
جامعه شناسي ترابري
با تمركز بردو محور
دسترسي و امنيت
مقدمه
آنچه در اين نوشتار بطور اجمالي مورد بررسي قرار ميگيرد، واكاري مسائلي است كه شايد تاكنون آنگونه كه ايجاب ميكرده، بدانهاپرداخته نشده است. تحليل و آناليز مسائل اجتماعي و فرهنگي در طراحيهاي شهري پيش از اجرائياتي كه مهندس عمران، معماري و شهرسازي را درگير مينمايد، اهميت دارند، چرا كه اساساً ضرورت و فلسفه طرح هر پروژهاي از همين ناحيه يعني مطالعات اينچنيني نمود مييابد.
حركت و رفت و آمد بعد از پيكره شهر، اولين منظرهاي است كه جلب توجه مينمايد و طبيعتاً در رشتههاي عمران، شهرسازي و ديگر رشتههاي مرتبط با طراحي شهري، بحث حمل و نقل و رفت و آمد عمومي زمينهاي است كه سهم عمدهاي از مطالعات اين رشتهها را دربر ميگيرد، اما همانگونه كه يادكرديم، بررسيهاي غيرفيزيكي نيز كه از منظري ديگر اين پديده عمومي، يعني رفت و آمد را نظارهگر ميشود، از ضرورتي بالا برخوردار است.
اگر فرض مبني بر وجود موجودي متحرك در حركتهاي شهر بر مدار انسان جزء فرهنگ و يا جزء اجتماع باشد، شايد موفق شدهايم تا حد بالايي منظر موردنظر را بيابيم.
مهندسي ترابري از شاخههاي مهندسي عمران است كه بررسي فيزيكي اين مساله را به دوش ميكشد، اما آنگاه منظر فيزيكي، به منظري اجتماعي تبديل گردد، بايد نام ديگري را براي اين مطالعات برگزيد و آن جامعهشناسي ترابري است. دراين پژوهش كه اهميت آن از ديد نگارنده، طرح ضرورت توجه به اين منظر مطالعاتي است، همچنين به بررسي دو مقوله شهري پرداخته شده است؛ بررسي جوانب ميزان دسترسي در سكونتگاهها و محلات شهري و مطالعه امنيت تردد در معابر شهري و غيرشهري كه هر دو مقوله از منظري غيرفيزيكي مورد بررسي قرار گرفتهاند. بدون شك اين بخش از مطالعات و جايگيري در خورشان در مسير ساخت و ساز شهري از مطالعه، طراحي، اجرا و سپس مديريت شهري ميتواند به شكل مطلوبي كارگشاي بسياري از مشكلات فعلي باشد.
شهر
شهر، مجموعهاي از تركيب عوامل طبيعي، اجتماعي و محيطهاي ساخته شده توسط انسان است كه در آن جمعيت ساكن متمركز شده است. تعريف شهر چندان ساده نيست، چرا كه از يك سو از شكلها، روحيهها، افراد، فضاهاي سبز، طبيعتها و مواد طبيعي تشكيل شده و داراي ساختهايي جهاني، ريختشناسي اجتماعي، فرهنگي و اخلاقي متفاوتي است و از سوي ديگر كساني كه تعاريفي از شهر ارائه دادهاند، نيز داراي تخصصها و نگرشهاي مختلفي بودهاند و هر كدام متناسب با آن ديدگاه خود را بيان نموده، اما بطور كلي شهر يك پديده طبيعي (مجموعهاي از مواد، ساختمانها، خيابانها و ...) و انساني (شامل ظرفيت تفكر افراد، فرهنگها، الگوهاي زندگي افراد و ...) است.
فرهنگ و فرهنگ شهري
جامعهشناسان، فرهنگ را مجموعهاي از باورها، نمادها، ارزشها و هنجارها تعريف كردهاند كه تمامي كنشهاي انساني در حيطه آن صورت ميگيرد، اما فرهنگ و شهر دو پديده مكمل هستند. ميتوان گفت كه شهر، صورت است و فرهنگ، محتواي آن. يعني شهر جسم و روح، محتواي آن است. يكي جنبه خارجي و ديگري جنبه داخلي آن است.
با توجه به تعريف كه در بالا ذكر شد، شهر پديدهاي فرهنگي، روانشناختي، اجتماعي و زيستي است. در اين راستا «پارك» نيز اظهار ميدارد كه شهر محل تجمع روانها و فرهنگهاست. شهر نه تنها با فرهنگ و نيازهاي مربوط به اسكان، هويت مييابد، بلكه فرهنگ نيز ويژگيهاي بخشهاي مادي (تمدن)و غيرمادي (رواني، اخلاقي، فكري و ....) خود را از شهر ميگيرد. از اين رو شهرها، فرهنگي و فرهنگها، شهري هستند. در نهايت ميتوان اشاره نمود كه فرهنگ عدالت اجتماعي به شيوههاي نمادي شفاف و عيني بوده و درصدد ارائه بهترين شيوههاي زندگي و جنبههاي سكونت است.
جامعهشناسي شهري
همانگونه كه اشاره گرديد، شهر محل وقوع همه پديدههاي اجتماعي است و بنابراين شهر را ميتوان آزمايشگاه جامعهشناسي دانست. در اين راستا رشته جامعهشناسي شهري، به مطالعه و بررسي اين دسته از پديدهها مشغول است. جامعهشناسان و نظريهپردازان از مكتب شيكاگو تا دوركيم، تونيس، پارك، برگس، ويرث و ديگران از منظرهاي مختلف به تحليل و بررسي اجزايي از اجتماع شهر پرداختهاند. اما مسائلي كه عموماً در اين رشته مورد بررسي قرار ميگيرند، مسائلي همچون سياست شهري، فرهنگ شهري، برنامهريزي شهري، آسيبشناسي شهري، نوگرايي و فرانوگرايي شهري، نابرابري و سازمان اجتماعي، توسعه اقتصادي و مسائل ديگري كه امروز در جامعهشناسي شهري نو مطرح است، همچون نوگرايي، جامعه زيستي، فعاليت سياسي و جريانات مربوط به جامعه اطلاعاتي و ارتباطات ديجيتالي، اما در اين نوشتار به طور مختصر به مسائلي از جامعهشناسي شهري اشاره ميگردد كه مرتبط با موضوعات موردنظر باشد.
برنامهريزي شهري
برنامهريزي، كوششهاي انديشمندانه آدمي است براي يافتن راههايي كه به اتخاذ بهترين تصميمات براي تامين رفاه و ايجاد ترقي او منجر ميشود.
برنامهريزي از ديدگاه مسائل اجتماعي و اقتصادي به منظور ارتقاء سطوح مختلف زندگي جامعه به انواع زير تقسيم ميشود:
الف) برنامهريزي كلي (كلان) Marcoplanning
ب) برنامهريزي بخشي Sectorialplanning
ج) برنامهريزي خرد Microplanning
د) برنامهريزي ملي Nationalplanning
ه( برنامهريزي منطقهاي Regionalplanning
و) برنامهريزي شهري Urbanplanning
ز) برنامهريزي روستايي Vural planning
اما برنامهريزي با مراحل زير صورت ميگيرد:
· جمعآوري آمار و اطلاعات؛
· تجزيه و تحليل؛
· ارزشيابي؛
· تعيين اولويتها؛
· اجرا؛
اكنون پس از طرح مقدمات و تعاريف فرهنگ شهري، جامعهشناسي شهري و برنامهريزي شهري، نوبت به تحليل موضوع موردنظر از اين منظرها ميرسد.
مهندسي ترابري
يكي از مسائل مهم شهري، حركت است كه از زواياي بسياري ميتواند مورد توجه قرار گيرد. در رشته مهندسي ترابري اين موضوع به دو مولفه جداگانه حمل و نقل و دسترسي تقسيم ميگردد كه طبعاً حول هر يك از اين مولفهها، مسائل متعدد ديگري جهت بررسيهاي عميقتر نمود مييابد.
دسترسي (Acces)
در آغاز لازم است برخي كليد واژههاي جامعهشناسي شهري مرتبط با موضوع دسترسي تعريف گردد.
نظم نمايشي (Expressive order): نظمي كه در آن مردم با يكديگر و نيز با محيط فيزيكي كنش متقابل برقرار ميسازند و تجربههاي خود را به منصه ظهور ميرسانند.
نظم زيستي (Biotic order): دلالت دارد بر طيف وسيعي از كنشهاي غريزي كه مردم دارا هستند.
مكان محلي (Locale): يك منطقه فيزيكي موردنظر به عنوان صحنه كنش متقابل كه داراي مرزهاي وسيعي است، بطوري كه امكان تمركز كنش متقابل را به هر شيوه يا شيوه ديگر ميسر ميسازد.
اجتماع ملي (Locality): دلالت دارد بر نظام اجتماعي محلي.
همانگونه كه از تعاريف برميآيد، شهر مجموعهاي از مكان محلها و اجتماع محلهاست كه انسانها به مثابه شهروندان بر اساس تركيبي از نظم زيستي و نمايشي به كنش و واكنش مشغولند. اينكه انسان به عنوان موجودي اجتماعي در ارتباط دائم با ديگران است، شكي نيست، اما شكل اين ارتباط آنقدر گسترده است كه جامعهشناسان بخشي از آن را به عنوان ارتباط غيرشفاهي ناميدهاند. همچنين شيوههاي پوشش، سبك خانهها و كالاهايي كه در پيرامون خود دارند. همچنين با استناد به آرايش رفتار شهروندان ميتوان ماهيت آنها را به جنبههاي عملي فعاليت (مادي و زينتي) و جنبههاي نمايشي فعاليت (احترام) تقسيمبندي نمود.
از سوي ديگر بر اساس تئوريهاي «گافمن» مكان و محل ارتباط ميتواند به دو منطقه پشت صحنه جلوي صحنه تقسيمبندي نمود كه منطقه جلوي صحنه اكثراً شامل بخش پررنگتر جنبههاي نمايشي فعاليت ميباشند. همه اينها گوياي پيچيدگيهاي روابط انساني و تاثيرگذاري و تاثيرپذيريهاي ناشي از آنها به اقتضاء منظر و موقعيت هر ارتباط است.
نگارنده با تشبيه جريان ارتباطات انساني نسبت به مكان به جريان سيال، براي تحليل جريان ارتباطات. به تعبير علم سيالات از شيوه تحليل اويلري استفاده نموده كه در آن يك محل به مثابه يك حجم كنترل (Control vilume) درنظرگرفته ميشود و بر پايه قواعد عمومي جريان (ارتباطات)، تحول و تاثير آن نسبت به حجم كنترل (محل) بررسي ميگردد.