سایت اقدام پژوهی - گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان
1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819 - صارمی
2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2 و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .
3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل را بنویسید.
در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا یا سروش پیام بدهید آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet
تربيت بدني و فعاليتهاي تفريحي از اجزاي اصلي زندگي و ساختار جوامع نوين هستند, به همين دليل آسيبهاي ورزشي كه در حين تمرينهاي آمادهسازي يا مسابقه واقعي پديد ميآيند، اجتنابناپذير و فراوان ميباشند. مطالعه، تشخيص و درمان آسيبها و جراحات مذكور باعث پيدايش رشته چند گرايشي و جامع پزشكي ورزشي شده است، كه پزشكان، فيزيوتراپيستها و ساير شاغلان حِرف وابسته را دربر ميگيرد.
بروز آسيبهاي ورزشي در ورزشكاران حرفهاي رو به افزايش است و در ميان ورزشكاران غير حرفهاي نيز به علت اصرار و تاكيد مداوم بر زيبايي و تناسب اندام و پيشگيري از بيماريهاي قبلي عروقي، كه به تمرينات سنگين و تحمل فشارهاي سخت و اغلب ناصحيح ميانجامد، رو به ازدياد ميباشد. علاوه بر سن، جنس و وضعيت جسماني فرد،نوع رشته ورزشي نيز ميتواند در بروز و شدت جراحات سهيم باشد. به عبارتكلي, آسيب ورزشي، به آسيبي اطلاق مي شود كه در اثر ورزش يا فعاليتهاي بدني مشابه ايجاد ميگردد و شخص را از كار فعاليت تمريني يا شركت در مسابقه در روز بعد از جراحت باز ميدارد و يا هرگونه آسيبي كه نيازمند مراقبت پزشكي باشد.
آسيبهاي ورزشي ممكن است حاد يا مزمن باشند. آسيب ورزشي حاد ناشي از ماكروتراما و آسيب ورزشي مزمن ناشي از ميكروتراما ميباشند(5). آسيبهاي ماكروترامايي، آنهايي هستند كه در اثر تروماي ناگهاني مستقيم و يا غير مستقيم موجب جراحات آني شديدي، از جمله پيچخوردگي، كشيدگي، دررفتگي و شكستگي ساختمانهايمختلف ميشوند. دسته آسيبهاي ميكروترامايي در مجموع به سندرمهاي فعاليت مفرط و نادرست اطلاق ميگردد و امروزه در كودكان نيز به اندازه بزرگسالان شايع است. اين آسيبها، مشكلات درازمدت و ديرپا يا عود كننده عضلاني اسكلتي هستند كه در پي ضربه يا جراحت حاد به وجود نيامدهاند.
آسيبهاي ورزشي, دستگاه عضلاني اسكلتي را بيش از ساير دستگاههاي بدن گرفتار ميكنند. به طور كلي دستگاه عضلاني اسكلتي را به دو قسمت اندامهاي تحتاني و فوقاني تقسيم مينمايند. آسيبهاي اندامهاي تحتاني، در مجموع بيشتر هستند و در افراد بالغ، مفصل زانو شايعترين نقطه آناتوميكي است كه گرفتار ميشود. در ورزشهايي كه با اندام فوقاني سر و كار دارند، شانه به علت دامنه حركتي گسترده و پايداري ذاتي بسيار كم، كانون اصلي آسيبهاي ورزشي ميباشد.
ورزش عامل 12% از كل آسيبهاي فك و صورت ميباشد. شكستگيهاي فك و گونه در ورزشهاي تماسي (نظير مشتزني، كشتي و ...) شايعتر هستند. با وجود استفاده گسترده از وسايل پيشرفته محافظ مثل كلاهخود، ماسك صورت, سپر چشم و محافظ دهان كه بروز آسيب در ناحيه سر و صورت را كاهش ميدهند، وقوع شايع آسيبهاي بزرگ و كوچك در ساختمانهاي حساس اين ناحيه آناتوميكي به هيچ وجه از بين نرفته است. در حقيقت مشكل آنجاست كه بهبود وسايل و شيوههاي حفاظتي سر و صورت در برخي از ورزشها به ورزشكاران احساس كاذب آسيبناپذيري بخشيده است و موجب بازي بيپروا و خطرناكتر و انتقال محل آسيب از صورت به دستگاه اعصاب مركزي و نخاع شده است. با اين حال بسياري از ورزشكاران به ورزشهايي ميپردازند كه محافظت صورت در آنها متداول نبوده و يا دست كم كامل نيست (مثل كشتي كه در ايران جايگاه ويژهاي دارد) و به همين دليل، احتمال آسيبهاي فك و صورت وجود دارد.
آسيبها و نحوه برخورد باآنها در ژيمناستيک
ژيمناست ها اغلب نوجوان هستند و نسبت به ساير ورزشکاران از بلوغ اسکلتي کمتري برخوردارند . آنها بايد اندام متناسب داشته باشند و توجه وافر به اين امر مي تواند زمينه ساز اختلالات تغذيه اي گردد . به دنبال تغذيه ناکافي و تمرينات زياد ممکن است در دختران ژيمناست عادت ماهانه قطع شود و عواقب جدي به دنبال داشته باشد .
ژيمناستيک با شيوع بالاي صدمات حاد و مزمن همراه است . طبق گزارشات حدود ۱۳٪ ژيمناست ها طي يک دوره رقابت دچار آسيب بارز مي شوند . آسيب ها اغلب در حرکات مرتبط با زمين حادث مي شوند و ناشي از نيروي زياد ايجاد شده در مانورهاي هوايي هستند .
ضربه حاد معمولاً ساختارهاي غضروفي ، ليگاماني يا استخواني را درگير مي سازد . فشارمزمن در ابتدا واحد عضلاني و تاندوني را متأثر مي نمايد .
الگوي حرکات به تشخيص علت اخلال کمک مي کند . براي مثال صدمات حاد ، فرد را از انجام مطلوب حرکات بازداشته و همواره با درد است . آسيب هاي مزمن اجازه انجام حرکت را مي دهند اما حرکت کافي و کامل نيست .
بروز آسيب مجدد در ژيمناست ها به طور قابل توجهي بالاست . علت آن مي تواند ناديده گرفتن شدت آسيب اوليه ، فيزيوتراپي ناکافي و بازگشت پيش از موعد به فعاليت کامل ورزشي باشد . همچون ديگر ورزش ها ، زانو و مچ پا شايع ترين نواحي آسيب هستند . ميزان بروز صدمات اندام فوقاني ، تنه و ستون مهره ها نيز در ژيمناست ها بالاست . به طوري که آسيب اندام فوقاني و ستون مهره ها تقريباً ۲۷٪ و ۲۰-۱۵٪ آسيب ها را تشکيل مي دهند . در اين نوشتار مروري بر صدمات شايع در ژيمناستيک داريم و تا حدودي با تدابير درماني آنها آشنا مي شويم .
ستون مهره ها
در طي ژيمناستيک ستون فقرات کمري دستخوش انحناي مکرر و قوي در طي پرش ها مي گردد : حرکات وسيع ستون مهره ها در ژيمناستيک کشش و فشارزيادي برساختارهاي استخواني ، ليگاماني و عضلاتي پشت وارد مي سازد . به دنبال شکستگي ناشي از فشار ، درد موضعي در ستون فقرات کمري که با انحناي آن بدتر مي شود وجود خواهد داشت . در ابتدا ، درد با استراحت تخفيف مي يابد . ادامه فعاليت باعث پيشرفت شکستگي و تداوم درد مي شود . درمان شامل بي حرکت کردن با کرست کمري به مدت ۳ ماه و پس از ان حرکت دادن پيشرونده است . اگر ورزشکار مايل به ادامه رشته خود در سطح بالا باشد . جراحي به عنوانآخرين راه در نظر گرفته مي شود . اگر چه بي حرکت ساختن توسط جراحي ، فشار و تغييرات در ژنراتيور در بالاي ناحيه دستکاري شده افزايش مي دهد . در مواردي که شکل به وجود آمده در ستون مهره ها درد و اختلال بيشتري را برانگيزاند ممکن است ورزشکار به تغيير رشته ورزشي خود تشويق گردد .
شانه
آسيب هاي شانه که بيشتر به صورت کشيدگي عضلات است در مردان ژيمناست بيش از زنان رخ مي دهد . اين صدمات در حرکاتي که سرعت بالا و شدت زياد دارند و فشار زيادي به مفصل شانه اعمال مي کنند ديده مي شوند .
مچ دست
شکستگي ناشي از فشار و استرسهاي انتهاي زنداسفل ( راديوس ) يا صفحه رشد آن ، نيمه دررفتگي و آسيب هاي ليگاماني در ناحيه مچ دست گزارش شده است . در اين حالات حرکات مچ دردناک است . آسيب هاي ليگاماني خفيف با استفاده از آرتز پشت مچ که بازشدن مچ را محدود مي سازد درمان مي شوند . آسيب هاي شديدتر ممکن است به مدتي بي حرکتي نياز پيدا کنند .
آرنج
در حرکاتي که دست با زمين برخورد دارد ، زمين نيز نيروي متقابلي به دست وارد مي سازد . ژيمناست ها که اين حرکات را بدون حرکت قابل ملاحظه ساير مفاصل انجام ميدهند ، نيروي زياد با سرعت زياد به دست وارد مي نمايند . ژيمناست هاي مبتدي آرنج را بيشتر تا مي کنند بنابراين نيروي برخورد دست با زمين پراکنده مي شود . ژيمناست هاي حرفه اي تر آرنج را راست نگه مي دارند و لذا در تماس با زمين نيرو افزايش مي يابد . يک آرنج محکم و کمي تا شده نيروي فشاري حدود ۳/۲ ۴/۲ برابر وزن بدن اعمال مي کند . آسيب هاي آرنج در ژيمناست ها ناتوان کننده است . برخي از اين آسيب ها فعاليت حرفه اي ژيمناست را خاتمه مي دهند . صدمات ناشي از تمرين زياد باعث درد مبهم و منتشر آرنج همراه با سفتي و تورم آن مي شوند . صدمات مکرر يا مزمن به ويژه در ورزشکاران نوجوان در حال رشد باعث شکستگي ناشي از فشار و استرس مي گردند .
صدمات زانو
در ژيمناستيک صدمات زانو شيوع بسيار دارد اما ماهيت و نوع آنها از ديگر ورزش ها متفاوت است .
ليگامان طرفي زانو
آسيب هاي ليگامان طرفي - داخلي زانو در سه درجه مي تواند رخ دهد :
کشيدگي ليگامان بدون پارگي ( درج ۱ )
پارگي ناکامل ( درجه ۲ )
قطع کامل ليگامان ( درجه ۳ )
ورزشکاري که دچار آسيب حاد يا مزمن ليگامان طرفي - داخلي زانو شده است مي تواند با زانوي مبتلا در وضعيت خم شده بيشتر نسبت به زانوي سالم راه برود و بدود . اين شيوه راه رفتن يک تطابق اوليه در جهت کاهش فشار نيروهاي ليگاماني در زمان باز شدن کامل زانو مي باشد . ليگامان طرفي - داخلي زانو از تغذيه خوني خوبي برخوردار مي باشد و توان بالايي براي بهبود دارد .
درمان فوري در درجه ۱ شامل استراحت ، يخ وداروهاي ضدالتهاب است . درجه ۲ به قالب هاي گچي مخصوص که اجازه حرکت زانو را در خم شدن ۳۰ تا ۹۰ درجه بدهد نياز دارد . بازکردن کامل زانو به لحاظ اعمال فشار بر ليگامان در حال بهبود ممنوع است . تحول قسمتي از وزن بدن با استفاده از چوب زيربغل به کنترل تورم و بهبودي کمک مي کند . درجه ۲ و ۳ نياز به بي حرکتي نسبي در گچ لولاي به مدت ۲ تا ۳ هفته دارند . از آنجا که ژيمناست ها نيازمند استحکام کامل سخت داخلي مفصل زانو هستند روند بازگشت به تمرينات نبايد آن قدر سريع باشد که موجب آسيب مجدد گردد . در زمان نقاهت تمرينات اندام سالم صورت مي گيرد .
تمرينات ايزومتريک در زمان بازکردن گچ انجام مي شود . مفصل راني - کشککي التهاب تاندون هاي کشکک و عضله چهارسر راني از شايع ترين صدمات درژيمناستيک است . علت شايع آن فشار ناشي از کاهش سريع سرعت در حرکات است . درد اغلب در زمان فرودآمدن به زمين پس از پرش يا پس از مدتي بي حرکتي ( مثل زمان منتظر بودن براي اجرا ) گزارش مي شود .
مچ پا
نيمه دررفتگي استخوان مکعبي مچ پا ، اغلب تشخيص داده نمي شود يا اشتباه تشخيص داده مي شود . درد در وسط کنار خارچي پا وجود دارد و خم کردن مچ به سمت کف پا بدون ايجاد درد ممکن نيست . اين علايم ممکن است اشتباهاً به تاندونيت عضلات مجاور نسبت داده شود . اما در نيمه دررفتگي درد موضعي تر است . تورم ندارد و در لمس حساس تر است . راه رفتن محدوديت دارد . درمان آني جا انداختن استخوان است . بانداژ حمايتي پا ، محافظت بيشتري از پا به عمل مي آورد . نيمه در رفتگي مکرر يا مزمن ممکن است نياز به استفاده از وسائل کمکي در کفش براي جلوگيري از چرخش پا داشته باشد . ندرتاً جراحي ضرورت مي يابد .
فاسياي کف پا
در ژيمناستيک هنگام فرود به زمين پس از پرش ، فاسياي کف پا مکرراً تحت فشار قرار مي گيرد . در صورت درد شديد استفاده از داروهاي ضدالتهاب غيراستروئيدي و يک بالشتک پاشنه ۵/۱ سانيتمتري مفيد است . اين بالشتک فشار روي فاسيا را کم مي کند . به بيمار توصيه مي شود از تکرار اين فشارها نظير آنچه در ژيمناستيک رخ مي دهد براي يکي دو هفته خودداري کند . بانداژ در کاهش علايم مفيد است . توان بخشي شامل کشش عضلات داخلي پا و عضلات ساق خواهد بود . قبل از بازگشت ورزشکار به فعاليت کامل ورزشي ارزيابي نهايي و مشاوره با تيم توان بخشي لازم است .
شست پا
گاهي تاندون خم کننده شست پا دچار التهاب مي شود . درد معمولاً درست پشت قوزک داخلي احساس مي شود و با تاندونيت عضله خلفي ساق قابل اشتباه است . درمان ، استفاده از يخ اولتراسوند و تمرين در محدوده بدون درد حرکات است . استفاده از بالشتک علائم حاد را تخفيف مي دهد . تمرينات کششي و انعطاف پذيري در حد تحمل داده مي شود .
تاندون آشيل
درد پشت مچ پا ممکن است ناشي از تاندونيت يا پارگي تاندون آشيل باشد . فرود آمدن به زمين با کنترل ضعيف پا زمينه ساز اين آسيب است . تاندونيت با استراحت نسبي يخ و واولتراسوند مداوا مي شود . استفاده از بالشتک زيرپاشنه در کفش يک وسيله کوتاه مدت مناسب براي کاهش فشار روي تاندون است . اما استفاده طولاني از آن موجب کوتاهي تاندون مي شود . ندرتاً جراحي لازم مي شود . پارگي آشيل نياز به ترميم جراحي دارد ، يک آسيب ناتوان کننده است و ممکن است نيازمند فيزيوتراپي طولاني پس از ترميم باشد . ورزشکار در حال دويدن يا پريدن احساس دردي شديد و ناگهاني در پشت مچ پا مي کند . قادر به راه رفتن است ولي مي لنگد . براي تشخيص پارگي تاندون از مصدوم بخواهيد در حالي که تنها روي پاي صدمه ديده ايستاده است پاشنه پا را از زمين بلند کند . در صورتي که تاندون پاره شده باشد انجام اين کار ممکن نيست .
فوري صدمات شامل تدابير درماني استاندارد مي باشد . پس از فروکش کردن مرحله حاد ، توانبخشي صورت مي گيرد و تحمل و قدرت عضلاني موضعي براي پيشيگري از خستگي يا آسيب مجدد تمرين مي شود . ورزشکار تدريجاً به شرکت فعال در ژيمناستيک هدايت مي شود . ضمن آن که به طور منظم مورد ارزيابي قرار مي گيرد . در اين مرحله به منظور تشخيص و اصلاح تکنيک و اشتباهات حرکات دقيقاً توسط مربي نظارت مي شود .
نانوتكنولوژيبه عنوان يك فناوري قدرتمند، توانايي ايجاد تحول در سيستمكشاورزيو صنايع غذايي آمريكا و سر تاسر دنيا را دارد. نمونه هايي از كاربردها و پتانسيلهاي بالقوهنانوتكنولوژيدركشاورزيو صنايع غذايي، شامل سيستم هاي جديد آزاد كننده دارو براي درمان بيماريها،ابزارهاي جديد بيولوژي سلولي و مولكولي، امنيت زيستي و تضمين سلامتيمحصولاتكشاورزيو غذايي و توليد مواد جديد مورد استفاده براي شناسايي عوامل بيماريزا وحمايت از محيط زيست مي باشد. تحقيقات اخير، امكان استفاده از نانوشلها ونانوتيوپها را در سيستمهاي جانوري براي تخريب سلولهاي هدف، به روشني ثابتنموده است. امروزه از نانوپارتيكل ها كه اجرام بسيار كوچكتر از حد ميكرونهستند، براي رها سازي داروها و يا ژنها به داخل سلولها استفاده مي كنند ومورد انتظار است كه اين تكنولوژيها در 10 الي 15 سال آتي مورد بهره برداريكامل قرار گيرد. با روند رو به رشد تحقيقات اخير، اين پيش بيني منطقي استكه در دهه آينده، صنعتنانوتكنولوژيبا توسعه بي نظير خود، منجر به ايجاد انقلاب عظيم در بخش پزشكي و بهداشت و همچنين توليدات دارويي دام و آبزيان گردد.
كلمات كليدي:سيستمهاي آزاد كننده دارو، نانوپارتيكل،نانوتكنولوژي، شناسايي اجرام بيماري زا
مقدمه:
نانوتكنولوژيبه عنوان يك فناوري قدرتمند نوين، توانايي ايجاد انقلاب و تحولات عظيم را در سيستم تامين مواد غذايي وكشاورزيايالت متحده آمريكا و در گستره جهاني دارد. نانوتكنولوژيقادر است كه ابزارهاي جديدي را براي استفاده در بيولوژي مولكولي و سلولي وهمچنين توليد مواد جديدي، براي شناسايي اجرام بيماري زا معرفي نمايد وبنابراين چندين ديدگاه مختلف درنانوتكنولوژيوجود دارد كه مي تواند در علومكشاورزيو صنايع غذايي، كاربرد داشته باشد. به عنوان مثال امنيت زيستي توليداتكشاورزيو مواد غذايي، سيستمهاي آزاد كننده دارو بر عليه بيماريهاي شايع، حفظسلامتي و حمايت از محيط زيست از جمله كاربردهاي اين علم مي باشد.
علمنانوتكنولوژيچيست؟ انجمن ملي نوبنيادنانوتكنولوژيكه يك نهاد دولتي در كشور امريكا مي باشد ، واژهنانوتكنولوژيرا چنين توصيف مي كند: "تحقيق و توسعه هدفمند، براي درك و دستكاري واندازه گيريها مورد نياز در سطح موادي با ابعاد در حد اتم"، مولكول وسوپرمولكولها رانانوتكنولوژيمي گويند. اين مفهوم با واحدهايي از يك تا صد نانومتر، همبستگي دارد. دراين مقياس خصوصيات فيزيكي، بيولوژيكي و شيميايي مواد تفاوت اساسي بايكديگر دارند و غالبا اعمال غير قابل انتظار از آنها مشاهده مي شود. درسيستمكشاورزيامروزي، اگردامي مبتلا به يك بيماري خاص شود، مي توان چند روز و حتي چندهفته يا چند ماه قبل علائم نامحسوس بيماري را شناسايي كنند و قبل ازانتشار و مرگ و مير كل گله، دامدار را براي اخذ تصميمات مديريتي و پيشگيريكننده آگاه كند و بنابراين مي توان نسبت به مقابله با آن بيماري اقدامنمايد. نانوتكنولوژيبه موضوعاتي در مقياس هم اندازه با ويروسها و ساير عوامل بيماري زا ميپردازد و بنابراين پتانسيل بالايي را براي شناسايي و ريشه كني عواملبيماري زا دارد. نانوتكنولوژيامكان استفاده از سيستمهاي آزاد كننده داروئي را كه بتواند به طور طولانيمدت فعال باقي بماند، فراهم مي كند. به عنوان مثال استفاده از سيستمهايآزاد كننده دارو، مي توان به ايمپلنتهاي ابداع شده مينياتوري در حيواناشاره كرد كه نمونه هاي بزاقي را به طور مستمر كنترل مي كنند و قبل ازبروز علائم باليني و تب، از طريق سيستمهاي هشدار دهنده وسنسورهاي ويژه، ميتواند احتمال وقوع بيماري را مشخص و سيستم خاص ازاد كننده دارو معيني رابراي درمان موثر توصيه كنند. طراحي سيستمهاي آزاد كننده مواد دارويي، يكآرزوي و روياي هميشگي محققان براي سيستمهاي رها كننده داروها، مواد مغذي وپروبيوتيكها بوده و مي باشد.
نانوتكنولوژيبه عنوان يك فناوري قدرتمند به ما اجازه مي دهد كه نگرشي در سطح مولكولي واتمي داشته و قادر باشيم كه ساختارهايي در ابعاد نانومتر را بيافرينيم.
براي تعيين و شناسايي بسيار جزئي آلودگيهاي شيميايي، ويروسي يا باكتريايي دركشاورزيو صنايع غذايي معمولا از روشهاي بيولوژيكي، فيزيكي و شيميايي استفاده مي گيرد. در روشهاي اخيرنانوتكنولوژيبراي استفاده توام اين روشها، يك سنسور در مقياس نانو طراحي كرده اند دراين سيستم جديد، مواد حاصل از متابوليسم و رشد باكتريها با اين سنسورهاتعيين مي گردد.
سطوح انتخابي بيولوژيكي، محيطي هايي هستند كه عمدهواكنشهاي و فعل و انفعالات بيولوژيكي و شيميايي در آن محيط انجام مي شود. چنين سطوحي همچنين توانايي افزايش يا كاهش قدرت اتصال ارگانيزمها وملكولهاي ويژه را دارد. از جنبه هاي كاريردي استفاده از اين سطوح، طراحيسنسورها، كاتاليستها، و توانايي جداسازي يا خالص سازي مخلوطهايبيومولكولها مي باشد. نانومولكولها موادي هستند كه اخيرا از طريقنانوتكنولوژيبه دست آمده اند و يا در طبيعت موجودند و بوسيله اين ساختارها، امكاندستكاريهاي درسطح نانو و تنظيم و كاتاليز واكنشهاي شيميايي وجود دارد. نانو مواد از اجزاي با سايز بسيار ريز تشكيل شده اند و اجزا تشكيل دهندهچنين ساختارهايي بر خواص مواد حاصل در سطح ماكرو تاثير مي گذارد. ساختارهاي كروي توخالي (buckey balls ) كه با نام ديگر فلورن هم شناختهشده اند، مجموعه از اتمهاي كربن متحدالشكل به صورت كروي هستند كه در چنينساختاري هر اتم كربن به سه اتم كربن مجاورش متصل شده. دانشمندان اكنون بهخوبي مي دانند كه چگونه يك چنين ساختاري را به وجود آورند و كاربردهايبيولوژيكي آن امروزه كاملا شناخته شده است. از جمله كاربردهاي چنينساختارهايي براي رها سازي دارو يا مواد راديواكتيو در محلهاي مبتلا بهعوامل بيماريزا مي باشد. ايده استفاده از60 اتم كربن به جاي 80 اتم،ساختارهاي توخالي را براي آزاد سازي دارو فراهم مي كند. هدف از اين كار درنهايت رسيدن به گروهاي قابل انحلال پپتيدها در آب مي باشد كه نتيجتا اينمولكولها به جريان خون راه پيدا مي كنند. نانوتيوپها ساختارهاي توخاليديگري هستند كه از دو طرف باز شده اند و گروههاي اتمي ديگري به آنها اضافهشده اند و يك ساختار شش گوشه را تشكيل مي دهند. نانوتيوپها مي توانند بهعنوان يك ورقه گرافيت در نظر گرفته شوند كه به دور يك لوله پيچيده شده اند.
كاربردپلي مرهاي سنتزي در داروسازي پيشرفتهاي چشمگيري داشته است. سبكي، نداشتنآثار جانبي و امكان شكل دهي پلي مرها، كاربرد آنها را در زمينه پزشكي ودامپزشكي افزايش داده است. در روشهاي دارورساني مدرن، فرآورده شكل داروييموثر خود را با يك روند مشخص شده قبلي براي مدت زمان معلوم بطور سيستماتيكبه عضو هدف آزاد مي كند. پليمرها نه تنها به عنوان منابع ذخيره دارو و غشاو ماتريكس هاي نگهدارنده عمل مي كنند بلكه مي توانند سرعت انحلال آزادسازي و تعادل دفع و جذب آزاد را در بدن كنترل كنند.
دندريمر(پلي مر) يكطبقه جديد از مولكولهاي سه بعدي مصنوعي هستند كه از مسير و راه نانوسنتزيبه دست آمده اند كه اين دندريمرها از تواليها و شاخه اي تكراري حاصل آمدهاند. ساختار چنين تركبيباتي از يك درجه بالاي تقارن برخوردار است
نقاطكوانتومي، كريستالهايي در مقياس نانومتري هستند كه اساسا در اواسط 1980براي كاربردهاي اپتوالكترونيك به كاربرده شدند. آنها در طي سنتز شيمياييدر مقياس نانو ايجاد مي شوند و از صدها يا هزاران اتم در نهايت يك مادهنيمه هادي معدني تشكيل شده اند كه اين ماده به اتمها خاصيت فلورنس مي دهد. وقتي يك نقطه كوانتومي با يك پرتو نور برانگيخته مي شود آنها دوباره نوررا منتشر مي كنند. ميزان يك طيف نشري متقارن باريك مستقيم به اندازهكريستال بستگي دارد. اين بدان معني است كه اجرام كوانتومي مي توانند بهخوبي براي انتشار نور در طول موجهاي مختلف طراحي شوند. نانوشلها يك نوعجديد از نانوذرات كه از هسته دي الكتريك مانند سيليكا تشكيل شده اند كه بايك لايه فلزي فوق العاده نازك(به عنوان مثال طلا) پوشش داده شده اند. نانوشلهاي طلا، داراي خواص فيزيكي مشابه به آنهايي هستند كه از كلوئيدهاطلا ساخته شده اند. پاسخهاي نوري نانوشلهاي طلا به طور قابل توجهي بهاندازه نسبي هسته نانوذرات و ضخامت لايه طلا بستگي دارد. دانشمندان قادرندنانوشلهايي را بسازند كه ملكولهاي آنتي ژنها بر روي آنها سوار شوند و درمجموع سلولهاي سرطاني و تومورهاي موجود را تحت تاثير قرار دهند. اين ويژگيمخصوصا در رابط با نانوشلها مي باشد كه اين ساختارها قادرند فقط تومورهايموجود را تحت تاثير قرار دهند و سلولهاي مجاور تومور دست نخورده باقي ميماند. از طريق حرارتي كه به طور انتخابي در سلولهاي توموري ايجاد مي كندمنجر به از بين بردن اين سلولها مي شود.
كاربردهاينانوتكنولوژيدر علوم دامي
سلامتي دامهاي اهلي از جمله مسائلي است كه با اقتصاد دامداريها در ارتباط مي باشد. يك دامپزشك مي نويسد كه "علمنانوتكنولوژيتوانايي و پتانسيل بالقوه اي بر روي رهيافتهاي آتي دامپزشكي و درماندامهاي اهلي خواهد داشت". تامين اقلام غذايي براي دامهاي اهلي همواره باافزايش هزينه و نياز به مراقبتهاي خاص دامپزشكي و تجويز دارو و واكسنهمراه بوده است ونانوتكنولوژيتوانايي ارائه راهكارهاي مناسب براي حل اين معضلات را دارد.
سيستمهاي سنتيتيك آزاد كننده مواد داروئي
امروزهمصرف آنتي بيوتيكها، واكسنها، پروبيوتيكها و عمده داروها از طريق واردكردن آنها از راه غذا يا آب دامها و يا از راه تزريق عضلاني صورت مي گيرد. رها سازي يك مرحله اي دارو در برابر يك ميكروارگانيزم علارغم تاثيراتدرماني و اثرات بازدارنده پيشرفت يك بيماري معمولا با بازگشت مجدد علائمبيماري وتخفيف اثرات دارويي مصرفي همراه است. روشهاي موجود در سطح نانو،قابليت تشخيص و درمان عفونت،اختلالات تغذيه اي و متابوليكي را دارا ميباشد. سيستمهاي سنتتيك رها سازي دارو مي تواند خواص چند جانبه براي حذفموانع بيولوژيكي در افزايش بازده درماني داروي مورد استفاده و رسيدن آن بهبافت هدف داشته باشد كه از جمله اين خواص مي توان به موارد ذيل اشاره كرد.
1-تنظيم زماني مناسب براي آزاد سازي دارو
2-قابليت خود تنظيمي
3-توانايي برنامه ريزي قبلي
بنابراين در آينده نزديك پيشرفتهاي بيشتر تكنولوژي امكانات زير را فراهم مي كند:
1.توسعه سيستمهاي سنتيتيك رها سازي داروها،پروبيوتيكها، مواد مغذي
2.افزايش سرعت شناسايي علائم بيماري و كاربرد روشهاي درماني سريع
3.توسعه سيستمهاي رها سازي اسيدهاي نوكلئيك و مولكولهاي DNA
4.كاربرد نانومولكولها در توليد واكسنهاي دامي
5.تشخيص بيماري و درمان دامها
تصورامكان تزريق نانوپارتيكها به دامها و فعال شدن تدريجي ماده موثر همراه بااين نانوذرات در بدن حيوان براي از بين بردن و تخريب سلولهاي سرطاني، افقتحقيقاتي جديدي را به روي محققان بازكرده است. محققان دانشگاه رايس مراحلمقدماتي كاربرد نانوشلها را براي تزريق به جريان خون ارزيابي كردند. اينذرات نانو به گيرنده هاي غشاسلولهاي سرطاني متصل مي شوند و با ايجاد امواجمادون قرمز باعث بالا رفتن دماي سلولهاي مذكور به 55 درجه و تركيدن و ازبين رفتن تومورهاي موجود مي گردند. همچنين نانوپارتيكهايي كه از اكسيدهايآهن ساخته مي شوند، با ايجاد امواج مگنتيك در محل استقرار سلولهاي سرطانيباعث از بين بردن اين سلولها مي شوند. يكي از اساسي ترين محورهاي تحقيقاتيكنوني، توسعه سيستمهاي رها سازي DNA غيرزنده، با بازدهي مناسب و با حداقلهزينه و عوارض جانبي و سمي مي باشد، كه در ژن درماني مورد استفاده قرار ميگيرند.
اصلاح نژاد دام
مديريت تلاقي و زمان مناسب جفتگيريدامها، از جمله مواردي است كه در مزارع پرورش گاوشيرده به هزينه و زمانطولاني نياز دارد. از راهكارهايي كه اخير مورد استفاده قرار گرفته است،استفاده از نانوتيوپها خاص در داخل پوست مي باشد كه زمان واقعي پيك هورموناستروژن و وقوع فحلي را دار دامها نشان مي دهد و لذا با علائمي كهسنسورهاي موجود به دستگاه مونيتور مي فرستد، زمان دقيق و واقعي تلقيح رابه دامدار نشان مي دهد.
انو تكنولوژي وكشاورزي
نانوتكنولوژی به عنوان یك فناوری قدرتمند، توانایی ایجاد تحول در سیستم كشاورزی و صنایع غذایی آمریكا و سر تاسر دنیا را دارد. نمونه هایی از كاربردها و پتانسیلهای بالقوه نانوتكنولوژی در كشاورزی و صنایع غذایی، شامل سیستم های جدید آزاد كننده دارو برای درمان بیماریها، ابزارهای جدید بیولوژی سلولی و مولكولی، امنیت زیستی و تضمین سلامتی محصولات كشاورزی و غذایی و تولید مواد جدید مورد استفاده برای شناسایی عوامل بیماریزا و حمایت از محیط زیست می باشد.
تحقیقات اخیر، امكان استفاده از نانوشلها و نانوتیوپها را در سیستمهای جانوری برای تخریب سلولهای هدف، به روشنی ثابت نموده است. امروزه از نانوپارتیكل ها كه اجرام بسیار كوچكتر از حد میكرون هستند، برای رها سازی داروها و یا ژنها به داخل سلولها استفاده می كنند و مورد انتظار است كه این تكنولوژیها در ۱۰ الی ۱۵ سال آتی مورد بهره برداری كامل قرار گیرد. با روند رو به رشد تحقیقات اخیر، این پیش بینی منطقی است كه در دهه آینده، صنعت نانوتكنولوژی با توسعه بی نظیر خود، منجر به ایجاد انقلاب عظیم در بخش پزشكی و بهداشت و همچنین تولیدات دارویی دام و آبزیان گردد.
تصور امكان تزریق نانوپارتیكها به دامها و فعال شدن تدریجی ماده موثر همراه با این نانوذرات در بدن حیوان برای از بین بردن و تخریب سلولهای سرطانی، افق تحقیقاتی جدیدی را به روی محققان بازكرده است.
● مقدمه:
نانوتكنولوژی به عنوان یك فناوری قدرتمند نوین، توانایی ایجاد انقلاب و تحولات عظیم را در سیستم تامین مواد غذایی و كشاورزی ایالت متحده آمریكا و در گستره جهانی دارد. نانوتكنولوژی قادر است كه ابزارهای جدیدی را برای استفاده در بیولوژی مولكولی و سلولی و همچنین تولید مواد جدیدی، برای شناسایی اجرام بیماری زا معرفی نماید و بنابراین چندین دیدگاه مختلف در نانوتكنولوژی وجود دارد كه می تواند در علوم كشاورزی و صنایع غذایی، كاربرد داشته باشد.
به عنوان مثال امنیت زیستی تولیدات كشاورزی و مواد غذایی، سیستمهای آزاد كننده دارو بر علیه بیماریهای شایع، حفظ سلامتی و حمایت از محیط زیست از جمله كاربردهای این علم می باشد.
● علم نانوتكنولوژی چیست؟
انجمن ملی نوبنیاد نانوتكنولوژی كه یك نهاد دولتی در كشور امریكا می باشد ، واژه نانوتكنولوژی را چنین توصیف می كند: "تحقیق و توسعه هدفمند، برای درك و دستكاری و اندازه گیریها مورد نیاز در سطح موادی با ابعاد در حد اتم"، مولكول و سوپرمولكولها را نانوتكنولوژی می گویند. این مفهوم با واحدهایی از یك تا صد نانومتر، همبستگی دارد. دراین مقیاس خصوصیات فیزیكی، بیولوژیكی و شیمیایی مواد تفاوت اساسی با یكدیگر دارند و غالبا اعمال غیر قابل انتظار از آنها مشاهده می شود. در سیستم كشاورزی امروزی، اگردامی مبتلا به یك بیماری خاص شود، می توان چند روز و حتی چند هفته یا چند ماه قبل علائم نامحسوس بیماری را شناسایی كنند و قبل از انتشار و مرگ و میر كل گله، دامدار را برای اخذ تصمیمات مدیریتی و پیشگیری كننده آگاه كند و بنابراین می توان نسبت به مقابله با آن بیماری اقدام نماید.
نانوتكنولوژی به موضوعاتی در مقیاس هم اندازه با ویروسها و سایر عوامل بیماری زا می پردازد و بنابراین پتانسیل بالایی را برای شناسایی و ریشه كنی عوامل بیماری زا دارد. نانوتكنولوژی امكان استفاده از سیستمهای آزاد كننده داروئی را كه بتواند به طور طولانی مدت فعال باقی بماند، فراهم می كند.
به عنوان مثال استفاده از سیستمهای آزاد كننده دارو، می توان به ایمپلنتهای ابداع شده مینیاتوری در حیوان اشاره كرد كه نمونه های بزاقی را به طور مستمر كنترل می كنند و قبل از بروز علائم بالینی و تب، از طریق سیستمهای هشدار دهنده وسنسورهای ویژه، می تواند احتمال وقوع بیماری را مشخص و سیستم خاص ازاد كننده دارو معینی را برای درمان موثر توصیه كنند. طراحی سیستمهای آزاد كننده مواد دارویی، یك آرزوی و رویای همیشگی محققان برای سیستمهای رها كننده داروها، مواد مغذی و پروبیوتیكها بوده و می باشد.
نانوتكنولوژی به عنوان یك فناوری قدرتمند به ما اجازه می دهد كه نگرشی در سطح مولكولی و اتمی داشته و قادر باشیم كه ساختارهایی در ابعاد نانومتر را بیافرینیم.
برای تعیین و شناسایی بسیار جزئی آلودگیهای شیمیایی، ویروسی یا باكتریایی در كشاورزی و صنایع غذایی معمولا از روشهای بیولوژیكی، فیزیكی و شیمیایی استفاده می گیرد. در روشهای اخیر نانوتكنولوژی برای استفاده توام این روشها، یك سنسور در مقیاس نانو طراحی كرده اند در این سیستم جدید، مواد حاصل از متابولیسم و رشد باكتریها با این سنسورها تعیین می گردد.
سطوح انتخابی بیولوژیكی، محیطی هایی هستند كه عمده واكنشهای و فعل و انفعالات بیولوژیكی و شیمیایی در آن محیط انجام می شود.
چنین سطوحی همچنین توانایی افزایش یا كاهش قدرت اتصال ارگانیزمها و ملكولهای ویژه را دارد. از جنبه های كاریردی استفاده از این سطوح، طراحی سنسورها، كاتالیستها، و توانایی جداسازی یا خالص سازی مخلوطهای بیومولكولها می باشد. نانومولكولها موادی هستند كه اخیرا از طریق نانوتكنولوژی به دست آمده اند و یا در طبیعت موجودند و بوسیله این ساختارها، امكان دستكاریهای درسطح نانو و تنظیم و كاتالیز واكنشهای شیمیایی وجود دارد. نانو مواد از اجزای با سایز بسیار ریز تشكیل شده اند و اجزا تشكیل دهنده چنین ساختارهایی بر خواص مواد حاصل در سطح ماكرو تاثیر می گذارد.
ساختارهای كروی توخالی (buckey balls ) كه با نام دیگر فلورن هم شناخته شده اند، مجموعه از اتمهای كربن متحدالشكل به صورت كروی هستند كه در چنین ساختاری هر اتم كربن به سه اتم كربن مجاورش متصل شده. دانشمندان اكنون به خوبی می دانند كه چگونه یك چنین ساختاری را به وجود آورند و كاربردهای بیولوژیكی آن امروزه كاملا شناخته شده است. از جمله كاربردهای چنین ساختارهایی برای رها سازی دارو یا مواد رادیواكتیو در محلهای مبتلا به عوامل بیماریزا می باشد.
ایده استفاده از۶۰ اتم كربن به جای ۸۰ اتم، ساختارهای توخالی را برای آزاد سازی دارو فراهم می كند. هدف از این كار در نهایت رسیدن به گروهای قابل انحلال پپتیدها در آب می باشد كه نتیجتا این مولكولها به جریان خون راه پیدا می كنند. نانوتیوپها ساختارهای توخالی دیگری هستند كه از دو طرف باز شده اند و گروههای اتمی دیگری به آنها اضافه شده اند و یك ساختار شش گوشه را تشكیل می دهند. نانوتیوپها می توانند به عنوان یك ورقه گرافیت در نظر گرفته شوند كه به دور یك لوله پیچیده شده اند.
كاربرد پلی مرهای سنتزی در داروسازی پیشرفتهای چشمگیری داشته است. سبكی، نداشتن آثار جانبی و امكان شكل دهی پلی مرها، كاربرد آنها را در زمینه پزشكی و دامپزشكی افزایش داده است. در روشهای دارورسانی مدرن، فرآورده شكل دارویی موثر خود را با یك روند مشخص شده قبلی برای مدت زمان معلوم بطور سیستماتیك به عضو هدف آزاد می كند. پلیمرها نه تنها به عنوان منابع ذخیره دارو و غشا و ماتریكس های نگهدارنده عمل می كنند بلكه می توانند سرعت انحلال آزاد سازی و تعادل دفع و جذب آزاد را در بدن كنترل كنند.
دندریمر(پلی مر) یك طبقه جدید از مولكولهای سه بعدی مصنوعی هستند كه از مسیر و راه نانوسنتزی به دست آمده اند كه این دندریمرها از توالیها و شاخه ای تكراری حاصل آمده اند. ساختار چنین تركبیباتی از یك درجه بالای تقارن برخوردار است.
نقاط كوانتومی، كریستالهایی در مقیاس نانومتری هستند كه اساسا در اواسط ۱۹۸۰ برای كاربردهای اپتوالكترونیك به كاربرده شدند. آنها در طی سنتز شیمیایی در مقیاس نانو ایجاد می شوند و از صدها یا هزاران اتم در نهایت یك ماده نیمه هادی معدنی تشكیل شده اند كه این ماده به اتمها خاصیت فلورنس می دهد. وقتی یك نقطه كوانتومی با یك پرتو نور برانگیخته می شود آنها دوباره نور را منتشر می كنند. میزان یك طیف نشری متقارن باریك مستقیم به اندازه كریستال بستگی دارد.
این بدان معنی است كه اجرام كوانتومی می توانند به خوبی برای انتشار نور در طول موجهای مختلف طراحی شوند. نانوشلها یك نوع جدید از نانوذرات كه از هسته دی الكتریك مانند سیلیكا تشكیل شده اند كه با یك لایه فلزی فوق العاده نازك(به عنوان مثال طلا) پوشش داده شده اند. نانوشلهای طلا، دارای خواص فیزیكی مشابه به آنهایی هستند كه از كلوئیدها طلا ساخته شده اند. پاسخهای نوری نانوشلهای طلا به طور قابل توجهی به اندازه نسبی هسته نانوذرات و ضخامت لایه طلا بستگی دارد.
دانشمندان قادرند نانوشلهایی را بسازند كه ملكولهای آنتی ژنها بر روی آنها سوار شوند و در مجموع سلولهای سرطانی و تومورهای موجود را تحت تاثیر قرار دهند. این ویژگی مخصوصا در رابط با نانوشلها می باشد كه این ساختارها قادرند فقط تومورهای موجود را تحت تاثیر قرار دهند و سلولهای مجاور تومور دست نخورده باقی می ماند. از طریق حرارتی كه به طور انتخابی در سلولهای توموری ایجاد می كند منجر به از بین بردن این سلولها می شود.
● كاربردهای نانوتكنولوژی در علوم دامی
سلامتی دامهای اهلی از جمله مسائلی است كه با اقتصاد دامداریها در ارتباط می باشد. یك دامپزشك می نویسد كه "علم نانوتكنولوژی توانایی و پتانسیل بالقوه ای بر روی رهیافتهای آتی دامپزشكی و درمان دامهای اهلی خواهد داشت". تامین اقلام غذایی برای دامهای اهلی همواره با افزایش هزینه و نیاز به مراقبتهای خاص دامپزشكی و تجویز دارو و واكسن همراه بوده است و نانوتكنولوژی توانایی ارائه راهكارهای مناسب برای حل این معضلات را دارد.
● سیستمهای سنتیتیك آزاد كننده مواد داروئی
امروزه مصرف آنتی بیوتیكها، واكسنها، پروبیوتیكها و عمده داروها از طریق وارد كردن آنها از راه غذا یا آب دامها و یا از راه تزریق عضلانی صورت می گیرد. رها سازی یك مرحله ای دارو در برابر یك میكروارگانیزم علارغم تاثیرات درمانی و اثرات بازدارنده پیشرفت یك بیماری معمولا با بازگشت مجدد علائم بیماری وتخفیف اثرات دارویی مصرفی همراه است. روشهای موجود در سطح نانو، قابلیت تشخیص و درمان عفونت،اختلالات تغذیه ای و متابولیكی را دارا می باشد. سیستمهای سنتتیك رها سازی دارو می تواند خواص چند جانبه برای حذف موانع بیولوژیكی در افزایش بازده درمانی داروی مورد استفاده و رسیدن آن به بافت هدف داشته باشد كه از جمله این خواص می توان به موارد ذیل اشاره كرد.
1)تنظیم زمانی مناسب برای آزاد سازی دارو
2) قابلیت خود تنظیمی
3) توانایی برنامه ریزی قبلی
بنابراین در آینده نزدیك پیشرفتهای بیشتر تكنولوژی امكانات زیر را فراهم می كند:
▪ توسعه سیستمهای سنتیتیك رها سازی داروها،پروبیوتیكها، مواد مغذی
▪ افزایش سرعت شناسایی علائم بیماری و كاربرد روشهای درمانی سریع
▪ توسعه سیستمهای رها سازی اسیدهای نوكلئیك و مولكولهای DNA
▪ كاربرد نانومولكولها در تولید واكسنهای دامی
● تشخیص بیماری و درمان دامها
تصور امكان تزریق نانوپارتیكها به دامها و فعال شدن تدریجی ماده موثر همراه با این نانوذرات در بدن حیوان برای از بین بردن و تخریب سلولهای سرطانی، افق تحقیقاتی جدیدی را به روی محققان بازكرده است. محققان دانشگاه رایس مراحل مقدماتی كاربرد نانوشلها را برای تزریق به جریان خون ارزیابی كردند.
این ذرات نانو به گیرنده های غشاسلولهای سرطانی متصل می شوند و با ایجاد امواج مادون قرمز باعث بالا رفتن دمای سلولهای مذكور به ۵۵ درجه و تركیدن و از بین رفتن تومورهای موجود می گردند. همچنین نانوپارتیكهایی كه از اكسیدهای آهن ساخته می شوند، با ایجاد امواج مگنتیك در محل استقرار سلولهای سرطانی باعث از بین بردن این سلولها می شوند. یكی از اساسی ترین محورهای تحقیقاتی كنونی، توسعه سیستمهای رها سازی DNA غیرزنده، با بازدهی مناسب و با حداقل هزینه و عوارض جانبی و سمی می باشد، كه در ژن درمانی مورد استفاده قرار می گیرند.
● اصلاح نژاد دام
مدیریت تلاقی و زمان مناسب جفتگیری دامها، از جمله مواردی است كه در مزارع پرورش گاوشیرده به هزینه و زمان طولانی نیاز دارد. از راهكارهایی كه اخیر مورد استفاده قرار گرفته است، استفاده از نانوتیوپها خاص در داخل پوست می باشد كه زمان واقعی پیك هورمون استروژن و وقوع فحلی را دار دامها نشان می دهد و لذا با علائمی كه سنسورهای موجود به دستگاه مونیتور می فرستد، زمان دقیق و واقعی تلقیح را به دامدار نشان می دهد.
انقلاب نانوتكنولوژی در زمینه تولید غذا
نانوتكنولوژی یاهنر ساخت مواد از اتم ها ، توانایی كپی كردن دقیق اتم ها بصورت منحصربه فرد وقراردادن آنها در جای دلخواه می باشد.
نویدنانوتكنولوژی در خصوص كشاورزی وتولید غذا ، بازگشت 90 % اززمین هایكشاورزی به وضعیت طبیعی ، ایجادگلخانه های دارای عملكرد بالا كه تقریباً 10% از زمین های كشاورزی فعلی را در برمی گیرد و جمعیت جهان را تغذیه میكند واز انقراض ونابودی بیشتر جانوران وگونه های گیاهی جلوگیری میكندودخالت آگاهانه وعالمانه انسان در جهت تسریع روندتكامل گیاهان می باشد
نانوتكنولوژیعلمی جدیداست كه می خواهد مضراتی راكه علوم مصنوعی به عالم فعلی گذاشته ازبین برده واز راه طبیعی جهان را به بهشت تبدیل كند بطوری كه زندگی را برایتمامی مردم از كوچك تا بزرگ لذت بخش وراحت سازد.
مادرآستانه ورود بهجهانی آرمانی هستیم، تولید محصولات كشاورزی برمبنای نانوتكنولوژی مثل سیبزمینی كه فقط پروتئین های موجود درآن بانفوذ براتم های گرد وغبار، هوا وآبنمونه هایی مشابه خودرا ایجاد می كند ، تاسیب زمینی شكل گیرد. یا تولیدغذا برمبنای نانوتكنولوژی مانند استیك جوجه یا بره نیم پزشده به كمك ملكولهاواتم ها توسط خودمان بدون اینكه حیوانی ذبح شود ، همه نمونه هایی ازرسیدن به جهان آرمانی است . در نتیجه می توان یك طرح زیبا از پایان دادنبه قحطی وگرسنگی ارائه داد كه درآن سیاره ای با درختان مو سبزرنگ وزیباومیوه های كشاورزی كه خاك طبیعی وكاملی ندارند ، ترسیم می شود .
مقدمه:
بهپیوند اجباری شیمی و مهندسی ، نانوتكنولوژی یا دومین انقلاب صنعتی گفته میشود. نانوتكنولوژی یا هنر ساخت مواد از اتم ها ،با تولید جدید از محصولاتیكه پاكیزه تر،نیرومندتر ،سبك وزنتر و سالمتر از مواد قبلی است ، همراه میباشد. نانوتكنولوژی سعی در یكی كردن اكتشافات و پروژه ها از بیوتكنولوژی ومهندسی ژنتیك با شیمی،فیزیك ، الكترونیك و علم مواد دارد. (1)
بااستفاده از نانوتكنولوژی هر چیزی می تواند به شكل هر شی قابل تصور دیگریمتصور شود و 92 عنصر جدول تناوبی می توانند بی نهایت با هم تركیب شوند تاملكول های متفاوتی از ابعاد نانوگرفته تا یك سیاره را بسازد . (1)
درسال 1959 ریچارد فینمن تئوری تكنولوژی برتر را ارایه داد در سالهای آتی باذكر جزئیات بیشتر این تئوری،مطالبی توسط اریك دركسلر تحت عنوان موتورهایآفرینش در سال 1986 و نامحدود ساختن آینده در سال 1991 ارایه گردید ، ویتنها درجه دكتـری در نانونوتكنولوژی را در همین سال از دانشگاه MIT دریافتنمود . (3)
هدف از انتخاب این موضوع آگاهی دادن به افراد جامعه درمورد پیشرفت علم در زمینه تولید غذا در عصر نانوتكنولوژی می باشد،زیرا درآن برهه از زمان به طور نمایی همراه با دقت اتمی، در همان نانو عمومی غذامی تواند از اتم های خام سنتز شود تا به اهداف آلودگی كمتر و پاك كردناتوماتیك آلودگی موجود دست یابیم و پایانی برای قحطی و گرسنگی داشتهباشیم.
تاریخچه پیدایش كشاورزی و انقلاب صنعتی
درحقیقت اگر هر 100 میلیون سال را یك سال در نظر بگیریم كره زمین سیاره ای 46 ساله است كههیچ اطلاعاتی راجع به 7 سال اول آن وجود ندارد ودر مورد سالهای میانی آناطلاعات كم و بیش پراكنده و نامطمئنی وجود دارد. درسن 42 سالگی گیاهان وجنگل ها پدیدار شده و شروع به رشد كرده اند،انسان جدید حدود 4 ساعت رویزمین است كه طی همین یك ساعت گذشته كشاورزی را كشف كرده و انقلاب صنعتیفقط یك دقیقه پیش اتفاق افتاد. حال ببینیم كه در این یك دقیقه انسان چهبلایی بر سر این كره 46 ساله آورده است.
نانوتكنولوژی چیست؟
نانوتكنولوژییا هنر ساخت مواد از اتم ها،توانایی كپی كرده دقیق اتم به صورت منحصر بهفرد و قرار دادن آنها در جای دلخواه می باشد. در حقیقت به پیوند اجباریشیمی و مهندسی شیمی نانوتكنولوژی گفته می شود. نانوتكنولوژی یا دومینانقلاب صنعتی جهان،رقیب سایر تكنولوژی ها نیست ، بلكه مكمل و پایهآنهاست.این علم در واقع مهمترین كلید پتانسیل اقتصادی در قرن بیست و یكمبه حساب می آید. نانوتكنولوژی علمی جدید است ،كه می خواهد مضراتی راكهعلوم مصنوعی در عالم كنونی گذاشته از بین ببرد و از راه طبیعی جهان راتبدیل به بهشت كند،به طوری كه زندگی را برای تمام مردم از كوچك تا بزرگلذت بخش و راحت سازد،با این علم گرسنگان سیر می شوند و دیگر قحطی از بینمی رود و ما شاهد اتفاقات بسیاری كه هم اكنون قادر به تصور آن نیستیم،میباشیم. نانوتكنولوژی یك رشته جدید نیست،بلكه رویكردی جدید در تمام رشتههاست. اطلاعات ما از طبیعت آن را آخرین مقیاس تولید می داند. (1)
وعده های نانوتكنولوژی در تمام رشته ها به جز كشاورزی و تغذیه:
جهاندر آستانه یك انقلاب تكنولوژی جدید ، برترازتجربه هرانسانی می باشد.اینانقلاب صنعتی قدرتمندجدیدظرفیت آوردن سلامتی،سعادت و تعلیم و تربیت،بدونآلودگی برای هر انسان در سیاره خاكی را دارد (6) ، جاودانگی و طول عمر،اولین نتیجه نانوتكنولوژی می باشد. . نانوتكنولوژی پزشكی به مرگ،پیری زودرس و بیماریهای حاد خاتمه می دهد (2) . نانوتكنولوژی كامپیوتر هایی راطراحی می كند كه در هر ثانیه قادرند ساختارهای جدیدی از اتم ها و مولكولها را به وجود آورند. همواره با پیشرفت نانوتكنولوژی،روش زندگی مردم بهطور اساسی عوض می گردد و رفتارهای مردم به شدت تحت تأثیر این سیستم جدیدقرار می گیرد. مسافرت فضایی مطمئن و ارزان و قابل استطاعت برای همه خواهدشد (1) . نانوتكنولوژی احتمال خطرات مربوط به موجودات زنده دنیا را به صفرمی رساند.در نتیجه با پیشرفت نانوتكنولوژی تمام كالاهایمصرفی،بادوام،جدید،پرثمر،ارزان و فراوان خواهد شد. در اثر این تكنولوژیكانال های تلویزیونی زیادی در این خصوص به وجود می آیند و عناوین روزنامهها و مجلات با موضوع نانوتكنولوژی آغاز می شود. یك ابر كامپیوتر،از یكسلول انسان بزرگتر نیست،یك سفینه فضایی چهار نفره از یك ماشین خانوادگیگرانتر نخواهد بود، با این دلایل و سایر دلایل شیوه زندگی جهانی از بنیادتغییر خواهد كرد. نانوتكنولوژی،كالاها را از مواد بازیافتنی بسیار بی ارزشمی سازد،متخصصان در نانوتكنولوژی از ذرات ریز اتمی و مولكولی،ربات هایبسیار پیچیده ای می سازند. نانوتكنولوژی با به كار گیری خاصیت های شیمیاییاتم ها و مولكول ها و اینكه چگونه ملكول ها به هم نزدیك شده و خاصیتچسبندگی پیدا می كنند،ساخت مولكول های جدیدی را پیشنهاد می كند،كه اینملكول های ساخته شده خواص فوق العاده ای دارند .نانوتكنولوژی امكان ایجادساختار های زیستی عجیبی را فراهم می سازد (7). مثلاً می توانیم بافت هایآنچنان مقاومی در بدن بسازیم كه با افتادن از یك ساختمان بلند كوچكترینخدشه ای در عملكردشان وارد نشود و سلامت خود را حفظ كنند. با استفاده ازنانوتكنولوژی دیگر نیازی به پاك سازی شهرها نداریم . نانوتكنولوژی مشكلزباله های هسته ای را تماماً مرتفع می سازد،یعنی باقیمانده واكنش هایشكافت هسته ای،مواد عادی،كاربردی و از همه مهمتر غیر رادیواكتیو هستند. نانوتكنولوژی از جمله اصولی می باشد كه در شیمی تكاملی مطرح بوده و میتواند موجب انجام میلیون ها آزمایش هم زمان در مدت كوتاهی شود. تولید لباسهایی كه به شرایط مختلف آب و هوایی حساسندو به سیستم های اطلاعاتی متصل میشوندتا علایم حیاتی را كنترل كنند، همچنین قادر به ترشح مواد دارویی هستندو جراحات را محافظت می كنند. درنانوتكنولوژی ساختمان ها و وسایط نقلیه بهطور خودكار با شرایط آب و هوایی سازگار می شوند.نانوتكنولوژی تغییر دهندهمبنای كامپیوترهای كنونی و نوید بخش كامپیوترهای كوانتومی می باشد. دیگریك ابركامپیوتر ، از یك سلول انسان بزرگتر نیست ، یك سفینه فضایی چهارنفره از یك ماشین خانوادگی گرانتر نخواهد بود (11) ، بااین دلایل شیوهزندگی جهان از بنیاد تغییر خواهد كرد و تحلیل آزمایشگاهی روی یك تراشه وهمچنین بیو انفورماتیك را فراهم می سازند. شناسایی مجرمان از طریقDNA باقیمانده در محل جرم، فاكتوریل گیری از اعداد بزرگ،جمع شدن تمام اطلاعاتموجود در كتابخانه كنگره و تعبیه در یك فضایی به اندازه یك حبه قند . ازبین بردن بیماری سرطان توسط نوشیدن دارویی كه حاوی نانوربات هاست و درآنآب میوه مورد علاقه شما حل شده باشد امكان پذیر می شود ، زیرا نانوربات هابرای حمله و ترمیم ساختار مولكولی سلول های سرطانی و بی خطر ساختن ویروسها برنامه ریزی شده اند و می توان به گونه ای نانو ربات ها را برنامه ریزیكرد كه جراحی های بسیار حساس و دقیق را انجام دهند. كه این جراحی هایكهزار بار دقیق تر از تیزترین چاقوهای جراحی عمل می كنند. یك نانو ربات باكاركردن در چنین مقیاس كوچكی می توانند بدون ایجاد زخم هایی كه جراحی هایمتداول بر جای گذارد،كارآیی بالایی داشته باشد. در آینده پزشكی قادر خواهدبود با تهیه رسانه دقیق تشخیصی كه توسط نانوكامپیوترها تفسیرخواهد شد وتوسط ذخایر دارویی كه در دستگاه های بسیار ریز ساخته می شوند مصونیت نهانیرا در مقابل بیماری ها برای انسان ایجاد كنند. این ربات ها ماشین های قابلبرنامه ریزی هستند كه می توانند وظایف نامحدودی را در جهان فیزیكی انجامدهند،می توانند سطل آشغال را از منزل خارج كنند،ماشین شما را رنگ كنند یایك ساختمان اداری بسازند و سپس پنجره های آن را بشویند یا یك لحظه همانندربات ترمیناتور در فیلم آرنولد عمل كنند یا اینكه به شكل یك صندلی باغ درآیند [4] . اگر می خواهید فولاد بسازید ماشین های نانو را در یك محلاوراقی رها كرده بدون سوخت زغال سنگ جهت ذوب فلزات و برجای گذاشتن زبالهاین كار را انجام می دهند. ابعاد كارخانه ها در اندازه یك میز تحریر استكه قادر به تولید هر چیزی خواهند بود. احتمالاً در صبح كارخانه آخرین مدلطراحی شده ساعت را برایمان می سازد،بعداز ظهر ممكن است حافظه بیشتری برایرایانه امان بخواهیم كه كارخانه آن را خواهد ساخت و غروب برخی از جدیدترینابزارهای نانوپزشكی را می سازد. با تغییر آرایش اتم های زغال سنگ میتوانیم الماس بسازیم یا اگر آرایش ماسه (شن و سنگ) را تغییر داده و به آنمواد دیگری اضافه كنیم می توانیم تراشه های كامپیوتری بسازیم. می توانیمموادی بسازیم كه 80 تا 100 مرتبه محكم تر و سبك وزنتر از فولاد باشد واتومبیل های شخصی بسیار امن،بی سرو صدا با كارایی بسیار بالا را طراحیكنیم كه می توانند به صورت عمودی در هوا پرواز كنند. همچنین پل ها و جادهها توانایی احساس ترك و مرمت را دارا می باشند. (3)
وعده های نانوتكنولوژی در كشاورزی و تغذیه
مولكولهای پروتئین نوعی مولكول هستند كه در مواد خوراكی مانند سیب زمینی وجوددارند، درعصر نانوتكنولوژی این مولكول ها برای تولید مولكول های شبیه بهخود اتم های موجوددرخاك ،آب و هواراجذب می كنندوسیب زمینیسازند،تولیدغذاهای مولكولی و خاتمه دادن به خشكسالی و قحطی، بطور نمایی ،همراه با دقت اتمی ، غذا می تواند از اتم های خام در همان نانو عمومی سنتزشود . استیك جوجه ویا بره نیم پز را خودمابه كمك مولكول ها و اتم ها بوجودمی آوریم ، بدون آنكه حیوانی را ذبح كنیم (5) . بوجودآوردن گیاهان وحیواناتی كه نسل آنهامنقرض شده اند، همه نمونه هایی از وعده هاینانوتكنولوژی می باشد (10). در آینده می توان ویژگی های مطلوب را از طریقمهندسی ژنتیك در مورد خوراكی جاسازی كرده وازاین طریق طعم غذاها را بهبودبخشید، هم چنین می توان مقاومت گیاهان رادربرابربیماری افزایش داد و عمرآنهارادرمحل كشت ومصرف ، طولانی تركردورشدآن هاراسریعترنمود وحتی درمحیط هاینامساعدكاشت.تادر شوره زارها،باآب كمتریا آب و هوای سرذتررشدكنند. ماحتیتوانایی تغییر شرایط آب وهوایی را خواهیم داشت و شاهدابداع درختانی خواهیمبودكه رشدآن هابهینه و ساختارشان برای كاربردهای ویژه ای همچونالوار،خمیركاغذ،میوه یا جداكننده های كربن(برای كاهش پدیده گرم شدن كرهزمین)مناسب باشد.درنتیجه موادغذایی اصلاح شده به روش ژنتیك ، تغذیه رابهبود بخشیده ودرعین حال مصرف آفت كش ها و آب راكاهش می دهند.غذاهایی كهمصرف می كنیم روز به روز از حالت طبیعی خارج شده و مهندسی تر می شوند (6).نانوتكنولوژی بهروری كشاورزی را برای جمعیت های بالاتر میسر میكند.بازگرداندن 90% از زمین های زراعی به وضعیت طبیعی خود و به كارگیریگلخانه ها با كاركردبالاكه تقریباً 10% زمین های زراعی فعلی رامی پوشانندوجمعیت جهان را تغذیه می كنند ، فیزیكی دیگر از وعده های نانوتكنولوژی میباشد . درعصر نانو میلیون ها مایل مربع زمین به ساكنین بومی جهانبرگردانده می شودو از انقراض ونابودی بیشتر جانوران وگونه های گیاهیجلوگیری می شود (9) . نانوتكنولوژی علمی جدید است كه می خواهد مضراتی كهعلوم مصنوعی در عالم كنونی گذاشته را از بین برده واز راه طبیعی جهان راتبدیل به بهشت كند ، بطوری كه زندگی برای تمام مردم ازكودك تابزرگ لذت بخشوراحت شود (8) . انقلاب صنعتی برای اشخاص ساكن روی این سیاره این تواناییرا ایجاد می كند . كه ازاین پس نیازی به بریدن درختان جنگل ها و فرستادندودشان به هوا نشوند و این پیمان نانوتكنولوژی است . آیا شما چوب میخواهید ؟ كدام یك را ترجیح می دهید : چوب درخت ماهون ، ساج ، آلبالو ، چوبسخت وراه راه یا هرچیز خارجی دیگر هیچ مشكلی نیست ، فقط نرم افزار خود رابرای چوب مورد دلخواه پاك كنید ومواد خام تغذیه ای را روشن كنید ودكمهGO را فشار دهید . (6)
نتایج وپیشنهادات :
1.نانوتكنولوژیماراقادربه ساختن هر چیزی با كوچكترین مقیاس طولی ممكن ( اتم به اتم ،مولكول به مولكول ) با دقت وظرافت هرچه تمام تر می كند .
2.نانوتكنولوژی صدمات بوجود آمده از انقلاب صنعتی را جبران می كند
3.نانوتكنولوژی پایان آلودگی ، بریدن جنگل ها ، گرسنگی وقحطی را ترسیم می نماید
4.نانوتكنولوژینوید كالاهای مصرفی بادوام ، جدید ، پرثمر ، ایمن تر ، ارزان ، فراوان ،انعطاف پذیر ، محیطی قابل تحمل ، آرامشی ثابت ، پیشرفتی سالم ، بهبودیمواد قبل از تبدیل شدن به مواد زائد ، سلامتی ، ثروت ودانش را می دهد
5.نانوتكنولوژی بهره وری كشاورزی را برای جمعیت های بالاتر میسر می سازد .
6.سیب زمینی را با استفاده از اتم های گرد وغبار ، هوا و آب می توان تولید كرد .
7.استیك جوجه یا بره نیم پز را به كمك مولكول ها واتم ها بدون ذبح حیوان می توان تولید كرد
8.تولید غذاهای مولكولی
9.بوجود آوردن گیاهان وحیواناتی كه نسل آنها منقرض شده اند .
10.بهبود طعم غذاها ، افزایش عمر مصرف آنها ومهندسی شدن غذاهای مصرفی
11.تولید انواع درختان مهندسی شده به كمك نرم افزار خود برای چوب مورد دلخواه
12.بازگرداندن 90 % از زمین های كشاورزی به وضعیت طبیعی واستفاده از 10 % اززمین های كشاورزی در قالب گلخانه هایی با عملكرد بالا وتغذیه جمعیت جهان
13.تغییر شرایط آب وهوایی جهان
14.نانوتكنولوژی روش زندگی مردم را بطوراساسی عوض می كند ورفتارهای مردم را به شدت تحت تاثیر این سیستم جدید قرار می دهد
15.نانوتكنولوژی مضراتی كه علوم مصنوعی در عالم كنونی گذاشته را از بین برده واز راه طبیعی جهان را تبدیل به بهشت می كند
16.پایان قحطی وگرسنگی را نانوتكنولوژی با ترسیم سیاره ای با درخت های مو سبزوزیبا ومیوه های كشاورزی كه خاك طبیعی وكامل ندارند ، ارائه می دهد
17.در نانوتكنولوژی كامپیوتر های بسیار بزرگ وپیچیده می توانند به اندازه سلول بدن انسان ها ساخته شوند
18.قراردادن اطلاعات انبوه در یك فضای بسیار كوچك مانند اطلاعات بزرگترین كتابخانه های دنیا در یك حبه قند
19.جایگزین شدن نانوتكنولوژی با كارگر ، مدیریت وحتی خود كارخانه
20.نانوتكنولوژی مهمترین كلید پتانسیل اقتصادی در قرن بیست ویكم است
21.هرچیزی می تواند به شكل هر شی قابل تصور دیگری شكل بگیرد
22.دیگر نیازی به شخم زدن هیچ مزرعه ای برای تهیه نان روزانه نیست .
23.در پایان اطمینان دارم كه تمام اتم ها ومولكول های هستی در هر تركیبی كهباشند وهر تغییری را كه بپذیرند ، اما ستایشگر خالق خود هستند و در آنتردیدی نیست .
منابع :
1.. http: // www . nanozine . com / WHATNANO. HTM
2.Uracil as an Alternative to 5-Fluorocytosine in Addressable Protein Targetingby : John A. Wendel and Steven S. Smith
بطور معمول در هر فرد سالم دو کلیه وجود دارد که هر یک در یکطرف ستون مهره ها و زیر دنده های تحتانی واقع شده اند. کلیه ها به رنگ قرمز متمایل به قهوه ای بوده و از نظر شکل شبیه لوبیا می باشند. هر کلیه به اندازه مشت بسته فرد است. اکثر اعضائ بدن برای عملکرد مطلوب وابسته به کلیه ها هستند
وظایف کلیه ها
مهمترین وظیفه کلیه ها برداشت مواد زائد از خون و بازگرداندن خون تصفیه شده به بدن می باشد. هر دقیقه حدود یک لیتر خون (یک پنجم خونی که توسط قلب پمپ می شود) از طریق سرخرگ کلیوی وارد کلیه ها می شود. پس از اینکه خون تصفیه شد خون تصفیه شده از طریق سیاهرگ های کلیوی به بدن باز می گردد.
داخل هر کلیه متجاوز از یک میلیون واحد بسیار ریز عملکردی بنام نفرون وجود دارد. هر نفرون از یک صافی بسیار کوچک بنام کلافه (گلومرول) که به یک لوله کوچک (توبول) متصل است تشکیل می شود. آب و مواد زائد توسط این صافی از خون جدا می شوند و به داخل لوله های کوچک (توبول ها) جریان پیدا می کنند.
قسمت عمده این آب توسط لوله های کوچک باز جذب می شود و مواد زائد بصورت غلیظ وارد ادرار میشوند تا دفع گردند.
ادرارهای جمع شده از لوله های کوچک وارد قسمت قیفی شکل بنام لگنچه کلیه شده و سپس از طریق لوله ای بنام حالب وارد مثانه می شود. مثانه ادرار را تا زمانی که ادرار کنید نگهداری می کند. پس از مثانه ادرار از طریق لوله ای بنام پیشابراه از بدن خارج می شود. کلیه سالم بطور معمول یک تا ٢ لیتر ادرار در روز و بر اساس میزان مایعات دریافتی تولید می کند. کلیه سالم قابلیت افزایش فعالیت خود را دارد بطوریکه اگر یک کلیه از دست رود کلیه دیگر بزرگ شده و کار دو کلیه را انجام خواهد داد.
سه وظیفه اصلی کلیه ها:
1کلیه ها آب بدن را تنظیم می کنند:
برای اینکه بدن شما بدرستی و به نحو مطلوب فعالیت کند لازم است که دارای حجم مناسب آب باشد. یکی از مهمترین وظایف کلیه ها برداشت آب اضافی یا حفظ آب بدن در موارد ضرورت می باشد.
2کلیه ها مواد زائد را برداشت می کنند:
بسیاری از مواد در خون و مایعات بدن باید در اندازه مناسب وجود داشته باشند تا بدن به درستی عملکرد داشته باشد. برای مثال: سدیم و پتاسیم مواد معدنی هستند که از مواد غذایی بدست می آیند. این مواد معدنی برای سلامتی لازم هستند اما باید در حد معینی نگهداشته شوند. زمانیکه کلیه ها بدرستی فعالیت کنند، مواد زائد از بدن داخل ادرار ترشح می شوند همچنین کلیه ها در تنظیم سایر مواد معدنی در بدن مانند: کلسیم و فسفر که برای تشکلی استخوان لازمند، کمک می کنند مواد زائد مانند: اوره و کراتی نیز باید از بدن خارج شوند . اوره و سایر مواد زائد زمانی که بدن پروتئین ها مانند: گوشت را تجزیه می کند، تشکیل می شوند. کراتی نین یک محصول زائد عضلات است. اگر فعالیت کلیه ها کاسته شود، اوره و کراتی نیز در خون افزایش می یابند بسیاری از محصولات زائد اگر از مایعات بدن جدا نشوند برای بدن سمی هستند برای مثال، وقتی فردی دارویی مصرف می کند، مواد زائد شیمیایی که از مصرف این دارو در بدن بوجود می آیند، عمدتا توسط کلیه ها از بدن خارج می شوند.
٣- کلیه ها هورمون می سازند:
کلیه های سالم پیک (پیغام بر) های شیمیایی مهمی بنام هورمون ها را نیز می سازند. این هورمون ها در جریان خون گردش کرده و بعضی از عملکردهای بدن مانند: فشار خون، ساخت گویچه های قرمز و برداشت کلسیم از روده ها را تنظیم می کنند.
علائم بیماری کلیوی
بیماری کلیوی معمولا بی سر و صدا پیشرفت می کند و قبل از ایجاد هر گونه شکایت موجب تخریب قسمت عمده ای از فعالیت و عملکرد کلیه می گردد. بنابراین افراد در معرض خطر پیشرفت بیماری کلیوی باید بطور مرتب مورد ارزیابی قرار گیرند. این افراد کسانی هستند که مبتلا به بیماری قند - دیابت - پرفشاری خون، بیماری عروقی و وابستگان نزدیک افراد مبتلا به بیماریهای ارثی کلیه می باشند
گاهی اوقات افراد با بیماری شدید کلیوی نیز بدون علامت می باشند. این موضوع اهمیت آزمایش خون یا ادرار را در بررسی مشکلات کلیوی روشن می کند. بهرحال شکایات و علائم زیر می توانند نشانگر بیماری کلیوی باشند که در صورت وجود، انجام آزمایشات و بررسی های بیشتر توصیه می شود
بعضی از علائمی که می تواند نشانگر بیماری کلیوی باشد عبارتند از:
•خستگی
•پرفشاری خون
•ورم چشم ها، دست یا پا
•دفع ادرار خونی، تیره یا رنگ چای
•شب ادراری(بیشتر از یک بار در موقع خواب)
•کاهش اشتها(کاهش وزن)
•خارش سراسری پایدار
زمانی که کلیه ها نارسا شوند مواد زائد و مایعات در بدن تجمع پیدا کرده و شما نیاز به درمان دیالیز (برای تصفیه خون یا به وسیله ماشین یا از راه شکم و بصورت دیالیز صفاقی) یا پیوند کلیه دارید چگونه می توانید در پیشگیری از بیماریهای کلیوی موثر باشید.
فشار خون خود را بطور منظم چک کنید. فشار خون بالا و کنترل نشده سرعت طبیعی هر گونه بیماری کلیوی را افزایش می دهد. اگر شما مبتلا به بیماری قند، دیابت می باشید، باید بیماری شما تحت کنترل درآید. تعداد زیادی از بیماران کلیوی مبتلایان به بیماری قند می باشند به خصوص و حتی الامکان از مصرف داروهایی که توسط پزشک تجویز نشده اند ماند مسکن ها خودداری کنید. قبل از مصرف هر دارو حتما با پزشک خود مشورت نمائید
سایر داروهای خاص مانند سموم، آفت کش ها و مواد مخدر و ...- نیز می توانند موجب آسیب کلیه شوند. پزشک شما مشکلات و عوارض ناشی از مصرف طولانی مدت و بدون مجوز این داروها را بیان می کند
بیماری كلیه
اگر چه كلیه ها، عضوهای كوچكی هستند ، ولی از وظایف حیاتی زیادی از جمله تصفیه نمودن مواد زاید و مایعات اضافی از خون را به عهده دارند كه در حفظ سلامتی عمومی بدن موثر است. بیماری شدید كلیه، ممكن است منجر به نارسایی كامل آن شود، كه نیازمند درمان با دیالیز یا پیوند كلیه برای جلوگیری از مرگ است . اگر چه درمانهای موثری برای بسیاری از بیماریهای كلیه وجود دارد ولی مردم هنوز نمی دانند كه بیماریهای كلیه قابل پیشگیری اند.
ده عامل اصلی بیماری كلیه
معمولاً دو علت مهم برای نارسایی كلیه ها( یا مرحله نهایی بیماری كلیه) دیابت( دیابت نوع 2 یا دیابت بزرگسالان) و فشار خون بالا وجود دارد. زمانی كه این دو بیماری با درمان مراقبت شوند، بیماری های كلیه مرتبط با آنها می توانند پیشگیری شوند یا سرعت شان كاهش یابد. داروهای موثر زیادی برای درمان فشار خون بالا وجود دارند. علاوه براین، تغییرات سلامت بخش در شیوه زندگی، مانند كم نمودن وزن و ورزش مرتب در مراقبت از فشار خون بالا و حتی پیشگیری از آن موثر است. نظارت دقیق بر قند خون در بیماران دیابتی از سایر مشكلات مانند بیماری كلیه، بیماری كرونر قلب وسكته پیشگیری می كند. زمانی كه بیماران دیابتی، همزمان به فشار خون بالا مبتلا شوند، داروهای خاصی كه بازدارنده های آنزیم تبدیل كننده آنژیوتنسین نامیده می شوند، برای حفظ عملكرد كلیه ها موثرند. سومین علت اصلی مرحله نهایی بیماری كلیه گلومرولونفریت( بیماریی كه به واحدهای تصفیه كننده كلیه بنام گلومرول ، آسیب می رساند) است . در بسیاری از حالات، علت این بیماری ناشناخته است ، اما در برخی موارد ممكن است ارثی باشد یا در اثر عفونت به وجود آمده باشد.
برخی از بیماریهای دیگری كه ممكن است بر كلیه اثر بگذارند شامل عفونت ها، سنگ های كلیوی و بیماریهای ارثی، می شوند. استفاده بیش از اندازه قرص های ضد درد یا مصرف مواد مخدر مانند هروئین می تواند به كلیه ها صدمه بزند . برخی از این بیماریها قابل درمان هستند. برخی موارد، درمان می تواند سرعت پیشرفت بیماری را كاهش و طول عمر را افزایش دهد.
مرحله نهایی بیماری كلیه زمانی رخ می دهد كه حدود 90 درصد از عملكرد كلیه از بین برود. افراد مبتلا به نارسایی كلیه ممكن است دچارتهوع، استفراغ، ضعف، خستگی، گیجی، مشكل در تمركز و از دست دادن اشتها شوند، نارسایی كلیوی با آزمایش خون و ادرار قابل پیشگیری است.
نشانه های هشدار دهنده بیماری های كلیوی و دستگاه ادراری.
1- فشار خون بالا
2- پیدایش خون با پروتئین در ادرار.
3- آزمایش كراتینین خون، بالاتر از 2/1 میلی گرم در دسی لیتر در زنان و 4/1 میلی گرم در دسی لیتر در مردان(كراتینین ماده دفعی است كه توسط كلیه های سالم از خون خارج می شود. ) در بیماریهای كلیوی ، سطوح كراتینی در خون ممكن است افزایش یابد.
4- تكرار ادرار به ویژه در شب .
5- مشكل در ادرار كردن یا ادرار درد آور.
6- تورم در چشم ها، تورم دست ها و پاها به ویژه در كودكان
کلیه ونشانه های بیماری آن
کلیه (فارسی قدیمیتر گُرده) یکی از اندامهای درونی بدن انسان و برخی دیگر از جانداران است.
بطور معمول در هر فرد سالم دو کلیه وجود دارد که هر یک در یکطرف ستون مهره ها و زیر دنده های تحتانی واقع شده اند. کلیه ها به رنگ قرمز متمایل به قهوه ای بوده و از نظر شکل شبیه لوبیا می باشند. هر کلیه به اندازه مشت بسته فرد است. اکثر اعضاء بدن برای عملکرد مطلوب وابسته به کلیه ها هستند
وظایف کلیه ها
مهمترین وظیفه کلیه ها برداشت مواد زائد از خون و بازگرداندن خون تصفیه شده به بدن می باشد. هر دقیقه حدود یک لیتر خون (یک پنجم خونی که توسط قلب پمپ می شود) از طریق سرخرگ کلیوی وارد کلیه ها می شود. پس از اینکه خون تصفیه شد خون تصفیه شده از طریق سیاهرگ های کلیوی به بدن باز می گردد. داخل هر کلیه متجاوز از یک میلیون واحد بسیار ریز عملکردی بنام نفرون وجود دارد. هر نفرون از یک صافی بسیار کوچک بنام کلافه (گلومرول) که به یک لوله کوچک (توبول) متصل است تشکیل می شود. آب و مواد زائد توسط این صافی از خون جدا می شوند و به داخل لوله های کوچک (توبول ها) جریان پیدا می کنند. قسمت عمده این آب توسط لوله های کوچک باز جذب می شود و مواد زائد بصورت غلیظ وارد ادرار میشوند تا دفع گردند. ادرارهای جمع شده از لوله های کوچک وارد قسمت قیفی شکل بنام لگنچه کلیه شده و سپس از طریق لوله ای بنام حالب وارد مثانه می شود. مثانه ادرار را تا زمانی که ادرار کنید نگهداری می کند. پس از مثانه ادرار از طریق لوله ای بنام پیشابراه از بدن خارج می شود. کلیه سالم بطور معمول یک تا ٢ لیتر ادرار در روز و بر اساس میزان مایعات دریافتی تولید می کند. کلیه سالم قابلیت افزایش فعالیت خود را دارد بطوریکه اگر یک کلیه از دست رود کلیه دیگر بزرگ شده و کار دو کلیه را انجام خواهد داد.
سه وظیفه اصلی کلیه ها
1-کلیه ها آب بدن را تنظیم می کنند: برای اینکه بدن شما بدرستی و به نحو مطلوب فعالیت کند لازم است که دارای حجم مناسب آب باشد. یکی از مهمترین وظایف کلیه ها برداشت آب اضافی یا حفظ آب بدن در موارد ضرورت می باشد.
2-کلیه ها مواد زائد را برداشت می کنند: بسیاری از مواد در خون و مایعات بدن باید در اندازه مناسب وجود داشته باشند تا بدن به درستی عملکرد داشته باشد. برای مثال: سدیم و پتاسیم مواد معدنی هستند که از مواد غذایی بدست می آیند. این مواد معدنی برای سلامتی لازم هستند اما باید در حد معینی نگهداشته شوند. زمانیکه کلیه ها بدرستی فعالیت کنند، مواد زائد از بدن داخل ادرار ترشح می شوند همچنین کلیه ها در تنظیم سایر مواد معدنی در بدن مانند: کلسیم و فسفر که برای تشکلی استخوان لازمند، کمک می کنند مواد زائد مانند: اوره و کراتی نیز باید از بدن خارج شوند . اوره و سایر مواد زائد زمانی که بدن پروتئین ها مانند: گوشت را تجزیه می کند، تشکیل می شوند. کراتی نین یک محصول زائد ماهیچه است. اگر فعالیت کلیه ها کاسته شود، اوره و کراتی نیز در خون افزایش می یابند بسیاری از محصولات زائد اگر از مایعات بدن جدا نشوند برای بدن سمی هستند برای مثال، وقتی فردی دارویی مصرف می کند، مواد زائد شیمیایی که از مصرف این دارو در بدن بوجود می آیند، عمدتا توسط کلیه ها از بدن خارج می شوند.
٣- کلیه ها هورمون می سازند: کلیه های سالم پیک (پیغام بر) های شیمیایی مهمی بنام هورمون ها را نیز می سازند. این هورمون ها در جریان خون گردش کرده و بعضی از عملکردهای بدن مانند: فشار خون، ساخت گویچههای قرمز و برداشت کلسیم از روده ها را تنظیم می کنند.
نشانههای بیماری کلیوی
بیماری کلیوی معمولا بی سر و صدا پیشرفت می کند و پیش از ایجاد هر گونه شکایت موجب تخریب قسمت عمده ای از فعالیت و عملکرد کلیه می گردد. بنابراین افراد در معرض خطر پیشرفت بیماری کلیوی باید بطور مرتب مورد ارزیابی قرار گیرند. این افراد کسانی هستند که مبتلا به بیماری قند - دیابت - پرفشاری خون، بیماری عروقی و وابستگان نزدیک افراد مبتلا به بیماریهای ارثی کلیه می باشند گاهی اوقات افراد با بیماری شدید کلیوی نیز بدون علامت می باشند. این موضوع اهمیت آزمایش خون یا ادرار را در بررسی مشکلات کلیوی روشن می کند. بهرحال شکایات و علائم زیر می توانند نشانگر بیماری کلیوی باشند که در صورت وجود، انجام آزمایشات و بررسی های بیشتر توصیه می شود بعضی از علائمی که می تواند نشانگر بیماری کلیوی باشد عبارتند از:
•خستگی
•پرفشاری خون
•ورم چشم ها، دست یا پا
•دفع ادرار خونی، تیره یا رنگ چای
•شبادراری (بیشتر از یک بار در موقع خواب)
•کاهش اشتها(کاهش وزن)
•خارش سراسری پایدار
زمانی که کلیه ها نارسا شوند مواد زائد و مایعات در بدن تجمع پیدا کرده و شما نیاز به درمان دیالیز (برای تصفیه خون یا به وسیله ماشین یا از راه شکم و بصورت دیالیز صفاقی) یا پیوند کلیه دارید چگونه می توانید در پیشگیری از بیماریهای کلیوی موثر باشید. فشار خون خود را بطور منظم چک کنید. فشار خون بالا و کنترل نشده سرعت طبیعی هر گونه بیماری کلیوی را افزایش می دهد. اگر شما مبتلا به بیماری قند، دیابت می باشید، باید بیماری شما تحت کنترل درآید. تعداد زیادی از بیماران کلیوی مبتلایان به بیماری قند می باشند به ویژه و حتی الامکان از مصرف داروهایی که توسط پزشک تجویز نشده اند ماند مسکن ها خودداری کنید. پیش از مصرف هر دارو حتما با پزشک خود مشورت نمائید دیگر داروهای ویژه مانند سموم، آفت کش ها و مواد مخدر و ...- نیز می توانند موجب آسیب کلیه شوند. پزشک شما مشکلات و عوارض ناشی از مصرف طولانی مدت و بدون مجوز این داروها را بیان می کند.
کليه ها چند کارکرد مهم و اساسي دارند:
1- آنها آب بدن ما را تنظيم مي کنند. بدن براي اينکه بتواند درست کار کند، درست مثل ماشين، به تنظيم آب احتياج دارد. کليه ها آب اضافي را از بدن خارج مي کنند. گاهي هم جسم ما به آب بيشتر احتياج دارد، در اين موقع هم باز اين کليه ها هستند که آب لازم را حفظ مي کنند.
2- آنها هورمون توليد مي کنند. اين هورمونها وارد گردش خون مي شوند و فشار خون ما را تنظيم مي کنند. اين هورمونها در خون جريان مي يابند و کارهاي خيلي مهمي مي کنند مثل تنظيم فشار خون، ساختن گلبولهاي قرمز و جذب کلسيم از روده کوچک اگر يک کم زيست شناسي سرتان بشود، حتماً مي دانيد هر کدام از اينها چقدر حياتي است!
3- کليه هاي سالم مواد زايد را از بدن خارج مي کنند. مواد معدني مثل پتاسيم و سديم براي کارکرد سلولها خيلي ضروري هستند. اما زياد شدن هر کدام از آنها هم برايمان خطرناک است. مقدار اضافي از هر کدام آنها بايد توسط ادرار، که فرآورده اساسي کليه است، به بيرون فرستاده شود. کليه ها حتي به استخوانها هم کار دارند! تعجب مي کنيد؟ مقدار کلسيم و فسفر که مهمترين مواد در ساخت استخوانها هستند، توسط کليه ها کنترل مي شود. از شکستن و مصرف شدن مواد غذايي پروتئيني مثل گوشت در سلولها، موادي مثل اوره و کراتينين تشکيل مي شود. اين دو ماده همين طوري خطرناک نيستند، اما اگر در بدن باقي بمانند و زياد شوند مثل يک سم مهلک باعث مرگ، مي شوند. بدين ترتيب وقتي کليه ها دچار نارسائي و بدکاري مي شوند، عاقبت کار معلوم است!!
اما چرا کليه ها از کار مي افتند؟
وقتي کارکرد کليه به 10% مقدار معمولي اش مي رسد، ديگر نمي تواند آب، نمک يا مواد زايد را از بدن بيرون کند. در اثر اين اتفاق بافت هاي بدن مثل بادکنک پر از آب مي شوند و ورم مي کنند. اين تازه علاوه بر مسموميت خوني است که از سموم و مواد زايد انباشته شده است. فشار خون بالا مي رود و بومب ...!! اينجا را ببينيد.
بيماريهايي که باعث از کار افتادگي کليه مي شوند، عبارتند از:
• گلومرولونفريت
• ديابت
• بيماري پلي کيستيک کليه
• عوارض جنبي داروها
• پيلونفريت
• انسداد مجاري ادرار
• فشار خون بالا
وقتي کليه از کار افتاد چي؟
حالا بايد به سراغ يک روش درماني رفت. معمولاً اولين درمان ممکن دياليز کردن است. دياليز يعني تصفيه کردن خون از راه مکانيکي. به کمک اين روش مواد زايد و آب اضافي از خون خارج مي شوند و بدن نظم و ترتيب پيدا مي کند. اتفاقي که در هنگام دياليز مي افتد شبيه کار کليه است. يعني فيزيک يکساني دارد ولي در دياليزور به شکل ساده تري رخ مي دهد.
اينجا را نگاه کنيد! و دقت کنيد که دياليز چه اصولي دارد. آنها را به خاطر بسپاريد تا بتوانيد با کار يک کليه طبيعي مقايسه کنيد.
اما وقتي دياليز ديگر جواب نمي دهد، وقت پيوند کليه است! براي ادامه دادن مطلب بهتر است اول يک کمي درباره کليه بدانيم. چطور همه اين اتفاقات مهم در کليه روي مي دهند؟
خوب آخرين تصويري را که ديديد به خاطر داريد؟ هنوز کنجکاويتان سيراب نشده؟ حق داريد!! حالا به اين يکي مطلب توجه کنيد. اما براي استفاده بهتر، موقع ديدنش، سعي کنيد مهمترين نکته ها را به خاطر بياوريد. مثلاً چيزهايي که بايد دفع شوند يا بايد تنظيم شوند و دقت کنيد هر کدام از کجا وارد مسير اصلي جريان مي شوند، به خون مي روند يا به سمت لوله هاي ادراري و چرا؟ اگر هنوز بيشتر در اين فلش پيش برويد، مي توانيد مکانيسم دقيق مولکولي هر کاري را هم کشف کنيد.
کلیه و پیوند کلیه برای ناواردها!
وقتی کارکرد کلیه به ۱۰% مقدار معمولی اش می رسد، دیگر نمی تواند آب،نمک یا مواد زاید را از بدن بیرون کند. در اثر این اتفاق بافت های بدن مثلبادکنک پر از آب می شوند و ورم می کنند. این تازه علاوه بر مسمومیت خونیاست که از سموم و مواد زاید انباشته شده است. فشار خون بالا می رود و بومب ...!!
کلیه ها، اعضای لوبیا شکلی هستند که در پشت ما، درست زیر کمر قرارگرفته اند. هر کلیه یک آدم بزرگ تقریباً به اندازه یک مشت است و حدود صدگرم وزن دارد. درون هر کلیه، خون از ف*ی*ل*ت*رهای نازکی به نام نفرون ردمی شود. در هر کلیه هم حدود یک میلیون از این واحدهای کوچک تصفیه وجوددارد. به دلیل وجود نفرون هاست که دو کلیه سالم می توانند هر دو دقیقه یکبار، تمام خون بدن را تصفیه کنند.
● کلیه ها چند کارکرد مهم و اساسی دارند:
۱- آنها آب بدن ما را تنظیم می کنند. بدن برای اینکه بتواند درست کار کند، درست مثل ماشین، به تنظیم آب احتیاج دارد. کلیه ها آب اضافی را از بدن خارج می کنند. گاهی هم جسم ما به آب بیشتر احتیاج دارد، در این موقع هم باز این کلیه ها هستند که آب لازم را حفظ می کنند.
۲- آنها هورمون تولید می کنند. این هورمونها وارد گردش خون می شوند و فشار خون ما را تنظیم می کنند. این هورمونها در خون جریان می یابند و کارهای خیلی مهمی می کنند مثل تنظیم فشار خون، ساختن گلبولهای قرمز و جذب کلسیم از روده کوچک اگر یک کم زیست شناسی سرتان بشود، حتماً می دانید هر کدام از اینها چقدر حیاتی است!
۳- کلیه های سالم مواد زاید را از بدن خارج می کنند. مواد معدنی مثل پتاسیم و سدیم برای کارکرد سلولها خیلی ضروری هستند. اما زیاد شدن هر کدام از آنها هم برایمان خطرناک است. مقدار اضافی از هر کدام آنها باید توسط ادرار، که فرآورده اساسی کلیه است، به بیرون فرستاده شود. کلیه ها حتی به استخوانها هم کار دارند! تعجب می کنید؟ مقدار کلسیم و فسفر که مهمترین مواد در ساخت استخوانها هستند، توسط کلیه ها کنترل می شود. از شکستن و مصرف شدن مواد غذایی پروتئینی مثل گوشت در سلولها، موادی مثل اوره و کراتینین تشکیل می شود. این دو ماده همین طوری خطرناک نیستند، اما اگر در بدن باقی بمانند و زیاد شوند مثل یک سم مهلک باعث مرگ، می شوند. بدین ترتیب وقتی کلیه ها دچار نارسائی و بدکاری می شوند، عاقبت کار معلوم است!!
تغذيه در بيماران پيوند کليه
پيوند کليه در مراحل پاياني بيماري ESRD ( نارسايي کليه در مرحله آخر ) براي بيماراني انجام مي گيرد که ميزان تصفيه گلومرولي آنها بسيار کم شده و 90% کليه آنها از کار افتاده است بنابراين کليه
نمي تواند فعاليتهاي طبيعي خود را مثل دفع مواد زائد انجام دهد .
مشکلات تغذيه اي بيماران قبل از پيوند
1- افزايش قند خون : براي اصلاح و کاهش دادن قند خون بايد قندهاي ساده مثل شکر ، عسل ، شکلات ، نوشابه ، قند و کيک و کل کربوهيدرات غذايي را محدود کنيد .
2- افزايش پتاسيم خون : بايد غذاهاي حاوي پتاسيم بالا را محدود کرد سبزيهاي مانند اسفناج، بروکلي ، نخود ، رب ،
آب گوجه فرنگي ، گوجه فرنگي ، هويچ ، لوبيا سفيد وقرمز و عدس و سيب زميني و ميوه هايي مانند موز ، خرما ، طالبي ، پرتقال ، کيوي ، انجير ، زردآلو ، شليل ، کشمش ، هندوانه ، ريواس
3- افزايش فسفر : بايد غذاهاي حاوي فسفر زياد را محدود کرد شامل شير ، ماست ، پنير ، انواع گوشت و حبوبات و دانه هاي روغني ( آجيل ) ، جگر ، تخم مرغ ، نوشابه
4- افزايش سديم : غذاهاي حاوي نمک زياد مثل کالباس ، سوسيس ، خيارشور ، ترشي ، زيتون ، آجيل شور ، چيپس ، پنير و نمک را بايد کاهش داد .
عوارض تغذيه اي پس از پيوند در ابتدا (وقتي پيوند تازه انجام گرفته است )
1- افزايش دفع پرتئين : بنابراين بايد پروتئين و انرژي رژيم غذايي را افزايش داد
2- افزايش پتاسيم خون : بايد غذاهاي حاوي پتاسيم بالا را محدود کنيد و از سبزيجات و ميوه جات با پتاسيم کم و متوسط استفاده کنيد
3- افزايش چربيهاي خون: براي کاهش دادن چربيهاي خون بايد کل چربي رژيم و کلسترول محدود شود . بنابراين ازمصرف مواد غذاي چرب مثل کره ، روغن جامد ، و تخم مرغ بيش از 3 بار در هفته خودداري شود
- در اين زمان محدوديت زياد کربوهيدرات رژيم نياز نيست .
عوارض و مشکلات تغذيه اي پس از پيوند براي مدت طولاني :
1-افزايش قند خون : به خاطر استفاده از داروهاي استروئيدي قند خون افزايش
مي يابد بنابراين بايد قندهاي ساده را محدود کرد . همچنين کل انرژي مصرفي را نيز بايد کاهش داد ( در صورت چاقي )
از غذاهاي غني از پتاسيم که قبلاًذکر کرديم کمتر استفاده شود .
- در 6 ماه اول پس از پيوند وزن بيماران افزايش مي يابد بنابراين پس از پيوند بايد ميزان انرژي مورد نياز تعديل شود و براي جلوگيري از عوارض سوء چاقي بيمار بايد فعاليتهاي خود را با انجام ورزشهاي سبک شروع کند و در مصرف غذا زياده روي نکند .
- مواد غذايي با چربي بالا مثل کره ، خامه ، روغن جامد ، پنير حامه اي بايد محدود شود .
- کلسترول بايد mg300 در هر روز استفاده شود بنابراين از خوردن کله پاچه ، کره ، دل ، قلوه و بيش از 3 تخم مرغ در هر هفته بايد خودداري شود.
عوارض داروها :
کورتيکوستروئيدها مثل پردنيزون عوارضي مانند افزايش وزن و افزايش چوبي خون را به دنبال دارد . بنابراين غذا در تعداد دفعات بيشتر و با حجم کمتر مصرف شود.
اين داروها باعث تحليل عضلاني نيز
مي شوند بنابراين انجام ورزش مي تواند در حفظ بافت عضلاني موثر باشد .
سيکلوسپورين باعث ايجاد پرفشاري خون مي شود بنابراين مواد غذايي با نمک بالا بايد محدود شود . اين دارو باعث ايجاد حالت تهوع ، استفراغ ، کمبود اشتها و افزايش پتاسيم خون نيز مي شود .
دياليز ( Dialysis )
دیالیز نوعی درمان است که برخی فعالیتهای کلیه طبیعی را انجام می دهد.این درمان زمانی که کلیه های شما قادر به برآوردن نیازهای بدنتان نباشد مورد احتیاج است.
چه موقع دیالیز مورد نیاز است؟
زمانی که دچار نارساییانتهایی کلیه شوید به دیالیز نیاز خواهید داشت—معمولاًزمانی که 85 تا 90 درصد عملکرد کلیه هاتان از بین برود.
دیالیز چه کار انجام می دهد؟
شبیه کلیه های سالم،دیالیز تعادل بدنتان را حفظ می کند.دیالیز اعمال زیر را انجام می دهد:
•مواد زائد،نمک و آب اضافی را به منظور جلوگیری ازانباشته شدنشان در بدن دفع می کند
•سطح برخی مواد شیمیایی بدن مثل پتاسیم،سدیم و بی کربنات را در خونتان ثابت نگه می دارد
•به تنظیم فشار خون کمک می کند
آیا نارسایی کلیه دائمی است؟
نه همیشه.بعضی انواع نارسایی حاد کلیه با درمان بهتر می شوند.در برخی انواع نارسایی حاد کلیه ،دیالیز ممکن است تنها برای دورۀ کوتاهی از زمان ،تا بهتر شدن عملکرد کلیه ها نیاز باشد.
در نارسایی مزمن یا انتهایی کلیه ها ،کلیه هاتان بهتر نخواهند شدو شما برای باقیمانده زندگیتان به دیالیز نیاز خواهید داشت.اگر پزشکتان تشخیص دهدکه کاندید دریافت کلیه جدید هستید،ممکن است در لیست انتظار عمل قرار گیرید.
دیالیز کجا انجام می شود؟
دیالیز ممکن است در بیمارستان،در بخش دیالیزغیر بیمارستانی ،یا در خانه انجام شود.شما و پزشکتان بسته به وضعیت بالینی و علاقه تان تصمیم می گیرید کدام محل بهتر است.
آیا دیالیز انواع گوناگون دارد؟
بله،دو نوع دیالیز وجود دارد—همودیالیز و دیالیز صفاقی
همودیالیز چیست؟
در همودیالیز ،یک کلیه مصنوعی(همودیالیزر)برای تصفیه مواد زائد ، مواد شیمیایی، و مایعات اضافی از خون شما بکار می رود.برای فرستادن خونتان به درون کلیه مصنوعی ،پزشک نیاز به یک راه دسترسی(ورودی)به رگهای شما دارد.این امر با یک جراحی کوچک به درون بازو یا ساق شما امکان پذیر است.
گاهی اوقات ،این راه با اتصال یک سرخرگ به ورید در ناحیه زیر پوستتان و تشکیل یک رگ خونی بزرگتر بنام فیستول عملی می شود.
با این وجود در صورتیکه رگهای شما برای فیستول کافی نباشند،پزشک از یک لوله پلاستیکی برای اتصال یک سرخرگ و یک سیاهرگ زیر پوستتان استفاده می کند.این امر پیوند نامیده می شود.
گاهی راه ورودی توسط یک لوله پلاستیکی باریک بنام کاتتر ایجاد می شود،که درون وریدهای بزرگ گردنی تان قرار می گیرد.این روش دسترسی موقتی است،ولی گاهی برای درمان دراز مدت بکار می رود.
درمان همودیالیز چقدر طول می کشد؟
زمان مورد نیاز برای دیالیز شما بستگی دارد به :
•میزان کارآیی کلیه های شما
•مقدار مایعاتی که بین درمانها در بدنتان انباشته می شود
•چقدر مواد زائد در بدنتان دارید
•چثه شما چقدر است
•نوع کلیه مصنوعی مورد استفاده
معمولاً هر درمان همودیالیز حدود 4 ساعت طول می کشدو سه بار در هفته انجام می شود.
یک روش همودیالیز بنام دیالیز با جریان بالاممکن است زمان کمتری ببرد.شما می توانید با پزشکتان مشورت کنید که ببیند آیا این درمان می تواند برای شما مناسب باشد.
دیالیز صفاقی چیست و چگونه کار می کند؟
در این نوع دیالیز ،خون شما درون بدنتانتصفیه می شود.پزشک یک عمل جراحی انجام خواهد داد تا یک لوله پلاستیکی بنام کاتتر را درون شکمتان جاسازی کند(کاتتر بِلی) و یک راه ورودی ایجاد کند.در طول درمان ،محدوده شکم (یا حفره پریتوئن )به آرامی از راه کاتتر با یک مایع دیالیز(دیالیزات) پر می شود.خون در سرخرگها و سیاهرگهایی که حفره صفاقی شما را پوشانده اند نگاه داشته می شود.مایعات اضافی و مواد زائد خارج از خون به درون دیالیزات کشیده می شوند.دو نوع عمدۀ دیالیز صفاقی وجود دارد.
انواع مختلف دیالیز صفاقی چیست و چگونه عمل می کنند؟
چندین نوع دیالیز صفاقی وجود دارد ولی دو نوع عمده عبارتند از:دیالیز صفاقی مداوم سیار(CAPD)ودیالیز صفاقی مداوم گردشی(CCPD).
دیالیز صفاقی مداوم سیار(CAPD) تنها نوع دیالیز صفاقی است که بدون ماشین انجام می شود. معمولاً چهار یا پنج بار در روزدر خانه یا محل کار خودتان انجامش می دهید.یک کیسه دیالیز (حدود دو لیتر) را از طریق کاتتر وارد حفره پریتوئنخود می کنید.مایع دیالیز برایحدود چهار یا پنج ساعتآنجا می ماند،قبل از اینکه به داخل کیسه برگردد و دور ریخته شود.این کار تعویض نامیده می شود.هر بار که عمل تعویض را انجام می دهید یک کیسه جدید دیالیز مصرف می کنید.درزمانی که دیالیز در حفره صفاقی شماست ،می توانید مشغول فعالیتهای روزمرهخود در محیط کار ،مدرسه یا در خانه باشید.
دیالیز صفاقی مداوم گردشی(CCPD) معمولاً در خانه با استفاده از یک ماشین بنام سیکلر انجام می شود.اینروش شبیه دیالیز صفاقی مداوم سیار(CAPD) است با این تفاوت که چندین سیکل(تعویض) صورت می گیرد.هر سیکل معمولاً 1-2/1 ساعت طول می کشد و تعویض ها در طول شب وقتی خوابیده اید انجام می شود.
آیا دیالیز به بهبود بیماری کلیوی کمک می کند؟
خیر.دیالیز برخی اعمال کلیه سالم را انجام می دهد،ولی بیماری کلیوی را بهتر نمی کند.شما نیازمند درمان دیالیز برای تمام عمر هستید مگر اینکه بتوانید پیوند کلیه انجام دهید .
آیا دیالیز ناراحت کننده است؟
ممکن است حین ورود سوزن به داخل فیستول یا گرافت کمی ناراحتی داشته باشید،ولی بیشتر بیماران مشکل دیگری ندارند.خود دیالیزبدون درد است.با وجود این برخی بیماران ممکن است افت فشار خون داشته باشند.اگر این مورد رخ دهد،ممکن است احساس ناراحتی در معده،استفراغ،سردرد یا دل پیچه داشته باشید.با دیالیزهای پی در پی، اینمشکلات بر طرف می شود.
از چه زمانی دیالیز وجود داشته است؟
همودیالیز و دیالیز صفاقی از اواسط دهۀ 1940 انجام می شده است.دیالیز ،بعنوان یک درمان معمول از سال 1960 شروع گردید و هم اکنون یک درمان استاندارد در همه جای دنیا است. CAPDاز سال 1976 شروع شد.هزاران بیمار با این درمانمداوا شده اند.
چه مدت می توانید با دیالیز زنده بمانید؟
هنوز دقیق نمی دانیم چه مدت بیماران روی دیالیز زنده می مانند.فکر می کنیم برخی بیماراندیالیزی ممکن است مثل افراد بدون ناراحتی کلیه عمر کنند.
آیا دیالیز گران قیمت است؟
بله.دیالیز هزینه زیادی بر می دارد.البته دولت 80٪ کل هزینۀ دیالیز اکثر بیماران را پرداخت می کند.بیمه های درمانی خصوصی یا سازمانهای همیاریپزشکی در پرداخت هزینه کمک می کنند.
آیا بیماران دیالیزی احساس طبیعی دارند؟
بسیاری بیماران بجز زمان دیالیز زندگی طبیعی دارند.دیالیز معمولاًاحساس بهتری به شما می دهد زیرا بسیاری مشکلات مربوط به نارسایی کلیه را رفع می کند.شما و خانواده تان برای استفاده از دیالیز به زمان نیاز دارید.
آیا بیماران دیالیزی باید رژیمشان را کنترل کنند؟
بله.شما ممکن است روی یک رژیم خاص باشید.ممکن است قادر نباشید هر چه دوست دارید بخورید،و ممکن است لازم باشد مقدار مایعات مصرفی را محدود کنید.تغذیه شما ممکن است بسته به نوع دیالیز تغییر کند.
آیا بیماران دیالیزی می توانند مسافرت کنند؟
بله .مراکز دیالیز در هر نقطه از آمریکا و بسیاری کشورهای خارجی وجود دارد.درمان استاندارد شده است.شما باید قبل از مسافرت در مرکز دیگری وقت دیالیز بگیرید.پرسنل مرکز دیالیز شما می توانند به شما برای وقت گرفتن کمک کنند.
آیا بیماران دیالیزی قادر به ادامه کار هستند؟
بسیاری بیماراندیالیزی پس از انجام دیالیز قادر به بازگشت به کار هستند.اگر کار شما فعالیت بدنی زیادی را می طلبد(بلند کردن اجسام سنگین،حفاری و غیره)،ممکن است نیاز به تغییر شغل داشته باشید.
دياليز ( Dialysis )
دیالیز نوعی درمان است که برخی فعالیتهای کلیه طبیعی را انجام می دهد.این درمان زمانی که کلیه های شما قادر به برآوردن نیازهای بدنتان نباشد مورد احتیاج است.
چه موقع دیالیز مورد نیاز است؟
زمانی که دچار نارساییانتهایی کلیه شوید به دیالیز نیاز خواهید داشت—معمولاًزمانی که 85 تا 90 درصد عملکرد کلیه هاتان از بین برود.
دیالیز چه کار انجام می دهد؟
شبیه کلیه های سالم،دیالیز تعادل بدنتان را حفظ می کند.دیالیز اعمال زیر را انجام می دهد:
•مواد زائد،نمک و آب اضافی را به منظور جلوگیری ازانباشته شدنشان در بدن دفع می کند
•سطح برخی مواد شیمیایی بدن مثل پتاسیم،سدیم و بی کربنات را در خونتان ثابت نگه می دارد
•به تنظیم فشار خون کمک می کند
آیا نارسایی کلیه دائمی است؟
نه همیشه.بعضی انواع نارسایی حاد کلیه با درمان بهتر می شوند.در برخی انواع نارسایی حاد کلیه ،دیالیز ممکن است تنها برای دورۀ کوتاهی از زمان ،تا بهتر شدن عملکرد کلیه ها نیاز باشد.
در نارسایی مزمن یا انتهایی کلیه ها ،کلیه هاتان بهتر نخواهند شدو شما برای باقیمانده زندگیتان به دیالیز نیاز خواهید داشت.اگر پزشکتان تشخیص دهدکه کاندید دریافت کلیه جدید هستید،ممکن است در لیست انتظار عمل قرار گیرید.
دیالیز کجا انجام می شود؟
دیالیز ممکن است در بیمارستان،در بخش دیالیزغیر بیمارستانی ،یا در خانه انجام شود.شما و پزشکتان بسته به وضعیت بالینی و علاقه تان تصمیم می گیرید کدام محل بهتر است.
آیا دیالیز انواع گوناگون دارد؟
بله،دو نوع دیالیز وجود دارد—همودیالیز و دیالیز صفاقی
همودیالیز چیست؟
در همودیالیز ،یک کلیه مصنوعی(همودیالیزر)برای تصفیه مواد زائد ، مواد شیمیایی، و مایعات اضافی از خون شما بکار می رود.برای فرستادن خونتان به درون کلیه مصنوعی ،پزشک نیاز به یک راه دسترسی(ورودی)به رگهای شما دارد.این امر با یک جراحی کوچک به درون بازو یا ساق شما امکان پذیر است.
گاهی اوقات ،این راه با اتصال یک سرخرگ به ورید در ناحیه زیر پوستتان و تشکیل یک رگ خونی بزرگتر بنام فیستول عملی می شود.
با این وجود در صورتیکه رگهای شما برای فیستول کافی نباشند،پزشک از یک لوله پلاستیکی برای اتصال یک سرخرگ و یک سیاهرگ زیر پوستتان استفاده می کند.این امر پیوند نامیده می شود.
گاهی راه ورودی توسط یک لوله پلاستیکی باریک بنام کاتتر ایجاد می شود،که درون وریدهای بزرگ گردنی تان قرار می گیرد.این روش دسترسی موقتی است،ولی گاهی برای درمان دراز مدت بکار می رود.
درمان همودیالیز چقدر طول می کشد؟
زمان مورد نیاز برای دیالیز شما بستگی دارد به :
•میزان کارآیی کلیه های شما
•مقدار مایعاتی که بین درمانها در بدنتان انباشته می شود
•چقدر مواد زائد در بدنتان دارید
•چثه شما چقدر است
•نوع کلیه مصنوعی مورد استفاده
معمولاً هر درمان همودیالیز حدود 4 ساعت طول می کشدو سه بار در هفته انجام می شود.
یک روش همودیالیز بنام دیالیز با جریان بالاممکن است زمان کمتری ببرد.شما می توانید با پزشکتان مشورت کنید که ببیند آیا این درمان می تواند برای شما مناسب باشد.
دیالیز صفاقی چیست و چگونه کار می کند؟
در این نوع دیالیز ،خون شما درون بدنتانتصفیه می شود.پزشک یک عمل جراحی انجام خواهد داد تا یک لوله پلاستیکی بنام کاتتر را درون شکمتان جاسازی کند(کاتتر بِلی) و یک راه ورودی ایجاد کند.در طول درمان ،محدوده شکم (یا حفره پریتوئن )به آرامی از راه کاتتر با یک مایع دیالیز(دیالیزات) پر می شود.خون در سرخرگها و سیاهرگهایی که حفره صفاقی شما را پوشانده اند نگاه داشته می شود.مایعات اضافی و مواد زائد خارج از خون به درون دیالیزات کشیده می شوند.دو نوع عمدۀ دیالیز صفاقی وجود دارد.
انواع مختلف دیالیز صفاقی چیست و چگونه عمل می کنند؟
چندین نوع دیالیز صفاقی وجود دارد ولی دو نوع عمده عبارتند از:دیالیز صفاقی مداوم سیار(CAPD)ودیالیز صفاقی مداوم گردشی(CCPD).
دیالیز صفاقی مداوم سیار(CAPD) تنها نوع دیالیز صفاقی است که بدون ماشین انجام می شود. معمولاً چهار یا پنج بار در روزدر خانه یا محل کار خودتان انجامش می دهید.یک کیسه دیالیز (حدود دو لیتر) را از طریق کاتتر وارد حفره پریتوئنخود می کنید.مایع دیالیز برایحدود چهار یا پنج ساعتآنجا می ماند،قبل از اینکه به داخل کیسه برگردد و دور ریخته شود.این کار تعویض نامیده می شود.هر بار که عمل تعویض را انجام می دهید یک کیسه جدید دیالیز مصرف می کنید.درزمانی که دیالیز در حفره صفاقی شماست ،می توانید مشغول فعالیتهای روزمرهخود در محیط کار ،مدرسه یا در خانه باشید.
دیالیز صفاقی مداوم گردشی(CCPD) معمولاً در خانه با استفاده از یک ماشین بنام سیکلر انجام می شود.اینروش شبیه دیالیز صفاقی مداوم سیار(CAPD) است با این تفاوت که چندین سیکل(تعویض) صورت می گیرد.هر سیکل معمولاً 1-2/1 ساعت طول می کشد و تعویض ها در طول شب وقتی خوابیده اید انجام می شود.
آیا دیالیز به بهبود بیماری کلیوی کمک می کند؟
خیر.دیالیز برخی اعمال کلیه سالم را انجام می دهد،ولی بیماری کلیوی را بهتر نمی کند.شما نیازمند درمان دیالیز برای تمام عمر هستید مگر اینکه بتوانید پیوند کلیه انجام دهید .
آیا دیالیز ناراحت کننده است؟
ممکن است حین ورود سوزن به داخل فیستول یا گرافت کمی ناراحتی داشته باشید،ولی بیشتر بیماران مشکل دیگری ندارند.خود دیالیزبدون درد است.با وجود این برخی بیماران ممکن است افت فشار خون داشته باشند.اگر این مورد رخ دهد،ممکن است احساس ناراحتی در معده،استفراغ،سردرد یا دل پیچه داشته باشید.با دیالیزهای پی در پی، اینمشکلات بر طرف می شود.
از چه زمانی دیالیز وجود داشته است؟
همودیالیز و دیالیز صفاقی از اواسط دهۀ 1940 انجام می شده است.دیالیز ،بعنوان یک درمان معمول از سال 1960 شروع گردید و هم اکنون یک درمان استاندارد در همه جای دنیا است. CAPDاز سال 1976 شروع شد.هزاران بیماربا این درمانمداوا شده اند.
چه مدت می توانید با دیالیز زنده بمانید؟
هنوز دقیق نمی دانیم چه مدت بیماران روی دیالیز زنده می مانند.فکر می کنیم برخی بیماراندیالیزی ممکن است مثل افراد بدون ناراحتی کلیه عمر کنند.
آیا دیالیز گران قیمت است؟
بله.دیالیز هزینه زیادی بر می دارد.البته دولت 80٪ کل هزینۀ دیالیز اکثر بیماران را پرداخت می کند.بیمه های درمانی خصوصی یا سازمانهای همیاریپزشکی در پرداخت هزینه کمک می کنند.
آیا بیماران دیالیزی احساس طبیعی دارند؟
بسیاری بیماران بجز زمان دیالیز زندگی طبیعی دارند.دیالیز معمولاًاحساس بهتری به شما می دهد زیرا بسیاری مشکلات مربوط به نارسایی کلیه را رفع می کند.شما و خانواده تان برای استفاده از دیالیز به زمان نیاز دارید.
آیا بیماران دیالیزی باید رژیمشان را کنترل کنند؟
بله.شما ممکن است روی یک رژیم خاص باشید.ممکن است قادر نباشید هر چه دوست دارید بخورید،و ممکن است لازم باشد مقدار مایعات مصرفی را محدود کنید.تغذیه شما ممکن است بسته به نوع دیالیز تغییر کند.
آیا بیماران دیالیزی می توانند مسافرت کنند؟
بله .مراکز دیالیز در هر نقطه از آمریکا و بسیاری کشورهای خارجی وجود دارد.درمان استاندارد شده است.شما باید قبل از مسافرت در مرکز دیگری وقت دیالیز بگیرید.پرسنل مرکز دیالیز شما می توانند به شما برای وقت گرفتن کمک کنند.
آیا بیماران دیالیزی قادر به ادامه کار هستند؟
بسیاری بیماراندیالیزی پس از انجام دیالیز قادر به بازگشت به کار هستند.اگر کار شما فعالیت بدنی زیادی را می طلبد(بلند کردن اجسام سنگین،حفاری و غیره)،ممکن است نیاز به تغییر شغل داشته باشید.
دنياي آينده پيام خوشبختي و رفاه براي مردمي دارد كه خوب و سريع ياد ميگيرند.
هدف تدريس، بادآوري اسفنج جذب سخنان معلم نيست، بلكه تداوم يادگيري پس از ترك كلاس است. واژه تدريس معادل عمل كردن و واژه يادگيري معادل واژه ياد گرفتن است. بايد تدريس منجر به يادگيري شود. مديران آموزش و معلمان عزيز ما عنوز هم ايثارگرانند. از خود مايه ميگذارند تا اميد جامعه به آموزش و پرورش مطلوب را زنده نگهدارند. توجه و حمايت همه جانبه از كساني كه اين راه خطير را برگزيدهاند، پرصوابترين راه زيستن است. اعتلاي كيفيت اثربخش خدمات در ايران و معلمان براي بهبود يادگيري شاگردان در گرو حرفهاي شدن آنان است.
منتقدان بسياري معتقدند كه آموزش خوب است كه بتواند به شاگردان كمك كند تا مطالب كتابها را به صورت مفهومي بياموزند، ولي به نظر ما آموزش خوب است كه فرد را در يادگيري مفهومي مستقل سازد و حصول با اهداف آن از جمله رشد جسمي، ذهني، هنري، عاطفي، اجتماعي، اخلاقي، معنوي، روحي، پرورش استعدادها، قابليت فردي، شغلي، تحصيلي، حرفهاي و ... دانشآموزان و دانشجويان را تسهيل كند.
به نظر شما وقتي نوجوان 12 سالهاي با استفاده از آزمايشگاه زبان، لغات و مفاهيم جديدي را در يك زبان بيگانه فرا ميگيرد و از پيشرفت خود راضي به نظر ميرسد، چه حادثهاي رخ داده است؟
يا اينكه وقتي دانشجوي تاريخ با استفاده از بيشتر تاريخي خود به تحليل روند سياسي ـ اجتماعي جامعه ميپردازد، و يا دانشجوي رشته فني مهارتهاي لازم را در كار كردن با موتورها و دستگاههاي فني پيچيده كسب ميكند و به اين مهارت خود ميبالد، چه تحولي صورت گرفته است.
هر يك از مثالهاي فوق، بيانگر نوعي از انواع يادگيري در مدرسه است. اما آيا يادگيري شما در مدرسه رخ ميدهد؟ خير. يادگيريدر همه جا اتفاق ميافتد: منزل، كارخانه، كوچه، خيابان و ..... در واقع يادگيري شامل تمام مهارتها، گرايشها، دانشها و معلوماتي است كه انسان در طول زندگي خود كسب ميكند. اگرچه همه روانشناسان تربيتي و متخصصان تعليم و تربيت مفترفند كه يادگيري شما در مدرسه رخ نميدهد، اما معمولاً به بررسي آن نوع از يادگيري كه در مدرسه رخ ميدهد، بيشتر علاقه نشان ميدهند.
براي يادگيري تعاريف متعددي ارائه شده است. اكثر مردم و بسياري از معلمان يادگيري را عبارت از كسب اطلاعات، معلومات يا مهارتهاي خاص ميدانند.
عدهاي از مربيان آن را انتقال مفاهيم علمي از فردي به فرد ديگر تصور ميكنند. در چنين برداشتي از يادگيري، ذهن شاگرد به منزله انبار يامخزني خالص تصور ميشود كه بايد بوسيله معلم پر شود. در فرآيند اين نوع يادگيري، معلم نقش اساسي دارد. او علاوه بر آنكه مفاهيم علمي را به شاگرد انتقال ميدهد، تعليم را نيز برعهده دارد. اما در اين ميان، شاگرد چندان فعاليتي از خود بروز نميدهد و بيشتر حمايتپذيرندگي و انفعالي دارد و تنها وظيفهاش گوش دادن به سخنان معلم و به خاطر سپردن مطالب درسي است. در اين نوع يادگيري، هرچه شاگرد مطالب علمي و ادبي را بيشتر با خاطر بسپارد، پيشرفت بيشتري نصيب او ميشود، اما يادگيري از طريق حفظ و تكرار موجب يادگيري معنادار ندارد و اغلب مطالب علمي براي شاگرد، نامفهوم ميماند، زيرا ارتباط و تناسبي با تجارب زندگي واقعي او ندارد. در اين نوع فعاليت آموزشي به نيازها و رغبتها و علائق شاگردان اصولاً توجه نميشود.
بنابراين اين شيوه تحصيل چندان تغييري در طرز تفكر عادات و تمايلات و اعمال شاگردان ايجاد نميكند. عادات ناپسند، طرز تفكر نادرست و غيرمنطقي، قضاوتهاي بيپايه، خشم و ترس بيجا، ضعف و تزلزل دائم، كمي رشد اخلاقي و اجتماعي و دارا نبودن روح همكاران حاصل چنين برداشتي از يادگيري و معلول روشهاي نادرسي است كه با چنين تفكري در مدارس اعمال ميشود.
رفتارگرايان، رفتار را تغيير در رفتار قابل مشاهده و اندازهگيري تعريف كردهاند. يادگيري با هر بينشي كه تعريف شود، اساس رفتار انسان را تشكيل ميدهد و نخستين صفت بارز آن تغيير است. البته يادگيري كه به تدريج رخ ميدهد و نسبتاً ثابت و پايدار است و بر اثر تجربه حاصل شود. از طريق يادگيري فرد با محيط خود آشنا ميشود و در مقابل محيط مقاومت ميكند، محيط را تغيير ميدهد، براي تامين احتياجات خود از آن استفاده ميكند، گاهي تحت تاثير آن قرار ميگيرد و زماني خود را با آن سازگار و منطبق ميسازد. در واقع يادگيري فرآيندي است كه طي آن رفتار موجود زنده بر اثر تجربه تغيير مييابد. بنابراين اگر بخواهيم تعريفي همه جانبه و درخور از يادگيري ارائه دهيم، ميتوانيم از تعريف هيلگارد و ماركوئيز استفاده كنيم:
يادگيري عبارت است از فرآيند تغييرات نسبتاً پايدار در رفتار بالقوه فرد بر اثر تجربه. در اين تعريف با 5 اصطلاح مواجه ميشويم، يعني: فرآيند، تغيير، نسبتاً پايدار، رفتار بالقوه و تجربه.
فرآيند بر وقايع و روابط پويا، جاري، مستمر و پيوسته در حال تغيير اطلاق ميشود. بنابراين از ويژگي بارز فرآيند، حركت و پويايي آن است. اين امر بر اثر تعامل دائم اجزاء و متغيرهاي موجود در آن صورت ميگيرد و در واقع يك فرآيند آغاز و پاياني ندارد. پس ميتوان گفت كه يادگيري يك فرآيند است، چون تمامي مشخصات يك فرآيند را داراست، يعني بر اثر تعامل دائم فرد با محيط صورت ميگيرد و هميشه و در همه جا به طور پيوسته و مستمر صورت ميگيرد.
يادگيري نوعي تغيير است كه در فرآيند تجربه اتفاق ميافتد، اما نه هر تغييري، بلكه تغييري يادگيري محسوب ميشود. اولاً به تدريج حاصل شود و ثانياً نسبتاً ثابت و پايدار باشد. بنابراين تغييرات ناشي از رشد و بلوغ و تغييرات فيزيولوژيك (مثل تغيير اندازه مردم چشم در تاريكي) و تغييراتي كه بر اثر عوامل مكانيكي يا شيميايي (مانند گرفتگي ماهيچهها بر اثر خستگي و استعمال داروها) بوجود ميآيد، يادگيري نيست.
كاربرد مفهوم نسبتاً پايدار به اين دليل است كه تغييرات موقت رفتار از نوع انگيزش، انطباق حسي يا خستگي ناشي ميشوند. از حيطه يادگيري بيرون هستند، زيرا تغييرات حاصل از يادگيري، تغييرات نسبتاً پايدارند. به عبارت ديگر، يادگيري دربر گيرنده تغييرات نسبتاً دائم است و رفتار موردي، لحظهاي و يا متعادلي به هيچ وجه يادگيري ناميده نميشود.
كاربرد عبارت رفتار رفتار بالقوه، دليل بر تفاوت بين مفهوم يادگيري و عملكرد است. يادگيري تغييراتي است كه در ساخت ذهني فرد ايجاد ميشود و در حال حاضر، قابل اندازهگيري نيست. مقداري از تغييرات حاصل از يادگيري، ممكن است به علت مساعد بودن شرايط به رفتار بالفعل تبديل شود كه در اصطلاح به آن عملكرد ميگويند، ولي هميشه نبايد انتظار داشت كه آثار يادگيري بلافاصله در رفتار بالفعل يا عملكرد يادگيرنده پديدار شود. گاهي اوقات بدون اينكه در رفتار بالفعل فرد تغييري حاصل شود، يادگيري بوقوع ميپيوندد. مثلاً ممكن است دانشجويان رشته علوم تربيتي، مفاهيم مربوط به درس «روشها و فنون تدريس» را ياد بگيرند، اما فرصت تدريس براي آنان فراهم نگردد و رفتار بالقوهشان به عملكرد تبديل نشود. از همين روست كه هيلگارد و ماركوئيز در تعريف يادگيري به جاي تغيير در رفتار، اصطلاح تغيير در رفتار بالقوه را برگزيدهاند.
كاربرد كلمه تجربه در تعريف، حاكي از اين است كه تنها آن دسته از تغييرات رفتار را ميتوان يادگيري ناميد كه محصول تجربه، يعني تاثير متقابل فرد و محيط در يكديگر باشد. اگر تجربه را تعامل ميان فرد و محيط، يعني تاثيرپذيري فرد از محيط و تاثيرگذاري فرد در محيط به دنبال يك سلسله فعل و انفعالات بدانيم، يادگيري را حاصل تلاش، حركتف فعاليت و مشاركت شخص يادگيرنده خواهيم دانست. در برخورد فرد با محيط براي يادگيري، اعضاي حسي، دستگاه عصبي، تجربههاي قبلي، تمايلات و گرايشها و هدفهاي يادگيرنده، نقش موثري بر عهده دارند. در واقع، كل شخصيت فرد در تمام ابعاد خود، در فرآيند تعامل قرار ميگيرد و تغيير پيدا ميكند.
با توجه به تعريفي كه از يادگيري ارائه كرديم، اگر عملكرد را تجلي تغييرات ناشي از يادگيري در قالب رفتارهاي آشكار شده و قابل مشاهده يا تبديل رفتار بالقوه و رفتار بالفعل بدانيم، بايد بپذيريم كه يادگيري و عملكرد با يكديگر متفاوتاند. در اغلب موارد، تغييرات حاصل از يادگيري بلافاصله در عملكرد يا رفتار بروز نميكند. عملكرد متاثر از عوامل متعددي مانند انگيزش، گرايش، مقتضيات و موقعيات مختلف محيط است. به اقتضاي اين عوامل، عملكرد ممكن است براي يادگيري يك شاخص صحيح يا ناصحيح باشد، زيرا يادگيري تغييري نامشهود است. در هر صورت، عملكرد شاخصي است كه گاه يادگيري را به درستي وگاه به طريق نادرست نشان ميدهد. لذا براي دريافت ميزان يادگيري افراد هميشه نميتوان به آزمايشها يا امتحاناتي كه به عنوان شاخصهاي يادگيري بكار ميروند، اعتماد داشت. ارزشيابي بستگي به شرايط محيط، گاه تصويري نسبتاً واقعي و گاه غيرواقعي از يادگيري آزمايش شونده بدست ميدهد. در واقع، امتحان و ارزشيابي، به ندرت يادگيري شاگردان را به تمامي منعكس ميكند. با چنين محدوديتي تنها راه اندازهگيري ميزان يادگيري توسل به مشاهده دقيق رفتار يادگيرنده با وسايلي است كه امكانات مشاهده دقيق را فراهم ميآورد. براي اين كار بايد رفتار يادگيرنده پيش از تجربه و پس از آن مقايسه شود.
اگر رفتار او پس از قرار گرفتن در يك موقعيت يادگيري (تجربه) در مقايسه با پيش از آن گوياي تغيير باشد، يادگيري صورت گرفته است. به عنوان مثال، بذر گياهي را درنظر بگيريد كه قدرت رويش و محصولدهي آن در ايستگاه كشاورزي با فعل و انفعالات خاص تغيير داده شده و به عبارت ديگر اصلاح شده، اين اصلاح به اين معني نيست كه بذر اصلاح شده در هر جا و هر شرايطي محصول خوبي خواهد داد، بلكه به رغم تغييرات بالقوه به فعل درآوردن آنها مستلزم فراهم شدن شرايط مطلوب است. چنانچه بذر اصلاح شده در انبار بماند، هرگز محصول نخواهد داد و در وضعيت نامساعد نيز محصول خوبي از آن حاصل نخواهد شد. رويش بالقوه هنگامي به رويش بالفعل و محصولدهي مطلوب تبدل خواهد شد كه در محيط مناسبي صورت پذيرد. البته در چنين شرايطي نيز نميتواند انتظار داشت كه تمام تغييرات بالقوه ايجاد شده به رشد بالفعل تبديل شود.
دانشجويي را درنظر بگيريد كه در كلاس فيزيك مباحث مربوط به نور و آزمايشهاي آن را فرا گرفته است. روشن است وي تا زماني كه موقعيت و امكانات آزمايشگاهي فراهم نشده است يا جلسه امتحاني پيش نياورده باشد، نميتواند رفتار بالقوه خود را به شكل رفتار بالفعل ظاهر سازد. در اين وضعيت نيز نميتوان مطمئن بود كه كليه آموختههاي دانشجو به فعليت برسد.
چيزي كه در انتها بايستي به آن توجه كرد، اين است كه آنچه مورد مطالعه، قضاوت و ارزشيابي قرار ميگيرد، عملكرد دانشجو در جلسه امتحان يا آزمايشگاه است نه تمامي يادگيري وي.
البته نكته مهم اينكه تا انسان نخواهد ياد بگيرد، يادگيري صورت نميپذيرد. به عبارت ديگر تا در يادگيرنده حالت طلب و نياز و كوشش بوجود نيايد، يادگيري به وقوع نميپيوندد. احساس نياز و كوشش به يادگيري اولين و اصليترين شرط يادگيري در جريان آموزش و پرورش است.
يعني يادگيرنده بايستي از لحاظ جسمي، عاطفي، ذهني و عقلي به اندازه كافي رشد كرده باشد تا بتواند آموختنيهاي معيني را فرا گيرد. به عنوان مثال، آموختن رنگها تا قبل از 4 سالگي براي كودك سخت است.
2. قانون اثر
انسانها ميل دارند تجاربي كه مطلوب و رضايتبخش است را بپذيرند و تكرار كنند و از آنهايي كه اثر ناخوشايند دارند، بپرهيزند. در امر آموزش مهمترين عاملي كه باعث رضايت خاطر دانشآموزان ميشود، فهم و درك درس است، زيرا يادگيري درس علاوه بر اين كه به طور مستقيم وي را خشنود ميسازد، چون موفقيت او در درس كه ياد گرفته تحسين معلم، همكلاسان و افراد خانواده را به همراه دارد، به طور غيرمستقيم هم تشويق ميشود كه بهتر و بيشتر ياد بگيرد.
3. قانون تمرين
اين قانون عنوان ميكند كه تكرار و تمرين در يادگيري و دوام آن تاثير فراوان دارد، زيرا هرقدر عملي بيشتر تكرار شود، آن عمل زودتر به صورت مهارت و عادت درميآيد و در اثر تكرار درست، تبخير ايجاد ميشود. تمرين غلط نيز عادت غلط ايجاد ميكند و ترك عادت نادرست و دشوار است. به عنوان مثال اگر دانشآموزي در كلاس اول ابتدايي نوشتن اعداد را از سمت راست تمرين كند و معلم به موقع او را راهنمايي نكند، ترك اين عادت براي او مشكل ميشود.
4. قانون تقدم
معمولاً نخستين خاطرات كلاس درس بيشتر در ذهن باقي ميمانند. در همين جهت در اوايل سال تحصيلي و در نخستين روز تشكيل كلاس بايد رفتار و برخورد معلم با دانشآموزان صحيح و منطقي باشد، به ويژه كه در اغلب موارد دانشآموزان با معلمان جديد روبرو ميشوند و چون به كلاس بالاتري رفتهاند و با درسهاي تازه هم آشنا نيستند، ممكن است اين عوامل در آنها توليد نگراني و اضطراب ميكند. از اين رو لازم است كه در جلسات اوليه اعتماد آنان جلب شود و اطمينان حاصل كنند كه يادگيري درس برايشان مفيد و آسان است.
5. قانون شوت
يك واقعه مهيج و جذاب بيشتر از واقعهاي عادي و كسل كننده در ذهن باقي ميماند. به همين دليل درسهاي آن عده از معلميني كه با حالتي با روح و مهيج تدريس ميكنند، بيشتر جلب توجه ميكند و در خاطر ميماند. البته منظور اين نيست كه كلاس درس به سيرك يا سينما تبدل شود، بلكه هدف آن است كه معلم با آوردن مثالها و نمره هاي زنده و استفاده از فناوري آموزشي و به فعاليت واداشتن دانشآموزان حالتي پرتحرك و جذاب در كلاس ايجاد كند.
6. قانون عدم كاربرد
مهارت و دانشي كه بكار گرفته نشود، به تدريج و به ميزان زيادي فراموش خواهد شد، يعني معلم بايستي موقعيتهايي تدارك ببييد تا دانشآموزان بتوانند آموختههاي خود را بكار گيرند.
عوامل زيادي وجود دارند كه يادگيري را براي دانشآموزان راحتتر و آسانتر ميكند، به طوري كه مطالبي كه ياد گرفته شده به طور عميق در ذهن آنها باقي خواهد ماند. بنابراين بايد به اين عوامل اهميت خاصي داده شود كه معلم، مربيان، مدير، اوليا و .... نقش بسزايي در ايفاي آنها دارند. تعدادي از عوامل در يادگيري دانشآموزان به قرار زير است كه توضيحات مختصري در مورد آنها داده شده است.
1. آمادگي
اولين و مهمترين عامل براي يادگيري دانشآموزان، مساله آمادگي آنهاست. يك دانشآموز بايد آمادگي لازم را از نظر جسمي، عاطفي، عقلي و ... داشته باشد تا بتواند خوب ياد بگيرد. مثلاً كودكي كه نتواند مواد را در دستش بگيرد، يعني از لحاظ جسمي آمادگي كافي را بدست نياورده باشد، يادگيري نوشتن برايش امري دشوار خواهد بود و او را نسبت به يادگيري دلسرد ميكند. همچنين اگر دانشآموزان از لحاظ عقلي و عاطفي نيز آمادگي كافي را براي يادگيري بدست نياورده باشد، يادگيري برايش خستگيآور و كسل كننده خواهد بود[1].
2. انگيزه
بعد از اينكه شاگرد آمادگي كافي را براي يادگيري بدست آورد، بايد انگيزه لازم را براي يادگيري داشته باشد و تا در اولين انگيزه حاصل نشود، يادگيري بينتيجه خواهد بود. رغبت و انگيزه شاگرد به آموختن، محركي است كه نيروي فعاليت را در او افزايش ميدهد. بنابراين معلم و اوليا وظيفه دارند انگيزه دروني شاگرد را افزايش و تداوم بخشند تا شاگرد هيچگاه از فعاليتش باز نايستد[2].
يادگيري نيز مانند ساير فعاليتها كار محسوب ميشود و در پارهاي موارد كاري بسيار دشوار است، اما هر كار دشواري اگر با شوق و انگيزه همراه باشد، احساس دشواري آن از ميان ميرود و با علاقه دنبال ميشود. بهترين عاملي كه انگيزه شاگرد را در ادامه فعاليتهاي يادگيري تقويت ميكند، آن است كه درس را خوب بفهمد. شاگردي كه درس را ميفهمد، از عهده امتحانات مختلف به خوبي برميآيد. مورد تشويق قرار معلم و همكلاسان خود قرار ميگيرد و همين امر انگيزه او را تقويت ميكند. به طور كلي، هرگونه رفتار تشويقآميز از سوي معلم و فعاليتهايي كه به موفقيت دانشآموز منتهي شود، انگيزه او را تقويت ميكند[3].
ايجاد جو مناسب صميمي و فضاي راحت در كلاس از مهمترين اركان يادگيري ميباشد كه اضطراب و نگراني يادگيرندگان را كاهش ميدهد. بايد به عقايد دانشآموزان احترام گذاشت. در تصميمگيريهاي خود از آنان نظرخواهي كنيم. اعتماد كردن به يادگيرندگان باعث رشد شخصيت آنها ميشود. ابراز نظر در كلاس توسط فراگيران شور و شوق به يادگيري ايجاد ميكند. بايد به گونهاي عمل شود كه دانشآموزان سرشار از هيجان و شادي شوند، زيرا در اين حالت سختكوشترند كه ميتواند با استنفاده از بيانات شورانگيز، عوامل شاديبخش مثل سرود، نمايش، بازي، سرگرمي، مسابقه و ... اين جو را ايجاد كرد. توجه به علايق آنها نيز مهم ميباشد. همچنين اگر نسبت به ما احساس رابطه نزديكي كنند، گوش دادن به مسائل و مشكلات يادگيرندگان و آشنايي با حالت رواني ـ عاطفي يادگيرنده در ايجاد فضاي بدون فشار در كلاس موثر است. خوش اخلاقي بدون معلم باعث ايجاد آرامش و جذب يادگيرنده به كلاس ميشود[4].
3. تجارب گذشته
الف) هر آموخته جديد ريشه در آموختههاي قبلي دارد. بنابراين هر درس جديدي كه آموخته ميشود، بر پايه اساس درسهاي قبلي نهاده شده باشد، بنابراين كسي كه درسهاي قبلي را نفهميده است، درسهاي جديد را نخواهد فهميد. معلم هم بايد آموختههاي جديد را بر پايه آموختههاي قبلي پايهگذاري كند تا درگيري ذهني با آموختههاي جديد ايجاد شود.
ب) تجارب گذشته همانطور كه ممكن است، باعث ايجاد يادگيري مطالب جديد شوذ، همچنين ممكن است براي يادگيري جديد نوعي مانع باشد. اين زماني است كه تجارب گذشته اشتباه فهميده و يا تجارب گذشته به گونهاي نادرست براي يادگيرنده تفهيم شده باشد و يا تصور نادرستي از تجارب گذشته وجود داشته باشد. بنابراين بهتر است معلم مروري بر درسهاي گذشته داشته باشد تا ابهامات از بين برود[5].
5. موقعيت و محيط يادگيري
موقعيت يادگيري و محيط آن از عوامل بسيار موثر در يادگيري است. محيط ممكن است فيزيكي، عاطفي و ... باشد. به چند نمونه اشاره ميكنيم:
وضعيت فيزيكي كلاس
الف) رنگها: مطالعات و تحقيقات دانشمندان نشان ميدهد رنگها همانگونه كه بر روح و روان آدمي تاثيرات گوناگوني برجاي ميگذارند، جسم او را نيز تحت تاثير قرار ميدهند. محققان بر اين باورند كه هر يك از رنگها فوايد خاص درماني محسوسي براي بدن انسان دارند. برخي از دانشمندان حتي معتقدند تمايل ناخودآگاه ما به يك يا چند رنگ خاص ميتواند نشانهاي از نيازهاي بدن ما در جهت ترميم خود باشد. به عنوان مثال رنگ نارنجي رنگ گرم و صميمي است. نارنجي پرتوهاي شادي آفريني از خود ساطع ميكند كه موجب رفع خستگي است يا رنگ سبز كه انرژيزا و آرامشبخش است، به طوري كه اضطراب را از انسان دور ميكند و موجب رفع تنش و گرفتگيهاي عضلاني ميشود، بخصوص اينكه سبز رنگي ايدهآل براي فضاهايي است كه در آنها تمركز و آرامش مورد نياز است.
ب) چينش صندليها: تحقيقات نشان داده براي ارتباط و تعامل بيشتر دانشآموزان با يكديگر و همچنين ارتباط چهره به چهره معلم با دانشآموزان بهتر است صندليها به صورت دايرهاي شكل لا U چيده شوند تا دانشآموزان درگير مسائل و فعاليتهايي كه در كلاس انجام ميشود، قرار گيرند[6].
6. وضعيت عاطفي
تشويق: تشويق جلوهاي از تحسين و تقدير و نوعي تاثير براي فرد است. در سايه آن شوقي در آدمي پديد ميآيد كه به رفتاري معين اقدام كرده و آنرا مكرر ميسازد. به طور كلي در تعريف تشويق ميتوان گفت: تشويق عامل وادار كنندهاست كه به انسان نيرو و انرژي ميدهد. شخصي كه تشويق ميشود، از كار و زخمت خود احساس رضايت و خشنودي ميكند و اين رضايت خاطر است كه جلوي خستگي و بيميلي او را ميگيرد. حاصل تشويق ممكن است فايدهاي براي آدمي نداشته باشد، ولي همين خودپسندي فرد را امتناع ميكند و به او اطمينان ميدهد كه عملش عاقلانه و مورد تاييد بوده است. در نتيجه موجب دلگرمي و نشاط او ميشود[7].
7. روش تدريس معلم
اينكه معلم براي يادگيري دانشآموزان كدام روش تدريس را برانگيزد، بسيار مهم است. بنابراين روش تدريس معلم در يادگيري دانشآموزان بسيار مهم است. بنابراين روش تدريس معلم در يادگيري دانشآموزان بسيار مهم است. امروزه روشهاي تدريس نوين جايگزين روشهاي تدريس سنتي ميشود. روشهاي تدريس سنتي بيشتر تلاش و كوشش معلم را ميطلبد، اما روشهاي تدريس نوين بر پايه دانشآموز محوري است و معلم بيشتر به عنوان هدايت كننده مطرح ميباشد و دانشآموزان براي يادگيري فعال هستند[8].
موضوع در روش تدريس به ايجاد جاذبه درس منجر ميشود. اختصاص بخشي از وقت كلاس بويژه در انتخاب وقت كلاس به گفت و گو درباره روش تدريس و جو كلاس ميتواند در بهبود و افزايش كيفيت فرآيند يادگيري ـ ياددهي مفيد باشد. ارائه كنفرانس بوسيله فراگيران داوطلب باعث رشد فردي و اجتماعي و ... ميشود. سختگيري در اين كه دانشآموز با تلاش مطلب را فرا گيرد، نه اينكه بوسيله معلم سهل و آسان دريافت كند، يكي ديگر از اقدامات لازم ميباشد. ياددهي شيوه گزارشنويسي و تهيه چكيده مطالب و فعاليتهاي كلاسي در اولين جلسههاي آموزش در امر يادگيري و انتقال تجربههاي آموزشي يادگيرندگان به مدرس و ساير اعضاي گروه كلاس موثر است. آوردن دانشآموزان ضعيف پاي تابلو و همكاري با آنها در حل مشكل، باعث افزايش اعتقاد به نفس آنها ميشود. تهيه چكيده و دستمايه اوليه براي آموزش در قالب جزوهاي كه نكات اصلي و منابع را دربر داشته باشد، باعث همسو شدن يادگيرندگان با معلم در رسيدن به انتظارات آموزشي ميشود[9].
8. رابطه كل و جز
هر جزئي به تنهايي معنايي ندارد. درنظر گرفتن جايگاه هر جزء نسبت به كل است كه آن جزء معني پيدا ميكند. كل قابل تعميم به اجزاست. بنابراين ارتباط اجزا با كل يادگيري را موثر ميكند. هر مطلب درسي بايد در كل شناخته شود، سپس به اجزاء آن پرداخته شود. مثل اينكه كسي تصميم گرفته باشد موقعيت جغرافيايي شهر تهران را مورد مطالعه قرار دهد. اين شخص دو راه پيش رو دارد: يا با سفر به داخل و حومه شهر آن را مورد مطالعه قرار ميدهد تا موقعيت جغرافيايي شهر را درك كند يا ميتواند سوار يك هواپيما شود و از ارتفاع مناسب به نظاره بنشيند و شكل كلي شهر تهران را از بالا ببيند. سپس اطلاعات خود را از پايين دنبال كرده و تكميل كند. راستي كدام روش ميتواندما را به تصوير دقيق شهر رهنمون سازد؟ بنابراين روابط جزء با كل قدرت تحليل را در فراگيران افزايش ميدهد و در نتيجه موجب يادگيري معنيدار ميشود[10]؟
9. تمرين و تكرار
تمرين و تكرار انكارناپذيري بر يادگيري بويژه در حيطه رواني ـ حركتي دارد. هرچه تمرين و تكرار بيشتر شود، يادگيري هم بيشتر ميشود، اما كميت و مقدار اين چگونه بايد باشد، بسيار مهم است. بسياري از آموختههاي ما در مدت زماني كوتاه فراموش ميشوند. بنابراين با تمرين و تكرار و سپردن آموختهها به حافظه بلندمدت، زمان فراموشي ما هم دير صورت ميگيرد[11].
بنابراين بايد منظم، مرتب و طول دورههاي آن مناسب باشد و در شرايط واقعي و طبيعي انجام پذيرد. شاگرد بايد بلافاصله از نتيجه تمرين و كاركرد خود مطلع شود، زيرا اطلاع از پيشرفت او را به كوشش وا ميدارد، ولي تمرينها نبايد زياد از حد باشد، زيرا موجب خستگي شاگرد ميشود و خستگي يادگيري را كاهش ميدهد[12].
بيشتر مربيان و محققان بر اين عقيدهاند كه جو كلاس نقش مهمي در پيشرفت دانشآموزان از نظر شناختي و عاطفي دارد. لوين، معتقد بود كه رفتار انسان در تعامل پيچيده بين او و محيط شكل ميگيرد. موز نيز در سال 1979 تاثير اجتماعي بر رفتار انسان را در محيطهاي گوناگون نظير مدرسه، خانواده و زندان بررسي كرد و به اين نتيجه رسيد كه جو كلاس تاثير زيادي بر رفتار دانشآموزان دارد. بنابراين با بررسي ادراكات دانشآموزان از جو كلاس ميتوان اطلاعات مفيدي درباره وضعيت آموزش آنان پيدا كرد.
ادراك جو رواني ـ اجتماعي كلاس، هفت مولفه دارد. مشاركت، دلبستگي متقابل دانشآموزان، حمايت و پشتيباني معلم، نظم و سازماندهيمطالب، اهميت دادن به كار و تكليف رعايت مقررات و بكار بستن آنها، نوآوري آموزشي.
اين مولفه ميزان فعاليت و رغبت دانشآموزان را در بحثها و امور كلاس ميسنجد. معلماني كه اجازه ميدهند دانشآموزانشان در تصميمگيريهاي كلاس شركت جويند. راهبردهايي براي يادگيري طراحي كنند. در تعيين تكاليف شركت داشته باشند. نگرش مثبت و احساس اعتماد به نفس را در آنان پرورش ميدهند. چنين شرايطي براي معلم فرصت بيشتري فراهم ميكند تا به منظور راهنمايي، ميزان پيشرفت و كمبودهاي يادگيري دانشآموزان خود را بسنجد. به دنبال آن يادگيرندگان براي آموختن معنادار و بيشتر برانگيخته ميشوند. براي جلب مشاركت دانشآموزان در كلاس درس، ميتوان از روشهايي چون بحثهاي گروهي، بازيهاي آموزشي، تحقيق گزارشهاي انفرادي و گروهي استفاده كرد. شركت دادن دانشآموزان در فعاليتهاي يادگيري، منحر به سوال كردن از آنها نيست، بلكه ميتوان آنها را در تمام مراحل تدريس، از جمله شروع درس و ارائه و خلاصه كردن درس فعالانه شركت داد. معلم خوب نه تنها به شيوههاي گوناگون، دانشآموزان را در مراحل تدريس و يادگيري شركت دهد، بلكه درباره نحوه اداره كلاس، چگونگي تدريس و ارزشيابي نيز تا آنجا كه مقدور باشد، با آنان به مشور مينشيند و از نظرات، پيشنهادات و انتقادات آنها استقبال ميكند. معلم در اين زمينه نبايد تبعيض قائل شود، بلكه بايد از همه دانشآموزان سوال كند و به سوالات آنان پاسخ دهد.
بيشتر محققان، روش آموزشي را كه در آن دانشآموزان به صورت موثري در فعاليتهاي كلاس شركت دارند، مناسبترين روش آموزشي تشخيص دادهاند. در اين روش مهارتهاي اجتماعي دانشآموزان توسعه مييابد. مشاركت آنان به بهترين روش صورت ميپذيرد و زمينه براي بحث و اظهارنظر آنها فراهم ميشود. در چنين كلاسي، دانشآموزان سعي ميكنند در فعاليتهاي كلاس شركت جويند و نظرات خود را بيان كنند.
دلبستگي متقابل دانشآموزان
از جنبه ديگر محيط اجتماعي كلاس، دلبستگي بين همكلاسهاست. دلبستگي متقابل به ويژگيهايي نظير: جذابيت كار گروهي در كلاس، انگيزه انجام تكاليف در كلاس و احساس امنيت و راحتي در محيط كلاس و تعامل و ارتباط با همكلاسها را موجب ميشود.
اين مولفه مهم، توصيف كننده نحوه ارتباط و برخورد متقابل دانشآموزان با يكديگر است. انگيزههايي كه دانشآموزان را به دلبستگي متقابل و ايجاد گروه (دو يا چند نفري) تشويق ميكنند، معتقدند گروه به نوجوانان امنيت خاطر ميدهد و موفقيت آنها را در بسياري از فعاليتها تضمين ميكند. همچنين نياز آنها را به رقابت ابراز شخصيت، محبت، دوست، داشتن فعاليتها و زندگي اجتماعي ارضا ميكند. وضعيت گروه در بعضي زمينهها چنان اثري بر افراد ميگذارد كه انجام و تحمل فعاليتهاي گوناگون را بر آنان آسانتر و بهتر ميكند.
پشتيباني و حمايت معلم
معلم در كلاس درس با گروهي از دانشآموزان سروكار دارد كه از نظر سن، تجربه، فرهنگ هوش و نيز از جنبههاي فيزيكي، رواني و اجتماعي با هم تفاوت دارند. اگرچه وجود استعدادو شخصيت متفاوت در دانشآموزان، معلم را واميدارد كه برخوردهاي متفاوتي با آن بكند، اما اين واقعيت نبايد موجب آن شود كه معلم در صميمي شدن با آنها تفاوت و تبعيض قائل شود. وظيفه معلم آن است كه در كلاس جوي بوجود آورد كه همه دانشآموزان احساس امنيت و اعتماد به نفس كنند. البته لازم نيست براي اين كار تلاشي غيرعادي صورت گيرد، بلكه كافي است به دانشآموزان نشان دهيم كه مزاحم ما نيستند و از كار با آنها و كمك به آنها لذت ميبريم.دانشآموزان بايد احساس كنند كه جدايي از تواناييهاي تحصيلي و سوابق انضباطي براي معلمان خود افرادي ارزشمند و مهم به حساب ميآيند.
نظم و سازماندهي مطالب
بينظمي دانشآموزان در كلاس، بيشتر به خاطر ملالآور بودن تكاليف درس است. اگر دانشآموزان مطالب درسي را با معني و بااهميت بيابند، به يادگيري علاقهمند ميشوند و خود را با مسائل شناختي درگير ميكنند. پيش سازمان داد، يكي از سودمندترين فنون آموزشي است كه در بالا رفتن بازده يادگيري آثار چشمگيري دارد. آزوبل، واضع يكي از نظريههاي مهم يادگيري شناختي، پيش سازمان دهنده را عامل مهمي براي موفقيت در يادگيري ميداند.
در روش آموزشي او، پيش سازمان دهنده، مجموعه منظمي از مفاهيم مربوط به مطالب يادگيري است كه بايد پيش از آموزش تفصيلي جزئيات درس، در اختيار يادگيرنده گذاشته شود. پيش سازمان دهنده بايد در يادگيري چارچوبي ذهني ايجاد كند تا اطلاعات بعدي در آن استقرار يابد. مطالب گنجانده شده در پيش سازمان دهنده، ممكن است مطالب بنيادي و اصولي درس يا مطالب ديگري باشد كه به ياد گيرنده كمك ميكند بين درس قبلي و درس تازه، ارتباط برقرار كند.
بايد توجه داشت كه منظور آزويل از پيش سازمان دهنده، مروز درس گذشته يا معرفي درس گذشته يا معرفي درس جديد نيست، بلكه آماده ساختن زمينهاي است براي آموزش درس جديد.
كار و تكليف قسمتي از فعاليت آموزشي است كه دانشآموزان از روي فهم و تشخيص و با آمادگي آن را ميپذيرند و به منزله عاملي موثر در يادگيري به آن ميپردازد. در تعيين تكليف براي دانشآموزان بايد اصولي را به اين شرح رعايت كرد:
·لازم است نوع كار و فعاليتي كه تكليف ميشود، مشخص باشد.
·علاقه و آمادگي دانشآموز مدنظر قرار گيرد و تكليف با ميزان معلومات و اطلاعات او تناسب داشته باشد.
·معلم بايد دانشآموز را راهنمايي كند و مشكلاتي را كه بر سر راه اجراي تكليف او وجود دارند، از ميان بردارد.
·تفاوتهاي فردي دانشآموزان مدنظر قرار گيرد. بنابراين بايد تكليفهاي متنوعي تعيين كرد، به طوري كه با توانايي، علاقه و تجربههاي دانشآموزان تناسب داشته باشد.
·تكاليف يكنواخت نباشند و با هدف ايجاد كنجكاوي و رغبت در دانشآموزان تعيين شده باشند.
·با تجربههاي قبلي دانشآموزان ارتباط داشته باشد.
·به تناسب بين مقدار تكليف و وقت دانشآموز توجه جدي شود.
·با مطالب ماده درسي خاصي كه تعميق يادگيري در آن مدنظر است، انطباق داشته باشد.
·براي انجام آنها فرصت كافي وجود داشته باشد.
·به صورتي تنظيم شوند كه حس كنجكاوي و ذوق و علاقه شاگرد را برانگيزد.
مقررات بايد متناسب با موفقيت دانشآموزان و معلمان وضع شوند و براي اجراي آنها تجربه و سن دانشآموزان مدنظر قرار گيرد. اجراي مقررات به موقعيت كلاس نيز بستگي دارد. معمولاً، مقررات به طور رسمي ايجاد نميشوند، بدين معنا كه معلمان به ندرت به دانشآموزان ميگويند كه اين قاعده را رعايت كنيد. پژوهشهاي متعددي نشان ميدهند كه درك مقررات از سوي دانشآموزان به طور غيرمستقيم و اغلب زماني كه رفتار ناشايستي رخ ميدهد، صورت ميگيرد.
موفقترين اداره كنندگان كلاس، معلماني هستند كه در شروع فعاليت مدرسه ميان دانشآموزان ميروند و آنان را در جريان امور روزمره كلاس قرار ميدهند و رعايت مقررات را به آنان گوشزد ميكنند تا از چگونگي عمل به مقررات و دلايل آن آگاه شوند.
رعايت مقررات و بكار بستن آنها به معناي مطيع كردن دانشآموزان از طريق سرزنش، تنبيه، جريمه و ترساندن نيست، بلكه ايجاد نظمي است كه يادگيري در كلاس را آسانتر و مفيد ميكند. به عبارت ديگر، هدف از بكار بستن مقررات و ايجاد نظم، آموختن است نه برقراري سكوت و آرامش مطلق.
نوخواهي و نوجويي از خصيصههاي طبيعي كودكان و نوجوانان است و طبيعي است كه كلاس درس يكنواخت براي آنان ملالتآور است. آموزش بايد فرصت بيشتري به كودكان دهد تا خود عنان رفتار و تجربههاي خويش را در دست گيرند، اما در عين حال مهم است كه مربي لوازم و شرايطي را در دسترس كودكان قرار دهد تا راه پيشرفت آنان هموار شود. البته منظور اين نيست كه كودكانبه هر كاري كه مايلند، بپردازند، بلكه مقصود قرار دادن آنها در اوضاع و احوالي است كه مسائل تازهاي را در آنان برانگيزد و بينشان ارتباط برقرار كند. بايد در عين آزاد گذاشتن كودكان، بتوان آنها را هدايت كرد. وقتي روش عرضه مطالب نسبت به حالت معمولي تغيير پيدا كند، صدا عوض شود. نحوه سخنراني يا رويكرد تفاوت پيدا ميكند. انواع متفاوتي تكليف داده شود. چارچوب آزمونها تغيير يابد. مثالهاي متنوعي در مطالب درس گنجانده شود و ...
همه اينها نوآوري محسوب ميشود و دانشآموزان را به حركت واميدارند و به سمت يادگيري سوق ميدهند.
يكي از مهمترين نتايج و پيامدهاي آموزشي در جريان تعليم و تربيت، عزت نفس دانشآموزان است. بسيار مطلوب است كه دانشآموزان در مراحل متفاوت تحصيلي، به توانايي، استعداد، رشد فكري، اجتماعي، عاطفي و اخلاقي خود پي ميبرند. دانشآموزاني كه داراي عزت نفس هستند، ميتوانند تصميمات صحيح و معقولي اتخاذ كنند. آنها قادرند براي كارهاي خود اهداف قابل وصول و چالشانگيزي برگزينند. هنگامي كه نتايج كوششي به موفقيت انجامد، خود پنداره افزونتر ميگردد و اعتماد به نفس تقويت ميشود و نظم و انظباط خوبي به دنبال دارد. از طرف ديگر، اگر شخص همواره يك هدف دست نيافتني و غيرقابل حصول را دنبال كند كه به شكست منجر شود، به ياس و نااميدي كه جنبه منفي شخصيت و رشد روحي و يا به عبارتي از پيامدهاي نامطلوب تعليم و تربيت است، مبتلا خواهد شد.
احساس موفقيت، هسته اصلي و حياتي تقويت خود پنداره، عزت نفس و رشد شخصيت است. احساس موفقيت با احساس تعلق آغاز ميشود. دانشآموز بايد بداند كه اهداف، تكاليف آموزشي و راههاي موفقيت را خود او تعيين ميكند. يادگيري بايد به شاگردان تعلق داشته باشد نه به معلمان. در صورتي كه دانشآموز مجبور باشد طريقهاي مشخص و محدودي را در يادگيري دنبال كند، به يادگيري نگرش منفي پيدا ميكند و در پايان، مطيع و سرسپرده معلم خواهد شد.
براي پروردن احساس موفقيت، معلمان بايد در مورد دانشآموزان احساس مسئوليت و تعهد داشته باشند و فعاليتهاي خود ارزشيابي را در آموزش تدارك ببينند. معلم فكور هميشه اين احساس موفقيت را پرورش ميدهد. چنين معلمي تدريس خود را با شناخت هر يك از دانشآموزان آغاز ميكند و با شناخت تواناييها و محدوديتهاي دانشآموزان، آنان را به وضع اهداف آموزشي چالشانگيز، انتخاب تكاليف آموزشي مقتضي و متناسب ترغيب و در اين موارد با ايشان گفتگو ميكند.
معلم فكور دانشآموزان را واميدارد براي خودشان تصميم بگيرند و به آنان اطمينان ميدهد كه اين تصميمات صحيح و منطقي است. او سوالاتي مطرح ميكند تا از اين طريق، دانشآموزان را به خودارزشيابي تشويق كند. در پايان فرآيند يادگيري به احساسات يادگيرندگان احترام ميگذارد و دانشآموزان را واميدارد به پيشرفتهاي خود در زمينه رشد عقلي افتخار كنند.
معلم فكور به جاي اينكه صرفاً به پاسخ صحيح معطوف باشد، چگونه فكر كردن را در مورد سوال قرار ميدهد. شكلگيري تفكر در دانشآموز مهمتر از حل مساله است. معلم فكور تدريس خود را با اين پرسش به پايان ميبرد كه يادگيرندگان چگونه ميتوانند جريان يادگيري را بهتر كنند. معلم فكور خود يك يادگيرنده است. او همواره از منظر آنچه در جريان ياددهي ـ يادگيري براي يادگيرندگان اتفاق ميافتد، به خود و رفتارش بازخورد ميدهد. يادگيري از واكنشها و عكسالعملهاي يادگيرندگان به معلم فكور كمك ميكند. در مورد اهداف خاص و يا دانشآموزان ويژه رفتار موثرتري انتخاب كند.
براي فكورتر ساختن معلمان، بايد جلسات خودارزشيابي تدارك ديد، معلمان بايد از طريق آموزش يا دوبارهآموزي ياد بگيرند كه چگونه تدريس خود را موثرتر و موفقتر سازند. در پايان هر جلسه، بايد احساس موفقيت در تدريس تقويت شود تا موجب گردد كه معلمان از پيشرفت خود احساس افتخار كنند. واضح است كه وجود معلمان فكور در آموزش و پرورش براي رشد واقعي انسان ضروري و اساسي است. آموزش و پرورش كه فقط به انتقال اطلاعات و دانستن معيني اكتفا ميكند، به معلمان فكور نياز ندارند.
وجود معلمان فكور در تعليم و تربيت مردمي بسيار مهم است، زيرا در آن آزادي دانشآموزان هميشه مورد احترام قرار ميگيرد. در يادگيري، فرض بر اين است كه يادگيرندگان افراد در حال رشدي هستند كه بايد سازنده دانش باشند. فرآيند رشد و يادگيري مستلزم دوبارهسازي طبيعت است.
وجود معلمان فكور تنها در صورتي مناسبت دارد كه آموزش و پرورش تواناسازي نيروي انساني را براي دوبارهسازي طبيعت مورد تاكيد قرار دهد، در غيراينصورت بازآموزي معلمان براي اين كه فكور باشند، مقرون به صرفه نخواهد بود.
معلم فكور، معلمي است كه:
بيتعصب، پويا، انعطافپذير، نوآور، خلاق، پرسشگر، به آراء و نظرات ديگران احترام بگذارد. به توانايي خود اعتماد دارد. نسبت به آنچه در كلاس و اجتماع وسيعتر اتفاق ميافتد، حساس است. قادر به تشخيص نقطه قوت و ضعف است. آموزش برنامه درسي و دانشآموزان را به هم پيوند ميدهد. با ديگر معلمان مشورت ميكند. اهل همكاري و تشريك مساعي است. در مورد ياددهي ـ يادگيري، بصيرت دارد. يادگيري فعال را ترغيب ميكند. معلمي است كارآمد و اثربخش.
نقش معلم در مديريت رفتار دانشآموزان..................................................................................................................... 24
پژوهشهاي انجام شده در زمينه ساختمانسازي در ايران، نشان داده است كه عمر مفيد ساختمانهاي ايران، در مقايسه با كشورهاي صنعتي كمتر است. يكي از دلايل اين مساله، پايين بودن كيفيت و عدم مرغوبيت مصالح ساختماني مصرف شده در ساختمانهاست.
به علت پايين بودن كيفيت بسياري از مصالح ساختماني توليد شده در كشور و عدم مطابقت آنها با ويژگيهاي استاندارد، همه ساله خسارتهاي عظيمي به كشور وارد ميشود. از اهم دلايل پايين بودن كيفيت مصالح ساختماني كشور، ميتوان به كنترل نشدن آنها در كارخانه و كارگاههاي توليدي پيش از ورود به بازار مصرف و نيز پايين بودن سطح فنآوري (تكنولوژي) توليد در بسياري از واحدهاي اشاره نمود.
بنابراين با توجه به اينكه ايران از كشورهاي زلزلهخيز بوده و در معرض ساير بلاياي طبيعي مثل سيل نيز قرار دارد و مصرف مصالح ساختماني مرغوبيت و با كيفيت مطلوب ميتواند مقاومت ساختمانها را در برابر اين عوامل مخرب افزايش دهد. بايسته است كه از فرآوردههاي كارخانهها و كارگاههاي توليد مصالح ساختماني، قبل از ورود به بازار مصرف نمونهبرداري به عمل آيد و نمونهها، مورد آزمايشهاي شيميايي، فيزيكي و مكانيكي قرار گيرند تا كيفيت و مرغوبيت محصول و يا عدم آن مشخص گردد تا در صورت نامناسب بودن فرآورده، چارهانديشي شود. ارائه راهحلهاي كاربردي و رهنمودهاي لازم در زمينه بهبود كيفيت مصالح به گونهاي كه با استانداردهاي ملي مطابقت داشته باشد، تنها راه كار اين مساله است كه بايد مورد توجه قرار گيرد. بديهي است كه با بكار بردن مصالح مرغوب با كيفيت بالا ميتوان طرح دوام ساختمانها را در برابر سوانح طبيعي مثل زلزله، سيل و ... به اجرا درآورد.
بتن يكي از مهمترين مصالح ساختماني است كه در پايداري و دوام سازهها بسيار موثر است و مصرف روزافزون آن در كارهاي مختلف عمراني به سبب دارا بودن خواص مناسب و دوام كافي، لزوم شناخت بيشتر از اجزاي تشكيل دهنده آن را بيش از پيش روشن ميسازد.
آشنايي كامل با خواص سيمان و مصالح سنگي و آب به عنوان مواد تشكيل دهنده بتن از جمله مباحثي است كه امروزه دانستن آن براي مهندسان و دانشجويان رشته عمران و پيمانكاران ضروري و اجتنابناپذير است.
طرح تحقيقاتي بررسي كيفيت مواد تشكيل دهنده بتن (سيمان، شن، ماسه و آب) يكي از چهار طرح تحقيقاتي است كه در قالب طرح «آزمايش و بررسي كيفيت مصالح ساختماني» از طرف بانك جهاني و تحت شماره طرح (2B4) به مركز تحقيقات ساختمان و مسكن محول گرديده است. از اهداف اين طرح، شناخت مشكلات كيفي كارگاهها و كارخانههاي توليد سيمان، شن و ماسه در كشور و تعيين كيفيت آب مورد استفاده در اختلاط بتن است.
تعريف بتن
بتن فراگيرترين مصالح ساختماني است كه توليد مصرف آن به گونهاي فزاينده و جهشوار گسترش مييابد. آمار موثق و معتبر از منابع علمي ـ تخصصي تكنولوژي بتن، بيانگر آن است كه هفتاد و پنج درصد از كل انواع گوناگون مصالح ساختماني مصرفي در بخش صنايع ساختمان و كليه تاسيسات و ساختارهاي عمده زيربنايي مانند راه، فرودگاه، سد، مترو، بندر و اسكله، سازههاي عظيم آبي و دريايي، نيروگاهها، منابع و مخازن آب، تاسيسات آبرساني و كانالهاي آبياري و غيره را بتن تشكيل ميدهد.
با درنظر گرفتن نقش كارساز و تعيين كننده بتن و مصرف گسترده آن در صنايع ساختماني و ساختارهاي زيربنايي و با عنايت به ميزان توليد و مصرف غيرقابل رقابت آن در مقايسه با ديگر مواد و مصالح ساختماني، توجه به كيفيت بتن و چگونگي فرآيندهاي ساخت و كاربرد آن نيز يك ضرورت فني است كه بيترديد از توجه به اجزاي تشكيل دهنده آن كه تاثير به سزايي در ارتقاء و بهبود خواص بتن دارد، جدا نخواهد بود.
از آنجايي كه بتن از سيمان، سنگدانه (شن و ماسه) و آب تشكيل ميشود، چنانچه كيفيت هر يك از اين مصالح مطابق با استانداردهاي شناخته شده نباشد، بتن توليد شده كيفيت مطلوب را نخواهد داشت و دوام آن كمتر از حد متعارف خواهد بود. لذا لازم است كيفيت سيمان، آب و دانههاي سنگ و همچنين دانهبندي آن، در ساختن بتن مورد بررسي و ارزيابي قرار گيرد.
با كنترل كيفي سيمان توليد شده در كارخانههاي كشور و شن و ماسه توليد شده در كارگاهها و آبي كه در ساخت بتن مورد استفاده قرار ميگيرد، ميتوان شناخت لازم را در مورد مواد تشكيل دهنده بتن بدست آورد.
بتن با كيفيت خوب
سوال مهمي كه در اينجا مطرح ميباشد، اين است كه بتن خوب چه بتني است؟ ميتوان با توصيف بتن بد تا حدي مساله را وشن نمود. بتن بد يا ضعيف، بتني است به رواني سوپ كه پس از سخت شدن، كرمو ميشود و غيرهمگن و بسيار ضعيف خواهد بود. اين ماده از اختلاط آب و سيمان و دانههاي سنگي بدست آمده است و با كمال تعجب بايد گفت كه بتن خوب هم از همين مواد ساخته ميشود. ليكن تفاوت در ميزان آگاهي از چگونه ساختن بتن ميباشد.
با آگاهي از چگونگي ساخت بتن خوب دو معيار كلي براي يك بتن خوب تعريف ميشود:
بتن بايد در حالت سخت شده و در حالت تازه، زماني كه از مخلوطكن تخليه شده و در قالبها ريخته ميشود، مورد پذيرش واقع شود. به طور كلي رواني و غلظت بتن تازه بايد طوري باشد كه با وسايل موجود در كارگاه بتوان آن را متراكم نمود. همچنين چسبندگي مخلوط بايد به حدي باشد كه در ضمن حمل و ريختن بتن با وسايل موجود، مواد از يكديگر جدا نشوند. البته موارد فوق مطلق نيست و به حمل بتن با وسايل از پايين باز شونده، دامپر و يا كاميونهاي تخت بستگي دارد. البته حمل بتن با روش اول بسيار مناسب خواهد بود.
انواع تركها
تركها به سه دسته تركهاي خميري، تركهاي حرارتي سنين اوليه و تركهاي جمعشدگي ناشي از خشك شدن تقسيم ميشوند.
تركهاي خميري قبل از سخت شدن بتن (بتن يك تا هشت ساعت پس از ريختن) تشكيل ميشوند و به صورت تركهاي جمعشدگي خميري و تركهاي نشست خميري ميباشند. ايجاد و روش جلوگيري از تركهاي نوع دوم زماني اتفاق ميافتد كه به دليل وجود موانعي، نشست بتن در ضمن آب انداختگي، غيريكنواخت ميباشد. اين غيريكنواختي ممكن است در نتيجه وجود آرماتورهاي قوي و يا حتي عمق غيريكنواخت بتن ريخته شده باشد. براي كاهش وقوع تركهاي نشست خميري، ميتوان از افزودنيهاي هوازا جهت كاهش آب انداختگي استفاده كرد و يا اينكه پوشش ميلگردهاي بالايي را افزايش داد. تركهاي نشست خميري را ميتوان با مرتعش نمودن مجدد بتن در زمان مناسب از بين برد. زمان مناسب، آخرين زمان ممكني است كه ميتوان لرزاننده را داخل بتن نمود و بدون به جاي گذاشتن اثر قابل توجهي از بتن بيرون كشيد.
در قطعات بزرگ، تفاوت جمعشدگي بين سطح و قسمتهاي داخلي بتن باعث ايجاد تنشهاي كششي در سطح ميشود كه توسط قسمتهاي داخلي مقيد شدهاند و در نتيجه تركهاي جمعشدگي ناشي از خشك شدن ايجاد ميشود. اين نوع تركها كه هفتهها يا ماهها طول ميكشد تا ايجاد شوند، ممكن است در اثر قيود خارجي كه توسط قسمتهاي ديگر يا زيراساس اعمال ميشود، نيز پديد آيند. بهترين روش جلوگيري از تركهاي جمعشدگي ناشي از خشك شدن، كاهش ميزان جمعشدگي ميباشد. به علاوه نگهداري كافي براي افزايش مقاومت كششي بتن به همراه حذف قيدهاي خارجي با پيشبيني اتصالات تغيير شكلپذير، از اقدامات اساس جهت كاهش ميزان تركخوردگي ميباشد. با قرار دادن آرماتورها در نزديكترين موقعيت نسبت به سطح، ضمن درنظر داشتن حداقل پوشش، ميتوان عرض تركهاي جمعشدگي را كنترل نمود.
انواع ديگري از ترك خورديگ در نتيجه خوردگي آرماتورها و يا واكنش سيليس سنگدانه و قليايي سيمان ايجاد ميشوند.
يكي از شكلهاي تركهاي جمعشدگي ناشي از خشك شدن، تشكيل تركهاي ريزسطحي در ديوارها و دالها ميباشد كه اگر لايه سطحي بتن داراي مقدار آب بيشتري نسبت به قسمتهاي داخلي باشد، ايجاد ميشود. تركهاي ريزسطحي معمولاً زودتر از تركهاي جمعشدگي ناشي از خشك شدن پديد ميآيند.
عوامل موثر در مقاومت بتنها
نفوذپذيري و پايايي بتن
1.حمله سولفاتي
2.تهاجم توسط آبها
3.حمله اسيدي
4.واكنش قليايي سنگدانهها
5.خوردگي آرماتورها
6.رعايت كردن درصد آب و سيمان و ماسه
سنگدانهها در بتن تقريباً سه چهارم آن را تشكيل ميدهند. از اين رو كيفيت آنها از اهميت خاصي برخوردار است. سنگدانهها نه تنها در مقاومت بتن بسيار موثرند، بلكه تداوم و پايداري بتن نيز تا حد زيادي تحت تاثير اين ماده قرار ميگيرد.
سامانه خرید و امن این
سایت از همهلحاظ مطمئن می باشد . یکی از
مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می
توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت
بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم
اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام و نام خانوادگی نام فایل و ایمیل خود را به شماره همراه 09159886819 ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل به ایمیل
شما فرستاده می شود .
آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی
سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس
مطالب پربازديد
متن شعار برای تبلیغات شورای دانش اموزی تحقیق درباره اهن زنگ نزن سوالات و پاسخ درس مطالعات اجتماعی ششم ابتدایی