نقش بازی در رشد هوش کودکان ( از تولد تا یک سالگی)

دو یا سه روز پس از تولد، به نوزادان پستانکی داده شد که به حسگرهای خاصی متصل بود و الگوی مکیدن نوزاد را بر اساس تعداد و شدت مکیدن ثبت می کرد. زمانی که داستان اول از هدفون روی گوش نوزادان پخش می شد، نوزادانی که آن داستان را شنیده بودند با شدت و تعداد بیشتری به پستانک مک می زدند. اما وقتی داستانی پخش می شد که آنها قبلا" نشنیده بودند، مکیدن آنها متوقف می شد یا خیلی کاهش می یافت. زمانی که همان داستان را با صدای فردی غریبه برای نوزادان پخش می کردند، نوزادان صدای مادر خود را بر صدای فرد غریبه ترجیح می دادند.سپس داستان آشنا و داستان ناآشنا را با صدای فردی غریبه پخش کردند. کودکان به طرز عجیبی به داستان آشنا واکنش نشان می دادند.
آزمایشهایی از این دست که توانایی یادگیری عملیات ریاضی و زبان آموزی و ... را در کودکان از ماههای اولیه تولد ثابت می کند بسیار است اما نکته مهم اینجاست که ما تا چه حد می توانیم با فعالیت ها و بازی های جانبی در رشد توانمندی و مهارت های کودکان خود موثر باشیم. در اینجا هدفمان این است که با استفاده از آموزش بازی های ساده و بسیار سودمند این توانایی های بالقوه کودکان را افزایش دهیم. بازی علاوه بر اهداف تفریحی، کلاس یادگیری کودک است. کودکان به طور غریزی خودشان را به چیزهای اطرافشان مشغول می کنند و همین اشتغال ذهنی و جسمی باعث افزایش آگاهی آنان از محیط اطرافشان می شود و منجر به رشد فکری آنها می گردد. حالا اگر والدین بطور فعال با تنوع بخشیدن به محیط کودک او را بطور ناخودآگاه در معرض چیزهای جدید قرار دهند بدیهی است که کودک رشد چشمگیری را از خود نشان می دهد.
هدف اصلی از بازی فقط رها کردن کودک به حال خودش نیست تا به کاری مناسب سرگرم شود. تعامل والدین با کودک و همراه شدن آنها در بازی برای کودکان بسیار لذت بخش است و آنها می توانند مطالب بیشتری را در همراهی با والدینشان بیاموزند. اگر بتوانید در طول این 7 سال طلایی بطور صحیح در کودکان ایجاد انگیزه کنید یقین بدانید که پیشرفت و موفقیت کودکتان را در عرصه های درسی، معیشتی، ورزشی و ... تضمین کرده اید. با تمرین ها و بازی های ساده ، فعالیت و تلاش هایی را بر عهده کودک می گذاریم که متناسب با سنش بتواند به راحتی آنها را انجام دهد و احساس رضایت و موفقیت کند. این رضایت درونی با تشویق ها و تحسین های والدین علاوه بر افزایش اعتماد به نفس در کودکان، انگیزۀ و تمایل به ادامه فعالیت ها را افزایش می دهد. از بدو تولد بازی و یادگیری برای کودکان دو چیز مجزا از هم تلقی نمی شود. کودک همواره در هر حرکت و جنبش خود بر اساس اصل آزمون و خطا چیزهایی یاد می گیرد. آموخته ها در مغز طبقه بندی می شوند و هر بار که کودک چیزی را می آموزد با آموخته های قبلی تطبیق داده می شود و یک ساختار جدید یا یک انباشته مضاعف در اطلاعات ذهنی او پدید می آید.
زمانی که بین فعالیت های جسمی و فکری کودک هماهنگی و تعادل برقرار شود، هوش کودک بطور قابل توجهی افزایش می یابد. از این روست که موکدا" گفته می شود اگر به غنی سازی بازی هایی که کودکان انجام می دهند بپردازیم علاوه بر فعالیت جسمی و تحرکات بدنی که کودک در بازی انجام می دهد، توانمندی، مهارت، خلاقیت و هوش کودکان را تقویت می کنیم. در سالهای نخستین زندگی، بازی، سلامت جسمی- روانی و فکری کودکان را می سازد. بکارگیری کامل حواس پنجگانه توسط بازی های جسمی، تاثیر زیادی در عملکرد و رشد مغز مخصوصا" در 2 سال اول رشد کودک دارد.
باید بدانیم که بازی فقط محدود به محیط هایی مثل پارک و شهر بازی و استفاده از اسباب بازی های خاص نیست. در هر جایی که هستید، در منزل، مهمانی، خیابان، داخل ماشین و در تمام محل های دیگر می توانید زمانی را برای بازی با کودکان اختصاص دهید. کودکان عاشق همنشینی و همراهی با والدین خود.
تحقیقات نشان می دهد افراد سرآمد و ممتاز جوامع در محیطی بزرگ شده اند که توانسته اند شناخت بهتری از محیط پیرامونشان بدست بیاورند. این شناخت محیطی می تواند از طریق بازی توام با یادگیری بهتر صورت بگیرد. در این بخش به برخی بازی های ساده برای سن یکسالگی می پردازیم و در آتی بازی در سال های بعد را مطرح می نماییم.
سال اول زندگی:
سالهای اول و دوم زندگی بیشتر بر فعالیت های حسی- حرکتی متمرکز است. کودک نمی تواند مدت زیادی روی یک مساله تمرکز داشته باشد. زمانی را باید برای بازی کردن انتخاب کنید که کودک نه خوابش بیاید، نه گرسنه باشد و سرحال و شاداب باشد. در هر نوع بازی باید کاری کنید که از آن لذت ببرد نه اینکه موجبات آزار و ناراحتی اش باشد.
ارتباط کودک در این سن با افراد ارتباط چهره به چهره است بنابراین همواره به صورتی با او بازی کنید که چهره شما مقابل کودک باشد.
روی کاغذ سفید شکلهای هندسی ساده بکشید و هر روز یک شکل را جلوی چشمانش آویزان کنید.این شکلها را می توانید بعدا" بصورت رنگی هم بکشید.
کودکی را فرض کنید که از زمان انعقاد نطفه در رحم مادر رشد کرده و به دنیا آمده است و تا سن 7 سالگی هیچ صدایی را مطلقا" نشنیده ، هیچ نوری ندیده ، بدنش هیچ چیزی و گرما و سرما را لمس نکرده و حس بویایی و چشایی او چیزی را درک نکرده است. این کودک چون هیچ یک از حس هایش، چیزی را تجربه نکرده است هیچ درکی از محیط پیرامونش ندارد. با آنکه سالم است ولی چون مغزش در دوران حساس رشد، غیر فعال بوده ، بنابر این از برقراری هر گونه ارتباط با محیط ناتوان خواهد بود. اگر پس از سن 7 سالگی او را به محیطی بیاورند که نور، صدا، گرما، سرما و غیره در آن موجود باشد او هرگز نه می تواند بیند نه می شنود نه هیچ درک دیگری خواهد داشت. چرا؟ چون مغزش هیچ درکی از نور، صدا، گرما و سرما و ... ندارد. یعنی اندام ها سالم هستند ولی مغز توانایی ادراکی خود را از دست داده است.
مبادی ورودی مغز کودک همین پنج حس خدادادی هستند که با آن محیط پیرامونش را می شناسد. تقویت این پنج حس با بازی های فعال کمک می کند که نه تنها کودک درک کاملتری از محیطش بدست آورد بلکه سبب می شود تا مانند ورزشکاری قدرتمند، عملکرد شگفت انگیز و قابل تحسینی از خود بروز دهد.
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395 ساعت: 16:29 منتشر شده است
برچسب ها : نقش بازی در رشد هوش کودکان ( از تولد تا یک سالگی),