پروژه و تحقیق رایگان - 33

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

هوش ریاضی- منطقی

بازديد: 375

هوش ریاضی- منطقی

هوش ریاضی- منطقی چیست؟
شاید شما هم تصویر یک کودک باهوش، کم حرف با یک عینک گرد بزرگ روی صورت را که در اکثر فیلم ها و داستان های کودکان  به عنوان مغز متفکر و نابغه کوچک معرفی می شود را به خاطر داشته باشید. این تصویری است که به البته به طور اغراق آمیزی، هوش منطقی- ریاضی را نمایش می دهد. 
 
هوش منطقی-ریاضی بیش از هر نوع هوش دیگری شناخته شده است. این هوش به توانایی ذهنی ما در تفکر منطقی و حل مسئله بر می گردد. این هوش اغلب به توانایی کلامی وابستگی ندارد یعنی ممکن است با یک فرایند ذهنی دقیق و البته سریع، نظم منطقی بین اجزای یک مسئله را کشف کنیم و قبل از اینکه بخواهیم مراحل پردازش ذهنی خود را توضیح دهیم، مسئله را حل کرده باشیم. 
 
افرادی که دارای هوش منطقی-ریاضی بالا هستند، به طور معمول عاشق تفکر و حل مسئله هستند. در هر مسئله ای به دنبال الگو ها و الگوریتم ها می گردند و از تجزیه وتحلیل و آنالیز مسائل لذت می برند. این افراد به شدت منطقی و واقع گرایند و در هر مسئله ای به دنبال کشف نظم، قاعده و قانون و روابط علت و معلولی هستند. 

هوش ریاضی-منطقی قبل از مطرح شدن تئوری هوش های چندگانه به عنوان اصلی ترین جنبه هوش یا حتی "هوش خام" شناخته می شد و بسیاری این هوش را سنگ بنای اندازه گیری هوش انسان می دانستند. اما امروزه هوش ریاضی تنها جنبه ای از انواع هوش انسان تلقی می شود که موقعیتی برابر با سایر مولفه های هوش دارد.
 
 
ویژگی ها:
استدلال خطی: به دنبال نظم و ترتیب در جهان هستند
استدلال عینی: کل را به اجزای تشکیل دهنده آن تجزیه می کنند
استدلال انتزاعی: از نمادها برای توضیح ایده ها استفاده می کنند
رابطه علی: به دنبال پیدا کردن علت و معلول هستند
عملیات پیچیده: الگوریتم های پیچیده و عملیات حل مسئله دقیق دارند
 
دانش آموزان با هوش منطقی-ریاضی بالا:
- به دنبال نظم و ترتیب هستند
- استدلال علمی دارند
- روابط را کشف می کنند
- از آزمون تئوری ها لذت می برند
- عاشق حل معما و پازل هستند
- در حساب و کار با اعداد عالی هستند
- برای حل مسئله برنامه دهنی دارند
- ایده های انتزاعی را آنالیز می کنند
- با توابع به خوبی کار می کنند
- تمام عملیات را ذهنی ریاضی - منطقی را به سرعت و دقت انجام می دهند
 
پرورش هوش منطقی -ریاضی در کلاس درس:
- کلاس درس را به طور درونی و بیرونی منظم کنید.
- ملاک های ارزیابی را در آغار هر فعالیت مشخص کنید
- تکالیف با سوالات باز و روش حل مسئله خلاقانه ارائه دهید
- فعالیت مبتنی بر هوش جانبی را در برنامه درسی بگنجانید
- از دانش آموزان بخواهید فرضیه های خود را از طریق آزمایش اثبات کنند
- در کلام خود از استدلال قیاسی و اتسدلال استقرائی استفاده کنید
- بحث های کلاسی را تشویق کنید
- معما طرح کنید
- اهداف کوتاه مدت و قابل دستیابی برای هر کلاس تعیین کنید
- از دانش آموزان برای تعیین ملاک های ارزیابی کمک بگیرید
 
 
تکنولوژی و ابزارهایی برای کمک به پرورش هوش منطقی- ریاضی
-- سخنرانی
-- مکعب روبیک
-- زبان های برنامه نویسی
-- تکالیف حل مسئله
-- امتحانات اینترنتی
-- موتورهای جستجو
-- ماشین حساب های گرافیکی
-- خط کش های مهندسی
-- فنجان های اندازه گیری
-- جورچین ها
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395 ساعت: 11:57 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

روزهای داغ نوجوانان در المپیادهای جهانی

بازديد: 147

روزهای داغ نوجوانان در المپیادهای جهانی

روزهای طولانی تیر ماه با تب داغ کنکور برای صدها هزار دانش‌آموزی که با شوق ورود به دانشگاه پا در رقابتی سخت و تنگاتنگ می‌گذارند گرمایی دو چندان دارد. تیر ماه اما با یک رقابت علمی بین‌المللی هم همراه است که شور و هیجان رقابت‌های مقدماتی راهیابی به آن لااقل برای دبیرستانی‌های ایرانی دست کمی از آزمون ورودی دانشگاه‌ها ندارد.
 
المپیادهای علمی جهانی امسال یک هفته ای است که با رقابت تیم های دانش آموزی ایران در رشته های فیزیک و کامپیوتر آغاز شده که دانش پژوهان جوان ایرانی در این مسابقات حضوری موفق داشته اند. تیم المپیاد دانش آموزی شیمی ایران هم برای شرکت در چهل و پنجمین دوره المپیاد جهانی شیمی که از بیست و چهارم تیر تا دوم مرداد در مسکو برگزار می شود، عازم آن کشور شده است.
 
تیم ملی المپیاد شیمی در مسکو
اعضای تیم ملی المپیاد شیمی ایران اعزامی به مسابقات المپیاد جهانی شیمی را مهدی یارامانی تهرانی و آریا امین الرعایا از شهر تهران، هیربد حیدری از استان همدان و اشکان خاوران از استان فارس تشکیل می دهد. دکتر ابراهیم کیان مهر به عنوان سرپرست اول، دکتر علیرضا شایسته سرپرست دوم و دکتر علی نعمتی به عنوان ناظر علمی تیم ملی المپیاد دانش آموزی شیمی ایران را همراهی می کنند.
 
ایده برگزاری المپیاد شیمی نخستین بار سال 1347 خورشیدی در چکسلواکی سابق مطرح شد. شرایط سیاسی چکسلواکی در آن سال بسیار به هم ریخته بود و رهبران جدید اصلاحات اقتصادی کشور را مطرح کرده بودند. مردم فعالانه خواستار ارتباط بیشتر با کشورهای دیگر بودند که از اولین ایده ها برای این امر، برگزاری المپیاد جهانی شیمی بود. در خرداد همان سال جلسه ای با حضور نمایندگان لهستان، مجارستان و چکسلواکی با هدف طرح قوانینی اساسی مسابقه جهانی شیمی (المپیاد جهانی شیمی) برگزار شد که پایه مقررات اولیه این المپیاد بود.
 
نخستین دوره المپیاد جهانی شیمی سال بعد با حضور شش دانش آموز از کشورهای لهستان، مجارستان و چکسلواکی در پراگ برگزار شد. در دوره بعد چهار تیم دانش آموزی از کشورهای لهستان، بلغارستان، مجارستان و چکسلواکی در لهستان برگزار شد که در آن دوره آلمان شرقی و اتحاد جماهیر شوروی نیز به عنوان ناظر حضور داشتند. مجارستان، شوروی، بلغارستان، رومانی، مجارستان، آلمان شرقی، چکسلواکی، لهستان و شوروی میزبان دوره های بعدی بودند.
 
سال 1980 اتریش به عنوان نخستین کشور غربی میزبان این مسابقات شد و کشور سوئد هم به عنوان دومین کشور بلوک غرب سال 1982 میزبانی این مسابقات را به عهده گرفت. با پیوستن کشورهای مختلف این المپیاد از حالت منطقه ای خارج شده و اعتباری جهانی کسب کرد به طوری که در بیست و دومین المپیاد جهانی شیمی که سال 1990در کشور فرانسه برگزار شد دانش آموزان 30 کشور از سراسر جهان به رقابت علمی پرداختند.
 
ایران در المپیاد جهانی شیمی
سابقه برگزاری المپیاد شیمی در ایران از المپیادهای ریاضی و فیزیک کمتر است. در پی موفقیت دانش آموزان ایرانی در المپیادهای ریاضی و فیزیک، سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی وزارت آموزش و پرورش به عنوان متولی برگزاری این مسابقه ها در ایران تصمیم گرفت برای شرکت در بیست و سومین المپیاد بین المللی شیمی هیات ناظر خود را به شهر لوتس لهستان اعزام کند. پس از حضور ناظران ایرانی در المپیاد شیمی سال 69، در آذر سال ۷۰، میان 2500نفر از دانش آموزان واجد شرایط آزمونی با ۱۵ مساله تشریحی برگزار شد. از سراسر کشور ۱۰۰ نفر به عنوان برگزیدگان این آزمون از سوی مرکز المپیاد سازمان پژوهش تعیین شدند. دومین مرحله آزمون، بهمن همان سال در اهواز برگزار شد و سر انجام شش نفر به عنوان اعضای نخستین تیم المپیاد شیمی ایران برگزیده شدند تا به المپیاد جهانی سال ۱۹۹۲ در آمریکا اعزام شوند.
 
باوجود تمام برنامه ریزی ها و هماهنگی ها، کمیته برگزارکننده این المپیاد از ارسال دعوتنامه برای دانش آموزان ایرانی خودداری ورزید و سازمان پژوهش در تلاش های خود تنها موفق شد دو نفر از شیمیدان های ایرانی مقیم آمریکا را به عنوان ناظران ایرانی به کمیته برگزارکننده معرفی کند؛ اقدامی که مسیر را برای شرکت دانش آموزان ایرانی در المپیاد شیمی سال بعد در ایتالیا هموار کرد. به این ترتیب از سال ۷۱ فعالیت المپیاد شیمی ایران به طور جدی آغاز شد و ایران در زمره کشورهای عضو المپیاد بین المللی دانش آموزی شیمی قرار گرفت. دانش آموزان ایرانی در بیست و پنجمین المپیاد جهانی شیمی که در ایتالیا برگزار شد با کسب یک مدال نقره و سه مدال برنز در بین 38 کشور جهان موفق به کسب مقام شانزدهم شدند.
 
کلمبیا، آوردگاه ریاضیدانان جوان ایرانی
در حالی که تیم های المپیاد فیزیک و کامپیوتر ایران، رقابت های خود را با موفقیت پشت سر گذاشته اند، تیم المپیاد ریاضی کشورمان راهی کلمبیا شده تا در پنجاه و چهارمین دوره المپیاد جهانی ریاضی به مصاف نخبگان دانش آموزی جهان برود. این دوره از مسابقات طی روزهای بیست و هفتم تیر تا ششم مرداد (18 تا 28 جولای) به میزبانی سانتامارتای کلمبیا برگزار می شود.
 
اعضای تیم ملی المپیاد جهانی ریاضی ایران اعزامی به پنجاه و چهارمین دوره المپیاد جهانی ریاضی را الک بدرویا، ماهان تجربه کار، نینا ترکمان، سیدمحمدحسین سیدصالحی، محمدجواد شعبانی زهرایی از تهران و عارف صادقی از استان البرز تشکیل می دهند. تیم ایران را دکتر آرش رستگار و دکتر عرفان صلواتی به عنوان سرپرست اول و دوم و دکتر کسری علیشاهی و دکتر مصطفی عین الله زاده به عنوان ناظران علمی همراهی می کنند.
 
المپیادهای علمی؛ یادگاری از بلوک شرق
تاریخچه نیم قرن برگزاری المپیادهای علمی دانش آموزی با المپیاد ریاضی گره خورده است.53 سال پیش یعنی سال 1958 میلادی، جمعی از استادان ریاضی کشور رومانی طرح برگزاری یک رشته مسابقات ریاضی را در سطح مدارس دوره دبیرستان خود بنیان نهادند و در سال بعد نخستین آزمون ریاضی را به اجرا درآوردند؛ به این ترتیب اولین المپیاد ریاضی سال 1959 میلادی (1338 هجری شمسی) با حضور 52 نفر از دانش آموزان کشورهای رومانی، مجارستان، چکسلواکی، لهستان، اتحاد جماهیر شوروی سابق، بلغارستان و آلمان شرقی در بخارست برگزار شد.
 
چهار سال بعد، یوگسلاوی سابق و سال بعد از آن، مغولستان به این مسابقات پیوستند.
 
سال 1965 میلادی، فنلاند، نخستین کشور اروپای غربی بود که به این مسابقات ملحق شد.
 
سال 1967 میلادی، کشورهای انگلستان ، سوئد ، فرانسه و ایتالیا و سال 1969 بلژیک و اتریش سال 1974 آمریکا و در سال 1977 الجزایر به عنوان نخستین کشور مسلمان به عضویت این مسابقات درآمدند.
 
المپیاد جهانی ریاضی که برگزاری موفق آن الگویی برای برگزاری المپیادهای دانش آموزی در دیگر رشته ها نیز بوده طی سال های طولانی پس از آن با افت و خیزهای فراوان ادامه یافته و هر سال بر تعداد شرکت کنندگان آن افزوده شده است.
 
المپیاد ریاضی؛ آغازی بر حضور ایران در المپیادهای جهانی
همچنان که المپیادهای علمی جهان با المپیاد ریاضی آغاز شد، حضور ایران در عرصه المپیادهای علمی هم با تاخیری حدود 30 سال با المپیاد ریاضی آغاز شد. ایران از سال 66 با وجود مشکلات ناشی از جنگ پا به عرصه این مسابقات گذاشت و در همان نخستین حضور که بیست و هشتمین دوره المپیاد ریاضی در کوبا بود، ناباورانه بسیاری از کشورها را پشت سر گذاشت و راه را برای ظهور و بروز استعداد جوانان کشور در عرصه های جهانی باز کرد. شش نفر اول چهارمین دوره مسابقات کشوری ریاضی پس از برگزاری اردوی آمادگی یک هفته ای، تیر 66 به سرپرستی دکتر محمدعلی نجفی، استاد دانشگاه صنعتی شریف و وزیر اسبق آموزش و پرورش به شهر هاوانا اعزام شدند.
 
تیم دانش آموزی ایران در نخستین حضور خود در المپیاد ریاضی در جمع 42 کشور شرکت کننده در مسابقات، مقام بیست و ششم را کسب کرد و یکی از دانش آموزان ایرانی به نام علی اصغر خانبان نیز موفق به کسب مدال برنز شد.
 
تیم ایران در المپیاد ریاضی سال بعد که در استرالیا برگزار شد با کسب یک مدال نقره و سه مدال برنز در جمع 49 کشور به مقام بیستم رسید که با ادامه سیر صعودی رتبه ایران در المپیاد های سال بعد دانش پژوهان جوان ایرانی در سال های 68 و 69 به ترتیب در جمع 50 و 54 کشور به رتبه چهاردهم و در المپیاد ریاضی سال 70 در سوئد با کسب یک مدال نقره، دو مدال برنز و دو مدال طلا که نخستین نشان های طلای ایران در این رقابت ها هم بود در جمع 54 کشور جهان در رتبه هشتم قرار گرفتند؛ رتبه ای که برخی کشورهای پیشرفته به مدد سابقه طولانی شرکت در این رقابت ها موفق به کسب آن شده بودند.
 
ایران در دوره های بعد موفق به کسب رتبه های بالاتر هم شد که ازجمله آن کسب رتبه ششم درسی و چهارمین دوره المپیاد در کشور ترکیه است. نتایج امیدوارکننده کسب شده در المپیاد ریاضی، زمینه ساز حضور ایران در دیگر المپیادهای علمی دانش آموزی بود.
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395 ساعت: 11:56 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

پژوهش: بررسی ارتباط میان توانایی کلامی و توانایی ریاضی

بازديد: 83

 

پژوهش: بررسی ارتباط میان توانایی کلامی و توانایی ریاضی

نویسنده: انسیه عباسی، حبیب الله قاسم زاده، حسن عشایری
 
هدف: این پژوهش با هدف بررسی ارتباط میان توانایی کلامی و توانایی ریاضی انجام شده است. روش: جامعه پژوهش را کودکان 5 و 6 ساله مهدکودک‌های منطقه شرق بهزیستی استان تهران تشکیل داده‌اند. از میان کودکان جامعه مورد بررسی، پس از انجام آزمون هوش بر روی 218 کودک، 120 نفر به روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شدند. این افراد دارای بهره هوشی 110-90 بوده‌اند. ابزار پژوهش را یک آزمون ریاضی و آزمون طبقه‌بندی کلامی تشکیل داده‌اند. داده‌های پژوهش به کمک روش‌های آمار توصیفی و ضریب همبستگی تحلیل و ارائه گردید. یافته‌ها: یافته‌های این پژوهش نشان داد میان توانایی کلامی و توانایی ریاضی، ارتباط مستقیم و معنی‌داری وجود دارد. همچنین این پژوهش در بررسی تفاوت میان میانگین نمرات آزمون کلامی و آزمون ریاضی دختران و میانگین نمرات آزمون کلامی و آزمون ریاضی پسران، این تفاوت را معنی‌دار نشان نداد. افزون بر این، تفاوت میان میانگین توانایی کلامی و ریاضی 5 ساله‌ها و 6 ساله‌ها، معنی‌دار نبود. در توانایی طبقه‌بندی کلامی نیز، گر چه کودکان در همه موارد از انتزاع مقوله‌ای استفاده نمی‌کنند، ولی مواردی از این جداسازی، در آنان دیده می‌شود.
 
شناخت عقلانی، آشکارترین ویژگی انسان و تمایز دهنده او از جانوران است. انسان‌ها نه تنها به ادراک مستقیم جهان بیرونی می‌پردازند، بلکه توانایی دریافت و پردازش اطلاعاتی به مراتب پیچیده‌تر از ادراک مستقیم را نیز دارند. راز این توانایی انسان و برتری او بر دیگر جانداران، در دگرگونی و فرگشت ساختمان عصبی بسیار پیچیده او نهفته است. فعالیت‌های عالی ذهن مانند تفکر، تخیل، تجرید، تعمیم، استدلال و قضاوت که از فعالیت‌های کودک در دوره حسی-حرکتی ریشه می‌گیرند و کم کم به مفاهیم انتزاعی و کارکردهای ذهنی بزرگسالی گسترش می‌یابند، به کمک توانایی‌های فرگشت یافته انسان، در جریان تکوین فردی و تکوین نوعی او به دست آمده‌اند.
 
بررسی‌های چند دهه اخیر در زمینه نقش زبان در تفکر، نه تنها انقلابی در روانشناسی به پا کرد، بلکه گویاتر از هر زمان دیگر تفاوت بنیادین زبان انسان و زبان جانوران را نمایان ساخت. از آنجا که ساختار زبان، نخستین نظام منطقی است که کودکان آن را فرا می‌گیرند، برای ساختارهای شناختی به عنوان یک پیش الگو عمل می‌کند و قوانین حاکم بر خود را بر فرآیندهای ذهنی به ویژه تفکر منتقل می‌سازد (لوریا،1368). تفکر مبتنی بر مفاهیم، که ویژگی بنیادی شناخت انسان است، توسط زبان شکل می‌گیرد. اساسی‌ترین عنصر زبان، واژه است. هر کلمه نه تنها به شیئی اطلاق می‌شود، بلکه ویژگی ضروری آن را نیز از میان سایر ویژگی‌ها بر می‌گزیند.
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395 ساعت: 11:56 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

گفتگو: چگونه اینترنت وارد ایران شد؟ مصاحبه با دکتر شهشهانی

بازديد: 189

گفتگو: چگونه اینترنت وارد ایران شد؟ مصاحبه با دکتر شهشهانی

دور‌اندیشی و تلاش‌های دکتر شهشهانی و دیگر همکاران آنها در مرکز تحقیقات فیزیک نظری باعث شد تا ایران در نخستین سال‌های تولد اینترنت به این شبکه جهانی بپیوندد.
 
سال 68 گروهی از پژوهشگران دانشگاهی رشته‌های فیزیک و ریاضیات تصمیم گرفتند پژوهشگاه ویژه‌ای را برای این علوم پایه تأسیس کنند. وزارت علوم به پیشنهاد دانشگاهیان، ریاست این مرکز را به‌عهده دکتر محمد‌جواد لاریجانی استاد دانشگاه تهران گذاشت. او نیز دکتر سیاوش شهشهانی استاد دانشگاه صنعتی شریف را به عنوان قائم‌مقام مرکز تحقیقات فیزیک نظری و ریاضیات انتخاب کرد. شهشهانی در سال 1353 پس از اتمام تحصیلات خود در رشته ریاضی دانشگاه برکلی، از آمریکا به ایران بازگشته بود تا فعالیت‌های آموزشی و پژوهشی خود را در دانشگاه صنعتی آریا ‌مهر سابق (شریف کنونی) آغاز کند.

مرکز تحقیقات فیزیک نظری و ریاضیات که بعد‌ها به پژوهشکده دانش‌‌‌‌های بنیادی تغییر نام داد، در نخستین ماه‌های آغاز به کار خود، با برقراری اتصال‌های مخابراتی جدید، انقلاب بزرگی در روابط دانشگاه‌های ایران و خارج کشور ایجاد کرد.

دور‌اندیشی و تلاش‌های دکتر لاریجانی، دکتر شهشهانی و دیگر همکاران آنها در مرکز تحقیقات باعث شد تا ایران در نخستین سال‌های تولد اینترنت به این شبکه جهانی بپیوندد. داستان ورود اینترنت در ایران را از زبان سیاوش شهشهانی پدر اینترنت ایران می‌خوانید.
 
نخستین بار چه سالی با اینترنت آشنا شدید؟
سال تحصیلی 68-67 برای گذراندن فرصت مطالعاتی به ایتالیا رفته بودم، برای نخستین بار با شبکه آشنا شدم. البته آن سال تب ایمیل و اینترنت در اکثر دانشگاه‌های ایران، فراگیر شده بود. بعد از بازگشت به ایران به عضویت هیأت علمی مرکز تحقیقاتی فیزیک نظری و ریاضیات در آمدم. در سال 68 بود که آقای دکتر محمد‌جواد لاریجانی رئیس این مرکز، همت کردند و اینترنت را به ایران آوردند. من هم به عنوان جانشین ایشان در این طرح همکاری کردم.
 
اینترنت چه ربطی به فیزیک نظری و ریاضیات داشت که مرکز تحقیقات وارد این عرصه شد؟
یکی از نخستین دغدغه‌های مدیران و هیأت علمی این مرکز، ارتباط علمی و پژوهشی دانشگاه‌های دنیا بود. در سال‌های اولیه راه‌اندازی مرکز تحقیقات، پست الکترونیک در دانشگاه‌های غربی رایج می‌شد. استادانی که برای فرصت مطالعاتی یا کنفرانس‌های علمی به این دانشگاه‌ها می‌رفتند، این پدیده را می‌شناختند.

در مرکز تحقیقات به این نتیجه رسیدیم که پست الکترونیک برای یک مرکز تحقیقاتی که می‌خواهد با دانشگاه‌های دنیا ارتباط داشته باشد، یک ضرورت اجتناب‌ناپذیر است. به دلیل شرایط پس از جنگ، برنامه گسترش ارتباط با دانشگاه‌های خارجی مورد نظر بود و یکی از سرلوحه‌های مرکز تحقیقات به شمار می‌آمد. ایمیل ارزان‌ترین و سریع‌ترین روشی بود که مورد توجه قرار گرفت.

بررسی‌های اولیه در سال 68 نشان داد که هیچ مرکزی برای ارایه خدمات اینترنت در کشور وجود نداشت. هرچند برخی مراکز از طریق تماس تلفنی با خارج کشور به شبکه وصل می‌شدند ولی این مراکز به دیگران خدمات نمی‌دادند.
 
یعنی از طریق تماس تلفنی بین‌المللی به شبکه اینترنت وصل می‌شدند؟
بله، تماس خارجی می‌گرفتند. البته در آن زمان هنوز شبکه Internet ایجاد نشده بود و به شبکه Bitnet وصل می‌شدند.
 
پس از این در مرکز تحقیقات به ضرورت اتصال به شبکه پی بردید، چه راهکار‌ی برای اجرایی کردن آن دنبال کردید؟
از طریق مرکز بین‌المللی فیزیک نظری در ایتالیا که آن زمان ریاست آن با پروفسور عبد‌السلام بود به مؤسسه مجمع اروپایی شبکه‌های تحقیقاتی (EARN) وصل شدیم. این مؤسسه آن زمان کشور‌های غیر اروپایی مانند هندوستان را به عضویت پذیرفته بود. ولی شرایط عضویت ویژه‌ای داشت که با توصیه‌های آقای عبد‌السلام، عضویت ایران مورد پذیرش قرار گرفت.
 
اولین اتصال ایران به شبکه چگونه برقرار شد؟
اواخر سال میلادی 1992 از طریق اتصال تلفنی به دانشگاه لینس اتریش وصل شدیم. بعد‌ها با یک خط استیجاری به دانشگاه وین اتریش وصل شدیم که آن زمان از نقاط اصلی اتصال به شبکه EARN بود.
 
چه شد که اتصال‌ها از شبکه Bitnet به شبکه Internet منتقل شد؟
همکاران ما که به اجلاس‌های فنی بین‌المللی می‌رفتند، چیز‌های تازه‌ای یاد گرفتند. گزارش‌های آنها نشان می‌داد که شبکه‌های تحقیقاتی بین‌المللی از پروتکل Bitnet به پروتکل جدید به نام Internet حرکت می‌کنند. به همین دلیل بود که مرکز تحقیقات نیز اتصال به اینترنت را به سرعت پیگیری کرد.
 
تفاوت‌های شبکه Bitnet و Internet چیست؟
پایه شبکه Bitnet و Internet یکی است. در هر 2 شبکه، پیام‌ها به صورت قطعه قطعه تقسیم شده و ارسال می‌شوند. البته اینترنت از مزیت‌های فنی برخوردار است.

همه کامپیوتر‌ها می‌توانند به اینترنت وصل شوند ولی بیت‌نت فقط با برخی مارک‌های اینترنت سازگار بود. به همین دلیل توزیع ترافیک اینترنت در دانشگاه‌های مختلف، نیازی به تغییر سیستم‌های کامپیوتری آنها نداشت و کار ساده‌تری بود.

اواخر سال 93 میلادی پروتکل IP/ICP را راه‌اندازی کردیم که امکان اتصال به شبکه اینترنت را فراهم کرد. البته چون آن زمان یک زیر شبکه از شبکه دانشگاه وین بودیم، آخر آدرس‌ها، نشانی دانشگاه وین یعنی UNIVIE.AT درج می‌شد.
 
ایران حدود یک سال بعد از دانشگاه‌های اروپایی به شبکه اینترنت وصل شد. سرعت اتصال در آن سال چطور بود؟
خیلی کم. کل ظرفیت اتصال کشور 8/9 کیلوبیت در ثانیه بود. البته در آن زمان هنوز سرویس‌های Web و فایل‌های گرافیکی راه نیفتاده بود و همین سرعت 8/9 برای تبادل ایمیل کفایت می‌کرد.
 
آدرس‌های اولیه در ایران با پسوند AT پایان می‌یافت پسوند IR از چه زمانی پایه‌گذاری شد؟
آن سال‌ها به دنبال این بودیم که با عنوان ویژه ایران شناخته شویم نه اتریش. بنابراین پسوند IR را از سازمان متولی استاندارد‌های جهانی اینترنت تقاضا کردیم. پس از پرس‌وجو‌ها، متوجه شدیم مؤسسه Internic در آن زمان متولی این مسئله بود. این مؤسسه وابسته به دانشگاه کالیفرنیای جنوبی بود و مدیریت واقعی آن نیز در اختیار فردی به نام جاناتان پاستل بود. هرچند تحریم‌ها علیه ایران خیلی پر‌رنگ نبود ولی هنوز خاطره گروگان‌گیری در ذهن برخی آمریکا‌ها زنده بود. به همین دلیل با مقاومت‌هایی مواجه بودیم.

آیا به جز مرکز تحقیقات فیزیک نظری و ریاضی، متقاضی دیگری برای پسوند IR وجود داشت؟
نه. کسی در ایران به صورت موازی با ما حرکت نمی‌کرد. بنابراین بعد از غلبه بر مخالفان، توانستیم در فروردین 1374 امتیاز پسوند ملی IR را کسب کنیم.
 
مخالفان؟ مگر چند مخالف در این مسیر وجود داشت؟
در واقع با مقاومت 2 کشور ایران و آمریکا مواجه بودیم. البته مخالفت با پسوند IR در آمریکا، یک موضع رسمی نبود. مدیریت اینترنت در اختیار بنیاد ملی علوم NSF بود. فردی در این بنیاد عضو بود که دل خوشی از ایران نداشت و با ما مخالفت می‌کرد. البته الان رفتار خود را تغییر داده و از دوستان خوب ما شده است.

برای آن که رفتار NSF دوستانه شود از کمک‌ها و رایزنی انجمن جهانی استفاده کننده اینترنت (Internet Society) کمک گرفتیم.
 
در ایران چه کسی یا کسانی با توسعه اینترنت مخالف می‌کرد‌(ند)؟
در مخابرات ایران کسانی بودند که اعتقادی به اینترنت نداشتند. آنها فکر می‌کردند اینترنت یک مد روز است و زود فراموش می‌شود. آنها کوشش می‌کردند شبکه محدود‌تر به نام X25 را راه‌اندازی کنند و می‌گفتند هر نوع فعالیت شبکه‌ای، باید تحت همین شبکه انجام شود.

مرکز تحقیقات به دنبال این بود که به جای خط استیجاری از طریق ماهواره به اینترنت وصل شود تا با هزینه، سرعت و ظرفیت بیشتری به دست آید. مخابرات می‌توانست به راحتی ظرفیت‌ خالی رزرو شده خود روی ماهواره اینتل‌ست را به قیمت روز مرکز تحقیقات اجاره دهد. ولی آنها این کار را نمی‌کردند چون تصور می‌کردند به جز شبکه X25 چیزی نباید راه بیفتد.
 
در سال 74 که دانشگاه‌های کشور به اینترنت وصل شدند، ظرفیت آن بسیار محدود بود و دانشجویان با سهمیه‌بندی ویژه‌ای می‌توانستند به شبکه وصل شوند. چرا اینطور بود؟
برای اتصال دانشگاه به شبکه، در مرکز تحقیقات 2 دیدگاه مختلف وجود داشت؛ یکی اینکه اینترنت را به عنوان یک امتیاز ویژه‌ برای مرکز حفظ کنیم. دوم اینکه آنها را در دانشگاه‌ها توزیع کنیم. بالاخره بعد از بحث‌های متوالی، نظریه دوم پیروز شد و دانشگاه‌ها به نوبت به اینترنت وصل شدند. با توجه به اینکه در آغاز اتصال از طریق خط استیجاری بود، به طور طبیعی محدودیت‌هایی در دانشگاه‌ها به وجود آمد. برای استفاده از اتصال ماهواره‌ای، مذاکراتی طولانی با مخابرات را پشت سر گذاشتیم و تا پای عقد قرارداد هم رفتیم. ولی تصادفاً در همان روزی که بنا بود قرارداد امضا شود، رئیس مخابرات عوض شد. رئیس بعدی هم از امضای قرارداد خودداری کرد. به همین دلیل حدود 3 سال طول کشید تا اولین ارتباط ماهواره‌ای با سرعت 128 کیلوبیت بر ثانیه از طریق یک شرکت ایتالیایی برقرار شود. پیش از آن به ترتیب دانشگاه‌های شریف و صنعتی اصفهان، مرکز تحقیقات ژنتیک و مرکز زلزله‌شناسی به اینترنت وصل شده بودند. اتصال 128 که برقرار شد وضع اینترنت در دانشگاه‌ها کمی بهتر شد. البته 2 تا 3 ماه بعد ظرفیت این اتصال به نقطه اشباع رسید برای همین 8 ماه بعد یعنی اوایل سال 1997 آن را به اتصال kb/s 512 ارتقا دادیم.
 
در آن سال مخابرات دست از مخالفت‌های اولیه برداشته بود؟
آن زمان اینترنت به اندازه کافی شهرت پیدا کرده بود و همه می‌دانستند X25 پاسخگوی توسعه فناوری اطلاعات نیست. چند سال زحمت کشیدیم تا به مخابرات تفهیم کنیم تجربه X25 یک‌بار در اروپا آزمایش شده و ناکارآمدی آن قبلاً اثبات شده است. سال 1996 مراکز دیگری هم به صورت موازی با مرکز تحقیقات به اینترنت وصل شدند.

ابتدا شرکت‌های ندا رایانه و داده‌پردازی ایران؛ به دنبال صدا‌وسیما و وزارت بازرگانی هم وارد مدار شدند.
 
با آنکه گاهی بیست سی سال طول می‌کشد تا پدیده‌ای جدید وارد کشورمان شود، به نظر شما چه شد که اینترنت یک سال بعد از تولد، به ایران وارد شد؟
لازم است از کوشش دکتر محمد‌جواد لاریجانی یاد کنم. ایشان شجاعت بالایی در این رابطه نشان دادند. بویژه وقتی اولین اتصال به Bitnet برقرار شد. آن زمان لازم بود تعهد‌نامه‌هایی را امضا کنیم از جمله این که مانع عبور ترافیک هیچ کشوری نشویم. آن زمان کمتر کسی جرأت امضای این تعهد‌نامه‌ها را داشت. بی‌شک پشتیبانی و جایگاه سیاسی و اجتماعی دکتر لاریجانی، نقش موثری در راه‌اندازی اینترنت داشت. ایشان همیشه به مسئولان سیاسی یاد‌آور می‌شدند که شبکه اینترنت، در خدمت محققان و مراکز علمی است و ممانعت از آن، ایستادن در مقابل روند توسعه علمی کشور است.
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395 ساعت: 11:50 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

آلبرت اینشتین؛ متهم به كندذهنی

بازديد: 63

آلبرت اینشتین؛ متهم به كندذهنی

حتما شما هم شنیده‌اید كه آلبرت اینشتین، كودكی و نوجوانی چندان ویژه‌ای نداشت، دیرتر از بچه‌های عادی به حرف آمد و بسیار گوشه‌گیر بود. اینشتین ژولیده‌مویی كه به سبب تحقیقاتش جایزه نوبل گرفت، حتی در نوجوانی به كندذهنی متهم بود. او مانند بسیاری از بچه‌های مشابه خود تجربه اخراج از مدرسه و تنبیه سخت و حتی اخراج از كار را داشت.

آلبرت اینشتین چهاردهم مارس 1879 در شهر «اولم» آلمان متولد شد‌. اما یك سال بعد از تولد او خانواده وی عازم مونیخ شدند. در پنج ‌سالگی او را به مدرسه كاتولیك‌ها فرستادند. در آن مدرسه شیوه‌ای قدیمی رایج و آموزش در آن از طریق تكرار بود. همه‌چیز با نظمی خشك تحمیل می‌شد و هیچ اشتباهی بی‌تنبیه نمی‌ماند. اما آلبرت شدیدا طبق تعالیم كاتولیك تحصیل می‌كرد و حتی در مواردی در دروسی كه به شرعیات و قوانین مذهبی كاتولیك بستگی داشت، چنان قوی شد كه می‌توانست در هر مورد كه همشاگردی‌هایش قادر نبودند به سوال‌های معلم جواب دهند، به آنها كمك كند.پدر آلبرت، هرمان اینشتین، كارخانه كوچكی برای تولید محصولات الكترو‌شیمیایی داشت و با كمك برادرش كه مدیر فنی كارخانه بود، از آن بهره‌برداری می‌كرد. مادرش اهل هنر و صاحب احساسات هنرمندانه‌ای بود و به موسیقی نیز علاقه داشت.
 
آلبرت دیر به حرف‌زدن افتاد، حتی پدر و مادرش وحشت‌زده شدند كه مبادا فرزندشان گنگ و غیرعادی باشد، اما بالاخره شروع به حرف‌زدن كرد، ولی اغلب ساكت و خاموش بود و خیلی اهل بازی هم نبود. نوجوانی اینشتین پر بود از گزارش‌های مدرسه در مورد بی‌علاقگی او به تحصیل، كند‌ذهنی، غیرمعاشرتی و گوشه‌گیر بودن. در مدرسه به او لقب «بابای كند‌ذهنی» داده بودند.
 
بیشتر كسانی كه درباره تنفر اینشتین از مدرسه، معلم و تحصیل نوشته‌اند، به نوع مدرسه، شیوه تدریس معلم و مطالبی كه این دانش‌آموز باید فرا می‌گرفت، كمتر اشاره كرده‌اند. بازخوانی یك واقعه مهم در زندگی اینشتین ما را با مدرسه محل تحصیل او آشناتر می‌كند:
 
روزی آلبرت مریض بود و در خانه استراحت می‌كرد. پدرش به او قطب‌نمای كوچكی داد تا سرگرم باشد. اینشتین شیفته قطب‌نما شد. او قطب‌نما را به هر طرف كه می‌چرخاند، عقربه جهت شمال را نشان می‌داد. آلبرت كوچولو به جای این كه مثل سایر بچه‌ها آن را بشكند یا خراب كند، ساعت‌ها و روزها و هفته‌ها و ماه‌ها به نیروی اسرار‌آمیزی فكر می‌كرد كه باعث حركت عقربه قطب‌نما می‌شود. عموی آلبرت به او گفت در فضا نیروی نادیدنی (مغناطیس) وجود دارد كه عقربه را جابه‌جا می‌كند. این كشف تأثیر عمیق و ماندگاری بر او گذاشت.
 
در آن زمان، این پرسش برای آلبرت مطرح شد كه چرا در مدرسه، چیز جالب و هیجان‌انگیزی مثل قطب‌نما به دانش‌آموزان نشان نمی‌دهند؟! از آن به بعد تصمیم گرفت خودش چیزها را بررسی كند و به مطالعه آزاد مشغول شود.
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395 ساعت: 11:50 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

شگفتی اعداد: اعداد پالیندروم: سال های پالیندروم

بازديد: 89

شگفتی اعداد: اعداد پالیندروم: سال های پالیندروم

 -- سال 2002 یک سال پالیندروم بود. احتمالا اگر شما سال 2002 را به یاد دارید، ممکن است تجربه زندگی در سال 1991 را هم داشته باشید.

-- دو سال پالیندروم متوالی گذشته که ممکن بوده یک نفر هر دوی آنها را تجربه کرده باشد بر می گردد به سال 999 و 1001 میلادی!
 
-- آیا فکر می کنید به اندازه کافی عمر خواهید کرد که یک بار دیگر، یک سال پالیندروم را تجربه کنید؟ در مورد سال 2112 صحبت می کنیم!
(البته اگر از سال شمسی هم استفاده کنیم، باید تا سال 1441 منتظر بمانیم!)
 
-- بد نیست بدانید اگر فردی می خواهد دو سال پالیندروم متوالی دیگر را تجربه کند، باید تا سال 2992 و 3003 میلادی، صبر کند!!! این قضیه تقریبا هر 1000 سال یکبار اتفاق می افتد. 
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395 ساعت: 11:49 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

چطور خلاقیت را رشد و پرورش دهیم؟

بازديد: 57

چطور خلاقیت را رشد و پرورش دهیم؟

عوامل بسیاری در رشد و شکوفایی خلاقیت افراد موثرند که از این دست می‌توان به عوامل زیر اشاره کرد:
 
خانواده: اگر خانواده فرصت‌های لازم را برای سوال کردن، کنجکاوی و کشف محیط به کودکان بدهد و هرگز آنها را تنبیه نکند، زمینه رشد خلاقیت فراهم می‌شود. تنبیه و تهدیدهای مکرر، آفت خلاقیت‌های ذهنی است، فرزندان خلاق به آرامش درونی و اطمینان خاطر و اعتماد به نفس قوی نیاز دارند.
 
مدرسه و دانشگاه: عواملی همچون تکالیف زیاد، تاکید بر محفوظات، اجرای برنامه‌های هماهنگ و انتظار رفتارهای یکسان از کودکان، عدم‌توجه به تفاوت‌های فردی، وجود کلاس‌های پرجمعیت، اعمال انضباط و مقررات فوق‌العاده شدید، تشویق به کسب نمره‌های بالا و ایجاد جوی توأم با رقابت‌های فردی برای ممتاز شدن و سرانجام عدم‌شناخت و یا بی‌توجهی به ویژگی‌های کودکان، نوجوانان و جوانان خلاق سبب می‌شود که قدرت خلاقیت آنان به تدریج کاهش یابد.
 
جامعه: محیط یا فضایی که باعث فراهم‌سازی زمینه خلاقیت می‌شود باید از سه عنصر اساسی برخوردار باشد. 1 – عامل فیزیکی 2 – عامل عقلانی 3 – عامل عاطفی
 
عامل فیزیکی: منظور از محیط فیزیکی، یعنی اینکه امکانات و گنجایش وسایل در حدمناسبی باشد تا فرد بتواند با استفاده از آنها کارهای خود را در معرض دید قرار دهد.
 
عامل عقلانی: جو عقلانی مطلوب شرایطی است که فرد را به رغبت آورد، برانگیز‌اند و به تلاش وادار کند.

عامل عاطفی: شرایطی است که شخص بتواند احساس امنیت کند و قادر باشد نسبت به محرک‌های فیزیکی عقلانی ارائه شده از طرف معلم، مربیان، والدین و یا همکاران و همسالان، واکنش مطلوب از خود نشان دهد. چنین محیطی از اعتماد و اطمینان سرشار است و تحقیر، تنبیه و سرزنش در آن وجود ندارد.
برخی از مهمترین عوامل موثر در خلاقیت را چنین می‌توان فهرست کرد: انگیزش، غریزه، الهام، علاقه‌مندی به تجربه و آزمایش، استقلال، اعتماد به نفس، میل به ریسک کردن، شوخی و بذله‌گویی، حساسیت، احساس امنیت، شجاعت فردی، ابتکار، انعطاف، گرایش به کارهای پیچیده، پشتکار، کنجکاوی، اظهار وجود، رفتار نامتعارف، تخیل مثبت و تشویق دیگران.

موانع خلاقیت
1 - عدم اعتماد به نفس و بی‌توجهی به سرمایه‌های حقیقی خود
2 – ترس از حرف و انتقاد در مراحل عمل و یا نتیجه خصوصا وقتی با شکست مواجهه شود.
3 – ترس از انگشت‌نما شدن
4 – ترس از حرف و انتقاد در مراحل عمل و یا نتیجه آن
5 – تمایل به همرنگی با جماعت
6 – توجه به‌معلول به جای توضیح علت
7 – تنبلی ذهنی و عدم تمرکز آن
 
14 راه  رشد و پرورش خلاقیت
 

1 – تفکر واگرا را تشویق کنید
 2– اختلاف عقیده را تحمیل کنید
 3- دانش‌آموزان را تشویق کنید به داوری‌های خویش اعتماد کنند
 4- تاکید کنید که هر فرد در زمینه خاص توان و صلاحیت خلاقیت دارد
 5 - محرکی برای ایجاد تفکر خلاق باشید
 6- موضوعات آموزش را متنوع کنید
 7- گرایش‌های مساعد نسبت به فعالیت خلاق را رشد دهید
 8- بیان خلاق را تشویق کنید و بپرورانید
 9- نیروی تولید را تشویق کنید
 10- به پرسش‌های غیرمعمول احترام بگذارید
 11- به افکار و تفکرات ابتکاری و نو احترام بگذارید
 12 – عملا به دانش‌آموزان خود نشان دهید که افکار و عقایدشان ارزش دارد
 13- به دانش‌آموزان فرصت دهید که بدون ترس از ارزشیابی به فعالیت بپردازند.
 14- در ارزشیابی علت و معلول‌ها را به هم ربط دهید.
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395 ساعت: 11:38 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

۱۰ قدم مهم برای داشتن حافظه و ذهن بهتر

بازديد: 81

۱۰ قدم مهم برای داشتن حافظه و ذهن بهتر

معمولا" وقتی سن ما بالاتر می رود عملکرد ذهن و حافظه ما ضعیفتر می شود اما دقیقا" ذهن و مغز ما هم مثل ماهیچه هایمان هستند یعنی هرچه آنها را بیشتر تمرین بدهیم قویتر می شوند. برای اینکه ذهن و حافظه شما قوی و سالم باقی بماند لازم نیست از محصولات و یا برنامه های سخت و عجیب و غریب استفاده کنید، فقط کافی است در زندگی روزمره این روشها را به کار ببرید تا ذهنتان برای سالهای طولانی جوان و قوی باقی بماند:

از ذهنتان کار بکشید:
بازیهای فکری مثل جدول و پازل انجام دهید و از تمرینات قوی کردن حافظه که بر مهارتهای کلامی تاکید دارند استفاده کنید.

غذاهای مفید برای ذهن و حافظه مصرف کنید:
در رژیم غذایی روزانه خود مقدار زیادی امگا ۳ ، کربوهیدارتهای دارای قند پائین (مثل غلات ) و مواد دارای آنتی اکسیدان بگنجانید. سعی کنید میزان غذایی که در هر وعده غذایی می خورید را کاهش دهید و در عوض تعداد وعده های غذایی روزانه خود را افزایش دهید. خوردن ۵ وعده غذایی در روز از پائین آمدن سطح گلوکز خون جلوگیری می کند. همانطورکه می دانید گلوکز اصلی ترین و مهم ترین منبع برای تامین انرژی مورد نیاز مغز است.

میزان استرستان را کنترل کنید:
تمرینات کشش وتمدد اعصاب باعث می شود که نگرانیها و استرسهای روزانه شما کنترل شود.استرس باعث می شود که بدن ماده ای با نام کورتیزول تولید کند و محققان کشف کرده اند که این ماده باعث کوچک شدن مراکز حافظه در مغز می شود و در نهایت منجر به بروز اختلال در حافظه می شود.

میزان آهن بدنتان را چک کنید:
برای اینکه حافظه انسان بخوبی عمل کند انتقال دهنده ها و فرستنده های عصبی نقش حیاتی دارند و آهن به این فرستنده ها کمک می کند که عملکرد بهتری داشته باشند و علاوه بر این بدن شما ممکن است به کمبود این ماده حساس باشد. نتایج یک تحقیق نشان داد عملکرد حافظه زنانی که سطح آهن بدنشان مناسب است، دوبرابر زنانی است که کمبود آهن دارند.

چند کار را بطور همزمان انجام ندهید:
اگر همانطور که دارید مجله می خوانید ، به اخبار هم گوش کنید بعدها توانایی شما دربه یاد آوردن هردوی آنها کاهش می یابد. وقتی چند کار را باهم انجام می دهید مغز شما مرتبا" از یک منطقه به منطقه دیگر سویچ می کند که درنهایت منجر به این می شود که جزئیات کمتری را حفظ کند.

کلسترول خونتان را چک کنید:
کلسترول بالا که منجر به تجمع پلاکت ها می شود نه تنها باعث آسیب رسیدن به قلب شما می شود بلکه با ایجاد انسداد در رگهای مغزی باعث می شود که مواد مغذی لازم به مغز نرسد و درنتیجه باعث بوجود آمدن مشکلات حافظه می شود.

داروهایتان را چک کنید:
برخی از داروها روی حافظه تان تاثیر می گذارد و هرچه سن شما بالاتر می رود داروها مدت زمان بیشتری در بدنتان باقی می مانند. داروهای ضد افسردگی، ضد اضطراب، داروی شیمی درمانی، خواب آورها، مسکن ها، آنتی هیستانین واستاتین ها از جمله داروهایی هستند که باعث آسیب دیدن حافظه می شوند.

هر روز یک سیب بخورید:
وجود مقادیر زیاد آنتی اکسیدان در مغز باعث می شود استیل کولین که یک انتقال دهنده عصبی ضروری برای حافظه است ، افزایش یابد.همین آنتی اکسیدان از مغز شما دربرابر رادیکالهای آزاد مضر محافظت می کند.
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395 ساعت: 11:37 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

زبان‌آموزی، مغز را متحول می‌کند

بازديد: 101

زبان‌آموزی، مغز را متحول می‌کند

\"\"
صحبت كردن به زبان دوم می‌تواند همه چیز را تغییر دهد، از مهارت‌های حل مساله گرفته تا شخصیت. این تغییر، فرد را به گونه‌ای جلوه می‌دهد كه گویی نفر دومی در درونش وجود دارد.
 
 زمانی كه من فقط یك نوزاد بودم، مادرم روی تخت بیمارستان با ترفندی خاص، روند رشد مغزی من را تغییر داد؛ ترفندی كه مرا در یادگیری، انجام چند وظیفه به طور همزمان و حل مشكلات تواناتر می‌ساخت. در نهایت كار مادرم حتی ممكن است مغز مرا از زوال در دوران پیری محافظت كند. اما ترفند او چه بود؟ از همان آغاز او به زبان فرانسه با من صحبت كرد در حالی كه همه در اطراف من انگلیسی حرف می‌زدند.
 
در آن زمان مادر من هیچ ایده خاصی نداشت و نمی‌دانست این كار او باعث تقویت شناختی من خواهد شد. او فرانسوی و پدرم انگلیسی‌تبار بود، بنابراین آنها بسادگی احساس می‌كردند من و برادرانم را باید دوزبانه پرورش دهند. با این حال من بزرگ شدم و در این دوران تحقیقات زیادی انجام شد كه نشان می‌داد صحبت كردن به دو زبان ممكن است تاثیر عمیقی بر روش فكر كردن افرادی مثل من داشته باشد.
 
افزایش قدرت شناختی فقط شروع كار بود. براساس برخی مطالعات حفظیات من، ارزش‌ها و حتی شخصیت من ممكن است براساس این‌كه من به چه زبانی صحبت می‌كنم تغییر كند. تقریبا شاید بتوان گفت مغز‌های دوزبانه منزلگاه دو حافظه جداگانه هستند.
 
همه اینها نقش اساسی زبان در اندیشه و فكر بشر را بیش از پیش برجسته می‌كند. لورا آن پتیتو معتقد است دوزبانه بودن، یك میكروسكوپ شگفت‌آور در مغز انسان است.
 
تردیدها درباره زبان دوم
 البته در مورد نظریه دو زبانه بودن همواره نمی‌توان اینقدر خوشبین بود. برای بسیاری از والدین مانند والدین من تصمیم به پرورش كودكان دو زبانه همواره بحث‌انگیز بوده است. حداقل از قرن 19 بود كه معلمان هشدار دادند آموزش دو زبان ممكن است به گونه‌ای باعث گیج شدن كودك شود كه هیچ یك از دو زبان را بخوبی یاد نگیرد. در بهترین حالت محققان فكر می‌كردند كودكان می‌توانند یك استاد همه‌كاره و هیچ كاره شوند و در بدترین حالت آنها مظنون بودند كه ممكن است این موضوع مانع رشد جنبه‌های دیگر شده و در نتیجه ضریب هوشی آنها پایین‌تر بیاید.
 
اما این روزها به نظر می‌رسد چنین ترس‌هایی ناموجه است. افراد دو زبانه تمایل دارند در هر زبان واژگان بیشتری نسبت به همسالان تك زبانه خود داشته باشند و گاهی این كودكان دو زبانه در نامگذاری اشیا برای رسیدن به كلمه درست، كندتر عمل می‌كنند. اما یك مطالعه مهم در دهه 60 توسط الیزابت پیل و والاس لامبرت در دانشگاه مك گیل كانادا نشان داد توانایی صحبت به دو زبان به‌طور كلی مانع رشد نمی‌شود. برخلاف انتظار، در 15 آزمایش شفاهی و غیرشفاهی هنگام كنترل عواملی مانند وضعیت اقتصادی و اجتماعی و تربیت و آموزش كه ممكن است بر كارایی هر فرد اثرگذار باشد، كودكان دو زبانه نسبت به تك زبانه‌ها برتری داشتند.
 
متاسفانه یافته‌های آنها تا حد زیادی نادیده گرفته شد. پس از آن عده كمی به دنبال تحقیقات آنها در مورد مزایای دو زبانگی رفتند، اما اكثر محققان و مربیان به دنبال ایده‌های قدیمی بودند.
  
تنها در چند سال اخیر دو زبانگی آن طور كه سزاوار و شایسته بود، مورد توجه قرار گرفته است. الن بیالیستوك یكی از روان‌شناسان دانشگاه یورك تورنتو می‌گوید: من به مدت 30‌سال در اتاق تاریك و كوچكم نشسته بودم و كارهایم را انجام می‌دادم، اما به طور ناگهانی و در پنج سال گذشته همه‌چیز عوض شده و درهای بسته باز شدند و علاقه من به انجام مطالعه در این زمینه شعله‌ور شد. بخشی از این علاقه تجدید شده ناشی از ظهور تكنولوژی‌های جدید مانند طیف‌سنجی نزدیك به مادون قرمز است كه با استفاده از آن محققان برای اولین بار توانستند واكنش مغز نوزادان را در برخوردهای اولیه با زبان مورد مطالعه قرار دهند.
 
با استفاده از این تكنیك، پتیتو و همكارانش توانستند اختلاف عمیق میان نوزادان تك زبانه و دو زبانه را كشف كنند. براساس یك تئوری عامه‌پسند، نوزادان به گونه‌ای متولد می‌شوند كه قادر به تشخیص تفاوت میان اصوات هر زبانی هستند. البته تصور بر این است كه در یك سالگی آنها این قابلیت را از دست می‌دهند و مغز آنها منحصرا به سمت اصوات زبان مادری كشیده می‌شود.
 
پتیتو و همكارانش دریافتند حتی در انتهای یك سالگی فعالیت عصبی كودكان دو زبانه در پاسخ به زبان‌های كاملا ناآشنا بیش از كودكان تك زبانه است. این یافته‌ها نشان می‌داد احتمال رشد و تقویت بیشتر مغزی در كودكان دو زبانه نسب به عقب‌ماندگی آنها بیشتر است و به نظر می‌رسد این موضوع برای یادگیری زبان‌های جدید در طول حیات یك فرد كمك بیشتری به او می‌كند.
 
طی آزمایشی، محققان از كودكان دو زبانه و تك زبانه خواستند یكسری جملات را طوری نقطه‌گذاری كنند که به‌لحاظ گرامری درست باشد. هر دو گروه روی جملات درستی مانند سیب روی درخت رشد می‌كند، عملكرد درستی داشتند اما در برخورد با جملات بی‌معنی مانند سیب روی بینی رشد می‌كند كودكان تك زبانه دچار اشتباه شده اما كودكان دوزبانه جواب درست را می‌دادند.
 
عملکرد بهتر مغز دوزبانه‌ها
 بیالیستوك گمان می‌كند علاوه بر مهارت‌های گرامری، عملكرد دو زبانه‌ها در سیستم اجرایی مغز و مجموعه گسترده‌ای از مهارت‌های ذهنی كه برای بلوكه كردن اطلاعات بی‌ربط بوده و روی فعالیت دست‌ها متمركز است، موفقیت بیشتری دارد. در این آزمایش دو زبانه‌ها با نادیده گرفتن معانی جملات بی‌معنی تمركز بهتری روی گرامر جملات داشتند.
 
در آزمایش‌های دیگری هم مانند سوئیچ كردن بین كارهای مختلف، مثلا هنگام طبقه‌بندی اشیا براساس شكل یا رنگ، كودكان دوزبانه از برتری بیشتری برخوردار بودند.
 
این صفات تقریبا در تمام امور ما نقش حیاتی دارد، از خواندن گرفته تا ریاضیات و رانندگی؛ بنابر این ارتقای آنها باعث انعطاف‌پذیری بیشتر ذهنی ما شده و ممكن است دلیل عملكرد بهتر كودكان دو زبانه در آزمایش لامبرت و پیل را توجیه كند. این خصوصیات حتی ممكن است مهارت‌های اجتماعی ما را گسترش دهد. پائولو فرناندز و سام گلاكزبرگ دو تن از روان‌شناسان دانشگاه پرینستون دریافته‌اند دو زبانه‌ها بهتر می‌توانند برای درك وجه دیگر موضوعات مختلف، خودشان را به جای افراد دیگر قرار دهند و از منظر آنها به مسائل نگاه كنند. دلیلش هم این است كه آنها به آسانی می‌توانند از آنچه در حال حاضر می‌دانند چشم‌پوشی و روی دیدگاه دیگری تمركز كنند.
 
ادامه تحقیقات دانشمندان در این زمینه نشان می‌داد دو زبانه بودن علاوه بر حفظ قوای فكری می‌تواند باعث كاهش زوال عقل در دوران پیری شود. با بررسی 184 فرد مبتلا به جنون محققان دریافتند اكثر آنها تك زبانه هستند.
 
از دیگر نتایج جالب توجه تحقیق این بود كه هر یك از زبان‌های افراد دو زبانه روی شخصیت آنها تاثیر گذاشته و مثلا شخصیت یك فرد انگلیسی ـ فرانسوی تبار هنگام صحبت كردن به زبان انگلیسی با وقت صحبت كردن به زبان فرانسوی متفاوت است.
 
یك توجیه این می‌تواند باشد كه هر زبان ارزش‌های فرهنگی همان زبان را به ذهن ما متبادر می‌سازد. مثلا عفت در فرهنگ و زبان مكزیكی بیش از فرهنگ آمریكایی مورد احترام است. ممكن است برخی سوئیچ‌های رفتاری رابطه بسیار نزدیكی با نقش زبان به عنوان چارچوبی كه پشتیبان و سازمان دهنده خاطرات ماست، داشته باشد. حتی شواهدی وجود دارد كه نشان می‌دهد گرامر یك زبان می‌تواند در شكل‌گیری حافظه ما نقش داشته باشد.
 
با وجود پیشرفت‌های اخیر باز هم ممكن است محققان تنها بخش كوچكی از نقش دو زبانگی را ببینند و سوالات بسیاری در این زمینه باقی بماند. محققان معتقدند در هر سنی می‌توان زبان دومی را به شكل روان یاد بگیرید و از مزایای سیستم شناختی آن بهره‌مند شوید و با تحریك ذهنتان، ذهنی پویاتر داشته باشید.
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395 ساعت: 11:36 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

چگونه مغز دنیای اطراف ما را درک میکند؟

بازديد: 147

چگونه مغز دنیای اطراف ما را درک میکند؟

مطالعات نشان می دهند که ما چگونه از طریق تقسیم دقیق کار میان سلول های مغز، جهان اطرافمان را درک می کنیم. به گزارش نوروبیولوژیست های دانشگاه کالیفرنیا پرده از رازی که مدتها ناشناخته مانده بود برداشته اند مبنی براینکه چگونه مغز بوسیله میلیون ها نورون از سراسر بدن اطلاعات موجود در پالس های الکتریکی ارسال شده به آن را درک می کند.

بررسی های گروه تحقیقاتی دانشگاه کلیفرنیا نشان می دهد که چگونه نورون ها ، یا سلول های عصبی موجود در مغز، پیش از تصمیم گیری در باره نحوه پاسخ، اطلاعات را طبقه بندی می کنندد برای مثال، نور، صدا و بوی دریافتی توسط اندام های حسی ما به یک کد ساخته شده از یک سری ایمپالس های ا لکتریکی که در طول نورون ها از سراسر بدن به مغز حرکت می کنند، تبدیل می شوند.

اطلاعات در باره شروع و شدت یک محرک بنظر می رسد با تنظیم سرعت و توالی این ایمپالس های الکتریکی به مغز فرستاده می شودد این گروه تحقیقاتی دریافته است که نورون های مختلف در مغز برای پاسخ به قسمت های مختلف اطلاعات ، تخصیص داده شده اند .

طبق اظهار نظر سرپرست این گروه، تحقیق آنها نشان می دهد که کشف رمز حجم عظیم اطلاعاتی که به مغز ارسال می شود در هر نقطه زمانی ، نتیجه تقسیم کار بین نورون های تخصص یافته استد طبق اظهارات وی هر نورون دقیقا نوعی از اطلاعات را که قرار است پردازش کند برمی گزیند ، بیانگر این نکته که نورون فوق قابلیت انجام این پردازش را داردد بسیار شبیه به عملکرد یک موزیسین ارکستر که تنها آن بخش از علامت سمفونی که برای دستگاه موسیقی او نوشته شده ، می خواند.

این محققان با آزمایش برروی برش های مغز خرگوش که با شستشو در یک محلول مناسب حالت زنده خود را حفظ نموده بود ، متوجه شدند که برخی از سلول های عصبی تنها به اولین ایمپالس ارسالی پاسخ دادند، در حالیکه دیگر سلول های عصبی به ایمپالس های الکتریکی متعدد که در یک توالی خاص رسیدند، پاسخ دادندد طبق نظر آنها «در حالیکه برخی نورون ها تنها به شروع هر بسته اطلاعاتی پاسخگو بودند (که بعبارت دیگر یعنی درکی در این حد که: هی، یک خبری رسید)، دیگر نورون ها دقیقا درون بسته اطلاعاتی را نگریسته و نت ها را نواختند». هریک از این نورون های تخصص یافته مغزی ساختار بشدت منشعبی دارد در حالیکه بسیاری از نورون ها ی حامل اطلاعات حسی می توانند اتصالات را تشکیل دهند.

در هر لحظه هر یک از این نورون های تخصص یافته پیام های متعددی را از منابع مختلف دریافت می کنند اما تنها بطور انتخابی به اطلاعات خاص در باره سرعت یا توالی ایمپالس ها ئی که دریافت می کند، پاسخ می دهندد چرا تنظیم زمان بندی اطلاعات تا این حد مهم استد اطلاعات بینائی، لامسه، و شنوائی باید تطابق زمانی داشته باشندد اگر اینطور نبود، برای مثال شاید ما حرکت لب های شخص دیگر را قبل از شنیدن کلماتی که بر زبان می آورد درک می کردیم، مانند یک فیلم خارجی که بد دوبله شده باشد.

مغز همچنین نیازمند آن است که بداند چطور یک محرک را تقویت کند زیرا شدت آن بر عملی که باید انجام شود تاثیر می گذاردد مثلا اگر کفش ناراحتی را به پا کنید و در اثر آن پای شما تاول بزند، عدم توجه به آن بسیار دشوارتر خواهد بود.

با ایجاد تاول فاصله بین ایمپالس های ا لکتریکی بعدی که به مغز می رسند کاهش یافته ، و به عبارت دیگر توالی آنها افزایش می یابد .

آنان معتقدند که حتی ممکن است یک «نورون اخطار» در مغز وجود داشته باشد که بواسطه تحریک پاسخ مناسب عضله برای فرار از محرک به ایمپالس های با فرکانس بالا پاسخ می دهدد این مطالعه روشن می سازد که مغز چگونه یک کد ساخته شده از ایمپالس های ا لکتریکی را می خواند ، تا درکی منطقی از جهان اطراف را ممکن سازد.

آنان می گویند کشف رمز زبان مغز به ما کمک می کند مبنای نورونی احساس و شناخت و اختلالات مربوط به آنها را دریابیمد محققان دانشگاه کالیفرنیا در مقاله خود همچنین زنجیره ای از مکانیزم های فیزیولوژیک را معرفی می کنند که باهمکاری با یکدیگر این امکان را فراهم می سازند که نورون های مغزی بطور انتخابی به یک الگوی خاص از ایمپالس های الکتریکی وارده پاسخ دهند.

ارتباط از طریق اتصالات بین نورون ها بیش از آنکه الکتریکی باشد ، شیمیائی است.

محققان دریافتند که روش های متفاوت رها ساختن و پاسخگوئی به مواد شیمیائی توسط هریک از نورون های مغزی، پاسخ های متفاوت آنها به اطلاعات وارده را توضیح دهدد آزمایشات این گروه بر هیپوکمپ ، ناحیه ای از مغز که در یادگیری حافظه مهم است، متمرکز بود اما آنها معتقدند که دیگر نواحی مغز ممکن است از همین اصول برای دسته بندی اطلاعات پیروی کنندد همچنین آنها اشاره می کنند که برش های مغزی ، یک سیستم ساده هستند و پیش از آنکه جزئیات دقیق تری از این طبقه بندی را دریابند تحقیق بیشتر مورد نیاز است .

البته سرپرست این گروه تحقیقاتی متذکر می شود که این تحقیق تنها تاحدی روشنگر مسئله است اما ما در نظر داریم این راه را تا انتها طی کنیم و دیگر طبقات سلول های عصبی را نیز مورد بررسی قرار دهیم.
 
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395 ساعت: 11:33 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

سه شرط مهم:

بازديد: 173

اصول نوآوری

تمامی پزشكان تاكنون بارها شاهد بهبود معجزه آسای بیماران خود بوده اند. همه پزشكان این نوع بهبودها را غیر علمی می دانند و تا كنون این موارد را روی كاغذ نیاورده اندتا به دانشجویان پزشكی تدریس شود. همانطور كه در فصول قبل مثال های بسیاری را ذكر كردیم، نوآوری هیچ گاه به گونه ای سیستماتیك، هدفمند وسازمان یافته شكل نمی گیرد. بیشتر نوآوران، پدیده های خود را در اثر شانس و جرقه یكباره شانس و هوششان ارائه نموده اند و نه با پشتكار و زحمت زیاد اما بسیاری از نوآوری ها قابل تدریس و یادگیری نیست چرا كه راه وروش مناسبی وجود ندارد كه به افراد یاد بدهیم چگونه باهوش و ذكاوتمند باشند .
 
بزگترین فرد هوشمند جهان "لئو ناردو داوینچی" است. در هر صفحه از یادداشتهای او می توان انبوهی از اندیشه ساخت چرخبال (هلیكوپتر) و زیردریایی را مشاهده كرد او می توانست با تكنو لوژی قرن شانزدهم این اندیشه ها را به نوآوری تبدیل كند. "جیمز وات" (مخترع موتور بخار از دیدگاه دانش آموزان) و "توماس نیوكامِن" (مخترع موتور بخار از دیدگاه تاریخ دانان تكنولوژی) هر دو از نوآوران سیستماتیك و هدفمند بوده اند، اما " رابرت بوی " شیمی دان انگلیسی _ ایرلندی، یك شبه موتور احتراقی را اختراع نمود .نوآوری هدفمند كه در نتیجه تحلیل، سخت كوشی و كار سیستمی حاصل می شود را می توان به عنوان تجربیات نوآوری مطرح نمود ودر مورد آنها بحث كرد. تقریباٌ ۹۰ در صد نوآوری های كارآمد و اثر بخش بر همین اساس صورت می گیرد. اما اصول نوآوری چیست؟ قطعانوآوران استثنایی نیز در صورت پیروی از این اصول می توانند اثر بخش باشند این اصول شامل دو دسته می با شند . تعدادی از آن مواردی كه باید انجام دهیم و بخشی از مواردی كه بهتر است انجام ندهیم. البته باید به این دو دسته سه شرط را باید اضافه كنیم.

آنچه باید انجام دهیم
۱. نوآوری سیستماتیك و هدفمند با تحلیل فرصتها آغاز می شود. اولین قدم تفكر، در مورد آن چیزی است كه آنرا منابع فرصتهای نوآوری می نامیم. این منابع در محیطهای مختلف دارای اهمیت متفاوت می باشند. برای مثال "جمعیت شناس " ارتباط چندانی با نوآوری فرآیندهای صنعتی ندارد.

۲. نوآوری هم مفهومی است و هم ادراكی دومین اصل اجباری در نوآوری همانا سركشی، سوال كردن و گوش كردن می باشد. نوآوران موفق از هر دو نیم كره مغز خود خوب استفاده می كنند. آنها به اقام، آمار ومردم نگاه می كنند و تحلیل می نمایندكه "چه نوع نوآوری برای فرصتهای موجود لازم است؟" . آنها سعی می كنند تا انتظارات، ارزشها و نیازهای مصرف كنندگان و استفاده كنندگان را درك كنند.

۳. نوآوری اثر بخش باید ساده و هدفمند باشد _ تنها باید به یك كار پرداخت. البته ساده نیست، هر چیز ساده ای ابتدا با مشكل مواجه می شود. بهترین نوآوری آن است كه مردم درباره اش بگویند: عالی است، چرا ما تا به حال به آن فكر نكرده بودیم. حتی نوآوری كه یك بازار و مورد استفاده جدید ایجاد می نماید نیز باید به سوی كاربردی طراحی شده، صریح و مشخص سوق داده شود.

۴. نوآوری های اثر بخش كوچك می باشند و بزرگ نیستند. آنها در یك جهت مشخص خواهند بود. ایده های بزرگ با برنامه ایجاد انقلاب و تحول در یك صنعت، احتمال موفقیت بسیار پائینی دارند.

۵. آخرین مورد در این خصوص، هدف نوآوری در جهت رهبری است نوآوری نباید الزاماً به خاطر تبدیل شدن به یك فعالیت بزرگ باشد. چون هیچكس قادر به پیش بینی این مسأله نیست. اگر نوآوری از ابتدا در جهت رهبری نباشد، غیر متحمل است كه به اندازه كافی قادر به موجودیت بخشیدن به خود باشد.

 آنچه نباید انجام دهیم
۱. نباید سعی كنیم كه باهوش باشیم. نوآوری ها توسط افراد عادی و معمولی صورت می گیرد و تنها احمق ها نمی توانند نوآوری داشته باشند.

۲. نباید به فعالیتهای متنوع وپراكنده پرداخت. فعالیتها باید كانون مند باشند.

۳. در آخر اینكه، نباید سعی كنیم تا برای آینده نوآوری نمائیم. باید برای زمان حال نوآوری كرد. نوآوری می تواند پیامد های بلند مدتی داشته باشد و شاید تا ۲۰ سال آینده به بلوغ خود نرسد. در ابتدای دهۀ ۷۰ كسی تصور نمی نمود كه رایانه ها تا این اندازه بر چگونگی و روش انجام كارها تأثیر داشته باشد.

سه شرط مهم:
متأسفانه غالباً مشاهده شده كه به این سه شرط آشكار هیچگونه توجهی نمی شود:

۱. نوآوری كار است. به دانش نیاز دارد.نوآوران معمولاً از دیگر افراد با استعدادتر می باشند و درچند زمینه فعالیت می كنند.

۲. برای موفقیت باید بر قدرت و توانایی خود تكیه كنند و به فرصتها در طیفی وسیعتر بنگرند. سپس از خود سؤال كند كه كدام یك مناسب من است.

۳. در آخر اینكه نوآوری تأثیر است بر اقتصاد و جامعه، تغییری است در رفتار مصرف كنندگان، معلمین و كشاورزان و یا كل مردم. و یا اینكه تغییری است در یك فرآیند، در چگونگی كار كردن و تولید یا محصول كارآفرینی، باید نزدیك به بازار، متمركز بر بازار و در جهت بازارگرایی باشد.
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395 ساعت: 11:31 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

اصول نوآوری

بازديد: 85

اصول نوآوری

تمامی پزشكان تاكنون بارها شاهد بهبود معجزه آسای بیماران خود بوده اند. همه پزشكان این نوع بهبودها را غیر علمی می دانند و تا كنون این موارد را روی كاغذ نیاورده اندتا به دانشجویان پزشكی تدریس شود. همانطور كه در فصول قبل مثال های بسیاری را ذكر كردیم، نوآوری هیچ گاه به گونه ای سیستماتیك، هدفمند وسازمان یافته شكل نمی گیرد. بیشتر نوآوران، پدیده های خود را در اثر شانس و جرقه یكباره شانس و هوششان ارائه نموده اند و نه با پشتكار و زحمت زیاد اما بسیاری از نوآوری ها قابل تدریس و یادگیری نیست چرا كه راه وروش مناسبی وجود ندارد كه به افراد یاد بدهیم چگونه باهوش و ذكاوتمند باشند .
 
بزگترین فرد هوشمند جهان "لئو ناردو داوینچی" است. در هر صفحه از یادداشتهای او می توان انبوهی از اندیشه ساخت چرخبال (هلیكوپتر) و زیردریایی را مشاهده كرد او می توانست با تكنو لوژی قرن شانزدهم این اندیشه ها را به نوآوری تبدیل كند. "جیمز وات" (مخترع موتور بخار از دیدگاه دانش آموزان) و "توماس نیوكامِن" (مخترع موتور بخار از دیدگاه تاریخ دانان تكنولوژی) هر دو از نوآوران سیستماتیك و هدفمند بوده اند، اما " رابرت بوی " شیمی دان انگلیسی _ ایرلندی، یك شبه موتور احتراقی را اختراع نمود .نوآوری هدفمند كه در نتیجه تحلیل، سخت كوشی و كار سیستمی حاصل می شود را می توان به عنوان تجربیات نوآوری مطرح نمود ودر مورد آنها بحث كرد. تقریباٌ ۹۰ در صد نوآوری های كارآمد و اثر بخش بر همین اساس صورت می گیرد. اما اصول نوآوری چیست؟ قطعانوآوران استثنایی نیز در صورت پیروی از این اصول می توانند اثر بخش باشند این اصول شامل دو دسته می با شند . تعدادی از آن مواردی كه باید انجام دهیم و بخشی از مواردی كه بهتر است انجام ندهیم. البته باید به این دو دسته سه شرط را باید اضافه كنیم.

آنچه باید انجام دهیم
۱. نوآوری سیستماتیك و هدفمند با تحلیل فرصتها آغاز می شود. اولین قدم تفكر، در مورد آن چیزی است كه آنرا منابع فرصتهای نوآوری می نامیم. این منابع در محیطهای مختلف دارای اهمیت متفاوت می باشند. برای مثال "جمعیت شناس " ارتباط چندانی با نوآوری فرآیندهای صنعتی ندارد.

۲. نوآوری هم مفهومی است و هم ادراكی دومین اصل اجباری در نوآوری همانا سركشی، سوال كردن و گوش كردن می باشد. نوآوران موفق از هر دو نیم كره مغز خود خوب استفاده می كنند. آنها به اقام، آمار ومردم نگاه می كنند و تحلیل می نمایندكه "چه نوع نوآوری برای فرصتهای موجود لازم است؟" . آنها سعی می كنند تا انتظارات، ارزشها و نیازهای مصرف كنندگان و استفاده كنندگان را درك كنند.

۳. نوآوری اثر بخش باید ساده و هدفمند باشد _ تنها باید به یك كار پرداخت. البته ساده نیست، هر چیز ساده ای ابتدا با مشكل مواجه می شود. بهترین نوآوری آن است كه مردم درباره اش بگویند: عالی است، چرا ما تا به حال به آن فكر نكرده بودیم. حتی نوآوری كه یك بازار و مورد استفاده جدید ایجاد می نماید نیز باید به سوی كاربردی طراحی شده، صریح و مشخص سوق داده شود.

۴. نوآوری های اثر بخش كوچك می باشند و بزرگ نیستند. آنها در یك جهت مشخص خواهند بود. ایده های بزرگ با برنامه ایجاد انقلاب و تحول در یك صنعت، احتمال موفقیت بسیار پائینی دارند.

۵. آخرین مورد در این خصوص، هدف نوآوری در جهت رهبری است نوآوری نباید الزاماً به خاطر تبدیل شدن به یك فعالیت بزرگ باشد. چون هیچكس قادر به پیش بینی این مسأله نیست. اگر نوآوری از ابتدا در جهت رهبری نباشد، غیر متحمل است كه به اندازه كافی قادر به موجودیت بخشیدن به خود باشد.

 آنچه نباید انجام دهیم
۱. نباید سعی كنیم كه باهوش باشیم. نوآوری ها توسط افراد عادی و معمولی صورت می گیرد و تنها احمق ها نمی توانند نوآوری داشته باشند.

۲. نباید به فعالیتهای متنوع وپراكنده پرداخت. فعالیتها باید كانون مند باشند.

۳. در آخر اینكه، نباید سعی كنیم تا برای آینده نوآوری نمائیم. باید برای زمان حال نوآوری كرد. نوآوری می تواند پیامد های بلند مدتی داشته باشد و شاید تا ۲۰ سال آینده به بلوغ خود نرسد. در ابتدای دهۀ ۷۰ كسی تصور نمی نمود كه رایانه ها تا این اندازه بر چگونگی و روش انجام كارها تأثیر داشته باشد.

سه شرط مهم:
متأسفانه غالباً مشاهده شده كه به این سه شرط آشكار هیچگونه توجهی نمی شود:

۱. نوآوری كار است. به دانش نیاز دارد.نوآوران معمولاً از دیگر افراد با استعدادتر می باشند و درچند زمینه فعالیت می كنند.

۲. برای موفقیت باید بر قدرت و توانایی خود تكیه كنند و به فرصتها در طیفی وسیعتر بنگرند. سپس از خود سؤال كند كه كدام یك مناسب من است.

۳. در آخر اینكه نوآوری تأثیر است بر اقتصاد و جامعه، تغییری است در رفتار مصرف كنندگان، معلمین و كشاورزان و یا كل مردم. و یا اینكه تغییری است در یك فرآیند، در چگونگی كار كردن و تولید یا محصول كارآفرینی، باید نزدیك به بازار، متمركز بر بازار و در جهت بازارگرایی باشد.
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395 ساعت: 11:30 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

خلاق بودن را یاد دهیم

بازديد: 139

خلاق بودن را یاد دهیم

كودكان امروز لازم است بزرگسالانی خلاق و مبتكر باشند؛ زیرا جهان به سرعت در حال تغییر و دگرگونی است و آنان نیاز دارند برای رویارویی با مشكلات و فائق‌آمدن بر آنها خلاقانه فكر و عمل كردن را بیاموزند.
خلاقیت، ابتكار و نوآوری مرحله‌ای از رشد عقلی است كه می‌تواند منجر به ساخت و ایجاد موقعیتی برای راحت‌تر زیستن شود. برای خلاق بودن نیاز به داشتن هوش و ذكاوت بالا نیست. به عبارت دیگر یك فرد خلاق الزاما فردی باهوش نیست بلكه تنها با استفاده از تجربه، آزمایش و البته كنجكاوی و بررسی درباره پدیده‌های محیطی‌اش قوه خلاقیت و ابتكار خود را متجلی می‌سازد. كودكان ذاتا خلاق هستند به شرط آنكه بتوانیم شرایط و موقعیتی برایشان فراهم آوریم. كودكان تخیلات، ایده‌ها و افكار خود را با به‌كار گرفتن روش‌های گوناگون و خاص خود بیان می‌كنند.
 
آنها نقاشی می‌كنند، داستان می‌نویسند، نقش بازی می‌كنند، یك قطعه موسیقی می‌سازند، كاردستی درست می‌كنند، مسئله حل می‌كنند و.... كودكان برای ارائه كارهای خلاقانه خود نیازمند ایده‌ها و اطلاعات خامی‌ هستند كه با تركیب كردن آنها بتوانند قوه ابتكار و نوآوری‌شان را نمایش دهند. كتاب، بازی‌ها گوناگون، لوازم و مواد خام اولیه، نوارهای موسیقی همگی می‌توانند انگیزه و عاملی برای احیا و بروز خلاقیت هنری- علمی بچه‌ها باشند. اسباب‌بازی‌ها و وسایلی كه ساخته فكر بزرگسالان هستند هیچ‌گاه نمی‌توانند خلاقیت كودك را برانگیزند. تجاربی كه كودكان در سال‌های اولیه رشدشان از محیط كسب می‌كنند اندوخته‌ای برای تفكر خلاقانه آنان به حساب می‌آید. هرقدر این دانسته‌ها و اطلاعات بیشتر و متنوع‌تر باشند پیش‌زمینه بهتری برای پرورش و بروز خلاقیت در خود ذخیره خواهند كرد.
 
مك‌كنیان در تعریف خلاقیت می‌نویسد: «خلاقیت عبارت است از حل مسئله به نحوی كه ماهیتی بدیع و نو داشته باشد.» ویلیامز می‌نویسد: «خلاقیت مهارتی است كه می‌تواند اطلاعات پراكنده را به هم پیوند دهد عوامل جدید اطلاعاتی را در شكل تازه‌ای تركیب كند و تجارب گذشته را با اطلاعات جدید برای ایجاد پاسخ‌های منحصر به فرد و غیرمتعارف مرتبط می‌سازد.»
 
 *عوامل ایجاد خلاقیت در كودكان
۱ – داشتن استقلال و حق انتخاب
تحقیقات نشان داده دانش‌آموزانی كه استقلال بیشتری در تصمیم‌گیری دارند و به آنان حق انتخاب داده می‌شود از انگیزه درونی بیشتری برای انجام كار برخوردارند و پیشرفت خلاقیت در آنان قابل ملاحظه است.
۲ – پاداش
اگرچه روان‌شناسان و خصوصا رفتارگرایان، پاداش را عاملی مهم برای تقویت رفتار می‌دانند اما اگر این پاداش‌ها به درستی و در جای خود اعمال نشود نه‌تنها تاثیری مثبت ندارد بلكه خود عاملی برای از بین بردن خلاقیت خواهد بود.
۳ – تعریف و ستایش
كودكانی به طور مداوم از طرف خانواده یا معلمان مورد تعریف و تشویق قرار می‌گیرند كه فقط كارهایی را انجام دهند كه مورد توجه والدین یا معلمان آنهاست. آنها یاد می‌گیرند كه در زندگی آینده به جای خلاقیت و ابتكار، خود را با شرایط سازگار كنند و تنها به دنبال اموری باشند كه تعریف و ستایش دیگران را به ارمغان آورد.
۴ – ایجاد فرصت برای كسب بینش و كشف مجهولات
یكی از مهم‌ترین راه‌ها برای ایجاد خلاقیت كودكان فرصت‌دادن به آنها برای پاسخگویی، كسب بینش و كشف مجهولات است. هیچ كودكی در جهان به كمك آنچه می‌شنود و به یاری آنچه می‌بیند پیشرفت نمی‌كند؛ پیشرفت وی به آنچه انجام می‌دهد بستگی دارد.
 
*راه‌های پرورشی و رشد خلاقیت در كودكان
۱ – احترام به سؤالات عادی و غیرعادی كودكان
برای ارضای كنجكاوی كودك هیچ‌چیز مثل دادن جواب‌های مناسب و صحیح به سؤالات او نیست. سؤال در واقع انعكاسی از مغز تشنه‌ای است كه می‌خواهد با دریافت جواب از فردی كه بهتر از او می‌داند خود را سیراب كند. اگر چه احتیاج باید فوراً برآورده شود ولی كمی مكث بین سؤال و جواب غالبا می‌تواند افكار و ایده‌های مفیدی برای مباحثه به بار آورد و ارائه جواب هم بستگی به پیچیدگی سؤال دارد. گاهی اوقات بهتر است به او بگوییم سعی كند جواب سؤالش را خودش پیش‌بینی كند و او را راهنمایی كنیم تا آن پیش‌بینی را اگر چه غلط هم باشد برمبنای مشاهدات و تجربیات خود تجزیه و تحلیل كند.
 
۲ – به كودكان نشان دهیم عقاید آنان با ارزش است
لازم است والدین و مربیان نه‌تنها درباره امور و مسائلی كه مربوط به كودك می‌شود بلكه همچنین درباره مسائل و امور خانه و مدرسه كه دخالت كودك در آنها شایسته است از او نظر بخواهند و عقاید او را هم مثل عقاید بزرگترها در حضور خود كودك به بحث و گفت‌وگو بگذارند.
 
۳ – تدارك فرصت‌های مناسب برای یادگیری مبتكرانه و قدردانی از این نوع یادگیری‌ها
یكی از مشخصات انسان خلاق این است كه توانایی‌اش را خودش به كار می‌اندازد. كنجكاوی كودك به كشف مطالب نشان می‌دهد كه در یادگیری تقریبا همیشه كودكان پیش‌قدم هستند. والدین و مربیان به كودكان اجازه دهند كه گاهی اوقات مطابق ذوق و سلیقه خودشان ایثار را كشف كنند. كودك باید در یادگیری‌های شخصی و ابتكار خود تشویق و هدایت شود بدون اینكه از خطاهای او چشم‌پوشی شود.
 
*عوامل آسیب‌زا در خلاقیت
عوامل آسیب‌زا در خلاقیت دغدغه‌هایی برای متولیان نظام تعلیم و تربیت در سطح جامعه به وجود آورده است و تهدیدی جدی برای شكوفا شدن استعدادها و توانمندی‌های كودكان محسوب می‌شود. عوامل آسیب‌زای خلاقیت را می‌توان به دو دسته تقسیم كرد:
۱ – عوامل فردی (درونی) ۲- عوامل محیطی
منظور از عوامل فردی عواملی است كه به ویژگی‌های فرد مربوط می‌شود و عوامل محیطی به موقعیت‌هایی اطلاق می‌شود كه فرد در ارتباط با دیگران دارد.
یكی از عوامل محیطی كه در ركود قوه خلاقیت كودكان تاثیر بسزایی دارد محیط خانواده است. خانواده نخستین پایگاه تربیتی كودكان است و میزان خلاقیت را می‌توان با ایجاد فضای مناسب خانوادگی افزایش داد. گاهی خانواده‌ها با ایجاد محیط‌ مناسب خانوادگی امكان خلاقیت را افزایش می‌دهند؛ هرچند گاهی نیز خانواده‌ها با روش‌های غیركارآمدی كه برای تحقق این هدف اعمال كرده‌اند نه‌تنها نتیجه مطلوبی به دست نیاورده‌اند بلكه نتیجه معكوس به بار آمده است.
 
*راهكارها و پیشنهادها
۱ – والدین به كودكانشان احترام بگذارند و به توانمندی‌های آنان معتقد باشند.
۲ – به كودكان آزادی عمل دهند زیرا خلاقیت و ابتكار كودك غالبا در زمان‌هایی شكوفا می‌شود كه از آزادی عمل برخوردار باشد.
۳ – باید به كودكان اجازه دهند به طور خودجوش و خلاقانه به كارهای مورد علاقه خویش بپردازند.
۴ – حس اعتماد به‌نفس و خودباوری را در كودكان تقویت كنند.
۵ – كودكان را به بازی با گل تشویق كنند زیرا گل وسیله‌ای سه‌بعدی است. هنگام كار با این وسیله كودك‌آزادی خلاقانه‌تری را نسبت به وسایل دوبعدی دیگر نظیر نقاشی و طراحی به دست می‌آورد.
۶ – نباید كودكان را قربانی عادت كنند. اگر فرزندان در حل مسائل، روشی را انتخاب كنند كه فقط در یك چارچوب خاص قرار بگیرد و همیشه بخواهند طبق آن الگو پیش بروند به آن عادت كرده و بدون تفكر به حل مسائل می‌پردازند؛ بنابراین فكر خود را محدود كرده و به خلاقیت كه لازمه‌اش تفكر و تعقل است نخواهند رسید.
 
*نتیجه‌گیری
یك فرد بزرگسال در شرایطی می‌تواند خلاقیت را تشویق كند كه در تولید و بروز اندیشه‌های خلاق از یك چارچوب بدون ارزشیابی بهره گیرد.
فرد بزرگسال باید به كودكان اطمینان دهد كه فرصت خطر كردن در تكالیف وجود دارد و باید آنها را به كنجكاوی و جست‌وجو درباره اندیشه‌ها و حدس‌ها و ملاحظه چیزها به گونه‌ای نو وادارد.
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395 ساعت: 11:29 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

یک رژیم غذایی برای افزایش قدرت تمرکز

بازديد: 29

یک رژیم غذایی برای افزایش قدرت تمرکز

در دنیای پرمشغله امروز خیلی از افراد به خاطر وظایف سنگینی که بر عهده دارند بسیار گرفتار هستند تا جایی که حتی این وظایف ممکن است آنها را سردرگم و ذهن‌شان را آشفته کند، از این رو، استفاده از یک رژیم غذایی مناسب برای تقویت تمرکز در این شرایط راهکار خوبی خواهد بود.

به گزارش ایسنا، اما اگر در میان این همه مسوولیت بتوانید قدرت تمرکز خود را حفظ و تقویت کنید بی‌شک در انجام وظایفتان موفق‌تر و از زندگی خود راضی‌تر خواهید بود.
 
در این مقاله که در سایت اینترنتی هلث می آپ ارائه شده متخصصان تغذیه به چند ماده غذایی مهم که به افزایش و تقویت قدرت تمرکز کمک می‌کنند، اشاره کرده‌اند.
 
این رژیم غذایی برای تقویت تمرکز عبارت است از:
 
کافئین: برای اینکه توان خود را برای تمرکز کردن بهبود ببخشید روزانه مقدار متعادلی کافئین مصرف کنید. البته نکته اصلی این است که مصرف ملایم و متعادل کافئین، راز دستیابی به نتیجه دلخواه است. چون مصرف زیاد کافئین نتیجه عکس دارد و در واقع امکان تمرکز کردن را از شما سلب می‌کند.
 
قند طبیعی: با مصرف مواد قندی طبیعی مثل میوه‌های تازه یا غلات سبوس دار می‌توانید بدون نگرانی از افزایش دور کمر، تمرکز خود را بیشتر کنید. البته به یاد داشته باشید که تاثیر مواد قندی طبیعی در این زمینه کوتاه مدت است.
 
ماهی: دو نوبت در هفته از ماهی‌های غنی از چربی امگا - 3 استفاده کنید تا مغزتان مواد غذایی و ویتامین‌های لازم برای رشد و فعالیت مناسب را بدست آورد. در صورت امکان از ماهی‌های مثل ماهی سالمون استفاده کنید که حاوی جیوه اندک یا فاقد آن باشد.
 
تمشک آبی: با مصرف تمشک آبی مغز خود را در برابر آلزایمر و زوال عقل بیمه کنید. مطالعات نشان می‌دهد حیوانات آزمایشگاهی که از این میوه مفید استفاده می‌کنند، توانایی یادگیری‌شان بهبود پیدا می‌کند.
 
ذرت: با افزودن مقدار کمی پاپ کورن ساده به غذای خود می‌توانید از مزایای قابل توجه آن در بهبود قدرت تمرکز، بهره‌مند شوید. این میان وعده خوشمزه حاوی ویتامین‌های B6، B12 و E است که به تقویت تمرکز، حافظه و قدرت مغزی کمک می‌کند.
 
آووکادو: این میوه چرب کلسترول بد را پایین می‌آورد و خط تشکیل پلاک‌ها را کاهش می‌دهند در نتیجه جریان خون بهبود می‌یابد و سوخت بیشتری به مغز می‌رسد. این میوه در عین حال سرشار از امگا-3 است. آووکادو جایگزین مرغوبی برای غذاهایی دریایی و برای افرادی است که ماهی دوست ندارند.
 
مغزها و دانه‌ها: با خوردن مشتی از مغزها و دانه‌های مورد علاقه خود می‌توانید مقادیر قابل توجهی از آنتی اکسیدانها و پروتئین‌های مفید را وارد بدن خود کنید که برای تقویت حافظه موثر هستند. مغزها و دانه‌ها در واقع مغز شما را در بلندمدت در برابر کاهش توان ذهنی محافظت می‌کنند.
 
سبزیجات سبزرنگ: این سبزیجات مثل اسفناج و بروکلی چون غنی از فولیک اسید هستند، ذهن شما را هوشیار و قوی نگه می‌دارند.
 
صبحانه کم کالری: برای بهبود قدرت تمرکز و ذهن، روزتان را با یک صبحانه سبک آغاز کنید و در آن میوه‌ها، لبنیات و بقولات حاوی کالری پایین اما فیبر زیاد را بگنجانید.
 
مکمل‌ها: اگر نمی‌توانید روی غذاهایی که هر روز می‌خورید متمرکز شوید با پزشک خود درباره یک رژیم مناسب از مکمل‌های مورد نیاز بدن خود مشورت کنید. ویتامین‌های تقویت کننده مغز مثل ب، ث و ای و نیز ریزمغذی‌هایی چون بتاکاروتن، منیزیم، جینسینگ و جینکو به تقوی حافظه و قدرت تمرکز کمک می‌کنند.
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395 ساعت: 11:24 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

چگونه می توان فکر کردن را به کودکان آموخت؟

بازديد: 113

چگونه می توان فکر کردن را به کودکان آموخت؟

معمولا معلمان معترض هستند که یاد دادن یکسری اطلاعات خشک و بی روح به بچه ها و یادآوری آن در امتحانات بسیار سهل الوصول تر است از اینکه به آنها یاد دهیم که چگونه فکر کنند. آیا می توان اندیشیدن را به کودکان آموخت؟ تحقیقات می گوید: "بله".

بخشی از تفکر ، از تجربه نشات می گیرد، بنابراین برای اینکه بچه ها یاد بگیرند چطور فکر کنند (که شامل چگونگی ارزیابی آنها از موقعیت ، چگونگی توجه آنها بر مهمترین جنبه ها ، نحوه تصمیم گیری برای انجام کار و چگونگی ادامه کار می شود) ، نیاز به تجربه دارند.

چگونه می شود بستر مناسب برای تجربه کودکان را فراهم آورد؟
مهارت های فکر کردن درباره فعالیت های روزانه در مدرسه یا خانه را باید به کودکان و نوجوانان آموخت. این کار می تواند بسیار ساده آغاز شود. از خردسال ها سوالات با انتهای باز بپرسید که با آیا ، چرا و چطور شروع می شوند و درحالی که سوالات را برایشان می خوانید آنها را تشویق کنید مهارت های کلامی خود را بهبود بخشند، این سوالات پرسشی ، می تواند کمک کند تا کودکان چگونه فکر کردن را یاد بگیرند. همین روش به کودکان سنین بالاتر هم می تواند کمک کند.

▪ مرتب کردن اطلاعات و مقایسه آنها
از کودکان بخواهید اطلاعات را باهم جفت و جور کرده و داده های جدید را با آنچه از قبل می دانستند، مقایسه کنند. این کار به آنها کمک می کند یاد بگیرند، ارتباط بین لغات یا مفاهیم را بشناسند و دریابند دو موضوع در چه نکاتی و مواردی باهم اشتراک و در چه مواردی با هم تفاوت دارند. دانش آموزان می توانند از طبقه بندی کردن اشیا استفاده کنند که به آنها در یادآوری بهتر مطلب و اندوخته های ذهنی شان کمک کند. عملکرد تفکر انتقادی را که توانایی ارزیابی کردن اطلاعات است، به بچه ها بیاموزید. به آنها بیاموزید تا درباره هر چیزی که می شنوند یا می خواهند که به دست بیاورند چهار پرسش بپرسند.

▪ آیا آن چیز جالب و درخور شایسته است؟
دانستن اطلاعاتی راجع به آن چیز می تواند جزء اطلاعاتی قرار گیرد که اطلاعات عمومی به شمار می آید مثلا آب ترکیب شده است از اکسیژن و هیدروژن.

اگر جزء اطلاعات عمومی قرار نمی گیرد، دلیل خاص بودن آن چیست و چرا کودک میل دارد راجع به آن نکاتی را بداند. اگر دلیلی دارد، آیا دلیل معتبر هست یا خیر؟ اگر نیست، بچه ها باید یادبگیرند که تلاشی برای درک و دانستن اطلاعاتی که به دردشان نمی خورد یا آن را دوست ندارند، نکنند. به بچه ها نشان دهید چطور به یک مسأله نزدیک شوند: الف : کودکان نیاز دارند تشخیص دهند چه چیزهایی را می دانند، چه چیزهایی را نمی دانند و باید چه کاری انجام دهند،ب : سپس آنها می توانند نقشه ای را برای حل مساله طراحی کنند. پ: نقشه ای را ارزیابی کنند و تصمیم بگیرند که آیا موثر هست یا خیر؟

راهنمای تصورات دهنی
از راهنمای تصورات دهنی و تصویر یک حادثه یا تجربه استفاده کنید. تخیلات حسی به ما کمک می کنند که اطلاعات را در حافظه بلندمدت ذخیره کنیم. هر چه از ظرفیت بیشتر حواسمان استفاده کنیم، بهتر است. به این ترتیب ممکن است از بچه ها خواسته شود در حین خواندن داستان هایی درباره صحرا ، آن را ببینند، شن های آنجا را لمس کنند، به صدای باد گوش دهند و گرما و تشنگی را احساس کنند. این رویکرد از جزئیات و حواشی استفاده می کند.

تفکر فراتر از آموخته ها
به بچه ها یاد دهید فراتر از آنچه یادگرفته اند، فکر کنند. ممکن است از بچه ها خواسته شود در حین مطالعه انقلاب آمریکا بگویند سربازان در دوره «فورگ» چه احساسی داشتند؟ چه لباسی پوشیده بودند؟ تصور کنید شما در آن موقعیت قرار گرفته اید، نامه ای به خانواده خود بنویسید.

▪ ترغیب به نوشتن
کودکان را به نوشتن ترغیب کنید. زیرا وقتی افکار را بخواهیم بر روی کاغذ بیاوریم، ناچار باید آنها را مرتب کنیم. طرح هایی که بچه ها می توانند از آن لذت برده و چیزهایی از آن بیاموزند. از جمله نگهداری یک مجله ، ارایه یک بحث به یکی از والدین (برای افزایش پول توجیبی یا خرید یک چیز خاص یا یک حق) یا نوشتن نام به یک شخص مشهور.

▪ خلاقیت را برانگیزید.
از بچه ها بخواهید اطلاعات تازه ای را خلق کنند یا بسازند. مثلا یک وسیله خنگی برای یکی از کارهای سخت خانگی درست کنند. طرح های خلاق پیشنهاد کنید. مثل نوشتن یک شعر یا طراحی یک تصویر. بچه ها را تشویق کنید. نسخه دست اول تهیه کنند تا بعد آن را چاپ کنند.


ابزار اساسی کار
-- به کودکان ابزار اساسی کار را بدهید و به آنها یاد دهید چطور و چه وقت آنها را به کار ببرند، مثل خواندن نقشه ، انجام محاسبات و کاربرد ذره بین.

-- بچه ها را تشویق کنید اهداف را مرتب کنند و یک چارچوب زمانی برای آنها مشخص کنند و سپس آنها را یادداشت کنند. به این ترتیب می توانند پیشرفت خود را ببینند.

نکته یابی
کودکان را یاری دهید تا بیاموزند چطور مهمترین نکات آنچه را که می خوانند، می بینند یا می شنوند را پیدا کنند
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395 ساعت: 11:22 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

ذهن شفاف، ذهنیت خلاق

بازديد: 69

ذهن شفاف، ذهنیت خلاق

به مقوله ی «ذهن» می پردازیم؛ ذهنی که می تواند نقطه ی اوج باورهای ایده آل ما باشد و یا نقطه ی آغازین برای رسیدن به اهدافی زیبا و گاه به تصور برخی، دست نیافتنی.
 
ذهن، تفکر، اندیشه؛ واژه هایی که بارها و بارها می شنویم و گاه آن ها را درهم می آمیزیم، به یک معنا مورد استفاده قرارمی دهیم و تنها در پاره ای مواقع، اگر کمی دقت به کار بریم، دیواری خیلی کوتاه بین آن ها می کشیم بدون این که بدانیم این تقسیم بندی، درست است یا نادرست، اصلاً باید بین این واژه ها وجه تمایزی قائل باشیم یا خیر.
 
به هر حال با این باور که این سه واژه هر کدام معنا و کارکرد خود را دارند، به مقوله ی «ذهن» می پردازیم؛ ذهنی که می تواند نقطه ی اوج باورهای ایده آل ما باشد و یا نقطه ی آغازین برای رسیدن به اهدافی زیبا و گاه به تصور برخی، دست نیافتنی. ذهن، جایگاهی ست انتزاعی و ملموس؛ می توان آن را خاستگاه تمام افکاری دانست که درکم تر از صدم های ثانیه پدید می آید و باید آن را پردازش شده، به مرکز فرماندهی تمامی اعمالی که از ما سرمی زند، فرستاد و این ذهن باید آن قدر قدرت پردازش، گرفتن و پرداختن داشته باشد که از آن، کوچک ترین لغزش نابخشودنی سرنزند. این ذهن اگر دچار آلودگی های ناخواسته باشد، از سرعت پردازش و ساخت و پرداخت افکار تصمیم ساز، فاصله می گیرد و این یعنی از دست دادن صدم های ثانیه ای که می توانست ما را به قله ها برساند.
 
خلاقیت، یکی از زیباترین جلوه های برآمده از ذهن است؛ همان که گاه به وجودآورنده ی فرآیندهایی ست که می توان از آن ها به چیزی شبیه معجزه تعبیر نمود و این یعنی انسان می تواند با تکیه بر ذهن شفاف، با توجه و ابتکار، دست به خلق، ایجاد و گاه بالاتر از آن بزند یعنی از هیچ، بهترین و شگفت انگیزترین ها را به وجودآورد؛ مجموعه ی این فرآیندها را «خلاقیت» نام گذاری می کنیم.
 
حقیقت خلاقیت، همان تصمیم هایی ست که دیگران از نزدیک شدن به آن نیز عاجزند و برخی به خاطر برخورداربودن از یک ذهن شفاف و خالی از هرگونه وابستگی و آلودگی، از آن برخوردار می باشند.
 
خلاقیت، چیزی فراتر از آفریدن است و باید به این نکته توجه داشت که تمام دستاوردهای بشر دیروز تا امروز که نام ها و عباراتی چون اختراع، ابتکار، نوآوری و... روی آن نهاده اند، نشأت گرفته از همین اذهان خلاق است؛ البته ذهن هایی که پیش از خلاق بودن، شفاف و پاک بوده اند.
 
خلاقیت ذهن، در سایه ی پرورش استعدادهایی میسر است که میان لایه های پیچیده ی ذهن، هرلحظه درصدد بروز و جلوه گرشدن هستند و هرگونه آلودگی، این سرعت را می کاهد و این فرصت های تکرارنشدنی را از ما می گیرد. ذهن، تنها با آلودگی های درونی یا احساسی و عاطفی، دچار لغزش و کندی نمی شود بلکه به خاطر وابستگی دوسویه ی بدن و درونیات، هر نوع آلودگی جسمی نیز بر شفافیت ذهن، تأثیر مستقیم می گذارد.
 
سلامت جسمی در این مقوله، همان قدر مهم و تأثیرگذار است که سلامت روحی و درونی بدن و این دو باید با یک موازنه و هم سویی رعایت شود. برای سلامت بدن، راه کارهای گوناگونی وجود دارد؛ راه کارهایی که عمل به آن، چندان سخت و دست نیافتنی نیست اما روح و روان و درون را سالم و خالی از هرگونه آلودگی و آسیب، نگه داری نمودن، چندان آسان نیست و باید دقت بیش تری به کار بست که شیوه و روش آن، به طور کلی با شیوه های نگه داری جسم متفاوت است؛ دوری جستن از تنش های درونی، درگیرنمودن ذهن به مسائلی که فایده ای جز مختل نمودن و آزار ذهن ندارد، ورود به مقوله هایی که کوچک ترین کمکی به آرامش روحی نمی نماید، دروغ و پیامدهای بعدی که گاه بسیار شکننده تر از خود دروغ است.
 
خودنمایی های تخریبی به نحوی که گاه تا سال های سال، آثار منفی آن در تمام نسوج درونی یافت می شود، در معرض محیط های آلوده زیستن (انواع آلودگی های محیطی، صوتی، دیداری و...) به صورت بلندمدت و نیز عدم توجه کافی به شاخصه هایی که می تواند روح را از آزردگی های بلندمدت برای ادامه ی طریق، یاری گر باشد (ازقبیل مسافرت و تغییر محیط هرچند برای مدت کوتاه)، درگیری های درونی که تنها منشأ دورنی دارد و کم ترین اثر بیرونی در آن دیده نمی شود، مانند وجود تردیدهای ذهنی و اختلافاتی که ایده های گوناگون از درون، موجب تخریب و ویرانگری می شود و...
 
کوتاه سخن این که باید ذهن را شناخت، به قدرت و اهمیت آن پی برد، از آن حمایت و نگه داری نمود و درنهایت، از هرچیز که به شفافیت ذهن لطمه ای هرچند کوچک وارد می سازد، دوری جست چراکه عقیده داریم شفافیت ذهن، به وجودآورنده ی محیطی خواهد بود که بیش ترین کمک را به خلاقیت ذهن می نماید و این خلاقیت، خود در دامن ذهنی سالم و شفاف پدیدار و متولد می شود. باید به این دو مقوله، یعنی ذهن و شفافیت ذهن، اهمیت زیادی داد و نیز باید به خلاقیت، به گونه ای هم سو با ذهن، توجه کافی نمود و این سه واژه، قطعاً راهی جدید را پیش روی ما می گشاید؛ یعنی ذهن، شفافیت و خلاقیت، هر سه باید در کنار هم قرارگیرد تا اتفاقات خارق العاده ای شکل بگیرد و انسان، در بستری آرام و متعالی به رشد و بالانشینی دست یابد.
 
ذهن شفاف، در بدنی رشد می کند که در سلامت کامل روحی و روانی قرارداشته باشد و ذهنیت خلاق، تنها از پدیده هایی ست که از ذهن سالم و شفاف متبادر می شود و تفکر سالم و پویا نیز چندان با این مقوله بیگانه نیست. به خود بیندیشیم و آسیب ها را به هر شکل ممکن، از خود دور سازیم؛ از محیط های آسیب زا دوری جوییم تا احتیاجی به نگه داری مضاعف، احساس نشود.
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395 ساعت: 11:18 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تاثیر محبت بر مغز کودکان

بازديد: 29

تاثیر محبت بر مغز کودکان

به گزارش پایگاه اینترنتی مجله علمی "روانکاوی" آلمان، به هنگامیکه دانشمندان کودکان یتیم یک کشور اروپای شرقی را مورد مطالعه قرار دادند، در مغز آنها "حفره سیاهی" یافتند که طبیعتا باید"‪Kortex‬ ‪ "orbitofrontale‬ باشد. این همان بخش از مغز است که مسوولیت رشد و تحول در درک احساس و ساخت، عملکرد و هضم عواطف، تجربه زیبایی و لذت، لیاقت و هنر رفتار و برخورد عاقلانه با دیگران را برعهده دارد.
 
پژوهش های علم اعصاب و تحقیقات بیوشیمی با کمک و کاربرد تکنیک پویشگری مغز و مطالعات برش های آن، ثابت کرده اند که سیستم اعصاب نه تنها به تحریکات عواطفی عکس العمل نشان می دهد، بلکه در اساس شکل می گیرد.
 
مغز یک نوزاد هنوز به خوبی شکل نگرفته و بدون ساختار است و برای رشد و تحول خود به تحریک نیاز دارد، نه تنها به تحریکات محسوس و شناختی در اشکال و انحاء گوناگون مثل بازیها، رنگها یا موزیک، بلکه به برخوردها و رفتارهای محبت آمیز نیز محتاج است لبخند، تماس چشمها و وجود یک غمخوار و پرستار سبب آرامش و آسودگی خاطر و همزمان نیز ترشح هورمونهایی در ‪می گردد یعنی در آن بخشی از مغز که در همان سالهای نخستین شکل می گیرد و در پختگی رشد و تحول رفتار اجتماعی سرنوشت ساز است.
 
هر چه روابط و تاثیرات متقابل مثبت بیشتری بوقوع بپیوندد، اتصالات و شبکه های بهتر و بیشتری در این بخش ایجاد می گردد. بدین ترتیب، نظریه پیوند "جان بوولبی" که گهگاه مورد تردید قرار می گرفت بوسیله پژوهش های بیولوژیکی تایید شد.
 
نظریه بوولبی می گوید، رشد و تحول یک کودک از طریق تجربه پیوندها و دلبستگیهای دوران کودکی به نحو مثبت و یا به گونه ای منفی تحت تاثیر قرار می گیرد.
 
یکی از مطالعات انجام شده در دانشگاه "ویسکونسین" آمریکا نشان داد که نحوه و چگونگی عکس العمل یک فرد در مقابل فشارهای روحی در سنین کودکی تعیین می شود.نوزادانی که با مادران تحت فشار روحی یا افسردگی بزرگ می شدند، بعدها بیشتر از حد متوسط آسیب پذیر بودند. اینها در مواقع سخت و پیچیده با ترشح شدید هورمونهای فشار عکس العمل نشان می دهند. جالب توجه اینجا است که کودکانی که در سنین بالاتر مادران خویش را افسرده تجربه می کردند، از عکس العمل شدید مشابهی برخوردار نبودند.
 
بنابراین خاطرات بد اولیه نه تنها رفتار را نقش می دهد بلکه بر طبق علوم و شناختهای جدید، عکس العملهای الگویی فیزیولوژیکی مغز را که تعیین کننده چگونگی برخورد و رفتار ما با احساسات و دیگر اشخاص هستند، نیز تحت تاثیر قرار می دهند. بر اساس اکتشافات جدید، این پرسش در ظاهر ساده که آیا باید نوزاد عاجز گریان را در بغل گرفت و آرام کرد، دیگر به استیل تربیتی مربوط نمی شود.
 
واقعیت غیر قابل بحث آن است که نوزادان خود قادر به از میان بردن فشارهای روحی و احساسی خویش نیستند، آنها به هنگام هیجان و برآشفتگی، قدرت تغییر خودآگاه و انحراف ذهن خویش را ندارند. در این موقعیت "هیپوتالاموس" موادی را بعنوان علامت تولید می کند که باعث ترشح هورمن فشار "کورتیزول" می گردد.
 
در سالهای پس از دوران کودکی، مغز در مواقع سختی و فشار یا با تولید بیش از حد هورمون که نتیجه آن بروز ترس و افسردگی است و یا با تولید کمتر از حد لازم که نتیجه آن سردی عواطف و بروز خشونت است، عکس العمل نشان می دهد. نتیجه گیری از این شناختهای جدید علمی تنها چنین می تواند باشد که نوزاد در سالهای اولیه زندگیش به فردی نیازمند است که برایش شناخته شده باشد، فردی که حال و احوال نوزاد را درک کند، فردی که به وی لبخند بزند و با محبت و مهربانی رفتار کند.
 
خانم "سو گرهاردت" متخصص روان درمانی تردید دارد که پرورش و تربیت نوزاد توسط افراد غریبه بتواند این کیفیت پرورشی را بوجود آورد. وی می گوید: در کودکان کم سنی که توسط غریبه ها پرورش می یابند، احتمالا این کمبود تجربه که وجود و مفهوم خاصی برای دیگری داشته باشد، وجود دارد. "آنها می آموزند که باید در انتظار علاقه و توجه دیگران باقی بماند" والدین نیز در سالهای نخستین نیاز به حمایت دیگران دارند، مثلا در صورت وجود مشکلات با کودک به کمکهای روان درمانی یا به موسسات اجتماعی و گروهها و همدردان مشترک احتیاج دارند تا به این وسیله بتوانند از تنهایی و ایزوله شدن خود جلوگیری نمایند.
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395 ساعت: 11:08 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تاثیر محبت بر مغز کودکان

بازديد: 193

تاثیر محبت بر مغز کودکان

به گزارش پایگاه اینترنتی مجله علمی "روانکاوی" آلمان، به هنگامیکه دانشمندان کودکان یتیم یک کشور اروپای شرقی را مورد مطالعه قرار دادند، در مغز آنها "حفره سیاهی" یافتند که طبیعتا باید"‪Kortex‬ ‪ "orbitofrontale‬ باشد. این همان بخش از مغز است که مسوولیت رشد و تحول در درک احساس و ساخت، عملکرد و هضم عواطف، تجربه زیبایی و لذت، لیاقت و هنر رفتار و برخورد عاقلانه با دیگران را برعهده دارد.
 
پژوهش های علم اعصاب و تحقیقات بیوشیمی با کمک و کاربرد تکنیک پویشگری مغز و مطالعات برش های آن، ثابت کرده اند که سیستم اعصاب نه تنها به تحریکات عواطفی عکس العمل نشان می دهد، بلکه در اساس شکل می گیرد.
 
مغز یک نوزاد هنوز به خوبی شکل نگرفته و بدون ساختار است و برای رشد و تحول خود به تحریک نیاز دارد، نه تنها به تحریکات محسوس و شناختی در اشکال و انحاء گوناگون مثل بازیها، رنگها یا موزیک، بلکه به برخوردها و رفتارهای محبت آمیز نیز محتاج است لبخند، تماس چشمها و وجود یک غمخوار و پرستار سبب آرامش و آسودگی خاطر و همزمان نیز ترشح هورمونهایی در ‪می گردد یعنی در آن بخشی از مغز که در همان سالهای نخستین شکل می گیرد و در پختگی رشد و تحول رفتار اجتماعی سرنوشت ساز است.
 
هر چه روابط و تاثیرات متقابل مثبت بیشتری بوقوع بپیوندد، اتصالات و شبکه های بهتر و بیشتری در این بخش ایجاد می گردد. بدین ترتیب، نظریه پیوند "جان بوولبی" که گهگاه مورد تردید قرار می گرفت بوسیله پژوهش های بیولوژیکی تایید شد.
 
نظریه بوولبی می گوید، رشد و تحول یک کودک از طریق تجربه پیوندها و دلبستگیهای دوران کودکی به نحو مثبت و یا به گونه ای منفی تحت تاثیر قرار می گیرد.
 
یکی از مطالعات انجام شده در دانشگاه "ویسکونسین" آمریکا نشان داد که نحوه و چگونگی عکس العمل یک فرد در مقابل فشارهای روحی در سنین کودکی تعیین می شود.نوزادانی که با مادران تحت فشار روحی یا افسردگی بزرگ می شدند، بعدها بیشتر از حد متوسط آسیب پذیر بودند. اینها در مواقع سخت و پیچیده با ترشح شدید هورمونهای فشار عکس العمل نشان می دهند. جالب توجه اینجا است که کودکانی که در سنین بالاتر مادران خویش را افسرده تجربه می کردند، از عکس العمل شدید مشابهی برخوردار نبودند.
 
بنابراین خاطرات بد اولیه نه تنها رفتار را نقش می دهد بلکه بر طبق علوم و شناختهای جدید، عکس العملهای الگویی فیزیولوژیکی مغز را که تعیین کننده چگونگی برخورد و رفتار ما با احساسات و دیگر اشخاص هستند، نیز تحت تاثیر قرار می دهند. بر اساس اکتشافات جدید، این پرسش در ظاهر ساده که آیا باید نوزاد عاجز گریان را در بغل گرفت و آرام کرد، دیگر به استیل تربیتی مربوط نمی شود.
 
واقعیت غیر قابل بحث آن است که نوزادان خود قادر به از میان بردن فشارهای روحی و احساسی خویش نیستند، آنها به هنگام هیجان و برآشفتگی، قدرت تغییر خودآگاه و انحراف ذهن خویش را ندارند. در این موقعیت "هیپوتالاموس" موادی را بعنوان علامت تولید می کند که باعث ترشح هورمن فشار "کورتیزول" می گردد.
 
در سالهای پس از دوران کودکی، مغز در مواقع سختی و فشار یا با تولید بیش از حد هورمون که نتیجه آن بروز ترس و افسردگی است و یا با تولید کمتر از حد لازم که نتیجه آن سردی عواطف و بروز خشونت است، عکس العمل نشان می دهد. نتیجه گیری از این شناختهای جدید علمی تنها چنین می تواند باشد که نوزاد در سالهای اولیه زندگیش به فردی نیازمند است که برایش شناخته شده باشد، فردی که حال و احوال نوزاد را درک کند، فردی که به وی لبخند بزند و با محبت و مهربانی رفتار کند.
 
خانم "سو گرهاردت" متخصص روان درمانی تردید دارد که پرورش و تربیت نوزاد توسط افراد غریبه بتواند این کیفیت پرورشی را بوجود آورد. وی می گوید: در کودکان کم سنی که توسط غریبه ها پرورش می یابند، احتمالا این کمبود تجربه که وجود و مفهوم خاصی برای دیگری داشته باشد، وجود دارد. "آنها می آموزند که باید در انتظار علاقه و توجه دیگران باقی بماند" والدین نیز در سالهای نخستین نیاز به حمایت دیگران دارند، مثلا در صورت وجود مشکلات با کودک به کمکهای روان درمانی یا به موسسات اجتماعی و گروهها و همدردان مشترک احتیاج دارند تا به این وسیله بتوانند از تنهایی و ایزوله شدن خود جلوگیری نمایند.
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395 ساعت: 11:04 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

مغز چگونه فعالیت می کند؟

بازديد: 61

مغز چگونه فعالیت می کند؟

مغز یکی از پیچیده‌ترین ارگان‌های بدن انسان است. این عضو کوچک سخت‌ترین وظایف را در بدن بر عهده دارد که شامل کنترل سیستم‌های عصبی ، راه رفتن، صحبت کردن نفس کشیدن و فکر کردن و هزاران فعالیت دیگر می‌شود. مغز آنقدر پیچیده است که هر کدام از قسمت‌های آن وظیفه انجام و کنترل کاری خاص را به عهده دارند و عدم فعالیت درست هر کدام از آنها می‌تواند اختلالات بسیاری را برای هر فردی رقم بزند.
 
با وجود صدها سال تلاش بشر برای شناخت مغز هنوز هم نقاط و مسائل بسیاری وجود دارند که مبهم باقی مانده و پاسخی برای آنها بدست نیامده است. پیچیدگی بسیار زیاد مغز و رمز و رازی که در آن وجود دارد سبب شده است تا انسان‌ها تصورات و شایعات زیادی در مورد آن به راه بیندازند که بسیاری از این شایعات به مروز زمان به حقایقی تبدیل شده است که همگان آن را باور کرده‌اند. چند شایعه رایج در مورد مغز انسان را موارد زیر هستند که درست نیستند و رواج پیدا کرده‌اند:
 
رنگ مغز:
تا به حال با خودتان فکر کرده‌اید که مغزتان چه رنگی است؟ما رنگهای زیادی در بدنمان داریم که در خون، استخوان‌ها و مایعات جاری به چشم می‌خورند. در مورد مغز انسان ممکن است شما در مدرسه و کلاس های درستان مغزهای پلاستیکی را دیده باشد که معمولا به رنگ سفید و یا صورتی کم رنگ و یا خاکستری کم رنگ هستند. اما در واقع مغز انسانی که زنده است و فعالیت می‌کند  به رنگ های خاکستری، سفید ، سیاه و قرمز است.
 
شایعه وتصوری که تا به حال شنیده‌اید که مغز شما طوسی زنگ است اصلا حقیقت ندارد. درست است که در مغز شما همانطور که دستیار "پوآرو" به آن اشاره می‌کرد سلول‌های خاکستری وجود دارد اما این به آن معنا نیست که همه مغز خاکستری رنگ است.
 
وقتی چیزی یاد می‌گیرید مغزتان چین می‌خورد؟
وقتی به اینکه مغزتان چه شکلی دارد می‌اندیشید احتمالا به جسمی نسبتا کوچک فکر می‌کنید که خاکستری رنگ است و سطح آن را چین و چروک‌های بسیاری پوشانده است. حقیقت دارد آن است که هر چقدر سن بالا می‌رود تا به بلوغ نزدیک شود مغز اندازه بزرگتری پیدا می‌کند.
 
برای اینکه مغز در جمجمه جا بگیرد به مرور زمان به طور خودکار در خود جمع می شود تا در کاسه سر جا بگیرد. اگر تمامی چین و چروک‌های مغز را باز کنیم مغز به اندازه یک روبالشی بزرگ اندازه خواهد گرفت و تنها این نکته قطعی است که شکل مغز هر فردی با فرد دیگر تفاوت‌هایی خواهد داشت.
 
با وجود این اطلاعات مطمئن باشید که با یاد گرفتن و یا هوش بالاتر چین و چروک های مغز شما بیشتر نمی‌شود و از همان زمان ابتدای تولد این چروک‌ها وجود داشته و باقی خواهد ماند.
 
مغز انسان بزرگترین مغز نیست
حیوانات زیادی وجود دارند که کارهایی شبیه اعمال انسان‌ها انجام می‌دهند. رفتارهایی همچون پیدا کردن راه حلی برای مشکلات ، هوشیاری و نشان دادن احساسات به یکدیگر از جمله آنهاست. در حالی که هنوز ارائه دادن مدارک برای اثبات آنکه انسان‌ها باهوش‌ترین حیوانات هستند ادامه دارد اما آنچه بدیهی است آن است که انسان باهوش‌ترین مخلوقات است.
 
از آنجایی که معمولا بسیاری از افراد تصور می‌کنند که هر چه باهوشتر به معنای بزرگتر است ممکن است تصور شود که پس مغز انسان‌ها هم اندازه بزرگتری نسبت به سایر مخلوقات دارد. اما این درست نیست.
 
یک مغز معمولی به طور میانگین 1 کیلو و 361 گرو وزن دارد. دلفین که باهوش‌ترین حیوانات است به طور میانگین 1.5 کیلو وزن مغزش است اما برای وال‌ها موضوع کاملا فرق می‌کند. وال نوزاد که اندازه هوش او از دلفین بسیار کمتر است مغزی به وزن 7کیلو و 800 گرم دارد. سگ ها و اورانگوتان‌ها که حیوانات نسبتا باهوشی هستند نیز مغزهای کوچکی دارند که نشان دهنده مربوط نبودن اندازه مغز با هوش می‌باشد.
 
 هنگام قطع شدن سر از بدن مغز برای چند ثانیه همچنان کار می‌کند
زمان‌های قدیم قطع کردن سر مجرمان برای مرگ آنها کاری عادی بود. گیوتین‌ها برای مرگ‌های سریع استفاده می‌شدند و صدها نفر به این روش اعدام شدند. آنچه در زمانهای قدیم رایج شد آن بود زمانی که سر از بدن جا می‌شود برای حدود 30 ثانیه پلک زدن هنوز ادامه دارد و حتی چشمها به اطراف نگاه می‌کنند. این تصور تا سالهای سال ادامه داشت و هنوز هم بسیاری بر این عقیده هستند.
  
آنچه پزشکان امروزی مدعی هستند آن است که رفتاریهایی که از اعضای صورت بر می‌خیزد نه از روی آگاهی بلکه عکس العمل‌های ماهیچه‌های بدن است و در واقع حرکتی کنترل شده وجود ندارد. به محض اینکه ارتباط مغز با قلب قطع شود مغز به حالت کما فرو رفته و می‌میرد. این حالت نیز تنها 2 تا 3 ثانیه طول می‌کشد و آنقدر سریع است که هیچکس متوجه آن نخواهد شد.
 
 اختلال در مغز دائمی است.
 اختلال در مغز یکی از بزرگترین مشکلاتی است که ممکن است برای مغز پدید آید. با اینکه مغز ظاهری بسیار پیچیده و هیجان انگیزی دارد اما در عین حال آنقدر شکننده است که به محض وارد شدن مشکلی برای سلول‌ها قدرت دفاع از خود را از دست می‌دهد. اختلالات مغزی به دلایل مختلفی هچون عفونت و یا تصادفات ممکن است پدید آید و تعریف درست آن از بین رفتن سلول‌های این ارگان است.
 
برای بسیاری از انسان‌ها اختلال در مغز به معنای فرو رفتن فرد به زندگی گیاهی است و هیچ راه برگشت و مداوایی وجود ندارد و دست کم انسانی که به آن مبتلا شده است تا پایان عمر را باید استفاده از دست و پا و حرکت را فراموش کند.
 
اما این موضوع همیشه صحت ندارد. آسیب و تخریب مغز در شکل‌های مختلفی بروز میکند و اینکه چه اثری بر انسان‌ها می‌گذارد بستگی به آن دارد که این اتفاق در  کجا و چقدر بد رخ داده باشد.
 
یک صدمه سطحی مغز همچون ضربه مغزی زمانی صورت می‌گیرد که مغز در جای خود جمجمه تکان می‌خورد و سبب خونریزی و عدم کار صحیح می‌شود. مغز از پس ضربات و مشکلات سطحی خیلی خوب بر می‌آید و بر خلاف تصور همه، صدمات مغزی به عدم توانایی منتهی نمی‌شود.
جزاحی مغز و برداشتن لخته‌های موجود در مغز می‌تواند توانایی آن را دوباره برگرداند و در شرایط بسیار بد عدم تحرک و از کار افتادگی حاصل خواهد شد.
 
آنچه در مورد جراحات مغزی شایان ذکر است آن است که اگر رشته عصب‌ها آسیب دیده باشند هیچ راهی برای ترمیم وجود ندارد اما اگر محل الصاق عصب‌ها دچار آسیب دیدگی شده باشد ترمیم صورت می‌گیرد.
 
نکته‌ای که باید به آن توجه داشت آن است که مسائل بسیاری وجود دارد که در مورد مغز ناشناخته است و پزشکان  هم حتی ممکن است نتوانند پیش بینی کنند که یک اختلال مغزی تا چه اندازه امکان دارد بهبود یابد.
 
 آیا داخل مغز با استفاده از مواد مخدر حفره ایجاد می‌شود؟
این‌ که داروهای مختلف مخدر جه تاثیراتی روی مغز می‌گذارند متفاوت است. برخی معتقدند تنها داروهای بسیار قوی، مغز را با اختلال رو به رو می‌کنند و برخی نیز معتقدند که بار اول استفاده از مواد مخدر بیشترین تخریب را به جا خواهد گذاشت.
 
شایعات متفاوتی ارائه شده است که مواد مخدری همچون کوکائین و اکستازی می‌تواند داخل مغز حفره ایجاد کند. اما حقیقت آن است که تنها چیزی که می‌تواند در مغز ایجاد سوراخ کند مته های پزشکی است. این تصور که مواد مخدر این کار را با انسان می‌کنند اشتباه است اما آنچه اثبات شده آن است که این مواد می‌توانند تاثیرات بلند مدت و کوتاه مدت زیادی روی مغز بگذارد.
تنها تاثیر فیزیکی که از مواد مخدر  اثبات شده آن است که استفاده از آنها می‌تواند تغییراتی در فیزیک ظاهری و رشد مغز موثر باشد و به همین دلیل است که تغییر در رفتارهای یک فرد معتاد بسیار سخت خواهد بود.
 
آیا تنها از 10 درصد مغزمان استفاده می‌کنیم؟
اینکه هر فردی تنها از 10 درصد مغزش استفاده می‌کند یکی از رایج ترین خرافاتی است که در مورد مغز وجود دارد. یه علاوه دست کم 100 بیلیون رشته عصبی که در مغز دائما مشغول به فعالیت هستند بخش های مختلف مغز که هر کدام یک حرکت و رفتار را کنترل می‌کنند نیز همیشه مشغول به فعالیت هستند.
 
اسکن‌های انجام شده از مغز نشان می‌دهد که این ارگان همواره در حال کار است و مهم نیست ما در حال انجام چه فعالیتی هستیم مغز مدام مشغول به کار است و تنها زمانی از کار باز می‌ایستد که دچار اختلال شدید مغزی شده باشیم. پس ما از تمام مغزمان استفاده می‌کنیم و هیچ نقطه از آن نیست که بی‌استفاده مانده باشد.
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395 ساعت: 11:03 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

کارایی نیمکره های مغز

بازديد: 87

کارایی نیمکره های مغز

انسانها  از این نظر که کدام نیمکره مغزشان بر افکار و پردازش اطلاعات مغزشان سیطره دارد با یکدیگر تفاوت دارند. اکنون به تفاوتهای دو نیمکره مغز می پردازیم:
 
نیمکره راست:
- دیداری ـ تمرکز بر تصاویر و الگوها
- درک مستقیم و شهودی ـ پیروی از احساسات
- حافظه تصویری ـ توسط یادداشت ویا ترسیم موضوعات می توان آنها را به خاطر سپرد.
- پردازش افکار بطور همزمان صورت می گیرد.
- اطلاعات را به یکدیگر ارتباط می دهد.
- ابتدا به کلیات و سپس به جزییات می پردازد.
- سازمان نیافته می باشد.
- تداعی آزاد دارد.
- بسیار در جستجوی استدلال بوده و به دنبال علل قوانین می باشد.
- فاقد حس زمان می باشد.
- در تلفظ ویافتن واژه ها مشکل دارد.
- در الویت بندی مشکل دارد. تکانشی و بدون اندیشه اقدام به کاری می کند.
- هنگام صحبت کردن دستان خود را حرکت می دهد.
- به چگونگی بیان سخنی توجه می کند و نه به مضمون آن.
 
نیمکره چپ:
- شفاهی ـ تمرکز بر واژه ها، نماد ها و ارقام
- تحلیل گر ـ پیروی از منطق.
- برای بخاطر آوردن از واژه ها سود می برد ـ اسامی را بجای چهره ها بخاطر می سپارد.
- پردازش افکار بطور متوالی و ترتیبی صورت می گیرد ـ مرحله به مرحله
- استنتاج منطقی از اطلاعات به عمل می آورد.
-  بتدا جزییات را بررسی کرده و سپس به کلیات دست می یابد.
- بسیار سازمان یافته می باشد.
- علاقه مند به تهیه فهرست و برنامه ریزی
- معمولا بدون تحلیل و کورکورانه از قوانین تبعیت می کند.
- در پیگیری و حفظ زمان کار آمد است.
- تلفظات و فرمولهای ریاضی به سهولت به خاطر سپرده می گردند.
- از مشاهده اشیا لذت می برد.
- از پیش برنامه ریزی می کند.
- هنگام سخن گفتن به ندرت از اشارات و حرکات دست استفاده می کند.
- به مضمون سخن توجه می کند و نه به چگونگی بیان آن.
 
تفاوتهای مغز زنان و مردان:
 - سلولهای مغزی در مردان ۴% بیشتر از زنان می باشد. مغز مردان ۱۰۰ گرم سنگین تر از مغز زنان می باشد.
- ارتباطات میان سلولهای مغزی در زنان بیشتر از مردان می باشد.
- انتقال اطلاعات میان دو نیمکره مغز در زنان با سرعت بیشتری انجام می گیرد.
- زنان تقریبا به هر دو نیمکره مغزشان دسترسی دارند اما مردان عمدتا از نیمکره چپ مغزشان استفاده می کنند.
- طول نخاع در مردان اندکی طویل تر از زنان می باشد.
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395 ساعت: 11:00 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

به مغزتان رسیدگی کنید!

بازديد: 167

به مغزتان رسیدگی کنید!

مهم نیست مغز ما چقدر قدرتمند است، آنچه اهمیت دارد، این است که بدانیم این عضو نیاز به جبران و احیای خود دارد تا بتواند قالب و توانایی خود را حفظ کند. پژوهشگران روش های گوناگونی را برای سوپرشارژ کردن و افزایش کارآیی مغز پیشنهاد داده اند که در این نوشتار ساده ترین آنها ارایه شده تا هر فردی بتواند به محض احساس نیاز، به آنها دسترسی داشته باشد و آنها را به کار بسته و از مزایای آن بهره مند شود:

هرچند مغز ما قویترین رایانه در سیاره زمین به شمار می رود، این رایانه قدرتمند نیز گاهی به خطا می رود. ما انسانها بیشتر وقت خود را صرف انباشتن چیزهای گوناگون و بی فایده به داخل مغزمان می کنیم. مهم نیست مغز ما چقدر قدرتمند است، آنچه اهمیت دارد، این است که بدانیم این عضو نیاز به جبران و احیای خود دارد تا بتواند قالب و توانایی خود را حفظ کند.

پژوهشگران روش های گوناگونی را برای سوپرشارژ کردن و افزایش کارآیی مغز پیشنهاد داده اند که در این نوشتار ساده ترین آنها ارایه شده تا هر فردی بتواند به محض احساس نیاز، به آنها دسترسی داشته باشد و آنها را به کار بسته و از مزایای آن بهره مند شود:

▪ بادام بخورید
بادام حافظه را تقویت می کند و اگر در ترکیب با شیر پیش از رفتن به رختخواب و یا پس از برخاستن از خواب به هنگام صبح مصرف شود، تأثیر بهتری دارد.

▪ آب سیب بنوشید
پژوهشگران دانشگاه ماساچوست لوول نشان داده اند که آب سیب تولید نوعی انتقال دهنده عصبی حیاتی «استیلکولین» را در مغز افزایش داده و از این طریق قدرت حافظه را نیز تشدید می کند.

▪ خوب بخوابید
تحقیقات نشان می دهد که حافظه بلند مدت در طول خواب با پخش دوباره تصاویر تجربه شده در روز تقویت می شود.

 از تفریحات ساده لذت ببرید
استرس قدرت مغزی ما را تحلیل می برد. ذهنی که در استرس گرفتار شده، بیشتر منابع حافظه ما را مصرف می کند و به این ترتیب، ذهنی ضعیف و کودن برای ما باقی می گذارد. تلاش کنید برای خود عادتهای ساده تفریحی در روز تعیین کنید تا بتوانید به کمک آنها استرس را از ذهن خود پاک کنید. برخی از این تفریحات ساده و مفید برای ذهن و بدن و روان عبارتند از: گوش دادن به موسیقی مورد علاقه، بازی با کودکان، قدردانی از دیگران، پیاده روی، دوچرخه سواری و یا شنا به طور روزانه، کار کردن با یک وبلاگ و سرانجام شرکت در کلاس های یوگا و سلامت به طور روزانه.

▪ ذهن خود را ورزش دهید
همان گونه که ورزش جسمی برای بهره مندی از یک بدن قوی و سالم ضروری است، ورزش ذهنی نیز به همین اندازه مهم است تا بتوانید ذهنی تیز و فعال داشته باشد. آیا تاکنون توجه کرده اید که چرا کودکان قدرت مغزی قوی تری نسبت به افراد بالغ دارند؟ چون کودکان ذهنی بازیگوش دارند و یک چنین ذهنی توان حافظه را بالا می برد. برای رسیدن به چنین توانایی می توانید پازل یا جدول حل کنید، در کارهای گروهی داوطلب شوید، با دیگران تعامل کنید، به یک سرگرمی مانند مطالعه، نقاشی یا حتی دیدن پرندگان مشغول شوید، یک مهارت جدید یا یک زبان جدید بیاموزید.

▪ یوگا یا مدیتیشن انجام دهید
یوگا و مدیتیشن استرس را تخلیه می کند. استرس قاتل حافظه است، اما یوگا و مدیتیشن با کاهش استرس، پایین آوردن فشار خون، کاهش سرعت تنفس، کاهش سرعت متابولیسم و آزاد کردن تنش از ماهیچه ها، ذهن را تقویت می کنند.

▪ مصرف مواد قندی را کاهش دهید
قند غذا نیست، بلکه شکلی از کربوهیدرات است که یک انرژی واهی تولید می کند. مصرف زیاد مواد قندی باعث بروز نشانه های عصبی و رنج آور، ضعف حافظه و دیگر اختلالات عصبی می شود. غذاها را بدون افزودن شکر مصرف کنید و از مصرف نوشیدنی های شیرین یا مقدار زیادی شکر یا قند با کافئین پرهیز کنید.

▪ از گندم سبوس دار استفاده کنید
گندم سبوس دار دارای لسیتین است. این ماده، مشکل سخت شدن سرخرگ ها را آسان می کند و از این طریق موجب بهبود عملکرد مغز می شود.

▪ شب ها غذای سبک بخورید
خوردن غذای زیاد و سنگین در شب، باعث بروز استرس طولانی مدت و احساسی به هنگام خواب می شود. توصیه می شود غذای سنگین را در روز مصرف کنید که بدن تحرک بیشتری دارد. شبها با خوردن غذای سبک و میوه یا سبزی می توانید خواب بهتری داشته باشید. خواب خوب شب به معنی تقویت قوای مغز است.

▪ قدرت تخیل خود را تقویت کنید
یونانی ها اصل خیال پردازی را برای به خاطر سپردن همه چیز یاد می گیرند. این تکنیک نیاز دارد که فرد یک تخیل واقعی و رنگی را ایجاد کند که بتوان آن را به یک موضوع یا شی خاص ارتباط داد. اگر شما همه حواس خود شامل لامسه، بویایی، چشایی، شنوایی و بینایی را درگیر خیال پردازی کنید، می توانید جزییات بیشتری از یک موضوع را به یاد بیاورید. این کار به تقویت حافظه شما کمک می کند.

▪ خشم خود را کنترل کنید
غذاهای تهیه شده از آرد سفید، مصرف زیاد نشاسته یا نان سفید، می تواند منجر به بروز حساسیت های عصبی شود. در نتیجه، مصرف این قبیل مواد غذایی پرخاشگری و برخی از رفتارهای افسردگی را موجب می شود. در عوض سبزی تازه بخورید. آب زیاد بنوشید و یوگا یا مدیتیشن انجام دهید تا احساسات سمی مانند خشم و استرس از شما دور شود.

▪ ویتامین ب کمپلکس مصرف کنید
این ویتامین حافظه را تقویت می کند. از غذا و سبزیجات غنی از این ویتامین مصرف کنید. باید گفت که مواد غذایی نشاسته ای و نان سفید، تاثیر مطلوب این ویتامین برای حفظ سلامت حافظه را خنثی می کند.
 
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395 ساعت: 10:52 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

هوش عاطفی (هیجانی) چیست؟

بازديد: 135

هوش عاطفی (هیجانی) چیست؟

امروزه روانشناسان علاوه بر توجهی که به تفاوت افراد از لحاظ هوش علمی دارند، هوش عاطفی را نیز به عنوان یک تفاوت عمده بین شخصیت های مختلف قلمداد می کنند. بطوری که افراد مختلف ممکن است از لحاظ میزان بهره هوشی عاطفی متفاوت از یکدیگر باشند و این تفاوت به شیوه های گوناگون در زندگی آنها نمود پیدا کند. کارکردها و عملکردهای افراد به دلیل داشتن درجه هوش عاطفی متفاوت بوده و کل زندگی آنها را تحت الشعاع خود قرار می دهد.
 
هوش عاطفی (هیجانی) چیست؟
هوش عاطفی، شیوه برخورد فرد با مسائل و فراز نشیب های زندگی را نشان می دهد. به عبارتی هوش عاطفی مجموعه ای ازخصوصیات شخصیتی است که در سرنوشت و سبک زندگی فرد موثر است. این خصوصیات شخصیتی موجب می شود که فرد از شیوه های مناسب برای گذران زندگی و مراحل آن استفاده می کند. این افراد رضایت از زندگی بیشتری دارند، شاداب تر هستند.
 
ارتباط بهتری با اطرافیان برقرار می کنند و قدرت سازش بیشتری با مشکلات عاطفی و هیجانی دارند. از زندگی عاطفی غنی و سرشاری برخوردار هستند. دلسوز و پرملاحظه هستند. مسئولیت پذیری بیشتری دارند. در مورد خود برداشت و نگرش مثبتی دارند. با خود راحت هستند و بیشتر از افراد دیگر پذیرای تجارب احساسی و هیجانی هستند.
 
هوش عاطفی و هوش علمی یا   (IQ)
میزان بهره هوشی افراد نمی تواند نشانگر زندگی آنها و میزان رضایت آنها از زندگی باشد. بطوری که نمی توان گفت افرادی که از IQ بالاتری بهره مند هستند حتی در زمینه روابط اجتماعی، زندگی عاطفی و... نیز عملکرد بهتری دارند. بنابراین IQ بالا و به تبع آن تحصیلات بالا و موقعیت شغلی خوب نمی تواند موفقیت فرد را در زندگی تضمین کند، مگر اینکه فرد از لحاظ هوش عاطفی نیز نمره بالاتری کسب کند.

بهره هوشی یا IQ افراد هیچگونه اطلاعی در این باره نمی دهد که افراد در فراز و نشیب زندگی چگونه عمل خواهند کرد و مساله همین جاست. هوش و استعداد تحصیلی هیچگونه آمادگی و مهارتی برای جدال با ناملایمات زندگی یا استفاده از فرصت های مطلوب به دست نمی دهد. با این حال در مدارس و دوره های آموزشی با اینکه هدف فراهم ساختن آمادگی فردبرای ورود به زندگی موفق و رضایت بخش است تاکید علاوه هوشی علمی است تا هوش عاطفی.
 
احساسات و عواطف انسان نیز همچون عملکرد منطقی فرد در مسائل هوشی دارای اصول و فنونی است که افراد مختلف از این لحاظ با یکدیگر تفاوت دارند. همانگونه که دو فرد ممکن است در یک مساله هوشی عملکردهای متفاوت داشته باشند، از لحاظ هوش عاطفی نیز با یکدیگر تفاوت دارند. تفاوت آنها در هوش عاطفی مواجه با مسائل زندگی عملکردهای متفاوتی را در آنها موجب خواهد شد.
 
هوش عاطفی و شناخت احساسات خود
خودآگاهی و شناسائی نوع و شدت احساسات خود بخش مهمی از هوش عاطفی است. فردی که احساسات خود را به راحتی شناسایی می کند، واکنش سریع تری در برخورد با مسائل دارد. به عبارتی قدم اول در ارائه و استفاده از راهکارها برای مسائل زندگی شناسایی احساسات است. در اغلب مسائل زندگی احساسات و عواطف ما دخیل هستند. بنابراین هوش عاطفی عمدتا با این مسائل درگیر است. و بخشی از آن که شناسایی نوع و شدت احساسات را بر عهده دارد، اولین مراحل را برای آماده شدن فرد برای اجرای مراحل بعدی طی می کند. تا زمانیکه فرد با تاخیر و با مشکل از احساسات خود سر در می آورد، امکان اداره و کنترل این احساسات نیز در او با تاخیر همراه خواهد بود. سرعت عمل در اجرای این مراحل بالا بودن هوش عاطفی فرد را نشان می دهد.
 
هوش عاطفی و کنترل احساسات
افرادی که هوش عاطفی بالاتری دارند، راحت تر از دیگر افراد احساسات خود را کنترل می کنند. قدرت بیشتری برای تحت اختیار درآوردن عواطف خود دارند و اجازه نمی دهند عواطف آنها بیش از حد لازم و در سطح افراطی عمل کند یا پسروی عاطفی داشته باشند. آنها برای کنترل احساسات خود شگردها و مهارت های زیادی را می دانند و در اکثر موارد با سرعت عمل از این مهارت ها و شگردها استفاده می کنند. آنها را به راحتی خشم خود را کنترل کرده و آنرا در مسیر درست برای تخلیه و رسیدن به نتیجه مناسب هدایت می کند. زود و نابهنگام مضطرب نمی شوند و در این موارد می دانند که چگونه باید آرامش خود را حفظ کنند.
 
هوش عاطفی و شناخت احساس دیگران
افرادی که از هوش عاطفی بالایی برخوردارند، علاوه بر اینکه احساسات خود را به خوبی می شناسند در شناخت احساسات دیگران نیز عملکرد خوبی دارند. این مهارت موجب می شود که فرد بتواند دیدگاه و نظر افراد دیگر را از لحاظ احساسی درک کند و به عبارتی بتواند خود را به جای او بگذارد. داشتن چنین مهارتی موجب می شود که فرد بتواند روابط خود را به بهترین وجهی اداره کرده و سازمان دهد.
 
هوش عاطفی و روابط اجتماعی
افرادی که از هوش عاطفی بالاتری برخوردارند، از لحاظ روابط اجتماعی بسیار موفق هستند. آنها به راحتی روابط خود را برقرار می کنند، می توانند با مهارت هایی که دارند، این روابط را حفظ کرده و تحکیم بخشند. آنها در روابط خود راحت، فاقد اضطراب و خونگرم عمل می کنند و دیگران را نیز به راحتی می پذیرند. افراد دیگر در ارتباط با این افراد احساس راحتی و آرامش می کنند و معمولا تمایل بیشتری برای ادامه ارتباط با این افراد دارند. در حالی که افرادی که دارای هوش عاطفی پائین تری هستند، در روابط، سرد و خشک ارزیابی می شوند و اغلب روابط آنها در همان مراحل اولیه با شکست مواجه می شود.
 
سخن آخر
هوش عاطفی کاربردهای زیادی برای رضایت بخش تر کردن زندگی افراد دارد. بطوری که تحقیقات نشان می دهد رضایت از زندگی در افراد با هوش عاطفی بالا بیشتر است. هوش عاطفی پائین در اغلب موارد ریشه اصلی مشکلاتی است که برای فرد پیش می آید. ناتوانی در برقراری روابط اجتماعی، پیوند زناشوئی مناسب، سلامت روانی در معرض خطر و... از جمله این مشکلات هستند.
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395 ساعت: 10:51 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

خلاقیت و کارآفرینی در کودکان به چه عواملی بستگی دارد؟

بازديد: 157

خلاقیت و کارآفرینی در کودکان به چه عواملی بستگی دارد؟

کودکان توانایی تفکر را دارند و امکان رشد و پرورش مهارت های گوناگون را نیز دارا می باشند. کارآفرینی به عنوان موتور محرکه توسعه اقتصادی و اجتماعی نقش اساسی در فرایند توسعه جوامع دارد. لذا ایجاد و پرورش تفکر کارآفرینی در کودکان علاوه بر این که امکانپذیر می باشد، گامی مؤثر و مفید در جهت رشد و تعالی کشور عزیزمان نیز است.
 
تعاریف کارآفرینی:
تعاریف گوناگونی از کارآفرینی ارائه شده است که در اینجا به چند مورد از آنها اشاره می گردد.
 
-- کارآفرینی شکل ویژه ای از نوآوری است و عبارت از پیاده سازی موفقیت آمیز ایده های خلاق برای ایجاد کسب و کار جدید یا یک ابتکار جدید در درون کسب و کار موجود می باشد.
 
-- کارآفرینی فرایندی است که در آن اختراع به مرحله عمل درآمده و ایده ای خام به عملیاتی که از نظر اقتصادی معتبر می باشد، دگرگون شده است.
 
-- از نظر کرایزنر کارآفرینی بر بهره برداری از فرصت های کشف نشده تاکید دارد.
 
-- تیمونز کارآفرینی را خلق چیزی ارزشمند از هیچ تعریف می نماید.
 
تحقیقات کارآفرینی:
برای کارآفرینی ویژگی های مختلفی شناسایی شده است. روانشناسان به ویژگی های شخصیتی کارآفرین توجه نموده اند. هدف آنها در واقع شناسایی چگونگی ایجاد این ویژگی های متمایزکننده بوده است. از اوایل دهه شصت توجه جامعه شناسان و روانشناسان به ویژگی دیگری که باعث پرورش کارآفرینی می گردد جلب شده است که متغیرهای جمعیت شناختی می باشد.
 
کمیسیون اروپا برای گسترش و تسهیل کارآفرینی ایجاد قالب ذهنی مناسب در افراد و آموزش از سطوح پایین آموزش و پرورش را پیشنهاد نموده است و کشورهای آسیایی نیز پروژه هایی را در این راستا به کار گرفته اند. یکی از استراتژی هایی که مالزی برای توسعه کارآفرینی این کشور به کار برد ایجاد وزارت پرورش کارآفرین است.
 
آموزش یکی از مهمترین ساختارهای این وزارتخانه است. این آموزش با هدف پدید آوردن فرهنگ کارآفرینی انجام می پذیرد و وظیفه آن ترویج فرهنگ کارآفرینی در جامعه، به گونه ای که دانش آموزان مدارس و مؤسسه های آموزشی بالاتر (IHL) را دربر بگیرد است.
 
در ایران پژوهش های زیادی در راستای ویژگی های شخصیتی کارآفرینی افراد و بررسی وضعیت موجود صورت گرفته است. متاسفانه وضعیت در حد مطلوب نیست. در پژوهشی ویژگی پنجگانه کارآفرینی تحت عناوین توفیق طلبی، استقلال طلبی، خطرپذیری، خلاقیت و عزم و اراده برای ارزیابی نیم رخ کارآفرینی دانشجویان، اندازه گیری شده است.
 
مطابق نتایج نظرسنجی از ۲۸۴۳ نفر از دانشجویان، در حدود ۲۱ درصد دارای ویژگی های کارآفرینی هستند. به طور کلی میانگین امتیاز کارآفرینی دانشجویان برابر ۹۲/۳۱ بود که با حداقل میانگین قابل قبول (امتیاز ۳۷) تفاوت بسیار فاحشی دارد.
 
از سوی دیگر، مقایسه هر یک از ویژگی های پنجگانه کارآفرینی نشان می دهد که ویژگی عزم و اراده (با میانگین ۸/۷) در مقایسه با سایر خصیصه ها وضعیت نامناسبی دارد. امتیاز ویژگی های توفیق طلبی، استقلال طلبی، خطرپذیری و خلاقیت دانشجویان، فاصله کمی با حداقل امتیاز قابل قبول دارند.
 
چگونه از فرزندمان یک کارآفرین بسازیم:
با توجه به مطالب فوق الذکر، ایجاد تفکر کارآفرینی در کودکان ضرورتی غیرقابل انکار و امکانپذیر می باشد. روانشناسان معتقدند پنج سال اول زندگی بیشترین تاثیر را در زندگی شخص دارد. این دوران، زمانی است که جو اجتماعی، اقتصادی، فیزیکی و روانی اطراف کودک، اثر همیشگی بر شخصیت او دارد.
 
مطالعات مربوط به گذشته کارآفرینان موفق نشان می دهد که آنان از خانواده هایی که ارزش های خاصی برای استقلال و اتکا به خود قائلند بیرون می آیند. آموزش پوشیدن لباس، بستن بند کفش، عبور از خیابان و انتخاب دوستان و در کل آموزش استقلال در دوران پیش دبستان گام کوچکی در راه تبدیل کودکان امروز به کارآفرینان فردا است.
 
کودکانی که یاد می گیرند چگونه اوقات فراغت خود را با کارهای هنری و ساخت کاردستی پرنمایند، دارای تفکر خلاق و توفیق طلبی هستند. داشتن اولایی در مشاغل تجارت و شبیه آن کمک بزرگی در پرورش تفکر کارآفرینی در کودکان است. افراد موفق در این حوزه در سنین کودکی با مفاهیمی همچون فروش، شمارش پول، پول خرد کردن و ... آشنا شده اند. ایجاد تفکر مثبت اندیشی و ایجاد تفکر خلاق در سوق دادن کودکان در این راه کمک شایانی می نماید.
 
توجه به واحد کار پول و خرید و فروش که معمولا در اکثر پیش دبستانی های کشور ارائه می شود در این زمینه یاری رسان است. ایجاد هر یک از ویژگی های ذکر شده و ارائه راهکارهای مناسب آن در یک دوره کوتاه قطعا برای رشد و توسعه تفکر کارآفرینی در کودکان بردارند.
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395 ساعت: 10:50 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

پرورش خلاقیت در كودكان

بازديد: 165

پرورش خلاقیت در كودكان

خلاقیت یك ویژگی هیجان‌انگیز است. افراد به رگه‌هایی از خلاقیت كه در كارها و تصمیم‌گیری‌ها از خود نشان داده‌اند می‌بالند و آن را برای دیگران تعریف می‌كنند. به طور معمول نیز خلاقیت دیگران در هر حوزه‌ای مطلوب تلقی و نزد همگان با تحسین و استقبال مواجه می‌شود.
 
همه می‌دانند زندگی امروزی ما به یمن خلاقیت‌هایی كه در مسیر پیشرفت علم و تكنولوژی و ساخت وسایل رفاهی نوین به كار گرفته شده دلپذیر و راحت‌تر از گذشتگان است و این شرایط را مدیون ایده‌های خلاقانه مخترعان و پیگیری و ممارست دانشمندان هستیم.

خلاقیت برخلاف نبوغ یك ویژگی اكتسابی است و باز هم برخلاف نوابغ كه گاه زندگی متلاطم و ناخوشایندی داشته‌اند افراد خلاق اغلب موفقند، به دلیل قدرت ابتكارشان در برابر مشكلات تسلیم نمی‌شوند و زندگی سالم‌تری دارند، از نظر مادی پیشرفت می‌كنند و در مجموع از زندگی دلخواه و رشك‌برانگیز برخوردارند. پس از اكتسابی بودن نكته مهم درباره خلاقیت شرایط و سن شكل‌گیری زمینه‌های آن در آدمی است. معروف است كه كودكان و دانشمندان در یك ویژگی مشتركند: كنجكاوی و سوال كردن ناشی از آن.

یافتن والدینی كه دلشان نخواهد فرزندی خلاق یا حتی نابغه داشته باشند دشوار است، اما والدینی كه برای پرورش خلاقیت در ذهن و رفتار فرزندشان كاری بكنند و برنامه داشته باشند هم كمیابند. بنا به علم روان‌شناسی خلاقیت در كودكی شكل می‌گیرد و ابداعات و اختراعات در بزرگسالی. در حقیقت نتیجه بازگشت و انعكاس آمیخته با عقل و تدبر از روحیه كنجكاوی كودكانه است.نقش والدین در پرورش خلاقیت كودكان و زمینه‌سازی برای موفقیت‌های آینده فرزندان انكارناپذیر است و همواره بر آن تاكید می‌شود. در ادامه توصیه‌های روان‌شناسان برای ایجاد و تقویت خلاقیت در كودكان برای والدین را آورده‌ایم كه بالطبع باید در حد امكان و مناسب با شرایط سنی فرزند به كار گرفته شود.

درباره توانایی كودك قضاوت نكنید
3 تا 12 سالگی زمان شكل‌گیری و رشد خلاقیت در كودك معرفی می‌شود، اما اگر فرزندی بزرگ‌تر دارید از خود سلب مسوولیت نكنید. درباره هیچ كودكی هم قضاوت نكنید. ممكن است والدین پیش خود فكر كنند از كودكشان نابغه و مخترع درنمی‌آید! و به حداقل‌ها دلخوش باشند. چنین طرز فكری با اكتسابی بودن خلاقیت در تضاد است. خلاقیت‌ها نیازمند تمرین در شیوه‌های آزادانه تفكر، آزمایش روش‌‌های مختلف حل مساله، ارائه ایده‌های نو، پیگیری آنها و... هستند و نكته اصلی، بیدار شدن روحیه خلاقیت در كودك است. هر فردی این استعداد را دارد كه در حد خود خلاقیتش را پرورش دهد و در زندگی به كار گیرد. فراموش نكنیم مخترع بزرگی همچون ادیسون به دلیل پیگیری خستگی‌ناپذیر ایده‌هایش معروف شد و البته در كودكی هم با اخراج از مدرسه نزد مادرش تحصیل كرد و پایه ذهنی و روحی اختراعات خلاقانه و تاثیرگذار در وی شكل گرفت.

خلاقیت را با نبوغ اشتباه نگیرید
برخی افراد نابغه به دنیا می‌آیند یا آمده‌اند و تعدادشان هم كم است، اما افراد خلاق بسیار بیشترند. برخی خلاقیت‌ها نیز به دلیل تاثیرگذاری یا شگفت‌انگیزی به نبوغ تعبیر می‌شوند. با این حال قرار نیست والدین با پرورش خلاقیت‌های كودك از وی یك مخترع یا نابغه بسازند. كاربرد خلاقیت هموار كردن مسیر پیروزی و بهروزی در زندگی آینده وی است و این كه فرزند توانایی مواجهه با مشكلات و تنگناها را بیابد. قرار است وی با قدرت خلاقیت و روحیه نواندیشی زندگی سالمی در پیش گیرد و به سعادت برسد. خلاقیت برای موفقیت است نه شگفتی‌آفرینی.

ارزش اسباب‌بازی‌ها را نادیده نگیرید
اهمیت اسباب‌بازی‌ها بویژه پیش از 7 سالگی كه كودك در محیط مدرسه با مناسبات رسمی و اجتماعی دنیای بیرون مواجه می‌شود در شكل‌دهی به شخصیت و روحیات وی بسیار بیشتر است. بسیاری از والدین بنا به عرف فرهنگی جامعه توپ و تفنگی را اسباب‌بازی اصلی پسربچه‌ها و عروسك را اسباب‌بازی دخترها می‌دانند و خرید برای كودك نیز بر همین اساس صورت می‌گیرد.

برخی پسر بچه‌ها كلكسیونی از اسلحه دارند و برخی دختربچه‌ها نیز جز عروسك با اسباب‌بازی دیگری سر و كار ندارند. تنوع اسباب‌بازی‌های كودك معمولا قربانی تك‌بعدی نگری والدین می‌شود و معلوم است در این میان از بازی‌های پرورش فكری و تقویت خلاقیت هم خبری نیست. البته طی سال‌های اخیر نهضتی برای اطلاع‌رسانی و گسترش ابتیاع اسباب‌بازی‌های فكری آغاز شده ولی حركت لاك‌پشتی دارد و به كندی پیش می‌رود، به طوری كه بنا به تجربه از سرعت رشد سنی نسل‌ها عقب می‌افتد.

اجازه بدهید كودك در جمع بازی كند
تمایل به انزوا در كودك هیچ‌وقت علامت خوبی نیست. با این حال برخی والدین كودكشان را به اشكال و دلایل مختلف از گروه همسالان دور نگه می‌دارند. برای مثال به خیال این كه فرزندشان فحش یاد نگیرد نمی‌گذارند وی در كوچه یا پاركینگ منزل با سایر بچه‌ها بازی كند، در حالی كه كودك باید بیاموزد كه دشنام دادن عملی زشت است و این كار را نكند و تلاشی برای این كه گوشش با دشنام‌ها آشنا نشود طرحی از پیش شكست خورده است. بازی در جمع، مهارت‌های ارتباطی كودك را تقویت می‌كند و او را با تضاد آرا، نقش مشاوره در انجام كارها و... آشنا می‌سازد. گاهی انجام بازی‌های فیزیكی ساده در میان گروه همسالان بیش از پرداختن به بازی‌های فكری انفرادی تفكر، ابتكار و خلاقیت كودك را بر می‌انگیزد. بنا به آموزه‌های مدیریت ژاپنی خلاقیت محصول كار گروهی است.

علاقه كودك به بازی‌های مجازی را كنترل كنید
منع كودكان از پرداختن به بازی‌های مجازی در كنسول‌های بازی و رایانه‌ها توصیه‌ای معقول است، اما عملی نیست. بر این اساس تنها چاره كار كنترل نحوه و میزان بازی مجازی توسط كودك است. ممكن است عده‌‌ای خلاقیت و تخیلی را كه در ساخت و اجرای بازی‌های مجازی به كار رفته عاملی برای افزایش خلاقیت كودك بدانند در حالی كه كاملا برعكس است و این نوع بازی‌ها در حقیقت خلاقیت كودك را كور می‌كنند. پرخاشگری، انزواطلبی، كاهش ارتباطات عاطفی و دوستی، تیك‌های عصبی، گرفتگی عضلانی، در خودماندگی ذهنی، سوءتغذیه، كم‌تحركی و... تنها گوشه‌ای از مضرات پرداختن مداوم و طولانی‌مدت كودكان به بازی‌های مجازی هستند.

خلاقیت كودك را تحریك كنید
نشان دادن آثار هنری، تصاویر خلاقانه، سرگرمی‌های بصری و... به همراه تشویق و یاری كودك در انجام بازی‌های فكری و جالب، خلاقیت وی را تحریك می‌كند. هر كسی برای خلاق بودن لازم است كه درك درستی از آن داشته باشد.

همان‌طور كه نمی‌توان دانشمندی را یافت كه درك درستی از علم حداقل در رشته تخصصی خودش نداشته باشد. عدم شناخت خلاقیت، مرز میان یك تصمیم نادرست و شاید ابلهانه با یك تصمیم خلاقانه را از بین می‌برد. قدم اول در شناخت خلاقیت نیز مشاهده و درك آن است.
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395 ساعت: 10:49 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

راز هایی در مورد مغز اینشتین

بازديد: 131

راز هایی در مورد مغز اینشتین

در زمینه اسرار نبوغ انیشتن تا کنون کار های جالب توجهی انجام شده است که پاره ای از این کارها در زمان زندگی او و تعدادی در زمان بعد از مرگ او انجام گرفته است. برای مثال انجام انواع ازمایشات مربوط به علکرد الکتریکی مغز وی (به وسیله کرفتن نوار مغزی ابتدایی) از این جمله محسوب می شوند.
 
اما بعد از مرگ وی شخصی به نام دکتر هاروی با عمل جراحی مغز وی را از جمجمه اش خارج و در محلی نگهداری کرد. هر چند این عمل به صورت مخفیانه و غیرقانونی انجام گرفت و بعدها مشکلات زیادی برای او به وجود اورد اما امکان مطالعات بعدی بر روی مغز انیشتن را امکان پذیر کرد.متن زیر ترجمه نوشته ایست که توسط دکتر مارین دیاموند به قلم تحریر درآمده و شرح یکی از این آزمایشات بر مغز انیشتن است:
 
هیجانِ کشف کردن، مسری است. یافته های جدید اغوا کننده و بدون توقف ما را راهنمایی می کنند. اما چه عاملی باعث شد من مطالعه بر روی نسبت glial cells به نورون را در مغز انیشتن آغاز کنم؟ جواب این مسئله را در یک گزاره ساده نمی توان یافت. بلکه بر پایه سال ها کار و مطالعه اثرات محیط بر اناتومی مغز بنا شده است.
 
بازسازی سری اتفاقاتی که منجر به یافتن تعداد نهایی سلول ها می شود یک کار سخت و طاقت فرسا بود اما با وجود تمام این سختی ها عوامل زیادی بودند که ما را در راه تحقق این هدف یاری کردند. که عبارتند از:
 
1. همکاری با یک پروفسور(gerhald von bonin)  در حدود 25 سال پیش
 
2. نتایج یک تحقیق که نشان می داد در مغز موش هایی که در محیط غنی زندگی می کنند ، در مقایسه با مغز موش هایی که در محیط فقیرتر زندگی می کنند تعداد glial cells  به ازای هر neuron بیشتر است.
 
3. عکسی از مجله science که جعبه ای مقوایی را نشان می داد که در داخل یک میز تعبیه شده بود و در درون ان مغز انیشتن نگهداری می شد.
 
4. در یک بعد از ظهر آرام که به نظر می رسید همه مشغول کاری باشند من آنقدر وقت آزاد داشتم که بتوانم در مورد مسائل بالا فکر کنم.
 
5. استفاده از فناوری های عالی و بررسی های آماری این ها همه باعث شد تا من به همان سادگی که که هم اکنون یک نفر می تواند محاسبه کند که 1+2+3+4 چند می شود تفاوت بین نسبت glial cells و neurons را در مغز انیشتن را در مقایسه با نمونه های گرفته شده از مغز چند فرد دیگر نیز قابل مقایسه است.

حال هر کدام از قسمت های معادله بالا را بیشتر شرح می دهم:
 
1. یک روز در آزمایشگاه مطالعاتی پروفسور von bonin این موضوع را بیان کرد که فکر می کنمinferior parietal cortex از prefrontal cortex توسعه بیشتری پیدا کرده است. و از انجا که شمار glial cells نسبت به neuron هم زمان با پیشرفت و بالا رفتن در درخت philogenetic افزایش می یابد. این طور در نظر گرفتیم که هر چه یک ناحیه توسعه یافته تر باشد باید نسبت glial cells به neurons هم بیشتر باشد.
 
سپس از مغزهای نگه داشته شده 11 مرد، یک سری نمونه به اندازه بلور شکر از prefrontal cortex و inferior parietal cortex سمت راست و چپ مغز برداشتیم. یعنی 44 نمونه،نسبت glial cells به neurons نشان داد که در prefrontal cortex تعداد glial cells به ازای هر neuron در مقایسه با inferior Parietal lob بیشتر است. به این ترتیب یک نسبتglial cellsبه neuron را بر اساس اطلاعات علمی به دست آوردیم.
 
2. در حدود دهه 1960 میلادی کارشناسان و متخصصان ازمایشگاه چوزف التمن در پوردو و ما، فهمیدیم در cerebral cortex از مغز موشهایی که در محیط زیست غنی زندگی می کنند تعداد glial cells به neurons” فعال “cortex در مقایسه با مغز موش هایی که در محیط فقیرتر زندگی می کنند بیشتر است. نورون های فعال cortex احتیاج به سلول های حمایتی glial cells دارند. و در ضمن باید توجه داشت که شمار نورون ها بعد از تولد زیاد نمی شوند در حالی که تعداد glial cells زیاد می شود.
 
3. تعدادی از دانشجویان عکس جعبه مغز انیشتین را از مجلهscience بریده و به دیوار ازمایشگاه نسب کردند زیر نویس مشخص می کرد که این مغزدر کانزاز نگه داری می شود.
 
4. یک روز که من در دفتر کار همسرم در UCLA نشسته بودم با خود فکر کردم که ایا می توان فقط4 قطعه ازمغز انیشتین که قابل مقایسه نمونه های خودم در ازمایشگاه باشد را بدست اورم.پس گوشی تلفن را برداشتم و با دانشگاه کانزاز( بخش ANOTAMY) تماس گرفتم و مطلع شدم که مغز انیشتین در اختیار tomas harvey درweston است . بعد از 3 سال مذاکرات تلفنی که هر 6 ماه 1 بار انجام می شد سرانجام من 4 قطعه لازم را دریافت کردم.
 
5. به کمک 1 تکنسین عالی و یک کارشناس آمار (یک دانشمند به ندرت به تنهایی کار می کند) ما متوجه شدیم که در مغز انیشتن و در هر 4 قطعه آزمایش شده در مقایسه با همان قطعات از مغز 11 مرد دیگر، تعداد glial cellبه neuron بیشتری وجود دارد و فقط در left parietal lob ان این نسبت به طور مشخصی بیشتر بود.اگر چه این تفاوت به طور غیر معمول بیشتر بود اما ما فقط یک انیشتن داشتیم که با 11 مرد دیگرمان مقایسه کنیم وگرنه اگر ما 11 انیشتن داشتیم این یافته قابل اعتمادتر می شد. به هر حال این مطالعه اولین قدم در این راه بود که تا بحال کسی بر نداشته بود.
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395 ساعت: 10:49 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 311

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس