چرا خود شناسي

چرا خود شناسي ؟
وسعت موضوع : اين مبحث به قدري گسترده است كه بايد به ناكامل بودن هميشگي آن اعتراف كرد. زيرا انسان همواره مسير كمال را طي مي كند و در هر برهه از زمان و از ديدگاه هر يك از افراد, مي توان مورد دگري را نيز به اين مجموعه اضافه كرد. دليل اصلي قصور عقل و ذهن آدمي در اين گسترش, تقابل روح و جسم است. زيرا خود شناسي نقطه ي عطف برخورد شايسته ي روح و سرشت هميشه پاك انساني با جسم چند گانه و متغير او مي باشد. در اين باب هر چه بگوييم باز به آخر خط نخواهيم رسيد ؛ چنانكه ابن سينا مي گويد :
دل اگر چه در اين باديه بسيار شتافت يك موي ندانست ولي موي شكافت اندر دل من هزا ر خورشيد بتافت وآخر به كمال ذره اي راه نيافت
ادراك حس خشنودي خداوند در دل: اگر آدمي شناخت صحيح و درستي از خود داشته باشد, تمامي مواهب الهي را در خود مي بيند, لذا گزاف نمي خواهد و بدانچه خداوند تبارك و تعالي برايش گسترده شاكر است و خدا هم از چنين بنده اي خشنود است . اين احساس رضايت خداوند در دل , بزرگترين نعمت و برترين وابستگي است. به تكامل رسيدن: در اين مرحله, انسان با علم به حضور خداوند در امور و استغناي ذهني كه براي خويش بوجود آ ورده به تكامل مي رسد كه اين كامل شدن چيزي جز بي نيازي نيست. زيرا اساس اول عالم در تكامل است و اين خصيصه در تمام كائنات مشهود است. بوجود آمدن شخصيت ايماني: انسان با شناخت خود به نور ايمان مي رسد و اين شخصيت برتر را در وجود خود حس مي كند. ايمان, اين ويژگي عظيم انساني, سرمنشاء تقويت محسنات است و به عبارتي, گام اول خود شناسي مي با شد.
كمتر گناه كردن: سپس در نيل به هدف شناخت, كاستن از گناهان مي باشد. ما هيچ گاه نبايد عملي را سبك بشماريم كه اين خود نوعي گناه است. بايد از انس با گناه دوري كرد كه مانوس شدن با گناه, كليد شقاوت انسان است. از مقايسه ي گناهان بايد شديداُ پرهيز كرد. زيرا نفس گناه حرام است و صغيره و كبيره نمي شناسد. امام رضا (ع) مي فرمايد:
از گناهان صغيره بپرهيزيد كه دريچه ي ورود به گناهان كبيره است.
روحيه ى اصلاح پذيري :يك انسان آگاه هميشه و همه جا روحيه ي اصلاح پذيري خود را حفظ مي كند. چون اين روحيه لازمه ي حركت او در مسير شناخت صحيح از خود و اطرافيان مي باشد. ظرفيت پذيرش پيشنهاد و انتقاد :او هميشه از پيشنهادات و انتقادات سازنده براي كامل كردن شخصيت خود و شناخت واقعي ذات خود بهره مي برد. استفاده از نظرات ديگران :مشورت هميشه توصيه بزرگان ما بوده است, همواره بايد نيكي هاي ديگران و عيوب خود را ببينيم. اوج اين مطلب در حديثي از امام رضا (ع) مي باشد :
"بهترين دوستان من, كساني هستند كه عيوب مرا به من هديه دهند".
استفاده از تمامي امكانات و شرايط : ما هيچ گاه نبايد تنها شرايط و امكانات ايده آل را براى چگونگي شناخت خود در نظر بگيريم. زيرا بروز تكامل شخصيت بايد در روند طبيعي خود انجام شود و نبايد محدوديتي قائل شد. احساس رضايت از خود و ديگران : انسان پس از طي مراحل شناخت خداوند و كسب ايمان, اين بار در كشف خود و شناخت نفس خود, به احساس رضايت از خود مي رسد. اين احساس موجب گسترده شدن در سطح اطرافيان او نيز مي شود. پس انسان رو به رشد از خود, خانواده, محيط واطرافيان خود راضي است. چرا؟! زيرا دليلي براي نارضايتي نمي بيند.
ارشاد ديگران به انجام چنين كاري: هنگامي كه انسان خود بدين مرحله رسيد, خود را مجاب مي بيند كه به ديگران نيز رسيدگي كند. آنها را راهنمايي و گهي از آنان پند بگيرد. او حس < امر به معروف و نهي از منكر > كه جزء پسنديده ترين اخلاقهاي انساني است را نيز در خود پرورش مي دهد.
صبر و غلبه بر مشكلات : انسان در مسير شناخت خود, طبعا به مشكلات و معضلاتي نيز بر مي خورد. او با ايمان قلبي, علاج و حلال اين مشكلات را در چيزي بجز صبر و شكيبايي نمي بيند. همواره به خاطر دارد كه : خدا صابرين را از لطف خود دريغ نمي كند. اميد در مصائب: مورد ديگري كه در برخورد با نا ملايمات, لازم و حياتي تلقي مي شود, اميد است. ارزش اين حس به قدري است كه برخي آن را مهم ترين عامل در پيروزي قلمداد مي كنند. در اينجا يك حديث و سخني از يكي از بزرگان تاريخ مي خوانيم : << اميدوارترين مردم كسي است كه اگر نقصي در كارش پيش آمد, بي درنگ در جهت بر طرف كردن آن اقدام نمايد >> . امام علي (ع)
اميد هرگز از بين نمي رود, تنها هنگامي نابود مي شود كه تو از زندگي محو مي شوي . روز مرگ اميد, تنها همان روز مرگ تو مي باشد.
الگو گرفتن از اطرافيان : يكي از كارهاي والاي انساني, الگو گرفتن در جهت سازندگي خود است. بهترين نمونه ي انساني را در الگو گرفتن, در لقمان حكيم سراغ داريم تا جايي كه خداوند در قرآن, او را مي ستايد- او نيكي هاي خوبان را انجام و بدي هاي بدان را از خود مي زدود-
مقايسه ي خود, فقط با افراد برتر و مصلح تر : در جهت پيشرفت, بخصوص در خود شناسي, لازم است در باب مقايسه, فقط خود را با بزرگان و مهتران قياس كنيم و هيچ گاه دچار افول و بازگشت نشويم.
حس نوع دوستي : يك انسان كامل و آگاه, اين حس را نيز فراموش نمي كند و جزء يكي از رئوس شخصيتي خود قرار مي دهد. در اينجا به ذكر يك جمله ي بسيار زيبا و جامع از ويليام شكسپير , اديب بي همتاي انگليسي, مي پردازيم : < Love all, Trust a few, Do wrong to none>.
< به همگان مهرورزي كن, ولي به عده كمي اعتماد, و به هيچ كس ضرر و زيان نرسان >.
اعتماد به نفس : يك گام موثر و يك خيز اساسي براي رسيدن به هر هدفي است. تنها با اتكا به خود مي توان به خود رسيد. با همين اعتماد به خود, به دامنه ي وسيعي از صفات بارز انساني مي ر سيم. فقط به شرطي كه گامي به عقب بر نداريم. يك ضرب المثل پر معناي انگليسي مي گويد:
Never Say Never! هرگز نگو هرگز!
اصلاح و انقلاب در جامعه با اتكاء به شناخت نفس خود : وقتي انسان مراحل شناخت را طي كرد, هنگامي كه به خوبي از خود آگاهي پيدا كرد, آن گاه مي توان دست به اقدامات بزرگتر زد. مي توان يك انقلاب و دگرگوني به وجود آورد. مي توان يك جامعه را اصلاح كرد. ما اگر هر كدام خود را بشناسيم و خود را اصلاح كنيم, آن گاه است كه جامعه به پيشرفت و ترقي مي رسد, احساس افتخار ملي رشد مي كند و مي توان به آ سودگي عمومي رسيد. ولي متاسفانه در جامعه ي امروز ما, هر كس ديگري را مقصر مي داند و او را بازخواست مي كند. هيچ كس داوطلب بررسي خود نمي باشد. هيچ كسي حس مسووليت را نمي بيند.غالبا خواستار مدد از ديگران هستند بدين ترتيب يك سيكل بوجود مي آيد كه هر كس, دِين خود را قبول ندارد و به گردن ديگري مي افكند. تا اين سيكل و اين زنجير گسسته نشود, هيچ جامعه اي به اهداف عالي خود نخواهد رسيد. تا زماني كه خودمان, خودمان را باور نكنيم, ديگران هم براى ما اراده اي ندارند. لذا در يك جامعه از راس تا قعر, هر كس بايد تنها ابتدا خود را پرورش دهد و سپس اين حس را در ديگران بپروراند.
باشد كه تمام ايرانيان سرفراز گردند!
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان -- صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 10 فروردین 1399 ساعت: 8:54 منتشر شده است