تحقیق درباره اداب مسافرات از منظر دین اسلام
آداب زمان خروج
1- تعيين زمان خروج
دقت در زمان خروج به قصد سفر يكي از فاكتورهاي مهم ميباشد. شخص مسافر بايد در برنامهريزي خود براي مسافرت زمان مناسبي را براي سفرش برگزيند. اگر به قرآن كريم رجوع كنيم كه قرآن كريم به نقش زمان توجه خاصي دارد كه اين را از قسمهاي متعدد قرآن به زمان، ميتوان متوجه شد. مانند قسم به شب «والليل»[1] قسم به روز «والضحي»[2] و قسم به عصر «والعصر»[3] كه اين گونه آيات اهميت و نقش زمان رابه طوركلي نشان مي دهد. خداوند در سوره سبا ميفرمايد:«سيروا فيها لَيالِيَ واَيَاماً»[4]«شبها و روزها در اين آباديها سفر كيند» در اين آيه كلمه «ليالي» اختصاصا دركنار «اياما» به معني روزها ذكر شده است و شايد نشان از توجه ويژه قرآن كريم به سفر درشب باشد در سوره اسراء نيز خداوند به سفر در شباشاره ميكند و ميفرمايد : «سُبحانَ الَّذي أسري بِعَبْدِه لَيلاً»[5] «منزه است آنكه بنده خودش را شبانه حركت داد» همچنين در آيه ديگري به مسير در شب اشاره شده است:«فَاَسْرِ بِاَهلِكَ بقطِعٍ مِنَ الّيلِ»[6] «كسان خود را در پارهاي از شب حركت بده» [7] با استناد به اين آيات اهميت زمان در سفر به خصوص سفر شبانه مشخص ميِشود.
در روايات نيز براي زمان خروج آدابي بيان شده است مثلا سفر در روزهاي خاصي از هفته يا ماه توصيه و يا نهي شده است وهمچنين به سير در ساعاتي از شبانه روز مخصوصا شب سفارش شده است. در روايتي آمده كه حضرت رسول صل الله عليه وآله فرموده است: «عليكم بالسير بالليل فإنَّ الارض تطوي بالليل»[8] بر شما باد كه به هنگام شبسفر كنيد زيرا كه زمين در شب در نورديده ميشود. نزديك به همين حديث نيز از امام صادق عليه السلام نقل شده است.[9] احتمالا سفارش به سير در شب به خاطر خصوصياتي است كه شب نسبت به روز دارد، مثل سكون و آرامش در شب- تاريكي هوا (كه سبب دور شدن از ديد دشمن ميشود مخصوصا در جنگها) و نيز مساعد بودن هوا نسبت به روز.
با توجه به روايات، سفر در بعضي روزها مثل شنبه، سه شنبه و پنج شنبه، خوب است، و در روزهاي دوشنبه چهارشنبه وجمعه مخصوصا قبل از ظهر خوب نيست.[10] (مسافرت قبل ازظهر روز جمعه شايد به علت ضايع شدن نماز جمعه مورد نهي واقع شده است.) و همچنين روزهاي سوم، پنجم، سيزدهم وشانزدهم، بيست و يكم و بيست و چهارم هر ماه را نحس دانسته اند.[11] حال اين سوال مطرح ميشود كه اگر انسان در شرايطي قرار گيرد كه لازم باشد در يكي از اين روزها سفر كند، در اين صورت تكليف چيست؟ در اين باره روايتي وارد شده كه بر حسب آن شخصي از امام صادق عليهالسلام ميپرسد: آيا سفر در روزهاي مكروه مانند چهارشنبه و غير آنكراهت دارد؟ امام فرمود: سفرت را با صدقه آغاز كن و هر وقت قصد كني راهي سفر شو……[12]
2- آغاز سفر با دعا وصدقه
بهتر است كه شخص مسافر سفر خود را با دعا واستمداد از ياري خداوندمتعال شروع كند تا حضور پرقدرت خداوند لايزال را در تمام مراحل سفر احساس كند.
بر اساس آيات قرآن كريم ونيز روايات به جا مانده از ائمه معصومين عليهم السلام، دعا و مناجات هنگام سفر جايگاه رفيعي دارد. در اين مورد ميتوان به دعاي اصحاب كهف در آن هنگام كه به غار پناه ميبردند اشاره كرد كه گفتند: «رَبَّنا و ءاتِنا مِن لَدُنكَ رَحَمةً وَهَيّ ءلَنا مِن امرنا رَشَداً» [13] (پروردگارا ما را از سوي خودت رحمتي عطا كن و راه نجاتي براي ما فراهم ساز)
ونيز آن هنگام كه حضرت موسي عليه السلام به فرمان خداوند مامور شد كه به سوي فرعون برود و او را به پرستش خداي يگانه دعوت كند چنين دعا فرمودند كه: « رَبِّ اشرَح لي صَدري وَ يَسّرلي اَمري واحلُل عُقَدةً مِن لِساني يَفقَهوا قَولي» [14] پروردگارا سينهام را گشاده كن و كارم را برايم آسان گردان و گره از زبانم بگشاي تا سخنان مرا بفهمند. و در جاي ديگر قرآن ميفرمايد بعد از سوار شدن بر مركب نعمت پروردگارتان را متذكر شويد و بگوييد «سُبْحانَ الذي سَخَّرَ لَنا هذا وما كُنّا لَهُ مُقرِنينَ» [15] در روايت نيز به استحباب دعا هنگام مسافرت اشاره شده است در روايت است كه امام صادق عليه السلام چون آهنگ سفر ميكرد ميفرمود: «اللهم خَلَّ سَبيلَنا و احسن تسييرنا و اعظم عافيتنا»
خدايا راه ما را امن و وبي مانع گردان وسهولت زندگي و توفيقمان درامور را كامل ساز وعافيتمان را عظيم فرماي[16] در روايتي ديگر از امام صادق عليه السلام نقل شده كه فرمود:هرگاه (خواستي) از منزلت بيرون بروي بگو «بِسمِ الله توكلتُ علي اللهِ، لا حولَ ولا قوةَ الاّ باللهِ اللهم اني اَسئلكَ خيرَ ما خرجت له و اعوذبك من شرّ ماخرجت له اللهم اوسع عَليَّ من فضلِكَ و اتمم عَليَّ نعمتك واستعملني في طاعتك واجَعل رغَبتي فيما عِندك و توفني علي ملتك و مِلةِ رَسولك صلي الله عليه و آله»[17] صدقه دادن نيز در زمان مسافرت مورد تاكيد آيات است و قرآن كريم نيز در روايات متعدد انسانها را به تصدق وانفال دعوت ميكند مانند: «اَن تَصَدَّقوا خَيرٌلكم»[18]
با توجه به روايات ميتوان برداشت كرد كه تاثير صدقه آنقدر زياد است كه باعث ميشود نحوست روزهاي خاص از بين برود و رفع بلا شود. چنانچه از امام صادق عليهالسلام نقل است: «تَصَدَّقَ و اخرُج أيَّ يومٍ شِئت»[19] صدقه بده وهر روز كه ميخواهي سفركن.
3- مشايعت مسافر
طبيعتا سفر با ترك وطن، دوستان، خانواده و … همراه است و هر چند كه اين سفر كوتاه مدت باشد، باز هم مسافر از اينكه ديار خود را ترك مي:ند و ازخانواده خويشانش جدا ميشود، دلتنگ و نگران است.
يكي از آداب خوب از گذشته تا امروز اينست كه مسافران توسط خانواده، دوستان و اقوام تا محل سوار شدن بر مركب يا تا قسمتي از راه بدرقه ميشوند. اين همراهي باعث دلگرمي شده ومحبت و دوستي بين مسافران و مشايعت كنندگان را چند برابر ميكند.
از روايات نقل شده نيز ميتوان به اهتمام اهل بيت به اين موضوع پي برد. از امام صادق عليه السلام و او از پدرش امام محمد باقر عليه السلام روايت شده كه فرمود: « بدرستيكه علي عليه السلام در سفري به يك نفر ذمي همراه بود او گفت : تو به كجا مي روي؟ فرمود : به كوفه: چون راه ايشان جدا ميشد علي عليه السلام با او به راه افتاد، ذمي گفت: راه خود را ترك كردي توميگفتي كه به كوفه ميروي! فرمود:ميدانم، گفت: پس چرا با من آمدي؟ فرمود اندكي بدرقه كردن و همراه شدن با رفيق راه از خوبي مصاحب است. و پيغمبر به ما چنين فرمان داده مرد ذمي گفت: آيا چنين گفته؟ امام فرمود: آري، ذمي گفت: اين است وجز اين نيست پيروي كرده او را هر كس پيروي كرده براي كارهاي بزرگوارانه او بوده و من گواهي ميدهم كه بردين توهستم. ذمي با امام برگشت و چون او را شناخت . مسلمان شد.[20] در سيرة پيامبر گرامي اسلام (ص) نيز مشايعت مسافران وجود دارد. در روايت است كه رسول خدا صلي الله عليه و آله چون با مومنين وداع ميكرد ميفرمود: خدا تقوي را توشه راهتان سازد و به سوي هر خير رهبري كند وهر حاجتي كه داريد بر آورد و دين ودنياتان را سالم بدارد و شما را به سوي خويشان و دوستان سالم بازگرداند.»[21]
آداب حين سفر
1-انتخاب رهبر
انسجام و نظم وهماهنگي يك گروه رابطه تنگاتنگي باچگونگي مديريت و سرپرستي آن گروه دارد، هر قدر رهبر سنجيدهتر عمل كند، عملكرد افراد نيز با نظم و برنامهريزي بيشتر همراه خواهد بود. در نتيجه رضايت افراد بيشتر شده راندمان كار بالا ميرود و رسيدن به هدف سهل الوصولتر به نظر ميرسد.
از جمله اقداماتي كه درحين سفر بايد بدان پرداخته شود انتخاب رهبري لايق است كه بتواند سرپرستي گروه مسافران را به عهده بگيرد.
احساس نياز به رهبر در سفر آن هنگام خودنمايي ميكند كه مشكلات خود را نشان دهند. در اين موقع طبيعي است كه هر كس نظر خود را بهترين نظر دانسته وانتظار دارد همان اعمال شود ولي حضور رهبري دانا باعث ميشود اين مسائل به وجود نيايد. با وجود رهبر مشكل به شور گذاشته ميشود و در نهايت تصميمي اتخاذ ميشود كه تا حد امكان مورد توافق همگان باشد.
در داستانها و قصص قرآني نيز نقش سرپرست در سفر به خوبي نشان داده شده كه ميتوان برخي ويژگيهاي رهبر را در آنها مشاهده كرد. به عنوان مثال در سفر حضرت خضر و موسي عليهما السلام كه به طور اجمالي قرآني به داستان آنها ميپردازد آمده است:
«قال لَه موسي هَل اَتَّبِعُكَ علي اَن تُعَلِّمَنِ ممّا عُلّمتَ رُشداً» موسي به او گفت: «آيا از تو پيروي كنم تا از آنچه به تو تعليم داده شده و ماية به رشد وصلاح است به من بياموزي؟»[22]
دراين داستان حضرت موسي عليه السلام با كسب اجازه از حضرت خضر عليه السلام همسفر او ميشود تا به آنچه به حضر رسيده است برسد. اما گويي حضرت خضر عليه السلام در اين سفر نقشي بالاتر از يك همسفر دارد چرا كه به او ميگويد «قالَ فَاِنِ اتَّبَعَتَني فَلا تَسئَلني عَن شَيءٍ حتي اُحدِثَ لَكَ مِنهُ ذِكراً»[23]«پس اگر ميخواهي به دنبال من بيايي از هيچ چيز مپرس تا خودم آن را براي تو بازگو كنم.»
چنانچه از ترجمه آيه بر ميآيد اين است كه حضرت خضر عليه السلام غير از نقش هم سفري، نقش سرپرست رانيز داشته است تا آن جا كه به او ميگويد تا وقتي خود سخن نگفته است در مورد چيزي سوال نكند و ضمنا،نقش يك استاد وراهنما را براي حضرت موسي عليه السلام دارد.
مثال ديگر اينكه: در سفر پر اضطراب بني اسرائيل كه به خاطر فرار از دشمني فرعون وسپاهيانش صورت گرفت نقش سرپرستي حضرت موسي عليهالسلام قابل توجه است، مخصوصا آن هنگام كه فرعونيان به تعقيب بني اسرائيل پرداختند وبه اندازهاي به آنها نزديك شدند كه هر دو گروه همديگر را مشاهده ميكردند. ترس ووحشتي سراپاي بني اسرائيل را گرفت و با نااميدي گفتند: «اِنّا مُدرَكون»[24] «ما در چنگان فرعونيان گرفتارشديم» ، ولي حضرت موسي عليه السلام با اطمينان به خداوند به آنها دلداري داده، فرمود: «كلاّ اِنَّ مَعِيَ رَبّي سَيَهدين»[25] «چنين نيست يقينا پروردگارم با من است، به زودي مرا هدايت خواهد كرد.»
با توجه به اين داستان ميتوان گفت يكي از ويژگي هاي مهم سرپرست اين است كه شجاع باشد و از مشكلات نهراسد و در امور به خداوند توكل كند.
در روايت نيز به لزوم سرپرست در سفر پرداخته شده است كه به يك مورد آن اشاره ميشود. معاويه بن عمار گفت امام جعفرعليهالسلام فرمود تو با گروهي همسفرخواهي شد، هرگز به ايشان نگويي اينجا فرود آئيد و آنجا فرود نيائيد زيرا در ميان ايشان كساني هست كه تو را كفايت كند.[26] درباب انتخاب رهبر به يك مورد قرآني ديگر اشاره ميكنيم و بحث پايان را ميدهيم.
در داستان حضرت يوسف عليهالسلام و ماجراي دزدي بنيامين، آنجا كه حضرت به برادرانش گفت به ديار خود برگرديد و بنامين اينجا بماند. آنها مجادله كردند و چون نتيجه نگرفتند از قصر بيرون رفتند و پس از مشورت، بزرگ آنان دستور داد كه:[27] «فَلَن اَبَرحَ الارضَ … اِرجِعو إلي اَبيكم فَقولو ياابانا اِنَّ ابنَكَ سَرَقَ وما شَهِدنا الاّ بما عَلمِنا وَ ماكُنّا للغَيبِ حافِظينَ» [28] من از اين سرزمين حركت نميكنم … شما به سوي پدرتان بازگرديد و بگوييد: پدر، پسرت دزدي كرد، و ما جز به آنچه ميدانستيم گواهي نداديم، ما از غيب آگاه نبوديم.)
اين نحوه اتخاز تصميم از سوي برادر بزرگ، اين فكر را تداعي ميكند كه وي به خاطر احساس مسئوليت نسبت به برادرانش كه همسفرانش محسوب ميشدند، و نيز به عنوان سرپرست گروه، در همان سرزمين ماند تا تكليف برادرش كه به جرم سرقت بازداشت شده بود روشن شود.
درآخر بعضي از ضرورتهاي انتخاب رهبر را نام ميبريم:
1- اثبات هماهنگي و نظم دركارها در طول سفر
2- اتخاذ تصميم درست
3- حل مشكلات احتمالي
4- كشف توانايي افراد و سپردن كارها به آنها
2-اخلاق در طول سفر
در سفراست كه انسان كمالات اخلاقي و يا احيانا رذايل اخلاقي خود رانشان ميدهد، چون شخص مسافر در سفر نميتواند ملكات اخلاقي خود را پنهان كند و در برخوردها و فراز و نشيبهاي سفر بالاخره درون و باطن خود را ظاهر ميسازد. اگر چنانچه داراي خلق كريم باشد درسفر نيز طبعا همان گونه خواهد بود و برعكس اگر بد خلق و عصباني مزاج باشد نيز شخصيت او در سفر شناخته خواهد شد. به عبارت ديگر سفر به فعليت رسانيدن ملكات نفساني انسان است.
قرآن كريم به عنوان كتاب هدايت بشر، رهنمود هاي اخلاقي فراوان و بينظيري دراد كه انسان مومن ابتدا بايد آنها را بپذيرد و سپس متخلق به اين صفات و آداب نيكو باشد. به عنوان مثال در قرآن آمده است:
«تعاوَنوا عَلَي البِرَّ و التَّقوي» [29] «و در راه نيكي و پرهيزگاري با هم تعاون كنيد»
«اِعدِلوا هواَقَربُ لِلتقَّوَي» [30] « عدالت كنيد كه پرهيزكاري نزديك تر است»
«و اذحُيّيتم بِتَحيَّةٍ فَحَيّوا باَحسَنِ منها» [31] «هرگاه به شما تحيت گويند، پاسخ آن را بهتر از آن بدهيد)
اين آيات نمونههاي آيات قرآني هستند كه در مسافرت بيشتر نمود ميكنند و جلوه ويژه دارند. تعاون وهمكاري وياري رساندن به همسفران، رعايت عدالت، معاشرت نيكوو… همه از جمله صفات نيكويي هستند، كه شايسته است انسان چه هنگام سفر و چه غير آن متخلق به آنهاباشد. در مسافرت شايد بيشتر از زندگي روزمره، مجال آزمايش براي نفس انسان پيش بيايد، كه آيا ميتواند مجري اين قوانين الهي باشد يا نه؟
در باب اخلاق سفر رواياتي از اهل بيت عليهم السلام رسيده است.
از اخلاق شريفه حضرت رسول اكرم صلي الله عليه وآله نقل شده كه وقتي با اصحاب در سفر بود خواستند گوسفندي بكشند. يكي گفت: كشتن گوسفند بامن. ديگري گفت:كندن پوست آن با من و ديگري گفت: پختن آن با من. حضرت فرمود: جمع كردن هيزم با من، گفتند: يا رسول الله، اين كار را ما خواهيم كرد شما زحمت نكشيد، فرمود: مي دانم شما اين كار را خواهيد كرد لكن من خوشم نميآيد از شما امتيازي پيدا كنم زيرا كه حقتعالي كراهت دارد كه ببيند بندة خود را كه فضيلت داده خودش را به رفقايش.[32]
درباره امام زين العابدين عليه السلام نيز روايت كردهاند كه ايشان سفرنميكرد مگر با اشخاصي كه آن حضرت را نشناسند، براي آنكه حضرت در راه همراهانشان را در كارها ياري ميكردند و هر گاه ايشان را ميشناختند اجازه نميدادند كه كاري بكنند.[33]
پيامبر گرامي اسلام صلي الله عليه وآله فرمود: «كسيكه مومن مسافري را ياري كند، خدا هفتاد وسه گره اندوه و مشكل را از كار او ميگشايد و در دنيا و آخرت او را از هم و غم پناه ميدهد و در آن روز كه نفس مردم قطع ميشود (آنجا كه مردم گرفتار نفسهاي خويشند، اندوه عظيم او را برطرف ميسازد»[34]
آداب رسيدن به مقصد
1- به جاي آوردن شكر
چه زيبا و شايسته است كه انسان مسافر بعد از رسيدن به مقصد به خاطر اينكه به سلامت رسيده و از خطرات راه درامان بوده است. خدايتعالي را شكر كند.
شكر وسپاس گزاري شيوه بزرگان و كريمان است. و بسيار كمند كه حق شكر را به جاي آورند. به تصريح قرآن كريم كه ميفرمايد: «اِعَلموا آلَ داوودَ شُكراً و قَليلٌ مِن عِبادِيَ الشَّكورُ»[35] «اي آن داوود! با شكر به جا آوريد، ولي عده كمي از بندگان من شكر گذارند»
و نيز در جاي جاي قرآن كريم اين عبارت به چشم ميخورد: « لَعلَّكم تَشكرونَ»[36] «لَعَلَّهُم تشكرونَ»[37]، «واُشكرو لِله اِن كنتم اِيّاهُ تَعبدونَ»[38]
اصولا شكر در مقابل كلمه كفر قرار دارد زيرا كفر به معني پوشاندن و نعمت را ناسپاسي كردن است.[39] و اگر شكر خداوند به جاي آورده نشود در حقيقت همان كفران نعمت است. ما در سفر به مواهب و نعمتهايي از جانب خداوند نايل ميشويم كه بايد شكر آنها را به جاي آوريم كه:«لَئن شَكَرتم لَاَزيدنَّكم و لَئن كَفَرتم لَشديد»[40] اگر انسان شكر مواهب الهي را به جاي آورد خداوند نعمتهاي ارزاني داشته شده را فزوني ميبخشد و همانطور كه خود وعده كرده به زودي پاداش شاكران را خواهد داد: «سَنَجزِي الشّاكرين»[41] بزرگان دين نيز به شكر خداوند مخصوصا موقع رسيدن به مقصد، توصيههايي بيان كردهاند. لقمان در وصيت به فرزندش چنين ميگويد: «و اذا نَزَلتِ فَصَلّ ركعتَينِ قبل اَن تجلس» ركعت نماز بگذار»
2- انتخاب مكان مناسب:
از جمله اقداماتي كه بعد از رسيدن به مقصد بايد انجام شود انتخاب مكان مناسب براي اقامت است. بعضي از شرايط مكان خوب اينست كه انسان در آن از سرما، گرما،حيوانات درنده و… در امان باشد. ويژگي يك مكان خوب از نظر قرآن كريم اينست كه مبارك و پر بركت باشد. خداوند در قرآن كريم به حضرت نوح عليهالسلام ميفرمايد وقتي كه به كشتي سوار شدي بگو: «ربّ اَنزِلني مُنزَلاً مباركاً وَانتَ خيرُ المُنزلين»[42]«پروردگارا! ما را در منزلگاهي پربركت فرود آر و تو بهترين فرود آورندگاني» همانطور كه قبلا ذكر شد، در خصوص انتخاب مكان مناسب بايد دقت شود مكان امنيت كافي داشته باشد. حضرت محمد صلي الله عليه و آله فرموده است: «ايّاكم التَعريس علي ظَهْرِ الطريق و بطون الأوديه فإنها مدارج السِّباع و مَأوي الحيات» زينهار از فرود آمدن براي استراحت آخر شب در وسط راه و درون درهها، زيرا كه آن اماكن، جاي آمد و شد درندگان، و مأواي مارانست.[43]
در وصيت لقمان به فرزندش درباره انتخاب مكان خوب براي فرود آمدن چنين آمده است: «و اذا اَردتُم النزول فَعليكم من بقاعِ الارض باحسنِها لَوْناً، اَلْيَنِها تُربةً واكثرها عُشباً»
«و چون قصد فرود آمدن كنيد بكوشيد تا ازقطعات زمين قطعهاي انتخاب كنيد كه رنگش زيباتر و خاكش نرمتر و گياهانش فراوانتر باشد.[44]
نتيجه:
خطاب آيات قرآن كريم به همه انسانها در تمامي زمانها ميباشد. وهدف تمامي اين آيات هدايت بخشي وانسان سازي است كه آيات سير نيز از اين قاعده مستثني نميباشد.
بر اين اساس اگر انسانها به فرامين ودستورات آيات الهي از جمله آيات سير گوش جان بسپارند وبدان جامة عمل بپوشانند، بدون شك سعادت ورستگاري خود وجامعه خويش را تضمين نمودهاند. كوتاهي عمر بشر اين مجال را از وي سلب كرده كه بتواند همه مسايل را شخصا تجربه كند و با علم و بصيرت روش مناسب ودرست را اتخاذ كرده در زندگي خود به كار بندد.
ذكر قصص و داستانها و پرداختن به تاريخ ملل و اقوام پيشين و بيان سرانجام كار نيك وبد آنها، آيينه ايست كه انسان عاقل در پرتو آن اعمال وكردار خود را خواهد ديد. و علم و تجربة ناشي از اين مطالعات و تدبرات است كه عمر او را به بلنداي تاريخ زندگي بشر طولاني خواهد ساخت. در سودمندي كسب تجربه همين بس كه از جمله عوامل مهم رسيدن به سعادت دنيوي واخروي بوده و در سختيها و چالشهاي روزگار يار و همدم انسان ميباشد. تاكيد آيات سير و، دعوت انسانها به پرداختن به سرگذشت ملتهاي پيشين اهميت اين مساله را براي همه روشن ميكند كه سعادت و شقاوت بشر بازتابي از اعمال و رفتار خود انسان است و هركس ميتواند آيندهاي خوب يا بد را به اختيار براي خود ترسيم كند.
فهرست منابعي كه در اين تحقيق مورد استفاده قرار گرفته است.
1- قرآن كريم- با ترجمه آيت الله مكارم شيرازي- چاپخانه بزرگ قرآن كريم-قم 1380- چاپ اول- قطع جيبي
2- اصول كافي- يعقوب بن اسحاق الكليني الرازي- متوفي سنه 328/329 ه- ترجمه و شرح سيد هاشم رسولي محلاتي- انتشارات علميه اسلاميه- تهران- بيتا.
3- پيام قرآن – تفسير نمونه موضوعي- آيتالله مكارم شيرازي با همكاري جمعي از فضلا و دانشمندان- ناشر دارلكتب الاسلاميه- تهران 1377 ه.ش-چاپ ششم
4- ترجمه و تحقيق مفردات الفاظ قرآن- ابوالقاسم حسين بن فضل معروف به راغب اصفهاني- متوفي 502 ، مترجم سيد غلامرضاخسروي حسيني – انتشارات مرتضوي- تهران زمستان 75-چاپ دوم.
5- تفسير نمونه- مولف ناصر مكارم شيرازي و همكاران- انتشارات دارالكتاب الاسلاميه-تهران 1376 ه.ش-چاپ شانزدهم
6- ترجمه و تفسير الميزان – علامه طباطبايي- متوفي 1369 ه.ش- ترجمه محمد رضا صالحي كرماني وسيد محمد خامنه – بنياد علمي وفكري علامه طباطبايي- با همكاري نشر فرهنگي رجا و موسسه انتشارات اميركبير- تهران1364 – چاپ دوم
7- ترجمه و تفسير مجمع البيان – امين الاسلام شيخ ابوعلي الفضل بن الحسن الطبرسي- متوفي 548 ه. مترجم ابراهيم ميرباقري- انتشارات فراهاني – تهارن 1350 چاپ اول
8- ترجمه ومتن من لايحضره الفقيه – شيخ صدوق – ابن بابويه ابي جعفر محمدبن علي بن الحسين قمي- متوفي 381 ه.- مترجم صدربلاغي- نشر صدوق تهران اسفند 1368- چاپ اول
9- ترجمه ميزان الحكمه- محمد محمدي ري شهري- مترجم حميدرضا شيخي- انتشارات دارالحديث قم 1377- چاپ اول
10- جامعه و تاريخ- مقدمهاي برجهان بيني اسلامي- مرتضي مطهري- انتشارات صدرا-بيتا- شماره 5
11- الحياه- محمدرضا الحكيمي- محمد الحكيمي- علي الحكيمي- دفتر نشر فرهنگ اسلامي – تهران 1367 ه.ش چاپ پنجم
12- ره رستگاري- دكتر علي غضنفري- انتشارات لاهيجي- قم 1382 ه.ش- چاپ اول
13- راز آفرينش انسان – كرسي موريسن- مترجم محمد سعيدي- انتشارات فرانكلين- سال 1345
14- زندگاني حضرت محمد، خاتم النبيين- تاريخ انبياء . سيد هاشم رسولي محلاتي – انتشارات علميه اسلاميه-1336
15- فرهنگ عربي- فارسي لاروس- مترجم سيد حميد طبيبيان – انتشارات اميركبير- تهران 1377- چاپ نهم
16- فرهنگ عربي- فارس منجد الطلاب- مترجم محمد بندرريگي- انتشارات اسلامي- چاپ 1369
17- فروغ ابديت- جعفر سبحاني- نشر دانش اسلامي. چاپ خانه دفتر تبليغات اسلامي قم- ارديبهشت 1370
18- فرازهايي از تاريخ پيامبر اسلام- جعفر سبحاني- نشر مشعر-بيجا-1381 – چاپ سيزدهم
19- فصلنامه بينات- صاحب امتياز موسسه معارف اسلامي امام رضا (ع) – قم سال يازدهم- شماره 2 تابستان 1383
20- فصلنامه پژوهشهاي قرآني- چاپ ونشر دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم- بهار وتابستان 1376 – شماره10-9
21- قاموس قرآن – سيد علي اكبر قرشي- انتشارات دارالكتاب اسلاميه- چاپ 1353
22- قصص يا داستانهاي شگفت انگيز قرآن مجيد گردآوردنده حاج علي آقا قاضي زاهدي گلپايگاني- كتابفروشي اسلاميه بيتا
23- قصص القرآن يا تاريخ انبيا از آدم تا خاتم النبيين – سيد هاشم رسولي محلاتي- انتشارات علميه اسلاميه بيتا
24-كارنامه دانشوران ايران واسلام- شناخت نهج البلاغه- تلخيص و بازنويسي مباحثي از نهج البلاغه امام علي عليه السلام- به كوشش سيد محمد مهدي جعفري- ناشرموسسه فرهنگي اهل قلم- زمستان 1381 –چاپ اول شماره 53
25-كليات مفاتيح الجنان- ثقه المحدئين مرحوم حاج شيخ عباس قمي- متوفي 1359 ه. مترجم استاد كمرهاي – نشر موسسه انتشارات نبوي – زمستان 1381- قطع جيبي- چاپ دوم.
26- لسان العرب- لامام العلامه ابي الفضل جمال الدين محمد بن مكرم ابن منظور الافريقي المصري- دار بيروت- للطباعه و النشر بيروت- 1410 ه. 1990م.
27- لغت نامه دهخدا- علي اكبر دهخدا- چاپ سيروس- تهران تيرماه 1339 – شماره مسلسل 54
28- المعجم الفهرس القرآن الكريم- موسسه انصاريان للطباعه والنشر- قم – بيتا.
29- ميزان الحكمه- محمد محمدي ري شهري – نشر مكتب الاعلام الاسلامي- قم 1363- چاپ اول
30- محبوب القلوب – قطب الدين اشكوري – ترجمه سيد احمد اردكاني- انتشارات فرهنگ و ارشاد اسلامي تهران بهار 1380- چاپ اول
31- مباني انسان شناسي در قرآن – عبدالله نصري – ناشر موسسه تحقيقاتي و انتشاراتي فيض كاشاني – چاپ اول
32- معجم مفردات الفاظ قرآن- ابوالقاسم حسين بن فضل معروف به راغب اصفهاني- متوفي 502 ه. انتشارات مرتضوي – بيجا-1376 – چاپ دوم
33- المعجم الوسيط – دكتر ابراهيم انيس- دكتر عبدالعليم منتصر- عطيه الصوالحي- محمد خلف الله احمد. دفتر نشر فرهنگ اسلامي- تهران 1374 ه.ش- چاپ پنجم.
34- نهج البلاغه امام علي (عليه السلام) – ترجمه محمد دشتي- ناشر موعود اسلام- بوشهر- تابستان 1381- چاپ سوم
35- وسائل الشيعه الي التحصيل الشريعه- تاليف محمد بن الحسن الحرالعاملي- المتوفي في سته 1104 ه. اعني بتصحيحه و تحقيقه و تزييله الفاضل المحقق الاغا الميرزا عبدالرحيم الرباني دار حياء التراث العربي- بيروت – لبنان بيتا
36- واژههاي قرآن- ترجمه فارسي قرآن –محمد رضايي- انتشارات مفيد – تهران 1381 – چاپ اول
37- همزيستي و معاشرت در اسلام- استاد سيد علي كمالي- انتشارات اسوه- تهران 1371 ه.ش- چاپ اول
38- هجرت كريمه – بررسي دوران امام رضا و علل هجرت حضرت معصومه (س) فرزانه نيكو برش- انتشارات فجر ولايت - قم- آذر 1381 – چاپ اول
والسلام
دوشنبه 30 خردادماه 1384 – 13/ جمادي الاول 1426 مصادف با شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله عليها.
[1] ليل/1
[2] ضحي/1
[3] عصر/1
[4] سبا/18
[5] اسراء/1
[6] هود/11 ( اين فرمان توسط فرشتگان عذاب به حضرت لوط (ع) ابلاغ شد.)
[7] واژههاي قرآني ص223
[9] ترجمه و متن من لايحضر الفقيه 3/134 وسايل الشيعه5/264
[10] كليات مفاتيح الجنان ص 539
[11] همان ص 539
[12] ترجمه متن من لايحضر الفقيه 3/138 وسايل الشيعه 5/272
[13] كهف/10
[14] طه 25 تا 28
[15] زخرف /13
[16] ترجمه ومتن من لا يحضره الفقيه 3/142 – وسايل الشيعه 5/280
2اصول كافي يعقوب بن اسحاق اللكليني الرازي- متوفي في سنه 328/329 ه- ترجمه و شرح سيد هاشم رسولي- انتشارات اسلاميه- بي تا- جلد 4 ص 319 – وسايل شيعه 5/278
[18] بقره /280
[19] ترجمه ومتن من لا يحضره الفقيه 3/138 وسايل الشيعه 5/272
[20] همزيستي و معاشرت در اسلام –ص82
[21] ترجمه و متن من لايحضره الفقيه 3/149
[22] كهف /66
[23] كهف 70
[24] شعراء/61
[25] شعرا/62
[26]همزيستي و معاشرت در اسلام ص 548
[27] تفسير نمونه چاپ هجدهم تهران 1378 جلد دهم-ص48 –قصص يا داستانهاي شگفت انگيز قرآن مجيد گرآوردنده حاج علي آقا قاضي زاهدي گلپايگاني كتابفروشي اسلاميه بي تا، ص 319
[28] يوسف (ع) /80و81
[29] مائده /2
[30] مائده/8
[31] نساء/86
[32] كليات مفاتيح الجنان ص 544
[33] همان
[34] ترجمه و متن من لا يحضره الفقيه 17313
[35] سبا /13
[36] آل عمران 123
[37] ابراهيم /37
[38] بقره /172
[39] واژههاي قرآن ص508
[40] ابراهيم /7
[41] آل عمران 145
[42] مومنون /29
[43] ترجمه و متن لايحضر الفقيه 3/175
[44] همان ص179
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 09 اسفند 1394 ساعت: 19:28 منتشر شده است
برچسب ها : تحقیق درباره اداب مسافرات از منظر دین اسلام,