تحقیق درباره استان قزوین

درباره استان قزوين
استان قزوين كه در حوزه مركزي ايران با مساحتي معادل 15821 كيلومتر مربع بين 48 درجه و 45 دقيقه تا 50 درجه و 50 دقيقه طول شرقي و 35 درجه و 37 دقيقه تا 36 درجه و 45 دقيقه عرض شمالي قرار دارد از شمال به استانهاي مازندران و گيلان، از غرب به استانهاي همدان و زنجان، از جنوب به استان مركزي و از شرق به استان تهران محدود ميشود. سلسه جبال البرز مركزي و كوههاي رامند و خرقان از سه جهت استان را فرا گرفته و دشت گسترده اي را به وجود آورده اند كه از شمال به جنوب 75 كيلومتر و از شرق به غرب حدود 95 كيلو متر است. ارتفاعات شمال استان به بيش از 4000متر و جنوب غربي به 2700 متر از سطح دريا ميرسد و كوههاي معروف آن سيالان، شاه البرز، خشچال، سفيد كوه، شجاع الدين، اله تره ،رامند، آق داغ، خرقان، ساري داغ، سلطان پير، سياه كوه و... هستند كه سيالان با 4175 وشاه البرز با 4056 متر بلندتر از ديگرانند. محدوده مركزي و شرق استان كه دشت پهناور قزوين را تشكيل داده داراي شيبي است كه از شمال غرب به جنوب شرق امتداد يافته و در پايين ترين نقطه 1130 متر است. كمترين نقطه استان از سطح دريا با 300 متر در منطقه تارم سفلي و كنارههاي درياچه سد سفيد رود واقع شده كه تفاوت آشكاري را از نظر توپوگرافي به وجود آورده است.
ساختار توپوگرافيكي متفاوت، شرايط اقليمي مختلفي را در پهنه جغرافيايي استان به وجود آورده كه با نوسان آشكاري همراه است. اين گونه گوني برحسب عوامل و عناصر متاثر در شرايط آب و هوايي چهار محدوده جغرافيايي را برجسته ميسازد : الف : آب و هواي سرد كوهستاني كه نواحي شمالي و نيز ارتفاعات جنوب غربي استان را در بر ميگيرد. ب : آب و هواي معتدل كوهپايهها و دامنه ها. پ : آب و هواي نسبتا خشك تانيمه خشك نواحي مركزي دشت قزوين و بوئين. ت : آب و هواي مرطوب گرمسيري در بخشهايي از تارم و دره شاهرود. ميانگين بارندگي استان در حدود 330 ميلي متر در سال است. بررسي كليموگرام نشان ميدهد باراني ترين ماه سال فروردين و خشك ترين ماه تير بوده، ميزان بارش با شرايط توپوگرافيكي متغير است به نحوي كه مناطق كوهستاني نسبت به پايكوهها و اراضي واقع در دشت از بارش بيشتري برخوردارند.
دو جريان عمده باد گرم وسرد در استان وجود دارد كه آن را " باد مه " و " باد راز "مي نامند. جريان باد گرم – شره – كه از جهت جنوب شرقي به شمال غربي ميوزد موجب افزايش دما و تبخير و كاهش چشمگير رطوبت ميشود. باد سرد مه كه از شمال و شمال غربي جريان مييابد تحت تاثير سيستمهاي پر فشار عمل ميكند به افزايش سردي و رطوبت ميانجامد. آبهاي سطحي استان در2 حوزه آبريز جاري است : الف : حوزه شمالي كه از رودخانههاي طالقان رود و الموت رود كه در منطقه شير كوه به هم ميپيوندند و رود پر آب شاهرود را به وجود ميآورند.
رودخانههاي خارود، نينه رود، اربديان، وجينك، سردرود، تارولات، گرما رود و اندج رود نيز در مسير به سوي سد سپيد رود به آن ميريزند. شاهرود با ميزان حدود 1150 ميليون متر مكعب در شهر لوشان از استان خارج ميشود. ب : حوزه آبريز جنوبي (شور) كه رودخانههاي حاجي عرب، ابهر رود و خر رود را شامل ميگردد و بيش از چهل رود فصلي دامنههاي جنوبي البرز از جمله ارنزك و ديزج نيز در آن جاري هستند
به گواهي تاريخ، اين سرزمين همواره خاستگاه دانشمندان، انديشه ورزان و هنروراني بوده كه نام هر يك از آنان بر تارك فرهنگ ايران اسلامي درخشنده است. بزرگان و نام آوراني همچون : ابوعبدا… قزويني، ابومحمد عبدا… بن عمران بن شاپور، داودبن سليمان بن غازي، ابوغانم خادم، احمدبن ابراهيم قزويني، - از ياران ائمه اطهار و محدثين موثق شيعي- ابن ماجه - محدث بزرگ اهل سنت و گردآورنده سنن - عبدالجليل قزويني، امام الدين رافعي، زكريا بن محمدقزويني، حمدا… مستوفي، عبيدزاكاني، نجم الدين كاتبي، شرف جهان قزويني، ملا خليلا، آقارضي، واعظ، سالك، وحيد،آصف، ميرعماد، ملك محمد، عماد الكتاب، شهيد ثالث، علامه دهخدا، سيد اشرف الدين حسيني( نسيم شمال)، عارف، ملا آقا حكمي، سيد موسي زرآبادي، شيخ مجتبي قزويني، علامه رفيعي، شهيد رجايي، سرلشگر بابايي و … كه طلايه داران خرد و روشنايي و پاسداران حريم فرهنگ و پارسايي اند.آوازه مكاتب و مدارس فلسفي، فقهي، عرفاني و هنري قزوين در سدههاي مختلف، اقاليم گوناگون را درنورديده و جويندگان معارف را به سوي خود كشانده است. حضور بزرگاني همچون صاحب بن عباد و امام احمد غزالي، خواجه نصير طوسي، اميرمعزّي ،قطب الدين شيرازي، شيخ بهائي، ميرداماد، ملاصدرا، فيض كاشاني، سيد جمال الدين اسد آبادي، ميرزاي شيرازي و … نشان از اعتبار حوزههاي علمي فرهنگي قزوين دارد. هم اينك نيز استقرار دانشگاه بزرگ و بين المللي امام خميني(ره)، علوم پزشكي، كار، پيام نور، آزاد و مجتمعهاي آموزشي ديگر مهر تاييدي بر شايستگيها و تواناييهاي فرهنگي اين خطّه از ايران عزيز است
با اين كه شهرنامه نگاران و جغرافي نويسان براي نامگذاري شهر قزوين به نكات فراوان و متفاوتي اشاره كرده اند، به نظر ميرسد وجه تسميه اي كه استاد دكتر دبير سياقي از علامه علي اكبر دهخدا نقل ميكنند علمي تر و به حقيقت نزديك تر باشد:
قزوين مركب از “ كزو” به معناي پسته كوهي و “ ين ” نسبت است، يعني سرزمين پسته. محصولات كشاورزي و باغي قزوين از گذشتههاي بسيار دور – با وجود كم آبي شهر – مشهور بوده و به نقاط ديگري صادر ميشده، ولي پسته آن به دليل مرغوبيت، سبزينگي و روغني بودنش از آوازه بيشتري برخورداراست و در آثار سخنوران و شاعران نامدار پارسي انعكاس يافته است:
بناي مسجد جامع قزوين
اين بنا در محله دباغان در حاشيه غربي خيابان شهدا (سپه) واقع گرديده و يكي از ارزشمند ترين بناهاي تاريخي ايران است. بناي اين مسجد با نقشه چهار ايواني شامل شبستان گنبد دار، مناره و ايوانهاي رفيع، محراب و گچبريهاي نفيس و صحن و رواق است كه در مجموع، معرف آثار معماري دورههاي مختلف اسلامي است در بررسي سابقه تاريخي اين مسجد، در روايتهاي تاريخي ميخوانيم كه هارون الرشيد به هنگام عزيمت به خراسان در سال 192 ه. ق، در قزوين دستور ساخت بارو و مسجدي را داده است كه بر طبق بعضي از روايتها و شواهد، اين مسجد در محل آتشكده اي از دوره ساساني بنا شده است. در روايت ديگري نيز آمده كه به دستور هارون الرشيد، قاضي ابوالحسن محمد بن يحيي بن زكريا و صاحب ابي العباس بن سريح، آن جامع را ساختند و پرداختند كه بعدها به " طاق هاروني " معروف گرديد. در ثلث اول سده چهارم، اسماعيل بن عباد طالقاني يا رازي - معروف به صاحب بن عباد، وزير فخرو الدوله ديلمي - مدرسه اي در مجاورت جامع بنا كرد و در اواخر سده چهارم، فخروالدوله ديلمي شروع به كشيدن ديوار مسجد كرد، ولي ناتمام ماند.
به واسطه آسيبي كه به مسجد رسيده بود، در سال 393 هجري، به دستياري " ابواحمد كسائي " و " ساوه منادي " جامع مزبور تجديد بنا شد و تعمير گرديد. در سال 413 هجري، به فرموده " سالار ابراهيم مرزبان "، طبقات فرو ريخته صحن بزرگ را از نو ساختند و مال فراواني صرف آن شد. در شوال سال 500 ه. ق، امير زاهد خمار تاش بن عبدالله عمادي، ساختمان مقصوره بزرگ و گنبد و صحن و مدرسه و خانقاه و چاه خانه مسجد را آغاز كرد و در رجب سال 509، آنها را به پايان رسانيد و مستغلاتي برآن وقف كرد. پس از آن، ملك مظفرالدين الب ارغون بن تعش، سراچه جداگانه ديگري رو به قبله بنا كرد كه در آن، مجلس تفسير و حديث منعقد ميشد و در سال 548 هجري از عمارت آن فراغت يافت. در دوره مغول، صدماتي متوجه مسجد گرديد كه در دورههاي بعد تعمير يا تجديد شدند. در زمان صفويه، بخشهاي وسيعي به اين مسجد افزوده شد كه از آن ميان به ايوان ها، منارهها و اكثر رواقها ميتوان اشاره كرد. در دوره قاجار نيز ساخت و سازهاي قابل توجهي در اين مسجد به انجام رسيد. در دوره معصر نيز بخشي از تعميرات و مرمتهاي مسجد انجام شده است. حال به شرح قسمتهاي مختلف مسجد ميپردازيم:
درهاي مسجد
اين مسجد در قرن هفتم هجري، درهاي متعدد داشته، اما امروزه تنها دو در تودر تو در مشرق و در ديگري در شمال غربي دارد.
در شرقي و اصلي مسجد كه در كنار خيابان شهدا قرار گرفته، سر دري با شكوه و مجلل دارد. كتيبه تاريخي اين سر در فرو ريخته و تنها عبارات زير بر جاي مانده است: "بسر كاري كيخسرو غلام خاصه شريفه باتمام رسيد كتبه حاج محمد صالح قزويني 1074". از آنجا كه ايوان جنوبي مسجد به تاريخ 1069 و از كارهاي شاه عباس دوم (1052 - 1077 ه. ق) است، به نظر ميرسد كه سر در مزبور نيز از كارهاي وي باشد. با توجه به ديگر كتيبههاي سر در، اين بخش از بنا در سال 1191 هجري از طرف محمد صادق خان نامي تجيدي و كتيبه اي از كاشي با اشعاري به تاريخ فوق بر آن نصب شده است.
همچنين در سال 1251 هجري قمري، شاهزاده علي نقي ميرزاي ركن الدوله - پسر فتحعلي شاه و فرماندار قزوين - اين سر در را مرمت و كتيبه اي از سنگ مرمر بر آن نصب كرد كه در آن، اشعاري به خط نستعليق ممتاز منقور است. آخرين بار كه سر در مزبور رو به ويراني گذاشته بود، حاج مهدي معمار قزويني - معروف به سنمار - به سال 1353 ه. ق، سر در و هشتي آن را با آجر تراش به صورت مجلل و زيبايي بازسازي كرد. اين سر در به وسيله فضاي وسيع روبازي به عرض 10 و طول حدود 50 متر به در ديگري ميرسد كه از آنجا به وسيله دو راهرو ميتوان به صحن اصلي مسجد راه يافت. در دو سمت فضاي ورودي روباز، حجره هايي قرار داشته كه مسدود شده اند.
دومين در مسجد، در اصل از پشت ايوان غربي بوده كه بعدها مسدود گشته و در ديگري به سال 1272 ه. ق در جهت آخرين طاقنماي شمالي به خارج باز شده است. بالاي اين درگاه كه بسيار كوچكتر از در شرقي است، كتيبه اي قرآني از كاشي لاجوردي به تاريخ 1272 ه. ق نصب گرديده است
صحن مسجد
اين صحن به صورت مستطيل بزرگي به مساحت متجاوز از چهار هزار متر مربع، از بزرگترين صحنهاي مساجد ايران است. در چهار جهت اين صحن، چهار ايوان و در اطراف آنها، رواقهاي متعددي واقع شده است. در وسط صحن، حوض بزرگي قرار دارد و در فاصله بين حوض و ايوان شرقي، آبخوره اي است كه با ده پله به قنات خمار تاش ميرسد. در شمال غربي مسجد، حياط كوچك و در شمال شرقي آن، حياط ديگري واقع است. در پشت رواقهاي جنوبي مسجد، دو قطعه زمين جهت برف انداز مسجد و همچنين آب انبار و زير زمين مسجد واقع گرديده است.
ايوان و رواقهاي مسجد
مهمترين و زيباترين ايوان مسجد، ايوان جنوبي است كه از نظر عظمت و رفعت بنا و اسلوب ساختمان و تزيينات متناسب، از بناهاي كم نظير به نظر ميآيد. اين ايوان به سال 1069 ه. ق توسط شاه عباس دوم صفوي ساخته و به شبستان سلجوقي الحاق شده است. دهنه اين ايوان، 14/56‚ عرض آن، 12/48 و ارتفاع آن حدود 21 متر است. ازاره ايوان با سنگ و بقيه قسمتهاي آن با آجر تراش بنا شده است. در فواصل آجرها، به جاي بند كشي با گچ، كاشيهاي باريك لاجوردي رنگي به كار برده اند. رو كار قسمت مهمي از ايوان، كاشي بوده كه اكنون بيشتر آنهاريخته و از بين رفته است. نماي دروني ايوان به صورت دو طبقه ساخته شده و در طبقه پايين آن، سه درگاه جهت ورود و خروج به مقصوره و در غرب و شرق آنها، دو درگاه ديگر جهت دسترسي به رواقهاي طرفين شبستان تعبيه گرديده است.
مطابق درگاههاي پايين در طبقه دوم ايوان، پنج غرفه بنا گرديده كه راه دسترسي بهآنها از طريق يك پلكان است. بين اين دو طبقه، كتيبه اي باريك و سرتاسري به خط نستعليق و به رنگ لاجوردي در كاشي ليمويي رنگ قرار دارد كه متن آن، گوياي ساخت اين ايوان به سال 1069 ه. ق توسط شاه عباس دوم است. بالاي غرفههاي فوقاني، كتيبه ديگري به خط نسخ عالي است كه بر آن، سوره جمعه به رنگ طلايي در كاشي لاجوردي نقش شده و در آخر آن، عبارت " غلام شاه ولايت شريف كاشي پز " آمده است. در طرفين درگاههاي مقصوره زير گنبد، لوحه هايي از سنگ مرمر نصب شده كه برآن، كتيبههايي از دوره صفويه و قاجاريه در خصوص معافي و رفع پاره اي تحميلات و عوارض و بدع نوشته شده است ايوان غربي مسجد نيز از آثار دوره صفوي است و به نظر ميرسد كه در سال 1081 ه. ق توسط شاه سليمان صفوي ساخته شده باشد. در طرفين اين ايوان، دو راهروي شمالي و جنوبي است كه به هشتي پشت ايوان ميرفته و در نخستين مسجد در جانب غربي، در اين قسمت بوده كه مسدود شده است.
كاشيهاي زيباي اين بخش از مسجد فرو ريخته و تنها دو بيت شعر به خط نستعليق در كاشي لاجوردي با اين مضمون بر جاي مانده است " فيضش چو ديد افزون ز حد گفتا به تاريخش خرد اين طاق گل نبود بود طاق دل و روشندلان (1081) كتبه الفقير كاوس مصور غلام شاه ولايت شريف كاشي پز " دهنه اين ايوان، 8/32و طول آن، 10/44 متر است و از آن يك راه به رواق جنوبي و يك ارسي سه چشمه هم به رواق شمالي راه دارد ايوان شرقي مسجد بين سالهاي 1312-1313 ه. ق توسط باقر خان سعد السلطنه - فرماندار وقت قزوين - و به دستور و هزينه ميرزا علي اصغر خان اتابك از نو عمارت شده، ولي روكار و تزيين آن انجام نشده است.
ايوان شمالي به نظر ميرسد كه در اصل ساخته شاه تهماسب صفوي باشد كه در دوره قاجار بازسازي، تزيين و تعمير اساسي شده است. منارههاي ايوان نيز در دوره قاجار بازسازي گرديده است. اين ايوان كه قدري از صحن مرتف تر است، به دهنه 11 و عرض 11/5 متر است و ارتفاع منارههاي آ نيز به 25 متر ميرسد. طرفين جبهه ايوان ن با كاشي خشتي زيبا و عباراتي منقوش شده است در دو سوي هر ايوان، رواق هايي طولاني ساخته شده كه هر كدام به نام امام جماعت يا پيشنمازي كه سالها در آنجا نماز ميخوانده، نامگذاري شده است. رواقهاي شرقي، از همه باريكتر، و رواقهاي جنوبي، بزرگتر و وسيع تر است.
ازاره رواقهاي شمالي و رواق هايي كه در شمال ايوان شرقي و غربي واقع شده اند، در دوره اخير با سنگ تراش پو شيده شده و ارسي آنها نيز برداشته شده است و به جاي آنها، درهايي به سبك جديد قرار داده اند، اما رواقهاي ديگر به حالت اوليه خود باقي ماندهاند. نماي خارجي رواقهاي جنوبي، از هر طرف ايوان، چهار طاقنما، و نماي رواقهاي شرقي و غربي، سه طاقنما دارد، ولي نماي خارجي رواقهاي شمالي از هر طرف ايوان، پنج طاقنما دارد كه با آجرهايي ظريف ساخته شده و ستونها و لچكي آنها با كاشي تزيين گرديده است.
آخرين طاقنماي غربي در طرف جنوب، در بزرگي دارد كه راهروي رواق غربي و در زيرزمين يا سرداب مسجد است. در بين رواقهاي جنوبي، دو صفه، يكي به نام طاق هاروني و ديگري به نام طاق احمديه يا طاق حلاج قرار دارد. رواق واقع در مغرب ايوان جنوبي و همچنين سرداب و زيرزمين مسجد را سعدالسلطنه به سال 1312-1313 ه. ق به امر ميرزا علي اصغر خان اتابك، و رواق واقع در جنوب ايو.ان غربي را حاج محمد علي به بم - از تجار قزوين - در حدود سال 1320 ه. ق ساخته اند طاق هارونيه : اين بخش، متصل به دهليز ورودي شرقي مسجد و از خشت خام قطع بزرگ و گل - و همچنان كه اشاره شد - در سال 192 هجري به دستور هارون الرشيد ساخته شده كه البته چيز زيادي از بناي اوليه بر جاي نمانده است مقصوره خمار تاشي يا طاق جعفري ك اين مقصوره در پشت ايوان جنوبي قرار گرفته و از نفايس هنر دوره سلجوقي است كه در دوره ملك شاه سلجوقي به دست امير خمار تاش ساخته شده است.
فضاي مقصوره به صورت مربعي به ابعاد 14/56*14/56 متر است. مقصوره داراي ازاره ساده و بلندي با طاقنماهايي در اطراف است. در بدنه جنوبي اين مقصوره، محرابي از سنگ مرمر صيقلي قرار دارد كه اطراف آن با كاشيهاي رنگارنگ تزيين شده است. در جبهه اين محراب، كتيبه مختصري است كه آن را به دستور شاهزاده علي نقي ميرزاي ركن الدوله در سال 1238 با خط نستعليق در متن ساروجي گچبري كرده اند و ظاهرا مربوط به تعميراتي است كه به وسيله نامبرده در اين محل به محراب به عمل آمده است.
در جنوب غربي محراب نيز منبري سنگي تعبيه كرده اند. بخش فوقاني ديوارهاي داخلي شبستان، مزين به يك سلسله طرحهاي هلالي و تزيينات متنوع و نقوش مختلف هندسي و نوارهاي مارپيچ و حواشي شاخ و برگ با حالاتي خاص است و بالاخص زيبايي و جذابيت نقش انواع و اقسام برگهاي آن، از موضوعات بسيار قابل توجه اين بناست. در متن اين تزيينات و نقوش گچبري كه با آرايشهاي گوناگون تزيين يافته، اختلاط قطعات كاشيهاي كوچك لوزي شكل كه از نمونههاي قديم كاشيكاري به شمار ميرود، جلوه درخشنده اي به اين شبستان بخشيده است.
از طرف ديگر‚ مجموعه خطوط كتيبههاي تاريخي آن كه به انواع و اقسام خطوط رايج آن زمان - كوفي ريحاني و گلدار و خط ثلث و رقاع و طغري - گچبري و حكاكي شده است، چنان در تكميل و شهرت اين گنجينه هنري تاثير و دخالت داشته كه هم اكنون با اينكه قريب نه قرن از تاريخ نقوشآن ميگذرد، اصالت آن محفوظ مانده و در حكم مستند ترين ودايع هنري و معرف رسم و روش كتابت اين خطوط و آيين حاشيه سازي توام با نقش و نگاراست. تنظيم سطور و مقياس متناسب حروف و انواع حكاكي و سطر بندي كه براي جاودان ساختن متن كتيبههاي تاريخي در داخل نوارهاي مارپيچ و گل و بوتههاي متن كتيبه منظور شده و به كار رفته است، حاكي از نهايت قدرت و مهارت و استادي كارگران و نقاشان قلم به دست اين بنا است.
حروف كتيبههاي شبستان، يا به هم پيوسته اند، يا به برگ و غنچه زمينه گلدار ختم ميشوند. زيبايي و تنوع نقش و نگار متن اين كتيبهها به قدري است كه هر بيننده اي را شگفت زده ميكند در اين بخش از بنا، پنج رشته كتيبه به خطوط مختلف گچبري شده است كه هر كدام از كتيبهها از لحاظ هنر حسن خط و زيبايي، ارزش و مقام خاصي دارند. مفاد هر يك از كتيبهها مختلف بوده، به طور كلي شامل آيات قرآني و تاريخچه ساختمان شبستان و موقوفات و متعلقات آن است كتيبه اول به خط ثلث با قلم درشت در هشت ضلع گنبد گچبري شده و خلاصه متن آن چنين است : " بسم الله الرحمن الرحيم (....) تعيينه في ايام دوله (يوله) الملك العادل السلطان المعظم مالك العرب و العجم عماد الدنيا و (غياث) الدين ابي شجاع محمد بن ملكشاه (...) في ولايه اامير الاسفهسالار مجدالدين اتبع الوصي الا بالله عليكم ولله (اسقاطي) املعوست (شايد اين كلمه، اللقفشت بن توران يا پوران باشد) بن بوران نصر (شايد نصير باشد) (...) ذلك علي يدالله الموفق لمرضيين الافعال المجاهد في الله ابو منصور خمارتاش بن عبدالله عمادي ابتغا لمرضات الله و طلبا لثوابه (...) في مده تسع سنين اوله شهور سنه خمسائه و آخرها انتها سنه ثمان و خمسائه (...) ".
با توجه به متن اين كتيبه، ساختمان گنبد و شبستان آن در زمان ابي شجاع محمد بن ملك شاه و به دست ابو منصور خمار تاش بن عبدالله العمادي كه از بزرگان اين دوره بوده، در بين سالهاي 507 و 514 هجري ساخته شده است كتيبه دوم به خط كوفي مورق جلي به عرض 68 سانتي متر و با حاشيههاي تزييني به طرز بديع و ظريفي گچبري شده است. اين كتيبه از ضلع غربي و پايين تر از كتيبه نخستين آغاز ميشود، از طول ديوار غربي تا مقداري از ديوار جنوبي امتداد مييابد و در اينجا كه جبهه محراب است، قطع و مجددا از شرق محراب آغاز ميشود و تا انتهاي ديوار شرقي ادامه پيدا ميكند.
در ديوار شمالي قسمت وسط كه معبر ايوان به گنبد است، باز هم يك قسمت بريده ميشود و در طرفين اين بريدگي، خطوط ريزتر ميگردد و در هر طرف، سه سطر گچبري گشته، سرانجام كتيبه در انتهاي ضلع شمالي ختم ميشود. اين كتيبه، به غير از دو قسمت مختصر ريخته شده، به خوبي محفوظ مانده است. متن كتيبه حكايت از وقف مدرسه متصل به مسجد، زمينها و بستانهايي توسط امير خمارتاش به اين مسجد دارد كتيبه سوم به خط كوفي مارپيچ است كه از شرق محراب شروع و در سمت غرب آن تمام ميشود و مشتمل بر آياتي از سوره بقره است و خط آن از حيث ظرافت و زيبايي، از نوادر صنعت خط محسوب ميشود.
كتيبه چهارم به خط نسخ عالي و خوش، از نزديك محراب شروع و به انتهاي ضلع غربي شبستان ختم ميشود و مانند كتيبه قبلي، متن آن حاكي از نام رقبات موقوفاتي است كه به منظور داير نگهداشتن مسجد و تامين هزينه روشنايي و لايروبي قنات، وقف بر مسجد شده است كتيبه پنجم به خط نسخ، از ضلع غربي شبستان شروع ميشود و در آخر همان ضلع پايان مييابد و متن آن، وقف نامه و شرح تقسيم آب خمارتاش است : " بسم الله الرحمن الرحيم يقول العبد الضعيف المنتظر لعفو ربه خمارتاش ابن عبدالله ما القناه خمارتاشيه (...) ان آثارنا نذل علينا فانظروا بعدنا الي الاثار تمت عماره هذاالقبه في آخر سنه تسع و خمسائه (509) " نكتهاي كه در اينجا لازم است بدان اشاره شود، وجود اختلاف در سنوات ثبت شده در كتيبهها و كتاب ابن فقيه است.
با توجه به اينكه تاريخ آغاز ساختمان (507 هجري)، در متن كتيبه موجود شبستان سلجوقي ثبت است، نوشته ابن فقيه (500 هجري) صحيح به نظر نمي رسد، ليكن درباره تاريخ پايان بنا، با اينكه تاريخ ثبت شده از طرف ابن فقيه با تاريخ سال اتمام ساختمان در دومين كتيبه مسجد (509 هجري) يكي است، چنين به نظر نمي رسد كه تاريخ دقيق تكميل ساختمان، همان سال 514 هجري باشد، زيرا به طوري كه در انشاي اين قبيل ابنيه مهم تاريخي متداول بوده و هست، براي اتمام هر بناي عظيمي، دو تاريخ منظور ميشود : يكي، تاريخ اتمام اصل بنا و تكميل استخوان بندي و سفت كاري آن، و ديگري، تاريخ پايان ظرافت كاري و تزيين آن بدين ترتيب بايد سال 509 هجري را زمان اتمام بنا و سال 514 را تاريخ تكميل ظرافت كاري و تزيين آن دانست، البته با تذكر اين نكته كه 5 سال براي چنين تزيينات غني و پر كاري چندان زياد به نظر نمي رسد همچنان كه قلا اشاره شد، بر فراز اين شبستان، گنبد با شكوهي از دوره سلجوقي قرار دارد كه به شيوه دو پوش ساخته شده است. اين گنبد از نظر تناسب شكل و شيب ملايم، در زمره ابنيه اي به شمار ميرود كه حاوي مشخصات و نمونه كامل معماري دوره سلجوقي و از لحاظ ساختماني مانند آرامگاه سلطان سنجر در مرو و بناي مدرسه خارحرد خراسان كه در زمان نظام الملك وزير ساخته شده، است.
ساختمان اين گنبد عظيم آجري، بر روي چهار پايه قرار دارد و نيم طاقهاي زيبايي در چهار گوشه داخلي طاق ساخته شده كه در نتيجه، فشار و سنگيني گنبد به طور مساوي بر روي چهار پايه و ديوارهاي آن تقسيم ميشود. همچنين براي حفاظت گنبد، در چهار گوشه بدنه آجري آن، پشتيبانهاي مثلث شكلي ايجاد گرديده كه مانع تزلزل و توليد شكاف در بنيان بنا ميشود. در حد فاصل بين جدار خارجي گنبد و پوشش داخلي آن، فواصلي تعبيه شده كه در اين فواصل، جدولهايي آجري تعبيه شده است، بدين منظور كه فشار پوشش بيروني گنبد را با نهايت دقت و محاسبات رياضي، بر روي جداول آجري استوار سازند. براي اينكه حفاظ و نقاط اتكايي براي پوشش زيرين گنبد فراهم گردد، در اينجا معمار كوشش كرده كه فشار وارد شده از جدولهاي درون خالي فضاي گنبد را با تناسب و مقياس دقيقي حتي الامكان برروي پايه ديوارهاي قطور آجري و نيم گنبدهاي طاق شبستان وارد سازد.
رعايت همين نكات دقيق و مهارت و عاقبت انديشي سازندگان اين گنبد و شبستان موجب شده است كه گنبد عظيم سلجوقي با وزن سنگين، در مقايسه با ساير گنبدهاي دوره سلجوقي - مانند گنبد مسجد گلپايگان و گنبد مسجد جامع اصفهان - كمتر دچار خرابي و شكست و شكاف گردد. سطح خارجي گنبد، با كاشيكاري و طرحهاي زيبايي پوشش يافته و در راس آن، قبه اي استوانه اي شكل با سطح كاشيكاري ساخته شده است از شبستان مزبور، دو راهرو به رواقهاي طرفين و همچنين سه چشمه درگاه به ايوان جنوبي مسجد راه پيدا ميكند. ايوان جنوبي مسجد كه بر طبق كتيبه تاريخي آن، توسط شاه عباس دوم به سال 1069 ه. ق ساخته شده، نمونه كاملي از ايوانهاي مدارس و مساجد دوره صفوي است.
اين ايوان - كه به نظر ميرسد اصل آن مربوط به دوره سلجوقي باشد و در دوره صفوي تجديد يا بازسازي و تزيين شده باشد - به وسيله ساختمان يك نيم گنبد كه هلال ان جناغي است، با جبهه اي پهن به پايه گنبد سلجوقي اتصال و پيوند يافته است و مركز اتكاي نيم گنبد - كه مانند گنبد سلجوقي دو پوشه است - با استادي به شبستان چسبيده و قفل و بست شده است. داخل دو پوش نيم گنبد صفوي را با يك رشته كلاف بندي چوبي و جداول آجري و شمشك سازي به يكديگر متصل ساختهاند.
پوشش زيرين نيم گنبد كه داراي سطحي يزدي بندي است، با دو رومي بزرگ، به پيشاني بنا و رومي زير ايوان منتهي ميشود. همچنين محل تقاطع نيم گنبد سقف، از درون ايوان به بدنه ايوان متصل گشته و در حد فاصل آن، يك رشته كتيبه كاشي خشتي با متن لاجوردي قرار گرفته است در طرفين شبستان زير گنبد، امير خمارتاش، دو شبستان ديگر نيز بنا كرده كه محل آنها امروزه، به آتشكده معروف است در اضلاع شرقي و غربي بنا، رواقي به عرض 5 متر قرار گرفته كه هر كدام، 11 دهنه طاق روبه سوي صحن دارند. جرزهاي اين طاقها با كاشي معرق، و لچكيهاي آنها با كاشي خشتي پوشش يافته است.
در پشت رواق شرقي، شبستان كوچك يا شبستان شرقي مسجد به ابعاد 25*20 متر واقع شده كه پوشش چشمه طاق آن بر روي 12 ستون سنگي ساده و يكپارچه، هر كدام به ارتفاع 5 متر، قرار گرفته است. ازارخ شبستان به ارتفاع 1/5 متر با سنگهاي صاف و ساده پوشيده شده و بقيه سطوح، آجري و فاقد تزيينات است. در شمال شرقي مسجد، حياط كوچكي به ابعاد 35*20 متر و در وسط آن حوضي به طول و عرض 12*7 متر واقع است كه از طريق دالان بدان ميرسند و خود در جداگانه اي نيز دارد
منارههاي متحرك، پديده اي شگفت انگيز
مسجد جامع قزوين، از قديمي ترين مسجدهاي كشور است كه بتدريج و در طول تاريخ، تكميل شده است. بنابر روايات تاريخي، هنگامي كه لشكري 4 هزار نفري از سوي حضرت علي (ع) براي جنگ به منطقه ديلم ميرفته اند، در قزوين، ربيع يكي از فرماندهان اين لشكر مسجدي بنا ميكند، كه به احتمال زياد بناي اوليه مسجد جامع قزوين بوده است. در سال 192 هجري نيز هارون الرشيد عازم خراسان بود و وقتي به قزوين آمد، دستور داد حصاري بر گرد شهر بكشند و مسجدي هم در آنجا بنا كنند. اين مسجد، با نام طاق هارونيه شناخته ميشود و در ضلع جنوب شرقي مسجد جامع قرار گرفته است. اين بخش را از آنجا كه قديمي ترين قسمت مسجد جامع به شمار ميآيد، مقصوره كهن ميخوانند.
در سال 373 هجري قمري، صاحب بن عباد، وزير فخرالدوله ديلمي كتابخانه و مدرسه اي نزديك مقصوره كهن ميسازد، كه در روزگار خود يك مركز فرهنگي قابل توجه به شمار ميآمده است.
در سال 500 هجري قمري و در زمان ملكشاه سلجوقي امير خمارتاش اقدام به ساختن مقصوره اي عظيم كرد و بر فراز آن گنبدي رفيع و زيبا بنا كرد. در سال 509 هجري قمري، بناي اين ساختمان به پايان رسيد. اين بنا هم به نام طاق جعفري شهرت يافته است. طاق جعفري، مربعي شكل و هر ضلع آن 15 متر است. اين مكان، محرابي از سنگ صيقلي شده و منبري سنگي با كاشيهاي رنگارنگ و كتيبههاي نفيس دارد كه در نهايت ظرافت گچبري شده است.
در كتيبه اول به خط ثلث نام سازنده آن و مدت ساختن مقصوره ذكر شده است.
در سال 617 هجري قمري كه مغولان به قزوين حمله كردند، اين مسجد را به آتش كشيدند. مسجد، بعدها به صورت جزيي و به صورت كامل در سال 1065، زمان حكومت شاه عباس صفوي بازسازي شد. حياط مسجد جامع به شكل مربع مستطيل است و بيش از 4 هزار متر مربع مساحت دارد و در 4 طرف، 4 ايوان بزرگ قرار گرفته است كه ايوان جنوبي، بلندتر و زيباتر است و يكي از منحصر به فردترين بناهاي اسلامي جهان به شمار ميآيد. اين ايوان، 5 ضلعي و 2 طبقه است كه بخش جلوي مقصوره خمارتاش متصل به آن است. بر اساس كتيبه اي كه بين طبقه اول و دوم قرار گرفته است، زمان ساخت اين ايوان، سال 1069 هجري قمري است و سازنده آن شريف كاشي پز است. ايوان آن 5/13 متر عرض و 22 متر ارتفاع دارد و كاشيهاي هفت رنگ داخل ايوان سطح پايههاي تاق رومي را تا پاتاق تزيين كرده است. بر پيشاني طبقه دوم و زير تاق آفتابي ايوان، دور تا دور، كتيبهاي به خط ثلث بزرگ طلايي و روي كاشي لاجوردي قرار گرفته است كه در آن، سوره مباركه جمعه به نگارش درآمده است.
ايوان غربي در دوره شاه سليمان صفوي ساخته شده و به رواقهاي اطراف راه دارد. ايوان شرقي دقيقا معلوم نيست كه چه زماني ساخته شده است، اما در سال 1312 و 1313 هجري قمري باقرخان سعد السلطنه، حاكم قزوين آن را از نو ساخته است. ايوان رفيع شمالي با 2 مناره شكوهمند و كاشيكاري زيبا، مربوط به زمان شاه طهماسب صفوي است. اين منارهها 5/10 متر عرض و 26 متر ارتفاع دارند. كيفيت و دقت در ساخت اين منارهها شگفت انگيز است. بدين معني كه ميتوان هر يك از اين منارهها را به حركت درآورد و آسيبي نيز به بنا وارد نشود. چگونگي ساخت اين منارهها هنوز مشخص نشده است. بين ايوانها، در 4 طرف، رواقهايي قرار گرفته است كه با ستونها و تاقهايي هلالي مزين شده اند. وسط صحن مسجد، حوض بزرگي قرار گرفته و بين حوض و ايوان شرقي، آبخوره اي است كه قنات خمارتاشي از آن ميگذشته است.
بنابر تاكيد منابع تاريخي، از جمله كتاب التدوين، اين مسجد قرن هفتم هجري، درهاي متعددي داشته است. اما اكنون تنها 2 در از آن باقي مانده است.
يكي در شمال غربي كه مربوط به سال 1272 هجري قمري است كه به محله باغان ميپيوندد و ديگري در شرق است كه پس از عبور از راهرويي به عرض حدود 10 متر ميتوان به يك هشتي بزرگ وارد شد و به خيابان شهدا رسيد. اين در نيز در سال 1074 هجري قمري ساخته شده است. در قسمت بالاي هشتي، در ورودي شرق، اين بيت كه ميتواند توصيف كننده وضعيت مسجد جامع قزوين باشد، درج شده است.
اين مسجد جامع كه بود در قزوين الحق نبود قرينه اش روي زمين
مونيرو بوشناكي، معاون فرهنگي مدير كل يونسكو پس از بازديد از گنبد خمارتاش مسجد جامع قزوين از اعزام هنرمندان ايتاليايي به ايران خبر داد. هنرمندان ايتاليايي قرار است در مرمت اين بناي تاريخي مرمتگران ايراني را ياري دهند.
گنبد خمارتاش يكي از بينظيرترين بناهاي دوره اسلامي است. آن گونه كه شواهد نشان ميدهد اين بنا را سلجوقيان حدود هزار سال پيش ساختهاند. گنبد خمارتاش كه يكي از بزرگترين گنبدهاي ايران نيز محسوب ميشود به علت داشتن گچبريهاي بينظير يكي از شاهكارهاي هنر اسلامي است.
پيش از انقلاب كار مرمت گنبد خمارتاش به عهده متخصصين گروه، «ايزمئو» ايتاليايي به سرپرستي «سن پائولزي» از اساتيد مرجع و درجه يك بينالمللي بود. پس از وي نيز «متا سهجيو» يكي ديگر از اساتيد اين موسسه روي تزيينات آن كارهايي انجام داد؛ اما پس از انقلاب كار متوقف باقي ماند و در حال حاضر نيز داربستهاي موسسه ايزمئو در داخل صحن گنبد وجود دارند و به اعتقاد برخي كارشناسان برداشتن آنها باعث ميشود تا تزيينات گنبد فرو ريزد به همين دليل بيش از 25 سال است كه اين داربستها همچنان صحن مسجد را اشغال كردهاند.
منيرو بوشناكي معاون فرهنگي مدير كل يونسكو پس از بازديد از گنبد خمارتاش در گفت و گو با ميراث خبر گفت: «سي سال قبل مرمتگران ايتاليايي كار مرمت اين بنا را آغاز كرده بودند كه با وقوع انقلاب و وقفهاي كه در كار آنها افتاد، مرمت اين گنبد تاريخي نيمه كاره رها شد.»
وي در ادامه گفت:«به تازگي صحبتهايي شده است تا درباره مرمتگران ايتاليايي از جمله هنرمندان خبره اين كشور براي مرمت اين بنا باز گردند و كار را از سر بگيرند.»
به گفته بوشناكي؛ يونسكو قصد دارد با اعطاي اعتبارات لازم بخشي از شرايط مالي مرمت گنبد خمارتاش را تامين كند تا اين گنبد هر چه سريعتر مرمت شده و براي بازديد عموم آماده شود. بوشناكي درباره گنبد خمارتاش گفت: «اين گنبد در دنيا شناخته شده است و از آن به عنوان يكي از شاهكارهاي هنر اسلامي ياد ميشود. نمونه اين گنبد در جهان اسلام كمتر ديده شده است و زيباييهاي نزيينات داخل آن به واقع شگفت انگيز است. بجاست كه هر چه سريعتر داربستها برداشته شود و چهره واقعي صحن اين مسجد بر همگان آشكار شود.
معاون فرهنگي مدير كل يونسكو با اشاره به نحوه مرمت اين بنا گفت:«كاري كه مرمتگران ايراني روي گنبد سلطانيه انجام دادهاند نشان ميدهد كه ايرانيها در امور مرمتي بناهاي خود بسيار كار كشته هستند و نميتوان نقصي در كار آنها مشاهده كرد. اما از آنجايي كه مرمت اين بنا ايتالياييها شروع كرده بودند بد نيست كه تيم متشكلي از مرمتگران ايتاليايي و ايراني مرمت اين بناي بينظير را به پايان برسانند.»
چندي پيش نيز طي اقدامي از سوي اداره كل ميراث فرهنگي و گردشگري استان قزوين طرح مرمتياي براي گنبد خمارتاش تهيه شده است. «محمد محمدزاده» رييس اداره كل ميراث فرهنگي و گردشگري استان قزوين با اشاره به اين موضوع گفت: طرح مرمتي اين بنا توسط يكي از بهترين مرمت گران ايراني آقاي «سيد مهدي مجابي» تهيه شده است و تا پايان امسال نيز قرار است تا طي جلسهاي با آقاي بهشتي آن را به تصويب برسانيم.»
محمدزاده در خصوصي همكاري هنرمندان ايتاليايي با اين پروژه گفت: «اروپاييها كمتر از ما نسبت به گنبدهاي آجري كشور آگاهي دارند و ما در اين رشته مرمتگران خبرهاي داريم؛ اما از همكاري آنها استقبال خواهيم كرد و اميدواريم كه تيم ايراني و ايتاليايي بتوانند هر چه زودتر صحن اين گنبد را از دست داربستهاي آن خلاص كنند.»
گنبد خمارتاش مهمترين و زيباترين بخش مسجد جامع كبير قزوين است كه طول دهانه آن چهارده ذرع و داراي پنج كتيبه گچبري به خط كوفي است. در گوشه شمال غربي اين بنا منبر سنگياي قرار گرفته است كه در نوع خود بينظير است. همچنين گچبريهاي منحصر به فرد داخل صحن مسجد نيز آن را در زمره شاهكارهاي هنر اسلامي قرار داده است. صحن اين مسجد 30 سال است كه در ميان داربستها محصور مانده و به همين علت بازديدي از آن صورت نميگيرد.
كتيبه كوفي مسجد جامع قزوين
در اين مجموعه مصور، خطوط كوفي «كتيبههاي مسجد جامع قزوين» معرفي و كاربرد آنها در گرافيك تشريح شده است.
قديمي ترين بخش مسجد، بعد از آثار چهار طاقي ساساني که در زير مقصوره قرار گرفته، طاق هاروني است که در زمان " هارون الرشيد " در سال 192 ه – ق ساخته شد. مهمترين و زيباترين بخش مسجد، مقصوره و گنبد سلجوقي آن است ؛ طول دهانه آن چهارده ذرع و داراي پنج کتيبه گچبري به خط کوفي است. در وسط ديوار جنوبي مقصوره، محرابي از سنگ مرمر صيقلي ديده ميشود و طرفين آن با کاشيهاي رنگارنگ تزيين شده است و در گوشه شمال غربي آن، منبر سنگي قرار دارد.
ساير قسمتهاي مسجد، مربوط به دورههاي بعد تا پايان دوره قاجاريه است. ايوان شمالي و دو مناره کاشيکاري شده آن در زمان شاه تهماسب و ايوان غربي آن در دوره شاه سليمان صفوي ساخته شدند. ايوان جنوبي که زيباترين ايوان مسجد است در زمان سلطنت "شاه عباس دوم" به مدخل مقصوره اضافه شد.
اين مسجد داراي دو ورودي است. ورودي شرقي در سال 1047 ه – ق و ورودي غربي در سال 1272 ه – ق ساخته شد.
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان -- صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 22 فروردین 1399 ساعت: 23:09 منتشر شده است
برچسب ها : توصیف قزوین,