سایت اقدام پژوهی - گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان
1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819 - صارمی
2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2 و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .
3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل را بنویسید.
در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا پیام بدهید آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet
2416 - طرح درس سالانه کتاب کاربر گرافیکی محتوای آموزشی
-فایل بصورت ورد و قابل ویرایش - تعداد صفحات : سه صفحه - قیمت : شش هزار تومان :
برای اطمینان شما عزیزان:
فایل پی دی اف کامل این طرح درس فقط برای مشاهده در زیر آمده است . ابتدا فایل پی دی اف را مشاهده نمائید و در صورت رضایت فایل ورد و قابل ویرایش و بدون آرم این طرح درس به قیمت شش هزار تومان از لینک خرید دریافت نمائید .ابتدا فایل پی دی اف را مشاهده نمائید :
در صورت رضایت فایل ورد و قابل ویرایش این طرح درس را از لینک خرید زیر و با قیمت شش هزار تومان دریافت نمائید :
راهنمای خرید : برای خرید آنلاین و دریافت بلافاصله فایل ورد ابتدا بر روی لینک خرید زیر کلیک نمائید . تا وارد صفحه خرید و دانلود سایت علمی و پژوهشی آسمان شوید .لینک خرید :
تشبیه (در هر دو مصراع) - تشخیص (دهان چشمه) - کنایه (تیر بر هدف رفتن کنایه از مستقیم و با سرعت) - جناس ناهمسان (صدف و هدف) - تناسب (تیر و هدف)
2- با توجّه به شعر نیما، «چشمه نماد» چه کسانی است؟
انسانهای مغرور و خودبین
3- آمیختن دو یا چند حس، در کلام را «حس آمیزی» میگویند؛ مانند: «از صدای سـخن عشـق ندیدم خوشـتر» ؛ به جای «شـنیدن سخن» ، «دیدن سخن» آمده است.
* نمونهای کاربرد این آرایۀ ادبی را در سرودۀ نیما بیابید.
شیرین سخنی (به دلیل آمیختگی دو حس چشایی و شنیداری) شاعر به جای شنیدن سخن از چشیدن سخن استفاده کرده است.
۴- هر واژه، یک معنای اصلی و یک یا چند معنای غیر اصلی دارد؛ ه معنای اصلی واژه، معنای حقیقی و به معنای غیر اصلی آن، معنای مجازی میگویند. کلمهای که در معنای غیر حقیقی به کار رفته باشد، «مجاز» نامیده میشود مثال:
همان طور که می دانید، «گوش» اندام شنوایی است و در این معنا، «حقیقت» است و نمیتواند در پسِ دیوار بیاید؛ شاعر در بیت اوّل، به مفهوم مجازی «گوش ،»یعنی؛ «انسانِ سخن چین» تأکید دارد. اکنون به بیت دوم توجّه نمایید.
«سرو»، در لغت، نام گونهای درخت است، ولی شاعر، آن را در معنای دیگری به کاربرده است ،یعنی؛ «سرو» در اینجا، «مَجاز» است.
در شعر این درس دو نمونه مَجاز بیابید و مفهوم هر یک را بنویسید.
قلمرو فکری (صفحهٔ ۱۵ کتاب درسی)
1- پس از رسیدن به دریا، چه تغییری در نگرش و نحوهٔ تفّکر «چشمه» ایجاد شد؟
به کوچکی و حقارت خود پی برد و از غرور و خودبینی دست برداشت و محو عظمت و بزرگی دریا شد.
2- معنای بیت زیر را به نثر روان بنویسید.
نعره بر آورده، فلک کرده کر
دیده سیه کرده، شده زَهره در
دریایی که خروشش گوش همه را کر کرده بود، چشمان ترسناک و هراس انگیز داشت.
3- سرودۀ زیر از سعدی است، محتوای آن را با شعر نیما مقایسه کنید.
یکی قطره باران ز ابری چکید
خجل شد چو پهنای دریا بدید
که جایی که دریاست من کیستم؟
گر او هست حقّا که من نیستم
چو خود را به چشم حقارت بدید
صدف در کنارش به جان پرورید
بلندی از آن یافت کو پست شد
در نیستی کوفت تا هست شد
تأکید هر دو سروده بر فروتنی و تواضع و نیز پرهیز از غرور و خودبینی است. چشمهای که در شعر نیما مغرور و متکبراست و همه کس را به چشم حقارت میبیند با دیدن عظمت دریا سکوت اختیار میکند اما قطره باران در شعر سعدی متواضع و فروتن است و این تواضع سبب میشود که او با ارزش شود.
همچنین پاسخ سایر فعالیت های دروس فارسی 1 دهم را از لینک های زیر ببینید :
مرگ که شامل همهی انسانها میشود روزی نصیب شما هم خواهد شد.
آرایه: مجاز (خاص و عام از همۀ مردم) - مراعات نظیر (حلق، دهان) - تضاد (خاص، عام) - تلمیح (به کُل نفسٍ ذائقه الموت) چون دادِ عادلان به جهان در، بقا نکرد
بیداد ظالمان شما نیز بگذرد
زمانیکه عدالت انسانهای عادل در جهان پایدار نماند، پس مطمئن باشید که ستم شما ظالمان نیز از بین خواهد رفت.
آرایه: تضاد (داد و بیداد، عادلان و ظالمان)
در مملکت چو غرّشِ شیران گذشت و رفت
این عوعوِ سگانِ شما نیز بگذرد
در سرزمینی که نعرۀ انسانهای شیر صفت و جوانمرد گذشته، ناجوانمردی و سگ صفتی انسانهای پست هم از بین خواهد رفت.
آرایه: استعاره (شیران: پهلوان، سگان: ناجوانمردان) بادی که در زمانه بسی شمعها بکُشت
هم بر چراغدان شما نیز بگذرد
مرگ همچون بادی است که در این روزگار چراغ زندگانی بسیاری را خاموش کرد. شما هم آسوده نباشید که سرانجام چراغ عمر شما را نیز خاموش خواهد کرد.
آرایه: استعاره (باد استعاره از مرگ، شمع استعاره از مردم، چراغدان استعاره از عمر و زندگی) - مراعات نظیر (شمع و چراغدان) زین کاروانسرای، بسی کاروان گذشت
ناچار، کاروانِ شما نیز بگذرد
این دنیا چون کاروانسرایی است که انسانهای بسیاری آمدهاند و رفته اند. کاروان زندگی شما نیز به ناچار ازین کاروانسرا عبور خواهد کرد و عمرتان به پایان خواهد رسید.
آرایه: استعاره (کاروانسرا استعاره از دنیا، کاروان استعاره از انسانها) - تکرار (کاروان) ای مُفتَخَر به طالع مسعود خویشتن
تأثیر اختران شما نیز بگذرد
ای کسانی که به بخت خوب خود افتخار میکنید آگاه باشید که ستارۀ بخت شما نیز روزی خاموش خواهد شد.
آرایه: مراعات نظیر (طالع مسعود، تأثیر اختران)
بر تیر جورتان ز تَحمّل سپر کنیم
تا سختی کمان شما نیز بگذرد
مجبوریم در برابر ظلم و ستم شما تحمل کنیم تا قدرت حکومت شما سپری شود و سرنگون شوید.
آرایه: مراعات نظیر (تیر، سپر، کمان) - تشبیه (تحمل به سپر) - استعاره (سختی کمان استعاره از قدرت)
ای تو رمه سپُرده به چوپانِ گرگْ طبع
این گرگی شبان شما نیز بگذرد
ای پادشاه ظالمی که مردم بیچاره را به والیان درنده و گرگ صفت سپردهای، این دوران ظلم و ستم شما نیز پایان خواهد یافت.
آرایه: مراعات نظیر (چوپان، رمه، شبان، گرگ) - تشبیه (چوپان گرگ طبع) - استعاره (رمه از مردم و گرگ از حاکمان و والیان)
کارگاه متــن پژوهــی
قلمرو زبانی (صفحهٔ ۷۰ کتاب درسی)
1- در شعری که خواندید، پنج واژۀ مهمّ املایی بیابید و بنویسید.
گفتم که نوش لعلت ما را به آرزو کشتگفتـا تـو بندگی کـن کاو بنده پـرور آید
بادی که در زمانه بسـی شمعها بکشتهـم بـر چراغـدان شـما نیـز بگـذرد
کشتن در بیت اول به معنای «در حسرت گذاشتن» آمده است، اما در بیت دوم به معنای «خاموش کردن» به کار رفته است.
- واژههای زیر را مانند نمونه به دو شیوه جمع ببندید.
نمونه: مکان: مکانها، اماکن
* مِحنَت: محنتها - مِحَن
* دعا: دعاها - ادعیه
* خاص: خاصیتها - خواص
قلمرو ادبی (صفحهٔ ۷۰ کتاب درسی)
1- قافیه و ردیف را در بیت نخست این سروده مشخّص کنید.
واژههای قافیه «جهان» و «زمان» - ردیف «شما نیز بگذرد»
2- در بیت زیر، کنایه ها را بیابید و مفهوم آنها را بنویسید.
تا سختی کمان شما نیز بگذردبر تیر جورتان ز تحمّل سپر کنیم
سپر کردن تحمل: کنایه از تحمل رنجها و سختیهاسختی کمان: کنایه از قدرت و زورگویی
3- به بیت زیر توجّه کنید:
نقش کردم رخ زیبای تو در خانۀ دلخانه ویران شد و آن نقش به دیوار بماند
در مصراع اوّل، شـاعر، «دل» را به «خانه» تشـبیه کرده اسـت؛ سپس در مصراع دوم، به سبب شـباهت آن دو بـه هـم، مشبّه (دل) حـذف کـرده و فقط مشـبّه به (خانه) را ذکر کرده اسـت تا شباهت را تا مرحلۀ یکی شدن نشان دهد؛ به این تصویر خیال انگیز، «استعاره» میگویند. در استعاره، یک تشبیه (مشبّه یا مشبّه به) ذکر نمیشود.
مثال برای حذف مشبّه به خورشید شکفت.
«خورشـید» به «گل» تشـبیه شـده است. «شـکفتن» از ویژگیهای گل است که به خورشید نسـبت داده شده است.
* توجه: استعاره، نوعی مجاز است که بر پایۀ تشبیه بنا شده است.
* در بیت پنجم، استعاره ها را مشخّص کنید و مفهوم هر یک را بنویسید.
* بادی که در زمانه بسی شمعها بکشت ← باد: مجاز از مرگ و نابودی است. شمع: مجاز از مردم
* تأثیر اختران شما نیز بگذرد ← اختر: مجاز از بخت و اقبال نیکوست.
* آب اجل که هست گلوگیر خاص و عام ← خاص و عام: مجاز از همه مردم
قلمرو فکری (صفحهٔ ۷۱ کتاب درسی)
1- با توجه به توضیح زیر، معنی و مفهوم بیت اوّل درس را به نثر روان بنویسید.
سیف الدّین محمّد فرغانی، در سدۀ هفتم هجری، هنگامی که شهرهای بزرگ و آباد ایران، در آتش بیداد مغولان می سوخت، این شعر را سرود. سیف در این سروده، از رفتار ظالمانۀ فرمانروایان و تاخت و تاز سپاه مغول، با بیان کوبندهای انتقاد میکند.
2- در بیت زیر، مقصود شاعر از«رمه»، «چوپان گرگ طبع» و «گرگی شبان» چیست؟
ای تو رمه سپرده به چوپانِ گرگْ طبعاین گرگی شبان شما نیز بگذرد
رمه: مردم زیر دست حکومتچوپان گرگ طبع: حاکمان ستمگر دست نشاندهگرگی شبان: دوران ظلم و ستم
3- از متن درس، برای حدیث و آیۀ زیر، نمونه بیتی مرتبط بیابید و بنویسید.
* «الدّهرُ یَومانِ یومُ لَک و یَومُ علیک». امام علی (ع)
ای مُفتَخَر به طالع مسعود خویشتن
تأثیر اختران شما نیز بگذرد
* «کلُّ نفسٍ ذائقهُ الموت». سورۀ آل عمران، آیۀ 185
آب اجل که هست گلوگیر خاص و عام
بر حلق و بر دهانِ شما نیز بگذرد
4- سرودۀ زیر، یادآور کدام بیت درس است؟
ما بارگه دادیم، این رفت ستم بر مابر قصر ستمکاران، گویی چه رسد خِذلان
خاقانی
چون دادِ عادلان به جهان در، بقا نکرد
بیداد ظالمان شما نیز بگذرد
5- در بیت زیر به کدام باور قدیمی اشاره شده است؟
ای مُفتَخَر به طالع مسعود خویشتن
تأثیر اختران شما نیز بگذرد
اینکه ستارگان در سرنوشت انسانها مؤثر بوده اند و مایۀ خوش بختی و بدبختی آنها را ستارگان رقم میزدهاند.
ر
همچنین پاسخ سایر فعالیت های دروس فارسی 1 دهم را از لینک های زیر ببینید :
به او گفتم از انسانهای عاشق راه و رسم وفاداری یاد بگیر، گفت زیبا رویان کمتر وفا دارند.
آرایه: مناظره (گفتم و گفتا)
گفتم که بر خیالت راه نظر ببندم
گفتا که شبرو است او از راه دیگر آید
گفتم که دیگر به خیالت اجازه نمیدهم که وارد ذهن من شود. او گفت خیال من مانند شب گردان، شبانه در حرکت است و دوباره از راهی پنهان به ذهن تو وارد میشود.
گفتم که بوی خوش زلف تو مرا در گمراهی انداخت. گفت اگر خوب توجه کنی همین زلف تو را هدایت میکند.
آرایه: تشخیص (مصراع اول) - متناقض نما (زلف گمراه کننده میتواند هدایتگر باشد.) گفتم خوشا هوایی کز باد خُلد خیزد
گفتا خنک نسیمی کز کوی دلبر آید
به معشوق گفتم که چه خوش هوایی است، اگر از بهشت بیاید. گفت بهترین نسیم آن است که از کوچۀ معشوق بوزد.
آرایه: مراعات نظیر (هوا، باد، نسیم) - (خنک، خوشا) - موازنه گفتم که نوش لعلت ما را به آرزو کشت
گفتا تو بندگی کن کاو بنده پرور آید
گفتم از حسرت لبهای شیرنات جانم به لب آمد. گفت تو بندۀ مطیعی باش، چون او به زیر دستانش توجه خاصی دارد.
آرایه: استعاره (لعل) - تشخیص (هر دو مصراع) - کنایه (به آرزو کشتن) گفتم دل رحیمت، کی عزم صلح دارد
گفتا مگوی با کس تا وقت آن درآید
گفتم دل مهربان تو چه زمانی قصد دوستی با من دارد؟ گفت این راز را با کسی در میان مگذار تا موقع آن فرا برسد. گفتا زمان عشرت، دیدی که چون سرآمد
گفتا خموش حافظ، کاین غُصه هم سرآید
گفتم دیدی که چگونه زمان خوشی به پایان رسید. گفت: حافظ! چیزی نگو، زیر این غم و غصه نیز روزی تمام میشود.
آرایه: جناس (سرآمد، سرآید)
کارگاه متــن پژوهـی
قلمرو زبانی (صفحهٔ ۵۱ کتاب درسی)
1- در متن درس، هر واژۀ زیر، در چه معنایی به کار رفته است؟
* خُلد (بهشت)* عشرت (شادی، خوشی)* شبرو (کسی که شبانه حرکت میکند)
2- گاهی ضمیر، در جایگاه اصلی خود قرار نمیگیرد و در جای دیگر مینشیند؛ به این جابه جایی ضمیر، «پَرش» یا «جهش ضمیر» میگویند؛ مانند کاربرد ضمیر پیوستۀ «ت» در بیت زیر:
ای بی نشان محض، نشان از که جویمت؟گم گشت در تو هر دو جهان از که جویمت؟
عطّار
در شعر این درس، نمونهای از جهش ضمیر را مشخّص کنید.
در مصراع: گفتا اگر بدانی، هم اوت رهبر آید ←← هم او رهبرت میشود. ←← «ــَــ ت» در نقش مضافٌالیه آمده است.
3- با توجّه به ساختمان واژه، کلمات مناسب را از متن درس بیابید و بنویسید.
ساده
مشتق
مرکب
خیال ساده
بندگی مشتق
دلبر مرکب
صلح ساده
گفتا مشتق
گمراه مرکب
رسم ساده
خوشا مشتق
بنده پرور مرکب
قلمرو ادبی(صفحهٔ ۵۱ کتاب درسی)
1- قافیه و ردیف را در بیت آغازین و پایانی شعر حافظ مشخّص کنید.
بیت اول:ردیف →→ آیدکلمات قافیه →→ سر، بر
بیت آخر:ردیف ←← آیدکلمات قافیه ←← سر، بر
2- هر گاه یک کلمه، به چند معنا به کار برود، آرایۀ «ایهام» پدید میآید. ایهام، از ریشهٔ «وَهم» و به معنای «به تردید و گمان افکندن» است؛ نمونه: «بی مهر رُخت، روزِ مرا نور نمانده است»؛ کلمۀ «مهر» در دو معنای «محبّت» و «خورشید» به کار رفته است.
نمونهای از این آرایۀ ادبی را در متن درس بیابید.
«برآید» در مصراع «گفتم که ماه من شو گفتا اگر برآید» ایهام دارد.1) طلوع کند.2) امکان پذیر باشد.
قلمرو فکری (صفحهٔ ۵۲ کتاب درسی)
1- از متن درس، برای هر یک از مفاهیم زیر، نمونه بیتی انتخاب کنید و بنویسید.
* اطاعت و فرمان پذیری
گفتم که نوش لعلت ما را به آرزو کشت
گفتا تو بندگی کن کاو بنده پرور آید
* طلب عنایت و بخشش
گفتم دل رحیمت کی عزم صلح دارد؟
گفتا مگوی با کس تا وقت آن درآید
2- بیت زیر، با کدام قسمت از سرودۀ حافظ، ارتباط مفهومی دارد؟
غم و شادی جهان را نبود هیچ ثباتهر زمان، حال وی از شکل دگر خواهد شد
سنایی
گفتم زمان عشرت دیدی که چون سرآمد
گفتا خموش حافظ کاین غصه هم سر آید
3- بر پایۀ بیتهای این غزل، چند ویژگی هر یک از دو سوی گفتوگو را بنویسید.
پاسخ تمرین های درس هفتم فارسی 1 دهم درس جمال و کمال
گارکاه متن پژوهی
قلمرو زبانی (صفحهٔ ۵۶ کتاب درسی)
1- با توجّه به متن درس، معادل معنایی کلمههای زیر را بنویسید.
دولت (سعادت، ثروت، اقبال)کریمی (بزرگواری، بخشندگی)لئیمی (پستی، فرومایگی)
2- کدام قسمت جملۀ زیر،حذف شده است؟چگونه به نبود آن پی بردید؟
«نیکوخو، بهتر هزار بار از نیکو رو.»
فعل «است» با توجه به معنی و ظاهر جمله. فعل یکی از اجزای اصلی جمله است و نبودن آن در ساختار جمله، به سادگی مشخص است.
3- در فارسی معیار و رایج، برخی واژهها به دو شکل، تلفّظ میشوند؛ نظیر«مهرَبان، مهرْربان». در گفتار عادی، از هر دو گونۀ تلفظی میتوان استفاده کرد، امّا در شعر، با توجّه به وزن و آهنگ، باید تلفّظ مناسب را انتخاب کرد.
در متن درس، واژههای دو تلفّظی را بیابید. جاوْدان- جاوِدان، روزْگار- روزِگار، پادْشاه- پادِشاه
قلمرو ادبی (صفحهٔ ۵۶ کتاب درسی)
1- در بند ششم متن درس( این قصه عجیبترین....)، کدام نوع از روابط معنایی واژهها، بر زیبایی سخن افزوده است؟
تضاد (فرقت و وصلت) - (محنت و راحت) (وفا و جفا)
2- در جملۀ زیر، دو رکن اصلی تشبیه (مسبّه و مشبّه به) را مشخّص کنید.
«قرآن مانند است به بهشت جاودان.»
قرآن: مشبهمانند: ادات تشبیهبهشت: مشبه به جاودان: وجه شبه
3- در عبارت زیر،کدام واژهها «جناس» دارند؟
«در مقابلۀ جفا، وفا کرد و در مقابلۀ زشتی، آشتی کرد.»
(جفا با وفا) (زشتی با آشتی)
4- به واژههایی که در پایان دو جمله بیایند و از نظر صامتها و مصوّتهای پایانی، وزن یا هردوی آنها هماهنگ باشند، کلمات «مُسَجّع» و به آهنگ برخاسته از آنها «سجع» میگویند.
دو عبارت مُسَجّع از متن درس بیابید و ارکان سجع را مشخّص نمایید.
تنها- دلها، نجاست- ذلت
قلمرو فکری (صفحهٔ ۵۷ کتاب درسی)
1- به چه دلیل نویسنده معتقد است که:» «مَثَل قرآن، مَثَل آب روان است.»؟
زیرا همچنان که آب حیاتبخش و پاککنندۀ نجاست است، قرآن نیز زندگی بخش دلها و پاک کنندۀ گناهان است.
2- کدام بخش از متن درس، به مفهوم آیۀ شریفۀ «و مَکَروا ومَکَراللّه واللّهُ خیرالماکرین.» (آل عمران، آیهٔ 54) اشاره دارد؟
بند پایانی درس آنجا که میگوید: (برادران یوسف، چون او را زیادت نعمت دیدند و یعقوب را بدو میل و عنایت دیدند، آهنگ کید و مکر و عداوت کردند تا مگر او را هلاک کنند و عالم از آثار وجود او پاک کنند. تدبیر برادران بر خلاف تقدیر رحمان آمد.
3- هر یک از بیتهای زیر، با کدام عبارت درس، ارتباط معنایی دارد؟
خدمت حق کن به هر مقام که باشیخدمـت مخلـوق افتخـار نـدارد
عطّار
ای دوست، درمان کار خود کن و اگر معاملت میکنی، با حق کن تا خلق سود خود نبیند با تو معاملت نکند! هر کس که روی از معاملت با خلق بتافت، دنیا و آخرت در راه معاملت با حق بیافت.
صورت زیبای ظاهر هیچ نیستای بـرادر، سیـرت زیـبـا بیــار
سعدی
قصۀ حال یوسف را نیکو نه از حسن صورت او گفت بلکه از حسن سیرت او گفت؛ زیرا که نیکوخوتر، بهتر هزار بار از نیکورو، نبینی که یوسف را از روی نیکو بند آمد و از خوی نیکو امر و فرمان آمد و از خوی نیکوش تخت و گاه آمد.
4- دربارۀ ارتباط مفهومی دو عبارت زیر، توضیح دهید.
* «الصّبرُ مِفتاحُ الفَرَج» .
* یعغوب، خودْ را به صبرْ آموزگار بود.
صبر راهگشای همۀ مشکلات است با صبر میتوان به اهداف خود رسید.
5- چرا نویسنده داستان حضرت یوسف را عجیبترین داستانها میداند؟
زیرا در این درس چندین امر متضاد چون غم و شادی، آسایش و بلا، جدایی و پیوستگی و... در کنار هم آمدهاند.
درک و دریافت (صفحهٔ ۵۸ کتاب درسی)
1- تناسبهای آوایی، برجسته ترین ویژگی این شعر است، هنگام خواندن شعر، آهنگ و موسیقی ویژهای به گوش میرسد و سبب دلنشینی و شورانگیزی بیشتر میشود. با تقسیم بیتها به پارههای موسیقایی، شعر را بازخوانی کنید.
به عهده دانشآموز
توضیح: علت این تناسب آوایی، قافیههای میانی شعر است و سجع پایانی هر نیم مصراع، این موسیقی زیبا را به وجود آورده است.
2- چرا این سروده، در ادب غنایی جا میگیرد؟
زیرا شاعر در این سروده، به بیان عواطف و احساسات خود پرداخته است
همچنین پاسخ سایر فعالیت های دروس فارسی 1 دهم را از لینک های زیر ببینید :
پاسخ تمرین های درس سوم فارسی 1 دهم درس سفر به بصره
کارگاه متــن پژوهــی
قلمرو زبانی (صفحه ی ۱۴ کتاب درسی)
1- معانی مختلف واژۀ «فضل» را با توجه به متن درس بنویسید.
به معنی دانش ←← هم از اهل فضل بود
به معنی کمال و فضیلت ←← مردی اهل بود و فضل داشت از شعر و ادب
به معنی: بخشش و رحمت ←← از فضل و رحمت کردگار نا امید نباید بود.
2- جدول زیر را کامل کنید.
واژه
مترادف
همخانواده
کَرَم
جوانمردی، لطف، بخشش، فضل
کریم، کرامت، اکرام
اِنعام
هدیه، پاداش دادن
نعمت، نعیم، مُنعِم
فِراغ
آسایش، راحتی
فراغت، فارغ
3- در زبان فارسی، کلمه ای اهمّیّت املایی بیشتری دارد که یک یا چند حرف از حروف شش گانۀ زیر در آن باشد: اکنون از متن درس، واژههایی را که این نشانهها در آنها به کار رفتهاند، بیابید و بنویسید.
ء، ع
ت، ط
ح، ه
ذ، ز، ض، ظ
ث، س، ص
غ، ق
عاجز
متوازع
احوال
غرض، عذر
تصور، مسلخ
قرض
رقعه
اطلاع
اهلیت
منظر، زیادت
اثر
فراغ
4- واژهها در گذر زمان، دچار تحوّل معنایی میشوند؛ برای پی بردن به این موضوع، معنای واژههای مشخّص شده را، با کاربرد امروزی آنها مقایسه کنید.
* ما را به نزدیک خویش بازگرفتمعنی گذشته: نگه داشت.معنی امروزی: پس گرفتن
* به مجلس وزیر شدیممعنی گذشته: رفتیم.معنی امروزی: فعل اسنادی است و حالتی را نشان میدهد.
* شوخ از خود باز کنیم.معنی گذشته: پاک کنیممعنی امروزی: بگشاییم. باز کردن.
5- کاربرد معنایی پسوند «ــَـک» را در هر یک از واژههای زیر بنویسید.
* خورجینک: کوچک و ناچیز بودن.* دَمَک* دِرَمک
قلمرو ادبی (صفحه ی ۱۴ کتاب درسی)
1- در متن درس، نمونهای از تشبیه بیابید و ارکان را مشخص کنید.
چون به بصره رسیدیم، از برهنگی و عاجزی به دیوانگاه ماننده بودیم. مشبه: یم {ما} - مشبه به: دیوانگان - وجه شبه: برهنگی و عاجزی - ادات تشبیه: در مفهوم فعل «ماننده بودیم» موجود است. (حذف شده)
2- دو ویژگی نثر ناصرخسرو را بنویسید و برای هر یک، از متن درس نمونهای بیاورید.
الف) کوتاهی جملات: چون وزیر بشنید، مردی را با اسبی نزدیک من فرستاد که «چنان که هستی برنشین و نزدیک من آی» من از بدحالی و برهنگی شرم داشتم و رفتن مناسب ندیدم. - میخواستم که در گرمابه روم، باشد که گرم شوم که هوا سرد بود و جامه نبود.
ب) سادگی: ما به گوشهای باز شدیم و به تعجب در کار دنیا مینگرستیم.
ج) استفاده از عبارتها و جملههای عربی: بحق الحق و اَهله
قلمرو فکری (صفحه ی ۱۵ کتاب درسی)
1- چرا ناصرخسرو دعوت وزیر را نپذیرفت؟
به دو دلیل: 1- تنگدستی و نداشتن لباس مناسب که باعث شرم او میشد. 2- این که وزیر به شایستگیهای وی پی ببرد.
2- معنا و مفهوم عبارت های زیر را به نثر روان بنویسید.
* دست تنگ بود و وسعتی نداشت که حال مرا مرمّتی کند. فقیر بود و توانایی مالی نداشت تا بتواند اوضاع مرا بهبود بخشد.
* چون بر رقعۀ من اطلاع یابد، قیاس کند که مرا اهلیّت چیست. وقتی نامۀ مرا بخواند به شایستگی من پی ببرد.
3- بیت زیر، با کدام قسمت درس، ارتباط معنایی دارد؟
«چنین است رسم سرای درشتگهی پشت بر زین، گهی زین به پشت»
فردوسی
قسمتی از درس که ابتدا وقتی وارد حمام شدند آنها را بیرون کردند و درست بیست روز بعد با نهایت احترام از آنها پذیرایی کردند و به آنان احترام گذاشتند. «بعد از آنجا که حال دنیاوی ما نیک شده بود و هر یک لباسی پوشیدیم روزی به در آن گرمابه شدیم که ما را در آنجا نگذاشتند چون از در رفتیم، گرمابه بان و هر که آنجا بودند همه بر پای خاستند و بایستادند.»
4- چگونه از پیام نهایی درس میتوانیم برای زندگی بهتر بهره بگیریم؟
از سختیها و مشکلاتی که در زندگی پیش میآید نباید شکایت کرد؛ باید به رحمت و بخشش خداوند امیدوار بود. با توکل به خداوند بزرگ، میتوان بر سختیها چیره شد.
5- ناصر خسرو در توصیف وزیر به کدام ویژگیهای او اشاره میکند؟
مردی اهل و ادیب و فاضل و نیکومنظر و متواضع و متدین خوش سخن
همچنین پاسخ سایر فعالیت های دروس فارسی 1 دهم را از لینک های زیر ببینید :
1- سپهری، برای کلمه«نقّاشی کردن» از چه معادله ای معنایی دیگری استفاده کرده است؟
کشیدن، رقم زدن، بستن، گرته ریختن، صورت دادن.
2- برای هریک از موارد زیر، یک مترادف از درس بیابید.
* برآمدگی پشت پای اسب(کُلهّ)
* چنبرۀ گردن(آخُره)
* میان دو کتف(غارِب)
3 - از متن درس، چهار واژۀ مهمّ املایی بیابید و بنویسید.
صورتگری، صدق، وقب، غارب، مخمصه، رعنا
4- نقش دستوری کلمات مشخص شده را بنویسید.
«صاد»هرگزجانوری جز از پهلو نکشید.
نهادقیدمفعولمتمم
5- به کاربرد حرف «و» در جمله های زیر توجه کنید:
الف) زندگی و سفر مانند هم هستند.
ب) در طول زندگی، سفر می کنیم و در سفر هم زندگی می کنیم.
«و» در جملـۀ «الـف»، دو یـا چنـد کلمـه را به هم پیوند داده اسـت؛ به این نـوع «و»،«واو عطف» می گویند.
«و» در جملۀ «ب»، دو جمله را به هم ربط داده اسـت. به این «و» که معمولا پس از فعل می آید و دو جمله را به هم می پیوندد، «نشـانۀ ربط یا پیوند» می گویند.
اکنون از متن درس، برای کاربرد هر یک از انواع «و»، نمونه ای بیابید و بنویسید.
واو عطف: زنگ نقاشی دلخواه و روان بود. - صاد معلم ما بود آدمی افتاده و صاف. نشانه ربط یا پیوند: نقشبندیاش دلگشا بود و رنگ را نگارین میریخت. - کارش نگار نقشه قالی بود و در آن دستی نازک داشت.
قلمرو ادبی (صفحه ی ۴۱ کتاب درسی)
1- در کدام قسمت از این متن، می توان نشانه های شاعری نویسنده را یافت؟
معلّم، مرغان را گویا میکشید؛ گوزن را رعنا رقم میزد؛ خرگوش را چابک میبست؛ سگ را روان گَرته میریخت.
2- دو نمونه از ویژگی های بارز نثر این درس را بنویسید.
جملات ساده، کوتاه با زبان صمیمی و شاعرانه و استفاده از اصطلاحات و کنایههای عامیانه.
3- دو کنایه در متن درس پیدا کنید و مفهوم آنها را بنویسید.
در بیرنگ اسب حرفی به کار بود. ←← مهارت نداشت.
پیبردیم راه دست خودش هم نیست. ←← خودش هم مهارت ندارد.
در نگار قالی دستی نازک داشت.←← استادی و مهارت داشت.
قلمرو فکری (صفحه ی ۴۲ کتاب درسی)
1- از نظر نویسـنده، کلاس درس نقاشـی در مقایسـه با کلاس درس های دیگر چه ویژگی هایی داشت؟
دلخواه و روان بود - خشکی نداشت - خنده در آن جایز بود - کلاس خیلی جدی گرفته نمیشد - معلم صمیمی و مهربان بود.
2- معنی و مفهوم هریک از عبارت های زیر را بنویسید.
* خَلَف صدق نیاکان هنرور خود بود. پیرو واقعی و جانشین راستین استادان (پدران) نقاشی پیش از خود بود.
* اسب از پهلو، اسبی خود را به کمال نشان می داد. کشیدن اسب از پهلو (نیم رخ) زیباتر بود و تناسب اندام اسب را بهتر نشان میداد.
3- معلم در کشیدن چه قسمتی از اسب مشکل داشت و برای حل مشکل خود چه چارهای اندیشید؟
کِلۀ پاها به همراه سم اسب، اسب را تا زانو در علف نشاند.
همچنین پاسخ سایر فعالیت های دروس فارسی 1 دهم را از لینک های زیر ببینید :
1- کدام کلمات، در متن درس، برای شما جدید و غیرتکراری است؛ معنای هر یک را بنویسید.
* ناتانائیل: یک شخصیت خیالی برای نویسنده است.
*تملک: در اختیار داشتن
*تصاحب: مالکیت
* ناکارآمد: بیفایده
* بامداد پگاه: صبحگاه
* گُستَره: عرصه و میدان
2- در زبان فارسـی، نشـانههایی هسـت که با آنها کسی یا چیزی را صدا میزنیم؛ مانند «آی، ای، یـا، ا»؛ بـه ایـن واژهها «نشـانۀ نـدا» میگوییم. اسـمی که همـراه آنهـا میآید،«منادا» نام دارد؛ ماننـد «ای خدا!». گاهـی منـادا بـدون نشـانه بـه کار میرود؛ در ایـن گونه موارد، بـه آهنگ خوانـدن جمله باید توجّـه کنیم. یک بند بنویسید و در آن، سه نشانۀ ندا به کار ببرید.پروردگارا به درگاه تو پناه میآورم و تو نیز پناهم بخش. خدایا آن چنان کن که قدر نعمت بدانیم و شکر نعمت به جای آوریم.
ای خالق هستی مگذار دامان وجودم به پلیدیهای گناه آلوده شود.
3- در جملۀ زیر نقش دستوری واژههای مشخص شده را بنویسید.
«ناتانائیل، من به تو شور و شوقی خواهم آموخت».
منادامتمممتمم مفعول
قلمرو ادبی (صفحهٔ ۱۴۳ کتاب درسی)
1- عبارت زیر را از نظر آرایههای ادبی بررسی کنید. آسـمان را دیـدهام کـه در انتظـار سـپیده دم میلرزیـد.
آسـمان را دیـدهام کـه در انتظـار سـپیده دم می لرزیـد. سـتارهها یک یـک، رنـگ میباختند. چمنزارهـا غـرق در شـبنم بودند.
* مراعات نظیر (آسمان و ستاره - چمنزار و شبنم)* تشخیص (انتظار کشیدن آسمان و لرزیدن)
* کنایه (رنگ باختن کنایه از ناپدید شدن)* اغراق (چمنزارها غرق در شبنم بودند)
2- به کمک کلمۀ «شکوفایی» یک شبکۀ معنایی بسازید و آن را در یک بند، به کار ببرید.
بر پایه تناسب: شکوفایی، بهار، گل، درختان
در فصل بهار، درختان از خواب زمستاین بیدار میشوند و آرام آرام شکوفایی گلها از آمدن فصلی نو سخن میگوید. طبیعت جانی دوباره میگیرد و پرندگان ترانۀ شادی میخوانند.
بر پایه هم معنایی: شکوفایی، رونق، رشد، پیشرفت
خرید کالای ایرانی یکی از عوامل اصلی رشد و پیشرفت اقتصادی و زمینه ساز رونق بازار داخلی کشور و شکوفایی اقتصاد جامعه است.قلمرو فکری (صفحهٔ ۱۴۳ کتاب درسی)
1- نیکوترین اندرز نویسنده چیست؟ دربارۀ آن توضیح دهید.
بار بشر را به دوش گرفتن، تأکید نویسنده بر تعّهد و مسئولیت پذیری انسانها نسبت به یکدیگر است.
2- نویسنده دربارۀ «انتظار» چه دید گاهی دارد؟
انتظار باید پاک، عاشقانه، بدون چشم داشت و همراه با اشتیاق باشد.
3- هر یک از موارد زیر، با کدام بخش ازمتن درس، تناسب معنایی دارد؟به جهان خرّم از آنم که جهان خرّم از اوستعاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست
سعدی
هرگز زیبایی لطیفی را در این جهان ندیده ام که بیدرنگ نخواسته باشم تمامی مهرم را نثارش کنم. بسوز ای دل که تا خامی، نیاید بوی دل ازتو کجا دیدی که بی آتش، کسی را بوی عود آمد
مولوی
اعمال ما وابسته به ماست. درست است که ما را میسوزانند اما برایمان شکوه و درخشش به ارمغان میآورد و اگر جان ما ارزشی داشته باشد، برای این است که سخت تر از برخی جانهای دیگر سوخته است. غیبت نکرده ای که شوم طالب حضورپنهان نگشته ای که هویدا کنم تو را
فروغی بسطامی
خدا در همه جا هست، در هر جا که به تصور درآید و نایافتنی است.
هر آفریدهای نشانۀ خداوند است اما هیچ آفریدهای نشان دهندۀ او نیست. (معنی آیه: دیدهها او را در نمییابند ولی او دیدهها را درک میکند.)
5- جملۀ «ای کاش عظمت در نگاه تو باشد.» را با سرودۀ زیر از سهراب سپهری مقایسه کنید.
«چشمها را باید شست، جور دیگر باید دید.»
هر دو عبارت، انسان را به نگاهی دقیق و زیبایی شناسانه و درک درست از جهان هستی، دعوت میکنند.
6- در عبارت زیر، نویسنده بر چه چیزی تأکید دارد؟، توضیح دهید.
برای من «خواندن» اینکه شـن سـاحلها نرم اسـت، بس نیسـت؛ میخواهم پاهای برهنهام این نرمی را حس کنند؛ به چشـم من، هر شـناختی که مبتنی بر احسـاس نباشـد، بیهوده اسـت.
تجربۀ عینی و حسی از پدیدههای جهان نه فقط تئوری و خواندن آن چیز.
درک و دریافت (صفحهٔ ۱۵۰ کتاب درسی)
1- کدام شخصیّت داستان، بیشتر مورد توجّه شما قرار گرفت؟ چرا؟
کوزت. مظلومیت و تنهایی این دختر دل هر انسان آزادهای را به درد میآورد. ستم و ظلمی که او از خانوادۀ تناردیه در آن شب ترسناک میبیند هر دل نازکی را آزرده میسازد. از طرف دیگر بیان گیرای نویسنده دربارۀ حالات این دختر سبب جلب توجه به شخصیت او میشود. به عبارتی نویسنده توانسته است در این قسمت، قهرمان خود را خوب پرورش و نشان دهد.2- دو نمونه از فضاسازی گیرا و جذّاب را در داستان مشخّص کنید.
کوزت بیحرکت مانده بود. درِ کوچه پیش رویش باز بود و سطل در دستش قرار داشت. به نظر میرسید که منتظر است تا کسی به کمکش آمد.هر چه بیشتر میرفت، تاریکی غلیظ تر میشد. هیچ کس در راه نبود. با این همه با زنی روبه رو شد که چون او را دید ایستاد، لحظه ای با نگاه دنبالش کرد و زیر لب گفت: این بچه این وقت شب کجا میرود؟
همچنین پاسخ سایر فعالیت های دروس فارسی 1 دهم را از لینک های زیر ببینید :
3- در مصراع زیر، نقش دستوری اجزای مشخص شده را بنویسید.
«پس، درهای امید و روشنایی را به رویما بگشای»
قیدمفعولمعطوف به مفعولمضافالیه
قلمرو ادبی (صفحهٔ ۱۳۸ و ۱۳۹ کتاب درسی)
1- مصراعهای زیر را با توجه به آرایههای «تشخیص، کنایه و تشبیه» بررسی کنید.
* ای چون سبزه بر آمده از دفتر روزگارانتشبیه (لبنان به سبزه) - تشخیص (ای لبنان)
* ای کشتیهای صیّادی که مقاومت پیشه کردهاید! تشخیص (کشتیای که مقاومت میکند.)
* بگذار بوسه زنیم بر شمشیری که در دستان توست کنایه (بوسه زدن بر شمشیر) - تشخیص (دستان تو: لبنان)
2- کدام واژۀ مشخّص شده، «استعاره» به شمار میآید؟ مفهوم آن را بنویسید.
«ای مسافر دیرین بر روی خار و درد/ ای چون ستاره، فروزان»
خار: مجاز از رنج و سختی
3- شاعر، «بارانها» و «فصلها» را در کدام مفاهیم نمادین به کار برده است؟
باران: نماد آزادی و طراوتفصلها: نماد زمان و تاریخ
4- کاربرد مناسب شبکۀ معنایی، در شعر و نثر، ضمن آنکه به تداعی معانی کمک میکند، سبب زیبایی و دلنشینی سخن میشود و آرایۀ «مراعات نظیر» را پدید میآورد؛ مثال: ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارندتا تو نانی به کف آری و به غفلت نخوری
سعدی
از متن درس، دو نمونه مراعات نظیر بیابید.
جز تو کسی نمانده است که در زندگی ما نخل و عنب و تاکستان بکارد
ای سرور بارانها و فصلها / تو را عطر مینامیم که در غنچهها خانه دارد / تو را پرستو نامیدمقلمرو فکری (صفحهٔ ۱۳۹ کتاب درسی)
1- دریافت خود را از سرودۀ زیر بنویسید.
«تو را جنوب نامیدم / ............/ ای انقلاب زمین که با انقلاب آسمانِ بَرین/ پیوند خورده ای».
شاعر قیام مردم لبنان علیه ظلم، یک انقلاب خدایی و آسمانی میداند.
2- در سرودۀ زیر:
«ای سرزمینی کز خاکت / خوشههای گندم می روید / و پیامبران برمی خیزند».
* الف) کدام سرزمین مورد خطاب است؟ لبنان
*ب) مقصود شاعر از مصراعهای دوم و سوم چیست؟ مصرع دوم بر امید به آینده و زندگی دوباره تاکید دارد. مصراع سوم به بعثت پیامبران از سرزمین لبنان اشاره دارد.
3- از متن درس، مصراعی را معادل معنایی قسمت مشخّص شده بیابید.
« تو را سپیده دمیدر انتظار زاده شدن/ و پیکری در اشتیاق شهادت نامیدم».
و گلهایی را میچیند / که از انگشتان شهیدان میرویند
4- قبّانی در این بخش از شعرش بر چه نکتهای تأ کید دارد؟
«ای که ردای حسین بر دوش داری/ و خورشید کربلا را در برداری ...».
فرهنگ شهادت طلبانه و شیعی مردم لبنان
همچنین پاسخ سایر فعالیت های دروس فارسی 1 دهم را از لینک های زیر ببینید :
دو رفیـق بودنـد بـه نام «خیر» و «شـر». روزی آهنگ سـفر کردند. هر یک توشـۀ راه مَشـکی پـر آب بـا خـود برداشـتند و رفتند تا به بیابانی رسـیدند که از گرمـا چون تنوری تافته بود و آهن در آن از تابش خورشـید نرم میشـد. خیر که بی خبر از این بیابان سـوزان، آب هـای خـود را تا قطرۀ آخر، آشـامیده بود، تشـنه ماند؛ چـون از بد ذاتی رفیق خود خبر داشـت، دم نمیزد، تا جایی که از تشـنگی بی تاب شـد و دیدهاش تار گشـت. سـرانجام دو لعـل گران بهایـی را کـه بـا خـود داشـت، در برابـر جرعـهای آب به شـر واگذاشـت. شـر بـه سـبب خُبث طینـت آن را نپذیرفت و گفت: از تو فریـب نخواهم خورد. اکنون که تشـنهای، لعل میبخشـی و چون به شـهر رسـیدیم، آن را باز میستانی. چیزی بـه مـن ببخش که هرگـز نتوانی آن را پـس بگیری. خیر پرسید: منظورت چیست؟ گفت: چشمهایت را به من بفروش. خیـر گفـت: از خـدا شـرم نـداری کـه چنین چیـزی از من میخواهـی؟ بیـا و لعلها را بسـتان و جرعـهای آب بـه من بده.
حالی آن لعل آبدار گشاد
پیش آن ریگ آبدار نهاد
فوراً آن مروارید با ارزش را در مقابل شر خسیس گذاشت.
آرایه: استعاره (ریگ آبدار: شر) - مراعات نظیر (لعل و ریگ) - جناس تام (آبدار، با ارزش، صاحب آب)
گفت مُردم ز تشنگی دریاب
آتشم را بکش به لختی آب
گفت از تشنگی مردم به فریادم برس و آتش درونم را با مقداری آب خاموش کن.
آرایه: تضاد (آب و آتش) - مراعات نظیر (تشنگی و آب) - اغراق (مصراع اول) - استعاره (آتش از تشنگی)
شربتی آب از آن زلالِ چو نوش
یا به همّت ببخش یا فروش
مقداری از آن آب گوارای شیرینت را یا از روی جوانمردی ببخش یا بفروش.
آرایه: تشبیه (آب به نوش) - واج آرایی (صامت «ش»)
هـر چـه خیـر التمـاس کرد، سـود نبخشـید و چـون از تشـنگی جانش به لب رسـید، تسـلیم گشت: گفت برخیز تیغ و دشنه بیار
شربتی آب سوی تشنه بیار
گفت برخیز و شمشیر و خنجرت را بیاور و در عوض مقداری آب برای تشنه بیار.
آرایه: مراعات نظیر (تیغ و دشنه) - جناس ناقص (تشنه و دشنه) - مجاز (تشنه از خیر)
دیدۀ آتشین من برکش
و آتشم را بکُش به آبی خَوش
چشمان آتشین مرا بیرون بیاور و آتش درونم را با مقداری از آن آب گوارا خاموش کن.
نجرش را در چشمان او فرو کرد و از کور کردن خیر هیچ افسوسی نخورد.
آرایه: تشبیه (چشم به چراغ) - استعاره (چراغ در مصراع دوم از چشم) - تکرار (چراغ) - کنایه (تیغ در چشم زدن: کور کردن)
چشم تشنه چو کرده بود تباه
آب ناداده کرد همّتِ راه
هنگامی که چشمان خیر را کور کرد، بدون اینکه به او آبی بدهد به راه خودش ادامه داد.
آرایه: مجاز (تشنه: خیر) - کنایه (همت راه: به مسیر خود ادامه دادن)
جامه و رخت و گوهرش برداشت
مردِ بیدیده را تُهی بگذاشت
لباس و مرواریدهای او را برداشت و مرد کور را تنها و بیچیز رها کرد.
آرایه: مراعات نظیر (جامه و رخت) - مجاز (جامه، رخت، گوهر: همه چیز)
چوپان توانگری که گوسـفندان بسـیار داشـت، با خانوادۀ خود از بیابانها میگذشت و هـر جـا آب و گیاهـی میدیـد، دو هفتهای میماند و پس از آن گلّه را برای چرا به جای دیگرمیبُرد. از قضا آن روزها گذارش به آن بیابان افتاد. دختر چوپان به جسـتوجوی آب روان شـد و بـه چشـمهای دور از راه برخـورد. کـوزهای از آب پـر کـرد و همیـن کـه خواسـت بـه خانـه بازگـردد، از دور نالهای شـنید. بر اثـر ناله رفت. ناگهـان جوانی را دید نابینـا کـه بر خاک افتاده اسـت و از درد و تشـنگی مینالد و خـدا را میخواند. پیش رفت و از آن آب خنـک چنـدان بـه او داد تـا جان گرفت و چشـمهای کَنـدۀ او را که هنوز گرم بـود، بـر جـای خود گذاشـت و آن را محکم بسـت. پس از آن جوان را بـا خود به خانه برد و غـذا و جای مناسـبی برایش آماده کرد. شـبانگاه کـه چوپـان بـه خانه باز آمد، جوانـی مجروح و بی هوش را در بسـتر یافت و چون دانسـت که دیدگانش از نابینایی بسـته اسـت، به دختر گفت: درخت کهنی در این حوالی اسـت که دارای دو شـاخۀ بلند اسـت. برگ یکی از شـاخهها برای درمانِ چشـمِ نابیناسـت و بـرگ شـاخۀ دیگر موجبِ شـفای صَرعیـان. دختر از پدر کمک خواسـت تا چشـم جـوان را درمـان کنـد. پدر بی درنگ مشـتی برگ بـه خانه آورد و به دختر سـپرد. دختـر آنهـا را کوبیـد و فشـرد و آبـش را در چشـم بیمـار چکاند. جوان سـاعتی از درد بی تاب شـد و پـس از آن به خـواب رفت. پنج روز چشم خیر بسته ماند و او بی حرکت در بستر آرمید. چون روز پنجم آن را گشودند:
چشم از دست رفته، گشت دُرست
شد بِعینه چنان که بود نخست
چشمان کور شده سالم و درست مانند روز اولش شد.
آرایه: کنایه (درست شدن: بنیا شدن)خیـر همیـن کـه بینایـی خـود را بـاز یافت، به سـجده افتاد و خدا را شـکر گفـت و از دختر و پدر مهربـان او نیـز سپاسـگزاری کرد. اهل خانه هم شـاد گشـتند. پـس از آن خیر هـر روز با چوپان به صحـرا میرفـت و در گلّه داری بـه او کمک میکرد و بر اثر خدمت و درسـتکاری هـر روز نزد پدر و دختر عزیزتر میشـد. چـون مدّتـی گذشـت، خیـر بـه دختـر علاقه منـد شـد؛ زیـرا کـه وی جان خـود را به دسـت او بازیافتـه بـود و پیوسـته نیـز از لطـف و محبّت او برخوردار میشـد، امّا با خود میاندیشـید که این چوپـان توانگـر بـا ایـن همـهمـال و منـال هرگز دختر خـود را به مُفسلی چـون او نخواهـد داد و چگونـه میتوانـد، بی هیـچ اندوختـه و مـال، دختـری را بدیـن جمـال و کمال به دسـت بیاورد. سـرانجام عزم سـفر کـرد تا بیـش از ایـن دل به دختـر نبندد. شـبانگاه قصـد سـفر را بـا چوپـان در میان گذاشـت و گفـت: نـور چشـمم از توسـت و دل و جـان بازیافتۀ تو. از خوان تو بسـی خـوردم و از غریب نـوازی تـو بسـی آسـودم. از مـن چنـان کـه باید سپاسـگزاری بر نمیآید، مگـر آنکه خدا حـقّ تو را ادا کند. گرچه از دوری تو رنجور و غمگین خواهم شـد؛ امّا دیرگاهی اسـت که از ولایتِ خویـش دور افتـادهام؛ اجـازه میخواهـم که فردا بامداد به سـوی خانهٔ خود عزیمت کنـم. چوپـان از ایـن خبر سـخت اندوهگین شـد و گفـت: ای جوان، کجـا میروی؟ میترسـم کـه بـاز گرفتـار رفیقی چون شـر بشـوی؛ همین جـا در ناز و نعمـت بمان. جز یکی دختر عزیز، مرا
نیست و بسیار هست چیز مرا
چوپان گفت من به غیر از این دختر عزیز کسی را ندارم، اما ثروت زیادی دارم.
آرایه: تضاد (نیست و هست)
گر نهی دل به ما و دختر ما
هستی از جان عزیزتر برِ ما
اگر به ما و دخترمان علاقه مند شدی، حتی از جان هم در نزد ما عزیز تر خواهی بود.
آرایه: کنایه (دل نهادن: علاقه مند شدن)
بر چنین دختری به آزادی
اختیارت کنم به دامادی
با وجود چنین دختری، تو را آزادانه به عنوان داماد خودم بر میگزینم.
و آنچه دارم ز گوسفند و شتر
دهمت تا ز مایه گَردی پر
و آنچه از گوسفند و شتر دارم آنقدر به تو میدهم تا ثروتمند شوی.
آرایه: مجاز (گوسفند و شتر: دارایی و ثروت) - کنایه (پر مایه شدن: ثروتمند شدن، بینیاز شدن)خیر که این خبر را شـنید، شـادمان شـد و از سـفر چشـم پوشـید. فردای آن روز جشـنی بـر پـا کردنـد و چوپـان دختـر خـود را به خیـر داد. خیر پـس از رنج بسـیار به خوشـبختی و کامیابی رسـید. پـس از چنـدی چوپـان با خانوادۀ خود از آن جایگاه کـوچ کرد. خیر پیش از حرکت بـه سـوی درختی که شـفابخش چشـمهای او بـود، رفت و دو انبـان از برگهای آن - یکـی بـرای علا ج صَرعیـان و دیگـری بـرای درمـان نابینایـان ـ پر کـرد و با خود برداشـت و همگی بـه راه افتادند. خانوادۀ چوپان راه درازی را پیمود تا به شـهر رسـید. از قضا دختر پادشـاه آن شـهر بـه بیمـاری صَـرع مبتلا بـود و هیچ پزشـکی از عهدۀ درمـان او بر نمیآمد. پادشـاه شـرط کـرده بـود کـه دختر خود را بـه آن کس بدهد که دردش را علاج کند و سـر آن کـس را کـه جمـال دختـر را ببیند و چارۀ دردش نکند، از تن جـدا کند. هزاران کس از آشـنا و بیگانه در آرزوی مقام و شـوکت، سـر خویش به باد دادند. خیر با شـنیدن این خبر کسـی را نزد شـاه فرسـتاد و گفت که علاج دختر دردست اوسـت و بی آنکه طمعی داشـته باشـد، برای رضای خدا در این راه میکوشـد. شـاه با میل پذیرفت و گفت: «عاقبت خیر باد چون نامت!». سـپس او را با یکی از نزدیکان به سـرای دختر فرستاد. خیر، دختر را دید که بسـیار آشـفته و بی آرام اسـت. نه شـب خواب و نه روز آرام دارد. بی درنـگ مقـداری از آن برگهـا را کـه همراه داشـت، سـایید و با آن شـربتی سـاخت و بـه دختـر خورانـد؛ همین که دختر آن شـربت را خورد، از آشـفتگی بیرون آمد و به خواب خوشـی فرو رفت. پس از سـه روز بیدار شـد و غذا طلبید. شـاه که این مـژده را شـنید، بی درنگ نـزد دختـر رفت و از دیدن او، که آرامـش یافته و با میل غذا خـورده بود، بسـیار شـاد شـد. پس بـه دنبال خیر فرسـتاد و به او خلعـت و زر و گوهر فراوان بخشید. از قضا وزیر شـاه نیز دختری زیبا داشـت که بیماری آبله دیدگانش را تباه سـاخته بـود. از خیر خواسـت که چشـم دختـرش را درمان کند. خیر با داروی شـفابخش خود چشم آن دختر زیبا را بینا کرد. پس از آن خیر از نزدیکان شاه شد و هر روز بر جاهش افزوده میگشـت تا آنکه پس از مرگ شـاه بر تخت شـاهی نشسـت. اتّفاقاً روزی با همراهـان بـرای گـردش بـه باغـی میرفت. در راه شـر را دید، او را شـناخت و فرمان داد کـه در حـال فراغـت او را به نزدش ببرند. چوپان که از ملازمان او بود، شمشـیر به دسـت، شـر را نزد شاه برد. شـاه گفت: تو آن نیسـتی که چشـم آن تشـنه را برای جرعهای آب بیرون آوردی و گوهـرش ربـودی و آب نـداده بـا جگر سـوخته در بیابان تنهایش گـذاردی؟ اکنون بدان که:
منم آن تشنۀ گُهر برده
بخت من زنده بخت تو مرده
من آن تشنهای هستم که مرواریدهایم را بردی اما بخت با من یار بود و با تو یار نبود.
شر چون در او نگریست، وی را شناخت و خود را به زمین انداخت و:گفت: «ز نهار اگر چه بد کردم
در بد من نبین که خَود کردم»
شر گفت: اگر چه به تو بدی کردم اما بدیهای مرا در نظر نیاور زیرا این بدیها را به نفس خود کردم.
نام من شـر اسـت و نام تو خیر؛ پس من اگر مناسـب نام خود بدی کردهام، تو نیز مناسـب نام خودنیکی کن. خیر او را بخشید و آزاد کرد، امّا چوپان که داستان خبث طینت او را از دهان خیر شنیده بود و میدانسـت که وجود او پیوسـته موجب رنج دیگران خواهد شـد، با شمشـیر سرش را از تن جدا کرد.
گفت: «اگر خیر است خیر اندیش
تو شری جز شرّت نیاید پیش»
چوپان گفت: اگر خیر انسان خیر خواهی است تو نیز شر هستی و از تو جز شرارت و بدی چیزی به دست نمیآید
آرایه: تضاد (خیر و شر)
در تنش جُست و یافت آن دو گهر
تعبیه کرده در میان کمر
بدنش را جستوجو کرد و گوهر را پیدا کرد. آنها را در میان کمرش جای داده بود.
آرایه: مراعات نظیر (تن و کمر)
آمد آورد پیش خیر فراز
گفت گوهر به گوهر آمد باز
پیرمرد گوهرها را در آورد و در مقابلش گذاشت وگفت اینک گوهرها به انسانی که مانند گوهر است برگشت.
بازنویسی هفت پیکر نظامی داستان های دل انگیز ادب فارسی، زهرا کیا (خانلری)
کارگاه متــن پژوهــی
قلمرو زبانی (صفحهٔ ۱۲۷ کتاب درسی)
1- در ابیات زیر، واژههای «آبدار» و «همّت» را از نظر معنایی بررسی کنید. حالـی آن لعـل آبـدار گشـادپیـش آن ریـگ آبـدار نهـاد
آبدار اول: با ارزشآبدار دوم: صاحب آب (جناس تام دارد) شربتی آب از آن زلال چو نوشیا به همّت ببخـش یا بفروش
چشـم تشـنه چو کرده بود تباهآب نـا داده کـرد همّـت را
همت و همت جناس تام دارند. در بیت اول به معنای «جوانمردی» و در بیت دوم به مفهوم «تصمیم و قصد» است.
2- متّضاد واژههای زیر را از متن درس بیابید.
پاکی (بد گُهری)بدبخت (مُقبل)غنی (مُفلس)
3- کلمۀ «گذاشـتن» در معنای حقیقی «قرار دادن» کاربرد دارد و مجازاً به معنای «وضع کردن و تأسـیس کردن» اسـت؛ امّا «گزاردن» به معنای «به جا آوردن، ادا کردن و اجرا کردن» اسـت. جملههای زیر را بر پایۀ این توضیح، اصلاح کنید.
* بنیانگزار مؤسسه، اعضای شورای سیاست گذاری را معرّفی کرد. بنیانگذار
* دانش آموزان زحمات خدمتگذار مدرسه را ارج می نهند و از او سپاسگزاری می کنند. خدمتگزار
* نامـۀ امـام علی(ع)، در بردارنـدۀ پیام های اصلی یک حکومت عادلانه برای همۀ کارگذاران است. کارگزاران
ناگهـان، جوانـی را دیـد نابینـا کـه بـر خـاک افتـاده اسـت و از درد و تشـنگی مینالـد و خدا را میخوانـد
* الف) نقش دستوری واژههای مشخّص شده را بنویسید.
ناگهان: قیدجوانی: مفعولخاک: متمم
* ب) زمان و نوع هر یک از فعلها را معیّن کنید.
دید: ماضی ساده افتاده است:ماضی نقلی مینالد: مضارع اخباریمیخواند: مضارع اخباریقلمرو ادبی (صفحهٔ ۱۲۷ و ۱۲۸ کتاب درسی)
1- ابیات درس در چه قالبی سروده شده است؟ دلیل خود را بنویسید.
مثتنوی: زیرا هر بیت قافیۀ جداگانه دارد.
2- بیت زیر را از نظر آرایههای ادبی بررسی کنید. منم آن تشنۀ گهر بردهبخت من زنده، بخت تو مرده
جناس ناقص (مرده و برده) - تضاد (زنده و مرده) - کنایه (زنده یا مرده بودن بخت) - تکرار (بخت)
3- در ابیات زیر، استعارهها را بیابید و مقصود از آنها را بنویسید. الـف)دیدۀ آتشـین من برکشو آتشـم را بکش به آبی خوش
آتش: استعاره از تشنگی زیاد؛ تشنگی زیاد را به آتش مانند کرده و فقط مشبه به را ذکر کرده است.
ب)در چراغ دو چشـم او زد تیغنامـدش کشـتن چـراغ دریـغ
چراغ دوم: استعاره از چشمان خیر؛ چشم را در بینایی و سو داشتن به چراغ تشبیه کرده و مشبه را حذف کرده است.
قلمرو فکری (صفحهٔ ۱۲۸ کتاب درسی)
1- چرا «شر» از «خیر» چشمهایش را طلب کرد؟
به دلیل بدجنسی و اینکه بتواند جواهرات او را بدزدد.
2- در بیـت «آمـد آورد پیـش خیـر فـراز گفت گوهر به گوهر آمد باز»، مقصود از گوهر اوّل و دوم چیست؟
گوهر اول: مرواریدگوهر دوم: خیر (صاحب مروارید)
3- کدام قسـمت درس، مصداق مناسـبی برای مفهوم آیۀ شـریفۀ «تُعِزُّ مَن تَشاء و تُذلُّ مَن تَشاء» (سورهٔ آل عمران آیهٔ ۲۶) است؟
تو مرا کُشتی و خدای نکشت
مُقبِل آن کز خدای گیرد پشت
دولتم چون خدا پناهی داد
اینکم تاج و تخت شاهی داد
4- هر یک از مَثَلهای زیر، با کدام بخش از متن درس مناسبت دارند؟
* از ماست که بر ماست.
گفت: «ز نهار اگر چه بد کردم
در بد من نبین که خَود کردم»
* از کوزه همان برون تراود که در اوست. گفت: «اگر خیر است خیر اندیش
تو شری جز شرّت نیاید پیش»
5- داستان خیر و شر را با ماجرای حضرت یوسف (ع) مقایسه کنید.
هر دو داستان، شرح برخورد نیکی و بدی و نیز پاکی و بد ذاتی است که در نهایت به پیروزی و سربلندی انسانهای نیک و درستکار ختم میشود.
درک و دریافت (صفحهٔ ۱۳۰ کتاب درسی)
1- به نظر شما، چرا شخصیت اصلی قصّه، به چنین سرنوشتی دچارشد؟
به دلیل ساده لوحی بیش از حد
2- دربارۀ لحن و بیان داستان توضیح دهید.
«لحن» ایجاد فضا در کلام است. شخصیتها را از طریق لحن آنان میشناسیم. لحن میتواند رسمی، غیر رسمی، صمیمانه، جدی و طنز واره باشد. لحن در این درس طنز گونه است و راوی با استفاده از این لحن، سادگی و دهن بین بودن انسان را نقد کرده و زیانهای آن را نشان داده است.
همچنین پاسخ سایر فعالیت های دروس فارسی 1 دهم را از لینک های زیر ببینید :
مرد فقیری سر برهنه (بدون کلاه) از آنجا عبور میکرد در حالی که سرش همچون کاسۀ مسی صاف و بی مو بود.
آرایه: تشبیه (سر بی مو به طاس و طشت)
طوطی اندر گفت آمد در زمان
بانگ بر درویش زد که: هی، فلان!
از چه ای کَل، با کلان آمیختی؟
تو مگر از شیشه روغن ریختی؟!
طوطی فوراً به سخن آمد و با صدای بلند به آن مرد گدا گفت: چرا کچل هستی؟ آیا با کچلان رفت و آمد کردهای یا نه، تو نیز مانند من شیشههای روغن گل را ریختهای؟
آرایه: تکرار (کل)
از قیاسش خنده آمد خلق را
کاو چو خود پنداشت صاحب دلق را
از این مقایسه طوطی مردم خندیدند، زیرا او آن مرد گدا را مثل خود تصور کرده بود.
کار پاکان را قیاس از خود مگیر
گر چه باشد در نبشتن شیر و شیر
کار و عمل مردان حق را با کار و عمل خودت مقایسه نکن. دو کلمۀ شیر (جانور) و شیر (خوردنی) اگرچه در نوشتن یکسان هستند، اما در معنی بسیار متفاوتند.
آرایه: جناس تام (شیر و شیر)
جمله عالم زین سبب گمراه شد
کم کسی ز ابدالِ حق، آگاه شد
مردم جهان به سبب چنین قیاسهای نادرستی به گمراهی افتادهاند و کمتر کسی توانسته مردان حق را بشناسد و به مرتبۀ آنها پیببرد.
آرایه: مجاز (عالم از مردم عالم)
هر دو گون زنبور خوردند از محل
لیک شد از آن نیش و زین دیگر عسل
هر دو نوع زبنور (زنبور عسل و بیعسل) از یک محل غذا خورند اما آن غذا برای یکی به زهر تبدیل شده و برای دیگری به عسل.
هر دو گون آهو گیا خوردند و آب
زین یکی سرگین شد و، زان، مشک ناب
هر دو نوع آهو از یک جا آب و گیاه خوردند، اما یکی فضله پس داد و دیگری مشک خالص.
آرایه: جناس ناقص (آب، ناب) - تضاد (سرگین، مشک)
هر دو نی خورند از یک آبخور
این یکی خالی و، آن پر از شکر
دو نی از یک سرچشمه آب خوردند اما یکی از آنها تو خالی درآمد و دیگری پر از شکر شد.
آرایه: تضاد (پر و خالی)
صد هزاران این چنین اشباه بین
فرقشان هفتاد ساله راه بین
در این دنیا هزاران شباهت این چنینی وجود دارد، اما در باطن تفاوت آنها بسیار است.
چون بسی ابلیس آدم روی هست
پس به هر دستی نشاید داد دست
چون شیطانهای انسان نمای زیادی وجود دارد، پس نباید به هر کس دست دوستی داد.
سوداگر در گذشته به معنای «تاجر و بازرگان» به کار میرفته است، اما امروزه در معنی به کار میرود و به کسانی اطلاق میشود که در کار «مواد مخدر و قاچاق» هستند.
4- پسـوند «وش» در کلمۀ «خواجه وش» به چه معناسـت؟ دو واژۀ دیگر که این پسـوند را دارا باشند، بنویسید.
وش به معنای شباهت است و خواجهوش یعنی مانند خواجه
مهوش، پریوشقلمرو ادبی (صفحهٔ ۱۱۶ کتاب درسی)
1- کنایهها را در بیت هشتم بیابید و مفهوم آنها را بنویسید. ریش بر کندن (ناراحت بودن)، آفتاب زیر میغ رفتن (نابود شدن، از بین رفتن)
2- مؤثّرترین شیوهای که مولوی در«مثنوی معنوی» از آن بهره میگیرد، « تمثیل» است. تمثیل معنای «تشـبیه کردن» و «مَثَل آوردن» اسـت و در اصطلالح ادبی، آن اسـت که شـاعر یا به نویسـنده برای تأیید و تأکید بر سـخن خویش، حکایت، داستــان یا نمونه و مثالی را بیان کند تـا مفاهیم ذهنی خود را آسـانتر بـه خواننده انتقال دهد.
*اکنون ارتباط محتوای این درس را با تمثیل به کار گرفته شده، توضیح دهید.
مولوی برای بیان روشن این مطلب که نباید با مقایسۀ نابجا و داوریهای سطحی و غیر منطقی به نتایج نادرست رسید، از تمثیل بهره برده است.
3- در بیت ششم درس، کلمات «چرب» و «ضرب» در یک حرف اختلاف دارند و آرایۀ «جناس ناهمسان» (ناقص) را دربردارند. کلماتی نظیر «روان» (روح) و روان (جاری) که جز معنی، هیچ گونه تفاوتی از دید آوایی و نوشتاری با هم ندارند، «جناس همسان» (تام) را پدید میآورند؛ مثال:
از متن درس، نمونههایی برای انواع جناس بیابید.
جناس ناهمسان (ناقص): دلق و خلق - آب و ناب
جناس همسان (تام): شیر و شیرقلمرو فکری (صفحهٔ ۱۱۷ کتاب درسی)
1- بیت زیر، بر چه مفهومی تأکید دارد؟ هر دو نی خوردند از یک آبخوراین یکی خالی و آن پر از شکر
این که حقیقت یکی است ولی درک و برداشت از آن، به چگونگی بهره مندی ما از آن بستگی دارد. و اینکه ظاهر یکسان داشتن و از یک آبشخور تغذیه کردن دلیل بر آن نیست که باطن هم یکی باشد؛ زیرا موارد زیادی هست که با وجود تشابه ظاهری، بسیار با هم متفاوت و حتی ضد یک دیگرند.
2- مولوی در بیت زیر، آدمی را از چه چیزی برحذر میدارد؟ چون بسی ابلیس آدم روی هستپس به هر دستی نشاید داد دست
از دوستی با افراد ناشایست و اعتماد کردن به آنها
3- استنباط خود را از شعر زیر بنویسید و آن را با داستان «طوطی و بقال» بسنجید. معرفـت زیـن جـا تفاوت یافته اسـتاین یکی محراب و آن بت یافته است
برداشت و تعبیر هر کس از حقیقت، به اندازۀ درک اوست. علت اینکه انسانها معبود و خدایشان متفاوت است، این است که به درک درست و معرفت کامل دست نیافتهاند. اگر انسانها به شناخت و معرفت درست برسند، هر کس به جا و موقعیت خویش پی برده و از حقیقت حال خویش آگاه میشود. آنگاه میتواند معبود و معشوق حقیقی را بشناسد. در داستان طوطی و بقال نیز اگر طوطی به معرفت دست مییافت، آن مقایسۀ خندهآور مطرح نمیکرد.
هنگامی که سهراب شیرافکن او را دید خندید و با حالت تمسخر لبهایش را به دندان گرفت.
آرایه: تشبه (سهراب به شیر)
بیامد دمان پیش گُردآفرید
چو دُختِ کمند افگن او را بدید،
کمان را به زه کرد و بگشاد بر
نَبُد مرغ را پیش تیرش گذر
سهراب به سرعت به نزد گُرد آفرید رفت. هنگامی که گُرد آفرید کمند افکن او را دید، کمان را آماده کرد و شروع به تیراندازی کرد؛ تیرهایی که هیچ پرندهای از دست او نمیتوانست فرار کند.
آرایه: کنایه (نَبُد مرغ را پیش تیرش گذر: بسیار در تیراندازی ماهر بود.)
به سهراب بر، تیرباران گرفت
چپ و راست، جنگ سواران گرفت
گُردآفرید به سمت سهراب تیراندازی کرد و از هر طرف با تیر به جنگ با او پرداخت.
آرایه: تضاد (چپ و راست) - مجاز (چپ و راست از همه طرف)
نگه کرد سهراب و آمدش ننگ
بر آشفت و تیز اندر آمد به جنگ
سهراب به او نگاهی کرد و از این کار او احساس ننگ گرد، خشمگین شد و سریع به جنگ با او شتافت.
آرایه: جناس ناقص (جنگ و ننگ)
چو سهراب را دید گُردآفرید
که بر سانِ آتش همی بر دمید
سر نیزه را سوی سهراب کرد
عنان و سنان را پُر از تاب کرد
گردآفرید هنگامی که دید سهراب همچون آتش، دمنده و خشمگین است، نیزۀ خود را به طرف سهراب گرفت و آماده نبرد شد.
آرایه: تشبیه (سهراب چون آتش) - واج آرایی (صامت «س») - کنایه (مصراع آخر: آماده جنگ شدن) - جناس ناقص (عنان و سنان) - مراعات نظیر (نیزه، سنان)
برآشفت سهراب و شد چون پلنگ
چو بَد خواهِ او چاره گر بُد به جنگ
سهراب همچون پلنگی خشمگین آماده پیکار شد زیرا دید که دشمن او در جنگ ماهر و حیلهگر است.
آرایه: تشبیه: (سهراب به پلنگ)
بزد بر کمربندِ گُردآفرید
زِرِه بر برش، یک به یک، بَر درید
نیزهاش را بر کمربند او زد و تمام زره را بر تن گُرد آفرید پاره کرد.
چو بر زین بپیچید گُرد آفرید
یکی تیغ تیز از میان برکشید
هنگامی که گردآفرید بر اثر ضربه سهراب بر روی زین به تکان افتاد، به سرعت شمشیرش را از کمرش بیرون آورد.
آرایه: مراعات نظیر (زین، تیغ)
بزد نیزه او را به دو نیم کرد
نشست از برِ اسپ و برخاست گرد
با ضربهای محکم نیزۀ او را به دو قسمت تقسیم کرد. دوباره بر اسبش سوار شد و از حرکت اسب گرد و غباری به آسمان رفت.
آرایه: جناس ناقص (کرد، گرد) - کنایه (برخاست گرد: سرعت حرکت اسب)
به آورد با او بسنده نبود
بپیچید ازو روی و برگاشت زود
گرد آفرید در میدان جنگ توانایی مقابله با سهراب را نداشت، از او روی برگرداند و به سرعت برگشت.
سپهبد، عنان، اژدها را سپُرد
به خشم از جهان، روشنایی ببرد
سهراب اختیار خود را به دست اسبش داد و با خشم خود همه را ترساند.
آرایه: استعاره (اژدها از اسب) - کنایه (عنان را سپردن: اختیار را به دست کسی دادن، روشنایی از جهان بردن: ترساندن) - اغراق (مصراع دوم)
چو آمد خروشان به تنگ اندرش
بجنبید و برداشت خُود از سرش
هنگامی که با فریاد به نزدیک گردآفرید رسید، با یک حرکت کلاه خود را از سر او برداشت.
رها شد ز بندِ زره موی اوی
درفشان چو خورشید شد، روی اوی
موهای گردآفرید از زیر زره بیرون آمد و صورت چون خورشید او نمایان شد.
آرایه: تشبیه (روی او به خورشید) - جناس ناقص (موی و روی)
بدانست سهراب، کاو دخترست
سر و موی او از درِ افسرست
سهراب فهمید که او دختر است و وضع ظاهری او نشان میدهد که او فرد بزرگی است.
آرایه: مجاز (سر و مو از وجود او)
شگفت آمدش: گفت از ایران سپاه
چنین دختر آید به آوردگاه؟!
تعجب کرد و گفت آیا از سپاه ایران باید چنین دختری به میدان جنگ بیاید؟
آرایه: مراعات نظیر (سپاه، آوردگاه)
بدو گفت کز من رهایی مجوی
چرا جنگ جویی، و ای ماه روی؟
به گرد آفرید گفت که از دست من خلاص نخواهی شد. زیبارویی چون تو، چرا باید در میدان جنگ باشد؟
آرایه: تشبیه (رو به ماه)
نیامد به دامم به سانِ تو گور
ز چنگم رهایی نیابی، مشور
تاکنون شکاری چون تو به دامم نیفتاده است. از دستانم نمیتوانی فرار کنی، پس فریاد نزن. (تلاش بیهوده نکن)
آرایه: تشبیه (تو مانند گور) - مجاز (چنگ از دست)
بدانست کاویخت گُرد آفرید
مر آن را جز از چاره درمان ندید
گردآفرید فهمید که اسیر شده و برای رهایی چارهای جز نیرنگ و فریب ندارد.
بدو روی بنمود و گفت: «ای دلیر
میان دلیران به کردار شیر،
دو لشکر، نظاره برین جنگ ما
برین گرز و شمشیر و آهنگ ما
کنون من گشایم چنین روی و موی
سپاه تو گردد پُر از گفت و گوی
که با دختری او به دشت نبرد
بدین سان به ابر اندر آورد گرد
کنون لشکر و دژ به فرمان توست
نباید بر این آشتی، جنگ جُست»
گردآفرید صورت خود را به او نشان داد و گفت ای پهلوان و ای کسی که در میان دلیران مانند شیر هستی. هر دو لشکر به این جنگ و نبرد تن به تن ما نگاه میکنند. اکنون اگر من صورت و موهای خود را نشان دهم سپاهیان تو حرفهایی خواهند زد. که سهراب با یک دختر در میدان جنگید و این چنین تلاش بسیار کرد تا او را شکست دهد. اکنون همۀ سپاهیان من مطیع تو هستند و نباید بعد از این صلح دوباره جنگ کرد.
آرایه: تشبیه (سهراب به شیر) - تکرار (دلیر) - جناس ناقص (روی و موی) - کنایه (گرد به ابرو آوردن: تلاش زیاد کردن) - مجاز (دژ از اهل دژ) - تضاد (جنگ و آشتی) - کنایه (به فرمان بودن: مطیع بودن)
عنان را بپیچید گُرد آفرید
سمند سرافراز بر دژ کشید
گردآفرید اسب خود را برگرداند و به سمت دژ حرکت کرد.
گردآفرید و سهراب در کنار هم تا نزدیکی دژ آمدند و گژدهم نیز تا در دروازه دژ آمد.
درِ باره بگشاد گُردآفرید
تنِ خسته و بسته، بر دژ کشید
گردآفرید دروازه قلعه را باز کرد و جسم خسته و مجروح خود را به داخل قلعه کشاند.
آرایه: جناس ناقص (بسته و خسته) -مراعات نظیر (دژ و باره)
درِ دژ ببستند و غمگین شدند
پُر از غم دل و دیده خونین شدند
اهالی غمگین قلعه دروازه را بستند، در حالی که از ناراحتی و اندوه چشمانشان پر از خون شده بود.
آرایه: کنایه (خونین شدن دل و دیده: ناراحت شدن) - مراعات نظیر (دل و دیده)
ز آزا گُرد آفرید و هجیر
پُر از درد بودند، بُرنا و پیر
از زخمی شدن هجیر و گردآفرید همۀْ اهل دژ غمگین و ناراحت بودند.
آرایه: مراعات نظیر (آزار، درد) - مجاز (برنا و پیر از همۀ مردم) - تضاد (برنا و پیر)
بگفتند: کای نیکدل شیر زن
پُر از غم بُد از تو، دل انجمن
گفتند ای شیر زن پاک دل، همۀ اهل دژ به خاطر تو غمگین و ناراحت بودند.
آرایه: تشبیه (زن به شیر) - مجاز (دل از کل وجود)
که هم رزم جُستی، هم افسون و رنگ
نیامد ز کار تو بر دوده ننگ
تو برای پیروزی، هم جنگیدی و هم دست به نیرنگ و فریب زدی اما از این شکست، نام و آوازه خانواده تو لکهدار نخواهد شد.
آرایه: جناس ناقص (رنگ و ننگ)
بخندید بسیار، گُرد آفرید
به باره برآمد، سپه بنگرید
گردآفرید خندید، آنگاه به بالای قلعه آمد و سپاه را نگاه کرد.
چو سهراب را دید بر پشت زین
چنین گفت کای شاهِ ترکانِ چین
چرا رنجه گشتی، کنون بازگرد
هم از آمدن هم ز دشت نبرد
هنگامی که گردآفرید سهراب را سوار بر اسب دید به او گفت ای پادشاه ترکان چین. چرا خود را به زحمت انداختی، اکنون از میدان نبرد به سمت خانهات برگرد.
تو را بهتر آید که فرمان کُنی
رخ نامور، سوی توران کُنی
تو بهتر است که به حرف من گوش کنی و به سمت توران برگردی.
آرایه: کنایه (فرمان کردن: اطاعت کردن، رخ به سمت جایی کردن: برگشتن)
نباشی بس ایمن به بازوی خویش
«خورَد گاوِ نادان، ز پهلوی خویش»
زیاد به قدرت خود مطمئن نباش زیرا انسان نادان همیشه از جانب خودش آسیب میبیند.
آرایه: مجاز (بازو از قدرت) - کنایه (مصراع دوم: آسیب دیدن از طرف خود) - ضرب المثل (مصراع دوم
کارگاه متــن پژوهــی
قلمرو زبانی (صفحهٔ ۱۰۷ کتاب درسی)
1- به کمک فرهنگ لغت، معانی «برکشیدن» را بنویسید.
برکشیدن(بیرون آوردن)2- دربارۀ کاربرد معنایی«بر»، در بیت زیر، توضیح دهید. بزد بر کمربند گُردآفرید
زره بر برش، یک به یک ، بردرید
در مصراع اول حرف اضافه است.
در مصراع دوم به ترتیب در جایگاه حرف اضافه به معنی پهلو و به عنوان پیشوند فعل به کار رفته است.
3- با توجّه به متن درس، زمان فعلهای زیر را تعیین کنید و معادل امروزی آنها را بنویسید.
* بدانست: ماضی ساده ، دانست (فهمید).
* همی رفت: ماضی استمراری ، میرفت.
4- در گذر زمان، شکل نوشتاری برخی کلمات تغییر میکند؛ مانند: «سپید ←← سفید».
از متن درس، نمونهای از تحوّل شکل نوشتاری کلمات بیابید و بنویسید.
اسپ ← اسبکمند افگن ← کمند افکنبرگاشت ← برگشت
قلمرو ادبی (صفحهٔ ۱۰۷ کتاب درسی)
1- واژگان قافیه در کدام بیتها، دربردارندۀ آرایۀ جناساند؟
فرود آمد از دژ به کردار شیر
کمر بر میان، بادپایی به زیر
به پیش سپاه اندر آمد چو گرد
چو رعدِ خروشان یکی ویله کرد
نگه کرد سهراب و آمدش ننگ
بر آشفت و تیز اندر آمد به جنگ
رها شد ز بندِ زره موی اوی
درفشان چو خورشید شد، روی اوی
که هم رزم جُستی، هم افسون و رنگ
نیامد ز کار تو بر دوده ننگ
2- نمونهای از آرایۀ اغراق را در شعری که خواندید، بیابید.
کجا نام او بود «گُردآفرید»
زمانه ز مادر، چنین نآورید
سپهبد، عنان، اژدها را سپُرد
به خشم از جهان، روشنایی ببرد
3- مفهوم عبارتهای کنایی زیر را بنویسید.
* سپهبد، عنان، اژدها را سپرد (افسار اسبش را رها کرد)
*رخ نامور سوی توران کنی (به سرزمین خود (توران) برگردی)
* لب را به دندان گزید (تعجب کردن، مسخره کردن در این درس)4- یک مَثَل از متن درس بیابید و دربارهٔ معنا و کاربرد آن توضیح دهید؛ سپس با رجوع به امثال و حکم دهخدا، دو مَثَل، معادل آن بنویسید.
خورَد گاوِ نادان، ز پهلوی خویش: این مثل را زمانی به کار میبرند که کسی ناخواسته یا نادانسته با تکیه بر نیرو و قدرت خود، زمینۀ نابودی خویش را فراهم میکند. (هر آسیبی به انسان برسد از ناحیه خودش است.
از ماست که بر ماست و آفت طاووس آمد پرّ او معادل این ضرب المثل هستند.
قلمرو فکری (صفحهٔ ۱۰۸ کتاب درسی)
1- دلیل دردمندی و غمگین بودن ساکنان دژ، چه بود؟
شکست و اسارت هجیر (فرمانده دژ) و زخمی شدن گردآفرید در جنگ2- معنا و مفهوم بیت زیر را به نثر روان بنویسید. بـه آورد بـا او بسـنده نبـود
بپیچیـد ازو روی و برگاشـت زود
گرد آفرید توان مبارزه با سهراب را نداشت از او روی برگرداند و به سرعت بازگشت.3- فردوسی در این داستان، گردآفرید را با چه ویژگیهایی وصف کرده است؟
پهلوانی، جنگاور، شجاع سوارکار و کمند اندازی ماهر و بیمانند، مغرور، وطن پرست، چاره اندیش و حیله گر4- «حماسـه» در لغت به معنای دلاوری و شـجاعت اسـت و در اصطلاح ادبی، شـعری اسـت با ویژگیهـای زیر:
* داستانی،
* قهرمانی،
* قومی و ملّی،
*حوادثی خارق العاده
بر پایۀ این توضیح، این درس را با متن روان خوانی «شیرزنان» مقایسه کنید.
شباهتها: هر دو در قالب داستان بیان شده و روایتی از قهرمانیها، پهلوانیها و رشادتهای ملت آزاده ایران در برابر هجوم دشمنان و متجاوزان به سرزمین شان است.
تفاوتها: از نظر قالب (نثر و نظم) - از نظر سبک بیان و لحن (سبک خراسانی و زمان معیار امروز) - از نظر تصویر صحنههای جنگ و ابزارها و شیوههای مبارزه
درک و دریافت (صفحهٔ ۱۱۰ کتاب درسی)
1- کدام ویژگیهای شعر حماسی را در این سروده میتوان یافت؟ دلایل خود را بنویسید.
زمینه ملی: در آن به آداب و رسوم و اعتقادات مردمش اشاره کرده است و فرهنگ آنها را در مبارزه نشان میدهد.
زمینه قهرمانی: از پهلوانان و دلاورانی سخن گفته که سرشتشان با دیگران متفاوت است و از کسی جز خدا نمیهراسند.2- یک بار دیگر شعر را با لحن حماسی بخوانید.
همچنین پاسخ سایر فعالیت های دروس فارسی 1 دهم را از لینک های زیر ببینید :
اشکبوس در همان لحظه جان داد آنچنان که گویی هرگز از مادر متولد نشده بود.
آرایه: اغراق (مصراع دوم)
کارگاه متــن پژوهــی
قلمرو زبانی (صفحهٔ ۱۰۰ کتاب درسی)
1- بیت زیر را پس از مرتّب سازی اجزای کالم، به نثر ساده برگردانید.
بشد تیز، رهام با خود و گبرهمی گرد رزم اندر آمد به اب
2- وقتی میگوییم «بهار»، به یاد چه چیزهایی میافتید؟
درخت، گل، شکوفه، جوانه، شکفتن و... از چیزهایی هستند که به ذهن میرسند و به صورت یک مجموعه یا شبکه با هم میآیند؛ به این گونه شبکهها یا مجموعهها «شبکۀ معنایی» میگویند.
اکنون معنای هر واژه را بنویسید؛ آنگاه با انتخاب کلماتی دیگر از متن درس، برای هر واژه، شبکۀ معنایی بسازید.
گرز ←←معنا:کیوان ←←معنا:
گرز ←←شبکه معنایی:کیوان ←←شبکه معنایی:
3- در تاریخ گذشتۀ زبان فارسی، گاهی یک «متمّم» همراه با دو حرف اضافه به کار میرفت؛ مانند:
بگیر و به گیسوی او بر، بدوز (= برگیسو)به نیک اختر و فال گیتی فروز
در این درس، نمونۀ دیگری برای این گونه کاربرد متمّم پیدا کنید.
4- گاهی در برخی واژگان مصوّت «ا» به مصوّت «ی» تبدیل میشود؛ مانند؛
* رکاب ←←رکیب
* حجاب ←←حجیب
به این شکلهای تغییر یافته، کلمات «مُمال» گفته میشود.
* چند کلمۀ ممال در متن درس بیابید و بنویسید.
مزاج ←←مزیحسلاح ←←سلیحقلمرو ادبی (صفحهٔ ۱۰۱ کتاب درسی)
1- مفهوم کنایی هریک از عبارتهای زیر را بنویسید.
* عنان را گران کردن: متوقف کردن اسب
* سر هم نبرد به گرد آوردن: شکست دادن و کشتن حریف
2- یکی از آداب حماسه، رجزخوانی پهلوانان دو سپاه است. کدام ابیات درس میتوانند نمونههایی از این رجزخوانی باشند؟ بیتهای 18 تا 32
3- هرگاه در بیان ویژگی و صفت چیزی، زیاده روی و بزرگنمایی شود، در زبان ادبی به این کار «اغراق» میگویند. این آرایه در متنهای حماسی کاربرد فراوان دارد؛ مانند:
شود کوه آهن چو دریای آب
اگر بشنود نام افراسیاب
از متن درس، دو نمونه از کاربرد «اغراق» را بیابید و آن را توضیح دهید.
خروش سواران و اسپان ز دشت
ز بهرام و کیوان، همی برگذشت
سر و صدا هر چقدر هم زیاد باشد نمیتواند به فاصله بسیار زیاد تا سیارهها برسد.
به گرز گران، دست برد اشکبوس
زمین آهنین شد، سپهر آبنوس
گرز آنقدر نمیتواند سنگین باشد که زمین به خاطر تحمل آن مثل آهن شود. چنین چیزی امکان ندارد.
نماند ایچ با روی خورشید، رنگ
به جوش آمده خاک، بر کوه و سنگ
تعداد سپاهیان هر چقدر زیاد هم باشد نمیتواند سبب ترس و رنگ پریدگی خورشید شود، این امر غیر ممکن است.
4- در کدام ابیات، لحن بیان شاعر، طنزآمیز است؟
بخندید رستم، به آواز گفت
که بنشین به پیش گرانمایه جُفت
سزد گر بداری، سرش در کنار
زمانی بر آسایی از کارزار
پیاده مرا زان فرستاد، طوس
که تا اسپ بستانم از اشکبوس
به شهرِ تو، شیر و نهنگ و پلنگ
سوار اندر آیند، هر سه به جنگ؟
مرا مادر نام، مرگِ تو کرد
زمانه مرا پُتک تَرگِ تو کرد
بدو گفت خندان: که نام تو چیست؟
تنِ بی سرت را که خواهد گریست؟
قلمرو فکری (صفحهٔ ۱۰۱ کتاب درسی)
1- چرا رستم از رهّام برآشفت؟
به خاطر شکست از اشکبوس و گریختن به سمت کوه
2- به نظر شما، چرا رستم پیاده به نبرد، روی آورد؟
برای تحقیر حریف و نشان دادن قدرت جنگاوری خود - خستگی اسبش رخش و...
3- بر پایۀ این درس، چند ویژگی برتر رستم را بنویسید. برخورداری از نیروی جسمانی، شجاعت و روحیۀ جنگاوری و مهارت در استفاده از ابزار نبرد.
4- از دید روحی - روانی چه ویژگیهایی در کلام فردوسی هست که ما ایرانیان بدان میبالیم؟
در کلام فردوسی مظاهر میهن دوستی، فداکاری و جنگ با تباهیها و سیاهیها آمده است و نیز بر آزادگی، فضیلت، شرافت، دادگری و آزادمنشی تأکید شده است
همچنین پاسخ سایر فعالیت های دروس فارسی 1 دهم را از لینک های زیر ببینید :
پاسخ تمرین های درس یازدهم فارسی دهم درس خاک آزادگان
معنی درس :
به خون، گَر کِشی خاک من، دشمن من
بجوشد گُل اندر گُل از گلشن من
ای دشمن، اگر سرزمین مرا غرق در خون کنی باز دوباره از باغ و گلزار من گل میروید.
آرایه: تکرار (گل) - واج آرایی (صامت «گ» و «ن») - استعاره (گلشن استعاره از سرزمین) تنم گر بسوزی، به تیرم بدوزی
جدا سازی ای خصم، سر از تن من
ای دشمن اگر بدنم را بسوزانی و یا با تیر مرا هدف بگیری و حتی سرم را از تنم جدا کنی.
آرایه: جناس ناقص (بسوزی و بدوزی) - مجاز (سر از کل بدن) کجا میتوانی، ز قلبم رُبایی
تو عشق میان من و میهن من؟
هرگز نمیتوانی عشق میان من و میهنم را از قلبم بگیری. من ایرانیام آرمانم شهادت
تجلّیِ هستی است، جان کندن من
من یک ایرانی هستم و آرزویم شهادت است. شهادت من آشکار کنندۀ هستی و بودنِ من است.
آرایه: کنایه (جان کندن کنایه از کشته شدن) مپندار این شعله، افسرده گردد
که بعد از من افروزد از مَدفَن من
فکر نکن که این شعلۀ عشق خاموش شود، هرگز! زیرا بعد از مرگ من از قبرم شعله ور خواهد شد.
آرایه: استعاره (شعله از عشق) - مراعات نظیر (شعله، افزوده) نه تسلیم و سازش، نه تکریم و خواهش
بتازد به نیرنگ تو، تو سن من
نه با تو صلح و سازش میکنم و نه از تو خواهش و تمنا خواهم کرد، بلکه این روح نا آرام من بر حیله و نیرنگ تو خواهد تاخت.
آرایه: سجع متوازی (سازش، خواهش) کنون رودِ خلق است، دریای جوشان
همه خوشۀ خشم شد خرمن من
اکنون سیل جمعیت مردم به دریای خروشانی تبدیل شده است و تمام وجود من نیز لبریز از خشم و خروش است.
آرایه: مراعات نظیر (رود و دریا، خوشه و خرمن) - تشبیه (خلق به دریا، خرمن به خوشه) من آزاده از خاکِ آزادگانم
گل صبر، میپرورد دامن من
من انسانی آزاده از سرزمین آزادگان هستم و دامان من محل رویش صبر است.
آرایه: مجاز (دامن مجاز از وجود من) (خاک مجاز از کشور) - اضافۀ تشبیهی (گل صبر) جز از جامِ توحید، هرگز ننوشم
زنی گر به تیغ ستم گردن من
من تنها خداوند یکتا را میپرستم حتی اگر با شمشیر ستم گردن مرا بزنی.
آرایه: مراعات نظیر (جام و نوشیدن) - مجاز (گردن مجاز از کل وجود)
قلمرو زبانی (صفحهٔ ۸۴ کتاب درسی)
1- برای واژۀ «افسرده» دو معادل معنایی بنویسید.
غمگین - پژمرده -اندوهگین
2- اجزای هر جملۀ بیت زیر را در جدول قرار دهید.
مـن ایرانیـم، آرمانـم شـهادت
تجّلیِ هسـتی اسـت، جانکندن من تجل
نهاد
من
گزاره
ایرانیم (ایرانی هستم)
نهاد
آرمانم (آرمان من)
گزاره
شهادت (شهادت است)
نهاد
جان کندن من
گزاره
تجلی هستی است
3- در بیت زیر، ضمیر «_َ_م» به ترتیب، در نقش دستوریمضافالیه و مفعولقرار گرفته است.
تنـم گـر بسـوزی بـه تیـرم بـدوزی
جدا سـازی ای خصم، سر از تن من ...
قلمرو ادبی (صفحهٔ ۸۴ کتاب درسی)
1- «مشبّه» و «مشبّه به» را در هر تشبیه معیّن کنید.
«کنون رود خلق است، دریای جوشانهمه خوشۀ خشم شد، خرمن من»
مشبه: خلقمشبه به: رود
مشبه: رود خلقمشبه به: دریای جوشان
مشبه: خرمنمشبه به: خوشۀ خشم
2- این سروده را از نظر قالب و مضمون با شعر«مهر و وفا» مقایسه کنید.
قالب هر دو شعر «غزل» است. با این تفاوت که از نظر مضمون غزل «مهر و وفا» عاشقانه - عارفانه است اما محتوای «خاک آزادگان»، حماسی و میهن پرستانه است.
3- در شعری که خواندید، واژههای «خاک» و «شعله» در کدام مفهوم مجازی به کار رفتهاند؟
خاک: کشورشعله: عشق
4- گاهی اجزای کلام، برای تأثیر بیشـتر سـخن در زبان ادبی، بنابر تشـخیص شـاعر یا نویسـنده جابه جـا میشـود؛ ماننـد مصـراع «گلِ صبر، میپرورد دامـن من»، که مفعـول و فعل بر نهاد، مقدّم شـده اسـت تا شـیوایی و رسـایی کلام بیشـتر شـود؛ به این گونه بیان، «شـیوۀ بلاغی» میگویند.
* نمونهای از کاربرد شیوۀ بلاغی را در متن درس بیابید و آن را توضیح دهید.
در مصراع «زنی گر به تیغ ستم، گردن من»، فعل بر متمم و مفعول جمله، مقدم شده است. اگر گردن من (را) به تیغ ستم زنی.
در مصراع «همه خوشۀ خشم شد خرمن من»، مسند و فعل بر نهاد مقدم شده است. خرمن من همه خوشۀ خشم شد.
قلمرو فکری (صفحهٔ ۸۵ کتاب درسی)
1- در کدام بیت، بر مفهوم «یگانه پرستی» تأکید شده است؟
جز از جامِ توحید، هرگز ننوشم
زنی گر به تیغ ستم گردن من
2- مضمون بیتهای دوم و سوم را با سرودۀ زیر مقایسه کنید.
تا زَبَر خاکی ای درخت تنومندمگسل از این آب و خاک ریشهٔ پیوند
ادیب الممالک فراهانی
همۀ این بیتها بر میهن دوستی و عشق به وطن تأکید دارند.
3- در کدام بیت، به مفهوم آیۀ شـریفۀ «وَلا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُواْ فِی سَبِیلِ اللّهِ اَمْوَاتًا َبلْ اَحْیَاء عِندَ رَبّهِمْ یُرْزَقُونَ» (سورۀ آل عمران، آیۀ 169)اشاره شده است؟
معنی آیه: ای پیامبر، هرگز گمان مبر کسانی که در راه خدا کشته شدند، مردگانند. بلکه آنان زندهاند و نزد پروردگارشان روزی داده میشوند.
مپندار این شعله، افسرده گردد
که بعد از من افروزد از مَدفَن من
4- مقصود از مصراع دوم بیت زیر چیست؟
من آزاده از خاکِ آزادگانم
گل صبر، میپرورد دامن من
همچنین پاسخ سایر فعالیت های دروس فارسی 1 دهم را از لینک های زیر ببینید :
پاسخ تمرین های درس دهم فارسی دهم درس دریادلان صف شکن
کار گاه متــن پژوهــی قلمرو زبانی (صفحهٔ ۸۰ کتاب درسی)
1- پنج گروه کلمۀ مهم املایی از متن درس بیابید و بنویسید.
رعب و وحشت - غنای خالق - تحول عظیم - جزر و مدّ آب - توسّل به حضرت زهرا - به محض شکستن - زهرای مرضیه
2- با رجوع به لغت نامه، در بارۀ ساخت و معنای کلمه «سردمدار» توضیح دهید.
ساخت آن تشکیل شده از: سر + دم + دار
«سردمدار» کسی که در زور خانهها بالای سکویی مینشسته همراه بانوای زنگ و ضرب، ورزشکاران را هدایت و رهبری میکرده است. امروزه «سردمدار» به معنی فرمانده و رهبر است.
3- از متن درس، چهار جمع مکسر بیابید و مفرد هر یک را بنویسید.
جنود: جُندوسواس: وسوسهقلوب: قلباشیاء: شیخطوط: خط
4- یکی از راههای ساخت کلمۀ «مشتق»، بدین شکل است:« اسم + چی = اسم» ؛ مانند « شکارچی» در این کلمه، پسوند «چی» در معنای «پیشه و شغل» کاربرد دارد.
نمونهای از آن را در متن درس بیابید. بولدوزرچی
5- به جملههای زیر توجّه کنید.
* الف) خطوط دفاعی دشمن یکسره فروریخت.
* ب) اینها دریادلان صف شکنی هستند که دل شیطان را ازرُعب و وحشت میلرزانند.
به جملۀ اوّل که یک فعل دارد، «ساده» و به جملهٔ دوم، که بیش از یک فعل دارد، «غیر ساده» میگویند.
جملهٔ غیر سادۀ «ب»، شامل دو جمله است که از نظر معنایی به یکدیگر وابستهاند؛ به طوری که یکی از جملهها بدون دیگری ناقص است.
* حال از متن درس برای هریک از انواع جمله، نمونهای بیابید و بنویسید.
جملۀ ساده: اینجا آیینۀ تجلی همۀ تاریخ است.
جملۀ غیر ساده: تفنگ، دوربین دارش نشان میدهد که تک تیر اندازست.
قلمرو ادبی (صفحهٔ ۸۰ کتاب درسی)
1- هر قسمت مشخّص شده، دربردارندۀ کدام آرایۀ ادبی است؟
1- برای حضور سلام در جامعه، چه پیشنهادهایی برای مردان و زنان دارید؟
۱- ایمان به خدا و زندگی پس از مرگ ۲- بالا بردن سطح فرهنگ جامعه ۳- داشتن تقوا و پرهیزگاری ۴- آگاه بودن به فواید عفاف و مضرات بی عفافی در جامعه ۵- نماز و عبادت و ذکر خدا ۶- ازدواج به موقع دختران و پسران ۷- کنترل نگاه ۸- حجاب داشتن و پوشش مناسب ۹- عاقبت اندیشی ۱۰- امر به معروف و نهی از منکر ۱۱- تحکیم پیوند خانواده ۱۲- پر کردن اوقات و فراغات جوانان و ...
2- با اینکه پوشش بدن و حتی موی سر در دین حضرت مسیح (ع) یک امر پسندیده است، برخی جوامع مسیحی نسبت به این موضوع بی توجهاند. به نظر شما، علت آن چیست؟
به خاطر سست بودت اعتقادات دین در عرصه زندگی آنان - غفلت از دین راستین الهی و بازگشت به سنت های مشرکانه قبل از مسیح (ع) - به خاطر مصلحتهای سیاسی و سودهای اقتصادی ترویج بی بند و باری در آن کشورها و جوامع زیاد است.
پیشنهاد (صفحهٔ ۱۶۴ کتاب درسی)
وضع جامعهٔ اطراف خود را بررسی کنید و ببینید:
1- رفتار پسران و مردان در جامعه چگونه باید باشد تا سلامت اخلاقی جامعه حفظ شود؟
دوری از چشم چرانی و کنترل نگاه به نامحرمان - پوشش هماهنگ با ارزشهای جامعه - دوری از خلوت با نامحرمان - دوری از آرایش زننده - دوری از دوستی باافراد ناباب - دوری از دوستی دختران و پسران و عشقهای زود گذر.
2- حفظ حرمت دختران و زنان تا چه میزان به وضع پوشش آنان بستگی دارد؟
رعایت و حفظ پوشش مناسب دختران و زنان هرچه کاملتر و دقیق تر باشد ارزشمندتر بوده، آثار فردی و اجتماعی فراوانی دارد که از آن جمله میتوان به حفظ و حرمت ایشان و عزت نفس انان اشاره کرد. زیرا با رعایت پوشش مناسب خود را در معرض آسیبهای مختلف قرار نمیدهند و کسی هم اجازه و جرأت تعرض به آنها را پیدا نخواهد کرد. پوشش نامناسب فساد اخلاقی به بار میآورد، باعث افزایش آمارهای طلاق وسست شدن پیوندهای خانواده شده و عدم امنیت برای زنان به دلیل تحرک جوانان در پی خواهد داشت.
3- با دوستان خود مشورت کنید و ببینید که رعایت پوشش اسلامی توسط زن در هریک از موارد زیر چه ثمراتی دارد.
1- برای زن: حضور در اجتماع، فعالیتهای مؤثر و مفید بدون زیان، آرامش روانی، حفظ و عفت آبروی زن، علاقه به ازدواج، مصونیت برای زنان، عزت مندی و ...
2- برای مرد: آرامش روانی و وقار و احترام، علاقه به ازدواج، عزت مندی، کاهش ولع جنسی و ...
3- برای خانواده: پویایی خانواده، تعالی خانواده، پویایی جامعه، جلوگیری از هوسرانی، بهداشت روانی، حفظ نیروی کار در جامعه، حفظ ارزشهای اسلامی، تأمین و تضمین سلامت و پاکی نسل جامعه
4- برای جامعه: سلامت اخلاقی جامعه، پویایی جامعه، جلوگیری از هوسرانی، بهداشت روانی، حفظ نیروی کار در جامعه، حفظ ارزشهای اسلامی، تأمین و تضمین سلامت و پاکی نسل جامعه
همچنین پاسخ سایر فعالیت های دروس دین و زندگی 1 را از لینک های زیر ببینید :
پاسخ فعالیت های درس سیزدهم دین و زندگی 1 دهم درس فضیلت آراستگی
بررسی (صفحهٔ ۱۵۳ کتاب درسی)
با توجه به شکل پوششهای موجود در جامعه برای پسران و دختران، بگویید که کدام یک از آنها عفت افراد را بیشتر تضمین میکند؟
پوششی که در آن تمام بدن به جز گردی صورت و دستها تا مچ از نامحرم رعایت شده باشد و همچنین چسبان و تحریک کننده نباشد. در پوشش باید فرهنگ جامعه مورد توجه قرار گیرد.
خود نمایی نوعی تند روی در آراستگی و ابراز وجود و کاری جاهلانه است: اما آراستگی به معنای «مرتب و منظم کردن خود و بهتر کردن وضع ظاهری و باطنی» است که انسان به طور فطری به آن علاقه دارد. در خودنمایی خوچکی نفس ودر آراستگی سلامت نفس وجود دارد.
٢- چرا خصلت ارزشمند عفاف در وجود زنان از ارزش بیشتری برخوردار است؟
زیرا خداوند زنان را بیش از مردان به نعمت زیبایی آراسته است. زن مظهر جمال و زیبایی است؛ این زیبایی هم درونی هم ظاهری است و برای حفظ همین نعمت است که خداوند احکام ویژهای را برای زن قرار داده است تا گوهر زیبای وجودش از نگاه نااهلان دور بماند و روح بلندش تحقیر نشود.
پیشنهاد (صفحهٔ ۱۵۳ کتاب درسی)
١- پیرامون ما افرادی هستند که با استفاده از خلاقیتهای خود تحسین دیگران را برانگیختهاند و در زمینههای گوناگون هنری، ورزشی، علمی، اجتماعی و اخلاقی به فردی مؤثر در جامعه تبدیل شدهاند. آنچه دربارهٔ عوامل این موفقیت میدانید، بیان کنید.
عوامل موفقیت: ۱- هدفمندی ۲- اعتماد به نفس ۳- عزم و اراده بر هدف ۴- مشورت با افراد موفق ۵- یاد خدا و خدا باوری ۶-دوری از گناه ۷- دوری از تظاهر ۸- زندگی در محیط مطلوب ۹- تحسین خویشتن
٢- با خود بیندیشید و ببینید که تا چه اندازه کوشش کردهاید آراستگی همراه با عفاف داشته باشید. آیا موانع درونی در مقابل این کوشش وجود داشته است؟ آنها را برای خود مشخص کنید و برای برداشتن آن موانع، راه حل مناسب تنظیم نمایید.
یک مسلمان باید جهت پیروی از دستورات دین اسلام که دین تعادل است سعی و کوشش کند و اگر چنین باشد در تمام قسمتهای زندگی که آراستگی هم جزئی از آن است از مرز تعادل خارج نمیشود تا به افراط و تفریط منجر شود. باید به عنوان یک مسلمان آراستگی خود را مرز تعادل حفظ کرده و اندام خود را وسیلهای برای سؤ استفاده دیگران قرار ندهیم و با استعانت از ائمه و معصومین سعی کنیم از تعادل خارج نشویم.
همچنین پاسخ سایر فعالیت های دروس دین و زندگی 1 را از لینک های زیر ببینید :
دربارهٔ مسائل زیر به توضیح المسائل مرجع تقلید خود مراجعه کنید و پاسخ آن را به دست آورید.
۱اگر مسافر پیش از ظهر به وطنش یا به جایی که میخواهد ده روز در آنجا بماند، برسد، در چه صورتی باید روزه بگیرد و در چه صورتی نباید روزه بگیرد؟
چنانچه کاری که روزه را باطل میکند انجام نداده باید آن روز را روزه بگیرد.
۲اگر مسافری که صبح حرکت کرده است، بعد از ظهر به وطن یا به جایی که میخواهد ده روز بماند برسد، وظیفهاش چیست؟
نباید آن روز را روزه بگیرد.
۳ اگر کسی که روزه است، بعدازظهر مسافرت کند، وظیفهاش نسبت به روزهٔ آن روز چیست؟
باید روزه بگیرد.
۴ اگر کسی که روزه گرفته، پیش از ظهر مسافرت کند و بخواهد به بیش از چهار فرسخ برود، وظیفهاش چیست؟
نباید روزه بگیرد.
پیشنهاد (صفحهٔ ۱۴۴ کتاب درسی)
دربارهٔ آثار و فواید بهداشتی روزه تحقیق کنید و نتیجهٔ آن را در کلاس گزارش نمایید. برای این تحقیق میتوانید به کتابهای زیر مراجعه کنید:
1- اولین دانشگاه و آخرین پیامبر، دکتر پاکنژاد
2- فلسفهٔ روزه برای جوانان، اسدالله محمدی نیا
3- اهمیت پزشکی روزه در سلامت انسان، حبیب الله جعفری
4- اهمیت روزه از نظر علم روز، احمد صبور اردوبادی
آثار و فواید بهداشتی روزه
آثار و فواید بهداشتی روزه : روزه از نظر بهداشت جسم و سلامت بدن مخصوصا در سلامت معده و پاکسازی آن از انواع غذاها که موجب بیماریهاست اثرات فوق العاده دارد. معده و دستگاه گوارش از اعضا پرکار اندام آدمی است و با سه وعده غذا که معمول مردم است تقریبا در همه ساعات دستگاه گوارش به هضم و تحلیل و جذب و دفع مشغول است. روزه باعث می شود که از یک سو این اعضا استراحت کنند و از فرسودگی مصون بمانند و نیروی تازه ای بگیرند و از سوی دیگر ذخایر چربی که زیانهای مهلکی دارند تحلیل رفته و کاسته شوند.
رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: روزه بگیرید تا سالم بمانید.(سفینه البحار، ج2، ص78)(آثار و فواید بهداشتی روزه) از نظر روانی و اخلاقی ، مردمی که همیشه سیر می خورند تدریجا یک حالت طغیان و غرور بر ایشان دست می دهد و در نتیجه به کارهای ناپسندی دست می زنند و علاوه بر این از بسیاری کمالات معنوی باز می مانند پر واضح است که انسان وقتی همیشه سیر خورد کم کم شهوات بر او غالب می شود و چه بسا او را به نافرمانی از خدا وادار می کند، مخصوصا اگر جوان و عزب باشد و نیز پس از گذشت مقداری از زمان تغذیه خواب بر او مستولی می شود و هر اندازه معده از غذا پرتر باشد تسلط خواب بر انسان بیشتر است و قهرا انسان را از کسب کمالات و فضایل زیادی از قبیل تحصیل علوم و عبادات و… باز می دارد. لذا رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم می فرماید: «بپرهیزید از پرخوری و امتلاء معده، زیرا پرخوری موجب فساد بدن و سوء هاضمه و باعث انواع بیماریها و عامل کسالت بدن از اجرای عبادات الهی خواهد شد» و یا در جای دیگر، حضرت می فرمایند: « آن کس که عادت به پرخوری داشته و زیاد می نوشد قلب او سیاه می گردد (یعنی آمادگی بیشتری برای جنایت و کارهای زشت پیدا می نماید و نمی تواند مخلصانه و با حال بندگی عبادت خدا کند» آثار و برکات روزه داری در دنیا؛ قبر و قیامت،یکی از مهم ترین فواید گرفتن روزه؛ صفای دل می باشد زیرا سیری باعث می شود که بخار مغز زیاد شده و حالتی شبیه حالت مستی در انسان وجود بیاید. و همین امر سبب می شود که مغز نتواند به خوبی فکر کند و سرعت انتقالش کم می گردد و سیری باعث کوردلی می شود؛ اما گرسنگی ؛ باعث می شودکه انسان صفای قلب پیدا کرده و دل نازک شود. گرسنگی دل را برای تفکری پیوسته که به شناخت و معرفت منجر می گردد آماده می سازد و دل، صاحب نوری آشکار و نمایان می گردد.(آثار و فواید بهداشتی روزه)
رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: هر کس شکم خویش را گرسنه نگاهدارد اندیشه و فکر او، بزرگ تر می شود. گرسنگی و روزه، باعث ایجاد صفت تواضع و فروتنی در انسان می گردد و سبب می شود که روح سرمستی و ناسپاسی که سرمنشأ سرکشی و طغیان است در انسان از بین برود. هنگامی که در نفس انسان ، حالت تواضع و فروتنی ایجاد شود، نفس، خود به خود خوار و زبون شده و در برابر پروردگارش آرام و خاشع می گردد. گرسنگی و روزه، باعث شکسته شدن شهوات و امیال نفسانی و نیروهایی می گردد که همین ها مسبب گناهان کبیره هستند؛ زیرا شهوت کلام و شهوت جنسی ، منشا بیشتر گناهان کبیره می باشند و کم کردن این دو شهوت، باعث ایمنی از گناهان کبیره و نجات از مهلکه ها می گردد.
یکی دیگر از فواید گرسنگی و روزه، این است که خواب انسان کم می شود و خواب ، همان عاملی است که عمر انسان را تباه می کند و سرمایه تجارت اخروی انسان را به باد می هد . گرسنگی موجب بیداری می شود و بیداری، منشا تمامی خیرات می باشد و هم چنین انسان روزه دار را برای شب زنده داری و تهجد یاری می دهد که همین امر، سبب رسیدن به «مقام محمود» می گردد. فایده دیگر گرسنگی این است که انجام تمامی عبادات برای انسان میسر می گردد زیرا انسان در حالت روزه داری، کمتر احتیاج به قضای حاجت دارد و نیز انسان روزه دار، در حال روزه، دیگر در پی به دست آوردن غذا نیست.(آثار و فواید بهداشتی روزه)
دیگر فایده روزه گرفتن این است که شخص روزه دار، به علت کمتر خوردن، کمتر بیمار می شود، زیرا همانگونه که در روایات گوناگون هم آمده: معده انسان، خانه تمام بیماری هاست و پرهیز و کم خوردن سرآمد تمامی دواهاست. روزه باعث می شود که انسان به مشکلاتی که از غذا خوردن به وجود می آیند گرفتار نشود، مشکلاتی که انسان به خاطر آن، محتاج دارایی و مقامات دنیایی می شود و همین ها هستند که باعث هلاکت و نابودی انسان می گردند. روزه، باعث تمکن برای بخشیدن مال و دادن غذا به درماندگان و بیچارگان و پیوستن به خویشان و احسان و زیارت بیت الله الحرام و عتبات عالیات و خلاصه تمامی عبادت های مالی می گردد. اینها بخشی از فواید روزه بود که انسان با عقل بشری اش، قادر به درک روشنی از انها نیست. به خصوص نخستین فایده روزه، که همان تفکر و اندیشیدن است، زیرا اندیشیدن در اعمال، مثل نتیجه ان و غیر فکر، به منزله مقدمات است.در روایت آمده: یک ساعت تفکر و اندیشیدن، بهتر از هفتاد سال عبادت است.» برای رسیدن به مقام قرب الهی، توجه به این نکته ضروری است که تنها اجتناب از مبطلات فقهی کافی نیست انچه در رساله های عملیه مراجع معظم تقلید آمده، شرایط صحت روزه است و روزه صحیح با روزه مقبول فاصله زیادی دارد . روزه صحیح ان است که قضا و کفاره را ساقط می کند اما روزه مقبول علاوه بر شرایط صحت روزه، به امور دیگری نیز نیازمند است. از جمله اینکه تمامی اعضا و جوارح انسان باید روزه باشند چشم او به نامحرم نگاه نکند. گوش او شنونده غنا و غیبت نباشند. زبان او گوینده غیبت و تهمت نباشد. روزه داری که با این امور همراه است اگر چه قضا و کفاره ندارد اما روزه ای نیست که پروردگار عالم آن را بپذیرد روزه نیست که که وقتی روزه دار هنگام افطار می گوید: اللهم لک صمت. ملائکه گفته او را تصدیق کنند.(آثار و فواید بهداشتی روزه)
علاوه برا ین انسان باید به جایی برسد که دل او نیز روزه باشد؛ یعنی غیر خدا را وارد آن نکند و تمام توجه انسان به ذات باری تعالی باشد. هشت برای چنین روزه ای کم است؛ پاداش این روزه ذات خداوند متعال است و چه سعادتی بالاتر از این که چنین پاداشی نتیجه عمل انسان باشد و در تمام عالم وجود، تنها قلب انسان مومن است که ظرفیت چنین پاداشی را دارد. در حدیث قدسی چنین آمده: «زمین و آسمان وسعت مرا ندارند تنها قلب بنده مومنم است که می تواند مرا در خود جای دهد.» و معنای میهمانی خداوند تبارک و تعالی همین است انسان نباید در این میهمانی به کمتر از این راضی شود وگرنه باخته است.
آثار و فواید بهداشتی و درمانی روزه
روزه، افزون بر فوائد تربیتی و اجتماعی فوائد بهداشتی نیز دارد. روزه تمام دستگاههای بدن را از خستگی مدام رها میسازد، عمر را طولانی میکند، به جسم نشاط تازهای میبخشد و آدمی را از کسالت و سستی در میآورد، از بیماری و دردها آزاد میسازد و چاقی زیاد را از بین میبرد.
روزه سبب میشود که ذخایر مخصوص گلیکوژن یا چربی بدن از نقاط مختلف برداشته شوند و به مصرف سوخت و ساز داخلی برسند و مسلم است که بدن در حال روزه ابتدا چربیهای زیر جلدی را به مصرف رسانده و به تدریج نوبت به چربیهای احشا میرسد.
دکتر «الکسیس کارل» در کتاب «انسان، موجود ناشناخته» مینویسد: «با روزهداری، قند خون در کبد میریزد و چربیهایی که در زیر پوست ذخیره شدهاند و پروتئینهای عضلات و غدد و سلولهای کبدی آزاد میشوند و به مصرف تغذیه میرسند.»(آثار و فواید بهداشتی روزه)
وی میگوید: «لزوم روزهداری در تمام ادیان تأکید شده است. در روزه، ابتدا گرسنگی و گاهی نوعی تحریک عصبی و بعد ضعفی احساس میشود، ولی در عین حال، کیفیات پوشیدهای که اهمیت زیادی دارند، به فعالیت میافتند و بالأخره تمام اعضا، مواد خاص خود را برای نگهداری و تعادل محیط داخلی و قلب، قربانی میکنند و به این ترتیب روزه تمام بافتهای بدنی را میشوید (خانه تکانی میکند) و آنها را تازه میکند.»
دکتر «ژان فرموزان» روش معالجه با روزه را، به شست و شوی اعضای بدن تعبیر میکند، که در آغاز روزهداری، زبان باردار است، عرق بدن زیاد است، دهان بدبو است و گاه آب از بینی راه میافتد، که همه اینها علامت شروع شستوشوی کامل بدن است. پس از سه چهار روز بو برطرف میشود، اسیداوریک ادرار کاهش مییابد و شخص احساس سبکی و خوشی خارقالعادهای میکند. در این حال اعضا هم استراحتی کافی دارند.(آثار و فواید بهداشتی روزه)
پیشوایان گرامی دین، در روایات و ادعیه اسلامی ماه رمضان را ماه مواسات نامیدهاند. از نتایج بارز روزه برانگیختن حس همدردی نسبت به مستمندان و همنوعان تنگدست است، آنان که زندگی آسودهای دارند و رنج فقر و طعم گرسنگی را نچشیدهاند، ممکن است از حال مستمندان غافل بمانند و روزه وسیلهای است که آنان را از غفلت میرهاند و رنج مستمندان را به یاد آنان میآورد تا به دستگیری فقیران همت گمارند و به درد دل آنان برسند.
دکتر «تومانیاس» درباره فوائد بهداشتی روزهداری مینویسد: «فایده بزرگ کم خوردن و پرهیز نمودن از غذاها در مدت کوتاه، آن است که چون معده در طول مدت یازده ماه مرتب پر از غذا بوده، در مدت یک ماه روزهداری مواد غذایی خود را دفع میکند و همینطور کبد که برای هضم غذا مجبور است دائما صفرای خود را مصرف کند، در مدت سی روز ترشحات صفراوی را صرف حل کردن باقیمانده غذای جمعشده خواهد کرد. دستگاه هاضمه در نتیجه کم خوردن غذا، اندکی فراغت حاصل نموده و رفع خستگی مینماید. روزه، یعنی کم خوردن و کم آشامیدن در مدت معینی از سال و این بهترین راه معالجه و حفظ تندرستی است، که طب قدیم و جدید را از این جهت متوجه خود ساخته است. به ویژه امراضی که بر دستگاه هاضمه، بخصوص کلیه و کبد عارض میشود و توسط دارو نمیتواند آنها را درمان کرد، روزه به خوبی معالجه مینماید. چنانچه بهترین دارو برای برطرف ساختن سوءهاضمه نیز روزه گرفتن است. بیماری مخصوص کبد نیز که موجب یرقان میگردد، بهترین طریق درمانش همانا روزه گرفتن است؛ زیرا ایجاد این امراض اغلب اوقات به واسطه خستگی کبد است که در هنگام زیادی عمل و فعالیت نمیتواند صفرا را از خود بگیرد.»(آثار و فواید بهداشتی روزه)
همچنین پاسخ سایر فعالیت های دروس دین و زندگی 1 را از لینک های زیر ببینید :
پاسخ فعالیت های درس یازدهم دین و زندگی 1 دهم درس دوستی با خدا
فعالیت کلاسی (صفحهٔ ۱۲۴ کتاب درسی)
پیامبر اکرم (ص) : هر کس در روز قیامت با محبوب خود محشور میشود. با توجه به حدیث بالا بگویید چرا در روز قیامت انسان با همانهایی که در دنیا آنها را محبوب خود قرار داده است، همراه و همنشین میشود و به سرانجام همانها دچار خواهد شد؟
چون که تمامی کارها در سمت و سوی و جهت آن محبوب قرار میگیرد. مانند دوست داشتن ثروت و ...
فعالیت کلاسی (صفحهٔ ۱۲۶ کتاب درسی)
اگر ما کسی را دوست داشته باشیم، تلاش میکنیم هر آنچه را او دوست دارد انجام دهیم تا علاقهٔ خود را به او نشان دهیم و خود را بیشتر به او نزدیک کنیم. با توجه به احادیث زیر بگویید برای اینکه رابطهٔ دوستی خود را با خدا بیشتر کنیم، چه کارهایی را باید انجام دهیم.
خداوند، بندهٔ گناهکار توبه کننده را دوست دارد.
خداوند، انسان با حیایِ بردبارِ با عفّتی را که پاکدامنی می ورزد، دوست دارد.
خداوند، رسیدگی به دل سوختگان و درماندگان را دوست دارد.
خداوند، کسی که جوانیاش را در اطاعت او بگذراند، دوست دارد.
خداوند، زیبایی و آراستگی را دوست دارد.
همان سه عامل افزایش محبت به خدا:) پیروی از خدا ۲) دوستی با دوستان خدا ۳) بیزاری و دشمنی با دشمنان خدا
بررسی (صفحهٔ ۱۲۸ کتاب درسی)
با بررسی دنیای امروز، بزرگترین دشمنان خدا و متجاوزان به حقوق انسانها را معرفی کنید و سپس راههای مؤثر برای مقابله با آنان را که همهٔ ستمدیدگان جهان بتوانند انجام دهند، پیشنهاد دهید.
هم اکنون دولتها، گروهها و مردمی وجود دارند که به طریق مختلف با تجاوز به حقوق انسانها و دشمنی با دوستان خداوند به بزرگترین دشمنان خداوند تبدیل شدهاند که از آن جمله میتوان به ایالات متحدهی آمریکا، رژیم غاصب صهیونیستی، عربستان سعودی، گروهک داعش و ... اشاره کرد که را مؤثر مقابله با آنان ایجاد دوستان خداوند حول محور «الله» است.
1- برای تقویت دوستی خود با خداوند، از چه راههایی میتوان کمک گرفت؟
تفکر در آیات الهی، استفاده از مناجات و اشعاری که در حمد و ثنای خداست، دوستی با دوستان خدا و بیزاری از دشمنان خدا.
بیزاری از دشمنان خدا و بیزاری با آنان، تفکر در آیات الهی، دعا و مناجات و در خواست از خداوند.
2- برای تقویت بیزاری از باطل و بی تفاوت نبودن در مقابل باطل صفتان چه میتوان کرد؟
ابتدا باید دوستی خداوند را در دل و جان خود پرورش دهیم و سپس از دشمنان خدا اعلام برائت و بیزاری نماییم و در این مسیر اگر ضرورت داشته باشد از بخشش جان و مال نیز دریغ نداشته باشیم.
3- چگونه میتوان دریافت که در دوستی با خدا و دشمنی با بدیها صادق هستیم؟
با سنجش میزان دین داری خود. چرا که دینداری با دوستی خدا آغاز میشود و برائت و بیزاری از باطل و دشمنان خدا را به دنبال دارد. دوستی با خداوند آثار و تجلیاتی دارد که اگر این آثار موجود شود، انسان میتواند دریابد که در دوستی با خداوند صادق است، کسی میتواند بگوید با خدا دوست است که ببیند واقعاً دوستان خدا راهم دوست دارد. همچنین از دستورات خداوند پیروی میکند و گناه انجام نمیدهد و بالاخره با کسانی که دشمن خدا هستند، دشمنی قلبی و عملی دارد.
4- فردی میگوید: «اساس دین بر محبت است؛ بنابراین دل مسلمانان نباید جایگاه کینه و نفرت از کسی باشد»؛ شما با او موافقید یا خیر؟ چرا؟
خیر، چگونه انسان میتواند نسبت به بزرگترین دشمنان خدا و متجاوزان به حقوق انسانها بیتفاوت باشد و هر روز ظلم و جنایت آنها را مشاهده کند و به آنها محبت نیز داشته باشد؟ این در شرایطی است که انسان نیز مانند آنها خواهان ظلم و ستم باشد و این دور از رفتار مسلمانی است.
پیشنهاد (صفحهٔ ۱۳۰ کتاب درسی)
1- در زندگی پیامبران و امامان (ع) و مجاهدان راه خدا تحقیق کنید و نمونههایی از اشتیاق آنها به حق و مبارزهشان با زشتی و باطل را نشان دهید.
قیام امام حسین (ع) علیه حکومت یزید، مبازهٔ پیامبر (ص) علیه حکومت قریش در مکّه، قیام حضرت ابراهیم (ع) بر حکومت نمرود، قیام حضرت موسی (ع) بر حکومت نمرود و مبارزهٔ حضرت علی (ع) علیه معاویه.
2- امام خمینی (ره) که از پیروان راستین پیامبر اکرم (ص) بود، زندگی خود را در مبارزه با ستم و باطل گذراند. آیا میتوانید نمونههایی از این مبارزهها را بیان کنید؟
مخالفت با لایحهٔ انجمنهای ایالتی و ولایتی در رژیم طاغوت، اعتراض و مخالفت با لایحهٔ کاپیتولاسیون، سخنرانی علیه شاه و یکسان دانستن او با یزید، مبارزه با رژیم صهیونیستی اسرائیل، آمریکا و انگلیس
همچنین پاسخ سایر فعالیت های دروس دین و زندگی 1 را از لینک های زیر ببینید :
«بگو چه میپندارید درباره آنچه جز خدا میخوانید؟ اگر خدا خواهد که به من زیانی رسد، آیا آنان دورکنندهٔ گزند او هستند؟ یا اگر رحمتی برای من خواهد، آیا آنان بازدارندهٔ رحمت او هستند؟ بگو خدا برای من کافی است و توکل کنندگان بر او توکل میکنند».
به غیر خدا نمیتوان توکل کرد زیرا اگر خداوند بخواهد به شخصی زیانی رسد، هیچ کس نمیتواند آن گزند را دور کند ویا اگر خداوند رحمتی را برای شخصی بخواهد هیچ کسباز دارندهی رحمت او نیست. خداوند دراین آیه میفرماید: تنها خداوند برای بندگان کافی است.
فعالیت کلاسی (صفحهٔ ۱۱۷ کتاب درسی)
شخصی دلیل بیمه نکردن ماشین خود را این گونه بیان میکند که من به خدا توکل دارم و خداوند خودش مال مرا حفظ خواهد کرد. شما عمل او را تأیید میکنید یا خیر؟ چرا؟
خیر زیرا حقیقت توکل اعتماد به خداوند و سپردن نتیجهٔ کارها به اوست و این در صورتی است که انسان به وظایف خود عمل کند و هر نتیجهای که به دست آید به مصلحت اوست؛ گرچه خود از مصلحت آن آگاه نباشد؛ بنابراین باید بیمه کردن ماشین (که جزء وظایف ماست) را انجام دهیم بعد به خدا توکل کنیم و هر نتیجهای را خواه تصادفی رخ دهد یا ندهد به خداوند واگذار کنیم که هر اتفاقی بیفتد به مصلحت ما بوده و این همان توکل واقعی است.
فعالیت کلاسی (صفحهٔ ۱۱۸ کتاب درسی)
برخی میگویند دورهٔ نوجوانی و جوانی دورهٔ خطر (ریسک) کردن است. چه تفاوتی میان «خطر کردن» و «توکل بر خدا» وجود دارد؟
شرایط توکل حقیقی آن است که انسان وظیفه خود را به خوبی انجام دهد. با استفاده از فکر و اندیشه خود و مشورت دیگران بهترین راه ممکن را انتخاب کند و با عزم و اراده محکم برای رسیدن به مقصود تلاش کند. در خطر کردن خود را از تصمیم جدا میکنیم و مسئولیت کار را نمیپذیریم که این دو، در تضاد شرایط با توکل است.
1- با توجه به آیات، روایات و توضیحات درس، آثار و فواید توکل را ذکر کنید.
۱- تقویت عزم ۲- تجدید، محکمتر پیمان ۳- ورود محکم و استوار در کارهای بزرگ ۴- افزایش شجاعت، قدرت، تحمل و صبر ۵- از دست ندادن آرمانها ۶- خسته نشدن در بین راه و دوری از تنبلی و ....
2- آیا توکل، سبب تنبلی میشود یا تحرک؟ چرا؟
برخی توکل را بهانهای برای توجیه تنبلی خود قرار میدهند. آیهٔ ۱۵۹ سورهٔ آل عمران که دربارهٔ پیامبر (ص) میباشد، ایشان را انسانی خستگی ناپذیر و شجاع معرفی میکند که به خاطر نجات انسانها، با روی باز با مردم روبه رو میشد. در ضمن در این آیه خداوند از او میخواهد که پس از مشورت و تصمیم، در انجام کارها به خدا توکل کند، به این ترتیب روشن است که توکل موجب تنبلی نمیشود.
3- شرایط توکل حقیقی کداماند؟
۱- تفکر و اندیشه ۲- مشورت با دیگران ۳- انتخاب عاقلانه ترین هدفها ۴- عزم برای انجام کار یا ترک آن ۵- پس از ایجاد این شرایط در نهایت توکل بر خداوند که راهگگشای انسان میباشد.
پیشنهاد (صفحهٔ ۱۱۸ کتاب درسی)
1- مولوی در دفتر اول مثنوی در «قصهٔ نخجیران و بیان توکل و ترک جهد»
رابطهٔ توکل و تلاش را به خوبی به تصویر میکشد و در ضمن آن میگوید:
گفت پیغمبر به آواز بلندبا توکل زانوی اشتر ببند
این داستان را مطالعه کنید و آن را برای دوستان در کلاس بیان کنید.
بر عهدهٔ دانش آموز است؛ امّا در خصوص بیت ذکر شده، باید گفت پیامبر (ص) به آن مردمانی که شترهایشان را نسبته رها کرده بودند، فرمود: «ابتدا شترت را ببند و در عین حال به خداوند هم توکل کن».
2- آیا میدانید شیطان بر چه کسانی مسلط نمیشود؟ آیهٔ 99 سورهٔ نحل را مطالعه کنید و جواب را بنویسید.
کسانی که ایمان دارند و بر پروردگارشان توکل میکندد.
همچنین پاسخ سایر فعالیت های دروس دین و زندگی 1 را از لینک های زیر ببینید :
پاسخ فعالیت های درس نهم دین و زندگی 1 دهم درس آهنگ سفر
مقایسه (صفحهٔ ۱۰۳ کتاب درسی)
انسانهایی را که دارای عزم قوی هستند، با انسانهایی که عزم و ارادهٔ ضعیف دارند، مقایسه کنید و فرق آنها را با یکدیگر بنویسید.
دارای عزم قوی دارای عزم ضعیف
۱- عملی ساخت انتخاب خود ۱- بیتابی در برابر تند باد حوادث
۲- به آسانی به هدف رسیدن ۲- عقب نشینیدر برابر مشکلات راه
۳ - استوار ماندن بر هدف ۳- سپردن سرنوشت بهدست حوادث
۴- شکیبا و صبور در راه رسیدن به هدف ۴- ناشکیبایی برای رسیدن به هدف
تدبر (صفحهٔ ۱۰۴ کتاب درسی)
در ترجمهٔ آیات زیر بیندیشید و براساس آن به سؤالات زیر پاسخ دهید.
١- و هرکس که نسبت به عهدی که با خدا بسته وفا کند، به زودی پاداش عظیمی به او خواهد داد. ( فتح، ١)
٢- کسانی که پیمان الهی و سوگندهای خود را به بهای ناچیزی میفروشند آنها بهرهای در آخرت نخواهند داشت؛ و خداوند با آنها سخن نمیگوید و به آنان در قیامت نمینگرد و آنها را (از گناه) پاک نمیسازد و عذاب دردناکی برای آنهاست. (آل عمران، ٧٧)
٣- به پیمانی که با من بستهاید وفا کنید تا من نیز به پیمان شما وفا کنم. (بقره، ٤٠)
الف) آنان که در زندگی پیمانهای خود با خدا را میشکنند به چه عاقبتی دچار میشوند؟
1- بهرهای در آخرت نخواهدداشت.
2- خداوند با آنها سخن نمیگوید.
3- در قیامت به آنها نگاه نمیکند.
4- از گناه پاک نمیشوند و عذاب دردناکی برای آنهاست.
ب) عمل به عهد و پیمانهای خود با خدا، چه ثمراتی دارد؟
1- به زودی پاداش عظیمی به ما، خواهند داد.
2- خداوند نیز به پیمان خود با ما وفا میکند.
3- مراقبت: باقی ماندن بر پیمان خود با خدا و وفای بر عهد، رضایت خدا را در پی دارد و شکستن پیمان، شرمندگی در مقابل او را به دنبال میآورد؛ ؛ عهدی که ابتدا بسته میشود، مانند نوزادی است که باید از او «مراقبت» شود تا با عهد شکنی، آسیب نبیند.
امام علی (ع) میفرماید: گذشت ایام، آفاتی در پی دارد و موجب از هم گسیختگی تصمیمها و کارها میشود.
به طور مثال، کسی عهد میبندد که هر روز پس از نماز صبح، یک صفحه قرآن بخواند؛ او باید مراقب باشد که کارهای دیگر، او را به خود مشغول نکند و این تصمیم خود را فراموش نکند و نیز عواملی را که سبب سستی در اجرای این تصمیم میشود، از سر راه بردارد.
بررسی (صفحهٔ ۱۰۵ کتاب درسی)
چه عواملی میتواند مانع اجرای تصمیم شود؟ برخی از آنها را نام ببرید:
۱- عزم و اراده ضعیف و غفلت از تصمیم
۲- نداشتن برنامه ریزی
۳- وجود کمبودها و نقصها و عدم تحمل سختیها
۴- شرایط محیطی، زمان و رفتار اطرافیان
تفکّر در احادیث (صفحهٔ ۱۰۶ کتاب درسی)
در جدول زیر، سه سخن از امام علی(ع) آمده است. در این سخنان تأمل کنید و آثاری که آن حضرت برای محاسبه بیان فرموده است، استخراج کنید.
حدیث پیام
۱- مَن حاسَبَ نفسَه وقف علی عیوبه و احاط بذنوبه و استقال الذنوب و اصلح العیوب
پاسخ : با آگاه شدن از عیبها به گناهانش احاطه مییابد و از خداوند طلب آمرزش میکند. عیبهای خود را اصلاح میکند.
1- برای ثابت قدم ماندن در مسیر قرب به خداوند چه اقداماتی لازم است؟
1- تصمیم عزم برای حرکت 2- عهد بستن با خداوند 3- مراقبت بر پیمان خود با خدا 4- محاسبه و ارزیابی
2- مقصود از اینکه رسول خدا برای مسلمانان اسوه است، چیست؟
چون میدانیم هرکاری که انجام داده درست بوده و مطابق دستور خداوند بوده است، اما اسوه قرر دادن ایشان به این معنا نیست که ما عین او باشیم و در همان حد عمل کنیم، بلکه بدین معناست که در حد توان از ایشان پیروی کنیم و روز به روز موفقتر باشیم.
همچنین پاسخ سایر فعالیت های دروس دین و زندگی 1 را از لینک های زیر ببینید :
پاسخ فعالیت های درس هشتم دین و زندگی 1 دهم درس فرجام کار
تدبر (صفحهٔ ۹۰ کتاب درسی)
با تدبر در ترجمهٔ آیات زیر بگویید که اگر ما هم بخواهیم در زمرهٔ بهشتیان باشیم باید در دنیا چگونه زندگی کنیم؟
١- امروز روزی است که راستی راستگویان به آنها سود بخشد، برای آنها باغهایی از بهشت است. (مائده، ١١٩)
٢- و شتاب کنید برای رسیدن به آمرزش پروردگارتان و بهشتی که وسعت آن، آسمانها و زمین است و برای متقیان آماده شده است؛ همانها که در زمان توانگری و تنگدستی، انفاق میکنند و خشم خود را فرو میبرند و از خطای مردم میگذرند و خدا نیکوکاران را دوست دارد. و آنها که وقتی مرتکب عمل زشتی میشوند، یا به خود ستم میکنند، به یاد خدا میافتند و برای گناهان خود طلب آمرزش میکنند. (آل عمران، ١٣٥ - ١٣٢)
3- و آنها که امانتها و عهد خود را رعایت میکنند و آنها که به راستی ادای شهادت کنند و آنها که بر نماز مواظبت دارند، آنان در باغهای بهشتی گرامی داشته میشوند.
در زندگی راستگو، صادق و از تقوا پیشگان باشیم که از هر گناهی اجتناب میکنند و اهل نفاق هستند، عصبانی نمیشوند و از عیب و خطای دیگران میگذرند و اعمال نیک انجام میدهند.
در صورت خطا و اشتباه از خداوند طلب عفو و گذشت کنیم و به عهد خود با خدا پایبند بوده و در هیچ امانتی خیانت نکنیم و در اقامهٔ نماز خود کوتاهی نکنیم.
تدبر (صفحهٔ ۹۲ کتاب درسی)
ترجمهٔ آیات صفحه بعد به توصیف برخی از ویژگیهای جهنمیان میپردازد. با تدبر در آنها بیان کنید که چه زمینههایی میتواند شما را به سوی جهنم بکشاند؟ آنها را بیابید و برنامهای برای از بین بردن آن زمینهها تنظیم کنید.
١- جهنمیان میگویند: ما در دنیا نماز نمیخواندیم و از محرومان دستگیری نمیکردیم؛ همراه بدکاران غرق در معصیت خدا میشدیم و روز رستاخیز را تکذیب میکردیم. (مدثر، ٤٧ - ٤٠)
٢- برای کسانی که کارهای زشت انجام دهند و هنگامی که مرگ یکی از آنها فرا رسد میگوید: الان توبه کردم، توبه نیست و اینها کسانی هستند که عذاب دردناکی برایشان فراهم کردیم.
(نساء، ١٨)
٣- (جهنمیان) پیش از این (در دنیا) مست و مغرور نعمت بودند و بر گناهان بزرگ اصرار میورزیدند. (واقعه، ٤6 - ٤5)
1- آیا در مجازات آخرت که مجازات از نوع سوم است، ظلم، امکان پذیر و قابل تصور است؟ چرا؟
خیر، در مجازات نوع سوم که همان عینیت یافتن عمل است، ظلم امکان پذیر نیست در حالی که مجازاتهای قرار دادی، امکان عدم مساوات و ظلم وجود دارد، یعنی ممکن است مجازاتی بیش از گناه یک شخص به او بدهند، اما وقتی خود عمل به صورت مجازات ظاهر شود، ظلم معنا ندارد.
2- چه تفاوتهایی میان ویژگیهای آخرت با دنیا و برزخ وجود دارد؟ آن تفاوتها را در جدولی مانند جدول زیر تنظیم کنید.
شماره دنیا برزخ آخرت
۱ پایان پذیرپایان پذیرپایان ناپذیر
۲ پرونده عمل باز پرونده عمل باز پرونده عمل بسته
۳امکان تقلب وجود داردهمه منتظر دادگاه الهی امکان فریبکاری وجود ندارد
۴سختیها و خوشیها زود گذرپاداش و عذاب ضعیف اخروی سعادت و عذاب شدید اخروی
۵ آگاهی انسان محدود است آگاهی انسان نسبت به اعمال خود بالا استآگاهی انسان بالاترمیرود و آنها را به طور حضوری میبیند.
3- رسول خدا (ص) فرمود: «اَلدُّنیا مَزرَعَةُ الاخِرَة».
یک کشاورز ماهر برای اینکه زراعت پرمحصولی داشته باشد، پنج شرط را رعایت میکند:
1- زمین مناسب انتخاب میکند.
2- بذر سالم تهیه میکند.
بذر سالم همان استعدادها و گرایشهای پاک است. (ایمان)
3- زمین را به موقع آبیاری و از کودهای مناسب استفاده میکند.
آبیاری و تغذیه مناسب همان اعمال نیک است. (عمل صالح)
4- زمین را از علفهای هرز، پاک میکند.
پاک کردن از خس و خاشاک و علفهای هرز همان پاک شدن از گناهان است. (توبه)
5- مواظب است که آفات و حیوانات به کشت او ضرر نرسانند.
محافظت کردن از زمین در مقابل آفات و حیوانات، مراقب و محاسبهٔ نفس و جلوگیری از وسوسهٔ شیطان و نفس امّاره ودوستان ناباب و عوامل تبلیغی دیگر است.
اگر «دل» بهترین و مناسبترین زمین برای کشت محصول آخرت است، چهار شرط دیگر کداماند؟ ایمان عمل صالح توبه
همچنین پاسخ سایر فعالیت های دروس دین و زندگی 1 را از لینک های زیر ببینید :
پاسخ فعالیت های درس هفتم دین و زندگی 1 دهم درس واقعه بزرگ
تدبر (صفحهٔ ۸۲ کتاب درسی)
در روز قیامت افراد بدکار با دیدن حقیقت آن جهان و عاقبت شوم خویش، شروع به سرزنش خود کرده و آرزو میکنند که ای کاش...
١- ای کاش برای این زندگیام چیزی از پیش فرستاده بودم. (فجر، ٢٤)
٢- ای کاش (به دنیا) بازگردانده میشدیم و آیات پروردگارمان را تکذیب نمیکردیم و از مؤمنان میبودیم. (انعام، ٢٧)
٣- ای کاش همراه و هم مسیر با پیامبر میشدیم. (فرقان، ٢٧)
٤- ای کاش فلان شخص را به عنوان دوست خود انتخاب نمیکردیم. او ما را از یاد خدا بازداشت. (فرقان ٢٨ و ٢٩)
با توجه به آیات بالا بگویید برای اینکه ما از حسرت خورندگان آن جهان نباشیم، بایستی در این دنیا چگونه زندگی کنیم؟
با اعتقاد به آیات خداوند و پیامبر، نسبت به دستورات آنها تلاش کنیم و با ایمان به خداوند و عمل صالح، آخرت خود را آباد کنیم و از کسانی که در مسیر پیامبر نیستند، دوری کنیم.
سامانه خرید و امن این
سایت از همهلحاظ مطمئن می باشد . یکی از
مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می
توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت
بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم
اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه 09159886819 در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما فرستاده می شود .
آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی
سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس
مطالب پربازديد
متن شعار برای تبلیغات شورای دانش اموزی تحقیق درباره اهن زنگ نزن انشا در مورد 22 بهمن