سایت اقدام پژوهی - گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان
1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819 - صارمی
2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2 و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .
3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل را بنویسید.
در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا پیام بدهید آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet
به بهای پولوامگرفته شدهنرخ بهرهاطلاق میشود. هرگاه مبلغیپولبرای مدت معینی به وامداده شود، مبلغی که در آینده وام گیرنده به وام دهنده می پردازد، بیش از مبلغدریافتی اولیه خواهد بود. اینپرداخت اضافییا نرخ بهره را می توان به صورتنسبت مابه التفاوت مبلغ دریافتی و مبلغ بازپرداخت در پایان یک دوره معین به کل پولدریافتی بیان کرد. بدین ترتیب هرگاه 100 ریال به وام داده شود و در پایان سال 105ریال دریافت گردد، نرخ بهره سالانه برابر خواهد بود با 5 درصد یا:
05/0 = 100 / ( 100- 105)
معمولاً نرخ بهره برای یک سال محاسبه می شود و هرگاه مدت آن مشخصنشود منظور همان دوره سالانه است.
باید توجه داشت که در هر زمان نرخ هایبهره گوناگونی می توان یافت که به انواع مختلفواممانند وامسرمایهگذاریثابت،وام مسکن، وامسرمایهدر گردش، قروض کوتاه مدت یا بلند مدت دولتی و غیره مربوط می شود.
علتوجود این نرخ های متفاوت را باید در دلایل وجودی خود نرخ های بهره جستجو کرد. ایندلایل عبارتند از:
1.رجحان زمانی:
مبلغ وام داده شده در حقیقت پساندازی است که در اثر تعویق مصرف به وجود آمده است. هر اندازه تمایل به مصرف حالپول نسبت به مصرف آینده آن زیادتر باشد بدیهی است که مبلغ بیشتری باید برای تعویقمصرف پول پرداخت، یعنی نرخ بهره بیشتر خواهد بود.
2.امکان غیر نقدینگی:
وام دادن عموماً به معنای مبادله پول با یکداراییغیرپولی ماننداوراق قرضهیااسناد خزانهاست که به عنوان یک وسیلهپرداخت برای کالاها و خدمات مورد پذیرش همگانی نیست. هر گاه قبل از تاریخ سر رسید،نیاز وام دهنده به پول بیش از موجودی او باشد، ناچار باید یا دارایی غیر پولی خودرا به پول تبدیل کند، یا دست به استقراض بزند. این تبدیل دارایی غیر نقدی به وجهنقد ممکن است با مشکلات، تاخیر و حتی زیان همراه باشد، و لذا معاوضه ی یک دارایینقدی (یعنی پول) با دارایی دیگری که ازنقدینگیکمتری برخوردار است می تواند در صورت نیاز وام دهنده به پول متضمنریسکزیان برای او باشد. بنابراین در جریانوام دادن تقبل این ریسک باید جبران گردد، و همین است که ضرورت وجود نرخ بهره راایجاب می کند.
3.امکان نکول:
ممکن است وام دهنده نسبت به باز پرداخت وام از سوی وام گیرندهمطمئن نباشد و وام در حقیقتنکولنشود. تقبل این ریسک نیز دلیل دیگریاست برای وجود نرخ بهره، و میزان چنین ریسکی نیز به نوع وام پرداختی بستگی دارد.
4.تورم:
هرگاه تورم قیمت ها در اقتصاد وجودداشته باشد، ارزش واقعی مبلغ وام تا زمان سررسید به نسبت میزان تورم کاهش خواهدیافت. بدین ترتیب برای جبران خطر کاهش قدرت خرید پول وام دهنده، وجود نرخ بهرهضرورت می یابد.
عوامل بالا دلایل وجود نرخ بهره مثبت را بیان می کنند. نرخ بهره پرداختی برای هر نوع وام اساساً قیمت آن وام به شمار می رود؛ یعنی قیمتیکه برای استفاده از پول پرداخت می شود.
بر این اساس اقتصاددانان تعیین نرخ بهرهرا بر پایهعرضهوتقاضابیان کردهاند: تقاضا برای وام برای مصرف کنندگانی که قصد خرید اعتباری دارند وبنگاه هاییکه در پی سرمایه گذاری هستند؛ وعرضه توسط صاحبپس اندازهاییکه قصد وام دادن آن را دارند.
به هر آشفتگی در محیط که در فضایا فضازمانمنتشر میشود و اغلب حامل...
به هر آشفتگی در محیط که در فضایا فضازمانمنتشر میشود و اغلب حامل انرژیاست موج میگویند. اگر این آشفتگی در میدانهای الکترومغناطیسیباشد، آن را موج الکترومغناطیسیمینامند. در امواج الکترومغناطیسی میدانهای الکتریکی و مغناطیسی به طور عمود بر یکدیگر نوسان میکنند و با سرعت نورانتشار پیدا میکنند. نورو امواج رادیوییاز این نوع هستند.
امواج مکانیکی نوعی از امواج هستند که فقط در یک محیط مادی منتشر میشوند. انتشار این گونه امواج به دلیل نیروهای داخلی در محیط در اثر تغییر شکل ایجاد شده (آشفتگی) میباشد. این نیروها تمایل به بازگرداندن محیط به حالت اولیه را دارند. بعضی از انواع امواج مکانیکی امواج صوت، امواج زلزلهو امواج آباست.
موجها به دو دسته امواج طولیو امواج عرضیتقسیم میشوند. در امواج طولی، سرعت انتشار موج موازی با حرکت نوسانی آن است، در حالی که، در امواج عرضی این سرعت عمود بر آن است. امواج الکترو مغناطیسی از نوع امواج عرضی هستند.
یک حرکت موجی-نوسانی ساده.
موج الکترومغناطیس
بازه قابل رویت فقط قسمت کوچکی از طیف امواج الکترومغناطیسی را تشکیل میدهد.
تعاریف
توافق برحد برای واژه موج چیزی است که امکان ندارد. یک ارتعاش یا لرزش (ویبراسیون) را میتوان به صورت یک حرکت به عقب و جلو پیرامون نقطهٔ m در اطراف یک مقدار مرجع تعریف نمود. با وجود این، تعریف مشخصات کافی برای موج که باعث کیفیت بخشیدن به آن میشود موضوعی قابل انعطاف است. این اصطلاح اغلب به طور ذاتی به صورت انتقال نوسانات در فضا مطرح میشود که با حرکت شی که فضا را پر کرده یا اشغال نموده در ارتباط نیست. در یک موج انرژی یک ارتعاش عبارتست ازانرژی شی که دارد از منبع به فرم یک اغتشاش و نوسان در داخل محیطی که آن را احاطه کرده یا در پیرامون آن است دور میشود (هال ۱۹۸۰). با وجود این، این حرکت در مورد یک موج ساکن و ایستاده، مسئله برانگیز است. برای مثال، یک موج روی یک طناب یا نخ که انرژی در آن به طور مساوی در هر دو جهت منتشر میشود یا برای امواج الکترومغناطیسی یا امواج نوری در خلا، جاییکه مفهوم محیط واسطهای دیگر قابل کاربرد نیست. به خاطر چنین دلایلی نظریهٔ موج بیان کننده یک شاخه خاص از فیزیک است، که به خواص موج مستقل از آنکه منشا فیزیکی آن چه چیزی باشد وابستهاست (استراوسکی و پتاپو،۱۹۹۹). این خاصیت منحصر بفرد که با مستقل بودن از منشا فیزیکی و با تکیه بسیار روی منشا در موقعی که یک مورد خاص از یک فرآیند موجی را در نظر میگیریم همراه میگردد.
مثال: آکوستیکاز اوپتیکمتمایز میگردد. به این صورت که امواج صوتی دارای منشا مکانیکی، بیشتر از امواج الکترومغناطیسی در موقع انتقال انرژی لرزشی یا ارتعاشی به انرژی مکانیکی تبدیل میشوند. مفاهیمی از قبیل جرم، گشتاور، اینرسی، یا خاصیت کشسانی (ارتجاعی) موقع شرح دادن آکوستیک بسیار مهم هستند. (برخلاف اوپتیک هنگام بررسی فرآیندهای موجی). این تفاوت در منشا باعث ایجاد مشخصات موجی خاص متفاوت از محیطی که با آن سر و کار داریم میشود . (به عنوان مثال، در موارد مربوط به هوا: فشار تابش موجهای تلاطمی و... . در موارد جامد(اجسام صلب): امواج نور، تجزیه نور و ...) خواص دیگر، اگر چه آنها هم معمولاً از طریق منشا مشخص میشوند، ممکن است به تمام امواج تعمیم داده شود. به عنوان مثال، با توجه به آنهایی که بر اساس منشا مکانیکی پایه گذاری شده اندمی توان اغتشاشاتی در فضابرای امواج آکوستیک بر حسب زمان انجام داد اگر وفقط اگر وسیله مورد بحث بسیار سخت و یا بسیار نرم و انعطاف پذیر نباشد . اگر تمام اجزای تشکیل دهنده وسیله به صورت محکم به یکدیگر متصل شده باشند، تمام اجزای آن به شکل یک جسم واحد و بدون هیچ گونه تاخیری در انتقال نوسان، به ارتعاش در میآیند. که در این صورت هیچ حرکت موجی نخواهیم داشت. از سوی دیگر، اگر تمامی اجزا مستقل از یکدیگر بودند، هیچ انتقال ارتعاشی وجود نداشت. عبارات مذکور در بالا با فرض آنکه موج به هیچ منشا نیاز نداشته باشد بی معنی خواهد بود، اگر چه آنهاویژگی که از خود بروز میدهندمستقل از منشا آنها باشد: در طول یک موج، فاز یک ارتعاش (مکان و موقعیتی که در داخل سیکل نوسان اشغال کرده ) برای نقاط مجاور متفاوت میبا شد و علت آن نیز این است که نوسان در زمانهای متمایز به این نقاط میرسد. به صورت مشابه، پردازش فرآیندهای موج که از مطالعه درباره پدیدههای موجی با سرچشمههایی متفاوت با سر چشمه امواج صوتی حاصل میشود میتواند برای فهم هر چه بیشتر پدیدههای صوتی بسیار با اهمیت باشد. یک مثال مناسب از این نمونه، قاعده تداخل یانگ میباشد ( یانگ،۱۸۰۲ ) این اصل برای اولین بار در تحقیقات یانگ پیرامون نور مطرح شد و هنوز نیز میتواند مطابق تعدادی از مفاهیم خاص دیگر ( برای مثال، پخش شدن صوت توسط صدا ) موضوعی پژوهشی در مطالعه صوت باشد.
امواج متناوب توسط فاکتورهای اوج (بالاترین نقاط در امواج) و پایینترین نقاط توصیف میشوند و البته ممکن است گاهی بر اساس طولی یا عرضی طبقه بندی گردند. امواج عرضی به امواجی اطلاق میشود که دارای ارتعاشهایی عمود بر جهت و انتشار موج باشند. مانند امواج طناب و امواج الکترومغناطیسی. امواج طولی دستهای از امواج هستندکه در جریان انتشار موج دارای نوسانات موازی هستند مانند بیشتر امواج صوتی. زمانی یک شی بر روی موج یک آبگیر به بالا و پایین برود، حرکت بر روی یک مسیر دوار را تجربه میکند زیرا این امواج، امواج عرضی یا سینوسینمیبا شند.
A=در آبهای عمیق
B=در آبهای کم عمق
۱=عبور موج
۲=اوج
۳=افت
ریز موجها روی سطح برکه در حقیقت ترکیب طولی و عرضی امواج هستند. بنابراین نقاط روی سطح، مسیر دایرهای را دنبال میکنند ونقاطی که روی سطح قرار میگیرنداز این مسیر دایرهای تبعیت میکنند.تمام امواج میتوانند موارد زیر را تجربه کنند:
موج مستقیم از طریق برخورد با سطح منعکس کننده تغییر مییابند = انعکاس
موج مستقیم از طریق مداخله یک شی جدید تغییر مییا بند = انعکاس
خم شدن امواج مانند تاثیر متقابل آنها در برابر موانعی است که در مسیرشان وجود دارد = پراش بیشترین شناخت طول موج روی حالت پرش شی است.
موقعیت دو موج که با هم برخورد میکنند =تداخل
موجی که با بسامد شکسته میشود = انتشار
حرکات موج نوری در مسیر مستقیم – خطوط انتشار
یک موج اگر بتواند فقط در مسیر مستقیم نوسان کند دوگانگی مییابد. دوگانگی عرضی موج حاکی از نوسان مستقیم آن است و عمود برجهت حرکت است. امواج طولی مانند امواج صوتی دوگانگی بروز نمیدهند زیرا این امواج نوسان مستقیم در طول حرکت دارند و با فیلتر پولازیزه گر پولاریزه میشوند.
مثال: امواج سطح اقیانوس که با صخرهها برخورد میکنند. امواج سطح اقیانوس که پرتلاطم هستند در میان آب منتشر میشوند. امواج رادیو یی، ریز موجها، مادون قرمز، امواج مرئی، فرابنفش، پرتو x و پرتو گاما از پرتو افکنی پرتوهای الکترومغناطیسی ساخته شدهاند. در این شرایط انتشار بدون وجود محیط در میان خلأ ممکن است. این امواج الکترومغناطیس در ۲۹۹ و ۷۹۲ و ۴۵۸ متر بر ثانیه در خلأ حرکت میکنند.
انواع موج
صوت یک موج مکانیکی است که در میان هوا، مایعات و جامدات منتشر میشود. موج ترافیک (یعنی انتشار متفاوت و متراکم وسایل نقلیه و ...) که میتواند به عنوان مدلی از امواج سینماتیک باشد. مانند اولین طرح آقای .J.Mلایت هیل. امواج لرزهای در زمین به صورت برشی S و طولی P میباشند که در سطح زمین و بین لایهها به موجهای لاو L و رایلی R هم تبدیل میشوند. امواج گرانشی که عبارتند از نوسانات و بالا و پایین شدن در انحنای زمان -فضا که به وسیله اصل عمومی نسبیت پیش بینی شدهاست .این امواج چند بعدی هستند و به طور تجربی مشاهده میشوند.
امواج ساکن: در گردش سیالات اتفاق میافتند و از طریق تأثیر کرولیز ذخیره میشوند.
توصیف ریاضی
یک موج با دامنه ثابت است.
شکل و نمایشی از یک موج (منحنی آبی رنگ که خیلی سریع تغییر میکند) و پوشش آن (منحنی قرمزکه با سرعت آهسته تری تغییر میکند(
به عقیده ریاضیدانان سادهترین یا اساسیترین موج، امواج هارمونیک سینوسی است که آن را با توصیف میکند. که A دامنه موج است یعنی بیشترین مقدار بی نظمی در طول نوسان موج (بیشترین فاصله از بلندترین نقطه اوج تا تعادل در یک نمونه کامل، یعنی ماکزیمم مسافت قایم بین مبدأ و موج.) واحد دامنه به نوع موج بستگی دارد. موجهایی که روی طناب هستند دامنه شان به صورت یک بعد بیان میشود. امواج صوتی مانند فشار (پاسکال) و امواج الکترومغناطیس مانند دامنهای از میدان الکتریکی (ولت / متر)بیان میشوند. دامنه ممکن است ثابت باشد (در این شرایط موج یا cw هست یا موج ثابت) یا ممکن است با زمان و موقعیت تغییر کند. فرم متغیر دامنه، موج پوششی نامیده میشود.
طول موج ( اشاره به ) مسافت بین دو قله متوالی (یا یک فرورفتگی و برجستگی) است. معمولاً واحد آن متر است و همچنین با نانومتربرای طیف الکترومغناطیس بخش نوری بیان میشود. یک تعداد موج K میتواند با طول موج به هم ربط داده شود. امواج را میتوان به وسیله حرکت هارمونیک نشان داد. دوره T، زمان برای یک نوسان کامل موج است.
بسامد f (که با نشان میدهند) تعداد دورههایی است که در واحد زمان انجام میدهند (برای مثال یک ثانیه) و آن با هرتز اندازه گیری میشود.
بسامد ودوره عکس یکدیگرند.
بسامد زاویهای بیان کننده بسامد از نظر رادیان است و بستگی به بسامد دارد. بسامد زاویهای با بسامد از طریق رابطه زیر ارتباط دارد:
دو نوع سرعتوجود دارد که امواج را به هم پیوند میدهد. اولین سرعت سرعت انتشار موج است که توسط بیان میشود و دومین، سرعت گروهی است که سرعت متغیری در شکلهای متنوع موج ایجاد میکند. این سرعت میتواند به موج منتقل شود. و با فرمول زیر ارائه میشود:
معادله موج یک معادله دیفرانسیلی است که در هر زمان، تحول موج هارمونیک را توصیف میکند . معادله موج فرم متفاوتی دارد و تا اندازهای بستگی به این دارد که موج چگونه منتقل میشود و معمولاً از طریق حرکت به دست میآید. توجه به دامنه موج یعنی حر کت پایین طناب در طول محورx و متغیر u (که معمولاً وابسته به x وt ) معادله موج در سه بعد است که با فرمول زیر بیان میشود.
که به صورت معادله لاپلاسی میباشد.
سرعت v هم به شکل موج و هم به محیطی که موج از طریق آن منتقل میشود بستگی دارد . یک راه حل کلی برای معادله موج در یک بعد تو سط دی–آلبرت داده شدهاست. که به این صورت است:
این راه حل را میتوان به صورت دو پالس که در جهات مخالف حرکت میکنند( F در جهت x و G در خلاف جهت x)در نظر گرفت. اگر مادر معادله بالابه جای x ، xوy وz جایگزین کنیم آن وقت ما انتشار موج در سه بعد را تو صیف میکنیم. معادله شرودینگر رفتار موج گونه ذرات را در مکانیک توصیف میکند. راه حلهایی برای این معادله، عبارتند از توابع موجی که میتوانند به شرح سرانجام احتمالی ذرات بپردازند . موج ساده یا متحرک که گاهی موج پیش رو نیز نامیده میشود، اختلالی است که با دو عامل زمان t و مسافت z تغییر میکند. که با فرمول زیر ارائه میشود.
جایی که (A(z,t پوشش دامنهای که برای موج داریم و K تعداد موج و نمایانگر فاز موج است. سرعت فاز vpاین موج توسط نشان داده میشود. ( نمایانگر طول موج است.
موج ایستاده در وضعیت ساکن. نقاط قرمز نمایانگر گرههای موج هستند
موج ایستاده که با عنوان موج ساکن نیز شناخته میشود موجی است که در وضعیت ثابت باقی میماند. این پدیده زمانی اتفاق میافتد که وسیلهای در مسیری خلاف جهت موج در حرکت باشد و یا این موج میتواند در نتیجه تداخل دو موج از دو سوی متفاوت ایجاد شود. مجموع دو موج منتشر شده از سوی مقابل هم (با دامنه و بسامد یکسان) یک موج ایستاده را به وجود میآورد. به طور عادی، موج ایستاده زمانی تولید میشود که انتشار موج دورتر از مانع باشد. بنابراین، علت انعکاس موج وجود یک موج مخالف است. به عنوان مثال، زمانی که تار ویولن جابه جا میشود امواج طولی منتشر میشوند تا جایی که تار در جایش محکم قرار گیرد. بالاتر از جایی که موج بر میگردد در خرک و مهره دو موج در فاز مخالف هم هستند و یکدیگر را دفع میکنند در نتیجه یک گره تولید میشود. در وسط راه، بین دو گره یک شکم تولید میشود جایی که دو موج از سوی مقابل هم منتشر میشوند موجها روی هم افزایش مییابند و عضو بیشینه میشوند و به طور معمول انرژی برای انتشار موج نمیماند.
از نگاه دیگر:
لرزش طبیعی اکوسیتیک، تشدید کننده هلم هولتز و دریچه لوله صوتی.
انتشار میان طناب
سرعت موج در حال حرکت در امتداد یک تار مرتعش شونده به طور مستقیم متناسب با ریشه دوم کشش تار به چگالی خطی (μ)است:
در ریاضیات اتحادها تساوی هایی هستند که به ازای هر مقدار عددی از دامنه خود که بجای متغییرهایشان قرار دهیم همواره برقرار باشند. به عنوان مثال تساوی برای هر x عضو دامنه برقرار است. لذا این عبارت جبری یک اتحاد است، اما تساوی فقط برای x=1 برقرار است. پس این عبارت یک اتحاد نمی باشد. در واقع در مورد یک اتحاد در اصل به یک تساوی بدیهی چون 0=0 می رسیم.
به عنوان مثال در اتحاد مثال زده شده دو طرف ساده شده و تساوی 0=0 حاصل می شود.
به این ترتیب تفاوت میان یک اتحاد جبری و یک معادله جبری در این است که اتحاد جبری به ازای همه مقادیر دامنه برقرار است در صورتی که یک معادله جبری به ازای تعداد محدودی از اعضای دامنه(مجموعه جواب معادله) برقرار است.
عبارات زیر نمونه ای از اتحاد است:
اتحادهای مهم جبری
در میان اتحادهای جبری، برخی از اتحادها بسیار مهم و کاربردی می باشند و در حل معادلات، محاسبات جبری، تجزیه عبارت جبری و... بسیار کاربرد دارند. از این رو دانستن و به کاربردن آنها از اهمیت خاصی برخوردار است. در این قسمت به بررسی این اتحادهای مهم می پردازیم.
اتحاد مربع مجموع دو جمله
مثال:
اتحاد مربع تفاضل دو جمله
مثال:
اتحاد مکعب مجموع دو جمله
مثال:
اتحاد بسط دو جمله ای نیوتن
در دو اتحاد قبل مشاهدی کردید که عبارت مجموع با تفاضل دو جمله چون (a+b)،(a-b) به توان های دو و سه رسیدند. حال این اتحاد برای توانهای طبیعی n هم قابل تعمیم است و به آن اتحاد بسط دو جمله ای نیوتن می گویند.
مثال:
اتحاد مربع سه جمله
مثال:
تعمیم اتحاد مربع چند جمله
مثال:
اتحاد مزدوج
مثال:
لازم به توضیح است اگر داشته باشیم a+b آنگاه عبارت a-b را مزدوج عبارت اول یعنی a+b می گویند.
اتحاد جمله مشترک
مثال:
تعمیم اتحاد جمله مشترک
üاین روال به همین ترتیب برای حالات دیگر هم برقرار است.
مثال:
اتحاد مجموع مکعبات دو جمله(اتحاد چاق و لاغر)
مثال:
تعمیم اتحاد مجموع مکعبات دو جمله(اتحاد چاق و لاغر)
پس می توان نتیجه زیر را بیان کرد:
لازم به توضیح است که این اتحاد فقط برای حالتی برقرار ست که توان n عدد طبیعی فرد باشد.
مثال:
اتحاد تفاضل مکعبات دو جمله(اتحاد چاق و لاغر)
مثال:
تعمیم اتحاد تفاضل مکعبات دو جمله(اتحاد چاق و لاغر)
پس می توان نتیجه زیر را بیان کرد:
لازم به توضیح است این این اتحاد برای هر عدد طبیعی n برقرار است.
هدف از این مقاله آشنایی با معنی حجاب وعفاف از نظر قران وبزرگان دین ومقایسه حدود حجاب در اسلام وسایر ادیان ،آشنایی با پیامدهای رعایت حجاب ویا عدم رعایت آن در جامعه است
حجاب به معناى پرده، حاجب، پوشیدن و پنهان کردن و منع از وصول است. این واژه تنها به معناى پوشش ظاهرى یا پوشاندن زن نیست و در اصل به مفهوم پنهان شدن از دید مردِ بیگانه است. بدین سبب هر پوششى حجاب نیست.
برخى مدّعى شدهاند حجاب به وسیله ایرانیان به مسلمانان و اعراب سرایت کرده، در حالى که آیات مربوط به حجاب، پیش از مسلمان شدن ایرانیان نازل شده است. در عهد جاهلیت همان طور که «ویل دورانت» مىگوید و کتب تفسیر شیعه و سنى تأیید مىکند، اعراب چنین پوششى نداشتند و عادتشان «تبرّج» و خودنمایى بود که اسلام آن را ممنوع ساخت: «ولا تبرجن تبرج الجاهلیّة الاولى (زینتهاى خود را مانند زمان جاهلیّت آشکار نکنید)
آن چه از قدیم به ویژه نزد فقها رواج داشته، واژه ستر و ساتر به معناى پوشش و وسیله پوشش در مقابل نامحرم بوده است. بنابراین وظیفه پوشش اسلامى بانوان به معناى حبس و در خانه و پستو قرار دادن آنان نیست، در نتیجه عدم مشارکت این گروه عظیم در فعالیتهاى اجتماعى منظور نیست، بلکه این وظیفه بدان معنا است که زن در معاشرت با مردان، بدنش را بپوشاند و به جلوه گرى و خودنمایى نپردازد و مشارکتش در فعالیتها بر اصول انسانى و اسلامى استوار باشد.
ضرورت پوشش اسلامى در قرآن
پوشش اسلامى از احکام ضرورى اسلام است، زیرا نص صریح قرآن بر آن گواهى مىدهد، بنابراین هیچ مسلمانى نمىتواند در ضرورت حجاب تردید کند، زیرا هم قرآن مجید به آن تصریح کرده و هم روایات بسیارى بر وجوب آن گواهى میدهد. به همین جهت فقیهان شیعه بر آن فتوا دادهاند. همان طورى که نماز و روزه به دوران خاصى اختصاص ندارد، دستور پوشش نیز، چنین است و ادعاى نو بودن آن، غیر کارشناسانه مىباشد.
خداوند در آیه 30 سوره نور نخست به مردان مسلمان و سپس در آیه بعد به زنان مسلمان فرمان مىدهد از چشم چرانى دوری کنند و در رعایت پوشش بدن از نامحرمان کوشا باشند:
خداوند در خصوص پوشش بانوان ، آن چه را بر زنان مؤمن لازم است، به دو شکل گسترش مىدهد:
1- پوشاندن سر و گردن.
2- پوشاندن زینتها.
یا أیّها النّبى قل لأزواجک و بناتک و نساء المؤمنین یدنین علیهن من جلابیبهن...؛
اى پیامبر!به زنان و دخترانت و به زنان مؤمنان بگوپوششها خود را بر خویش فروتر گیرند. این براى آن که شناخته نگردند و اذیت نشوند، به احتیاط نزدیکتر است و خدا آمرزنده و مهربان است(9)
در این آیه دو مطلب قابل توجه است:
1- جلباب چیست؟ نزدیک کردن آن یعنى چه؟
2- فلسفه پوشش و حجاب اسلامى.
در مفهوم جلباب اختلاف نظر وجود دارد. آن چه با توجه به کتب لغت و گفتار مفسّران شیعه مانند علامه طباطبایى و فیض کاشانى صحیحتر به نظر مىرسد، آن است که جلباب، پوشش چادر مانند است، نه روسرى و خمار. از ابن عباس و ابن مسعود روایت شده که منظور عبا است. پس جلباب لباس گشاد و پارچهاى است که همه بدن را بپوشاند؛ مفسّران بزرگ مانند شیخ طوسى و طبرسى گفتهاند: در گذشته نوعی روسرى براى زنان معمول بود: روسرىهاى کوچک که آن را خمار یا مقنعه مىنامیدند و معمولاً در خانه از آن استفاده مىکردند؛ نیز روسرىهاى بزرگ که مخصوص بیرون خانه به شمار مىآمد. زنان با روسرى بزرگ که جلباب خوانده مىشد و از مقنعه بزرگتر و از ردا کوچکتر است و به چادر امروزین شباهت دارد.
نزدیک ساختن جلباب (یدنین علیهن من جلابیبهن)، کنایه از پوشیدن چهره و سر و گردن با آن است، یعنى چنان نباشد که چادر یا روپوش تنها جنبه تشریفاتى و رسمى داشته باشد و همه پیکر را نپوشاند.
قرآن مى فرماید: بانوان با مراقبت جامه شان را بر خود گیرند و آن را رها نکنند تا نشان دهند اهل عفاف و حفظ آن هستند
حجاب در روایات ائمه (ع)وپیامبر (ص)
مولا علی (ع) : اختلاط و گفتگو مردان با زنان نامحرم سبب نزول بلا و بدبختی خواهد شد ، و دلها را منحرف میسازد.
رسول خدا (ص) : بین مردان و زنان نامحرم جدایی ایجاد کنید ( تا با هم برخورد و تماس نداشته باشند ) زیرا هنگامی که آنان رو در روی یکدیگر قرار گرفتند و با هم رفت و آمد داشتند ، جامعه به دردی مبتلا خواهد شد که درمان نخواهد داشت.
مولاعلی (ع) : پیوسته امت مسلمان به راه خیر قدم می نهند ، تا زمانی که از فرهنگ و آداب و رسوم ( مانند پوشیدن لباس و غذا خوردن و ... ) از کافران تقلید نکنند.و اگر در آداب از بیگانگان پیروی کردند خداوند قادر آنان را ذلیل می گرداند.
رسول خدا (ص) فرمود
نگاه به نامحرمان تیری است مسموم از تیرهای ابلیس. هر کس از ترس خداوند چشم خود را از نگاه حرام باز دارد، خداوند ایمانی به او عطا فرماید که شیرینی آن را در قلبش حس کند
حجاب در اقوام وادیان مختلف
اگر به لباس ملي كشورهاي جهان بنگريم، به خوبي حجاب و پوشش زن را در آن مي بينيم. دقت در لباس ملي كشورها ما را از ورق زدن كتب تاريخي براي يافتن ملل و اقوامي كهزنان آنها داراي حجاب بوده اند، بي نياز مي سازد و به خوبي اثبات مي كند كه حجاب درميان اكثر ملت هاي جهان، معمول بوده و اختصاص به مذهب يا ملت خاصي نداشته است دراديان زرتشت، يهوديت، مسيحيت و اسلام، حجاب زنان امري لازم بوده است. كتاب هاي مقدسمذهبي، دستورها و احكام ديني، آداب و مراسم و سيره عملي پيروان اين اديان الهي،بهترين شاهد و گواه اثبات اين مدعاست از بررسي ومقايسه حد و كيفيت حجاب در اديان چهارگانه، استنباط مي گردد كه حجاب در اديان ديگر،نسبت به اسلام از شدت بيشتري برخوردار بوده است. به طور مثال، پوشاندن صورت، گرچهدر زمان زرتشت معمول نبوده و بعد از او در ميان زرتشتيان معمول شده است، اما طبقآنچه گذشت، چادر و روبنده از اركان اخلاقي مسيحيان و يهوديان محسوب مي شده است، درحالي كه بنابر نظر اكثر فقهاي اسلامي، پوشاندن صورت واجب نيست. لزوم كناره گيريكامل از زن در حيض در دين زرتشت، محق دانستن مرد در طلاق زني كه صدايش در كوچهشنيده شده بدون پرداخت مهريه از طرف دين يهود، ركن بودن چادر و روبند و ذكر نام آندو به طور صريح در كتاب مقدس مسيحيان و وجوب سكوت زن نزد بيگانه و در كليسا از طرفمسيحيت، بهترين گواه بر اين مطلب است. بنابراين، نه تنها اسلام واضع قانونحجاب نبوده است، بلكه در جهت جلوگيري از افراط و تفريط هايي كه در طول تاريخ درمورد حجاب به وجودآمده بود، به قانونمند كردن و تنظيم آن همت گماشته است و آن را بهصورتي متعادل، صحيح و متناسب با فطرت انساني زن و غيرتمندي مرد، ارائه نمودهاست. اسلام كه آخرين آيين الهي و بالطبع كامل تريندين است و براي هميشه و همه بشريت، از طرف خداوند عالم، نازل شده است، لباس را «هديه الهي» معرفي نموده و وجوب پوشش زنان را با تعديل و انتظام مناسبي به جامعهبشري ارزاني داشته است. از انحرافات و يا افراط و تفريط هايي كه پيرامون پوشش زنانوجود داشته است اجتناب نموده و در تشريح قانون، حد و مرزي متناسب با غرايز انسانيرا در نظر گرفته است. در حجاب اسلامي، سهل انگاري هاي مضر و سختگيري هاي بيمورد، وجود ندارد. حجاب اسلامي آن گونه كه غرب تبليغ مي كند، به معناي حبس زن درخانه يا پرده نشيني و دوري از شركت در مسائل اجتماعي نيست، بلكه بدين معناست كه زندر معاشرت خود با مردان بيگانه، موي سر و اندام خود را بپوشاند و به
جلوه گري و خودنمايي نپردازد. با توجه به غريزه قدرتمند جنسي، احكام و دستورهاي اسلام،تدابيري است كه خداوند براي تعديل و رام كردن و همچنين ارضاي صحيح اين غريزه، تشريحفرموده است
برخی توصیه های ائمه در روایات واحادیث
پرهيز از پوشش بدن نما و نازك:
نهي از آرايش واستعمال عطر در خارج از خانه:
پرهيز زنان از شبيه ساختنخود به مردان: در قرآن و روايات،علاوه بر دستورهايي كه در مورد حفظ حجاب زنان آمده است، مسؤليتهايي نيز به مردانواگذار شده است كه ذيلا به آنها اشاره مي گردد:
لغت پرستار (NURSE) از كلمه لاتين (NUTRIX) به معناي تغذيه گرفته شده است. پرستار يكي از اعضاء كليدي در گروه مراقبت هاي بهداشتي ودرمانیاست و نقش ارزنده او در پذيرش، آماده سازي، مراقبتها و حمايت هاي جسمي و اجتماعي مورد قبول همه و بر هيچ كس پوشيده نيست. در تقسيم بنديهاي آكادميك، امروز ارزش پرستار خوب همطراز يك پزشك خوب قرار مي گيرد. كار يك پزشك خوب موقعي بحد مطلوب مي رسد كه يك پرستار خوب و ورزيده مسئوليت بيمار او را بر عهده داشته باشد.
نقشهاي پرستار:
1-مراقبت كننده: نخستين نقش پرستار مراقبت كردن از فرد مورد نظر ( بيمار ) است.
2-تعليم دهنده (معلم): اجرا وارزيابي طرحهاي آموزشي براي فرد و خانواده وي جهت رفع نيازهاي يادگيري آنان
3-مشاور: جمع آوري اطلاعات براي تحصيل در حل مشكل و تصميم گيري
4-رهبر: محقق و حمايت كننده از مددجو و خانواده
5-نقش درماني
6-نقش حفاظتي
7-نقش هماهنگ كننده
خصوصيات جسمي و توانايي هاي لازم براي احراز شغل:
پرستار بايد از سلامت كامل جسمي و ذهني و روحي برخوردار باشد و فردي دقيق،علاقه مند و صبور باشد و كنترل كافي روي احساسات شخصي خود داشته باشد.
مدارك تحصيلي و دوره هاي آموزشي ضروري براي احراز شغل:
افراد پس از اخذ ديپلم متوسطه و قبولي در آزمون سراسري گروه علوم تجربي مي توانند در اين رشته به تحصيل بپردازند و سپس در مقاطع كارشناسي ارشد و دكترا نيز ادامه تحصيل دهند.
گرايشهاي مختلف در مقطع كارشناسي ارشد و دكتري:
1) گرايشهاي كارشناسي ارشد
الف)داخلي جراحي
ب) اطفال
ج) مديريت
د) بهداشت
ه) روان پرستاري
ن)پرستاري ويژه
و) اپيدميولوژي
ز) آناتومي
ح) فيزيولوژي
ط) بافت شناسي
2) گرايشهاي مقطع دكتري
الف) پرستاري
ب) آناتومي
ج) بافت شناسي
د) اپيدميولوژي
مدت دوره آموزش:
مدت تحصيل حداقل 4 سال و حداكثر 5 سال ( در شرايط خاص و با موافقت آموزش كل دانشگاه علوم پزشكي مثل : مرخصي تحصيلي و ... ) مي باشد.
شرايط محيط كار، محل استخدام:
محل احتمالي استخدام مي تواند بيمارستانها، كلينيكها و پاراكلينيك هاي دولتي و خصوصي، ادارات،سازمانهاو به عنوان مربي در دانشكده ها و .... باشد. اين رشته يا شغل در اكثر مراكز درماني دولتي و خصوصي و غيره بصورت شيفت در گردش ( صبح ، عصر و شب ) يا شيفت ثابت مي باشد . و شرايط محيط كار آن بستگي به نوع مسئوليت و بخشهاي بيمارستان و مراكز درماني كه پرستار در آن مشغول مي باشد دارد مثلا يك پرستار كه در بخش اورژانس و يا پايگاه اورژانس بيمارستان كار مي كند يا پرستاري كه در بخش اطفال بيمارستان يا بخشداخلي و جراحي و يا ICU و CCU و يا اطاق عمل از نظر شرايط محيط كار با هم تفاوت دارند .
پرستار مي تواند در بيمارستان براساس سطح تحصيلات ( كارشناسي ، كارشناسي ارشد ) و سابقه كار در پستهاي پرستار شيفت ، سر پرستار ، سوپروايزر باليني ، سوپروايزر كنترل عفونت ، سوپروايزر آموزشي و رياست پرستاري بيمارستان مشغول به كار شود .
حقوق و مزايا و شرايط ارتقاء شغل:
حقوق يك پرستار به محل استخدام، موقعيت جغرافيايي و ساعات كار بستگي دارد و اگر استخدام موسسات يا وزارتخانه ها باشد بر اساس قوانين اداره امور استخدامي كشور حقوق ماهانه و ترفيع دريافت مي كند.
آينده نگري درباره شغل با توجه به شرايط اجتماعي:
با توجه به نيازهاي جامعه به پرستار و ديدگاه مثبت در خصوص پرستار و موقعيت او در جامعه بخصوص در چند سال اخير كه تحول در اين حرفه ايجاد شده است اميد است بتوان در جهت بهبود و ارتقاء سطح سلامت و بهداشت عمومي جامعه و مراقبت از بيماران در بيمارستانهاي دولتي و خصوصي، مطبها، كلينيكها و پاراكلينيكها و درمانگاهها و ساير بخشهاي ارائه كننده خدمات پرستاري تلاش نمود.
محل كسب اطلاعات بیشتر درباره رشته و شغل پرستاري :
براي كسب اطلاعات بيشتر مي توان به وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشكي _ دانشگاه علوم پزشكي، دانشكدههاي پرستاري، بيمارستانهاي دولتي و خصوصي، سازمان نظام پرستاري و ... مراجعه نمود.
لزوم پوشيدگی زن در برابرمرد بيگانهيكی ازمسائل مهم اسلامی است . درخود قرآن كريم درباره اين مطلب تصريح شده است . عليهذا در اصل مطلب ازجنبه اسلامی نمیتوان ترديد كرد . پوشيدن زن خودرا از مرد بيگانه يكی از مظاهر لزوم حـريم ميان مردان وزنان اجنبی است ،همچنانكه عدم جواز خلوت ميان اجنبی و اجنبيه يكی ديگراز مظاهر آن است . اينبحث را در پنج بخش بايد رسيدگی كرد : 1 - آيا پوشش از مختصات اسلام است و پس ازظهور اسلام از مسلمين بهغير مسلمين سرايت كرده است ؟ يا از مختصات اسلام ومسلمين نيست و درميان ملل ديگر قبل از اسلام نيز وجود داشته است ؟ . 2 - علت پوشش چيست ؟ . چنانكه میدانيم در ميان حيوانات هيچگونه حريمی ميان جنس نرو جنسماده وجود ندارد ، آنها آزادانه با يكديگر معاشرت میكنند . قـاعده اولیطبيعی اين است كه افراد انسان نيز چنينباشند . چـه موجبی سبب شده كه ميان جنس زن و مرد حريم و حائلی به صورتپوشيدگیزن يا به صورت ديگر به وجود آيد ؟ . اختصاص به پوشش ندارد ، در مطلق اخلاق جنسیجای چنين سؤالی هست . درباره حيا وعفاف نيزهمين پرسش هست . حيوانات در مسائلجنسی احساسشرم نمیكنند ولی در انسان بالاخص در جنس ماده حيا و شرم وجود دارد . 3 - فلسفه پوشش از نظر اسلام . 4 - ايرادها و اشكالها . 5 - حدودپوشش اسلامی چيست ؟ . آيااسلام طرفدار پرده نشينی زن است همچنانكه لغت " حجاب " بر اينمعنی دلالت میكند ، يا اسلام طرفدار اين است كه زن در حضور مردبيگانهبدن خود را بپوشاند بدون آنكه مجبور باشد از اجتماع كنارهگيری كند ؟ ودرصورت دوم حدود پوشش چقدر است ؟ آيا چهره و دو دست تا مچ نيز بايدپـوشيدهشود يا ماورای چهره و دو دست بايد پوشيده شود اما چهره و دو دستتا مچ پوشيدنشلازم نيست ؟ و در هر حال ، آيا در اسلام مسألهای به نام "حريم عفاف " وجوددارد يا نه ؟ يعنی آيا دراسلام مسأله سومی كه نه "پرده نشينی " و " محبوسيت " و نه " اختلاط " باشد وجـود دارد يا خير؟ و به عبارت ديگر آيا اسلام طـرفدار جدابودن مجامع زنان و مردان است يانه ؟ .(1)
اينها پرسشهائی است كه دركتابهاى علما و محققين بدان ها پاسخ داده شده است.
حجاب و پـوشش صحیح زنان یکی از عوامل بسیار مـؤثر در حفظ خانواده است. زنی کهخودسرانه جـلوه گری کند، آتش هوس مردان را میافروزد و چشم و دل سبکسران رابیاختیار به دنبال خود روان میکند. هزاران پرونده جنایی وناموسی، فحشا وروابط نامشروع بیشمار ازعواقب تلخ بلای بیحجابی و بدحجابی است که گریبان دنیایامروز را گرفته است.
واژه حجاب
معنای لغوی حجاب كه در عصر ما اين كلمه برای پوشش زن معروف شده است چيست ؟ كلمهحجاب همبه معنی پوشيدن است و هم به معنی پرده وحاجب . بيشتراستعمالش به معنی پردهاست . اين كلمه ازآن جهت مفهوم پوشش میدهد كهپرده وسيله پوشش است ، و شايدبتوان گفت كه به حسب اصل لغت هر پوششیحجاب نيست ، آن پـوشش حجاب ناميده میشودكه از طريق پشت پرده واقـعشدن صورت گيرد . در قرآن كريم در داستان سليمان ،غروب خورشيد رااينطورتوصيف میكند: " « حتی توارت بالحجاب »" ( 2 ) يعنی تاآنوقتیكه خورشيد درپشت پرده مخفی شد پرده حاجزميان قلب وشكم را "حجاب "مینامند.حجاب، حصار وحریم عفت زن و سنگرمحکمی است که راه ورودفساد و هرزگیها را سد میکند و به زن شخصیت و احترام میبخشد تا ملعبه شهوات وبازیچه بوالهوسیها قرارنگیرد. درجامعهای که زنانش باحجاب صحیح و پوشش کامل رفتوآمد کنند، جوانان هم با خاطری آرام به کار خود مشغول میشوند ودور از هر گونهتحریک بیجا وخیال خام، در زمان مناسب، با رضایت و خرسندی به تشکیل خانوادهعلاقمند میگردند و ازدواج میکنند.
سيمای حقيقی مسأله حجاب
حقيقت امر اينست كهدرمسأله پوشش - وبه اصطلاح عصراخيرحجاب - سخن دراين نيست كه آيا زن خوباست پوشيده در اجتماع ظاهر شود ياعريان ؟ روح سخن اينست كه آيا زن و تمتعاتمرد از زن بايد رايگان باشد؟ آيا مرد بايد حق داشته باشد كه از هرزنی در هرمحفلی حداكثر تمتعاترا به استثناء زنا ببرد يا نه ؟اسلام كه به روحمسائل مینگرد جواب میدهد: خير، مردان فقط درمحيطخانوادگی ودركادرقانونازدواج و همراه با يك سلسله تعهدات سنگينمیتوانند از زنان به عنوان همسرانقانونی كامجوئی كنند، اما درمحيطاجتماع استفاده از زنان بيگانه ممنوع است .وزنان نيز از اينكه مردانرا درخارج از كانون خانوادگی كامياب سازند به هصورت و به هر شكلممنوع میباشند . درست است كه صورت ظاهرمسأله اينست كهزن چه بكند ؟ پوشيده بيرونبيايد يا عريان ؟ يعنی آنكس كه مسأله به نام اوعنوان میشود زن است ، واحيانا مسأله با لحن دلسوزانهای طرح میشود كه آيابهتر است زن آزاد باشديا محكوم و اسير و در حجاب ؟ اما روح مسأله و باطن مطلبچيز ديگر استوآن اينكه آيا مرد بايد در بهره كشی جنسی از زن ، جز از جهت زنا، آزادیمطلق داشته باشد يا نه ؟ يعنی آن كه در اين مسأله ذی نفع است مرد استنهزن ، ولااقل مرد از زن در اين مسأله ذی نفعتر است . به قول ويل دورانت" دامنهای كوتاه برای همه جهانيان بجز خياطان نعمتی است " . پس روح مسأله ،محدوديت كاميابيها به محيط خانوادگی وهمسران مشروع ،يا آزاد بودن كاميابيها وكشيده شدن آنها به محيط اجتماع است . اسلامطرفدار فرضيه اول است . ازنظراسلام محدوديت كاميابيهای جنسی به محيط خانوادگی و همسران مشروع، از جنبهروانی به بهداشت روانی اجتماع كمك میكند ، و از جنبهخانوادگی سبب تحكيمروابط افراد خانواده و برقراری صميميت كامل بينزوجين میگردد ، و از جنبهاجتماعی موجب حفظ و استيفاء نيروی كار وفعاليت اجتماع میگردد ، و از نظر وضعزن در برابر مرد ، سبب میگردد كهارزش زن در برابر مرد بالا رود . فلسفهپوشش اسلامی به نظرما چند چيزاست بعضی ازآنهاجنبه روانیدارد وبعضیجنبه خانه وخانوادگی ،و بعضی ديگر جنبه اجتماعی ، و بعضیمربوط است به بالابردن احترام زن و جلوگيری از ابتذال او . حجاب دراسلام ازيك مسأله كلیترواساسیتری ريشه میگيرد وآن اينستكه اسلام میخواهد انواع التذاذهای جنسی ،چه بصری و لمسی و چه نوع ديگر بهمحيط خانوادگی و در كـادر ازدواج قانونیاختصاص يـابد ، اجتماع منحصرابرای كار و فعاليت باشد .
برخلاف سيستم غربی عصرحاضركه كاروفعاليترابا لذتجوئيهای جنسی به هم میآميزدل،اسلاممیخواهد اين دو محيط راكاملا از يكديگر تفكيك كند .
دردین مقدس اسلام به حجاب اهمیت خاصی دادهشده است که به مواردی از آن اشاره میشود:
درقرآن مجید بیش از دهآیه در موردحجابو حرمتنگاهبه نامحرموجود دارد. یکی از این آیات، آیه 59 سوره احزاب است:« یاایها النبی قل لازواجک و بناتک و نساءالمومنین یدنین علیهن من جلابیبهن ذلک ادنی انیعرفن فلا یوذین و کان الله غفورا رحیما )ای پیامبر، به زنان و دخترانت و نیزبه زنان مومنین بگو خود را بپوشانند تا شناخته نشوند و مورد اذیت قرار نگیرند. وخداوند بخشنده مهربان است(. جلاب به معنای یک پوشش سراسری است؛ یعنی زن بایدهمه اندامش پوشیده باشد تا همچون گلی لطیف از دسترس هوسرانان مصون و محفوظ باشد. در سوره نور آیه 31 نیز مفصلا در مورد حجاب و حرمت نگاه به نامحرمان سخن بهمیان آمده است. مفهوم و ابعاد حجابدر قرآن
حجاب در لغت به معنای مانع، پرده و پوششآمده است. استعمال این کلمه، بیشتر به معنی پرده است. این کلمه از آن جهت مفهومپوشش میدهد که پرده، وسیلهی پوشش است، ولی هر پوششی حجاب نیست؛ بلکه آن پوششیحجاب نامیده میشود که از طریق پشت پرده واقع شدن صورتگیرد. حجاب، به معنایپوشش اسلامی بانوان، دارای دو بُعد ایجابی و سلبی است. بُعد ایجابی آن، وجوب پوششبدن و بُعد سلبی آن، حرام بودن خودنمایی به نامحرم است؛ و این دو بُعد باید در کناریکدیگر باشد تا حجاب اسلامی محقق شود؛ گـاهی ممکن است بُعد اول باشد ، ولی بُعد دومنباشد ، در این صورت نمیتوان گفت که حجاب اسلامی محقق شده است. اگر به معنای عام، هرنوع پوشش و مانع از وصول به گناه را حجاب بنامیم ، حجاب می تواند اقسام وانواع متفاوتی داشته باشد.یک نوع آنحجاب ذهنی، فکری و روحی است؛ مثلاًاعتقاد بهمعارف اسلامی، مانند توحید ونبوت، ازمصادیق حجاب ذهنی،فکری وروحی صحیح استکهمیتواند از لغزشها وگناههای روحی وفکری، مثل کفر و شرک جلوگیری نماید. علاوه بر این، در قرآن از انواع دیگر حجاب که در رفتار خارجی انسان تجلیمیکند، نام برده شده است؛ مثل حجاب و پوشش در نگاه که مردان و زنان در مواجهه بانامحرم به آن توصیه شدهاند.
هدف و فلسفه حجاب
هدف اصلی تشریع احکام دراسلام، قرب به خداوند استکه به وسیلهی تزکیهی نفس و تقوا به دست میآید:
إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ(3) بزرگوار و با افتخارترین شما نزد خدا با تقواترین شماست. هُوَالَّذِیبَعَثَ فِی الْأُمِّیِّینَ رَسُولاً مِنْهُمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَیُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ إِنْ کانُوا مِنْقَبْلُ لَفِی ضَلالٍ مُبِینٍ؛اوست خـدایی که میان عرب امّی (قـومی که خـواندن ونـوشتن هم نمیدانستند) پیغمبری بزرگوار از همان قوم برانگیخت، تا بر آنان وحی خدارا تلاوت کند و آنها را (از لوث جهل و اخلاق زشت) پاک سازد وکتاب سماوی وحکمتالهی بیاموزد؛ با آنکه پیش از این، همه در ورطهی جهالت وگمراهی بودند.(4) ازقرآن کریم استفاده میشود که هدف ازتشریع حکم الهی، وجوب حجاب اسلامی، دستیابی بهتزکیهی نفس طهارت، عفت و پاکدامنی است. آیاتی همچون: قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَیَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِکَ أَزْکى لَهُمْ؛ ای رسول ما مردان مؤمن را بگوتاچشمها ازنگاه ناروا بپوشند وفروج واندامشان را محفوظ دارند، که این بر پاکیزگیجسم و جان ایشان اصلح است.(5)
قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ(7) ایرسول به زنان مؤمن بگوتا چشمها را ازنگاه ناروا بپوشند. حجاب در گفتار
نوع دیگر حجاب وپوشش قرآنی، حجاب گفتاری زنان در مقابلنامحرم است:فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِمَرَضٌ. »(8)
پس زنهار نازک ونرم با مردان سخن نگویید؛ مبادا آن که دلش بیمار (هوا و هوس) است به طمع افتد.
حجاب رفتاری
نوع دیگر حجاب و پوشش قرآنی، حجاب رفتاری زنان در مقابلنامحرم است. به زنان دستور داده شده است به گونهای راه نروند که با نشان دادنزینتهای خود باعث جلب توجه نامحرم شوند.«وَ لا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ ما یُخْفِینَمِنْ زِینَتِهِنَّ»(9)
وآن طور پای به زمین نزنند که خلخال و زیور پنهانپاهایشان معلوم شود.از مجموع مباحث طرح شده به روشنی استفاده میشودکهمرادازحجاب اسلامی، پوشش وحریم قایل شدن درمعاشرت زنان بامردان نامحرم درانحای مختلف رفتار، مثل نحوهی پوشش، نگاه، حرف زدن و راهرفتن است. بنابراین،حجاب وپوشش زن نیز به منزلهی یک حاجب و مانع در مقابل افراد نامحرماست که قصد نفوذ و تصرف درحریم ناموس دیگران را دارند. همین مفهوم منع و امتناع درریشهی لغوی عفت نیز وجود دارد؛
حجاب و عفت
دو واژهی «حجاب» و «عفت» در اصل معنای منع و امتناعمشترکاند. تفاوتی که بین منع و بازداری حجاب و عفت است، تفاوت بین ظاهر و باطناست؛ یعنی منع و بازداری در حجاب مربوط به ظاهر است، ولی منع و بازداری در عفت،مربوط به باطن و درون است؛ چون عفت یک حالت درونی است، ولی با توجه به این که تأثیرظاهر بر باطن و تأثیر باطن بر ظاهر، یکی از ویژگیهای عمومی انسان است؛ بنابراین،بین حجاب و پوشش ظاهری و عفت و بازداری باطنی انسان، تأثیر و تأثّر متقابل است؛بدین ترتیب که هرچه حجاب و پوشش ظاهری بیشتر و بهتر باشد، این نوع حجاب در تقویت وپرورش روحیهی باطنی و درونی عفت، تأثیر بیشتری دارد؛ و بالعکس هر چه عفت درونی وباطنی بیشتر باشد باعث حجاب و پوشش ظاهری بیشتر و بهتر در مواجهه با نامحرممیگردد. حجاب زنان سالمند
قرآن مجید به شکل ظریفی به این تأثیر و تأثّر اشارهفرموده است. نخست به زنان سالمند اجازه میدهد که بدون قصد تبرّج و خودنمایی،لباسهای رویی خود، مثل چادر را در مقابل نامحرم بردارند، ولی در نهایت میگوید: اگر عفت بورزند، یعنی حتی لباسهایی مثل چادر را نیز بر ندارند، بهتر است.
وَ الْقَواعِدُ مِنَ النِّساءِ اللاَّتِی لا یَرْجُونَ نِکاحاًفَلَیْسَ عَلَیْهِنَّ جُناحٌ أَنْ یَضَعْنَ ثِیابَهُنَّ غَیْرَ مُتَبَرِّجاتٍبِزِینَةٍ وَ أَنْ یَسْتَعْفِفْنَ خَیْرٌ لَهُنَّ وَ اللَّهُ سَمِیعٌعَلِیمٌ. (10)علاوه بر رابطهی قبل، بین پوشش ظاهری و عفت باطنی،رابطهی علامت و صاحب علامت نیز هست؛ به این معنا که مقدار حجاب ظاهری،نشانهای ازمرحلهی خاصی ازعفت باطنی صاحب حجاب است.البته این مطلب به این معنا نیست که هرزنی که حجاب و پوشش ظاهری داشت، لزوماً از همهی مراتب عفت و پاکدامنی نیز برخورداراست.
آیا حجاب مانع همه بزهکاری های اجتماعی است؟
با توجه به همین نکته، پاسخ این اشکال و شبههی افرادی کهبرای ناکارآمد جلوه دادن حجاب و پوشش ظاهری، تخلفات بعضی از زنان با حجاب را بهانهقرار میدهند آشکار میگردد؛ زیرا مشکل این عده از زنان، ضعف در حجاب باطنی و فقدانایمان و اعتقاد قوی به آثار مثبت حجاب و پوشش ظاهری است و قبلاً گذشت که حجاباسلامی ابعادی گسترده دارد و یکی از مهمترین و اساسیترین ابعاد آن، حجاب درونی وباطنی و ذهنی است که فرد را در مواجهه با گناه و فساد، از عقاید و ایمان راسخ درونیبرخوردارمیکند؛ واساساً این حجاب ذهنی وعقیدتی، به منزلهی سنگ بنای دیگحجابها ازجمله حجاب و پوشش ظاهری است؛ زیرا افکار وعقاید انسان، شکل دهندهیرفتارهای اوست. البته، همانگونه که حجاب و پوشش ظاهری، لزوماً به معنایبرخورداری از همهی مراتب عفاف نیست، عفاف بدون رعایت پوشش ظاهری نیز قابل تصورنیست. نمیتوان زن یا مردی راکه عریان یا نیمه عریان درانظارعمومی ظاهرمیشودعفیف دانست؛ زیرا گفتیم که پوشش ظاهری یکی ازعلامتها ونشانههای عفاف است، و بینمقدار عفاف وحجاب، رابطهی تأثیر و تأثّر متقابل وجود دارد. بعضی نیز رابطهی عفافو حجاب را ازنوع رابطهی ریشه ومیوه دانستهاند؛ بااین تعبیر که حجاب، میوهیعفاف، و عفاف، ریشهی حجاب است. برخی افـراد ممکن است حجاب ظاهـری داشته باشند، ولیعـفاف و طهارت باطنی را در خویش ایجاد نکرده باشند. این حجاب، تنها پـوسته و ظاهریاست. از سوی دیگر، افـرادی ادعـای عفاف کرده و با تعابیری، مثل «من قلب پاک دارم، خدابا قلبها کار دارد»، خود را سرگرم میکنند؛ چنین انسانهایی باید در قاموساندیشهی خود این نکتهی اساسی را بنگارند که درون پاک، بیرونی پاک میپروراند وهرگز قلب پاک، موجب بارور شدن میوهی ناپاکِ بیحجابی نخواهد شد.
حجاب در روایات
1)رسولخدا صلی الله علیه و آله و سلمفرمود:«زنان در خانه به جایی که بر کوچه و بازاراشراف داشته باشند نروند، چرا که نگاه مردان به آنها خیره میشود. به آنان سوره نوررا بیاموزید چون در این سوره از تحریم و عقوبت زنا و نیز از اجتناب نگاه به نامحرمسخن به میان آمده است.» 2)امیرالمومنینعلیه السلامدر وصیت خود بهامامحسن مجتبی علیه السلامفرمود:«با پوشش و حجابی کـه بـرای همسرانت قرار میدهی،چشم آنان را از هوس و حرام بازمیداری، چرا که حجاب برای آن ها ثبات بیشتری بهارمغان میآورد.ازخروج بیحساب وبیرویه زنان جلوگیری کن، زیرامفاسدی دارد؛ واگر میتوانی کاری کن که همسرانت غیر از تو را نشناسند و با مردان رفت و آمدنداشته باشند...» 3)امسلمهمی گوید: روزی من و میمونه خدمت رسول خدا بودیم که ابن مکتوم نابیناآمد. پیامبر به ما دو نفرفرمود چادربه سرکنیم وخود را بپوشانیم.ماگفتیم:«یارسول الله، ابن مکتوم که نابیناست ومارا نمیبیند.» پیامبر فرمود:«آیا شما همکورید و او را نمی بینید؟!» 4)امامرضا علیه السلامدر نامهای به یکی از یاران خود نوشت:«نگاه به موی زنان حراماست، چون موجب تحریک و فساد است.»
حجاب نزد فاطمه زهرا
چند روایت درباره اهمیت حجاب در نظرفاطمهزهراعلیهاسلام: حضرتامام كاظم علیه السلاماز پدران گرامیش ازحضرتامیرالمؤمنین علی علیه السلامنقل فرمود که: روزی شخص نابینایی اجازه ورودخواست. فاطمه علیهاسلام برخاست و چادر به سر کرد. رسولخدافرمود:« چرا از او رو میگیری، او که تو را نمیبیند؟» فاطمه عرض کرد:«اومرا نمیبیند، اما من که او را می بینم. و او اگر چه مرا نمیبیند ولی بوی مراکه حس میکند.» رسول خدا فرمود:« شهادت می دهم که تو پاره تن منی.»
روزی رسول خدا ازاصحاب خود پرسید:« نزدیکترین حالات زن بپروردگارش کداماست؟»اصحاب نتوانستند جواب بدهند. این سؤال به گوش فاطمه علیهاسلام رسید.فاطمهفرمود:« نزدیکترین حالات زن به پروردگارش وقتی است که در خانه اش بنشیند (و خود رادر کوچه و بازار، جلو چشم نا محرمان قرار ندهد).» وقتی رسول خدا این سخن راشنید، فرمود:« فاطمه پاره تن من است.» امیرالمؤمنین علیه السلام میفرماید: روزی رسول خدا از ما پرسید:« بهترین کار برای زنان چیست؟» فاطمه علیهاسلام پاسخداد:« بهترین کار برای زنان این است که مردان را نبینند و مردان نیز آنها را نبینند» رسول خدا فرمود:« فاطمه پاره تن من است. » رسول خدا بعد از ازدواجفاطمه علیهاسلام کارها را بین او و علی علیه السلام تقسیم کرد و فرمود کارهای منزلبا فاطمه و کارهای خارج از منزل با علی. فاطمه علیها سلام میفرماید:« هیچ کسنمیداند من چقدر خوشحال شدم که رسول خدا مرا از ظاهر شدن در پیش چشم مردان معافکرد.» روزی فاطمه زهرا سلام الله علیها بهاسماءفرمود:« چه بد است این تختههایی که بدن مرده را برای تشییع جنازه روی آنمیگذارند! زیرا وقتی زنی را روی آن قرار می دهند و پارچه ای بر بدنش می کشند، حجمبدن او معلوم است.» اسماء گفت:« من که درحبشهبودم، میدیدم مردم آنجا تابوتی از چوبدرست میکردند و مرده را داخل آن میگذاشتند.» سپس اسماء با چوب خرما تابوتیلبهدار درست کرد و به فاطمه علیهاسلام نشان داد. حضرت فاطمه بسیار خوشحال شد وفرمود:« این خیلی خوب است. وقتی مرده را داخل آن قرار دهند و پارچهای روی آنبکشند، دیگر معلوم نمیشود مرده مرد است یا زن.» و فرمود:« پس از مرگم، مرا در همینتابوت بگذارید.»
آثار بی حجابی
خدای تعالی انسان را در دو جنس زن و مرد آفرید و به ایشان نعمتبخشید تا مکمل هم باشند، از ایشان خانوادهها تشکیل گردد، نسلها ادامه یافته و باعثسکون و آرامش و رشد و تعالی هم باشند. سپس به هر دو تکالیفی محول فرمود تا با اجرایآنها به سوی سعادت و کمال مطلوب خویش گام بردارند. چرا که زن و مرد هر دو انسانند وهیچ تفاوت و مزیتی از نظر انسان بودن یا در نحوه آفرینش یا رسیدن به سعادت نسبت بههمدیگر ندارند بلکه چون زن و مرد دو جنس از یک نوع میباشند که نوعشان همان انسانبودنشان است و جنسشان زن و مرد بودن میباشد و این تفاوت در جنس آنها نیز به خاطرانتظاراتی است که دستگاه خلقت از هر دوی آنها دارد و الا این تفاوت عامل برتری یکیبر دیگری نیست بلکه ملاک برتریشان در نحوه رفتار و کارهایی است که انجام میدهنددرست مطلبی که در قرآن مورد تاکید قرار گرفته که هر کس کار صالحی انجام دهد از مردو زن او مومن است یعنی ملاک برتری ایشان تقوا و انجام تکالیف الهی ایشان است. مشترکات زن و مرد
با توجه به این که زن ومرد دارای اشتراکات زیادیهستند مانند هر دو انسانند، هر دو دارای وجدان هستند، هر دو دارای فطرت پاکیمیباشند هر دو میتوانند صاحب ثروت باشند و یا فعالیت اقتصادی نمایند در هر دو حسآرمانجویی،حقیقت طلبی، میل به جاودانگی و صدها وجهمشترک دیگری نیز دارند، دارای یک سلسله تکالیف مشترکی نیز میباشند یعنی هر دو برایرسیدن به سعادت باید نماز بخوانند، هر دو باید عمل صالح انجام دهند، هر دو از انجامهر گناهی اعم از غیبت و زنا و غیره دوری کنند، هر دو باید در صورت داشتن امکاناتمالی خمس و زکات بدهند، اگرقدرت مالی پیدا کردند باید به حج واجبی بروند و.... تفاوتهای زن و مرد
امـا چـون از نـظر جنسی متفاوت هستند با وجـود تماممشترکاتی که با هم دارند دارای یک سلسله تکالیف مخصوص به خود نیز بوده در برخیتکالیف متفاوتند هر چند برخی از راههای رسیدن به کمال آنها متفاوت است مثلا زن درتولید مثل نقش اساسی را نسبت به مرد دارد،عاطفه وعشق با گوشت وخون زن آمیخته شدهودرواقع جزئی ازوجود زن میباشد،حس مادری که درهمه اینها نسبت به مرد نقشسرنوشتسازی برعهده دارد، ولی آنها با انجام وظایف مربوط به خویش به کمال خواهندرسید چنانکه مثلا زن با شوهرداری و مرد باجهاد مال وجان ، هردوثواب جهاد در راهخدا را خواهند داشت. پس هر چند تکالیف متفاوتند ولی در پاداش و کمال نهایی یکسانند. حجاب ماموریت ویژه زنان
از جمله تفاوتهای تکلیفی زن و مرد ، حجاب زنانمیباشد ، که بر زنان واجب شده است . حجاب همچنان که میدانیم به معنی "پوشیدن" بودهو دراصطلاح فقها ، کلمه "ستر" بکار رفته که به معنی پوشش است. یعنی اینکه زن، خودرا به نحوی ازدید نامحرم پوشانده وجلب توجه نکند. که درسوره نورآیه 31 به اینحکم الهی اشاره شده است بااین بیان که (وبه زنان با ایمان بگودیدگان خود را_ از هرنامحرمی _فروبندند و زیورهای خود را آشکارنگردانند مگرآنچه که _طبعا_ ازآن پیداست وباید روسری خود را برگردن خویش فرواندازند و زیورهایهایشان را جزبرای شوهرانشان یا پدرانشان یا پدرشوهرانشان یا پسرانشان یا پسران شوهرانشان یابرادرانشان یا پسران برادرانشان یاپسران خواهرانشان یا زنان _ همکیش _ خود یاکنیزانشان یا کودکانی که برعورت های زنان وقوف حاصل نکردهاند آشکار نکنند وپاهایخود را _به گونهای به زمین _ نکوبند تا آنچه از زینتشان نهفته میدارند معلومگردد. ای مومنان همگی _ از مرد و زن _ به درگاه خدا توبه کنید امید که رستگارشوید.) درصورتیکه زنان ازعهده این تکلیف شانه خالی کنند نه تنها باعث ازدسترفتن ارزش وکرامت انسانی خود خواهند شد بلکه نتایج بدی نیزدرجامعه بر جای خواهدگزارد که در زیر به طورفهرست وار اشاره میگردد.
·پشت پا زدن به قانون و فرمان الهی.
·گسستن پیوند خانوادهها.
·افزایش کودکان سرراهی و بی سرپرست.
·بیماریهای روحی و روانی.
·فساد و بی بندوباری و شهوترانی
·رکود فعالیتهای اجتماعی
·صرف هزینههای غیر ضروری برای خرید وسایل آرایش و تهیه لباسهای مبتذل.
·عذاب الهی
زنان همچون مرواریدهایی هستند که اگرازصدفشان کههماناحجاب آنهاست بیرون بیایندمورد سوءاستفاده ودستبرد آلودگان وغارتگران حریمعصمت وحیا واقع شده،ارزش وکرامت خویش را ازدست خواهند داد وبا جلوهگری وآرایش وعشوهگری باعث بروز بیماریهای روحی و روانی جوانان،ازهم پاشیدن بنیانخانوادهها فساد و فحشا خواهند شد. در این جا بد نیست جهت اهمیت مطلب نگاهی گذرا بهنامهای که چارلی چاپلین به دخترخودنوشت بیاندازیم تاروشن گرددکه حجاب فقط یکبحث مذهبی نبوده ویک مسئله فرامذهبی میباشد. نامهای که چارلی چاپلین به دخترش نوشت.
چارلی چاپلین دربخشهایپایانی نامه خود به دخترش این چنین بیان میدارد:حقیقت رابا تومیگویم دخترم: مردمان برروی ریسمان نااستوارسقوط میکنند. شاید که شبی در خشش گرانبهاترینالماس این جهان، تو را فریب دهد آن شب این الماس، ریسمان نااستوارتوخواهد بود وسقوط توحتمی است.شاید روزی چهره زیبای شاهزادهای تورا گول بزندآن روزبند بازیناشی خواهی بود وبند بازان ناشی همیشه سقوط میکنند دل به زروزیورنبند زیرابزرگترین الماس این جهان آقتاب است وخوشبختانه این الماس برگردن همه میدرخشد ... اما اگرروزی دل به مردی بستی، با اویکدل باش. به مادرت گفتهام دراین باره برایت نامهای بنویسد او عشق را بهتر از من میشناسد واو برای تعریف یکدلیشایسته تر از من است. کار تو بس دشوار است این را میدانم. اماهیچ چیزوهیچکس دیگردراینجهان نیستکه شایسته آن باشد که دختری ناخن پایش را به خاطر اوعریان کند. برهنگیبیماری عصر ماست ومن پیرمردم و شاید که حرفهای خنده دار میزنم. اما به گمان من تنعریان تو باید مال کسی باشد که روح عریانش را دوست میداری. بد نیست اگر اندیشه تودراین باره مال ده سال پیش باشد، مال دوران پوشیدگی، نترس این ده سال تورا پیرنخواهد کرد ... پس کسانی که به هر طریقی، برهنگی را رواج میدهند چه باتولید لباسهای مبتذل،چه با فروش آنها وچه زنانی که درانظارعمومی ونزد نامحرمازاین پوششها استفاده میکنند، نه تنها همه مخالفت امرخدا وائمه وپیامبر صلیالله علیه و آله نمودهاند بلکه در مقابل همه ضرر و زیانهای مختلف فردی، روانی واجتماعی وبه خطر افتادن سلامتی روانی اجتماعی وبه طبع آن انواع مرضهای جسمی مسئولخواهند بود وعلاوه بر هلاکت خود زمینه هلاکت دیگران را نیز فراهم خواهند کرد.
پايان
محمد جواد رضائى مسئول اداره تبليغات سميرم آبان 1386
اين جمله را بارها شنيده ايم كه «پا قلب دوم بدن انسان است» براي سالم ماندن پا مهم ترين نكته استفاده از كفش مناسب و مخصوص هر فعاليت است، چرا كه هر فعاليتي نيروهاي مختلفي به پا وارد مي آورد كه اگر اين نيروها به وسيله كفش مخصوص به خوبي مهار نشود، آسيب هاي بسياري متوجه پا و ساير اعضاي بدن مي شود. فشار های ناشی از کفش ورزشی نا مناسب حین انجام فعالیت های ورزشی چند برابر می شود، در حالی که یک کفش ورزشی مناسب می تواند فشار وارد بر زانو و لگن را تعادل بخشد.
اما در فعاليتهاي ورزشي به غير از بحث مراقبت از پاها به وسيله انتخاب كفش درست مساله مهمتري نيز وجود دارد و آن افزايش تواناييها و قابليتها است كه كفش مناسب ميتواند عامل مهمي در اين خصوص باشد. معمولا ورزشكاران حرفهاي كفشهاي خود را به صورت سفارش به شركتهاي بزرگ و معتبر توليدكننده تهيه ميكنند. به اين صورت كه اين شركتها ابتدا، قالب پاهاي آن ورزشكار را تهيه نموده و سپس براساس اندازه، فرم و شكل پاي شخص، كفش مخصوص آن ورزشكار را ميسازند
مشخصات كفش ورزشي خوب کفشهای ورزشی با اندازه مناسب بخش ضروری انجام هر تمرین ورزشی است. اما یافتن کفش مناسب میتواند یک چالش باشد. ● برخی از اصول راهنما برای انتخاب کفش مناسب ورزشی اینها هستند: ▪ به علت آن که پاها در حین فعالیت ورم میکنند، همیشه کفش را در بعدازظهر یا پس از فعالیت امتحان کنید. ▪ کفشها را با همان جورابی امتحان کنید که عادت دارید در ضمن تمرین بپوشید. ▪ اطمینان حاصل کنید که وقتی بندهای کفش را میبندید، پنجههای پایتان به آسانی حرکت ممیکند و پاشنه پاهایتان هنگام راه رفتن نمیلغزد. ▪ چند قدمی در مغازه راه بروید یا بدوید تا مطمئن شوید که کفشها راحت هستند. کفش ورزشی را نباید به زور به پا کرد. ▪ وقتی میخواهید کفش را امتحان کنید، بندهای آن را محکم ببندید مانند اینکه میخواهید فعالیت ورزشی را آغاز کنید. ▪ اگر به طور مرتب یک تمرین ورزشی را انجام میدهید، کفشی را بخرید که خاص ورزشی باشد که آن را انجام میدهید. متخصصان معتقدند استفاده از كفش هاي غيراستاندارد حتي بر اعصاب و روان و راندمان كار انسان نيز تاثير نامطلوبي مي گذارد. از مهم ترين اعضايي كه ارتباط مستقيم با پا دارد، كمر و ستون فقرات است كه بيش ترين آسيب را از كفش غيراستاندارد مي بيند. همچنين استفاده از اين قبيل كفش ها موجب اختلال در راه رفتن و تعادل مي شود.در هنگام ورزش كردن نيز استفاده از كفش مخصوص هر رشته ورزشي اهميت فوق العاده اي دارد چرا كه هر ورزش شامل فعاليت ها، تحركات و شرايط خاص خود است و لازم است از كفش مخصوص آن رشته استفاده شود.
ويژگيهاي عمومي كفش ورزشي
رشته هاي ورزشي مختلف به كفشهاي خاصي نياز دارند، اما برخي ويژگيهاي عمومي در كفش براي همه رشته ها يكسان است.
علاوه بر ويژگيهاي متداول در كفشهاي معمولي كه افراد عادي ميپوشند، كفشهاي ورزشي بايد ضمن دارا بودن آن ويژگيها، ملحقات خاصي داشته باشند يا در برخي قسمتها عناصر بنيادي و برجسته اي را دارا باشند. سهعنصر بنيادي در همه كفشـهاي خوب ورزشي عبارتنداز:
1-انعطاف پذيري براي تمامي حركات مختلف پا،
2- ثبات يا استحكام براي حمايت و حفاظت از چرخشهاي ناگهاني،
1 ـ قسمت جلوي كفش در ناحيه پنجه كه فضاي كافي را براي حركت انگشتان فراهم كند
.2 ـ محافظ مچ پا كه از اين ناحيه محافظت مي كند .
3 ـ زبانه كفش نرم و بلند كه از فشار بند يا الحاقات مربوط به آن جلو گيري ميكند.
4 ـ تخت بيروني يا خارجي كفش كه امكان حركت رو به جلو، كشش و جذب ضربه را داشته باشد.
5 ـ همچنين كف داخلي كفش بايد نرم و داراي قوس مناسب براي پا باشد.
6 ـ محافظ پاشنه پا كه بايد پاشنه را محكم و ثابت نگهدارد
كفش فوتبال فوتبال پرطرفدارترين رشته ورزشي است بر همين اساس بازار كفش اين رشته مملو از مارك هاي متعدد داخلي و خارجي اعم از مرغوب و نامرغوب است. مهم ترين نكات در مورد كفش فوتبال، استوك و رويه كفش است. استوك براي جلوگيري از ليز خوردن و رويه جهت بازي با توپ از مهم ترين كفشهاي فوتبال هستند.
كفش واليبال
علاقه مندان به خريد كفش واليبال براي تهيه اين نوع كفش بايد به چند نكته توجه داشته باشند، يكي اين كه كفش واليبال بايد چند ويژگي داشته باشد كه مهم ترين آن ها مربوط به زيره كفش است كه لازم است از جنس كرپ باشد چرا كه پرش جزو اركان اصلي ورزش واليبال است.نكته ديگري كه هنگام خريد كفش واليبال بايد مورد توجه قرار گيرد، لژ آن است كه بايد در حدود پنج سانتي متر باشد. كفش دو و ميداني دو و ميداني مادر ورزش هاست و انتخاب كفش مناسب نيز براي اين ورزش اهميت خاصي دارد. مهم ترين نكات هنگام خريد كفش هاي دو و ميداني، توجه به زيره و لژ آن است.
كفش كوهنوردي
يك كفش كوهنوردي خوب بايد حداقل چهار ويژگي داشته باشد. اول اين كه كفش ليز نخورد، يعني زيره آن بايد از جنس مرغوب و مناسب باشد. دومين ويژگي اين كه آب به راحتي وارد كفش نشود، ديگر اين كه از پيچ خوردگي پا جلوگيري كند و چهارمين و مهم ترين ويژگي اين است كه رويه كفش بايد به قدري محكم باشد كه با سقوط سنگ روي آن، پا آسيب نبيند.»
دوم محرم سال 61 قمری امام حسین(ع) و یارانش به سرزمین کربلا وارد شدند.
روز نهم ماه محرم که معروف به تاسوعا است، آخرین روزى بود که امام حسین (ع) و یارانش
شبانگاه آن را درک کرده بودند و این روز به شب عاشورا پیوند خورد.
بدین جهت در نزد مسلمانان و محبان اهل بیت از اهمیت بالایى برخوردار است. تاسوعا
بزرگداشت شهادت اسوه ایثار و ادب و دلاوری و وفا و حقگزاری عباس بن علی(ع) است.
عاشورا، دهم ماه محرم، روز پیروزی خون بر شمشیر است. غلبه فریاد مظلوم بر عربدهکشی
ظالم تا بن دندان مسلح؛ پیروزی و نصرتی که هلهله کنان کوفی و شامی آن را با چشمان بسته به
آفتاب خود ندیدند و از بالای نیزه بردن آفتاب شادمان و خرسند شدند، در حالی که نمی دانستند با خود رایت پیروزی حسین شهید (ع) را به دوش میکشند و با هلهله خویش کوس رسوایی خود را بر کوی و برزن میزنند.
محرم از منظر ائمه(عليهم السلام)
شيعيان از امام رضا(عليه السلام)، چنين نقل شده است:
«وقتي محرم فرا مي رسيد، پدرم خندان ديده نمي شد، حزن و اندوه تا پايان دهه اول بر او غالب بود و روز عاشورا، روز حزن و مصيبت و گريه ايشان بود.»(3)
همچنين حضرت امام رضا(عليه السلام) درباره عاشورا مي فرمايد:
«كسي كه عاشورا روز مصيبت و اندوه و گريه اش باشد، خداوند قيامت را روز شادماني و سرور او قرار خواهد داد.»(4)
اعمال شب اول ماه محرم 1ـ نماز: اين شب چند نماز دارد كه يكي از آنها به شرح ذيل است:
دو ركعت، كه در هر ركعت بعد از حمد يازده مرتبه سوره توحيد خوانده شود.
در فضيلت اين نماز چنين آمده است:
«خواندن اين نماز و روزه داشتن روزش موجب امنيّت است و كسي كه اين عمل را انجام دهد، گويا تمام سال بر كار نيك مداومت داشته است.»(5)
2ـ احياي اين شب.(6)
3ـ نيايش و دعا.(7)
روز اول محرم
اول محرم هر سال اولين روز سال قمري است. از امام محمدباقر(عليه السلام) روايت شده است: «آن كس كه اين روز را روزه بدارد، خداوند دعايش را اجابت مي كند، همانگونه كه دعاي زكريا(عليه السلام) را اجابت كرد.»(8)
دو ركعت نماز خوانده شود و پس از آن سه بار دعاي زير قرائت گردد:
«اللّهم انت الاله القديم و هذه سنةٌ جديدةٌ فاسئلك فيها العصمة من الشيطان و القوَّة علي هذه النّفس الامّارة بالسُّوء»(9)؛ بارالها! تو خداي قديم و جاوداني و اين سال، سال نو است، از تو مي خواهم كه مرا در اين سال از شيطان حفظ كني و بر نفس اماره (راهنمايي كننده) به بدي پيروز سازي.
روز دوم محرم
در چنين روزي كاروان امام حسين(عليه السلام) در سال 61 ه&zwj .ق وارد سرزمين كربلا شد و با ممانعت لشكر حرّ مجبور به توقّف در آنجا گرديد.(10)
روز سوم محرم
از پيامبر اكرم(صلي الله عليه و آله) نقل شده است:
«هر كس در اين روز روزه بگيرد، خداوند دعايش را اجابت كند.»(11)
در آن روز سپاه عمر بن سعد وارد كربلا شد.
روز چهارم محرم
بي نتيجه بودن مذاكره حضرت سيدالشهداء(عليه السلام)، با عمر بن سعد براي وادار كردن لشكر وي به ترك جنگ و دعوت او و لشكرش جهت ملحق شدن به سپاه اسلام.
روز هفتم محرم
روزه گرفتن مستحب است.
روز نهم محرم
تاسوعاي حسيني، روز محاصره امام حسين(عليه السلام) و اصحابش در سرزمين كربلا توسط سپاه شمر.(12)
اعمال شب عاشورا
1ـ چند نماز براي اين شب در روايات آمده است كه يكي از آنها چنين است:
چهار ركعت نماز كه در هر ركعت بعد از سوره حمد، 50 بار سوره توحيد خوانده مي شود. پس از پايان نماز، 70 بار «سبحان الله والحمدالله و لا اله الاّ الله و الله اكبر ولا حول ولا قوة الاّ بالله العليّ العظيم» خوانده شود.(13)
2ـ احياي اين شب كنار قبر امام حسين(عليه السلام).(14)
3ـ دعا و نيايش. (15)
روز عاشورا
1ـ عزاداري بر امام حسين(عليه السلام) و شهداي كربلا، در اين مورد از امام رضا(عليه السلام) نقل شده است:
هر كس كار و كوشش را در اين روز، رها كند، خداوند خواسته هايش را برآورد و هر كس اين روز را با حزن و اندوه سپري كند، خداوند قيامت را روز خوشحالي او قرار دهد. (16)
2ـ زيارت امام حسين(عليه السلام).(17)
3ـ روزه گرفتن در اين روز كراهت دارد؛ ولي بهتر است بدون قصد روزه، تا بعد از نماز عصر از خوردن و آشاميدن خودداري شود. (18)
4ـ آب دادن به زائران امام حسين(عليه السلام).(19)
5ـ خواندن سوره توحيد هزار مرتبه.(20)
6ـ خواندن زيارت عاشورا. (21)
7ـ گفتن هزار بار ذكر «اللّهم العن قتلة الحسين(عليه السلام).»(22)
روز دوازدهم محرم
ورود كاروان اسيران كربلا به كوفه و شهادت حضرت سجاد(عليه السلام) در سال 94 ه& .ق.
عبارت است از قسمتي از در آمد يا ثروت افراد كه بمنظور بخشي از هزينه ها ي عمومي و حفظ منافع اجتماعي و اقتصادي و سياسي كشور كه بموجب قانون بوسيله دولت وصول مي شود.
ماليات
به عبارت ديگر براي دوام جامعه و ارائه خدمات اجتماعي توسط دولت هر يك از افراد جامعه با توجه به توان پرداخت خود مكلفند بهاي قسمتي از اين خدمات رابه عنوان ماليات به دولت بپردازند.
امروزه در كلي ترين تعريف ماليات كه يك نوع هزينه اجتماعي بشمار مي رود افراد جامعه به تناسب استفاده از آن هزينه اجتماعي بايد تقبل پرداخت آنرا نمايند.
هر نظام مالياتي از پايه ها و نرخ هاي مالياتي و قانون هاي اجرايي آن كه معافيت ها را نيز در بر دارد تشكيل مي گردد
نخستين كارشناخت پايه ها يا منابع اصلي كه ماليات به آنها تعلق مي گيرد كه عبارتند از :
در آمد، مصرف، ثروت
يكي از كمبودها يي كه در نظام مالياتي ايران ديده مي شود عدم استفاده درست از اين پايه ها و نرخ ها مي باشد .
براي تعيين نرخها وپايه ها ي مالياتي دو اصل زير مطرح است.
ب) اصل اخذ ماليات بر پايه پرداخت (يعني دولت نرخ هايي را طوري تعيين كند كه همه توانايي پرداخت آنرا داشته باشند )
براساس اصلالف- پايه و نرخ هاي مالياتي به گونه اي تهيه مي شود كه افراد يا گروهها يي كه از كالا و خدمات دولت بهره مند مي شوند به مقدار بهره مندي بايد در تامين هزينه هاي توليدي مشاركت نمايند .
براساس اصلب – يعني طبق توانايي قدرت پرداخت افراد جامعه مي توان در تامين هزينه هاي توليدي اجتماعي استفاده كرد.
نظام ماليات ايران
الف) ماليات مستقيم
ب) ماليات غير مستقيم
هدف از وصول ماليات چيست؟
هر دولتي براي اداره جامعه نيازمند امكانات مالي است تا بتواند وظايفي راكه از جانب مردم بعهده گرفته به نحو مطلوبي انجام دهد از عمده ترين آنها :
1- حفظ استقلال و تماميت كشور از طريق تامين وسايل وتجهيزات رفاهي و اداره نيرويهاي نظامي و انتظامي
2- ايجاد و توسعه راههاي ارتباطي و وسايل حمل ونقل
3- تامين بهداشت آب و برق مخابرات و وسايل ارتباطي جمعي براي عموم
4- تامين آموزش در همه سطوح
5- تامين قوه قضائيه براي حل و فسخ دعوي و استقرار امنيت اجتماعي
6- تامين زير ساخت هاي اقتصادي وصنايع مادر براي ايجاد زمينه هاي توليد و اشتغال
7- تامين خود كفائي در علوم و فنون
اشخاص مشمول ماليات
طبق ماده يك قانون مالياتهاي مستقيم :
الف) كليه مالكين اعم از اشخاص حقوقي و حقيقي نسبت به اموال يا املاك خود واقع در ايران
ب) هر شخص حقيقي ايراني مقيم ايران نسبت به كليه در آمدها يي كه در ايران يا خارج از ايران تحصيل مي نمايد.
ج) هر شخص حقيقي ايراني مقيم خارج ازايران نسبت به كليه درآمد هايي كه درايران تحصيل مي نمايد.
د) هر شخص حقوقي ايراني نسبت به كليه درآمد هايي كه درايران و ياخارج از ايران تحصيل مي نمايد.
5) هرشخص غير ايراني اعم از حقيقي و حقوقي نسبت به درآمد هايي كه در ايران تحصيل مي نمايد و همچنين نسبت به درآمد هايي كه بابت واگذاري امتيازات يا ساير حقوق خود و يا دادن تعليمات وكمكهاي فني و يا واگذاري فيلمهاي سينمايي از ايران تحصيل مي كند.
طبق ماده دو قانون مالياتهاي مستقيم:
الف) وزارتخانه ها و موسسات دولتي
ب) دستگاههايي كه بودجه آنها بوسيله دولت تامين مي شود
ج) شهرداريها
طبق قانون محاسبات عمومي (ق م ع ) كشور عناوين وزارتخانه ها و موسسات دولتي و شركتها ي دولتي بشرح زير تعريف مي شود.
طبق ماده 2 (ق م ع ) وزارتخانه واحد سازماني است كه موجب قانون به اين عنوانشناخته شده يا شود.
طبق ماده3 (ق م ع ) موسسه دولتي واحد سازماني مشخص است كه بمنظور قانون ايجاد و زير نظر يكي از قواي سه گانه اداره مي شود وعنوان وزارتخانه ندارد.
طبق ماده 4 قانون ( ق م ع ) : شركت دولتي واحد سازماني مشخص است كه با اجازه قانون بصورت شركت ايجاد مي شود و يا به حكم قانون يا دادگاه صالح مصادره شده و يا ملي شده و بعنوان شركت دولتي شناخته شده باشد و بيش از0 5% سرمايه آن متعلق به دولت باشد . هر يك از شركتها ي تجاري كه از طريق سرمايه گذاري شركتها ي دولتي ايجاد شده مادامي كه بيش از 50% سهام آن متعلق به دولت است شركت دولتي تلقي مي شود
طبق ماده 5 (ق م ع ): موسسات ونهادهاي عمومي غير دولتي از نظر اين قانون واحدهاي سازماني مشخص هستند كه با اجازه قانون بمنظور انجام وظايف و خدماتي كه جنبه عمومي دارد تشكيل بشود يا شده است.
تعريف سال مالياتي
طبق ماده 155 قانون مالياتهاي مستقيم سال مالياتي عبارت است از : يك سال شمسي كه از اول فروردين ماه هر سال شروع مي شود و به آخر اسفند ماه همان سال ختم مي شود ليكن در مورد اشخاص حقوقي مشمول ماليات كه سال مالي آنها بموجب اساسنامه باسال مالياتي آنها تطبيق مي كند در آمد سال مالي آنها به جاي سال مالياتي مبناي تشخيص ماليات قرار مي گيرد و موعد تسليم اظهار نامه آنها و ترازنامه و حساب سود و زيان و سررسيد پرداخت آنها 4ماه شمسي پس از سال مالي مي باشد.
مالياتهاي تفكيكي
مالياتهايي هستند كه پرداخت كننده هاي و جوه طبق قانون ماليات هاي مستقيم مكلف به كسر كردن و پرداخت آن مالياتها درموعد قانوني تعيين شده مي باشد.
طبق ماده 52: در آمد شخص حقيقي يا حقوقي ناشي از واگذاري حقوق خود نسبت به املاك در ايران پس از كسر معافيت هاي مقدر در اين قانون مشمول ماليات بر درآمد املاك مي باشد.
طبق ماده 53: درآمد مشمول ماليات املاكي كه به اجاره واگذار مي گردد عبارت است از كل مال الاجاره اعم از نقدي و غير نقدي پس از كسر 25% بابت هزينه ها و استهلاك و تعهدات مالك نسبت به مورد اجاره
مثال: آقاي باقري صاحب يك باب منزل مسكوني مي باشد كه طي قراردادي به آقاي جعفري ساختمان خود را به اجاره مي دهد كه از قرار هر ماه 100000تومان در آمد كسب كند در آمد مشمول ماليات آقاي باقري را در سال 86محاسبه كنيد ؟
نكته (براي محاسبه و سادگي حل مسائل مربوط به ماليات بردرآمد املاك مااستفاده مي كنيم از 75% در آمد كسر شده)
كل درآمد آقاي باقري000/200/1 = 12 × 000/100
در آمد مشمول ماليات000/900 = 75% × 000/200/1
تبصره 5 ماده 53 ( جزء درآمد هاي غير نقدي) : ساختمانهايي كه تازه بنا مي شوند كه طبق قرارداد از طرف مستاجر به نفع موجر ايجاد مي شود براساس ارزش روز تحويل بنا به موجر تقديم و 50% آن جزو در آمد مشمول ماليات اجاره سال تحويل محسوب مي شود.
مثال: آقاي عليزاده از اول سال 86 كارگاه خود را به اجاره واگذار كرده است طبق قوانين طرفين براي ايجاد يك اتاق براي كارهاي اداري كه به متراژ 50متر مربع كه بايد از طرف مستاجر بنا شود اگر قرار باشد مستاجر هر ماه 150000 تومان اجاره دهد و ارزش معاملاتي بناي ايجاد شده هر متر 50000 تومان برآورد شود ماليات مربوط به در آمد اجاره املاك آقاي عليزاده را در سال 86 محاسبه كنيد؟
كل اجاره درآمد املاك000/800/1 = 12 × 000/150
در آمد مشمول ماليات000/350/1 = 75% × 000/800/1
ارزش بناي احداث شده000/500/2 = 000/50 × 50
درآمد غير نقدي مشمول ماليات000/250/1 = 50% × 000/500/2
كل درآمد مشمول ماليات000/600/2 = 000/250/1 × 000/350/1
تبصره 6 ماده 53: هزينه هايي كه بموجب قانون و قرارداد به عهده مالك از طرف مستاجر انجام مي شود و همچنين مخارجي كه بموجب قرار داد انجام آن از طرف مستاجر تقبل شده است در صورتيكه عرفا بعهده مالك باشد به بهاي روز انجام هزينه تقويم و بعنوان مال الاجاره غير نقدي به جمع اجاره بهاي سال انجام هزينه مي شود.
مثال: آقاي سليمي پورساختمان خود را به يك شركت اداري از قرار هر ماه 300000ريال داده است . در قرار داد توافق شده است كه كل ايزوگام بناي اجاره شده تعويض، كه هزينه آن 14000000ريال برآورد شده كه بعهده مستاجر گرديده است
مطلوبست :
محاسبه در آمد مشمول ماليات سالانه آقاي سليمي پور
كل اجاره نقدي سالانه000/000/36 = 12 × 000/000/3
مجموع درآمدهاي نقدي وغير نقدي000/000/37 = 000/000/1 + 000/000/36
درآمد مشمول ماليات000/750/27 = 75% × 000/000/37
معافيتهاي مالياتي در آمد اجاره املاك
تبصره 1 ماده 53 : محل سكونت پدر يا مادر يا همسر يا اجداد و همچنين محل سكونت افراد تحت تكفل مالك اصلي اجاري تلقي مي شود.
تبصره 11ماده 53: مالكان مجتمع هاي مسكوني داراي بيش از 3 واحد استيجاري كه با رعايت الگوي مصرف مسكن، بنا به اعلام وزارت مسكن و شهرسازي ساخته شده يا مي شوند در طول مدت اجاره از 100% ماليات بر اجاره املاك معاف مي باشند در غير اينصورت در آمد هر شخص ناشي از اجاره واحد يا واحد هاي مسكوني در تهران تا مجموع 150 متر مربع زير بناي مفيد ودر ساير نقاط تا مجموع 200 متر مربع زير بناي مفيد از ماليات بر در آمد املاك معاف مي شود.
مثال : شركت ساختمان سازي آلفا در اول سال 86 تعداد 11 واحد از مجتمع مسكوني خود را بر خلاف الگوي مصرف مسكن اعلامي توسط وزارت مسكن و شهرسازي بجنورد احداث نموده و بمدت يكسال از قرار ماهانه هر واحد 900000 ريال به اجاره واگذار نمود اگر زير بناي مفيد هر واحد مسكوني 90 متر مربع باشد .
مطلوبست : محاسبه در آمد اجاره مشمول ماليات شركت آلفا
كل زير بناي مفيد990= 90 × 11
000/800/118 = 11 × 12 × 000/900
در آمد هر متر مربع در اين واحدها000/120 = 990 ÷ 000/800/118
مثال : آقاي كريمي مالك يك دستگاه ساختمان 4طبقه مي باشد كه وضعيت اين طبقات به شرح زير است.
طبقه اول : از ابتدا سال 86 تا پايان سال در اختيار پدر و مادرش بوده .
طبقه دوم :ازابتداي سال 86 خودش و فرزندانش در آن ساكن بوده اند .
طبقه سوم : از تاريخ 14/4/86 با اجاره ماهانه 3000000 ريال در اختيار مستاجر قرار گرفته است . ضمنا با اجاره مالك مبادرت به تغيير اتي در بنا كرده است كه بابت اين تغييرات مبلغ 10000000ريال هزينه كرده است .
طبقه چهارم : از تاريخ 1/5/86 با پرداخت مبلغ 100000000 ريال وديعه و بدون پرداخت اجاره تا پايان سال 86 به شخص ديگري اجاره داده شده است ضمنا با هزينه مستاجر مبادرت به نقاشي ساختمان تا هزينه 6000000 ريال در اين طبقه گرديده است .
با توجه به توضيحات مذكور به ارزش اجاره هر 100000 ريال وديعه در ماه مبلغ 30000 هزار ريال خرج شود.
مطلوبست : محاسبه در آمد مشمول ماليات آقاي كريمي در سال 86 (بناي احداثي در تهران مي باشد. )
طبقه اولو دوم: طبق تبصره 1ماده 53: پدر و مادر و محل سكونت براي افراد خانواده مشمول ماليات نمي باشد .
طبقه سوم : تبصره 5 ماده 53: چون مستاجر مبادرت به تغييرات در بنا شده 50% مبلغ تغييرات جزء در آمد مشمول ماليات مي شود.
000/500/25 = 5/8 × 000/000/3
درآمد نقدي مشمول ماليات بنا 000/000/5 = 50% × 000/000/10
كل اجاره دريافتي از اين طبقه ها000/500/30 = 000/000/5 + 000/500/25
طبقه چهارم:
000/000/3 = 30× (000/000/1 ÷ 000/000/100)
تبصره 65 ماده 53 :
000/000/24 = 8 × 000/000/3
000/000/30 = 000/000/6 + 000/000/24
درآمد اجاره دريافتي از مستاجرها000/500/60 = 000/000/30 + 000/500/30
درآمد مشمول ماليات000/375/45 = 75% × 000/500/60
نرخ ماليات بردر آمد اجاره املاك
با استفاده به مفاد قانون ماليات هاي مستقيم موضوع اصلاحيه مورخه 27/11/1380نرخ محاسبه ماليات بردر آمد اجاره املاك متعلق به اشخاص حقيقي براساس نرخهاي ماليات مقرر در ماده 131 و نرخ ماليات بردر آمد اجاره املاك اشخاص حقيقي بر اساس مفاد ماده 106 و نرخ مقدر در ماده 105 قانون مذكور انجام خواهد گرفت .
طبق ماده 131 نرخ ماليات بر در آمد اشخاص حقيقي به استثناي مواردي كه طبق مقررات اين قانون داراي نرخ جداگانه اي مي باشد كه بدين شرح است.
یکی از جلوه های باشکوه حرکت کاروان امام حسین علیه السلام ، حضور کودکان همراه امام حسین علیه السلام و خاندان مکرم ایشان است. این حضور شورانگیز به شکوه حرکت امام حسین علیه السلام رنگ و بوی خاصی بخشید. برخی از این جلوه ها عبارتند از:
علی اصغر علیه السلام
یکی از فرزندان امام حسین علیه السلام نوزاد شیرخواری بود که از تشنگی در روز عاشورا بی تاب شده بود. امام، خطاب به دشمن فرمود: «از یاران و فرزندانم، کسی جز این کودک نمانده است. نمی بینید که چگونه از تشنگی بی تاب است؟» در «نفس المهموم» آمده است که فرمود: و در حال گفت وگو بود که تیری از کمان حرمله آمد و گوش تا گوش حلقوم علی اصغر را درید. امام حسین علیه السلام خون گلوی او را گرفت و به آسمان پاشید.
رقیه
دختر سه یا چهار ساله ابا عبداللّه الحسین علیه السلام است که در سفر کربلا، همراه اسیران اهل بیت بود و در شام، شبی، پدر را به خواب دید و پس از بیدار شدن بسیار گریست و بی تابی کرد. خبر به یزید رسید. به دستور او، سر مهطر امام علیه السلام را نزد او بردند. رقیه از این منظره، بیشتر ناراحت و رنجور شد و همان روزها در خرابه شام (که محل اقامت موقت اهل بیت علیهم السلام بود) جان داد.
امام محمدباقر علیه السلام
تنها فرزند امام سجاد علیه السلام بود. مادر بزرگوارش، فاطمه دختر امام حسن مجتبی علیه السلام معروف به ام عبدالله است. در کربلا، سه سال و نیم بیشتر نداشت و حوداث خونین عاشورا و دوران اسارت را در حافظه خویش ثبت کرد.
قاسم بن الحسن
نوجوانی نابالغ بود که روز عاشورا در کربلا حضور داشت. وی فرزند امام حسن علیه السلام بود و برخی مادرش را رمله و برخی نفیله می دانند. وی با اصرار زیاد، عمویش حسین علیه السلام را راضی کرد تا به میدان برود.
حمید بن مسلم می گوید:
«در این گیر و دار بودیم که دیدم پسرکی به سوی ما می آید که چهره اش همانند پاره ماه بود. در دستش، شمشیری و در تنش، پیراهنی و اِزاری و نعلینی پوشیده بود که بند یکی از آن دو پاره بود و فراموش نمی کنم که آن بند کفش پای چپش بود. عمرو بن سعید بن نفیل ازدی از وی چون او را دید، گفت: «به خدا سوگند! اکنون بر او حمله می برم.» به او گفتم: «سبحان الله! تو از این کار چه هدفی داری؟ همان کسانی که دور او را گرفته اند و حتی یک نفر از ایشان را باقی نمی گذارند، او را کفایت می کنند.» گفت: «به خدا سوگند! من بر او حمله خواهم کرد». سپس بر او حمله کرد و پیش از آنکه این نوجوان روی برگرداند، با شمشیر چنان بر سرش کوبید که فرقش شکافته شد. پسرک با صورت به زمین افتاد و فریاد زد: «ای عمو جان!» و با این کلمه از حسین علیه السلام یاری خواست.
در زیارت ناحیه مقدسه درباره وی چنین آمده است:
«سلام بر قاسم، پسر امام حسن علیه السلام ، آن نوجوانی که دشمن فرقش را شکافت و لباس جنگی اش را ربود. آن گاه که عمویش، حسین علیه السلام را به کمک طلبید، مانند بازِ تیزپروازی بر بالین او حاضر شد. در این هنگام، امام فرمود: «از رحمت خدا دور باشند قومی که تو را کشتند. آنان که جد و پدر بزرگوار تو در روز قیامت، دشمنشان است».
سپس حسین علیه السلام پیکر او را از زمین برداشت و به سینه چسبانید و به جانب خیمه ها برد، درحالی که پاهای آن نوجوان، به زمین کشیده می شد و در کنار فرزند جوانش علی اکبر و دیگر شهیدان خاندان خویش بر زمین نهاد.
عبد اللّه بن حسن بن علی علیه السلام
وی نوجوان 11 ساله و فرزند امام حسن مجتبی علیه السلام بود که روز عاشورا وقتی دید سید الشهداء علیه السلام بر زمین افتاده است، برای دفاع از عموی مظلومش به سوی میدان شتافت و جنگید و عده ای را کشت و با تیغ بحر بن کعب به شهادت رسید. برخی هم نقل کرده اند، حرمله با شمشیر، دست او را که در آغوش عمویش حسین علیه السلام قرار گرفته بود، برید و همان جا شهیدش کرد.
عون بن عبدا...
عون، فرزند حضرت زینب علیهاالسلام در کربلا و روز عاشورا همراه مادرش، حضوری فعال داشت و به شهادت رسید. این نوجوان شجاع نزد امام آمد و با اصرار مادرش، حضرت اجازه فرمود که به میدان برود. وی شماری از دشمنان را به هلاکت رساند و سرانجام به شهادت رسید. رجزی که در میدان جنگ می خواند، چنین بود: «اگر مرا نمی شناسید من پسر عبداللّه جعفرم همان که در بهشت با دو بال پرواز می کند...».
در زیارت ناحیه مقدسه آمده است:
«سلام بر عون فرزند عبدالله بن جعفر، همان طیّار بهشت، هم پیمان ایمان، هماورد همگنان، یاور خدای رحمان و تلاوت کنندگان قرآن. خداوند، قاتل او عبدالله بن قطبه طایی را لعنت کند.
محمد بن عبداللّه
محمد بن عون عبداللّه نیز شجاعانه قدم به میدان گذاشت و خود را معرفی کرد و در یک نبرد سنگین، سه سوار و هجده پیاده از دشمنان خدا را به دوزخ فرستاد و سرانجام به شهادت رسید.
در زیارت ناحیه مقدسه آمده است:
«سلام بر محمد بن عبدالله بن جعفر که جایگاه جدش را در بهشت دید و پس از برادرش، به شهادت رسید و نگه دار بدن برادر بود. خداوند، قاتل او عامر بن نهشل تمیمی را لعنت کند».
طفلان مسلم
محمد و ابراهیم، دو فرزند مسلم بن عقیل بودند که در حادثه کربلا اسیر شدند. ابن زیاد دستور داد آن دو را زندانی کردند. این دو نوجوان نابالغ، مدت یک سال در زندان بودند. سپس با کمک «مشکور»، پیرمرد زندان بان که هوادار اهل بیت بود، شبانه از زندان گریختند. شب به خانه زنی پناه بردند که شوهرش در سپاه ابن زیاد بود. حارث، آن دو را کنار رود فرات برد و بی رحمانه سر از تنشان جدا کرد و پیکرشان را در فرات افکند و سرهای آن دو را برای دریافت جایزه نزد ابن زیاد برد.
عمرو بن جُناده انصاری
از شهیدان نوجوان کربلا است که پدرش در رکاب سیدالشهداء علیه السلام شهید شد. او هنگامی که خواست به میدان برود، امام فرمود: «پدر این جوان کشته شد، شاید مادرش راضی نباشد که به میدان رود.» گفت: مادرم دستور داده که به میدان بروم و لباس جنگ بر من پوشانده است. او که 9 یا 11 ساله بود، به میدان رفت و رجز خواند و جنگید تا کشته شد. نام او در زیارت ناحیه مقدسه آمده است.
عبداللّه بن مسلم
عبداللّه ، فرزند مسلم بن عقیل، نوجوانی بود که همراه دایی و مادرش در کربلا حضور داشت. مادر او رقیه، دختر علی علیه السلام است. عبداللّه در روز عاشورا، با اجازه حسین علیه السلام به میدان نبرد رفت و این رجز را خواند: «امروز پدرم، مسلم و جوانانی را که در راه دین رسول خدا صلی الله علیه و آله شهید شده اند، ملاقات می کنم».
عبدالله شماری از مردان جنگیِ دشمن را در سه حمله از پای درآورد و سرانجام به دست عمرو بن صبیح صیداوی و اسد بن مالک به شهادت رسید.
محمد بن مسلم
نوجوانی 12 یا 13 ساله بود که روز عاشورا در کربلا با امام حسین علیه السلام شهید شد. پس از شهادت عبدالله بن مسلم، جوانان بنی هاشم به طور دسته جمعی، بی اجازه بر دشمن حمله کردند. امام حسین علیه السلام فریادی کشید و آنان را از حمله گروهی بازداشت و با صدایی رسا فرمود: «ای پسر عموهای من! برای مرگ، شکیبا باشید.» جوانان اهل بیت، دست از حمله برداشتند و بازگشتند، ولی در این فاصله، محمد بن مسلم (فرزند دیگر مسلم بن عقیل) به دست ابومرهم ازدی و لقیط بن ایاس جُهنی به شهادت رسید.
عمروبن الحسن
یکی دیگر از کودکانی است که در کربلا حضور داشت و پس از حادثه عاشورا اسیر شد. نقل شده است روزی یزید به او گفت: آیا با پسرم عبدالله کشتی می گیری؟ عمروبن الحسن گفت: نیرویی برای کشتی ندارم ولی با یک چاقو به من و یک چاقو هم به او بده تا با هم بجنگیم. اگر او مرا کشت، من به جدم رسول خدا صلی الله علیه و آله و پدرم علی بن ابی طالب علیه السلام می پیوندم و اگر من او را بکشم، او به جدش ابوسفیان و پدرش معاویه خواهد پیوست.
یزید گفت: «این خویی است که من می شناسم. مار جز مار نمی زاید؟». کنایه از اینکه عمرو بن الحسن، شجاعت و دلاوری را از پدران و اجداد خود به ارث برده است.
نقش کودکان و نوجوانان در نهضت حسینی علیه السلام
در جنگ ها، اگر نیروهای نظامی در برابر یکدیگر قرار بگیرند، مردم تلفات جانی و مالی آن را عادی می دانند و عواطف آنان جز برای مدتی کوتاه برانگیخته نمی شود. با این حال، اگر جنگ به شهرها و مناطق غیرنظامی سرایت کند و زنان و کودکان و نوجوانان و افراد بی طرف، طمعه آتش جنگ شوند، حتی انسان های سنگ دل و بی عاطفه نیز عاملان آن را سرزنش می کنند. در واقعه عاشورا، کودکان و نوجوانان همپای بزرگ سالان، نقش مؤثری ایفا کردند که در سه جنبه قابل بررسی است:
الف) زنده نگه داشتن یاد عاشورا
شهادت و اسارت کودکان و نوجوانان در کربلا، دلِ سنگ را می شکند و دیده هر خشک چشمی را تر می کند و این مسئله، سبب زنده نگه داشتن یاد و خاطره عاشورا می شود.
ب) هدایت گنه کاران
شهادت کودکان و نوجوانان سبب هدایت گنه کاران می شود؛ زیرا عواطف آنها را برمی انگیزد و آنها را متأثر می سازد و اشکشان را جاری می کند. آشکارا است که اشک چشم، آلودگی های دل را شست وشو می دهد و هنگامی که این مسئله تکرار شود، سرانجام چشم دل او باز می شود و چراغ پر فروغ هدایت و کشتی نجات را می بیند و به آن سو حرکت می کند.
ج) پیام رسانی نهضت عاشورا
کودکان و نوجوانان عاشورا یا جنگیدند و به شهادت رسیدند یا به اسارت درآمدند و پیام نهضت عاشورا را به مردم رساندند.
ویژگی های الگویی کودکان و نوجوانان عاشورایی
الگوپذیری و سرمشق گرفتن از رفتار دیگران از ویژگی هایی است که به حکم آفرینش در وجود انسان به ودیعه نهاده شده است. این ویژگی در گروه سنی کودک و به ویژه نوجوان نمود بیشتری دارد. به همین دلیل، در این قسمت، برخی از ویژگی های کودکان و نوجوانان حاضر در کربلا را که قابلیت الگودهی به کودکان و نوجوانان امروزی را دارند، بیان می کنیم:
الف) ولایت پذیری
کودکان و نوجوانان عاشورایی، تسلیم مطلق مقام ولایت امامِ زمانِ خود بودند و در راه دفاع از امام و آرمان های او تا پای فدای جان پیش رفتند.
ـ پیام برای کودکان و نوجوانان امروز:
1. مقام ولایت را بشناسیم.
2. از اوامر و نواهی مقام رهبری اطاعت کنیم.
3. از مقام رهبری ـ که دنباله ولایت خدا، پیامبراعظم صلی الله علیه و آله و ائمه اطهار علیهم السلام است ـ دفاع کنیم.
ب) عشق به شهادت
یکی از الگوهای رفتاری آنان، عشق به شهادت و نهراسیدن از مرگ بود. هنگامی که امام حسین علیه السلام نظر قاسم بن الحسن علیه السلام را درباره مرگ می پرسد، می گوید: «عموجان! مرگ در راه خدا و در رکاب تو، نزد من از عسل شیرین تر است».
- پیام:
- معنی شهادت را درک کنیم.
- از سختی ها و مرگ نهراسیم.
- مقام و رتبه شهید را بشناسیم.
ج) شجاعت و شهامت
نوجوانان عاشورایی با وجود کمی سن، مردانه در مقابل دشمن وحشی و سنگل دل ایستادند و جنگیدند. آنان هنگامی که پای در میدان نبرد می گذاشتند، با شجاعت هرچه تمام، ابتدا خود را معرفی می کردند و سپس در میدان جنگ ده ها مرد جنگی را از پای در می آوردند.
قاسم بن الحسن علیه السلام ، هنگامی که به میدان می رود، با جسارت هرچه تمام، خود را چنین معرفی می کند: «اگر مرا نمی شناسید، پس بدانید من فرزند امام حسن علیه السلام نوه پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله هستم.
به روایتی، وی در میدان جنگ، 35 مرد جنگی را از پای درآورد.
عون فرزند حضرت زینب علیهاالسلام نیز در میدان جنگ چنین می گوید: «اگر مرا نمی شناسید، من پسر جعفر طیارم! آن شهید راستینی که در بهشت می درخشد و با بال سبزی که خداوند به او عطا فرموده است، پرواز می کند. این افتخار، برای من و او در محشر کافی است».
او 21 سپاهی را به یزید دوزخ فرستاد.
پیام:
- در برابر دشمنان باید شجاع بود.
- در برابر سختی ها و مشکلات زندگی باید با شهامت و دلیری ایستادگی کرد.
- در برابر توطئه های دشمن باید از تمامی وسایل ممکن استفاده کرد.
د) رعایت ادب و اجازه گرفتن از بزرگ تر
تمامی نوجوانان حاضر در کربلا، هنگامی که قصد رفتن به میدان را داشتند، نزد امام حسین علیه السلام آمدند و از ایشان اجازه گرفتند.
پیام:
- همواره و در تمامی لحظات باید به بزرگ تر از خود احترام گذاشت.
- در انجام کارها به ویژه کارهای مهم باید به بزرگ ترها اطلاع بدهیم.
- در انجام کارها، بر بزرگ ترها پیش دستی نکنیم.
توجه به نماز و ارتباط با خدا
کودکان و نوجوانان عاشورایی در سخت ترین لحظات، نماز به جای آوردند. فرزندان مسلم پیش از شهادت، از قاتل خود درخواست کردند که نماز بخوانند. هنگامی که او اجازه داد، وضو گرفتند، دو رکعت به جای آوردند و دست به مناجات با خدا برداشتند و گفتند: «ای خداوند حی داور! بین ما و این مرد، تو خود، داوری فرما!».
پیام:
- هیچ گاه نماز را ترک نکنیم.
- نماز، بهترین راه ارتباط با خداست.
- نماز در مشکلات، تسلی دل و مایه صبوری و بردباری است.
ز) معرفت بالای دینی و جانبازی در راه اسلام
شناخت حق از باطل و معرفت بالا، نسبت به تعالیم دین و آشنایی با انحراف دین از ویژگی های آنان بود. محمد با اینکه نوجوانی بیش نیست، هنگام رجزخوانی در میدان جنگ می گوید: «از دشمنان کوردل و پستی که به جنگ ما آمده و دستورهای قرآن را وارونه کرده و کفر و طغیان را آشکار کرده اند، به خداوند شکایت می کنم. سپس شجاعانه جنگید و به همراه عون به شهادت رسید.
امام محمد باقر علیه السلام که در کربلا کودک خردسالی بیش نبود، وقتی یزید تصمیم به کشتن پدرش امام سجاد علیه السلام می گیرد و نظر مشاورانش را در این زمینه می خواهد و آنها پاسخ مثبت می دهند، به یزید می فرماید: «ای یزید! اینها برای خوشایند تو، برخلاف هم نشینان فرعون رأی دادند. آن گاه که فرعون درباره موسی و هارون با آنها مشورت کرد، گفتند: موسی و برادرش را مهلت بده! اما اینان رای به کشتن ما دادند و این بی علت نیست.»
یزید گفت: علت آن چیست؟
فرمود: «آنها عاقل بودند و اینها نادان؛ زیرا جز حرام زادگان، پیغمبران و فرزندان آنان را نمی کشند.» یزید سر به زیر انداخت و از کشتن امام سجاد علیه السلام صرف نظر کرد.
پیام:
- باید از مفاهیم دینی درک عمیق پیدا کرد.
- باید اطلاعات و معلومات دینی خود را بالا ببریم.
- در برابر توطئه های دشمن باید هشیار باشیم.
ح) حس مسئولیت نسبت به کوچک تر از خود
هنگامی که قاتل می خواهد سر فرزندان مسلم را از تن جدا کند، برادر بزرگ تر ابتدا از قاتل می خواهد که چون مادر، برادر کوچک تر را به او سپرده است، ابتدا او را بکشد تا شاهد کشته شدن برادر کوچک تر خود نباشد.
پیام:
- علاقه و محبت شدید نسبت به برادر.
- وظیفه شناسی و احساس مسئولیت نسبت به کوچک تر از خود.
ط) وفاداری
کودکان و نوجوانان عاشورایی، با وجود کوچکی و کمی سن، وفادارترین نوجوانان جهان بودند؛ زیرا آنانی که توان جنگیدن و مبارزه نظامی را داشتند، در رکاب عموی خود جنگیدند تا به شهادت رسیدند و آنانی که توان مبارزه را نداشتند، به اسارت درآمدند و پیام مظلومیت و حقانیت شهدای کربلا را به گوش جهانیان رسانیدند.
- پیام:
- به عهد خود وفادار باشیم.
- در امور مورد رضایت حق تعالی نسبت به اقوام، دوستان و یاران، باوفا باشیم و آنها را در لحظه های سخت تنها نگذاریم.
الگوگیری نوجوان امروز از نوجوان عاشورایی
نوجوان امروز، در انقلاب اسلامی ایران تمام توان خود را به کار گرفت و پا به پای بزرگ ترها در راه سرنگونی حکومت شاهنشاهی تلاش کرد. او با شرکت در راه پیمایی، شعار دادن علیه نظام، کمک به نیروهای انقلابی، مجروحان و فراریان، پخش اعلامیه و حتی دادن جان خود در این راه ثابت کرد که ادامه دهنده راه نوجوان عاشورایی است.
نوجوان امروز، در هشت سال دفاع مقدس ثابت کرد که هم چنان وفادار است، عاشورا را فراموش نکرده و در راه حفظ دین و وطن، حاضر به هر نوع جانبازی است. نوجوان عاشورایی، الگوی محمدحسین فهمیده و بهنام محمدی است که هیچ هراسی از مرگ نداشتند و با اراده خود، شهادت را انتخاب کردند.
نوجوان امروز، نوجوان فلسطینی است که سال هاست با سنگ و چوب، در مقابل سربازان رژیم اشغال گر قدس ایستادگی کرده است و پیام رسان مظلومیت مردم فلسطین به گوش جهانیان است. نوجوان فلسطینی همچون قاسم، محمد، عون و... از مرگ نمی هراسد و جان خود را در راه دفاع از آرمان هایش فدا می کند.
نوجوان امروز، به مقام ولایت خود، بنیان گذار انقلاب اسلامی و رهبر معظم انقلاب، عشق می ورزد، به او به دیده احترام می نگرد و به سخنانش گوش جان می سپرد.
نوجوان امروز، تمام تلاش خود را به کار می گیرد تا در عرصه های علمی، توانایی خود را به جهانیان ثابت کند و با کسب رتبه های بالا در مسابقه های علمی، پیام قدرت و توان مندی نوجوان مسلمان را به گوش جهانیان برساند.
منابع پیشنهادی در زمینه عاشورا و کودک و نوجوان
7. دست های تنهای من
پهلوانیان، احمد، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، 1378، 63صفحه.
8. غنچه خونین؛ شرح زندگانی و شهادت حضرت علی اصغر
زجاجی مجرد، مجید، کاشان، مرسل، چاپ اول، 1378، 128صفحه.
9. اشکی بر سه ساله
حائری تبار(قحطانی)، محمد، تهران، عاشورا، چاپ اول، 1380، 306صفحه.
10. داستان غم انگیز حضرت رقیه علیهاالسلام
شیرازی، علی، قم، خرم، چاپ اول، 1377، 88 صفحه.
11. داستان هایی از حضرت رقیه علیهاالسلام
میرخلف زاده، احمد و قاسم، قم، روحانی، چاپ اول، 1380، 96 صفحه.
12. ستاره درخشان شام؛ حضرت رقیه دختر امام حسین علیه السلام
جـِـگَر یا کَبـِد بزرگترین غده بدن است[۲] که در فعالیتهای سوختوساز بدن مانند گوارش نقش دارد.
تمام خوندستگاه گوارش توسط سیاهرگی به نام ورید پورت جمعآوری شده و وارد کبد میشود و تمام مواد جذب شده از لوله گوارشی از کبد عبور میکنند. دیگر کارهای کبد به دام انداختن سموم و تصفیه آنها با تبدیل کردنشان به مواد بی ضرر است. همچنین، این کبد است که متابولیسم داروها را در بدن بر عهده دارد. شرکت در خون سازی (در دوره پیش از تولد) و مقاومت در برابر عفونتها، فراهم ساختن سریع انرژی در هنگام ضرورت، ذخیره آهن و... از دیگر فعالیتهای کبد است[۳]
کبد به عنوان یک سیستم بافری مهم برای گلوکز خون عمل میکند به این معنی که هنگامی که گلوکز خون بعد از صرف یک وعده غذا تا غلظت زیادی بالا میرود میزان ترشح انسولین نیز افزایش مییابد و در حدود ۳/۲ گلوکز جذب شده از روده بلافاصله به گلیکوژن تبدیل شده و در کبد ذخیره میشود. در طی ساعات بعد که غلظت گلوکز خون و نیز در این ترشح انسولین کاهش مییابد، کبدگلیکوژن را تجزیه و به گلوکز تبدیل میکند.
این تنظیم در بیماران با اختلالات کبدی تقریباً غیر ممکن است.
کالبدشناسی
کبد عضو قهوهای مایل به قرمز با چهار لوب نابرابر از نظر شکل و اندازه میباشد. وزن طبیعی کبد انسان ۱٫۶۶-۱٫۴۴ کیلوگرم (۳٫۷-۳٫۲ پوند) بوده،[۶] و اندامی صاف، صورتی-قهوهای و مثلثی شکل میباشد. کبد بزرگترین اندام داخلی (پوست بزرگترین اندام کلی است) و بزرگترین غده در بدن انسان است. محل این اندام در یک چهارم بالایی حفره شکمی بوده، و درست زیر دیافراگم قرار دارد. کبد در سمت راست معده بوده و روی کیسه صفرا قرار دارد. دو رگ خونی به آن متصل شده است، یکی از آنها شریان کبدی و دیگری سیاهرگ باب نام دارد. شریان کبدی خون آئورتی را حمل میکند، در حالی که سیاهرگ باب خون شامل مواد مغذی هضم شده از گوارش و همچنین طحال و لوزالمعده را حمل میکند. این رگهای خونی به مویرگها تقسیم شده، و خون را به لوبولها هدایت میکنند. هر لوبول از میلیونها یاخته کبدی تشکیل شده که اساس یاختههای متابولیکی هستند. لوبولها واحدهای عملکردی کبد هستند.
انواع سلول
دو نوع عمده از سلولهای عمومی در لوبولهای کبد وجود دارد؛ سلولهای پارانشیمی و غیرپارانشیمی. ۸۰٪ حجم کبد را سلولهای پارانشیم تشکیل داده و هپاتوسیت نامیده میشوند. سلولهای غیرپارانشیمی ۴۰٪ از تعداد کل سلولهای کبد را تشکیل میدهند اما تنها ۶٫۵٪ حجم کبد را شامل میشوند. سلولهای آندوتلیال سینوسی کبدی، سلولهای کوپفر و سلولهای ستارهای کبدی تعدادی از سلولهای غیرپارانشیمی سینوس کبد هستند.[۷]
جریان خون
کبد دارای دو جریان خون از سیاهرگ باب و شریان کبدی میباشد. حدود ۷۵٪ از جریان خون کبد، توسط سیاهرگ باب از خون وریدی طحال، دستگاه گوارش و اندامهای مرتبط با آن تامین میشود. شریان کبدی باقیمانده جریان خون کبد را تامین میکند. اکسیژن از هر دو منبع تامین میشود؛ تقریبا نصف اکسیژن کبد توسط سیاهرگ باب و نصف آن توسط شریان کبدی تهیه میشود.[۸] خون در سینوسهای کبدی جریان یافته و داخل ورید مرکزی هر لوبول تخلیه میشود. وریدهای مرکزی با ورید کبدی که کبد را ترک میکند یکی میشوند.
صفرا توسط مجرای مشترک صفرا مستقیما وارد دوازدهه میشود، یا توسط مجرای سیستیک موقتا در کیسه صفرا ذخیره میشود. مجرای مشترک صفرا و مجرای پانکراس با یکدیگر در آمپول واتر وارد بخش دوم دوازدهه میشوند.
کبد انسان
اگر سطح جداری را مشاهده کنید، کبد انسان به طور معمول به دو لوب تقسیم میشود (چپ و راست)؛ اما اگر سطح احشایی را مشاهده کنید کبد به چهار لوب به علاوه لوب دمی و چهارگوش تقسیم میشود. نشانههای کالبدشناسی دیگری نیز وجود دارد، از جمله لیگامان وریدی (لیگامان آرانشیو) و لیگامان دایرهای (لیگامان ترس) که بعدا در سمت چپ کبد به دو بخش تقسیم میشوند. لیگامان داسی (لیگامان فلسیفرم) در جلوی کبد (سمت قدامی) قابل مشاهده است. این لیگامان کبد را به دو لوب چپ و راست تقسیم میکند.
بخشهای کالبدشناسی
کبد در طبقهبندی Couinaud کالبدشناسی کبد، به هشت بخش عملکردی مستقل تقسیم میشود (یا اگر بخشهای زیرین را حساب کنید به ۹ بخش تقسیم میشود).[۹]
دیگر حیوانات
کبد در تمام مهرهداران وجود دارد، و به طور معمول بزرگترین اندام (داخلی) میباشد. شکل آن در گونههای مختلف متفاوت است، و به دلیل شکل بزرگش و ترتیب قرارگیری اندامهای اطراف آن قابل تشخیص است. با این حال، در بیشتر گونهها کبد به دو لوب چپ و راست تقسیم میشود؛ استثنا در این قاعده کلی مارها هستند، که به دلیل ضرورت شکل بدن کبد آنها به شکل سیگار برگ وجود دارد. ساختار داخلی کبد آن کاملا شبیه همه مهرهداران است.[۱۰]
این اندام گاهی اوقات به عنوان کبد مرتبط با دستگاه گوارش طنابداران اولیه مثل نیزک یافت میشود. هرچند، این اندام یک غده ترشحی است، نه یک اندام متابولیکی، و چگونگی همساختشناسی واقعی آن با کبد مهرهداران مشخص نیست.[۱۰]
فیزیولوژی
عملکردهای مختلفی از کبد توسط سلولهای کبدی یا هپاتوسیتها انجام میشود. در حال حاضر، هیچ اندام مصنوعی یا دستگاهی که توانایی تقلید تمام عملکردهای کبد را داشته باشد وجود ندارد. در درمان تجربی نارسایی کبد بعضی از عملکردها را میتوان با دیالیز کبد مشابه سازی کرد. تصور میشود که کبد مسئول ۵۰۰ عملکرد جداگانه در ترکیب با دیگر سیستمها و اندامها میباشد.
در سهماهه اول زندگی جنین، کبد اصلیترین محل برای تولید گلبول قرمز میباشد. در هفته ۳۲ باروری، مغز استخوان تقریبا به طور کامل این وظیفه را به عهده میگیرد.
کبد صفرا (مایع زرد رنگ) را تولید و دفع میکند، صفرا برای امولیسیون چربیها مورد نیاز بوده و به جذب ویتامین کا کمک میکند. مقداری از صفرا مستقیما وارد دوازدهه میشود و مقداری از آن در کیسه صفرا ذخیره میشود.
کبد مسئول اثرات ایمونولوژیکی میباشد - سیستم فاگوسیتی تک هستهای (ام پی اس) کبد شامل بسیاری از سلولهای ایمونولوژیکی فعال است، همچنین به عنوان «غربال» برای آنتیژنهای حمل شده توسط سیستم باب عمل میکند.
کبد به عنوان مخزن خون نیز عمل میکند، یک اندام قابل بسط میباشد. مقدار زیادی از خون میتواند در رگهای خونی ذخیره شود، این مقدار حجم نرمال خون در وریدهای کبدی میباشد و در سینوسهای کبدی در حدودو ۴۵۰ میلی لیتر میباشد. در طول نارسایی قلبی با احتقان محیطی، کبد گسترش مییابد، و گاهی اوقات ۰٫۵ تا ۱ لیتر از خون اضافی به علت فشار بالا در دهلیز راست که باعث بازگشت فشار در کبد میشود در وریدهای کبدی و سینوسها ذخیره میشود.
ارتباط با پزشکی و داروشناسی
ظرفیت اکسیداتیو کبد با افزایش سن کاهش مییابد بنابراین هر دارویی که به اکسیداسیون نیاز داشته باشد (مثلا بنزودیازپین) احتمال زیاد دارد که به سطوح سمیت برسد. هرچند، داروهایی با نیمهعمر کوتاه، از جمله لورازپام و اگزازپام در بیشتر مواردی که بنزودیازپین در طب سالمندان مورد نیاز است، ترجیح داده میشوند.
کبد تقریبا از هر اندامی در بدن حمایت میکند و برای بقا حیاتی است. به دلیل محل استراتژیک و عملکردهای چندبعدی خود کبد نیز مستعد بسیاری از بیماریها میباشد.[۱۲]
عمومیترین بیماریها شامل: عفونتهایی از جمله هپاتیتهایآ، ب، سی، دی، ای، آسیبهای ناشی از نوشیدنیهای الکلی، کبد چرب، سیروز، سرطان، آسیبهای دارویی (به خصوص توسط استامینوفن (پاراسیتامول) و داروهای ضد سرطانی).
بسیاری از بیماریهای کبدی با یرقان ناشی از افزایش سطح بیلیروبین در سیستم همراه است. بیلیروبین نتیجه فروپاشی هموگلوبینگلبولهای قرمز خون میباشد؛ به طور معمول، کبد بیلی روبین را از خون خارج کرده و از طریق صفرا دفع میکند.
بیماریهایی که با عملکرد کبد تداخل دارند اختلالاتی را در فرآیندهای آن ایجاد خواهند کرد. هرچند، کبد ظرفیت بالایی برای بازسازی و ذخیرهسازی دارد. در بیشتر موارد، کبد تنها علائم را بعد از آسیب گسترده نشان میدهد.
کبد تنها اندام داخلی بدن انسان است که توانایی باززایی طبیعی بافتهای از دست رفته را دارد؛ کمتر از ۲۵٪ کبد میتواند به تمام کبد احیا شود.[۱۳] باززایی بسیار سریع است. کبد طی یک تا دو هفته بعد از از دست دادن بیش از ۵۰٪ حجم خود به اندازه طبیعی خود باز خواهد گشت.
سه پیوند اولیه کبد انسان توسط توماس استارزل در سال ۱۹۶۳ در ایالات متحده انجام شد.[۱۵] در سال ۱۹۶۸، روی کالن در کمبریج انگلستان اولین پیوند کبد را در بریتانیای کبیر انجام داد.[۱۶]
پیوند کبد تنها گزینه برای افرادی است که مبتلا به نارسایی غیرقابل بازگشت کبدی هستند. بیشتر پیوندهای انجام شده برای بیماریهای مزمن باعث سیروز میشوند، از جمله هپاتیت سی مزمن، الکلیسم، هپاتیتهای خودایمن و بسیاری دیگر از بیماریها. پیوندهای کبد انجام شده برای نارسایی حاد کبد که در آن نارسایی در طول چند روز هفته رخ میدهد کمتر شایع است.
در این سه شهر یعنی شیراز، کرمان و مشهد که به عنوان سه قطب پزشکی کشور نیز مطرح هستند پیوند کبد انجام میپذیرد.
پیشرفت
اندامزایی
منشا کبد قرارگیری آن در بخش شکمی اندوردم فورگات (اندودرم یکی از ۳ لایه سلولی جوانه جنینی میباشد) و مجاور مزانشیمدیواره ترنسورسوم میباشد. در رویان انسان، دایورتیکولوم کبد یک لوله اندودرمی است که از فورگات به اطراف مزانشیم گسترش یافته است. مزانشیم دیواره ترانسورسوم باعث تکثیر این اندودرم به شاخه شاخه شدن و شکلگیری اپیتلیوم غدهای کبد میشود. بخشی از دایورتیکولوم کبدی (که این منطقه نزدیک لوله گوارش است) در ادامه به عنوان مجرای زهکشی کبد عمل میکند، و شاخهای از این مجرا کیسه صفرا را ایجاد میکند.[۱۷] علاوه بر این سیگنالهای مزانشیم دیواره ترانسورسوم، فاکتور رشد فیبروبلاست از تکامل قلب نیز همراه با رتینوئیک اسید ناشی از مزودرم صفحه جانبی به صلاحیت کبد کمک میکند. سلولهای اندودرمی کبدی تحت یک انتقال مورفولوژیکی از ستونی به شبه لایهای منجر به ضخامت اولیه جوانه کبد میشود. سلولهای ستارهای کبد از مزانشیم مشتق میشوند.[۱۸]
بعد از مهاجرت هپاتوبلاستها به مزانشیم دیواره ترانسورسوم، معماری کبدی با سینوسهای کبدی شروع به کار میکند و مویرگهای صفراوی ظاهر میشوند. جوانه کبد به لوبهای کبدی تقسیم میشود. ورید نافی چپ به مجراهای وریدی تبدیل شده و ورید ویتلاین به ورید باب تبدیل میشود. گسترش جوانه کبد توسط سلولهای بنیادی خونساز انجام میشود. هپاتوبلاستهای دو پتانسیلی به سلولهای اپیتلیال صفراوی و هپاتوسیتها متمایز میشوند. سلولهای اپیتلیال صفراوی از هپاتوسیتهای اطراف ورید باب متمایز میشوند، ابتدا یک، تکلایه تولید و سپس دولایه از سلولهای مکعبی تولید میکنند. در صفحه داکتال، تمرکز انبساط در نقاطی از دولایه پدیدار میشود، توسط مزانشیم باب محصور شده، و تحت توبولزایی در مجراهای صفراوی درونکبدی قرار میگیرد. هپاتوبلاستها مجاور ورید باب قرار نگرفته و در عوض به هپاتوسیتها متمایز شده و در طنابهای خطی سلولهای اپی تلیال مزانشیم و مجراهای صفرا قرار میگیرند. هنگامی که هپاتوبلاستها به هپاتوسیتها تخصصی شده و گسترش مییابند، عملکردها را از یک هپاتوسیت بالغ دریافت میکنند، و در نهایت هپاتوسیتهای بالغ به عنوان سلولهای اپیتلیال بسیار قطبی با انباشتگی گلیکوژن فراوان ظاهر میشوند.
تامین خون جنین
در جنین در حال رشد، منبع اصلی خون کبد از ورید نافی است که مواد مغذی را برای جنین در حال رشد تامین میکند. ورید نافی از ناف وارد شکم میشود، و در طول لبه آزاد لیگامان فلسی فرم کبد به سطح تحتانی کبد به طرف بالا عبور میکند. به شاخه چپی ورید باب متصل میشود. مجراهای وریدی، خون را از ورید باب چپی به ورید کبدی چپی و سپس به بزرگسیاهرگ زیرین حمل میکنند، و اجازه میدهند خون جنینی در کبد دور بزند.
درجنین، کبد در طول بارداری نرمال توسعه مییابد، و تصفیه نرمال کبد جنین انجام نمیشود. کبد اجازه ندارد فرایندهای گوارشی را انجام دهد زیرا جنین وعدههای غذایی را به طور مستقیم مصرف نمیکند، اما مواد مغذی را توسط جفت از مادر دریافت میکند. کبد جنین برخی از سلولهای بنیادی خون را آزاد میکند که به تیموس جنین مهاجرت میکنند، بنابراین ابتدا لنفوسیتها، که لنفوسیت تی نامیده میشوند از سلولهای بنیادی کبد جنین ساخته میشوند. هنگامی که جنین متولد میشود، تشکیل سلولهای بنیادی خون در جنین به مغز قرمز استخوان منتقل میشود.
بعد از تولد، ورید نافی و مجراهای وریدی طی دو تا پنج روز کاملا محو میشوند.
کبد میتواند پخته، آبپز، کبابی، سرخ شده، در روغن تفت داده شده یا خام خورده شود (asbeh nayeh or sawda naye در غذاهای لبنانی، ساشیمی کبد). در بسیاری از آمادهسازیها، تکههای کبد با تکههای گوشت و کلیه، مانند اشکال مختلف کبابهای شبکهای خاورمیانهای ترکیب میشوند (به عنوان مثال meurav Yerushalmi). کبد اغلب در پخشینه درست میشود. مثالهای خوب شناخته شده شامل liver pâté، جگر چرب، chopped liver، و leverpastej میباشند. سوسیسهای کبدی از جمله Braunschweiger و liverwurst نیز ارزش غذایی دارند. خوراک سنتی آفریقای جنوبی، به نام Skilpadjies، از کبد گوسفند چرخ شده پیچیده در netvet (چربی غشا پوششی) تهیه شده و روی آتش کباب شده است.
کبد حیوانات غنی از آهن و ویتامین آ میباشند، و روغن جگر ماهی معمولا به عنوان مکمل غذایی استفاده میشود. به طور سنتی، کبد بعضی از ماهیها مخصوصا لقمهماهی معمولی به عنوان غذا ارزش دارد. این کبد برای آمادهسازی غذا مورد استفاده قرار میگیرد، از جمله در کبد اسکیت آبپز با تست در انگلستان، همچنین beignetsde foie de raie و foie de raie en croute در آشپزی فرانسوی.[۱۹]
اشارات فرهنگی
در اساطیر یونانی، پرومته به دلیل آشکار کردن آتش برای انسان توسط خدایان مجازات شد، او را در جایی که یک کرکس (یا یک عقاب) جگر او را نوک میزد به سنگ زنجیر کردند و جگر در طول شب دوباره ساخته میشد. (کبد تنها اندام داخلی انسان است که میتواند خودش را به میزان قابل توجهی بازسازی کند) بسیاری از مردم باستانی خاور نزدیک و مناطق مدیترانهای نوعی از طالعبینی به نام هاروسپیسی را تمرین میکنند، آنها سعی میکنند اطلاعات را با تمرین بر روی کبدهای گوسفند و دیگر حیوانات به دست بیاورند.
در افلاطون، و در فیزیولوژیهای بعدی، کبد به عنوان مکان تاریکترین احساسات تصور میشود (به طور خاص خشم، حسادت و طمع) که انسان را به واکنش وادار میکند.[۲۰] در تلمود (رساله براکهوت ۶۱ ب) کبد به عنوان محل خشم است که با کیسه صفرا خنثی میشود.
در زبانهای فارسی، اردو و هندی (جگر یا जिगर یا jigar) در سخنرانیهای تمثیلی جگر، مرجع شجاعت و احساسات قوی یا «بهترین حالت فرد» است.
افسانه جانسون کبدخوار میگوید که او میتواند کبد هرکسی را که بعد از شام کشته شده باشد، بریده و بخورد.
در فیلم رسالت، خوردن کبد حمزه بن عبدالمطلب در طول غزوه احد توسط هند دختر عتبه به تصویر کشیده شده است. اگرچه روایاتی وجود دارد که هند به جای خوردن کبد حمزه «طعم آن را چشید»، صحت این روایات جای سوال دارد.
سرطان کبد
شرح بیماری
سرطان کبد عبارت است از یک تومور بدخیم (سرطانی) که از بافت کبد منشأ میگیرد. در کبد سرطانهایی نیز یافت میشوند که از نقاط دیگر منشأ گرفته به کبد گسترش یافتهاند. سرطان کبد معمولاً در ارتباط با یک بیماری زمینهای در کبد مثل سیروز کبد رخ میدهد. این سرطان در هر دو جنس به وجود میآید، اما در مردان شایعتر است.
علایم شایع
•وجود یک توده سفت در قسمت بالایی در سمت راست
•کاهش وزن و بیاشتهایی بدون توجیه
•ندرتاً زردی چشمها و پوست
•احساس ناراحتی در شکم که شبیه حالتی است که انگار ماهیچه دچار کشیدگی شده باشد.
•پایین افتادن قندخون (ضعف، تعریق، گرسنگی، لرزش و سردرد)
•تب
•وجود مایع در شکم؛ بزرگ شدن طحال
•مستعد شدن به خونریزی گوارشی و سایر جاها
علل
•وجود سیروز از قبل در کبد. در حدود 50% بیمارانی که سرطان کبد دارند از قبل از آن دچار سیروز بودهاند.
•عفونت هپاتیت Bیا C
•عفونت احتمالی با ویروسهای آهسته
عوامل افزایش دهنده خطر
•سابقه هپاتیت؛ الکلی بودن
•مصرف قرصهای تنظیم خانواده (ضد حاملگی)
•استفاده از استروییدهای آنابولیک توسط بعضی از ورزشکاران برای افزودن بر حجم عضلات
•مناطق خاص جغرافیایی. سرطان کبد خصوصاً در آفریقای جنوبی و آسیای جنوبشرقی شایع است.
پیشگیری
•الکل به هیچ عنوان ننوشید.
•واکسیناسیون علیه هپاتیت Bممکن است کمککننده باشد.
•انجام منظم آزمایشاتی جهت بررسی وجود این سرطان در افراد در معرض خطر (کسانی که سیروز یا هپاتیت مزمن فعال دارند).
عواقب مورد انتظار
•این بیماری در حال حاضر لاعلاج است. تنها تعداد کمی از بیماران تا 5 سال پس از جراحی زنده میمانند. اما علایم را میتوان تخفیف داد یا کنترل نمود و البته تا به حال چندین مورد بودهاند که بدون دلیل مشخص بهبود یافتهاند.
•تحقیقات علمی در زمینه علل و درمان این سرطان ادامه دارند، بنابراین امید میرود که درمانهای مؤثرتری ابداع شوند و نهایتاً بتوان این سرطان را معالجه کرد.
عوارض احتمالی
•نارسایی کبد
•گسترش سرطان به سایر اعضا، خصوصاً ریهها، غدد فوق کلیوی و استخوانها
درمان
•بررسی تشخیصی عبارتند از آزمایش خون از نظر کار کبد و آنتی ژن هپاتیت ب ، سی تی اسکن کبد، سونوگرافی، عکسبرداری از شکم، آنژیوگرافی از رگهای کبد (عکسبرداری از رگها با تزریق ماده حاجب و تاباندن اشعه ایکس ) و نمونهبرداری از کبد
•در صورت امکان، جراحی برای برداشتن تومور. تنها 25% از سرطانهای کبد را میتوان با موفقیت برداشت. پیوند کبد در تعدادی از بیماران موفقیتآمیز بوده است، اما عود سرطان شایع است.
•روان درمانی یا مشاوره برای کنار آمدن با این بیماری لاعلاج
•ممکن است نهایتاً لازم شود بیمار در یک مرکز نگهداری بستری و درمان وی در آنجا ادامه یابد.
داروها
•برای ناراحتی خفیف میتوان از داروهایی مثل استامنیوفن استفاده نمود. در صورت نیاز، داروهای ضد درد قویتری تجویز خواهند شد.
•داروهای ضد سرطان تاکنون نتایج خوبی ندادهاند.
فعالیت در زمان ابتلا به این بیماری
تا حدی که قدرتتان اجازه میدهد فعال بمانید.
رژیم غذایی
رژیم خاصی توصیه نمیشود. الکل ننوشید.
درچه شرایطی باید به پزشک مراجعه نمود؟
•اگر شما یا یکی از اعضای خانوادهتان علایم سرطان کبد را دارید.
•اگر علایم خونریزی ظاهر شوند، خصوصاً خونریزی از دستگاه گوارش. این علایم عبارتند از استفراغ خونی یا استفراغی که حاوی ماده سیاه رنگ شبیه دانههای قهوه باشد، وجود خون در اجابت مزاج، یا اجابت مزاج سیاهرنگ و قیری
کبد چرب
افزایش مصرف غذاهای چرب و آماده، فرهنگ استفاده از غذاهای سریع آماده شونده (Fast Food)و عدم فعالیت مناسب یا گسترش زندگی ماشینی، بیماریهای مختلفی به همراه آورده است. درگیری کبدی، از جمله مضرات مصرف مواد غذایی نامناسب می باشد. امروزه متاسفانه بیماری کبد چرب که نسبتاً شایع شده است، با وزن بیمار ارتباطی مستقیم دارد و با توجه به افزایش چاقی در جوامع مختلف (از جمله ایران) نیز رو به افزایش است.
کبد چرب چیست؟
بیماری كبد چرب یك التهاب كبدی است كه در اثر تجمع بیش از اندازه ی چربی در بافت كبد ایجاد می شود.کم کاری کبد یا تنبلی کبد نام قدیمی کبد چرب است. کبد طبیعی حاوی حدود 5 گرم چربی در 100 گرم وزن خود می باشد، هرگاه مقدار چربی بیش از 5 درصد وزن آن افزایش یافت به این حالت "کبد چرب" گفته می شود. منظور از کبد چرب، رسوب چربی (عمدتاً از چربیهای خنثی مثل تری گلیسیرید) در کبد است که در رابطه با مصرف الکل می تواند باشد که به آن "Alcoholic Fatty Liver" می گویند، یا بدون مصرف الکل و یا در حضور میزان بسیار جزیی از الکل (که برای کبد خطر ساز نیست) ایجاد می شود که تحت عنوان کلی "Non Alcoholic Fatty Liver Disease" (بیماری کبد چرب غیر الکلی) است که نام دیگر آن Non Alcoholic Steatohepatitisاست.
کبد چرب غیرالکلی (= Non Alcoholic SteatohepatitisNASH)
کبد چرب غير الکلي با التهاب، تجمع چربي و بافت فيبروز در کبد شناخته مي شود که باعث دردهاي ناحيه راست و بالاي شکمي مي شود، اگر چه يافته هاي مشابه در افراد وابسته به مصرف الکل ديده مي شود، NASH در افراد بدون سابقه مصرف الکل و يا مصرف بسيار ناچيز ايجاد مي گردد. علت دقيق NASHناشناخته است.
بيشتر افراد مبتلا بين سنين 60-40 سال ميباشند، اگر چه اين اختلال ميتواند در کودکان بالاي سن 10 سال نيز اتفاق بيفتد. شيوع NASH در خانمها بيشتر از آقايان است. پیش بینی رفتار کبد چرب در هر فرد کار مشکلی است.اغلب افرادی که مبتلا هستند هرگز دچار مشکلات جدی در کبدشان نمیشوند اما افرادی نیز وجود دارند که به علت ابتلا به کبد چرب غیر الکلی دچار سیروز میگردند.سیروز اسمی است که نشان دهنده صدمات بسیار شدید کبد و وخامت اوضاع آن است.
درحال حاضر درمان NASH بر کنترل برخی از بیماریهای همراه آن مانند دیابت و چاقی و پیگیری بیمار از نظر پیشرفت بیماری متمرکزاست.
چاقي و افزايش وزن، ديابت، افزايش چربي خون و مصرف بعضي داروهايي خاص مثل
چاقي بیش از 70% افراد مبتلا به NASH چاقند و بیشتر آنان 10 تا 40 % سنگین تر از وزن ایده آل خود هستند.
افزايش چربي خون
20 تا 80 % افراد مبتلا به NASH چربی خون بالا دارند. (منظور بالا بودن تریگلیسرید و کلسترول است)
ديابت 75% افراد مبتلا به NASHدیابت قندی دارند.
مقاومت به انسولين
منظور از مقاومت به انسولین این است که بدن این افراد قادر به استفاده از انسولین برای سوخت قندها نیست و این خود باعث ایجاد دیابت میشود.مقاومت به انسولین از طرفی خود باعث چاقی و بالا رفتن چربی خون میشود
فاکتورهاي موثر بر متابوليسم
برخی از فاکتورهای موثر بر متابولیسم با NASH مرتبطند.مانند تغذیه غیر دهانی , کاهش وزن سریع , گرسنگی بسیار شدید و درمان داخل وریدی گلوکز در بیمارانی که شرایط وخیمی دارند.
جراحي شکم
برخی از جراحی های شکم با NASH ارتباط دارند.مثل برداشتن قسمت وسیعی از روده کوچک و جراحی معده برای درمان چاقی و جراحی کیسه صفرا و لوزالمعده و بای پس قسمتی از روده کوچک.
داروها و سموم
amiodarone , tamoxifen , perhexilene maleate , steroids , synthetic estrogen و Pesticides با ایجاد کبد چرب در ارتباطند.
احتمال پیدایش کبد چرب غیرالکلی با وزن بیمار ارتباط مستقیم دارد و با توجه به افزایش چاقی در جوامع مختلف از جمله ایران، شیوع این عارضه نیز رو به افزایش است.
فيزيولوژي و عملکرد کبد:
کبد به وزن تقريبي 1500 گرم، بزرگترين غدهي بدن است و دو لوب اصلي، راست و چپ دارد. کبد از دو منبع خوني تغذيه مي شود: شريان کبدي، که يک سوم خون کبد را تامين ميکند و از آئورت منشا ميگيرد، و وريد باب که دو سوم خون کبد را تامين ميکند و خون گرفته شده از لوله ي گوارش را به آن ميرساند. مجموعهاي از مجاري صفراوي نيز در کبد وجود دارند که صفرا (که منشأ آن سلول هاي کبدي است) از طريق اين مجاري خارج ميشود.
کبد قادر به توليد مجدد خود ميباشد. وجود 20- 10 درصد از کل کبد براي ادامهي حيات کافي است؛ ولي با خارج کردن آن از بدن، مرگ در عرض24 ساعت اتفاق ميافتد. کبد براي انجام بيشتر اعمال متابوليک بدن ضروري بوده و بيش از 500 عمل مختلف را انجام ميدهد.
کارهاي اصلي کبد عبارتاند از:
- متابوليسم کربوهيدرات، پروتئين و چربي؛
- ذخيره و فعال کردن ويتامينها و مواد معدني؛
- تبديل آمونياک به اوره؛
- متابوليسم استروئيدها؛
- عمل کردن بهعنوان يک صافي؛براي محافظت در برابر سيل مواد مضري که به خون سرازير ميشوند. کبد صفرا توليد ميکند، نمکهاي صفراوي براي هضم و جذب چربي و ويتامينهاي محلول در چربي استفاده ميشوند و بيلي روبين محصول نهايي انهدام گلبولهاي قرمز، در کبد ترکيب شده و از طريق صفرا دفع ميشود.
درمان
برای درمان و بهبود کبد چرب باید اختلالات زمینه ساز درمان شوند.در حال حاضر درمان بر روی مهار مشکلات طبی واختلالاتی که زمینه ساز کبد چرب هستند متمرکز است.داروهایی مختلفی مانند متفورمین برای درمان کبد چرب عرضه شدهاند که تاثیر قطعی آنها ثابت نشدهاست .
ورزش روزانه و مصرف مرتب میوه وسبزیجات اثرات مفیدی بر روی این بیماری دارند کاهش تدریجی وزن در افراد چاق لازم بوده ومفید است، ولی کاهش ناگهانی وزن، این اختلال را تشدید میکند .در کبد چرب مقاومت به انسولین شایع بوده وداروهایی که مقاومت به انسولین را درمان میکنند مانند :متفورمین موجب بهبود آنزیمهای کبدی میشوند .ویتامین E با دوز ۴۰۰میلی گرم در روز باعث کاهش آسیب به سلولهای کبدی و بهبود آنزیمهای کبدی میشود ولی چون با خطر افزایش بیماریهای قلبی همراه است مصرف دراز مدت آن توصیه نمیشود .در کودکان علل زمینهای شامل دیابت، سوء جذب چربی، چاقی، ماراسموس، کواشیورکور، بیماری ویلسون، سیستیک فیبروزیس، باید مهار ودرمان شود.
کارآفريني موضوعي است که از اواخر قرن بيستم مورد توجه محافل آموزشي کشورهاي جهان قرار گرفته است. بررسي تاريخ ادبيات کارآفريني مؤيد آن است که اين واژه اولين بار در تئوري هاي اقتصادي و توسط اقتصاد دانان ايجاد شده و سپس وارد مکاتب و تئوري هاي ساير رشته هاي علوم گرديده است. کانتيلون (1755) که ابداع کننده واژه کارآفريني است، کارآفرين را فردي ريسک پذير مي داند که کالا را با قيمت معلوم خريداري مي کند و با قيمت نامعلوم مي فروشد. جين بپنتيست سي کارآفرين را هماهنگ کننده و ترکيب کننده عوامل توليد مي داند اما ويژگي خاصي را براي او در نظر نمي گيرد. به عبارت ديگر فردي بايد عوامل توليد (زمين، نيروي کار و سرمايه) را جهت توليد، تجارت يا ارائه خدمات ترکيب کند که به اين شخص "کارآفرين" و به کار او "کارآفريني" گفته مي شود. يکي ديگر از تعاريف کامل و جامع کارآفريني توسط شومپيترارائه شده است. وي در کتاب خود با عنوان "ئئوري توسعه اقتصادي" بين مفهوم واژه نوآوري و اختراع تفاوت قائل شده است و نوآوري را استفاده از خطرپذيري اختراع براي ايجاد يک محصول يا خدمت تجاري مي داند. به نظر وي نوآوري عامل اصلي ثروت و ايجاد تقاضاست. بنا بر اين کارآفرينان مديران يا مالکاني هستند که با راه اندازي يک واحد توليدي- تجاري از اختراع بهره برداري مي کنند. با توجه به تعاريف ارائه شده در اين خصوص مي توان گفت کارآفرين کسي است که: - کار و شغل ايجاد کند. - خوداشتغالي و ديگر اشتغالي ايجاد کند. - ارزش افزوده ايجاد کند. - محصولات يا خدمات جديد به وجود آورد. - خلاقيت و نوآوري کاربردي داشته باشد. - با خطرپذيري، فعاليت هاي توليدي و اقتصادي انجام دهد. - نيازها را شناسايي و آنها را برآورده سازد. - فرصت ها را به دست آورد ها تبديل کند. - منابع و امکانات را به سوي هدف هدايت کند. - براي تقاضاهاي بالقوه محصول بيافريند (پيش بيني در عرضه و تقاضا). - ايده خلاق را به ثروت تبديل کند.
انواع کارآفريني
در يک نگاه کلي مي توان کارآفريني را به دو نوع اساسي تقسيم نمود. کارآفريني فردي و کارآفريني سازماني. اگر نوآوري و ساخت محصولي جديد يا ارائه خدماتي نو با توجه به بازار، حاصل کار فرد باشد؛ آن را کارآفريني فردي و اگر حاصل تلاش يک تيم در سازماني باشد؛ آن را کارآفريني سازماني مي نامند. بسياري از کارآفرينان کار خود را در قالب ايجاد شرکت هاي کوچک و متوسط (SMEها) شروع مي نمايند. اين شرکت ها سهم به سزايي در توسعه صنايع پيشرفته وايجاد اشتغال داشته و نسبت به شرکت هاي بزرگ از انعطاف پذيري بالايي برخوردارند. لذا بسياري از دولت ها متقاعد شده اند که بايد بستر رشد را براي واحدهاي کوچک و متوسط در قالب انکوباتورها (مراکز رشد فناوري)، پارک هاي صنعتي و فناوري فراهم نمايند و آنها را تا زماني که بتوانند به صورت يک شرکت مستقل وارد بازار شوند، حمايت کنند. در کشورهاي جنوب شرقي آسيا 95% کل بنيادهاي اقتصادي و صنعتي کشورها را SMEها تشکيل داده و به عنوان رکن اساسي در اقتصاد و اشتغال اين کشورها تاثيرگذارند.
مشارکت فناوري اطلاعات در کارآفريني
امروزه روشن شده است كه اطلاعات و ارتباطات دو قدرت مهم هستند. اين دو هم خود ارزش دارند و هم ارزش بوجود ميآورند. فردي كه از بازراهاي مختلف و قيمت اجناس در آن بازراها اطلاع داشته باشد يا از گذشته و آينده بازار باخبر باشد، تصميمات بهتري را براي رسيدن به سود بيشتر مي تواند بگيرد. اطلاعات علاوه بر ارزش ذاتي، جنبه ديگري دارد كه به دانش منتهي ميشود و در مكانيزم تصميمگيري و انجام بهتر آن اثر ميگذارد. ارتباطات نيز مانند اطلاعات ارزشمند بوده و ارزش افزودهاي متناسب با اندازه و نوع ارتباطات نصيب افراد ميكند. اطلاعات و ارتباطات دو ابزار اساسي مورد نياز هر فعاليت كارآفريني هستند. كارآفريني در انزوا و بدون حمايت نهادها، سازمانها و انسانها امكانپذير نيست. كارآفريني مستلزم كشف يك نياز اجتماعي است. و كشف نيازهاي اجتماعي به شناخت اجتماع، نيازهاي آن و بافت فرهنگي و اجتماعي و اقتصادي آن وابسته ميباشد. در شناسايي نياز هر فعاليت كارآفرينانه، ايدهپرداز يا تئوريسين ميبايست نسبت به محيط بينش و بصيرت داشته باشد و بداند چه راهحلهايي براي رفعآن نياز، در نقاط ديگري از دنيا ارائه شده است. بنابراين اطلاعات و دانش مانند ارتباطات از ملزومات هر فعاليت كارآفريني است. فناوري اطلاعات و در رأس آن اينترنت شرايط تازهاي را پديد آورده است كه در آن توليدكنندگان، تامينكنندگان، فروشندگان و مشتريان، و تقريباً همه عوامل دستاندركار يك چرخه اقتصادي قادرند در يك فضاي مجازي مشترك با يكديگر در ارتباط باشند و به تبادل اطلاعات، خدمات، محصولات و پول بپردازند. اينترنت تئوريها و نظريات جديدي را به ميان آورده است كه يكي از آنها اشتغال پيوسته است. در اين نوع اشتغال فرد شاغل کار خود را با استفاده از امکانات رايانه اي انجام مي دهد و حاصل کار را (که مي تواند محصولي مانند يک نرم افزار يا خدمتي نظير کاوش باشد) از طريق اينترنت در اختيار کارفرما يا مشتريان قرار مي دهد. جالب تر آنکه دريافت دستمزد يا پرداخت مبالغ نيز با استفاده از اينترنت و از طريق مجاري اعتباري اينترنتي نظير حسابهاي اينترنتي و کارتهاي اعتباري صورت مي گيرد. مجموعه اين فعاليت ها و تعاملات در قالب آنچه که امروزه تجارت الکترونيک ناميده مي شود، قابل بررسي است. در حقيقت تجارت الكترونيكي يكي از نمودها و كاربردهاي ويژه فناوري اطلاعات است و هم اكنون حجم وسيعي از تعاملات بازرگاني در كشورهاي پيشرفته به شيوه الكترونيكي صورت ميپذيرد. بر اساس آمارهاي رسمي اعلام شده، تجارت الكترونيكي آمريكا طي سال 2002 بالغ بر 6/1 هزار ميليارد دلار بوده است كه پيش بيني ميشود در سال 2006 به 1/7 هزار ميليارد دلار برسد. تجارت الكترونيكي مالزي در سال 2002، 7/13 ميليارد دلار بود كه پيش بيني مي شود در سال 2006 به بيش از 158 ميليارد دلار خواهد رسيد . بديهي است كه رسيدن به چنين حجمهاي دلاري در تجارت الكترونيكي بر اساس برنامهريزي و استفاده از فرصتهاي تجاري امكانپذير خواهد بود. شركتهايي مانند Yahoo، eBay،Amazon و ديگران در مدت كوتاهي توانستهاند ارزش بسياري را كسب نمايند. آمارها نشان ميدهد كه در طي 5 سال آخر قرن گذشته ارزش برخي از اين شركتها بيش از 200 برابر شده است. كارآفريني در اينترنت به اين موارد خلاصه نميشود و موارد بسياري خصوصاً در زمينه نرمافزارهاي مبتني بر شبكه و همچنين محتويات شبكه وجود دارد. كارآفريني در شيوههاي جذب مشتريان اينترنتي، بازاريابي اينترنتي، همكاريها و شبكههاي مجازي، واقعيت مجازي، آموزش و كار از راه دور و ... همه و همه گستردگي كارآفريني در عصر اطلاعات را نشان ميدهند. اينترنت شبكهاي مجازي است كه تا حد زيادي مستقل از محل مي باشد. اين شبكه بازاري بدون مرز است كه ميتوان به راحتي در آن تجارت نمود. براي اين منظور ميبايست افراد كارآفرين با ايدههايي نو، شركتهايي اينترنتي را تاسيس كنند و پس از مدتي كه ارزش فوقالعادهاي يافتند آنها را بفروشند. گسترش روز افزون اينترنت در عرصه هاي گوناگون خدمات که بر مبناي پيدايش نيازهاي جديد صورت مي گيرد، سبب شده است تا هر روز افراد بيشتري جذب اين بازار کار مجازي شوند و شانس خود را در يافتن مشاغل مناسب امتحان کنند. مؤسسات، سازمانها و نهادهاي خصوصي و دولتي در همه کشورها بر آن شده اند تا معرفي محصولات و خدمات خود را در بستر اينترنت انجام دهند، از اين رو اولين نيازي که فرا روي آنها قرار مي گيرد؛ مراجعه به افرادي است که از دانش و مهارت كافي براي انجام چنين فعاليت هايي برخوردار باشند. طبيعي است که امروز نميتوان مؤسسهاي را عاري از متخصصان فناوري اطلاعات يافت. ورود رايانه و فناوريهاي مرتبط با آن به بازار کار و تجارت و کاربرد روز افزون تعاملات اينترنتي سبب شده است که بازاري دائمي براي متخصصان فناوري اطلاعات به وجود آيد. بنا براين فناوري اطلاعات به عنوان يک پديده به نوبه خود سبب کارآفريني در حوزه هاي مختلف گرديده است.
ويژگي هاي مؤثر فناوري اطلاعات در كارآفريني
فناوري اطلاعات با برخورداري از ويژگي ها و قابليت هاي مختلف توانسته است انعطاف پذيري شايان توجهي را در زمينه كارآفريني از خود نشان دهد. همين ويژگي ها سبب افزايش كارايي اين فناوري در امر كارآفريني و ايجاد اشتغال شده اند. در يك نگاه كلي مي توان به برخي از اين ويژگي ها اشاره نمود:
افزايش سرعت
محاسبه و پردازش سريع اطلاعات و انتقال فوري آن، زمان انجام كار را كاهش و در نتيجه بهرهوري را افزايش ميدهد. فناوري اطلاعات امكان جستجو و دستيابي سريع به اطلاعات را نيز فراهم ميكند.
افزايش دقت
در مشاغل مبتني بر انسان دقت انجام كار متغير است؛ درحاليكه فناوري اطلاعات دقتي بالا و ثابت را تامين و تضمين ميكند. در انواع فعاليتهاي پردازشي و محاسباتي دقت كامپيوتر به مراتب بيشتر از انسان است.
كاهش اندازه فيزيكي مخازن اطلاعات
با توسعه فناوري اطلاعات و بكارگيري آن ديگر لزومي به حمل و نگهداري حجم زيادي از كتابهاي مرجع تخصصي وجود ندارد. به راحتي ميتوان در هر ديسك فشرده اطلاعات چندين كتاب را ذخيره نموده و يا آنكه منابع مورد نياز را از طريق شبكههاي رايانهاي دريافت نمود.
رفع برخي از فسادهاي اداري
استفاده از فناوري اطلاعات شفافيت در انجام كارها را افزايش ميدهد و بسياري از واسطهها را حذف ميكند. اين دو مزيت كليدي منجر به رفع برخي از فسادهاي اداري خصوصاً در سطوح پايين ميشوند.
ايجاد امكان كار تمام وقت
به كمك فناوري اطلاعات بسياري از استعلامها و مراجعات افراد و غيره از طريق شبكههاي كامپيوتري و به صورت خودكار انجام ميگيرد. بنابراين ميتوان به صورت بيست و چهار ساعته از آن بهره گرفت.
ايجاد امكان همكاري از راه دور
مخابرات، تلفن، تله كنفرانس، ويدئو كنفرانس و همچنين سيستمهاي همكاري، EDIو غيره نمونههايي از كاربردهاي فناوري اطلاعات در اين زمينه هستند.
كاهش هزينههاي سيستم يا سازمان
با توجه به موارد فوق به خصوص افزايش سرعت كه باعث انجام تعداد كار بيشتر ميشود و انجام كار تماموقت، بهرهوري سيستم افزايش مييابد و در نتيجه باعث كاهش مقدار زيادي از هزينهها ميگردد.
وضعيت فعلي و آينده در بازار کار فناوري اطلاعات
گزارشي که اخيراً توسط مجمع فناوري اطلاعات آمريکابراي سال 2003 تهيه و ارائه شد، روشن ساخت در آينده تقاضا براي نيروي کار فناوري اطلاعات (IT) در کشورهاي در حال رشد رو به فزوني خواهد گذاشت و در کشورهاي پيشرفته کاهش خواهد يافت. همچنين در گزارش مذکور آمده است که تفاوتهاي چشمگيري ميان روشهاي شرکت هاي IT و غير IT در رسيدگي به نيازهاي نيروي کار وجود دارد، از جمله تمايل به صادر نمودن متخصصان معيني از مشاغل IT به كشورهاي خارجي. در حال حاضر از هر 10 نفر کارمند IT ، 9 نفر در بانکها، شرکت هاي بيمه، کارخانه هاي توليدي و ديگر سازمانهاي غير IT کار مي کنند. بررسي جديدي که توسط مجمع فوق الذكر به عمل آمده است، نشان مي دهد که نه تنها اکثريت کارکنان IT در خارج از صنعت IT فعاليت دارند، بلکه ديدگاه و اميدهايي که از دو گروه کارکنان IT و غير IT وجود دارد، کاملًا متفاوت است. در سالهاي گذشته مشاغل IT با يک ضريب رشد دو رقمي به عنوان راهي براي پيشرفت مطرح بودند، حداقل براي کساني که به دنبال سريع ترين روش استخدام بودند. اکنون نسبت به سالهاي قبل چيزهاي زيادي تغيير کرده است، حتي اقتصاد هم روند بهبود خود را خيلي آرام و به تدريج طي مي کند. امکان استخدام خارج از صنعت IT مطمئن تر به نظر مي رسد و به آشفتگي کمتري دچار مي شود. شرکتهاي غير IT استعداد بيشتري در استخدام نيروي کار مطابق برنامه هاي خود دارند و مشاغل را به ندرت به خارج از کشور منتقل مي کنند، ضمن آنکه روند افزايش حقوق در آنها طبيعي تر است و پرداخت ما به التفاوت يا مساعده به پرسنلشان را قطع نمي کنند. واقعيت در آمريکا اين است که شرکت هاي IT 41219 نفر از کارمندان خود را بين فصل اول سال 2002 و فصل اول سال 2003 اخراج کردند که اين رقم در مورد شرکتهاي غير IT بالغ بر 438924 بود. استخدام در شرکتهاي IT طي يک دوره 12 ماهه همچنان ناچيز بود. اين داده ها به معناي آن هستند که نيروي کار IT در كشورهاي پيشرفته و صنعتي در حال ثبات و استقرار است. بازار نرم مشاغل IT نشان دهنده اين حقيقت بوده است که از هر چهار شرکت سه شرکت مي گويند طي دوازده ماه گذشته تغييري در پرداخت حقوق کارکنان IT خود نداشته اند. 76 درصد از شرکت هاي غير IT و 49 درصد از شرکت هاي IT که اين تغيير را داده اند، مي گويند طي سال گذشته پرداخت ها را افزايش داده اند. فقط 8 درصد از شرکت ها که دست به کار شده اند، مي گويند که طي 12 ماه گذشته پرداختهايشان همچنان در سطح پاييني قرار داشته است. شرکت هاي IT بيش از 20 برابر بيشتر از اين رقم نسبت به شرکت هاي غير IT سهم داشته اند. 17 درصد از شرکتها مي گويند که براي تغيير در پرداخت ها برنامه ريزي کرده اند و اين کار را در ارتباط با کارکنان IT طي 12 ماه آينده انجام خواهند داد. 65 درصد از شرکتهاي IT مي گويند دستمزدها را افزايش خواهند داد، در حاليکه 11 درصد مي گويند حقوقها را کاهش خواهند داد. اما در کنار اين واقعيت ها افق هاي اميد بخشي نيز به چشم مي خورند. همانطور که اقتصاد تعداد فزاينده اي از متقاضيان واجد شرايط کار را به وجود آورده است، مديران کارفرما نيز مي توانند در پرکردن مشاعل خود آزادي انتخاب بيشتري داشته باشند. در اواخر دهه 1990 و در بازارهاي رقابتي، کارفرمايان بيشتر مايل به دادن آموزش رسمي و گرفتن تجربه مشخص کاري بودند. با نرمتر شدن بازار، کارفرمايان نيز بيشتر مايل به جذب آموزش و تجارب کاري ويژه شدند. اکنون شرکتها مي خواهند مشاغل IT خود را به چند دليل به خارج از کشور منتقل کنند. اين دلايل شامل نياز به بومي سازي گسترده محصولات و خدمات، توانايي استفاده از اختلافات زماني و جغرافيايي براي ايجاد شيفت هاي دوم يا سوم کاري به عنوان وسيله اي جهت باز نگه داشتن بازارها و نيز يک استراتژي براي کاهش هزينه ها مي باشد. از آنجايي که طبيعت شرکت هاي خارجي جمعيت هاي نيروي کاري IT را بيش از گذشته پيچيده ساخته است، تعادل سنتي ميان هزينه و کيفيت به تدريج از ميان مي رود. در نتيجه، توسعه خارجي مشاغل بيشتر به عنوان يک گزينه مطرح مي شود و کارفرمايان بيشتري اين راه حل را در ارتباط با انواع بيشتري از مشاغل IT در نظر مي گيرند.
نتيجه گيري
ملاحظه شد كه فناوري اطلاعات تحولات زيادي در كليه فعاليتهاي اجتماعي ازجمله كارآفريني بوجود آورده و به عنوان مهمترين ابزار كارآفريني مدرن مورد توجه قرار گرفته است. همچنين كارآفريني در فناوري اطلاعات پهنه وسيعي براي فعاليت دارد. كارآفريني لازمه توسعه فناوري و توسعه فناوري بستر كارآفريني است. بنابراين با يك تعامل دو سويه ميان اين دو مواجه هستيم و بر اساس اهميت نقش بسترساز كارآفريني، وظيفه نهاد هاي مسئول مدني و اجتماعي مشخص ميشود. دولتها بايد بستر كارآفريني در حوزه فناوري اطلاعات كه همان شبكههاي ارتباطي و اطلاعاتي ميباشد را توسعه دهند و تقويت كنند و امكان دسترسي آسان همگان به اين شبكهها را فراهم نمايند. ضمن اينكه فرهنگ استفاده از شبكهها را ايجاد كرده و گسترش دهند و قوانين و مقررات لازم را تدوين و اجرا نمايند. از سوي ديگر در بخشهاي خصوصي شرکت هاي IT در حال افزايش کارکنان پشتيباني فني هستند و اين نشان دهنده آن است که همواره در ارتباط با محصولات يا برنامه هاي جديد نيازمند نيروهاي انساني تازه نفس هستند. اين گونه فعاليتها علاوه بر آنكه سبب رشد سرمايه IT مي شوند، جذب منابع انساني را نيز در پي دارند. بنابراين به نظر مي رسد اين شرکت ها بتوانند فراتر از اهداف استخدامي خود بروند و سهم بيشتري در كارآفريني داشته باشند. همچنين انتقال مشاغل IT به خارج مي تواند به عنوان يكي از قابليت هاي بالقوه بازار كار فناوري اطلاعات در نظر گرفته شود.
قورباغه را قورت بده خلاصه كتاب قورباغه را قورت بده : نوشته : برايان تريسي
از قديم گفتهاند اگر اولين كاري كه بايد هر روزصبح انجام بدهي، اين باشد كه قورباغه زندهاي را قورت بدهي در بقيه روز خيالت راحتخواهد بود كه سختترين و بدترين اتفاقي را كه ممكن است در تمام روز برايت پيش بيايدپشت سر گذاشتهايد. قورباغه شما در واقع بزرگترين و مهمترين كاري است كه بايدانجام بدهيد. همان كاري كه اگر الآن فكري به حالش نكنيد به احتمال زياد همين طوربراي انجام ان تنبلي خواهيد كرد. ضمناً كار موردنظر همان كاري است كه انجام آن درحال حاضر ميتواند بيشترين تأثير مثبت را در زندگي شما بگذارد. قديمها همچنينگفتهاند: اگر قرار است دو تا قورباغه را بخوري اول آن يكي را كه زشت تر استبخور!» حرف آخر اين است: اگر بايد قورباغه زندهاي را بخوري هيچ فايدهايندارد كه مدت زيادي بنشيني و به آن نگاه كني». با مطالعه و بررسي هرچه بيشتر درمورد مردان و زناني كه درآمد بهتري داشته وسريعتر پيشرفت كردهاند ويژگي(عملگرايي) به عنوان بارزترين و پايدارترين رفتاري كه آنها در هر كاري از خود نشانمي دهند خودنمايي مي كند. افراد موفق و مؤثر كساني هستند كه مستقيماً به سراغكارهاي اصلي خود ميروند و خود را موظف مي كنند تا به طور مداوم و بدون آنكه ذهنشانمنحرف شود به انجام آن كارها ادامه دهند تا آنها را به اتمام برسانند. (شكست درعمل) يكي از مهمترين مشكلاتي است كه امروزه در سازمانها به چشم ميخورد. بسياري ازمردم مشغله را با موفقيت اشتباه ميگيرند. اين قبيل افراد مدام حرف ميزنند، مرتبجلسه تشكيل مي دهند و برنامه هاي فوقالعادهاي را طرح ريزي ميكنند،اما در نهايتكار مفيدي انجام نمي دهند و به نتايج مطلوب دست پيدا نميكنند. حداقل 95 درصد ازموفقيت شما در زندگي و كار بستگي به عادتهاي مختلفي دارد كه به مرور زمان كسبميكنيد،عادت تعيين اولويتها، غلبه بر تنبلي مداومت در انجام مهمترين وظايف يكمهارت ذهني و جسمي است. يكي از به اصطلاح بزرگترين رازهاي موفقيت اين است كهشما واقعاً ميتوانيد درخودتان يك «اعتياد مثبت» نسبت به لذتي ايجاد كنيد كه ازاطمينان، اعتماد و قابليت حاصل از موفقيت ناشي ميشود وقتي اين اعتبار را درخودايجاد كرديد آن وقت بدون آنكه حتي دربارة آن فكر كنيد زندگي خود را به نحوي سر وسامان خواهيد داد كه مدام كارها و پروژههاي بزرگتري را آغاز كنيد و به انجامبرسانيد. براي ايجاد عادت توجه و تمركز برروي مهمترين كارهاي به سه ويژگي اساسينياز داريد كه هرسه را ميتوان يادگرفت. اين سه ويژگي:
·تصميم گيري
·انضباط
·اراده
هستند. شما تبديل به هماني ميشويد كه تجسم مي كنيد» پسقورباغه را قورت بده!
1 ) سفره را بچينيد براي موفقيت يك ويژگي هستكه فرد بايد آن را داشته باشد و آن مشخص بودن هدف است. به بيان ديگر فرد بايدبداندن كه چه مي خواهد و شديداً خواستار بدست آوردن آن باشد. دقيقاً تصميمبگيريد كه چه ميخواهيد. روشن بودن در اين امور يك شرط اساسي است. پيش از شروع كار،هدفها و تصميمهايتان را بنويسيد.
2 ) براي هر روز از قبل برنامهريزيكنيد برنامهريزي، آوردن آينده به زمان حال است تا بتوانيد همين الآن كاريبراي آن انجام دهيد. برنامههايتان را روي كاغذ بياوريد. به ازاي هر دقيقه اي كهصرف برنامهريزي ميكنيد، به هنگام اجراي آن پنج يا شش دقيقه در وقت خود صرفه جوييخواهيد كرد. يكي از مهمترين قوانن كارايي فردي «قانون 90/10» است. اين قانونميگويد: 10% وقت اوليه آي را كه قبل از شروع كار صرف برنامهريزي و تنظيمفعاليتهاي خود ميكنيد معادل 90% از وقتي را كه در حين انجام فعاليتتا مصرفميكنيد صرفهجويي مي كند.
3 ) قانون 20/80 را در همه امور به كاربگيريد ما هميشه وقت كمي داريم به شرط انكه هم بخواهيم و هم درست از آناستفاده كنيم. (قانون 20/80) يكي از سودمندترين قوانين در زمينه مديريت زمان وزندگي است نام ديگر آن «قانون پارتو» است كه به افتخار بنيان گذار آن پارتواقتصاددان ايتاليايي نامگذاري شده است. كه در سال 1895 مطرح شده . وي متوجه شد كهجامعهاي كه در آن زندگي مي كند مردم را ميتوان به طور طبيعي به دو دستته تقسيمكرد: گروه اول كه وي به آنها «اقليت بسيار مهم» ميگويد جزء 20% افرادي هستند كهاز نظر اقبتصادي و اثر بخشي در صدر قرار دارند. گروه دوم كه وي به آنها «اكثريت كماهميت» ميگويد 80% را تشكيل ميدهند كه در سطح پايين جامعه قرار دارند. ويبعدها كشف كرد كه عملاً تمام فعاليتهاي اقتصادي تابع اين قانون هستند، به عنوانمثال: 80% از نتايجي كه شما به دست ميآوريد نتيجة 20% از فعاليتهاي شماست.
4 ) پيامد كارها را درنظر داشته باشيد: ميزان بزرگي و موفقيت هر فردبستگي به اين دارد كه تا چه حد ميتواند همه نيروهاي خود را در يك كانال واحدبريزد . مهمترين و ضروريترين كارهاي شما آنهايي هستند كه ميتوانند بيشترينتأثير را چه مثبت و چه منفي روي كار و زندگي شما بگذارند. به جاي تمركز روي سايركارها، تمام توجهتان را معطوف به اين نوع كارها كنيد.
5 ) روش الف ب پ رامدام به كار بگيريد نخستين قانون موفقيت تمركز است. يعني همه نيروهاي خود راروي يك نقطه متمركز كنيد، مستقيماً به سراغ همان نقطه برويد و به چپ و راست منحرفنشويد. قبل از شروع ليستي از كارهايتان تهيه كنيد و سپس آها را از نظر ارزش وضرورت اولويت بندي كنيد تا مطمئن شويد كه هميهش در حال انجام مهمترين كارهايتانهستيد.
6 ) روي اهداف اصلي تمركز كنيد وقتي همه نيروهاي جسمي و ذهنيمتمركز شوند توانايي فرد براي حل مشكلات به طور حيرت انگيزي چند برابرميشود». نتايجي را كه بايد قطعاً از كارتان بدست آوريد تا بتوانيد بگوئيد كه بهخوبي از عهده كار برآمده ايد مشخص كنيد و در تمام مدت قاطعانه به دنبال به دستآوردن آنها باشيد.
7 ) به قانون تشخيص ضرورت عمل كنيد تمركز در معناياصلي و درست كلمه توانايي، دقت و توجه ذهن روي يك موضوع واحد است. هيچ وقت برايانجام همه كارها وقت كافي وجود ندارد اما هميشه براي انجام مهمترين كارها وقت كافيهست. كارهاي مهم را اول انجام دهيد و كارهايي را كه در اولويت نيستند اصلاًانجام ندهيد.
8 ) پيش از شروع، مقدمات كار را كاملاً فراهم كنيد: ميزانكارايي شما هرچه باشد، تواناييهاي بالقوه شما بيشتر از آن است كه تا كنون به فعلدرآمده است . آمادگي تمام و كمال قبل از شروع كار مانع عملكرد ضعيفميشود.
9 ) هميشه يك شاگرد باقي بمانيد تنها ابزار موفقيت كه قطعاً بهآن نياز داريد، صرف نظر از اينكه كارتان چيست، اين است كه بيشتر و بهتر از آنچه ازشما انتظار ميرود كارايي داشته باشيد و خدمات عرضه كنيد . هرچه در ارتباط باكارهاي ضروري و مهمتان دانش و مهارت بيشتري به دست آوريد، ميتوانيد سريعتر آنهارا شروع كنيد و زودتر به اتمام برسانيد.
10 ) استعدادهاي منحصر به فرد خود راتقويت كنيد در كار خودتان را انجام دهيد، اما نه فقط در حد وظيفه بلكه اندكيبيشتر و از روي سخاوت. همين مقدار اندك به اندازه تمام كار ارزش دارد». دقيقاًمشخص كنيد چه كاري است كه در حال حاضر خيلي خوب انجام ميدهيد يا در آيندهميتوانيد خيلي خوب انجام دهيد، سپس تمام توان خود را در انجام آن به كارگيريد.
11 )محدوديتهاي اصلي خود را مشخص كنيد تمام افكار خود را رويكاري كه داريد انجام مي دهيد متمركز كنيد. پرتوهاي خورشيد تا متمركز نشوند نميسوزانند» محدوديت ها و يا عوامل بازدارنده دروني و بيروني خود را مشخص كنيد.عواملي كه سرعت شما را در دست يابي به مهمترين هدفهايتان تعيين مي كند. سپستمركزتان را به از بين بردن اين محدوديتها معطوف كنيد.
12 ) هر بار يك قدم بهجلو برويد افرادي هم كه توانايي متوسطي دارند ميتوانندكارهاي بزرگ انجام دهند،اگر هر بار تمام نيروي خود را به طور خستگي ناپذير روي يك چيز متمركز كنند» يكضرب آ لمثل قديمي انگليسي ميگويد: «يك متر يك متر سخت است ولي يك سانت يك سانت مثل آبخوردن. طي كردن راهي كه هزاران فرسنگ است با برداشتن يك قدم آغازميشود»
13 ) خودتان را تحت فشار بگذاريد نخستين شرط لازم براي موفقيتاين است كه نيروهاي جسمي و ذهني خود را به طور پيوسته و خستگي ناپذير روي يك مسئلهمتمركز كنيد» هميشه تصور كنيد كه يك ماه ديگر بايد شهر را ترك كنيد، طوري كاركنيد كه گويا مجبور هستيد قبل از ترك شهر تمام كارهاي اصلي تان را به اتمامبرسانيد.
14 ) قدرتهاي فردي خودرا حداكثر برسانيد تمام سرمايههاي خودرا يك جا جمع كنيد، همه استعدادهاي خود را گرد آوريد، تمام نيروهاي خود را آرايشدهيد، و همه تواناييهاي خود را براي تسلط روي حداقل يك زمينه كاري متمركزكنيد»ـ اوقاتي از روز را كه از نظر ذهني و جسمي كارايي بيشتري داريد مشخص كنيد ومهمترين و ضرويرترين كارهايتان را در اين اوقات انجام دهيد. به اندازه كافياستراحت كنيد تا بتوانيدبيشترين بازدهي را داشته باشيد.
15 ) خودتان را بهفعاليت ترغيب كنيد بالاترين لذتها در شور و شوقي است كه انسان را بهماجراجوييها و پيروزيهاي بزرگ و فعاليتها خلاقه وادار ميكند. خودتان مشوقخودتان باشيد. در هر شرايط يا موقعيتي به دنبال كسب نتايج خوب باشيد. به جاي تمركزبر مشكلات به دنبال راه حل بگرديد. همواره فردي خوش بين وسازنده باشيد.
16 ) روش تنبلي سازنده را تمرين كنيد مدام براي انجام وظايف و كارهاي اصلي خود وقتايجاد كنيد. هر روز براي انجام كارهاي فردا برنامهريزي كنيد. چند كار كوچك را كهبايد حتماً انجام شوند همان اول صبح انجام دهيد. سپس بلافاصله به سراغ وظايف اصلي ومهم برويد و كار را تا به اتمام رساندن آنها ادامه دهيد». هيچكس نميتواند همهكارها را انجام دهد. بنابراين بايد يادبگيريد كه از روي عمد در انجام برخي ازكارهايي كه از ارزش و اهميت كمتري برخوردار هستند تنبلي كنيد. با اين كار خواهيدتوانست وقت كافي براي معدود كارهايي كه واقعاً مهم هستند ايجاد كنيد.
17 ) اول سختترين كار را انجام دهيد هرچه بيشتر عمر ميكنيم بيشتر اطمينان پيدا ميكنم كه تفاوت عمده انسانها، تفاوت بين انسانها ضعيف و قوي، بين انسان بزرگ و كوچكميزان توانايي يا اراده استوار و خللناپذير آنهاست. به اين معني كه انسان قدرتمندهنگامي كه هدفي را براي خود مشخص ميكند دو راه بيشتر پيش رو ندارد: يا مرگ ياپيروزي» روزتان را با سختترين كار آغاز كنيد. كاري كه ميتوانيد بزرگترين تأثيررا بر خودتان و حرفهتان بگذارد. و تا وقتي كه آن را تمام نكردهايد دست از كارنكشيد.
18 ) كار را به قسمتهاي كوچكتر تقسيم كنيد هر كاري در ابتدامانند يك نخ نازك است. اما هر بار كه يك عمل را تكرار مي كنيم ما اين نخ راضخيمتر مي كنيم و با تكرار عمل نهايتاً اين نخ تبديل به طناب ضخيم و بلندي ميشودكه براي هميشه به دور فكر و عمل ما ميپيچد». كارهاي بزرگ و پيچيده را به قطعاتكوچكتر تقسيم كنيد و سپس هر بار يك قسمت از ار را شروع كنيد و به اتمامبرسانيد.
19 ) وقت بيشتري ايجاد كنيد هيچ چيز به اندازه تمركز انرژي رويتعداد محدودي از هدفها به زندگي تان توان و نيروي بيشتر نمي دهد». برنامهروزانه خود را روطي تنظيم كنيد كه به صورت طولاني مدت هر روز وقت كافي براي تمركزكامل روي كارهاي مهم و اصلي داشته باشيد.
20 ) سرعت انجام كار را افزايشدهيد منتظر نمانيد. زمان مناسب تر از اكنون وجود ندارد. از همين قطه اي كهايستاده ايد با همين ابزار و امكاناتي كه در اختيار داريد كار را ادامه دهيد. همينطور كه پيش ميرويد. ابزارها و امكانات بهتر و مناسببتر را پيدا ميكنيد». عادت كنيد كارهاي اصلي خود را سريعتر انجام دهيد. به عنوان فردي كهكارها را سريع و دقيق انجام مي دهد مشهور شويد.
21 ) هربار يك كار مهمانجام دهيد: راز قدرت واقعي در اين است، با تمرين كردن مداوم ياد بگيريد كهچطور تواناييهاي خود را هدر ندهيد و در لحظه آنها را بر يك نقطه متمركزكنيد» كارهاي ضروري تان را دقيقاً مشخص كنيد. سريعاً كار را شروع كنيد و سپسبدون توقف تا انجام 100% كار را پيش ببريد. اين رمز واقعي افزايش كارآيي و بهرهوريفردي است .
فاصله بين دو تير دروازه 3 متر و ارتفاع تير افقي تا سطح زمين 2 متر است .
تذكر : ورود و خروج بازيكنان در موقع تعويض بايستي از محدوده مشخص شده انجام گيرد .
2- قانون توپ فوتسال(the ball)
جنس توپ : از چرم يا مواد مشابه مي باشد .
توپ : محيط آن حداقل 62 و حداكثر 64 سانتيمتر مي باشد .
وزن توپ : درشروع بازي نبايستي كمتر از 390 گرم و يا بيشتر از 430 گرم باشد (توپ نمره 4) . شناسايي استاندارد : هنگامي كه توپ از ارتفاع 2 متري به طرف زمين رها مي شود نبايد بيشتر از 65 سانتيمتر و كمتر از 55 سانتيمتر از زمين مسابقه جهش نمايد .
فشار توپ : 4/0 - 6/0 اتمسفر برابر با 400 تا 600 گرم بر سانتيمتر مكعب از سطح دريا باشد .
3 - قانون تعداد بازيکنان فوتسال ( players)
تعداد بازيكنان : در يك مسابقه با شركت دو تيم نبايد بيش از 5 يا كمتر از 5 بازيكن براي هر تيم باشد كه يكي از آنها دروازه بان با لباس مشخص است .
گر به دليل اخراج ، تعداد بازيكنان يك تيم به كمتر از 3 بازيكن برسد بازي بايد تعطيل شود .
1 - حداكثر بازيكن ذخيره حداكثر 7 نفر مي باشد .
2 - تعداد تعويض سيار نامحدود است حتي دروازه بان ( رنگ لباس دروازه بان متمايز از بازيكنان ) بازيكني كه تعويض ميشود مي تواند دوباره به زمين بازي برگردد .
دروازه بان ميتواند جاي خود را با ساير بازيكنان عوض نمايد ( تعويض دروازه بان بدون توقف بازي و مثل ساير بازيكنان صورت مي گيرد ) تعويضها بايد از محل مشخص شده براي هر تيم صورت پذيرد .
3 - عمل تعويض زماني خاتمه مي يابد كه بازيكن جانشين وارد زمين شود .
4 - چنانچه در جريان بازي تعويض سيار بازيكن جانشين قبل از اينكه بازيكن تعويضي كاملاً زمين را ترك كند وارد زمين شود . داور بازي را قطع ( با رعايت آوانتاژ به تيم حريف ) بازيكن تعويضي را بيرون بفرستد به بازيكن جانشين اخطار و بازي با يك ضربه آزاد غير مستقيم به نفع تيم مقابل از محل توقف توپ زده مي شود .
تذكر : اگر هنگاميكه داور بازي را متوقف كرد توپ درون محوطه جريمه بوده ضربه آزاد غير مستقيم از روي خط محوطه جريمه و نزديكترين محل به محل توقف توپ انجام مي شود .
اگر بازيكن جانشين يا بازيكن تعويضي از محلي به غير از منطقه تعويض وارد زمين بازي شده يا از زمين بازي خارج گرديده :
داور بازي را متوقف كرده به بازيكن خاطي اخطار بدهد بازي را مجددا شروع كرده با يك ضربه آزاد غير مستقيم عليه تيم خاطي از محل توپ زمانيكه بازي را متوقف كرده است .
4 - قانون وسايل بازيکنان فوتسال
( the players equipment )
وسايل بازيكن : بازيكنان نبايد چيزي بپوشند كه براي خود يا سايرين خطرناك باشد وسايل بازيكنان شامل پيراهن ورزشي - شورت - جوراب - قلم بند و كفش مخصوص فوتسال است .
استفاده از كفش براي بازيكن اجباري است - نقص اين قانون بازيكن خاطي از زمين خارج فرستاده با تكميل وسايل با اجازه داوران حتماً در هنگام توقف بازي وارد زمين شود .
شماره پيراهن بازيكنان بايد از 1 تا 15 باشد . شماره پيراهن بازيكنان بايد كاملا واضح و خوانا باشد .
جوراب بايد روي قلم بند را كاملا بپوشاند . دروازه بان ميتواند از شلوار ورزشي استفاده نمايد .
5 - قانون داور فوتسال ( the referee )
هر بازي توسط يك داور ، يك داور دوم ، يك وقت نگهدار و يك داور سوم قضاوت ميشود . براي اداره بازي يك داور اصلي يا سرداور تعيين مي گردد . قدرت او كه قانون به او تفويض نموده است از موقع ورود به محل بازي در آن واقع شده تا خروج آنجا پايان مي يابد هر مورد مرتبط با بازي نتيجه نهايي تصميم با اوست در صورت عدم حضور وقت نگهدار اين مسؤوليت به عهده اوست .
اگر بين تصميم داور و داور دوم در مورد يك خطا اختلاف نظر وجود داشته باشد تصميم و عقيده داور بايد اجرا شود .
6 - قانون کمک داوران فوتسال
كمك داور ( داور دوم ) : بايستي براي هر مسابقه تعيين شود طرف مقابل داور اصلي انجام وظيفه
مي كند همان قدرت اجرايي را دارد به جز ( همه وقايعي را كه قبل در حين يا بعد از بازي مي افتد ثبت و گزارش كند) در صورت نبودن وقت نگهدار وظيفه دارد دو دقيقه اخراجي بازيكنان و تايم يك دقيقه را محاسبه نمايد و تعويض سيار صحيح انجام گرفته است . در صورت دخالت بي مورد از جانب كمك داور ، داور اصلي بايستي او را از وظيفه آن معاف شخصي ديگري جانشين وي موضوع را گزارش كند.
تذكر: در صورت وجود اختلاف نظر بين داور اصلي و كمك داور سرداور (داور اصلي) حاكم خواهد بود .
7 - قانون وقت نگهدار فوتسال
( the time keeper,s duties )
وقت نگهدار : در خارج از بازي در امتداد خط مياني در منطقه تعويض بازيكنان قرار گيرد . وظايف او نگهداري وقت بازي 2 دقيقه اخراجي يادداشت تايم اوت ها و دادن علامت تايم اوت به داوران اعلام زمان بازي با صوت به داوران و يادداشت 5 خطاي اول هر تيم در هر نيمه كه توسط داوران اعلام شده ثبت شماره گلزنان و بازيكنان اخراجي و اخطاري و تايم اوت ها آن ها مي باشد.
يك دقيقه تايم اوت را چك كند .
دو دقيقه زمان مورد نياز براي برگشتن يك بازيكن بجاي بازيكن اخراجي را محاسبه نمايد .
پايان نيمه اول ، پايان مسابقه ، پايان 2 زمان وقت اضافه و پايان تايم اوت را با صوت خود وعلائم ارائه شده به داوران نشان دهد .
تايم اوت هاي انجام شده توسط تيمها را در تابلو نشان دهد .
تعداد 5 خطاي اوليه توسط هر تيم در هر نيمه از زمان بازي را در تابلو نشان داده و علامت دهد .
وظايف داور سوم ( the third referees duties ) :
داور سوم به وقت نگهدار كمك ميكند تا تعداد خطاهاي انجام شده ( 5 خطاي اوليه ) در هر نيمه را ثبت مينمايد .
هر توقف در بازي و دلايل توقفها را ثبت ميكند .
شماره بازيكنان زننده گل را ثبت مي كند .
شماره و نام بازيكنان اخطاري واخراجي را ثبت ميكند .
هر گونه اطلاعات مورد نياز در فرم مسابقه را ثبت ميكند .
در صورت بروز هرگونه آسيب ديدگي احتمالي براي داور و داور دوم ، داور سوم جايگزين آنها
مي شود .
8 - قانون مدت بازی فوتسال
( the duration of the match )
مدت بازي : مدت بازي دو وقت 20 دقيقه اي و زمان بين دو نيمه استراحت 15 دقيقه اي مي باشد .
هر تيم مي تواند در هر نيمه يك تايم درخواست كند ( در بازي هاي حذفي در وقت اضافي تايم اوت وجود ندارد ) .
براي ضربه پنالتي و ضربات آزاد بدون ديوار دفاعي ( پنالتي دوم 5 خطا ) به اندازه زدن ضربات مذكور در پايان وقت به زمان بازي اضافه ميشود .
در بازيهايي كه بايستي نتيجه مشخص شود در صورتيكه بعد از پايان وقت قانوني نتيجه بازي مساوي باشد از دو وقت اضافه 5 دقيقه اي استفاده مي شود .
در طي دو وقت اضافه 5 دقيقه اي هيچگونه تايم اوتي به تيمها داده نميشود .
9 - قانون شروع بازی فوتسال
شروع بازي : برنده قرعه اختيار انتخاب زمين و بازنده قرعه ضربه شروع بازي را مي زند . ضربه شروع به داخل زمين حريف با علامت داور اصلي خواهد بود كه فاصله بازيكن مقابل با توپ 3 متر خواهد بود . از ضربه شروع مستقيماً گل به دست نمي آيد .
دراپ بال روش ديگري براي شروع بازي است .
زمانيكه به هر دليلي كه در قانون پيش بيني نشده شما بازي را متوقف نموده ايد بايستي بازي را با دراپ بال مجدداً شروع نمائيد .
هنگاميكه توپ درون محوطه جريمه ميباشد و داور بازي را متوقف مينمايد دراپ بال بايستي از روي خط محوطه جريمه انجام شود نه داخل محوطه جريمه .
10 - قانون توپ داخل و خارج فوتسال
توپ در بازي و خارج از بازي : وقتي توپ خارج از بازي به طور كامل از خط طولي يا عرضي چه از هوا و زمين گذشته باشد . برخورد توپ به سقف سالن اوت اعلام شده و ادامه آن روي خط طولي نزديكتر مي باشد كه توسط حريف زده مي شود .
11 - قانون گل فوتسال
روش به دست آمدن گل : تمام توپ از خط دروازه بين تيرهاي عمودي و افقي عبور كرده به شرطي كه بازيكن مهاجم توپ را با دست يا بازو و پرتاب حمل يا هل نداده باشد .
12 - قانون خطاهای فوتسال
خطاها و رفتارهاي ناشايست :
هرگاه بازيكني سهواً يا از روي بي احتياطي يا نيروي نامتعادل يا بيش از اندازه 11 خطاي زير را مرتكب شود يك ضربه آزاد مستقيم - يك ضربه پنالتي- به نفع تيم مقابل ( اگر داخل محوطه جريمه باشد ) گرفته مي شود :
1 - لگد زدن . 2- پشت پا زدن .3 - پريدن روي حريف . 4 - تنه شديد و خطرناك . 5 - تنه از پشت به حريف . 6 - تف انداختن . 7 - زدن حريف . 8 - گرفتن حريف . 9 - هل دادن حريف . 10 - با شانه به حريف حمله كردن . 11 - تكل كردن .
هر گونه خطايي كه به نفع تيم مهاجم و درون محوطه جريمه تيم مدافع ( خاطي ) صورت پذيرد ضربه آزاد از روي خط محوطه جريمه كه نزديكترين منطقه به محل وقوع خطا درون محوطه جريمه است زده ميشود اما هر گاه خطا درون محوطه جريمه تيم مدافع و به نفع تيم مدافع صورت پذيرد بازيكنان تيم مدافع ميتوانند از درون محوطه جريمه خودي خطا را بزنند و موقعي توپ در بازي است كه بعد از ضربه خوردن يا رها شدن توسط دروازه بان از محوطه جريمه خارج شود .
هفت خطاي منجر به اخطار : 1 - مرتكب رفتار غير ورزشي . 2- با گفتار و كردار به تصميم داور اعتراض نمايد . 3- مكرراً قوانين بازي را نقص نمايد . 4- شروع مجدد بازي را به تأخير اندازد . 5- هنگام شروع مجدد بازي ، ضربه آزاد و ضربه كرنر فاصله لازم رعايت نكند . 6- بدون اجازه داور وارد زمين شود . 7- بدون اجازه داور زمين را ترك كند .
هفت خطاي منجر به اخراج : 1- مرتكب خطاي شديد بازي شود . 2- مرتكب برخورد با زننده شود . 3- روي حريف يا هر فرد ديگر تف بيندازد . 4- عمداً با دست زدن به توپ ، حريف را از يك گل يا موقعيت گل محروم نمايد . 5- موقعيت آشكار گل حريف به سمت دروازه در داخل پيشروي با خطاي آزاد مستقيم سلب نمايد . 6- كلمات توهين آميز بر زبان بياورد . 7- در يك مسابقه اخطار دوم بگيرد .
بازيكن اخراج شده حق ورود مجدد به بازي و يا حتي نشستن روي نيمكت بازيكنان ذخيره را ندارد .
تذكر مهم : بازيكني كه اخراج مي گردد توسط داور بازي حتماً بايد به رختكن هدايت شود و بعد از 2 دقيقه تيم مي تواند بازيكن ديگر جايگزين نمايد . مگر اينكه قبل از اتمام 2 دقيقه گلي به ثمر برسد.
در صورت اخراج بازيكن :
اگر 5 بازيكن در مقابل 4 بازيكن بازي ميكنند و تيمي كه داراي بيشترين تعداد بازيكن است گلي به ثمر برساند تيم 4 نفره ميتواند يك نفر به تيم خود اضافه نمايد .
اگر هر دو تيم با 4 بازيكن بازي ميكنند و گلي به ثمر ميرسد بازيكني به تيمها اضافه نخواهد شد .
اگر 5 بازيكن بر عليه 4 بازيكن يا 4 بازيكن بر عليه 3 بازيكن بازي ميكنند و تيمي كه تعداد بيشتري بازيكن دارد گل به ثمر ميرساند تيمي كه كمترين تعداد بازيكن را دارد ميتواند يك نفر به بازيكنان خود اضافه نمايد .
اگر هر دو تيم با 3 بازيكن بازي مي كنند و گلي به ثمر ميرسد هر دو تيم نميتوانند بازيكني را اضافه نمايند .
اگر تيمي كه گل زده يك نفر از تيم مقابل بازيكن كمتر دارد بازي با همان تعداد ادامه مي يابد و تيم زننده گل نميتواند بازيكني را اضافه نمايد .
13 - قانون ضربه آزاد فوتسال
ضربه آزاد : تحت عنوان دو دسته ضربه آزاد مستقيم و ضربه آزاد غير مستقيم مي باشد . در ضربه آزاد مستقيم مي توان مستقيماً به حريف گل زد . اگر دروازه بان در هنگام پرتاب توپ بيش از 4 ثانيه وقت تلف نمايد با يك ضربه آزادغير مستقيم جريمه ميشود . ( از روي خط محوطه جريمه )
دروازه بان نمي تواند بعد از رها كردن توپ و خارج شدن آن از محوطه جريمه براي با ر دوم با توپ بازي نمايد در اين صورت از جايي كه براي بار دوم با توپ بازي كرده با يك ضربه آزاد غير مستقيم جريمه مي شود .
توپ پرتاب شده توسط دروازه بان (goal clearance ) كه درنيمه تيم خودي به بازيكنان همدسته اش مي رسد بايد وارد نيمه زمين تيم حريف شود يا با بازيكنان حريف برخورد نمايد كه بازيكنان همدسته بتوانند آنرا با سر ، سينه يا پا به دروازه بان خودي پاس بدهد در غير اين صورت با يك ضربه آزاد غير مستقيم از جايي كه دروازه بان توپ را از بازيكنان همدسته اش دريافت نموده جريمه ميشوند .
14 - قانون خطاهای جمع شده فوتسال
خطاهاي جمع شده : در صورتي كه خطاهاي يك تيم در هر نيمه به 5 رسيده ( از خطاهاي 11 گانه آزاد مستقيم ) ، ( كليه خطاها قانون 12 ) از آن به بعد اگر يكي از خطاي قانون 12 را مرتكب شود خطاي ششم يك ضربه آزاد مستقيم ( از نقطه پنالتي دوم ) يا محل وقوع خطا ( اگر محل خطا بين نقطه پنالتي دوم و دروازده حريف باشد ) بدون تشكيل ديوار دفاعي به صورت مستقيم زده مي شود . مهاجمين و مدافعين بايد فاصله 5 متر را رعايت كنند . ( خط فرضي نقطه پنالتي فاصله رعايت گردد ) .
وقتي ضربه آزاد بدون ديوار دفاعي ( پنالتي دوم ) زده شد . هيچ بازيكني نميتواند توپ را لمس نمايد مگر اينكه بوسيله دروازه بان لمس شوديا بعد از برخورد با تيرهاي عمودي وافقي دروازه به زمين بازي برگردد يا توپ زمين بازي را ترك نمايد .
در ضربات پنالتي و ضربه آزاد بدون ديوار دفاعي ( پنالتي دوم ) بازيكن زننده ضربه بايستي مشخص شود .
در ضربه آزاد بدون ديوار دفاعي ( پنالتي دوم ) دروازه بان حداقل بايد 5 متر تا نقطه پنالتي فاصله داشته باشد .
تذكر : اگر خطاي ششم عقبتر از نقطه پنالتي دوم بود ، مستقيم به نقطه پنالتي دوم منتقل شده ضربه زده مي شود ( حق پاس دادن را ندارد ) .
15 - قانون پنالتی فوتسال
ضربه پنالتي : از نقطه پنالتي زده مي شود . زننده ضربه بايد مشخص باشد . ضربه حتماً بايد به طرف جلو ( دروازه حريف ) زده شود .
اما در ضربه پنالتي دروازه بان بايستي روي خط دروازه باشد .
16- قانون اوت فوتسال
ضربه اوت : ضربه به داخل ( kickin )
روشي براي شروع مجدد بازي است .
هرگاه تمام توپ از خط طولي چه از روي زمين چه از هوا بگذرد توپ بايداز محلي كه خارج شد توسط تيم مقابل با پا به داخل زمين زده شود . زننده ضربه توپ ساكن روي خط طولي يا خارج از زمين خط طولي باشد .
وضعيت توپ در ضربه اوت ( kickin ) : توپ بايد روي خط طولي زمين ، خط تماس
( touch line ) ثابت باشد . مي توان توپ را به هر جهتي زد .
بازيكنان تيم مقابل حداقل 5 متر از محله ضربه بايد فاصله داشته باشد .
به محض ضربه زدن به توپ ، توپ در بازي است . از ضربه اوت نمي توان مستقيم گل زد .
اگر زننده ضربه اوت بيش از 4 ثانيه وقت تلف نمايد ضربه اوت به تيم حريف داده ميشود .
17 - قانون پرتاب اوت دروازه پرتاب فوتسال
پرتاب توپ توسط دروازه بان ( goal clearance ) :
روشي ديگر براي شروع مجدد بازي است .
پرتاب اوت دروازه پرتاب : پرتاب اوت دروازه مادامي در بازي است كه توپ توسط دروازه بان با دست بيرون از محوطه جريمه قرار گيرد . پرتاب اوت دروازه خطاي 4 ثانيه ندارد . برگشت اوت دروازه دوباره به دروازه بان توسط مدافع ( با دست لمس كردن يا كنترل ) يك ضربه آزاد غير مستقيم از محل 6 متري انجام مي گيرد .
در هنگام پرتاب توپ توسط دروازه بان تمامي بازيكنان حريف بايستي خارج از محوطه جريمه باشند . به محض خروج توپ از محوطه جريمه توپ در بازي است . با پرتاب اوت دروازه نمي توان مستقيم گل زد .
18- قانون کرنر فوتسال
ضربه كرنر : از ضربه كرنر مي توان مستقيم گل زد .خطاي 4 ثانيه دارد ، اگر ضربه كرنر به طور صحيح زده نشود ضربه تكرار خواهد شد . در موقع زدن خطاها توپ بايد ساكن باشد .
كليه خطاهاي اتفاق افتاده در نيمه دوم بازي در2 وقت اضافه بازي محاسبه خواهند شد .
بعد از پايان دو وقت قانوني بازي براي مشخص شدن نتيجه بازي از دو وقت اضافه 5 دقيقه ای استفاده مي شود . در صورتيكه بعد از پايان دو وقت اضافه 5 دقيقه اي نيز نتيجه بازي مساوي باشد براي مشخص شدن برنده بازي اعمال زير انجام مي شود :
داور دروازه اي را كه بايد ضربات پنالتي به طرف آن زده شود را مشخص مي نمايد .
داور بين دو كاپيتان تيم سکه مي اندازد .برنده سكه مشخص مي نمايد كه تيم او اولين ضربه را خواهد زد يا تيم حريف .
هر تيم 5 ضربه پنالتي ميزند در صورتيكه بعد از 5 ضربه نتيجه مساوي باشد يكنفر يكنفر زدن ضربات ادامه مي يا بد . تا يك تيم بتواند به برتري برسد .
در هنگام ضربات پنالتي بازيكنان داخل زمين مي توانند جاي خود را با دروازه بان عوض نمايند .
در هنگام ضربات پنالتي فقط مقامات رسمي ( داوران ) و بازيكنان ثابت تيمها ( 5 نفر ) ميتواند درون زمين بازي باشند .
هميشه برنده قرعه سكه صاحب زمين بازي يا زننده پنالتي يا انتخاب رنگ پيراهن مي باشد . يمي مي تواند تايم استراحت بگيرد كه صاحب توپ باشد مثل ضربه كرنر ، پرتاب اوت ، . . . .
دروازه بان مي تواند در زمين حريف بيش از 4 ثانيه بازي كند . دروازه بان نمي تواند در جريان بازي مستقيم توپ را با دست وارد دروازه حريف كند (از روي هوا)، جز اينكه توپ قبل از ورود به دروازه حريف به زمين بازي برخورد كند که گل قبول است . پاس عقب مادامي محسوب مي شود كه توپ از ضربه مچ پا به پايين زده شود ( فقط از ناحيه كفش ) .
تیم های برتر جهان در این رشته: ایران برزیل اسپانیا ایتالیا روسیه اوکراین آرژانتین .
اروپا یکی از کم وسعت ترین قاره های جهان است و در منطقه ی معتدل قرار گرفته است
قاره ی اروپا را می توان دنباله ی قاره ی پهناور و مرتفع آسیا دانست. به همین جهت، برخی از جغرافیدان ها دو قاره ی آسیا و اروپا را یک قاره دانسته و آن را اوراسیا گفته اند. با این حال، رشته کوه اورال به عنوان یک مرز طبیعی، این دو قاره را از یک دیگر جدا می کند. در قاره ی اروپا سه شبه جزیره مهم وجود دارد:
۱.اسکاندیناوی
۲.بالکان
۳.ایبری
ناهمواری های اروپا به دو بخش متفاوت تقسیم می شود:
در مناطق شمالی اروپا کوه ها از نظر زمین شناسی فرسوده و قدیمی بوده، ارتفاع آن ها کم است و دارای قله های گنبدی شکل هستند. در این مناطق همچنین جلگه های پهناور و دریاچه های بسیار دیده می شود. به این منطقه از اروپا که در یک دوره ی بسیار طولانی، فرسایش، بلندیهای آن را صاف کرده و ناهمواری های ملایم در آن به وجود آورده است اروپای پیر می گویند.
در جنوب اروپا چین خوردگی ها و رشته کوه های بلند دیده می شود. در این منطقه قله ها نوک تیز و پوشیده از برف و یخ هستند. دامنه ی کوه ها اغلب دارای شیب تند است . رشته کوه های آلپ و پیوند در این منطقه قراردارند. در میان این کوهستان ها آبشارهای زیبای فراوان و رودهای پرآب وجود دارد. بر روی این رودها سدهای بزرگی احداث شده که از نیروی برق آن ها در صنعت و از آب آن ها در کشاورزی استفاده می شود. به منطقه جنوبی اروپا که در آن چین خوردگی ها و رشته کوه های بلند وجود دارد و آتش فشان و زمین لرزه نیز در آن اتفاق می افتد اروپای جوان می گویند.
رودهای اروپا:
رودهایی که در اروپای شمالی جریان دارند، تقریباً در تمام طول سال منظم و پرآب اند اما رودهایی که در جنوب جریان دارند در فصل های گرم سال میزان آبدهی آن ها کم می شود. از رودهای اروپا اغلب برای آبیاری زمین های کشاورزی و کشتی رانی استفاده می شود. این رودها در حمل و نقل داخلی قاره ی اروپا نیز اهمیت زیادی دارند.
دانوب طویل ترین رود اروپاست که از چند کشور می گذرد. متأسفانه فعالیت های صنعتی و قرار گرفتن کارخانه ها در مجاورت این رود سبب شده است که دانوب همانند برخی رودهای دیگر اروپا به شدت آلوده می شود.
آب و هوا :
اروپا در منطقه ی معتدل کره ی زمین قرار دارد. به همین دلیل ، بیابآن های گرم و خشک، باران های سیل آسا و نواحی یخ بسته ی وسیعی در آن دیده نمی شود. به نقشه ی انواع آب و هوا در اروپا توجه کنید:
* باریکه ای از شمال اسکاندیناوی و ایسلند در آب و هوای قطبی دارند. * سوئد و فنلاند و شمال شرق اروپا و آب و هوای سرد دارند. در این ناحیه ، زمستان های سرد و طولانی با بارش سنگین برف همراه است . تابستآن های این منطقه کوتاه و خنک است.
* مناطق مجاور اقیانوس اطلس، انگلستان و ایرلند، آب و هوای معتدل اقیانوسی دارند. این مناطق در زمستان به دلیل عبور جریان های دریایی آب گرم از سواحل آب و هوای معتدل دارند و در تابستان نیز هوا خنک است.
* مناطق جنوبی اروپا در سواحل دریای مدیترانه آب و هوای مدیترانه ای دارد. آب و هوای مدیترانه ای دو ویژگی دارد: ۱ – زمستان های معتدل و مرطوب ؛ ۲ – تابستان های گرم و خشک
* مرکز و شرق اروپا به دلیل دوری از دریاها آب و هوای قاره ای یا بری دارد. میزان بارندگی در آن جا کم است و زمستان ها سرد و تابستان ها گرم است.
بادها:
اروپای شمالی و مرکزی : این مناطق در معرض وزش بادهای غربی که از اقیانوس اطلس می وزد، قرارگرفته است. در زمستان ها نیز بادهای سرد قطبی به این مناطق می وزد اروپای مدیترانه ای : این منطقه در معرض وزش بادهای سرد و بادهای گرم است. بادهای گرم و خشک از صحرای بزرگ آفریقا می وزد. این بادها آنقدر گرم هستند که گاهی دمای هوا را در سواحل اروپا به ۴۰ درجه ی سانتیگراد نیز می رسانند که در نتیجه ی آن، به مزارع انگور و زیتون آسیب وارد می شود. بادهای سرد نیزدر زمستان ها از کوه های آلپ برخاسته و این منطقه را تحت تأثیر قرار می دهند.
پوشش گیاهی:
با توجه به گوناگونی آب و هوا ، نوع پوشش های گیاهی در اروپا متفاوت است. به نقشه ی پوشش گیاهی اروپا توجه کنید. آیا جنگل ها و چمن زارها در اروپا وسعت زیادی دارد؟ تقریباً اروپا را جنگل پوشانده است. باران و رطوبت کافی و خاک مساعد موجب شده است که مناظر طبیعی زیبایی در این قاره به وجود بیاید. مثلاً ⅔ خاک کشور فنلاند وسیعی از خاک کشور سوئد پوشیده از جنگل های مخروطی ( سوزنی برگ ها) است که در اقتصاد این کشورها بسیار مؤثر است.
جمعیت:
به علت وجود شرایط طبیعی مساعد در این قاره ، یعنی وجود جلگه های پهناور، رودهای پرآب، آب و هوای معتدل و ریزش باران کافی، همچنین به خاطر توسعه ی علم و صنعت، امکان کار و فعالیت اقتصادی در اروپا به خوبی فراهم شده است.به همین دلیل در بیشتر بخش های این قاره جمعیت متراکم است. پرجمعیت ترین نواحی اروپا، در کنار رودهای مهم اطراف مراکز صنعتی و نواحی مساعد کشاورزی دیده می شود. هر چند اروپا قاره ی پرجمعیتی است اما رشد جمعیت در آن کم است؛ زیرا خانواده ها به ویژه در کشورهای صنعتی، تمایلی به داشتن فرزند زیاد ندارند؛ از این رو رشد جمعیت در برخی از کشورهای اروپا مانند آلمان و ایتالیا به شدت رو به کاهش است.
نژادو زبان ودین:
اروپائیان از نظر نژاد سفید هستند و به تیره های مختلفی تقسیم می شوند زبان مردم اروپا به سه دسته تقسیم می شود. برخی از زبان ها مانند ایتالیایی و اسپانیایی ریشه ی لاتین، برخی مانند آلمانی و انگلیسی و ریشه ی ژرمنی و برخی دیگر مثل روسی و لهستانی ریشه ی اسلاو دارند. بیشتر مردم اروپا پیرو دین حضرت مسیح (ع) هستند. دین مسیحی به سه مذهب بزرگ کاتولیک، پروتستان و ارتدوکس تقسیم می شود. کاتولیک ها از رهبر مذهبی و روحانی خود پاپ که محل اقامت او در واتیکان است پیروی می کنند. مسلمانان در همه ی قاره ی ا روپا پراکنده اند اما شمار زیادی از آنان در شبه جزیره ی بالکان (آلبانی ، بوسنی، هرزگوین، بلغارستان، بخش اروپایی ترکیه) زندگی می کنند. در این کشورها مساجدی با شکوه و کهن وجود دارد.
وضعیت اقتصادی:
قاره ی اروپا دارای منابع زیرزمینی از قبیل معادن زغال سنگ و نفت (در دریای شمال) است اما این منابع نمی تواند پاسخ گوی صنایع عظیم این قاره باشد. از این رو، اروپا برای ادامه ی حیات صنایع خود به منابع معدنی و مواد اولیه ی کشورهای دیگر نیاز دارد و وارد کننده ی این مواد است. در گذشته ، کشورهای اروپایی برای برآوردن نیاز خود به استعمار قاره های دیگر روی می آوردند. امروزه اروپا با استفاده از علم و فناوری جدید توانسته است از بزرگ ترین مناطق صنعتی جهان باشد. کالاهای صنعتی کشورهای چون آلمان، انگلستان و فرانسه به سراسر جهان صادر می شود. کشاورزی تقریباً در همه جای اروپا رایج است و با استفاده از ماشین آلات مدرن و شیوه های علمی صورت می گیرد. در جنوب اروپا، آب و هوای مدیترانه ای سبب شده است که در این منطقه محصولات ویژه ای چون زیتون ، مرکبات و انگور به عمل آید. در آن جا، دامداری و دامپروری نیز با شیوه های علمی انجام می شود و میزان تولید محصولات گوشتی و لبنی زیاد است. بسیاری از فرآورده های گوشتی و لبنی کشورهایی چون هلند و دانمارک به خارج اروپا صادر می شود. صنعت ماهیگیری نیز به سبب دسترسی به دریاها و اقیانوس اطلس در اروپا رونق دارد و نروژ از کشورهایی است که در این صنعت فعالیت چشمگیر دارد. قاره ی اروپا به دلیل داشتن مراکز فرهنگی و تاریخی فراوان نظیر موزه ها، کلیساها و دانشگاه ها، مورد توجه گردشگران است. جاذبه های طبیعی سواحل آفتابی طولانی در مدیترانه، ورزشگاه های زمستانی در کوه های آلپ و بالاخره، داشتن مراکز خرید و فروشگاه های بزرگ، پیوسته مورد بازدید جهان گردان سراسر دنیا قرار می گیرد. اسپانیا، ایتالیا، فرانسه از جمله کشورهایی هستند که از طریق ورود جهان گردان درآمدهای بسیار زیادی کسب می کنند.
اروپا-Europe- یکی از قاره های برجسته جهان است. این قاره، همان طور که در بالا نیز اشاره کردیم، بزرگترین و پرجمعیت ترین قاره دنیا نیست. کشورهای زیبا که پیشینه هنری بسیار غنی دارند همچون فرانسه، ایتالیا، سوئیس، میلان، ونیز و … در این قاره زیبا قرار دارند. اروپا یکی از مقاصد گردشگری بسیار محبوب در سرتاسر جهان است. سالانه افراد بسیاری برای گردش و تفریح، قاره اروپا و کشورهای جذاب آن را انتخاب می کنند.
اطلاعات گردشگری
قاره اروپا، یکی از قاره های کوچک کره زمین است. مساحت این قاره حدود ده میلیون کیلومتر مربع و جمعیت آن حدود ۶۰۰ میلیون نفر است. اروپا در واقع شبه جزیره ای در شمال غرب اوراسیا و – آسیا و اروپا – و شمال قاره آفریقاست. اروپا را به دلیل قرار گرفتن در منطقه معتدل شمالی، قاره سبز می نامند. این قاره، بین دریای سیاه در جنوب شرقی، دریای مدیترانه در جنوب، اقیانوس اطلس در غرب و دریای آدریاتیک در شمال قرار دارد.
هر کدام از کشورهای این قاره جاذبه های گردشگری خود را دارند و اطلاعات توریستی مجزایی برای آن وجود دارد.
تعداد گردشگران سالیانه قاره اروپا
تعداد افرادی که سالیانه به قاره اروپا سفر می کنند مشخص نیست. این تعداد آن قدر زیاد است که نمی توان آمار مشخصی در مورد آن ذکر کرد. گردشگران فراوانی از سراسر دنیا برای بازدید از ونیز، فرانسه، واتیکان، ایتالیا، پاریس، لندن و … به قارع اروپا سفر می کنند. این قاره مملو از شهرها و کشورهای بسیار زیبا و دیدنی است و میلیون ها نفر در طول سال به آنجا مسافرت می کنند و از زیبایی های این شهرها لذت می برند.
درباره قاره اروپا
اروپا در طول تاریخ شاهد جنگ ها فراوان بوده است. جنگ های جهانی اول و دوم در این قاره به وقوع پیوسته است. جنگ بین انگلیس و فرانسه، جنگ های صلیبی و … همه مربوط به قاره اروپا هستند. انقلاب های فراوانی نیز در این قاره رخ داده اند. از جمله می توان به انقلاب فرانسه، انقلاب صنعتی، رنسانس و … اشاره کرد. اروپا را می توان مهد هنر و مد دانست. فرهنگ مردمان این قاره بسیار بالاست و می توان گفت غنی ترین و کامل ترین فرهنگ ها و هنرها از این قاره به همه دنیا بسط داده شده اند.
بسیاری از هنرمندان در این قاره به دنیا آمده و در آنجا رشد کرده اند. اروپا منطقه ای کامل و پربار از نظر تاریخی، فرهنگی، هنری و گردشگری است.
تاریخچه قاره اروپا
همان طور که در بالا نیز اشاره کردیم، قاره اروپا شاهد جنگ های فراوانی همچون جنگ های جهانی اول و دوم بوده است. انقلاب ها و جنگ ها باعث تغییرات اساسی در اروپا و مردم و فرهنگ آن شده اند.
بسیاری از مدهای جهان از اروپا شکل گرفته است. اروپا ارزش بسیاری در تاریخ هنر و مد امروز دارد. یونان باستان از صدها شهر تشکیل شده بود. از قرن ۸ قبل از میلاد، یونانی ها آغاز به ساخت شهرهای جدید در اطراف مدیترانه کردند و سرانجام قاره اروپا به شکل امروزی در آمد.
افرادی که از قاره اروپا دیدن می کنند، می توانند طعم تاریخ غنی را به خوبی بچشند. برخی از پادشاهان قدیم این قاره، بسیار بی رحم بودند. تعدادی از آنها دیپلماتیک بودند. همه این تفاوت ها، باعث جذابیت بیشتر این قاره شده اند.
آب و هوا قاره اروپا
آب و هوای اروپا، بسیار دلچسب و دوست داشتنی است. هنگام بازدید از قاره اروپا متوجه می شوید این قاره چه آب و هوای معتدل و دلنشینی دارد. شاید همین آب و هوای خوب را بتوان یکی از دلایل مردم برای مسافرت به کشورهای مختلف این قاره دانست. بین ماه های مارس تا سپتامبر، بهترین زمان برای بازدید از اروپاست.
جمعیت قاره اروپا
قاره اروپا حدود یک نهم جمعیت دنیا را در خود جای داده است. یعنی چیزی حدود ۶۰۰ میلیون نفر جمعیت دارد.
مکان های دیدنی قاره اروپا
انتخاب یک مکان زیبا و خاص در اروپا سخت است. تقریبا همه جای این قاره سرسبز زیباست. سیسیل، جزایر اسکاتلند، رشته کوه های آلپ سوئیس، خود سوئیس، پاریس، آمستردام، برلین و … مکان های بسیار زیبایی برای گردش و تفریح هستند. همه گردشگرانی که از این مکان ها دیدن می کنند، بدون شک محو زیبایی ها طبیعی و ساخته بشر آنها می شوند. ونیز از جمله شهرهایی است که هنگام مسافرت به قاره اروپا، باید از آن دیدن کرد. خانه هایی که روی آب بنا شده اند و رفت و آمد با قایق بین خانه ها از جمله جذابیت های این شهر هنر است.
در کل، قاره اروپا یکی از زیباترین مقاصد گردشگری در کل دنیاست.
نژادهای قاره اروپا
نژادهایی که در قاره اروپا وجود دارند، بر اساس رنگ پوست انسان ها دسته بندی می شوند. این نژادها شامل، مدیترانه ای، آلپی و شمال اروپا هستند. آنها علاوه بر تفاوت در رنگ پوست هایشان از نظر هیکل و رفتار نیز با یکدیگر متفاوت هستند. شمالی ها، قدهای بسیار بلندی دارند و نژاد مدیترانه ای کوتاه قدتر هستند.
ادیان قاره اروپا
بسیاری از مردم که در قاره اروپا ساکن هستند، به دین مسیحیت اعتقاد دارند. کلیساهای فراوانی برای هر دو مذهب کاتولیک و پروتستان در سرتاسر اروپا وجود دارند. شهر واتیکان، از جمله شهرهایی است که مملو از انواع مختلف کلیساهاست و همین موضوع آن را به مکانی دیدنی تبدیل کرده است. با وجود دین مسیحیت در اولویت و دیگر ادیان جهان به میزان بسیار کم، باید گفت اروپا قاره ای سکولار است. شما می توانید میان همه افراد مذهبی، افرادی را نیز پیدا کنید که به هیچ دین و مذهبی اعتقاد ندارند.
زبان های مختلف قاره اروپا
زبان هند و اروپایی، گارمن، ارمنی، آلبانیایی و بسیاری زبانهای دیگر را می توان در کشورهای مختلف قاره اروپا پیدا کرد. بیشترین درصد را زبان هندو اروپایی به خود اختصاص داده است.
واحد پول قاره اروپا
یورو، واحد پول رایج در قاره اروپا است. این واحد پول، به عنوان دومین واحد پول رایج در سراسر دنیا نیز شناخته می شود.
قاره اروپا در شبه جزیرهای در شمال غرب اوراسیا و در شمال قاره آفریقا قرار گرفتهاست. این قاره که به دلیل قرار گرفتن در منطقه معتدل شمالی به قاره سبز معروف است بین آبهای دریای سیاه در جنوب شرقی، دریای مدیترانه در جنوب، اقیانوس اطلس در غرب و دریای آدریاتیک در شمال قرار دارد. اروپا کوچکترین قطعه از قطعات پنجگانه خشکی و بخش غربی بر قدیم است. مساحت آن ۱۰ میلیون کیلومتر مربع است و حدود ۶۰۰ میلیون نفر جمعیت دارد.
یونانیان
یونان باستان از صدها دولت – شهر مستقل تشکیل میشد. از قرن هشتم قبل از میلاد، یونانیها ساخت شهرهای جدید در سراسر مدیترانه، را آغاز کردند این مستعمرههای یونانی با شاهنشاهی نیرومند ایران در تماس بودند. در نتیجه تشنج بین یونان و ایرانیها زیاد شده، و در سال ۵۰۰ قبل از میلاد، یک جنگ بین آنها در گرفت. در سال ۴۷۹ قبل از میلاد ارتش متحد دولت – شهرهای یونان، ایران را شکست داد. ۸۱۴.
آکروپولیس باقیماندههای اکروپولیس، آتن امروزی را در بر میگیرد.آتن ثروتمندترین و بزرگترین ناحیه شهری یونان بود. شهروندان این شهر از یک دموکراسی ابتدایی (دولت مردمی) برخوردار بودند. تا پیش از قرن پنجم قبل از میلاد، ناحیه شهری اسپارت بیشتر نواحی جنوب یونان را تحت کنترل داشت. این ناحیه را منطقه «پلویونی» مینامند. زندگی اسپارتیها در جنگ میگذشت. همه شهروندان مذکرو بالغ، اعضاء تمام وقت ارتش محسوب میشدند. زنها آموزشهای فیزیکی میدیدند تا بتوانند بچههای قوی و نیرومند به دنیا بیاورند. هنگامی که شهروندان اسپارتی مشغول پرداختن به امور جنگی بودند، غلامان (بردگان) روی زمین کشاورزی میکردند. اولین مسابقات المپیک، در شهر المپیا، در جنوب یونان برگزار میگردد.
رومیان
حکومت اولین امپراتور روم، آگوستوس در سال ۲۷ قبل از میلاد آغاز شد. این حکومت شاهد آغاز پکس رومانا، یا دوران ثبات سیاسی و شکوه و جلال فراوان که حدود ۲۰۰ سال ادامه داشت، بود. در طول این دوره، امپراتور روم به مدیترانه و بخش اعظم اروپای غربی حکومت میکرد. امپراتوری به شکل کاملی سازماندهی شده بود و به خوبی اداره و کنترل میشد. یک شبکه از راهها سرزمینهای امپراتوری را به پایتخت، رم، متصل میکرد. لژیون آموزش دیده روم از تمام نقاط بحرانی در طول مرزهایش دفاع میکرد. شهروندان رومی از یک قانون مشترک، فرهنگ مشترک و زبان مشترک، لاتین، بهره مند بودند. تا سال ۴۵۰ میلادی رومیان باستان، انگلستان را ترک کرده بودند و به جای آنها تعداد زیادی از مردم شمال اروپا در آنجا اقامت داشتند. اقوامی که در آنجا سکونت داشتند متعلق به چهار قبیله، آنگلها، یوتها، فرزینها و ساکسونها بودند. این ساکنان، «آنگلوساکسون» نامیده شدند. قبرهای منطقه ساتن هو با یادداشتهای راهبانی مثل عالیجناب «بید»، اطلاعات مربوط به تاریخ آنها را بیان میکند. قرنها بعد، شاهان آنگلوساکسون مانند آلفردکبیر با مهاجمان وایکینگ جنگیدند. در دنیای رومیها خیلی مهم بود که افراد سایو (شهروند رومی) باشند. ابتدا، مقام شهروند فقط به افرادی که دردرون شهرها زندگی میکردند، داده شد. در سال ۸۹ قبل از میلاد، مقام شهروند به تمام ایتالیاییها اعطا شد. تا پیش از ۲۱۲بعد از میلاد، مقام شهروند رومی به همه مردان آزاد که در محدوده امپراتوری روم زندگی میکردند، اعطا شد. مقام شهروندی به بردگان و زنها داده نمیشد.
اروپای قرون وسطی
تا قرن ۱۳ میلادی، قلعههای متعلق به شوالیهها بیش ازهر چیز دیگری در پهنه اروپا خود نمایی میکرد. شوالیهها از زندگی مرفهی برخوردار بودند که با زندگی دهقانانی که روی زمینهای آنها کار میکردند، تفاوت زیادی داشت. شهرهایی در اطراف قلعهها بوجود آمدند و توسعه یافتند. تجار برای تجارت از راههای صعب العبور سفر میکردند. زائران سفرهای طولانی را برای زیارت اماکن مقدس انجام میدادند. زندگی سخت بود، جنگ، قحطی و طاعون همواره جان مردم را تهدید میکرد. در اواخر قرن پانزدهم میلادی، آخرین بخش از قلمرو مسلمانان اسپانیایی گرانادا یا همان شهر قرناطه در اندلس، به حکمرانان مسیحی آن دیار، فردیناند فرمانروای آراگون و ایزابلا فرمانروای کاستیل، تسلیم میگردد. در همان سال، با حمایت مالی فردیناند و ایزابلا، کریستف کلمب از اقیانوس اطلس میگذرد و به جزایر هند غربی (در نزدیکی سواحل آمریکا) میرسد. در اروپای قرون وسطی، کاری که مردم انجام میدادند، غذایی که میخوردند، لباسی که میپوشیدند و محلی که در آن زندگی میکردند، همگی بستگی به جایگاه اجتماعی آنها داشت. حدودا از تاریخ ۸۰۰ تا ۱۰۵۰ میلادی به مدت سه قرن، جنگجویان وایکینگ با کشتیهای دراز و براق خود، اروپا را به وحشت میانداختند. آنها از اسکاندیناوی برای جستجوی نقره، بردگان و زمین به دریا رفتند. بعضیها به بریتانیا و فرانسه حمله میکردند، در حالی که دیگران روسیه و رودخانههای دوردست آسیا را مورد تاخت و تاز قرار میدادند. واکینگها کاشفان دلیر و شجاعی بودند. آنها با شجاعت از میان امواج خروشان اقیانوس اطلس عبور کرده، ایسلند و گروئنلند را کشف کردند و حتی به شمال آمریکا نیز قدم گذاشتند.
اروپای فئودالی
از حدود سال ۸۰۰ تا ۱۳۰۰ میلادی، بیشتر مناطق اروپای غربی توسط سیستم فئودالی سازماندهی شده بود. پادشاه مالک همه زمین بود که به مناطقی به نام ملک اربابی تقسیم میشد و ارباب هر ملک، خراجگذار پادشاه محسوب میشد. او سوگند وفاداری یاد میکرد و متعهد میشد که برای حفاظت از اموال پادشاه، سربازانی (مردان جنگی) استخدام نماید. رعیتها در روستاها زندگی میکردند. آنها سهمی از محصولات خود را به املاک شاه (خراجگذار شاه) میدادند. پاپ یکی از قدرتمندترین حاکمان اروپایی فئودالی محسوب میشد. او رئیس کلیسای کاتولیک رومی بود که مقدار زیادی زمین، تحت مالکیت خود داشت. پاپ از همه پادشاهان انتظار داشت که از او اطاعت کنند. اما هنگامی که قدرت پادشاهان و امپراتورها زیادتر شد، سعی کردند که با کلیسا مبارزه کنند.
جنگ انگلیس و فرانسه
در سال ۱۳۳۷ م پادشاه انگلیس، ادوارد سوم، علیه پادشاه فرانسه، فیلیپ ششم، اعلام جنگ میکند. ادوارد معتقد بود که مالک حکومت فرانسه میباشد. محاصرههای زیادی بوقوع پیوست و جنگهایی بزرگ رخ داد. البته در این درگیریهای ۱۱۶ ساله، دوران طولانی صلح وجود داشت. ابتدا، انگلیسیها در جنگهای کرسی، پواتیه و آژنکور پیروز شدند. سرانجام فرانسویها که از سخنان ژاندارک به هیجان آمده بودند، مهاجمان انگلیسی را در سال ۱۴۵۳ م عقب راندند. در ابتدا انگلیسیها پیروزیهای فراوانی به دست آورند. در سال ۱۳۴۶، آنها پیروزی مهمی در جنگ کرسی، در شمال فرانسه، به دست آوردند. کمانداران انگلیسی با استفاده از کمانهای بلند، سواره نظام فرانسه را نابود کردند. انگلیسیها در سال ۱۳۵۵ حمله جدیدی را به رهبری وارث ادوارد سوم، ادوارد شاهزاده ولز (۷۶-۱۳۳۶م)، آغاز کردند. ادوارد فرمانده بی رحم نظامی، به دلیل آنکه زره سیاه به تن میکرد به شاهزاده سیاه معروف شد. در سال ۱۳۵۶م در جنگ پواتیه، در مرکز فرانسه، شاهزاده سیاه پیروزی بزرگی به دست آورد. پادشاه فرانسه، ژان دوم (۶۴- ۱۳۱۹م)، در این جنگ اسیر شد و برای آزادیش درخواست ۴ میلیون سکه طلا از فرانسه شد. در طول سالهایی که فرانسه مشغول عقب راندن مهاجمان انگلیسی بود، جنگ بصورت پیوسته ادامه داشت. در سال ۱۴۵۳م، فقط بندر کاله، در شمال فرانسه، در دست انگلیس باقی مانده بود. بدینسان، جنگ صد ساله به پایان رسید. با این وجود، تا سال ۱۸۰۱م پادشاهان انگلستان کماکان خود را پادشاه انگلستان و فرانسه مینامیدند. در سال ۱۰۹۵ م «پاپ اورین» دوم همه مسیحیان اروپایی را مجبور کرد تا علیه ترکان مسلمان قیام کنند و شهر اورشیلم (بیت المقدس فعلی) واقع در فلسطین را باز پس گیرند. در همان سال، سپاه بزرگی مهیا و رهسپار نخستین جنگ صلیبی گردید. تعداد زیادی از جنگجویان صلیبی در طول سفر خطرناک از اروپا تا خاورمیانه جان خود را از دست دادند.آنها که زنده ماندند در سال ۱۰۹۹ م بیت المقدس را تسخیر کردند. در بین سالهای ۱۰۹۹ تا ۱۲۵۰ م، شش جنگ صلیبی دیگر رخ داد ولی در هیچ یک از آنها صلیبیان موفقیتی به دست نیاورند.
دوره جنگهای صلیبی
در سال ۱۰۹۶، بالغ بر ۱۵۰ هزار اروپایی به راستی تصمیم گرفتند که به صف اول جنگجویان صلیبی بپیوندند. جنگهای صلیبی یکی از پرشورترین وقایع قرون وسطی بودهاست. در آن سال، بزرگ ترین سپاههایی که اروپا تا آن زمان به چشم ندیده بود، به رهبری شوالیههای جوشن پوش، با بیرقهای در اهتزازی که تقریباً نشان تمامی خانوادههای اصیل اروپای غربی را بر خود داشت، تقریباً سه هزار مایل راه را تا فلسطین در پاشنه کردند تا به نام کلیسای کاتولیک رمی، سرزمین مقدس را فتح کنند. آنها تمامی خطرها را به جان خریدند تا شهر مقدس اورشلیم(بیت المقدّس) را فتح کنند. رنسانس دانش و هنر پیشرفتهای عظیمی در ایتالیای قرن پانزدهم و شانزدهم بوجود آوردند. این احیای فرهنگی به رنسانس (یعنی «نوزایی») مشهور شدهاست. دانشمندان، شعرا و فیلسوفانی ظهور کردند که با الهام از میراث اصیل رم و یونان با دیدگانی تازه تر به جهان مینگریستند. نقاشها به مطالعه آناتومی (علم تشریح) پرداختند و اعضای بدن انسان را به شیوه واقعگرایانهای نقاشی میکردند. فرمانروایان ساختمانها و کارهای بزرگ هنری را سفارش دادند. این عقاید تازه بزودی در سراسر اروپا گسترش یافت. مطلوب «انسان عصر رنسانس» شخص درخشان و همه فن حریفی بود که در موضوعات فراوانی کارآزموده باشد. لئوناردوداوینچی و میکل آنژ مشهورترین آنان میباشند. دستاوردهایشان احترام آنان در جامعه را افزایش داد.
اروپا در قرن ۱۶ و ۱۷
در طول قرون ۱۶و ۱۷ میلادی مردم عقاید سنتی را زیر سوال بردند. دانشمندانی همچون گالیله و تصویر:اسحاق نیوتن روشهای جدید را توسعه داده و بر مبنای مشاهدات و تجارب خود به کشفیات فراوانی، دست یافتند. در بسیاری از شاخههای دانش از جمله فیزیک، کالبد شناسی، نجوم، و ریاضیات پیشرفتهای بزرگی حاصل گردید.نیکولاس کوپرینک ستاره شناس لهستانی، کتاب «گردش افلاک آسمانی» را منتشر میکند، او دراین کتاب عقاید جدید خود را مبنی بر گردش سیارات به دور خورشید، بر خلاف نظریه گردش سیارات به دور زمین، مطرح میکند. در قرن هفدهم دانشمندان متوجه این مساله شدند که زمین سیارات به دور خورشید حرکت میکنند. مدلهای مکانیکی منظومه شمسی برای نشان دادن این موضوع ساخته میشدند. این دستگاههای جهان نما به نام «ارری» مشهور شدند، زیرا اولین بار برای «ارل ارری» ساخته شد. در چهاردهم جولای ۱۷۸۹ میلادی، جماعتی از گرسنگان به زندان «باستیل» در پاریس، حمله کردند. فقرای پاریس که سان کولوت نامیده میشدند، از سیاستهای لویی شانزدهم، پادشاه فرانسه، به خشم آمده بودند. لویی که با بحران مالی شدیدی دست به گریبان بود، از مجلس طبقات عمومی در خواست کرد تا مالیاتها را افزایش دهد. این امر، موجب بروز انقلاب فرانسه گردید و به مدت ۱۰ سال این کشور دچار هرج و مرج شد. لویی شانزدهم در سال ۱۷۹۲ اعدام شد و سرانجام، در سال ۱۷۹۹، هنگامی که ژنرال ناپلئون بنا پارت به قدرت رسید، انقلاب پایان پذیرفت.
انقلاب فرانسه
در ۱۷۹۱، در سال پس از انقلاب فرانسه، حکومت دستگاه جدیدی را برای اعدام در ملاء عام به خدمت گرفت. این دستگاه که گیوتین نامیده میشود برای قطع سرانسان با سرعت و بدون درد، طراحی شده بود. اما بزودی تبدیل به سمبول خوفناک دوره وحشت گردید. تغییرات بزرگی که در قرن هجدهم در انگلستان رخ داد به نام انقلاب صنعتی شناخته میشود. اختراعات جدیدی مثل ماشین بخار کالاها را سریعتر و ارزانتر از قبل تولید میکرد. در قرن نوزدهم گسترش صنعت به بقیه اروپا و سرزمین آمریکا رسید. راه آهن سرعت مسافرت را زیاد کرد. مردم زیادی در کارخانهها کار و در شهرها زندگی میکردند. قرن نوزدهم در دهههای ۱۹۲۰و ۱۹۳۰ م بسیاری از کشورهای اروپایی از دوموکراسی دست کشیدند. حزب نازی هیتلر در آلمان به قدرت میرسد و فاشیستهای [موسولینی] بر ایتالیا حکومت میکنند. در ابتدا بریتانیا و فرانسه کوشیدند با این دیکتاتورهای جنگ طلب سازش کنند. آنها عاقبت در سال ۱۹۳۹ در برابر تهاجم هیتلر ایستادند و اروپا به جنگ جهانی دوم کشیده شد.
جنگ جهانی اول
در ماه اوت ۱۹۱۴ م جنگ عظیمی در اروپا بین آلمان، رهبر دول محور، و نیروهای متفقین به رهبری فرانسه و بریتانیا درگرفت. هیچ یک از دو طرف نتوانستند به پیروزی کامل دست یابند و جنگ تا چهار سال بطول انجامید. پیش از پیروزی متفقین در نوامبر ۱۹۱۸ حدود ۱۰ میلیون نفر کشته شدند. وقتیکه در ماه اوت ۱۹۱۴ جنگ اعلام شد، میلیونها تن از مردم شادمان در خیابانهای شهرهای مهم اروپا شروع به رقص و پایکوبی نمودند. مردم تصمیم حاکمان خود برای رفتن به جنگ مورد حمایت قرار دادند. مردان جوان داوطلب برای جنگیدن، هجوم میآورند. با این وجود، صحنههای دهشت انگیز جنگ جهانی اول، نگرش مردم به جنگ را تغییر داد. یک نسل کامل از مردان جوان به خاک و خون کشیده شدند. جنگ جهانی اول، چهار امپراتوری را نابود ساخت، امپراتوری آلمان تاج و تخت را از دست داد و دولت جمهوری جایگزین آن شد. امپراتوریهای شکست خورده اتریش ـ مجارستان و عثمانی هر دو از هم گسیختند و امپراتوری روسیه نیز بدست انقلابیهای بلشویک افتاد.
جنگ جهانی دوم
در سپتامبر ۱۹۳۹ م، جنگ جهانی دوم در اروپا آغاز شد. آدولف هیتلر، میخواست تا رایش سوم به یک قدرت مطلقه در اروپا، تبدیل شود. در ابتدا تاکتیک حملات برق آسا موفقیت آمیز مینمود. اما پس از سال ۱۹۴۳م، قوانین متفقین، متشکل از نیروهای آمریکا، شوروی و انگلستان، بر آلمان برتری یافتند. سرانجام، آلمان در ماه می۱۹۴۵میلادی، نه روز پس از خودکشی هیتلر، تسلیم شد. بیش از بیست میلیون اروپایی در این جنگ کشته شدند.
تا قرن ۱۳ میلادی، قلعههای متعلق به شوالیهها بیش ازهر چیز دیگری در پهنه اروپا خود نمایی میکرد. شوالیهها از زندگی مرفهی برخوردار بودند که با زندگی دهقانانی که روی زمینهای آنها کار میکردند، تفاوت زیادی داشت. شهرهایی در اطراف قلعهها بوجود آمدند و توسعه یافتند. تجار برای تجارت از راههای سختگذر سفر میکردند. زائران سفرهای طولانی را برای زیارت اماکن مقدس انجام میدادند. زندگی سخت بود، جنگ، قحطی و طاعون همواره جان مردم را تهدید میکرد. در اواخر قرن پانزدهم میلادی، آخرین بخش از قلمرو مسلمانان اسپانیایی گرانادا یا همان شهر قرناطه در اندلس، به حکمرانان مسیحی آن دیار، فردیناند فرمانروای آراگون و ایزابلا فرمانروای کاستیل، تسلیم میگردد. در همان سال، با حمایت مالی فردیناند و ایزابلا، کریستف کلمب از اقیانوس اطلس میگذرد و به جزایر هند غربی (در نزدیکی سواحل آمریکا) میرسد. در اروپای قرون وسطی، کاری که مردم انجام میدادند، غذایی که میخوردند، لباسی که میپوشیدند و محلی که در آن زندگی میکردند، همگی بستگی به جایگاه اجتماعی آنها داشت. حدودا از تاریخ ۸۰۰ تا ۱۰۵۰ میلادی به مدت سه قرن، جنگجویان وایکینگ با کشتیهای دراز و براق خود، اروپا را به وحشت میانداختند. آنها از اسکاندیناوی برای جستجوی نقره، بردگان و زمین به دریا رفتند. بعضیها به بریتانیا و فرانسه حمله میکردند، در حالی که دیگران روسیه و رودخانههای دوردست آسیا را مورد تاخت و تاز قرار میدادند. واکینگها کاشفان دلیر و شجاعی بودند. آنها با شجاعت از میان امواج خروشان اقیانوس اطلس عبور کرده، ایسلند و گروئنلند را کشف کردند و حتی به شمال آمریکا نیز قدم گذاشتند.
۱۰واقعیت در مورد قاره اروپا ۱٫اروپا دومین قاره کوچک جهان است و فقط ۴ میلیون مایل است.
۲٫اروپا بر خلاف سایر قاره های دیگر ،نه به دلیل سیاست بلکه به دلیل موقعیت جغرافیای مورد توجه است.
۳٫اروپا مسکن ۷۰۰ میلیون نفر است و رشد جمعیتی تقریبا راکد و یکی از کمترین آمار تولد (رشد جمعیت)را دارد.
۴٫با وجود خساست در زاد و ولد،۱۰ کشوری که در زمینه کمک های انسان دوستانه در جهان و خیریه سخاوتمند ترین کشورها هستند،همگی در اروپا هستند؛یک ویژگی مثبت برای اروپا. ۵٫بیشترین شکل کنونی اروپا مربوط به نتایج جنگ جهانی اول و دوم است.
۶٫کوچکترین کشور اروپا،واتیکان است که وسعت آن فقط ۱۱۰ هکتار است و جمعیت آن نیز بیش از ۸۰۰ نفر است.و بزرگترین کشور جهان نیز روسیه است که ۱۷٫۰۹۸٫۲۴۲مساحت دارد.
۷٫نکته جالب دیگر این است که کوچکترین و بزرگترین کشور جهان هردو در این قاره هستند.
۸٫به طرز جالبی ۸۰ تا ۹۰ درصد کل این قاره از جنگل پوشیده شده بود اما نکته ناراحت کننده این است که در غرب این رقم به ۳ درصد رسیده است.
۹٫یک نکته دیگر تعداد کشورهایی است که قاره را در بر می گیرندتقریبا ۵۰ ایالت یا حکومت مستقل در اروپا وجود دارد ولی نباید آن ها را با ۲۷ کشور سابق عضو اروپا آن ها را اشتباه بگیرید،به طرز جالبی تقریبا ۷۰ کشور سابق وجود دارند که به دلایل جنگ و یا تغییر مرز در نقشه اروپا نمایش داده نمی شوند.
۱۰٫اروپا بیش از ۱۸ درصد نفت جهان را تامین می کند.
قاره اروپا نسبتا کوچک و وسعت آن نزدیک به ۱۰ میلیون کیلومتر مربع می باشد. جمعیت این قاره حدودا ۸۰۷ میلیون نفر می باشد.
این قاره در میان هفت قاره جهان دومین آنها از لحاظ کوچکی پس از استرالیاست. با این حال با وجود کوچکی، هیچ قاره ای در پیشرفت دنیای جدید به اندازه اروپا تاثیر نداشته است.
نواحی شمالی این قاره به آبهای یخ بسته منجمد شمالی و نواحی جنوبی آن به دریای مدیترانه می رسد. در غرب آن اقیانوس اطلس قرار داشته و کوههای اورال در شرق، تعیین کننده مرز آن با آسیا به شمار می رود.
این قاره به وسیله تنگه های داردانل و بسفر و دریای مرمره از قاره آسیا و به وسیله تنگه جبل الطارق از قاره آفریقا جدا گردیده است.
از دریاهای مهم اروپا دریای سیاه، دریای اژه، دریای آدریاتیک، دریای بالتیک و دریای مدیترانه است.
کوههای مهم اروپا سلسه کوه آلپ که بلندترین قله آن مون بلان در مرز سوییس و فرانسه است. سلسه کوه پیرند در مرز فرانسه و اسپانیا قرار گرفته است.
رود های مهم اروپا عبارتند از: رود راین در آلمان، رود سن در فرانسه، رود دانوب در اتریش و آلمان و رود نیپر در اتحاد شوروی.
جزایر مهم این قاره عبارتند از: انگلستان، ایرلند، ایسلند و مالت که این جزایر هر کدام کشورهای مستقلی هستند. جزایر دیگر آن سیسیل و ساردنی متعلق به کشورایتالیا، کرس متعلق به فرانسه، کرت متعلق به یونان، جزائر بالنار متعلق به اسپانیا، شبه جزیره گوتلند متعلق به دانمارک، بروتانی در شمال غربی فرانسه و …
اکثر زبانهای اروپایی از زبان هند و اروپایی مشتق شده اند. با این حال مردم کشورهای مختلف آن بسختی زبان یکدیگر را می فهمند. زبانهای هند و اروپایی شامل انگلیسی، فرانسه، اسپانیایی، ایتالیایی، آلمانی، سوئدی و دانمارکی است.
قاره اروپا در نیمکره شمالی قرار گرفته و پس از اقیانوسیه، دومین قاره کوچک جهان است. قاره اروپا با قاره آسیا در یک پهنه خشکی قرار گرفتهاند و با یکدیگر اوراسیا را تشکیل میدهند. مرز میان اروپا و آسیا را کوههای آرال تشکیل میدهند.مساحت اروپا حدود ۱۰ میلیون کیلومتر مربع است و بیش از ۷۳۰میلیون نفر جمعیت دارد که یازده درصد از جمعیت جهان را تشکیل میدهند. با وجود مساحت نسبتاً کم خود، اروپا پس از آسیا دومین قاره جهان از نظر تراکم جمعیت است.اروپا در اصل شبه جزیرهای در شمال غرب اوراسیا و در شمال قاره آفریقا است. اروپا که به دلیل قرار گرفتن در منطقهٔ معتدل شمالی به قاره سبز معروف است بین آبهای دریای خزر و دریای سیاه در جنوب شرقی، مدیترانه در جنوب، اقیانوس اطلس در غرب و دریای آدریاتیک در شمال قرار دارد. اروپا همچنین جزایر بسیاری دارد که از جزایر بزرگ آن میتوان به جزایر بریتانیا و ایسلند اشاره کرد. شماری از شهرهای مهم و تاریخی جهان ازجمله لندن، رم، مسکو، آتن، و برلین در اروپا قرار گرفتهاند.یکسوم از زمینهای این قاره قابل کشاورزی است که این درصدی بسیار بالاتر از دیگر قارههای جهان است. آبوهوای آن نیز در کل معتدل است و انسان از دهها هزار سال پیش از قاره اروپا سکونت یافتهاست. وجود جریان آب گرم موسوم به گلف استریم که از اقیانوس به آبهای غربی اروپا جریان دارد باعث معتدل شدن آبوهوای آن شدهاست. بیشتر مردم قاره اروپا سفیدپوست هستند و درصد بالای آنها به زبانهای هندواروپایی سخن میگویند.پهنه اروپا به طور کل کمارتفاع است اما کوهستانهای آلپ، پیرنه، کارپات و بالکان از این قاعده مستثنا است. رودهای اصلی اروپا عبارتند از ولگا، دانوب، راین، رون، و البه. بزرگترین رود اروپا ولگا است. این رودها در جابهجایی مردم و کالا کمک زیادی به اهالی این قاره میکند.از دیدگاه سیاسی قاره اروپا را به طور معمول به اروپای غربی و اروپای شرقی تقسیم میکنند. بیشتر کشورهای اروپای شرقی ازجمله روسیه، در دورهای در زمره کشورهای بلوک شرق به شمار میآمدند و بخشی از آنها نیز در میان کشورهای اتحاد شوروی بودند. خاک روسیه که بزرگترین کشور جهان است در هر دو قاره آسیا و اروپا گسترده شدهاست. با وجودیکه بیشتر خاک روسیه در قسمت آسیایی آن قرار دارد، بیشتر جمعیت این کشور در بخش اروپایی که در غرب کوههای آرال است زندگی میکنند
اروپا بعد از قاره اوقیانوسیه کو چکترین قاره دنیا ست و در حدود ۱۰ میلیون کیلو متر مربع وسعت دارد وسعت اروپا در مقا یسه با سایر قاره ها بسیار کم است . حدود اروپا کاملا از سه طرف مشخص است ، در شمال به اقیانوس منجمد شمالی و در مغرب به اقیانوس اطلس و در جنوب به دریا مدیترانه و دریا سیاه که از طریق تنگه های داردانل و بسفر به همدیگر ارتباط دارند ، محدود می شود ، اما از طرف مشرق تعیین حد و مرزی دقیق برای آن مشکل است . عاملی که سبب رجحان اروپا بر سیر قاره ها شده است همانا هماهنگی شکل خارجی و باز بودن سواحل آن می باشد
اروپا بعد از قاره اوقیانوسیه کو چکترین قاره دنیا ست و در حدود ۱۰ میلیون کیلو متر مربع وسعت دارد وسعت اروپا در مقا یسه با سایر قاره ها بسیار کم است . حدود اروپا کاملا از سه طرف مشخص است ، در شمال به اقیانوس منجمد شمالی و در مغرب به اقیانوس اطلس و در جنوب به دریا مدیترانه و دریا سیاه که از طریق تنگه های داردانل و بسفر به همدیگر ارتباط دارند ، محدود می شود ، اما از طرف مشرق تعیین حد و مرزی دقیق برای آن مشکل است . عاملی که سبب رجحان اروپا بر سیر قاره ها شده است همانا هماهنگی شکل خارجی و باز بودن سواحل آن می باشد . در مشرق اروپا ، در جلگه ها ی روسیه این هماهنگی بیشتر دیده می شود . اروپای شرقی به صورت ماسیفی است که از لحاظ شکل نیمه آسیائی می باشد که بدان اروپای قاره ای می گویند .اروپا با وجود وسعت کم ،طول و عرض زیادی را در سطح کره اشغال کرده است . زیرا این قاره دارای بریدگیهای زیادی است . از طرف دیگر فاصله بین دماغه روکا نزدیک لیسبون در جنوب غربی تا دریا کارا در شمال شرقی اروپا ۵۶۵۰ کیلو متر می باشد . بطوری که مقایسه می گردد آمریکای شمالی تا اسپانیا از سه هزار کیلو متر بیشتر فاصله ندارد . اروپا بین مدارات ۳۵ تا ۷۵ درجه (بجز در انتهای جنوب) قرار گرفته و حد متوسط درجه حرارت بین صفر و ۳۰ درجه سانتیگراد است . بنابراین اروپا در منطقه معتدل قرار دارد و مانند مناطق مداری ،گرم و مرطوب و مانند مناطق شمالی ،سرد نمی باشد . اروپا تنها قاره ای است که خارج از مدارات ، در منطقه معتدل قرار دارد. þ و اما تاریخچه زمین در اروپا : بین پنچ قاره دنیا ، اروپا و استرالیا دارای حد متوسط ارتفاع کمتری می باشد . جلگه ها تقریبا ۳/۲ سطح اروپا را پوشانیده و وسعت آنها در مشرق اروپا زیاد است . در کوهستان قفقاز قللی بیش از ۵۰۰۰ متر وجود دارد مانند البرز و که دارای ۵۶۳۲متر اتفاع می باشد . از نظر ساختمان ناهمواری و تاریخچه زمین شناسی ،اروپا را می توان به دو قسمت که با هم شباهت مر فولوژیکی ندارند تقسیم کرد . حد فاصل این دو قسمت در طول خطی است که در حوضه آکی تن شروع می شود و از جنوب ماسیف سانترال ،درئ رودخانه رن سون ،جلگه باویر و مراوی گذشته در شمال به کارپات و در جنوب به کوهستان کریمه و قفقاز ختم می گردد . این دو قسمت عبارتند از : ۱- زمین های قدیمی:زمینهای قدیمی یا صفه های قدیمی متعلق به شکیلات و چین خوردگیهای قدیمی می باشند که از بدو تشکیل در معرض فرسایش شدید قرار گرفته و فرسوده شدهتا اینکه در عهد دوم ، زیر دریا آن عهد پنهان گردیده است ، سپس مجددا پس از پسروی دریا ها ،حرکات کوهزای ، مرتفعاتی را به وجود آورده است . به طور کلی در اروپا چهار نوع چین خوردگی مهم و اصلی در ازمنه زمین شناسی اتفاق افتاده است . که به ترتیب عبارتنند از : الف: چین خوردگیهای هورنین. ب :چین خوردگیهای کالدونین. ج: چین هرسی نین. ۲-چین خوردگی آلپی : چین خوردگی آلپی شامل کوهستان آلپ ، پیرینه ، ژورا ، کارپات ، آپنین و غیره بوده و در عهد سوم اتفاق افتاده است . هر یک از چهار چین خوردگی آتشفشانها ی همراه داشته اند و بهترین نمونه آن ناهمواریهای آتشفشانی در ماسیف سانترال فرانسه است که متعلق به عهد سوم بوده و همگی خاموشند . کلیه ناهمواری ها چین خورده عهد اول به علت عوامل فرسایش طولانی از ارتفاعشان کاسته شده و در بعضی موارد به صورت سطح همواری در آمده اند ، فقط ناهمواریهای عهد سوم می باشد که در اثر کوتاه بودن دوران فرسایش دارای ارتفاع زیادی هستند . منطقه آلپی ، شامل یک رشته از کوهای جوانی است که دارای ساختمان چین خورده بوده و به وسیله فرو رفتگی ها ی زیادی محصور شده اند . þ ولیکن آب و هوا مجموعه ای است از پدید ها ی جو که حالت عمومی و کلی هوا را برای ناحیه ای از سطح زمین تعیین منماید . برای اطلاع از چگونگی آب و هوا هر ناحیه ای بایستی به آثار مهم جغرافیا یی زیر توجه داشت . ۱- موقعیت جغرافیا یی آن ناحیه . ۲- دوری و نزدیکی به دریا . ۳- ارتفاع از سطح دریا . اگر به نقشه اروپا دقت کنیم می بینیم اروپا قا ره ای است که خارج از منطقه مدارات دیده می شود . پراکندگی های دریا ها و خشکی ها و یا به عبارت دیگر ،اثر دوری و نزدیکی به دریا تاثیر مهمی در آب و هوای مناطق مختلف دارد ، علت این امر نتیجه تفاوتی است که آب و خشکی باری اخذ از حرارت خود نشان می دهد ، زیرا زمین زود حرارت را گرفته و زود از دست می دهد . در قاره اروپا ، دریا ها در تمام جهات دیده می شود ، به همین ملاحضه است که اروپا را شبه جزیره ای از آسیا دانسته اند . زمستان اروپای غربی ، خیلی ملا یمتر از آمریکا ی شرقی و آسیا شرقی است . اگر به نقشه آب و هوای اروپا دقت کنیم در معرض چهار نوع آب و هوا قرار می کیرد که عبارتند از :۱- در شمال غربی ، فشار کم ایسلند. ۲- در جنوب غربی ، فشار کم آهور. ۳- در مشرق ، فشار زیاد سیبری. ۴- در جنوب شرقی اروپا ،فشار کم جنوب غربی آسیا. اروپا نه دارای آب و هوای مناطق گرم استوائی و نه دارای سرماهای شدید سیبری و آلاسکاست. þ و هم چنین با شرایط مساعد اروپا از نظر رطوبت ، و ملا یمت ، اعتدال آب و هوا و پوشش گیاهی آن نیز حالات خاصی دارد که منطبق با مشخصات اقلیمی آن است . آّ در تمامی نواحی اروپا یافت می شود . در همین ناحیه از اروپا بیابان مانند سایر قلره ها دیده نمی شود . درجه حرارت اروپا در فصل تابستان کاملا مساعد برای رشد و نمو نباتات است . اروپا محصور است بین خطوط هم دما از صفر تا ۱۸ درجه و پوشش گیاهی تا عرضهای خیلی زیاد تر از سایر قاره ها مشاهده می گردد . þ و اما دو اقیانوس جهان در دو سمت قاره اروپا واقع شده اند : یکی از این دو اوقیانوس اطلس است که در سمت غرب اروپا واقع شده است و دیگری اوقیانوس منجمد شمالی است که در قسمت شمال این قاره وجود دارد. þ و اکثر دریا هایی که در قاره اروپا واقع شده اند ، در شماردریا های کناری هستند و از اقیانوس اطلس و اقیانوس منجمد شمالی منشعب می شوند . مهمترین دریا های قاره اروپا عبارتند از : ۱- دریا سیاه ، در مشرق شبه جزیره بالکان ۲- دریای آزوف، در شمال دریا سیاه -۳ دریای مرمره ، در جنوب دریای سیاه ۴- دریا اژه ، در مشرق کشور یونان ۵- دریای یونانی یا ایونیان ، در مغرب یونان ۶- دریای آدریاتیک ، در مشرق ایتالیا ۷- دریای تیرنین ، در مغرب ایتالیا ۸- دریای مدیترانه ، در جنوب دریاهای فوق ۹- دریای ایرلند یا ایربش ، در مشرق ایرلند ۱۰- دریای مانش ، در مغرب قاره اروپا . þ و دریاچه های معروف قاره اروپا عبارتند از :۱- اونگا در روسیه ۲- لادوگا در روسیه ۳- پیپوس در روسیه ۴- ونرن در سوئد -۵ وترن در سوئد ۶- مه لار در سوئد ۷-کنتانس در سویس ۸- ژ نو در سویس ۹-لیمانی در سویس ۱۰-مازوری در ایتالیا ۱۱-کومو در ایتالیا ۱۲- گادا در ایتالیا ۱۳-دیناری در فنلاند ۱۴-مریتز در آلمان شمالی ۱۵-اولو در فنلاند ۱۶- پیلنر در فنلاند ۱۷-نیگ در ایرلند ۱۸- ارن در ایرلند ۱۹- ری در ایرلند ۲۰-لادو گا در روسیه. þ مهمترین خلیج های قاره اروپا :الف- بریستول در جنوب غربی بریتانیای کبیر ب-لیورپول در مغرب انگلستان پ- مورای در شمال اسکاتلند ت- خلیج بوتنی در مشرق سوئد ث- خلیج فنلاند در جنوب فنلاند چ- خلیج زوئیده رزه در شمال هلند ج- خلیج والنسیا در مشرق اسپانیا ح- خلیج تارانتو در ایتالیا خ- خلیج لیون در جنوب شرقی فرانسه ط- خلیج بیسکای در مغرب فرانسه. v رودها در اروپا،رود راین که یکی از این رودها است ،دو شاخه عمده تشکیل می دهد که لک و وال نامیده می شود. بسیاری از رودهای مهم و معتدد اروپا از کوهستانها و تپه زارها سر جشمه می گیرد. اغلب رودهای که شریانهای مهم حمل و نقل را تشکیل می دهد وارد دریا های می شوند که در شمال و مغرب اروپا قرار گرفته اند. از جمله مهمترین رود های این دسته می توان (راین، شلت، سن، تمس، مرسی ، کلاید ، ویسر ، الب ، ویستول را نام برد . )مهمترین راه آبی اروپا رود راین است که با شعبات و کانالهای خود از لحاظ اهمیت اقتصادی فقط با دریاچه بزرگ لوران در شمال آمریکا قابل مقایسه است.۲- جغرافیای انسانی۱-۲ سوابق و مشخصات جغرافی انسانی اروپا؟ مرکز قدیم تمدن اروپا در مدیترانه بود و تمدن مردمی به شمار می رفت که در سواحل این دریا زیست می کردند . اقوام، تمدن یونان را در سراسر مدیترانه توسعه دادند و شروع به توسعه و ایجاد مستعمره نمودند. þ گرچه اروپا کوچکترین ناحیه از مناطق عمده جهان است ، ولی از حیث جمعیت دومین منطقه بزرگ محسوب می شود زیرا فقط مشرق زمین است که از این جهت بر آن برتری دارد. در فضائی که تقریبا دو سوم ایلات متحده آمریکاست ، در حدود بیش از ۹۰۰ میلیون نفر مردمی زندگی می کنند کهد بسیاری از آنان در امور صنعتی ، کشاورزی و سایر شوون اقتصادی مهارت دارند علی رغم واژگونیهای چندین دهسال اخیر ، این جماعات کثیر مردم که مدتها مدید به رهبری سیاسی ، اقتصادی و فرهنگی معتاد بوده اند ، هنوز باید عوامل مهمی در امور جهان به شمار روند . تنها کشورهای اروپایی که ترکم جمعیت شان از ۵۳ میلیون نفر در مایل مربع کمتر است ، عبارتند از :سوئد ، فنلاند ، نروژ ، ایسلند ، و کشور کوچک (آندورا) در جبال پیرنه. þ واما در اروپا در عهد سنگهای تراشیده و نتراشیده ، انواع مختلف جمجمه انسانی که متعلق به نژادهای مختلف بوده دیده شده است . انسانهای عهد چهارم در داخل غارها و یا در سواحل رودخانه ها زندگی می کردند و دارای آلات ابزاری از سنهگهای تراشیده بودند . به طور کلی نژاد اروپا به دو قسمت تقسیم می شود : ۱- سفید پوستان سفید پوستان جمعیت زیادی را در اروپا تشکیل می دهند و نژ اد سفید دارای دو نوع مختلف به نامهای گندم گون و خرمایی می باشند . ۲- زرد پوستان نژاد زرد دارای تیرهای مختلف می باشد و در جلگه های شرقی در اطراف اورال شمالی زندگی منمایند، مانند ساموئید که دارای قد کوتاه و لب کلفت و صورت پهن هستند . þ در مورد زبان و تقسیمات آن در اروپا ، مطالعات زیادی به عمل آمده و به دو قسمت اصلی تقسیم گردیده است : ۱- زبانهای هند و اروپایی. جمعیت کثیری به زبانهای هند و اروپایی تکلم منمایند و به سه دسته تقسیم می شوند : الف) زبان رومن ها ب) زبان ژرمن ها ج) زبان اسلاو.۲- زبان اورال و آلتایی.زبان اورال و آلتایی متعلق به نژاد زرد مانند ترکها و مالاگیارهای هنگری و لحجه های محلی فینو آها در فنلاند و لاین ها و ساموئید می باشد. þ و اما دین در اروپا ، هنوز هم به صورت بت پرستی دیده می شود . لاپن ها و ساموئید ها ، بت پرست می باشند . ولی اغلب اهالی اروپا یکتا پرستا هستند . یهودی ها در اروپا خیلی کم دیده می شوند . اسلام نیز فقط در بالکان و اورال نفوذ دارد بقیه جمعیت اروپا مسیحی می باشند که به سه مذهب اصلی تقسیم می شوند. ۱- کاتولیک ها کاتولیک ها در جنوب غربی اروپا ، مانند پرتغال ، اسپانیا ، ایرلند ، فرانسه ، ایتالیا ، اتریش ، و پولنی ساکن می باشند. ۲- پروتستان هاپروتستان ها ، در اسکاندیناویا ، انگلستان ، هلند ،إ آلمان شمالی و جلگه های سوئس و هنگری دیده می شوند . ۳- ارتدکسارتدکس ها نیز ، در روسیه و شبه جزیره بالکان به سر می برند . ۳-جغرافیای اقتصادی۱-۳ تحولات و عوامل جغرافیای اقتصادی در اروپا ؟در انگلستان طبقه متوسط به کارکنان ، سازمانهای تجاری ، بانکها ، کارمندان دولت ، دانشگاها ، و مستخدمین و غیره اطلاق می شود. همه این افراد ، طالب حفظ موقعیت و مشتاق رفاه مادی و حفظ آداب و رسوم خود می باشد . و اما در فاصله دو جنگ جهانی تقریبا ۰۰۰/۰۰۰/۳ میایون خانه در انگلستان ساخته شد . þدر اروپا که از قدیم سابقه کشاورزی داشته . در بیش از یک سوم خاکش کشاورزی نمی شود . در انگلستان از ۴۰ &50 سال قبل به توسعه مالکیت های کوچک و متوسط دهقانی پرداخته اند ، بدین معنی که زمین داران بزرگ بر اثر کمی درآمد ، قسمتی از املاک خود را به دهقانهایی که به آنها کمک می کردند ، فروختند . þعوامل پیشرفت در انگلستان زائیده عوامل مختلف است ، اولا از نیمه دوم قرن ۱۹ به علت توسعه کشاورزی در ممالک دیگر مخصمصا استرالیا و آمریکای جنوبی قیمت فراوردهای کشاورزی تنزل یافت و به علت ورود مواد غذایی و فروش آن به قیمت ارزان کشورهایی که در تهیه محصولات کشاورزی مشکلاتی داشتند و زمینه آمادگی صنعتی شدن را پیدا کرده بودند ، به سوی اقتصاد صنعتی روی آوردند . و بحران انگلستان در فاصله دو جنگ جهانی ضربه شدیدی بر پیکر اقتصاد صنعتی آن وارد آورد . þ در بین واردات مواد غذایی مهم اروپا ، ذرت ، چربی ها ، روغن حیوانی و نباتی ، گوشت سرد شده و یخ زده ، نیشکر ، کاکائو ، چای ، قهوه ، توتون را می توان نام برد . اروپا مقادیر زیادی از مواد الیافی (بیشتر پنبه و پشم) و لاستیک طبیعی وارد می کند . و هم چنین اروپا دارای شبکه مجهزی از خطوط آهن ، راهای آبی ، شاهراهای زمینی و راهای هوایی است که وسیله حمل و نقل مقدار بسیار متنعابعی بار و تعداد زیادی مسافر را فراهم می سازد
فوتسال به بازی فوتبال درون سالن، گفته میشود. این رقابتها در زمینی به ابعاد زمین بسکتبال، در محلهای سرپوشیده و یا در محل باز و بدون دیوار و حصار انجام میگیرد. فوتسال (FUTSAL)، واژه بینالمللی برای این رشته ورزشی است. این واژه برگرفته از لغات اسپانیایی FUTbol و SALA - به معنی درونی یا درون سالن – است.[۱]
تاریخچه فوتسال
منشا شکل گیری فوتسال به شهر مونتهویدئوی اوروگوئه باز میگردد. در سال ۱۹۳۰، ژوان کارلوس سریانی، فوتبال ۵ نفره را برای مسابقات جوانان در YMCA پیریزی کرد.[۲] فوتسال به سرعت در آمریکایجنوبی بخصوص برزیل محبوبیت پیدا کرد. بسیاری از بازیکنان بزرگ و مشهور فوتبال برزیل، از طریق کسب مهارتهای رشته ورزشی فوتسال، سبکها و متدهای خود را در رشته فوتبال گسترش دادند و این موضوع زمینه مطرح شدن آنها را به عنوان بازیکنان بزرگ فوتبال فراهم کرد. بازیکنانی مانند پله، زیکو، بهبهتو و سایر ستارههای فوتبال برزیل مهارتهای خود را از طریق بازی در زمینهای فوتسال و شرکت در این رشته ورزشی ترقی دادند. از آن هنگام، برزیل راه خود را به سوی مطرح شدن به عنوان قطب اصلی فوتسال جهان در پیش گرفت و اکنون مسابقات این رشته ورزشی تحت حمایت فیفا در سراسر جهان برگزار میشود.[۳]
اولین رقابت بینالمللی فوتسال در سال ۱۹۶۵ برگزار شد، زمانی که پاراگوئه اولین جام آمریکایجنوبی را بدست آورد. ۶ جام دیگر در آمریکایجنوبی تا سال ۱۹۷۹ برگزار شد که برزیل پیروز تمامی این میادین بود. برزیل جایگاه خود را به عنوان قدرت برتر در اولین جام آمریکایی تا سال ۱۹۸۰ حفظ کرد و این جام را بار دیگر در سال ۱۹۸۴ بدست آورد.[۴]
قهرمانی فوتسال جهان
نخستین دوره قهرمانی فوتسال جهان با پشتیبانی FIFUSA (پیش از ادغام اعضای آن با FIFA در سال ۱۹۸۹)، در سائوپائولوی برزیل برگزار شد که با قهرمانی برزیل به پایان رسید. کامیابی برزیلیها در دومین جامجهانی فوتسال در کشور اسپانیا و در سال ۱۹۸۵ تکرار شد اما در سومین جامجهانی در سال ۱۹۸۸ و در کشور استرالیا، برزیل مقابل پاراگوئه تن به شکست داد.
فوتسال در اروپا به عنوان عضو جدیدی از یوفا مطرح شده که محبوبیت و عمومیت یافتن آن مقدمهای برای برگزاری مسابقات قهرمانی فوتسال اروپا شدهاست. اولین مسابقات قهرمانی، در فوریه ۱۹۹۹ در شهر گراندای اسپانیا برگزار شد و فینال پرشور و هیجانی داشت.
خلاصه قوانین فوتسال
قانون یکم:
زمین بازی؛ که خلاصه مشخصات و نکات قابل توجه با رسم شکل توضیح داده شد.
·
تذکر: ورود و خروج بازیکنان در موقع تعویض بایستی از محدوده مشخص شده انجام گیرد.زمين بازي
اندازه زمين بازي: طول = حداقل 25 متر و حداكثر 42 متر . عرض = حداقل 15 متر و حداكثر 25 متر . در مسابقات بين المللي برابر است با: طول = حداقل 38 متر و حداكثر 42 متر . عرض = حداقل 18 متر و حداكثر 25 متر . پهناي كليه خطوط 8 سانتيمتر است . اندازه دايره وسط زمين 3 متر مي باشد . فاصله نقطه پنالتي تا خط دروازه 6 متر مي باشد . فاصله نقطه پنالتي دوم تا خط دروازه 10 متر مي باشد . اندازه ربع دايره هاي گوشه زمين (كرنر) 25 سانتيمتر مي باشد . اندازه دروازه ها: فاصله بين دو تير دروازه 3 متر و ارتفاع تير افقي تا سطح زمين 2 متر است . تذكر: ورود و خروج بازيكنان در موقع تعويض بايستي از محدوده مشخص شده انجام گيرد .
قانون دوم:
توپ؛ محیط آن حداقل ۶۲ و حداکثر ۶۴ سانتیمتر وزن توپ ۳۹۰ الی ۴۳۰ گرم (توپ نمره ۴) شناسایی استاندارد هنگامی که توپ از ارتفاع ۲ متری به زمین رها میشود نباید بیشتر از ۶۵ و کمتر از ۵۵ سانتیمتر از زمین مسابقه جهش نماید.
قانون سوم:
تعداد بازیکنان؛ یک مسابقه با شرکت دو تیم نباید بیش از ۵ بازیکن باشد که یکی از آنها دروازه بان با لباس مشخص است در شروع مسابقه حداقل بازیکن باید ۵ نفر باشد در صورت اخراج بازیکن هر تیم کمتر از سه نفر مسابقه باید تعطیل شود. ۱- حداکثر بازیکن ذخیره 9 نفر میباشد. ۲- تعداد تعویض سیار نامحدود است حتی دروازه بان (رنگ لباس دروازه بان متمایز از بازیکنان) ۳- عمل تعویض زمانی خاتمه مییابد که بازیکن جانشین وارد زمین شود ۴- چنانچه در جریان بازی تعویض سیار بازیکن جانشین قبل از اینکه بازیکن تعویضی کامل زمین را ترک کند وارد زمین شود. داور بازی را قطع (با رعایت آوانتاژ به تیم حریف) بازیکن تعویضی را بیرون بفرستد به بازیکن جانشین اخطار و بازی با یک ضربه آزاد غیر مستقیم به نفع تیم مقابل از محل توقف توپ زده میشود.
قانون چهارم:
وسایل بازیکن: استفاده از کفش مخصوص برای بازیکن اجباری است. کفش مخصوص فوتسال از پاشنه ای صاف و پنجه ای معقر تشکیل شده. از انواع این کفش میتوان به F50 اشاره کرد که یکی از محبوب ترین انواع ان است. اگر شخصی این نوع کفش را به ظا نداشته باش; بازیکن خاطی از زمین خارج فرستاده با تکمیل وسایل با اجازه داوران حتماً در هنگام توقف بازی وارد زمین شود.
قانون پنجم:
برای اداره بازی یک داور اصلی یا سر داور؛ تعیین میگردد. قدرت او که قانون به او تفویض نمودهاست از هنگام شروع بازی تا هنگام اتمام بازی، هر مورد مرتبط با بازی نتیجه نهایی تصمیم با اوست در صورت عدم حضور وقت نگهدار این مسؤولیت به عهده اوست.
قانون ششم:
کمک داور (داور دوم)؛ بایستی برای هر مسابقه تعیین شود طرف مقابل داور اصلی انجام وظیفه میکند همان قدرت اجرایی را دارد به جز (همه وقایعی را که قبل در حین یا بعد از بازی میافتد ثبت و گزارش کند) در صورت نبودن وقت نگهدار وظیفه دارد دو دقیقه اخراجی بازیکنان و تایم یک دقیقه را محاسبه نماید و تعویض سیار صحیح انجام گرفتهاست. در صورت دخالت بی مورد از جانب کمک داور، داور اصلی بایستی او را از وظیفه آن معاف شخصی دیگری جانشین وی موضوع را گزارش کند.
تذکر:
در صورت وجود اختلاف نظر بین داور اصلی و کمک داور سرداور (داور اصلی) حاکم خواهد بود.
قانون هفتم:
وقت نگهدار؛ در خارج از بازی در امتداد خط میانی در منطقه تعویض بازیکنان قرار گیرد. وظایف او نگهداری وقت بازی ۲ دقیقه اخراجی یادداشت تایم اوتها و دادن علامت تایم اوت به داوران اعلام زمان بازی با صوت به داوران و یادداشت ۵ خطای اول هر تیم در هر نیمه که توسط داوران اعلام شده - ثبت شماره گلزنان و بازیکنان اخراجی و اخطاری و تایم اوتها آنها میباشد.
قانون هشتم:
مدت بازی؛ مدت بازی دو وقت ۲۰ دقیقهای و زمان بین دو نیمه استراحت ۱۵ دقیقهای میباشد - هر تیم میتواند در هر نیمه یک تایم درخواست کند (در بازیهای حذفی در وقت اضافی تایم اوت وجود ندارد).
قانون نهم:
شروع بازی، برنده قرعه اختیار انتخاب زمین و بازنده قرعه ضربه شروع بازی را میزند. ضربه شروع به داخل زمین حریف با علامت داور اصلی خواهد بود که فاصله بازیکن مقابل با توپ ۳ متر خواهد بود - از ضربه شروع مستقیماً گل به دست نمیآید.
قانون دهم:
توپ در بازی و خارج از بازی؛ وقتی توپ خارج از بازی به طور کامل از خط طولی یا عرضی چه از هوا و زمین گذشته باشد. برخورد توپ به سقف سالن اوت اعلام شده و ادامه آن روی خط طولی نزدیکتر میباشد که توسط حریف زده میشود.
قانون یازدهم:
روش به دست آمدن گل؛ تمام توپ از خط دروازه بین تیرهای عمودی و افقی عبور کرده به شرطی که بازیکن مهاجم توپ را با دست یا بازو و پرتاب حمل یا هل نداده باشد.
قانون دوازدهم:
خطاها و رفتارهای ناشایست؛ هرگاه بازیکنی سهواً یا از روی بی احتیاطی یا نیروی نامتعادل یا بیش از اندازه ۱۱ خطای زیر را مرتکب شود یک ضربه آزاد مستقیم -یک ضربه پنالتی- به نفع تیم مقابل (اگر داخل محوطه جریمه باشد) گرفته میشود: لگد زدن -پشت پا زدن - پریدن روی حریف - تنه شدید و خطرناک - تنه از پشت به حریف - تف انداختن - زدن حریف - گرفتن حریف - هل دادن حریف - با شانه به حریف حمله کردن - تکل کردن.
هفت خطای منجر به اخطار: ۱ - مرتکب رفتار غیر ورزشی ۲- با گفتار و کردار به تصمیم داور اعتراض نماید. ۳- مکرراً قوانین بازی را نقص نماید. ۴- شروع مجدد بازی را به تأخیر اندازد. ۵- هنگام شروع مجدد بازی، ضربه آزاد و ضربه کرنر فاصله لازم رعایت نکند. ۶- بدون اجازه داور وارد زمین شود. ۷- بدون اجازه داور زمین را ترک کند. هفت خطای منجر به اخراج: ۱- مرتکب خطای شدید بازی شود. ۲- مرتکب برخورد با زننده شود. ۳- روی حریف یا هر فرد دیگر تف بیندازد ۴- عمداً با دست زدن به توپ، حریف را از یک گل یا موقعیت گل محروم نماید. ۵- موقعیت آشکار گل حریف به سمت دروازه در داخل پیشروی با خطای آزاد مستقیم سلب نماید. ۶- کلمات توهین آمیز بر زبان بیاورد. ۷- در یک مسابقه اخطار دوم بگیرد. تذکر مهم: بازیکنی که اخراج میگردد توسط داور بازی حتماً باید به رختکن هدایت شود و بعد از ۲ دقیقه تیم میتواند بازیکن دیگر جایگزین نماید.
قانون سیزدهم:
ضربه آزاد؛ تحت عنوان دو دسته ضربه آزاد مستقیم و ضربه آزاد غیر مستقیم میباشد. در ضربه آزاد مستقیم میتوان مستقیماً به حریف گل زد.
قانون چهاردهم:
خطاهای جمع شده؛ در صورتی که خطاهای یک تیم در هر نیمه به ۵ رسیده (از خطاهای ۱۱ گانه آزاد مستقیم)، (کلیه خطاها قانون ۱۲) از آن به بعد اگر یکی از خطای قانون ۱۲ را مرتکب شود خطای ششم یک ضربه آزاد مستقیم (از نقطه پنالتی دوم) یا محل وقوع خطا (اگر محل خطا بین نقطه پنالتی دوم و دروازده حریف باشد) بدون تشکیل دیوار دفاعی به صورت مستقیم زده میشود. مهاجمین و مدافعین باید فاصله ۵ متر را رعایت کنند. (خط فرضی نقطه پنالتی فاصله رعایت گردد).
·
تذکر:
اگر خطای ششم عقبتر از نقطه پنالتی دوم بود، مستقیم به نقطه پنالتی دوم منتقل شده ضربه زده میشود (حق پاس دادن را ندارد).
قانون پانزدهم:
ضربه پنالتی؛ از نقطه پنالتی زده میشود. زننده ضربه باید مشخص باشد. ضربه حتماً باید به طرف جلو (دروازه حریف) زده شود.
قانون شانزدهم:
ضربه اوت؛ هرگاه تمام توپ از خط طولی چه از روی زمین چه از هوا بگذرد توپ بایداز محلی که خارج شد توسط تیم مقابل با پا به داخل زمین زده شود. زننده ضربه توپ ساکن روی خط طولی یا خارج از زمین خط طولی باشد بازیکنان تیم مقابل حداقل ۵ متر از محله ضربه باید فاصله داشته باشد از ضربه اوت نمیتوان مستقیم گل زد.
قانون هفدهم:
پرتاب اوت دروازه پرتاب؛ پرتاب اوت دروازه مادامی در بازی است که توپ توسط دروازه بان با دست بیرون از محوطه جریمه قرار گیرد. پرتاب اوت دروازه خطای ۴ ثانیه ندارد. برگشت اوت دروازه دوباره به دروازه بان توسط مدافع (با دست لمس کردن یا کنترل) یک ضربه آزاد غیر مستقیم از محل ۶ متری انجام میگیرد. با پرتاب اوت دروازه نمیتوان مستقیم گل زد.
قانون هجدهم:
ضربه کرنر؛ از ضربه کرنر میتوان مستقیم گل زد. ۴ ثانیه دارد، اگر ضربه کرنر به طور صحیح زده نشود ضربه تکرار خواهد شد. در موقع زدن خطاها توپ باید ساکن باشد. همشه برنده قرعه سکه صاحب زمین بازی یا زننده پنالتی یا انتخاب رنگ پیراهن میباشد. تیمی میتواند تایم استراحت بگیرد که صاحب توپ باشد مثل ضربه کرنر، پرتاب اوت، ....... دروازه بان میتواند در زمین حریف بیش از ۴ ثانیه بازی کند. دروازه بان نمیتواند در جریان بازی مستقیم توپ را با دست وارد دروازه حریف کند . پاس عقب مادامی محسوب میشود که توپ از ضربه مچ پا به پایین زده شود (فقط از ناحیه کفش). در زدن اوت پا روی خط نباشد
قانون نوزدهم:
بازیکن دروازه بان اجازه ندارد توپ را بیشتر از چهار ثانیه در اختیار داشته باشد; در غیر این صورت خطا گرفته میشود. این قانون برای بازیکنان معمولی به صورت یک دقیقه است.
از تیمهای برتر جهان در این رشته میتوان به این کشورها اشاره کرد: ایران برزیل اسپانیا ایتالیا روسیه اوکراین آرژانتین
دانستنی لازم پیش از فوتسال
گرم کردن بدن قبل از ورزش
مرحله گرم کردن و سرد کردن بدن یکی از اجزاء مهم تمرینات و مسابقات ورزشی میباشد. ورزشکاران باید آگاه باشند که از گرم کردن بدن نتیجه بهتری برای توانایی بدن میگیرند و بویژه جلوگیری از مصدومیت بدن میکند.
تمرینات گرم کردن عمومی عملیاتی هستند که بدن انسان را جدا از ورزش گرم و فعال میکند. این تمرینات برای گرم کردن ماهیچه و عضلات کلی بدن موثر هستند که از جمله مانند دویدن، بازیهای سبک یا کش دادن بدن میباشد . تمرینات مخصوص گرم کردن بدن برای ورزش فوتبال شامل تمرینات تکنیکی مثل توپ یک و دو کردن، پرتاب توپ یا ضرب زدن و…و…و… میباشد
در این بخش ما به تمرینات گرم کردن بدن قبل از بازی فوتبال میپردازیم
.تیم بازی ۳۰ دقیقه قبل از بازی وارد زمین میشود
مرحله اول
بازیکنان توسط مربی به مدت ۱۰ دقیقه آزاد گزاشته میشوند تا بازیکن با توجه به نیاز بدن خود، خود را آماده سازد که معمولاً با دویدن آرام و بعد دویدن با نرمش، نرمش در جا و کشش همراه میباشد
مرحله دوم
درست میکنیم ABCD زمین را به شکل مقابل
دوتیم ۵ نفره تقسیم میکنیم
ضربه برای بازیکنان آزاد است
زمان ۷ دقیقه میباشد
نکته مهم اینکه باید به بازیکنان تذکر داده شود که از تکگل و یا حرکتی که باعث صدمه دیدن شود خودداری کنند
این یک تمرین ایدهآل قبل از شروع بازی میباشد که بازیکنان را در شرایط بازی قرارمیدهد
مرحله سوم
حرکات سرعتی
بازیکنان ۲ به ۲ تقسیم میشوند و کمک مربی در فاصله ۱۰ متری میایستد
معمولاً ۸ بار هر بازیکن بسمت مربی با سرعت میدود
دو تا سرعتی اول ۷۰% سرعت باید انجام شود تا بدن آماده سرعت صد در صد شود
سپس ۶ بار یا صد در صد سرعت باید انجام شود. در هر دفعه که سرعت زده میشود باید دو بازیکن هماهنگ در جا یک حرکت در جا را نیز انجام دهند، مثلاً زانو بلند در جا، پا ….، سر زدن و هد استارت زدن، و.. و.. و..
در برگشت بازیکنان باید آرام آرام بر گردند بدون راه رفتن و یا ایستادن
در پایان حرکت سرعتی تنفس گرفتن و کشش کردن لازم میبازد
مرحله چهارم
محل شوت به سمت دروازه میباشد که بعد از یک دو کردن باید به دروازه زده شود و همچنین بازیکنان بنا به نیاز خود میتواند کار دیگری را با توپ انجام دهند مثلاً مدافع از کمک مربی بخواهد برایش پرتاپ توپ کند تا با سر و یا پا بر گردرداند تا در شرایط بازی قرار بگیرد. و یا حرکت کششی و یا پا به توپ شدن و یا سرعتی کوتاه و مواردی که هر بازیکن بنا به نیاز خود احساس میکند
نکته قابل توجه دیگر حضورسر مربی در زمین که میتواند بازیکنان را زیر نظر داشته باشد و یا اگر بازیکنی در هنگام گرم کردن مشکل و یا مصدومیت کند بتواند سریع تسمیم بگیرد برای جانشینی و همچنین با صحبت کردن بازیکنان را روحیه دهد و همچنین بتواند نفرات تیم مقابل را نیز کنترل کند
تمرین هندبالی
ـ دو تیم را به دو گروه مساوی تقسیم میکنیم
ـ بازی در منطقه ۱۸ قدم صورت میگیرد
ـ دو تیم باید بوسیله دست به همدیگر پاس دهند
ـ اگر بازیکنی توپ را بیش از حد معطل کند توپ به تیم مقابل داده میشود
ـ نوع دیگر این تمرین بدین شکل انجام میشود
ـ پاس اول باید بوسیله دست پرتاب شود و ضربه بعدی بوسیله ضربه سر به یار پرتاب شونده و یار دیگر خودی بازگردانده شود
ـ شکل دیگر بدین صورت انجام میشود که ضربه باید ابتدا یک بار به زمین بر خورد کند و بازیکن بعدی در هوا آن را دریافت کند
برای موفقیت و پیروزی در ورزش و مسابقات نه تنها بدن انسان، بلکه روح انسان ( از لحاض فکر، احساسات، انگیزه ) هم باید آماده باشد. شخص باید فشار روحی و عصبانیت خود را زیر کنترل داشته باشد و هدف نهایی او پیروزی باشد و همچنین پذیرش شکست را هم داشته باشد تا روح و روان خود از آسیب حفظ کند
هر ورزش کاری میتواند بدون یک “مربی روانشناس” برای خود روشهای مختلفی اتخاذ کند مثل روحیه دادن و گرفتن از تیم خود و یا دعا کردن که میتواند باعث آرامش روحیه شود
و در این بخش هم حتی شناختهای جدید علمی پی بردهاست که استفاده کردن از این روشهای شخصی برای اصلاح کردن و کاملتر شدن یک ورزشکار موثر میباشد
هدف ما
بالا بردن پایه سازی، استقرار مجدد بنیادهای روحی یک ورزشکار و قدرت وی (بهینه سازی وضع حرکات و قدرت ورزشکار در مقابل وجود استرس در مسابقات ورزشی)
پتانسیال قدرت روحی
توانایی درک کردن موقعیت در زمان بازی، دارای تمرکز، هوشیاری، دارای رفتار مشکل گشایی، توانایی انتخاب، بر طرف کردن استرس و به دست آوردن بهبودی
روشها
تمرینات روحی، روشهای آرامش و استراحت اعصاب، تمرین ایجاد انگیزه، تمرین سست کردن عضلات، تلقین اعتماد بنفس، تمرین درک کردن موقعیت
فنول یکی از ترکیبات ساده آلی بوده که از اتصال یک گروه هیدروکسیل و یک حلقه بنزنی تشکیل می شود.فنول با فرمول(C۶H۵OH) با نامهای هیدروکسی بنزن(hydroxyl benzene) وکربولیک اسید (carbolic acid) نیز شناخته می شود.فنول خالص جامدی سفید رنگ با دمای ذوب۴۲°C یا ۱۰۸°F است.فنول به طور معمول قابل انحلال در آب میباشد و خاصیت اسیدی ضعیفی دارد (pKa=9.9).فنول به عنوان یک گند زدا استفاده می شود.فنول با غلظت بالا میتواند باعث سوختگی پوست شود.ترکیباتی که در آن بیش از یک گروه هیدروکسیل متصل به حلقه بنزن باشد را ترکیبات پلی هیدریک فنول(poly hydric phenols)می نامند.فنول یکی از ترکیبات مهم آلی مورد استفاده در صنعت است.فنول در بسیاری از صنایع به عنوان ماده اولیه کاربرد دارد.برخی از موادی که از این ماده تولید می شوند عبارتند از: نایلون، شوینده ها، افرودنیهای بنزین، آسپرین، پلی اورتان، رنگها، علف کشها، نرم کننده ها، ضد اکسنده ها، روغنهای روان کننده، قارچ کش ها.[۱]
خواص فیزیکی
فنولها مایع یاجامدهایی با دمای ذوب پایین هستند.دمای جوش آنها به علت پیوند هیدروژنی، کاملاً بالاست.خود فنول(C۶H۵OH)احتمالاً به علت تشکیل پیوند هیدروژنیبا آب، کمی درآن انحلال پذیر است (9 گرم در 100 گرم آب) .بیشتر فنولهای دیگر اساساً در آب انحلال ناپذیرند.فنولها بی رنگ هستند مگر آنکه گروهی مولد رنگ وجود داشته باشد.[۲]
اثرات فنول بر بدن انسان
در صورت تنفس یا خورده شدن این ماده توسط انسان این ماده وارد گردش خون خواهد شد و در صورت تماس با پوست کمتر وارد خون خواهد شد.قرار گرفتن در معرض فنول در کوتاه مدت می تواند باعث سوزش چشمها و سر درد شود.افرادی که تماس پوستی با مقدار زیادی از فنول دارند، سوزش پوست، ضایعات کبدی، ادرار تیره و ضربان نا منظم قلب در آنها مشاهده می شود. بلعیدن مقدار زیادی از فنول می تواند باعث سوختگیهای داخلی و مرگ شود. اما فنول می تواند در علم پزشکیبه عنوان یک ماده بی هوش کننده و همچنین یک ماده ضد عفونی کننده مورد استفاده قرار گیرد. همچنین آژانس بینالمللی تحقیقات سرطان(به انگلیسی: International Agency for Research on Cancer) فنول را به عنوان ماده ای غیر سرطان زا طبقه بندیکرده است.[۳]
منابع
1.
Concise Encyclopedia of Chemistry (2004) . McGraw-Hill.ISBN 0-07-143953-6
موریسون، رابرت تورنتون، رابرت نیلسون بوید.شیمی آلی ۲.تهران:نشر علوم دانشگاهی
خواص فیزیکی الکلها
گروه -OH در یک نوع الکل
دید کلی
فرمول عمومی الکلها، ROHاست که در آن ، Rیک گروه آلکیل یا آلکیل استخلاف شده است. این گروه میتواند نوع اول ، دوم یا سوم باشد. ممکن است زنجیر باز یا حلقهای باشد؛ ممکن است دارای یک اتم هالوژن، هیدروکسیلهای بیشتر یا یکی از بسیاری گروههای دیگر باشد که در شیمی آلیوجود دارد
همه الکلها ، دارای گروه هیدروکسیل ( -OH ) هستند که بهعنوان گروه عاملی ، خواص مشخصه این خانواده از ترکیبها را تعیین میکند. تغییر و تنوع در ساختار Rمیتواند بر سرعت واکنشهای الکلها و حتی در موارد معدودی ، بر نوع واکنشها تاثیر گذارد. باید توجه داشت که ترکیباتی که در آنها گروه هیدروکسیل مستقیما به یک حلقه آروماتیک متصل است، الکل نیستند؛ آنها فنل هستند و با الکلها تفاوت فاحشی دارند.
گروه عاملی -OH
اگر این واقعیت را در نظر داشته باشیم که از نظر ساختاری: الکل آمیزه ای از یک آلکانو آباست، بهخوبی میتوانیم خواص فیزیکی الکلها را درک کنیم. الکل متشکل از یک گروه آلکیل شبه آلکان و یک گروه هیدروکسیل شبه آب است. از دو واحد ساختاری الکل ، این گروه -OH است که سبب خواص فیزیکی مشخصه آب میشود و گروه آلکیل ، بسته به اندازه و شکلش ، این خواص را تعدیل میکند.
گروه هیدروکسیل کاملا قطبی است و نکته بسیار مهم اینکه ، دارای هیدروژنی است که به عنصر بهشدت الکترونگاتیو اکسیژنپیوند دارد. یک الکل با استفاده از گروه هیدروکسیل میتواند پیوند هیدروژنی تشکیل دهد، پیوند هیدروژنی با مولکولهای الکل همانندش و با مولکولهای خنثی و با آنیونها.
دمای جوش
در میان هیدروکربنهابه نظر میرسد که عوامل تعیین کننده دمای جوش ، عمدتا وزن مولکولی و شکل مولکولی باشند؛ این چیزی است که از مولکولهایی که عمدتا با نیروهای واندروالسی در کنار یکدیگرند، انتظار میرود. در الکلها نیز با افزایش تعداد کربن ، دمای جوش بالا میرود و با شاخهدار شدن زنجیر ، دمای جوش پایین میآید. اما نکته غیر عادی ، در مورد الکلها این است که آنها در دمایی بالا به جوش میآیند.
این دماهای جوش ، بسیار بالاتر از دمای جوش هیدروکربنها با وزن مولکولی یکسان است و حتی از دمای جوش بسیاری ترکیبها با قطبیت قابل ملاحظه بالاتر است. چگونه این پدیده را تبیین میکنیم؟ بدیهی است پاسخ این است که الکلها ، همانند آب ، مایعهای بهم پیوسته هستند. دمای جوش بالای آنها به علت نیاز به انرژی بیشتر برای شکستن پیوندهای هیدروژنی است که مولکولها را در کنار یکدیگر نگه داشتهاند. اگر چه اترها و آلدئیدها هم اکسیژن دارند، اما هیدروژن در آنها فقط با کربن پیوند دارد ، این نوع هیدروکربنها آنقدر مثبت نیستند که بتوانند با اکسیژن ، پیوند قابل ملاحظه ای ایجاد کنند.
در مطالعه پیوند هیدروژنی ، طیف بینی زیر قرمز ، نقش کلیدی بر عهده داشته است. در محلول رقیق در یک حلال غیر قطبی مانند کربن تتراکلرید (یا در فاز گاز) ، یعنی در حالتی که تجمع مولکولی ، کمینه است، به عنوان مثال ، اتانول ، نوار کششی O-H را در 3640cm-1نشان میدهد. با افزایش غلظت اتانول ، بتدریج ، نوار پهنتر دیگری در 3350cm-1جایگزین این نوار میشود. پیوند هیدروژنیبا اکسیژن دوم ، پیوند O-H را تضعیف میکند و انرژی و بتبع آن ، فرکانس ارتعاش را پایین میآورد.
حل شدن الکلها
رفتار الکلها بهعنوان حل شده نیز ، توانایی آنها برای تشکیل پیوند هیدروژنی را منعکس میکند. برخلاف هیدروکربنها ، الکلهای سبک با آب امتزاجپذیرند. از آنجا که نیروهای بین مولکولی الکلها ، همانند نیروهای بین مولکولی آب است، دو نوع مولکول با یکدیگر قابل اختلاطند: انرژی لازم برای شکسیتن یک پیوند هیدروژنی بین دو مولکول آب یا دو مولکول الکل ، با تشکیل یک پیوند هیدروژنی بین یک مولکول آب و یک مولکول الکل تامین میشود. اما این موضوع ، فقط در مورد اللکهای سبک ، یعنی الکلهایی که در آنها گروه -OH بخش بزرگی از مولکولرا تشکیل میدهد، صادق است.
با بزرگتر شدن گروه آلکیل شبه آلکان ، انحلال پذیریدر آب کاهش مییابد. از دیدگاه عملی ، خط مرزی بین انحلال پذیری و انحلال ناپذیری الکلهای نوع اول در آب را الکل چهار تا پنج کربنی در نظر میگیریم. الکلهای پلیهیدروکسی در هر مولکول بیش از یک موضع برای تشکیل پیوند هیدروژنی دارند و این ویژگی در خواص آنها منعکس است. ساده ترین دیول ، 1، 2 اتاندیول ، (اتیلن گلیکول) در 197درجه سانتیگراد میجوشد.
دیولهای سبک با آب در میآمیزند و آنهایی که تا هفت اتم کربن دارند، در آب انحلالپذیری قابل ملاحظه ای دارند. خاصیات ضد انجماد اتیلن گلیکول ناشی از دمای جوش بالا ، دمای انجماد پایین و انحلالپذیری بالا در آب است.
منبع
شیمی آلی ، جلد اول ؛ تالیف: موریسون ، بوید. نشر علوم دانشگاهی.
هیدروکربنهای آروماتیک چند هستهای
بطور کلی هیدرو کربنهاییکه خواص بنزنمانند از خودشان نشان میدهند، هیدروکربنهای آروماتیک نامیده میشوند و آنهایی که حلقههای جوش خورده بنزندارند، هیدروکربنهای آروماتیک چندحلقهای یا پلیسیکلیک نامیده میشوند. بسیاری از PAH ها مانند بنزن پایداری بالا و ساختار هندسی مسطح دارند. از میان هیدروکربنها فقط نفتالین بصورت تجاری تولید میشود. برخی از PAH ها در مشتقات قطران زغالسنگ یافت میشوند.
ساختار PAH ها
PAH ها از دو یا چند حلقه شش عضوی تشکیل شدهاند که این حلقهها بوسیله اشتراک یک جفت اتمهای کربنمجاور بین حلقهها جوش خورده و بهم متصل شدهاند. سادهترین عضو این گروه ، نفتالینC10H8است. به کربنهای مشترک بین دو حلقه ، اتم هیدروژن متصل نیست. نفتالین ، جامد فراری است که بخار آن برای برخی حشرات، سمی است و بهعنوان ضد بید بکار میرود.
آنتراسن(دارای سه حلقه بنزن بصورت خطی) و فنانترن(دارای سه حلقه ولی بصورت انشعابی) ، هر دو جزو آلایندههای مربوط به احتراقناقص چوبو زغال سنگهستند و از پالایشگاههای نفت و کورههای زغالسنگ به محیط زیست وارد میشوند.
مکانیسم تشکیل PAH در جریان احتراق
مکانیسم تشکیل PAH در جریان احتراق پیچیده است، اما ظاهرا بطور عمده به علت بسپارش (پلیمریزاسیون) مجدد قطعههای هیدروکربنیاست که به هنگام کراکینگ یعنی شکسته شدن مولکولهای بزرگتر سوخت در اثر گرما به چندین قسمت تبدیل میشوند. این قطعات هیدروکربنی با کاهش نسبت اکسیژنبه سوخت ، دوباره با یکدیگر ترکیب میشوند و با از دست دادن هیدروژن، قطعههای غنی از کربن به یکدیگر جوش خورده ، ترکیبات هیدروکربنی آروماتیک چند هستهای را تشکیل میدهند که مولکولهای بسیار پایداری بشمار میروند.
PAH ها به عنوان آلایندههای هوا
این ترکیبات از آلایندههای متداول هوا هستند و در شهرهای بزرگ و صنعتی ، غلظت آنها در هوا روز به روز بیشتر میشود. PAH هایی که تعداد حلقههایشان 4 یا کمتر از آن است وقتی رها میشوند در هوا بصورت گاز باقی مانده و معمولا کمتر از یک روز توسط واکنشهای رادیکالی تخریب میشوند. اما PAH های با بیش از 4 حلقه بنزن بر خلاف همردههای کوچکتر خود برای مدت طولانی در هوا به صورت مولکولهای گازی دوام نمیآورند و بعلت کم بودن فشار بخاربه سرعت متراکم شده ، جذب سطحی دوده و خاکستر میشوند و بعلت ریز بودن برخی ذرات دوده ، ممکن است از راه تنفس وارد ششها شوند.
PAH ها به عنوان آلایندههای آب
هیدروکربنهای آروماتیک پلیسیکلیک همچنین از آلایندههای جدی آببشمار میروند. PAH ها به مقدار قابل ملاحظهای در تولید مشتقات قطران زغالسنگ مانند کرئوزوت که محافظ چوب است، بوجود میآید. استفاده از کرئوزوت برای محافظت الوارهای غوطهور در آب لنگرها باعث نفوذ PAH ها به آب و باعث آلودگی سختپوستان میشود. این ترکیبات همچنین از ریخته شدن نفتاز نفتکشها و پالایشگاهها و محلهای حفر چاه واقع در فلات قاره ، وارد محیط زیست آبیمیشوند. PAH های بزرگتر در بافتهای چربی برخی موجودات دریایی تجمع زیستی دارند.
منبع مهم PAH
گازهای خروجی از موتورهای بنزین سوز و دیزلی ، قطران دود سیگار ، سطح غذای سوخته ، دود ناشی از سوختن چوب یا زغال سنگ یا سایر فراوردههای احتراق که در آنها کربن موجود در سوخت بطور کامل به COیا CO2تبدیل نمیشود، از منابع PAHها هستند. اگر چه این مواد تنها حدود 0.1 % مواد معلق موجود در هوا را تشکیل میدهند، وجود آنها بهعنوان آلایندههای جویموجب نگرانی است.، زیرا شواهدی از سرطانزایی آنها دستکم در حیوانات آزمایشگاهی در دست است.
دوده
دوده بطور عمده ، کربن گرافیت مانند است و از خرده بلورهایی که هر کدام از آنها از لایههای روی هم انباشته اتمهای کربن است، تشکیل یافته است که تمام آنها در حلقههای جوش خورده بنزن شرکت دارند. گرافیت ، PAH نهایی است. هر کدام از صفحههای موازی حلقههای جوش خورده بنزن دارای تعداد بیشماری اتمهای کربن است. در گرافیت هیچ اتم هیدروژنی بجز در پیرامون لایهها وجود ندارد. سطوح ذرههای دوده ، جاذبههای مناسبی برای مولکولهای گازی است.
عزادارى بر حضرت فلسفههاى سازنده و تربيتى متعددى دارد، از جمله:
1 - حفظ مكتب و شريعت :
زنده داشتن ياد و تاريخ پرشكوه نهضت حسينى، كه الهام بخش روح انقلابى و ستم ستيزى است.
يعنى احيا و زنده داشتن نهضت عاشورا موجب زنده نگهداشتن و ترويج دائمى مكتب قيام و انقلاب در برابر طاغوتها و تربيت كننده و پرورش دهنده روح حماسه و ايثار است.
يعنى: عزادارى براى اهل بيت: موجب احياى ياد و نام آنها و در كنار آن فرهنگ و مكتب و هدف آنان است. به عبارت ديگر در شكل يك پيوند روحى راه آنان به جامعه الهام گشته و پيوستگى پايدارى بين پيروان مكتب و رهبران آن برقرار مىسازد و ديگر گذشت قرون و اعصار نمىتواند بين آنان جدايى افكند. همين مسأله موجب نفوذ ناپذيرى امت از تأثيرات و انحرافات دشمنان مىگردد و مكتب را هم چنان سالم نگه مىدارد و يا تحريفات و اعوجاجات را به حداقل مىرساند. از همينروست كه استعمارگران براى نابودى ملل اسلامى مىكوشند رابطه آنان را با تاريخ پر افتخار صدر اسلامى قطع نمايند تا با ايجاد اين خلاء زمينه القاى فرهنگ خود را فراهم آورند. اينها از آثار اجتماعى عزادارى است و آثار روانى و تربيتى ديگرى نيز دارد.
امام خميني قدس سره مىفرمايد: روضه سيّد الشهداء عليه السلامبراى حفظ مكتب سيّد الشهداء عليه السلام است، حرف سيّد الشهداء عليه السلام حرف روز است، هميشه حرف روز است، اصلاً حرف روز را سيّد الشهداء عليه السلام آورده است و سيّد الشهداء عليه السلام را اين گريه حفظ كرده است، مكتبش را اين مصيبتها و داد و قالها حفظ كرده است .
صحيفه نور ج 8 ص 69.
و در جاى ديگر مىفرمايد: شايد غرب زدهها به ما مىگويند كه ملت گريه! وشايد خودىها نمىتوانند تحمل كنند كه يك قطره اشك مقابل چقدر ثواب است، اين گريه است كه يك ملت را بسيج مىكند براى يك مقصد اسلامى، مجلس عزا نه براى اين است كه گريه بكنند براى سيّد الشهداء عليه السلام و اَجر ببرند - البته كه هست - وديگران را از اجر فردى نصيب كند؛ بلكه مهم آن قضيّه سياسى است كه ائمه ما در صدر اسلام نقشهاش كشيدهاند كه تا آخر باشد .
صحيفه نور ج 13 ص 156.
2 - پيوند عميق عاطفى بين امت و الگوهاى راستين :
عزادارى نوعى پيوند محكم عاطفى با مظلوم انقلابگر و اعتراض به ستمگر است و به تعبير استاد مطهرى: «گريه بر شهيد شركت در حماسه اوست.
يعنى اين تحول روحانى كه در جلسات عزادارى ايجاد مىشود، زمينه را براى تحولات اجتماعى فراهم ساخته. و در واقع زمينه را براى حفظ آرمانهاى آن حضرت و پياده كردن آن فراهم مىسازد؛ چنان كه امام راحل مىفرمود: ما هر چه داريم از محرم و عاشورا داريم. انقلاب اسلامى ايران و هشت سال دفاع سر فرازانه و پيروزمند ارتباط مستقيمى با مجالس سوگوارى و عزادارى دارد. و در طول تاريخ نيز شيعيان با همين مجالس عزادارى، توانستهاند هويت جمعى خود را حفظ و در برابر ظالمان و فاسدان ايستادگى كنند.
3 - اقامه مجالس دينى در سطح وسيع و آشنا شدن تودهها با معارف دينى :
4 - پالايش روح و تزكيه نفس :
گريه بر امام حسين عليه السلام و حزن و اندوه، بر مصائب آن حضرت موجب تحول درونى گشته و به دنبال آن عامل رشد روحانى انسان مىگردد و پس از آن مقدمات تقوا و نزديكى آدمى را به خدا فراهم مىسازد.
5 - اعلام وفادارى نسبت به مظلوم و مخالفت با ظالم :
در مجالس عزادارى با توجه به شعار حماسه آفرين امام حسين عليه السلام در روز عاشورا كه فرمود :
فإنّي لا أرى الموت إلا سعادة ولا الحياة مع الظالمين إلا برماً
تحف العقول ص 245، شرح الأخبار للقاضي النعمان المغربي ج 3 ص 150، مناقب ابن شهر آشوب ج 3 ص 224، بحار الأنوار ج 44 ص 192.
مردم از طرفى با انعقاد پيمان ناگسستنى با مظلومى كه مرگ در راه عقيده را سعادت و سازش با ستمگر را مايه ننگ مىداند وفادارى خود را در عدم سازش با ظالمان و مبارزه بى امان با هرگونه مظاهر استبداد اعلام مىكنند.
و همين وفادارىها است كه ملتها را در برابر طمع استعمار گران بيمه مىكند و راه نفوذ استثمارى را براى هميشه مسدود مىسازد.
و از طرف ديگر نفرت خود را با سياست اسلام زدايى دودمان ننگين بنى اميه كه با نسبت دروغ به پيامبر گرامى احاديثى را در راستاى سركوبى نهضتها و قيام مردم در برابر حكومت ستمگران، جعل و در ميان مردم منتشر ساختهاند، ابراز مىدارند.
و حديثى را كه از قول خليفه دوم نقل مي کنند کهگفته است :
فأطع الإمام وإن كان عبداً حبشيّاً ، إن ضربك فاصبر ، وإن أمرك بأمر فاصبر ، وإن حرَمَك فاصبر ، وإن ظلمك فاصبر ، وإن أمرك بأمر ينقص دينك فقل: سمع وطاعة ، دمي دون ديني .
در برابر رهبر جامعهاگر چه اجنبى هم باشد، فرمانبردار باش، اگر در حق شما ستم روا داشت صبر كنيد، اگر دستور ناروا صادر كرد، تحمل نماييد، و اگر شما را از حق مسلم خود محروم ساخت بردبارى كنيد، و اگر فرمان ضد دينى داد بدون چون و چرا اجرا نماييد، و دين خود را فداى جان خويش گردانيد.
و از همه مهمتر اين كه در روايتى به دروغ و افتراء، از قول رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلمنقل كردهاند كه فرموده است:
يكون بعدي أئمة لا يهتدون بهداي ولا يستنون بسنتي ، وسيقوم فيهم رجال قلوبهم قلوب الشياطين في جُثمان أنس . قلت : كيف أصنع يا رسول الله ! إن أدركت ذلك ؟ قال : تسمع وتطيع للأمير وإن ضرب ظهرك وأخذ مالك فاسمع وأطع .
صحيح مسلم: 20/6 ، كتاب الأمارة باب الأمر بلزوم الجماعة ح 51.
پيشوايانى بعد از من خواهند آمد كه نه از هدايتهاى من بهرهاى بردهاند و نه به سنت من عمل مىكنند، و قلوب آنان همانا قلوب شياطينى است كه در درونجسم آدمى قرار گرفته باشد.
راوى مىپرسد: اگر چنين عصرى را درك نموديم وظيفه ما چيست؟
حضرت فرمود: تكليف شما پيروى از اين چنين حاكمان جور است، اگر شما را مورد ضرب و شتم قرار دهند، و اموال شما را غارت نمايند، وظيفه شما اطاعت و فرمان بردن است.
و با توجه به اين چنين روايات ساختگى است كه فقهاء اهل سنت هرگونه قيام در برابر حاكم جائر را محكوم نموده و جايز نمىشمارند.
نووى عالم بلند آوازه اهل سنت مىگويد:
وأمّا الخروج عليهم وقتالهم فحرام بإجماع المسلمين وإن كانوا فسقة ظالمين ، وقد تظاهرت الأحاديث بمعنى ما ذكرته ، وأجمع أهل السنة أنه لا ينعزل السلطان بالفسق .
شرح مسلم للنووي: 229/12.
قيام و مبارزه با حاكمان - اگر چه اين حاكمان فاسق و ستمگر باشند - به اجماع مسلمين (البته مسلمين فريب خورده دستگاه جور) حرام است. و حاكم جامعه با ارتكاب ستم از منصب خويش عزل نخواهد شد.
وهكذا عن التفتازاني في شرح المقاصد والقاضي الإيجي في المواقف .
شرح المقاصدج 2 ، ص71 ؛ المواقف: 349/8.
همين سخن را تفتازانى و ايجى از بنيان گذاران مكتب كلامى اهل سنت گفتهاند.
چقدر فرق است ميان پيشواىيك ملتى كه مىگويد :
فأطع الإمام... إن ضربك فاصبر ، وإن أمرك بأمر فاصبر ، وإن حرَمَك فاصبر ، وإن ظلمك فاصبر ، وإن أمرك بأمر ينقص دينك فقل : سمع وطاعة ، دمي دون ديني.
و ميان رهبر جامعهاى كه فرياد مىكند :
من رأى سلطانا جائرا... يعمل في عباد الله بالاثم والعدوان ثمّ لم يغيّر بقول ولا فعل ، كان حقيقاً على الله أن يدخله مدخله.
تاريخ الطبري ج4 ، ص 304 ، باب : ذکر اسماء من قتل من بني هاشممع الحسين عليه السلام و عدد من قتل من کل قبيلة من القبائل التي قاتلته ؛ الکامل في التاريخ- ابن أثير جزري - ج 4، ص 48، باب : مقتل الحسين رضي الله عنه ، بحار الأنوار ج 44 ، ص 382 ، باب : ما جري عليه بعد بيعة الناس ليزيد إلي شهادته .
هر کس سلطان ستمگري را ديد ... در ميان مسلمين با گناه و دشمني و مخالفت با حق حکمراني مي کندو به هيچ شيوه اي( اعم از گفتار و عمل )قابل تغيير و اصلاح نيست ، بر خداوند سزاوار است که او را در جايگاه واقعيش ( جهنم ) وارد کند .
و لذا امروز مىبينيم كه دشمنان اسلام بويژه امريكا با تمام توان و امكانات به مبارزه با اين فرهنگ شورش و قيام در برابر استبداد در آمده ولى سياستهاى اسلام كشورهاى ديگر را كه روحيه سازش با استبداد را از رهبران خويش به ارث بردهاند، تأييد مىكند.
6 - وحدت هماهنگى ميان امت اسلامى:
يكى از بركات پربار عزادارى و گريه براى حضرت سيّد الشهداء عليه السلام ، وحدت و هماهنگى ميان اقشار مختلف اسلامى است كه در سايه گردهمآيى مردم در ايام سوگوارى حضرت در مساجد و تكايا و در سينه زنىهاى خيابانها است.
و اين گردهم آيىها، نالهها و سينهزنى هاى هماهنگ، قلبهاى مردم را با يكديگر نزديك نموده و كدورتها را مرتفع ساخته و باعث يكپارچگى ملت اسلامى مىشود و از جمعيت پراكنده قدرت بزرگ مىسازد و ملت اسلامى را در برابر نفوذ دشمنان بيمه مىكند.
امام خمينى قدس سره مىفرمايد: ما ملّتِگريه سياسى هستيم كه با همين اشك، سيل جريان مىدهيم و خرد مىكنيم سدهايى كه در مقابل اسلام ايستاده است .
صحيفه نور ج 13 ص 156
همين گريه است كه كارها را پيش برده است، همين اجتماعات است كه مردم را بيدار مىكنند.
صحيفه نور ج 13 ص 157.
همه روضه بخوانند، همه گريه بكنند، از اين هماهنگتر چه؟ شما در كجا سراغ داريد كه يك ملّتى اين طور هماهنگ بشود؟ كِى اينها را هماهنگ كرده؟ اينها را سيّد الشهداء عليه السلام هماهنگ كرده است... در كجاى عالم سراغ داريد مردم اين طور هماهنگ باشند... اين هماهنگى را از دست ندهيد .
صحيفه نور ج 10 ص 217.
براى اطلاع بيشتر به كتاب فلسفه عزادارى نوشته محمدى نيا ص 56 به بعد مراجعه شود.
هر كس در نمازهاي واجب يا مستحب خود سوره كوثر را قرائت نمايد خداوند از آب حوض كوثر به او بنوشاند و كنار درخت طوبي همجوار رسول خدا صلي الله عليه و آله وسلم خواهد شد.
محتواي سوره
سوره كوثر در مكه نازل شده و داراي 3آيه است. كلمه كوثر به معني خير فراوان است. در اينكه منظور از كوثر، نهري است در بهشت، يا حوضي در محشر، يا ذريه و فرزندان زياد، يا علماي امت، يا نبوت و قرآن، يا علم و حكمت يا... نظريههاي گوناگوني وجود دارد.
شأن نزول سوره
در شان نزول اين سوره مى خوانيم : "عاص بن وائل "كه از سران مشركان بود پيغمبراكرم (ص) را بـه هـنـگام خارج شدن از مسجدالحرام ملاقات كرد, و مدتى باحضرت گفتگو نمود, گروهى از سران قريش در مسجد نشسته بودند و اين منظره رااز دور مشاهده كردند, هنگامى كه "عاص بن وائل " وارد مسجد شد به او گفتند: با كه صحبت مى كردى ؟ گفت : با اين مرد "ابتر"
تـوضـيـح ايـن كه : پيغمبراكرم (ص) دو فرزند پسر از بانوى اسلام خديجه داشت : يكى "قاسم " و ديـگرى "طاهر" كه او را "عبداللّه "نيز مى ناميدند و اين هر دو در مكه از دنيا رفتند, و پيغمبر اكرم (ص) فاقد فرزند پسر شد اين موضوع زبان بدخواهان قريش را گشود و كلمه "ابتر" (يعنى بلاعقب ) را براى حضرتش انتخاب كردند، فكر مى كردند با رحلت پيغمبراكرم (ص) برنامه هاى او به خاطر نداشتن فرزند ذكور تعطيل خواهد شد و خوشحال بودند.
قـرآن مـجـيـد نـازل شـد و بـه طرز اعجازآميزى در اين سوره به آنها پاسخ گفت و خبر داد كه دشـمـنـان او ابـتر خواهند بود و برنامه اسلام و قرآن هرگز قطع نخواهدشد, بشارتى كه در اين سوره داده شده از يكسو ضربه اى بود بر اميدهاى دشمنان اسلام و از سوى ديگر تسلى خاطرى بود بـه رسـول اللّه (ص) كه بعد از شنيدن اين لقب زشت و توطئه دشمنان قلب پاكش غمگين و مكدر شده بود.
امام صادق عليه السلام نيز نقل شده استك هر كس سوره كوثر را در شب جمعه پس از نمازي كه در نيمه شب مي خواند صد مرتبه بخواند به اذن خدا رسولش را در خواب خواهد ديد
فضيلت و خواص سوره كوثر
مفسران قرآن كريم گفته اند: اين سوره در شأن و منزلت حضرت فاطمه زهرا سلام الله عليها نازل شده است.1 قرآن حكيم
روزي پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم را ديدند كه در حال تبسم بود پرسيدند: اي رسول خدا چه چيزي موجب خنده شما شده است؟ فرمود: سوره اي بر من نازل شده است و بعد سوره كوث را قرائت نمودند و گفتند: آيا مي دانيد كوثر چيست؟ گفتند خدا و رسولش آگاهترند. پيامبر فرمود: كوثر نهري در بهشت است كه خداوند با ان مرا به خير كثيري وعده داده است و آن حوض من است كه امتم در كنار آن بر من وارد مي شوند.2
در فضيلت اين سوره از رسول گرامي اسلام صلي الله عليه و آله وسلم روايت شده است : هر كس سوره كوثر را تلاوت نمايد خداوند از آب نهرهاي بهشت به او مي نوشاند و اجر و پاداش او به اندازه تمامي قرباني هاي روز عيد قربان است. 3
از امام صادق عليه السلام نيز نقل شده است: هر كس در نمازهاي واجب يا مستحب خود سوره كوثر را قرائت نمايد خداوند از آب حوض كوثر به او بنوشاند و كنار درخت طوبي همجوار رسول خدا صلي الله عليه و آله وسلم خواهد شد.4
آثار و بركات سوره
1) ديدن رسول خدا صلي الله عليه وآله در خواب
از رسول خدا صلي الله عليه و اله وسلم روايت شده: هر كس سوره كوثر را در شب جمعه 100مرتبه تلاوت نمايد رسول خدا را درخواب خواهد ديد.
به همين مضمون از امام صادق عليه السلام نيز نقل شده استك هر كس سوره كوثر را در شب جمعه پس از نمازي كه در نيمه شب مي خواند صد مرتبه بخواند به اذن خدا رسولش را در خواب خواهد ديد.6
2) براي دور كردن افراد از خود
اگر بخواهي كسي را از خود دور كني 9 مرتبه سوره كوثر را بخوان و به جانب او بدم به اختيار خود راه كج مي كند و مي رود.
شأن نزول سوره کوثر
امام فخر رازى در ذیل آیهإنّا أعطیناک الکوثر مینویسد:
کوثر هشت معنا دارد که تمام آن معانى درباره حضرت صدیقه طاهره، فاطمه زهرا(سلام الله علیها) است. آنگاه خودش میگوید: چگونه، فاطمه کوثر نباشد که چون علیبنالحسین و محمدبنعلى باقرالعلوم و صادق المصدق، میوه و ثمره دارد.
سوره کوثر
إنّا أعطیناک الکوثر، فصلّ لربّک وانحر، إنّ شانئک هو الأبتر
در شأن نزول این سوره گفته شده:
زمانى که رسول(صلی الله علیه وآله) دو تن از فرزندان خود به نامهاى عبداللّه و قاسم را از دست داد و دشمنان آن حضرت، براى تضعیف او، زبان طعن و شماتت، گشودند، عاص بن وائل او را «ابتر» خواند،که در لغت عرب به «مقطوع النسل» اطلاق میشود.1
کوثر از ریشه کثرت است و بر چیزى اطلاق میشود که شأنیت کثرت در او باشد و مراد از کوثر خیر فراوان است.2
البته آن خیر کثیرى که پیامبر در نتیجه اعطاى خداوند؛ مالک آن شده است، در آیه اول مشخص نشده و شاید بدین لحاظ باشد که با اطلاق و عدم تقیید آن، عظمت و شأن خاص، بدان ببخشد.
براى کلمه (کوثر) در این سوره، معانى متعدد مطرح شده است، علامه طباطبایى در المیزان با توجه به معناى آخرین آیه که دشمن آن حضرت را، ابتر معرفى کرده، مناسبترین معنا را «کثرت» ذریه پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) ذکر میکند.3 اگر خیر کثیر هم مراد باشد، یقیناً یکى از مصادیق آن، فراوانى نسل آن حضرت است.
کوثر، صیغه مبالغه است. یعنى اى پیامبر، به تو، دخترى دادیم که مجسمه خیر است، استوانه برکت و اسطوره بالندگى است، به تو دخترى دادیم که اگر همه فضایل و سجایاى انسانى را مجسم کنند، زهرا میشود.
اى پیامبر، به شکرانه این نعمتى که به هیچکس داده نشده و نخواهد شد، نماز بخوان و در هنگام تکبیر، دستهایت را بلند کن که این یک حالت خضوع است براى بنده و جلالتى است برا ى خدا!
کوثر از ریشه کثرت است و برچیزى اطلاق میشود که شأنیت کثرت در او باشد و مراد از کوثر خیر فراوان است
امام فخر رازى در ذیل آیه مینویسد:
کوثر هشت معنا دارد که تمام آن معانى درباره حضرت صدیقه طاهره، فاطمه زهرا(سلام الله علیها) است. آنگاه خودش میگوید: چگونه، فاطمه کوثر نباشد که چون علیبنالحسین و محمدبنعلى باقرالعلوم و صادق المصدق، میوه و ثمره دارد.4
آرى فاطمه، چگونه خیر کثیر نباشد که از این نهر کوثر، صدها و بلکه هزاران جوى زلال و روشن، منشعب است.
حسن ختام این بخش، آن که نزول چنین سورهاى و چنین تعبیر بلندى (کوثر) درباره فاطمه در عهد جاهلیت عربى که «زن» نه تنها از کمترین حقوق انسانى برخوردار نبود، بلکه تولد دختر مایه ننگ و سرافکندگى بود و دختران، زنده به گور میشدند، نشانگر جایگاه ارزشمند زن در مکتب حیات بخش اسلام است.
موجودى که میتواند منشأ این مقدار خیر و برکت در تاریخ بشریت باشد. موجودى که بنده فاین برگزیده خدا واشرف مخلوقات عالم، باید به شکرانه برخوردارى از آن، در برابر پروردگارش، سربرخاک بساید.
به راستی در کدامین مکتب میتوان چنین قرب و منزلتى براى زن یافت؟5
فرمت بررسي فني و اقتصادي و مالي طرحهاي توليدي جهت اخذ جواز تاسيس
(فرم الف)
براي طرحهاي اولويت دار و طرحهاي بالاي 10 ميليارد ريال سرمايه گذاري
آبنات
سازمان صنايع و معادن استان زنجان
معاونت برنامه ريزي توسعه و فن آوري
اداره برنامه ريزي و توسعه صنعتي و معدني
ضوابط صدور و تمديد جوازتاسيس واحد توليدي ، طراحي ومونتاژ
تعريف : جوازتاسيس مجوزي است كه پس از احراز شرايطلازم به منظور سرمايه گذاري در انجام فعاليت صنعتي جديد به نام متقاضي از سوي وزارت صنايع در دوگزينهصادر مي گردد.
الف : سرمايه گذاري در رشته فعاليت صنعتي كه درچارچوب اولويت هاي تعريف شده در اسناد بالادست نظيرسند راهبرد صنعتي كشور برپايه آمايش سرزمين صورت ميگيرد، برطبق ضوابط از حمايت ومشوق هاي خاص سرمايه گذاري دولت برخوردار مي گردد.
ب : سرمايه گذاري در رشته فعاليت صنعتي كه درخارج از چارچوب گزينه الف باشد از مشوق هاي خاص سرمايه گذاري برخوردار نخواهد گرديد.
تبصره : حمايت ها ومشوق هاي خاص سرمايه گذاري شامل :
تسهيلات بانكي (ريالي – ارزي ) ، يارانه زمين در شهرك صنعتي ، معافيت هاي حقوق ورودي ماشين آلات و يارانه هاي انرژي ( آب ، برق و گاز ) مي باشد
ماده 1- روش كار :
1-1-متقاضيان جوازتاسيس ، موظفند با توجه به اولويت هاي سرمايه گذاري نسبت به
1-2-تهيه طرح توجيهي فني و اقتصادي ( ترجيحا" با كمك شركت هاي مشاور خدمات فني و مهندسي مورد تاييد وزارت صنايع و معادن ) اقدام و جهت بررسي و صدور جوازتاسيس به سازمان صنايع و معادن استان مربوطه ارائه نمايند.
1-3-فهرست اولويت هاي سرمايه گذاري و اولويتهاي طرح آمايش صنعتي و معدني ازسوي معاونت برنامه ريزي ، توسعه و فن آوري درچارچوب سند راهبرد توسعه صنعتي كشور ودر پايگاه اطلاع رساني www.zanjanimo.comموجود مي باشد. همچنين متقاضيان جهت آشنايي با فرمت گزارش توجيهي فني و اقتصادي مي توانند به پايگاه فوق الذكر مراجعه نمايند.
تبصره : چنانچه حسب درخواست متقاضيان سرمايه گذاري ، موضوع كالايي در فهرست اولويتهاي صنعتي نباشد، سازمان صنايع و معادن استان يا متقاضيان ميتوانند در صورتيكه طرح از مصاديق ايده هاي جديد باشد و يا به دلايلي قبلاً مورد بررسي قرار نگرفته باشد ،راساًاز معاونت برنامه ريزي،توسعه و فناوري در خصوص اولويت كالاي مذكور استعلام نمايند در اين صورت مورد تائيد شده در فهرست طرحهاي حائز اولويت در پايگاه اطلاع رساني قرار خواهد گرفت.
1-4-صدور جوازتاسيس به نام اشخاص حقوقي منوط به ارائه آگهي رسمي تاسيس شركت و آخرين تغييرات انجام شده منعكس درروزنامه رسمي مي باشد و براي اشخاص حقيقي كپي شناسنامه ودرصورت تغييرات صفحه آخر شناسنامه و كپي كارت پايان خدمت يا معافيت الزامي است .
1-5-صدور جوازتاسيس براي ايجاد واحد صنعتي و توسعه واحدهاي موجود در محدوده هاي جغرافيايي ممنوعه جز براي موارد مستشناء شده براساس مصوبات قانوني مجاز نمي باشد.
1-6- در صدور جوازتاسيس در مورد كالاهائي كه داراي ضوابط ويژه بوده بنابرتشخيص سازمان صنايع ومعادن استانها نياز به هماهنگي قبلي داشته باشد و منوط به كسب نظر از معاونت برنامه ريزي ، توسعه و فن آوري وزارت صنايع ومعادن خواهدبود.
ماده 2- هزينه صدور جوازتاسيس :
به استناد بند 11 تبصره ذيل ماده 46 قانون اصلاح قانون مالياتهاي مستقيم مصوب سال 80 بابت صدور جوازتاسيس مبلغ يكصد هزارريال ( 100000 ) ريال و هربار تمديدآن مبلغ پنجاه هزار ( 50000 ) ريال بابت حق تمبر و همچنين به استناد تبصره ( 5) قانون بودجه سال 1364 و تصويب نامه شماره 8398/ت 181 هـ - مورخ 2/6/72 هيات محترم وزيران ، به ميزان 5/0 در هزارسرمايه ثابت طرح و حداكثر معادل يك ميليون (1000000 ) ريال به حساب معين استاني واريز خواهد گرديدو غير قابل استرداد مي باشد.
ماده 3 – تغيير نام جواز تاسيس :
تغيير نام جواز تاسيس توسط مرجع صادركننده به شرط انتقال كليه امكانات و تسهيلات دريافتي از وزارت صنايع و معدن به روش زير انجان خواهد شد :
الف _ درمورد اشخاص حقوقي ، با ارائه آگهي رسمي تاسيس و يا آگهي آخرين تغييرات آن
ب _ درمورد اشخاص حقيقي ، با درخواست كتبي دارنده جواز تاسيس و گواهي امضائ رسمي
ج _ هرگونه واگذاري كل
تبصره 1- ورود و خروج اشخاص حقيقي يا حقوقي در كادر مالياتي دارنده/دارندگان جواز تاسيس قبل از مرحله راه اندازي طرح منوط به تائيد مرجع صادر كننده و در راستاي حفظ و يا ارتقاء توانمنديهاي مالي_فني در تطبيق با شرايط اوليه و صلاحيتهاي مذكور تائيد شده در طرح توجيهي فني اقتصادي ميباشد.
تبصره 2- چنانچه دارنده جواز تاسيس صرفاً مبادرت به تغيير نام واحد صنعتي بدون تغيير مالك يا مالكين نمايد،در در مورد واحدهاي صنعتي كه داراي شخصيت حقوقي ميباشد ،آگهي مربوط به تغيير نام براي اعمال آن كفايت ميكند.
ماده 4–تغيير محل طرح صنعتي:
تغيير محل طرح صنعتي با رعايت قوانين و مقررات مربوطه در محدوده استان با موافقت مرجع صادر كننده جواز تاسيس و در خارج از استان با موافقت سازمان صنايع و معادن استانهاي مبداء و مقصد با رعايت مقررات مربوطه بلامانع ميباشد.
ماده 5– اعتبار جوازتاسيس :
مدت اعتبار جوازتاسيس از تاريخ صدور يا تمديد قبلي شش ماه بوده و تمديد مجدد آن حسب درخواست متقاضي منوط به انجام اقدامات لازم و تاييد سازمان صنايع و معادن استان مربوطدر هريك از موارد زير خواهد شد.
الف : ارائه گزارش پيشرفت فيزيكي كار به صورت عادي ازسوي دارنده جوازتاسيس حداقل هر 2 ماه يكبار براساس فرم مربوطه به سازمان صنايع و معادن استان ارائه گردد.
ب- تهيه زمين مناسب و اقدام به عمليات ساختماني مورد نياز طرح يا اجاره رسمي محل ( حداقل به مدت يكسال ) و فراهم نمودن امكانات لازم براي اجراي طرح در مرحله اول تمديد.
ج – انطباق پيشرفت اجراي طرح با برنامه زمانبندي براي مراحل بعدي تمديد.
تبصره 1- در صورت گذشت بيش از شش ماه از تاريخ صدور جوازتاسيس و عدم احراز شرايط جهت تمديد آن جوازتاسيس صادره توسط سازمان صنايع ومعادن استان ابطال و مراتب به متقاضي اطلاع داده خواهدشد.
تبصره 2- در صورت توقف اجراي طرح به هر دليل متقاضي مكلف به ارسال گزارش توجيهي تاخير يا توقف روند سرمايه گذاري به سازمان صنايع و معادن استان مربوطه مي باشد . بديهي است در صورت غير موجه شناخته شدن دلايل ابرازي از سوي سازمان صنايع
ومعادن متقاضي / متقاضيان طرح ، مكلف به استرداد تسهيلات حمايتي از سوي دولت و جبران خسارت وارده به دولت خواهندبود.
تبصره 3 – در صورت وقوع شرايط تبصره 2اين ماده ، چنانچه زمين ازشركت شهركهاي صنعتي و يا منابع طبيعي دريافت گرديده باشد امكانات مذكور بايد به صورت تمام و كمال و با نظارت سازمان صنايع و معادن استان و با هماهنگي دستگاه واگذارنده زمين و بدون دريافت وجه اضافي و رعايت شرايط قانوني به متقاضي جديد منتقل گردد.
ماده 6- ساير ضوابط :
1-طرح هائيكه لزوما" در خارج از شهركهاي صنعتي استقرار مي يابند لازم است قبل از اقدام به اجراي طرح نسبت به اخذ مجوز تغيير كاربري ( از كميسيون تبصره يك ماده يك قانون اصلاح حفظ كاربري اراضي زارعي وباغي ويا موافقت نامه سازمان جهاد كشاورزي استان ) اقدام نمايند.
2-صدور جوازتاسيس در زمينه هاي :
شيرخشك ، غذاي كودك ، مواد بيولوژيك ، ملزومات و تجهيزات پزشكي و دندانپزشكيويا مواد اوليه و بسته بندي آنها – احداث سيلو – هواپيما- ماهواره و رسانه هاي ارتباطي انواع حامل هاي رايانه اي ( DVD-CD ) بازيافت خودروهاي فرسوده – تلفن همراه – احداث پالايشگاه ها و صنايع مادرپتروشيمي و ديگر مشتقات ازنفت خام و بنزين ازگاز طبيعي( فرآيندGTL ) -نان صنعتي انبوه – خودروهاي سبك باسوخت فسيلي ( سواري –وانت باروخودروهاي دست ساز خودروهاي سنگين و نيمه سنگين ( ميني بوس –اتوبوس –كاميون –كاميونت و كشنده ) ساخت دستگاههاي فلزياب – توليد كالاهاي دخاني منوط به كسب تائيديهاز دستگاه ذيربط مي باشد.
تبصره : بررسي صدورجوازتاسيس خارج از شهركهاي صنعتي مستلزم تامين آب مورد نياز توسط اداره كل امور اب استان جهت اجراي طرح مورد نظر مي باشد
3-صدور جوازتاسيس در مواردي كه مستلزم تامين مواد اوليه از داخل كشور بوده و تامين آن دراختيار دستگاههاي دولتي است و يا تابع مقررات خاص مي باشد، منوط به كسب تائيديه از دستگاه ذيربط خواهد بود.
4-درتكميل فرم درخواست جوازتاسيس رعايت مورد ذيل ضروري مي باشد.
-عدم مغايرت توليد مورد نظر با ضوابط شرعي و قانوني
-درذيل فرم جوازتاسيس درمحل مورد نظرآدرس وكدپستي وتلفن و فاكس دقيقا" ذكر گردد.
-محل امضاء اشخاص حقيقي با امضاء و اشخاص حقوقي با امضاء مهرشركت
-جهت كسب اطلاعات در خصوص شهركهاي صنعتي استان زنجان ، نحوهدريافت و قيمت زمين به دفتر نمايندگي شركت شهركهاي صنعتي زنجان واقع در زنجان_ خيابان خرمشهر نرسيده به صدا و سيما مراجعه نمايند.
قسمت اول – مشخصات متقاضيان
1- مشخصات اشخاص حقيقي :
رديف
نام و نام خانوادگي
تحصيلات
تجربه
آدرس كامل پستي و شماره تلفن :
2- مشخصات اشخاص حقوقي :
نام و نوع شركت
موضوع فعاليت
شماره ،تاريخ و محل ثبت شركت
ميزان سرمايه ثبت شده
تعداد شركاء
آدرس شركت و شماره تلفن
قسمت دوم – اطلاعات مربوط به توليد كالا
1- برنامه توليد ساليانه :
رديف
نام محصول يا محصولات
واحد
ظرفيت نهائي(مورد درخواست)
برنامه توليد سالانه
اول
دوم
سوم
چهارم
پنجم
- تعداد روز كار در سالروزروز ( در صورتيكه كار فصلي است توضيح دهيد ):
- تعداد شيفت در روزنوبت
- ساعت كار در هر شيفتساعت
2- فرآيند انتخابي توليد كالا را شرح دهيد و ( Flow chart)
را رسم كنيد .
3-اگر كالاي مورد نظر از طريق فرآيندهاي مختلف قابل توليد است دليل انتخاب روش مذكور را شرح دهيد.
5- چنانچه توليد كالا توام با هريك از آلودگيهاي محيطي ( هوا ، آب ) ميباشد روش پيش بيني شده جلوگيري از آلودگيهاي مذكور را شرح دهيد .
6- نوع فعالیت یا محصولات تولیدی:
ردیف
نام محصول
میزان تولید سالانه
واحد
قیمت فروش(ریال)
7- زمین:
مساحت (متر مربع)
قیمت ریال
قیمت کل(هزار ریال)
توضیحات
آدرس:
8- محوطه سازی:
شرح کار
مقدار کار
(متر مربع)
قیمت واحد
ریال
کل هزینه
(هزار ریال)
خاک برداری و تسطیع
حصارکشی
آسفالت و پیاده رو سازی
(20 درصد مقدار زمین)
ایجاد فضای سبز
روشنایی و غیره
(15 درصد مقدار زمین)
جمع کل
9- ساختمان سازی
شرح
نوع ساختمان
مساحت
(متر مربع)
قیمت واحد
ریال
کل هزینه
(هزار ریال)
سالن تولید
انبار مواد اولیه
انبار محصول
ساختمان اداری و سرویس ها
سایر
جمع کل
10- ماشین آلات و تجهیزات (مشخصات فنی آنها):
ردیف
نام ماشین آلات و تجهیزات
مشخصات فنی
کشور سازنده
تعداد
قیمت واحد
ریال
قیمت کل
(هزار ریال)
1
2
3
4
5
جمع کل
ب: هزینه نصب و راه اندازی ماشین آلات و تجهیزات: .......................... میلیون ریال
((نصب به عهده کمپانی سازنده ماشین آلات می باشد.
11- تاسیسات عمومی و تجهیزات با مشخصات فنی:
عنوان
شرح
مشخصات فنی
قیمت
(هزار ریال)
برق رسانی
آبرسانی
سوخت رسانی
وسایل سرمایش و گرمایش
سایر
جمع کل
12- وسایل حمل و نقل داخل و خارج کارخانه: (فقط وسايل حمل و نقلي كه در پروسه توليد نقش دارند ذكر گردد.)
ردیف
شرح وسایل
کشور ساازنده
مشخصات فنی
تعداد
قیمت واحد
ریال
قیمت کل
(هزار ریال)
جمع کل
توضيح:دراين قسمت وسايل حمل و نقل ضروري و مرتبط با خط توليد لحاظ گردد.
13- مواد اولیه و مقدار مصرف هر کدام:
ردیف
نام مواد اولیه و
مشخصات فنی
محل تامین
مصرف
سالانه
واحد
هزینه واحد
ریالی
هزینه کل
(هزار ریال)
1
2
3
4
5
6
7
8
9
جمع کل
14- برآورد هزینه آب، برق و سوخت مصرفی:
شرح
واحد
مصرفروزانه
مصرف سالانه
هزینه واحد (ریال)
هزینه کل
(هزار ریال)
آب مصرفی
برق مصرفی
سوخت
مصرفی
گازوئیل
نفت
بنزین
جمع کل
15- برآورد هزینه تعمیرات و نگهداری:
شرح
ارزش دارائی
(هزار ریال)
درصد
هزینه مصرف سالیانه
(هزار ریال)
محوطه سازی
3
ساختمان
3
ماشین آلات و تجهیزات و وسایل آزمایشگاهی
5
تاسیسات
10
وسایل حمل و نقل
10
جمع کل
16- برآورد حقوق و دستمزد و نیروی انسانی:
ردیف
نیروی انسانی مورد نیاز
تخصص و میزان
تحصیلات
تعداد
متوسط حقوق
ماهیانه (ریال)
جمع حقوق سالانه
(هزار ریال)
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
جمع کل
تبصره: حققوقسالانه 4/16 ماهانه محاسبه می گردد (12ماه حقوق، یک ماه مرخصی، یک ماه پاداش و 20 درصد حق بیمه سهم کارفرما)
صدور مجوز فوق به منزله تاييد توجيه پذيري طرح نيست لذا توصيه ميگردد قبل از اجراي طرح نسبت به انجام مطالعات فني و مالي -اقتصادي اقدام نموده و از توجيه پذيري طرح اطمينان حاصل نماييد.
«حکیم ابوالقاسم فردوسی» در سال 329 هجری در «طبران» طوس به دنیا آمد. پدرش از دهقانان طوس بود كه ثروت و موقعیت قابل توجهی داشت. فردوسي در جوانی با درآمدی که از املاک پدرش به دست مي آورد، به کسی محتاج نبود؛ اما بتدريج، آن اموال را از دست داد و به تهیدستی گرفتار شد.
وي از همان زمان كه به كسب علم و دانش مي پرداخت، به خواندن داستان هم علاقه مند شد و به تاریخ و اطلاعات مربوط به گذشته ایران عشق می ورزید. همین علاقه به داستانهای کهن بود که او را به فکر انداخت تا شاهنامه را به نظم در آورد. چنان که از گفته خود اوبر می آید، مدتها در جستجوی این کتاب بوده و پس از یافتن نسخه اصلی داستانهای شاهنامه، نزدیک به سی سال از بهترین ایام زندگی خود را وقف این کار کرده است.
فردوسی در سال 370 یا 371، به نظم در آوردن شاهنامه را آغاز کرد و در اوایل این کار، هم خود او ثروت و دارایی قابل توجهی داشت و هم برخي از بزرگان خراسان که به تاریخ باستان ایران علاقه داشتند، او را یاری می کردند. ولی به مرور زمان و پس از گذشت سالها، در حالی که فردوسی بیشتر شاهنامه را سروده بود، دچار فقر و تنگدستی شد.
فردوسی نيز مانند بابك سعی در بازگشت آيین زرتشت و زبان پارسی به ایران داشت. با اين تفاوت که فردوسی قصد داشت با قلمش به مردم یادآوری کند که چه بودند و حال چه شدند. او توانست با قلم و سرشت زیبای خود، زبان پارسی را به مردم بازگرداند، اما به دلیل برخی از شعرهایش، مورد خشم خلیفه وقت قرار گرفت. فردوسي و بابك تلاش بسياري كردند تا به ايرانيان، هویت راستين شان را یادآور شوند. فردوسی تا حدودی موفق بود و توانست با شاهنامه، زبان پارسی را به ایران زمین بازگرداند، ولی بابک نتوانست به هدفش برسد.
بر خلاف آنچه كه مشهور است، فردوسی سرودن شاهنامه را تنها به دليل علاقه شخصي و حتی سالها قبل از آن که سلطان محمود به سلطنت برسد، آغاز کرد؛ اما چون در طی این کار، بتدريج ثروت و جوانی را از دست داد، به فکر افتاد که آن را به نام پادشاه بزرگي درآورد و با اين تصور كه سلطان محمود، قدر او را خواهد شناخت، شاهنامه را به نام او کرد و راه غزنین را در پیش گرفت. اما سلطان محمود که بیش از تاریخ و داستانهای پهلوانی، به اشعار ستایش آمیز شاعران علاقه داشت، قدر سخن فردوسی را ندانست و او را چنانکه شایسته اش بود، تشویق نکرد.
علت اینکه شاهنامه مورد پسند سلطان محمود واقع نشد، درست معلوم نیست. برخي گفته اند که به سبب بدگويی حسودان، فردوسی نزد سلطان محمود به بی دینی متهم شد. در حقيقت، ايمان فردوسی به شیعه- که سلطان محمود آن را قبول نداشت- هم به این موضوع اضافه شد و از این رو، سلطان به او بی اعتنايی کرد.
برخي از شاعران دربار سلطان محمود نسبت به فردوسی حسادت ورزيده و داستانهای شاهنامه و پهلوانان قدیم ایران را در نظر سلطان محمود، پست و ناچیز جلوه داده بودند. به هر حال، سلطان محمود، شاهنامه را بی ارزش دانست و از رستم به زشتی یاد کرد و بر فردوسی خشمگین شد و گفت :
«شاهنامه خود هیچ نیست، مگر حدیث رستم؛ و اندر سپاه من، هزار مرد چون رستم هست».
فردوسی از این بی اعتنايی سلطان محمود برآشفت و چندین بیت در هجو سلطان محمود گفت و سپس از ترس مجازات، غزنین را ترک کرد و مدتي در شهرهاي هرات، ری و طبرستان متواری بود و از شهری به شهر دیگر می رفت، تا آنکه سرانجام در زادگاه خود «طوس» درگذشت. فردوسی را در شهر «طوس» و در باغی که متعلق به خودش بود، به خاک سپردند.
در تاریخ آمده است که چند سال بعد، سلطان محمود از رفتاری که با آن شاعر آزاده کرده بود، پشیمان شد و به فکر جبران گذشته افتاد و فرمان داد تا ثروت فراوانی را برای او از غزنین به طوس بفرستند و از او دلجويی کنند. اما روزی که هدیه سلطان را از غزنین به طوس می آوردند، جنازه شاعر را از طوس بیرون می بردند. از فردوسی تنها یک دختر به جا مانده بود كه او نيز هدیه سلطان محمود را نپذیرفت.
جنازه فردوسی اجازه دفن در گورستان مسلمانان را نیافت. منابع مختلف، علت دفن نشدن او در گورستان مسلمانان را مخالفت یکی از دانشمندان متعصب طوس (چهار مقاله نظامی عروضی) دانستهاند.
شاهنامه نه تنها بزرگترین و پرمایه ترین مجموعه شعر به جا مانده از عهد سامانی و غزنوی است، بلکه مهمترین سند عظمت زبان فارسی و بارزترین مظهر شکوه و رونق فرهنگ و تمدن ایران باستان و خزانه لغت و گنجینه ادبـیات فارسي به شمار مي رود.
فردوسی طبع لطیفي داشت، سخنش از طعنه، هجو، دروغ و چاپلوسي به دور بود و تا جايي كه می توانست از به كار بردن كلمه هاي غير اخلاقي خودداري مي كرد. او در وطن دوستی، سری پر شور داشت؛ از اين رو، به داستانهای کهن و تاریخ و سنن قدیم عشق می ورزید و از تورانيان و روميان و اعراب - به دليل صدماتي که بر ايران وارد آورده بودند - نفرت داشت.
ویژگیهای هنری شاهنامه
شاهنامه نگاهبان راستین سنتهای ملی و شناسنامه قوم ایرانی است. شاید بدون وجود این اثر بزرگ، بسیاری از عناصر مثبت فرهنگ آبا و اجدادی ما در طوفان حوادث تاریخی نابود می شد و اثری از آنها به جا نمی ماند.
فردوسی با خلق حماسه عظیم خود، دو فرهنگ ایران و اسلام را به بهترین شكل ممکن در هم آميخت. اهمیت شاهنامه تنها در جنبه ادبی و شاعرانه آن خلاصه نمی شود و پیش از آن که مجموعه ای از داستانهای منظوم باشد، تبار نامه ای است که بیت بیت و حرف به حرف آن، ریشه در اعماق آرزوها و خواسته های جمعی ملتی کهن دارد؛ ملتی که در همه ادوار تاریخی، نیکی و روشنایی را ستوده و با بدی و ظلمت در ستیز بوده است.
شاهنامه از حدود شصت هزار بیت تشکیل شده و دارای سه دوره اساطیری، پهلوانی و تاریخی است. شاهنامه روایت نبرد خوبی و بدی است و پهلوانان، جنگجویان این نبرد دائمی در هستی اند. جنگ کاوه و ضحاک ستمگر، کین خواهی منوچهر از سلم و تور، مرگ سیاوش با دسیسه سودابه و . . . همه حکایت از این نبرد و ستیز دارد.
ديدگاه فردوسی و اندیشه حاکم بر شاهنامه همیشه پشتيبان خوبیها در برابر ستم و تباهی است. ایران که سرزمین آزادگان به شمار مي رود، همواره مورد آزار و اذیت همسایگانش قرار می گیرد. زیبایی و شکوه ایران نيز آن را در معرض رنجها و سختيهاي گوناگون قرار می دهد و از این رو، پهلوانانش با تمام توان به دفاع از هستي این کشور و ارزشهای ژرف انسانی مردمانش بر می خیزند و در اين راه، جان خود را نيز فدا مي كنند. برخی از پهلوانان شاهنامه، نمونه متعالی انسانهايی هستند که عمرشان را به تمامی در اختيار همنوعان خود قرار داده اند؛ پهلوانانی همچون فریدون، سیاوش، کیخسرو، رستم، گودرز و طوس از این دسته اند. شخصیتهای دیگری نیز همچون ضحاک و سلم و تور، وجودشان آکنده از فتنه گري، بدخویی و تباهي است. آنها ماموران اهریمنند و قصد نابودی و تباهي در كار جهان را دارند.
قهرمانان شاهنامه ستیزی هميشگي با مرگ دارند و این ستیز، نه رویگردانی از مرگ است و نه پناه بردن به كنج پارسايي؛ بلکه پهلوان در رويارويي و درگیری با خطرهاي بزرگ، به جنگ مرگ می رود و در حقیقت، زندگی را از آغوش مرگ دور مي سازد.
بيشتر داستانهای شاهنامه، فاني بودن دنیا را به یاد خواننده می آورد و او را به بیداری و درس گرفتن از روزگار رهنمون مي سازد، با وجود اين، آنجا که زمان بيان سخن عاشقانه می رسد، فردوسی به سادگی و با شکوه و زیبایی خاص خود، موضوع را می پروراند.
تصویرسازی
تصویرسازی در شعر فردوسی جايگاه ويژه اي دارد. شاعر با تجسم رخدادها و ماجراهای داستان در پیش چشم خواننده، او را همراه با خود به متن حوادث می برد؛ گویی خواننده، داستان را بر پرده سینما به تماشا نشسته است. تصویرسازی و تخیل در اثر فردوسی چنان محکم و متناسب است که حتی بيشتر توصیفهاي طبیعی درباره طلوع، غروب، شب، روز و . . . در شعر او حالت و تصویری حماسی دارد و ظرافت و دقت حکیم طوس در چنین نکاتی، موجب هماهنگی جزيی ترین امور در شاهنامه با کلیت داستانها شده است.
موسیقی
موسیقی از عناصر اصلی شعر فردوسی به شمار مي رود. انتخاب وزن متقارب[1] که هجاهای بلند آن کمتر از هجاهای کوتاه است، موسیقی حماسی شاهنامه را چند برابر می کند. فردوسی علاوه بر استفاده از وزن عروضی مناسب، با به کارگیری قافیه های محکم و هم حروفیهای پنهان و آشکار، انواع جناس، سجع و دیگر صنایع لفظی، تأثیر موسیقایی شعر خود را تا حد ممکن افزایش می دهد. اغراقهای استادانه، تشبیهات حسی و نمایش لحظه هاي طبیعت و زندگی، از دیگر ويژگيهاي مهم شعر فردوسی است.
سرچشمه داستانهای شاهنامه
نخستین کتاب نثر فارسی که به عنوان یک اثر مستقل عرضه شد، شاهنامه ای منثور بود. این کتاب، چون به دستور «ابومنصور توسی» و با سرمايه او فراهم آمد، به «شاهنامه ابومنصوری» مشهور است و جزء تاریخ گذشته ایران به شمار مي رود. اصل این کتاب از میان رفته و تنها مقدمه آن که حدود پانزده صفحه می شود، در برخي از نسخه های خطی شاهنامه موجود است. علاوه بر این، یک شاهنامه منثور دیگر به نام «شاهنامه ابوالموید بلخی» نيز قبل از شاهنامه ابومنصوری تألیف شده است، اما چون به کلی از میان رفته، نمی توان درباره آن اظهار نظر کرد.
پس از این دوره، در قرن چهارم، شاعری به نام «دقیقی» به نظم در آوردن داستانهای ملی ایران را آغاز کرد. دقیقی، زرتشتی بود و در جوانی، اشعاري در مدح برخی از امیران چغانی و سامانی سرود و جوایز گرانبهايي دریافت کرد. وي به دستور نوح بن منصور سامانی مأموریت یافت تا شاهنامه ابومنصوری را - که به نثر بود- به نظم در آورد. دقیقی بیش از هزار بیت از این شاهنامه را نسروده بود که کشته شد (حدود 367 یا 369 ﻫ.ق) و فردوسی، استاد و همشهری دقیقی، کار ناتمام او را دنبال کرد. از این رو، می توان شاهنامه دقیقی را سرچشمه اصلی فردوسی در سرودن شاهنامه دانست.
بخشهای اصلی شاهنامه
موضوع این شاهکار جاودان، تاریخ ایران قدیم، از آغاز تمدن نژاد ایرانی تا سرنگوني حکومت ساسانیان به دست اعراب است كه به سه دوره اساطیری، پهلوی و تاریخی تقسیم می شود.
دوره اساطیری
این دوره از عهد کیومرث تا ظهور فریدون ادامه دارد. در این عهد، از پادشاهانی مانند کیومرث، هوشنگ، تهمورث و جمشید سخن به میان می آید. تمدن ایرانی در این زمان به وجود آمد. کشف آتش، جدا کرن آهن از سنگ و رشتن و بافتن و کشاورزی کردن و امثال آن، در این دوره صورت می گیرد. در این عهد، بيشتر جنگها داخلی است و جنگ با دیوان و سرکوب کردن آنها بزرگترین مشکل این عصر بوده است (برخي احتمال داده اند که منظور از دیوان، بومیان فلات ایران بوده اند که همواره با آریاییهای مهاجم، جنگ و ستیز داشته اند).
در پایان این عهد، ضحاک، دشمن پاکی و سمبل بدی به حکومت می نشیند، اما سرانجام، پس از هزار سال، فریدون به یاری کاوه آهنگر و با حمایت مردم، او را از میان می برد و دوره جدید آغاز می شود.
دوره پهلوانی
دوره پهلوانی یا حماسی از پادشاهی فریدون شروع می شود. ایرج، منوچهر، نوذر و گرشاسب، به ترتیب، به تخت پادشاهی می نشینند. جنگ میان ایران و توران آغاز می شود. پادشاهان کیانی مانند کیقباد، کیکاووس، کیخسرو و سپس لهراست و گشتاسب روی کار می آیند. در این عهد، دلاورانی مانند زال، رستم، گودرز، طوس، بیژن، سهراب و امثال آنان ظهور می کنند.
سیاوش پسر کیکاووس، به دست افراسیاب کشته می شود و رستم به خونخواهی او، به توران زمین می رود و انتقام خون سیاوش را از افراسیاب می گیرد. در زمان پادشاهی گشتاسب، زرتشت پیغمبر ایرانیان ظهور می کند و اسفندیار به دست رستم کشته می شود. مدتی پس از کشته شدن اسفندیار، رستم نیز به دست برادر خود «شغاد» از بین می رود و سیستان به دست «بهمن» پسر اسفندیار با خاک یکسان می گردد و با مرگ رستم، دوره پهلوانی به پایان می رسد.
دوره تاریخی
این دوره با ظهور بهمن آغاز می شود و پس از بهمن، همای و سپس داراب و دارا پسر داراب به پادشاهی می رسند. در این زمان، اسکندر مقدونی به ایران حمله می کند و دارا يا همان داریوش سوم را می کشد و به جای او بر تخت می نشیند. پس از اسکندر، دوره پادشاهی اشکانیان در ابیاتی چند بیان می گردد و سپس ساسانیان روی کار می آیند و آنگاه، حمله عرب پیش آمده و با شکست ایرانیان، شاهنامه به پایان می رسد.
از زمان دفن فردوسی، آرامگاه او چندین بار ویران شد. در سال ۱۳۰۲ قمری به دستور «میرزا عبدالوهاب خان شیرازی»، والی خراسان، محل آرامگاه را تعیین کردند و ساختمانی آجری در آنجا ساختند. پس از تخریب تدریجی این ساختمان، انجمن آثار ملی به اصرار رئیس و نایب رئیسش، «محمدعلی فروغی» و «سید حسن تقیزاده»، متولی تجدید بنای آرامگاه فردوسی شد و با جمعآوری هزینه این کار از مردم (بدون استفاده از بودجه دولتی) که از ۱۳۰۴ هجری شمسی شروع شد، آرامگاهی ساختند که در سال ۱۳۱۳ افتتاح گرديد. این آرامگاه به علت نشست، در سال ۱۳۴۳ دوباره تخریب و تا سال ۱۳۴۷ بازسازی شد.
سپاه اعراب بت پرست، به سان مور وملخ، در كنار خندق ژرفى فرود آمدندكه مسلمانان شش روز پيش از ورود آنان حفر كرده بودند. آنان تصور مىكردند كه همچون گذشته با مسلمانان در بيابان احد روبرو خواهند شد، ولى اين بار اثرى از آنان نديدند ولاجرم به پيشروى خود ادامه دادند تا به دروازه شهر مدينه رسيدند. مشاهده خندقى ژرف در نقاط آسيب پذير مدينه آنان را حيرت زده ساخت. شماره سربازان دشمن از ده هزار متجاوز بود، در حالى كه شماره مجاهدان اسلام از سه هزار تجاوز نمىكرد.(1)
محاصره مدينه حدود يك ماه طول كشيد وسربازان قريش هرگاه به فكر عبور از خندق مىافتادند با مقاومت پاسداران خندق، كه در فاصلههاى كوتاهى از آن در سنگرهاى دفاع موضع گرفته بودند، روبرو مىشدند. تير اندازى از هر دو طرف روز وشب ادامه داشت وهيچ يك بر ديگرى پيروز نمىشد.
ادامه اين وضع براى سپاه دشمن دشوار وگران بود.زيرا سردى هوا وكمبود علوفه دامهاى آنان را به مرگ تهديد مىكرد ومىرفت كه شور جنگ از سرهايشان بيرون رود وسستى وخستگى در روحيه آنان رخنه كند. از اين رو، سران سپاه جز اين چاره نديدند كه زور مندان سرسخت وتواناى خود را از خندق عبور دهند. شش نفر از قهرمانان سپاه قريش اسبهاى خود را در اطراف خندق به تاخت وتاز در آوردند واز نقطهباريكى عبور كردند و وارد ميدان شدند.
يكى از اين شش نفر، قهرمان نامى عرب، عمرو بن عبدود، بود كه نيرومندترين ودلاورترين جنگجوى شبه جزيره به شمار مىرفت واو را با هزار مرد جنگى مىسنجيدند وبرابر مىشمردند. وى در پوششى فولادين از زره قرار داشت ودر برابر صفوف مسلمانان مانند شير مىغريد وفرياد مىكشيد كه:مدعيان بهشت كجا هستند؟ آيا از ميان شما يك نفر نيست كه مرا به دوزخ بفرستد يا من او را به بهشت روانه سازم؟ كلمات او نداى مرگ بود ونعرههاى پياپى او چنان ترسى در دلها افكنده بود كه گويى گوشها بسته وزبانها براى جواب از كار افتاده بود.(2)
بار ديگر قهرمان سالخورده عرب دهانه اسب خود را رها كرد ودر برابر صفوف مسلمانان باليد وخراميد ومبارز طلبيد.
هربار كه نداى قهرمان عرب براى مبارزه بلند مىشد فقط جوانى بر مىخاست واز پيامبر اجازه مىگرفت كه به ميدان برود ولى پيوسته با مقاومت وامتناع آن حضرت روبرو مىشد. آن جوان حضرت على -عليه السلام بود وپيامبر صلى الله عليه و آله و سلم در برابر تقاضاى او مىفرمود: بنشين اين عمرو است!
عمرو براى بار سوم نعره كشيد وگفت: صدايم از فرياد كشيدن گرفت. آيا در ميان شما كسى نيست كه به ميدان گام نهد؟ اين بار نيز حضرت على -عليه السلام با التماس فراوان از پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم خواست كه به وى اذن مبارزه دهد. پيامبر فرمود: اين مبارز طلب عمرو است. حضرت على عرض كرد:باشد. سرانجام پيامبر با درخواست وى موافقت فرمود وشمشير خود را به او داد وعمامه اى بر سر او بست ودر حق او دعا كرد(3) وگفت: خداوندا، على را از بدى حفظ فرما. پروردگارا، در بدر عبيده و در احد شيرخدا حمزه را از من گرفتى; خداوندا، على را از آسيب حفظ فرما. سپس اين آيه را تلاوت كرد: رب لا تذرني فردا وانتخيرالوارثين (انبياء:89). سپس اين جمله تاريخى را بيان فرمود:«برز الايمان كله الى الشرك كله».يعنى دو مظهر كامل ايمان وشرك با هم روبرو شدند.(4)
حضرت على -عليه السلام مظهر ايمان وعمرو مظهر كامل شرك وكفر بود. وشايد مقصود پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم از اين جمله اين باشد كه فاصله ايمان وشرك بسيار كم شده است وشكست ايمان در اين نبرد موقعيتشرك را درجهان تحكيم مىكند.
امام -عليه السلام، براى جبران تاخير، به سرعت رهسپار ميدان شد ورجزى به وزن وقافيه رجز قهرمان عرب خواند كه مضمون آن اين بود كه: عجله مكن ; مرد نيرومندى براى پاسخ به نداى توا مده است.
حضرت على -عليه السلام زرهى آهنين بر تن داشت وچشمان او از ميان مغفر مىدرخشيد. قهرمان عرب پس از آشنايى با حضرت على از مقابله با او خود دارى كرد وگفت: پدرت از دوستان من بود ومن نمىخواهم خون فرزند او را بريزم.
ابن ابى الحديد مىگويد:
استاد تاريخ من ابوالخير وقتى اين قسمت از تاريخ را تدريس مىكرد چنين گفت:عمرو در جنگ بدر شركت داشت واز نزديك شجاعت ودلاوريهاى على را ديده بود. از اين رو، بهانه مىآورد ومىترسيد كه با چنين قهرمانى روبرو گردد.
سرانجام حضرت على -عليه السلام به او گفت: تو غصه مرگ مرا مخور.من، خواه كشته شوم وخواه پيروز گردم، خوشبختخواهم بود وجايگاه من در بهشت است، ولى در همه احوال دوزخ در انتظار توست.در اين موقع عمرو لبخندى زد وگفت:برادر زاده! اين تقسيم عادلانه نيست; بهشت ودوزخ هر دو مال تو باشد.(5)
آنگاه حضرت على -عليه السلام او را به ياد نذرى انداخت كه با خدا كرده بود كه اگر فردى از قريش از او دو تقاضا كند يكى را بپذيرد وعمرو گفت چنين است. حضرت على -عليه السلام گفت: درخواست نخست من اين است كه اسلام را بپذير. قهرمان عرب گفت: از ا ين درخواستبگذر كه مرا نيازى به دين تو نيست.سپس حضرت على -عليه السلام گفت: بيا از جنگ صرف نظر كن ورهسپار زادگاه خويش شو وكار پيامبر را به ديگران واگذار كه اگر پيروز شد سعادتى استبراى قريش واگر كشته شد آرزوى تو بدون نبرد جامه عمل پوشيده است.عمرو در پاسخ گفت:زنان قريش چنين سخن نمىگويند.چگونه برگردم، در حالى كه بر محمد دستيافتهام واكنون وقت آن رسيده است كه به نذر خود عمل كنم؟زيرا من پس از جنگ بدر نذر كرده ام كه بر سرم روغن نمالم تا انتقام خويش را از محمد بگيرم.
اين بار حضرت على -عليه السلام گفت:پس ناچار بايد آماده نبرد باشى وگره كار را از ضربات شمشير بگشاييم. در اين موقع قهرمان سالخورده از كثرت خشم به سان پولاد آتشين شد وچون حضرت على -عليه السلام را پياده ديد از اسب خود فرود آمد وآن را پى نمود وبا شمشير خود بر حضرت على تاخت وآن را به شدت بر سر آن حضرت فرود آورد. حضرت على -عليه السلام ضربت او را با سپر دفع كرد ولى سپر به دو نيم شد وكلاه خود نيز درهم شكست وسرآن حضرت مجروح شد. در هيمن لحظه امام فرصت را غنيمتشمرده، ضربتى محكم بر او فرود آورد واو را نقش بر زمين ساخت.صداى ضربات شمشير وگرد وخاك ميدان مانع از آن بود كه سپاهيان دوطرف نتيجه مبارزه را از نزديك ببينند.اما وقتى ناگهان صداى تكبير حضرت على -عليه السلام بلند شد غريو شادى از سپاه اسلام برخاست ومسلمانان دريافتند كه حضرت على -عليه السلام بر قهرمان عرب غلبه يافته، شر او را از سر مسلمانان كوتاه ساخته است.
كشته شدن اين قهرمان نامى سبب شد كه آن پنج قهرمان ديگر، يعنى عكرمه وهبيره ونوفل وضرار ومرداس، كه به دنبال عمرو از خندق عبور كرده، منتظر نتيجه مبارزه حضرت على -عليه السلام وعمرو بودند، پا به فرار گذاشتند.چهار نفر از آنان توانستند از خندق به سوى لشكرگاه خود بگذرند وقريش را از قتل قهرمان بزرگ خود آگاه سازند، ولى نوفل به هنگام فرار با اسب خود در خندق افتاد وحضرت على -عليه السلام كه در تعقيب او بود وارد خندق شد واو را با يك ضربت از پاى در آورد.(6)
مرگ اين قهرمان سبب شد كه شور جنگ به خاموشى گرايد وقبايل مختلف عرب هر كدام به فكر بازگشتبه زادگاه خود بيفتند.چيزى نگذشت كه سپاه ده هزار نفرى كه با سرما وكمى علوفه نيز روبرو بودند راه خانههاى خود را در پيش گرفتند واساس اسلام كه از طرف نيرومندترين دشمن تهديد مىشد، در پرتو فداكارى حضرت على -عليه السلام محفوظ ومصون بماند.
ارزش اين فداكارى
كسانى كه از ريزه كاريهاى اين نبرد واوضاع رقتبار مسلمانان واز ترسى كه بر آنان در اثر غريدن قهرمان نامى قريش مستولى شده بود آگاهى كاملى ندارند وبه اصطلاح «دستى از دور بر آتش دارند» نمىتوانند به ارزش واقعى اين فداكارى پى ببرند. ولى براى يك محقق كه اين بخش از تاريخ اسلام را به دقتخوانده، آن را با اسلوب صحيح واستوار تجزيه وتحليل كرده است، ارزش والاى اين فداكارى مخفى نخواهد بود.
در اين داورى كافى است كه بدانيم اگر حضرت على -عليه السلام به ميدان دشمن نرفته بود در هيچ يك از مسلمانان جرات مبارزه با دشمن متجاوز نبود، وبزرگترين ننگ براى يك ارتش مبارز اين است كه به نداى مبارز طلبى دشمن پاسخ مثبت ندهد وترس روح وروان سپاهيان را فرا گيرد. حتى اگر دشمن از نبرد صرف نظر مىكرد وپس از شكستن حلقه محاصره به زادگاه خود بازمى گشت، داغ اين عار، براى ابد بر پيشانى تاريخ دفاعى اسلام باقى مىماند.
اگر حضرت على -عليه السلام در اين نبرد شركت نمىكرد ويا كشته مىشد قريب به اتفاق سربازانى كه در دامنه كوه «سلع» گرداگرد پيامبر بودند واز غرشهاى قهرمان عرب مثل بيد مىلرزيدند، پا به فرار گذارده، از كوه سلع بالا رفته ومىگريختند. چنانكه عين اين جريان در نبرد احد ونبرد حنين، كه سرگذشت آن در تاريخ منعكس است، رخ داد وجز چند نفر انگشتشمار كه در ميدان نبرد استقامت ورزيدند واز جان پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم دفاع كردند، همه پا به فرار گذاشتند وپيامبر را در ميدان تنها نهادند.
اگر امام -عليه السلام در اين مبارزه شكست مىخورد، نه تنها سربازانى كه در دامنهكوه سلع به زير پرچم اسلام ودر كنار پيامبر قرار داشتند فرار مىكردند، بلكه سربازان مراقبى كه در طول خط خندق در فاصلههاى كوتاهى موضع گرفته بودند، سنگرها را رها مىكردند وهر كدام به گوشه اى پناه مىبردند.
اگر حضرت على -عليه السلام در اين نبرد جلو تجاوز قهرمانهاى قريش را نمىگرفتيا در اين راه كشته مىشد، عبور سربازان دشمن از خط دفاعى خندق آسان وقطعى بود وسرانجام موج سپاه دشمن متوجه ستاد ارتش اسلام مىشد وتا آخرين نقطه ميدان مىتاختند ونتنيجه آن جز پيروزى شرك بر آيين توحيد وبسته شدن پرونده اسلام نبود.
بنابر اين محاسبات، پيامبر گرامى صلى الله عليه و آله و سلم با الهام از وحى الهى، فداكارى حضرت على -عليه السلام را در آن روز چنين ارزيابى كرد وفرمود:
«ضربة على يوم الخندق افضل من عبادة الثقلين».(7)
ارزش ضربتى كه على در روز خندق بر دشمن فرود آورد از عبادت جهانيان برتر است.
فلسفه اين ارزيابى روشن است.زيرا اگر اين فداكارى واقع نمىشد آيين شرك سراسر جهان را فرا مىگرفت وديگر مشعلى باقى نمىماند كه ثقلين دور آن گرد آيند ودر پرتو فروغ آن به عبادت وپرستش خدا بپردازند.
اينجاست كه بايد گفت امام -عليه السلام با فداكارى بى نظير خود مسلمانان جهان وپيروان آيين توحيد را قرين منتخود قرار داده است وبه سخن ديگر، اسلام وايمان در طى قرون واعصار گذشته مرهون فداكارى امام -عليه السلام بوده است.
بارى، علاوه بر فداكارى، جوانمردى حضرت على -عليه السلام به حدى بود كه پس از كشتن عمرو به زره پرقيمت او دست نزد ونعش ولباس او را به همان حال در ميدان ترك كرد. با اينكه عمرو او را در اين كار سرزنش كرد ولى حضرت على -عليه السلام به سرزنش او اعتنا نكرد. از اين رو، هنگامى كه خواهر عمرو بر بالين برادر آمد چنين گفت:هرگز براى تو اشك نمىريزم زيرا به دست فرد كريمى كشته شدى(8) كه به جامههاى گرانبها وسلاح جنگى تو دست نزده است.
منابع:
1- امتاع الاسماع، مقريزى; به نقل از سيره ابن هشام، ج2، ص 238.
2- واقدى در مغازى خود به اين حقيقت اشاره مىكند ومىگويد:«كان على رؤوسهم الطير»; مغازى، ج2، ص 48.
امنيت قبايل مكه-و در راس آنها ابو سفيان-در گرو يك چيز بود و آن يكسره كردن كار محمد (ص) و دين او بود،قبيلههاى ديگرى خارج مكه بودند كه با آنان در اين امنيت مشاركت داشتند،زيرا آنان نيز همانند ايشان بتپرستبودند و محمد را براى دينشان خطرناك مىديدند.در بين آنان و مسلمانان در خلال پنجسالى كه از هجرت سپرى شده بود،برخوردهاى پراكندهاى وجود داشت و در تمام آن برخوردها مسلمانان غلبه يافته بودند.در نتيجه آنها نيز مثل قبايل مكه كينه و ناراحتى داشتند.ميان مسلمانان،و يهوديهاى مجاور مدينه برخوردهايى ايجاد مىشد منشا همه آنها پيمانشكنى آنان سبتبه پيامبر و اظهار عداوتشان نسبتبه مسلمانان بوده است،با اين كه ايشان در سايه موجه دانستن آن پيمانها در امنيتبودند.پيامبر (ص) يهوديان بنى نظير و ديگران را از سرزمينهايشان تبعيد كرده بود.
سال پنجم هجرى گروهى از يهود با مژده جنگ و آهنگ گرد آوردن عرب بر محور پيكار با پيامبر (ص) راهى مكه شدند،تا به مقاصد شوم خود نايل شوند.قريش هيچ نيازى به كسانى كه آنان را وادار به جنگ كنند نداشتند،لذا بدون تامل موافقت كردند و چهار هزار رزمنده آماده ساختند و به تحريك يهوديانى كه از مدينه آمده بودند،قبيلههاى غطفان و غيره نيز به آنان پيوستند،در نتيجه،شمار ارتش بتپرستان به حدود ده هزار نفر رسيد.
خبر اجتماع آنان چند روز قبل از رسيدن به مدينه،به پيامبر رسيد.پيامبر بااصحاب خود مشورت كرد. سلمان فارسى نظر داد كه خندقى اطراف مدينه حفر شود تا بين مهاجمان و رسيدن آنان به مدينه فاصله اندازد.پيامبر مسلمانان را (كه حدود سه هزار تن بودند) مامور اجراى اين پيشنهاد كرد،خندق در خلال شش روز كنده شد.موقعى كه انبوه لشكر دشمن،خندق را مشاهده كردند،غافلگير شدند،و يقين پيدا كردند كه نخواهند توانست وارد مدينه شوند،پس ناگزير به جاى ورود به مدينه،حصارى در اطراف آن پى ريختند.
بنى قريظه پيمان شكنى مىكنند
پس از رسيدن آنان به منطقه مدينه يهود بنى قريظه به ايشان پيوست،البته اينان از ابتدا در پيمان صلح با پيامبر بودند و اين پيمان شكنى آنان پيشامد خطرناكى براى مسلمانان بود.آنان با پيمان شكنى خود،به جمعيت،و كمك دشمن افزودند بناچار مسلمانان بر آن شدند تا به خطوط دفاعى خود، خط دفاعى جديدى بيفزايند.ميان مسلمانان تعدادى از منافقان بودند كه خبرهاى ناگوارى به آنها مىدادند و در دل آنان رفته رفته ايجاد خوف مىكردند.مسلمانان را ترسى شديد فرا گرفته بود و بجز كسانى كه خدا آنان را حفظ كرده بود-كه البته زياد نبودند-بقيه از ترس جانهايشان به لب رسيده بود. قرآن از حالات روانى كه مسلمانان در آن برهه از زمان به سر مىبردند نقل مىكند:
«هنگامى كه دشمنان از بالاى سر و از پايين پاى شما به طرف شما آمدند و هنگامى كه چشمها نگران و دلها به حنجرهها رسيده بود و به خدا گمان بد مىبرديد،آن جا بود كه مؤمنان آزمايش شدند و بشدت به خود لرزيدند.و هنگامى كه منافقان و كسانى كه در دلهايشان بيمارى نفاق بود مىگفتند: خدا و پيامبرش جز وعده فريبكارانه به ما ندادند.و هنگامى كه گروهى از آنان مىگفتند:اى مردم مدينه!ديگر جاى اقامتبراى شما نيست پس باز گرديد!و جمعى از آنان اجازه مىخواستند از پيامبر[تا برگردند]و مىگفتند:خانههاى ما ناامن است،در حالى كه ناامن نبود،آنان قصدى جزفرار از جنگ نداشتند.» (1) .
بر خلاف آنان وضع روحى مشركان بالا بود و پيروزى را در دسترس خود مشاهده مىكردند آنان مدينه را محاصره كردهاند و كسى از اهل مدينه جرات بيرون شدن از آن را ندارد.بخصوص موقعى اطمينانشان به پيروزى زياد شد و روحيهشان بالا رفت كه بنى قريظه تا حدى با آنها همدستشدند و مكيان را از حالت محاصره كردن خارج كردند و در وضع تهاجم رو در رو قرار دادند.
بتپرستان از حالت محاصره به تهاجم تغيير جهت مىدهند
عمرو بن عبدود و به همراه او ضرار بن خطاب،عكرمة بن ابى جهل و ديگران،در صدد يافتن جايى كم عرض در خندق برآمدند تا اسبهايشان آنان را از آن محل رد كنند.در نتيجه با مسلمانان در يك خاك قرار گيرند.انتظار مىرفت كه اگر آنان در اين گستاخى موفق شوند ديگر مشركان نيز از خندق عبور كنند.امكان داشت كه تمام لشكر مهاجم-اگر بين دو طرف خندق پلى از خاك هر چند به اندازه همان جاى كم پهنا مىزدند-از خندق عبور كنند.در حالى كه پيش از عبور مشركان از خندق مسلمانان را ترس فرا گرفته و جانهايشان به لب رسيده بود،به سهولت مىتوانيم وضع روحى آنان را پس از عبور دشمن از خندق،تصور كنيم،و آن خطر جدى تازهاى بود كه نمىتوانستند حدى بر آن تعيين كنند.
از جمله مؤمنان كسانى بودند كه توكل به خدا اراده آنان را قويتر كرد
على رغم اين كه ترس دلهاى اكثريت انبوهى از مسلمانان را پر كرده بود،در ميان آنان كسانى بودند كه قلبشان پر از ايمان بود و هيچ تزلزل و اضطرابى پيدا نكردند بلكه عظمتخطر-به علت وعده پيروزى كه خدا و پيامبرش به ياوران دينش داده بود-برايمان آنان افزود،و خود را براى فداكارى و پيشگيرى آن خطر و از بين بردن آن آماده كردند.قرآن از روحيه اين مؤمنان براى ما سخن مىگويد:
«و چون مؤمنان آن گروهها را ديدند،گفتند:اين است آنچه خدا و پيامبرش به ما وعده داده بودند،و خدا و رسولش راست گفتند و جز بر ايمان و اسلام آنان چيزى افزوده نشد.از جمله مؤمنان مردانى هستند به پيمانى كه با خدا بسته بودند وفا كردند،پس بعضى از آنان مهلتش را به پايان رسانيدند و بعضى در انتظار پايانند و هيچ دگرگونى در آنان پيدا نشد.» (2) قرآن راجع به شمار مؤمنانى كه شدت خطر بر ايمانشان افزود،چيزى به ما نمىگويد.ممكن است دهها تن و يا افراد كمى باشند.با اين كه بعضى از اقسام ايمان به صورت تنها يك حالت نفسانى باقى مىماند،و به مرحلهاى كه كار سازنده و جانبازى مؤثرى از افراد سر بزند نمىرسد.بعضى از اقسام ايمان چنان فعال و حياتبخش است كه صاحبش را وادار مىكند تا با خطرها مواجه شود و تا سر حد كمال و بالاتر از آن بالا رود و بر نفس خود غالب آيد و بر ويرانه آن كاخ سعادتش را بنا كند.هر چند تعداد اين گروه از مؤمنان بين سه هزار مسلمان،ناشناخته است،اما تاريخ يك تن از آنان را مجهول نگذاشته استيك تن در ميدان جنگ احزاب،پيشاپيش آن گروهى بود كه تا بالاترين حد خطرها كه نزديك بود،تندباد مهلكش بنياد دولت جديد اسلامى را قلع و قمع كند،پيش رفتند،منظور من از آن يك تن،كسى جز على بن ابى طالب (ع) نيست.
عمرو بن عبدود
عمرو بن عبدود و همراهانش از خندق گذشتند.عمرو از برجستهترين سواران عرب بود.در جنگ خندق به گونهاى چشمگير حضور يافته بود تا مردم مقام شجاعت او را ببينند.عبور او با تعداد كمى از سواران خود دليل جرات كم نظير اوست.پس،او تنها فرد (از ميان هزاران جنگجو) است كه قصد حمله رو در رو به مسلمانان را داشت،درحالى كه با آنان بر يك زمين قرار داشت همه آنان را به مبارزه طلبيد. در نظر بگيريد كه صدها يا هزاران نفر از لشكر بتپرستان آرزو داشتند كه از او پيروى كنند و از خندق بگذرند.پس اين كه او جرات مىكند به عنوان نخستين فرد از خندق مىگذرد،خود دليل بر شجاعت فوق العاده اوست.
على خطر جديد را تحمل مىكند و بعد آن را از بين مىبرد
براستى گذشتن عمرو و همراهانش از خندق،براى مسلمانان خطرى جديد،و پيشامدى وحشتناك و غير منتظره را مجسم مىكرد.و نزديك بود كه درب ورود به مدينه-به طور كامل-باز شود و صدها و هزارها به عمرو ملحق شوند،و ليكن اين پيشامد ناگهانى على را غافلگير نكرد،زيرا تاريخ از حضور ذهن على (ع) و پاسخ سريع او براى ما سخن مىگويد،آن جا كه على (ع) براى پيشگيرى خطر به هنگام شدتش و آن گاه،از ميان برداشتن آن مىشتابد.على در راس جمعى از مؤمنان بسرعتبه طرف آن رخنهاى رفت كه عمرو در خط دفاعى اسلام ايجاد كرده بود.در آن جا جلوى دشمن ايستاد تا مانع عبور كسانى شود كه خود را آماده پيوستن به عمرو كرده بودند (3) .او پس از اين كه خطر جديد را در اين حد متوقف كرد،دستبه كار از ميان برداشتن قطعى اين خطر شد.
در اين جنگ كه مسلمانان با خطرى روبرو شدند كه پيش از آن روبرو نشده بودند،عنصرهاى دفاعى اسلام درست همان عناصر سه گانهاى بود كه نقش خود را در دو جنگ بدر و احد ايفا كرده بودند. پايدارى پيامبر (ص) ،رهبرى والاى او،و قهرمانى على و ارتش اسلام.
عناصر دفاعى اسلام
در اين جنگ عنصر چهارمى به اين عناصر اضافه شد.و آن نقش سلمان فارسى بودكه به پيامبر پيشنهاد حفر خندق در اطراف مدينه براى حفاظت آن از حملههاى دشمن داد.نقش ارتش اسلام در جنگ احد-همان گونه كه خواننده توجه دارد-كمتر از نقش آن در جنگ بدر بود.اما نقش آن در جنگ خندق، چه بسا كمتر از نقش وى در جنگ احد بود.علت آن بود كه مسلمانان در جنگ خندق هرگز با دشمن روبرو نشدند و ليكن آنان پيش از رسيدن دشمن،خندق را در اطراف مدينه كندند،و بعد از رسيدن دشمن پشتخندق ايستادند.
اما دو عنصر اول نقششان همان نقشى بود كه در دو جنگ پيشين داشتند و مهمتر از آن پايدارى پيامبر و رهبرى،تدبير جنگى و دستور سريع او بود در ايجاد حفر خندق.همه اينها اهميت زيادى در انجام درست اين تصميمات مهم داشته است.اما نقش على در اين جنگ در تاريخ دفاع اسلامى آشكار و برجسته است.
نعره كشيدن و سپس فرود آمدن از مركب
عمرو،اسبش را در محلى روبروى مسلمانان به جولان درآورد،در حالى كه مىگفت:آيا مبارزى هست! كسى پاسخ نداد،تا اين كه گفت:«من از داد زدن و مبارز طلبيدن خسته شدم و صدايم گرفت آيا كسى نيست كه با من مبارزه كند؟»و چون كسى از مسلمانان جواب عمرو را براى مبارزه نداد،پس على ناگزير تصميم گرفت تا به طور موقت موضع خود را كه مانع پيوستن لشكر كافر به عمرو بود،ترك كند. البته او اين كار را كرد به اعتماد كسانى كه همراه او بودند تا آن كار مهم را به عهده گيرند.او وظيفه خود مىدانست تا خطر جديد را كه محدود و متوقف كرده بود،بىاثر سازد.
على پيش آمد و عمرو را دعوت به فرود آمدن از مركب كرد،و عمرو با عبارتى بىمحتوا گفت:«تو چرا برادر زادهام؟به خدا سوگند من دوست ندارم تو را بكشم!»پس على گفت:«ولى به خدا قسم من دوست دارم تو را بكشم!»
آن گاه هر دو پياده به زد و خورد پرداختند و على او را از پاى درآورد،لشكر احزابسرگردان ماندند تا اينكه وارد خندق شدند،پا به فرار نهادند در حالى كه به هيچ چيز توجه نداشتند (4) .
على موقعى كه عمرو را كشت،تكبير گفت،و صداى تكبير مسلمانان بلند شد،چه قتل او پايان خطر جديد بود.آنانى كه همراه عمرو بودند فرار كردند و در صدد نجات خودشان بودند.اما بيشتر آنها نجات نيافتند،زيرا پيش از رسيدن به سمت ديگر خندق،نقش زمين مىشدند.
شايسته است كه اندكى تامل كنيم تا به عنوان يك موضوع،سهمى را كه على در دفاع از اسلام و نبوت داشته است در جنگى كه براى اسلام خطر به اوج خود رسيده بود بررسى كنيم.
منطقى نيست كه بگوييم تمام مسلمانان از كشتن عمرو عاجز بودند.پس عمرو هر چه شجاع بود ممكن نبود در مقابل صدها و يا هزاران مسلمان مقاومت كند.و ليكن مساله اين نيست.عمرو مبارز مىطلبيد و مبارزه تنها ميان دو نفر ممكن است.ننگ است كه به مقابله يك مرد بيش از يك مرد بيرون رود.البته او همه مسلمانان را به مبارزه مىخواند تا هر كدام از آنها با وى مبارزه كنند،پس همگى خوددارى كردند و جز على كسى به جانب او نشتافت منطقى نيست كه بگوييم عمرو تمام نيروى ارتش بتپرستان بود و كشته شدن او باعثبه هزيمت رفتن تمامى احزاب شد،ولى منطقى است كه روى دو مطلب تكيه كنيم:
(1) پرداختن على (ع) به بستن رخنهاى كه عبور عمرو و همراهانش ايجاد كرده بود و جلوگيرى از پيوستن ديگران به عمرو،خطر را متوقف كرد،و آن را به عمرو و يارانش محدود ساخت،بر ماست كه بسنجيم اگر آن رخنه باز مانده بود جمع كثيرى از سواران مشرك به طرف مدينه پيشروى كرده بودند و عبور آنان به سر پا كردن پلى ميان دو طرف خندق كمك كرده بود و همه لشكر عبور مىكردند.
پس يك ساعت غفلت ممكن بود موجب خطرى كشنده شود.اين اتفاق رخ نداد چون على خطر جديد را با تسلط به اعصاب،حضور ذهن و نترسيدن از خطرها،بزودى پاسخ گفت.
(2) كشته شدن عمرو به لشكر بتپرستان ثابت كرد كه آنان دوباره قادر به عبور از خندق نيستند،و اين كه چيزى را كه عمرو از انجامش عاجز باشد براى ديگرى غير ممكن است.بدين جهت لشكر بتپرستان در مقابل يكى از دو امر قرار گرفت:يا به خاك افتادن يا پيگيرى محاصره تا مسلمانان تسليم شوند و يا خواه و ناخواه براى مبارزه از خندق عبور كنند.پيگيرى محاصره از اين نوع براى ارتش بتپرستان غير ممكن بود.
چه آن يك ارتش نظامى نبود،و مواد خوراكى لازم براى رزمندگان،اسبها و شترانش نداشت.علاوه بر اينها باد تند غير عاديى بر آنان وزيدن گرفت كه ديگهايشان را مىبرد و خيمههاشان را از جا مىكند.و اين تندباد در جنگ ميان بتپرستان با همپيمانانشان-يهود-سابقه داشت كه باعث دشوارى هر چه بيشتر همكارى ايشان در اين جنگ شد.
در اين صورت،پيشاپيش ارتش بتپرستان-پس از بىبنيادى تصميم عمرو و كشته شدن او و ناممكن بودن عبور سوارانشان به طرف ديگر خندق-تنها يك راه حل باقى بود،آن هم بر خاك افتادن،كه همين كار را كردند.
سزاوار نيست كه ما امر مهمى را فراموش كنيم:و آن اين كه كشته شدن عمرو و فرار همراهانش و هلاكتبيشتر آنها پيش از رسيدن به طرف ديگر خندق روحيه مسلمانان را تا حد زيادى-پس از اين كه روحيه بسيارى از آنها مرده بود-تقويت كرد.براستى اميد ادامه جنگ و زنده ماندن و حتى اميد پيروزى به آنها بازگشت.چون دانستيم كه همه اينها از پيامدهاى جهاد على است،معنى حديثى را مىفهميم كه حاكم در مستدرك روايت كرده است و آن اين است كه پيامبر فرمود:
«ارزش اين مبارزه على بن ابى طالب با عمرو بن عبدود در روز خندق بالاتراست از تمام اعمال امت من تا روز قيامت.» (5) .
جنگ خندق و جنگ اخير[كانال سوئز]
براستى كه عبور پسر عبدود از خندق در روز جنگ احزاب شبيه عبور اسرائيليها بود از كانال سوئز در منطقه درياچههاى تلخ در جنگ تشرين اول سال 1973;اگر عمرو و يارانش در محكم كردن جاى پاهاشان در طرف داخلى خندق موفق مىشدند-همانطورى كه اسرائيليها در محكم كردن رد پايشان روى قسمت غربى كانال موفق شدند-تمام ارتش بتپرستان به جانب مدينه عبور كرده بودند و خطر ناشى از عبور عمرو از خطر گذر اسرائيليها از كانال سوئز مهمتر بود.مسلمانان در جنگ احزاب،از كمكها و همپيمانهاى عرب و غير عرب كه در اختيار مصريها بود بىبهره بودند.
با اين تشابه بين دو جنگ قديم و جديد،در مىيابيم كه ميان آن دو فرقهاى مهمى وجود دارد.زيرا كه رفع خطر بتپرستان در جنگ احزاب تنها نتيجه دلاورى يك فرد و سرعت و حضور ذهن او بود.با اين كه رفع خطر اسرائيل نتيجه كوشش مصريها از حكومت،لشكر،توده مردم و شمارى از عوامل داخلى و خارجى بود،تا آن جا كه همه آنها براى رفع اين خطر پشتبه هم دادند (6) .
و آنچه در جنگ احزاب روى داد،اين بود كه آن هسته اسلامى بىمانند در جهان به واسطه عمرو با خطرى سهمگين روبرو شد.آن خطر را على با دلاورى فوق العاده خود و حضور ذهن و سرعت عملش دفع كرد.
منابع:
1-سوره احزاب،آيه 10-13.
2-سوره احزاب آيه 23.
3-سيره ابن هشام ج 2 ص 224.
4-سيره ابن هشام ج 2.
5-مستدرك ج 3-ص 32.
6-آرى اگر آن روز (زمان جمال عبد الناصر) با فداكارى و جانبازى مسلمانان اسرائيليها از در بيرون رانده شدند بعدها به وسيله حاكمانى خائن چون سادات و حسنى مبارك از دريچه برگشتند!م.
اميرالمؤمنين اسوه وحدت ص 133 - محمد جواد شری
غزوه خندق و رشادت بىمانند حضرت على(ع) 03
ابوسفيان آنچه را مىخواست در جنگ بدر و احد به دست نياورد،در نتيجه اهميتى را كه در ديده بزرگان قريش داشت از دست داد.ناچار براى جبران شكستها،سپاهى بزرگ تهيه ديد و چون آن سپاه از قبيلههاى گوناگون فراهم شد احزاب نام گرفت.
يهوديان بنى نضير كه به خيبر رفته بودند همچنين يهوديان بنى قريظه نيز با قريش متحد شدند.شمار سپاهيان مكه را ميان هفت تا ده هزار تن نوشتهاند.در اين جنگ مدينه حالت دفاعى به خود گرفت و به پيشنهاد سلمان فارسى گرداگرد شهر را خندق كردند.تا سپاهيان مهاجم نتوانند به شهر درآيند و اگر پيش مىآمدند تيراندازان آنان را مىراندند.عمرو بن عبدود كه دليرى نامدار بود،به همراهى عكرمه پسر ابوجهل بر آن شدند كه از خندق عبور كنند.عمرو از سپاه مدينه هم نبرد خواست،اما هيچ كس جرأت در افتادن با او را نداشت.على(ع)به جنگ او رفت .چون با وى روبرو شد،او را ضربتى نزد.كسانى كه نزد پيغمبر بودند و از دور مىنگريستند،خرده گرفتند(پنداشتند على ترسيده است)حذيفه به دفاع از اين كسان برخاست،پيغمبر فرمود:
«حذيفه!بس كن على خود سبب آن را خواهد گفت.»
على عمرو را از پا درآورد و نزد رسول خدا آمد.پيغمبر(ص)پرسيد:
«چرا هنگامى كه با او روبرو شدى،او را نكشتى؟»گفت:
«مادرم را دشنام داد و بر چهرهام آب دهان انداخت.ترسيدم اگر او را بكشم براى خشم خودم باشد.او را واگذاشتم تا خشمم فرو نشست سپس او را كشتم.» (1)
اين داستان را غزالى در كيمياى سعادت (2) و محقق ترمذى در معارف (3) و مؤلفتاريخ الفخرى (4) آورده است.و مولانا جلال الدين آن را در مثنوى با تعبيرهايى لطيف كه خاص اوست به نظم آورده است دريغم آمد آن را در اين كتاب نياورم.
بحر را گنجانى اندر جوى نيست (5)
از على(ع)چند بيت درباره اين جنگ نوشتهاند.خلاصه ترجمه آن را مىآورم.
«او از بىخردى سنگ را(بت)يارى كرد و من از درست رايى پروردگار محمد را.او را همچون شاخ درخت خرما بر روى خاكها واگذاردم.به جامههاى او ننگريستم،اما اگر او مرا كشته بود جامههاى مرا بيرون مىآورد.اى گروه احزاب مپنداريد خدا دين خود و پيغمبر خود را خوار مىكند.» (6)
درباره اين روز مؤلف كشف الغمه از مناقب خوارزمى حديث ذيل را آورده است:
«پيكار على بن ابى طالب با عمرو پسر عبدود در روز خندق برتر از عمل امت من است تا روز رستاخيز.» (7)
پىنوشتها:
1.مناقب،ج 2،ص 115،بحار،ج 41،ص 51ـ .50
2.ج 1،ص .571
3.ص .2
4.ص .44
5.مثنوى دفتر اول:3810ـ .3721
6.سيره ابن هشام،ج 3،ص .242
7.كشف الغمه،ج 1،ص 150،و اين روايت از طريقهاى ديگر نيز آمده است،بحار،ج 41،ص .91
على از زبان على يا زندگانى اميرالمومنين(ع) صفحه 20 -
«ان الذين عند ربك لايستكبرون عن عبادته و يسبحونه وله يسجدون»(اعراف: 206) همانا مقربان درگاه پروردگارت از پرستش او سركشي نميكنند و او را تسبيح ميگويند و براي او سجده ميكنند. تنها خداوند سزاوار تسبيح و عبادت است. قرآن كريم تمام موجودات عالم را دعوت براي تسبيح و عبادت در مقابل خالق خود ميكند و آيات فراواني در مورد مفهوم، محتوا، نقش پرستش و عبادت و نماز سخن به ميان ميآورد. پرستش نوعي رابطه خاضعانه و ستايشگرايانه و سپاسگزارانه است كه انسان با خداي خود برقرار ميكند. اين نوع رابطه را انسان تنها با خداي خود ميتواند برقراركند و تنها در برابر خداوند صادق است. پرستش نشان دهنده امكان و يك ميل در انسان است، امكان بيرون رفتن از مرز امور مادي و ميل به افق بالاتر و وسيع تر، چنين ميلي وچنين عشقي از مختصات انساني است. تسبيح به معناي منزه دانستن است. وقتي ميگوييم «سبحان الله» معنايش اين است كه عبادت سر لوحه تمام انبياء الهي و ائمه اطهار (عليهم السلام) و اولياء خدا بوده و از اين طريق به عاليترين رتبه و مقام بندگي ميرسند. هدف اصلي از عبادت، راه يافتن به جوار آن كمال مطلق و هستي بي پايان و انعكاس پرتويي از صفات كمال و جمال او در درون جان است كه نتيجهاش، فاصله گرفتن از هوي و هوسها و روي آوردن به خودسازي و تهذيب نفس است. نماز رمز پيوند خلق با خالق است و ارتباط مستمر آنها را با خدا تضمين ميكند. نماز طبيب انسان است و سلامتي انسان را تضمين ميكند. همانطور كه، ورزش براي سلامتي انسان مفيد است، آب تصفيه شده براي هر خانهاي ضروري است. نماز هم براي سلامتي روح انسان است. نماز واقعي پيوند انسان را با خدا چنان محكم ميكند كه در برابر هر كار و هر برنامه او را حاضر و ناظر و مراقب اعمال خويش ميبيند. براستي چرا نماز از ميان اعمال و عبادات دين، به عنوان ياد خداوند و عمود دين معرفي و توصيه شده است؟ و اندازه ثواب اين فريضه به هنگام برپايي با جماعت خارج از تصور انسان است. پيامبر اكرم فرمودند: «اگر تعداد نمازگزاران صفوف جماعت از ده نفر فراتر رود، پاداش هر ركعت آن آن قدر زياد ميگردد كه حتي اگر تمام آسمانها كاغذ شود و درياها مركب و همه درختان قلم گردند و همه فرشتگان مأمور نوشتن آن، نميتوان پاداش آن را ثبت نمود و پاداش آن فقط در خور محاسبه ذات بيكران الهي است.» در حديث ديگر، آن حضرت فرمودند: «هر كس مقيد به حضور در نماز جماعت تحت هر شرايطي باشد، از پل صراط همچون برق عبور ميكند و به بهشت نايل ميگردد.» نماز جماعت از يك وسيله ميان عبد و معبود فراتر ميرود و جنبه اجتماعي و سياسي و تحزب و تشكل به خود ميگيرد. افزون بر اين، نماز دسته جمعي، به لحاظ روح جمعي حاكم بر فضاي نماز، امواج معنويت بهتر و بيشتري را ميتوان در آن مشاهده كرد. در چنين وضعي روح نيايشگر در همراهي با ارواح ديگر نيايشگران قدرت صعود بيشتري بدست ميآورد.
كودك در خانه به دنیا می آید و اولین كسی كه با او ارتباط مستمر برقرار می كند، مادر و سپس پدر و سایر اعضای خانواده اند. نوع اعتقادات و ملاك و معیارهای اخلاقی، خلقی و دینی از والدین به كودك منتقل می گردد.
پس روشن شد كه حیات فردی و معنوی یك نوجوان و جوان كاملاً با حیات اجتماعی و سیاسی وی در ارتباط است و نارسایی در هر كدام آن ها باعث بروز مشكلات در وجود دیگری خواهد شد. اصولاً به وجود آوردن انگیزش های قوی و تحریك كننده برای ایجاد و یا تغییر رفتار در نوجوان و جوان تابع شرایط خاصی است. زیرا جنبه های انفعالی روحیات و گسترده بودن افق فكری در ایشان مسأله را پیچیده تر می كند و مكانیزم های خاصی را نیز می طلبد.
علاقه مندی نوجوان و جوان به الگوهایی چون روحانیون، علما و دانشمندان و صاحبان فضل و اندیشه و همنشینی با آنان نشان از رشد یافتگی و حساسیت در قبال مسایل فرهنگی و اجتماعی است. او به خوبی دریافته است كه انسان با تكیه بر اصول انسانی و درك مفاهیم اجتماعی و ارزشی در اجتماع می تواند جایگاه اصلی خود را پیدا و حفظ نماید. لذا او در تلاش است كه با بزرگ ترها و بزرگسالان ارتباط داشته باشد. «اگر بزرگ ترها و بزرگسالان او را تأیید نكنند بازگشت می كند و یا در جا می زند» یعنی در رشد عقلانی، عاطفی و اخلاقی نوجوان وقفه ایجاد می شود. بنابراین «امكانات ملاقات او با كسانی كه در یك جامعه به مسایل سیاسی و اجتماعی می پردازند باعث رشد اجتماعی و سیاسی او خواهد شد.» ترتیب ملاقات با روحانیون، استادان دانشگاه و كلیه كسانی كه در خط مشی های سیاسی و اجتماعی جامعه مشاركت دارند باعث پویایی رفتار و بالندگی در نوجوان می گردد.
آنچه گذشت تقریباً مقدمه ای بود برای ورود به مبحث «هماهنگی حیات سیاسی و اجتماعی انسان با حیات فردی و معنوی او» كه در ارتباط با راه های جذب دانش آموزان به نماز جماعت و تقویت باورهای اعتقادی آنان مطرح شد. مسوولان نظام تربیتی كشور و عناصر دخیل در اجرای كم و كیف مسایل تربیتی كه در مدارس مشغول ایفای وظیفه می باشند و الحق در سال های اخیر كوشش فراوانی را در آموزش و ایجاد امكانات اقامه نماز جماعت در مدارس فراهم نموده اند، بایستی جدیت نمایند كه این مهم در قلب و روح دانش آموزان رسوخ كند و در سازمان شخصیتی آنان جای گیرد و توجه داشته باشند كه هر گونه رفتار نسنجیده و حساب نشده می تواند تأثیر عمیق و نامطلوبی در روند شكل گیری شخصیت و هویت معنوی او ایجاد كند و تلاش های بعدی را دچار مشكل سازد. علت این كه «نوجوان ویژگی های شخصیتی مورد نظر خود را درونی می سازد و در سازمان شخصیت خود پیاده می كند.»
دست اندركاران تعلیم و تربیت، خصوصاً پرچمداران اقامه نماز در جامعه و مدارس كشور وظیفه بس خطیر و سنگین و حساسی بر دوش دارند. باید كوشش شود كه این امر در كمال آرامش و متانت روحی و برخوردهای حساب شده انجام شود و دانش آموزان عزیز این فرصت را پیدا كنند كه لطایف و ظرایف معنوی را درك و تجربه كنند و در نتیجه پرورش انسان های پارسا و متقی و مطلوب نظام تربیتی كشور میسر شود.
الگوهای مؤثر (صاحبان فضل و اندیشه)
پیش از این گفتیم كه نوجوان و جوان و حیات اجتماعی او در گرو چگونگی حیات فردی و معنوی اش بوده و در ارتباط كامل است همچنین اشاره گردید كه تربیت نسل پاك و دارای منش های الهی و انسانی در شكل گیری باورهای اعتقادی وی مؤثر است.
با توجه به این كه «دوره بلوغ مقارن است با تأثیر روزافزون، جنبه انفعالی در روحیات و موارد گسترش سریع افق فكری، نهادی شدن حیات درونی، فردی شدن رفتار، بیداری جنسی، احساس استقلال، بحران هویت، كوشش برای هم شكلی و انجام كارهای بزرگ، تلاش برای مورد قبول واقع شدن» لذا با درك چنین وضعیتی پدیدآوردن یك اندیشه سالم و درست در ذهن و روان نوجوان و جوان از طریق ارایه الگوهای صحیح ضرورت تام دارد.
می دانید كه گاهی شخصیت ها محیط را تحت تأثیر قرار می دهند و گاهی محیط است كه بر انسان تأثیر می گذارد. در هر حال شخصیت های مثبت یا منفی محیط ها و محیط های با شخصیت از عناصری هستند كه در شكل گیری شخصیت واقعی كودك و نوجوان عمل می كنند.
پس از خانواده، كه به عنوان اصلی ترین سازمان در نهادی و درونی شدن رفتارها برای كودك و نوجوان كمك می نماید و اولین تجربیات زندگی را در اختیارش قرار می دهد، مدرسه جایگاه ویژه ای را به خود اختصاص می دهد. در این سازمان معلم و مربی الگوهایی هستند كه بیشترین درصد مقبولیت را در پیش كودك و نوجوان دارند.
بی شك گذر از این مرحله در ساختار ذهنی و رفتاری كودك و نوجوان حائز اهمیت است. هوشیاری والدین و مربیان دلسوز و آگاه این امكان را برای دانش آموز به وجود خواهد آورد كه با همانندسازی، بهترین الگوهای رفتاری را برای خود انتخاب نمایند. بنابراین شركت فعالانه مدیران و مربیان در عرصه های فرهنگی و ترویج ارزش های انسانی و اخلاقی توأم با عمل، شناخت معیارهای فضیلت و انسان های فاضل را برای نوجوان آسان تر خواهد كرد.
چنانچه مدیران، معلمان و مربیان همراه دانش آموز در نماز جماعت مدرسه شركت فعال داشته باشند و در اجرای فرامین الهی و مواظبت در رفتار و گفتار خود كوشش نمایند، دانش آموز رغبت پیدا خواهد كرد كه با علاقه مندی بیشتر در نماز حضور یابد. بایستی متوجه این معنا بوم كه «الگو بودن رهبران دینی، علمی و مذهبی نقش اساسی را در تكوین شخصیت دانش آموزان ایفا می كند.»
یك تحقیق نشان می دهد كه ۴۸ درصد كل دانش آموزان نوجوان «اعتقاد والدین خود را به خداوند و عمل به دستورات او را در جذب فرزندان به نماز مؤثر دانسته اند.»
در یك تحقیق دیگر كه از ۱۲۵ نفر دانش آموز یك مجتمع آموزشی سوال شده است ۶۶ درصد از دانش آموزان پسر و ۷۷ درصد از دانش آموزان دختر علت نمازخوان شدن و یا بودن خود را والدین خود ذكر كرده اند كه این نشانگر نقش پراهمیت خانواده و الگو بودن آن برای نوجوان و جوان است.»
والدین یا اولیای مدرسه و مدیران و شخصیت های معروف جامعه هر كدام نقش ویژه و حساسی در این مهم دارند. احساس مسوولیت در سازندگی نسل مؤمن و نمازخوان وظیفه اصلی و واجب و عینی هر فرد مسلمان اعم از والدین و دیگر مربیان و الگوهای جامعه است. آری «آنجا كه هستی از ارتباط و هماهنگی برخوردار است، آن جا كه دنیا راه و كلاس است، یك نگاه، یك لبخند و یك فساد، یك فساد نیست كه هستی را به فساد می كشد و تمام دریاها و دشت ها را در خود می گیرد.
(ظهر الفساد فی البر و البحر بما كسبت ایدی الناس) وقتی كه ما كوچك تر بودیم در كنار ساختمان هایی كه آجر می ریختند به بازی مشغول می شدیم و آجرها را پشت سرهم با فاصله های كوتاه می چیدیم و مارپیچ و گرد و خلاصه از شكل های مختلف، آجر كنار هم می گذاشتیم و آنگاه یك آجر را می زدیم، ما بیش از یك آجر را نزده بودیم اما چون آجرها مرتبط و كنار هم و هماهنگ بودند همه آن ها تا آخر می افتادند و بر روی زمین می ریختند، یك ضربه یك ضربه نمی ماند و یك فساد در یك جا حبس نمی شد. در هستی منظم، یك گناه، یك فساد نمی ماند وادامه می یابد و كسی كه راه بودن و كلاس بودن را حساس كرده دیگر بی حساب نمی گوید و نمی شنود و نمی بیند و نمی زند» و با ناهمخوانی گفتار و رفتار هستی پاك كودك و نوجوان را به آتش نمی كشد.
اهميت نماز جماعت
در باب نمازجماعت و اهميت آن، احاديث فراواني از پيامبر اسلام(ص) و ائمه اطهار(ع) نقل شده است. مضمون احاديث اين است كه، اگر شخصي بدون دليل نماز جماعت را ترك كرده با او همنشيني، معاشرت و داد و ستد نكنيد و با او پيوند ازدواج نيز برقرار نكنيد. پيامبر اكرم(ص) فرمودند: كسي كه نمازهاي پنجگانه را به جماعت بگزارد، هر خيرو نيكي را به او گمان ببريد.
امام صادق(ع) فرمودند: مسلماني كه نمازهاي صبح و عشا را به جماعت بخواند، در پناه خداوند عزوجل است، كسي كه به چنين شخصي ستم روا دارد، به خدا ستم كرده است و كسي كه او را كوچك شمارد خدا را كوچك شمرده است.
آثار نماز جماعت
1. آثار معنوي : بزرگترين اثر معنوي نماز جماعت، همان پاداشهاي الهي است. روايت شده كه شبي علي(ع) تا سحر به عبادت مشغول بود و چون صبح شد، نماز صبح را به تنهايي خواند. رسول خدا كه آن حضرت را در جماعت صبح نديد، به خانه او رفت. حضرت فاطمه(س) از شب زنده داري علي(ع) و عذر او از نيامدن به مسجد سخن گفت. پيامبر فرمود: پاداشي كه به خاطر شركت نكردن در نماز جماعت صبح از دست علي(ع) رفت، بيش ازپاداش عبادت تمام شب است.
2. آثار اجتماعي: نمازجماعت مقدمه، وحدت صفوف و نزديكي دلها و تقويت كننده روحي برادري است. نوعي حضور و غياب بيتشريفات و بهترين راه شناسايي افراد است. نماز جماعت بهترين، بيشترين، پاكترين و كمخرجترين اجتماعات دنياست و نوعي ديد و بازديد مجاني و آگاهي از مشكلات و نيازهاي يكديگر و زمينهساز تعاون اجتماعي بين آحاد مسلمين است.
3. آثار سياسي: نماز جماعت نشان دهنده قدرت مسلمانان و الفت دلها و انسجام بخش صفوف است. تفرقهها را ميزدايد، بيم در دل دشمنان ميافكند، منافقان را مأيوس ميسازد، خار چشم بدخواهان است. نماز جماعت نمايش حضور در صحنه و پيوند امام و امت است.
4. آثار اخلاقي، تربيتي: در نماز جماعت، افراد در يك صف قرار ميگيرند و امتيازات موهوم صنفي، نژادي، زباني، مالي و ... كنار ميرود و صفا و صميمت و نوع دوستي در دلها زنده ميشود و مؤمنان با يكديگر در صف عبادت احساس دلگرمي و قدرت و اميد ميكنند. نماز جماعت عامل نظم و انضباط، صفبندي و وقت شناسي است. روحيه فردگرايي و انزوا و گوشهگيري را از بين ميبرد و نوعي مبارزه با غرور و خود خواهي را در بردارد. نماز جماعت وحدت در گفتار، جهت، هدف امام را ميآموزد و از آنجا كه بايد پرهيزكارترين و لايقترين اشخاص به امامت نماز بايستند، نوعي آموزش و الهام دهنده علم و تقوي و عدالت است. نماز جماعت كينهها و كدورتها و سوء ظن ها را از ميان ميبرد و سطح دانش و عبوديت و خضوع را در جامعه اهل نماز افزايش ميدهد.
پيشنهادات
1. توجه به علتها: در رفع عارضه و اصلاح يك نابساماني، بايد از عوامل اصلي پيدايش نامساماني وارد شد و به علتهاي اصلي توجه كنيم. براي مشكل بيتوجهي دانشآموزان به شركت در نماز جماعت مدارس، بايد علتها را بررسي كرد. بايد به جهل و غفلت، بي توجهي خانوادهها، دوستان و معاشران و... توجه جدي نمود.
2. حل تضادها و تعارضها: براي اينكه دانشآموزان جذب نمازجماعت شوند، بايد تضادها و تعارضهايي كه دانشآموز در خانواده، جامعه و محيط مدرسه ميبيند، به نحو مطلوبي حل شود. وقتي دانش آموزي ميبيند كه والدين او بدون عذر نمازجماعت مسا جد را ترك ميكنند، ولي توصيه به شركت فرزندشان در جماعت ميكنند، چه انتظاري است كه فرزند در نمازجماعت مدرسه شركت كند! يا وقتي مدير، معاون، مربي، ... در مدرسه، اهميت نماز جماعت را بيان ميكنند اما خود در نمازجماعت شركت نميكنند، دانش آموازن با يك تعارض آشكار روبه رو ميشوند و به نماز جماعت به ديد تصنعي نگاه ميكنند و نسبت به نماز جماعت بيتفاوت ميشود.
3. جهت دادن به عضويت در تشكيلات گروهي مذهبي: از جمله طرحهايي كه ميتواند در شركت دانش آموزان در نماز جماعت مدرسه مفيد باشد، جهت دهي افراد به عضويت در تشكيلات گروهي است كه در مسير عبادت و تقوي و نمازند؛ زيرا آنان تحت نفوذ گروهند و حتي اگر مؤمن به نماز جماعت هم نباشند، به سوي آن گرايش پيدا ميكنند.
4. استفاده از حساسيت و شور و هيجان مذهبي در نوجوان و نشان دادن صحنه مهيج: بردن دانش آموزان درقالب اردو، مجالس و مراسمي كه به نحوي با نماز ارتباط دارد و در آن صحنههاي مهييج مذهبي وجود دارد، نماز جمعه،دعا و... در اين زمينه مؤثر است.
5. حضور مسئولان در نماز جماعت مدرسه و تشويق دانش آموزان: مسئولان مربوط ميتوانند گاهي اوقات در نمازجماعت مدرسه شركت كنند. اين عمل موجب ميشود كه دانش آموزان اهميت نماز جماعت را بفهمند و تشويق شوند.
6. به نظرميرسد اگرمسئولان، اولياي مدرسه، انجمن اوليا و مربيان و والدين و افرادي كه به واسطه موقعيتهاي علمي مذهبي، سياسي، هنري و ورزشي در بين دانش آموزان از احترام ويژهاي برخوردار هستند، هر چند يكبار به طور متناوب در نماز جماعت مدرسه شركت كنند، در انگيزش فراگيران به نماز بسيار مفيد باشد.
7. مدير مدرسه و همه كساني كه به نحوي در امور آموزشي و تربيتي دخيل هستند، با تشكيل جلسات متعدد درباره نحوه اجراي طرح براساس شرايط و مقتضيات اظهار نظر و تصميم گيري كنند و به مناسبتهاي مختلف از افراد فوق الذكر جهت شركت در نماز جماعت مدرسه دعوت به عمل آورند. به شرطي كه شركت آنها در نماز از هر گونه شائبه دور باشد.
8. بري ارزشيابي اين طرح، كه تا چه اندازه توانسته موفقيت لازم را به دست آورد و دانش آموزان را به نماز جماعت جذب كند، ميتوان از طريق مشاهده مستقيم طرح را ارزشيابي كرد.
● عوامل مؤثر بر شكلگیری هویت : رشد هویت تحت تأثیر عوامل مختلف است كه عبارت است از : ۱) عوامل شناختی : رشد شناختی تأثیر مهمی برشكلگیری هویت دارد وقتی كه فرد در دورهٔ نوجوانی به مرحله تفكر عملیات صوری میرسد امكان بسیار بهتری به دست میآورد كه هویت آتی خود را ترسیم كند. و به مسائل آن بیندیشد. تحقیقات مختلف ( مثلاً تحقیقات بایز۱ و كاندلر ۲)حاكی از آن است کسانی كه به این سطح از تفكر نرسیدهاند موفقیت بیشتری در حل مسائل مربوط به هویت خود نشان میدهند . آنان اطلاعاتی را كه به این منظور لازم دارند بهتر اختیار میكنند و بیشتر به كار میگیرند ( به نقل از لطف آبادی ، ۱۳۷۸) ۲) عوامل مربوط به والدین نوع ارتباط نوجوان با والدین در چگونگی شكلگیری هویت آنان مؤثر است. پژوهشهای ، ماركستروم ، آدامز۳ (۱۹۹۲)بیانگر این مطلب است كه نوجوانانی كه درحالت پراكندگی هویت هستند غالباً كسانی هستند كه از جانب والدین خود به فراموشی سپرده شده و طرد گشتهاند شاید علت این امر این است كه شكلگیری هویت در آغاز مستلزم همانند سازی با پدر و مادر است و همانندسازی با ویژگیهای آنان و قتی انجام میشود كه نوجوانان به آنان دلبستگی داشته باشند وقتی در خانوادهای كودك اجازه پیدا میكند حتی نظرات مختلف را با آزادی ابراز كند و پدر ومادر نیز با عقاید فرزند با احترام برخوركنند ، طبعاً رشد هویت نوجوانان چنین خانودههایی با موفقیت همراه خواهد بود. ۳- عوامل مربوط به مدرسه : توفیقهای تحصیلی درطول سالهای مدرسه ، نحوه تعادل با همكلاسیها ، معلمان و كادر مدرسه و همچنین جو روانی ـ عاطفی كلاس از عوامل شكلگیری هویت محسوب میشود ( لطفآبادی ، ۱۳۷۸). ۴- عوامل اجتماعی فرهنگی از جمله مهمترین عوامل مؤثر بر شكلگیری هویت ، محسوب میشود چنانچه میبینیم كه نوجوانان متعلق به فرهنگهای قدیمی و نقاط دور افتاده یا محیطهای روستایی چگونه تحت تأثیر زمینههای اجتماعی - فرهنگی خود هویت متناسب با شرایط زندگی خود را شكل میدهند. ۵- ترتیب تولد و فاصله سنی و فرزندان در خانواده تومان ۴ ۱۹۹۶ معتقد است كه ترتیب تولد بر رشد هویت مؤثر است . فاصله سنی بچهها نیز باعث میشود كه نه تنها برخورد والدین با آنان متفاوت باشد بلكه این امر رابطه فرزندان با یكدیگر را نیز تحت تأثیر قرار میدهد. فرزندان نیز موضوع آزمایش تربیتی والدین جوان و بیتجربه است كه به شدت به وی توجه میكنند. همچنین معمولاًگفته میشود که فرزندان كوچكتر آزادی بیشتری را تجربه میكنند. ۶- خیالپردازی نوجوانان: منبع دیگری برای ایفای نقشها و رفتارهای آنان است. دامنه خیالپردازیها با رشد تفكر عملیات صوری افزایش مییابد و با بروز احساسات و نیازهای جدید نوجوانی گسترش مییابد. بسیاری از كتب تاریخی و ادبی و داستانهای ،الگوهای تجربی ایفای نقش را در اختیار نوجوانان قرار میدهد( لطفآبادی ، ۱۳۷۸)( دكرین ؛ به نقل از فدایی ۱۳۷۷) معتقد است كه تشكیل هویت به طور عمده یك فرایند ناخودآگاه است. با این وجود نوجوانان اغلب آگاهی رنجاوری از ناتوانی خود برای اتخاذ الزامات دراز مدت دارند. از آنجایی كه پذیرفتن الزامات تا این حد مشكل است ، آنان گاهی وارد یك دوره ( تعویق روانی ـ اجتماعی )۱ میشوند، نوعی دوره انتظاردورهای كه در آن شخص خود را مییابد . در عین حال برای بسیاری از نوجوانان دستیابی به یك وضعیت آزادانه تعویق مشكل است تا بیش از آنكه بدانند چه كسی هستند و در زندگی چه خواهند كرد اغلب دچار نوعی حسی انزوار میشوند . یعنی این احساس كه زمان ، آنان را پشتسر می گذارد . دریافتن معنی در هر نوع فعالیتی ناتوان هستند. با این وجود نوجوان خیلی اوقات تعهدات و الزامات را به تعویق میاندازد و این به دلیل نیازی درونی برای اجتناب از « تثبیت زودرس هویت » و پذیرفتن نقشهای متعدد اجتماعی است اگر چه یك جستجوی طولانی به دنبال هویت شاید رنجآور است اما در ضمن میتواند سرانجام به شكل متعالیتری از انسجام فردی و نوآوریهای اساسی اجتماعی گردد. پیاژه ، فروید واریكسون همچون بسیاری دیگر در جستجوی پیشنهٔ شایستهٔو واقعی خود زمان زیادی وقت صرف كردهاند. جستجوی آنان در عین حال كه همیشه برایشان خوشایند نبود، سرانجام منجر به روشهای نوین ادراك و دگرگونیهای پر معنی در مشاغل آنان گردید. خانواده ، مدرسه ، محلهزندگی ، نهاد اجتماعی – مذهبی و رسانههای گروهی. در شكلگیری هویت نوجوانان مؤثر هستند . با این وصف ، چون خانواده اولین نهادی است كه پایههای اولیه شخصیت نوجوان را از دورهٔ كودكی شكل میدهد از اهمیت خاصی برخوردار است. متأسفانه در جامعه ما در بسیاری از خانوادهها ، فرزند سالاری وجود دارد و به این معنی كه والدین در خدمت مطلق فرزندانشان هستند که چنین جوی فعلا در جامعه ما در حال گسترش است این مطلب می تواند در شکل گیری هویت و اعتماد بنفس افراد در دورانی که والدین دیگر با فرزندانشان نیستند ضربه وارد کند پیامدهای منفی چنین جوی به وجود آمدن مشكلات زناشویی بعد ازدواج و به دنبال آن طلاق خواهد بود.نحوهٔ نگارهٔ والدین به نوجوان خود نیز در شكلگیری شخصیت او تأثیر گذار است یعنی چنانچه والدین نوجوان را فردی خنگ ، تنبل ، بیعرضه ، …….به حساب آورند.در آینده و شكلگیری شخصیت وی لطمه وارد میسازد. نكته قابل توجه دیگر در این رابطه شكاف نسل است كه در رابطه والدین و نوجوان مطرح است شكاف نسل یعنی اختلاف عمیق میان ارزشها و نگرشهای در نسل مختلف است عدهای براین عقیدهاند كه بخش عمدهای از تعارض میان والدین و نوجوانان ناشی از همین پدیده است ( اكبرزاده ۱۳۸۱) . شكاف نسل گاهی ممكن است ذهنیت هر دو نسل را تحت تأثیر قرار دهد. به عنوان مثال میتوان گفت به علت تحولات چشمگیر فرهنگی ، اجتماعی و صنعتی نوجوانان امروزی آزادی خواهترند و برای حقوق فردی و اجتماعی ارزش بیشتری قابل هستند پس میتوان گفت : تفاوت میان افكار و نگرشهای والدین و نوجوانان به عنوان پدیدهای كم و بیش طبیعی و اجتنابناپذیر وجود دارد و از آنجا كه نوجوان به سوی كسب استقلال گام برمیدارد، پارهای از رفتارهای خاص را روانشناسان نوعی عصیان یا اختلاف سلیقه تلقی نمودهاند كه میتواند نشانهای برای عملكرد طبیعی نوجوان در جهت رسیدن به خود مختاری تلقی نمود ( اسماعیلی ۱۳۸۰).
عنکبوت جانور بی مهرهٔ شکارگری است که دارای بدنی دوبخشی و هشت پاست. عنکبوتها فاقد بخشهای جوندهٔ دهان و بالاند. آنها در راستهٔ عنکبوتها طبقهبندی میشوند که خود یکی از چند راستهٔ ردهٔ بزرگتر عنکبوتیان (تاربافان) است. ردهٔ تاربافان دربردارندهٔ گونههایی چون گزدم و کنه است.
اکثر عنکبوت ها تار میتنند که معمولاً به صورت رشتهای پروتئینی از غدههای تارتنِ انتهای شکم آنها ترشح میشود. بسیاری از گونهها از تار برای شکار استفاده میکنند؛ به این صورت که توری یا پردهای میتنند که حشرات در آن به دام میافتند؛ ولی گونههای فراوانی هم هستند که آزاد شکار میکنند. از تار برای بالا رفتن از جایی، ایجاد دیوارهای هموار در لانههای زیرزمینی، ساختن ساک تخم، درپیچیدن صید، و نگهداری موقت اسپرم، و خیلی کارهای دیگر استفاده میشود. برخی گونههای عنکبوت بسیار سمی و خطرناک اند و زهرشان آن قدر قوی است که میتواند انسان را بکُشد. عنکبوت بیوه سیاه، عنکبوت تورقیفی سیدنی و... از گونههای خطرناک عنکبوت اند.
تار عنکبوت شبکهای از رشتههای پروتئینی است که توسط عنکبوتها تنیده میشود. این پروتئین سرشار از آمینو اسیدهایآلانین و گلیسین است. بیشتر رشتههای پلی پپتیدی سازندهٔ این پروتئین، به صورت صفحات بتا آرایش یافتهاند. این صفحات در زمینهای از رشتههای آمینو اسید به صورت صفحات آلفا جای گرفتهاند. مارپیچهای آلفا با بی نظمی زیادی به هم پیچیدهاند و همین بی نظمی باعث خاصیت کش سانی تار میشود. یکی از ویژگیهای جالب تار عنکبوت این است که مقدار زیادی نمک و مواد ضد باکتری و ضد قارچ دارد که در برابر حملهٔ باکتریها و قارچها از آن محافظت میکند.
نحوهٔ تولید تار
عنکبوت از آب به عنوان حلال پروتئین ابریشم خود استفاده میکند. در عنکبوت مجاری تار ریسی وجود دارند. در بخش ابتدای هر مجرا، غدههای ترشحی وجود دارند که پروتئین سازندهٔ تار را ترشح میکنند. در این قسمت ملکولهای پروتئین در حلال آب غوطه ورند و حالت بلور مایع دارند. در بخش دوم مجرا، پمپهای پروتون، فعالانه یونهای H+ را به درون مجرا ترشح و آن جارا اسیدی میکنند در این محیط، از خاصیت آب دوستی بلور مایع کاسته میشود. در نتیجه، ملکولهای آب از ابریشم تار جدا و به کمک پمپ Na+/K+ATPase از مجرا برداشته میشوند. مجرای تارریسی در انتهای خود باریک تر میشود. در نتیجهٔ نیرویی که از عقب و دیوارهٔ مجرا به بلور مایع وارد میشود، این بلور شکل رشته مانندی به خود میگیرد و با برداشت ملکولهای آب حالت جامد تری پیدا میکنند. بخش بعدی مجرا نقش مرکز کنترل کیفیت را دارد و در صورتی که پیوستگی تار مشکل داشته باشد، آن را بر طرف میکند. بخش انتهایی مجرا، محل خروج تار ریسیده شدهاست. چون در این بخش، تار حالت جامد تری به خود میگیرد، غدههای ویژهای مواد لغزنده کنندهای را به سطح داخلی مجراترشح میکنند تا خروج تار تسهیل شود.
کاربردهای تار عنکبوت
تار عنکبوت مقاومت بالایی دارد و درعین حال بسیار سبک و انعطافپذیر است از این رو برخی آن را فولاد زنده نامیدهاند. این فولاد آن قدر محکم است که میتوان از آن توری ساخت. و با آن یک بوئینگ ۷۴۷ را متوقف کرد و در عین حال، آن قدر سبک و انعطاف پذیر است که میتوان از آن لباس تهیه کرد. بنابر این، کاربردهای آن در پزشکی و صنعت زیاد است.
کاربرد در پزشکی
به دلیل محکمی و در عین حال انعطاف پذیری، میتوان از آن برای تهیهٔ نخ جراحی، زردپی و رباط مصنوعی و دستکشهای جراحی بهره برد. تار عنکبوت نقش ضد عفونی کننده و پانسمانی نیز دارد. زیرا عنکبوت برای حفاظت تار پروتئینی خود در برابر باکتری و قارچها، تارش را به مواد ضد باکتری و ضد قارچ آغشته میکند. از این رو میتوان از آن برای پانسمان زخم استفاده کرد.
پژوهشگران دانشگاه کالیفرنیا در لس آنجلس ( UCLA ) براین باورند که با مطالعه توانمندی عنکبوتها در تنیدن تار میتوان به راز تولید مواد قوی تر و بهتر پی برد . بنابراظهار نظر توماس هان، استاد دانشگاه مکانیک و هوا فضادانشگاه کالیفرنیا و فرانک کو استاد دانشگاه در کسل، مهندسان میتوانند با تقلید از قدرت عنکبوت در تنیدن تار، فرایند طراحی مواد را بهبود بخشند . به این ترتیب آنها میتوانند کارآیی محصولات گوناگونی را از راکت تنیس گرفته تا بمب افکن استلیث بهبود بخشند . آزمایشهای انجام شده توسط پروفسور کو نشان میدهند که تار عنکبوت در برابر تغییر خواص، فوق العاده مقاوم است و میتوان آن را در هوا یا زیر آب تنید .
الیاف تار عنکبوت و ظرافت آن – قطری در حدود ۰۲/۰ میکرون – برتریهای فراوانی دارند . ویژگیهای ذاتی تارعنکبوت برای مهندسان که در حال طراحی مواد برای مشتریان و بازار صنعتی هستند، بسیار جذاب است . پروفسور هان میگوید: «به طور معمول میتوان موادی فوق العاده قوی ساخت ولی با این کار چقرمگی کاهش مییابد . هم چنین میتوان موادی با چقرمگی فوق العاده بالا ساخت ولی استحکام کاهش خواهد یافت . ترکیب این دو ویژگی همان گونه که در تار عنکبوت مشاهده میشود، هدف ماست .»
پروفسور کوکه سال هاست عمر خود را صرف مطالعه الیاف عنکبوت کردهاست، در ژانویه ۲۰۰۲ به دوست و همکار قدیمی خود پروفسور هان در UCLA پیوست تا چند پروژه پژوهشی را رهبری کند . این پروژهها تحت تأثیر ویژگیهای چشمگیر تار عنکبوت تعریف شدهاند .
به عنوان مثال پروفسور هان، یک پلیمر را که با ذرات نانو متری تهیه شده توسط پروفسور ریچارد کانر در دانشکده شیمی دانشگاه کالیفرنیا تقویت میکند تا بتواند یک نانو کامپوزیت قوی تر با کارآیی بهتر بسازد . پروفسور هان با یک پلیمر پایه ( شبیه به ماده بیولوژیکی است که عنکبوت برای تنیدن تارش استفاده میکند ) آغاز کرده و ذرات نانو متری با ویژگیهای مشخص را به آن میافزاید تا کامپوزیتهایی با کارآییهای گوناگون بسازد . پروفسور کو میگوید: «یک عنکبوت قدرت فوق العادهای در تغییر ویژگیهای تارش برای کارهای گوناگون دارد . این همان چیزی است که ما به دنبال آن هستیم .»
پروفسور هان توانست با افزودن نانو صفحات گرافیتی، مادهای با خواص الکترو مغناطیسی بهتر از جمله رسانایی بالا تهیه کند . این ویژگی در ساخت هواپیما بسیار مهم است . پروفسور هان میگوید: «دیگر نباید نگران امواج الکترو مغناطیس و بارهای الکترو استاتیک که با عملکرد اجزای الکترونیکی تداخل میکنند باشید .» او میافزاید: «اگر رعد و برق به بال هواپیما که با مواد ضعیف ساخته شدهاست برخورد کند یک سوراخ بزرگ در آن ایجاد میکند .» قابلیت افزایش کارآیی یک کامپوزیت صنایع گوناگون را بهره مند میسازد . پروفسور هان که مدت سی سال است با نیروی دریایی و نیروی هوایی آمریکا کار میکند، اشاره میکند که محرکی قوی برای به کارگیری مواد با کارآیی بالا در صنایع هوا فضا وجود دارد . کاربردهای فضایی، ماهوارهها و هواپیماهای استیلث همگی به دقت بالا، کنترل حرارت، کنترل سفتی، پایداری و جذب رادار نیاز دارند .»
اگرچه بکارگیری ذرات میکرونی در طراحی مواد مدتهای زیادی است معمول است، پروفسور هان ذرات نانو متری را برای افزایش کارآیی مواد به کار گرفتهاست . او میگوید: «هنگام به کارگیری ذرات با اندازه میکرونی استحکام کاهش مییابد، در حالی که با استفاده از ذرات نانومتری، کارآییهایی هم چون ویژگیهای الکترو مغناطیسی ماده افزایش مییابند، بدون این که استحکام آن دچار کاستی شود .»
پروفسور کو میگوید: «فناوری نانو به ما اجازه میدهد به آن چیزی که تأثیر کوانتومی نامیده میشود، دست یابیم .» این تأثیر کوانتومی است که علت افزایش کارآیی به صورت فزاینده، سریع تر شدن واکنشهای شیمیایی و حرکت الکترونها و هدایت بهتر حرارت را توضیح میدهد . در مقیاس نانو، به علت ریز بودن مواد و چسبندگی اتمها ماده قوی تر میشود .
در حالی که پروفسور هان آزمایشهایی برای افزایش کارآیی نانو کامپوزیتها انجام میدهد، پروفسور کو روی الیاف و نانو کامپوزیتهای به شکل الیاف کار میکند . پروفسور کو معتقد است یک وجه مهم تارعنکبوت، شکل رشتهای آن است . در حالی که یک عنکبوت قادر است دستهای از تارهای خود را بدون هیچ کوشش قابل ملاحظهای تولید کند، انسان باید فرایندهایی همانند ریسندگی الکترواستاتیک یا الکترو ریسندگی را برای تولید الیاف در مقیاس نانو به کار گیرد .
فرایند الکترو ریسندگی، قابلیت ساخت الیافی با قطر کمتر از ۱۰۰ نانو متر ، ۱۰۰۰ برابر نازک تر از موی انسان را داراست . برای ریسندگی یک پلیمر مایع با دستگاهی شبیه به سوزن روی یک صفحه متصل به زمین، از بار الکتریکی استفاده میشود . این الیاف فوق العاده ظریف دارای خلل و فرج بسیاری بوده و سطح ویژه بالایی دارند، از نظر تجاری و علمی نانو الیاف به شدت مورد توجه قرار گرفتهاند .
به گفته پروفسور کو یکی از برتریهای شکل رشتهای، قابلیت فرم دهی آن به شکل دلخواه است . یک ورق صلب را نمیتوان به هر شکلی در آورد، در حالی که الیاف را میتوان به شکلهای هندسی گوناگون شکل دهی کرد .
به دلایل مشابه، پروفسور هان از ذرات نانو متری برای افزایش ویژگیهای یک پلیمر استفاده میکند . پروفسور کو میگوید: «نانو الیاف به جهات مختلف از الیاف میکرونی بهترند . نانو الیاف سطح بیشتری برای کارکردن دارند . هنگامی که شما مادهای با قطر بسیار کم در اختیار دارید، سطح زیادی برای واکنش شیمیایی در اختیار دارید . یعنی وقتی ضخامت بسیار کم باشد، با مقدار ماده مساوی، قابلیت واکنش ماده با دیگر مواد بهتر است .»
کاربردهای بالقوه مواد ساخته شده با نانو ذرات، طیف وسیع و شناخته شدهای دارند . این کاربردها عبارتند از کامپیوترهای همراه، مخازن ذخیره انرژی هیدروژنی و دارو رسانی . حوزه الکتریک نیز تحت تأثیر نانو ذرات قرار گرفتهاست . سیمها و لوازم الکترونیک کوچک تر شدهاند ولی به لحاظ قدرت و سرعت رشد یافتهاند . سازندگان لوازم صنعتی نیز فناوری نانو را برای ساخت لوازم ورزشی از جمله راکت تنیس به کار میگیرند .
پروفسور کو میگوید: «ممکن است عنکبوتها هنوز پاسخهای بیشتری برای مهندسان در زمینه ساخت مواد برتر و محصولات بهتر داشته باشند .» پروفسور کو، تار عنکبوت را یکی از جذاب ترین مواد موجود در طبیعت میداند . به گفته او میتوان از عنکبوتها نکات بیشتری را فرا گرفت و هنوز رازهایی برای حل باقیماندهاست .
سامانه خرید و امن این
سایت از همهلحاظ مطمئن می باشد . یکی از
مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می
توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت
بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم
اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه 09159886819 در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما فرستاده می شود .
آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی
سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس
مطالب پربازديد
متن شعار برای تبلیغات شورای دانش اموزی تحقیق درباره اهن زنگ نزن انشا در مورد 22 بهمن