پروژه و تحقیق رایگان - 273

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

تحقیق درباره بیماری پارکینسون

بازديد: 1279

 

 

تحقیق رایگان 

سایت فروشگاه علمی آسمان

www.asemankafinet.ir

تحقیق درباره بیماری پارکینسون

مقایسه روشهای درمانی بیماری پارکینسون در طب جدید و طب سنتی و بررسی دو بیمار

تعریف و مشخصات بیماری پارکینسون:

پارکینسونیسم بیماری است که در تمام نژادها رخ می دهد ، شیوع آن با افزایش سن بیشتر می شود و هر دو جنس تقریبا به یک میزان مبتلا می شوند. علائم این بیماری شامل 4 علامت اصلی است:

1-    لرزه 2- هیپوکنیزی 3- رژیدیته 4- اختلال راه رفتن و قامت

جز موارد نادری که اتیولوژی ارثی دارد یا به دنبال مصرف داروها یا بعضی سموم می باشد در بقیه موارد علت این بیماری ایدیوپاتیک است.

پاتولوژی پارکینسون:

از بین رفتن سلولهای پیگمانته در ماده سیاه و دیگر مراکز ساقه مغز، از بین رفتن سلولهای گلوبوس پالیروس و پوتان در هسته های قاعده ای، ساقه مغز و نخاع و گانگلیون های سمپاتیک.

از نظر نوروشیمیایی مهم ترین عامل شناخته شده کاهش دوپامین در سیستم ترشح کننده دوپامین نگیرواستریاتال می باشد.

یافته های بالینی پارکینسون :

الف: لرزه: معمولا لرزه پارکینسونیسم 4-6 هرتز و مشخصا در حالت استراحت بارز تر است و با فشارهای عاطفی تشدید شده، غالبا در حین فعالیت ارادی کاهش می یابد.

ب: رژیدیته: با افزایش توان عضلات سبب مقاومت در برابر حرکات غیر فعال می شود.

ج: هیپو کنیزی : ناتوان کننده ترین تظاهر بیماری هیپوکنیزی است که در آن حرکات ارادی آهسته شده و حرکات خودکار مانند نوسان دستها به هنگام راه رفتن کاهش می یابد. همچنین صورت بیمار نسبتا بدون حرکت است.

د: اختلال راه رفتن و قامت: بلند شدن از تخت یا مبل مختل می گردد و بیمار به هنگام ایستادن قامتی خمیده دارد. شروع راه رفتن نیز مشکل است.

داروهای مورد استفاده در طب جدید برای پارکینسون همراه با ذکر عوارض جانبی آنها به طور فهرست وار:

1-    آنتی کولینوژک ها:                                 

عوارض: خشکی دهان یبوست، احتباس ادرار- اختلال تطابق

2-    آما ئتادین:

عوارض: بی قراری، کننوزیون، عدم پاسخ در بسیاری از بیماران- پاسخ کوتاه مدت

3-    لوودوپا:

عوارض: تهوع استفراغ- افت فشار خون- حرکات غیر طبیعی، بی قراری نوسانات در پاسخ به درمان و عود ناتوان کننده پس از چند سال مصرف

4-    آگوسینت های دوپامین:

عوارض: مشابه عوارض لوودوپا بعلاوه اثرات روانی مثل هزیان و توهم

5-سلجیلین:

این دارو در بعضی مطالعات تا حدی پیشرفت بیماری را کنترل می کند، مطالعات کافی در دست نیست.

بررسی متون طب سنتی در رابطه با پارکینسون:

در طب سنتی معادل لغتی این بیماری رعشه می باشد، صاحب خلاصه الحکمه در تعریف رعشه می نویسد: « رعشه علتی است که هرگاه مردم خواهد که حرکتی کند حرکتی دیگر نه به اختیار او با حرکت اختیاری آمیخته می شود، و حرکت اختیاری ناقص آید. و اگر خواهد که عضوی را فرو آراماند ، حرکتی نه به اختیار با سکون اختیاری بیامیزد و رعشه تولید کند»

علت این بیماری از دیدگاه طب سنتی، سستی و ضعت در اثر رطوبت های بلغض و سوء مزاج سرد است و لذا دستوراتی که برای این افراد لازم است، استفاده از داروهای دافع بلغم و ضد رطوبت می باشد . در دستورات قدیمی داروئی از ایارج فیقرا ، ایارج لوغاذیا، تریاق فاروق و معجون بلادر استفاده می کردند.

بررسی بیمار مورد اول :

1-    بیمار آقایی حدود 68 سال که از حدود 3 سال قبل علائم پارکینسون در ایشان بروز کرده و در مراحل اولیه با تشخیص متخصص مغز واعصاب تحت درمان با داروهای سلجیلین و آرتان قرار داشت. در مرحله اول مراجعه به مطب در معاینات عمومی حال ایشان خوب بوده و در معاینات مزاجی، مزاج ایشان علائم بلغمی دیده می شود. در نوبت اول با دستورات داروئی گرم و خشک، شامل حذف همه غذاهای سرد و مرطوب و استفاده از ادویه های گرم تا یک ماه بعد مرخص شد. در نوبت دوم مراجعه با توجه به درخواست زیاد مریض یک نوبت حجامت عام انجام شد که طبیعت خون ایشان نیز علائم بلغوریت مزاج را تایید داشت. لذا با تاکید بیشتر بر دستورات غذایی قبلی مرخص شده و حدود شش ماه بعد مجدد مراجعه کرده، علائم بیماری مختصری پیشرفت کرده بود این بار پزشک معالج مغز و اعصاب پس از حدود 5/3 سال مصرف سلجیلین و آرتان ، دز داروها را کمی افزایش داده بود. در این مراجعه دستور به مصرف دم کرده اسطوخدوس روزی یک بار همراه با کمی گل گاو زبان داده شده این بار بیمار یک ماه بعد مراجعه کرد، علائم لرزش و هیپوکنیزی بیمار بهتر شده بود. در این مراجعه توصیه شد که یک بار در روز از دم کرده سنبل الطیب نیز استفاده نماید . مراجعه بعدی دو ماه بعد انجام شد. در این مدت بیمار تقریبا روز در میان از اسطوخدوس، گل گاو زبان و سنبل الطیب استفاده می کرده زمانی که مراجعه کرد ، بسیار راضی از نتیجه درمان بود وی همچنین نزد دکتر مغز و اعصاب رفته بود و ایشان داروهای سلجیلین و آرتان را کاهش دز داده بود. در پیگیریهای بعدی ایشان کماکان از داروها استفاده می کرد و بعد از گذشت حدود 6 سال از بیماری پارکینسون در وی، نه تنها علائم بیماری پیشرفتی نکرده بود، بلکه پس از شروع کردن اسطو خدوس،  گل گاو زبان و سنبل الطیب ، به مراتب بهتر شده بود .

مورد دوم :

خانمی 70 ساله با شروع پارکینسون از حدود 10 سال که قبل تحت درمان با داروهای آرتان و لوودوپا بود و اخیرا دچار عوارض ناتوان کننده حرکتی و دیس کنزی شده بود برای ایشان نیز دستورات مشابه تکرار شد. این مورد با توجه به اینکه معرفی شده توسط یکی از پرستاران کلینیک بود خیلی زود، یعنی دو روز پس از مصرف دارو از بهبودی مشهود در رابطه با علائم بیماری به خصوص دیس کنزی و رژیدیته شدید خبر داده بود.

خلاصه و نتیجه گیری:

در متون قدیم اسطو خدوس اختصاص به بیماری های ؟؟؟(مغز)دارد و لذا مصرف ان به خصوص همراه با سنبل الطیب که جزو ترکیبات اصلی داروهای ضد رعشه می باشد، نقش بسیار خوبی در کنترل بیماری پارکینسون (رعشه) می تواند داشته باشد و علاوه بر این هیچ گاه عوارض مخرب داروهای جدید را ندارد. همچنین توصیه هایی برای استفاده از داروهای بلغم زدا و مصرف ادویه های گرم و خشک در این بیماران مفید می باشد . از طرفی گل گاو زبان داروئی برای تقویت حواس، نشاط‌آور و آرام بخش می باشد و مصرف کم آن برای پارکینسون حداقل بعد از ایجاد فرح و آرامش می تواند داروی کمکی خوبی باشد. لازم به ذکر است که در صورت دسترسی کامل به همه ترکیبات گیاهی موجود در دستورات داروهای مخصوص رعشه، مطمئنا درمان کامل تر و بهتری حاصل خواهد شد و نتایج آن بسیار ارزشمند می باشد و چه بسا بتوان این بیماران را فقط با داروهای گیاهی کنترل و درمان نمود.

امیدوارم این تحقیق گامی کوچک و نخستین مرحله برای بررسی کاملتر و تحقیقات بعدی در این زمینه باشد.

 

 

منابع:

1-    کتاب نورولوژی بالینی آمینوف

2-    کتاب قانونچه

3-    کتاب خلاصه الحکمه

تحقیق رایگان 

سایت فروشگاه علمی آسمان

www.asemankafinet.ir

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 10 شهریور 1393 ساعت: 19:12 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره آترواسكلروز

بازديد: 309

 

تحقیق رایگان 

سایت فروشگاه علمی آسمان

www.asemankafinet.ir

آترواسكلروز (تصلب‌شرايين(

Atherosclerosis

آترواسكلروز (تصلب‌ شرايين) عبارت‌ است‌ از يك‌ گونه‌ بسيار شايع‌از تصلب‌ شرايين‌ كه‌ طي‌ آن‌ رسوباتي‌ به‌ نام‌ پلاك‌ در ديواره‌ رگ‌هايي‌ كه‌خون‌ حاوي‌ اكسيژن‌ و ساير موادمغذي‌ را از قلب‌ به‌ ساير بخش‌هاي‌ بدن‌ مي‌برند،تشكيل‌ مي‌شوند. آترواسكلروز مي‌تواند باعث‌ آسيب‌ كليوي‌، كاهش‌ خونرساني‌ به‌ مغزو اندام‌ها، و بيماري‌ رگ‌هاي‌ قلبي‌ شود. آترواسكلروز يكي‌ از علل‌ عمده‌ سكته‌مغزي‌ و قلبي‌ است‌. شروع‌ آن‌ مي‌تواند در سي‌ و چند سالگي‌ باشد. شيوع‌ آن‌ تاسن‌ 45 سالگي‌ در مردان‌ بيشتر است‌. اما پس‌ از يائسگي‌، شيوع‌ آن‌ در زنان‌افزايش‌ مي‌يابد.

   علايم‌ شايع آترواسكلروز ‌

تا زماني‌ كه‌ آترواسكلروز به‌ مراحل‌ پيشرفته‌ نرسيده‌ باشد،اغلب‌ بدون‌ علامت‌ است‌. بروز علايم‌ بستگي‌ به‌ اين‌ دارد كه‌ خونرساني‌ كدام‌قسمت‌ بدن‌ كم‌ شده‌، و شدت‌ و گسترش‌ بيماري‌ در چه‌ حد است‌.
گرفتگي‌ عضله‌،وقتي‌ كه‌ رگ‌هاي‌ پا درگير شده‌ باشد.
آنژين‌ صدري‌ يا حمله‌ قلبي‌، وقتي‌رگ‌هاي‌ قلبي‌ درگير شده‌ باشند.
سكته‌ مغزي‌، يا كاهش‌ ناگهاني‌ و موقت‌خونرساني‌ به‌ مغز اما بدون‌ بروز سكته‌، در صورتي‌ كه‌ رگ‌هايي‌ كه‌ به‌ گردن‌ وسپس‌ مغز مي‌روند درگير شده‌ باشند.

   علل آترواسكلروز ‌

تكه‌هاي‌ بافت‌ چربي‌دار، كه‌ حاوي‌ ليپوپروتئين‌ كم‌چگال‌ (همان‌كلسترول‌ بد) هستند و به‌ ديواره‌ سرخرگ‌ آسيب‌ مي‌رسانند، اغلب‌ در محل‌ اتصال‌ وانشعاب‌ سرخرگ‌ها رسوب‌ مي‌كنند. تشكيل‌ اين‌ رسوبات‌ شايد حتي‌ در اوايل‌ جواني‌آغاز شود. بافت‌ پوشاننده‌ ديواره‌ داخلي‌ سرخرگ‌ در اين‌ نقاط‌ اتصال‌ و انشعاب‌،مواد چربي‌ موجود در خون‌ را به‌ دام‌ مي‌افكند. با تجمع‌ مواد چربي‌،انعطاف‌پذيري‌ سرخرگ‌ كم‌ و فضاي‌ داخلي‌ آن‌ تنگ‌تر مي‌شود. در نتيجه‌ جريان‌ خون‌مشكل‌ پيدا مي‌كند. از طرفي‌ اين‌ رسوبات‌ ممكن‌ است‌ شكاف‌ بردارند يا پاره‌ شوندو روي‌ آنها لخته‌ خوني‌ تشكيل‌ شود كه‌ در نتيجه‌، رگ‌ مسدود مي‌شود.

   عوامل تشديد كننده بيماري   آترواسكلروز

فشارخون‌ بالا
كلسترول‌ بالا (بالا بودن‌ غلظت‌ ليپوپروتئين‌كم‌ چگال‌ [كلسترول‌ بد] و پايين‌ بودن‌ غلظت‌ ليپوپروتئين‌ پرچگال‌ (كلسترول‌خوب‌).
سن‌ بالاي‌ 60 سال‌
جنس‌ مذكر
استرس‌
ديابت‌ شيرين‌ (مرض‌قند)
چاقي‌؛ كم‌تحركي‌
سيگاركشيدن‌
تغذيه‌ نامناسب‌ (خوردن‌ چربي‌ وكلسترول‌ به‌ مقدار زياد)
سابقه‌ خانوادگي‌ آترواسكلروز

   پيشگيري‌

ترك‌ سيگار
توصيه‌هايي‌ كه‌ در قسمت‌ رژيم‌ غذايي‌ آمده‌ است‌را رعايت‌ كنيد. كودكان‌ و نوجواناني‌ كه‌ والدين‌ آنها دچار آترواسكلروز هستند نيزاز رژيم‌ كم‌ چربي‌ سود خواهند برد.
به‌ طور منظم‌ ورزش‌ كنيد.
حتي‌المقدوراسترس‌ را كاهش‌ دهيد و به‌ سطح‌ قابل‌ كنترل‌ برسانيد.
اگر ديابت‌ يا فشارخون‌بالا داريد، برنامه‌ درماني‌ مربوطه‌ را به‌ دقت‌ رعايت‌ كنيد.

 

 

   عواقب‌ مورد انتظار  آترواسكلروز

اين‌ بيماري‌ در حال‌ حاضر علاج‌ناپذير است‌. اما به‌ تازگي‌گزارشات‌ زيادي‌ رسيده‌ مبني‌ بر اين‌ كه‌ درمان‌ مجدانة‌ عوامل‌ خطر اين‌ بيماري‌مي‌تواند تا حدي‌ انسداد را كاهش‌ دهد. بدون‌ درمان‌، عوارضي‌ پديد خواهند آمد كه‌نهايتاً به‌ مرگ‌ منتهي‌ خواهند شد.
تحقيقات‌ در زمينه‌ علل‌ و روش‌هاي‌درماني‌ اين‌ بيماري‌ ادامه‌ دارند.

 

   عوارض‌ احتمالي آترواسكلروز ‌

سكته‌ قلبي‌
سكته‌ مغزي‌
آنژين‌ صدري‌
بيماري‌ كليوي‌
نارسايي‌ احتقاني‌ قلب‌
مرگ‌ ناگهاني‌

   درمان آترواسكلروز ‌

 

   اصول‌ كلي ‌

آزمايشات‌ تشخيصي‌ ممكن‌ است‌ شامل‌ موارد زير باشد: نوار قلب‌،آزمون‌ ورزش‌، آزمايش‌ خون‌ از نظر كلسترول‌ كلي‌، خوب‌ و بد، قندخون‌، و نيزعكس‌برداري‌ از قفسه‌ سينه‌ و عروق‌
ترك‌ سيگار
براي‌ بعضي‌ از بيماران‌كه‌ خطر در مورد آنها زياد است‌، جراحي‌ انجام‌ مي‌شود: بازكردن‌ رگ‌ بابادكنك‌هاي‌ مخصوص‌ در مورد رگ‌هاي‌ تنگ‌ شده‌؛ و ساير روش‌هاي‌ جراحي‌ مانندتعويض‌ رگ‌ بيمار با سياهرگ‌ يا رگ‌هاي‌ مصنوعي‌.

 

 

   داروها

به‌ دليل‌ اينكه‌ كار از كار گذشته‌ و آسيب‌ قبلاً وارد شده‌ است‌،هيچ‌ داروي‌ رضايت‌بخشي‌ براي‌ درمان‌ آترواسكلروز وجود ندارد.
در تحقيقات‌اخير مشخص‌ شده‌ است‌ كه‌ پايين‌ آوردن‌ سطح‌ كلسترول‌ در كساني‌ كه‌ كلسترول‌خونشان‌ بالا است‌، مي‌تواند طول‌ عمر را افزايش‌ دهد. اگر شما علايم‌ يك‌ اختلال‌ناشي‌ از آترواسكلروز را داريد، و رژيم‌ غذايي‌ و ورزش‌ در كاهش‌ كلسترول‌ مؤثرواقع‌ نشده‌ باشند، شايد براي‌ شما داروهاي‌ ضدچربي‌ تجويز شود.
براي‌ درمان‌مشكلات‌ همراه‌ آترواسكلروز (مثلاً فشار خون‌ بالا، يا بي‌نظمي‌هاي‌ ضربان‌ قلب‌) ممكن‌ است‌ تجويز داروهاي‌ ديگر ضروري‌ باشد.
در برخي‌ تحقيقات‌ مشخص‌ شده‌است‌ كه‌ آسپيرين‌ و ويتامين‌ ـ اي‌ ممكن‌ است‌ خطر سكته‌ قلبي‌ را كاهش‌ دهند. باپزشك‌ خود در مورد اينكه‌ آيا تجويز آنها براي‌ شما لازم‌ است‌ يا خير مشورت‌كنيد.

 

   فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري  آترواسكلروز

معمولاً محدوديتي‌ براي‌ آن‌ وجود ندارد. البته‌ ميزان‌ فعاليت درزمان ابتلا به اين بيماري بستگي‌ به‌ وضعيت‌ عمومي‌ سلامت‌ و وجود بيماري‌هاي‌ ديگردارد.

   رژيم‌ غذايي

رژيم‌ غذايي‌ بايد كم‌ چرب‌، كم‌ نمك‌ و پرفيبر باشد. مصرف‌ غلات‌،ميوه‌ها و سبزيجات‌ تازه‌ را افزايش‌ دهيد.

   درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟

اگر شما يا يكي‌ از اعضاي‌ خانواده‌ تان داراي‌ عوامل‌ خطر بروزآترواسكلروز هستيد و تمايل‌ داريد از اين‌ بيماري‌ پيشگيري‌كنيد.

 

يكي از عوارض تصلب شرايين سكته قلبي (انفاركتوس )مي باشد كه به شرح اين بيماري مي پردازيم .

 

سكته قلبي (انفاركتوس )                                     


است‌‏قلبي‌‏بيماري‌هاي‌‏از‏پيشگيري‌‏شيوه‌‏بهترين‌‏طبيعت‌ ، ‏با‏همزيستي‌‏
تنبلي‌‏و‏سيگار‏به‌‏مفرط ، اعتياد‏كار‏از‏ناشي‌‏خستگي‌‏عصبي‌، ‏فشارهاي‌‏
مي‌باشد‏قلبي‌‏بيماري‌هاي‌‏ايجاد‏مهم‌‏عوامل‌‏از‏جسماني‌‏


...سالم‌‏زيست‌‏محيط‏اول‌‏


و‏ازآب‏برخورداري‌‏طبيعت‌ ، ‏با‏تماس‌بيشتر‏كرده‌اند ، ‏اعلام‌‏پژوهشگران‌‏
صوتي‌ ،ساليان‌‏آلودگي‌‏به‌ويژه‌‏ازآلودگي‌ها‏بودن‌‏دور‏و‏سالم‌‏هواي‌‏
محيط‏آلودگي‌‏.مي‌دارد‏سالم‌نگه‌‏را‏قلب‏دوران‌كهنسالي‌‏در‏حتي‌‏دراز ، ‏
هواي‌‏آلودگي‌‏در‏مي‌توان‌‏آن‌را‏نمود‏بدترين‌‏كه‌‏ما‏عصر‏زيست‌در‏
ميليون‌هاشهروند‏زندگي‌‏يكسان‌‏صورت‌‏يافت‌به‌‏پرجمعيت‌‏و‏بزرگ‌‏شهرهاي‌‏
مردمي‌‏و‏صنايع‌آلاينده‌‏صاحبان‌‏.است‌‏داده‌‏جدي‌قرار‏خطر‏معرض‌‏در‏را‏
معرض‌‏در‏مي‌گيرند ، ‏قرار‏سمي‌‏پسابهاي‌‏و‏گازها‏خطر‏معرض‌‏در‏ناچار‏به‌‏كه‌‏
انتخاب‏را‏آدم‌ها‏شهرها ، ‏آلوده‌‏هواي‌‏در‏موجود‏سرب‏.دارند‏قرار‏خطر‏
زيست‌ ، ‏محيط‏آلودگي‌‏.مي‌گيرد‏هدف‌‏شهر‏همه‌‏در‏را‏سلامتي‌‏بلكه‌‏نمي‌كند‏
خود‏بيرحمانه‌‏هجوم‌‏مورد‏را‏انسانها‏ريه‌‏و‏قلب‏عضوي‌ ، ‏هر‏از‏زودتر‏
شهر‏در‏قلبي‌‏سكته‌هاي‌‏شمار‏افزايش‌‏تكان‌دهنده‌‏آمارهاي‌‏مي‌دهد ، ‏قرار‏
داشتن‌‏براي‌‏پس‌‏.مي‌كند‏خوبي‌آشكار‏به‌‏را‏تلخ‌‏واقعيت‌‏اين‌‏تهران‌‏بزرگ‌‏
.
باشيم‌‏داشته‌‏سالم‌‏زيست‌‏بايدمحيط‏سالم‌‏قلب‏
علل‌‏رديف‌ 3‏در‏همچنان‌‏مغزي‌‏و‏قلبي‌‏سكته‌‏بيماري‌‏به‌‏ابتلا‏از‏ناشي‌‏مرگ‌‏
علل‌‏تاكنون‌‏بيستم‌‏قرن‌‏اوايل‌‏از‏.مي‌رود‏به‌شمار‏آدمي‌‏مير‏و‏مرگ‌‏اصلي‌‏
ميلادي‌‏سال‌ 1900‏مقارن‌‏.است‌‏يافته‌‏تغيير‏ملاحظه‌اي‌‏قابل‌‏بطور‏مير‏و‏مرگ‌‏
از‏بسياري‌‏مرگ‌‏عامل‌‏سل‌‏و‏پنوموني‌‏آنفلوانزا ، ‏نظير‏عفوني‌‏بيماريهاي‌‏
يافته‌‏توسعه‌‏كشورهاي‌‏در‏بهداشتي‌‏خدمات‌‏كه‌‏مرور‏به‌‏اما‏بود‏انسانها‏
صدر‏از‏و‏درآمد‏كنترل‌‏تحت‌‏نيز‏عفوني‌‏بيماري‌هاي‌‏نهاد ،بهبودي‌‏به‌‏رو‏
اكنون‌‏هم‌‏كه‌‏به‌طوري‌‏رفته‌‏كنار‏مير ،و‏مرگ‌‏علل‌‏به‌‏مربوط‏جدول‌‏
و‏سرطانها‏انواع‌‏قلب ، ‏بيماريهاي‌‏مانند‏مزمن‌‏و‏غيرواگير‏بيماريهاي‌‏
داده‌‏تشكيل‌‏را‏مير‏و‏مرگ‌‏علل‌‏مهمترين‌‏ترتيب‏به‌‏مغز‏عروق‌ ، ‏بيماريهاي‌
.
است‌‏


و‏مرگ‌‏علت‌‏كل‌‏بك‌دهم‌‏وعروق‌‏قلب‏بيماريهاي‌‏موجود ، ‏آمارهاي‌‏براساس‌‏
تا‏بين‌ 35‏ميرهاي‌‏و‏مرگ‌‏يك‌سوم‌‏و‏بوده‌‏سال‌‏از 35‏سنين‌كمتر‏ميرهاي‌‏
شامل‌‏مسن‌‏افراد‏در‏را‏ومير‏مرگ‌‏سه‌چهارم‌تمام‌‏تقريبا‏و‏سال‌‏‏‏45‏
.
مي‌شود‏


شده‌‏منتشر‏زهرا‏بهشت‌‏سوي‌سازمان‌‏از‏كه‌‏آماري‌‏تازه‌ترين‌‏بنابه‌‏همچنين‌‏
سكته‌‏سال‌ 1375براثر‏در‏بزرگ‌‏تهران‌‏ساكنان‌‏از‏نفر‏و 674‏هزار‏است‌ ، 18‏
رقم‌‏اين‌‏سپرده‌اند‏جان‌‏تهران‌‏در‏گردش‌خون‌‏از‏ناشي‌‏بيماريهاي‌‏و‏قلبي‌‏
سال‌‏سني‌ 65‏گروههاي‌‏.است‌‏يافته‌‏افزايش‌‏نفر‏حدود 950به‌سال‌ 1374 ، ‏نسبت‌‏
در‏را‏مير‏و‏مرگ‌‏رقم‌‏بالاترين‌‏فوت‌‏و 456مورد‏هزار‏با 16‏بالا‏به‌‏
بيماري‌هاي‌‏از‏ناشي‌‏ومير‏مرگ‌‏ميزان‌ترتيب‏اين‌‏به‌‏.داشته‌اند‏سال‌گذشته‌‏
.
است‌‏يافته‌‏افزايش‌‏تهران‌ 5/1درصد‏در‏قلب‏
به‌‏نسبت‌‏سني‌‏هيچ‌‏كه‌‏مي‌شود‏چنين‌استنباط‏موجود‏آمارهاي‌‏و‏شواهد‏از‏
از 95‏بيش‌‏در‏قلبي‌‏نارسائي‌‏رقم‌‏بالاترين‌‏اما‏نيست‌ ، ‏ايمن‌‏نارسايي‌قلب‏
.
بالاست‌‏سنين‌‏با‏افراد‏به‌‏مربوط‏موارد‏درصد‏
در‏كه‌‏بدن‌‏از‏عضوي‌‏به‌‏نرسيدن‌خون‌‏از‏است‌‏عبارت‌‏سكته‌‏پزشكي‌ ، ‏نظر‏از‏
بدن‌‏يااندام‌هاي‌‏اعضا‏از‏يكي‌‏فلج‌‏يا‏و‏مرگ‌‏به‌‏است‌منجر‏ممكن‌‏نهايت‌‏
.
دارند‏قرار‏سكته‌‏عارضه‌‏به‌‏ابتلا‏معرض‌‏در‏همواره‌‏بدن‌‏اعضاي‌‏تمام‌‏شود‏
.
مي‌آيد‏شمار‏به‌‏سكته‌‏نوع‌‏حادترين‌‏قلبي‌‏و‏مغزي‌‏سكته‌‏البته‌‏
حمله‌‏اصطلاح‌‏:مي‌گويد‏وداخلي‌‏بهداشت‌‏متخصص‌‏ -پازوكي‌‏جهانگير‏دكتر‏
قسمتي‌‏فساد‏يا‏ناگهاني‌‏مرگ‌‏معني‌‏به‌‏ (انفاركتوس‌‏)سكته‌قلبي‌‏يا‏قلبي‌‏
خون‌‏گردش‌‏كامل‌‏توقف‌‏يا‏كافي‌‏خون‌‏نرسيدن‌‏علت‌‏به‌‏قلب‏ماهيچه‌‏بافت‌‏از‏
.
مي‌باشد‏قلب‏عضله‌‏در‏


اول‌‏درجه‌‏در‏.دارد‏گوناگوني‌بستگي‌‏عوامل‌‏به‌‏قلبي‌‏سكته‌‏بيماري‌‏بروز‏
دوم‌‏درجه‌‏در‏و‏الكل‌‏و‏قند‏حيواني‌ ، ‏چربيهاي‌‏زيادبخصوص‌‏چربي‌‏صرف‌‏
اجتماعي‌ ، ‏فعاليتهاي‌‏در‏روي‌‏زياده‌‏سوم‌‏درجه‌‏در‏و‏خون‌‏فشار‏و‏سيگار‏
تحريكات‌‏از‏ناشي‌‏بدني‌‏و‏مغزي‌‏خستگي‌هاي‌‏تغذيه‌ ، ‏در‏افراط‏و‏پرخوري‌‏
هوا، ‏آلودگي‌‏بي‌موقع‌ ، ‏عصبي‌‏خستگي‌هاي‌‏چاقي‌ ، ‏رواني‌ ، ‏خستگي‌‏شديد ، ‏عصبي‌‏
زنده‌داري‌ ، ‏شب‏در‏افراط‏جانبه‌ ، ‏چند‏مسئوليتهاي‌‏اعتيادات‌ ، ‏برخي‌‏استرس‌ ، ‏
قلبي‌‏ناراحتي‌هاي‌‏بروز‏مهم‌‏عوامل‌‏از‏آنها‏امثال‌‏و‏قمار‏به‌‏شديد‏گرايش‌‏
.
مي‌آيند‏شمار‏به‌‏


تحصيلي                                                                  ‌‏مدرك‌‏با‏سكته‌‏ براي‌‏را‏خود‏اندازه‌‏همان‌‏به‌‏بشربايد‏مي‌كند ، ‏پيشرفت‌‏صنعتي‌‏
تلاش‌‏دليل‌‏همين‌‏به‌‏آماده‌كند‏زيست‌‏محيط‏آلودگي‌‏ويژه‌‏به‌‏آن‌‏باپيامدهاي‌‏
مي‌تواندمانع‌‏توجهي‌‏قابل‌‏حد‏تا‏عمومي‌، ‏بهداشت‌‏محيطزيست‌و‏حفظ‏راه‌‏در‏
.
شود‏قلبي‌‏بيماري‌هاي‌‏بروز‏از‏
پزشكان‌‏گيرند ، ‏قرار‏قلبي‌‏سكته‌‏معرض‌‏در‏كمتر‏افراد‏اينكه‌‏براي‌‏
.
مي‌كنند‏مطرح‌‏را‏خاصي‌‏توصيه‌هاي‌‏
بهداشتي‌‏اصول‌‏رارعايت‌‏باره‌‏اين‌‏در‏توصيه‌‏اصلي‌ترين‌‏ -پازوكي‌‏دكتر‏
هر‏از‏بهتر‏پيشگيري‌‏كه‌‏مي‌كند‏تاكيد‏و‏تغذيه‌مي‌داند‏و‏رواني‌‏از‏اعم‌‏
يك‌‏مشورت‌هاي‌‏از‏برخورداري‌‏به‌‏را‏افراد‏حال‌‏عين‌‏در‏وي‌‏.است‌‏درماني‌‏
مراجعه‌‏برخورداري‌و‏مساله‌‏.مي‌كند‏توصيه‌‏كاردان‌‏و‏متعهد‏عمومي‌‏پزشك‌‏
تاكيد‏و‏نظر‏مورد‏خاص‌ ، ‏عمومي‌‏يك‌پزشك‌‏به‌‏خانواده‌‏يك‌‏افراد‏يا‏فرد‏
بيماري‌‏به‌‏ابتلا‏آمده‌ ،ميزان‌‏عمل‌‏به‌‏برآوردهاي‌‏براساس‌‏.است‌‏عموم‌پزشكان‌‏
مراجعه‌مي‌كنند ، ‏مشخصي‌‏پزشكان‌‏به‌‏كه‌‏اعضاي‌خانواده‌هايي‌‏و‏افراد‏در‏
حاصل‌‏بهبودي‌‏و‏انجام‌‏سرعت‌‏نيزبه‌‏درمان‌‏اينكه‌‏ضمن‌‏است‌‏كمتر‏بسيار‏
و‏ازراهنمايي‌‏برخورداري‌‏و‏خاص‌‏عمومي‌‏پزشك‌‏به‌‏همچنين‌مراجعه‌‏.مي‌شود‏
وقت‌‏اتلاف‌‏از‏جلوگيري‌‏و‏اقتصادي‌‏صرفه‌جويي‌‏موجب‏مزبور ، ‏پزشك‌‏مشاوره‌‏
                                                                                      .
بيمارمي‌شود‏


نحو‏بدين‌‏.مي‌باشد‏آن‌‏عمل‌به‌‏و‏پزشكي‌‏تقويم‌‏داشتن‌‏پزشكان‌‏توصيه‌‏ديگر‏
و‏به‌پزشك‌‏مراجعه‌‏جهت‌‏را‏خاصي‌‏زماني‌‏مقاطع‌‏افرادبايد‏يا‏فرد‏كه‌‏
.
كنند‏عمل‌‏آن‌‏به‌‏و‏تعيين‌‏معاينات‌‏انجام‌‏
و‏توان‌‏و‏مردم‌‏فرهنگ‌عمومي‌‏به‌‏توجه‌‏با‏:مي‌گويد‏پازوكي‌‏دكتر‏
يكبار‏ماه‌ ،هر 6‏فاصله‌‏به‌‏فردي‌‏هر‏كه‌‏توصيه‌مي‌شود‏درماني‌‏امكانات‌‏
آزمايش‌هاي‌‏و‏تحت‌كنترل‌‏را‏خود‏حياتي‌‏نشانه‌هاي‌‏ديگر‏و‏خون‌‏فشار‏
كمك‌‏فرد‏سلامتي‌‏و‏بهداشت‌‏حفظ‏به‌‏مي‌تواند‏مراقبت‌‏اين‌‏.دهد‏قرار‏پزشكي‌‏
.
نمايد‏پيشگيري‌‏سكته‌‏و‏قلبي‌‏حمله‌هاي‌‏وقوع‌‏از‏به‌ويژه‌‏و‏كند‏


 

شيوه جديد درمان سكته قلبي

تجويز تركيب دو داروي ضدانعقاد آسپيرين و كلوپيدوگرول در بيماران سكته كرده درمراحل حاد تاثير به سزايي در بهبودي و بقاي آنها دارد.

به گزارش پايگاه اينترنتي ،ivanhoe.comهر ساله نزديك به يك و نيم ميليون نفربه حمله قلبي مبتلا مي‌شوند و بيش از ۵۰۰هزار نفر جان مي‌سپارند.

در سراسر جهان نزديك به ۱۰ميليون نفر ساليانه به دليل سكته قلبي بهبيمارستان‌ها مراجعه مي‌كنند.

در اين تحقيق دانشمندان دانشگاه آكسفورد نزديك به ۴۶هزار نفر را كه به سكتهقلبي مبتلا بودند بررسي كردند. اين بيماران به دو دسته تقسيم شدند. در يك گروهدارونما و در گروه ديگر به همراه ساير داروها از جمله آسپيرين داروي كلاپيدوگرول بهميزان ۷۵ميليگرم براي چهار هفته يا تا زمان بستري در بيمارستان تجويز شد.

مصرف كلاپيدوگرول به همراه ساير داروها مانند آسپيرين تا ۹درصد خطر مرگ، حملهقلبي مجدد و حمله مغزي را كاهش داد.

مصرف اين دارو به تنهايي تا ۷درصد خطر مرگ و تا ۱۴درصد خطر حملات قلبيمجدد را كاهش مي‌دهد. اين دارو بي‌عارضه است و با خطر خونريزي همراه نيست.

با شروع سريع اين دارو به همراه ساير داروها در حملات قلبي در اورژانس از۵هزار مرگ و ۵هزار سكته قلبي مجدد و سكته مغزي در هر يك ميليون نفر پيشگيريمي‌شود.

مصرف مستمر و طولاني مدت اين دارو بعد از ترخيص بيماران هم نتايج درماني قابلتوجهي دارد. هنوز فوايد و ضررهاي استفاده طولاني مدت اين دارو معلوم نيست.

براي پيشگيري از بيماريهاي قلبي وعروقي ماهي و يا omega3 مصرف كنيد، استفاده از ويتامين E تأثيري نخواهد داشت.
دكتر مسعود اسلامي متخصص قلب وعروق- الكتروفيزيولوژي درگفت وگو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران، واحد علوم پزشكي تهران گفت: از عوامل خطرزا وايجاد كننده تنگي عروق كرونر و سكته هاي قلبي مي توان به چربي خون بالا شامل كلسترول بالاتر از 200 ميلي گرم يا تري گلسريد بالاتر از 150 ميلي گرم و يا
LDL بالاتر از 130 ميلي گرم اشاره كرد كه ميزان شيوع چربي خون بالا در بيماران قلبي حدود 25 تا 30 درصد مي باشد.
وي افزود: استعمال دخانيات يكي ازعوامل مهم خطرزا در بيماريهاي قلبي وعروقي است و حدود 40 درصد بيماران با سكته قلبي سيگاري هستند.
عضو هيات علمي دانشگاه علوم پزشكي تهران با بيان اينكه شيوع فشار خون بالا در بيماران سكته قلبي حدود 30 درصد مي باشد گفت: از جمله عوامل خطرزاي ديگر بيماري هاي قلبي و عروقي ديابت است كه در 40 دصد از بيماران قلبي ناراحتي هاي ديابت ديده شده است. همچنين فشار خون بالا نيز كه امروزه درجامعه بسيار شايع است و با افزايش سن شيوع آن زياد مي شود از ديگر عوامل خطر محسوب مي شود.
دكتراسلامي فاكتورهاي ارثي را از ديگر عوامل خطرزا دانست و گفت: اگر يكي از افراد درجه يك فاميل سابقه سكته قلبي يا تنگي عروق كرونر داشته باشد فاكتور ارثي يكي ازعوامل خطرزا به شمار مي رود اما عوامل ديگري نيز از قبيل عدم تحرك چاقي و استرس هاي روحي از عوامل ايجاد كننده ناراحتي هاي قلبي وتنگي عروق كرونر است.
عضو هيات علمي دانشگاه علوم پزشكي تهران گفت: بيماري عروق كرونر در 50درصد موارد ممكن است بدون علامت باشد اما با تستهاي مخصوص از قبيل نوار قلب يا اسكن تاليوم قابل تشخيص است در 50 درصد بقيه نيز علائمي از قبيل درد سينه در هنگام فعاليت وتنگي نفس از علائم بسيار مهم مي باشد.
وي توجه به تغذيه را از جمله عوامل پيشگيرنده دانست وگفت: استفاده از تغذيه سالم، انجام فعاليتهاي ورزشي منظم، كنترل فشار خون وعدم استعمال دخانيات از جمله مهمترين عوامل در پيشگيري از ابتلا به بيماريهاي قلبي وعروقي است.
وي ادامه داد: تحقيقات نشان داده است كه استفاده از رژيم غذايي مديترانه اي كه شامل مصرف زياد ماهي و روغن هاي غيراشباعي همچون روغن زيتون است بطور قابل توجهي شيوع بيماريهاي قلبي وعروقي را كاهش مي دهد.
دكتر اسلامي گفت: اطلاع رساني به مردم در جهت شناسايي و كنترل فاكتورهاي خطرساز مي تواند ميزان مرگ ومير ناشي از بيماريهاي تنگي عروق كرونر را تا حد قابل توجهي كاهش دهد.

 

درمان اورژانس سكته قلبي

مهمترين اهداف درماني اورژانس، در حمله حاد انفاركتوس ميوكارد، محدود كردن منطقهانفاركته، از طريق باز كردن عروق مسدود شده، كاهش تقاضاي اكسيژن ميوكارد و جلوگيرياز عوارض انفاركتوس مي باشد.
هنگام صدمه ديواره شرائين، بافت كلاژن در معرضتجمع پلاكتها، آدنوزين 5 دي فسفات ترشح مي شود كه سبب چسبندگي بيشتر پلاكتها بهيكديگر، مي گردد و طي مراحلي، لخته يا فيبرين تشكيل مي شود. پس از طي مدتي، فيبرينموجود در لخته، مستقيم فيبرينوليتيك را فعال مي نمايد كه به نوبة خود فعال كنندههاي پلاسمينوژن، ترشح مس شود و پلاسمينوژن تبديل مي كند. بطوريكه پلاسمين ايجادشده، مسئوليت هضم فيبرين را بعهده مي گيرد.
يكي از موثر ترين داروهاي ضدانعقاد، مي باشد. آنزيمي است كه با تغيير و دستكاري بر روي ، تهيه شده است. فيبرينخاصي است كه به داخل سيستم گردش خون تزريق مي شود و با فيبرين لخته، باند شده و طيمراحلي سبب تبديل پلاسمينوژن به پلاسمين مي شود.
در افراد بزرگسالي كه علائم ونشانه هاي تازه انفاركتوس حاد ميوكارد را دارند استفاده مي شود.
دوز پيشنهاديبراي بزرگسالاني كه وزن بالاي 65 كيلو گرم دارند، 100 ميلي گرم مي باشد و اگر افرادزير 65 كيلو گرم باشند، تعيين دوز از طريق فرمول 25 / 1 ميلي گرم بر حسب وزن بدن ( كيلو گرم ) بدست مي آيد.
زمان اوليه براي تجويز دارو در در بخش اورژانس و يا درحين رساندن بيمار به بيمارستان استو سپس با دوز نگهدارنده، درمان ادامه مي يابدبطوريكه تا 3 ساعت درمان نگه دارنده، حفظ مي شود . اقدامات پرستاري اوليه دربيماراني كه دريافت مي كنند، شامل بررسي كامل بيمار، بدست آوردن اطلاعات پايه،تاريخچه دقيق و كامل از سلامت و بيماري وي مي باشد. در طي تزريق ، بيمار بايد ازنظر خونريزي، بطور مداوم ، تحت بررسي قرار گيرد. علائم بهبودي با اين دارو، ايجادديس ريتمي بدليل باز شدن مجدد رگ ( ريپرفيوژن ) مي باشد و نبايد آنرا نشانه منفي درنظر گرفت ساير علائم بهبود، درد قفسة سينه، برگشت قطعه و . . . مي باشد .

 

تحقیق رایگان 

سایت فروشگاه علمی آسمان

www.asemankafinet.ir

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 10 شهریور 1393 ساعت: 19:00 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,,,,
نظرات(0)

تحقیق کامل درباره آسیب مغزی

بازديد: 477

 

 

تحقیق رایگان 

سایت فروشگاه علمی آسمان

www.asemankafinet.ir

تحقیق کامل درباره آسیب مغزی

مغز در محدوده جمجمه آزاد است كمي حركت  كند،سپس  مي تواند  با يك ضربه به سر تكان  داده شود  اين تكان  آسيب مغزي ناميده مي شود .درميان سببهاي  معمول تر آسيب مغزي با حوادث ترافيك ، صدمات ورزشي ،سقوط، وضربات در پروازها مي باشد .

آسيب مغزي اخلال موقت و معمول  در فعاليت مغز معمول بوجود مي آورد درعين حال ،اين مسئله  معمولاً با هرصدمه  طول كشيده در مغز ارتباط داده مي شود  اين تصادفات ، ذهن مصدوم را مي رنجاند ولي اين مسئله  مدت كوتاهي طول مي كشد (معمولاً چند دقيقه ) و بهبودي كامل رابه دنبال  دارد با اين تعريف ، مطمئناً آسيب مغزي تشخيص داده مي شود  تنها زمانيكه  مصدوم  كاملاً بهبود  يابد .

مصدومي كه دچار آسيب مغزي  شده است  بايد مراقبت و راهنمايي شود تا كمك پزشكي بگيرد  اگر علائمي مثل سردرد يا ديد تار شده بعداً بيشتر شود .

در مقابل  به فشردگي مغزي رجوع كنيد .روشهاي حفظ زندگي صفحه 7

هدفتان

        · مطمئن شويد مصدم كاملاً و قطعاً  بهبود  مي يابد .

        ·مصدوم رادر مراقبت  فرد مسئول  قرار دهيد .

        ·كمك پزشكي بگيريد  اگر لازم شد .

! هشدار

اگر مصدوم  كاملاٌ بهبود نمي يابد ، يا اگر سطح وخامت واكنش بعد از بهبود  اوليه  وجود دارد  با اورژانس  به شماره 999 تماس بگيريد .

!احتياط

تمام مصدومين كه آسيب  ديدگي سر داشته اند همچنين بايد بخاطر آسيب ديدگي گردن معالجه  شوند . (رجوع كنيد به آسيب ديدگي نخاعي صفحه 165 -127)

تشخيص آسیب مغزی

        · دوره كوتاهي از ذهن صدمه زده شده كه ضربه  سررابه دنبال دارد .

همچنين موارد زير را در بر مي گيرد:

        ·گيجي يا تهوع دوره بهبود .

        ·فقدان  يادآوري  حوادث به هنگام  يا فوراً آسيب  كه مقدم  مي باشد .

        ·سردرد كلي يا خفيف.

مكانيسم  آسيب مغز

آسيب مغز  معمولاً بعنوان  نتيجه اي  از ضربه اي  به سر اتفاق مي افتد . اين  كار مغز رادر محدوده جمجمه  تكان مي دهد  كه منجر به آشفتگي موقت  عمل مغز مي شود .

      1.         مصدوم را بخاطر ذهن صدمه زده شد معالجه كنيد .

      2.        علائم بسيار مهم _ سطح واكنش ، ضربان ، تنفس را زير نظر قرار گرفته  ويادداشت  شود (صفحه 43_42) چنانكه  گويي مصدوم ظاهراً به طور كامل بهبود  مي يابد ، اورا بخاطر  وخامت بعدي با سطح واكنش اش مراقب باشيد .

      3.        زمانيكه مصدوم  بهبود يافته ،اورادر مراقبت فرد مسئول قرار دهيد . اگر مصدوم درزمين ورزش مصدوم  شده  باشد ، هرگز به او اجازه ندهيد كه بدون توصيه پزشك به بازي ادامه دهد.

      4.         به مصدوم توصيه كنيد تابه بيمارستان برود اگر به سردرد ،تهوع ، استفراغ ، با خواب آلودگي  شديد به دنبال ضربه  به سردچار شد .

ذهن مصدوم 

هيچ خط مستقيمي كامل بين  هوش و بيهوشي  وجود ندارد . مردم شايد كاملاً آگاه و بيدار (هوش) ،بي واكنش  به هر محرك (بيهوش ) ، يادر هر سطح  بين اين موارد  شديد باشند. براي مثال  ،مصدوم  شايد ضعيف باشد يا تنها به صداهاي بلند  يا به درد واكنش نشان دهد. ذهن مصدوم  واژه اي كه بكار برده  مي شود  زمانيكه  مصدوم  باهوشي كاملاً كمتري نسبت به هر موردي داشته باشد .

كدAvpu

با معاينه سطح واكنش مصدوم به محركي بكاررفته كد Avpu مي توانيد  هوش را بسنجيد .

A آيا مصدوم از خطر آگاه شده است ؟ آيا چشمانش را باز مي كنيد و به سوالات جواب مي دهد ؟

V- آيا مصدوم به صدا واكنش نشان  مي دهد ؟ آيا به سوالات ساده جواب مي دهد و فرمانهاي را به جا  مي آورد ؟

P- آيا مصدوم به درد واكنش نشان مي دهد ؟ آيا  چشمانش راباز مي كند يا حركت مي كند اگر فشار داده شود؟

u- آيا مصدوم بي واكنش به هر محركي  است ؟

بايد يافته يتان رادر جدولهاي مراقبت يادداشت  كنيد .

هدفتان

        ·يك خط هوايي باز را حفظ كنيد .

        ·سطح واكنش رايادداشت كنيد و تخمين زنيد .

        ·انتقال فوري به بيمارستان  ترتيب دهيد اگر لازم شد .

! هشدار

        ·اگر شما حدس زديدكه مصدوم  صدمه (نخاعي ) گردن دارد ، سرش را خيلي با دقت  جابجا كنيد  به منظور  باز كردن خط هوايي ، روش ضربه آرواره را به  كار برديد ( صفحه( 167) :پشت سر مصدوم زانو بزنيد و دستانتان رادر دو طرف صورتش ، با نوك انگشتان در گوشه هاي  آرواره اش قرار دهيد ، به آرامي آرواره را با لا بريد .

        ·بدون ضرورت مصدوم را حركت ندهيد .

علتهاي اصلي ذهن مصدوم  خطر  ساختاري يا فقدان  تغذيه _ يعني اكسيژن و گلوگز (قند )هستند كه به  مغز  مي رساند . خطر ساختاري  شايد  با ضربه  سريا تومور مغزي  اتفاق افتد. اكسيژن پايين (hypoxia) يا قند  پايين (hypoglycaemia)با هر شرايطي روي مي دهد اگر جريان  خون  به مغز كم  شود ، نظير ضربه ،شوك ،بيهوشي ، يا حمله قلبي اين مسئله نيز مي تواند اتفاق افتد اگر جريان  خون طبيعي  باشد  ولي اكسيژن  كافي يا گلوگز در خون نباشد براي مثال با توجه به آلودگي ،يا  نامتعادلي شيميايي كه باitusmell بيماري قند سبب مي شود . صرع مي تواند ذهن مصدوم  رابا توجه فعاليت  الكتريسيته غير طبيعي در مغز بوجود آورد .

        ·بهitusmell بيماري قند نيز رجوع كنيد صفحه 240

        ·ضربه به سر در مقابل  Hypoxia صفحه 206.

        ·روش حفظ زندگي صفحه 102-71.

        ·صدمه نخاعي صفحه 167-165

1-             معاينه سريعي از ذهن  بابررسي سطح واكنش بكار رفته  باكو Avpu (دربالا ) انجام دهيد ، اگر فرد ضعيف است ولي به صدا  يادرد  واكنش  نشان مي دهد ، اورادر يك موقعيت  استراحت كننده ، راحت قرار دهيد  و براي تغيير در سطح واكنش مراقبش باشيد .

2-             اگر مصدوم  بيهوش است ، روش رابراي معالجه يك مصدوم  بيهوش دنبال كنيد (به روش حفظ - زندگي رجوع كنيد - صفحه 102-71)

بااورژانس به شماره 999 تماس بگيريد .

در حاليكه منتظر كمك پزشكي  مي باشيد تا برسد ، علائم  بسيار مهم _سطح واكنش با ضربان ، و تنفس ، رايادداشت  كنيد ومراقبت از بيمار نماييد .آسيب ديدگي  هاي مرتبط را معالجه كنيد .

آسيب ديدگي سر

اساساً تمام آسيب هاي سر جدي هستند  و نياز به بررسي مشخص دارد چون آنها مي تواند منجر به هوش مصدوم  شود (برعكس ) آسيب ديدگي ها شايد با آسيب به يافته مغز يابه رگهاي خوني داخل جمجمه ، يابه آسيب مغز  شكستگي جمجمه  ارتباط داشته باشد .

آسيب ديدگي سر شايد هوش را بوجود آورد كه دوره اي كوتاه از بيهوشي كه با بهبودي كامل دنبال مي شود . بعضي آسيب ديدگي هاي سر مي تواند فشار مغز (فشار مغزي ) بوجود آورد ، كه تهديد زندگي  مي باشد . اين مسئله  بنابراين مهم است تا قادر شويم علائم ممكن فشار مغزي - بويژه ،سطح درمغز را تشخيص داد.

سري كه مجروح شده بايد شمارابه خطر شديدتري ،آسيب اساسي ، نظير شكستگي جمجمه آگاه كند  كه شايد  جدي باشد . خونريزي داخل جمجمه نيز شايد  اتفاق افتد ومنجر فشار شود مايع واضح يا خون آبي مانند كه از گوش  يا دماغ تراوش كند  علائم آسيب جدي  هستند .

هر مصدوم  با آسيبي به سر بايد فرض شود آسيب ديدگي (نخاعي ) گردن را دارد و بايد معالجه  شود (آسيب ديدگي  نخاعي رانگاه كنيد صفحه 167-165).

!هشدار

سر مصدوم  راخيلي با دقت بخاطر خطر آسيب ديدگي گردن (نخاعي) دردست  گيريد. خط هوايي راباز كنيد ، روش ضربه آرواره رابكار بريد (صفحه 167) و تنفس رابررسي كنيد .

اگر اين  موقعيت كه درآن  مصدوم پيدا شده مانع حفظ يك مسير هوايي باز شود با شما نتوانيد آنرا به كارگري فشار آرواره باز كنيد ، اورادر موقعيت  بهبودي قرار دهيد (صفحه 84-85 ) اگر دستياراني داريد ، روش تخت خوابيدن دوراني را بكار گيرد.

همچنين فشار مفزي رانگاه كنيد  صفحه 181 .هوش صفحه 180 .روش حفظ زندگي  صفحه 102-71. مراقبتهاي سروپوست سر صفحه 137 . شكستگي جمجمه صفحه 182. آسيب ديدگي نخاع صفحه 165-167 .

تشخيص

هوش

        · دوره كوتاه از ذهن مصدوم  كه با ضربه به سر دنبال مي شود .

همچنين  مواردي عبارتند از :

        ·گيجي يا تهوع دوره بهبودي

        ·صدمه  يادآوري هر حادثه  كه درآن  زمان ،يا فوراً به دنبال آسيب ديدگي اتفاق مي افتد.

        ·سردرد كلي با ضعيف

فشار مغزي

        ·وخيم تر شدن  سطح  واكنش شايد به بيهوشي پيش رود .

همچنين  موارد مي باشد كه :

        ·سابقه  اخير آسيب ديدگي سر .

        ·سردرد شديد .

        ·تنفس با صدا ، كه كند مي شود .

        ·ضربان كند ، ولي كامل و قوي .

        ·اندازه محصل تا مساوي .

        ·ضعف و ناتواني  يك طرف صورت يا بدن .

        ·دماي بالا ، سرخ شدگي صورت .

        ·نيم خوابي .

        ·تغيير قابل توجه در شخصيت يا رفتار ، نظير تند خويي .

        ·شكستگي جمجمه .

        ·زخم ياخون مردگي درسر .

        ·قسمت  نرم يا گودي برروي پوست سر .

        ·كبودي دريك يا دو چشم .

        ·نبود خون آب مانند يا مايع روان از دماغ يا گوش .

        ·خون در سفيد چشم .

        ·تغيير شكل يا فقدان تناسب سر يا صورت .

        ·وخيم تر شدن  سطح واكنش شايد به بيهوشي پيش رود .

سيستم اعصاب

اين موضوع اطلاعات بدن تجمع ، ذخيره و سيستم كنترل است . اين مسئه يك واحد بررسي كننده مركزي مغز و يك شبكه پيچيده از رشته ها و سلولهاي عصبي را شامل مي شود .

دو بخش اصلي در سيستم  عصبي مي باشد : سيستم  عصبي مركزي ، كه شامل  ذهن و نخاع شوكي و سيستم عصبي جزئي رادر بر ميگرد، كه تمام عصبهاي متصل  به مغز و نخاع شوكي را در بقيه  بدن شامل  مي شود . بعلاوه  ، سيستم عصبي ارادي (غير ارادي ) اعمال بدن نظير هضم ، ضربان قلب ، و تنفس را كنترل  مي كند . سيستم عصب مركزي اطلاعات رادر تمام  بخشهاي  بدن دريافت و تجزيه و تحليل مي كند اين عصبي حامل پيغامي با شكل  ضربه الكتريسيته سريع بالا ، بين مغز وبقيه  سيستم عصبي مي باشد .

ساختار سيستم عصبي

1-             اين سيستم  شامل  مغز ، نخاع شكلي و يك شبكه فشرده عصبي           مي باشد  كه ضربان الكتريسيته بين مغز و بقيه بدن را حمل مي كند .

2-             نخاع شوكي ضربه هاي عصبي بين مغز و بقيه بدن را حمل مي كنند.

3-             اعصاب  نخاعي (31 جفت ) از نخاع شوكي خارج مي شود و به ستون مهره اي  امتداد مي يابد .

حفاظت  نخاع شوكي

4-             نخاع  شوكي با ستون (نخاع ) مهره استخواني حفاظت مي شود . عصبها  از نخاع  شاخه شاخه مي شود  بين مهره مجاور ظاهر               مي شود .

مغز

5-             عصب هاي  جمجمه اي (12 جفت ) مستقيماً از زير مغز امتداد مي يابد ، بيشتر سر ، صورت ،گردن  و شانه ها را تامين مي كند .

6-             عصبVagus بلندترين عصبهاي جمجه اي ، ارگانهاي در سينه و شكم را تامين  مي كند اين مورد  ضربان قلب را كنترل مي كند .

7-              عصب ريشه اي ماهيچه  ها را كنترل مي كند كه انگشتان و آرنج راراست مي كند .

8-             عصب سياتيك ماهيچه هاي زرد پي پشت زانو و كفل را بكار مي گيرد .

9-                       قسمتها سراسر عصب

هر عصب  از مجموعه اي از رشته هاي عصبي با نام Fascicle ساخته شده است . يك ماده چربي محافظ با نام  myelin رشته هاي عصبي بزرگتر رادرميان  مي گيرد و محافظت مي كند .

سيستم اعصاب اصلي

مغز و نخاع  شوكي از سيستم  اعصاب اصلي ساخته  شده است . اين سيستم  ميليونها سلول عصبي به هم متصل  شده (نورن ها ) رادر بر مي گيرد و با سه پرده غشاء (meninges) محصور مي شود .  يك مايع روان  با نام  مايع cerebrospinal سراسر مغز و نخاع شوكي جريان  دارد . اين مورد بعنوان  يك جذب كننده  شوك عمل  مي كند ، اكسيژن ،تغذيه را فراهم  مي كند و توليدات صنايع را بين مي برد.  مغز  سه ساختار  دارد : مخ ،كه با فكر سروكار دارد ، احساسات و حركت ذهن ؛cerebllum كه حركت ، تعادل و حالت بدن را منظم مي كند . ستاك مغز كه اعمال اصلي مثل تنفس را كنترل مي كند . عمل اصلي نخاع شوكي اينست كه علائم را بين مغز و سيستم اعصاب حاشيه اي  برساند.

ساختار مغز

مغز در جمجمه قرارداده شده است . سه بخش اصلي دارد مخ ،كه يك لايه خارجي به نام پوسته ،مخچه و ستاك مغز دارد .

 

سيستم اعصاب حاشيه اي

اين بخش از سيستم  اعصاب شامل دو مجموعه عصبهاي جفتي مي شود -جمجمه اي وعصب نخاع - كه CNS به بدن متصل مي شود. اين عصبهاي جمجمه اي در 12 جفت از سطح پاييني مغز بيرون مي آيد . 31 جفت از عصبهاي نخاعي فاصله هايي از نخاع شوكي منشعب مي شوند،كه  به بقيه  بدن مي پيوندند. عصب ها مجموعه هاي از رشته هاي عصبي شامل مي شوند  كه مي تواند برعلائم ورود (حسي )و خروج (حركت دهنده ) تكيه كنند.

سيستم اعصاب ارادي

بعضي عبصهاي  مخچه اي و چندين  عصب نخاع ،مثل سيستم عصبي ارادي كار مي كند ، اين سيستم را  اعمال اصلي بدن  مثل ضربان قلب و تنفس  مربوط مي شود . اين دو بخش سيستم ،سيستم هاي Parasympathetic,Sympathetic يكديگر را خنثي مي كنند. سيستم Sympathetic بدن رابراي عمل رها كردن هورمونها آماده مي كند كه ضربان  قلب را افزايش مي دهد و جريان خون به پوست وروده را كم مي كند ، Parasympathetic هورمونها رابا تاثير آرامش دهنده رها مي كند.

 

 

آسيب ديدگي قوزك پا

اگر قوزك پا شكست ، آنرا مثل يك شكستگي پاي كوچكتر معالجه كنيد (صفحه 173) يك آسيب ديدگي معمول تر يك رگ به رگ شدگي است كه معمولاً با چرخش  به قوزك پا سبب مي شود. اين مسئله مي تواند با روش RICE معالجه شود ، قسمت متاثر استراحت كند ، يخ استفاده كنيد ، با بانداژ به هم بفشاريد .

هدفتان

        ·درد و متورمي را آرام كنيد .

        · كمك پزشكي  بگيرد اگر لازم شد .

!احتياط

اگر شما به استخوان شكسته مشكوك هستيد ، به مصدوم بگويد وزنش رابه روي پايش نيندازد. پاي كوتاه تر را كمك و حفظ كنيد (صفحه 173) مصدوم رابه بيمارستان ببريد يا بفرستيد .

تشخيص

        · درد ،با حركت يا با گذاشتن وزن به روي پا زياد مي شود .

        ·متورم مي شود .

به دررفتگي استخوان و رگ به رگ شدن  رجوع كنيد .

      1.         قوزك پارادر موقعيتهاي راحت تري استراحت دهيد ، ساكن و حمايت كنيد .

      2.        اگر آسيب ديدگي  اخيراً اتفاق افتاده ،يك بقچه يخ رابكار برديد يا سرما را به محل فشار دهيد تا متورمي  را كم كنيد .

      3.        قوزك  پا را با يك لايه گذاري ضخيم و بانداژ محكم بپچيد . عضو مصدوم را حمايت كنيد و بالا ببريد .به مصدوم  توصيه كنيد تا قوزك پا را استراحت دهد و اينكه اگر درد ادامه داشت به دكتر مراجعه كند.

      4.        آسيب ديدگي هاي بالا و پا

      5.        شكستگي ها كه بسياري استخوانهاي كوچك پا را تحت تاثير قرار          مي دهند معمولاً با آسيب ديدگي ها فشردن سبب مي شود. اين شكستگي  ها بهتراست در بيمارستان درمان شود زمانيكه اولين كمك را مي گيردو به علائم برجستگي مثل تورمي مربوط مي شود .

تشخيص

        ·در راه رفتن مشكل داشتن

        ·سختي حركت

        ·كبودي و متورمي

 

 

هدفتان

        ·متوري را كم كنيد .

        ·انتقال به بيمارستان را ترتيب دهيد .

      1.        سريعاً پا را نگه داريد وبا لا ببريد تاجريان خون به اين قسمت را كم كند ، كه متورمي را كم مي كند .

      2.        يك بقچه يخ يا فشار سرماي بكار بريد ،اين مسئله به آرام كردن متورمي كمك مي كند .

      3.        ترتيبي دهيد تا مصدوم را به بيمارستان ببريد يا بفرستيد اگر او با آمبولانس انتقال داده نمي شود ،سعي كنيد تامطمئن شويد كه پا در طي مسير بالا باقي مي ماند.

(1)            بقچه  يخ رابراي كاهش  متورمي بكار بريده

(2)             وسيله اي  نرم مثل يك بالش براي نگهداري  راحت استفاده كنيد .

(3)             پارا با وسيله اي سفت مثل كتاب بالا ببريد.

سيستم اعصاب پيچيده ترين سيستم در بدن  مي باشد . مركز كنترلش ، مغز ، منبع هوش ، فكر، سخن وحافظه مي باشد . همچنين اطلاعات حسي رادريافت و تفسيرمي كند كه با عصبها حمل مي شود ، و ساير سيستم هاي بدن را كنترل مي كند. زمانيكه كاملاً آگاه ،بيدار ،هشيار ،آگاه از اطرافمان هستيم درعين حال اگر ذهن صدمه زده شد ،حتي مكانيسمهاي حياتي مثل سرفه عكس العمل نشان مي دهد تا سير هوايي مشخص را نگه دارد ،شايد عمل نكند.

ضرورتهاي معالجه

بخاطر بسياري مسائل كه دراين فصل داده شده است مي تواند هوش مصدوم را بوجود آورد ،آنهانياز به توجه فوري دارند. ضروريتان مثل يك دستيار اول قرار است تا اعمال اصلي تنفس و گردش را مراقبت و حفظ نمايد .

ضروريتهاي دستيار اول

        ·تشخيص  شرايط مصدوم.

        ·مصدوم رادوباره قوت قلب دهيد و ارام كنيد .

        ·يك مسير هوايي باز را نگه داريد ، تنفس را چك كنيد وآماده شويد تا به هوش آوريد مصدوم را اگر لازم است .

        ·مصدوم رااز آسيب حفظ كنيد .

        ·آسيب ديدگي را پيدا و معالجه نمايند.

كمك پزشكي بگيريد اگر لازم شد . به آمبولانس زنگ بزنيد اگر آسيب ديدگي يا مريضي جدي را شك داريد .

آسيب ديدگي زانو

زانوپيوند مفصل بين استخوان ران (استخوان ران )و استخوان ساق پا (درشت ني )است قادر به خم كردن ،راست كردن ، ودر موقعيت خميدگي ،چرخش كم مي باشد .

مفصل زانو با ماهيچه هاي قوي و بندها حمايت  مي شود و در جلو با يك ديسك استخوان به نام  كاسه زانو (استخوان كشكك) حفظ مي شود. اين سطح هاي استخوان ها اصلي با ديسكهاي غضروف نگهداري  مي شود  . اين ساختارها شايد با ضربات مستقيم ، پيچ خوردگي هاي شديد ، يا رگ به رگ  شدگي آسيب ديده  شود. آسيب ديدگي احتمالي  زانو شكستگي استخوان كشكك ،رگ به رگ شدگي ،وآسيب به غضروف رادر بر مي گيرد.

يك آسيب ديدگي زانو شايد آنرا  غير ممكن  براي مصدوم  كند تا اين بند را خم كند، و شما بايد  مطمئن شويد  كه مصدوم سعي ندارد كه با پاي آسيب ديده اش راه برود .

خونريزي يا متحركي در بند پا شايد متورمي اطراف زانو را سبب شود.

 

تشخيص

عبارت است از :

        ·درد ، از آسيب ديدگي عميق مي شود تا در بند جايگزين  شود ،درد را افزايش مي دهد .

        ·اگر زانوي خم شده  قفل شد،درد شديدي براي راست كردن پا بوجود مي آورد .

        ·متورمي را در بند زانو سريع مي كنند.

رگ به رگ شدگي و پيچ خوردگي رجوع كنيد ( صفحه 154-155)

هدفتان

        · زانو رادر موقعيت  را حت تري نگه داريد .

        ·انتقال فوري مصدوم به بيمارستان را ترتيب  دهيد .

!هشدار

        ·سعي نكنيد كه زانورابه اجبار راست كنيد ،غضروف جابه جا شده يا خونريزي داخلي آنرا غيرممكن مي كندتا بند زانورا به سلامت راست كنيد .

        ·به مصدوم اجازه ندهيد كه چيزي بخورد ،بنوشد يا سيگار بكشد ،چون او شايد به يك داروي بيهوشي در بيمارستان نياز پيدا كند.

        ·به مصدوم اجازه راه رفتن ندهيد .

(1)     كمك كنيد مصدوم ترجيحاً برروي پتو دراز بكشد تااورااز زمين جدا كند. لايه اي نرم ،مثل بالش ،پتو ،يا كت ،زير زانوي آسيب ديده اش بگذاريد تاآنرا در موقعيت راحتري قرار داده باشيد .

(2)     بالايه اي نرم سرتاسر بند را بپيچيد پا پانداژها محفوظش كنيد كه از نيمه ران تا وسط پايين تر پا ادامه يابد .

(3)    ترتيب انتقال مصدوم به بيمارستان را دهيد . مصدوم نياز دارد تا در وضعيت معالجه باقي بماند و بدين ترتيب بايد با يك آمبولانس انتقال داده شود.

آسيب ديدگي پايين تر پا

آسيب ديدگي ها در پايين تر پا شامل شكستگي هاي استخوان ساق پا (درشت ني ) و استخوان برآمدگي (ساق كوچك مي شود ،ودرمان يافته هاي  نرم (ماهيچه ها ،بندها ، وزرد پي ها ) شكستگي هاي درشت ني معمولاً بنا به ضربه سنگين (براي مثال ،از چيز خيلي بزرگ يك وسيله متحرك ) هستند . همانطوريكه گوشت كمتري برروي درشت ني مي باشد ، شكستگي تقريباً زخمي را بوجود مي آورد . ساق كوچك مي تواند با پيچ خوردگي شكسته شود كه زانو را رگ به رگ مي كند.

 

تشخيص

اين موارد :

        · درد را به يك محدود كنند .

        ·زخم باز .

        ·كبودي ، متورمي ،بدشكلي پا .

هدفتان

        ·پارا ساكن كنيد .

        ·انتقال فوري به بيمارستان ترتيب دهيد .

1-  به مصدوم كمك كنيد تادراز بكشد ،وبا دقت ساكن كنيد و پا ي آسيب ديده شده را نگه داريد. اگر زخم بازي وجوددارد ،به آرامي زخم رابي حفاظ گذاريد و خونريزي را معالجه كنيد. لايه اي براي حفظ آسيب بكار بريد .

2-  براي آمبولانس با شماره 999 تماس بگيريد . پاي آسيب ديده را با دستتان نگه داردي تا مانع هر حركت محل شكسته شود. اين كار را بكنيد تا آمبولانس برسد .

3-  اگرآمبولانس تاخير داشت ،پاي آسيب ديده راباتراشه اي آنرا به پاي ديگر ببنيد . عضو سالم را به موازات پاي آسيب ديده بياوريد و پانداژ رازير دو پا آوريد وضعيت بانداژ بندكي درپا وقوزك پا سپس زانوها بايد باشد بانداژها را به بالا و به زير شكستگي اضافه كنيد .لايه اي رابين پايين ترپا وارد كنيد . سپس بانداژ ها را محكم ببنديد ،آنها را به طرف سالم گره زنيد

مورد خاص

شكستگي مشكوك نزديك قوزك پا

بانداژها را جدا دربالاي قوزك پا و اطراف پا به نسبت يك شكل به هشت بانداژ كنيد .

! احتياط

اگر سفر مصدوم به بيمارستان تقريباً طولاني و سخت مي باشد ، لايه اي نرم بر خارج پاي آسيب ديده از زانو به پا قرار دهيد. پاها را با پانداژهاي بزرگ حفظ كنيد همانطور يكه در بالا شرح داده شده است .

 

 

تحقیق رایگان 

سایت فروشگاه علمی آسمان

www.asemankafinet.ir

آسيب مغزي

مغز در محدوده جمجمه آزاد

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 10 شهریور 1393 ساعت: 17:42 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,
نظرات(0)

تحقیق در مورد صدا

بازديد: 1013

 

 

تحقیق رایگان 

سایت فروشگاه علمی آسمان

www.asemankafinet.ir

تحقیق در مورد صدا

مقادير حد تماس شغلي (AOE) صدا و مدت مواجهه با آن (جدول شماره 1) به شرايطي اشاره دارد كه به نظر مي رسد چنانچه كليه شاغلين به طور مكرر در مواجهه با اين مقادير قرار گيرند آثار نامطلوب در توانايي شنيداري و درك محاوره طبيعي آنان ظاهر نشود. تا قبل از سال 1979 ميلادي از نظر پزشكي، اختلال شنوائي موقعي حادث شده است كه متوسط حد آستانه شنوائي از dB 25 در فركانس هاي 500 و 1000 و 2000 هرتز تجاوز نمايد (ANSI S3.6-1986). مقادير ارائه شده در اين كتاب براي پيشگيري از افت شنوائي به محدوده فركانس هاي بالاتر مانند 3000 و 4000 هرتز نيز گسترش يافته است. مقادير حد تماس شغلي به عنوان راهنما براي كنترل مواجهه با صدا مورد استفاده قرار مي گيرد و با توجه به حساسيت متفاوت افراد نبايد به عنوان مرز بين حد ايمني و حد خطر تلقي گردد. بايد تأكيد نمود كه مقادير حد تماس شغلي، همه شاغلين را در برابر اثرات نامطلوب تماس با صدا محافظت نمي نمايد. مقادير حد تماس شغلي مي بايست ميانه جامعه شاغلين را در مقابل افت شنوايي در حد 2 دسي بل در فركانس هاي 500 و 1000 و 2000 و 3000 هرتز پس از 40 سال مواجهه شغلي با صدا محافظت نمايد. اجراي برنامه حفاظت شنوايي با در نظر گرفتن كليه عوامل مؤثر و آزمايش شنوايي سنجي در مواقعي كه شاغلين در مواجهه با صداي بيش از مقادير حد تماس شغلي يا در حد آن هستند ضروري است.

 مقادير حد تماس شغلي صدا

مدت مواجهه در روز

تراز فشار به صورت dBA

24                          ساعت

80

16                           ساعت

82

8                             ساعت

85

4                              ساعت

88

2                               ساعت

91

1                               ساعت

94

30                             دقيقه

97

15                            دقيقه

100

50/7                     دقيقه

103

75/3                     دقيقه

106

88/1                     دقيقه

109

94/0                     دقيقه

112

12/28                     ثانيه

115

06/14                     ثانيه

118

03/7                      ثانيه

121

52/3                      ثانيه

124

76/1                      ثانيه

127

88/0                      ثانيه

130

44/0                      ثانيه

133

22/0                      ثانيه

136

11/0                      ثانيه

139

 

مقادير حد تماس شغلي در فركانس هاي مركزي اكتاوباند (مبناي 0002/0 ميكروبار) به دسي بل

 

                       فركانس Hz

مدت تماس در روز

125

250

500

1000

2000

4000

8000

8 ساعت

96

92

88

86

85

85

86

4 ساعت

103

96

91

88

86

85

87

2 ساعت

110

101

94

91

88

87

90

1 ساعت

118

107

99

95

91

90

95

30 دقيقه

126

114

105

100

95

92

99

15 دقيقه

135

122

112

106

99

98

104

7 دقيقه

135

135

122

114

105

104

120

3 دقيقه

135

135

134

124

113

111

120

كمتر از 5/1 دقيقه

135

135

135

134

124

121

130

 

 

 

صداي پيوسته يا متناوب:

تراز فشار صوت بايد توسط صدا سنج يا دوزيمتري تعيين گردد كه حداقل با ويژگي هاي ANSI براي صداسنج SI.4-1983,type S2A يا ويژگي هاي ANSI SI.25-1991 براي دوزيمترهاي فردي صدا مطابقت داشته باشد. وسايل اندازه گيري بايد در شبكه وزن يافته A در وضعيت آهسته (SLOW) تنظيم شوند. مدت مواجهه نبايد از مقادير مندرج در جدول (1) تجاوز نمايد. اين مقادير بدون توجه به اينكه مواجهه به صورت مداوم يا به صورت مواجهه هاي كوتاه مدت است، براي كل مدت مواجهه كار روزانه به كار مي رود. وقتي مواجهه روزانه با صدا از دو يا چند دوره زماني با ترازهاي متفاوت تشكيل شده باشد اثر تركيبي آنها بايد بيشتر از اثر جداگانه هر يك از مواجهه ها مورد نظر قرار گيرد در چنين مواردي براي ارزيابي از رابطه زير استفاده مي شود:

                                                                                 

در رابطه فوق  بيانگر مدت مواجهه با تراز فشار صوت معين و  بيانگر مدت مجاز مواجهه با همان تراز فشار صوتي معين مي باشد. در صورتي كه حاصل جمع رابطه فوق از عدد يك تجاوز كند ميزان تماس از مقدار حد تماس شغلي فراتر رفته است. تمام تماس هاي شغلي با تراز فشار صوتي 80 دسي بل A و بيشتر به طريق فوق محاسبه مي شود.

در صورت استفاده از صداسنج معمولي اين رابطه زماني قابل استفاده است كه صدا با تراز يكنواخت حداقل به مدت 3 ثانيه ادامه داشته باشد. در غير اين صورت بايد از دوزيمتر و يا صداسنج از نوع جمع شونده (integrating) استفاده شود. لذا در دستگاه دوزيمتري كه مطابق با اصل متغير 3 دسي بل نسبت به زمان و تراز صداي 85 دسي بل A براي 8 ساعت مواجهه تنظيم شده است، چنانچه دوزيمتر دوز صدا را بيش از 100 درصد نشان دهد، مواجهه با صدا بيش از حد مجاز است. لذا دوز بيش از صد در صد دليل بر مواجهه بيش از 85 دسي بل A به ازاي 8 ساعت كار است. مواجهه بيش از حد تماس شغلي بر روي دستگاه صداسنج از نوع جمع شونده هنگامي حادث مي گردد كه متوسط تراز صدا از مقادير مندرج در جدول 1 تجاوز نمايد.

 

صداي ضربه اي يا كوبه اي

در صورت استفاده از وسايل اندازه گيري توصيه شده توسط ANSI مدل SI.4 و SI.25 يا IEC804، صداي ضربه اي يا كوبه اي در هنگام سنجش صدا به طور خودكار اندازه گيري مي شود. تنها ضابط، آن است كه دامنه اندازه گيري مورد نياز بايد بين 140-80 دسي بل A و دامنه ضربه حداقل 63 دسي بل باشد. مواجهه بدون حفاظ گوش، با تراز فشار صوت بيش از 140 دسي بل در شبكه وزن يافته C مجاز نمي باشد. اگر وسيله اندازه گيري قادر به اندازه گيري تراز قله در شبكه وزن يافته C نباشد آنگاه بايد اندازه گيري تراز قله (peak) با ميزان كمتر از 140 دسي بل ملاك اندازه گيري قرار گيرد.

 

تذكر:

1- براي صداهاي ضربه اي بالاتر از 140 دسي بل C وسيله حفاظت از شنوايي بايد استفاده شود و براي چنين شرايطي از محافظ شنوايي (گوشي صداگير) با ويژگي هاي MIL-STD-1474 C در داخل گوش يا روگوشي به تنهايي يا توأم استفاده شود.

2- ممكن است تماس با برخي از مواد شيميايي منجر به افت شنوايي گردد. لذا انجام شنوائي سنجي دوره اي شاغلين در محيط هايي كه علاوه بر مواجهه با صدا، امكان تماس با برخي مواد شيميايي نظير تولوئن، سرب، منگنز، ان بوتيل الكل وجود دارد، توصيه مي گردد.

3- در نظافت و بهداشت وسايل حفاظت از شنوايي دقت و توجه لازم معمول گردد.

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 10 شهریور 1393 ساعت: 17:13 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,,
نظرات(0)

تحقیق در مورد قارچ و تغذیه

بازديد: 301

 

تحقیق رایگان 

سایت فروشگاه علمی آسمان

www.asemankafinet.ir

تحقیق در مورد قارچ  و تغذیه

نياز روز افزون به تا مين مواد غذايي و به خصوص مواد پروتئيني  از مسائل عمده اي است كه بخش عظيمي از سرمايه و انرژي ملتها و دولتها را به خود اختصاص داده است و اصولاٌ باعث دغدغه خاطر دولتها و ملتها گرديده است و از طرفي هزينه هاي سنگين توليد و عرضه گران قيمت اين محصول و همچنين رشد تصاعدي جمعيت باعث فقدانيا كمبود مواد پروتئيني در رژيم غذايي گشته است .

در اين بين توليد و مصرف  قارچ هاي خوراكي در اكثر كشور هاي دنيا با توجه به ارزش غذايي و خواص دارويي بالا جايگاه با ارزش در رژيم غذايي مردم پيدا كرده است و از آنجايي كه توليد اين محصول ارزشمند از ضايعات استحصالي ، زراعي، باغي و جنگلي مثل كاه و گندم ، جو، ذرت، خاك اره ني،... ممكن مي باشد مي تواند راه حلي براي استفاده بهينه از ضايعات كشاورزي و تامين بخش عظيمي از غذاي جامعه مورد استفاده قرار گيرد و قارچ هاي خانوادة پلوروتوس (صدفي) به لحاظ سازگاري بالا، تكنولوژي ساده، تنوع وسيع بستن و دورة رشد كوتاه از مزاياي خوبي برخوردار هستند لذا در ذيل به يكي از روشهاي موجود در پرورش قارچ صدفي اشاره خواهد شد.

 

 

 

نكته: اگر پيدا كردن « كاه، كيسه پلاستيكي و كيسه چهالا»برايتان مشكل است با ما تماس بگيريد تا آنها را در اختيارتان قرار دهيم.

 

ابتدا كاه را داخل كيسه پلاستيكي بريزيد و با طناب در آن را ببنديد كيسه را داخل ديگ بگذاريد و سپس وزنه سنگين(موزاييك) را روي كيسه قرار دهيد و داخل ديگ آن قدر آب بريزيد كه كيسه محتواي كاه و موزاييك كاملاٌ زير آب بروند سپس ديگ را روي اجاق گاز قرار دهيد و منتظر بمانيد تا آب جوش آيد و از زماني كه آب شروع به جوشيدن كرد بايد 30 دقيقه بگذرد  تا كاه كاملاٌ ضد  عفوني شود . سپس كيسه را از آب بيرون آوريد و در صورت امكان آن را آويزان كنيد تا آب اضافي آن خارج شده و سرد شود.

 

 

پلاستيك بذر را كه در يخچال نگه داري نموده ايد را برداريد و بدون اينكه در آن را باز كنيد آن را از روي پلاستيك آنقدر بفشاريد تا بذر ها به صورت دانه دانه در آيد و كاملاٌ از هم جدا شوند به طوري كه با برداشتن در پلاستيكي بذر به راحتي از  آن بيرون بيايد.

كاه هاي ضدعفوني شده را پس از اينكه كاملاٌ سرد شد داخل يك ظرف تميز ريخته و بذر را هم روي آن ريخته و با دستهاي كاملاٌ تميز آنها را با يكديگر مخلوط كنيم.

پلاستيك چهارلا را برداشته و آن را باز كنيد و مخلوط كاه و بذر را به آن منتقل كنيم و با مشت خوب فشار دهيم و سپس در آن را با طناب ببنديد.

تيغ را بر داريد و روي پلاستيك حدوداٌ 24 سوراخ به صورت( x) ايجاد كنيد اندازه سوراخها حدوداٌ يك سانتيمتر باشد(سعي كنيد فاصله سوراخ ها از يك ديگر برابر باشد)

يك چنگال تميز هم برداريد و ته پلاستيك چند سوراخ ايجاد كنيد تا آب اضافي احتمالي خارج شود.

بسته بوجود آمده را«بستر قارچ» مي گويند اين بستر را به داخل حمام منزل ببريد واز سقف آويزان كنيد اگر آويزان كردن بستر برايتان امكان پذير نيست آن را روي يك چها پايه كوچك قرار دهيد يا به طريقي عمل كنيد كه كف بستر با كف حمام كه آلوده است تماس نداشته باشد.

 

سعي كنيد هر روز از حمام استفاده كنيد تا رطوبت كافي براي رشد قارچ تامين شود.

 

هر روز كه مي گذرد بذر ها رشد مي كنند (پنجه دواني مي كند   ) و روي سطح كاه را مي پوشاند و بين 20 الي 30 روز طول مي كشد تا تمام سطح كاه را فرا گيرد و كاملاٌ سفيد شود تا زماني كه بستر شما در حال پنجه دواني مي باشد فرقي نمي كند كه به آن نورو اكسيژن برسر يا نرسد.

 

پس از  20 الي 30 روز كه كاملاٌ بستر شما سفيد شد بايد منتظر محصول باشيد و از حالا به بعد بستر شما هم نياز به نور دارد و هم نياز به اكسيژن وسعي كنيد پنجره حمام را كمي باز كنيد و لامپ حمام را هم روشن كنيد تا نور كافي در اختيار بستر قرار گيرد(بهتر است از لامپ كم مصرف سفيد استفاده شود)

قارچ ها به صورت تجمعي از سوراخ ها بيرون خواهد زد و حداكثر  5 الي 7 روز طول مي كشد تا كاملاٌ برسد و بهترين زمان برداشت قارچ قبل از برگشتن لبه هاي قارچ به طرف بالا مي باشد و براي برداشت بايد ساقه مشتركي كلاهك ها را با پيچاندن از بدنه جدا نمود(از برداشت كلاهك ها به صورت انفرادي خود داري كنيد)

بسترهاي فوق را به مدت 2ماه نگه داري كنيد تا حداكثر برداشت قارچ استحصال گردد.

 

اگر در شهرهايي زندگي مي كنيد كه آب و هواي شرجي دارد (مثل شهرهاي استان گلستان،مازندران،گيلان) پس از آماده كردن بسترها نيازي نيست آن را داخل حمام منزل قرار دهيد بلكه كافي است آن ها را در فضاي آزاد و جاي كه نور مستقيم آفتاب به آن نخورد قرار دهيد(در سايه)

 

هدف ما از آموزش اين روش پيش بيني با آفتاده بالا بردن اعتماد به نفس شماست و با اجراي اين روش خواهيد فهميد كه توليد اين قارچ چقدر ساده است ولي اگر قصد داريد اين قارچ را توليد و به بازار عرضه كنيد مي توانيد جهت توليد از مكا نهايي مثل پيلوت منزل، انبار هاي خالي منزل، زير زمين  منزل و مكانهاي مشابه استفاده كنيد و فقط كافي است دماي اين مكانها را( به روش خاص ) به  20 الي 30 درجه سانتيگراد و رطوبت آن را به مدت 85 الي 95  درصدبرسانيد(مانند شرايطي كه در  حمام  موجود است) حالا اگر اعتماد به نفس كامل را پيدا كرديد (پس از اجراي آنچه گفته شد) و به اين كار علاقه مند شديد « خود آموز كشت قارچ صدفي در سالن» را با يك تلفن از ما درخواست كنيد و ما با كمال ميل تا آخرين لحظه مشاور شما به صورت تلفني براي رفع ابهامات شما در اين زمينه خواهيم بود.

 تحقیق رایگان 

سایت فروشگاه علمی آسمان

www.asemankafinet.ir

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 10 شهریور 1393 ساعت: 17:10 منتشر شده است
برچسب ها : ,,
نظرات(0)

تحقیق درباره Icu و ccu

بازديد: 891

 

Icu  و ccu

 

هر كدوم از اينا يه واحد توي بيمارستان هستن كه بر اساس كاربرد‌ها و تجهيزاتي كه دارن تقسيم بندي شدن و بيماراني كه در شرايط بحراني هستن، بر اساس نيازشون توي يكي از اين واحد ها بستري ميشن.

 

icu : مخفف intensive care unit هست. همون بخش مراقبت‌هاي ويژه گفته ميشه. اسم‌هاي ديگه‌اي هم داره. مثل: Critical Care Unit (CCU) ، Intensive Therapy Unit و Intensive Treatment Unit (ITU)

اين واحد براي بيماراني هست كه به خاطر آسيب‌هاي شديد يا بيماري‌هاي حاد، نيازمند مراقبت مداوم هستن و به خاطر مشكلاتي كه ارگان‌هاي مختلف بدنشون داره، براي ايجاد عملكرد طبيعي بدن، بايد مدام از يه سري دستگاه ها كمك بگيرن.

مثل بيماراني كه به خاطر تصادف يا بيماري ريوي حاد بايد تنفسشون رو با دستگاه ونتيلاتور كنترل كرد. كه مثل يه ريه‌ي مصنوعي، اكسيژن مورد نياز خونشون تامين شه.

اين بخش نيازمند تجهيزات پيشرفته و پزشكان و پرستاران ماهري هست كه مخصوصا براي اين بخش آماده شده باشن.

 

ccu: اين عبارت مخفف coronary care unit (CCU) هست كه cardiac intensive care unit (CICU هم گفته ميشه. به معني بخش مراقبت‌هاي ويژه‌ قلبي كه براي رسيدگي به بيماراني هست كه از نظر قلبي در شرايط حادي هستن. مثل افرادي كه سكته‌ي قلبي كردن، آنژين ناپايدار دارن يا به هر دليلي سيستم قلب و عروقيشون به خوبي نميتونه كار كنه. نكته‌ي حياتي توي اين بخش اينه كه عملكرد قلب بيمار بايد به طور مداوم مانيتور بشه و نيازمند الكتروكارديو گرام به تعداد بيماران هست.

با اين مانيتورينگ در صورت بروز مشكل، درمان دارويي يا دفيبريلاسيون قلبي مورد نياز خيلي سريع تر صورت ميگيره.

 

nic: اين عبارت هم مخفف Neonatal Intensive Care Unit (NICU) هست. اين بخش مثل همون مراقبت‌هاي ويژه هست منتها براي نوزادان بيمار يا نارس. به همين ترتيب بايد پزشكان و تجهيزاتي كه استفاده ميشه هم متناسب با اين بخش باشن.

به عنوان مثال انكوباتور نوزاد يكي از مهم ترين تجهيزات اين بخش هست.

انواع بخش ویژه[ویرایش]

بخش مراقبت‌های ویژه در هر بیمارستان معمولاً به انواع زیر تقسیم می‌شود:[۲][۳]

 

مراقبت‌های ویژه کودکان Pediatric Intensive Care Unit) PICU)

مراقبت‌های ویژه سیار Mobile Intensive Care Unit) MICU)

مراقبت‌های ویژه جراحی Surgical Intensive Care Unit) SICU)

در ایران، ریاست بیمارستان موظّف است یک نفر از پزشکان شاغل در آن بیمارستان را که در مفاد دوره بالینی تخصصی خود دوره مراقبت‌های ویژه (متخصصین بیهوشی، متخصصین داخلی، و متخصصین ریه) پیش‌بینی شده‌است را بر اساس قابلیت، تجربه و تبحر علمی و عملی بعنوان ریاست بخش مراقبت‌های ویژه منصوب نماید. در صورتی که انتخاب رئیس بخش مراقبت‌های ویژه از گروه‌های نام‌برده امکان‌پذیر نباشد، ریاست بیمارستان می‌توانند از سایر گروه‌های تخصصی که دوره مورد تایید وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و دانشگاه‌ها را گذرانده باشند یکنفر را بعنوان ریاست بخش انتخاب نماید.[۴]

 

سرپرستار بخش مراقبت‌های ویژه از کارشناسان ارشد پرستاری که دوره خاصی تحت عنوان طب مراقبت ویژه را طی نموده‌اند انتخاب خواهد شد. پرستاران با ۳ سال سابقه کار در بخش مراقبت ویژه نیز بعنوان اولویت دوم می‌توانند به سمت سرپرستار بخش مراقبتهای ویژه انتخاب شوند و رئیس آی‌سی‌یو یک متخصص بی هوشی می‌باشد.

 

ارزیابی بیماران قبل از پذیرش به بخش مراقبت ویژه به صورت معاینه بالینی و درج یافته‌ها در برگ مشاوره (درخواست شده توسط پزشک معالج اولیه) بعهده پزشک مقیم می‌باشد.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 10 شهریور 1393 ساعت: 12:09 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق درباره ارزشیابی پیشرفت تحصیلی

بازديد: 2173

 

سایت فروشگاه علمی اسمان :

تحقیق رایگان

تحقیق درباره ارزشیابی پیشرفت تحصیلی

نگرش كنوني علماي تعليم و تربيت به ارزشيابي پيشرفت تحصيلي به عنوانمكمل موثر آموزش و فرآيند ياددهي يادگيري ، مباحث نوين و پويا در زمينه يارزشيابي را به همراه داشته است.

در ديدگاه هاي نوين ارزشيابي تحصيلي ،جايگاهي براي تنش و اضطراب دانش آموز در مقابل واژه ي هميشگي “ امتحان ” وجود ندارد،بلكه امتحان در قالب جديد “ ارزشيابي پيشرفت تحصيلي ” با تاكيد بر انواع آن و باواژگاني نو و پويا و ارائه ي سا ز و كارهاي منطبق با فلسفه ي تعليم و تربيت و درراستاي تحقق اهداف آموزش و پرورش معرفي مي گردد .

موجي كه در سالهاي اخير باتغيير آئين نامه امتحانات دوره هاي ابتدايي و راهنمايي تحصيلي آغاز گرديد ، در همينراستا ارزيابي شده و ضمن آنكه تعداد دفعات امتحان يا آزمون پاياني را از 3 به 2نوبت تقليل داد ، واژه هاي مترقي ( ارزشيابي مستمر )‌و ( فعاليتهاي خارج از كلاس ) را به ميدان آموزش و پرورش عمومي وارد نموده ، فصلي جديد در ارتباط با ارزشيابيپيشرفت تحصيلي را گشود .

در اين مقوله بر آنم تا با تكيه بر مطالعات انجامگرفته در راستاي ارزشيابي توسط صاحب نظران و اساتيد گرامي ، به بحث پيرامونارزشيابي به مفهوم واقعي آن بپردازم .

اميد كه اين تلاش در تحقق اهداف آموزشو پرورش عمومي و نيز تنوير افكار معلمان محترم در رابطه با ارزشيابي پيشرفت تحصيليموثر واقع گردد.

ارزشيابي پيشرفت تحصيلي به عنوانيك تخصص

يكي از تخصص هاي مورد نياز دست اندركاران تعليمو تربيت در سطوح مختلف سازماني واجرائي ، برخوردار بودن از دانش و مهارت سنجش وارزشيابي پيشرفت تحصيلي مي باشد كه فقدان آن در عرصه ي عمل و اجرا ، ناكارآمديفرايند ياددهي يادگيري را به دنبال خواهد داشت .1

لذا بايد گفت : تاثيرارزشيابي پيشرفت تحصيلي در ارتقاء بهره وري و بهبود اثر بخشي نظام تعليم و تربيتاجتناب پذير مي باشد .

ضرورت ارزشيابي آموزشي

درواقع قدمت اندازه گيري وارزشيابي آموزشي به آن زمان بر مي گردد كه براي اولين بارفردي به آموزش فرد ديگري پرداخته است .

در اينجا ماهيت آن ارزشيابي مد نظرما نيست بلكه مراد ، بيان لازم و ملزوم بودن آموزش و ارزشيابي
بوا سطه ي همزمانيو همگامي در تحولات عرصه هاي تعليم و تربيت است .

در تعريفي كه اغلب مربيانتربيتي از آموزش و پرورش مي كنند ، آن را به عنوان يك سلسله فعاليت هاي منظم ميدانند كه در جهت ايجاد تغييرات مطلوب در رفتار فراگير صورت مي گيرد.

باتوجه به اين تعريف ، هرگز نمي توان بدون ا ندازه گيري وارزشيابي تغييرا ت ، ادعانمود كه
آموزش صورت گرفته است .

به عبارتي مي توان ارزشيابي را شاهدي بهنحوه ي آموزش و داوري بر ميزان يادگيري ( كه نتيجه آموزش است )‌ قلمداد كرد .2

جايگاه و نقشارزشيابي پيشرفت تحصيلي در آموزش و يادگيري فرايند - مدار

هدف نهايي تعليم و تربيت ، انسان سازي و آيندهسازي است . از آنجا كه آينده ي جوامع به دست انسانها ساخته مي شود ،هدف و رسالتاصلي تعليم و تربيت را بايد در انسان سازي جستجو
كرد …… كه بخش عمده ي آن بهنهاد رسمي آموزش و پرورش و مدرسه سپرده شده است .

مهم ترين مسووليت مدرسهبرنامه ريزي براي آموزش ويادگيري است .

براي آنكه آموزش به يادگيري منتج شودبايد براي آن برنامه ريزي شود .

طراحي آموزشي شامل كليه ي تجارب و فرصتهايياددهي و يادگيري است كه از جانب معلم به منظور ايجاد تغييرات مطلوب در رفتارفراگيران طراحي واجرا مي شود و بازده آن مورد ارزشيابي قرار
مي گيرد .

ارزشيابي پيشرفت تحصيلي به عنوان جزيي جدا ناشدني از فرايند ياددهي ويادگيري محسوب
مي شود كه هدف آن كشف مشكلات آموزش و يادگيري و برنامه ريزي برايرفع اين مشكلات
مي باشد .3

بد نيست در اينجا به تفاوت ديدگاه رفتارگرايانو ديدگاه شناختي پيرامون ارزشيابي بپردازيم .

در رويكردهاي رفتارگرايي ،ارزشيابي بيشتر به نتيجه ي بازده يادگيري توجه دارد و براي تعيين
ميزان پيشرفتيادگيرندگان و رسيدن به هدفهاي آموزشي به كار گرفته مي شود .

اين نوعارزشيابي غالبا در پايان درس يا پايان يك دوره ي آموزشي اعمال مي شد تامعلوم شود چهمقدار از تغييرات مورد نظر ، در اعمال و رفتار فراگيران ظاهر شده است .

دراينجا فرايند تفكر و مؤلفه هاي آن مورد توجه قرار مي گيرد و تنها پاسخ دادن بهمحركهاي آموخته شده ، نشانه ي يادگيري و دست يافتن به يك هدف آموزشي محسوب مي شود .

ابزارهاي اندازه گيري و سنجش پيشرفت يادگيري غالبا بر آزمونهاي مداد وكاغذي تاكيد دارد كه در قالب پرسشهاي كليشه اي و حافظه اي ، يادگيري هاي پراكنده يفراگيران را مورد ارزشيابي قرار مي دهد .

در رويكردهاي شناختي در كنار توجهبه نتيجه و بازده يادگيري ، به فرايند يادگيري و
مجموعه ي فعاليتهاي ذهني كهيادگيرنده از طريق آنها به نتيجه رسيده است نيز توجه مي شود .

در اينجا صرفاارزشيابي به ارائه ي پاسخهاي مورد انتظار از يادگيرنده ، بسنده نمي كند ،بلكه
مي خواهد بداند چرا و چگونه يادگيرنده به چنين نتايجي دست يافته است .

در ارزشيابي فرايند مدار ، ارزشيابي پيشرفت يادگيري به عنوان امري مستمر وپويا در نظر گرفته مي شود كه در تمام مراحل آموزش و يادگيري بهكار گرفته مي شود ودر واقع نقش تكويني دارد و هدف آن اصلاح و بهبود فرايند ياددهي - يادگيري مي باشد .

بهترين زمان براي اين نوع ارزشيابي ، زماني است كه فرايند آموزش و يادگيريدر حال انجام است .

در اين رويكرد ، توصيف عملكرد يادگيرنده در هر مرحله ازيادگيري كمك خواهد كرد تا يادگيرنده و معلم ، مشكلات آموزش و يادگيري را شناسايينموده و براي رفع آنها اقدام كنند .

اين نوع ارزشيابي را مي توان به هر سهشيوه ي گفتاري ، نوشتاري و عملكردي و با استفاده از انواع ابزارهاي اندازه گيري وسنجش مانند بحث و گفتگو ، ارائه ي گزارش شفاهي ، پاسخ دادن به پرسشهاي كتبي ،اجراي
پروژه هاي پژوهشي و .. مورد استفاده قرار داد .4

ويژگي ارزشيابي فرايند - مدار

اين نوع ارزشيابي صرفا به ارزشيابي از جانب معلم محدودنمي شود ، بلكه در كنار آن ، يادگيرنده به
خود ارزشيابي فردي ، گروهي و كلاسي ميپردازد واز اين طريق نقاط قوت و ضعف خويش ، گروه و كلاسي را كه در آن عضويت داردروشن مي سازد .

نتابج ارزشيابي فرايند مدار ، نه تنها ميزان تحقق هدفهارا درهر مرحله از آموزش و يادگيري نشان مي دهد ، بلكه بازخورد آن ، زمينه ي اصلاحات لازمدر برنامه ي درسي ، مواد آموزشي ، رسانه ها ، روشهاي تدريس و فرايند ارزشيابيپيشرفت تحصيلي را فراهم مي نمايد .5

آشنايي با مفاهيم ارزشيابي

الف - اندازه گيري ( Measurment ) :

فرايندياست كه تعيين مي كند يك شخص يا يك چيز ، چه مقدار از يك ويژگي برخوردار است . 6

دكتر حسن پاشا شريفي در اين مورد مي گويد :

انداره گيري يعني نسبتدادن اعداد به مقادير متفاوت خصايص افراد بر اساس يك قاعده ي معين . 7

ب سنجش ( Assessment ) :

به معناي جمع آورياطلاعات در مورد آموخته ها و فرايند يادگيري دانش آموزان به منظور كسب آگاهي ازميزان يادگيري و نيازهاي آموزشي آنان است .

اين جمع آوري اطلاعات مي تواندبه شيوه هاي مختلف صورت پذيرد ، مانند :

مشاهده ي رفتار و ثبت مشهودات ،انجام محاسبه ، اجراي آزمون و . 8

جآزمون ( Test ) :

وسيله يا ابزاري است كه براي اندازه گيري عملكردآزمودني بكار مي رود .

آزمون ممكن است شامل مجموعه هايي از پرسش هاي امتحانيباشد . آزمون همچنين مي تواند شامل موقعيتي باشد كه دانش آموز در آن موقعيت ياانجام دادن يك كار يا يك تكليف ، ميزان توانايي و مهارت خود را نشان دهد . 9

د امتحان ( Examination ) :

عبارت است از تعدادي سوال كه به صورت گزينش تصادفي از جامعه اي ازسوال ها تهيه شده
و يا به عبارت ديگر يك وسيله يا روشي است كه در آن آزمودني هابا تعدادي از سوال هاي همخوان و هماهنگ با يكديگر مواجه مي گردند ، يا به انجامفعاليت هاي علمي وادار مي شوند كه در نتيجه ي اين شرايط و در خاتمه ي موقعيت ، ميتوان از تواناييهاي افراد شركت كننده ي در امتحان مقايسه اي كمي به دست آورد . 10

دكتر پاشا شريفي ، امتحان را آزموني در مقياس وسيع تر تعريف نموده و آنرامعمولا شامل چند آزمون
مي داند كه اغلب به صورت رسمي انجام مي گيرد .

ه ارزشيابي ( Evaluation ) :

ارزشيابي به يك فرايند نظام دار براي جمع آوري ، تحليل و تفسيراطلاعات گفته مي شود به اين منظور كه تعيين شود ، آيا هدفهاي مورد نظر تحقق يافتهاند يا در حال تحقق يافتن هستند و به چه ميزاني ؟11

و ارزشيابي پيشرفت تحصيلي : ( Academic achivement evaluation ) :

ارزشيابي پيشرفت تحصيلي عبارت است از سنجش عملكرديادگيرندگان و مقايسه ي نتايج حاصل با هدفهاي آموزشي از پيش تعيين شده به منظورتصميم گيري در اين باره كه آيا فعاليت هاي آموزشي معلم و كوششهاي دانش آموزان بهنتايج مطلوب انجاميده اند و به چه ميزاني ؟ 12

اصول و مفاهيم قابلتاكيد در ارزشيابي

Ø چون ارزشيابي حالت فرايندي دارد، جريان آن متوقف د ر مرحله ي خاصي ازفعاليت يا فعاليتها
نمي باشد .

Ø فعاليت ارزشيابي ، نظامدار و هدفمند است ومراحل منظم ومستمر و منسجمي دارد كه براساس آن ، تحليل يافته ها و مقايسه ها صورت مي گيرد .

Ø نتيجه ي ارزشيابي ،داوري و تصميم گيري است ،در غير اين صورت فاقد ارزش اساسي و توجيه علمي است . 13

اهدافي كه ارزشيابي آموزشي درنظر دارد

با عنايت به اهميت ارزشيابي آموزشي ، مي توان اهدافزير را براي آن مطرح نمود :

Ø ارزشيابي آموزشي مي تواند به عنوان عاملي موثردر تشخيص شيوه ي صحيح تدريس و كمك به ارتقاء و اعتلاي آن ياري رسان معلم باشد .

Ø بر اساس نتايج حاصله از ارزشيابي آموزشي مي توان در انتخاب معلمانكارآمد و شيوه ي تدريس موثر تصميم گيري نمود .

Ø دانش آموزان نيز در اينزمينه بهره ور خواهند شد و از نتايج ارزشيا بي مي توانند به نقاط ضعف و قوت خودآگاهي پيدا نموده درصدد رفع يا تقويت آن نقاط باشند .

Ø ترسيم ضوابط خاص درزمينه ي ارائه ي شيوه هاي موثر تدريس

نقش ارزشيابي در برنامه درسي و پيشرفتتحصيلي

بحث ارزشيابي را مي توان از مهم ترين مباحث قلمروبرنامه ي درسي و پيشرفت تحصيلي دانست ، كه بطور بايسته مورد توجه قرار نگرفته است .

تا قبل از 1930 ، فعاليت و عملكرد يادگيرنده در فرايند يادگيري ، پايه واساس ارزشيابي را تشكيل مي داد . بر همين اساس ، ميزان موفقيت يك برنامه ي درسي نيزباتوجه به ميزان موفقيت شاگردان در يادگيري محتواي آن برنامه ي درسي ، سنجيده مي شد .

براي نخستين بار ، درفاصله ي سالهاي 1930 تا 1940 ، رالف تايلر ، مساله يارزشيابي برنامه ي درسي را مطرح كرد .

او ارزشيابي برنامه ي درسي را در قالب، اندازه گيري و سنجش پيشرفت تحصيلي دانش آموزان مطرح نمود و معتقد بود كه درارزشيابي يك برنامه ي درسي بايد به ارزشيابي بازده يا محصول برنامه بر اساس هدفهايآن توجه شود .

ارزشيابي هدفهاي آموزشي زماني به اوج اهميت خود رسيد كه بلومو همكارانش به طبقه بندي حيطه هاي يادگيري اقدام كردند و يادگيري هدفهاي تربيتي رادر سه حيطه ي شناختي ، عاطفي و رواني حركتي قرار دادند . هدف ارزشيابي ، فراهمكردن اساسي براي تصميم گيري در مورد نياز براي تغيير و راهنمايي است .

ارزشيابي مداوم اجازه ميدهد اصلاح يك برنامه ، ادامه داشته باشد و نيزارزشيابي قادر است يك تصوير كلي از يك برنامه ، كه بايد شكل بگيرد ، ارائه دهد وقضاوت درباره ي اختصاصي بودن ( Rite ctiveness ) ، نتيجه بخش بودن ( Appropriateness ) و كارا بودن ( Efficiency ) برنامه ي مدرسه و فعاليتها را ممكنسازد . 14

اما به راستي سه مقوله ي مطرح شده در ارتباط با يك برنامه ، بهويژه در مدرسه چه زوايايي را شامل
مي شود ؟ چه مسائلي را مورد توجه قرار مي دهد؟ و در نهايت محورهاي اساسي اين سه مقوله در كارآمدي يك برنامه چه خواهد بود؟

در قسمتهاي زير به بحث هاي فوق از كلام دكتر رضا محمودي مي پردازم :

اختصاصي بودن يكبرنامه :

اين مقوله موارد ذيل را مورد توجه قرار ميدهد :

Ø همانند كردن رشد نيازهاي يادگيري دانش آموزان .

Ø ويژگي ها ونيازهاي دانش آموزان را كه در اهداف گروه قرار دارد ، تشخيص مي دهد و برآورد مي كند .

Ø تجربيات و علايق زندگي دانش آموزان راتصديق مي كند و همانند مي نمايد .

Ø برنامه ريزي را ، هم براي يادگيري و هم براي ارزيابي تشريح مي كند .

Ø روي نتايج يادگيري مشترك تمركز مي كند و زمينه ي مشترك را تلفيق مينمايد .

كارايي يك برنامه :

درزمينه ي كارايي موارد ذيل مد نظر قرار مي گيرد :

Ø مقاصد برنامه ها وفعاليتهاي مستند مدرسه را اتصال مي دهد .

Ø نيازهاي دانش آموزان ويژه را بههم مربوط مي كند .

Ø بر اساس تداوم ، بازخورد دانش آموزان تعديل شده است .

Ø منابع انساني ، فيزيكي و مطالب را فراهم مي كند .



نتيجه بخش بودن يك برنامه :

نتيجهبخش بودن اجزاء برنامه هاي مدرسه ، بوسيله ي گرد آوري داده ها و قضاوت درباره يقلمرو راهبردهاي اجراي مسايل تربيتي و يادگيري دانش آموزان بشرح زير ارزيابي شدهاست :

Ø از برنامه مدرسه به عنوان يك سند پيروي مي شود .

Ø منابعيراشامل مي شود كه فرصتهاي يادگيري دانش آموزان را زياد مي كند .

Ø دانش آموزاندر مراحل يادگيري به صورت فعال درگير هستند .

Ø دانش آموزان از آنچه يادگرفته اند و فرصتها ، براي انعكاس و ارزيابي خود ، آگاه مي شوند .

Ø فرصتهاو وقت كافي را براي دانش آموزان جهت ارائه نتايج يادگيري در زمينه هاي مورد نظرفراهم
مي كند .

Ø ارزيابي اي كه قادر است در مورد آنچه دانش آموزان ازنتايج يادگيري ارائه داده اند ،
داوري كند را تشكيل مي دهد .

تجزيه و تحليل هدفهايارزشيابي :

الفايجاد رغبت وكسب عادات صحيح آموزشي توسط ارزشيابي قابل تحقق مي باشد .

ب - ارزشيابي به عنوان عاملي براي ارتقاي دانش آموزان مطرح است .

ج - ارزشيابيمي تواند وسيله اي براي بهبود و اصلاح فعاليتهاي آموزشي و روشهاي تدريس معلمباشد.

د ارزشيابي محور مهمي در شناساندن هدفهاي آموزشي در فرايند تدريساست .

ه نارساييهاي تدريس و آموزشي ، در سايه ي ارزشيابي قابل تشخيص وترميم مي باشد.

اصول ورهنمودهايي در مورد سنجشوارزشيابي

با عنايت به مباحثي كه دكتر پاشا شريفي درويژهنامه ي شماره ي 11 پژوهشكده ي تعليم و تربيت مطرح نموده ، موارد ذيل مستفاد مي شود :

Ø ارزشيابي سنجش اساسي و جدايي ناپذير فرايند ياددهي ـ يادگيري مي باشد .

Ø ارزشيابي بايد به شيوه اي برنامه ريزي شده ، منطبق با هدفهاي برنامه وهم آهنگ با راهبردهاي تدريس و يادگيري به صورت مستمر انجام گيرد .

Ø سنجش وارزشيابي بايد بر هدفهاي قصد شده ي برنامه هاي آموزشي استوار باشد وبراي انجام آن ،متناسب با مواد درسي و هدفهاي هر درس از انواع مختلف ابزارها ، فنون و راهبردهايسنجش استفاده شود .

Ø در سنجش وارزشيابي ، نه تنها بازده و نتيجه ي يادگيري، بلكه فرايند و راهبردهاي يادگيري
دانش آموزان ، تعيين و چگونگي و ابعاد كيفييادگيري و روشهايي كه دانش آموزان براي رسيدن به نتايج يادگيري ، بكار مي بندند نيزبايد مورد توجه قرار گيرد .

Ø ابزارهاي سنجش و اندازه گيري و فنوني كه بكاربسته مي شود بايد به گونه اي باشد تا دانش آموزان فرصت يابند كه دانش ، مهارت ،توانايي ، نگرش و ديگر صلاحيتهاي آموخته شده ي خود را به راههاي مختلف نشان دهند .

آنچه معلم بايد در ارتباط با ارزشيابي بداند و رعايتنمايد

1. در ارزشيابي توسط معلم بايد تفكر و مهارتسطح بالاي دانش آموزان سنجيده شود نه
آموخته هاي طوطي وار آنان .

2. درارزشيابي معلم بايد به تفاوتهاي فردي دانش آموزان عنايت ويژه شود و به جاي آنكهعملكرد
دانش آموزان باهم مقايسه شود موارد ذيل مد نظر قرار گيرد :

الف ـ مقايسه ي عملكرد دانش آموزان با اهدافآموزشي .

بـ مقايسه ي عملكرد دانشآموزان با عملكردهاي قبلي خودشان و توانايي هاي آنان .

3 . سوق دادندانش آموزان به سوي آموختن مهارتهاي زندگي واقعي ، حل مسائل و معضلات اجتماعي وايجاد روابط مناسب بين مدرسه و جامعه از محورهاي اساسي در ارزشيابي معلم بايد باشد .

4 . در ارزشيابي معلم بايد همكاري هاي گروهي و رشد اجتماعي جايگزينرقابتهاي فردي شود .

5 . پرورش توانايي خود سنجي وقضاوت در مورد عملكرد خودو ديگران بايد از ثمرات ارزشيابي معلم باشد .

قضاوت پيرامون عملكردهاي خوديكي از پيوندهاي استوار جامعه است كه مي تواند نقطه ي آغازين آن ازمدرسه باشد .

انواع ارزشيابي

1 . ارزشيابي آغازين ( preassessment ) :

اين نوعارزشيابي همانگونه كه از نام آن نيز مشخص است ، نخستين ارزشيابي معلم است كه پيش ازفعاليت هاي آموزشي او به اجرا در مي آيد .

معلم در اين نوع ارزشيابي بهآموخته هاي پيشين دانش آموزان واقف مي گردد .

2 . ارزشيابي تكويني ( formative evaluation ) :

اين نوع ارزشيابي داراي تعاريف متعددي است كه در ذيل به پاره اي ازآنها اشاره مي شود :

v آنچه عمدتا به منظور كمك به اصلاح موضوع موردارزشيابي ، يعني برنامه يا روش آموزشي ، مورد استفاده قرار مي گيرد ، ارزشيابيتكويني نام دارد .15

v ارزشيابي تكويني ، كه ارزشيابي منظم ومداومي است وبراي تشخيص آموخته هاي دانش آموز
در پايان هر بخش يا هر فصل از برنامه و در طولسال تحصيلي انجام مي گيرد .16

v ارزشيابي تكويني عبارت است از قضاوت در مورداطلاعات جمع آوري شده در طول فعاليت آموزشي كه به منظور تصميم گيري هاي بعدي وبهبود فرايند يادگيري صورت مي گيرد .17

v ارزشيابي تكويني يا مستمر بافرايند ياددهي ـ يادگيري يك پارچه مي شود و در سر تا سر
دوره ي آموزش تداوم مييابد .اين نوع ارزشيابي ، هم بر فرايند يادگيري و هم به بازده يا
فرآورده هاييادگيري تاكيد دارد . 18

3 . ارزشيابي پاياني ( تراكمي ) ( summative evaluation ) :

اداره ي كل سنجش وارزشيابي درجزوه ي منتشره ي خود ، ارزشيابي پاياني را به صورت ذيل تعريف نموده است :

Ø در ارزشيابي تراكمي ، تمام آموخته هاي دانش آموزان در طول يك دوره ي آموزشيتعيين
مي شود و هدف آن نمره دادن به دانش آموزان و قضاوت درباره ي اثر بخشي كارمعلم و برنامه ي درسي با يكديگر است.

دكتر پاشا شريفي ، تعريف ذيل را برايارزشيابي پاياني ( تركمي ) ارائه نموده است :

Ø ارزشيابي تراكمي اغلب درپايان دوره ي آموزشي يا واحد درسي انجام مي گيرد . هدف اين نوع ارزشيابي تعيين سطحدانش ، مهارت ، توانايي و نگرش پرورش يافته در يك دوره ي آموزشي بر اساس برنامه يخاص و هدفهاي آموزشي از پيش تعيين شده است .

در نهايت عليرضا محمد ميرزايي ،براي ارزشيابي پاياني نقدي به صورت ذيل ارائه كرده است :

Ø ارزشيابي پاياني ( تراكمي ) كه در پايان هردوره ي آموزشي براي تشخيص آموخته ها ي دانش آموز از كلمفاهيم و مطالب كلي و مهارتهاي آموخته شده توسط دانش آموز در يك درس انجام مي گيرد .

نتايج ارزشيابي تشخيصي براي معلم ودانش آموز

ارزشيابي تشخيصي به معلم امكان مي دهد تا مطالب درسي وروشهاي آموزش را با سطح آموخته هاي پيشين و نيازهاي دانش آموزان تطبيق دهد و تجاربيادگيري مناسب را برايشان فراهم سازد . معلم بر اساس نتايج حاصل از ارزشيابي تشخيصي، شكاف بين توانايي هاي فعلي دانش آموزان و پيش نيازهاي يادگيري مطالب جديد را ازطريق آموزش جبراني و ترميمي پر مي كند . 19



ارزشيابي تشخيصي چه اهدافي را دنبال مي كند ؟

اهداف ارزشيابي تشخيصي عبارتند از :

Ø مشخص نمودن ميزانآموخته هاي دانش آموزان و معلومات آنان .

بديهي است اين شناسايي سنگ زيربناي آموزش هاي بعدي دانش آموزان خواهد بود . ”

Ø كشف و تشخيص معضلات ،مشكلات و نارسايي هاي آموزشي دانش آموزان .

Ø وجود مشكلات گوناگون آموزشيدردانش آموزان امري طبيعي و تقريبا اجتناب ناپذير مي باشد كه به
وسيله يارزشيابي تشخيصي مي توان به اين مشكلات پي برد و در جهت برطرف نمودن آنها برنامهريزي مناسب طراحي نمود . ”

Ø اتخاذ برنامه ي مناسب همراه باتصميم گيري درجهت نوع آموزش لازم در راستاي برطرف نمودن نقاط ضعف آموزشي دانش آموزان .

نتايج ارزشيابي تكويني براي معلم ودانش آموز

Ø ايجاد بازخوردي براي معلم و دانش آموز كه در سايه ي آنمي توانند مشاهده كنند هدفهاي آموزشي تا چه اندازه تحقق يافته است .

Ø تصميمگيري معلم با استقاده از اين بازخورد ، در مورد انطباق برنامه و روشهاي آموزشي باسطح يادگيري و نيازهاي دانش آموزان .

Ø ايجاد فرصت براي دانش آموزان در جهتتوجه نسبت به آنچه ياد مي گيرند و مهارت ها و
توانايي هاي فكري خود را پرورشدهند .

Ø ايجاد امكان براي دانش آموزان در جهت كسب آگاهي از نقاط ضعف و قوتخود براي رسيدن به اهداف آموزشي ، رفع نارساييها و پرورش و تقويت جنبه هاي مثبتتوانايي هاي خود .

هدفهاي ارزشيابيتكويني 20

الف ـ آگاهي از كيفيت برنامه ي درسي و پيشرفت آن .

ب ـ بررسي روشهاي تدريس معلم و كيفيت يادگيري دانش آموز و راهنمايي او واصلاح تدريجي
فرايند آموزش و يادگيري .

ج ـ به دست آوردن نمرات و قضاوتدرباره ي فراگيري مرحله به مرحله دانش آموز در
چهار چوب هدفهاي جزيي و رفتاري آنبخش .

ويژگي ارزشيابي پاياني  چیست

اين نوع ارزشيابي در جهت هدفهاي كلي انجام مي شود و منظور ازانجام اين نوع ارزشيابي ، تشخيص مهارت هاي آموخته شده و تعيين استعدادها و پيش بينياحتمال موفقيت در كلاس ها و يا دوره هاي بعدي است .

ارزشيابي پاياني ميتواند مورد تجزيه و تحليل دست اندركاران واحدهاي آموزشي قرار گيرد
تا با اتخاذتصميم گيري مناسب واحد آموزشي را درمسير مطلوب خود قرار دهد .


منابع
ارزشيابي در مدارس از عليرضا محمدميرزايي -مجموعه رويه هاي سنجش وارزشيابي از اداره كل سنجش

خلاصه مقالات همايشارزشيابي در خدمت تعليم وتربيت به اهتمام دفتر ارزشيابي تحصيليوتربيتي

پژوهش نامه آموزشي شماره 11 از پژوهشكده تعليم وتربيت - مجموعهجزوات آموزشي سنجش وارزشيابي

شماره 1 از معاونت آموزش وپرورش عمومي استانفارس -تجارب ومطالعات مولف پيرامون سنجش وارزشيابي

با تشکر
سایت فروشگاه علمی اسمان

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 09 شهریور 1393 ساعت: 17:03 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,
نظرات(0)

تحقیق کامل درباره آموزش پيش دبستاني

بازديد: 501

 

 

سایت فروشگاه علمی آسمان تقدیم میکند :

تحقیق کامل درباره آموزش پيش دبستاني

تاريخچه آموزش پيش دبستاني

سوابق تاريخي آموزش پيش دبستاني در كشور اسپانيا به نيمه دوم قرن 19ميلادي (زمانيكه يكسري مراكز آموزشي كودكان بر اساس اصول آموزشي فردريك فربول تأسيس گرديد) بازمي‌گردد.در اوايل قرن 20 آموزش پيش دبستاني مورد توجه قرار گرفته ورشد كرد. خصوصاً در منطقه كاتالونيا اين رشد در نتيجه احداث مراكز خصوصي آموزشي كودكان بود. درمراكز اسپانيا احداث گرديد. مفهوم آموزشهاي پيش دبستاني طي سالهاي 1936 تا 1970بيشتر بر كمك ومشاركت در آماده سازي كودكان جهت ورود به مدارس ابتدايي  وآموزشاوليه محدود مي‌گرديد.از اين روي،غفلت در توجه به آموزش پيش دبستاني بعنوان يك سطحآموزشي منجر به غفلت دولت از اجراي برنامه‌هاي  رسمي در اين مراكز گرديد.اين درحالي است كه از سال 1970، آموزش پيش دبستاني به عنوان نخستين مرحله رسمي نظامآموزشي كشور مورد توجه قرار گرفت.

از سال 1985 نيز برنامه‌هاي عملي آموزش پيش دبستاني با هدف حذف موانع موجود برسر راه استقرار اين سطح آموزشي به مورد اجرا در آمد.طي سال 1990 قوانين LOGSE دراين سطح آموزشي سازماندهي گرديده و اين مقطع آموزشي با عنوان آموزشي پيش دبستانيمرحله بين رده‌هاي سني 0 تا 3سالگي واز 3 تا 6 سالگي  براي كودكان طراحي گرديد. اگرچه اين سطح آموزشي بعنوان سطح غير اجباري ارائه  مي‌گردد اما به اصلاح فرآيند آموزشكودكان و رشد مهارتهاي دانش آموزان ورودي مقطع آموزش ابتدايي منتهي  مي‌گردد.  برنامه LOGSE نيز به ارزيابي اين نوع آموزش ونقش آن درمقايسه با ديگر سطوح آموزشي  مي‌پردازد.دولت اسپانيا نيز برفراهم سازي مراكز مناسب آموزشي و مراقبتي ويژه كودكانمعتمد  مي‌باشد.

ساختار آموزشي  آموزش پيش دبستاني

تعداد كل مراكز و واحدهاي آموزش پيش دبستاني و نرخ مراكز آموزش دولتي طي سال 2000

تعداد كل 15739

مراكز آموزش پيش دبستاني

نرخ مراكز دولتي 7202

تعداد كل 59199

واحدهاي آموزشي

نرخ مراكز دولتي 6852

 

نرخ كودكان ثبت نامي مراكز آموزش پيش دبستاني بر مبناي نوع مالكيت مراكزآموزشي طي سال2000

19.7درصد (56/1164نفر)

تعداد كل

19.0درصد

مراكز دولتي

20.9درصد

 مراكز خصوصي

 

نرخ حضور كودكان رده‌هاي سني مختلف در مراكز آموزش پيش دبستاني طي سال 1999

1.3

كودكان رده سني زير1 سال

5.7

كودكان رده سني 1سال

13.7

كودكان رده سني 2 سال

75.3

كودكان رده سني 3سال

98.0

كودكان رده سني 4 سال

100

كودكان رده سني 5 سال

سال تحصيلي

سال تحصيلي در مراكز آموزش پيش دبستاني معمولاً از هفته اول ماه سپتامبر آغازشده و تا پايان هفته ماه جولاي ادامه مي‌يابد. از جمله تعطيلات طولاني نيزمي‌توانبه تعطيلات يك هفته‌اي كريسمس، تعطيلات يك هفته‌اي عيد پاك و تعطيلات ماه آگوستاشاره نمود، گفتني است كه كودكان مراكز پيش دبستاني از مجوز حضور بيش از 9 ساعت دراين مراكز برخوردار نمي باشند.

اصول بنيادين قانونگذاري

 

  آموزش پيش دبستاني

  آموزش پيش دبستاني

 

 

 

با اجراي برنامه LODE طي سال 1985 و برنامه  LOGSE طي سال 1995 ايجاد مبانيقانوني وپايه‌اي  براي ساختار آموزشي پيش دبستاني در كشور اسپانيا فراهم آمد. علاوهبر اين در خصوص سازماندهي ومديريت مراكز آموزش پيش دبستاني، در قالب برنامه‌هاي LODEو LOGSEسري قوانين ويژه آموزش پيش دبستاني براي جوامع مستقل تدوين گرديد. گفتنياست چنين قوانيني به سازماندهي مراكز پيش دبستاني توسعه قوانين اين مراكزمي‌پردازند. علاوه  بر اين مباني مصوب برنامه LOGSE به برآورده سازي حداقل نيارهايمراكز آموزشي من جمله مراكز آموزش پيش دبستاني تاكيد دارد.

اهداف آموزشي

  آموزش پيش دبستاني

 

از جمله مهم ترين اهداف آموزشي مراكز آموزش پيش دبستاني  مي‌توان به موارد ذيلاشاره نمود:

1- بهبود توان فيزيكي، ذهني، احساسي، اجتماعي واخلاقي كودكان

2- تقويت روابط ميان كودكان و والدين

3- كسب شناخت كافي از درك كودكان و تربيت آنان در جهت ارائه تصوير مثبت و واقعياز خود و دستيابي به احساس خود اعتمادي

4- ارزيابي و شناخت استعدادها و محدوديت‌هاي رفتاري و شخصيتي كودكان

5- تربيت كودكان در جهت گام برداشتن در حوزه روابط اجتماعي و تاكيد بر آن

6- بهبود طرز تفكر كودكان در جهت احترام گذاري و مشاركت با ساير افراد جامعه

7- تقويت روحيه كودكان در جهت شناسايي جنبه‌هاي مختلف شخصيتي و استعدادي آنان بهويژه در پرداختن به فعاليتهاي هنري و ورزشي

 

 

 

 

 

آموزش پيش دبستاني

ساختار آموزشي

  آموزش پيش دبستاني

 

آموزش پيش دبستاني در كشور انگلستان در مهدهاي كودك و مدارسآمادگي به كودكان رده هاي سني 4-2 سال ارائه مي گردد.با وجودي كه آموزش كودكانانگليسي تا سن 5 سالگي اجباري نمي باشد، با اين حال بالغ بر 96 درصد از كودكان ردههاي سني 4 سال و بالاتر در مراكز آموزشي پيش دبستاني ثبت نام مي نمايند.

طبق آمار به دست آمده در سپتامبر سال98، در اسكاتلند 38% ازكودكان رده هاي سني4-3 سال درمراكز آموزش پيش دبستاني ثبت نام نموده اند. تداركامكانات و اتخاذ شرايط ويژه آموزش پيش دبستاني از محل اختيارات و مقامات دپارتمانهاي محلي آموزش و پرورش و هيئت هاي مديره آموزش غير رسمي تامين مي گردد. با وجوديكه در قوانين آموزشي و مفاد اختيارات مقامات محلي دپارتمان هاي آموزشي(LEA )مسؤوليتتدارك امكانات آموزشي مقطع آموزش پيش دبستاني لحاظ نگرديده است اما با اين حالهزينه هاي آموزشي مقطع آموزشي مذكور از محل بودجه دولتي حوزه آموزش، بودجه دوايرمحلي آموزش و پرورش و هيئت مديره مدارس پيش دبستاني تأمين مي گردد. به عبارت ديگردواير محلي آموزش و پرورش (LEA ) عهده دار مسووليت فراهم سازي شرايط مناسب برايكودكان رده هاي سني2 تا 5 سال و شناسايي نيازهاي ويژه مقطع آموزشي پيش دبستاني ميباشند .پذيرش كودكان درمقطع آموزش پيش دبستاني با معيارهاي تعيين شده توسط مدارس وبر اساس خط مشي هاي آموزشي دواير محلي آموزش و پرورش LEA صورت مي پذيرد كه از جملهاين معيارها مي توان به بررسي نيازهاي روانشناختي و آموزشي كودكان اشاره نمود. علاوه بر اين، كليه نهادها و مراكز ارائه دهنده خدمات اجتماعي كشور انگلستان ازمركز آموزشي پيش دبستاني برخوردار مي باشند كه كودكان زير 5 سال را تحت پوشش قرارمي دهند. عمده خدمات آموزش پيش دبستاني در كشور انگلستان از سوي ادارات خدماتاجتماعي با اختيارات محلي ارائه مي گردد.گفتني است كه مراكز مذكور بر پايه درجهنيازمندي كودكان به كمك متخصصين و خانواده هاي انگليسي درجهت ارائه خدمات آموزشي،بهداشتي و روان شناختي كودكان فعاليت مي نمايند. كليه مؤسسات آموزشي پيش دبستانيتحت نظارت ادارات محلي و مركزي آموزش و پرورش از سوبسيدهاي آموزشي برخوردار ميگردند. لازم به ذكر است، آن دسته از مراكز آموزشي پيش دبستاني كه تحت حمايت دوايرمحلي آموزش و پرورش (LEA ) اداره مي گردند، به طور كامل تحت حمايت هاي مالي دولتينيز قرارمي گيرند. علاوه بر اين مراكز آموزش خصوصي پيش دبستاني نيز فعاليت دارند كهتوسط والدين و انجمن هاي آموزش خصوصي سازمان دهي، نظارت و تأمين اعتبار ميگردند.طبق آخرين آمار بدست آمده طي سال1993، 51 درصد از كودكان رده هاي سني4-3سالبريتانيايي در مراكز پيش دبستاني دولتي و4درصد نيز در مدارس پيش دبستاني خصوصي ثبتنام نمودند. طي سال هاي 92/1991 در ولز، 5/68 درصد از كودكان در مدارس پيش دبستانيدولتي و 5/1 درصد در مدارس پيش دبستاني خصوصي ثبت نام نمودند.

به طور كلي مي توان گفت كه بالغ بر90درصد كودكان بريتانيايي ردههاي سني5-2 سال، از شرايط لازم جهت حضور در مراكز آموزش پيش دبستاني برخوردارميگردند.درمورخه نوامبر1994، دولت انگلستان توجه عمده اي بر تأسيس اماكن آموزشي پيشدبستاني ويژه كودكان رده هاس سني 5-2 سال متمركزداشت.از جمله اصلي ترين اهداف مقطعآموزش پيش دبستاني مي توان به توسعة مهارت هاي شناختي، فيزيكي، زبانشناسي، عقلاني،اجتماعي كودكان و شخصيتي كودكان رده هاي سني5-2سال اشاره نمود. از مدارس پيشدبستاني كشور انگلستان تحت عنوان مراكز تضمين كننده سلامت فيزيكي و رواني كودكانياد مي گردد.گفتني است كه دوره هاي آموزشي پيش دبستاني كه توسط دواير محلي آموزش وپرورش LEA ارائه مي گردند، 5 روز در هفته از ساعت9صبح تا 3 بعد از ظهر دايرمي باشد. مراكز پيش دبستاني خصوصي نيز معمولاً از ساعت30/7 تا 6 بعد از ظهر در سراسر سال بهارائه خدمات آموزشي پيش دبستاني مبادرت مي نمايند. دانش آموزان مراكز آموزش پيشدبستاني مطابق سن و با توجه به ابعاد كلاس ها گروه بندي مي گردند. مطابق قانون مصوبسال1989، ويژه آموزش كودكان، حضور حداقل 2 كارمند براي تعداد 26 كودك درمهدهاي كودكو 2 كارمند براي تعداد 20 كودك در كودكستان ها ضرروي است.اين درحالي است كه اينميزان در مهدهاي كودك روزانه، به نسبت1 به8 تقليل مي يابد. خدمات آموزش پيش دبستانيدر كودكستان و مهدهاي كودك كشور ايرلند به شهروندان ايرلندي ارائه مي گردد .طبق خطمشي جديد دولت ايرلند تا سال 2004، تدارك عمده آموزشي به اين مقطع آموزشي تعلقخواهد گرفت. طبق آمار به دست آمده طي سال هاي93 1992، تعداد مدارس پيش دبستانيكشور ايرلند بر88مدرسه تمام وقت، تعداد معلمين و مربيان آموزشي پيش دبستانيبر164مربي و تعداد كودكان ثبت نامي بر4500 نفر بالغ مي گردد.

برنامه هاي آموزشي و ارزشيابي تحصيلي

مقررات خاصي در خصوص برنامه ريزي درسي، روش تدريس و يا ارزيابيتحصيلي مراكز آموزش پيش دبستاني كشور انگلستان وضع نگرديده است . از اين روي مديرانو كادر آموزشي مؤسسات به صورت مستقل به تبيين برنامه هاي آموزشي مبادرت مي نمايند.

در سال1989، طبق دستورالعمل تهيه شده توسط هيئت ارشد نظارت آموزشيكشور، كادر آموزشي مراكز آموزش پيش دانشگاهي به گذراندن9ماده آموزشي تحت عناوينهنري، اجتماعي، زبانشناسي، رياضي، اخلاق، فيزيك، علمي، فني و حرفه اي و مذهبي درمدارس آموزش پيش دبستاني موظف گرديدند.

طرح هاي آموزشي آموزش پیش دبستانی

از جمله مهمترين طرحهاي به اجرا در آمده در مراكز آموزش پيشدبستاني انگلستان و ولز ميتوان به موارد ذيل اشاره نمود:

1- طرح توسعه آموزش پيش دبستاني

اجراي طرح توسعه آموزش پيش دبستاني در ايرلند شمالي به احداث بيشاز 900 مركز جديد آموزشي ظرف مدت 4 سال منجر گرديده است. از جمله مهم ترين مشخصهدوره آموزشي پيش دبستاني درايرلند كه وجه تمايز اين كشور با كشور انگلستان نيزمحسوب مي گردد مي توان به اجباري نبودن حضور كودكان درمراكز آموزش پيش دبستانياشاره نمود.لازم به ذكر است كه ارزيابي عمل كرد طرح توسعه آموزش پيش دبستاني درايرلند توسط بنياد كودكان ايرلنديEU و سازمان تأمين اجتماعي ايرلند صورت ميگيرد.بيش از 5 ميليون پوند طي مدّت 5 سال اخير توسط بنياد كودكان ايرلندي EU جهتمراقبت از كودكان ايرلندي و احداث تعداد 100 كلوپ بازي در نواحي مختلف كشور اختصاصيافته است.احداث مراكز تفريحي مذكور امكان فعاليت والدين كودكان رده هاي سني 5-3سال را فراهم آورده است.گفتني است كه با اختصاص بودجه مازاد 10 ميليون پوندي بهبنياد كودكان ايرلندي EU، بالغ بر12000 مركز مراقبتي كودكان در اماكن غيرآموزشي(خارج از مدارس) احداث گرديده است.

2- طرح ملّي مراقبت از كودكان

در مورخه مي 1998، دپارتمان آموزش و استخدام(DFEE)، سازمان تأميناجتماعي(DSS) و دپارتمان زنان با مشاركت يكديگر، به ارائه طرحي با عنوان برآوردهسازي احتياجات كودكان انگليسي مبادرت نمودند. گفتني است كه طرح مذكور به عنوان طرحاستراتژي ملي مراقبت از كودكان مطرح مي باشد.به عبارت ديگر طبق طرح مذكور دولتانگلستان مسؤوليت مراقبت از كودكان رده هاي سني14- 5 سال اعم از مراقبت هاي رسمي ويا غير رسمي را بر عهده دارد.

تا به نيازها و روشهاي لازم در جهت مراقبت مناسب از دانش آموزانبرخوردار از والدين شاغل، بپردازد. هدف از طراحي و اجراي چنين راهبردي، ايجاد مراكزمراقبتي براي6 /1 ميليون كودك انگليسي تا سال 2004 مي باشد.مطابق طرح فوق، بالغبر45 هزار مركز مراقبتي جديد در جوار مراكز مراقبتي روزانه ايجاد خواهد شد. راهبردهاي مشابهي نيز در مناطق ولز و اسكاتلند به مورد اجرا در آمده است. طي سالهاي(2002- 1998) بودجه اي معادل470ميليون پوند جهت حمايت از سياست و استراتژي مليمراقبت از كودكان از محل بودجه دولت انگلستان به اين امر اختصاص يافت. گفتني است كهبالغ بر170ميليون پوند از اين مبلغ توسط مؤسسات حمايتي خصوصي با عنوان(NOF) تأمينمي گردد.مهم ترين هدف مؤسسات مذكور مراقبت از165 هزاركودك مستقر در سراسر كشورانگلستان تا سال 2003مي باشد.استراتژي ملي مراقبت از كودكان بصورت محلي برنامه ريزيشده و از طريق150سازمان حمايتي كودكان انگليسي(EYDCPS) اجرا مي گردد.

گفتني است كه دپارتمان آموزش انگلستان(DFEE) اصلي ترين مجري وسرمايه گذار طرح مراقبتي كودكان انگليسي مي باشد كه با اختصاص بودجه ساليانهمعادل57ميليون پوند در جهت اجراي هر چه جامع تر طرح مذكور تلاش مي نمايد.لازم بهذكر است كه بودجه دولتي فوق جهت اجراي برنامه ها و طرح هاي ذيل هزينه مي گردد:

1. اجراي تعداد 40هزار برنامه مراقبتي با عنوان مراقبت از كودكاندر خارج از محيط هاي آموزشي(DSC)

2. احداث تعداد 10هزار مركز مراقبتي ويژه كودكان پيش دبستاني تارده سني 14 سال

3. احداث تعداد10 هزار مركز جديد مراقبتي خارج از مدرسه توسطشوراي سرمايه گذاري آموزش

لازم به ذكر است كه از بودجه ساليانه 57 ميليون پوندي طرح مذكور،مبلغ 7 ميليون پوند توسط شوراهاي تربيتي(TEC) و بالغ بر6 ميليون پوند نيز توسطمراكز آموزش عالي تأمين اعتبار مي گردد.طي سال 99- 1998 طرح توسعه آموزش پيشدبستاني (مقدماتي) پاره وقت كودكان رده هاي سني4 سال و بالاتر در مشاركت با بخش هايخصوصي به اجرا گذارده شد.لازم به ذكر است كه در طرح مذكور اطلاعاتي در خصوص چگونگيمراقبت از كودكان و چگونگي ارتباط كودكان رده سني 4 سال با آموزش هاي مقدماتي ارائهگرديده است.مسؤوليت قانوني برقراري امنيت در مراكز آموزشي ويژه كودكان رده سني 4سال بر عهده مقامات محلي آموزشي كشور مي باشد.طي سال1999 بالغ بر390ميليون پوند جهتراه اندازي تعداد190 هزار مركز آموزشي مقدماتي ويژه كودكان رده هاي سني 4-3 سالتخصيص يافت.

علاوه بر اين، بالغ بر45ميليون پوند نيز ميان57 مركز آموزشيمحلي(LEA) درجهت اجراي برنامه هاي مراقبت از كودكان رده هاي سني14-3 سال و احداثمراكز آموزشي مقدماتي توزيع گرديد.عمل كرد مراكز آموزشي مقدماتي توسط دايرهاستانداردهاي آموزشي(OFSTED) مورد نظارت و ارزيابي قرار مي گيرد.طبق قوانين نظامآموزشي مصوب 1998، دولت انگلستان متعهد است كه سيستم واحدي از قوانين آموزش مقدماتيو مراقبتهاي روزانه طراحي و ارائه نمايد.از اين روي و در جهت نيل به هدف مذكور،دپارتمان آموزش انگلستان(DFEE)تحت نظارت دولت به مشاوره هاي گسترده اي با سازمانهايبهداشت و مراكز آموزشي در زمينه ارائه آموزش هاي مقدماتي و مراقبت هاي روزانهبهداشتي به كودكان مبادرت نموده است.از جمله مهم ترين مفاد مذاكرات و مشاورات مذكورمي توان به موارد ذيل اشاره نمود:

1.مشاركت با مقامات محلي در جهت جذب پرستاران كودك (ژانويه سال 1999)

2.تشكيل انجمن پرستاران كودك در جهت نظارت بر عمل كرد آنان

3.ارائه خدمات مشاوره به والدين در خصوص استخدام پرستارانكودك

از جمله برنامه هاي ويژه دپارتمان آموزش انگلستان(DFEE) درخصوصبرگزاري دوره هاي آموزشي و مراقبت روزانه از كودكان طي سال2001ميلادي مي توان بهموارد ذيل اشاره نمود:

1.اختصاص30 ميليون پوند بودجه اضافي طي 2 سال جهت تربيت تعداد 300مربي ويژه مراكز آموزش مقدماتي پيش دبستاني

2. ارائه خدمات به تعداد75هزاركودك در60 مؤسسه محلي LEA بر اساسشاخص محروميت دپارتمان آموزشي انگلستان(DFEE)

3. تشكيل دايره محلي استاندارد هاي آموزشي جهت ارائه آموزش هايمقدماتي و مراقبت هاي بهداشتي روزانه به كودكان محلي

4. كسب اطمينان از صلاحيت مربيان آموزشي و بهداشتي ويژه كودكانرده هاي سني8-3 سال

5. اعطاي معافيت هاي مالياتي به طرح هاي آموزشي- بهداشتي مقطعآموزش پيش دبستاني

3- مراكز محلي آموزش مقدماتي كودكان

تعداد 29 مركز محلي آموزش مقدماتي ويژه كودكان در مناطق مختلفكشور انگلستان فعاليت دارند. مراكز مذكور به ارائه خدماتي اعم از خدمات ارائه دورههاي آموزشي مقدماتي، مراقبت از كودكان و حمايت از خانواده هاي برخوردار از فرزندانخردسال مبادرت مي نمايند.دپارتمان آموزش انگلستان(DFEE) در حال ارزيابي و ارائهاستراتژي ملي در خصوص مراقبت از كودكان و ارائه آموزش هاي مقدماتي است تا از اينطريق نهادها و مراكز محلي نيز از اين استراتژي در برنامه ريزي هاي آموزشي و مراقبتيخود در نواحي مختلف كشور بهره برداري نمايند.

طي سال99- 1998، بودجه اي بالغ بر500 هزارپوند در جهت ارتقاءكيفيت برنامه هاي آموزشي و مراقبتي پيش دبستاني و احداث مراكز تفريحي ويژه كودكانهزينه گرديد.

هزينه بودجه اختصاصي فوق به ايجاد فضاهاي آموزشي و مراقبتي مناسبو حمايت از تشكيل مراكز آموزشي- مراقبتي جديد ويژه كودكان سراسر كشور منجرگرديد.

4- طرح مراقبتي خارج از مراكز آموزشي

طرح مراقبتي كودكان در محيط هاي خارج از مدرسه با عنوان(OSCI) ازسال1993، ارزيابي شده و به مورد اجرا گذارده شده است.در جهت تكميل طرح تا اواخرمارس1999، تعداد 122856 مركز مراقبتي جديد تشكيل يافت.از زمان آغاز فعاليت طرحمذكور، مسؤوليت ارائه خدمات و پيشبرد طرح مراقبتي كودكان درخارج از محيط هاي آموزشيبرعهده شوراي تربيتي انگلستان (Tec) بوده است.طي سال هاي99- 1998، دپارتمان آموزشانگلستان(DFEE) نيز در حمايت از طرح مراقبتي كودكان در خارج از محيط هاي آموزشي بهتشكيل40هزار مركز جديد مراقبتي ويژه كودكان مبادرت نمود.مسؤوليت نظارت بر استفادهاز بودجه طرح مراقبتي كودكان در خارج از محيط هاي آموزشي(OSCI) درجهت برآورده نمودننياز هاي مراقبتي كودكان بر عهده سازمان حمايت از كودكان انگليسي مي باشد. گفتنياست كه در حال حاضر، بودجه(OSCI) هم اكنون در جهت حمايت از ارتقاء ساختار كيفي وبرقراري انسجام در ساختار طرح مراقبتي كودكان در خارج از مدارس هزينه مي گردد. لازمبه ذكر است كه سرمايه گذاري ها از طريق مقامات محلي و تحت نظارت سازمان حمايت ازكودكان انگليسي (EYDCPS) به عنوان بخشي از سياست هاي استراتژيك دولت در جهت ارتقاءكيفيت آموزشي و مراقبتي كودكان در مناطق مختلف كشور صورت مي گيرد. شوراي تربيتيانگلستان، نهاد مركزي مسئول مراقبت از كودكان است كه تحت نظارت سازمان حمايت ازكودكان انگليسي((EYDCPS فعاليت مي نمايند.هيئت نظارت بر صلاحيت هاي آموزشي(QCA) بهارائه ساختاري در جهت مشاوره آموزشي طي نوامبر 1998 مبادرت نموده و ساختار اوليهتعيين صلاحيت هاي ملي حوزه آموزشي در اكتبر1999 طراحي گرديد.از افراد واجد صلاحيتخواسته شد تا جهت ارائه استوار نامه خود تا آوريل1999 اقدام نمايند.بدين ترتيبسرمايه گذاران تربيتي از موقعيتي برخوردار گرديدند تا برنامه هاي تربيتي خود را درنهادهاي ملي تربيتي(NTO) به ثبت رسانند.از اين روي دولت انگلستان متعهد به اعطايامكانات خاص به خانواده هاي كارگران گرديد، تا از اين طريق خانواده هاي مذكور بهصرف زمان بيشتري با كودكان خود مبادرت نمايند.

اعطاي مرخصي هاي بدون حقوق و تعطيلات كاري به والدين كودكان، ازجمله اين امكانات محسوب مي گردد.در اسكاتلند، هدف دولت از ارائه آموزش هاي پيشدبستاني فراهم نمودن مراكزي جهت ارائه دوره هاي آموزشي پاره وقت كودكان رده هاي سني 3 سال وبالاتر ميباشد.

در اسكاتلند، نيز مقامات محلي مسئوليت ارائه آموزش هاي پيشدبستاني را بر عهده داشته و بودجه آموزشي پيش دبستاني نيز توسط مقامات محلي تأمينمي گردد.

گفتني است كه بودجه هاي مذكور به واسطه تصويب لايحه آموزشاسكاتلند در سال 1996 و در جهت ارائه دوره هاي آموزشي پيش دبستاني سرمايه گذاري ميگردند. لازم به ذكر است كه ميزان بودجه مذكور طي سال (2000-1999) بر112ميليون پوند،طي سال2001- 2000 بر134ميليون پوند و طي سال 2002-2001 نيز بر 138 ميليون پوند بالغگرديد.

طبق آخرين آمار بدست آمده طي سال1999 تعداد600 هزار كودك در مدارسپيش دبستاني ثبت نام نموده اند. در ماه مي 1998، دولت به طراحي استراتژي مراقبت ازكودكان اسكاتلندي مبادرت نمود. استراتژي مذكور در جهت حمايت از خانواده هاياسكاتلندي از طريق حمايت و مراقبت از كودكان رده هاي سني14- 5 سال طراحي گرديد.هدفديگر دولت، كسب اطمينان از مراقبت با كيفيت بالاي كودكان اسكاتلندي و فراهم آمدنكليه احتياجات كودكان اسكاتلندي مي باشد. در جهت نيل به چنين هدفي تا اواخرسال2001، تعداد5000 مربي جديد در مراكز آموزشي اسكاتلند تعليم يافته و برنامه ريزيهاي آموزشي و متد هاي سرمايه گذاري مورد ارزيابي قرار گرفته و ارتقاءيافتند.بر اساسبرنامه ريزي هاي جديد خانواده هاي كارگر برخوردار از2كودك از هزينه هاي مراقبتي وحمايتهاي بيشتر دولتي برخوردار گرديده و بودجه هاي مربوطه نيز تا 4/8 ميليون پونددر سال افزايش مي يابند.علاوه بر اين بالغ بر 5 ميليون پوند بودجه اضافي طي سال 99-1998 و 25 ميليون پوند طي سال 2003-1999 در جهت توسعه طرح هاي مراقبتي كودكان درخارج از محيط هاي آموزشي هزينه مي گردد.لازم به ذكر است كه عمده مبالغ اضافي بودجهاختصاص يافته در جهت اجراي طرح هاي مراقبتي و آموزشي كودكان اقليت هاي قومي و نژاديمستقر در كشور هزينه مي گردد.علاوه بر اين مراكز تلفني، جهت برقراري ارتباط باوالدين كودكان و ارائه خدمات اطلاع رساني در زمينة طرح هاي مذكور به آنان احداثگرديده است.

در ايرلند شمالي نيز طرح استراتژي ملي مراقبت از كودكان ايرلنديدر مورخه 19 آوريل 1999 در جهت تقويت خدمات مراقبتي كودكان سراسر كشور به اجرا درآمد. در حال حاضر اكثريت مراكز مراقبتي كشور ايرلند توسط مراكز و بخش هاي خصوصياداره مي گردد. تعداد43200 مركز مراقبتي كودكان ايرلندي من جمله مهدهاي كودكروزانه، مراكز تفريحي- ورزشي، انجمن پرستاران كودك، كلوپ هاي تفريحي خارج از محيطمدارس و اردو هاي تفريحي به ارائه خدمات مراقبتي مبادرت مي نمايند.به عبارت ديگرمراكز فوق با ارائه خدمات مراقبتي بيش از13هزاركودك ايرلندي معادل 85 درصد از كلكودكان رده هاي سني 5-3 سال را تحت پوشش قرار داده اند.طي سال هاي2002- 1999، بالغبر61 ميليون پوند بودجه اضافي جهت ارائه خدمات اوليه مراقبتي بيشتر به كودكاناختصاص يافت. علاوه بر اين بالغ بر9ميليون پوند نيز به تربيت مربيان طرح مراقبت ازكودكان ايرلندي اختصاص يافت. لازم به ذكر است كه بالغ بر5 ميليون پوند از بودجه طرحمراقبت از كودكان از محل صندوق بنياد كودكان اتحاديه اروپا تأمين مي گردد.

 

5- طرح آغاز اطمينان

طرح آغاز اطمينان از جمله پروژه هاي محلي آموزشي است كه ازخانواده هاي برخوردار از كودكان زير رده سني4 سال حمايت مي نمايد. هدف از طراحي واجراي چنين طرحي، به مورد اجرا در آوردن تعداد 500 برنامه محلي تا سال 2004 درانگلستان است. گفتني است كه با اجراي طرح آغاز اطمينان، بالغ بر400 هزار كودكانگليسي تحت پوشش قرار مي گيرند. طبق آمار بدست آمده تا سپتامبر2001، بالغبر437برنامه ارائه گرديده كه192 طرح، به ارائه خدمات مبادرت نموده اند كه از جملهچنين خدماتي مي توان به برپايي جلسات ملاقات با والدين جديد ظرف2ماه اول تولد،حمايت در جهت مراقبت بهتر از كودكان، فراهم سازي امكانات تفريحي و سرگرمي، آموزشهاياوليه و دسترسي كودكان به مراقبتهاي بهداشتي اشاره نمود. علاوه بر اين، توصيه هايينيز درخصوص حمايت پس از تولد،تغذيه سالم و كسب شغل مناسب به والدين كودكان ارائه ميگردد. لازم به ذكر است كه برنامه هاي آغاز اطمينان مشابهي در ساير قسمتهايبريتانياي كبير به مورد اجرا گذارده شده است.

آمار آموزشي

نرخ مراكز و تعداد كودكان ثبت نامي مراكز آموزش پيش دبستاني طيسالهاي93/1992

تعداد كودكان ثبت نامي

كادر آموزشي

مراكز آموزشي پيش دبستاني

انگلستان

200/53

600 /1

561

ولز

(تمام وقت) 029/1 (پاره وقت) 525/2

113

52

نرخ ثبت نامي كودكان رده هاي سني4-3 سال در مراكزآموزش پيشدبستاني

كودكان رده هاي سني4- 3 سال


 

4

3

2

سال تحصيلي

87%89

%94

%93

%93

%92

%93

%9

5%

38%

39%

36%

44%

45%

47%

49%

50%

5%6

%5

%6

%6

%6

%7

%7

%

90-89

91-90

92-91

94-93

95-94

96- 95

 97-96

 98- 97

با توجه به جدول فوق مي توان گفت كه نسبت كودكان رده سني 2 سال كهتحت تعليم مراكز آموزش پيش دبستاني من جمله مهدهاي كودك قرار گرفته اند تا سال 98-97 بر 70درصد بالغ گرديده است.نرخ ثبت نامي كودكان رده سني 3 سال نيز از 40% طيسال 90-89 به 50% طي سال 98-97 افزايش يافته است. نرخ ثبت نامي كودكان رده سني 4سال نيز از 90% طي سال 90-89 به 95% طي سال 98- 97 بالغ گرديده است.

 

 

 

 

آموزش پيش دبستاني

ساختار آموزشي

ازمراكز پيش دبستاني در ايتاليا تحت عنواناسكولادل اينفاتريا يادميشود.كودكستان كه اولين شكل آموزش بچه ها در ايتاليا است ، اجباري نيست، اما درجايگاه اولين سطح تحصيلات قرار ميگيرد.تعداد دانش آموزان شركت كننده در اين مدارسدرحال افزايش است.اكنون درمجموع 96% از كودكان رده هاي سني 3 و 5 سال در اينكودكستانها شركت مي كنند.درطول اين دوره معلمان ، بايد مهارتهاي بچه ها  را  موردخلاقيت ، طرز برخورد هاي اجتماعي ، استقلال و روش يادگيري بهبود بخشند .

همة كودكان رده سني3سال درشروع سال تحصيلي (اول سپتامبر) يا آنهائيكه سومين روزتولدشان قبل از سي و يك دسامبراست ميتوانند در يك كودكستان پذيرفته شوند.

مطابق قانون شمارة 444 از 1968 ، كودكستانهاي دولتي از سه بخش ، تشكيل مي شوندكه هر بخش  كودكان همسن را  گروه بندي مي كند.

گاهي اوقات اين امكان وجود دارد كه بخش هايي با كودكان غيرهمسن درحوزه هاي كوچك، تشكيل يابد.هربخش نبايد بيش از25دانش آموزداشته باشد به استثناي بخشهائيكه دانشآموزان عقب ماندة ذهني دارند.از اول سپتامبر سال2000، به علت استقلال،كليه مراكزآموزش پيش دبستاني و مراكز مراقبتي كودكان در ايتاليا از بالاترين سطح قدرتسازماندهي و مديريت آموزشي درپذيرش اهداف كلي سيستم آموزش ملي ، ازادي تدريس و حقانتخاب آموزشي خانواده ها در تعيين برنامة مطالعات ، موضوعات و تعداد ساعاتبرخوردار گرديد.

برنامة آموزش كودكستانها بر اساس ارتباط نزديك بين اهداف آموزشي (همانندي ،استقلال و رقابت) و ابعاد توسعه و سيستم هاي فرهنگي نمادين پايه ريزي شده است.

برنامه هاي آموزشي

از جمله مهمترين برنامه هاي آموزشي كه در مراكز پيش دبستاني ارائه مي گرددميتوان از موارد ذيل نام برد:

. شناخت اعضاي بدن و اعضاي حركتي                   

. تقويت گفتار و اداي صحيح كلمات          

. شناخت اشياء ، زمان و طبيعت   

. شناخت پيام ها ، اشكال و وسايل 

. برقراري ارتباط با ديگران

آموزش پيش دبستاني در معناي دقيق تر آماده كردن تحصيلي بچه هاي 5 ـ3 سال است كهبوسيلة طرح به اصطلاح Materno Or Scuole per Ilnfanzia  فراهم شده است .

توجه و خدمات آموزشي ويژه اي براي بچه هاي كوچك زير 3 سال وجود دارد و بوسيلهبرنامة Asili Nido فراهم شده است . برنامة The Scuole Mateme بخشي از سيستم آموزشياست كه با مسئوليت وزارت آموزش و پرورش مي باشد در حاليكه Asili Nido متعلق بهسيستم آموزشي نيست و تحت مسئوليت وزارت كار است .

برنامة Asili Nido عمدتاً توسط شهرداريها حمايت مالي شده و در ميزان بسيارپاييني شركت هاي خصوصي و غير انتفاعي حمايت ميكنند كه البته فقط نسبت خيلي كمي ازجمعيت را تحت پوشش خود قرار مي دهند يعني در حدود %8 در سطح ملي و بويژه درايتالياي مركزي و شمالي . باضافة موارد اندكي در ايتالياي جنوبي و جزاير آن

اما در طي دهة اخير پيشرفت قابل ملاحظه اي در آمادگي تحصيلي افراد ديده مي شود.

درسال 1992 كمتر از 100000 دانش آموز( %7/5 از ميان بچه هاي زير 3 سال ) تحتبرنامة Asili Nido بودند كه در سال 1998، اين تعداد به 120000 نفر (حدود %8 ) رسيد.برنامة Asili Nido  توسط دولت يا گروههاي فردي ديگري حمايت مالي شد ( مناطق وايالت خود مختار ، شهرداريها ) يا يكسري مؤسسات خصوصي ، بويژه مؤسسات مذهبي و غيرانتفاعي بخشي از هزينه اين برنامه را به عهده مي گيرند .

حضور در مدارس پيش دبستاني اجباري نبوده اما تقريباً حالت فراگير گرفته و بيش از %95 بچه ها مورد نظر در نوعي از محيط هاي آموزشي پيش دبستاني حضور يافته اند.

بچه هاي معلول هم  به طور كامل در مدارس عمومي  ،  با ديگر بچه ها  تلفيق دادهشده اند كه حدود %98/0 از تعداد كل دانش آموزان را طي سالهاي 99 1998 تشكيل ميدادند .

در مورد تفاوت نسبت دانش آموزان دختر و پسر به هم در مقطع پيش دبستاني ، نسبتدانش آموزان دختر به پسر %2/48  بود در مقابل %8/51 ( پسران ) در سال 97 -  1999 واين نسبت بر مي گردد به عوامل جمعيتي به مسائل تبعيضي و . . .   .

اخيراً بيش از 50% خدمات آموزشي پيش دبستاني توسط مؤسسات غير دولتي ( شهرداريهاو بويژه مؤسسات مذهبي ) فراهم مي شود  طي دهة 90 پيشرفت بيشتر مدارس دولتي باعث Preminenco (؟) اين محيطهاي آموزشي در مقايسه با مؤسسات غير دولتي شد .

و حالا در سال 1999 اين ميزان شامل بيش از 57 % از بچه هايي كه در آموزش پيشدبستاني دولتي شركت كرده اند را در مقابل كمتر از 43% محيطهاي آموزشي غير دولتي ميشود .هدف اصلي سياستگزاران مملكت ، درحال حاضر تحت پوشش قرار دادن كل جمعيت موردنظر و نيز بهبود كيفيت آموزشي در محيطهاي آموزي مي باشد . مدارس پيش دبستاني دولتيمعيارها و الگوهايي را پيروي مي كنند كه توسط حكم وزارتي ( 3 ژوئن و 1991 ) صادرشده است كه اين الگوهاي آموزشي چيزي مثل برنامة آموزشي دورس براي معلمين ميباشد.اين طرحها در حقيقت ، اهداف مقطع پيش دبستاني را  طراحي مي كنند كه اين اهدافعبارتند از ك تقويت قابليتهاي فرد با توجه به ويژگيهاي بدني ، عقلاني وسايكوديناميك زد ، كمك به فرد در حصول اعتماد به نفس ، توسعة تواناييهاي فرد بويژهتواناييهاي عقلاني،  زباني ، حركتي . اداركي و احساسي اوست .

فعاليتهاي آموزشي  به طور منظم كنترل و ارزيابي مي شود كه اين كار توسط بازرسينيكه در وقع در نقش مشاورين عمل مي كنند انجام مي گيرد .

 بيشتر مقطع هاي پيش دبستاني غير دولتي هم ( نه به طور رسمي) اين الگوي آموزشيرا پذيرفته و به اين ترتيب ، كيفيت خدمات آموزشي را تضمين مي كند.عوامل احساسي كهانتظار مي رود در بهبود كيفيت خدمات آموزشي دخيل باشند شامل : الگوهاي آموزشي ذكرشده ، باضافة صلاحيت معلمين و نسبت تعداد معلمين به شاگردين است .

منظور از الگوهاي آموزشي ، يك سري از بايدهايي هستند كه مدارس پيش دبستاني بايدبه آن برسند و آن ها را بكار ببندند و فعاليتهاي تحصيلي بچه ها بايد در راستاي اينبايدها باشد .

البته اين « بايدها » صرفاً برنامة آموزشي واقعي يا خلاصة دروس نيست و فهرستي ازاستانداردهاي كسب شده را به ما نمي دهند ، اما مي شود چنين پذيرفت كه در واقع اين  معيارها به منزلة يك كتاب راهنماي آموزشي  براي معلمين  و نيز براي آن دسته ازافراديكه مهمترين ابعاد پيشرفت و ترقي تحصيلي بچه ها را توضيح داده و تعريف مي كنندو  روشها و الگوهايي مناسب را بريا آموزش مؤثر طراحي مي كنند مي تواند مؤثر واقعشود .

بسياري از مدارس غير دولتي هم ، يك سري هماهنگي هايي را در  راستاي فعاليتهايآموزشي دنبال مي كنند كه معمولاً همسو و هماهنگ با مدارس دولتي بوده اما تا حدودياز  طريق مطابقت با بافت محلي و اجتماعي ، غني شده است .در اين چارچوب ، تجارب مهميبايستي ذكر شود به عنوان مثال Scuole dell Infanzia از Regio Emilia و ميلان و ديگرشهرداريها ، Area Bambini  از Pistoia  ، مدارس پيش دبستاني Steiner  و Montessori

در بسياري از اين موارد هدف از حمايت آموزش پيش دبستاني ، مزيت و ويژگي خاص ايندوره است كه اغلب در سطوح بين المللي هم شناخته شده است .

در مورد معلمان آموزش مقدماتي آنان تا سال 1998  توسط دانشكده هاي ويژه اي درسطح متوسطة سطح بالاتر همه ساله تكميل شده بود ارسال 1998 سيستم اموزشي تغيير يافتهكه شامل آموزش علمي مدرسين در سطح آموزش پيش دبستاني با برنامة ويژة Laurea تا اينكه آنها براي پست تدريس صلاحيت لازم را كسب كنند .تقريباً (100 % در سال 92 ، 6 . 99 % )  در سال 1998 در مقطع پيش دبستاني معلم ها خانم بودند كه تعداد اين معلمينطي اين دهه از 589 . 116 در سال 91 1995 تا 312 . 131 در سال 1994 تا 1998 افزايشيافته است.اين افزايش به دليل اصلاحات اساسي است كه در مدارس دولتي در مقايسه بامؤسسات غير دولتي انجام گرفته كه نسبت بالاتري از ميزان معلم به شاگرد را نشان ميدهد .درمقايسه با مدارس پيش دبستاني بسياي از كشورهاي ديگر اين نسبت معلم به شاگردبسيار پايين است كه ميزان آن 1/12 در سال 1994 تا 1998 بود.( 3 . 11 در مدارس دولتي، 5 . 12 در مدارس غير دولتي ) كه اين نسبت پايين با هدف مدارس دولتي اين طور ترفيعداده مي شود و بسياري از مدارس خصوصي و شهرداري با امكان فراهم كردن بهترين خدماتآموزشي به عنوان مثال معرفي زمان آموزشي طولاني تر با همكاري دو يا چند معلم ،تعيين معلمان متخصص براي فعاليت هاي ويژه ، افزايش ساعت آزاد ، بالا بردن كيفيتتجهيزات آموزشي و اضافه كردن خدمات تكميلي سعي در بهبود وضعيت آموزشي مي كنند .

به واسطه تصويب  قانون شمارة 179 مصوب 27 مي 1991، مجلس شوراي ايتاليا ، توافقسازمان ملل متحد را درموردحقوق كودكان ( 20 نوامبر 1989 ) تصويب كرد و در حقيقت اينقانون نقطة شروع سياستهاي ايتاليا در حوزه آموزش پيش دبستاني محسوب مي گردد.

با تصويب اين قانون از سال 1989 مدارس پيش دبستاني دولتي به صورت رسمي و جديآغاز به فعاليت نمودند.

با تصويب قانون شمارة 444 مصوب سال 18 مارس ، 1998كه بر برخورداري كليه كودكانبراي حضور درمحيطهاي آموزشي و تربيتي عليرغم زمينة اقتصادي ـ اجتماعي ، اجتماعي ،نژادي ، مذهبي و زباني تاكيد دارد،آموزش پيش دبستاني از اهميت دوچنداني برخوردارگرديد.از سال 1998 ، يعني زماني كه آموزش پيش دبستاني دولتي ، پايه گذاري شد ،آموزش اولية كودكان و توجه به آن ، به ابتكارات شهرداريها . مؤسسات مذهبي ، مجمع وگروههاي خصوصي و فردي اختصاص يافته و فقط نسبت محدودي از كودكان ( كمتر از 50% ) از 6 – 3  ساله ها در آموزش پيش دبستاني و محيط آموزشي حضور پيدا مي كردند. ايندرحاليست كه در مدت 30 سال ، شركت در مدارس پيش دبستاني به بيش از 95% رسيده است كهاين به واسطة افزايش سرمايه گذاري دولت ، احداث مراكز پيش دبستاني در كليه مناطقوارتقاء كيفيت آموزشي مراكز آموزشي بوده است.

دهة كنوني 99 1990 ، نشان مي دهد كه در اين بخش هدف مورد نظر حداقل در زمينةميزان حضور در آموزش پيش دبستاني تحقق  يافته است.در زمينة كيفيت آمادگي تحصيلي ،مطالعات زيادي اخيراً انجام شده كه نشان مي دهد پيشنهاد معيارهايي براي مدارس پيشدبستاني دولتي در سال 1991باعث ايجاد روش جديدي در آموزش دوران كودكي شد كه برپيشرفت قابليتهاي كودك در ابعاد گوناگون شامل  پيشبرد تواناييهاي فيزيكي ، عقلاني وسايكو ديناميك ، كسب تدريجي اعتماد به نفس و پيشرفت تواناييهاي فرد بويژه قابليتهاياحساسي ، ادراكي ، حركتي و زباني و عقلاني فرد متمركز شده بود.

تأثير اين الگوها نه تنها در مدارس پيش دبستاني دولتي بسيار تقويت شده بلكه دراغلب محيط ها توسط شهرداريها ، مؤسسات مذهبي و بخش هاي خصوصي و غير انتفاعي حمايتمالي مي شوند.اين بخش ها مجبور به قبول Orientamenti نيستند اما با اين وجودعاقلانه تر است كه در رقابت با مدارس پيش دبستاني دولتي اين برنامه در نظر گرفتهشود .

مطلب ديگري كه قابل توجه است تلاش در زمينة كسب برتري در سطوح پيش دبستاني دولتيو غير دولتي است كه چنان رقابتي به نظر مي رسد كه از طريق تفاوت هاي موجود بين محيطهاي مختلف آموزشي مورد تشويق قرار مي گيرد.

تاريخچه آموزش پيش دبستاني

تاريخچه آموزش پيش دبستاني در ايران به 80 سال پيش باز مي گردد.

در سال 1298 مسيونر هاي مذهبي و اقليت هاي ديني به احداث كودكستانها و مراكز آموزش پيش دبستاني درتهران مبادرت نمودند .در همان اثنا زنده ياد جبارباغچه‏بان در سال 1303 به احداث باغچه اطفال در شهرستان تبريز مبادرت نموده و چندسال بعد در سال 1307 كودكستان ديگري در شهرستان شيراز داير نمود. گفتني است كه درآن اثنا تنها از كودكان خانواده هاي مرفه و كارمندان عالي رتبه ادارات در اين مراكزثبت نام به عمل مي آمد . استقبال اين خانواده ها از عملكرد مراكز آموزش پيش دبستاني (كودكستان ها( سبب گرديدكه طي مدت زمان كوتاهي در تهران وچندين شهر بزرگ ديگر كشور،كودكستان هايي توسط بخش خصوصي داير گردد .از جمله مهمترين برنامه هاي اين مراكز ميتوان به بازي هاي مرسوم ، آموزش مقدماتي خواندن و نوشتن ، نقاشي و بازي با عروسك واشكال هندسي اشاره نمود.در سال 1303 شوراي عالي فرهنگ ،به تصويب انحصاري آيين نامهاحداث مراكز آموزش پيش دبستاني در شهرستان تهران و درسال 1304به تصويب اين آييننامه براي ساير شهرهاي كشور مبادرت نمود.نخستين امتياز تاسيس كودكستان توسط وزارتمعارف و اوقاف و صنايع مستظرفه در سال 1310 صادر گرديد.از اين روي سال1310 آغاز فصلجديدي در تاريخ آموزش پيش دبستاني ايران محسوب مي گردد.نخستين آيين نامه ويژهكودكستانها و مراكز آموزش پيش دبستاني درسال 1312 به تصويب شوراي عالي فرهنگ رسيد. در ماده اول اين آيين نامه ، سن كودكان جهت پذيرش در كودكستانها 4 تا 7 سال قيد شدهبود. اين در حاليست كه درسال 1335 ، آيين نامه جديدي جهت اداره كودكستانها به تصويبرسيد كه طي آن سن كودكان ، 3 تا 6 سال تعيين شده بود. در سال1334 ، اداره مستقليجهت رسيدگي و نظارت بر امور كودكستان ها تحت نظارت وزارت فرهنگ تاسيس گرديد. درسال1340 ، اداره امور كودكستانهاي كشور منحل شده و وظايف مربوطه به اداره كلتعليمات ابتدائي محول گرديد. در آن اثنا دولت به تلاش هايي درجهت احداث كودكستانهاي دولتي مبادرت نموده و با احداث كودكستانها در شهرهاي سراسركشور،كودكان خانوادههاي طبقه متوسط را تحت پوشش خود قرار داد. تا سال 1322 در سراسر كشور تنها تعداد 7كودكستان وجود داشت و اين در حاليست كه طي سال1331 به 74 و طي سال 51 13 به 431مركز بالغ گرديد. در همان اثنا تلاش هايي درجهت تربيت مربيان مراكز پيش دبستاني نيزآغاز گرديد. درسال 1336 ، آموزشگاه هاي كودكياري آغاز به فعاليت نمودند . اوليناساسنامه و برنامه درسي اين آموزشگاهها طي سال 1345 به تصويب شوراي عالي فرهنگرسيد. چندسال بعد تدريس رشته كودكياري يا آموزش و پرورش پيش ازدبستان در برخيدانشكده هاي علوم تربيتي من جمله مدرسه عالي شميرانات و دانشگاه ابوريحان آغازگرديد.

درسال1350 ، اداره كل تعليمات ابتدايي به دفتر برنامه ريزي آموزشابتدايي تغيير نام داده و واحد كودكستان هاي اين اداره، عهده دارمسئـوليت طرح وبرنامه ريزي آموزش و پرورش پيش دبستاني گرديد. درسال1354، با توجه به توسعهكودكستانها و تربيت مربيان كودك، دفتر برنامه ريزي آموزش ابتدايي به دفتر آموزشكودكستاني و ابتدايي تغيير نام داده و بالاخره درسال 1359 در اداره كل و سپس دردفتر آموزش عمومي ادغام گرديد . طبق آخرين آيين نامه كودكستانها كه در سال 1349بهتصويب شوراي عالي آموزش و پرورش رسيد، تشكيل كلاسهاي آمادگي ضميمه آموزش ابتداييگرديده و سن كودكان كودكستاني 3 تا 6 سال تعيين گرديد. درسال 1353 ، وزارت آموزش وپرورش طبق انتشار بخشنامه اي به اعمال اصلاحاتي در آيين نامه مذكور مبادرت نمود. مطابق اين تغييرات تنها آندسته از كودكاني كه از سن 5 سال تمام برخوردار بودند ازحق ثبت نام دركلاسهاي آمادگي بهره مند گرديدند.

درگذشته امتياز تاسيس مهدهاي كودك ويژه كودكان رده هاي سني 3 تا 6سال به وزارت آموزش و پرورش و مجوز تاسيس مراكز مراقبتي كودكان زير رده سني3 سال بهاتاق اصناف واگذار گرديد. ازسال1354، سازمانهاي دولتي موظف به تاسيس مهدهاي كودكشده و ضوابط آنها از سوي سازمان زنان تنظيم گرديد. درسال1356، در بودجه كلسازمانهاي دولتي، بودجه لازم جهت احداث مهدهاي كودك ويژه فرزندان زنان كارمند پيشبيني شده و سازمان زنان مسئوليت تشكيل و نظارت بر آنها را عهده دار گرديد. پس ازانقلاب اسلامي ، بر اساس تصميم گيري هيات وزيران، با انحلال سازمان زنان ، سازمانملي رفاه خانواده، سازمان تربيتي شهرداري تهران و انجمن ملي حمايت از كودكان، اجازهتاسيس مهدهاي كودك به وزارت بهداري و بهزيستي و سپس به سازمان بهزيستي محول گرديد. درحال حاضر صدور مجوز و نظارت بركليه مهدهاي كودك دولتي و خصوصي بر عهده سازمانبهزيستي كشور است. ازسال 1372 كليه كلاسهاي آمادگي ضميمه مدارس دولتي به علت كمبودجا منحل گرديد.گفتني است كه اين كلاسها 30 سال پيش درسال1349 و با تصويب شوراي عاليآموزش و پرورش تشكيل شده بود . ازجمله انواع مهدهاي كودك كه درحال حاضر درسراسركشورفعاليت دارند ميتوان به موارد ذيل اشاره نمود:

ــ مهدهاي كودك خصوصي كه توسط بخش خصوصي احداث گرديده اند.

ــ مهدهاي كودك خود محوركه وابسته به موسسات دولتي بوده و با كمكهزينه هاي دولتي و والدين كودكان اداره ميگردند.

ــ مهدهاي كودك كارگري كه متعلق به كارخانجات بوده و تحت پوششوزارت كار فعاليت دارند.

ــ مهدهاي كودك ادارات آموزش و پرورش كه به ثبت نام از فرزندانزنان شاغل درآموزش و پرورش مبادرت مي نمايند.

ــ مهدهاي كودك انجمنهاي حمايتي سازمان بهزيستي كه به ثبت نام ازكودكان تحت پوشش بهزيستي و درصدي از افراد عادي مبادرت مي نمايند.

ــ مهدهاي كودك انجمنهاي روستايي كه به ثبت نام از كودكان روستاييمبادرت مي نمايند.

تاريخچه فوق بيانگر اين واقعيت است كه سهم دولت در تاسيس مهدهايكودك بسيار ناچيز بوده و عمدتا به تنظيم آيين نامه ها و اعطاي مجوزهاي قانوني محدودبوده است به نحويكه پس از تشكيل اولين مهدهاي كودك ، وزارت آموزش و پرورش به تاسيسمهدهاي كودك دولتي پس از 42 سال مبادرت نمود. درحال حاضر براي كودكان زنان غير شاغلمهد كودك دولتي وجود نداشته وكلاسهاي آمادگي ضميمه مدارس دولتي نيز از سال 1372منحل گرديده است. علاوه بر اين تعداد فارغ التحصيلان رشته كودكياري با توجه به نيازمهدهاي كودك ، بسيار اندك بوده و دوره هاي باز آموزي بهزيستي ويژه مربيان و مديران، چه از لحاظ مدت زمان و چه از لحاظ تعداد نفرات تحت پوشش هر دوره آموزشي، جوابگوينياز مهدهاي كودك نمي باشد. . بعنوان مثال از سال 61 13تا 69 13يعني ظرف مدت زمان 8سال تنها 1215 نفر ازمديران و مربيان موفق به گذراندن دوره هاي آموزشي كوتاه مدتبهزيستي شده اند و اين در حاليست كه اين رقم درمقايسه با تعداد مديران ومربيانمهدهاي كودك بسيار ناچيز مي باشد.

علاوه بر اين تعداد مهدهاي كودك نسبت به جمعيت كودكان در ايرانبسيار ناچيز مي باشد.. بعنوان مثال طي سالهاي1360- 1359 تعداد مهدهاي كودك بر2971 ،تعداد كودكان بر 172002، تعداد كلاسها بر6340 و تعداد كاركنان بر9356 نفر بالغ ميگرديد واين درحاليست كه طي سالهاي 68 ـ 67 تعداد مهدهاي كودك بر 2547 ، تعدادكودكان ثبت نامي بر177979، تعداد كلاسها بر5951، تعداد كاركنان بر1983و تعدادكودكان رده هاي سني1 تا 6 سال بر12ميليون نفر بالغ گرديد . ضــمنا تعداد مهدهايكودك خصوصي شهرستان تهران طي سال1370 بر200 مركز، طي سال1371بر174مركز و طيسال1372بر170 مركز بالغ گرديد.

آمارفوق نشانگر افزايش دائمي تعدادكودكاني ثبت نامي مراكز آموزشپيش دبستاني و مهدهاي كودك و كاهش تعداد مهدهاي كودك و كادر ويژه آن مي باشد . آمارسال 68 ـ67 مبين اين واقعيت است كه تنها 5 ر1درصد كودكان رده هاي سني 1 تا 6 سال و 5 ر2درصد كودكان رده هاي سني 3 تا 6 سال ا ز امكانات آموزشي وتفريحي مهدهاي كودكاستفاده نموده اند. درضمن تعداد كودكان هركلاس بر 30 نفر و نسبت كودكان به كادرآموزشي به نسبت 25 به1 بوده است.به عبارت ديگر به ازاي هر 1 پرسنل، 25 كودك وجودداشته است . چنانكه قبلا نيز بدان اشاره گرديد رده هاي سني 1 تا 6 سال در رشد وپرورش شخصيت كودكان ،از نقش اساسي برخوردار بوده و از اين روي آموزش پيش دبستاني بهعنوان بخشي از نظام آموزش عمومي محسوب شده و دولتها به برنامه ريزي و سرمايه گذاريدر اين عرصه مبادرت مي نمايند .در كشور ايران آموزش پيش دبستاني در واقع به بخشخصوصي واگذار گرديده وبدين ترتيب خانواده هاي كم در آمد و متوسط قادر به بهره گيرياز امكانات مهدهاي كودك نمي باشند و اين درحاليست كه كودكان خانواده هاي مواجه بامشكلات اقتصادي و فرهنگي از نياز بيشتري به توجه و آموزش برخوردار مي باشند. به اينترتيب به دليل وجود كمبودها ، نواقصات زياد و برنامه هاي نادرست و عدم برخورداري ازكادر مناسب و عدم اولويت دولت به آموزش كودكان در دوره هاي پيش دبستاني، اكثريتكودكان با مشكلات عديد ه اي در روند آموزشي و رشد شخصيتي خود مواجه مي گردند.

سرمايه گذاري درامور كودكان پيش دبستاني آثار پيش گيرانه بر آسيبهاي دوران نوجواني و جواني وبزرگسالي دارد . بسياري از انحرافات اخلاقي ريشهدركمبودهاي روحي و رواني دوران كودكي دارند. ارتباط اوليه كودك با الگوهاي شخصيتي،آينده او را رقم ميزنند .برخلاف تصورات عمومي مبني بر عدم سود آوري سرمايه گذاري درمهدهاي كودك چنين سرمايه گذاري هايي به معناي تربيت نيروي خلاق ، هدفمند و آگاهآتيه هر ملت و عوامل بازدارنده بسياري از آسيب هاي اجتماعي مطرح مي باشند . در مقطعآموزش پيش دبستاني ،والدين و مربيان كودك به شناسايي توانايي هاي بالقوه كودكان ورشد وتوسعه چنين توانايي هايي مبادرت نموده، شعور و رفتارهاي هاي رواني كودك شكلگرفته و هـدايت صحيـح تجربيات كودك بــه خصوصيات رواني مي انجامد كه شخصيت او راپرورش ميدهند. درجريان حضور درمراكز آموزش پيش دبستاني است كه كودك شناخت نزديك بهواقعيتي از خود بدست آورده و خواسته هاي او به عنوان تبلوري از رشد عاطفي ،عقلي واجتماعي او شكل مي گيرد.

آموزش پيش دبستاني

بر اساس تجربيات و بررسيهاي روان شناختي و تربيتي ، سال هاي اوليهزندگي كودكان نقش اساسي در رشد و پرورش آنان ايفا مي نمايدچراكه 80 درصـد شخصيتكــودك ظرف6 سال اوليه حيات او شكل ميگيرد. براين اساس آموزش و پرورش پيش دبستانياز اهميت ويژه‏اي برخوردار بوده و تلاش عمده دولت ها بر اين بوده است كه هرروزهتعداد بيشتري از كودكان تحت پوشش آمــوزشهاي اين دوره قرار گرفته و بــا توجه بهويژگي ها ونيــازهاي فردي ،از آموزشهاي مناسب وسازنده برخوردار گردند. اولينارتبـاطات انساني- اجتماعي كودكان دردوران پيش دبستانـي شـكل گرفته و شكوفـائي ورشد اين ارتباط منوط به آموزش عشق ورزيدن ، محبت نمودن ، .... و نشان دادن راه صحيحبرقراري ارتباط توسط والدين و مربيان آنان مي باشد . در واقع پايه هاي اوليه اعتمادبه نفس ، مسئـوليت پذيري و استقلال و خلاقيت كودكان در دوران پيش از دبستان استوارمي گردد. توجه دقيق و مناسب به كودكان به رشد و شكوفائي استعدادهاي آنان كمك مينمايد. مهدهاي كودك‏ و مربيان اين مراكز نقش اساسي وحياتي در تربيت و رشد شخصيتكودكان و نيل به اهداف فوق ايفــا مي نمايند.

برنامه هاي آموزشي

از جمله مهمترين برنامه هاي آموزشيمقطع آموزش پيشدبستانيمي توان به موارد ذيل اشاره نمود:

1- برنامه هاي علمي و عملي آموزشي كه بر مشاهده و بازديد ، آموزشزبان فارسي ، رياضيات مقدماتي ، مفاهيم ابتدايي علوم و اعتقادات مذهبي مشتمل ميگردد.

2- فوق برنامه هاي آموزشي كه بر صنايع دستي ، خمير بازي ، بريدن وچسباندن اشياء ، نقاشي ، بازيهاي فكري ، قصه گويي ، شعرخواني و تمرينات بدني مشتملمي گردد.

برنامه ريزي و مديريت آموزشي

اولين مركز مستقل آموزش پيش دبستاني در سال 1924 در جهتارائه دوره هاي آموزش اختياري (سيستم آموزش غير اجباري در سيستم آموزش رسمي)احداثگرديد در طول دهه 1980 از مراكز فوق تحت عناوين مختلف اعم از مراكز مراقبتروزانه،كودكستانها، مدارس پيش دبستاني ياد مي گرديد.مراكز مذكور عمدتا در محلسازمانها و وزارتخانه هاي دولتي استقرار يافته و به مراقبت از كودكان با والدينشاغل در سازمان يا وزارتخانه مربوطه مبادرت مي نمايند. مراكز مذكور به طور خصوصيوتحت نظارت سازمان بهزيستي وتحت سرپرستي وزارت آموزش و پرورش فعاليت مي نمايند.

هدف عملي مراكزفوق مراقبت و تربيت كودكان برخوردار از والدين شاغلو ارائه تسهيلات به آنان بود. از جمله تقسيم بندي هاي به عمل آمده توسط مراكز پيشدبستاني كشور مي توان به موارد ذيل اشاره نمود:

كودكان رده هاي سني4 تا 18 ماه

كودكان رده هاي سني 18 ماهه تا 3 سال

كودكان رده هاي سني 3 تا 5 سال

كودكان رده هاي سني 5 سال

از مراكز ويژه كودكان رده سني زير 5 سال تحت عنوان(مراكز مراقبتيروزانه) و از مراكز ويژه كودكان رده سني 5 سال تحت عنوان مدارس آمادگي ياد مي گردد.

مسئوليت برنامه ريزي ، آماده سازي و توسعه متدهاي آموزشي وتفريحيمراكز پيش دبستاني برعهده اداره برنامه ريزي و توسعه متون درسي كشور مي باشد.

وظيفه نظارت بر عملكرد مراكز مذكور به دايره آموزش ابتدايي ومسووليت تدارك امكانات و تسهيلات رفاهي به (( مديريت عمومي تعاون و رفاه اجتماعي )) وزارت آموزش و پرورش تفويض گرديده است. معلمين ومربيان مراكز آموزش پيش دبستاني ازميان فارغ التحصيلان رشته هاي تربيتي مراكز تربيت معلم و يا از ميان فارغ التحصيلاندانشگاهي علوم تربيتي در حوزه آموزش پيش دبستاني انتخاب مي گردد.وجود تغييراتاقتصادي، فرهنگي ، اجتماعي و سياسي دو دهه اخير در ايران ، افزايش نسبت زنان شاغل وضرورت مراقبت از كودكان به افزايش نرخ ثبت نام كودكان در مراكز پيش دبستاني منجرگرديده است.برگزاري كنفرانس جامتين و تأكيد كليه كشورهاي شركت كننده بر اهميت ضرورتارائه مقطع آموزش پيش دبستاني به كليه شهروندان باعث اعمال توجه بيشتر به اين جنبهاز آموزش گرديده است. طي دهه پاياني قرن بيستم به اطمينان از برقراري هماهنگي ميانوزارت آموزش و پرورش و سازمان بهزيستي به عنوان دو مجموعه مسئول در جهت رشد وتوسعههر چه بيشتر آموزش پيش دبستاني تأكيد شد. با اين وجود در نتيجه تمركز نامحسوس دربرنامه ريزي ، مديريت و سرپرستي مقطع آموزش پيش دبستاني ، هر يك از سازمانهاي دولتيبه تنظيم استراتژي هاو سياست جاري خود با توجه به نيازها و امكانات كارشناسانمبادرت مي نمايند.

اهداف آموزشي

اهداف مقطع آموزش پيش دبستاني

از جمله مهمتريناهداف مقطع آموزش پيش دبستانيميتوان به موارد ذيل اشاره نمود:

1-رشد جسماني ، ذهني ، عاطفي و اجتماعي كودكان بر پاية اصولاخلاقي و مذهبي

2-افزايش سطح توانائيها و استعدادهاي كودكان

3- آماده سازي و تربيت كودكان جهت درك مفاهيم علمي و ذهني

4- رشد و پويش زبان فارسي همسطح با زبانهاي محلي

5- آماده سازي و تربيت كودكان جهت برقراري همكاريها و معاشرتهاياجتماعي

6- حمايت از خانواده هاي كم درآمد در روند تربيتي و تحصيليفرزندان

از جمله مهمترين اهداف مقطع آموزش پيش دبستاني ميتوان به مواردذيل اشاره نمود:

1. تربيت كودكان درجهت اجراي اصول اسلامي در زندگي شخصي و اجتماعي

2. تقويت احساس همكاري و مشاركت كودكان در فعاليت هاي اجتماعي وحس مسئوليت پذيري آنان

3. افزايش قدرت جسمي و ذهني، برقراري تعادل جسمي و افزايش مهارتهاي پايه كودكان

4. آموزش زبان فارسي درجهت تقويت ارتباطات وابزارهاي آموزشيكودكان اعم از خواندن ، نوشتن ، شنيدن و حرف زدن

از سال 1989 نظر به مشكلات زباني كودكان مناطق دو زبانه كشور حينورود به مقطع آموزش ابتدايي ، نرخ بالاي تجديد كودكان طي سالهاي اوليه آموزشابتدايي ،عدم تسلط كافي دربرقراري ارتباطات به زبان فارسي و در دسترس نبودن تعدادكافي از مراكز پيش دبستاني ، هر ساله كلاس هاي آمادگي يك ماهه قبل از شروع سالتحصيلي در مناطق مذكور تشكيل مي گردد. گفتني است كه وزارت آموزش و پرورش به فراهمنمودن زمينه هايي جهت آمادگي كودكان ساكن مناطق مذكور جهت ورود به مقطع آموزشابتدايياز طريق تعيين برنامه هاي مورد نياز و صدور بخشنامه هاي مربوطه اقدام مينمايد.

استراتژي هاي آموزشي

ازجمله مهمترين راهبردهاي آموزشي مقطع آموزش پيش دبستاني مي توانبه موارد ذيل اشاره نمود:

1. ترغيب اولياي امور وزارت آموزش و پرورش به توجه هر چه بيشتر بهسطح آموزش پيش دبستاني

2. كسب اطمينان از برقراري حداكثر هماهنگي ممكن ميان نهادهاياداره كننده مراكز آموزش پيش دبستاني در وزارت آموزش و پرورش

3. اختصاص بيشتر وجوه غير مستقيم از سوي وزارت آموزش و پرورش بهمراكز آموزش پيش دبستاني

4. آموزش و تربيت نيروي انساني ماهر از طريق تمركز بر آموزشهايدوره پيش دبستاني

5. گسترش فضاهاي مستقل آموزش پيش دبستاني

آموزش پيش دبستاني

ساختار آموزشي

حضور در دوره‌هاي آموزش پيش دبستاني در كشور فرانسه  اختياري و رايگان بوده وبه منظور آموزش كودكان رده هاي سني 5-2 سال در نظر گرفته شده است. شايان ذكر است آندسته از  كودكاني كه تا روز اول سال تحصيلي مدارس به سن 2 سالگي رسيده باشند، مورد پذيرش واقع مي‌گردند اقداماتي نيز در خصوص اولويت احداث  مدارس مذكور در نواحي محروم اجتماعي كشور صورت گرفته است.

كودكان رده سني 2سال(حدود 40% ) منحصرا در چارچوب مدارس و ظرفيت كلاسهاي آموزشي موجود و كليه كودكان رده سني3‌سال مورد پذيرش قرار مي‌گيرند و اين در حاليست كه در سال1960 ميلادي تنها 36% از كودكان  فرانسوي  مورد پذيرش مراكز آموزش پيش دبستاني قرار گرفتند. هدف غائي وزارت آموزش و پرورش، پژوهش و فن‌آوري فرانسه از ارائه دوره‌هاي آموزش پيش دبستاني، ارتقاء توانمنديهاي كودكان، در جهت شكل دهي به  شخصيت اجتماعي آنان ميباشد. از سال 1995 ميلادي، طرح  آموزش واقعي پيش دبستاني با اهداف دقيق و كارآموزان متبحر به‌اجرا گذارده  شد. درتمام مدت 26 ساعت آموزش در هفته، آموزش زبان از امتياز ويژه اي  برخوردار بوده و  تسلط شفاهي و آشنايي با نوشتار،تقويت قدرت احساس، تخيل و قدرت  خلاقيت دانش آموزان از طريق پرداختن به  آموزش هنري توسعه مي‌يابد.گفتني است كه بالغ بر20هزار مركز آموزش پيش دبستاني به ثبت نام از بيش از2ميليون كودك فرانسوي مبادرت مي‌نمايند. در صورت عدم وجود كلاس‌هاي پيش دبستاني،كودكان رده سني 5 سال به كلاس‌هاي آمادگي و مدارس ابتدايي پيوسته و به چرخه آموزش  ابتدايي ومقدماتي وارد مي‌گردند.از آنجاييكه كشور فرانسه از تجربه فراواني در ارائه آموزش پيش دبستاني به كودكان برخوردار مي‌باشد، از اين روي بيش از99% كودكان رده سني3 سال در اين مدارس حضور مي‌يابند. رقم مذكور درخصوص كودكان رده سني2سال بر2/ 35 % بالغ مي‌گردد.تحصيل در مدارس  عمومي‌پيش دبستاني رايگان مي‌باشد واين در حاليست كه مراكز خصوصي  به اخذ شهريه تحصيلي مبادرت مي‌نمايند. مدارس عمومي‌پيش دبستاني نيز  توسط شهرداري ها احداث و اداره مي‌گردند. طبق قانون اصلاحيه آموزشي مصوب15جولاي1989و قانون مصوب 1975كليه كودكان فرانسوي رده سني3 سال از  امكان حضور در مهدهاي كودك برخوردار مي‌باشند.علاوه بر اين قانون مصوب6 سپتامبر 1995 نيز كه در خصوص نمايش ساختار و نحوه عملكرد مهدهاي كودك تصويب گرديده بر تقويت خصيصه‌هاي بالقوه كودكان، به فعل در آوردن  آن در جهت  شكل گيري شخصيت آنان و فراهم آوردن بهترين امكانات در جهت موفقيت كودكان در مدارس ويادگيري بيشتر تأكيد دارد.

 گفتني است درمهدهاي كودك كشور فرانسه  از تخصصهاي سرباز معلمان جهت  آموزش كودكان استفاده مي‌گردد چرا كه خدمت سربازي درحال حاضر در كشور فرانسه به حالت تعليق در آمده و با اجراي طرح جامع جذب سرباز معلم JAPD جايگزين گرديده است.از سوي ديگر،جهت جبران به حد نصاب نرسيدن تعداد ثبت نام كنندگان  مهدهاي كودك،كه معمولاً در مناطق كم جمعيت وكوهستاني كشور رخ مي‌دهد، كودكستانهاي بين منطقه اي تأسيس گرديده است كه به ارائه خدمات آموزشي به كودكان نواحي مختلف مبادرت مي‌نمايند.در مناطق كم جمعيت نيز كلاس‌هاي موقتي پاره وقت تشكيل مي‌گردد.به طور كلي دانش آموزان  به سه رده سني كودكان،رده سني نوجوانان ورده سني جوانان تقسيم مي‌گردد. گفتني است، تقسيم بندي فوق در جهت مد نظر قرار دادن  بلوغ فكري و استعداد يادگيري رده‌هاي‌سني از انعطاف پذيري برخوردار مي‌باشد.تيم تدريس، با مشورت والدين به تعيين جايگاه كودكان  در رده‌هاي سني آموزشي  مطابق  با استعداد ها و نيازهاي آنان مبادرت مي‌نمايند. سه رده سني مذكور  با اولين چرخه آموزشي تطابق داشته در حالي كه رده سني جوانان و مقطع آموزش مقدماتي متوسطه با چرخة آموزشي پايه و مقدماتي تطابق دارد. چرخه‌هاي آموزشي چندين ساله نيز  با هدف برآورده نمودن  نيازهاي كودكان طراحي گرديده است. متوسط آموزش هفتگي26 ساعته به كودكان مقطع پيش دبستاني ارائه مي‌گردد.

سياستهاي آموزشي

مهم‌ترين سياست آموزشي مقطع پيش‌دبستاني فرانسه بر اين اصل استوار است كه مراكز پيش‌دبستاني به عنوان ابزاري جهت برخورداري از برابري فرصت محسوب مي‌گردند، چرا كه كودكان از طريق به كارگيري زبان و توسعه اين وسيله ارتباطي، به آماده‌سازي خود در جهت پرداختن به تمرينات ذهني كه لازمه موفقيت در مقاطع آموزش ابتدايي و كالج است، مبادرت مي‌نمايند.

اهداف آموزشي

از جمله مهمترين اهداف آموزشي مقطع آموزش پيش دبستاني ميتوان به موارد ذيل اشاره نمود:

1-    بيداري حواس و رشد عاطفي كودكان به ويژه كودكان متعلق به خانواده‌هاي كارگران و مهاجرين

2-    پيشگيري از افت تحصيلي كودكان طي سنوات آموزش پايه

3-  توسعه كليه امكانات بالقوه كودك درجهت شكل‌پذيري شخصيت و فراهم‌سازي فرصت كسب موفقيت در تحصيل، اشتغال و زندگي وي

4-    رشد هوشي، حسي حركتي و ذهني كودكان

5-    رشد ارتباطات غيركلامي (بيدارسازي حس زيبايي‌شناسي و درك هنري) و كلامي (كيفيت كلام و تمرين زبان)

6- آگاهي نسبت به زمان و مكان

7-    مشاركت درتشخيص نارسايي‌هاي حسي- حركتي و ذهني و فراهم‌سازي امكان درمان به موقع اين قبيل نارسايي‌ها

8-    آموزش مهارت و تمرينات لازم در جهت مشاركت مثبت كودكان در زندگي اجتماعي

برنامه‌هاي آموزشي و ارزشيابي تحصيلي

اجراي فعاليت‌هاي مقدماتي آموزشي در مقطع آموزش پيش دبستاني،  به رشد اوليه كودكان و  آمادگي آنان جهت حضور در مدارس ابتدايي منجر مي‌گردد.گفتني است كه  فعاليت ها ي مذكور بر فعاليت‌هاي فيزيكي، علمي‌و فني و فعاليتهاي آموزشي ارتقاء دهنده سطح ارتباطات ومهارتهاي شفاهي و نوشتاري كودكان مشتمل مي‌گردد. در مهدهاي كودك، اجراي  بازي‌هاي مختلف از  نقش مهمي ‌برخوردار مي‌باشند، اما اين امر بدين معني نيست كه درمراكز مذكور تدريس وجود ندارد.هيات نظارت ملي آموزش كه مسئوليت رسيدگي ونظارت بر آموزش  نواحي كشور را بر عهده دارد،برفعاليت‌هاي اداري وآموزشي موسسات نيز نظارت مي‌نمايد.شوراي مدارس نيز به بازديد حداقل يك بار در طول ترم از مدارس كشور مبادرت مي‌نمايند.شوراي مذكور همچنين به ارائه نظراتي درخصوص قوانين داخلي مدارس و تعيين برنامه‌هاي آموزشي  هفتگي مدارس كشور مبادرت مي‌نمايد.چرخه آموزشي كشور سبب ميگردد كه تيم تدريس  به تطبيق فعاليت‌هاي تدريس  با روند آموزش وپيشرفت كودكان مبادرت نمايند. تيم تدريس  همچنين مسئوليت ارزشيابي ميزان پيشرفت تحصيلي كودكان را بر عهده دارد. علاوه بر اين تيم مذكور همچنين تعيين مينمايد كه كودكان ملزم به ثبت نام  در مدارس ابتدائي بوده و  يا مي‌بايستي  در سيستم آموزشي پيش دبستاني باقي بمانند. از آنجايي كه مدارس پيش دبستاني از نقش پييچيده اي در سيستم آموزشي كشور فرانسه برخوردار مي‌باشند، از اين روي مدرسين مراكز مذكور،مشابه مدرسين مدارس ابتدايي، دوره‌هاي آموزشي ويژه اي را گذرانده و پس  از گذراندن دوره3 ساله آموزشي (پس از اتمام  تحصيلات آموزش متوسطه كه به دريافت ديپلم متوسطه منتهي مي‌گردد) به گذراندن  دوره آموزشي2-1ساله تربيت مدرس در موسسات دانشگاهي تربيت معلم مبادرت مي‌نمايند.

پس از اتمام سال دوم آموزش دانشگاهي در مراكز تربيت مدرس، از دانشجويان موفق به عنوان معلمين مدارس دعوت به همكاري مي گردد. معلمين مراكز آموزشي پيش دبستاني، به عنوان مدرسين رسمي‌  نظام آموزش عمومي و ‌يا به عنوان مدرسين قرار دادي مدارس خصوصي، از حقوق،وظايف و مسئوليتهاي مشابه معلمين مدارس ابتدايي برخوردار مي باشند.

   آمار وارقام تعداد مراكز و مدرسين مراكز آموزش پيش دبستاني ( طي سال1993/1992)

تعداد دانش آموزان

عمومي

خصوصي

تعداد مهدهاي كودك

1895547

36793

تعداد مدارس  آمادگي

336950

280348

تعداد مربيان

279078

-

نسبت تعداد مربيان به دانش آموزان

27.5

27.3

نقاط ضعف و قوت آموزشي

      با وجوديكه يك سوم كودكان فرانسوي به آغاز دوران آموزش از رده سني2 سال مبادرت نموده، تمامي كودكان رده سني3 سال رهسپار مراكز آموزش پيش دبستاني شده و مراكز آموزش پيش دبستاني عمومي كه در آن بر آموزش مهارت‌هاي سواد و زبان تاكيد مي‌ گردد، رايگان و براي همگان قابل استفاده مي باشند، اما با اين حال، افزايش نرخ مواليد دركشور فرانسه به وارد آمدن فشار بر پيكره نظام آموزشي كشور منجر گرديده است.

 به نحوي كه افزايش غيرمنتظره نرخ زاد و ولد كودكان از سال2000 به بعد،‌ به انتظار بيش از17 هزار كودك در فهرست ثبت نامي منجر گرديده است. بنابر اعلام وزارت آموزش، طي سال 2002، مراكز آموزش پيش دبستاني با كاهش فضاي آموزشي براي54 هزار كودك مواجه بوده اند كه اين امر خود به ايجاد مباحثاتي درخصوص تغيير امتيازات آموزشي از سنين پيش دبستاني به پايه منجر گرديده است. اين درحالي است كه كشور آلمان، همسايه فرانسه درگير بحث داغي در خصوص اصلاح نظام آموزشي است. در مطالعه بين‌المللي جديدي كه بر روي 32 كشور جهان صورت گرفت، دانش‌آموزان رده سني15 سال آلماني از نظر سواد،‌ رياضيات و مهارت‌هاي علوم در رده بيست و پنجم قرار گرفتند كه اين امر خود سبب گرديد تا تلنگري به نظام آموزشي آلمان وارد آيد كه همواره به تربيت نيروهاي انساني ماهر مباهات نموده است.كارشناسان معتقدند، علت اصلي نتيجه ضعيف آلمان در اين مطالعه، اين است كه در اين كشور، آموزش رسمي از رده هاي سني7-6 سال آغاز مي گردد. از اين روي مراكز آموزش پيش دبستاني اين كشور، چيزي جز زمين بازي به شمار نمي آيند.كشور فرانسه كه در اين مطالعه به طور متوسط در مكان دوازدهم قرار گرفت، از اين نظر متفاوت است. مراكز آموزش پيش دبستاني اين كشور با زمين بازي تفاوت دارند، چرا كه در اين قبيل مراكز، سواد و مهارت‌هاي اجتماعي از طريق فعاليت‌هاي گوناگون ارائه شده و كلاسهاي هفتگي26ساعته برگزار مي‌ گردد. علاوه بر اين، با وجودي كه آموزش از رده سني6 سال اجباري مي‌گردد،‌ بيش از99درصد كودكان فرانسوي از رده سني3 سال رهسپار مدرسه مي‌ گردند. افزون بر اين، بالغ بر 5/35 درصد از كودكان به حضور در مراكز آموزشي،1 سال زودتر  از موعد مقرر، مبادرت مي نمايند.

 

 

آموزش پيش دبستاني

ساختار آموزشي

مهدكودك هاي مجزا ديگر در هلند وجود ندارند ار آنجا كه آموزش ابتدايي به پوششدادن دانش آموزان 4 تا 6 ساله توسعه يافته است همچنين براي سنين 4 تا5 سال كه درمدارس ابتدايي حضور نداشتند متداولترين تسهيلات مواظبت از كودكان ،مراكز بازيومراكز مراقبتي روزانه است.برانگيختن توسعه اجتماعي واحساس وشناحتن كودكان از طريقبازي مي باشد . گروه هاي ازي براي بجه هاي 2 تا4 سال مي باشد  ومعمولاً هفته اي 3روز براي هفته اي 2.5 روز وروزانه 4 ساعت اين محل بازي مي باشد.هزينه آنها تااندازه اي توسط اولياي محلي ايالت تأمين مي شود اما ممكن است اين هزينه ها خصوصي همباشد.والدين موظف به مشاركت مي باشند اندازه گروه حداكثر به 12 تا 14 كودك محدود ميشود 35% رده هاي 2 تا 3 ساله به گروه هاي بازي مي روند كه 50%‌آنها سه ساله ميباشند.فقط بعضي گروه هاي بازي كارمندان تخصصي بكار مي گيرد . مراكز مراقبت روزانهبراي كودكان از سن 6 هفتگي تا 4 سالگي مي باشند كودكان ممكن است هفته اي 5 روز وازساعت حدود 7 صبح تا 6 بعد از ظهر به مراكز مراقبت  روزانه بروند يا اينكه فقط بخشياز هفته را به آنجا بروند.هزينه براي تسهيلات نگهداري كودك در چنين سيستمهايي ازطريق نماينده هاي محلي وزارت بهداشت ، بهزيستي وورزش تأمين مي گردد.والدين موظف بهپرداخت حق عضويت مي بانشد مراكز مراقبت روزانه همچنين ممك ن است توسط منابع خصوصيتأمين هزينه گردد.در اين مراكز مي بايست دو ناظر تمام وقت يا سه ناظر پاره وقت وجودداشته باشد.هيج منع قانوني در تعداد كودكان در يك گروه وجود ندارد اما معمولاًتعداد كودكان در گروه 8 تا 16 نفر ميباشد.تقريباً 1% كودكان بين سنين صفر تا 4 سالروزانه به اين مراكز تربيتي ميروند.ناظر ها مي بايست حداقل گواهينامه MBO و يا HBO را داشته باشند.درپايان سال 1992، 3766 گروه بازي وجود داشت كه در كل حدود 191 هزاربچه را در برميگرفت. 1155 مركز تمام وقت داراي تسهيلات مراقبت روزانه و153 مركزپاره وقت داراي تسهيلات مراقبت روزانه وجود داشت .

تاريخچه

از سال 1840  دير زماني است كه مراقبت از ودكان به صورت سازمان يافته  در سرزمينهلند وجود  داشته است زماني كه كودكان مادران كارگر از سن 2.5 سالگي  به موسساتي بهنام Bewaarscholenفرستاده مي شدند.اين موسسات توسط خيريه يا كليسا تأمين بودجهواداره مي شوند . تغيير توجهات از مراقبت نمودن كودكان به امر آموزشئآنها سرانجامبه گسترش آموزش كودكستان منجر شد.پس از جنگ جهاني دوم Bewaarscholen به كوكستانمعروف شدند.بين سالهاي 1956، 1985 آموزش 4 تا 6 ساله ها در حيطه مسئوليت قاتنونآموزش كودكستاني بود  در طول اين مدت اغلب كودكان ، كودكستان را در ن 4 سالگي آغازكردند گر چه براي آنها اجباري نبود كه تا سن 6 سالگي به مدرسه بروند .

سال 1985 شاهد ايجاد قانون جديد  آموزش ابتدايي بود  كه اموزش 4 تا 12 ساله راتأمين مي كرد در نتيجه فعاليت كودكستان ها خاتمه يافت در همان زمان سني را كه لازمبود كودكان به مدرسه بروند به 5 سالگي كاهش يافت.اولين گروه بازي پس از جنگ جهانيدوم  روم به وجود آمد.در سال 1970 انجمن مراكز مراقبت از كودكان (WKN) باهدف متخصصنمودن مربيات در مهد كودمك ها وگروه هاي بازي با ارائه راهنماي ها ، تشئيقكارمنتدان ومربيان وفراهم نمودن اطلاعات تأسس شد.اين انجمن هم چنين راهنماي هايي رابه مراكز مراقبت از كودكان و دولت محلي ارائه م كند . WKNتا به حال بخش از انستيتوبهداشت وخدمات اجتماعي هلند بوده است.درسال 1977، طرح كمك ودولت به مهد كودكم هاارائه شد كه طبق آن مهد كودكم هايي كه تا قبل ار سال 1975 تأسيس شده بودند ميتوانستند تقاضاي مك ماتلي نمايند.در اواخر دهه هشتاد اين كمك ها هماهنگ با قوانينجديد رفاهي لغو شدند.از سال 1990 با اعطاء كمك  دولتي وحذف ماليات كار فرمايانووالدين ، سياست ودولت بر گسترش تعداد مكانهاي مراقبت از كودكان متمركز شده است .

خط مشي قانوني

مراقبت از كودكان تحت اداره قانون رفاه اجتماعي سال 1994 قرار مي گيرد . اينقانون به مسئولان شهرداري مسئليت برنامه ريزي وتأمين بودجه تسهيلات رفاهي را در سطحمحلي مي دهد.حداقل استانداردهاي كه توسط مقامات شهرداري بر تسهيلات مراقبت اركودكان اعمال مي شود در حكم شرايط كيفيت مراكز مراقبت از كودكان  مقرر  مي شود كهدر 1ژانويه 1996 به اجرا در آمد اين ظرايط در تمام مراكز مراقبت از كودكان  اعمالمي شود.در سال 1996 طرح مراقبت از كودكان ومراقبت خارج از مدرسه  توسط وزارت اموراجتماعي واشتغال برنامه ريزي شد تا اين والدين قادر سازد تا كار ومسئوليت هايخـانوادگي را با انگيزه مبارزه با فقر پنهان ومحروميت اجتماعي با يكديگر  هماهنگنمايند .

طبق  اين طرح ، مقامات شهرداري مي توانند كل هزينه مراكز مراقبت از كودكانرابراي والديني كه به تنهايي عهده دار سرپرستي فرزندانشان هستند وكمك هزينه دريافتمي كنند پرداخت نمايد تا آنان بتوانند به محل كار خود بروند.اين طرح در سال 1997دائمي شد در سال 1999 طرح توسعه مراكز مراقبت از مودكان وئمراقبت خارج از مدرسهاجرا شد كه بودجه ايجاد 71000 مكان اضافي  ديگر را بين  سالهاي 1999 و2000 تأمين ميكند .اين طرح تا پايان سال 2003 بسط داده مي شود .بر خلاف سيستم آموزشي هيچ خطمشيفراگيري در قالب واژه هاي تعريف شده به صورت شفاف وجود ندارد. برخي تسهيلاتاختصاصاً  كودك محور ميباشد مانند گروه هاي بازي كودكان نوپا در حالي كه يعضي مانندمهدهاي كودك در طي روز جهت كمك به والدين شاغل در مراقبت از كودكان آنان ايجاد شدهاند.مراقبت از كودك تحت نظر قانون اجتماعي بهزيستي قرار دارد وينابراين تحت مجموعهوزارت بهداست ، بهزيستي قرار دارد .

مسئوليت مراقبت كودك بعهده مقامات شهري گذاشته شده است. در 1990 شماي پيشبرنده  مراقبت كودك با هدف افزايش تعداد مراكز مراقبتي كودكان در طيف وسيع معرفي شدند.

اين شما كه توسط مقامات شهري اجرا مي شود  برپايه قانون بهزيستي  اجتماعي بناشده ودر مورد مراكز مراقبتي كودكان دريافت كننده يارانه قديمي وجديد هر دو اعمال ميگردد.

مدارك خط مشي بهزيستي 1998-1995 به برقراري سيستم بيمه با ويژگي ملي اشاره دارداستانداردهاي حداقلي كه توسط مقامات شهري بر امكانات مراكز مراقبت كودك تحميل ميشود از طريق شورا تعيين مي گردد.اين نيازهاي حداقل در مورد تمام مراكز مزبور بدونتوجه به دريافت يا عدم دريافت  سوبسيد اعمال مي گردد.هيچ كنترلي قانوني رسمي براهداف محتوي وطراحي مهذ هاي روزانه ومراكز بازي اعمال نمي گردد. همچنين اجباري برايشركت در آموزش پيش دبستاني يا خارج دبستاني وجود ندارد. حضور در اين مراكز اختياريمي باشد.از اول ژانويه 1996 شماي عملي كلي براي نيازهاي كيفي مراقبت كودك به ثمرنشسته است. اين اعمال تنظيم موسسات مراقبت كودك وپرستار را قادر مي سازد تا مجموعهنيازهاي استاندارد كيفي را فراهم سازند ، اجازه نامه يا گواهي از مقامات محليدريافت  دارند وحقيقت برآوردن اين نيازها را اثبات نمايند.پس از اتمام يك دوره 5ساله اين شماي كلي انقضاء مي يابد سپس دولت محلي در مورد موفق  بودن يا عدم موفقيتاين اعمال بررسي وتحقيق مي تمايد.سياست گذاري ECEC  تا حدودي از اشتياق والدينوپيشرفت اقتصادي ـ اجتماعي وتا حدودي علاقه به تقويت همبستگي اجتماعي كاهش معايبآموزشي وپيشگيري  از رفتار بزهكارانه از طريق مداخله زودهنگام منشأ مي گيرد.تداركاتبراي آموزش ومراقبت اوايل كودكي در هلنداهداف ومقاصد مختلفي را تحقق مي بخشد. يكهدف مهم قادر ساختن مادران در مشاركت به عنوان نيروي كار مي باشد.

سياستهاي اخيرآموزشي

در ژوئن 2000 وزارت آموزش ، فرهنگ وعلوم ، وزارت بهداشت ، رفاه وتربيت بدنيووزارت برنامه ريزي شهري وهماهنگي اقليت ها يك سند سياسي را در مورد آموزش خردسالان (VVE) منتشر كردند.اين سند ساست رئوس كلي سياست دولت ا مطرح كرده وتدابير مشخصرافهرست برداري ميكند.آموزش خردسالان به كودكان 2 تا 5 ساله اي ارائه مي شود كه درخطر ضعف آموزشي هستند.هدف تا حدي هماهنگ ساختن اين سياست با سياست برنامه ريزي شهريوسياست شهرداري درباره ضعف آموزشي است.سند سياست درباره مراقبت از كودكان در سال 1999 شامل يك ديد كلي به سياست اخير است كه به منظور افزايش قابل توجهي مكانهاي دردسترس مراقبت از كودكان مخصوصاً براي 4 تا 12 ساله ها هماهنگ مي شود.در سال2001دولت لايحه مقدماتي ايجاد مراكز مراقبت از کودكان را تصويب كرد وبراي اظهار نظر بهشوراي دولتي ارائه شد.احتمالاً اين لايحه در1 ژانويه 2004 اجرا مي شود قانون جديديساختار  بخش مراقبت از كودكان يعني تقسيم مسئوليت ، كيفيت ، نظارت  وتأمين بودجه راهماهنگ خواهد كرد .

استانداردهاي جديد شفافيت بيشتري ايجاد خواهد كرد.به علاوه گرفتن اجازه ساختوجواز كار را آسانتر خواهد نمود.اساساً  مسئوليت مراكز مراقبت از كودكان ميانوالدين ، كار فرمايان ودولت تقسيم شود يا همانطور كه بودجه آن تقسيم مي شود.زمانيكه قانون جديد اجرا مي شود ديگر مراكز مراقبت از كودكان تحت نظارت قانون رفاهاجتماعي سال 1994 نخواهد بود.طي سالهاي 1999-2000 سند سياسي درمورد رفاه بهعنوان«به سوي كيفت» سياست  مراقبت از كودكان بخش كاملي از سياست  مشاركت وهماهنگيرا شكل ميدهد و بنا براين با گسترش بيشتر سياست محلي جوانان وآموزش هماهنگ مي شود .

نهادهاي مركزي

مقامات شهرداري

سيستم جديد  به مقامات واجد صلاحيت شهرداري نقش متفاوتي مي دهد تا سال 2004شهرداري ها هستند كه تصميم مي گيرند كه چطور هزينه ها تقسيم مي شوند آنها همچنينمسئوليت هاي زير را انجام خواهند داد:

. كمك  به تأمين بودجه ( از طريق سياست برنامه ريزي وتأسيس )

. هماهنگ سازي سياست ملي كودكان وآموزش آنان درمراكز مراقبتي كودكان

مقامات شهرداري همچنين مسئول يارانه اي كردن مراكز مراقبت از كودكان به گروه هايخاص از افراد  است كه از كار فرما كمكي رابراي هزينه هاي مراقبت از كودكان دريافتنمي كنند.اين گروه ها شامل افرادي كه مساعدت وخدمات اجتماعي دريافت مي كنند افراديكه دوباره وارد بازار كار شده اند مهاجران جديد ، دانش آموزان وافراد با مشكلاتاجتماعي ، پزشكي مي گردد.آنان بودجه جداگانه اي رابه اين منظور دريافت خواهندكرد.

بودجه آموزشي

تأمين بودجه

بالغ بر 20000 كودك از تسهيلات بيش از 300 مركز مراقبت از كودكان كه هزينه آنهاتوسط والدين ، كار فرمايان ويا دولت پرداخت مي شود استفاده مي كنند.افزايش تعدادمراكز مراقبت از كودكان در سالهاي اخير در دستور كار جلسات سياسي بوده است.يك سبكهجامع وگسترده از تسهيلات با كيفيت بالاي مراقبت از كودكان اين كار را براي والدينآسانتر مي كند تا كار ومراقبت را با هم انجام بدهند.از جمله منابع مختلف تامينبودجه مراكز پيش دبستاني ميتوان از موارد ذيل نام برد:

. دريافت اعانات از مقامات شهرداري

. تامين بودجه توسط كارفرمايان

. دريافت شهريه تحصيلي از والدين كودكان

. تامين بودجه از محل اعتبارات وزارت خدمات اجتماعي واشتغال

مراكزمراقبتي كودكان

اكثر موسسات مراقبت از كودكان هيچ شيوه آموزش يا تدريس مشخصي ندارد. اگر چه بعضياز آنها كه بر اساس مفهوم آموزش خاص از قبيل  گروه بازي  است.پزوژه تضمين كيفيتمراقبت از كودكان در سال 1999 با تأمين بودجه از وزارت بهداشت ، رفاه وتربيت بدنيارائه شد.گواهينامه اي ارائه شد كه توسط يك مجموعه مستقل به سازمانهاي مراقبت ازكودكان كه استانداردهاي ملي رابر آورده نمايند داده مي شد.اين كار چنين موسساتي رابر آن مي داشت تا به طور برنامه ريزي شده بر كيفيت مراكز خود نظارت كرده وآن رابالاتر ببرند.مشاركت به صورت داوطلبانه است اما دريافت يك گواهينامه سبب مي شود كهموسسه اي در نظر مشتريان متمول جذابتر شود. اولين گواهينامه  در بهار سال 1999 اعطاشد.

در سالهاي اخير به منظور انسجام كودكان ناتوان در مراكز عادي مراقبت از كودكانمهارت هاي تخصصي بسياري ايجاد شده است.هدف پايان دادن به تفاوت ميان تسهيلات كودكانعادي وكودكان با معلوايت جسمي وذهني است . با مجهز شدن  به تخصص هاي لازم ، اطلاعاتوحمايت ، مراكز مراقبت  از كودكان مي توانند  كمك با ارزشي به رشد كودمكان ناتواننمايند ودرحاليكه همزمان خطر انزوا را نيز كم مي كنند.آنها همچجنين مي توانندوالدين را حمايت كنند اين كار به اين معني نيست كه به امكانات متخصصيت ديگري نيازنيست.موسسات تخصصي متعددي وجود دارند كه حمايت هاي بسياري را به كارمندان مراكزمراقبت از كودكان عادي كه از كودكان  ناتوان مراقبت مي كنند ارائه مي دهند.

از جمله مراكز مراقبتي كودكان ميتوان ازموارد ذيل نام برد:

. شيرخوارگاه

شيرخوارگاه ها تسهيلات لازم را براي كودكان 6 هفته تا 3 سال فراهم مي كنند.

اين مكانها در روزهاي كاري با چند مورد استثناء از ساعت 7 تا 18 باز است .

براي هر گروه از كودكان 2 كارمند واحد صلاحيت وجود دارد. شيرخوارگاههاي نيمه وقتامكانات لازم را براي همان گروه سني فراهم مي كنند وحداقل 5 ساعت در روز باز هستند. كاهي اين دو نوع شير خوارگاه با يكديگر تلفيق مي شوند.

. مراكزمراقبتي خارج از مدرسه

اين مراكزبراي كودكان بين 4 تا 12 ساله فراهم است. اين مراكز قبل وبعد از مدرسهعصرها يا روزهاي كه مدرسه باز نيست ودر طول تعطيلات باز هستند.اغلب اين مراكزدرتمام طول سال دايرند. مراقبت پس از مدرسه نوع خاصي از مراقبت خارج  از مدرسه استكه پس از ساعت مدرسه فراهم  مي شود.برنامه هاي  آزمايشي براي نوجوانان زير 16 سالنيزطراحي شده است.اين برنامه ها فعاليت ها  وامكانات ووسايل تفريحي رابراي انجامتكاليف پيشنهاد مي كنند.

. مراكز پرستاري كودك

مراكز فوق،آژانس هايي قابل دسترسي هستند كه به منظور دستيابي  والدين به اينپرستــاران براي نگهداري  ازكودكان تا 4 سال در منازل خود ايجاد شده اند.

. مراكز اداري مراقبتي كودكان

مراكز فوق نيزدر شركت ها براي مراقبت از كودكان كارمندان يا دانشجويان دانشگاههادر حين انجام وظيفه وغيره درنظر گرفته مي شود.اين مراكز شامل مهد كودك هاي ضميمهشده به يك شركت ، مهد كودكهاي شركتهاي سهامي ومراكز رزرو شده درشير خوارگاه هاي بايارانه وبدون يارانه مي باشند. براي اينكه كار فرمايان امكانات مراقبت از كودكان رابراي كارمندان خود فراهم نمايند ماليات كمتري مي پردازند.

. مراكز تفريحي و بازي

مراكز فوق نيزمخصوص كودكان 2 تا 3 ساله است وبراي  پرورش مهارتهاي اجتماعيكودكان ايجاد مي شود.معمولاكودكان دو روز يا دو عصر در هفته به مدت 2.5 تا 4 ساعتدر روز به آن مراكز مي روند.به گروه هاي بازي معمولاً توسط شهرداري يارانه داده ميشود همچنين والدين كمك مالي اعطا مي نمايند.كمك هاي والدين در هر شهرستان متفاوتاست وگاهي ثابت شده است وبا ميزان در آمد والدين در ارتباط مي باشد.

. مراكز تغذيه كودك

مراكز فوق تنها به هنگام نهار مدارس باز هستند ومخصوص كودكان 4 تا 12 ساله اياست كه در موقع نهار به خانه نمي روند.

پذيرش تحصيلي

شرايط پذيرش

به طور كلي تمام كودكان بين 2.5 تا 4 ساله مي توانند در كروه هاي بازي ، جاييداشته  باشند اگر چه ممكن است اوليت با كودكاني باشد كه به مسكلات اجتماعي ـ پزشكيدارند وكودكاني كه از تأخير  در رشد رنج مي برند.ممكن است كودكان تا 4 ساله در شيرخوارگاه هاي روزانه يا نيمه وقت پذيرفته شوند كودكان بين 4 تا 12 ساله واجد شرايطمراقبت خارج از مدرسهع وپس از مدرسه هستند.حد سن كودكمان براي پرستاري متغير استمقامات شهرداري مي توانند در اختصاص يارانه به مراكز مراقبت از كودكان به گروه هايهدف استثنايي مثل كودكان با مشكلات اجتماعيـ پزشكي اولويت بدهند.مي توان با توافقميان كار فرما وكارمند محل هاي مراقبت از كودكان را در محل كار ايجاد نمود.عاملمحدوديت پذيرش در گروه هاي بازي وشيرخوارگاه تعداد آنان است .

گروه بندي كودكان

با توجه به شرايط كيفيت براي مراكز مراقبت از كودكان ، گروه هاي بازيوشيرخوارگاه هاي روزانه محدوديت هاي در تعداد گروه ونسبت  كارمندان به كودكان وجوددارد.دستورات شهرداري بر مراكز مراقبت از كودكان اين قوانين را به عنوان استانداردحداقل در نظر مي گيرد :

ـ براي كودكان زير 12 ماه : بيش از 12 كودك در يك گروه نباشد .

ـ براي كودكان زير 13 ماه : بيش از 16 كودك در يك گروه نباشد

ـ براي كودكان 4 تا 12 ساله : بيش از 20 كودك در يك گروه نباشد

حداكثر مجاز تعداد كودكان به بزرگسالان به صورت زير است :

ـ كودكان زير 12 ماه : 4 نفر

ـ كودكان 1 تا 2 ساله : 5 نفر

ـ كودكان 3 تا 4  ساله : 8 نفر

كودكان 4 تا سن پايان مدرسه : 10 نفر

هر گروه بايد توسط حداقل 2 نفر از كارمندان نظارت شود الگوي دستوراتي كه توسطانجمن شرهداري ها در هلند طراحي شد.تعداد كودكان را در هر گروه به 16 نفر كاهش ميدهد.اين قوانين ممكن است به گروه هاي بازي ارائه شود حتي اگراين گروه ها توسط دستورشرايط كيفيت مراكزمراقبت از كودكان تحت پوشش قرار نگرفته باشند وممكن است كه مقاماتشهرداري استانداردهاي جداگانه اي برا گروه هاي بازي طراجي نمايند .

اهداف كلي

امكانات مراقبت از كودكان وكودكان وگروه هاي بازي موقعيت وفضاي رابراي كودكانفراهم مي كند تا بازي كنند ودر جمع كودكان همسن خود رشد كنند هدف تحريك رشد اجتماعي، فكري وعاطفي كودكان است.مراكز مراقبت از كودكان سبب مي شوند كه والدين در فعاليتهاي خارج از مدرسه شركت كنند.دولت مركزي به تأمين مراكز مراقبت از كودكان به عنوانوسيله اي نگريسته مي شود كه به والدين بيشتري به خصو.ص مادران كم سن وسال اين اجازهرا براي رفتن به محل كار مي دهد.هنوز بسياري بر سر راه مردان وزناني كه تقسيم برابركار ومسئوليت هاي خانوادگي را ترجبح مي دهند وجود دارد. سياست دولت به گونه ايطراحي مي شود تا اين مشكلات را به گونه اي با گسترش مكانهاي مراقبت از كودكانوايجاد طرحهاي  مرخصي با حقوق ب طرف نمايد .

برنامه هاي آموزشي

برنامه آموزشي به معناي واقعي در مراكز مراقبت از كودكان وجود ندارد. ازسن 4سالگي كودكان به مدارس ابتدايي يا استثنايي ميروند تسهيلات مراقبت خارج از مدرسه بهطو كلي در ساعات خارج از مدرسه براي كودكان 4 تا 12 ساله اي كه والدين آنها خواستارآن هستند موجود است.

مراقبتهاي سالهاي اوليه اوايل كودكي

سيستم آموزش ابتدايي كودكي ومراقبت كودك (ECEC) درهلند شامل انواع مختلف تداركاتمي باشد كه خدمات مختلفي را جهت بر آورده  ساختن جامعه از قبيل مشاركت زنان درنيروي كار وافزايش گوناگوني در نژاد، زبان ، فرهنگ ودين در جامعه مسير برنامه ريزيشده ECEC را تحت تأثير قرار داده است.از آنجا  كه نتايج اين تغييرات براي انواعمختلف  تداركات متفاوت مي باشد ، تنوع قابل ملاحظه اي نيز در ايجاد تداركات وجوددارد اين تنوع با توجه به عقايد مختلف درمورد كودكان ، آموزش اوليل كودكي وچگونگيبر آوردن نيازهاي والدين وكودكان تشديد ميگردد.انتظار ميرود  بحث در مورد ECEC درمحدوده سياسي وعلمي ودر جامعه در آينده نزديك در مقياس گسترده ادامه خواهد يافت.

اين امر ممكن است يا همگرايي  رهيافت ها ب اساس توافق عمومي منجر كردد ويا  روندهاي مختلفي را در بخش هاي متفاوت سيستم ، هر يك در زمينه  كاري خود در پيشگيرند.مدارك اداري  گوناگوني  منتشر شده است كه جهت هاي ممكن براي پيشرفت وتكامل رادر آينده نشان مي دهند.با توجه به زمينه سياسي اي ندارك بر جهات اجتماعي ECEC ياارتباط آن با يادگيري در تمام عمر يا پيشگيري ازجرم ، تأكيد مي ورزند.طي دسامبر 1998لايحه سياست گذاري  منتشر گرديد كه برايجاد ارتباط  نزديك تر بين مراكز مراقبتاوايل كودكي ، مراكز بهداشت شهري ، تداركات قبل از مدرسه ، مدارس ابتدايي ومدارسمتوسطه به منظور تضمين زنجيره تداركات مورد پيشنهاد قرار گرفته  است كه ممكنن استبه رشد مداوم كودكان كمك نمايد.

مراكز مراقبت بهداشتي اوايل كودكي

حدود 2000 مركز از اين دست در كشور وجود دارد. اين مراكز رشد فيزيكي كودكاننوباوه را تحت نظر قرار داده وواكسيناسيون انجام مي دهد. همچنين ممكن است والدين رادر مورد تربيت كودكان راهنمايي نمايد.اين مراكز تحت مسئوليت اداره مستقيم سازمانهايمراقبت  در منزل قرار دارند ودر سطح ملي تحت محدوده اداري وزارت بهداشت ، بهزيستيوورزش اداره مي گردند. اين مراكز از طريق قانون عمومي هزينه هاي خاص پزشكي وتوسطكمپاني هاي بيمه سلامتي اعتبار مي شوند.

مهدهاي كودك

اين مراكز از كودكان والدين شاغل مراقبت مي نمايند كودكان ممكن است تمام ياقسمتي از روز را در اين مراكز بسر برند.طبق آمارسال 1996 ، 2300 مركز مراقبتي كودكدر 5600 مركز شهري با ظرفيت كل 75000 حا براي 140000 كودك موجود است.

در نتيجه الكوي مشوق مراقبت كودك ونيز در اثر سرمايه گذاري  كمپاني ها ، ظرفيتمراكز مراقبت كودك بسرعت رو به افزايش مي باشد.مهد كودك ويا مراكز مراقبت به مقاماتشهري ويا به بخش هايي كه مهد كودك را تأمين مالي مي كنند جوابگو هستند.

در سطح ملي مهد كودكها به محدوده اداري وزارت بهداشت ، بهزيستي وورزش تعلقدارند.مقامات ايالتي تقرييباً يك سوم هزينه مهدهاي كودك را به عهده مي گيرند. والدين بيش از 40% هزينه ها و كمپاني هاي خصوصي 25% هزينه ها را تامين مي نمايند.كلهزينه اي كه ايالت جهت مراقبت كودكان ومراقبت خارج از مدرسه كودكان در سال 1998پرداخته است 750 ميليون NLG تخمين زده مي شود.

مراكز تفريحي پيش از مدرسه

مراكز تفريحي امكان بازي  كودكان 2-4 ساله را با ديگر كودكان همسنشان فراهم ميآورند. مراكز بازي كودكان همجچنين ممكن ست فعاليت هاي خاصي را در جهت رشد ونمودكودكان انجام دهند.هيأت مراقبتي مراكز بازي كودكان تحت مسئوليت مقامات شهري قراردارند.درسطح ملي مراكز بازي به دامنه اداري وزارت بهداشت ، بهزيستي وورزش تعلقدارند.مراكز بازي توسط مقامات شهري تأمين اعتبار مي شوند.والدين مبلغي را بعنوانمشاركت اولياء مي پردازند كه توسط مقامات شهري  معين مي گردد.

آمار تحصيلي

نرخ موسسات ومراكزمختلف پيش دبستاني طي سالهاي1996- 1990

1996

1994

1990

موسسات

1587

1368

7213

مهد هاي روزانه

168

187

92

مهدهاي پاره وقت

  -

95

88

مهدهاي اداري

3857

3890

3076

مراكزبازي

738

600

160

مراكزمراقبتي خارج از مدرسه

  -

175

-

طرح پرستار كودك

 

نرخ كودكان تحت پوشش مراكز مختلف پيش دبستاني طي سالهاي1996- 1990

100800

38000

38400

موسسات

4100

4200

2500

مهد هاي روزانه

-

5100

4600

مهدهاي پاره وقت

-

200600

-

مهدهاي اداري

-

15200

-

مراكزبازي

-

12200

-

مراكزمراقبتي خارج از مدرسه

-

-

-

طرح پرستار كودك

 

نرخ مراكزمختلف آموزش پيش دبستاني برمبناي ظرفيت طي سالهاي1999- 1989

1999

1989

مراكز

116007

22507

تعداد كل مراكز

78036

17624

تعداد مراكزويزه كودكان زير 4 سال

37072

4883

تعداد مراكز ويزه كودكان 4 تا 12 ساله

28446

13611

تعداد مراكز يارانه اي

53544

2847

تعداد مراكز تحت نظارت كارفرمايان

13029

1700

تعداد مراكز خصوصي

14679

4346

تعدادمراكزبرخوردار از ظرفيت

 

1999

1989

تعداد

3255

927

تعداد كودكان آزانسهاي پرستاري از كودك

292

79

آژانس هاي پرستاري از كودكان

2073

719

تعداد مراكز ويزه كودكان زير 4 سال

1182

208

تعدادمراكزويزه كودكان 4 تا 12 ساله

 

1999

1989

تعداد

209072

48066

تعداد كودكان مراكز مراقبتي كودكان

998

234

تعداد مراكز ويزه كودكان زير 4 سال

209

0.27

تعداد مراكز ويزه كودكان 4 تا 12  ساله

 

1999

1989

تعداد

313870

27365

تعداد كودكان منتظر ورود به مراكز  مراقبتي

 

2000

تعداد

4250

تعداد مراكز تفريحي و مراقبتي خارج از مدرسه

250000

تعداد كودكان مراكز تفريحي و مراقبتي خارج ازمدرسه

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 09 شهریور 1393 ساعت: 16:53 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,,,,
نظرات(0)

چگونگی رهبري وهدايت كلاس

بازديد: 417

 

 چگونگی رهبري وهدايت كلاس

 

مدرسه هوشمند

تعريف مفهومي : مدرسه هوشمند مدرسه اي است كه جهت ايجاد محيط ياددهي - يادگيري و بهبود نظام مديريتي مدرسه و تربيت دانش آموزان پژوهنده طراحي شده است .
تعريف : مدرسه هوشمند مدرسه فيزيكي است كه كنترل و مديريت آن مبتني بر فناوري رايانه و شبكه مي باشد و محتواي اكثر دروس آن الكترونيكي و سيستم ارزشيابي و نظارت آن هوشمند است .
? اهداف :
- رشدهمه جانبه دانش آموزان ( ذهني . جسمي . عاطفي و رواني )

- ارتقاء تواناييها و قابليتهاي فردي

- تربيت نيروي انساني متفكر و آشنا به فناوري

- افزايش مشاركت مردمي



? راهبردها و خط مشي ها هدایت در کلاس:

- تاكيد بر مهارتهاي فكر كردن

- تدريس ارزشها و زبان از طريق آموزش

- فراهم نمودن محيط ياد دهي - يادگيري

- فراهم كردن انواع شيوه هاي آموزشي برا ياستعدادهاي مختلف

- آگاهي دادن به اولياء در مورد آنچه در مدرسه واقع شده است .

- فراهم كردن فرصتهاي همكاري افراد جامعه با مدرسه


? اركان مدرسه هوشمند :

*محيط ياددهي - يادگيري

*اين محيط چهار حوزه را تحت پوشش خود قرار مي دهد :

الف - برنامه درسي ب - روش تدريس ج - ارزيابي د - محتوا

* مديريت : منابع و فرآيندهاي مورد نياز محيط ياددهي - يادگيري را پشتيباني و حمايت مي كند.

*مسئوليتهاي افراد و مهارتهاي مورد نياز : در اين مدرسه نقش مدير. معلم .دانش آموز و والدين تغيير خواهد كرد و با توانيي ها و دانش خود نقش مؤثري در مدرسه خواهند داشت .

*فناوري : ايجاد محيط ياددهي - يادگيري . مديريت و ارتباطات بيروني راه حل هاي مبتني بر فناوري را الزامي مي كند.


? ويژگيهاي اركان مدرسه هوشمند:

محيط ياددهي - يادگيري

الف - برنامه درسي

اصول حاكم بر برنامه درسي در اين مدرسه به شرح ذيل مي باشد :

* طراحي براي كمك به دانش آموزان براي رشد همه جانبه و متعادل

*يكپارچه سازي دانش آموزان براي رشد همه جانبه و متعادل

*يكپارچه سازي دانش . مهارتها و ارزشها از طريق برنام? درسي ( باپروژه اي نمودن فعاليتها ي مربوط به محتوا )

*نظم و تداوم در آموزش

*ايجاد نگرشها ي مناسب در استفاده از فناوري

*دسترسي همه دانش آموزان به آموزش مطلوب


? ديدگاه برنامه درسي :

*معني دار بودن : همه دانش آموزان مفاهيم آموزش را درك مي كنند تا مقصود از آموزش خود را بدانند .

* مسئوليت اجتماعي : از وضايف و مسئوليتهاي خود در جامعه آگاه مي شود . نسبت به مردم احساس مسئوليت مي كنند .

*باز خورد برنامه درسي : برنامه درسي بايد در دانش آموز مهارت و نگرش نقادانه و خلاقيت مثبت ايجاد كند .

*همه جانبه بودن : برروي رشد همه ابعاد انساني تاكيد مي كند و به دانش آموزكمك مي كند كه روابط بين موضوعات مختلف را درك كند .

*عدم محدوديت : برنامه درسي محدود كننده نيست . اولا" دائما" برنامه هاي موجود بازنگري مي شود . ثانيا" به دانش آموزان اجازه مي دهد از برنام? درسي خود فراتر گام بردارند.

*هدفداري : برنام? درسي از فناوري به عنوان يكي از وسايل انتقال دانش استفاده مي كند و به دانش آموزان نيز مهارت استفاده از فناوري را براي رفع نياز خود را مي آموزد.

ب - روش تدريس

روش تدريس در اين مدرسه. دانش آموز محور خواهد بود.

اصول حاكم برروش تدريس به شرح ذيل مي باشد :

* فراهم كردن تركيبي از روشهاي يادگيري براي اطمينان از رشد همه جانيه استعدا ها و قابليتهاي دانش آموز به منظور :

الف - تشويق يادگيري و ارتقاء خلاقيت

ب - دانش آموز محوري فعاليتها و ارتقاء تواناييهاي فردي

*فراهم نمودن انواع روشهاي آموزشي براي ارتقاء يادگيري

*هدايت كلاس با روشهاي مختلف ياددهي - يادگيري

با توجه به دانش آموز محور بودن مدرس? هوشمند نقش دانش آموز مهمتر مي باشد به صورتي كه :

*درتعيين اهداف آموزشي دانش آموز با راهنمايي معلم خود اهداف را شكل مي دهد.

*درتعيين وظايف آموزشي به پيشنهاد معلم وظايف توسط دانش آموز تعيين مي گردد.

*در انتخاب منابع دانش آموز منابع خود را در نظر مي گيرد و از معلم در مورد آنها نظر مي خواهد.

ج - ارزيابي

ارزيابي در مدرسه به صورت هوشمند ودر برخي دروس با توجه به نوع درس غير هوشمندمي باشد .

ويژگيهاي ارزيابي :

*جامعيت *اجرا در انواع شكلها * روشهاي چند گزينه اي *به موقع بودن *دانش آموز محوري *استمرار

- حيطه ارزيابي در مدرسه هوشمند جامع مي باشد و علاوه بر ارزشيابي پاياني آمادگي و پيشرفت را نيز در بر مي گيرد و اين روش اطلاعات گوناگوني در مورد توانايي ها و نوع يادگيري دانش آموز ارائه مي دهد:

*ارزشيابي ورودي = سنجش سطح دانش و توانايي.

*ارزشيابي مستمر = اندازه گيري پيشرفت دانش آموز براي سنجش قوت ها و ضعف هاي موجود.

*ارزشيابي پاياني = با توجه به سيستم آموزشي حاضر اين ارزشيابي به صورت كتبي از ميزان يادگيري دانش آموز به عمل مي آيد .

- ارزيابي به شكلهاي مختلف طراحي مي شود : ارزيابي در كلاس ارزيابي مدرسه اي ارزيابي متمركز .

*ارزيابي در كلاس : اين نوع ارزيابي در حين آموزش و پس از آموزش مي باشد .

*ارزيابي مدرسه اي : اين نوع ارزيابي در پايان هربخش درسي مي باشد.

*ارزيابي متمركز : اين نوع ارزيابي هر زمان كه دانش آموز اعلام آمادگي كند به صورت يك پروژه ارائه مي گردد.

د - محتوا

در اين مدرسه محتوا به دو شكل مي باشد :

*محتواي تهيه شده با استانداردهاي لازم ( ازطريق آموزش و پرورش )

*محتوايي كه معلم توليد مي نمايد.

به طور كلي محتوا بر اساس چهار شاخص اصلي شكل مي گيرد:

*كيفيت فني *جذابيت * كيفيت آموزشي * تطابق با برنامه درسي


? مديريت :

مديريت كارا و اثر بخش كه بتواند منابع و فرآيندهاي مورد نياز براي پشتيباني تدريس و يادگيري را هدايت نمايد.

-اصول حاكم بر مديريت مدرسة هوشمند

*اداره امر آموزش مدرسه

*افزايش مشاركت والدين و جامعه

*مديريت معلمان توانمند و متخصص

*خصيص منابع به نفع حداكثر دانش آموزان

*فراهم آوردن محيطي سالم در مدرسه

*اطمينان از امنيت مدرسه و كاركنان آن

*بهره برداري از فناوري و اداره آن به طور كارآمد و اثر بخش


? وظايف مدير

*رهبري مدرسه

- ارتباطات مناسب با والدين و جامعه

- سياستگذاري در راستاي اهداف آموزش و تربيتي

- مديريت برنامه آموزش متناسب با محيط ياددهي - يادگير

*امور دانش آموزان

- تهيه سيستم جامع اطلاعات دانش آموزان به منظور ذخيره سازي بازيابي و گزارش دهي همه اطلاعات دانش آموزان .

- تسهيل فرآيند ثبت نام

- مشاوره و رسيدگي به امور آموزشي و تربيتي دانش آموزان

- مديريت آزمون ( شكل . نوع . صحت . نتايج )

- پيگيري امور بهداشت . بيمه و غيره

*منابع آموزشي

- آشنايي با استفاده از پايگاه اطلاعاتي جامع آموزشي براي دسترسي سريع و ساده دانش آموزان و معلمان .

- فراهم ساختن منابع متناسب با نياز معلم و دانش آموز به صورت الكترونيكي و چاپي ( كتابخانه الكترونيكي و........)

- آشنايي با نرم افزار هاي آموزشي .

- تدوين برنامه درسي متناسب با منابع آموزشي .

*امور مالي

- سيستم جامع حسابداري با توانايي توليد گزارشهاي مورد نياز به صورت خودكار.

- بازرسي و كنترل جامع براي اطمينان از كاركرد درست نظام مدرسه.

- بودجه ريزي سالانه و برنامه ريزي بلند مدت .

*منابع انساني

- برنامه ريزي معلمان ( زمان بندي - ارزيابي )

- ايجاد سيستم جامع منابع انساني ( كارگزيني - آموزشي - تحصيلات - مرخصي ها - مهارت آموزي ).

- ارتقاء نيروي انساني ( مديريت برآموزش معلمان كادر اداري )

- اداره برنامه كاري كاركنان بوسيله دسترسي آسان به اطلاعات .

*امنيت

- ايجاد ايمني مناسب براي دانش آموزان با سنين و نيازهاي مختلف

- ايجاد امنيت اطلاعات و دسترسي محدود فقط براي پرسنل مسئول

- تامين امنيت فيزيكي تجهيزات
IT

- تامين امنيت فيزيكي اقلام مدرسه

* فناوري

- نظارت برپياده سازي اجزاء فناوري در مدرسه

- برنامه ريزي واقع گرا براي توسعه قابليتهاي
IT

- نظارت و هماهنگي لازم براي پشتيباني از اجزاء فناوري

- آموزش فناوريها


? مسئوليتها و مهارتهاي حرفه اي

*مدير

مدير اين مدرسه در اداره مدرسه با اطلاعات و فرآيتدهاي هماهنگي سركار دارد . اثر بخشي مديريت در مدرس? هوشمند از طريق استفاده از فناوري اطلاعات ني باشد . مدير مدرسه بايد تحت آموزش مداوم فناوري اطلاعات باشد تا در اداره تجهيزات و فناوري و روشها توانمند گردد.

نكته : منظور از مهارتهاي اوليه
IT شامل آشنايي با ICDL ( word ، power point) ومهارتهاي استفاده از محيط WEB مي باشد.


 

آموزشهاي مورد نياز :

- مهارتهاي اوليه
IT ( word ، power point)

- نرم افزارهاي چند رسانه اي مرتبط با آموزش ( محتواهاي درس )

- نرم افزارهاي آموزشي و كمك آموزشي درسي ( طلاعات اوليه )

- نرم افزارهاي ويژه مديريت ( بانك هاي اطلاعاتي مرتبط )

- نرم افزارهاي اداري مانند ( نرم افزارجامع مدرسه )

*نقش ها و مسئوليتها:

- تنظيم اهداف قابل حصول براي مدرسه با بررسي نيازهاي دانش آموزان ،اولياء و مردم

- برنامه ريزي براي ارتقاء دائمي مهارتهاي كاركنان اداري در زمينه كاربرد رايانه در امور اداري

- برنامه ريزي راهبردي براي فعاليتهاي محوله به مدرسه

- تبادل نظر با معلمان در مورد چگونگي بهبود شيوه هاي ياددهي - يادگيري در دنياي پر تحول امروزي


 

*مهارتها :

- بكرگيري و عملياتي كردن تئوريهاي مديريت

- مهارتهاي خود رهبري ، انگيزش ، نوآوري ، خلاقيت ، كار گروهي

- توانايي استفاده از فناوريهاي مربوط در اداره مدرسه

- رهبري آموزشي

- كاربرد نرم افزارهاي چند رسانه اي و مديريتي

*معلمان
معلمان در مدرسه هوشمند نقش هدايتگر را دارا هستند . در اختيار قراردادن منابع و تشويق دانش آموزان و امر هدايت آموزش در مدرسه به عهده معلمان مي باشد و دانش آموز يادگيري را خواهد آموخت . مهارتها و آموزش دقيق و كارآمد معلمان عاملي مهم و نياز اساسي در مدرس? هوشمند مي باشد .

آموزشهاي مورد نياز :

- مهارت
IT ( word ، power point)

- كاربرد فناوري در فرآيند ياددهي - يادگيري ( برنامه درسي ، روش تدريس ، محتوا و ارزيابي )

- نوآوري در فعاليتهاي ياددهي - يادگيري

نقشها و مسئوليتهادر مدرسه :

- برنامه ريزي و تدارك امور تدريس

- مديريت فناوري آموزشي

- رسيدگي به وظايف تخصصي در محيط ياددهي - يادگيري

- ارائه آموزش اثر بخش

مهارتها

طراحي آموزش

- فرآيند مديريت كلاس

- ارزيابي يادگيري دانش آموز

- انتخاب منابع متناسب با دانش آموز

- استفاده مناسب از فناوري در امر آموزش

*كاركنان اداري

كاركنان اداري مدرسه كه مسئوليت آنها شامل نگهداري پرونده هاي دانش آموزان ، كاركنان ( آموزشي و غيرآموزشي ) ، امور مالي ،

روابط عمومي مدرسه ، انبار مدرسه و امور مربوط به رفاه دانش آـموزان و كاركنان مي باشد .

در مدرسه هوشمند اين وظايف به كمك فناوري انجام مي شود . كاركنان مدرسه بايد با نحوه اتوماسيون اداري آشنا باشند ، در واقع آنها بايد با مهارتهاي اوليه
IT ( word ، excel)و واژه پردازها و صفحه گسترده ها آشنا باشند.

آموزشهاي مورد نياز:

- مهارتهاي پايه
IT ( word، excel)

- نرم افزار هاي مديريتي

نقشها و مسئوليها :

- امور مالي مدرسه

- نگهداري پرونده دانش آموزان و كاركنان

- اداره امور مربوط به رفاه دانش آموزان و كاركنان

مهارتها :

- مهارت در
IT ( word، excel)
- كاربرد واژه پردازها

- كاربرد نرم افزارهاي مديريتي

*مسئول كارگاه رايانه

حضور يك نفر هماهنگ كننده امور رايانه و فناوري در مدرسه الزامي است .همچنين اين فرد مسئوليت راهمايي و كمك به آموزش معلمان در آموزش كارآمد با استفاده از فناوري را بر عهده دارد . در نتيجه مسئول كارگاه رايانه بايد معلمي ، با توانايي استفاده از
IT در زمينه آموزشي و مديريتي باشد.

آموزشهاي مورد نياز :

- مهارتهاي پايه و تخصصي
IT

- بكارگيري
IT در فعاليتهاي ياددهي - يادگيري

- خلاقيت و نوآوري در فعاليتهاي ياددهي - يادگيري

- ايفاي نقش به عنوان راهنما و پشتيبان آموزشي

- كمك به برنامه ريزي ارتقاء فني مداوم مدرسه و اعضاي آن

- آشنايي با سخت افزار و شبكه


نقشها و مسئوليتها

- حل مشكلات فني و شبكه و رايانه ها

- پاسخ به نيازهاي معلمان در مورد مسائل فني در كلاس درس

- همكاري با مدير در بكارگيري نرم افزارهاي مديريتي

- كمك در انتخاب و ارزيابي محتواهاي الكترونيك

- راهنمايي و آموزش معلمان در آموزش كارآمد از ابزارهاي فناوري

- نظارت بر نگهداري همه تجهيزات فني

- ارتباط با ستاد پشتيباني فني مدارس در خصوص تعمير ، جايگزيني و ارتقاء فني تجهيزات در موارد لزوم .

- حفظ همگامي با توسعه فناوري .

مهارتها :

- مهارتهاي پايه تدريس

- مهارتهاي پايه
IT

- مهارت در بكارگيري ابزارهاي فناوري براي جمع آوري اطلاعات ، آموزش ، فرآيند مديريت و ارتباطات

*اولياء دانش آموزان

والدين دانش آموزان نقش اساسي در دست يابي به اهداف مدرسه و رشد متوازن و كلي دانش آموزان ايفاء مي كنند . افزايش مشاركت والدين در فرآيندهاي آموزشي اين مدرسه از اولويتهاي مهم مي باشد . والدين مي توانند به عنوان منابع آموزشي تلقي مي شوند و اين مشاركت در فرآيند مادام العمرآنها نيز مفيد خواهد بود.

راهبردها و خط مشي ها :

- برنامه كلي براي والدين دانش آموزان مدرسه

*رسانه ها ( چاپي - الكترونيكي )

* نمايش و ارائه دستاوردها

- برگزاري نشستهاي مستمر در مورد نقش والدين در فرآيند تربيت دانش آموز

- برگزاري دوره هاي
IT براي اوليا ء ( به صورت محدود )

- جلسه ماهانه و تشكيل گروههاي پشتيباني

- اردوهاي
IT در مدرسه

- تابلوي اعلانات اولياء در سايت مدرسه

- صفحه ويژه والدين در سايت مدرسه

نقشها و مسئوليتها:

- تامين نيازهاي آموزشي فرزند خود

- پيگيري مراحل پيشرفت فرزند خود

- راهنمايي ، ايجاد انگيزش ، مشاوره با فرزند خود

- پشتيباني از فعاليتهاي مدرسه

مهارتها :

- توانايي استفاده ز پايگاه اطلاعاتي مدرسه

- آشنايي با فرآيندهاي آموزشي


?فناوري

*شبكه رايانه اي

شبكه اي از رايانه ها كه در آن بتوان منابع را به اشتراك گذاشت يكي از اساسي ترين بخش هاي مدرسه هوشمند مي باشد . شبكه در يك مدرسه هوشمند بخش هاي مختلف مدرسه را تحت پوشش قرار مي دهد. اين بخشها شامل دفاتر مدير، كاركنان اداري ، معلمين و كلاسهاي درس ، كتابخانه و محل ورود و خروج دانش آموزان مي باشد.

نظر به اهميت شبكه توجه به امنيت چنين شبكه اي مهم و حياتي است ، امنيت شبكه چه در بعد محرمانه بودن و چه در بعد حفظ اطلاعات ، بايد با توجه به استانداردهاي لازم تعريف گردد.

*محتواي الكترونيكي

محتواي الكترونيكي اصلي ترين بخش در آموزش الكترونيكي در يك مدرسه هوشمند مي باشد . يك محتواي الكترونيكي بايد از استاندارهاي مشخصي برخوردار باشد تا بتواند ارتباط با مخاطب را به خوبي برقرار نمايد. توليد محتواي الكترونيك از طريق معلم يا سازمان آموزش و پرورش انجام مي پذيرد، كه در هر دو صورت رعايت استانداردها لازم است .

محيط ارتباطي بين اجزاء مدرسه هوشمند (
platform)

مديريت آموزشي ، ارزيابي هوشمند ، محيطهاي گفتگوي دانش آموزان ، معلم و مدير، ارتباط با والدين ، نياز به يك بستر نرم افزاري دارد.

اين بستر كه به صورت مدلهاي مجازي به كار گرفته مي شود
platform نام دارد كه براي مدرسه هوشمند با توجه به نيازها و شكل كار بايد به طور مستقل تعريف گردد .



 

? آموزش و پرورش

* تجهيز مدارس

آموزش و پرورش به منظور پيشبرد اهداف آموزشي از طريق الكترونيك ، نياز دارد كه مدارس مجهز به فناوري داشته باشد ، مدرس? هوشمند به عنوان يك مدرسه الكترونيك كامل بايد از تجهيزات رايانه ، شبكه ، نرم افزارهاي مورد نياز غني گردد تا بتواند به اهداف مورد نظر خود دست پيدا نمايد .

*تهيه و استاندارد سازي محتوا

از وظايف آموزش و پرورش تهيه محتواي متناسب با اهداف و سياستهاي آموزشي كل كشور مي باشد . ايجاد استانداردهاي لازم در اين زمينه از اصولي ترين راهبردها است تا با ارائه اين استانداردها بتوان محتواهاي توليد شده در بخش خصوصي و دولتي را محك زد و از آن در مدرسه هوشمند استفاده نمود .

*قوانين لازم براي مدارس هوشمند

در برخي از بخش هاي مدرسه هوشمند نياز به تغيير قوانين و اعمال سياستها ي جديد مي باشيم كه اين كار دشوار ، بايد در طول زمان و با در نظر گرفتن شرايط فرهنگي كشور صورت پذيرد. از جمله بخشهايي كه در آن نياز به تغيير قوانين مي باشد :

الف )- بخش ارزيابي ب )آموزش در بخش تربيت معلم ج )- ساماندهي تجهيز مدارس

*پشتيباني از مدارس هوشمند

با توجه به اينكه مدارس هوشمند در حال تغيير ساختار آموزش در كشور مي باشند . حمايت از اين طرح داراي اهميت ويژه اي است ، پر واضح است كه استفاده ابزار توانمند فناوري در زمينه آموزش مي تواند قابليتهاو استعدادهاي دانش آموزان را به منصه ظهور برساند .

*ارزشيابي از مدارس هوشمند با در نظر گرفتن مدارس گواه

وظيفه مهم آموزش و پرورش ارزشيابي و اعلام نقصها و ضعفهاي مدارس هوشمند مي باشد كه خود بايد داراي استانداردهاي لازم باشد كه بايد به بخش مربوطه در آموزش و پرورش ارجاع گردد.

با تشکر سایت فروشگاه علمی اسمان

 

 

www.asemankafinet.ir


منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 09 شهریور 1393 ساعت: 16:20 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره مديريت و برنامه ريزي آموزشي

بازديد: 531

 

سایت فروشگاه علمی آسمان تحقیق رایگان زیر را تقدیم می نماید :

تحقیق درباره مديريت و برنامه ريزي آموزشي

قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران در مورخه دسامبر 1979 موردپذيرشواقع گرديد.مطابق ماده30 قانون اساسي‌، ارائه تعليم و تربيت رايگان از اهم وظايفدولت به شمار مي رود. بنابر ماده قانون مذكور دولت ملزم به فراهم آوردن تسهيلاتمورد نياز شهروندان جهت برخورداري از آموزش رايگان تا پايان آموزش متوسطه ميباشد.دولت همچنين مسئوليت توسعه آموزش عمومي رايگان ‌به‌منظور دستيابي ‌به‌خودكفايي را عهده دار مي باشد. درجمهوري اسلامي ايران دولت در قبال توسعه آموزش وپرورش مسئول بوده و وزارت آموزش و پرورش با نيت نيل به هدف فوق فعاليت مي نمايد. استراتژي‌‌هاي اساسي آموزشي و پرورشي كشور در چهار چوب برنامه هاي توسعه اول و دومطي سا‌ل‌هاي دهه 1990 سازماندهي شده ، واين درحاليست كه اتخاذتصميمات عمده حوزهآموزش بر عهده كابينه و شوراي عالي آموزش وزارت آموزش و پرورش مي باشد.با توجه‌به‌دامنه گسترده فعاليت‌هاي وزارت آموزش و پرورش درحوزه (( آموزش همگاني )) شورايمذكور به پذيرش سياستگذاري كلان برنامه‌هاي آموزشي شامل تصميم گيري وتعيينتاكتيكهاي عمومي (( آموزش همگاني )) طي دهه 1990 مبادرت نمود. شوراي عالي وزارتآموزش و پرورش كه در1979 تشكيل يافت از تعداد 17 عضو برخوردار مي باشد كه باپيشنهاد وزارت آموزش و پرورش و حكم قانوني رئيس جمهور منصوب مي‌گردند. علاوه بر اينچندين مركز هماهنگي در جهت ارائه(( آموزش همگاني )) به شهروندان فعاليت دارند كه ازآن جمله ميتوان به (( دپارتمان آموزش ))‌، (( دپارتمان پرورش)) ، (( دپارتمانبرنامه ريزي )) ، (( سازمان تحقيقات و برنامه ريزي هاي آموزشي ))‌، ((سازمان نوسازي و توسعه مدارس ))‌، (( سازمان آموزش و پرورش استثنايي ))‌و (( اداره آموزشعمومي)) اشاره نمود.مسووليت اصلي نهادهاي مذكور ارائه لوايح قانوني آموزش همگانيبه‌شوراي عالي وزارت آموزش و پرورش بر اساس توصيه‌ها و پيشنهادات ادارات تحتسرپرستي‌‌ و همچنين ادارات عمومي وزارت آموزش و پرورش مستقر درمراكز استانها‌ ميباشد.گفتني است كه لوايح قانوني فوق پس از تصويب شوراي عالي‌ آموزش و پرورش، قانونيو لازم الاجرا مي گردند. ادارات عمومي وزارت آموزش و پرورش مستقر درمراكز استانها‌كه تحت نظارت و هماهنگي دپارتمان‌ها و سازمانهاي مربوطه‌ فعاليت مي نمايند به اجرايقوانين مصوب مبادرت مي‌نمايند. معاونين آموزشي وكارشناسان ارشد آموزش ابتدايي وزارتآموزش و پرورش به تشكيل جلسات جداگانه‌‌6 ماه يكباردرجهت ارزيابي فعاليت‌هاي جاري ونظارت بر روند پيشرفت آموزش همگاني مبادرت مي‌نمايند.نتايج جلسات و استراتژي‌‌هايطراحي شده جهت ارزيابي اهداف آموزش همگاني به‌دپارتمانها و مراكز تحت نظارت وزارتآموزش و پرورش ارسال مي گردد.

نهادهاي مركزي مديريتي چیست

از جمله مهمترين نهادهاي مركزي مديريتيمي توان به مواردذيل اشاره نمود:

1-وزارت آموزش و پرورش كه مسووليت طبقه بندي و تأمين ماليمقاطع3 گانه آموزشي را بر عهده دارد.

2-شوراي عالي آموزش كه مسووليت سياستگذاري براي آموزش غيردانشگاهي را بر عهده دارد.

3-وزارت فرهنگ و آموزش عالي كه مسووليت رسيدگي و نظارت بر اموردانشگاههاي علوم ، هنر و تكنولوژي را عهده دار مي باشد.

4-وزارت بهداشت ، درمان و آموزش پزشكي كه مسووليت رسيدگي ونظارتبر مدارس پزشكي، پيراپزشكي و مراكز ويژه آموزش بهياران را عهده دار مي باشد.

5-وزارت كار و امور اجتماعي كه مسووليت ارائه آموزشهاي غير رسميمن جمله رشته هاي فني و حرفه‌اي را عهده دار مي باشد.

6-مؤسسات تخصصي آموزش عالي كه تحت نظارت وزارتخانه هاي كشاورزي ،نفت ، صنايع و و با توافق وزارت فرهنگ و آموزش عالي به اهداء گواهينامه هاي آموزشيمبادرت مي نمايد كه از آنجمله مي‌توان به مؤسسات « دانشگاههاي علمي كاربردي » اشاره نمود.

7-ادارات كل آموزش استاني كه مسووليت نظارت ، تجهيز ، برنامهريزي ، اجرا ،تخصيص بودجه و كلية امور مربوط به مدارس ، مراكز آموزش معلمان وشوراهاي استاني را برعهده دارند.

8-ادارات آموزشي منطقه اي كه مسووليت رسيدگي و نظارت بر امورويژه مدارس ، مؤسسات پيش‌دانشگاهي، كار و دانش ، مؤسسات آموزش خصوصي ، مدارس شاهد وايثارگران ، انجمن‌هاي اولياء و مربيان و مراكز فرهنگي را عهده دار مي باشند.

چالش ها و باید های مديريتي نظام آموزشي

نظام آموزش و پرورش در ايران به دو دليل اصلي به شرح ذيل از آغازپذيرش تحولات جديد ( از اواسط قرن نوزدهم ميلادي ) تا كنون در ايجاد بستر مناسب جهتتوسعه علمي كشور موفق نبوده است:

1-آشنايي محدود و پذيرش سطحي شيوه هاي نوين تعليم و تربيت غربي

2-تفوق سياستمداران برعرصه فرهنگ و آموزش علوم

در گذشته آشنايي محدود و بهره برداري سطحي از دستاوردهاي جديدنظام آموزشي غرب تا حدود بسيار زيادي به مواجهه " غير منطقي و احساسي " حكومتهايوقت و كليت جامعه ايراني با مظاهر تمدن غرب باز مي گشت. از اين روي، تغييرات اعمالشده در نظام كهن آموزش و پرورش ايران از تغيير مكاتب آموزشي به مدارس ، حصير بهنيمكت، عريض تر نمودن تشكيلات آموزشي و به كارگيري و استخدام معلمين جديد , مديرانو ناظمين , ساعات حضور و غياب , سرود خواني و افراز پرچم ,انتشار كتب جديد و لباسهاي متحدالشكل فراتر نرفته و كمتر نشانه اي از تغيير تفكر سنتي در شيوه هاي مديريتنظام آموزشي ، پذيرش الزام آشنايي جدي با مباني علوم جديد و روش هاي آموزش علمي ،تحول رابطه معلم و متعلم ، انطباق محتواي كتب درسي با نيازهاي جامعه و بكارگيريشيوه هاي نوين تعليم و تربيت لحاظ نگرديد..در نتيجه به رغم افزايش كمي مدارس و دانشآموزان و تاليف و تدريس كتب جديد ، بنيانهاي توسعه علمي كشور قوام نيافت. اصلي ترينعلت اين مساله به شيوه مديريت نظام آموزشي كشور كه به رغم قرار گرفتن ايران در يكموقعيت جديد , كماكان بر پايه تفكرات سنتي و نا كارآمد استوار بود ، باز مي گشت.تحتچنين شرايطي، ايرانيان از يك سو فرصت آشنايي عميق با مباني علوم جديد و جستجويراهكارهاي تحقق توسعه علمي كشور را از دست داده واز سوي ديگر تربيت فرزندان اين مرزو بوم براساس شيوه هاي نوين تعليم و تربيت صورت نگرفت تا به عنوان پشتوانه هايمناسبي جهت رفع عقب‌ ماندگي‌هاي تاريخي ايران محسوب گردد. از اين روي تا آغازانقلاب اسلامي , پيشرفتهاي علمي برخي از نخبگان ايراني بيشتر معلول نبوغ ذاتي آنانو نه تحول مثبت در نظام آموزشي كهن ايران بوده است. اما علي رغم وقوع انقلاب اسلامي , بنا به دلايل گوناگون , مساله جستجوي راهكارهاي صحيح بهره مندي از دستاوردهايجديد آموزشي جهان و تلاش جهت كارآمدسازي نظام آموزش و پرورش ، تحت الشعاع مسايلديگري قرار گرفته است. اختصاص بودجه ناچيز به امور با اهميتي نظير تامين ابزارآموزشي و كمك آموزشي , تغيير كيفي كتب درسي , بهبود وضعيت معيشتي فرهنگيان , اصلاحساختار اداري نظام آموزش و پرورش از يكسو و عدم برنامه ريزي علمي در جهت اصلاح شيوهمواجهه نابرابر و سردرگم بخشهاي متعدد جامعه آموزشي با تحولات جديد دنيا از سويديگر , از دلايل صحت ادعاي فوق به شمار مي رود. بنابراين از آنجا كه به رغم كليهتلاشهاي مثبت, تاكنون اقدامات مهم و اساسي , جهت كارآمدسازي نظام آموزش و پرورش ازطريق اصلاح نظام مديريتي, ايجاد تشكيلات مناسب اداري و مدرن سازي شيوه هاي آموزشيصورت نگرفته , تحقق اهداف برنامه هاي توسعه علمي- اجتماعي كشور با مشكل مواجه شدهاست. همانگونه كه قبلا نيز بدان اشاره گرديد،تفوق سنتي و قيم مابانه مسئولين سياسيبر مقدرات نظام آموزش وپرورش كشور يكي ديگر از دلايل ناكارآمدي نظام آموزش و پرورشدر زمينه سازي توسعه علمي كشور محسوب مي گردد. در واقع برنامه ريزي و هدايت نظامآموزشي و مقدرات آن در آماده سازي بسترهاي توسعه علمي كشور , نبايد به چگونگي تشكيليك حكومت يا روي كار آمدن يك دولت وابسته باشد. در واقع اصلاح , بازسازي و كارآمدسازي اين سيستم از طريق تصحيح شيو هاي مديريتي آن و با پذيرش فرضيه لزوم علمي بودنمديريت نطام آموزشي از جانب مسئولين امكان پذير است. از اين روي در شرايط كنوني "تغيير و بهينه سازي " نظام مديريتي آموزش و پرورش به قدري مهم است كه مساله "مقبوليت سياسي " مديريت آن در پيشگاه مسئولين حكومتي در درجه دوم اهميت قرارميگيرد. از اين رو بيشترين تلاش نخبگان فرهنگي به اعمال تغيير معادله هميشگي رويكارآمدن دولت جديد بادگرگوني اهداف, مديريتها و شيوه هاي نظام آموزشي كشور معطوفميگردد. فرايند تكوين و تحول نظام آموزش و پرورش بايد به گونه اي طراحي گردد كه ازيك روال منظم, منطقي و علمي متناسب با شرايط و نيازهاي جديد جامعه تبعيت نموده وحتي الامكان به دور ماندن نظام مذكور از تاثيرات منفي تحولات سياسي منتهي گردد.جهتكاهش تسلط سياست بر نهادهاي آموزشي , راهي غير از تلاش فرهنگيان براي محقق سازي " جامعه مدني " از طريق تقويت " روح عمل جمعي " و علاقه به " مشاركت جويي" اجتماعي , سياسي و كوشش جهت تسلط " فرهنگ انتقادي " در ميان معلمين و دانش آموزان و جديت درآموزش مباني علوم جديد وجود ندارد. تنها در اين صورت است كه ميتوان به واگذاريمديريت نظام آموزشي به فرهنگيان متخصص و كاهش نقش دولت تا حد طراحي "سازو كارهايحمايتي " متناسب با تقويت نقش فرهنگيان در مديريت نظام آموزشي اميدوار بود.وجودنظام آموزش و پرورش كارآمد ,علاوه بر تقويت بنيه علمي كشور و تربيت صحيح بنيادشخصيتي كودكان, آحاد جامعه را نيز به سوي مشاركت فعال در فرايند توسعه همه جانبهرهنمون مي سازد. از اين روي، برمسئولين حكومتي است كه با همكاري فرهنگيان و سايركارشناسان به تعيين و تببين استراتژي مديريت نظام آموزش و پرورش در قالب يك مرحلهانتقالي و با توجه به اهداف ذيل مبادرت نمايند:

1-كاهش نقش مديريتي و نظارتي دولت در آموزش و پرورش و فراهم سازيزمينه هاي استقلال نظام آموزشي از نظام سياسي

2-سپارش مديريت نظام آموزشي به كارشناسان واقعي و اشخاصي كه ازقدرت طراحي برنامه هاي نوين و بهره مندي هر چه بهتر از تحولات جديد دنيا در زمينهآموزش برخوردار بوده و به اصلاح ساختار بوروكراسي اداري، مشكلات عمده فرهنگيان , جذب برنامه هاي حمايتي دولت و اجراي رضايت بخش سياستهاي عمومي دولت در حوزه آموزش وفرهنگ مبادرت نمايند. استراتژي مذكور به عنوان مبناي تدوين طرح جامع آموزشي فرهنگي،به تحول اساسي در نظام آموزش و پرورش از طريق اصلاح ساختار اداري ناكار آمد نظامآموزشي , مدرنيزاسيون روشهاي آموزشي ، ارتقا، كيفيت كتابهاي درسي،تامين ابزارآموزشي و كمك آموزشي , افزايش كمي مدارس و تعداد افراد برخوردار از تحصيلات رايگانمنتهي مي گردد. دراين طرح نظام آموزشي، لزوما يكسان سازي شكلها ، روحيات و تفكراتكودكان با آرمانهاي سياسي حكومتي مد نظر نمي باشد زيرا تحقق توسعه علمي و حل مشكلاتعديده آموزش و پرورش , از طريق مقيد نمودن آن به رعايت الگوهاي مطلوب سياسي امكانپذير نيست.

عملكرد وزارت آموزش و پرورش

آموزش و پرورش را چنانچه " تفكر سيستماتيك " در آن جاري نباشد نميتوان " نظام آموزش و پرورش " ناميد. عملكرد وزارت آموزش و پرورش كشور ايران راميبايستي از دو جنبه مد نظر قرار داد كه به طور قراردادي مي توان آن ها را بعد " كمي " و بعد " كيفي " نام نهاد. تكنولوژي آموزشي كه بر مفهومي فراتر از كاربردابزارهاي آموزشي مشتمل مي گردد، عبارت است از يك رويكرد نظا م مند جهت طراحي , اجرا , ارزش يابي و حل مشكلات در كل فرايند ياد دهي و يادگيري با بهره گيري بهينه ازيافته‌هاي علمي نظير روانشناسي و علم ارتباط انساني و تلفيق مطلوب و مناسبي ازمنابع انساني و غير انساني به منظور ايجاد يادگيري عميق تر، موثر ترو پايدارتر

شكل اصلي و كلي آموزش و پرورش ميبايستي از يك تفكر نظام مند متاثرگردد، به عبارت ديگر آموزش وپرورش را چنانچه "تفكر سيستماتيك " در آن جاري نباشدنمي توان نظام آموزش و پرورش , ناميد. در حاليكه اگر عناصر موجود در آن به شكلياتفاقي و تا حدودي غير منطقي كنار يكديگر قرار گيرند بهترين نام براي آن " شبه نظامآموزش و پرورش " خواهد بود.

وزارت آموزش و پرورش كشور ايران به اجراي سياست " عنصر گرايي" كهبيش از يكصد سال است در ايران الگوبرداري شده مبادرت نموده و از نگرشي " كل گرا " به مسائل آموزشي كشور گريزان است.

و اين در حالي است كه مفهوم "كل گرايي " بيش از پنجاه سال است كهدر نظام هاي مترقي آموزش و پرورش دنيا مطرح شده و مورد استفاده بسياري از نظام هايآموزشي قرار گرفته است. در ايران به دليل " عنصر گرايي " بيش از حدي كه بر شبه نظامآموزش و پرورش كشور حاكم است , هر از چند گاهي، كتب درسي ، ابزارهاي آموزشي ،روشهاي تحرير, نحوه مديريت مديران و عناصر مشابه اساس نقائص و گرفتاريهاي نظامآموزشي قلمداد مي گردند. بعد سوم، بعدطراحي آموزش وپرورش و طراحي نوعي نقشه كشيآموزشي وپرورشي است( نظير نقشه ساختماني مورد استفاده كادر ساختماني) .با وجوديكه اجراي بعد مذكور به اجراي دقيق سياستهاي آموزشيوپرورشي منجر مي گردد اما متاسفانه به رغم طرح هايي كه عمدتا توسط فارغ التحصيلانگرايشات علوم تربيتي دانشگاهها به طور پراكنده به اجرا در مي آيد ، بهره گيري ازچنين نحوه طراحي در عملكرد آموزش و پرورش كشور مشاهده نمي گردد.

بعد چهارم , بعد اجراي سياستهاي آموزش و پرورش از حيث كيفي است. " اجراي كيفي " به شكل مطلوب بر اساس همان طرح و نقشه اي كه در رابطه با طراحي مطرحاست صورت مي گيرد. اجراي سياستهاي آموزشي و پرورشي بدون طراحي قبلي آن نظير احداثبنايي بدون نقشه قبلي و طراحي دقيقي از نقشه بنا مي باشد., امروزه در بسياري ازكشورهاي جهان ارتباطات من جمله " ارتباطات آموزشي " ارتباطاتي است علمي كه در آن ازنظريه ها , الگو ها و روشهاي خاص بهره گيري مي شود. برقراري ارتباط آموزشي " ارتباطات كلاسي " از نوع ظريف ترين ارتباطات انساني است. به جرات مي توان گفت كهشخصيت فراگيران از دوره هاي پيش دبستاني تا پايان دانشگاه بر اساس تعاملا ت ومناسباتي شكل مي گيرد كه "خانه " و " مدرسه " هر دو در آن سهمي بزرگ دارند. بعدپنجم , بعد ارزشيابي تحصيلي است. ارزشيابي در آموزش و پرورش از انواع گوناگونبرخوردار مي باشدكه از هر يك مي بايستي به موقع خود و با توجه به نظريه ها , الگوها و روشهاي خاص خود بهره برداري نمود. نوعي از ارزشيابي كه در شبه نظام آموزش وپرورش ايران از كوچكترين سابقه اي برخوردار نبوده و با روند موجود حتي در دراز مدتنيز دست يابي به آن ميسر نمي باشد , ارزشيابي از كل نظام آموزشي و نظام يادگيرياست. تمهيدات مربوط به آموزش و پرورش همچون حلقه هاي زنجير، به يكديگر مرتبط بوده واز جايگاه منطقي و خاص خود برخوردار مي باشند. در كشور ايران ، نظر به اينكه بهمراحل طراحي، اجرا و ارزشيابي تحصيلي اهميتي داده نمي شود , اين نوع ارزشيابي نيزمحلي از اعراب نداشته و تنها ارزشيابي كه بيش از انواع ديگر مورد توجه قرار ميگيرد، همان ارزشيابي پيشرفت تحصيلي است كه آن هم به جز مشخص نمودن موقعيت فراگيردانش آموزان از حيث قبولي يا مردودي فايده ديگري در بر ندارد واين در حاليست كهارزشيابي كلي نظام آموزش و پرورش، مسئولان و دست اندركاران مربوطه را به سمت و سوييهدايت مي نمايد كه بتوانند در هر گام در راستاي اعتلاي كيفي آموزش و پرورش گام بردارند. اجراي ارزشيابي پيشرفت تحصيلي در آموزش و پرورش ايران به همان شكل سنتي وغير منطقي خود صورت گرفته و به نظر نمي رسد واحدهاي مجري ارزشيابي آموزشي به ايننتيجه رسيد ه باشند كه بيش از اجراي ارزشيابي پيشرفت تحصيلي , ضرورت ارزشيابي كلينظام آموزش و پرورش و خرده نظام هاي مرتبط با آن مطرح است. بعد ششم , بعد يافته هايعلوم مختلف من جمله روانشناسي در آموزش و پرورش است. يافته هاي روانشناسي در ابعادگوناگون به آموزش و پرورش كمك مي كند. اين يافته ها عمدتا بر كميت و كيفيت يادگيري،نحوه برخورد با فراگيران و زمينه هاي مشابه تاثير مي گذارند. ملحوظ داشتن اين يافتهها از مرحله طراحي برنامه تا اجرا و ارزشيابي آن بر تنوع ويژگيهاي فارغ التحصيلانتاثير فراوان بر جاي مي گذارد. جز در موارد بسيار نادرو پراكنده، آن هم در حد نگارشبرنامه و نه اجراي طرح، آموزش وپرورش برنامه ريزي درسي به معناي علمي و فني آن دركشور ايران صورت نمي گيرد. از يافته هاي روانشناسي , نيز به شكلي غير سيستماتيك وموردي بهره برداري مي گردد. بعد هفتم , بعد به كارگيري تلفيقي مطلوب از منابعانساني و غير انساني است. بهره گيري از اين دو نوع منبع نيز ميبايستي به صورتيكاملا سيستماتيك و نه بي منطق و حساب نشده صورت گيرد. در اين ميان , در رابطه بااستفاده از منابع انساني بايد پذيرفت كه معلمين تنها نيروهاي انساني موجود در آموزشو پرورش نمي باشند،بلكه بسياري از متغيرها من جمله اهداف آموزش وپرورش مشخص كنندهبهره گيري از منابع انساني است. اين واقعيتي است كه اين مسئله در دنيا به جد گرفتهمي شود به شكلي كه گاهي يك استاد دانشگاه جهت تدريس درس مشخص از كشور ژاپن بهامريكا و يا بالعكس مسافرت مي نمايد. به همين ترتيب , كارشناسان و تكنسين هايآزمايشگاههاي مختلف و مراكز رايانه اي , صاحبان حرف و صنايع ،كارشناسان نهادها وسازمان هاي فني و تخصصي , پزشكان , پرستاران و پيراپزشكان , نيروهاي پليس ومامورانآتش نشاني و .. , نسبت به موارد خاص به عنوان منابع نيروي انساني مي توانند دررابطه با نقش هاي مختلف خود در خدمت آموزشي و پرورشي قرار گيرند. در اين راستا , اجراي بازديد و گردشهاي علمي و پرورشي و نيز اردوها در پاره اي از كشورها از يك سرياصول و دستور العملها تبعيت مي نمايد كه از پشتوانه هاي نظري و علمي برخوردار ميباشد. چگونه مي توان پذيرفت كه بي هيچ طرح و نقشه اي از پيش طراحي شده , گروهي ازفراگيران را به فعاليتي خارج از آموزشگاه مشغول نمود و خيال تغييرات مطلوب در رفتارآنان را در سر پروراند. در اين رابطه منابع مكتوب و معتبر وجود دارد كه متاسفانهكمتر مورد توجه و استفاده دست اندركاران قرار مي گيرد. به علاوه مربيان وكارشناساني كه به اجراي چنين فعاليتهايي مبادرت مي ورزند ميبايستي به نظريه هايعلمي مربوط آشنا بوده و از طريق كارورزيهاي درست و به شكلي علمي نسبت به كارگيرينظريه هاي مذكور اقدام نمايند.طي سال هاي اخير ، تغييرات محسوسي در اين راستا درشبه نظام آموزش و پرورش كشور ايران مشاهده نشده است. در رابطه با منابع غير انسانينظير ابزارهاي آموزشي نيز انتخاب آنچه مورد بهره برداري قرار مي گيرد , براساسضوابط و معيارهاي مشخص و معلومي كه البته منطقي نيز هستند صورت مي گيرد ,واين درحالي است كه , همان گونه كه قبلا بدان اشاره گرديد، مفهوم تكنولوژي آموزشي باكاربرد صرف ابزارهاي آموزشي مترادف نبوده و اين از جمله اشكالاتي است كه در شبهنظام آموزش و پرورش ايران داير مي باشد. بعد هشتم , بعد كميت و كيفيت يادگيرياست.روند مناسب يادگيري از 3 ويژگي كاملا محسوس و بارز اعم از " عميق "بودن ، "موثر " بودن و "پايدار " بودن يا دگيري متشكل مي گردد. يك يادگيري عميق ، موثر و پايداررا تنها در سايه بهره گيري از يافته هاي علمي مي توان ايجاد نمود. اين امر در سايهطراحي، اجرا و ارزشيابي درست و علمي از برنامه هاي آموزشي ميسر مي باشد. نتيجه اينكه , اگرچه آموزش و پرورش كشور ايران طي سال هاي اخير شاهد توسعه كمي قابل ملاحظهاي بوده است , اما به نظر مي رسد, از كمترين حد رشد و اعتلاي كيفي قابل ملاحظه ايبرخوردار بوده است.

اصلاحات آموزشي چگونه بوده است

از جمله مهمترين اصلاحات نظام آموزشي كشور ايران مي توان به مواردذيل اشاره نمود:

1.بازبيني مداوم قوانين و پذيرش سياستها و روشهاي اثر بخش در جهتبهبود عوامل دروني و بروني موثر بر نظام آموزشي

2.تمركز بر سياستگذاري‌، حفظ مديريت دولت مركزي و واگذاريمسئوليت برنامه ريزي و اجراي كارهاي معين ‌به‌مناطق و مدارس سراسر كشور

3.تدارك امكانات، استانداردها، تسهيلات و روشهاي مناسب آموزشيجهت شناسايي‌،تقويت و رشد سطوح مختلف مديريتي در وزارتخانه،مراكز استانها و مناطقمختلف كشور

4.اولويت دادن ‌به‌تنظيم و اجراي برنامه‌هاي منسجم ‌آموزشيبه‌منظور جذب نيروي كاري و باز آموزي نيروي انساني در مراكز و ادارات ذيربط

5.راه‌اندازي سيستم ارزيابي برنامه‌ها و عملكرد نيروي انساني درفرآيند گزينش كاركنان و توسعه برنامه‌هاي آموزشي

6.بازبيني قوانين موجود و تنظيم قوانين جديد با توجه ‌به‌شوراهايمردمي و شوراهاي آموزش منطقه اي‌، ‌به‌منظور جلب همكاري مردم و ساير موسسات دولتيدر سطوح ملي‌، استاني‌، منطقه‌‌اي و سازماني .

7.هدايت منابع دولتي بسوي ارائه خدمات آموزشي درمناطق محروم واقشاركم درآمد و ايجاد وضعيت مناسب جهت توسعه مدارس غير انتفاعي غير دولتي

8.جمع آوري اطلاعات و ارزيابي عملكرد آموزشي موسسات غير دولتي‌،ارائه خدمات لازم جهت جلب معلمان مربوطه‌ و فراهم آوردن ترتيبات لازم جهت توسعهموسسات مذكور از طريق اجراي برنامه هايي نظير آموزش كاركنان‌، ارائه حمايت‌هاي فنيو آموزشي‌، خدمات رفاهي و ارزيابي منظم تاثير و كيفيت خدمات آموزشي

9.ارائه تسهيلات سازماني و پذيرش روشهاي اجرايي مناسب جهت آموزشقبايل چادر نشين، كودكان استثنايي

افزايش فضاهاي آموزشي در کشور

در راسناي فراهم نمودن فضاي آموزشي طي سالهاي 1998-1990 مجموعاتعداد 54917 كلاس درس ويژه مقطع آموزش ابتدائي احداث گرديد.

تعداد كلاس‌ درس های  احداث شده (طي سالهاي1998-1990)

سال تحصيلي

1990

1991

1992

1993

1994

1995

1996

1997

1998

تعدادكلاسهاي آموزشي

7516

7193

6546

10094

7838

5017

3921

3249

3533


بودجه و هزينه‏هاي جاري آموزشي چقدر است

طبق آخرين آمار بدست آمده طي سال 1996ميزان بودجه آموزشي مقاطع مختلف آموزشي دركشور ايران بر6130 ميليارد ريال معادل 8/3 درصد توليد ناخالص ملي بالغ مي گردد.

طبق آمار مذكور، بودجه مصوب مقطع آموزش ابتدايي بر 1675 ميليارد ريال،بودجه مقطعآموزش مقدماتي متوسطه بر 1023ميليارد ريال و بودجه مقطع تكميلي متوسطه بر 93386ميليارد ريال بالغ مي گردد.لازم به ذكر است كه مطابق آمارمذكور بودجه ساليانهتحقيقاتي كشور نيز بر 1659 ميليارد ريال بالغ مي گردد. حدود 90 درصد بودجه آموزش وپرورش كشور ايران به هزينه هاي جاري (حقوق پرسنل ) اختصاص يافته و مابقي آن بهتامين فضاهاي آموزشي و پرورشي و تجهيز مدارس اختصاص مي يابد.

توجه به كاهش اعتبارات عمراني آموزش و پرورش نسبت به بودجه عمومي از 07ر12 در صدطي سال 1371 به 4ر4 در صد طي سال 1375 و به 9ر3 درصد طي سال 1376 و همچنين كاهشاعتبارات جاري از 3ر21 در صد در شروع برنامه اول توسعه به 4ر12 در صد طي سال 1376 ،بيانگر مشكلات دولتي درجهت تامين بودجه مورد نياز آموزش و پرورش ميباشد. در حالحاضر،تعداد 390 هزار كلاس آموزشي در اختيار آموزش و پرورش قرار دارد كه تعداد 800, 46 باب از آن به دلايل مختلف غير قابل استفاده بوده و اما به نياز شديد به فضايآموزشي ، استفاده از آنها اجتناب ناپذير است . به تعداد فوق ، 2380 كلاس بدون سقفمستقر در فضاي باز و نامساعد جوي را نيز بايد افزود. طبق بررسي هاي به عملآمده،احداث سالانه 27 هزاركلاس جديد آموزشي در كشور الزامي بوده و اين در حاليست كهبه دليل كمي اعتبار ، امكان احداث بيش از 15 هزار كلاس درسي وجود ندارد.گفتني استكه سالانه بيش از 10 هزار كلاس درس به علت فرسودگي از رده خارج ميگردد . اين درحاليست كه درخصوص وضعيت كلاسها ي آموزشي موجود نيز مشكلات عديده اي وجوددارد . بيشاز 58 درصد مدارس شهرستان تهران قديمي ساز ، قريب به 43 در صد نوساز بوده و تنها 4ر7 درصد كلاسها از تهويه برخوردار مي باشند. .اين در حاليست كه مدارس شهرستانها ازوضعيت بهداشتي مطلوبي برخوردار نمي باشند.

هزينه هاي جاري آموزشي و پرورشي

سال

پيش دبستاني

سطح اول

سطح دوم

سطح سوم

ساير سطوح

توزيع نشده

1990

-

2/33

2/39

6 /13

8/5

2 /8

1994

-

7/27

1/36

22

-

6 /14

1995

-

29

9/33

9/22

5/3

6 /10

 


هزينه هاي عمومي آموزشي (برمبناي بيليون ريال)

 

سال

بودجه

200

1997

بودجه ساليانه آموزش غير رسمي

9/3

1997

هزينه هاي عمومي آموزشي به عنوان درصدي از GNP به درصد

5/2

1997

درصد سهم آموزش غير رسمي

 

 

سایت فروشگاه علمی آسمان ، تحقیق رایگان

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 09 شهریور 1393 ساعت: 16:15 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,,,,
نظرات(0)

تحقیق در باره کاهش نرخ سود بانکی

بازديد: 537

 

تحقیق رایگان ارائه شده جهت استفاده بازدید کنندگان فروشگاه علمی اسمان

تحقیق در باره کاهش نرخ سود بانکی

کندی روند سرمایه گذاری ، نبود قوانین کار آمد و بروز شده در ایران و همچنین تورم بیش از اندازه و رشد نقدینگی که در سالهای اخیر رشد فزایده ای نیز داشته است و همچنین افزایش فعالیتهای واسطه گری و نبود بازار سرمایه کار آمد ما را بر آن داشت تا بررسی هرچند کوتاه در خصوص عوامل بروز چنین مشکلاتی را در جامعه ایران اسلامی داشته باشیم در این مقال سعی شده با تحقیق کتابخانه ای کتب مختلف اقتصاد خرد و کلان ارتباط آن با حسابداری ملی و کاربرد آنها می توان مطالبی نو را در این مقطع زمانی که ما در آن قرار داریم در جهت بهبود اقتصاد کشور ارائه نماییم.
يكي از مهمترين مطالبي كه مي توان در باره پول گفت اين است كه پول ارزش زماني دارد و قيمت آن را بهره تعيين مي كند . اما قبل از آنكه راجع به بهره و نرخ آن صحبت كنيم بهتر است تفاوت بين بهره و سود را بدانيم :

سود ما به التفاوت درآمد از هزينه است . به عنوان مثال بابت توليد كالايي هزينه مي كنيد و سپس آن هزينه را از درآمد فروش كالا كم مي كنيد و آن چه مي ماند سود است .

در حالي كه بهره عبارت است از وام دادن يا قرض دادن پول با شرط دريافت مازاد به ازاء قرض ، مهم نيست كه كم يا زياد باشد ، اين بهره است . بهره يكي از اجزاء هزينه است و با سود فرق دارد ، سود ناشي از يك فعاليت اقتصادي و ما به التفاوت در آمد و هزينه است .

پس بهتر است وقتي صحبت از كاهش نرخ سود بانكي مي كنيم از واژه ی کاربردی آن كه همان نرخ بهره است استفاده كنيم .

براساس تئوری های اقتصادی نرخ بهره بايد متناسب با نرخ تورم يا همان افزايش شاخص قيمت ها باشد ، اما چه عواملي باعث ايجاد تورم يا افزايش شاخص قيمت ها مي شود .

علل تورم را مي توان به دلايل ذيل بر شمرد :

الف تورم ناشي از تقاضاي بيش از عرضه كل كه خود به دو دليل ممكن است در جامعه اي بوجود آيد :

الف 1 تورم ناشي از فشار تقاضا به دليل واقعي

الف 2 تورم ناشي از فشارتقاضا به دليل افزايش عرضه پول

ب - تورم ناشي از افزايش هزينه ها

ج تورم بخشي

د تورم ساختاري يا نهادي

با توجه به آنكه بحث ما راجع به كاهش نرخ بهره بانك و اثر آن بر ميزان سرمايه گذاري است تورمهاي ناشي از افزايش تقاضا كل كه مخارج سرمايه گذاري نيز از اجزاتقاضاي كل مي باشد و همچنين تورم ناشي از فشار تقاضا به دليل افزايش عرضه پول در ايران را مورد بررسي قرار مي دهيم .

ما مي دانيم كه افزايش در مخارج سرمايه گذاري عاملي است كه موجب افزايش تقاضاي كل مي شود . مخارج سرمايه گذاري ممكن است به دلايل گونا گوني افزايش يابد به طور مثال هر عاملي كه سبب افزايش سود انتظاري سرمايه گذاري شود باعث افزايش سرمايه گذاريها مي شود . مانند كاهش نرخ بهره بانكي ، بهبود تكنولوژي و يا خوشبيني سرمايه گذاران نسبت به آينده اقتصاد ، هر چند افزايش مخارج سرمايه گذاري به عنوان يكي از اجزاي تقاضاي كل باعث افزايش تقاضاي كل و به التبع افزايش تورم مي شود . اما اقتصاددانان معتقدند به دليل آنكه مخارج سرمايه گذاري باعث افزايش ظرفيت اقتصادي و به التبع افزايش ظرفيت مالي جامعه مي شود در آينده اي نزديك عرضه فراوان مي تواند با اين افزايش تقاضا رقابت كرده و تورم را به عقب  براند اما اين همه داستان نيست بلكه در قسمت بعدي بيشتر راجع به اين قضيه صحبت مي كنيم .

اما عامل ديگري كه باعث افزايش تورم در يك اقتصاد مي شود : افزایش فشار تقاضا به دليل افزايش عرضه پول است . عرضه پول ممكن است به دلايل گوناگوني ازجمله افزايش مخارج دولتي از طريق سياست كسر بودجه و تامين كسر بودجه به وسيله سيستم بانكي به وجود آید .

قطعاً در اقتصادي كه حجم نقدينگي ( كه خود شامل پول + شبه پول است ) از ظرفيت اقتصادي آن جامعه به سبب كمبود سرمايه گذاري در زير ساختها براي جذب اين حجم نقدينگي بيشتر باشد خود باعث افزايش لجام گسيخته قيمتها خواهد شد . دولتهايي كه با مشكل ركود اقتصادي و يا بيكاري مواجه هستند سعي مي كنند با افزايش مخارج خود (G) در داخل كشور رونق ايجاد كنند . اما به سبب فراهم ننمودن بستر و زير ساختهای لازم این مبالغ پول به عوض بلعيده شدن در صنعت ، خدمات ، كشاورزي و در يك كلام توليد و هضم آن توسط اين بخشها ، به دليل عدم وجود مكانيزم هضم كه بايستي قبلاً به شكل افزايش درسرمايه گذاري ايجاد مي شد با عث افزایش تورم می شودیعنی این افزایش نقدینگی در اثر افزایش مخارج باعث افزایش تقاضا شده و به علت عرضه محدود باعث متورم شدن قيمت ها مي شود . هر چند در ابتدا به طور موقت مشكل بيكاري مرتفع مي گردد اما دير زماني نمي پايد كه به علت افزايش چشم گير قيمتها و عدم توانايي افراد در خريد و بهتر بگوئيم كاهش تقاضاي موثر كارخانجات مجبور به كاهش توليدات خود شده و اين امر چاره اي جز اخراج كارگران را به دنبال نخواهد داشت .

ساده ترين توجيه علمي براي تورم ناشي از افزايش عرضه پول را مي توان با توجه به نظريه مقداري پول كلاسيك ها تحليل كرد .

بر اساس نظر كلاسيك ها همزمان با تقاضا براي كالاها و خدمات مختلف ، در مقابل و معادل ارزش آنها عرضه پول انجام مي شود . به بيان ديگر متقاضيان كالاها و خدمات ، عرضه كنندگان پول و عرضه كنندگان كالاها و خدمات متقاضيان پول هستند ، بنابراين در يك اقتصاد فرضي عرضه پول بايستي با تقاضا براي آن (يعني ارزش توليد يا درآمد ملي ) برابر مي كند .

به عبارت ديگر اگر مقدارعرضه پول در اقتصاد را با M و در آمد ملي را با Y نشان دهيم خواهيم داشت :

M=Y

به هر حال چون افزايش سطح قيمت ها باعث مي شود مقدار بيشتري تقاضا براي پول به وجود آيد در رابطه فوق به جاي Y از P.Y استفاده مي شود از طرف ديگر چون از هر واحد پول در طول يك دوره ( يكساله ) بيش از يكبار استفاده مي شود .

تعداد دفعات گردش واحد پول كه اصطلاحاً به آن سرعت گردش پول (V) گفته مي شود ، نيز در طرف چپ معادله بايستي منظور مي شود ، د رواقع تئوري تساوي مبادله را مي توان به صورت فرمول زير نوشت :

MV=P.Y

در این رابطه M نشان دهنده مقدار عرضه پول در اقتصاد ، V سرعت گردش پول ، P سطح عمومي قيمتها و Y در آمد ملي واقعي است .

فرض كنيد در اقتصادي عرضه پول 200 تومان ، سرعت گردش پول 5 ، سطح عمومي قيمت ها 2 و توليد واقعي 500 تومان است . اگر سطح توليد واقعي در اشتغال كامل در اين اقتصاد فرضي 550 تومان باشد با افزايش عرضه پول به 220 و سپس 240 تومان چه بر سر سطح عمومي قيمت ها و توليد واقعي خواهد آمد ؟

در صورتي كه سرعت گردش پول ثابت است و قيمت ها تا رسيدن به توليد در اشتغال كامل با ثباتند .

پاسخ : وقتي سرعت گردش پول در 5 ثابت مي ماند و عرضه پول از 200 تومان به 220 تومان و سپس 240 تومان افزايش مي يابد ، توليد يا درآمد اسمي از 1000 تومان ابتدا به 1100 و سپس به 1200 تومان افزايش مي يابد

 

MV = P.V      220×5=2×Y         Y=550

240×5=2/18×550           P=2/18

 

ملاحظه مي كنيد كه توليد واقعي درحالت  اول به 550 تومان افزايش مي يابد ، اما درحالت دوم كه توليد يا درآمد اسمي 1200 مي باشد تمامي تغييرات در درآمد اسمي ،در درآمد واقعي منعكس نمي شود و بلكه بخشي از آن موجب افزايش سطح قيمت ها مي شود چون توليد واقعي در 550 تثبيت مي شود ، سطح قيمت ها به 18/2 افزايش مي يابد ، يعني سطح قيمتها 9% افزايشيافته است .

همان طور كه گفته شد با افزايش سرمايه گذاري در يك اقتصاد حجم نقدينگي در آن جامعه بالارفته و تورم ايجاد مي شود اما از آن جا كه اين سرمايه گذاري باعث افزايش كليه سطوح يك اقتصاد و در يك كلام باعث زمينه سازي فعاليت هاي گسترده در آينده خواهد شد اين تورم موقتي است و در زمان كوتاه با مديريت بر نوع سرمايه گذاري به طور موثري از ميزان تورم كاسته مي شو د .

 

 

با مشاهده منحني سرمايه گذاري به خوبي در مي يابيم كه با افزايش حجم سرمايه گذاري نرخ بهره كاهش مي يابد البته در اينجا بايد به اين نكته مهم و حياتي اشاره كرد كه سرمايه گذاري با دادوستد و واسطه گري متفاوت است . وقتي يك نفر با يك حجم زيادي از نقدينگي در بازار به صورت غير رسمي به واسطه گري مي پردازد بدون آنكه آن پول را صرف افزايش سرمايه در كشور و استخدام نيرو انساني گرداند . بی شک در ميزان سرمايه گذاري در كشور تغييري ايجاد نشده و اشتغالي هم صورت نگرفته است.و حتی خود عاملی در جهت افزایش تورم است چرا که سرمايه گذاري يعني افزايش سرمايه در يك جامعه و سرمايه عبارت است از آن بخش از كالا ها كه خود توليد كننده كالاها و خدمات ديگر هستند.و می بینیم در اینجا هیچ کدام از این اتفاقات رخ نداده است زیرا افزايش حجم سرمايه گذاري باعث افزايش توليد و افزايش عرضه و كاهش قيمت خواهد شد .

ولی عده ای به اشتباه در زمان خرید یک منزل مسکونی می گویند که ما با خرید آن سرمایه گذاری کرده ایم که این جمله اشتباه است زیرا خرید دارایی های موجود به وسیله یک فرد اگر چه از نظر وی سرمایه گذاری محسوب می شود اما همزمان با این خرید بخشی از سرمایه فروشنده آن دارایی کاهش یافته است و بنابر این در کل اقتصاد تغییری در موجودی سرمایه ایجاد نشده است.

 با توجه به ارتباط متقابل نرخ بهره و نرخ تورم با كاهش نرخ تورم نرخ بهره نيز كاهش مي يابد و با توجه به نمودار سرمايه گذاري كاهش نرخ بهره مجدداً حجم سرمايه گذاري را افزايش مي دهد . در اين قسمت به اين بحث مي پردازيم كه آيا اعلام دستوري كاهش نرخ سود بانكي از طرف دولت بر اساس برنامه توسعه مي تواند تاثيري بر ميزان سرمايه گذاري در كشور داشته باشد .

بر اساس تئوري هاي نظري اين كار دولت درست است و مي تواند با كاهش نرخ بهره سرمايه گذاري را افزايش دهد . اما در اين ميان از يك قدرت بزرگ به نام بازار غفلت كرده ايم . هر چند مدت هاست معتقديم دست نامرئي آدام اسميت نمي تواند به صورت خودكار عرضه و تقاضا را در بازار به تعادل برساند اما بايد قبول كرد كه حتي كنزینها هم به سيستم بازار و تعادل در بازار به طور خودكار تا حدود زیادی معتقدند و نقش دولت را نقش راهبردي مي دانند و در صورتي دولت مي تواند سلايق خود را بر بازار تحميل كند كه باعث شود در نقطه اي ديگر با توجه به خواست او و ايجاد بسترهاي مناسب كه از قبل ايجاد كرد تعادلي جديد به وجود آيد ، وقتي دولت بستر هاي لازم براي افزايش سطوح اقتصاد مانند بهبود سيستم حمل و نقل كه تاثير به سزايي در جابه جايي كالا ، و صادرات محصولات و در نتیجه كاهش قيمت تمام شده محصول (با توجه به آنكه هزينه حمل يكي از اجزاي بهاي تمام شده كالا است) دارد ايجاد ننموده است و همچنین مواردی از این دست.

نمي تواند با كاهش نرخ بهره باعث افزايش سرمايه گذاري شود چرا كه سيستم بازار بر اساس  عرضه و تقاضا خود نرخ بهره ديگري را كه خيلي بيشتر از نرخ بهره اعلام شده توسط بانك است را ( به سبب نرخ بالاي تورم ) اجرا  مي كند . در اين حالت اتفاقي كه خواهد افتاد تقاضاي بسيار زياد براي اخذ وامهای بانکهای دولتی با نرخ سود پايين مي باشد كه حتي اين وامها نيز وارد عرصه توليد نمي شوند . چرا كه قوانين و وسايل لازم براي حمايت از توليد كننده وجود ندارد و اين وامها كه با قصد سرمايه گذاري به جامعه تزريق شده است به سمت واسطه گري رفته و همانطوركه در قسمت تئوري مقداري پول گفته شد باعث افزايش قیمت كالاهاي گوناگون مانند : ساختمان ، زمين ، طلا و . . . . مي شود و ارائه اين وامها با نرخ پايين به افراد جز به هدر دادن منابع كشور و دادن سوبسيد به بانكها نتيجه اي ديگر به همراه نخواهد داشت . تازه آنچه كه دولت به عنوان نرخ 12درصد بهره بانك اعلام نموده است نرخ بهره واقعی نیست.

 با ملاحظه فرمول جدید محاسبه نرخ بهره بانکی که اخیرا توسط بانکها به خصوص بانکهای خصوصی در حال انجام می باشد بیشتر متوجه این قضیه خواهید شد و خواهید دید که مردم عملا همان نرخ بهره بانکی سابق را می پردازند برای روشن شدن موضوع ذکر یک مثال ضروری است.

مثال:

برای دریافت مبلغ 50 میلیون ریال تسهیلات با نرخ 12 درصد (فرمول جدید) و مدت 5 سال به صورت ماهانه فرمول مربوطه به صورت زیر است.

 

نرخ سود بانکی R=، قسط ماهانهY=، تعداد اقساط n= اصل مبلغ تسهیلات C=

 

 

 

ریال (قسط هر ماه)                                                                                                   1.112.122=y

اصل و سود                                                                                         66.733.320=60*1.112.222

سود تسهیلات                                                                      16.733.320=66.733.320-50.000.000

در واقع با نرخ 12درصد و فرمول جدید سود پرداختی بابت دریافت تسهیلات 50 میلیون ریالی حدود 7/16 میلیون ریال خواهد بود حال می خواهیم مبلغ سود را در فرمول قبلی محاسبه سود قرار دهیم و نرخ واقعی دریافت تسهیلات را محاسبه کنیم . در فرمول قبلی (موجود ) محاسبه سود بانکی را

داریم:

 

   =سود تسهیلات

 

مشاهده می شود با تغییر فرمول محاسبه سود بانکی فقط 8/0درصد (کمتر از یک درصد) نرخ سود بانکی کاهش یافته است و حال آنکه در ظاهر این نرخ دو درصد کاهش خواهد یافت.

هرچند دولت سعی دارد با دخالت در سیستم بانکی و اعمال فشار بر بانکها که در اصل مغایر با ماهیت وجودی آنهاست در صدد کاهش نرخ سود بانکی بر آید اما ابزار های لازم برای این کار وجود ندارد.

نبود سیستم ها و الگوریتم های مشخص برای اخذ وام و مدیریت بر حسن اجرای آن، ارائه وام را به سمتی خارج از میدان هدف دولت سوق داده است. ناکارآمد بودن قوانین تجاری جاری مملکت به علت کهنگی قوانین و طولانی بودن مسیر اخذ مجوزهای لازم برای احداث کارگاههای تولیدی و بررسی طولانی توجیه اقتصادی طرح ها برای ارائه وام توسط افرادی که از توانایی لازم در این خصوص برخوردار نیستند آنقدر زمان بر است که حتی افراد مصمم را نیز از نیمه راه باز می دارد در حالی که در کشوری مانند چین این فرایند ها در طی حدود 4 الی 7 روز انجام می شود در ایران این پروسه آنقدر طولانی است که گاهی برخی مجوزهای اخذ شده توسط فرد در مراحل ابتدایی کار به علت سپری شدن زمان منقضی شده و فرد در وسط کار دوباره باید برای اخذ آن مجوزها به ادارات مربوطه که بروکراسی آنها کشنده است مراجعه نماید و درصدی از وامی را که دریافت نموده است در این مسیر هزینه نموده و در پایان تنها یک بدهی سنگین برای او باقی خواهد ماند .

پس انسانهای عاقل پس از اخذ وام به عوض استفاده در تولید آن را در مسیر واسطه گری قرار داده تا بتوانند حداقل بازپرداخت وام را انجام دهند. و در حقیقت با این کار گره اقتصادی مملکت را کورتر کرده ایم. و تنها کسانی در عرصه تولید باقی می مانند که یا با توجه به بنیه مالی قوی خود احتیاجی به اخذ وام نداشته تا مجبور باشند هزینه های سرسام آور بهره های  وامهای بانکی را بپردازند و یا اینکه به تولید محصولاتی با کیفیت پایین رو آورده و همچنین به نحوی از انحاء مانند پرداخت نکردن حقوق کارگران به طور منصفانه و... هزینه های خود را کاهش می دهند که برای هر دو حالت ذکر شده نمی توان آینده روشنی را تصور کرد.

عدم ثبات اقتصادی حتی در سیاستهای کوتاه مدت دولت باعث شده همواره بازار در التهاب و رکود به سر برده و منتظر هیجانات و اخبارهای ناگهانی از سوی دولت مانند سهمیه بندی بنزین، واردات نابهنگام کالاهایی که تولید آن در کشور به طور انبوه انجام شده و انبارهای این محصولات در داخل کشور پر است مانند شکر و ... باشد که هیچ گاه امکان برنامه ریزی را برای سرمایه گذار فراهم نخواهد نمود پس آنچه می توان از این رهگذر به آن رسید این است که کاهش نرخ بهره بانکی در جامعه بایستی به طور خود به خود ، پویا و پیوسته به وسیله ایجاد زمینه های مناسب برای تولید و حذف فوری واسطه گری همراه باشد .کاری که مستلزم برنامه ریزی بلند مدت و ایجاد فرهنگ تولید در مردم و به خصوص قشر نخبه و تحصیل کرده جامعه است و تا زمانی که شرایط برای واسطه گری و سودهای بدون زحمت فراهم باشد صحبت از کاهش نرخ بهره بانکی به منظور افزایش سرمایه گذاری سخنی عبث و بی نتیجه خواهد بود.

 برای تشویق سرمایه گذاری مجلس باید با تصویب قوانین جامع و دولت با اجرای دقیق این قوانین و همچنین قوه قضائیه به عنوان حامی اجرای قانون و ضمانت اجرای آن باید در صدد بر آیند تا هرچه سریعتر نسبت به کاهش سفته بازی در جامعه اقدام نمایند تا شاهد ایرانی شکوفا و با صلابت باشیم .

انشا ء‌الله

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 09 شهریور 1393 ساعت: 12:43 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

معرفی شغل خبرنگاري

بازديد: 475

 

معرفی شغل خبرنگاري

1-   عنوان شغل:  خبرنگاري

2-   تعريف شغل خبرنگاری: منظور از خبرنگاري يعني تهيه ي خبر و گزارش يك رويداد به طوري كه واقعي و عيني بودن خبر مشخص باشد را خبرنگاري مي گويند.

3-   دسته (گروه) شغل خبرنگاري: خبرنگاري (تهيه ي خبر، عكاسي)

4-   شرح وظايف و مسئوليت هاي اصلي شغل: به طور كلي خبرنگاري يعني تهيه ي گزارش و يا خبرهايي اعم از اجتماعي، اقتصادي، فرهنگي، سياسي، ورزشي و ... و ارسال خبر و رساندن آن به مردم جامعه از طريق رسانه هاي تصويري (تلويزيون و ...) و صوتي (راديو و ...) و مطبوعاتي مي باشد.

5-   اهميت و ضرورت شغل: اهميت آن شغل: رساندن اطلاعات و رويدادهاي جامعه حال در هر شاخه اي به مردم جامعه. ضرورت آن شغل: لازمه آگاهي مردم از بطن جامعه و رويدادها و واقعيتها همين رسانه هاي تصويري و مطبوعاتي تئوري مي باشد.

6-   مدارك تحصيلي لازم براي احراز شغل: فوق ديپلم  يا كارشناسي رشته خبرنگاري مي باشد.

7-   مهارتها، تجارب و دوره هاي آموزشي ويژه براي احراز شغل: استعداد و توانايي و مهارت داشتن در روابط عمومي مي باشد يعني توانايي گفت و مان قوي داشته باشد و نكته برداري كند.

8-   شرايط محيط كار: محيطي باز و ايجاد ارتباط با تمامي قشرهاي جامعه و بخش هاي دولتي و خصوصي و ... مي باشد.

9-   وسايل و ابزار لازم براي انجام شغل: ضبط صوت، دوربين عكاسي و همچنين در موردهاي ضروري دوربين فيلمبرداري و پيش نويس خبر و قلم و ... مي باشد.

10- خصوصيات جسماني و تونايي هاي بدني لازم براي انجام شغل: در اين شغل داشتن روحيه اي شاد براي برخورد با هر صحنه هاي اجتماعي، فرهنگي، سياسي و ... مي باشد كه توانايي روبرو شدن با آن را داشته باشيم.

11- معلوليتهاي بي اثر در انجام شغل: معلوليتهاي سطحي كه به ارائه خدمات و امور محوله خدشه اي وارد نكند بي اثر است.

12- خصوصيات رواني و توانمنديهاي ذهني لازم براي انجام شغل: يك خبرنگار بايد از هوش و دقت و سرعت عمل بالا و كنجكاو بودن و نترس بودن و ساير خصوصيات بهره مند باشد.

13- رغبت هاي مورد نياز براي انجام شغل: اول علاقه مخصوص به كار خبرنگاري و دوم صبور و شكيبا بودن خبرنگار زيرا يك خبرنگار بايد تابع هر شرايطي باشد بنابراين علاقه به اين شغل نقش بسيار مهمي را در سرنوشت اين كار دارد.

14- ويژگي هاي شخصيتي لازم براي انجام شغل: قبول مسئوليت و توانايي و استعداد و مهارت كار در شرايط دشوار و وجدان كاري داشتن و ... .

15- محل هاي اشتغال و استخدام: در كليه ي دفاتر خصوصي روزنامه- روزنامه هاي دولتي اعم از جام جم، قدس، ... و كار كردن در صدا سيما و ... مي باشد.

16- جنبه هاي مالي و حقوقي: در مورد جنبه هاي مالي در كار خبرنگاري نبايد زياد وابسته به مسائل مادي بود زيرا از ميزان علاقه كاسته مي شود.

17- شرايط ارتقاء در اين شغل: بستگي به استعداد و روابط عمومي يك خبرنگار دارد و ميزان انگيزه و پشت كار در ايت شغل.

18- نحوه ي ورود به اين شغل: براي ورود به اين شغل مي توان از طريق خواندن تحصيلات مربوط به اين شغل و يا مي توان از طريق آزاد وارد اين كار شد.

19- اتحاديه، انجمن و تشكيلات حرفه اي وابسته به اين شغل: وابسته به اداره ي ارشاد اسلامي جمهوري مي باشد.

20- مراحل و جريان يك روز عادي براي شغل: آمادگي براي حضور در مقابل هر حادثه وبعد تهيه ي خبر، عيني بودن خبر، تنظيم خبرة تأييد خبر و ارسال آن از طريق رسانه ها به مردم جامعه مي باشد.

21- محل و راه هاي كسب اطلاعات بيشتر در اين شغل: ابتدا مراجعه به خبرگذاريها و همچنين خبرنگاران و يا مراجعه به كتاب هاي مربوط به اين شغل.

22- توصيه و پيشنهاد لازم براي داوطلبان ورود به اين شغل: لازمه ي ورود به شغل خبرنگاري به عنوان يك توصيه آن است كه اگر علاقه به اين رشته نباشد انتخاب اين شغل بي فايده است و ضمناً صبور بودن براي اين شغل خيلي مهم است.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 08 شهریور 1393 ساعت: 18:29 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,
نظرات(0)

معرفی شغل مدیریت

بازديد: 309

 

تحقیق رایگان ارائه شده از سایت فروشگاه علمی اسمان

معرفی شغل مدیریت

شغل يك مدير مبتني بر فعاليت‌هايي است كه در راستاي تحقق اهداف سازمان اجرا مي‌گردد. شغلي كه همواره بايد واقعي، قابل رويت و در صورت امكان براي كسب موفقيت واجد مشاركت آشكار و قابل سنجش باشد.شغلي كه آزادي عمل و اختيار وسيع در آن داراي محدوديت بوده و محدوديت كننده‌هاي تدريجي براي اختيار درون سازماني مديران مد نظر است و نهايتاً اينكه مدير بيشتر از آنكه توسط مافوق خود اداره شود بوسيله اهداف عملكرد خود، اداره و كنترل مي‌شود.

 آنچه مشاغل مديريتي نيازمند آنند و آنچه فعاليت‌هاي آن را مشخص مي‌كند، ميزان مشاركتي است كه براي تحقق اهداف سازمان ايجاد مي‌شود. شغل يك مدير به واسطه كاري كه در راستاي نيازهاي سازمان است، بوجود مي‌آيد و نه به دليل ديگر. اين شغل نيازهاي خاص خود را دارد و لذا بايد داراي اختيار و مسئوليت‌هاي خاص خود هم باشد.

شغل مدير همواره بايد ابعاد مديريتي آن را شامل شود. زيرا يك مدير شخصي است كه مسئوليت و مشاركت او در راستاي نتايج نهايي سازمان است. شغلي كه داراي آزادي عمل كافي است و قادر به پذيرش حداكثر چالش‌ها، پذيرش مسئوليت و ايجاد حداكثر مشاركت باشد. البته اين مشاركت بايد قابل رويت و سنجش باشد و مدير بتواند ضمن شناسايي و تعيين همه دستاوردهاي نهائي سازمان، سهم خود را مشخص سازد. و البته برخي كارها وجود دارند كه انجام آن از توان يك نفر خارج است و بدليل غير قابل تقسيم بودن بايد بصورت تيمي سازماندهي شوند.

از نگاه بيروني، آنچه بيشتر محل اعتبار است سازمان‌دهي تيمي است. به عنوان مثال در تهيه عمده مقالات علمي كه شامل چهار نفر شيمي‌دان، فيزيولوژيست، پزشك و جراح است، هر يك نوع مشخصي از كار را انجام مي‌دهند و با اينكه هر يك فقط در زمينه مهارت خود مشاركت دارد اما مدير در برابر كل كار مسئوليت دارد. البته همواره در هر تيم يك رهبر وجود دارد كه اگر چه داراي اختيار بيشتري است اما صرفاً بعنوان يك راهنما تلقي شده و اين اختيار ناشي از دانش بالاي اوست و نه فقط مقام او. در هر سازمان بيشتر از آنچه در مورد تهيه يك مقاله علمي گفته شد، تيم‌ها مورد استفاده هستند. در ماموريت‌هاي كوتاه مدت شركت‌هاي بزرگ تيم‌ها مرتباً بكار مي‌روند سازماندهي اين تيم‌ها بيشتر از آنچه در سلسله مراتب مقام در چارت سازماني نشان داده شوند، واقعيتي است در اقدامات موثر كارخانجات توليدي فعال و موفق به ويژه در رابطه با ارتباط بين مدير و روسا و سرپرستاني كه گزارش فني مي‌دهند عينيت داده مي‌شوند. بيشتر كارها در فرآيند ساخت يا روش‌هاي جديد توليد انبوه فقط زماني به خوبي انجام مي‌گيرند كه در قالب يك تيم سازماندهي شده باشند. اما با اين وصف مهمترين وظيفه تيم در هر سازمان، كار مديريت عالي است. علاوه بر نيازهاي مهارتي، روحيات و تنوع كار بيشتر از ظرفيت يك نفر است- بدون توجه به آنچه كه در كتاب‌ها و نمودارهاي سازماني گفته مي‌شود- لذا اداره يك سازمان كه مطلوب اداره مي‌شود صرفاً به يك نفر- مديرعامل- متكي نيست بلكه بيشتر به يك تيم- هيئت عامل- متكي است.

بنابراين، نكته مهم اين است كه مديريت سازماندهي تيمي را بفهمد و دريابد چه وقت و چگونه از آن استفاده مي‌كند؟ و از همه مهمتر آنست كه مديريت درك كند كه در هر تيم واقعي وظائف و نقش هر عضو به وضوح تعريف شود چرا كه يك تيم محل هرج و مرج نيست. يك تيم و كارگروه- معمولاً- بيشتر نيازمند سازماندهي داخلي، همكاري متقابل و شفافيت بيشتر تكاليف فردي است تا سازماندهي كار در مشاغل فردي.

حيطه مسئوليت مديريتي؛

در مورد اينكه شغل يك مدير تا چه اندازه بزرگ باشد، كتاب‌ها با اين جمله آغاز مي‌كنند كه؛ «يك فرد فقط قادر است تعداد اندكي از افراد را سرپرستي نمايد كه به آن حيطه نظارت گفته مي‌شود» و اين به نوبه خود به تعريف نامطلوب از مديريت مي‌انجامد. سطح‌بندي‌هاي متعدد امري است كه مانع تعامل و ارتباط، رشد و توسعه مديران فردا و موجب ابهام در معني مديريت مي‌شود.

اگر مدير بوسيله اهداف مورد نياز شغل خود و با سنجش دستاوردهاي خود كنترل شود، تقريباً نيازي به نظارت- كه در برگيرنده اين باشد كه به كاركنان بگويد كه چكار بكنند و از انجام آن اطمينان يابد- نيست. در اين حالت (كنترل اهداف) حيطه نظارت وجود ندارد. از لحاظ تئوري هر مدير ارشد مي‌تواند به هر ميزان مرئوسبراي گزارش دادن داشته باشد. اما در واقع لازم است محدوديتي بوسيله تعيين حيطه مسئوليت مديريتي ايجاد شود. يعني تعدادي از آدم‌ها كه يك مدير ارشد مي‌تواند به آنها كمك كند، آنها را آموزش بدهد و در رسيدن به اهداف شغلي آنها به آنان ياري رساند. اين يك محدوديت عيني اما غيرثابت است.

به ما گفته شده:حيطه نظارت نمي‌تواند بيش از شش يا هشت كارمند را در بگيرد، در حاليكه حيطه مسئوليت مديريت صرفاً بر اساس يك مطالعه واقعي قابل تعريف است بر خلاف حيطه نظارت كه به نسبت جايگاه مديريت وسيع‌تر مي‌شود، مديران جوان بيشتر نيازمند كمك هستند، زيرا تعريف اهداف آنها چندان آسان نيست و هم سنجش واقعي عملكرد آنها كه كار چندان آساني نيست. از سوي ديگر فرض بر اين است كه مديران با سابقه مي‌دانند چيزي‌هايي كه در شغل آنان بايد انجام گيرد به همين نسبت اهداف آنها مي‌تواند تعريف شود و به عنوان مشاركت مستقيم در اداره براي ارزيابي عملكرد در نتايج موسسه. بنابراين حيطه مسئوليت مديريتي وسيعتر است از حيطه نظارت، آنجا كه مشورت، تمرين مناسبي در برابر گسترش حيطه نظارت است. يك مدير همواره بايد مسئوليت چندين نفر بيشتر از آنچه او واقعاً قادر به تصدي آنهاست را بر عهده بگيرد و در غير اينصورت بجاي مديريت به سرپرستي تيم و تصدي‌گري شغل آنها محدود شده و يا حداقل رفتار تحمل او براي زيردستان دشوار مي‌شود. زيردستان يك مدير اعم از اينكه افراد يا تيم‌هايي باشند، در حيطه مسئوليت مديريتي تفاوتي ندارند. معهذا يك تيم هميشه بايد اعضاي كمي داشته باشد. من بزرگترين تيم وظيفه‌اي را در هيئت مديره شركت استاندارد اويل ديدم كه منحصراً متشكل مديران تمام وقت شركت و مديران ارشد بود. اين شركت كه يكي از بزرگترين، جامع‌ترين، پيچيده‌ترين و موفق‌ترين موسسه‌هاي جهان است، اعضاي اين تيم از چهارده نفر بالاتر به نظر نمي‌رسد. با اين وجود يك تيم به اين بزرگي فقط زماني مي‌تواند ايفاي نقش بكند كه جداً تابع نظم خاصي باشد. در هيئت مديره شركت استاندارد اويل، براي نمونه، هيچ تصميمي بدون اتفاق آرا اتخاذ نمي‌شود. اما براي اهداف معمولي اين روش داراي جزئيات پيچيده‌تري است و اعضاي تيم‌ها نبايد معمولاً از پنج يا شش نفر عضو تجاوز نمايند. به عنوان يك اصل براي اينكه كارها به بهترين نحو اجرا شوند تيم‌ها سه يا چهار نفر عضو داشته باشند بهتر است. در يك تيم نبايد مدير ارشد ايجاد شود. به عبارت ديگر تيم نبايستي درگير مديران زيردست نيز باشد اگر چه اعضاي تيم ممكن است خودشان مدير باشندچرا كه كمك و آموزش به عنوان دو مولفه مسئوليت مديريتي توسط اعضاء به خوبي انجام مي‌شود.

اختيار مدير

اينكه وسيع‌ترين اختيارات در شغل هر مدير پيش‌بيني مي‌شود جز اجرا و پيش بردن در راستاي رسيدن به اهداف تصميم‌ها چيزي نيست. بنابراين در نتيجه، نوعي انحراف عميق ازمفهوم سنتي اطاعت از ما فوق ايجاد مي‌شود. هر چند فعاليت‌ها و كارهاي مورد نياز شركت بدرستي و بدور از نوسان انجام گرفته باشد. تجزيه و تحليل بايستي با در نظر گرفتن محصول نهايي كه عبارتست از اهداف عملكرد و نتايج مورد نظر موسسه انجام پذيرد، چرا كه، از طريق اين تجزيه و تحليل، مراحل انجام كار مشخص مي‌شود. اما در سازماندهي شغل مدير، بايستي از پايه كار را شروع كرد. ما در اين حالت كار را از فعاليت‌هاي خط آتش (خط مقدم توليد) شروع مي‌كنيم. مسئوليت اين شغل نتايج واقعي كالاها و خدمات، فروش نهايي به مشتري، طرح‌هاي كلي و مهندسي را در برمي‌گيرد. مديران در خط آتش داراي شغل‌هاي مديريت پايه هستند؛ همه چيز مبتني بر عملكرد آنها است. به نظر مي‌رسد در تحليل نهائي، اينها به منظور كمك به مديران خط آتش براي انجام مطلوب وظائف خود طرح‌ريزي شده‌اند. ديدگاه‌هاي ساختاري و ارگانيكي بر اين است كه مدير خط آتش مركز همه اختيارات و مسئوليت‌هاست، بجز اينكه آنچه را كه خود قادر به انجام دادن آن نيست به مديران بالاتر ارجاع مي‌دهد. همچنين اين نكته قابل بحث است كه ژن سازمان
(The Gene Of Organization) به همه آنچه ارگان‌هاي بالاتر و دروني توسعه يافته‌اند دلالت شده است.

در واقع ظاهراً براي تصميم‌هايي كه مدير خط آتش مي‌تواند اتخاذ كند، محدوديت‌هاي واقعي وجود دارد و او در داشتن اختيار و مسئوليت‌هايش محدود مي‌شود. يك سر كارگر خط توليد نمي‌تواند در مورد جبران خسارت‌هاي يك فروشنده يا يك مدير فروش منطقه‌اي و افراد مناطق ديگر دخالت نمايد. يك سر كارگر همچنين در مورد نوع تصميمي كه مي‌خواهد اتخاذ كند محدود است. به وضوح او در مورد تلاش مديران ديگر قادر به تصميم‌گيري نيست و او نبايد در مورد كل موسسه اتخاذ تصميم نمايد. اين بخاطر دورانديشي است، براي مثال هيچ مديري اجازه ندارد تصميمي را بدون مطالعه عواقب آن بر نقش و آينده زيردستان اتخاذ نمايد.

از مدير خط آتش نبايد توقع تصميم‌گيري در مواردي كه او توانائي اتخاذ تصميم ندارد داشته باشيم. براي مثال كسي كه مسئول انجام اموري بطور سريع است ديگر وقت و فرصتي براي اتخاذ تصميم‌هاي بلند مدت ندارد. يك فرد توليدي فاقد دانش و مهارت براي حل مشكلات حقوقي و بازنشستگي يا برنامه پزشكي است. اين تصميمات مسلماً بر او و فعاليت‌هايش تاثير مي‌گذارند. لذا او بايد اينگونه مسائل را دانسته و تشخيص دهد و تا جائيكه برايش مقدور است در اجراي آن مشاركت نمايد. اما او نمي‌تواند آن تصميمات را اتخاذ نمايد. چرا كه نوع اختيار و مسئوليت ارتباط مستقيم با شغل دارد. محدوديت‌هاي مدير خط آتش به ميزان اختياراتش است و اين در مورد همه سلسله مراتب مديريت از پائين تا بالا و تا مقام مدير عامل مصداق دارد.

براي اعمال محدوديت بر تصميم‌گيري‌هاي يك مدير قاعده ساده‌اي وجود دارد. تهيه كننده نمودار مديريت براي قسمت لامپ در شركت جنرال الكتريك در شرح ساختار مي‌گويد: همه اختياراتي كه به وضوح نيامده و مكتوب نشده به مديران ارشد تفويض شده است بهمديران پائيني تفويض مي‌شود و اين مغاير اصل حقوق شهروندي است كه مي‌گويد: «هر آنچه به وضوح مجاز شمرده نشده است ممنوع است» به تعبير ديگر تصميمي كه يك مدير نمي‌تواند در چارچوب اختيارات خود اتخاذ كند بايد براي تعريف تفسير شود او بايد براي ساير تصميم‌ها فرضي را بر برخورداري از اختيار و مسئوليت بنمايد.

 

 

مدير و مافوق او

حال، با توجه به مطالب مطرح شده، شغل يك مدير ارشد، اختياراتش و مسئوليت‌هايش چيست؟ شايد من فقط بخاطر زيبايي است كه طرفدار عبارت
« سلسه مراتب مديريت از پائين به بالا» ارايه شده از سوي ويليام جي‌وين از شركت كفش بريك آمريكايي هستم. با اين وصف مهم اين است كه اين سبك مديريت پايه چه معني مي‌دهد؟ در واژه سرپرستي رابطه بين مدير بالاتر و پائين‌تر كه بتدريج در حال كاهش است، نشان داده نمي‌شود. و در واقع اين نوع ارتباط حتي يك رابطه دو جانبه بالا و پائين هم نيست، چرا كه داراي سه بعد است، يك رابطه بين مدير زيردست با مافوق، رابطه هر مدير با كل سازمان و رابطه مدير مافوق با پائين‌تر و هر يك از اين سه رابطه ضرورتاً يك مسئوليت به نظر مي‌رسد، به عبارت ديگر اين روابط هر كدام وظيفه‌اي را تداعي مي‌كند تا حقي را. هر مدير يك كار بر عهده دارد كه واحد مافوق او براي تحقق اهدافش به آن نياز دارد و بدرستي اين نخستين وظيفه اوست. از انجام اين وظائف، اهداف شغل مدير نشأت مي‌گيرد. دومين وظيفه در رابطه با كل سازمان است. او موظف است مسئوليت‌ها و وظائف واحد خويش را تجزيه و تحليل و فعاليت‌‌هائي كه لازمه تحقق اهداف است را تعريف نمايد. براي اينكار او سازمان لازم را تدارك ديده و شرايط همكاري مشترك مديرانش را فراهم مي‌آورد. او همچنين نسبت به هماهنگ نمودن علائق و سليقه‌هاي مديران با سليقه‌هاي سازمان تلاش مي‌كند. او بايد افراد متناسب با هر شغلي را در جايگاه مربوطه قرار دهد، مديراني را كه در انجام وظائف ناتوان‌اند از سازمان حذف و به آنها كه در انجام وظائف موفقند پاداش مي‌دهد و اگر عملكرد عده‌اي عالي باشد پاداش ويژه و يا ارتقاء شغلي خواهد داد. او وظيفه دارد تا به مديرانش در واحد خود كمك ‌كند تا از تمام ظرفيت خود استفاده نمايند و آنها را براي مديريت كارهاي فردا آماده ‌سازد. همه مواردي كه به آنها اشاره شد مسئوليت‌هاي سنگيني محسوب مي‌شوند. اينها همه وظائف و مسئوليت‌هاي ذاتي شغل مدير است.

و در مرحله آخر رابطه مدير با زيرمجموعه مطرح مي‌شود. او براي اين كار نخست بايد اطمينان يابد كه زيرمجموعه وظائف محول شده را مي‌فهمند. او همچنين زيرمجموعه را در هدف‌گذاري و دستيابي به اهداف كمك و ياري مي‌رساند بعلاوه يك مدير مسئول تامين ابزار، كارمند و اطلاعاتي است كه زير دستانش نياز دارند. او با توصيه و مشورت به آنها كمك مي‌كند و اگر لازم باشد انجام بهتر كارها را به آنان آموزش مي‌دهد. اگر براي تعريف رابطه سازماني از بالا به پائين بدنبال تعريفي مناسب باشيم،بنظر مي‌رسد واژه «ياري رساندن» مناسبترين و نزديك‌ترين تعريف باشد. چند شركت موفق به ويژه IBM، شغل مدير را در ارتباط با كارمندانش و به مثابه يك كمك به آنها تعريف كرده‌اند. شغل آنها به واسطه اهدافشان ضرورت مي‌يابد. عملكرد و نتايج نهايي مال آنهاست و مسئوليت هم نيز. اما اين وظيفه مدير ارشد است كه به آنها كمك كند در تمام مواردي كه مي‌توانند در تحقق اهداف‌شان موثر باشد.

اهداف واحد مديريتي بايد همواره و منحصراً شامل عملكرد و نتايجي باشد كه در موفقيت سازمان و شركت موثراند. بايد همواره و منحصراً بر ترقي و رشد، متمركز شوند. اما اهداف مدير، كسي كه واحد را رهبري مي‌كند، شامل مواردي است كه او براي تحقق اهداف مديران زير دستش انجام مي‌دهد. نگرش يك مدير بايد همواره در حال ترقي باشد به نحوي كه شركت را به مثابه يك كل ببيند. اما مديران زيرمجموعه نيز در مسئوليت او سهيم هستند. چنانكه رابطه او با مديرانش بايد به روشني همانند وظيفه تلقي شود تا نظارت. شايد اين موضوع براي سازماندهي شغل مدير بطور موثر يك نياز اصلي باشد

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 08 شهریور 1393 ساعت: 17:52 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,
نظرات(0)

تحقیق درمورد شغل کارگر

بازديد: 2167

 

تحقیق رایگان ارائه توسط سایت فروشگاه علمی اسمان

تحقیق درمورد شغل کارگر

كارگر چه كسي است؟

كارگر از نظر قانون كار كسي است كه در مقابل دريافت حق السعي اعم از مزد ، حقوق ، سود، كمك عائله مندي ، هزينه مسكن ، خواربار، اياب و ذهاب يا ساير مزايا به درخواست كارفرما كار مي كند.

3-1 - كار فرما شخصي حقيقي يا حقوقي كه كارگر به درخواست و بحسات او در مقابل دريافت حق السعي كار مي كند. كليه كساني كه عهده دار اداره كارگاه هستند نماينده كارفرما محسوب مي شوند و كارفرما مسئول كليه تعهداتي است كه نمايندگان مذكور در قبال كارگر به عهده مي گيرند.

4-1- كارگاه چه محلي است ؟

كارگاه محلي است كه كارگر به درخواست  كارفرما يا نماينده او در آنجا كار مي كند از قبيل موسسات صنعتي ، كشاورزي ، معدني ، ساختماني ، خدماتي ، تجارتي ، و توليدي و

5- 1- قرار داد كار چيست ؟

قرداد كار عبارت است از قرارداد يا شفاهي كه موجب آن كارگر در قبال دريافت حق السعي كاري را براي مدت موقت يا مدت غير موقت براي كارفرما انجام مي دهد.

كارهاي كه طبيعت آنها جنبه مستمر دارد ، در صورتي كه مدتي در قرار داد ذكر نشود قرار داد دائمي تلقي مي شود ، هر گاه قرارداد براي مدت موقت و يا براي انجام كار معين منعقد شده باشد هيچ يك از طرفين به تنهايي حق فسخ آن را ندارد.

براي اينكه قرارداد بين كارگر و كارفرما صحيح باشد رعايت شرايط زير الزامي است .

1-مشروعيت مورد قرارداد

2-معين بودن موضوع قرارداد

3-محل انجام كار

4-تاريخ انعقاد قرارداد

5-مدت قرارداد چنانچه براي مدت معين باشد.

6- موارد ديگري كه عرف و عادات شغل يا محل ايجاب مي كند.

6-1- تعليق قرارداد كار چيست ؟

چنانچه تعهدات يكي از طرفين ( كارگر ، كارفرما ) موقتا متوقف شود كار به حالت تعليق در مي آيد و پس از رفع آن قرار داد كار با احتساب سابقه خدمت ( از لحاظ بازنشستگي  و افزايش مزد ) به حالت اول بر مي گردد.

8-1- خاتمه قرارداد كار

قرارداد كار به يكي از طرق زير خاتمه مي يابد .

1-فوت كارگر

2-بازنشستگي كارگر

3-از كارافتادگي كلي كارگر

4-انقضاء مدت قرارداد كار يا مدت موقت و عدم تجديد صريح يا ضمني

5-پايان كار قراردادهايي كه مربوط به كار معين است

6-استعفاي كارگر

كارگري كه استعفاء مي دهد موظف است كه يك ماه به كار خود ادامه دهد و در ابتدا استعفاي خود را كتبا به كارفرما اطلاع دهد.

10-1- مستمري بازنشستگان و تعيين سن بازنشستگي

مشستمري بازنشتگان تامين اجتماعي در واقع مجموع پس انداز ماهيانه انهاست كه به عنوان حق بيمه سهم كارفرما 20% و بيمه بيكاري 3% و سهم كارگر 7% و سهم دولت 3% بحساب سازمان تامين اجتماعي واريز مي شود.

در شركتها و كارگاههاكارگران زير نظر كارفرما يا نمايندگان آن به فعاليت مي پردازند و با توجه به فعاليتي كه طي ماه داشته اند حقوق و دستمزد دريافت مي كنند . كارگاههاي كوچك چون تعداد كارگران زياد نيست پرداخت حقوق و دستمزد نياز به يك سيستم حسابداري پيچيده نيست ولي در كارگاههاي بزرگ وجود يك سيستم حسابداري قوي و پيچيده ضروري است كه تمامي حسابها و فعاليتهاي شركت را ثبت و ضبط نمايد ، در كارگاههاي بزرگ هر ماهه با توجه به اطلاعاتي كه از قسمتهاي كار گزيني و قسمتهاي مربوط به حقوق و دستمزد به دايره حسابداري ارسال مي گردد ليست حقوق كارگران تهيه و حقوق انها پرداخت مي شود.

1-2- حقوق و مزاياي مستمر و غير مستمر

كارگران شركتها و موسسات علاوه بر حقوق مبنا ( حقوق اصلي ) مزاياي ديگري هم دريافت مي كنند مانند حق اولاد ، حق مسكن ، خواربار ، جذب ، سختي شرايط كار ، ماموريت ، اضافه كار و به مزايايي كه هر ماهه كارگر از كارفرما دريافت مي كند مزاياي مستمر مي گويند و مواردي كه هميشگي نيست و بستگي به موقعيت وشرايط خاص دارد، مزاياي غير مستمري مي گويند.

2-2- مزد يا حقوق چيست ؟

مزد ثابت عبارت  است از مجموع مزد شغل و مزاياي ثابت پرداختي به تبع شغل ، در كارگاههايي كه داراي طرح طبقهيندي و ارزيابي مشاغل نيستند . منور از مزاياي ثابت پرداختي به تبع شغل مزاايي است كه بر حسب ماهيت شغل يا محيط كار و براي ترميم مزد در ساعات عادي كار پرداخت مي گردد از قبيل  مزاياي سختي كار ، مزاياي سرپرستي ، فوق العاد شغل ، و ولي مزاياي رفاهي و انگيزه هاي از قبيل كمك هزينه مسكن ، خواربار ، حق اولاد ، پاداش افزايش توليد و سود سالانه جزء مزد ثابت و مزد مبنا محسوب نمي شود.

مزد ممكن است بر اساس قرارداد روزانه يا هفتگي يا 15 روز يكبار پرداخت شود ، اگر پرداخت مزد ب صورت ماهيانه باشد حقوق مي گويند. در ماههاي سي و يك روزه حقوق و مزايا بر اساس سي و يك روز پرداخت مي شود . حقو.ق و دستمزد مشمول بمه تامين اجتماعي و ماليات مي باشند و ماليات آن بر اساس جدول مالياتي حقوق كه هر ساله با پريب سال جاري اعلام مي شود محاسبه مي شود.

3-2- مدت كار و مدت اضافه كاري چيست ؟

ساعات كار عادي كارگر 8 ساعت در شبانه روز يا 44 ساعت يا 176 ساعت در ماه مي باشد . طبق ماده 59 قانون كار و تامين اجتماعي ارجاع كار اضافي به كارگر زماني مجاز است كه شرايط زير را داشته باشد.

الف: موافقت كارگر

ب: پرداخت 40% اضافه بر مزد هر ساعت كار عادي

ضمنا ساعات اضافه كاري كارگر از 4 ساعت نبايد ، بيشتر مگر در مواردي استثنايي با توافق كارگر اگر كارگري بيش از 44 ساعت در هفته يا 176 ساعت در ماه كار كند ان ساعات اضافي به عنوان اضافه كاري محسوب مي شود.

مثال :

اگر كارگري در يك هفته 64 ساعت كار كرده باشد و نرخ دستمزد ساعتي او بر اساس حقوق مبنا 900 ريال باشد . فوق العاده  اضافه كاري و دستمزد استحقاقي آن را محاسبه كنيد.

روش سوم:

اگر كارگري در طي يكماه 189 ساعت كار كرده باشد و حقوق ماهيانه او 92000 ريال باشد.

فوق العاده اضافه كاري  و دستمزد استحقاقي آن را محاسبه كنيد.

ساعات كاري عادي در ماه 176 ساعت يا 24 روز مي باشد.

اگر 176 ساعت را بر تعداد روز هاي كاركرد در ماه يعني (24) تقسيم كنيم ساعات كار يك روز كارگر بدست مي آيد.

 

 

 ساعات كاركرد روزانه كارگر             

يعني يك كارگر در هفته 6 روز و هر روز 33/7 ساعت كار مي كند كه حاصلضرب آن مي شود 44 ساعت در هفته

ساعات كاركرد يك هفته كارگر   

ساعات اضافه كاري

حال اگر حقوق كارگر را بر 30 روز كه همان يكماه حقوق مي باشد تقسيم كنيم حقوق يك روز كارگر بدست مي آيدو اگر يك روز حقوق را بر عدد 33/7 تقسيم كنيم يك ساعت بدست مي آيد و اگر حقوق يك ساعت را در عدد 40/1 ضرب كنيم كل ساعات اضافه كاري  بدست مي آيد و اگر يك ساعت اضافه كاري را در تعداد ساعات اضافه كاري ضرب كنيم كل ساعات اضافه كاري بدست مي آيد و در آخر اگر مبلغ حقوق فرد را با مبلغ كل اضافه كاري جمع كنيم دستمزد استحقاقي بدست مي آيد.

مبلغ يك روز حقوق

مبلغ يك ساعت حقوق

مبلغ يك ساعت اضافه كاري

كل مبلغ اضافه كاري

دستمزد استحقاقي

4-2- نوبت كاري

طبق ماده 55 كار و تامين اجتماعي كار نوبتي عبارت است از كاري كه در طول ماه گردش دارد به نحوي  كه نوبتهاي آن در صبح يا شب واقع مي شود. طبق ماده 56 اگر كارگري نوبت كاري او در صبح و عصر واقع شود 10% و اگر نوبت كاري صبح و عصر و شب قرار گيرد 15% و اگر نوبت كاري صبح و شب يا عصر و شب باشد 5/22% علاوه بر مزد بعنوان فوق العاده نوبت كاري درسافت خواهد كرد.

5-2 - شب كاري

طبق ماده 53 كارهايي كه زمان انجام آن از ساعت 6 بامداد تا 22 باشد كار روز مي گويند و كارهايي كه زمان انجام بين 22 تا 6 بامداد قرار گيرد كار شب گويند. اگر قسمتي از ساعات كار در شب و قسمتي  از ساعات كار در روز باشد كار مختلط گويند. اگر كارگري نوبت كاري نباشد و ساعات كار او بين 22 تا 6 بامداد باشد شب كاري محسوب  مي شود و به ساعات شب كاري او 35% شب كاري علاوه بر ساعات كار عادي او تعلق مي گيرد.

6-2- حق اولاد

حق اولاد سه برابر حداقل مزد روزانه كارگر ساده در مناطق مختلف براي هر فرزند در ماه پرداخت مي شود حق اولاد حداكثر تا دو فرزند بيمه شده پرداخت مي شود مشروط بر آنكه :

1-6-2- بيمه شده حداقل سابقه پرداخت 720 روز كار را داشته باشد.

7-2 - حق خواربار و مسكن

حق خواربار و مسكن مبلغي است كه هر سال توسط هيات دولت تعيين مي شود . حق خواربار و مسكن براي افراد مجرد و متاهل متفاوت است . حق خواربار براي افراد مجرد و متاهل به ترتيب (400 ،800) ريال و حق مسكن به ترتيب (8000،12000) ريال مي باشد. حق خواربار و مسكن مشمول بيمه و ماليات مي شوند.

9-2- اياب و ذهاب و كمكهاي غير نقدي

كارفرما در صورت دوري كارگاه و عدم تكافوي وسيله نقليه عمومي بايستي براي رفت و بر گشت كاركنان خود وسيله نقليه مناسب در اختيار آنها قرار دهد يا هزينه رفت و برگشت آنها را پرداخت كند.  ارزش مزاياي غير نقدي مستمر مانند غذا و پوشاك و نظاير آنها طبق آيين نامه اي كه به پيشنهاد هيات مديره به تصويب شوراي عالي خواهد رسيد بطور مقطوع تعيين مي گردد.

10-2- تعطيلات و مرخصي ها

كارگران 6 روز هفته را كار مي كنند و روز جمعه تعطيلي هفتگي انها با استفاده از مزد مي باشد . در صورتي كه روز هاي هفته كمتر از شش روز باشد مزد روز تعطيل هفتگي يك ششم مجموع مزد دريافتي كارگر در روزهاي كاركرد خواهد بود علاوه بر تعطيلات رسمي روز كارگر جزء تعطيلات رسمي محسوب مي شود. كارگري كه روز جمعه كار كند در مقابل عدم ستفاده از تعطيلي روز جمعه 40% اضافه بر مزد دريافت خواهد كرد.

مرخصي استحقاقي كارگران با احتساب 4 روز جمعه جمعا يك ماه مي باشد و ساير روزهاي تعطيل جزء ايام مرخصي محسوب نمي شود . براي كار كمتر از يك سال مرخصي استحقاقي به نسبت كاركرد محاسبه مي شود. طبق ماده 65 قانون كار و تامين اجتماعي مرخصي سالانه كارگراني كه به كارهاي سخت و زيان آور اشتغال دارند 5 هفته مي باشد كه در دو نوبت و در پايان هر شش ماه صورت مي گيرد . كارگران بيش از 9 روز از مرخصي را نمي توانند ذخيره كنند.

كارگران در موارد زير حق برخورداري از سه روز مرخصي با استفاده از مزد را دارند.

الف: ازدواج دائم

ب: فوت همسر ، پدر ، مادر و فرزندان

مدت مرخصي استعلاجي كه به تاييد سازمان تامين اجتماعي رسيده باشد جزء سوابق كار و بازنشستگي كارگر محسوب مي شوند.

11-2-عيدي و پاداش پايان سال

عيدي عبارت است از مبلغي كه هر ساله توسط هيات دولت بر اساس حقوق و دستمزد كارگران تعيين مي گردد و براي پرداخت عيدي سقفي را قرار مي دهد كه از مبلغ عيدي تعيين شده ميلغ 100000ريال از ماليات معاف و مابقي آن مشمول ماليات مي باشد.

12-2- كسور قانوني چيست ؟

كسور قانوني وجوهي هستند كه كارفرما ها موظفند هر ماهه از حقوق كارگران كسر كنند سازمانهاي مربوطه ارسال نمايند . كسور قانوني شامل:

الف- ماليات حقوق و مزاياي كارگران

ب- حق بيمه هاي اجتماعي

بدهي كارگر به صندوق اجرا( اجرائيات)

1-12-2- ماليات

ماليات يكي از كسور قانوني مي باشد كه توسط كارفرما از حقوق - اضافه كاري - حق اولاد- خواربار و مسكن و مزاياي ديگري كه مشمول ماليات مي شود هر ماهه كسر مس گردد و به حوزه مالياتي محل پرداخت مي گردد.

2-12-2 - حق بيمه هاي اجتماعي

يكي ديگر از كسور قانوني حق بيمه هاي تامين اجتماعي مي باشند كه هر ماهه توسط كارفرما  از حقوق و مزاياي مشمول بيمه كارگر كسر مي كند، حق بيمه تامين اجتماعي سهم كارگر كه از حقوق ناخالص او كسر مي شود 7% مي باشد و علاوه بر اين كارفرما بايستي 20% از حقوق ناخالص كارگر را به عنوان سهم كارفرما و 3% به عنوان بيمه بيكاري از طرف خودش هزينه كند بدين معني كه فقط 7% ماهيانه از حقوق ناخالص كارگر كسر مي شود و 20% و 3% را كارفرما خودش پرداخت مي كند.

مجموع درصد هاي فوق الذكر كه 30 درصد مي باشد هر ماهه در فرم بيمه درج مي شود و به همراه چك مربوطه به سازمان تامين اجتماعي  ارسال مي گردد . فرم بيمه در صفحات بعد توضيح داده مي شود.

علاوه بر سهم كارگر (7%) و سهم كارفرما (20%) و سهم بيمه بيكاري (3%) ، دولت هم (3%)تحت عنوان سهم مشاركت دولت به سازمان تامين اجتماعي پرداخت مي كند و سازمان تامين اجتماعي در قبال  اين پرداخت ها كارگران را تحت پوشش خود دارد و به آنها خدمات ارائه مي دهد كه به شرح زير مي باشد.

1-2-12-2- دفترچه بيمه

هر كارگر و افرادي كه تحت تكفل او باشند يك دفتر چه اختصاصي تامين اجتماعي دارزند كه در زمان مراجعه ه پزشك و بستري شدن در بيمارستان از آن استفاه مي كنند و زمان پرداخت حق ويزيت و دريافت دارو از داروخانه درصدي ز ان مبلغ تعيين شده را پرداخت مي كنند.

13-2- صورت دستمزد ( حقوق و مزايا ) چيست ؟

صورت دستمزد همان فرم بيمه است كه هر ماهه پس از پرداخت حقوق توسط حسابدار حقوق و دستمزد بر اساس ليست حقوق ماه تنظيم مي شود و پس از مهر و امضاء كارفرما به انضمام چك هاي (20% و3% و7%) به شعبه تامين اجتماعي محل ارسال مي گردد.

14-2- نحوه تنظيم فرم بيمه

ابتدا مشخصات هويتي و كارفرما درج مي شود و بعد از آن مشخصات هويتي كارگر درج مي شود . در قسمتت روزهاي كاركرد ماه تعداد روزهايي كه كارگران كار كرده اند درج مي شود و تاريخ شروع و خاتمه آنها مشخص مي شود ، در قسمت دستمزد و مزاياي حقوق روزانه كارگران و حقوق ماهيانه آنها درج مي شود ، در قسمت حقوق ومزاياي مشمول ، حقوق و مزايايي كه مشمول بيمه مي شود چه مشمول بيمه شود و چه مشمول بيمه نشود در اين قسمت درج مي شود و در ستون حق بيمه بايستي ستوني كه حقوق و مزاياي مشمول بيمه در آن درج شده را در 7% ضرب كنيم و در اين ستون بنويسيم. در ستون ساير كسور مربوط به كسر ماليات حقوق است و ستون مانده قابل پرداخت، مابه التفاوت ستون حقوق و مزاياي مشمول و غير مشمول از ستون حق بيمه و ساير كسور است. بعد از اينكه موارد فوق را براي همه كارگران محاسبه كرديم درقسمت پايين ليست جمع 7% را مي آوريم و در قسمت حق بيمه كارفرما همان مبلغ 20% و در قسمت 3% بيمه بيكاري مبلغ بيمه بيكاري آورده مي شود . تا با چك مربوطه به شعبه بيمه تامين اجتماعي ارسال گردد.

30%=3%+20%+7%

16-2- نحوه محاسبه ماليات حقوق بر اساس جدول مالياتي

كارگران علاوه بر حقوق مبنا مزاياي ديگري هم ماهيانه دريافت مي كنند كه بعضي از آنها مشمول بيمه و ماليات نمي شود و برخي ديگر مشمول مي شود و اين وظيفه كارفرماست كه حقوق و مزاياي مشمول ماليات كارگر را مشخص و ماليات آن را كسر كند . در قسمت معافيت هاي مالياتي مواردي كه مشمول ماليات نمي شوند و يا مزاياي مشمول ماليات را كه بر اساس جدول مالياتي محاسبه مي شوند با ذكر يك مثال توضيح داده مي شود.

هر ساله مبلغ معافيت مالياتي توسط هيات دولت اعلام مي شود و حقوق و مزايايي كه بالاتر از معافيت مي باشند با نرخ هايي كه اعلام شده است ماليات حقوق ومزايا كسر مي گردد.

1-3- قسمت هاي مختلف يك كارگاه يا شركت

كارگاهها و موسسات داراي قسمتهاي گوناگوني مي باشند از جمله قسمت توليد، قسمت توزيع و فروش، قسمت اداري، قسمت كارگزيني قسمت زمانسنجي، قسمت برنامه ريزي، قسمت ثبت اوقات كار، قسمت مالي و حسابداري و غيره. اكنون آنچه مورد نظر مي باشد قسمت حسابداري حقوق و دستمزد و قسمتهاي وابسته به آن است. بنابراين پرداخت حقوق و دستمزد به كارگران يا آخر هر هفته يا هر 15 روز يكبار يا ماهيانه مي باشد كه در طي هر پرداخت اتفاقاتي ممكن است صورت بگيرد مثلا كارگر جديد استخدام شود كارگري بازنشسته شود يا كارگري بر اثر بي احتياطي فوت كند، برنامه نوبت كاري يا شب كاري كارگران تغيير كند، ممكن است تعدادي از كارگران غيبت يا تاخير داشته باشند بنابراين همه مواردي كه ذكر شد مربوط به قسمتهايي مي باشند كه بايستي اطلاعات آنها براي پرداخت حقوق كاركنان به قسمت حقوق و دستمزد ارسال گردد تا پرداخت حقوق بدور از هر اشتباهي صورت گيرد.

اكنون هر يك از قسمتهايي كه با قسمت حقوق و دستمزد در ارتباطند بيان مي شود.

1-1-3- قسمت كارگزيني:

قسمت كارگزيني در زمينه تهيه و تدوين يا اصلاح دستوراتلعملها و يا آئين نامه هاي  استخدامي و فرمهاي پرسنلي  كه با فژقانون كار و تامين اجتماعي منطبق است فعاليت مي كند و وظيفه دارد هر گونه تغيير و تحولي در ايين نامه ها و دستورالعمل ها  صورت گرفت به قسمت حسابداري حقوق و دستمزد ارسال نمايد و قسمت حسابداري حقوق و دستمزد را كنترل كند.

3-1-3- قسمت ثبت اوقات كار

در قسمت ثبت اوقات كار هر يك از كارگران داراي كارت حضور و غياب هساتند كه زمان ورود  و خروج آنها با ان مشخص مي شود و يا اگر كارگري بيشتر از ساعات كاري عادي كار كند  ساعات اضافه كاري او بوسيله اين كارت مشخص مي شود . وظيفه اين قسمت است كه اطلاعات مربوط به ورود و خروج و غيبت و مرخصي و تاخير را به قسمت حقوق و دستمزد ارسال نمايد تا در ليست حقوق و دستمزد درج شود تا به كارگران به نسبت كاركرد حقوق پرداخت شود تا در اين بين حق كارگر يا كارفرما ضايع نشود.

3-3 - ليست حقوق چگونه تنظيم مي شود؟

وقتي كه اطلاعات مربوط به حقوق و دستمزد از قسمتهاي وابسته به دايره حسابداري حقوق و دستمزد  ازرسال شد وظيفه حسابدار  حقوق و دستمزد  است كه همه موارد را به تفكيك محاسبه كند و در ليست حقوق در محل مخصوص درج كند كه اين كار بسيار مشكل و طاقت فرسا مي باشد  كه حقوق ، اضافه كار ، ماموريت و نوبت كاري همه كارگران را محاسبه كند و در ليست حقوق درج كند ولي خوشبختانه امروزه رايانه كارها را راحت تر كرده است بدين صورت كه كاربر فقط اطلاعات را وارد سيستم مي كند و رايانه تمامي محاسبات را دقيق انجام مي دهد و در ليست حقوق جايگزين مي كند . اكنون به توضيحات تكميلي ليست حقوق مي پردازيم.

ليست حقوق فرمي است كه داراي مشخصات هويتي كارگران و مشخصات حقوقي انهاست كه مي بايست توسط حسابدار حقوق و دستمزد حقوق مبنا و مبلغ اضافه كاري پس از محاسبات ساعات اضافه كاري و مزاياي مستمر و غير مستمر در ان درج شود و در ستون حقوق و مزاياي مشمول بيمه  حقوق و مزايايي كه بيمه به آن تعلق مي گيرد جمع مي شود و در ستون حقوق و مزاياي مشمول ماليات مواردي كه مشمول ماليات مي شود جمع مي شود و ستوني كه مربوط به بيمه سهم كارگر مي شود از حقوق و مزاياي مشمول ماليات ، ماليات گرفته مي شود و در ان ستون درج مي شود و در نهايت كسور قانوني و توافقي و مزاياي ناخالص كسر مي شود و مبلغ بدست آمده خالص پرداختي مي باشد  كه به كارگران پرداخت مي شود.

در كارگاههاي توليدي براي ساخت يك محصول  غير از قسمت توليد و ساخت قسمتهاي ديگري هم وجود دارد كه با هماهنگي همه انها يك محصول آماده ارائه به بازار مي شود . بنابراين در يك كارگاه كارگراني هستند كه مستقيما در زمينه ساخت محصول فعاليت مي كنند ولي بعضي از كارگران مستقيما در ساخت يك محول دخالت ندارد. بلكه فعاليت انها به صورت جانبي مي باشد . مثل كارگران قسمت اداري ، توزيع و فروش ، نگهباني و قسمت سرپرستي و كه به طور غير مستقيم در ساخت محصول فعاليت مي كنند . كارگراني كه مستقيما در زمينه ساخت محصول فعاليت مي كنند . دستمزدي كه به انها پرداخت مي شود دستمزد مستقيم مي گويند. مثل دستمزد جوشكار در كارخانه ماشين سازي ، و كارگراني كه مستقيما در ساخت محصول فعاليت نداشته اند دستمزدي كه به آها پرداخت مي شود دستمزد غير مستقيم مي گويند.

مثل دستمزد نگهبان كارخانه ماشين سازي و يا دستمزد سرپرست در كارخانه و دستمزد توليدي عبارت است از وجوهي  كه براي كار انجام شده توليدي در يك مدت معين پرداخت شود ، بنابر اين دستمزد اگر به صورت مستقيم پرداخت شود روي بهاي تمام شده محصول اثر مي گذارد و كاهش و ثابت نگه داشتن بهاي تمام شده به دو طريق امكان پذير است.

1-4- روش هاي پرداخت حقوق در واحدهاي توليدي

1-روز مزد

2-كارمزد

3-سهيم كردن كارگران در سود

4-روش طرح هاي تشويقي

1-1-4- روز مزد و كارمزد

روزمزد بدين صورت است كه كارگر روزي كه سر كار حاضر باشد دستمزد خود را دريافت كند و در مقابل 8 ساعت كار عادي دستمزدي كه تعيين شده است دريافت مي كند و چنانچه مزد بر اساس ميزان انجام كار يا محصول توليد شده باشد كارمزد گويند.

3-4-مرخصي استعلاجي چيست ؟

طبق ماده 64 قانون كار مرخصي ساليانه كارگران با استفاده از مزد و احتساب چهار جمعه جمعا يك ماه مي باشد و مرخصي سالانه كارگراني كه به كارهاي سخت و زيان اور مشغول هستند طبق ماده 65 قانون كار 5 هفته مي باشد در دو نوبت و پايان هر شش ماه . بنابر اين كارگران طبق قاانون مي توانند يك ماه مرخصبي بروند و حقوق و دستمزد دريافت كنند بدين معني كه در قبال كار انجام نداده حقوق و دستمزد خود را دريافت مي كنند و اين هزينه اي مضاعف بر دوش كارفرمايان مي باشد . بنابر اين  انها در ابتداي سال مبلغ كل مرخصي كارگران را محاسبه مي كنند و در پايان هر ماه كه ليست حقوق تهيه شد هزيتنه حقوق و دستمزد ايام مرخصي سهم آن ماه بحساب كنترل هزينه حقوق و دستمزد بدهكار مي شود و حسا ذخيره دستمزد ايام مرخصي بستانكار مي شود.

7-4- تهيه ليست حقوق در كارگاههاي توليدي

در كارگاههاي توليدي پس از اينكه اطلاعات مربوط ه حقوق و دستمزد كارگران از قسمتهاي كارگزيني و ثبت اوقات كار و زمان سنجي به دايره حسابداري حقوق و دستمزد ارسال گرديد . حسابدار حقوق و دستمزد به محاسبات حقوق و اضافه كاري و نوبت كاري و شيفت كاري و مي پردازند و محاسبات انجام شده را در ليست حقوق درج مي كند و كسورات قانوني و توافقي را محاسبه  و در محل مخصوص انها در ليست درج مي كند و پس از كسر كسور از حقوق و مزاياي دريافتي كارگران مبلغ خالص حقوق پرداختني بدست مي آيدو پس از تنظيم ليست حقوق آنها را در دفاتر ثبت مي نمايد.

1-6- معرفي نرم افزار حقوق و دستمزد

در سالهاي اخير با توجه به توسعه و رشد سيستم هاي سخت افزاري و نرم افزاري كامپيوتر ، استفاده و بكارگيري آن در محاسبه و پرداخت حقوق و دستمزد امري اجتناب ناپذير شده است  خصوصا اينكه بعلت مزاياي متعدد كامپيوتر از قبيل سرعت و دقت محاسبه بالا ، كيفيت مناسب گزارشات و بهبود اندمان كار ، دستگاههاي ذيربط از قبيل سازمان تامين اجتماعي كليه شركتها و كارگاههايي را كه داراي كاركنان قابل توجهي هستند ملزم به بكارگيري سيستم هاي نرم افزاري كامپيوتري نموده است.

2-6- ويژگي هاي نرم افزار حقوق و دستمزد

برخي از ويژگي هاي نرم افزار حقوق و دستمزد آزمايشي ضميمه اين كتاب را مي توان به شرح زير بر شمرد:

1-ثبت اطللاعات پرسنلي و حقوقي ثابت كاركنان

2-امكان تعريف مزاياي ماهانه پرسنل از قبيل : اضافه كار ، ماموريت ، پاداش ، سنوات ، عيدي ، پرداخت موقت و غيره.

3-تعريف و تعيين كسورات بدهي ، وام جريمه و غيبت و امثالهم.

4-تعريف و تعيين پارامتر هاي متغير حقوقي براي هر سال مطابق قانون كار مثل حداقل دستمزد روزانه و ماهانه ، حق مسكن ، حق خواربار ، بن و غيره.

5-تعريف جدول كسورات ماليات حقوق ، مطابق ضوابط وزارت امور اقتصادي و دارائي

6-تعريف و تعيين فيلدهاي فيش هاي حقوقي و تعريف ضرائب مالياتي و شمول كسورات بيمه آنها

7-محاسبه  و تعيين حقوق و مزاياي كاركنان مطابق ضوابط  و مقررات قانون كار.

8-تهيه و استخراج ديسكت و ليست حقوق و مزايا مطابق با سيستم سازمان تامين اجتماعي.

9-تهيه و استخراج ديسكت و ليست حقوق و مزاياي پرسنل جهت ارائه به حساب هاي بانكي آنان در بانك رفاه كارگران.

10-        تهيه فيش حقوقي كاركنان.

11-        تهيه و استخراج گزارشات و ليست هاي متنوع مورد نياز.

12-        ساير امكانات جانبي مثل تعريف و تغيير رمز عبور ، ماشين حساب و غيره.

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 08 شهریور 1393 ساعت: 17:48 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,
نظرات(0)

معرفی شغل قضاوت

بازديد: 1193

 

 

سایت فروشگاه علمی اسمان تقدیم میکند :

آشنايي با شغل قضاوت

1- عنوان شغل :

قضاوت

2- تعريف شغل :

مجموعهاي از مهارتها و قابليتهاي فردي جهت حل منازعات و در گيريها و مشكلات جامعه

3- شرح وظايف اصلي شغل قضاوت :

حل منازعات و درگيريهاي جامعه مانند : مشكلات خانوادگي . بدهكاري يا طلبكاري افراد يا و همكاري با نظام سياسي جهت برقراري آرامش .

4- اهميت و ضرورت شغل قضاوت :

بايد گفت : زندگي اجتماعي انسان خواه نا خواه باعث بروز اختلافاتي مي شود كه براي حل اين اختلافات افراد به قاضي مراجعه مي كنند و در مورد اهميت آن نيز همين بحث كه قضاوت را شغل انبياء و اولياء است .

5- مدارك تحصيلي لازم براي احراز شغل قضاوت :

 ليسانس حقوق و يا فقه ومباني حقوق اسلامي از دانشگاهها و يا تحصيلات      حوضه اي

6- مهارتها ، تجارب و دوره هاي آموزشي ويژه براي احراز شغل:

به علاوه بر داشتن يكي از مدازك تحصيلي بالا قبولي در امتحان ورودي و گذراندن يكسال دوره اي كار آموزي نيز از ضروريات اين شغل است.

7-خصوصيات جسمي و تواناييهاي بدني لازم براي انجام شغل قضاوت :

براي قضاوت بايد سلامت كامل جسمي و روحي مراعات شود كما اينكه داشتن سلامت جسمي و روحي از ضروريات در انتخاب قاضي است.

8- خصوصيات رواني و توانمنديهاي ذهني لازم براي انجام شغل قضاوت : 

قاضي بايد فردي تيز هوش، خوش استنباط ، آگاه به مسائل اجتماعي بوده و به علاوه به امر قضاوت علاقه ذاتي داشته باشد .

        9 - محلهاي اشتغال و استخدام قضاوت :

     قوه قضائيه جمهوري اسلامي ايران

      10- شرايط ارتقاء در شغل قضاوت:

 سابقه خدمت ، داشتن تجربيات علمي و عملي ، صداقت و درستكاري و حسن شهرت .

11- نحوه استخدام و ورود به شغل قضاوت :

داشتن مدارك تحصيلي ليسانس حقوق و يا فقه و مباني حقوق اسلام قبولي در امتحان ورودي طي مراحل گزينش و مصاحبه و گذراندن يك سال دوره كار آموزي

12 آينده شغل :

از نظر اقتصادي :

 در كشور ما علي رغم اهميتي كه دين اسلام براي شغل قضاوت در نظر گرفته است متاسفانه از نظر اقتصادي و تامين معيشت رسيدگي كافي نمي شود .

از نظر اجتماعي :

قاضي در اجتماع داراي احترام ويژه اي است و مردم با ديد محترمانه به قاضي مي نگرند .

13 مراحل و جريان يك روز عادي براي شغل قضاوت :

طرح پرونده استنطاق اظهارات طرفين پرونده توجه به دلايل و مدارك آنان و در نهايت صدور حكم و مراحل تشكيل تا ختم پرونده

14 توصيه و پيشنهاد لازم براي داوطلبان ورود به اين رشته :

توصيه مي شود كساني كه داوطلب اين شغل شوند كه در درجه اول علاقه به كار قضاوت داشته باشند و در ثاني با درك كامل از اهميت آن خطراتي كه بازي را در بر گرفته در اين راه گام نهند و ثالثا توجه به مسائل مادي دنيا نداشته باشند .

 

 

سایت فروشگاه علمی اسمان تقدیم میکند

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 08 شهریور 1393 ساعت: 17:42 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره مودم و طریقه کارکرد ان

بازديد: 915

 

تحقیق رایگان از سایت فروشگاه علمی اسمان

تحقیق درباره مودم و طریقه کارکرد ان

امروزه،ارتباطات از ضروریات زندگی است.هم اکنون اینترنت با رشدی بسیار سریع و با استفاد از فن آوری ارتباطات موجب به دنیا آمدن چندین صنعت جدید نیز شده است .

کلید برقراری ارتباطات کامپیوتری خوب ،به ویژه نوع راه دور آن ،مودم است . این وسیله کوچک هر کامپیوتری را به کامپیوتری دیگر که فاصله زیاد با یکدیگر دارند مرتبط کند.

ارتباطات با مودم از طریق یک یا دو نوع تماس حاصل می شود: کابل تلفن یا سیگنالهای نوری. این وسایل کامپیوتر شما را از طریق نرم افزارهای مختلف به سایر نقاط جهان وصل می کنند. می توانید از مودم برای ارسال پیامهای تایپ شده به اشخاص دیگر بهره بگیرید ( پست الکترونیک) ، پیامهای خود را به صورت اطلاعیه به گروهی از مردم برسانید ، مقادیر هنگفبی از اطلاعات را روی اینترنت ببینید و آنها را چاپ کنید، فکس بفرستید و دریافت کنید، و حتی کاری کنید که به تلفنهایتان پاسخ بدهد. این خدمات پیشرفته ی ارتباطاتی که مودم فراهم می کند می تواند زندگی را ساده تر کند، اما باید دانست که از کجا باید شروع کرد. از اول شروع می کنیم.

کلمه ی « مودم » از حروف اول دو اصطلاح کاملا فنی گرفته شده است:Modulation (به معنی مد گردانی) و DEModulation ( به معنی وامد گردانی). داده هایی که یک کامپیوتر می فرستد در اصل سیگنالهایی رقمی (دیجیتال) هستند. مودم داده های کامپیوتری را به صورت نواهایی صوتی در می آورد( عمل مد گردانی مودم) تا بتوانند از طریق خطوط تلفن آنالوگ، سیگنالهای آنالوگ را حمل نی کنند، چنین سیگنالهایی را با طول موج اندازه گیری می کنند.) در پی آن مودم واقع در کامپیوتر مقصد سیگنالهای دیجیتالی در می آورد که کامپیوتر می تواند آنها را بخواند (عمل وامد گردانی مودم).

مودمها دو نوعند:

وقتی بخواهید مودم بخرید، در خواهید یافت که انواعی از مودم را برای پی سی های رومیزی می فروشند و انواعی دیگر را برای پی سی هان کیفی. ابتدا روی مودمهایی بحث می کنیم که رای پی سی های رومیزی طراحی شده اند. دو نوع مودم عرضه می شود که به مودمهای داخلی و مودمهای خارحی شهرت یافته اند . مودمهای داخلی تخته مدارهایی هستند که وارد شکاف گگسترش داخل جعبه ی کامپیوتر می شوند. اکثر کامپیو ترهایی که در حال حاضر فروخته می شوند دارای مودم داخلی هستند، بنابراین تنها کاری که برای به کار انداختن مودم باید انجام دهید وصل کردن سیم تلفن به فیش اتصال واقع در پشت جعبه ی کامپیوترتان است .

مودمهای خارجی درون جعبه هایی مجزا از جعبه ی کامپیوتر قرار می گیرند. ای جهبه ها معمولا کوچکتر از تلفن هستند و می توانند هم با کامپیوتر های رومیزی به کار بروند و هم با کامپیوترهای کیفی و کتابی. روی جعبه ی این نوع مودمها چراغهایی وجود دارد که کار کردن مودم یا وجود اشکال در آن را به درگاه COM ( در گاه سریال نیز گفته می شود ) وصل کرد که در پشت جعبه ی کامپیوتر قرار دارد. ( بسیاری از مودمهای خارجی آراپتور برق دارند که باید سیم آنهارا نیز به برق وصل کرد.) مودمهای داخلی نیز یک درگاه COM را به کار می گیرند، اما خودشان آن را فراهم می کنند و نیازی نیست که از دز گاه COM پشت جعبه ی کامپیوتر استفاده کنند.

پیش از آن که مطلب مودمها را ادامه دهیم نکته ای را به اجمال درباره ی در گاههای COM می گوییم . بعضی از وسایل سخت افزاری به ارتباط با کامپیوتر نیاز دارند، این وسایل از درگاه (port) برای ارتباط با کامپیوتر تهره می گیرند. COM علامت اختصاری COMmunication به معنی « ارتباطات» است وقتی می گوییم درگاه سریال، منظور آن است که نحوه ی ارتباط کامپیوتر با وسیله ی جانبی از طریق رابط سریال و به صورت سریال (پیاپی) انجام می گیرد. بسیاری از پی سی ها می توانند چهار درگاه COM داشته باشند، اما یسیتم عامل نمی تواند COM1 را از COM3 تمیز بدهد( و همینطور COM2 را از COM4 ). این مسئله وقتی که دو وسیله ی سخت افزاری ، مثلا مودم و پویشگر بخواهند به طور همزمان از این درگاهها بهره بگیرند موجب دردسر می شود.

تنها را جلوگیری از این مسئله از طریق نرم افزاری است که هر دو وسیله سخت افزاری را می تواند تشخیص بدهد و با آنها جفت و جور است. در اکثر مواقع ، نرم افزار هنگام نصب وسیله ی جانبی می تواند درگاه COM استفاده نشده را بیابد. با این همه گاهی برخورد پیش می آید و خودتان باید مسئله را حل کنید.

حال دوباره به بحث مودمها بر می گردیم . هم انواع داخلی و هم انواع خارجی مودمها سوئیچهای خاصی به نام DIP دارند که پارامترهای مودم را کنترل می کند. این موئیچها به حالت روشن یا خاموش میزان می شوند. پیش تنظیم کارخانه معمولا مطابق تنظیم مورد نیز کامپیوتر است. اما اگر چنین تنظیمی در امور دیگر مداخله ی بیجا کند لازم است که به دفتر چه ی راهنمای مودم مراجعه کنید و دستور العملهای لازم برای تغییر حالت سوئیچها را بیابید و به کار ببندید.

کسانی که کامپیوتر کتابی دارند از نوع سوم مودمها می توانند بهره بگیدند: پی سی کارت (PC Card) مودمی (پی سی کارت وسیله ای به اندازه یک کارت شناسایی است که یک وسیله ای به اندازه ی یک کارت شناسایی است که یک وسیله ی جانبی را از طریق شکاف تعبیه شده در کامپیوتر کتابی وصل می کند.)در اصل این نوع مودم را نیز می توان مودم خارجی نامید زیرا قطعه ای جدا از سخت افزار کامپیوتر است.

کدام مودم برای شما بهتر است؟مانند هر چیز دیگری اینها نیز هر کدام مزایا و معایب خاصی دارند.اما یک نکته ی مهم را به خاطر داشته باشید:قطعات و وسایل سخت افزاری معمولا پس از یکی دو سال از رده خارج میشوند و انواع جدیدترین و قدرتمندتر ار راه می رسند.از ارتقا دادن مودم های خارجی بسیار ساده تر از ارتقا دادن مودم های داخلی است.

ضمنا مودم خارجی یک حسن دیگر دارد ،آن را می توانید برای چند کامپیوتر به کار ببرید، هروقت بخواهید روی کامپیوتر دیگر مودم داشته باشید کافی است مودم را از کامپیوتر قبلی قطع کنید وبه کامپیوتر جدید وصل کنید.اما مودم داخلی یک حسن بزرگ دارد و آن این که میزتان را شلوغ و در ضمن درگاه سریال پشت جعبه کامپیوتر را اشغال نمی کند.

سرعت عمل:

سرعت احتمالا مهمترین خصوصیت هر مودمی است.سرعت مودم را بر حسب ((بیت در ثانیه ))یا bps می سنجند،که مقدار داده هایی است که در یک ثانیه می تواند ارسال شود.(البته بیشتر کیلو بیت در ثانیه یا Kbps معمول است.)

حداکثر سرعت مودمهای دو طرف ارتباط حتما نباید مساوی باشند،اما اگر چنین باشد بهتر است.دو مودم برای برقراری ارتباط نوعی تبادل پیام مشهور به ((تایید گیری)) یا handshake دارند .سرعت انتقال داده ها طی عملیات تایید گیری بر اساس سرعت مودم آهسته تر تعیین می شود.به عنوان مثال،اگر مودم آهسته تر تعیین می شود.

به عنوان مثال،اگر مودم شما سرعت 28000 بیت در ثانیه و مودم طرف مقابل سرعت 14000 بیت در ثانیه داشته باشد عملیات انتقال داده ها با سرعت 14000 بیت در ثانیه روی می دهد.در حال حاضر مودم های 28 کیلو بیت در ثانیه بسیار به کار می رود،ولی مودمهای 56,33.3 کیلویی نیز به بازار عرضه شده است.

واحدهای دیگری نیز برای اندازه گیری سرعت مودم ها وجود دارد. یکی از آنها سرعت باد (baud rate)است که غالبا به طور نادرست به کار می رود. داده هایی که بین کامپیوتر نقل و انتقال می یابد از طریق یک رشته تپ(پالس) به جلو و عقب حمل می شود.

هر پالس یک باد است وهر باد بسته ای (packet) با تعداد خاصی از بیتهاست.به عنوان مثال ،سرعت باد 1200 ( یعنی 1200 پالس در ثانیه) که هر باد آن بسته ای 8 بیتی باشد معادل سرعت انتقال داده ای 9600 بیت در ثانیه است. با آن که ممکن است در جاهای دیگر این دو واحد اندازه گیری را به طور یکسان به کار ببرند، در این مقاله همواره سرعت مودم را بر حسب بیت در ثانیه ذکر می کنیم.

مودمها برای برقراری ارتباطات پایدار و در بالاترین سرعت، از چند نوع قرار داد (پروتوکل) یا قوانین جاده های مخابراتی بهره می گیرند. این قرار دادها در صنعت مودم سازی استاندارد شده است. با این همه ، برای انواع مختلف ارتباطات قرار دادهای مختلفی وضع شده است. در اینجا متداولترین قرار دادها و منظور از آنها را به اجمال بررسی می کنیم.

مودمها برای افزایش سرعت انتقال داده ها باید فشرده سازی داده ها را پشتیبانی کنند . فشرده سازی داده ها از طریق مودم به وسیله ی حذف زوائد یا جایگزین کردن چند کاراکتر به جای تعداد بسیار بیشتری کاراکتر انجام می گیرد. این عمل حجم داده ها را پیش از انتقال کوچک می کند ، یعنی تعداد بیتهای کمتری انتقال می یابر و در نتیجه سرعت انتقال بالا می رود. در اکثر مواقع تنظیمهای مربوط به فشرده سازی را کارخانه ی سازنده ی مودم انجام می دهد در نتیجه شما نباید نگران پروتوکلهای مربوط به فشرده سازی باشید.

این که داده ها به سرعت انتقال یابند بسیار مهم است ، اما مهمتر از آن انتقال بدون خطا است. پروتوکلهایی نیز برای تصحیح خطا  وضع شده است که همگام با فشرده سازی داده ها کار می کند. بدین منظور داده ها به صورت بلوک بلوک شکسته می شوند. سه پروتوکل پر استفاده ZMODEM , YMODEM , XMODEM نام دارند و اساسا قواعد انتقال داده ها هستند.

بلوکهای XMODEM به صورت بلوکهای128 بایتی و بلوکهای YMODEM هد کدام1024 بایتی هستند. روش YMODEM داده ها را سریعتر اما XMODEM داده ها را برون خطا انتقال می دهد.

ZMODEM داده ها را در دسته های بزرگ انتقال می دهد؛ اگر بخشی از داده ها ارسا و ناگهان ارتباط قطع شود ، این پروتوکل می تواند بعدا بقیه ی داده ها را بفرستد و لازم نیست که از نو همه ی داده ها اسال شود این پروتوکل برای فایلهای بزرگ بسیار خوب عمل می کند.

از تنظیمهای متداول دیگر که ممکن است لازم باشد انجام دهید تعیین بیت پریتی (Parity) و بیت توقف (Stop bit) است . پریتی یک روش ساده ی تصحیح خطا و بیتی اضافی در انتهای حد هفت بیت از داده هاست. این بیت به کامپیوتر امکان می دهد که تایید کند که داده ها درست دسیده اید یا خید. این روش ساده برین شکل وارسی خطا است و با پیشرفت فشرده سازی داده ها و کاربرد گزینه های   YMODEM,XMODEM یا ZMODEM استفاده از آن منسوخ شده است. در نتیجه ، تنظیم معمول پریتی باید None باشد. بیتهای توقف نشان می دهند که مودم ارسال داده ها را متوقف کرده است و منتظر پاسخ از مودم گیرنده است . مورد استفاره ی این بیتها در مواردی است که شما مطمئن نیستید که یک فایل مشخص در چه مدت زمانی از یک کامپیوتر به کامپیوتر دیگر انتقال خواهد یافت. برای این که دو کامپیوتر ارتباط برقرار کنند لازم است که تنظیمهای قرار دادی یکسانی داشته باشند. این قرار دادها در زمان تایید گیری بررسی می شوند و اگر مطابق نباشند ازتباط برقرار نمی شود.

کنترل جریان (flow  control) تنظیمی دیگر است که در تعیین سرعت انتقال داده ها کمک میکند .(یکسان بودن این پارامتردر هر دو پی سی طرف ارتباط ضروری نیست.)این پارامتر شبیه بیتهای توقف است،ولی کنترل جریان با سرعتی سر و کار دارد که در آن کامپیوتر شما داده ها را به مودم می فرستد،اطلاعاتی را که به مودم فرستاده شده تنظیم می کند و وقتی داده ها ار ظرفیت حافظه میانگیر (buffer)داده های مودم فراتر برود جریان ارسال را متوقف میکند.(حافظه ی میانگیر داده ها را ذخیره می کند و بر اساس سرعت مودم داده ها را برای ارسال به مودم می دهد.)

اکثر مودم ها امکان تنظیم شماره گیری نواختی یاتون (tone  dialing)یا شماره گیری تپی یا پالس(pulse)را نیز فراهم میکنند .وقتی مودم عملیات اولیه ی شماره گیری را انجام میدهد می تواند  از طریق بلند گوی پی سی ،تون شماره گیری یا صدای شماره گیری و همچنین و موقع تایید گیری تونی دیگر را بشنوید.این صدا علاوه بر آن که برقرای ارتباط را به شما تفهیم می کند این نکته را نیز می گوید که مودمتان روی تون میزان شده استیا روی پالس.

همچنین موقع قطع ارتباط نیز صدایی را خواهید شنید.البته،صدا وقتی هست که بلند گوی مودمتان در حالت روشن باشد،که معمولا تنظیمی از قبل و توسط کارخانه است.

چطور می توانی بلند گو را خاموش کنید؟مودم یک قطعه سخت افزاری از کامپیوتر استو پیش از برقرای ارتباط با کامپیوتری دیگر،باید رابطه ی کامپیوتربا مودم خودش برقرار شود.این ارتباط به کمک یک رشته فرمان مشهور به فرمانهای AT حاصل می شود.

این فرمانها در بر گیرنده ی همه ی تکالیفی است که مودم باید انجام دهد،مانند استفاده از شماره گیری تونی یا پالسی،یا روشن یا خاموش بودن بلند گو و غیره.دفتر چه راهنمای مودم حاوی جدولی از فرمانهای AT و نحوه ی استفاده از آنهاست.(فرمانهای AT در مودم های مختلف دارای تفاوت های جزئی هستند،از همین روی،دفتر چه راهنمای مودم خود را هیچ گاه دور نیندازید.)با این همه ،اکثر برنامه های نرم افزاری ارتباطی و اینترنت که امروزه عرضه می شود تکالیف مودم را با فعال شدن گزینه های منو انجام می دهند،در نتیجه هرگز نیازی به فرمانهای پیچیده و دشوار AT ندارید.

مودمها امکانات فکس را هم دارند:

 تا چند سال پیش، از مودمها فقط برای انتقال فایلهای داده ای بهره می گرفتند . امروزه، مودمها عملیات دیگر ارتباطی را نیز انجام می دهند که متداولترین آنها امکانات فکس شدن مودم است.                                

فاکس /مودم،در بیشتر موارد،با دو سرعت توصیف می شود یکی برای انتقال داده ها ودیگری برای انتقال فاکس .سرعت فکس به طور معمول آهسته تر از سرعت مودم است ومعمولا به عنوان سرعت دوم روی جعبه ی بسته بندی فاکس/مودم نوشته می شود (به عنوان مثال28800/14400 ) . استفاده از فاکس/مودم چند مزیت نسبت به دستگاههای فکس معمولی دارد. به عنوان مثال ، از کاغذ کمتری استفاده می کنید زیرا مجبور نیستید که سندی را که می خواهید فکس کنید به چاپ برسانید.

همچنین می توانید شماره گیری تلفنهای خود را به وسیله ی مودم انجام دهید. بسیاری از برنامه های دفتر چه تلفن به شما امکان می دهند که شماره تلفنی را از فهرست شماره تلفنها بیابید و از مودم بخواهید که شماره را بگیرد. سپس می توانید با استفاده از بلند گوهای کامپیوتر خود پاسخ را بشنوید و گوشی تلفن را بردارید و صحبت کنید.

از خصوصیات پیشرفته ی دیگر که بسیاری از مودمها فراهم می کنند پست صوتی و فاکس-طبق تقاضاست. چندین برنامه ی نرم افزاری عرضه شده است که به شما امکان می دهند یک سیستم پست صوتی با استفاده از میکروفون و بلندگوهای کامپیوتر و همچنین مودم برپا کنید. این نرم افزار به مودم دستور می دهد تا به هر تلفنی که زده می شود پاسخ دهد و سپس پیغام از پیش ضبط شده ی شما را پخش کند و از تلفن کننده بخواهد که پیغام خود را بدهد. خصوصیت فاکس-طبق تقاضا به تلفن کنندگان امکان می دهد که اسناد در خواستی خود را به صورت فکس از شماره تلفن شما بگیرند. و وقتی ارتباط خود را سیستم شما قطع کند، مودم به صورت یک ماشین فکس در می آید و اسناد در خواست شده را ارسال می کند.

مودمهای موبایل:

مودمهای بی سیم و موبایل نیز ساخته شده است که می تواند ارتباطی همیشگی را برقرار کند. مودمهای بی سیم در اندازه های مختلف عرضه شده است. بعضی از آنها به اندازه ی تلفن موبایل هستند، آنتنهای کوچکی دارند و به یک درگاه سریال خارجی وصل می شوند. بعضی از آنها به صورت پی سی کارت هستند که آنتن دارند اما خیلی به صورت کوچک و فشرده شده. با این وسایل ، داده ها روی امواج رادیویی انتقال می یابند و می توانید داده ها را هم دریافت و هم ارسال کنید. لازم نیست مودم طرف مقابل هم بی سیم باشد. در واقع با مودمهای بی سیم حتی فکس هم می توانید ارسال کنید.

مجموعه فرمانهای AT :

حتما توجه کرده اید که وقتی برنامه ی ارتباطاتی شماره ای را می گیرد حروفی عجیب و غریب روی صفحه نمایش به نمایش در می آید، این حروف «مجموعه ی فرمان AT» است که ابتدا آن را شرکت Hayes طراحی کرد و بعدها شرکتهای دیگر آن را بر اساس نیازهای خود تکمیل کردند. نرم افزار ارتباطاتی از این حروف برای کنترل مودم بهره می گیرد. متاسفانه ، مجموعه فرمان ATی استانداردی وجود ندارد. هر یک از سازندگان مودم فرمانهای مورد نیاز برای فعال کردن خصوصیات مودمشان را خودشان خلق می کنند. بنابراین، یادتان باشد که دفترچه ی راهنمای مودم خود را که حاوی این فرمانهاست دور نیندازند. برنامه های ارتباطی خوب لایه ای می سازند که مجموعه فرمانAT از نظر شما پنهان باشد. با این همه ، بهتر است چند فرمان اساسی را بفهمید. اگر وارد حالت ترمینال شوید ( بعضی برنامه های ارتباطی ممکن است چنین اجازه ای ندهند) ، می توانید فرمانهان AT را وارد کنید( باز هم می گوییم آن کتابچه های راهنما را دور نیندازید!)

وقت سکوت:

نرم افزار ارتباطاتی خوب به شما امکان می دهد که بلند گوی مودمتان را خاموش کنید . اگر برنامه تان چنین امکانی را نمی دهد، می توانید به طور دستی آن را انجام دهید. وارد کردن "ATMO" در حالت ترمینال بلندگو را خاموش خواهد کرد. نمونه هایی از دستور های دیگر ، M1 (بلند گو هنگام شماره گیری روشن و پس از اتصال خاموش)، M2 (بلندگو همیشه روشن ). و M3 (بلندگو هنگام شماره گیری خاموش . و و قتی نشست ارتباط به پایان می رسد روشن ) است. برای این که بلندگو همیشه خاموش باشد از M0 استفاده کنید.

وقتی تنظیمات به هم خورد:

شاید AT&F مهمترین فرمان AT باشد. هرگاه تنظیمها را خراب کنید به طوری که مودم از کار بیفتد، وارد کردن "AT&F" مودم را به تنظیمهای از پیش تعریف شده ی سازنده مجددا تنظیم می کند. اما هشیار باشید: بعضی از سازندگان تنظیمهای چند گانه می دهند و AT&F همه ی آنها را پاک خواهد کرد. روش مطمئن تر فرمان ATZ است که مودم را به حالت بیدار از پیش تعریف شده ی سازنده مجددا تنظیم می کند.

فرمان AT13 شماره ی نسخه firmware را نشان می دهد. البته ، بعضی از سازندگان از فرمان متفاوتی بهره می گیرند. پس آن دفترچه ی کوچک راهنما را دور نیندازند.    

UART:

با سریعترین مودمها،تعدادی از سازندگان و فروشندگان مودم معتقدند که تراشه ی کنترل کنندی سریال پی سی (یعنی تراشه UART)توان همگامی با مودم ها را ندارد.درگاه (port) سریال بیتهای موازی را که پردازنده پی سی به کار می برد به بیتهای پشت سر هم سریال تبدیل می کند و از آنجا به مودم می رود.در قلب درگاه سریال تراشه ای به نام UART.نام UART علامت اختصاری «گیرنده/فرستنده ناهمزمان عمومی»تراشه UART در پی سیها قبلا تراشه 8250 یا19450  بود و بعد 16550A آمد.

به دلیل ضعیف درگاه سریال،UARTهایی با بازدهی بیشتر و همچنین ترکیبی از سخت افزار و نرم افزار خاص بالا بردن بازدهی درگاه سریال به بازار عرضه شده است.آیا خرید اینها لازم است؟

پاسخ به روشی بستگی دارد که از مودم خود بهره میگیرد.اگر کارتان با مورو این باشد که از فایلهای از پیش فشرده شده ی BBSها یا خدمات روی خطی (on-line)بهره ی بگیرید،نیازی به سخت افزار جدید ندارید.هر چند،اگر در اکثر اوقات به انتقال دادن فایلهای قابل فشرده شدن مشغول هستید بد نیست روی محصولات فوق الذکر مطالعه کنید.

همان گونه که گفتیم وقتی داده ها از پی سی به مودم، یا برعکس،می رود باید از تراشه ی UART عبور کند شما می توانید سرعتی را که در آن مودم و کامپیوتر ارتباط برقرار میکند کنترل کنید.این سرعت به سرعت DTE مشهور است و معمولا می توانید از طریق نرم افزاری آن را معین کنید.

انتخاب سرعت DTE مناسب در اصل به سرعت مودم و نوع داده هایی که می خواهید ارسال کنید بستگی دارد.به عنوان مثال،اگر مودم 28.8 کیلو بیت در ثانیه ای دارید که از فشرده سازی V.24bis با نسبت 4 به1 بهره می گیرد،برای بازدهی خوب باید DTE خود را به 28.8 ضرب در 4 یا 115.2 کیلو بیت در ثانیه تنظیم کنید.

بعضی از پی سی هایی که امروزه فروخته می شوند تراشه ی 8250  UART یا 16450 را دارند.اشکال این تراشه ها در آن است که اگر سرعت DTE را خیلی زیاد تنظیم کنید ممکن است کامپیوترتان قادر نباشد همه ی داده هایی را که به درگاه سریال می آیند بگیرد.

هر گاه DTE را روی سرعت بالا تنظیم کرده باشید و خطا با ارسال مجدد روی داده باشد بهتر است تراشه ی 164550A  را به جای 16450 قرار دهید.این تراشه امکاناتی دارد که تنظیم DTE روی سرعت های بالاتر را میسر می سازد.چنانچه باز هم مشکل داشتید می توانید از سخت افزارهای خاصی که برای این کار طراحی شده اند بهره بگیرید.

    


مودم سرعت بالا و خانواده فاکس

CH2056            -             V.90/56,000bps    

CH1799            -             V.34bis/33,600bps

CH1798            -             V.34/28,800bps    

CH1794            -             V.32bis/14,400bps

خصوصیات:

. V.90, V.34bis, V.34,  V.32bis,  V.32, V.22bis, V.22/B, V.23, V.21,

Bell212  and 103

.  CH2056 به عملکرد همزمان V.80  کمک می کند.

.  تصحیح خطا:V.42 LAMP, MNP2-4 and MNP 10 

.  تراکم داده ها:V.42bis and MNP 5 

.  ارتقای خروجی داده ها MNP 10  برای عملکرد یافته ای(تلفن همراه)

.  رابطه سریال DTE  با سرعت بالای 230.4kbps (CH2056),115.2kbps (CH1799/CH1798) or 57.6kbps (CH1794)  

.  وفق پذیری روند علامت در ثانیه بصورت اتوماتیک با استفاده از دریافت سرعت, کنترل جریان و بافرهای داده ها .

.  فرستادن و دریافت طبقه1 فاکس, گروه3 حمایت شده.

.  سریال ,V.24 رابطه 5 ولتی.

.  دفتر راهنمای NVRAM و سیستم های پرسنلی ذخیره انبوه کامپیوتر.

.  ساختار فرمان AT همراه با تعمیم ها.

.   DAAسر خود با انزوای 1500 VAC RAM , 2122v که حمایت از جریان را به اوج می رساند.

.  CSA C22.2950, UL 1950 شناسایی شده اند.

.  مدل خط تلفن اجاره شده  CH1799LL است.

.  قسمت  68,FCC تایید شده است یا قسمت1 DOT CSA CS-03 قابل تایید است.

.  عملکرد 5 ولتی با انتخاب قدرت صفر.

.  اندازه کوچک: 1.35"*1.38"*0.61" (جزئی).

.  شماره شناسایی شخصی با سرعت پایین یا هزینه پایین CH1786 .

مقدمه:

CH1794, CH1799, CH2056 (خانواده مودم HS)ماژول های مودم با سرعت بالا و از نوع صنعتی می باشند .   هر مودم HS از دامنه ای از استاندارد های مودم و سرعت هایی از 300bps تا 14,400bps,28,800bps,33,600bps, یا 56,000bps  حمایت می نمایید.  با استفاده از الگوریتم های تراکمی سر خود , ممکن است سرعت عملکردی تا ماکزیمم سرعت 57.6kbps  برایCH1794,115.2kbps برایCH1799 /CH1798 و230.4kbps برای CH2056 توسعه یابد.انتخاب طرح های تصحیح خطا از جمله MNP10 برای عملکردهای تلفن همراه در دسترس است.خانواده مودمHS از فرستادن و دریافت فاکس حمایت می کند.CH1799LL منحصرا روی خطوط تلفن بدون ولتاژ کار می کند . خانواده مودم HS, شماره شناسایی شخصی است که با هزینه پایین cermetekCH1786,V.22bis خانواده مودم 2400bps قابل مقایسه است.

هر ماژول در خانواده مودمHS کامل(مستقل) و FCC قسمت 68 است که تایید شده و  DOT کانادائی قابل قبولی است.این ماژول های بسیار کوچک برای نصب PCB طراحی شده اند و اندازه شان 1.35"*1.38"*0.58" است.

خانواده مودمHS تنها به دو رابط اضافه احتیاج دارد:

یک رابط سریالCCITT V.24  که می تواند مستقیمابه UART وصل شود و یک TIP و RING که مستقیما به RJ-11C JACK وصل می شود تا با خط PSTN ارتباط پیدا کند.خانواده مودم HS ممکن است با فرمانهای AT, استانداردهای صنعتی کنترل  شودو با نرم افزار ارتباطی, صنعتی موجود قابل مقایسه است.

توصیف بلوک های عملکردی و بحث راجع به عملکردهای اساسی:

شکل1 طرحی از بلوک عملکردی محصولات خانواده مودمHS می باشد. هر مودم HS حاوی بافر رابط سریال, ماژولتر(modulator) یا دماژولتر(demodulator), کنترل کننده مودم با تصحیح خطا و تراکم داده ها, حافظه غیر فرار و  DAA است.

بافر رابط میزان سریال:

مودم HS از یک سری رابط  V.24 EIA 232-E 5V استفاده میکند تا بدین ترتیب مودم را کنترل کند. محصولات مودم HS ممکن است به رابط سریال مربوط شود.این رابط سریال با ملزومات نهایی داده ها (DTE) در سرعت ثابت بی توجه به سرعت مدولاسیون خط حامل(DCE)ارتباط مودم PSTN قرار دارد.

این امر سبب می شود نیازی به کنار رفتن یا افزایش دادن سرعت بر اساس روند داده های ارتباطی معاشرتی PSTN نباشد.بنابراین DET ممکن است CH2056را برای بیان56kbps  آموزش دهد و راجع به ارتباط داده ای کندتری صحبت  کند.این سرعت بدون تغییر سرعت میزبان 2400pbs است.برعکس DTE میزبان که در 14.4kbps آموزش دیده است, ممکن است همچنین با مودم های سرعت بالا یعنی 28.8kbps ارتباط برقرار سازد.این ارتباط با تقاضای کنترل جریان داده ای اتوماتیک کامل می شود.خانواده مودم HS یک بافر ساکن دارد که برای ما امکان عملکرد ثانیه ای خودکار را 8فراهم می کند.

حافظه غیر فرار(NVRAM):

NVRAM قادر است دو پیکر بندی اختصاصی شده برای کاربر را ذخیره سازد. فرمانAT&Wn پیکر بندی مودم فعال را در یکی از دو موقعیت NVRAM که توسط عددی از 0 تا1 انتخاب شده ذخیره می سازد.فرمان AT&Yn یکی از پیکربندی های مودم ذخیره شده را انتخاب می کند که این پیکربندی بصورت اتوماتیک فراخوانی شده و با نصب مجدد یا روشن کردن کامپیوتر فعال میگردد.فرمان ATZn فورا فراخوانی میکند و پیکربندی ذخیره شده را فعال می سازد.برای فرمانها و به ثبت رسیده های قابل ذخیره به جداول 7Aو7B مراجعه شود. NVRAM قادر است بیش از چهار شماره تلفن با بیش از 31 عدد یا تعدیل کننده در هر شماره تلفن را به حافظه بسپارد. فرمان AT&ZN = S ،S را ذخیره خواهد کرد.شماره تلفن شماره گیری می شود فرمان AT&Zn = S سبب می شود مودم یکی از چهار شماره تلفن ذخیره شده را شماره گیری کند. موقعیت ذخیره NVRAM برای چهار شماره تلفن توسط یکی از اعداد 0، 1، 2، یا 3 انتخاب شده است.

رابط خط تلفن یا DAA :

مودم هایی که کارائی بیشتری دارند به کارائی DAA (تسقلیم دسترسی به داده ها)بسیار

حساس هستند. تفاوت بین مودم خوب و یک مودم معمولی در کارائی DAA است. مودم های خانواده ی HS داران پیچیدکی کمی هستند که برای کارائی بهینه برای تمام شرایط خط PSTN طراحی شده است، تا از این طریق دسترسی به قابل اعتمادترین و بهترین شرایط کارائی PSTN حاصل شود. خانواده مودم HS طوری طراحی شده که در استاندارد های تلفن های امریکای شمالی به کار آید همانگونه که توسط FCC قسمت 68 ( ایالات متحده ی امریکا ) و CSA قسمت 1 ، CS-03 (کانادا) مورد استفاده قرار گرفته است. در بین پارامترهای مهم تر ، رابط خط PSTN طوری طراحی شده است که جدا سازی 1500 VAC RAM را داشته باشد و حفاظت جریان اوج 2132V را فراهم آورد. در نتیجه مورم های خانواده ی HS  ملزومات کشورهای کانادا و امریکا را فراهم می آورند و همچنین نیازهای نماینده های بین المللی را فراهم می آورند که موجب تمایز این سطوح جدا سازی می گردد . شماره شناسایی های شخص1,2 ، همانند ارتباطات ورودی و خروجی برای PSTN عمل می کند برای افزایش قابلیت اعتماد در محیط های مخالف یعنی تایید کانادا، موافقت UL و همچنین بصورت اختیاری برای موافقت FCC بخش 15 ، می باشد. این هر شماره شناسایی شخصی باید از میان یک شبکه بیرونی بطور مفصل در عملکرد   cermetek  نکته # 126 توصیف شده است. هر محصول مودمHS   با تایید FCC قسمت 68 عرضه می گردد. و از کارخانه با بر چسبFCC   عرضه می گردد که نشان دهنده ی شماره شناسایی و برابریRinger   می باشد. این بر چسب باید به ویژه در ته محصول چسبانده شود به استثنای امریکا، بیشتر کشورها (از جمله کانادا) احتیاچ به تایید محصول نهائی دارند و یا سیستمی که حاوی مودم HS  باشد با نماینده دولت آن را تایید کند. معمولا ، این کار با تایید محصول نهائی در ، محل آزمایش مستقل یا وجود مشاوری برای ارزیابی ، انجام میگردد.محل آزمایش یا مشاور, نتایج آزمایش را پیش می برند و مدارک مستندی را برای نماینده دولتی فراهم می آورند.

 تصحیح خطای مدولاسیون یا دمولاسیون و تراکم داده ها :

این عملیات توسط تراشه مودم استاندارد صنعتی فراهم آمده استکه برای استفاده همراه با مودم HS اختصاص یافته است.طرح مدولاسیون یا دمولاسیون از استانداردهای مودم صنعتی حمایت می کند.

 مودم HS از محصولات تصحیح خطای V.24LAMP, MNP2-4, MNP10 حمایت میکند.CH1794 از تکنیک های تراکم داده هایMNP5 استفاده می کندوCH1798/9/CH2056از تراکم داده هایV.42bis استفاده می کندو این امکان را فراهم می کند که تراکم داده ها تا ماکزیمم 57.6kbps/115.2kbps/230.4kbps سرعت گیرد.این سرعت های بالای DTE توسط رابط سریال مودم HS حمایت میگردد و از این طریق علامت در ثانیه به طور خود کار فعال می گردد. توجه داسته باشید که ماکزیمم سرعت به وسیله سرعت ماکزیمم موجود ازDTE محدود می گردد وماژولتر یا دماژولتر موجود از برابرسازی حمایت می کند و عمل تصحیح خطا را پیش می برد.

نکته:

استاندارد V.90  56kbps,  33.6kbps, را مشخص می کند.در نتیجه دو مودم V.90 که پشت به پشت به هم متصل شده اند ، در 33.6kbps فرستاده می شود.

اتصال برای UART میزبان:

چون یک مودم ،بصورت سریالی داده هارامنتقل می سازد و بیشتر محصولات میزبان ، داده ها را در یک قالب بندی موازی اداره می کند،UART لازم است تا انتقالات موازی به سریال و سریال به موازی را فراهم سازد.

ویژگیهای پشتیبانی شده،درقراردادن فرمان:

مودمHS از فرمان AT که با توسعه هایی همراه است حمایت می کند.این فرمان قادر است با نرم افزار ارتباطی استاندارد صنعتی عمل کند.فرمانهای AT با TR302.3/88-08006 قابل مقایسه است

 

 

رابط میزبان سریال:

خانواده مودم HS در حالت اسنکرون (ناهماهنگ) عمل میکند و از رابط گونه 5V,RS232- که V.24 (EIA-232-E ) نام دارد ، حمایت می کند.مودم HS از رابط سریال کامل RS- 232C/V.24 حمایت می کند خطوط سیگنال به جای سطح قابل مقایسه  RS-232-C ،TTL هستند که امکان اتصال مستقیم مودم HS را به UART میزبان فراهم می آورد،بدون آنکه سطح جریان تغییر یابد.برای توصیفات کامل شماره شناسایی شخصی به جدول3 مراجعه نمایید. با فرستادن فرمانهای سریال برروی TXD و با هدایت پیامهای موقعیت سریال که روی RXD بر می گردند ،مودم کنترل می شود . ممکن است سایر خطوط رابط سریال برای سهولت استفاده از برنامه های کاربردی خاص مورد استفاده واقع شوند ، اما احتیاجی به مودم ندارند . خروجی های غیر قابل استفاده از مودم HS باید بدون اتصال رها شوند . ورودی های بدون استفاده باید به سطح منطقی مناسب متصل گردند. به جدول 3 مراجعه شود. 

رابط بلندگو:

خروجی SPK  در امتداد ورودی ، دریافت کننده را منعکس می کند و سیگنالی به وجود می آورد که ممکن است برای جهت دهی پیشرفت صدا ، مورد استفاده قرار می گیرد .

سیگنال SPK ممکن است  مستقیما بار 300  اهمی عمل کند . معمولا سیگنال SPK ورودی به تعدیل کننده ی نیروی صوتی است و در عوض ، تعدیل کننده حلقه ( کویل ) بلندگو را تعدیل می کند . بلندگو با فرمان ATM فعال می گردد. صدای بلند گو با استفاده از فرمان ATLN تنظیم می گردد. در صورتی که N یکی از اعداد2,1,0  یا 3 باشد . افزایش اعداد با صدای بیشتر مطابقت دارد. شکل 3 نشان دهنده ی روش تعدیل بلند گویی با 8 اهم اضافه می باشد .

حالت نیروی صفر :

اگر یک برنامه ی کاربردی طی دوره های غیر فعال بودن کامپیوتر ( STAND BY ) برای انرژی صفر فراخوانی شود . ممکن است انرژی با استفاده از جریان خارجی خاموش شود و پس زمانی که شماره شناسایی شخصی RI مودم HS  فعال می گردد، مجددا به کار گرفته شود . بنابراین مودم HS  قادر است تامرز صفر خاموش گردد. با مراجعه  به شکل 2  متوجه می شویم که کنترل کننده موجب می شود که دستگاه تقویت کننده تغییر یابد که این کار با فراهم آوردن نیروی (  5V+ ) برای مودمHS انجام می دهد . در این پیکر بندی سیگنال رینگ باری بیدار کردن مودم HS  ، زمانی که مودم HS  در حالت خاموشی است مورد استفاده قرار می گیرد . شماره شنا سا یی شخصی مودم HS زمانی که نیرو در حالت خاموشی به سر می برد ، به حالت نا مشخصی خواهد بود . این نکته باید در نظر گرفته شود که از عدم وجود سیگنال ها ی نا خواسته برای مودم HS  در طی مدت خاموشی اطمینان حاصل گردد.

فراهم آوردن انرژی :

ماژول مودم HS یک سری پیچیده از ریز سیستم های حساس است . در طی دوره ی عملکرد نرمال ، مودم HS ، در امتداد سیگنال ها از خط تلفنی که در دامنه ی  میلی ولت است ، رمز گشایی می کند این مراحل باید توسط کاربر انجام شود تا متضمن گردد که انرژی ، صدا را روی تمام خطوط فراهم می آورد . از جمله این خطوط زمین است که از یک قله تا قله فراتر از 25mv نمی شود . در صورت لزوم از انرژی اختصاصی و طرحهای زمینی استفاده نمائید. عدم توانایی در فراهم آوردن چنین شرایطی موجب می شود مودم  HS ، بد کار کند یا اینکه عملیات به طور نا منظم صورت گیرد . خانواده ی مودم HS احتیاج به سیگنال +5V+5%  دارد . پیشنهاد می شود که خازنها با سیر جنبی روی منبع نیرو قرار داده شوند و تا جایی که امکان شماره های شناسایی شخصی ورودی مودمHS  بسته شود . توصیه می شود که یک خازن TANTALUM  10 یا بیشتر یه موازات خازن سفالی استفاده گردد. همچنین کاربر باید استحفاظ لازم را در نزدیک منابع EMI از قبیل دستگاه های تقوییت کننده موتور ها و سایر فراهم آورنده گان انرژی به وجود آورد.

سرعت اتوماتیک یافتن قالب بندی:

مودم HS  هم از فرمان و هم از حالت داده های عملی حمایت می کند.مودمHS می تواند بطور خود کار سرعت یا قالب بندی داده هایی که از DTE  به رابط سریال داده می شودرا مشخص نماید و قادر است دامنه ی وسیع سرعت های زیر را پیدا کند.

CH1794   300,600,1200,2400,4800,7200,9600,12000,14400,                    

19200,38400,and 57600bps                                                     

CH1798/9 300,600,1200,2400,4800,7200,9600,12000,14400,                  

      16800 ,19200,21600 ,24000,26400 ,28800, 38400,                         

57600,and115200bps                                                                 

CH2056   300,600,1200,2400,4800,7200,9600,12000,14400,                   

16800 ,19200 ,24600 ,24000,26400,28800,38400,                    

57600,115200,and 230400bps                                                   

دادههایی که در جدول 1 قالب بندی شده اند ، توسط محصولات خانواده مودم HS شناسایی شده اند . مودم HS می تواند داده ها را با علامت یا بیت توازن فضا پیدا کندو همان طور که در جدول 2 توصیف شد خودش را قالب بندی نماید.مودم HS  برای سرعت انتخابی با توالی آموزش AT<CR> آموزش داده شده است . بنابراین ،DTE برای سرعت رابط سریال مودم می تواند مستقل از DCE یا حامل خط سرعت مربوط(با محدودیت های اندک ، به دستور AT+MS مراجعه شود)باشد . این امر در زمان انتخاب سرعت مدولاسیون (سوار سازی)حامل خط DCE  امکان انعطاف پذیری بیشتری را فراهم می سازد و بدین طریق کاربر به کارایی خروجی داده های بهینه دست می یابد.برای افزایش سرعت خروجی داده های مودم موثر، برای سرعت رابط سریال مودم باید DTE در بالاترین سرعت موجود، بدون تقاضای استفاده از کنترل جریان سر خود مودم  HS قرار گیرد.اگر چه کنترل جریان ارتباط با حالت های سرعت بالاتر ،توسط DTE را تسهیل میکند ،اما استفاده از کنترل جریان موجب میشود، روند خروجی کلی با خطا انجام شود.

دریچه ورودآهنگ یا صدا :

خانواده مودم HS شماره شناسایی شخصی T1 بوجود می آورد تا این امکان برای کاربر فراهم گردد ک در رابط خط PSTN سهیم باشد .این رابط با مودم به منظور استفاده از صدا و DTMF همراه شده است. شکل4 حاوی طرحی است که از یک تقویت کننده عملی یک طرفه (تکی) استفاده می کند و نشان دهنده ی پیکر بندی ممکن برای استفاده از آهنگ از تقویت کننده ازcermetek  ، نکته 17 مراجعه شود که در آن جا برای اجرای صوت و آهنگ از تقویت کننده دو تایی استفاده می کند. همه ی محصولات مدوم HS با شماره شناسایی شخصی T1 مشخص شده اند که مستقیما بهDAA  داخلی جفت شده اند.هنگام استفاده از مودم HS در حالت داده،T1 باید جریان داشته باشد و به شکل منفرد از هر گونه پتانسیل قطع شود چون هر منفرد روی T1 در طی دوره ی عملکرد داده ها روی خروجی مودم HS تاثیر می گذارد . اگرT1 از طریق برنامه ی کاربردی دیگری خواسته شوداز یک تقویت کننده یا تغییر مقاومت ظاهری (امپدانس) صفر استفاده نمائید تا زمانی که T1 در حالت داده ها قرار گیرد،جریان قطع شود به شکل 5 مراجعه کنید.از رزیستور ارزشمندی (POT )استفاده کنید تا میزان صدای دلخواه بلند گو را به دست آورید. برای برقراری موافقت FCC ،فرکانس ها عبور کرده اند و این در حالی است که حالت صوت باید بین3000 HZ,300HZ  باشد. زمانی که صدا و داده ها هر دو مورد استفاده قرار می گیرد و شماره شناسایی های شخصی TXA,RXA فعال باشند و معمولا ارتباط صوتیاز ارتباط داده ها فراتر می رود.در این حالت، فرمان های زیر باید مورد استفاده قرار کیرد تا مودم HS را پیکر بندی کنند و امکان استفاده کامل از خصوصیت ورودی آهنگ یا صدا را فراهم آورد ایت فرمان ها پاسخ خودکار را از کار می اندازندو به علت عدم سیگنال حامل ،ارتباط قطع می شود.

1.  Enter:ATS0=0 <CR>                                                                                 

2.  Enter:ATS7=255 <CR>                                                                      

3.  Enter:ATS10=255 <CR>                                                                  

توالی های فرمان زیر نشان دهنده ی تکمیل موارد استفاده پورت آهنگ یا صدای معمول است .

1 . برای پاسخ گویی به تلفن:

                                       الف) وارد کنید ATH1<CR>

                                         ب)منبع صوت محلی را به TXA , RXT تغییر دهید

                                          ج)مکالمه خود را شروع کنید

 2. برای تغییر حالت داده ها منبع صوت محلی را از TXA,RXA  تغییر دهید:

                                          الف)در مودم اورژینال(اصل) ATX1<CR> واردکنید

                                            ب)در مودم پاسخ ATA<CR> وارد کنید

3. برای قطع رابطه تلفنی یا رابطه داده ای:

                                         الف)با وارد کردن +++به حالت کنترل برگردید

                                           ب)ATH<CR> را وارد کنید

4.برای ایجاد رابطه صوتی از تسهیلات DTMF مودم  HS  استفاده کنید:

الف)ATDT1234567<CR> را وارد کنید.در صورتی که 1234567 شماره تلفن باشد

ب)سپس به منبع صوت محلی تغییر دهید

 

 

کنترل مودم :

ممکن است مودم HS با فرستادن توالی های فرمان ASCLL سریال کنترل شود فرمان ها به صورت سریالی روی شماره شناسایی شخصی TXD به مودم فرستاده می شوند.پس از اجرای فرمان دریافتی،مودم به حالت سریالی برمی گردد که این پیام روی شماره شناسایی شخصی RXT خوانده می شود .

حالت های مودم :

مودم می تواند هم در حالت فرمان و هم در حالت داده قرار گیرد. زمانی که مودم بلا استفاده است بطور پیش فرض در حالت فرمان قرار م گیرد و فرمانها را تشخیص میدهد

زمانی که انتقال داده ها صورت می گیرد ، مودم HS در حالت داده ها قرار می گیرد و فرمان ها را تشخیص نمی دهد برای اینکه مودم را به تشخیص فرامانها وادار نماییم،میزبان باید "توالی دفاعی"بفرستد تا مودم مجبور شود از حالت داده خارج شود و به حالت فرمان در آید توالی دفاعی حاوی"زمان حفاظتی"است(دوره ای که هیچ کاراکتری به مودم فرستاده نمی شود)به دنبال3 کاراکتر دفاعی ،زمان حفاظتی دوم فرا می رسد.در هنگام POWER-UP زمان حفاظتی 1 ثانیه است و کاراکتر دفاعی"+"است.

توجه داشته باشید که هیچ زمان حداقلی بین کاراکتر های دفاعی لازم نیست.این دو پارامتر،به نوبت از طریق S2وS12 قابل تغییر هستند.

پس از توالی دفاعی دریافت شده مودم HS همراه با حاملی که روی آن است به حالت OFF-HOOK باقی می ماند.زمانی که مودم آماده دریافت فرمان ها باشد ،مودمHS به پیام مو قعیتی HS بر می گردد.برای اینکه مودم HS را به حالت داده بر گردانید ،فرمانATO<CR> را بفرستید.

قالب بندی فرمان :

فرمان های مودم HS حاوی سه عنصر است :

1)توالی توجه

2)خود فرمانها

3)برگشت حالت پایانی

 

هشدار :

محصولات خانواده مودم HS ،FCC قسمت 68 بوده اند که به عنوان مودم های داده ای یا FAX مورد تایید قرار گرفته اند.استفاده از پورت (دریچه)صوتی احتیاج به محدودیت های بیشتری دارد.FCC احتیاج به این دارد که سیستم کل از جمله مودم HS و دستگاه فرستنده-گیرنده ی DTMFبه قوانین قسمت68 بپیوندد.

فرمان های AT<CR> :

در صورتی که AT ارائه دهنده یتوالی توجه باشد A و T  ممکن است یا در حالت بالایی و یا پایینی باشد اما باید در همان حالت باشد.

فرمان ارائه دهندهی رشته فرمان است.<CR> ارائه دهندهی برگشت حالت (HEX 0D یا ASCHH 13)است.

مودم HS با یکی از پیام های موقعیتی زیر پاسخ گو می باشد که بستگی به این دارد که آیا برای خلاصه کردن اختیار شده یا برای پیام های موقعیت انگلیسی اختیار شده است.

                                                                (شکل خلاصه شده)0<CR> : نتیجه            

<CR> <LF>                                                                                 : نتیجه

                                                                 (شکل انگلیسی)<CRLF>

 (HEX 0D یا ASCLL 13 )  ارائه دهنده ی بر گشت حالت باشد <CR> در صورتیکه     (HEX 0A یا ASCLL 10 )    ارائه دهنده ی تغذیه خط می باشد <LF>

در حال حاضر بلا استفاده است و آماده پذیرش فرمان ها می باشد.توالی توجه دیگر A/ ممکن است فرستاده شود که شباهت بیشتری به توالی AT داشته باشد،جزء اینکه باعث شود آخرین فرمان وارد شده که با پیشوند AT اجرا می شود، مشخص میگردد.

زمان ورود فرمان ها به مودم کلید Backspace کاراکتر کنترل H (HEX 08 یا ASCLL )استفاده می شود .تا اشتباه ها را ویرایش کند.به هر حال AT و A ممکن است ویرایش نشوند.

فرمان های چند تایی ممکن است روی خط فرمان قرار گیرند.خط فرمان ممکن است به طول 40 کاراکتر باشد که این 40 کاراکتر شامل AT نمی شوند.برای مثال،فرمان زیر به مودم  HS آموزش می دهد تا خودش را پیکربندی کند و نه اینکه در زمانی که در حالت فرمان قرار می گیرد (EO ) کاراکترها را منعکس می کند و سپس خودش را در حالت پاسخ قرار می دهد.

Enter:   ATEO<CR>                                                                               

قرار دادن فرمان AT :

فرمان موجود به 4 نوع فرمان تقسیم می شود:

تقویت کننده های شماره گیری، فرمان های اساسی،فرمان های در صدی و آمپر ساند به لیست کامل درجه 6A و 6B مراجعه شود.

آغازین کردن مودم :

قبل از اینکه فرمانها به مودم HS فرستاده شوند،مودم باید آغازینه شود که شامل دو مرحله است:

مرحله اول:نصب مجدد مودم.این کار با به کارگیری سخت افزاری نصب به علاوه شماره شناسایی شخصی  RST انجام می گیرد و یا می توان این کار را با خاموش کردن و راه اندازی مجدد انجام داد.

مرحله دوم:آموزش مودم اولیه،مودم باید برای سرعت DTE میزبان و همانندی (فرد،زوج،علامت،فاصله یا هیچ) آموزش داده شود.این فعالیتها بطور خلاصه در قسمت زیر تشریح شده اند.

راه اندازی مجدد مودم HS :

با به کارگیزی نیرو برای مودم HS ،مدوم HS بطور خود کار یک وقفه راه اندازی مجدد داخلی ایجاد می کند.همچنین با به کارگیری وقفه راهاندازی مجدد برای شماره شناسایی شخصی RST برای حداقل10ms پس از اینکه انرژی +5v تثبیت گشت،کاربر می تواند مودم را از لحاظ ظاهری نیز مجددا راه اندازی نماید. تاخیر در فرستادن فرمانها به مودم HS برای900ms پس از اینکه راه اندازی صورت گرفت،این امکان را می دهد که زمان کافی جهت اینکه مجددا پیکربندی مناسب صورت گیرد،در اختیار داشته باشددر هنگام روشن بودن کامپیوتر،یا زمانی که راه اندازی مجدد آغاز شده باشد،مودم یا توسط فرمان  ATZ یا با شماره شناسایی شخصی RST مجددا پیکر بندی می شود تا به موقعیت پیش فرضش با سرعت مدولاسیون حامل خطی برسد. این موقعیت به صورت زیر است.

1. 14.4kbps for CH1794                                                                            

2. 28.8kbps for CH1798                                                                         

3. 33.6kbps for CH1799                                                                          

1. 56.0kbps for CH2056                                                                         

 روش تراکم دادهای موجود روی مودم  HS، حبس می شود.

آموزش مودم :

هر مودم برای تطابق سرعت DTE میزبان و توازن باید آموزش داده شود بطوریکه قادر باشد فرمان های اسنکرون سریالی فرستاده شده به مودم توسط DTE را شناسایی کند.هر زمان که وقفه راه اندازی روی RST به کار گرفته شود یا پس از اینکه فرمان سریال RESET فرستاده شود،DTE باید مودم را مجددا آموزش دهد.

پیام های موقعیتی و کدهای نتیجه :

کد نتیجه توسط مودم HS برای تمام فرمان های اجرا شده توسط مودم HS به جزء فرمان های شماره گیری بهDTE فرستاده می شود،علاوه بر آن،فرمان های مختلف روی PSTN توسط مودم HS به DTE سیگنال شده اند.

تمام  کد های نتیجه یا مدل کوتاه شکل ، خلاصه ای دارند (که توسط شماره ای که پس از آن <CR> می آید ، مشخص می شود) یا مدل پیغامی مشبه انگلیسی طولانی شکلی است( که قبل از آن <CR> می آید و با <LF> پایان می پذرد) کاربر ممکن است زیر مجموعه های معینی از کد های نتیجه ی گسترش نیافته را سرکوب کند.

این امر با انتخاب زیر مجموعه های کد نتیجه با استفاده از فرمان ATXn کامل می شود. در صورتی که n به طور اختیاری 3,2,1,0 باشد کاربر ممکن است یک سری گسترش یافته از کد های نتیجه ( کد های بالای 35 ) را با قرار دادن ثبت کننده ی S95 مشخص کند.

تمام فرمان AT  ، به غیر از فرمان های شماره گیری در صورتی که فرمان صحیح یا مورد قبول باشد با OK ( 0 کد نتیجه به شکل کوتاه) پاسخ می دهد و در صورتی که فرمان شناسایی نشود ( کد نتیجه 4 ) با ERROR پاسخ می دهند جزئیاتی که در کد های  نتیجه ی خطا وجود دارند، بسته به سطح سرکوب پیام به کار گرفته شده توسط کاربر به DTE سیگنال می شوند تعیین X4 به مدل HS این امکان را می دهد که از کل دامنه پیام های گسترش نیافته استفاده کند. در حالی که X0 همه ، به جز کدهای نتیجه ی بسیار اساسی را سرکوب می کند. بسیاری ار کدهای نتیجه ای که تحت X2,X1  و X3 امکان می یابند کدهای موقعیتی پیشرفته صوتی محسوب می شوند و عملا به جز در مورد فعالیتهای بر طرف کردن معایب سرکوب شده اند.

 توصیه می شود که کدهای نتیجه گسترش نیافته در همه ی موارد استفاده شوند. باید توجه کرد که کدهای 9تا20 نتیجه تماس پیش فرض نشان دهنده ی سرعت ارتباط DTE است و سرعت DCE خط حاصل را نشان نمی دهد. بنابراین، CH1794 به سرعت ماکزیم 57.6kbps متصل است (کد نتیجه 18 ) مگر اینکه DTE با انتخاب سرکوب داده ها ، وادار به افزایش سرعت گردد. در این حالت ، ماکزیمم DTE برای سرعت مودم230.4kbps  خواهد بود(کد نتیجه 20 )افزایش هایی که در کد نتیجه اساسی صورت گرفته است ممکن است توسط ثبت کننده S95 مشخص گردد که این ثبت کننده نتیجه ی امکان استفاده از کد های نتیجه ی 194-165-64-40 را فراهم می آورد.

نکته :

کدهای نتیجه 64-53 توسط CH1799-CH1798  حمایت می شوند.کدهای نتیجه ی 194-165 تنها توسط CH2056  حمایت می شوند.برای اطلاع بیشتر از گزارش موقعیتی برای پیکربندی ارتباطاتی مودم مربوطه، از فرمان AT\V1 استفاده کنید.اجرای این فرمان در هنگام نصب موجب می شود که مودم متصل گردد و به پیامی روی خط بر می  گرددو این پیام بدین شرح است.

<DTE speed> <modulation> <error protocol> <line speed of connection>

انتخاب خط اجاره ای :

CH1799LL مدل CH1799خط اجاره ای است. در حالیکه CH1799 احتیاج به حالت ولتاژ فعال یا خط PSTN مرطوب (web) برای عملکرد های خاص (معمولا، ولتاژ خط مشغول 48VDC)دارد،CH1799LL تنها روی خط خشک به شکل مناسبی کار می کند.در صورتی که روی خط مرطوب کار می کند صدمه می بیند .CH1799LL از شناسایی حلقه حمایت نمی کنداما از کنترل (خط) آزاد حمایت می کند. به نمونه ها و دستور عمل های نکته کاربردی cermetek#116  مراجه نمایید تا ارتباطی روی خط خشک اجاره ای برقرار نمائید.توجه داشته باشید که طول خط اجاره ای به 20,000 فوت محدود است.از محافظ خط PSTN استفاده کنید. از همه ملزومات مناسب برای FCC بخش 68 پیروی کنید. کاربر موظف است از برقراری ارتباط FCC موافقت بخش 68 اطمینان حاصل کند. در صورتیکه خط با استفاده از ولتاژ DC مر طوب گردد. CH 1799 سوی خط اجاره ای عمل خواهد کرد. به نکته کاربردی 114≠ سرمتک (CERMETEK ) مراجعه نمائید.

هشدار:

استفاده از CH1799LL روی خط PSTN استاندارد، به CH1799LL صدمه وارد می کند و گارانتی آن را باطل می کند. از آن گذشته ، استفاده ازCH 1799LL روی خط خشک ، بدون استفاده از جریان مناسبی که محدود کننده ی مواد باشر یعنی همانگونه که در نکته ی کاربردی CERMETEK 126≠ آمده است ، موجب آسیب به CH 1799LL می شود و همچنین گارانتی را باطل خواهد کرد.

استفاده ی فرمان AT :

شماره گیری یک تلفن:

فرمان شماره گیری به شکل Dn است. در صورتیکه n یک رشته از کاراکترها باشد . در ساده ترین شکل ، n بنها اعداد شماره تلفنی است که سماره گیری می شود .

{مثال: شماره تلفن      در پاسخ به این فرمان،مودمHS شماره تلفن 123-45-67    

ورود:ATD1234567  را شماره گیری می کندو پس منتظر حاصلی از مودم دور می شود. اگر ظرف زمان مورد نظر (زمان پیش فرض 30 ثانیه است.) هیچ حاطی شناسایی نگردد مودم HS به طور خود کار خط را آزاد می کند و کد نتیجه ی NOCARRIER را می فرستد. و در صورتیکه حاصل شناسایی گردد ، مودم HS کد نتیجه CONNECT را می دهد و روی خط می رود و امکان برقراری ارتباط با مودم دور را فراهم می سازد. همچنین فرمان شماره گیری ممکن است بدون شماره تلفن فرستاده شود. ATD باعث می شود که مودم گوشی تلفن را بردارد. (به تلفن پاسخ دهد ) بدون اینکه عددی را شماره گیری کرده باشد.

نکته ها :

1- نشان دهنده ی تفاوتی بین CH 1780 و مودم HS است. مودم HS به جز در مواردی که شماره شناسائی شخصی 12,8و18 استفاده می شود ممکن است مستقیما جایگزین CH 1786 گردد.

2- NC نشان می دهد که ارتباطی برقرار نشده است.

3- از 31 مارس2000، مودم HS دیگر از عملکرد نشانه ای (علامت) HS استفاده نکرد. بنابراین، شماره شناسایی شخصی 18، در تمام موارد استفاده بدین معنی است ارتباط برقرار نشده است.

وقفه در طی شماره گیری :

زمانی که می خواهید در اداره ای با تلفنی که به PBX وصل است تلفن بزنید، لازم است کد ورود را شماره کیری نمائید 0 که معمولا عدد 9 است) تا با خط خارج از اداره تماس خاصل نمائید . وارد کردن کاما در فرمانهای شماره تلفن باعث می شود که برای طول مدت معینی مودم توقف نماید زمان توقف پیش فرض کارخانه 2 ثانیه است.

مثال: 9 را شماره گیری کنید، وقفه ، عدد را شماره گیری نمائید

ورودی : ATDT9, T1234567

 کاماهای چند تایی ممکن است برای زمان تاخیر بیشتری استفاده گردند.

شماره گیری با سیستم های  TONE و PULS :

مودم میتواند از DTMF (آهنگ های تماس)"T" استفاده کند(سیستم Tone)استفاده کند یا با سیستم وقفه ای (Pulse)شماره گیری نماید.اگر فرمان شماره گیزی مشخص نکند که از کدام نوع استفاده نمایید،مودم بطور پیش فرض نوف آخر را مشخص می نماید.با فشار دادن روی کلید پیش فرض به صورت T در می آید.

مثال:با سیستم Pulse عدد 9 را شماره گیری کنید،وقفه،با سیستم Tone عدد را شماره گیری نمائید.

ورودی : ATDP9, T1234567

عدد آخر را مجدد شماره گیری نمائید :

از A/, یعنی همان فرمان تکراری استفاده کنید تا در زمانی که علامت مشغولی در یافت شده استوآخرین شماره تلفنی که شماره گیری شده است را مجدد شماره گیری کند.

آزاد شدن و بازگشت به حالت فرمان :

ممکن است مودم پس از اینکه با فرستادن فرمان ATDT با نقطه ویرگول-نقطه به حالت آزاد در آمد،مجبور شود مجددا حالت فرمان را وارد نمایید.در هنگام استفاده از مودم با ژنراتور آهنگ(Tone)DTMF مستقل این حالت بسیار مفید است.نمونه اشاره گیری و با سیستم tone ،وقفه،آزاد شدن خط،بازگشت برای فرمان های اضافه AT

پاسخ اتوماتیک :

به تلفن پاسخ  ندهید S0=0  Do not answer telephon                                   

روی حلقه1 به254 پاسخ دهید            S0=1-254  Answer on ring 1 to ring 254

روی حلقه 255 پاسخ دهید S0=255 Answer on ring 255                                

زمانی که S0 ، صفر است.مودم به صورت پاسخ خودکار نمی باشد.

راهنمای اتصال خط تلفن :

1. مودم HS در گردهمایی نهایی باید نصب گردد،بطوریکه از عرضه با ولتاژهای پر خطر در هنگام گردهمایی باید جدا گردد.جدا سازی مناسب و محدودیت کابل و سیم ها باید فراهم گردد.

2. مدار از مودم HS به رابط خط تلفن باید در هنگام سیم کشی بوجود آید بطوریکه از مداری که به صورت ویژه در قوانین FCC مجاز است،مدار دیگری موجود نباشد.(از قبیل سیم های رابط A و A1 )

3. اتصال به خط تلفن باید از طریق پایه RJ-11C صورت گیرد.

4.علائم PCB از شماره شناسایی شخصی TIP و RING به پایه RJ-11C باید به فاصله 0/1 اینچ یا بیشتر از یکدیگر باشند و فاصله آنها از سایر علائم باید 0/2 اینچ یا بیشتر باشد.

5. علائم TIP PCB و RING باید تا حد امکان کوتاه باشد و باید طوری جهت دهی شوند که با سیگنال های فرکانس بالا یا سرعت بالای موجود در PCB مدار میزبان جفت نشوند.

6.هیچ مدار را اضافه ای به جزء آن که در شکل 7 نشان داده شده است،ممکن نیست بین ماژول مودم و پایه RJ-11 متصل گردد.انجام این عمل اغتبار FCCرا از بین می برد

7. مودم HS، پایه RJ-11، مدار رابط و تمام علائم PCB مابین آنها باید روی PCB با روند قابل اشتغالی 94v-0 موجود باشند.

8. بر چسب محدودیت FCC باید به شکل قابل رویتی در قسمت خارجی محصول باشد.

9. کتابچه ی راهنمایی که کاربرمحصول در اختیار دارد،کاربر را از دستور العملها برای اتصال و استفاده ،همانگونه که در پشت FCC توصیه شده و در بخش زیر نیز آمده، مطلع می سازد.

تاییدات کانادایی :  

خانواده مودم HS برای استفاده توسط DOT تا CSACS-03 قسمت 1 قابل تایید است.به هر حال،در پروسه های کانادایی تایید ممکن است تنها پس از اینکه مودم داخل محصول نهایی نصب شد،اتخاذ گردد.

معمولا تایید کانادایی با پذیرش محصول نهایی بدست می آید.که این پذیرش با ارزیابی مشاور یا آموزشگاه صورت می گیرد.

سپس آزمایشگاه یا مشاور نتایج آزمایشات و مدارک قابل قبول را برای دفتر نظارتی فراهم می کند .

Cermetek لیستی از مشاورین زا جهت همکاری با این پروسه پیشنهاد می کند .

پیشنهاداتی جهت گردهمایی و اداره مودم HS :

 مودم HS حاوی اجزای خاصی در برابر جریان الکتریسیته است و باید تنها پرسنل و آن هم در مناطقی که در برابر دشارژ الکتریسیته (ایستا) محافظت می شوند ، استفاده گردد.

 برای نصب این مودم دو تکنیک موجود است که برای اتصال فیزیکی مودم HS به یک  PCB توصیه می گردد :

1. مستقیما لحیم گردد .

2. سوکت ها

لحیم مستقیم :

ممکن مودم  HS روی کارت مدار لحیم گردد . همه ی محصولات مودم HS به شکل بسیار محکمی می چسبند و به وسیله ی پروسه های لحیم استاندارد صنعتی به آن ها آسیبی وارد نمی شود.

سوکت کردن :

استفاده از سوکت برای نصب نگرانی های باز شدن لحیم و تمیز کردن را از بین می برد. زمانی که سوکت استعمال می گردد ، باید ارتباطی کامل با تمام شماره شناسایی های شخصی به وجود آید . در غیر اینصورت ، برنامه کاربردی متناوب یا غیر معتبر به وجود می آید . همچنین اقداماتی باید صورت گیرد تا اطمینان حاصل شود که پس از این که محصول نهائی فرستاده شد ماژول در سوکت محکم قرار گرفته است . cermetek ، سوکت CES-150-01-T-S را که توسط Samtrc ساخته شده پیشنهاد می کند.50 شماره شناسایی شخصی سوکت را پیاده می کند.

ثبت FCC :

تمام محصولات در خانواده ی مودم HS  با FCC تحت قسمت 68 ثبت شده اند (به غیر از CH1799LL  ).

 برای بدست آوردان اعتبار ثبت باید به محدودیت های چند گانه ی کاربر نهائی محصول توجه داشته باشید. این محدودیت ها را FCC برای استفاده از مودم اعمال می کند .

به علاوه ی اخطار محدودیتی ، FCC نیاز دارد که cermetek همه ی تعمیرات ، تمام محصولات در خانواده ی مودم HS را تقبل کند . رد صورتی که تعمیرات

س از نصب مودم HS ضرورت یابند و محصول نهائی به کاربر نهائی داده شده باشد ، محصول نهائی باید به تهیه کننده ی محصول نهائی برگردانده شود و این در صورتی است که مودم HS قابل برداشتن باشد و سپس به تعمیرگاه cermetk می رود.

تذکر زیر توصیه می شود و باید در کتابچه ی راهنمای کاربر محصول نهائی قید گردد.

جهت کتابچه ی راهنمای کاربر :

قوانین قسمت 68 احتیاج به این دارد که موارد زیر (یا معادل آنها)برای کاربر نهایی محصول که حاوی DAA است است فراهم آید.

نوع سرویس دهی :

وارد نمودن نام محصول نهاییطوری طراحی شده است که روی خطوط تلفن وسیله ی استاندارد استحال گردد.خطوط تلفن وسیله ی استاندار توسط وسایل پایه ی استاندارد به نام (USOC RJ45S) یا USOC RJ-11C به خط تلفن وصل می شود.

ارتباط با تلفن سکه ای که شرکت فراهم آورده ممنوع است.(اداره مرکزی سیستم ها را اجرا می کند).

تغییرات در پروسه ی تاییدی برای دو شاخه و پایه ها :

(نام متقاضی) مؤید این است که پایه ها یا در شاخه های رابط شبکه که روی اسن تجهیزات اسبفاده می گردند ، از ملزومات مکانیکی که در بخش 68 ، جزء اصلی F آمده است تبعیت می کند را ادامه خواهند داد. و این تبعیت مخصوصا مازومات مربوط به ابعاد، دامنه ی تغییرات ( تلرانس) و روکش کاری فلزی را در بر می گیرد. پذیرش این ارتباط دهنده ها با جزئیات  مزید و بازدید آتی تضمین می گردد. ارائه ی سند از چنین جزئیاتی و یا بازدید توسط FCC ظرف مدت 30 روز از در خواست شان برای ارائه سند یا بازدید ، فراهم خواهد آمد.

پروسه شرکت تلفنی:

تلفنی هدف از شرکت تلفنی این است که برای شما تهترین سرویس دهی ممکن را فراهم آورد. برای رسیدن به این هدف ، ممکن است گاهی اوقات اعمال تغییر در تجهیزات برنامه های کاربردی یا پروسه ها ضروری باشد. اگر این تغییرات روی سرویس

شما یا برنامه ی کاربردی تجهیزات تاثیر گذارد ، شرکت تلفنی بصورت نوشتاری به شما آگهی می دهد و این امکان را برای شما فراهم می آورد با تغییرات ضروری برای برقراری سرویس بی وقفه را انجام دهید. در شرایط خاص ، ممکن است لازم باشد که شرکت تلفنی ، اطلاعاتی راجع به تجهیزاتی که شما را به خط تلفی تان ارتباط می دهد ، بخواهد به مجرد در خواست شدکت تلفنی ، مبنی بر فراهم آوردن شماره ثبت و شماره معادل احاطه کنند (REN) هر دوی اینها روی بر چسب وسیله ذکر می شود. برخی ار همه ی       REN روی خطوط تلفن باید کمتر از 5 باشد تا سرویس هی مناسب را از شرکت تلفنی تضمین نماید. در برخی موارد ، مقداری از 5 ممکن است که روی خط داده شده قابل استفاده نباشد. با تامین کننده تلفن تانم مشورت نمائید.

در صورت رخداد مشکلات:

اگر هر کدام از تجهیرات (لوازم) تلفن تان به خوبی عمل نکرد ، باید فورا آن را از روی خط تلفن بردارید ، چون ممکن است به شبکه تلفیب تان آسیب وارد نمائید. اگر شرکت تلفنی شکل را اطلاع ( اخطار) دهد ممکن است موقتا خدمات رسانی را متوقف سازد . در صورت امکان ، آنها از قبل این وقفه را به اطلاع شما می رسانند. و در صورتیکه اطلاع قبلی ممکن نباشد ، همین که این امکان فراهم آمد. شما مطلع می گردید. زمانی که اطلاع یا ختیر فرطت این را دارید تا شکل را دفع کنید و حق پذیرش FCC را دارید. در صورتی که سؤالی راجع به خط تلفن تان برایتان مطرح شد با تهیه کننده ی خدمات تلفن محلی تان تماس بگیرید. در صورتی که تعمیری لازم بود (نام محصولتان را وارد کنید.) تعمیرات باید صورت پذیرد (نام کمپانی تان را وارد کنید) یا یک نمونه مجاز ارائه گردد(نام کپانی تان را وارد کنید.) برای کسب اطلاعاب بیشتر تماس بگیرید (آدرس کمپانی تان را وارد کنید.)

 موقعیت پیش فرض ، برنامه و خصوصیات:  

قبل از تحویل cermetek روی هر مودم HS سیستم پرسنلی ذخیره انبوه کامپیوتر زیر را نصب می کند.

سرعت های تماس پیش فرض 14,400bps , 28800bps , 33600bps , 56000bps به ترتیب برای CH1794 , CH1798 , CH1799 , CH2056   است. روند داده های پورت سریالی به طول خودکار به صورت علامت در ثانیه هستند. عملکرد زنگ 212A در1200bps است.

*همانندی ندارند.

* پاسخ خودکار فعال نمی باشد.

* انعکاس فرمان ON است.

* همه کدهای نتیجه به غیر از کدهان REL فعال هستند.

*مدت انتظار برای شماره گیری با سیستم TONE ، 2 ثانیه است.

* شماره ها با سیستم TONE تماسی (T) است.

*سیگنال مشغولی شناسایی می شود. (ATX 4) .

* کدهای نتیجه ی کلمه ی کامل گسترش نیافته اند.

*شماره گیری با سیستم PULSE روندی معادل 39161-10 به وجود آورد.

* زمان بر آزمایشی روی صفر قرار دارد. حالتهای آزمایشی غیر فعال است.

* غیر فعالی زمان بر روی 0دقیقه است.

*CTS همیشه فعال است.

* به DSR توجه نشده است. 

*DCD مورد توجه قرار نگرفته است.

*RTS به CTS ، 0.1 ثانیه تاخیر دارد.

*DTR همیشه فعال است .

*قطع فاصله ی طولانی غیر فعال است.

* بلندگو فعال است اما زمان دریافت حاصل خاموش است.

* صدای بلندگو کم است.

* مودم محلی تقاضای ROL را از مودم دورتر نمی پذیرد.

* محافظ صداها غیر فعال است .

* حداقل عرض پاس DTR معادل0.05 ثانیه است.

*شمارش زنگ صفر است.

*کاراکتر کد گریز 43(+)= است .

* چشمک زدن برای حالت اشغال 70ms=.

* شناسایی سرعت خودکار غیر فعال است.

*سرعت ارتباطاتی DTE ،پیام های ارتباطاتی است.

*کاراکتر برگشت=0.8 کاراکتر برگشت13(CR)=carriage .

* کاراکتر تغذیه خط =10(LF) .

*مدت انتظار برای شماره گیری با سیستم tone=2 ثانیه.

*مدت انتظار برای حامل پس از شماره گیری =50 ثانیه.

*زمان پاسخگویی شناسایی حامل=0.6 ثانیه.

*زمان محافظتی کد گریز=1 ثانیه.

*طول استفاده پس از کاما=2 ثانیه.

*حامل آخر تا تاخیر برداشتن گوشی=1.4 ثانیه.

*تاخیر بین عددی DTMF=0.095 ثانیه.

*آدرس سینک خود کار یا شنایایی آدرس=0.

*ارتباط شناسایی شده در DTE- مرتفع ترین سرعت.38,400bps

*آموزش مجدد خودکار غیر فعال-30 ثانیه تلاش لازم است.

*حالت تصحیح خطای MNP ممکن است مذاکره گردد(&Q5).

*سرویس گسترش نیافته MNP انتخاب شده.

*اندازه بلوک تصحیح خطای 128,MNP کاراکتر انتخاب شده است.

*حذف داده ها-مذاکره عیر فعال است.

*طول فرمان Break انتقال 0.3 ثانیه است.

*همه ی فرمان های Break در توالی با داده ها منتقل می شوند.

*کنترل جریان پورت سریالی غیر فعال است= RTS/CTS .

*کاراکترهای کنترل جریان XON/XOFF انتخاب شده اند.

نکته :

به محض روشن کردن کامپیوتر مودم HS سیستم ذخیره انبوه کامپیوتری را فرا خوانی خواهد کرد که ممکن است برخی از پیش فرض های شرکت بالا را باطل می کند.در صورت تمایل به انتخاب خودش پیش فرض های شرکت در سیستم پرسنلی ذخیره انبوه کامپیوتر ذخیره خواهد شد.

.1 وسیله خط محافظت PSTN که محدود کننده و جریان است :

محدود کننده ی جریان الزاما باید،ملزومات امنیتی بالا را برآورده سازد.برای برقراری تایید قسمت FCC,68 منتقل شده،وسایل محدود کننده ی جریان همانند F1 و F2 به صورت جعبه های خط فاصله ای # مشخص شده اند، این وسایل باید آزمایشات نوسان شدید قسمت68 رل به انجام رسانند تا توافق حاصل آید.

برای جزئیات بیشتر به نکته کاربردی 128#،حفاظت خط PSTN الحاقی،مراجعه نمائید .

الف)Raychem Polyfuse TR 600-500  (در 0.15 سرعت می یابد) بهتر است چون این وسیله به محض برداشتن جریان معمول به صورت اتوماتیک مجددا راه اندازی میشود.وسایل غیر قابل راه اندازی از قبیل Littlefuse ،نوع220003 یا WICKMANN 19397-038 نیز قابل قبول هستند.

ب)رزیستورها(فیلم کربنی 10 یا حداقل 1.8 ولت) ممکن است در کانادا استفاده شوند.چون کانادا نیاز ندارد که تجهیزات PSTN پس از آزمایش نوسان شدید نوع B کاربردی گردد.

ج)اگر چه CSA CS-03 قسمت 1 (کانادا) ملزومات FCC بخش 68 (امریکا)را دنبال می کند،cermetek تماس DOT (کانادا) را توصیه میکند و یا یک آزمایشگاه مستقل،مشخص برای تغییر توافق را سفارش می کند.برای کانادا یا رزیستور 10 (فیلم کربن یا قسمت های SMDبا حداقل 1.8 وات) را همانگونه در پاراگراف ب) بالا توصیف شد و یا فیوز های غیر قابل راه اندازی یا فیوزهای چندتایی قابل راهاندازی را همانگونه در پاراگراف الف) بالا توصیف شد، استفاده نمایید.

 

2. ولتاژ زیاد و محافظت در برابر نور :

محافظت در برابر نوسان شدید توسط جریان داخلی فراهم می گردد.این جریان داخلی در همه ی مودم های HS به غیر از  CH1799LL (به شکل 6B مراجعه کنید) است. هیچ گونه جزء خارجی اضافی نیاز نیست تا تایید قسمتFCC,68 منتقل شده را برای مودم های HS فراهم آورد(به استثنای  CH1799LL) به نکته کاربردی cermetek#126 ،حفاظت خط PSTN الحاقی ،مراجعه شود تا از جزئیات بیشتر اطلاع یابد.

3. حذف EMI/RFI :

هیچ گونه جریان حذف صدای EMI/RFI نیاز نیست تا تایید قسمت FCC,68 منتقل شده رابه دست آورد.به هر حال اگر بنا به دلایلی،حذف اضافه الزم باشد،ممکن است همانگونه که در قسمت زیر بخش 3A-3B توصیف شد اضافه گردد، بدون اینکه به شکل نامحدودی بر تایید قسمت FCC,68 تاثیر گذارد.

الف) برای فراهم آوردن حذفEMI/RFI کافی، خازن یا شبکه انداکتوری موجود در جعبه #3 ،شکل 1، باید طوری قرار گیرد که تا حد امکان به پایه RJ11 نزدیک باشد .از آن گذشته ،این شبکه باید به راه زمینه ای خوبی تا بدنه مجهز گردد.

ب)خازهای C2,C1 نباید از 0.005 فراتر روندوآنها باید سرعتی معادل 1.5kv داشته باشد و معمولا 0.001+20% هستند.

وسایل پیشنهادی برای آنداکتور های L2,L1,Fair-Rite 2643666611 یا2943666661 یا معادل آنهااست.برای موارد استفاده UL، خازن ها و آنداکتور هایی

انتخاب کنید که در UL1950 لیست شده اند.ارزشهای واقعی اجزاء استفاده شده ممکن است تفاوت ذاشته باشند و این تفاوت بستگی به طرح محصول نهایی دارد.

1.وسیله خط محافظ PSTN که محدود کننده جریان است :

لازم است، وسایل محدود کننده ی جریان استاندارد های امنیتی UL را تامین کنند.برای بدست آوردن تایید قسمتFCC,68 منتقل شده اجزاء محدود کننده ی جریان به عنوان F1,F2 در جعبه خط فاصله ای 1# مشخص شده اند که این اجزاء همچنین باید آزمایش نوسان شدید قسمتFCC,68 را محفوظ دارند.برای اطلاع از جزئیات بیشتر به نکته ی کاربردی 1#126 محافظت خط PSTN الحاقی، مراجعه نمائید .

الف)Raychem Polyfuse TR 600-150 (در 0.15 amps سرعت می یابد.)بهتر است، چون این وسیله به محض برداشتن جریان معمول به طور خود کار مجددا راه اندازی می شود.همچنین وسایل غیر قابل راه اندازی همانند Littlefuse،نوع2500003،یا WICKMANN نوع 19397-038 قابل قبول هستند.

ب)رزیستورها (فیلم کربن 10 یا حداقل 1.8 وات)ممکن است در کانادا مورد استفاده قرار گیرند.چون کانادا نیازی به این ندارد که تجهیزات PSTN پس از آزمایش نوسان شدید نوع B کاربردی باشند.

ج)اگر چه CSA CS-03 قسمت 1 (کانادا)ملزومات FCC ،قسمت 68 را (امریکا)دنبال می کند.cermetek  تماس با DOT (کانادا) و یا یک آزمایشگاه مستقل،مشخص را پیشنهاد می کند تا توافق را تغییر دهد.برای کانادایی یا از رزیستور 10(فیلم کربن یا قسمتهای SMD با حداقل 1.8 وات) همانگونه که در پاراگراف الف)بالا توصیف شد،استفاده نمائید.

2.ولتاژ بیش از اندازه و محافظت در برابر نور :

الف) ولتاژ بیش از حد و حفاظت نوسان شدید نور برای توافق قسمت FCC,68 ضروری است.محافظ نوسان شدید خارجی مورد نیاز (همانگونه که به عنوان D1 در خط فاصله جعبه 2 مشخص شد.) الزامی است.و خریدار باید برخی از فرمهای حفاظت نوسان شدید را منظور نماید. این فرم ها،همانگونه در زیر توصیف شده برای برقراری تایید قسمت FCC 68 منتقل شده است.

ب)در بسیاری از محیط ها 2 حذف کننده ی نوسان شدید پایانی کافی است. در این موارد استفاده cermetek استفاده از Teccor Sidactor P/N 3203AB یا معادل آن استفاده نمایید.

3.حذف EMI/RFI :

هیچگونه مدار حذف صدای EMI/RFI اضافی لازم نیست تا تایید قسمت FCC,68 منتقل شده را برقرار سازد.به هر حال ،اگر به دلایلی حذف اضافه لازم باشد ممکن است همانگونه که در قسمتهای 3A-3B توصیف شد اضافه گردد.بدون اینکه تاثیر نامطلوبی روی تایید قسمت FCC 68 داشته باشد.

الف)برای فراهم آوردن حذف EMI/RFI کافی خازن یا شبکه آندکتوری که به صورت جعبه #3 است باید تا جایی که ممکن باشد به پایه ی RJ11 نزدیک باشد.وانگهی این شبکه باید با راه زمینه ای عالی به برنه مجهز گردد.

ب)خازن های C1,C2 نباید از 0.005 فراتر رود.آنها باید سرعتی معادل 1.5kv داشته باشد و معمولا 0.001+20% هستند.وسایل سفارش شده برای آنداکتورهای L1 و L2Fair-Rite 2643666611 یا 2943666661 معادل آنها هستند.در موارد استفاده UL خازن ها و آنداکتورهایی را انتخاب کنید که در UL 1950 لیست شده اند.ارزشهای واقعی اجزاء استفاده شده،ممکن است به طرح محصول نهایی بستگی داشته باشد.

Cermetek حق این را دارد که در هر زمانی که مایل بود بدون اینکه اطلاع دهد تغییراتی را در خصوصیات ایجاد نماید.

اطلاعات بدست آمده توسط cermetek در این چاپ صحیح و معتبر می باشد.به هر حال cermetek هیچ گونه مسئولیتی را برای استفاده اش متقبل نمی شود.یا برای هر گونه تخلف از حقوق انحصاری یا سایر حقوق طرفین سوم در قبال استفاده از cermetek مسئولیتی را قبول نمی کند.برای هیچ حقوق انحصاری ،مدرکی اخذ نشده است.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 08 شهریور 1393 ساعت: 16:38 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,
نظرات(0)

تحقیق و مقاله درباره سازه های ساختمانی

بازديد: 2117

 

تحقیق رایگان از فروشگاه علمی اسمان :

تحقیق و مقاله درباره سازه های ساختمانی

 امروزه کاربرد مصالح  ساختمانی در امر ساختمان که دارای کیفیت بالا و مقاومت مناسب باشد در امر ساختمان سازی امری بسیار مهم و اجتناب ناپذیر است ضرورت ایجاد ساختمانی مقا.وم در برابر زلزله و سبک سازی آن بسیار مورد توجه مهندسین به خصوص طراحان در تمام دنیا می باشد

 به توجه به اینکه ما در کشوری زلزله خیز زندگی می کنیم باید روش زیستن با زلزله را بیاموزیم که این نیازمند برنامه ریزی و پیش بینی صحیح و اصولی برای پیش گیری از خسارت و تلفات شهر سازی مربوط می شود، چرا که 99% تلفات زلزله به جهت ویران شدن ساختمانها و تاسیسات زیست محیطی است و هنوز فرهنگ ساخت ساز مناسب و فرهنگ مقاوم سازی در کشور ما پیدا نکرده است

سبک سازی ساختمان با توجه به مصالح جدید و مقاومت در برابر زلزله امری بسیار مهم است از طرفی باید نسبت به حریق ساختمان نیز فکری کرد که این نیازمند قانون قوی و پیگیری شدید و نظارت دقیق می باشد .

سبک سازی ساختمان با استفاده از سقف سبک

امروزه توجه به زلزله آن هم در مناطق زلزله خیز جهان و اثر آن در ساختمانها امری مهم است

در مناطق زلزله خیز کاهش وزن و سبک بودن ساختمان اهمیت ویژه ای دارد.

امروزه با در نظر گرفتن روشهای گوناگون طراحی و به کمک کامپیوتر می توان طرحهای سازه ای  مناسب را ارائه نمود.

سیستم سقفی ساختمانهای سبک که در داخل کشورمان ایران طراحی گردیده است به این تحوه است که: در این سیستم به جای تیرچه های بتنی از تیرهای فولادی با  جای خالی و به عبارتی دیگر تیرچه خرپایی و عدم بتن ریزی در تیرچه استفاده می شود. و به جای بلوکهای سفالی یا بتی از بلوکهای گچی به همراه بلوکهای پلی استایرن در طولی برابر تیرهای فولادی مصرف می شود. روی بلوکهای پلی استایرن خمش فولادی و بتن به ضخامت 5 سانتی متر اندود می شود. این سقف موجب کاهش جرم سقف نسبت به سقف معمولی تیرچه و بلوک تا حدود 50% گردیده است و با توجه به  اهمیت کاهش جرم و وزن ساختمانها این سیستم در کم کردن جرم و افزایش سرعت اجرا و صرفه جویی کلان در وزن آهن آلات و احجام بتن سیستم خوبی جهت به کارگیری در انواع سازه ها می باشد.

از جمله امتیازات دیگر سقف مواردی همچون: عایق صدا و حرارت، سرعت و سهولت در نصب، حمل و نقل راحت اجرای راحت لوله کشی در ضخامت سقف و مقاومت خوبی در برابر بارهای جانبی از جمله زلزله است


بلوکهای یونولیتی (پلی استایرن)

بلوکهای یونولیتی که برای ساختمان سازی بلند به دلیل سبکی و کم هزینه بودن مورد استفاده انبوه سازان قرار گرفته است این بلوکها در دو نوع قابل اشتعال و غیر قابل اشتعال در بازار موجود است . وزن هر قطعه بلوک سیمانی که در ساختمان سازی به کار می رود 15 کیلو گرم است در حالیکه وزن بلوکهای یونولیتی بسیار ناچیز است و تا اندازه بسیار زیادی موجب پایین آوردن وزن ساختمان می شود

با و جود پوشش نسوزی که زیر و روی این بلوک را محصور کرده است در صورتیکه آتش سوزی در ساختمان ایجاد گردد این بلوک تنها تا 20 دقیقه تاب مقاومت در برابر حرارت را دارد ایمنی اماکن مسکونی در برابر حریق و حادثه از جمله مواردی است که باید از نظر ایمنی شهری مورد توجه قرار گیرد در ایمنی یک ساختمان موارد زیادی نقش دارد که می توان به مصالح به کار رفته در آن به عنوان یکی از مهمترین موارد اشاره کرد.

سازمان آتش نشانی و خدمات ایمنی در این باره می گوید: بسیاری از مهندسن معمار بلوکهای یونالیتی را به خاطر مقاوم بودن در برابر زلزله عایق بندی و افت صدا در ساختمان سازی به کار می‌برند و این یونولیتها به دلیل کم هجمی و هزینه کم در قسمتهای مختلف ساختمان و به خصوص در کف سقفها به کار برده می شود ولی مواد شیمیایی به کار رفته در این بلوکها غیر استاندارد و بسیار زیان آور است.

بلوکهای پلی استایرن به دلیل سبک وزنی خود وزن نهایی ساختمان را کم می کند به همین دلیل در ساختمان سازی مورد استفاده قرار می گیرند بلوکهای مذکور نقش باروری ندارند و به همین دلیل در برابر زلزله ایمن هستند. اما این بلوکها، در برابر آتش به راحتی حجم خود را از دست می دهند. و تنها اشکال این بلوکها کمی مقاومت در برابر حرارت و شعله وری آنهاست در صورتی که از جنس مرغوب این بلوکها در ساختمان سازی استفاده می شود . در برابر آتش مقاومتر خواهد بو.د.

در زمینه ممنوعیت یا مجاز بودن این بلوکها یکی از اعضای هیات علمی «مرکز تحقیقات ساختمان و مسکن» در خصوص کاربرد آن گفته است هنوز ما تجربه لازم و. کافی در خصوص کاربرد این یونولیتی نداریم و چون به نتیجه قطعی در این زمینه نرسیده ایم نمی توانیم ادعا کنیم کاربرد این مصالح در تمامی ساختمانها ممنوع و یا مجاز است و در حال حاضر استانداردها، ضوابط، تجهزات و آزمایشگاهای مربوط به استاندارد کردن این بلوکها فراهم شده است.

در خصوص کاربرد بلوکهای یونولیتی در ساختمان با انگیزه کاهش و افت صدا می توان گفت که این بلوکها تاثیر در کاهش صدا ندارند. اگر چه در ساختن آنها یونولیت به کار رفته است ولی تنها به دلیل به کار بردن این مواد نمی توان گفت عایق صوت است و با توجه به آزمایشهای انجام شده شاهدیم که صدا را به خوبی از خود عبور می دهند. برای کاهش صوت نیازمند چگالی هستیم و بلوک سیمانی از چگالی بالایی برخوردار است. یونولیت جازب صوت بهتری نسبت به بتن است و عایق صوتی برتری محسوب نمی شود و به همین دلیل یونولیت یه تنهایی تاثیری در افت صوت ندارد. به گفته کارشناسان تنها در صورتی که بین دیواره ها دو. جداره یونولیت به کار رود افت صوت افزایش می یابد. همچنین عایقهای حرارتی هم به تنهایی عایق صوت نیستند و در صورتی که داخل سیستم قرار بگیرند می توانند موجب کاهش صوت شوند

 

آشنایی با بلوک (MBS)

سیستم بلوک (MBS) که توسط مهندس متین خبره فوق لیسانس معماری مقیم کشور سوئد بعد از هفت سال تحقیق در دانشگاه چالمرز سوئد بلوکهای ساختمانی جدیدی را اختراع کرد که دارای ارزش اقتصادی و اجتماعی بسیار بوده و تحولی در امر ساختمان سازی ایجاد نموده است

بلوک ابداعی دارای امتیازات ویژه ای نسبت به بلوکهای سیمانی رایج می باشد .

عدم نیاز به ملات در ساختمان سازی، سرعت در تولید، کاهش وزن ساختمان و قابلیت استفاده مجدد بعد از خراب کردن ساختمان از جمله مزایای (MBS) می باشد

این بلوکها در انواع کارهای ساختمانی مانند خانه سازی، دیوارکشی باغها و خانه ها، دیوارهای صدا گیر و ساخت کانالهای فاضلاب کاربرد دارد.

بلوک مورد نظر بر اساس اصل بلوک چهارگوش از بتن « ماسه، سیمان، شن، آب» به همراه مواد افزودنی ساخته می شود اصل کار بر اساس قلاب شدن بلوکها در یکدیگر و تشکیل دیواره هاست زواید فوقانی و تحتانی همگی دارای اتصلات خاصی بوده که در هم قرار گرفته و سبب می شو.د که نیاز به استفاده از عامل اتصال یعنی ملات را بی اهمیت سازد این بلوکها در هر شکل مختلف طراحی شده که همگی مکمل یکدیگرند.

بررسی عملکرد بلوک و مقاومت زیاد آن در مقابل بار ثقلی:

از ویژگی های (MBS) مقاومت قابل ملاحضه این سیستم در مقابل بار ثقلی می باشد

نحوه ساخن بلوکها بدین صورت است که آب و سیمان و ماسه و شن به همراه مواد افزودنی وارد دستگاه مخصوص پرس شده و تحت پرس بسیار زیاد در 8 مدل ساخته می شوند

در ساخت این قطعات نکات زیر قابل توجه می باشد

استفاده از پرس قوی و نسبت آب به سیمان مناسب باعث افزایش مقاومت این بلوکها می شود .

مواد افزدنی: استفاده از مواد افزودنی که شامل مواد پلیمری و الیاف .ویژه می باشند اولا سبب کاهش وزن بلوک شده (به دلیل سبک بودن الیاف و مواد پلیمری) و ثانیه مقاومت آن را در مقابل بارهای ثقلی و جانبی افزایش می دهند

سطح مقطع گسترده تر نسبت به بلوکهای معمولی و وزن کمتر:

این بلوکها که اغلب در ابعاد 30*23 سانتی متر به صورت سه لایه 10 سانتی متری یکپارچه در دیوارها و سازه ها مورد استفاده قرار می گیرند دارای نسبت وزنی نسبتا پایین نسبت به دیوارهای بلوکی و آجری مشابه می باشند. برای مثال وزن یک متر مربع دیوار از جنس (MBS)در حدود 330 کیلوگرم است حال آنکه وزن یک متر مربع دیوار آجری 22 سانتی متری حدود 410 کیلو گرم وزن دارد. باتوجه به این نکته که سطح مقطع این بلوکها در حدود 1.4 برابر سطح مقطع دیوار آجری 22 سانتی متری می باشد پس با وزن کمتر و سطح بیشتر بسیار مناسب تر از دیوار آجری در مقابل بار ثقلی خود عمل خواهد کرد.

بررسی مقاومت سازه ای ایجاد شده در برابر بار زلزله:

برای محاسبه مقاومت در برابر زلزله ابتدا می بایست یک ساختمان فرضی دو طبقه را مدل کرده و پس از محاسبات مربوط به بار گذاری مرکز جرم و مرکز سختی طبقات را بدست آورد. حتی الامکان بایستی پلان به صورتی طراحی شود که مرکز جرم و سختی نزدیک هم باشد و دهانه بیشر از 5 متر طراحی نشود.

سپس نیروی زلزله برای هر طبقه و هر دیوار محاسبه شود البته می توان فرض کرد که دیوارها به صورت تقریبا یکپارچه و یا همچون یک دیوار برشی در مقابل زلزله عمل می کنند سپس نیروی وارد بر هر دیوار محاسبه شده و سرانجام نیروی وارد بر هر بلوک محاسبه گردد نحوه آزمایشها و محاسبات کامپیوتری برای تحلیل بلوکها:

برای پرداختن کیفیت بلوکها و سازه ساخته شده از بلوک از دو طریق می توان اقدام  نمود که طریق اول انجام آزمایشهای مقاومت فشاری، مقاومت کششی ..... می باشد که این آزمایشها هم اکنون در درست مطالعه می باشند. همچنین در اینجا باید سعی شود محاسبه وزن دیوارها، وزن سقف ها، میزان  یا افت در یک دهانه 4 و 5 متری از سقف، نحوه عملکرد بلوکها در دهانه های بیش از 5 متر، اتصالات دیوارها با هم و محاسبه حداقل یک ساختمان مسکونی کوچک و....... بررسی شود

در عملیات بارگذاری باید هنگام محاسبه جرم دیوارها بتن را با جرم حجمی 1800 کیلو گرم در نظر گرفت، حال آنکه در سقف این مقدار به میزان کمتری محاسبه می شو.د، زیرا در بلوکهای مصرف شده در سقف از الیاف بیشتری نسبت به دیوارها باید استفاده شود و این سبب سبکی سقف شده در نتیجه افت و خیز کمتری در و سط دهانه ایجاد می شود

اما طریق دیگر، انجام محاسبات کامپیوتری می باشد. در ابتدای این امر و برای محاسبه نیاز به یک برنامه قوی المان محدود می باشد تا بلوکها را ابتدا به تنهایی و سپس در دیوار (به عنوان یک عضو از دیوار)، محاسبه نماید. مناسبترین و قویی ترین برنامه در این راستا برنامه Ansys ابتدا باید یک بلوک را رسم کرد. در رسم بلوکها از آنجا که به دلیل پیچیدگی زیاد بلوکها نمی توان هر بلوک را یکباره رسم کرد .می توان هر بلوک را به سه قسمت تفکیک کرد. (به جز بلوک گوشه) و هر قسمت را رسم کرده و سپس این سه قسمت را به وسیله دستور Coupling به هم چسبانده و یک بلوک را ساخت و پس از ساخت و مدل کردن بلوکها آنها را  ابتدا به تنهایی و تک تک و سپس به صورت یک دیوار یکپارچه در قسمت بارهای استاتیکی و دینامیکی قرار داد.


بتن سبک، طبقه بندی آن و کاربردهای مختلف:

مقدمه:

در سازه ها به خصوص در ساختمانهای بتنی، وزن ساختمان به طور معمول بخش بزرگی از مجموع بار وارد را بر سازه تشکیل می دهد و روشن است که مزیت های قابل توجهی، در کاهش بار مرده حجمی بتن و جود دارد. در راس این مزیت ها، کاهش بار مرده و در نتیچه کاهش بار وارد بر اعضای گوناگون ساره و در نهایت کاهش ابعاد پی ها می باشد. به علاوه به بتن سبک، قالب ها  فشار کمتری را تحمل می کنند و وزن کلی مصالحی که باید جابه جا شوند، کاهش می یابد که از لحاظ اقتصادی به صرفه می‌باشد. با توجه به آیین نامه ی محاسبه ی ایمنی ساختمان ها و در مقابل زلزله، به کارگیری مصالح سبک وزن، راهی مناسب و با صرفه در جهت افزایش ایمنی ساختمان ها می‌باشد که بتن های سبک، تامین کننده این مزیت فنی هستند، بتن سبک و دلیل دارا بودن حباب های هوا، عایق حرارتی خوبی بوده و دوام رضایت بخشی دارد. اما در مقابل سایش؟، مقاوم نمی باشد. در ضمن حمل و نقل و ریختن آن احتیاج به دقت و مواظبت بیشتری نسبت به بتن معمولی دارد و در کل برای بعضی هدف ها، مزیت های بتن سبک بیشتر و مهم تر از نقص های آن می باشد.

 

کاربردهای آینده ی بتن سبک به قرار زیر می باشد:

-        توسعه دادن به دامنه ی کاربرد بتن پیش ساخته و ایجاد سرعت در ساختمان سازی

-        امکان ساخت ساختمان های با مقاومت بیشتر در برابر نیروهای ناشی از زلزله

-        امکان ساختمان سازی بر روی خاک های نامناسب

-        ایجاد ساختمانهایی با مقاوت بیشتر آتش سوزی

-        امکان احداث پل هایی با دهانه های متوسط و طویل

-        امکان احداث ساختمانهای شناور سبک تر

طبقه بندی بتن های سبک

الف) طبقه بندی بر اساس هدف و کاربرد

1-   بتن سبک سازه ای بر اساس مشخصات ارئه شده در (ASTM-C330-82a) در مورد بتن سازه ای سبک، مقاومت فشاری 28 روزه نمونه های استوانه ای باید کمتر از 170 kg/c2 و وزن حجمی حالت خشک (400-1800)kg/m3 باشد و نباید بیشتر از 1840 kg/m3 شود.آئین نامه ی (ACI-213R)  86 نیز چگالی (1350-1900) kg/cm3 و مقاومت فشاری حداقل 17Mpa را  توصیه می کند.

2-   بتن سبک بنایی: بر اساس (ASTM-C33-81) بتن سبک بنایی، باید مقاومت برابر با (71-140) kg/cnm2 وزن حجمی (500-800) kg/m3 داشته باشد وآیین نامه ی (ACL-213R-87) نیز چگالی (800-1350) kg/cm3 و مقاومت فشاری (7-07)Mpa را توصیه می کند.

3-   بتن سبک جداکنند: بر اساس (ASTM-C332-83) خصوصیت اصلی بتن سبک جدا کننده، ضریب انتقال حرارت آن است که باید کمتر از 0.3(j/m2.c/m) باشد و وزن حجمی آن کمتر از 800 kg/m و مقاومتی در حدود (7-70) kg/cm2 داشته باشد . آین نامه ی (ACL-213R-87) نیز چگالی را در حدود (300-800) kg/m3 توصیه می کند.

ب) طبقه بندی با توجه به روش تولید بتن های سبک

چگالی بتن معمولی در دامنه ی (2200-2600) kg/cm3 قرار می گیرد. در نتیجه وزن قطع های بتن خیلی زیاد شده، نسبت زیادی را از بار مرده ی وارد بر ساختمان تشکیل می دهد. بنابراین به کار بردن بتن با چگالی کمتر می تواند منجر به فواید شاخصی مانند کم شدن سطح مقطع اعضای اسکلت، کاهش ابعاد پی .... شود.

چگالی بتن را می توان با جایگزین نمودن حباب های هوا به جای برخی از مواد جامد در مخلوط بتن، کاهش داد. سه امکان برای این کار وجود دارد. اول اینکه هوا بین ذره های سنگدانه ها خود به خود سبک دانه گویند. دوم اینکه، هوا در خمیر سیمان داخل شود که در این صورت بتن به دست آمده را، بتن اسفنجی یا متخلخل گویند. سوم اینکه، هوا در بین ذره های درشت دانه باقی بماند که در این صورت رزیزدانه ها حذف می شوند و بتن به دست آمده ار بتن بدون ریزدانه گویند

 

خواص بتن سبک دانه

با استفاده از سنگدانه های سبک و متخلخل که وزن مخصوص آنها کمتر از 6/2 می‌باشد این امکان فراهم می آید که بتن هایی با وزن مخصوص (300-1850) kg/m3 و مقاومتی کمتر از 400 kg/cm3 ساخته شود. به ازای کارآیی برابر . (سادگی تراکم)، بتن سبک، اسلامپ پایین تر و ضریب تراکم کمتری نسبت به بتن معمولی، دارد زمانی که مصالح سبک در بتن مسلح استفاده می شود ، باید توجه خاصی به محافظت آرماتورها در برابر خوردگی شود. زیرا عمق کربناتاسیون (عمقی که در آن خورده گی تحت شرایط مناسبی انجام شود)، بیش از دو برابر عمق کربنا تاسیون در بتن معمولی است. اغلب با مصرف سنگدانه های سبک، 10mm پوشش اضافی روی آرماتورها، ضروری می باشد. تمام بتن های ساخته شده با سنگدانه های سبک، نسبت به بتن های معمولی دارای نفوذ پذیری بیشتر و ضریب انبساط حرارتی کمتری می‌باشند. ولی ممکن است در هنگام استفاده از بتن سبکدانه و بتن معمولی در مجاورت هم، مشکلاتی ایجاد شود. از سوی دیگر اعضای ساخته شده از بتن سبکدانه بر اثر تغییرات حرارتی متفاوت، تمایل کمتری به تاب برداشتن وکمانش دارند. سنگدانه های سبک مصرفی در بتن سبکدانه، به دو صورت زیر تقسیم بندی می شودند:

1-   سنگدانه های طبیعی سبک وزن: با انواع پرلیت، ورمیکولیت، دیاتومه ها، می توان بتن به وزن مخصوص کم، جهت عایق کاری تولید تمود. با انواع پوکه و سنگ معدنی و سنگ پا نیز می توان بتن با وزن مخصوص متوسط تولید نمود

2-   سنگدانه های مصنوعی سبک وزن: با به کار بردن این سنگدانه ها، می توان بتن های با وزن مخصوص کم و مقاومت فشاری زیاد تولید نمود. از این بتن سبک می توان به عنوان بتن باربر، در ساختمان و به ویژه در صنعت پیش ساخته استفاده نمود. می توان از خاک رس منبسط شده، تفاله سبک کوره آهن گذاری، سبک دانه کلینگری و پوکه، به عنوان سنگدانه های سبک مصنوعی نام برد.


خواص بتن بدون ریزدانه

این نوع بتن با حذف ریز دانه از مخلوط، ساخته می شود. به طوری که توده ای از ذره های درشت دانه با اندازه یکسان که هر یک با پوششی از خمیر سیمان با ضخامتی حدود 1.3mm احاطه شده اند، به وجود می آید که باعث پایین آمدن وزن حجمی آن می شود و در نهایت مقاومت آن نیز کاهش می یابد. اما به علت اندازه بزرگ حفره ها، امکان حرکت مویینه آب فراهم نمی آید. در نتیجه سرعت نفوذ آب در آن پایین می آید و به همین دلیل نیز در مقابل یخبندان، مقاومت خوبی دارد.

با این نوع سنگدانه مشخص، وزن حجمی بدون ریزدانه به دانه بندی سنگدانه ها بستگی دارد، اما به طور معمول در حدود 10 درصد کمتر از هنگامی است که مصالح خوب دانه بندی شده از همان جنس مصرف شود و اغلب وزن حجمی kg/m3(2000-1600) تغییر می کند و با استفاده از سنگدانه های سبک می توان بتن بدون ریز دانه ای با وزن حجمی حدود kg/m3 640 به دست آورد.

باید از مصرف درشت دانه هایی با لبه های نیز در این نوع بتن اجتناب نود. زیرا باعث شکستگی های موضعی تحت اثر بار می شود. از آنجا که در بتن بدون ریزدانه جدایی ذره ها و دانه ها به وجود نمی آید، می توان آن را از ارتفاع قابل ملاحظه ای پایین ریخت و لذا در بتن ریزی های از ارتفاع زیاد، می توان به راحتی از آن استفاده نمود.

متناسب با مقدار مصرف سیمان جهت پوشش سنگدانه ها، نسبت آب به سیمان بهینه اغلب بین 38/0 تا 520/ می باشد و مقدار سیمان را می توان حدود 70 تا 130 کیلوگرم در متر معکب تغییر داد.

جدول 1، نمونه ای از خواص بتن بدون ریز دانه را با سنگدانه های 5/9 تا 19 میلیمتر نشان می دهد

مقاومت فشاری از این نوع بتن، متناسب با وزن حجمی حدود kg/m3(140-14) تغییر می کند. قابلیت انتقال حرارت آن به طور تقریبی 22/0 (با سنگدانه های سبک ) و 081/0% ( با سنگدانه های معمولی) می باشد.

جدول 2، مقاومت فشاری بتن بدون ریز دانه را با عمر 28 روز به صورت تابعی از چگالی نشان می دهد.

اگر در جایی جذب صداهای محیط مد نظر باشد، می توان از دیواره هایی با بتن ریزدانه استفاده نمود، به شرط آنکه در آن قسمتی که خصوصیت های صوتی مدنظر است، دیوارها پرداخت نشوند.

در ساختمانها، بتن بدون ریز دانه در پی یا کلیه قسمتهایی که بتن مسلح مورد نیاز است، به کار نمی رود. این نوع بتن به دلیل عدم استفاده از ماسه و سیمان به نسبت کم، دارای قیمتی پایین می باشد.

خواص بتن اسفنجی با بتن هوا داده شده

یکی از راههای ساختن بتن سبک، ایجاد حبابهای گاز در ملات خمیری شکل است که در نتیجه مصالحی با ساختار متخلخل شامل حبابهایی به اندازه 1/0 تا 1 میلیمتر ایجاد می شود. حباب ها باید در ضمن تراکم و اختلاط، پایداری خود را حفظ نمایند. چنین بتنی به عنوان بتن اسفنجی، بتن متخلخل، بتن گازی، بتن کفی یا بتن هوا داده شده Air intered concrete شناخته می شود.

 

مشخصه های کلی بتن اسفنجی شکل

در بتن های اسفنجی هم، مانند بتن های دیگر مقاومت و قابلیت انتقال حرارت مناسب با وزن حجمی تغییر می کند. مدول الاسیسیته بتن اسفنجی kg/cm2(104*5/3-104*7/1) می باشد. بین اسفنجی ممکن است بدون ماسه ساخته شود، اما فقط برای کارهایی مثل عایق سازی حرارتی به کار می رود که وزن حجمی چنین بتنی، kg/m3 (300-200) به دست می آید. اما مخلوطهای معمول تر که ترکیبی از سیمان و ماسه خیلی نرم هستند، دارای وزن حجمی kg/m3 ( 1100-5009 می باشد و مقاومتی در حدود kg/cm2 (40-30) و قابلیت انتقال حرارتی در حدود (j/m2s c/m) 1/0 خواهند داشت که در مقایسه با قابلیت اانتقال حرارت بتن معمولی، به طور تقریب 10 برابر بیشتر می باشد. برای عایق سازی های سبک و ظریف، می توان با استفاده از یک روان کننده قوی، ملات بتن اسفنجی با کارایی بالایی ساخت و در حالت دوغابی، می توان در ساختن دیواره ها نیز از آن استفاده نمود. آرماتورهای محافظت نشده در بتن اسفنجی در مقابل خوردگی آسیب پذیر خواهند بود، بنابر این باید با فرو بردن در یک محلول شیمیایی ضد خوردگی، آنها را محافظت نمود. استفاده از محلولهای قیری و صمغ های اپوکسی نشان داده است که بدون هیچ گونه تاثیر معکوسی، بر پیوستگی در برابر خوردگی مفید خواهد بود خزش بتن سبک که بر اساس نسبت تنش به مقاومت بیان می شود، هر چند بر اساس تنش های مساوی، خزش مخصوص بتن اسفنجی بیشتر می شود.

در مقایسه با بتن های دیگر، بتن اسفنجی چون دارای مقاومت بهتری در مقابل آتش می باشد، برای مقاومت در برابر آتش نیز مورد استفاده قرار می گیرد. از نظر سازه ای، بتن اسفنجی بیشتر به شکل بلوک ها یا قطعه های پیش ساخته عمل آمده، در بخار تحت فشار به کار می رود و می توان از آن در کف سازی ها به جای کاشی های مجوف نیز استفاده نمود. از مزیت های دیگر آن این است که میتوان به راحتی آن را برید و با تیشه به آسانی شکل داد. میخ و پیچ را به راحتی نگه می دارد و به مقدار قابل قبولی پایا می باشد. اگر چه درصد جذب این نوع بتن بالاست، ولی سرعت نفوذ آب در آن پایین می باشد به این دلیل بتن اسفنجی مقاومت نسبی خوبی در مقابل یخبندان دارد و در حالت ملاتی و دوغابی می توان از ان در ساخت دیواره ها نیز استفاده نمود.

جدول 3- اطلاعات کلی را مربوط به بتن اسفنجی نشان می دهد.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 08 شهریور 1393 ساعت: 16:33 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,,,,,
نظرات(0)

بررسی دوران نخست وزيري دكتر مصدق تا پايان دوران پهلوي

بازديد: 361

 

دوران نخست وزيري دكتر مصدق تا پايان دوران پهلوي

 قوانين مطبوعاتي در دوره مصدق

-         قانون مطبوعات مصوب دكتر مصدق و متمم

 پس از تصويب قانون ملي شدن صنعت نفت و نخست وزيري مصدق، در پايان اولين جلسة هيئت دولت ، مصدق به اداره كل تبليغات صريحا دستور داد ، هنگامي كه در بارة وي مطلبي از راديو پخش مي شود ، الفاظ و عناوين را به كلي حذف كنند. به شهرباني دستور داد:« در جرايد ايران آنچه راجع به شخص اينجانب نوشته مي شود ، هر چه نوشته باشند و هر كه نوشته باشد نبايد مورد اعتراض قرار گيرد……

  دكتر مصدق همچنين به سبب اختيارات فوق العاده اي  كه در تاريخ 20 مرداد1331 از مجلس گرفته بود؛ دومين قانون مطبوعات ايران را وضع و تصويب نمود.

  قانون مطبوعات دكتر مصدق مشتمل بر 5 فصل و 46 ماده و 11 تبصره بود[1] كه فصل اول آن به تعريف روزنامه و مجله اختصاص يافته بود و بقيه فصول به ترتيب عبارت بودند از : حق جوابگويي و آئين نامه هاي مطبوعاتي، جرايم مطبوعاتي، تخلفات و بالاخره دادرسي مطبوعاتي و هيئت منصفه.پس از گذشت 4 ماه از اجراي قانون جديد مطبوعات، دولت دكتر مصدق براي نظارت بيشتر بر مديران جرايد تصميم گرفت به مفاد سوم و هشتم قانون مصوب خود بيافزايد.

 

مصدق بار ديگر با استفاده از اختيرات فوق العاده دو مادة مزبور را اصلاح كرد ودر 20 خرداد1322 انتشار داد. هنوز دو ماه از عمر اصلاحيه نگذشته بود كه با وقوع كودتاي 28 مرداد1332 حكومت مصدق سقوط كرد.

  بار ديگر فشار بر مطبوعات آغاز شد و روزنامه نگاران بازداشت و مورد شكنجه قرار گرفتند. از جمله دكتر حسين فاطمي مدير روزنامة باختر امروز به جوخة اعدام سپرده شد و امير مختار كريم پور شيرازي مدير روزنامة شورش را نيز پس از تحمل شكنجه در محوطة زندان با ريختن نفت به سر و رويش سوزاندند.

  در اين دوره حكومت نظامي بر قرار بود و مأموران حكومت نظامي مي توانستند به ادارت روزنامه حمله ببرند و يا به چاپخانه ها بروندو روزنامه هاي زير چاپ را جمع آوري و نابود كنند.

-         قانون مطبوعات مصوب 1334

  بلافاصله پس از پيروزي رهبران كودتا ، مجلس شوراي ملي با تصويب قانوني، كليه قوانين وضع شدة زمان مصدق را لغو كرد و لذا براي وضع قانون جديدي در مورد مطبوعات يك كميسيون مشترك از نمايندگان مجلس شوراي ملي و سنا تورهاي مجلس سنا تشكيل شد كه نتيجة فعاليت آنها در 10 مرداد 1334 به صورت قانون مطبوعات ارائه شد.

   قانون مزبور با قانون دكتر مصدق اختلافاتي داشت و شرايط نسبتا دشوارتري را براي اخذ مجوز انتشار پيش بيني كرده بود.به موجب اين قانون ده ها نشريه به تعطيلي كشانده شدند و كساني موفق به كسب مجوز انتشار مي شدند كه مورد اعتماد دولت بوده و « ساواك » آنها را تاييد مي كرد.

   سومين قانون مطبوعات شامل 5 فصل : تعريف و تاسيس روزنامه و مجله، حق جوابگويي، آيين نامه هاي مطبوعاتي، جرايم، تخلفات و دادرسي مطبوعات و هيئت منصفه بود.[2]

 همچنان كه اشاره شد قانون مزبور شرايط احذ مجوز انتشار را دشوارتر مي كرد، از يك سو ماده 2 اين قانون ،تاسيس روزنامه و مجله را منوط به اجازةوزارت كشور كرده بود و از ديگر سو در ماده 3 شرط ليسانسيه آورده شده بود و در غير اين صورت متقاضي مي بايست مراتب فضل و دانشش از سوي شوراي عالي فرهنگ گواهي شده باشد. اما با توجه به شرايط آن روز جامعه ايران  كه اولا ميزان برخورداري از تحصيلات عاليه خيلي ناچيز بود و ثانيا شوراي عالي فرهنگي به كساني كه مورد اعتماد آنها باشند گواهي اعطا مي كرد و اين ايجاد مانع براي تاسيس نشريه اغراد متعهد به شمار مي رفت.

  تبصره 3 اين ماده دست دولت را در لغو امتيازاتي كه در گذشته داده بود باز مي گذاشت:      « امتيازاتي كه تا اين زمان به روزنامه ها داده شده به قوت خود باقي است به شرط اينكه در چهار سال اخير لااقل يك سال مرتبا منتشر شده باشد و صلاحيت اخلاقي صاحب امتياز مورد تصويب كميسيون مندرج در ماده« 5 » اين قانون است. نظر كميسيون در اين مورد قطعي است. »[3]

  ماده 5 اين قانون رسيدگي به درخواست هاي تاسيس روزنامه را در صلاحيت كميسيوني متشكل از نمايندة وزارت كشور، نمايندة عالي رتبه فرهنگ، دادستان استان و يك روزنامه نگار به انتخاب وزارت كشور واگذار كرده بود.

   در قانون سال 1334 براي اولين بار در تاريخ مطبوعات ايران فصلي به دادرسي مطبوعات و هيئت منصفه اختصاص داده شده بود.[4] در اين فصل جرايد مطبوعاتي ، سياسي و نحوة رسيدگي به آنها در حضور هيئت منصفه و موارد توقيف يا تعطيل روزنامه اعلام نظر شده بود.اما با آنكه بر اساس مواد اين فصل هر دو سال يك بار- هيئت منصفه بايد انتخاب ميشد جز دز يكي دو مورد بسيار جزئي « توقيف » نشريه و صدور حكم و اعلام مجازات برائت اعم از مدير ، صاحب امتياز ، سر دبير يا نويسنده به موجب اين قانون صورت نگرفت.

 

 وابستگي كامل مطبوعات به دولت در زمان مصدق

  وضيعت مطبوعات تا حدود  سال هاي 41و 42 همچنان يكنواخت بود و نظارت دولت بر مطبوعات به صورت كاملا جا افتاده و منسجم اعمال مي شد. فقط در دوران دكتر علي اميني از سال 39 تا 41 بود كه فضاي كشور براي فعاليت مطبوعات كمي مساعد شد و مطبوعات از آزادي نسبي برخوردار شدند ،اما در سال 41 پس از بازگشت شاه از سفر آمريكا و راضي كردن سران كاخ سفيد به اجراي برنامه هاي خود، ابتدا علي اميني را از كار بركنار و اسد الله علم را كه از نزديكان مورد اعتماد و وفادارش بود به نخست وزيري برگزيد، دولت علم آزادي نيم بند مطبوعات را كه در خلال سال هاي 39 تا 41 وجود داشت، گرفت، يك بار ديگر فشار و خفقان بر كشور حاكم شد.

در سال 1341 دولت علم تصويب نامه اي را در جلسه مورخ 25 اسفند ماه امضاء كرد كه مشتمل بر هفت ماده بود و بر اساس آن امتياز كليه روزنامه ها و مجلاتي كه شمارة نسخه هاي آنها به ترتيب از پنج هزار و سه هزار كمتر بود لغو مي گرديد، اين مصوبه همچنان اعلام مي كرد كه روزنامه ها و مجلاتي كه امتياز آن براي شهرستانها داده شد و در همان شهرستان به طبع مي رسد از مقررات مذكور در اين تصويب نامه مستثنا شده است.[5]

 

در اجراي اين مصوبه يورش بزرگ به مطبوعات در فروردين سال 1342 به بهانه كم بودن شمار نسخه هاي چاپ شده جرايد و نشريات رويداد و جهانگيرتفضلي وزير مشاور و معاون تبليغات دولت علم به دستور محمد رضا شاه حدود 75 روزنامه و مجله را توقيف كرد.[6]

شايد بتوان به جرئت گفت كه از اين تاريخ تا آغاز اوج گيري انقلاب اسلامي ايران هيچ نشري اي مجوز نيافت مگر اينكه كاملا در اختيار دولت و جناح هاي حاكم باشد و يا اينكه مطالبش به قدري تخصصي باشد كه هيچ رنگ و روي سياست و مسائل و مشكلات اجتماعي نداشته باشد. در عين حال سرسپردگي و بي طرفي نشريات حكومت از اعمال نظارت سازماندهي شده و منظم بر كار مطبوعات دريغ نداشت، به طوري كه ويژگي بارز مطبوعات در طول سال هاي 42 تا اوج گيري انقلاب اسلامي را مي توان « سكوت »  دانست.

مطبوعات از اين تاريخ تا سال هاي اوج گيري انقلاب اسلامي به سوي غير سياسي شدن پيش رفتند. پس از حوادث سال 1332 تب روزنامه نگاري غير حرفه اي پائين افتاد و به دنبال آن به تدريج و در پرتو شرايط تازه  كه اصولا نوعي وحدت كلمه در حركت سياسي به وجود آورد، كاملا احساس مي شد كه محيط جديد نياز چنداني به تنوع و تعدد فراوان در ژورناليسم غير حرفه اي سياسي ندارد.[7]

گرايش به سوي حرفه اي شدن و صنعتي شدن مطبوعات به صورت طبيعي ايجاد سازمان هاي مطبوعاتي را در پي داشت. « انجمن مطبوعات» در كسوت كار فرمايان و صاحبان كسب و كار ، سنديكاي خبرنگاران و نوسندگان مطبوعات « در مقام مدافعان ژورناليزم حرفه اي در مرحله نخست مطالبه كنندگان رفاه هر چه بيشتر وارد عرصة عمل شدند. »[8]

پانزده سال بعد مطبوعات كشور به سمت وابستگي محض سوق داده شده و از هيچ خدمتي به دولت و حكومت پهلوي فروگذار نكردند.( طي 50 سال اخير در هيچ دهه اي چون سال هاي 53-1343شمسي مطبوعات به دولت خدمت نكرده و در اشاعه نظريات و برنامه هاي آن « انجام وظيفه » نموده اند.)[9]

وابستگي مطبوعات به دولت و كمك هاي مادي او نيز بسيار محسوس و جنبه نظارت و هدايت و حمايت از سوي وزارت اطلاعات به طور كامل بر مطبوعات اعمال مي شد‌:

« وزارت اطلاعات به صور مختلف به مطبوعات و مطبوعاتي كمك مي كرد…… اين موسسه به روزنامه ها و مجلات آگهي مي دهد، رپرتاژ مي دهد …… براي آنها كه تقاضا مي كنند مقاله در زمينه مسائل مملكتي تهيه مي كند و بسياري از مطبوعات در شهرستان ها حتي كليشه و گراور ساخته و مجانا ارسال مي دارد.»[10] 

از ديگر نمونه هاي حمايت مادي و تشويق مديران وابستة جرايد  « عيدي » قابل توجهي بود كه وزارت اطلاعات و جهانگردي ساليانه به اين گونه افراد پرداخت مي كرد. وزارت اطلاعات و جهانگردي در آخرين هفتة اسفند ماه هر سال فهرستي از اسامي مديران، سر دبيران و نويسندگان ارشد تهيه مي كرد و به نخست وزيري مي فرستاد كه بر اساس آن بنا به نظر مشاوران مطبوعاتي نخست وزير و تصويب خود وي به كساني كه نامشان در فهرست بود به تناسب رضايت خاطري كه از آنها وجود

 

داشت و نوع و ميزان خوش خدمتي هر كدام عيدي قابل توجهي پرداخت مي شد.

 

روشهاي تفتيش و نظارت

  با همه اين حمايت ها و نيز وابستگي تام و تمام مطبوعات به دستگاه حكومتي ، بازرسي مطبوعات و اعمال نظريات و سلايق مسئولان حكومتي در نحوة درج اخبار و مطالب به شديد ترين صورت ممكن ادامه داشته است. و حتي آنجا كه لازم مي شد همان مطبوعات وابسته را به تيغ تصفيه مي سپرد. در سال 1352 طي يك طرح، بيش از پنجاه روزنامه و نشريه يكباره تعطيل شدند. طرح اين تصفيه را حميد رهنما هنگام وزارت اطلاعات ابداع كرده بود و به دست پورشالچي معاون وزارت اطلاعات به اجرا در آمد،  اين تصفيه به روش سادة دستور تلفني        ( مبني بر اينكه نشريه فورا بايد تعطيل گردد ) صورت گرفت. ليست اسامي اين نشريه ها را به همة چاپخانه ها فرستادند و دستور دادند كه هيچ وقت هيچ نشريه اي را به نام هايي كه در آن است چاپ نكنند.[11]

فشار بر مطبوعات باقيمانده نيز به حدي بود كه كوچك ترين تخلف هيئت تحريريه، خبرنگاران و مترجمان مطبوعاتي بي هيچ گذشتي مورد مؤاخذه و باز خواست قرار مي گرفت و يا در اين گونه تخلفات خبري به ساواك احاله مي شد كه ناگفته پيداست چه سرانجام ناگواري در انتظار متخلف بوده است.[12] 

عادي ترين نوع نظارت و اعمال فشار بر مطبوعات ، دستورهاي تلفني هر روزه يا نامه هاي تحكم آميز بودند. دستورات را تلفني ، شامل آنچه «بايد يا نبايد» نوشته شود همه روزه منشي تبليغات و انتشارات به جرايد ابلاغ مي كرد و براي نشريات شهرستان ها نيز به صورت كتبي دستورات را ابلاغ مي كرند. اين روال همچنان تا آخرين سال هاي حكومت پهلوي ادامه داشت و فقط جرقه هاي آغازين انقلاب اسلامي بود كه در سال 56 فضاي آزادي را براي مطبوعات فراهم كرد.

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 08 شهریور 1393 ساعت: 12:35 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,
نظرات(0)

زنان با نفوذ دربار اتابكان و خوارزمشاهيان‏

بازديد: 299

 

 

تحقیق رایگان سایت فروشگاه علمی آسمان :

زنان با نفوذ دربار اتابكان و خوارزمشاهيان‏

 فرمانروايى آبِش‏خاتون‏

سلجوق‏شاه، از خاندان سلغريان، وقتى به قتل رسيد جز اتابك آبِش دختر سعد وخواهرش سُلْغَم، كسى وارث تاج و تخت نبود. از اين جهت آبش‏خاتون كه به همراه خواهردر قلعه‏اى زندانى بود به رغم كمى سن به كمك امراى شول و تراكمه به حكومت رسيد وچون او و خواهرش تنها بازماندگان حكّام سُلغرى بودند، خطبه به نامش خواندند و سكّهبه نامش ضرب نمودند.

خواجه رشيدالدين فضل‏اللَّه همدانى در كتابجامع‏التواريخ نوشته است آبش‏خاتون در زمان تركان‏خاتون نامزد منگوتيمور گرديد. اينخانم به مذهب تشيّع گرايش داشت و تحت تأثير افكار شرف‏الدين ابراهيم در ترويج اينآئين كوشيد و اموال خويش را وقف پيشبرد و گسترش تشيّع نمود.(1) پس از چندى ميانشرف‏الدين و آبش‏خاتون اختلافى بروز كرد و اين زن دستور داد وى را به قتل برسانند. گفته‏اند اين فرد كه از سادات شيراز بود، ادعاى مهدويت كرده بود.(2)

از اين پساوضاع نابسامان و ناتوانى اين بانو، عملاً حكومت را از دست وى بيرون آورد به نحوىكه از امارت جز نامى برايش باقى نماند تا آنكه بين آبش‏خاتون و مركز فرمانروايىمغولان ارتباطى برقرار گرديد و وى به عقد ازدواج طلاشمنكو فرزند هلاكوخان در آمد. مدتى طلاشمنكو، والى فارس بود و در سال 682 هجرى، آبش‏خاتون به جاى وى گماشته شد. استقبال مردم شيراز از او و پشتگرمى وى به خان مغول سبب گرديد تا اين زن از روشمسالمت‏آميز قبلى دست بردارد و رفتارى خودسرانه با مردم در پيش گيرد و ديوانى براىمصادره املاك و دارايى اهالى اين سامان به راه اندازد. آبش‏خاتون در خرج و هزينهعايدات اسراف و تبذير بسيارى مى‏نمود و از اين جهت سرزمين فارس در دوران حكمرانى وىبا قحطى و خشكسالى مقارن گشت و عايدات كمترى به حكومت مركزى ارسال نمود

باپيروزى ارغون‏شاه مغول در سال 683 هجرى، آبش‏خاتون از حكومت شيراز معزول گرديد و بهتبريز فرا خوانده شد و سيدعمادالدين با فرمان ويژه‏اى به جاى او منصوب گرديد. آبش‏خاتون به دليل آنكه دو فرزند به نام‏هاى كردوجين و الغانجى از خاندان مغولىداشت، از رفتن امتناع نمود و با يارى اتباع خود به تحريك و توطئه عليه سيدعمادالدينبرآمد. سرانجام وى در شوال همان سال به دست گماشتگان آبش‏خاتون به قتلرسيد

حاميان عمادالدين به اردوى مغولى رفته و از اين وضع شكايت كردند. اَرغون،از اميران مغولى، آبش‏خاتون را فرا خواند و نيز نامه‏اى به اُولجاى‏خاتون نوشت و درآن ابراز داشت به مشاورت تو، وى حكم ما را تغيير داده و طريق طغيان پيش گرفته است. اُولجاى از اين وضع اظهار تأسف نمود و پاسخ داد آبش‏خاتون بايد در نزد بزرگان قوممحاكمه گردد و در پيامى به آبش‏خاتون، او را ملامت كرد و گفت بايد هر چه زودتر خودرا به اردو برساند. چون فرستاده ارغون به شيراز رسيد، آبش‏خاتون با اعطاى تحف وهدايا، او را سرگرم نمود و به همراه معتمدان خويش پيشكش‏هايى نزد امرا و خاتونانمغول ارسال داشت بدان اميد كه با كمك ايشان و خصوصاً معتبرترين خاتون‏ها يعنىاُولجاى‏خاتون از مرگ رهايى يابد. وقتى اَرغون از اين وقايع مطلع گرديد بيش ازگذشته برآشفت و عده‏اى را به دربار شيراز فرستاد تا در باره قتل عمادالدين تحقيقكند. ماليات را جمع‏آورى نموده و آبش‏خاتون را برگردانند. آن گروه چنين كردند و دستبه مؤاخذه گشودند و كارگزاران و خواجگان را در بند كشيدند ولى با آبش‏خاتون بهخشونت سخن نگفتند زيرا هم اسم فرمانروايى داشت و هم عروس هلاكو بود. در اين هنگامفرستاده‏اى از طرف ارغون‏خان رسيد كه آبش‏خاتون را در محل محاكمه مجرمان حاضرسازند. اُولجاى‏خاتون كه زنى صاحب‏نفوذ بود، نزد ايلخانان ارغون واسطه گرديد و گفتكه حضور وى در دادگاه مغولى مناسب شأن عروس هلاكو نمى‏باشد و بهتر است افراددون‏پايه و جلال‏الدين نايب ديوان كه به خاندان سُلغورى وابسته است به جاى وى درمحكمه حاضر گردد. اين نظر مورد قبول واقع گرديد و نخست خواجگان و حكّام را محاكمهكردند و هر كدام را هفتاد تازيانه زدند. مملوك‏هاى عمادالدين مقتول بر سر جلادانايستاده بودند تا اين مجازات را به شدت انجام دهند. از آن سوى، آبش‏خاتون براىجلال‏الدين پيغام فرستاد كه پايدار باشد و لب نگشايد ولى چون چندين ضربه شلاق به وىزدند زبان به اعتراف گشود و گفت با آبش‏خاتون متحد شديم تا عمادالدين علوى را ازميان برداريم. پس جلال‏الدين را دو نيم كردند. آبش‏خاتون هم موظف گرديد به همراهموافقانش هر كدام پانصدهزار دينار قروض عمادالدين را به اولادش بپردازند. آبش‏خاتونيك سال و چند ماه پس از عزل، در سال 685 هجرى درگذشت. با وجود آنكه زن مسلمانى بوداما به رسم مغولان تدفين گرديد.(3) قوانين جانشينى و
راثت اسلامى هم در انتقالدارايى‏هاى او در نظر گرفته نشد.
آبش‏خاتون كه بر خلاف كم‏سالى، به خواستمغولان، حاكم قلمرو وسيع فارس و توابع گرديد، مدت دوازده سال بر اين ناحيهفرمانروايى داشت. او به رغم اقتدار، دلاورى و تدبير متأسفانه به مشكلات اقتصادىمردم هيچ توجهى نداشت و مدام در فكر گسترش و افزايش املاك و دارايى‏هاى ديوانى ورونق حوزه حكمرانى خود بود و در زمان وى حتى نواحى عمران و آباد رو به ويرانى رفت وچون قلمرو مذكور تهديد به آشفتگى و اغتشاش گشت، حكم عزلش صادر گرديد. با مرگ وى،حكومت اتابكان فارس پايان پذيرفت. ناگفته نماند وى در كوى طناب‏بافان شيرازمدرسه‏اى احداث نمود و نيز رباطى بنا كرد كه آرامگاه خانوادگى سُلغريان است و آثارشبه صورت بناى نيمه‏ويرانى هنوز در دروازه قصابخانه شيراز بر جا مى‏باشد و به خاتونقيامت معروف است.(4)
سعدى، شاعر معروف ايران، آبش‏خاتون را چنين مدح كردهاست:
فلك را اين همه تمكين نباشد

فروغ مهر و مه چندين نباشد

صبا گر بگذردبر خاك پايت

عجب گر دامنش مشكين نباشد

ز مرواريد تاج خسروانيت

يكى درخوشه پروين نباشد

قاى مُلك باد اين خاندان را

كه تا باشد خلل در دين نباشد( 5 ) ...

كردوجين، بانوى باتدبير

كردوجين دختر آبش‏خاتون از زنان مدبّر، سياستمدار و نيكوكار مى‏باشد. وى باچندين نفر ازدواج كرد كه به متاركه انجاميد. آخرين شوهرش اميرچوپان نام دارد. دراين خصوص مورخان نقل كرده‏اند چون سلطان ابوسعيد در سال 717 هجرى، به سلطنت رسيد،كردوجين هداياى گرانبهايى برايش فرستاد. سلطان هم او را مورد لطف قرار داد و باصدور فرمانى، او را از پرداخت ماليات معاف كرد و در سال 719 هجرى، حكومت فارس را بهوى بخشيد. اگر چه كردوجين به دستور ابوسعيد با اميرچوپان ازدواج كرد اما پس از چندىسلطان به وى بدگمان شد. اميرچوپان به مَلك غياث‏الدين، حاكم هرات پناه برد اما اوبراى خوشايندى ابوسعيد وى را به قتل رسانيد.

وقتى كردوجين به سِمت زمامدارى فارسمنصوب گرديد، بر خلاف روش مذموم مادرش، به رعايت حال مردم و آبادانى شهرها وروستاها پرداخت. بر موقوفات پدران خويش نيز افزود و فرمان داد تمامى آنها در امورخير و نيك صرف شود و در عصرى كه غالب اوقاف نواحى گوناگون ايران دستخوش انهدام وزوال بود و اكثر مدارس رو به ويرانى نهاد و اوقافى كه بايد صرف آنان گردد و براىتأمين معاش معلمان غريب، محصلان فقير و مُعيل به كار رود عده‏اى زورگو و مُفت‏خوربه غارت مى‏بردند و مى‏خوردند، اين بانوى كاردان و سيّاس ضمن آنكه جلو سوءاستفاده‏ها و نابسامانى‏ها را گرفت، امور مزبور را در نهايت امانت، صرف خيرات ومبرّات و مستحقان ساخت. «وصّاف» كه معاصر وى بوده و از مورخان مشهور اين دورانمى‏باشد نحوه حكومت، مردمدارى و خوش‏خويى اين بانو را مورد تحسين قرار داده و ازمراقبت شديد وى از بناهاى وقفى خصوصاً مدرسه عضدى سخن گفته است. كردوجين در هنگامحكمرانى فارس، بناهاى متعددى در مركز اين ناحيه يعنى شيراز احداث كرد و 12 مدرسه،رباط، بيمارستان، مسجد و سد ساخت و موقوفات زيادى برايشان اختصاص داد. از جمله آنهامدرسه شاهى را بايد نام برد كه كردوجين در جوار دولتخانه اتابكى احداث كرد. در اينبناى جالب براى تعيين ساعات و اوقات نمازهاى پنج‏گانه و معرفت مقادير شب و نزول وعروج سيارات هفت‏گانه در منازل بروج، ترتيب نيكويى دادند. «وصّاف» در اين بارهابياتى سرود كه آن را با آب زر و لاجورد بر آن نقش كردند:
وقت و ساعات تودل‏افروز است‏

شب تو قدر و روز نوروز است

ساخت قبّطت چو خُلدبرين

محنت‏انداز و راحت‏اندوز است

از بلنداى طاق بارگهت

دل قنديل چرخپرسوز است

 كردوجين باد در دو دنيا شاد

حافظش خالق شب و روزاست

كردوجين در حوالى اين مدرسه، بوستانى براى تفريحگاه عموم مردم بنا كرد كهدر دو سوى آن آبخورهايى قرار داشت كه آبى صاف و گوارا از آنها مى‏گذشت. حمامى احداثكرد كه از نظر امكانات كم‏نظير بود و درآمد آن را براى امور خيريّه، وقف ابدى نمود. براى طالبانِ علم، حافظان قرآن و مستمندان و افراد بى‏بضاعت مقررى ماهيانه و حتىروزانه مشخص كرد. گفته‏اند كردوجين براى دفن خود در جوار حرم مقدس نبى اكرم(ص) درمدينه جايى را در نظر گرفت و در احداث آن از مال حلال استفاده كرد اما وقتى او درسال 748 هجرى در شهر سلطانيه زنجان وفات يافت، پيكرش را از آنجا به شيراز برده و درمدرسه‏اى كه خودش ساخته بود دفن كردند.(6)

تركان‏مريم‏

تركان‏مريم از زنان خيّر و فرمانروا است. وى همسر ابومنصور بن‏لنگر و مادرقطب‏الدين محمود از اتابكان يزد مى‏باشد. بنا به نوشته تاريخ يزد، مدتى اين بانوحكومت كرد و در دوران حكومت خود آثارى به يادگار نهاد كه از آن جمله مى‏توان روستاىمريم‏آباد و تأسيسات آن از جمله قنات، مسجد، دروازه و بازار را نام برد كه دو بناىاخير به نام‏هاى دروازه مادر امير و بازار مادر امير معروفند.(7)
شاه‏تركان - مادر سلطان ركن‏الدين فيروزشاه - به سبب لياقت و كاردانى پس از مرگ شوهر (سلطانشمس‏الدين الشمش) و در زمان حكومت پسر خود، زمام امور را به دست گرفت و از سال 633هجرى كه زمان حاكميت فرزندش بر دهلى است، كار ملت و مُلك را عهده‏دار بود. اگر چهاو در آغاز حكومت، دشمنان را سركوب نمود اما به زودى سران مملكت با مادر و پسر بهمخالفت برخاستند و در غياب فيروزشاه ميان سلطان رضيه (خواهر فيروزشاه) و شاه‏تركاننزاع سختى در گرفت كه به هوادارى رضيه، شاه‏تركان را دستگير كرده و به زندانفرستادند.(8)

عَلَم مخالفت‏

يكى از غلامان غزنوى به نام انوشتكين غرجه كه در خدمت ملك‏شاه سلجوقى به درجهطشت‏دارى رسيده بود، از جانب وى به حكومت خوارزم منصوب شد و به لقب خوارزمشاه مشهورگرديد. اين مرد باكفايت، مؤسس سلسله‏اى تحت عنوان خوارزمشاهيان است كه به روزگارسنجر سلجوقى درگذشت. پس از وى، قطب‏الدين محمد، فرمانرواى خوارزم گرديد و با فوت اودر سال 522 هجرى پسرش اَتْسِزْ به جايش نشست. اين شخص نخستين حاكم از خوارزمشاهياناست كه عَلَم استقلال برافراشت. با مرگ اتسز، فرزندش ايل‏ارسلان زمام امور را بهدست گرفت.(9) ملكه تركان - همسر ايل‏ارسلان - از زنان بانفوذى بود كه به هنگام حياتشوهر در كنارش به زمامدارى مشغول گرديد و بنا بر سنت ترك‏ها طرف مشورت همسر خويشقرار مى‏گرفت و در امور كشوردارى نيز مداخله مى‏كرد. بعد از فوت اين فرمانروا بهدليل نفوذ ملكه‏تركان سلطان شاه‏محمود (فرزند ايل‏ارسلان) كه كودكى بيش نبود براىتصاحب تاج و تخت برگزيده شد اما اين زن عملاً زمام امور را در دست داشت و چنان بهحكومت مى‏پرداخت كه گويى تا پايان عمر در آن مقام باقى خواهد ماند. پس از مدتى پسرديگر ايل‏ارسلان كه تكش نام داشت با تركان‏خاتون عَلَم مخالفت برافراشت و پس ازادعاى سلطنت با هميارى خاتونى به نام كويونگ (از حكّام قراختايى) با سپاهى فراوانبه جنگ با رقيب پرداخت. ملكه قراختايى نيز همسرش را در رأس قوايى انبوه به نبرد باملكه تركان و سلطان‏شاه فرستاد. اما ملكه تركان در اين گير و دار شكست خورد و در 22ربيع‏الاول 568 هجرى، تكش به حكومت رسيد. ملكه و فرزند پس از اين واقعه به خراسانرفتند و هدايايى نزد ملك‏مؤيد (فرمانرواى خراسان) فرستاده و با وعده پادشاهى خوارزماو را با خود همراه ساختند. ملك‏مؤيد به همراه ملكه تركان به جنگ تكش رفت اما درناحيه‏اى به نام سوبرلى از او شكست خورد و در اين نبرد اسير و سپس كشته شد. ملكهتركان و سلطان‏شاه (پسر) به روستايى عقب‏نشينى كردند. تكش آنان را تحت تعقيب قرارداد و ملكه را به اسارت در آورد و او را كشت(10) و سپس با سلطان‏شاه صلح كرد و بهعراق و رى لشكر كشيد.

خاتون يك قبيله‏

تركان‏خاتون دختر يكى از اميران ترك قُنْقُلى بود كه تكش خوارزمشاه به آئينسلاطين او را به همسرى خود برگزيد. بعد از اين ازدواج، تركان قنقلى در خدمتخوارزمشاهيان نقش مؤثرى ايفا نمودند. تركان‏خاتون طوايف ترك خويشاوند را به سرزمينخوارزم فرا خواند و حامى آنان گرديد و اين طبقه را كه به آنان اتكا داشت به مقاماتعالى نظامى رسانيد. در ابتدا اين برنامه موجب تقويت قدرت سياسى و اجتماعىخوارزمشاهيان گشت اما در زمان محمد خوارزمشاه دخالت‏هاى اين افراد زمينه‏هاى زوالاين سلسله را فراهم ساخت. طوايفى گرد اين خاتون اجتماع نمودند كه نيروى جديدى براىخوارزمشاهيان به حساب مى‏آمدند و به واسطه آن تركان‏خاتون اقتدار و موقعيت استثنايىبه دست آورد، به اتكاى نيروى همين تركان بود كه تكش و فرزندش به فتوحاتى بزرگ دستيافتند و رقيبان و دشمنان را سركوب نمودند. در ترسيم شخصيت تركان‏خاتون و درجهنفوذش نوشته‏اند: مهابت و رأى عظيم داشت و اگر چه در حل و فصل قضايا تا حدودى انصافو عدالت را مراعات مى‏نمود و از مظلومان حمايت مى‏كرد اما بر قتل بسيارى اقداممى‏نمود. مُهر و امضايش چنين بود: عصمةالدنيا و الدين الغ تركان ملكة النساء.
اوامضا و نشان مخصوص خويش را چنان پاكيزه و دقيق مى‏نوشت كه جعل و تقلب آن كار هر كسىنبود. تركان‏خاتون در همان حال كه با قدرت نامحدود خود، كار حكومت را بر همسر خويشآسان ساخته بود، بزرگ‏ترين ضربات را در نتيجه خودخواهى و استبداد رأى و طبعخونخوارش به فرمانروايى خوارزمشاهى وارد آورد. تعدّى نظاميان قنقلى تحت حمايت وى،سپاهيان خوارزمى را در ايران بدنام كرده بود. قدرت و استيلاى تركان‏خاتون در دورهحكومت شوهرش به حدى بود كه نه تنها در كار سلطنت مداخله مى‏كرد بلكه بر وى تسلطبسيار داشت و در اين راستا گاه سلطان را حتى به مرگ تهديد مى‏نمود. يك بار وقتى برعلاقه تكش نسبت به كنيزكى وقوف يافت، او را در حمام گرمى محبوس ساخت چنانچه اگرامرا نرسيده بودند و او را نجات نمى‏دادند، جان مى‏سپرد. در هر حال در امور سياسىخوارزمشاهيان نقش مهمى را بر عهده داشت. طبق نوشته نَسَوى، سلطان اراضى وسيعى بهنامش كرد. عطاملك جوينى او را زنى ظالم، جاه‏طلب و آشوبگر معرفى كرده است. تركان‏خاتون دستگاه و دربار مستقلى داشت و احكام و فرمان‏هايش در سراسر قلمروخوارزمشاهى لازم‏الاجرا بود و بر حكم و فرمان سلطان ترجيح داده مى‏شد. وزيرى ويژهداشت و هفت نفر از دانشمندان مشهور در ديوان انشاى او مشغول به كار بودند. در واقعوى حكمران ديگرى به حساب مى‏آمد و دستورات سلطان با دخالتش لغو مى‏شد.

تمكين در برابر قدرت تركان‏خاتون‏

چون نوبت حكومت به سلطان محمد خوارزمشاه رسيد قبايل يمك به پشت‏گرمى ملكه روى بهدرگاه آوردند و سلطان ناگزير گرديد آنان را به توصيه مادر بر كارها گمارد و ادارهامور كشورى و لشكرى خويش را در كف آنان قرار دهد. تفويض امور به اين افراد، نفوذتركان‏خاتون را در امور حكومتى گسترش مى‏داد و بر استحكام قدرتش مى‏افزود. سرانطوايف نيز مشاغل و مناصب و نفوذ خويش را مرهون اراده آن خاتون تصور مى‏كردند نهسلطان محمد خوارزمشاه. وى تحت فشارى مضاعف ناچار به تمكين از تركان‏خاتون بود، يكىمحظور اخلاقى ناشى از رابطه مادر و فرزند و ديگرى سلطه اين زن بر اميران و سردارانسپاه و اطاعت بى‏چون و چراى آنها از او.
مادر در اداره امور با فرزندش شريك بودو محمد خوارزمشاه كه حتى در كوچك‏ترين و كم‏اهميت‏ترين كارها نمى‏توانست با اوامرمادرش مقابله كند تا بخشى از ممالك متصرفى را به طور كامل در اختيار تركان‏خاتونقرار نمى‏داد قادر نبود تمامى آن مملكت را ضبط كند. در مناطقى كه به تصرف در مى‏آمدتعداد زيادى از نايبان و مأموران از طرف اين زن تعيين مى‏شدند و در صورت لزوم تغييرمى‏يافتند.
عطاملك جوينى بازگو مى‏كند كه تركان‏خاتون پايتخت و دربار جداگانه واقطاعات مخصوص به خود داشت. وى كه به دولت تحكم مى‏نمود، داراى خصوصياتى بود كه هركسى را وادار به احترام مى‏نمود. او نه تنها بر خودِ سلطان استيلا داشت بلكه دراركان و اموال دولت نيز صاحب نفوذ بود و حاكميتش حدّ و حصرى نمى‏شناخت. بنا بهنوشته عباس اقبال آشتيانى اين زن حريص در خونريزى نيز جسارت ويژه‏اى از خود بروزمى‏داد. غالب امراى نواحى را كه پسرش اسير مى‏نمود و به خوارزم مى‏آورد، شبانه دررودخانه جيحون مى‏افكند تا به قول خودش مُلك فرزندش عارى از هر گونه دردسرىباشد.
موضوعى كه فشار وارده از سوى مادر را به سلطان آشكارا نشان مى‏دهد، تعيينجانشين مى‏باشد. بدون ترديد محمد خوارزمشاه در حالى كه پسر بزرگش جلال‏الدين و پسردومش ركن‏الدين زنده بودند، پسر كوچك خويش را به اختيار خويش به وليعهدى برنگزيدبلكه بنا بر خواسته تركان‏خاتون به اين امر مبادرت نمود، زيرا مادر اين فرزند كوچكاز اقوام تركان‏خاتون بود و از مادر جلال‏الدين نفرت داشت. همين امر موجب پيدايشنزاعى سخت بين وى و جلال‏الدين گرديد و تركان‏خاتون نه تنها اجازه نداد اين فرزندلايق به زمامدارى برسد، بلكه در كار چنين دلاور شايسته‏اى چنان اخلال و كارشكنى بهوجود آورد كه بر اثر وسوسه‏ها و فتنه‏انگيزى‏هاى او، اميران و لشكريان تحتفرمانروايى جلال‏الدين در نيامدند و راه تفرقه را پيش گرفتند.(11)

عزل وزير در زمان اتابکیان

نمونه بارز اختلاف نظر شديد تركان‏خاتون و سلطان محمد ماجراى ذيل است: محمدخوارزمشاهى شخصى به نام نظام‏الملك ناصرالدين را كه از غلام‏زادگان تركان‏خاتونبود، پس از عزل وزيرى به نام بهاءالدين مسعود هروى به اصرار مادرش به وزارت گماشت. اين شخص، مسامحه‏كار و عاجز از اتخاذ تدابير لازم بود. در جمع‏آورى ثروت طمع زيادىداشت. سوء استفاده‏هاى مالى ناصرالدين محمد و حكايت اخاذى‏هاى وى از مأموران دولت وحتى علماو فقها دهان به دهان مى‏گشت. سرانجام سلطان محمد خوارزمشاه از رفتارهاىمذموم وى به ستوه آمد و فرمان عزلش را صادر كرد اما كسى جرئت نمى‏كرد معزول بودن اورا به مردم اطلاع دهد و لذا در مسير عزيمت به سوى خوارزم، شاكيان به دادخواهىبرخاسته و از او انتظار داشتند به كارشان رسيدگى شود. او نيز بر روى تختى كه جلوچادرش برپا كرده بودند به گفته‏هاى مردم گوش مى‏داد. روزى كه وزير معزول به گرگانجرسيد تركان‏خاتون فرمان داده بود تمام اهالى بايد براى استقبال از وى به معابر ومسير عبورش آيند. در گرگانج، نظام‏الملك ناصرالدين محمد بر خلاف خواسته محمدخوارزمشاه از سوى تركان‏خاتون به وزارت وليعهد كوچك تعيين گرديد. سلطان خوارزمشاهىامير عزالدين طغرل را مأمور ساخت تا براى آوردن سر ناصرالدين محمد به خوارزم برود. تركان‏خاتون كه منظور اين فرستاده را دريافته بود او را به اجبار و تهديد به دربارآورد و هنگامى كه ناصرالدين محمد بر مقام وزارت قرار گرفت دستور داد وى با صداىبلند به طورى كه همگان بشنوند سلام سلطان را به وزير ابلاغ كند و از قول وى بگويد: غير از تو وزيرى ندارم و در هيچ يك از نواحى تحت قلمرو ما قدرتى وجود ندارد كهبتواند با اوامر تو مقابله كند! عزالدين طغرل ناگزير به اجراى اين دستورگرديد.

فرمان‏هاى ناصرالدين محمد در خوارزم، خراسان، مازندران و ساير بلاد نافذبود. اين وزير نه تنها عزل نگرديد بلكه به پشت‏گرمى تركان‏خاتون قدرت و ابهت ظاهرىخود را افزايش داد و سلطان فاتحى چون محمد خوارزمشاه كه قدرت‏مندترين شخصيت‏ها رازير يوغ خود آورده بود و غرور امپراطوران را در هم شكسته بود، به رغم چنين اقتدارىدر مقابل اين وزير كه يكى از غلامانش به شمار مى‏رفت عاجز گرديد.(12)

فرجام دخالت‏هاى ناروا

دخالت‏هاى نابخردانه تركان‏خاتون مانع از اين گرديد كه زمام امور كشور به طوركامل در دست فرزندش قرار گيرد. همچنين وى از وجود وزيرانى باتدبير، اميران دورانديشو مشاوران خيرخواه محروم گشت. قدرت و فرمان اين زن و نفوذش اجازه نداد فرزندى لايقو شايسته از همان آغاز در عرصه‏هاى سياسى گام نهد و مورد مِهر و مشورت پدر واقع شودو سلطان محمد خوارزمشاه بر بازوى پرتوان و صلابت و شجاعت او تكيه نمايد و فارغ ازوحشت جنگ و انبوهىِ سپاه خصم، كار كشوردارى را به فرزند دلير خويش جلال‏الدينواگذارد. نتيجه آن شد كه حاكم خوارزمشاهى با آنكه به پايدارى، استوارى و تدبير پسرواقف بود، رأى وى را در برابر تهاجم تاتارها ناديده بگيرد. او هنگامى كه متوجه شدراهى كه طى كرده خطاست كه خصم بر سرزمين تحت قلمروش استيلا يافته و لشكريانشپراكنده شده بودند و صاحب‏منصبان جز به سود خويش فكر نمى‏كردند. اگر چه جلال‏الدينسرانجام جانشين پدر گرديد و به خوارزم آمد ولى چون نتوانست همگان را بر اطاعت خودمتفق و يكدل سازد ناگزير گرديد از ميدان مبارزه بگريزد.
از آن سوى، چنگيزخانمغول از اين پراكندگى به خوبى مطلع بود و هر دم به وسيله‏اى بر آن آتش نفاق ودوگانگى شديد بين حاميان سلطان محمد و هواخواهان مادرش، تركان‏خاتون، دامن مى‏زد واميرى از كارگزاران دست‏نشانده آن خاتون را از سلطان دل‏رميده و خوفناك مى‏ساخت واز آن سوى بر بدبينى و نفرت سلطان نسبت به سرداران و زيردستان مى‏افزود و او را برفرار نمودن مصمم مى‏ساخت. چون محمد خوارزمشاه گريخت و نوبت به تركان‏خاتون رسيد، ازجانب تاتارها براى وى پيغامى آمد كه قصد چنگيز از اين يورش دست يافتن به سلطان محمداست آن هم بدين سبب كه حرمت مادرى چون تو را نگاه نداشته است و اينك كه وى به حالتگريز از قلمرو تو خارج شده، نواحى تحت فرمانش را همچنان در اختيار تو باقىمى‏گذارم. اما تركان‏خاتون بر چنگيز اعتماد نكرد و ناگزير بعد از آن همه تشتّت كهبه وجود آورده بود از شهر بيرون رفت اما نه به حالت عادى بلكه توأم با آسيب و تعرضبه مردم. يكى از روش‏هاى ناپسند او آن بود كه اگر به كسى كمترين بدگمانى داشتبلافاصله او را از بين مى‏برد اما از طرف ديگر تمامى خلاف‏ها و ستم‏هاى بستگان واقوام خويش را ناديده مى‏انگاشت.
حاكم شهر اُترار كه از خويشاوندان تركان‏خاتونبود يكى از بازرگانان مغول را به بهانه جاسوسى كشت. او نه تنها اين امير را مؤاخذهنكرد بلكه به اشاره او، سه فرستاده ديگر چنگيز كه به دربار محمد خوارزمشاه آمده وخواستار تسليم و مجازات قاتل بودند، كشتند و همين امر موجب حمله مغول به ايرانگرديد. هنگامى كه مغولان، تركان‏خاتون را تعقيب مى‏نمودند و نزديك بود به اسارتآنان در آيد، بدرالدين هلال - از غلامان همراهش - به وى گفت: جلال‏الدين خوارزمشاهنبيره توست، بيا تا تو را به خدمت او برسانيم؛ اما خاتون خوارزم گفت: هلاك بادم اگرراضى شوم چنين كنم و در زير سايه او باشم. چگونه اين خفت و خوارى را بر من روامى‏دارى؟ من اين گرفتارى و تحمل مشقات اسارت را از آنچه شما مى‏گوييد برتر و بهترمى‏دانم. تركان‏خاتون و همراهان به قلعه ايلال واقع در لاريجان مازندران رفته وآنجا پناه گرفته بود. تاتارها اين مكان را پس از گريختن محمد خوارزمشاه به جزيرهآبسكون در اوايل سال 617 هجرى محاصره كردند و پس از چهار ماه به سبب قحطى و بى‏آبىكه نتيجه خشكسالى متوالى بود مسخّر ساختند و نظام‏الدين ناصرالدين وزير،تركان‏خاتون، فرزند خردسال سلطان (وليعهد) و اهل خانه شاه را دستگير نمودند. شگفتآنكه در مازندران، قلعه‏اى به سبب بى‏آبى به تسخير در آيد و عجيب‏تر آنكه وقتىمحصوران در قلعه ايلال تسليم شدند، آن اندازه باران فرو ريخت كه آبگيرها از آببرگشت و اسيران وقتى از درِ آن دژ استوار بيرون مى‏آمدند، آب چون سيل به اندرونمى‏رفت. تركان‏خاتون را به همراه ساير زنان و دختران به نزد چنگيزخان كه در شهرطالقان بود بردند. فرزندان سلطان، جز فرزند خردسالش، همه را كشتند. وليعهد)كوچك‏ترين فرزند شاه) با تركان‏خاتون، خواهران، دختران و زنان خوارزمشاه بود تاآنكه به فرمان چنگيز و در حضور او خفه‏اش كردند. اسيران ديگر را به قراقوم فرستادندو هر يك از دختران سلطان را، تركى به زنى گرفت.(13)
در مركز حكومت مغولان - قراقوم - تركان‏خاتون به وضع أسف‏بارى زندگى مى‏كرد و با خفت و خوارى بر سر سفرهچنگيز حاضر مى‏گشت و قوت چند روزه برمى‏گرفت و بدين وضع فلاكت‏بار روزگارمى‏گذرانيد تا آنكه به سال 630 هجرى درگذشت. اين بود فرجام زنى مقتدر كه در اوجقدرت در نهايت عياشى و در شرايط خوشگذرانى و طرب مى‏زيست و مشخص گرديد آن همه ذخايرو اموال فراوانى كه براى خود تدارك ديده بود و اين همه صندوق‏هاى زر و جواهراتنفيس، غلامان و كنيزان در روز بلا و حادثه چاره‏گرش نبود.(14)

نقشه نافرجام‏

خان‏سلطان (سلطان‏خاتون) دختر سلطان محمد خوارزمشاه نيز از زنان باتدبير وكاردان به شمار مى‏رفت. پدرش وى را نايب خود كرد تا توقيعات را به مُهر او نشانگذارد. محمد خوارزمشاه به منظور اتحاد سياسى با سلطان عثمان (فرمانرواى ماوراءالنهركه در سمرقند اقامت داشت) عليه گورخان قراختايى، خان‏سلطان را به عقد ازدواج حاكممزبور در آورد و او را با تشريفات زياد به سمرقند فرستاد. اما مدتى نگذشت كه عثمانبا گورخان صلح كرد و با دختر خوارزمشاهى بناى تحقير، توهين و آزار نهاد و همراهانشرا كشت. سلطان محمد با شنيدن اين خبر، سخت برآشفت و به مقرّ حكومت وى يورش برد وضمن ويرانى اين شهر و كشتار بسيار، عثمان را به قتل رسانيد و دختر را با خود بههمراه آورد. خان‏سلطان مدت زيادى در دربار پدر نماند و بعد از شكست وى و غلبهمغولان و اسير شدن زنان و دخترانش، او نيز اسير گرديد و به عقد ازدواج جُغتاى، ازفرزندان چنگيز، در آمد و به دليل فراست و هوشيارى، مورد توجه همسرش قرار گرفت و دردربار او نفوذ يافت. اين دختر مى‏خواست حكومت نيم‏مُرده پدر را احيا كند و به آناعتبار بخشد. به همين دليل با برادر خود سلطان جلال‏الدين خوارزمشاه مكاتبه مى‏كردتا راه بازگشت حكومت به وى را هموار سازد و چون شنيد وى در برابر مغولان ايستادگىنموده و به پيروزى‏هايى دست يافته است، در يارى‏اش مصمم‏تر گرديد و پيكى را بههمراه نشانه‏اى از پدرش به نزد جلال‏الدين كه منطقه «اخلاط» را در محاصره داشتفرستاد و به وى پيغام داد كه: خاقان فرمود تا فرزندان او را قرآن بياموزند و خبرشوكت تو به وى رسيد، به پيوندى با تو عزم كرده است و مى‏خواهد صلح كند. ماوراء آبجيحون از آنِ وى باشد و مادونِ آن، از آنِ تو. پس اگر در قُوّت خود مى‏بينى كه باايشان مقاومت كنى و انتقام كشى و مقابل شوى و ظفر يابى تو دانى با آنچه خواهى و اگرنى، بارى مسالمت و مصالحت را در وقتى كه رغبت از يشانست غنيمت شِمُر.
سلطانجلال‏الدين كه مشغول محاصره شهر اخلاط بود و نوعى غرور ناشى از فتح و ظفر در خوداحساس مى‏كرد به خواهر جواب صواب نداد و درِ آشتى نگشود و به نبرد خود ادامهداد.

چون مدت محاصره شهر مزبور طول كشيد، مردم در قحطى قرار گرفتند و عده‏اى ازنفوس بر اثر گرسنگى و فشار زياد هلاك شدند. بعد كه لشكر به اهل شهر استيلا يافتند،سه روز متوالى غارت و فساد مى‏كردند.

جلال‏الدين وقتى بر اخلاط مستولى شد، ازنهب و غارت شهر نادم گرديد. طولى نكشيد كه در كنار رود سند با مغولان درگير شد و دراين واقعه فرزند خردسالش به دست مغولان كشته شد. مادر، همسر و ديگر زنان حرم اوبراى اينكه به دست قوم تاتار گرفتار نشوند به التماس از او خواستند تا ايشان را بهقتل برساند. سلطان هم فرمان داد آنان را در رودخانه بيفكنند. بعد از گذشتنجلال‏الدين از رود سند، چنگيزخان بقيه لشكر و افراد خاندانش را كشت، زنان را اسيركرده و به مغولستان فرستاد. سرانجام جلال‏الدين نيز گرفتار مغولان شد اما از پيشآنان گريخت و در كوههاى كردستان پنهان گرديد و يكه و تنها از جايى به جايى مى‏گريختتا آنكه در نيمه شوال سال 628 هجرى توسط يكى از اكراد كشته شد. خان‏سلطان، خواهرجلال‏الدين پس از مرگ جغتاى همچنان مقام و منزلت خويش را در دربار مغول حفظ نمود وبه دستور چنگيزخان به نوه‏اش قرآن مى‏آموخت و در تربيت او طبق اصول اسلامىمى‏كوشيد.(15)

1 - روضةالصفاى ناصرى، ج‏4، ص‏177؛ دانشنامه ايران و اسلام، ج‏1، ص‏10.
2 -  مدعيان نبوت و مهدويت، ص‏264 - 263.
3 -  دائرةالمعارف تشيّع، ج‏1، ص‏5.
4 - تحرير تاريخ وصّاف، عبدالمحمد آيتى، ص‏109، 113، 122، 126.
5 -  مواعظ سعدى، بهاهتمام محمدعلى فروغى، ص‏19 - 18.
6 -  شدالازار ...، پاورقى محمد قزوينى، ص‏283؛سمطالعليا للحضرة العليا، ناصرالدين منشى كرمانى، ص‏64؛ جامع‏التواريخ، ج‏3، ص‏14؛تاريخ وصّاف، ص‏345 - 344؛ فارسنامه ناصرى، ج‏1، ص‏289، لغت‏نامه دهخدا، ذيلكردوجين.
7 -  تاريخ يزد، جعفر بن‏محمد جعفرى، ص‏175؛ كارنامه زنان مشهور ايران ازقبل از اسلام تا عصر حاضر، فخرى قويمى، ص‏52.
8 -  دانشنامه زنان فرهنگساز ايران وجهان، ج‏2، ص‏1118 - 1117.
9 - تاريخ ايران‏زمين، دكتر محمدجواد مشكور، ص‏207 - 205.
10-  مشاهير زنان ايرانى و پارسى‏گوى، ص‏224.
11 - جهانگشاى جوينى، ج‏3،ص‏78 - 77؛ سيرت جلال‏الدين مينكَبِرنى، ص‏60.
12 - زن در ايران عصر مغول، شيرينبيانى، ص‏28 - 26؛ تاريخ ايران‏زمين،ص‏217.
13 - جهانگشاى جوينى، ج‏3، ص‏198؛روضةالصفا، ميرخواند، ج‏2، ص‏652؛ سيرت جلال‏الدين، ص‏55.
14 -  تاريخ اجتماعىايران، ج‏4، ص‏49؛ سلطان جلال‏الدين خوارزمشاه تنديس دليرى و استقامت، پناهىسمنانى، ص‏128 - 125؛ سلطان جلال‏الدين خوارزمشاه،محمد دبيرسياقى، ص‏64.
15 -  دانشنامه زنان فرهنگساز ايران و جهان، ج‏1، ص‏764؛ مشاهير زنان ايرانى،ص‏84؛ تاريخ ايران‏زمين، ص‏222.

تحقیق رایگان سایت فروشگاه علمی آسمان :

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 08 شهریور 1393 ساعت: 11:12 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,,,
نظرات(0)

وضعیت زنان در دوره قاجاریه

بازديد: 1157

 

تحقیق رایگان سایت فروشگاه علمی آسمان :

وضعیت زنان در دوره قاجاریه

مقدمه

مورخان دوره قاجار بيشتر به شرح حوادث سياسي  يا شيوه زندگاني شاهان و رجال پرداخته اند و علاقه اي  به تبيين زندگي اجتماعي مردم كه زنان نيمي از آنها بوده اند نشان نداده اند  از اين رو در لابه لاي  تاليف هاي خود به صورت پراكنده  و غير مستقيم  به مسائل اجتماعي مردم اشاره كرده اند و چون اكثر مورخان به دربار وابسته بوده اند  بيشتر به گزارش از وضع زنان درباري و خاندانهاي اشرافي پرداخته اند اما مولفان  اروپايي چون با فرهنگ ايراني بيگانه  بوده  وزندگي  ايرانيان از هر نظر برايشان جالب بوده به جزئيات آن توجه بيشتري داشته اند و از طرف ديگر مولفين اروپايي درنگارش  بسياري از مسائل اجتماعي  و درباري با آزادي بيشتري سخن گفته اند و زنان و مردان  عهد قاجار را خرافاتي و به دليل برخوردار نبودن از آموزش ، فاقد بينش سياسي اجتماعي لازم معرفي كرده اند.


الف ـ ازدواج در عهد قاجار

 درجامعه عهد قاجار ،‌ فاصله چنداني بين كودك و ازدواج دختران وجود
نداشت . دختران اغلب از هفت تا سيزده سالگي ازدواج مي كردند و عملاً به عنوان ركن  مستقلي وارد معركه  زندگي خانوادگي مي شدند . درواقع  عواملي چون دست يابي به استقلال  اقتصادي ،‌ رشد نسبتاً سريع دختران  درآن روزگار و پايين بودن  ميانگين عمر ـ به دليل شيوع بيماريهاي گوناگون و عدم رعايت  اصول بهداشتي ـ‌در افزايش اين ازدواجهاي زودرس موثربود . از طرفي باورهاي اجتماعي  رايج نيز در تحقق ازدواجهاي بي تاثير نبود . براين اساس ،‌ سعادتمندترين  دختران  آنهايي بودن كه  در خانه شوهر به بلوغ مي رسيدند . زيرا تصور مي شدكه بدين گونه ، آنان از وسوسه  هاي نفساني  بيشتر در امان خواهند ماند. به خاطر همين باورها بود كه بسياري از ازدواجها در سنين قبل از بلوغ دختران انجام مي شد. دختران و پسران  تقريباً  هيچ گونه اختياري در برگزيدن همسر آينده خود نداشتند و حتي اغلب  هنگامي كه هنوز درگهواره بودند ،‌  آنان را براي هم   نامزد مي كردند و بار رسيدن به  سن بلوغ و يا اندكي  پيش از آن ،‌ به عقد يكديگر در مي آمدند.

از طرفي بي تجربكي ،  حرمت نهادن   به والدين ، و گاه فقدان    احساس جنسي در دختران و پسراني كه هنگام ازدواج به بلوغ نرسيده بودند ،‌از جمله دلايل عدم اختيار  كامل زوجين درامر ازدواج بود.

رايج ترين شكل ازدواج ، عقد دائم بود. مطابق شرع ،‌مرد مي توانست تا چهار زن عقدي  داشته باشد و در صورت مرگ يا طلاق يكي از آنها ،  باز قادر بود كه زن ديگري را جايگزين وي كند.

عدم تناسب جمعيتي  و كثري زنان  برمردان ،‌بيماري و يا پيرشدن سريع زنان به خاطر زايمانهاي مكرر و فقدان  بهداشت ، مصالح سياسي و قومي ،‌ ميل مردان ثروتمند  ومتمول  به كام جويي‌،  با اين ديدگاه  كه «زن جوان ،‌مرد پير را جوان مي كند .» و داشتن حرمسرا و زنان متعدد، نشانه شوكت و ثروت مرد است خود به خود ،‌نظام  چند زني را توجيه مي كرد . افزون بر اينها ،‌ فرزندان  بسياري كه از رهگذر اين ازدواجها متولد مي شدند‌،‌ مي توانستند مايه غرور  افراد شوند ،‌از سوي ديگر ،‌دختران  و بيوه هايي كه به دلايلي از ازدواج بازمانده بودند ،‌بي ميل نبودند به همسري مردي تن در دهند كه همسر يا همسران ديگري نيز داشت.  درحقيقت دختر يا بيوه اي كه از ازدواج  محروم مي ماند، ‌محكوم به تحمل ملامتهاي بسيار بود.

ازديگر شيوه هاي رايج ازدواج ،‌ ازدواج موقت يا صيغه كردن دختران  و زنان بر اساس قرار داد و توافق بود. بدين طريق  زن و مرد به مدت معيني  كه از يك ساعت تا نود و نه سال را شامل مي شد  ‌، با هم سپري مي كردند . صيغه نود و نه ساله نوعي ترفند بود و هنگامي صورت مي گرفت كه مرد چهار زن عقد دائمي  داشت  واز لحاظ شرعي مجاز به عقد زن ديگري نبود. دراين گونه ازدواج ، مرد ملزم نبود كه حتماً مدت قرارداد رابه اتمام برساند بلكه هر وقت كه مايل بود ، مي توانست  پيش از انقضاي مدت قانوني ،‌از زن صيغه اي خود  جدا شود و با پرداخت  مبلغي به عنوان مهريه ،‌خود را از قيد او آزاد سازد.

كودكاني كه از طريق اين ازدواجها  به دنيا مي آمدند ،‌از جمله فرزندان مشروع محسوب مي شدند و ترتبيت آنها را  پدر به عهده مي گرفت . البته چنانچه پدر مايل   به نگهداري آنان درخانه خود نبود ،‌  متناسب با دارايي خود مستمري  لازمي در حد نياز پيش بيني  مي كرد و صرف مراقبت  از آنها مي نمود .  به همين دليل ،‌ زن صيغه اي تا مدتي پس از جدايي از  همسرش ،‌ حق ازدواج  مجدد را نداشت ، تا در طي آن مدت معلوم شود كه آيا وي در انتظار فرزندي هست يا خير. فرزندان زنان صيغه اي از حق الارث مساوي با فرزندان زنان دائمي برخوردار بودند.

مردان معمولاً  در مسافرتها و يا جنگها كه از روي ناچاري  به ولايات دور دست مي رفتند زن دائمي خود را به همراه نمي بردند زن صيغه اي مي گرفتند. در مشهد ،‌ به دليل فراواني  زائران ،‌بازار صيغه كردن پر رونق بود. درتهران ،‌دلالان اين ازدواجها ،‌به سراغ خارجيان نيز مي رفتند.

ازجمله مواردي كه مردان اقدام به صيغه گرفتن مي كردند ،‌ هنگامي بود كه نامزدشان به سن بلوغ و ازدواج نرسيده بود.  درخانواده هاي اشرافي ،‌ با بالغ شدن پسران در سن 17 16 سالگي و گاه در سن ده سالگي ،‌ بزرگترها براي آنان زن صيغه اي مي گرفتند ؛ و هنگامي كه كسب و كاري پيدا مي كردند ،‌ دختري از خانواده هاي محترم و يا دختر عمو را به عقد دائمي و ي در مي آوردند و بلافاصله زن قبلي پي كار خود مي رفت . و يا در خانه جداگانه اي  سني مي گزيد. به گزارش دالماني ،‌زاعران نواحي شمالي ،‌براي برخوردار شدن از كار جسمي و ارزان زنان درايام زراعت ،‌به ازدواج  موقت مبادرت مي ورزيدند و پس از سپري  شدن فصل برد اشت محصول ، براساس مدت قرارداد كه شامل ايام برداشت محصول مي شد ،‌از زنان جدا مي شدند.

تنوع بخشيدن  به فضاي حرمسرا و همچنين  محدوديت شرعي نيز در بسط چنين ازدواجهايي تاثير بسزايي داشت . از طرفي ، فقر مالي نيز سبب مي شد تا خانواده ها به ازدواجهاي موقت دختران  خويش رضايت دهند. دركرمان ، به خاطر وجود فقر شديد ،‌اين تمايل بيشتر به چشم مي خورد؛‌زيرا با سرگرفتن  اين ازدواجها از يك سو ،‌پدر خانواده ها تامدتي از مسئوليتهاي مادي تامين غذا و پوشاك يكي ازافراد خانواده اش رهامي شد  و از سوي ديگر ،‌ به وجه مختصري كه دخترش از جدايي به عنوان مهريه از همسر خود دريافت مي كرد ،‌ دست مي يافت .

صيغه كردن زنان  در عرف جامعه كاملاً  قابل قبول بود و زنهاي   صيغه اي ،‌ پس از به پايان  رسيدن دوره قرارداد ، به آساني  به عقد دائمي اشخاص ديگردر مي آمدند . لازم به ذكر است كه مردان در گرفتن زنان صيغه اي ، از نظر تعداد هيچ محدوديتي نداشتند  و اين امر به توانايي مالي آنان بستگي داشت.

شكل ديگر ازدواج ، شامل دختران يا زناني مي شد كه از طريق جنگها و يا دزديده شدن و يا تجارت برده ،‌ اسير و فروخته مي شدند ،‌  و تحت عنوان  كنيز دراختيار  مردان قرار مي گرفتند . د رفتوحات   سال 1210 هـ‌ . ق آغا محمدخان ،‌ سرسلسله قاجار ،‌در قفقاز پانزده هزار دختر به اسارت در آمدند و در بازارها به معرض فروش گذارده شدند .

تجارت بردگان در حد بسيار محدودي در جنوب ايران از طريق  بنادر رايج بود.  سديدالسلطنه گزارش مي دهد كه با وجود ممانعتهاي دولت انگليس  از ورود غلام و كنيز به جنوب ايران و مجازات خلافكاران ،‌بازبه صورت  غيرقانوني برده وارد ايران مي گشت . پولاك معتقد است كه اين كنيزان و غلامان ،‌ آفريقايي هايي بودند كه دركودكي از طريق  بوشهر و مسقط و از راه بغداد  و عربستان به ايران آورده مي شدند. اما به نظر عبدالله بهرامي غلامان و كنيزان موجود درايران ،‌  از ممالك آفريقايي نبودند ،‌بلكه بيشتر آنها از رعاياي جنوب و بلوچستان بودند كه از حيث رنگ ،‌اندكي با ساير سكنه ايران فرق داشتند. با تو جه به فقر رعاياي ايران  در عهد قاجار  ، و شيوع  قطاع  الطريقي و جنگها كه همواره به اسارت زنان و دختران منجر مي شد، گفته بهرامي صحيح تر به نظر مي رسد . مقارن با نهضت مشروطه ، آصف  الدوله   حكمران خراسان ،‌ بابت وصول ماليات  رعايا را مجبور به پرداخت مبالغي هنگفت مي كرد. به دنبال آن مردم  قوچان براي تهيه مبلغ مورد نظر، به فروختن  دختران خود تن در مي دادند.

پاره اي از قابيل كرد نيز‌،‌ درازاي گرفتن مبالغي ،‌دختران خود را به فروش  مي رسانيدند . حتي گاهي   دختران  ارمني نيز به مسلمانان فروخته مي شدند و در صف كنيزان  جا مي گرفتند.

وضعيت  اين غلامان  وكنيزان ،‌با ذهنيتي كه از بردگي در اذهان عموم وجود دارد،‌اساساً متفاوت بود. آنان تنها براي كار درخانه نگهداري مي شدند و درواقع جزئي از اعضاي خانواده به حساب مي آمدند. حتي  در بسياري موراد ممكن بود  به نكاح يكي از اعضاي خانواده درآيند ،‌ كه در اين صورت خود به خود آزاد محسوب مي شدند. يك مرد،‌ برحسب تمول خود مي توانست هر تعداد كنيز كه بخواهد خريداري كند. كنيز موظف بود علاوه بر انجام كارهاي خانه ، به اميال جنسي ارباب خود نيز پاسخ مثبت دهد و از آنجا كه جزء اموال ارباب خود محسوب مي شد ،‌ضرورتي هم به جاري كردن خطبه عقد و اجراي مراسم نبود. همچنين درصورتي كه وي از ارباب خود داراي فرزند مي شد، فرزندش با فرزندان  از حقوق كاملاً مساوي  برخوردار مي گرديد.

گاهي اوقات كنيزان  حرمسرا  به صورت  مطيع و تحت امر يكي از زنان اصلي حرمسرا در مي آمدند و در كنار خانه داري ،‌گاه آوازخواني يا رقاصي هم از آنان انتظار مي رفت . تمايل معنوي  ارباب به كنيز ،‌  غالباً سبب حسادت  زنان اصلي و تنبيه سخت بدني كنيز از سوي خانم خانه مي شد.

طرق سه گانه ازدواج ،‌ منجر به پيدايش حرمسراهاي كوچك و بزرگي مي گرديد كه  صرفاً  متعلق به شاهزادگان ،  حكام ولايات و متمولان بود. حتي برخي از اين حرمسراها،‌ گاه با حرمسراهاي شاهي رقابت مي كردند. به طوري كه تعدادي  از پسران  فتحعلي شاه  در رقابت با پدر خود ،‌ چهل زن  را در حرمسراي خويش جا داده بودند. مولف رستم  التواريخ، چهار صفحه از كتاب خود را به ذكر نام فرزندان ذكوري كه فتحعلي شاه از زنان متعدد خود داشت اختصاص دهد و پس از آن مي افزايد :‌« بر دانشمندان پوشيده مباد كه بسياري از اين شاهزادگان  مذكور ، هر يك صاحب ده  و بيست وسي وچهل و پنجاه و شصت و هفتاد و هشتاد و نود  ،‌ اولاد و احفاد مي باشند. »

حاكم ايروان درعهد فتحعلي شاه به نام حسين قلي خان ،‌ پيش از الحاق به روسيه ، داراي شصت  زن در حرمسراي خود بود.  ظل السلطان پسر ناصرالدين شاه و حاكم اصفهان ،‌بعد از مرك نخستين همسرش،‌حرمسراي خود را اززنان صيغه اي  انباشته كرد. حاجي آقا محسن مجتهد متمولترين  فئودال سلطان آباد در عهد ناصري بيش از سي زن داشت  . حرمسراي حاج شيخ نورالله در اصفهان ، ‌از لحاظ  كثرت زنان معروف بود.

هر چند نظام چند زني درشهرها مختص به اشراف بوده ،‌ ولي در ايلات داراي رواج عام بود. دربين ايلات بلوچ ، حتي مردان كم بضاعت نيز ،‌گاه هفت تا هشت زن مي گرفتند. درميان  ايل سنجابي درغرب كشور، هر مردي كمتر از سه زن نداشت . تعداد زوجات در بين بختياريها نيز عموميت داشت و حتي افراد بي چيز هم بيش از يك زن مي گرفتند.

دليل اين  مسئله  بسيار واضح و روشن است . زن در ايلات ، نه  تنها هزينه اي را براي شوهر خود نداشت ،‌بلكه نيروي توليدي كارآمدتر نسبت به مرد بود. از سوي ديگر،‌پيشه چپاول  و راهزني كه در ميان بسياري از عشاير رايج بود ،‌نياز هر چه بيشتر به اولاد ذكور را افزايش مي داد.

بسياري از اروپاييان  كه در دوره قاجار به ايران آمده اند ،‌تعدد زوجات را مختص ثروتمندان  جامعه دانسته و اشاره كرده اند كه :‌    

«هر شخصي نمي تواند حرمسرايي داشته باشد و چند زن صيغه و عقدي در حرم خود گردآورد ،‌بلكه تنها  شاهزادگان ، بزرگان و اغنيايند كه به چنين عملي قادرند . طبقه متوسطين و رعايا در اثر فقر ، بيش از يك زن به نكاح در نمي آوردند . مخارج حرمسرا چنان زياد است كه حتي اصناف پيشه ور و بازرگان نيز به داشتن يك همسر اكتفا مي كنند.»

 درميان عامه مردم ،‌  تقريباً تك همسري  رايج بود. و اين مسئله با توجه به تنگدستي و مشغله فراوان آنان ، امري طبيعي بود. زرتشتيان بيش از يك زن نمي گرفتند.

گردآوري زنان متعدد در خانه ،‌ كه غالباً از آن به حرمسرا يا اندرون تعبير مي شد ،‌ همواره  با تشنج و اضطراب و رقابتهاي بي پايان  در ميان آنها همراه بود. زشتي يا زيبايي، جواني يا  پيري  و قابليت با روري يا عقيم بودن، در برتري يافتن اين زنان نزد صاحبان حرمسراها تاثير فراواني  داشت .  اصالت خانوادگي ، نيز از جمله اصلي ترين معيارهاي تفاوت بين همسران بود. عنواني كه به زنان محترم مي دادند «خانم » ، و عناويني  كه به زنان درجه دوم و يا مراتب پايين تر مي دادند ،‌ به ترتيب عبارت  از بيگم (باجي )‌و ضعيفه بود. به گزارش دروويل ، زني كه با اتكا  به سابقه خود ،‌لقب «بيوك خانم » را دريافت مي كرد ،‌ ازاين امتياز برخوردار مي شد ،‌كه  در صورت تمايل مرد خانه ،‌  غذا را با او صرف مي كرد.

وظايف زن در خانه در زمان قاجار

 مراقبت از كودكان ،‌از جمله  وظايف مهم زنان بود. هر زن ايراني ،‌غالباً فرزندان بسياري به دنيا مي  آورد. در واقع  ،‌  عدم آشنايي با اصول جلوگيري از بارداري ، رواج مرگ  و مير اطفال ،‌به خاطر فقدان بهداشت عمومي و شيوع بيماريهاي مسري،‌ و همچنين شوق داشتن پسران بيشتر به دليل نياز فراوان به نيروي كار ،‌دراين امر موثر بوده است . پولاك درباره زايمانهاي مكرر زنان ايراني چنين مي نويسد :‌

« زنان  ايراني شش تا هفت بار مي زايند. با اين حساب بايد گفت  كه جمعيت مملكت به سرعت رو به فزوني است ، زيرا بچه ها همه خوش رشد و پرقدرت هستند. اما نبايد از نظر دور داشت كه در بيشتر شهرها‌،‌  از هر شش بچه ،‌به زحمت  دو نفر درقيد حيات مي مانند و گاهي همه آنها  تلف مي شوند. در اغلب شهرها ،‌ درآمار تولد و مرگ ، ميزان تولد كمتر از مرگ ديده مي شود. در بهار سال 1859 ميلادي ،‌  تنها دراصفهان  متجاوز از هشتصد بچه به  بيماري آبله  جان سپردند. »

دختران به واسطه ازدواج درسن كم ، و وارد شدن د رخانواده و محيط تازه  مسئوليتهاي جديدي‌،‌ از جمله وظايف  مادري را به عهده مي گرفتند . پسران نيز از سن يازده سالگي  به  محيطهاي  خارج از اندرون راه مي يافتند و يا دركنار پدر مشغول به كار مي شدند . آنها حداكثر در سن شانزده  - هفده سالگي  ازدواج كرده  مسئوليت خانواده اي را برعهده مي گرفتند. آشكار است كه كودكان  در خانواده هاي معمولي ، زودتر از كودكان اشرافي با واقعيتهاي اجتماعي و اشتغال  آشنا مي شدند.

اما پولاك ، اين وقت گذرانيها را صرفاً‌متعلق به زنان  اشراف  مي داند :‌

« زنان اعيان تقريباً  تمام اوقات خود را به حمام رفتن ،‌ قليان كشيدن ديد و بازديد ،  خوردن  شيرينيهاي مختلف و ميوه  هاي چربي دار ازقبيل گردو و پسته و بادام ، و نوشيدن چاي وقهوه مي گذرانند. »

طلاق در زمان قاجاریه

در نظام خانوادگي  دوران قاجار ، حق طلاق با مردان بود. «درخواست طلاق از سوي مرد ،‌با بهانه و يا بدون هيچ بهانه اي  براي اجراي آن كافي بود. » نازايي و خروج از جاده عفاف ، از عمده ترين  دلايل طلاق  زنان بوده است . در پاره اي  مواقع ،‌عيوب جسمي ،‌مانند نابينايي نيز مي توانست مرد رابه طلاق زن سوق دهد .  گاه نيز بدقدم بودن زن به هنگام ورود به خانه همسرش مي توانست دليل طلاق باشد.   بدين معني كه همزمان با ورود او به خانه همسرش ،‌حوادث شومي در آن خانه روي داده باشد. زن درموارد خاصي چون عدم دريافت نفقه از مرد،‌ انحرافات اخلاقي و يا ناتواني جنسي مرد مي توانست  در خواست طلاق نمايد.

درهر صورت ، حق طلاق دراختيار و به رضايت مرد بود و زناني كه قادربه  تحمل مشقات زندگي با همسر خودنبودند ،‌ تنها از طريق راضي شدن مرد به طلاق،‌مي توانستند از زندگي با وي آسوده گردند . زناني  كه شوهرانشان  با طلاق‌‌ آنها مخالف بودند ،‌ با بخشيدن مهر و يا حتي  پرداخت وجهي  اضافه بر آن به شوهر ، و يا انجام عملي كه مورد تنفر مردان باشد ، به خواست خود مي رسيدند . پس از طلاق نيز ،‌ فرزندان  چه از زن عقدي يا صيغه اي به پدر تعلق مي گرفتند و مادرهيچ  حقي نسبت به آنها نداشت.

با وجود مجاز بودن طلاق‌، اين مساله به ندرت رخ مي داد. در عرف اجتماعي ،‌ بازگشت  زن به خانه پدري با نكوهش بسيار همراه بود. زن پس از رفتن به خانه همسر ، به هر مساله اي , تن مي داد تا از ننگ بازگشت به خانه پدري درامان باشد.

درواقع سرنوشتي كه پس ازطلاق  در انتظار زن بود‌،‌ او را از طلاق برحذر مي داشت. زيرا پس از جدايي ،‌ نه امكان يافتن  شغلي براي او ميسر بود و نه قانوني از وي حمايت مي كرد . د رنتيجه تامين   هزينه هاي زندگي  با توجه به مشكلات فراوان اقتصادي در دوران قاجار  ، براي هيچ خانواده اي ،‌مگر خانواده هاي  ثروتمند  مهريه  و صرف مبالغ ديگربراي تجديد فراش ، مردان معمولي جامعه را نيز از فكر طلاق زنانشان منصرف مي كرد.

با توجه به عوامل فوق طلاق در جامعه  به ندرت به وقوع مي پيوست. گزارش سرجان ملكم درباره علت كمي طلاق دربين ايلات ،‌كمابيش  قابل تعميم در كل  جامعه  قاجار مي باشد :‌

«طلاق درايلات  كمتر اتفاق مي افتد و اين صورت  مي توان گفت اسباب عديده دارد، يكي اينكه پاكدامني در اين طايفه  بيشتر است و ديگراينكه زنان به جهت زحمتي كه مي كشند ،‌بيشتر در چشم مردان عزيزند. فقراي قوم هم نمي توانستند كه اداي كابين  كنند.»

ب ـ نقش زنان در توليدات اقتصادي

زنان در عهد قاجار ،‌ خواه از طريق توليد براي خانواده و خواه توليد براي امرار معاش نقش مهمي درمعيشت  خانواده ايفا مي كردند و اين نقش در اقتصاد كشور نيز بي تاثير نبود. چنانكه  اشاره شد يكي از دلايلي كه به نظام چند زني  دامن مي زد‌،‌استفاده از نيروي  جسمي زنان در توليدات كشاورزي بود. درميان  قبايل تركمان ، ازدواج با زنان بيوه ‌،‌به دلايل تجربياتي  كه آنان در قالي بافي و دامپروري داشتند، از اولويت  بيشتري برخوردار بود. منابع تاريخ موجود‌،‌ به دفعات  از نقش مهم زنان نواحي  مختلف كشور در مسائل اقتصادي  ياد مي كنند. پاتينجر كه در زمان  سلطنت فتحعلي شاه  (1212-1250 هـ . ق )‌به ايران آمده بود،  گزارشي  مبني بر نقش سودمند زنان كرمان درتوليد و تبادلات جاري آن زمان دارد و اعلام مي دارد كه صنايع  شال بافي ،‌نمد بافي و تفنگ  سازي اين منطقه  در سراسر آسيا شهرت دارد و يك سوم جمعيت سي هزار نفري كرمان ، اعم از زن و مرد ،‌به اين صنايع اشتغال دارند.

يكي از مهمترين  كالاهايي كه زنان نقش مهمي درتوليد آن داشتند قالي بوده است. در واقع در دوره قاجار ،‌بيشتر زنان با توليد  اين كالا آشنايي داشتند و قاليهايي كه از سوي زنان در شهر هاي اصفهان ، كرمان ،‌همدان ،‌شيراز ، مشهد ،‌اردبيل ، كرمانشاه و تبريز تهيه مي گرديد ،‌از شهرت بيشتري برخوردار بودند .

قاليهاي ايراني درعهد قاجاريه ‌،‌داراي چنان كيفيت و شهرتي بودند كه راهي  بازارهاي جهاني مي شدند.

تفريحات و مشغوليهاي بيرون از خانه

وظايف و اشتغال گوناگون  زنان دراندرون ، هرگز به معناي حبس كامل و محروم بودن مطلق آنان از تماس با اجتماع نبوده است و همواره ضرورتها و دلايلي چند، زنان را به محيط خارج از اندروني مي كشاند. از جمله اصلي ترين اين ضرورتها ،‌تهيه مايحتاج عمومي از بازار بوده است . پولاك ،‌با صراحت ازاين واقعيت ياد مي كند كه :

« زن ايراني ‌،‌در خروج از منزل آزادي بسياري دارد. »

علاقه زنان به تردد در بازارها ،‌ تنها به منظور تهيه مايحتاج  خانه نبوده است و عواملي چون ارضاي حس كنجكاوي ، مصاحبت با انبوه  زنان ،‌ آشنا و بيگانه ،‌آسودن از رنجهاي خانه درمدت حضور  دربازار ،‌ و ذوق شنيدن اخبار عجيب و غريبي كه درمحدوده  اندروني  همواره از آن محروم بودند،‌ به اين علاقه بيشتر دامن مي زد. ازاين   رو زنان در بازار،‌ قبل از اينكه به فكر خريدباشند ، به اقناع  تمايلات  ياد شده مي پرداختند و به قول دروويل : « آنها به دكاني سر مي كشند تا درميان كنجكاوان ،‌ مقام برجسته اي براي خود احتراز كنند. » او مي افزايد :‌ « من بارها ناظر زناني بوده ام كه قريب سه ساعت ، در شلوغ ترين نقطه بازار مشغول وراجي بودند .»

ايرانگردي ديگري به نام «بل » دراين مورد چنين مي نويسد  :‌« هر چه بيشتردر شهرقزوين  پيش مي رفتيم ،‌خيابانها باريكتر و پرجمعيت تر مي شد. پرازمردان عبا به دوش و زنان چادرپوش كه در جلو دكانها مشغول خريد و فروش،  ميوه خوردن و گپ زدن بودند. »

سرگرميها و ديد و بازديدهاي فراواني كه داشتند ، ترجيح مي دادند كه خادمينشان براي تهيه مايحتاج خانه به بازار بروند . تردد زنان اشرافي در بازارها براي تهيه مايحتاج ضروري و ديد و بازديد ، كمابيش باشكوه و طنطنه اي كه توجه عموم را به خود جلب مي كرد ،  همراه بود. به گزارش پولاك :‌ 

«زنان بسيار ثروتمند، با اسب، د رمعيت  خدمه متعدد به ديد و بازديد مي روند . پشت سر آنها ، «گيسس فيد» شان سوار بر اسب و خواجه يا يكي از نوكران  ،‌  عنان اسب رابه دست دارد.»

در پاره اي از مواقع ،‌استقبال و ابراز احساسات مردم درقبال  ورود و خروج رجال بزرگ حكومتي  در يك شهر،‌ دستاويز مناسبي بود تازنان از كنج اندرونيها بيرون آيند :‌

«‌در روز جمعه هفدهم ، شهر ذيقعده الحرام 1248 هـ ،‌ اعليحضرت  شاهنشاه اسلام ناصرالدين شاه ،‌ باشكوه و حشمت تمام ،از نياوران  شميران   به دارالملك  تهران نهضت گزيد و عمارت  قصر فوقاني ميدان ،‌ كه محل جلوس ايام اعياد است ، توجه و جلوس فرمود.عموم  خلايق از پير و جوان رجال  و نسوان ، به رخصت امناي دولت ،‌بر در و بام و  اطراف ميدان  اجتماع  و ازدحام  كرده ، تهنيت و تحيت گفتند ،‌و دعا كردند و ثنا خواندند.»

همچنين در مورد استقبال پرشكوه زنان و مردان شيراز از ظل السلطان  پسرمقتدر ناصرالدين شاه چنين مي خوانيم  :‌

« روز ورود شيراز هم مثل سفر سابق ، جمعيت زياد،‌  از نظام و غيرنظام ،  به  قدر  پنجاه زن و مرد با تشريفات معموله و طاق نصرتهاي زياد كه در عرض راه بسته  بودند ما پذيرايي كردند. »

مشاركت اجتماعي زنان در صحنه هاي اجتماعي ،‌ همواره با پوشش سخت وسنتي و ملاحظات اخلاقي ، مبني بر تفكيك زنان ازمردان همراه بوده است . منابع موجود ،‌به وضوح  به اين دو مشخصه اشاره مي كنند : «‌لباسهايي كه زنان در حرمسرا مي پوشند ،‌  با  آنچه در كوچه و خيابان  به تن دارند  سخت متفاوت است. زيرا لباس كوچه  وبازار را از اين جهت  تهيه مي كنند تا همه    قسمتهاي بدن را از چشم عابران بپوشاند؛‌ به اصلاح  همه زنان را از لحاظ ظاهر به يك شكل  وصورت در آورد.»

دكتر فووريه طبيب مخصوص ناصرالدين شاه نيز بر رعايت  پوشش كامل زنان درخارج از اندرون مي گذارد :‌

« در كوچه ،‌ لباس همه زنها يكي است ،‌  تا آنجا كه شناختن  ايشان  حتي بر شوهرانشان غيرممكن هست ... هر زن ،‌چادري سياه يا نيلي رنگ ،‌ كه همه اندام [او] را مي پوشاند ،‌ برسر مي اندازد و صورت را زير روبندي مخفي مي كند و از سوراخهاي آن ‌،‌ كه بي شباهت به غربال كوچكي نيست مي بيند.»

زنان طبقات بالا نيز‌،‌ با وجود تردد پرطنطنه در معابر عمومي خود را كاملاً مقيد به رعايت پوشش سنتي مي ديدند. كارلاسرنا بانگاهي كلي ،‌بررعايت پوشش سنتي از سوي قشرهاي مختلف زنان تاكيد مي ورزد :‌

« لباس بيروني زنان ايراني يكنواخت است . آنان داراي  هر وضع اجتماعي  كه باشند، همه شان بدون استثنا خود را در چادرهايي به رنگ سورمه اي  تند
مي پوشانند .شلوارهاي گشاد از چلوار سبز ،‌بنفش ،‌خاكستري، يا قرمز رنگ كه  مانند جوراب پاها را نيز مي پوشانند ؛ و دم پاييهاي پاشنه دار ،‌ پوشاك يكنواخت همه زنان ايراني است .»

در مورد رعايت تفكيك  كامل زنان از مردان بيگانه در مراودات اجتماعي نيز، منابع با صراحت كامل گزارشهايي ارائه مي دهند. هنگامي كه اورسل به وصف استراحت مردم در اطراف فضاي  سبز پيرامون  حرم حضرت عبدالعظيم اشاره مي كند ، چنين مي نويسد :‌

  « دسته دسته زنها ،‌ با كودكان خود ،‌ زير سايه درختها روي فرش نشسته بودند... مردها  نيز براي  خود در گوشه اي دور هم جمع شده بودند و مشغول صرف چاي و قليان بودند . البته جدا از هم . چون هيچ وقت مردايراني براي آنكه درانظار بد جلوه نكند ، در ملاء‌عام با زن ديده نمي شود. »

بلوشر گزارش مي دهد  كه زن ايراني  هميشه در حوزه  خانواده به تفريح 
مي‌پردازد. عدم اختلاط با مردان ،‌ حتي دربازار و مراسم پرهمهمه عاشورا و زيارت امامزاده ها   نيز حتي المقدور رعايت مي شد و منابع موجود ، اغلب با ذكر كلمات  دسته زنان ،‌قسمت زنان و نظير آن ،‌تصور ما را از رعايت  آن كامل مي سازد.

جالب است بدانيم  كه بعضي از اماكن تفريحي و زيارتي مختص به زنان بوده است و مردان حق ورود بدان جارا نداشتند . فلاندن در سفرنامه خود گزارش مي دهد كه  دربين راه همدان به كنگاور ، به باغي برخوردند كه به علت اختصاصي بودن آن براي تفريح زنان، نتواسنتد درآن استراحت كنند.

ليدي شل همسر وزير مختار انگليس دراوايل سلطنت ناصرالدين شاه (1853-1849)،‌درباره حكمراني زني به جاي شوهرش دراسك ـ حاكم نشين منطقه كوهستاني  لاريجان درمازندران ـ  اين گونه   گزارش مي دهد :‌

« درموقع اقامت ما در اسك ،‌به علت غيبت  عباس قلي خان لاريجاني زن او امور حكومتي را به جاي همسرش  اداره مي كرد و درباره او بايد گفت كه اين زن ،‌ درميان اهالي محل از شهرت بسيار خوبي برخوردار بود و علاوه بر اينكه ازمايملك  و منطقه حكمراني شوهرش به عاليترين وجه سرپرستي مي كرد،  زني بسيار زيرك و مورد احترام عامه نيز شمرده مي شد. [اين ] خانم علي  رغم انزوا و اقامت درشهري دور افتاده ، زني بسيار دانا و روشن فكر بود و و ظايف اداره امور شهرنيز به بصيرت  و دانش او افزوده بود. »

ليدي شل اين صفت را تا حدي  در زنان تعميم مي دهد :‌سمت لواسان .

حضور زنان  در عرصه هاي  مختلف  اجتماعي ، گاه نيز با محدوديتهايي مواجه مي گشت .  از جمله فلاندن ، كه درسالهاي 1840-1841 م به ايران  آمده ، درسفرنامه خود چنين مي نويسد :

« دم دروازه شهر [قزوين ] كه رسيديم ،  جمعيت بيش از پيش زياد شد. زيرا    شاهزاده اي كه در قزوين اقامت دارد ،‌به كليه   كسبه و صنعتگران بازار حكم داده بود كه ازكارهاي خوددست كشيده به جلو ايلچي آيند. مانند اعياد بزرگ ،‌بعضي به كمر شمشير و طپانچه بسته وديگران برروي شانه تفنگ فتيله يا چماقهاي بزرگ مي داشتند.»

گويا استقبال  ازاين هيئت ، يك استقبال  مردانه بوده است ، زيرا فنلاندن پس از شرح فوق بلافاصله مي افزايد كه :

«زنان از آمدن امتناع داشتند،‌ زيرا قانون آنها را از آمدن به بيرون خانه و تماشاكردن  منع داشته است .»

در جاي ديگر ‌،‌درباره منع خروج زنان از خانه در روز سيزدهم نوروز ، كه طبق سنن باستاني مردم براي  تفريح  به بيرون شهر مي رفتند، اين گونه مي خوانيم :‌

« در روز سيزدهم  نوروز ،  تمامي مردم مشهد كه يكپارچه  از شهر خارج مي شوند .دراين روز ،‌به دليلي كه چندان ... روشن نيست ،‌[علما ] به زنها  اجازه نمي دهند تا از خانه ها خارج شوند . وقتي كه صبح زود  از دروازه سراب خارج شدم ، ديدم يك گارد آنجا مستقر است. دليل اين امر را پرسيدم . آنها گفتند  علت استقرارشان در آنجا اين است كه نگذارند  زنها از شهر خارج شوند.ظ

ج : حيثيت اجتماعي زن

باتوجه به مباحثي كه تاكنون ارائه شده است ، در وهله اول چنين به نظر مي  رسد كه زنان بايستي به دليل حضور فعالانه اي كه در صحنه هاي مختلف زندگي اجتماعي داشته اند، داراي وجهه و حيثيتي  منطبق با عملكرد مثبت خود باشند،   اما با اين وجود تعجب آور است كه با فقدان يك قضاوت منطقي درباره آنان  مواجه مي‌‌شويم .

فرودست  پنداشتن و حقير شمردن زنان ، به طرق مختلف در جامعه رايج بود و اين ذهنيت، از بدو تولد نوزاد دختر  ،‌به گونه اي مداوم درپيكر اجتماع تزريق مي‌شد . گزارش كارلاسرنا، اين واقعيت  تلخ را به خوبي منعكس مي سازد.

«براي زائو ،‌ سه روز اول بعد از زاميان روزهاي  بسيار خسته كننده اي است . چرا كه او موظف است با بستگان  و دوستاني كه براي تبريك گفتن به قدم نورسيده نزد وي مي آيند،‌مرتباً ديدار كند . درواقع دراين مدت ، هميشه درخانه جشن و مهماني است . اگرنوزاد پسر باشد، جشن و سرور مفصلتر است ... به [نوزاد ] دختر چندان محلي نمي گذارند  و گاهي بي اعتنايي در مورد دختران به افراط مي كشد.  درميان  مردم نيز،‌براي كوچكترين  نقطه ضعف ـ  كه نوزاد  دختر در بدو  تولد با خود دارد-  با تعصب كينه آميز... برخورد مي گردد. »

درمجموع جامعه عهد قاجار ،‌جامعه اي خرافاتي بود و زن و مرد آن ،‌ سخت به خرافات  معتقد بودند . با اين وجود ، زنان دراين مورد ، در راس قرار داشتند. زن در جامعه  قاجاري ، همواره درمعرض تهديد خطرات  گوناگون بود. به عنوان مثال ،‌به دليل نازايي زنان و يا مجاز بودن تعدد زوجات براي مردان ،‌مردان به راحتي مي توانستند زنان ديگري را به نكاح در آورده و زنان قبلي خود را مطرود و بي سرپناه باقي گذارندو زن دراين دوران ، مجبور به تحمل فشارهاي اجتماعي بسياري بود. او در اندرون ، همزمان با ظهور  رقيبان ،‌ با عدم توجه همسر خود مواجه مي شد و ناچار بايدمحيط پراز رقابت و حسادت اندرون را تحمل مي كرد.از سويي ديگر،‌همان گونه كه اشاره شد ،‌عرف جامعه و ناامنيها نيز، ويرا به ماندن دراندرون تشويق مي كرد. به همين دليل ،‌زن دراين دوره آموزشي نمي ديد و نسبت به درك بسياري  از مسائل عاجز بود. دراين بحبوبه تنها راه حلي كه او براي مشكلات خود مي جست و تنها مامني كه مي توانست آزادانه  مسائلش را مطرح كرده و به حل آنها نيز اميدوار باشد،‌ پناه بردن  به سحر و جادو و رمالان بود. درواقع زنان از اين طريق‌، خود را از اضطرابهايي كه جنبه رواني داشت ،‌ مي رهانيدند . ازطرفي ،‌آنچه اين بازار را پررونق مي ساخت ،‌وجود جمع كثيري رمال و فالگير و غيره بود كه ازاين طريق امرار معاش مي نمودند.

گرايش مفرط زنان به سحر و جادو و خرافات ،‌سبب مي شدكه آنان در زندگي روزمره ، كمتراز مردان  داراي اعتماد به نفس باشند. و اين مساله در تقويت و بسط اين تفكر كه زنان موجوداتي  عاجز و ضعيف تلقي شوند ،‌موثربود. از سويي عدم امنيت درجامعه كه باعث انزواي زنان دراندرونيها براي مصون ماندن از تعرض ها مي شد، نقش مهمي در تلقين ناتواني زنان به خود آنها و نيز جامعه  ايفا مي كرد. اين موضوع سبب مب گرديد كه زنان در مقايسه با مردان از ظهور پاره اي از تواناييهاي خود در عرصه هاي گوناگون اجتماعي محروم بمانند.

زنان در دوره قاجار ،‌  به دليل وجود چنين نظرها و عقايد بي اساسي درافكار عموم و نيز به علت ضعف قوه استدلال ، همواره سعي مي كردند به شيو ه هاي ديگري از جمله اتكا به نفسانيات و احساسات غريزي ،‌جايي براي خود در جامعه باز كنند. بي گمان ،‌رواج و تحكيم چنين انديشه هايي بود كه پاره اي مواقع ،‌به محدوديتهاي بيش از اندازه زنان  منجر مي شد . در خيابانهاي تهران ،‌از زنان  به هنگام تردد خواسته مي شد تا در مسيري غير از مسير مردان عبور كنند. گاهي فرياد آمرانه ماموران نظميه به گوش مي رسيد كه :‌ 

«باجي [خواهر ] روت رو بگير» و يا ضعيفه تند راه برو» و براساس اين بينش كه  :‌« هر فتنه كه درعالم بر پاشده ،  شيطنت نسوان درآن دخيل بود. » سعي مي شد از سوار شدن زن و مرد در يك درشكه ،‌حتي اگر زن و شوهر يا خواهر و برادر باشند‌،‌ جلوگيري شود.

حتي بعدها ، هنگامي كه وسيله نقليه واگن با اسب درايران به كار افتاد،‌باز محل نشستن مردان و زنان درآن  جدا بود.

بااين حال ،‌وجود ديدگاههاي  اين چنين  درباب زنان ، هرگز مانعي جدي درراه شركت زنان در عرصه هاي اجتماعي  نبود و نمي توانست هم باشد.

چنانكه براساس سابقه اي كه زنان درزمينه شركت درامور روزمره و عادي اجتماعي داشتند، به آساني مي توانستند درحركتهاي مذهبي ـ سياسي ، همچون نهضت رژي و مشروطه شركت جويند.

دريك كلام ، زن و مرد  در عهد قاجار ،‌ با تفاوتهايي نه چندان قابل توجه ، درمحدوده هاي خاصي كه درعرف سياسي و اجتماعي  قابل قبول بود به زندگي مي پرداختند. به گونه اي كه در اين باره ،‌ مي توان  به سعادتمند تر بودن مطلق مردان اشاره كرد. درحقيقت هر دو  جنس ، درمعنا و مفهوم كلي   ،‌فاقد آموزش و يا بينش سياسي و اجتماعي لازم بودند.

يكي از بزرگترين موفقيتهاي زنان در راه كسب حيثيت و اعتبار اجتماعي بيشتر، افتتاح انجمنهاي نسوان از سوي بعضي از زنان روشنفكر بود. پيش از جنگ جهاني اول، به همت زناني چون ميرزا باجي خانم ،‌ نواب سميعي ،‌  صديق دولت آبادي‌،‌ منيره خانم و گلين خانم موافق ،  انجمن هويت نسوان را درتهران افتتاح گرديد. درسال 1300 شمسي در رشت ،‌ جمعيتي به نام پيكس عادت نسوان براي كسب حقوقي سياسي و اجتماعي  زنان تشكيل شد. اين انجمن  با تشكيل كلاس اكابر و دبستان ، كتابخانه و قرائتخانه و سخنراني ،‌در تنوير افكار زنان آن سامان مي كوشيد. نسوان وطن خواه از جمله  جمعيتهاي مترقي زنان بود كه كه درسال 1302 شمسي  به سرپرستي محترم اسكندري درتهران تشكيل گرديد. اين زن دختر شاهزاده  محمدعلي ميرزا بود.

«وكلا و وزرا خوب مي دانند كه اگر خانمهاي ايران دور هم جمع شوند ، مدرسه باز كنند انجمن داشته باشند و تعليم و تربيت بشوند كم كم خواهند فهميد كه ديزيهاي پاك و پاكيزه كه ديوارش بهتر از ديزيهايي است كه دو انگشت ديده و يك وجب چربي در و ديوارش باشد ، و بي شبهه وقتي كه اين  عقيده  از مادرها سلب شد، پسرها هم بعد ها به آدم با استخوان اعتقاد پيدا نكرده و مثل جناب تقي زاده پاشان را توي يك كفش مي كنند و مي گويند :‌تا كي بايد وزرا ورجال و اولياي امور ما از ميان يك عده معيني محدود انتخاب شده ، واگر هزار دفعه كابينه تغيير كند ،‌باز شكم مشيرالسطنه ، يا آواز نظام السطنه و يا جبه  آصف الدوله زينت افزاي هيئت مي باشد... »


الف ـ زن و آموزش در زمان قاجاریه

استفاده از معلمان  سرخانه و مكتب خانه ، از شايعترين  راههاي آموزش دختران در اجتماع عهد قاجار بود. اما از آنجا كه طبقات محروم ،‌استطاعت پرداخت حق الزحمه معلمان سرخانه را نداشتند ،‌اين معلمان  بيشتر در خدمت زنان و دختران  خاندانهاي درباري و اشراف قرار مي گرفتند بنابر شهواد موجود ،‌زنان حرمسراي شاهي ، از دوران فتحعلي شاه تا اواخر دوران قاجار،‌از طريق معلمان سرخانه به سواد  آموزي پرداختند و دراين زمينه ،‌ از شخصي به نام آخوند طالقاني  ،‌ به عنوان  معلم خصوصي دختران فتحعلي شاه ياد شده است.

 به طور دقيق مشخص نشده است  كه دختران درباري و خاندانهاي اشرافي ،‌جزء شرعيات و فراگيري قرآن ،‌از معلمان خود چه مي آموختند؛‌اما قدر مسلم اين است كه آنان از رهگذر همين آموزشها قادر مي شدند تا ضمن نوشتن ، كما بيش به مطالعه دواوين رايج شعرايي چون حافظ ، فردوسي و سعدي بپردازند. ليدي شل درباره وضع سوادآموزي زنان مرفه الحال جامعه ،‌گزارشي مبالغه آميز ارائه مي دهد :‌

«زنان طبقات مرفه معمولاً با سواد و با شعر و ادب مملكت خويش آشنايي دارندو اغلب آنان قرائت قرآن ،‌ نه معني آن را، مي دانند. درميان زنهاي ايل قاجار و بخصوص خانواده سلطنتي تعداد افراد باسواد خيلي كم است. اكثر آنها مكاتبات خود را شخصاً و بدون كمك ميرزاها مي نويسند.»

عده معدودي از دختران  امكان اين را داشتند كه در محدوده خانه , با استفاده از اعضاي باسواد خانواده ـ مثل پدر يا برادرـ به آموختن سواد بپردازند. همچنين اگر زنان و دختران درباري ، از طريق معلمان سردخانه به فراگيري سواد مي‌پرداختند ،‌ دختران عامه اجتماع نيز از طريق مكتبخانه  موفق به آموختن سواد مي‌‌شدند.

مهدي قلي خان هدايت  درباره اهميتي كه مردم دوره قاجار،‌جهت فراگيري قرآن از سوي كودكانشان قائل مي شدند ، اين گونه مي نويسد:

«پسر و دختر خواندن و نوشتن مي آموختند و مردم نسبت به تربيت اولاد خود در حد قرائت قرآن و ترتيل ،‌ در شهر و قصبات توجه داشتند»

از جمله تلاشهايي كه در عهد قاجار،‌در جهت سواد آموزي دختران صورت گرفت ،‌تاسيس مدارسي از سوي ميسيونهاي مذهبي اروپايي و آمريكايي بودكه بي شك خالي از اغراض  استعماري نمي توانست باشد. در دوره سلطنت محمد شاه (1264- 1250  هـ . ق ) براي اولين بار شاهد تاسيس مدارسي به سبك جديد توسط آنان هستيم. كشيش پركينز آمريكايي، درشهراروميه در اوايل سال 1254 هجري قمري ( يا 1255 هجري قمري ) به تاسيس اولين  مدرسه ميسيونري دست زد. اين مدرسه داراي چهار كلاس دخترانه و پسرانه بود. و در آن ، دركنارتدريس مواد درسي علوم جديد ،‌آهنگري  و قالي بافي نيز به كودكان آموخته مي شد.

لازم به ذكر است كه مدارسي كه توسط  ميسيونرهاي مذهبي در ايران تاسيس شد،‌اغلب در مناطقي بود   كه اقليتهاي مذهبي در آن ساكن بودند. بنابراين  دختران اقليتها به مراتب ، بيشتر امكان تحصيل در اين مدارس را مي يافتند  و مسلمانان به خاطر مسيحي بودن بنيانگذاران اين مدارس و مسائل مذهبي  موجود در زمينه مراوده با آنها ، هر گز  به چنين مدارسي نمي رفتند.

دردوران ناصري ، فعاليت ميسيونهاي مذهبي جهت تاسيس مدارس افزايش مي‌يابد. با توجه به توسعه  نفوذ استعمارگران دراين دوره ،‌ترديدي باقي نمي ماند كه افتتاح اين مدارس بيشتر به منظور حكيم پايه هاي فرهنگي و سياسي آنان بوده است . يكي از فعالترين ميسيونها دراين زمينه ،‌خواهران « سن و نسان دوپول» فرانسوي بودند كه در سالهاي 1282 هـ . ق    ـ 1292 هـ‌ . ق ،‌در شهرهاي اروميه ،‌سلماس ، تبريز ،‌اصفهان و تهران ،‌ دست به تاسيس مدارسي زدند.

پس از دوران ناصري  ،‌با افزايش تمامي سردمداران سياسي قاجار با اروپاييان ،‌معلمان سرخانه موظف شدند تا دركنار ديگر مواد درسي ،‌زبان فرانسه را نيز به دختران درباري و اشرافي بياموزند . بي ترديد علاقه باطني زنان درباري براي هم صحبت شدن با زنان سفراي خارجي و نيز تبليغات و تلقينات استعمارگران غربي ، جهت تحكيم مباني سياسي و فرهنگيشان‌،‌در توسعه و ترويج اين زبان بسيار موثر بود. همسر معيرالممالك دختر ناصرالدين شاه به زبان فرانسوي آشنايي داشت و در مراودات خود با اروپاييان از آن سود مي برد.

ب ـ مدارس جديد و مسئله  آموزش دختران

هر چند تاسيس مدرسه دارالفنون درعهد وزارت اميركبير،  و اندكي پس از آن تاسيس مدرسه مشير درزمان صدارت ميرزا حسين خان سپهسالار ،‌كه به منظور تدريس زبانهاي خارجه و جغرافيا صورت گرفت ،‌به عنوان اولين مجامع علمي دولتي در عهد قاجار مطرح است ،‌ولي از دانش اندوزي دختران  در اين مدارس خبري نيست . در دوران  مظفرالدين شاه در سال سوم سلطنت وي (1315 هـ . ق ) با تحول جديدي در زمينه تاسيس مدارس ملي به سبك جديد برخورد مي كنيم . دلايلي چون فروكش كردن استبداد با قتل ناصرالدين شاه ،‌آشنايي بيشتر با پيشرفتهاي اروپا  درزمينه هاي گوناگون و سپس احساس ضرورت ايجاد تحول در جام عه ،‌رواج تدريجي روزنامه ها و مهمتر ازهمه وقوع مشروطه سبب گرديد تا تلاشهايي  در جهت تاسيس مدارس جديد صورت گيرد. رجال سياسي  چون امين الدوله ،‌صدراعظم مظفرالدين شاه از ايجاد چنين مدارسي كاملاً حمايت مي كردند و اشخاصي چون ميرزا حسن رشديه و يحيي دولت آبادي و ديگران ،‌انجمن معارف را درراستاي تاسيس مدارس بنيان نهادند. با وجود تمام اين تلاشها ، از تاسيس مدارس دختران خبري نبود.

با وجود موانعي كه حتي در راه تاسيس مدارس پسرانه وجود داشت ، ‌بازتلاشهايي توسط زنان براي تاسيس  مدارس دخترانه صورت مي گيرد. طوبي رشديه  در سال 1321 هـ . ق در قسمت مجزاي  خانه خود‌،‌مدرسه پژوهش را براي دختران  داير مي كند ولي روز چهارم تاسيس ،‌فراشان  دولتي تابلوي مدرسه را با فحش و تهديد برمي دارند و مدرسه را منحل مي سازند.

در سال 1324  هـ . ق به همت  بي بي خانم وزير اف يكي از زنان روشنفكر ، مدرسه اي به سبك جديد در تهران تاسيس مي گردد كه به علت مخالفتها و تلاشهايي كه براي تخريب آن به وقوع مي پيوندد ،‌  دوامي نمي آورد. به منظور ادامه كار اين مدرسه ،‌بي بي خانم دست ياري به سوي وزير معارف وقت « صنيع الدوله » ،‌  دراز مي كند. اما او هم مصلحت را در بستن مدرسه مي بيند. مدارسي از اين دست كه با مشقات بسياري  پا مي گرفتند،‌بيشتر درخدمت طبقات اشرافي و اعيان قرار داشت. در مورد مدرسه اي كه بي بي خانم  تاسيس كرد ،‌چنين مي خوانيم :‌« دختران اشخاص خيلي محترم  درآن درس مي خواندند . »

درعهد سلطنت  محمد علي شاه (1324-1327 هـ . ق ) با تصويب قانون اساسي مشروطه در شعبان 1325 هـ .ق ،‌اصل نوزدهم  آن به حمايت قانوني و مادي دولت از مدارس اختصاص مي يابد دراين  اصل چنين مي خوانيم :‌

«تاسيس مدارس به مخارج دولتي  و ملتي  وتحصيل  اجباري بايد اجباري بايد  مطابق قانون وزارت علوم و معارف مقرر شود و تمام مدارس و مكاتب بايد در تحت رياست عاليه و مراقبت وزارت علوم و معارف باشند.»

مهدي ملك زاده ،‌از فعاليتهاي بانوان در راه گسترش مدارس دخترانه در دوران استبداد محمدعلي شاهي چنين گزارش مي دهد :‌

«زنان آزادي خواه  براي تعليم و تربيت دختران ،‌بازحمات زياد و صرف وقت ومال و تجصيل اعانه و كمك‌، چندين مدرسه  دخترانه افتتاح كردند. خانمهايي كه تا حدي از نعمت معلومات برخوردار بودند ،‌بدون مزد واجر ،‌معلمي آن مدارس رابا شور و شعف عهده دار گشتند و در اندك زماني ,  عده زيادي  ازدختران در مدارس جديد التاسيس به تحصيل پرداختند. »

مخالفان تاسيس مدارس دخترانه تنها به انتقادهاي لفظي بسنده   نمي كردند ، بلكه مخالفت خود را در عمل نيز به ظهور مي رساندند . چنانكه در مورد مدرسه دخترانه اي كه درسال 1324 هـ . ق ،‌ به همت بي بي خانم تاسيس گرديده بود،‌چنين فتوا داده مي شود‌ : « تاسيس مدارس دختران ، مخالف با شرع اسلام است . »

ج : زنان نامدار تاريخ ايراندر زمان قاجاریه

مهدعليا

مشخصات و خانواده مهد عليا

ملك جهان خانم يا جهان خانم ملقبه به مهد عليا و مشهور به نواب عليه دختر امير محمد قاسم خان قاجار قويونلو (ظهير الدوله ) و بيگم جان خانم دختردوم فتحعليشاه  قاجار و مادر ناصرالدين شاه قاجار و ملك زاده  عزت الدوله (‌همسر امير كبير) درسال 1320 هـ . ق برابر با 1805 ميلادي به دنيا آمد و در روز دوشنبه ششم ربيع الثاني سال 1290 هـ . ق زندگاني را بدرود گفت.

 او كه همسر محمدشاه سومين پادشاه سلسله قاجار و نام اصلي اش جهان بود پس از به سلطنت رسيدن پسرش ناصرالدين ميرزا ،‌به مهد عيا ملقب شد ولي همانطور كه در نامه زير ديده مي شد ناصرالدين شاه مادرخود را بيشتر «نواب » يا  «خانم » خطاب مي كرد ، در يكي از نامه هاي خود به ميرزا آقا خان  نوري صدراعظم چنين مي نويسد :

«... امشب از بش «نواب» و ملك زاده خانم اصرار دارند مي نويسم و الا مي دانم كه زياده از اين قباحت دارد. ميگويند كه آن دو شب ما بوديم ما هم مي‌خواهيم عيش كنيم تا بزنند هر طور مصلحت بدانند رفتار مي شود و السلام . »

ليدي شيل همسر وزير مختار انگليس در كتاب خاطرات مهد عليا به «خانم» مادر شاه ياد مي‌كند و توضيح مي‌دهد :« خانم همان نامي است كه شاه به مادرش اطلاق مي كند . »

مهد عليا نوه دختري فتحعليشاه قاجار و پدرش امير محمد قاسم خان
(ظهيرالدوله) داماد فتحعليشاه و پسر سليمان قاجار قرقوينلو اعتضادالسلطنه (نظام‌الدوله ) پسر دائي (خالوزاده) آقا محمد خان قاجار بود پدر مهد عليا « وقتي از طرف فتحعليشاه مامورفارس شد در قمشه (شهرضا) توقف داشت (1247 يا 48ه.ق) شبي در عالم مستي و بيهوشي مي‌خواست از اطاق خارج شود اشتباهاً بجاي درب خروجي، از دري كه به  حياط باز مي شد بيرون رفت و به حياط سقوط كرد و در دم جان سپرد و در مزار شاه رضاي قمشه مدفون گرديد . »

مادر مهد عليا بيگم جان خانم ملقبه به جانباجي دختر دوم فتحعليشاه از بدر جهان خانم اولين همسرش و خواهر حسينقلي ميرزا فرمانفر و  حسنعلي ميرزا شجاع‌السلطنه  بود. ميرزا محمد تقي لسان‌الملك سپهر در كتاب ناسخ‌التواريخ درباره مادر مهد عليا مي‌نويسد : « دختر دوم (فتحعليشاه ) شاهزاده بيگم جان هم از مادر فرمانفرماست در سراي امير محمد قاسم خان قوانلو بود ، يك پسر آورد مسمي به سليمان خان و ملقب به خانان و او را دو دختر بود كه يكي را با شاهنشاه كشور گشا محمد شاه قاجار عقد بست و اينك فرزندش شاهنشاه جمشيد دستگاه ناصرالدين شاه كه ملكش جاويد باد صاحب تخت و تاج و خداوند باج و خراج است .»

اميد ميرزا عضدالدوله در مورد پدر ومادر مهد عليا درتاريخ عضدي  مي‌نويسد «... دختر ديگر هم بيگم خانم ملقبه به (جانباجي ) كه او نيز از ساير بنين و بنات سلطنت بزرگتر بود از بدر جهان خانم است زوجه مرحوم محمد قاسم خان امير شد » وي چنين ادامه مي‌دهد «... بيگم جان ملقبه به جانباجي را مرحوم خاقان (فتحعليشاه) بسيار دوست مي‌داشت در سفر و حضر از پدر والاگهر دور و مهجور نمي شد و هميشه طرف صحبت بود در بذل و بخشش بي‌نظير بود و سبك عرفان داشت و از  مريدان حاجي ملا رضاي همداني بود هر ساله مبلغي خطير بطريق نياز بتوسط ايازخان و ساير نوكرهاي معروف خود از نقد و جنس و غيره به  جهت حاجي مرحوم ارسال همدان مي‌نمود اين دو دختر (بيگم جان خانم و خواهرش همايون خانم ) كه از ساير اولاد بزرگتر بودند خود و شوهرشان هم در نزد حضرت خاقان بسيار محترمه و محترم بودند محمد قاسم خان امير و ظهيرالدوله هيچ دخلي بساير دامادهاي خاقان مغفور نداشتند مثل شاهزادگان بزرگ در سر سفره شاهانه  مجلس قمار حاضر مي‌شدند و در  حرمخانه بسيار با احترام بودند كسي كه از خدمه  حرم و شاهزاده خانمها از آنها حجاب و پرده نداشت . »

برادران مهد عليا ، عبارتند از : سليمانخان معروف به خان خان ، امير اصلانخان (عميدالملك ) مجدالدوله ، نصراله خان ، ا سداله خان ، موسي خان (برادر ناتني ) و عيسي خان كه پدر دوم پسر بنامهاي جعفرقلي خان معين السلطان و مهدي قلي خان مجد و الدوله بود كه پسر دوم ابتدا غلام بچه ناصر الدينشاه بود و بعدها ناظر سلطنتي و همه كاره اندرون شد ، وي پدر زن كامران ميرزا نايب‌السلطنه است .

همانطور كه ذكر شد ، مهد عليا در سال 1220 ه . ق /1805 ميلادي ، متولد مي‌شود . در سال 1235 ه. ق /1819 ميلادي با پسر دائيش محمد ميرزا قاجار ازدواج مي‌كند . در ششم ماه صفر سال 1247 ه.ق /1831 ميلادي ، پسرش ناصرالدين ميرزا تولد مي يابد و پيش از توليد ناصرالدين ميرزا همه فرزندان وي يكي پس از  ديگري مي ميرند .

درسال 1248 ه.ق/1832 ميلادي، پدرش ظهيرالدوله از دنيا مي رود .

درسال 1250 ه.ق /1834 ميلادي، دخترش عزت‌الدوله بدنيا مي‌‌آيد . در همين سال ، شوهرش به سلطنت مي‌رسد .

در سال  1246 ه.ق/1848 ميلادي ، شوهرش محمد شاه قاجار از دنيا مي‌رود و فرزندش ناصرالدين ميرزا به سلطنت مي‌رسد .

به ديگر سخن، مهد عليا در شانزده سالگي ازدواج مي‌كند ، در بيست و هفت‌سالگي فرزند پسر خود ناصرالدين ميرزا را بدنيا مي‌آورد ، در بيست و هشت سالگي پدرش را از دست مي‌دهد ، در سي سالگي دخترش عزت‌الدوله را بدنيا مي‌آورد،‌كه اين سال مصادف با سال به سلطنت رسيدن شوهرش نيز مي‌ باشد . در چهل‌سالگي بيوه مي شود با توجه به اينكه شوهرش محمد شاه قاجار مدتي از اواخر عمر عليل و بيمار بوده است . و سرانجام در هفتادسالگي مي‌ميرد .

زنان ديگري كه لقب مهد عليا داشته‌اند .

سعيد نفيسي در كتاب تاريخ اجتماعي و سياسي دوره معاصر ايران در مورد اينكه چگونه بعضي از زنان دربار قاجار لقب مهد عليا گرفته‌اند چنين مي‌نويسد :

« حسينقلي خان جهانسوز برادر كهتر آقا محمد خ آن و پسر محمد حسن خان قاجار بود كه  مورخين به اشتباه وي را پس از فتحعليخان و محمد  حسن خان و پيش از آقا محمد خان پادشاه مي‌دانستند . حسينقلي خان جهانسوز چند سالي مشغول عصيان وسركشي بود تا اينكه كريمخان زند او را حكمران دامغان  كرد كه در آنجا هم او به سركشي پرداخت ؛ در نتيجه به تحريك سران يوخاري باش بدست تركمانان فريب خورده سپاهش در خواب با گلوله تفنگ كشته شد حسينقلي خان جهانسوز دو پسر داشت يكي فتحعليخان معروف به باباخان ( فتحعليشاه بعدي) و ديگري حسينقلي خان ( هم نام پدر) هنگاميكه حسينقلي خان برادر آقا محمد خان حكمران دامغان شد زني از طايفه عضدالدين لو قاجار گرفت ، اين زن  بعدها در زمان سلطنت پسرش فتحعليشاه قاجار به مهد عليا ملقب شد و از آن پس در دربار قاجار هميشه مادر شاه را مهد عليا مي‌گفتند .»

احمد ميرزا عضدالدوله، ضمن شرح  حال ضياءالسلطنه دختر فتحعليشاه به مهد عليا مادر فتحعلي شاه اشاره كرده مي‌گويد  :« شاه بيگم خانم ملقبه به ضياء‌السلطنه از بطن مريم خانم متولد شدند ، ضياء‌السلطنه را مهد عليا والده خاقان در نزد خود نگاه داشته بود .  بعد از فوت مهد عليا جواهر و اسباب تجمل آن مرحوم به ضياء السلطنه داده شد تمام دستگاه او از حرمخانه خارج و جداگانه بود ... »

فتحعلي‌شاه علاقه زيادي به اين دخترش داشته ودرباره او شعري بدين مضمون
دارد :

نور چشم من ضياء‌السلطنه                             يكشبه هجر تو بر ما يك سنه

معروفست كه تا سال دهم سلطنت فتحعلي‌شاه هر روز نان درباري به حضور شاه بار مي‌يافتند و خاقان از صف آنان سان مي ديده « زنان خاندان قاجار كه حدود چهل نفر بودند در يك صف و ديگر زنان در صفي ديگر مي‌ايستادند ، اول صف زنان قاجاري آسيه خانم مادر عباس ميرزا نايب‌السلطنه كه همسر دائمي خاقان و بسيارمورد احترام بوده مي‌ايساد . اما اين بار يافتن پس از وفات ( مهد علياي بزرگ ) مادر فتحعلي‌شاه و متفرق شدن بعضي از زنان او متروك شد...»

علاوه بر مادر فتحعلي شاه قاجار ( متوفي به سال 1218 ه.ق) لقب يكي از زنان وي به نان ننه خانم بارفروشي نيز مهد عليا بوده است . البته اسم و لقب مهد عليا سابقه‌ي طولاني تر از عهد قاجار دارد و در دوران صفويه و قبل از صفويه نيز متداول بوده است ، زمانيكه شاه عباس صفوي در هجده سالگي به سلطنت رسيد ( سال 996 ه.ق) دو زن را در يك شب به عقد خود در آورد يكي از آن‌ دو مهد عليا دختر عمويش بود كه به عقد دايم كلب آستان علي در آمد . همچنين سلطان محمد خدابنده همسري داشت به نام مهد عليا كه به شدت شوهرش را دستخوش دسيسه‌ها و مكر زنانه خود ساخته بود ودر تمامي شئونات مملكتي دخالتي وافر داشت كه اين موضوع موجبات نارضايتي سرداران و دولتمردان سلطان را فراهم آورده بود و هر بار كه مهد عليا دسته گلي به آب ميداد سلطان محمد با چرب‌زباني و تملق از سران دلجوئي مي كرد ، ولي  اين زن كه قاتل پريخان خانم دختر شاه طهمساب صفوي نيز بوده است دست از عناد و لجاجت و دشمني با سران ايلها و بزرگان دولت بر نمي‌داشت تا اينكه سر خود را در اين راه به باد د اد . گروهي از ناراضيان ايلها با شمشيرهاي آخته به اندرون هجوم آوردند و سر اين مهد عليا و مادرش را گوش تا گوش بريدند و امولشان را به تاراج بردند .

در كتاب احسن‌التواريخ حسن روملو كه در زمان صفويه نوشته شده است و مربوط به وقايع سنه 807 آلي 900 ه.ق و در دوران سه سلسله گوركانيان و تركمانان قراقوينلو و آق‌قوينلو است . به اسامي و القاب مهد عليا (سلجوق شاه خاتون) همسر حسن پادشاه و مادر سلطان خليل واغورلو محمد و همچنين مهد عليا ( گوهرشاد بيگم يا گوهر شاد آغا) بر مي‌خوريم و همانطور كه گفته شد ا ين خود نشانگر آنست كه اين لقب پيش از سلسله صفويه نيز رايج بوده است و در سلسله قاجار نيز رسم بر اين شد كه مادر شاه را مهد عليا بنامند در نتيجه مادر محمد شاه قاجار يعني همسر عباس ميرزا نايب‌السلطنه و مادران ساير شاهان بعدي قاچار مهد عليا لقب گرفتند . ولي معروفترين آنها مادر ناصرالدين‌شاه بود . مشخصات ظاهري ، خلق و خوي، ملازمان ، دربار و مستحدثات مهد عليا . دوستعلي خان معيرالممالك درباره اخلاق و رفتار مهد عليا مي نويسد : « مهد عليا به ظاهر زيبا نبود ، ولي از موهبات معنوي بهره‌اي بسزا داشت . بانويي پرمايه و با كفايت بود . ادبيات فارسي و قواعد زبان عربي را نيك مي دانست و خط درشت و ريز هر دو را خوش مي نوشت ؛ به مطالعه تواريج و دواوين شعرا رغبتي وافر داشت ، و كتابخانه خصوصي او را اين دو نوع كتاب تشكيل مي داد. گاه سخن شيرين گفتار و به وقت محاوره حاضر جواب بود . امثال و حكايات واشعار بسيار از برداشت و ضمن گفتگو آنها را در جاي خود بكار مي‌برد . » ناگفته نماند كه دوستعلي خان معيرالممالك نتيجه پسري مهد علياست يعني مهد عليا مادر پدربزرگش ناصرالدين شاه بود و در اين مقوله از ديگر خصوصيات وي سخني نگفته
 است .

فريدون آدميت در كتاب امير كبير و ايران در اينمورد چنين آورده است : « بسيار باهوش بود ، جاه طلب و تجمل دوست و از زيبايي بي‌بهره، خط و ربطي داشت و به شيوه‌ چليپا خوب مي نوشت به علاوه در فن مكر زنانه استاد بي بدلي بود ، منش او را قدرت پرستي و جنون جنسي مي‌ساخت زندگي او پرورده آن دو عنصر بود . »


مهدي بامداد در شرح حال رجال ايران درباره وي چنين مي‌نويسد :

« خط و انشاي مهد عليا خوب بوده لكن مانند بسياري از مادران و خواهران و دختران شاهان سابق بد عمل بوده و چهار رفيق يعني چهار دلداده به اين شرح داشته
است : عليقلي ميرزا اعتضادالسلطنه، ميرزا آقاخان نوري، عليخان حاجب‌الدوله و فريدون ميرزا فرمانفرما برادر شوهر خود . »

آنچه بنظر مي‌رسد و از تصاوير مهد عليا نيز پيداست و اكثر مولفين هم بر  اين موضوع متفق‌القولند . وي بر مبناي معيارهاي زمان ما صاحب زيبائي و حسن جمال چنداني نبوده ليكن ليدي شيل همسر كلنل شيل وزير مختار انگليس در تهران در كتاب خاطرات خود خلاف اين نظر را داده و او را چنين توصيف مي‌كند :« مدر شاه زن زيبايي است كه به زحمت سي ساله بنظر مي رسد ، در حالي كه سن واقعي او بايد اقلاً چهل سال باشد . او خيلي باهوش است و در اغلب امور مملكتي دخالت دارد . »ليدي شيل در مورد ظاهر و لباس مهد عليا چنين ادامه مي دهد : « مادر شاه لباس مجللي در برداشت . شليته زربفتي پوشيده بود كه اين شليته‌هاي ايراني خيلي گشاد هستند كه هر لنگه شان  حتي از دامنهاي اروپايي نيز فراخ تر است ، و چون دامن فنري هنوز براي زنان ايراني ناشناخته مانده لذا زناي شيك پوش معمولاً ده آلي يازده شليته بپا مي كنند و آنها را در بالا با بند قيطاني مي بندند تا جايگزين فنر زير دامن شود . لبه‌هاي شليته مادر شاه با يك رديف مرواريد نصب شده در روي گلابتون تزئين گرديده بود . يك زيرپوش نازك آبي ابريشمي نيز بتن داشت كه لبه ‌هايش مرواريد دوزي شده و تا زير كمر و بالاي شليته‌ها ادامه مي‌يافت ، و چون در زير آن چيزي نپوشيده بود بدن او به مقداري خيلي بيشتر از آنچه معمول زنهاي اروپايي است نمايان بود . روي اين زيرپوش يك جليقه كوتاه ازمخمل بتن داشت كه تا كمر ميرسيد و لبه ‌هاي آن در پايين از هم دور مي شد ، روي سرش نيز يك روسري شال انداخته بود كه در زير چانه بوسيله سنجاقي بهم متصل مي شد و روي اين شال رشته‌هايي از مرواريد درشت و قطعاتي از الماس نصب بود موهايش را از پشت جمع كرده بود و از زير شال بيرون انداخته بود و روي آن را با تعداي تور كوچك پوشانيده بود. چند النگوي بسيار قشنگ به دستها و چند رديف گلوبند قيمتي نيز به گردن داشت . كفشي بپا نداشت، ولي پاهايش را يك جفت جوراب اعلاي كشميري پوشانده بود . كف و نوك انگشتان دستش را با حنا قرمز كرده و لبه داخلي پلك چشمانش را سرمه ماليده بود . با اينكه تمام خانواده قاجار طبيعتاً‌ ابروهاي كلفت كماني دارند زنها به اين قانع نيستند و با كشيدن سرمه به ابروها قطر آنها را دو برابرمي كنند گونه‌هاي مادرشاه هم كاملاً سرخ شده بود كه اين يك رسم تغيير ناپذير در بين تمام زنانهاي ايراني است . »

خانم شيل درباره زنان درباري آن زمان چنين اظهار نظر كرده است :« بعداً كه به حدي كافي در زبان فارسي تسلط پيدا كردم و توانستم با زنهاي ايراني صحبت كنم متوجه شدم كه زنهاي محدودي كه با من معاشرت داشتند عموماً افرادي زنده دل و زرنگ هستند و شبانه روز به كار دسيسه‌گري براي ضبط و ربط شوهر وپسرانشان مشغولند . مردان ايراني هم طوري بار آمده‌اند كه فوراً به خواسته‌هاي زن خود تسليم مي شوند چه به اصرار و التماس و چه با ناز و غمزه »

يكي از ملازمان مهد عليا « حاجيه قدمشاد بود كه عده زيادي از خدمتگزاران دربار خواستار ازدواج با اين سپاه حبشي بودند ، اما خانمش چنين پيوندي را نمي داد و مصلحت نمي دانست نژاد دو رگه پيدا شود ؛ مهد عليا هر جا مي رفت او را همراه مي‌برد . حتي در سفر كربلا و نجف ملازم خاص او بود . »

موضوع پيشنهاد امير به شاه در مورد زدن مهد عليا به تير غيب

حسين مكي در كتاب زندگاني ميرزا تقي خان اميركبير چنين آورده « علت كينه‌ورزي مهد عليا مادرشاه با داماد خود اميركبير در اثر محدوديتهاي سنگيني بود كه اميركبير براي مهدعليا ايجاد كرده بود ؛ چه اميركبير از ديرباز متوجه شده بود مشاراليها داراي خلاق نامناسبي است كه در صورت تراوش به هيچوجه زيبنده خاندان سلطنتي، مخصوصاً شايسته مقام مهد عليا كه در عين حال مادر زن صدراعظم ايران و مادر شاه بود نمي‌باشد . از اين رو پيداست كه اميركبير براي حفظ آبروي خاندان شاهنشاهي ايران از بروز پاره‌اي ذمائم اخلاقي مهد عليا سخت جلوگيري مي كرده ،‌از طرف ديگر مهد عليا هم مثل اينكه در اعمال هوسهاي مشخصي اصراري داشته در نتيجه كينه ديرينه عجيبي بر اثر اين كشمكش بين مهدعليا و امير  كبير بوجود آمده بود و اين ايستادگي جوانمردانه اميركبير براي حفظ و صيانت آبروي خاندان سلطنتي محققاً بحد اعلي و بيش از آنچه تصور رودرو در ريختن خون او هم موثر بوده است .

بالنتيجه اميركبير، در خلوت از جريان نكات اخلاقي مهد عليا با ناصرالدين‌شاه مذاكره مي‌كند ، و شاه را تا اندازه‌اي مستحضر مي‌سازد . شاه نيز برا ي حفظ شرافت خود مضطرب شده از اميركبير چاره‌جويي مي‌نمايد . اميركبير به شاه پيشنهاد مي كند موقعيكه بقصد شكار تفريحي تفنگ در دست داريد تجاهل  كرده وي را هدف گلوله قرار دهيد ، شاه اين پيشنهاد را پذيرفته  و تصميم داشت همانطور كه صدراعظمش دستور داده بود عمل نمايد، ولي ميرزا آقاخان و مهد  عليا بوسيله فيرزو خواجه كه از دور مذاكرات امير را با شاه گوش ك رده بود اندكي از اين كيفيت خبردار مي‌شوند ، براي ‌آنكه بر امير فائق گردند و از طرفي براي هميشه او را از صحنه زمامداري ايران برانند . اينموضوع را دست آويز قرار داده محرمانه نزد شاه شتافته به شاه چنين مي‌فهمانند كه امير كبير چنانكه اعليحضرت سابقه دارند ، درصدد آنست كه شاه را از سلطنت برداشته برارد كوچكتر اعليحضرت عباس ميرزاي نايب‌السلطنه را به سلطنت بگمارد، فقط پي بهانه‌اي مي گردد كه اعليحضرت مادرش را مقتول سازد، بدين دستاويز و بهانه كه شاه قاتل مادر خود مي‌باشد اعليحضرت را از سلطنت عزل و برادر شاه بلامانع به سلطنت برساند ؛ بعلاوه موضوع تزلزل اخلاقي هم كه به مهد عليا نسبت مي دهند  اساساً حقيقت نداشته و دروغ است ، بديهي است مذاكرات اعتمادالدوله ( ميرزاآقاخان نوري) و مهد عليا در شاه جوان تأثير مي‌نمايد و از همان ساعت كمر قبل اميركبير را مي‌بندد منتهي بي موقع مناسبي ميگردد كه بدواً او را منقصل و سپس بقتل رساند البته انگيزه قتل امير تنها منحصر به اين مورد نيست بلكه عوامل ديگري از قبيل دربار و سياست خارجي در اين بسيار مؤثر است .

پسر مهد عليا ، ناصرالدين شاه قاجار

مهدي بامداد در كتاب شرح حال رجال ايران درباره ناصرالدين شاه پسر مهد عليا و زندگي خصوصي، اخلاق، رفتار، تفريحات ، سرگرميها ، زنان عقدي و صيغه‌اي و سفرهاي داخل و خارج از كشور او، به نقل و استناد از نويسندگان و وقايع نگاران دربار و ديگر مورخين مطالبي را آورده و مي نويسد  : « ناصرالدين شاه چهارمني پادشاه سلسله قاجاريه كه در شب ششم ماه صفر سال 1247 ه.ق متولد و پس از فوت پدرش محمدشاه اول بار درشب چهاردهم شوال 1264 ه.ق در سن 17 سالگي در تبريز بجاي پدر  جلوس كرد و سپس روانه پايتخت شده روز 1 ذيقعده وارد تهران شد وشب شنبه 22 ذيقعده جلوس بزرگ رويداد و فرداي همان روز  سلام عام در تالار تخت مرمر برگزار شد .

در سال 1250 ه.ق كه محمد شاه به سلطنت رسيد ناصرالدين ميرزا فرزند اكبر وارد شد خود را در سال 1251 ه.ق كه پنجساله بود به وليعهدي تعيين كرد و در سال 1263 قمري او را بجا يبهمن ميرزاعم خود ، به فرمانفرمايي آذربايجان منصوب گردانيد .

ناصرالدين شاه در سالهاي اول سلطنت خود مانند اكثر جوانان كه مي خواهند مورد جلوه كنند و ديگران آنان را بزرگسال بشمار آورند ريشن ميگذاشته و سالهاي بعد آنرا بتدريج متروك داشته و اولين پادشاه قاجاريه است كه ريش خود را ميتراشيده است . غير از آقا محمد خان كه چون خواجه بود اصلاً‌ريش نداشته است.

محمد حسن خان اعتمادالسلطنه در يادداشتهاي روزانه خود در اين باب چنين مي گويد :

« 13 جمادي‌الثانيه 1298 : حضرت همايون  حالا كه پنجاه و سه چهار سال دارند . تازه ريش مي‌تراشند خاطر دارم كه اول دولت سي و پنج سال قبل كه طفل بودم اما بواسطه پدرم ( حاج عليخان مراغه‌اي حاجب الدوله ) كه حاجب بار بود و خيل معتبر، در دربار راه داشتم اندرون سلطنتي هم ميرفتم آنوقت كه سن همايون هفده يا هيجده سال بود بزور ريش مي‌گذاشتند ، در سن 22  سالگي ريش حسابي داشتند . »


بي بي خانم وزير اف ، معلم معاصر مظفرالدين شاه

پدرش وزيراف و همسرش موسي خان ميرپنج بودند، وي از بنيانگذاران اوليه مدارس دخترانه در ايران مي باشد.

تأسيس « مدرسه دوشيزگان ايران » در سال 1285 ه. ش يكي از اقدامات اوست چون اين مدارس معمولاً مروج بي حجابي بودند ، اين اقدامات او با مخالفت مردم روبرو شد و مجبور گرديد مدتي مدرسه را تعطيل نمايد ولي بعداً با آماده كردن زمينه بار  ديگر فعاليت خود را شروع نمود .

آغا بيگم طباطبائي، محدث، فقيه وزاهد ، معاصر مظفرالدين شاه

وي در خانواده علم و فضل بزرگ شد ، پس از فراگيري مقالات مقدمات علوم، فقه را نزد مردان خانواده خود تعليم ديد تا آنكه عالمي بزرگ گرديد .

همسرش سيد علي طباطبائي بروجردي بود . مرحوم آيت‌ا... العظمي حاج سيد  حسين بروجردي متوفاي 1340 ه.ش كه از مراجع و علماي بزرگ جهان شيعه به شمار مي‌آيد ، فرزند ايشان مي باشد .

او در بروجرد وفات يافت اما پيكرش را به نجف اشرف برده و در آنجا دفن كردند .

منور حياء آراني ، شاعر و خوشنويس، معاصر مظفر الدين شاه

دختر وفائي كاشاني و مادر نظام وفا شاعر معروف بود .

ديوان شعر او با خط زيباي شكسته نستعليق به قلم خود او موجود است .

در آران وفات يافت و در مقبره خانوادگي در همان جا دفن گرديد .


وليه فروغ الملوك ، نقاش، معاصر مظفرالدين شاه

دختر ميرزا علي خان ظهيرالدوله ملقب به صفا علي شاه بود ، در سير وسلوك تا آنجا پيش رفت كه به مقام پدر خانم خود در ميان پيروان اورسيد . يكي از آثار نقاشي او در سال 1989 ميلادي در لندن درحراجي به فروش رسيد .

ربابه خانم ، محدث، متكلم ، فقيه ، و سخنور ، معاصر ناصرالدين شاه

پدرش ملا محمد صالح برغاني ، مادرش آمنه خانم قزويني ، برادرش ميرزا عبدالوهاب برغاني قزويني و همسرش ميرزا هبه ا... رفيعي قزويني همگي اهل علم بودند .

پس از آنكه ادبيات عرب را نزد اعضاء خانواده فرا گرفت . اصول ، فقه ، حديث، تفسير ،‌عرفان و حكمت را نيز از محضر پدرش، عمويش ملامحمد تقي‌برغاني ، عموي ديگرش ملا محمد علي برغاني ، برادرش ميرزا عبدالوهاب برغاني آموخت .

به درجه‌اي رسيد كه فتوا مي داد و با علماء مباحثه مي كرد ، كرسي درس داشت و شاگرداني تربيت كرد علاوه بر اين به وعظ و خطابه هم مي پرداخت و بي پروا به ناصرالدين شاه حمله مي كرد . بدون  اين كه متعرض او شوند .

قره‌العين، سخنور و مبلغ ، معاصر ناصرالدين شاه

نامش فاطمه ، لقبش زكيه و طاهره ، كنيه‌ام سلمه و مشهور به زرين تاج بود .

پدر و مادرش ، عموهايش ، خواهر و برادرش ، عمه‌اش و همسرش همگي از علماء زمان خود بودند ،‌با پرورش د ر چنين خانواده‌اي او نيز به مقام بالايي از علم رسيد . اما تحت تاثير عقايد شيخيه كه به وسيله سيد كاظم رشتي تبليغ مي‌شد ، قرار گرفته و با خانواده خود اختلاف پيدا كرد . همسر وفرزند را رها كرده و به خانه پدر رفت و با سيد رشتي كه در كربلا بود مكاتبه نمود او ضمن پاسخ به نامه‌هايش به وي لقب قره العين داده چندي بعد براي ديدن سيد كاظم رشتي به كربلا رفت و زماني به آنجا رسيد كه سيد كاظم وفات كرده بود قره‌العين در منزل او بساط درس و بحث گسترد .

بي بي خانم ، نويسنده ، سخنور، معاصر ناصرالدين شاه

پدرش باقرخان سركرده سوار استرآباد و مادرش دختر ملا محمد كاظم مجتهد مازندراني ساكن بار فروش (با بل) بود .

بي بي خانم در نقد كتاب « تاديب‌النساء» كتابي به نام « معايب الرجال» نوشت كه در آن كارهايي از قبيل شرابخواري، قماربازي، استعمال مواد مخدر و مانند آن را مورد ايراد و انقاد قرار داد .

نسخه خطي اين كتاب هم اكنون در كتابخانه  ملك تهران موجود است .

حاجي گوهر ، شاعر و  منجم ، معاصر ناصرالدين شاه

لقبش شمس‌الشعراء بود ،‌پدرش موسي‌خان قاجار و مادرش حاجيه طيغون خانم دخترفتحعليشاه قاجار بود ، او را زني  پاكدامن ، دانشمند و نيكو خصال دانسته‌اند .

قدس ايران ، نويسنده ، معاصر نا صرالدين شاه

وي نخست پيرو فرقه بابيه بود اما بعداً وقتي با ماهيت اين فرقه آشنا شد توبه كرده به اسلام بازگشت و كتابي به نام « بارقه حقيقت» را در افشاگري عليه آن نوشت .


تاج‌السلطنه ، نويسنده و هنرمند ، دختر ناصرالدين شاه

از او قبلاً نام برده‌ايم و مقداري از عقايد سياسي اجتماعي وي را بيان كرديم ، از نوجواني تحت تعليم قرار گرفت و علوم و هنرهايي چون ادبيات ، تاريخ ، فلسفه ، زبان ، فرانسه ، موسيقي و نقاشي را آموخت .

شمس‌الدوله ، نويسنده ، همسر ناصرالدين شاه قاجار

دختر سلطان احمدميرزا عضدالدوله و همسر ناصرالدين شاه بود ، كتابي به نام منتخب الشمس از او باقي مانده است.

انيس‌الدوله ، از زنان خير، همسر ناصرالدين شاه

نامش فاطمه و از زنان كاردان و نيكوكار و متدين عصر قاجار بود ، خاندان او در دوره صفويه از گرجستان به مازندران كوچانده شده بودند .

وي در كودكي پدرش را از دست داد و تحت سرپرستي عمه‌اش قرار گرفت و توسط او به اندروني ناصرالدين شاه راه يافت و در خدمت جيران خان فروغ‌السلطنه همسر سوگلي شاه قرار گرفت . پس از مرگ جيران ، شاه او را به عقد خود در آورد به جهت كفايت و كارداني مورد توجه ناصرالدين شاه گرديد و صاحب نفوذ شد بنحوي كه پس از مرگ مهد  عليا مادر شاه ، كارگزاران حكومتي و سفراي خارجي را به حضور مي‌پذيرفت شاه خيلي از او ملاحظه داشت ، معروف است كه در قضيه قيام تنباكو به رهبري مرجع تقليد وقت مرحوم آيت‌الله ميرزاي شيرازي، وقتي شاه قليان درخواست كرده بود ، انيس‌الدوله گفته بود حرام است و در پاسخ شاه كه پرسيد : چه كسي حرام كرده ؟ گفت : همان كسي كه مرا به تو حلال كرده است ! انيس‌الدوله به اهل‌بيت پيامبر (ع) محبت زياد داشت و اموال فراواني وقف ائمه نمود كه از آن جمله است :

تاج‌الماس ، هديه به آستان اميرالمومنين در نجف اشرف

ضريح نقره‌اي ، براي شهداي كربلا

پرده مرواريد دوزي، هديه به آستان امام حسين (ع)

نيم تاج الماس ، هديه به آستان امام رضا (ع)‌

تعمير درب نقره‌اي طلاكوب مسجد گوهرشاد

وقت ده باب مغازه براي روضه خواني امام رضا (ع).

وقف كاشانك براي شاهزاده حسين در روستاي امامه .

بناي يك پل در ناصر آباد لواسان .

چاپ و توزيع رايگان نسخ التواريخ جلد مربوط به زندگي حضرت زهرا (ع)

چاپ رساله علميه فارسي زينه‌العباد متعلق به شيخ زين‌العابدين مازندراني  حاثري و آثار و اقدامات نيكوكارانه ديگر .

وي در تهران در گذشت اما جسدش را به نجف اشرف منتقل كرده و در ايوان صحن اميرالمؤمنين در مقبره مخصوص زنان ناصرالدين شاه دفن گردند .

آمنه خانم قزويني شاعر ، عالم و مجتهد ، معاصر محمد شاه قاجار

پدرش شيخ محمد  علي قزويني ، مادرش فاطمه قزويني ، همسرش ملا محمد صالح برغاني و دخترش ربابه خانم  قزويني از علماء و مجتهدين عصر خود بود‌ه‌‌ اند .

مقدمات را از برادر خود ، فقه و اصول را از همسر خوش و حكمت و فلسفه را از ملا آقا حكمي قزويني آموخت و مدتي نيز در درس شيخ احمد احسابي كه در قزوين برگزار بود . شركت كرد .

با تلاش بي وقفه به مقام اجتهاد رسيد به نحوي كه همسرش زنان را در مسائل شرعي به او رجوع مي‌داد ؛ وي از  همسر و برادرش و نيز از شيخ احمد احسابي اجازات علمي مفصلي داشت و در قزوين محضر درسي برايزنان داشت و مدتي كه در كربلا مقيم بود . در آنجا نيز تدريس او برقرار بود .

از اشعار و آثار او قصيده‌اي است در چهارصد و هشتاد بيت به زبان حال  حضرت زينب «س» درباره حادثه كربلا و چند رساله علمي كه در كربلا نوشته است .

تاج ماه يكم ، خير و نيكوكار ، معاصر محمد شاه قاجار

او دختر ميرزا عيسي قائم مقام و خواهر ميرزا ابوالقاسم قائم مقام صدراعظم مقتول محمدشاه بود . شيخ آغا بزرگ تهراني او را از مهم‌ترين وقف‌كنندگان كتاب به آستان قدس رضوي در مشهد ، نام برده است .

فاطمه قزويني ، محدث ، مفسر، خطيب ، فقيه وحافظ قرآن ، معاصر محمد شاه

دختر سيد حسين قزويني و متولد قزوين بود . در جواني در محضر پدر و عموي خود سيد حسن قزويني و نيز محمد مهدي بحرالعلوم علم آموخت و پس از ازدواج با شيخ محمد علي قزويني ، فقه ، اصول و حديث را از همسرش تعليم گرفت تا به مقام بالاي عملي رسيد . مجلس درس داشت و زنان از محضر او استفاده مي كردند علاوه بر تدريس در وعظ و خطابه مهارت نام داشت . سه تن از پسرانش و نيز دخترش آمنه خانم قزويني از علماء بودند .

فرنگيس ، شاعر، معاصر محمد شاه قاجار

نوه فتحعليشاه و دختر محمود ميرزا قاجار مولف تذكره نقل مجلس بود اشعار او  كه شامل نوحه و چند غزل مي‌باشد با عنوان ديوان محترم ضميمه ديوان محمود ميرزا قاجار در كتابخانه آستان قدس رضوي در مشهد موجود است .

شهربانو خانم‌، دانشمند ، معاصر محمد شاه قاجار

وي دختر امير محمد ابراهيم خان ظهيرالدوله قاجار حاكم كرمان بود و دخترش شكوه السلطنه همسر ناصرالدين شاه قاجار بود . شهربانو خانم زني با تقوي ، خير و عالم بوده است .

رابعه گيلاني ،  عارف، خوشنويس ، و خير، معاصر محمد شاه قاجار

نامش‌ام سلمه خانم دختر حاج ميرزا محمد رشتي و همسر حاج ميراسماعيل رشتي از بزرگان گيلان بود .

وي در محضر دو عارف بزرگ زمان خود ،‌حاج محمد جعفر كبودر آهنگي و حاج آقا رضا همداني شاگردي كرده ، از مريدان خاص آنها شد و به كمالات رسيد . وقتي محمد شاه شهرتش را شنيد به او رابعه ثانيه لقب داد و مامورش كرد تا به ارشاد مردم كرمان بپردازد. پس از مدتي فعاليت و بناي موقوفاتي چند در اين شهر به قم رفته و پس از بيست سال سكونت در همان شهر ، وفات يافت .


تاج ماه ، اديب ، شاعر، خوشنويس و مترجم ، معاصر محمد شاه

او همسر سردار فتح‌الله خان بود و مجموعه اشعار و نوشته‌هايش به نام كليات با ديوان خط خودش هم ا كنون در كتابخانه مركزي دانشگاه تهران موجود است .

مستوره كردستاني ،عارف، شاعر و خوشنويس، نويسنده ، معاصر محمد شاه

همسرش خسروخان والي  كردستان بود . چون مرد عياشي بود با همسرش سازگاري نداشت ، لذا مستوره در اشعارش از بي‌وفايي او شكايت كرده است .وي مدتي پس از .

درگذشت خسروخان به سليمانيه عراق رفت و چند بعد همانجا در سن چهل و چهار سالگي درگذشت .

ماه رخسار ، شاعر، خوشنويس و نقاش ، دختر عباس ميرزاي قاجار

شهرتش فخرالدوله ، نوع فتحعليشاه و همسر م حمد حسن خان سردار ايروني معروف به خان بابا خان بود ، زني مدير و مدبر بوده و بخشي از دارايي خود را صرف امور خيريه و موقوفات نمود .

 جهان خانم ، شاعر و هنرمند ،‌همسر محمدشاه قاجار

لقبش مهد عليا بود، او نوع فتحعليشاه قاجار، دختر قاسم خان قوانلوي قاجار همسر محمد شاه قاجار ، مادر ناصرالدين شاه و مادر زن ميرزا تقي‌خان  اميركبير بود .

چون محمد شاه ، پادشاهي و كم اراده بود ،‌مهد عليا با سوء استفاده از اين وضع در مملكت داري دخالت كرده و حتي احكام  عزل و نصب حكام و  مأمورين را صادر مي‌كرد . پس از مرگ محمد شاه تا رسيدن ناصرالدين ميرزاي وليعهد از تبريز به تهران، اداره كشور درواقع در دست مهد  عليا بود .

پس از آنكه ناصرالدين شاه به تهران رسيد و اميركبير را به صدارت برگزيد ، امير سعي نمود از دخالتهاي مهد  عليا د ركارها بكاهد اما مهد عليا و ميرزا آقاخان نوري كه معروف بود از سالها قبل با هم رابطه پنهاني دارند ، با اميركبير به مخالفت برخاسته و سرانجام با توطئه چيني مقدمات عزل و در نهايت قتل امير را فراهم كردند .

خوي سلطه‌گري و كينه‌جويي مهد عليا او را به بدنام‌ترين زن در خاندان قاجار تبديل كرد كه فاجعه قتل اميركبير يكي از آثار چنين خوي شيطاني بود .

زبيده خانم ، عارف و شاعر، دختر فتحعليشاه

متخلص به جهان و معروف به فرشته ، دختر بيست و هفتم فتحعليشاه بود ، هيچ يك از خواهران و برادرانش در زهد ، تقوا و اخلاص بپاي او نمي‌ رسيدند به همين جهت فرشته لقب يافت . در جواني با علي خان نصرت الملك قراگوزلو ازدواج كرد و چندي بعد همراه او به همدان رفت . در آنجا از مريدان خاص عارف و معروف حاج ميرزا علي نقي همداني شد وي اهل ذكر ، رياضت و شب زنده‌داري بود و از تجملات و تشريفات دوري مي‌كرد . ثروت خود را صرف موقوفاتي چون كاروانسرا، پل، ساخت و تعمير بقاع متبركه نمود ،‌يك بار به جج، ده بار به مشهد و بيست بار به  عتبات عاليات مشرف شد .


ماه‌تابان خانم ، اديب و شاعر ، دختر فتحعليشاه

ملقب به قمرالسلطنه و چهل و ششمين دختر فتحعليشاه بود . مادرش نوش آفرين خانم از خاندان زند بود و همسرش ميرزا  حسين خان سپهسالار از رجال معروف عصر قاجار بود . وي به زبانهاي تركي و فرانسوي آشنا بود . دوبار به حج رفت و موقوفه‌هاي زيادي از خود به جا گذاشت .

گلين خانم ، خوش نويس ،‌دختر فتحعليشاه

مشهور به ام سلمه و دختر چهارم فتحعليشاه قاجار بود . خوشنويسي را از استادان فن مانند آقا زين‌العابدين اصفهاني و حاج علي آقا آموخته بود و به مهارت كامل رسيده بود . مجموعه نفيسي از كتابهاي دعا و قرآن به خط او در آستانه مشهد مقدس ، كربلاي معلاي، نجف اشرف ، قصر گلستان و كتابخانه ملك موجود است .

فخر جهان خانم ، خوش نويس و هنرمند ، دختر فتحعليشاه

ملقب به فخرالدوله وششمين دختر فتحعليشاه قاجار بود . آثار هنري او به خط نسخ ، نستعليق، شكسته نستعليق و تصوير ناخني تمام قدر از محمد شاه قاجار باقي مانده است .

حسن جهان خانم ، شاعر و اديب ، دختر فتحعليشاه قاجار

دختر بيست‌و يكم فتحعليشاه و متخلص به واليه بود . وي  همسر خ سروخان پسر  حاكم كردستان بود و پس از فوت وي به جاي فرزند نابالغش ، رضا قلي خان ، بر آنجا حكومت كرد .

وقتي  حاكم گروس براي تسخير  كردستان به آنجا لشكر كشيد . واليه با مقنعه و روبند سياه خود را فرماندهي كرد به مقابله دشمن شتافت و ناكامش كرد .

سلطان ، شاعر و خوشنويس ، دختر فتحعليشاه

وي فنون خط ، نظم و نثر را نزد برادرش محمود ميرزا مولف تذكره نقل مجلس فراگرفت . شاه بيگم ، شاعر ، خوشنويس ، نقاش و هنرمند ،دختر فتحعليشاه

به دليل فضل و كمالي كه داشت پدرش او را ضياء السلطنه لقب داد م ادرش مريم خانم يهودي بود ولي پس از ازدواج با شاه مسلمان شد ضياءالسلطنه زير نظر مادر شاه تربيت شد و فنون شعر و ادب را از برادرش محمود ميرزا ياد گرفت . شاه علاقه وافري به او  داشت و مسئوليت‌هاي مهمي مانند خواندن و نوشتن نامه‌هاي محرمانه ، نگهداري لباسها و صندوقهاي جواهرات سلطنتي و دريافت نامه‌ها و درخواستهاي زنان حرم را به عهده داشت .

ام هاني ، عالم و شاعر ، معاصر فتحعليشاه

پدرش حاج عبدالرحيم خان بيگلر بيگي يزد و از درباريان فتحعليشاه بود .

همايودن سلطان خانم ، شاعر ، عارف و خوشنويس، دختر فتحعليشاه

مشهور به خانم خانمان و متخلص به عفت اولين دختر فتحعليشا قاجار بود . حسينعلي ميرزا فرمانفرما والي فارس و حسن علي ميرزا والي خراسان از برادران تني او بودند ، ابراهيم خان ظهيرالدوله همسرش بود . وي از علومي چون هيأت ، نجوم ، ادبيات عرب و هنر خوشنويسي ، مهارت د اشته است .

احمد ميرزا عضدالدوله مولف « تاريخ عضدي » از فرزندان اوست .

وقتي يكي از فرزندانش در اثر بيماري  و با درگذشت شاه با ارسال بيت زير به او تسليت گفت  :

به رن گ و بوي جهاني نه بلكه بهتر از آني

                               به حكم آن كه جهان پير گشته و تو جواني

 مريم بيگم، زاهد شاعر ، همسر فتحعليشاه

وي دختر شيخ علي خان زند بود  و حاجيه تخلص داشت . پسرش شيخ علي ميرزا در حدود چهارده سالگي به حكومت ملاير منصوب شد و مريم  بيگم نيز با او به آنجا رفت و تا پايان عمر در آن شهر مقيم شد . يك بار به حج مشرف شد و اندكي پس از آن درگذشت .

آغاباجي ،‌شاعر ،‌همسر فتحعليشاه

او دختر ابراهيم‌خان جوانشير شوشي از اهالي قره باغ بود و آغا بيگم لقب داشت . سالها در جوار امامزاده قاسم در تهران سكونت داشت و سپس به قم رفته و در آنجا اقامت گزيد .

خانم كوچك ، شاعر، معاصر ، معاصر فتحعليشاه

وي دختر محمد خان تركمان و همسر محمد زمان خان قاجار بود و در اصفهان سكونت داشت . تخلصش خان بود .

رقيه خانم ، عالم در علوم ديني ، معاصر فتحعليشاه

پدرش آقا محمد‌علي بهبهاني و پدربزرگش وحيد بهبهاني هر دو از علماي بزرگ عصر خود بوده‌اند . وي در اواخر عمر مقيم كربلا شد و سرانجام در همان جا درگذشت .


جيران خانم ، شاعر ،‌معاصر فتحعليشاه

اين شاعر از طايفه دنبلي و از طوايف مشهور آذربايجان بود و در تبريز به دنيا آمد . برادرش كريم خان كنگرلوي دنبلي از بزرگان نخجوان به شمار مي‌رفت. وي در ج ريان جنگهاي ايران و روس از همسرش به زور جدا شد و به ازدواج مرد ديگري در آمد .

آمنه بيگم  حائري ، فقيه و نويسنده ، معاصر فتحعليشاه

وي دختر وحيد بهبهاني مجتهد معروف بود ، در نزد پدر درس خواند و به درجه اجتهاد رسيد همسرش سيد علي طباطبائي مشهور به صاحب رياض و دو فرزندش سيد محمد مجاهد و سيد مهدي طباطبائي نيز از علماي عصر خود بودند .

احكام فقهي مربوط به زنان در كتاب رياض، تاليف آمنه بيگم مي‌باشد . وي در كربلا در گذشت و در كنار فرزندش سيد محمد مجاهد دفن گرديد .


معرفي و نقد منابع :

1.   تاريخ عضدي، اين كتاب تأليف شاهزاده سلطان احمد ميرزاي عضدالدوله .
(1324-1319 ه. ق) از فرزندان فتحعلي‌شاه قاجار است . از آنجا كه او تا سنين ده آلي دوازده سالگي بر اساس رسوم درباري در حرمسرا مي‌زيسته و از آن پس نيز، علي رغم خروج تشكيلات اين حرمسرا به دست مي دهد . جامعيت اين اثر به حدي است كه اعتمادالسلطنه در كتاب خيرات‌الحسان ، كه درباره زنان هنرمند عهد قاجارمي‌ با شد ، مكرر از آن بهره گر فته است

2.      سرگذشت تاج السلطنه . اثر تاج‌السلطنه . يكي از دختران ناصرالدين شاه ، ا ين اثر ، از آن جهت كه مولف از نزديك با واقعيات زندگي در حرمسراي شاهي تماس داشته ، حائز اهميت است . مطالب كتاب وي ، بخصوص در مورد مسائلي چون نحوه اداره حرمسرا، پرداخت دستمزد زنان ، سرگرمي هاي آنان ، و چگونگي پرورش كودكان در حرمسرا بسيار مهم و قابل توجه است .

3.      يادداشتهايي از زندگاني خصوصي ناصرالدين شاه ، تأليف دوست  علي  خان معير الممالك كه از جمله نوادگان ناصرالدين شاه است . اين كتاب در واقع خاطرات شخصي معيرالممالك است كه با اندرون شاهي در ارتباط بوده ، و به همراه مادرش عصمه‌الدوله دختر شاه، همواره بدان جا رفت و آمد داشته و مادربزرگش، همسر ناصرالدين شاه ، نيز ،‌ساكن اندرون بود . با توجه به اين پيوندها ، معيرالممالك در كتاب خود ، به خوبي به توصيف جزئيات زندگي درباري مي‌پردازد و از سرگرمي‌هاي زنان حرمسراي ناصري، روابط آنها با يكديگر ، و اداره حرم و ... گزارشات جالبي به دست مي دهد .

4.      روزنامه خاطرات اعتمادالسلطنه . تأليف محمد حسن خان اعتمادالسلطنه (1313-1256 ه.ق ) محمد حسن خان اعتمادالسلطنه از رجال دربار عهد ناصري است . او در دارالفئون به تحصيل پرداخت و د ر سال 1268 ه. ق عنوان وكيل نظام به خود گرفت . در سال 1275 ه. ق به رتبه سرهنگي نايل آمد . در سال 1280 با سمت نماينده نظامي ايران در فرانسه با پاريس رفت و در آنجا به آموختن زبان فرانسه و كسب معلومات جديد پرداخت . در سال 1248 ه.ق به ايران مراجعت كرد و به سمت مترجم حضوري دربار تعيين شد . در سال 1287 ه.ق اداره امور روزنامه رسمي و سپس رياست دارالترجمه به او واگذار شد و صنيع الدوله لقب يافت . وي بعدها به ترتيب ،  مشاغلي نظير معاون وزير عدليه، رئيس دارالتأليف، عضو مجلس شوراي دولتي و وزير انطباعات را به عهده گرفت . اعتمادالسلطنه ، با توجه به مشاغل و موقعيتهايي كه داشت ، در سفر و حضر، با ناصرالدين شاه دائم در تماس بود در و اقع از محارم وي محسوب مي‌شد .  او هر شب پس از آنكه از  حضور شاه مرخص مي شد ، درمنزل ، به نوشتن وقايع‌ آن روز مي پرداخت . اين نوشته‌ها كه به « روزنانمه خاطرات اعتمادالسلطنه» مشهور است ، وقايع تاريخي سالهاي 1292 تا 1293 ه.ق و حوادث سالهاي 1298 تا 1313 ه.ق را در بر مي‌گيرد . مهم‌ترين فايده اين  كتاب  ، تشريح دقيق حال و هواي حرمسراي عهد ناصري است كه از مشاهدات عيني مولف و همسرش اشرف‌السلطنه ، كه با حرمسراي شاه در رفت و آمد بود ، مي‌باشد . اعتمادالسلطنه كتاب مستقل ديگري به نام خيرات‌الحسان را به نگارش در آورده كه در آن به معرفي بانوان هنرمند و اديب  ايران در دوره فتحعلي‌شاه و دوران ناصري مي پردازد .

5.      شرح زندگاني من يا تاريخ اجتماعي و اداري دوره قاجاريه، نوشته عبدالله مستوفي (1294-1369 ه.ق) مولف در سال 1317 ه.ق به تحصيل در مدرسه سياسي تهران پرداخته و به ترتيب عهده‌دار مناصب ذيل مي گردد : در سال 1321 ه.ق در آرشيو اداره انگليس وزات امور خارجه ايران مشغول به كار مي‌شود و پس از سه آلي چهار ماه ، به عنوان وابسته سفارت به پطرزبورگ مي‌رود . او در دوران سلطنت احمد شاه به ايران باز مي‌گردد و در وزارت امور  خارجه ، به سمت معاونت اول  اداره روس به كار مي‌پردازد . در بار 1329 ه.ق مدير كل وزارت ماليه مي‌شود و در كنار آن ، به تدريس در مد رسه سياسي مي‌پردازد . بعدها نيز ، رياست ارزاق شهر تهران و مميزي ايالت تهران را به عهده مي‌گيرد . او با دقت نظر فراوان ، به ذكر جزئيات بسياري در زمينه مسائل اجتماعي نظير آداب و رسوم متداول ( عزا، عروسي، مراسم مذهبي) ، خوراك و پوشاك مردم پرداخته است .

6.       خاطرات من يا روشن شدن تاريخ صد ساله، اثر حسن اعظام قدسي، هر چند مولف در زمينه مسائل مربوط به مشروطه ، بيشتر از منابع دست اولي چون اثر ناظم‌الاسلام كرماني سود جسته است ، ولي با اين حال درباره جزئيات زندگي درباري دوران قاجار و اوضاع سياسي و اجتماعي روزگار احمدشاه مطالب تازه‌اي دارد . اثر قدسي به دليل انعكاسي اوضاع اجتماعي روستاها و نقش توليدي زنان در ايلات و عشاير داراي اهميت بسياري است .

7.      كتاب وقايع اتفا قيه . مجموعه گزارش‌هاي خفيه نويسان انگليسي در باب ولايات جنوبي ايران از سال 1291 تا 1322 ه. ق است . اين اثر شامل دقيق‌ترين گزارشات از اوضاع سياسي ، اجتماعي و اقتصادي مردم ولايت فارس است كه ضمن آن از نقشي كه زنان در اين عرصه‌ها داشته اند سخن به ميان آورده مي شود .

8.      خاطرات عبدالله‌بهرامي. تأليف بهرامي (متولد 1306 ه.ق) مؤلف در اين كتاب به جنبه‌هاي مختلف زندگي مردم از اواخر سلطنت ناصرالدين شاه تا ابتداي كودتا توجه داشته است . وي . با وجه به اشتغال در نظميه ارتباط تنگاتنگي كه با مردم داشت ، اطلاعات مفيدي درباره اوضاع اجتماعي اين دوره ارائه مي‌دهد .

9.      تاريخ بيداري ايرانيان . تاليف ناظم‌الاسلام كرماني ( 1280 1337 ه.ق) اين كتاب در زمينه  انقلاب مشروطه و حوادث و وقايع پس از آن ، تا زمان سلطنت احمد شاه قاجار است كه مؤلف در آن ، با استفاده از مشاهدات عيني ، با دقت تمام به نگارش وقايع اين مقطع خاص تاريخي پرداخته است . ناظم‌الاسلام ،‌به نقش زنان در انقلاب مشروطه و رويدادهاي پس از آن ، پيدايش و موانع تأسيس مدارس دخترانه و برخي از آ‌داب و سوم رايج اجتماعي نيز اشاراتي دارد .

10.  حيات يحيي . تاليف يحيي دولت آبادي ( متولد 1279 ه. ق ) . او از روحانيون مشروطه‌خواه بود و كتاب وي ، بيشتر  حاوي خاطرات شخصي درباره اوضاع اجتماعي و سياسي ايران ، به ويژه دوران مشروطه و پس از آن است . در اين اثر ،‌ گزارش‌هاي فراواني درباره نقش زنان در دوره مشروطه و ضع آموزش آنان در قبل و بعد از افتتاح مدارس جديد به چشم مي خورد .

11.  واقعيات اتفاقيه در روزگار . اثر محمد مهدي شريف كاشاني (1293 1341 ه.ق ) اين كتاب حوادث آغاز دوران ناصري تا هنگام تاجگذاري سلطان احمد شاه و افتتاح مجلس سوم (1333 ه.ق) را در برمي‌گيرد . شريف، خود از جمله روحانيون مشروطه خواه بود و كتاب وي در زمينه شركت زنان در انقلاب مشروطه ، ازجمله منابع موثق و جامع است .

12.  تاريخ مشروطه ايران . تاليف احمد كسروي تبريزي (1269 1322 ه.ش) اين اثر از جمله منابع جامع درباره انقلاب مشروطه و وقايع پس از آن است . مولف  در اين مورد ، بخصوص به زادگاه خود تبريز نظر داشته است . او از نقش زنان در مشروطه ، كيفيت آموزش آنان و نيز دخالت زنان در مسائلي چون قحطي نان سخن گفته است .

13.  تاريخ انقلاب مشروطيت  ايران. اثر مهدي ملك زاده ( 1260 1334 ه.ش). او از فرزندان ملك‌المتكلمين، يكي از روحانيون مشروطه خواه بود . ملك زاده در لا به لاي اثر خود ، به نقش زنان در  حوادث مشروطه اشاراتي دارد و درباره اقدامات همسر محمد علي شاه در تعارض با مشروطه خواهان ، مطالب جالبي به د ست مي دهد .

علاوه بر كتاب‌هايي كه از سوي مورخان ايراني به نگارش درآمده است ، مهمترين منابع مورد استفاده ما ،‌ نوشته‌هاي اروپاييان در قالب خاطره ، سفرنامه و تواريخ در عهد قاجاريه است . از عهد فتحعلي شاه به بعد، ماموران سياسي و نظامي و ايرانگرادان اروپايي، همه و همه ، با انگيزه‌هاي متفاوتي به ايران آمدند كه برخي از آنان،  دست به تأليفاتي نيز زدند.  اغلب اين نوشته‌ها به علت سر و كار داشتن مولفان با دربار و رجال و اشراف ،‌ فاقد روشنگري درباره همه اقشار جامعه مي‌باشد و از آنجا كه عده‌اي از اين مولفان ، از ماموران رسمي دول خارجي بودند، نوشته‌هايشان نيز ، در مواردي كه از نقش سياسي زنان درباري سخن مي‌گفتند ، نمي‌توانست خالي از پنهانكاري و اغراض سياسي باشد . از سويي ديگر ، چون نسبت به مسائل اجتماعي و رسوم ايراني ، بر اساس ذهنيت خاص خود قضاوت مي‌كردند ، گزارشهايي كه گاه ارائه مي دادند ، فاقد دقت نظر كافي بود .

هر اروپايي قبل از ورود به ايران، ذهنيات بسياري از زندگي شرقي داشت كه مهم‌ترين آنها درباره داستان‌هاي هزار ويكشب و حرمسراهاي پر زرق و برق  آن بوده است . اين ذهنيات سبب مي‌شد تا وي در پي اثبات آن برآيد و شواهدي را در اين زمينه گردآورد . دنيس رايس در مقدمه‌اي بر كتاب تصويرهاي از ايران اثر گروترودبل ، در اين باره چنين مي‌نگارد :

« هزار و يكشب برهمه ما تاثير جادويي دارد و در پيش چشم هر مسافري، رنگي از افسانه به شرق اسلامي مي‌دهد . كافي است انسان هزار و يكشب را خوانده باشد تا در هر موقعيتي ، مضمون داستاني آشنا و يا مكاني براي ماجراهاي خيالي بيابد ... همين روح افسانه بود كه گروترودبل را به سوي شرق  كشاند در آنجا  او آنچه را كه مي‌جست يافت و هر چه در اين نخستين سفرش ديد ، تحت تأثير تصويرهايي قرار گرفت كه از پيش ، با مطالعه شعر فارسي  و داستان‌هاي هزار و يكشب در ذهنش نقش بسته بود . او تنها با گذشت زمان خود را با شرق به عنوان يك واقعيت جديد و عنصري نو در سياست جهاني روبرو ديد و زير فشار ضرورت ناجار شد كه اين تصاوير و ساكنان خيالي شهرها و بيابانهاي شرق را فناپذيرائي عادي تلقي كند .

اين منابع با وجود معايب ذكر شده ، فوايد متعددي را نيز  در بر دارند ؛ به گونه‌اي كه در بيشتر زمينه‌هاي اطلاعاتي كه منعكس مي‌سازند ، به مراتب بر منابعي كه از سوي مورخان ايراني نوشته شده ، رجحان دارند. اين منابع با وجود معايب ذكر شده ، فوايد متعددي را نيز در بردارند ؛ به گونه‌اي كه در بيشتر زمينه‌هاي  اطلاعاتي كه منعكس مي‌سازند ، به مراتب بر منابعي كه از سوي مورخان ا يراني نوشته شده ، رجحان دارند .

زيرا از آنجا كه اروپاييان با فرهنگ ايراني بيگانه بوده‌اند ، زندگاني اجتماعي ايرانيان از هر نظر براي آنها جالب بوده و در نتيجه به جزئيات آن توجه كافي داشته‌اند ، در حالي كه براي مورخان ايراني ، بسياري از جنبه‌هاي زندگي مردم عادي به نظر مي‌‌ رسيد و قابل نگارش نبود . از سويي ديگر ، مولفان اروپايي در نگارش بسياري از مسائل آزادي داشتند و در مقايسه با مورخان ايراني ، با راحتي تمام و بدون هيچ مشكلي ،‌از روابط اجتماعي و يا مسائل دربار سخن مي‌گفتند .


 مهم‌ترين تأليفات :

1.                      سفرنامه پولاك . ياكوب ادوارد پولاك از مردم اتريش بود كه از سال 1851 تا 1860 م در ايران زندگي كرد و از سال 1855 م به بعد ، طبيب مخصوص ناصرالدين شاه بود . وي درسال 1882 م بار ديگر به ايران مسافرت مي‌كند و در منطقه الوند به مطالعه و تحقيق مي‌پردازد . كتاب ا و در واقع دائره‌المعارف كوچكي است كه حاوي مطالبي در زمينه‌مسائل سياسي، اجتماعي، طبي، جغرافيايي و اقتصادي ايران در زمان نگارش اثر مي‌ باشد . مولف در ديباچه اين كتاب ، درباره علت نگارش اثر خود چنين مي‌نويسد :

« در كتاب حاضر كوشش  كرده‌ام تا از اخلاق و رفتار، آداب و طرز زندگي يكي از جالب توجه‌ترين ملل عالم تصويري به دست  بدهم و بخصوص زندگي در دربار شاه را با تفصيل خاصي وصف كنم ؛ زيرا آداب و رسوم تمام ملت ، تا اندازه‌اي زياد، به پيروي از اوست ... اقامت نه ساله من در اين كشور ، آشنايي به زبان فارسي و ادبيات غني آن، شغل من در سمت معلم مدرسه طب تهران و پس از آن پزشك مخصوص شاه شدن، و مسافرتهاي متعدد به شهرهاو ولايتهاي مختلف ايجاب كرد كه بتوانم پايتخت و همچنين تمام نواحي اين مملكت پهناور و اصل و بنياد  زبان و دين اهالي متنوع، اوضاع و احوال سياسي و اخلاقي و فرهنگي آن را تا جايي كه براي يك خارجي ميسر است بشناسيم . »

پولاك در مورد اطلاعاتي كه درباره زنان آن روزگار ارائه داده ، اين گونه
مي‌نويسد :

« اين جمله از بديهيات است كه در مورد زنان و همچنين زندگي خانوادگي در مشرق زمين ، تنها طبيب است كه مي تواند گزارشي مبتني بر مشاهدات شخصي خود ارائه دهد. »

2.                      سفري به دربار سلطان صاحبقران . اثر هينريش بروگش ، سفير پروس در ايران در سالهاي 1861 1859 م . بروگش در طي اقامت چند ساله خود درايران ، از بيشتر نقاط و شهرهاي ايران ديدن مي‌كند و اطلاعات جالبي درباره مسائل مختلف اجتماعي ايران ، از جمله وضعيت زنان ايراني .ارائه مي‌دهد. او درباره برجسته‌ترين ويژگي‌هاي اثري چنين مي‌نويسد :

«سعي كردم شرح كاملي از مسافرت و خاطرات خود را بنويسم . در اين خاطرات ، به مسائل سياسي و مذاكرات رسمي كه در ايران داشتيم اشاره زيادي نشده است ؛ زيرا به عقيده من ، ديدنيهاي ايران و وضع اجتماعي و اقتصادي آن به مراتب جالبتر از مسائل سياسي است و به همين جهت در مورد اخير ، همه چيز به تفصيل ذكر شده است »

3.                      سفرنامه در وويل. تاليف سرهنگ كاسپار دروويل فرانسوي . او در زمان سلطنت فتحعلي‌شاه ، از سوي ناپلئون مامور تعليم ارتش ايران ،‌پس از پايان دوره اول جنگهاي ايران و روس و شكست ايران بود و به مدت دو سال (1813 1812 م) در ايران اقامت داشت . سفرنامه سرهنگ دروويل كه درباره وضع حكومتي، ارتش و سازمانهاي ديگر عرف وعادات ، سرگرميهاي زنان و جشنهاي ملي مذهبي مي‌باشد، خالي از فايده نيست .

4.                      سفرنامه كارلاسرنا، مادام سرنا از مردم ايتاليا بود كه در سال 1877 م از راه باكو بابلسر امروز بار فروش بابل فعلي آمل و دماوند ، به تهران عزيمت كرد و بعد از چند ماه اقامت و گشت و گذار در پايتخت ، از طريق قزوين ، رشت و انزلي ايران را ترك كرد و به اروپا بازگشت. او با وجود اقامت كم د رايران ، با دقت فراواني از نحوه گذران زندگي عامه زنان ايران، بالاخص زنان طبقه اشراف، نوع پوشاك ، تفريحات و فرهنگ آنان سخن مي‌گويد .

5.                      سفرنامه مادام ديولافوا. مادام ديولافوا همسر مهندس مارسل ديولافوا ، باستان شناس معروف فرانسوي  است . او در سال 1882 م در معيت همسرش كه براي انجام حفاريهاي باستان شناسان به شوش مي‌آمد وارد ايران شد . مادام ديولافوا از هنگام  حركت از فرانسه تا موقع مراجعت بدانجا ، وقايع روزانه سفر و نتيجه مشاهدات و تحقيقات خود و همسرش را يادداشت كرده و به صورت كتابي تحت عنوان مسافرت ديولافوا مشهور شد . وي در اين كتاب ، ضمن توجه به معرفي ابنيهو بازار شهرهايي كه در مسير عبورشان قرار داشته‌اند . به شناساندن اوضاع اجتماعي مردم نيز علاقه نشان داده و از شيوه زندگي زنان در حرمسراها ، شهرها ، روستاها و ايلات گزارشهايي ارائه مي دهد.

6.                      تاريخ ايران . اثر سرجان ملكم . وي از سوي فرماندار كل هندوستان، شمال  غربي هند راتهديد مي كردند تحريك نمايد و از  آنها بخواهد جلو نفوذ فرانسه را بگيرند و بالاخره تجارت با بريتانيا را گسترش دهد . ملكم در فوريه 1800 م وارد بوشهر شد و روز شانزدهم نوامبر ، در تهران به حضور فتحعلي‌شاه رسيد . وي در بيست و هشتم ژانويه 1801 ، دو عهد نامه بازرگاني و سياسي با حاجي ابراهمي خان شيرازي اعتمادالدوله صدراعظم به امضاء رسانيد . اين عهدنامه‌ها مورد تائيد شاه قرار نگرفت و هرگز به مورد تاريخ عمومي ايران است . به سلسله قاجاريه مي‌پردازد و در اين قسمت ضمن بررسي حيات آغا محمد خان و فتحعلي‌شاه به تشريح عقايد ، آداب و رسوم و شيوه زندگي و تعليم و تعلم مردم در شهرها و روستاها و ايلات نيز علاقه نشان مي‌دهد .

7.                      سفرنامه خراسان و سيستان . اثر كلنل چارلز ادوارد بيت . اين كتاب در اواخر حكومت ناصرالدين شاه در ايران تأليف شده است . در ژوئيه 1893 م، كفيل كنسولگري انگليسي در مشهد شد و سپس، به مقام سركنسولي مشهد رسيد . از سپتامبر 1896 تا دهم فوريه 1897 م در سالهاي 1900 تا 1902 م ، مفتش حكومت و كميسيونر اصلي دولت انگليسي در بلوچستان بود و ماموريت داشت تا مرزهاي بين افغانستان و روسيه را تعيين نمايد . مولف سراسر مرزهاي ايران و روسيه و داخل ايران را مي پيمايد و با تركمانان مستقر در مرزهاي ايران آشنا مي شود و در ضمن اين سفرها به شرح مشخصه‌هاي اقتصادي و اجتماعي آنان مي‌پردازد . از اين رو ، تاليف براي درك نقش زنان در ايلات بسيار مهم است .

8.                      خاطرات ليدي شل. او همسر وزير مختار انگليس در ايران، در اوايل سلطنت ناصرالدين شاه (1849 تا 1845 م) بود . ليدي شل از آنجا كه با زنان درباري و رجال تماسهاي بسياري داشت ، در اين كتاب ، اطلاعات مفيدي درباره آنان ارائه مي‌دهد .

9.                      سه سال در دربار ايران . اثر فوريه . مولف از سال 1306 تا 1309ه .ق پزشك مخصوص ناصرالدين شاه بود و نگارشهاي وي در باب اواخر دوران ناصري است. فووريه بيشتر اوقات خود را با شاه بود و نگارشهاي وي در باب اواخر دوران ناصري است . فووريه بيشتر اوقات خود را با شاه و ديگر درباريان ايران مي‌گذراند و به عنوان طبيب در حرمسراي ناصرالدين شاه رفت و آمد داشت بنابراين نوشته‌هاي وي در اين باره مستند و از مشاهدات عيني شخص مولف است . فووريه در اين باره چنين مي‌نگارد :

« من كه مدت چند سال طبيب مخصوص اعليحضرت ناصرالدين شاه و شاهد عيني زندگاني روزانه اوبودم . چيزهايي ديده‌ام كه نه تنها هيچ مسافري نمي‌ تواند برآنها اطلاع يابد ، بلكه آگاهي از آنها بر هر كس نيز كه در ايران مقيم شده باشد مشكلاست  »

فوويه به جزئيات زندگي زنان حرمسرا اشارات بسيار دارد و از اين جهت كتاب وي از منابع قابل استفاده مي باشد . علاوه بر اين ،‌ارتباط فووريه با درباريان ، او را از توجه به زندگي اجتماعي مردم باز نداشته است و وي از اوان حركت با ناصرالدين شاه از پاريس (1889م/1306 ه.ق) به نگارش مشاهدات خود مي‌پردازد و در گذر از شهرهاو دهكده‌هاي مختلف ايران ، به  جنبه‌هاي مختلف زندگي مردم ، به خصوص فعاليتهاي اقتصادي آنها  علاقه نشان مي‌دهد .

از جمله منابع مستند و دست اول ديگري كه در باب زندگي اجتماعي زنان در عهد قاجار قابل استفاده است ، روزنامه‌هايي است كه در قبل و بعد از  دوران مشروطه منتظر شده .


نظر سياحان درباره پوشاك دوره قاجاريه

سرهنگ« گاسپار دروويل » كه در اوائل اين سده به ايران آمده بود ، در سفرنامه خود از پوشاك اين دوره مطالبي نوشته و نقش‌هائي را ارائه داده است .

يكي از نقش‌ها، مردي را بعنوان « ميرزا در لباس رسمي » معرفي مي‌كند . لباس اين مرد ، همانست كه در نقوش قبلي ارائه گرديده و با آنها آشنائي داريم .

دوروويل ، نوشته است : كه ايرانيان بجاي پوشانيدن البسه گشاد و راحت ، معمولاً لباسهاي تنگي كه شكل بدن مخصوصاً ستبري بازوان شان را نمايان سازد بر تن مي‌كنند .

مردان ايراني معمولاً قباهاي بلندي دارند كه تا زير كمر بسيار تنگ و چسبان است . از كمر به پائين‌قباها عريض است و تا پاشنه پا كشيده مي شوند .

در زير قبا، نيم تنه‌اي بلند از چيت آستردار مي‌پوشند . دو لبه نيم تنه مزبود در جلو رويهم مي افتد . سينه آن باز است در صورتيكه پيش سينه قباها تمام بسته مي باشد .

پيراهن مردان ايراني از پارچه حرير. به رنگهاي گوناگون و بسيار كوتاه و بدون يقه است . سمت راست پيش سينه پيراهنها شكاف دارد و با رنگ روشني نقره دوزي شده است . دامن را در جلو نشان نمي دهد ، و به نظر مي رسد كه طبق معمول بايد در پهلوي راست قرار داشته باشد و بنابراين ، شكل آن در محل كمر بايد برشي افقي با طول كوتاه داشته باشد . در زير قبا، قباي نازك را ( كه با آن آشنائي داريم ) پوشيده، و پيراهن زيرش نيز با يقه گرد سجاف دار و چاك سمت راست كه بر روي شانه راست رفته ديده مي شود.

جورابي در پا دارد كه پنجه آن منقوش است ، و طبق رسم ، شالي به كمرش بسته است ، و كلاه او ، پوستي و نوك تيز مي‌باشد و كلگي پارچه‌اي آن نماياناست .

نقشي ديگر از  همين مجله كه با شماره (تصوير 393 ) آورده شده و چهره حضرت يوسف را مي‌نماياند . قبائي با حاشيه پهن پوشيده كه سر تا سر لبه‌هاي جلو پائين و چاك دو پهلوي دام نقبا را پوشانده است .

زيرپيراهني او كه از نوع يقه گرد است و چاك آن درسمت راست قرار دارد، بر شانه راست و كنار گردن بسته مي شود . خط افقي قباي زيري او نيز در  جلوي سينه و ميان دولبه يقه قباي روئي نمايان است . در نقش ديگر برداشته از مجله روزگار نو كه با شماره ( تصوير صفحه 394) آورده شده. عباس ميرزا معرفي شده است ، او را در وضع نشسته ساخته‌اند. تاجي از نوع يكي از تاجهاي نادري بر سر دارد و چاك حاشيه دارد قباي او در پهلوي راست ديده مي شود كه همچنان تا به انتهاي دامن سرازير است ، و تمامت دور دامن ، حاشيه مرواريد دوزي شده دارد . و چون دوره‌هاي گذشته ، داراي سردوشي و يقه جواهر نشان  است ، و بر آستين در محل بازو نقش بازوبندي مرواريد نشان ساخته‌اند و بر ساعد نيز به همين اسلوب طرح‌هائي بوجود آورده‌اند . در انتهاي آستين ( بر پشت
دست ) سنبوسه دم آستين نمايان است . از لاي دو لبه يقه قبا زير پيراني سنجافدارش نيز پيداست و كمربندي قلابدار ( از نوع كمربندهاي دوره صفويه ) بر ميانش بسته است .

نقشي ديگر ( كه نيز از مجله روزگار نو در اينجا آورده شده ) بهرام ميرزا را معرفي مي‌كند قبائي در بردارد كه برخلاف معمول، جلوي آن باز نشان داده شده ، و از قباهائي نيست كه دامن آنها بر روي هم مي آيد . از لحاظ زينت نيز نسبت به نقش‌هايي ارائه شده امتياز زياد دارد . زيرا بر دور دهانه جيب، و دور چاك زير بغل ، يقه و كناره‌هاي دامن و پهلوها، با سليقه هر چه تمامتر حاشيه دوزي شده است ؛ و نيز شالي مجلل به  كمرش بسته است كه دو آويز پهن آن ، هر يك داراي يك نقش بوته جقه بزرگ مي‌باشند .

قباي زيري بخوبي پيداست و زيرپيراهني او نيز درسمت راست بدن چاك دارد و به پهلوي راست گردن رفته و بسته شده است .

شلواري فراخ،‌از نوع معمول دوره زنديه در پا دارد ، و از زير بغل آن ،  جورابي منقوش نمايان است .

اين نقش ، از باشكوهترين نوع نقش هائي است كه پوشاك اوائل دوره قاجار را نشان مي‌دهد (تصوير صفحه 395)

لباس مردان و زنان ، معمولاً از پارچه‌هاي پنبه‌اي ( كه غالباً رنگ آبي تيره دارند ) درست مي‌شود . قد آنها معمولاً از زانو به پايين نمي‌رود و ساق پا را نمي‌پوشاند .

زنان ، سر خود را با پارچه‌اي مي پوشانند و يا چارقدي بسر مي‌اندزاند ، و  غالباً چادرهاي شطرنجي سفيد و آبي دارند ( كه از بافته‌هاي دست خودشان است ).

... و سپس مي نويسد : زنان در خانه دو يا سه زير جامه‌ي كوتاه مي پوشند
( كه بتقليد از رقاصه‌هاي اروپائي در ايران مد شده است ) رجوع شود به تصوير صفحه 185 ) و نيم تنه‌اي هم مي‌پوشند كه آنرا يل مي‌گويند . اين نيمتنه، غالباً زردوزي شده ، و آستين بلند دارد ( كه سرآن بشكل مثلث برگشته است و با طلا ومرواريد زينت شده است ).

خانمها در موقع پذيرائي از مهمانان ، پارچه‌اي بكمر مي‌بندند كه چادر نماز نام دارد . و دنباله‌ي آن روز زمين كشيده مي‌شود .

پيراهن آنها از پارچه‌ي گاز  ياململ سفيد است كه زردوزي شده و سينه‌ و پستان‌ها را نمايان مي‌سازد . (تصوير صفحه 183 ) و داراي آستينهاي بلنديسيت كه در مچ دست با  گمه‌هائي باز و بسته مي‌شوند .

زنان، پارچه‌ي گاز سفيد آهار زده‌اي بر سردارند كه آنرا چارقد مي‌گويند .

زنان در فصل زمستان با جورابي سفيد رنگ پاها را مي‌پوشانند و در تابستان ، در اندرون با پاي برهنه راه مي‌روند .

پارچه‌ي لباس خانم‌ها از تافته‌هاي گرانبها و مخمل‌هاي قشنگ و زري‌هاي بسيار ممتاز است .

لباس بيروني خانمهابسيار زشت است . زن ايراني هنگاميكه مي خواهد از خانه بيرون برود ، بايد چاقچور بپوشد . چاقچور شلوار بسيار گشادي است كه در مچ پا باريك است و جورابي از همان پارچه به آن متصل است .(تصوير صفحه 188)

 آنها را مي‌پوشاند و روبندي هم در جلوي صورت مي آويزند .

چادر معمول اين زمان ( طبق آنچه در موزه‌ي مردم شناسي موجود  است ) عبارتست از دو تخته پارچه ( كه هر يك بطول دو قدر آدمي دراز دارند و بهمديگر دوخته شده‌اند ) اين دو تخته را ، چنان بهم دوخته‌اند كه پس از روي سر گذاردن ، اندازه‌ي آن در پشت سر نيز به اندازه قد پوشنده باشد . دو سر زيادي دوتخته ،كه در طرفين قرار مي‌گيرد با حلقه‌اي ابريشمين بگردن انداخته مي شود . دو بر قد چادر را گاهي ريشه‌دوزي يا نوار دوزي مي كنند .

زنان ثروتمند ، معمولاً در  خانه، عرقچين گلدوزي شده و جواهرنشان بر سر مي‌گذارند ، و جقه‌هاي طلاي مرصع به جواهر بر سر مي‌زنند، گاهي هم بجاي جقه، پر طاووس و يا پره‌هاي قشنگ ديگري براي آرايش بكار مي برند. بعضي هم نوار پهن مرواريد دوخته‌اي را كه با مسكوكات طلا آرايش يافته به پيشاني مي‌بندند .

كفش بانوان ايراني در زمان قاجاريه

رنه دالماني مي نويسد : كفاشان براي بانوان ايراني كفشهايي درست مي كنند كه همه متحد الشكل است . اين  كفشها تمام بدون پاشنه و نوك برگشته مي باشند قسمتي كه در زير پاشنه قراردادر ، از چوب است كه تراشيده‌اند و روي آنرا با چرم پوشانده‌اند و باقطعات استخوان و مفتولهاي مسي زينت داده‌اند. و بانوان با آن به سختي راه مي روند . در ايالات و شهرهاي ديگر بخصوص در اصفهان ، بانوان كفش‌هاي جرمي بي‌پاشنه‌اي بپا دارند . زنان بزرگان ،‌دراندرون ، كفشهاي بدون پاشنه‌ي كوچكي مي‌پوشند .

كفشي كه رنه دالماني توضيح داد ، از همانست كه امروزه بانوان شهرستاني ما ، در بيرجند و پيرامونش ، و در قائنات ، و نوعي ديگري از همان شكل را در بجنورد بنام كومخ مورد استفاده قرار مي دهند . درحدود بيست سال پيش، از اين نوع كفش‌ها در ميان بانوان گيلاني زياد معمول بود .

آنچه بايد اينكه افزود ، اينكه : در اواخر دوره‌ي قاجار ، و در شروع نهضت پهلوي نقاب يا مقنعه معمول گرديد و بانوان جوان با استفاده از چادر مشكي از اين روپوش نو ، استقبال شايان كردند .


نتيجه :

هنگامي كه صفحات تاريخ را به انگيزه كشف حقايق نهفته در آن ورق مي زنيم ، اين واقعيت تلخ آشكار مي شود  كه زنان و مردان زيادي از حقوق انساني خود بخاطر وجود نظامهاي متمركز سياسي محروم بوده‌اند بويژه زنان و هر نوع فساد و انحراف و عقب‌ماندگي هم به دليل وجود همين نظام‌هاي ديكتاتوري بوده كه مانع تحول واقعي در جامعه گرديده و تا زمانيكه تحول فرهنگي و اقتصادي درجامعه صورت نگيرد همچنان نظام تك صدايي به شيوه قرون وسطي، ادامه خواهد د اشت و نسل امروز با مطالعه تاريخ و آگاهي از نقش پيشينيان با تمام حوادث مثبت و منفي آن مي تواند به يك بينش تاريخي و درك وسيع اجتماعي مبتني بر واقعيتها مجهز شود و زمينه‌ استقامت و پايداري و خودباوري، و برخورد منطقي و عقلاني را در برابر  حوادث و فرازو ونشيبهاي امروز جامعه وجهان پيش از پيش فراهم سازد .

 

 


منابع و ماخذ

1ـ آدميت ، فريدون « اميركبير و ايران» تهران خوارزمي 1361 چاپ ششم .

2ـ آرين پور ، يحيي « از صبا تا نيما» تهران شركت سهامي كتابهاي جيبي، 1350

3ـ آزاد، حسن «پشت پرده‌هاي حرمسرا» اروميه ، انزلي، 1362

4ـ اعتضادالسلطنه ، عليقلي ميرزا«فتنه باب» بابك 1362 چاپ سوم .

5ـ اعتماد السلطنه ، محمد حسن خان «روزنامه خاطرات » تهران اميركبير 1345

6ـ اعتماد السلطنه ، محمد حسن خان« صدرالتواريخ» تهران وحيد 1349

7ـ اعتماد السلطنه ، محمد حسن خان«خلسه مشهور به خوابنامه » به كوشش محمود كتيرائي، تهران ، توكا 1357 ، چاپ دوم .

8ـ اقبال آشتياني ، عباس « ميرزا تقي‌خان اميركبير» به اهتمام ايرج افشار، تهران توس 1355 چاپ دوم.

9ـ امين‌الدوله ، فرخ خان « مجموعه اسناد و مدارك فرخ خان امين‌الدوله » به كوشش كريم اصفهانيان تهران : دانشگاه 1354

10ـ باستاني پاريزي، محمد ابراهيم « خاتون هفت قلعه » تهران، اميركبير 1356 ، چاپ دوم .

11ـ باستاني پاريزي ، محمد ابراهيم « هشت‌الهفت » تهران نوين 1363

12ـ بامداد ، مهدي « شرح  حال رجال ايران » شش جلد تهران زوار 1363 چاپ سوم

13ـ پرويز، عباس « تاريخ دو هزار و پانصد ساله ايران » تهران علمي 1348

14ـ پولاك، ياكوب ادوارد «سفرنامه پولاك» ترجمه كيكاووس جهانداري، تهران خوارزمي 1361.

15ـ تيموري ، ابراهيم « عصر بي خبري يا تاريخ امتيازات در ايران ظ تهران اقبال 1363 چاپ چهارم .

16ـ حالت ، ابوالقاسم « شاهان شاعر» تهران شركت سهامي چاپ و انتشارات كتب ايران ، بي‌تا.

17ـ خورموجي ، محمد جعفر « حقايق‌الاخبار ناصري» به كوشش سيد  حسين خديو جم ايران، بي تا .

18ـ رائين، اسمعيل« حقوق  بگيران انگليس در ايران » تهران جاويدان 1356 ، چاپ ششم .

19ـ روملو، حسن « احسن‌التواريخ » به اهتمام دكتر عبدالحسين نوائي ، تهران : بنگاه ترجمه و نشر كتاب 1349

20ـ ساساني، خان ملك « سياستگزاران دوره قاجار»  تهران، بابك ، بي‌تا.

21ـ سپهر (لسان‌الملك) ، محمدتقي « ناسخ‌التواريخ» به تصحيح محمد باقر بهبودي، تهران  اسلاميه 1344.

22ـ شيل ، ماري « خاطرات ليدي شيل» ترجمه حسين ابوترابيان ، تهران ، نشر نو، 1362

23ـ عضدالدوله ، احمد ميرزا« تاريخ عضدي » بمبئي ، احمدي، 1306 ه.ق

24ـ فوريه، « سه سال در دربار ايران » ترجمه عباس اقبال آشتياني ، به كوشش  همايون شهيدي، تهران دنياي كتاب، بي‌تا

25ـ قاجار ، ناصرالدين‌شاه « سفرنامه عتبات» تهران، فردوسي عطار 1363

26ـ قويمي، فخري « كارنامه زنان مشهور ايران » تهران : وزارت آموزش و پرورش ، 1352

27ـ كارلاسرنا « آدمها و آئين‌ها در ايران» ترجمه علي اصغر سيدي ،‌تهران ، زوار ، 1362

28ـ كريمان ، حسين « تهران در گذشته و حال » تهران دانشگاه ملي ‌‌، بي‌تا

29ـ مخبرالسلطنه‌هدايت، مهديقلي «خاطرات و خطرات» تهران زوار 1361 چاپ سوم.

30ـ مستوفي ، عبدالله « شرح زندگاني من » تهران زوار بي تا چاپ دوم

31ـ معيرالممالك ، دوستعلي خان « رجال عصر ناصري» تهران تاريخ ايران 1361

32ـ معيرالممالك دوستعلي خان « يادداشتهايي از زندگي خصوصي ناصرالدين شاه» تهران، تاريخ ايران ، 1362 ، چاپ دوم .

33ـ معين ، محمد « فرهنگ فارسي معين» تهران اميركبير، 1363

34ـ مكي، حسين « زندگاني ميرزا تقي‌خان اميركبير» تهران ايران 1364 چاپ هفتم.

35ـ ملك‌آرا عباس ميرزا « شرح  حال عباس ميرزا» تهران بابك 1355 چاپ دوم

36ـ نواب صفا، اسماعيل « شرح حال فرهاد ميرزا معتمدالدوله » تهران زوار 1366

37ـ واتسن ، گرمنت « تاريخ ايران از ا بتداي قرن نوزدهم تا سال 1858 » ترجمه ع. وحيد مازندراني ، تهران : سخن 1340.

 

 

 

 

 

فهرست مطالب

عنوان--------------------------------------------------- صفحه

مقدمه --------------------------------------------------------------------- 1

فصل اول(زن در خانواده )

ازدواج --------------------------------------------------------------------- 2

طلاق---------------------------------------------------------------------- 10

نقش زنان در توليدات اقتصادي، و تفريحات و مشغوليتهاي بيرون از خانه---------------- 12

حيثيت اجتماعي زن---------------------------------------------------------- 18

فصل دوم ( فعاليتهاي  فرهنگي زن)

زن و آموزش----------------------------------------------------------------- 23

مدارس جديد و آموزش-------------------------------------------------------- 25

زنان نامدار------------------------------------------------------------------ 28

فصل سوم( معرفي و نقد منابع)

معرفي و نقد منابع------------------------------------------------------------ 53

صفحات پاياني

نظر سياحان درباره پوشاك دوره قاجار-------------------------------------------- 65

نتيجه---------------------------------------------------------------------- 70

منابع----------------------------------------------------------------------- 71


 با تشکر

تحقیق رایگان سایت فروشگاه علمی آسمان :

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 08 شهریور 1393 ساعت: 11:06 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره موتور

بازديد: 797

 

موتور

ریشه لغوی

موتور یک کلمه انگلیسی است و معنای آن «جنباننده» یا «محرک» می‌باشد. لیکن در حال حاضر از کلمه موتور به عنوان وسیله تولیدانرژیجنبشی استفاده می‌شود.

 

 

تعریف موتور

تعریف موتور عبارتست از وسیله‌ای که قدرت تولید می‌کند و لیبه تنهایی قادر به تولید کار نمی‌باشد به زبان ساده‌تر موتور وسیله‌ای که بااستفاده ازمنابعانرژی به خصوص انرژی جنبشی تولید می‌کند. نوع موتور منابع انرژی اولیه متفاوتهستند. مثلا برخی از موتورها ، انرژی موجود درمواد نفتیرا به انرژی جنبشی تبدیل می‌کنندو برخی دیگرانرژیالکتریکی را و...).

 

دید کلی

موتوریکی ازارکان اصلیخودرو می‌باشد،که وظیفه اصلی حرکت آن بوسیله موتور با انجام یک سری اعمال خاص امکان پذیر می‌شود. بر این اساس تلاشهای زیادی در زمینه طراحی و ساخت انواع موتور صورت گرفته است که درحال حاضر نیز بیشتر سرمایه گذاری‌های کارخانه‌هایخودرو سازیدر این زمینه انجام می‌شود. تمامموتورهایی که در زندگی بشر مورد استفاده قرار می‌گیرند انرژی جنبشی را به شکل یکحرکتدورانی (چرخشی) در اختیار مصرف کننده قرار می‌دهند. موتورها این انرژی را ازطریق تبدیلانرژی‌های پتانسیلو یا انرژی‌های دیگربوجود می‌آورند که می‌توان بر حسب منبع انرژی اولیه ، موتورها را تقسیم بندی کرد کهدر ادامه به آنها اشاره خواهد شد.


بطور کلی می‌توان گفت که در پیرامونما هر وسیله ای که کاری انجام می‌دهد دارای یک موتور است که حرکت قطعات آن و نیرویمورد نیاز آن وسیله را تامین می‌کند. مثلالوازم خانگیمثلیخچال،ضبط صوت،پنکههای تصویه و ... همگی دارای یکموتورالکتریکی می‌باشند و یا اتومبیل‌هایی که در خیابانها رفت و آمد می‌کنند هر کدامیک موتور جهت تامین انرژی جنبشی خود دارند.

 

 

تاریخچه

ایده ساخت موتور به زمانهای دور باز می‌گردد چنانکه قبل از سالهای 1700 میلادی تلاشهایی جهت مسافت موتورها به شکل امروزی انجام پذیرفته بود (هر چندکهموتورهای ساده آبیکه انرژی جنبشی آب را بهحرکت چرخشی تبدیل می‌کردند از زمانهای بسیار دورتر ساخته شده و مورد استفاده قرارمی‌گرفتند). لیکن اولین تجربه موفقیت آمیز در این زمینه ، در سال 1769 اتفاق افتاد. در این سال جیمز وات توانست یک موتور بخار اختراع کند که قابلیت استفاده از انرژیمحبوس در سوخت‌های مختلف نظیر چوب وذغال سنگرا داشت.

 

 

سیر تحولی و رشد

مخترعین زیادی سعی کردند که اصول فوق را در موتورها تحققبخشند. ولی «ان.ای.اتو» مخترع آلمانی اولین کسی بود که موفق گردید. او در سال 1876موتور خود را به ثبت رساند و دو سال بعد نمونه‌ای را که کار می‌کرد به معرض نمایشگذاشت. موتور مزبور همان چرخ چهارزمانه یعنی ،تکثیر،تراکم،توانوتخلیهرا به کار می‌بست. دانشمندان هم عصراتو عقیده داشتند که وجود تنها یک مرحله توان در دو دور چرخش زمان بزرگی است (یکموتور چهارزمانه در هر دو دور چرخش تنها یک بارسوخترا می سوزاند به اصطلاح دارای یکبارانفجاریا توان است)

بنابراین نظرخود را به موتور دو زمانه (که در هر دو چرخش یک انفجار دارد) معطوف کردند. اینتلاشها تا آنجا ادامه یافت که در سال 1891 «جوزف دی» با کمک گرفتن ازمحفظه میللنگ به عنوان یکسیلندرپمپ کننده هوا توانست ساخت موتورهایروزانه را ساده کند. درموتور دی، مجاری ورودی هوا و خروجی دود دربدنه سیلندر قرار داشت (همان سیستم موتورهای دو زمانه امروزی). در سال 1892 دکتر «رادولف دیزل» یک مهندس آلمانی ، موتوری را به ثبت رساند که در آن سوخت در نتیجهگرمای تولید شده در اثرفشار زیاد ، مشتعل میشد. دیزل در اصل موتور خود را برای کار کردن با پودرذغال سنگطراحی کرده بود. اما به سرعت بهسوخت‌های مایعروی آورد.

 

فعالیت‌هایانجام شده توسط دانشمندان در طراحی و ساخت موتور و پیشرفت‌های حاصله را می‌توانمختصرا این‌گونه بیان کرد.

 

 

 

 

 

·         ساختموتورهای بنزینی انژکتوریدر سال 1936

·         ساختموتورهای توربینیاتومبیل در سال 1950

·         ساختموتور پیستون گردان وانکلدر سال 1957

ساختمان موتور

ساختمان موتورها بسیارگوناگون ولی در عین حال از لحاظ اصول کلی بسیار مشابه است. مثلا همهموتورهای احتراقیدارای یک محفظه برای فشردهکردن سیال می‌باشند کهسیلندرنام دارد. یا اینکه همگی دارای یکقطعه متحرک رفت و برگشتی می‌باشند کهپیستون نامدارد و ... لیکن ساختار موتورهای برقی متفاوت است. همگی آنها دارای یکسیم پیچثابت می‌باشد کهمیدان مغناطیسیایجاد می‌کند. در میان اینسیم پیچ میدان ، یکآرمیچر (روتور) وجود دارد که با تغییراتمیدان مغناطیسی انرژی الکتریکی را به انرژی جنبشی تبدیل می‌کند (به شکل چرخش) و ... .

طرز کار موتور

·         موتورهای الکتریکی از لحاظ تجهیزات و ساختار نسبتا ساده تر از موتورهای احتراقیهستند. البته طرز کار آنها نیز نسبتا ساده تر است. این موتورها با ایجاد یکمیدان مغناطیسیو تغییرات مکرر این میدانمغناطیسی باعث به چرخش درآمدنروتورمی‌شوند. و این چرخش توسط میله ای ازمحفظه موتور خارج و مورد استفاده قرار می‌گیرد. موتورهای احتراقی بصورت نوسانی کارمی‌کنند یعنی اینکه قطعات متحرک آنها (پیستونها) که قابل انتقال انرژی هستند، حرکت رفت و برگشتی دارند. برای تبدیل این حرکات رفت وبرگشتی به حرکت چرخشی وسیله‌ای به‌ ناممیل لنگ استفاده می‌شود. لیکن در نهایت انرژی جنبشی این موتورها هم بصورت چرخش یک میله ازمحفظه موتوربه خارج فرستادهمی‌شود.

قدم مهم در توسعه موتورهای امروزی (که اغلبموتورهای احتراق داخلیهستند) زمانی برداشتهشد کهبودورثامهندس فرانسوی چهار اصل عمده را کهبرای کار موثر این موتورها الزامی بودند، ارائه کرد. این اصول چهارگانه به قرارزیرند:

·         اتاقک احتراقباید کوچکترین نسبت سطح به حجمممکن را داشته باشد.

·         فرآیند انبساطمخلوط گاز هوا و سوخت باید تاحد امکان سریع انجام شود.

·         تراکم مخلوطدر ابتدای مرحله انبساط باید تاحد امکان زیاد باشد.

·         کورس پیستونمی بایست تا حد امکان زیادباشد.

 

 

!انواع موتور

 



موتورها را بر اساس منبع تامین کننده انرژی به دودسته موتورهای برقی و موتورهای احتراقی تقسیم می کنند.

·         موتورهای برقی: اختلاف پتانسیل الکتریکیرا به حرکت چرخشی تبدیل می کنند.

·         موتورهای احتراقی: با سوزاندن موادسوختی (اغلب سوخت های فسیلی) تولید انرژی می کنند.

·         موتورهای جت: با مکش هوا کار می کنند.

·         موتورهای برون سوز: در این موتورهااحتراق در بیرون از موتور صورت می گیرد (مانند موتور بخار)

o        موتورهای درون سوز: در اینگونه موتورهاماده سوختنی مستقیما در داخل موتور سوزانده می شود.

 

 

·         موتورهای درون سوز خود به دو گروه تقسیم می شوند:

o        موتورهای اشتعال جرقه ای: سوخت به کمکیک جرقه الکتریکی در این موتورها مشتعل می شود.

o        موتورهای دیزل: در این موتورها سوختبواسطه حرارت بالای ایجاد شده بوسیله فشار مشتعل می گردد.

کاربردها

·         کاربرد موتورها امروزه آن چنان وسیع است که ذکر آنها به یک زمان طولانی نیازمنداست. اکثر لوازم خانگی نظیر یخچال ،چرخ گوشت،آبمیوه گیری ،ماشین لباسشویی،جارو برقی،پنکه‌های تهویهو ... همچنین تمام وسایلنقلیه مورد استفاده نظیراتومبیل‌ها،اتوبوس‌ها،کامیون‌ها،هواپیماها،قطار‌هاوکشتی‌هاهمگی از موتورهای مختلف استفادهمی‌کنند.

·         در تمام قسمت‌های یک کارخانه صنعتی و سایر وسایل و تجهیزات بکار رفته در بخشصنعتاز موتورها استفاده می‌شوند. در بخشیکشاورزی جهت تامین منابع انرژی مثلماشین آلات آسیاب‌ها،پمپ‌های آبو غیره ازموتورهایبرقی و احتراقی استفاده می‌شود و ... .

 

نقش موتورها در زندگی روزمره

با توجه به کاربردهایی که در بالا برایموتورها ذکر شد به جرات می‌توان گفت بدون وجود و استفاده از موتورهاتمدن بشریبه معنای امروزی معنا نخواهدداشت. چنانچه از منابع تولید انرژی (موتورها) صرف‌نظر کنیم شاید شکل زندگی به حالتقبایل بدوی برگردد. عملا زندگی امروزی ما آنچنان به منابع تولید توان وابسته است کهزندگی بدون این تجهیزات برای انسان قابل تصور نیست.

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 05 شهریور 1393 ساعت: 17:36 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق میل لنگ

بازديد: 837

 

میل لنگ

 

میل لنگ دارای شکل فضایی خاصی است که با توجه به تعدادلنگ‌هایش با یکدیگر تفاوت می‌کنند. ساده‌ترین میل‌لنگ ، میل‌لنگ یک موتور تک سیلندراست. که دارای یک لنگ در وسط و دوتکیه گاهدر طرفیناست.

 

ریشه لغوی

میل لنگ یک کلمه فارسی است و بیانگر میله‌ای است که از حالتضخیم خارج شده است. معنای کاربردی میل لنگ عبارتست از یکی از قطعاتموتور که باعث میشود قدرت چرخشی تولید شود.

مقدمه

برای آنکه تصوری از شکل فضایی میل لنگ داشته باشید. یک فیلتر دستیرا تصور کنید. که قسمت دستگیره آن همان لنگ و طرفین آن (که در یک راستا قرار داند) تکیه گاههای میل لنگ می‌باشند. تعداد لنگ‌های میل لنگ متناسب با تعداد سیلندرهای یکموتور است. بدین شکل کهپیستون قرار گرفته در داخل هر سیلندر به یکی از لنگهای میل لنگ متصل می‌گردد. البته اینحالت در موتورهای پیستونی که سیلندرهای آنها به شکل ردیفی قرار گرفته‌اند صادق است. <br><br>در موتورهای پیستونی V شکل (موتورهای خورجینی) تعداد لنگ‌های میل لنگمعمولا 2/1 تعدادسیلندرهایموتور است. و به هر لنگ دو پیستون متصل می‌گردد. هدف از استفاده از میل لنگ درموتور اینست کهحرکتدورانی تولید گردد. برای مثال همانفیلتر دستیرا در نظر بگیرید. در حالیکه کهدستگیره فیلتر با استفاده از دست چرخانده می‌شود. در این حالت دستگیره یک مسیردایره‌ای شکل طی می‌کند. در حالیکه نوک‌ متر در سر جایش در محل ایجاد سوراخ باقیمانده است و تنها در آنجا چرخش می‌کند (دستگیره بر روی محیط دایره سیر می‌کند و نوکمتر در مرکز دایره قرار دارد.). <br><br>در موتورهای پیستونی می‌تواننیروی پیستون را به نیروی دست تشبیه کرد که باعث به حرکت در آوردن قسمت لنگ می‌شود (البته اینکار به کمک شاتون انجام می‌پذیرد). هر چند که حرکت پیستون به شکل رفت وبرگشتی است، لیکن به علت چرخش قسمت لنگ در میان سر بزرگشاتون این حرکتبه شکل چرخشی در می‌آید و در نهایت ما چرخش مطلوب خوبی را از سر میل لنگ می‌گیریمکه می‌توان آنرا به نوک فیلتر تشبیه کرد.
ساختمان میل لنگ

اغلب میل لنگ‌ها از جنسفولاد باکربن متوسط یا آلیاژفولاد در ترکیب با فلزاتکروم ونیکل و به رویش آهنگریساخته می‌شود. البته در تعداد معدودی از موتورهای چند سیلندره که با دورهای بالاکار می‌کند میل لنگ را با استفاده از روشریخته گریمی‌سازند که در مواد آن نسبتامقادیر زیادی از کربن ومس را بکار می‌برند. اجزای میل لنگاز محورهای اصلی ، لنگ‌ها یا محورهای اصلی لنگ ، بازوهای لنگ ، و وزنه‌های تعادلتشکیل شده است.

لنگ‌ها

لنگ‌ها قسمت‌هایی از میل لنگ می‌باشند که بر روی خط محور اصلی میللنگ قرار نگرفته‌اند (مثل دستگیره چتر) و انتهای بزگشاتون به آنهامتصل می‌گردد. تعداد لنگ‌ها در موتورهای ردیفی برابر با تعداد سیلندرهای و درموتورهای V شکل نصف تعداد سیلندرها است.

محورهای اصلی

محورهایی از میل لنگ می‌باشد که با خط محوری اصلی میل لنگ هممرکز می‌باشند این محورها در محفظه میل لنگ درون یا تاقانون‌های ثابت قرار گرفته وبا اتکا به آنها می‌چرخند هریاتاقانثابت از دو نیمه یا تاقان تشکیل شدهاست. که نیمه بالایی آن که نیمه ثابت نامیده می‌شود. بابدنه موتورو در محفظه میل لنگ بصورتیکپارچه ریخته گری شده است و نیمه پایینی بوسیله دو عدد پیچ و مهره در نیمه بالاییمتصل می‌گردد. غالبا تعداد محورهای اصلی میل لنگ در موتورهای مختلف (حتی با تعدادسیلندرهای برابر) فرق می‌کند.

بازوهای لنگ

قسمت‌هایی از میل لنگ می‌باشند که محورهای اصلی میل لنگ را بهلنگ‌ها وصل می‌کنند البته بازوهای لنگ با وزنه‌های تعادل (که در پی خواهد آمد) بصورت یکپارچه هستند.

 

 

وزنه‌های تعادل

در وزنه‌های تعادل به منظور ایجاد تعادل در برابر نیروهایپیستون وشاتون استفادهمی‌شود وزنه‌های تعادل در مقابل لنگ‌ها قرار می‌گیرند.

انواع میل لنگ

میل لنگ‌ها را می‌توان براساس تعداد لنگهایشان یا محورهایاصلی و غیره طبقه بندی کرد اما اصولا برای میل لنگ‌ها طبقه بندی خاصی وجود ندارد وتفاوت‌های آنان و به نحوه استفاده و هدف از ساخت آنها بر می‌گردد آنچنانکه اندازهمیل لنگ ، تعداد محورهای اصلی، تعدا لنگها و طرز قرار گرفتن لنگ‌ها بر روی میل لنگهمگی به نوع ، اندازه ودور موتور، موتور مورد نظر بستگی دارد.

سایر متعلقات

به قسمت جلو میل لنگ چرخ دنده‌ای متصل است که معمولاچرخدنده ،میل بادامکو یا سایر چرخ دنده‌های موردلزوم را به حرکت در می‌آورد. در جلو این چرخ دنده یک پولی قرار می‌گیرد که برای بهحرکت در آوردنژنراتور (یاآلترناتور) وپمپ آبمورد استفاده قرار می‌گیرد. و درانتهای پشتی میل لنگ صفحه‌ای وجود دارد کهفلایویل را بوسیله پیچ بر روی آن نصب می‌کنند.

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 05 شهریور 1393 ساعت: 17:33 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره تنظيم تركيبات يوني و PH ميان سلولي

بازديد: 485

 

تحقیق درباره تنظيم تركيبات يوني و PH ميان سلولي :

توزيع و انتشار ويژه اي از يونها در سراسر غشاء پلاسماي سلولهاي يوكاريوتيك ewkaryotic وجود دارد كه از طريق مكانيزمهاي انتقال فعال يوني و نفوذپذيري يون و غشاء انتخابي انجام مي شود . اين حالت منجر به تفاوت پتاسين در سراسر غشاء در حدود 70mv در طي شرايط ساكن مي شود كه نزديك به پتانسيل ثابت براي پتاسيم است  بنابراين گراديان براي سديم و كلسيم به داخل سلل هدايت مي شوند در حاليكه گراديان پتاسيم به سمت خارج است . منيزيم يونيزه شده تقريبا بطور مساوي و يكسان در سراسر غشاء پلاسمايي منتشر مي شود گرچه به علت پتانسيل منفي ساكن مقدار آن از ميزان ثابت الكتروشيميايي بيشتر است . محدوده فيزيولوژيكي اين يونها در بدنه خارج سلولي و داخل سلولي در جداول 6-1 ارائه شده است .

تعادل يون بهينه شده براي متابوليسم ، رشد معمولي و عملكرد سلولها لازم و اساسي است مكانيزمهاي موثر غلظت يون را در ميان طيف هاي باريك خود تنظيم و كنترل مي كنند به اين دليل سلولهاي يوكاريوت شامل كانالها و ناقلهاي يوني مختلفي در غشاء هستند علاوه بر اين مكانيزمها ارتباط نزديكي با تنظيم و كنترل حجم و PH درون سلولي دارند.

پتاسيم :

پتاسيم يكي از كاتيونهاي بسيار فراوان بدن است ، بالغ بر 3500 تا 4000 ميلي مول در كل است . مقدار كلي مرتبط با جرم چربي آزاد بدن است و در حدود 50-70 است . از كل پتاسيم بدن 98% در خارج سلول واقع شده است در حاليكه باقي مانده در بدنه هاي مختلف خارج سلولي (فاصله بافت و غشاء 40mmol مابع ميان سلولي 35mmol ، پلاسما 40mmol ) اين گراديان پتاسيم براي تنظيم حجم سلول به علاوه براي تحريك پذيري سلولهاي عصبي و ماهيچه اي بسيار اهميت دارد .

پروتئينهاي غشاء تنظيم كننده پتاسيم:

توزيع و انتشار نامتعادل پتاسيم غالبا نتيجه فرايندهاي انتقال فعال At pox سديم پتاسيم است . علاوه بر اين توزيع و انتشار آن بستگي به تراوش پذيري و نفوذپذيري غشاء پلاسما براي پتاسيم دارد كه متاثر از مسيرها و كنالهائي مختلف انتقال پتاسيم است . از اينرو تعادل پتاسيم درون سلولي بطور عالي از طريق ساختارهاي مختلف حاصل پتاسيم نظير پمپ هاي يوني ،‌كانالهاي پتاسيم و ناقلهاي پتاسيم تنظيم و كنترل مي شود .

جدول 6-1

 توزيع يونها در سراسر غشاء پلاسمايي گلبولهاي قرمز خون

غلظت برون سلولي

غلظت درون سلولي

يون

پتاسيم

؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

؟؟؟؟؟؟؟؟؟

سديم

؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

كلسيم

؟؟؟؟؟؟؟؟؟

منيزيم

؟؟؟؟؟؟؟؟؟

؟؟؟؟؟؟؟؟

؟؟؟؟؟؟؟؟

مهمترين مورد در خصوص ورزش در پاراگرافهاي بعدي آمده است

-كانالهاي پتاسيم :

كانالهاي پتاسيم بزرگترين و متنوع ترين زير مجموعه اي از كانالهاي يوني است در يك بررسي و تجديد نظر ،‌در كانال اصلي پتاسيم عبارتند از كانالهاي پتاسيم حساس به ولتاژ و كانالهاي يكسوساز پتاسيم داخلي هر دو نوع كانالها شامل چهار زنجيره يا زير واحد پپتید هستند كه به صورت همگن يا ناهمگن با هم در ارتباط هستند تا مسير نفوذ تراوش را در سراسر غشاء تشكيل دهند . زنجيره هاي پپتید در كانالهاي پتاسيم يکسو ساز در داخل سلول شامل دو مارپیچ در يك طرف غشاء با بخشي از آمينواسيدهاي كوچك ميان آنها مي باشد . اين  وضعيت لوپ p ناميده مي شود . زيرا آن داخل غشاء بدون اينكه كاملا آنرا قطع كرده باشد قرار دارد چنين ساختاري ويژگي مشخصه تمام انواع كانالهاي پتاسيم است .

كانالهاي پتاسيم حساس به ولتاژ

در اين نوع كانال (kv) چهار زنجيره اضافي پپتید جلوتر از دو حلقه مارپيچ ميان غشائي قرار دارد كه شامل واحدهاي حساس به ولتاژ هستند كانالهاي حساس به ولتاژ تفاوت زياد در حساسيت پذيري ولتاژ و فعال سازي انرژي جنبشي را نشان مي دهد . حداقل 22ژن مختلف داراي كد و رمز براي اين نوع كانالهاي در پستانداران شناسايي شده است . در صورتيكه انواع زيادي توسط عمليات پيوند و دايمر كردن نامشابه توليد شده اند . يك نمونه كانال پتاسيم یکسو ساز تاخيري است كه تقريبا در تمام غشاء هاي تحريك پذير وجود دارد . اين كانال به محض اينكه غشاء قطبش زدايي شد پس از يك تاخير كوتاه باز مي شود . بدين وسيله پتانسيل بازگرداننده به سطح ساكن بر مي گردد. گروه ديگر از كانالهاي پتاسيم ورودي ولتاژ توسط كانالهاي پتاسيم فعال شده كلسيم نمايان مي شوند . اين نوع از كانالها توسط افزايش و يا قطبش زدايي كلسيم فعال شده فعال مي شوند كانالهاي پتاسيم فعال شده كلسيم حداقل سه زير مجموعه به علت خاصيت رسانايي آنها تقسيم مي شوند . بزرگ (200-300ps) توسط 20-60ps و كوچك 10-14ps احتمال بازشدن كانال توسط ميزان زيادي از غلظت كلسيم درون سلولي درصد را 50mmol تا0/5تنظيم مي شود كه تنوع سايت ها و مكانهاي اتصال كلسيم هاي تنظيم كننده را نشان مي دهد و نقش اين كانالها تنها تحت شرايط افزايش غلظت كلسيم درون سلولي در طي فعاليت هاي مداوم عضلاني و يا در ضميرهاي تحليل رفته مشخص مي شود.

كانالهاي پتاسيم یکسو ساز داخلي

اجزاء بين كانالها داراي يك خاصيت مشترك هستند و همه در تنظيم توسط مدولاتورهاي مختلف داخل سلولي و يا پيك هاي داخل سلولي نظير كلئوتيدها ، فسفرليپيدها ، يكفازها ، پلي آميدها ، PH و پروتئين G سهيم هستند كانالهاي پتاسيم یکسوكننده داخلي به خوبي و درستي تحريك پذيري غشاء را تنظيم مي كنند . باز شدن كانال پتاسيم غشاء و را نزدیک پتانسيل متعادل پتاسيم به توازن مي رساند . در اين حالت سلول داراي حداقل تحريك پذيري است . جزء ديگر گروه keir كانال پتاسيم حساس ATP است . اين نوع كانال نمونه اي است كه چگونه متابوليسم و تحريك پذيري مي توانند با هم در ارتباط باشند . از نظر متابوليكي ، فیبرهای عضله تحليل رفته كاهش در غلظت ATP سيتوسوليك به علاوه در PH ناشي از افزايش زياد رسانايي پتاسيم در غشاء است كه به علت بازشدن كانالهاي پتاسيم حساس ATP اتفاق مي افتد اينگونه فرض مي شود كه در ارتباط با مصرف ناكافي پتاسيم از طريق na-k-Atpuse باعث كاهش ظرفيت غشاء سلولي براي توليد پتانسيل فعال همراه با كاهش نيرو مي شود.

توزيع و انتشار نامساوي كاتيونهاي يك ظرفيتي در سراسر غشاء پلاسما از طريق  توليد و حفظ مي شود . اين پمپ محرك ATP الكتروزيك است ، در طي هر سيكل و چرخه تنها دو يون پتاسيم براي تبادل سه يون سديم خارج شده ، وارد مي شوند . پمپ سديم پتاسيم شامل دو زير واحد است :

زير واحد كاتاليزور  و زيرواحد گليكوپروتئين ايزوفرمهاي متعددي از پمپ هاي وجود دارد در حال حاضر چهار ايزوفرم  و سه ايزوفرم گليكوپروتئين B شناسايي شده است در بافت هاي عضلاني وجود ايزوفرمهاي  بستگي به نوع فيبرها دارد . در جوشهاي صحرايي ، ايزوفرمهاي غالب ماهيچه اي اكسيداتيو قرمز  هستند در حاليكه در ماهيچه هاي گليكوليتيك سفيد تنها ايزوفرمهاي  وجود دارند در ماهيچه ها با نيروهاي تركيبي هم زيرواحدهاي  بافت مي شوند.

در طي شرايط ساكن فعاليت پمپ سديم پتانسيل تنها مساوي با 5% از حداكثر ظرفيت پمپ در فيبرهاي مجزاي عضله است . با شروع فعاليت انقباض ميزان پمپ سديم پتاسيم افزايش مي يابد تا گراديان يوني حفظ شود . ظرفيت پمپ سديم پتاسيم اصولا از طريق دو مكانيزم مختلف قابل تقويت و افزايش است از طريق تعديل و تنظيم تعداد پمپ هاي فعال سديم و پتاسيم

در غشاء پلاسمايي و يا از طريق تقويت فعاليت پمپ هاي يوني در حقيقت جابجايي پمپ سديم پتاسيم از جدارهاي داخل سلولي به سمت غشاء پلاسمايي اخيرا تشريح شده است (Hundal و همكارانش از سال 1992 ، lavaie وهمكارانش  1996 ، jual و همكارانش در 2000 ) علاوه بر اين فعاليت پمپ سديم از طريق مكانيزمهاي متعددي نظير غلظت سديم داخل سلول ، سطح AMP چرخه اي از طريق ساير پروتئين كيفاز A وجود ATP ، PH ، پتانسيل غشاء و فشار استرس قابل كنترل و تنظيم است . و اين مورد كه آيا افت چگالي وتراكم در ميزان ATP مرتبط با تحريك پذيري پمپ سديم پتاسيم نامشخص و مبهم است به اين علت است كه K,S (غلظت ATP كه پمپ سديم پتاسيم را تحريك مي كند تا 50% ميزان حداكثر پمپ است ) در حدود است و محدوده معمولا حتي در طي تمرينات ورزشي كامل به آن ميزان نمي رسد .

ناقلهاي مرتبط

ناقلهاي مشترك مرتبط  (KNCC) متعلق به خانواده ناقلهاي كلرويد داراي ؟؟؟؟؟؟؟كاتيون هستند (CCC) . قسمت ديگري از اين خانواده ناقل كلرويد پتاسيم است كه بعدا مورد بحث قرار مي گيرد دو ايزو فرم از NKCC با جرم ملكولي در حدود 130KDA,122 شناسايي شده اند . پروتئين شامل منطقه مرکزی هيدروفوبيك با 12 محدوده ميان سلولي مرتبط يك آمينو و يك ناحيه ترمينال كربوكسي در كنار هم قرار گرفته اند . در صورتيكه تاكنون ،ايزوفرم NKCC2 تنها در كليه يافت مي شود ، ايزوفرم NKCCL از طريق گراديان شيميائي تركيبي يونهاي منتقل شده بصورت يك محرك ناقل فعال ثانويه قابل تقسيم بندي است .

با اين وجود ، شواهدي وجودي دارد كه عملكرد آن بستگي به قابليت دسترسي ، ATP دارد گرچه وضعيت فعال سازي ATP با ATP از نوع  متفاوت است با توجه به اين نظريه كه ATP بر فعاليت NKCC از طريق مكانيزم فسفريلدار كردن بروي فسفريل دار كردن پروتئين تأثيرگذار است NKCC يونها را بطور الکتریکی به آرامي از سلول با استوشيومتري غیر معمول  منتقل مي كنند گرچه حداقل در آسكون هاي قلابي شكل شواهدي در مورد استوشيومتري غير معمول  وجود دارد . لوپ ادرار آور نظر bumetanide (از بازدارنده هاي مهم NKCC هستند . علاوه بر اين افزايش در غلظت كلريد داخل سلولي و PH اسيدي درون سلولي مانع NKCC است . از لحاظ عملكردي Nka شامل فرايندها و مراحل مختلف ترشحي وجذب كننده مخاطي است به علاوه شواهدي در مورد نقش مهم Nkcc در تنظيم حجم سلولي وجود دارد.

ناقل  

چهار ژن مختلف شناسايي شده اند كه براي چهار ايزوفرم مختلف از ناقل رمزگذاري شده اند . در ميان تنها ايزوفرم kcc1 بطور موجود در بافت هاي مختلف توزيع و منتشر شده است . شبيه ناقل ناقل  يك محرك ثانويه ناقل يون هاي از طريق گراديان يونهاي جابجا شده است بيشترين ويژگيها و مشخصه هاي ناقل در سلول هاي قرمز خوني به نام انتقال الكتريكي خنثي نيروي جاذبه يونها ، انرژي جنبشي و بازدارنده دارويي متمايز شده اند . افزايش در غلظت كلريد درون سلولي فعاليت ناقلهاي مرتبط را تحريك مي كند . علاوه بر اين انواع زيادي ار اكسيدانت ها مي توانند ناقلهاي  را نظير H2O و دي اكسيد را تحرك كنند . مشابه با موقعيت NKCC ، فعال سازي ناقل كلريد پتاسيم از طريق PH,ATP تنظيم و تعديل مي شود از نظر عملكردي ناقل  شامل تنظيم و كنترل حجم سلولي ، تعادل يوني درون سلولي است . تحقيقات اخير نيز نقش اين ناقل را در كنترل مقاومت شيرياني پيراموني را ارائه مي دهد.

تعادل و توازن پتاسيم درون سلولي :

توزيع و انتشار پتاسيم ميان جداره هاي داخل و خارج سلولي پتانسيل ساكن غشاء و تحريك پذيري سلولي را تعيين و مشخص مي كند . غلظت پتاسيم در مايع خارج سلولي وجود دارد .

ترشح پتاسيم از طريق كليه و با حداقل ميزان ترشح معده و روده اي ترشح پتاسيم از طريق عرق كه تنها در شرايط وزشهاي شديد جسماني نقش مهمي دارد.

تغيير ميزان پتاسيم ميان جداره داخلي و خارجي سلول . براي جزئيات بيشتر درباره تنظيم پتاسيم خارج سلولي خواننده به كسب فيزيولوژي و بررسيهاي اخير (1998 kamel,Halperin ,1999 Giebisch) مراجعه كنند.

تقريبا 8% از ميزان پتاسيم بدن در جداره داخل سلولي وجود دارد ، نقش تنظيم پتاسيم داخل سلولي در اين قسمت مورد تأكيد و اهميت قرار مي گيرد.

غلظت پتاسيم سلولي تابع يك تنظيم كوتاه مدت و طولاني است همانطور شكل 6-1 در حاليكه تاثيرات تمرينات سخت و شديد كه بعدا به آن پرداخته مي شود . اگر فاكتورهاي تنظيم نظير فشار اسمري و هورمونها نيزدر خور توضيحات مختصري هستند . فشار اسمزی سلولها نسبت به تنظيم سريع حجم سلولي واكنش نشان مي دهد. بصورت تنظيم كاهش حجم پس از شوك حداقل فشار اسمزی و تنظيم فشار حجم (RVI) پس از شوك حداكثر فشار اسمزی است  در اين فرايندهاي تنظيمي حجم تعدادي از كانالهاي يوني مختلف و ناقل ها وجود دارند از اينرو واكنشهاي خاص نيز تا حد زيادي بستگي به نوع سلول دارد در طي RND بسياري از سلولها از طريق كانالهاي يوني و يا از طريق ناقلهاي  كلريد پتاسيم آزاد مي كنند . برعكس انبساط و افزايش حجم در طي RV اغلب بستگي به فعاليت ناقل  دارد .

انسولين و كاتاگولامين دو هورمون مهم در تغيير پتاسيم در داخل سلولها هستند . شواهدي وجود دارد مبني بر اينكه انسولين انتقال و حركت پتاسيم را از طريق دو مكانيزم مختلف افزايش مي دهد . انسولين پمپ هاي سديم پتاسيم رااز طريق مخازن و منابع غشايي كه داخل غشاء پلاسمايي تزريق مي شوند فعال مي سازد .

بعلاوه به نظر مي رسد انسولين ارتباط پمپ سديم پتاسيم را براي سديم تقويت مي كند تاثير بعدي مي تواند از طريق فعال سازي پروتئين كيفاز c باشد . كاتالوگامينها از طريق آدرنالين B2 و در نتيجه فعال سازي آدرنالين سيكدز از طريق افزايش ميزان AMP زنجيره اي عمل مي كند .AMP زنجيره اي در برگشت پروتوئين يكفاز A را فعال
 مي سازد كه براي تقويت اتصال و پيوند سديم در
ATP  آز سديم پتاسيم انجام مي شود برعكس پروتئينهاي نظير يكديگر كورتيوزيد و تيروئيد ، تاثيرات طولاني مدتي بر روي تنظيم پتاسيم دارند اين كار را از طريق ATP از  تقويت شده انجام مي شود . با استفاده از ouabian داراي ترتیم كه يك بازدارنده مشهور ATP از  موثر است افزايش در ميزان غلظت پمپ هاي  در بزرگ شدن غده تيروئيد مي تواند از طريق بازگشت ميزان كنترل شده پس ازدرمان راه حل و صحيح ناراحتي و ناهنجاري تيروئيد قابل انجام است Kjeldsen وهمكارانش تغيير در ميزان غلظت پمپ هاي سديم پتاسيم در نتيجه ناهنجاري تيروئيد در ديگر انواع سلولها نظير پلاكت ها و لیکوسیت ها سرانجام فهميده شد عملكرد گلیکورتیزوئید باعث تحريك تنظيم حداكثر  در سلولهاي ماهيچه اي اسكلتي مي شود .

يك مدولاتور و تعديل كننده مهم غلظت پتاسيم سلول كاتيون دو ارزشي منيزيم است . منيزيم براي تنظيم تعداد سيستم هاي مختلف انتقال يون بكار مي روند بنابراين كمبود منيزيم ممكن در طي فعاليت هاي طولاني وشديد اتفاق بيافتد كه باعث كاهش غلظت پتاسيم درون سلولي و باعث كاهش فعاليت پمپ  و افزايش فعاليت كانالهاي پتاسيم غشايي مي شود.

تعادل پتاسيم در طي تمرينات ورزشي

همانطور كه در اين فصل بطور كلي اشاره شد . غلظت پتاسيم سلولي تحت كنترل چندين پروتئين مختلف غشايي است كه فعاليت و وجود آنها از طريق فعاليت هاي كششي و انقباضي به علاوه از طريق هورمونهاي مختلف در رابطه با ورزش تعديل و تنظيم مي شوند.

پاراگرافهاي بعدي در مورد نظريات جامع و وسيعي از تاثيرات ورزش برروي همودوستاز پتاسيم و واكنش تأثيرگذارنده هاي مختلف بحث مي كند.

تأثيرات تمرينات ورزشي شديد :

در طي تمرينات و فعاليت هاي كششي و انقباض ، پتاسيم بطور مداوم در سلول ماهيچه ها آزاد مي شود . تغيير در غلظت پتاسيم درون سلولي بستگي به شدت ، مدت و نوع ورزش اتفاق مي افتد . چندين سيرو گذرگاه در جريان پتاسيم بطور واسطه عمل مي كنند.

مهمترين نقش و وظيفه اين است كه كانال پتاسيم یکسو ساز تاخيري كه مسئول قطبش زدائي مجدد غشاء در طي عملكردپتانسيل است .كانال واسطه جريان پتاسيم است و تحريك پذيري غشاء را باز مي گرداند . بطور جالب توجهي آزاد شدن پتاسيم درهر پتانسيل عمل به نظر مي رسد نسبت به ماهيچه هاي كند انقباض ، سريع انقباض باشد آن باقي مي ماند تا نشان دهد كه آن يك مكانيزم جبران كننده براي جريان زياد سديم در طي پتانسيل عمل است . علاوه بر اين شواهد و مداركي وجود دارد كه افزايش غلظت سديم سلولي در طي تحريكات الكتريكي در فيبرهاي تند انقباض نسبت به فيبرهاي كند انقباض بالاتر است (1996) Ruff تشريح كرد كه تعداد كانال هاي سديم بيشتر است و چگالي جريان سديم در ماهيچه هاي تند انقباض نسبت به كند انقباض بيشتر است بنابراين ، غلظت پتاسيم درون سلولي بيشتر است و پتانسيل ساكن غشاء در ماهيچه هاي تند انقباض نسبت به ماهيچه هاي كند انقباض منفي تر است .

علاوه بر اين ، شواهدي وجود دارد كه در طي ورزش سلولهاي عضله نيز از طريق كانال هاي پتاسيم حساس ATP و كانالهاي پتاسيم داراي كلسيم فعال شده پتاسيم آزاد مي كنند گرچه كاهش در غلظت ATP درون سلولي در ميزاني نزديك به ميزان k1 (بازدارندگي : ميزان نصف كانال براي باز شدن كانال لازم است . اين ميزان معمولي در طي انقباضات فيزيولوژيكي حاصل نمي شود در عوض چندين فاكتور اضافي يافت شده است كه فعاليت كانالهاي پتاسيم حساس به ATP را تنظيم و تعديل مي كند مدولاتورهاي اصلي غلظت منيزيم درون سلولي و يونهاي هيدروژن هستند كه قسمتي دوز واكنش بازداري از طريق غلظت زياد ATP را تغييرمي دهد . در حقيقت تنظيم كانالهاي پتاسيم حساس به ATP در حضورميزان نرمال ATP اتفاق مي افتد اگر PH درون سلولي كاهش يافته باشد (Standen و همكارانش 1992) تاثيرات مشابه در مورد لاكتيك يافت شده است مدولاتور ديگر KATP پيروين نوكلئوميد آدنيوسين است . نوكلوئيد در طي كاهش اكسيژن افزايش مي يابدو كانالهاي پتاسيم حساس به ATP را از طريق گيرنده A1 هم در سلولهاي ماهيچه اي استخوان و هم سلولهاي قبلي فعال مي سازد.

به علاوه فعال سازي كانالهاي پتاسيم داراي كلسيم فعال شده مستثني نيستند خصوصا در طي تمرينات كامل . مشخص شده است كه ميزان باقيمانده كلسيم ستيوپلاسميك در طي تحريك هاي الكتريكي داخل بافت زنده و در شرايط مصنوعي افزايش مي يابد . يك مدولاتور نهايي در عملكرد كانالها كه در هر دو نوع كانالها مشترك است فشار اكسايشي است . تحقيقات ومطالعات در میتوسیت هاي قلبي در ماهيچه هاي نرم آوندي آشكار ساخته است كه انواع گوناگوني از اكسيژن فعال و  واكنش پذير هستد كه قادر هستند فعاليت كانال ها در هر مسير تغيير دهند . عملكرد اين دو كانال پتاسيم ، KATP و Kca در طي ورزش كاملا مشخص نيست . اينگونه تصور مي شود كه پراكندگي گراديان پتاسيم سلولي و كاهش پيوسته و مداوم در تحريك پذيري سلولي با يك مكانيزم بهتر و مطمئني در طي انقباض عضلاني مشاركت دارد كانالهاي پتاسيم حساس به كلسيم ATPبه عنوان يك رابط ميان متابوليسم عضله و تحريك پذيري سلولي و متعاقبا قابليت سلولي براي افزايش نيرو عمل مي كند.

كاهش و كمبود پتاسيم كه در سلولهاي عضلاني با آغاز فعاليت انقباضي رخ مي دهد پس از يك تاخير كوتاه از طريق مصرف پتاسيم در نتيجه فعاليت پمپ  تاثيرمتقابل مي گذارد بطور قابل توجهي افزايش فعاليت پمپ در ماهيچه هاي كند انقباض نسبت به تند انقباض وجود دارد در موشهاي صحرايي ورزش نشان داده است كه همينطور درتنظيم نسخه برداري شده از زير واحدهاي  همانطور كه توسط ميزان Mrna تقويت شده براي زير واحد   و زير واحد  در ماهيچه هاي نوع سفيد آشكار شده است پس از دويدن روي تريميدل تاثيرگذار است . در طي فعاليتهاي كششي و انقباضي ظرفيت پمپ  در ماهيچه هاي منقبض از طريق مكانيزمهاي مختلفي افزايش مي يابد تحت افزايش در غلظت سديم درون سلولي در طي انقباض ظرفيت پمپ را افزايش مي دهد گرچه تغييرات در ميزان سديم درون سلولي تنها فاكتور مسئول افزايش ظرفيت پمپ  نيست از ديگر مكانيزمهاي تنظيم كننده مستقل  شامل هورمونها مواد درون سلولي و اجزاء ساختار سلولهاي يوكاريوت هستند گلوتامينها در فعال سازي پمپ سديم پتاسيم از طريق adernoce ptor  و فعال سازي سيكدز آدرنالين مشهور است . برعكس ، عملكرد بتا بلوكرهاي غير انتخابي از طريق افزايش تمرينات ورزشي كه باعث افزايش بيشتر از حد پتاسيم در خون مي شود تبعيت مي كنند.

كه به علت افزايش زمان تاخير پمپ  است تاثيرات مشابهي حداقل در مورد خستگي و فرسودگي عضله همراه با عملكرد بلوكر بتا غير انتخابي گزارش شده است . تاثيرات تحريك پذير گاتولوين ها در  به نظر مي رسد كه بستگي به شرايط فعاليت عضله دارد كاتولانيها كه براي فعاليت عضله بكار گرفته مي شوند تاثي جزئي و يا حتي هيچگونه تاثيري در فعاليت پمپ سديم پتاسيم ندارد از اينرو فعال سازي آتريكا ماهيچه ها و كاتوانها به نظر مي رسد پمپ   را از طريق يك مكانيزم مشترك فعال مي سازد چگونگي فعاليت پمپ  كه يك مكانيزم غير مستقيم است نامشخص است يك احتمال مي تواند فعال سازي از طريق تنظيم كننده اصلي ديگر در فعاليت پمپ پپتید مرتبط با ژن كالسی تونین باشد .

اين ماده در مفاصل رابطهاي عصبي عضلاني ترشح مي شود به علاوه استيل كوچك به گيرنده اي پي ليناپي CGRP

سرانجام وظيفه سيتوسلكتن در فعاليت پمپ سديم پتاسيم ارائه شده است .  با عملكرد سيتوسلكتن ytc skeletem از طريق ملكولهاي ارتباط دهنده با سيتوسلكتن نظير ankyrin و spectrin مرتبط است علاوه بر اين در ازمايشات مصنوعي ، افزايش در فعاليت پمپ  مشخص شده است كه در موارد كاربرد اتفاق مي افتد . اخيرا در سلولهاي عضله اي نرم آئورت سانكو و همكارانش در سال 2001 اظهار داشتند كه تاثيرات تحريك پذير انبساط و كنش زنجيره اي و چرخه اي در فعاليت  نيازمند يك اسيد آكتين كامل است .

بطور كلي تفاوت روشي براي افزودن ظرفيت پمپ  از طريق تزريق زير واحدهاي پمپ  به داخل غشاء پلاسمايي است نظير توزيع مجرد ايزومرهاي  پمپ  اخيرا تحريك پذيري انسولين را نشان داده است . اخيرا چندين گروه توانستند بيان كنند كه چنين مكانيزمي داراي اهميت كاربردي همينطور در طي ورزش هم درماهيچه هايانسان و هم درموش صحرايي است . حداقل در موشها اين افزايش در زير واحدهاي پمپ  براي هر نوع فيبرها و پس از پروتكلهاي تمرينات مختلف قابل اثبات است . علاوه بر اين توزيع و انتشار مجدد پمپ  در پايان تمرينات برگشت پذير است .

انتشار و توزيع مجدد پتاسيم :

ميزان ناچيزي از غلظت پتاسيم درون سلولي معمولا در ميان تغيير وتحولات شديد و ثابتي در طي افزايش تنظيم مي شود. بستگي به نوع و شدت تمرين افزايش مشهود در غلظت پتاسيم پلاسما اتفاق مي افتد در طي ورزشهاي قوتی و قدرتي طولاني مدت در حدود  پتاسيم وجود دارد . برعكس در طي تمرينات ورزش قدرت بوكس غلظت پتاسيم در زير  در فواصل سابقه قرار دارد . چنين تغييرات و نوساناتي در غلظت پتاسيم خارج سلولي براي عملكرد قلب خصوصا در ناراحتيهاي قلبي مضر و خطرناك است . افزايش غلظت پتاسيم در پلاسما بستگي به آزاد شدن پتاسيم از عضلات در حال ورزش است . گرچه مكانيزمهاي ديگري نظير كاهش در حجم پلاسما و ترشح احتمالي پتاسيم از سلولهاي آسيب ديده را مي توان ذكر است . اين شرايط سوالي را ايجاد ميكند كه آيا انتشار مجدد پتاسيم به داخل بافت هاي منقبض نشده مي تواند در غلظت زياد پتاسيم خارج سلولي را دقيق  كند . دلايلي وجود دارد كه انتشار مجدد پتاسيم خارج سلولي ، سلولهاي عضلاني ساكن و در حال استراحت اتفاق ميافتد كه آن از طريق مكانيزمهاي مشابه در ماهيچه هاي فعال تعديل مي شود. نقش گلبولهاي قرمز خون به عنوان يك سينك وظرف براي ميزان اضافي پتاسيم خارج سلولي هنوز جاي بحث دارد . شرايط در طي توليد اسيد لاكتيك در ورزش و كاهش ميزان گلبولهاي قرمز خون ،افزايش در ميزان catecholamiru مصرف يون از طريق فعاليتهاي تركيبي  وتبادلگرهاي  به علاوه ناقلهاي  با هم در ارتباط هستند.

چنين افزايشي در فعاليتهاي ناقل اخيرا توسط Lindinge و همكارانش (1999) اثبات شده است گرچه محققان و پژوهشگران ديگري در اين بررسي متفق نبودند . بنابراين ، نقش گلبولهاي قرمز در تغيير و تبديل واسط گري در غلظت پتاسيم خارج سلولي نياز به تفكر و انديشه دارد .

تأثيرات آموزش ورزش در تنظيم پتاسيم سلولي:

تمرينات ورزشي منظم داراي تاثيرات مختلفي برروي تنظيم پتاسيم در سلولهاي ماهيچه اي و عضلاني ساختار اسكلت مي باشد . تنها تاثيرات جزئي آموزش در غلظت ثابت پتاسيم مورد بحث وبررسي قرار مي گيرند . گرچه دلايل وجود دارد كه ورزش و تمرين كمبود پتاسيم را از ماهيچه ها در طي ارزش جبران مي كند كه اين نظريه با اندازه گيري غلظت پتاسيم پلاسما ابراز شده است . افزايش پتاسيم خارج سلولي از افراد آموزش يافته نسبت به افرادي كه آموزش نديده اند كمتر است . گرچه به نظر مي رسد كه در همان ميزان ظرفيت كار هيچگونه تفاوت و اختلافي در اتلاف پتاسيم در ميان موارد آموزش ديده و آموزش نيافته وجود ندارد.

تعداد كثيري از تحقيقات و بررسيها تنظيم پمپ  پس از تمرينات ورزشي هم درانسان و هم در حيوان را اثبات كرده است . برعكس كاهش فعاليت هاي عضلاني مرتبط با كاهش تنظيم  مي باشد . افزايش غلظت پمپ  از طريق رژيهاي آموزشي مختلف ، آموزشهاي تورتي ، مقاومتي و سرعتي القاء مي شود .

Medbo وهمكارانش (2001) دريافتند كه وابستگي جزئي تغييرات در غلظت  در توالي و تناوب آموزش وجود دارد توالي و تكرار مضاعف تمرينات باعث افزايش و تنظيم غلظت پمپ سديم مي شود و افزايش در تكرار تمرينات داراي هيچگونه تاثيرات اضافي نيست.

تنظيم انرژي جنبشي  حتي در تمرينات آموزش كوتاه مدت به عنوان مثال سيكل 2 ساعت در هر روز در 65%7o2 حداكثر در مدت شش روز باعث افزايش قابل توجه  مي شود .

افزايش قابل توجه تمرينات ورزش در پمپ به سمت حداقل تعديل و تنظيم پمپ يوني معكوس مي گردد در صورتيكه تمرينات و آموزشها در فضای كمبود اكسيژن انجام شده باشد.

اين نتيجه اخيرا در كوهنوردي پس از يك كوه پيمايي از كوه بلند پس از 21 روز اثبات شده است .

پس از اين گونه فعاليت ها ،  در حدود 17% كاهش تنظيم داشته است در صورتيكه هيچگونه تغييرات ديگري در ميزان آنزيم مستوكندريال وويژگيهاي شيميائي گزارش شده است آن نظريه اي است مبني بر اين كه اين مكانيزم به سلول كمك مي كند تا انرژي ذخيره شده داشته است.

تنها چندين گزارش درباره تاثيرات ورزش درانتقال پتاسيم در ديگر سلولها وجود دارد اخيرا  چين و همكارانش (2001) شود و در مداركي را ارائه دادند كه تمرينات جسماني و ورزشي كانلهاي پتاسيم در سلولهاي ماهيچه اي نرم آوندي را مدوله و تنظيم مي كند. در كاريتوليت هاي بطني قرمز ،‌تمرينات استقامتي جريان پتاسيم قطبش زدايي شده را و جريان و پتاسيم در اثر كاهش اكسيژن را از طريق كانالهاي پتاسيم حساس به ATP تغيير مي دهد.

گرچه به نظر مي رسد نتايج به دست آمده درباره مكانيزمهاي اصلي از طريق ورزش در جريان پتاسيم در اين نوع سلولها نيز تأثير گذار است .

تنظيم  PH ميان سلولي:

تنظيم PH ميان سلولي يك نشانه اي از تعادل و هوموستاز سلولي است اكثر واكنشهاي بيوشيميائي وعملكردهاي سلول متكي بر آنزيمها و مكانيزمهايي هستند كه از طريق وابستگي PH متمايز مي شوند . از اينرو حفظ غلظت هيدروژن درون سلولي براي متابوليسم سلولي ضروري است و براي جلوگيري از پرکاری سلولي نيز لازم است . PH درون سلولي نرمال ميان 7.2,6.9 است بستگي به نوع سلول و ميزان اسيد از منابع مختلف است كه شامل فرايندهاي متابوليكي و جريان يون هيدروژن مثبت كه توسط گراديان الكتروشيميايي راه اندازي مي شود . ميزان اسيد با افزايش ميزان متابوليك نظير ورزش ، زياد مي شود و ممكن است در طي ورزشهاي هوازی طولاني مدت و شديد به ميزان حداكثر خود برسد .

سيستم هاي تنظيم كننده PH:

PH درون سلولي توسط دو مكانيزم مستقل از هم بالانس و متعادل مي شوند . يكي از طريق ظرفيت بار اصلي است كه شامل دو مولفه است يك نيروي CO2 وابسته و نيروي CO2 غيرمستقل . روش ديگر از ناقلهای يوني معادل اسيد استفاده مي كند كه مي تواند به صورت سيستم هاي خارج شدن اسيد (= آلكائين ) و يا وارد كردن اسيد از هم متمايزمي شوند . اصولا اين شرايط بستگي به گراديان الكتروشيميايي دارد . گرچه تحت شرايط فيزيولوژيكي گروهي از باركننده هاي آلكائين شامل مبادله گرهاي  ATP هيدروژن و مسيرهاي رساناي پروتون هستند در صورتيكه مبادله گر آنيون   در ميان باركننده هاي اسيدها موجود مي باشند . شرايط در ديگر ناقلها نظير ناقلهاي مشترك  و ناقل  / اسيد لاكتيك (MCT) بسته به نوع سلول وميزان متابوليسم متفاوت مي باشد اكثر اطلاعات موجود درناحيه تنظيم PH در طي ورزش متمركز بر MCT,NHE دارد . بعد دو قسمت با اين دو سيستم انتقال يوني و در اكثر موارد مواجه مي شوند.

ناقلهاي بيوكربنات پستانداران توسط حداقل در خانواده ژني مختلف رمزگذاري مي شوند  گروه بعدي شامل تقريبا 10 جزء است كه  را براي چندين آنيون مختلف نظير سولفات ، بي كربنات ، هيدروكسيل و آيورين مبادله مي كنند . گروه ژني  شامل تبادل گروهاي  مستقل از  و ناقلهاي و تبادلگرهاي آنيون وابسته به  مي باشند .

AES تبادل الكتريكي خنثي آنيون كلريد را براي آنيون بي كربونات تقويت مي كنند . چهار ايزومر شناسايي شده اند كه  در غشاء سلولهاي قرمز در بالاترين سطح است و در قلب ،روده بزرگ و ديگر بافت ها در حداقل است .  در غشاء نزديك سلولهاي مخاطي قرار دارد و  تاميزان زيادي در بافت هاي تحريك پذير يافت مي شوند.

و همينطور در كبد و قسمت هاي معده و روده اي نيز وجود دارد . بازدارنده مهم گروههاي تبادلگر آنيون ، مشتق استيلين C-4diisathiocy oru 2-2-stilbene disulfonate)D1D5

حداقل تحقيقات و بررسي ها نسبت به AES تبادلگر مستقل از Na+است كه در ناسورهاي كليوي موجود است آن به عنوان يك واسط در انتقال الكتريكي خنثي  به داخل سلول در تبادل  عمل مي كند.

در نهايت ، ذكر زيرگروه NBC داراي اهميت است كه شامل حداقل سه ايزوفرم است كه تا حد زيادي وجود دارند  زيرگروه  شرايط عملكرد آن در ميان انواع مختلف سلولها متفاوت است . در سلولهاي يكسوي سه معادل براي هر Na+وجود دارد در نتيجه براي اسيدي كردن درون سلولي بر عكس در ؟؟؟ و يا سلولهاي كبد NBC ترشح اسيد آلكائين داخل سلولها را افزايش مي دهد . Stoichiometry دو مبنا در هر Na+  وحتي انتقال الكتريكي خنثي وجود دارد . در حاليكه معمولا تحت شرايط ساكن و ثابت در NBC قلب در ميزان ثابت PH مي تواند مي تواند فعال باشد . NBC ها در محل تجمع آلكائين جلوگيري مي شدند در صورتيكه فعاليت از طريق كاهش PH تقويت مي شود . NBC ها تحت شرايط هورموني از طريق گذرگاههاي سيگنال دهنده شامل AMP چرخه اي پروتئين يكفاز,c  Calmodulin تنظيم و تعديل مي شوند . تغييرات حاد و شديد در شرايط مبناي اسيد براي تنظيم فعاليت هاي NBC لازم هستند.

بعضي از انواع سلولها نظير تیوسيت ها گذرگاههاي رساناي پروتون را دارا مي باشند كه از طريق كاهش ميزان PH سيتوسوليك و قطبش زدايي سلولي فعال مي شود از  تحت شرايط ترشح بيش از حد اسيد در سلول داراي اهميت است . محرك توسط ATP پمپ قادر است پروتونها را از سيتوسول برخلاف گراديان پروتون خارج سازد در نتيجه حفظ عملكردهاي سلولهاي شبيه توليد بيش از حد اكسيدها در شرايط نامناسب است .

تبادلگرها پرتون سديم (NHG)

لزوما گروه NBE تبادلگرهاي يوني شامل شش ايزوفرم است در صورتيكه  در همه جاي انواع سلولهاي پستانداران يافت مي شوند . ديگر ايزوفرمها داراي محدوديت توزيع و انتشار دارند .  از طريق  از كبد و قسمت هاي معده و روده اي يافت مي شوند در حاليكه  در سلولهاي نوروني يافت مي شوند .  تنها در حدود 20% توالي شناسايي با ديگر ايزوفرمها دارند كه داراي محدوديت مكاني درون سلولي مي باشند . آن در ميان ميتوكندري خصوصا در سلولهاي قلب و ماهيچه اسكلتي شناسايي شده اند . بطور قابل ملاحظه اي تحقيقات و بررسيها در مورد توزيع و انتشار  در انواع سلولهاي ماهيچه اي در فيبرهاي گليكوليتيك در حداكثر ميزان است در صورتيكه در فيبرهاي اكسايشي در حداقل است.

اين بخش متمركز تنظيم وساختار تبادلگرهاي است و بيشتر تحقيقات در مورد ايزوفرمها است كه اين ايزوفرمها در خصوص ورزش با هم مرتبط هستند  سلولهاي پستانداران داراي يك وزن ملكولي در حدود 91KDa و شامل 815 آمينو اسيد است اين توالي شامل پايانه هاي N از 12 عضو متصل و مرتبط هم  كه مسئول تبادل پويي وتنظيم كننده سيتوپلاسميك هيودوفليك با ترمينال ، است كه فعاليت تبادل يوني را مدرله و تقويت مي كند.

تبادلگر هيدروژن سديم تبادل الكتريكي خنثي هيدروژن درون سلولي و سديم خارج سلولي را در حداقل گراديان سديم تقويت و افزايش مي دهد .  از طريق ترشح اسيد در داخل سلول فعال مي شود . ضريب HILL براي هيدروژن در فعاليت  در حدود 2 است كه فعاليت allosteric را از طريق يونهاي هيدروژن نشان مي دهد . علاوه بر اين تعداد پروتئينهاي واكنشي  شناسايي شده اند كه فعاليت  را از طريق تغيير در محدود تنظيمي سيتوپلاسميك ترمينال c تنظيم مي كند . اين شامل فسفريد كردن و اتصال پروتئينهاي تنظيمي نظير كالموديلين است كه نيروي جاذبه هيدروژن را از طريق تغييرات تركيبي تغيير مي دهد . علاوه بر اين فعاليت  تحت كنترل هورموني قرار مي گيرد . چندين هورمون نظير فاكتور رشد catecholamines  فعاليت  را از طريق گروههاي مختلفي از گيرنده هاي سطح سلول نظير گيرنده تيروزين يكفاز گيرنده هاي پروتئينهاي ؟؟؟؟؟ G و اينتگرين ، قابل تنظيم است مسيرهاي سيگنال دهي درون سلولي نظير Ras-Raf-MAPK فسفات دي سيتوسيتول 3 يكفاز ،‌پروتئين يكفاز C و فسفوليپاز C-IP3 كلسيم كالمودولين به علاوه phoA-Rock هستند كه تاثيرات آنها در حوزه تنظيمي از طريق پروتئينهاي واكنشي  اعمال مي شود.

در كنار نقش آن در تنظيم PH سلولي ،  درگير تنظيم حجم سلول ، تكثير سلولي و مرگ سلول و عملكردهاي وابسته به سيتوسلکتال نظير انتقال و اتصال سلولي است . در وقايع حساس فيزيولوژيكي  نقش مهمي را در افزايش تخريب ميوكارديال در طي بيماريهاي كم خوني و تزريق مجدد ايفا مي كند . علاوه بر اين در بيماران دچار فشار خون ،‌فعاليت  را تقويت مي كند.

ناقلهاي مشترك لاكتيك /  

براي سلولها تورم و حياتي است كه اسيد لاكتيك به سرعت در سراسر غشاء جريان مي يابد در سلولهاي توليد كننده اسيد لاكتيك انباشتگي آن و كاهش PH به آرامي و يا حتي مانع گذرگاههاي بيوشيميايي مي شود . برعكس سلولهاي مصرف كننده اسيد لاكتيك مانند سلولهاي قلب و مغز به عنوان سوخت اصلي تنفسي تحت شرايط معين مصرف مي شود گرچه در PH فيزيولوژيكي ، تقريبا اسيد لاكتيك مجزا مي شود و در سراسر غشاء پلاسمايي منتشر مي شود . اتقال اسيد لاكتيك از طريق سيستم حامل ،‌ناقل مونوكربوكسيل در ارتباط با پروتئين انجام مي شود كه انتشار اسيد لاكتيك و پروتون را تسهيل مي سازد . MCT براي اسيد لاكتيك L(+)  سر انتخاب است و نسبت به درجه حرارت و PH حساس است .

ايزوفرمهاي متعددي از  شناسايي شده اند كه منحصر به اسيد لاكتيك نيست . در عوض ، MCT ها مسئول انتقال ديگر مونوكربوكسيهاي مهم نظير پيرويك و استو استات ،بوتیرات هيدروكسي و استات مي باشد . در صورتيكه  ؟؟؟؟؟؟؟نوع 1 در ارتباط هستند چنين ارتباطي به نظر نمي رسد براي وجود MCT4 باشد . براي جزئيات بيشتر در مورد MCT ها به فصل 8 مراجعه كنيد در اينجا تنها جزئيات كمي درباره ساختار كلي MCT ها و نقش آنها در تنظيم PH ارائه شده است .

پلات هاي آب آسيبي 12 طرح مارپيچي غشايي براي  با پايانه C,N داخل سلولي و لوپ درون سلولي ميان بخشهاي ميان غشايي 7,6 ناقل  اسيد لاكتيك كه از نظر الكتريكي خنثي است در نسبت 1:1 انجام مي شود . اندازه گيريهاي انرژي جنبشي در نيروي اوليه پروتون را براي ناقل نشان مي دهد كه از طريق آنيون لاكتيك انجام مي شود پس از جابجايي هر دو یونها در يك ترتیب متوالي مجدد آزاد مي شوند . سيكل انتقال پس از بازگشت حامل آزاد كامل مي شود كه مرحله محدود كننده در اين توالي است.

ميزان   در مورد لاكتيك داراي نوسانات قابل توجهي ميان 1/0 mm , 0/5 بستگي به ايزوفرم نوع سلول و روشهاي تجزيه و تحليل دارد . محدوده ميزان  براي لاكتيك در حدود 5 تا 10Mm و 10 ,20 براي  است . اين شرايط مشخص مي كند كه اين ناقل ها نقش مهمي براي تنظيم PH تنها در وجود گراديان بزرگ لاكتيك در ورزشهاي شديد دارند . MCT ها از طريق كاهش PH فعال مي شوند در صورتيكه لاكتيك در همان شرايط موجود باشد و يا از طريق افزايش PH در طرف مخالف كه ميزان بازگشت حامل آزاد را افزايش مي دهد چندين بازدارند MCT ها وجود دارند كه شامل مونوكربوكسيلهاي آروماتيك  DiDsفلورترین مي باشد گرچه هيچيك از اين مواد براي MCT ها به اثبات نرسيده اند.

تنظيم PH ساكن:

همانطور كه اشاره شد PH سلولي ناشي از تعادل و توازن ميان مكانيزم افزايش و كاهش هيدروژن است .

در طي شرايط ساكن يك PH ثابت وجود دارد كه نشان دهنده توازن ميان دو مكانيزم است . اين مكانيزم نيازمند فعاليت ناقلهاي غشائي با ميزان متعادل اسيد دارد كه با استفاده از بازدارنده هاي خاصي قابل تشخيص هستند اگر ممانعت از يك ناقل به عنوان مثال  از طريق عملكرد آميلوريد از طريق كاهش PH صورت گرفته باشد . اين حالت نشان دهنده ارتباط و مشاركت آن در طي شرايط سكون بوده است . اهميت  براي حفظ PH ساكن ميان انواع سلولها و با شرايط زيست محيطي و با جابجايي و انتقال ناراحتيهاي فيزيولوژيك متفاوت و مختلف است .

در صورتيكه ضد حامل  تحت شرايط ساكن در چندين سلول نظير لنفوسیتها ، اتصال سلولهاي كبدي و شاهرگ ها غير فعال است . و آن در سلولهاي ماهيچه اي اسكلتي و جداره اي مي تواند فعال باشد در سلولهاي ماهيچه اي نرم بطني ، بازدارندگي از  در PH ساكن در حداقل است در صورتيكه سلولها در باز بي كربونات آزاد كشت شوند . اضافه كردن بي كربونات به باز باعث افزايش جزئي در ثابت شدن PH درون سلولي مي شود . به علاوه ، ممانعت از  تاثيرات طولاني مدتي در تغيير PH ثابت ندارد سرانجام ، فعاليت  تحت شرايط حساس فيزيولوژيكي نظير فشار خون افزايش مي يابد . با استفاده از آميلو رايه Heagerty lzzard اظهار داشتند كه در حيوانات داراي افزايش تنشي  در حفظ ميزان PH درون سلولي شاهرگها نسبت به موجودات داراي كنترل مهم تر است در صورتيكه تبادلگر آنيون DiDsبدون تاثير در هر دو حالت اين كار را انجام مي دهد .

-        تنظيم PH در طي فعاليت هاي جسماني شديد

در طي فعاليت جسماني شديد ، تغييرات در تعداد فاكتورهاي فيزيوشيميائي دي اكسيد كربن (O2) فشار جزئي‌، تفاوت يونهاي قوي و كل غلظت اسيدهاي ضعيف ميزان بار اسيدي درون سلولي را تشكيل مي دهند.

کاهش تفاوت یون قوی در نتیجه کاهش پتاسیم و افزایش لاکتیک درون سلولی یک فاکتور غالب است که آن در حدود 60% در کاهش PH موثر است. تجزیه فسفر کراتین به فسفات غیر آلی و کراتین غلظت اسیدهای ضعیف و اسید مبنا را افزایش می دهد که در حدود 20% باعث افزایش هیدروژن می شود در صورتیکه در  تنها حداقل نقش را دارد.

میزان بار اسید در اثر ورزش دارای تاثیر است که تغییرات PH درون سلولی بستگی به ظرفیت مولکولهای واسطه گر هیدروژن درون سلولی و ظرفیت گذر گاههای خروجی هیدروژن می باشد.

ظرفیت بافر اصلی و یا ظرفیت با بافر درمحیط آزمایشگاه نامیده می شود که از طریق تعیین معیار اسید دریافت ها و یا سلولهای یکجور و یک نوع مشخص می شود. دوم بخشی از ظرفیت با فر عملکردی و یا ظرفیت بافر دریافت زنده است که شامل ظرفیت بافر اصلی، سیستم بافر  و عملکرد اجرایی مکانیز های انتقالی یونی مختلف می شود.

در طی ورزش ، تغییرات کوتاه مدت در ظرفیت بافر طبیعی اتفاق می افتد، از این رو میزان زیاد اسید نسبت به فعالیت زیاد ناقلهای خارج کننده هیدروژن واکنش نشان می دهد، نقش از طریق اندازه گیری از نظر الکتریکی در ماهیچه های موش وخرگوش که تحریک شده اند، مشخص می شود. بازگشتPH درون سلولی پس از ورزش بعد از استفاده از آمیلوراید (amiloride) دچار تاخیر می شود. بطور قابل توجهی وجود ایزوفرم در فیبر های گلیکولتیک در بیشترین حد است که بیشترین ظرفیت برای تولید اسید لاکتیک است. علاوه بر این دریافتیم که پس از کشمکش و رقابت شدید در ورزشهای مقاومتی افزایش در NHE در لنفوسیت های انسان وجود دارد.

وجود  و  پس از یک ورزش قدرتی و بیش از شش روز (6% حداکثر = 75 6-5) بعد از ورزش، افزایش می یابد. اینکه آیا ظرفیت انتقال پروتون لاکتیک پس از ورزش تا حد زیادی تعدیل می شود هنوز جای بحث دارد.

 

Dabauchaud و همکارانش  (1992) را اظهار داشته در مورد کمبود انرژی جنبشی اشباع شده MCT آنها انتشار و توزیع انفعال واکنش پذیر لاکتیک را در نتیجه تخریب غشاء تحت تاثیر تمرینات ورزشی بیان کردند انقباضات غیر عادی ظرفیت انتقال  /لاکتیک را فیبرهای اطراف ماهیچه کاهش می دهد.

نقش MCT ها در تنظیم PH سلولهای ماهیچه بستگی به شدت ورزش دارد. در طی ورزشهای شدید تقریباً دو سوم از خروج هیدروژن توسط MCT انجام می شود. برعکس و در طی ورزشهای متوسط از نظر شدت خروج هیدروژن مستقل از لاکتیک بیش از اندازه  است. این اطلاعات با میزان زیاد  در مورد لاکتیک MCT در سلولهای عضلانی تناسب است و نقش مهم آنها را در تنظیم PH تنها با وجود گرادیان بالای لاکتیک نشان می دهد.

انطباق و سازگاری آموزش در تنظیم PH:

مطالعات اخیر در مورد آموزش ورزش بر روی ظرفیت با فر طبیعی در سلولهای ماهیچه ای اسکلتی نتایج متضاد و متناقضی را نشان داده است. Bell و wenger  ظرفیت زیاد بافر طبیعی در قسمت ورزش دیده پس از هفت هفته آموزش را گزارش داده اند در صورتیکه دیگران هیچگونه تغییری در ظرفیت بافر عضله پس از هشت هفته آموزش سرعتی مشاهده نکردند. هر دو تحقیقات حاکی از این مطلب است که افزایش در عملکرد و تمرینات پس از آموزش همراه و توام  با افزایش میزان اسید لاکتیک است. اندازه گیری ظرفیت بافر نتایج یکسان و مشابهی را مشخص کرده است مقایسه کنترلهای ثانویه و موارد فعال در بازیهای وابسته به توپ ظرفیت بافر بیشتری را برای موارد آموزش دیده نشان داده است.

هشت هفته ورزش سرعتی باعث افزایش بافر اصلی درصد 35% می شود. مقدار قبل از ورزش و آموزش با مقادیر گرفته شده از ورزشکاران آموزش دیده ورزشهای استقامتی تفاوتی نداشت که مشخص کننده این است که ورزشهای استقامتی باعث تطابق در ظرفیت بافر اصلی نمی شود.

این اطلاعات مشخص می سازد که در ورزش و تعلیم ظرفیت بافر اصلی را از طریق تاثیر گذاری در ظرفیت خروج هیدروژن مدوله و تنظیم می کند. وجود MTC با آموزش و تعلیم ورزش نسبت مستقیم دارد. در صورتیکه مقادیر  برای MTC ها، برای اسید لاکتیک بی اثر است. ورزشهای شدید به علاوه استقامتی و تحریک پذیری الکتریکی در بسامد پایین قلب باعث القاء  تنظیم MTC می شود. این حالت اسید را به عنوان تنها محرک در مورد ظرفیت زیاد MTC دو؟؟؟ می کند و با نتایجی که نشان دهنده این مطلب است که ظرفیت انتقال هیدروژن و  اسید لاکتیک در فیبرهای اکسایشی نسبت به فیبرهای گیلولیتیک بیشتر است. و اینکه آیا افزایش در میزان MCT  در اثر ورزش به ظرفیت انتقال  / اسید لاکتیک افزوده می شود و هنوز جای بحث دارد. گرچه بعضی از تحقیقات و مطالعات تفاوت حداکثر تعدیل و تنظیم ایزوفرمهای  ماهیچه ای را با ورزش تشریح می کنند که مکانیزمهای تنظیمی اصلی هنوز نامشخص هستند. برعکس عصب برداری رکود و عدم فعالیت در نتیجه حداقل تعدیل ظرفیت انتقال MTC است.

به عبارت دیگر، گنجایش تبادل NHC در ماهیچه های اسکلتی موش صحرایی پس از شش هفته آموزش شدید ؟؟؟؟ افزایش یافت. نتایج مشابهی در تحقیقات قبلی با استفاده از فنولیست های تجزیه شده انسان بدست آمده است. پس از پنج روز تمرینات ایروبیک شدید میزان تبادل NHE بازدارنده آمیلورید (amiloride) در مقایسه با قبل از تمرین تا حد قابل ملاحظه ای افزایش داشته است.

در هر دو تحقیقات افزایش ظرفیت nhe در اثر افزایش تعداد آنتی پورترهای و یا افزایش ظرفیت وجود ناقلهای مشترک هنوز مبهم ورزش نامعلوم باقی مانده است.

گرچه در مطالعات اخیر، Juel اظهار داشته است سه هفته تمرین ترید یمیل باعث اتقاء زیاد  در عظلات موش صحرایی می شود. علاوه بر این حداکثر تنظیم و تعدیل در هر نوع فیبرهای اکسایشی  و فیبرهای گیلولیتیک مشابه یکسان بوده است.

منیزیم:

منیزیم  یک عنصر بیولوژیکی اصلی و حیاتی ورزش موجود است که میزان فراوان در سلولها یافت می شوند. منیزیم نقش مهمی را در تنظیم عملکرد سلولی ایفاء می کند. علی رغم عملکردهای فراوان و وسیعی آن و توزیع و انتشار در بدن، مطالعه  در مقایسه با پیغام بر ثانویه، کامیون دو ارزشی، کلسیم نادیده گرفته شده است. علل موجود در گذشته این بوده که روشهای بیولوژیکی یکی صحیح برای اندازه گیری غلظت منیزیم آزاد داخل سلولی موجود نبوده است و در اکثر موارد کلسیم در روشها و تکنیک ها دخالت داشته است. گرچه در طی 60 تا 15 سال گذشته، ماندگاری استراتژیها ورزش روشهای تحقیقاتی بیولوژی در رابطه با منیزیم منجر به تحقیق و بررسی  در مورد هموستاز منیزیم  در انواع سلولهای مختلف بوده است ورزش این امکان را به دانشمندان و محققان داده است که انتقال منیزیم  را در سراسر غشاء سلولی و هموستاز داخل سلولی آنرا خصوص در رابطه با نقش منیزیم در عبور سیکنالهای سلولی را متمایز و  مشخص می ازند.

نقشهای بیولوژیکی  

 به صورت کاتیون دو ارزشی  به وفور موجود است و در فرآیندهای بیوشیمیائی و فیزیولوژیکی در طی هومولتازی سلولی از طریق اتصال به مواد ارگانیک نظیر پروتئین ها،

اسید نوکلئید ها و نوکلئوتیدها شرکت می کنند.

.به طور کلی  یک تنظیم کننده /مدولاتور  مهمی در سه فرایند اصلی است:

1)     فعال سازی آنزیم ها 

2)     عملکرد غشاء 

3)     سیگنال دهی کلسیم

 یک فاکتور مهم برای صدها آنزیم است. که در سنتز و رونوشت RNA و DNA به علاوه در ترشح آنزیمها و هورمونها مشارکت دارند. به صورت ترکیب ATP-Mg ،  نقش مهمی در گذرگاههای متابولیکی و واکنشهای تولید کننده مصرف کننده ATP نظیر فسفریل دار کردن اکسایشی و انقباض عضلانی ایفا می کنند.

علاوه بر این،  در عملکرد  غشاء سلول ناشی از تثبیت ساختار غشایی و پتانسیل الکتریکی تاثیر گذار است.  حرکات میان غشایی یونها را از طریق تغییر فعالیت چندین ناقل یونی مروله می کند. (نظیر آز )، ناقل و  ناقل  و تبادلگرهای  و ) و کانالهای یونی برای مثال،  و  

سرانجام،  برای تنظیم کورکاههای سیگنال دهنده سلولی در نظر گرفته می شود.  می تواند به عنوان یک پیغامبر ثانویه که به نظر بعید می رسد عمل کند. گرچه شواهد و مدارک زیادی وجود دارد که  به عهنوان یک مخالف طبیعی کلسیم عمل کند. گرچه شواهد و مدارک زیادی وجود دارد که  به عنوان یک مخالف طبیعی کلسیم عمل می کند و سیگنالهای کلسیم سلولی را میزان می کند.

- هوموسالز  

 چهارمین کاتیون فراوان در بدن انسان و دومین کاتیون فراوان درون سلولی پس از  است. بیشتر آن در شبکه سلولی و خارج سلولی استخوانها قرار گرفته است. (تقریباً 52%) و باقیمانده در سلولهای عشله ای (28%) بافت های نرم (19%)  سرم (3/0 %) و گلبولهای قرمز خون (5%) در حدود 30% از  در استخوان مخزن تبادلگری از  را تشکیل می دهد. انتقال و حرکت  از این مخزن و حوضچه در کودکان در مقایسه با بزرگسالان سرعت بیشتری دارد.

غلظت کل  در پلاسما در حدود  تا 75/0 است. در حال حاضر اعتقاد بر این است که سرم  در عبور میان مخازن استخوانی و بافت های در حال متابولیسم قرار دارد. در سرم در حدود 40% از  پروتئینها در حدود 50% یونیزه شده اند و 60% باقیمانده در تجمع با یونهای شامل فسفات و سیترات هستند.

غلظت کلی  درون سلولی در محدوده میان 2  ، 20 برآورده شده اند. مجدداً توازن و تعادل میان   محدود شده و یونیزه شده برقرار می گردد. گرچه در حدود 90% تا 95% منیزیم سلولی در گروهها و ترکیبات پایدار حداکثر و یا حداقل شکل می گیرند که درصد بالائی در ارگانهای سلولی خصوصاً در بافت های عصبی و همبند سیتوکندری واسید پلاسمیک تقسیم می شوند.  می تواند از این مواد و منابع درون سلولی با انرژی جنبشی مختلف عبور و حرکت داشته باشد.

تنها Mg+2 يونيزه شده باي فرايندهاي بيوشيميائي و فيزيولوژيكي در دسترس است . تنها در حدود 5% تا 10% Mg+2 سلولي در شكل يونيزه شده وجود دارد ، تغييرات در غلظت بافرهاي Mg+2تاثيرات مهم را بر روي غلظت Mg+2  يونيزه شده آزاد خواهد داشت . از اين رو اطلاعات و دانش ما در مورد غلظت Mg+2 آزاد و تنظيم ظرفيت بافر Mg+2  سلولي براي دريافتن نقش فيزيولوژيكي لازم و ضروري است و اين كاتيون دو ارزشي مهم در فرايندهاي بيوشيميايي و فيزيولوژيكي مشاركت دارد و اخيرا تكنيك ها و روشهاي جديد و بديعي موجودات نظير الكترودهاي گزينشي منيزيم و نمك هاي فلورسانت حساس به منيزيم براي تعيين منيزيم يونيزه شده آزاد در بخشهاي درون سلولي و برون سلولي به كار مي روند .


تنظيم Mg+2  درون سلولي :

-        همانطور كه ذكر شد تنها گراديان حداقل غلظت ميان Mg+2  يونيزه درون و برون سلولي وجود دارد گرچه به علت پتانسيل منفي غشاء داخلي ، نيروي الكتروشيميايي در جهت درون سلولي براي منيزيم وجود دارد وقتي نفوذ ناپذيري غشاء براي Mg+2  حداقل است نه تنها مسيرهاي نفوذي كوچك ايجاد مي‌شود . در بعضي از سلولا نظير سلولهاي بطني قلبي ، نفوذپذيري غشاء نسبت به منيزيم از طريق Mg+2  اصلي خارج سلولي به نظر مي‌رسد افزايش يافته است . اينكه آيا Mg+2  از غشاء از طريق جريان ويژه Mg+2 عبور مي‌كند به نظر بعيد است تاثيرات بازدارنده كانال كلسيم در حركت منيزيم اينگونه است كه Mg+2  از طريق كانالهاي سديم نفوذ مي‌كند Mg+2  درون سلولي تحت كنترل سيستم انتقال فعال ثانويه و تبادلگر Mg+2  - Na+  مي‌باشد گر چه تاريخ گذاري هيچ گونه ناقل Mg+2 در غشاء پلاسما توليد مثل و يا تصفيه نمي‌كند ، شواهدي وجود دارد كه تبادلگر Mg+2  - Na+ در تعدادي از انواع مختلف قابل استفاده است .

همينطور شواهدي براي كنترل هورموني Mg+2  درون سلولي وجود دارد كاربرد هورمون در تغييرات كل Mg+2  و Mg+2  آزاد درون سلولي در هر دو جهت مي‌باشد . آن شامل تغيير مسير Mg+2  در سراسر غشاء پلاسمايي ، Mg+2  درون سلولي ميان ارگانهاي درون سلولي و سيتوسول خصوصا بافت هاي همبند ميتوكندري و ايندوپلاسميك است .

تحقيقات و مطالعات اخير اثبات كرده است كه تغيير جهت Mg+2  ميان سيتوسول و ميتوكندري داراي اهميت كاربردي نظير Ca2+  است . حذف Mg+2 از ، تريكس ميتوكندريال ، ميزان ساكسينيك  و دي هيدروژناگلوتاميك را تحريك مي كند . آن خاطر مي‌سازد كه ماتريكس Mg+2 قادر است گذرگاههاي متابوليكي و تنفسي را تحريك كنترل داشته باشد . گر چه شناسايي نقش Mg در نيازهاي بيوژنيك ميتوكندريال مورد تحقيق و پرسش قرار گرفته است . تنظيم Mg+2  درون سلولي در شكل 6.4 بطور مختصر مشخص شده است . در ميان سه بخش فضاي خارج سلولي ستوسول ، مخازن درون سلولي غلظت Mg+2  آزاد از طريق پيوند و نيروي جاذبه آن براي پروتئينهاي در ارتباط با Mg+2  و chelatars از طريق ميزان تبادل Mg+2  آزاد ميان بخشهاي مختلف تعيين و مشخص شده است .

Mg+2  و تمرينات جهاني و ورزشي :

گر چه تنظيم Mg+2 در طي ورزش موضوعي جالب توجه براي محققان ودانشمندان در طي سالها بوده است ، عقيده ونظريه ما هنوز به دو دليل كامل و تكميل نشده است . اكثر تحقيقات فقط متمركز بر غلظت منيزيم خارج سلولي است . گر چه اوايل بيان شده است كه منيزيم خارج سلولي تنها راس از يك توده يخ شناور است و نشاندهنده وضعيت منيزيم بدن نيست . دوم اينكه ،اكثر  اطلاعات موجود در مورد تنظيم Mg+2 در طرح ورزش متاسفانه بر مبناي اندازه گيريهاي كلي منيزيم با استفاده از طيف نمايي جذب اتمي است . علاوه بر اين ، اين تحقيقات اغلب Mg+2  را در بخشهاي سيگنال مشخص مي‌كند و قادر به ارزيابي و سنجش ميزان Mg+2 يونيزه شده نيست . با اين وجود ، اطلاعات موجود بيان مي‌كند كه ورزبش برآيند تغيير در هوموستاز Mg+2  است كه به نظر مي‌رسد بستگي به نوع ، مدت و شدت ورزش و تمرين دارد .

پس از ورزشهاي شديد و كوتاه مدت اكثر تحقيقات مشخص كردند كه افزايش Mg+2  خارج سلولي كه در اثر كاهش در حجم پلاسما در نتيجه ورزش مي باشد . متاسفانه بسياري از تحقيقات براي تغيير حجم مناسب و صحيح نيستند . پارامتر ديگر مي‌تواند اسيدوزلاكتيك باشد . اينگونه ارائه شده است كه اسيدوز تحرك آزاد سازي Mg+2 از بخش داخل سلولي باشد  گر چه شواهد و دلايل واضح و معيني براي اين فرضيه ارائه نشده است . در اكثر تحقيقات انجام شده روي انسان ، هيچگونه تغييري در منيزيم گلبولهاي قرمز خود اندازه گيري شده پس از ورزشهاي شديد ديده نشده است نتايج به دست آمده از آزمايشات انجام گرفته در حيوانات در اين مورد متناقض است گر چه بايد پذيرفته شود كه انواع مختلف سلولها بايد مورد بررسي قرار گيرند . Navas و همكارانش (1997) گزارش دادند كه كاهش در ميزان Mg+2  گلبولهاي قرمز در موش صحرايي پس از تست شنا ديده شده است . cardova (1992) افزايش ميزان Mg+2  در بافت عضلاني و كبدي را بيان كرده است .

تغييرات در اثر ورزش در ميزان منيزيم يونيزه خارج سلولي تنها در يك مورد تحقيقاتي مورد بررسي و اندازه گيري قرار گرفته است . پس از ورزشهاي ايروبيك ( هوازي ) ، porta (1997) متوجه افزايش Mg+2  يونيزه شد در صورتيكه در تحقيقات ما به كاهش ميزان Mg+2  رسيديم . علاوه بر اين ، پس از تصحيح تغييرات حجم ، كاهش در Mg+2  يونيزه خارج سلولي نيز بيان شده است به علاوه براي اولين بار ، ميزان Mg+2  يونيزه درون سلولي سلولهاي خوني را پس از ورزش تعيين كرديم . همينطور افزايش ]Mg+2 [ را در پلاكت هاي خوني و گلبولهاي قرمز خوني پس از تست پيشرفته ترين سمبل را اندازه گيري كرديم در حاليكه كل Mg+2  ثابت بوده است . اين نظريه بافرهاي درون سلولي متغير براي Mg+2  از طريق ليكاندهاي درون سلولي و يا آزاد سازي Mg+2  از مخازن درون سلولي را ارائه مي‌دهد . در اطلاعات مصنوعي و آزمايشات اسيدسازي درون سلولي توسط اسيدولاكتيك ارائه شده است كه مي‌تواند دليلي براي افزايش Mg+2  يونيزه باشد نتايج مشابهي در مورد ميزان Mg+2  يونيزه در ماهيچه هاي اسكلتي در طي ورزش از طريق استفاده از طيف نگار مغناطيسي گزارش شده است .

پس از ورزشهاي طولاني مدت ، اكثر تحقيقات ، تحريك منيزيم را گزارش دادند . به نظر مي‌رسد كه بر خلاف اينكه ميزان Mg+2  در عرق كاهش مي‌يابد  ، دفع Mg+2  كليوي كاهش مي‌يابد و يا تركيب دو مورد براي اين كاهش در Mg+2  پلاسما در نظر گر فته مي‌شود . درحقيقت در طي ورزشهاي متوسط و سبك Nishimuta (1997) بيان كرد ، كاهش جزئي در دفع Mg+2  در افراد وجود دارد بعضي از نويسندگان اظهار دارند كه انتقال Mg+2  بخشهاي سلولي درطي ورزشهاي طولاني مدت اتفاق مي‌افتد زيرا آنها افزايش در Mg+2  درون سلولي همراه با افزايش Mg+2  در ميزان پلاسما را اندازه گيري كرده اند . اين مورد مي‌تواند به علت تغييرات هورموني در اثر ورزش باشد . محرك آدرنالين B نيز باعث كاهش Mg+2  در پلاسما در افراد غير فعال مي‌شود . بر عكس در ديگر تحقيقات مشخص نشده است كه هيچگونه تغييري در ميزان Mg+2  سلولي و يا حتي كاهش وجود دارد . در اطلاعات آزمايشگاهي و مصنوعي آشكار شده است كه تحريكات هورموني منجر به Mg+2  و تجمع Mg+2  در سلولهاي در ارتباط با هورمون و سلولها مي‌شود . تحريك با ايزوژروتونون ، ايپنوين و يا نوروپنيفريل در نتيجه خروج Mg+2  از سلولهاي قلبي و كبدي است . بر عكس ، وازوپرسين و آنتي گويستين II باعث تجمع Mg+2  در هپاتوسيت ها ، سلولهاي مخاطي كليوي و سلولهاي ماهيچه اي نرم مي‌شود . از اينرو در هنگام ورزش انتقال و تغيير Mg+2  اغفال كنند .است .

مطالعات و تحقيات طولاني بيان مي‌كنند كه آموزشها و ورزشهاي شديد ، تقليل Mg+2  را باعث مي‌شود كه ورزشكاران مستعد آماده براي از دست دادن Mg+2  هستند Dolev در سال 2-1991 بيان كرد Mg+2  در سلول تك هسته اي پس از 12 هفته تمرينات فيزيكي فعال و شديد سربازي كاهش مي‌يابد . نتايج مشابهي در تحقيقاتي انجام گرفته د رمورد حيوانات صورت گرفته است . اخيرا روش جديدي تست بارگيري Mg+2  براي ارزيابي شرايط Mg+2  ورزشكاران استفاده مي شود . اين روش بايد در اندازه گيري معمولي ميزان Mg+2 در گلبولهاي قرمز خون و يا گلبولهاي سفيد مقدم باشد . مقايسه ميان موارد آموزش ديده تمرينات استقامتي و تحت كنترل افزايش Mg+2 و حفظ مقدار آن درگروههاي ورزشي را آشكار مي سازد كه نشان دهنده شرايط كاهش و كمبود Mg+2  است در ممان زمان اندازه گيري ميزان Mg+2  پلاسما و گلبولهاي قرمز خون تفاوتي را نشان نداده است و بر عدم صحت اين اندازه گيريها را در انعكاس شرايط شرايط ووضعيت Mg+2  تاكيد دارد .

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 05 شهریور 1393 ساعت: 12:46 منتشر شده است
برچسب ها : ,,
نظرات(0)

تحقیق درباره آلزايمر

بازديد: 255

 

آلزايمر

بيماري آلزايمر

آلزايمر با از دست رفتن حافظه هاي كوتاه مدتمشخصميشود .در آغاز بيماري حافظه هاي طولاني مدت باقيميماند،اما وقتي بيماري پيشرفت مي كند حتي قديميترين حافظه ها از دست ميروند. سرانجام بيمار ديگر قادر به شناختن نزديكان خود هم نخواهد بود.با ادامه پيشرفتبيماري ،اغلب سخن گفتن مختل ميشود، رفته رفته خواندن،نوشتن و انجام دادن حركتهايپيچيده با دشواري صورت  مي گيرد.قربانيان آلزايمر در مراحل بسيار پيشرفته بيماريقدرت انجام دادن ساده ترين كارها را از قبيل،خوردن غذا ،لباس پوشيدن و مراقبت ازخود را نيز از دست ميدهند.بيشتر بيماران در مدت 5تا 15 سال پس از شروع بيماري،جان مي سپارند.

در اين بيماري نورونهاي سازنده استيل كولين دچار فقدان انتخابي شدهاند.اينگونه نورونهاي استيل كولين ساز در قاعده مغز جاي دارندو به همه منطقه هايقشر جديد و تشكيلات هيپوكمپال آكسونهائي را مي فرستند.اين منطقه هاي مغز مسئولادراكهاي حسي ،حركتي،سخن گفتن و نيز آموختن و حافظه هستند.

15 تا 20درصد افراد مبتلا به آلزايمر اين بيماري را به ارث بردهاند.پژوهشها حكايت از آن دارند كه صورت ژنتيكي اين بيماري از الگوي اتوزومي بارزپيروي مي كند و هر فرزندي 50% احتمال به ارث بردن بيماري را از والد خود دارد.

عواملهاي محيطي نيز ممكن است در بيماري نقش داشته باشند .درنورونهاي درحال تحليل اين بيماران ،تراكم آلومينيوم به صورت غير عادي بالاست.از اينگذشته ، ويروسها نيز ممكن است دست اندر كار باشند.

استفاده از داروهايي كه مقدار استيل كولين را افزايش مي دهند حافظهبيماران را موقتا بهبود مي بخشد.اما اين داروها تنها در صورتي سودمند خواهند بود كهتعداد كافي نورونهاي استيل كولين ساز سالم مانده باشند.

داروي دونپزيل ممکن است براي افرادي که به اختلال خفيف شناختي مبتلا هستند اميد تازه اي باشد. اين اختلال که مي تواند در نهايت به بيماري آلزايمر تبديل شود تا 18 ماه خطر ابتلا به آلزايمر را در آنان به تعويق مي اندازد.

اين ادعا به وسيله دکتر رونالد پيترسون ، رئيس مرکز بيماري آلزايمر در روچستر مطرح شده است که نتيجه 3 سال تحقيق مداوم او در اين زمينه بوده است.
نتايج اين تحقيق 18جولاي در نهمين کنگره بين المللي بيماري آلزايمر در فيلادلفياي امريکا ارائه شد. حالت فراموشي خفيف ، مرحله اي گذرا ميان فراموشي طبيعي ناشي از سن و فراموشي شديد ناشي از بيماري آلزايمر است ؛ البته متاسفانه بايد گفت بيماري آلزايمر درمان ندارد، بلکه درمان آن روي تخفيف علايم و نشانه ها و کند شدن پيشرفت بيماري متمرکز است.

اگر بتوان در مدت طولاني پيشرفت بيماري را به تاخير انداخت ، مي توان به طور قطع ادعا کرد که فرد بر اثر آلزايمر از ميان نخواهد رفت و بيماري در او کنترل شده است.
تاکنون علم پزشکي نتوانسته تاخير چندان زيادي در پيشرفت اين بيماري ايجاد کند و به اين دليل گروههاي مختلف تحقيقاتي مي کوشند راههاي درماني پيدا کنند که قبل از ابتلاي فرد به آلزايمر، زماني که او به طور خفيف مبتلا به فراموشي شده است ، روند بيماري را به تاخير بيندازند.

در اين مصاحبه دکتر پيترسون به پرسش هايي درباره تحقيق اخير خود و فراموشي گذرا يا اختلال خفيف شناختي و رابطه آن با بيماري آلزايمر پاسخ مي دهد:


تحقيقات اخير شما چه نتايجي را نشان مي دهد؟داروي مورد نظر به کاهش خطر پيشرفت اختلال خفيف شناختي به سمت بيماري آلزايمر کمک مي کند.اين اولين نتيجه اي است که به طور موفقيت آميز تا حدي توانسته جلوي ابتلا به آلزايمر را بگيرد. ما در اين تحقيق روي 700 نفر به مدت 3سال کار کرديم ، اما بايد ذکر کرد دونپزيل تنها در 18ماه ابتدايي توانست بيماري را به تاخير بيندازد.

چرا اين تحقيق اهميت خاصي دارد؟متاسفانه تعداد افرادي که مبتلا به آلزايمر مي شوند رو به افزايش است. متاسفانه در حال حاضر افراد زيادي هستند که بسرعت به سن از کارافتادگي مي رسند.

ضمن اين که باتوجه به مراقبت هاي خوب بهداشتي و پزشکي ، جمعيت سالمند در جهان رو به افزايش است. هرچه سن بالاتر رود احتمال ابتلا به آلزايمر بيشتر مي شود.

آلزايمر و بيماري اختلال خفيف شناختي چقدر شايع است؟

حدود 18تا 20درصد افراد بالاي 65سال ، از اختلال خفيف شناختي رنج مي برند که متاسفانه يک سوم آنان به فراموشي مبتلا هستند و در اينجاست که فرد به آلزايمر مبتلا و قسمتهاي مختلف مغز او دچار مشکل شده است.حدود 5تا 10درصد جمعيت 65سال به بالاي امريکا به آلزايمر مبتلا هستند.

آيا هميشه اختلال خفيف شناختي يا فراموشي به آلزايمر ختم مي شود؟

توجه داشته باشيد که با افزايش سن ، درجاتي از فراموشي ايجاد مي شود که طبيعي است مثلا فرد نشاني منزل دوستش را فراموش مي کند، تولد مادرش يا فرزندش را از ياد مي برد يا به مغازه مي رود و به ياد نمي آورد که چه خريدهايي بايد انجام دهد؛ بنابراين درجاتي از کم شدن حافظه به سن مربوط است و مشکل خاصي را مطرح نمي کند.مغز ما عملکرد شناختي نيز دارد، مثلا توانايي هايي مثل صحبت کردن ، تفکر در مواقع حياتي و اضطراري ، خواندن ، نوشتن و... زماني که فرد به طور خفيف در اين توانايي ها دچار مشکل شود، احتمال اختلال خفيف شناختي مطرح است که البته پيش زمينه و زنگ خطري براي آلزايمر محسوب مي شود و بايد آن را جدي گرفت ؛ البته اين اتفاق صد در صد رخ مي دهد يا خير به مطالعه و بررسي بيشتر بستگي دارد، ولي حدود 10تا 15درصد مبتلايان به اين اختلال به آلزايمر مبتلا مي شوند.

آيا اين اختلالات جزوي از فرآيند طبيعي پيري به حساب مي آيد؟

فراموشي تا حدي جزو فرآيند طبيعي پيري محسوب مي شود؛ مثلا يک سالمند فراموش مي کندکه سوئيچ خودرويش را کجا گذاشته است.اين طبيعي است ، زيرا توجه فرد و دقت او به مسائل کمتر شده است ، بخصوص اگر فرد، مشغله فکري زيادي داشته باشد. در اين موقع حتي نام طرف مقابل را نيز فراموش مي کند.اگر يک فرد سالمند فعاليت هاي عادي و روزانه خود را فراموش کند بايد کمي نسبت به قضيه نگران شود و مساله را پيگيري کند. معمولا اطرافيان متوجه مي شوند که فرد سالمند در بيشتر مواقع حتي کارهاي عادي روزمره را فراموش مي کند و اگر اين مساله رو به وخامت بگذارد، يعني فرد دچار اختلال شناختي شود بايد حتما مساله را پيگيري کند.

اختلال خفيف شناختي و آلزايمر چقدر با هم تفاوت دارند؟
بيماري آلزايمر شايع ترين علت دمانس (زوال عقل) است که باعث از ميان رفتن توانايي ذهني و اجتماعي فرد مي شود به شکلي که ديگر نمي تواند اعمال روزمره و عادي خود را انجام دهد.

در فرد مبتلا به آلزايمر، زوال عقل رخ مي دهد زيرا بافت طبيعي مغز تخريب مي شود و حافظه و توانايي ذهني فرد رو به زوال مي گذارد. در آلزايمر تفکر و حافظه فرد بشدت دچار مشکل مي شود.

فرد نمي تواند روي يک موضوع تمرکز کند، نمي تواند به طور مطلوب از مهارت هاي کلامي و زباني خود بهره ببرد و بارها گم مي شود. مختصات فضايي و مکاني محل سکونت خود يا ديگر مکانها را نمي شناسد به حدي که کاملا درمانده مي شود. او به ياد نمي آورد که آيا کرايه تاکسي خود را داده است يا نه و ممکن است دوباره اين کار را انجام دهد. نمي تواند يک فيلم را تا آخر نگاه کند چون اصلا روي اجزاي آن تمرکز ندارد.

آيا درمان زودهنگام موثرتر است؟

اين همان مساله اي است که همه اميدواريم به آن برسيم ؛ البته براي آلزايمر درمان هاي دارويي و غيردارويي وجود دارد که روند بيماري را کند مي کند، اما هنوز درمان قطعي براي اين مساله وجود ندارد، زيرا هنوز مکانيسم اصلي بروز بيماري در مغز شناخته نشده است.

درمان هاي موجود تا حدي مي توانند روند بيماري را کندتر کنند. در حال حاضر تمرکز دانشمندان بر پيشگيري از ابتلا به بيماري متمرکز است و حتي سعي دارند براي آن واکسني نيز تهيه کنند.به هر حال مراجعه بموقع به پزشک متخصص مغز و اعصاب بسيار ضروري است تا مسير بيماري کندتر شود. در اين موقع پزشک از شما و فردي که بايد همراه شما باشد (فرد نزديک به شما) سوالهاي متعددي خواهد پرسيد تا دقيقا مشخص شود چه تغييراتي در حافظه ، رفتار و شخصيت شما اتفاق افتاده است.سابقه بيماري هاي مختلف يا مصرف داروهاي مختلف بايد بررسي شود. اگر فرد قبلا دچار حمله مغزي يا قلبي ، افسردگي ، ضربه مغزي يا بيماري مغز و اعصاب بوده است بايد گفته شود، زيرا اين مشکلات نيز ممکن است باعث اختلال شناختي يا آلزايمر شوند. مسلما دانستن هر يک از اين مسائل تا حدي در پيشگيري از بروز مشکلات بيشتر موثر است.

با توجه به مسائل مربوط تا چه حد بايد نگران بود؟

توجه داشته باشيد مشکلاتي مثل فراموش کردن بردن ناهار به محل کار يا گذاشتن کليد منزل در جايي غير از محل هميشگي کاملا شايع و طبيعي است بخصوص اگر شما سالمند هم باشيد؛ اما اگر تعداد دفعات فراموشي بسيار زياد يا خيلي جدي شده (مثلا فراموش کرده ايد که امروز به جشن تولد يا عروسي دعوت داشته ايد) مشکل جدي است.معمولا اطرافيان زودتر از خود فرد متوجه مي شوند که مشکل او جدي تر شده و دفعات فراموشي افزايش پيدا کرده است. فرد مبتلا به آلزايمر در صحبت کردن و استفاده از کلام مشکل دارد. نمي تواند در مواقع حياتي و بحراني خوب فکر کند و خواندن و نوشتن او مشکل پيدا کرده است.

وقتي فرد به اختلال خفيف شناختي در زندگي اجتماعي دچار مشکل نمي شود، اما در آلزايمر، زندگي اجتماعي فرد کاملا فلج مي شود.

طبيعتا هر چه در طول سالهاي زندگي فعاليت مغز و ذهن بيشتر باشد احتمال بروز آلزايمر کمتر است.افرادي که از ذهن خود استفاده نمي کنند زودتر به اين مشکل مبتلا مي شوند، بنابراين بايد فعاليت هاي فکري و ذهني در برنامه روزانه افراد قرار بگيرند تا ذهن فرد هر چه بيشتر پويا و ديرتر دچار زوال و تخريب شود.

تاثيرداروهاي استاتين در كاهش خطرات آلزايمر


براساس آخرين نظرات متخصصان درمان بيماري آلزايمر در مركز تحقيقات بيماري آلزايمر، مستقر در واحد بهداشت مركز درماني دانشگاه پيتسبورگ، استاتين درماني از روش هاي مختلفي امكان كاهش خطر اين بيماري را براي افراد مبتلا فراهم مي سازد.
اين بررسي ها در مقاله جديدي در
American Journal  of Medicine با عنوان استاتين درماني: آزمون هاي باليني، خطوط كلي و مسيرهاي نوين (1) به چاپ رسيده است.

بنابر مطالب اين مقاله، استاتين ها علاوه بر خاصيت كاهش سطوح كلسترول، احتمالا در سركوب توليد يك پروتئين آميلوئيد نيز تاثيرگذار هستند كه تصور مي رود در فرآيند بروز بيماري آلزايمر نقش آفرين است. همچنين استاتين ها عمل گردش خون را بهبود بخشيده و التهاب را در بدن كاهش مي دهند. لازم به توضيح نيست كه همه اين خواص در كاهش خطر بيماري آلزايمر مثبت و اثرگذار هستند.

استاتين ها، دسته اي از داروهاي كاهش دهنده كلسترول هستند كه در تاريخ صنعت داروسازي جهان به مقام پرفروش ترين قرص هاي تجويز شده دست يافته اند. فروش جهاني اين محصولات در سال 2004 ميلادي تا 26 ميليارد دلار برآورد شده است.
بيماري آلزايمر، علت اصلي عدم تعادل رفتار و فراموشي در سنين كهولت بوده و تنها در ايالات متحده، دامنگير بيش از 5/4 ميليون نفر است.

شروع بيماري آلزايمر معمولا پس از سن 65سالگي رخ مي دهد اما آغاز زودتر آن نيز ناشايع نيست. با افزايش سن ميزان بروز اين بيماري به سرعت افزايش مي يابد.(تقريبا هر 5سال دوبرابر مي شود). اين امر با توجه به افزايش اميد به زندگي افراد از نظر تعداد كل مبتلايان حائز اهميت است.

امكان بالقوه به كارگيري استاتين ها در درمان بيماري آلزايمر در مقالات و مراجع مختلفي ارزيابي و سنجيده شده است. در اين ميان توجه محققان بر مكانيزم هاي احتمالي عمل استاتين در ممانعت از كاهش پيشرفت اين بيماري بوده است.

منبع: موسسه اطلاع رساني توسعه فناوري زيستي

 

خوردن سيب و جلوگيري از ابتلا به آلزايمر [ January 29, 2006 ]

جام جم آنلاين: محققان آمريكايي گفتند خوردن آب سيب يا يك دانه سيب در روز، باعث محافظت از سلول هاي مغز و جلوگيري از پيري و ابتلا به بيماري آلزايمر مي شود.به نوشته عرب آنلاين، محققان دانشگاه ماساچوستس افزودند: سيب مانع از اكسيده شدن مغز مي شود و توصيه مي شود هر نفر حداقل روزي يك سيب بخورد.دكتر توماس چي، مدير مركز اعصاب اين دانشگاه گفت: تحقيق نشان داده خوردن سيب يا آب سيب به عنوان ماده غذايي مقوي، از اكسيده شدن مغز جلوگيري مي كند.

محققان با بررسي موش هاي آزمايشگاهي دريافتند سيب تاثير يكساني بر انسان و حيوانات دارد و مانع پيري زودرس مي شود.

وي افزود: موش هايي كه سيب خورده بودند ، باهوش تر از بقيه موش ها بودند.

 

شش روش براي ايجاد مغز هوشيار

مغز، سلطان بدن است و براي داشتن يک سلطان لايق، مراقبت هاي ويژه اي لازم است. بعضي اوقات حس مي کنيم که حافظه ما خوب کار نمي کند و يا در حفظ و يادگيري مطالب دچار مشکلاتي شده ايم. در همين راستا دانشمندان تحقيقات فراواني روي کارايي مغز انسان در شرايط گوناگون انجام داده اند و همواره به دنبال به دست آوردن روش هاي مفيدي بوده اند تا بازدهي مغز را بالا ببرند. اما با اين همه تلاش و کوشش، هنوز مسائل و ابهامات بسياري درباره ي فعاليت مغزي افراد مختلف وجود دارد. تحقيقات نشان مي دهد که انسان ها داراي کارايي هاي مغزي گوناگوني هستند و اين کارايي ها دلايلي مانند وراثت، تغذيه ، تربيت مغز و .... دارد. نتيجه چندين سال تلاش و کوشش دانشمندان، راه هايي است که ما مي توانيم براي داشتن يک مغز آماده و مفيد به کارگيريم.

داروهاي هوشمندهمه انسان ها وقتي به سن چهل سالگي مي رسند، تغييراتي را در توانايي هاي رواني خود به خوبي درک مي کنند. اين آغاز فرآيند تدريجي است که بسته به شدت ميزان آن، حتي مي تواند به جنون ختم شود. در اينجا اين سؤال مطرح مي شود که آيا مي توان به وسيله دارو، اين حالت خاص را بهبود دهيم يا به طور کلي از بين ببريم يا حتي در مرحله اي پيشرفته تر از بروز آن جلوگيري کنيم؟کودکاني که در صبحانه خود از نوشيدني هاي شيرين و گرم استفاده مي کنند ، در انجام تست هاي حافظه و توجه ، همسطح افراد هفتاد ساله عمل مي کنند.

در حال حاضر در بازار داروهايي وجود دارد که به نوعي اين کار را انجام مي دهند، به اين داروها داروهاي «افزايش هوشياري» مي گويند و محققان روي داروهاي جديدي در همين زمينه هم کار مي کنند. يکي از معروف ترين اين داروها MODAFINIL است که به خوبي حالت نارکولپسي را برطرف مي کند. نارکولپسي در انسان باعث خواب ناگهاني مي شود و فعلاً MODAFINIL بهترين گزينه براي درمان آن است. اين دارو مي تواند شخص را متناوباً 90ساعت بيدار نگه دارد و برخلاف آمفتامين ها و حتي قهوه، عوارض بسيار کمي دارد. تحقيقات نشان مي دهند فقط تعداد کمي از کساني که MODAFINIL مصرف مي کنند از نارکولپسي رنج مي برند و اکثر آنها کساني هستند که نمي خواهند بخوابند. اين وضعيت در مورد داروهاي زياد ديگري هم صادق است، يعني مردم به خاطر مشکل يا بيماري خاصي آنها را مصرف نمي کنند، بلکه از آنها استفاده مي کنند تا از اثرات آنها در زندگي روزانه بهره مند شوند. نمونه ديگر اين داروها RITALIN است؛ دارويي که مردم در بسياري موارد صرفاً براي افزايش قوه تمرکز خودشان از آن استفاده مي کنند، اما اين استفاده بي رويه هم مي تواند براي انسان خطرساز باشد. دکتر دانيلي پيوملي، يکي از محققان دانشگاه کاليفرنيا در اين مورد مي گويد: « ما بايد مراقب چيزهايي که مي خواهيم، باشيم .» او که روي افزايش قدرت و نحوه عملکرد حافظه انسان کار مي کند، در عين حال بر استفاده ازاين داروها در موارد خاص تأکيد مي کند و مي گويد:«بالاخره بايد به ياد آوردن چيزهايي را که نمي خواهيم، پايان دهيم .»استفاده از داروها براي بهبود عملکرد مغز انسان، آينده روشني دارد و دانشمندان اميدوارند روزي بتوانند عملکرد مغزي انسان هاي سالخورده را مانند جوانان، بدون اشتباه کنند.

تغذيه مناسب

مغز انسان ، يکي از حريص ترين ارگان هاي بدن محسوب مي شود که احتياجات رژيمي ويژه اي دارد. به همين خاطر «هر چيزي که شما مي خوريد بر نحوه فکر کردنتان تأثير مي گذارد». چندان هم عجيب نيست. از اين رو محققان تحقيقات گسترده اي در زمينه تغذيه انجام داده اند.يکي از جالب ترين تحقيقات در زمينه خوردن صبحانه است. با هر بار صبحانه خوردن، ميزان زيادي گلوکز که غذاي اصلي مغز است ، به بدن وارد مي شود و طي مطالعات بسيار زياد انجام شده، مشخص شده است افرادي که صبحانه نمي خورند ، کارايي کمتري در مدرسه يا محل کار دارند.يکي از جالب ترين تحقيقات در زمينه خوردن صبحانه که در سال 2003 انجام شد، اثبات کرد کودکاني که در صبحانه خود از نوشيدني هاي شيرين و گرم استفاده مي کنند، در انجام تست هاي حافظه و توجه ، همسطح افراد هفتاد ساله عمل مي کنند. در تحقيق ديگري که توسط «باربارا استووارت» از دانشگاه آستر انگليس انجام شد، بر نقش بسيار مؤثر لوبيا تأکيد شده است. اين ماده سرشار از پروتئين به همراه نان در برنامه غذايي روزانه کودکان باعث مي شود آنها سخت ترين تست هاي مرتبط با آگاهي فکري را به راحتي انجام دهند.بعد از صبحانه نوبت به غذاهاي اصلي مي رسد. دانشمندان بر استفاده فراوان از تخم مرغ و سالاد در رژيم غذايي تأکيد مي کنند. در تخم مرغ ميزان فراواني کولين وجود دارد که از اين ماده در بدن براي توليد انتقال دهنده هاي عصبي استيل کولين استفاده مي شود. محققان در دانشگاه بوستون با کاهش ميزان استيل کولين در مغز متوجه شدند که کمبود اين ماده باعث مي شود شخص حافظه خود را در زمينه به ياد آوردن الفباء و حروف کلمات از دست بدهد. کمبود اين ماده در مغز همچنين مي تواند باعث آلزايمر شود و تحقيقات نشان مي دهد افزايش اين ماده در مغز مي تواند روند فراموشي مربوط به پيري را کند کند.هنگام خواب ، مغز با تردستي راه حل هاي خلاقانه اي پيدا مي کند، پس اگر شما هم در حل مسئله اي مشکل داريد و منتظر يک لحظه اوره کائي (يافتم معروف ارشميدس ) هستيد، بهتر است همين حالا به خواب ناز فرو رويد.  از ديگر غذاهاي توصيه شده سالادها هستند. اين غذاها داراي مقدار بسيار زيادي آنتي اکسيدان هستند که در آنها ميزان فراوان بتاکاروتن، ويتامين E و C وجود دارد. محققان اعلام کرده اند افزايش آنتي اکسيدان در مغز باعث افزايش قدرت يادگيري حتي در سن بالا مي شود، به گونه اي که آنها در دانشگاه کاليفرنيا موفق شدند به يک سگ پير چيزهاي جديدي آموزش دهند. دانشمندان حتي تأثير دسرها بر فعاليت مغز را هم مورد بررسي قرار داده اند. آنها بهترين دسر پس از صرف ناهار را ماست مي دانند چون به راحتي استرس هاي بعدازظهر را برطرف مي کند و دليل آن اين است که ماست داراي تيروزين هاي آمينواسيد است. از اين ماده در مغز براي ساخت انتقال دهنده هاي عصبي و نورآدرنالين استفاده مي شود که اين دو ماده تأثير زيادي در برطرف شدن استرس دارند.محققان توصيه مي کنند در عصر هم مقدار کمي غذا خورده شود تا گلوکز مورد نياز مغز آماده شود، البته تاکيد آنها بر يک وعده بسيار سبک و مقوي است.شصت درصد ساختار مغز چربي است ، به همين خاطر اين قسمت از بدن بايد هميشه چرب نگه داشته شود. بهترين گزينه براي اين منظور اسيد چرب امگا3 است که به ميزان بسيار زياد در دي اچ اي (DOCOSAHEXAENOIC) يافت مي شود. اين ماده در يکي از لذيذترين غذاهاي دنيا به ميزان بسيار زياد وجود دارد يعني در ماهي . به همين دليل ماهي بهترين غذاي مغز است و مصرف هميشگي آن تأثير مثبت بسيار زيادي در کارايي مغز دارد.در پايان روز هم دانشمندان توصيه مي کنند ميوه هاي تازه مانند توت فرنگي و تمشک مصرف شود. ميوه ها به خصوص توت فرنگي و تمشک در تقويت حافظه کوتاه مدت تأثير زيادي دارند.

موسيقي

در حدود يک دهه پيش، فرانسيس روشر که يک روان شناس در دانشگاه ويسکانسين ايالات متحده است، طي يک تحقيق علمي اعلام کرد گوش دادن به سمفوني هاي موتزارت ، استدلالات رياضي انسان را پيشرفت مي دهد. اين يافته او در آن سال بازتاب هاي بسيار گسترده اي داشت. آنها حتي توانستند اثبات کنند، تأثير سمفوني هاي موتزارت با ديگر موسيقي ها تفاوت دارد.اين کشف، تأثير موسيقي بر فعاليت هاي مغز را دقيقاً اثبات کرد و از آن روز به بعد موسيقي درماني و استفاده از موسيقي در خيلي از درمان ها رواج يافت ، اما براي استفاده از موتزارت براي تمدد اعصاب بايد به برخي نکات توجه کرد.موتزارت روي هر شخصي تأثير گذار نيست. با اين حال همين که شخص هنگام گوش دادن به موسيقي احساس مي کند موسيقي بر عملکرد مغز وي تأثير مي گذارد ، باعث مي شود يک احساس آرامش به شنونده دست دهد .البته اين حالت را با کارهاي ديگر هم مي توان به دست آورد، اما موسيقي گزينه مناسب تري به نظر مي رسد. هرچند گوش دادن به داستان هم مي تواند تأثيري برابر گوش دادن به موسيقي داشته باشد.موسيقي مي تواند حتي تأثير بيشتري بر مغز انسان داشته باشد و اين بار کليد کار، درس هاي موسيقي است .محققان با مقايسه کودکان شش ساله که آموزش هاي موسيقايي مي بينند با ديگر کودکان، متوجه شدند ضريب هوشي اين کودکان دو تا سه امتياز بيشتر از کودکان ديگر است. در تحقيقي مشابه، روشر کشف کرد کودکاني که پيش از مدرسه آموزش موسيقي ببينند نسبت به کساني که پيش از مدرسه دوره هاي کامپيوتر را پشت سر گذاشته اند، داراي استدلالات عددي و رياضي بهتري هستند. شايد موسيقي باعث افزايش مهارت هاي رواني در کودکان مي شود. حرکت همزمان انگشتان دو دست و توجه به متن موسيقي و نت و هارموني، وقتي که به صورت هماهنگ در کنار يکديگر قرار مي گيرند، مسلماً باعث تقويت فعاليت هاي قسمتي از مغز مي شوند، اما اين فعاليت ها هنوز کشف نشده اند. نکته مبهم ديگر تأثير موسيقي بر ضريب هوشي افراد بزرگسال است. فعلاً دانشمندان پاسخ قطعي در اين زمينه ندارند ،اما يادگيري موسيقي را به بزرگسالان توصيه مي کنند.

استفاده با صرفه از مغز

تا چندي پيش ضريب هوشي يک شخص - مقياسي براي توانايي هاي حل مشکلات هوشي يک شخص - پديده اي ثابت براي انسان فرض مي شد که ميزان آن مستقيماً از راه وراثت تعيين مي شد، اما اخيراً دانشمندان نظريه اي مطرح کرده اند که در آن ميزان ضريب هوشي هر شخص به عملکردي پايه اي در مغز انسان با نام «حافظه فعال» بستگي دارد؛ بدين صورت که هرچه حافظه جاري انسان بيشتر شود، ميزان ضريب هوشي او هم افزايش مي يابد.حافظه جاري، سيستم ذخيره کوتاه مدت مغز انسان است . در اين بخش مسائل هوشي انسان حل مي شوند، مثلاً اگر شما بخواهيد 7+6-73 را حل کنيد، اين قسمت از مغز شما - حافظه جاري - قسمت وسطي فعاليت ذهني شما که براي حل مسئله لازم است را در خود نگه مي دارد. ميزان اطلاعاتي که حافظه جاري مي تواند در خود ذخيره کند، به آگاهي عمومي شخص بستگي دارد.به تازگي يک تيم تحقيقاتي در انستيتو کارولينا استکهلم به رهبري ترکل کلينگبرگ به نشانه هايي دست يافته است مبني بر اين که سيستم عصبي که در حافظه جاري قرار دارد، ممکن است با تمرين بزرگ شود. آنها با استفاده از نوعي اسکن مغناطيسي پيشرفته، فعاليت هاي مغزي چند شخص بالغ را پيش و پس از يک برنامه تمريني حافظه جاري اندازه گيري کردند . اين برنامه کارهايي از قبيل حفظ کردن موقعيت يک سري نقطه در يک صفحه شطرنجي بود. پس از پنج هفته تمرين، آنها متوجه شدند فعاليت هاي مغزي افراد مورد نظر در قسمتي از مغز که با اين نوع فعاليت ها درگير است، افزايش يافته است.اما نکته شگفت انگيز در اين آزمايش اين بود که هنگامي که گروه، اين آزمايش ها را روي کودکان اعمال مي کرد، متوجه شد اين بار به جاي سيستم عصبي موجود در حافظه جاري، قسمتي از مغز که مربوط به آگاهي عمومي کودکان است، رشد يافته و ضريب هوشي کودکان هشت درصد افزايش يافته است .با اين که دانش مربوط به حافظه جاري، روزهاي اوليه خود را سپري مي کند، کلينبرگ اميدوار است تمرين هاي حافظه فعال، کليد بازکردن قفل قدرت باشد. او در اين مورد مي گويد : «عوامل وراثتي و دوران جنيني نقش بسيار زيادي در ميزان توانايي فعاليت هاي مغزي دارند، اما فراتر از آن، چند درصد - که هنوز ميزان آن مشخص نيست وجود دارد که مي توان با تمرين آنها را افزايش داد.»

استراتژي

فرض کنيد در يک تالار سخنراني هستيد و در آن تالار ، ششصد نفر حضور دارند. اگر تمام اين افراد نام خود را به شما بگويند و يک ساعت بعد از شما بخواهند که آنها را تکرار کنيد، ممکن است دچار سرگيجه شويد. اين بدان خاطر نيست که شما نمي توانيد اين کار را انجام دهيد، بلکه مشکل اينجاست که شما تکنيک ها و روش هاي مربوط به انجام آن را نمي دانيد. اما افرادي هستند که مي توانند اين کار را به صورت عادي انجام دهند. آنها مي توانند هزاران عدد ، اشعار بسيار قديمي و غير مستعمل، و صدها هزار کلمه بدون استفاده را حفظ کنند. در يکي از مسابقات جهاني در اين زمينه ، «النور مگ واير» و تيم همکارش از دانشگاه لندن، هشت نفر از بهترين هاي مسابقات را زير نظر گرفتند. آنها حين آزمايش هاي متفاوت، به مدرکي که ثابت کند اين افراد از ضريب هوشي بالايي برخوردار هستند دست نيافتند، اما متوجه شدند اين افراد هنگام حفظ کردن از سه منطقه مغزشان براي انجام کار استفاده مي کنند و اين در حالي است که آنها در تست هاي حفظ کردني از اين مناطق ويژه مغزي استفاده نمي کنند. دليل اين امر را مي توان استراتژي خاص آنها براي حفظ کردن دانست. مثلاً آنها براي حفظ کردن نحوه و ترتيب چيدن يک دسته برگه ، به هر کدام از آنها يک شخصيت مي دهند و براي حفظ کردن ترتيب قرارگيري، يک داستان بر اساس نحوه قرار گيري برگه ها پردازش مي کنند و طبيعتاً حفظ کردن يک داستان بسيار راحت تر از حفظ کردن تعداد بسيار زيادي عدد مشابه است .بازيگران سينما و تئاتر هم تقريباً از روش مشابهي استفاده مي کنند. آنها چيزهايي را که بيان مي کنند با احساسات همراه مي کنند و انسان ذاتاً وقايعي را که با احساسات زيادي همراه است، جزء به جز حفظ مي کند. هنرپيشگان حرفه اي از روش ديگري استفاده مي کنند. آنها هنگام اداي کلمات، حرکات مربوط به آن را هم انجام مي دهند و اين عمل آنقدر مؤثر است که آنها حتي چند ماه پس از نمايش مي توانند متني را که حفظ کرده اند، به راحتي ادا کنند.

«هلگا نويس» يک روان شناس از دانشگاه المهرست در ايلينويز به همراه «توني نويس» که يک بازيگر است، کشف کردند که از اين روش مي توان براي افزايش يادگيري دانش آموزان استفاده کرد. دانش آموزاني که کلماتشان را با آموزش هاي ديگري همراه کنند، بعداً 38درصد بيشتر مي توانند کلمات را بازسازي کنند. نويس ها معتقدند داشتن دو روش ذهني براي حفظ کردن مي تواند قابليت حفظ کردن افراد را به صورت باور نکردني افزايش دهد. «بري گوردون» از دانشگاه جان هاپکينز اعتقاد دارد، استراتژي، در زندگي روزانه هم اهميت زيادي دارد. کارهاي ساده اي مانند قرار دادن کليدها در يک جاي مشخص و نوشتن چيزها براي از ياد نبردن آنها مي تواند ميزان اطلاعاتي را که پيش خود نگه مي داريد، زيادتر کند. اگربه خاطر آوردن اسامي، مشکل شماست، سعي کنيد آنها را به صورت ذهني تداعي کنيد.

استراحت

کمبود خواب، اثرات بدي براي مغز شما در پي خواهد داشت. برنامه ريزي، حل مسائل، يادگيري، تمرکز و حافظه جاري شما همه از کمبود خواب متحمل عوارض سوء مي شوند. در عين حال حتي در ضريب هوشي هم خلل وارد مي شود. دکتر «شون درومند» از دانشگاه کاليفرنيا در اين مورد مي گويد: اگر شما 21 ساعت پشت سرهم بيدار بمانيد ، توانايي هايتان به اندازه کسي است که تا حدي که قانون (ايالات متحده آمريکا) اجازه مي دهد، مست است، البته لازم نيست دقيقاً 21 ساعت بيدار بمانيد تا اين حالت را تجربه کنيد، فقط کافي است دو يا سه شب دير بخوابيد و زود بيدار شويد تا همين حالت به شما دست دهد.خوشبختانه اين رابطه دو سويه است. اگر شما به کسي که از خواب محروم شده، اجازه بدهيد يک يا دو ساعت بيشتر چشم روي هم بگذارد، اين شخص مي تواند در کارهايي که نياز به تمرکز بيشتر دارد، مانند امتحان دادن، موفق تر عمل کند. دکتر درومند در اين مورد مي گويد: «توجه ( تمرکز) اساسي ترين پايه هرم ذهن است، اگر شما آن را تقويت کنيد، ديگر نيازي نيست به چيز ديگري توجه نشان دهيد.»اينها تنها فوايد يک خوب عميق شبانه نيست. وقتي که شما خواب هستيد، مغز شما حافظه هاي جديدي را تمرين کرده و حتي بعضي از مسائل را حل مي کند. فرض کنيد شما مي خواهيد يک بازي جديد رايانه اي را ياد بگيريد. در اين صورت بهتر است به جاي اين که چند ساعت پاي کامپيوتر بنشينيد، دو ساعت بازي کنيد و سپس بخوابيد. هنگامي که شما خواب هستيد مغز شما همان مدارهايي که براي يادگيري بازي استفاده کرده است را دوباره فعال مي کند. دوباره صداي آنها را مي شنود و سپس حافظه هاي جديد را در حافظه بلند مدت ذخيره مي کند و هنگامي که بيدار شويد، يک بازيگر بهتر شده ايد. چنين روشي در ديگر کارها مانند يادگيري پيانو، رانندگي خودرو و ... هم مي تواند کارگر باشد.در اين مورد همچنين شواهدي در دست است که نشان مي دهد خواب باعث بهبود روش حل مسائل مي شود. داستان ديميتري مندليف که پس از خواب روزانه يکباره به طرح جديد تناوبي رسيد، نمونه بارز اين مسئله است. چون او شديدا درگير حل مسئله بوده ، هنگام خواب مغز او همانطور که در بالا ذکر شد، به فعاليت هايش در اين زمينه ادامه داده و به حل مسئله رسيده است .به نظر مي رسد هنگام خواب ، مغز با تردستي راه حل هاي خلاقانه اي پيدا مي کند، پس اگر شما هم در حل مسئله اي مشکل داريد و منتظر يک لحظه اوره کائي («يافتم» معروف ارشميدس ) هستيد، بهتر است همين حالا به خواب ناز فرو رويد.

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 04 شهریور 1393 ساعت: 18:12 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,
نظرات(0)

تحقیق در مورد پرخاشگری

بازديد: 4637

 

مقدمه

خشم يكي از پيچيده ترين هيجانات انساني است و واكنش طبيعي به ناكامي و بد رفتاري محسوب مي شود. همه ما در طول زندگي خود مواقعي با برخي موقعيتها مواجه شده ايم كه خشم ما را بر انگيخته است. مشكلي در خشم وجود دارد اين است كه گر چه خشم قسمتي از زندگي ما را تشكيل مي دهد، اما مي تواند ما را از رسيدن به اهدافمان باز دارد. به همين دليل هيجان خشم افراد را دچار تصاد مي كند. از يك طرف خشم پاسخ طبيعي انسان مي باشد و از طرف ديگر مي تواند منجر به اختلال در روابط بين فردي ما و بهمريختگي ساختار دروني و روان شناختي مي شود و همچنين مانع دستيابي به ا هدافمان مي شود. با اين حال مي توان گفت (به خشم آمدن سهل و آسان است ولي به موقع خشمگين شدن و در جاي مناسب به خشم آمدن سخت است).

راسل و فهر (1998) معتقدند بطور كلي پرخاشگري، رفتارهاي تهاجمي و خصمانه و واكنشي نسبت به ناكامي و سركوب اميال است كه زاييده تعامل پيجيده بين وضعيت محيطي و تغييرات بيوشيميايي و عوامل فرهنگي و پاسخهاي آموخته شده است و به صورت ضرب و جرح و آزار و اذيت و تخريب و صدمه رساني به ديگران بروز مي كند. مي توان پرخاشگري را واكنشي دفاعي دانست كه هدف آن رفع مانع و حذف عامل تهديد است و پرخاشگري رفتاري است به منظور آسيب رساندن يا معدوم ساختن كسي يا چيزي، پرخاشگري اغلب به صورت خشونت و عمل تخريبي، عليه افراد يا اموال، جلوه گر مي شود. تكاخشهايي پرخاشگرانه به صورت عملي (تخريب و آسيب رساندن به خود و ديگران) و گاه به صورت كلامي صورت مي گيرد.

 

خلاصه پژوهش

پرخاشگري به عنوان يك حوزه مطالعاتي، حتي براي زادگاه مطالعاتي و تحقيقاتي آن كه اروپا باشد تازگي دارد. نخستين جست و جوهايي كه در اين زمينه صورت گرفته، داراي سابقه كوتاهي است كه هنوز حتي به نيم قرن نمي رسد. تازه بودن آن ايجاب مي كند كه تلاشي براي آشنايي با مفاهيم به تعاريف و ديدگاههاي آن و سرانجام راههاي كنترل و پيشگيري از آن انجام گيرد. تحقيق خاضر با هدف مقايسه ميزان پرخاشگري در دانش آموزان ورزشكار رشته هاي انفرادي و گروهي آغاز شد. فرضيه اصلي تحقيق حاضر اين است كه بين ميزان پرخاشگري دانش آموزان ورزشكار رشته هاي گروهي و انفرادي تفاوت معناداري وجود دارد و ساير فرضيه ها به مقايسه ميزان پرخاشگري فيزيكي پرخاشگري كلامي، خشم و خصومت در دانش آموزان ورزشكار رشته

هاي گروهي و انفرادي مي پردازد براي اين منظور كليه دانش آموزان پسر ورزشكار شركت كننده در مسابقات قهرماني كشور سال 1384 به عنوان جامعه آماري انتخاب شدند كه از اين جامعه، با استفاده از روش نمونه گيري طبقه اي نسبي نمونه اي به شرح زير انتخاب شدند. رشته ورزشي كشتي 50 نفر، وزنه برداري45 نفر، دو و ميداني 70 نفر، فوتبال 72 نفر، واليبال 60 نفر و هندبال 60 نفر و اين افراد از تيمهاي شهرستانهاي مختلف انتخاب شدند. در اين تحقيق نوع ورزش كه به صورت انفرادي يا گروهي است به عنوان متغير مستقل و ميزان پرخاشگري به عنوان متغير وابسته در نظر گرفته شدند. ابزار اندازه گيري، پرسشنامه پرخاشگري است اين پرسشنامه در سال 1992 توسط آرنولد اچ باس و مارك پري ساخته شد و داراي  29 سوال مي باشد كه 4 چيز پرخاشگري را مي سنجد كه شامل پرخاشگري فيزيكي، پرخاشگري كلامي، خشم و خصومت است. تحقيق حاضر از نوع زمينه يابي است. جهت تجزيه و تحليل داده هاي تحقيق از نرم افزار آماري sp15 در دو سطح آمار توصيفي و استنباطي استفاده شد.  در سطح آمار توصيفي: استفاده از ميانگين انحراف معيار، جداول فراواني و در صد و در سطح آمار استنباطي استفاده از آزمون را در گروههاي مستقل و همچنين تحليل واريانس يك طرفه (ANOVa) استفاده شد.

يافته هاي تحقيق

درتحقيق حاضر 165 پرسشنامه از ورزشكاران رشته هاي انفرادي جمع آوري شد و 15 پرسشنامه به علت مخدوش بودن به كنار گذاشته شد بدين صورت كه كشتي 45 پرسشنامه، وزنه برداري 39 پرسشنامه و 65 پرسشنامه از رشته دو و ميداني مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت، تا در مجموع 150 پرسشنامه مربوط به رشته هاي انفرادي مي باشد. در بخش ورزشهاي گروهي از 192 پرسشنامه جمع آوري شده 15 پرسشنامه به علت مخدوش بودن بكنار گذاشته شد بدين صورت كه فوتبال 68 پرسشنامه، واليبال 54 پرسشنامه و 55 پرسشنامه از رشته هندبال مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. تا در مجموع 177 پرسشنامه مربوط به رشته هاي گروهي باشد. و در مجموع دو رشته 327 پرسشنامه مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. كه از اين تعداد 9/45 درصد مربوط به رشته هاي ا نفرادي و 1/54 درصد مربوط به رشته هاي گروهي هستند. در تحقيق حاضر 5/27 درصد آزمودنيها فرزند اول، 9/33 درصد فرزند دوم،3/18درصد فرزند سوم،2/20 درصد فرزند چهارم و بعد از آن هستند. در تجزيه و تحليل داده ها و بررسي فرضيه ها نتايج زير به دست آمد:

1-    بين ميزان پرخاشگري دانش آموزان ورزشكار رشته هاي گروهي و انفرادي تفاوت معني داري وجود دارد.

2-    بين ميزان پرخاشگري فيزيكي دانش آموزان ورزشكار رشته هاي گروهي و انفرادي تفاوت معني داري وجود دارد

3-     بين ميزان پرخاشگري كلامي دانش آموزان ورزشكار رشته هاي گروهي و انفرادي تفاوت معني داري وجود دارد

4-    بين ميزان خشم  دانش آموزان ورزشكار رشته هاي گروهي و انفرادي تفاوت معني داري وجود دارد

5-    - بين ميزان خصومت دانش آموزان ورزشكار رشته هاي گروهي و انفرادي تفاوت معني داري وجود دارد.

6-     بين ميزان پرخاشگري دانش آموزان ورزشكار  با ترتيب تولدهاي مختلف تفاوت معني داري وجود ندارد.

7-    بين ميزان پرخاشگري فيزيكي دانش آموزان ورزشكار  با ترتيب تولدهاي مختلف تفاوت معني داري وجود ندارد.

8-    بين ميزان پرخاشگري كلامي دانش آموزان ورزشكار  با ترتيب تولدهاي مختلف تفاوت معني داري وجود ندارد.

9-    بين ميزان خشم دانش آموزان ورزشكار  با ترتيب تولدهاي مختلف تفاوت معني داري وجود ندارد.

10- بين ميزان خصومت دانش آموزان ورزشكار  با ترتيب تولدهاي مختلف تفاوت معني داري وجود ندارد.

11- بين ميزان پرخاشگري دانش آموزان ورزشكار رشته هاي انفرادي تفاوت معني داري وجود ندارد.

12- بين ميزان پرخاشگري فيزيكي دانش آموزان ورزشكار رشته هاي انفرادي تفاوت معني داري وجود ندارد.

13- بين ميزان پرخاشگري كلامي دانش آموزان ورزشكار رشته هاي انفرادي تفاوت معني داري وجود ندارد.

14- بين ميزان خشم دانش آموزان ورزشكار رشته هاي انفرادي تفاوت معني داري وجود ندارد.

15- بين ميزان خصومت دانش آموزان ورزشكار رشته هاي انفرادي تفاوت معني داري وجود ندارد.

16- بين ميزان پرخاشگري دانش آموزان ورزشكار رشته هاي انفرادي با ترتيب تولدهاي مختلف، تفاوت معني داري وجود ندارد.

17- بين ميزان پرخاشگري فيزيكي دانش آموزان ورزشكار رشته هاي انفرادي با ترتيب تولدهاي مختلف، تفاوت معني داري وجود ندارد.

18- بين ميزان پرخاشگري كلامي دانش آموزان ورزشكار رشته هاي انفرادي با ترتيب تولدهاي مختلف، تفاوت معني داري وجود ندارد

19- بين ميزان خشم دانش آموزان ورزشكار رشته هاي انفرادي با ترتيب تولدهاي مختلف، تفاوت معني داري وجود ندارد

20- بين ميزان خصومت دانش آموزان ورزشكار رشته هاي انفرادي با ترتيب تولدهاي مختلف، تفاوت معني داري وجود ندارد

21- بين ميزان پرخاشگري دانش آموزان ورزشكار رشته هاي گروهي تفاوت معني داري وجود ندارد.

22- بين ميزان پرخاشگري فيزيكي دانش آموزان ورزشكار رشته هاي گروهي تفاوت معني داري وجود ندارد.

23- بين ميزان پرخاشگري كلامي دانش آموزان ورزشكار رشته هاي گروهي تفاوت معني داري وجود ندارد.

24- بين ميزان خشم دانش آموزان ورزشكار رشته هاي گروهي تفاوت معني داري وجود ندارد.

25- بين ميزان خصومت دانش آموزان ورزشكار رشته هاي گروهي تفاوت معني داري وجود ندارد.

26- بين ميزان پرخاشگري دانش آموزان ورزشكار رشته هاي گروهي با ترتيب تولدهاي مختلف، تفاوت معني داري وجود ندارد.

27- بين ميزان پرخاشگري فيزيكي دانش آموزان ورزشكار رشته هاي گروهي با ترتيب تولدهاي مختلف، تفاوت معني داري وجود ندارد.

     28- بين ميزان پرخاشگري كلامي دانش آموزان ورزشكار رشته هاي گروهي با ترتيب تولدهاي مختلف، تفاوت معني داري وجود ندارد.

     29- بين ميزان خشم دانش آموزان ورزشكار رشته هاي گروهي با ترتيب تولدهاي مختلف، تفاوت معني داري وجود ندارد.

30- بين ميزان خصومت دانش آموزان ورزشكار رشته هاي گروهي با ترتيب تولدهاي مختلف، تفاوت معني داري وجود ندارد.

بحث، تحليل و نتيجه گيري

براي تبيين يا پيش بيني رفتار لازم است كه علت هاي احتمالي آن را بشناسيم. دانشمندان، تا مدتها تبيين هاي زيستي و روان اجتماعي براي رفتار خشونت آميز در انسانها ارائه مي كردند. اين نگره ها، راههايي براي كنترل و جهت دهي ابراز خشونت به شيوه اي پيش بيني پذير و مثبت پيشنهاد مي كنند. البته در صورتي كه بتوان آن را كنترل كرد و جهت داد. براي نمونه، مشاهده كردن و شركت جستن در رقابت ورزشي را به عنوان روزنه اي خروجي براي نيازهاي دروني به ابراز خشونت نگريسته اند. اما به نظر مي رسد كه برخي به اين روزنه بيشتر از ديگران نياز دارند. در تحقيق حاضر تمام فرضيه ها تاييد شد كه به شرح زير مي باشد.

1-    بين ميزان پرخاشگري دانش آموزان ورزشكار رشته هاي گروهي و انفرادي تفاوت معني داري وجود دارد. از آنجا كه ميانگين پرخاشگري دانش آموزان ورزشكار رشته هاي گروهي معادل 39/79 و ميانگين پرخاشگري دانش آموزان ورزشكار رشته هاي انفرداي معادل 23/89 است مي توان نتيجه گرفت كه ميزان پرخاشگري دانش آموزان ورزشكار رشته هاي انفرادي بيشتر است.

2-    بين ميزان پرخاشگري فيزيكي دانش آموزان ورزشكار رشته هاي گروهي و انفرادي تفاوت معني داري وجود دارد. از آنجا كه ميانگين پرخاشگري فيزييكي دانش آموزان ورزشكار رشته هاي گروهي معادل 90/22 و ميانگين پرخاشگري فيزيكي دانش آموزان ورزشكار رشته هاي انفرادي معادل 93/25 است مي توان نتيجه گرفت كه ميزان پرخاشگري فيزيكي دانش آموزان ورزشكار رشته هاي انفرادي بيشتر است.

3-    بين ميزان پرخاشگري كلامي دانش آموزان ورزشكار رشته هاي گروهي و انفرادي تفاوت معني داري وجود دارد. از آنجا كه ميانگين پرخاشگري كلامي دانش آموزان ورزشكار رشته هاي گروهي معادل  73/14 و ميانگين پرخاشگري كلامي دانش آموزان ورزشكار رشته هاي انفرادي معادل 2/16 است مي توان نتيجه گرفت كه ميزان پرخاشگري كلامي دانش آموزان ورزشكار رشته هاي انفرادي بيشتر است.

4-    بين ميزان خشم دانش آموزان ورزشكار رشته هاي گروهي و انفرادي تفاوت معني داري وجود دارد. از آنجا كه ميانگين خشم دانش آموزان ورزشكار رشته هاي گروهي معادل 58/19 و ميانگين خشم دانش آموزان ورزشكار رشته هاي انفرادي معادل 57/22 است مي توان نتيجه گرفت كه ميزان خشم دانش آموزان ورزشكار رشته هاي انفرادي بيشتر است.

5-    بين ميزان خصومت دانش آموزان ورزشكار رشته هاي گروهي و انفرادي تفاوت معني داري وجود دارد. از آنجا كه ميانگين خصومت دانش آموزان ورزشكار رشته هاي گروهي معادل 18/22 و ميانگين خصومت دانش آموزان ورزشكار رشته هاي انفرادي معادل 53/24 است مي توان نتيجه گرفت كه ميزان خصومت دانش آموزان ورزشكار رشته هاي انفرادي بيشتر است.

     در بخش يافته هاي اضافي تنها يك فرضيه تاييد شده كه عبارت است از:

بين ميزان پرخاشگري كلامي دانش آموزان ورزشكار رشته هاي انفرادي با ترتيب تولدهاي مختلف تفاوت معني داردي وجود دارد. در آزمون تعقيبي مشخص شد اين تفاوت مربوط به فرزندان اول و سوم مي باشد و از آنجا كه ميانگين نمرات پرخاشگري كلامي فرزندان اول بيشتر است مي توان نتيجه گرفت فرزندان اول نسبت به فرزندان سوم از ميزان پرخاشگري بيشتري برخوردار هستند.

نتايج به دست آمده با اكثر تحقيقات انجام شده داخل و خارج كشور همخوان است:

بيچ (2004) ، اشپيگل (2002) ، اليوت (2004) ، كلارك و اسميت (2002) ، پاترسون (2003) ، اللهقلي پور (1379) ، چلونگر (1374) ، باقرزاده (1374) ، حسين زاده (1380)،

آنچه در ادبايت و پيشينه تحقيق آمده اين است كه بطور كلي يكي از راههاي كاهش و كنترل ميزان پرخاشگري ، ورزش است اما آنچه اين تحقيق و تحقيقات مشابه به دست آمده اين است كه ورزشهاي گروهي در كاهش پرخاشگري موثرتر است يا به عبارتي ديگر ورزشكاران رشته هاي گروهي ميزان پرخاشگري كمتري را گزارش مي كنند از اين جا مي توان نتيجه گرفت كه در جمع و گروه بودن مي توان تاثير مثبتي در كاهش پرخاشگري داشته باشد.

پيشنهادهاي تحقيق:

پيشنهادهايي مبتني بر يافته هاي تحقيق

1-    يكي از بهترين راههاي كاهشي پرخاشگري، انجام ورزش است، لذا توصيه مي شود سئولين به اين مهم بيشتر توجه كنند و شرايط حضور تمام اقشار جامعه در ميادين ورزشي را بيشتر فراهم آورند تا در نهايت از بسياري از نزاعها و درگيريها جلوگيري شود.

2-    از آنجا كه انجام ورزش هاي گروهي تأثير مثبت تري در كاهش پرخاشگري نسبت به ورزش هاي انفرادي دارد، لذا توصيه مي شود كه انجام ورزش هايي چون واليبال، فوتبال، بسكتبال و هندبال بيشتر از طرف مسئولين مورد حمايت و پشتيباني قرار گيرد.

پيشنهاد براي تحقيقات آينده

1-    از آنجا كه در اين تحقيق مقايسه اي ميان رشته هاي مختلف ورزشي انجام نشده توصيه مي گردد محققين در آينده تحقيقي به منظور مقايسه ميزان پرخاشگري در رشته هاي مختلف ورزشي انجام دهند.

2-    پيشنهاد مي گردد ميزان پرخاشگري در دانشجويان يا دانش آموزان دختر ورزشكار در رشته هاي مختلف انجام گيرد.

3-    پيشنهاد مي گردد ميزان پرخاشگري در افراد ورزشكار و غيرورزشكار مورد مقايسه قرار گيرد.

4-    پيشنهاد مي گردد ميزان پرخاشگري در افراد ورزشكار حرفه اي و آماتور مورد مقايسه قرار گيرد.

فهرست منابع فارسي:

-        اتيكسون، ريتاال و همكاران، (1378). زمينه روان شناسي هيلگارد. ترجمه: محمد نقي براهني و هكاران. تهران: انتشارات رشد.

-        ارونسون، اليوت. (1370). روان شناسي اجتماعي. ترجمه: حسين شكركن. تهران، انتشارات رشد.

-        انشل، مارك اچ. (1380). روان شناسي ورزش از تئوري تا عمل. ترجمه: سيدعلي اصغر مسعود. تهران: انتشارات اطلاعات.

-        بدار، لوك و لامارش، لوك. (1381). روان شناسي اجتماعي. ترجمه: حمزه گنجي. (چاپ دوم). تهران: انتشارات ساوالان.

-        بركووتيز، لئونارد. (1372). روان شناسي اجتماعي. ترجمه: محمد حسين فرجاد و عباس محمدي اصل. تهران: انتشارات اساطير.

-        ثنايي، باقر و هومن، عباس. (1379). مقياس هاي سنجش خانواده و ازدواج. تهران: انتشارات بعثت.

-        خداپناهي، محمدكريم. (1380). روان شناسي فيزيولوژيك. تهران: انتشارات سمت.

-        خديوي زند، محمد مهدي. (1374). پرخاشگري و ناكامي. تهران: انتشارات تربيت.

-        ديماتئو، ام رابين. (1378). روان شناسي سلامت. ترجمه: سيدمهدي موسوي اصل و محمد رضا سالاري فر. تهران: انتشارات سمت.

-        دلاور، علي. (1374). مباني نظري و عملي پژوهش در علوم انساني و اجتماعي. تهران: انتشارات رشد.

-        رحمتي، محمدصادق. (1371). روان شناسي اجتماعي معاصر. (چاپ اول). تهران: انتشارات سينا.

-        روش بلاو، آن ماري و نيون اريل. (1377). روان شناسي اجتماعي. ترجمه سيدمحمد دادگران. (چاپ چهارم). تهران: انتشارات مرواريد.

-        ساپينگتون، اندروا. (1379). بهداشت رواني. ترجمه: حميدرضا حسين شاهي برواتي. تهران: انتشارات روان.

-        ستوده، هدايت ا.. . (1378). روان شناسي اجتماعي. (چاپ چهارم). تهران: انتشارات آواي نور.

-        شاملو، سعيد. (1378). بهداشت رواني. (چاپ سيزدهم). تهران: انتشارات رشد.

-        شهرياري، مهدي. (1376). پرخاشگري انسان. (چاپ اول). تهران: انتشارات ميرشمس.

-        فراست، ديويد، ب. (1366). روان شناسي ورزش. ترجمه: عيدي عليجاني و مهوش نوربخش. تهران: انتشارات سازمان تربيت بدني و دفتر تحقيقات و آموزش.

-        فرانكن، رابرت. (1384). انگيزش و هيجان. ترجمه: حسن شمس اسفندآباد. تهران: انتشارات ني.

-        كاستلو، تيموتي و كاستلو، جوزف. (1373). روان شناسي نابهنجاري. ترجمه: نصرت ا.. پورافكاري. تهران: انتشارات آزاده.

-        كارلسون، نيل آر. (1378). مباني روان شناسي فيزيولوژيك. ترجمه: مهرداد پژمان. تهران: انتشارات غزل.

-        كالات، جيمز دبليو. (1374). روان شناسي فيزيولوژيك. ترجمه: اسماعيل بيابانگرد و احمذد علي پور. تهران: انتشارات شاهد.

-        كريمي، يوسف. (1380). روان شناسي اجتماعي. چاپ نهم). تهران: انتشارات ارسباران.

-        كلاين برگ، اتو. (1369). روان شناسي اجتماعي. ترجمه علي محمد كاروان. تهران: انتشارات انديشه.

-        گراهام، رابرت بي. (1380). روان شناسي فيزيولوژيك. ترجمه: علي رضا رجايي و علي اكبر صارمي. مشهد: انتشارات آستان قدس رضوي.

-        گنجي، حمزه. (1376). بهداشت رواني. تهران: انتشارات ارسباران.

-        محي الدني بناب، مهدي. (1374). روان شناسي انگيزش و هيجان. تهران: انتشارات دانا.

-        منشئي، غلامرضا. (1376). روان شناسي تندرستي. تهران: انتشارات غزل.

-        ميلاني فر. بهروز. (1378). بهداشت رواني. تهران: انتشارات قومس.

-        فهرست منابع خارجي

-         Alexander, M. (2001). Temperature and aggression. Journal of Personality and Social Psychology, 52, 1161-1173.

-         AveRill, J. (2000). The nature of aggression. Newyork: Addison Wesley.

-         Azreen, E, M. (2004). Aggression. Watchester, MA: Clark university Press.

-         Baron, B. (2000). The effect of sport on Aggression. Journal of Atnormal and Social psychology, 39, 177-181.

-         Boss, K, J. (1990). American Aggression. Chicago: University of Chicago Press.

-         Bich, N. (2004). Aggression as ofunction of ambient temperature and prior anger arousal. Journal of personality and social psychology, 60, 183-189.

-         Caporael, I. (2001). Personality and Social psychology Newyork. Basic books.

-         Dembrosky, F. N. (1998). The Aggression of man. Newyork: Appleton.

-         Green, O, A. (1999). Debenes mechanism. Newyork: Rantom House.

-         Kalama, J. (1999). Aggression. Newyork: Free press.

-         Kendal, M. (2002). The arousal and Anger. Newbury park. CA: Sage.

-         Smith, E, R. (2000). Social psychology. Stanford, CA: Stanford university press.

-         TocH, B, F. (2001). Warning, Aggression and Hostility. Journal of personality and Social psychology, 53, 262-275.

-         Wallace, N. (2000). Effects of Aggression on mental Health. Journal of personality and social psychology. 46, 122-130.

-         Zakerman, A.S. (2004). Posetive and Negative Aggression. Journal of personality and social psychology, 61, 135-142.

-         www.irandoc.ac.ir

 

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 04 شهریور 1393 ساعت: 18:11 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 311

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس