سایت اقدام پژوهی - گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان
1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819 - صارمی
2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2 و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .
3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل را بنویسید.
در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا پیام بدهید آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet
نقش یادگیری در همه صحنههای زندگی نمایان است. یادگیری تنها
آموختن مهارتی خاص با مطالب درسی نیست؛ بلکه در رشد هیجانی ، رشد شخصیتی ، تعامل اجتماعی
انسان دخالت دارد. انسان یاد میگیرد که از چه چیزی بترسد، چه چیزی را دوست بدارد و
کجا چگونه رفتار کند. در واقع نوزاد از همان لحظه تولد درگیر فرآیند یادگیری میشود
و این توانایی است که باعث پیشرفت و تفاوت روزانه او تفاوت انسانهای یک نسل از انسانهای
نسل قبل از خودشان میشود.
ویژگیهای یادگیری چیست
تغییر در رفتار
یادگیری همره با "تغییر" است، به گونهای که بعد از
کسب یادگیری موجود زنده (از جمله انسان) رفتارش (بیرونی یا درونی) به یک روش یا حالت
جدید تغییر مییابد. این تغییر هم در رفتارهای ساده و هم در رفتارهای پیچیده دیده میشود.
پایداری نسبی
درست است که یادگیری همراه با تغییر است ولی هر تغییری یادگیری
محسوب نمیشود، بلکه تغییرات ناشی از یادگیری پایداری (Permanency) دارند؛ و تغییراتی که
پایداری نداشته باشند را نمیتوان به یادگیری نسبت داد (نظیر تغییرات ناشی از مصرف
دارو یا مواد ، هیجانها ، خستگی و... که پس از رفع اثر دارو ، موضوع هیجان یا رفع خستگی
و...تغییرات نیز ناپدید میشوند). فردی که مسئله یا چیزی را یاد گرفته است تغییرات
حاصل از آن را همواره با خود دارد و در مواقع لازم به اجرا در میآورد.
تواناییهای بالقوه
یادگیری در فرد نوعی توانایی ایجاد میکند، بدین معنی که
" تغییرات پایدار در رفتار" نتیجه تغییر در "تواناییها" است،
نه تغییر در رفتار ظاهری. اگر طرف دیگر این تواناییها همیشه مورد استفاده قرار نمیگیرند
بلکه بعضی مواقع بصورت بالقوه هستند و هر وقت موقعیت و فرصت استفاده فراهم شود؛ از
حالت بالقوه خارج و به حالت بالفعل (عمل) در میآیند. مثلا فردی که دوچرخه سواری را
یادگرفته است، اگر موقعیت دوچرخه سواری برای او فراهم نباشد این توانایی بصورت بالقوه
در فرد باقی میماند و هر وقت موقعیت و فرصت دوچرخه سواری فراهم شود (مثلا یک دوچرخه
در اختیار او قرار گیرد) این توانایی از بالقوه به بالفعل (حالت عمل) در میآید. این
بدان معنی است که یادگیری هیچ وقت از بین نمیرود.
تجربه
هر نوع تغییر در تواناییهای بالقوه زمانی یادگیری محسوب خواهد
شد که بر اثر "تجربه"
(Experience) باشند، یعنی"محرکها" (عوامل)
بیرونی و درونی بر فرد (یاد گیرنده) تاثیر بگذارد (نظیر خواندن کتاب ، گوش دادن به
یک سخنرانی ، زمین خوردن کودک و فکر کردن در باره یک مطلب و ...) بدین ترتیب تغییرات
پایداری که در توانایی افراد بوسیله عواملی به غیر از تجربه بدست میآید یادگیری محسوب
نمیشود. تغییرات پایدار غیر تجربهای بیشتر عوامل رشدی را دربر میگیرند (نظیر عضلانی
شدن ، دندان درآوردن ، تغییرات بلوغ ، پیر شدن و ...).
ارتباط یادگیری و وراثت
بحث در مورد نقش یادگیری و وراثت (Inheritance) به سه نظریه متفاوت
که هر یک طرفداران خود را دارند؛ منتهی میشود. گروه اول از این دیدگاه دفاع میکنند
که "این وراثت است که رفتار و اعمال ما را شکل میدهد و یادگیری نقشی زیادی ندارد.
گروه دوم به نقش مطلق یادگیری تاکید و وراثت را رد میکنند. اما در دهههای اخیر نظریه
سومی نیز مطرح گردید که در آن بر نقش "تعاملی وراثت و یادگیری" تاکید شده
است. هم از لحاظ نظری و هم از دیدگاه تحقیقی نظریه سوم بهترین دیدگاه و راهکار را دارد.
از دیدگاه این گروه هیچ کدام مطلق نیستند، بلکه آنها کامل کننده یکدیگر هستند.
"انسان موجودی یادگیرنده است اما انسان چیزی را یاد نمیگیرد،
مگر آنکه قبلا در ساخت ژنتیکیاش ، تواناییها و برنامه ریزیهایی وجود ندارند که مستقل
از توارث باشد و هیچ رفتاری وجود ندارد که تحت تاثیر یادگیری قرار نگیرد مثلا کودکان
بعد از سن معینی شروع به "خزیدند ، ایستادن و راه رفتن" میکنند (نقش وراثت)
با این حال در ابتدا نواقص و مشکلات زیادی دارند که با گذشت زمان و در اثر تجاربی که
بدست میآورند، آنها را اصلاح میکنند (نقش یادگیری)
نظریههای یادگیری
تداعی گرایی
(Associationism)
تداعی سنت گرایی از ارسطو فیلسوف یونانی باقی مانده است که در
اواخر قرن نوزده و در اوایل قرن بیستم بصورت علمی و با عنوانهای "شرطی سازی ،
نظریههای محرک - پاسخ و رفتار گرایی" در آزمایشهای پاولف (Pavlov )،
ترندایک ( Thorndike) و اسکینر (Skinner) و ..." مورد مطالعه واقع شده است. این نظریات بر پیوند
بین محرکها و پاسخها تاکید و یادگیری را حاصل آن میدانند. این نظریات "شناخت
، تفکر " و هر فرآیندی را که قابل مشاهده مستقیم نباشد را مردود میدانند.
یادگیری اجتماعی (Social
Learning)
نظریه یادگیری اجتماعی شکل دیگری از نظریههای تداعی گرا است
که در کارهای البرت بندورا (Albert
Bandura) و جولیان راتر (Julien Rotter) دیده میشود. این نظریهها
هم بر رابطه "محرک- پاسخ" تاکید دارند ولی در کنار آن بوجود "متغیرها
و عوامل شناخت درونی" واسطه بین "محرک- پاسخ" اعتقاد دارند. این کار
آنها بازتاب و تقویت کننده رویکردهای شناختی در روانشناسی است.
شناخت گرایی (Cognitiveism)
تاکید "رویکرد شناختی" معمولا ، بر ادراک (Perception) ،
تصمیم گیری (Decision
making )، پردازش اطلاعات و... است این نظریهها
در مخالفت با "تداعی گرایی افراطی" بوجود آمدند. در واقع این نظریهها به
جنبههایی از فرآیند یادگیری توجه کردند که در نظریههای تداعی گرا کنار گذاشته و حتی
مردود اعلام شده بود. از نظریه پردازان این حوزه میتوان با نظریههای (Gestalt)،
پردازش اطلاعات و ... اشاره کرد.
حافظه و یادگیری
به نظر میرسد انسان هر چه دارد (منظور پیشرفتها) از برکت وجود
حافظه (Memory) دارد. در واقع اگر حافظه نبود، شواهدی هم برای وجود یادگیری
در دسترس نبود. گفته شده اگر حافظه نبود انسان مجبور بود هر لحظه و هر روز روشن کردن
آتش را یاد بگیرد. بدین ترتیب حاقظه و یادگیری بطور جداییناپذیری باهم ارتباط دارند.
حافظه ، یادگیری را با ذخیره کردن تجربیات و یکپارچه کردن آنها تسهیل میکند.
برای ثبت ، نگهداری و بازخوانی موضوعات یادگرفته شده مراحل سه
گانه "رمز گردانی (Coding)، اندوزش (Storage) و بازیابی (Retrieval) لازم است. و این سه مرحله خود در قالب انواع سه گانه حافظه یعنی
حافظه فوری (Immediate
Memory)، حافظه کوتاه مدت Short- Term Memory)) و حافظه بلند مدت (Long- Term
Memory) مورد بررسی قرار میگیرد.
فیزیولوژی یادگیری و حافظه
تمام اتفاقات مربوط به یادگیری (چه از نوع تداعی و چه از نوع
شناختی) و تمام مراحل و فرایندهای مربوط به حافظه در مغز انجام میگیرد. تحقیقات زیادی
درمورد محل و موقعیت نورونهایی که با یادگیری و حافظه در ارتباط هستند، شده است تا
به سوالاتی از قبیل "مکانیزم عصبی یادگیری و یادآوری چگونه است؟ ، چگونه خاطرهها
نگهداری میشوند؟ و... پاسخ داده شود.
این تحقیقات به نظریههای زیاد و متفاوتی مانند نظریه تثبیت (Consolidation Theory) ، نظریه سنتز پروتئین (Portion
Synthesis Theory) ، نظریه میانجیهای
عصبی
(Neurotransmitter Theory) و... منجر شده است.
اما باز هم اطلاعات و آگاهی انسان از فرایند دقیق این اعمال ناقص است و پژوهشهادر
این زمینه ادامه دارد.
بر اساس مطالعاتي كه در سال 1954 توسط گروه تحقيقاتي Matson با هدف توسعه حمل و نقل و سيستم توزيع كالا صورت گرفت مشخص گرديد كه تقريبا 50
درصد از هزینه هاي حمل و نقل کالا (از ابتدا تا انتها) مستقيما مربوط به تخلیه و بارگیری
از كشتي بوده است.
اولین بار در سال 1956 یک کامیون دار به نام Mclean تصمیم گرفت با ابتکار جالبی زمان و هزینه تخلیه و بارگیری را کاهش دهد.
وی با جمع کردن تعدادی تریلر کامیون با بار عدل پنبه و قراردادن
آنها روی کشتی اقدام به بارگیری کالا از مبدا در این تریلرها نمود.
با این ابتکار هزینه و زمان تخلیه کالا در مقصد کاهش چشمگیری
پیدا کرد. بدين ترتيب اولین کشتی تغيير يافته کانتینری با نام Ideal X با 58 باکس كه در واقع اولين نوع از کانتینر به شمار مي رود در سال 1956 وارد بندر
هوستون شد.
آقاي مك لين در واقع يك شبه باعث ايجاد انقلابي در صنعت حمل
و نقل و تغيير چشمگيري در اقتصاد حمل و نقل كالاهاي جنرال گارگو گرديد.
بر اساس محاسبات آقاي مك لين در همان زمان هزینه تخلیه و بارگیری
كشتي Ideal X 6دلار در هر تن بود كه با اجراي ابتكار استفاده از كانتينر، این
میزان به 16/0 دلار در هر تن (براي يك كشتي جنرال كارگو متوسط) کاهش یافت.
ایشان بعد از مدتی شرکت کشتیرانـی Sea Land را ایجاد نمود و در
اواخر 1990 این شرکت را به شرکـت کشتیرانی Maersk فروخت و نام کمپانی به Maersk Sealand تغییریافت. آقای مک لین پدر سیستم کانتینری در سن 87 سالگی درمی سال 2001 در گذشت.
بدین ترتیب اولین کشتی کانتینری با 58 باکس کانتینر در سال
1956 وارد بندر هوستون آمریکا و نیز اولین کشتی کانتینری در سال 1966 وارد اروپا شد.
در شهريور ماه 1307 شمسي بانك ملي ايران در حالي تاسيس شد كه
بنياد بانكداري در دنيا ، سالها قبل از آن ريخته شده بود ، هرچند تاريخ كشور نشان ميدهد،
در طول جنگهاي ايران و روس در نيمه اول قرن سيزدهم ، اولين تلاش ها براي تاسيس نوعي
بانك به عمل آمده بود ، ضمن آن كه قرنها پيش از آن ، زمان داريوش اول ، ايران اقدام
به ضرب سكه طلا و نقره ، مي كرده است .
امروز بانك ملي ايران در حالي هفتاد و پنجمين سال تاسيس خود
را گرامي ميدارد كه بانكداري نوين در جهان هم سو با پيشرفتهاي گوناگون در عرصه هاي
سخت افزاري و نرم افزاري فن آوري ، راه رشد خود را طي مي كند .
در سال 1307 و در شرايط توسعه يافتگي نظام بانكي در گوشه هاي
ديگر از زمين ، در سايه همت والا و انديشه ژرف بزرگ مردان و زنان ايراني، تاسيس بانك
ملي ايران ، ورود كشور به قلمرو بانكداري را رقم زد . امروز همه تلاش مديران بانك ملي
ايران بر بهره گيري هرچه سريعتر و كاملتر از شيوه هاي پيشرفته بانكداري عصر حاضر ،
استوار است .
صنعت بانكداري در عرصه ي بين المللي ،پديده اي بنام بانكداري
نوين را تجربه مي كند.پديده اي كه استنباط كلي از آن متوجه ظهور و استفاده از تكنولوژي
هاي پيشرفته ،براي انجام كارهاي گوناگون بانكي است .
اين استنباط ،البته چندان بي راهه نيست ومفهوم كلي بانكداري
نوين را مي توان در آن جستجوكرد. گرچه بانكداري نوين فقط اين موضوع را دربرنمي گيرد .
نوشتار پژوهشي زير ،بدون وارد شدن به قلمرو تئوريك موضوع ، در
قالبي كاربردي ،به تفصيل، چالشهاي فني ،حقوقي و اجتماعي بانكداري نوين را تشريح مي
كند .
اهميت اين موضوع در آن است كه هر يك از اجزاي مطالب ارائه شده
، مي تواند سرفصل يك موضوع پژوهشي براي مطالعه از سوي دست اندركاران مرتبط درنظام بانكي
كشور و به ويژه بانك ملي ايران باشد تا در آينده هنگام معرفي خدمات جديدتر و پيشرفته
تر بانكي با مشكلات كمتري مواجه شوند .
اين نوشتار ، « سرقت هويت » را به عنوان مهم ترين چالش بانكداري
نوين به ميان مي آورد واجزاي گوناگون آن را به لحاظ فني ، حقوقي و اجتماعي بر مي شمرد .
نگاه « نوشتار » به طور عمده متوجه چند وچون بانكداري نوين در
آمريكا است ،هرچند،مصداق هايي از چند كشور ديگر را هم ذكر مي كند.
گرچه،بحث عمده دراين نوشتار پيرامون “سرقت هويت” دور مي زند
ولي بحث هاي ديگري را هم دررابطه با بانكداري نوين،از جمله،« انتقال نيروي انساني وكارهاي
بانكي » شماري از بانكهاي بزرگ دنيا به خارج از كشور ، به ويژه هندوستان ،اجباري شدن
تهيه « گزارش كنترل داخلي » « نگراني بابت افزايش شمار سرقتهاي مسلحانه » و « صنعت
رهن » را دربر مي گيرد .
زبان اين نوشتار بر اساس آمار و ارقام ونگاه آن به سوي آينده
وتا سال 2007،توجه نشان مي دهد .
از جمله موضوعاتي كه شايد دركمتر مرجعي بتوان سراغي از آن گرفت
، « روابط عمومي وبانكداري نوين» است و درسرفصلهايي با عناوين ، “بهره گيري از تكنيك
هاي روابط عمومي” ، “ كم كاري روابط عموميها” و“ اهميت توجه به روابط عمومي” ، به
بحث گذاشته مي شود .
برپايه آنچه كه به « روابط عمومي وبانكداري نوين » مي توان اطلاق
كرد ،عامل اصلي موفقيت در محيطي كه تكنولوژيهاي پيشرفته اي از قبيل « اينترنت » يا
« تلفن هاي همراه » ،براي صنعت بانكداري فراهم ميكنند ، به روابط عمومي و اتخاذ استراتژيهاي
ارتباطي علمي ومناسب ،بستگي دارد .
در اين زمينه وبه عنوان مثال در متن نوشتار مي خوانيم ، يك بانك
تجاري در آمريكا كه شيوه بانكداري با استفاده از تلفن همراه را نيز در كنار شيوه سنتي
،مراجعه فيزيكي ارائه مي دهد ،با اين مشكل روبرو شده كه بسياري از مشتريان آنها گرچه
كاربر دريافت خدمات بانكي روي تلفنهاي همراه هستند ،ولي به سبب بياعتمادي وترس ، در
پي انجام هر داد و ستد بانكي الكترونيك ،از مراجعه فيزيكي به بانك نيز غفلت نميورزند!
مشكل فوق اساساً به خاطر عدم توجه وكم كاري روابط عمومي بانك
ياد شده به وجود آمده است .
البته بديهي است روابط عمومي در آن محيط ، با آنچه كه امروز
در ايران به آن عمل مي شود ، بسيار متفاوت خواهد بود، به طوريكه از يك سو نياز به حمايت
قاطع عالي ترين مقام هاي اجرايي بانكها دارد و از سوي ديگر مديران و پرسنل روابط عمومي
بايد از لحاظ كيفي، خلاق ،آموزش ديده و با تجربه در سطح استانداري هاي بين المللي باشند .
اهميتي بيش از بي كاري يا اختلاس در شركتها:
امروز “ سرقت هويت ” افراد به آنچنان درجهاي از اهميت رسيده
است كه مردم آمريكا را نسبت به آن بيش از بيكاري يا اختلاس در شركتها نگران ميكند.
در مورد ميزان اين نگراني، آنرا تا آن حدي دانستهاند كه ميتواند
سرنوشت انتخابات رياست جمهوري آن كشور را در سال آينده رقم بزند!
به واسطه همين موضوع، در يك نظرسنجي كه از 2000 شهروند آمريكايي
در ماه آوريل 2003 ، توسط شركتي بنام “ STAR
SYSTEMS” صورت گرفت، 9 آمريكايي از 10 نفر، تقاضاي
وضع قوانين جديدي در سطح فدرال براي برخورد با “ سارقان هويت ” داشتند .
بر اساس اين نظرسنجي ، دو سوم پرسششوندگان ( 66 درصد) گفتند
كه صنعت خدمات مالي نياز به كار بهتري در عرصه تاييد هويت مشترياني دارد كه حسابهاي
بانكي باز ميكنند.
72درصد از پرسش شوندگان، همين موضوع را در مورد كساني بيان كردند
كه قصد دريافت كارت اعتباري دارند.
12ميليون قرباني:
در اين زمينه. 6/5 درصد از كساني كه در نظرسنجي شركت “ STAR SYSTEMS ” شركت داشتند ، گفتند كه قرباني “ سرقت هويت” بودهاند. به عبارتي ديگر، ميتوان
12 ميليون نفر از جمعيت آمريكا را قرباني اين نوع سرقت به شمار آورد.
البته چنانچه مجموع افراديكه در دام جعل كارتهاي اعتباري و
“ سرقت هويت” گرفتار آمدهاند را درنظر بگيريم،به رقمي حدود 9/15 درصد مصرفكنندگان
ميرسيم كه قرباني يكي از اين نوع جرائم بودهاند.
ارقام فوق در حاليست كه در كل نميتوان در زمينه “ سرقت هويت
” آمار دقيقي ارائه كرد، زيرا بخشي از اين جرائم ماهها ناشناخته ميمانند.
حل مشكل در گرو زماني چند ساله:
به طور معمول ، بيش از يك سال طول ميكشد تا شخص متوجه شود كه
در دام سرقت هويت خود گرفتار و شخصي با استفاده از اطلاعات بدست آورده ، مرتكب تقلب
شده است!
به گفته “ BARBARA
SPAN” معاون مديرعامل شركت “ STAR SYSTEMS ” ، تازه، زمانيكه
وقوع اين نوع سرقت كشف شود، سالها به طول ميانجامد تا بتوان مشكل را حل كرد، در حاليكه
، در آن زمان ، متقلب آزاد و سرگرم انجام تقلبكاريهاي بيشتري خواهد بود!
آگاه نشدن قرباني از سرقت عليه خود:
در حقيقت وجه تمايز “ سرقت هويت ” آن است كه قرباني در اغلب
موارد، از اينكه جرمي عليه او روي داده است ، آگاه نيست !
به گفته “DON GHEE” مدير ارشد ريسك عملياتي در بانك “JP MORGAN CHASE” ، چنانچه سارقي آدرس
جديد روي كارت تعبيه كرده باشد، در آن صورت ، دارنده كارت قادر به دريافت صورت حسابهايي
كه به حساب وي خرج شده نيز، نخواهد بود.
متعاقباً ، زمانيكه شخصي به منظور پرداخت، چكي را مينويسد،
زمانيكه اين چك برگشت ميخورد، 12 ماه به طول ميانجامد تا كشف شود، آنهم تازه زمانيكه
از سوي شركت صادركننده كارت اعتباري، تلفني ميشود و ميپرسد كه چه موقع قصد پرداخت
و تسويه مثلاً 2400 دلار بدهي خود را داريد؟!
“سرقت هويت”، سودمندتر از قاچاق مواد مخدر!
نكته جالب آنكه ،اين نوع سرقت آنقدر حرفهاي شده كه شماري از
باندهاي تبهكاري مربوط به مواد مخدر، زمينه كاري خود را عوض و به اين امر رويآوردهاند،
زيرا آنها “ سرقت هويت” را سودمندتر و بيدردسرتر از قاچاق مواد مخدر ميدانند!
“ كميسيون فدرال تجارت آمريكا” در سال 2002 ، 161819 مورد شكايت
مربوط به “ سرقت هويت” را ثبت كرد كه 42 درصد آن به تقلب در كارتهاي اعتباري ،22 درصد
تقلب در تلفن يا شركتهاي عامالمنفعه، 17 درصد به تقلب در امور بانكي و 9 درصد به تقلب
در موارد استخدامي ، مربوط ميشد.
خسارتي 24 ميليارد دلاري:
در همين سال، بر اساس برآورد شركتي بنام “ CELENT COMMUNICATIONS” ، مجموع خسارتي كه از بابت “ سرقت هويت” در سال 2004 وارد خواهد شد
به 8 ميليارد دلار خواهد رسيد، گر چه رقم واقعي بمراتب بيشتر از آن خواهد بود.
“SPAN” در اين زمينه اعتقاد دارد، چنانچه شمار بزرگ سالان آمريكايي،
كه قرباني “ سرقتهاي هويت ” شدهاند ، يعني 12 ميليون نفر را در متوسط رقم خسارت
2000 دلار ضرب كنيم، رقمي نزديك به 24 ميليارد دلار خسارت وارد شده ، بدست ميآيد!.
اهميت “ سرقت هويت ” و رقم بالاي خسارت وارده ناشي از آن ، سبب
شده تا موضوع به صورت يك بحث سياسي مهم، دست كم در ايالات متحد آمريكا، مطرح و به همين
دليل يك سري قوانين جديدي در اين زمينه به ميان آيد.
سرقت هويت ، يك جرم فدرال:
شروع اين قوانين را بايد در قانون “ سرقت هويت” (IDENTITY THEFT ) سال 1998 دانست كه به موجب آن “سرقت هويت” يك جرم فدرال به حساب ميآيد.
انتقال آگاهانه يا استفاده از يك ابزار براي شناسايي كس ديگري
با قصد ارتكاب يا كمك و يا معاونت در هرگونه فعاليت غيرقانوني ، موضوع اين قانون را
تشكيل ميدهد.
در همين راستا براي پيشگيري از “ سرقت هويت” يك سري قوانين ديگر
در ايالات متحد آمريكا به تصويب رسيده كه از جمله آنها ميتوان به قانون “ USA PATRIOT “ قانون “ISO 17799” يا
GRAMM-“LEACH-BILLEY و قانون “ BASEL II” اشاره كرد.
گردآوري اطلاعات استاندارد:
بخش 326 قانون “ PATRIOT” كه از اكتبر امسال ( مهر 1382) به مورد اجرا در خواهد آمد، مقرر
ميدارد، موسسات مالي بايد هويت كليه اشخاصي را كه حساب باز ميكنند، به منظور حفظ
سوابق براي احراز هويت آنها و اطمينان از اينكه در فهرست تروريستها يا سازمانهاي تروريستي
شناخته شده و يا مظنون قرار ندارند، مورد تائيد قرار دهند.
به همين منظور مقرر شده تا روش هاي اجرايي لازم براي گردآوري
اطلاعات استاندارد از قبيل نام مشتريها، آدرس، تاريخ تولد و شماره تأمين اجتماعي آنها
تدوين شود.
به گفته “SPAN” بخش 326 قانون “ PATRIOT” از آنجا اهميت دارد كه براي شناخت مشتريها به كار ميرود. اين
بخش ضرورت امر را براي مؤسسات مالي فراهم ميكند تا هويت هر شخص را از طريق درخواست
دو فرم ارائه هويت و ثبت مشخصات اودر فرمهاي درخواست ، بمنظور نگهداري در سوابق ،
مورد تاييد قرار دهند.
قانون “PATRIOT ” ، فقط تأمين حداقل استانداردهاي لازم:
با اينهمه ، قانون “PATRIOT” فقط حداقل استانداردهاي
لازم را براي جلوگيري از “ سرقت هويت ” فراهم ميكند و به منظور تحقق بخشيدن به منظور
اصلي قانون، يعني عدم دسترسي جنايتكاران به نظام مالي نهادهاي مالي ،لازم است ، گامهاي
بيشتري برداشته شود.
در همين زمينه ، بانكها از ديرباز مجبور بودهاند بخشي از سرمايه
خود را براي پوشش خسارت احتمالي ناشي از اختلاس يا هرگونه سوء استفاده ديگر كنار بگذارند،
ولي ازدياد “ سرقت هويت ” باعث شده تا آنها تعريف خسارتهاي حداقل و قابل قبول را مورد
بررسي مجدد قرار دهند.
لزوم در نظر گرفتن هزينه ريسك عملياتي توسط بانكها :
همين موضوع سبب شده تا قانون “ BASEL II” كه از سال 2006 بايد
به مورد اجرا درآيد، مطرح شود. قانوني كه بر مبناي آن بانكها براي نخستين بار بايد
هزينه سرمايه مرتبط با ريسك عملياتي را به منظور شناسايي زمينه هاي ريسك عملياتي و
تعيين كميت خسارت مربوط به آنها، كنار بگذارند.
به طور كلي مديريت ريسك در صدر جدول اولويتهاي سرمايهگذاري
مؤسسات مالي قرار گرفته است، به گونهاي كه در سال جاري، 42 درصد از مؤسسات مالي بزرگ
در آمريكا، بين 000ر500 تا 5/2 ميليون دلار، روي تكنولوژي اطلاعات براي مديريت ريسك
سرمايهگذاري ميكنند.
مسئوليت مديريت ريسك در مؤسسات مالي همچنين از سطح هر اداره،
به سطح كلان يك مجموعه واحد، تابع مديران ارشد، ارتقاء پيدا كرده است .
نقش اينترنت در تكوين پايگاههاي اطلاعات مربوط به تقلب:
در اين ميان ، ظهور اينترنت و ساير ابزارهاي “ سلف سرويس” به
نحو چشمگيري موارد تقلب در كارتهاي اعتباري و سرقت هويت را افزايش داده و در نتيجه
لزوم پيدا كردن راهحلهاي جديدي را براي احراز هويت، به ميان آورده است .
به عنوان مثال “ WEB” اين امكان را براي مؤسسات مالي كوچكتر فراهم ميكند تا به پايگاههاي
اطلاعــــــات مربوط به تقلب در امور بانكي، از جمله پايگاه ملي اطلاعات شركتـــي بنــام PRIMARY “ “PAYMENT SYSTEMS دسترسي داشته باشند. پايگاهي كه در آن موارد بينظمي 200 ميليون
حساب مؤسسات مالي بزرگ آمريكا نگهداري ميشود.
اين پايگاه اطلاعاتي قابل دسترس از طريق اينترنت، در حقيقت مدل
اينترنتي يك ابزار ويژه احراز هويت بنام “ IDENTITY CHEK” به شمار ميرود كه شركت “PRIMARY PAYMENT SYSTEMS” مستقر در “آريزونا”، آن را طراحي كرده است .
60آزمايش روي هر چك:
“ IDENTITY CHEK
” كه در 21 بانك بزرگ از 30 بانك بزرگ آمريكا مورداستفاده
قرار ميگيرد، در سال گذشته ، بيش از 30 ميليون درخواست رامورد پردازش قرارداد كه روي
هر يك 60 آزمايش انجام شد.
“ IDENTITY CHEK
” موارد مربوط به عدم اعتبار يا وجود عناصر غير معمول
در حسابهاي جاري و پسانداز، درخواست كارتهاي اعتباري، اعطاي وام و تغييرات آدرس را
بررسي و به مؤسسه مالي اطلاع ميدهد.
از جمله بررسيهايي كه “ IDENTITY CHEK ” انجام ميدهد، به عنوان
مثال ، تطبيق دادن تاريخ تولد با شماره تأمين اجتماعي، يا كدپستي با آدرس خيابان،
است .
شناسايي ، احراز و اعتبار:
در مجموع استراتژي پيشگيري از “سرقت هويت ”سه مرحله شناسايي،
احراز و اعتبار را در برميگيرد.
شناسايي شامل چك كردن اطلاعات شخصي از قبيل نام با استفاده از
كارتهايي مانند تأمين اجتماعي، گواهينامه رانندگي ، گذرنامه و غيره ميشود.
احراز فرايند، اثباتي است كه مشخص ميكند، شناسهها واقعي هستند
و اعتبار، به هويت سازهاي منحصر بفرد هر كس از قبيل رمز عبور،شكل فيزيكي يا مشخصات
بيومتريك ( اثر انگشت ، تن صدا، اسكن و غيره ) مربوط ميشود و اينكه آيا اين مشخصات
واقعي و اصل هستند يا خير.
نياز به اعتبار، هم كاركنان يك سازمان و هم ارباب رجوع و مشتريان
آن را در برميگيرد و امنيت اطلاعات نيز از اسناد فيزيكي تا درخواستهاي “ON- LINE ” با تكنولوژي پيشرفته است .
بازار داغ انواع نرم افزارها:
در زمينه نرم افزارهاي تكنولوژيك مربوط به احراز هويت، سيستمهاي
ديگري هم در آمريكا وجود دارند، از جمله شركتي بنام “ ATTUS TECHNOLOGIES ” يك سري توليداتي
بنام “ WATCHDOG” دارد كه به مؤسسات مالي در راستاي تحقق بخش 326 قانون “USA PATRIOT” كمك ميكند.
با استفاده از اين نرمافزار ، زمانيكه شماره تأمين اجتماعي
و تاريخ تولد فردي وارد سيستم ميشود، اين سيستم به بررسي اين نكته ميپردازد كه آيا
زمان صدور شماره با ايالتي كه صادر شده مطابقت دارد و اينكه آيا آن شماره به لحاظ سن
با مشتري سازگاري دارد يا خير.
اين سيستم همچنين عكس روي شناسنامه ( كارت شناسايي) را بررسي
ميكند و چنانچه بجاي عكس واقعي از تدابيري همچون هولوگرام استفاده شده باشد، كاربران
را از موضوع مطلع ميكند.(1)
علاوه بر نرمافزارهاي فوق، گزارش ديگري به اين نكته اشاره ميكند
كه “ انجمن بانكداران آمريكا” ، توصيه ميكند، نرمافزاري بنام “ID POINT ” محصول شركت “ LEXIS NEXIS”
واقع در شهر ديتون ايالت اوهايو، در راستاي قانون “ USA PATRIOT” مورد استفاده بانكهاي آن كشور قرار گيرد.
“ ID POINT ” سوابق 330 پايگاه اطلاعات عمومي را كه از سوي بانكها براي مشتريان
جديد تقاضا ميشوداز طريق مطابقت نام، آدرس ، شماره تأمين اجتماعي ،تاريخ تولد و شماره
تلفن آنها با يكديگر كنترل ميكند، ضمن آنكه ميتواند تلفن محل كار و آدرس قبلي آنها
را نيز كنترل كند.
بانكها ميتوانند از طريق سرويس “WEB “ همزمان اطلاعات لازم را كنترل كنند
يا آنكه يك سري اسم را به “مركز ملي (كشف) تقلب” “ NATIONAL FRAUD CENTER ” ارسال و از طريق آنها وضعيت مشتري جديد را استعلام كنند.
به گفته آقاي “ JAMES
VALUES” مدير “مركز ملي (كشف ) تقلب” آمريكا،
كه بيش از اين ، سرپرست همين بخش در “FBI” به شمار ميرفت ، بانكهاي كوچك كه روزانه 5 افتتاح حساب دارند،
ميتوانند مشخصات مشتريها را از طريق سيستم “WEB” و بانكهاي بزرگ كه روزانه 100 افتتاح
حساب دارند ، ميتوانند اين مشخصات را از طريق مركز فوق كنترل كنند.
اين مركز به نوبهي خود اطلاعات مورد نظر را از طريق سه پايگاه
اطلاعاتي جستجو ميكند كه پايگاه سوم با استفاده از نرمافزار “ ID POINT“ ،
اطلاعات دو جستجوي اول را به يك نمره عددي تبديل و با استفاده از آن هرگونه بينظمي
يا نشانهاي از تقلب را ، كشف ميكند.
نشان تقلب ميتواند، به عنوان نمونه، نشانههايي از اينكه آدرس
داده شده در يك زندان يا يك صندوق پست قراردارد يا اينكه تلفن ارائه شده وصل نيست و
يا اينكه شماره تأمين اجتماعي قبل از تاريخ تولدشخصي صادر شده است ، باشد.
البته ، سيستم “ID POINT” بايد به گونهاي عمل كند كه “ خطاهاي انساني” را به حساب “ نشانه
تقلب” ، به حساب نياورد.
پس از اينكه احراز هويت مشتري به اثبات رسيد، آنگاه مشخصات درخواست
كننده افتتاح حساب با فهرستي كه دولت در “ اداره كنترل داراييهاي خارجي” OFFICE OF FOREIGN ASSETS CONTROL” نگهداريميكند، مطابقت داده ميشود تا وي در ميان تروريست هاي
مظنون يا شناخته شده نباشد.
سرانجام براي اطمينان از حصول كار و جلوگيري از هر گونه سوء
استفاده و جستجويي كه به عمل ميآيد، نام مسئول و اپراتور كار نيز ثبت ميشود.(2)
300000سرقت هويت ظرف كمتر از سه سال:
پيش از اين اشاره شد كه “كميسيون فدرال تجارت آمريكا ” در سال
2002، 161819 مورد “سرقت هويت” را ثبت كرد . با اين رقم، رقم كل سرقت هاي هويت كه كميسيون
فدرال تجارت آمريكا، از بدو تأسيس پايگاه اطلاعات مربوط به اتاق پاياپاي اين موضوع
،در سال 2000، ثبت كرده است به 300000 مورد، افزايش مييابد.
همين موضوع سبب شده تا خسارت وام دهندگان نيز افزايش پيدا كند
و به حدود 1 ميليارد دلار در سال برسد.
اين افزايش ميزان خسارات، به نوبه خود وام دهندگان را وادار
كرده تا توجه بيشتري به هشيارسازي مصرف كنندگان، نسبت به سرقت هويت خود، نشان دهند.
بهرهگيري از تكنيك هاي روابط عمومي:
از جمله راههايي كه آنها به اين منظور در پيش گرفتهاند، بهرهگيري
از تكنيك هاي روابط عمومي به ويژه ارسال نامه براي آنها و توصيه به مراقبت از اطلاعات
شخصي خود است ، ضمن آنكه شماري از اين مؤسسات مرتبط با موضوع، از قبيل “كميسيون فدرال
تجارت” و“ فدرال رزور بانك” آمريكا، هم پوشش رسانهاي اطلاع رساني را زياد كردهاند،
و هم روش تهيه گزارشهاي خود را به سوي مركز گرايي سوق دادهاند.
اين اقدامات سبب شده تا ميزان انوع گوناگون خسارتهاي ناشي از
سوء استفاده از كارتهاي اعتباري مربوط به “سرقت هويت” كاهش يابد گرچه انواع ديگر اين
سوء استفاده ها رو به ازدياد رود.
صنعت نرم افزارسازي آمريكا در اين رشته نيز فعال بوده و نرم
افزارهاي گوناگوني به اين منظور نوشته و عرضه شدهاند كه از جمله آنها ميتوان به نرمافزاري
موسوم به “ IDENTICATE” ساخت شركتي بنام “AMERICAN
MANAGEMENT SYSTEMS” در شهر “ فيرفكس” ايالت “ ويرجينيا”
اشاره كرد.
شركت “ LEXIS NEXIS”
كه پيش از اين هم در رابطه با نرم افزاري بنام “ ID POINT ” به آن اشاره رفت، در اين مورد، نرم افزاري بنام , INSTANT ID ” دارد كه آنرا به طور
مشترك با “انجمن بانكداران آمريكا” طراحي كرده است .
از ابزاري بنام “ FRAUD
DEFENDER” به عنوان مكمل نرم افزار “INSTANT ID ” نيز ياد ميشود كه در راستاي احراز هويت به جستجوي پايگاههاي اطلاعات مربوط به
موارد غير اعتباري چندگانه، ميپردازد.
شركتي ديگر موسوم به و “ BANKERS SYSTEM INC” نيز در همين
راستا ، نرم افزاري بنام “ ID FLAG” را عرضه ميكند و شركت “ ID ANALYTICS INC” هم نرم افزار “ ID SCORE“را معرفي كرده است . (3)
كم كاري روابط عمومي ها :
دستاوردهاي صنعت نرم افزارسازي در حالي عرضه ميشود كه نگراني
در مورد سرقت هويت و ايمني اطلاعات شخصي، همچنان رو به افزايش است . اين نگراني به
ويژه هنگاميكه از بانكداري اينترنت صحبت به ميان ميآيد ، باز هم بيشتر ميشود.
اين وضعيت در شرايطي وجود دارد كه علت اصلي امر، كم كاري روابط
عموميهاي اين نوع بانكها در كاهش اضطراب و نگراني مشتريان خود است .
اكثر بانكها به طور كلي به واسطه عدم اتخاذ يك استراتژي ارتباطي
مناسب در مورد نقض حريم امنيتي سيستمهاي كامپيوتري خود از سوي نفوذگران ، سكوت اختيار
و اطلاعات و آماري ، منتشر نميكنند.
نظرسنجي مؤسسهاي بنام “ TOWER GROUP” آمريكا در اين زمينه
نشان ميدهد، 85 درصد همه مشتريان فعال پايگاههاي اينترنت در طول ماهي كه مبناي كار
اين نظرسنجي قرار داشت ، علاوه بر انجام كار بانكي خود از طريق اينترنت، به يك شعبه
بانك ، مراجعه فيزيكي نيز، داشتند.
85درصد از مشتريان در حالي بود كه رقم همه مشتريان آن بانكها از
92 درصد فراتر نميرفت .
صاحب نظران چند جنبه مربوط به امنيت اينترنت در مؤسسات مالي
را برميشمرند كه از جمله آنها ميتوان حفاظت در برابر نفوذگران ، ( هكرها ) ، ويروسها
و خرابكاري شبكه را ، ذكر كرد و سيستمهايي از قبيل ديوارهاي آتش، دستگاههاي كشف نفوذ،
تحليل كننده هاي ترافيك و … را در برابر انها مورد استفاده قرار داد.
با اينحال اين قبيل فعاليتهاي تقلب گرانه ، در مجموع آن چيزهايي
نيستند كه متوسط مشتريها را نگران ميكند، زيرا آنها تصور ميكنند كه چنين جرايمي عليه
نهادهاي مالي است و مستقيماً روي داراييهاي آنها در آنجا، تأثيري ندارد.
دسترسي غير مجاز به نام كاربر و واژه عبور:
اما آنچه كه اساساً مشتري بانك را در رابطه با امنيت اينترنت
نگران ميكند، “ سرقت هويت ” است . او تصور ميكند هنگاميكه قصد دارد يك كار بانكي
از طريق اينترنت انجام دهد، اين كار باعث ميشود تا شخصي به “ نام كاربر” و “ واژه
عبور” دسترسي پيدا كند و بدينوسيله راه خود را به سوي حساب وي يا از طريق رهگيري اطلاعات
هنگام انجام عمليات بانكي و يا از طريق نفوذ (هك) “ نام كاربر ”و “ واژه عبور”، بگشايد.
مشتريها بر اين باورند كه بدون داشتن يك حساب “ ON- LINE” ،
چنين اتفاقي روي نميدهد و آنها در برابر اين نوع سوء استفاده ها ، آسيب پذيري ندارند.
با اينحال ، مشتريها نميدانند كه سارقين قادر هستند از طريق
سرقت اطلاعات هويتي، اقدام به گشايش يك حساب بانكي “ ON- LINE” بنام خودشان نيز بكنند.
سه موردسرقت در استراليا :
يكي از جديدترين موارد مربوط به اين نوع سرقتهاي بانكــي به
سه بانك استراليــا يعنــي بانكهـــاي ANZ “ , “
COMMONWEALTH “ , “ WESTPAC “ ” مربوط مي شود كه در
طول يك دوره زماني چهارهفتهاي بين ماههاي مارس و آوريل امسال (2003) روي داد .
ماهيت سرقت هاي اتفاق افتاده در هر سه مورد يكسان بود ؛ بدين
ترتيب كه مشتريان بانكها، اطلاعاتي از طريق پست الكترونيك دريافت مي كردند كه از آنها
مي خواست روي يك بخش از آن اطلاعات كليك كرده و آنها را براي يك يا چند منظور ، روي
وب سايت بانك، ارسال كنند .
اطلاعاتي كه بدينوسيله مشتريها با كليك كردن روي آنها سبب مي
شدند تا به داخل وب سايت بانك راه پيدا كنند ، در حقيقت به يك سايت تقليد شده و غيرواقعي
كه به منظور جذب اطلاعات “ LOG-IN
" مشتريها به وجود آمده بود ،مي رفت و
اطلاعات كامل حساب “ ON – LINE “ مشتريها را در اختيار سارقين قرار ميداد . همه اين كارها در
حالي انجام شد كه سه بانك يادشده در آن زمان اصلاً متوجه چنين اقداماتي نبودند .
حوادث ماههاي مارس و آوريل سبب شد تا انجمن بانكهاي استراليا
چند پروژه را براي مقابله با جعل هويت، راه اندازي و از جمله استانداردهاي صنعتي جديدي
را، براي حفاظت، تدوين كند .
اهميت توجه به روابط عمومي :
از جمله اين استانداردها ، تدوين يك بسته آموزشي براي آشنا كردن
مشتريها با شيوه هاي گوناگون سرقت از بانكهاي اينترنت و راههاي پيشگيري و مقابله با
آن بود .
در اين ميان گفتني است اصولاً اغلب بانكهاي اينترنتي دستورالعملهاي
حفاظتي براي مشتريان خود تهيه و تلاش مي كنند تا آنها را با سيستم هاي حفاظتي از قبيل “ SECURE SOCKETS LAYER " 128بيتي رمزگذار و ديوارهاي آتش آشنا كنند ولي اين دستورالعمل ها
بسيار پيچيده تر از آن هستند كه همه مشتريها بتوانند از آنها سردر بياورند ، ضمن آنكه
وارد قلب و اساس موضوع هم نمي شوند .
آنچه مشتري بايد در زمينه اقدامات ايمني اطلاع داشته باشد آن
است كه چه نوع اقداماتي خارج از شبكه بانك براي حفاظت از وي به عمل مي آيد و اگر به
هر طريقي اطلاعات هويتي وي لو رفت ، در آن صورت چه اتفاقي مي افتد .
يك بررسي كه توسط شركت “ TOWER GROUP " روي 10 بانك
اينترنتي اول آمريكا صورت گرفته ، نشان مي دهد كه آنها در اين زمينه به لحاظ فقدان
يك استراتژي ارتباطي موثر، اقدامي در خور توجه ، به عمل نياورده اند ، گرچه اينگونه
بانكها در پشت صحنه تلاش هاي گسترده اي براي افزايش حفاظت شبكههاي ارتباطي خود ، انجام
مي دهند .
50تا 500 دلار جريمه از دست دادن واژه عبور :
نكته ديگري كه در مورد بانكهاي اينترنتي مطرح است به مقررات
مربوط به سرقت واژه عبور مشتري مربوط مي شود كه در سطح بانكهاي گوناگون آمريكا به گونه
اي متفاوت عمل مي شود .
مقررات فدرال آمريكا در اين زمينه ، مقرر مي دارد كه چنانچه
هر مشتري ظرف دو روز بانك را از وقوع سرقـــت “ واژه عبور ” آگاه كند ، بايد 50 دلار
جريمه بپردازد و چنانچه مدت اين امر از دو روز تجاوز كرد، در آن صورت ، ميزان اين جريمه
به 500 دلار مي رسد .
البته اغلب بانكها اين اطلاعات را از مشتريان خود مخفي مي كنند
ولي تنها “ BANK OF
AMERICA " چنين موضوعي را در پايگاه اينترنت خود
با تأكيدبر ضمانت 100 درصد بانك مي آورد و جريمه اي را هم از مشتريان خود طلب نمي كند .
دو بانك “ CITIBANK
" , " WELLS FARGO " گرچه پوشش ضمانتي صد
در صد را فراهم مي آورند ولي به موضوع در وب سايت خود اشاره نمي كنند . . (4)
اهميت كيفيت و درستي اطلاعات :
بانكداري نوين فقط در داد و ستد اينترنتي و ظهور اين شبكه عظيم
اطلاع رساني خلاصه نمي شود و ابعاد وسيعتري پيدا مي كند .
يكي از اين ابعاد، موضوع كيفيت اطلاعــات ورودي به سيستم هاي
بانكـــي است كه به ويــژه با قوانيـــن “ GRAMM-LEACH-BILLEY , “ USA PATRIOT “ و ““ BASEL II براهميت و نقش آن افزوده مي شود .
به قول “ MIKE SCHIFF
" ، تحليلگر شركت “ CURRENT ANALYSIS " ،وجود سيستم هاي گوناگون بانكداري الكترونيك سبب شده تا ما از محيط
تكنولوژي اطلاعات كه در آن فقط شمار كمي پرسنل اقدام به وارد كردن اطلاعات مي كردند
به جهاني وارد شويم كه در آنجا ، همه اشخاص ، در حكم پرسنل وارد كردن اطلاعات به حساب
مي آيند . همين امر احتمال و دفعات افزايش خطا در ورود اطلاعات را افزايش مي دهد .
اين موضوع به نوبه ي خود سبب شده تا بسياري از بنگاههاي اقتصادي
و دستگاههاي اداري مجبور باشند با صرف هزينه زياد به اصلاح خطاها بپردازند .
611ميليارد دلار خسارت “پست” در سال 2002 :
برآورد شركتي بنام “ DATA WAREHOUSE INSTITUTE " در اين زمينه نشان مي دهد ، به واسطه همين خطاها ،شركتهاي آمريكايي در سال
2002 ، با 611 ميليارد دلار خسارت ناشي از پست ، شامل هزينههاي تمبر ، چاپ و پرسنل
كار، مواجه شدند .
در ورود اطلاعات ، به عنوان مثال بسياري اوقات اتفاق مي افتد
كه آدرس دو مشتري يكسان از آب در ميآيد و مشخص نيست آيا آنها با يكديگر زندگي مي كنند
؟ آيا يكي از آنها از آن محل اسباب كشي كرده است ؟آيا آنها يكي هستند ؟ و…
بديهي است كه اين موضوع بايد بررسي و به نحو مقتضي اصلاح شود .
در مورد شركتها نيز ، ادغام ، تملك ، گسترش شعبه ها در داخل
و خارج از كشور ، ارائه اطلاعات از سوي اشخاص ثالث و مشتريان و يا شركاء سبب مي شود
موارد مشكوك پديد آيد .
موارد ديگر هم در مورد داده هاي مربوط به اشخاص به عنوان نمونه
مطرح است كه از جمله ،ازدواج ، مرگ ، طلاق ، جابجائي ، تغيير شغل ، تغيير تأمين كنندگان
كالا و … را در بر مي گيرد .
صد تا دويست هزار دلار ارزش نرم افزارهاي پاك و اصلاح امور :
اين موضوع به نوبه ي خود ، موضوع جديدي بنام “صنعت نرم افزار
پاك و اصلاح امور” را به ميان آورده است. نرم افزارهايي كه انواع كيفي آنها بين يكصد
تا دويست دلار ارزش دارند .
وجود چنين قيمت بالايي يك عامل بازدارنده در تهيه آنها از سوي
شركتها به شمار مي رود ، زيرا آنها ميپندارند در درون شركت خود مي توانند با هزينه
هاي بسيار كمتر چنين نرم افزارهايي كه در ظاهر ، چندان پيچيده هم به نظر نمي رسند ،
تهيه كنند .
البته ، فروشندگان نرم افزارها مدعي هستند كه با استفاده از
نرم افزارهايشان ظرف دو تا پنج روز مي توان همه گونه اطلاعات را در سيستم وارد ، پاك
و اصلاح كرد .
يكي از اين شركتها بنام “ INTELLIDYN " در تبليغات خود ادعا
مي كند كه اطلاعات اعتباري همه شهروندان آمريكايي را در پايگاه خود ذارد و بايد بطور
مرتب آنها را در اين پايگاه “ چند ترابايتي ” به روزكند، از همين رو با استفاده از
نرم افزارهايي كه از شركتي بنام “ DATAFLUX
" خريداري كرده ، مي تواند عمليات پاك كردن
و واردسازي اطلاعات را ظرف 16 ساعت انجام دهد . (5)
افشاي اجباري لورقتن اطلاعات امنيتي از سوي بانكها :
دركنار تحولات تكنولوژيك و نيز برخي قوانين و مقرراتي كه در
راستاي پيشگيري و برخورد با جرائم اينترنتي مرتبط با بانكداري نوين ، به ويژه در سطح
ايالات متحد آمريكا مطرح است ، مقررات جديد ديگري نيز در اين زمينه تدوين شده يا مراحل
تدوين را مي گذراند .
يكي از اين مقررات كه فعلاًدرسطح در ايالت كاليفرنيا مطرح است
ولي برخي از اعضاي كنگره از قبيل سناتور “ DIANNE FEINSTEIN " نماينده كاليفرنيا از حزب دمكرات، تلاش مي كنند تا آنرا براي سطح فدرال تعميم دهند
، مربوط به افشاي اجباري لورفتن اطلاعات امنيتي است .
بر مبناي اين مقررات ، هريك از شركتهاي آمريكا كه پي ببرند شخصي
غيرمجاز به اطلاعات مالي مربوط به هويت هر مشتري كاليفرنيايي آنها دسترسي پيدا كرده
است ، بايستي مشتريان خود را از اين امر مطلع كنند. وضعيت فوق فقط در شرايطي مي تواند
با تأخير صورت گيرد كه مقامات انتظامي ، به اين نتيجه برسند كه افشاي موضوع تحقيقات
آنها را به خطر مي اندازد .
اداره تحقيقات فدرال آمريكا (FBI) و موسسه اي بنام “موسسه امنيت كامپيوتري”،
در همين زمينه يك نظرسنجي انجام دادند كه نشان مي داد در سال گذشته بيش از 376 سازماني
كه اطلاعات آنها لو رفته بود ، سكوت اختيار كرده بودند .
30درصد از اين گونه سازمانها ، مورد لورفتن را به نيروي انتظامي
اطلاع داده بودند ، در حاليكه 21 درصد به سراغ مشاور حقوقي رفتند .
اكثريت اين سازمانها علّت عدم افشاي لورفتن اطلاعات را، تبليغات
منفي عليه سازمان خود دانستند .
قانون كاليفرنيا راه نفوذگران را نمي بندد !
قانون مربوط به كاليفرنيا كه سال گذشته تصويب و از اول ژوئيه
امسال (10/4/82) به مورد اجرا گذاشته شد ، از نظر حقوق دانان قانون جامع و مانعي بمنظور
انسداد راه نفوذگران (هكرها) به شبكه هاي اطلاعات مالي اشخاص نيست، زيرا اين قانون
فقط راهنمايي هاي اندكي در مورد اين موضوع ارائه مي دهد كه از نظر فني ، چه چيزي اطلاعات
به حساب مي آيد و نياز به فاش كردن دارد و نيز اين نكته كه چه سطح از رمز گذاري بايد
توسط شركتها به عمل آيد ؟ ضمن آنكه مشخص نمي كند، ظرف چه مدّت پس از وقوع ، اين موضوع
بايد فاش شود ؟(6)
50قانون مختلف براي 50 ايالت :
علاوه بر قانون كاليفرنيا ، يك سري قوانين ديگري هم در آمريكا
درباره مسايل گوناگون مربوط به بانكداري نوين وجود دارند كه فقط يكي از آنها، در سرنوشتي
نامعلوم، براي اجرا، از سال 2004 به سر مي برد و مابقي فعلاً در مرحله پيشنهاد هستند .
با قانون 2004 ، “گزارش منصفانه اعتبار” ،
( FAIR CREDIT
REPORTING ACT ) ، در صورت تصويب كنگره ، بانكها اين
مجوز را پيدا مي كنند تا داده هاي مربوط به درخواست وام و همچنين گزارشهاي اداره اعتبار
را با شعبه هاي تابع خود ، در ميان بگذارند. البته به شرط آنكه به مشتري موضوع را اطلاع
داده باشند .
در حال حاضر و در فقدان قانون ياد شده ، هر يك از ايالات آمريكا
“مقررات حفظ حريم ”خود را به مورد اجرا در مي آورد و اين يعني 50 قانون مختلف !
با وجود اين ، سرنوشت قانون “ گزارش منصفانه اعتبار ” به دليل
مخالفت شماري از اعضاي كنگره در هاله اي از ابهام قرار دارد .
قانون “ CHECK 21 " كه در حقيقت قانون رفع اشكال از چك است ، از جمله قوانين ديگري
است كه در كنار “ قانون اصلاح وديعه مربوط به بيمه” و “آزاد سازي چك هاي تجاري ” مطرح
هستند ولي مخالفت هايي هم با آنها مي شود . (7)
رونق داد و ستد شركتهاي ارائه كننده خدمات حفاظتي :
بحث هاي مربوط به قوانين جديد مربوط به حفاظت از شبكه هاي اطلاعاتي
به نوبه ي خود، دست كم در آمريكا، باعث رونق داد و ستد شركتهايي شده است كه خدمات حفاظت
از شبكه ها را ارائه مي دهند .
در اين زمينه ، اين موضوع نيز به عنوان يك چالش، پيش روي شركتهاي
بزرگ قرار گرفته كه تا چه اندازه مي توان چنين فعاليتي را به دست نيروهاي بيرون از
شركت سپرد ؟
يكي از شركتهاي بزرگي كه در زمينه واگذاري خدمات مراقبت از شبكه
هاي اطلاعاتي خود به شركتهاي ديگر ، گام برداشته ، شركت “ MERRILL LYNCH AND CO., “ است كه قرارداد چند ساله اي را به اين منظور با شركتي بنام ” VERISIGN” منعقد كرده است .
مدير بخش امنيت اطلاعات شركت “ MERRILL LYNCH AND CO., " در توجيه علّت واگذاري مراقبت امنيتي از شبكه هاي اطلاعاتي شركت خود به يك شركت
ديگر اعتقاد دارد ، با ورود به عرصه ي مديريت ريسك بزرگتر، اين كار باعث مي شود تا
بجاي آنكه كل شبكه را به طور مداوم تحت مراقبت براي كشف نشانه هاي حمله و چك كردن همه
هشدارهاي سيستم ، قرار دهيم ، صرفاً روي كار مغز شبكه تمركز كنيم .
رشد 19 درصدي :
البته هنوز چنين اقداماتي غير متعارف به شمار مي رود ، چه بر
اساس نظر سنجي كه در ماه اكتبر گذشته توسط شركتي بنام “ FORRESTER RESEARCH " انجام شد ، تنها 24 درصد از 286 شركت تمايل خود را نسبت به واگذاري كنترل امنيتي
شبكه هاي اطلاعاتي خود به شركتهاي ديگر يا در اصطلاح “منابع بيروني” ، اعلام كردند .
بر اساس اين نظر سنجي 53 درصد از اين شركتها اظهار داشتند كه
تمايلي به بهره گيري از خدمات شركتهاي ديگر در اين زمينه ندارند .
با اينهمه ، برآورد شركتي آمريكايي بنام “ GARTNER " نشان مي دهد ، بخش خدمات امنيتي در شاخه تكنولوژي اطلاعات سريعترين رشد را در اين
شاخه دارد و رشد آن امسال به 19 درصد خواهد رسيد .
همين برآورد حاكيست ، ميزان فروش اين بخش، از 8/547 ميليون دلار
در سال 2002 ، به 2/1 ميليارد دلار، در سال 2006 بالغ خواهد شد .
1200دلار درماه براي كنترل و مراقبت از سيستم كشف نفوذ :
شركتهاي ارائه كننده خدمات امنيتي مراقبت از شبكه، به طور معمول
200 تا 500 دلار در ماه براي مراقبت و مديريت “ديوار آتش” و بين 500 تا 1200 دلار در
ماه براي كنترل و مراقبت از “سيستم كشف نفوذ”، دريافت مي كنند .
نكته خاصي كه در اين مورد مطرح مي شود ، رعايت احتياط در عقد
قرارداد باشركتهايي است كه به لحاظ موقعيت ضعيف مالي ناگزير به ترك فعاليت شده اند
، ضمن آنكه بايد به اين نكته توجه خاص داشت كه در صورتيكه مشكلي كشف شود ظرف چه مدت
مي توان پرسنل خود شركت را براي حل آن فرا خواند و شركت ارائه كننده خدمات امنيتي براي
تأثير نپذيرفتن فرآيندهاي كار در اين ميان، مي تواند چه كاري را انجام بدهد؟
در اين زمينه شركتي بنام “ EXOSTAR " كه يك شركت ارائه كننده
خدمات مالي ON-LINE در عرصهي صنايع هوا- فضا و امور دفاعي است، در قرارداد خود
باشركت خدمات امنيتي “ TRUE SECURE
" خواستار آن شد تاپاسخ اين شركت به مشكل
پيش آمده از 15 دقيقه تجاوز نكند و هرگونه اصلاحي كه بايد در سيستم صورت گيرد ، نبايد
متجاوز از 30 دقيقه پس از كشف مشكل، باشد . (8)
* * *
ـ ظهور بانكهاي نوين كه به گونه اي به صورت ON-LINE انجام فعاليتهاي گوناگون بانكي را از طريق اينترنت يا شبكه هاي ديگر ، فراهم مي
كنند ، علاوه بر آنچه كه تابحال تشريح شد ، چالش هاي ديگري هم ، همراه خود دارد .
چالش هاي بازاريابي :
يكي از اين چالش ها ،كه مي توان آنرا “ چالش هاي بازاريابي
” ناميد ، به استفاده از آدرس پست الكترونيك مشتري براي ارسال مرتب “ اطلاعات بازاريابي
” يا به گونه اي ساده تر اطلاعات تبليغاتي، برايوي، مربوط مي شود .
اين اطلاعات بر دو گونه است ، اطلاعات مربوط به خود بانك يا
اطلاعات مربوط به شخص ثالث ، ضمن آنكه اين بحث حقوقي مطرح است كه اولاً چگونه مي توان
بدون اجازه مشتري نسبت به اين كار اقدام كرد و ثانياً آيا بانك تا چه اندازه مجاز خواهد
بود آدرس پست الكترونيك مشتري خود را در اختيار شخص ثالث قراردهد ؟
البته انجام اين نوع كارها قبل از ظهور اينترنت هم، در ميان
به ويژه شركتهاي گوناگون آمريكايي از جمله نشريات معمول بوده تا ليست مشتركين خود را
در ازاي دريافت مبلغي ، در اختيار صاحبان كالا و خدمات ديگر قرار دهند تا آنها اطلاعات
بازاريابي و تبليغات خود را براي آنها پست كنند .
از لحاظ حقوقي نيز قبل از اين اقدام ، در مورد دريافت اجازه
مشتركين يا مشتريها به دو گونه عمل مي شد ، يكي هنگام تكميل فرم اشتراك ، در پائين
برگ يا فرم اشتراك قيد مي شد كه نشريه يا موسسه آدرس مشترك و يا مشتري را در اختيار
اشخاص ثالث براي فعاليت هاي بازرگاني قرار خواهد داد و ديگر آنكه در برخي مواقع از
مشترك يا مشتري به اين منظور كسب اجازه ميشد.
اما ظهور بانكهاي ON-LINE و داد و ستد مالي ،
اين شبهه جديد را مطرح مي كند كه در صورت در اختيار گرفتن آدرس مشتريها در اختيار اشخاص
ثالث ، خطر لورفتن واژه عبور ، نام كاربر و ساير اطلاعات شخصي مشتري ، افزايش پيدا
كند .
به هر حال ، اين موضوع ، ابعاد حقوقي خاصي دارد كه به تدريج
بايد مطرح و براي آن چارهانديشي شود.(9)
انتقال نيروي انساني و كارها به خارج از كشور :
ـ بانكداري نوين تنها به استفاده از اينترنت و رابطه بانك و
مشتري محدود نمي شود بلكه در زمينه فعاليت هاي غير مرتبط با مشتري نيز فعاليت هاي جديدي
صورت مي گيرد .
يكي از اين فعاليتها كه بيشتر در سطح بانكهاي آمريكا مطرح است
ولي شماري از بانكهاي اروپايي را هم شامل مي شود ، انتقال بخشي از نيروي انساني و كارها
به خارج از كشور است .
پژوهشي كه اخيراً توسط يك شركت مشاوره مديريت در آمريكا بنام“ A.T.KEARNEY " صورت گرفته ، نشان مي دهد كه موسسات ارائه خدمات مالي در آن كشور قصد دارند ، در
خلال پنج سال آينده ، 000ر500 شغل خود را كه 8 درصد نيروي انساني آنها است ، به خارج
از كشور منتقل كنند .
بر پايه اين پژوهش ، 9 پاسخ دهنده از 10 پاسخ دهنده، يكي از
دلايل اين كار را كاهش هزينه ها عنوان كردند و دلايل ديگري هم كه عنوان شد، عبارت بود
از : “بهبود بهره وري” ، “ارائه خدمات موثرتر” ، “افزايش ظرفيت” و “توسعه مهارت هاي
انساني”.
نكته جالب آنكه با وجود شتابي كه موضوع در سالهاي اخير پيداكرده،
نيمي از پاسخ دهندگان در مورد نتيجه كار ، آنرا تا حدي موثر و يا الآن خيلي زود است
كه بتوان اظهارنظر كرد ، قلمداد كرده اند .
هندوستان ، كعبه آمال بانكهاي بين المللي :
همچنين در اين رابطه مسايل گوناگوني به ميان مي آيد . از جمله
در مورد انتقال پاره اي فعاليت هاي بانكهاي آمريكا به چين ، نگراني از بابت حفاظت از
حقوق مالكيت فكري، يكي از مسايل بازدارنده است .
در ميان كشورهايي كه بانكهاي آمريكايي ، انتقال فعاليت ها را
به آن مفيد مي دانند ، هندوستان را ميتوان نام برد كه به دليل دستمزد پائين و وجود
نيروي كار تحصيل كرده مسلط به زبان انگليسي ، جاذبههاي فراواني ايجاد مي كند ، گرچه
كانادا نيز مي تواند در اين زمينه قابل تأمل باشد .
يكي از شركتهايي كه اقدام به جابجايي كرده ، شركت “ LIVEBRIDGE " واقع در پورتلند ايالت “ اورگون” است كه مركز تماس ( CALL CENTER ) خود را به دهلي انتقال
داده است .
اين شركت ، ساختماني سه طبقه به مساحت 75000 فوت مربع براي
800 تن پرسنل خود در دهلي تدارك ديده و كليه فعاليت هاي مربوط به آمريكاي شمالي خود
را به آنجا برده است .
اين فعاليت ها از جمله فعاليت هاي دسترسي آماري به سيستم هاي
مبتني بر “ WEB “ ، مسيريابي تلفنها و نظير آنها را شامل مي شود .
پرسنلي كه در اين مراكز مستقر مي شوند ، قبل از استقرار ، تحت
يك آموزش چهار هفته اي قرار ميگيرند و از جمله آموزش هايي كه مي بينند ، تقويت لهجه
تكلم به زبان انگليسي ، زبان بازرگاني ، خدمات مشتري و فروش از راه دور ( TELESALE ) است .
علاوه بر شركت فوق ، يك شركت مالي ديگر آمريكايي بنام “ GE CAPITAL " از سال 1997 تاكنون 20000 شغل خود را به هندوستان انتقال داده است .
گروه بزرگ مالي سيتي ( CITI GROUP ) نيز 3000 شغل خود را
به هندوستان منتقل كرده و ازجمله پردازش عمليات بانكي پشت صحنه مربوط به توليدات بانكي
اعم از بازرگاني ، وام ، پردازش كارتهاي اعتباري، مديريت پول نقد و … را در آنجا انجام مي دهد .
“ CITI GROUP
" در همين رابطه سال قبل يك مركز تماس بين
المللي در شهر مومبايي هندوستان نيز افتتاح كرد .
بانكهاي ديگري كه در اين زمينه گام برداشته اند از جمله بانكهاي
زير هستند :
“ DEUTSCHE BANK
“ , “ HSBC “ , “ STANDARD CHARTERED " , " JP MORGAN CHASE "
دو نكته ديگر نيز در اين زمينه گفتني است كه نبايد از قلم بيافتد
، يكي ورود شركتهاي درگير در زمينه رهن نظير “ GREEN POINT " علاوه بربانكهاي
بزرگ دنيا به اين عرصه و افتتاح دفتري در“ بنگلور” هندوستان است و ديگري در مورد فعاليت
هايي است كه دفاتر بانكهاي بزرگ آمريكا در هندوستان انجام مي دهند .
در ابتداي جابجايي ، فعاليت هاي اين دفاتر ، به طور عمده عمليات
پشت باجه از قبيل ورود داده ها ، مراكز تماس و پردازش داد و ستدها را در بر مي گرفت
ولي اخيراً ، فعاليت هايي نظير تجزيه و تحليل مالي ، پژوهش ، حسابداري و انتشارات نيز
به آن اضافه شده است . (10)
ـ انتقال واحدهاي موسسات مالي بزرگ آمريكا به ساير كشورها از
قبيل هندوستان كه همانگونه اشاره رفت به طور عمده به لحاظ صرفه جويي در هزينه ها صورت
مي گيرد ، در حاليست كه مخالفت هاي قانوني براي جلوگيري از اين امر در آن كشور به راه
افتاده است .
يكي از اين مخالفت ها ، قانوني است كه يك خانم سناتور دمكرات
آمريكا از ايالت نيوجرسي بنام “ SHIRLEY
TURNER " در سطح ايالت خود ، در دسامبر 2002 به
تصويب رسانده و تلاش مي كند تا آنرا در سطح فدرال تعميم دهد .
به موجب اين قانون ، تمام قراردادهاي دولتي بايستي يا توسط اتباع
آمريكا يا خارجياني كه به طور قانوني در آن كشور كار مي كنند ، انجام گيرد .
تصويب اين قانون به شماره 1349 در سطح ايالت “ نيوجرسي ” سبب
شد تا يك شركت آمريكايي مستقر در آن ايالت بنام “ FAMILIES FIRST " كه در زمينه
دريافت وجوه خيريه و صدور كارتهاي اعتباري از نـــــــــوع “ DEBIT “ براي خريد از سوپرها
فعاليت مي كند و پيش از اين بخشي از واحدهاي خود را به مومبايي ( بمبئي سابق ) انتقال
داده بود ، دوباره به نيوجرسي برگرداند . گرچه به روايتي، اين بار 20درصد بيش از گذشته
، بارمالي براي ايالت نيوجرسي، بوجود آورد .
گفته مي شود ، چهار ايالت ديگر آمريكا با اين استدلال كه كشورشان
دچار ركود اقتصادي ، بيكاري ، كسري توازن پرداخت ها و غيره است ، در صدد طرح و تصويب
قانون مشابهي در آن كشور هستند .
فناورینانو واژهای است كلی كه به تمام فناوریهای پیشرفته
در عرصه كار با مقیاس نانو اطلاق میشود. معمولاً منظور از مقیاس نانوابعادی در حدود
1nm تا 100nm میباشد. (1 نانومتر
یک میلیاردیم متر است).اولین جرقه فناوری نانو (البته در آن زمان هنوز به این نام شناخته
نشده بود) در سال 1959 زده شد. در این سال ریچارد فاینمن طی یك سخنرانی با عنوان «فضای
زیادی در سطوح پایین وجود دارد» ایده فناوری نانو را مطرح ساخت. وی این نظریه را ارائه
داد كه در آیندهای نزدیك میتوانیم مولكولها و اتمها را به صورت مسقیم دستكاری كنیم.
واژه فناوری نانو اولین بار توسط نوریوتاینگوچی استاد دانشگاه
علوم توكیو در سال 1974 بر زبانها جاری شد. او این واژه را برای توصیف ساخت مواد (وسایل)
دقیقی كه تلورانس ابعادی آنها در حد نانومتر میباشد، به كار برد. در سال 1986 این
واژه توسط كی اریك دركسلر در کتابی تحت عنوان : «موتور آفرینش: آغاز دوران فناورینانو»بازآفرینی
و تعریف مجدد شد. وی این واژه را به شكل عمیقتری در رساله دكترای خود مورد بررسی قرار
داده و بعدها آنرا در کتابی تحت عنوان «نانوسیستمها ماشینهای مولكولی چگونگی ساخت
و محاسبات آنها» توسعه داد.
خلاصه
در سال 1870 یک شیمیدان بلژیکی با نام دسمت(Desmedt) اولین سنگفرش آسفالت واقعی را، که مخلوطی از ماسه بود، در برابر تالار شهر در نیویورک
ایجاد نمود. طراحی دسمدت در بزرگراهی در فرانسه در سال 1852 مورد الگوبرداری قرار گرفت.
سپس دسمدت خیابان پنسیلوانیا در واشینگتن را آسفالت کرد که سطح این پرژه 45149 متر
مربع بود.یکی از نمایندگان محلی کنگره به دسمدت گفت: ”این کار هرگز عمومیت نخواهد یافت.“
با این حال، بر اساس تقاضای رو بهرشد بازار، پیشبینی میشود پس از 137 سال (در سال
2007) بازار آسفالت- قیر معدنی به 107 میلیون تن برسد. در این میان آسفالت معلق بیشترین
رشد را دارد. همچنین به عنوان نشانهای از رشد این محصولات در آینده، چندی است كه کار
بر روی آسفالتی که در موقع خرابی خودش را تعمیر کند، آغاز شده است. به کارگیری فناوری
نانو در ساخت زیربناهای مربوط به حمل ونقل، تقریباً معادل با تلاش بشر برای فرستادن
انسان به ماه در سال 1960 است.
تاریخچه فناوری نانو
در سال 1870 یک شیمیدان بلژیکی با نام دسمت(Desmedt) اولین سنگفرش آسفالت واقعی را، که مخلوطی از ماسه بود، در برابر تالار شهر در نیویورک
ایجاد نمود. طراحی دسمدت در بزرگراهی در فرانسه در سال 1852 مورد الگوبرداری قرار گرفت.
سپس دسمدت خیابان پنسیلوانیا در واشینگتن را آسفالت کرد که سطح این پرژه 45149 متر
مربع بود.یکی از نمایندگان محلی کنگره به دسمدت گفت: ”این کار هرگز عمومیت نخواهد یافت.“
با این حال، بر اساس تقاضای رو بهرشد بازار، پیشبینی میشود
پس از 137 سال (در سال 2007) بازار آسفالت- قیر معدنی به 107 میلیون تن برسد. در این
میان آسفالت معلق بیشترین رشد را دارد. همچنین به عنوان نشانهای از رشد این محصولات
در آینده، چندی است كه کار بر روی آسفالتی که در موقع خرابی خودش را تعمیر کند، آغاز
شده است.
به کارگیری فناوری نانو در ساخت زیربناهای مربوط به حمل ونقل،
تقریباً معادل با تلاش بشر برای فرستادن انسان به ماه در سال 1960 است.در سال 2005
ایده ساخت آسفالتی برای بزرگراهها که بتوانند خودشان را تعمیر کنند برای بسیاری دور
از ذهن به نظر میرسید. بنابراین صنعت آسفالت-قیر به یک تحول نیاز دارد تا مردم بتوانند
امکانات فناوری نانو را دیده و مزایای آن را درک نمایند.
دکتر لیوینگستون، فیزیکدان برنامه تحقیقات زیربنایی پیشرفته
در اداره کل بزرگراههای فدرال (FHWA)، میگوید: ”آسفالت و سیمان هر دو جزء نانومواد میباشند. تاکنون ما
نتوانستهایم بفهمیم که در این سطح چه اتفاقی میافتد، اما این اثرات بر عملکرد مواد
تاثیر میگذارند.“
بنا بر گفته لیوینگستون، یک ماده پلیمری ساختاری که میتواند
به طور خود به خودی ترکها را اصلاح نماید، قبلاً تولید شده است. این پیشرفت قابل ملاحظه
با استفاده از یک عامل اصلاح کننده کپسوله شده و یک آغازکننده شیمیایی کاتالیستی درون
یک بستر اپوکسی ایجاد شده است.
یک ترک در حال ایجاد موجب گسستن میکروکپسولهای موجود شده، در
نتیجه عامل اصلاحکننده با استفاده از خاصیت مویینگی درون ترک رها میشود. با تماس
عامل اصلاحکننده با کاتالیزور موجود، این عامل شروع به پلیمریزه شدن نموده، دو طرف
ترک را به هم میچسباند.
این روش میتواند منجر به تولید آسفالتی شود که ترکهای خود
را اصلاح میکند. لیوینگستون میگوید: ”هیچکس نمیتواند برای رشد این فناوری زمانی
را پیشبینی کند، اما پیشرفت واقعی در حال انجام است و قابلیتهای موجود بسیار هیجانآور
میباشند.“
با این حال، برای استفادهکنندگان فعلی آسفالت، تصور نبود دستانداز،
یا نبود تأخیر به خاطر تعمیرات آسفالت، بسیار دور از دسترس بوده و نگرانیهای جدی آنها
را برطرف نمیسازد.
محیط زیست عامل اصلی تأثیرگذار در فرایند تصمیمگیری برای پروژههای
بزرگراه در بسیاری از کشورها است. مزایای یک آسفالت متفاوت برای جادهها از دیدگاه
زیستمحیطی و مصرف انرژی، تنها یک بخش مهم از فرآیند تصمیمگیری است. دیدگاههای زیستمحیطی
موجب تسریع پیشرفتهای فنی و اجتماعی میشوند. نیازهای چندگانه حفاظت از محیط زیست
شامل: محدود نمودن انتشار گازهای گلخانهای، مصرف کمتر انرژی، کاهش سر و صدای ترافیک
و اطمینان از سلامتی و راحتی در رانندگی، اهدافی هستند که به دلیل ایجاد مسئولیت مشترک،
مهمتر از تمام پیشرفتهای علمی میباشند.
یکی از این اهداف بستن چرخه مواد یا استفاده صد در صدی از مواد
قابل بازیافت در ساخت جاده است. صنعت در این زمینه تجربه زیادی در مورد استفاده از
محصولات فرعی در آسفالت به دست آورده است.
مثالهایی از مواد زایدی که در مخلوط آسفالت مورد استفاده قرار
گرفتهاند، عبارتند از: تفاله کوره شیشهدمی، خاکستر حاصل از سوزاندن زبالههای شهری،
خاکستر موجود در مراکز تولید برق به وسیله زغال، آجرهای خرد شده، پلاستیک حاصل از
سیمهای برق قدیمی و لاستیک حاصل از تایرهای کهنه.
با این حال، استفاده موفقیتآمیز از این محصولات وابسته به تحقیقات
کامل در زمینه منابع و ویژگیهای آنها بوده و معمولاً در سطح پایینی قابل انجام است.
در این حالت امکان بررسی پیوسته عملکرد آسفالت نیز وجود دارد که خود موضوعی مورد بحث
است.
با این حال، مطابق گفتههای مارك بلشه، مدیر آسفالت لاستیک در
پروژه آسفالتسازی آرام آریزونا، حمایت عمومی - نه تحقیقات علمی- کلید توسعه صنعت تولید
آسفالت با استفاده از محصولات فرعی است.
پرژه آریزونا ارزشی معادل 34 میلیون دلار داشته و در همین سال
به پایان خواهد رسید. این پروژه تقریباً 70 درصد (185 کیلومتر)آزادراه ناحیه فونیكس
را دربرگرفته و آسفالت آن قادر خواهد بود تا مدت طولانی صدای ناشی از اصطکاک را در
جاده کاهش دهد.
آسفالتِ دارای لاستیک تنها درصد بسیار کم و تقریباً بیاهمیتی
از درآمد صنعت ساختمانی را به خود اختصاص میدهد، اما بلشه میگوید که با افزایش رغبت
عمومی این درصد افزایش خواهد یافت.
به عنوان مثال در ژاپن، گروه تحقیقات آسفالت لاستیک (JARRG)،
که شامل مجموعهای از تولیدکنندگان تایر و شرکتهای آسفالتسازی میباشد، یک اتصالدهنده
آسفالت بسیار ویسکوز را توسعه دادهاند که از انبساط و پخش تایرهای کهنهای که به صورت
بسیار ریز ساییده شدهاند، تولید میشود. این اتصال دهنده در مخلوط آسفالت پخش شده
و سپس پخته میشود.این ماده میتواند به عنوان یک ماده الاستیک مابین مواد متراکم دیگر
عمل نموده و از این طریق، ارتعاش و صدا را کاهش دهد. بنا بر اعلام JARRG اقبال عمومی به این محصول بسیار خوب است.
بلشه میگوید: ”افرادی که در صنعت آسفالت لاستیک درگیر بودهاند،
همواره سعی کردهاند که آن را به دلیل ویژگیهای مهندسی بسیار عالیاش به فروش برسانند.
امّا بیش از هر چیز این محصول به عنوان کاهش دهنده صدا شناخته شده است و در پشت این
قضیه، استقبال عمومی قرار دارد.“
وزارت حمل و نقل آریزونا (ADOT) سه سال پیش یک نوع آسفالت را در
بزرگراه سوپر استیشن در ناحیه آریزونا به کار برد. بلشه میگوید كه به محض اتمام آسفالت
این بزرگراه، ADOT و مسئولین محلی سیل عظیمی از تلفنها و ایمیلها را دریافت نمودند که از اشتیاق
مردم نسبت به این جاده کمصداتر حکایت داشت.
البته همه چیز آسفالت لاستیک کامل نیست. این مخلوط باعث ایجاد
بخار و بو در فرآیند آسفالت کردن شده، هنوز در مورد قابل بازیافت بودن آن بحث وجود
دارد. این آسفالت نسبت به آسفالتهای معمول بسیار گرانتر بوده و آسفالتکارانی که
تا به حال با این ماده چسبناک کار نکردهاند، ممکن است در کار کردن با آن، که باید
در یک بازه دمایی معین انجام شود، دچار مشکل باشند.
ممکن است نظر بلشه در مورد نظر عمومی درست باشد، اما روی دیگر
سکه این است که خواست استفادهکنندگان از جاده کمصداتر و در عین حال دارای اثرات
زیستمحیطی کمتر، افزایش یافته است. این امر باعث تمرکز بیشتر تحقیقات بر روی مسائل
مربوط به حمل و نقل، از جمله مواد مورد استفاده در جاده شده است.
افزایش عمومی در میزان حمل و نقل، بار بیشتر بر روی محور، و
فشار بیشتر تایر بر روی جاده، تقاضا برای آسفالتهای قویتر وبادوامتر را افزایش میدهد.
حمل و نقل بیشتر به این مفهوم نیز میباشد که ایجاد مشکل در حمل و نقل برای تعمیرات
جادهای مطلوب نیست و این امر موجب ایجاد تقاضای بیشتر برای تحقیق و توسعه مؤثر میگردد.
انو تكنولوژي نانوتکنولوژی مجموعهای است از فناوری هایی که
به صورت انفرادی یا با هم در جهت بکارگیری و یا درک بهتر علوم مورد استفاده قرار میگیرند.
مهندسی و فنآوری
علوم طبیعت > شیمی > شیمی آلی > شیمی پلیمر فناوری
نانو ، چنانکه از نام آن برمیآید با اجسامی به ابعاد نانومتر سروکار دارد. فناوری
نانو در سه سطح قابل بررسی است: مواد ، ابزارها و سیستمها. در حال حاضر در سطح مواد
، پیشرفتهای بیشتری نسبت به دو سطح دیگر حاصل شده است. موادی را که در فناوری نانو
بکار میروند، نانو ذره نیز مینامند. برای آنکه تصوری از ریزی نانو ذرهها داشته باشیم
بهتر است آن را با ابعاد سلول مقایسه کنیم. اندازه متوسط سلول یوکاریوتی 10 میکرومتر
است. اندازه متوسط یک پروتئین 5 نانومتر است که با ابعاد ریزترین جسم ساخت بشر قابل
مقایسه است. بنابراین میتوان با بکارگیری نانو ذرهها نوعی مامور مخفی به درون سلول
فرستاد و به کمک آن از بعضی رازهای نهفته در سلول پرده برداری کرد. این ذرات آنقدر
ریزند که تداخل عمدهای در کار سلول بوجود نمیآورند. پیشرفت در زمینه نانو فناوری
نیازمند درک وقایع زیستی در سطح نانوهاست. از میان خواص فیزیکی وابسته به اندازه ذرات
نانو ، خواص نوری (Optical) و مغناطیسی این ذرات ، بیشترین کاربردهای زیستی را دارند. استفاده
از فناوری نانو در علوم زیستی به تولد گرایش جدیدی از این فناوری منجر شده است یعنی
نانوبیوتکنولوژی. کاربردهای نانو ذرهها در زیست شناسی و پزشکی عبارتند از: نشانگرهای
زیستی فلورسنت ، ترابری دارو و ژن ، تشخیص زیستی پاتوژنها ، تشخیص پروتئینها ، جستجو
در ساختار DNA ، مهندسی بافت ، تخریب تومور از طریق گرمادهی به آن و بهبود تباین
(کنتراست).
فولاد زنگ نزن آلياژي از فولاد است كه از 10.5 درصد يا بيشتر كروم و بيش
از 50 درصد آهن تشكيل شده باشد .
كروم موجود در استيل باعث به وجود آمدن يك سطح سخت و يكپارچه در برابر زنگ
زدگي مي شود .
قابليت ضد زنگ بودن با اضافه كردن
درصد بيشتر كروم و همچنين آلياژهاي ديگر نظير
بهبود مي يابد .
تکنولوژی TITANIUM
ION PLATING
دربها و نرده های طلایی , رنگ نشده و با استفاده از این روش پیشرفته یونهای
تیتانیوم بر روی استیل قرار گرفته و رنگ آن را تغییر می دهند .
قابل توجه است که بر خلاف نمونه های مشابه دیگر مادام العمر تغییر رنگ نداده و زنگ نمی زنند و دلیل
آن هم استفاده از همین تکنولوژی جدید می باشد .
فولاد ضد زنگ چیست و مخترع آن چه کسی است؟
فولاد ضد زنگ به گروهی از آلیاژها با پایه آهنی گفته میشود که حاوی حداقل
11 درصد کروم (Cr) میباشد. کروم عنصری
اساسی است که با تشکیل یک فیلم اکسید کروم در سطح فولاد آن را ضد زنگ میسازد.
هنگامی که فولاد ضد زنگ بریده یا خراش داده میشود، کروم موجود در سطح سریعاً
اکسید میشود و فیلم اکسید ناحیه صدمه دیده را ترمیم میکند. به دلیل همین خاصیت خود
ترمیمی (خودشفایی/ Self healing) است که فولاد را
بدون زنگ (Stainless) مینامند.
اولین فولاد ضد زنگ به صورت آلیاژ، مارتنزیتی
Fe-Cr-C توسط دانشمند انگلیسی
به نام هاری بررلی (Harry Brearley) در 1912 تهیه گردید.
اولین ریختهگری تجارتی فولاد ضد زنگ در سال 1913 در شفیلد انگلستان به تولید رسید
و حق ثبت آمریکایی جهت این اختراع در سال 1916 به آقای هاری بررلی اهدا گردید.
آیا فولاد ضد زنگ، زنگ میزند؟
در واقع این
موضوع که فولاد ضد زنگ، زنگ نمیزند یک تصور نادرستی است. این برداشت ناصحیح برخی
موارد منجر به مشاجرات و حتی تعقیب قانونی بین کارفرمایان و پیمانکاران میشود. فولادهای
ضد زنگ فقط در شرایطی خاص نظیر محیطهای غیرآلوده و آب شیرین یا آب دریا (به صورت جاری)
بدون زنگ باقی میمانند. در هوای مرطوب دریایی یا در داخل آب ساکن (راکد) فولاد ضد
زنگ نوع 304 زنگ میزند، و اغلب به صورت موضعی دچار خوردگی حفرهای میگردد. به طور
کلی ماهیت محیط و ترکیب شیمایی فولاد هر دو در تشکیل زنگ و خوردگی حفرهای فولاد ضد
زنگ نقش تعیین کنندهای دارند.
دلیل پاک شدن لایه کروم در عملیات حرارتی چیست؟
در عملیات حرارتی و یا جوشکاری، دمای فولاد ضد زنگ به حدود 850-550 درجه
سانتیگراد میرسد. کروم و کربن با یکدیگر وارد واکنش میشود و کاربایدکروم( Chromium Carbide)تولید
میگردد که در امتداد مرز دانهها رسوب میکند. به همین دلیل کروم موجود در منطقه اطراف
مرزدانه (ناحیه مرزی) تخلیه میشود. ناحیه مرزی که کروم آن تخلیه شده (فقیر نسبت به
کروم) نسبت به سایر مناطق سالم سطح فلز که کروم آن مناطق تخلیه نشدهاند در برابر خوردگی
مقاومت کمتری دارد.
فولاد ضد زنگی را که در ساختار بلوری آن کار باید کروم به وجود آمده باشد
"حساس شده (Sensitized)" مینامند.
فولادهای حساس شده نسبت به خوردگی مرزدانهای یا فساد جوش بیشتر مستعد میشوند.
راکتورهای هستهای دستگاههایی هستند که در آنها شکافت هستهای کنترل شده
رخ میدهد. راکتورها برای تولید انرژی الکتریکی و نیز تولید نوترونها بکار میروند.
اندازه و طرح راکتور بر حسب کار آن متغیر است. فرآیند شکافت که یک نوترون بوسیله یک
هسته سنگین (با جرم زیاد) جذب شده و به دنبال آن به دو هسته کوچکتر همراه با آزاد سازی
انرژی و چند نوترون دیگر شکافته میشود.
اولین انرژی کنترل شده ناشی از شکافت هسته در دسامبر 1942 بدست آمد. با
رهبری فرمی ساخت و راه اندازی یک پیل از آجرهای گرافیتی ، اورانیوم و سوخت اکسید اورانیوم
با موفقیت به نتیجه رسید. این پیل هستهای ، در زیر میدان فوتبال دانشگاه شیکاگو ساخته
شد و اولین راکتور هستهای فعال بود.
ساختمان راکتور
با وجود تنوع در راکتورها ، تقریبا همه آنها از اجزای یکسانی تشکیل شدهاند.
این اجزا شامل سوخت ، پوشش برای سوخت ، کند کننده نوترونهای حاصله از شکافت ، خنک کنندهای
برای حمل انرژی حرارتی حاصله از فرآیند شکافت ماده کنترل کننده برای کنترل نمودن میزان
شکافت میباشد.
سوخت هستهای
سوخت راکتورهای هستهای باید به گونهای باشد که متحمل شکافت حاصله از نوترون
بشود. پنج نوکلئید شکافت پذیر وجود دارند که در حال حاضر در راکتورها بکار میروند.
232Th ، 233U ، 235U 238U ، 239Pu
. برخی از این نوکلئیدها برای شکافت حاصله از نوترونهای حرارتی و برخی نیز
برای شکافت حاصل از نوترونهای سریع میباشند. تفاوت بین سوخت یک خاصیت در دستهبندی
راکتورها است.
در کنار قابلیت شکافت، سوخت بکار رفته در راکتور هستهای باید بتواند نیازهای
دیگری را نیز تأمین کند. سوخت باید از نظر مکانیکی قوی ، از نظر شیمیایی پایدار و در
مقابل تخریب تشعشعی مقاوم باشد، تا تحت تغییرات فیزیکی و شیمیایی محیط راکتور قرار
نگیرد. هدایت حرارتی ماده باید بالا باشد بطوری که بتواند حرارت را خیلی راحت جابجا
کند. همچنین امکان بدست آوردن ، ساخت راحت ، هزینه نسبتا پایین و خطرناک نبودن از نظر
شیمیایی از دیگر فایدههای سوخت است.
غلاف سوخت راکتور
سوختهای هستهای مستقیما در داخل راکتور قرار داده نمیشوند، بلکه همواره
بصورت پوشیده شده مورد استفاده قرار میگیرند. پوشش یا غلاف سوخت ، کند کننده و یا
خنک کننده از آن جدا میسازد. این امر از خوردگی سوخت محافظت کرده و از گسترش محصولات
شکافت حاصل از سوخت پرتو دیده به محیط اطراف جلوگیری میکند. همچنین این غلاف میتواند
پشتیبان ساختاری سوخت بوده و در انتقال حرارت به آن کمک کند. ماده غلاف همانند خود
سوخت باید دارای خواص خوب حرارتی و مکانیکی بوده و از نظر شیمیایی نسبت به برهمکنش
با سوخت و مواد محیط پایدار باشد. همچنین لازم است غلاف دارای سطح مقطع پایینی نسبت
به بر همکنشهای هستهای حاصل از نوترون بوده و در مقابل تشعشع مقاوم باشد.
مواد کند کننده نوترون
یک کند کننده مادهای است که برای کند یا حرارتی کردن نوترونهای سریع بکار
میرود. هستههایی که دارای جرمی نزدیک به جرم نوترون هستند بهترین کند کننده میباشند.
کند کننده برای آنکه بتواند در راکتور مورد استفاده قرار گیرد بایستی سطح مقطع جذبی
پایینی نسبت به نوترون باشد. با توجه به خواص اشاره شده برای کند کننده ، چند ماده
هستند که میتوان از آنها استفاده کرد. هیدروژن ، دوتریم ، بریلیوم و کربن چند نمونه
از کند کنندهها میباشند. از آنجا که بریلیوم سمی است، این ماده خیلی کم به عنوان
کند کننده در راکتور مورد استفاده قرار میگیرد. همچنین ایزوتوپهای هیدروژن ، به شکل
آب و آب سنگین و کربن ، به شکل گرافیت به عنوان مواد کند کننده استفاده میشوند.
خنک کنندهها راکتور
گرمای حاصله از شکافت در محیط راکتور یا باید از سوخت زدوده شود و یا در
نهایت این گرما بقدری زیاد شود که میلههای سوخت را ذوب کند. حرارتی که از سوخت گرفته
میشود ممکن است در راکتور قدرت برای تولید برق بکار رود. از ویژگیهایی که ماده خنک
کننده باید داشته باشد، هدایت حرارتی آن است تا اینکه بتواند در انتقال حرارت مؤثر
باشد. همچنین پایداری شیمیایی و سطح مقطع جذب پایینتر از نوترون دو خاصیت عمده ماده
خنک کننده است. نکته دیگری که باید به آن اشاره شود این است که این ماده نباید در اثر
واکنشهای گاما دهنده رادیواکتیو شوند.
از مایعات و گازها به عنوان خنک کننده استفاده شده است، مانند گازهای دی
اکسید کربن و هلیوم. هلیوم ایدهآل است ولی پر هزینه بوده و تهیه مقادیر زیاد آن مشکل
است. خنک کنندههای مایع شامل آب ، آب سنگین و فلزات مایع هستند. از آنجا که برای جلوگیری
از جوشیدن آب فشار زیادی لازم است خنک کننده ایدهآلی نیست.
مواد کنترل کننده شکافت هسته ای
برای دستیابی به فرآیند شکافت کنترل شده و یا متوقف کردن یک سیستم شکافت
پس از شروع ، لازم است که موادی قابل دسترس باشند که بتوانند نوترونهای اضافی را جذب
کنند. مواد جاذب نوترون بر خلاف مواد دیگر مورد استفاده در محیط راکتور باید سطح مقطع
جذب بالایی نسبت به نوترون داشته باشند. مواد زیادی وجود دارند که سطح مقطع جذب آنها
نسبت به نوترون بالاست، ولی ماده مورد استفاده باید دارای چند خاصیت مکانیکی و شیمیایی
باشد که برای این کار مفید واقع شود.
انواع راکتورها هسته ای
راکتورها بر حسب نوع فرآیند شکافت به راکتورهای حرارتی ، ریع و میانی (واسطه)
، بر حسب مصرف سوخت به راکتورهای سوزاننده ، مبدل و زاینده ، بر حسب نوع سوخت به راکتورهای
اورانیوم طبیعی ، راکتورهای اورانیوم غنی شده با 235U (راکتور
مخلوطی Be) ، بر حسب خنک کننده
به راکتورهای گاز (CO2مایع (آب ، فلز)
، بر حسب فاز سوخت کند کنندهها به راکتورهای همگن ، ناهمگن و بالاخره بر حسب کاربرد
به راکتورهای قدرت ، تولید نوکلید و تحقیقاتی تقسیم میشوند.
کاربردهای راکتورهای هستهای
· راکتورها
انواع مختلف دارند برخی از آنها در تحقیقات ، بعضی از آنها برای تولید رادیو ایزتوپهای
پر انرژی برخی برای راندن کشتیها و برخی برای تولید برق بکار میروند.
دوگروه اصلی راکتورهای هستهای بر اساس تقسیم بندی کاربرد آنها. راکتورهای
قدرت و راکتورهای تحقیقاتی هستند. راکتورهای قدرت مولد برق بوده و راکتورهای تحقیقاتی
برای تحقیقات هستهای پایه ، مطالعات کاربردی تجزیهای و تولید ایزوتوپها مورد استفاده
قرار می گیرند.
الگوریتم
های مختلف ممکن است یک عمل را با دستورات مختلف در مدت زمان، جا، وبا تلاش کمتر یا
بیشتری نسبت به بقیه انجام دهد. برای مثال با داشتن دو دستور تهیه ی سالاد سیب زمینی،
یکی ممکن است قبل از جوشاندن اول سیب زمینی را پوست بکند در حالی که دیگری این دو مرحله
را برعکس انجام دهد، و هر دو این مراحل را برای تمام سیب زمینی ها تکرار می کنند تا
وقتی که سالاد سیب زمینی آماده طبخ شود. >!—مثال
ضعیف... چه کسی سیب زمینی ها را جدا جدا می جوشاند؟ و معمولاً تهیه ی سالاد نیازی به
پخت و پز ندارد... --<
در بعضی کشورها، مثل امریکا، اگر تعبیه فیزیکی الگوریتم ها ممکن باشد ممکن
است آن ها به شدت انحصاری شود (برای مثال، یک الگوریتم ضرب ممکن است در واحد محاسبه
ی یک ریز پردازنده تعبیه شود ).
الگوریتم های رسمی شده(formalized algorithms )
الگوریتم ها به خاطر روش پردازش اطلاعات توسط کامپیوتر اساسی و حیاتی هستند،
چون یک برنامه کامپیوتری اساساً یک الگوریتم است که به کامپیوتر می گوید برای انجام
یک عمل خاص مثل محاسبه حقوق کارمندان و یا چاپ ورقه گزارش دانش آموزان،چه مراحل خاصی
را (با چه نظم خاصی) اجرا کند،.به این صورت، یک الگوریتم را می توان هر دنباله از دستوراتی
که قابل اجرا توسط یک Turing complete باشد به حساب آورد.
به طور نمونه ای هنگامی که الگوریتم کار پرازش اطلاعات را انجام می دهد،
داده از طریق یک وسیله یا منبع ورودی گرفته، به یک وسیله خروجی یاsink
نوشته و / یا برای استفاده در زمانی دیگر ذخیره می شود. داده ذخیره شده
به عنوان بخشی از حالت درونی««internal state نهاد مجری الگوریتم
تلقی می گردد.
برای اعمال محاسباتی از این قبیل، الگوریتم باید به دقت تعریف شود :یعنی
طوری مشخص شود که برای حالت مختلف محتمل معتبر باشد. یعنی تمام مراحل شرطی باید به
طور سیستماتیک بررسی شود ; حالت به حالت.ضابطه مربوط به هر حالت باید واضح (و محاسبه
پذیر) باشد.
چون الگوریتم ها لیست دقیقی از گام های دقیق است، نظم محاسبه تقریباً همیشه
برای کار کرد الگوریتم اساسی می باشد. همواره فرض می شود دستور ها روشن هستند، و گفته
می شود از" بالا آغاز" و"تا پایین کشیده می شوند"، اندیشه ای که
به طور رسمی تر توسط جریان کنترل توصیف می شود.
تا اینجا ی بحث، رسمی سازی قواعد و قوانین برنامه نویسی امری (imperative programming) را به خود گرفت.
این عام ترین مفهوم است، و تلاش دارد با وسایل "مکانیکی" مجزا کاری را توصیف
کند؛ عملیات تخصیص، تعیین مقدار یک متغیر، برای این مفهوم از الگوریتم رسمی شده یکتا
می باشد .در زیر مثالی از این تخصیص آمده است.
برای مفاهیم فرعی(alternative) تشکیل دهنده یک الگوریتم
برنامه نویسی تابعی و برنامه نویسیی منطقی را ببینید.
اجرای الگوریتم
الگوریتم ها نه تنها توسط برنامه های کامپیوتری بلکه اغلب توسط دستگاه های
دیگر، از جمله شبکه بیولوژیکی عصبی (برای مثال چگونگی انجام محاسبات توسط مغز انسان
و یا اینکه یک حشره چگونه غذا را رد یابی می کند)، یا ]]مدارهای الکتریکی[ و در دستگاه
های مکانیکی به کار گرفته می شود.
تحلیل و مطالعه الگوریتم ها یک شاخه از علم کامپیوتر است و اغلب به طور
انتزاهی (بدون استفاده از هیچ زبان برنامه نویسی خاص، یا دیگرابزار) انجام می شود.
از این نظر، به دیگر disciplineهای ریاضی شبیه است
که در آن ها تحلیل بر disciplineهای زمینه یک الگوریتم،
تمرکز دارد و نه بر هر اجرای خاصی از الگوریتم. یک راه شامل کردن (و بعضی مواقع رمزگذاری)
الگوریتم ها نوشتن شبه دستور العمل یا برنامه است.
بعضی برنامه نویسان تعریف "الگوریتم" را به رویه هایی که سر انجام
پایان می پذیرند محدود می کنند. بعضی دیگر با این بهانه که برای انجام این اعمال دایمی
به نهادی نیاز است، رویه های پایان نا پذیر را شامل می کنند. در حالت دوم پیروزی نتیجه
را نمی توان توقف با یک خروجی معنادارتوصیف نمود.در عوض موفقیت باید برای سری های خروجی
نا محدود تعریف شوند. برای مثال، الگوریتمی که مشخص می کند در یک سری دودویی نامحدود
تصادفی تعداد صفرها بیشتر است یا یک ها، برای کارا بودن باید تا ابد در حال اجرا باشد.
خروجی یک الگوریتم در صورت اجرای صحیح مفید خواهد بود: چون تا هنگامی که سری را برسی
می کند اگر تعداد 0 های شمارش شده از 1 ها بیشتر شود.الگوریتم پاسخی مثبت می دهد، و
بر عکس. برای این الگوریتم موفقیت را می توان به این صورت تعریف کرد که اگر تعداد
0 ها در این سری واقعاً از تعداد 1 ها بیشتر باشد، که یک پاسخ مثبت و در تمام حالات
دیگر ترکیبی از جواب مثبت و منفی بدهد.
مثال:
فرض کنید آرایه ای از اعداد مرتب نشده تصادفی دارید وهدف ما پیدا کردن بزرگترین
عدد است.با یک نگاه به مسئله متوجه می شوید که باید تمام اعداد آرایه را برسی کنید.
با کمی فکر کردن متوجه می شوید که هر عدد را فقط یک بار باید بررسی کنید.با این جزییات
در اینجا یک الگوریتم ساده برای آن آرایه شده است:
فرض کنید
که اولین عضو آرایه بزرگترین عدد است.
عدد بعدی
را با این عدد مقایسه کنید.
فقط در
حالتی که آن عدد بزرگتر است،آنرا بزرگترین عدد فرض کنید.
مرحله
2 و 3 را تا پایان آرایه تکرار کنید.
در اینجا یک رمز گذاری رسمی تر یک الگوریتم در یک شبه برنامه که شبیه بیشتر
زبان های برنامه نویسی است آمده است:
یک آرایه با نام "List" داریم.
largest = List1
counter = 2
while counter <= length(List):
if Listcounter > largest:
largest = Listcounter
counter = counter + 1
print largest
شرح نماد گذاری
نماد
" = " که در اینجا مورد استفاده قرار گرفت تخصیص را نشان می دهد. یعنی مقدار
سمت راست رابطه به متغیر سمت راست تخصیص داده می شود.
"Listcounter" نشان دهنده عنصرcounter
ام آرایه می باشد. برای مثال، اگر مقدار
counter"" برابر 5 باشد، "Listcounter"
به پنجمین عنصر آرایه اشاره می کند.
"<=" علامت "کوچکتر از، یا مساوی با"
است.
توجه کنید در این الگوریتم فرض می شود آرایه دست کم دارای یک عضو است. این
الگوریتم برای یک آرایه خالی کار نمی کند. بیشتر الگوریتم ها برای ورودی شان شرط هایی
را قرار می دهند که به آن پیش شرط «pre-conditional )گفته می شود.
بیشتر مردمی که با الگوریتم ها کار می کنند دوست دارند بدانند یک الگوریتم
به چه میزان از یک منبع خاص (مثل زمان یا حافظه) نیاز دارد. برای به دست آوردن مقادیر
کمی، روش هایی برای تحلیل الگوریتم ها آرایه شده است.برای مثال، اگر طول آرایه را با
حرف O به همراه nنشان دهیم الگوریتم بالا به زمانی برابر با O("n") نیاز دارد.
تاریخچه پیدایش الگوریتم
کلمه "الگوریتم" در اصل از نام ریاضی دان قرن نهم ، الخوارزمی
، گرفته شده است.کلمه الگوریسم«حساب در اصل تنها به قوانین انجام محاسبات با اعداد
عربی اطلاق می شد، اما در قرن 18 به "الگوریتم "بسط یافت. در حال حاضر این
کلمه شامل تمام روش های معین حل مسئله یا انجام یک کار می شود. اولین الگوریتم نوشته
شده برای کامپیوتر، یادداشت هایی بر موتورهای تحلیلی از ادا بایرون «Ada Byron» بود که در سال 1842م نوشته شد و به خاطر آن،
بسیاری او را اولین برنامه نویس می دانند. به هر حال، چون چارلز بابیج هرگز موتور تحلیلی
خود را کامل نکرد، این الگوریتم بر آن اجرا نشد. نبود دقت ریاضی درتعریف " رویه
های خوش تعریف (well-defined routines )" مشکلاتی
را برای ریاضی دان ها، و منطق دانان قرن 19 و اوایل قرن 20 پدیدآورد. این مشکل تا حد
زیادی با معرفی ماشین تورینگ، مدلی انتزاهی از کامپیوتر که توسط الن تورینگ تنظیم شد،
و این بیان که هر روش توصیف "رویه های خوش تعریف" با یک ماشین تورینگ قابل
شبیه سازی است، رفع شد (این جمله به قضیه
Church-Turing معروف است). تعریف رسمی امروزی یک الگوریتم این است: یک الگوریتم،
رویه ای است که بر یک ماشین تورینگ کاملا خاص و یا یکی از شکل های مشابه اش قابل اجرا
باشد.علاقه اولیه تورینگ به مسئله توقف«halting problem)، یعنی تعیین زمانی
که الگوریتم یک رویه ی پایان بخش را بیان می کند، بود. در شرایط کاربردی نظریه پیچیدگی
محاسبه مهم تر می باشد. این نظریه شامل مسئله گیج کننده ی الگوریتم های موسوم به NP-complete است که معمولاً بیشتر از چند شکلی ها زمان
می گیرد.
انواع الگوریتم را نام ببرید
راه های زیادی برای دسته بندی الگوریتم ها وجود دارد، تواناییها و قابلیت
های هر دسته بندی موضوع بحث کنونی بوده است. یکی از معیار های دسته بندی اسلوب شناسی
طرح و یا الگو می باشد. تعداد معینی الگو برای یک الگوریتم وجود دارد که هر کدام از
بقیه متمایز است. از این گذشته هر دسته شامل نوع های مختلفی از الگوریتم ها می شود.چند
تا از الگو های متداول عبارت است از:
تقسیم
و موفقیت. الگوریتم تقسیم و موفقیت مرحله های یک مسئله را به مراحل کوچکتری از آن مسئله
(معمولاً با استفاده از روش باز گشتی )تقسیم می کند، تا وقتی که مستقیماً قابل بیان
با زبان برنامه نویسی موجود شود.
برنامه
نویسی پویا. هنگامی که یک مسئله دارای زیر ساخت های بهینه است، یعنی هنگامی که راه
حل بهینه ی یک مسئله شامل راه حل های بهینه زیر مسائل آن است (برای مثال، کوتاه ترین
مسیر بین رأس های یک گراف شامل کوتاه ترین مسیر بین تمام رأس های آن است) این مسئله
را از پایین به بالا با حل ساده ترین حالات در ابتدا و بعد حالات سخت تر، تا حل کامل
مسئله ادامه می دهیم.این یک الگوریتم برنامه نویسی پویا نامیده می شود.
روش حریصgreedy
method. الگوریتم حریص همانند الگوریتم برنامه نویسی پویا است، با این
تفاوت که در هر مرحله لازم نیست راه حل تمام زیر مسئله ها را پیدا کنید و فقط آن هایی
که در آن موقع مناسب تر است را انتخاب می کنید.
برنامه
نویسی خطی. در روش برنامه نویسی خطی برنامه را به چندین نا مساوی خطی تبدیل و بعد سعی
می کنیم ورودی ها را بیشینه (و یا کمینه) کنیم.بسیاری از مسائل (از جمله بیشینه شار
برای رویه graph های جهت دار))را
می توان به روش برنامه نویسی خطی بیان و بعد آن را با استفاده از یک الگوریتم
"عمومی" مانند الگوریتمSimplex حل کرد.
جست و
جو و شمارش بسیاری از مسائل (از جمله بازی شطرنج) را می توان به عنوان مسائل گراف ها
الگودهی کرد. یک الگوریتم جست و جوی گراف قوانینی رابرای حرکت در یک گراف مشخص کرده
و برای این گونه مسائل مناسب است. این دسته همچنین شامل الگوریتم های جست و جو و backtracking می شود.
الگوی
احتمال و استدلال(probabilistic and heuristic) . الگوریتم
های متعلق به این دسته بیشتراز بقیه با تعریف الگوریتم سازگارند. الگوریتم های احتمال
انتخابی را به صورت تصادفی (یا شبه تصادفی)انجام می دهند. می توان ثابت کرد در بعضی
مسائل سریعترین راه حل شامل مقداری شانس است. الگوریتم های عمومی برای یا فتن راه حل
های یک مسائله عمل های تکاملی بیولوژیکی(
(biologicalرابا چرخه ای از جهش های تصادفی که منجر به راه حل های درستی
می شود، تقلید می کنند. به این صورت آن ها، تولیدمثل و "بقای قوی ترین" را
شبیه سازی می کنند. با در نظر گرفتن اینکه خود الگوریتم "راه حلی" برای یک
مسائله است در برنامه نویسی عمومی این روش تا الگوریتم ها گسترش می یابد. در الگوریتم
های استدلالی هدف عمومی یافتن جواب آخر نیست، بلکه یافتن جوابی تقریبی در هنگامی که
زمان و منابع یا فتن جواب کامل عملی نیست. یک نمونه از این الگوریتم ها simulated annealing است که الگوریتم های احتمالی استدلالی
است و با یک مقدار تصادفی راه حل یک مسائله را تغییر می دهند. نامsimulated
annealing به اصطلاح metallurgic به معنای گرم و سرد
کردن آهن برای افزایش دوام مصونیت از ترک و عیب اشاره دارد. هدف از این مغایرت )variance) های تصادفی، یافتن راه حل های بهینه عمومی
است نه راه حل های بهینه محلی، با این ایده که با نزدیک تر شدن الگوریتم به جواب این
عنصر تصادفی کاهش می یابد.
معیار دیگر برای دسته بندی الگوریتم ها اجرای آن ها است. الگوریتم باز گشتی
که در برنامه نویسی تابعی «functional programming) متداول
است، الگوریتمی است، که تا رسیدن به حالتی خاص، مکرراً خود را فراخوانی می کند. الگوریتم
ها با این فرض مورد بررسی قرار می گیرند که آن ها در یک زمان یک دستور از الگوریتم
را اجرا می کنند.این کامپپیوتر ها را گاهی کامپیوتر های سری می نامند.الگوریتمی که
برای چنین محیطی طراحی شود الگوریتم سری نامیده می شود در برابر الگوریتم موازی، که
از معماری ای استفاده می کنند که در آن چند پردازنده می توانند در آن واحد بر یک مسائله
کار کنند. احتمالاً الگوریتم های استدلالی مختلف در این دسته قرار می گیرند، همان گونه
که اسم شان (مثل الگوریتم عمومی) عملشان را توصیف می کند.
بشر با تلاش براي دستيابي به مواد جديد, با استفاده از مواد ألي (عمدتا
هيدروكربنها) موجود در طبيعت به توليد مواد مصنوعي نايل شد. اين مواد عمدتا شامل عنصر
كربن , هيدروژن, اكسيژن, نيتروژن و گوگرد بوده و به نام مواد پليمري معروف هستند.
مواد پليمري يا مصنوعي كاربردهاي وسيعي , از جمله در ساخت وسايل خانگي
, اسباب بازيها, بسته بنديها , كيف و چمدان , كفش , ميز و صندلي , شلنگها و لوله هاي
انتقال أب , مواد پوششي به عنوان رنگها براي حفاظت از خوردگي و زينتي , لاستيكهاي اتومبيل
و بالاخره به عنوان پليمرهاي مهندسي با استحكام بالا حتي در دماهاي نسبتا بالا در ساخت
اجزايي از ماشين ألات, دارند.
پليمرها خواص فيزيكي و مكانيكي نسبتا خوب و مفيدي دارند . أنها داراي وزن
مخصوص پاييين و پايداري خوب در مقابل مواد شيميايي هستند. بعضي از أنها شفاف بوده و
مي توانند جايگزين شيشه ها شوند. اغلب پليمرها عايق الكتريكي هستند. اما پليمرهاي خاصي
نيز وجود دارند كه تا حدودي قابليت هدايت الكتريكي دارند .
عايق بودن پليمرها به پيوند كووالانسي موجود بين اتمها در زنجيرهاي مولكولي
ارتباط دارد. اما تحقيقات انجام شده در سالهاي اخير نشان داد كه امكان ايجاد خاصيت
هدايت الكتريكي در امتداد محور مولكولها وجود دارد. اين نوع پليمرها اساسا از پلي استيلن
تشكيل شده اند. با نفوذ دادن عناصري مانند فلزات قليايي يا هالوژنها (فرايند دوپينگ)
به زنجيرهاي مولكولي پلي استيلن به ترتيب نيمه هاديهاي پليمري از نوع N و P به دست مي أيند.
افزودن عناصر يا دوپينگ سبب مي شود كه الكترونها بتوانند در امتدا د اتمهاي كربن در
زنجير حركت كنند. تفلون از مواد پليمري است كه به دليل ضريب اصطكاك پاييني كه دارد
به عنوان پوشش براي جلوگيري از چسبيدن مواد غذايي در وسايل پخت و پز لستفاده مي شود.
ساختار پليمرها چگونه است
اغلب پليمرهاي متداول از پليمريزاسيون مولكولهاي ساده ألي به نام منومر
به دست مي أيند. براي مثال پلي اتيلن (PE) پليمري است كه از
پليمريزاسيون با افزايش (تركيب) چندين مولكول اتيلن به دست مي أيد. هر مولكول اتيلن
يك منومر ناميده مي شود. با تركيب مناسبي از حرارت, فشار و كتاليزور , پيوند دوگانه
بين اتمهاي كربن شكسته شده و يك پيوند ساده كووالانسي جايگزين أن مي شود. اكنون دو
انتهاي أزاد اين منومر به راديكالهاي أزاد تبديل ميشود, به طوري كه هر اتم كربن يك
تك الكترون دارد كه مي تواند به را ديكالهاي آزاد ديگر افزوده شود. از اين رو در اتيلن
دو محل ( مربوط به اتم كربن) وجود دارد كه مولكولهاي ديگر مي توانند در آنجا بدان ضميمه
شوند . اين مولكول با قابليت انجام واكنش , زير بناي پليمرها بوده و به (مر) يا بيشتر
واحد تكراري موسوم است. واحد تكراري در طول زنجير مولكول پليمر به تعداد دفعات زيادي
تكرارميشود. طول متوسط پليمر به درجه پليمرزاسيون يا تعداد واحدهاي تكراري در زنجير
مولكول پليمر بستگي دارد. بنابراين نسبت جرم مولكولي پليمر به جرم مولكولي واحد تكراي
به عنوان (درجه پليمريزاسيون) تعريف شده است . با بزرگتر شدن زنجير مولكولي ( در صورتي
كه فقط نيروهاي بين مولكولي سبب اتصال مولكولها به يكديگر شود) مقاومت حرارتي و استحكام
كششي مواد پليمري هر دو افزايش مي يابند.
به طور كلي فرايند پليمريزاسيون مي تواند به صورتهاي مختلفي مانند افزايشي
, مرحله اي و .... انجام گيرد.در پليمريزاسيون افزايشي , تعدادي از واحدهاي تكراري
به يكديگر اضافه شده و مولكول بزرگتري را به نام پليمر توليد مي كنند. در اين نوع پليمريزاسيون
ابتدا در مرحله اول راديكال آزاد, با دادن انرژي (حرارتي , نوري) به مولكولهاي اتيلين
با پيوند دوگانه و شكست پيوند دوگانه , به وجود مي آيد. سپس راديكالهاي آزاد با اضافه
شدن به واحدهاي تكراري مراكز فعالي به نام آغازگر شكل ميگيرند و هر يك از اين مراكز
به واحدهاي تكراري ديگر اضافه شده و رشد پليمر ادامه مي يابد . از نظر تئوري درجه پليمريزاسيون
افزايشي مي تواند نامحدود باشد, كه در اين صورت مولكول زنجيره اي بسيار طويلي از اتصال
تعداد زيادي واحدهاي تكراري به يكديگر شكل مي گيرد. اما عملا رشد زنجير به صورت نامحدود
صورت نمي گيرد.هر چه قدر تعداد مراكز فعال يا آغازگرهاي شكل گرفته بيشتر باشد , تعداد
زنجيرها زيادتر و نتيجتا طول زنجيرها كوچكتر ميشود و بدين دليل است كه خواص پليمرها
تغيير مي كند. البته سرعت رشد نيز در اندازه طول زنجيرها موثر است . هنگامي كه واحدهاي
تكراري تمام و زنجيرها به يكديگر متصل شوند, رشد خاتمه مي يابد.
از ديگر روشهاي پليمريزاسيون, پليمريزاسيون مرحله اي است كه در آن منومرها
با يكديگر واكنش شيميايي داده و پليمرهاي خطي را به وجود مي اورند. در بسياري از واكنشهاي
پليمريزاسيون مرحله اي مولكول كوچكي به عنوان محصول فرعي شكل مي گيرد . اين نوع واكنشها
گاهي پليمريزاسيون كندنزاسيوني نيز ناميده مي شوند.
فیبر نوری یک موجبر استوانهای از جنس شیشه یا پلاستیک که دو ناحیه مغزی
و غلاف با ضریب شکست متفاوت و دو لایه پوششی اولیه و ثانویه پلاستیکی تشکیل شده است
مقدمه :
بعد از اختراع لیزر در سال 1960 میلادی ، ایده بکارگیری فیبر نوری برای
انتقال اطلاعات شکل گرفت.
خبر ساخت اولین فیبر نوری در سال 1966 همزمان در انگلیس و فرانسه با تضعیفی
برابر اعلام شد که عملا در انتقال اطلاعات مخابراتی قابل استفاده نبود، تا اینکه در
سال 1976با کوشش فراوان محققین ، تلفات فیبر نوری تولیدی شدیدا کاهش داده شد و به مقداری
رسید که قابل ملاحظه با سیمهای کواکسیکال مورد استفاده در شبکه مخابرات بود.
در ایران در اوایل دهه 60 ، فعالیتهای تحقیقاتی در زمینه فیبر نوری در مرکز
تحقیقات منجر به تأسیس مجتمع تولید فیبر نوری در پونک تهران گردید و عملا در سال
1373 تولید فیبر نوری با ظرفیت 50.000 کیلومتر در سل در ایران آغاز شد. فعالیت استفاده
از کابلهای نوری در دیگر شهرهای بزرگ ایران شروع شد تا در آینده نزدیک از طریق یک شبکه
ملی مخابرات نوری به هم متصل شوند. انتشار نور تحت تأثیر عواملی ذاتی و اکتسابی ذچار
تضعیف میشود. این عوامل عمدتا ناشی از جذب ماورای بنفش ، جذب مادون قرمز ، پراکندگی
رایلی ، خمش و فشارهای مکانیکی بر آنها هستند.
فیبرهای نوری نسل سوم چه ویزگی هایی دارند
طراحان فیبرهای نسل سوم ، فیبرهایی را مد نظر داشتند که دارای حداقل تلفات
و پاشندگی باشند. برای دستیابی به این نوع فیبرها ، محققین از حداقل تلفات در طول موج
1.55 میکرون و از حداقل پاشندگی در طول موج 1.3 میکرون بهره جستند و فیبری را طراحی
کردند که دارای ساختار نسبتا پیچیدهتری بود. در عمل با تغییراتی در پروفایل ضریب شکست
فیبرهای تک مد از نسل دوم ، که حداقل پاشندگی ان در محدوده 1.3 میکرون قرار داشت، به
محدوده 1.55 میکرون انتقال داده شد و بدین ترتیب فیبر نوری با ماهیت متفاوتی موسوم
به فیبر دی.اس.اف ساخته شد.
کاربردهای فیبر نوری چیست
کاربرد فیبر نوری در حسگرها
استفاده از حسگرهای فیبر نوری برای اندازه گیری کمیتهای فیزیکی مانند جریان
الکتریکی ، میدان مغناطیسی ، فشار ، حرارت ، جابجایی ،آلودگی آبهای دریا ، تشعشعات
پرتوهای گاما و ایکس در سالهای اخیر شروع شده است. در این نوع حسگرها ، از فیبر نوری
به عنوان عنصر اصلی حسگر بهره گیری میشود، بدین ترتیب که خصوصیات فیبر تحت میدان کمیت
مورد اندازه گیری تغییر یافته و با اندازه شدت کمیت تأثیر پذیر میشود.
تصویر
کاربردهای فیبر نوری در نظامی
فیبرنوری کاربردهای بی شماری در صنایع دفاع دارد که از آن جمله میتوان
برقراری ارتباط و کنترل با آنتن رادار ، کنترل و هدایت موشکها ، ارتباط زیر دریاییها
(هیدروفون) را نام برد.
کاربردهای پزشکی فیبر نوری
فیبر نوری در تشخیص بیماریها و آزمایشهای گوناگون در پزشکی کاربرد فراوان
دارد که از آن جمله میتوان دزیمتری غدد سرطانی ، شناسایی نارساییهای داخلی بدن ، جراحی
لیزری ، استفاده در دندانپزشکی و اندازه گیری مایعات و خون نام برد.
فناوری ساخت فیبرهای نوری
برای تولید فیبر نوری ، ابتدا ساختار آن در یک میله شیشهای موسوم به پیش
سازه از جنس سیلیکا ایجاد میگردد و سپس در یک فرآیند جداگانه این میله کشیده شده تبدیل
به فیبر میگردد . از سال 1970 روشهای متعددی برای ساخت انواع پیش سازهها بکار رفته
است که اغلب آنها بر مبنای رسوب دهی لایههای شیشهای در اخل یک لوله به عنوان پایه
قرار دارند.
روشهای ساخت پیش سازه
روشهای فرآیند فاز بخار برای ساخت پیش سازه فیبرنوری را میتوان به سه دسته
تقسیم کرد:
رسوب
دهی داخلی در فاز بخار
رسوب
دهی بیرونی در فاز بخار
رسوب
دهی محوری در فاز بخار
موادلازم در فرآیند ساخت پیش سازه
تتراکلرید
سیلسکون: این ماده برای تأمین لایههای شیشهای در فرآیند مورد نیاز است.
تتراکلرید
ژرمانیوم: این ماده برای افزایش ضریب شکست شیشه در ناحیه مغزی پیش سازه استفاده میشود.
اکسی
کلرید فسفریل: برای کاهش دمای واکنش در حین ساخت پیش سازه ، این مواد وارد واکنش میشود.
گاز فلوئور:
برای کاهش ضریب شکست شیشه در ناحیه غلاف استفاده میشود.
گاز هلیوم:
برای نفوذ حرارتی و حباب زدایی در حین واکنش شیمیایی در داخل لوله مورد استفاده قرار
میگیرد.
گاز کلر:
برای آب زدایی محیط داخل لوله قبل از شروع واکنش اصلی مورد نیاز است .
مراحل ساخت فیبر نوری
مراحل
صیقل حرارتی: بعد از نصب لوله با عبور گازهای کلر و اکسیژن ، در درجه حرارت بالاتر
از 1800 درجه سلسیوس لوله صیقل داده میشود تا بخار آب موجود در جدار داخلی لوله از
آن خارج شود.
مرحله
اچینگ: در این مرحله با عبور گازهای کلر ، اکسیژن و فرئون لایه سطحی جدار داخلی لوله
پایه خورده میشود تا ناهمواریها و ترکهای سطحی بر روی جدار داخلی لوله از بین بروند.
لایه
نشانی ناحیه غلاف: در مرحله لایه نشانی غلاف ، ماده تترا کلرید سیلیسیوم و اکسی کلرید
فسفریل به حالت بخار به همراه گازهای هلیوم و فرئون وارد لوله شیشهای میشوند ودر
حالتی که مشعل اکسی هیدروژن با سرعت تقریبی 120 تا 200 میلیمتر در دقیقه در طول لوله
حرکت میکند و دمایی بالاتر از 1900 درجه سلسیوس ایجاد میکند.
ذرات
شیشهای حاصل از واکنشهای فوق به علت پدیده ترموفرسیس کمی جلوتر از ناحیه داغ پرتاب
شده و بر روی جداره داخلی رسوب میکنند و با رسیدن مشعل به این ذرات رسوبی حرارت کافی
به آنها اعمال میشود. بطوری که تمامی ذرات رسوبی شفاف میگردند و به جدار داخلی لوله
چسبیده و یکنواخت میشوند. بدین ترتیب لایههای شیشهای مطابق با طراحی با ترکیب در
داخل لوله ایجاد میگردد و در نهایت ناحیه غلاف را تشکیل میدهد.
الكترونها و ساير ذرات باردار ساكن نيستند و حول محور فرضي خود با سرعت
چرخشي بسيار بالايي در حال دوران هستند كه به اين دوران آنها اسپين گفته ميشود . اگر
دوران الكترون را موافق چرخش عقربههاي ساعت فرض كنيم و آن را از بالا بنگريم مشاهده
ميشود كه :
امتداد خطوط ميدان از مركز الكترون يا ميدان الكتريكي ، خارج و حول مركز
به صورت دوايري تو در تو و پيوسته در ميآيد كه ميتوانيم آن را يك ميدان الكتريكي بسته
و تا بينهايت در نظر بگيريم ، براي اينكه اين ميدان دايرهاي شكل هيچ آغاز و پاياني
ندارد . همانطور كه ميدانيم ، هرگاه ميدان الكتريكي در فضا برقرار شود ، ميدان مغناطيسي
عمود بر امتداد آن پديدار خواهد شد و برعكس آن نيز صادق است كه به مجموعه اين دو ميدان
در فضا ، ميدان الكترومغناطيسي گفته ميشود .
در شكل فوق نماي الكترون ( سطح دايرهاي قرمز رنگ ) از پهلو و در حال دوران
حول محور عمودي نشان داده شده است ، به گونهاي كه اگر از بالا به آن بنگريم جهت چرخش
آن موافق جهت چرخش عقربههاي ساعت خواهد بود . خطوط افقي سياه رنگ ، ميادين الكتريكي
و فلش قرمز رنگ جهت ميدان الكتريكي از روبرو را نشان ميدهد كه در اين صورت جهت فلشهاي
آبي رنگ ، جهت ميدان مغناطيسي تشكيل شده را نشان ميدهد . با توجه به دو قطبي بودن الكترون
و ذرات باردار ديگر ، آنها ميتواند تشكيل زوج ماده - ماده دهند يعني شكل زير :
پيوند كووالانسي چيست ؟
بر خلاف تشكيل پيوند يوني ، اتمها براي رسيدن به آرايش گاز نجيب ( آرايش
هشتتايي ) به جاي از دست دادن يا پذيرفتن الكترون ، آن را ميان خود به اشتراك ميگذارند
. در اين حالت ميان دو اتم پيوندي بوجود ميآيد كه پيوند كووالانسي گفته ميشود . به
طور مثال پيوند كووالانسي ساده بين دو اتم هيدروژن را در نظر ميگيريم . با نزديك شدن
اتمهاي هيدروژن به يكديگر ، ميان دو الكترون از دو اتم يك نيروي جاذبه مغناطيسي قوي
ايجاد ميشود ، براي اينكه اين دو الكترون تمايل شديدي براي تشكيل يك زوج الكترون
- الكترون و پر كردن يك اوربيتال دارند ( يعني 1S
) . همين وضعيت براي پروتونهاي هسته برقرار است ، يعني آنها نيز تمايل به تشكيل يك
زوج پروتون - پروتون را دارند ، براي اينكه آنها بار الكتريكي داشته و با دوران ( اسپين
) خود ، ميدان مغناطيسي توليد ميكنند كه باعث تشكيل زوج پروتون - پروتون ميشود . در
هنگام تشكيل پيوند كووالانسي چنين به نظر ميرسد كه اثر جاذبه مغناطيسي الكترونها و
پروتونها نسبت به هم نوع خود بيشتر از مجموع نيروهاي دافعهاي الكتريكي ميان دو هسته
و ميان دو الكترون است و اين دو نيرو در حد فاصلي از هم به تعادل ميرسند كه به آن طول
پيوند در ملكول هيدروژن گفته ميشود . آنچه كه مسلم است اين فاصله ثابت نبوده و در حال
تغييرات جزيي است كه باعث نوسان و لرزش ملكول هيدروژن ميشود . اين پيوند كووالانسي
انرژيزا بوده و معادل 436 كيلو ژول بر مول انرژي آزاد ميكند كه ناشي از كاهش پتانسيل
الكترومغناطيسي موجود در اتم هيدروژن است و ما براي گسستن اين پيوند در ملكول هيدروژن
، مجبوريم اين انرژي را مجددا مصرف كنيم . در واكنش هستهاي همجوشي اين فاصله پيوند
مابين پروتونها ( هستهها ) فوقالعاده كم شده و هستههاي جديد تشكيل ميشوند و در نتيجه
، انرژي بسيار زيادي آزاد ميشود ، براي اينكه انرژي پيوند با فاصله پيوند رابطه عكس
دارد E≈1/r . يعني هر چه قدر
فاصله پيوند كوتاهتر شود انرژي پيوند افزايش پيدا خواهد نمود . در اين حالت هستهها
مقدار بيشتري از پتانسيل الكترومغناطيسي خود را از دست داده و به صورت تابشهاي الكترومغناطيسي
آشكار و دفع خواهند شد . قدر مسلم زوج الكترون - الكترون تشكيل شده متعلق به هر دو
لايه 1Sاز دو هسته يا اتم هيدروژن است و اين زوج در هر دو
لايه حضور و چرخش يا دوران خواهد داشت . در واقع انرژي پيوند ملكول هيدروژن مربوط به
انرژي پيوند زوج الكترون - الكترون و زوج پروتون - پروتون ميشود ، البته متناسب با
طول پيوندي كه برقرار خواهند نمود .
1) نماز شب مجموعاً یازده
رکعت میباشد که ده رکعت آن هر دو رکعت به یک سلام خوانده میشود و یک رکعت به یک سلام.
هشت رکعت از یازده رکعت را باید به نیّت نماز شب و سپس دو
رکعت دیگر به نیّت نماز شَفع و آنگاه یک رکعت نماز وَتر، که با فضیلترین نماز شب، نماز
وَتر و شَفع است و دو رکعت شَفع برتر از وَتر است.
2) نافله شب پیش از نماز صبح خوانده میشود. و وقت آن
بعد از گذشتن از نصف شب، به مقدار خواندن یازده رکعت نماز شب است. ولى احتیاط آن است
که قبل از فجر اول نخوانند، مگر آن که بعد از نافله شب بلافاصله بخوانند، که در این
صورت مانعى ندارد.
3) برای نماز شب میتوان به نماز شَفْع و وَتر اکتفا
کرد، بلکه هنگام تنگی وقت میتوان تنها به نماز وتر اکتفا نمود.
4) وقت نماز شب از نیمه شب (ساعت 12 نیمه شب) تا فجر
صادق است. و هنگام سحر از سایر مواقع بهتر (پُر فضیلتتر) است و تمامی ثلث آخر شب سحر
محسوب میشود. و افضل از آن خواندن نماز شب نزدیکیهای سحر خوانده شود.
5) جایز است انسان نماز شب را نشسته بخواند حتی در حال
اختیار.
ولی اگر میخواهد نشسته بخواند بهتر آن است که هر دو رکعت
نشسته را یک رکعت ایستاده حساب کند. بنابراین باید هشت بار دو رکعت نشسته و هر دو رکعت
به یک سلام که جمعاً شانزده رکعت میشود به نیت نماز شب بخواند و دوباره دو رکعت هر
دو رکعت به یک سلام به نیت نماز شفع و دو بار یک رکعت هر یک رکعت به یک سلام به نیت
نماز وتر، ولی در حال اضطرار و مریض همان یازده رکعت کفایت میکند.
6) مسافر و کسى که براى او سخت است نافله شب را بعد از
نصف شب بخواند، مىتواند آن را در اول شب بجا آورد.
7) جوانی که میترسد خواب بماند و نماز شب از او فوت
شود میتواند نماز شب را پیش از نیمه شب (ساعت 12 نیمه شب به بعد) بخواند.
8) کسانی که برای خواندن نماز شب بعد از نیمه شب عذری
دارند مانند پیر مردان و یا کسی که از سرد شدن هوا میترسد و یا از جنب شدن در خواب
میترسد ... میتوانند نماز شب را قبل از نیمه شب بخوانند.
9) خواندن سوره در رکعتهای نماز شب لازم نیست و میتواند
فقط به خواندن سوره حمد اکتفا کند. (گرچه با سوره فضیلت دیگرى دارد) هم چنین قنوت در
رکعتهای دوم مستحب است و میتواند بدون قنوت بخواند.
10) نماز وَتر یک رکعت است و میشود آن را بدون قنوت به
جا آورد.
11) لازم نیست همه یازده رکعت را در یک مجلس بخواند، بلکه
میتواند در دو سه نوبت بخواند، بلکه تفریق افضل است، همان طور که رسول خدا تهجد میکرد.
12) مستحب است که نماز شب را بلند بخواند تا اگر از خانوادهاش
کسی میخواهد برای به نماز شب برخیزد بیدار شود.
بدیهی است که استحباب بلند خواندن نماز شب در جایی است که
امن از ریا و سُمعه باشد و اگر خدای ناخواسته خوف ریا و سُمعه در بلند خواندن باشد
باید آهسته بخواند.
13) بعد از فراغ از نماز شفع خواندن دعاى «الهى تعرض لک
فى هذا اللیل المتعرضون ...» مستحب است که در مفاتیح در اعمال شب نیمه شعبان آمده است.
14) مستحب است که انسان در قنوت آن از خوف خدا گریه کند
و اگر گریهاش نیاید تباکى کند؛ یعنى انسان حالت گریه را به خود بگیرد.
15) مستحب است در قنوت نماز (وتر) براى چهل تن، از مؤمنان
چنین دعا (که کسى که براى چهل مؤمن دعا کند دعایش مستجاب مىشود) کند: (اَللّهُمَّ
اغْفِرْ لِفُلا?ن) و به جاى کلمه? (فلان) مؤمنى را نام ببرد. و مستحب است، در قنوت،
هفتاد بار استغفار کند، در حالى که دست چپ خود را بلند نموده و با دست راست، استغفار
را مىشمارد: (اَسْتَغْفِرُاللهَ رَبّی وَ أتوبُ إلَیْهِ) گرچه صد بار بهتر است. همچنین
مستحب است، هفت بار بگوید: (ه?ذ?ا مَق?امُ الع?ائِذِ بِکَ مِنَ الن?ارِ) و سیصد بار
بگو: (اَلْعَفْو) و اگر کلمات (اَلْعَفْو) را به یکدیگر متصل کند بهتر است، و آخر کلمه
را به فتحه بخواند: (اَلْعَفْوَ اَلْعَفْوَ اَلْعَفْوَ ...).
16) میتوانید در قنوت نماز وَتْر با استفاده از تسبیح
یا (با انگشت دست راستتان) چهل مؤمن را به اینگونه دعا کنید: مثلاً ( اللّهمَّ اغْفِرْ
لِرُوح الله الخمینى و ...).
17) در نماز مستحب، شک میان رکعت اول و دوم، نماز را باطل
نمیکند و نمازگزار میتواند تصمیم بر هر کدام بگذارد.
18) انجام کم و زیادهاى اشتباهى در نماز مستحب، سجده سهو
ندارد.
19) میتوان نماز شب را کوتاهتر و خلاصه تر نیز خواند
به این صورت: دو رکعت به نیت شَفع و یک رکعت به نیت نماز وَتر یا اینکه فقط به یک رکعت
نماز وتر اکتفا کرد.
20) براى نمازهاى واجب، بهتر است انسان به مسجد برود ولى
در باره نوافل، چنین دستورى نیست.
(این سادهگیریها براى تشویق افراد به این عبادتهاى
سازنده است. حتى اگر نماز مستحب را کسى در وقتش نتوانست بخواند، قضاى آنرا مىتواند
انجام دهد،که در اینصورت، طبق حدیث، خداوند به فرشتگان مباهات کرده و میفرماید: به
بندهام بنگرید! چیزى را که بر او واجب نکردهام، قضا مىکند! (و در حدیث دیگرى افزوده
شده که: شما را شاهد مىگیرم که او را آمرزیدم).
21) در روایت صحیح از عبدالرحمن بن ابى نجران از آن حضرت
علیه السلام نقل شده که مىگوید: «درباره نماز شب هنگام در سفر، میان کجاوه پرسیدم،
فرمود: هرگاه روبه قبله نبودى به سوى قبله برگرد، سپس تکبیر بگو و نماز بخوان به هر
جا که شترت تو را برد مانعى ندارد». در روایت صحیح از معاویة بن عمار از آن حضرت نقل
شده است که فرمود: «باکى نیست که در سفر انسان نماز را در حال رفتن بخواند و اشکالى
ندارد اگر نماز شبش را که از او فوت شده، روز در حال رفتن رو به قبله کند و همان طور
که راه مىرود قضایش را بخواند. و هرگاه خواست رکوع برود، رو به قبله کند و رکوع و
سجود را انجام دهد سپس راه برود.
22) قضای نماز شب را نیز فضیلت بسیار است، چنانکه از امام
صادق (ع) روایت است که شخصی به آن حضرت عرض کرد: فدایت شوم چه بسا اتّفاق میافتد که
یک، دو، یا سه ماه نماز شب از من فوت میشود و من آن را به روز قضا میکنم. آیا این
کار جایز است؟ فرمودند: به خدا قسم این کار مایه روشنی چشم تو است. و آنی جمله را سه
بار تکرار کرد.
رسول خدا (ص) فرمودند: خدای تعالی به بندهای که قضای نماز
شب را بجای میآورد مباهات میکند و میفرماید:
ای فرشتگان، این بنده چیزی را که به او واجب نکردهام قضا
میکند. گواه باشید که من او را آمرزیدم.
در روایت صحیح از حماد بن عثمان از امام کاظم (ع) نقل شده
است که درباره مردى که نماز نافله مىخواند در حالى که روى مرکبش بین شهرها حرکت مىکند،
سؤ ال شد. فرمود: اشکالى ندارد).
در روایت صحیح از عبدالرحمن بن حجاج از آن حضرت نقل است که
مىگوید: «درباره نماز نافله در وطن، بر پشت مرکب پرسیدم؛ هرگاه پگاه از کوفه خارج
شدم و یا در شهر کوفه شتابان در پى کار بودم (چه کنم؟) فرمود: اگر شتابزده بودى و نتوانستى
از مرکب پیاده شوى و مىترسى که اگر سواره نماز را نخوانى فوت شود، سواره بخوان، اگر
نه نماز خواندنت روى زمین نزد من پسندیدهتر است».
در روایت صحیح از عبدالرحمن بن ابى عبداللّه به نقل از امام
صادق علیه السلام آمده است که مىفرماید: «روى مرکب کسى حق ندارد نماز واجب را بخواند
مگر مریض که مىباید رو به قبله باشد و به قرائت (فاتحة الکتاب) اکتفا کند و در نماز
واجب بر هر چه ممکن باشد صورتش را بنهد و در نماز نافله اشاره مخصوصى بکند».
در روایت صحیح از جمیل به دراج از آن حضرت نقل شده که مىگوید:
شنیدم که مىفرمود: «رسول خدا صلى اللّه علیه و اله نماز واجب را در یک روز گل آلود
و بارانى در کجاوه خواند».
23) اگر مشغول نماز شب بود و صبح طلوع کرد، اگر چهار رکعت
از نماز شب را خوانده است و بعد صبح شد، بقیه نماز شب را به طور مخفف و بدون مستحباب
میخواند و اگر هنوز چهار رکعت از نماز شب نخوانده بعد صبح شد، همان دو رکعتی را که
شروع کرده تمام میکند و پس از آن دو رکعت نافله صبح را میخواند و سپس دو رکعت نماز
صبح واجب را میخواند و پس از آن، باقیمانده نماز شب را قضا میکند. اگر اصلا به نماز
شب شروع نکرده و بعد صبح طلوع کرده باشد دو رکعت نماز نافله صبح را اول میخواند و
پس از آن نماز صبح را و پس از آن قضای نماز شب را بجا میآورد.
تذکر: اگر نماز شب را در بین الطلوعین (یعنی بعد از اذان
صبح و پیش طلوع آفتاب) میخواند، بهتر است که نیت ادا یا قضا نکند، بلکه به نیت (ما
فی الذمه) بخواند.
توضیح اینکه: (ما فی الذمه) به آن معنی است که نیت کند نماز
شب میخوانم (قربه الی الله) خواه ادا باشد خواه قضا، هر چه خدا و رسولش فرمودهاند.
24) در مواردى که تقدیم نماز شب جایز است سزاوار است که
نیّت اداء نکند بلکه به نیّت (تعجیل) و جلو انداختن بخواند.
25) شخصی به امام صادق (ع) عرض کرد: فدایت شوم؛ من گاهى
به خواندن نماز شب موفّق نمىشوم، آیا اجازه مىفرمائید پس از خواندن نماز صبح پیش
از آنکه آفتاب طلوع کند قضاى نماز شب را بخوانم؟
فرمود: آرى؛ امّا اهل خانهات را از این کار با خبر مکن زیرا
آنان هم از تو یاد مىگیرند و این کار را سنّت قرار مىدهند.
26) قضاى نماز شب را بر تقدیم آن یعنى پیش از نیمه شب
خواندن رجحان دارد. بنابر این اگر مىداند که قضاى نماز شب از او فوت نخواهد شد قضا
اولویت دارد.
27) اگر وقت براى اداى نماز شب تنگ نباشد ولى انسان مىخواهد
نماز وَتر را بخواند باید آن را (رجائا) بخواند.
28) نماز وتر یک رکعت است، و کافى است در قنوت سه بار
تسبیح گفتن.
29) مستحب است سورههاى بزرگ، در رکعت اول و سورههاى
کوتاه را در رکعت دوم بخواند و در نماز (شفع) و (وتر) سورههاى فلق، ناس و توحید، قرائت
کند و یا اینکه، در همه? آنها سوره? (قل هوالله احد) بخواند.
30) در نماز شَفع و وَتر بهتر است بعد از حمد سوره توحید
را بخواند تا ثواب یک ختم قرآن را ببرد.
بيشك شناخت محصول و درك عوامل موثر در مشخصههاي آن ، اولين
پيشنياز بهبود كيفيت و نوآوري است كه لازمه آن درك مهندسي از مباني عملكردي قطعه است .
فرايند بازخواني يك بخش ، زير مجموعه يا كالا بدون كمك طرحها و اسناد و مدلهاي كامپيوتري
آنان را مهندسي معكوس ميناميم . مهندسي معكوس براي بازيابي و تشخيص اجزاي متشكله يك
محصول ، بويژه در صورت عدم دسترسي به طراحي اوليه كاربرد داشته و براي نگهداري ، گسترش
و توسعه امكانات موجود و مهندسي مجدد مورداستفاده قرار ميگيرد .
اين روش ، روش پذيرفتهشدهاي براي كشورهاي در حال توسعه بشمار
ميرود . در اين فرايند ابتدا ميزان كمبود اطلاعات فني براي پشتيباني از توليد يك محصول
معين ميشود ؛ سپس با انجام يك كار تيمي منسجم ، متشكل از متخصصان و محققان رشتههاي
مختلف علوم پايه به همراه مديريت و سازماندهي مناسب تشكيلات تحقيقاتي و توسعهاي (R&D) سعي ميشود مدارك و نقشههاي خاص طراحي محصول به دست آيد ؛ با درنظر گرفتن مشخصات
، هدف و شرايط طراحي محصول ، استانداردهاي ملي و رايج و همچنين پوشش دادن نقاط مجهول
و ناشناخته سعي ميشود مراحل نمونهسازي و نيمهصنعتي و در صورت لزوم ساخت و توليد
محصول ، انجام گردد .
براي مثال هنگاميكه يك خودرو به بازار ميآيد رقيبان آن شركت
توليدي ، مدلي از خودرو را تهيه كرده و آن را جداسازي ميكنند (Disassembling) تا طرز كار و چگونگي
ساخت آن را ببينند و از تكنيكهاي آن در توليدات خود استفاده كنند ؛ يا در مهندسي راه
و ساختمان از طرح پلها و ساختمانهاي قديمي كه هنوز پابرجا باقي ماندهاند كپي گرفته
ميشود و در مورد چگونگي ساخت آنها ، مواد اوليه استفاده شده و علل سالم ماندن آن تحقيق
ميشود تا در طرحهاي خود براي استحكام بيشتر استفاده كنند .
در بعضي موارد طراحان ، شكلي از ايدههايشان را با استفاده از
گچ ، سفال و ... نشان ميدهند (ساخت ماكت) كه نيازي به اندازهگيري دقيق ندارد ؛ اين
در حاليست كه مدل كامپيوتري (CAD) نياز به اندازهگيري دقيق قسمتهاي مختلف دارد و تا زماني كه اين اندازهها دقيق
نباشند وارد كردن آن در CAD بسيار دشوار و حتي ناممكن است ؛ زيرا هيچ تضميني وجود ندارد
كه مدل ارائه شده در CAD و مدلهاي ساخته شده بعدي با مدل اوليه مطابقت داشته باشند .
مهندسي معكوس راه حلي براي اين مشكل دارد :
از نطر مهندسي معكوس
در اين حالت مدل فيزيكي يك منبع اطلاعاتي مناسب براي مدل CAD است . در اين حالت با استفاده از
ابعاد سهبعدي و اسكنرهاي ليزري و سطحنگارها
با در نظر گرفتن ابعاد فيزيكي ، جنس ماده تشكيل دهنده و ديگر جنبهها يك مدل و الگوي پارامتري
بدست ميآيد ؛ سپس اين مدل به CAD فرستاده ميشود و تغييرات نهايي روي آن انجام ميشود و سپس به
دستگاههاي برش و توليد (CAM) فرستاده ميشود كه CAM اين قسمت فيزيكي را توليد مينمايد .
پس ميتوان گفت كه مهندسي معكوس با كالا آغاز ميشود و به فرايند
طراحي ميرسد و اين دقيقا مخالف مسير روش توليد (Product Definition Statement = PDS) است و به همين علت آن را مهندسي معكوس ناميده اند . به وسيله اين روش بيشترين
اطلاعات ممكن درباره ايدههاي مختلف طراحي كه براي توليد يك كالا استفاده ميشود بدست
ميآيد . بدين وسيله هم ميتوان كالا را دوباره توليد كرد و هم ميتوان از ايدههاي
مفيد آن براي توليد كالايي جديد بهره برد . همين امر باعث شده كه مهندسي معكوس به يكي
از شاخههاي مهم مهندسي تبديل گردد و همواره نگاهها به سوي توليدات وارد شده به بازار
جلب شود .
در گام آتي از مزايا و دستاوردهاي مهندسي معكوس سخن خواهيم گفت ...
در بيان مزايا و دستاوردهاي مهندسي معكوس به چه مواردي ميتوان
اشاره نمود ؟
مهندسي معكوس يكي از روشهاي دسترسي به دانش فني است . لازمه
اجراي اين روش وجود نمونههايي از محصول است كه مبناي كار تحقيقات قرار ميگيرد ؛ در
اين روش براي دستيابي به دانش فني به برونفكني اطلاعات فني از طريق تجزيه محصول متوسل
ميشويم كه اصطلاحا كشف كردن دانش فني ناميده ميشود . در اين فرايند كارشناسان مربوطه
، مشخصات ، هدف و شرايط طراحي محصول را درنظر گرفته و سعي در ساخت و توليد محصول طبق
استانداردهاي ملي و رايج خود دارند و نقاط مجهول و ناشناخته مساله را نيز با درايت
و بررسيهاي كارشناسي و تحقيقاتي پوشش ميدهند ، بدون اينكه از ابتدا درگير جزئيات فني
و طراحي محصول شده باشند . شايد بتوان از مهندسي معكوس به عنوان كپيبرداري آگاهانه
از يك محصول نام برد ، روشي كه عدهاي از كشورهاي شرق آسيا و نيز تعدادي از كشورهاي
اروپايي بعد از جنگ جهاني دوم عملا پياده كردند و در حال حاضر جزء كشورهاي پيشرفته
و صنعتي محسوب مي شوند .
مزايا و دستاوردهاي مهندسي معكوس را ميتوان در موارد ذيل خلاصه
نمود :
1 - ايجاد توانايي و تقويت تكنيكي - فناوري ساخت از طريق شناخت و
درك كامل محصول (اخذ دانش فني محصول) و بوجود آوردن اعتمادبهنفس در مهندسان و كارشناسان
صنعت در مواجهه با صنايع و فنآوريهاي وارداتي .
2 - امكان طراحي يك محصول بهنگام ، در سطح استانداردهاي جهاني با
كشف راههاي جديد بهبود و توسعه محصول در جهت ارضاي نيازهاي مشتري همانند عملكرد بهتر
، افزودن ويژگيهاي مطلوب و رفع نواقص محصول ؛ همچنين ارضاي نيازهاي بازار مثل تغيير
فناوري يا بهبود آن و كاهش هزينه .
3 - ايجاد توان بالقوه جهت جذب ، به هنگام انتقال فناوريهاي پيشرفته
در عرصه جهاني .
4 - تربيت نيروي متخصص موردنياز در صنايع استراتژيك .
5 - بوجود آوردن قدمهاي سيستماتيك براي كمك به درك و مستندسازي طراحي
و فرايند طراحي .
6 - امكان الگوبرداري رقابتي در جهت درك محصولات رقبا و توسعه بهتر
محصولات خود .
7 - امكان انجام مهندسي مجدد با استفاده از دانش فني اخذ شده بوسيله
مهندسي معكوس .
مهندسي معكوس در زمينههاي مختلف سختافزاري و نرمافزاري از
جمله براي غلبه بر عيبها يا گسترش تواناييهاي دستگاههاي موجود ، تهيه قطعات يدكي و
ايجاد مراكز تعمير و نگهداري دستگاههاي پيشرفته ، به عنوان ابزاري براي يادگيري ، ابزاري
براي ساختن محصولات جديد و سازگار كه از محصولات موجود در بازار ارزانتر باشند ، ابزاري
براي رقابت ، براي بالا بردن كارايي نرمافزارها مورداستفاده قرار ميگيرد و در حيطههاي
سختافزار و نرمافزار رايانهاي نيز اهميت ويژهاي دارد .
در گام آتي شرح مختصري از متدولوژي مهندسي معكوس و فرايند كلي
آن بيان خواهد شد ...
گام چهل و هشتم
با متدولوژي مهندسي معكوس آشناتر شويم !
مهندسي معكوس يكي از روشهاييست كه شركتها با بكارگيري آن ، فرايند
تكوين محصول خود را سرعت ميبخشند . اين روش بويژه در كشورهاي درحالتوسعه كه از نظر
دانش طراحي محصول و فناوري توليد عقبتر از كشورهاي پيشرفته هستند ، پاسخي به افزايش
توان طراحي و تسريع فرايند تكوين است .
ايجاد يك روش منطقي و سيستماتيك براي تعيين ميزان كمبود اطلاعات
فني براي پشتيباني از توليد يك محصول و سپس انجام يك كار تيمي منسجم براي تكميل اين
اطلاعات ، مجموعه عملياتي است كه در فرايند مهندسي معكوس بوقوع ميپيوندد . سطحي از
اطلاعات فني موردنياز كه كليه تلاشها در راستاي تشخيص ميزان كمبود آن و سپس رفع اين
كمبود اطلاعاتي است ، بسته اطلاعات فني (Technical
Data Package) ناميده ميشود .
به رغم ظرافت و نياز به دقت بسيار زياد در مهندسي معكوس ، كاهش
زمان عمليات امري بسيار مهم در اين زمينه است . در اينجا شرح مختصري از فرايند كلي
مهندسي معكوس و متدولوژي آن بيان ميكنيم :
مرحله اول - تجزيهوتحليل عملكردي - اقتصادي :
اين فعاليت شامل 2 بخش است :
الف - هدفگذاري و جمعآوري اطلاعات : در اين مرحله توسعه محصول
، رفع عيب محصول و خودكفايي معرفي و سپس هدف از انجام پروژه درمورد هر يك تبيين ميشود
. هدف از فاز جمعآوري اطلاعات اين است كه كليه مستندات جمعآوري شده و توليد اطلاعات
و مستندات فني در حين اجراي مهندسي معكوس آسان گردد .
با روشهايي چون شناسايي موارد مشابه ، جمعآوري اطلاعات در زمينه
توليدكنندگان و مورد بررسي قراردادن قطعات و مجموعههاي مونتاژي يك سطح بالاتر كه اطلاعات
موجود در مورد عوامل خروجي و ورودي ، قطعات مجاور و مصرف نهايي را مشخص مي سازد ، مشخصات
و توضيحات مربوط به خريد قطعات ، فهرست قطعات و شماتيكها كه اطلاعات اوليه براي بررسي
پيكربندي يك قطعه و يا يك مجموعه را در اختيار قرار ميدهند ، ميتوان بسته اطلاعات
فني را بدست آورد . طبيعي است كه با طبقهبندي سطح اطلاعاتي در فرايندهاي مهندسي ،
اين فعاليت جامعتر و سيستماتيكتر انجام ميشود و از دوبارهكاريهاي احتمالي جلوگيري
و در هزينهها صرفهجويي به عمل خواهد آمد .
ب - ارزيابي اطلاعات و برنامهريزي : هدف از انجام اين فاز ،
مشخص كردن سطح اطلاعات ناقص موردنياز و نيز تخمين هزينه انجام مهندسي معكوس است . باتوجه
به اين سطح تخمين زده شده ، برآوردهاي اوليه روي تخصصها ، آزمايشات ، تجهيزات و مواردي
ازين دست براي اجراي مهندسي معكوس صورت ميگيرد و پس از تخمين هزينه ، تخصيص منابع
و برآورد زمان معقول براي توليد اين اطلاعات در جهت كامل كردن بسته اطلاعات فني ، نمودار
گانت اجرايي پروژه ارائه ميشود و يك نقشه براي روند كار حاصل ميآيد .
مرحله دوم - آناليز عملكرد و دمونتاژ مورد :
هر مـــوردي ميتواند
متشكل از چند جزء (مكانيسمها و اجزاي مختلف) باشد كه هر يك وظيفه خاصي را بر عهده
دارند و برايند آنها وظيفه موردنظر را براي مورد بوجود مي آورد . در اين مرحله از فرايند
، تيم مهندسي معكوس بايد بتواند پارامترها و مشخصههاي مهم ورودي و خروجي هر جزء را
شناسايي كند ؛ پس از شناسايي اجزاء و ورودي و خروجيهاي آن (با استفاده از قضاوت مهندسي
، طراحي آزمايشات ، شبيهسازي رايانهاي و ...) بايد عملكرد اجزاء با مدارك فني موجود
مميزي شود تا مغايرتهاي آن مشخص شود (فاز FCA يا مميزي عملكرد فني اجزاء) . در
ادامه اطلاعات فني موردنياز اجزاء ازطريق آزمايش استخراج ميشود (فاز PCA يا مميزي فيزيكي اجزاء) . تفكيك
و مونتاژ اجزاء ، درصورتيكه قابلتجزيه به اجزاي سطح پايينتر باشند ميتواند تا رسيدن
به سطح قطعه ادامه يابد تا اينكه يك سطح براي مونتاژ بيان شود . درتفكيك بايـــد وظيفه
عملكردي اجزاي پايينتر شناسايي شود تا مميزي عملكرد فني اجزاء و مميزي فيزيكي اجزاء
بر روي آنها نيز صورت گيرد .
در انتهاي اين مرحله بستههاي اطلاعات فني كه طي عمليات مميزي
عملكرد فني اجزاء و مميزي فيزيكي اجزاء ايجاد و تكميل شدهاند پس از صحهگذاري ، اطلاعات
لازم درباره تهيه نقشههاي سطح يك (كه چگونگي حركت مكانيسمها و انتقال عملكرد به اجزاي
ديگر را كاملا مشخص مي كنند) را فراهم خواهندآورد .
مرحله سوم - آناليز سختافزاري و نرمافزاري :
اين فعاليت كه مهمترين بخش مهندسي معكوس است شامل موارد زير
است :
الف) آناليز مواد : با آناليز شيميايي و متالورژيك ، مطالعه
لايههاي سطحي ، اندازهگيري خواص مكانيكي ، بررسيهاي ساختاري و عيوب انجام ميگيرد .
ب) بررسي فرايند ساخت : باتوجه به نوع سطوح فيزيكي در قطعه ،
فرايند ممكن براي توليد اين سطوح ، بررسي تنشهاي سطحي و ساختار ميكروسكوپي و اندازه
گيري بعضي از ويژگيهاي غيـــربحراني مانند صافي سطح كه به طور فرعي در تشخيص فرايند
ساخت كمك مي كند ، انجام ميشود .
ج) آناليز ابعادي : كه مشتمل بر مراحلي چون اندازهگيري ابعادي
، آناليز تلرانس و آناليز حساسيت است .
د) آناليز الكتريكي - الكترونيكي درصورت نياز : باتوجه به مشخصههاي
خروجي مدار ، مسير مدارها ، مواد ، روشهاي زدودن پوششها ، اتصالات موردنياز براي توليد
مجدد مورد بررسي قرار ميگيرند . نتايج حاصل از اين قسمت در نقشههاي سطح دو ثبت و
ترسيم مي شوند .
مرحله چهارم - بهبود محصول و آناليز ارزش :
با استفاده از اطلاعات جديد تهيه شده هنگام فرايند و انجام بازنگري
مهندسي ارزشي در كانديداهاي درنظر گرفته شده براي مهندسي معكوس ، ميتوان برخي از حوزههاي
پرهزينه مثل عيوب طراحي ، طراحي اضافي ، عملكرد بهبود ، محدوديتهاي بيش از حد در مورد
تلرانسها ، نيازمنديهاي بيش از اندازه براي عملكردها و مواردي اين چنيني را آشكار و
آنها را قبل از تكميل فرايند اصلاح كرد .
در اين مرحله كليه بستههاي اطلاعاتي كه تاكنون كامل شده از
ديدگاه قابليت توليد و فرايندهاي ساخت موردتوجه قرار ميگيرند ؛ به طور خلاصه خروجي
اين مرحله به ايجاد نقشههاي سطح سه منجر ميشود كه ملزومات ضروري و موردنياز واحدهاي
طراحي ، مهندسي ، ساخت و كنترل كيفيت را براي دستيابي يا ساخت آيتم موردنظر شامل ميشود .
به طوركلي نقشههاي سطح سه نتيجه فرايند مهندسي معكوس بوده كه
شامل كليه پارامترهاي مستندسازي شده لازم جهت توليد يك آيتم خواهند بود و هدف از انجام
آن تصديق و تاييد دقت بسته اطلاعات فني براي پشتيباني از توليد قطعات است تا از اين
طريق اطمينان كافي از صحت و دقت و كامل بودن نقشهها و مشخصههاي ايجاد شده توسط فرايند
مهندسي معكوس حاصل شود .
مرحله ششم - تهيه مستندات نهايي :
درهنگام ساخت و تست محصول توليدي در فاز توليد نمونــــه ، بسياري
از نقشههاي مهندسي و رويههاي تست چندين بار بازنگري و اصلاح ميشوند كه تمام سطوح
بازنگري شده از سطح صفر تا آخرين نتايج بايد در بسته اطلاعات فني قرار داده شوند ؛
با اضافه شدن اطلاعات بدست آمده از بازرسيها و اطمينان كيفيتِ نمونههاي توليد شده
به بسته اطلاعات فني ، يك بستـــه اطلاعات فني كامل شده بدست ميآيد و پس از مطابقت
با استانداردهاي بستههاي اطلاعات فني ، در انتها يك بسته اطلاعات فني نهايي كامل در
ارتباط با محصول كه هدف فراينـــــد مهندسي معكوس است ، بدست ميآيد .
اگر روتر را بخواهیم ار نظر لغوی معنا کنیم می توانیم به آن
مسیریاب بگوییم. این روترها یا مسیریاب ها تجهیزات فیزیکی هستند که چندین شبکه بی سیم
یا کابلی را به یکدیگر متصل می کنند و این همان تجهیزی است که در اینترنت مشخص می کند
بسته های اطلاعاتی از کدام مسیر به مقصد برسند و در نهایت رسیدن آنبه مقصد را کنترل
می کند از نظر فنی یک روتر یک گذرگاه لایه 3 است یعنی روتر های کابلی یا بی سیم شبکه
ها را مانند یک گذرگاه به یکدیگر متصل می نمایند و این لایه همان لایه در مدل معروف
شبکه یا مدل OSI است.
شبکه های خانگی معمولاً از یک IP یا پروتکل اینترنت استفاده می کنند
که می تواند کابلی یا بی سیم باشد. پروتکل IP معمول ترین لایه مورد استفاده در
لایه های OSI است. یک روتر IP مانند مودم های DSL یا مودم های کابلی سرعت بالا شبکه خانگی LAN را به شبکه WAN اینترنت متصل
می کند.
با جمع آوری و نگهداری اطلاعات مربوط به پیکربندی در یک حافظه
که به آن جدول مسیریابی می گویند، روترها توانایی فیلتر ترافیک ورودی و خروجی بسته
به IP فرستنده و گیرنده را دارند. بعضی روترها به شبکه های خانگی امکان
آپدیت جدول مسیریابی از طریق یک مرورگر اینترنتی را می دهند. روترهای باند پهن وظایف
یک روتر را با عملکرد یک سوئیچ و فایر وال در یک واحد ترکیب کرده اند.
سوئیچ های شبکه چگونه کار می کنند
اگر مقالات گذشته یاد بگیر دات کام را درباره شبکه و اینترنت
مطالعه کرده باشید که یک شبکه به طور کلی از اجزای زیر تشکیل شده است:
• گره ها یا nodeها یا همان کامپیوترها
• یک وسیله ارتباطی که
می تواند به صورت سیمی یا بی سیم یا ترکیبی از هر دو باشد.
• تجهیزات مخصوص شبکه
مانند روترها و هاب ها
درخصوص اینترنت باید بگویم این تجهیزات با یکدیگر کار می کنند
تا اطلاعات را بین کامپیوترها جابجا نمایند چه بسا کامپیوتر شما اطلاعاتی را برای کامپیوتری
در آن سوی دنیا می فرستد!
سوئیچ ها یکی دیگر از اجزای اساسی شبکه ها هستند چون سبب افزایش
سرعت شبکه می شوند. سوئیچ ها به گره های شبکه که همان کامپیوترها هستند اجازه می دهند
با یکدیگر به صورتی موثر و نرم با یکدیگر ارتباط برقرار کنند.
انواع مختلفی از سوئیچ ها و شبکه ها وجود دارند. به سوئیچ هایی
که برای ایجاد ارتباط بین گره های یا کامپیوترهای یک شبکه داخلی یا محلی استفاده می
شوند Lan switch می گویند. کار مشترک و اصلی همه سوئیچ ها این است در هر لحظه
که یک سری ارتباطات دو طرفه بین دو تجهیز موجود در شبکه ایجاد می کنند. بدین ترتیب
از ایجاد اختلال بین آنها جلوگیری می کنند و باعث افزایش سرعت انتقال داده می شوند.
سوئیچ شبکه چیست
یک دستگاه شبکه ی کامپیوتری است که نقطه های شبکه یا دستگاه
های شبکه را به یکدیگر وصل می نماید. این واژه معمولاً به دستگاه چند پورته ای اطلاق
می شود که پردازش و انتقال داده را در لایه ی دوم مدل OSI انجام می دهد. سوئیچ هایی که معمولاً
در لایه ی سوم یا بالاتر پردازش را نجام می دهند، معمولاً سوئیچ لایه 3 خوانده می شوند.
اولین سوئیچ اترنت، توسط kalpana در سال 1990 معرفی شد.
سوئیچ یک وسیله ی ارتباط از راه دور است که پیام ها را از هر
وسیله ای که به آن وصل دریافت میکند و سپس آن را تنها برای دستگاه هدف ارسال میکند.
این کار سوئیچ را یک وسیله ی هوشمندتر نسبت به هاب میکند (که پیغامی را دریافت میکند
و آن را برای تمام دستگاه های موجود در شبکه ارسال میکند). سوئیچ شبکه، یک نقش کامل را در بیشتر شبکه های مدرن
شبکه محلی اجرا می کند. شبکه های متوسط به بزرگ معمولاً یک یا چند سوئیچ مدیریت شده
را شامل می شوند.
شبکه های کامپیوتری
سوئیچ برای اتصال دستگاه های مختلف از قبیل رایانه، مسیریاب،
چاپگرهای تحت شبکه، دوربین های مدار بسته و ..... در شبکه های کابلی مورد استفاده واقع
می شود.
در وجه ظاهری سوئیچ همانند جعبه ایست متشکل از چندین درگاه اترنت
که از این لحاظ شبیه هاب (Hub) می باشد، با وجود آنکه هر دو اینها وظیفه برقراری ارتباط بین
دستگاه های مختلف را بر عهده دارند، تفاوت از آنجا آغاز می شود که هاببسته های ارسالی
از طرف یک دستگاه را به همة درگاه های خود ارسال می کند و کلیه دستگاه های دیگر علاوه
بر دستگاه مقصد این بسته ها را دریافت می کنند در حالیکه در سوئیچ ارتباطی مستقیم بین
درگاه دستگاه مقصد برقرار شده و بسته ها مستقیماً فقط برای آن ارسال می شود.
این خصوصیت از آنجا می آید که سوئیچ می تواند بسته ها را پردازش
کند، در سوئیچ های معمولی ک به سوئیچ لایه دوم معروفند این پردازش تا لایه دوم مدل OSI پیش می رود و
نتیجه این پردازش جدولی است که در سوئیچ با خواند آدرس سخت افزاری (MAC) فرستنده بسته و ثبت درگاه ورودی تشکیل می شود.
سوئیچ با رجوع به این جدول عملیات آدرس دهی بسته ها در لایه
دوم را انجام می دهد، بدین معنا که این جدول مشخص می کند بسته ورودی می بایست فقط برای
کدام درگاه ارسال شود.
در شبکه های بزرگ Switch ها جدول های خود را به اشتراک می
گذارند تا هر کدام بدانند چه دستگاهی به کدام سوئیچ متصل است و با این کار ترافیک کمتری
در شبکه ایجاد کنند.
سوئیچ بطور معمول در لایه دوم مدل OSI کار می کند ولی سوئیچ هایی با قابلیت
کارکرد در لایه های مختلف حتی لایه هفتم هم وجود دارد. پرکاربردترین سوئیچ در بین لایه
های مختلف بجز لایه دوم می توان به سوئیچ لایه سه اشاره کرد که در بسیاری موارد جایگزین
مناسبی برای روتر می باشند. از سوئیچ می توان در یک شبکه خانگی کوچک تا در شبکه های
بزرگ با Backbone های چند گیگابایتی استفاده کرد.
برخی مزیت ها و قابلیت های سوئیچ
• امکان برقراری ارتباط
بین ده ها و گاهی صدها دستگاه رابه طور مستقیم و هوشمند به ما می دهد.
• امکان برقراری ارتباط
با سرعت بسیار بالا را فراهم می کند.
• امکان نظارت و مدیریت
بر عملکرد کاربران را فراهم می کند.
• امکان کنترل پهنای باند
مصرفی کابران را فراهم می کند.
• امکان تفکیک شبکه به
بخش های کوچکتر و مشخص کردن نحوه دسترسی افراد به قسمت های مختلف را فراهم می کند.
• و ده ها مزیت دیگر
اگر بخواهیم انواع سوئیچ لایه دو را فقط نام ببریم از این قرارند:
• Store and forward
• Cut
through
•
Fragment free
فایروال (Firewall)چیست؟
یک فایروال از شبکه شما در برابر ترافیک ناخواسته و همچنین نفوذ
دیگران به کامپیوتر شما حفاظت می کند. توابع اولیه یک فایروال به این صورت هستند که
اجازه می دهند ترافیک خوب عبور کند و ترافیک بد را مسدود می کنند!
مهمترین قسمت یک فایروال ویژگی کنترل دستیابی آن است که بین
ترافیک خوب وبد تمایز قائل می شود.
• وقتی آن را نصب می کنید
فایروال بین کامپیوتر شما و اینترنت قرار می گیرد. فایروال به شما اجازه می دهد صفحات
وب را ببینید و به آنها دسترسی داشته باشید, فایل download کنید، چت کنید و
.... در حالیکه مطمئن هستید افراد دیگری که در اینترنت مشغول هستند نمی توانند به کامپیوتر
شما دست درازی کنند. بعضی از فایروالها نرم افزارهایی هستند که روی کامپیوتر اجرا می
شوند اما فایروالهای دیگر به صورت سخت افزاری ساخته شده اند و کل شبکه را از حمله مصون
می کنند.
• هر کسی که از اینترنت
استفاده می کند باید از بعضی از انواع فایروال ها استفاده کند. برنامه هایی هستند که
می توانند از اینترنت download شوند این برنامه ها می توانند تعداد زیادی آدرسهای IP آسیب پذیر برای
نفوذ را پیدا می کنند این برنامه ها به راحتی download شده و اجرا می شوند و برای سوء استفاده یا مشکل دار کردن کامپیوتر شما از طریق
این برنامه ها احتیاجی به دانش شبکه نیست معمولا همه انواع فایروالها از شما در برابر
این حملات حفاظت می کنند.
فایروال های نرم افزاری
• فایروال های نرم افزاری
برنامه هایی هستند که خود را بین درایو کارت شبکه (یا مودم) و کامپیوتر شما قرار می
دهند . آنها حملات را قبل از اینکه حتی سیستم شما آن را تایید کند قطع می کنند. تعداد
زیادی فایروال های مجانی از این نوع روی اینترنت وجود دارند. در این جا چند لینگ برای download
فایروال وجود دارد.
فایروال های NAT ساده
• فایروالهایی که برای broadband router ها ساخته شده اند و نرم افزارهایی مانند Microsoft ICS فایروالهای بسیار ساده
ای هستند. و این فایروالها شبکه را با جلوگیری از ارتباط مستقیم هر کامپیوتر با کامپیوتر
های دیگرشبکه محافظت می کنند . این نوع فایروالها تقریبا هر نوع هکری را متوقف می کنند
. هکر های حرفه ای ممکن است بتوانند از این فایروال ها عبور کنند اما تعداد جنین اشخاصی
کم و احتمال آن ضعیف است .
فایروال های با ویژگی Stateful packet inspection
• نسل جدید فایروالهای
خانگی stateful
packet inspection نامیده می شوند. این یک شکل پیشرفته
از فایروال است که هر پاکت اطلاعاتی را که از فایروال عبور می کند بازرسی می کند .
فایروال هر پاکت اطلاعاتی را برای ردیابی هر نوعی از هک اسکن می کند . بیشتر افراد
هرگز با این نوع حمله ها روبرو نمی شوند اما نواحی در اینترنت وجود دارند که بیشتر
مورد حمله هکر های حرفه ای واقع می شوند.
Access Server چیست؟
اکسس سرور نوعی روتر به شمار می آید و در جاهایی مانند ISP ها و ... برای
ارایه ارتباط های WAN-Dialup و... به کار می برند.
ماژول یک بخش قابل نصب و قابل استفاده مجدد است که برای نمایش
محتوا یا انجام یک عملیات خاص استفاده می شود . هر ماژول فراهم آورنده بخشی مجزا از
قابلیت هایی است که می توانید با نصب آن ماژول در پرتال ، به صفحات وب سایت خود اضافه
کنید. در واقع محتوا و طرح کلی صفحات بوسیله ماژول ها و چیدمان آنها در صفحه تامین
می شود.
برای درک مفهوم ماژول ابتدا به توضیحی درباره معماری کلی دات
نت نیوک می پردازیم. دات نت نیوک برنامه ای است که با ASP.NET اجرا می شود و همچنین
یک فریم ورک است به این معنی که برنامه ایست که برای گسترش طراحی شده . یکی از راه
های توسعه فریم ورک ایجاد ماژول است که این ماژول ها در dnnنصب شده و وقتی اجرا می شوند فریم
ورک را برای ایجاد یک وب سایت dnn که پرتال نامیده می شود توسعه می دهند . شکل زیر ساختار فریم
وورک دات نت نیوک را نمایش می دهد.
فریم ورک dnn
همانطور که مشاهده می کنید در هر دات نت نیوک نصب شده میتوان
تعداد نامحدودی پرتال ایجاد کرد(تاجایی که منابع سرور بتوانند ساپورت کنند)، ودر هر
پرتال می توان تعداد نامحدودی صفحه ایجاد کرد.
ماژول یک بخش قابل نصب و قابل استفاده مجدد است که برای نمایش
محتوا یا انجام یک عملیات خاص استفاده می شود . این تعریف بسیار شبیه به تعریف page در ASP.NET است . با این تفاوت که در DNN ماژول ها در صفحات قرار می گیرند
و در هر صفحه می توان جندین ماژول داشت. یک سری از ماژول ها که آنها را تحت عنوان ماژول
های هسته (modules core)
می شناسیم، وجود دارند که عملیات ساده و مفیدی را انجام می دهند
. برخی از این ماژول ها در هنگام شروع استفاده از پورتال نصب شده و از طریق کنترل پنل
توسط کاربران مدیر، میزبان یا هر کاربر مجاز به نصب ماژول دیگری قابل اضافه شدن به
صفحات است . برخی دیگر از این ماژول ها استفاده کمتری دارند یا ماهیت تخصصی تری دارند
به طور پیش فرض نصب نمی شوند. بلکه از طریق کنترل تعریف ماژول در منوی میزبان قادر
به مشاهده لیست آنها و نصب در صورت نیاز هستیم.
محتوا و طرح کلی صفحات بوسیله ماژول ها و چیدمان آنها در صفحه
تامین می شود . ماژول بخشی مجزا از قابلیت هایی است که می توانید به صفحه اضافه کنید.
برای مثال اگر می خواهید لیستی زا داکیومنت ها را در صفحه نمایش دهید می توانید به
سادگی با انتخاب ماژول اسناد از پنل مدیریت آنرا در محل مناسب در صفحه اضافه کنید و
سپس به ورود محتوای مربوط (داکیومنت ها) در آن بپردازید و آنها را مدیریت کنید.
درواقع هر یک از قابلیت های مجزای مد نظر خود در وب سایتتان
را باید با ماژول هایی که برای منظور شما طراحی شده اند، تامین کنید. برای مثال می
خواهید در سایت خود بخش های اخبار، نظر سنجی و دانلود داشته باشید. برای هر یک از این
موارد ماژول هایی وجود دارند که با افزودن آنها در صفحه مورد نظر به کارکردهای مورد
نظر دست یابید.
ویژگی های ماژول ها در دات نت نیوک:
• هر ماژول نوع خاصی از
محتوا را مدیریت می کند ویا نوع خاصی از نیازها تجاری شما را برآورده می کند.
• هر ماژول ها موجودیتی
مستقل در پرتال می باشد به این معنی که هر ماژول به محض اینکه به صفحه ای افزوده می
شود یک شناسه یکتا به آن اختصاص داده می شود.
• ماژول ها قابلیت جابه
جایی و انتقال و یا کپی از صفحه ای به صفحه دیگر را دارا می باشند.
• به هر صفحه می توان
تعداد دلخواهی ماژول اضافه کرد.
• میتوان سطح دسترس های
کاربران را به هر نمونه از ماژول های صفحات پرتال تعیین کرد.
• هر ماژول یک سری تنظیمات
عمومی دارد که این تنظیمات در تمام ماژولها وجود دارند و مربوط به نحوه نمایش و دسترسی
های ماژول می باشند. وممکن است تنظیماتی هم خاص همان ماژول داشته باشد که مرتبط با
نحوه کارکرد ماژول می باشد.
بیش از 5000 ماژول از شرکت های تولید کننده مختلف خارجی که طیف
گسترده ای از قابلیت های عملیاتی لازم ، از یک ماژول html ساده تا ماژول های پیشرفته ای مثل
فروشگاه، اخبار و غیره را تحت پوشش قرار می دهند، در فروشگاههای خرید و فروش این ابزارها
مانند
www.snowcovered.com موجود می باشد و ابزارهای رایگان نیز در سایت هایی مثل www.dnnforg.com موجودند.
نسخه جامع (community) دات نت نیوک( که به همراه سورس کد به زبان VB.Net به صورت رایگان در دسترس است) از ترکیب گلچینی از ماژول های پایه و پرکاربرد در
وب ایجاد شده است که به کمک آنها می توانید وب سایت های قدرتمند و مقرون به صرفه ای
خلق کنید.
در صورت نیاز به ماژول های پیشرفته تر، می توان در کمترین زمان
وبا هزینه ای معقول ابزار مورد نظر را تهیه کرد و حتی در صورت موجود نبودن ماژول دلخواه
در مراکز معرفی شده، برنامه نویسان و طراحان به سادگی و با رعایت قواعدی چند در برنامه
نویسی، می توانید ماژول دلخواه شما را با هر یک از زبانهای #C و یا VB تهیه کنند.
طراحی طراحی داخلی مجموعه
دانش ، فن و هنری است که با عناصر متعلقه و مرتبطش از قبیل فرم رنگ بافت و ... سعی
در بهینه سازی فضاها و دست یابی به کارائی و کار کرد مناسب در کنار زیبائی معانی و
معناها می باشد.طراحی داخلی با ایجاد مجموعه ای از بایدها و نبایدها "کثرت ها
و کاستی ها "و قرار دادن فرم در برابر فرم و فضا " طبیعت در برابر هندسه
( معماری ارگانیک) " داخل در برابر خارج و همچنین قدرت و منطق مردانه از یک سو
و احساسات زنانه از سوی دیگر (که در اوج وجود به تفاهم رسیده اند )می کوشد ارتباط معنائی
و فرمال ( Formal ) را مفهوم بخشد . در واقع طراحی داخلی به وسیله این ترکیب می
خواهد به اهداف مورده نظر خود در طراحی فضا دست یابد.
در طراحی داخلی با ایجاد ضرب و اهنگ در هندسه می توان احساسات
انسانی را بیدار ساخت در تمامی ابعاد نفوذ کرد و حرکتهائی غیر از حرکتهای عمودی و افقی
ایجاد کرد.
ما در معماری با فرکانس های نوری که طول و عرض و ارتفاع را تعریف
می کنند، سروکار داریم و موقعی که این سه به موجزترین شکل واقع شود، شما احساس زیبایی
می کنید
مجموعه ای از اشکال هندسی، که به صورت مجرد و بی هیچ واسطه ای
در فضایی دو بعدی تعین یافته اند. تناسبات، ابعاد، غلظت، تونالیته رنگ های استفاده
شده و تحریکات حسی موجود در هر اثر ، بیانگر هماهنگی دقیق در اجزاء است..
انسان به واسطه گرافيك محيطي در کنار طراحی داخلی با محيط پيرامون
خود سخن مي گويد ، و با ديگران ارتباط برقرار مي كند. طراحی داخلی در ايجاد فضايي مطلوب
و دلنشين براي افراد جامعه نقش موثردارد.
محيط مناسب يعني فضايي كه بشر در آن بتواند فارغ از فشارهاي
ناخواسته رواني رشد كرده و شكوفا شود و اين از خواسته هاي عقلاني و منطقي هر جامعه
است. گرافيك " محيط زيبايي بصري و نظم و هماهنگي مطلوب فضا است.
مقصود از تمام طرح هاي گرافيكي براي محيط داخلي و خارجي – ايجاد فضايي براي زندگي پر نشاط
و سالم و قانع كننده است.
مشخص كردن يك مكان از مكاني ديگر ، زيبا سازي ، نظم و انسجام
بخشيدن به فضاي و گسترش حيطه فعاليت طراحی داخلی، از اهداف گرافيك محيطي به شمار مي
رود.
طراحی داخلی (Interior
Design) که به عنوان یک حرفه، یک هنر و یک صنعت
در دنیا شناخته شده، بهینه سازی فضاهای داخلی ساختمان ها به منظور انجام فعالیت های
روزمره یعنی زندگی وکار است.
بخش اعظم عمر ما در فضاهای داخلی بناها سپری می شود. این فضاها
محیطی را ایجاد می کنند که پاسخ گوی نیازهای اساسی ما نظیر نیاز به سرپناه بوده و بسیاری
از فعالیت های ما در آن صورت می گیرد. همچنین آنچه به یک بنا روح می بخشد، فضای داخلی
آن است. بنابراین می توان گفت کیفیت فضای داخلی از یک طرف تأثیر مستقیمی بر نحوه انجام
فعالیت های ما در آن دارد و از طرف دیگر نگرش، احوال و شخصیت ما را تحت تأثیر قرار
می دهد. بر این اساس، هدف طراحی داخلی، بهبود عملکرد فیزیکی و روانی فضا برای راحت
سازی زندگی در آن است. فضای معماری بدون طراحی داخلی یا اصلاً قابل استفاده نیست و
یا در صورت قابل استفاده بودن، کارآیی لازم و بهینه را نخواهد داشت.
طراحی داخلی زندگی همه آحاد جامعه را تحت تأثیر قرار می دهد
و تأثیرات آن در زندگی به وضوح قابل مشاهده است. از این رو موضوع طراحی داخلی به هیچ
وجه محدود به اقشار مرفه و خانه های اعیانی نیست. طراحی داخلی می تواند برای کل جامعه
و طبقات کم درآمد هم مفید باشد. اگر قناعت را اصل اساسی امروز جامعه بدانیم و قصد داشته
باشیم امکان زندگی راحت را در فضای 40 یا 60 متری آپارتمان ها فراهم کنیم، طراحی داخلی
یک ضرورت گریزناپذیر خواهد بود. طراحی داخلی می تواند به ما نشان دهد که در این فضای
کوچک چطور و با چه وسایلی باید زندگی کنیم.
از آنجا که طراحی داخلی در ارتباط مستقیم با ویژگی های روحی
ـ روانی انسان قرار دارد، بایستی برای نیل به یک طرح مطلوب، ویژگی های رفتارهای انسانی
در فضاهای داخلی زیستی اعم از عمومی و خصوصی، در طراحی به دقت مورد توجه قرار گیرد.
از این رو طراح به هنگام طراحی فضای داخلی با دو مقوله سروکار دارد: کاربرد آن فضا،
و احساس و تأثیری که می خواهد آن فضا بر استفاده کننده داشته باشد.
طراحی داخلی طیف گوناگونی از عناصر و مؤلفه ها از قبیل فرم،
نور، رنگ، بافت، کف، سقف، دیوار، عناصر کارکردی و تزیینی و مبلمان را در برمی گیرد.
این عناصر ابزارهای کار طراح هستند که همگی باید بطور هماهنگ و متناسب در یک طرح مرتبط
و خوشایند قرار گیرند.
طراحی داخلی که در حد واسط میان معماری و طراحی قرار می گیرد،
به همان میزان که شامل جنبه های کاربردی، ساختاری و فنی می شود، طراحی تجسمی و جنبه
های بصری و زیبایی شناسانه را نیز در بر دارد. از این رو طراحی داخلی اغلب در ردیف
هنرهای تجسمی به حساب آمده است و برای موفقیت در آن، بایستی تا حد نسبتاً زیادی با
عناصر و اصول طراحی تجسمی و مبادی سواد بصری آشنا بود.
اگرچه طراحی داخلی امروزه به عنوان یک تخصص شناخته می شود و
محدوده بسیار وسیعی را در بر می گیرد، اما از آنجایی که این رشته در ارتباط مستقیم
با فضای داخلی خانه و زندگی روزمره می باشد، شناخت الفبای طراحی داخلی و تبیین مبانی
آن به زبان ساده برای عموم مردم و بویژه زنان خانه دار، به قابل فهم کردن آن و برخوردی
علمی با این پدیده خواهد انجامید و در نهایت تأثیری عمیق بر کیفیت فضاهای زیستی جامعه
ما خواهد داشت. از این رو بنا داریم طی یادداشت هایی به مباحث مختلف طراحی داخلی بپردازیم
و با بهره گیری از اصول طراحی تجسمی و سواد بصری و نیز با استناد به نمونه های موفق
طراحی داخلی خانه در سطح جهان، دانش و آگاهی افراد خانواده را در این خصوص افزایش دهیم.
مسائلی که باید قبل از طراحی دکور منزل یا محیط کار یا رستوران
یا بوتیک و...... در نظر داشته باشیم به این صورت میباشد:
1_همخوانی طرح مورد نظر با کاربری فضا
2_رنگ فضا
طراحي داخلي به ناچار از تعريف معماري فضا پا فراتر مي نهد.يك
طراح داخلي بايد هنگام برنامه ريزي جهت نظم دادن به فضا،مبله كردن و آرايش آن،هم از
خصوصيات بالقوهء بنا در زمينهء اصلاح و آرايش آگاه باشد و هم بر ويژگيهاي معمارانهء
آن وقوف كاملي داشته باشد.روي اين اصل طراحي فضاي داخلي،نياز به درك نحوهء شكل گيري
فضا توسط نظام ساختماني بنا و تعريف آن دارد.با چنين نگرشي طراح قادر خواهد بود تا
عملاً با يك فضا كار كند،به همان شكل آن را ادامه دهد و تركيبي را كه در مقابل ويژگيهاي
ضروري يك فضاي معماري قرار مي گيرد،ارائه دهد.پس مي توان به اين صورت عنوان نمود كه
طراحي داخلي فصلي است بين معماري و دكوراسيون داخلي. طراحي فضاهاي داخلي در صورتي كه
بدون در نظر گرفتن هدف و عملكرد فضاها و چگونگي ارتباط و تركيب آنها با يكديگر انجام
پذيرد،تنها يك چهار ديواري و يا مجسمه اي را به وجود مي آورد كه از حيث فضاهاي داخلي،اصولي
و قابل قبول نمي باشد.طراحي موفق داراي فضاهاي داخلي مطلوب بوده و چگونگي و تركيب عناصر
دو بعدي و سطوح افقي و عمودي آن فضاهاي مطلوب را تشكيل داده و موجب زيبائي و قابل استفاده
شدن هر چه بهتر ساختمان خواهد گرديد.هدف طراحي داخلي نيز،بهبود عملكرد فيزيكي و رواني
و دستيابي به اصول زيبايي شناسانهء فضاي داخلي است.پس وظيفهء طراح اين است كه از لحاظ
مادي و معنوي محيطي به وجود آورد كه مطلوب زندگي فردي و اجتماعي كارفرما باشد.اوست
كه تصميم مي گيرد از چه عناصري استفاده كند و چگونه آنها را در طي روند طراحي مرتب
كند. تغييرات دائم و پيچيده در زمينهء اين رشته،طراحي داخلي را با حرفه هاي در ارتباط
با آن تطابق و آميخته نموده است.در رتبهء اول معماري به طور ويژه و در مراتب ديگر،طراحي
صنعتي،طراحي نمايشگاهي،طراحي صحنه و رشته هاي مرتبط،با اين رشته در ارتباط هستند. طراحي
داخلي،شامل برنامه ريزي،نقشه كشي و طراحي فضاهاي داخلي يك بناست.اين محيط هاي فيزيكي،جوابگوي
نيازهاي اساسي ما نظير سرپناه و حفاظ بوده،زمينه را براي انجام فعاليتهايمان آماده
كرده و نحوهء انجام آنها را تحت الشعاع قرار مي دهند.
بهداشت رواني اصطلاحي است كه براي توصيف هر سطح شناختي و يا
عاطفي به خوبي و يا همچنين به عدم وجود اختلال رواني در فرد نيز گفته ميشود.
از چشماندازهاي روانشناسي مثبت يا كلي نگري بهداشت رواني ممكن
است شامل لذت بردن از زندگي و فراهم آوردن تعادل ميان فعاليتهاي زندگي و تلاشهايي
براي دستيابي به حالت متناسب رواني است.
سازمان بهداشت جهاني تعريف بهداشت رواني را اينطور تعريف ميكند:
حالت خوب (متعادل) كه فرد متوجه تواناييهايش هست، ميتواند در مقابل استرسهاي نرمال
روزانه واكنش درستي نشان دهد، ميتواند در كارش را مفيد و به درستي انجام دهد و همچنين
ميتواند با اجتماع سازگار باشد.
همچنين قبلاً اظهار گشته بود كه تقريباً ميتوان گفت هيچ تعريف رسمي و دقيقي از اين اصطلاح (بهداشت روان)
تاكنون ارائه نشده است. تفاوتهاي فرهنگي، ارزيابيهاي انتزاعي، تئوريهاي حرفهاي
رقابيتي همهي اينها بر چگونگي تعريف كردن از «بهداشت روان» تأثيرگذار است.
پيشينه:
* در اواسط قرن نوزدهم، ويليام سويتزر اولين كسي بود كه توانست
از اصطلاح «بهداشت روان» تعريف قابل قبولي را ارائه كند، كه اين تعريف به اين صورت
بود كه انجام كارهاي در حالت بهبود مثبت سلامت روان.
* ايساك راي، نيز يكي از سيزده محقق و كاشف سازمان بهداشت آمريكا
است، وي پيش از اين بهداشت ذهني را به عنوان هنري كه ذهن را در برابر اثرپذيريها و
اغتشاشاتي كه ممكن است انرژي ، رشد و كيفيت انجام كار را در آن به عقب بيندازد معرفي
ميكند.
* در آغاز قرن بيستم، كليفورد بيرس كميتهي ملي بهداشت ذهن را
تأسيس كرد و اولين كلينيك سلامت روان را در ايالات متحده امريكا تأسيس نمود.
تندرسي رواني
سلامت رواني ميتواند ميتواند به عنوان يك عامل تداومي باشد
در جايي كه سلامت روان ميتواند ارزش هاي متفاوتي داشته باشد. تندرستي رواني به طور
كلي به عنوان يك ويژگي مثبت در نظر گرفته ميشود، حتي اگر مشخصههاي يك شرايط سلامت
روان را نداشته باشد. اين تعريف از سلامت روان مفاهيمي مثل تندرستي احساسي (رفاه عاطفي)،
توانايي داشتن يك زندگي پُربار و خلاقانه و انعطافپذيري در مقابله با چالشهاي اجتنابناپذير
زندگي را در ذهن ما تداعي ميكند. بسياري از
سيستمهاي خوددرماني و كتابهاي خودآموز روش هاي و فلسفههايي از استراتژيها و تكنيك
هايي كه ميتواند براي بهبود تندرستي روان و سلامت افراد مؤثر باشد را ارائه كردهاند.
روانشناسي مثبت گرا در مقولهي سلامت روان روند افزايشي را دنبال
ميكند.
يك مدل جامع از سلامت روان به طور كل شامل مفاهيم بر اساس انسانشناسي،
آموزش، دين و مفاهيم اجتماعي است كه مثل همان چشماندازهاي تئوريك از منظر شخصيتي،
اجتماعي، كلينيكي، سلامتي و روانشناسي بهبود بررسي ميكند.
يكي از نمونههاي سلامت توسط ميرز، سويني و ويتمر مطرح شده است.
كه اين مدل شامل پنج آموزهي زندگي است: ذات يا معنويت، كار و اوقات فراغت، دوستي،
عشق و توجه به خود – و با 12 زير شاخه- احساس ارزش، حس كنترل، باورهاي واقعبينانه، آگاهيهاي عاطفي
و مقابله با آنها، حل مشكلات و خلاقيت، حس شوخطلبي، تغذيه، ورزش، مراقبت از جسم،
مديريت استرس، هويت جنسي و هويت فرهنگي – تمام اين مسائل به عنوان ويژگيهاي فردي است كه ميتوان وي
را داراي سلامت روان يا تندرستي رواني دانست. مفاهيمي كه نامبرده شده مفهومي از پاسخها
و واكنشهاي ما در مقابل چرخهي زندگي ماست به نحوي كه بتواند در بهبود سلامت روح و
وان ما به ما كمك كند. ناگفته نماند كه بسياري از جمعيت ايالات متحده در مورد بهداشت
روان و يا سلامت ذهني هيچ آموزشي نديدهاند.
عدم اختلال روانی
بهداشت رواني همچنين ميتواند به عنوان فقدان شرط مهم بهداشت
روان (به عنوان مثال تعريف شده در مطلبي از تشخيص بيماريها را در كتابچه راهنماي تشخيصي
و آماري) تعريف شود، و حاكي از سلامت روان است بيش از شرايطي كه فقط از يك اختلال رواني
يا بيماري نشأت ميگيرد. بنابراين تأثير اجتماع، فرهنگ، شرايط جسمي، آموزش و غيره ،
همه ميتواند بر سلامت روان يك فرد در جامعه تأثيرگذار باشد.
ملاحضات فرهنگي و مذهبي
سلامت روان هم از لحاظ اجتماعي ساخته ميشود و هم از همين منظر
(اجتماعي) تعريف ميشود؛ به اين صورت كه: حرفههاي مختلف، گروهها، جوامع و فرهنگ ها
ميتواند شيوههاي بسيار متفاوتي از هم در درك مفهوم و توضيح دقيق آن ، دلايل و علائم
آن داشته باشند. بنابراين بسياري از متخصصين هم تجربيات و پيشزمينههاي ذهني مذهبي
و فرهنگي متفاوتي در اين زمينه دارند كه ممكن است بر روش آنها در طول درمان تأثير گذار
باشد.
پژوهش آزمايشي بيش از هر فن پژوهشي ديگري بر اصول رويكرد اثبات
گرايي مبتني است. پژوهش گرهاي طبيعي و رشته هاي كاربردي مرتبط با آن ها از آزمايش استفاده
مي كنند.
آزمايش هاي مبتني بر شعور متعارف، نسبت به آزمايش هاي علمي
از دقت و نظام يافتگي كمتري برخوردارند.
پژوهش آزمايشي در مقايسه با ساير فنون پژوهش اجتماعي، توان بيشتري
براي آزمون روابط علي دارد؛زيرا در چنين پژوهشي، سه شرط لازم براي احراز روابط علي
(ترتيب زماني، وجود رابطه (پيوستگي) و حذف جايگزين هاي محتمل) به طور شفاف محقق مي
شوند.
سؤال پژوهشي براي پژوهش آزمايشي
سؤال هاي مناسب براي استفاده از منطق پژوهش آزمايشي، با محدوديت
هاي اخلاقي و كاربردي مداخله در امور انساني به منظور تحقق هدف هاي پژوهش در تقابل
است.
پژوهش آزمايشي معمولاً براي موضوع هايي كه مقياس يا قلمرو محدودي
دارند، بسيار مناسب است. اين نقطه قوت، آزمايش گرها را قادر مي سازد كه بتوانند با
منابعي محدود ودر مدت زماني كوتاه، به تدوين و اجراي آزمايش هاي بسيار بپردازند.
پژوهش هاي آزمايشي، پژوهش گرها را تشويق مي كنند كه به مطالعه
تأثير يك يا تعدادي از متغيرهاي علي بپردازند. مزيت تعيين روابط علي، در شرايطي كه
پژوهش گر تلاش مي كند به صورت هم زمان به مطالعه متغيرهاي متعدد بپردازد، يك محدوديت
تلقي مي شود.
عامل ديگر كه بر سؤال هاي پژوهشي متناسب با روش آزمايشي تأثير
مي گذارد، عرف است.
اغلب براي موضوع هاي شبيه به هم، مي توان هم از روش آزمايشي
و هم غيرآزمايشي استفاده كرد.
توزيع تصادفي در پژوهش ازمایشی
توزيع تصادفي در معناي آماري يا رياضي تصادفي محسوب مي شود نه
در معناي زبان روزمره. در زبان روزمره، تصادفي به معناي برنامه ريزي نشده و اتفاقي
است. انتخاب تصادفي پژوهش گرها شرايطي فراهم مي سازد كه يك مورد خاص بتواند در يك گروه
يا گروه ديگر دسته بندي شود. يك فرايند تصادفي،فرايندي است كه در آن همه موردها براي
انتخاب شدن در يك گروه يا گروه ديگر، از شانس دقيقا مساوي برخوردارند.
توزيع تصادفي به معناي دسته بندي افراد مورد مطالعه به گروه
ها در ابتداي پژوهش آمايشي است كه با استفاده از فرآيند تصادفي انجام مي شود؛ بنابراين،
آزمايشگر مي تواند با گروه ها به شيوه اي يكسان برخورد كند.
توزيع تصادفي يا تصادفي كردن، به دور از سوگيري است زيرا خواست
پژوهش گر در تأييد يك فرضيه يا علايق شخصي آزمودني در فرايند انتخاب وارد نمي شوند.
سوگيري نكردن به معناي آن نيست كه هر گاه توزيع تصادفي انجام شود، گروه هايي با ويژگي
هاي يكسان انتخاب مي شوند. بلكه به معناي آن است كه از نظر علم رياضي، همواره احتمال
انتخاب يك مورد وجود دارد و در بلند مدت گروه ها شبيه به هم خواهند شد.
زبان آزمايش ها
در پژوهش هاي آزمايشي، از موردها يا افراد به عنوان آزمودني
استفاده مي شود و متغيرها در ارتباط با آنها سنجيده مي شوند.
آزمايش هاي داراي هفت جزء هستند. همه آزمايش ها، تمامي اين
اجزاء را ندارند. اما برخي از آن ها علاوه بر اين هفت جزء اجزاي ديگري هم دارند.
1- متغير مستقل يا دستكاري
2- متغير وابسته
3- پيش آزمون
4- پس آزمون
5- گروه آزمايش
6- گروه كنترل يا شاهد
7- توزيع تصادفي
پژوهش گرها براي دستكاري مسير زيادي را مي پيمايند. در مواردي
دستكاري كوچك است؛ در مواردي ديگر، اين دستكاري پيچيده تر است.
شرايط جسماني، رفتارهاي اجتماعي، نگرش ها، احساسات يا باورهاي
آزمودني كه در واكنش به دستكاري، تغيير مي كنند. متغير وابسته يا نتايج پژوهش آزمايشي
هستند. متغيرهاي وابسته را مي توان با استفاده از قلم و كاغذ، مشاهده، مصاحبه، يا پاسخ
هاي روان شناختي (براي مثال علائم ضربان قلب يا ميزان تعرق) سنجيد.
پژوهش گر در طول آزمايش كرارا متغير وابسته را بيش از يك بار
اندازه گيري مي كند. پيش آزمون به معناي سنجش متغير وابسته پيش از اقدام به دستكاري
است و پس آزمون به سنجش متغير وابسته پس از اقدام به دستكاري در جريان آزمايش گفته
مي شود.
پژوهش گرهاي آزمايشي اغلب به منظور مقايسه، آزمودني ها را به
دو يا چند گروه تقسيم مي كنند. يك آزمايش ساده داراي دو گروه است كه تنها يكي از آنها
دستكاري مي شود و گروه آزمايش نام دارد. گروه ديگر كه دستكاري نمي شود گروه كنترل نام
دارد. زماني كه متغير مستقل ارزش هاي مختلفي به خود بگيرد، از بيش از يك گروه آزمايش
استفاده مي شود.
مراحل اجراي آزمايش
1- كار را با يك فرضيه سر راست كه براي پژوهش آزمايشي مناسب باشد،آغاز
كنيد.
2- درباره طرح آزمايشي مورد نظر براي آزمون فرضيه ها با توجه به
محدوديت هاي عملي تصميم گيري كنيد.
3- درباره چگونگي شروع دستكاري يا خلق موقعيتي كه به تأثير متغير
مستقل منجر شود، تصميم بگيريد.
4- سنجه دقيق و قابل اطميناني براي اندازه گيري متغير وابسته طراحي
كنيد.
5- يك محيط آزمايشگاهي فراهم كنيد و به اجراي آزمايش مقدماتي بپردازيد.
6- آزمودني ها يا موردهاي مناسب را پيدا كنيد.
7- به طور تصادفي آزمودني ها را در گروه ها توزيع كنيد(وقتي كه
در طرح پژوهشي مورد نظر، از توزيع تصادفي استفاده مي شود) و به آنان راهنمايي هاي دقيقي
ارائه دهيد.
8- داده هايي براي سنجش پيش آزمون متغير وابسته (اگر درطرح منتخب
از پيش آزمون استفاده شده باشد) همه گروهها جمع آوري كنيد.
9- دستكاري را تنها در گروه آزمايش (يا در صورت وجود چندين گروه
آزمايش به گروه هاي مرتبط) به كار بنديد و همه گروه ها را كنترل كنيد.
10- داده هايي براي سنجش پس آزمون متغير وابسته جمع آوري كنيد.
11- هدف ها و دلايل انجام آزمايش را براي آزمودني ها شرح دهيد. از
آنان سؤال كنيد كه فكر مي كنند چه چيزي دارد رخ مي دهد. بيان هدف ها و دلايل آزمايش
براي آزمودني ها ضرورت دارد، زيرا از فريفتن آنان در مورد برخي از جنبه هاي آزمايش
اجتناب مي شود.
12- داده هاي جمع آوري شده را مورد بررسي قرار دهيد و گروه هاي مختلف
را با هم مقايسه كنيد. در هر كجا كه مناسب باشد، براي آمون فرضيه ها از آمارها و نمودارها
استفاده كنيد.
پژوهش گرهاي آزمايشي گاهي اوقات براي كنترل شرايط آزيايشي به
فريب متوسل مي شوند. پژوهش گر با متوسل شدن به فريب تلاش مي كنند ديده ها و شنيده هاي
آزمودني و آنچه كه باور دارند دارد رخ مي دهد را كنترل كنند.
پژوهش گر ممكن است براي فريب واقعي، از دستكاري هاي نادرست و
سنجه هاي غلطي براي متغير وابسته كند تا آزمودني ها را از موضوع واقعي بي خبر نگاه
دارد. استفاده از فريب در پژوهش هاي آزمايشي مسائل اخلاقي را در پي دارد.
انواع طرح هاي آزمايش
پژوهش گرها، اجزاي آزمايش (براي مثال پيش آزمون، گروه هاي كنترل
و مانند آن) را در چارچوب طرح آزمايشي باهم پيوند مي دهند. به دو دليل لازم است طرح
هيا استاندارد آموخته شوند. اول آنكه در گزارش هاي پژوهش، پژوهش گرها به جاي توصيف
طرح، تنها نام طرح استاندارد را روي آن مي گذارند. دوم، طرح استاندارد روش هاي متداول
پيوند اجزاء طرح را نشان مي دهد.
فريب، زماني اتفاق مي افتد كه آزمايش گر درباره ماهيت واقعي
آزمايش، به آزمودني ها دروغ مي گويد يا با كارهاي خود يا ايجاد شرايطي، پنداره نادرستي
در آنان به وجود مي آورد.
طرح آزمايشي، به معناي برنامه ريزي و تنظيم اجزاء يك آزمايش
است.
طرح آزماشي كلاسيك به طرح آزمايشي اي گفته مي شود كه در آن انتخاب
به طور تصادفي انجام مي شود و از يك گروه كنترل، يك گروه آزمايش و يك پيش آزمون و
يك پس آزمون استفاده مي شود.
طرح هاي پيش آزمايشي: برخي طرح ها فاقد توزيع تصادفي و به عبارتي
ميان بر هستند. چنين طرح هايي كه پيش آزمايش ناميده مي شوند، در موقعيت هايي مورد
استفاده قرار مي گيرند كه در آنها به كارگيري طرح هاي كلاسيك دشوار است.
طرح مطالعه موردي يك باره: چنين طرح هايي طرح هاي تك گروهي پس
آزمون نيز ناميده مي شوند. اين طرح تنها داراي يك گروه، يك دستكاري و يك پس آزمون هستند.
از آنجايي كه در اين گونه طرح ها صرفاً يك گروه وجود دارد. از توزيع تصادفي استفاده
نمي شود.
طرح هاي تك گروهي با پيش آزمون و پس آزمون: اين طرح داراي يك
گروه، يك پيش آزمون، يك دستكاري و يك پس آزمون است و گروه كنترل و توزيع تصادفي ندارد.
طرح مقايسه گروههاي ايستا: اين نوع طرح، گروه هاي غير همسان
با پس آزمون هم ناميده مي شود. اين طرح داراي دو گروه، يك آزمون و يك دستكاري است و
توزيع تصادفي و پيش آزمون ندارد. نقطه ضعف اين طرح آن است كه هر گونه تفاوت نتايج
پس آزمون در ميان گروه ها، به جاي آن كه به دستكاري مربوط باشد، مي تواند ناشي از
تفاوت هاي گروه ها، پيش از اعمال آزمايش باشد.
طرح هاي شبه آزمايشي و خاص: چنين طرح هايي مانند طرح هاي كلاسيل،
رابطه علي قطعي تري را نسبت به طرح هاي پيش آزمايشي نشان مي دهند. طرح هاي شبه آزمايشي
به پژوهش گرها در آزمون روابط علي كه در آنها اجراي طرح كلاسيك دشوار يا نامناسب است،
كمك مي كنند.
طرح آزمايشي دو گروه با پس آزمون: اين طرح شبيه طرح مقايسه
گره هاي ايستا است با اين تفاوت كه گروه ها به صورت تصادفي انتخاب مي شوند. اين طرح،
همه اجزاء طرح كلاسيك به جز پيش آزمون را دارد. توزيع تصادفي احتمال وجود تفاوت ميان
گروه ها پيش از دستكاري را كاهش مي دهد، اما پژوهش گر بدون استفاده از پيش آزمون،
نمي تواند مطمئن شود كه گروه ها با هم يكسان هستند يا نه.
سري هاي زماني فاصله دار: در طرح هاي سري زماني فاصله دار،پژوهش
گر از يك گروه استفاده مي كند و پيش و پس از دستكاري، پيش آزمون هاي متعددي را براي
سنجيدن تأثير دستكاري به كار مي گيرد.
سري هاي زماني هم ارز:
طرح سري هاي زماني هم ارز نوع ديگري از طرح هاي تك گروهي است كه در طول يك دوره
زماني انجام مي شود. در اين طرح به جاي يك بار دستكاري يك پيش آزمون، سپس يك دستكاري
و يك پس آزمون، به همين ترتيب دستكاري و پس آزمون ادامه مي يابد.
طرح مربع لاتين: به نوعي از طرح آزمايشي گفته مي شود كه بررسي
مي كند ترتيب يا توالي گونه هاي متعدد دستكاري آزمودني ها چه تأثيري بر آنها مي تواند
داشته باشد.
طرح چهار گروهي سالمون: نوعي طرح آزمايشي است كه در آن آزمودني
ها به صورت تصادفي در دو گروه كنترل و دو گروه آزمايش توزيع مي شوند. تنها يك گروه
آزمايش و يك گروه كنترل پيش آزمون دريافت مي كنند و سپس از هر چهار گروه پس آزمون گرفته
مي شود.
طرح عاملي: به نوعي طرح آزمايشي گفته مي شود كه اثر متغيرهاي
مستقل متعدد را به طور همزمان در نظر مي گيرد.
اثر تعاملي: به معناي تأثير هم زمان دو متغير مستقل در تركيب
با هم بر يك متغير وابسته است. چنين اثري از اثر متغيرهاي مستقل به صورت مجزا بيشتر
است.
نشانه گذاري طرح
آزمايش ها مي توانند به روش هاي مختلفي طراحي شوند. نشانه گذاري
طرح، نظامي كوتاه براي نمادپردازي اجزاء طرح آزمايشي است. اين نظام توصيفي پيچيده و
به اندازه يك پارگراف از اجزاء آزمايش در قالب پنج تا شش نماد است كه در دو خط كنارهم
قرار مي گيرند.
روايي دروني: به توانايي آزمايش گرها در افزايش دقت منطقي تبيين
علي گفته مي شود. اين امر با حذف تبيين هاي جايگزين بالقوه اي صورت مي گيرد كه در فرايند
آزمايش (ارتباط ميان دستكاري و متغير وابسته) ممكن است پيش آيد.
تهديدهاي پيش روي روايي دروني
خطاي انتخاب. اين تهديد
زماني رخ مي دهد كه گروه هاي شركت كننده در پژوهش، مشابه هم نباشند.
رويداد: اين تهديد مربوط به زماني است كه رويدادي غيرمرتبط با
دستكاري در طول آزمايش رخ مي دهد و بر متغير وابسته تأثير بگذارد.
رشد طبيعي: اين تهديدي
است در طول زمان به واسطه بعضي فرايندهاي زيست شناختي، روان شناختي يا عاطفي
جدا از دستكاري، در آزمودني ها تغييري ايجاد مي كند.
آزمون: گاهي اوقات، سنجه هاي پيش آزمون خود بر آزمايش تأثير
مي گذارند. اين امر كه اثر آزمون ناميده مي شود، اعتبار دروني را تهديد مي كند؛ زيرا
عاملي به جز دستكاري بر متغير وابسته تأثير گذارده است.
ابزار: اين تهديد با پايايي ثبات مربوط است و زماني اتفاق مي
افتد كه ابزار يا سنجه اندازه گيري متغير وابسته در طول آزمايش تغيير كند.
افت در آزمايش (ميرايي): افت در آزمايش يا ميرايي زماني اتفاق
مي افتد كه همكاري آزمودني ها در آزمايش قطع مي شود.
رگرسوين آماري: اين مشكل از دادن ارزش هاي حداقل و حداكثر توسط
آزمودني ها و تمايل به خطاي تصادفي رخ مي دهد كه در نهايت نتايج گروه را به سوي ميانگين
پيش مي برد. اين خطا مي تواند به دو شيوه رخ دهد.
در يك موقعيت غيرعادي بودن آزمودني ها به متغير وابسته (ارتكاب
جرم) كه موجب مي شود كه در آغاز پاسخ آنان بيشتر به يك جهت تمايل پيدا كند.
موقعيت ديگر به مشكل ابزار اندازه گيري مرتبطا ست.
انتشار يا سرايت خبر دستكاري. نشر دستكاري به اين معناست كه
آزمودني هاي متعلق به گروه هاي مختلف، با يكديگر ارتباط داشته و از دستكاري هايي كه
در هر گروه انجام مي شود اطلاع پيدا كنند.
رفتار جبراني: برخي آزمايش ها بين گروه هاي مورد مطالعه تمايز
قايل مي شوند؛به اين معنا كه به يكي از گروه ها امتيازي مي دهند كه به دو گروه ديگر
داده نمي شود. اين نابرابري مي تواند فشاري براي كاهش تفاوت ها ايجاد كرده، منجر به
رقابت غيردوستانه ميان گروه ها يا كاهش روحيه و افزايش بي ميلي شود. اين نوع رفتار
مي تواند علاوه بر متغير مستقل، بر متغير وابسته نيز تأثير بگذارد.
انتظار آزمايش گر: اين واكنش و تهديد براي روايي دروني زماني
رخ مي دهد كه آزمايش گر به طور غيرمستقيم، آزمودني ها را از فرضيه ها يا نتايج مطلوب
آنها آگاه كند.
آزمايش بي خبري دو گانه: به نوعي از پژوهش آزمايشي گفته مي شود
كه در آن آزمودني ها و همكاران پژوهش گر كه مستقيماً با آزمودني ها در ارتباطند، از
ويژگي هاي آزمايش اطلاعي ندارد.
روايي بيروني و آزمايش هاي ميداني
واقع گرايي: به معناي تأثير دستكاري يا محيط آزمايش بر آزمودني
است و زماني اتفاق مي افتد كه آزمودني ها واقعا از آزمايش تأثير بپذيرند. در صورتي
كه آزمودني ها از دستكاري تأثير نپذيرند، واقع گرايي كم اثر مي شود.
واقع گرايي دنيوي: واقع گرايي دنيوي به طور مستقيم تأثير زيادي
بر روايي بيروني مي گذارد. توانايي تعيمم آزمايش ها به جهان واقعي. دو جنبه آزمايش
را نمي توان تعميم داد. اولي تعميم از آزمودني ها به ساير افراد است. جنبه ديگر تعميم
دادن از يك دستكاري ساختگي به زندگي روزانه است.
واكنش پذيري: واكنش هاي آزمودني نسبت به آزمايش ممكن است با
واكنش هاي آنان به زندگي واقعي متفاوت باشد؛ زيرا آنان مي دانند كه مورد آزمايش قرار
گرفته اند. اين امر واكنش پذيري ناميده مي شود. اثر هاثورن، نوع خاصي از واكنش پذيري
است.
ويژگي هاي مورد انتظار: نوع ديگري از واكنش پذيري است. ممكن
است افراد مورد مطالعه سرنخ هايي از فرضيه يا هدف آزمايش به دست آورند و رفتار خود
را متناسب با آنچه كه فكر مي كنند از آنان انتظار مي رود.
اثر دستكاري دروغين: زماني اتفاق مي افتد كه آزمودني ها به جاي
دستكاري واقعي، دستكاري دروغين دريافت كنند اما واكنش آنان نشان مي دهد كه گويي دستكاري
واقعي دريافت كرده اند.
آزمايش آزمايشگاهي: به نوعي از پژوهش آزمايشي گفته مي شود كه
در آن شرايطي ساختگي ايجاد مي شود به گونه اي كه آزمايش گر بر آن كنترل كامل داشته
باشد.
آزمايش ميداني: نوعي پژوهش آزمايشي است كه در محيط طبيعي انجام
مي شود.
محيط كشت دكستروز آگار (Dextrose Agar) که بیشتر چون با سیب
زمینی ایجاد میشود به محیطpotato
dexteose agar از جمله محيط كشتهاي عمومي هستند كه در آزمايشگاه کشت بافت برای مشخص شدن میزان بیماری قارچی و
باکتریایی از آنها استفاده ميشود. معمولاً براي تهيه محيط كشت
سيب زميني دكستروز آگار 250گرم سيبزميني تازه پوست كنده را به چهار قسمت ميكنيم
(البته قطعهها را نبايد خيلي كوچك كنيم و نيز آنها را بصورت
اسلايسي نبايد تهيه كنيم زيرا نشاسته بيش از حد خارج ميشود و در روند كار اختلال ايجاد
ميكند و محيط كشت بايد بدون نشاستهي كافي باشد). و در يك
"ماهي تابه" مدت 20 دقيقه روي اجاق گاز ميگذاريم تا كاملاً بجوشد. زماني كه كاملاً پخته شدند عصاره آن را به وسيله پارچهاي ميگيرم بطوريكه زلال و پاك باشد و هيچ نشاستهاي (Starch) در آن وارد نشود.. در زمان عصارهگيري به هيچ وجه سيب زميني پخته را له نميكنيم تا محلول زلال باشد. در محلول به دست آمده 20 گرم دكستروز كه مثل شكر است
اضافه مي كنيم و به آرامي بهم ميزنيم. سپس آن را با هیتر برقی گرم میکنیم تا كاملاً
حل شود. بعد از اين 20 گرم آگار (Agar) به آن اضافه ميكنيم (آگار يا آگار- آگار جهت سفت
كردن محيطهاي كشت ميكروبي بكار ميرود. پس از بهم زدن آن را به مدت 2 دقيقه روي هیتر
برقی و هم زدن بوسیله مگنت آگار كاملاً حل می شود. پس از آن جهت استریل کردن محیط آن
را در اتوكلاو به مدت ۱۵ دقيقه در دماي C °121و فشار يك و نيم كيلوگرم بر سانتيمتر مربع استريل ميكنيم. وقتي كه محيط كشت استريل شد تقريباً 45 درجه گرما دارد و به وسيله دست ميتوانيم
اين را حدس بزنيم.
این محیط برای تشخیص زمان و مقدار استریل کردن مواد گیاهی بکار
میرود. پس از اینکه محیط و زمان مناسب بدست آمد و مشخص شد که چه مقدار و چه زمانی در
وایتکس لازم است تا محیط و مواد گیاهی کاملا ضد عفونی شود. محیط های مختلف مثل MS یا ... را آماده
و کشت بافت را انجام می دهیم.
محیط کشت MS
محیط کشت MS برای اولین بار برای کشت بافت گیاه تنباکو توسط موراشی و اسکوگ
در سال 1962 ساخته و مورد استفاده قرار گرفت. این محیط کشت با وجود اینکه برای تنباکو
طراحی شده است ولی در بسیاری از گیاهان دیگر نیز کاربرد فراوانی دارد.
مقدار مورداستفاده از محیط کشت در هر لیتر آب مقطر : 43/4 گرم
محیط کشت MS تقریباً برای تمامی مراحل کشت گیاهان یعنی کشت جنین، کشت بساک
و تخمدان، کشت کالوس و باززابی از کالوس و تمامی کارهای تحقیقاتی می تواند مورد استفاده
قرار گیرد. البته برخی مواقع در فرمول آن تغییراتی ایجاد میشود تا بهترین نتیجه حاصل
شود. ساخت این محیط کشت و محیط های کشت دیگر در خانه برای کشت بافت تفریحی و آزمایشی
هزینه ی زیادی لازم دارد زیرا باید مواد مورد استفاده از کیفیت بالایی برخوردار باشند
و وزن کردن موادی که به مقدار بسیار کم مواد استفاده قرار می گیرند به ترازوهای بسیار
دقیق (با دقت هرازم گرم) نیاز دارد که گران قیمت هستند و برای اسفاده شرایط خاصی را
باید فراهم کرد تا از گرد و خاک دور باشد و از تکان خوردن ترازو جلوگیری شود.
در صورت علاقه به انجام کشت بافت می توانید از بازار محیط کشت
آماده MS را تهیه کنید یا از طریق اینترنت از خارج از کشور تهیه کنید
که ارزانتر تمام میشود و می توانید بدون تغییر در فرمول آن گیاهانی مانند رُز، بگونیا
و بنفشه آفریقایی و لیلیوم را سریع تر تکثیر کنید.
1. شعر آهنگي:
اولين شعر بوجود آمده كه از قيد قافيه آزاد بوده و سپس پاي نكوداشت قوانين ادبي بوجود
مي آيد. يعني در آن فقط رعايت آهنگ ميشده.
كتاب
هاي آهنگي: اوستا، ايلياد و اوديسه هومر، زبور حضرت داود
اشعار
هجايي. اولين شعر هجايي: گاتاهاي زرتشت. يسنا(يكي از بخش هاي اوستا)
*گات ياگاث: به معناي سرود
*يسنا: به معناي سرودهاي آفرين انگيز يسن: همان جشن امروزي است
3- شعر عروضي: (از قرن 3 هجري به بعد)
شعر از خانه همجايي خارج شد و در جائه عروضي قرار گرفت و شعرا براي هر شعر وزن ايجاد
كردند.
-سنجش وزن شعر: عروض: ف. ع. ل (استفاده از قافيه )
و هجاها در مقابل هم قرار گرفتند : هجاي بلند در برابر هجاي بلند
-شعر حاوي تفكرات شاعرانه و تخيل و
... اما نظم حاوي اينگونه حالات نيست.
-تصحيح شاهنامه : محمدعلي فروغي، محمد
امين رياحي
تقسيم بندي موضوعي شعر:
1) اشعار
روايتي يا روايي: شاعر اوضاع و احوال جامعه را آن گونه كه هست از زبان خود يادگيري
روايت ميكند.
مهمترين كتاب روايي:شاهنامه فردوسي و اسكندرنامه نظامي گنجوي)
2) اشعار
قصصي: گاهي شاعر براي تعليم موضوعي شعري ميسرايد كه به آن شعر تعليمي گفته ميشود و
گاه براي اينكه مطلب تعليمي او درست براي خواننده تفهيم بشود قصه اي ابداع ميكند.
(بهترين كتاب هاي قصصي: بوستان سعدي،هفت پيكر و مخزن الاسرار نظامي)
3) اشعار
غنايي : - اشعار تغزلي ( براي برانگيختن شوروشوق و احساس آدمي سروده ميشود) مثل ديوان
حافظ و ديوان سلمان ساوجي
-اشعار اخلاقي (اشعاري است كه انسان
را آنگونه كه بايد باشد تعليم ميدهد)
بهترين كتاب اخلاقي گلستان سعدي است.
4) اشعار
وصفي و تمثيلي: كه شاعر مانند صورتگري توانا اوضاع جامعه و مردم و بزرگان جامعه يا
افراد معمولي را در قالب تمثيل مورد مطالعه قرار ميدهد (بهترين كتاب: مثنوي مولوي)
تمثيل يعني مثالگونه مطرح كردن
فرهنگ لغت هاي فارسي بر اساس استثني مرتب شده اند ولي فرهنگ لغت هاي انگليسي
بر اساس الفبا مرتب شده اند.
شعر در دوره ساسانيان
1. اولين
اشعاري كه وجود داشته : خسرواني (همايي بوده و در مدح پادشاهان سروده ميشده)
2. دومين
اشعار: چكامه يا چامه Cakame اشعاري بوده هجايي
در 12 هجا براي شرح دلاوري ها و مناظرات ميسرودند. مانند درخت آسوريك (مناظره بره و
درخت خرما) يا ترانگ يا ترانه (در دو يا سه بيت سروده ميشده براي جشن ها و دست افشاني
و پاي كوبي بر وزن "تلا و تلالا")
درخت خرما سمبل نژار سامي(عرب) و بز سمبل نژاد آريايي است
3. اشعار
فهلوي ( اشعار 12 هجايي بوده كه در اوايل قرن 3 هجري به وزن عروضي نزديك شده و بر وزن
مفاعيل مفاعيل مفاعيل)
فهلويات همان دوبيتي است (مانند دوبيتي هاي باباطاهر و بنداررازي)
امروزه در جهان روشها و اسلوب متعددی در انجام مراقبه یا مدیتیشن وجود
دارد. هرچند در روش و شیوههایی که استفاده میشود، تفاوت بین انواع مراقبه دیده میشود،
ولی در واقع هدف نهایی آنها یک هدف مشترک است و منجر به این میشود که در یک نقطه مشترک
با هم تلاقی کنند. از این رو توجه به تفاوت آنها در روش چندان اهمیتی ندارد و آنچه
بایست مورد توجه قرار گیرد، وحدت باطنی آنهاست. فرد مراقبه کننده یکی از روشها را انتخاب
میکند و با مهارت پیدا کردن در یکی از این روشها به راحتی میتواند شیوههای دیگر
را نیز بکار بگیرد و از آنها استفاده کند.
اینکه فرد کدام روش را برگزیند و از کدام نوع مراقبه کار خود را شروع کند،
هیچ قانون قطعی وجود ندارد. هر روشی که خود فرد شخصا احساس راحتی و اطمینان با آن میکند،
همان بهترین نقطه شروع است. بعد از مدتی که بطور جدی در آن راه کار شد، میتوان روشهای
دیگر را نیز امتحان کرد. پس مهم نیست کدام روش را برمیگزینند، همه آنها در نهایت به
یک جا میرسند. یکی از استادان عرفان مینویسد: « خداوند یکی را با فریاد برمیگزیند،
دیگری را با آواز و سومی را با زمزمه. »
اما یک راه ساده وجود دارد که اطمینان حاصل کنید، روشی که انتخاب کردهاید،
برای شما مناسب هست یا نه؟ برای اینکار به احساسات و حالات خود بعد از انجام تمرین
توجه کنید (تاثیرات مراقبه). بطور طبیعی بعد از اتمام تمرین باید احساس سر حالی و نشاط
بکنید. بعد از تمرین از خودتان بپرسید که حالا نسبت به قبل از انجام مدیتیشن چطورید؟
اگر کاری که میکنید، درست باشد و شیوه انتخابی مناسب شخص شما باشد، پاسخ شما سرحالی
و نشاط شما را نشان خواهد داد. در غیر این صورت بهتر خواهد بود روشهای دیگر را نیز
امتحان کنید.
روش ذهنی در مراقبه
این روش تمریناتی را شامل میشود که انسان بیشتر آنها را در مغزش انجام
میدهد، یعنی بدون حرکات بدنی. البته استفاده از کلمه ذهنی برای این روش به این معنی
نیست که اثری روی شرائط فیزیولوژیکی بدن ندارند، بلکه به این لحاظ اصطلاح ذهنی به آن
اطلاق میشود که در انجام آنها بکار بردن اعضا و ماهیچهها لازم نیست و فرد در حالی
به انجام تمرین میپردازد که در یک حالت ثابت قرار گرفته است.
روش ذهنی خود شامل مراقبههای ساختاری و بیساختار میشود.
مراقبه ساختاری
مدیتیشن ساختاری آنهایی هستند که با دقت و ظرافت مشخص و در زمان معلوم
برای فعالیتهای درونی خاص انجام میگیرند. مدیتیشن لوتوس و شمارش تنفس از این دسته
هستند.
مدیتیشن ساختاری خود به سه دسته بیرونی ، میانی و درونی تقسیم میشود.
در نوع بیرونی تمرین با موضوعی بیرونی شروع میشود. روش تفکر یک مدیتیشن ساختاری بیرونی
است. در این روش شی خاصی انتخاب میشود و در فاصلهای از چشمها قرار داده میشود، فرد
باید تلاش کند نگاه خود را متمرکز بر شی نگه دارد و هر زمان که نگاهش منحرف شد، میتواند
با جمله یا عبارتی مثل « خوب حالا برگرد به راهت »، دوباره نگاهش را روی شی متمرکز
کند. نگاه نباید به یک نقطه خاص از شی متمرکز باشد، بلکه کل یک شی نگریسته میشود و
به این طریق فرد ذهن خود را روی شی متمرکز نگاه میدارد.
روش مدیتیشن حباب یک نوع روش ساختاری درونی است. در این روش فرد خود را
در حالتی تجسم میکند که ته یک دریاچه صاف نشسته است. میدانید که چگونه حبابهای بزرگ
به آرامی از میان آب بالا میآیند. هر فکر ، احساس و درکی به صورت حبابی در نظر گرفته
میشود که از فضای دید شما رد میشود و خارج میگردد. بعد به همین صورت ادامه میدهید.
هیچکدام از حبابها تعقیب نمیشوند. فقط آن را نگاه میکنید و سپس همانطور که از فضای
دید شما میگذرند، منتظر بعدی میشوید.
روش تراوا ، نیلوفر آبی هزار برگ ، ذکر یامانترا ، من کیستم ، سماع صوفیه
، آگاهی حسی و پناهگاه امن از جمله روشهای ساختاری مراقبه هستند.
شمارش تنفس :
تنفس خود را تا شماره چهار بشمارید و پس از آن دوباره شروع کنید. تمام
سعی و تلاش شما باید متمرکز بر کاری باشد که انجام میدهید. فقط و فقط باید به این
شمارش توجه کنید و هر بار که فکر دیگری در ذهن شما خطور کرد، تلاش کنید مجددا روی شمارش
نفسهای خود تمرکز کنید. در این روش تعقیب طرز عمل و برنامه عمل بسیار مهم است و لازمهاش
مراقبت و توجه واقعی است.
مراقبه بیساختار
در روشهای بیساختار ذهنی موضوع مشخصی انتخاب میشود و فرد تلاش میکند
ذهن خود را معطوف به مسائل پیرامون این موضوع نگه دارد. موضوع انتخابی ممکن است یک
کلمه باشد، یا یک عبارت یا یک سوال مشکل. هدف از این نوع روش آزاد کردن ذهن در یک زمینه
مشخص است تا فرد بتواند در این زمینه رشد کند. هدفمندی و داشتن اراده در تمرکز روی
موضوع آن را از افکار ساده و گیج کننده معمولی متمایز میسازد.
در مدیتیشن ساختاری ابتدا ذهن و اراده تقویت میشود و سپس به آرامی و تدریجا
زندگی احساسی فرد تحت تاثیر قرار میگیرد، اما در مراقبههای بیساختار مساله برعکس
خواهد بود.
روش قلبی در مراقبه
در این روش بر نقش عشق و احساس تاکید میشود. مریدان این روش معتقدند هرچه
انسان آزادتر ، بیدردسرتر و کاملتر باشد، بیشتر میتواند بر موانع رشدش که در اثر
تعلیم و تربیت غلط و تجربیات اولیهاش بوجود آمده، غلبه کند و بیشتر میتواند بطور
طبیعی دوست بدارد و بهتر با دیگران رابطه برقرار کند.
در برخی روشهایی که به عنوان روش قلبی طبقه بندی میشوند، روی عشق به دیگران
تاکید میشود. در برخی روی عشق به خود و در برخی دیگر روی عشق به خداوند. در نهایت
همه به یک جا میرسند که عشق به هر سه است.
روش بدنی در مراقبه
در این روش شخص میآموزد تا نسبت به بدنش و حرکات آن آگاهی یابد و با تمرین
درجه این آگاهی را بالا ببرد تا آنجا که در زمان مدیتیشن این آگاهی تمام صحنه ذهن را
پر میکند. شناخته شدهترین روشهای بدنی عبارتند از: هاتایوگا ، تای چی و سماع دراویش.
روشهای گیندلر و الکساندر روشهایی هستند که در غرب برای آگاهیهای حسی بوجود آمدهاند.
در این روش عوامل مختلف بدنی با یکدیگر و مخصوصا با شخصیت هم آهنگی مییابد.
روش عملی در مراقبه
در این روش فرد میآموزد که چگونه در طول انجام یک کار یا فعالیت دنیا
را درک و با آن ارتباط پیدا کند. از این راه در شرق استفاده بیشتری شده است و از مهارتها
فعالیتهایی مثل تیراندازی ، تزئین گل ، گلیم بافی ، کاراته استفاده گردیده است.
شخص میآموزد که چگونه به صورت عارف در جریان زندگی حضور داشته باشد و
فعالیتهای خود را انجام دهد و توجه خود را تنها معطوف به آن نگه دارد و متوجه هیچ محرک
دیگری نباشد. منظور از این روش ، مهارت پیدا کردن در آن عمل خاص نیست، بلکه هدف اصلی
رشد و توسعه شخصیت انسانی است.
فرزندان ما ، در واقع خود ما از لحظه تولد تا بزرگسالی با مشکلات گوناگونی
روبه رو میشویم. یکی از شایعترین این مشکلات ، بویژه در سنین قبل از دبستان ، بیاشتهایی
است. عوامل بسیاری میتواند در روش غذایی و اشتهای کودک تاثیر بگذارد و ما فقط در صورتی
میتوانیم به او کمک کنیم که دلیل واقعی مشکل او را دریابیم و آن را بر طرف کنیم. در
عین حال توجه به این نکته ضروری است که پیدایش مشکل یا ناراحتی یکی از بخشهای غیرقابل
اجتناب در سیر رشد بچههاست. قبل از هر چیز بهتر است تعریفی از اشتها ارائه کنیم.
اشتها
اشتها یعنی میل خاص دستگاههای بدن که فرد را به سوی انتخاب غذای مورد
نیاز و لازم هدایت میکند. اشتها نیز حالتی شبیه نفسکشیدن ، بلعیدن و سایر برنامههای
بدن انسان بوده ، بی اختیار و غیر ارادی است. بدیهی است که تمایل نداشتن کودکان به
غذا ، والدین را نگران میکند، اما باید به میل آنها احترام گذاشته و در ضمن به حل
مساله پرداخته شود، در ضمن لازم نیست که اوقات غذا خوردن به ساعت جدال و درگیری تبدیل
شود. غذا نخوردن کودکان را به بدخلقی آنها نسبت ندهید.
نباید بچهها را عادت داد که فقط در ساعات غذا خوردن ، چیزی بخورند. پس
در هنگام بروز این مشکل چه باید کرد؟ شاید قبل از هر چیز لازم باشد که فرزند خود را
نزد پزشک ببرید، زیرا بیمیلی به غذا ممکن است با پیدایش هر نوع بیماری ، هر چند خفیف
و جزیی ، ایجاد شود و پزشک با معاینات دقیق فرزندتان این موضوع را روشن خواهدکرد.
او بی اشتها نیست ، شما پرخورید!
گاهی اوقات والدین تصور میکنند که فرزندشان بیاشتهاست. در حالی که بیش
از ظرفیت ، به او غذا میدهند و وقتی که او نمیخورد، تصور میکنند که مشکلی در اشتهای
وی ایجاد شدهاست. اگر وضعیت رشد فرزند شما در نمودار قد و وزن مطلوب است و رشد طبیعی
نشان میدهد، پس دلیلی برای نگرانی وجود ندارد.
غالبا تغییر رژیم غذایی نیز بیتاثیر در اشتهای کودک نیست. غذاهایی که
چرب باشند، اشتیاق کودک را نسبت به غذا خوردن کمتر میکنند برای مثال اکثر بچهها شیر
را دوست دارند، اما بچههای بیاشتها شیر بدون سرشیر و شیر کم چرب را بهتر میخورند.
گوشت ، سبزیجات و میوه نیز از منابع غذایی خوب برای کودکان به شمار میرود.
فقط ۳وعده
یا بیشتر؟
سوال بسیاری از والدین این است که خوراکیهای میان وعدههای اصلی غذا برای
کودکان مناسب است یا خیر؟ در پاسخ به این سوال باید گفت که میتوان از خوراکیهای کم
حجم مانند سیب ، هویج ، آب میوه یا میوه استفاده کرد تا علاوه بر این که مواد طبیعی
را به بدن کودک میرسانند، موجب بیاشتهایی او نیز نشوند.
گاهی اوقات وقتی با فرزندتان بیرون میروید و او تقاضای یک شیرینی یا شکلات
میکند. با او مخالفت نکنید، زیرا گاهی اوقات این خوراکی بیشتر غذای روح کودک شما به
حساب میآید. البته بهتر است این گونه خوراکیها بعدازظهر یا عصر به کودک دادهشود
تا مانع خوردن غذای اصلی نشود. یکی دیگر از کارهایی که والدین میتوانند صورت دهند
این است که یک رژیم غذایی کامل و متنوع را برای کودک در نظر بگیرند، اما به او اجازه
دهند که مسوولیت انتخاب غذای خود را به عهده گیرد. بدین ترتیب او تمایل بیشتری برای
خوردن غذا پیدا خواهد کرد.
نمودار سینوسی اشتها
نکته قابل توجه دیگر این است که اشتها متغییر است. حتی مقدار شام و ناهار
افراد با یکدیگر فرق میکند، سن کودک و میزان نیاز او به انرژی ، همچنین احساسات او
، همه در مقدار و نوع غذای مصرفی تاثیر دارند. کودکان ، معمولا در سالهای دوم و سوم
زندگی کمتر از سال اول غذا میخورند و در این دوران سرعت رشد هم نسبت به سال اول کندتر
میشود، بنابراین آنها به انرژی کمتری نیز احتیاج دارند و غذای بسیاری نمیخواهند،
که همه این موارد طبیعی است و نباید آنها را وادار به غذا خوردن کرد. از دیگر عوامل
موثر بر اشتهای کودکان ، جو حاکم بر زمان صرف غذاست.
غذا را با شادی صرف کنید
بهتر است که کودکان غذا را با شادی بخورند. اگر هنگام صرف غذا همه خوشحال
و راضی باشند و از غذا خوردن لذت ببرند، میتوانند آهسته غذاخوردن و زمین ریختن غذای
کودک را بهتر تحمل کنند و با آرامش بیشتری با او کنار بیایند. در ضمن افرادی که برای
کودک عزیز و مهم هستند، در احساسات کودک نقش بسزایی داشته و حالت آنها در حین غذاخوردن
برای بچه الگو میشود. نگرانی و ترس بیش از هر چیز موجب بیاشتهایی کودکان میشود.
توجه داشته باشید که نگرانی و استرس والدین ، بیش از آنچه تصور کنید بر
فرزندان تاثیر دارد و از آنجایی که فرزندان تجربه کافی در زندگی ندارند، ممکن است با
احساس ناراحتی والدین بترسند که نکند والدین به دلیل مشکلاتی که دارند، فرزندشان را
ترک کرده یا دیگر او را دوست نداشتهباشند و همین مساله عاملی برای نگرانی و ترس آنها
شده ، اشتهای آنان را بشدت کاهش میدهد. پس تا حد امکان فضای آرام و شادی را برای فرزندان
ایجاد کنید تا آنها نیز با آرامش و خوشحالی مراحل رشد خود را پشت سر بگذارند.
آیا تاکنون با پیشامدهای ناکام کنندهای در زندگی مواجه شدهاید، طوری
که دلتان بخواهد به همه چیز خاتمه دهید؟ آیا تاکنون مرگ به عنوان راه حلی بهتر از مبارزه
با زندگی برایتان مطرح شده است؟ بسیاری از مردم در دورهای از زندگی خود به مرگ فکر
کردهاند، ولی تعداد بسیار کمی از آنها واقعا به خودکشی عمل میکنند. بحران خودکشی
تجربهای مغشوش کننده ، دردناک و سخت است. برای بیرون آمدن از بحران خودکشی ، تعیین
عوامل ایجاد کننده بحران ، فهم احساسات شخص خودکشی کننده و مواجهه با افکار خودکشیگرا
، مسائل بسیار مهم و اساسی هستند.
چه چیزی به بحران خودکشی منجر میشود؟
یک بحران خودکشی معمولا توسط یک تجربه آسیب زا و یا مجموعهای از تجارب
که احساس ارزشمندی شخص را پایمال میکنند، ایجاد میشود. این تجارب شامل یک فقدان اساسی
، ناکامی در نیل به اهداف شخصی و یا مشکلات شخصی دراز مدت میباشند. زمانی که نظام
مقابلهای شخص قادر به رویارویی با تجارب منفی زندگی نباشد، افسردگی و یأس ناشی از
آن میتواند شخص را به افکار خودکشی ، آسیبپذیر نماید.
احساسات شخص خودکشی کننده چیست
عموما شخص در معرض خودکشی ، به دلیل احساس بیگانگی از تعاملات اجتماعی
کنارهگیری میکند. او در پس انبوه جمعیت احساس انزوا و تنهایی مینماید. نیروی لازم
برای عملکردهای روزانه کاهش مییابد. احساس خستگی و نوسانات خلقی ایجاد میشوند. خواب،
خوراک و عادات مراقبت از خود از نظم معمول خارج میگردند. شخص ممکن است بدلیل سخت و
غیر قابل تحمل بودن الزامات زندگی از خوردن خودداری کند، در خواب مشکل داشته باشد،
کلاس درس یا کار خود را فراموش کند و از آرایش ظاهری خود غفلت نماید. عواطف خشم ، آسیب
و غمگینی احساس ناامیدی و درماندگی فرد را در بر میگیرد.
شیوههای مواجهه با افکار خودکشی
در زیر چند راهبرد جهت مواجهه با معمای بحران خودکشی ذکر شده است. نکته
کلیدی برای پیشرفت از طریق این حالت ، برقرار کردن رابطه با یک شخص و مشارکت در یافتن
راههای جایگزین جهت توجیه زندگی (زنده ماندن) است.
ترسها ، ناکامیها و نگرانیهای خود را با والدین ، دوست ، همسر ، استاد
، مشاور یا یک روحانی در میان بگذارید. اگر شما راهحلی برای مشکلات ندارید به این
معنی نیست که برای آن مشکلات دیگر هیچ راهحلی وجود ندارد. ابراز افکار و احساساتتان
آغازکننده فرایندی است که از طریق آن نیرو ، امید و احساس ارزشمندی مجددا ایجاد شده
و به کشف راهحلهای دیگر جهت حل و فصل بحران منجر میگردد. اگر افکار خودکشی پیش از
چند روز طول کشید، کمک حرفهای و تخصصی الزامی خواهد بود.
آنچه را که موجب ناراحتی شما میشود، بطور مشخص بنویسید. علاوه بر این
، چگونگی رویاروییتان با مشکلات را معین کنید. با مشخص کردن آنچه جهت مقابله با یک
موضوع خاص انجام میدهید، دریچه ذهن خود را برای راهحلهای دیگر باز میگذارید.
افکار مثبت را جایگزین افکار منفی کنید. اگر شما بطور دائمی درباره نقائص
، تقصیرها و بدبیاریهای زندگی خود تعمق و تفکر نمائید، خود پنداری و نگرشی منفی در
مورد آینده را درونی خواهید کرد. تمرکز بر اسنادها ، تواناییها و مشارکتهای شخصی
مثبت ، نگرشی متعادل در مورد خود و تواناییهایتان ایجاد خواهد کرد. در بعضی اوقات
جهت ایجاد احساس بهتر با خودتان حرف بزنید.
کسانی را که در صورت کشتن خودتان ، زندگی آنها آسیب خواهد دید، مشخص کنید.
تعیین اینکه آیا کسی در زندگی خود به شما نیازمند است، کاری سخت است. بهرحال ، ما همه
در شبکههای اجتماعی درگیر هستیم و در هر لحظه از زمان شخصی وجود دارد که رابطهای
معنیدار با شما داشته باشد. در نظر داشته باشید که شما به حساب میآیید و برای دیگران
مهم هستید، ارزشمندید و استحقاق این را دارید که چیزها را بهتر سازید. زندگی در دورههایی
از زمان سخت میگردد، همه فراز و نشیب دارند. یک بخش از خوبی زندگی در این است که شما
امیدوارید فردا بهتر از دیروز خواهد بود. اگر شما از افسردگی ، ناامیدی و افکار خودکشی
در رنج هستید، مطمئن باشید که مراجعه به متخصصین بهداشت روانی برای شما بسیار کمککننده
خواهد بود.
پیشگیری از خودکشی!؟ چرا مردم خودکشی میکنند؟
خصوصیت مشترک مابین افرادی که اقدام به خودکشی میکنند، داشتن این باور
است که خودکشی تنها راهحل غلبه بر احساسات غیرقابلتحمل است. کشش خودکشی دراین است
که نهایتا به این احساسات غیرقابل تحمل خاتمه میدهد. درتراژدی خودکشی ، آشفتگی و مشکلات
عاطفی به حدی شدید میگردند که فرد را دریافتن راههای مختلف حل مشکل خود ناتوان میسازند.
درحالی که راهحلهای دیگری نیز وجود دارند..
همه ما درطول زندگی احساس تنهایی ،افسردگی ، بیکسی و ناامیدی را تجربه
میکنیم. مرگ یکی از اعضای خانواده و شکست در برقراری ارتباط از جمله مواردی هستند
که اعتماد به نفس ما را تحت تأثیر قرارداده احساس بیارزشی را در ما بوجود میآورند.
ورشکستگیهای اقتصادی نیز از جمله مشکلات عمدهای هستند که بعضی از ما در طول زندگی
کم و بیش با آن مواجه میگردیم. از آنجایی که ساختار هیجانی هر شخص منحصر به فرد میباشد،
هرکدام از ما در شرایط مختلف پاسخهای متفاوتی میدهیم.
در تشخیص این که آیا واقعا فردی قصد خودکشی دارد، لازم است این موقعیت
بحرانی، از دید فرد مورد ارزیابی قرارگیرد، چرا که ممکن است موضوعی که از دید شما از
اهمیت کمی برخوردار است بنظر شخص دیگر بسیار مهم باشد، و یا واقعهای که شما برای آن
اهمیتی قائل نمیشوید برای شخص دیگر بسیار ناراحت کننده و مهم تلقی گردد. بدون توجه
به ماهیت بحران ، اگر کسی احساس میکند که دیگر تحمل مشکلات را ندارد خطر اقدام به
خودکشی ، به عنوان راهحل جذاب برای وی وجود دارد.
علائم خطر
حداقل ۷۰درصد
کسانی که اقدام به خودکشی میکنند، قبل از اقدام ، به گونهای قصد خودشان را نشان میدهند.
آگاهی از این نشانهها و حاد بودن مشکلات فرد می تواند در پیشگیری از چنین تراژدیهایی
کمککننده باشد. اگر شما فردی را میشناسید که در برقراری یک ارتباط هدفمند و یا رسیدن
به اهداف از پیش تعیین شده درموقعیت پراسترسی قرار دارد و یا حتی به دلیل شکست در امتحان
دچار مشکل میباشد، لازم است درصدد یافتن سایر علائم بحران برآیید.
بسیاری از افراد غالبا با ابراز جملاتی همچون ، دلم میخواهد خودم را بکشم
، یا ، نمیدانم چه مدت دیگر میتوانم این فشارها و مشکلات را تحمل کنم ،یا اینکه ،
من قرصهایم را برای روزی نگهداشتهام که کارها واقعا بدتر گردد ، یا ، اخیرا طوری
رانندگی میکنم گوئی واقعا برایم اهمیت ندارد چه اتفاقی برایم پیش بیاید. دیگران را
مستقیما از برنامه خود کشی خود مطلع میگردانند. بطور کلی وجود احساس افسردگی ، ابراز
درماندگی ، تنهایی و ناامیدی شدید ، میتواند بیانگر افکار منجر به خودکشی در فرد باشد.
گوش دادن به صحبتهای فرد که نشانه درخواست کمک از طرف اوست، حائز اهمیت بسیاری است.
چرا که معمولا این گونه صحبتها تلاش ناامیدانه فرد جهت برقراری ارتباط ، دریافت کمک
و درک مشکلاتش توسط دیگران میباشد.
بیشتر اوقات دررفتار بیرونی افرادی که به فکر خودکشی میافتند تغییراتی
دیده میشود آنها ممکن است با بخشیدن اموال قیمتی خود و مرتب کردن کارهایشان خود را
برای مرگ آماده کنند. آنها همچنین ممکن است از اطرافیان خود کنارهگیری نموده الگوی
خواب و خوراک خود را تغییر دهند و یا علاقهشان را نسبت به فعالیتها یا ارتباطات گذشتهاشان
از دست بدهند. چنین تغییرات ناگهانی و شدید میتواند به عنوان زنگ خطر تلقی گردد. چرا
که با این تغییرات فرد خود را درموقعیتی میبیند که بزودی مشکلاتش تمام خواهد شد و
به آرامش دست خواهد یافت .
باورهای غلط و حقایقی راجع به خودکشی
باور غلط: فرد باید دیوانه باشد که حتی فکر خودکشی به سرش بزند.
حقیقت: بیشتر مردم گاهگاهی درطول زندگی خود در مورد خودکشی فکر کردهاند.
بسیاری از افرادی که خودکشی میکنند و یا اقدام به خود کشی کرده اند، در زندگی خود
افراد عاقلی بودهاند.
باور غلط: افرادی که یک بار اقدام به خودکشی میکنند دیگر سراغ آن نمیروند.
حقیقت: اغلب مواقع عکس قضیه درست است . کسانی که اقدامهای قبلی خودکشی
داشتهاند، بیشتر در معرض خطر خودکشی قرار دارند. برای بعضی از این افراد ، خودکشی
دردفعات دوم و سوم آسانتر میباشد.
باور غلط: کسانی که قصد جدی خودکشی دارند هیچ کاری را نمیتوان برای آنها
انجام داد.
حقیقت: بیشتر بحرانها ی منجر به خودکشی ،محدود به زمان بوده و براساس افکار
مبهم صورت گرفتهاند. کسانی که اقدام به خودکشی میکنند به نحوی قصد فرار از مشکلات
را دارند .درحالی که آنها میباید مستقیما با مشکلات برخورد نموده تا بتوانند راه حلهای
دیگری را بیابند .راه حلهایی که با کمک افراد علاقمند به آنها درطول بحران مطرح شده
و با حمایت آنها این افراد قادر خواهند بود دقیق تر راجع به مسائل فکر کنند.
باور غلط: صحبت راجع به خودکشی می تواند ایده خودکشی را در فرد بوجود آورد.
حقیقت: بحران و آشفتگیهای هیجانی ناشی از آن ، فکر راجع به خود کشی را
در ذهن فرد مستعد ایجاد نموده است. علاقمندی وصحبت مستقیم راجع به خودکشی ، این اجازه
را به فرد میدهد فشار یا ناراحتی صحبت دربارة مشکلات خود را تجربه نماید که این امر
میتواند منجر به کاهش اضطراب در وی گردد. این گونه صحبتها همچنین باعث میشود فردی
که قصد خودکشی دارد کمتر احساس تنهایی یا انزوا داشته و احتمالا برای وی تسکین دهنده
نیز باشد.
چگونه میتوان به فردی که قصد خودکشی دارد کمک نمود.
اغلب خودکشیها را میتوان با اقدامهای بجا و مناسب در مورد افراد در
معرض بحران پیشگیری نمود. اگر فردی راکه قصد خودکشی دارد میشناسید، لازم است اقدامات
زیر را انجام دهید:
خونسرد باشید. دربیشتر موارد عجلهای در کار نیست. بنشینید و واقعا به
صحبتهای فرد گوش فرا دهید و ضمن درک ، حمایتهای عاطفی خود را در مورد وی اعمال نمائید.
بطور مستقیم راجع به خودکشی بحث نمائید. بیشتر افراد راجع به مرگ و مردن
احساسات مبهمی داشته و آماده دریافت هر نوع کمکی هستند. از صحبت یا سوال مستقیم راجع
به خودکشی ، ترس و وحشتی بخود راه ندهید.
فرد را به استفاده از روشهای حل مسئله و اقدامات مثبت تشویق و ترغیب نمایید.
بخاطر داشته باشید فردی که در موقعیت بحران عاطفی قرار دارد، نمیتواند منطقی و دقیق
فکر کند. اورا از هر گونه اقدام جدی و تصمیمات غیر قابل برگشت در موقعیت بحران باز
دارید و راجع به تغییرات مثبتی که امید به زندگی را در وی افزایش میدهد بحث و گفتگو
نمائید.
از دیگر افراد کمک بگیرید. علیرغم اینکه شما قصد کمک را دارید، سعی نکنید
با ایفای نقش مشاور تمام مسئولیت را خود برعهده بگیرید. درجستجوی افرادی که بتوانند
در زمینههای تخصصی به شما کمک کنند برآیید، حتی اگر به قیمت از بین رفتن اعتماد او
به شما شود. اجازه دهید فرد مشکلدار بفهمد که شما برای وی اهمیت قائلید و نسبت به
او چنان علاقمندید که قصد گرفتن کمک از دیگران جهت رفع مشکلات وی را دارید.
اطلاعات ارائه شده را می توان چنین خلاصه نمود که
بحران منجر به خودکشی موقتی است. غیر قابل تحملترین دردها و ناراحتیها
نیز میتوانند تحمل گردند. کمک همیشه در دسترس شماست. افراد باهوشی بودهاند که در
موقعیت بحران ، انتظار بیش از حدی از خود داشته و موقتا دچار آشفتگی و پریشانی احوال
شدهاند.
نظری بر تعلیم و تربیت در افغانستان دوستان چنانکه می دانید امروز 12 ثور
1386 هـ. ش. است، همه ساله در جمهوری اسلامی ایران این روز که مصادف است با سالروز
شهادت استاد بزرگوار استاد مرتضی مطهری و روز «معلم» از این بزرگواران، گرانقدر در
عرصه تعلیم و تربیت اطفال، جوانان و نوجوانان تجلیل به عمل می آید.ما هم در این حال،
فرصت را غنیمت دانسته ضمن تبریک این روز به معلمان بزرگوار خواستیم تا نظری بیفکنیم
به وضعیت معارف و نظام تعلیم و تربیت در افغانستان.می دانیم که اسلام اهمیت فراوانی
به تحصیل و فراگیری علم داده و هدف از زندگی استکمال روحی و معنوی بشری است که انسان
با طی پله های کمال به آرزوی خود جامه عمل پوشانده، انسانیت خود را بیابد و این تکامل
بیش از هر جا در نهاد تعلیم و تربیت امکانپذیر است.معارف یا تعلیم و تربیت یکی از پایه
های اصلی توسعه و انکشاف در هر جامعه ای محسوب می شود، به طوری که انکشاف و توسعه نظام
آموزشی و تربیتی راه را به سوی توسعه و اصلاحات در سایر ارکان های اجتماعی، اقتصادی
و سیاسی باز خواهد کرد.در این حال درنظر داشته باشیم که کشور افغانستان مدتهاست که
به جهت چندین دهه بحران و ناامنی با مشکلات و چالش های دشوار سیاسی، اجتماعی و فرهنگی
روبروست، لذا در حال حاضر در مقایسه با اکثر کشورهای جهان در حالت عدم انکشاف و توسعه
نیافتگی فرهنگی بسر می برد.اما پس از حوادث 11 سپتامبر و به وجود آمدن دولت مرکزی و
تصویب قانون اساسی و تشکیل پارلمان ملی مقدمات نسبی توسعه معارف در افغانستان فراهم
شد و بر طبق قانون اساسی این کشور زمینه های زیادی جهت انکشاف متوازن معارف ایجاد گشت
و قدم هایی هرچند ابتدایی در این راه برداشته شد و سال به سال بر میزان متعلمین و معلمین
افغانستان و فضاهای آموزشی افزوده می گردد، اما نباید ازنظر دور داشت که هنوز هم مشکلات
و چالش های فراوان تخنیکی و امنیتی و بودجه ای در راه توسعه متوازن معارف در افغانستان
موجود است. بر طبق اخبار منتشره و بنا بر گفته مقامات وزارت معارف افغانستان، در سال
تحصیلی جدید بیش از 5/6 میلیون نفر در مکاتب، لیسه ها، مؤسسات تعلیمی و دانشگاهی این
کشور مشغول به تحصیل هستند که این را به فال نیک می گیریم و امیدواریم که زمینه های
تحصیل برای تمامی متعلمین و سوادآموزان افغان فراهم گردد. در ابتدای بحث باهم می پردازیم
به آخرین اقدامات و پلان های وزارت معارف در جهت انکشاف متوازن تعلیم و تربیت در این
کشور، و می شنویم اظهارات آقای پتمن معاون اداری وزارت معارف افغانستان را در این باره
: ************ آقای پتمن: (امسال برنامه هایی داشتیم که نسبت به سال گذشته موفق تر
هستند، تعداد شاگردان ما بیشتر شده، لیکن میراثی که از 25 سال برای ما مانده، میراثی
شوم است چراکه مکاتب ما تخیرب شده و نصاب تعلیمی که باید می داشتیم و برنامه ریزی می
کردیم، نشد و مشکلاتی در سر راه موجود است. نصاب تعلیمی دوره ابتدایی تکمیل است و در
دوره های بعدی برنامه هایی داریم و روی آن کار می کنیم. این مشکلات ماست و کمبود بودجه
نیز از مشکلات ماست. هم چالش هایی وجود دارد و هم نقص ها و موفقیت ها و ما در این راستا
تلاش می کنیم. ایجاد مکاتب از نظر ساختمانی از برنامه های ماست که قصد داریم 1000 باب
مدرسه بسازیم. ارتقاء مکاتب را هم مد نظر داریم و در بسیاری از نقاط دور است.)
************ بله با درنظر داشت فضای باز تعلیمی در افغانستان باز هم این نهاد با چالش
های فراوانی از ناامنی ها گرفته تا کمبود امکانات و فضای آموزشی روبروست.به گفته آقای
سیحون استاد دانشگاه کابل، معارف افغانستان با جدی ترین مشکل ابزار و وسایل لازم برای
آموزش ازجمله معلم، شاگرد و امکانات آموزشی مواجه است. ************ آقای سیحون: (اساساً
نظام آموزشی افغانستان مانند سایر بخش های اجتماعی افغانستان، یعنی نه بهتر و نه کمتراست.
چراکه اغلب مکاتب عناصری را که تعلیم و تربیت فعال را سامان می دهند، مثلاً معلم، شاگرد
و وسایل که به عنوان وسایل و عوامل برای تولید یک خدمت باکیفیت در نظام آموزشی افغانستان
مطرح است، هر سه عامل با جدی ترین کمبود و نارسایی شدید مواجه هستند. 70 درصد و بیش
از 80 درصد از معلمان افغانستان اساساً آموزش تخصصی ندارند، ثانیاً از نظر کمی درنظر
بگیریم، درست است که دانش آموزان بیشتری نسبت به گذشته وارد مدارس شده اند، و ادعا
بر این است که 5 تا 6 میلیون دانش آموز وارد مدارس شده، ولی هنوز هم از هر سه طفل افغان
یک نفر به مدرسه می رود. مدارس افغانستان عمدتاً از نظر وسایل هم با مدارس و مؤسسات
آموزشی ایران، پاکستان و... قابل مقایسه نیست. یک برنامه و استراتژی بسیار بزرگ برای
معارف افغانستان، و ایجاد مؤسسات تحقیقاتی ضروری است، لیکن متأسفانه برنامه خاصی درنظر
گرفته نشده. خوب البته در بودجه توسعه ای و عادی و خصوصاً در بودجه عادی بیشترین مصارف
به معارف و امنیت اختصاص داده شده، اما در زمینه بودجه های توسعه ای به معارف بسیار
کم توجهی صورت گرفته است.) ************ اما در هر حال بازهم مشتاقان آموزش و سواد
در بسیاری از نقاط افغانستان در تابستان های بسیار گرم با درجه حرارت بالاتر از 40
درجه در زیر خیمه ها مشغول آموختن علم و دانش هستند. به راستی کدام نهاد مسئول و چه
سازمان یا ارگان بین المللی موانع حقوق بشر باید پاسخگوی این اشتیاق فرزندان افغان
به عنوان عضوی از پیگیری جهانی انسان ها باشند؟ بسیاری از ما و شما شاهدیم که چه بسیار
کودکان افغان به خاطر فقر اقتصادی و کارکردن جهت امرار معاش اعضای خانواده از حق طبیعی
آموختن سواد بازمانده اند؟ یا حتی بسیاری از معلمان زحمت کش به خاطر کمبود معاش و فقر
اقتصادی یا ناگزیر به رهاکردن این خدمت عظیم شده اند و یا در کنار امر آموختن سواد
به دیگران باید جهت امرار معاش خانواده به شغل دیگری اهتمام ورزند و خود نخواهند توانست
نصاب تعلیمی و سطح آموخته های خود را افزایش دهند، که این هر دو ضربه عظیمی بر پیکره
تعلیم و تربیت در افغانستان وارد خواهند کرد و این می طلبد که دولت افغانستان، پارلمان
و کشورهای کمک کننده بین المللی بودجه ای بیشتر جهت توسعه تعلیم و تربیت در افغانستان
اختصاص دهند. گرچه به گفته آقای سیحون میزان کمک های خارجی برای مصارف افغانستان بیش
از بودجه اختصاص داده شده است و نیازمند برنامه ریزی است: ************ آقای سیحون:
(البته در رابطه با بودجه ای که به آموزش و پرورش و امنیت داده شده، اینها یک نوع اختلاطِ
بحث کردند وبودجه معارف، امنیت و حکومت داری به صورت یکجا اختصاص دادند و نشان دادند
که 60 درصد بودجه عادی برای تعلی و تربیت اختصاص یافته، حال آنکه در بخش بودجه توسعه
ای معارف بسیار کم بودجه درنظر گرفته. مؤسسات غیررسمی و خارجی، خارج از بودجه دولتی
به آموزش و پرورش افغانستان کمک می کنند، و در جریان سال احتمالاً بودجه خارجی بیش
از بودجه توسعه ای برای معارف ارسال می گردد.) ************ ما و شما شاهد هستیم که
نسبت به چند سال گذشته حضور دختران و طبقه اناث در امر تعلیم و تربیت رشد چشم گیری
داشته، اما بازهم در بسیاری از مناطق و قریه جات افغانستان به دلیل ناامنی ها خصوصاً
در ساحه جنوبی کشور دختران از امر تحصیل بازماندند و تعدادی از مکاتب دخترانه از سوی
طالبان به آتش کشیده شده و طالبان اقدام به تهدید معلمان و دانش آموزان دختر پرداخته
اند و با انتشار شب نامه ها باعث عدم حضور دختران در مکاتب گشته اند. در این راستا
ببینیم که مقامات وزارت معارف چه اقداماتی انجام داده اند؟ ************ آقای پتمن:
(تعهد ما در کنفرانس لندن اینگونه بوده که باید درصد دختران با پسران در امر آموزش
یکسان باشد. براساس این تعهد سال به سال میزان حضور دختران در امر سوادآموزی زیاد می
شود و در مناطق دوردست ما مکاتب ابتدایی داریم و امیدواریم که طی سال های آینده این
میزان افزایش یابد. اساساً طرحی را داریم که در مناطق ناامن خوابگاه ایجاد کنیم و مناطق
ناامن را به مناطق امن انتقال دهیم و شرایط خوابگاه برایشان مهیا شود. طبعاً مراکز
ولایات امن است و برخی شهرستان ها هم امن است، می شود که دانش آموزان شهرستان های ناامن
را به شهرستان های امن و مرکز ولایات انتقال داد و با ایجاد خوابگاه این مشکلات مرفوع
شود.) ************ آقای سیدحسین اشراق حسینی معاون سابق وزارت معارف افغانستان و از
فعالان فرهنگی این کشور علاوه بر چالش های موجود در عرصه مصارف، ضعف در مدیریت و رهبری
را از مشکلات عمده برمی شمارد و بر این نظر است که: گرچه شعارهایی که طی چند سال گذشته
مطرح بوده، اما همیشه روابط مقدم بر ضوابط دانسته شده است. از سویی به گفته آقای اشراق
حسینی ادارات افغانستان گروه محور شده اند و برنامه ها مطابق با افراد تغییر می کنند.
نظرآقای اشراق حسینی: ************ آقای اشراق حسینی: (من فکر می کنم دربرابر نظام
آموزش و پرورش در افغانستان، هنوز هم چالش های جدی وجود دارد، یکی از چالش های عمده،
بحث نبود یک فضای مطمئن امنیتی که از آغاز اداره موقت تاکنون این مشکل بوده و ادامه
دارد. مسئله دوم نبود یک بودجه معقول و مناسب در حوزه های بودجه عادی و توسعه ای است.
مسئله سوم خود ظرفیت مدیریتی و اداری در سطح رهبری وزارت آموزش و پرورش است که هنوز
هم در این عرصه توجه جدی صورت نگرفته است. اکنون هم اگرچه شعارهای شایسته سالاری مطرح
است، اما متأسفانه بازهم رابطه پروری و مناسبات و علایق قومی در فضای فعالیت های آموزشی
مستوفی است. مسئله دیگر این است که در چارچوب فعالیت های این وزارتخانه استراتژی
12 ساله ای طرح ریزی شده بود که باید جنبه های مختلف آن گام به گام تحقق می یافت، اما
مشکل جدی که سراسر دولت را فراگرفته و بخش تعلیم و تربیت هم مستثنی نیست، این است که
ادارات ما گروه محور شده اند. افراد و اشخاص بر طبق خواسته های خود عمل می کنند و آن
برنامه محوری که باید مدنظر باشد و افراد برای تطبیق برنامه شخصی کار کند، هنوز هم
این مشکل وجود دارد.) ************ از سویی نیز با درنظر داشت 3 دهه بحران و ناامنی
در افغانستان، بازهم این کشور نسبت به بسیاری از کشورهای دیگر ازجمله پاکستان در رابطه
با سواد و علم آموزی در وضع مطلوب تری قرار دارد. چنانکه بنابر گزارش سازمان بین المللی
نجات کودکان 33 درصد کودکان افغان از نعمت درس و مکتب محرومند و در پاکستان این میزان
بیسوادی حدود 39 درصد است. اما اکنون باید چه تدابیری جهت انکشاف بهتر و توسعه معارف
در افغانستان اندیشیده شود؟ نظر آقای اشراق حسینی: ************ آقای اشراق حسینی:
(مهمترین بحث برای بهترکردن وضعیت بهبود هم در سطح کمی و هم کیفی است. یک مؤلفه عمده
این است که برای بهبودها بودجه لازم داشته باشیم و درثانی استفاده درست و بهینه انجام
گیرد و مدیریت درست مدنظر قرار گیرد. به نظر من با وزارت معارف مانند سایر وزارت خانه
ها برخورد می شود و برنامه های لازم برای یک تغییر کیفی که مدنظر است، مورد توجه قرار
نمی گیرد. بیشتر روی اعداد و کمیت چانه زنی می شود و مشکل اساسی که تغییر در کیفیت
است درنظر گرفته نمی شود. بحث دیگر این است که دولت نمی تواند بودجه توسعه ای را تأمین
کند. بیشتر مؤسسات کمک کننده وعده می دهند و در سبد بودجه انکشافی محاسبه می شود، اما
در جریان کار کمک کننده ها یا به سلیقه خود مصرف می کنند و یا کمکی را که مطرح کردند،
ارائه و یا برنامه هایی را پوشش می دهند و مطرح می کنند که برنامه های مهم وزارت آموزش
و پرورش نیست، به همین خاطر کمک هایی که در حوزه انکشافی مطرح می شود به هدر می رود
و نتایج مفید و مؤثری را که باید به دست آورد، نمی تواند به دست آورد.)
************ به باور کارشناسان امور اجتماعی و فرهنگی اگر افغانستان بخواهد رشد نماید،
بهترین و ممکن ترین راه آن ریشه کنی بیسوادی از جامعه است که با افشاندن قطرات زلال
دانش، می توان آن را درمان نمود. شاید تصور شود که این کار بسیار دشوار است، اما بدون
تردید که خواستن، توانستن است، تجربه نشان داده که کشورهایی که برای ریشه کن کردن این
آفت اجتماعی بسیج شده اند، موفق گردیده اند.موفق ترین و زیباترین تجربه در این راستا
نهضت سوادآموزی در ایران اسلامی است که می تواند الگوی بسیار خوبی در کمپاین ملی مبارزه
علیه بی سوادی در افغانستان باشد. در این میان و در راستای کمپاین مبارزه با بیسوادی
حضور فرهنگیان متعهد و متخصص که بنابر دلایلی هجرت اختیار کرده اند، ضروری و لازم است
و از آنجا که زکات علم آموختن آن به دیگران است، می طلبد تا تمامی تحصیل کرده های افغان
از ایران و سایر کشورهای مهاجرپذیر به آغوش وطن بازگشته و در این کمپاین ملی اشتراک
نموده و در راستای توسعه افغانستان سهمی عظیم ایفا کنند.
طراحي فرايند، تكنيكي براي ايجاد چشمانداز و زباني مشترك براي بهبود نتايج
كسب و كار است. با اين حال، رهبران سازمانها اغلب اشتباهاتي دارند و ظرفيت طراحي فرايند
را دستكم ميگيرند. براي مثال، يكي از پيامدهاي اين اشتباهات، عدم توجه فروشندگان
به فرايند و عمل در خارج از سيستم است.
معمولا چهار اشتباه زير مانع موفقيت طراحي فرايند فروش ميشود. در اين مقاله،
پيامدهاي اين اشتباهات در طراحي فرايند فروش توصيف شده و راههاي غلبه بر آنها بررسي
شده است.
1. درختان را ميبينيد، اما جنگل را فراموش
ميكنيد
واحد فروش شركتي زمان زيادي را صرف تهيه فرايند فروش كرد، اما اين فرايند
بسيار پيچيده و استفاده از آن تقريبا غيرممكن بود. اين طرح مثل اكثر تلاشهاي طراحي
فرايند فروش بود. اغلب متخصصان نيز طرحهاي مشابهي تهيه ميكنند و برگههاي زيادي را
با لوزيهاي تصميم و جزئيات پيچيده ديگر پر ميكنند. چنين طرحهايي مشكلات زير را دارند:
· بسيار جزئي هستند و اطلاعات آنها بيش
از آن است كه يك نفر بتواند از آنها بهره ببرد.
· اهميت فعاليتها را يكسان فرض ميكند،
در حالي كه چنين چيزي واقعيت ندارد.
به اهداف در طراحي فرايند فروش توجه كنيد
حتي اگر اعضاي تيم درباره چگونگي رسيدگي به حسابها اختلاف نظر داشته باشند،
در مورد رسيدگي به حسابها توافق دارند. به اين ترتيب، برخي اختلافنظرها در مورد نحوه
رسيدن به هدف وجود خواهد داشت، اما افراد به تدريج به سمت توافق حركت ميكنند و رسيدن
به اهداف راحتتر ميشود.
اهداف با مرز واحدها منطبق نيستند. فردي ممكن است در تمام مراحل حضور داشته
باشد. اين امر، به ارتباط و همكاري بيشتر كمك ميكند و طرحهاي فرايند را به چهارچوبي
براي مسئوليت تبديل ميكند. مسئله مهم ديگر، لوزيهايي است كه نشان ميدهند چه زماني
يك نفر (فروشنده) بايد تصميم بگيرد. در عمل افراد ميتوانند تصميم بگيرند از شخص ديگري
خريد كنند، تا سال بعد منتظر بمانند، يا غيرمنتظره تماس بگيرند و اعلام نياز كنند.
شناسايي و ارزيابي زمان تصميمگيري اطلاعاتي حياتي براي بهبود فرايند فراهم ميكند.
2. به جاي مشتري به خريدار توجه ميكنيد
مدير اجرايي شركتي در پاياننامه كارشناسي ارشد خود مطالبي را درباره شيوه
كار فروشندگان از مديران فروش شركت جمعآوري كرد و آنها را سر و سامان داد. استادان
دانشگاه، تحليل جامع وي را پذيرفتند، اما كار طاقتفرساي وي سودي براي سازمان نداشت.
در طرح وي هدف هر مرحله نيز مشخص شده بود. اما معلوم نبود كه اين فعاليتها
براي چه كسي ارزش ميآفريند؟رويهها از نگاه مديران سازمان مهم هستند، اما براي مشتري
ارزشي ايجاد نميكنند.
چگونه براي مشتري ارزش بيافرينيد
فرايندهاي فروش موفق براي مشتري ارزش ميآفرينند. واگذاري وظيفه طراحي فرايند
به مديري كه تجربه فروش يا بينش اجرايي ندارد به شركت جنبوجوشي بيثمر ميدهد.
طي طراحي فرايند فروش بايد توجه خود را بر مهمترين پرسش ماموريت واحد فروش
حفظ كرد. چگونه براي مشتري ارزش واقعي خلق كنيد؟ بايد مشخص كنيد چگونه هر مرحله براي
مشتري ارزش ميآفريند. اگر نميتوانيد اين كار را بكنيد، آن مرحله را در خدمت هدف ديگري
قرار دهيد. هر كاري كه براي يافتن، كسب و حفظ مشتري انجام ميدهيد بايد ارزش مشخصي
براي مشتري ايجاد كند. هيچگام مطمئنتري براي رشد كسب و كار وجود ندارد. ارزش مشتري
اولين سد در مقابل بازارهاي متغير، رقابت و فناوري است.
3. پولتان را دور نريزيد
واحد آموزش و توسعه شركتي بزرگ، ميليونها دلار صرف توسعه برنامه آموزش
فروشي بر ارزشهاي فرهنگ سازماني كرد. اين برنامه از نظر توسعه سازماني عالي بود و
اهداف مفهومي شركت را به روشني بيان ميكرد. برنامه مزبور براساس مواد آموزشي موجود،
فروشندگاني ماهر تربيت ميكرد. عبارتهايي نظير: از شبكه روابط استفاده كنيد، تصميمگيري
را تسهيل كنيد يا تعهدات مشترك را تقويت كنيد به كار فروشندگان نميآيد. در عمليات
فروش واقعي مراحل ارزيابي وجود ندارد و فقط در برنامههاي آموزشي از آنها نام برده
ميشود. فروشندگان در حين كار از روش فروش مطلع ميشوند و از آموزش چيزي ياد نميگيرند.
در نهايت نيز شركت مزبور، نظام ارزيابي خود را بدون توجه به چارچوب برنامه آموزشي تهيه
كرد.
ابزار، مهارتها و ارزيابي نتايج را با فرايند ادغام كنيد
استراتژيهاي بازاريابي و سنجش كيفيت بايد با توجه به چرخه اقتصادي محصولات
تغيير كند. معيارها شاخصهايي قوي براي تغييرات بازار ايجاد ميكنند و به فروشندگان
امكان پاسخگويي به اين تغييرات را ميدهند. در ضمن، سازمان ميتواند به كمك معيارها،
گلوگاهها و نقاط ضعف خود را ارزيابي كند و منابع را اثربخشتر تخصيص دهد. براي مثال،
اگر بازاريابي نتايج خوبي ندارد، افزايش تعداد فروشندگان يا خريد خدمات آموزشي گرانقيمت
سودي براي سازمان نخواهد داشت، بلكه بايد فرايند بازاريابي را به گونهاي بهبود داد
كه نتايج مطلوبي ايجاد كند.
4. راهحل ديگران را ميخريد
فرايند فروش اغلب به صورت آموزش فروش يا مديريت روابط مشتري مطرح ميشود.
اين روشها در صورتيكه از آنها استفاده مناسبي شود مفيدند، اما در عين حال معايبي
نيز دارند.
در واقع آموزش فروش خوب به فروشندگان كمك ميكند تا به اهداف برسند اما
فروشندگان مثل ساير افراد از محيط تاثير ميگيرند. اگر محيط تغيير نكند، رفتارها به
وضعيت سابق باز ميگردند. با اين حال، مديران فروش به تاثير ناسازگاري محيط فروش سازمان
و فرضيات برنامه آموزش فروش توجه ندارند و هر سال ميليونها دلار صرف برنامههاي آموزشي
نامناسب ميشود. وقتي شركتي از مديريت ارتباط با مشتريان استفاده ميكند بايد كسب و
كارش را با آن سازگار كند. مديران فكر ميكنند همه ميدانند كسب و كار آنها چگونه كار
ميكند و هر كسي ميتواند جزئيات را طراحي كند. اگر افراد درون سازمان نتوانند طرح
معقولي از فرايند فروش تهيه كنند، چگونه ميتوان انتظار داشت فرضيات افرادي بيرون از
سازمان درست باشد؟ مديريت ارتباط با مشتريان به معناي اجراي استراتژيهاي كسب و كار
مشتريمدار است، باعث طراحي مجدد فعاليتهاي وظيفهاي ميشود و نيازمند مهندسي مجدد
فرايندهاست. فناوريهاي مديريت ارتباط با مشتريان اجراي آن را به عهده ندارد بلكه از
آن حمايت ميكند.
مديريت ارتباط با مشتريان بسيار قوي است. براي مديريت ارتباط با مشتريان
بايد به پرسشهايي مثل چگونه براي مشتري ارزش ايجاد كنيم؟ و چگونه ارزشي را كه ايجاد
كردهايم ارزيابي كنيم؟ پاسخ بدهيم. اگر مديران سازمان مسئوليت پاسخها را به عهده
نداشته باشند، تلاش آنها به دليل محيط نامناسب سازماني شكست ميخورد.
كاركنان را در طراحي فرايند و تعريف مشكلات و راه آنها مشاركت دهيد
برنامههاي آموزشي و نرمافزارها ابزار ارزشمندي براي حمايت از فرايند فروش
هستند، اما فرايند فروش را نميتوان از فردي ديگر كپي كرد. نگاه كاركنان بايد در فرايند
فروش لحاظ شود. رهبران سازمان فروش بايد چشماندازي مشترك داشته باشند و آن را اجرا
كنند. طراحي فرايند،ابزاري مناسب است كه كاركنان را به خلق و رسيدن به چشماندازي مشترك
تشويق ميكند.
جمعبندي
بهترين فروشندگان هر سازماني اغلب فارغ از عواملي كه در فرايند فروش يا
مديريت ارتباط با مشتري مطرح است عمل ميكنند. آنها براي گرفتن سفارش از اين رويهها
عدول ميكنند. اكنون زمان آن رسيده است كه يكي از راههاي سنتي رهبراني كه با جار و
جنجال تيمهاي فروش را هدايت ميكنند و به موانع داخلي بيتوجه هستند به چالش كشيده
شود. طراحي فرايند كه با همكاري تيمي انجام ميشود، در تمام مراحل به مشتري توجه دارد
و ابزاري قوي براي غلبه بر اين موانع است. خلاصه اينكه طراحي فرايند فروش مزاياي زير
را براي سازمانهاي مشتريگرا دارد و به پيشرفت در عملكرد فروش سازمان كمك شاياني ميكند:
· به شريان حياتي مشتري دست پيدا ميكند.
· ارزش واقعي ايجاد ميكند و فروشندگان
مجبور نيستند خارج از سيستم عمل كنند.
· به درك و پذيرش تغييرات سازماني وظايف
كمك ميكند.
تقطیر ، در واقع ، جداسازی فیزیکی برشهای نفتی است که اساس آن ، اختلاف
در نقطه جوش هیدروکربنهای مختلف است. هر چه هیدروکربن سنگینتر باشد، نقطه جوش آن زیاد
است و هر چه هیدروکربن سبکتر باشد، زودتر خارج میشود. اولین پالایشگاه تاسیس شده در
جهان ، در سال 1860 در ایالت پنسیلوانیای آمریکا بوده است. نفت خام ، از کورههای مبدل
حرارتی عبور کرده، بعد از گرم شدن وارد برجهای تقطیر شده و تحت فشار و دما به دو صورت
از برجها خارج میشود و محصولات بدست آمده خالص نیستند. انواع برجهای تقطیر در زیر
توضیح داده میشوند.
برجهای تقطیر با سینی کلاهکدار
در برجهای تقطیر با سینی کلاهکدار ، تعداد سینیها در مسیر برج به نوع انتقال
ماده و شدت تفکیک بستگی دارد. قطر برج و فاصله میان سینیها به مقدار مایع و گاز که
در واحد زمان از یک سینی میگذرد، وابسته است. هر یک از سینیهای برج ، یک مرحله تفکیک
است. زیرا روی این سینیها ، فاز گاز و مایع در کنار هم قرار میگیرند و کار انتقال
ماده از فاز گازی به فاز مایع یا برعکس در هر یک از سینیها انجام میشود. برای اینکه
بازدهی انتقال ماده در هر سینی به بیشترین حد برسد، باید زمان تماس میان دو فاز و سطح
مشترک آنها به بیشترین حد ممکن برسد.
بخشهای مختلف برج تقطیر با سینی کلاهکدار
بدنه
و سینیها: جنس بدنه معمولا از فولاد ریخته است. جنس سینیها معمولا از چدن است. فاصله
سینیها را معمولا با توجه به شرایط طراحی ، درجه خلوص و بازدهی کار جداسازی بر میگزینند.
در بیشتر پالایشگاههای نفت ، برای برجهای تقطیر به قطر 4ft فاصله
میان 50 - 18 سانتیمتر قرار میدهند. با بیشتر شدن قطر برج ، فاصله بیشتری نیز برای
سینیها در نظر گرفته میشود.
سرپوشها
یا کلاهکها: جنس کلاهکها از چدن میباشد. نوع کلاهکها با توجه به نوع تقطیر انتخاب
میشود و تعدادشان در هر سینی به بیشترین حد سرعت مجاز عبور گاز از سینی بستگی دارد.
موانع
یا سدها: برای کنترل بلندی سطح مایع روی سینی ، به هر سینی سدی به نام "وییر" (Wier) قرار میدهند تا از پایین رفتن سطح مایع از
حد معنی جلوگیری کند. بلندی سطح مایع در روی سینی باید چنان باشد که گازهای بیرون آمده
از شکافهای سرپوشها بتوانند از درون آن گذشته و زمان گذشتن هر حباب به بیشترین حد ممکن
برسد. بر اثر افزایش زمان گذشتن حباب از مایع ، زمان تماس گاز و مایع زیاد شده ، بازدهی
سینیها بالا میرود.
برجهای تقطیر با سینیهای مشبک
در برجهای با سینی مشبک ، اندازه مجراها یا شبکهها باید چنان برگزیده شوند
که فشار گاز بتواند گاز را از فاز مایع با سرعتی مناسب عبور دهد. عامل مهمی که در بازدهی
این سینیها موثر است، شیوه کارگذاری آنها در برج است. اگر این سینیها کاملا افقی قرار
نداشته باشند، بلندی مایع در سطح سینی یکنواخت نبوده و گذر گاز از همه مجراها یکسان
نخواهد بود.
خورندگی فلز سینیها هم در این نوع سینیها اهمیت بسیار دارد. زیرا بر اثر
خورندگی ، قطر سوراخها زیاد میشود که در نتیجه مقدار زیادی بخار با سرعت کم از درون
آن مجاری خورده شده گذر خواهد کرد. و میدانیم که اگر سرعت گذشتن گاز از حد معینی کمتر
گردد، مایع از مجرا به سوی پایین حرکت کرده بازدهی کار تفکیک کاهش خواهد یافت.
برجهای تقطیر با سینیهای دریچهای
این نوع سینیها مانند سینیهای مشبک هستند. با این اختلاف که دریچهای متحرک
روی هر مجرا قرار گرفته است. در صنعت نفت ، دو نوع از این سینیها بکار میروند:
انعطاف
پذیر: همانطور که از نام آن برمیآید، دریچهها میتوانند بین دو حالت خیلی باز یا
خیلی بسته حرکت کنند.
صفحات
اضافی: در این نوع سینیها ، دو دریچه یکی سبک که در کف سینی قرار میگیرد و دیگری سنگین
که بر روی سه پایهای قرار گرفته ، تعبیه شده است. هنگامی که بخار کم باشد، تنها سرپوش
سبک به حرکت در میآید. اگر مقدار بخار از حد معینی بیشتر باشد، هر دو دریچه حرکت میکنند.
مقایسه انواع گوناگون سینیها
در صنعت نفت ، انواع گوناگون سینیها در برجهای تقطیر ، تفکیک و جذب بکار
برده میشوند. ویژگیهایی که در گزینش نوع سینی برای کار معینی مورد توجه قرار میگیرد،
عبارت است از: بازدهی تماس بخار و مایع ، ظرفیت سینی ، افت بخار در هنگام گذشتن از
سینی ، زمان ماندن مایع بر روی سینی ، مشخصات مایع و ... . چون در صنعت بیشتر سینیهای
کلاهکدار بکار برده میشوند، برای مقایسه مشخصات سینیهای دیگر ، آنها را نسبت به سینیهای
کلاهکدار ارزیابی میکنند.
برجهای انباشته
در برجهای انباشته ، بجای سینیها از تکهها یا حلقههای انباشتی استفاده
میشود. در برجهای انباشته حلقهها یا تکههای انباشتی باید به گونهای برگزیده و در
برج ریخته شوند که هدفهای زیر عملی گردد.
ایجاد
بیشترین سطح تماس میان مایع و بخار
ایجاد
فضا مناسب برای گذشتن سیال از بستر انباشته
جنس مواد انباشتی
این مواد باید چنان باشند که با سیال درون برج ، میل ترکیبی نداشته باشند.
استحکام مواد انباشتی
جنس مواد انباشتی باید به اندازه کافی محکم باشد تا بر اثر استفاده شکسته
نشده و تغییر شکل ندهد.
شیوه قرار دادن مواد انباشتی
مواد انباشتی به دو صورت منظم و نامنظم درون برج قرار میگیرند.
پر کردن
منظم: از مزایای این نوع پر کردن، کمتر بودن افت فشار است که در نتیجه میشود حجم بیشتر
مایع را از آن گذراند.
پر کردن
نامنظم: از مزایای این نوع پر کردن ، میتوان به کم هزینه بودن آن اشاره کرد. ولی افت
فشار بخار در گذر از برج زیاد خواهد بود.
مقایسه برجهای انباشته با برجهای سینیدار
در برجهای انباشته ، معمولا افت فشار نسبت به برجهای سینیدار کمتر است.
ولی اگر در مایع ورودی برج ، ذرات معلق باشد، برجهای سینیدار بهتر عمل میکنند. زیرا
در برجهای انباشته ، مواد معلق تهنشین شده و سبب گرفتگی و برهم خوردن جریان مایع میگردد.
اگر برج بیش از حد متوسط باشد، برج سینیدار بهتر است. زیرا اگر در برجهای انباشته
قطر برج زیاد باشد، تقسیم مایع در هنگام حرکت از بستر انباشته شده یکنواخت نخواهد بود.
در برجهای سینیدار میتوان مقداری از محلول را به شکل فرایندهای کناری
از برج بیرون کشید، ولی در برجهای انباشته این کار، شدنی نیست. کارهای تعمیراتی در
درون برجهای سینیدار ، آسانتر انجام میگیرد. تمیز کردن برجهای انباشته ، از آنجا
که باید پیش از هرچیز آنها را خالی کرده و بعد آنها را تمیز نمایم، بسیار پرهزینه خواهد
بود.
پیل سوختی اساساً وسیله ایست که سوخت (مانند هیدروژن، متانول، گاز طبیعی،
بنزین و...) و اکسیدان (مانند هوا و اکسیژن) را به برق، آب و حرارت تبدیل میکند. به
عبارت دیگر پیل سوختی شبیه یک باطری بوده ولی بر خلاف باطری نیاز به انبارش (شارژ)
ندارد. تا زمانی که سوخت و هوای مورد نیاز پیل تأمین شود، سیستم کار خواهد کرد. پیلهای
سوختی میتوانند سوختهای حاوی هیدروژن مانند متانول(
Methanol ) ، اتانول ( Ethanol) ، گاز طبیعی ( Natural Gas ) و حتی بنزین و گازوئیل را مورد استفاده قرار
دهند. بطورکلی در سوختهای هیدروکربوری، هیدروژن توسط یک دستگاه اصلاحگر سوخت ( Fuel Reformer )، از آنها جدا شده و بکار گرفته میشود. پیلهای
سوختی در کاهش آلودگی محیط زیست نقش بسزائی داشته و بخاطر عدم بکارگیری قطعات مکانیکی
زیاد، ایجاد آلودگی صوتی نیز نمینماید. علاوه بر آن سیستم پیل سوختی از کارائی نسبتاً
بالائی نسبت به موتورهای احتراق درونسوز برخوردار است. بحران انرژی در سالهای ۱۹۷۳و ۱۹۹۱و آلودگی فزاینده
محیط زیست، کشورهای صنعتی را بر آن داشت تا جهت استفاده از سیستمهایی با راندمان بالا
و سازگار با محیط زیست سرمایه گذاری کلانی نمایند. سیستمهای پیل سوختی از جمله تکنولوژیهای
پیشرفته ایست که مصارف غیر نظامی آن با توانهای میلی وات تا مگا وات موضوع تحقیق شرکتهای
تولید نیرو، خودرو سازی و نیز شرکتهای نفتی قرار گرفتهاست. پیل سوختی مجموعهای از
الکترولیت ، الکترودها و صفحات دو قطبی است. در پیل سوختی(بهعنوان مثال نوع الکترولیت
پلیمر جامد)، هیدروژن از آند و اکسیژن از کاتد وارد میشوند. هیدروژن الکترون خودرا
در آند از دست داده و بصورت پروتن از طریق الکترولیت به سمت کاتد حرکت میکند. الکترون
نیز از طریق مدار خارجی به سوی کاتد هدایت میشود. اکسیژن با دریافت الکترون و پروتون
به آب تبدیل میشود. حرکت الکترون از آند به کاتد جریان برق را به وجود میآورد که
قابل استفاده در وسایل برقی است .آب حاصل در کاتد میتواند مورد استفاده مجدد قرار گیرد
اگر چه پيلسوختي به تازگي به عنوان يكي از راهكارهاي توليد انرژي الكتريكي
مطرح شده است ولي تاريخچه آن به قرن نوزدهم و كار دانشمند انگلیسی سرویلیام گرو بر
ميگردد. او اولين پيلسوختي را در سال 1839 با سرمشق گرفتن از واکنش الکترولیز آب،
طی واکنش معکوس و در حضور کاتالیست پلاتین ساخت.
واژه "پيلسوختي" در سال 1889 توسط لودويک مند و چارلز لنجر به
كار گرفته شد. آنها نوعي پيلسوختي که هوا و سوخت ذغالسنگ را مصرف ميکرد، ساختند.
تلاشهاي متعددي در اوايل قرن بيستم در جهت توسعه پيلسوختي انجام شد که به دليل عدم
درک علمي مسئله هيچ يک موفقيت آميز نبود. علاقه به استفاده از پیل سوختی با کشف سوختهای
فسیلی ارزان و رواج موتورهای بخار کمرنگ گردید.
فصلي ديگر از تاريخچه تحقيقات پيلسوختي توسط فرانسيس بيكن از دانشگاه كمبريج
انجام شد. او در سال 1932 بر روي ماشين ساخته شده توسط مند و لنجر اصلاحات بسياري انجام
داد. اين اصلاحات شامل جايگزيني كاتاليست گرانقيمت پلاتين با نيكل و همچنين استفاده
از هيدروكسيدپتاسيم قليايي به جاي اسيد سولفوريك به دليل مزيت عدم خورندگي آن ميباشد.
اين اختراع كه اولين پيلسوختي قليايي بود، “BaconCell”
ناميده شد. او 27 سال تحقيقات خود را ادامه داد تا توانست يك پيلسوختي
كامل وكارا ارائه نمايد. بيكون در سال 1959 پيلسوختي با توان 5 كيلووات را توليد نمود
كه ميتوانست نيروي محركه يك دستگاه جوشكاري را تامين نمايد.
تحقيقات جديد در اين عرصه از اوايل دهه 60 میلادی با اوج گيري فعالیتهای
مربوط به تسخیر فضا توسط انسان آغاز شد. مركز تحقيقات ناسا در پي تامين نيرو جهت پروازهاي
فضايي با سرنشين بود. ناسا پس از رد گزينههاي موجود نظير باتري (به علت سنگيني)، انرژي
خورشيدي(به علت گران بودن) و انرژي هستهاي (به علت ريسك بالا) پيلسوختي را انتخاب
نمود.
تحقيقات در اين زمينه به ساخت پيلسوختي پليمري توسط شركت جنرال الكتريك
منجر شد. ایالات متحده فنآوری پیل سوختی را در برنامه فضايي
Gemini استفاده نمود كه اولين كاربرد تجاري پيلسوختي بود.
پرت و ويتني دو سازنده موتور هواپیما پيلسوختي قليايي بيكن را به منظور
كاهش وزن و افزايش طول عمر اصلاح نموده و آن را در برنامه فضايي آپولو به كار بردند.
در هر دو پروژه پيلسوختي بعنوان منبع انرژي الكتريكي براي فضاپيما استفاده شدند. اما
در پروژه آپولو پيلهاي سوختي براي فضانوردان آب آشاميدني نيز توليد ميكرد. پس از
کاربرد پيلهاي سوختي در اين پروژهها، دولتها و شركتها به اين فنآوري جديد به عنوان
منبع مناسبي براي تولید انرژي پاك در آينده توجه روزافزوني نشان دادند.
از سال 1970 فنآوري پيلسوختي براي سيستمهاي زميني توسعه يافت. تحريم نفتي
از سال1973-1979 موجب تشديد تلاش دولتمردان امريكا و محققين در توسعه اين فنآوري به
جهت قطع وابستگي به واردات نفتي گشت.
در طول دهه 80 تلاش محققين بر تهيه مواد مورد نياز، انتخاب سوخت مناسب و
كاهش هزينه استوار بود. همچنين اولين محصول تجاري جهت تامين نيرو محركه خودرو در سال1993
توسط شركت بلارد ارائه شد
كاربردهاي پيل سوختي نيروگاهي
بازار مولدهای نیروگاهی پیلسوختی بسیار گسترده است و کاربردهای دولتی،
نظامی و صنعتی را شامل میشود. همچنین به عنوان نیروی پشتیبان در مواقع اضطراری در
مخابرات، صنایع پزشکی، ادارات، بیمارستانها، هتلهای بزرگ و سیستمهای کامپیوتری به
کار میرود.
پیلهای سوختی نسبتاً آرام و بیصدا هستند لذا جهت تولید برق محلی مناسبند.
علاوه بر کاهش نیاز به گسترش شبکه توزیع برق، از گرمای تولیدی از این نیروگاهها میتوان
جهت گرمایش و تولید بخار آب استفاده نمود.
این نیروگاهها در مصارف کوچک بازدهی الکتریکی بالایی دارند و همچنین در
ترکیب با نیروگاههای گاز طبیعی بازدهی الکتریکی آنها به 70-80% میرسد.
مزیت دیگر این نیروگاهها عدم آلودگی محیط زیست است. خروجی نیروگاههای
پیلسوختی بخارآب می باشد.
نیروگاههای پیل سوختی قابلیت استفاده از سوختهای مختلف مانند متانول،
اتانول، هیدروژن، گاز طبیعی، پروپان و بنزین را دارند و مانند سایر نیروگاهها محدود
به استفاده از یک منبع انرژی خاص نیست.
از زمانیکه اولین پیلسوختی نیروگاهی در دهه 60 تولید گشت، تا کنون در مجموع
650 سیستم کامل با توان بیش از 10 کیلووات (میانگین آن 200 کیلووات است) ساخته شد.
تقریباً 90 درصد از این واحدها با گاز طبیعی تغذیه می شود. البته استفاده از سوختهای
جایگزین نظیر بیوگاز و گاز ذغال نیز پیشرفت قابل ملاحظهای داشته است.
در این بخش نیروگاه انواع متنوع پیلسوختی به کار رفته است. در ابتدا از
پیلسوختی اسید فسفریک آغاز گردید و سپس پیلسوختی پلیمری و پیلسوختی کربنات مذاب
جایگزین آن گشتند. در حالیکه پیلسوختی اکسید جامد در آینده بازار را به قبضه در خواهد
آورد.
در بخش پیلهای سوختی نیروگاهی کوچک (زیر 10 کیلووات) نیز رشد قابل ملاحظهای
را شاهد بودیم. تعداد این واحدها اکنون به 1900 رسیده است. این سیستم جهت مصارف خانگی
و بازارهایی از قبیل UPS ونیروی پشتیبان در
اماکن دوردست کاربری دارد. نیمی از محصولات در آمریکای شمالی توسعه یافته است.
در بخش سیستمهای نیروگاهی کوچک 20 درصد سهم بازار را پیلسوختی اکسیدجامد
و مابقی را پیلسوختی پلیمری تشکیل ميدهد. بازار پیلسوختی کوچک در ژاپن که به مصارف
خانگی اختصاص دارد، منحصراً با پیلسوختی پلیمری است و امید است تا انتهای سال
2005 محصولات به بازار عرضه گردند.
فروش تعدادی از واحدهای نیروگاهی کوچک آغاز شده است که از جمله آنها سیستم GenCore شرکت
PlugPower می باشد(توان 5 کیلووات، 15000 دلار)
دولت ژاپن حمایت خود از توسعه پیلهای سوختی نیروگاهی در ابعاد بزرگ را
از سال 1980 آغاز نموده است و شرکت های ژاپنی گاز توکیو و
Osaca از بزرگترین شرکت های توسعه دهنده این فنآوری میباشند.
اساس کار پیلهای سوخت
پیلهای سوختی از یک واکنش الکتروشیميایی ساده که درآن از ترکیب اکسیژن و
هیدروژن آب تشکیل میشود تولید انرژی الکتریکی میکنند انواع مختلف و متعدد پیل سوختی
وجود دارد اما همه آنها بر اساس یک طراحی اصلی تشکیل شده از دو الکترود یک آند منفی
و یک کاتد مثبت بنا نهاده شدهاند. این دو الکترود بوسیله یک الکترولیت جامد و یا مایع
که ذرات باردار الکتریکی را جابجا میکند از هم جدا شدهاند. معمولاً از یک کاتالیزور
مانند پلاتین جهت افزایش سرعت واکنش الکترونها استفاده میشود. پیلهای سوختی بر اساس
طبیعت الکترولیت مورد استفاده در آنها تقسیم بندی میشوند .هر یک از آنها مواد و سوخت
خاص مناسب با کاربردهای مختلف نیاز دارند.
انواع پیل سوختی
پيلهای سوختی در انواع زير موجود میباشند:
پیلهای سوختی براساس نوع الکترولیت استفاده شده در آنها به پنج نوع اصلی طبقه بندی میشوند
پیل سوختی الکترولیت پلیمر یا غشاء مبادله کننده پروتونPEFC)
پیل سوختی اسید فسفریک PAFC
پیل سوختی کربنات مذاب MCFC)
پیل سوختی اکسید جامد (SOFC)
لازم به ذکر است که پیل سوختی متانول مستقیم
(DMFC) از خانوادة پیل سوختی PEFC
است. پیلهای سوختی بر اساس دمای عملکرد ، دارای
دامنة دمایی از ۸۰برای (PEFC) تا ۱۰۰۰برای (SOFC) میباشند.
پیلهای سوختی دمای پایین
(PEFC ،PAFC ،AFC) دارای
حاملهای یونیH+ ویا OH- هستند که انتقال یون از میان الکترولیت وانتقال الکترونها از طریق مدار خارجی را به عهده دارند ، و در پیلهای سوختی دمای بالا مانند الکترولیت کربنات مذاب (MCFC) و الکترولیت اکسید جامد (SOFC) ، جریان الکتریکی به ترتیب از طریق یونهایCO۳۲- و O۲- انتقال
مییابد. در پیلهای سوختی
اکسید جامد (SOFC) یا سرامیکی رسانشیون در الکترولیت
معمولاً در دمای بین ۶۰۰تا ۱۰۰۰درجه سانتیگراد انجام
میشود.
مزایای پیلهای سوختی بطور کلی عبارتاند از:
بازده بالا
سازگاری با محیط زیست
سادگی سیستم از نظر تعمیر ونگهداری
تنوع در سوخت مصرفی
عدم آلودگی صوتی به سبب نداشتن قسمتهای متحرک
طراحی و ساخت توانهای کوچک (میلی وات ) تا بزرگ (مگاوات
امكان استفاده از سوختهاي فسيلی و پاك، مدولار بودن
قابليت توليد همزمان حرارت و الكتريسيته و استفاده در كاربردهای توليد
غيرمتمركز انرژی
معایب :
به مواد بیشتر و فرآیندهای سریعتری نسبت به دیگر پیلها نیاز دارد
ممکن است در مدت طولانی کار ، گرما مشکلاتی چون ناسازگاری عناصر و افت انرژی
را موجب شود.
در صورت استفاده از سوخت ناخالص ، کار و گرمای بیش از حد موجب رسوب کربن
و درنهایت
مسمومیت پیل میگرد
مزایای پیل سوختی اکسید جامد
به علت عملکرد دمایی بالا دارای بیشترین راندمان نسبت به سایر پیلهای سوختی میباشد.
از گرمای تولید شده میتوان برای افزایش بازدهی مجدد استفاده
نمود.
امکان بازسازی درونی سوخت به خاطر عملکرد دمایی بالا وجود دارد.
نیازی به کاتالیستهای گران قیمت ندارد.
برای استفاده از سوختهای مختلف نیازی به مبدلهای سوخت
نیست.
از آنجاییکه پیل سوختی اکسید جامد دارای الکترولیت جامد است مشکل خوردگی
مواد کم میباشد .
برای ساخت اجزای پیل میتوان از فنآوری
لایه نازک استفاده نمود. ولی در پیلهای سوختی با الکترولیت مایع چنین
امری دست نیافتنی است.
این تکنولوژی در دهه 1950 بوسیله شرکت جنرال الکتریک ابداع شد و بوسیله
سازمان ناسا جهت تولید انرژی برای پروژه فضائی
Gemini استفاده شد. در حال حاضر این نوع پیل سوختی است که اکثراً در
شرکتهای اتومبیل سازی بعنوان جایگزین در موتورهای درونسوز بکار برده میشود.پیلهای
سوختی با غشاء تبادل پروتون بنام غشاء الکترولیت پلیمری، الکترولیت پلیمری جامد، پیلهای
سوختی الکترولیت پلیمری نیز شناخته شدهاند.
در پیل سوختی PEM الکترولیت از یک
غشاء نازک پلیمری (مانند پلی پرفلور و سولفوریک اسید) نافیون
(Nafim TM ) که نفوذپذیر در پروتونهاست، اما هادی الکتریسیته نمیباشد و
الکترودها از کاربن درست شدهاند .هیدروژن در درون پیل سوختی به روی آند جاری شده و
به پروتونها و الکترونها تقسیم میشود. یونهای هیدروژن از طریق الکترولیت به کاتود
نفوذ میکنند، درحالیکه الکترونها از طریق یک مدار خارجی جریان کرده و تولید انرژی
مینمایند. اکسیژن به صورت هوا به کاتد ارسال شده و با الکترونها و یونهای هیدروژن
ترکیب گردیده و
تولید آب میکند.این واکنشهای روی الکترودها مطابق زیر میباشند.
2H2 ===> 4H
+ 4e: آند
O2+4H ===> 2H2O
:کاتد
انرژي 2H2 +O2 ===> 2H2O
+: نتیجه
پیلهای PEM در دمای حدود 80
سانتیگراد کار میکنند. در این دمای پایین واکنشهای الکتروشیمیائی معمولاً خیلی کند
صورت میگیرد بنابراین از یک لایه نازک پلاتین روی هر یک از الکترودها بعنوان کاتالیزور
استفاده میشود.
این دستگاه الکترولیت/ الکترود بنام مجموعه الکترود غشاء (MEA ) خوانده شده و بین دو صفحه ي جریان، میدان
ساندویج گردیده تا یک پیل سوختی را بوجود آورد. این دو صفحه شامل شیارهايی جهت کانال
هدایت سوخت به الکترودها و همچنین هدایت الکترونها به خارج از مجموعه MEA میباشد. هر پیل حدود 7/0ولت برق تولید مي کند.براي تولید
ولتاژ های بالاتر تعدادی از این پیلها بطور سری بهم وصل گردیده و تشکیل ساختاری بنام
مجموعه پیل سوختی می دهند.پیلهای سوختی PEM دارای
یک سری مزایا هستندکه باعث شده از آنها در اتومبیل و کاربردهای کوچک خانگی مانند جایگزین
باطریهای قابل شارژ استفاده شود. پیلها در دمای نسبتاً پایین کار می کنند و لذا باعث
استارت سریع از حالت سرد بوده و به دلیل داشتن دانسیته بالای انرژی داراي قابلیت ساخت
با حجم کم و فشرده می باشند .بعلاوه پیلهای PEM با راندمان
بالا حدود (40-50) درصد حداکثر ولتاژ تعریف شده در تئوری کار میکنند و میتوانند خروجی
خود را بسرعت تغییر داده تا با تغییر در انرژی مورد نیاز سازگاری داشته باشند.
در حال حاضر دستگاههايی با نمایش قدرت تولید 50 کیلو وات مورد بهرهبرداری
و عملیات قراردارد و دستگاههایی با قدرت تا 250 کیلو وات درحال توسعه است. بهرحال هنوز
یک سری محدودیتها وجود دارد که باید قبل از اینکه این تکنولوژی گسترده تر شود بر انها
غلبه کرد. مشکل اصلی قیمت بالا، مثل گرانی جنس غشاء وکاتالیزورمی باشد. اما نتیجه پژوهشها
و طرحهای توسعهای دردست اقدام بتدریج از قیمتکاسته و همچنین به هنگام تولید اندوده
درمقیاس بالا جهشی بزرگ در کاهش قیمت و اقتصادی شدن آن خواهد نمود. مانع دیگر بر سر
راه پیلهای PEM نیاز آنها به هیدروژن
خاص جهت کارکردن میباشد. زیرا آنها خیلی حساس به مسمومیت با منواکسیدکربن وناخالص
های دیگر هستند و این عمدتا بدلیل دمای پایین عملیاتی پيل ضرورت استفاده ازکاتالیزورحساس
در پیل را موجب میشود.بهرحال کارهايی در دست اقدام است تا یک سیستم کاتالیزور توام
با غشاء با قدرت مانور بهتر تولید گردد که قادر به کارکرد با دمای عملیاتی بالاتر باشد.
پیلهای سوختی بازی :Alkaline Fuel Cell)AFC)
پیلهای سوختی بازی یکی از توسعه یافته ترین تکنولوژیها هستند و برای تهیه
انرژی وآب آشامیدنی در ماموریت ها ی فضائی از جمله سفینه فضائی شاتل ایلات متحده آمریکا
بکار برده شده اند. واکنش الکتروشیمیائی در آن قدری متفاوت است، بدین صورت که یونهای
هیدرواکسیل (OH ) از کاتدبه طرف آند
حرکت میکنند؛ تا در اثر واکنش با هیدروژن تشکیل آب و الکترون بدهند.این الکترونها جهت
اعمال انرژی به مدار خارجی بکار ميروند، سپس دوباره به کاتد برگشته و در واکنش با اکسیژن
و آب تولید مقادیر بیشتری از یونهای هیدرواکسیل (OH)
مینمایند.
2H2 + 4OH
===> 4H2O + 4e:
آند
O2 + 2H2O
+ 4e ===> 4OH
:کاتد
پیلهای بازی در همان دمای عملیاتی مشابه پیلهای PEM
( حدود 80 سانتیگراد )کار میکنندو لذا سریع استارت هستند. اما دانسیته انرژی
آنها حدود ده برابر کمتر PEM میباشد و بنابراین
برای استفاده درموتور اتومبیل بسیار پرحجم اند.آنها بهر حال ارزان ترین نوع پیل سوختی
هستند و بدین جهت میتوانند برای دستگاههای تولید برق کوچک و ثابت بکار برده شوند. پیلهای
بازی مشابه پیلهای PEM شدیداً به منواکسیدکربن
و ناخالصیهای دیگرکه موجب مسمومیت کاتالیزور میشوند حساس هستند.بعلاوه منابع تغذیه
آنها باید عاری از دی اکسید کربن باشند، زیرا واکنش دی اکسیدکربن با الکترولیت هیدروکسید
پتاسیم تشکیل کربنات پتاسیم میدهدکه باعث محدودیت در راندمان پیل میگردد.
پیل سوختی اسید فسفریک در حال حاضر پیشرفتهترین پیل سوختی تجاری است همانگونه
که از نام آن استنباط میگردد در این پیلها از اسید فسفریک مایع بعنوان الکترولیت استفاده
میشود معمولاً در یک قالب سیلیکون کارباید جا داده میشود. پیلهای سوختی اسید فسفریک
در دمای کمی بالاتر از پیلهای PEM و بازی کار میکنند.(حدود
150 الی 200 درجه سلسیوس). با وجود این جهت ارتقاء واکنش ، نیاز به کاتالیزور پلاتین
روی الکترودها دارند. واکنش آند وکاتد مشابه PEMمیباشد.ولی
به علت دمای عملیاتی بالاتر، سرعت واکنش آن بيشتر است . اين افزايش دما موجب انعطاف
پذيري بيشتر در مقابل ناخالصي ها مي گردد. پيلهاي اسيد فسفريک با يکي دو درصد منواکسيدکربن
و مقدار کمي (چند جزء در مليون ppm) گوگرد موجود در جريان
واکنش هنوز عملکرد درستی دارند. راندمان پیلهای اسید فسفریک کمتر از سیستمهای دیگر
است. حدود چهل درصد و همچنین زمان بیشتری جهت گرم شدن نسبت به پیلهای PEM صرف می کنند علیرغم آن موانع و کاستيها یک سری مزایا در
این تکنولوژی از قبیل سادگی ساخت، ثبات و تبخیر پذیری کمتر الکترولیت وجود دارد. پیلهای
اسید فسفریک برای تامین انرژی الکتریکی در اتوبوسها بکار برده شدهاند و تعدادی از
آنها در سرویس عملیاتی میباشند، اما اینکه زمانی در اتومبیلهای شخصی بکار روند غیر
متحمل است. پژوهش قابل ملاحظهای در طول 20 سال نتیجه داده است که پیلهای اسید فسفریک
کاربرد موفقیت آمیزی در دستگاههای غیر سیار داشتهاند. در حال حاضر تعداد زیادی از
این دستگاهها با قدرت خروجی بین 2/0 تا 20 مگا وات در سراسر دنیا جهت تهیه انرژی برق
در بیمارستانها، مدارس و نیروگاههای کوچک نصب شدهاند و در سرویس عملیاتی قراردارند
پیلهای سوختی کربنات ذوب شده
:(Molten Carbonate Fuel Cells(MCFC
نحوه کار پیلهای سوختی کربنات ذوب شده نسبت به پیلهای دیگر تا کنون بحث
شده کاملاً متفاوت است. در این پیلها از نمک کربنات لیتیوم پتاسیم ذوب شده و یا لیتیوم
سدیم ذوب شده بعنوان الکترولیت استفاده میگردد. وقتی که نمک تا دمای 650 درجه سانتیگراد
گرم شود، نمک ذوب شده و یونهای کربنات تولید میکند که از کاتد به آند جریان کرده و
در آنجا با هیدروژن ترکیب شده و تولید آب و دی اکسیدکربن و الکترون مینماید. الکترونها
از طریق یک مدار خارجی دوباره به کاتد برگشته و در سر راه خود تولید انرژی می کنند.
CO3 + H2 ===> H2O +CO2 + 2e: آند
CO2 +1/2 O2 + 2e
===> CO3 :کاتد
دمای بالائی که این پیلها در آن کار می کنند به این معناست که آنها قادرند
بطور داخلی تشکیل هیدروکر مانند گاز طبیعی و نفت جهت تولید هیدروژن در درون ساختار
پیل بدهند. در چنین دمای بالائی هیچگونه مشکل مسمومیت منواکسید وجود ندارد، گرچه مشکل
گوگرد سر جای خود باقی است و بجای کاتالیزور پلاتین گران قیمت میتوان از نوع نیکل ارزانتر
استفاده نمود. حرارت اضافی ایجاد شده میتواند در سیکل ترکیبی نیروگاها بکار رود. راندمان
این نوع پیلها تا حدود 60 درصد است و در صورتی از گرمای تلف شده استفاده گردد میتواند
تا 80 درصد افزایش یابد. دمای بالای کارکرد، بهر حال پاره ای مشکلات را بوجود مي آورد.
زمان قابل ملاحظهای طول میکشد تا پیل به دمای عملیاتی برسد و این باعث میشود که پیل
برای کاربردهای حمل و نقل نامناسب باشد و دمای بالا و طبیعت خورنده الکترولیت احتمالاً
به این معناست که پیل برای تولید برق خانگی غیر ایمن است .راندمان بالای تولید انرژی
پیل باعث جذابیت آن در استفاده در فرآیندهای صنعتی در مقیاس بالا و در توربین های تولید
برق باشد. در حال حاظر پیل سوختی کربنات ذوب شده با ظرفیتهای تا 2 مگا وات به نمایش
گذارده شده ولی ظرفیتهای 50 الی 100 مگا وات در دست طراحی است
پیلهای سوختی اکسید جامد
(Solid oxide Fuel cells (SOFC
پیلهای سوختی اکسید جامد در دمای حتی بالاتر از پیلهای کربنات ذوب شده کار
می کنند. آنها از الکترولیت سرامیک بخار مانند اکسید زیر کونیوم تثبیت شده در اکسید yttrium بجای الکترولیت مایع استفاده مینمایند و در
دمای بین 800 الی 1000 سانتگراد کار می کنند. در این پیلها انرژی از مهاجرت آنیونهای
اکسیژن از طرف کاتد به آند جهت اکسیداسیون گاز سوخت، که بطور نمونه مخلوطی از هیدروژن
و منواکسیدکربن میباشد تولید میگردد. الکترونهای ایجاد شده در آند بوسیله یک مدار
خارجی دوباره به کاتد در جائی که اکسیژن ورودی را کاهش می دهد برگشته و بنابراین سیکل
واکنش را تکیمل می کند.
H2 + O ===> H2O
+ 2e: آند
O2 +4e
===> 2O :کاتد
CO + O ===> CO2 +2e
همانند پیلهای سوختی ذوب شده در این پیلها نیز دمای عملیاتی بالا به معنای
مقاومت در برابر مسمومیت منواکسیدکربن میباشد زیرا همانگونه که در بالا مشاهده میشود
منواکسیدکربن سریعاً به دی اکسید کربن تبدیل میگردد. این خود باعث عدم نیاز به استفاده
از رفرمینگ خارجی جهت استخراج هیدروژن از ماده سوختی میباشد و این نوع پیلها میتوانند
دوباره از نفت و یا گاز طبیعی استفاده کنند.پیلهای سوختی اکسید جامد همچنین بالاترین
انعطاف را در برابر آلودگی با گوگرد نسبت به سایر تکنولوژیهای بحث شده و تا کنون از
خود نشان میدهند. این پیلها بعلت استفاده از الکترولیت جامد نسبت به پیلهای سوختی کربنات
ذوب شده پایدارترند اما مواد ساختمانی آنها به جهت نیاز به مقاومت در برابر دمای عملیاتی
بالا گرانتر است.این پیلها میتوانند به راندمان حدود 60 درصد برسند و انتظار میرود
که برای تولید برق و حرارت در صنعت و برای تهیه نیروی کمکی در اتومبیل بکار برده شوند.
پیلهای سوختی متانول مستقیم
(Direct Methanol Fuel Cells(DMFC
پیلهای سوختی متانول مستقیم تبدیلی از پیل سوختی با غشاء پروتون است که
به طور مستقیم و بدون استفاده از رفرمینگ قبلی از متانول استفاده میکند. متانول به
اکسیدکربن و هیدروژن در آند تبدیل میشود. پس از آن مشابه پیل سوختی PEM استاندارد هیدورژن جهت واکنش با اکسیژن بکار میرود.
CO2 + 6H
+ 6e CH3OH+H2O
===>: واکنش آند
3/2 O2 + 6H +6e
===>3 H2O:
واکنش کاتد
CH3OH +3/2 O2 ===> CO2 + 2H2O
: واکنش پیل
انتظار میرود که این پیلها در دمای حدود 120 درجه سانتیگراد قدری بالاتر
از دمای عملیاتی پیل استاندارد PEM کار کنند و راندمان
حدود چهل درصد داشته باشند. یکی از عیوب پیل متانول مستقیم دمای عملیاتی پایین و در
نتیجه تبدیل متانول به هیدورژن و دی اکسید کربن است که نیاز به استفاده از مقادیر بیشتر
کاتالیزور پلاتین نسبت به پیل استاندارد PEM دارد.
بهرحال این افزایش هزینه نسبت به استفاده راحت از پیل سوختی مایع و عدم استفاده از
کاتالیزور می چربد. تکنولوژی در پیش روی پیل سوختی متانول مستقیم هنوز در مراحل اولیه
توسعه خود میباشد؛ ولی بهرحال کاربرد آن دز گوشیهای تلفن همراه و رایانههای کیفی (LABTOP ) با موفقیت نشان داده شده و توانائی و کارآئی
و هدف نهائی استفاده از آن در سالهای آتی بروز داده خواهد شد.
پیلهای سوختی اصلاح شده : Regenerative Fuel Cells
این پیل سوختی اصلاح شده نسبتاً تازه است؛ اما توسط گروههایی در نقاط مختلف
دنیا در دست مطالعه و پژوهش میباشد. تکنولوژی آن بر پایه همان پیلهای سوختی متفاوت
است که در آن هیدروژن و اکسیژن جهت تولید انرژی، برق، گرما و آب بکار برده میشود.تفاوت
در این است که پیل سوختی اصلاح شده واکنش معکوس را نیز انجام میدهد؛ یعنی الکترولیز
میکند. آب تولید شده در پیل سوختی به الکترولیز کنندهای که با باطری خورشیدی کار
میکند تقریباً و در آنجا به اجزاء تشکیل دهنده آن یعنی هیدروژن و اکسیژن تفکیک و سپس
مجدّداً به پیل سوختی تغذیه میگردد. به این طریق یک سیستم بسته تشکیل شده که نیاز
به تولید هیدروژن خارجی ندارد، توسعه یک سیستم تجاری آن بعید به نظر میرسد و مواردی
مانند هزینه تمام شده آن که بیش از متعارف است و همچنین راههای مطمئن آماده سازی و
استفاده از نیروی برق خورشیدی باید مورد بررسی دقیقتر قرار گیرد
سامانه خرید و امن این
سایت از همهلحاظ مطمئن می باشد . یکی از
مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می
توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت
بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم
اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه 09159886819 در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما فرستاده می شود .
آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی
سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس
مطالب پربازديد
متن شعار برای تبلیغات شورای دانش اموزی تحقیق درباره اهن زنگ نزن انشا در مورد 22 بهمن