سایت اقدام پژوهی - گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان
1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819 - صارمی
2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2 و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .
3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل را بنویسید.
در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا پیام بدهید آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet
نهم ارديبهشت ماه 1297 هجري شمسي درخانواده اي از علماي روحاني رشت، پسربچه اي پا به دنيا گذاشت. اوكه اولين فرزند خانواده بود توسط جد پدريش شيخ محمد تقي معين العلما (محمد) نام گذاري شد. خانه آن دريكي ازمحلات اصلي رشت قرارداشت وهمراه با جد پدري وعمويش (حسن) دراين خانواده زندگي مي كردند.
محمد پدرش را خيلي كم مي ديد چون (شيخ ابوالقاسم) طلبه علوم ديني بودوسخت مشغول آموختن علوم قديمه وديني نزد پدرش وديگر مدرسان مشهور شهر رشت بود. تنها چيزي كه از پدر درخاطرمحمد نقش بسته بود عادت بعد از نماز پدرش بودكه سر انگشت هاي دو دست را باهم تماس مي داد ودرحالي كه به آن خيره مي شد وزيرلب جملاتي را زمزمه مي كرد. محمد ازاين كار چيزي سر درنمي آورد اما سعي مي كرد مثل او چهارزانو بنشيند وكارهايش را تقليد كند وبعدها فهميد كه پدرش درتعقيبات نماز آيه الكرسي را مي خواند. مدتي بودكه وضعيت گيلان آشفته بود وخانواده معين هم نيز به هم خورده بودند وبعد ازكسالتي كه مادر محمد عارض شده بود پدر او نيز به شدت مريض شد واو را به خانه نزديكان بردند وشب 13 شعبان بود كه محمد را به نزد پدرش بردند ودراين شب كنار پدر ماند وفردا يعني درروز14 شعبان كه ناگهان خبر ناگواري از منزلشان رسيد وهمه چيز را برهم زد. مادرش بطور ناگهاني فوت كرده بودولي محمد به درستي نمي دانست چه اتفاقي افتاده است. واما مي ديد كه با این خبر حال پدر بدتر شد. ودرست 5 روز ديگر محمد از صداي ناگهاني گريه وزاري اقوامش متحير شد. وصدا از اتاقي درآمد كه پدرش درآن خوابيده بود ووقتي كه به داخل اتاق دويد ديد كه روي پدرش را با پارچه سفيد پوشانده وپدرش آرام خوابيده بود.واز همهمه وگريه وزاري مردم توانست كسي را ببيند كه او را صدا مي زند. محمد محمد ويك دفعه كسي او را بغل گرفت وبوسيد وگفت: محمد جان چه زود يتيم شدي.
وبعد از مرگ پدرومادر مراقبت او را برادر كوچكش علي كه جد پدريش (شيخ محمد تقي معين العلما) برعهده گرفت ومحمد پسربچه اي كنجكاو وبا استعدادي بود وچيزهاي زيادي درزير سايه پدربزرگ ياد گرفت. ووقت مدرسه گرفتن محمد شد كه درآن ايام مدرسه امروزي نبود واين پدربزرگ بودكه او را به مكتب فرستاد وسخت گيري استادها دل خوشي براي معين نبود. از اينكه هم مكتبي هاي او را به فلك مي بستند بسيار ناراحت مي شد. البته اوضاع رشت به دليل قيام جنگليها وسنگر بندي انگليسي ها دراطراف شهر آنچان به هم ريخته بود كه مكتب ها تعطيل شد.
وبعداز سركوبي قيام جنگلي ها وشهادت ميرزا كوچك خان شعله انقلاب گيلان رو به خاموشي گذاشت و از سوي سپاهان دولت به ظاهر امنيت برقرار شده و زندگي شهرها روال عادي خود را پيدا كرد. و محمد دوباره به مكتب رفت و اما بيشتر از كتابخانه پدربزرگش چيزي مي آموخت تا از مكتب. در همين دوران بودكه صرف و نحو عربي وقسمتي از علوم قديمي را نزد پدربزرگش و مرحوم سيد مهدي رشت آبادي قرار گرفت. و بعد از تعطيل شدن مكتب به مدارس امروزي مجدد در كلاس سوم ابتدايي پذيرفتند و او تا كلاس ششم در همان مدرسه (دبيرستان اسلامي امروزه) درس خواندو در سال 1304 هـ .ش موفق به اخذ تصديق نامه نهايي دوره ابتدايي شد.
و در سال 1305 در ميان مردم شوروشوقي ايجاد شد و اداره جديدي افتتاح شد به نام اداره احصائيه كه به مردم شناسنامه يا سجل مي داد و به خاطر لقب پدر بزرگ او معين العلما بود محمد به اسم معين لقب گرفت محمد را كلاس اول متوسط را نيز در همان مدرسه خواند و بعد به مدرسه متوسطه نمره دولتي رشت منتقل شد. پس ز دو سال توانست شهادت نامه اول متوسطه را دريافت كرد و اداره معارف گيلان هر سال دو سه نفر از شاگردان ممتاز را انتخاب مي كرد و براي تهران با هزينه دو تومان مي فرستاد. و محمد بخاطر این كه سال چهارم را با معدل ممتاز نماز كرد. بود جزء همين گروه شد. و او به تهران رفت و در مدرسه عالي دارلمعلمين تهران نام نويسي كرد و مدت این دوره 3 سال بود و او دانشجويي صبور و پر استعداد و در كارخود خيلي دقيق بود و به طوري كه در سال سوم به زبان فرانسوي مسلط شد و در حضور استاد فرانسوي درباره (لردبايرون) شاعر مشهور انگليسي قرن نوزدهم سخراني كرد و در خردادماه 1313 با ارائه رساله اي به زبان فرانسه در موصوع شعر (لونكت دوليل و مكتب پاراناس) موفق به اخذ درجه ليسانس در اديبان و فلسفه با نمره ممتاز شد. و بعد از اخذ ليسانس در سال 1314 به مدت 6 ماه به سربازي رفت و در دانشكده افسري احتياط در درجه افسر وظيفه بود و در مهرماه به دبيرستان شاهپور اهواز به استان خوزستان فرستاده شد. و بعد از سه ماه در كارداني ولياقت در آن سن و سال كم به رياست دانشسراي شبانه روزي منصوب شد. و بعد از چندي به صورت مكاتبه اي در رشته روانشناسي انيستيتو روانشناسي بروكسل (بلژيك) نام نويسي كرد و در فنون مختلفي مثل: خط شناسي قيافه شناسي و مغز شناسي قرار گرفت و موفق به مدرك فارغ التحصيلان شد.
محمد معين توانست رساله (حافظ شيرين سخن) روانشناسي تربيتي نوشته علي الجارم و مصطفي امين را از عربي و (ايران از آغاز تا اسلام) و همچنين نوشته پروفسور گريشمن مي كردند آشنا كند. و محمد معين در سال 1318 از اهواز به تهران انتقال يافت ادبيات موفق شد شركت كند وبعد از مدتي در يك جلسه از استادان درباره ادبيات ايران باستان و غيره مورد سؤال قرار رگرفت و به تمام آنها جواب قانع كننده اي داد و همچنين از طرف استاد راهنمايي او يعني ملك الشعراي بهار پرسش هايي شد. و بعد از چند دققيه براي نتيجه جلسه تعطيل شد. و بعد از چند دقيقه جلسه برگزار شد و رئيس هيئت نظارت نتيجه رأي را چنين اعلام كرد. ‹‹رساله آقاي محمد معين از هر حيث قابل تمجيد و تحسين تشخيص داده شده و آقاي معين در زبان فارسي و ادبيات آن دكتر شناخته شده و به آن تبريك مي گوييم.
و پس از گرفتن دكترا ابتدا به عنوان دانشيار و سپس استاد كرسي دانشكده ادبيات و دانشسراي عالي برگزيده شد و درحالي كه مشغول كارهاي پژوهشي خود بود تدريس در دانشكده ادبيات دانشگاه تهران را نيز برعهده گرفت.
دكتر معين از سال 1317 در اهواز كار تصحيح برهان قاطع را شروع كردو بعد از پشتكارهاي طاقت فرسا توانست بعد از 12 سال تمام كندو بعد از انتشار برهان قاطع سيل نام هاي تشكرآميزي از سوي ايران شناسان و دانشگاه هاي خارجي كه از او براي سخنراني و يا تدريس دعوت كردند. و يك بار به دعوت دانشگاه هاروار براي بازديد از مؤسسات فرهنگي و علمي به آمريكا رفت و بعد از مدتي به كتابخانه هاي لندن و پاريس رفت.
در سال 1342 چاپ فرهنگ فارسي شروع شد و همزمان با چاپ فرهنگ از دكتر معين براي تدريس و سخنراني در نيمه دوم سال تحصيلي دانشگاه پرينستون آمريكا دعوت شد. بعد از مدتي دكتر معين خبر رسيد كه در تركيه كنفرانسي تحت عنوان ميراث مشترك فرهنگي از طرف سازمان عمران منطقه تركيه برگزار خواهد شد. و دكتر معين از سوي دولت مأموريت يافت و به تركيه رفت و به منظور شناساندن ايران به شركت كنندگان كنفرانس هايي ترتيب بدهد.
دكتر معين همراه با استاد مجتبي مينوي و دكتر نصر به تركيه رفت و طي10 روز سخنراني متعددي در موضوع مختلف به زبان انگليسي براي شركت كنندگان ايراد كرد.
و بعد از انجام كنفرانس دكتر معين در هشتم آذر ماه به تهران برگشت ودكتر معين با این كه به دليل فعاليت هاي متعددي در كنفرانس بسيار خسته بود بدون هيچ استراحتي در جلسه مدافعه يكي از دانشجويان به دانشگاه تهران رفت.
و هنوز بانگ الله اكبر از منازه اي مسجد دانشگاه تهران برنخواسته بود كه حادثه اي در اتاق مديران گروه ادبيات فارسي همه را شوكه داد و دكتر معين درحالي كه مي خواست موافقت خود را با پذيرفتن يافتن پايان نامه تحصيلي يكي از دانشجويان دوره دكتراي اعلام كند و يكباره به كف اتاق افتاد و بي هوش شد.
و بلافاصله او را به بيمارستان آريا رساندند و بستري كردند و پزشكان بعد از بررسي و عكسبرداري ضايعه اي كه در مغز دكتر به وجود آمده بود و تصميم اما متأسفانه هنگام تزريق ماده رنگي و دكتر معين به حالت اغما رفت و عدم خروج دكتر معين از حالت اغما باعث شد تا در 14 مرداد 1346همراه همسرش به بيمارستان (توتردام فرترال) از مهمترين بيمارستان هاي كانادا اعزام شود طي 3 ماه بستري شدن در بيمارستان سه عمل جراحي بر روي مغز وي صورت گرفت ولي هيچ نتيجه اي بدست نياوردند.
وبعد از چهارونيم سال گذشت. و بي آنكه دكتر براي لحظه اي بتواند كسي را بشناسد و يا كلمه اي بر زبان آورد و سرانجام در خاموشي و تنهايي، بزرگ مرد لغت و سخن در نيم روز گرم سيزدهم تيرماه 1350چشم از جهان فاني فروبست.
آقا محمد خان قاجار بسيار سنگدل و بيرحم و كينهتوز و انتقامجو بود و براي رسيدن به مقام سلطنت از هيچ عمل پست و شرم آ وري استنكاف نكرد از جمله رفتار ظالمانه و شنيع وي با لطفعليخان زند و قتل و يا كور كردن برادرانش كه به قساوت و سنگدلي اين خواجه قاجاري صحّه ميگذارد.
آقا محمد خان پس از وفات وكيلالرعايا – كه در دربار وي بين شاهزادگان و فرمانروايان زندي آشوب و اغتشاش ايجاد شده بود – فرصت را مغتنم شمرد واز شيراز فرار كرد و به استراباد رفت و به اميد جمعآوري لشكر بين قاجارهاي آشاق باش و متحدانش (تركمنها) رفت. هدف خواجه قاجار متحد كردن دو ايل آشاق باش و يوقاري باش قاجار و نيز تركمنهاي يموت و گوگلان بود كه در اختلاف دائمي به سر ميبردند و با ايجاد اتحاد بين آنها زمينه قيام و شورش بر عليه زنديان ايجاد كرد تا در آينده با كمك لشكريان قاجاري و تركمنهاي گوگلان و يموت زمام امور ايران را در دست گرفت. ايران در آن زمان به علت اختلاف بين شاهزادگان زندي و ديگر حكام ولايات دستخوش آشوب و هرج و مرج شده بود و اين آشوب تماميت ارضي ايران را به خطر ميانداخت زيرا باز هم مثل دوران اواخر صفوي ايران از طرف همسايگان شمالي و شرقي و غربي در امنيت كامل نبود و در معرض تهديد دشمنان قرار گرفته و در همين ايام بود كه آقا محمد خان قاجار – كه مردي مستعد و لايق جهت حفظ ايران از تعرضات همسايگان بود – با اقتدار كامل به كمك نيروي قاجار و تركمنهاي يموت و گوگلان ظهور كرد. و اگر بيرحمي و سنگدلي خواجه قاجار را در نظر نگيريم او را مردي خواهيم يافت كه با اقتدار كامل و با درايت و تفكر شگفتانگيز توانست در مقابل تهديدات همسايگان ايران. تماميت ارضي كشور را حفظ نمايد و شايد اگر آقا محمدخان و لشكريان تركمنش نبودند امروز ايراني باقي نميماند و در بين عثماني و روس و افغانها تقسيم ميشد و در نهايت بدست روس و انگليس ميافتاد. در حفظ تماميت ارضي ايران و پيروزيهاي آقا محمد خان تركمنها نقش عمدهاي ايفا نمودند و خواجه قاجار توانست به كمك نيروهاي تركمن بر بسياري از دشمنان فائق آيد. اما بعد از رسيدن به سلطنت ازنيروهاي تركمن كاسته شد. زيرا آقا محمد خان در صدد قلع و قمع آنها برآمد و از اينرو قلمرو شمالي حكومت قاجار در نواحي گرگان (گنبد كاووس فعلي) به حالت تزلزل افتاد و بعد از وي جانشينان آقا محمد خان نيز سياست خصمانهاي با تركمنها در پيش گرفتند و شايد اين بزرگترين اشتباه قاجارها بود كه لشكريان لايق تركمن را از خود دور ساختند و بدينوسيله حكومت خود را ضعيف نمودند و حتي نتوانستند رد مقابل تعرضات روس و عثماني دوام بياورند و در آخرالامر بر اثر حملات پيدر پي روس و تهديدات انگليس قسمتهاي مختلف ايران را تجزيه نمودند. آنها اگر مانند گذشته از لشكريان تركمن استفاده مينمودند و در صدد جلب آنها برميآمدند ميتوانستند در بسياري از مواقع بر دشمنان فائق آيند. چنانچه در دورة ناصرالدينشاه تركمنها به تنهايي توانستند نيروهاي روسي را در آشوراده تارو مار نمايند . در حاليكه حكومت قاجار از عهدة آن نميتوانست برآيد.
ولي براستي كه آقا محمد خان بسياري از پيروزيهاي خود را با تكيه بر نيروهاي تركمن كسب نمود. چنانكه ميدانيم اقا محمد خان بعد از فرار از شيراز يكراست به طرف استراباد و تركمنها آمد و از آنها نيروي قدرتمندي را تشكيل داد. گلي مينويسد: «آقا محمد خان پسر محمد حسن خان كه در دربار كريم خان به عنوان گروگان زندگي ميكرد همين كه كريم خان درگذشت به بهانه شكار از قلعه خارج شد و به استراباد آمد. اولين اقدام او متحد كردن دو قبيله «يوخاري باش» و «اشاق باش» و سپس متحد شدن با ايل تركمن و آوردن آنها به قشون خود بود. در اين ايام لطفعلي خان زند آخرين بازمانده زند آنچنان درگير مسائل داخلي بود كه بناگاه با قدرت محمد خان روبرو ميشود» . در نبرد بين خواجه قاجار با لطفعلي خان زند نيز تركمنهاي بسياري شركت داشتند و نيروهاي عمدة خان قاجار را تشكيل ميدادند. گلي به نقل از وامبري مينويسد: «در محاصره بم و فرمانشير كه توسط قدرت آقا محمد خان انجام گرفت لطف علي خان زند مقاومت عجيبي كرد ولي مردم از ترس آقا محمد خان كه كرمان را به شهر كوران بدل ساخته بو قلعه را گشودند و تركمنها مانند مور و ملخ به داخل شهر ريختند و همين تركمنها بودند كه شاهزاده دلير زند را دستگير كرده تاج سلطنت به آقا محمدخان سپردند» .
بدين ترتيب تركمنها با دستگيري لطفعلي خان زند و پيروز كردن آقا محمد خان صفحهاي جديد بر سرنوشت ايران باز نمودند كه به نفع خاندان قاجار رقم ميزد و اگر اين نيروها نبود براستي كه آقامحمدخان نميتوانست به چنين پيروزيهايي دست يابد.
بر اين اساس آقا محمد خان قاجار پس از پيروزي، اراضي حاصلخيز دشت گرگان را در اختيار تركمنها گذاشت تا در آنجا به امر زراعت بپردازند واين بخشش به پاس زحمات آنها در جهت رسيدن خواجه قاجاري به حكومت ايران بود. «و تركمنها در اوائل سلطنت وي نقش عمدهاي در امور حكومتي از قبيل داروغهگي استراباد ]ايفا نمودند[ و حتي براي سران ايل تركمن مستمري تعيين ميشد. ولي در ادوار بعدي حكام محلي رابطه بين تركمنها و جكومت مركزي را بهم ميزنند و از آنها ماليات زياد طلب ميكنند و تركمنها به آنها باج نداده و بر فرمانهاي آنها عمل نميكنند» . و اين دشمني را حكام محلي با رساندن اخبار دروغ به حكومت قاجار - مبني بر اغتشاش و ناامني در منطقه و شورش تركمنها - ايجاد مينمودند. و آقا محمد خان نيز بعد از تثبيت قدرت بوسيلة تركمنها، آنها را تنها گذاشت و ناجوانمردانه به قلع و قمع تركمنها پرداخت و سلاطين بعدي نيز با روش خصمانه با آنها رفتار كردند. بطوري كه تركمنها از قاجاريان بيزار شدند و تا آخر حكومت قاجار حتي اگر كوچكترين قيام برعليه آن حكومت شكل ميگرفت تركمنها در آن شركت ميجستند و بطور كلي وضعيت تركمنها باز هم در دوران حكومت آقا محمد خان و اوايل حكومت فتحعليشاه نسبت به دورههاي بعدي بهتر بوده است. وامبري مينويسد «اگر شمشير تركمنها نبود آغا محمد خان هرگز موفق نميشد. ]حكومت[ خاندان خود را برقرار كند. چادرنشينان ]تركمن[ اين مطلب را بخوبي ميدانند و غالباً از بيوفايي قاجاريه كه از زمان فتحعليشاه بكلي آنها را رها نموده و حتي مستمري قانوني ساليانة بعضي ار رؤساي آنها را قطع كردهاند شكايت دارند» .
البته اگر صفحات تاريخ را ورق زنيم درمييابيم كه سنت حاكمان و قدرت طلبان ستمگر اين است كه براي رسيدن به مقاصد خود گروهي را ميفريبند و براي دستيابي به قدرت نهايت استفاده را از آنها مينمايند. اما پس از كسب مقام و مرتبه ياران ديروز خويش را فراموش ميكنندو يا حتي بخاطر ترس از قدرت آنها به قلع و قمعشان ميپردازند و يا با ظلم و زور تحت استيلاي خويش درميآورند.
آقا محمد خان قاجار كه يكي از بيرحمترين گردنكشان تاريخ است پس از رسيدن به قدرت براي تثبيت قدرت خويش تمام موانع سر راه خود را با بيرحمي منحصر به فرد از ميان برداشت. وي كه ميدانست اگر تركمنها در اتحاد دائمي به سر ببرند در آينده حكومت او را دچار اشكال خواهند ساخت به اختلاف ميان آنها دامن زد و با كوچكترين بهانه به طرف آنها حمله نمود و البته باز تا آخر عمر در لشكر خود از نيروي جنگي تركمن بهره برد و با اختلاف ميان تركمنها و با مشاهده ضعف آنها – كه تركمنها پراكنده شده بودند – يكباره حملة بيرحمانهاي را به ظهور رسانيد كه زمينه دشمني قاجارها و تركمنها را تا پايان عصر قاجار ايجاد نمود كه عاقبت حكومت قاجار با دشمني تركمنها دچار مشكلات فراواني شدند كه در جاي خود ذكر ميكنيم.
خواجه قاجار در اين حمله نهايت سنگدلي و بيرحمي را به نمايش گذاشت و بر جان و مال و ناموس تركمنها رحم نكرد و در دروازة استراباد با سر تركمنها كله منارهاي ساخت و اموال و اثقال آنها را به يغما برد.
و اينك شرح ماجرا:
آقا محمد خان قاجار پس از فراغت از مهمات عراق، فارس و كرمان و آذربايجان و ساير ولايات محروسه تصميم به تاديب تركمنهاي يموت ساين خاني گرفت و بدين منظور در نهم ربيعالثاني سال 1207 از تهران از طريق فيروزكوه به مازنداران حركت كرد. موكب خواجه قاجار از ساري به طرف اشرف (بهشهر كنوني) به حركت درآمد و در قاراتپه شهرستان اشرف اتراق نمود در آنجا روساي گوگلان با جمعي از اشخاص برجسته ديگر تركمن به ديدار خان قاجار رفتند و مشمول خلعت و التفات وي گشتند. خان قاجار از قرا تپه حركت كرد و بعد از سه روز آنها را مرخص كرد و مهر عليخان قاجار را براي استمالت طايفه تركمن به همراه ايشان روانه كرد و پس از رسيدن به استرآباد با سران طايفة يموت اتمام حجت كرد كه يا مانند بعضي از طايفة گوگلان گروگان و سواران جنگي به ملازمت ركاب در اختيار خان قاجار قرار دهند و يا آمادة جنگ و جدال گردند.
بزرگان يموت اظهار اطاعت كرده و مطيع بودن خود را نسبت به شاه قاجار اعلام كردند ولي اظهار داشتند كه مانند گذشته نميتوانند سواران جنگي در اختيار خان قرار دهند. آقامحمدخان اظهار آنها را قبول نكرده و براي گرفتن گروگان و سوار جنگي به جنگ با آنها پرداخت. اما تركمنها كه با اسبان خوب و شمشير برندهاي كه داشتند و بسيار جنگجو و ماهر بودند از تهديدات خان قاجار نهراسيدند و از محل و مأواي خود دور نشدند و با بنه و اموال و احشام خود همچنان در آنجا ساكن بودند. خان قاجار سپاهي را به سرپرستي مصطفيخان دولّو بر سر تركمنها فرستاد كه محمد وليخان، محمد حسينخان، حسينعليخان قوانلو، محمدقلي خان دولو و محمد حسين بيگ قاجار اين سپاه را همراهي ميكردند و فوجي ديگر به سركردگي بعضي از سرداران قاجاري كه عدد آنها به دههزار نفر ميرسيد به طرف طايفه تركمن فرستاده شد و بدين ترتيب تركمنها با يك جنگ گريز ناپذير مواجه شدند . در ناسخ التواريخ آمده است: «آقا محمد شاه، جان محمد خان برادر مصطفي خان دولو را به عدم قلعة شيراز مامور نمود تا برفت و آن بنا را با خاك پست كرد. آنگاه مراجعت به طهران فرمود و از آنجا سفر استراباد كرد. از بهر آنكه جماعت يموت ساينخاني كه در اطراف صحراي اترك و دشت قبچاق جاي داشتند، و در اُسر و نهب مردم استراباد طريق طغيان ميسپردند. لاجرم شهريار بعد از ورود به استراباد بزرگان يموت را مكتوبي كرد كه ابطال رجال خويش را روانة درگاه و ملتزم ركاب سازيد و زن و فرزند خود را به گروگان بسپاريد واگرنه ساخته جنگ شويد. ايشان از سپردن زنان خود به گروگان مضايقت نمودند، پس محمد ولي خان قوانلو و مصطفي خان دولو را با 10000 كس از لشكريان بر سر ايشان تاختن فرمود، مصطفيخان تا تپه خيت كه ربع فرسنگ به منازل آن جماعت مسافت داشت لشكر براند و سنگري راست كرد. يك دو روز تركان بر سر ايشان تاخته و از دور و نزديك جلادتي مينمودند، روز سيم نيران جنگ بالا گرفت و از دو سوي صف بسته، جنگ پيوسته شد، بعد از كشش و كوشش فراوان تركان شكسته شدند، 300 مرد دلير عرصة شمشير گشت و 1000 زن و فرزند از آن جماعت طريق عدم سپردند و 800 كس از نسوان و كودكان دستگير گشت» .
خان قاجار در اين جنگ نهايت ناجوانمردي و اخلاق دور از انسانيت را ظهور رسانيد. او هيچگونه رحم و مروتي بر جان تركمنهاي بيچاره نمينمود و از سرهاي بريدة آنها كله منارهاي در دروازة سبز مشهد شهر استراباد درست كرد. بسياري از تركمنها به خاطر اينكه زنانشان به دست دشمن نيفتد از روي ناموس و غيرتي كه هر تركمني آن خصوصيت را به ميزان منحصر به فردي دارا ميباشد زنان خود را به دست خود ميكشتند و برخي از زنان نيز بخاطر اينكه به دست دشمن نيفتند خود را به هلاكت ميرساندند. در تاريخ محمدي آمده است: «بعضي از افراد … ازواج خود را به دست خويش به قتل ميرسانيدند و برخي از نسوان ايشان از شيرزني خود، خود را هلاك ميساختند؛ چنانچه يكي از تركمانيه عورت جمليه را كه عروس بود رديف خود سوار كرده فرار مينمود، سوار قزلباشي به قصد آن ترك سياه چشم يغمايي چشم سياه نموده، مركب شوق از عقب برانگيخت، تركمان كيوان زهره بهرام شور آن زوجه جبين ماه مشتري پرور را از مركب در انداخته با تيغش مانند جوزا دو پيكر ساخت و از خونش درآن گل زمين عروس در پرده برومانيد، و زني كه دهانش سرچشمة آب حيوان و قامتش سرو روان بود از دست يكي از لشكريان خود را به آب رود اترك غرق گردانيد و عورت ديگر كه با مردي از سپاهيان مظفّر سوار بود با اين كه از خنجر مردم كش مژگان و شمشير ابروي خويش هزار كشته پيش داشت كارد از كمر لشكري خسروي كشيده چنان بر خود زد كه آن شيرين شمايل از گلگون حيات يكباره درافتاد».
مقاومت مردان و زنان تركمن جهت حفظ نواميس خود در مقابل دشمن بسيار ستودني و حيرت انگيز است. حتي مردي از تركمنان در اين جنگ براي طلب زنش و زنهاي ديگر كه به اسارت دشمن درآمده بود به سر دروازة استرآباد ميآيد با وجود اينكه ميداند كشته خواهد شد ولي آن تركمن كشته شدن در راه حفظ ناموس خود را بر زندگي – كه خود آنرا ننگ ميدانست- ترجيح ميداد و سرانجام وي را دستگير ميكنند و در آب خفه مينمايند و آن تركمن در نهايت سرافرازي در راه نجات ناموس خود به درجة رفيع شهادت نائل ميآيد. در جلد دوّم زينتالتواريخ آمده است: «نجف علي نام اونيكخا كه از اعاظم يموت شمرده ميشد … بجهه استرداد اسراي خويش كه زنش بصره نام از من جمله آنها بود ]به نزد خان قاجار آمد[ بعد از خرابي بصره بآستان شاهي امر بحكم خاقان مغفور سر آن خانسار بادپيما را باب درياچه فرو برد. چندانش سرنگون در آب داشتند كه بانش حجيم پيوست» . سپهر دربارة نتيجه آن جنگ گفته است: «در آن سفر از زر و سيم، اسب و شتر و گاوميش و گاو و گوسفند غنيمت فراوان بهرة لشگريان گشت و اسيران بسيار با خود آوردند. با اينهمه جنگ و جوش از لشكر پادشاه زياده از20تن تباه نگشت، بالجمله آقا محمد شاه اسيران را از لشكريان بخريد و در شهر ساري نشيمن فرمود» . پس از آن مهرعليخان داشلو كه با سركردههاي گوگلان به جهت تأديب تركمنها رفته بودند با چهل تن گروگان كه پسران بزرگ آن طايفه (گوگلان) بودند به ركاب خان قاجار برگشتند و تركمنهاي يموت نيز چون ملتزم آوردن گروگان شده بودند گروهاي خود را به ساري بردند و تقديم خان قاجار نمودند . در ناسخ التواريخ سپهر آمده است: «از آن سوي چون تركمانان كار بدين گونه ديدند از بهر پيشكش اسبهاي گزيده اختيار كردند و 40 تن از پسران صناديد يموت را از براي گروگان عرض دادند و 500 سوار نيز از ميان قبايل خود انتخاب كردند كه در حضرت پادشاه ملازم ركاب باشند؛ اين جمله را مهرعلي آقاي داشلو برداشته در ساري حاضر درگاه شد و نيز برگردن نهاد كه از زنان اعيان گروگان فرستد و هرگز جز از در صدق و عقيدت قدم نزند» .
هجوم آقا محمد خان به تركمنهاي گوگلان:
آقا محمد خان قاجار نبرد ديگري را نيز در سال 1210 هجري قمري با تركمنهاي گوگلان انجام ميدهد و علت ان اينست كه: در سال 1210 هجري قمري پس از تاجگذاري خواجه قاجار ازبكها به خراسان حمله كردند و مرو و برخي ديگر از شهرهاي خراسان را ويران كرده و به قتل و غارت پرداختند و خواجه تاجدار قاجاري عزم خود را براي سركوبي ازبكان جزم نمود.
شميم مينويسد: «آقا محمد شاه در سال 1210 از راه فيروزكوه و ساري عازم گرگان شد و تركمانان گوگلان را سخت تنبيه كرد و خانمان ايشان را آتش زد و از راه چمن كالپوش و جاجرم و اسفراين عازم سبزوار گرديد» .
آقا محمد خان كه به منظور سركوبي ازبكان به خراسان آمده بود ناچار شد با تركمنها نبرد كند. چرا كه براي سركوبي ازبكها بايد از ميان سرزمين تركمنها عبور مينمود. ولي تركمنها چنين اجازهاي را نميدادند و نميگذاشتند كه هيچ دشمني براحتي در سرزمين آنها نفوذ كند. بدين ترتيب تركمنها از دو طرف در فشار رودند. هر گاه ازبكها ميخواستند به خراسان حمله كنند از ميان تركمنها ميگذشتند و سرزمين آنها را له و لورده مينمودند. زيرا كه تركمنها به ازبكان نيز به سختي اجازه عبور از سرزمين خود را ميدادند و ازبكان ختي برخي اوقات تركمنها را تحريك نموده در حمله خود شريك ميكردند و تركمنها از آن طرف از سوي ايرانيها نيز در معرض تهديد قرار ميگرفتند. زيرا ايرانيها كه نميتوانستند به ازبكان دسترسي يابند نهايتاً شركاي آنها يعني تركمنها را مورد تعرض قرار ميدادند و يا اگر ميخواستند به سرزمين ازبكها حمله كنند ناچاراً بايد تركمنها را از سر راه برميداشتند. تا براحتي بتوانند از آن سرزمين عبور نمايند و اين كار هميشه امكان پذير نبود و نتيجتاً تركمنها چوب گناه ازبكان را تحمل ميكردند. و در نبرد آقا محمد خان قاجار براي تنبيه ازبكان با تركمنهاي گوگلان روبرو شد و با آنها به جنگ پرداخت و بسياري از آنها را كشته و يا اسير نمود. مولف تاريخ محمدي مينويسد: «خديو بيهمال از استراباد به طرف دشت قبچاق الويه فتوحات اثر را نهضت دادند و در واقعة آن ديار از تيغ زهر آبگون دمار از روزگار مردان كلان گوگلان برآورده … و تمامت غله و زراعت ايشان را آتش زده سوختند» . اما نتوانست به بلاد ازبك آسيبي برساند و شاهمرادخان ازبك كه سركردة طايفه ازبكي بود با مشاهدة حمله آقا محمد خان قاجار سوار الاغي شد و به سمت بخارا شتافت و از خطر حملة خواجه قاجار در مصون ماند و آنچه كه بلا و سختي و دشواري بود بر سر تركمنها آمد و ازبكان هيچ ضرري نبردند. بدين ترتيب خصومت سلسله جديد التاسيس قاجارها كه در پايان قرن هجدهم در ايران به قدرت رسيدند كمتر از نادر شاه نبود و آنها ادعاي حاكميت بر سرزمين تركمنها را داشتند . اين خصومت كه سياسيت قتل و نهب و گروگان گيري ادامه يافت باعث شد كه تركمنها خشمگين شوند و دشمن ديرينه بين ايرانيها و تركمنها دوباره با شدت بيشتري از سر گرفته شود كه تا پايان دورة قاجاريه (1304 شمسي) ادامه يافت كه سرانجام نامطلوبي در پي داشت و اين خصومتها فرصت خوبي براي روسيه داد كه منجر شد به حلمه دهشتناك سربازان وحشي تزار و تصرف قسمت پهناوري از سرزمين تركمنها و خارج شدن كامل آن سرزمين از دخالت ايرانيان. روسيه بعد از تصرف قفقاز و سرزمين تركمنها توانست نفوذ خود را در ايران گسترش دهد و در سياست داخلي ايران دخالت نمايد و در كل ضعف و زبوني قاجارها و سوء تدبير آنها در ادارة امور مملكت باعث شد كه كشورهاي قدرتمند انگليس و روسيه زمام امور كشور را در دست گرفته و تا پايان سلسله قاجار ماية دردسر حكومت و سرنوشت ملت گردند.آقا محمدخان قاجار سر سلسله قاجاريه از زمان كودكي در جنگ و گريزها و فتح و شكست هاي پدرش محمد حسن خان همراه او بوده، در نتيجه با شدايد و سختي هاي اين قبيل مسائل كاملاً آشنا بود. دشمنان ايلي و خانوادگياش خواه »عادلشاه افشار« يا »كريم خان زند« به خاطر اينكه پسر بزرگتر خان قاجار بود با سنگ دلي در عنفوان جواني مقطوع النسلش كردند و با اين كار وحشت انگيز خود، تخم بدبيني و سوءظن و قساوت و بيرحمي و مردم آزاري را تا آخرين لحظه زندگي در دل و جان او كاشتند. چنانكه از ظلمي كه در اوايل دوران زندگي بي هيچ گناهي بر او رفته بود، از آزار و اذيت ديگران ناخودآگاه لذت مي برد. گذشته از اين كشته شدن پدر و برادرش در ستيز با خاندان زند و اسارت بيش از15 ساله اش در نزد دشمن خانوادگي آنهم با فقر و تنگدستي عمدي توسط خان زند، كينه و نفرت عميقي را نسبت به آن خانواده در او به وجود آورده بود. اكثر نويسندگان به خاطر اينكه از كريم خان چهرة مهرباني ترسيم كنند چون به نظر آنها او ايراني اصيل است و آقا محمدخان قاجار توراني! يادآوري مي كنند كه كريمخان با او با ملاطفت رفتار مي كرد، او را بر سر سفره خود مي نشاند و در كارهاي مهم مملكتي با او مشورت ميكرد! ولي در مقابل با توجه به وقايع تاريخي مجبورند بنويسند كه: »... آقا محمدخان در زماني كه در شيراز بود چيزي نداشت و كريمخان عمداً براي اينكه مردم را با خود همدست نكند و انديشه سركشي نداشته باشد نمي گذاشت چيزي داشته باشد بهمين جهت هنگام مرگ كريمخان تنگ دست بود... آقا محمدخان به اندازه اي تنگ دست بود كه به پول آن زمان بيش از دو »پول« يعني كمترين واحد پول در آن روزگار كه معادل دو دينار امروز است با خود نداشت. و چون به نخستين منزل پس از شيراز رسيدند و خود و جلودارش بسيار گرسنه بودند حيله اي كرد...« [تاريخ اجتماعي: سعيد نفيسي،ج1،ص42] در صورتيكه كريمخان تمام مخارج و هزينه هاي سالانه گروگانها را علاوه بر ماليات معمول از سران ايلات و نزديكان آنها اخذ مي كرد. آقا محمدخان بعد از اطمينان از خبر فوت كريمخان توسط عمه و به قولي خواهرش كه در واقع همسر اجباري خان زند بود از حوالي شيراز بطور مستقيم و در اسرع وقت به اصفهان رفت، در آنجا چند تن از نزديكانش را كه در شهر بودند ملاقات كرد و از آنها ياري گرفت و به سرعت به ورامين آمد و طوايف قاجار را كه در آنجا بودند با خود يار كرد. لازم به ذكر است كه تنگدستي و ناكامي پيش از سلطنت اقا محمدخان تأثير شگرفي در لئامت و خست و پول دوستي افراطي او در ايام سلطنت تا پايان عمر او داشت. آقا محمدخان16 سال در نواحي مختلف ايران به تاخت و تاز مشغول بود، تا اينكه توانست در سال1209 هـ .ق در تهران تاجگذاري نمايد. از وقايع مهم قبل از پادشاهي اقا محمد خان جنگ او با لطفعلي خان زند و قتل عام و كور كردن مردم كرمان است. لطفعلي خان كه نوادة صادق خان برادر كريمخان بود، خود را وارث تاج و تخت ايران مي دانست بعد از قتل پدر [جعفر خان زند] به كمك حاج ابراهيم مشهور به كلانتر كه وزير پدرش بود به سلطنت و با مخالفتهاي برادران و همچنين بزرگان ايل يوخاري باشي روبرو شد. ولي با زرنگي خاصي بعد از چند زود و خورد موفق به متحد كردن ايل قاجار گرديد و پس از به زير فرمان در آوردن شمال و غرب ايران متوجه مركز و شيراز گرديد. قبل از يكسره كردن كار خاندان زند در سال1194 هـ ق يعني يكسال بعد از فوت كريمخان زمانيكه صادق خان در شيراز زمام امور را در دست داشت و علي مراد خان ديگر مدعي سلطنت از خانواده زند شهر اصفهان را در اختيار داشت و صادق خان براي بدست آوردن پول جهت مخارج جنگ با ديگر خوانين زند، مردم فارس بخصوص شيراز را تحت شديدترين شكنجهها از قبيل دست و پا بريدن قرار داده بود، آقا محمد خان تازه به قسمتي از ايالات شمالي مسلط شده بود. در اين زمان »كاترين دوم« كه تا اندازه اي از امور مربوط به عثماني فراغت حاصل كرده بود، در جهت اجراي وصيتنامه منسوب به »پطر كبير« اقدامات استعماري خود را نسبت به ايران شروع نمود. »جرج فورستر« كارمند كمپاني هند شرقي انگليس در اين مورد مي نويسد: »روسيان تجاوز خود را به ايران بگاه پادشاهي كاترين دوم باز از نو گرفتند. آنان به سال1194 هـ/1780 ميلادي وسيله يك فروند ناو روسي در كرانه ايران پياده شده ساختماني استوار در اشرف (بهشهر كنوني) پي افكندند. آقا محمدخان كه در آن هنگام در آن خطه بر سر قدرت بود گروهي از افسران روسي را دستگير ساخت و از مقامهاي روسي خواست كه ساختمان خود را خراب كرده به روس باز گردند«. [نخستين روياروئي، دكتر حائري ص240] »سعيد نفيسي« در كتاب تاريخ اجتماعي جلد اول ص66 در اين مورد مي نويسد: »روسيه با چند كشتي جنگي به »اشرف« آمد و اجازه خواست در آنجا تجارت خانه اي داير كند. اما چون در داد و ستد بسيار ارزان مي فروختند و گران مي خريدند و پيدا بود كه انديشه سوداگري ندارند، آقا محمد خان بدگمان شد و دستور داد آنها را گرفتار كردند. پس ايشان را دعوت كرد و شراب بسيار داد...« آقا محمدخان بعد از دستگيري نيروهاي روسي و خراب كردن تجارتخانه چشمهاي آنها را بسته و با تحقير به روسيه مي فرستد. فرمانده كشتي كه جوان و كم تجربه و در مجلس مهماني حضور نداشت بعد از رسيدن به كشور از مقام خود معزول و مورد بازخواست قرار مي گيرد. »دربار روسيه يادداشت تهديد آميزي به اقا محمدخان قاجار فرستاده، خواستار پوزش خواهي وي شدند و بدان وسيله بيم در دلهاي مردم پديد آوردند ولي به گفته فورستر »تنها كسي كه از اين توپ و تشر آنان نمي هراسيد آقا محمدخان بود« [از كتاب پيشين] آقا محمدخان با اين عمل جسورانه خود نشان داد، كه برخلاف خاندان زند از همان اوايل كار تا چه ميزان در حفظ تماميت ارضي كشور حساسيت دارد.
دكتر محمد نمازي در شيراز متولد گرديده و پس از اخذ ديپلم رياضي در شيراز و ليسانس (B.A) بانكداري از تهران موفق به كسب مدرك فوقليسانس (M.B.A) در رشته مديريت بازرگاني (با گرايش حسابداري و اقتصاد) از كاليفرنياي جنوبي و دكترا (PH.D) در رشته حسابداري از دانشگاه لينكن نبراسكا در آمريكا گرديده است.
وي در دانشگاه لينكلن نبراسكا به عنوان دستيار تحقيق، دستيار تدريس و مربي حسابداري عهدهدار تدريس درس اصول حسابداري بازرگاني، اصول حسابداري مديريت و اصول حسابداري مياني بوده است. همچنين به مدت سه سال به عنوان استاديار حسابداري در دانشگاه ايالتي پنسيلوانيا در شهر استيت كالج عهدهدار تدريس حسابداري صنعتي و حسابداري مديريت پيشرفته بوده است. وي داراي تأليفات متعددي است از جمله كتاب: Responsibility Accounting از انتشارات انجمن حسابداران صنعتي آمريكا (NAA)، كتاب: A Comprehensive Review of the Multi-Objective Techniques از انتشارات كمپاني ونس، كتاب: "تحقيقات تجربي در حسابداري: يك ديدگاه روش شناختي" از انتشارات دانشگاه شيراز، و كتاب "بررسي عملكرد اقتصادي بازار بورس اوراق بهادار در ايران" از انتشارات وزارت امور اقتصادي و دارايي "حسابداري صنعتي (2) بودجهبندي و كنترل سيستمهاي استاندارد"، و "كاربرد رايانه در حسابداري" از انتشارات سازمان سمت را ميتوان نام برد.
وي تاكنون بيش از 60 مقاله در مجلات مختلف معتبر داخلي و خارجي انتشار داده است از جمله آنها:
1- Neberska Academy of Science
2- Management Accounting
3- TIMS/ORSA
4- Akron Economici & Business Review
5- Journal of Accounting Literature
6- Journal of Information & Optimization Science
مجله علوم اجتماعي و انساني دانشگاه شيراز، دانش مديريت، مجله اقتصاد و مديريت، مجله حسابدار، بررسيهاي حسابداري و حسابرسي، مجله تحقيقات مالي، مجله مدرس، مجله برنامه و بودجه، مجله علوم انساني دانشگاه سيستان و بلوچستان، فصلنامه پژوهشها و سياستهاي اقتصادي و پژوهشنامه علوم انساني و اجتماعي دانشگاه مازندران، مديريت و توسعه، فصلنامه دانش و پژوهش حسابداري، مطالعات حسابداري ميباشد.
ايشان سرپرستي پروژهها و پاياننامههاي زيادي در سطح كارشناسي، كارشناسي ارشد و دكترا در دانشگاه شيراز، تربيت مدرس و دانشگاه تهران را نيز به عهده داشته و داوري كتب و مقالات داخلي و خارجي زيادي را نيز انجام داده است. همچنين وي مقالات متعددي را در گردهمايي و سمينارهاي داخلي و خارجي از جمله سمينارهاي مربوط به انجمن حسابداران آمريكا (AAA) و (NAA) در شهرهاي بالتيمر، بستن، نيويورك و لوسآنجلس، سانفرانسيسكو و يونيورسيتي پارك ارائه داده است و در سمينارهاي حسابداران ايران نيز سخنراني ايراد نموده و مقالاتش نيز انتشار يافته است. وي همچنين، سخنرانيهاي متعددي براي سازمانها و جوامع مختلف از جمله انجمن حسابداران خبره ايران، سازمان مطالعه كتب علوم انساني دانشگاهها (سازمان سمت)، وزارت صنايع، وزارت ارشاد و فرهنگ اسلامي آذربايجان، سازمان مديريت صنعتي، صنايع الكترونيك ايران، شركتهاي صنعتي، دانشگاه شيراز و دانشگاه تربيت مدرس، سمينار بهرهوري استان فارس، كارخانه مخابرات راه دور، شركتهاي صنعتي فارس، شهرداري شيراز، وزارت نيرو، دانشگاه آزاد اسلامي ياسوج و دانشگاه فردوسي مشهد، دانشگاه امام رضا (ع) مشهد و گردهمايي بورس و بازار سرمايه و اوراق بهادار شيراز نموده است. تحقيقات ايشان در زمينه "بررسي وضعيت حسابداري صنعتي و حسابداران مديريت صنايع استان فارس" "تجزيه و تحليل صورتهاي مالي با استفاده از نظر شانون" "ديدگاههاي مديران واحدهاي صنعتي فارس نسبت به حسابداري صنعتي" در دانشگاه شيراز انجام گرديده و تحقيقي پيرامون "بررسي كارايي بورس اوراق بهادار ايران" نيز براي وزارت اقتصاد و دارائي نيز انجام دادهاند.
وي دو دفعه به سمت معاونت اداري و مالي دانشگاه شيراز منصوب گرديده و به عنوان رئيس دانشكده ادبيات و علوم انساني دو دفعه و رئيس دايره حقوقي دانشگاه شيراز نيز انجام وظيفه نموده است. در حال حاضر استاد و رئيس بخش حسابداري دانشگاه شيراز ميباشد و به تدريس دوره دكتراي حسابداري در دانشگاه تربيت مدرس و دانشگاه تهران اشتغال دارد. وي همچنين سرپرستي دوره دكتراي حسابداري دانشگاه تربيت مدرس و رياست كميته حسابداري سازمان مطالعه و تدوين كتب علوم انساني دانشگاهها (سمت) را نيز به عهده داشته است. ايشان سردبير تحريريه مجله علوم اجتماعي و انساني دانشگاه شيراز بوده و عضو هيأت تحريريه مجله بررسيهاي حسابداري و حسابرسي دانشگاه تهران، مجله تحقيقات مالي دانشگاه تهران، مجله علوم اجتماعي و انساني دانشگاه مازندران، و عضو هسته مطالعات پژوهشي بازرگاني استان فارس نيز ميباشد. وي در كميتههاي مختلفي از جمله هيأت مميزه دانشگاه شيراز، شوراي دانشگاه شيراز، هيأت تخصصي مميزه دانشكده ادبيات و علوم انساني، به عنوان عضو، كميته رفاه دانشگاه، مسكن دانشگاه، طبقهبندي مشاغل دانشگاه و قرضالحسنه در دانشگاه شيراز به عنوان رئيس انجام وظيفه نموده است.
دكتر نمازي تجارب عميقي نيز در زمينة طراحي سيستمهاي مالي و صنعتي دارا ميباشد و به عنوان مشاور مالي و اداري در كارخانجات و صنايع متعددي انجام وظيفه نموده است و طرحهاي زيادي را در زمينههاي حسابداري مالي و صنعتي ارائه نموده است.
وي داراي مدرك عضويت در انجمن حسابداران صنعتي و مديريت آمريكا (NAA) بوده و به عنوان يكي از هفت نفر عضو انجمن تحقيقاتي حسابداران صنعتي در آمريكا و رئيس تحقيقات حسابداري صنعتي در قسمت پنسيلوانيا- شهر استيت كالج نيز فعاليت نموده است. ايشان عضو انجمن حسابداران آمريكا (AAA) نيز بوده است. همچنين وي به عضويت "انجمن حسابداران خبره ايران" و "انجمن حسابداران رسمي" و "جامعه حسابداران ايران" نيز در آمدهاند.
فعاليتهاي علمي و پژوهشي و اجرائي
دكتر محمد نمازي
استاد حسابداري (Professor of Accounting)
دانشگاه شيراز
سوابق اجرائي:
1- نماينده دانشكده علوم اداري و مديريت بازرگاني دانشگاه ايالتي پنسيلوانيا در كتابخانه دانشگاه.
2- عضو كميته تدوين دروس مختلف دوره كارشناسي و كارشناسي ارشد و دكتراي حسابداري در دانشگاه ايالتي پنسيلوانيا
3- رئيس تحقيقات و مطالعات حسابداري صنعتي جامعه حسابداران صنعتي آمريكا- بخش مركزي پنسيلوانيا
4- معاونت اداري و مالي دانشگاه شيراز (دو نوبت)
5- رئيس دايره حقوقي دانشگاه شيراز
6- رئيس گروه پژوهشي حسابداري سازمان مطالعه كتب علوم انساني دانشگاهها (سازمان سمت)
7- رئيس گروه دوره دكتراي حسابداري دانشگاه تربيت مدرس
8- رئيس دانشكده ادبيات و علوم انساني دانشگاه شيراز (3 نوبت)
9- سردبير مجله علوم اجتماعي و انساني دانشگاه شيراز
10- رئيس بخش حسابداري دانشكده اقتصاد، مديريت و علوم اجتماعي دانشگاه شيراز
راهنمائي و سرپرستي پاياننامهها:
1- دوره دكتراي حسابداري (استاد راهنما) 3 پاياننامه
2- دوره دكترا (استاد مشاور) 1 پاياننامه
3- دوره كارشناسي ارشد (استاد راهنما) 25 پاياننامه
4- دوره كارشناسي ارشد (استاد مشاور) 10 پاياننامه
ساير خدمات حسابداري و مالي:
1- مشاور مالي كارخانجات و صنايع مختلف
2- طراحي سيستمهاي صنعتي كارخانجات متعدد
3- مشاوره مالي ارگانها و دواير دولتي و خصوصي
4- داوري كتب و مقالات متعدد
عضويت در مجامع حرفهاي:
1- يكي از 8 نفر عضو كميته تحقيقات حسابداري صنعتي وابسته به انجمن حسابداران صنعتي آمريكا.
2- عضو كميته انجمن حسابداران آمريكا
3- عضو انجمن حسابداران صنعتي (مديريت) آمريكا
4- عضو انجمن حسابداري "بتا آلفاساي" آمريكا
5- عضو انجمن حسابداران خبره ايران
6- عضو انجمن حسابداران رسمي ايران
7- عضو جامعه حسابداران ايران
8- سردبير و عضو هيأت تحريريه مجله علوم اجتماعي و انساني دانشگاه شيراز
9- عضو هيأت تحريريه مجله بررسيهاي حسابداري و حسابرسي
10- عضو هيأت تحريريه مجله تحقيقات مالي
11- عضو هيأت تحريريه مجله علوم اجتماعي و انساني دانشگاه مازندران
12- عضو هسته مطالعات پژوهشي بازرگاني استان فارس
عضويت در كميتهها:
1- عضو هيأت رئيسه دانشگاه شيراز
2- عضو شوراي دانشگاه شيراز
3- عضو مركز جمعيت شناسي دانشگاه شيراز
4- عضو هيأت تحريريه مجله علوم اجتماعي و انساني دانشگاه شيراز
5- رئيس كميته طبقهبندي مشاغل دانشگاه شيراز
6- رئيس هيأت مديره صندوق قرضالحسنه دانشگاه شيراز
7- عضو كميته ترفيع اساتيد دانشگاه شيراز
8- عضو كميته تحصيلات تكميلي بخش مديريت و حسابداري دانشگاه شيراز
9- عضو كميته برنامهريزي دانشگاه شيراز
10- عضو كميته انفورماتيك دانشگاه شيراز
11- عضو كميته همكاريهاي علمي و مشاورهاي دانشگاه شيراز با صنعت
12- نايب رئيس كميته رفاه دانشگاه شيراز
13- رئيس كميته مسكن دانشگاه شيراز
14- عضو هيأت تخصصي مميزه دانشكده ادبيات و علوم انساني
15- عضو هيأت مميزه دانشگاه شيراز
16- عضو كميته حل اختلافات مالياتي- وزارت اقتصاد و دارايي
17- عضو هسته مطالعاتي و پژوهشي- وزارت بازرگاني
سوابق آموزشي:
1- مربي حسابداري در دانشگاه نبراسكا- لينكلن آمريكا
2- استاديار حسابداري در دانشگاه ايالتي پنسيلوانيا- استيت كالج پنسيلوانيا
3 - در حال حاضر استاد حسابداري دانشگاه شيراز
4- تدريس دوره دكتراي حسابداري در دانشگاه تربيت مدرس
5- تدريس دوره كارشناسي ارشد وزارت صنايع
6- راهنماي پاياننامه دوره دكتراي حسابداري- دانشگاه تهران
دروس تدريس شده:
1- اصول حسابداري مالي- دانشگاه نبراسكا لينكلن آمريكا
2- اصول حسابداري مديريت- دانشگاه نبراسكا لينكلن آمريكا
3- حسابداري ميانه- دانشگاه نبراسكا لينكلن آمريكا
4- حسابداري مديريت پيشرفته- كارشناسي و كارشناسي ارشد دانشگاه ايالتي پنسيلوانيا
5- حسابداري مديريت پيشرفته- دوره دكتراي حسابداري دانشگاه تربيت مدرس
6- سمينار در حسابداري صنعتي در صنايع- دوره دكتراي حسابداري دانشگاه تربيت مدرس
7- پروژههاي حسابداري صنعتي در صنايع- دوره دكتراي حسابداري دانشگاه تربيت مدرس
8- تحقيقات تجربي در حسابداري- دكتراي حسابداري دانشگاه تربيت مدرس
9- حسابداري مديريت و كنترل بودجه- دكتراي حسابداري دانشگاه تهران
10- بررسي مسايل جاري در حسابداري- دكتراي حسابداري دانشگاه تهران
11- روش تحقيق پيشرفته- كارشناسي ارشد مديريت صنعتي در دانشگاه شيراز
12- حسابداري مديريت- دوره كارشناسي ارشد مديريت صنعتي دانشگاه شيراز
13- مديريت مالي و تصميمگيري در مسائل مالي- دوره كارشناسي ارشد مديريت صنعتي دانشگاه شيراز
14- حسابداري صنعتي 1 و 2 و 3- دوره كارشناسي مديريت صنعتي و رشته حسابداري دانشگاه شيراز
15- بررسي موارد خاص در حسابداري- دوره كارشناسي رشته حسابداري دانشگاه شيراز
16- زبان انگليسي تخصصي حسابداري- دوره كارشناسي رشته حسابداري دانشگاه شيراز
17- حسابرسي 1 و 2- دوره كارشناسي رشته حسابداري دانشگاه شيراز
18- مديريت كارخانه، پژوهش عملياتي 1 و2، كنترل كيفيت، كارسنجي و روشسنجي رشته مديريت صنعتي دانشگاه شيراز
سخنرانيها و شركت در سمينارها:
1- "نقش اعداد حسابداري در برقراري روابط كارگري"، دانشگاه نبراسكا- لينكلن آمريكا
2- "تئوري نمايندگي در حسابداري مديريت"، دانشگاه ايالتي پنسيلوانيا- آمريكا
3- "محدوديتهاي مدل نمايندگي"، انجمن حسابداران آمريكا- دانشگاه سيراكيوس نيويورك
4- "كاربرد تكنيك معادلات خطي چند جانبه در حسابداري مديريت"، انجمن حسابداران آمريكا- قسمت شمال شرقي- نيويورك
5- "بررسي متون تئوري نمايندگي در حسابداري"، دانشگاه ايالتي كاليفرنيا- لس آنجلس آمريكا.
6- "نقش رياضيات در حسابداري مديريت"، دانشگاه ايالتي كاليفرنيا- سانفرانسيسكو
7- "كاربرد تكنيك برنامهريزي خطي چند هدفي در حسابداري"، گردهمائي انجمن مديران صنايع و انجمن پژوهشهاي عملياتي آمريكا- بستن آمريكا
8- "نقش مدلهاي رياضي در برنامهريزي نيروي انساني حسابداري"، دانشگاه شيراز.
9- "موقعيت حسابداري صنعتي در ايران"، اولين سمينار حسابداري ايران، دانشگاه شهيد چمران
10- "استانداردهاي حسابداري در ايران"، دومين سمينار حسابداري ايران، دانشگاه آزاد اسلامي زنجان
11- "روند حسابداري مديريت"، اولين سمينار سازمان مطالعه كتب علوم انساني دانشگاهها (سازمان سمت)، تهران
12- "حسابداري صنعتي پيشرفته و كنترل پروژههاي مالي"، وزارت صنايع، شيراز
13- برگزاري دو سمينار معاونين اداري و مالي دانشكدههاي دانشگاه شيراز
14- برگزاري سمينار معاونين اداري و مالي دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالي و مؤسسات تحقيقاتي سراسر كشور در دانشگاه شيراز
15- "پيشرفتهاي اخير حسابداري مديريت"، دانشگاه شيراز
16- "نقش علوم انساني در پيشرفتهاي حسابداري"، دانشگاه شيراز
17- "بررسي سيستم هزينهيابي ABC و موارد استفاده آن در حسابداري مديريت"، انجمن حسابداران خبره ايران، تهران، مؤسسه علوم بانكداري، آبان 1376
18- "حسابداري مديريت و نقش آن در صنايع"، وزارت نيرو- شيراز، 1382
19- "جايگاه حسابداري مديريت"، دانشگاه آزاد اسلامي- واحد ياسوج، 1382
20- "تكنيكهاي اخير حسابداري مديريت"، دانشگاه فردوسي مشهد، فروردين 1382
21- "نقش اطلاعات حسابداري در شفافسازي بازار سرمايه"، افتتاحيه بورس اوراق بهادار شيراز و همايش بازار سرمايه، ارديبهشت 1382.
22- ارزيابي متوازن در حسابداري مديريت، دانشگاه امام رضا (ع) مشهد- تابستان 1385.
تأليفات و تحقيقات
كتب:
1) Namazi, M. and R.P. Crum, (1984). "A Comprehensive Compilation of Multi-Objective Techniques and Applications in publicy Policy Decision Making", public Adminsitration Series, (Nov.).
2) Crum, R.P., Hoshower, L.B. and M. Namazi,. (1985). Responsibility Accounting, (National Accounting Association).
3) نمازي، محمد "تحقيقات تجربي در حسابداري: يك ديدگاه روششناختي" (ترجمه) دانشگاه شيراز.
4) نمازي، محمد (1382). "بررسي عملكرد اقتصادي بازار بورس اوراق بهادار در ايران"، وزارت اقتصاد و دارايي، تابستان.
5) نمازي، محمد، (1384)، حسابداري صنعتي (2): بودجهبندي و كنترل سيستمهاي استاندارد، سازمان سمت، تهران.
6) نمازي، محمد و امير افسر (1385)، كاربرد رايانه در حسابداري، سازمان سمت، تهران.
7) نمازي، محمد (1385)، نحوه استفاده بهينه از منابع مالي پروژههاي عمراني، سازمان مديريت و برنامهريزي استان فارس، معاونت آموزش و پژوهش.
مقالات انگليسي:
1) Namazi, M. "The Usefulness of Information Theory in Decision Making Under Uncertainty", Presented at the Nebraska Academy of Science (April, 1981).
2) Namazi, M. "Quantitative Techniques are the Future", Management Accounting (May 1984), pp. 84 and 87.
3) Namazi, M. "theoretical Developments of Proincipal- Agent Employment Contract in Accounting: the State of the Art", Journal of Accounting Literature (Spring 1985), pp. 113-163.
4) Namazi, M. and L.B. Hoshower, "Limitations of the Basic Agency Model", Presented at the American Accounting Association, Northeast Regional Meeting, Syracuse University, New York, (April 20, 1985).
5) Crum, R.P. and Namazi, "The Dominance of Multi-Objective Linear Programming Techniques in Accounting Applications", Presented at the American Accounting Association Northeast Regional Meeting (April 19, 1985).
6) Namazi, M. and K.H. Chen, "Usefulness of a Multi-Objective Technique in Manpower Planning From a Prinicipal- Agnet Perspective", Presented to TIMS/ORSA meeting in Boston (April 29, 1985).
7) Namazi, M., "A Critical Review of the Efficient Market Hypothesis", Akron Business and Economic Review (Winter, 1985), pp. 27-35.
8) Crum, R.P., and M. Namazi, "Multi- Objective Linear Programming Techniques in Manpower Staff Assignment", Akron Busines and Economic Review (Spring 1987), pp. 95-109.
9) Namazi, M., "The Application of The Agency Theory In Planning and staff Assignment of CPA Firms", Iranian Accounting Review, vol. 10., Winter-Spring 1995.
10) Faghih, N. and M. Namazi, "Applying Shannon's Information Theory to the Measurement and Analysis of Financial Statements", Journal of Dis Crete Mathematical Sciences & Cryptography, Vol. 19, April. 1998, pp. 49-72.
مقالات فارسي:
1. محمد نمازي، (1368) «كارسنجي و روشسنجي»، دانشگاه شيراز، 101 صفحه.
2. محمد نمازي، (1368)، «نقش مدلهاي رياضي چند هدفي در حسابداري»، مجموعه مقالات اولين سمينار حسابداري ايران. انتشارات دانشكده اقتصاد و علوم اجتماعي، دانشگاه شهيد چمران اهواز، صفحات 172-154.
3. محمد نمازي، (1360)،«نگاهي به سيستم سنجش مسئوليت حسابداري از ديد علوم رفتاري»، دانش مديريت، دانشكده علوم اداري و مديريت بازرگاني دانشگاه تهران، سال سوم، شماره يازدهم، زمستان، صفحات 44-31.
4. محمد نمازي، (1370 و 1371)، «تجزيه و تحليل متدهاي هزينهيابي جذبي و متغير»، مجله علوم اجتماعي و انساني دانشگاه شيراز، دوره هفتم، پائيز 70 و بهار 71، صفحات 74-47.
5. محمد نمازي، (1371)، «استانداردهاي ملي حسابداري: دشواريها، محدوديتها و پيشنهادها»، مجله حسابدار، مرداد، صفحات 110-104.
6. محمد نمازي، (1371)، «سه سخنراني و سه كميسيون در اولين سمينار محدود حسابداري سازمان سمت»، مجله حسابدار، اسفند، صفحات 108-104.
7. محمد نمازي، (1372)، «عوامل مؤثر در تدوين استانداردهاي پذيرفته شده حسابداري»، مجله علوم اجتماعي و انساني دانشگاه شيراز، پائيز، صفحات 32-1.
8. محمد نمازي، (1369)، «سيستم تدوين استانداردهاي حسابداري»، مجموعه مقالات دومين سمينار حسابداري ايران، دانشگاه آزاد اسلامي- زنجان، شهريور، صفحات 85-57.
9. محمد نمازي، (1372)، «مشكلات اصول پذيرفته شده حسابداري و نحوة تدوين استانداردهاي مطلوب»، مجله علمي و پژوهشي اقتصاد و مديريت، دانشگاه آزاد اسلامي بهار، صفحات 22-5.
10. محمد نمازي، (1373)، «هزينهيابي جذبي و متغير در سيستمهاي استاندارد»، مجله علوم اجتماعي و انساني دانشگاه شيراز، زمستان، صفحات 26-1.
11. محمد نمازي، (1374)، «انضباط مالي»، اولين سمينار وجدان كاري و انضباط اقتصادي و مالي، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، اروميه، 16 و 17 ارديبهشت.
12. محمد نمازي و زكيه شوشتريان، (1374)، «بررسي كارايي بازار بورس اوراق بهادار»، فصلنامه تحقيقات مالي، شماره 7 و 8، تابستان و پائيز، صفحات 82-104.
13. محمد نمازي، (1374 و 1375))، «خصوصيات سيستمهاي حسابداري صنعتي صنايع استان فارس»، بررسيهاي حسابداري، شماره 14 و 15 زمستان 1374 و بهار 1375، صفحات 69-50.
14. محمد نمازي، (1375)، «سرمايهگذاري در مناطق جنگزده»، سومين كنفرانس بينالمللي بازسازي مناطق جنگ زده»، 2 الي 8 اسفند، صفحه 93. تهران و مناطق جنگزده.
15. محمد نمازي و زكيه شوشتريان، (1375)، «مروري بر آزمونهاي كارايي بورس اوراق بهادار در سطح ضعيف»، تحقيقات مالي، تابستان و پائيز، صفحات 83-47.
16. محمد نمازي، (1376) «نقش حسابداران مديريت در صنايع استان فارس»، مجله علوم اجتماعي و انساني دانشگاه شيراز، بهار، صفحات 76-41.
18. احمد احمدپور و محمد نمازي، (1377)، «تأثير اهرم عملياتي، مالي و اندازه شركت روي ريسك سيستماتيك (شركتهاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران)»، مجله مدرس، بهار، صفحات 74-101.
19. محمد نمازي و زكيه شوشتريان، (1377)، «نظريهها، الگوها و روشهاي آزمون كارايي بازار سرمايه»، مجله علوم اجتماعي و انساني دانشگاه شيراز، پائيز، صفحات 22-1.
20. محمد نمازي، (1377 و 1378) «بررسي سيستم هزينهيابي بر مبناي فعاليت در حسابداري مديريت و ملاحظات ساختاري آن»، مجله بررسيهاي حسابداري و حسابرسي، دانشگاه تهران، زمستان 1377 و بهار 1378، صفحات 106-71.
21. محمد نمازي، (1378)، «الگوي سرمايهگذاري و شيوه تأمين منابع مالي در مناطق جنگزده»، مجله برنامه و بودجه.
22. محمد نمازي، (1378)، «آينده حسابداري مديريت»، مجله بررسيهاي حسابداري و حسابرسي، دانشگاه تهران، پائيز، صفحات 34-3.
23. محمد نمازي و زكيه شوشتريان، (1380)، «بررسي عملكرد اقتصادي بورس اوراق بهادار ايران»، فصلنامه پژوهشها و سياستهاي اقتصادي، زمستان.
24. محمد نمازي، (1381)، «نقش ماتريس در حسابداري مديريت»، حسابدار، تيرماه، صفحات 9-8 و 87-86.
25. محمد نمازي و كامليا كمالي، (1381)، «بررسي نحوه تخصيص اعتبارات بودجه با استفاده از مدل برنامهريزي آرماني، مطالعات موردي: استان فارس»، مجله بررسيهاي حسابداري و حسابرسي، زمستان، صفحات 29-57.
26. محمد نمازي، (1382)، «نقش پژوهشهاي كيفي در علوم انساني»، مجله علوم انساني دانشگاه سيستان و بلوچستان، بهار و تابستان، صفحات 87-63.
27. محمد نمازي، (1382)، «نقش تئوري نمايندگي در حسابداري»، مجله حسابدار.
28. محمد نمازي و اميررضا رمضاني، (1382)، «ارزيابي متوازن در حسابداري مديريت»، مجله علوم اجتماعي و انساني دانشگاه شيراز، بهار، صفحات 20-2.
29. محمد نمازي، (1382)، «بررسي نگرش مديران واحدهاي صنعتي استان فارس نسبت به حسابداري صنعتي»، مجله بررسيهاي حسابداري و حسابرسي، تابستان، صفحات 81-63.
30. محمد نمازي، «تكامل ارزيابي متوازن»، پژوهشنامه علوم انساني و اجتماعي دانشگاه مازندران».
31. محمد نمازي و ناهيد زاهداني، (1382)، «بررسي تجربي ديدگاههاي مديران نسبت به نقش حسابرسي داخلي در اعمال نظارت بهينه»، مجله اقتصاد و مديريت، دانشگاه سيستان و بلوچستان.
32. نمازي، محمد و محمد سيراني، (1383) «بررسي تجربي سازههاي مهم در تعيين قراردادها، ...»، فصلنامه مطالعات مديريت.
33. نمازي، محمد و بهروز زارع، (1383)، «كاربرد تئوري اطلاعات در تعيين ريسك سيستماتيك، مطالعه موردي: شركتهاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران»، بررسيهاي حسابداري و حسابرسي، بهار، صفحات 100-79.
34. نمازي، محمد و شكراله خواجوي، (1383)، «سودمندي متغيرهاي حسابداري در پيشبيني ريسك سيستماتيك شركتهاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار»، مجله بررسيهاي حسابداري و حسابرسي، زمستان، صفحات 119-93.
35. نمازي، محمد و محمد سيراني، (1383) «بررسي تجربي سازههاي مهم در تعيين قراردادها، شاخصها و پارامترهاي پاداش مديران عامل شركتها در ايران»، بررسيهاي حسابداري و حسابرسي، 36، 94-65.
36. نمازي، محمد و علي آغولي، (1384)، «بررسي و تعيين قيمت تمام شده قرارداد توسعه و احداث در شركت توزيع نيروي برق شيراز»، مديريت و توسعه، شماره 26، پائيز، صفحات 80-69.
37. نمازي، محمد، (1384)، «بررسي كاربردهاي تئوري نمايندگي در حسابداري مديريت»، مجله علوم اجتماعي و انساني دانشگاه شيراز، دوره 22، تابستان،صفحات 164-147.
38. نمازي، محمد (1384)، «تكنيكهاي ارزيابي عمليات مالي مديران» مجله بهينه، شماره 9، بهار، صفحات 10-3.
39. نمازي، محمد و امين ناظمي، (1384)، «بررسي تحليلي تحقيقات انجام شده در بورس اوراق بهادار تهران»، تحقيقات مالي، شماره 19، بهار و تابستان، 166-135.
40. نمازي، محمد و جلال شيرزاده (1384)، «بررسي رابطه ساختار سرمايه با سودآوري شركتهاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران (با تأكيد بر نوع صنعت)»، مجله بررسيهاي حسابداري و حسابرسي، شماره 42، زمستان، صفحات 95-75.
42. نمازي، محمد و نورالدين رستمي، «بررسي رابطه بين نسبتهاي مالي و نرخ بازده سهام شركتهاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران»، مجله بررسيهاي حسابداري و حسابرسي، شماره 44، تابستان 1385، صفحات 127-105.
43. نمازي، محمد و ابراهيم منصوري، «بررسي تجربي دوره گردش وجه نقد و تجزيه و تحليل نقدينگي شركتهاي بورس اوراق بهادار تهران»، فصلنامه دانش و پژوهش حسابداري، شماره 7، زمستان 1385، صفحات 23-16 و 60-53.
44. نمازي، محمد و جواد مرادي، «بررسي تجربي سازههاي مؤثر در تعيين پاداش هيأت مديره شركتهاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران»، فصلنامه مطالعات حسابداري، شماره 10 و 11، تابستان و پائيز 84، صفحات 101-73.
45. نمازي، محمد و كاظم شمسالديني، «بررسي ارتباط فرهنگ با نظريه نمايندگي». ماهنامه انجمن حسابداران خبره ايران مجله حسابدار، شماره 183، خرداد 1386، صفحات 19-7.
طرحهاي پژوهشي لاتين
1. The Usefulness of Accounting Information in Multi-Objective Setting, Pennsylvania State University.
2. The Efficient Market Hypothesis, Pennsylvania State University.
طرحهاي پژوهشي فارسي
1. «بررسي سيستمهاي حسابداري صنعتي و وضعيت موجود حسابداران مديريت صنايع استان فارس»، گزارش منتشر شده طرح پژوهشي شماره 91، دانشگاه شيراز.
2. «تجزيه و تحليل صورتهاي مالي با استفاده از نظريه اطلاعاتي شانون»، دانشگاه شيراز، 1376. (با همكاري آقاي دكتر فقيه)
3. « بررسي كاربرد سيستم هزينه يابي بر منباي فعاليت (ABC) در افزايش بهره وري» وزارت صنايع، 1378.
4. « طراحي سيستم ABC و IOC جهت استفاده بهينه از منابع سازماني با بكارگيري برنامهريزي خطي» وزارت صنايع، سال 1381.
5. «بررسي ديدگاههاي مديران صنعتي نسبت به سيستمهاي حسابداري صنعتي» دانشگاه شيراز، 1381.
6. بررسي كارآئي بازار بورس اوراق بهادار ايران، وزارت اقتصاد و دارائي، 1381، انتشار كتاب مربوطه، 1382.
7. مطالعه اثرات اهرمهاي مالي و عملياتي شركتها بر قيمت سهام بورس اوراق بهادار ايران- دانشگاه شيراز، انتشار يافته به صورت مقاله.
8. «طراحي سيستم بودجهبندي بر مبناي فعاليت در دانشگاه شيراز»، تكميل گرديد (1384).
9. «نحوه استفاده بهينه از منابع مالي پروژههاي عمراني در فارس»، سازمان برنامه و بودجه استان فارس، 1383، انتشار كتاب در اين زمينه، 1385.
10. «بررسي عوامل مؤثر بر نقدينگي در دو بخش طرح و جاري در سالهاي 84-80 در شركت برق منطقهاي فارس» وزارت نيرو، شيراز، در جريان.
جوايز و افتخارات
1- مدرس برجسته آموزشي بخش حسابداري و مديريت سال 1378
2- پژوهشگر نمونه بخش حسابداري و مديريت سال 1384
3- پژوهشگر نمونه دانشكده اقتصاد، مديريت و علوم اجتماعي سال 1385
4- مدرس نمونه آموزشي بخش حسابداري سال 1385
5- برنده لوح و جايزه بهترين كتاب سال حسابداري (حسابداري صنعتي 2) در جشنواره پژوهش دانشگاه تهران سال 1385
6- دريافت جايزه و لوح تقدير كتاب "حسابداري صنعتي (2)" و "كاربرد رايانه در حسابداري" در دانشگاه شيراز
از خوشنویسان گمنام بود. به خط وی قطعهای به قلم نستعلیق چهاردانگ و سه دانگ خوش ، با رقم: "حرره اسحق" ، در کتابخانهٔ ملی پاریس موجود است.
ایزاک نیوتن که در روز ۲۵ دسامبر ۱۶۴۲یعنی سال مرگ گالیله متولد شد از خانواده ای است که افراد ان کشاورز مستقل و متوسط الحال بودند .
ایزاک نیوتن که در روز ۲۵ دسامبر ۱۶۴۲یعنی سال مرگ گالیله متولد شد از خانواده ای است که افراد ان کشاورز مستقل و متوسط الحال بودند و مجاور دریا در قریه وولستورپ می زیستند نیوتن قبل از موعد متولد شد و زودرس به دنیا آمد و چنان ضعیف بود که مادر گمان برد او حتی روز اول زندگی را نتواند به پایان برد پدرش نیز در عین حال اسحق نام داشت و در ۳۰ سالگی و قبل از تولد فرزندش در گذشت.
پدرش مردی بوده است ضعیف، با رفتار غیر عادی زودرنج و عصبی مزاج مادرش هانا آیسکاف زنی بود مقتصد، خانه داری بود صاحب کفایت و صنعتگری با لیاقت آیزاک دوره کودکی شادی نداشت او سه ساله بود که مادرش با بارناباس المیت کشیش مرفه با سنی دو برابر سن خود ازدواج کرد جدایی از مادر ظاهراٌ سخت بر شخصیت او اثر گذاشت و تقریباٌ مسلم است که رفتار بعدی وی نسبت به زنان را نیز شکل داد نیوتن هیچگاه ازدواج نکرد اما یکبار(شاید هم دو بار) نامزد کرد به نظر می آمد که تمرکز او منحصراٌ روی کارش بود نه سالی که نیوتن در وولستورپ جدا از مادر گذرانید برای وی سالهای دردناکی بود داستانهایی بر سر زبان است که نیوتن جوان از قبه کلیسا بالا می رفت تا نورث ویتام ده مجاور را که مادرش اینک در آن زندگی می کرد، از دور ببیند.
آموزش ابتدایی رسمی نیوتن در دو مدرسه کوچک دهکده های اسکلینگتن و راچفورد صورت گرفته بود که هر دو برای رفت و آمد روزانه به خانه او نزدیک بودند چنین به نظر می رسد که اول بار دایی اوکه کشیشی به نام ویلیام آیسکاف بوده است متوجه شد که در نیوتن استعدادی مافوق کودکان عادی وجود دارد.
بدین ترتیب ویلیام آیسکاف مادر را مجاب کرد که کودک را به دانشگاه کمبریج(که خودش نیز از شاگردان قدیمی این دانشگاه بود) بفرستد زیا مادر نیوتن قصد داشت وی را در خانه نگهدارد تا در کارهای مزرعه به او کمک کند در این هنگام نیوتن ۱۵ ساله بود کمبریج در آن زمان دیگر آکسفورد را از مقام اولی که داشت خلع کرده به قلب پیوریتانیسم انگلیس و کانون زندگی روشنفکری آن کشور بدل شده بود. نیوتن در آنجا مانند هزاران دانشجوی دیگر دوره کارشناسی، خود را غرق مطالعه آثار ارسطو و افلاطون می کرد نیوتن در یکی از روزهای سال ۱۶۶۳یا ۱۶۶۴ شعار زیر را در کتابچه یادداشت خود وارد کرد.
افلاطون دوست من و ارسطو هم دوست من است، اما بهترین دوست من حقیقت است او از کارهای دکارت در هندسه تحلیلی شردوع کرده سریعاٌ تا مبحث روشهای جبری پیش آمده بود در آوریل ۱۶۶۵ که نیوتن درجه کارشناسی خود را گرفت، دوره آموزشی او که می توانست چشمگیرترین دوره در کل تاریخ دانشگاه باشد بدون هیچگونه شناسایی رسمی به اتمام رسید.
● تئوری نور قانون جاذبه عمومی
در حدود سال ۱۶۶۵ مرض طاعون شیوع یافت و دانشگاه دانشجویان خود را مرخص کرد نیوتن به زادگاه خود مراجعت کرد همین موقع بود که هوش و استعداد نابغه بزرگ آشکار گشت زیرا تمام کتابها و جزوه های خود را در دانشگاه جا گذاشته بود فکر خود رذا آزاد گذاشت که به تنهایی از منابع خاص خود استفاده نماید در این هنگام نیوتن بیش از ۲۲ سال نداشت ولی بیش از ارشمیدس و دکارت در باره معرفت ساختمان جهان دقیق شده بود نیوتن ضمن دو سالی که در وولستورپ بود حساب عناصر بی نهایت کوچک قانون جاذبه عمومی را کشف کرد و تئوری نور را بنیان گذاشت این داستان که سقوط سیبی از درخت نیوتن را به فکر کشف جاذبه عمومی انداخته است به نظر درست می آید او از آن لحظه این پرسشها را برای خود مطرح کرد: چرا سیب به پایین و نه بالا سقوط می کند؟ و چرا ماه بر زمین نمی افتد؟ این اندیشه ها بعدها او را به کشف قانون نیروی گرانش رهنمون شدند هنگامی که نیوتن چندین سال بعد پاسخ این پرسش را توانست بیابد در واقع یکی از قانونهای فیزیک راکشف کرده بود که بر تمام عالم حکمفرماست.
قانون نیروی گرانش او پس از شیوع طاعون و بازگشت به ملک مزروعی مادرش، طی ۱۸ ماه به آگاهیها و کشفهایی بیش از آنچه که دانشمندان دیگر در طول عمر خود دست می یابند، دست یافت او در این مدت ساخت و ساز قانون نیروی گرانش را آغاز کرد او در باره نور و رنگهای آن پژوهش کرد دلیل جزر و مد را کشف کرد قوانین و حرکات بخصوصی را به درستی تشخیص دادو معادله هایی برای آن نوشت که بعدها اساس و بنیان دانش مکانیک شد در مورد نیروی گرانش نیوتن معتقد بود که نه تنها زمین چنین نیروی گرانشی دارد بلکه تمام اجسام و اجرام چنین خصوصیتی دارند.
روزی که او منشوری را در دست گرفت واجازه داد تا پرتو نور خورشید از میان آن بتابد او با این کار کشف کرد که نور سفید به هنگام ورود به منشور شیشه ای منحرف می شود و به ۷ پرتو نور اصلی با رنگهای گوناگون تجزیه می شود آنها رنگهای رنگین کمان هستند که طیف یا بیناب نامیده می شوند و عبارتند از: سرخ، نارنجی، زرد، سبز، آبی، نیلی و بنفش او تمام این کشفیات را در یک دوره زمانی ۱۸ ماهه به انجام رسانید بالاخره طاعون ریشه کن شد و او به لندن برگشت تا تحصیلات خود را به پایان برساند.
او ۳ سال پس از آن را صرف کاوش و پژوهش در ماهیت و طبیعت نور کرد او همچنین نخستین دوربین نجومی آیینه ای را ساخت تلسکوپ آیینه ای رصد خانه مونت پالومار در کالیفرنیا نیز، که آیینه آن ۵ متر قطر دارد بر اساس اصول و قواعد نیوتن بنا شده است.
نیوتن در اثر مطالعات فراوان مبتلا به ناراحتی عصبی شد از دو ناراحتی عصبی مه نیوتن پیدا کرد اولی ظاهراٌ در سال ۱۶۷۸ و دومی در سال بعد از فوت مادر او بود در این دره وی مدت ۶ سال از هر گونه مکاتبه مربوط به تلاشهای ذهنی دست کشید به هر صورت عالم کیهانی بود. دوران مابین ۱۶۸۴ و ۱۶۸۶ از نظر تاریخ فکری بشر مقام ارجمندی دارد در این دوران هالی توانست با تدبیر بسیار نیوتن را وادارد که اکتشافات خویش را در نجوم و علم حرکات به منظور انتشار تدوین کند و نیوتن نیز به این کار رضایت داد در سال ۱۶۸۷ در ۴۵ سالگی قانون جاذبه زمین و سه قانون در باره حرکت را در کتابش مه به زبان لاتین نوشته شده بود با خرج هالی منتشر کرد نیوتن به مطالعات عظیم دیگری پرداخت که حتی امروزه نیز کامل نشده است و آن اینکه با به کار بردن قوانین علم الحرکات و قانون جاذبه عمومی فرورفتگی زمین را در دوقطب آن که نتیجه دوران روزانه زمین به دور محورش می باشد محاسبه کرد و به کمک این محاسبه درصدد برآمد سیر تکامل تدریجی سیاره را مورد مطالعه قرار دهد.
نیوتن تغییرات وزن اجسام را برحسب تغییر عرض جغرافیایی مکان به دست آورد و نیز ثابت کرد که هر جسم تو خالی که به سطوح مروی متحدالمرکز و متجانس محدود شده باشد نمی تواند هیچگونه نیرویی بر اجسام با ابعاد کوچک که در نقطه غیر مشخصی در داخل آن قرار داشته باشند اعمال کند نیوتن در پاییز سال ۱۶۹۲ هنگامیکه به ۵۰ سالگی رسید نزدیک می شد به سختی مریض و بستری شد به طوریکه از هر گونه قوت و غذایی بیزار شد و دجار بی خوابی مفرط گردید که به تدریج به بی خوابی کامل تبدیل شد خبر کسالت شدید نیوتن در قاره اروپا انتشار یافت.
لیکن بعد از آنکه خبر بهبودی او را دادند دوستانش شادمان گردیدند.
حکمت بریتانیا به منظور قدردانی از خدمات این دانشمند برگ یک منصب بسیار بالای دولتی به وی اعطاء کرد و او در سال ۱۷۰۰ میلادی به عنوان خزانه دار کل سلطنتی منصوب شد منصبی که تا آخر عمرش آن را حفظ کرد در همان سال به عضویت آکادمی علمی فرانسه نیز اتنخاب شد در سال ۱۷۰۵ علیا حضرت ملکه آن(ملکه انگلستان) به وی عنوان سر اعطاء کرد و به احتمال قوی اعطای این افتخار بیشتر به مناسبت خدمات او در ضرب مسکوکات بوده است تا به علت تقدم فضل او در معبد عقل و کمال.
وی چندی پیش از وفاتش با نگاهی به زندگی علمی طولانی گذشته اش از آن این خلاصه را بدست داد: من نمی دانم به چشم مردم دنیا چگونه می آیم اما در چشم خود به کودکی می مانم که در کنار دریا بازی می کند و توجه خود را هر زمان به یافتن ریگی صافتر یا صدفی زیباتر منعطف می کند در حالیکه اقیانوس بزرگ حقیقت همچنان نامکشوف مانده در جلوی او گسترده است آخرین روزهای زندگی وی تاثر برانگیز و از جنبه انسانی قوی و عمیق بوده است اگر چه نیوتن نیز مانند سایر افراد بشر از رنج فراوان بی بهره نماند لیکن بردباری بسیاری که در مقابل درد و شکنجه دائمی دو سه سال اخیر زندگانی خویش نشان داد شکوفه های دیگری بر تاج گلی که بر فرق او قرار دارد می افزاید.
در آخرین روزهای زندگی از ردر جانگداز اسوده بود در نهایت آرامش در ۲۰ مارس ۱۷۲۷ در ۸۴ سالگی در لندن در گذشت و با عزت و شرف بسیار در وستمینستر آبی به خاک سپرده شد برای قدردانی از این دانشمند بزرگ واحد نیرو را نیوتن نامیده اند بدون تردید می توان گفت در تاریخ بشریت نامی از مافوق نیوتن وجود نداشته و هیچ اثری از لحاظ عظمت و بزرگی مانند کتاب(اصول) او نخواهد بود لاپلاس بزرگترین ادامه دهنده اکتشافات او در باره اش چنین می گوید: کتاب اصول بنای معظمی است که تا ابد عمق دانش نابغه بزرگی را که کاشف مهمترین قوانین طبیعت بوده است به جهانیان ملل خوهد داشت.
لاگرانژ در باره او چنین می گوید: نیوتن خوشبخت بود که توانست دستگاه جهان را توصیف کند افسوس که در عالم بیش از یک اسمان وجود ندارد ولتر مشهورترین ستایندگان او چنین نوشته است: ای رازدار آسمانها و ای جوهر ابدی راست بگو تو نسبت به نیوتن حسادت نمی ورزی؟
فلسفه نیوتن
آیزاک نیوتن در ۱۶۴۲، سالی که گالیله چشم از جهان فرو بست، در ناحیه لینکن شایرانگلستان متولد شد. او بیشتر عمر خود را صرف مطالعات در کالج ترینیت(تثلیث) واقع در دانشگاه کمبریج کرد. مدتی را نیز در لندن سپری کرد. چند دوره نماینده ساکت پارلمان بود. مدتی نیز مدیر ضرابخانهسلطنتی شد. او به مشاغل دولتی به عنوان تفریحی در زندگیش می نگریست. اولین کتابش را تحت عنوان "اوپتیکس"و یا علم نور شناسی، در زبان منطق ریاضیات به چاپ رساند. چند سالی را صرف مطالعات دینی کرد که نتیجه آن چاپ "مطالعات کتاب شریعت" می باشد. در ۱۶۶۶جبر در ریاضیات را ابداع کرد اما بخاطر نگرشی که بر شرایط زمانی داشت از چاپ کتابی در اینباره منصرف شد. اگرچه سالها بعد از چنین روشی در مطالعات نجوم شناسی خود بهره برد و بشریت را با این روش آشنا کرد. در سال ۱۶۸۷ کتاب معروف "اصول ریاضیات در فلسفه طبیعی" را که به اختصار به "اصول"شهرت یافت را به چاپ سپرد. در ابتدا کتاب او مورد تمسخر دانشجویان فلسفه کمبریج قرار گرفت، اما طولی نکشید که روش و نگرش او نه تنها بر روشهای تدریس و آینده تاریخ فلسفه بلکه بر تاریخ علم نیز اثرات بیشماری بر جای نهاد. در سال ۱۷۰۵ مفتخر به دریافت نشان شهسواری از ملکه آن گردید. او در سن هشتاد و پنج سالگی در لندن دیده از جهان فرو بست و نخستین دانشمندی بود که پیکرش در کلیسای وستمینستر به خاک سپرده شد.
● اصول ریاضیات در فلسفه طبیعی
در این مجال برآنم تا بخشهای غیر ریاضی این شاهکار نیوتن را مورد بازخوانی قرار دهم.
الف) قوانین استدلال در فلسفه
در این بخش نیوتن به ارایه قوانینی مبادرت می ورزد که بگفته او اساس تحقیقات طبیعی را شامل می شوند. قوانین چهارگانه ای که در قرن هجدهم به قوانین پایه مطرح بودند. ممکن است برای خواننده امروزی این اصول بدیهی و حتی پیش پا افتاده بنظر آیند. شاید بتوان چنین نظر داد که در طول سه قرن گذشته قریب اکثریت یافته های علمی بشری بر پایه این مقدمات به فعلیت رسیدند و از طرف دیگر مخاطب امروزی با تسلطی که بر علوم جدید یافته ناخودآگاه الفبای تحلیل شخصی از شرایط طبیعی را بر پایه این اصول حلاجی میکند. به هر تدبیر روا نیست که درک امروزیمان را با سیصد سال گذشته یکسان بگیریم. همانگونه که تاریخ فلسفه علم نیز شاهد بوده است، اصولی که توسط نیوتن ارایه گردید، حداقل تا به ظهور آینشتاین، نه تنها تحولی شگرف در زیربنای علمی بشری پدید آورد بلکه انقلابی را در نحوه بینش، ادراک و بیان آدمی موجب شد. بدین مقدمه به سراغ اصول نیوتن می رویم.
۱) قانون اول:
«ما نمی بایست بیشتر از آن دلایل صحیحی که برای پیدایش و یا عملکرد اشیاء طبیعی کفایت می کنند، ادله مشابه دیگری را پذیرا باشیم.»
فلاسفه این بیان را بر بیهوده نبودن عملکرد طبیعت بصورت عام تفسیر نموده اند. میزان کارایی طبیعت نسبت معکوسی با درصد بیهودگی آن دارد. بدین معنی که هر کجا کارایی موثرتری را در میان اجزای طبیعت شاهد باشیم به همان میزان نیز فایدهمند بودن آن فرآیند مشهود خواهد بود. دیالکتیک طبیعت منطقی ساده دارد و اثرات بر جای مانده معلول دلایلی غیر طبیعی و غیر ضروری نمی باشند.
۲) قانون دوم:
«بنابراین ما می بایست برای تمامی معلولهای یکسان طبیعی، تا جایی که ممکن است، ادله یکسان را مورد بررسی قرار بدهیم.»
عمل تنفس در آدمی و تنفس در حیوانات؛ سنگها در آمریکا و سنگها در اروپا؛ نور آتش و نور خورشید از جمله مثالهایی است که با این ادعا می بایست چرایی و چگونگی هر دو پدیده را تا بدآنجا که یکسان هستند، بطور مشابه مورد بررسی قرار دهیم.
۳) قانون سوم:
«با مطالعه انواع بی شماری از ساختارهای طبیعی که در دسترسمان می باشند، که توانایی بیش از حد افزایش و کاهش در شدتها را ندارند، بدین نتیجه می رسیم که؛ می بایست ارزشگزاری جهانی صورت پذیرد و هر آنچه را که مشابه است و در دسترس ما نمی باشد نیز شامل شود.»
توسط آزمایش است که ما بر طبیعت اشیاء و گونه ها آگاهی می یابیم. هر آنچه را که بصورت جهانی مورد تایید آزمایشات ما قرار گرفت می بایست جهانی نیز بدانیم. نتایج یکسانی که در آزمایشات بدست می آیند برای مشابه شان که دور از دسترس می باشند نیز یکسان است. البته این به مفهوم رها کردن مقایسه پی در پی جهان و اعمال دلخواه نظرات نمی باشد. نیوتن معتقد است تمامیت طبیعت در عملکرد به سمت سادگی و هماهنگی در رفتار تمایل دارد. از طرفی هیچ راهی جز بکارگیری هوش و حواس پنجگانه برای تخمین بسط و توسعه اشیاء نمی شناسیم و از طرف دیگر با کمک از منطق ریاضیات در میابیم که قرار نیست اشیاء تا بینهایت امتداد داشته باشند. بنابراین آدمی با محدوده ها و محدودیتها سر کار دارد. در یک فضای محدود، به میزانی که از خصوصیات حجمی از آن فضا آگاهی یافتیم می توان فرض را بر یکسان بودن یا اصل را بر تشابه خصوصیات حجم نادیده گرفت. از این روست که می توان جهانی بودن ارزشهای عملی را تصور کرد. در آزمایشات به خصوصیت نفوذناپذیری و سختی اشیاء برخورد میکنیم. چنین نتیجه میگیریم که نفوذناپذیری و سختی اشیاء جهانی است. تمامی اشیاء حرکت پذیر هستند. حرکت به اشیاء قدرت می بخشد. این قدرت یا در ادامه جنبش آنان هزینه می شود و یا در آنان باقی می ماند. خصوصیاتی مانند گسترش، سختی، نفوذناپذیری و جنبش اشیاء برآمده از مطالعه کلیت آنهاست. مطالعه تعدادی از ذرات تشکیل دهنده آنها نیز ما را به چنین نتیجه ای می رساند. از این رو نتیجه ای که میگیریم: این خصوصیات برای مابقی ذرات تشکیل دهنده آزمایش نشده آن اشیاء و برای مابقی اشیاء نادیده جهان صادق است. نیوتن معتقد است که دسترسی به این نتایج بر اساس حواس بشری صورت می پذیرد و نه بر پایه استدلال.
تمامی اشیاء اطراف زمین تحت جاذبه آن گرانش به سمت زمین دارند. مقدار جاذبه به ضریب جرم آنان بستگی دارد. چگالی اجسام نشاندهنده میزان نیروی گرانشی است که در خود ذخیره دارند. اجسام با چگالی بیشتر، جاذبه بیشتری از خود نشان میدهند. با همین اصل بود که نیوتن حرکت ماه به دور زمین و زمین به دور خورشید را توجیه کرد. این را با تجربه آزمود و از آنجایی که در مورد تمامی اجسام مورد آزمایش به یک نتیجه رسیده بود، یافته خود را بنا بر نظرات استدلالیش، قانون جهانی گرانشنامید.
۴) قانون چهارم:
«ما در فلسفه تجربی، گزاره هایمان را بر اساس یافته هایی بنیان میگذاریم که توسط روش استقراء عام از پدیده هایی با دقت بالا گرد آمده باشد. حتی می توان نظریات مخالفی را هم تصور نمود. نظریاتی که شاید در آینده بتوانند پدیده های نوظهور دقیق تر و یا حتی استثنایی را نمایندگی کنند. به هر روی، گزاره یابی در زمان حال باید بر اساس دریافتهای تجربی و مشهود صورت پذیرد.»
فلاسفه در تحلیلهای خود هر کدام از روشی سود جسته اند. برخی از بررسی بطنی و دفعی اجزاء به قیاس کل دست یافته اند و برخی دیگر از پی بردن به کل، به شناخت اجزاء راه یافته اند. برخی دیگر نیز از هر دو روش متداوماً سود جسته اند. پیرو توضیحات قانون سوم نیز مشخص بود که روش تحلیل نیوتن همان قیاس کل از جزء می باشد که در قانون چهارم نیز مستقیماً بدان اشاره میکند. او بر این نکته تاکید میکند دلایلی که بر اساس استقراء شکل میگیرد، نمی بایست توسط نظریه پردازیها نفی شود. هر نظریه ای می بایست بر ادله ای استناد داشته باشد و آن ادله نیز می بایست توسط آزمون و تجربه اثبات پذیر باشد.
ب) شرح و تفسیر
در این بخش از کتاب، نیوتن نظرش را در مورد مساله بحث برانگیز مطلق و نسبی بودن فضا و زمان بیان میکند. در اینباره نیز هم در زمان حیاتش و هم پس از او فلاسفه بسیاری به اظهار نظر در این مورد پرداخته اند. همانطور که در ابتدا نیز بدان اشاره شد، در این نوشته رسم بر این است که حتی الامکان کمتر به مواردی که برای بشر امروزی واضح است پرداخته شود و بیشتر موارد اصولی تر مورد بازخوانی قرار گیرد. نیوتن در ابتدا به ارایه تعارفی در مورد عناصر زمان، مکان، فضا و حرکت مبادرت می ورزد و سپس مطلق و نسبی بودن آنان را بررسی میکند.
۱) زمان مطلق، واقعی و دقیق؛ مقدم به ذات و فقط وابسته و فرمانبردار طبیعت خویش است. منحصر به فرد است. همواره با توجه به طبیعت خود عمل میکند و هیچگونه تماسی با خارج از نهاد خود ندارد. عاری از حرکت است و ضرورتاً تغییرناپذیر. گذشت دقیق زمان مطلق، در بازه مطلقی رخ میدهد که هیچ تغییری بر موجودیت اجرام و اجسام صورت نمی پذیرد.[vii] بنابراین سنجش آن فقط با توجه به نهاد خودش ممکن است. در نقطه مقابل زمان نسبی، آشکار و متعارف قرار دارد که نسبت به موارد خارج از طبیعت خود حساس می باشد. منحصر بفرد نیست و با ابزار اطرافش سنجیده می شود.
شهر بلقیسیکی از بزرگترین بناهای خشتی و گلی ایران است که در ۳ کیلومتری جنوب غرب شهر کنونیاسفراینقرار گرفته است که بالغ بر ۱۸۰ هکتار وسعت میباشد که از یک مجموعه آثار شامل بقایایارگوخندقپیرامون آن، شارستان شامل: برج و بارو، مقبرهشیخ آذری، ویرانههای معروف به منار تپه (مسجد جامع)،کوره سفالگری،آب انبار، بازار،کاروانسرا، بنای معروف بهیخدانهاو یکگورستانوسیع در نزدیک دروازه شرقی تشکیل شده است.
سالمترین و همچنین برجستهترین اثری که بر بقایای شهر بلقیس برجای مانده است ارگی است که دارای ۲۹ برج به ارتفاع حدود ۱۱ متر است و جزو بزرگترین قلعههای باستانی ایران می باشد که دارای سازه بزرگ خشتی و چينه اي است و دارای وسعتي حدود ۵۱ هزار مترمربع است و همچنین در اطراف ارگ يک خندق وسيع وجود دارد كه نفوذ ناپذيري قلعه را دشوارتر میساخته است[۱]از لحاظ قدمت استناد به متون تاریخی در قبل از اسلامآباد و شکوفا بوده و در سال ۳۱ هجری توسط مسلمانان فتح میشود و طبق یافتههایباستان شناختیقدیمی ترین استقرار در این شهر تاریخی که تاکنون شناسایی شده مربوط به اواخردورهساسانی – صدر اسلام است و زندگی در آن تا پایان دورهصفویبه طور مداوم جریان داشته است و بالاخره این شهردر اواخر دوران طهماسب دوم و ابتدای حکومت نادر یعنی در سال ۱۱۳۱ هـ. ق توسط افاغنه کاملاًویران و در هم کوبیده شد. به نحوی که جایگاه پیشین خود را از دست داد از این زمان کمکم اسم افسانهایبلقیسبر روی خرابههای شهر قدیمی اسفراین گذاشته شد. به علت اهمیت ویژه باستانشناسی، شهر کهن و تاریخی بلقیس در سال ۱۳۸۸ به عنوان پایگاه میراث فرهنگی مورد تصویب قرار گرفت و با شماره ثبت ۴۴۹۷ در فهرستآثار ملی ایرانبه ثبت رسید.[۱][۲]ارگ بلقیس اسفراین را دومین بنای گلی ایران پس ازارگ بممیدانند که بر اساس اصولمعماری ساسانیساخته شده است و خشت و گل مهم ترین مصالح به کار رفته در آن میباشد.[۳]
موقعیت جغرافیایی
این اثر در ۳ کیلومتری جنوب غربی شهر جدید اسفراین، حاشیه شرقی روستای جوشقان- حوزه فرهنگی شمال شرق- کد GPS منطقه: َ۵۳ °۵۷ تا ۰۷َ °۵۸طول جغرافیاییو ۳۱َ °۳۶ تا ۱۷َ °۳۷ عرض جغرافیایی- ارتفاع از سطح دریا۱۲۰۲متر قرار دارد.
وجه تسمیه شهر بلقیس
مورخان و جغرافی دانان اسلامی ازاسفندیارپسر گشتاسب به عنوان بنیان گذار این شهر نام بردهاند. الحاکم مؤلفتاریخ نیشابوراز تعلق خاطر قباد (کواذ)ساسانیبه آن یاد کرده و نوشته که قباد اسفراین را «مهرجان» خطاب می کرده است. بیهقینیز نام اسفراین را «اسپرآئین» خوانده و آن را مرکب از «اسپر» به معنای سپر و «آئین» به معنای راه و روش دانسته است. نام این شهر به صورتهای سبراین (حدود العالم)، سفراین (تاریخ سیستان)، اسپراین (بیهقی)، اسپرایین (برهان قاطع)، و اسفرائین (ثعالبی، یتیمة الدهر، یاقوت و قزوینی) نیز آمده است. اما گویاترین و موثق ترین سند، که هیچگونه دخل و تصرفی در آن صورت نگرفته و زیر نظرحکومت مرکزیبوده و نام این شهر کهن را به مدت ۷۰۰ سال یعنی از زمانمغولانتا اواخر حکومت صفوی زنده داشته، سکه است.[۴][۵]
این سکه مربوط به زمان فرمانروای قاان العادل از حاکمانایلخانیاست که در شهر اسفراین ضرب گردیده است.
در موردوجه تسمیهبلقیسواسفراینبری اولین بار کلنل ییت درسفرنامهخود ازشهربلقیسیاد کرده و مینویسد:‹‹... اینکه چطور نام شهر بلقیس که شنیدم به آنشهر سباهم می¬گفتند به این محوطه اطلاق شده را نمیدانم. من هرگز نشنیدهام که بگویند ملکه سبا از خراسان آمده باشد. باوجود این، در بین ملت¬هایی که می¬شناسم ایرانیان زنده¬ترین تخیلات را دارند و حتی ممکن است این هم از خیالپردازیهای آنها باشد.»[۶]پی ام. سایکس یکی از افسران انگلیس در سال ۱۸۹۳ از منطقه اسفراین دیدن کرده، او اولین شخصی است که از شهربلقیسنقشه برداریکرده است او نیز در مورد نامگذاری شهر بلقیس چنین مینویسد: «شهربلقیسنسبتاً نام جدیدی است که همواره به شهر اسفراین داده شده است و از آن در سفرنامههای اعراب هیچ یاد نشده است. این مکان با یافتههای از سفالهایقرون میانهو تعدادی سکه تولید شده شناخته شده است».[۷]اما دلیل دیگرنسبت دادن بلقیس به قلعه اسفراین که تا حدودی منطقی تر به نظر میرسد این است که این نام را جویندگان و قاچاقچیان عتیقه و اشیا تاریخی به دلیل گنجینهها و دفینههای فراوانی که از این محل به دست آمده به آن دادهاند.[۸]به نظر میرسد این اسم گذاریها دردوره قاجاردر سراسر ایران رواج داشته و نامهایی مانند تخت کیکاووس،تخت سلیمان، شهر دقیانوس،نقش رستمو... نمونهای از این نام گذاریها میباشد.
تاریخچه
در قرون سوم هم زمان با حکومت سامانیان با استناد به کتابحدودالعالم من المشرق الی المغرباسفراین یک شهری آباد و با نعمت بوده است[۹]و مقدسی در کتاباحسن التقاسیم فی معرفة الاقالیمدراواخر قرن سوم عامل اصلی رونق وشکوفایی اسفراین را وجود بازارهای تجارتی و رجال مذهبی –سیاسی ذکرکرده است[۱۰]در سالهای پایانی حکومت سامانیان با هرج مرجهای داخلی و درگیریهای بین مدعیان جانشینی صورت میگرفت. اسفراین در این روزگاردست به دستو غارت میشد درسال ۳۸۵ ﮬ. ق ابوعلی سیمجور براسفراین چنگ انداخت ودر سال ۳۸۷ ﮬ. ق لشکریان بکتوزون این شهر را غارت کرد.[۱۱]
·شرف الدین یزدی حملات تیمورلنگ به منطقه اسفراین را در کتاب ظفرنامه چنین گزارش داده است: «.... و صاحب قران (تیمورلنگ) ازآنجا{نیشابور} به سعات اقبال سوار شده و به جانب اسفراین که گماشتگان امیر ولی داشتند روان شد و مقارن وصول که مردم هنوز به تعیین یورت و مقام و اندیشه نزول و ضرب خیام مشغول بودند، حکم جهان مطاع پنفاذ پیوست کار شهر بسازد عساکر نصرت به شعار بی توقف چپرها و سپرها گرفته روی به حصار نهادند و رسیدند و فتح کردن یکی بود حصار را رخنهها کرده در امدند و بسیاری به قتل آوردند عمارات مطلقاً از حصار و خانه و مسکن و کاشانه با زمین هموار گشت.
چون قهر سپاهش در آمد دست همه خلق شد کشته شهر پست حصار و بیوت و مساکن نماند و جزنامی از اسفراین نماند»
پیشینه مطالعات باستان شناسی و مرمتی
فعالیتهای پژوهشی و باستانشناختی در مناطق مختلف میتواند به کشف حقایق و روند تاریخی و فرایندهای فرهنگی کمک شایانی نماید، حال این فعالیتها اگر هدفمند و با برنامه و مدیریت صحیح و توانمندی همراه گردد میتواند نتایج بسیار ارزندهای داشته باشد. کاوش باستانشناسانه به مثابه آزمایشهایی بر رویبدن انسانمیماند که برای شناخت بیمار نیاز به این آزمایشها داشته و این عمل میتواند به شناخت از بیمار و در نهایت به نجات جان او ختم گردد. کاوش باستانشناختی نیز میتواند نتایج مثبت و ارزندهای داشته باشد، اگر این فعالیت همراه با ایدههای و توانمندیهای نو ارائه نگردد میتواند بسیار خطرناک و مضر باشد و به نابودی لایههای باستانی منجر گردد. اشمیت اولین باستانشناسی است که مستقیماً این شهر را دیده و عکسهایی هوایی خوبی را نیز در ۱۱می سال ۱۹۳۷م تهیه کرده است. وی در مورد این سفر مینویسد: «بعد از عبور از سبزوار و بخشهای تابعه سر را به طرف شمال به سوی دشتهای میان سلسلهکوههای البرزو شهر بلقیس که در ویرانههای روی نقشه "سیری در هند" معلوم است برگرداندیم. در مسیر چرخش، از گذرگاههای روی انتهای شرقی کوههای جغتای و درههای جوین و صفی آباد گذشتیم، علیرغم مارپیچی رفتن ما فقط کمی بیش از نیم ساعت فاصله بین سبزوار تا شهر بلقیس (شهر ملکه سبا) طول کشید. پژوهندگان تاریخ معتقدند که شهر بلقیس در دشت اسفراین بقایای شهرقرون وسطاییاسفراین (که سابقاً مهرجان خوانده می شده) میباشد که بسیار پرجمعیت و دارای بازارهای پررونق است. به هرحال گرچه با پرسپکتیو «دید پرنده» به وضوح خطوط مرئی خانههای بی شمار آن و دیوارهای برج دار شهر را می دیدیم، در حال حاضر شهر مردهای است و قدمتش به هفتصد سال میرسد. گر چه آسمان ابری و روز نیز به پایان رسیده بود، دوربین عالی زایس ما مرتباً عکسهای عمودی و مایل از شهر ملکه سبا را ثبت میکرد. دیوار تدافعی مستطیل نامنظم و ناهموار آن چندین بنای غیرمعمول را به اضافه بقایای محلههای شخصی را که کمتر جلوه دارد در میان دارد، یک قلعه چهارگوش ناهموار با برجهای متعدد به شهر پیوسته است»[۱۳]اما کاوش در این شهر دوران اسلامی برای نخستین بار در سال ۱۳۵۲ هـ. ش و در پی اخبار وفور حفریات غیر مجاز باستان¬شناختی در محلی به نام شهر خرابه بلقیس اسفراین گروهی از باستان شناسان به سرپرستی مشیری، ازسوی دفتر فنیسازمان ملیحفاظت آثار باستانی خراسان مأمور گمانه¬زنی در این محوطه باستانی شدند که گزارش مختصری از آن در بایگانی مرکز اسنادسازمان میراث فرهنگی کشوردر دست است.[۱۴]در این محوطه شروع به گمانه¬زنی برای تعیین حریم این شهر و همچنین مشخص کردن مسیر عبور لوله های آبرسانی اراضی کرد و حریم این شهر باستانی را مشخص و علامت گذاری نمود. [۱۵]. پس از این به تدریج با ارائه گزارش گمانه¬زنی و چاپ مقالاتی در باره تاریخ باستان¬شناسانۀ این شهر کهن، توجهات به سوی این مجموعه جلب شد و در سال ۱۳۸۸ مجموعه شهر بلقیس به عنوان پایگاه میراث فرهنگی مصوب شد و فصل دوم کاوش و گمانه¬زنی¬های باستانی نیز در همین سال با دست یافتن به این نتیجه که سازه بزرگ خشتی شهر کهن اسفراین یا ارگ متعلق به پیش ازحمله مغولو شاید قرون ششم و هفتم هـ.ق باشد و طی دوره¬های سربداران و صفویه چندین بار مرمت شده و علاوه بر آن به این نتیجه دست یافت. [۱۶]فصل سوم اين كاوش¬ها در تابستان سال ۱۳۸۹ با هدف شناخت فضاها و كاركرد بناها در محدوده تپه منار و بخش¬هايي كه فعاليت¬هاي ژئومغناطيس صورت گرفته بود، به انجام رسيد. اين فصل از كاوش ها در سه بخش پي كاوي و آواربرداري، لايه نگاري و همچنين كاوش افقي انجام شد كه شناسايي فضاهاي مهم¬ترين دوره استقراري شهر تاريخي بلقيس - ايلخاني- يكي از اين اهداف بود. علاوه بر اين، در اين فصل از كاوش¬ها به شناسايي بخش هاي صنعتي شهر بلقيس در شمال ارگ و همچنين شناخت فضاهاي معماري قرون چهارم و پنجم هجري قمري در قسمت هاي جنوبي تپه منار شد. [۱۷]. فصل چهارم اين كاوش¬ها در تابستان سال ۱۳۹۰و به همت پايگاه ميراث فرهنگي شهر تاريخي بلقيس اسفراين با دو هدف عمده پی کاوی دیوار شارستان و شناخت فضاها در محدوده ارگ بلقیس و شارستان با تاکید بر تپه منار صورت گرفت[۱۸]فصل پنجم کاوش شهر تاریخی بلقیس اسفراین در بهار و تابستان سال ۱۳۹۱و به همت پايگاه ميراث فرهنگي شهر تاريخي بلقيس اسفراين به سرپرستیاحمد نیک گفتاربا هدف شناخت ساختارشهر در بخش شارستان به انجام رسید. [۱۹][۲۰].
مجموعه بناهای شهر بلقیس
ارگ تاریخی بلقیس
ارگ بلقیس که برجسته ترین اثر این محوطه است که مساحتی بالغ بر ۵/۵۱۷۱۲متر مربعرا در بر گرفته و ۳۰برجدر اندازه های مختلف در گرداگرد آن تعبیه شده و از هر سو باخندقاحاطه شده است. مصالح اصلی به کار رفته در ساخت قلعه گل/چینه است که در بخشهای مختلف از خشت، آجر و چوب برای استحکام بیشتر استفاده شده است. دروازهورودی اصلی آن درضلع شمالی با یک پیشامدگی به داخل شارستان مشخص است که که امروزه بیشتر بخشهای آن تخریب و به صورت تلی از خاک در آمده است. فضای داخلی قلعه با حفاری¬های قاچاق به کلی مضطرب شده و فقط از اینارگبزرگ که زمانی دارای سه طبقه فضای معماری بوده تنها یک پوسته گلی باقیمانده است. با توجه به شواهد ارگ بلقیس برخلاف برخیقلعههابر روی سطح هموار دشت ایجاد شده و در اطراف آن خندقی را ایجاد کردهاند. اولین دوره استقرار در ارگ طبق اشارات متون تاریخی و یافتههایباستان شناسیبه دورهسلجوقیانبرمی گردد[۲۱]و بعد از این زمان چندبار در ارگ فعالیتهای مرمتی وساخت و سازدر پیکره آن دیده میشود. ارگ آخرین بار توسط افغانها به تصرف درآمد و به طور کامل تخریب شد اما با این وجود خانوادههایی به طور مستقل تا اواخرقاجارنیز در این مکان زندگی می کردهاند.[۲۲]
مجموعه آثار شارستان (محدوده عمومی شهر[
این بخش شامل محلات مختلف شهر میشود که با یک دیوار خشت و گلی/چینهای بزرگ احاطه شده است. در محدوده شارستان بخشهای مختلفی قرار گرفته که عبارتند از تپه منار (مسجد و درالحکومه؟)، بازار، محدوده صنعتی و کارگاهی، قبرستان و.... با توجه به شواهد و کاوشهای باستانشناختی صورت گرفته در بخش شارستان، قدیم ترین بقایای سکونت طبق سکه مکشوفه که مستندترین داده باستان شناسی است به سال ۱۹۱ ه. ق تعلق دارد. امااشاره متون تاریخی قدمت آن را به دوره ساسانی نسبت میدهد.[۲۳]
تپه منار (مسجد )
تپه منار مهم ترین قسمت شارستان شهر بلقیس به حساب میآید که کتب جغرافیایی و سفرنامهها به وجود مسجد و مناره در این محل صحه گذاردهاند.[۲۴]
کوره سفالگری
یکی از مهمترین نتایج سومین فصل کاوش در شارستان شهر بلقیس کشف یک کوره سفالگری متعلق به نیمه دوم قرن ششم هـ. ق است که دارای بخشهای مختلفی چون، آتشدان در بخش تحتانی، تاقچهها به منظور گذاشتن سفال، سکوی پخت به منظور آمادهسازی و چیدن سفال برای پخت و گنبد که بر روی تمامی این سازههای ایجاد می گردیده است. این کوره سفالگری اولین کوره سفالپزی به دست آمده از شهر تاریخی بلقیس و محدودهخراسان شمالیاست که از آن به منظور پخت سفالهای لعاب دار با لعاب فیروزهای مورد استفاده قرار می گرفته است.[۲۵]
آب انبار
هنگام پیگردی جهت روشن کردن وضعیت پی و مصالح به کار رفته درساختار دیوار شارستان شهر بلقیس برای مرمت اضطرای در سال ۱۳۹۰ در ضلع جنوبی شارستان شهر بخش کوچکی از یک سازه آجری شامل سردر ورودی و تعدادی پله کشف گردید که احتمال می¬رفت این سازه بقایای یک آب انبار است طی کاوش فصل پنجم شهر تاریخی بلقیس جهت روشن شدن وضعیت این ساختار یک ترانشه در ادامه سازه¬های قبل ایجاد گردید که مدتی پس از کاوش منجر به نمایان شدن بخش عظیمی از مخزن گردید، این قسمت از بنا به شکل یک دایره به قطر ۲۵/۴ و عمق ۵ متر در دل زمین با شفته اهک و آجر ایجاد گردیده است و قسمت داخلی آن بدون اندود بوده و تنها درنزدیک کف سازه حدود ۱ متر دارای یک اندود نازک آهک است.[۲۶][۲۷]و[۲۸]
مقبره شیخ آذری
شیخفخرالدین حَمزه (فرزند علی ملک) طوسی اسفراینی بیهقی متخلّص به ”آذری“ از مشایخ و شعرای مشهور قرن هشتم هجری است که بخشی از روزگار خود را در هند و بیشتر را در ایران سپری کرد. پدرشعلی ملک (و در بعضی مآخذ: علیمالک، عبدالملک) از اعیان اسفراین و از رجال سربداران بیهق بود و چون به سال ۷۸۴ در اسفراین ولادت یافت و چندگاهی در طوس اقامت گزیده بود و به طوسی و اسفراینی اشتهار یافت و بدان سبب که درماه آذرزاده شده بود خود را آذری نامید. آذری بعد از طی مراحل سلوک و پس از دومین زیارت کعبه و اقامت در مکّه و بازگشتش از آن دیار، به هندوستان رفت و ملازم سطاناحمدشاه بهمنی گردید و عنوان ملکالشعرائی او را یافت و وی را مدح گفت و به دستور آن شهریار نظم بهمننامه را آغاز کرد و هنگام تقدیم نسخهٔ ناتمام آن به احمدشاه اجازهبازگشت به وطنخود را خواست امّا مقبول نیفتاد تا آنکه بعد از چندی به وساطت شاهزاده علاءالدین پسراحمد شاهاجازه مراجعت یافت به شرط آنکه نظم بهمننامه را در خراسان دنبل کند و البته آذری وعدهٔ خود را به انجام رسانید. وفاتش در هشتاد و دو سالگی به سال ۸۶۶ در اسفراین اتفاق افتاد و در همانجا به خاک سپرده شد و آرامگاهش هنوز زیارتگاه مردم است.
توصیف بقعه شیخ آذری:
بقعه حمزةبن علی ملک آذری از بناهایی است که در محدوده شهر تاریخی بلقیس اسفراین قرار گرفته و با شماره ۴۴۹۷ به عنوان بخشی ازمجموعه شهرتاریخی بلقیس اسفراین در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است. این بنا از دو فضای معماری در ابعاد متفاوت تشکیل شده که بخش جنوبی بنا به عنوان نمازخانه مطرح است و بخش شمالی آن مدفن و آرامگاه شیخ شناخته میشود. این بنا باتوجه به تخریبهای که صورت گرفته در سال ۱۳۹۰ از سوی پایگاه شهر بلقیس مورد مرمت و بازسازی قرار گرفت .
منابع :
«شهر تاریخی بلقیس، ایرانگردی تیشینه».
«اداره کل میراث فرهنگی خراسان شمالی، شهرستان اسفراين».
«آشنایی با شهر تاریخی بلقیس اسفراین، خبرگزاری مهر».
نیک گفتار، احمد، بررسی باستان شناختی پهنه فرهنگی شهر تاریخی اسفراین،۱۳۸۷، ص ۳۵۶
نیک گفتار، احمد، محمد حسن بهنامفر، معرفی و شناسایی سکههای ضرب شده در شهر اسفراین، انتشارات راهیان سبز ،۱۳۸۷.
سامانه خرید و امن این
سایت از همهلحاظ مطمئن می باشد . یکی از
مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می
توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت
بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم
اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه 09159886819 در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما فرستاده می شود .
آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی
سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس
مطالب پربازديد
متن شعار برای تبلیغات شورای دانش اموزی تحقیق درباره اهن زنگ نزن انشا در مورد 22 بهمن