سایت اقدام پژوهی - گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان
1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819 - صارمی
2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2 و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .
3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل را بنویسید.
در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا پیام بدهید آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet
تاريخچه فوتبال در جهان تحقیقات نشان می دهد که ملل مختلف هزاران سال قبل از میلاد بازیهایشبیه فوتبال داشته اند. کشیشی به نام اشپانوت از اهالی آلمان، پژوهشهایی درباره فوتبال به عمل آورده است. او می گوید:‹‹ طبق نوشته های هومر -نویسنده و شاعر یونانی- در قاره گمشده آتلانتیس، ورزشگاه عظیمی بوده که تماشاگران زیادی جهت تماشای توپ گرد در آن جمع می شدند.›› تحقیقات باستان شناسان نشان می دهد که بین سالهای 200 تا 220 قبل از میلاد، هوانگ تین، امپراتور چین مبتکر بازی «تی-سو-چو» (T-So-Cho) بوده است. تی-سو در زبان چینی همان لگد زدن و با پا زدن است و چو، به معنی توپ می باشد. وی، تی-سو-چو را به این منظور ابداع کرد که سربازانش با هم مبارزه کنند و به رقابت بپردازند در سال 587 میلادی، فوتبال از چین به ژاپن راه یافت و این حرکت با تحولات جدید و تکامل نسبی همراه بود. «کوماری» واژه ای است که ژاپنی ها به فوتبال اطلاق می کردند. در کتیبه های بدست آمده از آن دوران، فوتبال، عملی مذهبی و جزو آداب دینی شمرده می شده است. رومی ها نوعی بازی به نام "Harp Stum" (هارپ استوم) داشتند که در آن، دو گروه در دو سوی زمین قرار می گرفتند و زمین هر تیمی با خط کشی معین شده بود. برای بازی، از نوعی توپ استفاده می شد که رویه ای چرمی داشت. میان دو زمین، فاصله ای وجود داشت که با دوخط دیگر تعیین شده بود و بازی در میان این فاصله انجام می شد و هر تیم باید توپ را از خط مرزی عبور داده و به زمین حریف برده و تا به انتهای آن می رساند. این بازی خشن که گاهی با مرگ بازیکنان هم همراه بود، توسط بریتانیایی ها شامل قوانین و مقرراتی گردید. در حقیقت، منشاء فوتبال امروزی، مناطقی از بریتانیا بوده است که برای این بازی قوانینی وضع نمودند و تلاش کردند ضمن کاستن خشونت از آن، جاذبه های آن را افزایش دهند. درسال 1862، باشگاه فاتس کانتی در شهر ناتینگهام تأسیس شد که به عنوان قدیمی ترین باشگاه فوتبال در لیگ باشگاههای انگلیس، هنوز هم حضور دارد و امروزه با نام «ناتینگهام فارست» شناخته می شود. جام انگلیس (FACup)، قدیمی ترین مسابقات فوتبال جهان است که در سال 1871 پایه ریزی شده استنخستین مسابقه بین المللی فوتبال، در روز شنبه 30 نوامبر 1872 بین دو تیم انگلیس و اسکاتلند در گلاسکو برگزار شد که با نتیجه بدون گل به پایان رسید. تاريخچه فوتبال در آسيا در سال 1938 تيم هند هلند شرقي –يا همان اندونزي- اولين تيم آسيايي در جام جهاني شركت كرد. و در سال 1954پايه ريزي فوتبال آسيا به شکل امروز در 8 مي در مانيل صورت گرفت. در اين روز کنفدراسيون فوتبال آسيا رسما در حاشيه دومين دوره مسابقات آسيايي تأسيس شد. دوازده فدراسيون ملي پيشرو (افغانستان، برمه، جمهوئري خلق چين، کره جنوبي، ژاپن، هند، هنگ کنگ، پاکستان، فيليپين، سنگاپور، ويتنام، سرمان کام لو (هنگ کنگ) را به عنوان اولين رئيس کنفدراسيون انتخاب کردند. لي وان تونگ از هنگ کنگ نيز به عنوان دبيرکل فدراسيون انتخاب شد. با دعوت فيفا از نمايندگان AFCبر سر حضور در کميته اجرايي فيفا در 21 ژوئن 1954 در برن، اين سازمان در جهان شناخته شد.بعد از شناخته شدن AFCدر جهان کره جنوبي اولي تيم آسيايي به نيابت از AFCبود که در جام جهاني سوييس شرکت کرد. اين تيم اولين بازي را 9 به صفر در زوريخ به مجارستان باخت و پس از آن در ژنو 7 بر صفر مغلوب ترکيه شد. دو سال بعد، اولين دوره مسابقات جام ملتهاي آسيا با شركت هفت تيم از ۱۲فدراسيون موسس اي.اف.سي براي كسب عنوان بهترين تيم فوتبال آسيا در هنگ كنگ برگزار شدپس از حكمراني كرهجنوبي بر فوتبال آسيا در سالهاي نخست، اين ايرانيان بودند كه با كسب قهرماني در سه دوره پياپي از سال ۱۹۶۸تا ،۱۹۷۶به عنوان قدرت مطلق آسيا شناخته شدند. هرماني ژاپن در مسابقات ۲۰۰۰ ،۱۹۹۲و ۲۰۰۴نشاندهنده بازگشت قدرت فوتبال به آسياي شرقي بود گرچه آخرين دوره اين رقابتها در چين به خوبي نشان ميدهد كه همه تيمهاي آسيايي با قدرت به دنبال كسب عنوان بهترين تيم اين قاره هستند. تاريخچه فوتبال در ايران تاريخ فوتبال در ايران به زمان هاي طولاني بر ميگردد بدليل اينكه انگليسي ها مبدا فوتبال بودن و د ايران نيز حكومت مي كردند فوتبال خيلي زود به ايران آمد ولي هيچ بازيكن ايراني در آن بازي نمي كرد و وقتي كه بازيكن كم مي آوردند از ايراني هايي كه براي تماشا آمده بودند استفاده مي كردند.سالها بعد با تاسيس مجمع فوتبال در سال 1320تيم ملي ايران اولين سفر خارجي خود را انجام داد بعد در سال 1325 مجمع فوتبال به فدراسيون فوتبال ايران تغيير نام داد و در اوايل سال 1326 تقاضاي خود را براي عضويت در كنفدراسيون آسيا ارائه داد.كه اين درخواست در 30 دي 1326مورد موافقت قرار گرفت. در مجموع اما آمارنويسان فوتبال ايران، سال 1349 را آغاز فوتبال باشگاهي ايران مي دانند، مسابقاتي که در زمان رياست مصطفي مکري براي اولين بار جنبه رقابت هاي باشگاهي به خود گرفت زيرا تمام تيم هاي حاضر در آن باشگاهي بودند. در سال 1352 شمسي اولين دوره مسابقا باشگاه هاي ايران با عنوان تخت جمشيد برگزار شد و تيم پرسپوليس با پيروزي برابر تيم تاج(استقلال فعلي)عنوان قهرماني را به دست آورد. ششمين دوره اين مسابقات با پيروزي انقلاب اسلامي ناتمام ماند تا فوتبال باشگاهي ايران مدت ها به صورت غيررسمي برگزار شود. وقوع انقلاب اسلامي در ايران و همچنين جنگ تحميلي با عراق باعث شد ليگ فوتبال ايران با يک دهه وقفه مواجه شود. در اين سال ها مسابقات فوتبال در داخل کشور با حضور تيم هايي با نام استان ها يا مسابقات باشگاهي با تعداد محدود در داخل استان ها برگزار مي شد. البته در سال 1364 مسابقاتي با عنوان جام قدس برگزار شد که تيم تهران الف موفق شد بالاتر از تيم هاي تهران ب و مازندران قرار گرفته و عنوان قهرماني را به دست آورد. هفتمين دوره ليگ برتر فوتبال با اضافه شدن دو تيم ديگر با 18 تيم و بدون رئيس فدراسيون آغاز شده است. تيم هاي پرسپوليس، استقلا ل، سپاهان، سايپا و استقلا ل اهواز جزو مدعيان فتح جام هفتم هستند اما در اين ميان نبايداز تيم هايي مانند پيکان، صبا باتري و ذوب آهن هم غافل شد. تا يار که را خواهد و ميلش به که باشد.مروري اجمالي بر قوانين فوتبال يك مسابقه بوسيله دو دسته، كه هر دسته نبايد بيشتر از 11 نفر باشد و يكى از آنها دروازه بان است، انجام ميشود. اگر تعداد بازيكنان هر يك از دسته ها كمتر از 7 نفر باشد، مسابقه آغاز نمی شود. در مسابقاتى كه تحت سرپرستى فيفا و كنفدراسيونها و يا فدراسيونهاى/اتحاديه هاى ملى برگزار می شود، حداكثر از 3 بازيكن جانشين (تعویضی) می توان استفاده كرد. اگر بازين جانشين (ذخيره) بدون اجازه داور وارد زمين شود: ▪ بازى متوقف می شود. ▪ به بازيكن جانشين با كارت زرد اخطار داده می شود، و از وى خواسته می شود كه زمين را ترك كند. ▪ بازى با رها كردن توپ از محل توقف، مجددا آغاز می شود. ▪ بازى ادامه می یابد. ▪ بعد از اينكه توپ از بازى خارج شد، بازيكنان مربوطه اخطار (كارت زرد) خواهند گرفت. تجهیزات بازیکن و دروازه بان ایمن بودن - خطرناك نبودن وسايل بازيكن نبايد از وسايلى استفاده كند يا چيزى بپوشد كه براى خودش و ساير بازيكنان خطرناك باشد. (به انضمام هرگونه زيور آلات( وسايل اساسى و اجبارى بازيكنان عبارت است از: ▪ پيراهن ▪ شورت - اگر زير شورتى استفاده می شود، رنگ آن بايد به رنگ اصلى شورت باشد. ▪ جوراب ساق بلند ▪ محافظ ساق ▪ كفش محافظ ساق ▪ كلا" بوسيله جوراب پوشيده شود ▪ از جنسهاى مناسب مانند: لاستيك، پلاستيك يا نظير آنها ساخته شود ▪ محافظت معقولانه اى را فراهم كند دروازه بانها :هر دروازه بان بايد از رنگهايى استفاده كند كه با رنگ لباس ساير بازيكنان، داور و كمك داوران مغاير باشد. مشخصات زمين بازي: اندازه ها ▪ زمين بازى بايد به شكل مستطيل و درازاى طول بايد بزرگتر از دارازى خط دروازه باشد. ▪ طول حداقل 90 متر و حداكثر 110 متر. ▪ عرض حداقل 45 متر و حداكثر 90 متر.محوطه دروازه(گل) محوطه دروازه در انتهاى هر نيمه زمين به صورت زير معين می شود: دو خط به فاصله 5.5 متر از داخل تيرهاى عمودى بر روى خط دروازه به طرف گوشه ها رسم می شود. اين خطها به فاصله 5.5 متر به طرف داخل زمين بازى كشيده و بوسيله خطى موازى با خط دروازه، متصل می شود. محوطه محدود شده بوسيله اين خطوط و خط دروازه را، محوطه دروازه يا همان گل می نامند. محوطه جريمه (پنالتى) محوطه جريمه در انتهاى هر نيمه زمين به صورت زير معين می شود: دو خط به فاصله 16.5 متر از داخل تيرهاى دروازه در روى خط دروازه به طرف گوشه ها رسم می شود. اين خطها به فاصله 16.5 متر به طرف زمين بازى كشيده و به وسيله خطى موازى با خط دروازه، متصل می شود. محوطه محدود شده بوسيله اين خطوط و خط دروازه را، محوطه جريمه يا پنالتى می نامند. يله هاى پرچم ميله پرچمى كه ارتفاع آن كمتر از 1.5 متر نیست و نوك تيزى ندارد در گوشه هاى زمين بازى نصب می شود. چنين پرچمى را مى توان در دو طرف خط مركزى و به فاصله حداقل 1 متر در خارج از خط طولى قرار داد. قوس كرنر يك ربع دايره به شعاع 1 متر از ميله پرچم گوشه زمين، در داخل زمين بازى رسم می شود. دروازه ها دروازه ها در وسط هر خط عرضى قرار دارند و شامل دو تير عمودى اند كه به يك اندازه از ميله هاى گوشه فاصله داشته و در بالا بوسيله يك تير افقى بهم متصل می شوند. فاصله بين دو تير عمودى، 7.32 متر و فاصله لبه پايين تير افقى تا زمين 2.42 متر است. تيرهاى عمودى و افقى بايد در عرض و عمق يكسان بوده و نبايد بيشتر از 12 سانتى متر باشند. تور مى تواند به تيرهاى عمودى و افقى و زمين پشت دروازه متصل شود و براى دروازه بانها مجال حركت در فضاى وسيعى را بوجود آورد. رنگ تيرهاى عمودى و افقى دروازه بايد سفيد باشند.
هنر قلمکاری یکی از هنرهای اصیل در صنایع دستی این مرز و بوم به شمار می رود که قلمکاری قدمتی چند ساله در سرزمین ایران دارد.
اصفهان یکی از مهمترین مراکز این هنر است که هنرمندانش از دیر باز با این هنر آشنا بوده اند.
سازمان علمی فرهنگی ملل متحد (یونسکو) به تازگی به منظور ارج نهادن به این هنر ایرانی و تقدیر از تعالی آن در نزد هنرمندان، مهر اصالت آن را در اصفهان به یکی از هنرمندان این فن اعطا کرد.
تاریخچه قلمکار
قلمکارسازی از پیشههای کهن و قدیمی ایران است که قرنها در اوج شهرت بوده است.
این هنر به همراه نقاشی روی پارچه از دوره مغولها در ایران مرسوم شد و به همین دلیل است که در دوره فوق به علت حمایت و پشتیبانی خوانین مغولی پارچههای منقوش و چینی در بازارهای ایران فروش فوقالعادهای پیدا کرده بود.
ایرانیان نیز برای رقابت با چینیها دست به ابتکاراتی زدند که از آن جمله ابداع نقاشی به روی پارچه یا به اصطلاح پارچههای قلمکار است.
در دوره صفویه این هنر گسترش یافت. در حقیقت میتوان گفت دوره پررونق این صنعت از زمان صفویه شروع و به اواسط عصر قاجاریه ختم گردید.
در زمان صفویه بیشتر لباسهای مردانه و زنانه از پارچههای قلمکار تهیه می گردید و این پارچهها در آن زمان شهرت فراوان داشت.
یک نوع قلمکار با طرح و نقش خاص خود به نام دلگه جهت لباس مردانه و زنانه تهیه میشد.
از دیگر انواع قدیمی قلمکار میتوان خمرها ی زریا اکلیلی، جیگرنات قرمز و جیگرنات بنفش را نام برد.
تلاش پیگیر صنعتگران قلمکارساز و استقبالی که از آن میشد موجب ازدیاد تقاضا برای اینگونه پارچههای نقش دار شد و چون عرضه محدود بود، صنعتگران را به چاره اندیشی و پیدا کردن راه حل جهت عرضه بیشتر با همان کیفیت هنری واداشت.
در این مورد تنها راه چاره را ایجاد نقوش مورد نظر بر روی قالب و انتقال قالبهای مذکور روی پارچه دانستند.
هنرمندان در آغاز تنها از یک یا چند قالب استفاده میکردند و بقیه را با دست میکشیدند ولی پس از چندی با طراحی روی کاغذ و انتقال این طرحها بر روی قالب و حکاکی و قالب تراشی، استادکاران فن توانستند به طور کلی محصولات قلمکار را به وسیله قالب زنی تولید کنند.
* مراکز تولید
شهر اصفهان که در زمان صفویه مرکز و پایتخت ایران بود، یکی از مراکز عمده تجمع هنرآفرینان و صنعتگران گردید و هنرمندان از گوشه و کنار ایران به این شهر روی آوردند وسعی در تولید و عرضه محصولات مختلف از جمله قلمکار با عالیترین کیفیت هنری نمودند.
در حال حاضر شهر اصفهان مرکز تولید قلمکار ایران است و در شهرهای دامغان و سمنان هم نوعی قلمکار خاص منطقه تهیه میگردد.
محصولاتی که امروزه از پارچه قلمکار تهیه میشود عبارتند از: لباس، سجاده، سفره، رولحافی، پرده، مجمعه پوش، بقچه، سوزنی، حمام،قطیفه، کتیبه، کلاه، قبا، شلیته، روکشصندلی، رومیزی، روتختی، دستمال، زیر لباسی، سربخاری ، کیف ، دامن، کفش زنانه و برای مصارف دکوراسیون.
* قالبها و قالب تراشان
قالب تراشی یکی از هنرهای ظریف و بسیار مهم و قدیمی اصفهان است که از استادان این فن فعلا به جز عده معدودی باقی نمانده اند.
استاد کاران قدیمی بهترین چوب را برای تراش قالب چوبهای گلابی و زالزالک تشخیص دادهاند که معمولا چوب زالزالک را برای قالبهای ریز استفاده میکردند که ازن روش تا اکنون نیز هم چنان ادامه دارد.
هر چه نقشها در یک قالب درشتتر باشند کار تراش آسانتر و هر چه نقوش ریزتر باشند به همان نسبت کار تراش مشکلتر میشود.
برای اینکه یک قالب کامل شود از ابتدا یعنی جور کردن چوب تا زمانی که قالب آماده نقشزنی میشود چندین مرحله طی میشود که به طور مختصر عبارتست از :
- جور کردن چوب قالب – پیه دادن که به سه دلیل صورت میگیرد. دوام چوب را زیادتر میکند، چوب را برایتراش نرم میکند و مانع نفوذ و ایجاد تغییرات و شکستگی در آن میشود – لیسه یا پولیش کردن چوب – طرح ریزی که در آن پوسته سائیده شده انار یا ما زوج را با لعاب کتیرا مخلوط کرده مایعحاصله را روی سطح صاف چوب مالند. این عمل برای آن صورت میگیرد که طرح آماده شده از رو ی کاغذ بر روی چوب منتقل شود.
- مرحله آخر پیه دادن قالب قلمگیری است که برایاستحکام و غیر قابل نفوذ کردن قالب صورت میگیرد.
* رنگهای مصرفی قلمکار
رنگ در هنر قلمکاری نقش اصلی را باز میکند و اگر در این مرحله کار درست انجام نشود، هنر تولید شده نیز ارزشی نخواهد داشت.
در ساختن قلمکار بیشتر از دو رنگ مشکی و قرمز استفاده میشود که برای ساختن رنگ مشکی از موادی مانند: کتیرا، اکسید، آهن، زاج سیاه و روغن کرچک و برای ساختن رنگ قرمز از موادی مانند گل سرخ، روغن کنجد، زاج سفید و کتیرا استفاده میشود.
گاهی هم برحسب مورد رنگهای ترکیبی مانند آبی یا نیلی، سبز زرد و قهوهای به کار میبرند.
* چگونگی تولید
مواد مصرفی قلمکار سازان بسیار متنوع است ولی آنچه که قابل توجه است عبارتست از: پارچههای متقال، کدری و چلوار، کتیرا، پوست انار، رنگ گیاهی زاج سفید، نیل، روغنگلیسیرین و آلیزارین.
مراحل تولید قلمکار به اختصار عبارتست از: آبخور کردن پارچه، دندانه کردن پارچه انجام عمل قالب زنی که با دو رنگ قرمز و مشکی آغاز و بعد از اتمام کار و تثبیت رنگها،در مرحلهسفیدگری، زمینه برخی از پارچههای تولیدی سفید میشود و چنانچه نیازی به استفاده از رنگهای دیگر باشد مجددا پارچه به کارگاه برگردانده شده و نقوش لازم بر روی آن انتقال مییابد.
قلمکارسازى
صنعت قلم کاری از دوره صفویه در اصفهان توسعه و رواج داشته است و تا امروز زنده است.
قلم کارى روى پارچه
چاپ قلمکار یکى از چاپهاى سنتى ایران است و امروز در اصفهان رونق خاصى دارد. در این صنعت قدیمى ایرانی، نقش بهوسیلهٔ مهر چوبى بر روى پارچه منتقل مىشود. کلیشه یا مهرى که نقش روى آن زده مىشود را قالب گویند. جنس این قالبها معمولاً از چوب گلابى است که مقاوم و سخت است و تغییر فرم نمىدهد.
این صنعت تا قرون ۱۰ و ۱۱ هجرى کاملاً در ایران معمول بود. و در گذشته رشت و اصفهان و کاشان از مراکز عمدهٔ آن بشمار مىرفته است. در دورهٔ صفوی، قلمکار زر ساخته مىشد. در این نوع چاپ، معمولاً پارچههاى پنبهاى و دستباف یا انواع دیگر نظیر پوپلین، چلوارد، … بکار مىرود و براى لباس، سفره، دستمال، سجاده، پرده، رومیزی، روتختى و … مورد استفاده واقع مىشود. در قلمکارسازى معمولاً از پنج رنگ سیاه، قرمز، آبی، سبز و زرد بعنوان رنگهاى اصلى و از قهوهاى و سایر رنگهایى که از ترکیب این رنگها بهدست مىآید، بهعنوان رنگهاى فرعى استفاده مىشود.
ابتدا پارچهها را یک شبانهروز در آب رودخانه مىگذارند تا آبخورد شود و بعد آنها را در ظرفى محتوى پودر خمیر شده، پوست انار مىخوابانند تا رنگ آن به کرم تبدیل شود. پس از آن آنرا به کارگا برده و بهوسیلهٔ قالبها و رنگها، نقوشى را روى پارچه نقش مىکنند. ابتدا قالبها را با رنگ مشکى روى پارچه مىزنند تا طرح اصلى مشخص شود. سپس قالبهاى دیگر را که هر یک داراى یک رنگ است، روى پارچه مىزنند. و بعد پارچه را بخار مىدهند. و دوباره در آب مىگذارند و بعد در ظرفى محتوى آبجوش و پوست انار و آلیزارین انداخته و هم مىنند و بعد آویزان مىکنند تا خشک شود و رنگ به این ترتیب تثبیت مىشود.
پارچه قلم کار
پارچه قلم کار هنر قدیمی ایرانی است که از چاپ روی پارچه توسط قالب بدست می آید . پارچه های قلم کار از صادرات عمده اصفهان هستند.
پیل سوختی اساساً وسیله ایست که سوخت (مانند هیدروژن، متانول، گاز طبیعی، بنزین و...) و اکسیدان (مانند هوا و اکسیژن) را به برق، آب و حرارت تبدیل میکند. به عبارت دیگر پیل سوختی شبیه یک باطری بوده ولی بر خلاف باطری نیاز به انبارش (شارژ) ندارد. تا زمانی که سوخت و هوای مورد نیاز پیل تأمین شود، سیستم کار خواهد کرد. پیلهای سوختی میتوانند سوختهای حاوی هیدروژن مانند متانول( Methanol ) ، اتانول ( Ethanol) ، گاز طبیعی ( Natural Gas ) و حتی بنزین و گازوئیل را مورد استفاده قرار دهند. بطورکلی در سوختهای هیدروکربوری، هیدروژن توسط یک دستگاه اصلاحگر سوخت ( Fuel Reformer )، از آنها جدا شده و بکار گرفته میشود. پیلهای سوختی در کاهش آلودگی محیط زیست نقش بسزائی داشته و بخاطر عدم بکارگیری قطعات مکانیکی زیاد، ایجاد آلودگی صوتی نیز نمینماید. علاوه بر آن سیستم پیل سوختی از کارائی نسبتاً بالائی نسبت به موتورهای احتراق درونسوز برخوردار است. بحران انرژی در سالهای ۱۹۷۳ و ۱۹۹۱ و آلودگی فزاینده محیط زیست، کشورهای صنعتی را بر آن داشت تا جهت استفاده از سیستمهایی با راندمان بالا و سازگار با محیط زیست سرمایه گذاری کلانی نمایند. سیستمهای پیل سوختی از جمله تکنولوژیهای پیشرفته ایست که مصارف غیر نظامی آن با توانهای میلی وات تا مگا وات موضوع تحقیق شرکتهای تولید نیرو، خودرو سازی و نیز شرکتهای نفتی قرار گرفتهاست. پیل سوختی مجموعهای از الکترولیت ، الکترودها و صفحات دو قطبی است. در پیل سوختی(بهعنوان مثال نوع الکترولیت پلیمر جامد)، هیدروژن از آند و اکسیژن از کاتد وارد میشوند. هیدروژن الکترون خودرا در آند از دست داده و بصورت پروتن از طریق الکترولیت به سمت کاتد حرکت میکند. الکترون نیز از طریق مدار خارجی به سوی کاتد هدایت میشود. اکسیژن با دریافت الکترون و پروتون به آب تبدیل میشود. حرکت الکترون از آند به کاتد جریان برق را به وجود میآورد که قابل استفاده در وسایل برقی است .آب حاصل در کاتد میتواند مورد استفاده مجدد قرار گیرد
اگر چه پيلسوختي به تازگي به عنوان يكي از راهكارهاي توليد انرژي الكتريكي مطرح شده است ولي تاريخچه آن به قرن نوزدهم و كار دانشمند انگلیسی سرویلیام گرو بر ميگردد. او اولين پيلسوختي را در سال 1839 با سرمشق گرفتن از واکنش الکترولیز آب، طی واکنش معکوس و در حضور کاتالیست پلاتین ساخت.
واژه "پيلسوختي" در سال 1889 توسط لودويک مند و چارلز لنجر به كار گرفته شد. آنها نوعي پيلسوختي که هوا و سوخت ذغالسنگ را مصرف ميکرد، ساختند. تلاشهاي متعددي در اوايل قرن بيستم در جهت توسعه پيلسوختي انجام شد که به دليل عدم درک علمي مسئله هيچ يک موفقيت آميز نبود. علاقه به استفاده از پیل سوختی با کشف سوختهای فسیلی ارزان و رواج موتورهای بخار کمرنگ گردید.
فصلي ديگر از تاريخچه تحقيقات پيلسوختي توسط فرانسيس بيكن از دانشگاه كمبريج انجام شد. او در سال 1932 بر روي ماشين ساخته شده توسط مند و لنجر اصلاحات بسياري انجام داد. اين اصلاحات شامل جايگزيني كاتاليست گرانقيمت پلاتين با نيكل و همچنين استفاده از هيدروكسيدپتاسيم قليايي به جاي اسيد سولفوريك به دليل مزيت عدم خورندگي آن ميباشد. اين اختراع كه اولين پيلسوختي قليايي بود، “BaconCell” ناميده شد. او 27 سال تحقيقات خود را ادامه داد تا توانست يك پيلسوختي كامل وكارا ارائه نمايد. بيكون در سال 1959 پيلسوختي با توان 5 كيلووات را توليد نمود كه ميتوانست نيروي محركه يك دستگاه جوشكاري را تامين نمايد.
تحقيقات جديد در اين عرصه از اوايل دهه 60 میلادی با اوج گيري فعالیتهای مربوط به تسخیر فضا توسط انسان آغاز شد. مركز تحقيقات ناسا در پي تامين نيرو جهت پروازهاي فضايي با سرنشين بود. ناسا پس از رد گزينههاي موجود نظير باتري (به علت سنگيني)، انرژي خورشيدي(به علت گران بودن) و انرژي هستهاي (به علت ريسك بالا) پيلسوختي را انتخاب نمود.
تحقيقات در اين زمينه به ساخت پيلسوختي پليمري توسط شركت جنرال الكتريك منجر شد. ایالات متحده فنآوری پیل سوختی را در برنامه فضايي Gemini استفاده نمود كه اولين كاربرد تجاري پيلسوختي بود.
پرت و ويتني دو سازنده موتور هواپیما پيلسوختي قليايي بيكن را به منظور كاهش وزن و افزايش طول عمر اصلاح نموده و آن را در برنامه فضايي آپولو به كار بردند. در هر دو پروژه پيلسوختي بعنوان منبع انرژي الكتريكي براي فضاپيما استفاده شدند. اما در پروژه آپولو پيلهاي سوختي براي فضانوردان آب آشاميدني نيز توليد ميكرد. پس از کاربرد پيلهاي سوختي در اين پروژهها، دولتها و شركتها به اين فنآوري جديد به عنوان منبع مناسبي براي تولید انرژي پاك در آينده توجه روزافزوني نشان دادند.
از سال 1970 فنآوري پيلسوختي براي سيستمهاي زميني توسعه يافت. تحريم نفتي از سال1973-1979 موجب تشديد تلاش دولتمردان امريكا و محققين در توسعه اين فنآوري به جهت قطع وابستگي به واردات نفتي گشت.
در طول دهه 80 تلاش محققين بر تهيه مواد مورد نياز، انتخاب سوخت مناسب و كاهش هزينه استوار بود. همچنين اولين محصول تجاري جهت تامين نيرو محركه خودرو در سال1993 توسط شركت بلارد ارائه شد كاربردهاي پيل سوختي نيروگاهي بازار مولدهای نیروگاهی پیلسوختی بسیار گسترده است و کاربردهای دولتی، نظامی و صنعتی را شامل میشود. همچنین به عنوان نیروی پشتیبان در مواقع اضطراری در مخابرات، صنایع پزشکی، ادارات، بیمارستانها، هتلهای بزرگ و سیستمهای کامپیوتری به کار میرود.
پیلهای سوختی نسبتاً آرام و بیصدا هستند لذا جهت تولید برق محلی مناسبند. علاوه بر کاهش نیاز به گسترش شبکه توزیع برق، از گرمای تولیدی از این نیروگاهها میتوان جهت گرمایش و تولید بخار آب استفاده نمود.
این نیروگاهها در مصارف کوچک بازدهی الکتریکی بالایی دارند و همچنین در ترکیب با نیروگاههای گاز طبیعی بازدهی الکتریکی آنها به 70-80% میرسد.
مزیت دیگر این نیروگاهها عدم آلودگی محیط زیست است. خروجی نیروگاههای پیلسوختی بخارآب می باشد.
نیروگاههای پیل سوختی قابلیت استفاده از سوختهای مختلف مانند متانول، اتانول، هیدروژن، گاز طبیعی، پروپان و بنزین را دارند و مانند سایر نیروگاهها محدود به استفاده از یک منبع انرژی خاص نیست.
از زمانیکه اولین پیلسوختی نیروگاهی در دهه 60 تولید گشت، تا کنون در مجموع 650 سیستم کامل با توان بیش از 10 کیلووات (میانگین آن 200 کیلووات است) ساخته شد. تقریباً 90 درصد از این واحدها با گاز طبیعی تغذیه می شود. البته استفاده از سوختهای جایگزین نظیر بیوگاز و گاز ذغال نیز پیشرفت قابل ملاحظهای داشته است.
در این بخش نیروگاه انواع متنوع پیلسوختی به کار رفته است. در ابتدا از پیلسوختی اسید فسفریک آغاز گردید و سپس پیلسوختی پلیمری و پیلسوختی کربنات مذاب جایگزین آن گشتند. در حالیکه پیلسوختی اکسید جامد در آینده بازار را به قبضه در خواهد آورد.
در بخش پیلهای سوختی نیروگاهی کوچک (زیر 10 کیلووات) نیز رشد قابل ملاحظهای را شاهد بودیم. تعداد این واحدها اکنون به 1900 رسیده است. این سیستم جهت مصارف خانگی و بازارهایی از قبیل UPS ونیروی پشتیبان در اماکن دوردست کاربری دارد. نیمی از محصولات در آمریکای شمالی توسعه یافته است.
در بخش سیستمهای نیروگاهی کوچک 20 درصد سهم بازار را پیلسوختی اکسیدجامد و مابقی را پیلسوختی پلیمری تشکیل ميدهد. بازار پیلسوختی کوچک در ژاپن که به مصارف خانگی اختصاص دارد، منحصراً با پیلسوختی پلیمری است و امید است تا انتهای سال 2005 محصولات به بازار عرضه گردند.
فروش تعدادی از واحدهای نیروگاهی کوچک آغاز شده است که از جمله آنها سیستم GenCore شرکت PlugPower می باشد(توان 5 کیلووات، 15000 دلار)
دولت ژاپن حمایت خود از توسعه پیلهای سوختی نیروگاهی در ابعاد بزرگ را از سال 1980 آغاز نموده است و شرکت های ژاپنی گاز توکیو و Osaca از بزرگترین شرکت های توسعه دهنده این فنآوری میباشند.
اساس کار پیلهای سوخت پیلهای سوختی از یک واکنش الکتروشیميایی ساده که درآن از ترکیب اکسیژن و هیدروژن آب تشکیل میشود تولید انرژی الکتریکی میکنند انواع مختلف و متعدد پیل سوختی وجود دارد اما همه آنها بر اساس یک طراحی اصلی تشکیل شده از دو الکترود یک آند منفی و یک کاتد مثبت بنا نهاده شدهاند. این دو الکترود بوسیله یک الکترولیت جامد و یا مایع که ذرات باردار الکتریکی را جابجا میکند از هم جدا شدهاند. معمولاً از یک کاتالیزور مانند پلاتین جهت افزایش سرعت واکنش الکترونها استفاده میشود. پیلهای سوختی بر اساس طبیعت الکترولیت مورد استفاده در آنها تقسیم بندی میشوند .هر یک از آنها مواد و سوخت خاص مناسب با کاربردهای مختلف نیاز دارند.
انواع پیل سوختی
پيلهای سوختی در انواع زير موجود میباشند: پیلهای سوختی براساس نوع الکترولیت استفاده شده در آنها به پنج نوع اصلی طبقه بندی میشوند
پیل سوختی الکترولیت پلیمر یا غشاء مبادله کننده پروتونPEFC)
پیل سوختی اسید فسفریک PAFC
پیل سوختی کربنات مذاب MCFC)
پیل سوختی اکسید جامد (SOFC)
لازم به ذکر است که پیل سوختی متانول مستقیم (DMFC) از خانوادة پیل سوختی PEFC است. پیلهای سوختی بر اساس دمای عملکرد ، دارای دامنة دمایی از ۸۰ برای (PEFC) تا ۱۰۰۰ برای (SOFC) میباشند. پیلهای سوختی دمای پایین (PEFC ،PAFC ،AFC) دارای حاملهای یونیH+ ویا OH- هستند که انتقال یون از میان الکترولیت وانتقال الکترونها از طریق مدار خارجی را به عهده دارند ، و در پیلهای سوختی دمای بالا مانند الکترولیت کربنات مذاب (MCFC) و الکترولیت اکسید جامد (SOFC) ، جریان الکتریکی به ترتیب از طریق یونهایCO۳۲- و O۲- انتقال مییابد. در پیلهای سوختی اکسید جامد (SOFC) یا سرامیکی رسانش یون در الکترولیت معمولاً در دمای بین ۶۰۰ تا ۱۰۰۰ درجه سانتیگراد انجام میشود. مزایای پیلهای سوختی بطور کلی عبارتاند از: بازده بالا سازگاری با محیط زیست سادگی سیستم از نظر تعمیر ونگهداری تنوع در سوخت مصرفی عدم آلودگی صوتی به سبب نداشتن قسمتهای متحرک طراحی و ساخت توانهای کوچک (میلی وات ) تا بزرگ (مگاوات امكان استفاده از سوختهاي فسيلی و پاك، مدولار بودن قابليت توليد همزمان حرارت و الكتريسيته و استفاده در كاربردهای توليد غيرمتمركز انرژی معایب : به مواد بیشتر و فرآیندهای سریعتری نسبت به دیگر پیلها نیاز دارد ممکن است در مدت طولانی کار ، گرما مشکلاتی چون ناسازگاری عناصر و افت انرژی را موجب شود. در صورت استفاده از سوخت ناخالص ، کار و گرمای بیش از حد موجب رسوب کربن و در نهایت مسمومیت پیل میگرد
مزایای پیل سوختی اکسید جامد
به علت عملکرد دمایی بالا دارای بیشترین راندمان نسبت به سایر پیلهای سوختی میباشد.
از گرمای تولید شده میتوان برای افزایش بازدهی مجدد استفاده نمود.
امکان بازسازی درونی سوخت به خاطر عملکرد دمایی بالا وجود دارد.
نیازی به کاتالیستهای گران قیمت ندارد.
برای استفاده از سوختهای مختلف نیازی به مبدلهای سوخت نیست.
از آنجاییکه پیل سوختی اکسید جامد دارای الکترولیت جامد است مشکل خوردگی مواد کم میباشد .
برای ساخت اجزای پیل میتوان از فنآوری لایه نازک استفاده نمود. ولی در پیلهای سوختی با الکترولیت مایع چنین امری دست نیافتنی است.
این تکنولوژی در دهه 1950 بوسیله شرکت جنرال الکتریک ابداع شد و بوسیله سازمان ناسا جهت تولید انرژی برای پروژه فضائی Gemini استفاده شد. در حال حاضر این نوع پیل سوختی است که اکثراً در شرکتهای اتومبیل سازی بعنوان جایگزین در موتورهای درونسوز بکار برده میشود.پیلهای سوختی با غشاء تبادل پروتون بنام غشاء الکترولیت پلیمری، الکترولیت پلیمری جامد، پیلهای سوختی الکترولیت پلیمری نیز شناخته شدهاند.
در پیل سوختی PEM الکترولیت از یک غشاء نازک پلیمری (مانند پلی پرفلور و سولفوریک اسید) نافیون (Nafim TM ) که نفوذپذیر در پروتونهاست، اما هادی الکتریسیته نمیباشد و الکترودها از کاربن درست شدهاند .هیدروژن در درون پیل سوختی به روی آند جاری شده و به پروتونها و الکترونها تقسیم میشود. یونهای هیدروژن از طریق الکترولیت به کاتود نفوذ میکنند، درحالیکه الکترونها از طریق یک مدار خارجی جریان کرده و تولید انرژی مینمایند. اکسیژن به صورت هوا به کاتد ارسال شده و با الکترونها و یونهای هیدروژن ترکیب گردیده و
تولید آب میکند.این واکنشهای روی الکترودها مطابق زیر میباشند. 2H2 ===> 4H + 4e: آند O2+4H ===> 2H2O :کاتد
انرژي 2H2 +O2 ===> 2H2O +: نتیجه
پیلهای PEM در دمای حدود 80 سانتیگراد کار میکنند. در این دمای پایین واکنشهای الکتروشیمیائی معمولاً خیلی کند صورت میگیرد بنابراین از یک لایه نازک پلاتین روی هر یک از الکترودها بعنوان کاتالیزور استفاده میشود.
این دستگاه الکترولیت/ الکترود بنام مجموعه الکترود غشاء (MEA ) خوانده شده و بین دو صفحه ي جریان، میدان ساندویج گردیده تا یک پیل سوختی را بوجود آورد. این دو صفحه شامل شیارهايی جهت کانال هدایت سوخت به الکترودها و همچنین هدایت الکترونها به خارج از مجموعه MEA میباشد. هر پیل حدود 7/0ولت برق تولید مي کند.براي تولید ولتاژ های بالاتر تعدادی از این پیلها بطور سری بهم وصل گردیده و تشکیل ساختاری بنام مجموعه پیل سوختی می دهند.پیلهای سوختی PEM دارای یک سری مزایا هستندکه باعث شده از آنها در اتومبیل و کاربردهای کوچک خانگی مانند جایگزین باطریهای قابل شارژ استفاده شود. پیلها در دمای نسبتاً پایین کار می کنند و لذا باعث استارت سریع از حالت سرد بوده و به دلیل داشتن دانسیته بالای انرژی داراي قابلیت ساخت با حجم کم و فشرده می باشند .بعلاوه پیلهای PEM با راندمان بالا حدود (40-50) درصد حداکثر ولتاژ تعریف شده در تئوری کار میکنند و میتوانند خروجی خود را بسرعت تغییر داده تا با تغییر در انرژی مورد نیاز سازگاری داشته باشند.
در حال حاضر دستگاههايی با نمایش قدرت تولید 50 کیلو وات مورد بهرهبرداری و عملیات قراردارد و دستگاههایی با قدرت تا 250 کیلو وات درحال توسعه است. بهرحال هنوز یک سری محدودیتها وجود دارد که باید قبل از اینکه این تکنولوژی گسترده تر شود بر انها غلبه کرد. مشکل اصلی قیمت بالا، مثل گرانی جنس غشاء وکاتالیزورمی باشد. اما نتیجه پژوهشها و طرحهای توسعهای دردست اقدام بتدریج از قیمتکاسته و همچنین به هنگام تولید اندوده درمقیاس بالا جهشی بزرگ در کاهش قیمت و اقتصادی شدن آن خواهد نمود. مانع دیگر بر سر راه پیلهای PEM نیاز آنها به هیدروژن خاص جهت کارکردن میباشد. زیرا آنها خیلی حساس به مسمومیت با منواکسیدکربن وناخالص های دیگر هستند و این عمدتا بدلیل دمای پایین عملیاتی پيل ضرورت استفاده ازکاتالیزورحساس در پیل را موجب میشود.بهرحال کارهايی در دست اقدام است تا یک سیستم کاتالیزور توام با غشاء با قدرت مانور بهتر تولید گردد که قادر به کارکرد با دمای عملیاتی بالاتر باشد.
پیلهای سوختی بازی :Alkaline Fuel Cell)AFC)
پیلهای سوختی بازی یکی از توسعه یافته ترین تکنولوژیها هستند و برای تهیه انرژی وآب آشامیدنی در ماموریت ها ی فضائی از جمله سفینه فضائی شاتل ایلات متحده آمریکا بکار برده شده اند. واکنش الکتروشیمیائی در آن قدری متفاوت است، بدین صورت که یونهای هیدرواکسیل (OH ) از کاتدبه طرف آند حرکت میکنند؛ تا در اثر واکنش با هیدروژن تشکیل آب و الکترون بدهند.این الکترونها جهت اعمال انرژی به مدار خارجی بکار ميروند، سپس دوباره به کاتد برگشته و در واکنش با اکسیژن و آب تولید مقادیر بیشتری از یونهای هیدرواکسیل (OH) مینمایند. 2H2 + 4OH ===> 4H2O + 4e: آند
O2 + 2H2O + 4e ===> 4OH :کاتد
پیلهای بازی در همان دمای عملیاتی مشابه پیلهای PEM ( حدود 80 سانتیگراد )کار میکنندو لذا سریع استارت هستند. اما دانسیته انرژی آنها حدود ده برابر کمتر PEM میباشد و بنابراین برای استفاده درموتور اتومبیل بسیار پرحجم اند.آنها بهر حال ارزان ترین نوع پیل سوختی هستند و بدین جهت میتوانند برای دستگاههای تولید برق کوچک و ثابت بکار برده شوند. پیلهای بازی مشابه پیلهای PEM شدیداً به منواکسیدکربن و ناخالصیهای دیگرکه موجب مسمومیت کاتالیزور میشوند حساس هستند.بعلاوه منابع تغذیه آنها باید عاری از دی اکسید کربن باشند، زیرا واکنش دی اکسیدکربن با الکترولیت هیدروکسید پتاسیم تشکیل کربنات پتاسیم میدهدکه باعث محدودیت در راندمان پیل میگردد.
پیل سوختی اسید فسفریک در حال حاضر پیشرفتهترین پیل سوختی تجاری است همانگونه که از نام آن استنباط میگردد در این پیلها از اسید فسفریک مایع بعنوان الکترولیت استفاده میشود معمولاً در یک قالب سیلیکون کارباید جا داده میشود. پیلهای سوختی اسید فسفریک در دمای کمی بالاتر از پیلهای PEM و بازی کار میکنند.(حدود 150 الی 200 درجه سلسیوس). با وجود این جهت ارتقاء واکنش ، نیاز به کاتالیزور پلاتین روی الکترودها دارند. واکنش آند وکاتد مشابه PEMمیباشد.ولی به علت دمای عملیاتی بالاتر، سرعت واکنش آن بيشتر است . اين افزايش دما موجب انعطاف پذيري بيشتر در مقابل ناخالصي ها مي گردد. پيلهاي اسيد فسفريک با يکي دو درصد منواکسيدکربن و مقدار کمي (چند جزء در مليون ppm) گوگرد موجود در جريان واکنش هنوز عملکرد درستی دارند. راندمان پیلهای اسید فسفریک کمتر از سیستمهای دیگر است. حدود چهل درصد و همچنین زمان بیشتری جهت گرم شدن نسبت به پیلهای PEM صرف می کنند علیرغم آن موانع و کاستيها یک سری مزایا در این تکنولوژی از قبیل سادگی ساخت، ثبات و تبخیر پذیری کمتر الکترولیت وجود دارد. پیلهای اسید فسفریک برای تامین انرژی الکتریکی در اتوبوسها بکار برده شدهاند و تعدادی از آنها در سرویس عملیاتی میباشند، اما اینکه زمانی در اتومبیلهای شخصی بکار روند غیر متحمل است. پژوهش قابل ملاحظهای در طول 20 سال نتیجه داده است که پیلهای اسید فسفریک کاربرد موفقیت آمیزی در دستگاههای غیر سیار داشتهاند. در حال حاضر تعداد زیادی از این دستگاهها با قدرت خروجی بین 2/0 تا 20 مگا وات در سراسر دنیا جهت تهیه انرژی برق در بیمارستانها، مدارس و نیروگاههای کوچک نصب شدهاند و در سرویس عملیاتی قراردارند
پیلهای سوختی کربنات ذوب شده :(Molten Carbonate Fuel Cells(MCFC
نحوه کار پیلهای سوختی کربنات ذوب شده نسبت به پیلهای دیگر تا کنون بحث شده کاملاً متفاوت است. در این پیلها از نمک کربنات لیتیوم پتاسیم ذوب شده و یا لیتیوم سدیم ذوب شده بعنوان الکترولیت استفاده میگردد. وقتی که نمک تا دمای 650 درجه سانتیگراد گرم شود، نمک ذوب شده و یونهای کربنات تولید میکند که از کاتد به آند جریان کرده و در آنجا با هیدروژن ترکیب شده و تولید آب و دی اکسیدکربن و الکترون مینماید. الکترونها از طریق یک مدار خارجی دوباره به کاتد برگشته و در سر راه خود تولید انرژی می کنند. CO3 + H2 ===> H2O +CO2 + 2e: آند
CO2 +1/2 O2 + 2e ===> CO3 :کاتد
دمای بالائی که این پیلها در آن کار می کنند به این معناست که آنها قادرند بطور داخلی تشکیل هیدروکر مانند گاز طبیعی و نفت جهت تولید هیدروژن در درون ساختار پیل بدهند. در چنین دمای بالائی هیچگونه مشکل مسمومیت منواکسید وجود ندارد، گرچه مشکل گوگرد سر جای خود باقی است و بجای کاتالیزور پلاتین گران قیمت میتوان از نوع نیکل ارزانتر استفاده نمود. حرارت اضافی ایجاد شده میتواند در سیکل ترکیبی نیروگاها بکار رود. راندمان این نوع پیلها تا حدود 60 درصد است و در صورتی از گرمای تلف شده استفاده گردد میتواند تا 80 درصد افزایش یابد. دمای بالای کارکرد، بهر حال پاره ای مشکلات را بوجود مي آورد. زمان قابل ملاحظهای طول میکشد تا پیل به دمای عملیاتی برسد و این باعث میشود که پیل برای کاربردهای حمل و نقل نامناسب باشد و دمای بالا و طبیعت خورنده الکترولیت احتمالاً به این معناست که پیل برای تولید برق خانگی غیر ایمن است .راندمان بالای تولید انرژی پیل باعث جذابیت آن در استفاده در فرآیندهای صنعتی در مقیاس بالا و در توربین های تولید برق باشد. در حال حاظر پیل سوختی کربنات ذوب شده با ظرفیتهای تا 2 مگا وات به نمایش گذارده شده ولی ظرفیتهای 50 الی 100 مگا وات در دست طراحی است
پیلهای سوختی اکسید جامد
(Solid oxide Fuel cells (SOFC
پیلهای سوختی اکسید جامد در دمای حتی بالاتر از پیلهای کربنات ذوب شده کار می کنند. آنها از الکترولیت سرامیک بخار مانند اکسید زیر کونیوم تثبیت شده در اکسید yttrium بجای الکترولیت مایع استفاده مینمایند و در دمای بین 800 الی 1000 سانتگراد کار می کنند. در این پیلها انرژی از مهاجرت آنیونهای اکسیژن از طرف کاتد به آند جهت اکسیداسیون گاز سوخت، که بطور نمونه مخلوطی از هیدروژن و منواکسیدکربن میباشد تولید میگردد. الکترونهای ایجاد شده در آند بوسیله یک مدار خارجی دوباره به کاتد در جائی که اکسیژن ورودی را کاهش می دهد برگشته و بنابراین سیکل واکنش را تکیمل می کند. H2 + O ===> H2O + 2e: آند
O2 +4e ===> 2O :کاتد
CO + O ===> CO2 +2e
همانند پیلهای سوختی ذوب شده در این پیلها نیز دمای عملیاتی بالا به معنای مقاومت در برابر مسمومیت منواکسیدکربن میباشد زیرا همانگونه که در بالا مشاهده میشود منواکسیدکربن سریعاً به دی اکسید کربن تبدیل میگردد. این خود باعث عدم نیاز به استفاده از رفرمینگ خارجی جهت استخراج هیدروژن از ماده سوختی میباشد و این نوع پیلها میتوانند دوباره از نفت و یا گاز طبیعی استفاده کنند.پیلهای سوختی اکسید جامد همچنین بالاترین انعطاف را در برابر آلودگی با گوگرد نسبت به سایر تکنولوژیهای بحث شده و تا کنون از خود نشان میدهند. این پیلها بعلت استفاده از الکترولیت جامد نسبت به پیلهای سوختی کربنات ذوب شده پایدارترند اما مواد ساختمانی آنها به جهت نیاز به مقاومت در برابر دمای عملیاتی بالا گرانتر است.این پیلها میتوانند به راندمان حدود 60 درصد برسند و انتظار میرود که برای تولید برق و حرارت در صنعت و برای تهیه نیروی کمکی در اتومبیل بکار برده شوند.
پیلهای سوختی متانول مستقیم تبدیلی از پیل سوختی با غشاء پروتون است که به طور مستقیم و بدون استفاده از رفرمینگ قبلی از متانول استفاده میکند. متانول به اکسیدکربن و هیدروژن در آند تبدیل میشود. پس از آن مشابه پیل سوختی PEM استاندارد هیدورژن جهت واکنش با اکسیژن بکار میرود. CO2 + 6H + 6e CH3OH+H2O ===>: واکنش آند
3/2 O2 + 6H +6e ===>3 H2O: واکنش کاتد
CH3OH +3/2 O2 ===> CO2 + 2H2O : واکنش پیل
انتظار میرود که این پیلها در دمای حدود 120 درجه سانتیگراد قدری بالاتر از دمای عملیاتی پیل استاندارد PEM کار کنند و راندمان حدود چهل درصد داشته باشند. یکی از عیوب پیل متانول مستقیم دمای عملیاتی پایین و در نتیجه تبدیل متانول به هیدورژن و دی اکسید کربن است که نیاز به استفاده از مقادیر بیشتر کاتالیزور پلاتین نسبت به پیل استاندارد PEM دارد. بهرحال این افزایش هزینه نسبت به استفاده راحت از پیل سوختی مایع و عدم استفاده از کاتالیزور می چربد. تکنولوژی در پیش روی پیل سوختی متانول مستقیم هنوز در مراحل اولیه توسعه خود میباشد؛ ولی بهرحال کاربرد آن دز گوشیهای تلفن همراه و رایانههای کیفی (LABTOP ) با موفقیت نشان داده شده و توانائی و کارآئی و هدف نهائی استفاده از آن در سالهای آتی بروز داده خواهد شد.
پیلهای سوختی اصلاح شده : Regenerative Fuel Cells
این پیل سوختی اصلاح شده نسبتاً تازه است؛ اما توسط گروههایی در نقاط مختلف دنیا در دست مطالعه و پژوهش میباشد. تکنولوژی آن بر پایه همان پیلهای سوختی متفاوت است که در آن هیدروژن و اکسیژن جهت تولید انرژی، برق، گرما و آب بکار برده میشود.تفاوت در این است که پیل سوختی اصلاح شده واکنش معکوس را نیز انجام میدهد؛ یعنی الکترولیز میکند. آب تولید شده در پیل سوختی به الکترولیز کنندهای که با باطری خورشیدی کار میکند تقریباً و در آنجا به اجزاء تشکیل دهنده آن یعنی هیدروژن و اکسیژن تفکیک و سپس مجدّداً به پیل سوختی تغذیه میگردد. به این طریق یک سیستم بسته تشکیل شده که نیاز به تولید هیدروژن خارجی ندارد، توسعه یک سیستم تجاری آن بعید به نظر میرسد و مواردی مانند هزینه تمام شده آن که بیش از متعارف است و همچنین راههای مطمئن آماده سازی و استفاده از نیروی برق خورشیدی باید مورد بررسی دقیقتر قرار گیرد
در زبانهاي گوناگون و حتي در سازمانهاي مختلف هر كشور در مورد واژههاي برنامه ، طرح يا پروژه ، اختلافات لغوي ، معنايي و قانوني وجود دارد ؛ از اين رو چهارچوب آنان روشن و آشكار نيست و گاه به جاي يكديگر نيز استفاده ميشوند .
آرمانها و اهداف تعيينشده حكومت در سطح برنامهريزي بلندمدت يا استراتژيك ، برنامه (Plan)ناميده ميشود كه اين برنامهها داراي اهداف كيفي ميباشند . مانند برنامه توسعه صنايع شيميايي ، برنامه توسعه شبكه راههاي كشوري ؛ دستيابي به اين اهداف و آرمانها در يك فاصله زماني بلندمدت كه معمولا بين ده تا بيستوپنج سال است ، امكانپذير ميباشد .
پس از اينكه برنامهها در سطح برنامهريزي بلندمدت مشخص گرديدند ، هر برنامه در سطح برنامهريزي ميانمدت يا تاكتيكي توسط مديريت طراز اول يا سيستم اجرايي كشور به مجموعهاي از طرحها (Program) يا برنامههاي اجرايي تفكيك ميشود كه شامل مجموعهاي از تصميمات مقطعي يا اجرايي هستند كه ظرف پنج تا ده سال آينده بايد اجرا و به نتايج موردنظر برسند .
هر طرح در سطح برنامهريزي كوتاهمدت يا اجرايي توسط واحدهاي ستادي يا سطوح مديريت مياني نظام اجرايي كشور به مجموعه كارها و عملياتي كه آن را پروژه (Project) مينامند ، تبديل و تقسيم ميشود .
يك پروژه مجموعهاي از فعاليتهاست كه براي دستيابي به منظور يا هدف خاصي انجام ميگيرد . پروژهها شامل فعاليتهايي هستند كه بايد در تاريخهاي معين ، با هزينههايي معين و كيفيت تعيينشدهاي به انجام رسند ؛ لازمه موفقيت هر پروژه ، دستيابي توام به هر سه عامل زمان ، هزينه و كيفيت معين است و خارج شدن هر يك از سه عامل مذكور از حدود تعيين شده ، ميتواند به انجام پروژهاي ناموفق و غيراقتصادي منجر شود .
تعريف مديريت پروژه:
مديريتپروژه برنامهريزي و هدايت پروژه در چهارچوب زمان ، هزينه و كيفيت مشخص بهسوي ايجاد نتايج مشخص آن است . مديريتپروژه فعاليتهاي برنامهريزي ، سازماندهي ، نظارت بر اجرا و هدايت اجرا را در بر ميگيرد و سعي دارد تا با استفاده درست از منابع ، نتايج مشخص و موردانتظار را با هزينه توافقشده قبلي در موعد درست خود تحويل دهد . به بيان ديگر :
مديريت پروژه بكارگيري دانش ، مهارتها ، ابزار و تكنيكهاي لازم در اداره جريان اجراي فعاليتها ، به منظور رفع نيازها و انتظارات متوليان از اجراي پروژه است . مديريت پروژه در اجراي اين مهم از دو بازوي قدرتمند برنامهريزي و كنترل پروژه بهره ميگيرد .
تعريف برنامهريزي:
فرآيند برنامهريزي ، تعيين توالي و توازي فعاليتهاي لازم براي اجراي يك پروژه با در نظر گرفتن زمان مورد نياز براي اجراي هر فعاليت و كيفيت تعيين شده براي آن فعاليت است . تعريف كنترل پروژه:
كنترل پروژه فرايندي است در جهت حفظ مسير پروژه براي دستيابي به يك تعادل اقتصادي موجه بين سه عامل هزينه ، زمان و كيفيت در حين اجراي پروژه ، كه از ابزار و تكنيكهاي خاص خود در انجام اين مهم كمك ميگيرد . در واقع كنترل ، اجراي دقيق و كامل برنامه تدوينشده براي پروژه است ، بگونهاي كه هنگام خروج از برنامه بتوان با تشخيص علل و طرح اقتصاديترين فعاليتها ، پروژه را به نزديكترين حالت ممكن در مسير اوليه و اصلي خود بازگرداند . كنترل پروژه در اين راه از سه عامل زير بهره ميگيرد :
1- تعيين وضعيت واقعي پروژه .
2- مقايسه وضعيت واقعي با برنامه .
3- در نظر گرفت اقدام اصلاحي .
در گام آتي از تاريخچه مديريت پروژه خواهيم گفت ...
تاريخچه مديريت پروژه به چه زماني باز ميگردد ؟
تاريخچه مديريت پروژه در جهان را معمولا به مديريت پروژههاي عظيمي همچون ساخت اهرام مصر ، ديوار چين و يا بنا نهادن تخت جمشيد به دستور داريوش مربوط ميدانند ؛ هريك از اين پروژهها از جمله پروژههاي بزرگ و پيچيده تاريخ بشريتند كه با كيفيت استاندارد بالا و بكارگيري نيروي عظيم انساني ساخته شدهاند .
يك مدير پروژه وقتي به شهر اسرارآميز هخامنشيان سري ميزند و در هر گوشهاي از آن به نقوش هنرمندانه برجسته باستاني برخورد ميكند بدون شك دچار حيرت ميگردد كه چگونه چنين پروژه عظيمي قريب دو هزار و پانصد سال پيش با چنين كيفيت منحصر به فردي ساخته شده كه عليرغم ويراني و به آتش كشيده شدن پياپي توسط اسكندر و تسخير كنندگان پس از او همچنان به عنوان نماد حيرتانگيز پروژه ايراني از آن ياد ميشود . هرچند به دستور كوروش ، مهندسان و سازندگان پاسارگاد موظف بودند شرح كار خود و همچنين برنامه كاري روز بعد خود را در لوحههايي كه به نام كارنامك مشهور بود , بنگارند اما امروزه جز با تكيه بر حدسيات نميتوان اظهارنظر قاطعي پيرامون نحوه دقيق مديريت پروژههاي عظيم عهد باستان ابراز داشت ، چرا كه متاسفانه تاكنون هيچ مدرك و نشانهاي دال بر چگونگي بكار بستن روشها و تكنيكهاي مديريت پروژه در اين طرحها يافت نشده است .
اما تاريخچه مديريت پروژه در دنياي جديد به سالهاي ابتدايي دهه 1900 ميلادي باز ميگردد ؛ جايي كه هنري گانت با توسعه نمودار ميلهاي ابداعي خود آغازگر حركت پرشتاب بعدي طي سالهاي دهه 1950 و 1960 ميلادي در پروژههاي نظامي و هوافضاي آمريكا و سپس انگلستان گرديد . هرچند نام پرآوازه هنري گانت به عنوان پدر تكنيكهاي برنامهريزي و كنترل پروژه در تاريخ ثبت گرديده است ليكن سالهاي دهه 1950 و 1960 به عنوان سالهاي آغازين رشد و توسعه مديريت پروژه در دنياي معاصر شناخته ميشود . اين سالها سرآغاز تكوين و توسعه بسياري از روشها و دانشهاي مربوط با مديريتهاي نهگانه پروژه است كه سالها بعد توسط نرمافزارهاي مختلف عملياتي و در پروژهها بكار گرفته شدند .
تغييرات سريع تكنولوژيك ، بازارهاي شديد رقابتي و رايزني فشرده و قدرتمندانه شركتها ، همهوهمه سازمانها و بنگاههاي متولي پروژه را تشويق به تغيير سيستم مديريتي خود نمود . در هنگامه نبرد انتخاب بين غرق شدن يا شنا كردن و يا تطبيق و سازگاري يا مرگ و نابودي ، مديريت پروژه و پروژهمداري درمديريت تنها انتخاب و راه نجات فراروي پيمانكاران و سازمانها بود . حال به تارنماي مديريت پروژه در دنياي معاصر تا شكلگيري استاندارد جهاني مديريت پروژه كه سبب قوام يافتن دانش مديريت پروژه گرديد ، ميپردازيم :
گانت چارت در اوائل دهه 1900 ميلادي :
تاريخچه تكوين بارچارت به دوران جنگ جهاني اول ميرسد ؛ جائيكه يك آمريكايي به نام هنري گانت براي نخستين بار بارچارت را براي برنامهريزي و كنترل پروژههاي موسسه كشتيسازياش بكار برد . به پاسداشت اين اقدام نام گانت قبل از عنوان بارچارت تداعي كننده اين اقدام ارزشمند است . كتاب مرجع مهندسان صنايع اشاره ميدارد كه هنري گانت به كمك ابزار ابداعي خود در خلال جنگ جهاني اول توانست زمان ساخت كشتيهاي ترابري خود را به ميزان چشمگيري كوتاه نمايد . امروزه گانت چارت بدليل ساده و قابل فهم بودن آن , به عنوان روشي جالب و پرطرفدار به شكل وسيعي در دنيا جهت مديريت زمان پروژهها به كار برده ميشود . يافتههاي يك پژوهش در ميان كاربران نرم افزار برنامهريزي و كنترل پروژه Micro Soft Project نشان داد كه هشتاد درصد مديران پروژهها در دنيا ترجيح ميدهند براي برنامهريزي و كنترل پروژههايشان از گانت چارت استفاده نمايند .
مديريت پروژه در دهه 1950 و 1960 ميلادي :
تقريبا غالب تكنيكها و روشهاي مديريت پروژه كه ما امروزه از آنها استفاده ميكنيم توسط وزارت دفاع , صنايع نظامي و سازمان هوافضاي ايالات متحده در خلال سالهاي دهه 1950 و 1960 ميلادي ابداع و توسعه يافتهاند كه روشهايي همچون روش Pert , ارزش بدست آمده , مهندسي ارزش و ساختار شكست كار از آن جملهاند . صنعت ساختمان نيز در تكوين و توسعه روشهايي همچون روش مسير بحراني , روش نمودار پيشنيازي , استفاده از نمودار شبكهاي و تسطيح منابع ياري رسانده است . در جريان اين تحولات , پروژههاي بسيار بزرگي همچون پروژه فضايي آپولو و يا ساخت نيروگاههاي اتمي در اين دوران اجرايي گرديدند .
يكي از نخستين كاربردهاي علمي و مدرن مديريت پروژه در ساخت اولين زيردريايي هستهاي در دهه 1950 در آمريكا صورت گرفت ؛ درياسالاري به نام ) ( Adm. Hyman Rickover مدير پروژه اين طرح ، براي اولين بار جهت هماهنگ كردن صدها پيمانكار ، هزاران منبع و اطمينان از اجراي به موقع پروژه ، روشي جديد كه امروزه با نام Pert شناخته ميشود ، ابداع نمود . هرچند بدون وجود كامپيوتر عمليات دستي محاسبه مسيربحراني بسيار دشوار بود اما كمك بسيار زياد اين روش و اجراي موفقيتآميز پروژه مذكور موجب شد تا همگان به اهميت علم جديد پي برند . ساليان پس از آن ، اين تكنيك در پروژههاي ساخت فضاپيماها و ديگر پروژههاي نظامي و غير آن ، بارها و بارها استفاده شد .
پيشرفت مهم ديگر بدست آمده در اين سالها , تعريف و تكوين مفهوم مسئوليت واحد براي پروژههاي چندبخشي بود ؛ اين مفهوم هنگامي به كار ميرود كه يك فرد در پروژه مسئوليت كاري را در پروژه از ابتدا تا تكميل پروژه برعهده ميگيرد . عملي ساختن اين مفهوم , تيم پروژه را در به اشتراك نهادن منابع و ياري رساندن به يكديگر در ماتريس ساختار سازماني پروژه كمك ميكند .
1960 :
پژوهشهاي عملي Nasa پيرامون مفهوم ماتريس ساختار سازماني پروژهها .
1962 :
Nasa سيستم Pert را معرفي نمود . در اين تكنيك تاكيد ويژهاي بر مفاهيم ساختار شكست كار و كنترل هزينه شده بود .
1963 :
معرفي مفهوم ارزش بدست آمده در پروژهها توسط نيروي هوايي آمريكا .
1963 :
مفهوم چرخه حيات پروژه توسط نيروي هوايي ايالات متحده تكوين يافت .
1963 :
براي اولين بار در پروژه پولاريس در انگلستان , رسما در قرارداد از پيمانكاران خواسته شد تا سيستم مديريت پروژه را در مديريت فعاليتهايشان به كار گيرند .
1964 :
براي نخستين بار سيستم مديريت پيكربندي پروژه توسط Nasa به عنوان مجموعه رويههاي اداري براي تعريف , مستندسازي و خصوصا كنترل فيزيكي سيستم يك پروژه و همچنين بازنگري و مستندسازي تغييرات پيشنهادي در اين سيستم طراحي گرديد .
1965 :
وزارت دفاع و Nasa در امريكا , سيستم قراردادهاي خود را از قراردادهاي هزينه بهعلاوه درصدي از سود , به سيستم قراردادهاي هزينه بهعلاوه جايزه يا قراردادهاي قيمت ثابت تغيير دادند .
1965 :
در اواسط دهه 1960 ميلادي دنيا شاهد رشد شگرف استفاده از تكنيكهاي مديريت پروژه نوين در صنعت ساختمان بود .
1965 :
شكست پروژه ساخت بمبافكن TSR-2 , عملا مشكلات و دردسرهاي همزماني توليد و توسعه ، پيش از تكميل طراحي در پروژهها را به اثبات رسانيد . فقدان مديريت صحيح بر افزايش دستور كار پروژه , هزينهها و تاخيرهاي پروژه را بسيار بالا برد و در نهايت موجب شكست پروژه گرديد .
1966 :
يافتههاي يك پژوهش منتشره در اين سال نشان داد كه اغلب ، زمان كافي براي مراحل تعريف و آمادهسازي پروژه در چرخه حيات پروژهها در نظر گرفته نشده و دقيقا به همين دليل مغايرتهاي فراواني در كنترل استاندارد زمان و هزينه پروژهها و همچنين كنترل ناكافي تغييرات طراحي بوجود ميآيد .
1969 :
موسسه بينالمللي مديريت پروژه به عنوان اولين موسسه رسمي مديران پروژه تاسيس گرديد . يكي از مهمترين دستاوردهاي تاسيس اين موسسه , تدوين استاندارد جهاني دانش مديريت پروژه بوده است ؛ ازين پس بود كه دگرگونيها و پيشرفتهاي حوزه مديريت پروژه ، صورتي منسجم و مدون به خود گرفت .
در گام آتي از كاركردهاي مديريت پروژه خواهيم گفت ...
كاركرد مديريت پروژه در چيست ؟
همانگونه كه در گامهاي پيشين بيان كرديم ، مديريتپروژه مجموعه ابزارهايي براي برنامهريزي و هدايت پروژه به سوي اهداف موردنظر است ؛ اين اهداف بر پايه رضايتمندي مشتري و توجه به سه عامل زمان ، كيفيت و هزينه استوارند .
در نگاه اول ممكن است ابزارها و روشهاي مورد استفاده در مديريت پروژه زايد ، زمانبر و هزينهزا باشند ، اما بايد توجه داشت كه مديريت پروژه تنها راهي است كه ميتواند شما را از انجام بهموقع پروژه مطمئن سازد . مديريت پروژه راهيست براي استفاده مناسب از انسان ، ماشين و پول در راستاي اجراي درست و بههنگام يك كار نو ، كاري كه بايد در همان اولين اجرا درست انجام شود .
مديريت پروژه يا مديريت بر مبناي پروژه ، روش كارايي در مديريت ، براي برخورد با كارهاي نو و ايجاد توازن در توجه به محدوده پروژه ، هزينه و كيفيت در قالب زمان و در محيطي مملوء از ريسك است . هدف از آموزش مديران پروژه توانمندسازي آنان در برابر مشكلات پروژه و آمادهسازي آنها براي ورود به فضاي جديد و ناشناخته پروژه است . فنون مديريت پروژه سوالات زير را پاسخ ميگويند :
Ø چگونه ميتوان كارهاي لازم براي اتمام موفقيتآميز پروژه را تعريف كرد ؟
Ø مدت زمان اجراي پروژه چقدر خواهد بود و چه هزينهاي در بر خواهد داشت ؟
Ø چه مقدار كار و وظايف را بر عهده يك نفر ميتوان گذاشت و چگونه ميتوان از اجراي آن اطمينان يافت ؟
Ø چگونه ميتوان انگيزه كاري را در بين افراد يك گروه زنده نگه داشت ؟
Ø چگونه بايد با افزايش هزينهها برخورد كرد ؟
Ø آيا بودجه و هزينه تحت كنترل است ؟
Ø در چه مواقعي و كجا ، پروژه در معرض شكست قرار ميگيرد ؟
Ø براي اطمينان از انجام بهموقع كارها چه بايد نمود ؟
Ø آيا ميتوان تشخيص داد كه پروژه واقعا بر روي برنامه حركت ميكند يا خير ؟
در گام آتي از استانداردهاي مديريت پروژه خواهيم گفت ...
استانداردهاي مديريت پروژه كدامند ؟
با گسترش حوزه تجاري شركتها و جهانيشدن پروژهها ، امروزه استفاده از استانداردها براي همزباني افراد درگير در پروژه و اطمينان از اجراي درست كار ضروري است . استانداردها ، علاوه بر تبيين كار و تعيين چگونگي اجراي صحيح عمليات ، به عنوان مرجعي براي افراد گروه پروژه در اختلافات مطرح است . قوت استانداردها در جامع بودن آنها ، سادگي ، مقبوليت عام استفادهكنندگان و تضمينش براي اجراي درست كار است . با توجه به جهاني شدن شركتهاي ساخت و توليد و گسترش بازارهاي كار ، مديران پروژه بهتر است با استانداردهاي مديريتپروژه آشنا شوند ؛ بهرهگيري از آنها ميتواند آنها را در اجراي برنامههاي پروژه ياري نمايد .
موسسات و كشورهاي گوناگوني اقدام به تدوين استانداردهاي مخصوص خود در زمينه مديريتپروژه كردهاند ؛ اما در اين ميان چهار استاندارد داراي اهميت و مقبوليت بيشتري هستند :
1- PMBOK (Project Management Body Of Knowledge) :
اين همان نام آشنا و معروف است كه در انجمن مديريت پروژه آمريكا (PMI) تدوينشده و استفاده از آن بسيار متداول است . پس از تدوين PMBOK ، موسسه ملي استاندارد آمريكا نيز آن را تاييد و به عنوان استاندارد ملي آمريكا در زمينه مديريت پروژه ثبت كرده است . در اين استاندارد دانش مديريت پروژه در نه بخش بيان شده است . در اين ميان تفاوتهاي اندكي بين دونسخهي موسسهي PMI و موسسهي استاندارد وجوددارد ؛ PMBOK نگاهي نظري و ANSI 99-001-2000 نگاهي اجراييتر دارد . PMBOK همانند ساير استانداردها ، هرساله توسط هيات منتخبي از PMI بازبيني ميشود و در صورت نياز به تغيير ، ويرايش جديدي از آن به اطلاع اعضاء PMI ميرسد .
2- APM (Association For Project Management) :
اين استاندارد توسط مركز مطالعات مديريت پروژه انگلستان (UMIST) و زير نظر پروفسور موريس تهيه و تدوين شده است . اين استاندارد شامل هفت قسمت است كه در اين هفت قسمت چهل مفهوم كليدي در زمينه مديريت پروژه تشريح شده اند .
3- (British Standard) BS6079 :
اين استاندارد توسط شركت British Standard تهيه و تدوين شده است . اين استاندارد موردقبول دولت و صنعت انگلستان ميباشد ؛ در اين استاندارد مديريت پروژه به چهار قسمت تقسيم شده است .
4- JPMF Management Forum) (japanese Project :
اين استاندارد توسط انجمن پيشرفت مهندسي ژاپن (ENAA) تهيه شده است . ديدگاه اين استاندارد بر خلاف استانداردهاي فوق بر اين اساس است كه چگونه مديريت پروژه ميتواند محرك خلاقيت و ايجاد ارزش تجاري گردد ؟ اين استاندارد نيز مديريت پروژه را به چهار قسمت تقسيم كرده است .
استانداردهاي ديگري نيز چون استاندارد ISO 1006 تدوينشدهاند كه نه عموميت استانداردهاي بالا را دارند و نه مقبوليت عام آنها را . در انتخاب استاندارد موردنظر لازم است نوع پروژه ، محيط اجرا و نظر مشتريان و حاميان پروژه را درنظر گرفت و با مديراني كه پيش از اين پروژهاي مشابه را مديريت كردهاند ، مشورت نمود .
در گام آتي حوزههاي دانش مديريت پروژه را بيان خواهيم نمود ...
حوزههاي دانش مديريت پروژه كدامند ؟
براساس استاندارد PMBOK ، مديريت نهگانه حاكم بر پروژهها عبارتند از :
1- مديريت يكپارچگي پروژه : توصيف كننده فرايندهاي موردنياز جهت حصول اطمينان از هماهنگي مناسب عناصر مختلف پروژه و شامل آغاز پروژه ، اجراي برنامه و اختتام پروژه ميباشد .
2- مديريت محدوده پروژه : توصيفگر فرايندهاي لازم براي حصول اطمينان از اين امر كه پروژه در برگيرنده تمامي فعاليتهاي موردنياز بوده و كار اضافي در آن انجام نميشود ، ميباشد و شامل تصور توسعه پروژه ،محدوده توسعه وكنترل ، تعريف فعاليتها و كنترل آن ميگردد .
3- مديريت زمان پروژه : توصيفگر فرايندهاي لازم براي حصول اطمينان از خاتمه بهموقع پروژه ميباشد و شامل تعريف ارتباط فعاليتها ، برآورد مدت زمان فعاليتها ، تهيه برنامه زماني و كنترل زمانبندي آنهاست.
4- مديريت هزينه پروژهها : توصيفگر فرايندهاي لازم براي حصول اطمينان از اينكه پروژه در چارچوب بودجه مصوب به اتمام خواهد رسيد ، ميباشد و شامل برآورد هزينه ، بودجهبندي و كنترل هزينه ميگردد .
5- مديريت كيفيت پروژه: توصيفگر فرايندهاي لازم براي حصول اطمينان از تامين ضرورتهاي موثر در اجراي پروژه بوده و شامل برنامهريزي ، تضمين و كنترل كيفيت ميباشد .
6- مديريت تداركات پروژه : توصيفگر فرايندهاي موردنياز براي فراهم كردن كالا و خدمات لازمالوجود در پروژه ميباشد و شامل برنامهريزي و كنترل تداركات ، مديريت مدارك تجهيزات ، برنامهريزي تقاضا و درخواست ، انتخاب منبع ، مديريت و ارزيابي طرفهاي قرارداد دست دوم(Subcontractors) آنهاست .
7- مديريت منابع انساني پروژه : توصيفگر فرايندي است كه بهترين شكل بكارگيري افراد در پروژه را تضمين مينمايد و شامل تعريف ساختار سازماني نيروي انساني پروژه ، شيوههاي جذب نيرو ، روش تخصيص نيروها (در ساختار ماتريسي) ، تشكيل ، سازماندهي و توسعه تيم پروژه ميباشد .
8- مديريت ارتباطات پروژه : توصيفگر فرايندهاي لازم براي حصول اطمينان از توليد ، جمعآوري ، انتشار و توزيع مناسب و بهموقع اطلاعات پروژه بوده و شامل برنامهريزي ارتباطات ، مديريت اطلاعات ، كنترل اطلاعات ، گزارش كارايي و اختتام رسمي پروژه ميباشد .
9- مديريت ريسك پروژه : توصيفگر فرايندي است كه با تعيين و تجزيهوتحليل واكنش مناسب در مقابل درجه ريسك پروژه سروكار دارد و شامل تعريف ريسك در پروژه ، برآورد ريسك ، كمي(مقداري) كردن ريسك ، اتخاذ واكنش در برابر ريسك و كنترل واكنش در قبال ريسك و پاسخگويي در قبال ريسك ميباشد .
در گام آتي با قوانين طلايي مديريت پروژه همراه خواهيم شد ...
قوانين طلايي مديريت پروژه كدامند ؟
اين قوانين طلايي برمبناي تجربه ساليان مديران مختلف پروژههاي بزرگ و كوچك ، تهيه شده و صيقل خورده است ؛ اصول مديريت پروژه بر مبناي همين دوازده قانون بنا نهاده شدهاند . توجه به اين قوانين ، از مرحله آغازين پروژه تا انتهاي آن ، نتايج بهتري را به بار خواهد نشاند .
قانون اول : بايد به اجماعي بر روي اهداف و نتايج پروژه برسي !
اگر ندانيد كه قرار است چه چيز را به اتمام برسانيد ، اگر ندانيد چه چيزي بايد تحويل شود ، بعيد است كه خروجي ارزشمندي ارائه دهيد . پروژهاي كه نتايج آن شفاف نيست محكوم به شكست است . اولين قدم در راه موفقيت پروژه ، تعريف و تعيين دقيق اهداف پروژه است ؛ اهدافي كه همه افراد مهم درگير در پروژه روي آن اتفاقنظر داشته باشند . اين تنها كافي نيست كه شما بدانيد چه كاري ميخواهيد انجام دهيد ؛ افراد كليدي ، حاميان پروژه و اعضاي پروژه نيز بايد به آنچه ميخواهند انجام دهند ، معتقد باشند و آن را پذيرفته باشند .
قانون دوم : بايد بهترين تيم پروژهاي را كه ميتواني ، بسازي !
گروهي از افراد ماهر ، شايسته و خوب سازماندهيشده ، لازمه موفقيت پروژه است . تشكيل تيم خوب پروژه با انتخاب افرادي توسط مدير پروژه آغاز ميشود ؛ در انتخاب افراد ، به خصوص در مورد پروژههاي بديع بايد به هوش و قدرت و سرعت يادگيري آنان بيش از تجربه بها داد . افراد بايد توان كار كردن در تيم را داشته باشند و به جايگاهي مناسب در تيم دست يابند . آنان بايد حين كار تنها متوجه كار باشند و نه درگيريهاي شخصي . گاهي لازم است افراد براي انجام درست كارشان آموزش ببينند . افراد بايد بتوانند درطول مدت زمان اجراي پروژه با علاقه كار را دنبال كنند ؛ از اينروست كه مدير پروژه بايد راهكارهاي لازم براي افزايش انگيزه اعضاي تيم پروژهاش را بداند .
قانون سوم : برنامهاي فراگير و مناسب رشد و ترقي تهيه و آن را بروز نگاه دار !
يك برنامه كامل مركز موفقيت پروژه است . اين سند ، محل ارتباط و فرماندهي كل نيروها ، منابع و زمانهاي پروژه است . بدون برنامه نميتوان يك تيم را براي دستيابي به اهداف راهبري كرد . بيشك ساخت يك برنامه به تنهايي كافي نيست ، چرا كه مدير نميتواند آينده را پيشبيني كند ، از اينروست كه برنامه پروژه ، ممكن است بارها و بارها تغيير يابد . دلايل اين تغييرات ، كشف حقايق جديد نسبت به واقعيات پروژه ، به مرور زمان و تغيير ذهن و نيازهاي افراد مهم درگير است . گاهي تغيير محدوده پروژه يا تغييرطرح نيز سبب نياز به اين اصلاحات ميشوند .
قانون چهارم : ميزان منابع موردنياز ، انسان و تجهيرات را محاسبه كن !
بدون نفرات ، تجهيزات ، ابزار و سرمايه كافي ، هيچ راهي براي انجام تعهدات در موعد مقرر وجود ندارد . مدير بايد توانايي تامين منابع انساني موردنياز پروژه خود را داشته باشد ، در غير اين صورت بايد اثرات ناشي از كمبود منابع را بررسي كرده، آنها را به اطلاع افراد كليدي پروژه برساند . تامين منابع كافي براي يك پروژه ، يكي از سختترين وظايف مديران پروژهها در ايران است .
قانون پنجم : زمانبندي واقعبينانهاي تهيه كن !
بدون زمانبندي مناسب ، قبل از آنكه كاري انجام شده باشد ، به موعد تحويل ميرسيد ! مدير ميتواند با صرف هزينه بيشتر ، منابع ، انسان و ابزار بيشتري تامين كند ؛ اما زمان را نميتواند به هيچ شكلي تهيه كند ! تقريبا اغلب مديران ناموفق پروژه ، اعتبار خود را به دليل رعايت نكردن زمان و تحويل ندادن به موقع نتايج از دست دادهاند .
قانون ششم : سعي نكن بيش از آنچه قرار است انجام شود ، انجام دهي !
البته اين به معناي آن نيست كه مدير كمتر از آنچه انتظار ميرود ، تحويل دهد ؛ بلكه بايد دقيقا چهارچوبهاي محدوده پروژه را در زمان ، كيفيت و هزينه رعايت كند . مدير در ابتدا به تعريف دقيق محدوده پروژه پرداخته و آن را به تاييد افراد كليدي ميرساند . پيش از آغاز هر پروژهاي ، اهداف و نتايج پاياني بايد به تاييد همگان برسد ؛ كليه افراد درگير در پروژه بايد نسبت به آنچه انجام ميدهند اطلاعات كافي داشته باشند تا بتوانند به درستي وظايفشان را به انجام رسانند . طراحي شيوه و روشي براي گردش مناسب اطلاعات در پروژه بين كليه افراد درگير ، يكي از وظايف مهم مدير پروژه است .
قانون هفتم : نقش افراد را بهخاطر بسپار !
برخي مديران پروژه در طول اجراي پروژه فراموش ميكنند كه اساسا پروژه براي مردم انجام ميشود و نتايج آن قرار است در خدمت مردم باشد . موفقيت پروژه بستگي به نظر مردم دارد ؛ براي آنكه مدير پروژه موفقي باشيد بايد خود را مطابق نظر مردم و با اولويتهاي آنان هماهنگ سازيد . فراموش نكنيد كه مردم پروژه را مديريت ميكنند ، آنها قسمت اعظم كار را انجام ميدهند و مردم هستند كه از نتايج پاياني خوشحال يا ناراحت ميشوند .
اغلب پروژهها براي مردم ، چه آنها كه مستقيما در تيم ساخت پروژه درگيرند چه سايرين ، فشارهاي عصبي ايجادميكند ؛ چرا كه گروهي از كارهاي نو است كه تاثير نتايج آن بر زندگيشان هنوز مشخص نيست . بد نيست بدانيد اگر نتايج پاياني پروژه به ضرر مردم باشد اغلب با شكست مواجه ميشود !
قانون هشتم : حمايت مداوم مديريت سازمان و افراد كليدي را به دست آور !
لازم است مدير پيش از آغاز كار حمايت افراد مهم درگير پروژه را به دست آورد . مهارت كلامي و قدرت چانهزني بالا اينجاست كه خودنمايي ميكند . اين قانون مشابه قانون اول ، اما فراتر از آن است ؛ مدير در اينجا نه تنها نظر مثبت ايشان را جلبميكند كه آنها را راضي ميكند گاهي از نفوذ يا قدرت خود براي پيشبرد كارهاي پروژه استفاده نمايند .
قانون نهم : منتظر و مترصد تغييرات باش !
اين قانون دركنار قانون سوم معنا دارد . پروژه همواره درمعرض تغييرات گوناگون است ؛ تغييرات محيطي ، تغيير نيازها ، تغيير روش و انبوه تغييرات ديگري كه ممكن است براي پروژه رخ دهد . مدير نبايد منتظر تغييرات بماند و پس از رخدادن نسبت به آنها واكنش نشاندهد ؛ بهتر است مديران بياموزند كه نسبت به تغييرات پيشدستي كنند ؛ مديران موفق خود عامل ايجاد تغييرند .
تغيير يك اصل در دنياي پرشتاب امروز است . مقابله با تغييرات و اقدامات مناسب در قبال آنان هنر مدير و برنامهريزان پروژه را مشخص مينمايد . چگونگي عمل آنها در قبال تغييرات و انعطافپذيري برنامه ، پروژه را بهسوي موفقيت يا شكست راهبري ميكند . به ياد داشته باشيد كه جهتدهي تغيير ، مطابق امكانات تيم پروژه ميتواند نجاتدهنده مدير و پروژهاش باشد ؛ اگر منتظر تغيير بمانيد و آنگاه عكسالعمل نشان دهيد ، زمان زيادي را از دست خواهيد داد . چشمان خود را براي مشاهده تغييرات بيش از پيش باز بگذاريد !
قانون دهم : افراد را ازآنچه تاكنون انجام دادهاي مطلع كن !
مدير بايد كليه افراد مهم درگير در پروژه را از پيشرفت ، مشكلات و تغييرات پروژه آگاه سازد . او بايد از اين قانون ساده پيروي كند : آگاهسازي افراد از همه چيز ! مهمترين قانون در دنياي كار ، راستگويي و صداقت است . بهتر است در مواجه با مشكلات حقيقت را با افراد كليدي در ميان گذاريد و از آنان در حل مشكلات راهنمايي و حمايت بخواهيد .
قانون يازدهم : مبدع كارهاي نو و روشهاي نو باش !
پروژه يعني كار نو ! ازآنجا كه تقريبا تمام پروژهها در نتايج ، تيم پروژه ، اهداف ، انتظارات و زمان متفاوتند بايد مترصد استفاده از روشهاي نو ، ابزار نو ، نرمافزارهاي جديد ، افراد و متخصصين جديد بود . روشهايي كه در گذشته موجب رشد و پيشرفت شدهاند ممكن است نتوانند راهگشاي مشكلات حال شما باشند .
قانون دوازدهم : رهبر پروژه باش .
راهبري پروژه ، كار سختي است . رهبري افراد درميان مسيري نو و ناآشنا بهسوي اهداف نو بسيار مشكل است . رهبري هنري است كه به شكل ذاتي در برخي وجود دارد ؛ تنها مطالعه كتب مديريت كافي نيست . مديريت تنها خواندن گزارشهاي نظارتي ، تاييد يا رد پيشنهادات يا صدور فرمانهاي لازم در قبال تغييرات ، نيست ؛ مديريت ، فراتر از اينها ، در همراه بودن با تيم پروژه و ايجاد انگيزه در آنها نهفته است .
مدير بايد بتواند افراد مختلف با سليقه و افكار مختلف را ، براي دستيابي به يك هدف واحد گردهم آورد و تا پايان پروژه در كنار يكديگر نگاه دارد ؛ شايد تشكيل تيم آسان باشد ، اما مهم نگاهداري تيم تا پايان پروژه است .
درنگاه اول عمل به اين قوانين مشكل به نظر ميرسد ، اما موفقيت يا شكست پروژه در عمل به اين موارد نهفته است . اساس دانش مديريت پروژه بر مبناي همين دوازده قانون طلايي ، پيريزي شده است . توجه به اين قوانين نشان ميدهد كه مديريت پروژه ، همان مديريت است كه اينبار بر مبناي پروژه ظهور كرده است . در نهايت كليه تكنيكهاي مديريت ، از يك سري اصول پيروي ميكنند و با شناخت آنها و اضافه کردن ويژگيهاي خاص پروژههاست که ميتوان پروژه را به خوبي مديريت نمود .
در گام آتي از توانمنديهاي مدير پروژه خواهيم گفت ...
يك مدير پروژه بايد داراي چه توانمندي هايي باشد ؟
دامنه عملياتي پروژهها و اعمال مديريت بر آنها ، بازهاي وسيعتر از محدوده خود پروژه را دربردارد . سازمان اجراي پروژه معمولا به عنوان بخشي از سازمانها ، شركتها و موسسات دولتي و خصوصي مطرح است . ساختار سازمان اجرايي پروژها ، اغلب متاثر از اقتضا و محدوديتهاي استفاده از منابع كاري در آنها هستند . در هرشكلي از سازمان اجرايي پروژه ، اين مدير پروژه است كه به عنوان مسئول آن و تحويلدهنده كار مطرح است . در سازمانهاي پروژهمدار ، مدير پروژه كليه اختيارات و استقلال يك مدير را دارا بوده ، كليه بخشها را شخصا مديريت ميكنند . اين وضع در سازمانهاي وظيفهاي كه بر مبناي پروژهها طراحي نشدهاند متفاوت است و مدير در آنها بيشتر يك هماهنگكننده يا پيگيريكننده است .
مديريت عمومي دربرگيرنده طيف گستردهاي از جنبههاي مختلف سرپرستي فعاليتهاي مستمر است . مهارتهاي مديريت عمومي ، پايه و مبناي اصلي مهارتهاي مديريت پروژه هستند و آگاهي كامل از آنها اغلب براي مديران پروژه ضروريست . تواناييهاي يك مدير پروژه از ديدگاه PMBOK بهشرح ذيل است :
1 - رهبري
رهبري (Leadership) و مديريت (Management)، از يكديگر متمايزند ولي نياز توامان به آنها در پروژه احساس ميشود . مديريت توجه خاص به سازگاري بين نتايج اصلي حاصله و انتظارات متوليان و مجريان است درحاليكه رهبري شامل موضوعات زير است :
Ø تعيين اهداف سازماني : مشخص نمودن اهداف و تبيين استراتژي دستيابي به آنها .
Ø همسوسازي متوليان و مجريان : ايجاد ارتباط و همسوسازي اهداف فردي و ايجاد انگيزه همكاري مشترك بين دستاندركاران براي حصول به اهداف سازماني .
Ø ايجادانگيزش : كمك به متوليان و مجريان در ايجاد انگيزه در آنها براي غلبه بر مشكلات محيطي ، قوانين اداري و ساير محدوديتهاي فردي .
انتظار ميرود در پروژهها ، بهخصوص پروژههاي بزرگ ، مدير پروژه ، رهبر نيز باشد . اين رهبري نه تنها در امور پروژه ، كه در همه بخشهاي ارتباطي اعضاي تيم پروژه جريان مييابد .
2- ارتباطات
موضوعاصلي ارتباط (Communicating) تبادل اطلاعات است . طراحي و پيادهسازي جريان درست دادههاي دقيق و پردازش مناسب آنها به منظور دستيابي به اطلاعات درست ، از مهارتهاي مهم مديريت عمومي است . انواع روشهاي ارتباطي در پروژه گسترده است و طيف وسيعي شامل ارتباطات شفاهي ، نوشتاري ، شنيداري و گفتاري ، رسمي و غيررسمي ، داخلي و خارجي ، عمودي و افقي را دربردارد .
مدير پروژه بايد روش درست انتقال اطلاعات و چگونگي برقراري ارتباط در هر بخش را به دقت طراحي كند تا از گردش مطلوب اطلاعات در سازمان پروژهاش اطمينان يابد . داشتن اطلاعات درست ، دقيق و بههنگام ، از پيششرطهاي لازم براي تصميمسازي است . اهميت اين مساله در پروژهها بهحدي است كه PMBOK ، فصلدهم خود را به مساله ارتباطات در پروژه اختصاص داده است .
3- مذاكره
مذاكره (Negotiation) مشاوره و رايزني با ديگران براي كسب نتيجه و دستيابي به توافقي مشخص است . بسياري از توافقات با حضور طرفين يا نمايندگانشان و با گفتگو حاصل ميگردد . ميانجيگري ، حكميت و داوري ، برخي اشكال گوناگون مذاكره هستند . مذاكرات در پروژهها، بهدفعات و در زمانهاي مختلفي صورت ميپذيرد .
4- حلوفصل اختلافات
حل مشكلات پروژه (Problem Solving) ، تلفيق توام بيان مسايل روزمره و اخذ تصميم است . حل مشكلات نياز به ريشهيابي آنها و يافتن علتومعلولهاست . حلوفصل مشكلات ، شامل تجزيه و تحليل مساله و تعيين راهحلهاي مناسب و سپس انتخاب يكي از آنان ، از فعاليتهاي مهم مديريت است . تصميمات بايد بهموقع اتخاذ شوند و اجراي آنها بهدقت پيگيري شود .
5- تاثير بر سازمان
توانايي سازمان ، قابليت انجام بهموقع امور است . براي ايجاد اين قابليت بايد هماهنگي مناسب بين اجزاي سازمان برقرار گردد و تصميمات اتخاذشده مدير بهدرستي توسط افراد اجراشود ؛ اينجاست كه مديران نياز به هنر اقتدار و علم سياست دارند تا از طريق نفوذ بر افراد ، تواناييهاي سازمان در اجراي بهموقع تصميمات را افزايش دهند .
در گام آتي مراحل برنامهريزي و كنترل پروژه را بيان خواهيم نمود ...
بدون تردید در هیچ آیینی به اندازه اسلام بر ا ستحكام نظام خانواده تاكید و پافشاری نشده است. اسلام برای لحظه لحظه زندگی زناشویی دستور العمل هایی ارائه نموده است تا با عمل كردن به آن ها خطرات و تهدیدها بر طرف شود. محبوبترین بناها در اسلام پیمان مقدس ازدواج است و منفورترین چیز نزد پروردگار، خانه ای است كه با طلاق و جدایی از هم فرو پاشد. رسول اكرم صلی الله علیه وآله فرمود: «ما بنی فی الاسلام بناء احب الی الله عزوجل واعز من التزویج (1) ؛ در اسلام بنایی ساخته نشد كه نزد خدای عزوجل محبوبتر و ارجمندتر از ازدواج باشد.» و نیز آن حضرت فرمود: «ما من شی ء ابغض الی الله عزوجل من بیت یخرب فی الاسلام بالفرقة (2) ؛ هیچ چیز نزد خدای عزوجل مبغوض تر از خانه ای كه در اسلام با جدایی ویران شود نیست.» پس از ازدواج و شروع زندگی، ممكن است عواملی بوجود آید و این بنای محبوب پروردگار را به منفورترین امور تبدیل كند. شناخت این عوامل و جلوگیری از به وجود آمدن آن ها می تواند نوید بخش خانواده ای سالم و ارزشمند باشد. در اینجا تنها به برخی از این عوامل به صورت گذرا اشاره می شود.
1 - توقعات نامحدود و حاكم شدن روح تجمل پرستی و اسراف یكی از عوامل مهمی كه از آغاز زندگی مشترك می تواند بنیان خانواده را بر هم بزند، توقعات نامحدود و حاكم شدن روح تجمل پرستی و اسراف است. تنها عامل بازدارنده در این مورد، ایجاد و تقویت روحیه قناعت و پرهیزكاری است. از امام علی علیه السلام نقل شده است كه فرمود: «انعم الناس عیشا من منحه الله سبحانه القناعة واصلح له زوجه (3) ؛ خوشترین زندگی را كسی دارد، كه خداوند سبحان قناعت را ارزانیش دارد و همسرش را برای او شایسته گرداند.»
2 - دخالت های بی جا و غیر مسؤولانه دیگران از دیگر عوامل مهمی كه بنیان خانواده را همواره تهدید می كند، دخالت های غیر مسؤولانه دیگران در زندگی یك زوج تازه ازدواج كرده است. البته این به معنای دور داشتن خیر اندیشان از اختلافات نور چشمان خود نیست كه این خود نعمتی خدادادی برای رفع اختلافات است.
3 - بی توجهی به خواست های یكدیگر زن و شوهر، دارای خواست ها و نیازهایی هستند كه خداوند رفع بعضی از آن ها را در طرف مقابل قرار داده و بی توجهی هر كدام از زوجین نسبت به این نیازها می تواند زمینه را برای اختلافات بزرگ فراهم سازد. در حدیثی از امام صادق علیه السلام می خوانیم: «لا ینبغی للمرءة ان تعطل نفسها (4) ؛ سزاوار نیست كه زن خود را [برای شوهر] بی زیور و بی پیرایه كند.» و از طرف دیگر به مرد دستور داده شده تا نیازهای عاطفی همسر خود را با نشستن نزد او بر آورده نماید. پیامبر اكرم صلی الله علیه وآله فرمود: «جلوس المرء عند عیاله احب الی الله تعالی من اعتكاف فی مسجدی هذا (5) ؛ نشستن مرد نزد زن و فرزندش، نزد خدای متعال از اعتكاف در مسجد من محبوت تر است.» همچنین در دستورات اسلامی به مردها نیز سفارش شده كه خود را برای زنان خود آراسته كنند. حسن بن جهم می گوید: «رایت ابا الحسن علیه السلام اختضب، فقلت: جعلت فداك اختضبت؟ فقال: نعم، ان التهیئة مما یزید فی عفة النساء ولقد ترك النساء العفة بترك ازواجهن التهیئة، ثم قال: ایسرك ان تراها علی ما تراك علیه اذا كنت علی غیر تهیئة؟ قلت: لا. قال: فهی ذاك (6) ؛ ابوالحسن علیه السلام را دیدم كه خضاب كرده است، عرض كردم: فدایت شوم، خضاب كرده ای؟ فرمود: آری، آراستگی مردان بر عفت زنان می افزاید، زنان ترك عفت كرده اند، چون شوهرانشان آراستگی را ترك نموده اند. سپس فرمود: اگر آراسته نباشی آیا خوش داری كه همسرت را نیز مانند خود ببینی؟ عرض كردم نه. فرمود: او نیز چنین است.»
4 - بد اخلاقی نسبت به یكدیگر یكی از آثار شگفت انگیز ازدواج سكون و آرامش است. خداوند متعال در این باره می فرماید: «هو الذی خلقكم من نفس واحدة وجعل منها زوجها لیسكن الیها» (7) ؛ «او خدایی است كه شما را از یك نفس آفرید، و همسر او را از جنس او قرار داد تا در كنارش آرام گیرد.» به راستی همسرانی كه مایه آرامش یكدیگرند، از مواهب بزرگ الهی به حساب می آیند. این آرامش از اینجا ناشی می شود كه هر یك از این دو مكمل دیگری و مایه شكوفایی و نشاط و پرورش او است، به طوری كه هر یك بدون دیگری ناقص است. این مهم همواره در پرتو حسن خلق امكان پذیر است و كج خلق بودن و بد اخلاقی آفتی بسیار بزرگ برای این گونه زندگی به حساب می آید. در حدیثی بسیار ارزشمند از امیر مؤمنان علی علیه السلام چنین می خوانیم: «من ساء خلقه مله اهله (8) ؛ آن كه بد اخلاق باشد، خانواده اش از او دلتنگ و بیزار می شوند.» بسیار طبیعی است كه بسیاری از بیزاری ها و دلتنگی ها در نهایت به طلاق و جدایی منجر خواهد شد، مگر اینكه به بهترین وجه جبران گردد. بد اخلاقی در خانه علاوه بر آثار سوئی كه بر زندگی مشترك می گذارد، مجازات های الهی را نیز به دنبال خواهد داشت. رسول گرامی اسلام صلی الله علیه وآله بعد از دفن یكی از اصحاب خود به نام سعد بن معاذ فرمود: فشاری [از طرف قبر] بر ا و وارد آمد. علت را جویا شدند، آن حضرت فرمود: چون با خانواده اش كمی كج خلق بود (9) .
5 - هوسرانی و توجه نامشروع به خواهش های نفسانی هر چه انسان بیشتر در كام شهوات گرفتار شود، بیشتر در معرض تباهی و نابودی قرار می گیرد و به تدریج به جایی می رسد كه به هیچ وجه به هشدارهای پی در پی عقل توجه نمی كند و بسیاری از جدایی ها ناشی از بی توجهی به هشدارهای عقل است. علامه شهید مرتضی مطهری رحمه الله سخن بسیار ارزشمندی در این زمینه گفته است كه به قسمتی از آن اشاره می شود: «از نظر اسلام محدودیت كامیابی های جنسی به محیط خانوادگی و همسران مشروع، از جنبه روانی به بهداشت روانی اجتماع كمك می كند و از جنبه های خانوادگی سبب تحكیم روابط افراد خانواده و بر قراری صمیمیت كامل بین زوجین می گردد... اسلام تدابیری برای رام كردن و تعدیل این غریزه اندیشیده است و در این زمینه هم برای زنان و هم برای مردان تكلیف معین كرده است. یك وظیفه مشترك كه برای زن و مرد هر دو مقرر فرموده مربوط به نگاه كردن است. خلاصه این دستور این است كه زن و مرد [نامحرم] نباید به یكدیگر خیره شوند، نباید چشم چرانی كنند، نباید نگاه های مملو از شهوت به یكدیگر بدوزند، نباید به قصد لذب بردن به یكدیگر نگاه كنند. یك وظیفه هم خاص زنان مقرر فرموده است و آن این است كه بدن خود را از مردان بیگانه پوشیده دارند و در اجتماع به جلوه گری و دل ربایی نپردازند و موجبات تحریك مردان بیگانه را فراهم نسازند. شك نیست كه هر چیزی كه موجب تحكیم پیوند خانوادگی و سبب صمیمیت رابطه زوجین گردد، برای كانون خانواده مفید است و در ایجاد آن باید حداكثر كوشش مبذول شود، بالعكس هر چیزی كه باعث سستی روابط زوجین و دلسردی آنان گردد، به حال زندگی خانوادگی زیانمند است و باید با آن مبارزه كرد.
اختصاص یافتن استمتاعات و التذاذهای جنسی به محیط خانوادگی و در كادر ازدواج مشروع، پیوند زن و شوهری را محكم می سازد و موجب اتصال بیشتر زوجین به یكدیگر می شود. (10)» گناهان و هوس ران ی ها عواقب بدی در پی خواهند داشت. به عنوان نمونه امام صادق علیه السلام فرمودند: «كم من نظرة ورثت حسرة طویلة (11) ؛ ای بسا نگاهی [از روی هوی و هوس] كه حسرتی طولانی را به بار آورده است.» در جایی كه حجاب [و شرایط دیگر اسلامی] رعایت شود تعلق خاطر زن و شوهر نسبت به یكدیگر بسیار بیشتر است تا جامعه ای كه در آن بی بند و باری شیوع دارد. این نكته نیز قابل تامل است كه هوسرانی چه از طرف زن و چه از طرف مرد دارای برخی آثار وضعی و قهری است. امام صادق علیه السلام در این باره می فرماید: «عفوا عن نساء الناس یعف عن نسائكم (12) ؛ نسبت به زنان مردم عفیف باشید تا سبت به زنان شما عفت ورزند.»
6 - حكایتی تكان دهنده نقل شده است كه در روزگار حضرت داوودعلیه السلام زنی بود كه مردی نزد او می رفت و به زور از وی كام می گرفت. خدای عزوجل در دل آن زن چنین افكند كه به آن مرد بگوید: هر بار كه تو نزد من می آیی مردی هم به سراغ زن تو می رود. آن مرد نزد زن خود رفت، دید مردی پیش اوست، او را نزد حضرت داوودعلیه السلام آورد و گفت: ای پیامبر خدا! بلایی سرم آمده كه بر سر احدی نیامده است! داوودعلیه السلام فرمود: آن بلا چیست؟ مرد گفت: این مرد را پیش زنم یافتم. پس خدای تعالی به داوودعلیه السلام وحی فرمود كه به او بگو: از هر دست كه بدهی از همان دست پس می گیری. (13)
7 - مال حرام مال حرام نیز می تواند بر شكل گیری طلاق مؤثر افتد. امام باقرعلیه السلام فرمود: «ان الرجل اذا اصاب مالا من حرام لم یقبل منه حج ولاعمرة ولاصلة رحم حتی انه یفسد فیه الفرج (14) ؛ هرگاه انسانی از حرام مالی به دست آورد، نه حجی از او پذیرفته می شود، نه عمره ای و نه صله رحمی و حتی در ازدواج و زناشویی او تاثیر سوء می گذارد.»
سامانه خرید و امن این
سایت از همهلحاظ مطمئن می باشد . یکی از
مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می
توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت
بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم
اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه 09159886819 در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما فرستاده می شود .
آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی
سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس
مطالب پربازديد
متن شعار برای تبلیغات شورای دانش اموزی تحقیق درباره اهن زنگ نزن انشا در مورد 22 بهمن