تحقیق درباره ادبیات بومی استان بوشهر
.jpg)
ادبیات بومی استان بوشهر
مقدمه
بندر بوشهر درباره این پرونده تلفظ راهنما اطلاعات یکی از شهرهای استان بوشهر و مرکز استان بوشهر از استانهای جنوب غربی ایران است. جمعیت این شهر در سال ۱۳۹۰ خورشیدی بالغ بر ۱۹۵،۲۲۲ نفر بودهاست.
بندر بوشهر در بخش مرکزی استان بوشهر، در ارتفاع ۱۸ متری از سطح دریا و در منطقه ساحلی خلیج فارس واقع شده و آب و هوای نیمه بیابانی گرم دارد. این شهر از سمت شمال، غرب و جنوب به خلیج فارس محدود شدهاست.نام بوشهر در کتابها و اسناد تاریخی، تحت نامهای مختلفی نظیر «رام اردشیر»، «ابوشهر»، «لیان» و «ریشهر» به ثبت رسیدهاست.بیشتر مردم بوشهر به زبان فارسی تکلم میکنند. بندر امروزی بوشهر را نادرشاه افشار در ۱۷۳۶ میلادی رونق دوباره بخشید. نام این محل پیش از آن ریشهر بود.بندر بوشهر به خاطر عواملی مانند صیادی، وجود نیروگاه اتمی، کشتی سازی و صادرات از این بندر رونق اقتصادی گرفتهاست.هم اکنون ۱۸ اسفند سالروز تأسیس مدرسه سعادت روز بوشهر نام گرفته شده است.
مقدمه
بنای بوشهر به اردشیر ساسانی نسبت داده شده و نام اصلی آن «رام اردشیر» بودهاست. گفته میشود که «رام اردشیر» به مرور زمان به «ریشهر» تبدیل شد. به نظر میرسد که بوشهر تحریف شده ریشهر- همان شهر قدیمی است.در عصر هخامنشی از تمدنهای بزرگ در ایران تمدن لیان بودهاست که برخی به اشتباه نام آن را از نامهای بوشهر میدانند. هم اکنون نام خیابانی در بازار بوشهر به همین نام است طبق آثار کشف شده در منطقه باستانی هلیله و ریشهر نام این سرزمین ژرمانسیکا بودهاست. همچنین در آثار باستانی شوش از این بندر نام برده شدهاست. در زمان اسکندر نام آن به موزامبری تغییر یافت. نام دیگر اباشهر در زمان اردشیر بابکان به معنی شهر بابک و بعد از آن بوشهر به معنای شهر پایین بدلیل اختلاف سطحی که با ریشهر داشتهاست.
پیشینه
بنای بوشهر را به اردشیر ساسانی نسبت دادهاند. در کارنامه اردشیر بابکان به وجود بندری به نام بوخت اردشیر اشاره شده که در کنار مدارک دیگر نشان دهنده اهمیت خلیج فارس برای شاهان آغازین ساسانی است. اهمیت این بندر چنان بود که بوخت اردشیر با جاده ای به کازرون و شیراز وصل می شد و از آن کالاهای صادراتی به مناطق دیگر حمل می شدند. ولی بوشهر کنونی که تاریخچه ۳۰۰ ساله دارد را «ابومهیری» پسر شیخ ناصرخان آل مذکور (ناخدا باشی کشتیهای نادرشاه و بنیان گذار خاندان آل مذکور) در سال هزاروصدوپنجاه قمری (۱۱۱۴ش/ ۱۷۳۵م) پایهگذاری کرد، علت تاسیس این شهر به دلیل این بود که نادر شاه میخواست بندری در جنوب بسازد و همچنین نیروی دریایی را تاسیس کند.
این بندر چنان پر رونق شد که به عنوان رقیب بزرگی برای بندر بصره به حساب میآمد. این شکوفایی تجاری تا آنجا پیشرفت که «حاج محمد شفیع» اجازه چاپ و نشر اسکناس رایج بوشهر را به دست آورد و این امتیاز تا برقراری بانک شاهی، در بوشهر باقی بود. بندر بوشهر از اولین مراکزی بود که دارای صنعت چاپ سنگی شد و همچنین بعدها در صنعت یخ سازی و برق پیشرو بود، مردم این شهر از اولین مردمان ایران بودند که با نشریات و مجلات آشنا شدند از اولین نشریات بوشهر میتوان به روزنامههای مظفری. خلیج ایران و ندای جنوب اشاره کرد، همچنین به دلیل رونق و موقعیت خاص اولین نمایندگیهای شرکتهای تجاری و کنسولگری دولتهای خارجی از جمله بریتانیا، آلمان و روسیه و امپراطوری عثمانی در این شهر دایر شد ولی این رونق با توسعه راه آهن به خرمشهر منتقل شد.
جبهه ساحلی بافت قدیم بوشهر در سال ۱۳۷۸ تحت شماره ۲۳۶۰ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیدهاست.منظره شهر آمیزهای از رنگهای سفید، زرد و قهوهای است. بافت شهر بوشهر از حدود هفتاد سال پیش یعنی پس از جنگ جهانی اول رونق خود را از دست داده و مصالح مورد نیاز آن که از آفریقا و هند تأمین میشده کمتر در دسترس بوده و ساکنین اصلی شهر شروع به ترک آن و مهاجرت به سایر نقاط کشور کردهاند. پس از جنگ دوم جهانی این مساله شدت گرفته و پس از انقلاب اسلامی نیز با تخریب بیش از یک چهارم این بافت توسط اداره بندر سیر صعودی این مهاجرت و تخریب شدت چند برابر یافته و هم اکنون به صورت نیمه ویرانهای درآمدهاست.
وجه تسمیه
دربارهى وجه تسمیه بوشهر نظرات مختلفى ابراز شده است. برخى آن را مخفف «ابوشهر» یعنى پدر شهر و عده دیگرى به قیاس نام «ریشهر» آن را مخفف بخت اردشیر یعنى نجات یافته اردشیر پنداشتهاند. بنابر وجه تسمیه اول، بوشهر پس از آبادانى و گسترش و بعد از ویرانى ریشهر، این نام مرکب عربى ـ فارسى را یافته است.
اعراب بوشهر را «البوشهر» مىگفتند و کوتاه شده آن «ابوشهر» است. ناحیه بوشهر در دورههاى سه گانه تمدن عیلام از هزاره سوم تا هزاره اول ق.م، مورد توجه بوده و از کاوشهاى باستانشناسى چنین برمىآید که نام اولیه این بندر، «لیان؛Lyan» بوده است.
وجوه تسمیه دیگرى نیز براى بوشهر بیان شده است که عبارتند از:
ـ بنا به دستور نادرشاه یک نیروى دریایى قوى در نزدیکى این شهر تأسیس و به این شهر نام ابوشهر به معنى پدر شهرها دادند.
ـ عدهاى نیز معتقدند که نام قبلى بوشهر، نادریه بوده و در سال ۱۱۴۶ ه .ق نادرشاه آنجا را نادریه نامید.
ـ گروهى بناى این شهر را به اردشیر ساسانى نسبت مىدهند و گویند که نام اصلیش تخت اردشیر بود و بوشهر تحریف شده ریشهر که یک شهر قدیمى است مىباشد.
ـ ریشهر مخفف «ریو اردشیر» است. زیرا این شهر در زمان اردشیر اول ساخته شده لذا به آن «ریو اردشیر» یا «شهر اردشیر» گفتهاند.
برخى نیز در وجه تسمیه بوشهر آوردهاند محدوده قدیمى بوشهر قدیم به دو بخش باستانى «رى شهر» و «بى شهر» تقسیم نمودهاند و در اثر گذشت زمان نام بىشهر به تمامى منطقه قدیم و جدید اطلاق شده است و بى شهر در حقیقت همان بوشهر است که در لهجه شهرى، بى شهر تلفظ مىشد و چنین استدلال کردهاند بنابر دلایلى چند «بى شهر» را محرّف بوشهر و «رى شهر» را شکل تحریف شده «روشهر» مىدانند و گواه نزدیک در تایید این مدعا، استناد به قراین و شواهد موجود (در گویش مردم بوشهر) در تلفظ کلمات و واژگان است که در آنها حرف «و» را تبدیل به «ى» کرده و آن را چنین ادا مىکنند:
آلوده (آلیده) ـ آهو (آهى، اوهید) ـ اندود (اندید) ـ انگور (انگیر).
پیداست که «روشهر» و «بوشهر» هر کدام از دو جزء جداگانه (رو + شهر ـ بو + شهر) ترکیب یافته و واژه «شهر» در هر دو، یک مفهوم مشترک دارد.
مؤلف برهان قاطع، از کلمه «شهر» به نام «شار» یاد مىکند و آن را علاوه بر شهر (در مفهوم مدینه بلد) به معنى «بناى بلند و عمارت عالى» مىداند.
برخى نیز نام قدیم این شهر را «بوخت اردشیر» دانستهاند و درباره وجه تسمیه آن آوردهاند: … «بوخت اردشیر» به معناى نجات یافته اردشیر است.
بوختن به معناى نجات یافتن است و چون اردشیر در آن جا از مرگ نجات یافته است آن جا را «بوخت اردشیر» نام نهاد و بعضى آن را شهر بوشهر دانستهاند.
گویش بوشهری
گویش بوشهری مجموعهای از لهجههای زبان فارسی هستند. که تقریبا در سرتاسر استان بوشهر و بخشهایی از مناطق غربی استان فارس مانند لامرد(؟) و تراکمه و کنارتخته و خشت و مناطق جنوب غرب خوزستان مانند هندیجان و بندرماهشهر و نیز در کشور بحرین رایج است. این لهجهها شباهتهای زیادی با لهجه بندری، و نیز لری و بختیاری و لهجه کازرونی و لهجه آبادانی دارد. این لهجهها عبارتند از بوشهری مرکزی (رایج در شهرستان بوشهر)، تراکمهای، آبدانی (مربوط به منطقهٔ آبدان)، کنگانی، جمی، تنگستانی، دشتی، دشتستانی، دیلمی، گناوهای و ماهشهری – هندیجانی است. لهجهها در روستاها بیشتر از شهرها متنوع میباشند.
گویشهای استان
لهجه بوشهری در شهرستان بوشهر، گویش دشتی یا دشتیاتی در منطقهٔ دشتی شهرستان دشتی و دیر، گویش تنگستانی یا تنگسیری در بخش ساحلی تنگستان است. گویش دشتستانی لهجه مردم دشتستان و شمال غربی استان (گناوه و دیلم) است که با زبان لری کاملا آمیختهاست. گویش دیری – بردستانی و آبدانی بعلاوه دشتیاتی هم در شهرستان دیر است و دارای قدمت منحصر بفرد است. گویش دیری به فارسی فصیح نزدیک است. و گویش کنگانی و جمی هم در منتهای جنوبی استان بوشهر است که (بخصوص لهجه جمی) به فارسی فصیح و معیار نزدیکترند.
آوا ها و کلمات نمونه
· بود: بید
· دود: دید
· زانو: زونی
· شب: شُو
· خواب: خُو
· فوت کردن: فیت کردن
· کوچه: کیچه
· نگاه کردن: سِی کردن
· مادر: دِی
· لیوان: گیلاس
· گربه: گولی
· خدا: خُیا
· آب: اُو
ویژگیهای دستوری
از نظر صرفی و دستوری با فارسی معیار چندان تفاوتی ندارد. نشانه تعریف در برخی لهجهها در اسامی پسوند (ku) و در صفات پسوند (u) میباشد. برای نمونه:
· بیا غذایت را بخور: bio qezât boxor
· آن کتاب را بخوان: ktâbku boxu
· زشت(معرفه): zeštu
· خودکار(معرفه): xotkârku
نشانه جمع در گویش بوشهری (آ) و در لهجههای شمالی (ال) میباشد. کتابها: کتابا – کتابل
برای استمرار در افعال بجای استفاده از داشتن از پیشوندهای (hasey) یا (hey) استفاده میشود. استفاده از هی در افغانستان نیز مرسوم است و هاسی در کازرون نیز بکار میرود. در مناطق شمالی استان هاسی به ایسی تبدیل میگردد. شهر بوشهری کلمه هاسی به کار نمیبرد اما روستاهای اطراف بله و تفاوت این لهجهها با فاصله گرفتن از بوشهر بیشتر میشود و بوشهر مرکز آنها نیست.
· دارد مینویسد: hâsey minvise
· داشت میرفت: hey miraft
داشت میرفت:بوشهری:داش میرفت (فارسی معیار) برای منفی کردن مانند فارسی معیار از نه استفاده میشود که در افعال ترکیبی یا اسنادی این نشانه منفی ساز پیش از مسند قرار میگیرد:
· من بلد نیستم: مو نه بلدم: mo na baladom
· من بلد نیستم: به جای نمیدونم میگویند نمیفهمم
· ما اهل تهران نیستیم: ما نه مال تهرونیم: ma na mâl tehrunim
حرف میانجی عموما صامت (ن) است که در در افعال اسنادی برای سوم شخص نیز کاربرد دارد. مثلا برای مفهوم (هوا گرم است) آنچه را که در تهران میگویند (havâ garm’e) یا در اصفهان میگویند (heva garmes) در بوشهر میگویند (havâ garmen). این حالت در لهجه کازرونی و گویشهای بندری نیز وجود دارد.
در گویش بوشهری، گویش دشتستانی و گویشهای شبیه و اطراف حالت التزامی شرط محقق نشده همتای «بروم» در زمان حال، در زمان گذشته به صورت «برفتم» و با پیشوند «بِ» (be) به کار میرود. در لهجه تهرانی بیشتر از پیشوند «می» و ساخت ماضی استمراری استفاده میشود:
چه برفتم به حسینیه و چه در خانه بماندم صدای سنج و دمام و نوحهخوانی میشنیدم
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنیداين مطلب در تاريخ: شنبه 04 فروردین 1397 ساعت: 19:17 منتشر شده است
برچسب ها : تحقیق درباره ادبیات بومی استان بوشهر,تحقیق در مورد ادبیات بومی استان بوشهر,گویش بوشهری,آوا ها و کلمات نمونه,