
جهانی که در آن زندگی میکنیم، سرشار از شگفتیها است. پدیدههایی لطیف، زیبا و عجیب، پیش روی ما هستند که به سادگی از کنارشان میگذریم؛ در حالی که اگر اندکی درنگ کنیم، میبینیم که هر کدام از این پدیدهها تماشاگهی برای دیدن زیباییهای آفرینش و ایستگاههایی برای اندیشیدن هستند.
اگر میخواهیم عالم را بهتر بشناسیم، یک راه ساده آن است که پدیدهها را خوب تماشا کنیم، دربارهٔ آفرینش هریک بیندیشیم و آنها را با یکدیگر مقایسه کنیم. مثلاً کوههای سر به فلک کشیده را با درّههای عمیق، گل را با خار، زنبور را با خرمگس، بهار را با زمستان و ...
مطالعه در طبیعت و تأمّل دربارهٔ چیزهایی که هر روز میبینیم و از کنارشان میگذریم، راه مناسبی برای شناخت آنها است. پرسش از هر چیز و جستوجو برای یافتن پاسخ، کاری است که همهٔ دانشمندان و عالمان انجام میدهند. من و شما هم، باید این ویژگی را در خود پرورش دهیم.
ما برخی از رفتارها، کردارها و کارهای خودمان را از روی عادت انجام میدهیم؛ به همین دلیل هم از خود نمیپرسیم که چرا این گونه است، چرا باید این کارها را بکنیم؟ و بسیار پرسشهای دیگر.
همین آب گوارایی که زندگی ما به آن وابسته است. بهترین موضوع برای فکر کردن و یکی از شگفتیها است.
آب چیست؟ چگونه به وجود آمده است؟ اگر روزی آب در روی زمین نباشد، آیا انسان میتواند آن را پدید آورد؟
به هر حال، عالَم تماشاخانهٔ شگفتیهای آفرینش است. یعنی به هر طرف که نگاه میکنیم، آفریدههای زیبای خداوند را میبینیم. این جهان، دفتری است که خدای مهربان، به پاکی و زیبایی در آن نگاشته و مینگارد.
یکی دیگر از این آفریدههای زیبا و لطیف، گیاهان و سبزهها هستند. علفهای سبز را دیدهاید؟ خیلی نرم و شکننده هستند. در سرمای سخت یا گرمای زیاد، پژمرده میشوند ولی گاهی میبینیم همین علفهای نازک و لطیف، از میان سنگلاخ سر در میآورند، یا کف زمین سخت و محکم را میشکافند و بیرون میآیند.
در نوشتهٔ زیر، یکی از نویسندگان، زیباییهای آفرینش خدای مهربان را، این گونه توصیف میکند:
«هیس، گوش بده! به آفریدههای ساکت خدا گوش بده.
به پروانهای با بالهایی مخملی. به قطرههای باران که حلقههای ساکت روی آب را میسازند، گوش کن.
آیا میتوانی صدای حشرههایی را که در زیر زمین میجنبند، بشنوی؟ صدای ماهیهای تالاب را چطور؟
آن بالا را نگاه کن! آسمان، آبیِ آبی است و یک تکّه ابر ساکت در آن شنا میکند.
این پایین را ببین! علفها و برگها در نسیم، فقط تکان میخورند.
نگاه کن... و صداهای کوتاه و بلند، گوش بده، تا آفریدههای ساکت خدا را بشناسی.
بادها سفر میکنند. علفها رشد میکنند. عنکبوتها، بین زمین و آسمان، تار میتنند.
آیا تو صدای تاریکی شب را میشنوی؟ صدای روشنایی روز را چطور؟ صدای شبنم صبحگاهی را، هنگامی که سرزده به خانهٔ بزرگ، وارد میشود؟
به هر طرف نگاه کن... و گوش بده.
آفریدههای ساکت خدا همیشه آنجا هستند.
آیا تو آنها را میبینی و صدایشان را میشنوی؟»
آفریدههای ساکت خدا
نانسی سویتلند، ترجمهٔ حسین سیّدی، با اندکی کاهش و تغییر
درست و نادرست (صفحهٔ 13 کتاب)
1- دیدن شگفتیهای عالم و تأمّل دربارهٔ آنها راه مناسبی برای شناخت است. درست
2- سبزهها و علفها به اندازهای نرم و شکننده هستند که نمیتوانند از میان سنگلاخ سر در بیاورند. نادرست
3- تاریکی شب، روشنایی روز و شبنم صبحگاهی همه از آفریدههای ساکت خدا هستند. درست
درک مطلب (صفحهٔ 14 کتاب)
1- چه راههایی برای شناخت بهتر این عالم، وجود دارد؟ نگریستن به جهان پیرامون ما دقت و اندیشه کردن در پدیدههای اطراف به همراه مطالعهٔ کتابهای مفید و سودمند به شناخت بهتر این عالم کمک میکند.
2- علف سبز و لطیفی را که در میان سنگلاخ روییده است با چشمهٔ روانی که از دل کوه میجوشد، مقایسه کنید. شباهتها و تفاوتهای آنها را بگویید.
شباهت: هر دو آفریدهٔ خداوند هستند. هر دو جزو زیباییهای آِفرینش هستند. هر دو با وجود نرم و لطیف و شکننده بودن راه خود را برای رسیدن به هدف از میان سختیها و مشکلات بزرگ و دشوار پیدا شکننده بودن راه خود را برای رسیدن به هدف از میان سختیها و مشکلات بزرگ و دشوار پیدا میکنند.
تفاوت: علف سبز موجود زنده است اما چشمه نه.
3- منظور از آفریدههای ساکت خدا چیست؟ منظور آفریدههایی است که در حالت عادی ما به سختی متوجه وجود آنها و نقش مهم آنها در زندگی روزمره میشویم. مانند: قطرات باران، پروانهها، حشرات زیر زمین، آسمان آبی، ابرها، علفها و برگها و ... .
4- چرا عنوان «تماشاخانه» برای این درس انتخاب شده است؟ شما چه عنوانی را برای این درس انتخاب میکنید؟ چون این درس مربوط به آفرینش الهی و پدیدههای طبیعی جهان هستی است که بسیار تماشایی و زیبا هستند. عنوان پیشنهادی: راز آفرینش
واژه آموزی (صفحهٔ 14 کتاب)
به واژههای زیر و رابطههای آنها با یکدیگر، توجّه کنید.
* با دقّت به خوب و بدِ حرفهای دوستم، گوش میکردم.
* ما میتوانیم گل را با خار مقایسه کنیم.
* سنجاقک، بالا و پایین میپرید.
از معنی واژهها، میفهمیم که این کلمات، مفهوم مخالف هم یا ضدّ هم را بیان میکنند. این گونه واژهها را «مخالف یا متضاد» مینامیم.
اکنون با توجّه به آموختههای بالا، نمونههای زیر را کامل کنید.
تصویرخوانی و صندلی صمیمیت
1- دیدن: تصویر را با دقّت ببینید و به جزئیّات آن توجّه کنید.
2- اندیشیدن: برای درک ارتباط اجزای تصویر، فکرکنید و مطالبی را که از تصویر برداشت کردهاید، در ذهن خود مرور کنید.
3- یافتن: زمانی که ارتباط میان اجزای تصویر و مفاهیم آن را درک کردید، یک موضوع را انتخاب کنید.
4- گفتن: هر وقت آماده شدید، رویِ صندلی معلّم بنشینید و دربارهٔ موضوع انتخاب شده، برای دوستانتان صحبت کنید.
بخوان و حفظ کن
(رقص باد، خندهٔ گل)
باد سرد، آرام بر صحرا گذشت |
|
سبزهزاران، رفته رفته، زرد گشت |
تک درخت ناروَن، شد رنگرنگ |
|
زرد شد آن چتر شاداب و قشنگ |
برگ برگ گل به رقصِ باد ریخت |
|
رشتههای بیدبُن از هم گسیخت |
چشمه کم کم خشک شد، بی آب شد |
|
باغ و بُستان، ناگهان در خواب شد |
کرد دهقان، دانهها در زیر خاک |
|
کرد کوته، شاخهٔ پیچانِ تاک |
فصل پاییز و زمستان میرود |
|
بار دیگر، چون بهاران میشود؛ |
از زمین خشک، میروید گیاه |
|
چشمه جوشید، آب میافتد به راه |
برگِ نو آرَد، درخت نارون |
|
سبز گردد، شاخساران کهن |
گُل بخندد، بر سرِ گل بوتهها |
|
پُر کند بوی خوش گل، باغ را |
باز میآید پرستو، نغمهخوان |
|
باز میسازد در اینجا آشیان |
|
|
پروین دولت آبادی |
خوانش و فهم (صفحهٔ 17 کتاب)
۱- در بیت «گل بخندد، بر سر گل بوتهها / پر کند بوی خوش گل، باغ را» منظور از خندهٔ گل چیست؟ منظور شکفتن گلها در فصل بهار و باز شدن غنچهها است.
2- در بیت سوم دو واژهٔ «برگ برگ» چگونه خوانده میشود؟ برگْ برگِ گل. برگ اول: ساکن روی حرف «گ» و برگ دوم: کسره روی حرف «گ».
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنیداين مطلب در تاريخ: دوشنبه 17 شهریور 1399 ساعت: 9:23 منتشر شده است
برچسب ها : پاسخ فعالیت های درس یک فارسی پنجم,پاسخ فعالیت های درس تماشاخانه پنجم,پاسخ خوانش و فهم صفحهٔ 17 کتاب فارسی پنجم,منظور خنده گل چیست,پاسخ درک مطلب صفحه 17 فارسی پنجم,پاسخ واژه آموزی صفحه 14 فارسی پنجم,درسنامه درس تماشاختانه فارسی پنجم,