پاسخ فعالیت های دین و زندگی 3

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

پاسخ فعالیت های درس دهم دین و زندگی (3) کلاس دوازدهم تمدن جدید و مسئولیت ما

بازديد: 3253
پاسخ فعالیت های درس دهم دین و زندگی (3) کلاس دوازدهم تمدن جدید و مسئولیت ما

تدبّر در قرآن (صفحهٔ ۱۳۵ کتاب درسی)

اُدعُ اِلیٰ سَبیلِ رَبِّك به راه پروردگارت دعوت کن

بِالحِکمَةِ وَ المَوعِظَةِ الحَسَنَة با دانش استوار و اندرز نیکو

وَ جادِلهُم بِالَّتی هِىَ اَحسَنُ… و با آنان به شیوه‌ای که نیکوتر است، مجادله نما ...

با تدبیر در آیهٔ شریفه، روش‌های صحیح دعوت را استخراج کنید:

روش اول: حکمت و استدلال

روش دوم: موعظه و اندرز نیکو

روش سوم: جدال به شیوهٔ احسن

برداشت (صفحهٔ ۱۳۹ و ۱۴۰ کتاب درسی)

متن زیر را بخوانید و به سؤال پایانی آن پاسخ دهید:

پس از دورهٔ طولانیِ موسیقیِ کلاسیک در غرب که بیشتر به مسائل اجتماعی، فلسفی و دینی می‌پرداخت، امروزه، غرب با یک موسیقی بسیار عامیانه و مبتذل مواجه است که بیان احوال نفسانی نسل جدید است. این موسیقی در چند دههٔ اخیر با ریتم‌های شدیداً افسار گسیخته و اجراهای فوق‌العاده پرسروصدا ظهور کرده است و غرایز حیوانی را در آدمی برمی‌انگیزد. حداقل سخنی که می‌شود دربارهٔ این نوع موسیقی‌ها گفت این است که این موسیقی‌ها نه از تسلیم در مقابل خداوند مایه گرفته، نه به سلامت و آرامش نفس کمک می‌کند، نه مانند برخی موسیقی‌های قرن نوزده و بیست در خدمت تلاش و مبارزه و اصلاح نظام اجتماعی است و نه اجراکنندگان و ستارگان این موسیقی‌ها اسوه‌های معنوی و عفّت اخلاقی هستند. تنها نتیجه آن تخریب روح و روان کسانی است که به دامن آنها پناه برده‌اند!

امّا متفکران دلسوز و دردمند غربی تصریح کرده‌اند که این رفتارهای هیجان انگیز برخاسته از پیامدهای تمدن جدید است که نابسامانی فکری، پوچ گرایی و بی تکیه گاهی را برای بسیاری از جوانان به ارمغان آورده است. این رفتارها نشان دهندهٔ بی محتوایی زندگی ماشینی و بی معنایی آن، غفلت از خداوند و خلاصه محروم بودن جامعهٔ غربی از یک تفکر عمیق و درست عقلی نسبت به هستی، انسان و خداست. همین ازدست رفتن معنای زندگی برای بسیاری از جوان‌ها است که آنها را به بیراههٔ لذت‌های آنی جسمانی از طریق روابط جنسی یا استفاده از مواد مخدر و قرص‌های روان گردان و یا گاهی خشونت و جنایت کشانده یا برخی دیگر را به جست‌وجوی فلسفه‌ها و فرهنگ‌ها و حتی «ادیان جدید» واداشته است.

اکنون که متن بالا را مطالعه کرده‌اید، به سؤال زیر پاسخ دهید.

آیا این هنر امروز، انسان را متوجه خدا، معنویت، ارزش‌های بزرگ، فضائل اخلاقی، تحکیم بنیان خانواده، عفاف و پاکدامنی می‌کند یا بیشتر به وادی خشونت، شهوت پرستی و هوس‌رانی، مصرف‌گرایی و سستی روابط خانوادگی وارد می‌سازد؟ پاسخ خود را با دلیل توضیح دهید.

با توجه به ماهیت هنر معاصر، این هنر بیشتر انسان را ترغیب به وادی خشونت، شهوت پرستی و هوس‌رانی، مصرف‌گرایی و دنیا دوستی و سستی روابط خانوادگی می‌کند؛ چرا که هنر امروز در خدمت بنگاه‌های سرمایه‌داری و با هدف تبلیغ سبک زندگی غربی مبتنی بر تولید انبوه کالا و مصرف گرایی است

 

همچنین پاسخ سایر فعالیت های دروس دین و زندگی 3 را از لینک های زیر ببینید :

حتما نظر بدهید زیر هر کدام .با تشکر

پاسخ فعالیت های درس دهم دین و زندگی (3) کلاس دوازدهم تمدن جدید و مسئولیت ما

پاسخ فعالیت های درس نهم دین و زندگی (3) کلاس دوازدهم پایه‌های استوار

پاسخ فعالیت های درس هشتم دین و زندگی 3 پایه دوازدهم درس احکام الهی در زندگی امروز

پاسخ فعالیت های درس هفتم دین و زندگی (3) کلاس دوازدهم درس بازگشت

پاسخ فعالیت های درس ششم دین و زندگی 3 پایه دوازدهم درس سنت‌های خداوند در زندگی

پاسخ فعالیت های درس پنجم دین و زندگی (3) کلاس دوازدهم قدرت پرواز

پاسخ فعالیت های درس چهارم دین و زندگی (3) کلاس دوازدهم فقط برای تو

پاسخ فعالیت های درس سوم دین و زندگی (3) کلاس دوازدهم توحید و سبک زندگی

پاسخ فعالیت های درس دوم دین و زندگی (3) کلاس دوازدهم یگانۀ بی همتا با پاسخ

پاسخ فعالیت های درس اول دین و زندگی 3 پایه دوازدهم درس اول هستی بخش

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 24 بهمن 1398 ساعت: 19:01 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,
نظرات(0)

پاسخ فعالیت های درس نهم دین و زندگی (3) کلاس دوازدهم پایه‌های استوار

بازديد: 3925
پاسخ فعالیت های درس نهم دین و زندگی (3) کلاس دوازدهم پایه‌های استوار

تدبّر در قرآن (۱) (صفحهٔ ۱۱۱ کتاب درسی)

... مَن آمَنَ بِاللّٰهِ وَ الیَومِ الاۤخِرِ وَ عَمِلَ صالِحًا فَلَهُم اَجرُهُم عِندَ رَبِّهِم وَ لا خَوفٌ عَلَیهِم وَ لا هُم یَحزَنونَ

1- در این آیه به دو اصل اساسی اعتقادی که دو معیار تمدن اسلامی نیز به حساب می‌آیند، اشاره شده است. آن دو معیار کدام‌اند؟

معیار اوّل: اصل توحید

معیار دوم: اصل معاد

٣- رسول خدا به رسالت برانگیخته شده بود تا جامعه‌ای بنا نهد که در آن جامعه، به جای حکومت ستمگران و طاغوتیان، ولایت الهی حاکمیت داشته باشد و نظام اجتماعی بر پایهٔ قوانین و دستورات الهی استوار گردد.

 

تدبّر در قرآن (۲) (صفحهٔ ۱۱۲ کتاب درسی)

یا اَیُّهَا الَّذینَ آمَنوا اَطیعُوا اللّٰهَ وَ اَطیعُوا الرَّسولَ وَ اُولِی الاَمرِ مِنکُم...

با توجه به آیهٔ شریفه و عبارت‌های درس، معیار سوم تمدن اسلامی کدام است؟

معیار سوم: اصل پذیرش ولایت الهی و نفی ولایت طاغوت

این معیار، یکی از دلایل تشکیل حکومت اسلامی است که در سال گذشته، توضیح داده شد. همچنین گزارشی از خلفای بنی امیه و بنی عباس ارائه و مشخص شد که آنان از دایرهٔ ولایت الهی خارج شدند و آنان نه براساس دستورات الهی، بلکه براساس امیال خود حکومت می‌کردند.

٤- یکی از مهم‌ترین اهداف پیامبر اکرم (ص) برپایی جامعه‌ای عدالت محور بود به طوری كه در آن مظلوم بتواند به آسانی حق خود را از ظالم بستاند و امكان رشد برای همهٔ انسان‌ها فراهم باشد، نه اینكه نعمت‌ها و ثروت‌های زمین در انحصار گروهی محدود باشد. پیامبر از هر فرصتی برای رفع تبعیض‌های طبقاتىِ حاكم بر نظام جاهلی و برقراری فرهنگ برابری و مساوات در جامعه، كمال استفاده را می‌نمود و از هیچ تلاشی در این راه فروگذار نمی‌كرد.

به طور مثال، به مردم می‌فرمود: «برترین جهاد، سخن حقی است که انسان در مقابل سلطانی ستمگر بر زبان آورد.»

قرآن کریم، در آنجا که اوصاف نمازگزاران را بیان می‌کند، یکی از ویژگی‌های آنها را این گونه ذکر می‌کند که آنان در مال خود برای محرومان و فقیران نیز حق معینی قرار داده‌اند و آنجا که می‌خواهد تکذیب کنندگان دین را معرفی کند، از کسانی یاد می‌کند که یتیمان را از خود می‌رانند و دیگران را به اطعام مساکین تشویق نمی‌نمایند.

رفتار پیامبر اکرم (ص) و بیانات قرآن کریم فضایی به وجود آورد که در آن، فاصلهٔ طبقاتی، فقر و بی توجهی به محرومان زشت شمرده می‌شد و مساوات و قسط، ارزشی والا تلقی می‌گردید.

تدبّر در قرآن (۳) (صفحهٔ ۱۱۳ کتاب درسی)

لَقَد اَرسَلنا رُسُلَنا بِالبَیِّناتِ وَ اَنزَلنا مَعَهُمُ الکِتابَ وَ المیزانَ لِیَقومَ النّاسُ بِالقِسطِ ...

با توجه به این آیهٔ شریفه و عبارات قبل، معیار دیگری از معیارهای موردنظر پیامبر اسلام برای تشکیل تمدن اسلامی را ذکر کنید.

معیار چهارم: اصل عدالت خواهی

 

تدبّر در قرآن (۴) (صفحهٔ ۱۱۵ کتاب درسی)

با تفکر در این آیه معیار پنجم تمدن اسلامی را ذکر کنید.

وَ مِن آیاتِه اَن خَلَقَ لَکُم مِن اَنفُسِکُم اَزواجًا لِتَسکُنوا اِلَیها وَ جَعَلَ بَینَکُم مَوَدَّةً وَ رَحمَةً، اِنَّ فی ذٰلِکَ لَآیاتٍ لِقَومٍ یَتَفَکَّرونَ

معیار پنجم: تحکیم بنیان خانواده و احیای مقام و منزلت زن

 

تدبّر در قرآن (۵) (صفحهٔ ۱۱۸ کتاب درسی)

قُل هَل یَستَوِی الَّذینَ یَعلَمونَ وَ الَّذینَ لا یَعلَمونَ اِنَّما یَتَذَكَّرُ اُولُوا الاَ‌لبابِ

با توجه به این آیهٔ شریفه و عبارات قبل، معیار دیگری از تمدن موردنظر پیامبر اسلام را ذکر کنید:

معیار ششم: اصل تفکر و تعقل

 

تکمیل (صفحهٔ ۱۱۹ کتاب درسی)

اکنون که معیارها را استخراج کرده‌اید، به ترتیب اولویتی که خودتان تشخیص می‌دهید، آنها را از شمارهٔ یک تا هشت رتبه بندی کنید.

1-                       اصل توحید ۲- اصل معاد ۳- پذیرش ولایت الهی و نفی ولایت طاغوت ۴- عدالت خواهی ۵- تحکیم بنیان خانواده و احیای مقام و منزلت زن ۶- تفکر و تعقل

برداشت (1)

متن صفحه بعد گزیده شده از چندین کتاب است که توسط دانشمندان مسلمان و غیرمسلمان دربارۀ علم در تمدن اسلامی نوشته شده است. پس از مطالعۀ آن، به سؤال‌هایی که در پایان مطرح شده است، پاسخ دهید. (محتوای این متن فقط برای پاسخ به سؤال‌های پایانی است و نیازی به حفظ کردن آنها نیست و در هیچ امتحانی نباید از آنها سؤال داده شود.)

مسلمانان در هر شهری، ابتدا به ساختن مسجد و آموزشگاه اقدام می‌کردند. یکی از نویسندگان اروپایی می‌گوید: فرهنگی در دنیای اسلام پدید آمده بود که حتی پا یین‌ترین و معمولی‌ترین افراد تشنهٔ خواندن بودند و گاهی کارگران به غذای کم و جامهٔ کهنه قناعت می‌کردند برای اینکه بتوانند با پول خود کتاب بخرند.

با اینکه در آن زمان ماشین چاپ اختراع نشده بود، در کشورهای اسلامی به حد کافی کتاب و کتابخانه وجود داشت. دانشگاه بیت الحکمه در بغداد با 4/000/000 جلد، کتابخانهٔ طرابلس در شام با 3/000/000 جلد، کتابخانهٔ سلطنتی قاهره با 1/000/000 جلد، رصدخانهٔ مراغه با 400/000 جلد، دارالحکمهٔ قرطبه در اندلس (کوردوبای فعلی در اسپانیا) با 400/000 جلد و سه دارالکتب ری با 300/000 جلد از جملهٔ کتابخانه‌هایی هستند که تعداد کتاب‌های آنها ثبت شده است.

علاوه بر مدرسه‌های کوچک و بزرگ در شهرهای مختلف دنیای اسلام، مدارس جامعی مانند مدارس جامع قاهره، بغداد، قسطنطنیه، قرطبه، اسکندریه و جندی شاپور، با بهترین امکانات تحقیق و مطالعه، پذیرای دانشجویان از نقاط مختلف دنیا بود. در این مدارس رشته‌های مختلف علمی تدریس می‌شد و امکاناتی از قبیل لباس، مسکن، کتاب، بهداشت و حتی کاغذ و قلم مجانی دراختیار دانشجویان قرار می‌گرفت.

در ریاضیات، مسلمانان آثار دانشمندان بزرگ ریاضی مانند اقلیدس و بطلمیوس را ترجمه کردند و سپس شروع به نوآوری نمودند. هیچ کس در تاریخ ریاضی نمی‌تواند شخصیت محمد بن موسی خوارزمی (236-166 ه.ق) را نادیده بگیرد. او معاصر مأمون خلیفهٔ عباسی و رئیس کتابخانهٔ بزرگ بغداد بود. وی علم «جبر» را به عنوان یک علم مستقل تأسیس کرد. نام کتاب وی «الجبر و المقابله» بود که وقتی این کتاب به اروپا رفت، اروپا ییان براساس نام این کتاب، علم جبر را«Algebra» نامیدند. همچنین الگوریتم «Algorithm» یا الگوریسم که فن محاسبه است، از نام «الخوارزمی» گرفته شده که پس از ترجمهٔ کتاب وی به زبان‌های اروپایی این نام گذاری پدید آمده است. در حوزهٔ پزشکی و دارویی نیز دانشمندان نامداری ظهور کردند که شهرت جهانی دارند؛ محمد بن زکریای رازی یکی از دانشمندان بزرگ این دوره است که 220 جلد کتاب و رساله نوشته که نیمی از آنها در طب بوده است. کتاب‌های وی در آبله و سرخک، بیانگر دقت علمی اوست و بیش از چهل بار به زبان‌های گوناگون ترجمه شده است.

در اوایل قرن چهارم هجری تنها در شهر بغداد 850 پزشک دارای اجازهٔ درمان بودند و تعداد دانشجویان پزشکی دانشگاه بغداد بالغ بر 6000 نفر بوده است. پزشکی، شامل رشته‌هایی مانند پزشکی عمومی، چشم پزشکی، جراحی، مامایی، پزشکی زنان و اعصاب و روان بوده است. بوعلی سینا تا مدت‌ها در شرق و غرب با نام امیر پزشکان شناخته می‌شد. مهم‌ترین کتاب وی در طب، کتاب «قانون» است که فرهنگ جامعی در پزشکی و داروشناسی است.

کتاب‌های بوعلی به اکثر زبان‌های زندهٔ دنیا ترجمه شد و تا شش قرن، اصل و مبنای پزشکی جهان بود و تا مدتی پیش نیز، از کتاب‌های درسی فرانسه به شمار می‌رفت. ویل دورانت گزارش کرده است که ابن سینا اولین کسی بود که فلج صورت ناشی از سکتهٔ مغزی را تشخیص و به خوبی توضیح داد. وی همچنین مسری بودن سل ریوی را تب یین کرد، انتقال بیماری‌ها از طریق آب و خاک را بیان داشت و عوارض سنگ مثانه را به گونه‌ای توصیف کرد که برخی از پزشکان گفته‌اند مشکل است بتوان به آن چیزی اضافه کرد. جراحان چشم پزشک با مهارت انواع آب آوردگی چشم را با عمل جراحی معالجه می‌کردند. حتی داروی بیهوشی که از اکتشافات جدید شمرده می‌شود، بر جراحان اسلامی پوشیده نبود. آنان با دارویی گیاهی بیماران را بیهوش می‌کردند. ابوالقسّیس جراح ماهری بود که رساله‌های او را باید اساس جراحی جدید به حساب آورد. کتاب‌های وی تا یک قرن پیش بارها در اروپا چاپ شده است. جراحان مسلمان، انواع عملیات، مانند جراحی دندان، خُرد کردن و بیرون آوردن سنگ مثانه و کلیه، سزاریَن در هنگام وضع حمل و شکسته بندی استخوان‌ها را انجام می‌دادند. تلاش علمی مسلمانان، دیگر حوزه‌های علوم تجربی را نیز در بر می‌گرفت. یک دانشمند اروپایی می‌گوید: اینکه در کتاب‌های شیمی می‌نویسند لاوازیه مؤسس علم شیمی است، درست نیست. اگر آزمایشگاه‌های هزار سال پیش مسلمانان و اکتشافات مهم آنان نبود هیچ گاه لاوازیه نمی‌توانست قدمی به جلو بردارد.  هنوز حدود صد رساله در شیمی از جابر بن حیان در دست است. پیش از آنکه گالیله حرکت زمین به دور خورشید را اعلام کند، ابوریحان بیرونی و پیش از وی ابوسعید سجْزی این عقیده را ابراز کرده بودند. زمانی که اروپا در آغاز پیشرفت قرار گرفته بود، تاجران اروپایی برای فروش کالای خود، از مارک‌های قلابی که نشان دهندهٔ تولید آن کالا در جهان اسلام بود استفاده می‌کردند. حتی صلیب هایی با نشان «الله» مربوط به آن دوره دیده شده تا تولیدکنندگان به خریداران بقبولانند که این جنس از سرزمین اسلامی آمده است!

با توجه به اطلاعاتی که در این بخش داده شد، به سؤال‌های زیر پاسخ دهید:

1- اوضاع علمی و فکری بعد از اسلام چه تفاوتی با قبل از اسلام پیدا کرده بود؟

در دورهٔ بعد اسلام ، جایگاه علم و دانش در جامعه ارتقا یافت. مسلمانان در هر شهری، ابتدا به ساختن مسجد و آموزشگاه اقدام می‌کردند. اهتمام به علم فزونی یافت تا جایی که بزرگ‌ترین دانشمندان جهان در زمینه‌های مختلف، از میان مسلمانان برخاستند؛ به عنوان مثال دانشمندانی مانند خوارزمی که علم جبر را به عنوان یک علم مستقل تأسیس کرد و بوعلی سینا که تا مدت‌ها در شرق و غرب با نام امیر پزشکان شناخته می‌شد.

2- آیا در تمدن اسلامی، طبقه یا طبقاتی از مردم امکان و اجازهٔ بیشتری برای تحصیل داشتند؟

خیر؛ یکی از ویژگی‌‌های فرهنگ علمی دورهٔ اسلامی منحصر نبودن علم به طبقه یا قشری خاص بود. در همان زمانِ رسول خدا (ص) زنان به حضور ایشان می‌رسیدند و سؤال‌های علمی خود را طرح می‌کردند. در این تمدن، حتی پایین‌ترین و معمولی‌ترین افراد جامعه تشنهٔ خواندن بودند و امکان و اجازهٔ تحصیل داشتند.

3- منشأ و علت اصلی توجه مردم به علوم مختلف چه بود؟

دعوت مکرر قرآن کریم به خردورزی و دانش از یک طرف و تشویق‌های دائمی رسول خدا (ص) از طرفی دیگر، مردم را مشتاق علم و دانش ساخت.

دانش تکمیلی (صفحهٔ ۱۲۲ کتاب درسی)

اگر اسلام می‌تواند به وجود آورندهٔ یک تمدن باشد، چرا عموم کشورهای اسلامی از تمدنی ضعیف برخوردارند؟

پاسخ به این سؤال را در وبگاه گروه قرآن و معارف اسلامی به آدرس http://quran _ dept.talif.sch.ir در بخش «دانش تکمیلی» ملاحضه کنید.

برداشت (1)

با توجه به مطالبی که تا اینجا خواندید، گزارش زیر را بخوانید و به سؤال‌هایی که در پایان مطرح شده است پاسخ دهید. (محتوای این گزارش فقط برای پاسخ به سؤال‌های پایانی است و نیازی به حفظ کردن آنها نیست و در هیچ امتحانی نباید از آنها سؤال داده شود.) فرهنگ قوی اسلام توانست سرزمین‌های بزرگی مانند ایران، عراق، مصر، شام، عربستان، یمن، آسیای میانه، بخش‌های وسیعی از آفریقا و بخش‌هایی از اروپای شرقی را به صورت یک کشور درآورد و در قالب حکومت واحد، در چند قرن اداره کند. آنچه که در ابتدا قلب مردم سرزمین‌هایی مانند ایران را به اسلام پیوند داد، عدالت اسلامی بود که متأسفانه حاکمان بنی امیه و بنی عباس مسیری در جهت خلاف آن پیش گرفتند. این شیوهٔ حکومت داری به تدریج به جدایی مردم از حکومت انجامید و حکومت مرکزی اقتدار خود را از دست داد. در گوشه و کنار کشور پهناور اسلامی، حکومت‌هایی محلی سربرآوردند که یا با حکومت مرکزی و یا با خودشان درگیر بودند. نتیجهٔ این نابسامانی‌ها، خستگی و درماندگی مردم مسلمان و کاهش انگیزه‌های آنان برای جهاد و دفاع از قلمرو اسلامی شد. همین خستگی‌ها و کاهش انگیزه‌ها، به تدریج زمینه ساز بی‌توجهی به تفکر و تعقل و همچنین بسته شدن بسیاری از مراکز علمی و منزوی شدن شخصیت‌های ادبی، هنری و علمی گردید.

دو تهاجم بزرگ: در چنین شرایطی و در اواخر دورهٔ بنی عباس و پس از آن، دو حملهٔ وسیع و ویران کننده، یکی به غرب دنیای اسلام و دیگری به شرق آن صورت گرفت. امپراتوری روم به تحریک کلیسا از سال 489 هجری (1096 م) به قسمت غربی دنیای اسلام، یعنی شام، فلسطین، آسیای صغیر و برخی دیگر از سرزمین‌های مجاور هجوم آورد. این تهاجم آغازی بر هشت جنگ طولانی و شدید بود که آخرین آن در سال 668 هجری (1270 م) رخ داد. این جنگ‌ها که به قصد فتح بیت المقدس از طرف اروپا ییان آغاز شد، بالاخره با فرماندهی بی‌نظیر سردار بزرگ مسلمانان به نام صلاح الدین ایوبی با پیروزی مسلمانان پایان یافت؛ امّا بسیاری از امکانات مادی و معنوی دنیای اسلام را از بین برد. از آنجا که در این جنگ‌ها اروپا ییان صلیب با خود حمل می‌کردند، این جنگ‌ها را جنگ‌های صلیبی می‌نامند.

تهاجم ویرانگر دیگر، حملهٔ مغولان به بخش شرقی و مرکزی دنیای اسلام بود که به تصرف قسمت‌های وسیعی از جمله ایران انجامید. با اینکه مغولانِ حاکم بر ایران بعداً به وسیلهٔ ایرانیان، مسلمان شدند و آداب تمدن آموختند، امّا ویرانگری‌های ابتدایی آنان به قدری وسیع و عمیق بود که توان تجدید حیات را برای مدتی طولانی از مسلمانان گرفت؛ به خصوص که بیشتر این حملات به سرزمین‌ها و شهرهایی بود که مرکز علم، فرهنگ و دانش در دنیای آن روز بودند. چنگیز فرمانروای قوم مغول، به نیروهایش گفته بود به هر شهری که می‌رسند، کسی را باقی نگذارند؛ مرد و زن، پیر و جوان، کودک و بالغ، آزاد و بنده را بکشند شهر بلخ، یکی از شهرهای زیبای جهان اسلام بود. درآمد آن با شهر مکه که زیارتگاه همهٔ مسلمانان بود مقایسه می‌شد. مغولان این شهر را تصرف کردند. مردم را در دسته‌های صد تا هزار نفری به صحرا راندند و همه را از دم تیغ گذراندند. سپس کتابخانه‌ها، کاروان سراها، قلعه‌ها، قصرها و تمامی بناها را به توده‌ای از خاک تبدیل کردند.

نیشابور، ابر شهری بود با چهار دروازه و چهل و دو محله؛ برخی از محلات آن برابر با برخی از شهرهای متوسط امروزی بود. یکی از نویسندگان، آن را به زُهرهٔ آسمان و یا چشم در چهره تشبیه کرده بود. مردم شهر، پس از مقاومت‌های شدید، شکست خوردند. داماِد چنگیز، تمام مردم و جانداران شهر، حتی سگ‌ها و گربه‌ها را قتل عام کرد. سپس دستور داد شهر را چنان ویران کنند که بتوانند روی آن کشاورزی نمایند.

این ویرانگری‌ها در بسیاری از شهرهای دیگر مانند سمرقند، مرو، کابل، غزنین، قوچان، هرات، دامغان، سمنان و آمل اتفاق افتاد و سپس به استان‌های دیگر سرزمین اسلامی کشیده شد. یکی از پیامدهای حملهٔ مغول‌ها و کشتار وحشیانهٔ آنان، شیوع روح افسردگی، عزلت، گوشه گیری، درون گرایی، تصوف و بیزاری از دنیا بود که وارد جامعهٔ اسلامی شد.

با توجه به اطلاعاتی که در این قسمت داده شد، به سؤال‌های زیر پاسخ دهید:

1- چه عواملی زمینه ساز افول تمدن درخشان اسلامی در قرون میانه شد؟

از مهم‌ترین عواملی که زمینه‌ساز افول تمدن درخشان اسلامی شد می‌توان به نادیده گرفتن عدالت اسلامی توسط حاکمان بنی امیه و بنی عباس، ظلم و ستم و استبداد حاکمان، فقر، دنیا گرایی، گسترش فساد، تجمل پرستی و راحت طلبی و ... اشاره کرد.

2- آیا این عوامل به دین اسلام مربوط می‌شد یا به رفتار مسلمانان؟

این عوامل به رفتار مسلمانان و دور شدن آنان از تعالیم حیات بخش دین اسلام مربوط می‌شد.

3- این عوامل مربوط به داخل جهان اسلام بود یا بیرون آن؟

می‌توان گفت مجموع عوامل داخلی همچون استبداد، دنیا گرایی، دور شدن از اسلام راستین، فرقه‌گرایی، تغییر اندیشهٔ سیاسی و عوامل خارجی همانند جنگ‌های سلیبی، حملهٔ مغولو استعمار غرب از علل عمدهٔ افول تمدن اسلامی بوده است.

هم‌اندیشی کنید (صفحهٔ ۱۲۴ کتاب درسی)

برای اینکه ما مسلمانان بتوانیم بار دیگر تمدن اسلامی را احیا کرده به جایگاه مناسب خود در جهان برسانیم چه اقداماتی باید انجام دهیم؟ معیار‌های تمدن اسلامی اقدامات لازم

۱- اصل توحید اجرای درست فرمان‌‌های خداوند درجامعه

۲- اصل معاد توجه بیشتر به آخرت

۳- پذیرش ولایت الهی و نفی ولایت طاغوت ایستادگی در برابر ظالمان و سرسپردگی به ولایت خدا

۴- عدالت خواهی رفع اختلاف طبقاتی و حمایت از اقشار محروم

۵- تحکیم ینیان خانواده و احیای مقام و منزلت زن حراست بیشتر از حریم خانواده و توجه به حجاب

۶- تفکر و تعقل ترویج عقلانیت و ارتقای سطح علم و دانش

 

همچنین پاسخ سایر فعالیت های دروس دین و زندگی 3 را از لینک های زیر ببینید :

حتما نظر بدهید زیر هر کدام .با تشکر

پاسخ فعالیت های درس دهم دین و زندگی (3) کلاس دوازدهم تمدن جدید و مسئولیت ما

پاسخ فعالیت های درس نهم دین و زندگی (3) کلاس دوازدهم پایه‌های استوار

پاسخ فعالیت های درس هشتم دین و زندگی 3 پایه دوازدهم درس احکام الهی در زندگی امروز

پاسخ فعالیت های درس هفتم دین و زندگی (3) کلاس دوازدهم درس بازگشت

پاسخ فعالیت های درس ششم دین و زندگی 3 پایه دوازدهم درس سنت‌های خداوند در زندگی

پاسخ فعالیت های درس پنجم دین و زندگی (3) کلاس دوازدهم قدرت پرواز

پاسخ فعالیت های درس چهارم دین و زندگی (3) کلاس دوازدهم فقط برای تو

پاسخ فعالیت های درس سوم دین و زندگی (3) کلاس دوازدهم توحید و سبک زندگی

پاسخ فعالیت های درس دوم دین و زندگی (3) کلاس دوازدهم یگانۀ بی همتا با پاسخ

پاسخ فعالیت های درس اول دین و زندگی 3 پایه دوازدهم درس اول هستی بخش

 

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 24 بهمن 1398 ساعت: 18:50 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,
نظرات(0)

پاسخ فعالیت های درس هشتم دین و زندگی 3 پایه دوازدهم درس احکام الهی در زندگی امروز

بازديد: 3463
پاسخ فعالیت های درس هشتم دین و زندگی 3 پایه دوازدهم درس احکام الهی در زندگی امروز

پاسخ فعالیت های درس هشتم دین و زندگی 3 پایه دوازدهم درس احکام الهی در زندگی امروز

تدبّر در قرآن (صفحهٔ ۹۸ کتاب درسی)

با تدبر در آیهٔ شریفهٔ صفحهٔ قبل به سؤال‌های زیر پاسخ دهید:

1- زندگی محکم و استوار بر چه پایه‌هایی بنا می‌شود؟

پرهیزکاری و تقوا و طلب خشنودی خدا که هردوی این‌ها با عمل به دستورات خداوند حاصل می‌شود.

2- مقصود از بنای زندگی بر لبهٔ پرتگاه چیست؟

بنا نهادن زندگی به دور از احکام خدا و عمل نکردن به دستورات دین

۳- چرا خداوند کسانی را که زندگی خویش را بر لبهٔ پرتگاه بنا کرده‌اند، ظالم نامیده است؟

زیرا عمل نکردن به دستورات دین و افتادن به درّهٔ گناه و نافرمانی خدا در واقع ظلمی است که فرد به نفس عالی خویش می‌‌کند و خود را از زندگی سرشار از آرامش و بدون حزن دنیا و زندگی و نعمت‌های جاوید آخرت محروم می‌نماید.

شایسته است در زمینهٔ احکام دین به نکات زیر توجه جدّی داشته باشیم:

١- میان سعادت انسان در جهان آخرت و بایدها و نبایدهای دین (احکام)، ارتباط و هماهنگی برقرار است، گرچه ممکن است درک آن برای ما، در حال حاضر ملموس نباشد. بنابراین، از هر راهی نمی‌توان به سعادت اخروی رسید؛ درست مانند رشد بدن در همین دنیا که فقط با تغذیهٔ صحیح حاصل می‌شود. از این رو، آن هدف بزرگ با یک زندگیِ غیرمسئولانه و بدون برنامه سازگار نیست، بلکه یک زندگی جدّی و یک عزم قوی و استوار را طلب می‌کند.

2- هر دستور خداوند، دلایل خاص خود را دارد «حکمتِ» آن حکم و دستور نامیده می‌شود.

گاهی ما حکمت برخی از دستورات خداوند را می‌دانیم و گاه از آنها مطلع نیستیم. گاهی هم از علوم مختلف کمک می‌گیریم تا حکمت آن را به دست بیاوریم. این یک تلاش خوب و ارزشمند است. امّا باید توجه داشته باشیم که آنچه ما کشف می کنیم، در برابر علم بی نهایت الهی که وضع کنندهٔ این احکام است بسیار ناچیز است؛ بنابراین نباید چنین بپنداریم که با فهمیدن یکی از حکمت‌های یک دستور الهی به همهٔ حکمت‌های آن پی برده‌ایم و این فهم را مبنای تصمیم گیری قرار دهیم.

٣- از آنجا که خداوند نصیحت گر حقیقی مردم و خواهان سعادت آنان است، به منظور پیشگیری از خطرات، تابلوهای خطر را بالا برده است تا مردم، قبل از گرفتار شدن، آن خطرات را بشناسند و از آن دوری کنند. اما کسانی که از گسترش این خطرات نفع می‌برند به ما می‌گویند چرا در اسلام این قدر منع کردن و حرام کردن رایج است؟! درحالی که می‌دانیم چنین نیست؛ مثلاً اسلام هزاران نوع ورزش و بازی را که در دنیا رواج دارد، حلال می‌شمارد و مردم را نه تنها به ورزش کردن تشویق می‌کند بلکه اگر ورزش به قصد آمادگی برای انجام وظایف الهی باشد، آن را مستحب و دارای پاداش اخروی می‌داند. اسلام فقط ورزشی را که همراه با قمار یا زیان آور باشد، بد می‌شمارد و منع می‌کند؛ این یک منع، با آزادی اجرای هزاران ورزش و بازی دیگر، قابل مقایسه نیست. امّا تشویق کنندگان به قمار، این یک منع را چنان بزرگ می‌کنند که گویی دین مانع ورزش و بازی شده است. ممکن است همین منع را هم برخی دوست نداشته باشند، اما خداوند به ضررهای یک عمل نگاه می‌کند، نه دوست داشتن یا نداشتن مردم. قرآن کریم می‌فرماید:

و بسا چیزی را خوش نمی‌دارید و آن برای شما خوب است و بسا چیزی را دوست می‌دارید و آن برای شما بد است و خدا می‌داند و شما نمی‌دانید.

4- درست است که اسلام در هر دوره و زمانه‌ای قابل اجراست و هرقدر زندگی بشر پیچیده‌تر شود و نیازهای جدیدی پدید آید، فقها و مجتهدین می‌توانند احکام اسلامی را متناسب با آن شرایط استخراج کنند، اما این بدین معنا نیست که اگر جوامع بشری دچار انحراف شدند و خواسته‌ها و تمایلات مخالف با سعادت خود پیدا کردند، اسلام آن خواسته‌ها را بپذیرد و مطابق با آنها حکم کند. در طول تاریخ جوامعی بوده‌اند که منحرف شده‌اند، امّا پیامبرشان در مقابل آن انحراف ایستاده و با آنان مبارزه کرده است.

در زمانهٔ ما هم انحرافاتی هست که دامنگیر گروه زیادی از مردم دنیا شده، مثلاً در برخی کشورها قمار و شراب رایج شده است. این دو عمل میان مردم عرب قبل از اسلام نیز رایج بود و آنان که قماربازان ماهری بودند، بسیار سود می‌کردند و آنان که شراب می‌فروختند منفعت خوبی به چنگ می‌آوردند و اقتصادشان رونق داشت. وقتی تازه مسلمانان شنیدند که پیامبر (ص) به دستور خداوند این دو عمل را حرام کرده نزد پیامبر آمدند و در این باره از او سؤال کردند.

خداوند نیز این آیه را نازل کرد:

یَسئَلونَكَ عَنِ الخَمرِ وَ المَیسِرِ از تو دربارهٔ شراب و قمار می‌پرسند

قُل فیهِما اِثمٌ کَبیرٌ بگو در آن دو گناهی بزرگ

وَ مَنافِعُ لِلنّاسِ و منفعت‌هایی برای مردم است.

وَ اِثمُهُما اَکبَرُ مِن نَفعِهِما اما گناهشان بزرگ تر از منفعتشان است.

مسلمانان این کلام خدا را پذیرفتند و آنها هم که این کسب و کار را داشتند، از منفعتی که برایشان داشت صرف نظر کردند تا مرتکب گناه نشوند. امّا با روی کار آمدن بنی امیه و بنی عباس، بار دیگر شراب و قمار در دربار آنها رواج پیدا کرد و به دنبال آن برخی از مردم نیز مرتکب این دو عمل شدند. با این حال عموم مسلمانان، هیچگاه زشتی این عمل را فراموش نکردند.

قمار علاوه بر اینکه یک کار بیهوده است، پول و ثروت مردم را در مسیری که هیچ فایده‌ای برای جامعه ندارد به کار می‌گیرد. از طرف دیگر، این عمل میان برنده و بازنده کینه و دشمنی به وجود می‌آورد.

امروزه متأسفانه در برخی از کشورها، از جمله آمریکا قمارخانه‌های بزرگ و مجلل ساخته شده و گاه رئیس جمهور یک کشور، خودش صاحب قمارخانه‌های بزرگ است و از این راه کسب ثروت می‌کند.

اما این فراگیری دلیل نمی‌شود که اسلام در برابر آن کوتاه بیاید و آن را گناه محسوب نکند.

یکی دیگر از انحرافات قبل از اسلام که امروزه هم در برخی جوامع رایج شده، ارتباط جنسی خارج از چارچوب شرع است. رایج شدن این ارتباط بازگشتی به دوران جاهلیت است و بنیان خانواده را متزلزل می‌کند. همان طور که در کشورهایی که این قبیل رابطه‌ها وجود دارد، خانواده استحکام خود را از دست داده و فرزندان تک سرپرست فراوان شده‌اند.

قرآن کریم در همان زمان نزول که این عمل فراوان بود، در مقابل آن ایستاد و آن را گناه کبیره شمرد و راه‌های آسان و بدون گناه برای ارتباط جنسی پیشنهاد داد. این حکم نه تنها برای دیروز بلکه برای امروز و فردای انسان‌ها باقی است تا هیچ گاه موقعیت خانواده متزلزل نشود و سلامت جسمی و روحی انسان‌ها به خطر نیفتد.

وَلا تَقرَبُوا الزِّنیٰ به زنا نزدیک نشوید

اِنَّه‌و کانَ فاحِشَةً قطعاً آن عملی بسیار زشت

وَ ساءَ سَبیلًا و راهی ناپسند است.

بررسی (صفحهٔ ۱۰۶ کتاب درسی)

برخی می‌گویند: «ما از کالای ایرانی استفاده خواهیم کرد به شرطی که بهتر یا هم ردیف کالای خارجی باشد.» نظر شما در این باره چیست؟

این پاسخی است غیر مسئولانه و صرفا برای توجیه کردن امر غلط. استفاده از کالای ایرانی درحالت بهتر یا برابر بودن که امری است بدیهی و از همگان ساخته است. ما باید با حمایت و خرید کالای ایرانی و در اختیار دادن کالای مرغوب در اختبار مردم، اسباب تقویت اقتصادی شرکت‌‌های داخلی و رشد و پیشرفت آنها را فراهم آوریم تا به مرور زمان به آن سطح از کیفیت برسند که قدرت رقابت با کالای خارجی را داشته باشند و اگر مصرف کالا‌های خارجی سبب وابستگی کشورشد، نخریدن آن واجب است.

6- از تخریب محیط زیست پیرامون خود جلوگیری کنیم. با توصیه به اطرافیان استفاده از سموم شیمیایی، پلاستیک، کاغذ و مانند آن را به حدّاقل برسانیم.

7- ممکن است در محیط زندگی ما، مانند مدرسه، محله و محیط کار افرادی بی بضاعت زندگی کنند که زندگی تجمّلی دیگران غم و اندوه آنان را به دنبال داشته باشد. از این رو بهتر است از مدگرایی و تجمل در پوشش و سایر ابعاد زندگی دوری کرده و ساده زیستی پیشه نماییم.

8- امروزه کشورهای سلطه گر می‌کوشند تا از طریق برقراری روابط تجاری هدفمند، کنترل اقتصادی سایر کشورها را به دست بگیرند و آنها را به خود وابسته نمایند و استقلال آنان را از بین ببرند. بنابراین، بر دولت واجب است روابط اقتصادی با کشورها را به گونه‌ای تنظیم کند که آن کشورها نتوانند در مواقع خطر کشور ما را تحت فشار قرار دهند.

9- از آنجا که رژیم صهیونیستی، سرزمین مسلمانان را به کمک انگلستان در سال‌های قبل به زور تصرف کرده و در آنجا غاصبانه یک کشور تشکیل داده است، هر نوع تجارتی که به نفع این رژیم باشد، همچون وارد کردن و ترویج کالاهایی که سرمایه داران این رژیم در آن شریک هستند حرام است

 

همچنین پاسخ سایر فعالیت های دروس دین و زندگی 3 را از لینک های زیر ببینید :

حتما نظر بدهید زیر هر کدام .با تشکر

پاسخ فعالیت های درس دهم دین و زندگی (3) کلاس دوازدهم تمدن جدید و مسئولیت ما

پاسخ فعالیت های درس نهم دین و زندگی (3) کلاس دوازدهم پایه‌های استوار

پاسخ فعالیت های درس هشتم دین و زندگی 3 پایه دوازدهم درس احکام الهی در زندگی امروز

پاسخ فعالیت های درس هفتم دین و زندگی (3) کلاس دوازدهم درس بازگشت

پاسخ فعالیت های درس ششم دین و زندگی 3 پایه دوازدهم درس سنت‌های خداوند در زندگی

پاسخ فعالیت های درس پنجم دین و زندگی (3) کلاس دوازدهم قدرت پرواز

پاسخ فعالیت های درس چهارم دین و زندگی (3) کلاس دوازدهم فقط برای تو

پاسخ فعالیت های درس سوم دین و زندگی (3) کلاس دوازدهم توحید و سبک زندگی

پاسخ فعالیت های درس دوم دین و زندگی (3) کلاس دوازدهم یگانۀ بی همتا با پاسخ

پاسخ فعالیت های درس اول دین و زندگی 3 پایه دوازدهم درس اول هستی بخش

 

 

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 24 بهمن 1398 ساعت: 18:41 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,
نظرات(2)

پاسخ فعالیت های درس هفتم دین و زندگی (3) کلاس دوازدهم درس بازگشت

بازديد: 6951
پاسخ فعالیت های درس هفتم دین و زندگی (3) کلاس دوازدهم درس بازگشت

پاسخ فعالیت های درس هفتم دین و زندگی (3) کلاس دوازدهم درس بازگشت

بررسی (صفحه ی   ۸۴ کتاب درسی)

با توجه به آنچه در سال‌های قبل درباره ی   «نفس امّاره» و «نفس لوّامه» و «خوِد دانی» و «خوِد عالی» آموخته‌اید، به سؤال زیر پاسخ دهید:

مقصود از انقلاب علیه خود چیست؟ کدام خود، علیه دیگری انقلاب می‌کند؟

منظور از انقلاب کردن علیه خود، پیروی از عقل در قیام علیه تمایلات نابه‌جا و ناپسند و توبه کردن و بازگشت فرد از گناه به سوی فرمانبرداری خداوند است. خود عالی علیه خود دانی انقلاب می‌کند.

 

بررسی (صفحه ی   ۸۹ کتاب درسی)

برای اینکه حالت پشیمانی، به ترک گناه بینجامد، چه راه حل‌هایی را پیشنهاد می‌دهید؟

یک خود را از محیط‌ها و افرادی که زمینه ی   این گناهرا فراهم می‌کنند دور کنیم. ۲- ارتباط خود با خداوند راتقویت نموده و سعی کنیم همواره به یاد خداوند باشیم تا دوباره آلوده به گناه نشویم. ۳- جهت پیشگیری از ارتکاب مجدد گناه، برای خود جریمه‌هایی سنگین لحاظ کنیم که موجب دوری هر چه بیشتر ما از گناهان شود.

٢- جبران حقوق الهی و حقوق مردم: توبه کننده تلاش می‌کند حقوقی را که با گناه خود ضایع کرده است جبران نماید. دسته‌ای از این حقوق، مربوط به خداوند است. مهم‌ترین حق خداوند نیز، حق اطاعت و بندگی اوست. توبه کننده باید بکوشد کوتاهی‌های خود را در پیشگاه خداوند جبران کند؛ برای مثال، نمازها یا روزه‌های از دست داده را به تدریج قضا نماید و عبادت‌های ترک شده را به جا آورد.

البته خداوند نسبت به بندگان خود مهربان است و اگر ببیند که شخص توبه کار تلاش خود را کرده و نتوانسته همه ی   گناهان را جبران کند، بقیه ی   موارد را خود جبران نموده و او را عفو می‌کند.

دسته‌ای دیگر، حقوق مردم است. توبه کننده باید بکوشد اگر ستمی بر مردم کرده است آن را جبران نماید و حقوق مادی یا معنوی آنها را در حد توان ادا کند و رضایت صاحبان حق را به دست آورد و اگر به آنان دسترسی ندارد، به نیابت از آنان صدقه دهد و برایشان دعای خیر و طلب آمرزش نماید. توجه کنیم که حقوق معنوی انسان‌ها بسیار مهم‌تر از حقوق مادی آنان است. اگر با دروغ، غیبت و تهمت آبروی انسانی ریخته شده، اگر قلب پدر یا مادری بر اثر بی حرمتی فرزندی شکسته شده، اگر با توزیع کتاب یا راه انداختن یک شبکه اجتماعی گمراه کننده در فضای مجازی، فساد و تباهی در جامعه گسترش یافته، اگر رفتار ناپسند برخی افراد سبب بدبینی دیگران به دین شده، در واقع حقوق معنوی افراد ضایع شده است و باید فرد توبه کننده به جبران حقوق از دست رفته بپردازد.

 

پیشنهاد (صفحه ی   ۹۲ کتاب درسی)

مناجات التائبین را در کتاب «مفاتیح‌الجنان» بخوانید و به سؤا‌ل‌های زیر پاسخ دهید:

الف) گناه چه آثاری در وجود انسان باقی می‌گذارد؟

پوشاندن لباس خواری و بیچارگی به تن انسان

ب) چه اموری است که جز خداوند دیگری توان انجام آن را ندارد؟

بخشش گناهان و پاک کردن آنها

ج) خداوند چه راهی پیش پای گناهکار قرار داده که راه عذرآوردن را بر او بسته است؟

راه توبه کردن و جبران گذشته

 

همچنین پاسخ سایر فعالیت های دروس دین و زندگی 3 را از لینک های زیر ببینید :

حتما نظر بدهید زیر هر کدام .با تشکر

پاسخ فعالیت های درس دهم دین و زندگی (3) کلاس دوازدهم تمدن جدید و مسئولیت ما

پاسخ فعالیت های درس نهم دین و زندگی (3) کلاس دوازدهم پایه‌های استوار

پاسخ فعالیت های درس هشتم دین و زندگی 3 پایه دوازدهم درس احکام الهی در زندگی امروز

پاسخ فعالیت های درس هفتم دین و زندگی (3) کلاس دوازدهم درس بازگشت

پاسخ فعالیت های درس ششم دین و زندگی 3 پایه دوازدهم درس سنت‌های خداوند در زندگی

پاسخ فعالیت های درس پنجم دین و زندگی (3) کلاس دوازدهم قدرت پرواز

پاسخ فعالیت های درس چهارم دین و زندگی (3) کلاس دوازدهم فقط برای تو

پاسخ فعالیت های درس سوم دین و زندگی (3) کلاس دوازدهم توحید و سبک زندگی

پاسخ فعالیت های درس دوم دین و زندگی (3) کلاس دوازدهم یگانۀ بی همتا با پاسخ

پاسخ فعالیت های درس اول دین و زندگی 3 پایه دوازدهم درس اول هستی بخش

 

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 24 بهمن 1398 ساعت: 11:58 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,,,,,,
نظرات(2)

پاسخ فعالیت های درس ششم دین و زندگی 3 پایه دوازدهم درس سنت‌های خداوند در زندگی

بازديد: 1391
پاسخ فعالیت های درس ششم دین و زندگی 3 پایه دوازدهم درس سنت‌های خداوند در زندگی

تدبّر در قرآن (صفحه ی   ۶۷، ۶۸ و ۶۹ کتاب درسی)

کُلُّ نَفسٍ ذائِقَةُ المَو‌ت هرکسی طعم مرگ را می‌چشد؛

وَ نَبلوکُم بِالشَّرِّ وَ الخَیرِ فِتنَةً و قطعاً ما شما را با شر و خیر می‌آزماییم

وَ اِلَینا تُرجَعونَ و به سوى ما بازگردانده مى‌شويد.

اَحَسِبَ النّاسُ اَن یُترَکوا آیا مردم گمان کردند رها می‌شوند

اَن یَقولوا آمَنّا همین که بگویند ایمان آوردیم؛

وَ هُم لایُفتَنونَ و آزمایش نمی‌شوند؟

کُلًّا نُمِدُّ هٰؤُلاءِ وَ هٰؤُلاءِ هر یک از اینان و آنان (خواهان آخرت و دنیا) را مدد می‌رسانیم

مِن عَطاءِ رَبِّک از عطای پروردگارت

وَ ما کانَ عَطاءُ رَبِّکَ مَحظورًا و عطای پروردگارت [از کسی] منع نشده است.

وَ الَّذینَ جاهَدوا فینا و کسانی که در راه ما جهاد [و تلاش] کنند

لَنَهدِیَنَّهُم سُبُلَنا حتماً آنان را به راه‌های خود هدایت می‌کنیم.

وَ اِنَّ اللّٰهَ لَمَعَ المُحسِنینَ و در حقیقت خداوند با نیکوکاران است.

وَلا یَحسَبَنَّ الَّذینَ کَفَروا آنان که کافر شدند، تصور نکنند که

اَنَّما نُملی لَهُم اگر به آنان مهلت می‌دهیم،

خَیرٌ لِاَنفُسِهِم به نفع آنها است،

اِنَّما نُملی لَهُم فقط [به این خاطر] به آنان مهلت مى‌دهیم

لِیَزدادوا اِثمًا تا بر گناهان خود بيفزايند

وَ لَهُم عَذابٌ مُهینٌ و برای آنها عذابى خوارکننده است.

وَالَّذینَ کَذَّبوا بِآیاتِنا و کسانی که آیات ما را تکذیب کردند،

سَنَستَدرِجُهُم به تدریج گرفتار عذابشان خواهیم کرد،

مِن حَیثُ لایَعلَمونَ از آن راه که نمی‌دانند،

وَ اُملی لَهُم و به آنها مهلت می دهم

اِنَّ کَیدی مَتینٌ همانا تدبیر من استوار است.

مَن جاءَ بِالحَسَنَةِ کسی که کار نیکی بیاورد

فَلَه‌و عَشرُ اَمثالِها ده برابر آن [پاداش] می‌گیرد

وَ مَن جاءَ بِالسَّیِّئَةِ و کسی که کار بدی بیاورد

فَلا یُجزىٰ اِلّا مِثلَها جز به اندازه ی   آن کیفر نمی‌شود

وَ هُم لا یُظلَمونَ و بر آنان ستم نمی‌شود.

وَ لَو اَنَّ اَهلَ القُرىٰ آمَنوا و اگر مردم شهرها ایمان آورده

وَ اتَّقَوا و تقوا پیشه می‌کردند،

لَفَتَحنا عَلَیهِم قطعاً برايشان مى‌گشوديم

بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الاَرضِ بركاتى از آسمان و زمين،

وَ لٰکِن کَذَّبوا فَاَخَذناهُم ولى تکذیب کردند، پس آنان را گرفتار ساختیم

بِما کانوا یَکسِبونَ به [کیفر] آنچه مرتکب می‌شدند.

با تفکر در آیات بالا، پیام‌های زیر را تکمیل کنید.

١- هر انسانی در زندگی خود همواره به وسیله ی   امور شرّ یا با امور خیر در معرض  امتحان‌های الهی است.

سوره انبیاء / آیه ۳۵

2- هرکس ادعای ایمان کند، مورد آزمایش خاص الهی قرار می‌گیرد.

سوره عنکبوت / آیه ۲

3- رحمت واسعه ی   الهی به همه ی   افراد جامعه، چه نیکوکار و چه بدکار، اعطا می‌شود.

سوره اسراء / آیه ۲۰

4- خداوند کسانی را که در راه او قدم بردارند، به طور خاص همراهی و هدایت می‌کند.

سوره عنکبوت / آیه ۶۹

5- خداوند به کافران مهلت می‌دهد و آنان از این مهلت نفعی نمی‌برند.

سوره آل‌عمران / آیه ۱۷۸

6- برخی گناهکاران به دست خویش، خود را در معرض هلاکت قرار می‌دهند و به تدریج گرفتار عذاب می‌شوند.

سوره اعراف / آیه ۱۸۲

7- خداوند پاداش کار نیک را چند برابر و کیفر کار بد را به اندازه خودش می‌دهد و این نشانه عدل الهی است.

سوره انعام / آیه ۱۶۰

8- مطابق با قانون الهی، آینده انسان براساس رفتارهای خوب یا بد رقم می‌خورد.

سوره اعراف / آیه ۹۶

 

سنت‌های الهی

دانستیم که براساس تقدیر الهی، جهان خلقت قانونمند است و پدیده های آن در دایره ی   قوانین خاصی مسیر تکاملی خود را می‌پیمایند. این قانونمندی اختصاص به پدیده‌های طبیعی ندارد و زندگی فردی و اجتماعی انسان‌ها را هم دربرمی‌گیرد. قرآن کریم از این قوانین با عنوان «سنت‌های الهی» یاد کرده و مردم را به شناخت آنها، به خصوص سنت‌های مربوط به زندگی انسان دعوت نموده است.

شناخت قوانین جهان خلقت از طریق علومی مانند فیزیک، شیمی و زیست شناسی سبب آشنایی ما با نشانه‌های الهی و نیز بهره گرفتن از طبیعت می‌شود. امّا شناخت قوانین حاکم بر زندگی انسان‌ها، موجب نگرش صحیح ما نسبت به تلخی‌ها و شیرینی‌ها، شکست‌ها و موفقیت‌ها، بیماری و سلامت و به طور کلی همه ی   حوادث زندگی می‌شود و دیدگاه ما را نسبت به وقایع و حوادث جهان از دیگران ممتاز می‌سازد و بالاخره این شناخت در روابطمان با خدا، با خود، با خلقت و با دیگران تأثیر بسزایی دارد.

برخی از سنت‌های الهی عبارت‌اند از:

 ١- ابتلا: ابتلا در لغت به معنای امتحان است و در اصطلاح دینی به معنای قرار دادن فرد در شرایط و موقعیتی است که صفات درونی خود را بروز دهد و درستی یا نادرستی آنچه را که ادعا کرده مشخص سازد. البته میان امتحان الهی و امتحان بشری تفاوت وجود دارد و آن این است که در امتحان بشری ما غالباً از حقیقت درون افراد بی خبر هستیم و می‌کوشیم تا از طریق امتحان کردن آنها به آگاهی لازم برسیم؛ ولی امتحان خداوندِ علیم برای آگاه شدن از درون افراد نیست، بلکه برای رشد دادن و به ظهور رساندن استعدادها و نشان دادن تمایلات درونی افراد است.

سنت ابتلا عام‌ترین و فراگیرترین قانون خداوند است که ثابت و همیشگی است و شامل همه ی   انسان‌ها در همه ی   دوران‌ها می‌شود. به عبارت دیگر، زندگی هر انسانی، چه مؤمن و چه کافر، چه فقیر و چه غنی، صحنه ی   انواع امتحان‌ها و آزمایش‌هاست. هویت و شخصیت انسان‌ها با این ابتلائات ساخته می‌شود و شناخته می‌گردد. از این رو، کوچک‌ترین حادثه‌ای که پیرامون ما رخ می‌دهد، امتحانی برای ماست تا روشن شود که ما نسبت به آن حادثه چه تصمیمی می‌گیریم و چگونه عمل می‌کنیم. عمل درست، رشد و کمال و عمل غلط، عقب ماندگی و خسران ما را به دنبال دارد.

کدام آیه ی   فعالیتِ «تدبّر در قرآن» ابتدای درس، به این سنت اشاره دارد؟

سوره عنکبوت / آیه ۲

موفقیت در هر مرحله‌ای از امتحان الهی یا ابتلا سبب ورود فرد به مرحله‌ای برتر می‌شود و او را با امتحان‌های جدیدتر روبه رو می‌کند؛ درست مانند دانش آموزی که با موفقیت در هر امتحانی وارد مرحله‌ای بالاتر از امتحانات می‌گردد تا به موفقیت نهایی برسد. به طور مثال، اگر انسان ایمان به خداوند و بندگی او را اعلام کند، بنا به سنت ابتلا، وارد امتحان‌ها و آزمایش‌های خاص آن می‌شود و به میزانی که در آزمون‌های اوّلیه سربلند بیرون آید، قدم در آزمون‌های بعد می‌گذارد و برای کسب کمالات برتر آماده می‌شود.

امام صادق درباره رابطه مراتب ایمان و مراتب امتحان می‌فرماید:

اِنَّمَا المُؤمِنُ به راستی که مؤمن

بِمَنزِلَةِ کَفَّةِ المیزانِ به منزله ی   کفه ی   ترازوست

ٰکُلَّما زیدَ فی ایمانِه هر اندازه ایمانش افزوده شود،

ٰزیدَ فی بَلائِه امتحانش نیز سنگین‌تر می‌شود.

ممکن است بپرسید: خداوند با چه چیزی ما را امتحان می‌کند؟ پاسخ این است که او با هر امر خیر یا شری ما را می‌آزماید؛ بیماری یا سلامت، فقر یا ثروت، از دست دادن پدر و مادر یا داشتن پدر و مادر، بارش باران یا وقوع خشک سالی و به طور کلی هر حادثه ی   شیرین یا تلخ، مواد امتحانی ما به حساب می‌آیند و نحوه ی   مواجهه ی   ما با آنها پیروزی یا شکست ما را رقم می‌زند و مهیای امتحانی دیگر می‌سازد.

کدام آیه ی   فعالیت «تدبر در قرآن» ابتدای درس، به این نکته اشاره دارد؟

سوره ی   انبیاء / آیه ی   ۳۵

 

تفکر در متن (صفحه ی   ۷۱ کتاب درسی)

در رفتار و عملکرد کسی که مصیبت و گرفتاری را امتحان الهی می‌داند، با کسی که آن را یک پیشامد طبیعی می‌شمارد، چه تفاوت‌هایی وجود دارد؟

1- گروه اوّل دچار یأس و ناامیدی نمی‌شوند، در حالی که گروه دوم دچار سردرگمی و یأس می‌شوند.

2- گروه اول برای موفق شدن در این امتحان الهی تلاش می‌کنند. امّا گروه دوم هنگام برخورد کردن با مشکلاتی انگیزه ی   خود را از دست می‌دهند و امیدی به حل مشکل ندارند.

3- گروه اول آینده ی   درخشانی را در پیش روی خود می‌بینند اما گروه دوم امیدی به آينده ندارند. و به گمانشان سرنوشت آنان همواره با مشکلات و سختی‌ها نوشته شده است.

پاسخ سو ی  الات شما

ممکن است این سؤال برای شما پیش آید که چگونه هر حادثۀ شیرین یا تلخی می‌تواند وسیلۀ ابتلا و امتحان ما باشد؟

بسیاری از افراد، امور روزمره ی   زندگی خود را جریاناتی عادی، و نه آزمایش و امتحان، تلقی می‌کنند. آنها می‌پندارند که امتحانات الهی تنها به لحظات سرنوشت ساز و استثنایی زندگی اختصاص دارد و فقط در چنین لحظاتی است که ایمان آدمی آزمایش می‌شود؛ در صورتی که با نگاهی دقیق درمی‌یابیم که هر ساعت از عمر ما با ده‌ها امتحان الهی همراه است و شکست یا پیروزی ما لحظه به لحظه در پرونده اعمالمان ثبت می‌گردد.

همین که هر لحظه، درباره ی   افرادی که با آنان روبه رو می‌شویم قضاوت می‌کنیم خود نوعی امتحان است؛ و اگر خدای ناکرده در فکر و اندیشه خود با سوء ظن با دیگران مواجه شویم در آزمایش شکست خورده‌ایم. همچنین در مواجهه با هر عملی از طریق توجه به رعایت حریم واجبات و محرمات امتحان می‌شویم. در هنگام حضور در میان مردم نیز از طریق رعایت حقوق دیگران مورد آزمایش قرار می‌گیریم. به طور کلی جای جای زندگی انسان محلّی برای امتحان است. انسان مؤمن با توجه به همین مسئله است که لحظه لحظه گفتار و کردار خود را در معرض آزمایش الهی می‌داند و سعی می‌کند نوع و سبک زندگی خود را به گونه‌ای قرار دهد که در آزمایش الهی سربلند بیرون آید. به این خاطره درباره ی   شهید ابراهیم هادی توجه کنید:

«ورزشکار بود و قد و اندام مناسبی داشت. هرروز با ساک دستی و لباس ورزشکاری به سمت باشگاه می‌رفت. یک بار رفقایش به او گفتند: دیروز دو تا دختر دنبال تو بودند و درباره ی   تو حرف می‌زدند. ماشاءاللّه با این تیپ و هیکل، خوب جلب توجّه می‌کنی! از فردا دیگر ساک ورزشی برنمی‌داشت! لباس‌های ورزشی خود را داخل کیسه ی   نایلونی می‌گذاشت و یک پیراهن گشاد می‌پوشید و روی شلوارش می‌انداخت؛ می‌گفت نمی‌خواهم با نوع پوششم، ذهن یک جوان را مشغول کنم.»

٢- امداد عام الهی: سنت دیگر، سنت امداد الهی است. وقتی انبیا مردم را به دین الهی فرامی‌خوانند مردم در برابر این دعوت دو دسته می‌شوند: دسته‌ای به ندای حقیقت پاسخ مثبت می‌دهند و هدایت الهی را می‌پذیرند و دسته‌ای لجاجت ورزیده و در مقابل حق می‌ایستند. خداوند، سنت و قانون خود را بر این قرار داده که هر کس، هر کدام از این دو راه را برگزیند، بتواند از همین امکاناتی که خدا در اختیارش قرار داده (مانند قدرت اراده، توان جسمی و فکری، امکانات موجود در جهان خلقت و) استفاده کند تا در همان مسیری که انتخاب کرده است به پیش رود و باطن خود را آشکار کند. درواقع خداوند امکانات و لوازم رسیدن به خواسته‌ها و هدف‌های هر دو گروه را فراهم کرده است، حال، کسی که راه حق را برمی‌گزیند لوازم و امکانات رسیدن به حق را می‌یابد و مراتب کمال را می‌پیماید و کسی که فقط دنیا را انتخاب کرده و برای آن تلاش می‌کند همان را به دست می‌آورد. البته اینان عواقب زیانبار تصمیم غلط خود را در آخرت مشاهده خواهند کرد. بنابراین روی آوردن دنیا و لذت‌های دنیوی به برخی انسان‌های گناهکار نشانه ی   لطف خداوند به آنان نیست. قرآن کریم در این باره می‌فرماید:

کسانی که زندگی دنیا و تجملات آن را بخواهند، حاصل کارهایشان را در همین دنیا به آنان می‌دهیم و کم و کاستی نخواهند دید. اما اینان در آخرت جز آتش دوزخ ندارند و هر چه در دنیا کرده‌اند بر باد رفته و آنچه را که انجام می‌دهند، باطل است.

کدام آیه ی   فعالیت «تدبر در قرآن» ابتدای درس به این سنّت اشاره دارد؟

سوره ی   انبیاء / آیه ی   ۳۵

٣- امداد خاص (توفیق الهی): در اصطلاح دینی، توفیق به معنای آسان نمودن است؛ یعنی همراه با سعى و تلاشى که انسان از خود نشان مى‌دهد، خداوند نىز شراىط و اسباب را چنان فراهم مى‌سازد که وی بتواند آسان‌تر به مقصد برسد. این امداد خاص خداوند که سنّت «توفیق الهی» نام دارد، شامل حال کسانی می‌شود که با نیّت پاک، قدم در راه حق می‌گذارند و سعادت اخروی و رضایت پروردگار را هدف خود قرار می‌دهند.

یکى از جلوه‌هاى این توفیق، نصرت و هدایت الهى به دنبال تلاش و مجاهدت است. خداوند، انسان تلاشگر و مجاهد را حمایت مى‌کند، دست او را مى‌گیرد و با پشتیبانى خود به پیش مى‌برد.

کدام آیه ی   فعالیت «تدبّر در قرآن» ابتدای درس، به این نکته اشاره دارد؟

سوره ی   عنکبوت / آیه ی   ۶۹

از جلوه‌های دیگر توفیق الهی، ایجاد زمینه ی   مناسب برای رشد و تعالی شخص مؤمن می‌باشد مانند یافتن دوست خوب، شرکت در یک جلسه ی   قرآنی و خواندن یک کتاب تأثیر گذار و هدایتگر.

در کسب توفیق الهی، عوامل درونی مانند داشتن روحیه ی   حق پذیری، هم نقشی تعیین کننده دارد. برای مثال، دو نفر با هم آیاتی از قرآن را از رسول اکرم می‌شنیدند، امّا این آیات ایمان یکی را تقویت می‌کرد ولی بر لجاجت و کفر دیگری می‌افزود؛ و مثال دیگر: دو نفر با هم از کنار مسجدی می‌گذرند و صدای اذان را می‌شنوند، یکی به مسجد می‌رود تا نماز اول وقت خود را بخواند و دیگری بدون توجه از کنار مسجد می‌گذرد.

۴- سبقت رحمت بر غضب: از آنجا که خداوند به بندگان خود محبت دارد، با همه ی   آنان، چه نیکوکار و چه گناهکار، به لطف و مهربانی رفتار می‌کند. او به بندگان خود اعلام می‌کند که:

پروردگار شما، رحمت را بر خود واجب کرده است.

یعنی حتی آنجا که خداوند بر کسی سخت می‌گیرد، باز هم از دریچه لطف و رحمت است؛ مانند مادری که بر فرزندش سخت می‌گیرد و یا در مواردی او را تنبیه می‌کند تا او را از اشتباه باز دارد و به هیچ وجه قصد انتقام گیری از فرزند خود را ندارد. از همین جهت است که راه بازگشت گناهکار به خدا همیشه باز است.

آمرزش گناهان با توبه، آمرزش برخی گناهان با انجام کار نیک، حفظ آبروی بندگان گناهکار، پذیرش عبادت اندک و رضایت سریع از کسی که طلب آمرزش کرده، نمونه‌هایی از سبقت رحمت خدا بر غضب او است.

یکی از موارد سبقت رحمت بر غضب خدا آن است که وقتی انسان کار نیکی انجام می‌دهد، خداوند به فرشته‌اش فرمان می‌دهد که فوراً آن را ثبت نماید، امّا وقتی گناهی مرتکب می‌شود از فرشته ی   خود می‌‌خواهد صبر کند تا بنده‌اش توبه کند و جبران نماید؛ و در صورتی که بنده توبه نکرد آن گناه را ثبت نماید. همچنین خداوند عمل نیک را چند برابر پاداش و کار بد را فقط به اندازه ی   خودش جزا می‌دهد.

کدام آیه ی   فعالیت «تدبر در قرآن» ابتدای درس، به این سنّت اشاره دارد؟

سوره ی   آل عمران / آیه ی   ۱۷۸

5- املاء و استدراج: خداوند برای انسانی که به دام گناه می‌افتد، شرایطی را فراهم می‌کند که بتواند توبه کند و از گناه دوری نماید؛ حتی اگر بارها گناه کرد و توبه نمود، باز هم خداوند از گناه او می‌گذرد. اما اگر کسانی چنان در گناه و باطل پیش روند که از کار خود خرسند باشند و با حق دشمنى و لجاجت ورزند، خداوند به آنها فرصتی می‌دهد و بر امکانات و نعمت‌های آنان می‌افزاید و آنها این فرصت‌ها و نعمت‌ها را وسیله ی   غوطه ور شدن در گناهان قرار می‌دهند، به طوری که اگر در ابتدا، اندک امیدی وجود داشت که نور حق در دلشان بتابد، به تدریج چنین امیدی بر باد رفته و به شقاوت ابدى گرفتار می‌شوند. درحقیقت، مهلت‌ها و نعمت‌ها، با اختیار و اراده ی   خودشان به صورت بلای الهی جلوه گر شده و باعث می‌شود که بار گناهان آنان هر روز سنگین و سنگین‌تر شود و به تدریج به سوی هلاکت ابدی نزدیک‌تر شوند. اىن سنت که از جمله سنت‌هاى حاکم بر زندگى معاندان و غرق شدگان در گناه است، سنت «املاء و استدراج» نام دارد.

کدام آیه ی   فعالیت «تدبّر در قرآن» ابتدای درس، به این سنّت اشاره دارد؟

سوره ی   اعراف / آیه ی   ۱۸۲ / ۱۸۳

قرارگرفتن در دایره ی   سنت املاء و استدراج نتیجه عمل خود انسان‌هاست. بنابراین باید بکوشیم که در دایره این سنت‌ها قرار نگیریم تا به هلاکت ابدی گرفتار نشویم.

امام صادق (ع) می‌فرماید: «هنگامی که خداوند خیر بنده‌اش را بخواهد، اگر بنده گناهی مرتکب شود او را گوشمالی می‌دهد تا به یاد توبه بیفتد و هنگامی که شر بنده‌اش [بنده‌ای که غرق گناه شده است] را بخواهد، بعد از انجام گناه نعمتی به او می‌بخشد تا استغفار را فراموش کند و به راه خود ادامه دهد. این همان است که خداوند فرموده: سَنَستَدرِجُهُم مِن حَیثُ لا یَعلَمونَ»

امیر المؤمنین (ع) می‌فرماید: «چه بسا احسان پیاپی خدا، کسی را گرفتار کند و پرده پوشی خدا او را مغرور سازد و با ستایش مردم فریفته و شیفته ی   خود گردد و خدا هیچ کس را همانند کسی که به او مهلت داده، امتحان و آزمایش نکرده است.»

پیام آیات (صفحه ی   ۷۵ کتاب درسی)

2- با توجه به آیات 182 و 183 سوره ی   اعراف تحلیل کنید که در چه صورتی وفور نعمت نشانه سنت استدراج است؟

در صورتی که فرد مشاهده کند با وجود گناه و معصیت فراوان، غرق در نعمت‌ها می‌شود، باید بداند که گرفتار سنت استدراج شده است.

بیشتر بدانیم

در خطبه‌ای که حضرت زینب (س) در شام و در برابر یزید ایراد کرد این گونه یزید را مورد خطاب قرار داد:

ای یزید، آیا گمان برده‌ای حال که جای جای زمین و آفاق آسمان را بر ما گرفتی و بستی و ما چونان کنیزان رانده شدیم، مایه ی   خواری ما و موجب کرامت توست و حکایت از عظمت جایگاه تو دارد، که این چنین باد در بینی انداخته‌ای، و برق شادی و سرور از دیدگانت می‌جهد؟!

اندکی آرام گیر، مگر سخن خدای را فراموش کرده‌ای که فرمود:‌ «گمان مبرند آنان که کافر شدند و ما آنان را مهلت دادیم. (این مهلت) برای آنان خیر است، ما همانا مهلت دادیم آنان را که بر گناه خود بیفزایند برای آنان عذاب خوارکننده خواهد بود» (سوره ی   آل عمران، آیه ی   ۱۷۸).

6- تأثیر اعمال انسان در زندگی او: رهنمودهای قرآن کریم و پیشوایان دین بیانگر آن است که آینده ی   زندگی هر فرد و اتفاقاتی که برای او رخ می‌دهد، در موارد بسیاری تحت تأثیر رفتارهای گذشته او، اعم از رفتارهای خوب و بد است.

به طور مثال، امام صادق (ع) می‌فرماید:

مَن یَموتُ بِالذُّنوبِ کسانی که به واسطه ی   گناه می‌میرند

اَکثَرُ مِمَّن یَموتُ بِالآجالِ از کسانی که به واسطه ی   سرآمد عمرشان می‌میرند، بیشترند.

وَ مَن یَعیشُ بِالاِحسانِ و کسانی که به سبب نیکوکاری زندگی دراز دارند،

اَکثَرُ مِمَّن یَعیشُ بِالاَعمارِ از کسانی که به عمر اصلی زندگی می‌کنند، بیشترند.

همچنین در تعالیم دینی آمده است که صله ی   رحم و محبت به خویشان و دادن صدقه، عمر را افزایش می‌دهد و قطع رحم و بی‌محبتی به خویشان عمر را کاهش می‌دهد. احسان به والدین، امانت داری، لقمه ی   حلال، آب دادن به درخت تشنه یا سیراب کردن حیوانات و نیز بر طرف کردن اندوه و غصه ی   دیگران زندگی را بهبود می‌بخشد. ظلم به دیگران و افزایش گناه، اعم از فردی و اجتماعی، آثار زیان باری از جمله نزول بلا و عدم استجابت دعا را به دنبال دارد، همان طور که تقوا و ایمان واقعی به خداوند سبب نزول برکات الهی می‌گردد.

کدام آیه ی   فعالیت «تدبّر در قرآن» ابتدای درس، به این سنّت اشاره دارد؟ سوره ی   اعراف / آیه ی   ۹۶

برنامه ریزی (صفحه ی   ۷۶ کتاب درسی)

اکنون که با برخی از مهم‌ترین سنت‌های خداوند آشنا شدیم، لازم است برای حرکت درست در بستر این سنت‌ها و بهره مندی مطلوب از آنها به سؤال‌های زیر پاسخ دهیم و مطابق با پاسخ‌های خود برنامه ریزی کنیم.

١- برای اینکه از سنت امتحان و ابتلا موفق بیرون آییم چه اقداماتی باید انجام دهیم؟

مشکلات و سختی‌های زندگی را امتحان الهی بدانیم و برای موفقیت در آنها تلاش کنیم.

هنگام ابتلا به سختی‌ها و مشکلات دچار یأس و ناامیدی نشویم، و با انگیزه و تلاش برای موفقیت در این امتحان تلاش کنیم.

در شرایط سخت به خدا تکیه کنیم و یاد او غافل نشویم.

٢- برای اینکه از توفیق الهی بهره‌مند شویم چه برنامه‌هایی را پیشنهاد می‌دهید؟

۱- با مطالعه و تحقیق سعی کنیم راه حق را از باطل تشخیص بدهیم.

۲- پس از حصول شناخت تفاوت بین حق و باطل، خو را در جبهه ی   حق قرار داده و از باطل دوری گزینیم.

۳- سعی کنیم در زندگی پاسدار حق باشم و هرگز از مسیر حق فاصله نگیریم.

 

 

همچنین پاسخ سایر فعالیت های دروس دین و زندگی 3 را از لینک های زیر ببینید :

حتما نظر بدهید زیر هر کدام .با تشکر

پاسخ فعالیت های درس دهم دین و زندگی (3) کلاس دوازدهم تمدن جدید و مسئولیت ما

پاسخ فعالیت های درس نهم دین و زندگی (3) کلاس دوازدهم پایه‌های استوار

پاسخ فعالیت های درس هشتم دین و زندگی 3 پایه دوازدهم درس احکام الهی در زندگی امروز

پاسخ فعالیت های درس هفتم دین و زندگی (3) کلاس دوازدهم درس بازگشت

پاسخ فعالیت های درس ششم دین و زندگی 3 پایه دوازدهم درس سنت‌های خداوند در زندگی

پاسخ فعالیت های درس پنجم دین و زندگی (3) کلاس دوازدهم قدرت پرواز

پاسخ فعالیت های درس چهارم دین و زندگی (3) کلاس دوازدهم فقط برای تو

پاسخ فعالیت های درس سوم دین و زندگی (3) کلاس دوازدهم توحید و سبک زندگی

پاسخ فعالیت های درس دوم دین و زندگی (3) کلاس دوازدهم یگانۀ بی همتا با پاسخ

پاسخ فعالیت های درس اول دین و زندگی 3 پایه دوازدهم درس اول هستی بخش

 

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 24 بهمن 1398 ساعت: 11:40 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,,
نظرات(0)

پاسخ فعالیت های درس پنجم دین و زندگی (3) کلاس دوازدهم قدرت پرواز

بازديد: 1705
پاسخ فعالیت های درس پنجم دین و زندگی (3) کلاس دوازدهم  قدرت پرواز

پاسخ فعالیت های درس پنجم دین و زندگی (3) کلاس دوازدهم  قدرت پرواز

تدبّر در قرآن (صفحه ی   ۵۵ کتاب درسی)

 در آیات زیر تأمل کنید و توضیح دهید چگونه محتوای این آیات می‌تواند نشانی از وجود اختیار در انسان باشد؟

 قَد جاءَکُم بَصائِرُ مِن رَبِّکُم به راستی که دلایل روشن از جانب پروردگارتان به سوی شما آمد.

فَمَن اَبصَرَ فَلِنَفسِه پس هر کس که بینا گشت، به سود خودِ او

وَ مَن عَمِیَ فَعَلَیها ... و هرکس که کوردل گردد، به زیان خودِ اوست ...

ذٰلِکَ بِما قَدَّمَت اَیدیکُم این [عقوبت]، به خاطر کردار پیشین شماست

وَاَنَّ اللّٰهَ لَیسَ بِظَلّامٍ لِلعَبیدِ [و نیز به خاطر آن است که] خداوند هرگز به بندگان ستم نمی‌کند.

هر انسانی مسئول اعمال خویش است؛ چرا که آنها را مختارانه و آزادانه انجام داده است، پس گرفتار عذاب شدن گناهکاران نیز دلیلی است بر وجود اختیار در آنان.

 

تفکر (صفحه ی   ۵۷ کتاب درسی)

  درباره ی   سؤال‌های بالا بیندیشید و نظر خود را درباره ی   هر یک از آنها ارائه دهید.

۱- اگر وضع جهان غیر از این می‌بود، یعنی تحت نظام قدر و قضای الهی قرار نداشت، آیا می‌توانستیم با همین اطمینان خاطری که اکنون داریم، دست به انتخاب زده و در این جهان کار و فعالیت کنیم؟ آیا علومی همچون فیزیک، شیمی، زیست شناسی و می‌توانستند معنا پیدا کنند؟

خیر؛ زیرا در جهانی که قانونمند نیست نمی‌توان نتایج تصمیمات خود را پیش بینی کرد و بر مبنای آن برنامه‌ریزی کرد. پس اختیار انسان در جهانی کار آمد است که قانونمند باشد.

 

۲- اگر کسی این تقدیرها را نبیند و نظم فعلی جهان را یک اتفاق از میان میلیاردها اتفاق ممکن دیگر تلقی کند، اگر واقعاً بخواهد همین تلقی را مبنای عمل خود در زندگی قرار دهد، چه خواهد کرد؟

در زندگی خویش نمی‌تواند برنامه‌ریزی انجام دهد و همواره ترس و استرس از آینده گریبان گیر او خواهد بود و درنتیجه از آینده ی   خویش ناامید شده و دچار یأس و ناامیدی می‌شود.

 ۳- نسبت به فردای جهان چه تصوری خواهد داشت؟ تصوری تاریک و ناامیدانه که به نابودی  و فنا منتهی می‌شود.

 ۴- آیا داشتن اراده و اختیار در چنین جهانی را خواهد پذیرفت؟

خیر زیرا در چنین جهانی انسان نمی‌تواند نتایج فعالیت‌های خود را از قبل پیش‌بینی کند.

 ۵- اصولاً این فرد با چه روحیه‌ای زندگی را سپری خواهد نمود؟ افسرده و ناامید و اضطراب از آینده ی   خویش.

رودها از خود نه طغیان می‌کنند                      آنچه می گوییم ما آن می‌کنند

ما، به دریا حکم طوفان می‌دهیم                     ما، به سیل و موج فرمان می‌دهیم

قطره‌ای کز جویباری می‌رود               از پی انجام کاری می‌رود

 خداوند، درباره ی   قدر و قضای الهی و این قانونمندی تخلف ناپذیر و استوار، مثالی می‌زند و می‌فرماید:

لَا الشَّمسُ یَنبَغی لَها نه خورشید را سزد

اَن تُدرِکَ القَمَرَ که به ماه برسد،

وَ لَا الَّیلُ سابِقُ النَّها ر و نه شب بر روز پیشی جوید،

وَ کُلٌّ فی فَلَکٍ یَسبَحونَ و هر یک در مداری در گردشند

  بررسی (صفحه ی   ۶۱ کتاب درسی)

 با اینکه قضای الهی و اختیار، هر دو، چه در موفقیت‌ها و چه در شکست‌های انسان نقش دارند، چرا برخی انسان‌ها می‌کوشند شکست‌های خود را به قضا و قدر الهی نسبت دهند؟

این یکی ازویژگی‌های روان شناختی انسان است که دوست دارد منشأ موفقیت‌ها را درونی و متعلق ب خود معرفی کند و منشأ شکست‌ها را به عوامل بیرونی نسبت دهد؛ لذا انسانی که از شکست سرخورده می‌شود، برای توجیه اشتباهات خود آنها را به قوانین خلقت و نظام قضا و قدر الهی نست داده و به نوعی ازبار این اشتباه شانه خالی می‌کند.

 

پاسخ سو ی  الات شما

ممکن است برای شما این سؤال پیش آید که «اگر خداوند از قبل، سرنوشت و آیندۀ مرا می‌داند، تلاش و ارادۀ من دیگر نمی‌تواند نقشی در آینده‌ام داشته باشد و اگر تلاشی بکنم، چون شکست من در علم خداوند آمده است، تلاشم به جایی نخواهد رسید، و اگر برعکس، علم خداوند بر موفقیتم باشد، باز هم نیازی به تلاش ندارم».

چنین برداشتی از علم الهی، ناشی از قیاس کردن علم خدای متعال با علمِ انسان است و از لغزشگاه‌هایی است که قرآن کریم پیوسته در این باره هشدار می‌دهد.

کلید پاسخ به این سؤال در این نکته نهفته است که علم خداوند هم پایان و نتیجه امور و هم فرایند انجام حوادث را در برمی‌گیرد. در حالی که علم انسان‌ها چنین نیست. مثلا یک کارشناس فوتبال که نتیجه ی   یک مسابقه را پیش بینی می‌کند، یا معلمی که آینده ی   یک دانش آموز را حدس می‌زند، هریک براساس اطلاعات محدودی که دارند، دست به این کار می‌زنند؛ امّا آن معلم علم ندارد که این دانش آموز از لحظه ی   بعد تا روز امتحان چه تصمیم‌هایی خواهد گرفت، آیا متحوّل خواهد شد یا به راه گذشته ادامه خواهد داد. در حالی که علم خداوند این گونه نیست. او همان طور که پایان فرایند را می‌بیند بر تمام اتفاقات و تصمیم گیری‌های طول فرایند هم شاهد و آگاه است. او می‌داند که مثلاً فردا آن دانش آموز به اختیار خود تصمیم می‌گیرد، ساعات مطالعه ی   خود را افزایش دهد، تصمیم می‌گیرد از میزان خواب خود کم کند و ده‌ها تصمیم اختیاری دیگر. همچنین می‌بیند که این تصمیم‌ها در پایان، منجر به قبولی وی خواهد شد. پس علم خداوند منحصر به نتیجه ی   پایانی فرایند نیست، بلکه به سلسله ی   تصمیم‌ها و عوامل دیگِر مؤثر در آن فرایند نیز متعلق است. در حقیقت، علم خداوند، براساس علم به تمام عوامل و جزئیات است، نه یک پیش بینی صرف درباره ی   نتیجه

 

همچنین پاسخ سایر فعالیت های دروس دین و زندگی 3 را از لینک های زیر ببینید :

حتما نظر بدهید زیر هر کدام .با تشکر

پاسخ فعالیت های درس دهم دین و زندگی (3) کلاس دوازدهم تمدن جدید و مسئولیت ما

پاسخ فعالیت های درس نهم دین و زندگی (3) کلاس دوازدهم پایه‌های استوار

پاسخ فعالیت های درس هشتم دین و زندگی 3 پایه دوازدهم درس احکام الهی در زندگی امروز

پاسخ فعالیت های درس هفتم دین و زندگی (3) کلاس دوازدهم درس بازگشت

پاسخ فعالیت های درس ششم دین و زندگی 3 پایه دوازدهم درس سنت‌های خداوند در زندگی

پاسخ فعالیت های درس پنجم دین و زندگی (3) کلاس دوازدهم قدرت پرواز

پاسخ فعالیت های درس چهارم دین و زندگی (3) کلاس دوازدهم فقط برای تو

پاسخ فعالیت های درس سوم دین و زندگی (3) کلاس دوازدهم توحید و سبک زندگی

پاسخ فعالیت های درس دوم دین و زندگی (3) کلاس دوازدهم یگانۀ بی همتا با پاسخ

پاسخ فعالیت های درس اول دین و زندگی 3 پایه دوازدهم درس اول هستی بخش

 

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 24 بهمن 1398 ساعت: 11:28 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,,,,
نظرات(1)

پاسخ فعالیت های درس چهارم دین و زندگی (3) کلاس دوازدهم فقط برای تو

بازديد: 1203
پاسخ فعالیت های درس چهارم دین و زندگی (3) کلاس دوازدهم فقط برای تو

پاسخ فعالیت های درس چهارم دین و زندگی (3) کلاس دوازدهم فقط برای تو

تدبّر در قرآن (صفحه ی   ۴۳ کتاب درسی)

خدای بی نیاز که جز کمال و سعادت بندگانش را نمی‌خواهد، در کلامی به پیامبر می‌فرماید:

قُل اِنَّما اَعِظُکُم بِواحِدَةٍ اَن تَقوموا لِلّٰهِ مَثنیٰ وَ فُرادیٰ

(به بندگانم) بگو شما را فقط یک موعظه می‌کنم، [و آن] اینکه به صورت جمعی و فردی برای خدا قیام کنید...

در آیاتی دیگر می‌فرماید:

اَلَم اَعهَد اِلَیکُم یا بَنی آدَمَ اَن لا تَعبُدُوا الشَّیطانَ اِنَّه‌و لَکُم عَدُوٌّ مُبینٌ * وَ اَنِ اعبُدونی هٰذا صِراطٌ مُستَقیمٌ.

ای فرزندان آدم، آیا از شما پیمان نگرفته بودم که شیطان را نپرستید که او دشمن آشکار شماست؟ * و اینکه مرا بپرستید [که] این راه مستقیم است؟

با تفکر در این آیات توضیح دهید که:

1- مقصود از قیام گروهی و قیام فردی چیست؟ برای هر کدام نمونه‌هایی ذکر کنید.

مقصود این است که اقدام‌هایتان چه فردی چه جمعی برای رضای خدا باشد و انسان هنگامی که برای انجام کاری اراده می‌کند و شروع به حرکت برای انجام آن کار می‌‌کند نیت خود را برای خدا خالص کند که این امر باعث اخلاص در بندگی در تمام امور زندگانی می‌شود.

مثال قیام فردی: ورزش کردن به نیت بالا بردن آمادگی جسمانی جهت انجام بهتر وظایف الهی

مثال قیام جمعی: تلاش اجتماعی برای پیشگام شدن در علم و فناوری جهت جلوگیری از سلطه ی   بیگانگان

2- آیا میان عبارت «اَنِ اعبُدونی» و «اَن تَقوموا لِلِّٰه» رابطه‌ای می‌بینید؟ توضیح دهید.

بله؛ عبارت «فقط مرا بپرستید» در رابطه با عهد و پیمان فطری خداوند با انسان در مورد بندگی خالصانه ی   اوست. و عبارت «فقط برای خدا قیام کنید» موعظه ی   او در مورد قیام برای خداست که منظور همان بندگی خالصانه ی   خداست. این رابطه بیانگر این موضوع است که عبادت و بندگی خدا محدود به اعمال عبادی مانند نماز و روزه نیست؛ بلکه هر کاری که نیت آن الهی باشد گامی است در راستای عبادت و بندگی خداوند.

قبلاً آموختیم که هدف خلقت انسان تقرّب به خداست و این تقرّب بدون تلاش خود انسان به دست نمی‌آید. انسان، همواره بر سر دوراهی بندگی خداوند و بندگی هوای نفس و شیطان قرار دارد و زندگی، صحنه ی   انتخاب یکی از این دو راه است. آن کس که راه توحید را بر می‌گزیند و در پی آن اندیشه و دل و عمل خویش را برای رضای حضرت دوست قرار می‌دهد، خطراتی او را تهدید می‌کند و احتمال انحراف از توحید برای او هست. در روایتی از پیامبر اکرم (ص) آمده است که راهیابی شرک به دل انسان از راه رفتن مورچه‌ای سیاه در شب تاریک بر تخته سنگی سیاه پنهان‌تر است.

پس باید ببینیم چگونه از حریم دل پاسبانی کنیم تا آفت شرک به آن راه نیابد و عمل ما خالص برای خداوند انجام شود.

پاسبان حرم دل شده‌ام شب همه شب   تا در این پرده جز اندیشه ی   او نگذارم

 

 

تفکر در حدیث (صفحه ی   ۴۴ کتاب درسی)

امیرالمؤمنین علی می‌فرماید:

فاعِلُ الخَیرِ، خَیرٌ مِنهُ؛ وَ فاعِلُ الشَّرِّ‌، شَرٌّ مِنهُ.

در این سخن حکیمانه تفکر کنید و رابطه ی   آن را با اخلاص توضیح دهید.

ریشه ی   هر عملی در انجام دهنده ی   عمل و در اصل نیّت انجام افعال است که بیانگر اهمیت اخلاص در اندیشه و قلب است؛ زیرا در اخلاص در اندیشه و قلب نیز تأکید کردیم که تا نیّت قلبی انسان از یک عمل خدایی نشود، آن عمل خدایی نشده و اخلاص وارد آن نمی‌شود.

انسان مؤمن، علاوه بر اینکه می‌کوشد نیّت خود را خالص کند و عمل را به خاطر خدا انجام دهد، تلاش می‌کند عمل را به همان صورت که خداوند دستور داده است، انجام دهد؛ یعنی عمل را از جهت کمیّت، کیفیت، زمان، مکان و شیوه همان طوری انجام دهد که خداوند می‌خواهد؛ مثلاً اگر خداوند امر فرموده که نماز صبح در دو رکعت و با یک رکوع و دو سجده در هر رکعت و قبل از طلوع آفتاب انجام شود، انسان مؤمن نیز تلاش می‌کند نماز خود را به همین صورت انجام دهد تا صحیح و درست انجام داده باشد.

پس در هر عملی باید دو «حُسن» موجود باشد: حُسن فاعلی و حُسن فعلی. حسن فاعلی بدین معناست که انجام دهنده ی   کار، دارای نیّت الهی باشد. حسن فعلی نیز بدین معناست که کار به درستی و به همان صورت که خداوند فرمان داده است انجام شود.

تطبیق (صفحه ی   ۴۵ کتاب درسی)با توجه به تعریف بالا از حُسن فاعلی و حُسن فعلی، موارد زیر را بررسی کنید:

١- آیا ممکن است عملی دارای حُسن فعلی باشد اما حُسن فاعلی نداشته باشد؟ و یا برعکس، حُسن فعلی نداشته باشد ولی دارای حُسن فاعلی باشد؟ مثال بزنید.

بله؛ ساختن مساجد و مدارس توسط افراد با نیتی غیرالهی مثل خودنمایی، جلب توجه و ریا. گاهی نیز حسن فاعلی است ولی حسن فعلی وجود ندارد که در این مواقع فاعل اگر چه قصد و نیت الهی درستی دارد، امّا به دلیل نداشتن شناخت و مهارت کافی کار را ناقص یا کاملاً اشتباه انجام داده و بی‌نتیجه یا با زیان و ستم به پایان می‌رساند؛ مثل اینکه کسی دزدی کند و بخواهد با آن مال صدقه بدهد.

2- اگر فردی تنها برای لاغر شدن و یا سلامت جسم روزه بگیرد روزه‌اش درست است؟

این روزه اگرچه از نظر ظاهری درست است و در واقع دارای حُسن فعلی است امّا به دلیل اینکه نیّت فعلی ندراد و از حُسن فاعلی بی‌بهره است، در درگاه خداوند پذیرفته نخواهد شد.

3- اگر کسی به نیّت شرکت در نماز جماعت مسجد از منزل بیرون بیاید و به دلیل مانعی نتواند به مسجد برسد، آیا نزد خدا پاداش دارد؟ به چه دلیل؟ در این کار کدام یک از اقسام حُسن وجود دارد؟

بله، حتما؛ زیرا او نیّت کرده بود برای نماز جماعت که مورد تأکید خداوند است به مسجد برود، پس قطعاً نیت الهی داشته و این بیانگر حُسن فاعلی است.

بررسی (صفحه ی   ۴۵ کتاب درسی)

با توجه به اینکه ریا در مقابل اخلاص قرار می‌گیرد، بررسی کنید که هر یک از موارد زیر مصداق ریا قرار می‌گیرد یا مصداق اخلاص؟

1- حضور در نماز جماعت

حضور در نماز جماعت اگر به نیت رضای خداوند و اطاعت از دستورات او باشد قطعاً مصداق اخلاص و دارای اجر فراوان است، امّا اگر کسی نیّتش از حضور در نماز جماعت چیزی به جز رضای الهی باشد، مصداق ریا خواهد بود.

2- کمک به افراد نیازمند در حضور دیگران

این امر نیز مصداق ریا است؛ زیرا اگر قصد و نیت الهی باشد، این کار را مخفیانه و با حفظ کرامت و آبروی فرد نیازمند انجام می‌دهد نه در مقابل دیگران که موجب خودنمایی و ریا می‌شود.

 

بررسی (صفحه ی   ۴۸ کتاب درسی)

یکی از اوصافی که خداوند در قرآن برای حضرت یوسف (ع) ذکر کرده، داشتن اخلاص و رسیدن به مقام مخلَصین است.

با بررسی آیات 32 و 33 سوره ی   یوسف بگویید شیطان چه دامی برای حضرت یوسف (ع) گسترده بود و او چگونه توانست از این دام نجات یابد؟

وقتی حضرت یوسف (ع) به سن بلوغ رسید زلیخا، همسر عزیز مصر شیفته ی   او شد و او را به گناه دعوت کرد؛ امّا حضرت یوسف (ع) امتناع کرد و به خداوند پناه برد. ولی خبر به گوش عزیز مصر رسید و پس از بررسی بی‌گناهی حضرت یوسف (ع) و حیله ی   زلیخا ثابت شد اما چون این خبر در شهر منتشر شده بود عزیز مصر یوسف را به زندان افکند.

راه اصلی نجات حضرت یوسف (ع) از این دام پناه بردن به خداوند و داشتن اخلاص بود که حتی لحظه‌ای از یاد خداوند غافل نشده و تن به گناه نداد.

شیطان امروزه نیز، از همان نوع دامی که برای کشاندن حضرت یوسف (ع) به گناه و فساد گسترده بود، به صورت‌های گوناگون برای انسان‌ها پهن کرده است تا هوس زودگذر آنها را تحریک کند و به گناه بکشاند و آنان را از بهشت جاویدان محروم سازد. فیلم‌ها، وبگاه‌ها، شبکه‌های ماهواره‌ای گمراه کننده، شبکه‌های مجازی ناسالم و گروه‌ها و دسته‌های منحرف اجتماعی از جمله ی   این دام‌هاست که مقاومت در برابر آنها نیازمند روی آوردن به پیشگاه خداوند و پذیرش خالصانه ی   فرمان‌های اوست. کسی که در چنین دام‌هایی گرفتار شود، هم زندگی پاک و با نشاط دنیا را از دست خواهد داد و هم حیات سرشار از شادکامی آخرت را.

٣- دریافت پاداش‌های وصف نشدنی: بندگی خالصانه ی   خداوند پاداش‌هایی دارد که چه بسا در ذهن ما نگنجد و از تصوّر و تخیّل ما فراتر رود.

از جمله ی   این پاداش‌های وصف نشدنی، دیدار محبوب حقیقی و تقرب به پیشگاه كسی است كه بنا به تعبیر امیرمؤمنان، «نهایت آرزوی عارفان، دوست دل‌های صادقان، ولىّ مؤمنان و معبود عالمیان است.»

كافی است به زندگی زیبای رسول خدا (ص)‌، امیر المؤمنین علی (ع)، فاطمه زهرا (س) و دیگر پیشوایان خود نظر بیفكنیم و ببینیم كه چگونه از راه بندگی خالصانه ی   خدا، این همه خوبی و زیبایی و آن مقام قرب و نزدیكی به محبوب را به دست آورده‌اند.

 

همچنین پاسخ سایر فعالیت های دروس دین و زندگی 3 را از لینک های زیر ببینید :

حتما نظر بدهید زیر هر کدام .با تشکر

پاسخ فعالیت های درس دهم دین و زندگی (3) کلاس دوازدهم تمدن جدید و مسئولیت ما

پاسخ فعالیت های درس نهم دین و زندگی (3) کلاس دوازدهم پایه‌های استوار

پاسخ فعالیت های درس هشتم دین و زندگی 3 پایه دوازدهم درس احکام الهی در زندگی امروز

پاسخ فعالیت های درس هفتم دین و زندگی (3) کلاس دوازدهم درس بازگشت

پاسخ فعالیت های درس ششم دین و زندگی 3 پایه دوازدهم درس سنت‌های خداوند در زندگی

پاسخ فعالیت های درس پنجم دین و زندگی (3) کلاس دوازدهم قدرت پرواز

پاسخ فعالیت های درس چهارم دین و زندگی (3) کلاس دوازدهم فقط برای تو

پاسخ فعالیت های درس سوم دین و زندگی (3) کلاس دوازدهم توحید و سبک زندگی

پاسخ فعالیت های درس دوم دین و زندگی (3) کلاس دوازدهم یگانۀ بی همتا با پاسخ

پاسخ فعالیت های درس اول دین و زندگی 3 پایه دوازدهم درس اول هستی بخش

 

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 24 بهمن 1398 ساعت: 11:18 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,,,,,
نظرات(0)

پاسخ فعالیت های درس سوم دین و زندگی (3) کلاس دوازدهم توحید و سبک زندگی

بازديد: 41525
پاسخ فعالیت های درس سوم دین و زندگی (3) کلاس دوازدهم توحید و سبک زندگی

پاسخ فعالیت های درس سوم دین و زندگی (3) کلاس دوازدهم توحید و سبک زندگی

تدبر در قرآن (۱) (صفحه ی   ۳۲ کتاب درسی)

با تدبر در آیه زیر به سؤالات پاسخ دهید:

اِنَّ اللّٰهَ رَبّی وَ رَبُّکُم همانا خداوند پروردگار من و پروردگار شماست.

فَاعبُدوهُ پس او را بندگی کنید.

هٰذا صِراطٌ مُستَقیمٌ [که] این راه راست [و درست] است.

1- چرا تنها خداوند را باید عبادت کرد؟

پذیرش توحید عملی و عبادت و بندگی خداوند.

2- چرا خداوند بندگی خود را، راه راست و درست زندگی بیان کرده است؟

صراط مستقیم یا راه استوار همان بندگی خدا و تحقق توحید در عمل است.

توحید عملی دارای دو بعد فردی و اجتماعی است که به تبیین هر یک می‌پردازیم:

 الف) بُعد فردی توحید عملی و ثمرات آن: هرکسی در زندگی خود از فرمان‌های خدا اطاعت کند، گام در مسیر توحید عملی گذاشته است. چنین فردی می‌کوشد تمایلات درونی و تصمیم‌ها و فعالیت‌های خود را در جهت خواست و رضایت الهی قرار دهد؛ مثلا در انتخاب همسر، شغل، دوست، در چگونگی تحصیل، تفریح، ورزش و حتی در انتخاب نوع پوشش و به طور کلی در تمام برنامه‌های روزانه ی   خود خدا را درنظر می‌گیرد و تلاش می‌کند از دایره فرمان‌های او خارج نشود.

برای یک انسان موحّد جهان معنای خاص خود را دارد. از نظر او هیچ حادثه‌ای در عالم بی حکمت نیست، گرچه حکمت آن را نداند. از همین رو موحّد واقعی همواره انسانی امیدوار است. در مقابل سختی‌ها و مشکلات، صبور و استوار است و آنها را زمینه ی   موفقیت‌های آینده‌اش قرار می‌دهد. باور دارد که دشواری های زندگی نشانه ی   بی مهری خداوند نیست، بلکه بستری برای رشد و شکوفایی اوست.

سر ارادت ما و آستان حضرت دوست   که هر چه بر سر ما می رود ارادت اوست

نظیر دوست ندیدم، اگرچه از مه و مهر   نهادم آینه ها در مقابل رخ دوست

 

انسان موحد، چون زندگی خود را بر اساس رضایت خداوند تنظیم کرده و پیرو فرمان‌های اوست، شخصیتی ثابت و پایدار دارد و برخوردار از آرامش روحی است.

انسان موحد موجودات جهان را مخلوق خدا می‌بیند و می‌داند که خداوند او را در برابرشان مسئول قرار داده است. همچنین بدن خود را امانتی الهی می‌شمارد که خداوند به او سپرده است؛ بنابراین می‌داند که حق ندارد به آن آسیب برساند، همچنان که حق ندارد سلامتی دیگران را به خطر اندازد. بر همین اساس امام علی به مردم زمان خود و همه ی   مردمی که به خدا ایمان دارند می‌فرماید:

«تقواى الهى پیشه کنید؛ هم در مورد بندگان خدا، هم در مورد شهرها و آبادى‌ها؛ چرا که شما در برابر همه اینها حتى سرزمین‌ها و چهارپایان مسئولید. خدا را اطاعت کنید و از عصیان او بپرهیزید.»

انسان موحد حتّی به حیوانات نیز آسیب نمی‌رساند بلکه به ادامه ی   بقا و زندگی آنها کمک می‌کند.

خود ارزیابی (صفحه ی   ۳۳ کتاب درسی)

با تفکر در رفتارهای خود، بررسی کنید که تا چه اندازه ویژگی‌های توحید فردی در شما وجود دارد.

ویژگی‌ها (وضعیت خود را در این ویژگی‌ها علامت بزنید.)

کاملاً زیاد متوسط کم اصلاً

۱- قرار دادن تصمیم‌هاو فعالیت‌ها متناسب با رضایت خدا   ×      

۲- همه ی   حوادث عالم را حکیمانه می‌دانم.   ×      

۳- استوار و صبور در برابر مشکلات     ×    

۴- شخصیتی ثابت و پایدار دارم.   ×      

۵- برای حفظ مخلوقات و سلامتی خود و دیگران می‌کوشم. ×        

 

در مقابل، اگر کسی دل به هوای نفس (بت درون) سپرده و او را معبود خود قرار دهد و اوامرش را به فرمان‌های خداوند ترجیح دهد یا در پی کسب رضایت قدرت‌های مادی و طاغوت‌ها (بت‌های بیرون) برآید، چنین شخصی گرفتار شرک عملی شده است.

اَ رَاَیتَ مَنِ اتَّخَذَ اِلهَه و هَواهُ آیا دیدی آن کسی را که هوای نفس خود را معبود خود گرفت،

اَفَاَنتَ تَکونُ عَلَیهِ وَکیلً آیا تو می‌توانی ضامن او باشی [و به دفاع از او برخیزی]؟

تسلیم بودن در برابر امیال نفسانی و فرمان پذیری از طاغوت باعث می‌شود شخص، درونی ناآرام و شخصیتی ناپایدار داشته باشد؛ زیرا از یک سو هوای نفس وی هر روز خواسته ی   جدیدی جلوی روی او قرار می‌دهد و از سوی دیگر، قدرت‌های مادی که هر روز رنگ عوض می‌کنند او را به بردگی جدیدی می‌کشانند.

تدبر در قرآن (۲) (صفحه ی   ۳۲ کتاب درسی)

با توجه به آیه ی   زیر به سؤالات پاسخ دهید:

وَ مِنَ النّاسِ مَن یَعبُدُ اللّٰهَ عَلىٰ حَرفٍ از مردم کسى هست که خدا را بر یک جانب و کناره‌اى [تنها به زبان و هنگام وسعت و آسودگى] عبادت و بندگى می‌کند،

ٰفَاِن اَصابَه‌و خَیرُ اطماَنَّ بهِ پس اگر خیری به او رسد، دلش به آن آرام می‌گیرد

وَ اِن اَصابَتهُ فِتنَةُ انقَلَبَ عَلىٰ وَجهِه و اگر بلایی به او رسد، از خدا رویگردان می‌شود.

خَسِرَ الدُّنیا وَ الآخِرَةَ او در دنیا و آخرت، [هر دو]، زیان می‌بیند.

ذٰلِکَ هُوَ الخُسرانُ المُبینُ این همان زیان آشکار است.

1- پرستشی که از روی ایمان باشد با پرستشی که از روی تردید باشد چه تفاوتی دارد؟

انسان مو ی  من در همه ی   امور رضای خدا را در نظر دارد و در ناملایمات نیز می‌داند که خداوند این را اسبابی برای آزمایش او قرار داده است، پس نه تنها از خدا رویگردان نمی‌شود، بلکه با امید و تلاش سعی می‌کند از این آزمایش سربلند بیرون بیاید؛ امّا انسانی که با تردید به خدا ایمان آورده فقط تا زمانی که در راحتی و آسایش باشد خدا را می‌پرستد و هنگام ناملایمات از خدا رویگردان شده و در دام شرک عملی گرفتار خواهد شد.

2- چرا برخی انسان‌ها در برابر هر خیر و شری که به آنها می‌رسد دو روش متفاوت پیش می‌گیرند؟

زیرا هنوز در مورد توانایی خداوند در اداره ی   امور عالم و حکمت و تدبیر او مردّد هستند، پس هنگام خیر و رحمت الهی، آرام می‌گیرند و احساس اطمینان بیشتری دارند؛ امّا هنگام گرفتاری به بلاها و آزمایش‌ها به حکمت و تدبیر خداوند شک کرده و گمان می‌کنند از روش‌هایی غیرالهی می‌‌توانند ازاین شرایط بیرون آیند، لذا از خدا دور شده و به معبود‌‌های دروغین که از خود هیچ توان و قدرتی ندارند روی می‌آورند.

ب) بُعد اجتماعی توحید عملی و ثمرات آن: بُعد اجتماعی توحید به معنای قرار گرفتن همه ی   نهادها و ارکان یک جامعه یا نظام اجتماعی در جهت خداوند و اطاعت همه جانبه از اوست. مهم‌ترین رکن یک جامعه حکومت آن است. وقتی یک جامعه توحیدی است که حاکم آن بر اساس قوانین الهی به حکومت رسیده باشد و همان شرایطی را که خداوند برای حاکم تعیین کرده است دارا باشد و بکوشد قوانین الهی را در جامعه به اجرا درآورد.

یک جامعه، علاوه بر رکن سیاسی، دارای ارکان دیگری مانند اقتصاد و فرهنگ نیز هست.

جامعه‌ای که در مسیر توحید اجتماعی حرکت می‌کند، اقتصاد و فرهنگ و سایر ابعاد و ارکان آن نیز به سوی اجرای فرمان‌های خدای یگانه پیش می‌رود و به صورت جامعه‌ای عدالت گستر در می‌آید. جامعه ی   توحیدی جامعه‌ای است که از تفرقه و تضاد دوری می‌کند و به سوی وحدت و هماهنگی حرکت می‌نماید و این وحدت و هماهنگی را با تمسّک به توحید و یکتا پرستی و قرار گرفتن در سایه ی   حکومت الهی می‌توان به دست آورد، نه با تمسّک به ظالمان و حکومت‌های غیرالهی.

جامعه ی   توحیدی، حکومت کسانی را که خداوند به آنها حق حکومت کردن را نداده است نمی‌پذیرد، با آنان که با خداوند و مسلمانان دشمنی می‌ورزند، دوستی نمی‌کند، با ظالمان مبارزه می‌کند، بنابه فرمان خداوند، از محرومان و مستضعفان حمایت می‌کند و به این سخن خداوند گوش فرامی‌دهد که فرموده است:

یا اَیُّهَا الَّذینَ آمَنوا ای کسانی که به خدا ایمان آورده‌اید،

لا تَتَّخِذوا عَدُوّى وَ عَدُوَّکُم اَولِیاءَ هرگز نباید کافران را که دشمن من و شمایند یاران خود برگرفته

تُلقونَ اِلَیهِم بِالمَوَدَّةِ [به گونه‌ای که] با آنان مهربانی کنید.

وَ قَد کَفَروا بِما جاءَکُم مِنَ الحَقِّ ...  حال آنکه آنان به دین حقّی که برای شما آمده است، کفر ورزیده‌اند

ارتباط دوسویۀ توحید فردی و اجتماعیمیان بُعد فردی و بُعد اجتماعی توحید رابطه ی   متقابل وجود دارد. هر قدر که مردم یک جامعه به سوی توحید حرکت کنند ارکان جامعه نیز بیشتر رنگ توحیدی به خود می‌گیرد؛ همان طور که هر قدر نهادهای اجتماعی در خدمت اجرای قوانین الهی باشد، زمینه برای رشد انسان‌ها و حرکت به سوی خداوند و زندگی موحدانه آسان‌تر می‌گردد.

از این رو، اگر قرار باشد همه فقط خواسته‌ها و تمایلات دنیوی خود را دنبال کنند و تنها منافع خود را محور فعالیت اجتماعی قرار دهند و اهل ایثار و تعاون و خیر رساندن به دیگران نباشند، تفرقه و تضاد جامعه را فرا می‌گیرد و امکان رشد و تعالی از بین می‌رود. در چنین جامعه‌ای، روز به روز انسان‌های ستمگر قدرت بیشتری پیدا می‌کنند و دیگران را در خدمت امیال خود به کار می‌گیرند. در نتیجه، دیگر سخنی از حاکمیت خداوند و فرمان‌های او نیست، بلکه سخن از حاکمیت طاغوت و دستورهای اوست.

دانش تکمیلی (صفحه ی   ۳۶ کتاب درسی)

ممکن است کسی بپرسد: چرا با وجود آنکه کشور ما براساس قوانین اسلامی اداره می‌شود در ابعاد مختلف اقتصادی و فرهنگی با معیارهای جامعه توحیدی فاصله دارد؟ برای دریافت پاسخ این سؤال متن زیر را بخوانید.

جامعه توحیدی، همانند یک انسان کامل و متعادل است که همه اعضای آن با نظم و هماهنگی با یکدیگر و با مشارکت و همدردی، به سوی مقصد متعالی خویش در حرکت است. یعنی افراد آن چنان با یکدیگر ارتباط دارند که مانند یک واحد هستند و هدف آنها از این ارتباط و اجتماع، رسیدن به خدا می‌باشد‌. یعنی تعالیم دین بر روابط فردی‌، خانوادگی‌، اجتماعی آنان حاکم است. زمانیکه تک تک اعضاء جامعه دارای دید توحیدی بودند و کل جامعه را یک واحد دانستند حرکت به سمت جامعه توحیدی با سرعت انجام می‌شود. اما اگر جامعه‌ای که متشکل از مردم و مسئولان است، یک دست و یک صدا نباشند، حتی وجود قوانین اسلامی نیز نمی‌تواند کمکی به توحیدی شدن آن جامعه بکند. یعنی اگر مردم در عمل فقط به برخی از دستورات دین پایبند باشند و یا مسئولان به برخی قوانین اسلامی عمل کنند و به برخی عمل نکنند، جامعه توحیدی همانند انسانی می‌شود که برخی از اعضای آن رشد کرده و برخی دیگر کوچک و بدون رشد باقی مانده‌اند رهبر انقلاب با توجه به همین نکته در یکی از سخنان خود می‌فرمایند:

اسم ما دولت اسلامی باشد، کافی نیست؛ باید عمل و جهتگیری ما اسلامی باشد. اگر در اینها اختلال پیدا شد، حرکت مستمر و مداوم و پوینده‌یی که لازم است تا دولت اسلامی به صورت کامل شکل بگیرد، دچار شکست می‌شود و طبعاً کار عقب می‌افتد. البته دولت اسلامىِ کامل به معنای واقعی کلمه، در زمان انسان کامل تشکیل خواهد شد؛ ان شاءالله. خوشا به حال کسانی که آن روز را درک می‌کنند. همه ی ما انسان‌های ناقصی هستیم. ما به قدر توان و تلاشِ خود می‌خواهیم مجموعه‌ی کارگزاران حکومت را که - خودمان هم جزو آنها هستیم - به نقطه‌یی برسانیم که با نصاب جمهوری اسلامی تطبیق کند. ما می‌خواهیم خود را به حد نصاب نزدیک کنیم. اکنون در جامعه خود مشاهده می‌کنیم که در برخی قسمت‌ها که به قوانین دین عمل کرده‌ایم به خوبی پیشرفت کرده‌ایم. مثلاً در تعالیم دین، مسلمانان به فراگیری علم توصیه شده‌اند، و کشور ما نیز با عمل به این توصیه در بسیاری از عرصه‌های علمی در حال رقابت با کشورهای پیشرفته دنیاست و جزو چند کشور اول در زمینه علوم مختلفی مانند هوا و فضا، هسته‌ای، نانو، ساخت دارو، شبیه سازی و... می‌باشد. و یا در دین به تقویت بنیه نظامی جهت حفاظت از دین و کشور تاکید شده است و می‌بینیم که با عمل به این آموزه، کشور ما جزو قدرت‌های برتر نظامی دنیاست. اما در سوی دیگر هر جا از تعالیم دین فاصله گرفته ایم دچار مشکل شده‌ایم. مثلا در عرصه اقتصاد هنوز نتوانسته‌ایم به دستورات دین عمل کنیم و روی پای خود بایستیم‌، از این رو در عرصه اقتصاد خودکفا نشده‌ایم.

رهبر انقلاب با توجه به همین مسأله این نکته را یادآوری می‌کنند که:

این یک حقیقت است که بعد از انقلاب هر جا انقلابی عمل کردیم، موفق شدیم و یک گام به تشکیل دولت اسلامی و جامعه اسلامی نزدیک شدیم و هر جا که به سمت سازش رفتیم و شاخص‌های انقلابی گری را فراموش و از حرکت‌های جهادی غلفت کردیم، از رسیدن به جامعه اسلامی و دولت اسلامی بازماندیم. البته باید به این نکته توجه کنیم که نظام اسلامی ما، یک نظام نوپا است که سالها تحت فشار و تحریم و جنگ بوده است و ان شاءالله با همت شما جوانان در سایر زمینه‌ها نیز پیشرفت خواهد کرد.

ما توانستیم یک انقلاب اسلامی - یعنی یک حرکت انقلابی - به وجود بیاوریم ... لکن بعد از این، ایجاد یک دولت اسلامی است؛ یعنی [ایجاد] تشکیلات مدیریّتیِ اسلامی برای کشور؛ ما در این قضیه هنوز خیلی فاصله داریم تا به مقصود برسیم. البتّه معنایش این نیست که کسی احساس ناامیدی کند؛ ابداً؛ داریم پیش می‌رویم؛ با همه‌ی مخالفت‌ها، با همه ی کارشکنی‌ها، با همه‌ی دهن کجی‌هایی که می‌شود، حرکت می‌کنیم و داریم پیش می‌رویم بلاشک. دلایل زیادی وجود دارد؛ لکن [هنوز] کار داریم، کار دارد؛ هنوز خیلی فاصله داریم تا اینکه بتوانیم یک دولت اسلامی به وجود بیاوریم. بعد که دولت اسلامی به وجود آمد، آن وقت تازه نوبت [ایجاد] جامعه‌ی اسلامی است. خب، بنابراین باید مبارزه کرد عزیزان من. بنا‌بر‌این باید من و شما به خاطر داشته باشیم که آنچه امروز از اقتدار و پیشرفت در عرصه‌های علمی و نظامی و سیاسی و... نصیب ما شده است حاصل اعتقاد پدران و مادران ما به تعالیم دین و عمل آنان به این دستورات بوده است و هر جا ضعف و کاستی‌ای وجود دارد نتیجه دور افتادن ما از این آموزه‌هاست و اینک نوبت ماست که با همت و تلاش ضعف‌های کشور در سایر عرصه‌ها را برطرف کنیم تا بتوانیم به یک پیشرفت کامل برسیم. و در این راه حتما باید توجه داشته باشیم که عین همان چیزی که در مورد یک شخص ممکن است پیش بیاید یعنی بیماری - و فساد و انحراف در یک نظام هم ممکن است پیش بیاید. همین بیماری‌هایی که اشخاص ممکن است دچارش بشوند، ممکن - است به سراغ نظام اسلامی‌ بیاید. یعنی اسم، جمهوری اسلامی باشد، ظاهر اسلامی باشد، صورت، صورت اسلامی باشد، اما سیرت و رفتار و عملکرد و برنامه‌ها، برنامه‌های غیر اسلامی. برای همین من و شما به عنوان جوانان این جامعه بایستی هشیار باشیم و نگذاریم که کشور ما در مسیر انحراف قرار گیرد.

توحید و شرک در جهان امروزتوحید، روح و محور زندگی دینی و شرک روح و محور زندگی ضد دینی است. تا اینجا مراتب و ابعاد توحید و شرک را شناخته‌ایم. اکنون می‌‌خواهیم ببینیم زندگی انسان عصر حاضر تا چه اندازه توحیدی است و کدام یک از مراتب توحید در آن بیشتر مورد غفلت قرار گرفته است. منظور ما از انسان عصر حاضر تمام افراد جامعه نیست، بلکه جوّ حاکم بر اکثریت افراد است، نه تک تک افراد.

می‌دانیم که جوامع بشری، امروز از نظر صنعت و فنّاوری پیشرفت فراوانی کرده‌اند و این جوامع را نمی‌توان از این جهت با جوامع گذشته مقایسه کرد. همچنین انسان امروز کمتر از بت پرستان قبل از اسلام، که بیش از 360 بت را می‌پرستیدند، به دنبال این قبیل بت پرستی‌هاست.

بنابراین، جای طرح این سؤال هست که آیا انسان و جوامع بشری به سوی زندگی توحیدی حرکت می‌کنند؟

در ابتدا به نظر می‌رسد که امروزه کمتر کسی گرفتار شرک باشد و از این جهت نیز بشر در مسیر پیشرفت می‌باشد، امّا یک واقعیت تلخ در اینجا وجود دارد و آن این است که گرچه شرک در قالب بت و مانند آن در میان بیشتر جوامع امروزی وجود ندارد، اما انواع دیگری از شرک که بسیار پیچیده‌تر از شرک قدیم است، در میان بشر به چشم می‌خورد که خوب است به آنها توجه کنیم و برای دوری از آنها تلاش نماییم؛ از جمله اینکه:

١- امروزه، بسیاری از انسان‌ها، جهان خلقت را ملک خود تلقی می‌کنند و بدون توجه به نظر مالک حقیقی آن، یعنی خدا، هرگونه که بخواهند در این جهان تصرف می‌کنند. این افراد و جوامع، در واقع خود را مالک و ولی و پرورش دهنده (ربّ) جهان می‌پندارند که از جمله پیامدهای آن تخریب محیط زیست، آلوده شدن طبیعت، پیدا شدن جوامع بسیار فقیر در کنارجوامع بسیار ثروتمند و مانند آنهاست. برخی از این انسان‌ها، مانند فرعون که «اَنَا رَبُّکُمُ الاَعلیٰ» می‌گفت و خود را پروردگار بزرگ مردم معرفی می‌کرد؛ خود را مالک دیگر جوامع می‌پندارند و برای آنها تصمیم گیری می‌کنند.

۲- بسیاری از انسان‌ها چنان به امور دنیوی سرگرم شده‌اند که خدا را فراموش کرده و خداوند در قلب آنها جایگاهی ندارد. زینت دنیا و لذات و شهوات چنان در دلشان فزونی یافته که جایی برای خلوتِ انس با خدا و درک معنویت نیایش با پروردگار باقی نگذاشته است. گویی هوی و هوس و آنچه و آن کس که آنان را به هوس‌هایشان می‌رساند، بت و معبودشان شده و آنها را همچون خدا می‌پرستند؛ و از ابزارهای جدید مانند سینما، تلویزیون، ماهواره، اینترنت و سایر رسانه‌ها در این راه بهره می‌گیرند و یکسره از خدا و آخرت غافل شده‌اند.

به نظر شما وظیفه ی   ما در مقابل وضع موجود چیست و چگونه می‌توانیم به اصلاح جامعه ی   امروزی اقدام کنیم؟

تحلیل و بررسی (صفحه ی   ۳۷ کتاب درسی)

درباره ی   این سؤال‌ها فکر کنید و در صورت نیاز با دبیر خود مشورت کرده و پاسخی برای هریک تهیه نما یید؛ سپس نتیجه ی   تحلیل و بررسی خود را در کلاس ارائه کنید.

- آیا به طور کلی انسان امروزی بیش از گذشته به یاد خداست؟

خیر، زیرا جاذبه‌های کاذب و دنیوی برای غفلت انسان از یاد خداوند افزایش یافته است.

- آیا مردم در انتخاب نوع پوشش، غذا، تفریح، مشاهده ی   فیلم، مطالعه ی   کتاب، ورود به سایت‌های اینترنتی و شبکه‌های اجتماعی حلال و حرام الهی را مراعات می‌کنند؟

در بیشتر موارد خیر؛ چرا که عمل به دستورات خداوند نیاز به مقاومت در برابر وسوسه‌‌های هوای نفس دارد که اغلب انسان‌های جدید در برابر آن دچار اشتباه و غفلت می‌شوند.

- آیا بشر امروز اصولاً به دنبال یادگیری تکالیف الهی خود است؟

خیر؛ زیرا ایمان انسان عصر حاضر به خداوند تحت تأثیر جاذبه‌های دنیوی و نظریه‌های مطرح انسانی سست شده است؛ در نتیجه او دچار غفلت و فراموشی می‌شود.

- الگوهای بشر امروزی چگونه‌اند؟ آیا الگوهایی هستند که سبک زندگی آنها مورد پسند و رضایت خداوند باشد؟

خیر؛ متأسفانه امروزه اغلب مدها معرّف یک پیام یا یک گروه غیر اخلاقی هستند و برخی مسلمانان نیز آگاهانه یا کورکورانه ازآنها تقلید می‌کنند و از مسیر اطاعت خداوند دور می‌شوند.

- به نظر شما چگونه می‌توان مظاهر شرک را از جامعه دور کرد و مظاهر توحید را تقویت نمود؟

باید در مراحل اولیه در مقابل انحرافات اجتماعی ایستادگی کنیم و با امر به معروف و نهی از منکر علاوه بر ریشه کن کردن مظاهر شرک و انحراف اجتماعی، پی‌در‌پی ترویج مظاهر توحید در جامعه باشیم.

اندیشه و تحقیق (صفحه ی   ۳۸ کتاب درسی)

آیا می‌توان تنها به جنبه ی   فردی توحید عملی معتقد بود ولی جنبه ی   اجتماعی آن را قبول نداشت؟

خیر؛ زیرا انسان موحد برای انجام دستورات خداوند باید در محیط و جامعه‌ای‌ سالم زندگی کند؛ همچنین برخی احکام اجتماعی اسلام مانند امر به معروف و نهی از منکر نشان می‌دهد که انسان موحّد نمی‌تواند نسبت به جامعه ی   خود بی‌تفاوت باشد.

 

همچنین پاسخ سایر فعالیت های دروس دین و زندگی 3 را از لینک های زیر ببینید :

حتما نظر بدهید زیر هر کدام .با تشکر

پاسخ فعالیت های درس دهم دین و زندگی (3) کلاس دوازدهم تمدن جدید و مسئولیت ما

پاسخ فعالیت های درس نهم دین و زندگی (3) کلاس دوازدهم پایه‌های استوار

پاسخ فعالیت های درس هشتم دین و زندگی 3 پایه دوازدهم درس احکام الهی در زندگی امروز

پاسخ فعالیت های درس هفتم دین و زندگی (3) کلاس دوازدهم درس بازگشت

پاسخ فعالیت های درس ششم دین و زندگی 3 پایه دوازدهم درس سنت‌های خداوند در زندگی

پاسخ فعالیت های درس پنجم دین و زندگی (3) کلاس دوازدهم قدرت پرواز

پاسخ فعالیت های درس چهارم دین و زندگی (3) کلاس دوازدهم فقط برای تو

پاسخ فعالیت های درس سوم دین و زندگی (3) کلاس دوازدهم توحید و سبک زندگی

پاسخ فعالیت های درس دوم دین و زندگی (3) کلاس دوازدهم یگانۀ بی همتا با پاسخ

پاسخ فعالیت های درس اول دین و زندگی 3 پایه دوازدهم درس اول هستی بخش

 

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 24 بهمن 1398 ساعت: 11:03 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,
نظرات(0)

پاسخ فعالیت های درس دوم دین و زندگی (3) کلاس دوازدهم یگانۀ بی همتا با پاسخ

بازديد: 13053
پاسخ فعالیت های درس دوم دین و زندگی (3) کلاس دوازدهم یگانۀ بی همتا با پاسخ

پاسخ فعالیت های درس دوم دین و زندگی (3) کلاس دوازدهم یگانۀ بی همتا با پاسخ

تدبّر در قرآن (صفحه ۲۲ کتاب درسی)

الف) با توجه به اهمیت سوره توحید و جایگاه آن در قرآن کریم، در آيات این سوره تدبّر کنید و پیام‌های آن را به دست آورید.

بِسمِ الل  ّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ * قُل هُوَاللّهُ اَحَدٌ (1) اَللّهُ الصَّمَدُ (٢) لَم یَلِد وَ لَم یولَد (٣) وَ لَم یَکُن لَهو کُفُوًا اَحَدٌ (٤)

1- به نام خداوند بخشنده ٔ مهربان * بگو خداوند یگانه و یکتا است (۱)

2- خدای بی‌نیاز (۲)

3- (هرگز) نزاد، و زاده نشد (۳)

۴- و برای او هیچ گاه شبیه و مانندی نبوده است. (۴)

پیام آیات: خداوند در ذات خود یگانه و یکتاست. (اصل توحید) ۲- همهٔ موجودات به خداوند نیازمندند در حالی که خدا از هر موجودی بی‌نیاز است. ۳- خداوند نه فرزندی دارد و نه پدر و مادری ۴- برای خداوند هیچ مشابه و همتایی وجود ندارد. (اصل توحید)

ب) بعد از ترجمهٔ آیه 16 سوره رعد، به سؤالات زير پاسخ دهيد:

قُل مَن رَبُّ السَّماواتِ وَ الاَرضِ بگو پروردگار آسمان‌ها و زمین کیست؟

قُلِ اللّهُ بگو خدا است.

قُل اَ فَاتَّخَذتُم مِن دونِه اَولِياءَ بگو آیا غیر از او سرپرستانی گرفته‌اید که

لا يَملِكونَ لِاَنفُسِهِم نَفعًا وَ لا ضَرًّا [حتّی] اختیار سود و زیان خود ندارند؟

قُل هَل يَستَوِى الاَعمى وَ البَصيرُ بگو آیا نابینا و بینا برابر است؟

اَم هَل تَستَوِى الظُّلُماتُ وَ النّورُ آیا تاریکی‌ها و روشنایی برابرند؟

اَم جَعَلوا لِلّٰهِ شُرَكاءَ خَلَقوا كَخَلقِه .یا آنها شریک‌هایی برای خداوند قرار داده‌اند

فَتَشابَهَ الخَلقُ عَلَيهِم كه [آن شریكان هم] مثل خداوند آفرینشی داشته‌اند و در نتیجه [این دو] آفرینش بر آنان مشتبه شده است [و از این رو شریکان را نیز مستحق عبادت دیده‌اند؟!]

قُلِ اللّٰهُ خالِقُ كُلِّ شَىء بگو خالق همه چیز خداست.

وَ هُوَ الواحِدُ القَهّار و او يكتای مقتدر است.

1- کسی را می‌توانیم به عنوان ربّ خود انتخاب کنیم که پروردگار آسمان‌ها و زمین و مالک سود و زیان خود باشد.

2- کسی که اختیار سود و زیان خودش را هم ندارد نمی‌تواند بر دیگران ولایت داشته باشد.

3- در چه صورت جا داشت که مردم در اعتقاد به توحید در شک بیفتند؟

در صورتی که خدایانی که به جای خداوند انتخاب می‌شوند توانایی خلقت داشته باشند یا حداقل اختیار سود و زیان خویش را داشته باشند امّا ندارند.

ج) مراتب توحید یا شرک را در آیات صفحه قبل مشخص کنید.

اصل توحید: قُل هُوَاللّٰهُ اَحَدٌ (توحید، 1) وَ لَم یَکُن لَهو کُفُوًا اَحَدٌ (توحید، ٤) وَ هُوَ الْواحِدُ الْقَهَّارُ (رعد، ۱۶)

توحید در خالقیت: الَلهُ خالِقُ کُلِّ شَیءٍ (رعد، ۱۶)

توحید در ربوبیت: قُل مَن رَبُّ السَّماواتِ وَ الاَرضِ ... (رعد، ۱۶)

شرک در ولایت: قُل اَ فَاتَّخَذتُم مِن دونِه اَولِیاءَ لا يَملِكونَ لِاَنفُسِهِم نَفعًا وَ لا ضَرًّا (رعد، ۱۶)

شرک در خالقیت: اَم جَعَلوا لِلّٰهِ شُرَكاءَ خَلَقوا كَخَلقِهٰ فَتَشابَهَ الخَلقُ عَلَیهِم  (رعد، ۱۶)

طرح چند سؤالمرز توحید و شرک کجاست؟ آيا اگر کسی پزشک را وسیلهٔ درمان و بهبود بیماری بداند مشرک است؟ آیا اگر کسی از غیر خدا درخواست کمک کند گرفتار شرک شده است؟ آیا اگر کسی دعا را وسيلهٔ جلب مغفرت الهی و صدقه را وسيلهٔ دفع بلا بداند مشرک است؟ و بالاخره، آیا توسل به پیامبران و معصومین  (ع) شرک به حساب می‌آید؟

در پاسخ به سؤال‌های فوق می‌گوییم:

اوّلاً خداوند رابطه علیّت را میان پدیده‌های جهان حاکم کرده است. آتش موجب گرما و روشنی و دارو سبب شفا و بهبودی است. پزشک وسیلهٔ درمان، معمار عامل بنای ساختمان و معلم نیز وسیلهٔ تعلیم و تربیت است.

در امور معنوی نیز همین گونه است. دعا سبب آمرزش، صدقه موجب دفع بلا، و صلهٔ رحم موجب افزایش طول عمر است.

همهٔ این روابط توسّط خود خداوند طراحی شده و به اذن و ارادهٔ او صورت می‌گیرد. بنابراین، کسی که برای آموختن نزد معلم می‌رود، یا برای درمان به پزشک مراجعه می‌کند، نه تنها معلم و پزشک را شریک خداوند قرار نداده، بلکه به قانون الهی عمل کرده است.

ثانیاً همان گونه که درخواست از پزشک برای درمان بیمار با توحید منافاتی ندارد، درخواست از اولیای الهی برای اجابت خواسته‌ها نیز منافاتی با توحید ندارد؛ زیرا پزشک به واسطهٔ استفاده از اسباب مادی و اوليای الهی به واسطهٔ اسباب غیر مادی و با اذن خداوند این کار را انجام می‌دهند.

عقیده به توانایی پیامبر اکرم (ص) و اولیای دین (ع) در برآوردن حاجات انسان (مانند شفا دادن) وقتی موجب شرک است که این توانایی را از خود آنها و مستقل از خدا بدانیم. اما اگر این توانایی را صرفا از خدا و انجام آن را با درخواست اولیا از خداوند و به اذن خدا بدانیم عین توحید است و از این جهت مانند اثر شفابخشی داروست که خداوند به آن بخشیده است. این توانایی تنها به زمان حیات دنیوی پیامبر اکرم (ص) اختصاص ندارد و پس از رحلت ایشان نیز استمرار دارد. به عبارت دیگر، روح مطهر رسول خدا (ص) پس از رحلت زنده است و می‌تواند به انسان‌ها یاری برساند. اکنون اگر ما از رسول خدا چیزی درخواست کنیم، درخواست از جسم ایشان نیست، بلکه از حقیقت روحانی و معنوی ایشان است. آیا اگر کسی از پدر و مادرش و یا هر مؤمنی بخواهد که برای سعادتمندی او دعا کند چنین درخواستی شرک آلود است؟

هیچ گروهی از مسلمانان، غير از جریانی که امروزه به «تکفیری‌ها» مشهور شده، چنین درخواستی را شرک آلود نمی‌دانند. جريان تکفیری در سال‌های اخیر برخی از جوامع و کشورهای اسلامی را گرفتار خود كرده است. پیروان این جریان فکری خشک و غيرعقلانی با تفکر غلطی که دربارهٔ توحید و شرک دارند، هر مسلمانی را که مانند آنها نمی‌اندیشد، مشرک و کافر می‌خوانند و گاه کشتن او را واجب می‌شمارند. پيروان اين جريان می‌گویند توسل به پیامبران و معصومین شرک است.طلب دعا و شفيع قرار دادن دیگران برای اینکه خدا انسان را ببخشد، شرک است و همچنين معتقدند این گونه افراد کافر هستند و مسلمان محسوب نمی‌شوند.

متأسفانه این جریان بزرگ‌ترین ضربه را بر اسلام وارد کرد و سبب تنفّر برخی از مردم جهان از دین اسلام شد.

هم اندیشی (صفحهٔ ۲۴ کتاب درسی)

به نظر شما، چرا دقيقاً در زمانی که مسلمانان در پرتو بیداری اسلامی، در حال معرفی اسلام حقیقی به مردم جهان بودند و حتی جمعیت کشورهای صنعتی به سرعت در حال تغییر به نفع مسلمانان بود، چنین جریانی شکل گرفت؟

دشمنان از گسترش اسلام و ترویج بیش از پیش آن در دنیا ترس و واهمه داشتند، بنابراین در چنین فضایی، جریان‌های افراطی و تکفیری را به راه انداختند تا چهرهٔ اسلام را در اذهان ملت‌های مختلف مخدوش کنند. این گروه‌ها با اعمال خود درصدد نمایش چهره‌ای ضد بشری و هولناک از اسلام هستند. همچنین همواره تلاش نموده‌اند که با کوبیدن طبل تفرقه و شکاف بین مسلمانان، در امت اسلام تفرقه و اختلاف ایجاد کنند.

دانش تکمیلی (۱) (صفحهٔ ۲۵ کتاب درسی)

جریان «تکفیری» که این روزها گروه‌های مختلف با نام‌های گوناگونی را شامل می‌شود، ریشه در یک جریان تاریخی در تاریخ اسلام دارد. برای شناخت ریشه‌های تاریخی این جریان، متن زیر را بخوانید.

ریشه‌های تاریخی جریان تکفیری

«احمد بن تیمیه» معروف به ابن تیمیه در سال ۶۶۱ هجری قمری در حران (شهری در شام) متولد شد. کسی که امروزه اندیشه و دیدگاه‌های وی در بسیاری از اعتقادات تکفیری‌ها یافت می‌شود.

ابن تیمیه در زمان خود، به دلیل دیدگاه‌های افراطی و نامانوسش با مبانی و تفکر اسلامی، از سوی اغلب علمای اهل سنت زمان خود مورد طرد و رد قرار گرفت، و به همین دلیل بارها به زندان افتاد و در سال ۷۲۸ قمری در زندان از دنیا رفت، شاید خود ابن تیمیه هم باور نمی‌کرد که قرن‌ها بعد دیدگاه‌های افراطی‌اش توسط محمدبن عبدالوهاب تئوریزه و زنده شوند و در قرن بیست و یکم چنان طرفداران پر و پا قرصی پیدا کنند که بخشی از دنیای اسلام را تحت تأثیر قرار دهند. هم اکنون افراطی‌ترین گروه‌های مسلمان پیرو جریانی هستند که دیدگاه‌های ابن تیمیه منشا آن‌هاست. و از جمله نظرات شخصی و بدعت‌های او در دین که در زمان خودش مخالفت‌های زیادی از سوی علما مذاهب مختلف به دنبال داشت عبارت بود از: شرک دانستن تبرک جستن‌؛ به طور مثال مسح و بوسیدن قبور پیامبر، انبیا و صالحان و زیارت قبور ایشان، معصیت دانستن سفرهای زیارتی، حرام دانستن ساخت هر نوع پناه و سایبان بر قبور و.... وی همچنین به شدت با شیعه مخالف بود و با الفاظ زشت و دون شأن یک عالم، آن‌ها را مورد توهین و تهمت قرار می‌داد. وی در کتاب خود به نام «منهاج السنهٔ» احادیثی که مربوط به مناقب علی بن ابی طالب (ع) و خاندان اوست را انکار می‌کنند و همه را مجعول می‌داند و امور و اعتقاداتی را به شیعه نسبت می‌دهد که اساسا شیعه آن گونه نیست. نکته مهم این جاست که قبل از ابن تیمیه نیز قرآن و سنت در دسترس هزاران نفر از عالمان و دانشمندان قرار گرفته بود ولی هیچ کدام از آن‌ها استنباط‌های تند و افراطی نداشتند و رفتارهای مشابه ابن تیمیه از آن‌ها سر نزده است.

علمای شیعه و بسیاری از علمای اهل سنت از عصر ابن تیمیه تاکنون در رد او کتاب‌های زیادی تألیف کرده اند و به انقد تک تک دیدگاه‌های ابن تیمیه پرداخته‌اند. و از جمله دیگر رهبران فکری گروه‌های تکفیری که پنج قرن پس از ابن تیمیه پا به این دنیا گذاشت محمدبن عبدالوهاب بود. وی در دوران نوجوانی به مطالعه کتاب‌های ابن تیمیه اهمیت زیادی می‌داد. به این دلیل ابن تیمیه را می‌توان مرجع فکری او دانست. او با تشکیل و ترویج فرقه وهابیت در قرن دوازدهم هجری قمری در شبه جزیره عربستان و در نزدیکی حرمین، مرکز اصلی جغرافیای جهان اسلام‌، اختلاف بزرگی در جهان اسلام ایجاد کرد و دستیابی حامیان سعودی آن، به ثروت عظیم نفتی موجب قدرت‌یابی آن شد.

برخی از عقاید محمدبن عبدالوهاب عبارتند از:

۱- حرام بودن برگزاری مجالس یادبود برای گذشتگان حتی پیامبران و ائمه.

۲- حرام بودن ساختن گنبد و هر گونه بنا بر روی آرامگاه و مزار انبیاء به طوری که پیروان وی چون تکفیری‌ها ویران کردن بارگاه و گنبد ائمه اطهار و پیامبر گرامی اسلام را واجب می‌دانند.

۳- حرام بودن زیارت انبیا و ائمه و توسل کردن به آن‌ها و شفیع قرار دادن آن‌ها به درگاه خداوند و تقدیم نذور و قربانی کردن به قصد قربت. پیروان وی که به وهابی (برگرفته از نام وی که عبدالوهاب بود) معروفند به طور آشکارا مسلمانان را به اتهام این که متوسل به پیامبر اسلام می‌شوند یا بر قبور اولیای و ائمه گنبد می‌سازند، تکفیر می‌کنند.

علاقه به تخریب آثار بزرگان، مبارزه و مقابله با کتاب‌های شیعه، تحریف کتاب‌ها حدیثی و تفسیری و تاریخی اهل سنت، مختصر کردن کتاب‌ها (بخش‌هایی از کتاب‌ها را که موافق عقایدشان نیست، به عنوان این که کتاب را می‌خواهند مختصر کنند تا برای مردم قابل فهم باشد خلاصه می‌کنند و چاپ می‌کنند)، تهمت به شیعه از جمله اقدامات مهم وهابی‌ها است که موجب می‌شود بین آن‌ها و تکفیری‌ها نزدیکی ایجاد شود. محمد بن عبد الوهاب در رساله «کشف الشبهات» بارها مسلمانان را مشرک، کافر، بت پرست، مرتد، منافق، منکر توحید، دشمن توحید، دشمنان خدا، اهل باطل، نادان و شیاطین خوانده است. او و پیروانش چون تکفیری‌ها معتقدند همه‌ی مسلمانان بعد از ایمان آوردن کافر شدند و بعد از توحید گرفتار شرک گردیدند. بنابر این قتلشان واجب است و جان و مالشان حلال. این کفر ناشی از زیارت قبر انبیا، صالحان و ائمه است. به این دلیل است که امروزه پیروان وی یعنی تکفیری‌ها ویران کردن قبر پیامبر و صالحان و گنبد‌هایی را که بر روی آن ساخته شده بود را وظیفه خود می‌دانند. به طور کلی باید گفت اساس مذهب مورد نظر محمدبن عبدالوهاب و محور اصلی آن کافر شمردن همه‌ی مسلمانان است، یعنی موضوعی که اساس اندیشه ی تکفیری‌ها را تشکیل می‌دهد و موجب پیوند نزدیک آن‌ها با محمدبن عبدالوهاب می‌شود، چرا که آن‌ها نیز معتقد به کافر بودن سایر مسلمان‌ها دارند.

بیشتر بدانیم

ذکر نمونه‌هایی از توسّل در قرآن کریم

1- قرآن کریم نقل می‌کند که فرزندان یعقوب از پدرشان درخواست کردند که برای آنها طلب آمرزش کند و یعقوب نیز به آنان وعدهٔ دعا داد.

2- قرآن کریم بیان می‌کند که استغفار پیامبر در حق گنه‌کاران مؤثر است:

وَ لوَ اَنهَُّم اذ ظلَمَوا اَنفُسَهُم جاءوکَ فاَستَغفَرُوا اللهَّٰ وَ استَغفَرَ لهَُمُ الرَّسولُ لوََجَدُوا اللهَّٰ توّاباً رَحیمًا

اگر آنان وقتی به خود ستم کرده بودند، پیش تو می‌آمدند و از خدا آمرزش می‌خواستند و پیامبر برای آنان طلب آمرزش می‌کرد، قطعاً خدا را توبه پذیر مهربان می‌یافتند.

هم چنین در تاریخ آمده است که مسلمانان در زمان پیامبر برای درخواست دعا نزد آن حضرت می‌آمدند. پس از رحلت ایشان نیز کنار قبر ایشان می‌رفتند و یا از دور درخواست خود را مطرح می‌کردند.

دانش تکمیلی (۲) (صفحهٔ ۲۶ کتاب درسی)

آیا تبرک جستن به قبور یا بارگاه اولیای الهی شرک به حساب می‌آید؟

پاسخ به این سؤال را در وبگاه گروه قرآن و معارف به نشانی http://quran-dept.talif.sch.ir بخش «دانش تکمیلی» مشاهده کنید تا ببینید که جز همین گروه‌های تکفیری و ریشه‌های تاریخی آنان، هيچ يک از فرق مسلمان و علمای اسلامی این امور را شرک به حساب نمی‌آورند.

«تبرک» به معنی مبارک شدن و برکت پیدا کردن است. تبرک، منشأ و ریشه قرآنی دارد. زمانی که حضرت یعقوب از فراق یوسف نابینا شد، به تصریح قرآن کریم، آن حضرت ، لباس یوسف را بر چشم خود نهاد و بینایی خود را باز یافت. تبرک و استشفا به پیراهن یوسف (ع)، نمونه‌ای از تبرّک به چیزی است که به شکلی، منسوب به اولیای الهی است. نقل این داستان توسط قرآن و عدم رد آن، نشان دهنده تأیید آن می‌باشد.

در دوران حیات نبی مکرم اسلام نیز چنین چیزی اتفاق افتاده است. بر اساس روایات معتبر نزد شیعه و سنی، اصحاب پیامبر اکرم (ص) هنگام وضو گرفتن ایشان، هجوم می‌آوردند تا هر کسی قطره‌ای از آب وضوی آن حضرت را به عنوان تبرّک، بر گیرد‌. در کل سیره اصحاب، تبرّک جستن به ظرف غذای پیامبر‌، چاه‌هایی که آن حضرت از آنها آب نوشیده بود و... {چه در زمان حیات او و چه بعد از رحلت وی} بوده است.

اگر تبرّک جستن به قطرات آب و یا ظرف غذای پیامبر، شرک و حرام بود، وظیفه آن حضرت، نهی و بازداشتن اصحاب از این عمل بود.

اگر بخواهیم از نظر عقلی به موضوع «تبرک» نگاه کنیم باید بگوییم؛ یک اصل و قاعده عقلانی وجود دارد و آن این که «هر کس شخصی را دوست داشته باشد آثار متعلق به وی را هم دوست دارد».

کسی که پدر عزیز خود را از دست داده و به او عشق می‌ورزیده، پس از مرگش آثار به جای مانده از او مانند سجاده نماز، تسبیح، لباس و غیره را دوست دارد و از آنها نگهداری و مراقبت می‌کند. سرّ این دوست داشتن و ابراز علاقه را بایستی در «انتساب» آن شی‌ء به صاحبش دانست. در مثال بالا لباس و سجاده و تسبیح پدر به خاطر انتسایش به پدر است که ارزشمند و دوست داشتنی است وگرنه لباس‌ها و وسایل زیادی در اطراف ما هست که به آنها علاقه‌ای نشان نمی‌دهیم. به بیان دیگر نسبت داشتن اثری به محبوب و معشوق باعث سرایت محبوبیت و مطلوبیت به آن شیء می‌کند و آن اثر باقی مانده از محبوب را نزد ما ارزشمند و دوست داشتنی می‌سازد.

بنابراین آنچه در درجه اول برای ما مطلوب و خوشایند است، خود محبوب و معشوق است؛ و در درجه دوم آثار و اشیاء منسوب به او نیز برای ما مطلوبیت می‌یابد و این به خاطر عشق ما به خود محبوب است، این اصل عقلی و قاعده کلی در مورد آثار به جای مانده و منسوب به پیامبران و اولیای الهی نیز جاری می‌گردد.

کسی که به برترین آفریده‌ها و اشرف مخلوقات حضرت محمد(ص) و خاندان پاکش عشق می‌ورزد؛ در واقع آثار به جای مانده و منسوب به آنها را هم دوست دارد.

کسی که دست در شبکه‌های ضریح مطهر پیامبر می‌اندازد و آن را می‌برید و می‌بوسد و به آن تبرّک می‌جوید؛ در واقع به خود پیامبر عشق می‌ورزد و او را سرچشمه برکت و خیر می‌داند نه این که یک تکه آهن را تقدیس و احترام کند؛ این آهن به جهت انتسابش به پیامبر مقدّس و مبارک است؛ چنان که جلد قرآن به خاطر انتسابش به قرآن مورد احترام و بوسیدن است، نه این که خود به خود تقدس و احترامی داشته باشد.

در واقع احترام و محبت به آنها بدان جهت نیست که برای آنان در مقابل خدا، مقام و ارزشی مستقل قائل باشیم؛ بلکه آنان مستقل از خدا هیچ ندارند و همه عظمت آنان و عشق و محبت ما به ایشان، ناشی از آن است که آنان در اوج قرب و نزدیکی به خداوند قرار دارند و مورد عنایت خاص پروردگار هستند. بنابراین، بوسیدن ضریح امامان و اولیای الهی، برخاسته از عشق و محبت نسبت به آنان است؛ همان گونه که عاشق، هر چیزی را که منتسب به معشوق است، می‌بوید و می‌بوسد و به سینه می‌چسباند. برای زائر امام معصوم، سنگ و چوب، ارزشی ندارد و می‌داند که اینها هیچ مشکلی را نمی‌توانند از انسان برطرف کنند. بر اساس داوری وهابیت که حرف بوسیدن و تبرک جستن به آثار اولیای الهی را شرک و حرام می‌دانند، پیامبر و اصحابشان و نیز حضرت یعقوب و همه انسان‌ها حتی خود وهابیان که فرزندان خود را می‌بوسند، مرتکب شرک و حرام شده‌اند.

 

همچنین پاسخ سایر فعالیت های دروس دین و زندگی 3 را از لینک های زیر ببینید :

حتما نظر بدهید زیر هر کدام .با تشکر

پاسخ فعالیت های درس دهم دین و زندگی (3) کلاس دوازدهم تمدن جدید و مسئولیت ما

پاسخ فعالیت های درس نهم دین و زندگی (3) کلاس دوازدهم پایه‌های استوار

پاسخ فعالیت های درس هشتم دین و زندگی 3 پایه دوازدهم درس احکام الهی در زندگی امروز

پاسخ فعالیت های درس هفتم دین و زندگی (3) کلاس دوازدهم درس بازگشت

پاسخ فعالیت های درس ششم دین و زندگی 3 پایه دوازدهم درس سنت‌های خداوند در زندگی

پاسخ فعالیت های درس پنجم دین و زندگی (3) کلاس دوازدهم قدرت پرواز

پاسخ فعالیت های درس چهارم دین و زندگی (3) کلاس دوازدهم فقط برای تو

پاسخ فعالیت های درس سوم دین و زندگی (3) کلاس دوازدهم توحید و سبک زندگی

پاسخ فعالیت های درس دوم دین و زندگی (3) کلاس دوازدهم یگانۀ بی همتا با پاسخ

پاسخ فعالیت های درس اول دین و زندگی 3 پایه دوازدهم درس اول هستی بخش

 

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 24 بهمن 1398 ساعت: 10:32 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,,,
نظرات(0)

پاسخ فعالیت های درس اول دین و زندگی 3 پایه دوازدهم درس اول هستی بخش

بازديد: 31995
پاسخ فعالیت های درس اول دین و زندگی 3 پایه دوازدهم درس اول هستی بخش

پاسخ : تفکّر در متن  صفحهٔ ۸ کتاب درسی دین و زندگی 3 توضیحات صفحه قبل را به صورت یک استدلال، به طور خلاصه بنویسید

مقدمه اوّل: ما و این جهان پدیده‌ایم و در به وجودآمدن خودمان متکی نیستیم.

مقدمه دوم: موجوداتی که وجودشان از خودشان نباشد، برای موجود شدن نیازمند به وجود دیگری هستند.

نتیجه: موجودات این جهان در هستی یافتن به آفریننده‌ای نیاز دارند که این آفریننده «خدا» است.

تدبّر در قرآن (صفحهٔ ۱۰ کتاب درسی)

 در آیات زیر تدبّر کنید وبه سؤالات پاسخ دهید.

یا اَیُّهَا النّاسُ ای مردم

اَنتُمُ الفُقَراءُ اِلَی اللّٰهِشما به خداوند نیازمند هستید

 وَ اللّٰهُ هُوَ الغَنِیُّ الحَمیدُ و خدا است که [تنها] بی‌نیازِ ستوده است.

یَسأَلُه و مَن فِی السَّماواتِ وَ الاَرضِ هر آنچه در آسمان‌ها و زمین است، پیوسته از او درخواست می‌کند.

کُلَّ یَومٍ هُوَ فی شَأنٍ  او همواره دست اندرکار امری است

1- فکر می‌کنید چرا موجودات پیوسته از خداوند درخواست دارند؟

زیرا تدبیر امور هستی به دست اوست و هیچ قدرتی بالاتر از او در عالم وجود ندارد.

 

2- نیاز انسان به خدا شامل چه چیزهایی می‌شود؟

انسان در همهٔ مراحل و لحظات زندگی از پیدایش و هستی‌ یافتن تا بقا و دوام، به خداوند نیازمند است. پس نیاز انسان شامل پیدایش و بقا می‌باشد.

3- چرا خداوند هر لحظه دست اندرکار امری است؟

زیرا موجودات پس از پیدایش نیز دائماً به او نیاز دارند و اگر حضور دائمی و مستمر او نباشد، ازبین می‌روند.

تفکّر در حدیث (صفحهٔ ۱۲ کتاب درسی)

امام علی می‌فرماید:

ما رَاَیتُ شَیئًا هیچ چیزی را ندیدم

اِلّا وَ رَاَیتُ اللّٰهَ مگر اینکه خداوند را

قَبلَه‌و وَ بَعدَه‌و وَ مَعَه‌و قبل و بعد با آن دیدم

مقصود امام علی از اینکه می‌فرماید قبل و بعد و همراه هر چیزی خدا را دیدم چیست؟

منظور دیدن تجلی خداوند در تمامی لحظات و تمامی موجودات است. یعنی یک یک موجوات دلیل بر وجود خدای متعال هستند و ایشان دائم خدا را در چهرهٔ عالم می‌بیند.

 

اینکه انسان بتواند با هر چیزی خدا را ببیند، معرفتی عمیق و والاست که در نگاه نخست مشکل به نظر می‌آید، امّا هدفی قابل دسترس است، به خصوص برای جوانان و نوجوانان که پاکی و صفای قلب دارند. اگر قدم پیش گذاریم و با عزم و تصمیم قوی حرکت کنیم، به یقین خداوند نیز کمک خواهد کرد و لذّت چنین معرفتی را به ما خواهد چشاند.

ناتوانی در شناخت ذات و چیستی خداوند

اکنون ممکن است برای شما این سؤال پیش آید که آیا می‌توان به ذات خداوند پی برد و چیستی او را مشخص کرد؟

در پاسخ می‌گوییم: موضوعاتی که می‌خواهیم دربارهٔ آنها شناخت پیدا کنیم، دو دسته‌اند:

دستهٔ اول موضوعاتی هستند که در محدودهٔ شناخت ما قرار می‌گیرند، مانند گیاهان، حیوان‌ها، ستارگان و کهکشان‌ها؛ حتی کهکشان‌های بسیار دور هم ممکن است روزی شناسایی شوند و انسان بتواند به ماهیت و ذات آنها دست یابد. در حقیقت، ذهن ما توان و گنجایش فهم چیستی و ذات چنین موضوعاتی را دارد، زیرا همهٔ آنها اموری محدود هستند.

دستهٔ دوم موضوعاتی هستند که نامحدودند و ذهن ما گنجایش درک آنها را ندارد؛ زیرا لازمهٔ شناخت هر چیزی احاطه و دسترسی به آن است. در واقع، ما به دلیل محدود بودن ذهن خود نمی‌توانیم ذات امور نامحدود را تصوّر کنیم و چگونگی وجودشان را دریابیم.خداوند حقیقتی نامحدود دارد؛ در نتیجه، ذهن ما نمی‌تواند به حقیقت او احاطه پیدا کند و ذاتش را شناسایی نماید. بنابراین، با اینکه ما به وجود خداوند به عنوان آفریدگار جهان پی می‌بریم و صفات او رامی‌توانیم بشناسیم، امّا نمی‌توانیم ذات و چیستی او را دریابیم؛ از همین رو پیامبراکرم (ص) فرموده است:

تَفَکَّروا فی کُلِّ شَیءٍ در همه چیز تفکّر کنید

وَلا تَفَکَّروا فی ذاتِ اللّٰهِ ولی در ذات خداوند تفکّر نکنید

 

 

 دانش تکمیلی (صفحهٔ ۱۳ کتاب درسی)

1- آشنایی با دلایلی دربارهٔ وجود خداوند

برهان نظم

- اگر کسی بگوید که این شعر سعدی بر اساس اتفاق و ریختن مرکب بر صفحه کاغذ پیدی آمده است چه نظری خواهید داشت شعر این است:

آب حیات من است خاک سر کوی دوست              گر دو جهان خرمیست ما و غم روی دوست

گر شب هجران مرا تاختن آرد اجل              روز قیامت زنم خیمه به پهلوی دوست

آیا شما می‌پذیرید که واقعاً بدون دخالت یک شعر دانا و قوی و تنها بر اساس یک اتفاق این ابیات پدید آمده‌اند به چه چیزی کم می‌کنی؟

- آیا شاهنامه و مثنوی معنوی پیچیده‌تر و سخت‌تر است یا ساختمان چشم یک سنجاقک و پیچ و تاب‌های مغز انسان؟ اگر شما نمی‌پذیرید که شاهنامه فردوسی و معنوی تصادفاً و براساس یک اتفاق بدون علیت شاعری عالم و توانا پدید آمده‌اند حتماً نخواهد پذیرفت که چشم سنجاقک با آن همه ذره‌بین و مغز انسان با آن همه شگفتیها براساس یک تصادف پدید آمده باشند بلکه دستی آگاه و عالم و توانمند و دقیق آن را پدید آورده است.

- این دست دقیق و آگاه و قوی و توانمند نمی‌تواند ماده باشد چون ذات نایافته هستی بخش کی تواند که شود هستی بخش - ماده که خود فاقد شعور و آگاهی است چگونه می‌تواند چنین شعور و آگاهی به خرج داده و سیستمی چنین دقیق و مهیا فراهم آورد.

- این تنها دو مثال کوچک در عالم اطراف ما بود. نظم عظیم و حیران آور کهکشان‌ها و منظومه‌های عالم سیارات و سیاره‌ها و اموری که به باطن اشیاء اطراف ما مربوط می‌شود از حرکت الکترن‌ها ونوترون‌ها و ... گرفته تا چرخش ستارگانی که یکصد میلیون بار از خورشیدی بزرگترند که خود یک میلیون برابر زمین است و...

2- پاسخ به این پرسش که: آیا نظریهٔ تکامل داروین و یا نظریهٔ بیگ بَنگ می‌تواند به مباحث خداشناسی لطمه‌ای بزند؟

نظریهٔ داروین: مسلماً نه، بنابراین کشف یک رابطهٔ تکاملی در میان انواع موجودات نیز هیچ‌گونه مانعی در مسیر شناخت خدا ایجاد نمی‌کند.

تنها کسانی که تصور می‌کنند کشف علل طبیعی با قبول وجود خدا منافات دارد می‌توانند چنین سخنی را بگویند، ولی ما امروز به خوبی می‌‌دانیم که نه تنها کشف این علل ضرری به توحید نمی‌زند بلکه خود دلائل تازه‌ای از نظام آفرینش برای اثبات وجود خدا پیش پای ما می‌گذارد.

نتیجه: اینکه غوغای تضاد عقیده تکامل اواع با مساله خداشناسی یک غوغای بی‌اساس و بی دلیل بوده است (خواه فرضیه تکامل را بپذیریم یا نپذیریم.)

در واقع نظریه تکامل در فرض صحیح بودن، منافاتی با مساله توحید و نیاز جهان خلقت به یک خالق مدبر حکیم ندارد و آنچه به عنوان اشکال بر برهان نظم مطرح شده، یک توهم ساده است.

نظریهٔ بیگ بَنگ: نظریهٔ بیگ بنگ (به فارسی مِهبانگ) مدعی است که کل عالم خلقت در ابتدا یک مجموعهٔ به هم پیچیده و فشرده بوده است؛ یعنی در آغاز، کهکشان‌های گسترده و سیارات و ستارگان جدا از هم وجود نداشته است، بلکه همهٔ توده‌ها و اشیای مادی آنقدر به هم نزدیک بوده‌اند که شاید در مقام مقایسه بتوانیم بگوییم همهٔ عالم خلقت در یک تودهٔ به هم فشرده شاید به اندازهٔ یک بند انگشت جمع شده بودند. بدیهی است که وقتی تمام اجزای جهان از کهکشان‌ها گرفته تا فاصلهٔ بین هستهٔ اتم‌ها و الکترون‌ها فشرده شوند و درهم فرو روند، ماده‌ای بسیارکوچک، اما بسیارسنگین (چگال) خواهیم داشت. نظریه پردازان مِهبانگ، این مادهٔ کوچک را توده‌ای گازی شکل با دما و چگالی بالا می‌دانند. آنگاه این ذرهٔ داغ و آتشین منفجر شده و جهان خلقت پدید آمده است. فیزیک‌دانان، این نقطهٔ شروع را بیگ بنگ (انفجار بزرگ) می‌نامند. بر این اساس از آنروز و نقطهٔ آغاز جهان، کل ذرات جهان مانند نقاطی روی یک بادکنکی که در حال بادشدن است، از یکدیگر در حال دورشدن هستند.

 اما این نظریه چه ربطی به خداوند دارد؟

برخی منکران خداوند، این نظریه را بهانه‌ای برای انکار وجود خداوند قرار داده‌اند و معتقدند که براساس این نظریه، خداوند این جهان را به وجود نیاورده است بلکه جهان بر اثر بیگ بنگ به وجود آمده است. به عبارت دیگر، همهٔ عالم از این انفجار به وجود آمده و با واکنش‌های شیمیایی پی‌درپی این ساخته‌شدن ادامه یافته است. در پاسخ به این ادعا باید گفت: با وجود آنکه بیگ بنگ، صرفاً یک نظریه است که هنوز به طور قطع اثبات نشده و از این جهت هنوز مورد پذیرش همهٔ فیزیک‌دانان نیست، اما با این وجود حتی در صورت اثبات و یقینی‌شدن این نظریه، هیچ تعارضی میان این نظریه و وجود خدا نخواهد بود.

زیرا ما معتقدین به ادیان الهی به خصوص دین کامل اسلام، اعتقاد داریم که خداوند خلقت جهان را با اسباب و علت‌های خود که یکی از آنها همان واکنش‌های شیمیایی هستند به پیش می‌برد. برهمین مبنا می‌گوییم: همهٔ اجزای جهان و ازجمله مادهٔ اولیهٔ جهان که در نظریهٔ بیگ بنگ به آن اشاره می‌شود، از جنس ماده هستند. همچنین می‌دانیم که هر شیئ مادی پدیده است؛ بنابراین هر پدیده‌ای نیازمند پدیدآورنده‌ای است که خود پدیده نباشد و آن چیز که خود پدیده نباشد «خدا» است. پس حتی اگر نظریهٔ مِهبانگ را بپذیریم، بازهم ذرهٔ بنیادین و اولیهٔ جهان نیازمند یک پدیدآورنده است که همان خداوند است. باید توجه داشت که معارف عمیق اسلامی به بیان خدای خالق در همین حد بسنده نمی‌کند؛ زیرا خدای خالقی که این همه خلقت‌های گوناگون از کهکشان‌ها گرفته تا گیاهان و جانوران و انسان را با نظم خاص خود پدید آورده است باید دارای صفاتی از قبیل حکمت، دانایی و علم، بینایی و بصیرت، شنوایی و توانایی و قدرت و... باشد تا بتواند مسیر به حرکت درآوردن واکنش‌های او به چنین نتیجهٔ منظمی مثلاً خلقت انسان بینجامد که از چند میلی لیتر آب نطفه واکنش‌های درون بدن مادر را به سمتی هدایت کند که تبدیل به استخوان و گوشت و در نهایت انسان متفکر گردد.

پاسخ سوالات شما (۲)

چگونه می‌توان خدا را دید؟

رؤیت خداوند با چشم غیرممکن است، زیرا چشم ساختار مادی و جسمانی دارد و فقط از اشیا می‌تواند عکس برداری کند؛ آن هم اشیایی که طیف نوری قابل درک برای چشم را منعکس کنند؛ مثلاً چشم ما نورهای مادون قرمز و ماورای بنفش را نمی‌بیند. بنابراین، چشم حتّی توانایی دیدن همه اشیای مادی را هم ندارد، چه برسد به موجودات غیرمادی (مانند فرشتگان) و از این بالاتر به وجود مقدس خداوند که هیچ شکل و تصویری و هیچ طول و عرض و ارتفاعی ندارد. بنابراین، خداوند را نه تنها در این دنیا نمی‌توان با چشم مادی دید، بلکه در آخرت نیز نمی‌توان او را با این چشم مشاهده کرد.

اما نوعی از دیدن وجود دارد که نه تنها امکان پذیر است، بلکه از برترین هدف‌های زندگی است و هر کس باید برای رسیدن به چنین دیدنی تلاش کند. این مرتبه، دیدن به وسیله «قلب» و ملاقات با خداست.

دوست نزدیک‌تر از من به من است              وین عجب‌تر که من از وی دورم

چه کنم با که توان گفت که دوست              در کنار من و من مهجورم

اندیشه و تحقیق (صفحهٔ ۱۴ کتاب درسی)

با وجود شباهت‌های ظاهری رابطهٔ خدا و جهان با رابطهٔ ساعت ساز و ساعت، تفاوت‌‌های این دو رابطه را بنویسید.

۱- هردو از اجزایی تشکیل شده‌اند. ==> اما ساعت‌ساز هستی بخش اجزاء ساعت نیست و فقط نظم دهنده است ولی خداوند هم هستی بخش است و هم نظم دهنده.

۲- هر دو پدیده‌اند و به پدیدآورنده نیازمندند. ==> اما دوام و بقای ساعت وابسته به ساعت ساز نیست؛ درحالی که دوام و بقای جهان وابسته به خداست.

۳- هر دو دارای نظم و هدف هستند. ==> اما نظم و پیچیدگی جهان بسیار فراتر از یک ساعت است.

 

 

 

همچنین پاسخ سایر فعالیت های دروس دین و زندگی 3 را از لینک های زیر ببینید :

حتما نظر بدهید زیر هر کدام .با تشکر

پاسخ فعالیت های درس دهم دین و زندگی (3) کلاس دوازدهم تمدن جدید و مسئولیت ما

پاسخ فعالیت های درس نهم دین و زندگی (3) کلاس دوازدهم پایه‌های استوار

پاسخ فعالیت های درس هشتم دین و زندگی 3 پایه دوازدهم درس احکام الهی در زندگی امروز

پاسخ فعالیت های درس هفتم دین و زندگی (3) کلاس دوازدهم درس بازگشت

پاسخ فعالیت های درس ششم دین و زندگی 3 پایه دوازدهم درس سنت‌های خداوند در زندگی

پاسخ فعالیت های درس پنجم دین و زندگی (3) کلاس دوازدهم قدرت پرواز

پاسخ فعالیت های درس چهارم دین و زندگی (3) کلاس دوازدهم فقط برای تو

پاسخ فعالیت های درس سوم دین و زندگی (3) کلاس دوازدهم توحید و سبک زندگی

پاسخ فعالیت های درس دوم دین و زندگی (3) کلاس دوازدهم یگانۀ بی همتا با پاسخ

پاسخ فعالیت های درس اول دین و زندگی 3 پایه دوازدهم درس اول هستی بخش

 

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 24 بهمن 1398 ساعت: 9:58 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,
نظرات(2)

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس