تحقیق در مورد حقيقت و ابعاد توحيد

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

تحقیق در مورد حقيقت و ابعاد توحيد

بازديد: 153

 

حقيقت و ابعاد توحيد

توحيد در فرهنگ اسلامي ، معناي بلند و گسترده اي دارد. توحيد در ذات ، توحيد در صفات ، توحيد در افعال و توحيد در عبادت.

توحيد يعني : ايمان به يگانگي خداوند.

توحيد يعني : نفي هوس ها. كسي كه هوا پرست است ، از مدار توحيد خارج است.

(أفرأيت من اتّخذ الهه هواه ) آري ، كساني كه از هوس هاي خود پيروي مي كنند، در حقيقت خداي آنها، هواي نفس آنان است.

توحيد يعني : نفي طاغوت ها. شعار و هدف تمام انبيا اين بود: (أن اعبدوا اللّه و اجتنبوا الطّاغوت ) توحيد يعني : نفي نظام هاي طاغوتي . امام رضا (ع) پس از آنكه مجبور شد وليعهدي مامون را بپذيرد، در جلسه علني و در برابر همه مردم شرط كرد كه در نظام مامون عزل و نصبي و دخالتي نكند.

توحيد: يعني خطّ بطلان كشيدن بر تمام افكار التقاطي و ردّ تمام ايسم ها و مكتب هايي كه از مغزهاي بشري برخاسته است.

توحيد يعني : قطع تمام روابطي كه سبب سلطه وسرپرستي بيگانگان است.

توحيد يعني : نفي فرمان كسي كه دستورش با دستور خدا هماهنگ نباشد.

توحيد يعني : قبول رهبري كساني كه خدا رهبري آنان را امضا كرده است.

توحيد يعني : نق نزدن به دستورات خدا، تسليم بودن وبندگي در پيشگاه او.

و خلاصه توحيد يعني : سركوبي بت هاي دروني و بيروني ، بت عنوان ، بت مدرك ، بت مقام ، بت مال ، تا هيچ يك از آنها ما را از مدار حقّ و پيروي از راه حقّ باز ندارد.

توحيد يعني : آنچه مرا به قيام وامي دارد خدا باشد و آنچه مرا به سكوت فرا مي خواند رضاي خدا باشد.

اقتصاد توحيدي ، يعني : در تمام برنامه هاي توليد، توزيع ، مصرف و مديريّت ، حكم خدا اجرا شود.

ارتش توحيدي ، يعني : هدف ارتش ، خودخواهي ، انتقام ، كشورگشايي و استثمار نباشد، بلكه اعتلاي كلمه حقّ و گسترش قانون خدا باشد. هدف ، سركوبي ستمگران ونجات مستضعفان و دفاع از حريم مال و جان و ناموس و تلاش براي حفظ مرزها باشد.

جامعه توحيدي ، جامعه اي است كه رهبر آن طبق معيارهاي الهي انتخاب شود، يعني بر اساس علم ، تقوا، جهاد، سابقه ، امانت ، قدرت ، مديريّت و...، نه براساس زور، پول ، پارتي ، و يا وابستگي به قدرت هاي بزرگ.

جامعه توحيدي ، آن است كه قانون خدا بر آن حكومت مي كند و همه مردم ، در برابر آن مساويند و اعمال غرض در آن را ندارد.

بنابراين آنچه برخي افكار التقاطي در مورد جامعه توحيدي مطرح ساخته و آن را با جامعه بي طبقه كمونيستي يكي دانسته اند، قابل قبول نيست . زيرا در جامعه توحيدي اسلام ، خدا حكومت مي كند نه مردم.

اگر پيامبر (ص ) فرمود: ((قولوا لااله الاّ اللّه تفلحوا)) نبايد با ديد ساده به اين جمله بنگريم ، زيرا نتيجه توحيد در اين شعار پيامبر، فلاح و رستگاري است .

قرآن هدف نهايي را فلاح مي داند و اگر به تقوا سفارش مي كند و مي فرمايد: (ياايّها النّاس اعبدوا ربّكم الّذي خلقكم و الّذين من قبلكم لعلّكم تتقون ) اي مردم ! عبادت كنيد خدايي را كه شما و پيشينيان شما را آفريد تا شايد به تقوا برسيد. لكن خود تقوا هدف نهايي نيست ، بلكه تقوا مقدّمه اي است براي رسيدن به فلاح ، چنانكه در آيه اي ديگر مي فرمايد: (فاتّقوا اللّه يا اولي الالباب لعلّكم تفلحون ) اي صاحبان عقل ! تقوا پيشه كنيد تا شايد به فلاح و رستگاري برسيد.

روزي در كلاس درباره توحيد و جمله ((لا اله الاّ اللّه )) مطالبي را بيان مي كردم.

روي تابلو تصوير دانه اي را كشيدم كه در زير خاك قرار دارد و سپس سبز مي شود و گفتم : اين دانه براي رهايي از دل خاك سه عمل انجام مي دهد:

1 فرو بردن ريشه هاي خود در درون خاك .

2 جذب موادّ غذايي خاك .

3 دفع مزاحم و ذرّات خاك و سپس سر بر آوردن از آن.

پس از آن گفتم : انسان هم اگر بخواهد از جهل و تباهي رهايي يابد بايد همين سه عمل را انجام دهد:

1- بايد ابتدا عقايد خود را مبتني بر استدلال كند.

2- بايد براي پيشرفت ، از تمام امكانات بهره برد وموادّ ريشه را جذب كند.

3 بايد هرگونه مانع را از سر راه خود بردارد تا به فضاي توحيد برسد.

امّا اگر در هر يك از سه مرحله كوتاهي كند، همچنان در ركود و بدبختي باقي مي ماند. اگر عقايدش محكم ومبتني بر علم نباشد، از امكانات استفاده نكند و به دفع دشمنان نپردازد مي پوسد، همان گونه كه دانه در دل خاك ، اگر دست به اين سه عمل نزد خواهد پوسيد.

ريشه هاي ايمان به خدا

در بحث تحليل هاي غلط از دين ، روشن شد كه جهل ، ترس وفقر، ريشه ايمان به خدا نيست . اكنون مي پرسيم ، پس منشأ ايمان چيست ؟ چه چيزي انسان را به سوي خدا مي كشاند؟ در پاسخ مي گوييم : ريشه هاي ايمان به خدا، عقل و فطرت آدمي است.

عقل

عقل به ما مي گويد: هر اثري يك موثّري دارد و اين حكم به قدري روشن است كه اگر شما بسيار آرام به صورت نوزادي بدميد، او چشم باز مي كند، به اطراف مي نگرد و به دنبال موثّر مي گردد وچنين مي فهمد كه اين دميدن از يك سرچشمه اي به وجود آمده است . آري ، مساله ((از اثر پي به موثّر بردن )) از روشن ترين مسايل روزمرّه زندگي ماست . چگونه مي توان باور كرد كه مثلا تصوير يك خروس يا طاووس به عكّاس يا نقّاش نياز دارد، ولي خود خروس و طاووس به خالق و طرّاح نياز نداشته باشد!؟ چگونه عقل را قانع كنيم كه يك دوربين عكّاسي سازنده دارد، لكن چشم انسان سازنده با شعوري ندارد؟ در صورتي كه عكس برداري چشم به مراتب مهم تر از عكس برداري دوربين است ، زيرا دوربين هر چند بار كه عكس گرفت بايد فيلم آن را عوض كنيم ، ولي چشم دائما در حال عكس برداري است . چگونه عقل قبول كند دستگاه پالايش نفت ، سازنده داشته باشد، امّا دستگاه گوارش انسان ، سازنده نداشته باشد؟ چگونه بپذيريم كه نظم در رفتار يك فرد، دليل بر وجود شعور در اوست ، ولي نظم در جهان هستي ، دليل بر وجود شعور در خالق آن نباشد؟ كوتاه سخن اين كه اگر يكي از نشانه هاي بهترين جهان بيني آن است كه با پذيرفتن عقل توام باشد، عقل ما در برخورد با نظم و حساب دقيق ، براي جهان هستي ، قدرت با شعوري را مي پذيرد و مطالعه در هستي ما را به سوي يك بينش الهي سوق مي دهد.

فطرت

از هر انساني ، در هر زمان و مكاني بپرسيم كه شما در جهان هستي چه احساسي داريد؟ آيا احساس مي كنيد مستقل هستيد يا در خود احساس وابستگي داريد؟ كسي نيست كه بگويد: من احساس مي كنم در اين جهان ، مستقل هستم ، همه و همه در خود اين احساس وابستگي را دارند، لكن اين احساس صادقانه دو گونه اشباع مي شود:

اشباع صادق و اشباع كاذب.

نظير طفلي كه احساس گرسنگي مي كند; اين احساس صادق ، گاهي با مكيدن سينه پرشير مادر صادقانه اشباع مي شود و گاهي با مكيدن پستانك خشك ، به صورت كاذب اشباع مي شود. در انسان هم اصل احساس وابستگي ، يك واقعيّت و حقيقتي است لكن وابسته به چه چيزي ؟1 به قدرت خدا؟2 به قدرت طبيعت ؟ خود طبيعت هم وابسته به صدها شرط است ، پس بايد به قدرتي وابسته باشيم كه او ديگر همچون ما وابسته نباشد.

كار انبيا كار انبيا اين است كه نگذارند احساسات لطيف انسان ها به طور كاذب اشباع شود، نظير كار مادر و سرپرستي كه نمي گذارد طفل ، به خاطر گرسنگي از هر غذايي استفاده كند. نگاهي به تاريخ نشان مي دهد كه افرادي كه تحت رهبري انبيا قرار نگرفته اند به چه خرافاتي گرفتار شده اند.

آيا بندگي خدا، مخالف آزادي انسان ها نيست ؟ گاهي تصوّر مي شود كه اگر انبيا و مذاهب آسماني ، ما را به عبادت خدا دعوت مي كنند.

هستي ، دليل بر وجود شعور در خالق آن نباشد؟ كوتاه سخن اين كه اگر يكي از نشانه هاي بهترين جهان بيني آن است كه با پذيرفتن عقل توام باشد، عقل ما در برخورد با نظم و حساب دقيق ، براي جهان هستي ، قدرت با شعوري را مي پذيرد و مطالعه در هستي ما را به سوي يك بينش الهي سوق مي دهد.

فطرت

از هر انساني ، در هر زمان و مكاني بپرسيم كه شما در جهان هستي چه احساسي داريد؟ آيا احساس مي كنيد مستقل هستيد يا در خود احساس وابستگي داريد؟ كسي نيست كه بگويد: من احساس مي كنم در اين جهان ، مستقل هستم ، همه و همه در خود اين احساس وابستگي را دارند، لكن اين احساس صادقانه دو گونه اشباع مي شود:

اشباع صادق و اشباع كاذب.

نظير طفلي كه احساس گرسنگي مي كند; اين احساس صادق ، گاهي با مكيدن سينه پرشير مادر صادقانه اشباع مي شود و گاهي با مكيدن پستانك خشك ، به صورت كاذب اشباع مي شود. در انسان هم اصل احساس وابستگي ، يك واقعيّت و حقيقتي است لكن وابسته به چه چيزي ؟1 به قدرت خدا؟2 به قدرت طبيعت ؟ خود طبيعت هم وابسته به صدها شرط است ، پس بايد به قدرتي وابسته باشيم كه او ديگر همچون ما وابسته نباشد

كار انبيا كار انبيا اين است كه نگذارند احساسات لطيف انسان ها به طور كاذب اشباع شود، نظير كار مادر و سرپرستي كه نمي گذارد طفل ، به خاطر گرسنگي از هر غذايي استفاده كند. نگاهي به تاريخ نشان مي دهد كه افرادي كه تحت رهبري انبيا قرار نگرفته اند به چه خرافاتي گرفتار شده اند.

آيا بندگي خدا، مخالف آزادي انسان ها نيست ؟ گاهي تصوّر مي شود كه اگر انبيا و مذاهب آسماني ، ما را به عبادت خدا دعوت مي كنند، اين با آزادي انسان مخالف است ، امّا بايد توجّه داشت كه انسان به صورتي آفريده شده كه نمي تواند بدون عشق و پرستش و انس و اميد زندگي كند، احساس علاقه و پرستش در او نهفته است و اگر اين احساس با رهبري انبيا هدايت نشود از پرستش بت ها و اجرام آسماني و يا پرستش انسان ها و طاغوت ها سر در مي آورد.

بنابراين ، عبوديّت و بندگي خدا يك اشباع صادقي است كه جلوي اشباعهاي كاذب را مي گيرد و مسير عشق و پرستش را از انحراف نجات مي دهد.

خلاصه اين كه جهان بيني الهي و ايمان به خدا ريشه فطري دارد. يعني در همه انسان ها نوعي احساس وابستگي به قدرتي بي نهايت موجود است ، گرچه گاهي در تشخيص آن قدرت بي نهايت كه آيا قدرت الهي است يا قدرت طبيعي دچار لغزش مي شوند.امّا به هر حال ، اصل احساس وابستگي هست ، بنابراين توحيد كه تمام جهان هستي را به قدرتي بي نهايت و با شعور وابسته مي داند، با فطرت انساني كه خود را وابسته مي داند هماهنگ است.

راه هاي خداشناسي

خداشناسي از راه نظم و هماهنگي

بهترين و ساده ترين دليل توحيد، نظم و هماهنگي عجيبي است كه بر موجودات جهان حاكم است . اين دليل به عنوان برهان نظم ناميده مي شود. برهان نظم داراي امتيازاتي است ، از جمله :

1 برهاني قرآن است . آيات قرآن نيز همواره ما را به شناخت شگفتي هاي طبيعت و تفكّر و تامّل در آيات عظمت خداوند دعوت كرده است .

2 عشق آفرين است . وقتي انسان الطاف و نعمت هاي خداوند را مي شناسد، عشق و محبّت او به خداوند بيشتر مي شود.

3 شيرين است . انسان وقتي كه ارتباط هستي را درك مي كند لذّت مي برد.

4 پوياست . هرچه علم پيشرفت مي كند، ارتباطاتي كه بين موجودات هستي است بيشتر كشف مي شود.

5 - براي همه قابل فهم ودرك است ونيازي به داشتن اطلاعات فلسفي ندارد. روشن است كه وجود هماهنگي ميان اجزاي يك ساختمان ، مقاله هاي يك كتاب وسطرهاي يك نامه بهترين دليل بر يكي بودن سازنده ونويسنده آن است.

اگر سه نفر نقّاش در كنار هم مشغول كشيدن تصوير يك خروس شوند، يكي سر خروس ، ديگري شكم آن و سوّمي پايش را بكشد، بعد ما اين سه ورقه را از سه نقّاش بگيريم و به هم پيوند دهيم ، هرگز نقش سر و شكم و پا كه از سه نقّاش است با يكديگر هماهنگ نخواهد بود.

آري ، وجود هماهنگي ، توازن ، تناسب و زمان بندي بسيار دقيق در آفرينش ، بهترين و ساده ترين دليل يكتايي اوست.

امام صادق (ع) مي فرمايد: در هر نفسي كه انسان مي كشد هزاران نعمت موجود است . شما هنگامي مي توانيد نفس بكشيد كه برگ درختان مسئوليّت خود را انجام دهند و آب اقيانوس ها تميز باشد; تميز بودن آب اقيانوس ها به پاكسازي آنها از مردارهاي دريايي بستگي دارد و اين نهنگ ها هستند كه در دريا اين مسئوليّت مهم را انجام مي دهند، پس در نفس كشيدن ما برگ ها و هر نهنگ ها و... مشاركت دارند.

از دست و زبان كه بر آيدكز عهده شكرش به در آيد

هماهنگي در هستي

در نظام هستي ، ضعف ها با قدرت ها، حمله ها با دفاعها وخشونت ها با عاطفه ها چنان به هم آميخته اند كه انسان را مبهوت مي كند و در مجموع، نظام هماهنگي را به وجود آورده است.

آيا تاكنون انديشيده ايد كه :

چگونه ضعف نوزاد با قدرت و حمايت والدين او جبران مي شود!؟ چگونه پرتاب سنگ هاي بزرگ آسماني با استقامت فضاي ضخيمي كه در اطراف زمين است جبران و مشتعل مي شود؟ چگونه انسان كه گاز كربن پس مي دهد، با عكس العمل گياه كه گاز كربن را مي گيرد و اكسيژن پس مي دهد، هماهنگ و متناسب عمل مي كند؟ چگونه خشونت و قاطعيّت مرد با مهر و عاطفه زن كه با هم زندگي مي كنند و يكديگر را تعديل مي كنند هماهنگ است ؟ شما دادوستدهاي قهري و طبيعي را كه در آفرينش نهفته است ، مطالعه كنيد تا دريابيد كه چگونه تناسب و هماهنگي دقيقي در آنها به چشم مي خورد. ريشه درختان ، موادّ غذايي را جذب نموده ، به برگ ها مي رساند، برگ نيز نور خورشيد را جذب نموده ، به ريشه مي رساند. آيا اين هماهنگي ها دليلي بر حكومت يك قدرت بي نهايت و مدبّر نيست ؟

اموات وموادّ زايد چه مي كرديم ؟ اگر سست وشل بود، چه مي كرديم !؟
هماهنگي درون و بيرون

چگونه بين معده در درون انسان و خوراكي ها در بيرون ، هماهنگي و تناسب وجود دارد. انسان تشنه مي شود، در بيرون آب وجود دارد. تمايلات جنسي دارد، براي او همسر وجود دارد.
فطرت و روح انسان در جستجوي بي نهايت است ، چيزهاي محدود او را سير نمي كند. چون از درون ميل به كمال دارد، پس در بيرون نيز بايد كمال مطلق وجود داشته باشد و آن خداست . در درون چون عاشقيم ، در بيرون نيز بايد معشوقي وجود داشته باشد. معشوق واقعي انسان كيست ؟ معشوق هاي غير واقعي مانند ظرف هاي يكبار مصرف هستند. حضرت ابراهيم (ع) به خورشيد پرستان فرمود: (انّي لا احبّ الافلين ) من آنچه را كه رفتني است دوست ندارم.

نشانه هاي خدا

قرآن در آيات بسياري عبارت ((و من آياته )) را تكرار مي كند. تا بدين وسيله به ما اعلام نمايد كه اين همه نظم و هماهنگي ، هرگز نمي تواند تصادفي به وجود آيد.
اكنون به ذكر برخي از نشانه هاي الهي در طبيعت و در وجود خود مي پردازيم.
بديهي است كه اين نشانه ها ما را به وجود خداوند متعال رهنمون مي گردد.
(سنريهم اياتنا في الافاق و في انفسهم انّه الحقّ)

نشانه هاي خدا در طبيعت

آيا هيچ گاه در مورد كوه ها فكر كرده ايم ؟ كوه ها، آب برف و باران را در خود ذخيره مي كنند، زلزله را مهار مي نمايند، طوفان هاي تند را مهار مي كنند.

كوه در لطافت هوا نقش دارد، سنگش براي ساختمان و معادنش براي رفع نيازهاي بشر استفاده مي شود.

خورشيد به زمين نور مي رساند و اقيانوس بخار آب را به بالا مي فرستد، سپس جاذبه زمين آن را پائين مي كشد و باران مي بارد.

نشانه هاي خدا در آفرينش حيوانات

بين كف پاي شتر و صحراهاي پر از ريگ و خار كه شتر در آن جا زندگي مي كند، تناسب وجود دارد. از آنجا كه شتر حيوان باربري است ، داراي گردني بلند و قوي است كه همانند يك اهرم عمل مي كند. اردك نيز چون مي خواهد در آب شنا كند، پر و بالش چرب است تا آب به پوست بدنش نرسد.

نشانه هاي خدا در وجود انسان

چشم . قرآن مي فرمايد: (الم نجعل له عينين ) آيا ما دو چشم به انسان نداديم ؟ اگر در ساختمان چشم خود دقّت كنيد، به اين نتيجه مي رسيد كه حتّي پيشرفته ترين دوربين ها با آن قابل مقايسه نيست . دوربين هاي پيشرفته سنگين هستند و چشم بسيار سبك . دوربين ها مرتّب بايد فيلمشان تعويض شود و چشم نيازي به تعويض فيلم ندارد. دوربين ها بايد تنظيم شوند و چشم به صورت خودكار تنظيم مي گردد.

خداوند براي چشم شش نوع وسيله حفاظت قرار داده است ، محافظي در داخل چشم به نام اشك ، از آنجا كه چشم از پيه ، ساخته شده و نگهداري پيه با آب شور ممكن است ، اشك چشم نيز شور است . محافظ ديگر مژه است ، محافظ سوّم پلك ها هستند. محافظ چهارم ابروها و محافظ پنجم خطوط پيشاني است كه از ورود عرق به چشم جلوگيري مي كند.
آخرين محافظ، بيني و استخوان هاي اطراف چشم هستند كه چشم را در درون خود چون صدفي قرار داده ، از آن حفاظت مي كنند.

چگونه ساختمان دستگاه عكس برداري چشم با نور هماهنگ است و عدسي چشم در برابر نور بيشتر به طور خودكار، تنگ و در نور كمتر باز مي شود و پلك ها و ابروهاي سياه و زيبا نور را تعديل مي كند و به دستگاه مي رساند؟

اگر چانه ثابت بود و سر متحرك ، آيا غذا خوردن و صحبت كردن براحتي الان ميسّر بود؟ اگر آب دهان زياد توليد مي شد، مرتّب چكّه مي كرد و اگر توليد آن كم مي شد، به تامين آب دهان نياز داشتيم.

آري ، هستي و نظم حاكم بر آن نشانه روشني بر وجود خدا و يكتايي اوست . البتّه همان گونه كه تفكّر در هستي و عجايب خلقت خويش ، هر انسان با انصافي را به وجود خدا رهنمون مي گردد، ذكر و ياد نعمت هاي بي شمار الهي نيز انسان را عاشق خدا مي كند و اين سخن خداست به حضرت موسي (ع) كه فرمود: مردم را عاشق من كن ، موسي (ع) پرسيد: چگونه ؟ فرمود: نعمت هاي مرا براي آنها بازگو كن.

گاهي نبودن برخي نعمت ها نعمتي به حساب مي آيد، مثلا اگر نوزاد از نعمت عقل برخوردار بود، هنگامي كه مادر براي نظافت او قنداقه اش را باز مي كرد، نوزاد خجالت مي كشيد.
گاهي تلخي ها عامل رشد وهوشياري است ، بعضي اوقات ، داغشدن زيرپاي انسان موجب مي گردد كه او حركت كند و الاّ سر جاي خود مي ماند. البتّه علم ما نسبت به جهل ما همچون قطره اي در درياست ، زيرا در جهان ميليون ها اسرار شگفت وجود دارد كه هنوز علم انسان به آنها نرسيده و حقايق آن راكشف نكرده است. اگر چانه ثابت بود و سر متحرك ، آيا غذا خوردن و صحبت كردن براحتي الان ميسّر بود؟ اگر آب دهان زياد توليد مي شد، مرتّب چكّه مي كرد و اگر توليد آن كم مي شد، به تامين آب دهان نياز داشتيم.

آري ، هستي و نظم حاكم بر آن نشانه روشني بر وجود خدا و يكتايي اوست . البتّه همان گونه كه تفكّر در هستي و عجايب خلقت خويش ، هر انسان با انصافي را به وجود خدا رهنمون مي گردد، ذكر و ياد نعمت هاي بي شمار الهي نيز انسان را عاشق خدا مي كند و اين سخن خداست به حضرت موسي (ع) كه فرمود: مردم را عاشق من كن ، موسي (ع) پرسيد: چگونه ؟ فرمود: نعمت هاي مرا براي آنها بازگو كن.

گاهي نبودن برخي نعمت ها نعمتي به حساب مي آيد، مثلا اگر نوزاد از نعمت عقل برخوردار بود، هنگامي كه مادر براي نظافت او قنداقه اش را باز مي كرد، نوزاد خجالت مي كشيد.
گاهي تلخي ها عامل رشد وهوشياري است ، بعضي اوقات ، داغشدن زيرپاي انسان موجب مي گردد كه او حركت كند و الاّ سر جاي خود مي ماند. البتّه علم ما نسبت به جهل ما همچون قطره اي در درياست ، زيرا در جهان ميليون ها اسرار شگفت وجود دارد كه هنوز علم انسان به آنها نرسيده و حقايق آن راكشف نكرده است.

هماهنگي نظام تكوين و تشريع

علاوه بر وجود هماهنگي ميان موجودات ، در نظام آفرينش ، نظام تشريع و قانونگذاري الهي نيز شاهد هماهنگي هستيم :

1 نظام تكوين به بهترين وجه آفريده شده است.

(الذي احسن كل شي خلقه ) نظام تشريع (قرآن ) نيز به بهترين وجه تدوين شده است :
(اللّه نزّل احسن الحديث كتابا متشابها مثاني ) 2 در نظام تكوين دستور به تفكّر داده شده است :

(او لم يتفكّروا في انفسهم ) ، (او لم ينظروا في ملكوت السموات والارض ) در نظام تشريع (قرآن ) دستور به تفكّر و تدبّر وارد شده است :

(افلا يتدبّرون القرآن ام علي قلوب اقفالها) 3 در نظام تكوين هيچ عيب و نقصي نيست : (الّذي خلق سبع سموات طباقا ما تري في خلق الرّحمن من تفاوت فارجع البصر هل تري من فطور) در نظام تشريع (قرآن ) نيز هيچ نقص و اختلافي نيست :

(و لو كان من عند غير اللّه لوجدوا فيه اختلافا كثيرا) 4 سرچشمه نظام تكوين ، بركت و عظمت الهي است :

(تبارك الذي جعل في السمأ بروجا و جعل فيها سراجا و قمرا منيرا) رود چه كسي براي ما آب فراهم خواهد ساخت ؟ (ان اصبح ماوكم غورا) اكنون آب شيرين در دسترس ماست ، اگر آبها تلخ و شور شود چه مي كنيم ؟ (لو نشأ جعلناه اجاجا) شما درختان را سبز و خرّم مي بينيد، اگر همه آنها هيزم خشك بودند چه مي شد.

(لو نشأ لجعلناه حطاما) اگر ما حافظه خود را از دست بدهيم و حتّي نشاني منزل خود را فراموش كنيم چه خواهيم كرد!؟

خداشناسي از راه مقايسه

خداوند در قرآن ، پس از بيان نمونه هايي از آفرينش الهي مي فرمايد:

(هذا خلق اللّه فاروني ماذا خلق الّذين من دونه ...) اين آفريده خداست ، شما هم به من نشان دهيد كه غير خدا چه آفريده اند!؟ (قل من ينجّيكم من ظلمات البرّ و البحر) چه كسي شما را از تاريكي هاي خشكي و دريا نجات مي دهد؟ (أمّن يجيب المضطرّ اذا دعاه و يكشف السوئ) چه كسي افراد گرفتار و درمانده را جواب مي دهد؟ (ّاله مع اللّه ...) آيا با خدا معبودي ديگر است ؟ (ّانتم تزرعونه ام نحن الزارعون ) آيا شما دانه هاي بذر را كشت مي كنيد يا ما آن را كشت مي كنيم ؟ اي انسان ! تو از خاك چه چيزي مي تواني بيافريني و به وجود آوري !؟ تو مي تواني از خاك خشت ، آجر و يا سراميك بسازي ، امّا خداوند از خاك صدها نوع گل ، ميوه ، درخت و برگ و... خلق مي كند. و بالاتر از همه او از خاك انسان مي آفريند.

(فتبارك اللّه احسن الخالقين )

 نشانه هاي يكتايي خدا

1 ارسال پيامبران

يكي از دلائل وحدانيّت خدا، مطلبي است كه حضرت علي (ع) مي فرمايد و ما را متوجّه آن كرده است : ((لوكان لربّك شريك لاتتك رسله ولرأيت آثار ملكه و سلطانه )) اگر خداي ديگري وجود داشت ، او هم بايد پيامبراني بفرستد وآثار قدرتش را به ما نشان دهد.
2 بي نهايتي خدا

اگر دو خدا وجود داشته باشد و هستي داراي دو سرچشمه قدرت باشد، يا بايد هر دو محدود باشند كه اگر چنين باشند خدا نيستند، زيرا قدرت محدود يعني قدرتي كه در مرحله اي به نيستي مي رسد و معلوم است كه چنين قدرتي نمي تواند خدا باشد و يا هر دو قدرت بي نهايت باشند كه اگر بي نهايت شدند ديگر دو نيستند.

اقسام توحيد1

توحيد ذاتي : يعني براي خداوند شبيه و مانندي در ذات وجود ندارد.

2 توحيد صفاتي : يعني صفات خدا مانند علم وقدرت وحيات ، عين ذات اوست : (قل هو اللّه احد. اللّه الصّمد. لم يلد و لم يولد. و لم يكن له كفوااحد) 3 توحيد عبادي : يعني كسي به جز خداوند، شايسته پرستش نيست:

(وما ارسلنا من قبلك من رسول الاّ نوحي اليه انّه لااله الاّأنا فاعبدون ) 4 توحيد افعالي : يعني تمام كارها در جهان هستي به اذن خداوند صورت مي گيرد.

اين قسم از توحيد بر دو قسم است : الف : توحيد خلاّقيّت : يعني آفريننده همه موجودات خداوند است :

(يا ايّها الناس اذكروا نعمة اللّه عليكم هل من خالق غير الله ) (ذلكم اللّه ربّكم لااله الاّ هو خالق كل شي ) ب : توحيد ربوبي : يعني اداره و تدبير جهان خلقت با خداوند است :
(قل أغير اللّه أبغي ربّا و هو ربّ كلّ شي ) ((قل من يرزقكم من السمأ و الارض و من يدبّر الامر فسيقولون الله)

نتيجه گيري

خداوند براي تامين نيازمندي هاي انسان ، منابع متعدّدي را در اختيار او قرار داده است . با افزايش جمعيّت انسان ها، اين منابع نيز كشف شده ، گسترش مي يابند.
زماني كه جمعيّت بشر كم بود، مردم در زمستان ها خود را با هيزم گرم مي كردند و غذاي خود را نيز با آن مي پختند، وقتي كه جمعيّت بيشتر شد و انسان به جهان صنعت پاي نهاد، زغال سنگ كشف شد، سپس خداوند انسان ها را به فكر استخراج و استفاده از نفت انداخت ، بار ديگر كه جمعيّت افزايش يافت و بشر نياز بيشتري به سوخت پيدا كرد، بهره برداري از گاز در برابر انسان قرار گرفت . و هم اكنون عالم بشري در فكر استفاده ازانرژي خورشيدي است .
اگر امروزه مردم مي خواستند همچنان از نمد كه از پشم و كرك شتر درست مي شود استفاده كنند، آيا اين ، براي همه مردم امكان داشت ؟ اينجاست كه موكت وفرش ماشيني پا به عرصه وجود نهاد. انسان وقتي مجرّد است ، روزي مشخّصي دارد، وقتي ازدواج مي كند وداراي فرزنداني مي گردد، روزي آنها نيز تامين مي شود.

 

منابع:

1-   قرآن كريم سوره هاي بقره مائده آل عمران- هود - ذاريات

2-   برگرفته از سايت : www.qaraati.net

3-   www.roshd.comبرگرفته از سايت: پايگاه اسلامي شيعي رشد

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان -- صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 11 تیر 1394 ساعت: 10:24 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

نظرات


کد امنیتی رفرش

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس