تحقیق درباره انواع روش های نوین تدریس
روشهاىآموزشانفرادى (individual instruction)
بسيارىازروانشناسانتربيتىومربيانآموزشىاعتقاددارندکهموقعيتيادگيرىبايدچنانسازماندهىشودکههرشاگردبراساستوانايىهاىخودبهفعاليتويادگيرىبپردازد. براىنيلبهچنينهدفي،روشهاىآموزشانفرادي،روشهاىبسيارمناسبىهستند؛زيرادرايننوعازروشها،شاگردانبرحسبتوانايىشانپيشمىروندومعلمنيزوقتکمترىصرفتدريسوزمانبيشترىصرفرسيدگىبهفردفردشاگردانمىکند. البتهاولينواساسىترينگامدرراهتحققچنينهدفىپذيرفتنمفهوم شاگردمحوريدرطراحىوآموزشاست. دربسيارىازمواقع،دستيابىبههدفهاىآموزشىازطريقآموزشانفرادىبسيارآسانتروامکانپذيرترازروشهاىسنتىديگراست،بويژهاگرروشآموزشانفرادىبهطورصحيحبکارگرفتهشود،روحيهاستقلالطلبىشاگرداندراجراىطرحهاىکوچکوبزرگتقويتمىشود. آموزشانفرادي،الزاماًبهمعناىآموزشيکنفرشاگردتوسطيکمعلمبابرنامهخاصنيست. آموزشانفرادىممکناستبهصورتگروهىنيزانجامگيرد. البتهوقتىآموزشانفرادىبهصورتگروهىطراحىمىشود،بهتراستگروهىازشاگردانکهداراىويژگىهاىمشترکهستند،تحتآموزشقرارگيرند. روشهاىآموزشانفرادىازنظرنحوهاجراوموادآموزشىعبارتنداز:
- آموزشبرنامهاى (PI)؛ (programmed instruction)
- آموزشبهوسيلهٔرايانه (CAI)؛ (computer assisted instruction)
- آموزشانفرادىتجويزشده (IPI)؛ (individually prescribed instruction)
- آموزشانفرادىهدايتشده (IGE)؛ (individually guided education)
تمامروشهاىفوقريشهدرآموزشبرنامهايدارند. اينروشهااززمانىکهفنآورىتوليدموادآموزشىگسترشيافت،درنظامهاىآموزشىمطرحشدند.
هدفهاىآموزشانفرادى
همانگونهکهروشهاىسخنرانىوبحثگروهىبراىهدفهاىآموزشىخاصىمناسبهستند،دربسيارىازمواقعلازماستشاگردانبهتنهايىکارکنند،امااينمواقعچهزمانهايىهستند؟يادرچهمواقعىشاگردرامىتواندراجراىفعاليتهاىآموزشىبامجموعهاىازمطالبچاپشدهياآموزشبرنامهاىتنهاگذاشت؟پاسخبهچنينسؤالهايىاحتياجبهشناختهدفهاىآموزشىوتحليلآنهادارد،ولىاينکهآموزشانفرادىچههدفهايىرادنبالمىکند،بهشرحذيلاست:
رعايتتفاوتهاىفردى
انفرادىکردنآموزشيکىازپديدههاىمهمسالهاىاخيرنظامهاىآموزشىاست. بارهامعلمانومربيانآموزشىنسبتبهميزانکارآيىروشهاىسنتىترديدکردهوعدمرضايتخودراابرازداشتهاند. اينعدمرضايتتاحدودىناشىازتفاوتهاىفردىموجودبينشاگردانبودهاست. تفاوتهاىفردي،حداقلازدهه۱۹۲۰،موردتوجهبسيارىازصاحبنظرانتربيتىواقعشدهاست؛زيرادراينسالهابودکهبااجراىآزمونهاىمختلف،بهميزاناختلافبهرهٔهوشىشاگردانپىبردند. طبيعىاستکهتفاوتهاىفردىکارمعلمومربىرادرروشهاىسنتىومعمولبسيارپيچيدهومشکلمىسازد. تفاوتهاىفردي،روشسخنرانىوحتىروشبحثگروهىراکهدرآنيکموضوعواحدبايکروشخاصبراىهمهاجرامىشود،آشکارازيرسؤالبردهاست. اگردرکلاستفاوتهاىفردىدرنظرگرفتهنشود،خستگي،انزجاروتنفرازفعاليتهاىآموزشىتقويتخواهدشد. راهحلطبيعىچنينمشکلىبهکارگيرىروشهاىآموزشانفرادىياطبقهبندىشاگردانبراساستوانايىهااست. البتهبايدتوجهداشتکهتکنيکهاىآموزشانفرادىبهصورتگروهبندىمىتواندمشکلويژگىهاىثابتشاگردانراحلکند،ولىهرگزقادربهحلمشکلويژگىهاىمتغيرآناننيست؛مثلاًچهبساشاگرداندريکموضوعخاص،استعدادىيکسان،ولىقدرتدرکودريافتمتفاوتىداشتهباشندوممکناستپاسخبهيکشاگرد،براىشاگردديگرحتىدريکگروههمسنخارضاکنندهنباشد.
رشداستقلالدرعملويادگيرى
گذشتهازاينکهدرآموزشانفرادي،شاگردانمىتوانندباتوجهبهاستعدادخودبههدفهاىآموزشىدستيابند،روشآموختنمستقلرانيزيادمىگيرند؛يعنىدرروشآموزشانفرادي،شاگردانيادمىگيرندکهچگونهيادبگيرندواينخوديکىازهدفهاىمهمآموزشىاست؛زيراشاگردانبايدقادرباشندپسازترکمدرسهيادگيرىراادامهدهند.
عادتبهمطالعه
معمولاًمعلمانوشاگردانانتظاردارندکهقوتىدرمدرسهيامنزلبهتنهايىکارمىکنند،بيشتريادبگيرند. اينهدفمعمولاًازطريقآموزشانفرادىتحققمىيابدوشاگردانبااينروشمعلوماتزيادترىکسبمىکنند. کسبمعلوماتبيشتررضايتازفعاليتهاىآموزشىرافراهممىکندوبراثرادامهفعاليت،شاگردبهمطالعهعادتمىکندواستمراراينعمل،عادتبهمطالعهرادراوتقويتخواهدکرد.
ايجادمهارتدرمطالعه
معلممىتواندباارائهروشهاىصحيح،برمهارتشاگردانبههنگاممطالعهبيفزايد. رابينسون (Robinson) درسال۱۹۷۰دراينزمينه،روشمطالعه (SQ3R (survey، question، read، recite، review راپيشنهادکردهاست. مراحلاينروشعبارتاستاز:
الف- مطالعهٔاجمالي؛يعنىمطالعهٔعناوينويادآورىاطلاعاتگذشته.
ب- سؤال(ايجادسؤالهايىدرذهن)؛يعنىبرگرداندنعناوينکتاببهسؤالهايىکهاحتمالاًپاسخآنهابايددادهشود.
ج- مطالعه(خواندن)؛يعنىقرائتدقيقمتنبراىيافتنپاسخسؤالات.
د- ازبرخواندن؛يعنىتلاشبراىيافتنپاسخهاىدقيقترسؤالات،بدوناستفادهازکتاب.
هـ- بازنگري؛يعنىمروريادداشتهاوبهياد آوردننکاتمهم.
مطالعهخودهدايت شدهومستقل
معلمممکناستتکليفىبهفراگيرواگذارکندکهانجامدادنآنروزهاياهفتههابهطوربينجامد. اوممکناستشاگردرابراىانجامدادناينکارازحضوردرکلاسرسمىمعافکند. ايننوعآموزشزمينهرابراىمطالعهخودهدايتشدهومستقلفراهممىسازد. محققانباتوجهبهمشاهدهٔ۱۵۰نمونهازشاگرداندريافتهاندکههرگاههدفهاىفعاليتهاىآموزشىبراىشاگردانباارزشباشد،يادگيرىبارزترمىشودوشاگردانکاررامنظمترانجاممىدهند. بهعلاوه،آنانبهاستفادهازمنابعتشويقمىشوندودرنتيجه،ماحصليادگيرىبهتروبيشترازآنچيزىخواهدبودکهشاگردانتوانايىاشراداشتند. (.pp. 518 - 519 ؛Gage، N.L. ans David Berliner – 1979)براىمطالعهمستقل،معلماناغلببايدچندنکتهرابراىشاگردانروشنکنند:
الف- موضوعآموزش.
ب- روشىکهشاگردانمىتواننداطلاعاتيامهارتلازمرابهدستآورند.
ج- منابعمورداستفاده.
د- مراحلانجامدادنکاردراجرا.
هـ- زمانموردنيا.
و- روشارزشيابىکار.
طرحکلروسطوحمختلفآن
درسال۱۹۶۸،مقالهاىهيجانانگيزدرزمينهآموزشانفرادىتوسطاف.اس. کلرانتشاريافت. اينمقالهبراىآموزشفردىدردانشکدههاودانشگاههايکتجديدحياتبود. تاسال۱۹۷۵،حدود۲۰۰۰واحددرسىبراساسطرحکلرسازماندهىشد. طرحکلريکواحددرسىرابه۱۵الى۳۰بخشتقسيممىکند. شاگردهربخشرامطالعهمىکندوسپسامتحانىدرآنزمينهمىدهدودرصورتموفقيتدرامتحان،بخشبعدىراادامهمىدهد. اساسکاردرطرحکلرعبارتاستاز:
پيشرفتبراساستوانفردى
يادگيرىتاحدتسلط
تدريسخصوصى
راهنمايى
تکنيکهاوروشهاىمکملهمراهباآموزشسنتى
پيشرفتبراساستوانفردى
شاگردمىتواندبخشهاراباتوجهبهتوانخودوزمانىکهدراختياردارد،مطالعهکند. هروقتاحساسکردکهمطالبآنبخشرايادگرفتهاست،آمادگىخودرابراىامتحاناعلاممىدارد. امتيازاينروشايناستکهپيشرفتودرجهٔيادگيرىشاگردهيچارتباطىباکارسايرهمکلاسآناننداردوهرکسبراساستوانايىهاىخوددرمطالعهويادگيرىپيشرفتمىکند.
يادگيرىتاحدتسلط
تاوقتىکهشاگردبخشموردنظرراتاحدتسلطيادنگرفتهباشد،نمىتواندمطالبجديدراشروعکند. درضمن،هيچمجازاتىبراىعدمموفقيتاووجودندارد. لازمهٔاينروشايناستکهآزمونهاىهمترازساختهشود؛زيراامکانتجديدامتحانوجوددارد. دراينروش،شاگردآنقدربهمطالعهوامتحانادامهمىدهدتادريادگيرىبهسطحقابلقبولىبرسد. معيارقابلقبولمعمولاً۸۰الى۹۰درصدپاسخصحيحاست.
تدريسخصوصى
بسيارىازشاگردانپيشرفتهقادرنددرزمينههاىمختلف،مانندحلمسائل،صحبتکردندربارهموضوع،نشاندادنکاربردنکاتخاصوتشويقوحمايت،بهشاگردانمبتدىکمککنند.
راهنمايى
راهنماىمطالعههدفواحدهاىمختلفرابيانمىکندوپيشنهادهايىرابراىمطالعهارائهمىدهند. بعلاوه،اوبهمنابعقابلدسترسىاشارهمىکند،تجاربوطرحهاىممکنراشرحمىدهدونمونهآزمونفراهممىکند.
تکنيکهاوروشهاىمکملهمراهباآموزشسنتى
سخنرانىها،فيلمها،تلويزيون،فيلماستريپ،کنفرانسهاوغيرهممکناستبراىتحريکوتشريحمطالبآموزشىطراحىشوند،امابهاندازهٔروشهاىسنتىبکارنمىروند. حضورشاگرددراينگونهبرنامههاداوطلبانهاست.
يادگيرىتاحدتسلط(انفرادى) (mastery learning)
يکىازفنونموفقيتآميزدرامريادگيرىروشيادگيرىتاحدتسلطاست. چنانکهقبلاًدرطرحکلراشارهشد،شاگردقبلازاينکهبهپيشرفتخودادامهدهد،بايدمحتواىآموزشىراتاحدتسلطيادگرفتهباشد. نظريهيادگيرىدرحدتسلط،توسطبلومدرسال۱۹۶۸وبلاک (Block) درسال۱۹۷۱مطرحشد. براساسايننظريه،يادگيرىوپيشرفتتحصيلىفراگيرانبهطوروسيعىبهزمانيادگيرىبستگىدارد(۱۹۶۳)،(کارول– Carroll). بهعقيدهکارول،شاخصاصلىاستعدادتحصيلىشاگردانزماناست. براساسنظريهاو،ميزانيادگيرىافرادطبقاينفرمولمحاسبهمىشود:
(زمانموردنيازبراىيادگيري/ زمانمنظورشدهبراىيادگيري) F = ميزانيادگيرى
معلماندرکلاسهاىمعمولىبراىآموختنيکواحددرسي،زمانرامحدودمىکنند. آنانزمانىراکهتکتکشاگردانبراىيادگيرىنيازدارند،دراختيارآنانقرارنمىدهندوزمانيکسانىرابراىهمهدرنظرمىگيرند. اينامرسببمىشودکهشاگردانضعيفنمراتپايينىدرامتحانپيشرفتتحصيلىکسبکنندوبرعکس،شاگردانقوىدرچنينامتحاناتىبهنمرههاى۸۰و۹۰وحتىگاهى۱۰۰درصددستيابند؛زيراآنانبراىتسلطويادگيرىکامل،زمانکافىوحتىوقتبيشترىرادراختياردارند. البتهکيفيتتدريسنيزبسيارمهماست. اگرسطحکيفيتتدريسبالانباشد،شاگردانبهوقتبيشترىنيازخواهندداشتواگرروشتدريسمطلوبوعالىباشد،براىيادگيرىتاحدتسلط،وقتکمترىنيازخواهندداشت. داشتنانگيزهنيزدرتداومواتمامفعاليتهاىآموزشىنقشمؤثرىدارد. استعدادوتوانايىشاگردنيزدرمدلکارولفراموشنشدهاست؛زيراچنانچهشاگردداراىاستعدادىضعيفباشديانتوانددرسرابفهمديادرخواندنآنضعيفباشد،براىيادگيرىدرحدتسلطبهوقتبيشترىنيازمنداست؛بنابراين،ميزانيادگيرىبهعوامليادشدهمربوطاستکهدرفرمولزيرنيزمىتوانديد:
(a/h) ٭ F = ميزانيادگيرى
انگيزش٭زمانمنظورشدهبراىيادگيرى= a
توانايىفهمآموزش٭کيفيتتدريس٭زمانموردنيازبراىيادگيرى= h
بلوموديگرانباطرحايننظريهوباعنايتبهدادنزمانلازمبهشاگرد،انگيزش،کيفيتتدريسوتوانايىفهمتدريس،يادگيرىوپيشرفتتحصيلىشاگردانراافزايشدادهاند. بلوممعتقدبودکهفقط۵الى۱۰درصدازشاگردانيککلاسنمىتوانندباوجودوقتکافي،نمرهالفياببدستآورند. بهعقيدهاو،مهارتيادگيرىدرحدتسلطبرمفهومخودشاگرداناثرمىگذارد. دراينروش،شاگردانبهکفايتوارزشخودپىمىبرندواطمينانحاصلمىکنندکهداراىزمينههاىموفقيتهستند. شناختمهارتهاىعمومىباعثتجديدقواوايجاداعتمادواطمينانازخوددرشاگردانمىشودواينعملبراىسلامتروحىشاگردانبسيارمؤثراست. بنابراين،يادگيرىدرحدتسلطيکىازقوىترينمنابعسلامتروحىاستواگرشاگردانبااينروشآموزشببينند،کمتربهروشهاىدرمانىوکمکدرمانىنيازخواهندداشت.
روشيادگيرىتاحدتسلطارزشروشهاىتدريسخصوصىرابخوبىنشانمىدهد. اينروشثابتمىکندکهآموزشيکفردبهفردديگرباعثسازگارىوتطابقبيشترفعاليتهاىآموزشىبانيازهاىشاگردمىشودومعلمسعىمىکندروشهاىآموزشىخودرابراساستفاوتهاىفردىتنظيمکند. تشکيلجلساتباگروههاىکوچک،کتابهاىدرسىجنبي،تدريسبرنامهاىوبازىهاوآموزشخصوصي،شاگردرادردرکمفاهيمآموزشىبسيارکمکمىکند. شباهتروشيادگيرىتاحدتسلطباطرحکلردرايناستکههردوبهتدريسخصوصىوسايرروشهاىآموزشفردىومستقلتوجهخاصدارندواينگونهروشهاراازنظربازخوردوزمانتدريس،باروشهاىسنتىکاملاًمتفاوتمىدانند.
تدريسخصوصى(انفرادى) (tutoring)
يکىديگرازانواعروشهاىآموزشانفرادىروشتدريسخصوصىاست. اينروشرامىتواندرتمامسطوحتحصيلىبکارگرفت. اساسکاردرايننوعآموزشتوجهبهزمينهها،علايقوتوانايىهاىشخصىشاگرداناستوشاگردفردىاستکهمعمولاًنمىتوانددرآموزشهاىگروهىچندانموفقيتىکسبکند.
دراکثربرنامههاىآموزشي،بهجاىاستفادهازمعلم،معمولاًازشاگرداناستفادهمىشود. دراينحالت،معلمخصوصىمعلممتخصصوبامهارتىنيست،بلکهتنهاممکناستنسبتبهشاگردان،چندسالتجربهآموزشىبيشترىداشتهباشدياممکناستبزرگسالىباشدکهقبلازدريافتبرنامه،هيچگونهآموزشخاصىدرزمينهتعليموتربيتنديدهباشد. دراينحالت،هدفازآموزشعلاوهبرکمکبهشاگرد،کمکبهياددهندهنيزهست؛زيرابافعاليتهاىتدريسدرآموزشخصوصي،پارهاىازمهارتهاىمعلمنيزتقويتمىشود. بههرحال،درتدريسخصوصي،معلمبايدبهيکمجموعهعواملتقويتکنندهمثبتمجهزباشد. دراينروش،اکثرشاگردانتجربهتخلىازشکستدرذهندارندواگرآموزشآناننتيجهبخشنباشد،تجربهناموفقديگرىبهتجربياتقبلىآنانافزودهخواهدشدوممکناستاعتمادبهنفسخودرادرپيشرفتتحصيلىازدستبدهند؛بنابراين،معلمبايدبامحترمشمردنوارزشقائلشدنبراىشاگرد،محيطآموزشىصميمىوگرمىبهوجودآوردونبايدشاگردخصوصىخودراباسايرشاگردانمقايسهکند،بلکهبايدپيشرفتکارشراباکارهاىگذشتهاشمقايسهکندواگرپيشرفتتحصيلىاوحتىازحدمعمولپايينترباشد،ولىنسبتبهگذشتهاشبيشترشدهباشد،بايدموردتشويققرارگيرد. جلساتآموزشىبايدبهاندازهکافىکوتاهمدتباشدتاشاگردازآموزشخستهوبيزارويامتنفرشود.
محيطآموزشىبايدراحت،همراهباتفريحومناسبباسنووضعيتتحصيلىفردسازماندهىشود. معلمبايدسعىکندکهرابطهٔخودراباشاگرددلپذيرومثبتسازد. اکثرمعلماندرفعاليتهاىآموزشىبراىتشويقشاگردانخودبهآنانمىگويندکهمباحثوتکاليفارائهشدهآساناست،نگراننشويد،اماتوصيهمىشودبهشاگردگفتهنشودکهوظايفمحولهآساناست،بلکهگفتهشودوظيفهيامسألهدادهشدهنسبتاًمشکل،اماعملىاست. دراينصورت،اگرشاگردموفقشود،اعتمادبهنفسپيدامىکندوتأثيرپاداشبيشترمىشودواگراحياناًشکستبخورد،اعتمادبهنفسخودراازدستنخواهدداد.
آموزشبرنامهاى (PI)
درسال۱۹۵۴،درزمينهٔآموزش،نظريهٔجديدونويدبخشىپديدآمد. اسکينردريکمقالهمعروفباعنوانعلميادگيرىوهنرتدريس،بيمارىهاىموجودتدريسويادگيرىرادرمدارستحليلکردوراهدرمانآنراپيشنهادنمود. اسکينردرآزمايشباموشهاوکبوترهايشبهيافتههاىجديدىدستيافتهبودوبراساسهمينيافتههابودکهآموزشبرنامهاىراپيشنهادکرد.
آموزشبرنامهاىيکنظامآموزشانفرادىاستکهکوششمىکنديادگيرىرابانيازهاىشاگردانهماهنگسازد. اينروشبراساسمجموعهاىازهدفهاىرفتارىپىريزىشدهاستودرواقع،کاربردىاستازروانشناسىيادگيردرتدريس. دراينروش،موادآموزشىبهواحدهايىکوچکتقسيممىشودکهچارچوبياگام (frame) ناميدهمىشود. درهرگام،تکليفىمشخصشدهاستکهبايدازطريقانجامدادنآنبههدفرفتارىآنچارچوبدستيافت. اينگامهابراساسدانشقبلىشاگردتنظيمشدهاست،بهطورىکههرگاممعلوماتجديدىبهمعلوماتقبلىشاگرداضافهمىکند. گامهاومراحلآنبايدبهگونهاىبرنامهريزىشوندکهشاگردرابههدفهاىنهايىنزديککنند. محاسنآموزشبرنامهاىرادرچندزمينهمىتوانيمموردتوجهقراردهيم:
اولاً،درهرنوبت،توجهشاگردبرمقدارکمىازمطالبمورديادگيرىمتمرکزمىشود؛ثانياً،بافعالشدنشاگرددرپاسخگويىبههرسؤال،يادگيرىتسهيلمىشود؛ثالثاً،شاگردبادريافتفورى(بازخورد)تقويتمىشوديامىتوانداشتباهاتخودرااصلاحکند؛سرانجام،درچنينروشي،شاگردبراساستوانايىوآهنگيادگيرىخودبهجلومىرود. بهمنظورتهيهمحتواىآموزشبرنامهاي،ابتدابايدهدفهاىيادگيرىبهطوردقيقوصريح،تعريفوسپسدرقالبمجموعهاىازتکاليفمرتبطبههم،تقسيمشوند. ارتباطگامهابايدبرپايهٔساختطبقهبندىهدفهاىيادگيرىانجامگيرد. ازنظرتنظيممطالب،آموزشبرنامهاىرامىتوانبهدوصورتخطى (linear program) ياشاخهاى (branching program) عرضهکرد.
آموزشبرنامهاىخطى
درآموزشبرنامهاىخطي،گامهاىمربوطبهيکبرنامهبهصورتخطىبهدنبالهمقرارمىگيرندوشاگردبايدتمامگامهارامطالعهکندوقدمبهقدمپيشبرودومطالعهوفهميکگاممستلزميادگيرىتماممطالبگنجانيدهشدهدرکليهگامهايىاستکهپيشازآنقرارگرفتهاند.
اصولمهمدربرنامهريزىخطى
۱. شاگردفعالانهدربرنامهشرکتکندوبهمطالعهوپاسخدادنبپردازد.
۲. پاسخهاىاوليهبايدصحيحباشدوازپاسخغلطجلوگيرىشود؛زيرابهقولاسکينر،پاسخغلطممکناستيادگيرىرابهمخاطرهبيندازد.
بازخوردبايدبىدرنگبعدازهرفعاليتدادهشود.
۴. برنامهبايدسيرمنطقىداشتهباشدوازآسانبهمشکلتنظيمشود.
درهرگامنبايدرابطهمحرک - پاسخمستقيماًدراختيارشاگردانقرارگيرد،بلکهبايدآنهاراراهنمايىکردتاخودشاناينرابطهراکشفکنند.
۵. درهرگامنبايدرابطهمحرک - پاسخمستقيماًدراختيارشاگردانقرارگيرد،بلکهبايدآنهاراراهنمايىکردتاخودشاناينرابطهراکشفکنند.
۶. شاگردبايدتماممراحلگامهاراطىکندوقدمبهقدمپيشبرود.
۷. گامهابايدبسيارکوتاهباشند.
۸. گامهابايدطورىتنظيمشوندکهموجبدرکمطلبگردند،نهحفظکردنآنها.
آموزشبرنامههاىشاخهاى
دربرنامهشاخهاي،پسازاينکهشاگرديکگامرامطالعهکرد،بايدبتواندباانتخابيکىازپاسخهاىپيشنهادي،بهپرسشىکهبهمطالبگامقبلىمربوطاست،پاسخدهد. اگرپاسخشاگرددرمطالعهٔگامهاصحيحباشد،باانجامدادنتکاليفمشکلتروپيشرفتهتربهصورتخطىبکارخودادامهمىدهدودرصورتىکهپاسخاوغلطباشد،ازخطمستقيمخارجوبه گامهايجانبىانتقالدادهمىشود. درايننوعبرنامهها،گامهاىخطمستقيمراچارچوباصلىوگامهاىجانبىياانشعابىراچارچوبجبرانىمىنامند. هدفازگامهاىجبرانىايناستکهشاگردبادريافتمطالباضافي،اشتباهخودراتصحيحکندوپسازمطالعهوتصحيحاشتباهبهگاماصلىبرگردد.
مشخصاتبرنامههاىشاخهاى
۱. مراحلوگامهاىبرنامه،طولانىترازبرنامهٔخطىاست.
۲. گامهابهگونهاىاستکهدرصورتعدمموفقيت،شاگردبهشاخههاهدايتمىشودتااشتباهخودراتصحيحکند.
۳. همهٔشاگردانتمامقسمتهاىبرنامهرانمىخوانند.
آموزشبهوسيلهرايانه (CAI)
رايانههاىمورداستفادهدرآموزش،ماشينآموزشي (teaching machine) ناميدهمىشوند. دراينروش،روشتدريسبرنامهاىتوسطماشيندراختيارشاگردانقرارمىگيرد؛بنابراين،تدريسباماشينآموزشىهمانتدريسبرنامهاىاست،بااينتفاوتکهدرتدريسبرنامهاىچاپي،شاگردخودبهورقزدنمطالبمىپردازدومقدارمطالبىکهمطالعهمىکندبهاختيارخوداومىباشد،ولىدرماشينهاىآموزشي،پيشرفتدرمطالعهدرکنترلماشيناستوفقطزمانىکهشاگرددريکمرحلهازآموزشموفقشود،اجازهٔپيشرفتودريافتمطالبتازهبهاودادهمىشود؛بنابراين،ماشينهاىآموزشيِ CAI وسايلىهستندکهآموزشرابهطريقمنظمعرضهمىکنندوموجبفعاليتشاگردوبازخوردفورىوآموزشانفرادىمىشوند. ماشينهاىآموزشىبراساسنظريههاىاسکينرشکلگرفتهاستوتماماصولشرطىشدنفعالدرآنبکاررفتهاست. مشخصاتماشينهاىتدريسبهطورخلاصهعبارتنداز:
۱. پاسخرافوراًتقويتمىکند.
۲. شاگردبراساساستعدادوتوانايىخودبرنامهرادنبالمىکند.
۳. مفاهيمبايکسيرمنطقىدرآنتنظيمشدهاند.
۴. پرسشهابهصورتزنجيرهاىبهيکديگروابستهاند.
۵. شاگرددرصورتىمىتواندبهبرنامهادامهدهدکهمراحلقبلراآموختهباشد.
۶. اطلاعاتمربوطبهپاسخهاىشاگردان،درآننگهدارىمىشود.
۷. اطلاعاتازطريقغيرکلامى(تصاوير،نموداروتصاويرمتحرک)نيزبهشاگردانارائهمىشود.
۸. ماشينبرخلافانساندچارعوارضىمانندبىحوصلگي،عصبانيتوناراحتىنمىشود.
بايدتوجهداشتکهماشينهاىآموزشىخودبهخودداراىارزشنيستند،آنچهاهميتوارزشدارد،برنامهاىاستکهبهماشيندادهمىشود. چنانچهبرنامهضعيفباشدواصوليادگيرىوتدريسدرآنرعايتنشود،هدفآموزشىتأميننخواهدشد. بهعلاوه،ماشينباتماممزاياىخودهرگزنمىتواندجانشينمعلمشودومعلمهميشهنقشحساسخودرادرآموزشخواهدداشت؛زيراوىعلاوهبرآموزش،رابطهٔعاطفىوانسانىنيزباشاگردبرقرارمىکند،درحالىکهماشينازبرقرارىچنينرابطهاىناتواناست. شايددربعضىموارد،مانندآموزشعقبماندگانذهني،ناسازگاراناجتماعي،ديرآموزانوکندآموزانکهمستلزمصبروحوصلهٔبيشترىاست،ماشينبتواندنقشآموزشىرابهترايفاکند،ولىنکتهقابلملاحظهايناستکهروابطاجتماعىوانسانىاينافرادمهمترازآموزشآنهامىباشدومعلممىتوانددرايجادچنينروابطىبهآنهاکمککند،درحالىکهماشينفقطنقشآموزشىخودراايفامىکند.
آموزشانفرادىتجويزشده (IPI)
دراينروش،هرموضوعدرسىبهواحدهاىکوچکترىتقسيممىگرددوهرواحدبراىيکجلسهتدريسبرنامهريزىمىشود. براىاينکهمدارسموقعيتشاگردانخودرابدانند،درآغاز،ارزشيابىتشخيصىازشاگردبهعملمىآورندتانقطهٔآغازفعاليتخودرابراساسدرجهٔعلمىشاگردمعينکنند. معلمموضوعمناسبرابراىشاگردتعيينمىکندوشاگردمعمولاًفعاليتبرروىآنموضوعرابهتنهايىآغازمىنمايد. وقتىکهيادگيرىآنواحدبهپايانمىرسد،شاگردآزمايشىراکهقسمتىازآنواحداستمىگذرانديامعلمازاوامتحانمىگيردونتيجهٔآزمايشبلافاصلهپسازتحليل،اعلاممىشودودرصورترسيدنبهحدمطلوب،واحدبعدىبهاوارائهمىشود. چنينفعاليتىروزانهتکرارمىشودوتقريباًنيمىاززمانآموزششاگردراپرمىکند. بقيهٔزمانآموزشىروزانهبهفعاليتهاىمرسومازجملهشرکتدربحثگروهي،ورزش،سرودوهنراختصاصمىيابد. دراينروش،هرشاگردبراساستوانايىخودحرکتمىکند.
رقابتبينشاگرداندراينروشبهحداقلخودمىرسدوازبينمىرودوبهجاىاينکهشاگردهنگامفعاليتشاگردانديگرساکتبنشيندومنتظربماند،بهطورفعالوکاملبهوظيفهٔيادگيرى آنهامىپردازد. معيارارزشيابىدرسطحىبسياربالااست،بهطورىکهشاگرددرصورتىمىتواندواحدبالاتررااخذکندکه۸۰درصديادگيرىراکسبکردهباشد. درايننوعآموزش،گذراندنامتحانبهمفهومتسلطبرمحتواىيادگرفتهشدهاست،نهبهترازديگرانبودن. درايننوعآموزش،اگرشاگردىمثلاًجبرسالدومنظرىراخواندهباشد،بهوىاجازهدادهمىشودکهدردرسجبرسالسومشرکتکند،درحالىکهدرمدارسمعمولىچنينامکاناتىتاشروعسالتحصيلىبعدوجودندارد؛مثلاًشاگردسالسومراهنمايىممکناسترياضىسالدومنظري،انگليسىسالاولنظرىياتعليماتاجتماعىسالچهارمنظرىراباهمبگذراند. درايننوعآموزش،هدفهاىآموزشىحتماًبايدتوسطمتخصصانبرنامهريزىوروانشناسانتربيتي،بهصورتىمستمروتسلسلي،تنظيموطراحىشودتاپايهتحصيلىمانعپيشرفتچنينآموزشىنشود.
نقشمعلمدرآموزشانفرادىتجويزشده (IPI)
دراينروش،معلمنقشانتقالدهندهٔاطلاعاتراندارد،بلکهنقشوىمتغيراستوازمربىگرىيککلاس۳۰نفرهبهيکتصميمگيرندهٔمراحلومسائلآموزشىفردىتبديلمىشود. دراينروش،نقشمعلمبيشتربهعنوانتحليلگردادههاونتايجآزمونەاىارزشيابىوتعيينکنندهسطوحدرسىشاگردانمطرحاست. اوستکهباارائهنتايجکار،شاگردانرادرفرايندآموزشهدايتکرده،مشکلاتآنانراحلمىکند.
بسيارىازانتقادگراناينروشمعتقدندکهبرخىموادخواندنىيارياضياتبيشازحدپيچيدههستندوبهکارزيادنيازدارندوبراىنظامهاىآموزشىگرانتماممىشوند. ضمناًمفهومخودشاگرداندرروش IPI نسبتبهشاگردانروشهاىديگرتحتکنترلاست. گروهىنيزمعتقدندمفهوم - خوددراينروشپايين،ولىواقعگرايانهاست. اوهانيان(۱۹۷۱)،منتقدفنآورىجديد،بهچندخطرآموزشىباروش IPI اشارهمىکندومىگويد: شاگردان،بويژهآنانىکهازنظرسرعتوتوانايىمتوسطهستند،ممکناستدرمدرسهکمترباافرادديگرتماسحاصلکنندودرنتيجه،درتعاملاجتماعىدچارمشکلشوند. اوهانيانمعتقداستکهدراينروش،وظايفمعلمشباهتىبهتدريسوفعاليتآموزشىندارد. بهنظراو،آموزشخوبهميشهمتکىبرانساناست،نهموادآموزشي؛بهعبارتديگر،بايدافکارعمومىبهايننکتهمعطوفشودکهشاگردبهجاىفکرکردندربارهٔاينکهچهيادبگيرد،بهاينموضوعفکرکندکهچگونهيادبگيرد.
آموزشانفرادىهدايتشده (IGE)
روشآموزشانفرادىهدايتشدهيکىديگرازروشهاىآموزشانفرادىاست. اينروشبراىآموزشمعلمان،هدايتبرنامههاىشاگردانىکهدرآيندهمعلممىشوند،آزمايشنوآورىهاىآنهاوهدايتتحقيقاتوپيشرفتشاگردانبکارمىرود. ايننوعمدارسمثلمدارسمعمولىکلاسبندىنشدهاند،به طورىکهشاگردانسطوحمختلفمىتواننددريکبخششرکتکنندوهربخشبهصورتآموزشگروهىياتوسطگروهىمتشکلاز۲يا۳معلمکهباهمکارمىکنندادارهمىشود. درهرواحد،معلمانوظايف،مسؤوليتهاوقدرتمتفاوتىدارندومطابقروشتشخيص - تجويزکهدرروش IPI نيزبهکارمىرفتعملمىکنند.
کلاسهاىبدونپايه (nongraded classes)
کلاسهاىبدونپايهبهشاگردانفرصتمىدهدکهدرسطحخودشانفعاليتهارادرمدرسهادامهدهند؛مثلاًشاگردانىکهدرماهآذردرس آنهاتمامشدهاست،مىتواننددرماهدىبدونوقفهبهکلاسبروند.
آموزشگروهى (team teaching)
آموزشگروهىبهروشىاطلاقمىشودکهچندينمعلمبراىبهبودکارانفرادىشانباهمهمکارىوتعدادزيادىشاگردتربيتکنند. آناندستهجمعىطرحمىريزندواجراوارزشيابىمىکنند. هرواحددرسىازچندبخشتشکيلشدهاست. يکتيمشاملگروهىازمعلماناستکهاطلاعاتشاگردانخودراتحليلمىکنندودربارهٔهدفهاىآموزشىآنانتصميممىگيرند. بااينروش،هرمعلماحساسمىکندکهازدوستانخودوامکاناتآنانبهتراستفادهکردهاستووقتبيشترىبراىآمادهشدنداردووقتىراکهبايدصرفهمهٔشاگردانکند،صرفيکنفرمىکند.
تدريسگروهىبانقشهاىمتفاوت (differentiated staffs)
دريکتيمآموزشي،همهٔاعضانقشتعيينکنندهومکمليکديگررادارند. همهٔاعضابهطوريکسانتصميممىگيرند،اماممکناستنقشووظايفمختلفىراعرضهکنند. مسؤوليتاصلىفعاليتبهعهدهٔرهبرگروهاستوگروهتدريسبهوسيلهدفترداران،معلميارانودانشجويانمدارستربيتمعلم - کههريکنقشمشخصومعينىدارند - يارىمىشوند. پرداختحقوقبرحسبوظيفهٔافرادمتفاوتاست. يکىازمزاياىاينروشايناستکهبهترينمعلمانمىتوانندعضوواحدشوندودرآمدىبيشترازسايرمعلمانداشتهباشند. اينتفاوتحقوقىباعثمىشودکهمعلمان،بهتروبامسؤوليتبيشترىباشاگردانرفتارکنندونسبتبهروشىکهمعلماحياناًبازوربهکارواداشتهمىشودوبراىيافتنپولبيشترمجبوراستدرخارجازکلاسبهکارديگرىاشتغالورزد،برترىدارد.
گروههاىسنىمتفاوت (multiage grouping)
دراينروش،شاگردانهرکلاسازگروههاىسنىمتفاوتىتشکيلمىشوندودرواقع،اينروشترکيبىاستازگروههاىسنىمتفاوتوآموزشخصوصي. روشاستفادهازگروههاىسنىمتفاوتومکملدريککلاسموجبتوسعهٔبرنامهٔآموزشخصوصىدرسطحوسيعمىشود. اينروشبهنفعشاگردانهردوگروهسنى(سنينپايينوسنينبالا)وهمانندروشآموزشانفرادي،تجويزىاست. دراينروش،باانجامدادنآزمايشتشخيصي،موقعيتهريکازشاگردانتعيينمىشودوهدفهاىرفتارىوراههاىيادگيرىبينشاگردانتقسيممىشود؛مثلاًخواندن،تماشاىفيلميانوشتنبرايناساسانجاممىگيرد. امتحاننهايىياهرنوعارزشيابىازپيشرفتتحصيلىانجاممىگيردوهرشاگردباتوانوسرعتخودبههدفهاىآموزشىمىرسدوادامهمىدهد.
تفاوتهاىفردى
نظامآموزشىانفرادىهدايتشدهتفاوتهاىفردىشاگردانراکاملاًدرنظرمىگيردوفعاليتهاىآموزشىرابرهميناساسبرنامهريزىمىکند. دراينروش،ممکناستشاگردانبراساساستعداد،سرعتيادگيرىيابراساسروشيادگيري،خلاقيت،اشتياقوسايرخصوصياتگروهبندىشوند؛مثلاًممکناستشاگرديادگيرندهبسيارپيشرووپويايىباشدوبهراهنمايىمعلمکمترنيازداشتهباشدياممکناستباشنيدن،ديدنولمسکردنبيشتريادبگيرد. درچنينمواقعي،معلمبايدتشخيصبدهدکهکداميکازدرسهاىنظرىياکارهاىعملىبراىيکشاگردخاصبهترومؤثرتراست. خلاصهاينکههنگامتعيينواحددرسي،روشيادگيرىبايدبراساسويژگىهاىشاگرداندرنظرگرفتهشود. گونههاىمختلفاينروشتوصيفوتجويزشدهاست،اماروشهاىارزشيابىبرطبقچنينروشي،هنوزچندانتوسعهنيافتهاست. اگرچهاينروشيکروشآرمانىومطلوباست،قدرتاجرايىآنهنوزمحدوداست.
ارزشيابى IGE-CAI-IPI
ارزشيابىهريکازروشهاىجديدذکرشده،کارآسانىنيست. اغلبسؤالمىشودکهآياشاگردانبااينبرنامههاىجديدآموزشىبيشترازشاگردانديگرىکهدرکلاسهاىکنترلشدهسنتىآموزشمىبينند،يادمىگيرند؟. درپاسخمىتوانگفت: دربعضىازسطوحآموزشي،بعضىازشاگردانبهترازشاگردانىکهدرکلاسهاىسنتىهستنديادمىگيرند،ولىاينامردرهمهسطوحوباهرمعلمىصادقنيست. نتايجتحقيقاتوالکر (Walker) وشافارزيک(۱۹۷۴) (Schaffarzik) نشانمىدهدکهنتايجآموزشچهسنتىوچهانفرادي،چهبارايانهوچهبدونرايانهمبهمودوپهلواست. هربرنامهممکناستدريکجنبهنسبتبهبرنامهديگررجحانداشتهباشد. بسيارىازبرنامههادربعضىازجنبههاممکناستداراىتأثيرمشترکباشند. دوعاملمحتواوتأکيددرميزانيادگيرىشاگردانبسيارمؤثرهستند. مفاهيمىکهدربرنامهبيشترموردتأکيدقرارمىگيرد،بيشترجذبويادگرفتهمىشود. ايننتايجماراهدايتمىکندتادربارهاينسؤالکهکدامروشبيشترمؤثراست،تجديدنظرکنيم. آنچهبيشتردرتحليلروشهاىتجديدنظربايدموردبررسىقرارگيردايناست: آياروشهاىجديدمىتوانندهدفهاىآموزشىرابخوبىتحققبخشند؟آياآموزشدرمحيطمناسبوتشويقکنندهانجاممىگيرد؟آيادراينروشهاآموزشواقعاًبهصورتانفرادىصورتمىگيرد؟آياشاگردانازاينروشراضىهستند؟آياارزشهاوهدفهاىآموزشىمعقولند؟آيامعلمانبااشتياقکارمىکنند؟وسرانجام،آياآنچهباروشآموزشانفرادىآموختهمىشود،باارزشاست؟اينسؤالاتممکناستبهمعلمانکمکنکند،امابهبرنامهريزانومتخصصانآموزشىاينامکانرامىدهدکهبدانندادعاهايىکهدرمخالفتياموافقتباآناناقامهمىشود،تاچهاندازهباواقعيتانطباقدارد.
روشمسألهاى
روشمسألهاي،درحقيقت،نوعىآمادهکردنفراگيراستبراىزندگي؛زيرازندگىيعنىمواجهشدنبامسائلوکوششبراىحلآنها. دراينروش،فعاليتهاىآموزشىبهگونهاىتنظيممىشودکهدرذهنفراگيرمسألهاىايجادشودواوعلاقهمندشودکهباتلاشخودراهحلىبراىآنمسألهپيداکند. روشمسألهاىممکناستبهصورتفردىياگروهىاجراشود. البتهبايدتوجهداشتکهروشمسألهاىباروشهاىسنتىکاملاًفرقدارد. اينروش،بههيچوجه،بهمعنىپرسشوپاسخياحلتمريننيست؛مثلاًاينسؤالکه: براىمفروشکردنيکآپارتمانبازيربناى۱۲۵مترمربعوبافرشىکههرمترمربعآندرحدود۵۰هزارريالقيمتدارد،چقدرهزينهلازماست؟،بههيچوجهمسألهتلقىنمىشود؛زيرااينسؤالىاستکهتنهااحتياجبهمحاسبهدارد،ولىاينکه: يکآپارتمانسهاتاقخوابهرابا۵۰هزارتومانمفروشکنيد،يکمسألهاست؛زيراحلآناحتياجبهانواعاطلاعاتدربارهٔوسايل،ابعادونوعاتاقها،قيمتهاوسليقههاىفردىدارد. درمثالاول،پاسخرامىتوانبهوسيلهٔاطلاعاتدادهشدهبهدستآورد،درحالىکهدرمثالدوم،پاسخمشخصاستوشاگردبايدراهحلکشفکند. مثالاولمسألهاىاستذهنىوچندانارتباطىبازندگىندارد،ولىدومىهدفداردوکاملاًمرتبطبازندگىواقعىاست.
شرايطاجراىروشمسألهاى
درروشمسألهاي،شاگردبايدشرايطزيرراداشتهباشدتابتواندمسألهراحلکند:
۱. توجهبهمسأله. توجهاساسهرنوعفعاليتآموزشىاست. اگرخودشاگردمتوجهمسألهنشودومسألهازطرفمعلمبهاوارائهگردد،حالتتحميلىخواهدداشتوشاگردقادربهحلآننخواهدبوديااينکهرغبتوتمايلىبهحلآننشاننخواهدداد؛
۲. قدرتشناختودرکمسأله؛
۳. تشخيصويژگىهاىمسأله؛
۴. آمادگىبراىحلمسأله؛
۵. قدرتتنظيمراهحلهاىاحتمالي؛
۶. قدرتانجامدادنآزمايشوگردآورىاطلاعاتوتحليلآنها؛
۷. قضاوتدرموردآزمايشانجامشدهيااطلاعاتگردآورىشدهوپذيرفتنراهحلهاىمعتبروکنارگذاشتنفرضيههاىغيرمعتبر؛
۸. تعميموکاربردمسأله.
محيطوشرايطآموزشىبايدبهگونهاىتنظيمگرددکهشاگردبامشکلمواجهشودوآنرادرککند. اينامرزمانىامکانخواهدداشتکهشاگردقدرتتحليلواستنتاجونيزقدرتشناختمسألهوويژگىهاىآنراداشتهباشدوبهاينترتيب،بتواندراهحلهاىاحتمالىراپيشبينىکند. تحققچنينروندىوقتىممکنخواهدبودکهشرايطايجادمسألهبراساساستعداد،توانايي،سنوپايههاىعلمىشاگردتنظيمشود.
چگونگىاجراىروشمسألهاى
دراجراىروشمسألهاىمعمولاًدوروشاصلىوجوددارد:
الف- روشقياسىکهازکلىبهجزئىمىرسد،مثلاينکهآياجنگعلتاصلىتغييراتاجتماعىاست؛
ب- روشاستقرايىکهازجزئىبهکلىمىرسد،ماننداينکهسؤالکنيمکهآياعللانقلابهاىتاريخىيکساناست.
درروشقياسي،مراحلزيربايدطىشود:
۱. شناسايىمسأله.
۲. جستجووکشفراهحلموقت.
۳. تنظيمنظريهٔموقت.
۴. سنجشاعتباروصحتنظريهبهوسيلهٔمقايسهباحقايقمعلوم.
۵. تنظيمراهحلنهايى.
درروشاستقرايي،مراحلزيربايدموردتوجهواقعشود:
۱. شناسايىمسأله.
۲. تشکيلفرضيه.
۳. جستجوىاطلاعاتياانجامدادنآزمايش.
۴. تحليلاطلاعاتيانتيجهٔآزمايش.
۵. پذيرشفرضيهدرستوردفرضيههاىغيرمعتبربراساستحليلنتايج.
۶. تکرارآزمايشوتعميم.
روشمسألهاىشباهتزيادىبهپنجمرحلهآموزشهربارت،يعنىآمادگي،عرضه،مقايسه،تعميموانطباقدارد.
درمدارسپيشدانشگاهىبهتراستروشاستقرايىبيشترازروشقياسىبکاربردهشود،اگرچهدرروشاستقرايي،فعاليتووظيفهٔمعلمبسيارسنگيناستواوبايدبهطورمرتبفعاليتشاگردانراسرپرستىوهدايتکند. ازطرفديگر،شاگردنيزبايدپيوستهجدىباشدوروشمطالعه،تحقيقوتفکرصحيحرابداند.
محاسنروشمسألهاى
۱. موجبارتباطفعاليتهاىمدرسهبازندگىواقعىشاگردانمىشود.
۲. ازنظرروانشناسي،يکىازبهترينروشهاىتربيتىبراىايجادتفکرعلمىدرشاگرداناست.
۳. چونثابتوخشکوغيرقابلانعطافنيست،باعثبرانگيختنعلاقهطبيعىشاگردانبهدرسمىشود.
۴. تقريباًقابلانطباقباوضعکلاسهاىمتداولاست.
محدوديتهاروشمسألهاى
۱. نسبتبهفعاليتهاىمتداولمدارساحتياجبهزمانبيشترىدارد.
۲. احتياجبهمعلمانباتجربهوآشناباروشتحقيقدارد.
۳. وقتگيراستوممکناستباتوجهبهبرنامههاىجارىمدارسنتواناينروشرابهطورمؤثراجرانمود.
روشواحدها
روشواحدهاشامليکرشتهفعاليتهايىاستکهدراطرافيکدستهمفاهيمکلىدورمىزندوبهمنظوريکهدفکلىدرنظرگرفتهمىشود. کليهمطالبدرقالبيکمسألهومشکلطرحمىشودکهاطلاعاتومهارتهاىگوناگونىازابعادمختلفبراىحلآنبسيجمىگردندوهدفهمهآنهامرکزىاستکهمسألهازآنناشى مىشود. حلهرمشکلبهيکرشتهاطلاعاتدرزمينههاىمختلفنيازداردکهکليهآنهادريکقالبجمعمىشوندودرمجموع،برنامهٔواحدىراتشکيلمىدهند؛بهعبارتديگر،روشواحدهادرنتيجهٔتوجهوتمرکزوفعاليتدرزمينهيکسلسلهمسائلپيوستهواستفادهازارتباطآنهابامسائلديگر - صرفنظرازتفکيکتصنعىورسمىرشتهها - بهوجودمىآيد. اينتوجهگاهىبهموضوعموردمطالعهاست؛دراينصورت،آنراواحدموضوعمىگويندوممکناستدرآنچندمبحثيکرشتهتوأموترکيبشوند،مثلزندگىدردورانصفويهکهجنبههاىسياسي،اقتصادي،اجتماعىوفرهنگىآنبايکديگرارتباطپيدامىکنند؛ياممکناستبيندوياچندرشتهارتباطمستقيمبهوجودآيد،براىمثال،درموقعخريداتومبيلبهچهنکاتىبايدتوجهداشتکهدرآنرشتههاىفيزيک،شيمي،اقتصادوهنربايکديگرپيوستگىپيدامىکنند. گاهىاوقاتبهجاىاينکهتوجهاصلىبهموضوعمعطوفشود،بهرغبتهاوتجاربقبلىشاگردوگسترشآنبراىکسبتجاربآيندهتوجهبيشترىمىشودکهدراينصورت،آنراواحدتجربيمىنامند. گاهىنيزتوجهاصلىبهفعاليتشاگردوانگيزهٔدرونىاوونتيجهگيرىازفعاليتاومعطوفمىشودکهدراينصورتآنراواحدطرحمىنامند.
درروشواحدموضوع،طرحفعاليتبهوسيلهٔمعلمتنظيموازطرفخوداوادارهمىشود. درروشواحدتجربي،معلموشاگرددرتنظيمطرحوفعاليتهاهمکارىمىکنند،ولىدراجراىآن،مدتوموضوعمطالعهقابلتغييراستوبستگىبهتوانشاگردوتوافقبامعلمدارد. درواحدطرح،تنظيممنطقىموضوعقابلتوجهنيست،بلکههدفشاگردورغبتوفعاليتاوبراىرسيدنبههدفآموزشىاهميتدارد.
ويژگىهاىروشواحدها
۱. واحدبايدداراىهدفياهدفهاىمشخصومفيدىباشد.
۲. هدفبايدشباهتىبهوضعزندگىواقعىداشتهباشد؛يعنىاستفادهازوسايلومنابعباوضعزندگىواقعىتطبيقکند.
۳. واحدبايدوحدتداشتهباشد؛بهاينمعنىکهتمامفعاليتهايشمربوطبهيکمسألهوموضوعباشد.
۴. دراجراىواحدبايدسعىشودازتجاربمستقيماستفادهشود.
۵. واحدبايدآغازوپايانمشخصىداشتهباشدودراجرا،باتوجهبهشرايطوامکانات،انعطافپذيرباشد.
۶. واحدبايدجامعيتداشتهباشد.
۷. شاگردبايدمحورفعاليتباشد؛يعنىروشواحدبايدبهشاگردفرصتهايىبراىطرحريزىوفعاليتبدهد.
۸. واحدبايدوسيلهٔدرککاملوتسلطبهموضوعومسألهباشد.
۹. روشکارواحدبايدمشخصومتنوعباشد.
۱۰. روشواحدبايدبهشاگردانفرصتهايىبراىقضاوت،انتخابوسنجشبدهد.
۱۱. روشواحدنبايدتنهايکمبحثمستقلوجدادربرنامهٔآموزشىباشد،بلکههرواحدبايدمنتجبهواحدهاىديگرىشودکهبهوسيلهٔآنبتوانپيوستگىبرنامهراحفظکرديابهوجودآورد.
مراحلاجراىروشواحدها
امورلازمبراىتهيهوطرحواحدهاى آموزشىبايدبهطورمنظموبهنحوىکهنمايندهيکفکرمنطقىباشد،درچندمرحلهمرتبشوند. مراحلديادشدهبايدبهترتيبىتنظيمشوندکههرمرحلهبهعنوانمقدمهيااساسمرحلهٔبعدباشد؛بهعبارتديگر،مراحلطورىقراربگيرندکهدرصورتغفلتازيکمرحله،وصولبهمراحلبعدىامکانپذيرنباشديامشکلباشد.
بهطورکلي،مراحلىکهبراىتهيهوطرحيکواحدآموزشى - صرفنظرازموضوع - بايددرنظرگرفتهشودبهقرارزيراست:
۱. بررسىوتشخيصنيازها. اينمرحلهشاملدوقسمتاست:
الف- مشخصکردنهدفکلىواحد.
ب- تعيينعنوانکلىواحد.
۲. تشخيصونوشتنهدفهاىرفتاري.
۳. انتخابوسازماندهىمحتوا. اينمرحلهشاملچهارقسمتاست:
الف- انتخابعناوينوموضوعات.
ب- انتخابمفاهيماساسىومهم.
ج- انتخابمنابع.
د- سازماندهىمحتوا.
۴. تعيينوسازماندهىتجاربيادگيري.
الف- معرفىواحد.
ب- بسطواحدوتحليلآن.
ج- مشخصکردنتسلسلفعاليتها.
د- مشخصکردنکاربردواحد.
هـ- اخذنتيجهٔکلى.
۵. ارزشيابىواحد.
۶. اصلاحوتداومواحد. بررسىمراحلاجرايىواحدبهمنظورهماهنگىبيشتر،تعادلحذفياافزايشپارهاىمطالبوپيشبينىوبرنامهريزىبراىواحدهاىبعدى.
روشواحدموضوع
روشواحدموضوع،موضوعاتموردمطالعهرابهصورتواحدهاىبزرگموردمطالعهقرارمىدهد. دراينروش،ارتباطموضوعاتورشتههاىمختلفمعمولاًافقىاست؛مثلاًدرواحددورهٔفرهنگيممکناستهنر،ادبيات،مذهبوشرايطاجتماعىجامعهمعينىرادريکدورهٔمعينموردمطالعهوموضوعدرسقرارداديامىتواندرسرياضي،فيزيکوشيمىراباانتخابموضوعماشينديزلبهصورتافقىبايکديگرمربوطساخت.
ويژگىهاىروشواحدموضوع
روشواحدموضوع،موضوعاتموردمطالعهرابهصورتواحدهاىبزرگموردمطالعهقرارمىدهد.
هدف
مطالعهدربارهٔيکسلسلهموضوعاتمرتبطبههم،بدونتوجهبهتفکيکتصعنىآنها.
انواعتجاربآموزشى
سخنرانىبهعنوانراهنمايىبراىمطالعهٔبيشتر،تحقيقاتمتنوع،کارانفرادىوگاهىجمعى.
تنظيمتجاربآموزشى
ارتباطموضوعاتبيشترافقىاست،ولىگاهىممکناستارتباطعمودىنيزوجودداشتهباشد.
طرحريزى
صرفوقتبيشتردرطرحريزىتوسطمعلموگاهىباهمکارىشاگرد.
نظريهيادگيرى
يادگيرىمتکىبهفهمکلىموضوعاتمختلفدرمحوريکموضوعاصلىاست.
انگيزه
علاقهبهفعاليتولذتبردنازآناساستقويتاستوعاملپاداشوتنبيهدرآنکمترمطرحمىشود.
انضباط
انضباطبيشتردرونىاستومسؤوليتفردىوگروهىدراينروشبيشترمطرحاست.
ارزشيابى
بررسىتجاربشاگردانوطبقهبندىآنها. البتهامتحاننيزممکناستجزئىازارزشيابىباشد.
محدوديتهاىروشواحدموضوع
۱. بهمعلمانمجربوکارآزمودهنيازاست. ازآنجاکهدراجراىاينروش،بيشازهرفردديگرىحضوروراهنمايىمعلمضرورىاست،لازماستکهاوجنبههاىدرونىخودراازلحاظطرزفکر،تمايلاتواحساسات،تسلطکافىبهرشتههاىمختلفدرسوارتباطآنهابارشتههاىديگرومسائلذوقىوهنرىبراىراهنمايىمؤثرپرورشدهد.
۲. ممکناستاولياىمدرسهواولياىشاگردانبدونتوجهبهاهميتاينروشباآنمخالفتورزند.
۳. ممکناستبابرنامههاىموجودمدارسچندانانطباقىنداشتهباشد.
۴. همکارىباسايرمعلمانلازموضرورىاست،اينکارمستلزمقانعکردنآناندرمورداهميتوارزندهبودناينروشاست.
۵. دراوايلکار،انجامدادنفعاليتهابراساساينروشمشکلاست؛بههميندليل،بايدازواحدآسانشروعکرد. دوطرح۴۰و۴۱نشاندهندهدوواحدموضوعهستند.
روشواحدتجربى
روشواحدتجربىکهيکىازجديدترينروشهاىآموزشىاست،هنوزکاملاًعمومىنشدهاست؛زيرااجراىآنمستلزمتحولىدربرنامهمدارسوتربيتمعلماست. دراينروش،ارتباطموضوعوفعاليتهاافقىوعمودىاستونقطهٔاصلىومرکزفعاليترغبتوتجاربقبلىفراگيراناست. همکارىمشترکبينفراگيران،معلمانوبينمعلموشاگردانازاهميتخاصىبرخورداراست؛بنابراين،درهرواحدتجربي،درتماممراحلکاربايدهمکارىنزديکىبهوجودآيدوازهمهمهمتراينکهشاگردانفقطيادنمىگيرندکهيکمسألهراحلکنند،بلکهپيوستهبهحلمسائلفراوانومتنوعراغبمىشوند.
نظريههاىتدريس
درطولبيستسالاخير،درزمينهٔتدريس،نظريههاىقابلتوجهىطرحوارائهشدهاستکهتعدادزيادىازآنهابتازگىتوسطگانيه (Gagne) وديک (Dick) (۱۹۸۴)موردبررسىوتجديدنظرقرارگرفتهاند. باتوجهبهتمامىايننظريههامىتوانگفتکهتاکنوننظريهپردازانموفقبهارائهيکنظريهتدريسهماهنگوواحدنشدهاند.
ازجملهٔايننظريههامىتوانبهنظريهتنيسون (Tennyson) (۱۹۸۰)دربارهمفهومتدريس،نظريهاسکاندورا (Scandura) (۱۹۷۷)دربارهنظريهٔساختتدريسونظريهٔلاندا (Landa)(۱۹۷۶)وبرخىافرادديگردربارهٔچگونگىتدريسونظريهٔکيس (Case)(۱۹۷۸)کهبراىتدريسکودکانپيشدبستانىوکودکستانکاربرددارد،اشارهکرد.
کليهنظريههاىارائهشدهدرموردتدريس،بهنوعىبايکديگرتفاوتدارند،ولىباوجوداين،مىتوانتمامىنظريههاىمختلفرادرقالبوچهارچوببزرگترىتحتعنوانيکنظريهٔجامعتدريسارائهکرد. موارداختلافمياننظريههاىکوچکوفرعىبانظريهٔجامعرامىتواندردرجهياميزانکلىوعمومىبودنآنهايااهدافىکهدرپيشدارندياهردوجستجوکرد.
نظريهٔجامعتدريسمىتواندبراىمعلمومربىمفيدوسودمندباشدوآنهارادررويارويىبانظريههايىکهبايکديگربىارتباطند،يارىنمايد.
تدريس
ازتدريس،هماننديادگيري،تعريفهاىمتعددىارائهشدهاست. بعضىتدريسبيانصريحمعلمدربارهٔآنچهبايديادگرفتهشودمىدانندوگروهىديگرتدريسراهمورزىمتقابلىمىدانندکهبينمعلموشاگردومحتوادرکلاسدرسجرياندارد. عدهزيادىازمربيانومتخصصانتعليموتربيتفراهمآوردنموقعيتواوضاعواحوالىکهيادگيرىرابراىشاگردانآسانکندتدريسناميدهاند. ازبررسىمجموعتعاريفارائهشدهدراينزمينهمىتواننتيجهگرفتکهتدريسيکفعاليتاست،امانههرنوعفعاليتي،بلکهفعاليتىکهآگاهانهوبراساسهدفخاصىانجاممىگيرد،فعاليتىکهبرپايهوضعشناختىشاگردانانجاممىپذيردوموجبتغييرآنانمىشود،اگرچههنوزهستندکسانىکهبراساسالگوهاوروشهاىسنتي،تدريسراتنهابهتلاشوفعاليتمعلمدرکلاسدرساطلاقمىکنند.
درهرصورت،اگريادگيرىراتغييردررفتارارگانيسمبراثرتجربهبدانيم،بدونشک،فعاليتىکهموقعيترابراىتغييرفراهمکندياايجادموقعيتىکهتجربهراآساننمايدوتغييرلازمرادرشاگردسببشود،تدريسنامدارد. درنتيجه،عملتدريسيکسلسلهفعاليتهاىمرتب،منظم،هدفداروازپيشطراحىشدهاست؛فعاليتىکههدفشايجادشرايطمطلوبيادگيرىاست. فعاليتىکهبصورتتعاملورفتارمتقابلبينمعلموفراگيرجرياندارد؛يعنىويژگىهاورفتارمعلمدرفعاليتهاواعمالشاگردانتأثيرمىگذاردوبالعکس،ازويژگىهاورفتارهاىآنانمتأثرمىشود. اينتأثيرممکناستبصورتمستقلياغيرمستقلبهوقوعبپيوندد؛بهعبارتديگر،تدريسعبارتاستازتعامليارفتارمتقابلمعلموشاگرد،براساسطراحىمنظموهدفدارمعلمبراىايجادتغييردررفتارشاگرد. اينتعريفدوويژگىخاصبراىتدريسمشخصمىکند:
۱. وجودتعامليارابطهمتقابلبينمعلموشاگرد.
۲. هدفداربودنفعاليتهاىمعلم.
بنابراين،اگرفعاليتمعلمدرکلاسبصورترفتارمتقابلوبراساسهدفخاصىصورتنگيرد،بههيچوجهمفهومتدريسبهآناطلاقنخواهدشد. ممکناستمعلمىدرکلاسدرسصحبتکندياتمرينحلکند،امابهمفهومواقعي،تدريسنداشتهباشد؛زيرابهفعاليتهاىپراکندهويکجانبهٔمعلمکههيچگونهتغييرىدرشاگردانايجادنکند،تدريسگفتهنمىشود. همچنينبهآننوعيادگيرىکهازطريقفيلم،تلويزيون،کتابوغيرهصورتمىگيرد،تدريساطلاقنمىشودوفيلموکتابوتلويزيوننيزمعلمنيستند؛ياکسانىکهبطورجنبىبهکارتدريساشتغالمىورزند،مانندکسىکهبهکلاسدرسنظممىدهد،هدفهاىکلاسراتهيهوتنظيممىکنديابهتصحيحاوراقامتحانىمىپردازد،نمىتوانالزاماًعنوانمعلمىدادوکارشراتدريسدانست. (سيف،علىاکبر- ۱۳۶۸.)
تدريسمفاهيممختلفىرادربرمىگيرد،مانندنگرشها،گرايشها،باورها،عادتهاوشيوههاىرفتاروبطورکلي،انواعتغييراتىکهمىخواهيمدرشاگردانايجادکنيم. تغييردرزمينههاىفوقنهتنهاازنظرمشخصاتمتفاوتاست،بلکهفرايندهاىيادگيرىمتناسبباآنهانيزباهممتفاوتند؛مثلاًتدريسدرزمينهٔتغييراتعاطفىباتدريسدرزمينههاىشناختىياروان - حرکتىيکساننيست. تحقيق،اکتشاف،بررسىوپژوهش،آزمايشوخطا،گوشکردنوخواندن،همهتجربههاىمتفاوتىهستندکهمنجربهيادگيرىمىشوندوممکناستدرفرايندتدريساتفاقبيفتند،ولىشرايطلازمبراىکسبچنينتجاربىيکساننخواهدبود.
نکتهمهمدرفرايندتدريسايناستکهمعلممشخصکندچهبايديادگرفتهشودتابراساسآنمحتواىآموزشىوفعاليتهاىمتناسببادرکوفهمشاگردانفراهمگردد. درواقع،توجهبهسهنکتهزيردرجريانتدريسلازموضرورىاست:
۱. تدريسبايدهدفداشتهباشد.
۲. روشتدريسبايدمتناسبباهدفومقصودباشد،يعنىبيانکنندهٔآنچيزىباشدکهقراراستيادگرفتهشود.
۳. مفاهيمبهطريقىارائهشودياشرايطتغييربهطريقىفراهمگرددکهمطابقفهموتوانايىشاگردانباشد.
بنابراين،معلمبايدتوجهداشتهباشدکهطراحىسنجيدهوآگاهانهٔفعاليتهاىمربوطبهتدريسنخستينگامبهسوىتدريسمبتنىبرهدفومقصودخواهدبود.
يکنظريهٔتجويزىتدريس
درفرايندآموزشىودرشرايطخاص،ممکناستهدفهابهترتيبپشتسرهمقرارگيرندوحالتتسلسلىداشتهباشند،بهطورىکههرهدفوسيلهاىبراىرسيدنبههدفبعدىوهدفبعدىنيزوسيلهاىبراىرسيدنبههدفبعدازخودباشد. دراينصورت،هريکازهدفهاىآموزشىبراساسهدفپيشازخودبنامىشود،مگرنخستينهدف. اگردرتدريس،هدفمعينىرا - بهعنوانحالتآرمانىياهدفنهايى (desired state) - براىشاگرددرنظرداشتهباشيمواگرحالتوموقعيتاوليه (initial state) اورابدانيم،مىتوانيممحتواىدرس (subject matter) رامشخصکنيم؛يعنىآنچهرابايدآموختهشودتعيينکنيم. محتواىدرسرامىتوانازطريقتفريقحالتمطلوب(هدفنهايىتدريس)وحالتموجود(رفتارورودي)بدستآورد. محتواىدرسمىتواندبهبخشهاوهدفهاىجزئىوکوچکترتجزيهشود. بعدازتجزيهٔهدفهابههدفهاىکوچکتر،عملمرتبکردن (sequencing) انجاممىگيردودرنهايت،برنامهدرسىتدوينمىشود.
از هدف تدريس تا برنامه درسى
هدفنهايىتدريسياحالتمطلوب
هدفنهايىتدريسياحالتمطلوببهوسيلهٔمجموعهاىازتکاليفکهمستلزمپايهاىازآگاهىومعلوماتمشخصوساختفکرىوفرايندهاىشناختىمعيناستتعيينمىشود. ازديدگاهشناختي،فقطتعيينهدفنهايىتدريسبرحسبمحتواىنظريهيابرحسبرفتارىکهشاگرددرپايانجريانتدريسازخودبروزمىدهد،کافىنيست. هدفنهايىتدريس،بيشترمستلزميکساختفرايندشناختىمعينومشخصاست. بنابراين،هدفنهايىتدريسبايدبرحسبسهجنبهٔزيرتوصيفشود:
الف- هدفشناختىرامىتوانيکهدفشايستهومناسبتلقىکردوهدفشايستهرابهوسيلهٔدستهاىازمهارتهاتعيينکردکهفردقادراستآنهارادرکلاسدرسانجامدهد. اينقبيلمهارتهارامىتوانازطريقبهکاربردناطلاعاتمربوطبهنظريههاىپرسشى(مثلاًرياضياتياتاريخ)وبااستفادهازملاکهاوتفسيرآزمونهاىمعيارى(criterion referenced test)ياتحليلآزمونهاىعينىتعيينکرد. درهرصورت،هدفنهايىتدريسباتعييندستهاىازمهارتهاکهبهعنوانوظايفوتکاليفآموزشىکلاستعريفشدهاند،مشخصمىشود.
ب- هردستهازاينوظايفوتکاليفمستلزمتوانايىهاىفکرىوشناختىخاصىاست. براىاداىتکاليف،آگاهىومعلوماتمشخصىموردنيازاست. اينپايهٔآگاهىرامىتوانباشيوههاىتحقيقىلازمتعيينکرد. بعلاوه،بايدتوجهداشتکهپايهٔآگاهىهرفردساختويژهٔخودراداردکهبايدبررسىوارزيابىشود.
ج- حليکدستهازتکاليفوانجامدادنيکمجموعهفعاليتهاىخاصمستلزمفرايندهاىشناختىمعيناست. فرايندهاىموجوددريکمجموعهمعينازتکاليفرامىتوانازطريقتحليلذهنىياتجربىمشخصکرد. تحليلتجربىشاملمطالعهوتحقيقفرايندهايىاستکهبهوسيلهمتخصصاندرحلتکاليفمطرحشدهاند. تحليلذهنىنيزشاملساختوايجاديکعملمحاسباتىياحداقل،يکعملابتکارىواکتشافىمتناسبباحلتکاليفدادهشدهاست.
حالتموجود(ابتدايى)
فعاليتهاىآموزشىبهمنظوررسيدنبههدفهاىنهايىتدريس،باتوجهبهحالتاوليه(اطلاعاتپايه)شاگرد،امکانپذيراست. شناختاطلاعاتپايهبراىتعيينمحتواىدرسلازموضرورىاست. آزمونهاىمعياري- قراردادىاينامکانرابهمعلممىدهدتامجموعهٔتکاليفىراکهشاگردقادربهانجامدادنآنهاستمشخصکند. چنانچههدف،اندازهگيريِحافظهٔکوتاهمدتياسنجشمهارتخاصىباشد،آزمونهاىتوانايىويژه(special ability tests)رامىتوانمورداستفادهقرارداد.
شيوههايىکهمتخصصاندرارزيابىساختارهاوفرايندهاىشناختىبهکاربردهاند،براىارزيابىمعلوماتونيازهاىشناختىشاگردانمناسباست. اينشيوهها،درمواقعي،نهتنهامعلوماتيافرايندهاىناشناختهٔشاگردراارزيابىمىکند،بلکهاطلاعاتنادرست،تصوراتومفاهيمغلط،قوانيننامناسبيااستفادهنابجاازآنهارانيزآشکارمىسازد.
تجزيهوتحليلمحتواىدرسوساختبرنامهدرسى
هدفهاىکلىتدريسرامىتوانبهفعاليتهايااهدافجزئىتجزيهکرد. درچنينحالتي،فردنهتنهامىتواندبههدفکلىبرسد،بلکهاحتمالاًمىتواندبههدفهاىمختلفديگرىنيزدستيابد. درتجزيهٔهدفها،روابطهدفکلىباهدفهاىجزئىيکىازمسائلىاستکهبايدموردتوجهقرارگيردوهنگامتهيهٔبرنامهٔدرسىفراموشنشود. ازجملهمسائلىکهدرجريانتبديلوانتقالهدفهابههدفهاىجزئىبههمپيوستهومنظمومرتبحائزاهميتاست،مىتوانچندموردرانامبرد: روابطبينهدفهاىجزئي،انتظاراتوخواستههايىکهبنابرهدفهاىجزئىازشاگردانمىرود،فرايندوساختفکرىشاگردانواحتمالتأثيرهرهدفجزئىدرتسهيل،منعيابازدارىتحققهدفهاىبالاتر.
کاربردکنشهاىتدريس
کاربرداعمالتدريسرادرمواردزيرمىتوانموردتوجهقرارداد:
۱. کنشتدريسبراىبرانگيختنمطالعهوتحقيقىکهداراىآثاروپيامدهاىتعليموتربيتباشد،بسيارمفيداست. اگرکنشهاىتدريسراشرايطلازموضرورىبراىيادگيرىبهشمارآوريم،بايدبپذيريمکهبدونکنشهاىتدريس،امکانيادگيرىدرمدرسهوجودنخواهدداشت. علاوهبراين،ممکناستبراىتحليلوتعميمنظريههاىيادگيرىدرموقعيتهاىمختلف،ازکنشهاىتدريساستفادهشود.
شناختکنشهاىتدريسنهتنهادرنوعفعاليتمعلمانمؤثراست،بلکهدربهکارگيرىموادآموزشي،شرايطتدريسونوعفعاليتشاگردانتأثيرخواهدداشت؛زيرابهقولگيج (Gage)،تحقيقىکهعللوميزانتأثيرمعلمبرشاگردراآشکارسازد،درفرايندتدريسداراىبيشتريناهميتاست.
۲. کنشهاىتدريسدرطراحىآموزشي،کاربردمؤثردارد. شناختپايهٔعلمىورفتارورودىشاگردان،شرايطىکهکنشهاىتدريسدرآنمؤثرندودادههايىکههدفنهايىتدريستعيينمىکند،همگىمىتواننددرکيفيتطراحىآموزشىمؤثرباشند.
۳. ازکنشهاىتدريسمىتواندرانتخابروشهاوشيوههاىتدريساستفادهکرد؛مثلاًدرطرحزیردوشيوهٔتدريس،سخنرانىوبحثگروهىهدايتشده،بررسىشدهاند. علامت + بيانگرارتباطميانيکهدففرضىباشاگردفرضىوهمچنين،نشاندهندهروشهايىاستکهکنشهاىتدريس،ممکناستازطريقآنهابدستآيد. اگرعلامتهاىمنظورشدهدرجدول،درجريانتحقيقوآزمايش،اثباتوپذيرفتهشود،مىتواننتيجهگرفتکهترکيبروشسخنرانىبايکبحثهدايتشدهشيوهاىعالىدرتدريسمبتنىبرهدفاست.
انتخابيکشيوهتدريسمناسب
|
|
|
|
شیوههایتدریس |
|||
|
|
|
|
|
|
|
|
|
کنشهایتدریس |
|
|
سخنرانی |
|
|
بحثگروهیهدایتشده |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
انگیزش |
|
|
+ |
|
|
+ |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
اطلاعات |
|
|
+ + |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
جریاناطلاعات |
|
|
|
|
|
+ + |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
ذخیرهسازیوجبران |
|
|
|
|
|
+ + |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
انتقالاطلاعات |
|
|
|
|
|
+ + |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
کنترلوهدایت |
|
|
+ |
|
|
+ |
عواملمؤثردرتدريس
تدريسامرسادهاىنيست. معلمدرتدريسبامتغيرهاىمتفاوتىسروکاردارد. اوسعىمىکندبادستکارىوکنترلمتغيرهاىمختلف،وضعيتىبوجودآوردکهيادگيرىحاصلشود. شناختوکنترلهمهٔعواملومتغيرهاىدخيلکارآسانىنيستوشايدبتوانگفتغيرممکناست. بدونشک،درايجادمحيطيادگيرىعواملىهمچونويژگىهاىمعلموشاگرد،ساختنظامآموزشي،محتواىآموزشىودههامتغيرديگرمىتواندمؤثرباشد. بديهىاستکهمعلمنمىتواندهمهٔعواملمذکورراتحتکنترلدرآورد. ممکناستسؤالشوداگرکنترلهمهٔعواملمذکورامکانپذيرنباشد،معلمچگونهمىتواندشرايطمطلوبراباتوجهبهدخالتمتغيرهاىمتعددوغيرقابل کنترل،بوجودآورد. درپاسخبهچنينسؤالىبايدگفت: درستاستکهمعلمنمىتواندهمهٔمتغيرهاىدخيلراتحتکنترلقراردهد،اماشناختنچنينعواملىاوراقادرخواهدساختکهدرتنظيمفعاليتهاىتدريس،تصميمىآگاهانهبگيرد. اگرمعلمازنظريههاىتدريس - يادگيرىشناختدقيقوعلمىداشتهباشد،قوىترودقيقترمىتوانددرايجادوضعيتمطلوبيادگيرىفعاليتکند.
ويژگىهاىشخصيتىوعلمىمعلم
اساسىترينعاملبراىايجادموقعيتمطلوبدرتحققهدفهاىآموزشي،معلماست. اوستکهمىتواندحتىنقصکتابهاىدرسىوکمبودامکاناتآموزشىراجبرانکنديابرعکس،بهترينموقعيتوموضوعتدريسراباعدمتوانايىدرايجادارتباطعاطفىمطلوببهمحيطىغيرفعالوغيرجذابتبديلکند. درفرايندتدريس،تنهاتجاربوديدگاههاىعلمىمعلمنيستکهمؤثرواقعمىشود،بلکهکلشخصيتاوستکهدرايجادشرايطيادگيرىوتغييروتحولشاگردتأثيرمىگذارد. ديدگاهمعلموفلسفهاىکهبهآناعتقاددارد،درچگونگىکاراوتأثيرشديدىمىگذارد،بطورىکهاوراازحالتشخصىکهفقطدرتدريسمهارتداردخارجمىکندوبهصورانسانانديشمندىدرمىآوردکهمسؤوليتبزرگتربيتانسانهابرعهدهاوست. برشمردنويژگىهاىمعلمکارچندانآسانىنيست؛زيراجوامعمختلفبافلسفههاونگرشهاىمختلف،انتظاراتمتفاوتىازمعلمدارند،ولىمىتوانبهويژگىهاىکموبيشمشترکىکهلازماستمعلماندرهمهجاداشتهباشنداشارهکرد.
ويژگىهاىشخصيتىمعلمونقشآندرتدريس
دراينمبحث،ابتدابهبررسىويژگىهاىشخصيتىمعلمانوسپسبهتأثيرونقشرفتارآناندرفرايندتدريسمىپردازيم. دررونداينبررسي،بيشتربهتحليلنوعنگرشوروابطمعلمنسبتبهشاگردانمىپردازيموآنانرابهدوگروهتقسيممىکنيم.
معلمانشاگردنگر
اينگروهازمعلمان،شاگردانراهستهٔمرکزىفعاليتخودقرارمىدهندوآنانرامحوراصلىفعاليتهاىآموزشىمىدانند. آنانفعاليتورشدهمهجانبهٔشاگردانرادرنظرمىگيرندومواددرسىوانتقالدانشرابراىپرورشآنهابهکارمىبرند. اينگروه،بطورکلي،بهپرورشاستعدادشاگردانشوقفراواندارند. البتهنبايدتصورکردکهمعلمانديگرهيچتوجهىبهشاگردانندارند،بلکهمىتوانگفتکهايندستهازمعلمانبيشترازديگران،شاگردانرادرنظردارند،ورفتارشاننسبتبهشاگردانبهگونهاىاستکهتوجههرمشاهدهکنندهاىرادرنخستينبرخوردبهخودجلبمىکند.
معلمانشاگردنگراگراطلاعاتودانشزيادىهمداشتهباشند،انتقالهمهٔآنهارابهشاگردانچندانمهمنمىدانند،بلکهبيشترفعاليتخودرابرآموزشوپرورششاگردمتمرکزمىکنند. اينانازميانعلوم،بيشتربهعلومانسانىوبويژهروانشناسىتوجهدارند.
گروهشاگردنگررامىتوانبهدودستهکوچکترشاگردنگرفرديوشاگردنگرجمعيتقسيمکرد. شاگردنگرفردىبهويژگىهاىفردىشاگردان،بيشترتوجهداردويکايکآنانراشناسايىوباهرکداممطابقخصوصياتفردىآنرفتارمىکند،درحالىکهشاگردنگرجمعىبيشتربهجمعشاگردانوپرورشجمعىآنانتوجهداردويکبهيکآنانراموردتوجهقرارنمىدهد. اينگروهازمعلمانبااستفادهازروانشناسىپرورشىوروانشناسىنوجوانىدرجهتتربيتوپيشرفتکلىهمهٔشاگردانتلاشمىکنند. رفتاراينمعلماننسبتبهرفتارمعلمانشاگردنگرفردىرسمىتراست. ايندستهازمعلمانچندانبهعواطفودرخواستهاىشاگردانتوجهندارند.
معلماندرسنگر
معلماندرسنگر،بيشتربهدرساهميتمىدهندتاپرورششاگردان. تمامکوششآنهابرايناستکهبههرطريقىکهشدهدرسرابهشاگردانانتقالدهند. گروهدرسنگربهشاگردانوتفاوتهاىفردىآنانتوجهندارندياآنراچندانمهمتلقىنمىکنند. بهنظراينگروه،شاگردانموظفهستندکهدرسرابطورکامليادبگيرندوبهمعلمپسبدهند. بهاعتقادافراداينگروه،حقايقعلمىشاگردانرابراىزندگىاجتماعىآمادهمىسازدوبههميندليل،کسبدانشدردرجهٔاولاهميتقراردارد. اينمعلمانبهعلوموفنونرغبتفراواندارند. بسيارىازدبيراندبيرستانهاوجمعىازمعلمانمدرسهابتدايىوگاهىتعدادىازاستاداننظامآموزشىجامعهماراايندستهازمعلمانتشکيلمىدهند.
گروهدرسنگررانيزمىتوانبهدوگروهکوچکتردرسنگرعلميودرسنگرفلسفيتقسيمکرد. گروهدرسنگرعلمىبيشتربهرشتههاىعلمىعلاقهمندهستندومىکوشندتاازايننظر،دانشخودراروزبهروزگسترشدهند. باآنکهمطالبدرسىآنهاگيرايىدرسهاىفلسفىواجتماعىراندارد،بهسبباطلاعاتوسيعىکهدررشتههاىعلمىدارند،مىتوانندشاگردانرابهسوىخودجلبکنند. تأثيرىکهمعلماندرسنگرعلمىدرشاگردانمىگذراند،ناشىازشخصيتآناننيست،بلکهزادهٔوسعتاطلاعاتآنهاست. چنينتأثيرىمعمولاًتأثيرتعليمىاستنهتربيتي،ولىبطورغيرمستقيمشاهدتأثيرتربيتىهمهستيم. اگرچهعلاقهٔاينگروهازمعلمانبيشتربهرشتههاىعلمىومواددرسىاستتاشاگردان،دلبستگىآنانبهعلمباعثمىشودکهگاهىشاگردانباعلاقهٔفراواندرکلاسدرسايشانحاضرشوند. اينگروهازمعلماناگربهنيازوعلاقهٔشاگردانتوجهکنندوباآنهاارتباطمطلوببرقرارسازند،مىتوانندمعلمانخوبومفيدىباشندوتأثيرمثبتىدرشاگردانبگذارند.
گروهدرسنگرفلسفىبااينکهبهدرسبيشترازشاگردانتوجهدارند،اماچوناغلببهمسائلکلىواجتماعىمىپردازند،کلاسايشانگيراست. شاگرداننسبتبهاينمعلمانگرايشبيشترىدارند. اينگروهباشخصيتبارزىکهدارند،بهعنوانسرمشقوانسانآرمانىموردتوجهشاگردانواقعمىشوندوتمامتوجهآنانرابهخودجلبمىکنندتاجايىکهشاگرداننسبتبهويژگىهاوامکاناتخودغافلمىشوندوبراىبسطشخصيتخودمجالىنمىيابند. چنينمعلماني،معمولاًبهفرديتشاگردانتوجهنمىکنندوبهروشتدريسهماعتنايىندارند،امابهعلتآرمانگرايىخاصوشخصيتبارزونافذىکهدارند،شاگردانرامجذوبخودمىکنند،بطورىکهشاگرداننهتنهاآنانرابراحتىمىپذيرند،بلکهالگوىزندگىخودنيزقرارمىدهند. اگرچهتأثيرىکهاينگروهازمعلماندرشاگردانمىگذارند،ممکناستتامدتهادوامداشتهباشد،احتمالداردکهآنانبدونتوجهبهتوانايىهاوقابليتهاىخود،تمامرفتاروعقايدمعلمانخودراموبهمواجراکنندوهيچگونهابتکارونوآورىازخودنشانندهند.
ويژگىهاىشخصيتىوعلمىمعلم(۲)
تأثيرشخصيتورفتارمعلمدرفرآيندتدريس
درفرايندتدريس،رفتاروکردارمعلمازاهميتخاصىبرخورداراست. براىشاگردان،عملورفتارمعلممعيارمناسبىاستبراىارزشيابىمطالب،گفتهها،وصاياورهنمودهاىاو. بنابراين،معلمبايددررفتارواعمالشآنقدربزرگوارباشدکهنمونهوالگوىشاگردانشقرارگيرد. شاگردانشراآزادهباربياوردوبهآنانبياموزدکهانسانيتقابلتحققاستوخودنيزنمونهٔتحققيافتهانسانيتباشد. (وزارتآموزشوپرورش؛معلموخانواده.)
شهيدثانىدرکتابمُنْيةُالْمُريدفىآدابِالمفيدوالمستفيد،دربارهٔويژگىهاىمعلمچنينمىگويد:
- معلمبايدداراىخلوصنيتباشدودرجهتهدفهاىالهىوانسانىگامبردارد،ازدرونوبيرونمتوجهخداباشدودرتمامشئونزندگانىخودبهاومتکىگردد. داراىحسنخلق،علوهمتوعفتنفسباشد. بااهلدنياومستکبران،پيوندىبرقرارنسازدتابتواندحرمتوارزشدانشرانگهبانىکند. معلمبرفرضآنکهداراىعذرموجهىباشد،نبايدميانکرداروگفتارشدوگانگىوتفاوتوجودداشتهباشد. اونمىتواندعملىراتحريمکندکهخودمرتکبآنشود،وياانجامعملىراواجبوحتمىالاجرامعرفىکندوخودپايبندآننباشد. (شهيدثاني،زينالدين بنعلي- ۱۳۶۲.)
- معلمنبايداينحقرابهخودشبدهدکهشاگردرا - بهدليلاينکهيکنسلازاوديرتربهدنياآمدهاستياچندسالازاوکوچکتراست - پذيرندهٔهمهٔحرفهايشبداند. معلمبايدهنگامتدريسبههمهٔشاگردانتوجهکند. اغلبشاگردان،مخصوصاًدردورهٔراهنمايىوسالهاىاولدبيرستان،باتوجهبهاقتضاىسنىخود،بهتوجهبيشترمعلمنيازدارندودوستدارندکهبهاظهارنظرهاىآنانتوجهشودوطرفمشورتقرارگيرند. اگرمعلمبهاينمسألهاساسىتوجهنکندوشاگردانشرادرتصميمگيرىهادخالتندهدياهميشهازتعدادخاصىنظرخواهىکند،شاگردانشبراىجلبتوجهاوواثباتوجودخود،دستبهکارهايىخواهندزدکهنظمکلاسدرهمبريزدوتدريسدچارشکستشود.
- معلمنبايددربرخوردباشاگردانعدالترافراموشکند. اونبايدبينشاگردانتفاوتوتمايزقائلشود. اگرشاگرداناحساسکنندکهمعلمبينآنهاتبعيضقائلشدهاست،بهاوتوجهواعتمادنخواهندکرد. نگاهمحبتآميزمعلم،همانندصداىاو،بايدبهطوريکسانشاملحالهمهٔشاگردانشود؛زيراتمامرفتارمعلمبراىشاگردانقابلتعبيروتفسيراست،حتىمسيرآمدوشداوبينخانهومدرسه. اينمسألهبويژهدرشهرهاىکوچکودرمدارسمناطقروستايىبسيارحائزاهميتاست.
- معلمبايدوقتشناسباشد. معلمخوبکسىاستکهزودترازشاگردانواردکلاسشودوديرترازآنانازکلاسخارجشودتابتواندبراىشاگردانالگوىنظموترتيبباشد. وضعظاهرىوسخنگفتنمعلمازعواملىهستندکهدرتدريساواثرمىگذارند. معلمىکهبالباسکثيفونامرتبوبطورکلي،سرووضعىنامناسبواردکلاسمىشود،نمىتواندالگوىمناسبىبراىشاگردانباشد. اوبايدسادهپوشىوتميزپوشىراهموارهرعايتکند،بالحنمهربانوصميمىصحبتکندوازتکيهکلامهاىبىمورداجتنابورزد،آهستهصحبتنکندوبهگونهاىصحبتکندکههمهٔشاگردانبراحتىصداىاورابشنوند.
تأثيرشخصيتعلمىمعلمبرفرايندتدريس
معلمهراندازهداراىرفتارانسانىمطلوبىباشد،ولىازنظرعلمىضعيفوناتوانتلقىشود،موردقبولشاگردانواقعنخواهدشد. شخصيتمتعادلهمراهباتسلطعلمىمعلم،اوراازنظرشاگردانباارزشواعتبارمىسازد. معلمىازنظرعلمىقوىاستکهبهروشهاىارائهمحتواوچگونگىبرقرارىارتباط،آگاهوبرآنهامسلطباشد. معلمبايدازنظريههاىجديدارتباطي،ازدانشهاىجديدروانشناسىوعلومرفتاري،بويژهروانشناسىتدريسويادگيري،آگاهىکافىداشتهباشد.آگاهىازعلوماجتماعي،بويژهروانشناسىاجتماعىنيزاورايارىخواهدکردتافرهنگوويژگىهاىخاصطبقاتاجتماعىشاگردانراتاحدودىبشناسدوباشناختخصوصياتفردىواجتماعىآنان،بهبرنامهريزىفعاليتهاىآموزشىبپردازد.
روشتدريسبايدمتناسببااصولآموزشوپرورشوخصوصياتشاگردانانتخابشود؛زيراوظيفهٔاساسىمعلمفقطدرسدادنوپسگرفتندرسنيست،بلکهمهمترينوظيفهٔاوهمکارىوراهنمايىيکايکشاگردانبراىرسيدنبههدفهاىمطلوبتعليموتربيتاست.
تسلطبرمحتواوموضوعدرس،ازمهمترينويژگىهاىمعلماست. باوجوداينکهدامنهٔعلومحتىدريکرشتهٔخاص،بسياروسيعوگستردهشدهاستوکمترکسىمىتواندبههمهٔآنهادستيابد،لازماستکهمعلمحداقلبرمطالبىکهتدريسمىکندمسلطباشد. اوبراىتحققچنينمنظورىبايدمطالعهمستمرودائمداشتهباشد. اگرمعلمىدرمسائلعلمىضعيفباشدونتواندبهپرسشهاىشاگردانپاسخدهد،مسلماًدرکارخودشکستخواهدخورد. معلمبايدهميشهبرآگاهىهاىخودبيفزايد. اوبايددرزمينهٔکارخودبايافتههاىجديددرارتباطدائمباشد. اگرمعلمىازاينامرغافلشود،درامرتدريسناچارازتکرارمکرراتخواهدبود. مطالعهٔدائمبراىمعلمبيشازهرکسديگرىلازموضرورىاست.
نقشديگرمعلمايجادرابطهوپيوندبينجامعهومدرسهاست. شايدچنينتصورشودکهوظيفهٔمعلمفقطانتقالدانشواطلاعاتاستواوکارىبهجامعهندارد،درحالىکهواقعيتدرستبرخلافايناست؛زيراشاگردانمىآموزندتابهترزندگىکنند. اگرآموزشرسمىبازندگىاجتماعىوحقيقىآنانارتباطنداشتهباشد،چنداناهميتواعتبارىنخواهدداشت. بيشتراوقاتِشاگرداندرخارجازمحيطمدرسهمىگذرد،پسمعلمبايددرزندگىاجتماعىنيزراهنماىشاگردانباشد. راهنمايىمعلمانسببمىشودکهزندگىواقعىدرنظرشاگردانمعنىپيداکند.
آموزشوپرورشهرجامعهباتوجهبهتاريخوفرهنگآنجامعهشکلخاصىبهخودمىگيرد. معلمآگاهومسلطبايدباتأکيدبرآنفرهنگخاصوباتوجهبهشرايطتاريخىجامعه،کوششکندتاشاگردانرابهارزشهاىوالاىجامعهٔپيشرفتهوانسانىآشناکند. ازآنجاکهجامعهٔپيچيدهوپويابهانسانهاىانديشمندوباريکبيننيازدارد،معلمبايدسعىکندذهنشاگردانراازحالترکودوثباتبيرونآوردوآنانراباآرمانهاىارزشمندانسانىآشناسازد. معلمآگاهبهمدددانشواطلاعاتىکهکسبمىکند،تلاشمىکندتادرتحرکوپويايىجامعهخودبهسوىپيشرفت،سهمىمؤثرداشتهباشد.
معلمعلاوهبرداشتنمحتواىغنىعلمي،بايدازفنونومهارتهاىآموزشىآگاهباشد. اوبايدهدفهاىآموزشوپرورشرابشناسدوبااينشناخت،بهفعاليتهاىآموزشىخودجهتدهد. اوبايدقادربهتحليلفرايندآموزشىباشدوبااستفادهازامکاناتوتجهيزاتموجود،روشتدريسخودراانتخابکند. اوبايدازالگوهاىآموزشىاىکهمربيانتربيتىباتحقيقبهآنهادستيافتهاند،آگاهىداشتهباشدومزاياومعايبهرکدامرابشناسدوباروشهاىصحيحتدريسوفنونکلاسداري،کاملاًآشناباشدتابتواندشرايطمطلوبيادگيرىرافراهمکند. معلمىکهبرمحتوامسلطاستولىباروشهاىتدريسناآشنااست،ممکناستقادربهفراهمکردنموقعيتمناسبيادگيرىنشود. معلم،بايدعلاوهبرداشتنمحتواىغنىعلمىوآشنايىباروشهاىتدريس،بابرنامهريزىوطراحىآموزشىآشناباشد. اوبايدقبلازشروعتدريس،قادرباشدهدفهاىتدريسخودرابطورصريحوروشنمعينکندتابتواندتدرسهدفدارىداشتهباشد.
ويژگىهاىشاگردانوتأثيرآندرفرايندتدريس
آگاهىازفرايندهاىشناختىشاگرداندرسنينمختلفازضرورىترينوظايفمعلماست؛زيرافرايندشاگرد،علايق،ميزانانگيزش،بلوغعاطفي،سوابقاجتماعىوتجاربگذشتهازعواملىهستندکههموارهدرروشکارمعلمدرکلاساثرمىگذارند. شاگردانصفاتزيادىمانندراستگويي،دروغگويي،شهامت،ترس،اضطراب،پرخاشگري،تلاشوبسيارىازصفاتمطلوبونامطلوبراباخودازخانوادهبهدرونمدرسهمىآورند. اگرمعلمىتصورکندبدونشناختشاگردانوبدونآگاهىازفرايندرشدذهني،عاطفىواجتماعىآنانوحتىبدونهمکارىوالدينمىتوانددراداىوظايفآموزشىموفقباشد،سختدراشتباهاست.
معلمنمىتواندبدونتوجهبهويژگىهاىشاگردان،آنانرابهکارکردنواداردوبهعبارتديگر،کاررابرآنانتحميلکند؛زيرافعاليتهاىعقلي،اخلاقىواجتماعىشاگردتابعارادهٔمعلمنيست. تدريسمعلمبايدبراساسنياز،علاقهوتوانايىهاىذهنىشاگردانتنظيمشود. البتهاينبدانمعنانيستکهشاگردانهرچهدلشانخواستمىتوانندانجامبدهند،بلکهبهاينمعناستکهفعاليتوکارمدرسهبايدموردعلاقهودلخواهشاگردانباشد. آنانبايدخودشخصاًعاملباشند،نهاينکهاعمالووظايفازطرفمعلمبرآنانتحميلشود. قانونعلاقهيارغبتکهبرکارکردفکرىبزرگسالانحاکماست،بهطريقاوليٰدربارهٔکودکانوشاگردانمدارسنيزصادقاست،بويژهاينکهعلايقکودکانهنوزازانتظامواتحادلازمبرخوردارنيست.
ساختذهني،هوشوتجربههاىعلمىشاگردموضوعديگرىاستکهدرروشتدريسبايدبهآنتوجهشود. ساختذهنىکودکانباساختذهنىبزرگسالانمتفاوتاست؛بنابراين،معلمبايدبرنامهوموادآموزشىرامطابقسطحدرکوفهمشاگردانعرضهکندتابراىآنانقابلجذبباشد؛يعنىبرنامهٔدرسىونوعومقدارتکليفبايدبراساسمراحلرشدذهنىوتوانايىهاىمختلفشاگردانپىريزىشود؛زيراهرغذاىفکرى(برنامهدرسي)براىهمهٔسنينبهيکاندازهمناسبنيست. معلمبايدتوجهداشتهباشدکهسيرتکوينىمراحلرشد،ازلحاظسنومحتواىتفکر،يکباربراىهميشهوبطورثابتتعييننشدهاست؛بنابراين،اومىتواندبهمددروشهاىسالم،بازدهکارشاگردانراافزايشدهد،وحتىرشدمعنوىآنانرابىآنکهبهاستحکامآنلطمهاىبزند،تسريعکند. (پياژه،ژان- ۱۳۶۷.)
معلمبايدبهشاگردانفرصتدهدتادانشخودراخودشانبسازند. کودکانبيشترازآنکهبهآموزشمستقيمنيازمندباشند،بهفرصتهاىيادگيرىمستقيممحتاجند؛بنابراين،بهتراستکهمعلمانتاحدامکانازآموزشوانتقالمستقيممفاهيمبکاهندوبهفراهمآوردنفرصتهاىيادگيرىوترتيبدادنموادآموزشىبراىايجادموقعيتمطلوبيادگيرىاقدامکنند.
موقعيتاجتماعىشاگردازعواملديگرىاستکهبرتدريسمعلممؤثراست. شاگرداندرفراينداجتماعىشدن،نيازمندالگوىسالمهستندتابتوانندساختمطلوبشدنرادرخودبيافرينند. والدينومعلماننخستينالگوهاىمؤثردرتشکيلشخصيتشاگردانبهشمارمىروند؛زيرادرآغازجريانرشداجتماعي،افرادبالغهميشهسرمشقهرگونهصفاتاجتماعىواخلاقى هستند،امااينوضعچندانبىخطرنيست؛مثلاًوجههاىکهمعلمدرنظرشاگرددارد،سببمىشودکهشاگرداظهاراتوىرابپذيردواينپذيرشاوراازتفکربازمىدارد. اينعمل،ايمانمبتنىبراقتدارديگرانراجانشيناعتقادفردىشاگردمىسازدواجازهنمىدهدکهدرراهتفکروگفتوشنودکهموجدعقلاست - گامبردارد. درفرايندآموزش،همکارىمتقابلشاگردانبهاندازهٔعملبزرگسالاناهميتدارد. اينهمکاري،ازلحاظعقلي،بهترازهرامرديگرىمىتواندمبادلهٔواقعىانديشهراتسهيلکندوشاگردانىباذهنهاىنقادوتفکرمنطقىپرورشدهد.
درزمينهٔاخلاقىنيزهمينامرصادقاست؛بهاينمعنىکهکودک،بدوخوبراصرفاًآنچيزىتلقىمىکندکهباقاعدهاىکهبزرگسالانوضعکردهاند،مطابقباشد. ايناخلاق،يعنىاخلاقاتکالىيااطاعتازديگران،شاگردانرابهانواعکجرفتارىهاسوقخواهدداد. اينگونهاخلاققادرنيستکودکرابهاستقلالوجدانفردي،يعنىاخلاقمبتنىبرخير- درمقابلاخلاقمبتنىبرتکليف - سوقدهد. درنتيجه،کودکبراىدرکارزشهاىاساسىجامعهدچارشکستمىشود. شناختمسائليادشدهمىتواندبهمعلمدرفرايندآموزشىواتخاذروشمناسبتدريسکمککند.
تأثيربرنامهوساختنظامآموزشىدرفرايندتدريس
ساختنظامآموزشىهرجامعه،اعمازنگرشها،باورها،برنامههاوآييننامهها،مىتواندروشتدريسمعلمراتحتتأثيرقراردهد. آئيننامههاىخشکوانعطافپذير،تصميمگيرىهاىغيرتخصصىدرپشتدرهاىبسته،گزينشمعلم،توجهياعدمتوجهنظامآموزشىبهنيازهاىشاگردانوجامعه،اصالتدادننظامبهمحتواوبرنامههابهجاىرشدوتحولهمهجانبه،عدمنظارتوکنترلسالموارزشيابىهاىاصولىوغيراصولي،همهوهمهمىتوانندفعاليتمدرسه،ازجملهتدريسمعلمراتحتتأثيرقراردهند. دربررسىساختارنظامآموزشي،ازنظربرنامهوچگونگياجرا،دونظامکاملاًمتمايزمىتوانتشخيصداد.
برنامهمتکىبراصالتمواددرسى
برنامهٔمتکىبراصالتمواددرسي،داراىويژگىهاىزيراست:
۱. هدفآموزشوپرورشانتقالمحتواىبرنامهٔدرسىازيکنسلبهنسلديگراست.
۲. يکبرنامهٔثابتبراىهمهٔکشوراجرامىشود.
۳. محتواىبرنامهمقيدبهمتنتنظيمشدهاست.
۴. هردرسبطورمستقلوجداوبدونارتباطباموادديگرتدريسمىشود.
۵. رعايتانضباطيکنواختدرآموزشمواددرسىبراىهمهٔمعلمانالزامىاست.
۶. نتيجهٔفعاليتآموزشي،ازنظرمعلموشاگرد،بيشتربهحافظهسپردنوگذراندنامتحانوگرفتننمرهاست.
۷. اجراىبرنامههاىآموزشىبيشتربهسمتنگهدارىوارائهيکنظامثابتآموزشىسوقدادهمىشود.
درچنيننظامي،معلمآزادىعملوابتکارچندانىندارد. اوبدونتوجهبهتفاوتهاىفردي،محتوايىيکسانراباروشىثابت،بههمهٔشاگردانارائهمىدهدوباتوسلبهشيوههاىدرستونادرست،سعىمىکندبرتعدادقبولىشاگردانکلاسبيفزايد. برنامههاىدرسىبراىشاگردانخستهکنندهاستوآنانازمحيطمدرسهوکلاسچندانرضايتىندارد.
برنامهمتکىبررشدهمهجانبهشاگرد
برنامهٔمتکىبررشدهمهجانبهٔشاگردداراىويژگىهاىزيراست:
۱. هدفآموزشوپرورشرفعنيازهاىآنىوآتىشاگردوجامعهاست.
۲. برنامهبرحسبمقتضياتمنطقهونوعمدرسهوتوانايىشاگردانتنظيممىشود.
۳. محتواىبرنامهبهفعاليتهاىفردىوگروهىشاگردانبستگىداردومعلمهموارهنقشراهنمارابعهدهدارد.
۴. يادگيرىمواددرسىپيوستهوهمراهباکشفوحلمسألهاست.
۵. معلماندراجراىبرنامهوانتخابمواددرسىآزادىعملواختياراتبيشترىدارند.
۶. نتيجهٔفعاليتهاىآموزشي،بصورتارضاىحسنيازبهيادگيرىوکمکبهرشدمتعادلشخصيتشاگردان،موردبررسىقرارمىگيرد.
۷. تنظيموپيشرفتبرنامههاىآموزشىامرىمداوموپيگيراست.
درچنيننظامي،علايق،توانايىهاونيازهاىشاگردانمحورفعاليتهاىآموزشىقرارمىگيردومعلمابتکاروخلاقيتبيشترىدرامرتدريسازخودنشانمىدهد. يادگيرىبهمحفوظاتختمنمىشود،بلکهپرورشتفکرورشدهمهجانبهٔشاگردموردتوجهواقعمىشود. مدرسهبازندگىواقعىشاگردانارتباطنزديکداردوشاگردانازبودندرمدرسهوفعاليتهاىآناحساسلذتمىکنند.
درچنيننظامي،برنامهبهمجموعهکوششهاىآموزشى - طبقنقشهوطرحىکهشاگردخودرادرتنظيمآنسهيمبوده- وموقعيتهايىکهبراىهمکارىشاگردانبايکديگرايجادشدهاست،اطلاقمىشود؛بنابراين،فرقآنبابرنامههاىعادىنوعاولايناستکهدربرنامههاىعادي،درسجنبهٔنظرىداردويادگرفتنآننوعىتحميلتلقىمىشودوحاصلآندريافتنمرهٔخوباست،درحالىکهدربرنامهٔمتکىبررشدهمهجانبه،شاگردانگروههاىکارىتشکيلمىدهندوعملاًروشتقسيممسؤوليتوشيوهٔهمکارىدرزندگىرايادمىگيرند.
تأثيرفضاوتجهيزاتآموزشىدرفرايندتدريس
معلمخوبدرشرايطمحدودنيزمىتواندمؤثرواقعشود. اماشکىنيستکهفضاوتجهيزاتآموزشىمناسبدرکيفيتتدريسمعلمبسيارمؤثراست. کثرتشاگردان،نداشتنميزونيمکت،کيفيتنامطلوبتختهگچي،عدمنورکافي،کلاسهاىسردوتاريکباپنجرههاىمشرفبهخيابان،غيربهداشتىبودنکلاسونداشتنزمينبازي،کتابخانه،نمازخانه،آزمايشگاهوصدهاامکاناتديگرمىتوانندروشتدريسمعلمراتحتتأثيرقراردهند.
دومدرسهراتصورکنيد: اولىداراىفضاىآموزشىمناسب،کلاسهاىوسيع،نيمکتهاىسالموراحت،وسايلآموزشىمرتب،سالناجتماعات،کتابخانه،نمازخانه،زمينورزشوفضاىبازورزشي،ودومىبعکس،داراىکلاسهاىتنگوتاريککهاصولاًبراىفعاليتهاىآموزشىساختهنشدهاست،نيمکتهاىکهنهوناکافي،فاقدتجهيزاتآموزشي،فاقدزمينورزش،کتابخانهونمازخانه. آيافعاليتهاىآموزشي،بويژهتدريسويادگيري،درايندومحيطبطوريکسانصورتخواهدگرفت؟آيامعلموشاگرددردومحيطنامبردهبهيکاندازهمىتوانندبهتلاشآموزشىوپرورشىبپردازند؟درکلاسىکهبراىنشستنشاگردانجاىکافىوجودندارد،معلمهرگزنمىتواندبافکرىآسودهبهتدريسبپردازد. حتىفضاىبازموجودمدرسهوچشماندازآننيزمىتوانددرروحيهشاگردومعلمتأثيربگذاردوکيفيتتدريسويادگيرىراافزايشدهد. شاگرداننيازمندتلاشوجنبوجوشندومعمولاًچنينامکانىدرزندگىشخصىآنانوجودنداردومدرسهبايداينامکانرابراىآنانفراهمکند. اگرمدرسهفاقدنمازخانهياکتابخانهباشد،چگونهمىتوانانتظارداشتکهشاگرداندرمراسمنمازشرکتکردهيابهمطالعهٔکتابعادتکنند؟يااگرمدرسهاىفاقدتجهيزاتآموزشىباشد،چگونهمىتوانازمعلمانتظارتدريسباکيفيتمطلوبوازشاگردانانتظاريادگيرىمطلوبداشت. فعاليتآموزشىمدرسهبايددرفضايىمناسب،باروشوامکاناتمطلوبوبراساسنيازها،علايقوزمينههاىعلمىشاگردانتهيهشودوانجامپذيردتامعلمدرتدريسوشاگرداندريادگيري،احساسرغبتوانگيزهکنندوازفعاليتخوداحساسلذتورضايتنمايند.
طرحيکنظريهتدريس (theory of teaching) هماهنگ
ابعادمختلفنظريهٔتدريسهماهنگرامىتوانازطريقيکجدولدوبعدىتوصيفکردکهيکبعدآننشاندهندهٔنوعمطالعاتعلمىبهکاررفتهاستوبهسهدستهتحقيقاتتوصيفى (descriptive)،تجويزى (prescriptive) ومعيارى (normative) تقسيممىشودوبعددومآنمربوطبهاهدافتدريسوشيوههاىتدريساستومىتوانآنرابهدوپرسشچهوچگونهتقسيمکرد.
ازتدريس،هماننديادگيري،تعريفهاىمتعددىارائهشدهاست. بعضىتدريسبيانصريحمعلمدربارهٔآنچهبايديادگرفتهشودمىدانندوگروهىديگرتدريسراهمورزىمتقابلىمىدانندکهبينمعلموشاگردومحتوادرکلاسدرسجرياندارد. عدهزيادىازمربيانومتخصصانتعليموتربيتفراهمآوردنموقعيتواوضاعواحوالىکهيادگيرىرابراىشاگردانآسانکندتدريسناميدهاند. ازبررسىمجموعتعاريفارائهشدهدراينزمينهمىتواننتيجهگرفتکهتدريسيکفعاليتاست،امانههرنوعفعاليتي،بلکهفعاليتىکهآگاهانهوبراساسهدفخاصىانجاممىگيرد،فعاليتىکهبرپايهوضعشناختىشاگردانانجاممىپذيردوموجبتغييرآنانمىشود،اگرچههنوزهستندکسانىکهبراساسالگوهاوروشهاىسنتي،تدريسراتنهابهتلاشوفعاليتمعلمدرکلاسدرساطلاقمىکنند.تحقيقاتمربوطبهامورتجربي- تحليلي (empirical-analytical) ازنوع مطالعاتتوصيفيهستند. اينگونهتحقيقاتنهتنهابهتوصيفوتشريحيکبخشازواقعياتمىپردازند،بلکهبهتوضيحوتبيينآننيزاشارهوتوجهدارند.
روانشناسىتربيتىومطالعاتتجربي- تحليلىدرزمينهٔتدريس،نمونههايىازنوعتحقيقاتتوصيفى هستند. مطالعاتىکههدفشاستقراروتحققهدفهاىنهايىومعيارهاىاخلاقى (ethical standards) باشد،تحقيقاتمعيارينامدارد. بررسىموضوعاتمعياري،خارجازحوزهوقلمروتحقيقاتتجربي- تحليلىقراردارد،ولىدرهدايتتعليموتربيتبهسوىارزشهاىعالىلازموضرورىاست؛مانندمطالعاتفلسفهٔتعليموتربيتکهمسائلمعيارىوارزشهاراموردرسيدگىومطالعهقرارمىدهد. تحقيقاتىکهبينمطالعاتمعيارىومطالعاتتوصيفىبمنظورحلمسائلمهموعملىارتباطبرقرارمىکند،تحقيقاتتجويزينامدارد؛ماننددانشکاربردى (applied science)،فنآورى (technology) ودانشطراحى (science of design) کهازمقولههاىمطالعاتتجويزىهستند. درمورداهميتونقشمطالعاتتجويزىدرفرايندتعليموتربيتبيناکثرمحققاتعلومتربيتىتوافقکلىوجوددارد. طرحزیريکنظريهٔتدريسهماهنگرابخوبىنشانمىدهد.
جدوليکنظريهتدريسهماهنگ
|
نوعپرشسونوعمطالعات |
|
|
توصیفی |
|
|
تجویزی |
|
|
معیاری |
|
|
|
|
"چه" |
|
|
(الف) هدفها-محتوایدرسدرکلاس |
|
|
(ب) برنامهدرسی |
|
|
(ج) نتایجنهایی |
|
|
نظریههدفهایتدریس |
|
"چگونه" |
|
|
(د) تاثیرمتقابلمعلموفراگیر |
|
|
(ه) شیوههایتدریس |
|
|
(و) معیارهایحرفهای |
|
|
نظریهروشهایتدریس |
|
|
|
|
روانشناسیتربیتیپژوهشدرزمینهتدریس |
|
|
فنآوریآموزشییادانشطراحی |
|
|
فلسفهتعلیموتربیت |
|
|
|
قسمتالفبهوسيلهيکتحقيقتجربىدرزمينهٔهدفهاىرفتارىفرايندتدريسبهدستمىآيد. براساسهدفهاىمعينشده،محتواىآموزشىموردلزوممشخصوتنظيممىشودوازاينرو،آنچهبايدمعيارتعيينهدفومحتواىآموزشىقرارگيرد،اصولوقواعدىاستکهازطريقپژوهشهاىتوصيفىحاصلشدهاست.
قسمتبمربوطبهبرنامهٔدرسىاست. ايننظريهبهپرسشچهتدريسمىشود؟پاسخمىدهد؛مشروطبراينکههدفهاىنهايىازپيشتعيينشدهباشد. تصميمگيرىدربارهٔنتايجنهايىازطريقتحقيقاتمعيارىقسمتجانجاممىگيرد. قسمتهاى دوهـبسيارحايزاهميتهستند. مطالعاتتوصيفىاطلاعاتبسيارمفيدىرادرزمينهٔتعاملميانمعلموشاگرد،نهتنهاازطريقروشهاىمشاهدهاي،بلکهازطريقتحقيقاتتجربىدراختيارمربيانقرارخواهدداد. درزمينهٔروشهاىتدريسنيزتحقيقاتفراوانىانجامگرفتهاست. سرانجام،قسمتوشامليکنظريهٔمعيارىاستکهبهمعيارهاىحرفهاي- اخلاقىمربيانومعلمانمربوطمىشود.
تعدادزيادىازنظريههاىتدريسبهمطالعاتتجويزىتعلقدارند. چنيننظريههايىمىتوانندبراىتربيتمعلممفيدواقعشوند. بدينسبب،درقسمتبعد،يکىازنظريههاىتجويزىتدريسراموردبحثقرارخواهيمداد. ايننظريهمبتنىبريکفراينداطلاعاتىاستودرابتدابهنوعتدريسىکههدفهاىشناختىراموردتوجهقرارمىدهد،منحصرومحدودمىشود.
محتواىدرس
محتواىدرسمفاهيمىاستکهتدريسمىشود. درواقع،محتواىدرسبراساستفاوتحاصلازهدفهاىنهايىتدريسوحالتموجود(موقعيتاوليه)شاگردتعيينمىشود. محتواىدرس،شاملتکاليفىاستکهشاگردانجاممىدهد. محتواىدرساساساًبهشاگردوابستهاستوبرنامهٔدرسىمبتنىبرمحتواىدرسنيزبايدبهشاگردوابستهباشد. بعلاوه،محتواىدرسدربرگيرندهٔنيازهاىمعينوخاصىازشاگرداناستکهمعلمبايدهنگامطراحىبرنامهٔدرسىوانتخابروشتدريس،درنظرداشتهباشد.
کنشهاىمهمتدريس (function of teaching)
درعملتدريس،باتوجهبهويژگىهاىفراگيران،کنشهاىمعينىوجوددارد؛بدينمعنىکهتدريسبرجرياناتىکهدرفراگيرانرخمىدهد،اثربگذارد. اينکنشهارامىتوانازطريقتحقيقوبررسىکشفوتعيينکرد.
انگيزش (motivation)
يکىازنکاتبسيارمهمدرجريانيادگيري،وجودمحرکبراىيادگيرىاست. اگرشاگردانگيزهاىبراىيادگيرىنداشتهباشد،بندرتيادخواهدگرفت. گاهىتوصيهشاگردبهاينکهپايهٔدانشوآگاهىوىياالگوىفکرىايشانياتدابيراوبراىحلمسائلناقصوناکافىاست،ممکناستانگيزهٔيادگيرىرادراوتقويتکند.
اطلاعات (information)
يکىازهدفهاىتدريسواداشتنشاگردانبهکسباطلاعاتاست. اطلاعاتممکناستبهاشکالمختلفعنوانشود؛ماننددانشوآگاهىدرموردموضوعاتمختلف،اعمالوفرايندها،تدابيرعملىوسرانجامحلمسأله. کسباطلاعاتممکناستازطريقگوشکردن،خواندنيااکتشاف(دريافتن)انجامپذيرد. شاگردبراىدريافتاطلاعاتبايدآمادگىلازمراداراباشد. دقتوتوجهشاگردبايدبراطلاعاتجديدمتمرکزباشدوساختفکرىوىدراينبارهبکارگرفتهشود. اطلاعاتکسبشدهبايدبراىمدتىطولانىدرحافظهٔاواندوختهشودونظموترتيبجرياناطلاعاتوارتباطمياناطلاعاتقبلىواطلاعاتجديددرقالبىنومنظورشود.
بهجريانانداختناطلاعات (information processing)
بهمنظوراطمينانيافتنازاينکهفراگيردرقسمتهاىمختلف،اطلاعاتلازمرادرککردهاست،بايداطلاعاتبدستآمدهدرسهمسيرجريانپيداکند:
اولاينکهتماماطلاعاتبهدستآمدهبايدروشنوآشکارباشد،يعنىپيشنيازهاىذهنى(فرضيهها)،پيامدهاوتأثيراتاحتمالىياموردنياز،روابطوپيوستگىدرونىميانآنهابايدآشکارومشخصباشد؛
دوماينکهشاگردبايدقادربهتجزيهٔاطلاعاتجديدبهقسمتهاىکوچکتر؛ترکيباينقسمتهابايکديگرونيزبازسازىاطلاعاتاصلىواوليهباشد؛
سوماينکهشاگردبايدازطريقمقايسهٔقسمتهاىکوچکترباهم،نسبتبهساختوترکيباطلاعاتجديدبينشوشناختپيداکند؛بهاينمعنىکهازراهکشفودرکبرخىجنبههاآنهاراتقسيمکرده،وميانآنهاتفاوتقائلشودتاازاطلاعات،يکساختکلىواساسىدريافتوکشفکند.
ذخيرهسازى (storing) واصلاحمجدد
برخىازاطلاعاتذخيرهشدهممکناستبراىاستفادهٔمجددموردارزيابىقرارگيرد. ساختجديدحاصلازاطلاعات،معمولاًازطريقتمرينوتکراربدستنمىآيد،بلکهازبههمپيوستنوترکيباطلاعاتذخيرهشدهٔپيشينبااطلاعاتجديدحاصلمىشود. شاگردسعىمىکندتجديدساختذهنىاشرابهوسيلهٔمقايسهاطلاعاتجديدبااطلاعاتقبلىانجامدهد؛يعنىازطريقکشفمشابهتهاوتفاوتهاويکپارچگىوبههمپيوستناطلاعاتجديدوقديم،ساختىجديدبهوجودمىآيدياساختقبلىاصلاحوگسترشمىيابد.
انتقالاطلاعات (transfer of information)
شاگردانبايدقادرباشندآنچهراآموختهاند،بهمواردومسائلجديدانتقالدهند. انتقالبهدوصورتمثبتومنفىصورتمىگيرد،امادراينجامنظورازانتقال،انتقالمثبتاست. درانتقالمثبتنيزدونوعانتقالرامىتوانمشخصکرد: يکىمربوطبهکاربردقانوناصلياقاعدهدرفرايندفعاليتجديداستونوعديگربهمقايسهٔمياناطلاعاتوبيانآنهادرمواردخاصمربوطمىشود.
کنترل (monitoring) وهدايت (directiong)
براىکنترلفعاليتهاىفوق،نيازبهکنترلودرصورتلزومرهبرىوهدايتعملکردشاگرداناست. کنترلوهدايترامىتوانازکنشهاىمهمتدريسبهحسابآورد. درتدريس،بايدشاگردانرابهگونهاىمطلوبراهنمايىوهدايتکرد.
تفاوتبينتدريسويادگيرى
يادگيرىتغييرىاستکهبراثرتعاملشاگردبامحيطحاصلمىشود. تدريسراکنشمتقابلمعلموشاگردتوصيفکرديم. دراينتعامل،معلمبابرنامهريزىتلاشمىکندشرايطمطلوبرابراىتغييربوجودآورد؛بنابراين،تدريسويادگيرىدوفرايندجداهستندوهرکدامبايدنظريهٔخاصخودراداشتهباشند. يادگيرىدرهمهجاوهميشهوحتىبدونتدريسصورتخواهدگرفت. ازطرفديگر،هرتدريسىنيزهميشهمنجربهيادگيرىنخواهدشد؛يعنىشکستشاگرداندريادگيرىبدينمعنىنيستکهتدريسانجامنشدهاستوايننيزبدانمعنىنيستکهتدريسويادگيرىهيچگونهارتباطىباهمندارند. مىتوانباعملتدريسکميتوکيفيتوسرعتيادگيرىراافزايشدادوياشرايطرابراىيادگيرىامورىکهدرشرايطمعمولىامکانپذيرنيستفراهمنمود.
نظريههاىيادگيري،صرفاًبهپديدههاىيادگيرىتوجهداردوهميشهمعطوفبهشاگرداست؛بهعبارتديگر،نظريههاىيادگيرىتبيينکنندهٔچگونگىيادگيرىوتوصيفکنندهٔشرايطىاستکهباحصولآنهايادگيرىصورتمىگيرد،درحالىکهنظريههاىتدريسبايدبيانکننده،پيشبينىکنندهوکنترلکنندهٔموقعيتىباشدکهدرآن،رفتارمعلمموجبتغييررفتارشاگردمىشود. نظريههاىيادگيرىراههاىيادگيرىشاگردرابيانمىکند،درصورتىکهنظريههاىتدريستوصيفکنندهٔروشهايىاستکهبدانوسيلهيکفرد(معلم)فردديگرى(شاگرد)راتحتتأثيرقرارمىدهدوسببمىشودکهاويادبگيرد. برونردربحثدربارهتفاوتنظريههاىتدريسويادگيري،نظريههاىيادگيرىراتوصيفىونظريههاىتدريسراتجويزىمىخواند. براىتفکيکنظريههاىتوصيفىوتجويزىمىتوانبهقوانينتوصيفىوتجويزىاشارهکرد. قوانينتوصيفىقوانينىاستکهبيانکنندهٔروابطبينمتغيرهااستوجنبهٔوضعىندارد،يعنىکسىآنهاراوضعنمىکند. درحالىکهقوانينتجويزي،مانندقوانيناجتماعي،جنبهٔوضعىوقراردادىدارد؛بهعبارتديگر،قوانينونظريههاىيادگيرىبراثرتحقيقاتکشفشدهاستوتوصيفکنندهٔروابطمتغيرهاىمختلفيادگيرىاست،درحالىکهقوانينونظريههاىتدريس،همچونقوانيناجتماعي،بهوسيلهعلماىتعليموتربيتوضعمىشود.
شناختنظريههاىيادگيرىدرفرايندفعاليتهاىآموزشىبراىمعلملازماست،اماکافىنيست. قوانينىکهدرتحقيقاتآزمايشگاهىتوسطعلماىروانشناسىکشفشدهاست،دراکثرمواقعممکناستعيناًدرکلاسدرسکاربردنداشتهباشد. بهقولمعروف،هيچگونهشباهتىبينطرزتلقىيکمربىويکروانشناسآزمايشگاهىوجودندارد. بهاعتقادهيلگارد،اگرکسىبراىحلمسائلتربيتىبهروانشناسرجوعکند،معمولاًمأيوسبازمىگردد؛(Hilgard E.R and G.H. Bower- 1975)لذادرکنارنظريههاىيادگيري،احتياجمبرمبهنظريههاىتدريسوجوددارد؛زيرادردنياىامروز،بيشترينوصحيحتريننوعيادگيرىدرمدرسهحاصلمىشودوروشىکهمعلماندراينزمينهبکارمىگيرند،بخشىازکاربردنظريههاىتدريساست. متأسفانه،درزمينهتدريس،برخلافيادگيري،تحقيقاتوسيعىصورتنگرفتهاست. اکثرمعلماندرروندفعاليتهاىآموزشىمتوسلبهنظريههاىيادگيرىمىشوند. دانستنايننکتهکهيادگيرىچگونهصورتمىگيردلازماست،اماکافىنيست. پزشکان،تنهابادانستناينکهبدنانسانچگونهکارمىکند،نمىتوانندطبابتکنند؛آنانبهبيشازايناطلاعاتنيازمندند. معلماننيزبهاطلاعاتىبيشازاينکهشاگردانچگونهيادمىگيرند،نيازدارند.
بعلاوه،برخىازمعلماناصطلاحتدريسوياددادنرايکىتصورمىکنندوبهيکمعنىمىگيرند،درحالىکههرتدريسىمنجربهياددادننمىشود. وقتىکهتدريسمىکنيم،فعاليتهايىراانجاممىدهيم،مثلاًصحبتمىکنيم،روىتختهگچىمىنويسيم،نمودارمىکشيم،نمايشمىدهيم،مىپرسيموتمرينحلمىکنيم؛اماوقتىيادمىدهيم(مىآموزيم)علاوهبراينفعاليتها،کارهاىمهمترديگرىنيزانجاممىدهيم. ماشاگردانرابهانجامدادنفعاليتهايىوادارمىکنيم. ياددادنعبارتاستازواداشتنديگرانبهتوجهومشاهده،ايجادارتباط،بهيادآوردنوسرانجاماستدلالکردن. براىدرسدادن،کوششکمترىنسبتبهياددادنصرفمىشود؛چنانکهصحبتکردنبامردمآسانترازعلاقهمندکردنآنانبهصحبتهاىمااست،بهنمايشدرآوردنيکمهارت،سادهترازتزريقآندرافکارديگراناست. تمريندادنکمترزحمتداردتاکمککردنبهديگرانبراىاينکهبفهمندچهچيزىرامىخواهنديادبگيرند. اگربخواهيمآنچهدرسمىدهيميادبدهيم،بايدقادرباشيمشاگردانرادرککنيموازآنچهدررفتارآناناثرمىگذاردآگاهىيابيم. نتيجهاينکهاگرفعاليتىمنجربهيادگيرىنشودتدريسنيست،اگرچهدراصطلاحعاميانهبهآنتدريسبگويند. نکتهديگراينکهمعلمهرگزيادنمىدهد،بلکهشرايطيادگيرىرافراهممىکند. شاگرداستکهيادمىگيرد. اگرموقعيتمطلوبفراهمشود،يادگيرىشاگردحتمىاست.
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان -- صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 15 خرداد 1393 ساعت: 18:36 منتشر شده است
برچسب ها : Research into new methods of teaching,روشهاى آموزش انفرادى (individual instruction),هدفهاى آموزش انفرادى,رشد استقلال در عمل و يادگيرى,ايجاد مهارت در مطالعه,مطالعه خود هدايت شده و مستقل,يادگيرى تا حد تسلط (انفرادى) (mastery learning),