تحقیق درباره ایمان به معاد

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

تحقیق درباره ایمان به معاد

بازديد: 473

 

ایمان به معاد و احساس مسئولیت

بشر واندیشه کمال مطلق، مادیون و جهان بینی یک بعدی، مکتب پیامبران وایمان به مبدا و معاد، تشبه به کامل مطلق، مردم و ایام زندگی، مرگ از زندگی بهتر، یاد خدا و آرامش ضمیر، ایمان و تسخیر غرائز، آخرت و حیات جاودان، ایمان به معاد و احساس مسئولیت، بدبینی به زندگانی دنیا، تشویق غیر قابل درمان، نفی معاد و بیهودگی دنیا، مادی گری و سودجوئی، نیل به تعالی در پرتو ایمان، انسان بصیر و آینده نگری، بهره برداری از فرصت، دنیا و ناملایمات گروهی که دنیا در نظرشان بیهوده است. مکررات خسته کننده، مرگ یا ولادت دوم، خودساختن و رستگاری، حشر کوردلان در قیامت، آزادی بشر در خودسازی، شکر گذاری یا کفران نعمت، دنیا از دیدگاه پیامبران، آینده نگری، غفلت ویی فکری مجاهده در راه احیاء انسانیت، آگاهان وظیفه شناس، زندگی با هدف و نیل به کمال، عمر زیانبار، شکنجه روحی و خودکشی، پندار باطل، معیار خوشبختی در آخرت، مراقبت باریتعالی، تبیین هدف زندگی، اندازه گیری غرائز، طغیان غرائز و خود فراموشی، امیال اجتماعی و تکامل، خود پرستی و جنایت، عامل فساد و تباهی، مشکل بزرگ اجتماعی، وسائل اجراء قوانین، مجازات بزهکاران، کشورهای پیشرفته و جرائم هولناک، بی ایمان و جنایت، عجز زمامداران از بسط معنویات، انسانیت فراموش شده، انبیاء و پرورش مکارم اخلاق، ایمان و امنیت اجتماعی، مقصود از ایمان بخدا، مقصود از ایمان به روز جزاء گناهکاران نامه اعمال، حسابرسی بر اساس عدل، وظیفه شناسی پاکان، احیاء مخلوق از خالق، تزکیه نفس و سعادت ابدی، اجتناب سازی، واپسین زدن تمایلات ناروا، اعلاء حق و پاداش الهی، عشق و به شهادت، مرگ در راه خدا، سخنان حمزه عم پیامبر، یقین به قیامت و فداکاری، فطرت آدمی و کرائم اخلاق، ارزش فضیلت دوستی.

روح خدا و حیات جاودان

وضع آدمیان بعد از مرگ، نظر فلاسفه مادی، نظر روحیون، سخنی از کرسی موریسن، جرقه ای خاموش ناشدنی، گروهی که روح را باقی نمی دانند، تعالی روان و بقاء روح، انسان موجودی دو بعدی، دوشان بهم آمیخته، روح یا حقیقیت ناشناخته دنیای امروز و روح بشر، مسئله پیچیده وحل نشدنی، وحی الهی و سخن پیامبران، روح یا معیار انسانیت، معانی روح، معانی نفس، تحویل گرفتن روح محتضر، سخنانی بین فرشته وستوفی، روح خدا و سجده فرشتگان، روح گزیده و برتر، صفات موجود زنده، قدرت و نیروی حیات، تصور نادرست مادیون، ادعای خویشاوندی انسان و سیمون انتساب روح، بخدا، امواج نادیدنی، شباهت روح و نور، سخنان امام صادق (ع) بازندیق، معنی روح خدا، مایه کرامت بشر، برتری روح انسان، لیاقت برای کمال مطلق، انسان موجود دو بعدی، حالات روح و بدن، خطاب پیامبر (ص) به کشته های بدر، پیامبران الهی و بقاء روح، مرگ آغاز زندگی است، مکتب انبیاء و سعادت بی پایان، مقایسه مغز الکترونی و موجود زنده، حیات در نظر مادیون، تنظیری از دکترارانی، نفی اصالت روح، تصویری باطل و سخنی خلاف واقع، قرون گذشته و نظریه های غیر واقعی، عناصر چهارگانه، سخن ناسنجیده دکترارانی،  تردید راسل در نفی روح ، رعایت ادب در گفتار، دکتر ارانی و گروه گرائی، تحقیقر روحیون وتکریم مادیون، پرسشی از دکتر ارانی، نظریه ای کهن در پیدایش ذیروح، تعادل عناصر چهار گانه، نظریه ابوالحسین بصری، پندار نادرست دکتر ارانی، پیشرفت علم و نظریه روحیون، فلاسفه الهی و نظریه روح، روحیون و دلائل تجربی، رویا و ارتباط با ارواح، رویا و منطق مادی، رویا وروانکاوی، رویا و تمایلات اقناع نشده، رویا و نظریه  فروید، رویا و ضمیر باطن، ابن سیرین و روانکاوی، رویا و آینده مجهول، کشف واقعیت پنهان، رویائی راز گشا، امام صادق (ع) و ابن ابی العوجاء

مرگ و آغاز زندگی آخرت

مرگ یا آغاز حیات اخروی، قضاء اجتناب ناپذیر، تلاش بشر برای شناخت مرگ، آیا مرگ امر عدمی است؟ پاسخ به ثنویه، شبهه دو گانه پرستان، عدم ذاتی و مستلزم عدم، بدیها از نوع عدمند، مرگ امر وجودی است، قانون یاسنت حکیمانه، نوسازی اعضاء جامعه، درخواست خلاف مصلحت، نعمت مرگ آثار بیداری و خواب، مقایسه مرگ با خواب، همانندی مرگ و خواب، مرگ یا تقدیر الهی، آثار حیات و مرگ، مرگ آفریده خالق، مالک مرگ و حیات، نتیجه بحث، تذکری لازم و به موقع، حاکمیت کی امر عدمی، عمل حکیمانه مرگ، نظامی احسن واتقین، شدائد سنگین مرگ، راه یافتن بعالم غیب، ثبت امواج مغزی، پیمامهای الکتریکی از نواحی سر، امواج مغز در مواقع هیجان، شدت فشار در حال احتضار، سخنی از علی علیه السلام، تاثیر جهان بینی در اخلاق واعمال، تامین سعادت ابدی، انسان و حیات جاودان، تخلق به ملکات انسانی، معنی آمادگی برای مرگ، بشر و گریز از مرگ، حالت احتضار و تیرگی عقل، مرگ در نظر افراد با ایمان، نیل به ثواب یاعقاب، زندان مومن و بهشت کافر، ترس بر اثر جهل، محیط مجهول وخطر حوادث، منشاء ترس از مرگ، تفاوت ترس مومن و کافر، آگاهی از سرنوشت، مومنین گناهکار، توصیف علی (ع) از مرگ، ندامت بی اثر، لحظات مرگ و توجه به رحمت حق، امید به فضل الهی لحظه مرگ و کلمه توحید.

جهان هستی نه ازلی است و نه ابدی

پایان دنیا پیش از قیامت، انقراض عالم یا تحول بنیادی، ازلی و ابدی بالذات، گذشته و آینده بی نهایت، آغاز و انجام آفریده ها، آفریدگار بی آغاز و انجام، نظریه باطل درباره کیهان، سخن پیامبران و دانش امروز، معنی ازلی و ابدی، بی نهایت در عالم تصور، عمر تقریبی اجرامی کیهانی، وزن خورشید، عمر گذشته و آینده خورشید، نظریه ها در پیدایش اجسام، نظریه قدم کیهان، نظریه دهریون، قدم صانع و مصنوع، دانشمندان امروز و گفته پیامبران، پیامبران و حدوث ماده، ماده ازلی نیست، ماده پدیده است. نظریه قدم حرکات سماوی، روزگاری که انسان نامی نداشت، پیدایش انسان در زمان، آفرینش انسان از لجن متعفن، حدوث نطفه و انسان، عمل زمین و مواد مذاب، حرارت زمین در آغاز، دریاها معلق در هوا، کیهان پدیده موقت، پایان عمر منظومه شمسی، آفتاب، تیره و به هم پیچیده می شود، منشاء انرژی آفتاب چیست؟، انرژی زیراتومی، مصرف ئیدروژن و تولید هلیوم، تکویر یا تحول جرم خورشید، پیری ستارگان، پایان عمر کوهها و دریاها، افزایش تشعشع خورشید، غلیان آب دریا ها، نظریه امروز بر خلاف دیروز، بیان نظریه ها به منظور تقریب ذهن، سکوت قرآن از چگونگی مرگ آفتاب، انقراض ناگهانی عالم، نظریه ای درباره اجسام کیهانی، دانشمندان امروز و آگاهی نسبی، اقسام نظریه های علمی، خورشید و نظریه لاپارس، دلیل لاپاس بر نظریه خود، پرسش و پاسخ دو منجم، نظریه منجم انگلیسی، سخنی از پیرروسو، فرضیات فاقد مرجع، علم آفریدگار به آفریده های خود، ناآگاهی بشر از چگونگی خلقت، بی خبری در آفرینش انسان و جهان، نه انسانها می دانند و نه ابلیسها، آینده و ناآگاهی بشر، نتیجه مجموع بحث، تفسیر آیات بر وفق پندار، محاسبه احتمالی در عمر آفتاب، مرگ دفعی خورشید، سخنی از امام صادق(ع).

ایمان به روز جزا در جهان بینی مکتب اسلام یکی از ارکان ضرروی دین و از جمله اصول قطعی اعتقادی است و در قرآن شریف و روایات رسول اکرم و ائمه طاهرین علیهم السلام هزار ها آیه و حدیث درباره آن رسیده است. کسی که روز جزا را باور ندارد و آن را نفی می‌کند را نفی می کند به دین اسلام ایمان ندارد و نمی توان او را از گروه پیروان قرآن شریف به حساب آورد.مسلمانان راستین با اتکاء و اطمینان به وحی الهی که بر پیامبر اسلام نازل شده است. روز جزا را وعده قطعی خدا می دانند و یقین دارند وعده او تخلف ناپذیر است. بی گمان روز قیامت فرا می رسد. میزان عدل الهی بر پا می گردد و به حساب مردم رسیدگی خواهد شد. نیکوکاران از پاداش اعمال خویش برخوردار می شوند و زشتکاران به کیفر اعمال خود می رسند.آدمی به هر مکتبی که معتقد است و عملا از آن پیروی می کند خواه ناخواه تحت تاثیر جهان بینی آن قرار می گیرد، طبق تعالیم آن مکتب میاندیشد، بر اساس آموزش های آن فکری می کند و تصورات خود را درباره جهان و انسان بر طبق نظریه های آن مکتب تنظیم می نماید. او کیهان با عظمت و چگونگی پیدایش آنرا از دیدگاه همان مکتب می نگرد، انسان و ارزشهای انسانی را آنطور که در جهان بینی آن مکتب آمده است می شناسد. خوب و بد اخلاق و اعمال خویش را با معیارهای آن مکتب می سنجد و خلاصه پیروان هر یک از مکاتب، بینشی متناسب آن مکتب دارند و طرز تفکر آنان درباره جهان هستی بر وفق جهان بینی همان مکتب است.

برای آنکه این مطلب تا اندازه ای واضح و روشن گردد لازم است در اینجا قسمتهائی از جهان بینی مکتب مادی با جهان بینی مکتب الهی اسلام مقایسه شود و تاثیر آن دو در اندیشه و افکار پیروانشان مورد بررسی قرار گیرد. تا معلوم شود تفاوت جهان بینی های مکاتب تا چه اندازه موجب اختلاف آراء و عقاید می شود و برداشتی که این دو گروه از انسان و جهان می نمایند تا چه حد باهم مغایرت بنیادی دارد.

 

برزخ

برزخ در لغت به معنی پرده حائل است و این که بین دو چیز قرار می گیرد و نمی گیرد و نمی گذارد ایندو بهم برسند مثلا دریای شور و شیرین در موجند لکن خدای تعالی مانعی بینشان قرار داده که هر یک در دیگری راه نمی گذرد. این را برزخ می گویند اما بحسب اصطلاح برزخ عالمی است که خدای عالم بین دنیا وآخرت قرار داده که دو توصیف خود باقی باشند عالم است بین امور دنیوی و اخروی.

در برزخ دیگر سردرد ودندان درد و دردهای دیگر نیست اینها لازمه ترکیبات این دنیا ی ماده اند اما آنجا عالم مجردات است و صراحت قیامت هم نیست. از امام سئوال می کنند که برزخ کجاست؟

می فرمایند از ساعت مرگ تا هنگامی که قبر سر در بیاورند، و در قرآن مجید می فرمایند «ومن وراتهم برزخ الی یوم یبعثون: و از پشت آنان برزخی است تا روز قیامت».

برزخ را عالم مثالی هم می گویند چون مثل این عالم است البته از لحاظ شکل و ظاهر. ولی از لحاظ مادی و خصوصیات و خواص عرق می کند پس از مرگ به عالمی وارد می شویم که این دنیا در برابر آن مثل شکلی است که ما در این عالم داریم با آن عالم. بدن تو هم در برزخ مثالی است یعنی از لحاظ شکل ظاهر مثل همان بدن است لکن دیگر جسم و ماده نیست.

در مثل برگ گلی لطیف است. لطیف تر از هوا هیچ چیز مانعی برای آن نیست. هر نقطه ای که قرار بگیرد و همه چیز را می بیند. این طرف دیوار و آن طرف دیوار برایش ندارد.

امام صادق (ع) می فرمایند اگر آن بدن مثالی را در آن دنیا ببیند می گوئید: آیا این هان بدن دنیوی است؟

برزخ کجاست؟

ممکن است این سئوال در ذهن بعضی بیاید که عالم برزخ با این طول و تفصیل کجاست؟ البته عقل ما نمی رسد که بفهمیم چیزی که هست تشبیهاتی در روایات شده از قبیل اینکه تمام عالم دنیا از زمینها و آسمانها نسبت به عالم برزخ مانند حلقه ای در بیابان است تا شخصی در دنیا است مانند کرم در سیب یا طفل در شکل مادر است وقتیکه میمیرد آزاد می شود البته جائی می رود در همین عالم وجود است لکن دیگر محدودیت ندارد زمان و مکان ندارد این قیودات مالی اینجا است مال عالم ماده و طبع است. اگر به بچه ای در شکم مادر بگویند در ورای این محل تا عالمی است که شکم مادر نزد آن هیچ است نمی تواند ادراک کند و بفهمد همچنین برای ما که محسوس بین هستیم شرح عوالم بعد قابل درک نیست.

چنانچه در قرآن مجید می فرماید «هیچکس نمی داند که چه برایش تهیه شده است»[1]

بله چیزی که هست چون مخبر صادق خبر داد. هم تصدیق می نمائیم عالم برزخ محیط باین جهان است مانند احاطه این عالم برحم مادر بهتر از این نمی شود تعبیر کرد.

محدث جزائری در اواخر انوار یغمایند گوید اگر بگوئی چون ارواح در عالم مثاعی و در وادی السلام هستند پس چرا امر شده برختن بر سر قبرهای آنها و چگونه ارواح می فهمند زائر خود را در حالیکه اینجا نستید در جواب گویم که از حضرت صادق (ع) روایت شده که ارواح هر چند در روادی السلام باشند لکن برای آنها احاطه علمیه است به محل قبورشان که می دانند زائرین و واردین بر قبورشان راه و امام (ع) تشبیه فرموده ارواح را به آفتاب و چنانچه آفتاب در زمین نیست و در آسمانت اما شعاع او همه جای زمین را احاطه نموده همچنین است احاطه علمیه ارواح حفید گوید چنانچه ظهور شعاع آفتاب در جائیکه آئینه و بلور نیست قطعا بشتر از جای دیگر است همچنین توجه و احاطه روح بقبرش بیشتز از جای دیگر است زیرا بدنی را که سالها با او کار کرده و به برکت او بکمالاتی وسعاداتی رسیده مورد نظر علاقه او خواهد بود و از این بیان دانسته می شود جواب کسی که بگوید امام همه جا حاضر است دیگر رفتن به زیارت قبر شریف چه لازم و تفاوتی ندارد آن محل و محل دیگر شکی نیست که محل قبر شریف ائمه و بزرگان دین دائما مورد توجه ارواح شریفه آنها و محل نزول برکات و رحمتهای الهیه و تردد ملائکه است اگر کسی بخواهد بهره مندی کامل از آن بزرگداران نصیبش شود باید دست از این مکانهای متبرکه بر ندارد و هر طوریست خود را به آنجا برساند. در کتب متعدده مروری است از عبدالله بن سنان که از حضرت ابی جعفر الصادق (ع) از حوض کوثر برسید حضرت فرموده حلولش اندازه بصره تا صمنعایمن است عبدلله تعجب کرده حضرت فرمود آیا می خواهی نشانت دهم کردبلی یا مولای، حضرت او را بیرون مدینه آوردند، پای مبارک را بزمین زدند فرمود ببین «پرده ملکوتی بامر امام (ع) از پیش چشمش کنار رفت» دیدم نهری پیدا شد که دو طرف آنرا نمی‌توانست دید مگر موضعی که من و آن حضرت در آنجا ایستاده بودیم که مانند جزیره بود و نهری در نظرم آمد که از یکطرف آن آبی می رفت از برف سفید تر و از یک طرف شیری می رفت از برف سفید تر و از میان آن شرابی می رفت مانند یاقوت در سرخی و لطافت که هرگز چیزی نیکوتر و خوش نماتر از آن شراب در میان شیر و آب ندیده بودم گفتم فدایت شوم این نهر از کجا بیرون می آید فرمود اینها از چشمه هائیست که خداوند در قرآن فرمود که در بهشت چشمه ای از شهد و چشمه ای از آب و چشمه ای از شراب در این نهر جاری می شود و در کنار آن نهر، درختهائی بود و در میان هر درختی.

حضرت فرمود این کمتر چندیست که خداوند برای شیعیان ما مهار کرده است. چون متوفی از دنیا می رود روحش را بسوی نهر می برند و در باغستانهای آن حرکت می کند و از خوردنی های آن می‌خورد و از آشامیدنی های آن می آشامد اگر بهشت و دوزخ هم اکنون موجود ند در کجاست؟

از امام سوال می کنند برزخ کجاست؟

«می فرمایند از ساعت مرگ تا هنگامی که از قبر سر در بیاورند»      

زندگی برزخی چیست؟

زندگی پس از مرگ و پیش از وقوع رستاخیز در اصطلاح قرآن و متشرعه، همان زندگی برزخی است.

"برزخ" برزخ در لغت عرب به معنی حایل و فاصله است این بخش زندگی حد فاصل میان دوزندگی دنیوی و اخروی است. بسیاری از افراد علاقه دارند که از زندگی انسان در برزخ وحقیقت و ماهیت این عالم آگاهی کاملی بدست آورند و می باید توجه نمود که آگاهی کامل از جهان برزخ برای ما امکان پذیر نیست و تا انسان گام در آن جهان نگذارد نمی تواند به کیفیت آن پی ببرد همچنین که جریان درباره سرای دیگر این چنین است فقط می توان صورتی ناقص و شبهی مبهم از آن جهان ترسیم نمود زیرا بشر از واقعیت اشیایی می تواند آگاه گردد که در قلمرو و زندگی او قرار دارد و نمونه هایی است از آن را در دست داشته باشد. از این جهت اهل تحقیق معتقدند آگاهی کامل از خصوصیات زندگی برزخی و حیات اخروی در صورتی میسر است که انسان از این جهان رخت بر ببندد و به سوی آن جهان بشتابد.

مع الوصف می توان به کمک آیات و روایات و بیاناتی که فلاسفه درباره آن نشان از زندگی دارند نشانه هایی از آن جهان دیگر بدست آورد.

آیات قرآن و احادیث و دلایل تجربی بروشنی دلالت دارند که مرگ انسان به معنی فنای حقیقی نیست بلکه معنی آن جدایی روح از بدن عنصری و تعلق آن به بدن لطیف تر می باشد و شایسته است به برخی از آیات که روشنگر حیات برزخی انسان است متذکر گردیم.

"ولاتقولوا لمن تقیل فی سبیل الله الموات بل احیاء ولکن لاتشعرون"

به افرادی که در راه خدا کشته می شوند مرده نگویید آنان زندگانند ولی شما درک نمی کنید در ؟ دیگر نه تنها به زنده بودن آنان تصریح می کند بلکه آشکارا می رساند که آنان در آن جهان روزی خورند و به کرم خدا خوشحالند.

"ولاتحسبن الذین قتلو فی سبیل الله امواتا بل احیاء عندبهم یرزقون"

افرادی که در راه خدا کشته می شوند مرده نگوئید (نپندارید) بلکه زندگانند که در نزد پروردگار خود روزی می خورند.

"فرحین بما آتاهم الله من فضله و یستبشرون بالذین لم یلحقوا من خلفهم الاخوف میلهم و لاهم یخزنون"به آنچه که خداوند از کرم خود به آنان داده است خوشحالند و به کسانی که هنوز به آنان نپیوسته اند بشارت می دهند که نه بیمی دارند و نه غمگین می شوند.

این آیات نه تنها به زنده بودن آنان تصریح می کند، بلکه از آثار جسمی و روحی حیات که همان روزی خوردن، شادمان گردیدن است خبر می دهد، این آیات اگر چه درباره شهیدان راه خدا سخن می گویند ولی هدف آیات حکایت از حیات برزخی گروه با ایمان است. در برزخ آسمان هست و زمین هست چون عالم صورت است و موجودات و نفوس بر زمینه اطلاع از دنیا دارند و از آسمانها و زمین مطلعند. البته حیات آنها در ملکوت آسمان و زمین است

"تفتح له باب الی اجنته و نفتح له باب الی النار"

دری از برزخ به سوی بهشت و دری از برزخ به سوی جهنم  می گشایند و دریچه ای از عالم قبر به آن در باز می کنند.


بهشت

توصیف بهشت

ممکن است چنین گفته شود بهشت و دوزخ در باطن این جهانند و با چشم مادی نمی شود آنها را دید و اگر خواسته باشیم آنها را ببینیم باید روح را صفا وجلا داد تا قدرت بر مشاهده آن پیدا کرد.

از امسر المومنین که فرمود بهشت را هشت در است از یک در پیغمبران و صدیقان داخل می شوند و از در دیگر صالحان و شهیدان و از پنج در شیعیان و دوستان ما داخل می شوند و من ایستاده ام بر صراط و دعا می کنم و می گویم خداوند را به سلاحت بگذران شیعیان و دوستان مرا و هر که مرا یاری کرده و به امامت من اعتقاد داشته است در دار دنیا و با دشمن جهان کرده اند هفتاد هزار کس از همسایگان وخویشان و دوستان خود را از در هشتم سایر مسلمانان داخل می شوند. از آن جماعتی که اقرار به شهادتین داشته باشند و در دل ایشان بقدری ذره ای از بعض ما اهل بیت نباشد.

از حضرت صادق (ع) نقل شده است که فرمود: حق تعالی در بهشت برای بندگان مومن خود در هر جمعه کرامتی مقرر فرموده پس وقتی روز جمعه می شود حق تعالی ملکی زا نزد بنده مومن خود می فرستد با دو جلسه چون آن ملک به بهشت آن مومن می رسد به دربانان می گوید که از مومن رخصت بگیرند تا من به نزد او بیایم در بانان به نزد مومن می آیند و می گویند که فرستاده پروردگارت بر در ایستاده و رخصت می طلبد. سپس او به دربان خود می گوید من چه باید بکنم؟

ایشان می گویند ای سیه و بزرگ و سرور ما به حق آن خداوندی که بهشت را به تصرف تو داده کرامتی برای تو از این بهتر نیست که پروردگار تو رسول به نزد تو فرستاده ملک در آید و آن دو حله را بیاورد. مومن یکی را به کمر می بندد و یکی را بر دوش می افکند تا پیک حق تعالی روان می شود. بر هر چیز که بگذرد از نور او روشن شود بیاید تا وعده گاه رحمت و ر کرامت پس آنجا مومنان همگی مجتمع گردند. حق تعالی نوری از انواع جلال و معرفت خود بر ایشان تجلی فرماید پس ایشان به سجده در می آیند. خطاب می رسد بندگان من سر بر دارید که امروز روز سجده و عبادت نیست. مشقت و حکمت طاعت و تکلیف را از شما گرفته اند. ایشان گویند ای پروردگار ما چه چیز بهتر این می باشد که به ماکرامت کرده ای بهشت را و به ما عطا فرمودی. جواب می فرماید: به شما عطا کردم هفتاد برابر آنچه اکنون دارید از جمیع نعمتها و کرامتها. پس در هر جمعه مومن بر می گردد با هفتاد برابر آنچه داشته است. بیش از آن جمله این است که حق تعالی می فرماید نزد ما زیادتهای رحمت و کرامت است و روز ضریه روز جمعه است. شبش بسیار مفید و پر نور است و روزش بسیار نورانی است. پس خداوند را بسیار در این روز تنزیه کنید با گفتن سبحان الله و به بزرگی یاد کنید و باگفتن الله اکبر و قیمت اله الا الله بسیار بگویید و حمد و ثنای الهی بسیار بفرستید. چون بنده مومن از وعده گاه بر می گردد بر هر چیز که می گذرد آن را نورانی می کند.

از حضرت علی منقول است که طوبی درختی است در بهشت که اصلش در خانه پیغمبر است و هیچ مومنی نیست مگر آنکه در خانه او شافی از آن درخت است. خواهش آن چیزی که در ذهن و خاطرش بیاید آن شاخه برای او حاضر می کندو اگر سوار تندروئی در سایه آن درخت صد سال بتازد نمی تواند از آن سایه خارج شود و اگر کلاغی از ته آن درخت پرواز کند آنقدر که پیر شود و از پیری بیفتد به بالای آن درخت نخواهد رسید. پس بدست آوردن چنین کرامتی سعی و کوشش کنید. به سند معتبر از حضرت علی (ع)ن منقول است که در بهشت درختی است که از بالایش حله ها می رویند و از پائینش اسبان ابلق زین بیرون می آیند که بال دارند و سرکین و بزل ندارند. پس دوستان خدا بر آن اسبها سوار می شوند پس پرواز می کنند و به هر کجا که می خواهند پس آن جماعتی که در مرتبه از ایشان برترند.

پروردگارا!  چه عملی از این بندگان تو را به چنین کرامتی رسانیده است. خداوند جلیل می فرماید که ایشان شبها به عبادت بر می خواستند و خواب بسیار نمی کردند روزه می داشتند و روز چیزی نمی خوردند و با دشمنان من جهاد می کردند و نمی ترسیدند، تصدیق می خوردند و بخل نمی ورزیدند.

به سند معتبر از حضرت صادق منقول است که طوبی درختی است در بهشت از خانه حضرت علی و در خانه هر شیعه خاص از آن درخت است و یک برگ از آن یک امت را سایه می افکند. در حدیث دیگر حضرت رسول حضرت فاطمه را بسیار می بوسیدند و این امر به طبع عایشه گران بوده روزی نزد حضرت در این باب اعتراض کرد. حضرت فرمود ای عایشه! شبی که مرا به معراج بردند داخل بهشت شدم. جبرئیل مرا نزد درخت طوبی برد و میوه ای از آن درخت به من داد. پس حق تعالی آن میوه را نطفه کرد و در صلب من چون به زمین آوردن با خدیجه مقاربت نمودم و او به فاطمه حامله شد. پس هر مرتبه فاطمه را می بوسم بوی درخت طوبی از او می شنوم. در حدیث دیگر فرمود فاطمه حوری سیرت وانسی صورت است. هر گاه که مشتقاق بوی بهشت می شوم فاطمه را می بوسم که ازاو بوی بهشت می شنوم. از عبدالله عباس منقول است که حضرت رسول فرمود: حلقه را بر صحیفه می کوبند صدا می کند یا علی و به سند معتبر از حضرت صادق (ع) منقول است که حضرت رسول (ع) فرمودند چون مرا به معراج بردند داخل بهشت شدم در آنجا ملکی چند دیدم که بناهایی را می ساختند. یک خشت از طلا و یک خشت از نقره. و گاهی از کار دست می کشیدند. بایشان گفتم چرا گاهی مشغول ساختن هستید و گاهی از این کار دست می کشید؟ گفتند وقتی از کار دست باز می گیریم انتظار خوبی داریم . پرسیدم که خوبی شما چیست؟ گفتند: هر گاه مومن این کلمات سبحان الله و الحمد الله و لا اله اله الله و الله اکبر را بگوید ما برای او بنایی می سازیم. حضرت امام محمد باقر (ع) فرمود: بهشتیهایی که حق تعالی در قرآن یاد فرموده جنته عدن است وجنته الفردوس و جنته نعیم و جنته الماوای و جز این بهشتها خداوند بهشتهای دیگری دارد و به مومن آنقدر که می خواهد از جنتها و باغستانها می دهند و در آنها تنعم می کند البته به هر روشی که می خواهد.

هر چیزی که مومن در بهشت می خواهد همین است که بگوید. سبحانک اللهم. این را که گفت خادمان مبادرت می کنند و آنجه را که طلب کرده است نزد او حاضر و آماده می کنند. از حضرت امام محمد باقر (ع) منقول است که فرمود: گمان نیک به خداوند خود داشته باشید. زیرا برای بهشت هشت در است. و عرض هر دری چهل سال راه است. از حضرت رسول (ص) منقول است که در خلقی در بهشت نیست مگر آنکه ساقه آن از طلا باشد. اهل بهشت را بول وغایط نیست بلکه مانند عرق از بدن آنها دفع می شود که از مشک خوشبوتر است.

و فرمود که اهل بهشت را هر روز حسن و جمال و صفا و طراوت زیاد می شود. چنانچه برای اهل دنیا هر روز پیری و قیامت منظر زیاد می شود و فرمود پست ترین اهل بهشت را هشتاد هزار خادم می دهند و نود و دو مرتبه از مراتب عالیه بهشت برای او مقرر می سازند.

از عبدالله بن علی منقول است که به خدمت جلال موذن و حضرت رسول (ص) رسید و از وصف بهشت از او پرسید: بلال گفت: از حضرت رسول شنیدم که حصار بهشت یک خشت از طلاست و یک خشت از نقره و یک خشت از یاقوت و به جای گل در آن میان مشک خوشبو کار کرده اند و کنگره های آن حصار از یاقوت سرخ و سبز و زرد است.

پرسیدم درهای بهشت از چه چیز است؟ گفت درها مختلف است. باب الرحمه از یاقوت سرخ است، باب العبد در کوچکی است یک لنگ  از یاقوت سرخ حلقه ندارد باب الشکر از یاقوت سفید است و دو لنگ دارد و وسعت آن در پانصد سال راه است و برای ان در صدا وناله موجود است.

می گوید: خداوند اهل مرا به من برسان، باب البلاء جمعی که در دنیا به بلا مبتلا شده اند مانند مصیبتها و دردها و مرضها وغیره از آن در داخل می شوند از یاقوت زرد است. پرسید چون داخل بهشت می شوند چه کاری می کنند؟

گفت: در کشتیها می نشینند و در دونهر عظیم بهشت سیر می کنند. کشتی از یاقوت است و آنچه کشتی را با آن می رانند از مروارید است و در آن کشتی ها ملائله ای از نور هستند و جامعه های سبز رنگی به تن دارند. پرسید نام آن نهر چیست؟

گفت: جنته الماوای.

پرسید آیا در میان بهشت، بهشت دیگری هم هست؟

گفت: جنته عدن در وسط واقع است و حصارش از یاقوت سرخ است و سنگریزه هایش از مروارید است.

وقتی مرگ رسید پشیمانی دیگر فایده ای ندارد. آخر فکر نمی کنید این بدنی که تاب گرمی آفتاب را ندارد چگونه طاقت آن عذاب را خواهد داشت. و اگر خاری به دست کسی می رود یا زنبوری کسی را نیش می زند تاب ندارد چگونه تاب و تحمل زهر آن مارها و عقربها را خواهد داشت.

 

" وسعت بهشت"

جنت- سرعت کنید به سوی بهشت "در عرضها که کعرض السماء" اولا عرضهرفیه اکثرا در برابر استعمال می گرد ولکن در آیه شریف چنانکه بعضی از محققین گفته اند بمناسبت موضوع و مقام عرض بعضی وسعت است.

بهشت چقدر بزرگ است. "کعرض السماء و لارض" مثل وسعت آسمان و زمین است اخیرا توسط آلات عجیبی که درست کرده اند گویند چندین متر خط آئینه و شیشه این تلکسکوپها هست. توسط این آیات کوکبی در فضا کشف کرده اند فاصله اش از زمین هزار میلیون سال نور است. سرعت نور هر ثانیه ای سیصد هزار کیلومتر می باشد. شصت ثانیه یکدقیقه است دوازده ماه یکسال است. هزار میلیون سال هر سالی دوازده ماه هر ماهی روز، هر روزی 24 ساعت، هر ساعت شصت دقیقه هر دقیقه شصت ثانیه، هر ثانیه ای سیصد هزار کیلومتر نور سرعت دارد.

خدا می فرماید: وسعت بهشت باندازه آسمان و زمین است. جمله دوم که در این آیه شریفه است می فرماید (عدالت کلمه "؟ یعنی بهشت آماده شد اشاره با این است که بهشت موجود فعلی است "لامیوجو" نه اینکه بهشت و جهنم را نتوانند پیدا کنند چون ملک نیست ملکوت است.

بلاشک هر وقت در برزخ رفتی، تو هم می بینی عالم عالم دیگری است ولی لذا بدان که هست"اعدات" بهشت زینت کرده شد، مهیا برای اصل ایمان شده است. در لیله المعراج هم خاتم انبیاء محمد مصطفی (ص) مشاهده فرمود بسیاری از بزرگان از اهل ایمان و محل بهشت برزخی را در عالم خواب یا مکاشفه یا بین النوم و ؟ دیده اند از بهشت برزخی هم بهره ها برده اند.

از آن جنبه مرحوم مجلسی اول است در اول شرح من "من لا یخصیر الطینه" می نویسد که مریض شده بود ؟ موت بطوری که همه مایوس شدند در آن ساعت آخرش خمیسه طیبه، پنج نور پاک اصحاب کساء تشریف آوردند. رسول خدا منبع کیامی که از طلا بوده است باو می دهد می فرماید میل کنید او هم می خورد. خود مجلس عرض می کند یا رسول الله ایمان همان طعام بهشتی است که فرمودی یکصد هزار م؟ در آن واحد می دهد؟ فرمود همان و بعد هم بشارت شما به ایشان داد و برکت خوردن خوراک بهشتی وبعد هم سفارش فرمود که شرح کلمات بهشت را بنویسید که همان کتاب من لاتخصره الفقیر باشد که به قلم مبارک خودش باشد. منظور کلمه اعدات است که بهشت موجود است نقد و آماده است. هیچ فاصله  بین مومن و بهشت نیست مگر اینکه نفسی برود و برنگردد در چنان که جهنم هم برای کافران آماده است و افروخته شده است هیچ فاصله نیست مگر نفس قطع شود. سپس هر که بهشت می رود بفضل خداست عمل بشر محدود است متناهی است با ثواب لایتناهی برابر نخواهد شد فضل است، بشر بعمر کوتاهش بندگی می کند با خدای متعالم عالم هم مقدار عظمتش و ؟ پذیرائی می‌فرماید. "الله ذوافضل العظیم الی عاملنا بفضلک" پروردگارم به حق محمد (ص) بفضلت بما معامله فرما راه بهشت با زحمات همراه است: روایتی بگوییم: در وقتی که خدایتعالی بهشت را آفرید امر شد به جبرئیل که تماشا کن مهمانخانه ما را جبرئیل گفت: پروردگارا این مهمانخانه تو گمان نمی کنم بشری باشد که اینجا نباید از بس بزرگ و دلربا است آیا می شود بشری نیاید؟

ندا رسید جبرئیل نگاه براهش بکن، نگاه جاده بهشت بکن به جبرئیل نگاه کرد جاده بهشت را دید جاده اش خیلی خراب است راه بهشت – زحمت گرسنگی، روزه، ماه رمضان، بیدار شب بهش نقل کاتبهاست راه بهشت سخت است. جاده بهشت پول خرج کردن می خواهد از منفعت گذشتن می خواهد اگر معامله اش حرام است صد میلیون استفاده هم داشته باشد نپذیرد تا برسد اینکه جانش را هم بدهد. دید نمی شود گفت خدایا اگر این راه بهشت است گمان نمی‌کنم مردش پیدا شود.

نابرده رنج گنج میسر نمی شود.          مزد آن گرفت که جان برادر که کار کرد.

درصد اسلام چقدر مسلمانها دست و پا می زدند هر چه داشتند می دادند و جانشان و مالشان با این ؟ دادند تو می گریزی آنها استقبال می کردند با امید بهشت می آمدند اجازه می‌گرفتند تا رسول الله ما هم جزء قشون اسلام بشویم. شواهد زیاد است که مکرر ذکر شده است.که خواستم بگویم اینطور است.

مژده بوستانها و جویهایی به بهشتیان " بشراکم الیوم جناه تجری من تحتا الانهار" ملک می‌آید جلوی مومن می گوید. ای مومنین امروز روز مزد است. آبشار بوستانهای الهی که فناپذیر است. "تجری من تحتها الانهار" از زیر این بوستانها جویها روان است. نهرهاالبته اسم نهره آورده می شود نهرهای دنیوی را در نظر نیاورید وضع جو دیگری است.خداوند در سوره محمد (ص) می فرماید " در بهشت چهار نهر از ساختمانهای مومنین جریان دارد نهری از عسل و نهری از شیر و نهری از شراب بهشتی و نهری از آب گوارا است:"

احسن الحدیث همین است که دارم گزارشات وطنتان را می دهم چقدر باید خوشحال شوید شراب بهشتی خورید چون هوش زیاد می گردد. "شرابا طهورا" طهور مبالغه در طاهر است نهری از آب خالص است که مخلوطی ندارد. اینجا پاکترین آبها باز خالص نیست. این چهار نهر در بهشت قرار داده است."ذلک هو الغورا العظیم" رستگاری بزرگ این است. دست و پا بزن زحمت مکش، خون دل بخور، خودت را به بهشت برسان که اگر خودت را به بهشت رساندی راه سعادت پیمودی

خانه استفاده در بهشت و چهار در آن: یکی از اعیان جبل عامل بزرگ مرد شریفی بود که هر سال می آمد مدینه منوره و مدتی در جوار امام ششم می ماند. بعد فکر می رود که چرا من باعث زحمت امام می شوم که تمکن دارم چرا خانه ای در اینجا تهیه نکنم ده هزار درهم یا  دوازده درهم داد به آقا امام جعفر صادق گفت برای من خانه ای بخرید وقتی که به مدینه می‌آیم بخانه خودم بروم زحمتی برای شما نداشته باشم امام هم قبول کرد امام شیعه اش را می شناسد لذا بدون اینکه از آن مرد بزرگ بپرسد حضرت قائم دوازده هزار درهم را بین فقراء و سادات تقسیم کرد تا وقتی که آقای جبل للعاملی آمد و وارد شد برای امام و عرض کرد که آقا معامله انجام داده اید فرمودند بله قباله اش را هم برایتان نوشته ام.قباله گرفت تا برود خانه اش دید در قباله اش نوشته شده است. فروخت امام جعفر بن صادق (ع) به فلان شخصی جبل العاملی خانه ای بهشتی که خراب شدنی نیست. صاحبش هم از آن بیرون کردنی نیست و برای او چهار دارست.

یک درش از حرم محمد مصطفی و در دیگرش بخانه حرم علی مرتضی (ع) و در دیگرش حسن مجتبی و ؟ دیگرش حسین (ع) حضرت هم امضاء کرده است بقدری این مرد جبل للعاملی خوشحال شد که دعا با ؟ کرد.

چون معامله ای عظیم است. ضمنا امام این را می دانست که این مرد بزرگ سال آخر عمرش را می گذراند اعمالا پس از آنکه بوطن برگشت بیمار شد در حال بیماری و صیت کرد گفت: این قباله را در کفن من بگذارید آنها همین کار را کردند فردایش بستگان آمدند برای فاتحه سر قبرش دیدند همان قباله روی قبرش است بطری به آن اضافه شده است."قدونی لی جعفر (ع)" به من وفا کرد چون جعفر ضامن من شد خانه ای در بهشت را معامله بازیابی نبود چون هم برای دنیایش بهتر است و هم آخرت زیرا چندین که در بهر خدا او بده ای هم اجرش در این دنیا است و بیشترین هم در آن دنیا.

از مجموع آیات قرآنی به وضوح استفاده می شود که بهشت در مجموع به صورت باغ هایی فوق العاده عالی و بی مانند است که اصولا قابل مقایسه با باغ های این جهان نیست و آنچه در قرآن از آن ترسیم شده شبح کمرنگی است که برای ما ساکنان دنیا قابل درک می باشد و گرنه حقیقت آن ماوراء درک ماست.

در آیه 13 سوره نساء می خوانیم: هر کس اطلاعات خدا و رسولش کند او را وارد باغ هایی از بهشت می کنند که نهرهای از زیر درختانش جاری است.

در بهشت لغو و بیهودگی نیست در آنجا دیگر دروغ نیست ناسزا و زخم زبان و مسخره کردن و تهمت و یاوه‌گویی نیست. شنیدنی ها تنها سلام است. یعنی جملاتی است.که از سلامت روح و فکر و زبان و رفتار برمی‌خیزد. در جای دیگری می خوانیم نه گفته اخوی می شنوند و نه نسبت گناه به یکدیگر می بندند.

در سوره بنا می خوانیم، نه گفته بی اثر می شنوند و نه نسبت به دیگری دروغ می گویند. گفته های آنجا همه از واقعیات و از یک صفای خاص ریشه می گیرد. هوای بهشت بسیار مطبوع است و هوای بسیار دلربا و ملایم است. قرآن می فرماید در بهشت تکیه گاههایی عالی آن نه خورشیدی می بینید تا از گرمی آن ناراحت شوند و نه زمهریری در کار است که از سرمای آن رنج می برند. در هوای بهشت: همین بس که قرآن سی و شش مرتبه فرموده باغ های که شاخ های آن بر هم گردن نهاده و در پای درختانشان نهرهای آب زلال جاری است درختانی که خشک شدن فاسد شدن و کهنه شدن ندارد. از نوع درختان در آنجا هست.

"توصیف جهنم"

منقولست که ابولصلت هروی از حضرت علی بن موسی الرضا (ع) پرسید که بهشت و دوزخ اکنون موجود است فرمودند: بلی بدرستیکه حضرت رسول داخل بهشت شدند و جهنم را مشاهده فرمودند در شب معراج

البوالصلت گفت: جمعی می گویند که حق تعالی مقرر فرموده است که بهشت و دوزخ را که هنوز خلق نکرده است به وجود می آورد.

حضرت فرمود: جمعی که این سخن را می گویند از ما نیستند و ما از آنها نیستیم و کسی که انکار خلق بهشت و دوزخ کند تکذیب ما و تکذیب جد ما کرده است و هیچ بهره ای از ولایت ما ندارد و همیشه در آتش جهنم خواهد بود.

بعد از آن حضرت استدلال به آیات و احادیثی فرمود که دلالت بر خلق آنها می کند به سند متبرا از ارواح مومنان از روزی که خدا آن را خلق کرده است و آیات و اخباری که دلالت بر این مطلب می کند بسیار است و باید اعتقاد داشت که کفار ؟ در عذاب جهنم و عذاب از ایشان هرگز بر طرف نمی شود و غیر ایشان از فرقه های که غیر  از فرقه هايكه غير شيعه, عني عشري اند هر يك در مذهب خود متعجب واسخ كند و عقل ايشان كامل است و حجت برايشان تمام شده است ايشان نيز در جهنم ؟ خواهد بود.

 اگر عقل ايشان ضعيف باشد و در مذهب باطل خود راسخ نباشند و محبت اهل بيت (ع) داشته باشند مثل زنان و جمعي كه ضعيف العقلند و چندان تميز ميان حق و باطل نمي توانند كرد حال ايشان موقوفست به عمر الاهي ممكنست حق تعالي به فضل خود ايشان را از جهنم تجات دهد.

از ابوبصير منقول است كه به امام جعفر صادق عرض كردم اي فرزند رسول خدا مراتبرسان از عذاب الاهي كه دلم بسيار قساوت به هم رسانيده است. فرمود: اي ابو محمد مستعر باش براي زندگاني طولاني كه زندگي آخرت است و آن را نهايت نيست فكر آن زندگاني طولاني را بكن بدرستيكه جبرئيل روزي به مزد حضرت رسول آمد و آثار اندوه در چهره اش ظاهر بود پيش از آن متبسم و خوشحال بنظر مي رسيد. پس حضرت فرمود: اي جبرئيل چرا امروز چنين عضبناك و محزون آمده اي .

جبرئيل گفت: امروز د؟ را كه بر آتش جهنم مي دميدند از دست گذاشتند. چ

فرمود: دمهايي آتش جهنم چيست اي جبرئيل

گفت: يا رسول الله احق تعالي فرمود هزار سال بر آتش جهنم دميدند تا سفيد شد پس هزار سال ديگر دميدند تا سرخ, شد پس هزار سال ديگر دميدند تا سياه شوند شد و اكنون سياه است و تاريك و اگر قطره اي از ضريع كه عرق اهل جهنم و چرك فرجهاي زناكاراست در در ديگهاي جهنم جوشيده و به عرض آن به اهل جهنم مي خورانند در آبهاي اهل دنيا بريزند جميع مردم دنيا از كمندش بميرند و اگر يك حلقه از زنجيره كه هفتاد ضرر است و برگردن اهل جنهم مي گذارند بر دنيا بگذارند از گرمي آن همه چيز گداخته مي شود و اگر پيراهني از پيراهنهاي اهل آتش در ميان زمين و آسمان بياويزند اهل دنيا از بوي كه آن هلاك مي شوند. چون جبرئيل اينها را بيان نمود حضرت رسول و جبرئيل هر دو گريه كردند پس حق تعالي ملكي فرستاد بسوي ايشان كه پروردگار سلام بر شما من شما را ايمن گردانيدم از آنكه گناهي كنيد. مستوجب عذاب شويد از آن هر گاه جبرئيل هر گاه جبرئيل نزد آن حضرت مي آمد متبسم و خندان بود.

پس حضرت صادق (ع) فرموند: در آن روز اهل آتش عظمت جهنم و عذاب الهي را مي بينند و اهل بهشت عظمت و نعيم آن را مي دانند. چون اهل جهنم داخل جهنم شوند هفتاد سال سعي مي كند تا خود را به بالاي جهنم مي رسانند چون به كنار جهنم مي رسند ملائك را گرزهاي آهن بر سر آنها مي كوبند تا به مغز جهنم بر مي گردند پس پوستهاي ايشان را تغيير مي دهند و پوست تازه بر بدن ايشان مي پوشانند كه عذاب در ايشان ش؟ تاثير كند.

پس حضرت به ابوبصير گفت: آنچه گفتم تو را كافيست گفت بله براي من كافيست كه از عمر من ثانيه منقول است كه حضرت امام محمد باقر (ص) فرمود: اهل جهنم در آتش فرياد مي كنند مانند سگان و گرگان كه فرياد كنند از شدت آنچه به ايشان مي رسد از عالم عذاب الاهي چه گمان داري اي عمر گروهي كه ايشان را مرگ نمي باشد در جهنم و عذاب ايشان هرگز سبك نمي شود و در ميان آتش تشنه و گرسنه باشند و كران و گنگان و كورانند روحهاي ايشان سياه شده باشند نادم و محروم و پشيمان و غضب كرده اي پروردگار خود رحم بر ايشان نمي كند و عذاب ايشان را تخفيف نمي دهد و آتش بر ايشان مي افروزند و از حميم1[2] گرم به عوض آب مي آشامند و از زقوم2[3] جهنم به عوض طعام مي خورند و به قلابهاي آتش بدنهاي ايشان را مي درند و گرزهاي آهن بر سر ايشان ميكوبند.

ملائك بسيار شديد ايشان را در شكنجه در آورند برايشان رحم نمي كنند و با شياطين ايشان را در زنجيز و غلها و بندها مقيد مي سازند. اگر دعا كنند دعاهاي ايشان مستجاب نمي شود و اگر حاجتي طلب كنند برآورده نمي شود اين است حال جمعي كه به جهنم مي روند.

از حضرت امام جعفر صادق (ع) منقول است كه: جهنم را هفت در است از يك در فرعون و هامان و قارون كنايه از ابوبكر و عمر و عثمان است داخل مي شود از يك در مشركان و كافران داخل مي شوند از آن جماعتي كه هرگز به خدا ايمان نياورده اند و از يك در بني اميه داخل مي شوند كه مخصوص ايشان است و كسي با ايشان شركت نيست  و يك در باب لذيد است و يك درباب سقراست و يك در ديگر باب هاويه است هر كه از آن در داخل شود هفتاد سال در جهنم خروجي رود پس جهنم جوشي مي زند و ايشان را به طبقه بالا مي افكند. و پس باز هفتاد سال ديگر فرو مي روند و هميشه در جهنم حال ايشان است. يك دري است كه از آن دشمنان ما و هر كه با ما جنگ كرده و هر كه ما را ياري نكرده و داخل شوند و اين در بزرگترين درهاست و گرمي و شدتش از همه بيشتر است.

منقولست از ابن عباس كه دو يهودي به خدمت امير المومنين (ع) رسيدند

پرسيدند: كه بهشت و جهنم در كجايند؟

حضرت فرمودند: بهشت در آسمان است و جهنم در زمين است منقولست كه عساق وادي است درجهنم سيصد و سي قصر است در هر قصري سيصد خانه و در خانه چهل زاويه و در هر زاويه ماري است و در شكم هر مار 330 عقرب و در نيش هر عقرب 330 سبوي زهر است. و اگر يكي از آن عقربها زهر خود را به جميع اهل جهنم پريزند از براي هلاك همه كافي است.از امام كاظم (ع) منقولست كه در جهنم وادي هست كه آنرا سقر مي نامند از آن روز كه خدا آنرا خلق كرده است نفس نكشيده است و اگر خدا سقر را رخصت دهد بقدري سوراخ سوزني نفس بكشد جميع آنچه بر روي زمين است بسوزاند و اهل جهنم به خدا پناه مي گيرند از حرارت و گند و بدي و كثافت و آن وادي و آنچه خدا در آنجا براي اهلش مهيا فرموده از عذاب و در آن وادي كوهي است كه جميع اهل آن وادي پناه مي گيرند به خدا از گرمي و تعفن و كثافت آن كوه و از عذابهايي كه خدا در آنجا براي اهلش موقر فرموده و در آن كوه دره اي است كه اهل آن كوه به خدا استفاده مي نمايند از گرمي و گند و كثافت آن دره و عذابهاي آن و در آن وادي چاهي است كه اهل آن دره از گرمي و تعفن و عذاب شديد آن چاه به خدا پناه مي برند و در آن چاه ماري است كه جميع اهل آن چاه از ؟ و تعفن و كثافت آن مار و زهريكه خدا در نيشهاي آن مقرر فرموده به خدا پناه مي برند و در شكم آن مار هفت صندوق است كه جاي پنج تن از امتهاي گذشته است و دو كس از اين امت و از آن پنج كس قابيل است كه برادر خود هابيل را كشت و غرور است كه با ابراهيم منازعه نمود و گفت مي ميرانم و زاده مي گردانم و فرعون است كه دعوي خدايي كرد و يهود است كه يهود را گمراه كرد يونس است كه نصاري را گمراه كرد و امت دو اعرابي اند كه ايمان به خدا نياوردند.

در حديثي وارد شده است در تفسير آيه اي كه حق تعالي مي فرمايد بريده شده است. براي كافران جامه ها از آتش, اين آيه براي بني اميه نازل شده است كه آتش ايشان را فراگيرد پس لب زيرين ايشان چنان بياويزند كه نه ناف ايشان رسد در لب بالاي ايشان به ميان سرايشان رسد و بعد از آن آيه حق تعالي مي فرمايد بريزند از بالاي سرايشان آبي جوشان كه بگدازند, از غايت حرارت آنچه در شكم ايشان است از احشا امعاد پرستهاي ايشان را و براي ايشان گرزها آماده كرده اند هر گاه بخواهند بيرون آيند از آتش از زيادي و شدت الم ايشانرا بر مي گردانند به آن گرزها در آتش و مي گويند به ايشان بچشيد عذاب سوزان را.

از اميرالمومنين (ع) منقول است كه فرمود براي اهل معصيت لقبها در ميان آتش زده ايد و پاهاي ايشان را در زنجير و دستهاي ايشان را در گردن غل كرده اند. و بر بدنهاي ايشان پيراهن هايي از من گرفته اند و پوشانديده اند و در ميان عذابي گرفتارند كه گرميش به نهايت رسيده و درهاي جهنم را بر روي ايشان بسته اند هرگز آن درها را نمي گشايند و هرگز نسيمي به آنها نمي رسد, عذابشان شديدتر مي شود و هميشه در اين عذاب خواهند بود.

"ديدار بهشتيان و دوزخيان"

از موضوعاتي كه در قرآن و روايات ذكر شده اينست كه جهنميان يكديگر ار مي بينند در سوره مباركه كه اعراف دارد كه مخاطبه مي كنند كه اهل جهنم مي گويند اي بهشتيان منت بر ما مي گذاريد از اين آبهاي فراوان و دوزيهايي كه خدا به شما عطا كرده بما نيز بدهيد بهشتيان پاسخ مي دهند. خداوند اين نعمتها را بر كافران حرام فرموده است.

آنه همديگر را ملاقات مي كنند. يعني نزديك نمي توانند بشوند ولي مي بينيد. البته اين هم حكمتي دارد كه مومنين جهنميان را مي بينند و برعكس, جنميان مومنين را مي بينند

مومنين جنميان را مي بينند كه لذتشان بيشر شود كه شكنجه عذابي را مبتلا به چنين عذابهاي نشديم.

جهنميان هم بهشتيان را مي بينند كه ع؟ بيشتر شود. در دعاي كميل آمده است خداوند گي؟ عقل كنم بر داغ آتش نگاه چطور صبر كنم بر مح؟ هستم. وقتي كه منافقين چشمشان به مومنين ميافتد نور افشاني آنانرا را مي بينيد در حاليكه خودشان در قسمت تاريك بسر مي برند. و در اين تاريكي چه عذابهاي بر آنها وارد مي شود صدا مي زنند اي مومنين مگر نه شما در دنيا برديم. "دنيا ونهم الم نكن معكم" حالا شما هم نگاهي بما بكنيد تا از نور شما بهره مند شويم. "قالوابلي"

در دنيا تمام مادر يك شهر زندگي مي كرديم باهم معاشرت و مصاحبت داشتيم لكن ما اين تفاوت كه ما از جان و دل وعده خدا را پذيرفتيم و عمل كردن و لكن شما "فتستم افعسكم" خودتان را در هلاك انداختيد. " وتربهتم" همه منتظر بوديد كه كسي بلا بر سر مومن مي آمد و منتظر بوديد وضعشان خراب شود "وارتسبتم" تمام درشك بوديد يا مثلا مي گفتيد اينها را آخوندها در مي آوردند.قلبي كه طاقت آيه عذاب ندارد تا يك آيه عذاب برايش بخوانند از كف مي رود در تذكره ها نوشته اند وقتي كه منصور عماررد وارد خانه مي شوند از خانه اي صداي ناله اي مي آيد گوش مي گيرد مي فهمد جواني است با خدا مناجات مي كند خوشش آمديد دل آتشيني دارد آتش روي آستينش ريخت از شكاف در, آيه اي از عذاب جهنم برايش خواند."يا ايهاالذين امنو قواالنفسكم" بالاخره, يكوقت ديد صدا ؟ آمد از آنجا رد شود ديد صداي گريه مي آيد نگاه كرد ديد پيرزني گريان است پرسيدذ چيست؟ گفت: جواني داشتم ديشب در حال عبادت بود يكنفر از پشت در آيه عذابي خواند كه پسرم طاقت نياورد و از دنيا رفت چقدر دلش دقيق و لطيف بوده است. آيا مي شود مومني را در غل و زنجير كرد.

قرآن مي فرمايد مومنين وقتي آيه قرآن برايش مي خوانيد ميلرزند, مي ترسند لذا بهشتيان تمامشان لطيف هستند. و جهنميان همه غليظ و سخت هستند واي از

قساوت دل .امروز روزكار است. فردا دير است (حسن فريدن) نيست عدل اينست

(براي شرح قساوت به كتاب قلب سليم مراجعه نمائيد.)كه خوراك مناسب, ممنوع است زير آب حوض كوثر

در آنطرف هم صميم جهنم نمي شود نزديك بهشتيان شود. درقرآن مجيد مي فرمايد بعد از آنكه بهشتيان و جنميان در جهنم هر كس در جاي خودش قرار گرفت منادي ندا مي كند. الحمدالله حق تعالي فرمايد. هر كس جهنمي بود به جهنم و هر كه هم بهشتي بود او را به بهشت ببريد

"والذين كفرو وكذبوا بايتانا اولئك اصحاب الفهيم"

آنهايي كه كافر شدند ايمان بخدا نداشته آخرت را تكذيب مي كنند آيات قرآن را آيات الهيه را كه انبيا و آل محمد نه تكذيب مي نمودند هر كافري اهل آتش است.

اصحاب نا, عبارت لغت از ملازم آتش يعني هميشه با آتش است از جاي خودش تكان نمي خورد كه جهنم باشد چون در جهنم رفتن دو قسم است. يكوقت زندان و محل پاك شدن از گناهكار را يكماه يا يكسال يا بيشتر آنجا مي برند بعد بيرونش مي آوردند و دمي اگر بي ايمان بود ديگر علاجي ندارد. در جهنم نمي ماند مگر كسيكه فكر خدا و رسول است. كسيكه تكذيب مي كند, حرفهاي خدا وامام را ديگر عالجي ندارد.

بلي اميد است آنهايي كه اين طور نيستند مثال من و شماها, خدايا تو شاهدي ؟ نسيم, مصدقيم گناه هم از ما سر مي زند, صدقي هم نداريم از اميد داريم كه جنهم براي ما و امثال ما نباشد " انشاالله" ليكن يك ساعتش هم سخت است بلكه يك لحظه هم سخت است.

اميرالمومنين در نهج البلاغه مي فرمايند: خداي بندگاني را كه دوست دارد. فرداي قيامت توبه بكنيد در ؟ بكوشش بخود ؟ از راه دور تا جهنم گناهكار را مي بيند از همان دور شعله آتش كه او را مي بيند نعره اي عاشقانه براي كفار و گنهكاران از جهنم بلند مي شود كه پردهاي گوش را پاره مي كند مگر اهل تقوي آنهايي كه با خدا سروكار داشتند خدا آنها را دوست مي دارد و نمي گذارد تعره جهنم بگوششان برسد.

"چگونگي جهنم از زبان جبرئيل"

جبرئيل هنگامي كه جهنم را ديد با آن همه عذابش گفت: اگر اين عذاب, عذاب, است تكان نمي كنم هيچكس نزديكش بيايد.

ندا رسيد راهش را نگاه كن راهش يك راه صاف و آسفالت و عجيب است زيرا تمامش مطابق با نفس و هوس است.

مطابق محكميت تمام گناهان و تملق شهوات جاده جهنم است.

گفت: خدايا اگر اين جاده جهنم است اين صافي گمان نمي كنم نبايد مي ترسم تمام از اين راه بيايند.

"مرد آخر بين مبارك بنده اي است"

معمولا كسي آخرش را نمي يابد, اولش را نگاه مي كند مي بيند خوشش مي آيد.

راه جهنم چيست؟

سيما و مناظر مهيج و شهوت است, خواندن جمله هاي گمراه كننده, شراب, قمار, زنا مال حرام جمع كردن, ظلم كردن, حقوق ديگران را پيمال كردن.

"وليعلم الله من نيصره و رساله بالغيب و الله قوي عزير"

تا اينجا مطلب آشكار گرديد كه جهنم چگونه است و اما برخي از كيفرهاي آن اگر بخواهيم از عذابها و كيفرهاي جهنم صحبت كنيم بايد از چيزهايي بگوئيم كه انسان حتي از شنيدن آنها وحشت و تعجب حالت بدي به او دست مي دهد. مثلا در جهنم اگر فردي تشنه شد وفرياد كرد آب بدهيد. به آنها آبي مي دهند كه همچون فلز گداخته است كه چهره شان را بريان مي كند.

دوزخيان در دوزخ نه طعم سردي ؟ و نه چيز بياشامند مگر آب جوشان و چرك و خون و اگر خوردني طلب كنند زقوم به آنها خورانند. و دوزخيان مي گويند پروردگارا ما را از اين جايگاه خارج فرما. اگر دوباره بازگرديم ما ستمگران هستيم و اگر بر حرفشان اصرار ورزند به آنها مي گويند ساكت شويد و لب به سخن مي گشائيد.

روايت شده است كه احدي از اهل توحيد را در هنگام و طول در آتش درد و رنجي برسد بلكه درد و رنجها هنگام خروج از آتش است و آن ناراحتي ها كيفر اعمال است كه خود فراهم كرده اند. و بر خدا ستم كرده اند.

از ديگر عذابهاي جهنم نيز مي توان به وجود عقربها و مارهايي به بزرگي يك قاطر اشاره كرد. كه مارها نيشش مي زنند و همچنين زدن گرزهاي آتش برسرمان. ياد آويزان شدن بر يك تار موي يا چسباندن پولها و سكه هاي آتش بر روي پشتمان و اجبار به خوردن گوشتهاي از پشتمان مي كنند و همراه چرك و خون ما را به خوردن آن وادار مي كنند و هزاران عذاب ديگر.

 


منابع و ماخذ

1- نهج البلاغه

2- معاد – ایت الله حاج عبد الحسین دستغیب.

3- خدا و معاد – جعفر سبحانی

4- زندگی جاوید یا حیات اخروی-علامه شهید حاج شیخ مرتضی مطهری

5- معارفی از قرآن- حاج عبدالحسین دستغیب

6- سیاحت غرب- حجه السلام حسن قوچانی

7- پیام قرآن- آیت الله مکارم شیرازی

8- معاد یا آخرین سیر تکاملی انسان – غلامرضا سلطان.


فهرست مطالب

ایمان به معاد و احساس مسئولیت.. 1

روح خدا و حیات جاودان. 2

مرگ و آغاز زندگی آخرت.. 3

جهان هستی نه ازلی است و نه ابدی.. 4

برزخ. 6

برزخ کجاست؟. 7

زندگی برزخی چیست؟. 10

بهشت.. 13

" وسعت بهشت"18

"توصیف جهنم"24

"ديدار بهشتيان و دوزخيان"30

"چگونگي جهنم از زبان جبرئيل"33

 


عنوان تحقیق

 

معاد

 

 

نام گروه

روبه آینده

 

زیر نظر گرامی: گردآورندگان:

 

 

زمستان 83




[1] سوره 32 آیه 27

[2]حميم: آب جوشان.

[3] زقوم گياهي است بدبر, تلخ, بد طعم و شيره اي دارد كه اگر به بدن برسد ورم كند و تاول مي زند.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان -- صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 04 اسفند 1393 ساعت: 10:26 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

نظرات


کد امنیتی رفرش

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس