سایت علمی و پژوهشی آسمان - مطالب ارسال شده توسط nevisandeh

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

احتياط در گياه درماني اطفال

بازديد: 209

احتياط در گياه درماني اطفال:

در درمان اطفال با استفاده از داروهاي گياهي به خصوص در موارد خوددرماني موارد زير بايد رعايت شوند:

قبل از شروع خود درماني سعي شود تا علت بيماري مشخص گردد.

داروها به طور تصادفي انتخاب نشوند. بلكه بايد به دنبال دارويي بود كه مختص آن بيماري باشد.

چند دارو به طور همزمان مصرف نشوند.

براي رفع علايم بيماري كمترين دوز مصرف شود اين نظريه كه داروي بيشتر معادل با اثر بخشي بيشتر است صحيح نيست.

خود درماني را براي مدت كوتاهي ادامه دهيد چرا كه ممكن است بيماري جدي كودك شما ناشناخته باقي بماند.

در صورت عدم بهبودي پس از مصرف چند روز مصرف دارو، به پزشك مراجعه شود .

اختلال در درك، عدم تعادل و ديگر اختلالات در هوشياري، فلج، آريتمي قلبي كه براي اولين بار اتفاق مي‏افتند، دردهاي مبهم سينه يا شكم و ساير علايم مبهم كه بيش از حد انتظار مي‏باشد، نياز به توجه ويژه پزشكي دارد.

در گياه درماني علمي در اطفال، پزشك و داروساز حتما بايد موارد زير را در نظر بگيرند به خصوص اگر فراورده گياهي براي خود درماني تهيه شده باشد.

- 1با توجه به آنكه كيفيت دارويي، عامل مهمي در اثر بخشي فراورده‏هاي گياهي مي‏باشد، پزشكان بايد فراورده‏هايي را تجويز نمايند كه داراي كيفيت دارويي بالا و ترجيحا استاندارد شده باشند و داروسازان نيز بايد چنين فراورده‏هايي را عرضه نمايند.

- 2ارزيابي دقيق محدوديت‏هاي گياه درماني به خصوص با توجه موارد مصرف توصيه شده در بعضي كتب قديمي از جنبه‏هاي مهم ديگر مي‏باشد كه بايد مورد توجه قرار گيرد.

 

 

- 3روش ناصحيح استفاده مثلا استفاده از پماد حاوي منتول در داخل يا در نزديكي سوراخ‏هاي بيني نوزاد ممكن است سبب ايجاد كلاپس فوري در نوزاد شود. بنابراين پزشك و داروساز بايد كليه اطلاعات مربوط به فراورده‏هاي گياهي را در اختيار داشته باشند.

 

 

 

 

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 29 مرداد 1394 ساعت: 11:39 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

خواص دارویی انار

بازديد: 235

خواص دارویی انار

 

گلهاي انار درشت برنگ قرمز اناري ولي بي بو مي باشد . ميوه آن كروي با اندازه هاي مختلف داراي پوستي قرمز رنگ و يا زرد رنگ مي باشد .

روي هم رفته در حدود بيست نوع مختلف انار در دنيا موجود است .

    تركيبات شيميايي

قسمت هاي مختلف درخت انار مخصوصا پوست ريشه و ساقه انار داراي مقدري در حدود 20 درصد تانن و اسيد پوني كوتانيك Punicotaniv acid مي باشد . پوست درخت انار داراي الكالوئيدي بنام پله تيه رتين Pelletierin است

در صد گرم دانه انار مواد زير موجود است :

 

 

 

انرژي                            ۳۸كالري

 

 

 

آب                               ۸۲گرم

 

 

 

پروتئين                          ۴/۰گرم

 

 

 

چربي                           ۳/۰گرم

 

 

 

مواد نشاسته اي             ۱۰گرم

 

 

 

كلسيم                         ۴گرم

 

 

 

سديم                          ۳ميلي گرم

 

 

 

پتاسيم                         ۲۶۰ميلي گرم

 

 

 

آهن                             ۵/۰ميلي گرم

 

 

 

ويتامين ب 1                   ۲/۰ميلي گرم

 

 

 

ويتامين ب 2                   ۰۰۳/۰  ميلي گرم

 

 

 

ويتامين ب 3                   ۰۰۲/۰ميلي گرم

 

 

 

ويتامين ث                     ۴ميلي گرم

 

 

 

 خواص داروئي

خواص ميوه انار :

از نظر طب قديم ايران ميوه انار سرد ف تر و قابض است . آب انار سرد و تر و پوست انار سرد و خشك و بسيار قابض مي باشد .

پوست ريشه درخت انار از بقيه قسمت هاي اين درخت قابض تر است .

كليه قسمت هاي درخت انار داراي تان مي باشد كه بسيار قابض است . براي مصارف دارويي از گل ، برگ ، پوست درخت ، پوست ريشه و دانه انار استفاده مي شود .

1) انار شيرين ادرار آور است .

2) ملين مزاج است .

3) آب انار شيرين براي بيماريهاي مجاري ادرار مفيد است .

4) ترشح صفرا را زياد مي كند.

 5) آب انار اسهال را برطرف مي كند.

6) اگر انار را با عسل مخلوط كرده و هر روز چند قطره در بيني بچكانيد از رشد پوليپ در بيني جلوگيري مي كنيد .

7) خون ساز است .

8) خون را تصفيه مي كند .

10) براي سالمندان بهترين دارو براي تقويت كليه است .

11) آب انار خنك كننده است .

12) رنگ صورت را شاداب مي كند .

13) صدا را باز كرده و گرفتگي صدا را برطرف مي كند .

14) براي وزن اضافه كردن انار بخوريد .

15) آب انار مقوي قلب و معده است .

     خواص ديگر قسمت هاي درخت انار :

1. جوشانده پوست ريشه درخت انار كرم معده و روده را از بين مي برد .

2. جوشانده پوست درخت انار نيز اثر ضد كرم درد .

3. براي برطرف كردن گلو درد و زخم گلو از جوشانده پوست انار و يا جوشانده برگهاي انار استفاده كنند .

4. خانم هائيكه عادت ماهيانه شان منظم نيست مي توانند از جوشانده برگهاي انار استفاده كنند.

5 . برگهاي له شده انار را اگر روي پوست بگذاريد خارش را از بين مي برد .

6 . براي برطرف كردن سوختگي پوست ، گلهاي انار را له كرده و با روغن كنجد مخلوط كنيد و اين پماد را روي قسمت سوختگي بماليد .

7 . جوشانده پوست درخت و پوست ريشه درخت انار كرم كش است .

8 . دم كرده گل انار اسهال مزمن را برطرف مي كند .

9. دم كرده گلهاي انار را بصورت غرغره براي از بين بردن زخمهاي دهان بكار ببريد .

10. براي برطرف كردن دندان درد ، دم كرده ريشه درخت انار را در دهان مضمضه كنيد .

11. انار ترش و شيرين (ميخوش ) ادرار را زياد مي كند .

12. براي برطرف كردن بواسير بايد معقد را با جوشانده پوست انار شستشو داد .

 

 

         مضرات

كسانيكه سرد مزاج هستند نبايد در خوردن انار افراط كنند . زيرا معده را سست كرده و ايجاد نفخ مي كند . اينگونه افراد بايد انار را با زنجبيل بخورند .

جوشانده پوست درخت و پوست ريشه آن كه براي رفع كرم بكار مي رود ممكن است ايجاد سرگيجه و استفراغ كند . بهر حال در خوردن جوشانده آن بايد احتياط كرد و اين كار بايد تحت نظر متخصص انجام گيرد ...

نوشته شده در تاريخ

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 29 مرداد 1394 ساعت: 11:36 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

دانستنی‌های یکی از سالم‌ترین انواع روغن‌های خوراکی

بازديد: 213

دانستنی‌های یکی از سالم‌ترین انواع روغن‌های خوراکی

 

خاستگاه روغن زيتون

 

درخت زيتون، بومي ناحيه مديترانه است. درختي به ارتفاع 3 متر كه در شرايط مساعد رشد، طولش به 12 متر و قطر تنه‌اش به 3 متر هم مي‌رسد. در فصل بهار گل داده و ميوه آن در اواخر تابستان مي‌رسد كه در اين زمان رنگ آن سبز است اما به تدريج بنفش، قهوه‌اي و سپس سياه مي‌شود به‌طوري كه در اواخر پاييز-زمان برداشت ميوه-رنگ آن به كل تيره است.

 

شواهد نشان مي‌دهد كه در عصر نوسنگي در حدود 8000 سال قبل از ميلاد مسيح، مردم ميوه‌هاي زيتون وحشي را براي خوردن مي‌چيدند. اما نخستين كساني كه توانستند از آن روغن بگيرند، مردمان تمدن مينون (تمدني يوناني در عصر برنز در نواحي مديترانه) در 3500 سال قبل از ميلاد مسيح بودند. اين مردمان گوشت له شده ميوه زيتون را داخل ظروف بزرگي مي‌ريختند و به آن دست نمي‌زدند. پس از مدتي روغن در قسمت بالاي ظرف جمع مي‌شد. پس از جدا كردن آن روغن با ارزش كه برايشان منشأ ثروت محسوب مي‌شد، آب و تفاله زيتون را از انتهاي ظرف خارج مي‌كردند. مي‌توان گفت كه روش تهيه امروزي روغن زيتون كمي شبيه به همان زمان‌هاست. به اين ترتيب كه در صنعت ابتدا ميوه زيتون را ريز خرد كرده تا به صورت خميري در‌آيد. اين خمير را با آب مخلوط کرده و داخل دستگاه سانتريفوژ مي‌ريزند. در اين دستگاه ضمن چرخش با سرعت زياد، روغن زيتون از بقيه مواد جدا مي‌شود. به بياني ديگر، در تهيه اين روغن حتي در عصر افزودني‌هاي شيميايي نيز به مانند گذشته‌ها از هيچ ماده خارجي به جز آب استفاده نمي‌شود.

انواع روغن زيتون

 

روغن زيتون را برحسب چگونگي توليد، خصوصيات شيميايي و طعم، به چند دسته تقسيم مي‌كنند:

 

روغن زيتون بكر يا خام (Virgin): روغنی است که فقط با روش مکانيکی و‌ يا ساير‌روش‌های فيزيکی و‌تحت شرايط خاص حرارتی که به تغيير‌در‌ساختار تری‌گلیسریدهای کنترل روغن منجر‌ نشود به‌ دست می‌آيد و به جز ‌عمليات شست‌و‌شو، جداسازی، سانتريفوژ ‌و‌ فيلتراسيون نبايد تحت فرآيند ديگری ‌قرارگيرد. اين نوع روغن بر‌حسب ‌اسيديته و عطر و طعم به چند گروه تقسيم می‌شود:

 

گروه اول، روغن زيتون بکر‌ممتاز (Extra virgin)است که دارای عطر‌ و طعم ميوه‌‌‌ای بسيار ‌دلپذير و ميزان اسيديته‌ حداكثر يك درصد بر حسب اسيد اولئیک است.

 

گروه دوم، روغن بكر خوب (Fine virgin) است كه طعم و مزه آن كمي از روغن زيتون بكر ممتاز كمتر بوده و ميزان اسيديته آن بر حسب اسيد اولئيك حداكثر 2 درصد است.

 

گروه سوم هم روغن زيتون بكر معمولي است كه ميزان اسيديته آن حداكثر 3/3 درصد بر حسب اسيد اولئيك است. محاسبه اين مقادير اسيديته براي مسوولان آزمايشگاه‌ها راه‌حل ساده‌اي است براي شناسايي تقلب در روغن زيتون.

 

روغن زيتون تصفيه شده(Refined): روغني است كه از تصفيه روغن زيتون بكر به دست مي‌آيد و بايد داراي حداكثر اسيديته نيم درصد باشد. طعم و بوي اين نوع روغن تحت فرآيند‌هاي شيميايي كاملا خنثي شده و مناسب كساني است كه طعم روغن زيتون بكر را دوست ندارند اما به دليل استفاده از فرآيند تصفيه، بعضي از تركيبات موثره زيتون از بين مي‌رود. به همين دليل كيفيت آن به مراتب پايين‌تر از روغن‌هاي بكر است. اگر روغن تصفيه شده با يكي از روغن‌هاي ذكر شده در بالا مثل روغن بكر تركيب شود، روغن مخلوط به دست مي‌آيد كه عطر و طعم ملايم‌تري نسبت به روغن بكر دارد.

 

از تفاله زيتون باقي‌مانده از روغن‌كشي هم مي‌توان با استفاده از هگزان و يا ديگر حلال‌هاي رايج، روغنی به دست آورد كه در اصطلاح به آن روغن زيتون گوگردي می‌گویند كه پس از تصفيه شدن، آماده مصرف خوراكي می‌شود اما به دليل كيفيت بسيار پايين، از آن بيشتر در رستوران‌ها و براي پخت غذا‌هاي خاص استفاده مي‌شود و به ندرت در مغازه‌ها به فروش مي‌رسد. هرچند كه چندي پيش بازرسان اداره نظارت در‌يافتند كه بعضي از روغن‌هاي زيتون خارجي كه با بسته‌بندي شيك و با نام روغن زيتون بكر ممتاز در كشور به فروش رسيده بود، چيزي جز روغن گوگردي داخل آن نبود!

 

طرز استفاده از روغن زيتون

 

بسياری‌ از ‌مردم تصور‌می‌کنند که اين روغن را فقط می‌توان همراه با سالاد مصرف كرد اما بايد گفت که در صورت درست استفاده کردن از اين روغن، حوزه‌ عمل آن به مراتب بيشتر ‌از ‌اين خواهد شد. اگر قصد داريد مواد غذايی را با روغن زيتون سرخ کنيد، بهتر است از نوع تصفيه شده‌ آن استفاده کنيد زيرا نقطه‌ دود روغن ‌‌زيتون تصفيه شده، 210 درجه سانتی‌گراد است كه بالاتر از بسياري از روغن‌هاي متعارف بوده، به راحتی دود نکرده و نمی‌سوزد. بنا بر توصيه‌ مجمع بين‌المللی روغن زيتون، مناسب‌ترين نوع روغن زيتون برای سرخ کردن انواع نيمه تصفيه‌شده‌ آن است. از آنجايي که حرارت زياد باعث تبخير‌الکل‌ها و‌استرهای موجود در روغن بکر که مولد طعم و بوی آن است می‌شود، بهتر‌است آن را در‌غذا‌های سرد ‌يا پخت با حرارت کم و متوسط به کار ببريد.

 

اگر‌ناچاريد برای طبخ غذا از حرارت بالا استفاده کنيد ولی می‌خواهيد همچنان از طعم‌مطبوع روغن زيتون در‌هنگام خوردن بهره‌‌مند ‌شويد، به شما توصيه می‌کنيم ابتدا غذا را با نوع تصفيه شده عمل آوريد و سپس در هنگام سرو ‌غذا روی آن روغن زيتون بکر بريزيد. مطمئن باشيد در اين حالت از ‌تمام خواص ارزنده‌ آن به بهترين وجه برخوردار‌ خواهيد شد. همچنين به همه كساني كه از ماليدن كره به نان داغ خود در هنگام صبح لذت مي‌برند، توصيه مي‌كنيم براي آنكه بدنتان هم از فواید كافي بهره‌مند شود، داخل يك ظرف پلاستيكي كوچك كمي روغن زيتون بريزيد و آن را داخل فريزر بگذارید تا كاملا سفت شود. حال به جاي ماليدن كره، روغن زيتون مشابه با آن را به نان خود زده و با عسل يا مربا نوش‌جان كنيد. مطمئن باشيد دعاي خير بدنتان در ابتداي صبح بدرقه راهتان خواهد بود.

نگهداري روغن زيتون

 

برخی برای نشان دادن ميزان توجه خود به سلامت افراد خانواده و ‌ميهمان، شيشه‌ روغن زيتون را‌ همواره در سر ‌ميز ‌غذا نگه داشته و ‌يا ‌فروشندگانی هستند که اين شيشه‌ها را در پشت ويترين يا در قفسه‌ها در معرض نور قرار ‌می‌دهند، بدون آنکه توجه داشته باشند، همه‌ خواص بهداشتی اين روغن مفيد را از آن می‌گيرند. بر اساس تحقيقات دانشمندان ايتاليايی، نور موجب از بين رفتن بسياری از آنتی اکسيدان‌های موجود در روغن زيتون می‌شود. اين محققان در‌يافته‌اند که در ‌روغن زيتون‌هايي که در ‌ظروف شيشه‌ای روشن نگهداری می‌شود پس از 12 ماه، بتا‌کاروتن تا 40درصد، ويتامين E تا 100درصد و‌کلروفيل تا 30درصد تخريب می‌شود. لازم ‌به ‌ذکر‌است ‌که هر ‌سه‌ اين مواد در‌ زمره‌ تركيبات شفا‌بخش روغن زيتون محسوب می‌شود. معنای اين امر ‌آن است که توليد‌کنند‌گان روغن زيتون بايد دقت بيشتری در انتخاب نوع ‌ظروفی که برای انتقال اين روغن به بازار در‌نظر می‌گيرند، به ‌خرج دهند. استفاده از ظروف شيشه‌ای رنگی تا اندازه‌ای می‌تواند مانع از تاثير ‌نور‌ شود. اما بهترين نوع ظروف برای نقل و انتقال، ظروف فلزی در‌دار‌ و‌ بدون ميل ترکيبی است تا تاثير نور در ‌آن به حداقل برسد اما حفاظت از روغن زيتون تنها به توليد‌كنندگان و فروشندگان محدود نمي‌شود. شايد مهم‌ترين مرحله در نگهداري اين نوع روغن، پس از خريد آن است.

 

تمام افراد اعم از خانم‌ها و آقاياني كه براي افزايش سلامت خود و اعضاي خانواده‌شان حاضرند هزينه گزاف روغن زيتون را پرداخت كنند، بايد بدانند كه در صورت عدم نگهداري درست اين نوع روغن به راحتي پول و سلامت خود را به مخاطره خواهند انداخت. براي اينكه روغن زيتوني كه مي‌خريد به مدت طولاني‌تري خواص ارزشمند خود را حفظ كند، بهتر است در ابتدا به تاريخ مصرف آن دقت كرده و از خريد روغني كه از توليد آن مدت زمان زيادي گذشته است، خودداري كنيد. در مرحله بعد لازم است كه روغن خريداري شده را در يك ظرف كاملا در‌بسته در جاي تاريك و خنك و ترجيحا يخچال نگهداري كنيد. هرگز شيشه روغن را در كنار اجاق گاز خود كه گرم‌ترين جاي آشپز‌خانه است، قرار ندهيد. گرما باعث افت كيفي شديد در روغن زيتون مي‌شود.

 

اگر قرار است به مدت طولاني از روغن زيتون خود استفاده نكنيد، مي‌توانيد آن را در يك ظرف نشكن در فريزر بگذاريد. هر چند قرار دادن روغن زيتون در يخچال و فريزر باعث كدر شدن آن مي‌شود اما اين به معني افت كيفيت روغن نيست. اگر اين روغن كدر را مدتي در دماي محيط قرار دهيد، شفافيت سابق خود را به دست مي‌آورد. با رعايت اين اصول مي‌توانيد در حدود دو تا سه سال روغن خود را به خوبي حفظ كنيد.

خواص جادويي روغن زيتون

 

بيش از 3500 سال است كه روغن زيتون در حواشي درياي مديترانه به معجون سلامت شهرت يافته‌است. ساكنان جزيره كرت در شرق يونان كه از توليد‌كنندگان اوليه روغن زيتون محسوب مي‌شوند، بيشترين مصرف چربي در‌ دنيا را دارند. آمار‌ها نشان مي‌دهد 33 درصد كالري روزانه آنها از روغن زيتون تامين مي‌شود. شايد به نظر بیاید که اين مردمان بالاترين درصد بيماري‌هاي قلبي عروقي و مرگ و مير ناشي از چاقي را به همين دليل داشته باشند اما بايد گفت كه آمار بيماري‌هاي قلبي ساكنان اين جزيره بسيار عجيب و غريب است. در واقع در اين گوشه از جهان، مردم خيلي كم در دام بيماري‌هاي قلبي و اقسام مختلف سرطان اسير مي‌شوند! محققان يكي از دلايل عمده اين امر را مصرف زياد روغن زيتون بكر ممتاز در رژيم غذايي آنها مي‌دانند. همچنين معروف است رامسس دوم(فرعوني كه حضرت موسي در خانه‌اش پرورش يافت) كه در حدود 12 قرن پيش از ميلاد مسيح بر مصر حكم‌روايي مي‌كرده براي درمان هر نوع بيماري خود روغن زيتون سر مي‌كشيده است و شايد به همين دليل بوده كه اين فرعون دو برابر متوسط عمر مصريان آن زمان يعني 90 سال عمر كرد.

 

اگر بدانيم كه روغن زيتون باعث كاهش فشار خون و كلسترول بد(LDL) و افزايش كلسترول خوب(HDL) خون شده و داراي موادي است كه سرطان و سالخوردگي را به تعويق مي‌اندازد، راز طول عمر كساني كه يك عمر با روغن زيتون سر كرده‌اند، مشخص مي‌شود.

 

محققان مي‌گويند كه مصرف فقط يك قاشق روغن زيتون، اثرات افزايش‌دهندگي كلسترول دو عدد تخم‌مرغ را كاملا از بين مي‌برد. همچنين استفاده از چهار تا پنج قاشق غذا‌خوري روغن زيتون در روز سبب مي‌شود كه فاكتور‌هاي خوني بيماراني كه دچار حمله قلبي شده‌اند، به طرز چشمگيري بهبود ‌يابد.

 

همچنين در بررسي‌هاي محققان ايتاليايي در دانشگاه ميلان مشخص شده كه در روغن زيتون تركيبات خاص شيميايي وجود دارد كه قادر است چربي‌هاي انباشته از كلسترول در بدن را خنثي سازد. مهم‌ترين اين تركيبات، ماده‌اي است به نام«سي كلورتانول» كه در چرخه جذب كلسترول تداخل ايجاد كرده و آن را از جريان خون خارج مي‌سازد.

 

البته لازم به ذكر است كه اين آثار مفيد در رژيم غذايي نمود مي‌يابد كه حداقل ميزان چربي اشباع‌شده را دارد. وجود اين گونه چربي‌ها، خواص مفيد روغن زيتون را خنثي مي‌كند.

 

جلوگيري از سرطان (پستان، پروستات، رحم، دستگاه گوارش و. . . )، ديابت(درمان، جلوگيري يا به تاخير انداختن آن)، تقويت سيستم ايمني بدن(كاهش التهاب، مقابله با بيماري‌هاي خود‌ايمني و تنظيم سيستم ايمني)، جلوگيري از چاقي، بهبود سيستم گوارشي(كاهش ترشح اسيد معده در مبتلايان به زخم معده)، موثر بودن در حاملگي و شير‌دهي(به علت افزايش در جذب ويتامين‌ها )، جلوگيري از پيري، زيبايي بخشيدن به پوست، تقويت حافظه، جلوگيري از تشكيل پلاك در جدار شريان‌ها و ممانعت از انسداد آنها، كاهش ابتلا به آسم و پوكي استخوان از جمله خواص جادويي نهفته در روغن زيتون محسوب مي‌شود. همچنين تحقيقات نشان مي‌دهد كه پلي‌فنل‌هاي موجود در روغن زيتون كه از مهم‌ترين تركيبات سلامت‌زاي آن محسوب مي‌شود، مانع از آثار تخريبي راديكال‌هاي آزاد موجود در غذا‌ها بر DNA مي‌شود. شايد به همين دليل است كه مصرف روغن زيتون بكر كه در شرايط مناسب نگهداري شده است، از بروز سرطان در بدن جلوگيري مي‌كند.

 

خوردن روغن زيتون قبل از غذا از بروز زخم معده جلوگيري كرده و اگر روزانه يك يا دو قاشق غذاخوري به همراه ليمو يا قهوه مصرف شود، مانع از بروز يبوست به‌خصوص در روده‌هاي آسيب ديده مي‌شود.

 

روغن زيتون را روغن زيبايي هم مي‌نامند زيرا از طريق اسيد‌هاي چربي كه دارد سلول‌ها را به صورت يكدست در كنار هم قرار داده و موجب ساخت عروق بيشتر در كنار سلول‌هاي پوستي مي‌شود. افزايش خون رساني به اين سلول‌ها، پوست را صاف‌تر و درخشنده‌تر مي‌كند.

 

اين روغن در درمان عفونت دستگاه ادراري و مشكلات كيسه ‌صفرا نيز بسيار مفيد است.

 

شايد يكي از مهم‌ترين ويژگي روغن زيتون، خاصيت ضد درد آن باشد. اولئو كانتال تركيب موثره موجود دراين روغن مشابه بروفن راه متابوليكي درد را مسدود كرده و از فعاليت آنزيم‌هاي موسوم به cox كه در ايجاد درد موثرند، جلوگيري مي‌كند. به طوري كه هر چه مقدار مصرف آن بيشتر شود قدرت بازدارندگي آن نيز بيشتر مي‌شود. بر اساس ارزيابي متخصصان، يك دوز 50گرمي روغن زيتون در روز با حدود 10درصد دوز بروفن توصيه شده براي تسكين درد در بزرگسالان برابر است.

قابل توجه چاق‌ها

 

روغن زيتون، روغني است كه در صورت درست استفاده كردن، به كاهش وزن كمك شاياني مي‌كند. محققان اعلام كرده‌اند كه جايگزين كردن روغن زيتون به جاي روغن‌هاي اشباع شده در غذاي روزانه بدون تغيير در فعاليت بدني و رژيم غذايي مي‌تواند تاثير قابل ملاحظه‌اي در كاهش وزن و توده چربي بدن داشته باشد. در تحقيقی که به وسیله محققان آمريكايي روي 8 مرد چاق كه در سنين بين 24 تا 49 سال داشتند انجام شد، مشخص شد كه پس از چهار هفته مصرف روغن زيتون به جاي چربي‌هاي اشباع شده (روغن‌هاي نباتي جامد و روغن‌هاي با منشأ حيواني) در رژيم غذايي و بدون تغيير در تحرك بدني و كالري، وزن مردان تا 2/1 كيلوگرم كاهش يافت.

 

در توجيه اين موضوع، محققان مي‌گويند که اسيد‌هاي چرب غير اشباع با يك پيوند دوگانه كه در روغن زيتون به وفور يافت مي‌شود مي‌تواند باعث افزايش شكست چربي در سلول‌هاي چربي شود. به عبارت ديگر، افزودن روغن زيتون به يك رژيم كاهش وزن درست و اصولي مي‌تواند بازده كار فرد را افزايش دهد. البته مقدار مصرف بايد در حد متعادل باشد. هر قاشق غذاخوري از اين روغن، 621 كالري انرژی دارد. مصرف بيش از اندازه به دليل افزودن كالري بيشتر مي‌تواند خطرات خاص خود را داشته‌باشد.

 

مضرات

 

روغن زيتون براي هيچ‌كس مضر نيست و همگان مي‌توانند از مصرف آن لذت برده و به بدن خود تمامي زيبایي آن را هديه دهند اما در موارد نادر، مصرف بيش از حد روغن زيتون مي‌تواند سبب اسهال خفيف شود. همچنين ميوه تازه و ياقوتي آن مي‌تواند معده را سست كرده و به استفراغ منجر شود.

 

زيتون در طب سنتي

 

زيتون رسيده از نظر طب قديم ايران، گرم و قابض، ميوه نارس، سرد و خشك و روغن زيتون، گرم و خشك و برگ آن نيز گرم و خشك است. در طب سنتي از فرآورده‌هاي زيتون استفاده‌هاي متعددي مي‌شود كه از جمله آن مي‌توان به موارد زير اشاره كرد:

 

*دم كرده برگ زيتون داروي خوبي براي پايين آوردن فشار خون است. به این منظور 20 عدد برگ زيتون را داخل 300 گرم آب به مدت 15 دقيقه مي‌جوشانند و دو بار در روز يك فنجان مي‌نوشند.

 

*روغن زيتون نرم‌كننده و صفرابر است.

 

*مصرف روغن زيتون دفع كننده سنگ كيسه صفراست. براي اين منظور بايد با آب‌ليمو مصرف شود.

 

*روغن زيتون، كرم‌كش است.

 

*روغن زيتون براي رفع سرفه‌‌هاي خشك مفيد است.

 

*براي رفع خارش ناشي از گزيدگي حشرات، روغن زيتون را به محل گزيدگي مي‌مالند.

 

*بدن بچه‌هايي را كه مبتلا به نرمي استخوان و كم‌خوني هستند، با روغن زيتون ماساژ مي‌دهند و زير آفتاب مي‌گذارند.

 

*ماليدن روغن زيتون روي لثه‌ها براي درمان پيوره موثر است.

 

*براي برطرف كردن ترك پوست، گليسيرين و روغن زيتون را به مقدار مساوي با هم مخلوط كرده و بر موضع مي‌مالند.

 

*براي سر باز كردن جوش‌ها و كورك‌ها، ميوه‌ رسيده زيتون را له كرده و روي آن قرار مي‌دهند.

 

*براي معالجه نقرس، 5 گرم گل بابونه را در 40 گرم روغن زيتون مي‌خيسانند و آن را در آفتاب مي‌گذارند تا شيره بابونه به داخل روغن نفوذ كند. سپس آن را فشرده و صاف كرده و روي نقاط دردناك مي‌مالند.

 

*اگر بخواهند از ريزش موي سر جلوگيري كنند، سر را به مدت 10 شب با روغن زيتون چرب كرده، دستمالي روي سر گذاشته و مي‌خوابند، صبح آن را با شامپوي حاوي زرده تخم ‌مرغ مي‌شوين

 

 

 

 

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 29 مرداد 1394 ساعت: 11:30 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

جلبک دریایی

بازديد: 217

جلبک دریایی

  از جلبکهای دریایی می توان به صورت مکمل مناسب مواد غذایی استفاده کرد

جلبكهاي دريايي ،گروهي از گياهان هستند كه در دريا زندگي مي كنند. آنها روي سنگها و صخره ها و يا بستر آبها رشد كرده ، همچون ساير گياهان،براي توليد غذا ، به نور آفتاب نياز دارند. چون نور خورشيد به اعماق آبها نمي رسد ،در آن مناطق ،هيچ گونه جلبكي يافت نمي شود. در برخي از كشورها مردم از جلبكهاي دريايي ،به عنوان نوعي سبزي استفاده مي كنند. جلبكهاي دريايي همگي به دستهاي از گياهان به نام خزه ها تعلق دارند. آنها در آبهاي كم عمق از خود ، اكسيژن پخش كرده ،غذا و پناهگاه بسياري از موجودات را فراهم مي كنند.

محققان می گویند: از جلبکهای دریایی می توان به صورت مکمل مناسب مواد غذایی استفاده کرد.

به گزارش ایسنا واحد علوم پزشكي تهران پایگاه اینترنتی دانشگاه نیوکاسل اعلام كرد: محققان اين دانشگاه به اين نتيجه رسيده اند كه جلبکها به علت داشتن میزان زیاد فیبر، مکمل مناسبی برای انواع غذاها هستند.

به گفته اين پژوهشگران با افزودن جلبکهای دریایی به غذاهای آماده که ارزش غذایی زیادی ندارند، می توان تأثیر زیان بار آنها را بر سلامت انسان کاهش داد.

پژوهشگران از جلبك دریایی برای كاهش علایم مبتلایان به آرتروز زانو بهره می گیرند.

به گزارش سلامت نیوز، به نوشته جدیدترین شماره نشریه تغذیه ، بهره گیری از نوعی مكمل حاوی عصاره جلبك قرمز دریایی میزان درد و التهاب زانو را در مبتلایان به آرتروز زانو كاهش می دهد.

پژوهشگران اخیرا سودمندی این مكمل گیاهی جدید را در بهبود علایم 70 بیمار مبتلا به موارد متوسط تا شدید آرتروز زانو بررسی كردند.

برپایه یافته های این پژوهش ، با مصرف این مكمل برای مدت 12 هفته، عملكرد مبتلایان به آرتروز زانو تا حد چشمگیری بهبود می یابد.

 

 

 

 

 

 

 

شبکه کشاورزی و منابع طبیعی ایران

 

 

 

پایگاه دانش و خدمات فارسی گیگا پارس

 

 

 

 

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 29 مرداد 1394 ساعت: 11:26 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

گیاه ترشک

بازديد: 217

گیاه ترشک

اين گياه در مناطق معتدل كشور ما رويش دارد و از قديم الايام به عنوان يك سبزي مفيد و مؤثر از آن استفاده  مي شده است. گرچه در رابطه با مسائل غذايي از آن استفاده هاي فراواني مي شده ؛ ولي اكنون اين استفاده كاهش يافته است و در عوض موارد درماني اين گياه افزايش پيدا كرده و در همه زمينه ها از آن استفاده مي شود و هيچگونه عارضه اي ندارد.

 

در ميان عشاير مرسوم است كه از دانه هاي اين گياه استفاده مي كنند. طريقه استفاده ي آن هم به اين ترتيب است كه دانه هاي اين گياه را مي كوبند و بعد از مرطوب كردن در محل درد و مفاصل مي گذارند و به عنوان مُسَكن از آن استفاده مي كنند.

گياه ترشك منبع ويتامين C است. بنابراين كساني كه كمبود ويتامين C دارند اين گياه مي تواند براي آنها منبع ويتامين C باشد. علاوه بر آن، اين گياه داراي آهن و فسفر كافي نيز مي باشد.

همچنين اين گياه داروي اشتها آور و تصفيه كننده و هضم كننده بسيار خوبي مي باشد و به خاطر خاصيت تصفيه كنندگي اش براي كساني كه داراي جوشهاي موضعي و پوستي هستند بسيار مفيد خواهد بود.

اين دارو به خاطر داشتن اسيد اكسوليد نبايد زياد و بطور مداوم مورد مصرف قرار گيرد، زيرا براي مثانه و كليه مي تواند مضر باشد. براي استفاده موضعي از اين دارو اگر برگ يا دانه ي له شده، پخته شده يا جوشانده  آن روي دملها گذاشته شود به راحتي درمان مي گردد.

www.ake.blogfa.com      www.ake.blogfa.com        www.ake.blogfa.com   

 

 

 

 

 

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 29 مرداد 1394 ساعت: 11:19 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

درخت ابریشمابریشم

بازديد: 271

درخت ابریشمابریشم

                        گياهان در فضاي باز/درخت ابريشم (شب خسب)

                        نام علمي : Albizia julibrisin

خانواده : Mimosaceae

نام انگليسي : Silk tree

مشخصات گياهي :

 

درختاني خزان‌كننده، بدون خار، تا ارتفاع 15 متر. برگها شانه‌اي مركب و داراي 10 تا 15 برگچه كه اين برگچه‌ها هنگام شب دو بدو بسته شده و به همين جهت شب خسب ناميده مي‌شوند. برگها سبز روشن و گلها داراي پرچم‌هاي متعدد كه انتهاي آنها صورتي و بن آنها سفيد رنگ است. گلها بسيار زيبا وبه رنگ سفيد، صورتي و سرخ هستند. ميوه در اين گياه نيام مي‌باشد.

نيازها:

 

در خاكهاي لومي داراي رشد خوبي بوده و به محيط‌هاي خشك سازگاري دارد. در مقابل آبياري نامناسب نيز مقاومت داشته و رويش مناسبي دارد. محيط آفتابي يا نيمه سايه را به خوبي تحمل كرده و در برابر آلودگي هوا و سرماي تا 10ـ درجه سانتيگراد نيز مقاوم مي‌باشد.

روش تكثير :

 

1ـ با كشت مستقيم بذر در اواخر اسفندماه ازدياد مي‌يابد (براي نرم كردن پوسته سخت بذر، قراردادن در اسيد سولفوريك و سپس شستشوي دقيق قبل از كاشت ضروري است).

 

2ـ قلمه ريشه‌اي كه در اوايل بهار گرفته شده و حدود 5/7 سانتي‌متر طول و 12 ميلي‌متر يا بيشتر قطر داشته باشد، قلمه‌هاي ساقه ريشه‌دار نمي‌شوند.

كاربرد

 

اين گياه گونه‌اي زيبا و مقاوم در فضاي سبز شهر (تهران) مي‌باشد. كاشت اين گياه در حاشيه خيابانها، به دليل گلدهي طولاني و امكان ايجاد حساسيت توصيه نمي‌شود. اما براي كاشت در حاشيه بزرگراهها كه آبياري كافي هم صورت نمي‌گيرد ، بسيار مناسب است.

هرس :

اين درخت به علت شاخه‌زايي زياد بايد از سالهاي اوليه رشد هرس فرم شده و شاخه‌هاي قسمتهاي پائيني حذف شوند.

معرفي واريته :

 

واريته‌اي از اين گونه به نام A.julibrisin ‘ROSEA’ وجود دارد كه  شدت رشد اين درخت اندكي كمتر از گونه اصلي است ليكن مقاومت آن نسبت به سرما بيشتر است. قامت اين واريته از گونه اصلي بلندتر بوده و تنه صاف و يكدستي را به و جود مي‌آورد. اين واريته داراي گلهاي صورتي متمايل به سرخ است.

 

 

 

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 29 مرداد 1394 ساعت: 11:16 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

فارسی : اسطو خودوس فرانسوی

بازديد: 273

فارسی : اسطو خودوس فرانسوی

Lavandula angustifolia L . نام علمی :

Lavenderنام انگلیسی :

خصوصیات گیاهی :

 

گونه های مختلف اسطوخودوس گیاهانی خشبی چند ساله هستند . تا کنون حدود 48 گونه از اسطو خودوس شناسایی شده است . اسطوخودوس فرانسوی ( با گونه های اسپیکا ، افیسینالیس و ورا هم نام است ) گیاهی است مدیترانه ای که منشأ آن جنوب اروپا گزارش شده است و در جنوب ایتالیا ، جنوب فرانسه و اسپانیا در خاکهای سبک شنی و در ارتفاعات 1700 متری از سطح دریا به طور خودرو می روید . ارتفاع این گیاه متفاوت و بین 40 تا 60 سانتی متر است . شکل ظاهری آن در گیاه چند ساله شبیه نیمکره ای است که قطر آن به 80 تا 120 سانتی متر می رسد . برگها به رنگ سبز تیره ، نیزه ای شکل و به طور متقابل روی ساقه قرار می گیرد . طول این برگها سه تا پنج و عرص آن 2/0 تا 5/0 سانتی متر است . برگها پوشیده از کرک و حفره های حاوی اسانس است . گلها به صورت خوشه های مجتمع در انتهای ساقه های گلدهنده قرار می گیرند . ساقه های گل دهنده اسطو خودوس فرانسوی ، غیر منشعب و ارتفاع آنها 20 تا 40 سانتی متر است . گلها به رنگ آبی متمایل به بنفش هستند و ریشه اصلی این گیاه طویل و چوبی است و از انشعابهای متراکم و فراوانی برخوردار است . این ریشه قادر به جذب رطوبت از اعماق چهار متری زمین است . میوه اسطوخودوس فندقه و تخم مرغی شکل بوده و طول آن 8/1 تا 2/2 میلی متر و رنگ آن قهوه ای تیره و براق است . وزن هزار دانه نیز 85/0 تا 1/1 گرم است .

قسمت دارویی :

گلهای اسطوخودوس و پیکر رویشی آن ( برگها و سرشاخه های جوان ) حاوی مواد موثره دارویی می باشند .

 

 

 

مواد موثر :

 

گلها و پیکر رویشی اسطو خودوس فرانسوی حاوی اسانس است . این اسانس در حفره های مخصوص ساخته و ذخیره می شود . اسانس گلهای این گیاه در مقایسه با اسانس برگها و پیکر رویشی از کیفیت مناسب تری برخوردارند . مقدار اسانس بین 5/0تا 5/1 درصد بوده و مهمترین ترکیبات تشکیل دهنده آن لینالیل استات ، لینالیل ، کامفور و گرانیول می باشد .

 

خواص درمانی :

 

در زمانهای گذشته مردم از این گیاه استفاده های دارویی متعددی می کردند . آنها اعتقاد داشتند استفاده از این گیاه سبب معالجه افراد فلج و به کار افتادن مجدد دست و پای افراد می شود . در حال حاضر در اکثر فارماکوپه های معتبر از گلهای اسطوخودوس به عنوان دارو یاد شده است واز مواد موثره آن به عنوان عاملی که سبب معالجه بیماریهای مربوط به سیستم عصبی و درمان روماتیسم می شود یاد شده است .

 

مواد و عناصر غذایی :

 

اگر چه اسطوخودوس در زمین های فقیر می روید ولی در سطوح وسیع کشت باید از زمینهای غنی و حاصلخیز استفاده شود . از آنجائیکه این گیاه 15 تا20 سال در یک مکان باقی می ماند ، از این رو تمام نیازهای غذایی آن در این مدت باید توسط خاکی که در آن کشت می شود تأمین گردد . تحقیقات نشان می دهد برای تولید هر یکصد کیلوگرم گل ، گیاهان 8/0 کیلوگرم ازت ، 2/0 کیلوگرم اکسید قسقر و 8/0 کیلوگرم اکسید پتاس از خاک جذب می کنند . کودهای کاملاً پوسیده حیوانی نقش عمده ای در افزایش عملکرد دارد . از این رو توصیه می شود فصل پاییز هنگام آماده ساختن زمین ، 35 تا 50 تن در هکتار کودهای حیوانی کاملاً پوسیده به زمین اضافه شود . همچنین در فصل پاییز باید 70 تا 80 کیلوگرم در هکتار اکسید فسفر و 100 تا 120 کیلوگرم در هکتار اکسید پتاس به عنوان مقادیر پایه به خاک اضافه شود .

 

در سال اول رویش و در اواخر بهار نیز 70 تا 80 کیلوگرم در هکتار ازت باید به صورت سرک در اختیار گیاهان قرار گیرد . با توجه به طولانی بودن دوره رویش اسطوخودوس توصیه می شود در طول رویش این گیاه ، خاک مورد تجزیه قرار گیرد و با توجه به وضعیت خاک از نظر موتد و عناصر ضروری اقدام به کوددهی زمین نمود .

 

سازگاری :

 

اسطوخودوس از گیاهان مناطق خشک و نیمه خشک است . در طول رویش به تابش نور فراوان و هوای گرم و رطوبت کم نیاز دارد .چنانچه این گیاه در چنین شرایطی رشد کند عملکرد گل ، مقدار اسانس و همچنین کیفیت آن افزایش می یابد . تحقیقات نشان می دهد که مقدار و کیفیت اسانس با نور رابطه مستقیم دارد به طوری که چنانچه اسطوخودوس در مناطقی که دارای نور کافی نباشد کشت شود ، نه تنها از نقدار اسانس گلها کاسته شود بلکه ترکیبات استری ( لینالیل استات ) آن نیز کاهش می یابد و گیاهانی که در سایه کشت می شوند در مقایسه با گیاهان کشت شده در آفتاب ، اسانس و ترکیبات استری آنها به ترتیب 55 تا 41 درصد کاهش نشان می دهد . اسطوخودوس فرانسوی در هر نوع خاکی قادر به رویش است . ولی خاکهای سبک حاوی ترکیبات کلسیم و غنی از مواد و عناصر غذایی خاکهای مناسبی برای تولید انبوه این گیاه است . خاکهای سنگین که تهویه هوا در آنجا به شختی انجام می گیرد و همچنین سبب آب ایستایی می شوند برای کشت این گیاه مناسب نیستند .

 

 

 

 

آماده سازی خاک :

 

پس از افزون کودهای حیوانی به زمین می بایست با شخم مناسبی این کودها را به عمق 35 تا 40 سانتی متر زمین منتقل کرده که البته 5/1 تا 2 ماه قبل از کشت نیز باید اقدام به افزون کودهای شیمیایی مورد نیاز گیاه ( مانند قسقر و پتاس ) به خاک کرده و با شخم متوسطی آنها را به عمق 18 تا 20 سانتی متری زمین منتقل نمود . اواخر زمستان پس از شکستن سله ها ، جمع آوری سنگها و قلوه سنگها و تسطیح ، زمین برای کاشت کاملاً آماده می شود .

 

کاشت :

 

کاشت اسطوخودوس توسط بذر و از طریق رویشی امکان پذیر است . کاشت توسط بذر به روش غیر مستقیم انجام می گیرد و فصل پاییز ( آذر ) یا اوایل بهار ( نیمه دوم اسفند ) زمان مناسبی برای کشت بذر در خزانه هوای آزاد است . در این صورت فاصله مناسب ردیفهای کاشت از یکدیگر در سطح وسیع خزانه 35 تا40 سانتی متر و در سطح کوچک خزانه نیز 15 تا 29 سانتی متر می باشد . اگر بذرها در فصل پاییز کشت شوند عمق مناسب کاشت بذر 5/0 تا 1 سانتی متر و اگر در فصل بهار کشت شوند 1 تا 5/1 سانتی متر می باشد . برای هر هکتار زمین به 7 تا 9 کیلوگرم بذر ( با کیفیت مطلو ب) نیاز است . اواخر شهریور تا اوایل مهر ماه سال بعد زمان های مناسبی برای انتقال نشاء ها به زمین اصلی است و در مدت زمان مذکور ارتفاع گیاهان در خزانه به 18 تا 20 سانتی متر می رسد . هنگام انتقال نشاءها به زمین اصلی ساقه آنها را باید از فاصله 8 تا 10 سانتی متری سطح زمین هرس کرد . این عمل سبب تولید شاخه های متعدد می شود . توصیه می شود در هنگام انتقال نشا به زمین اصلی ، نشاء ها از فاصله پنج سانتی متری بالای یقه در خاک کشت شوند در ضمن برای هر هکتار زمین به 20 هزار بوته نیاز است .

 

تکثیر رویشی :

 

تکثیر رویشی اسطوخودو فرانسوی از طریق ریشه دار کردن ساقه های سبز و جوان یا ساقه های خشبی و انتقال آنها به زمین اصلی می باشد . اوایل شهریور از پایه های مادری یک ساله ساقه های سبز و از پایه های مادری چهار تا پنج ساله ساقه های خشبی به طول 12 تا 20 سانتی متر جدا کرده سپس اقدام به کاشت آنها در خزانه ( اعم از خزانه هوای آزاد یا زیر پلاستیک ) می نمایند . این قلمه ها در عمق 4 تا 5 سانتی متری و در ردیفهایی به فاصله 6 تا 10 سانتی متر و فاصله دو قلمه از یکدیگر 2تا 3 سانتی متر کشت می شوند . در هر متر مربع از سطح خزانه 600 تا 800 قلمه کشت کرد . ایجاد سایبان روی قلمه ها سبب تسریع در ریشه دار شدن آنها می شود . بهار ( اردیبهشت ) یا پاییز سال بعد زمان مناسبی است برای انتقال قلمه های ریشه دار شده به زمین اصلی بوته ها در ردیفهایی به فاصله 100 ساتنی متر ( فاصله دو بوته در طول ردیف 50 تا 80 سانتی متر ) در زمین اصلی کشت می شوند .

 

مراقبت و نگهداری :

 

رشد اولیه اسطوخودوس در سال اول رویش بسیار کند است و علفهای هرز می توانند بدون رقابت و به سرعت توسعه یابند . از این رو کنترل علفهای هرز قبل از کاشت و تهیه بستر فاقد علف هرز ضرورت دارد . در سال اول رویش به منظور تولید شاخه های متعدد ، باید قسمت هوایی گیاهان را به طول 8 تا10 سانتی متر هرس کرد . این هرس نه تنها مانع رشد نامناسب طول ساقه می شود بلکه با تولید شاخه های متعدد سبب پرپشت شدن بوته ها می شود .سال دوم رویش نیز عمل هرس اندام هوایی را از قسنت 15 تا 18 سانتی متر باید تکرار کرد . در سطوح وسیع کشت ، عمل هرس با دست امکان پذیر نیست و باید با ماشینهای مخصوص هرس انجام گیرد . هرس گیاهانی در سال دوم رویش سبب می شود تا ساقه های گل دهنده از طول یکسانی برخوردار شوند . از سال سوم نیازی به هرس نیست زیرا گیاهان به شکل ثابت خود که نیمکره است می رسند. اواخر سال اول رویش نیز زمان مناسبی برای واکاری و جایگزینی کردن بوته های خشک شده است . وجین علفهای هرز در طول رویش گیاهان ضروری است . از آنجائیکه چند سال پس از کشت ، خاک بین ردیفها متراکم شده و عمل تهویه هوا به شختی انجام می گیرد . لذا هر چهار تا شش سال باید خاک بین ردیفها را تا عمق 40 تا 60 سانتی متری برگردان کرد .

 

برداشت :

 

گلهای اسطوخودس از اواخر بهار پدیدار شده و گلهای باز شده از بیشترین مقدار اسانس برخوردارند . از آنجایی که گیاهان معمولاً هفت تا هشت روز در مرحله گلدهی هستند ، در سطوح وسیع کشت امکان برداشت آنها در این مدت کوتاه وجود ندارد . به همین خاطر از بدو باز شدن گلها می بایست آنها را برداشت کرد . هنگام برداشت گلها ، ساقه ها از نیمه قطع شوند سبب ناهماهنگی در نمو گلها در سالهای بعد می شوند و برداشت گلها ، آنها را در کیسه های بزرگ ریخته و بلافاصله جهت استخراج اسانس ، گلها را به کارخانه های مربوط منتقل می کنند . مقدار عملکرد گل متفاوت است و به نوع گیاه و شرایط اقیلمی محل رویش گیاه بستگی دارد . عملکرد گل تازه در سال اول رویش 4/0 تا 7/0 تن در هکتار ، در سال دوم 5/1 تا 2 تن در هکتار ، در سال سوم 3 تا 5/3 تن در هکتار و از سال چهار به بعد 5/3 تا 4 تن در هکتار می باشد . معمولاً از هر 8 تا 10 کیلوگرم تازه یک کیلوگرم گل خشک به دست می آید . مقدار اسانس نیز متفاوت است به طوری که در سال دوم رویش سه تا شش کیلوگرم ، سال سوم 8 تا 16 کیلوگرم ، سال چهارم 15 تا 20 کیلوگرم و در سالهای بعد 20 تا 26 کیلوگرم اسانس از هر هکتار زمین استحصال می شود

 

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 29 مرداد 1394 ساعت: 11:11 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

ریواس

بازديد: 285

ریواس

 

ریواس بومی آسیا و به احتمال زیاد سیبری و یا کوههای هیمالیا است. در سدۀ شانزدهم در اروپا کشت می‌شد. و نوشته‌ها حاکی از آن است که قبل از میلاد مسیح در چین به عنوان دارو مصرف می‌شد.

ریواس همچنین در دامنه كوه‌های بینالود به شكل خودرو روییده و رشد می‌كند و بومیان و روستاییان با چیدن سنگ دور ساقه‌ی آن، آن‌را پرورانده و سبب بلندتر شدن ساقه‌اش می‌گردند. این گیاه یكی از ره‌آورد‌های نیشابور است.

مراقبتهای زمان داشت ریواس

وجین: اگر علف‌های هرز توسط ادوات مکانیکی حذف می‌گردند باید عمق کاشت ریزوم را در نظر گرفت و از ایجاد صدمه به آن اجتناب نمود.

کوددهی: کود دهی در طی فصل رشد صورت می‌گیرد.

حذف گلها: حذف غنچه و گل به محض ظهور ساقه گل دهنده صورت می‌گیرد و اینکار باعث می‌شود که در سالهای بعد رشد رویشی و دمبرگها با شدت بیشتری ادامه یابد چون گلدهی و تولید بذر، گیاه را ضعیف می‌سازد.

برداشت ریواس

برداشت ریواس از سال دوم کشت شروع می‌شود. علامت رسیدن محصول با بزرگ شدن پهنک برگ همراه است. ریواس برای مصرف تازه، هر هفته برداشت می‌شود.

آفات و بیماریهای ریواس

·        زنگ ریواس

·        کرم ریشه ریواس

·        بیماریهای ویروسی که توسط ریزوم منتقل می‌شوند.

 

 

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 29 مرداد 1394 ساعت: 11:07 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

سياهدانه فشار خون را تنظيم می‌كند:

بازديد: 195

سياهدانه فشار خون را تنظيم می‌كند:

خوردن گياه سياهدانه مخلوط با عسل باعث تنظيم فشار خون مي‌شود.

سياهدانه با نام علمي nigella sativa گياهي است پوشيده از كرك‌هاي ظريف و يا كاملاً بي‌كرك، برگ‌هاي آن داراي تقسيمات باريك و نخي‌شكل و گل‌هايش منفرد به رنگ سفيد شيري با كناره‌هاي مايل به آبي است. دانه‌هاي اين گياه تيره‌رنگ، سه گوش و داراي بويي مخصوص است، له شده سياهدانه بويي شبيه بوي زيره دارد.

اين گياه در نواحي مختلف استان اصفهان و مركزي يافت مي‌شود و زنبورهاي عسل علاقه زيادي به شهد گل‌هاي آن دارند.

دانه سياهدانه ضد‌انگل است و از آن براي رفع گازهاي معده و بيماري‌هاي تنفسي استفاده مي‌شود. روغن سياهدانه براي رشد مو و جلوگيري از سفيد شدن مو، مؤثر است و در درددندان و تقويت لثه مفيد است.

همچنين ماليدن روغن سياهدانه به پيشاني و پشت گوش و بستن سر يا خوردن يك قاشق مرباخوري از اين روغن باعث رفع سردرد مي‌شود.

اين گياه در درمان كمردرد، ديابت، بيماري‌هاي چشمي، سرفه‌هاي خشك مؤثر است و براي رفع گرفتگي عضلات و التهاب مفاصل مفيد است.

سياهدانه حافظه را تقويت كرده و در رفع آب ريزش و تورم مخاط بيني ناشي از سرما‌خوردگي، سنگ كليه و سنگ كيسه صفرا مورد استفاده قرار مي‌گيرد.

روغن سياهدانه را به تنهايي نبايد مصرف كرد زيرا ممكن است باعث كاهش شديد فشار خون شود.

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 29 مرداد 1394 ساعت: 11:03 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

براي رفع سرفه آويشن مصرف كنيد

بازديد: 73

براي رفع سرفه آويشن مصرف كنيد:

به گزارش سرويس «بهداشت و درمان» خبرگزاري دانشجويان ايران، اگر سه بار در روز 1تا 4 گرم پودر را به صورت گياه خشك يا دم كرده مصرف كنيد علاوه بر رفع سرفه در نفخ، خلط آور، ضد قارچ و شب ادراري در كودكان،‌ دهان شويه موثر مي‌باشد.

گياه آويشن بومي كشور ايران بوده و در اكثر نقاط كشور ديده مي‌شود. جمع آوري گياه آويشن زمان گل دادن كامل و با توجه به شرايط رويش از فروردين تا پاييز خواهد بود. عصاره آويشن به سبب وجود تركيبات فنلي موجود در اسانس آن كاهنده فشار خون است. در مصرف دراز مدت آن احتياط ضروري است و عصاره آن به تنهايي و به صورت رقيق نشده نبايد مورد مصرف قرار گيرد.

مصرف گياه آويشن در حاملگي و شيردهي با دوزهاي معمولي مشكلي ندارد. تمام قسمتهاي هوايي، به خصوص سرشاخه‌هاي گل دار اين گياه مورد استفاده دارويي قرار مي‌گيرد و پس از برداشت در سايه خشك نگهداري مي‌شود.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 29 مرداد 1394 ساعت: 10:19 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

افسنطین

بازديد: 205

افسنطین (افسنتین)

Artemisia absinthium

Worm wood – Mugwort

Asteraceae

 

معرفی و گیاهشناسی

یکی از قدیمی ترین گیاهان دارویی شناخته شده در جهان است که در اکثر آثار دانشمندان قدیم نام آن آمده است. افسنطین گیاهی است چندساله و علفی از خانواده ی کاسنی (مرکبان) با ارتفاع 50 تا 100 سانتی متر که دارای برگ ها و ساقه های نقره ای رنگی می باشد. گلچه های زبانه ای و لوله ای شکل در این گیاه به فرم گل آذین کاپیتول (کلاپرک) دیده می شوند. میوه اش فندقه ای به رنگ قهوه ای روشن می باشد

 

نیازهای اکولوژیکی و پراکنش

افسنطین بومی مناطق معتدل آسیا و اروپا است و در کشورمان بطور وحشی در استان های مازندران، گیلان، اردبیل، آذربایجان و ... یافت می شود. افسنطین گیاهی حساس به سرما، مقاوم به خشکی و کم آبی است.

 

کاشت، داشت و برداشت

افسنطین به دو صورت کلی تکثیر می گردد: الف) بوسیله ی بذر به صورت کشت غیرمستقیم  ب) بوسیله ی تقسیم بوته در اوایل بهار

در تکثیر با بذر معمولا بذور را در اوایل بهار در خزانه هوای آزاد کشت می نمایند و نشاهای حاصله را در پائیز به زمین اصلی منتقل می نمایند. تقسیم بوته شامل تقسیم گیاهان 3 تا 4 ساله به 10 تا 15 گیاه کوچک می گردد که در زمین اصلی کشت خواهند شد.

برداشت شامل قطع گیاهان از ارتفاع 40 سانتی متری زمین می باشد که معمولا در زمان گل دهی گیاه این عمل انجام می گردد.

 

 

 

فرآوری

برگ ها و سرشاخه های این گیاه دارای ترکیباتی چون اسانس، مواد تلخ (آبسینتین و آستابسین)، ویتامین های ب و ث و ... می باشند. اسانس این گیاه از تقطیر برگ ها و اندام های خشک گیاه با بخار آب بدست می آید.

 

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 29 مرداد 1394 ساعت: 10:16 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

آنغوزه:‌Ferula assa- foetida

بازديد: 191

آنغوزه:‌Ferula assa- foetida

آنغوزه:‌Ferula assa- foetida

نام انگليسي:Stinking assa

گياهشناسي

گياهي است علفي، بزرگ، و داراي ريشه است، گوشتدار وذخيره اي ساقه هاي قوي، خشن، فيبري در پنج سال اول منحصرا" داراي تعدادي برگ واقع بر روي سطح زمين مي باشد. تدريجا" از بين برگهاي آن که عموما" ظاهري غبار آلود دارند، ساقه اي راست، تقريبا" استوانه اي و گوشتدار خارج مي شود که ارتفاعي متجاوز از 1 تا 2 متر پيدا نموده ودر انتها به مجموعه هايي از گلهاي زرد رنگ و مجتمع به صورت گل آذين چتر مرکب ختم مي شود. برگهاي قاعده ساقه اين گياه عموما" بزرگ ، گوشتدار، به طول متوسط 50 تا 60 سانتي متر تقريبا" عاري از دمبرگ و منقسم به قطعاتي با تقسيمات فرعي و دندانه دار يا لوبه اي است. داراي 2 نوع گل، يکي نر- ماده و ديگري شامل يکي از اجزاي اصلي (پرچم يا مادگي) است و اين حالت نيز بر اثر از بين رفتن پرچم يا مادگي در بعضي از گلهاي نر- ماده، پيش مي آيد. باعث مي گردد که گلهاي اخير به دو صورت نر يا ماده در آيند. ميوه آن شيزوكارپ به رنگ قهوه اي تيره يا قهوه اي خرمايي، بيضوي نسبتا" مسطح و داراي 5 خط مشخص در هر مريکارپ با کناره تغيير شکل يافته به صورت بال است.

 

خواص دارويي و موارد مصرف

 

آنغوره داراي اثر ضد تشنج، قاعده آور و ضد کرم است. در رفع بيماريهاي منشاء عصبي، دستگاه تنفس، اسپاسم حنجره و دستگاه هضم، آسم و رفع يبوست افراد مسن بکار مي رود. از آنغوزه، در دامپزشکي استفاده زياد به عمل مي آيد. تركيبات گوگرد دار موجود در اسانس گياه، از توليد چربي در بيماران با چربي خون بالا ممانعت مي كند. همچنين اين گياه در درمان سياه سرفه، لارنژيت و هيستري نيز بكار برده مي شود. تركيبات شيميايي آن اسانس، رزين و گم مي باشد.

 

پراکنش

 

منشاء اصلي اين گياه استپ هاي ايران و افغانستان ذکر شده است و در استانهاي خراسان، بلوچستان و نواحي مختلف جنوب ايران يافته مي شود.

 

نيازهاي اکولوژيکي:

 

اين گياه در نواحي باير، زمين هاي ماسه اي خشک و آهکي گرم مي رويد. اين گياه در ارتفاعات 2400-190 و در شيبهاي 70-15% با ميزان بارندگي در حدود 350-250 mm مي رويد

 

-----------------------------------------------------------

 

بررسي روشهاي مختلف تيغ زني بر عملكرد و بقاي گياه دارويي آنغوزه

 

(Ferula assa-foetida L.)

 

رضا اميد بيگي * محمد رضا پير مرادي ** قاسم كريم زاده***

 

* استاد دانشكده كشاورزي دانشگاه تربيت مدرس

** كارشناس ارشد باغباني

*** استاديار دانشكده كشاورزي دانشگاه تربيت مدرس

 

اين مقاله در مجله منابع طبیعی ایران شماره 57 جلد 4سال 1383 صفحه 798-791 چاپ شده است

 

 

منبع : سايت شركت دارويی زردبند

 

چكيده

آنغوزه با نام علمي Ferula assa-foetida L از گياهان دارويي مهم تيره چتريان است. اين گياه علفي, چند ساله و منوكارپيك است به طوري كه در طول رويش فقط يكبار به گل مي رود و سپس دوره رويشي آن خاتمه مي يابد. ريشه اين گياه شيره اي را در خود ساخته و ذخيره مي كند كه با عمل تيغ زدن مورد بهره برداري قرار ميگيرد. اين شيره مصارف دارويي داشته و جهت تهيه داروهاي ضد انگل, ضد تشنج و قاعده آور مورد استفاده قرار مي گيرد. اين مطالعه در مرتع آنغوزه منطقه خمروت شهرستان زرند ( واقع در شمال غرب كرمان ) به منظور تعيين بهترين روش تيغ زني براي گياه دارويي آنغوزه انجام شد . در اين تحقيق اثرات پنج روش تيغ زني عرضي ( شاهد ) , دو طرفه , يكطرفه , طولي و تلفيقي ( تركيبي از يكطرفه و طولي ) برروي عملكرد شيرابه دهي و بقاي گياه آنغوره در قالب طرح كاملا تصادفي در پنج تكرار مورد بررسي قرارگرفت . نتايج تجزيه واريانس نشان دادكه اثر تيمارها (روشهاي تيغ زني ) بر عملكرد شيرابه و بقاي گياهان تيغ خورده در سطح احتمال 1/0 درصد معني دار بود . ميانگين عملكرد توليد شيرابه در روشهاي تيغ زني عرضي ( شاهد ) , دو طرفه , يكطرفه, طولي و تلفيقي به ترتيب 94/62 , 64/59 , 08/39 ,66/19 و38/42 گرم در هر بوته بود و درصد سبز شدن ( بقا ) گياهان نيز به ترتيب 12, 86 , 94, 76, 96 درصد بود . از آنجايي كه روش تيغ زني دو طرفه از نظر عملكرد توليد شيرابه (64/59 گرم در بوته) با روش تيغ زني عرضي ( شاهد ) (94/62 گرم در بوته) تفاوت معني داري نشان نداد و از طرف ديگر بقاي گياهان در روش دوطرفه (86 درصد) تفاوت معني داري (درسطح احتمال 1/0درصد) با روش تيغ زني عرضي(12درصد) داشت, لذا روش دوطرفه جهت بهره برداري ازگياه آنغوزه توصيه مي شود.

 

واژگان كليدي : آنغوزه , Ferula assa-foetida L, تيغ زني , بهره برداري , گياه دارويي , عملكرد , شيرابه, بقا

 

 

مقدمه

آنغوزه با نام علمي .Ferula assa-foetida L از گياهان دارويي مهم تيره چتريان(1) مي باشد. اين گياه علفي, چند ساله و مونوكارپيك2 است به طوريكه در طول رويش فقط يكبار به گل مي رود (سال پنجم يا ششم رويش ) و سپس دوره رويشي آن خاتمه مي يابد. ارتفاع اين گياه متفاوت و بين 2 تا 5/2 متر است. در انتهاي ساقه هاي اصلي و فرعي گلهاي زرد رنگ و مجتمع به صورت گل آذين چتر مركب پديدار مي شود. برگهاي قاعده ساقه اين گياه عموما گوشتدار, به طول متوسط 50 تا 60 سانتي متر و فاقد دمبرگ و منقسم به قطعاتي با تقسيمات فرعي دندانه دار يا لوبدار است ( 3و4 ). اين گياه بومي استپ هاي ايران و قسمتهايي از افغانستان مي باشد . در ايران اين گياه در استانهاي فارس , كرمان , خراسان , يزد , سمنان , هرمزگان , سيستان و بلوچستان , اصفهان , لرستان, كهكيلويه و بوير احمد و بوشهررويش دارد (2). قطر ريشه آنغوزه بين 10 تا 12 سانتي متر و طول آن 30 تا 40 سانتي متر مي باشد(3). صمغ استخراج شده از اين گياه كه با انجام عمل تيغ زني راس طوقه انجام مي گيرد, خاصيت دارويي دارد و منبع درآمد با ارزشي براي تعداد قابل توجهي از روستائيان و بهر ه برداران كشورمان مي باشد . تقريبا تمام اين صمغ آنغوزه داراي تركيبات دي , تري و تتراسولفيد , مشتقات كوماريني فئوتيدين3 , كامولونفرول4 , اپي ساماركاندين5 , آمبلي پرنين وكانفرول6 و ... مي باشد(7و10) . محققين در اسانس حاصل از شيرابه آنغوزه چندين تركيب مختلف شناسايي كردند(8و 9و 11).

از بخشهاي سبز گياه نيز به عنوان سبزي خورده مي شود(7). شيرابه آنغوزه داراي اثر ضد تشنج , قاعده آور و ضد انگل است . در رفع ييوست افراد مسن نيز كاربرد دارد(4و12) . براي اولين بار شخصي بنام كامفر7در سال 1687 ميلادي روش تيغ زني عرضي را در مراتع آنغوزه لارستان فارس اجرا كرد . سپس بوميان اين منطقه اين حرفه را آموختند واز آن زمان اين روش ( عرضي ) در ايران اجرا گرديده است( 1 ) . بدليل اينكه در روش تيغ زني عرضي پس از انجام مرحله پيچاندن و كشتن يك برش عرضي در راس طوقه گياه زده مي شود و جوانه انتهايي كه در اين ناحيه وجود دارد, قطع مي گردد , لذا اين روش تيغ زني به مرگ گياه مي انجامد . به همين جهت تراكم بوته هاي آنغوزه در مراتع به شدت پائين آمده و نسل اين گياه مفيد در معرض خطر انقراض قرار گرفته است . محمدي و عليها ( 1368) سه روش تيغ زني گياه باريجه1 ( گونه نزديك به آنغوزه ) را مورد بررسي قرار دادند . اين سه روش , برش عرضي , برش طولي و نربري ( قطع ساقه گلدهنده ) مي باشد. آنها گزارش كردند كه دربرش عرضي بدليل قطع جوانه انتهايي كه در راس طوقه وجود دارد گياه درسال بعد از تيغ زني قادر به ادامه حيات نمي باشد. دربرش طولي چون جوانه انتهايي ازبين نمي رود به ادامه حيات گياه صدمه اي وارد نمي گردد. در روش نربري چون فقط روي ساقه گل دهنده گياهاني كه درسال آخر عمر قرار دارند, اجرا مي گردد, لذا گياهان مرتع به مرحله بذر دهي نمي رسند و بدليل عدم تشكيل بذ ر نسل گياه در مرتع به مرور منقرض مي گردد.

شاد در تحقيق خود(1374) سه روش, دو برشه (يك روش عمود بر محور غده و دومي موازي با محور غده) , روش اريب و روش سنتي (عرضي) را مورد بررسي قرار داد. وي گزارش كرد كه از 20 گياه تيغ خورده به هر يك از روشهاي اول و دوم 12 گياه باقي ماندند و در سال بعد برگ توليد نمودند و در روش سنتي از 20 گياه تيغ خورده هيچ كدام قادر به رشد در سال بعد نبودند و همگي خشك شدند. هدف از انجام اين تحقيق يافتن روشي صحيح ازتيغ زدن ريشه است به طوري كه نه تنها حداكثر مقدار شيرابه كسب گردد و از نظر اقتصادي مقرون به صرفه باشد بلكه به ادامه حيات گياهان آنغوزه صدمه اي وارد نگردد.

 

مواد و روش ها

منطقه مورد مطالعه

اين تحقيق در منطقه اي بنام خمروت در 35 كيلومتري شمال شرق شهرزرند و 100 كيلومتري شمال غرب شهر كرمان انجام شد . اين منطقه داراي آب و هواي كوهستاني است و ارتفاع آن از سطح دريا 2100 متر مي باشد. حداكثر درجه حرارت مطلق آن5/38 درجه سانتيگراد در تيرماه و حداقل مطلق آن 5/12- درجه سانتيگراد در ديماه مي باشد. متوسط ساليانه بارندگي حدود 130 ميليمترمي باشد .

 

مراحل بهره برداري

جهت بهره برداري از گياه آنغوزه انجام سه مرحله زير ضروري مي باشد :

 

الف مرحله پيچاندن : اين مرحله از اوايل تا اواخر ارديبهشت ماه وقتي كه برگهاي بوته هاي آنغوزه زرد مي شود و حالت شكنندگي خود را از دست مي دهند, انجام مي گردد براي انجام اين مرحله تمام بوته و گاهي يكي از برگهاي بوته كه از بقيه بزرگتر مي باشد را پيچانده و سنگي به وزن حدود يك كيلوگرم روي آن قرار مي گيرد تا به همين صورت خشك گردد . دليل اصلي انجام اين مرحله گم نشدن جاي بوته در مراحل بعد مي باشد . هر بهره بردارروزانه تقريبا هزار بوته را مي پيچاند و اين مرحله 5-4 روزطول مي كشد .

 

ب مرحله كُشتن : در اين مرحله بوسيله تيشه مخصوصي چاله اي به عمق حدود 15 سانتيمتر در اطراف ريشه گيا ه حفر مي گردد و سپس با دست الياف اطراف طوقه كه بقاياي غلاف برگهاي سال قبل مي باشند را جدا كرده و دور مي اندازند. بعد خاك نرم اطراف گودال را دور ريشه مي ريزند هربهره بردار روزانه حدود 200 بوته را مي كشد . اين مرحله 20 روز به طول مي انجامد.

ج- مرحله تيغ زدن : در اين مرحله بوسيله كارد مخصوصي 15 مرتبه و به فاصله زماني هرچهار روز روش هاي تيغ زني مورد مطالعه برروي ريشه گياهان مورد مطالعه اجرا شد. اين مرحله دو ماه به طول مي انجامد و در هر بار تيغ زني ابتدا شيره تراوش شده از تيغ زني قبل توسط ابزاري بنام كلنت جمع آوري گرديد و سپس با كارد عمل تيغ زدن انجام شد.

 

روش هاي تيغ زني مورد مطالعه

پنج روش تيغ زني شامل روش عرضي ( سنتي ), يكطرفه , دو طرفه , برش طولي و تلفيقي (تركيبي از يكطرفه و برش طولي) در اين تحقيق مورد مطالعه قرار گرفتند (شكل 1). در روش عرضي پس از انجام مراحل پيچاندن و كشتن راس طوقه گياه 15 مرتبه و به فاصله زماني چهار روز بصورت عرضي تيغ زده شد . دراين روش جوانه انتهايي راس طوقه قطع شد . در روش يكطرفه نصف مقطع طوقه گياه را بصورت عرضي برش زده ( يك برش عمود بر محور ريشه و يك برش موازي با محور ريشه ) بنحوي كه جوانه راس طوقه حفظ گرديد. در روش دو طرفه جوانه انتهايي حفظ شده و دو برش به شكل نيم دايره بصورت عرضي دردو طرف جوانه ايجاد گرديد بدين ترتيب كه روش تيغ زني يكطرفه در دو طرف جوانه اجرا شد يعني سطح برش دو برابر روش يكطرفه بود . در روش طولي راس طوقه در طول مدت تيغ زني دست نخورده باقي ماند و چند سانتي متر پائين تر از آن يك برش بصورت طولي در يكطرف طوقه ايجاد گرديد . روش تلفيقي نيز تركيبي ازروشهاي يكطرفه و طولي بود بدين ترتيب كه اين دو روش هر دو همزمان بر روي يك بوته اجرا شدند.

 

طرح آماري و نمونه گيري

پنج روش تيغ زني ( تيمار) شامل برش عرضي , يكطرفه , دو طرفه, طولي و تلفيقي در پنج تكرار و در قالب طرح كاملا تصادفي مورد بررسي قرار گرفتند . بدين ترتيب كه قسمتي از مرتع كه از لحاظ ارتفاع از سطح دريا تمام نقاط آن وضعيت يكساني داشتند و از نظر ساير شرايط محيطي از قبيل خاك , تراكم بوته و ... شرايط يكنواختي در قسمتهاي مختلف آن حكمفرما بود, انتخاب گرديد . اين قطعه به پنج قسمت تقسيم شد ( تكرارها ) و در هر قسمت 10 گياه با هر روش ( تيمار ) بصورت تصادفي تيغ زده شد و شيره اين 10 گياه نيز در طول 15 مرتبه تيغ زني در يك

ظرف جداگانه جمع آوري گرديد . بدين ترتيب در هر يك از پنج قطعه 50 گياه و جمعا 250 گياه ( تعداد كل نمونه ها ) تيغ زده شد . كلا 25 ظرف جمع آوري شيرابه وجود داشت . شيرابه جمع آوري شده در هر ظرف در پايان دوره بهره برداري توزين و در پايان مرحله تيغ زدن گياهان تيغ خورده خاك داده شده و در بهار سال بعد تعداد گياهان سبز شده شمارش شدند . داده ها پس از آزمون نرماليته تجزيه آماري شدند. اين عمل با استفاده از نرم افزار Minitabو MSTATC انجام شد. مقايسه ميانگين ها با استفاده از آزمون چند دامنه اي دانكن انجام گرفت.

 

نتايج

اثر روشهاي تيغ زني بر عملكرد شيره

نتايج تجزيه واريانس تيمارها ( جدول 1) نشان ميدهد كه روشهاي تيغ زني ريشه آنغوزه بر عملكرد توليد شيرابه در سطح احتمال 1/0 درصد تفاوت معني داري دارد. بر اساس مقايسه ميانگينها (شكل 2) ميزان عملكرد توليد شيرابه در روشهاي عرضي ( شاهد ) , دو طرفه , يكطرفه , طولي و تلفيقي به ترتيب برابر با 94/62 , 64/59, 08/39 , 66/19و 38/42 گرم در هر بوته بود. روش تيغ زني عرضي ( شاهد ) كه در حال حاضر در ايران اجرا مي شود با روش دو طرفه از نظر ميزان عملكرد توليد شيرابه ( به ترتيب 94/62 و 64/59 گرم شيره) در سطح احتمال 1/0 درصد اختلاف معني داري نداشت . روشهاي تلفيقي و يكطرفه نيز از اين نظر اختلاف معني داري با يكديگر نشان ندادند. روش طولي كه همان روش مورد استفاده در تيغ زني گياه باريجه است در مورد آنغوزه مناسب تشخيص داده نشد, زيرا شيره دهي پس از چند بار تيغ زدن به شدت كاهش مي يابد و محل تيغ خورده خشك مي شود بطوريكه اين روش با اختلاف معني داري در كلاس آخر قرار گرفت و كمترين توليد را داشت .

 

اثر روشهاي تيغ زني بربقاي گياه

بر اساس نتايج تجزيه واريانس ( جدول 1) اثر روشهاي تيغ زني بر بقاي گياهان در سال بعد نيز در سطح احتمال 1/0 درصد تفاوت معني داري داشت. بطوريكه از 50 گياه تيغ خورده به هر روش,6, 43, 47, 48و 38 گياه (12, 86, 94, 96, 76, درصد) به ترتيب در روشهاي عرضي , دوطرفه , يكطرفه , طولي و تلفيقي باقي ماندند و در سال بعد مجددا سبز شدند و توليد پيكر رويشي كردند ( شكل 3 ) .

از آنجايي كه در چهار روش دو طرفه, يكطرفه,طولي و تلفيقي جوانه انتهايي كه در راس ريشه قرار دارد, قطع نميگردد, لذا در اين روش درصد بيشتري از گياهان نسبت به روش عرضي (شاهد) كه جوانه انتهايي به كلي قطع مي شود, قادر به ادامه حيات در سال بعد مي باشند. در اين رابطه شاد در سال 1374 گزارش كرد كه از 20 گياه آنغوزه كه به روش عرضي بهره برداري شدند هيچ كدام در سال بعد سبز نشدند. در حاليكه وي گزارش كرد 60 درصد گياهان تيغ زده شده به روش اريب قادر به ادامه حيات در سال بعد بودند .

 

جدول 1- تجزيه واريانس اثر روشهاي تيغ زني بر عملكرد توليد شيره و بقاي گياه آنغوزه

 

 

شكل 3- ميانگين درصد زنده ماندن گياهان آنغوزه تيغ خورده با هر يك از روشهاي تيغ زني ريشه در سال بعد از بهره برداري

 

mailto:romidbaigi@yahoo.com

 

گياهشناسي

 

گياهي است پايا، پرشاخه و پرپشت به ارتفاع 30 تا 80 سانتي متر که به حالت وحشي در نواحي جنوبي ومرکزي اروپا، اسپانيا تا قفقاز و در آسياي صغير و ايران مي رويد. داراي ريشه کوچک وا ستوانه اي شکل، سخت ونسبتا" منشعب است. برگها كرك دار، متقابل، بيضوي، به شکل قلب ودندانه دار است. طول برگهاي آن 5 تا 8 و پهناي آن 4 تا 5 سانتي متر است. در سطح پهنک برگ، رگبرگهاي متعددي، به شكل مشبك ديده مي شود. رنگ برگهاي آن در سطح فوقاني پهنک، سبز تيره ولي در سطح تحتاني آن سبز روشن است. گلهاي آن که در خرداد تا اواسط مرداد ظاهر مي شود، رنگ سفيد يا قرمز دارند و به تعداد 6 تا 12 تايي در محور برگها ظاهر مي شوند. کاسه وجام آن داراي دو لب است که لب فوقاني شامل دو لوب و لب تحتاني مرکب از 3 لوب است. ميوه چهار فندقه و قهوه اي رنگ است.

 

خواص دارويي و موارد مصرف:

 

نيرودهنده و ضد تشنج است. به علاوه مقوي معده، بادشکن، تسهيل کننده عمل هضم بوده و اسانس آن داراي خاصيت ضد تشنج و آرام کننده با اثر قاطع است. در طب سنتي جهت درمان بي خوابي، ضعف قلب و استرس و خستگيهاي روحي نيز مصرف مي شود.

 

پراکنش

 

در مناطق آفتابگير، گرم تا کمي خنک به خوبي رشد مي کند، خاک بايد رسي و يا شني لومي با pH 6تا 5/7 بوده و غني از عناصر غذايي و مرطوب باشد. نسبت به سرما تا حدودي مقاوم است ولي در مناطق خيلي سرد نياز به کشت در داخل گلخانه دارد. اين گياه به مقادير خيلي زياد يا خيلي کم رطوبت خاک حساس است.

 

داروهای موجود در بازار :

 

هم اکنون پمادی در بازار دارويی ايران به نام «مليسان» وجود دارد که برای رفع تبخال استفاده شده و از فرآورده های همين گياه می باشد .

 

 

 

 

 

 

 

 

 

علف چشمه Nasturtium officinale

 

نویسنده : جلال عباسیان - ساعت ٢:٥٥ق.ظ روز ۱۳۸٤/۱٢/٢۸

 

مقالات فارسی در باره ی علف چشمه/انگيسي/علمي-تخصصي/عكسهای گياه

 

علف چشمه، بولاغ اوتي:

 

Nasturtium officinale

 

نام انگليسي:WaterGresse

 

Brassicaceae تيره ی شب بوئيان

 

گياهشناسي

 

گياهي است علفي و پايا، ساقه هاي خوابيده، ضخيم و گوشتدار. برگهاي آن متناوب، گوشتدار، مرکب از 3 تا 9 قطعه نامنظم، به رنگ سبز تيره و عاري از کرک است. در قسمت انتهايي ساقه آن گلهاي سفيد رنگي، مجتمع به شکل خوشه ظاهره مي شود. که پس از آميزش ، هر يک به ميوه اي به صورت خورجين و به طول 2 تا 5/2 سانتي متر تبديل مي گردند. دانه اش قهوه اي رنگ، مدور، در دو رديف در داخل ميوه است.

 

خواص دارويي و موارد مصرف

 

علف چشمه داراي اثر ضد اسکوربوت قوي است. اثرتصفيه خون، نيرودهنده، مدر، اشتها آور، مقوي معده، آرام کننده دردهاي عصبي، تب بر، کرم کش، در بيماريهاي قند مفيد است و به علت اثر خلط آور در بيماري مزمن ريه و برونشيت هاي مزمن مصرف مي شود.

 

پراکنش

 

بولاغ اوتي در جريانهاي آب غالب نواحي ايران مي رويد.

 

نيازهاي اکولوژيکي

 

اين گياه اختصاصا" در چشمه ها، مجاري باريک آبها و نواحي مردابي مي رويد.

 

 

منشأ بذر

 

عملکرد دانه (تن در هکتار)

 

مجارستان (اصلاح شده)

 

۱/۸

 

آلمان

 

۰/۸

 

چالوس

 

۰/۹

 

تأثیر بر مواد موثره قبل از کاشت:تأثیر بر سیلیمارین: مقایسه میانگین ها نشان می دهد که مقادیر سیلیمارین رقم آلمانی و پروره مجاری در سطح 5 درصد اختلاف معنی داری را نشان نمی دهد. ولی مقدار سیلیمارین این دو با رقم جمع آوری شده از چالوس در سطح 5 درصد به طور معنی داری اختلاف دارند. مقدار سیلیمارین رقم آلمانی و پروره مجاری به ترتیب 3 و 5/2 برابر مقدار آن در رقم چالوس است.- تأثیر بر سیلیبین: مقایسة میانیگن ها نشان می دهد که مقدار سیلیبین موجود در ماریتیغال های مورد تحقیق، در سطح 5 درصد به طور معنی داری اختلاف دارند. مقدار سیلیبین رقم آلمانی و پروره مجاری به ترتیب 8/3 و 2/2 برابر مقدار آن در رقم چالوس است.

 

 

مقایسه میانگین مقدار سیلیمارین در بذور مختلف الهویه ماریتیغال قبل از کشت

 

 

مقایسه میانگین مقدار سیلیبین در بذور مختلف الهویه ماریتیغال قبل از کشت

 

تأثیر بر موارد موثره پس از کاشت:

 

تاثیر بر سیلیمارین: نتایج تجزیه واریانس نشان می دهد که مقدار سیلیمارین در بین بذور مورد مطالعه در سطح 1/0 درصد تفاوت بسیار معنی داری وجود دارد. مقایسه میانگین ها نشان می دهد که سیلیمارین در پروره مجاری و رقم چالوس در سطح 5 درصد اختلاف معنی داری نشان نمی دهد. ولی مقادیر سیلیمارین این دو با مقدار آن در رقم آلمانی تفاوت معنی داری را دارد. مقدار سیلیمارین پرورة مجاری و رقم چالوس به ترتیب 8/5 و 5/4 برابر مقدار آن در رقم آلمانی است.

 

جدول- مقایسه میانگین های سیلیبین در بذور مختلف الهویه ماریتیغال پس از کاشت در سطح 5 درصد

 

منشأ بذر

 

سیلیمارین

 

گروه بندی

 

مجارستان (اصلاح شده)

 

14/008/3

 

a

 

آلمان

 

10/053/0

 

b

 

چالوس

 

23/041/2

 

a

 

جدول- مقایسه میانگین های سیلیبین موجود در سیلیمارین در بذور مختلف الهویه ماریتیغال

 

منشأ بذر

 

سیلیمارین

 

گروه بندی

 

مجارستان (اصلاح شده)

 

13/184/31

 

a

 

آلمان

 

31/053/9

 

b

 

چالوس

 

34/049/4

 

a

 

- تأثیر بر سیلیبین: نتایج تجزیه واریانس نشان می دهد که مقدار سیلیبین موجود در سیلیمارین در بین بذور موردمطالعه در سطح 1/0 درصد تفاوت بسیار معنی داری وجود دارد. مقایسه میانگین ها نشان می دهد مقدار سیلیبین بذور مورد مطالعه در سطح 5 درصد اختلاف معنی داری دارند. به طوریکه مقدار سیلیبین پرورة مجاری 09/7 برابر مقدار آن در رقم چالوس است.

 

مقایسه مواد موثره قبل و پس از کاشت:

 

- مقدار سیلیمارین: مقایسه میانگین ها نشان می دهد مقدار سیلیمارین پس از کاشت در پرورة مجاری و رقم آلمانی در سطح 5 درصد کاهش معنی داری نسبت به مقدار آنها قبل از کاشت داشته است. مقدار سیلیمارین رقم آلمانی در مقایسه با قبل از کاشت 89 درصد کاهش نشان می دهد. عکس این مطلب برای رقم چالوس صادق است. یعنی مقدار سیلیمارین این رقم افزایش معنی داری (5/1 برابر) نسبت به قبل از کاشت نشان می دهد.

 

- مقدار سیلیبین: مقایسة میانگین ها نشان می دهد که مقدار سیلیبین موجود در سیلیمارین رقم چالوس قبل و بعد از کاشت هیچگونه تغییری نداشته است.ولی مقدار آن ماده در پرورة مجاری پس از کاشت به بیش از سه برابر مقدار آن قبل از کاشت افزایش یافته است. برخلاف این دو، مقدار سیلیبین رقم آورده شده از آلمان در مقایسه با مقدار آن قبل از کاشت 46 درصد کاهش نشان می دهد. نتایج حاصل از این تحقیق با نظرات محققین مختلف مبنی بر اینکه «کیفیت مواد موثره گیاهان اصلاح شده و وحشی متفاوت است» کاملاً منطبق می باشد.

 

 

مقایسه میانگین مقدار سیلیمارین در بذور مختلف الهویه ماریتیغال قبل و پس از کاشت

 

 

مقایسه میانگین مقدار سیلیبین در بذور مختلف الهویه ماریتیغال قبل و پس از کاشت

 

از آنجائیکه برداشت ماریتیغال در سطوح وسیع کشت تنها توسط ماشین برداشت امکان پذیر است، لذا کاهش ارتفاع پایه های گیاه اصلاح شده مجاری سبب تسریع و سهولت در برداشت مکانیزة محصول می شود. تأخیر در ریزش دانه های رسیده پرورة اصلاح شده مجاری نه تنها فرصت کافی برای برداشت محصول را می دهد بلکه سبب کاهش ضایعات محصول هنگام برداشت نیز می شود. به منظور تولید انبوه این گیاه و استحصال مواد موثره آن جهت تولید دارو نباید از بذور نامناسب (و همچنین ناشناخته) استفاده نمود. زیرا کمیت و کیفیت مواد موثره محصول، در کشتهای بعدی، به شدت کاهش می یابد که در این صورت از نظر اقتصادی یعنی در روند عرضه به صنایع دارویی و پذیرش لازم توسط این صنایع، به هیچ عنوان مقرون به صرفه نخواهد بود. تحقیقات انجام شده بر روی عملکرد سه دسته بذور مذکور اهمیت پرورة اصلاح شده را در مقایسه با ارقام اصلاح نشده از نظر عرضه به صنایع داروسازی نشان می دهد. به طوریکه ملاحظه می شود، برای تهیة یک کپسول استاندارد (حاوی 165/29 میلی گرم سیلیبین) باید از مقادیر بعید الفاصله پودر سیلیمارین (مربوط به سه دسته مذکور) استفاده نمود. نتایج حاصل در جدول زیر آمده است. (2)

 

جدول تفوق پروره های اصلاح شده ماریتیغال در روند تهیه داروی استاندارد

 

منشأ بذر

 

قبل از کاشت

 

 

 

پس از کاشت

 

 

 

میلی گرمسیلیمارین برای تهیه یک کپسول

 

تندانه موردنیاز برای تهیه یک میلیون کپسول

 

میلی گرمسیلیمارین برای تهیه یک کپسول

 

تندانه موردنیاز برای تهیه یک میلیون کپسول

 

مجارستان (اصلاح شده)

 

56/169

 

62/3

 

6/91

 

47/2

 

آلمان

 

62/289

 

84/4

 

8/311

 

6/48

 

چالوس

 

28/515

 

76/25

 

5/649

 

43/22

 

تولید سیلیمارین با استفاده از سیستم ریشه های مویین در گیاه خار مریم (Silybium marianum) نیز بررسی شده است که به شرح زیر است:

 

ریشه های مویینه حاصل از تراریختی ژنتیکی گیاهان با استفاده از Agrobacterium rhizogenes به عنوان یک روش جایگزین مهم برای گیاهان و همچنین کشتهای سلولی در تولید متابولیتهای ثانوی، امروزه توجه زیادی را به خود جلب کرده اند. گزارش شده است که ریشه های مویین نسبت به کشتهای سلولی و حتی در برخی موارد نسبت به گیاهان کامل تولید متابولیتهای ثانوی بیشتری می نمایند. در تحقیق حاضر تولید ریشه های مویین در گیاه خارمریم با استفاده از اگروباکتریوم رایزوژنز (سویه AR15834) و همچنین تولید ترکیبات فلاونوئیدی در آنها مورد مطالعه قرار گرفته است. بدین منظور ابتدا برگ های لپه ای و معمولی و ساقه گیاهچه های استریل به قطعات کوچکی برش داده شده و سپس با سوسپانسیون باکتریایی آلوده شدند. پس از سه روز هم کشتی در محیط MS بدون هورمون، جهت حذف آلودگی نمونه ها به محیط حاوی آنتی بیوتیک سفوتاکسیم (250 میلی گرم در لیتر) منتقل گردیدند. ریشه های مویین پس از یک هفته ظاهر شدند. پس از یک ماه ریشه های مویین از نمونه های جدا کشت قطع و در ظروف ارلن حاوی محیط مایع منتقل گردیده و بر روی شیکر انکوباتور با 150 دور در دقیقه و در تاریکی قرار داده شدند. ریشه های مویین با استفاده از پرایمرهای اختصاصی ژن rolB با PCR شناسایی و تأیید شدند. مقدار فلاولیگنانهای ریشه ها با استفاده از HPLC مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج حاصل بیانگر وجود پنج ترکیب: تاکیس فولین، سیلی کریستین، سیلی دیانین، ایزوسیلی بین و سیلی بینین به ترتیب 004/0، 064/0، 103/0، 044/0 و 14/0 میلی گرم در گرم ماده تر بود. عمده ترین فلاولیگنان موجود در این ریشه ها سیلیبین بود که تاکنون گزارشی در این مورد منتشر نشده است. تولید موفق این فلاولیگنان می تواند سیستم مفیدی برای تولید یا مطالعه بیوسنتز سیلیمارین باشد. (8)

 

نیازهای اکولوژیکی و تاریخ کاشت و برداشت:

 

ماریتیغال گیاهی است مدیترانه ای که در طول رویش به هوای گرم و آفتاب فراوان نیاز دارد. بذرها در دمای 8 تا 10 درجه سانتی گراد جوانه می زنند، ولی درجه حرارت مطلوب برای جوانه زنی بذر، بین 18 تا 20 درجه سانتی گراد است. ماریتیغال را در هر نوع خاک می توان کشت کرد. خاکهای کاملاً شنی و عمقی از مواد و عناصر غذایی، برای کشت این گیاه مناسب نیستند و باعث کاهش عملکرد می شوند. (3) بذور ماریتیغال تا 9 سال می تواند در زیر خاک زنده بماند. اپتیمم جوانه زنی زمانی اتفاق می افتد که بصورت متناوب دانه یک دوره 16 ساعته را در دمای 15-2 درجه سانتی گراد و سپس یک دوره 8 ساعته را تحت دمای 30-10 درجه سانتی گراد بگذراند. پراکنده شدن بذر بیشتر به واسطه وجود زائده کرک مانند بر روی بذر توسط باد صورت می یگرد. بذر این گیاه از طریق مخلوط شدن با بذرهای دیگر گیاهان و به کمک آب و گل فراورده های کشاورزی، وسایل نقلیه و نیز حیوانات پراکنده می شوند. شروع جوانه زنی این گیاه همزمان با شروع بارندگی در آبان و آذر می باشد. و در اواخر اردیبهشت تقریباً تمام بوته ها دانه ها را تولید نموده و خشک می شوند. (1) در جنوب استان فارس نیز این گیاه بصورت خودرو بوده و تا اواخر بهار یا اوایل تابستان دانه ها رسیده و خشک می شوند. نیاز غذایی این گیاه نسبت به دیگر گیاهان زراعی که بوده و با بارندگی اندک (حدود 240 میلی متر) چرخه زندگی خود را به پایان می رسانند بنابراین می توان این گیاه را به صورت دیم در مناطقی مثل خوزستان، فارس، اهواز مناطقی که شرایط آب هوایی مانند مناطق یاد شده دارند امکان پذیر است.این گیاه یکی از گیاهان مهم تأمین کننده دانه گرده برای زنبورعسل است. در مناطق سردسیر بهترین تاریخ کاشت اوایل بهار می باشد و تیرماه امکان برداشت دانه وجود دارد.یکی از نکات مهم در ارتباط با این گیاه زمان برداشت است زیر اگر برداشت به موقع صورت نگیرد دانه ها به علت داشتن پاپوس توسط باد پراکنده می شوند. (1) دوره رویش ماریتیغال، بین 110 تا 140 روز ا ست، چنانچه بذرها اوایل بهار کاشته شوند پس از 8 تا 10 روز جوانه می زنند. در ایران، اولین گلها 75 تا 80 روز پس از سبز شدن دانه یعنی اواخر بهار ظاهر می شود.70 تا 80% کاپیتولها روی شاخه های فرعی این گیاه بوجود می آیند. (3)

 

فاصله کاشت و عملکرد:

 

Flodesi و همکاران، طی یک آزمایش نشان دادند که اگر تاریخ کاشت ماریتیغال اواسط فروردین باشد، فاصله کاشت 40Í70سانتی متر بهترین نتیجه را می دهد. همچنین پی بردند که تعداد 6 بوته در مترمربع (کشت در فاصله 30Í50سانتی متر) بهترین عملکرد را دارا است. (1) Omer و همکاران بر روی ردیفهای کاشت با فاصله یکسان کشت در فاصله همان 50 و 25 سانتی متر را مورد بررسی قرار دادند و نتیجه گرفتند که فاصله کاشت 50 سانتیمتر هرچند عملکرد دانه به خاطر کاهش تراکم بوته در واحد سطح به میزان 4/7 تا 8/7 درصد کاهش می یابد ولی به علت دریافت نور بیشتر توسط گیاه در این فاصله کاشت، میزان مواد موثره دارویی در دانه افزایش می یابد. (3.29)با افزایش تراکم عملکرد بتدریج افزایش و پس از عبور از تراکم مناسب کاهش می یابد. نوبخت طی یک آزمایش در ایران اثر سطوح مختلف کود نیتروژن بر عملکرد کمی و کیفی ماریتیغال را مورد بررسی قرار داد و مشاهده نمود که با افزایش مقدار کودنیتروژن مقدار سیلی مارین دانه اندکی کاهش پیدا می کند، ولی افزایش عملکرد دانه ناشی از کاربرد کود نیتروژن بقدری بود که براحتی کاهش سیلیمارین دانه جبران گردید و عملکرد سیلی مارین در واحد سطح نیز افزایش یافت. در این آزمایش حداکثر مقدار سیلی مارین در واحد سطح از بکار بردن 200kg نیتروژن در هکتار بدست آمده بود. (1)

 

بررسی مراحل فنولوژیکی گیاه دارویی ماریتیغال (Silybum marianum L.) و اثر تراکم بر عملکرد و اجزاء آن در شرایط آب و هوایی کرمانشاه:

 

آزمایشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی بر روی سه تیمار فاصله بین بوته 25.20.15 سانتیمتر در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه رازی در سال 1381 به اجرا درآمد. در این آزمایش مراحل مختلف فنولوژیکی گیاه مشخص وعملکرد محصول، اجزاء عملکرد، شاخص برداشت، درصد روغن و ماده موثر سیلی مارین (Silymarin) اندازه گیری و مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. نتایج نشان داد که عملکرد دانه در تیمار 15 سانتیمتر نسبت به تیمار 25 سانتیمتر در سطح 1% دارای تفاوت معنی دار می باشد. متوسط عملکرد 865 کیلوگرم و طول دوره رشد گیاه در شرایط آب و هوایی کرمانشاه از کاشت تا برداشت 130 روز برآورد گردید. (19)

 

اثر تراکم بر عملکرد و اجزاء عملکرد گیاه دارویی خار مریم (Silybum marianum L.)

 

به منظور بررسی اثر تراکم (تراکم های زیاد (15Í50) متوسط (20Í15) و کم (25Í50) سانتی متر) بر عملکرد و اجزاء عملکرد گیاه دارویی خار مریم Silybum marianum ، آزمایشی در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه رازی در سال 82-1381 در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 4 تکرار انجام گرفت. تجزیه واریانس اختلاف معنی داری را بین تیمارها برای صفات عملکرد بذر و تعداد کاپیتول در گیاه نشان داد. بالاترین و پایین ترین عملکرد بذر به ترتیب 6/998 و 2/671 کیلوگرم در هکتار در تراکم های زیاد و کم حاصل شد. روند مشابهی برای صفت تعداد کاپیتول در گیاه مشاهده شد. نتایج مضافاً حاکی از عدم اختلاف معنی بین تراکم های مختلف برای صفات وزن هزار دانه، تعداد بذر در کاپیتول، شاخص برداشت و ارتفاع گیاه بود.

 

بررسی تأثیر سطوح مختلف تراکم و کود ازته بر ضریب استهلاک و کارایی مصرف نور در گیاه دارویی ماریتیغال (Silybum marianum)

 

به منظور مطالعه تأثیر تراکم و کود ازته برروی ضریب استهلاک و کارآیی مصرف نور در گیاه مذکور، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در بهار سال 1384 در مرکز تحقیقات منابع طبیعی همند آبسرد دماوند به اجراء درآمد. تیمارهای مورداستفاده شامل تراکم در سه سطح (50Í40-50Í30-50Í20سانتمتر به ترتیب معادل 50000؛ 66666 و 100000 بوته در هکتار) و کود ازته در چهار سطح (صفر- 50-100 و 150 کیلوگرم در هکتار) در نظر گرفته شد. صفات موردبررسی شامل شاخص سطح برگ، ماده خشک اندام هوایی گیاه و نور نفوذیافته به درون کانوپی به منظور محاسبه ضریب استهلاک و کارایی مصرف نور بود. نتایج با کمک نرم افزار SAS تجزیه واریانس گردید و مقایسه میانگین ها با کمک آزمون دانکن صورت گرفت. همچنین به منظور رسم نمودارها از نرم افزار Excel استفاده شد. انجام عملیات نورسنجی در مزرعه در 5 نوبت صورت گرفت و نتایج نشان داد که با افزایش تراکم میزان ضریب استهلاک نور کاهش یافته و کارایی مصرف نور افزایش می یابد ولی سطوح مختلف کود ازته هیچ تأثیر معنی داری بر روی ضریب استهلاک و کارایی مصرف نور ایجاد ننمود. (16)

 

بررسی اثر سطوح مختلف تراکم بر عملکرد و میزان روغن دانه گیاه دارویی ماریتیغال در شرایط آب و هوایی اهواز:

 

این آزمایش در سال زراعی 1375 در مزرعه پژوهشی دانشکده کشاورزی رامین واقع در 30 کیلومتری شمال شرقی اهواز در عرض جغرافیایی 31 درجه و 36 دقیقه و طول جغرافیایی 48 درجه و 53 دقیقه و ارتافع 50 متری از سطح دریا صورت پذیرفت. خاک مزرعه از لحاظ کلاس بافتی سیلتی- رسی از نظر شوری شیرین و دارای 89/0 درصد مواد آلی و 7/4=PH بود. میزان نیترات، فسفر و پتاسیم قابل جذب خاک به ترتیب برابر 12/23، 2/8 و 134 میلی گرم در کیلوگرم کشت سال قبل از آزمایش ذرت بود. عملیات تهیه زمین شامل شخم با گاوآهن برگردان دار تا عمق 25 سانتمتری، دوبار دیسک و ایجاد جوی و پشته بوسیله فارور بود. آزمایش در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در چهار تکرار انجام پذیرفت. تیمارهای مورد آزمایش شامل تراکم های 40000 ، 60000 و 80000 بوته در هکتار بود. فاصله ردیف های کاشت 75 سانتیمتر و فاصله بوته ها بر روی ردیف با توجه به تراکم های 40000، 60000 و 80000 به ترتیب برابر 33/33، 22/22 و 66/16 درنظر گرفته شد. بذر مورد استفاده از نوع اصلاح شده و ارسالی از کشور مجارستان بود. هر واحد آزمایشی مرکب از 6 ردیف کاشت بطول 5 متر بود. دو ردیف کاشت 6.1 برای حاشیه در نظر گرفته شد. فاصله واحدهای آزمایشی از یکدیگر 75 سانتیمتر و فاصله بلوکها از هم 5/2 متر بود. برای محاسبه عملکرد از چهار ردیف میانی استفاده شد و از وسط هر ردیف کاشت به طور 130 سانتیمتر برداشت شد. چون در ابتدای رشد این گیاه برگها به حالت رزت و پهن می باشند و بعلت سرعت رشد سریع برگها در اندک مدتی سطح زمین بوسیله برگها پوشیده شد و مجالی برای رشد علفهای هرز پیدا نگردید و بخاطر رقابت خوب ماریتیغال تعداد کمی از علفهای هرز فرصت رشد و نمو یافتند که آنها نز با وجین دستی حذف شدند و عملاً از هیچگونه علف کشی استفاده نشد. همچنین چون تاکنون در سطح استان خوزستان هیچگونه ازمایش کودی بر روی این گیاه انجام نشده بود در این آزمایش از دادن کود به مزرعه خودداری گردید و با توجه به اینکه ماریتیغال گیاه کم نیازی می باشد هیچگونه علائم کمبود عناصر غذایی و یا بیماری گیاهی مشاهده نگردید. از سوی دیگر چون آفتی که بتواند خسارت قابل ملاحظه ای بزند مشاهده نگردید از هیچ حشره کشی استفاه نشد. عمق کاشت 3 سانتیمتر در نظر گرفته شد در هر حفره کاشت برای اطمینان جهت سبز یکنواخت دو بذر در هر حفره کاشت قرار داده شد که بعد از مدت یک هفته پس از سبز شدن بوته اضافی حذف گردیده. بنیه و قدرت جوانه زنی بسیار خوب بود و در عمل تعداد محدودی واکاری انجام پذیرفت. اولین آبیاری در تاریخ 17 آذر صورت پذیرفت که با توجه به پراکنش مناسب بارندگی در سال 75 فقط یک آبیاری دیگر در نیمه فروردین انجام گرفت. عملیات برداشت در اواخر اردیبهشت صورت پذیرفت. میزان روغن دانه با استفاده از روش سوکسله انداره گیری شد. برای مقایسه بین میزان روغن دانه در بوته های اصلاح شده و بوته های وحشی ماریتیغال، همزمان چهار نمونه بذر از بوته های وحشی موجود در منطقه تهیه و میزان روغن دانه آنها نیز اندازه گیری شد. البته به خاطر اینکه تراکم بوته های وحشی در نقاط مختلف متفاوت بود و تراکم یکسانی نداشتند از وارد کردن داده های مربوط به آنها در عملیات تجزیه واریانس خودداری گردید و از نتایج آنها صرفاً بعنوان یک شاخص استفاده شد. برای اندازه گیری وزن هزاردانه، از دانه های برداشت شده از هر واحد آزمایشی، بصورت تصادفی دو نمونه با مقدار کافی بذر برداشت گردید و سپس با استفاده از دستگاه بذر شمار، تعداد 500 دانه از هر نمونه شمارش شد، در صورتیکه اختلاف وزن دو نمونه پانصدتایی مربوط به هر واحد آزمایشی کمتر از 6% بود وزن دو نمونه پانصدتایی را با هم جمع کره و به عنوان وزن هزاردانه واحد آزمایشی درنظر گرفته شد. عملیات تجزیه واریانس با کمک نرم افزار آماری MSTAT و مقایسه میانگین ها از طریق آزمون چند دامنه ای دانکن صورت گرفت.

 

نتایج و بحث:

 

از نتایج تجزیه واریانس در جدول 1 چنین برمی آید که عامل تراکم اثر معنی داری بر روی عملکرد دانه ماریتیغال دارد. بطور کلی اجزاء عملکرد ماریتیغال از چهاربخش شامل تعداد بوته در هکتار، تعداد کاپیتول در هر بوته، تعداد دانه در هر کاپیتول و متوسط وزن دانه تشکیل شده است. بجز تعداد بوته در هکتار سایر اجزاء عملکرد تحت تأثیر عوامل ژنتیکی، آب و هوایی، عوامل وابسته و مستقل از تراکم بوته در واحد سطح قرار می گیرند. ماریتیغال در تراکم های کم ممکن است تا حدودی از طریق افزایش تعداد کاپیتول و یاافزایش وزن دانه و نیز تعداد دانه در کاپیتول خود را با شرایط جمعیتی هماهنگ و منطبق ساخته باشد. البته با توجه به جداول 2.1 مشخص می شود که حداقل در سال اجرای آزمایش تفاوت معنی داری بین وزن هزاردانه ماریتیغال در تراکم های مختلف وجود ندارد، بنابراین گیاه احتمالاً از طریق تغییر در تعداد دانه در کاپیتول و یا تعداد کاپیتول در هر بوته خود را با شرایط جمعیتی سازگار نموده است. در هر حال تراکم 80000 با تولید 1876 کیلوگرم دانه در هکتار بیشترین عملکرد را دارا بود و سپس تراکم های 60000 و 40000 بوته در هکتار به ترتیب با تولید 1628 و 1575 کیلوگرم در هکتار تفاوت معنی داری را نشان داد ولی بین تراکم های شصت و چهل هزاربوته در هکتار تفاوت معنی داری مشاهده نشد که این امر می توان نشان دهنده آن باشد که تفاوت تراکم بوته بین تیمار 80000 با دو تیمار 60000 و 40000 بوته در هکتار بقدری زیاد است که بوته ها در تراکم های پایین تر نتوانستند از طریق افزایش دانه در کاپیتول و یا تعداد کاپیتول در بوته عملکردی در حد تراکم 80000 بوته در هکتار داشته باشند به عبارت دیگر این افزایش شدید بوته در واحد سطح بوده که عملکرد را افزایش داده است. البته آزمایشهای مجدد بهتر می تواند این موضوع را مشخص سازد. چنین حالتهایی در سایر گیاهان روغنی خانواده کمپوزیته مانند گلرنگ و آفتابگردان می شود. در بسیاری از آزمایشها که تفاوت تراکم تأثیر زیادی ندارد، عملکردهای پایین نشان دهندة این است که عواملی غیر از تراکم، عملکرد را محدود ساخته است، از اینرو حتی کمترین تراکم ها توانسته اند محصول بالایی را تولید کنند (8). هرچند در بعضی از آزمایشها در مورد گیاهان خانواده کمپوزیته دیده شده است که در تراکم های متوسط و بالا دانه هایی با درصد روغن بیشتری از آنچه در تراکم های پایین حاصل می شود. بدست می آید (21.7.2). ولی در این آزمایش تراکم های مختلف اثر معنی داری بروی درصد روغن دانه نداشتند. درصد روغن از تراکم های کم به زیاد بهترتیب برابر 45/30، 04/28 و 66/31 بود. همچنین میانگین درصد روغن موجود در چهارنمونه از دانه های ارقام وحشی منطقه نیز 30% تعیین گردید ولی در کل تولید دانه در تراکم های مختلف با میانگین محتوای 05/30 درصد روغن نتیجه امیدبخشی می باشد زیرا با توجه به اینکه در این آزمایش از بکاربردن کود خودداری گردید، به احتمال زیاد با اعمال تیمارهای کودی در آزمایشهای بعدی عملکرد هم به لحاظ کمی و هم به لحاظ کیفی افزایش خواهد یافت. گزارش هایی نیز در تأیید این مطلب ارائه شده است (21). در حالیکه در نقاطی مانند تهران ارتفاع این گیاه تحت تأثیر تیمار کود نیتروژن حداکثر به 59/83 سانتیمتر می رسد (9). در این بررسی ارتفاع این گیاه بدون استفاده از کود در آزمایش بطور متوسط به حدود 250 سانتیمتر رسید که این خود نشانه پتانسیل خوب این گیاه برای رشد و نمو در خوزستان می باشد هرچند ارتفاع زیاد می تواند در برداشت مکانیزه تولید اشکال نماید.در ارتباط با آب مود رنیاز گیاه همانطور که در بخش مواد و روشها ذکر گردید. در این ازمایش که در منطقه ای گرمسیر اجرا گردید بنا به نیاز فقط دوبار عمل آبیاری صورت پذیرفت در حالیکه بنا به گزارشات در نقاطی سردسیر مانند تهران و کرج تا حدود 8 بار نیاز به آبیاری می باشد (9). علت این امر آن است که این گیاه در خوزستان در پاییز کشت شده و در بهار برداشت می شود و عملاً دوره رشد و نمو اصلی آن در دمای پایین پاییز و زمستان طی می شود ولی برعکس در نقاطی مانند تهران این گیاه در بهار کشت شده و در نیمه تابستان برداشت می گردد لذا چون دوره رشد و نمو آن با گرما و تبخیر بیشتری روبروست به تعداد آبیاری بیشتری نسبت به خوزستان نیاز دارد (1).

 

پیشنهادات:

 

1-ترویج و توسعه کشت آبی این گیاه به عنوان یک گیاه دارویی و روغنی کم نیاز در اراضی کم بازده خوستان

 

2- بررسی امکان کشت دیم این گیاه با توجه به سازگاری بسیار خوبی که با اقلیم خوزستان دارد

 

3- انجام فعالیتهای اصلاحی بر روی ارقام وحشی خوزستان.

 

تناوب کاشت:

 

اگرچه ماریتیغال را می توان با بیشتر گیاهان به تناوب کاشت ولی گیاهان وجینی برای این کار مناسبترند این گیاهان نه تنها خاک را فقیر نمی سازند بلکه چنانچه بقایای گیاهی آنها به خاک برگردانده شود مقدار زیادی مواد آلی به خاک افزوده می شود. مزرعه پس از برداشت گیاهان وجینی معمولاً عاری از علفهای هرز می شود و چون ماریتیغال به اکثر علفکشها حساس است نیازی به مبارزه شیمیایی با علف هرز نخواهد بود.همچنین بعد از برداشت گیاهان وجینی، برای آماده ساختن زمین فرصت کافی خواهد بود. باقی ماندن ماریتیغال برای مدت نسبتاً طولانی در زمینهایی که در آنها کشت می گردد، آنها را به علف هرز منطقه مبدل می کند. این گیاه را می توان حداقل 2تا 3 سال در یک زمین کاشت (3).

 

روش کاشت:

 

کاشت ماریتیغال از طریق بذر و به صورت ردیفی (به وسیله ردیف کار غلات) در زمین اصلی انجام می گیرد. برای هر هکتار زمین، 10 تا 12 کیلوگرم بذر نیاز است. تعداد 10 تا 12 بذر در هر متر طولی مناسب است.برای سهولت در برداشت مکانیکی، بهتر است گیاهان به صورت نواری کشت شوند؛ یعنی پس از هر 4 تا 5 ردیف در فاصله ای به اندازة 120 تا 150 سانتی متر خالی بماند و در تمام زمین به همین شکل عمل شود.پس از کشت، انجام غلتک مناسب و آبیاری کافی، باعث تسریع و هماهنگی در رویش بذر می شود. (3)

 

مراقبت و نگهداری :

 

بذرها پس از 8 تا 10 روز سبز می شوند. وقتی گیاهان 4 تا 5 برگی شدند، علفهای هرز بین ردیفها و گیاهان را باید با دست (در سطوح کوچک) یا به وسیلة ماشین (کولتیواتور) وجین کرد. وقتی ارتفاع گیاهان به 30 تا 40 سانتی متر رسید، باید وجین علفهای هرز را تکرار کرد و پس از 3 تا 4 هفته سومین و آخرین برداشت علفهای هرز را انجام داد. پس از آن نیازی به وجین علفهای هرز نیست، زیرا گیاهان به سرعت رشد می کنند و مانع گسترش علفهای هرز می شوند.چنانکه گفته شد، ماریتیغال به بسیاری از علف کشها حساس است، از این رو مبارزة شیمیایی با علفهای هرز این گیاه باید با دقت کامل انجام گیرد و در انتخاب نوع علف کش، غلظت و زمان کاربرد آن باید دقت نمود.تحقیقات اخیر نشان می دهد که استفاده از علف کش اولیترف به مقدار 5/2 تا 4 لیتر در هکتار و فلوبالکس به مقدار 5/2 تا 3 کیلوگرم در هکتار قبل از کاشت بذر، نتایج مطلوبی در از بین بردن علفهای هرز دارد. پس از کاشت و قبل از رویش آنها نیز می توان از علف کش بوویلان به مقدار 3 تا 4 لیتر در هکتار استفاده کرد. این علف کشها را به هیچ عنوان نباید پس از رویش گیاه به کار برد.آفات در طول رویش گیاهان ممکن است صدمات زیادی به محصول وارد کنند. از این آفات می تواند از نوعی سرخرطومی گرده خوار نام برد. برای از بین بردن این آفات، می توان از آفت کش وفاتوکس به مقدار 3 تا 5/3 کیلوگرم در هکتار استفاده نمود (9).سفیدک سطحی یا پودری، از بیماریهایی است که در آن قارچ عامل سفیدک به صورت لکه های سفیدرنگی در سطح ساقه و برگ ظاهر می شود و اواخر فصل به صورت لکه های قهوه ای دیده می شود. میوه گیاهان مبتلا به این قارچ، پوک می شوند. می توان از قارچ کش سولفوره یا قارچ کشهای مناسب مانند آفاگون یا تریفمین در زمان مناسب، برضد این بیماری استفاده نمود (3).

 

برداشت محصول :

 

تحقیقات انجام شده در ایران، نشان می دهد در کشت بهاره میوه ها از اوایل تابستان بتدریج می رسند. هنگام رسیدن میوه ها، گلچه ها خشک می شوند و تارهای بلند و سفید رنگ (پاپوسها) ظاهر می گردند. رنگ میوه های رسیده، قهوه ای و براق است. میوه های رسیده به سهولت از گیاه جدا و به اطراف پراکنده می شوند. کاپیتولها معمولاً در یک مرحله برداشت می شوند. اواخر تیر- اوایل مرداد، زمان مناسبی برای برداشت محصول است. چون ماریتیغال برگهای بزرگ و انبوهی دارد و اطراف برگها را تیغهای فراوانی پوشانده است، کار برداشت کاپیتولها با دست، بسیار مشکل ساز است. در سطوح کوچک، کاپیتولها را می توان با داس برداشت کرد، اما در سطوح وسیع کشت، برداشت محصول فقط با ماشینهای مخصوص امکان پذیر می باشد. پس از جمع آوری میوه، آنها را خشک و تمیز و در مکان مناسب نگهداری می کنند. (3) عملکرد ممکن است بین 2/1 تا 2 تن در هکتار باشد.

 

تأثیر شوری بر میزان سیلیبین بذر ماریتیغال

 

تحقیقات نشان داده اند که تنش های محیطی مانند شوری بر تولید مواد موثره گیاهان دارویی موثر است. برای روشن شدن موضوع، آزمایشی در گروه باغبانی دانشکده شهید چمران اهواز انجام شد. این آزمایش بصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با 6 سطح شوری (09/1، 3، 6، 9، 12 و 15 دسی زیمنس بر متر) و دو رقم ماریتیغال (آلمانی و رقم بومی اهواز) انجام شده است. نتایج نشان داد که با افزایش شوری میزان مواد موثره در هر دو رقم نسبت به تیمارهای شاهد افزایش داشته است. عملکرد سیلیبین در شوریهای بالاتر از 3.9 دسی زیمنس بر متر، به ترتیب در رقم بومی اهواز و آلمانی کاهش یافته است. بطور کلی میزان سیلیبین در رقم بومی اهواز نسبت به رقم آلمانی (وارداتی) در همه تیمارهای شوری بالاتر بوده است.دو رقم خودروی اهواز (گل بنفش) و رقم آلمانی در گلدانهای بزرگ کاشته شده و با تیمارهای شوری شامل تیمار شاهد (آب رودخانه کارون با ds/m 09/1=EC) و شوریهای 12.9.6.3 و 15 دسی زیمنس بر متر آبیاری شدند. بذور هر تیمار بطور جداگانه جمع آوری شده و عملکرد کاپیتولهای رسیده اندازه گیری شد. برای استخراج و اندازه گیری مقدار کلی سیلیمارین و سیلیبین، ابتدا دانه های خشک شده هر تیمار آسیاب شده و توسط دستگاه سوکسله (دستگاه استخراج) و با استفاده از حلال اتر نفت روغنگیری شدند. نمونه های روغن گیری شده کاملاً خشک شدند. فلاونوئیدهای کلی (سیلیمارین) نمونه های روغنگیری شده، با استفاده متانول استخراج گردید. برای اندازه گیری سیلیبین، از محلول بدست آمده در مرحله قبل مقدار مشخصی جهت تزریق به دستگاه اچ پی ال سی برداشته شد. نتایج جدول تجزیه واریانس در این تحقیق نشان داد که اثر شوری، رقم و اثر متقابل شوری و رقم بر مواد موثره بذر گیاه ماریتیغال بسیار معنی داری (P<0.01) است و تنش شوری باعث افزایش میزان مواد موثره در هر دو رقم شده است. بطور کلی نظر بر این است که تولید متابولیتهای ثانویه برای تنظیم سازگاری گیاه نسبت به عوامل نامساعد و تنش های محیطی صورت گرفته و به منزله بکار افتادن یک نوع جریان دفاعی در جهت استمرار تعادل فعالیتهای حیاتی درگیاه به حساب می آید (1). همانگونه که در شکل (مقایسه میانگین ها) ملاحظه می شود بیشترین میزان سیلیمارین (مواد موثره کل) در رقم آلمانی و شوری ds/m 15و کمترین میزان آن در تیمار شاهد (ds/m09/1) و رقم اهواز اندازه گیری شده است. مقایسه میانگینها نشان می دهد هرچند میزان سیلی بین بذر با افزایش شوری، روند صعودی دارد، اما بدلیل کاهش عملکرد بذر در شوریهای بالاتر، میزان عملکرد سیلی بین کاهش می یابد. بطوریکه بیشترین عملکرد سیلیبین در رقم خودروی اهواز در تیمار 9 دسی زیمنس بر متر و در رقم آلمانی در تیمار 3 مشاهده شد. تفاوت در میزان مواد موثره دو رقم کاشته شده نقش مثبت رقم و شرایط اقلیمی را بر میزان مواد موثره اثبات می کند. نتیجه این تحقیق، اهمیت رقم بومی را از نظر عرضه به صنایع داروسازی و امکان استفاده از زمینهای با شوری متوسط و نیز ضرورت توجه به اصلاح این گیاه ارزشمند را نشان می دهد (17).

 

بررسی اثرات شوری بر شاخص های جوانه زنی ارقام ماریتیغال (Silybum marianum)

 

شوری یکی از مهمترین فاکتورهایی است که رشد و نمو وعملکرد گیاهان را تحت تأثیر قرار می دهد. استرس شوری و مبارزه با آن از جمله عواملی است که بشر از هزاران سال پیش با آن دست به گریبان بوده است. در کشور ما بیش از 15 میلیون هکتار از اراضی مشکل شوری دارند. در این راستا به منظور بررسی تأثیر این تنش بر شاخص های جوانه زنی ارقام ماریتیغال آزمایشی با استفاده از سه ژنوتیپ ماریتیغال (CN-seed, Babak, Majar) و چهار سطح شوری (50.250.0 و 100 میلی مولارNacl ) به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی اجرا گردید. نتایج نشان داد که شوری اثر معنی داری روی درصد جوانه زنی و یکنواختی جوانه زنی داشت. میانگین درصد جوانه زنی در تنش های مختلف شوری یعنی صفر و 50.25 میلی مولار نسبت به شاهد (آب معمولی) به ترتیب 2/17 و 43 درصد کاهش یافت. با افزایش شوری در تمامی ارقام یکنواختی جوانه زنی کاهش یافت. در میان ارقام مورد بررسی، تحت شرایط شوری رقم CN-ssed طول ریشه چه و ساقه چه و از نسبت بالای ریشه چه به ساقه چه برخوردار بود. به نظر می رسد این رقم مقاوم به شوری باشد. (7.11)

 

ارزیابی تأثیر سطوح شوری و خشکی بر برخی صفات گیاهچه ماریتیغال

 

ماریتیغال (Silybum marianum L.) یکی از گیاهان دارویی مهم در صنایع داروسازی کشور می باشد، که بیشتر در شرایط نامساعد محیطی به خصوص از نظر شوری و خشکی بصورت خودرو رشد می کند. به همین منظور دو آزمایش بصورت جداگانه برای ارزیابی تأثیر سطوح مختلف شوری (0 ، 3/0- ، 6/0- ، 9/0- و 2/1- مگا پاسکال) و خشکی (0 ، 3/0- ، 6/0- ، 9/0- و 2/1- مگا پاسکال) بر روی جوانه زنی این گیاه و برخی صفات گیاهچه آن، در قالب طرح کاملاً تصادفی در 4 تکرار و در آزمایشگاه تکنولوژی بذر دانشکده کشاورزی دانشگاه اراک اجرا گردید. نتایج بدست آمده از این آزمایش نشان داد که کلیه صفات مورد بررسی از جمله رشد گیاهچه، وزن ذخایر پویا شده، درصد تخلیه ذخایر بذر، راندمان پویایی ذخایر بذر، یکنواختی جوانه زنی هر دو آزمایش تحت تأثیر تنش های شوری و خشکی قرار گرفتند که رابطه ی آن بصورت معکوس و منفی بود، ولیکن حداکثر جوانه زنی در هر دو آزمایش تحت تأثیر سطوح مختلف شوری و خشکی قرار نگرفت که دلیل آن را می توان به سختی پوسته بذر در مرحله جذب آب نسبت داد. از طرف دیگر زمان رسیدن تا مرحله 10% جوانه زنی و سرعت جوانه زنی از شوری تأثیر پذیرفتند، اما تنش خشکی از نظر آماری تأثیر معنی داری بر این دو صفت نداشت. افزایش پتانسیل اسمزی، موجب کاهش تدریجی کلیه صفات فوق شد و نسبت به شاهد اختلاف معنی داری (در سطح 01/0 و 001/0 درصد) ایجاد کرده بود. (12)

 

اثر تنش شوری بر جوانه زنی گیاهان دارویی

 

شوری آب و خاک از مشکلات در حال افزایش جهان است. مطالعه تحمل به شوری در گیاهان دارویی برای کشت در زمینهای شور اهمیت زیادی دارد. به منظور بررسی اثر سطوح مختلف شوری بر روی مریم گلی (Salvia officinalis) سنای هندی (Cassia aculata)، ماریتیغال (Silybum marianum) ، خاکشیر (Sisymbrium Sophia) شاهدانه (Cannabis sativa) بابونه آلمانی (Matricaria chmaomilla) و بابونه رومی (Anthemis nobills) آزمایشی در مرحله جوانه زنی در قالب طرح فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار انجام شد. سطوح شوری شامل سطوح صفر (شاهد)، 150.100.50 و 200 میلی مولار کلرید سدیم بود. نتایج نشان داد که با افزایش غلظت شوری درصد جوانه زنی، سرعت جوانه زنی، طول ریشه چه، طول ساقه چه، وزن خشک، شاخص ویگور و نسبت طول ساقه چه به ریشه چه کاهش یافت. تجزیه واریانس نشان داد که اختلاف معنی داری بین گیاهان دارویی برای تمامی صفات مورد بررسی وجود دارد. وزن خشک و شاخص ویگور بیشترین ضریب تغییرات، نسبت طول ساقه چه به ریشه چه و درصد جوانه زنی کمترین ضریب تغییرات را دارا بودند. شاهدانه بیشترین مقدار را برای درصد جوانه زنی، طول ساقه چه، شاخص ویگور و نسبت طول ساقه چه به ریشه چه داشت در حالیکه خاکشیر بالاترین سرعت جوانه زنی، مریم گلی بیشترین طول ریشه چه و ماریتیغال بیشترین وزن خشک را دارا بودند. (20)

 

اثرات شوری بر مولفه های رشد گیاهچه 10 گیاه دارویی

 

کشور ایران دارای شرایط متنوع آب و هوایی می باشد که این امر خود موجب تنوع رشد گیاهان گوناگون از جمله گیاهان دارویی شده است. در بسیاری از نقاط دنیا به ویژه مناطق خشک ونیمه خشک، شوری یکی از موانع اصلی در تولید محصولات زراعی و باغی است. بیش از 13 درصد از زمین های زیرکشت جهان و حدود 30 تا 50 درصد از اراضی فاریاب دنیا تحت شوری قرار دارد. این مطالعه به منظور بررسی اثر تنش شوری (0، 2- ، 4- ، 6- ئو 8- بار) بر مولفه های رشد گیاهچه 10 گیاه دارویی ماریتیغال (Silybum marianum) اسفرزه (Plantago psylium) هندوانه ابوجهل (Citrullis colocynthis) سیاهدانه (Nigella sativa) کتان (Linum usitatissinum) رازیانه (Foeniculum vulgare) گلرنگ (Carthamsus tinctorius) ریحان (Ocimum basilicum) آرتیشو (Cynarpa scolymus) و زوفا (Hyssopus officinalis) به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در 3 تکرار انجام شد. با افزایش شوری در گلیه گیاهان درصد گیاهچه نرمال، طول گیاهچه و وزن خشک گیاهچه کاهش یافت؛ اما شیب کاهش این صفات در بین گیاهان متفاوت بود. طول گیاهچه در گیاهان هندوانه ابوجهل، رازیانه، زوفا و کتان از شوری شاهد به صورت خطی کاهش یافت؛ در صورتی که در گیاهان ماریتیغال، آرتیشو، کتان، سیاه دانه و ریحان از شوری 2- بار به آهستگی شروع به کاهش کرد و در گیاه گلرنگ از شوری 4- بار طول گیاهچه کاهش یافت. وزن خشک گیاهچه نیز در گیاه هندوانه ابوجهل از شوری شاهد شروع به کاهش کرد و در 6- بار به صفر رسید. وزن خشک گیاهچه سیاه دانه و کتاب به ترتیب از شوری 2- و 4- بار شروع به کاهش کرد و در ماریتیغال و آرتیشو از شوری 6- بار شروع به کاهش کرد. وزن خشک گیاه گلرنگ تحت تأثیر شوری قرار نگرفت. از نتایج این تحقیق می توان نتیجه گرفت که در بین این گیاهان دارویی، گلرنگ، ماریتیغال و آرتیشو دارای مقاومت بالایی به شوری در مولفه های رشد گیاهچه می باشد و گیاهان هندوانه بوجهل و سیاه دانه جزء گیاهان حساس به شوری در این مرحله می باشند. (4)

 

بررسی تنوع ژنتیکی گیاه دارویی ماریتیغال (Silybum marianum L.) با استفاده از نشانگرهای AFLP

 

در این مطالعه تنوع ژنتیکی درون و بین 32 اکوتیپ ماریتیغال جمع آوری شده از نواحی مختلف کشور به همراه دو رقم خارجی بوداکالازی و Cnseeds با استفاده از نشانگرهای AFLP موردمطالعه قرار گرفتند. 27 ترکیب آغازگر مورد استفاده، 415 نشانگر چند شکل در اکوتیپ های موردمطالعه تولید کردند. تعداد کل نوارهای چندشکل در درون اکوتیپ ها از 96 تا 339 نوار به ترتیب در اکوتیپ های گنبد و قره قیه متغیر ود. میانگین PIC (میزان اطلاعات چندشکلی) و MI (شاخص نشانگر) به عنوان شاخص های تنوع نشانگر برای کلیه ترکیب های آغازگر به ترتیب 35/0 و 37/5 بدست آمد که حاکی از کارایی نشانگرهای AFLP در مطالعات ژنتیکی بویژه تنوع ژنتیکی می باشد. میانگین درجه تمایز ژنی (44/0) نشان داد که درصد بالایی از تنوع کل مربوط به تنوع درون اکوتیپ های موردمطالعه بود. براساس تنوع ژنی و شاخص شانون بیشترین و کمترین تنوع ژنتیکی درون اکوتیپ ها به ترتیب مربوط به اکوتیپ های ساری و گنبد بود. براساس تجزیه واریانس مولکولی تنوع ژنتیکی درون و بین اکوتیپ ها معنی دار بدست آمد و تنوع درون (31/72 درصد) حدود سه برابر تنوع بین اکوتیپ ها (96/27 درصد) بود. تجزیه خوشه ای داده های AFLP با استفاده از فاصله ژنتیکی، اکوتیپ ها را به سه گروه منتسب کرد. این گروهبندی تا حدی با الگوی جغرافیایی محل رویش اکوتیپ ها مطابقت داشت. در تجزیه به مولفه های هماهنگ اصلی، سه مولفه اول 7/76 درصد تغییرات کل را توجیه کردند. گروهبندی اکوتبپ ها براساس این مولفه ها، گروه بندی حاصل از تجزیه خوشه ای را تأیید کرد. در مجموع، نتایج این مطالعه نشان داد که AFLP یک تکنیک مولکولی توانمند برای مطالعه ساختار ژنتیکی جمعیت های ماریتیغال است و قابلیت کاربرد برای اهداف مختلف از جمله گزینش ژنوتیپ های والدی دور به منظور ایجاد جوامع در حال تفرق با تنوع ژنتیکی زیاد یا گزینش به کمک نشانگر را دارد. (13)

 

بررسی رابطه بین نشانگرهای مورفولوژیک، فیتوشیمیایی با نشانگرهای AFLP در تعدادی از اکوتیپ های ماریتیغال (Silybum marianum L.)

 

به منظور بررسی رابطه بین نشانگرهای مورفولوژیک، فیتوشیمیایی و مولکولی در ماریتیغال، 32 اکوتیپ جمع آوری شده از نواحی مختلف کشور به همراه دو رقم خارجی بوداکالازی و CNseeds ارزیابی شدند. تجزیه همبستگی کانونیک بین 8 صفت مورفولوژیک و 7 ترکیب فلاونولیگنانی تشکیل دهنده سیلیمارین نشان داد که دو متغیر اول کانونیک دارای همبستگی کانونیک قابل توجه و معنی دار بودند. ضرایب همبستگی های کانونیک نشان داد که اکوتیپ های دارای وزن هزار دانه بیشتر و تاریخ گلدهی، ارتفاع بوته، قطر کاپیتول و عملکرد دانه کمتر دارای سیلیکریستین و سیلیبین بیشتر و سیلیدیانین کمتری بودند. به عبارت دیگر، دانه های درشتر سیلیبین بیشتر و سیلیدیانین کمتری داشتند. برای تجزیه ارتباط بین نشانگرهای AFLP و فلاونولیگنان ها و نیز بین نشانگرهای AFLPو صفات مورفولوژیک از تجزیه رگرسیون چندگانه گام به گام استفاده شد. نتایج نشان داد که 415 نشانگر AFLP 37نشانگر مثبت با فلاونولیگنان ها و 29 نشانگر مثبت با صفات مورفولوژیک دارای باطه معنی دار بودند. بیشترین تغییرات تبیین شده توسط نشانگرهای مثبت مربوط به تاکسیفولین (54/%) و سیلیدیانین (45%) بود. بیش از 40 درصد تغییرات مربوط به وزن هزاردانه، ارتفاع بوته و تاریخ گلدهی توسط نشانگرهای مثبت شناسایی شده توجیه گردید. نتایج این مطالعه حاکی از آنست که می توان براساس خصوصیات مورفولوژیک و نیز داده های مولکولی به خوبی برخی از خصوصیات کیفی و کمی مواد موثره را در ماریتیغال مورد پیش بینی قرار داد (13).

 

آت اکولوژی گونه Silymum marianum در منطقه بهدشت نور.

 

هدف اصلی مطالعه پی بردن به خصوصیات رویشگاهی و بررسی چگونگی عمل و رفتار این گونه در اکوسیستم منطقه بهداشت نور می باشد. برای تعیین پوشش تاجی، تراکم و فراوانی از روش سیستماتیک- تصادفی استفاده شد. فنولوژی، وضعیت ریشه دوانی در خاک، وزن هزاردانه، میزان موادموثر از جمله مواردی بودند که بررسی شدند. نتایج نشان داد که این گونه در منطقه موردمطالعه بارندگی متوسط سالانه 880 میلیمتر، دمای متوسط سالانه 16 درجة سانتیگراد رویش مناسبی دارد. آزمایشهای خاکشناسی نشان داد که ماریتیغال خاک با بافت لومی رسی را ترجیح می دهد و میانگین اسیدیته و هدایت الکتریکی خاک هایی که در آن رویش دارد به ترتیب 3/8 و 16/0 میلی موس بر سانتیمتر می باشد. میانگین پوشش تاجی و تراکم گونه در منطقه به ترتیب 2/33 درصد و 31500 بوته در هکتار بود. مطالعات فنولوژیک نیز نشان داد که شروع رشد از اوایل مهرماه بوده و مرحلة رویشی تا اواخر اسفندماه ادامه دارد. زمان بذردهی در اوایل خرداد می باشد. مقدار سیلی مارین و سیلی بین موجود در دانه های این گیاه به ترتیب 63/1 و 17/6 درصد بود. (9)

 

منابع:

 

1- ابدالی مشهدی، علیرضا، 1381، بررسی اثر سطوح مختلف تراکم بر عملکرد و میزان روغن دانه گیاه دارویی ماریتیغال در شرایط آب و هوایی اهواز، مجله پژوهش و سازندگی، شماره 54.

 

- امیدبیگی، رضا، 1377، بررسی تولید سیلیمارین و سیلیبین در گیاه ماریتیغال با کشت بذور وحشی و زراعی آن، مجله علوم کشاورزی ایران، جلد 29، شماره 2.

 

- امیدبیگی، رضا، 1384، تولید و فرآوری گیاهان دارویی، جلد دوم، انتشارات آستان قدس رضوی.

 

- احتشام نیا، عبدالله، اثرات شوی بر مولفه های رشد گیاهچه 10 گیاه دارویی، سومین همایش گیاهان دارویی، دانشگاه شاهد، 1386.

 

- بتولی، حسن، توانمندی منطقه کاشان در زراعت گیاه دارویی خار مریم، همایش ملی توسعه پایدار گیاهان دارویی، مشهد، مرداد 1384.

 

- حسن لو، طاهره، تعیین ترکیب اسیدهای چرب در دانه های گیاه خارمریم، سومین همایش گیاهان دارویی، دانشگاه شاهد، 1386.

 

- دوازده امامی، سعید، مقایسه گیاهان دارویی با دیگر محصولات کشاورزی در شرایط تنش شوری، همایش ملی توسعه پایدار گیاهان دارویی، مشهد، مرداد 1384.

 

- رهنما، حسن وهمکاران، تولید سیلیمارین با استفاده از سیستم ریشه های مویین در گیاه خارمریم، سومین همایش گیاهان دارویی، دانشگاه شاهد 1386.

 

- زارع گیاه و همکاران، آت اکولوژی گونه Silybum marianum در منطقه بهدشت نور، فصلنامه علمی- پژوهشیی تحقیقاتی گیاهان دارویی و معطر ایران، جلد 12، شماره 2، سال 1385.

 

- زرگری، علی، گیاهان دارویی، جلد سوم، چاپ ششم، انتشارات تهران، 1375.

 

- سید شریفی، رئوف و همکاران، بررسی اثر شوری بر شاخصهای جوانه زنی ارقام ماریتیغال، سومین هایش گیاهان دارویی، دانشگاه شاهد، 1386.

 

- شریفی، سعید و همکاران، ارزیابی تأثیر سطوح شوری و خشکی بر برخی صفات گیاهچه ماریتیغال، سومین همایش گیاهان دارویی، دانشگاه شاهد، 1386

 

- شکرپور، مجید و همکاران، بررسی تنوع ژنتیکی گیاه دارویی ماریتیغال با استفاده از نشانگرهای AFLP ، سومین همایش گیاهان دارویی، دانشگاه شاهد، 1386.

 

- شکرپور، مجید و همکاران، بررسی رابطه بین نشانگرهای مورفولوژیکی فتوشیمیایی با نشانگر AFLP در تعدادی از اکویتپهای ماریتیغال، سومین همایش گیاهان دارویی، دانشگاه شاهد، 1386.

 

- فاتحی، فواد و همکاران، اثر تراکم بر عملکرد اجزاء عملکرد گیاه دارویی خارمریم، سومین همایش گیاهان دارویی، دانشگاه شاهد، 1386.

 

- قلی بیگیان، مجید وهمکاران، بررسی تأثیر سطوح مختلف تراکم و کود ازته بر ضریب استهلاک و کارآیی معرف کود در گیاه دارویی ماریتیغال، سومین همایش گیاهان دارویی، دانشگاه شاهد، 1386.

 

- قوامی، نسرین، تاثیر شوری بر میزان سیلیبین بذر ماریتیغال، همایش ملی توسعه پایدار گیاهان دارویی، مشهد، مرداد 1384.

 

- گلی، سیدامیرحسین، خصوصیات فیزیکی و شیمیایی روغن دانه گیاه دارویی ماریتیغال، سومین همایش گیاهان دارویی، دانشگاه شاهد، 1386.

 

- منیعی، مهدی و همکاران، بررسی مراحل فنولوژیکی گیاه دارویی ماریتیغال و اثر تراکم بر عملکرد و اجزاء آن در شرایط آب و هوایی کرمانشاه، همایش ملی توسعه پایدار گیاهان دارویی، مشهدف مرداد 1384.

 

- مهدیخانی، هادی و همکاران، اثر تنش شوری بر جوانه زنی گیاهان دارویی، سومین همایش گیاهان دارویی، دانشگاه شاهد، 1386.

 

- ولاگ، ژان، گیاهان دارویی و روشهای کاشت برداشت، چاپ چهارم، 1379.

 

-

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 29 مرداد 1394 ساعت: 10:10 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

بابونه

بازديد: 303

بابونه

خانواده Asteraceae

 

بابونه با نام علمی(L) Matricaria chamomillal گیاهی از تیره ی کاسنی و تیره ی فرعی رادیه (Radiae) است. ارتفاع این گیاه بین 30 تا 70 cm متغیر است گل ها از دو نوع گلچه ی زبانه ای و لوله ای تشکیل شده اند و در انتهای ساقه مشاهده می شوند. گلچه های زبانه ای به رنگ سفید و تعداد آن ها متفاوت و بین 12 تا 18 عدد در هر گل است و این گلچه ها از نظر جنسی ماده هستند. گلچه های لوله ای نیز به رنگ زرد دیده می شوند این گلچه ها از نظر جنسی نر ماده (دو جنسی) بوده که پس از باز شدن استوانه ای شکل می شوند. این گل ها در مخروط نهنج واقع شده اند. ماده ی موثر بابونه اسانس می باشد که در قسمت پایین گلچه ها ساخته و ذخیره می شود. یکی از مشخصات اصلی گل های بابونه ی آلمانی که آن را از سایر جنس های با گل های مشابه متمایز می کند. وجود فضای خالی در بین گل است. به طوری که اگر گل ها به صورت طولی برش داده شوند فضایی خالی در بین آن ها دیده می شود. در حالی که این فضا هر گل های سایر جنس ها دیده نمی شود. گل های بابونه پس از باز شدن و نمو، گل ها به صورت مخروطی مشاهده خواهند شد. مراحل نموی گل های بابونه به طور کلی به سه مرحله تقسیم می شود:

 

الف) مراحل آغاز باز شدن گل ها (گلچه های لوله ای هنوز بسته هستند)

 

ب) مرحله ای که بیش از 13 و کمتر از 34 گلچه های لوله ای باز شده اند

 

ج) مرحله ای که گلها شروع به پیر شدن می کنند و بیش از 34 گلچه ی لوله ای باز هستند.

 

میوه فندقه به طول 1 تا 5/1 میلی متر و به رنگ خاکستری سفید و یا زرد روشن می باشند. میوه از دو قسمت تشکیل شده است، یک قسمت شامل بذر بوده که 20 تا 25 درصد میوه را تشکیل می دهد، قسمت باقیمانده نیز همان گلچه های لوله ای خشک شده هستند. وزن هزار دانه ی بابونه 02/0 تا 03/0 گرم است . کیسه های حاوی اسانس به طور مستقیم در ته یک سوم از گل های لوله ای به شکل دانه ی تسبیح قرار گرفته اند. مقداری قابل توجهی اسانس در مایع بین سلولی دستجات آوندی وجود دارد. برگ های بابونه سبز بریده شده و بسیاری شبیه برگ شوید دو برگچه ای مرکب می باشند همچنین برگ های صاف و فاقد کرک بوده و به صورت متناوب نسبت به یکدیگر قرار دارند. برگ های این گیاه نوک تیز و در حاشیه مضرص بوده و ریشک دارند. ریشک ها فیبری می باشند ساقه ها افراشته یا خوابیده بوده و دارای انشعاباتی دیهیم مانند می باشندو بسته به خصوصیات گیاهشناسی و محل رویش 50تا 80cm ارتفاع دارند. ساقه های فرعی تا حدی قائم و عمودی، گرد و میان تهی می باشند. بوی بابونه آلمانی شبیه Anthemis nobilis می باشد اما شدت بو کمتر است و وجه تمایز بابونه ی آلمانی با com chamomile این است که corn chamomile فاقد بو می باشد. ریشه ی بابونه، مخروطی شکلبه هم چسبیده می باشد که وقتی انشعابات آن مسن می شوند به اعماق زیاد نفوذ نمی کنند. بابونه دارای واریته های دیپلوئید 8= n2و تتراپلوئید 36=n2است. واریته های دیپلوئید دارای دوره ی رشد کوتاه تر و ارتفاع بوته ی کمتری نسبت به واریته های تتراپلوئید هستند.

 

منشأ و دامنه ی انتشار:

 

منشأ اصلی این گیاه نواحی مختلف منطقه ی مدیترانه بوده است ولی امروزه پراکندگی وسیعی در اروپا، آسیای غربی، آفریقای شمالی و آمریکای شمالی پیدا نموده است. منشأ آن آسیای صغیر گزارش شده است. در ایران در بعضی از نواحی شمالی و همچنین در شوشتر می روید.

 

محل مناسب رویش:

 

نوع خودروی آن در کنار راهها، خرابه ها، مزارع دروشده و زمین های بایر. حصارها، جاده ها و مزارع آفتابگیر می روید. همچنین در مزارع غلات به فراوانی یافت می شود. به خاطر همین شباهت زیادی به (Anthemis aruensis) corn chamomile دارد و اغلب تشخیص این دو مشکل می باشد غنی ترین و فشرده ترین جامعه از بابونه در خاک های لومی و نمیک سدیمی شرق رودخانه ی Theiss در پوگسلاوی یافت شده است.

 

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 29 مرداد 1394 ساعت: 10:01 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

كلم بروكسل Brussels sprouts

بازديد: 221

كلم بروكسل Brussels sprouts:

كلم بروكسل گياهي كند رشد و از خانواده كلم ها مي باشد . در فصل مناسب در بيشتر نقاط دنيا قابل كشت است . اين گياه در مناطقي كه داراي هواي ملايم است و يا در مناطقي كه برف سنگين مي بارد , زمستان گذراني مي كند .

 

گره هاي كلم بروكسل كه سرهاي كوچكي شبيه كلم برگ هستند در محور برگها و بن ساقه ها توليد مي شوند . اين سرها كه قطر آنها به 3 تا 5 سانتيمتر مي رسد و كاملاَ شبيه يك كلم برگ است , بخش خوردني گياه مي باشد. كلم بروكسل در هواي خنك و حتي در هواي كمي يخبندان رشد مي كند . اين گياه به زماني طولاني براي رشد احتياج دارد . در مناطقي كه گرما شديد است , كشت پائيزه موفقيت آميزتر است . كشت هاي آخر بهار تا اوايل تابستان مثمر ثمر است , مشروط بر اينكه فصل پائيز با خنكي شروع شود .

واريته هاي توصيه شده :

 

1- bubbles ( بابلز) : زمان مورد نياز از كاشت تا برداشت 82 روز مي باشد . اين واريته سازگار در برابر گرما و مقاوم در برابر زنگ است .

 

2- Jadecross ( جيد كراس) : كاشت تا برداشت 90 روز , مقاوم در برابر زردي .

 

3- Jadecross E ( جيد كراس اي): كاشت تا برداشت 90 روز , محصول آن درشت و ساده در برداشت .

 

4- Oliver (اليور) : كاشت تا برداشت 85 روز , زودرس با ظاهري قشنگ و در چيدن آسان .

 

5- PrinceMarrel (پرنس مارول) :كاشت تا برداشت 90 روز , سفت و بسته با طعم شيرين .

 

6- Royal Marel (رويال مارول ) : كاشت تا برداشت 85 روز , سازگار در برابر پوسيدگي بن و سوختن سر شاخه ها . پر محصول با ميوه هاي سفت و سربسته .

 

7- Valiant (والي ينت ) : كاشت تا برداشت 90 روز- نرم و ظريف با ميوه هاي يكدست .

 

8- Long Island Improres ( لانگ آيلندايم پروو) : كاشت تا برداشت 90 روز متغير يكدست .

 

9- Rubine (رابين ) : كاشت تا برداشت 105 روز , تنه گياه و محصول آن قرمز رنگ هستند .كم محصول و دير رس.

 

 

 

زمان كاشت :

 

زمان كاشت يذر 4 تا 5 هفته قبل از نشا مي باشد . نشا و انتقال نهالهاي جوان 90 تا 100 روز قبل از يخبندان انجام مي شود . ( در اوايل تا اواسط تابستان ) .براي برداشت تابستانه از يك واريته زودرس و مقاوم به گرما استفاده كنيد و نهالهاي جوان را در اول فصل بهار انتقال دهيد . هواي بسيار گرم و هواي خشك در زمان رسيدن گره هاي كلم بروكسل , باعث تلخي آنها مي شوند . توليد پائيزه مقرون به صرفه ترو عملي ترين زمان در بيشتر مناطق مي باشد .

 

 

 

فاصله و عمق كاشت :

 

فاصله هر بوته با هم در يك رديف 60 تا 90 سانتيمتر يا فضاي چهار طرف هر بوته 60 سانتي متر توصيه شده است . عمق كاشت بذرها 3 تا 4 سانتيمتر مي باشد . وقتي بلندي بوته ها به اندازه 7 سانتيمتر رسيدند , مي توان آنها را جابجا كرده در بستر اصلي كشت كنيد .

 

 

 

داشت :

 

كلم بروكسل مانند گياهان هم خانواده خود از جمله براكلي كشت مي شود . كود سرك ازت را زماني كه طول بوته ها به 30 سانتي متر رسيدند بدهيد . بعد از دادن كود سرك بلافاصله آبياري كنيد . در گرماي تابستان چنانچه خاك محل كاشت كلم بروكسل رطوبت كافي نداشته باشد , رشد گياه متوقف مي شود . در اين مرحله از رشد كنترل آفات مهم است . در اطراف گياه چيزي كاشته نشود . كشاورزان حرفه اي معتقدند كه براي توليد بيشتر 6 تا 8 برگ پائين بوته ها در هنگامي كه گره هاي كلم در حال رشد هستند بهتر است چيده شوند . اين كار باعث قوي شدن قسمت بالاي گياه و در نتيجه پر محصولي گياه مي شود . همچنين عقيده دارند كه سه هفته قبل از برداشت قسمت بالاي گياه از تنه جدا گردد . اين كار هم باعث قوي شدن گياه و هم پر تعداد شدن سرها مي شود .

 

 

 

برداشت :

 

گره هاي كوچك بر روي تنه گياه , سرهائي به قطر 5/2 تا 5 سانتيمتر توليد مي كنند . اين سرها همان قسمت اصلي و خوردني گياه بروكسل مي باشد . سرهاي پائين تر تنه گياه زودتر مي رسند . بهتر است برداشت قبل از زرد شدن برگ گياه انجام گردد .

 

 

 

مواردي درباره كاشت و داشت بروكسل :

 

شته ها و كرم ها آفت هاي مهم بروكسل مي باشند كه با سم پاشي از بين مي روند . به كلم بروكسل كلم كوچولو مي گويند . احتمال مي رود محل اصلي اين گياه كشور بلژيك باشد . مانند گياهان خانواده كلمها , بروكسل در هواي خنك كشت مي گردد .

 

 

 

ارزش غذائي و فوايد كلم بروكسل :

 

برخلاف ساير گياهان سبز , كلم بروكسل سرشار از پروتئين مي باشد . گرچه پروتئين كلم بروكسل كامل نيست و فاقد اسيدهاي آمينه ضروري مي باشد , ليكن مصرف آن با حبوبات پروتئين مورد نياز را كامل مي كند . پژوهشهاي اخير دانشمندان نشان مي دهد كه گياهان خانواده كلمها از تشكيل بعضي از سرطان ها در بدن جلوگيري مي كند .

 

 

 

مواد مغذي كلم بروكسل :

 

نصف فنجان كلم بروكسل پخته شده حاوي :

 

30كالري

 

200گرم پروتئين

 

7گرم كربوهيدرات

 

2گرم فيبر غذائي

 

247ميلي گرم پتاسيم

 

48ميلي گرم ويتامينc

 

47ميگرو گرم فوليت

 

561 (Iu)ويتامين A

 

 

 

طرز تهيه و مصرف :

 

بروكسل زياد از حد پخته نشود . برگهاي اطراف سر زودتر از وسط آن پخته مي شوند . كلم هاي بزرگ را نصف كرده يا قاچ كنيد . بيشتر از 7 تا 10 دقيقه پخت نشود .

 

 

 

نگهداري در خانه :

 

بهترين روش براي نگهداري كلم فريز كردن آنست . مانند ساير كلم ها قبل از فريز كردن آنها را در ظرف آبجوش مدتي نگهداريد .

 

1-كلم هاي سالم و سفت را انتختب كنيد .

 

2-برگهاي زرد و ضعيف اطراف سر را جدا كرده و سر را در آب سرد بشوئيد .

 

3-سرها را به نسبت كوچكي و بزرگي به مدت 3 تا 5 دقيقه در آب جوش نگهداريد .

 

4-سپس آنها را در يك ظرف آب يخ بريزيد و 5 دقيقه نگهداريد .

 

5-سرها را آبكشي كرده در كيسه هاي پلاستيكي بگذاريد .

 

6-بمدت يكسال در فريزر نگهداريد .

 

 

 

دستور تهيه غذا:

 

گره هاي كلم بروكسل را در كره خردل ابتدا سرخ كرده و بعد در كمي آب بجوشانيد . اين بهترين روش پختن بروكسل است .کلم ها را مي توان در هر خورشتي کرد.اين بستگي به زائقه فرد دارد.

 

1-نيم كيلوگرم بروكسل كوچك , سفت و سبز رنگ.

 

2-نصف قاشق چايخوري نمك

 

3-نصف فنجان آب

 

4-2قاشق غذاخوري كره خردل يا مارجرين

 

5-2قاشق غذاخوري خردل Dijon

 

6-مقداري نمك وفلفل

 

سر كلم را به دو يا چهار قسمت تقسيم كنيد و يا بصورت × با چاقو قاچ كنيد . كلم ها و مقداري نمك در يک ديگچه ريخته بجوشانيد . بعد از مدتي سر ديگچه را بسته , شعله را كم كنيد تا به آرامي بپزد . هر از چند گاهي ديگچه را تكان بدهيد . بعد از 8 تا 10 دقيقه آبكشي كنيد . در يك ماهيتابه كره را گرم كنيد . خردل Dijon را به آن اضافه كرده بهم بزنيد تا مخلوط شود . بعد از 30 ثانيه بهم زدن كلم بروكسل را در ماهيتابه محتوي مخلوط كرده و خردل بريزيد . نمك و فلفل اضافه كنيد .غذا براي 3 تا 4 نفر آماده است .

 

 

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 29 مرداد 1394 ساعت: 9:50 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

كلم بروكسل Brussels sprouts:

بازديد: 175

كلم بروكسل Brussels sprouts:

 

 

 

كلم بروكسل گياهي كند رشد و از خانواده كلم ها مي باشد . در فصل مناسب در بيشتر نقاط دنيا قابل كشت است . اين گياه در مناطقي كه داراي هواي ملايم است و يا در مناطقي كه برف سنگين مي بارد , زمستان گذراني مي كند .

 

گره هاي كلم بروكسل كه سرهاي كوچكي شبيه كلم برگ هستند در محور برگها و بن ساقه ها توليد مي شوند . اين سرها كه قطر آنها به 3 تا 5 سانتيمتر مي رسد و كاملاَ شبيه يك كلم برگ است , بخش خوردني گياه مي باشد. كلم بروكسل در هواي خنك و حتي در هواي كمي يخبندان رشد مي كند . اين گياه به زماني طولاني براي رشد احتياج دارد . در مناطقي كه گرما شديد است , كشت پائيزه موفقيت آميزتر است . كشت هاي آخر بهار تا اوايل تابستان مثمر ثمر است , مشروط بر اينكه فصل پائيز با خنكي شروع شود .

 

 

 

واريته هاي توصيه شده :

 

1- bubbles ( بابلز) : زمان مورد نياز از كاشت تا برداشت 82 روز مي باشد . اين واريته سازگار در برابر گرما و مقاوم در برابر زنگ است .

 

2- Jadecross ( جيد كراس) : كاشت تا برداشت 90 روز , مقاوم در برابر زردي .

 

3- Jadecross E ( جيد كراس اي): كاشت تا برداشت 90 روز , محصول آن درشت و ساده در برداشت .

 

4- Oliver (اليور) : كاشت تا برداشت 85 روز , زودرس با ظاهري قشنگ و در چيدن آسان .

 

5- PrinceMarrel (پرنس مارول) :كاشت تا برداشت 90 روز , سفت و بسته با طعم شيرين .

 

6- Royal Marel (رويال مارول ) : كاشت تا برداشت 85 روز , سازگار در برابر پوسيدگي بن و سوختن سر شاخه ها . پر محصول با ميوه هاي سفت و سربسته .

 

7- Valiant (والي ينت ) : كاشت تا برداشت 90 روز- نرم و ظريف با ميوه هاي يكدست .

 

8- Long Island Improres ( لانگ آيلندايم پروو) : كاشت تا برداشت 90 روز متغير يكدست .

 

9- Rubine (رابين ) : كاشت تا برداشت 105 روز , تنه گياه و محصول آن قرمز رنگ هستند .كم محصول و دير رس.

 

 

 

زمان كاشت :

 

زمان كاشت يذر 4 تا 5 هفته قبل از نشا مي باشد . نشا و انتقال نهالهاي جوان 90 تا 100 روز قبل از يخبندان انجام مي شود . ( در اوايل تا اواسط تابستان ) .براي برداشت تابستانه از يك واريته زودرس و مقاوم به گرما استفاده كنيد و نهالهاي جوان را در اول فصل بهار انتقال دهيد . هواي بسيار گرم و هواي خشك در زمان رسيدن گره هاي كلم بروكسل , باعث تلخي آنها مي شوند . توليد پائيزه مقرون به صرفه ترو عملي ترين زمان در بيشتر مناطق مي باشد .

 

 

 

فاصله و عمق كاشت :

 

فاصله هر بوته با هم در يك رديف 60 تا 90 سانتيمتر يا فضاي چهار طرف هر بوته 60 سانتي متر توصيه شده است . عمق كاشت بذرها 3 تا 4 سانتيمتر مي باشد . وقتي بلندي بوته ها به اندازه 7 سانتيمتر رسيدند , مي توان آنها را جابجا كرده در بستر اصلي كشت كنيد .

 

 

 

داشت :

 

كلم بروكسل مانند گياهان هم خانواده خود از جمله براكلي كشت مي شود . كود سرك ازت را زماني كه طول بوته ها به 30 سانتي متر رسيدند بدهيد . بعد از دادن كود سرك بلافاصله آبياري كنيد . در گرماي تابستان چنانچه خاك محل كاشت كلم بروكسل رطوبت كافي نداشته باشد , رشد گياه متوقف مي شود . در اين مرحله از رشد كنترل آفات مهم است . در اطراف گياه چيزي كاشته نشود . كشاورزان حرفه اي معتقدند كه براي توليد بيشتر 6 تا 8 برگ پائين بوته ها در هنگامي كه گره هاي كلم در حال رشد هستند بهتر است چيده شوند . اين كار باعث قوي شدن قسمت بالاي گياه و در نتيجه پر محصولي گياه مي شود . همچنين عقيده دارند كه سه هفته قبل از برداشت قسمت بالاي گياه از تنه جدا گردد . اين كار هم باعث قوي شدن گياه و هم پر تعداد شدن سرها مي شود .

 

 

 

برداشت :

 

گره هاي كوچك بر روي تنه گياه , سرهائي به قطر 5/2 تا 5 سانتيمتر توليد مي كنند . اين سرها همان قسمت اصلي و خوردني گياه بروكسل مي باشد . سرهاي پائين تر تنه گياه زودتر مي رسند . بهتر است برداشت قبل از زرد شدن برگ گياه انجام گردد .

 

 

 

مواردي درباره كاشت و داشت بروكسل :

 

شته ها و كرم ها آفت هاي مهم بروكسل مي باشند كه با سم پاشي از بين مي روند . به كلم بروكسل كلم كوچولو مي گويند . احتمال مي رود محل اصلي اين گياه كشور بلژيك باشد . مانند گياهان خانواده كلمها , بروكسل در هواي خنك كشت مي گردد .

 

 

 

ارزش غذائي و فوايد كلم بروكسل :

 

برخلاف ساير گياهان سبز , كلم بروكسل سرشار از پروتئين مي باشد . گرچه پروتئين كلم بروكسل كامل نيست و فاقد اسيدهاي آمينه ضروري مي باشد , ليكن مصرف آن با حبوبات پروتئين مورد نياز را كامل مي كند . پژوهشهاي اخير دانشمندان نشان مي دهد كه گياهان خانواده كلمها از تشكيل بعضي از سرطان ها در بدن جلوگيري مي كند .

 

 

 

مواد مغذي كلم بروكسل :

 

نصف فنجان كلم بروكسل پخته شده حاوي :

 

30كالري

 

200گرم پروتئين

 

7گرم كربوهيدرات

 

2گرم فيبر غذائي

 

247ميلي گرم پتاسيم

 

48ميلي گرم ويتامينc

 

47ميگرو گرم فوليت

 

561 (Iu)ويتامين A

 

 

 

طرز تهيه و مصرف :

 

بروكسل زياد از حد پخته نشود . برگهاي اطراف سر زودتر از وسط آن پخته مي شوند . كلم هاي بزرگ را نصف كرده يا قاچ كنيد . بيشتر از 7 تا 10 دقيقه پخت نشود .

 

 

 

نگهداري در خانه :

 

بهترين روش براي نگهداري كلم فريز كردن آنست . مانند ساير كلم ها قبل از فريز كردن آنها را در ظرف آبجوش مدتي نگهداريد .

 

1-كلم هاي سالم و سفت را انتختب كنيد .

 

2-برگهاي زرد و ضعيف اطراف سر را جدا كرده و سر را در آب سرد بشوئيد .

 

3-سرها را به نسبت كوچكي و بزرگي به مدت 3 تا 5 دقيقه در آب جوش نگهداريد .

 

4-سپس آنها را در يك ظرف آب يخ بريزيد و 5 دقيقه نگهداريد .

 

5-سرها را آبكشي كرده در كيسه هاي پلاستيكي بگذاريد .

 

6-بمدت يكسال در فريزر نگهداريد .

 

 

 

دستور تهيه غذا:

 

گره هاي كلم بروكسل را در كره خردل ابتدا سرخ كرده و بعد در كمي آب بجوشانيد . اين بهترين روش پختن بروكسل است .کلم ها را مي توان در هر خورشتي کرد.اين بستگي به زائقه فرد دارد.

 

1-نيم كيلوگرم بروكسل كوچك , سفت و سبز رنگ.

 

2-نصف قاشق چايخوري نمك

 

3-نصف فنجان آب

 

4-2قاشق غذاخوري كره خردل يا مارجرين

 

5-2قاشق غذاخوري خردل Dijon

 

6-مقداري نمك وفلفل

 

سر كلم را به دو يا چهار قسمت تقسيم كنيد و يا بصورت × با چاقو قاچ كنيد . كلم ها و مقداري نمك در يک ديگچه ريخته بجوشانيد . بعد از مدتي سر ديگچه را بسته , شعله را كم كنيد تا به آرامي بپزد . هر از چند گاهي ديگچه را تكان بدهيد . بعد از 8 تا 10 دقيقه آبكشي كنيد . در يك ماهيتابه كره را گرم كنيد . خردل Dijon را به آن اضافه كرده بهم بزنيد تا مخلوط شود . بعد از 30 ثانيه بهم زدن كلم بروكسل را در ماهيتابه محتوي مخلوط كرده و خردل بريزيد . نمك و فلفل اضافه كنيد .غذا براي 3 تا 4 نفر آماده است .

 

 

 

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 29 مرداد 1394 ساعت: 9:45 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

براي رفع سرفه آويشن مصرف كنيد

بازديد: 225

براي رفع سرفه آويشن مصرف كنيد:

به گزارش سرويس «بهداشت و درمان» خبرگزاري دانشجويان ايران، اگر سه بار در روز 1تا 4 گرم پودر را به صورت گياه خشك يا دم كرده مصرف كنيد علاوه بر رفع سرفه در نفخ، خلط آور، ضد قارچ و شب ادراري در كودكان،‌ دهان شويه موثر مي‌باشد.

گياه آويشن بومي كشور ايران بوده و در اكثر نقاط كشور ديده مي‌شود. جمع آوري گياه آويشن زمان گل دادن كامل و با توجه به شرايط رويش از فروردين تا پاييز خواهد بود. عصاره آويشن به سبب وجود تركيبات فنلي موجود در اسانس آن كاهنده فشار خون است. در مصرف دراز مدت آن احتياط ضروري است و عصاره آن به تنهايي و به صورت رقيق نشده نبايد مورد مصرف قرار گيرد.

 

مصرف گياه آويشن در حاملگي و شيردهي با دوزهاي معمولي مشكلي ندارد. تمام قسمتهاي هوايي، به خصوص سرشاخه‌هاي گل دار اين گياه مورد استفاده دارويي قرار مي‌گيرد و پس از برداشت در سايه خشك نگهداري مي‌شود.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 29 مرداد 1394 ساعت: 9:42 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق در مورد بید مشک

بازديد: 199

بيدمشك شماره دو:

 

 

 

بيدمشك با نام علمي Salix aegyptiaca درختچه يا درختي بومي كشور ايران است و در جنگل هاي جلگه اي شمال از دره چهل چاي مينودشت در شرق گرگان تا حاجي امير اردبيل و ارسباران و همچنين در نواحي نيمه خشك اصفهان، شيراز، كرمان و ارتفاعات جنوبي البرز مانند توچال ديده مي شود.

 

 

 

ارتفاع بيدمشك تا 8 متر مي رسد و در زير پوست و بر روي چوب اين درخت برجستگي هاي تيزي وجود دارد. شاخه هاي فرعي يكساله آن قطري در حدود 8/1 تا 7/2 ميليمتر دارند و داراي پوست خاكستري كبود، صاف يا كمي شياردار هستند.

 

 

 

برگ هاي بيدمشك كم و بيش در پايه هاي نر و ماده متفاوت است و ابعاد آن بين 5 تا 15 سانتيمتر طول و 5/2 تا 5/5 سانتيمتر عرض در نوسان است. روي برگ سبز تيره و پشت آن كركدار و روشن است. برگ هاي درختان ماده معمولا بيضي شكل و پهن تر از برگ درختان نر است.

 

بيدمشك طبعي گرم دارد و داراي اثراتي نظير مقوي قلب و اعصاب، مقوي معده، آرام بخش، مسكن سر درد و دردهاي عضلاني، ضدميگرن، مقوي عمومي بدن، تب بر قوي و عرق آور است.

 

 

 

براي افزايش اشتها، بي خوابي، رفع سنگ و ورم كيسه صفرا و درمان دردهاي مفاصل و رماتيسم مي توان از عرق بيدمشك استفاده كرد.

 

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 29 مرداد 1394 ساعت: 9:37 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق در مورد شیرین بیان

بازديد: 471

شیرین بیان

 

مواد خام طبیعی که حاوی گلیکوزید هستند

 

شیرین بیان یا ریشه مجو(Liquric. Ligwrie root;Regliss)

 

خصوصیات گیاه شناسی

 

ماده موثره شیرین بیان از ریشه و ریزومهای خشک شده گیاهی به نام گلیسریزا گلابرا(Glycyrrhiza glabra) از تیره نخود(Leguminosae) به دست می آورند.

 

این گیاه به صورت بوته و درختچه در طبیعت یافت شده و بیشتر در اسپانیا،ترکیه،یونان، آسیای صغیر،آمریکا،ایران،عراق و بعضی از کشورهای اروپایی یافت می شود ولی

 

امروز ترکیه،یونان و ایران قسمت اعظم شیرین بیان مصرفی را تولید می کنند.ریشه مجو به صورت تکه هایی به طول یک متر و عرض 5/0 -40 سانتی متر به صورت پوست نکنده در بازار تجارت یافت می شود.مغز ریشه این گیاه زرد و طعم بسیار شیرینی دارد.در بعضی از کشورها به جای ریشه و ریزوم،عصاره های آن که به وسیله آب گرم از ریشه استخراج و محلول حاصل  را پس از تصفیه کردن تبخیر کرده و عصاره به دست آمده را به اشکال مختلف وارد بازار تجارت می نمایند.

 

 

 

ترکیبات

 

مواد موثره شیرین بیان بیشتر جزءدسته ساپونین گلیکوزید ها بوده و عبارتند از نمک های پتاسیم و یا کلسیم اسیدی تری ترپین کربوکسیلیک،اسید گلیسری ریک(گلیسریزین)(10-5/2 درصد)که در اثر هیدرولیز به اسید گلیسری تینیک و دو مولکول اسید گلوکورونیک تبدیل می گردد که طعم شیرین خود را از دست خواهد داد.اسید گلیسری تینیک یک تری ترپین پنج حلقه ای از مشتقات بتاآمیرین می باشد.علاوه بر ترکیبات فوق دارای مقداری گلیکوزید های فلاووئید می باشد که رنگ زرد شیرین بیان مربوط به این ترکیبات می باشد و اهم آنها عبارتند از لیکوئی ریتین و ایزو لیکوئی ریتین و مشتقات کومارین ،هرنیارین ،آنیلفرون، آسپارژین.

 

22و23 دی هیدرو استیکماسترول،گلوکز،ساکارز(5تا 15 درصد)مانیتول نشاسته(20 درصد)استروادیول و استرون،پروتئین،رزینها و استئارینها.

 

موارد مصرف

 

شیرین بیان دارای خاصیت خلط آور،خاصیت آرام کننده تحریکات،ادرار آور،اسپاسمولیتیک ،و جهت معالجه زخم معده می باشد.در سالهای اخیر مطالعات فارماکولوژیکی زیادی روی عصاره شیرین بیان انجام گرفته است  و به علت داشتن دکسی کورتیکوسترون و اسید گلیسیریزیک برای معالجه روماتیسم،بیماری ادیسون و التهابات مورد استفاده قرار می دهند.

 

در صنعت،شیرین بیان را در قسمت های مختلف مثل:صنعت آدامس سازی،شکلات سازی ،سیگارها و تو تو نهای پیپ،تنباکوی جویدنی،انفیه،صنعت آبجو سازی ؛مورد استفاده قرار می دهند.

 

ملاحضات:مطابق فارماکوپه های اروپایی،بیشتر شیرین بیان پوست نکنده را معیار ارزشیابی قرار می دهند و مقدار عصاره آن 25 در نظر گرفته شده است و ارزشیابی آن را بدین ترتیب انجام می دهند که مقدار 5/2 گرم پودر ریشه آن را با 50 میلی لیتر آب مخلوط کرده و مدت دو ساعت در حرارت آزمایشگاه تکان می دهند.بعد آن را صاف کرده 10 میلی لیتر از صافی(=5/0 گرم پودر ریشه)تبخیر کرده تا خشک گردد.سپس آن را وزن می نمایند،مقدار عصاره وزن شده باید 125 میلی گرم باشد و مقدرا خاکستر سولفاته آن 10 درصد و مقدار خاکستر غیر محلول در اسید کلریدریک آن 2 درصد باشد.

 

گرد پوست کنده شیرین بیان دارای رنگ زرد،بوی ضعیف و کمی معطر،مره شیرین و کمی قابض می باشد.گرد پوست نکنده آن دارای رنگ زرد تیره می باشد،در زیر میکروسکوپ شامل قسمت های زیر می باشد:

 

الف-بلورهای منفرد منشوری شکل اکسالات کلسیم،خیلی زیاد و اختصاصی می باشد.

 

ب-الیاف متعدد زرد رنگ که بعضی از آنها تبدیل به اسکلرانشیم شده است و محتوی بلورهای منشوری شکل اکسالات کلسیم،تعداد آنها زیاد و خیلی اختصاصی می باشد.

 

پ-تکه های فیبر های اسکلرانشیم شده،تعداد آنها زیاد ولی اختصاصی نمی باشند.

 

ت-تکه های آوندهای چوبی که مشبک یا منقوط به نظر می رسند و مانند الیاف فوق زرد رنگ بوده،تعداد آنها زیاد و اختصاصی می باشند.

 

ث-دانه های گرد یا بیضی شکل نشاسته که اندازه آنها بین 2 تا 20  میلی میکرون بوده و خیلی زیاد و اختصاصی نمی باشند.

 

ج-تکه هایی از پارانشیم پوستی که ممکن است محتوی دانه های نشاسته بوده تعداد آنها زیاد و اختصاصی نمی باشد.

 

توجه:این گرد باید فاقد تار،سلولهای سنگی،قسمت های کلانشیم و کریستالهای شنی شکل باشند.

 

 

منبع:تجزیه و شناسایی مواد دارویی گیاهی(ترجمه دکتر هادی صمصام شریعت)

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 29 مرداد 1394 ساعت: 9:32 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

پایان نامه طراحي و ساخت اتاق آنتن

بازديد: 158
دسته بندي:

 

 

پایان نامه رشته الکترونیک   در نود صفحه - بصورت ورد - قیمت : هفت هزار تومان بصورت ورد و قابل ویرایش :

 

چكيده 

مراحل طراحي و ساخت يك اتاق آنتن در اين پايان نامه مورد بحث قرار گرفته شده است. يك چنين اتاقي از ضروريات هر مؤسسه مجهز به امكانات آنتن و رادار مي باشد و فضاي مناسبي براي اندازه گيري مشخصات مختلف آنتن فراهم مي كند. كاربرد ديگر اين آنتن در امكان اندازه گيري سطح مقطع راداري اجسام مي باشد. همچنين اين اتاق جهت مصون ماندن نيروي انساني از خطرات تشعشع الكترومغناطيسي در حين اندازه گيري آنتن سودمند مي باشد. 

علاوه بر اصول طراحي اتاق آنتن، يك نظريه رياضي كارآمد تحت عنوان شرط مرزي جذب به صورت نويني در اين پايان نامه مطرح شده و تلفيق دو شرط مرزي جذب فيزيكي موج و مدل رياضي آن به اختصار مطرح شده است.

لازم به ذكر است كه در ابتدا به شرح تئوري ناحيه سكوت اتاق آنتن مي پردازيم، سپس به روشهاي مختلف اندازه گيري و محاسبه ناحيه سكوت اشاره مي كنيم و بعد از آن نتايج آزمايشات انجام شده را ارائه مي كنيم و مرغوبيت اتاق را مورد بررسي قرار مي دهيم .

برای اطمینان شما

فایل کامل این پایان نامه را بصورت پی دی اف و فقط برای مشاهده دریافت نمائید . در صورت رضایت می توانید فایل ورد ان را با قیمت پهفت هزار تومان از لینک خرید دریافت نمائید .فایل پی دی اف:


http://up.asemankafinet.ir/up/asemankafinet/Pictures/DOKMEMO.jpg

در صورت رضایت فایل ورد این پایان نامه را با قیمت هفت هزار تومان از لینک خرید زیر دریافت نمائید. بعد از خرید موفق حتما دکمه با زگشت به سایت پذیرنده را بزنید تا فایل دریافت شود: لینک خرید:

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 29 فروردین 1394 ساعت: 14:20 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره روز عرفه

بازديد: 797

روز عرفه

عرفه

عرفه

مقدمه:
روز عرفه از ایام باشکوه و عظیم است. روزی است که در‌های آسمان را برای پذیرش تضرع‌های عاشقانه‌ بندگان ذات اقدس اله می‌گشایند و باز هم آن فاعل بالعشق خواهان بازگشت اشرف مخلوقاتش به بارگاه امن‌اش است . آری باز هم فرصت برای بازگشت انسان به اصل و جایگاه اعلی اولیه‌اش را فراهم می‌کنند، چقدر بزرگوارند و بزرگوارانه رفتار می‌کنند. چقدر ظلم کردیم! چقدر نادیده گرفتیم آن همه رحمت را! ولی باز هم می‌خوانندمان، دعوتمان می‌کنند و می‌خواهند همچو شب قدر به ارزش و منزلت خود نائل شویم. آری روز عرفه، روزی است که حق تعالی بندگان خویش را به عبادت و اطاعت خود دعوت کرده و از آن سوی سفره جود خود را برای آنها گسترانیده است.

شیطان را در این روز در غل و زنجیر می‌کشد و باز هم زمینه پیروزی انسان را بر نفس فراهم می‌کند. امام صادق (ع) فرموده‌اند: اگر شخص گناه‌کاری نتواند در شب‌های قدر خود از قدر و منزلت خود به نحو احسنت استفاده کند و بهره گیرد، می‌تواند در این روز از امتیازات برخورداری از رحمت الهی برخوردار شود.۱

وجه تسمیه روز عرفه:

۱٫ آورده‌اند که: زمانی‌که جبرییل مناسک حج ابراهیمی را به ابراهیم خلیل‌الله می‌آموخت، چون به عرفه رسید به او گفت: (عرفت) و او پاسخ بلی را داد – لذا به این نام خوانده شد.
۲٫ همچنین آورده‌اند که: مردم از این جایگاه به گناه خود اعتراف می‌کنند و بعضی آن را از جهت تحمل و صبر و رنجی می‌دانند که برای رسیدن به آن باید متحمل شوند، چرا که یکی از معانی «عرف» صبر و شکیبایی است.۲
۳٫ همچنین در روایتی آمده که آدم و حوا پس از هبوط از بهشت و آمدن به کره خاکی در این سرزمین یکدیگر را یافتند و به همین دلیل عرفات و این روز عرفه نام گرفته است.۳

پیشینه‌ وقوف در عرفات:

عرفات جمع عرفه به معنای شناخت است و از آنجا که آن‌جا وادی شناخت و معرفت خدا و نفس و خود است، عرفات نام گرفته.

الف) حضرت آدم و عرفات:

«فتلقی آدم من و به کلمات فتاب علیه انه هو التواب الرحیم»
– آدم از پروردگارش کلماتی دریافت داشت و با آن به سوی خدا بازگشت و خدا توبه‌ او را پذیرفت؛ چرا که او توبه پذیر است. طبق روایت اما صادق (ع)، آدم پس از خروج از جوار خدا و فرود به دنیا چهل روز هر بامداد بر فراز کوه صفا با چشم گریان در حال سجود بود، جبرییل برآدم فرود آمد پرسید: چرا گریه می‌کنی؟ گفت: چرا گریه نکنم در حالی که خداوند مرا از جوار و بارگاهش بیرون راند و در دنیا فرود آورد.
جبرییل گفت: ای آدم، به درگاه خدا توبه کن و به سوی او بازگرد آدم گفت چگونه توبه کنم؟ جبرییل او را در روز ۸ ذی‌حجه به منی برد، آدم شب را در آنجا ماند و صبح با جبرییل به عرفات رفت. پس از نماز عصر آدم را به وقوف در عرفات واداشت و کلماتی را که از پروردگار دریافت کرده بود به وی تعلیم داد. بگو ای آدم:
سبحانک اللهم و بحمدک لااله‌الاانت عملت سوء و ظلمت نفسی و اعترفت بذنوبی اغفرلی انک انت الغغور الرحیم.
آدم تا هنگام غروب آفتاب همچنان دستش به آسمان بلند بود و با تضرع اشک می‌ریخت، وقتی که آفتاب غروب کرد، همراه جبرییل روانه مشعر شد و شب در آنجا وقوف کرد و صبح‌گاهان با کلماتی به دعا پرداخت و به درگاه خدا توبه کرد و خدا توبه او را پذیرفت چرا که او توبه‌پذیر است.
همین مطلب را شیخ صدوق در کتاب «امالی» در روایتی از امام حسن (ع) نقل می‌کند که آن حضرت فرموده است: شخصی یهودی خدمت رسول خدا آمد، او از افراد دانای یهود بود از پیامبر سؤالاتی نمود، یکی از سؤالاتش به این قرار بود، چرا خداوند به بندگانش امر نمود تا بعدازظهر در صحرای عرفات وقوف نماینده پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌و اله) فرمودند: ساعتی است که حضرت آدم (ع) در آن ساعت مرتکب معصیت (گناه اولی) شد و خداوند بر امت من واجب نمود تا در بهترین مکان‌ها وقوف نمایند و نزد او تضرع و دعا نمایند تا بهشت را مجدداً در اختیار آنها نهد و آن ساعتی که مردم از عرفه می‌روند یعنی مغرب،‌ ساعتی است که حضرت آدم (ع) در آن ساعت از خداوند خویش سخنانی را فرا گرفت و خداوند با رحمت خود بر او بازگشت و توبه را پذیرفت (چرا که توبه‌پذیر و مهربان) است.
و ایشان فرمودند: به خدا قسم که برای آسمان‌ها دری است از رحمت و توبه و حاجات، احسان و کرم و بخشش و تمام کسانی که در عرفات اجتماع می‌کنند شایسته‌ این صفات هستند.
زمانی‌ که آنها می‌خواهند از صحرای عرفه خارج شوند خداوند ملائکه‌اش را گواه می‌گیرد که همه آنان را از آتش جهنم نجات دادم و بهشت را بر آنان واجب گرداندم.

ب) حضرت ابراهیم در عرفات:

در صحرای عرفات جبرییل پیک وحی الهی، مناسک حج را به ابراهیم(ع) آموخت و ابراهیم(ع) هر یک از مراحل آن را با خلوص و عابدانه برپا داشت و ندای عرفت را در آن سرزمین سر داد.
ج) صحرای عرفات همایش شناخت و خودسازی سرور شهیدان عالم حسین‌بن علی (ع):
امام حسین (ع) در بعدازظهر روز عرفه همراه با فرزندان و یاران خود در صحرای عرفات وقوف کرد. وی در آنجا بزرگترین همایش خودسازی و شناخت را در قالب ژرف‌ترین کلمات به ظهور رسانید.
سخنانی که از اعماق وجودش نشأت می‌گرفت آن‌چنان والاست که آدمی را به تفکر وا می‌دارد، برخی از موضوعات آن به شرح زیر است:
۱- ایشان دعای خود را با ستایش خداوند آغاز می‌کند، ستایشی زیبا و یکتا.
«ستایش خداوندی را سزاست که چیزی قضایش را دور نمی‌سازد و از اعطا و بخشش او جلوگیری نمی‌کند و هیچ آفریننده‌ای آفرینش او را ندارد و او سخاوتمندی بی‌انتهاست»
۲- بیان گوشه‌ای از نعمت‌های بی‌پایان خداوند که انسان را درتمام مراحل رشد تکامل دربر گرفته و یاد از مهر مادر و مواظبت و پرستاری آنان را از الطاف خداوند می‌‌شمرد.
۳- به شکر نعمت‌های الهی اشاره می‌کند و خود را از ادای یک شکر نیز عاجز می‌داند.
۴- استغفار و انابه عاجزانه به درگاه خداوند و طلب مغفرت از بارگاه حق تعالی.
هر فرازی از این دعا دریچه‌ای از عشق و نور و محبت و توحید را در دل انسان می‌گشاید. ایشان با این دعا در صدد است انسان و خدا را بشناساند و نزدیکی آن دو را به هم نمایان کند. این نیایش منطقی‌ترین رابطه خدا با انسان را توضیح می‌دهد. ایشان با همه وجود حضور خداوند و احاطه و اشراف او به همه ذرات هستی و نفوذ علم و قدرت و حیات او را به تک‌تک ذرات و موجودات عالم مشاهده می‌نماید و آن چه را می‌بیند بر زبان می‌راند.
۵- فراگیری راه تعلیم و تربیت از خدا
۶- شناخت و درخواست بهترین مسألت‌ها.
۷- تعلیم مفاهیم و ادبیات قرآن.
و…
حال به شرح بخشی از دعای عرفه با بیان زیبای دکتر شریعتی می‌پردازیم:
خدای من!
خواندمت پاسخم گفتی
از تو خواستم عطایم کردی
به سوی تو آمدم آغوش رحمت گشودی
به تو تکیه کردم نجاتم دادی،
به تو پناه آوردم حمایتم کردی
خدایا!
از خیمه‌گاه رحمتت بیرونمان مکن
از آستان مهرت نومیدان مساز
آرزوها و انتظارهایمان را به حرمان مکشان
از درگاه خویشت ما را مران
ای خدا مهربان!
بر من روزی حلالت را وسعت بخش
و جسم و دینم را سلامت بدار
و خوف و وحشتم را به آرامش و انست مبدل کن
و از آتش جهنم رهایم ساز.
خدای من!
تو چقدر به من نزدیکی با این همه فاصله‌ای که من از تو گرفته‌ام.
تو این قدر دلسوز منی!
خدایا!
تو کی نبودی که بودنت دلیل بخواهد؟
تو کی غایت بودی که حضورت نشانه بخواهد؟
تو کی پنهان بوده‌ای که ظهورت محتاج آیه باشد؟
کور باد آن چشمی که تو را ناظر خویش نبیند
کور باد نگاهی که دیده‌بانی نگاه تو را درنیابد
بسته باد پنجره‌ای که رو به آفتاب ظهور تو گشوده نشود
و زیان کار باد سودای بنده‌‌ای که عشق تو نصیب ندارد.
خدای من!
مرا از سیطره ذلت بار نفس نجات ده و پیش از آنکه
خاک گور بر اندام نشیند از شک و شرک رهایی‌ام بخش
خدای من! چگونه نومید باشم در حالی‌ که تو امید منی!
چگونه سستی بگیرم در حالی که تکیه‌گاه منی!
خدای من!
اگر آنچه از تو خواسته‌ام. عنایت فرمایی محرومیت از غیر از آن زیان ندارد
و اگر عطا نکنی و هر چه عطا جز آن منفعت ندارد
یارب! یارب!یارب

اعمال روز عرفه

روز نهم ذی‌الحجه روز عرفه و از اعیاد عظیمه است، هرچند به اسم عید نامیده نشده و روزی است که حق تعالی بندگان خویش را به عبادت و طاعت خود خوانده و مؤید جود و احسان خود را برای ایشان گسترانیده و شیطان در این روز خوار و حقیرتر و رانده‌تر و در خشمناکترین اوقات خواهد بود.
روز نهم ذی‌الحجه روز عرفه و از اعیاد عظیمه است، هرچند به اسم عید نامیده نشده و روزی است که حق تعالی بندگان خویش را به عبادت و طاعت خود خوانده و مؤید جود و احسان خود را برای ایشان گسترانیده و شیطان در این روز خوار و حقیرتر و رانده‌تر و در خشمناکترین اوقات خواهد بود.
روایت شده که حضرت امام زین‌العابدین ـ علیه‌السلام ـ شنید در روز عرفه صدای سائلی را که از مردم سؤال می‌نمود. فرمود: وای بر تو. آیا از غیر خدا سؤال می‌کنی در این روز و حال آن‌که امید می‌رود در این روز برای بچّه‌های در شکم آن‌که فضل خدا شامل آنها شود و سعید شوند و از برای این روز اعمال چند است:
اول: غسل
دوّم: زیارت امام حسین ـ علیه‌السلام ـ که مقابل هزار حجّ و هزار عمره و هزار جهاد بلکه بالاتر است و احادیث در کثرت فضیلت زیارت آن حضرت در این روز متواتر است و اگر کسی توفیق یابد که در این روز در تحت قُبّه مقدّسه آن حضرت باشد، ثوابش کمتر از کسی که در عرفات باشد نیست، بلکه زیاده و مقدّم است.

سوم: پس از نماز عصر، پیش از آن‌که مشغول به خواندن دعاهای عرفه شود دو رکعت نماز بجا آورد در زیر آسمان و اعتراف و اقرار کند نزد حق تعالی به گناهان خود تا فایز شود به ثواب عرفات و گناهانش آمرزیده شود پس مشغول شود به اعمال و ادعیه عرفه که از حُجَج طاهره ـ صلوات اللّه علیهم ـ روایت شده و آنها زیاده از آن است که در این مختصر ذکر شود.
شیخ کفعمی در مصباح فرموده: «مستحب است روزه روز عرفه برای کسی که ضعف پیدا نکند از دعا خواندن و مستحب است غسل پیش از زوال و زیارت امام حسین ـ علیه‌السلام ـ در روز و شب عرفه و چون وقت زوال شد، زیر آسمان رود و نماز ظهر و عصر را با رکوع و سجود نیکو به جای آورد و چون فارغ شود دو رکعت نماز کند در رکعت اوّل بعد از حمد توحید و در دوم پس از حمد قُل یا اَیهَا الْکافِروُنَ بخواند. پس از آن چهار رکعت نماز گزارد در هر رکعت پس از حمد توحید پنجاه مرتبه بخواند.»
این نماز همان نماز حضرت امیرالمؤمنین ـ علیه‌السلام ـ است.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 21 فروردین 1394 ساعت: 19:54 منتشر شده است
نظرات(0)

تحقیق درباره انواع زمین لرزه

بازديد: 497

انواع زمین لرزه


انواع زلزله

۱- زمین لرزه¬های تکتونیکی : زمین لرزه های تکتونیکی در برگیرنده تعداد بسیار زیادی از زلزله¬هایی هستند که سالانه در سطح جهان ثبت می¬شوند. حرکات صفحات تشکیل دهنده پوسته زمین عامل ایجاد این زمین لرزه ها می¬باشد که در فصلهای گذشته به تفصیل مورد بررسی قرار گرفت.
۲- زلزله های آتشفشان : این زلزله ها فقط در نواحی فعال آتشفشانی اتفاق می¬افتد و به انفجارهای آتشفشانی نیز معروف است. شکل بعدی نشان میدهد که زلزله ها و آتشفشانها اغلب در کنار هم و در امتداد مرز صفحات رخ میدهند.

۳- زمین لرزه های فروریختی : بر اثر فروریختن غارها و کانالهای زیرزمینی، لرزه‌هایی ایجاد می‌شود که به نام زمین‌لرزه‌های فروریختی موسومند. این تکانها بسیار کوچک بوده و فقط اهمیت محلی دارند.
۴- زمین لرزه های القایی : بر اثر آبگیری یا تغییرات ناگهانی سطح آب دریاچه‌های پشت سدها، تزریق آب یا سیالهای دیگر به داخل زمین و یا استخراج آنها، مخصوصاً درجاهایی که گسلهای فعال وجود دارد زمین‌لرزه‌هایی ایجاد می‌شود. در واقع دلیل اصلی این لرزه‌ها را می‌توان بارگذاری سریع برروی زمین و یا برداشتن ناگهانی بار زیادی از روی آن ذکر کرد. این لرزه‌ها به نام القایی موسومند. لرزه‌های ناشی از معادن نیز در این دسته قرار می‌گیرند. به عنوان مثال می‌توان به زمین‌لرزه‌ای که درارتباط با آبگیری و تغییرات فصلی سطح آب دریاچه سد سفیدرود روی داد اشاره نمود.
۵- زمین لرزه های ناشی از انفجارها : انفجارهای نظامی و صنعتی، همچنین آمدو شد و یا فعالیت‌های ساختمانی، نیز لرزه‌هایی را ایجاد می‌نمایند که شدت، زمان وقوع و محل آنها قابل پیشبینی است .
از این به بعد هرجا از کلمه زلزله استفاده می¬شود منظور زمین لرزه های تکتونیکی است.

بزرگترین زلزله های تاریخ

زلزله باکو در سال ۲۰۰۰/ زلزله باکو (۲۰۰۰).
قرن بیست ویکم
زلزله گجرات در سال ۲۰۰۱/ زلزله گجرات (۲۰۰۱).
• زلزله دودلی درسال ۲۰۰۲ /زلزله دودلی (۲۰۰۲
زلزله نیسکوالی (۲۰۰۱)
زلزله بم ، ایران سال ۲۰۰۲ # / زلزله بم (۲۰۰۳). بیش از ۴۰۰۰۰نفر گشته گزارش شدند.
زلزله پارک فیلد / زلزله پارک فیلد ،کالیفرنیا (۲۰۰۴). این زلزله بزرگ نبود (۶درجه ) اما پیش بینی شده ترین ومجهزترین زمین لرزه ای بود که تا کنون ثبت شده واحتمالاً نگرشی را ایجاد می کند که می تواند برای پیش بینی زلزله های آینده درجاهای دیگر با گسل های لغزشی – ضربه ای مشابه مفید باشد.
زلزله چوتسودرسال ۲۰۰۴/ زلزله چوتسو (۲۰۰۴) .
زلزله اقیانوس هند در سال ۲۰۰۴/ زلزله اقیانوس هند.(۲۰۰۴). یکی از بزرگ‌ترین زلزله هایی است که درتاریخ ثبت شده و مقدار گشتاوری آن ۱/۹ تا۳/۹ است . مرکز اصلی آن در سواحل جزیره سوماترا در اندونزی بود ؛ این زمین لرزه عظیم باعث به وجود آمدن مجموعه ای از سونامی های غول پیکر شد که سواحل چند کشور را در نوردید و ۲۲۹۰۰۰نفررا به کام مرگ فرستادند. از این زلزله به عنوان یکی از بدترین بلایای طبیعی سیاره زمین یاد می شود.
زلزله سال ۲۰۰۵ در سوماتران /زلزله سوماتران (۲۰۰۵).
زلزله فاکووکا در سال ۲۰۰۵/ زلزله فاکووکا (۲۰۰۵).
زلزله سال ۲۰۰۵ کشمیر /زلزله کشمیر (۲۰۰۵). بیش از ۷۹۰۰۰ نفر کشته شدند . عده بیشتری در خطر زمستان کشمیر قرار داشتند. – نیاز به بهنگام سازی دارد .
زلزله دریاچه تانگانیا (۲۰۰۵).
زلزله جاوه در ماه می سال ۲۰۰۶/ (۲۰۰۶).
زلزله جاوه در جولای ۲۰۰۶/ زلزله ۷/۷ درجه ای جاوه در جولای ۲۰۰۶ که باعث فعال شدن سونامی شد . (۲۰۰۶).
زلزله ۳/۶ درجه ای جاوه در جولای ۲۰۰۶ (۲۰۰۶).
زلزله ۶/۶ درجه ای سلبس در جولای ۲۰۰۶(۲۰۰۶).
زلزله ۹/۵ درجه ای میکواکان در آگوست ۲۰۰۶ (۲۰۰۶).
زلزله ۶درجه ای خلیج مکزیکو درسپتامبر ۲۰۰۶(۲۰۰۶).
در هنگام وقوع زلزله بارها با کلمه مقیاس ریشتر مواجه می‌شویم. شاید کلمه مقیاس مرکالی هم به گوشتان رسیده باشد. هر چند که کمتر مورد استفاده قرار می‌گیرد. این دو مقیاس قدرت یک زلزله را از دو جنبه مختلف بیان کنند. از مقیاس ریشتر برای بیان بزرگی یک زمین لرزه یعنی مقدار انرژی آزاد شده طی یک زمین لرزه استفاده می‌شود.

مقیاس ریشتر:

اطلاعات مورد نیاز برای محاسبه بزرگی زمین لرزه را از لرزه نگار به دست می‌آورند. مقیاس ریشتر لگاریتمی است یعنی افزایش یک واحد در مقیاس ریشتر نشان دهنده افزایش ده واحدی در دامنه موج است. به عبارت دیگر دامنه موج در زلزله ۶ ریشتری ده برابر دامنه موج زلزله ۵ ریشتری است و دامنه موج ۷ ریشتر ۱۰۰ برابر زلزله ۵ ریشتری است. مقدار انرژی آزاد شده در زلزله ۶ ریشتری ۷٫۲۱ برابر زلزله ۵ ریشتری است.
بزرگترین زلزله ثبت شده:
بزرگترین زلزله ثبت شده ۹٫۵ ریشتر شدت داشت، هرچند که مطمئناً زلزله‌های شدیدتری در تاریخ طولانی زمین روی داده است. عمده زلزله‌هایی که روی می‌دهد کمتر از ۳ ریشتر قدرت دارند. زمین لرزه هایی که کمتر از ۴ ریشتر شدت داشته باشند، نمی‌توانند ویرانی‌های چندانی به بار آورند. زلزله هایی که ۷ ریشتر یا بیشتر قدرت داشته باشند، زلزله های شدیدی محسوب می‌شوند. مقیاس ریشتر فقط یکی از عواملی است که تبعات یک زلزله را بیان می‌کند.

قدرت زلزله:

قدرت تخریبی یک زلزله علاوه بر قدرت آن به ساختار زمین در منطقه مورد نظر و طراحی و مکان سازه‌های ساخت بشر بستگی دارد. میزان ویرانی‌های به بار آمده را معمولاً با مقیاس مرکالی بیان می‌کنند. دانشمندان می‌توانند درجه مقیاس ریشتر را درست پس از زمین لرزه و زمانی که امکان مقایسه اطلاعات از ایستگاه‌های مختلف زلزله نگاری به وجود آمده، معین کنند.
اما درجه مرکالی را نمی توان به این سرعت مشخص کرد و لازم است که محققان زمانی کافی برای بررسی اتفاقاتی که حین زمین لرزه روی داده است، در اختیار داشته باشند. هنگامی که تصور دقیقی از میزان خسارت های وارده به عمل آمد، می توان درجه مرکالی مناسب را تخمین زد.

پیش بینی زلزله

منظور از پیش بینی زلزله یعنی اینکه زلزله در کجا و چه زمانی و با چه قدرتی ممکن است اتفاق بیافتد . اینکه زلزله ها در کجا رخ میدهند امروز کما بیش قابل پیش بینی است . اما اینکه کی و با چه قدرتی هنوز در پرده ابهام است . با اینکه انسان در صدد پیش بینی حوادث طبیعی از جمله زلزله با توجه به قرائن هست و از آروزهای بشر محسوب می شود اما هنوز دانشمندان نا امیدانه در تلاشند تا راهی برای پیش بینی حوادث کنترل نشدنی چون زلزله بیابند.
سابقه پیش بینی زلزله بر می گردد به زمان امپراطوریهای چین که از منجمین می خواستند تا زلزله ها را یش بینی نمایند چرا که در تصور مردم چین زلزله نشانه خشم خداوند بر امپراطور است.

امروز کشورهای پیشرفته و صاحب علم ودانش دانشمندان خود را موظف نموده اند تا دراین زمینه دست به کاوش بزنند ولی هنوز به نتایج امیدوار کننده نرسیده اند .در هر حال پژوهشگران با تحت نظر قرار دادن تغییرات ژئو فیزیکی ، ژئو شیمیایی ، زیست شناختی در مناطقی که احتمال زلزله می رود سعی کرده اندبه شواهد علمی دست یابند . اگر چه پاره ای از زلزله ها با توجه علائم از قبل پیش بینی شد واز خطرات ان کاسته شد اما وجود همان علائم در جای دیگر یا عدم وجود هر یک از علائم فوق نتوانسته موفقیت آمیز باشد.
یکی از علائمی که در پیش بینی مورد استفاده قرار می گیرد تجزیه و تحلیل پس لرزه ها است . چنانکه در شهر اورویل کالیفرنیا زلزله سنج ها تعداد زیادی از زلزله ها ی کوچک و معینی با بزرگی ۴٫۷ را ثبت کرده بودند و تعداد زلزله های کوچک در حال افزایش بود و بر همین اساس متخصصان توانستند زلزله را پیش بینی نمایند و در اوت ۱۹۷۵ زلزله ای با بزرگی۵٫۷ اتفاق افتاد .
با وجود این زلزله های مرگباری اتفاق افتاده اند که ازقبل زلزله های نداشته اند و یا درمناطقی که یک دوره آرامش فعال را پشت سر گذاشته اند زلزله ای اتفاق افتاده است.
در هر حال برای پیش بینی زلزله وجود علائمی لازم است :
کاهش لرزش های کوچک زمین :
لرزش های دائمی زمین توسط دستگاههای زلزله نگار ثبت می شوند. علت این امر افزایش حجم سنگ قبل از گسیختگی است که منجر به ایجاد درزها و شکافها در داخل سنگ می شود واین در باعث می شود تادر سنگ در معرض تنش خواص فیزیکی متفاوتی پدید آید که کاهش امواج زلزله وتغییر سرعت انتشار از اهم آنها است که بنا بر فرضیه انبساط است که سبب کاهش امواج زلزله می شود ولی هدایت الکتریکی و قابلیت نفوذ افزایش می یابد .
تغییر شکل پوسته زمین:
اکثر زلزله ها ی بزرگ در اثر شکستن ناگهانی بخشی از پوسته جامد زمین که مانع از حرکت آزاد ورقه های تشکیل پوسته شده اند ، ایجاد میگردد . لذا بر اساس نظریه فوق نقاط مشخصی روی زمین نسبت به یکدیگر تغییر مکان نسبی می دهند و هرچه به زمان شکستن سنگها نزدیکتر می شود دراین وضعیت تغییراتی ایجاد می شود .
تغییر سطح آب چاهها :
این تغییر بر اثر تغییر دما و در اثر کاهش یا افزایش فشار بر حفره های خاک بوده که باعث پائین رفتن سطح آب چاه یا فوران آب یا خشکیدن سطح چاه و چشمه یا تغییر دمای آن می شود .
افزایش فاصله زمین در محل شکستگی ها و گسل ها :
با اندازه گیری فاصله بین شکستگیها و کنترل شکاف گسل ها با استفاده از دستگاههای اندازه گیری دقیق یا عکس ها ی ماهواره ای و هوائی می توان به تغییرات درون زمین پی برد.
تغییر دمای زمین وخروج گازها :
تغییر دمای زمین وخروج گازهایی مثل رادون و آرگون که سبب خارج شدن حیوانات از سوارخها و لانه های خود می شود. تغییرات شیمیایی در آب چشمه ها و تغییرات شدید در گازهای طبیعی خروجی از زمین نیز می تواند از علائم زلزله باشد.
تغییر مقاومت الکتریکی در سطح زمین :
تغییر در ویژگیهای زمین مانند میدان مغناطیسی ومیدان الکتریکی
رفتار حیوانات :
مارها به سطح زمین می آیند . خرگوشها و موشها از لانه های خود فرار می کنند . حرکات عجیب و غریب اسب ها و خوکها غیره گرچه این حرکات از نظر علمی مشخص نیست . شاید ارتعاشات و امواج را حس می کنند

زلزله های تاریخ جهان

در هر سال زلزله ها موجب مرگ هزاران نفر می شود چه به صورت مستقیم چه به صورت نتایجی مثل سونامی، رانش زمین، آتش سوزی و قحطی. وقتی که گسل های زمین (محل برخورد صفحات زمین ساختی) با هم برخورد می کنند. امواجی از انرژی آزاد می کنند که موجب تکان خوردن زمین زیر پای ما می شود.
۷- چین، ۲۷ جولای ۱۹۷۶:
این زلزله ی ۷٫۵ درجه ای در مقیاس ریشتر، در طول سالیان یکی از بزرگترین زلزله ها در طول حلقه ی آتش (کمر بندی از فعالیت های سنگین زمین لرزه ای دور اقیانوس آرام) بوده است. این زلزله شهر تانگ شان در ساحل جنوب شرقی چین را با بیش از یک میلیون نفر جمعیت مورد حمله قرار داد. آمارهای رسمی دولت چین بیانگر ۲۵۰ هزار کشته است اما تخمین های دیگر به ۶۵۵ هزار کشته هم می رسد.

۸- کالیفرنیای مرکزی، ۱۸ اکتبر ۱۹۸۹:
زمین لرزه ای The Loma prietaـ که موجب وارد آمدن خسارت به منطقه ی سان فرانسیسکو شدـ ۶۳ نفر را کشت و حدود ۶ میلیارد دلار خسارت بر جای گذاشت. این زلزله با قدرت۶٫۹ درجه در مقیاس ریشتر، قویترین زلزله در تاریخ منطقه از سال ۱۹۰۶ به شمار می رود. ال مایکلز گوینده ی ABC که در محل زلزله ها حضور داشت، بعدها به علت گزارشهای زنده اش از زلزله نامزد دریافت جایزه ی Emmy شد.
۹- کالیفرنیای جنوبی، ۱۷ ژانویه ۱۹۹۴:
زلزله ی۶٫۷ ریشتری نورث ریج موجب مرگ ۶۰ نفر و خسارت ۴۴ میلیارد دلاری شد. این زلزله موجب آسیب به چهل هزار ساختمان در گرانترین و پرجمعیت ترین ۴ شهر کالیفرنیا شامل : Sanbernardino, Ventura, Orange, Los Angeles شد. زلزله که در مناطق دوری مثل یوتا و شمال مکزیک هم احساس شد، خوشبختانه در ساعت ۴:۳۰ دقیقه رخ داد. در این زمان بیشتر مردم در مناطقی مثل اتوبان های مناطق پرجمعیت، ساختمان های اداری و ساختمان های پارکینگ که بیشتر فرو ریختند، حضور نداشتند.
۱۰- ژاپن، ۱۷ ژانویه ۱۹۹۵:
این زلزله ی بزرگ در kobe در ژاپن،۶٫۹ درجه در مقیاس ریشتر اندازه گیری شد. این زلزله بیش از ۵۰۰۰ نفر را کشت و بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار خسارت مالی بر جای گذاشت که این رقم موجب تبدیل این زلزله به پرهزینه ترین زلزله در تاریخ شد. این میزان خسارت مالی بالا به علت فرو ریختن یا وارد شدن آسیب به بیش از ۲۰۰ ساختمان در مناطق اعیان نشین بود. به طور اتفاقی، زلزله ی kobe (یا آن طور که در ژاپن شناخته می شود زلزله ای عظیم Hanshin) همزمان با اولین سالگرد زلزله ی نورث ریج اتفاق افتاد.

۱۱- اندونزی، ۲۶ دسامبر ۲۰۰۴:
این زلزله ی عظیم که در سواحل غربی جزیره ی سوماترا اتفاق افتاد ودر پی آن سونامی رخ داد، حداقل ۲۳۰ هزار نفر (و شاید ۲۹۰ هزار نفر) را در ۱۲ کشور کشت که حدود ۱۶۸۰۰۰ نفر از آنها تنها در اندونزی کشته شدند. این زلزله۹٫۱ درجه در مقیاس ریشتر ثبت شد و مدت ها در خاطره ها ماند که امواج کشنده ی آن موجب مرگ و میر در تمام کشورهای اطراف اقیانوس هند شد. دانشمندان می گویند این زمین لرزه آن قدر قوی بود که موجب تغییر چرخش زمین به دور محور خود به میزان نقریباً ۱ اینچ شد.
۱۲- پاکستان، ۸ اکتبر سال ۲۰۰۸:
این زلزله که ۷٫۶ درجه در مقیاس ریشتر ثبت شد و در سراسر پاکستان و شمال هند احساس شد، بیش از ۸۰ هزار نفر را کشت و موجب جراحت تقریباً ۷۰ هزار نفر شد و هزاران ساختمان را خراب کرد. رانش زمین، ریزش کوه و فرو ریختن ساختمان ها ۴ میلیون نفر را بی خانمان کرد و دسترسی به برخی مناطق را برای چندین روز ناممکن کرد.
در پایان مقاله لازم به ذکر است که زلزله هایی هم که در تاریخ ایران از جمله چند زلزله ی منطقه های طبس، زرند، بم، رودبار و منجیل رخ داده است از جمله مرگبارترین زلزله هایی بوده است که در تاریخ کشورمان رخ داده است و اطلاعات مربوط به آنها را می توانید در سایت های متعدد فارسی مطالعه کنید.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 21 فروردین 1394 ساعت: 19:51 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره ماست

بازديد: 419

همه چیز درباره ماست 

ماست از تخمیر شیر به دست می‌آید، ماست دارای سه نوع کم‌چرب، با چربی متوسط و پرچرب می‌باشد که یک لیوان ۲۴۰ سی‌سی ماست حاوی ۱۲ گرم پروتئین، ۱۵گرم کربوهیدرات و ۳۰۰-۲۸۰ میلی‌گرم کلسیم می‌باشد. ویتامین B12 , B2 ، پتاسیم و منیزیم در شیر فراوان است.

فواید خوردن ماست

۱- پیشگیری از پوکی استخوان
مصرف کلسیم و ویتامین D از پوکی استخوان جلوگیری می‌کند. کلسیم در تمامی سنین در حجم و استحکام استخوان نقش اساسی دارد و ویتامین D جذب کلسیم را بالا می‌برد. برای دارا بودن استخوان‌های محکم روزانه ۸۰۰ تا ۱۰۰۰ میلی‌گرم کلسیم لازم است که سه لیوان ماست آن را تأمین می‌کند.

۲- کاهش خطر فشار خون بالا
در تحقیقی مشخص شده است که خطر فشار خون بالا در افرادی که روزانه ۳-۲ سهم ماست کم‌چرب مصرف می‌کردند تا ۵۰ درصد کاهش پیدا می کند؛ محققین اعلام کرده اند که کلسیم موجود در لبنیات در باز شدن عروق و کاهش فشار خون نقش دارد.

۳- بهبود سیستم گوارش
ماست به بهبود مشکلات گوارشی کمک می‌کند:
عدم تحمل لاکتوز؛ در حالی که ۸ درصد جمعیت جهان نسبت به شیر حساس هستند، پژوهشگران اعلام کرده‌اند که شیر دارای لاکتوز و پروتئین کازئین است که افراد به آن آلرژی دارند و در ماست این دو عامل به مقدار حداقل وجود دارد، در صورتی که یک لیوان ماست، همان مقدار پروتئین و کلسیم را به افراد می‌رساند.

یبوست؛ ماست به دلیل دارا بودن پروبیوتیک‌ها فعالیت روده را افزایش داده و از یبوست جلوگیری می‌کند.

سرطان روده؛ هنگامی که فعالیت روده افزایش یابد و مدفوع در روده تجمع پیدا نکند تا مواد سمی و رادیکال‌های آزاد ایجاد شود، خطر ابتلا به سرطان روده کاهش می‌یابد.

عفونت پیلوری معده؛ ماست اسید معده را معتدل کرده و سوزش معده را که باکتری هلیکو‌باکتر‌پیلوری ایجاد می‌کند کاهش می‌دهد.

۴-ایجاد احساس سیری و کاهش وزن بدن
یک لیوان ماست با چربی متوسط حاوی ۱۳۰کیلوکالری انرژی می‌باشد. در تحقیقات اخیر بر روی دو گروه ۱۵ نفری از افراد، میان وعده‌های حاوی مقدار یکسان ۱۳۰ کیلوکالری (یک لیوان ماست و انواع آبمیوه) به افراد داده شده است. در افرادی که ماست را میان‌وعده خود انتخاب کردند در وعده غذایی اصلی خود به میزان کمتری ماده غذایی مصرف کردند؛ محققین به این نتیجه رسیده‌اند که ماست احساس سیری را در افراد افزایش می‌دهد.

همچنین کلسیم موجود در شیر و ماست سبب افزایش متابولیسم شده و سوخت و ساز بدن را افزایش می‌دهد و در درازمدت سبب کاهش وزن بدن می‌گردد.

متخصصین تغذیه روزانه ۳ لیوان لبنیات را در سبد غذایی توصیه می‌کنند که حتما یک لیوان آن باید ماست با چربی متوسط باشد.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 21 فروردین 1394 ساعت: 19:47 منتشر شده است
برچسب ها : ,,
نظرات(0)

تحقیق درباره نظریه تصمیم گیری با ذکر نمونه

بازديد: 291

تحقیق درباره نظریه تصمیم گیری با ذکر نمونه

می توان نظریه تصمیم گیری را به مقتضای پویش، فضای محیطی و افراد تصمیم گیرنده به سه گروه و مدل تصمیم گیری خرد گرا، روند سازمانی و سیاست دیوانسالاری تقسیم کرد.
کلیه تعابیر مختلفی که از نظریه تصمیم گیری در حال حاضر وجود دارد بر چند پیش فرض مشترک مبتنی است که عبارتند از:
۱- کارآمدترین سطح تحلیل برای تجزیه و تحلیل مباحث بین المللی سطح تحلیل خرد است.
۲- چون دولت ملی، واحدی انتزاعی است، لذا هرگاه از تصمیمات یک دولت ملی سخن به میان می آید منظور تصمیمات مسئولان دستگاه های مختلف در رابطه با سیاست خارجی است.
۳- پیوسته راه های بدیلی برای هر تصمیم گیری وجود دارد. شیوه تصمیم گیری و تنوع امکانات داخلی کشورها موجب شکل گیری تصمیمات گوناگونی می شود. به عبارت دیگر چون هر کشور دارای امکانات مختلف عقلی و مادی خاص خود است به این لحاظ و همچنین چگونگی بهره گیری از این دو، طبیعی است که بتوان تصمیمی را از نظر میزان بازدهی از تصمیم دیگر متفاوت دانست.
بر عکس دید کلان نگر( که بر نظام بین المللی، ساختار و نهایتاً نقش الزامات آن در محدود سازی انتخابهای سیاست خارجی تاکید بود)، نظریه تصمیم گیری دیدی خرد دارد. بر اساس این دیدگاه از برخورد دروندادهای موثر بر تصمیم گیری و بروندادهای ناشی از دستگاه تصمیم گیری است که تصمیم گیری سیاسی شکل می گیرد و به صورت سیاست های رسمی و اقتدار آمیز از هر جامعه وارد محیط بین الملل می شود. با این تعبیر سیاست بین الملل فرآیندی از تعامل تصمیمات خارجی کشورهای مختلف است. هدف از این فرآیند، عقلانی کردن سیاست خارجی است.
مبنای عقلانیت مورد تاکید این نظریه پردازان در دو قالب مطلق و نسبی مطرح می شود. سایپن، بروک و اسنایدر از بنیانگذاران تفکر عقلانیت مطلق در تصمیم گیری سیاسی هستند. برعکس هربرت سایمون و آلیسون، مکتب عقلانیت محصور(نسبی) را در نظریه های تصمیم گیری خود مطرح کرده اند.
منظور از عقلانیت مطلق این است که تصمیم گیرنده سیاسی بهترین راه تصمیم گیری مبتنی بر هدف را راهنمای تصمیم گیری خود قرار می دهد. تلاش تصمیم گیرنده سیاسی آن است که به مقتضای هدف و ارزش های ناشی از آن امکانات را هر چه بیشتر بسیج کند. در مقابل هربرت سایمون و آلیسون معتقدند که برای جلوگیری از ذهنی گرایی، معمولاً تصمیم گیری سیاسی به محدودیت امکانات نیز توجه دارد.
الف- تصمیم گیری خردگرایانه: نظریه اسنایدر و همکاران:
تصمیم گیری خردگرایانه نماینده الگوی کلاسیک تصمیم گیری در روابط بین الملل است. این نظریه پردازان معتقدند عمل و عکس العمل در روابط بین الملل ناشی از امور محاسبه شده، به وسیله دولتهای مختلف است و نه امور تصادفی. دولت ملی به نظر اسنایدر و همکاران او بازیگری است که مایل است به نقش بازیگری منزلت خود را مرتباً از وضعیتی مطلوب به مطلوبترین وضعیت ارتقاء بخشد. انگیزه او افزایش منافع ملی.
اسنایدر و همکارانش در موضوع عوامل تعیین کنندۀ داخلی در سیاست خارجی، علاوه بر نهادهای رسمی به نهادهای غیر رسمی و نیز به محیط غیرانسانی، عوامل فرهنگی و روابط اجتماعی توجه می کنند. آنها در مورد عرصه بین الملل که دریافت کننده خروجی های سیاست خارجی است به نقش دخالت عکس العمل دیگر دولتها، دیگر تصمیم گیرندگان، روابط اجتماعی، فرهنگ و جهان فیزیکی و غیر انسانی در موفقیت سیاست خارجی معتقدند.
تجزیه و تحلیل سیاست خارجی نیازمند توجه به رفتار، مفاهیم، قضاوتها و اهداف تصمیم گیرندگان می باشد. علاوه بر پرداختن به عوامل داخلی، در صحنه سیاست خارجی، بررسی واکنش بازیگران در قبال هر محرک صحنه بین المللی ضروری است. از آنجا که دستگاه خارجی پیوسته در حال تغییر است، بنابراین در هر زمان، حوزه موضوعی خاص از دید تصمیم گیرندگان حائز اهمیت خواهد بود.
برای توضیح جلوه های داخلی که محور نظام تصمیم گیری را شکل می دهد اسنایدر و همکاران به سه سطح نظام، ساختار و پویش های نظام توجه می کنند. آنها از سه نظام تابعه با عناوین محیط غیر انسانی، جامعه و بالاخره محیط انسانی نام می بند.
ب- نظریه های تصمیم گیر خردگرای محصور(نسبی):
۱- نظریه هربت سایمون: هربرت سایمون مطلق گرایی نظریه سنایدر و همکاران مبنی بر عقلانیت مطلق تصمیم گیری سیاست خارج یرا نامکفی می داند. وی ادعا می کرد باید تصمیم گیری مکفی و بسنده جو را به جای تصمیم گیری بهینه ساز نشاند. مبنای این تمایز از چگونگی دخالت یا عدم دخالت عوامل فردی و گروهی در تصمیم گیری ملی ناشی می شود. تصمیم گیری بهینه ساز در صورتی ممکن است که عوامل مزبور در تصمیم گیری دخالت نداشته باشند. بر عکس در صورتی که عوامل فردی و گروهی بر شیوه تصمیم گیری تاثیر گذار باشند با سیاست بسنده جو روبرو خواهیم بود.
۲- نظریه آلیسون: آلیسون نیز همانند هربرت سایمون، به نقادی و نهایتاً تکمیل نظریه تصمیم گیری خردگرایانه پرداخت. آلیسون در کتاب شیوه های تصمیم گیری در سیاست خارجی در کنار شیوه تصمیم گیری خردگرایانه مطلق، دو مدل روند سازمانی و سیاست دیوانسالاری را ارائه می دهد.
الف-مدل خردگرایانه مطلق: مطابق نظر گراهام آلیسون، بیشتر تحلیل گران سیاست خارجی در مورد رفتار حکومت ها بر حسب مدل بازیگر خردمند به تبیین می پردازند که در آن گزینه های سیاستگذاری به عنوان اقدمات کمابیش هدفمند حکومت های یکپارچه تلقی می شوند که به علاوه بر پایه ابزارهای منطقی تحصیل مقاصد مشخص نیز استوارند. افراد خردمند پیش از تصمیم گیری، مقاصد خویش، گزینه های موجود و پیامدهای محتمل هر گزینۀ بدیل را به روشنی مشخص می سازند. آلیسون می گوید هر چند مدل بازیگر خردمند برای بسیاری منظورها مفید از کار درآمده است ولی شواهد نیرومندی وجود دارد که نشان می دهد باید آن را با چارچوب های مرجعی که ماشین حکومت را در کانون توجه خویش دارند دست کم تکمیل و یا جایگزین کرد. آلیسون خود، دو نوع از این چارچوب های مرجع را پیشنهاد می کند. مدل سازمانی و دیوانسالاری.
ب- مدل سازمانی: در مدل فرآیند سازمانی رفتار حکومت کمتر به عنوان انتخابی سنجیده و بیشتر به عنوان بروندادهای مستقل چند سازمان بزرگ در نظر گرفته می شود که رهبران حکومت تنها تا حدودی آنها را هماهنگ می سازند. رفتار این سازمان ها را عمدتاً رویه های عملیاتی عادی و جا افتاده ای تعیین می کند که جز در هنگام وقوع یک فاجعه بزرگ به ندرت حتی انحرافی جزئی از آن حاصل می شود. با توجه به این توضیح آلیسون نتیجه می گیرد که جبریت های درون سازمانی بر قدرت انتخاب رهبران سیاست خارجی تاثیر محدود کننده ای داد. بنابراین برخلاف توصیه الگوی تصمیم گیری بازیگر خردمند، آلیسون معتقد است در تجزیه و تحلیل سیاست خارجی لازم است قواعد حاکم بر رویه های عملی استاندارد شده در هر سازمان و همچنین برنامه های سازمانهای درگیر در تصمیم گیری در کانون توجه قرار گیرد. نتیجه آنکه این جبریتها عقلانیت مطلق و مطلوب نظریه بازدیگر خردمند را محصور کرده عقلانیتی محصور را به جای آن می گذارند.
ج- مدل دیوانسالارانه:این مدل بر شالودۀ فرآیند سازمانی بنا شده است ولی به جای مسلم انگاشتن کنترل رهبران صدرنشین بر تصمیم گیری ها، به وجود رقابت شدیدی میان واحدهای تصمیم گیری قائل بوده و سیاست خارجی را نتیجۀ چانه زنی میان اجزاء یک دیوانسالاری می داند. بنابراین سیاست خارجی صرفاً راه حلی برای رفع مشکل ملی نیست بلکه نتیجه مجموعه ای از مصالحه ها و برخوردهای مقاماتی است که منافع گوناگون خود را در پرتو قدرتهای گوناگونی که دارند تامین می کنند. مدل آلیسون نتایج مهمی را از لحاظ شناخت شناسی تصمیم گیری سیاست خارجی به بار می آورد مهمترین ادعای این مدل آن است که سیاست خارجی از انتخابها و یا بازده های دستگاه های تصمیم گیری ناشی نمی شود بلکه برعکس تصمیم سیاست خارجی برآیند بازی های کاسب کارانه گوناگون میان بازیگران درون حکومتی است. بنابراین آلیسون معتقد است بازیکنان دیوانسالاری با هیچ طرح جامع استراتژیکی هدایت نمی شوند بلکه دریافتهای متعارض آنان از اهداف ملی، دیوانی و شخصی موجب اقدامات گوناگونی می شود. به نظر آلیسون تصمیم سیاست خارجی عمدتاً برآیندی مرکب از این دریافت های متعارض است. البته میزان تاثیر بازیگران بر این برآیند مرکب یکسان نیست بلکه به قدرت و مهارت چانه زنی آنان بستگی دارد. پس سیاست خارجی کشورها ضرورتاً بر توجیهات عقلی مبتنی نیست بلکه حاصل تعاملاتی است که از درون نظام متمرکز و به هم پیوسته سازمانهای شبه فئودالی دولت ملی حاصل شده است.

نتیجه گیری:

عرصه تصمیم گیری عرصه ای فراخ است و ما نیز مدعی توانایی تحت پوشش درآوردن تمامی آن نیستیم. فرآیند تصمیم گیری تابع بسیاری عوامل مختلف که با رفتار افراد ارتباط دارند و نیز تابع ساختار سازمان های بزرگ است. نقش تصمیم گیری را هم سیستم و هم تفسیر فرد از سیستم شکل می دهند و نفوذ شخصیت در مقایسه با ایدئولوژی اجتماعی نیز از یک سیستم به سیستم دیگر به میزان بارزی متفاوت است. دولت های دموکراتیک و توتالیتر به شیوه های بسیار متفاوتی سیاستگذاری خارجی می کنند. باید تصدیق کرد بیشتر نظریه های تصمیم گیری که در ایالات متحده تکوین یافته اند به نحو کاملاً قابل درکی حول تجربۀ سیاسی خود آمریکا متمرکزند. دانشمندان علوم اجتماعی در صورت غفلت، تمایل به تعمیم دادن موارد خاص و مسلم گرفتن این امر دارند که دست کم برخی جنبه های پدیده ای را که در یک بستر فرهنگی-سیاسی بررسی شده است با لحاظ کردن تغییرات لازم، می توان در موارد عام تری به کار بست. بدین ترتیب این خطر وجود دارد که وقتی آمریکاییان در مورد مفاهیمی اساسی همچون عقلانیت در تصمیم گیری، یا رقابت دیوانسالاری بر سر منابع کمیاب و …. می اندیشند به سهولت، درس های برگرفته شده از مشاهده رفتار تصمیم گیران آمریکایی را به رفتار تصمیم گیران محیط های بسیار متفاوت دیگر حمل کنند. لذا در تجزیه و تحلیل کلیه نظریه ها(من جمله نظریه تصمیم گیری) لازم است به محیط و شرایط هر کشورتوجه شود تا از تعمیم های بی مورد و نادرست جلوگیری شود.

• ارائه یک نمونه:

آلیسون تصدیق می کند که تحلیل تصمیم گیری شوروی در بحران موشکی کوبا بر اساس مدل سیاست دیوانی دشوار، ولی برای اعمال همین مدل بر اقدام ایالات متحده اسناد فراوانی در دست است. کندی پس از فاجعه خلیج خوک ها برای جلوگیری از تبدیل کوبا به یک پایگاه تهاجمی توسط شوروی تحت فشار شدید از سوی افکار عمومی و منتقدین داخل کنگره قرا رداشت. در سپتامبر ۱۹۶۲ هنگامی که گزارشات حاکی از تقویت استحکامات نظامی شوروی به تدریج به ایالات متحده رسید، رئیس جمهور میان تمهیدات تدافعی و تهاجمی تمایز گذاشت و به مردم اطمینان داد که تمهیدات تهاجمی را هرگز تحمل نخواهد کرد. چهره های کابینۀ کندی منکر وجود موشک های تهاجمی شوروی بوده و سوء ظن های جان مکون مدیر سیا را بی جا می دانستند. در ۱۹ سپتامبر نیز برآوردی از سوی هیئت اطلاعاتی ایالات متحده تهیه شد که حکایت از بسیار بعید بودن استقرار موشک های تهاجمی شوروی در کوبا داشت. در اوایل سپتامبر، یک هواپیمای یو-۲ بر روی خاک اصلی چین ساقط شده بود. ترس از دست دادن یک هواپیمای یو- ۲ دیگر کمک کرد تا اجرای تصمیم چهارم اکتبر دایر بر انجام پروازهای عکسبرداری شناسایی ۱۰ روز به تعویق افتد. رئیس جمهور که مدارک و شواهد را پیش روی خود داشت از دو دوزه بازی خروشچف خشمگین بو: او نمی تواند با من چنین کند! با توجه به محیط سیاسی و وجود تنها سه هفته مهلت به انتخابات کنگره، کندی می دانست که باید نقطه ضعفی از خود نشان ندهد و ثابت قدم دست به اقدام زند. توصیه های متفاوت مشاوران او از پرهیز از انجام هر اقدامی، اتخاذ رویکردی دیپلماتیک تا حمله هوایی یا تهاجم پیش از قابل عمل شدن موشک های شوروی را در بر می گرفت. رابرت کندی دادستان کل توانست به در مورد مصالحه ای میان عدم اقدام و اقدام بالقوه نامحدود اتفاق نظر تقریبی ایجاد کند. آلیسون تصمیم به محاصره را تا حدودی انتخاب و تا حدودی نتیجه – یعنی ملغمه ای از سوء دریافت، سوء ارتباط گیری، سوءاطلاعات، چانه زنی، کشاکش و مشاجره و نیز مخلوطی از منافع امنیتی ملی، اهداف و محاسبات دولتی می خواند .
اما در تحلیل نهایی صرف محاصره به برچیدن موشک های شوروی از کوبا منجر نشد. این کار تنها پس از پیشنهاد سازش جویانه ای دایر بر تضمین ایالات متحده به عدم تهاجم به کوبا، همراه با تهدید به اقدام کوبندۀ انتقامی در صورت عدم اعلام برچیدن موشک ها به رئیس جمهور، صورت گرفت. ولی آلیسون پاسخی به این پرسش نمی دهد که آیا طبق ادعای مدل بازیگر خردمند، اتمام حجت موجب برچیدن موشک ها شد یا نه و آیا لحن تهدید آمیز کندی نوعی ژست علنی برای مخفی ساختن معامله های خصوصی با خروشچف – دایر بر برچیدن موشک های شوروی از کوبا در ازای برچیدن موشک های آمریکا از ترکیه- بود یا نه. بررسی او تمایل هر مدل را به ارائه پاسخ های متفاوتی به یک سوال واحد و نیز شیوه ای را نشان می دهد که تحلیل گران برای تصور مسئله، کنار هم چیدن قطعات معما، گشودن پرسش های مختصر و دستچین کردن قطعاتی از عالم واقع در جستجوی یک پاسخ دارند.

تاثیر پایان نظام دو قطبی(جنگ سرد) بر روابط بین الملل

اکنون که به تدریج شاهد فراگردهای بعد از پایان جنگ سرد و فروپاشی امپراتوری شوروی هستیم به نظر می رسد تصویری که برخی نخبگان سیاسی دنیای غرب غز وضعی عمومی سیاست جهان و روابط بین الملل داشتند کاملاً پوچ و بی اساس بوده است. واقعیت اینست که دهه پایانی قرن بیستم که با فروپاشی شوروی آغاز شد ظاهراً آغازی برای بروز بحرن های کوچک و بزرگ ملی، نژادی و قومی در مناطق بعضاً آرام دینا باید تلقی شود. زمانی بود که کشورهای جهان سوم در آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین آمادگی و زمینه مناسب تری برای بحران، خشونت، جنگ داخلی و انقلاب داشتند. امروز این آتش به انبار باروت همسایه اروپا نیز سرایت کرده است.
نوام چامسکی تحلیل گر معاصر، در اثر تازه ای که پس از پایان جنگ سرد و سقوط امپراتوری شوروی تحت عنوان دمکراسی بازدارنده به چاپ رسانیده چشم اندازهای دهه پایانی قرن بیستم را از نظر نظم جهانی در شرف تکوین و جایگاه قدرتهای بزرگ، بویژه ایالات متحده آمریکا را با دیدی واقع گرایانه به تحلیل کشیده است. چامسکی معتقد است که با فروپاشی ابرقدرت شرق واستحاله کمونیسم دراتحاد جماهیر شوروی سابق، ایالات متحده به طور طبیعی در یک موقعیت برتر نظامی قرار گرفته است. به تعبیر او، به دلیل کاهش قدرت متمرکز شوروی سابق، این برتری نظامی به دو برابر و نه بیشتر افزایش پیدا کرده است ولی این بدان معنا نیست که آمریکا از سایر جهات، از جمله از بعد اقتصادی نیز در موضع قوی و مطلوبی باشد. در واقع پایان جنگ سرد به یک انگار و ادراک دیگر در جهان خاتمه داد و آن برندگی و کارآیی قدرت نظامی در تنظیم و تعدیل روابط بین الملل بود. اکنون ایالات متحده آمریکا، با اینکه به عنوان یک قدرت پیروز در جنگ خلیج فارس و بحران کویت ظاهر شد، در مقابل قدرت اقتصادی ژاپن و آلمان متحد، توان عرض اندام ندارد و این حقیقت به صورت عقده ای روانی-سیاسی، تصمیم گیرندگان کاخ سفید و کنگره آمریکا را دچار سرخوردگی کرده است. آمریکا سعی کرد با بکارگیری ابزار دیپلماسی، رقبای اقتصادی خود، منجمله ژاپن را به همراهی با خط مشی های اقتصادی داخلی و جهانی متقاعد کند ولی توفیقی در این راه بدست نیاورد.
نکته جالبی که در نگرش چامسکی وجود دارد اینست که او هم مانند دیگر سیاست دانان استخواندار و کهنه کار آمریکا، مثل کیسینجر و برژینسکی معتقد است که چون آمریکا قادر به رقابت اقتصادی با دو کانون عمده یعنی ژاپن و اروپای واحد نیست، به ناچار به این باور گرایش پیدا خواهد کرد که مسائل جهانی و نظم مورد نظر خود را با ابزار نظامی حل و فصل کند. اما در عین حال این موضوع هم ممکن است از نظر حیثیتی برای ملت آمریکا و نهادهای سیاسی-نظامی آن بسیار گران تمام شود. زیرا تجربه ای که آمریکا در خلال جنگ خلیج فارس و بحران کویت پشت سر گذاشت شاید در آینده به آسانی قابل تکرار نباشد. چون اولاً ممکن است سمت گیری های سیاسی آینده در شورای امنیت سازمان ملل متحد در جهت دوری و برائت از سیاست های کاخ سفید تغییر کند و ثانیاً پرداخت صورتحساب لشکرکشی های احتمالی آتی آمریکا در نقاط بحرانی جهان بوسیله شرکای غربی و ژاپن با اشکال روبه رو شود.
به زعم هنری کیسینجر، نظام در شرف تکوین فرصت ابراز وجود قدرت های تازه ای در جهان را فراهم آورده که هر یک برداشت خاص خود از منافع ملی و تهدید علیه امنیت بین المللی دارند . او توصیه می کند که در سالهای آتی، ایالات متحده آمریکا ره رغم تلاش برای حفظ موقعیت جهانی اش و میل درونی آن، باید دست به کوشش هایی در جهت همگرایی با دیگر دولت ها بزند. به عقیده کیسینجر نظام در شرف تکوین چیزی شبیه سیستم کشورهای اروپایی در قرون ۱۸ و ۱۹ خواهد بود. در این نظام حداقل شش مرکز قدرت عمده: ایالات متحده آمریکا، اروپا، چین، ژاپن و روسیه(به هر شکلی که ظاهر شود)؛ و احتمالاً هندوستان به اضافه مجموعه ای از کشورهای کوچکتر وجود خواهد داشت. احتمالاً مجموعه اخیر متشکل خواهد بود از کشورهاییاز جهان سوم که به اعتبار ثروت، قدرت نظامی-هسته ای، جمعیت یا سایر عناصر تشکیل دهنده قدرت، در فراگردهای عرصه جهانی تاثیرگذاری خواهد کرد. از محتوای کلام کیسینجر چنین برمی آید که او الگوی سنتی متکی به نظریه موازنه قدرت را برای نظم نوین جهانی ترسیم می کند و چندان به نظریه امنیت گروهی مقید نیست. چون به عقیده او بازیگران دنیای جدید به دلیل نداشتن برداشت یکسان از پدیده تهدید نمی توانند روی اصول اولیه نظریه امنیت دسته جمعی تفاهم کنند.
گروه دیگری از نظریه پردازان آمریکایی معتقدند در دوران پس از جنگ سرد، ایالات متحده آمریکا باید نقشی مداخله گر ایفا کند و تا جایی که منافع حیاتی آن کشور در خطر جدی قرار نگرفته، نباید خود را درگیر مسائل دیگر کشورها نماید. این گروه در مواردی با بین الملل گراها و گزینشی ها که اعتقاد به دخالت و حضور نظامی مستقیم آمریکا در امور بین الملل(به ترتیب به صورت گسترده و انتخاب شده) دارند و اصولاً نقشی سلطه گرا و امپریالیستی برای این کشور قائل هستند، تضاد بنیادی دارند. اما نقش محدودی را در دامنه «تهدید منافع حیاتی آمریکا» ترسیم می کنند که با موجودیت، استقلال سیاسی یا آزادی های داخلی آمریکا رابطه ای نزدیک، مستقیم و حائز اهمیت داشته باشد.
گروه اخیر در نقد نظرات آندسته از نویسندگان که معتقدند با سقوط امپراتوری اتحاد شوروی، ایالات متحده تنها ابرقدرت جهانی باقی مانده و می تواند بدون هراس و پروااز مخالفت موثر، حوادث و رویدادهای جهان آینده را به دلخواه هدایت و تنظیم کند می گویند حتی اگر در یک مقطع کوتاه شاهد یک قطبی شدن قدرت در نیا باشیم این روند دیرینخواهد پایید زیرا به عقیده آنان تاریخ همواره نشان داده است که در چنین شرایطی معمولاً قدرتهای درجه دوم دست به یک ائتلاف می زنند و قدرت برتر را تحت الشعاع قرار می دهند.
اگر ایالات متحده آمریکا به این تصور که در دنیای بعد از جنگ سرد، اروپا را در کنار خود دارد و قادر است با اقتصاد بسیار قوی و پویای آلمان و ژآپن رقابت کند، این امر تصوری باطل و دور از واقعیت است. مضافاً اینکه امروز، با رفع تهدید کمونیسم و پایان فتنه جهانی جنگ سرد، دیگر کشورهای آسیب پذیر جهان واقع در مناطق استراتژیک به حمایت و قیمومت ایالات متحده آمریکا احساس نیاز نمی کنند و ترتیبات امنیتی گذشته مثل ناتو و غیره نمی تواند ابزار موثری برای این پدرسالاری باشد. در چنان شرایطی، اگر آمریکا بخواهد نظم نوین جهانی را طبق سلیقه و منافع انحصارگرانه خود تعبیر کند طبیعی است که دیگران بیکار نخواهندنشست و برای جلوگیری از زیاده روی و زیاده طلبی آن کشور، تلاش برای ایجاد جبهه ای قدرتمند سرعت و شتاب خواهد گرفت.
طبق نظریه فوق، در بحران های آینده، اعضای بالقوه قدرتمند و با نفوذ جامعه بین الملل منتظر ابتکارات یک جانبه ایالات متحده آمریکا نخواهند ماند و بی چون و چرا تصمیمات کاخ سفید را نخواهند پذیرفت و نهایتاً استقلال عمل بیشتری در فراگردهای بحرانی و سیاسی-نظامی از خود نشان خواهند داد. در حالی که کوشش های ایالات متحده آمریکا برای تجدید ساختار ناتو و دادن نقش وسیع تر از حوزه سنتی آن بعد از جنگ سرد و استحاله پیمان ورشو در جریان بود، پیمان دفاعی فرانسه و آلمان و تشکیل یک نیروی نظامی نمادین از قوای دو کشور، دور نمای آینده پیمان ناتو را مخدوش و تاریک کرد. اگر در مسیر شکل گیری خانه مشترک اروپایی، نیروی نظامی مشترک فراگیری نیز در این قاره تشکیل شود، آنگاه دیگر جایی برای عرض اندام آمریکا و ناتو باقی نخواهد ماند.
این نظر که الگوی نظام بین المللی هرگز از ثبات و استمرار بی چون وچرا برخوردار نبوده است مبین این واقعیت می باشد که در آینده نیز نباید چنین انتظاری از نظام نوین در شرف تکوین داشت. چه بسا همانگونه که هم اکنون شاهد طلیعه تاسف بار و پرآشوب آن هستیم، با فروکش کردن جنگ سرد، ناآرامی و اغتشاش سیاسی، ملی و قومی در مناطق حساس جهان شدت یابد. چون درگذشته، وجود دو ابرقدرت در دو قطب مسلکی عمده(یعنی کمونیسم و جهان آزاد) باعث ایجاد نوعی کنترل بحران های منطقه ای شده بود زیرا بیم آن می رفت که آنها منجر به رویاروئی بین آمریکا و شوروی سابق شود. اما اکنون دیگر چنین ملاحظاتی، حداقل به شیوه سنتی گذشته وجود ندارد. اکنون ملیت ها و قدرت های منطقه ای که از وضع موجود خود ناراضی هستند با فراغ بال و آسودگی و استقلال بیشتری، دست به ابتکارات یک جانبه سیاسی-نظامی می زنند و مداخلات احتمالی قدرتهای فرامنطقه ای برای این روند مانع عمده ای به حساب نمی آید.
این حقیقت که بسیاری از نقاط دنیا هنوز درگیر تقسیم بندی های سیاسی و مصلحتی به ارث رسیده از دوران استعمار هستند، امکان بروز حوادث و بحران های مرزی و قومی را در آینده تشدید می کند. خاورمیانههمواره کانون این تعارضات بوده است. کشورهای واقع در جنوب صحرای آفریقا، آسیای جنوبی و هند وچین و سایر مستعمرات گذشته که دستخوش بده بستانهای سیاسی شده اند، آبستن چنین بحران هایی هستند.
در برخی مناطق که فرهنگ های جا افتاده و کهن به گونه ای مصلحتی و یا بر اساس گرایش های دینی، قومی، زبانی و نژادی و …. تقسیم شده اند مانند آسیای میانه و شبه قاره هندوستان، مشکلات و تعارضات حل نشده هنوز مانند آتشی زیرخاکستر وجود دارد با ورزش تند بادی دوباره شعله ور خواهدشد.
احتمالاً تا هنگامی که این مناقشات و بحران های محلی و محدود، منافع قدرتهای بزرگ را مستقیماً به خظر نیندازد، انگیزه معقولی برای مداخل پردردسر آنها وجود نخواهد داشت. در عین حال آمریکا و دیگر قدرتها نیز به صلاحشان نخواهد بود به عنوان ناظم مدرسه و یا ژاندارم دنیا در هر مناقشه و بلوای محلی مداخله کنند زیرا آبرو و اعتبار خودشان را به مخاطره خواهند انداخت. نتیجه قهری چنین نظری آنست که اگر رهبران و سیاستگزاران ایالات متحده آمریکا مصمم باشند طرز فکر و منافع آشکار و پنهان خود را پیرامون یک نظام نوین جهانی پیاده کنند احتمال آنکه این کشور در سلسله ای از مناقشات و بحران های پیچیده و مبهم منطقه ای و محلی درگیر شود، بسیار زیاد خواهد بود. بدون شک آمریکا نخواهد توانست در پشت چهره دروغین عدالتخواهی، دموکراسی، مردم سالاری و حقوق بشر، اعمالی را که در گرانادرا و پاناما و دیگر نقاط جهان انجام داد تکرارکند. زیرا آمریکا بعد از شکست عراق، صدام حسین را که به هیتلر خاورمیانه شهرت یافت، کماکان در مسند قدرت حفظ کرد و وقعی به خواسته های مشروع ملت ستمدیدهو گرفتار عراق نگذاشت.

نظریه بازدارندگی و تاثیر آن بر روابط بین الملل

جنگ این فاجعۀ خانمان برانداز، باعث نابودی خانه های و خانواده های زیادی شده است. شنیدن نام جنگ، لرزه بر اندام انسان می اندازد و خاطره مرگ و نابودی را به یاد می آورد. کشورگشایی ها، خون ریزی ها و کشتارها نتیجۀ قدرت طلبی عدۀ معدودی از انسانهاست که می خواهند قدرت خود را به رخ دیگران بکشند و با غارت و چپاول آنها، زندگی را برای خود جاودانه کنند.
بقاء حکومت برای دولت مردان از هر چیز دیگری، حتی جان انسان ها با اهمیت تر است و بارها اتفاق افتاده که حاکم کشوری به دلیل عدم تسلیم و خود خواهی، موجبات مرگ هزاران نفر را فراهم نموده است.
حال در این گیرو دار عده ای بر طبل جنگ می زنند و جنگ را یکی از عوامل پیشرفت و ارتقاء جامعه بشری می دانند. آنها بر این عقیده اند که جنگ باعث کاهش جمعیت شده و در نتیجه کمبود مواد غذایی را از بین می برد، پیشرفت های تکنولوژیکی مخصوصاً در بعد تسلیحات نظامی ایجاد می کند و بسیاری از تجهیزات – که شاید امروزه به عنوان وسایل عمومی و عام المنفعه استفاده می شوند- در زمان جنگ ساخته شده اند و …. اینها دلایل جنگ طلبان هستند برای اقامۀ جنگی دیگر. و همین دلایل بودند که موجبات بروز جنگ های اول و دوم را ایجاد کردند.
اما پس از جنگ جهانی دوم و با نابودی زیرساخت های شوروی نوعی عدم تمایل به جنگ و در واقع حفظ وضع موجود از اهمیت زیادی برخوردار گردید. شوروی توان شروع جنگی نو را نداشت و می خواست به بازسازی خود بپردازد و دوباره خود را آماده سازد تا در صحنۀ بین المللی نقش آفرینی کند و به همین دلیل تمایلی به بروز جنگی جدید نداشت. آمریکا نیز که کمترین آسیب را در طول جنگ جهانی دوم دیده بود فرصت مناسبی یافت تا خود را به عنوان تنها ابرقدرت جهان مطرح نماید. لذا با گسترش نفوذ خود به کشورهای آسیایی و آفریقایی سعی در افزایش قدرت مانور خود داشت. همانطور که مشاهده می شود روند حفظ وضع موجود هم برای آمریکا مفید بود و هم برای شوروی. اما همواره بهانه هایی برای جنگ وجود داشت که جلوگیری از آن ممکن نبود و می بایست راه حل جدیدی پیدا می شد. در همین حال کشف و گسترش سلاح های اتمی و ترس و نگرانی از کاربرد آنها، ضرورت جستجوی راه حلی برای جلوگیری از وقوع جنگ را بیش از پیش اجتناب ناپذیر می کرد. عده ای از نظریه پردازان آمریکایی طی دهه ۱۹۵۰ با طرح نظریه ای تحت عنوان « نظریه بازدارندگی» کوشیدند این خلاء را از بین ببرند. در واقع تدوین نظریه بازدارندگی بیشتر یک ضرورت عملی بود، تا صرفاً تامل نظری. بازدارندگی در کلی ترین شکل آن عبارت است از متقاعد ساختن حریف نسبت به این که هزینه ها و یا خطرات خط مشی احتمالی او از منافع آن بیشتر است.
راه حلی که این نظریه پیشنهاد می کند این است که برای جلوگیری از بروز جنگ احتمالی، باید نسبت به گسترش تسلیحات خود اقدام کنیم تا از این طریق فکر حمله را از سر دشمن بیرون نماییم.
پس از جنگ کره و مشکلات و ناکامی های آمریکایی ها در این جنگ، آنها تصمیم گرفتند تا گسترش تسلیحات خود را در بعد سلاح های هسته ای نیز افزایش دهند لذا سعی نمودند با ایجاد زراد خانه های هسته ای روند بازدارندگی را بیش از پیش تقویت کنند
در این بین شوروی نیز از فرصت پیش آمده و تمایل حریف به حفظ وضع موجود استفاده کرد و تمام تلاش خود را برای کسب تکنولوژی هسته ای و افزایش توان نظامی بکار برد.
حال دیگر دو حریف و دو ابر قدرت در مقابل یکدیگر قرار گرفته بودند ولی هیچ یک تمایلی به ایجاد و شروع جنگ نداشتند زیرا منافع کسب شده از طریق آن را از آسیب هایی که خواهند دید کمتر می دیدند. جامعه شناسان علت بروز جنگ ها را به دو دسته تقسیم کرده اند:
۱- جنگها معمولاً زمان به وقع می پیوندند که یکی از کشورها تمایل به کشورگشایی داشته باشد .
۲- علت دیگر بروز جنگها، جبران ناکامی های گذشته است. وقتی کشوری در جنگی دچار خسارات فراوان شده و مخصوصاً قسمتی از سرزمین خود را از دست داده،می کوشد با برپایی جنگی جدید زمینه را برای بازپس گیری منافع از دست رفته فراهم نماید.
اما در مورد دو ابر قدرت بزرگ در نیمه دوم قرن بیستم هیچ یک از موارد مذکور صدق نمی کرد لذا از اواسط دهه هفتاد با رقیق شدن مسائل نظامی و اهمیت یافتن ابعاد اقتصادی و دانش فنی، بازدارندگی اتمی به عنوان یک پیش فرض پذیرفته شد.
با وجود اینکه هیچ یک از دو طرف تمایلی به جنگ نداشتند ولی احتمال بروز جنگ بسیار زیاد بود زیرا:
۱- انسان ها غیر قابل پیش بینی هستند و لذا نمی توان به طور قطع بر اصل معقولانه بودن تصمیمات دولت ها تکیه کرد و از آمادگی برای جنگ اجتناب ورزید.
۲- در جامعۀ جهانی – علی رغم وجود سازمان های بین المللی مختلف- هیچ سازمان مستقلی برای حل و فصل معضلات جهانی وجود نداشته و ابرقدرت ها به یکدیگر اطمینان نداشتند.
علی رغم وجود شرایط خاص مذکور و احتمال بروز جنگ، با طرح نظریه بازدارندگی،استراتژیست های ایالات متحده کوشیدند تا ضمن جلوگیری از بروز سوء تفاهمات، با افزایش قدرت نظامی، دشمن را از شروع جنگ بازدارند. ولی در این بین نظریه بازدارندگی دارای ابهاماتی بود که نظریه پردازان مختلف سعی در پاسخگویی به آن داشتند که اهم آنها عبارتند از:
۱- آیا صرف تهدید دشمن به حملۀ تلافی جویانه و گسترش سلاح های نظامی می تواند بازدارندگی را تضمین کند؟
۲- با توجه به اینکه نظریه بازدارندگی بر عقلانیت دو طرف تاکید دارد، آیا عقلانیت حریفان امری قطعی و غیر قابل تغییر است و یا اینکه احتمال بروز تصمیمات غیر عقلانی نیز وجود دارد؟
۳- در بحث بازدارندگی، آیا تجهیز و گسترش سلاح های نظامی باید به طور کاملاً محرمانه باشد یا خیر؟
۴- آیا نظریه بازدارندگی در کلیه سطوح (یعنی جنگ بین دو کشورهسته ای، یک کشور هسته ای و یک کشور غیرهسته ای، دو کشور هسته ای و کشمکش های و شورشهای داخلی) کاربرد دارد؟
در این قسمت به بررسی هر یک از موارد فوق خواهیم پرداخت
اولین ابهامی که مطرح می شود اینکه آیا صرف تهدید دشمن به حملۀ تلافی جویانه و گسترش سلاح های نظامی می تواند بازدارندگی را تضمین کند؟ پاسخ به این سئوال منفی است همانطور که کیسینجر اشاره می کند صرف تسلیحات و اراده به کارگیری آن نمی تواند زمینه ساز اعمال سیاست بازدارندگی باشد. به نظر کیسینجر عامل روانشناسی قبول و یا عدم قبول تهدید، از اهمیت بسیاری برخوردار است.
« از دید روانشناختی، حرکتی که به قصد بلوف انجام می گیرد ولی جدی تلفی می شود، به عنوان عامل بازدارنده بسیار موثری از تهدیدی واقعی است که در نظر طرف مقابل بلوف تلقی می شود. بازدارندگی مستلزم ترکیبی از عوامل مختلف قدرت، قصد کاربرد آن و ارزیابی این عوامل به وسیله مهاجم بالقوه است.»
لذا برای اعمال یک سیاست بازدارندگی موفق، نیاز به دو عامل، ضروریست:
۱- دارا بودن تسلیحات کافی و پیشرفته
۲- واقعی تلقی شدن تهدیدات از سوی حریف
در پاسخ به سوال دوم یعنی قطعی بودن عقلانیت حریفان، نظریه پردازان بازدارندگی بحثی تحت عنوان عقلانیت در بازدارندگی را مطرح می نمایند. یکی از نظریه پرازان بازدارنگی که به این موضوع پرداخته است شلینگ است. افکار شلینگ که از نخبه ترین نظریه پردازان بازدارندگی محسوب می شود، بر این نظریه تاثیر شگرف باقی گذاشت. وی با وارد کردن عامل شانس و اقبال در بازی بازدارندگی مفروضه عقلانیت مطلق پیشین در این نظریه را زیر سوال می برد.
این نظریه نوعی پیشداوری ذهنی نسبت به انسان دارد. با حسابگر فرض کردن انسان، و نفی تاثیرگذاری دیگر نیروهای غیرحسابگر(مثل ارزشها، غرایز و احساسات) مشخص می شود که با مدلی انتزاعی و ذهنی از انسان به تامل پرداخته است
به رغم سخن از حسابگری و عقلگرایی، این دسته از نظریه پردازان انسانها را ماشین حساب و یا کامپیوتر تصمیم گیرنده محسوب می دارند تا انسان صاحب شعور و اراده.
هالستی بر عامل عقلانیت محاسبه گرایانِ تصمیم گیرندگان بر بازدارندگی کشور مهاجم در مقابل خطر جنگ اتمی تاکید دارد. به نظر او نقش مسائل ایدئولوژیک ایثارگرایانه و یا عوامل غیر عقلی و احساسی و ناتوانی در ارزیابی توانمندی اتمی و یا اراده به کارگیری آن از طرف قدرتهای دارنده سلاح اتمی، ممکن است نوعی تهور و یا بیباکی نامناسب در مهاجم ایجاد کند و در نتیجه بازدارندگی با شکست روبرو شود.
ابهام سوم همانطور که در بالا اشاره شد بحث محرمانه بودن گسترش تسلیحات نظامی و آمادگی برای دفاع است. این موضوع با توجه به اینکه تسلیحات نظامی جزء تجهیزات استراتژی هر کشوری محسوب شده و حفظ و حراست از اسرار آن از اهمیت بالایی برخوردار است مورد توجۀ بسیاری از نظریه پردازان بازدارندگی قرار گرفته است. آنها بر این اعتقادند که در بازدارندگی باید طرف مقابل تا حدودی در جریان قرار گیرد زیرا هدف بازدارندگی محقق نخواهد شد مگر با ترس حریف نسبت به تجهیزات. و در صورتی که حریف از امکانات در اختیار آگاهی نداشته باشد چگونه می توان به این هدف نائل شد لذا لازم است مقداری از اطلاعات مربوط به توان نظامی به اطلاع حریف نیز رسانده شود ولی با وجود این حتماً باید از دسترسی دشمن به اطلاعات کاملی از نوع تجهیزات، مکان استقرار، میزان آمادگی برای دفاع و …. جلوگیری نمود.
آخرین سوالی که مطرح شد در خصوص سطوح بازدارندگی بود و اینکه آیا بازدارندگی در کلیه سطوح کاربرد دارد یا خیر؟ مسلماً برای هر نوع جنگی از یک فرمول خاص نمی توان استفاده کرد در مورد بازدارندگی نیز باید به سطح طرفین جنگ توجه نمود. نقش بازدارندگی بر اساس سطح کشورهای درگیر به شرح ذیل است:
۱- نقش بازدارندگی در جنگ بین دو کشور هسته ای: با توجه به اینکه کشورهای هسته ای ابرقدرتهای جهان محسوب می شوند و هر گونه بی احتیاطی ای خسارات زیادی را برای طرف مقابل به همراه می آورد لذا می توان گفت بیشترین تاثیر بازدارندگی بر روی کشورهای هسته ایست زیرا در صورت بروز جنگ، خسارات بوجود آمده ویرانگر و جبران ناپذیر خواهد بود. لذا این کشورها سعی در پیشگیری دارند تا اجرا و در واقع تسلیحات هسته ای را برای جلوگیری از جنگ می خواهند تا استفاده از آنها. نکته حائز اهمیت در اینجا اینکه، با توجه به رشد روز افزون تکنولوژی و اهمیت تحقیق در این کشورها، ابرقدرتهای جهان هر روز به سلاح جدیدی دست می یابند و این باعث نوعی رقابت هسته ای بین آنها می شود. کشورهای مذکور علاوه بر توجه به بروز رسانی تسلیحات خود، با استفاده از تجهیزات محافظ از این امکانات محافظت شدید می کنند و با بکارگیری موشکهای ضد موشک سعی در جلوگیری از انهدام آنها قبل از بکارگیری دارند. از طرفی عدم اطمینان طرفین به یکدیگر باعث گردیده تا هر نوع تحرکی مورد توجۀ طرف مقابل قرار گرفته و آن را به واکنش وا می دارد و این موضوع موجب شده تا احتمال بروز جنگ در بین آنها-علی رغم عدم تمایل هیچیک- تنها به یک جرقۀ کوچک وابسته باشد. این موضوع نگرانی حاکمان این کشورها را نیز در بر داشته و لذا تمهیداتی را برای بروز جنگ احتمالی در نظر گرفته اند که از جملۀ آن می توان به برقراری خط مستقیم روسای جمهور دو کشور ایالات متحده آمریکا و شوروی (روسیه) و توافقات صورت گرفته بر سر کنترل و کاهش تسلیحات نظامی نام برد.
۲- نقش بازدارندگی در جنگ بین یک کشور هسته ای و یک کشور غیر هسته ای: در صورتی که عاقلانه به این موضوع بنگریم هیچ کشور غیر هسته ای به طور عمدی دست به جنگ با یک کشور غیر هسته ای نمی زند. پس از جنگ ایالات متحدۀ آمریکا و کره و مشکلات ناشی از هزینه های گسترده و عدم توفیق در آن از سوی آمریکا، نظریه پردازانی چون دالس پیشنهاد استفاده از نظریۀ « انتقام گسترده » مبنی بر استفاده از سلاح های هسته ای برای پیروزی و کاهش هزینه ها را مطرح کردند. در صورتی که این نظریه مورد موافقت سایرین قرار می گرفت و ایالات متحده از سلاح های هسته ای خود بر علیه کره استفاده می کرد فاجعه ای انسانی رخ می داد. لذا ابرقدرتها – مگر در صورتی که منافع ملی و حکومتی آنها ایجاب کند- سعی در کاهش بکارگیری سلاح های اتمی دارند. ولی در این بین –همانطور که در بالا اشاره شد- نمی توان همیشه بر معقول بودن تصمیمات تکیه کرد و احتمال عدم موفقیت نظریه بازدارندگی و بروز جنگ بین کشورهای هسته ای و کشورهای غیر هسته ای همواره وجود دارد.
۳- نقش بازدارندگی در جنگ بین دو کشور غیر هسته ای: بروز جنگ بین کشورهای غیر هسته ای همواره متصور است. استفاده ابزاری از کشورهای غیر هسته ای توسط ابرقدرتها، جنگ منافع، کشورگشایی و … از جمله علل بروز جنگ بین آنهاست. نظریه بازدارندگی در اینگونه جنگ ها نیز اهمیت زیادی می تواند داشته باشد. این کشورها از عمدۀ خریداران تسلیحات از کشورهایی چون آمریکا و شوروی هستند. علاوه بر این، ایجاد نوعی ترس کاذب نیز کمک زیادی به فروش تسلیحات به این کشورهای غیر هسته ای خواهد نمود که نمونۀ بارز آن را می توان کشورهای عربی دانست که ایالات متحدۀ آمریکا با ایجاد رعب و وحشت در آنها سالیانۀ مبالغ هنگفتی را جهت تجهیز، از آنها دریافت می کند تا این تسلیحات امیدی برای بازدارندگی ایران از حمله به آنان باشد.
۴- نقش بازدارندگی در جنگهای داخلی: تنها جایی که می توان گفت نظریه بازدارندگی هیچ نقشی ندارد شورشها و جنگ های داخلی است زیرا هیچ کشوری نمی تواند برای فروکش کردن نارضایتی های مردمی از سلاح هسته ای و تجهیزات نظامی پیشرفته استفاده کند.
جمع بندی و نتیجه گیری
ریمون آرون چنین استدلال نموده است که به لحاظ کلی و انتزاعی هیچ بازدارندگی وجود ندارد بلکه باید دید فاعل، مفعول، مورد، شرایط و وسایل بازدارندگی کدامند. بر این اساس طبق نظر این جامعه شناس سیاسی دانشگاه سوربون همیشه باید بازدارندگی را با توجه به شرایط خاص و عینی آن تجزیه و تحلیل کرد. چیزی که دولتی را باز می دارد ممکن است نتواند دولت دیگری را بازدارد. چیزی که در بافتی جغرافیایی-فرهنگی به موفقیت می انجامد ممکن است در بافت دیگری به شکست بینجامد. به همین خاطر آرون ارزش نوع خاصی از داستان پردازی استراتژیک را زیر سوال می برد نوعی داستان پردازی که به توصیف شمار زیادی از موقعیت ها و صحنه های منازعه آمیزی می پردازد که تا سطح طرح هایی فاقد واقعیت تاریخی تنزل یافته اند. به نظر آرون، چنین نوشته هایی ممکن است دولتمردان را به پر بها دادن به ابعاد فنی مسائل دیپلماتیک یا نظامی و کم بها دادن به اطلاعات روانی، اخلاقی و سیاسی که در هر موقعیتی منحصر به فرد است وادار سازد.
ئوله هالستی به گونه مشابهی متذکر می شود که هر چند مفروضات بازدارندگی در اکثر زمان ها و موقعیت ها معتبرند ولی با وجود این بازدارندگی بر اساس پیش فرض عقلانیت و پیش بینی پذیری فرایندهای تصمیم گیری مبتنی است و بر این اساس وی هشدار می دهد که هر گونه بازدارندگی بعید است بتواند در مقابل کشورهایی موثر باشد که رهبران آنها را افراد زیر تشکیل می دهند. رهبران مبتلا به جنون خشونت طلبی، افراد طالب خودکشی یا شهادت فردی یا ملی، تصمیم گیران خواهان مبادرت به نوعی رولت روسی خودکشی(شهامت مندانه) در سطح بین المللی، رهبرانی که اطلاعات آنها از دشمن و ارتباط آنها با آن، چنان ناقص است که فرایندهای تصمیم گیری آنها بر حدس و گمان مبتنی است و یا کسانی که از دست دادن بیشتر جمعیت و منابع کشور خود را بهای معقولی برای دستیابی به اهداف سیاسی خارجی خود می دانند.
بالاخره، از آنجا که بازدارندگی بر اساس پیش فرض تصمیم گیری عقلانی مبتنی است، حتی اگر هم بتواند از انتخاب عمدی جنگ هسته ای کاملاً جلوگیری کند، باز هم در یک مواردی مستقیماً کاری از آن بر نمی آید: احتمال بروز اقدامات ویرانگر غیر عمدی (اعم از هسته ای یا غیر هسته ای) ناشی از حوادث فنی، شکست روانی انسان، تفسیر نادرست علائم هشدار دهنده، تصاحب و کاربرد سلاح های هسته ای به وسیله افرادبی صلاحیت یا گروه های تروریستی و عوامل مشابهی که حاصل گزینش تصمیم گیران دولتی نمی باشند. با این حال، خطر ویرانی شدید که از ویژگی های ذاتی تملک نیروهای بازدارندۀ استراتژیک است، دولت های مسئول را برای جلوگیری از بروز حوادثی غیر عمدی که ممکن است دامنه آنها گسترش یافته و غیر قابل کنترل گردد، به تدبیر اقداماتی احتیاطی وادار می سازد.
به رغم ضعف های فوق، نظریه بازدارندگی می تواند پنجره ای از حقیقت را به روی پژوهشگران باز کند. بیش از این نمی توان بدان امید بست.

چگونگی شکل گیری ناسیونالیسم و تاثیر آن بر روابط بین الملل

ناسیونالیسم یا ملت گرایی نوعی برداشت فکری در جامعه سیاسی است که به دلایل گوناگون از جمله ایجاد وحدت در محدودۀ جغرافیایی و قلمرو سیاسی یک کشور با مشترکات فرهنگی، زبانی، آداب و سنن و تعلقات خونی، نژادی و قبیله ای و … بوجود آمده است. هدف این همبستگی منافع و اهداف ملی است.
در جهان سوم نهضت ناسیونالیسم ریشه های خود را در جوامع غربی جستجو می کند. در حدود نیمه دوم قرن نوزدهم این گرایش فکری همراه تحصیل کردگان جهان سوم در کشورهای اروپایی به جوامع آسیاسی سرایت کرد. همین گروه نخبگان بودند که پس از مراجعت از مدارس خارجی تحت تاثیر اندیشه ها و افکار نوین مرتبط با اصول بنیادین آزادی و برابری و دموکراسی با بهره گیری از ارزش های ملی، فرهنگ، آداب و رسوم و مذهب، هسته های مقاومت و انقلاب را در مقابل استعمارگران غرب تشکیل دادند و بتدریج زمان امور حکومت های مستقل را در دست گرفتند. این گروه با افکار نوین خود رهبری جوامع سنتی را از دست قلدران، خان ها و روحانیون و روسای قبایل که برای حفظ منافع خود با استعمارگران کنار آمده بودند خارج کردند و خود با تکیه بر شور میهنی و ملی حاکم بلامنازع شدند. از جمله این رهبران عبارتند از مهاتما گاندی، جواهر لعن نهرو، دکتر مصدق و …
استعمار نیز که با واکنش دست پرورده های خود مواجه شده بود ناگزیر از اتخاذ مواضع جدید در برخورد با خواسته ها و انتظارات روز افزون ملت های تحت ستم بودند و اولین گام در این راستا تفویض استقلال و حاکمیت به سرزمین های کوچک و بزرگ در اطراف و اکناف کره خاکی بود. روند استقلال خواهی در جهان سوم به صورت پویا و با هر موفقیت در گوشه ای از جهان و دست یابی به استقلال، از یک سرزمین به سرزمین های دیگر سرایت می کرد.
از مشی آرام و مقاومت منفی مهاتما گاندی تا توسل به سلاح و قوه قهریه و کوکتل مولوتف، ناسیونالیسم در جهان سوم دست آوردهای بدیعی داشت که مهمترین آن تشکیل دولت های ملی جدید بود. ولی هیچ کس منکر این واقعیت نمی تواند بشود که سلطه و نفوذ و اهرم های جدید استعمار به کلی از این سرزمین ها قطع و دفع نشده است. وابستگی هایی که استعمارگران طی قرون و سالیان متمادی در سرزمین های تحت سلطه خود ایجاد کردند چیزی نبود که یک شبه از بین برود این پیوندها گاه تا آنجا پیش رفت که حتی با خون و فرهنگ و آداب این کشورها آمیخته و قرین شده است. نمونه آن بلوک بندی های کشورهای به اصطلاح آزاد فرانسوی زبان و انگلیسی زبان در قاره آفریقاست.
این مکتب گاهی هم دچار انحرافاتی شده است که از خودخواهی و خشونت ها و جنگ طلبی رهبران و دولتمردان سرچشمه می گرفته است. شهرت خوب یا بد ناسیونالیسم نیز از همین تجربیات مثبت و منفی ریشه می گیرد زیرا ماهیتاً این دیدگاه سیاسی را نمی توان یک ایدئولوژی یا مکتب شیطانی و انحرافی تلقی نمود.
از اوایل قرن حاضر به این طرف، بویژه پس از جنگ دوم جهانی به طور حیرت آوری شاهد حیات یافتن کشورهای جدیدی بوده ایم، کشورهایی با مساحت و جمعیتی اندک تا گسترده های وسیع با جمعیت های انبوه. ایندولت های ملی ضرورتاً دارای مشترکات قومی و فرهنگی و زبانی و نژادی نیستند و گاه حتی گروه ها و جمعیت های نامتجانس نیز اقدام به تاسیس یک ملت و کشور نموده اند. احساسات قومی و مذهبی گروه های حصار شده در چارچوب یک کشور، گاهی باعث وحدت و انسجام شده و گاه همین عوامل باعث اختلاف و تفرقه گردیده است. نیروهای پیوند دهنده و وحدت بخش فوق که در عین حال عامل بی ثباتی و نفاق گردیده است. نیروهای پیوند دهنده و وحدت بخش فوق که در عین حال عامل بی ثباتی و نفاق و تجزیه می توانند باشند، مانند بذری که در خاک بارور یا عقیم و بی حاصل پاشیده شوند، عمل می کنند. مثلاً آئین مسیحیت تا حدودی باعث رشد و انسجام و ترقی برخی کشورهای غرب گردیده، ولی همین باورهای مذهبی باعث تجزیه و پراکندگی در جاهای دیگر شده است.
احساسات ملی و ناسیونالیستی منحصر به کشورهای کوچک و تحت استعمار یا نواستقلال جهان سوم نیست، بلکه در جوامع بزرگ و پیشرفته جهان اول و دوم نیز به این علائق و احساسات بطرق مختلف ارج نهاده می شود.
گرایش های ناسیونالیستی در تاریخ باعث دو حرکت عمده شده است:
۱- تکثر و تعدد دولت های ملی و در نتیجه تجزیه ون تکه پاره شدن کره خاکی و قرار گرفتن آنها در چارچوب های قراردادی و سیاسی.
۲- تکرار و تعدد جنگ ها و منازعات مسلحانه و خصومت ها و رقابت های بی حد و حصر. شاید بدون اغراق بتوان ادعا کرد که تمام جنگ های عمده قرن بیستم ناشی از نوعی احساسات ملی گرایی بوده است.
ملت و ملیت و ملت گرایی برای آنکه مفهوم و مصداق معینی پیدا کند باید با مقوله حاکمیت در آمیزد. حاکمیت در مفهوم در انحصار داشتن قدرت و ابزار خشونت مشروع و وسیله حاکم و یا قدرت قانونگذاری و اعمال قانون و همچنین وارد شدن در پیمان ها و معاهدات دو یا چند جانبه بوسیله دولت از مصادیق استقلال و سلطه قانونی یک ملت بر سرنوشت خویش در یک محدوه قلمرو سیاسی است.
دولت های مستقل و حاکم تابع هیچ قدرتی در فراسوی مرزهای خود نیستند. البته این یک فرض حقوقی است که در عمل جای تردید و شبهه فراوان دارد. در همین راستا دولت های ملی با هم فقط روابط افقی دارندو سلسله مراتب عمودی که مشخصه افراد در جوامع ملی است بر آنها حاکم نیست. حاکمیت دولت ها ملی تنها با میل و اراده آنها محدود می شود. به این مفهوم که وقتی دولتی تصمیم می گیرد وارد یک پیمان دفاعی یا عهدنامه صلح یامنشور جهانی یامقاوله نامه شود، در واقع این دولت با پذیرفتن شرایط و مندرجات مصرحه در قرارداد و توافق ها، تعهداتی برای خویش ایجاد می کند و لاجرم حاکمیت آن در موارد موافق شده محدود و موکول به یک سلسله قیود برون مرزی می شود.

چگونگی شکل گیری نظام دو قطبی و تاثیر آن بر روابط بین الملل

در موازنه دو قطبی جهان، برداشت کلی این است که تنها دو قدرت برتر یا ابرقدرت خطوط کلی نظام بین المللی را تعیین می کند و سیاست گذاران دیگر کشورها تمام تصمیمات خود را بر محورها و شاخص های مرتبط با این خطوط اتخاذ می کنند. در این مدل دو حریف یا رقیب عمده، همواره احساس می کنند که در مقابل تهدیدات حریف دیگر، ناگزیر از واکنش و در نتیجه حفظ یک نوع موازنه مستمر برای منصرف کردن یکدیگر از برهم زدن تعادل می باشند. هر نوع حرکت از طرف یکی از دو حریف به نوعی خصومت و انحراف از تعادل و در نهایت واکنش از جانب دیگری برای حفظ شرایط ایمن تعبیر می شود.
در این الگو یک نوع به اصطلاح خوف نهادی تمام وجود دو ابرقدرت را در بر می گیرد و آن دو به نوعی بازی درگیر می شوند که اصطلاحاً بازی های مجموع صفر نامیده می شوند. در این بازی برد یک طرف با باخت طرف دیگر مساوی است و هر یک سعی در افزایش برد خود و باخت طرف مقابل دارد. در موازنه دو قطبی حضور یا نفوذ هر یک از دو ابرقدرت در قلمرو و نفوذ دیگری بشدت کنترل می شود. این موضوع حتی در مناطقی که منطقاً منافع حیاتی خاصی برای آن دو وجود ندارد صادق است. در واقع وحشت از چیزی که به نظریه دو مینو مشهور است باعث می شود هر نوع حرکت و اقدام مستقیم یا غیر مستقیم که باعث خارج شدن تعادل یکی از مهره های وابسته به یکی از دو قطب گردد با شدیدترین عکس العمل از طرف دیگری مواجه شود.
در موازنه دو قطبی یک حالت تشنج و وحشت مستمر، ذهن رهبران را به خود مشغول می کند و به همین دلیل گفته می شود که در این الگو زمینه برای ایجاد بحران فراهم تر است. منازعه ون اختلاف پیوسته در الگوی دو قطبی حاکم است. این حالتی است به عقیده پژوهشگران غربی در مقطع سالهای ۶۲-۱۹۴۷ بین شرق و غرب وجود داشت.
اگر به حرکت های توسعه طلبانۀ اتحاد شوروی پس از جنگ دوم توجه کنیم بخوبی واکنش آمریکا و غرب را می توانیم درک نماییم.
در مقطع فوق پس از آنکه اتحاد شوروی اروپای شرقی را تا کشورهای بالکان و ساحل دریای اژه زیر سلطه درآورد، توجه خود را به ایران معطوف کرد. حرکت های فرصت طلبانه روس ها در آذربایجان، ترومن رئیس جمهور آمریکا را که از طریق ایران به کمک شوروی شتافته بود به خشم آورد. غرب در مقابل درخواست های شوروی دربارۀ قسمت هایی از قلمرو ترکیه و در کنار بغارهای داردانل و بوسفر، شورش کمونیستی در یونان و نفوذ احزاب چپ در سایر نقاط خاورمیانه و آسیا همین مشکل را داشت که نهایتاً به ایجاد حلقه های اتحاد استراتژیکی در چارچوب پیمانهای سیاسی نظامی ناتو، سنتو، سیتو، آنزوس منجر شد.
اتحاد شوروی که در خلال جنگ دوم جهانی صدمات زیادی را متحمل شده بود نهایتاً با کمک غرب توانست روی پای خود بایستد. این کشور، فرصت های پیش آمده از اوضاع مغشوش پس از جنگ را مغتنم دانست و با مظلوم نمایی خواستار امتیازات هر چه بیشتر از لقمه های بلعیده شده جهانخواران غرب شد. از آن جمله شوروی خواستار به قیمومیت گرفتن مستعمرات ایتالیا در شمال آفریقا در لیبی شد و منطقه تری یست را که در راس دریای آدریاتیک قرار دارد از قلمرو ایتالیا به خاک یوگسلاوی منظم کرد.
بسیاری از محققان تاریخ روابط بین الملل ۲۱ فوریه ۱۹۴۷ را در پایه گذاری سیستم دو قطبی در سیاست جهان یک نقطه عطف قلمداد می کنند. اتفاق خاصی که در این تاریخ رخ داد در واقع یک موضع گیری سیاسی از طرف دولت انگلیس مبنی بر اظهار عجز درمقابل حرکت های فرصت طلبانه شوروی در یونان و ترکیه بود که به اطلاع دولت ایالات متحده رسید و خواستار آن شد که اقدامی انجام گیرد.
در حقیقت ضعف ناشی از صدمات جنگ دوم جهانی باعث شده بود که بریتانیا کبیر نتواند نقش سنتی را در این مناطق ادامه دهد و ایالات متحده را به درگیر شدن در معرکه دعوت کرد.
در ماه مارس همان سال پرزیدنت ترومن در یک نطق تاریخی در مقابل کنگره تعهد آمریکا را در قبال امنیت و حمایت از استقلال و حاکمیت یونان و ترکیه عنوان کرد. در همین زمان بود که اولین دولتمرد اروپایی یعنی وینسون چرچیل علناً عنوان پرده آهنین را که به تدریج روی قاره اروپا می افتاد، برای اتحاد شوروی به کار برد. از همین جا جنگ سرد بین شرق و غرب و معارضه مستمر سیاسی بین دو قطب قدرت جهانی شروع شد.
سیاست مهار کمونیسم که بوسیله جرج کنان آمریکایی و همکارانش لقب گرفت به یونان و ترکیه محدود نمی شد بلکه اروپا غربی را نیز در بر می گرفت زیرا تسلط شوروی بر اروپا مرکزی و شرقی برای امنیت غرب تهدیدی جدی به شمار می آمد.
اورال هریمن نیز که سفیر آمریکا در مسکو در زمان برگزاری کنفرانس یالتا در سال ۱۹۴۵ بود در همان هنگام احساس مشابهی در مورد بازگذاردن دست روس ها برای استقرار در مواضع تدافعی مطمئن بیان کرد و آن را یک اقدام خطرناک که عاقبت آن مشکوک است تلقی نمود. به عبارت دیگر این عمل یک نوع توسعه طلبی تدافعی بود که به شوروی امکان می داد با تمسک به معاذیر غیر موجه به قلمرو کشورهای مجاور خود تجاوز کند.
بسیاری از پژوهشگران مدعی هستند که چنین برداشتی از آسیب پذیری کشورهای اروپای غربی که شدیداً در جریان جنگ دوم صدمه دیده و روحیه ملی خود را باخته بودند، چندان بی اساس نبود.
بدون شک طرح بازسازی اروپا معروف به مارشال که مبالغ هنگفتی دلار آمریکایی را به اروپا سرازیر کرد، در احیاء مجدد این قاره و پیشگیری از سقوط آن به دامان کمونیسم موثر بوده است. در همین زمان تشکیل سازمان ناتو که امنیت گروهی از کشورهای اروپای غربی و شمالی را تامین می کرد گامی بسیار جدی برای مقابله با توسعه طلبی شوروی بود. با تقسیم کشور مغلوب آلمان به دو کشور شرقی و غربی در دست دو قطب قدرتمند، عرصه مناسبات در اروپا بطریقی حساب شد حول محور دو قطبی جریان یافت. بحران های پی در پی در اروپا و آسیا، از جمله مساله برلین، جنگ داخلی یونان، جنگ کره و وضع هندو چین و دیگر موضوعات حاشیه ای اما بسیار مهم در خاورمیانه و دیگر نقاط جهان، گسترۀ سیاست دو قطبی را همچنان در روابط شرق و غرب و به عبارت کلی تر آمریکا و شوروی حفظ کرد.

بازیگران عرصه روابط بین الملل کدامند و چگونگی تاثیر آنها بر روابط بین الملل

هنگامی که عملکرد دولت ها را در صحنه روابط بین الملل را نظاره می کنیم ذهن ما باید متوجه این واقعیت که اساساً حکومت وقت یک کشور یا دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی آن چیزی نیست مگر قالب ها یا مفاهیم بی جانی که در واقع به دست انسان ها به حرکت در می آید. برخی مواقع نیز مواضع گروه ها، احزاب و دیگر عوامل ذینفوذ در هدایت روابط خارجی یک کشور و سیاست گذاری آن موثر هستند.
گرایش های ایدئولوژیکی و عقیدتی، سیاسی و مذهبی، اقلیت های قومی و نژادی و از این قبیل خصوصیاتی که توده ها و انسانها را از جهات مختلف از هم متمایز می کنند نیز غالباً در نحوه رفتار دولت ها در مناسبات بین المللی تاثیر می گذارند.
هنگامی که ما از افراد و انسان ها به عنوان عاملان واقعی و مسئولان اقدام و تصمیم گیری در سیاست خارجی یک کشور خارجی گفتگو می کنیم، در حقیقت به نکته ظریفی معترف می شویم که در وجود این بازیگران نهفته است. مقصود ما چیزی جز نیروی اراده، تشخیص، ظرفیت انتخاب و اختیار نیست. وقتی از اختیار و انتخاب سخن می گوییم، باید توجه ما معطوف به محدودیت های درونی و بیرونی باشد، یعنی شرایط و عواملی که از داخل یا از طریق نیروهای خارجی به ما تحمیل می شود.
از یکسو این یک پدیده شناخته شده است که قوای ادراک و عاقله انسانها با هم تفاوت دارد و هرگز نمی توان بدرستی ادعا کرد که دو فرد مسئول، زمامدار، دولتمرد یا سیاستمدار در مقابل یک سلسله شرایط و اوضاع مشابه از خود رفتار و واکنش های مشابهی بروز دهند. در هر حادثه و بحران نیز که نیاز به تصمیم گیری دارد، راه کارهای مقابله با آن محدود است و ما هنگامی که از انتخاب بهترین، با صرفه ترین، بی خطرترین و … گفتگو می کنیم در واقع منظور ما همان انتخاب اصلح است. به عبارت دیگر از بین راه کارهای موجود، مطلوب ترین آن که از جهات مختلف اهداف ما را تامین کند، انتخاب می گردد، ولی ضرورتاً این راه کار همواره بهترین و با صرفه ترین و بی خطر ترین نیست بلکه چیزی است که به قضاوت یک فرد یا گروه نزدیکترین و مناسب ترین برخورد را با وضعیت پیش آمده با توجه به شرایط زمان و مکان توجیه می کند. به همین دلیل برخی از محققان علوم سیاسی و روابط بین الملل مدعی هستند که در تصمیم گیری سیاسی غالباً عنصر یا عامل تصادف موثر است. البته برخی که معتقد به جبر و تقدیر یا تاثیرات تعیین کننده محیط، وراثت های طبیعی و نظریه های روانکاوی فروید هستند، ممکن است با وجود عامل تصادف در اراده آزاد بازیگران حقیقی صحنه روابط بین الملل هماهنگ نباشند. اما تردیدی نیست که معمولاً دو فرد در شرایط مساوی تصمیمات مشابه اتخاذ نخواهند کرد و اگر چنین باشد بیشتر ناشی از اتفاق و تصادف است تا یک قاعده کلی.
با این توضیحات دریافتیم که در روابط بین الملل تنها افراد و اشخاص در شکل زمامداران، تصمیم گیرندگان، دولتمردان و … عاملان واقعی و زنده کنش – واکنش ها هستند. البته آنها مشروعیت اعمال سیاسی خود را از مجرای اقتدارات قانونی دولت و حکومت دریافت می کنند. آنها به تناسب و فراخور مسئولیت های خود برای راهبری و هدایت امور مختلف حکومتی، از جمله سیاست خارجی یک کشور دارای اختیارات قانونی می باشند. اما قانون و مقررات و آئین نامه، تنها خطوط کلی روابط و ضوابط را معین می کند و در نهایت این افراد هستند که با دست و اندیشۀ خود و رفتاری که در عرصۀ مراودات بین المللی دنبال می کنند، درصدد حفظ منافع و مصالح، ارتقاء حیثیت، کسب قدرت و … بر می آیند. و هم ازین جهات است که مشی سیاسی، خلق و خوی فردی، دانش، طبایع و رفتار یک وزیر امور خارجه، دیپلمات یا سفیر و هر دولتمرد دیگر در کیفیت روابط بین دولت ها موثر و تعیین کننده است.
دولت ها به خودی خود، فاقد شعور و اراده هستند، آنچه که ما به آنها نسبت می دهیم چیزی جز اقدامات و واکنش های افراد نیست.
همانطور که گفته شد بازیگران اصلی صحنه روابط بین الملل دولت های ملی هستند. از پایان جنگ جهانی تاکنون تعداد این بازیگران بیش از سه برابر شده است. هنگامی که منشور ملل متحد بوسیلۀ معدودی از دولت های فاتح جنگ دوم نوشته می شد، تنها پنجاه و یک کشور مستقل حاکم در نظام بین الملل وقت نامشان در فهرست اعضا آن به چشم می خورد و اکنون این رقم به حدود یکصد و هفتاد رسیده است. با وجود نرخ رشد بالایی که جامعۀ جهانی در نظام های ملی، پس از جنگ داشته است در تعداد بازیگران اصلی یا همان قدرتهای بزرگ و با نفوذ و سلطه گر تغییر محسوسی بوجود نیامده و در مواردی نیز تقلیل یافته است. بقیه دولت های ملی که در هرم توزیع قدرت، ثروت و شهرت قرار می گیرند، هر یک به درجات و مراتب مختلف در دو قطب شرق و غرب ایفای نقشی را برعهده داشتند. البته این نوع طبقه بندی در شرایط دنیای امروز که تقریباً دهه ۱۹۸۰ را پشت سر می گذارد شاید تا حدودی غیر واقعی به نظر آید، زیرا قدرت های بزرگ یا بالقوه ابرقدرتهای سیاسی و اقتصادی مانند چین کمونیست، هند و ژاپن به عقیدۀ بسیاری از محققان اسطوره جهان دو قطبی را شکسته اند.
در جوار یا به موازات بازیگران اصلی صحنه روابط بین الملل بازیگران دیگری نیز هستند که بنا به خواست دولت های ملی اختیارات خاصی به صورت نهادی در قالبتهای حقوقی به آنها واگذار می شود. سازمانهای منطقه ای و بین المللی از جمله سازمان ملل متحد یکی از آنهاست. شاید کمی دور از واقعیت باشد که به نهادی بین المللی با خصوصیات فرضاً سازمان ملل متحد یک شخصیت خاص، جدا از آنچه که بازیگران اصلی یعنی دولتهای ملی می خواهند داده شود. زیرا این یک امر بدیهی و طبیعی است که اختلافات و تنش ها، دوستی ها و رقابت های دولت های عضو عیناً در این مجموعه نیز بروز می کند و بدین ترتیب است که پیوسته شاهد کشمکش ها و بن بست ها، طفره ها و کج روی های این سازمان جهانی، با ماموریت و وظایف والا و مهم می باشیم. سازمان ملل متحد را نمی توان یک ابر دولت در مفهوم گسترده آن فرض کرد زیرا این نهاد به خودی خود تنها آن چیزیست که اعضای آن می خواهند و خارج از آن در ذات خود هیچ اصالت و قدرتی ندارد. همین امر دربارۀ سایر سازمانهای بین المللی و منطقه ای صادق است و این تنها دولت های مستقل و حاکم هستند که داور نهایی اقدامات خویش و رفتار خود در صحنه مناسبات جهانی می باشند. به همین دلیل است که گفته می شود در نظام بین المللی روابط افقی حاکم است و سلسله مراتب قدرت همان جامعه ملی در آن وجود ندارد.
گذشته از قدرتی که جهان سوم از نظر عددی در مناسبات حقوق بین المللی برخوردار است فقط قدرت های بزرگ هستند که همواره در قالب های مختلف سرنوشت دنیای ما و تاریخ بشر را رقم می زند.
در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، ملت های تحت سلطه و ستم، کمی به خود آمدند ولی هنوز در چنگال اربابان بودند. جنگ اول جهانی تکان مختصری به اوضاع داد ولی نه کنفرانس صلح ورسای و نه میثاق جامعه ملل، به دلیل آنکه منحصراً به قلم قدرتهای مسلط تدوین و نگارش شده بود، نتوانست آرمانهای ملل تحت ستم را تامین کند. جنگ دوم جهانی تنها توانست به حرکت به سوی استقلال، شتابی فزاینده دهد ولی مسیر و روند آن بوسیله همان قدرت های تعیین گردید. منشور ملل متحد و مواد پرطمطراق ولی بی مایه آن هنوز نتوانسته است کاری انجام دهد و با وجود یکصدو هفتاد و چند کشور به ظاهر مستقل، بازیگران اصلی صحنه روابط بین الملل هنوز همان پنج قدرت دارای حق وتو در شورای امنیت، یعنی رکن اساسی تامین صلح در سازمان ملل متحد می باشند.
مرحله بعد از جنگ دوم جهانی، که به تعبیری دوران جنگ سرد بین دو قدرت بزرگ نام دارد، در حقیقت مقدمات و زمینه بدست گیری کارگردانی دو بلوک شرق و غرب را بوسیله آنها فراهم نمود.
جنگ سرد که برخی آن را صلح شبه جنگ یا صلح از طریق وحشت نامیده اند عبارت بود از یک اختلاف و منازعه غیر نظامی که در آن تمام عاممل و ابزار سیاسی و استراتژی برای ارعاب متقابل حریفان درگیر به کار برده می شد. سیاست اصولی مرتبط با آن عبارت بود از پرهیز از وقوع جنگ، یا به عبارت ساده تر، احتراز از به کارگیری سلاح گرم بدون آنکه آتش خصومت و تهدید و ارعاب خاموش شده باشد.
نیور در مقاله «اسطوره های اجتماعی جنگ سرد» می گوید: این توهم برای ما ایجاد شده است که بین دنیای آزاد و دنیای کمونیسم اختلافی عمیق دراندیشه یا در پندار واقعیت ها وجود دارد ولی در حقیقت هر دوی آنها با علم کردن یک سلسله اسطوره های زائیده از بطن جامعه، مانند مذهب، عدالت ، آزادی و … در صدد برتری جویی، نفع طلبی، انحصار گرایی و ایجاد ازدیاد قدرت و نفوذ هستند.
در عمل رقابت بر سر توزیع و تقسیم قدرت برای تمام واحدهای سیاس که در صحنه روابط بین الملل ایفای نقش می کنند میسر نیست. بناچار در دوران جنگ سرد این فعالیت منحصر می شد به دو ابرقدرت شاخص که نقش محور و صحنه گردان را ایفا می کردند و بقیه قدرتهای درجه اول، دوم و سوم، که حول این پایه ها و محورهای اصلی می چرخیدند سیاستها و برنامه های خود را در چارچوب یکی از دو قطب شرق و غرب تنظیم می کردند. حتی درگیری های نظامی، جنگها و کشمکش ها و مخاصمات در محدودههای معینی بوسیله دو ابرقدرت کارگردانی و کنترل می شد. این عمل با واگذاری تسلیحات و پشتیبانی های مادی و معنوی از سوی هر یک از دو قطب یا بوسیله عوامل و کارگزاران آنها بطور مستقیم و غیر مستقیم انجام می شد. هدف آن در واقع ایجاد نوعی توازن و تعامل، با توجه به اوضاع و احوال پیش آمده و گرایش ها و موضع گیری های دولت های ملی بازیگر صحنه بود. ولی صحنه گردانان اصلی همان قدرت های مسلط بودند که به شیوه های مختلف، چه از طریق مجامع و کنفرانس های بین المللی و چه بصورت توافق های دو یا چند جانبه نبض نظام روابط بین الملل را در دست داشتند.

چشم انداز روابط بین الملل در قرن ۲۱ را توضیح دهید

فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی استحاله کمونیستم در اروپای شرقی، جنگ خلیج فارس و بیداری ناگهانی قومیت های کوچک و بزرگ در سراسر دنیا، محیط و بین المللی و عرصه سیاست های جهانی را در تمام ابعاد دستخوش بحران و تغییر کرده است. در این قسمت به ۳ نمونه از بحران های بین المللی اشاره می شود:
۱- بحران ارتباطات و نظم نوین اطلاعاتی: اندیشمندان پژوهشگران رشته های مختلف علمی، فنی و تکنولوژیک، هر یک به زعم خود تصویری از قرن بیست و یکم دارند. در واقع قرن آینده عصری است که در آن تحولات و پدیده های شگرف جامعه بشری از ابعاد مختلف به صورت تعیین کننده مطرح می باشد. پدیده پویای ارتباطات از آن دسته عواملی است که ویژگی اساسی قرن آینده را تعیین می کند. اهمیت ارتباطات در جهان معاصر به حدی است که نظریه پردازان می گویند امروزه جنگ میان بازیگران روابط بین الملل از مدیانهای نظامی به عرصه افکار عمومی سوق داده شده است. برخی هم اشاره به دهکده جهانی و دنیای بدون مرز اطلاعاتی دارند و معتقدند که تحول تکنولوژی انفورماتیک یا به تعبیر دیگر بحران ارتباطات تمامی باورها و حریم های امن ملت ها را در کوتاه ترین زمان و یا کمترین کوشش می تواند تسخیر کند و افراد را ناگزیر به پذیرش و ایفای نقش های جدید دلخواه کشورهای قدرتمند نماید. طبعاً در چنین شرایطی کشورها و ملت های جهان سوم بیشتر از همه در معرض چنین تهاجمی قرار دارند. بی گمان عنصر آگاهی در توسعه سیاسی، اجتماعی و تحرک اقتصادی جوامع نقش عمده ای ایفا می کند. اگر درگذشته عوامل ثابت جغرافیا و ژئوپلتیک و توزیع غیر عادلانه منابع طبیعی مانع عمده و بازدارنده توسعه و رشد اقتصادی به شمار می آمد امروز عامل دیگری به نام توزیع غیر عادلانه اطلاعات به آن افزوده شده است. مبادله اطلاعات از جهاتی با اهمیت تر از مبادلات تجاری و بازرگانی بین کشورهاست و امروز در تمام عرصه های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و علمی و … مطرح است. قرنی ۲۱ قرن اطلاعات و ارتباطات است و بی شک کسی که بیشتر بداند ممی تواند با آقائی و سروری دنیای پیچیده آینده را در اختیار خود بگیرد و اداره کند.
۲- بحران محیط زیست: طبق پیش بینی های فائو جمعیت جهان در سال ۲۰۲۵ به حدود ۸ میلیارد نفر خواهد رسید طبعاً با سیر نزولی تولید محصولات و فرآورده های تغذیه در جهان سوم، انسانهای گرسنه برای رفع نیازهای خود به تخریب محیط زیست خود خواهند پرداخت و ذخایر طبیعی مانند جنگل ها و مراتع را از بین خواهند برد. مشکل آنجاست که از یکسو توسعه، حق طبیعی هر انسان است و از سوی دیگر اگر امکانات آن فراهم نباشد نمی توان انتظار داشت منابع طبیعی کره زمین از آسیب و تخریب مصون بماند. البته معضلات بحران محیط زیست منحرصر به فقر و توسعه نیافتگی نیست، زیرا صنعتی شدن دنیا سبب شکستگی لایه ازون، تغییرات آب و هوایی، آلودگی منابع آب و خاک و فرسایش زمین شده است.
کنفرانس معروف ریو که از تاریخ سوم تا ۱۴ ژوئن ۱۹۹۲ در پایتخت برزیل با شرکت سران کشورها و دولت های جهان تشکیل شد پاسخی به زنگ خطر جدی بحران محیط زیست بود. فلسفه تشکیل این اجلاس جهانی آن بود که درباره پاره ای از موضوعات مهم جهانی که موجبات نگرانی جامعه بشری را فراهم آورده یک توافق بین المللی حاصل گردد. با اینکه تعارض بین کشورهای پیشرفته صنعتی(شمال) و کشورهای در حال توسعه(جنوب) در اجلاس مذکور کماکان ادامه داشت، دولتها توانستند در مسائل مهمی که توازن محیط زیست و نظام اکولوژیک را تهدید می کند به توافقات اصولی دست پیدا کنند. در بیانیه نهایی کنفرانس که شامل ۲۷ بند است، اتخاذ شیوه های جدید و عادلانه با ایجاد زمینه همکاری میان کشورها و بخش های کلیدی جوامع و ملت هاست. در این بیانیه ضمن تاکید بر حق داشتن زندگی سالم و سازنده برای تمام مردم حفظ توازن محیط زیست با توسعه و نیازهای نسل های آینده توصیه شده است. تردیدی نیست که انعقاد قرارداد و تدوین منشور قرن ۲۱ حاوی مقررات و قواعد حقوقی برای پیشگیری از تهدید فزاینده عوارض زیست محیطی به خودی خود دردی از کسی دوا نمی کند. این تنها بخشی از تدبیر بحران محیط زیست است که باید همراه تضمین های اجرایی محکم و شدید اجرا و کنترل شود. مقدار زیادی از این مسئولیت بر گردن کشورهای صنعتی شمال، یعنی آلوده کنندگان اصلی محیط کره زمین، می باشد. کشورهای در حال توسعه نیز که بیشترین تهدید متوجه آنهاست، باید با فراهم آمدن زمینه همکاری بین شمال و جنوب برای مداوای این درد مشترک، از فرصت پیش آمده بهره گیرند و با استفاده از ابزارهای حقوقی و فنی در سطح ملی، منطقه ای و بین المللی در یک کوشش همه جانبه محیط زیست کره زمین را از تخریب و نابودی نجات بخشند.
۳- بحران اقتصادی و دیون جهانی: از جمله ویژگی های دوران پس از جنگ سرد وجود عوامل و معضلات انباشته شده از روابط و نظام غیر عادلانه اقتصادی سرمایه داری در دهه های پس از جنگ جهانی دوم است، که بخصوص بر دوش کشورهای جهان سوم به شدت سنگینی می کند. کشورهای صنعتی که خود بوجود آورنده اصلی این بحران خزنده هستند، اکنون از نتایج و عواقب و آثار آن بر نظام اقتصادی و شبکه های بانکی خود هراسان می باشند. به همین دلیل آنها نهایت کوشش خود را به کار بسته اند تا بدون دامن زدن به این بحران، با ارائه راه حل های دو طرفه با آن مقابله کنند. در بعضی موارد به تناسب سیاست های منطقه ای و بین المللی خود، اقدام به بخشودگی قسمتی از وام ها نموده اند. در مواردی نیز برای اقساط بازپرداخت برنامه ریزی مجدد نموده و یا در اصل و بهره کاهش هایی قائل شدند. بانک جهانی در گزارشی که از آخرین وضعیت بدهی ها در جهان در دسامبر ۱۹۹۱ ارائه داد، ابعاد نگران کننده دیون را روشن نموده است. این پرسش که آیا بانک های بزرگ کشورهای سرمایه داری با توجه به روند بحرانی موجود و حجم فزایندۀ وام ها قادر به تحصیل آنها باشند، قابل تردید است. لاجرم یکی از متغیرهای عمده تاثیر گذار بر روابط بین الملل در دهه ۱۹۹۰ دیون جهانی و روابط غیرعادلانۀ اقتصادی کشورهای وام دهنده و وام گیرنده یا به تعبیر بهتر روابط ناسالم و بحرانی شمال و جنوب خواهد بود. در این فراگرد جهان سوم قربانی اصلی این بی عدالتی است و زالوهای سرمایه داری غرب نیز باید بهای فرصت طلبی و سودجویی خود را بپردازند. در این بازی سرنوشت، مظلوم همانقدر گناهکار است که ظالم و مصیبت های ناشی از این داد و ستد ناعادلانه همواره گریبانگیر ملت های فقیر، پژمرده و مایوس جهان سوم است. بحران خزنده بدهی ها سرانجام به نقطه جوش خود خواهد رسید و معلوم نیست اگر عاملان اصلی آن از عرصه سیاسیت خارج شوند چه کسی جوابگوی خسران متقابل شمال و جنوب خواهد بود.
۴- بحران هویت و امنیت: نظام نوین جهانی از همان آغاز با ناامنی، هرج و مرج، بحران و جنگ رو به رو شده است. بسیاری از گروه های قومی، نژادی، مذهبی و غیره که در سال های گذشته در چارچوب های سیاسی-اجتماعی نسبتاً آرامی در کنار هم زندگی می کردند، اکنون پس از پایان جنگ سرد جنگ جدیدی را به خاطر هویت جویی در سراسر جهان شروع کرده اند. آنها که فکر می کردند با پایان جنگ سرد و رقابت های تسلیحاتی، نظامی و ایدئولوژیک افسار گسیخته، جهان می رود از امنیت و ثبات سازنده ای برخوردار گردد، بزودی از این اندیشه خام سرخورده شدند.
بسیاری از سیاستمداران معتقدند که در نظام نوین جهانی ضرورتاً آسایش و امنیت برقرار نخواهد شد، زیرا قدرتهای بزرگ و سلطه گر تنها از طریق بهره گیری از شرایط بحرانی می توانند سطح رفاه و تولید خود را حفظ کنند. پی آمدهای جبری کاهش تولید تسلیحات برای کشورهای غربی که سال ها از این طریق ارتزاق کرده و اقتصاد خود را سرپا نگه داشته اند، بسیار نگران کننده است. لاجرم تهدیدات، منازعات و بحران ها در گوشه و کنار دنیا باید ادامه داشته باشد تا رقابت تسلیحاتی همچنان بازار فروش این متاع مرگبار را حفظ کند.
در سالهای آینده امنیت کشورها از جهات و ابعاد مختلف سیاسی، نظامی، اقتصادی، زیست محیطی به مخاطره می افتد. قدرتهای بزرگ هم تا هنگامی که منافعشان به طور جدی به خطر نیفتد، در صدد رفع زمینه و مقابله با عوامل آن نخواهند بود. تمام الگوهای امنیتی که در گذشته برای حفظ ثبات مناطق حساس استراتژیک در یک جهان دو قطبی تصویر می شد، اکنون با یک سلسله فرضیات و ابهامات جدید مواجه شده اند. امنیت گروهی مفهوم خود را از دست داده است. پیمان ناتو هم دیر یا زود به سرنوشت پیمان ورشو گرفتار خواهد شد. سازمان های منطقه ای دیگر هم ناگزیر خواهند بود ساختار و نقش خود را برای رویارویی با شرایط نظام نوین جهانی در شرف تکوین تغییر دهند. اگر سازمان ملل متحد بخواهد نقش فعال در حفظ صلح و امنیت جهانی ایفا کند، آن نیز باید خود را برای این رسالت عظیم آماده سازد. لازمه این امر همانطور که قبلاً نیز اشاره شد، تشریک مساعی تمام کشورها در یک جهاد همه جانبه برای نجات بشریت از مصائبی است که بحران های دهه پایانی قرن بیستم، جهان را به آستانه قرن بیست و یکم هدایت می کنند.
۵- آینده روابط بین الملل : شکاف بین تئوری و عمل: هشت مورد از دلایل مشکل بودن پیش بینی مسیر سیاست های بین المللی به قرار ذیل است:
– اطلاعات محدود از آینده: محققان علوم اجتماعی اطلاعات معتبر و قابل اتکای محدودی در زمینه آینده دارند و تعداد معدودی از قوانین مربوط به تحولات سیاسی – اجتماعی دارای اعتبار خدشه ناپذیر هستند. مثلاً در شرایط پس از دوران جنگ سرد الگو پردازی نظام بین المللی از نظر قطب بندی بسیار مشکل و مبهم گردیده است. حتی در دوران پی از جنگ جهانی دوم نیز تعابیر متفاوتی از نظام بین المللی وجود داشت. برخی آن را دو قطبی و بعضی چند قطبی و دیگران دو چندقطبی می نامیدند. البته هر کس دلیلی برای ادعای خود ارائه می کند. امروز نیز گاهی صحبت از جهانی یک قطبی است و زمانی سخن از جهانی دو قطبی نظامی و چند قطبی اقتصادی است. در اینکه کدامیک از این الگوها واقعاً بازگو کننده شرایط فعلی هستند جواب روشنی وجود ندارد. شاید اهمیت چندانی هم بر این تصویر سازی مترقب نباشد. البته به زعم برخی نظام های دو قطبی با ثبات تر از نظام های چند قطبی هستند و همین امر زمینه پیش بینی بدبینانه ای را برای نظام آینده جهان سیاست و روابط بین الملل فراهم می آورد. امابه عقیده برخی دیگر، چنین منطقی دچار تناقض درونی است. به عقیده ما قضاوت روی این استدلال بستگی به آن دارد که از چه خاستگاهی به موضوع پرداخته شود. مثلاً معلوم نیست که از دید جهان سومی ها نیز چنین باورهائی صحت و قطعیت داشته باشد.
– وجود عوامل متعدد تعیین کننده مسیر تحولات بین المللی و رفتار سیاسی بازیگران باعث می شود که به ندرت بتوان عامل منفرد مسلطی را شناسائی کرد و حتی بهترین راه کارها و پیش بینی های سیاسی موکول به شرایط و مفروضاتی هستند که بعضاً احتمال وقوعشان اندک است.
– اتکا به الگوهای رفتاری نظری و درسهای آکادمیک در مورد سیاسیت و روابط بین الملل می تواند اثر دوسویه مثبت و منفی داشته باشد. به این معنی که ممکن است بازیگران عرصه سیاست های جهانی با توسل به نظریه های آکادمیک رفتار خود را به صورتی تنظیم کنند یا تغییر دهند که تعابیر دلخواه خود را نزد دیگران ایجاد نمایند. به عبارت دیگر یک طرف ممکن است با اتخاذ شیوه های تصنعی حریف خود را اغوا کند. ولی اگر یکی از طرفین چندان خود را مقید به رفتار عقلائی نشان ندهد و حداقل در ظاهر اهمیت و اعتباری برای نظریه های تجربه شده بروز ندهد، طرف دیگر دچار سردرگمی می شود.
– از آنجا که رفتار بازیگران، پیوسته در عرصه داخلی تحت تاثیر محیط خارجی و بین المللی است این نکته همواره مطرح است که انتخاب های دولتمردان و تصمیم گیرندگان تا چه میزان تحت نفوذ ارزشها، اولویت ها، باورها و گرایش های داخلی است و تا چه حد از عوامل بیرونی تاثیر پذیرفته است.
– اصولاً سیاست های جهانی به ندرت بدون از سرگذراندن یک جنگ عمده، در نظام خود تجدید ساختار و تغییر حالت پیدا می کنند.
– در یک نگرش سیستمی به نظام جهانی، تغییر در یک عنصر یا زیر مجموعه، دیگر عناصر نظام را دچار دگرگونی می کند. با این تعبیر سیاست بین الملل چیزی نیست مگر نتایج نامنتظر از اثرات متقابل عوامل عدیده و الگوهایی که امکان تجزیه آنها به اجزاء خرد یا روابط دو جانبه برای درک بیشتر و بهتر وجود ندارد.
– با توجه به استدلال های یاد شده به نظر می رسد که عامل شانس و تصادف در فراگرد سیاست های جهانی و روابط بین الملل آینده نقش ساز باشد همانگونه کهدر گذشته نیز بوده است.
– گفته می شود شبکه عظیم سیاست های جهانی به جاده هایی شبیه است که به جای دور شدن از هم در نقطه ای با یکدیگر تلاقی می کنند ضربه های ناگهانی و بحرانها می توانند جهان را به یک مسیر یا مسیر دیگری هدایت کنند. اما عاقبت عوامل تاثیر گذار سیاسی وارد عرصه می شوند و جهان را به مسیری همانند آنکه بدون وجود عوامل و رخدادهای انحرافی می پیمود برخواهند گرداند. این تعبیر از سیاست بین الملل زمانی پذیرفتنی است که ساختار بین المللی رفتارها را تعیین کند و نظام کلان جهانی میل به ثبات داشته باشد. اگر در دوران جنگ سرد چنین برداشتی از اوضاع جهان مقبول بود امروزه بسیاری از معادلات سنتی و باورها و برداشت ها تغییر کرده است و غلتیدن سیاست های جهانی در عصر انقلاب در ارتباطات به مسیر سنتی گذشته نامحتمل است. ما اکنون ناگزیریم به این باور تن دهیم که لحظه ها درعبور از مسیر ناهموار زمان تاریخ را بوجود می آورند. نگرش ما از آینده نباید در افق های دور دست به دنبال سراب برود. حقایق و واقعیت های دنیای معاصر در لحظه ها شکل می گیرد. لحظه هایی که همچون قطرات باران به هم می پیوندند و سیل خروشان تاریخ را بوجود می آورند. ما باید قطره ها را دریابیم و در مسیر دلخواه به سمت دریا هدایت کنیم و گرنه غوطه ور شدن در اقیانوس تاریک و بیکران سیاست ما را به جایی نمی رساند شاید علمای روشن بین مانند غواصان خرد بتوانند مرواریدی از این دریای عظیم شکار کنند ولی گردنبندی که شایسته آویختن به گردن عروس معرفت علوم اجتماعی و زیبنه علم سیاست و روابط بین الملل باشد حاصل نخواهد شد. ما با اعمال و رفتار امروز خود آینده خویش را می سازیم.

تاثیر دیپلماسی بر روابط بین الملل در قرن حاضر را توضیح دهید.

دیپلماسی واژه ایست بیگانه از کلمه یونانی Diploma به معنی مدرک، سند یا کاغذ رسمی تا شده که در آن امتیاز، نشان یا درجه ای به اشخاص اعطاء می گردد. در مفهوم عام دیپلماسی مترادف واژه انگلیسی Tact به معنی توانایی درکت موقعیت و حساسیت اوضاع و احوا ل و تنظیم گفتار و کردار و آداب در روابط فردی یا گروهی است به بهترین وجه ممکنه و با توجه به وضعیت پیش آمده. در قلمرو سیاست، دیپلماسی دارای دو مفهوم و دو بعد مختلف است. در واقع این دو مفهوم پست و روی یک سکه را تصویر می کنند. اول اینکه این واژه به صورت کلمه ای مترادف سیاست خارجی استعمال می گردد. از این دیدگاه است که ما از خوبی یا بدی دیپلماسی یک کشور سخن می گوییم و منظو ر ما دقیقاً توفیق یا شکست سیاست خارجی یک دولت است. از جانب دیگر این کلمه به مجموعه کارگزاران و مقامات رسمی یک مملکت گفته می شود که مسئولیت اجرای تصمیمات مربوط به سیاست خارجی را دارند. در جموع می توان گفت که دیپلماسی روشی است برای حل و فصل مسائل مربوط به روابط خارجی دولت بوسیله مذاکرات یا از طریق مسالمت آمیز دیگر. با اینکه دیپلماسی دارای تاریخی بسیار طولانی است و پادشاهان و حکام کشورها و ولایات همواره به سفرا و فرستاده های مخصوص باریابی می دادند و با آنها با تشریفات و احترامات ویژه رفتار می شد و قراردادهای مودت با آنان منعقد می کردند اما عرف متداول در روابط بین الملل و مقررات زاییده روش ها و سنت های قدیمی که اکنون ناظر بر آن می باشیم چندان قدیمی نیست در حقیقت دیپلماسی به شیوه جدید همزمان با پدید آمدن سیستم دولت ها در اروپا یعنی پس از کنگره وستفالی در قرن هفدهم بنا گذارده شد.
سفرای آن روز حدود فعالیت های خود را منحصر به تحکیم روابط بین دولت متبوع خود و دولت میزبان نمی کردند بلکه غالباً در امور سیاسی داخلی دولت مقیم دخالت کرده و شورش ها و اختلافات را دامن می زدند و به احزاب مخالف آن کمک می کردند به طور کلی هر گونه عملی را که متضمن منافع کشور متبوع خود و ایجاد چند دستگی و بحران در کشور دیگر برای بهره برداری باشد انجام می دادند.
امروزه نمی توان به درستی ادعا کرد که سفرا و نمایندگان کشورها در سرزمین های میزبان دیگر به چنین اعمالی متوسل نشوند سهل است که گاهی اوقات چه در کشورهای دموکراتیک و چه در کشورهای زیر سلطه شاهی و امپراتوری، سفرا با به کارگیری سیستم های پیچیده اطلاعاتی امروزی و تاکتیک های براندازی دست به اعمالی می زنند که به خواسته کشور متبوع خود حکومت های دیگر را تقویت یاساقط می کنند.
هدف اولیه از برقراری هر گونه روابط دیپلماتیک متوجه حفظ و حراست از منافع کشور خودی است. شک نیست که مهمترین و بنیادی ترین منافعی که هر کشور ناگزیر است از آن حراست کند، امنیت واستقلال آن می باشد. اما جدا از این ملاحظه اساسی، منافع اقتصادی، تجاری و حفظ جان و مال اتباع خودی در خارج نیز یکی از اهداف عمده ای است که دیپلماسی دنبال می کند. دیپلماسی مدرن نیز رسالت هایی را نظری اشاعه فرهنگ و آداب و سنن و روش زندگی کشور خودی را زیر بال و پرخود می گیرد به این امید که شاید از این راه برای ارزش های ملی و بازشناساندن آن به خارجیان جهت درک و تفاهم متقابل، حیثیت و اعتبار بیشتر بدست آورد. اساساً ماموریتی را که دیپلماسی در چارچوب هدفهای ذکر شده دنبال می کند ناظر بر حراست از تمامیت ارضی، سیاسی و اقتصادی یک کشور است.
– دیپلماسی و ژئوپلتیک: ویژگی های جغرافیایی یک کشور در زمه عوامل ثابت است که در تعیین تدابیر و سیاست های هر کشور نقش عمده ای ایفا می کنند. ار برخی گفته اند که جغرافیای یک کشور سیاست خارجی آن در دیکته می کند، این نظر از یک رشته واقعیت های ملموس و عینی متاثر است و یک مبالغه و ادعای صرف نیست. آگاهی از عوامل و مشخصه های ژئوپولتیک و ژئواستراتژی برای دولتمردان و تصمیم گیرندگانی که به نحوی با مسائل سیاسی، امنیتی، نظامی، اقتصادی و اجتماعی سرو کار دارند الزام آور است. تحولات و اکتشافات قرون نوزدهم و بیستم اهمیت جغرافیا را در سیاست و امنیت بخوبی آشکار ساخت.
– نقش دیپلماسی در اتحاد و اتفاق: سیاست خارجی یک کشور اساساً متوجه تقویت روابط با کشورهای دوست و خنثی کردن نیروهای بالقوه متخاصم به منافع خودی است. یک کشور می تواند با انجام مذاکرات سیاسی دوستان و متحدانی برای خود دست و پا کند. این روابط دوستی واتحاد غالباً زمینه خود را در وجود منافع مشترک پیدا می کند. مثلاً وجود یک دشمن مشترک می تواند زمینه خوبی برای ائتلاف و اتحاد دو کشور برای مقابله با آن باشد. اما صرف وجود منافع مشترک باعث اتحاد دولت ها نمی شود بلکه مقدمتاً درک و شناسایی نقاط اشتراک که به صورت بالقوه زمینه ساز وحدت و اتحاد می گردد نیز عامل بسیار حساس و مهمی است که تنها یک دیپلماسی فعال می تواند فراهم آورد. خنثی کردن نیروهای مخالف و در تقابل با منافع خودی یکی دیگر از ابعاد سیاست خارجی و دیپلماسی فعال است. اساساً یکی از هدفهای سیاست خارجی یک کشور بر این محور باید استوار باشد که مانع اتحاد دولت های دیگر بر علیه او گردد. بدین مفهوم که برای فراهم آوردن چنین زمینۀ دیپلماسی کشور خودی باید با ظرافت خاص با هر یک از دولت هایی که در صددند به نحوی وارد یک پیمان دوستی، نظامی – دفاعی و غیره شوند که منافع او را به مخاطره بیندازند، به طریقی برخورد کند که از این امر جلوگیری به عمل آورد.
دیپلماسی در جنگ: تعبیر کلاسیک از جنگ در قلمرو سیاست این است که وقتی دیپلماسی در کسب خواسته های خود از طریق مسالمت آمیز ناموفق و زبون شف توسل به زور و حربه نظامی برای تحصیل آن خواسته ها ضروری می شود. البته فقدان اساس منطقه در این تعبیر روشن است. چون مراجعه به تاریخ خلاف این مدعا را ثابت می کند. ضمناً نمی توان پذیرفت که جنگ صرفاً مولود شکست سیاسیت و دیپلماسی است زیرادر خلال حالت مخاصمه هم ممکن است دیپلماسی به طریق مستقیم یا غیر مستقیم ادامه یابد. در روابط پیچیده بین المللی امروز بویژه هنگامی که آتش جنگ بین دو کشور برافزوخته می شود تشخیص و تعیین این مساله که متجاوز کیست و نیروهای کدام دولت ضربه اول را وارد آورده است کار بسیار دشواری است. بخصوص اینکه جنگهای محدود امروزی معمولاً از درگیری های کوچک مرزی شروع می شود و در صورتی که به موقع مهار نشود بتدریج ابعاد گسترده تری پیدا می کند و در نهایت برای ناظران بیرون از منطقه تشخیص این که چه کسی مخاصمات را آغاز کرده مشکل است. در اکثر مخاصمات بین المللی معاصر که منجر به کار گرفتن نیروی نظامی شده است. بندرت دیده شده که هر دو طرف ادعای مظلومیت و مورد تجاوز قرار گرفتن را نکنند و مدعی نشوند که صرفاض به عنوان دفاع مشروع از خود به قوه قهریه متوسل شده اند اما درجه موفقیت این گونه ادعاها در افکار عمومی جهان به میزان توفیق یا شکست دیپلماسی بستگی دارد هماهنگی بین استراتژی و دیپلماسی در تدوین خط مشی ملی که ناظر بر هدف اساسی حفظ استقلال و امنیت و منافع یک کشور است، از اهمیت بسیاری برخوردار می باشد و تبادل نظر مستمر و متقابل کارشناسان سیاسی و نظامی در تعیین هدفهای اصلی در مقابل مقدورات و محدودیت ها ضرورت تام دارد. خلاصه اینکه سیاستی که بوسیله نیورهای موثر نظامی بازدارنده پشتیبانی نشده باشد به اندازه یک استراتژی و دیپلماسی که با هدفهای ملی ناسازگار و متناقض باشد مصیبت بار است. به هر تقدیر دنیای ما دنیای شگفتی هاست و دنیای بی قاعدگی ها و جنگ نیز مولود همین روند کلی جهان است و برای پرهیز از عواقب و آثار پلید آن باید با به کارگیری دیپلماسی صحیح، پویا و سنجیده، زمینۀ وقوع آن را تضعیف و عقیم نماییم.
– دیپلماسی در اقتصاد و تجارت: گذشته از ملاحظات سیاسی و استراتژیکی که دیپلماسی در زمره هدفهای خود آن را دنبال می کند، امروز مقاصد اقتصادی و تجاری نیز در قلمرو و دیپلماسی از اهمیت ویژه ای برخورد است. دنیای سرمایه داری امروز با استفاده از کاربرد دیپلماسی، همواره در صدد گسترش بازار مصرف در کشورهای دیگر و حفظ منافع اقتصادی و امتیازات تجاری است و برای این منظور از هر گونه اقدام مشروع و غیرمشروع مانند رشوه دهی و خرید مقامات خارجی، جمع آوری اطلاعات اقتصادی صنعتی، مبارزه و رقابت برای از میدان خارج کردن رقبای تجاری و غیره فروگذاری نمی کند. در خلال چهل سال گذشته دیپلماسی تجاری به عنوان یکی از فعال ترین جنبه های روابط بین المللی به کار گرفته شده است. با محدود شدن تجارت آزاد در سطح بین المللی و اعمال سیاست های اقتصادی – تجاری در جهت توسعه اقتصاد ملی، کشورهای کوچک و بزرگ بخوبی دریافته اند که از سلاح دیپلماسی تجاری به عنوان ابزاری برای پیشبرد مقاصد سیاسی چگونه می تواند بهره گرفت. استفاده از دیپلماسی تجاری به عنوان یک استراتژی در جنگ سرد، عملاً بدین ترتیب بود که محدودیت ها و تمهیداتی برای کنترل و تقلیل تجارت بین شرق و غرب اعمال می شد و هدف آن محروم کردن دشمنان بالقوه از کالاها و مواد حیاتی و دارای ارزش استراتژیک بود. اهمیت دیپلماسی تجاری در جهان امروز به قدری زیاد است که در تمام سفارتخانه ها، وجود یک دفتر وابستگی اقتصادی-تجاری از ضروریات هیات دیپلماتیک تلقی می گردد. با توجه به اینکه امروزه اکثر دولت ها کنترل و نظارت مستقیم و غیرمستقیم خود را بر مراودات تجاری خارجی خود اعمال می کنند، نقش وابسته های اقتصادی و تجاری برای بازاریابی، انعقاد قراردادها و جمع آوری اطلاعات و اخبار راجع به اقتصاد و صنایع و کیفیت بازار مصرف کالاهای مختلف، بخوبی محسوس است. یکی دیگر از قلمروهای دیپلماسی که زاییده تحولات سیاسی اقتصادی دوران پس از جنگ جهانی دوم است و عملکرد آن بیشتر در قاره آسیا محسوس می باشد، دیپلماسی غذایی می باشد. همانگونه که می دانیم جمعیت دنیا به طور کلی روبه رشد است و رشد موالید در شرق آسیا بویژه در کشوهار هندوستان و چین و هندوچین و خاورمیانه بسیار بالاست و درمقابل رشد محصولات کشاورزی خارج از موازنه است و این امر همواره برای این کشورها، نگرانی فراوانی داشته است. بسیاری از کشورهای جهان، حتی آنها که از پیشرفت نسبی صنعتی برخوردار هستند، مجبورند موارد کشاورزی و غذایی مردم خود را از خارج وارد کنند. در زمانهای گذشته و دوران تجارت آزاد که رقابت کشورها هنوز به شدت وحدت امروزی نرسیده بود فراهم کردن مواد غذایی مانند سایر کالاها در بازار جهانی بر اساس مبادلات تجاری پایاپای یا ارزی چندان مشکل نبود. اما با برهم خوردن موازنه ها در زمینه های سیاسی، اقتصادی وصنعتی و کشاورزی و غیره و با افزایش شدید جمعیت و جهت گیری های ایدئولوژیکی دو بلوک عمده شرق و غرب، امروز تجارت مواد غذای متاثر از دیپلماسی کشورهاست. بدین معنی که فروشندگان مواد غذایی طبق شرایط ویژه خود و برای حفظ منافع سیاسی اقدام به فروش می کنند.
دیپلماسی و افکار عمومی:در هر جامعۀ دموکراتیک به مفهوم غربی آن خواه ناخواه فشارهایی از جانب افکار عمومی بر روند و کیفیت تصمیم گیری رهبران آن وجود دارد که باعث می شود ملاحظات زودگذر سیاسی و گاهی مصلحت های شخصی و گروهی منافع دوربرد یک ملت را فدای مصالحه ها و اهداف غیر اصولی و سطح یکند. چون مردم عادی و عامه، بویژه در کشورهایی که سطح آگاهی، سواد و دانش توده ها امکان و اجازه پرداختن به مسائل غیرملموس و دوربرد سیاسی و دیپلماتیک را نمی دهد همواره در معرض هیجانات کاذب یا خدعه های عوامل فرصت طلب و منحرف قرار می گیرند و ناآگاهانه تحت تاثیر تحریکات انحرافی دولت خود را برای انجام یا عدم انجام کاری که به مصلحت آینده مملکت نیست وادار می کنند. اینست که فشار و بازتاب افکار عمومی اگر هدایت شده و آگاهانه نباشد ممکن است در جهات مخرب منافع ملت و کشوری را به خطر بیندازد.
دیپلماسی و منافع ملی: ماموریت یک دیپلمات در مرحله اول برقراری رابطه دوستانه با کشور دیگر و به کارگیری تمام امکانات مادی و معنوی خود در نگهداری و غنی تر کردن این ارتباط می باشد. این موضوع را باید همواره در نظر داشت که حتی اتحادها و اتفاق های دو یا چند جانبه بر اساس منافع متقابل و حسن نیت استوار است. به هر حال در برقراری روابط دوستانه بین دولت ها و حفظ و تامین منافع ملی، دیپلماسی نقش بسیار مهم و حساسی دارد یک مثال خوب برای نشان دادن قابلیت ابراز دیپلماسی که به زدودن ابرهای خصومت و هموار کردن مسیر دوستی بین دولت ها و ملت ها موفق شد و متجاوز از نیم قرن به درازا کشید، موضوع اتفاق فرانسه و انگلیس در قرن اخیر است. شک نیست که متقاعد کردن یک دولت بر این امر که سیاست های او غلط و اهدافش غیرمنطقی است کار دشواری می باشد زیرا اصولاً هر دولتی بر اساس ضوابطی که خود بدان پای بند است، روش ها و اولویت های خود را برای تحصیل منافع ملی مشخص می کند و به کار می گیرد. اما نمی توان انکار کرد که هیچ سازمان، دولت یا حکومتی به طور کامل و درست مورد اعتماد و قبول مردم خود و افکار عمومی دنیا باشد. از این رو باید انتظار داشت که همواره گروه هایی وجود داشته باشند که با سیاست ها و رهبران و دولتمردان یک کشور مخالف باشند و از اعمال و کردار آنها در صحنه سیاست ملی و بین المللی انتقاد کند و یا اساساً در تدوین اهداف و تبیین منافع ملی هماهنگ نباشند. اما این اختلاف نباید شرایطی را فراهم کند که سد راه دیپلماسی در نیل به اهداف و منافع یک ملت و حفظ ارزش های پایدار و مقدس آن گردد.
- دیپلماسی در مجامع بین المللی
یکی دیگر از ابزار دیپلماسی که در سالهای اخیر به نحو قابل توجهی از آن بهره برداری شده استفاده از مجامع بین المللی است. این وسیله بسیار نافذ جهانی که متعاقب جنگ اول جهانی نطفه آن در قالب جامعه ملل بسیته شد پس از سیر مراحل و تحولات مختلف به سازمان ملل متحد منتهی گردید. به اتکاء این واقعیت که جنگ به صورت ابزاری پرهزینه و نامعقول در آمده و به منظور حفظ صلح و امنیت با همکاری و کوشش دسته جمعی جامعه ملل بنیان گذاری گردید. در خلال جنگهای اول و دوم جهانی، امنیت و استقلال و حاکمیت کشورهای کوچک به مخاطره شدید افتاد و طبیعی است که متعاقب این دو جنگ موضوع توسل به همکاری مشترک جهت تامین امنیت جمعی مورد توجه خاص قرار گرفت. به همین منظور چارچوب میثاق ملل و منشور ملل متحد هر دو متکی و ناظر به این امر بنا نهاده شد. البته با نگاهی به رخدادهای جهانی بعد از دو جنگ بزرگ نمی توان بدرستی ادعا نمود که این دو سازمان در کار خود آنطور که باید و شاید موفق بوده اند و اعمال دیپلماسی از طریق این سازمان های جهانی همواره اثر بخش و قرین موفقیت بوده است. از همان آغاز شروع کار جامعه ملل، اکثر رهبران کشورها و دولتمردان تصور می کردند که تحت نظارت این سازمان و ارگان های وابسته به آن امنیت کشورها بتدریج تامین می شود و دیگر ضرورتی برای نگهداری و توسعه ارتش ها و سلاح های پرخرج وجود ندارد و بتدریج دولت ها خواهند توانست امکانات مادی و معنوی خود را که در این راه تلف می کردند برای مردم خود در مسیر سازنده و ثمر بخش به کار بگیرند. در نتیجه شعار خلع سلاح به صورت یکی از هدفها و امیدهای بزرگ درآمد و همانگونه که شاهد هستیم این هدف هنوز پس از گذشته متجاوز از نیم قرن در سرلوحه دستور کار سازمان ملل متحد قرار دارد، بدون آنکه نتیجه ملموس و قابل توجهی از آن گرفته شده باشد. البته نباید انکار کرد که در موارد محدودی، در این زمینه موفقیت هایی بدست آمده است اما با توجه به روند توسعه سلاح های مخرب و بودجه های تسلیحاتی در مجموع پیشرفت چشمگیری در این زمینه بدست نیامده است.
پس از جنگ دوم نیز هنگامی که سازمان ملل متحد روی خرابه های جامعه ملل بنا می شد همه کشورها بدین امید بودند که با کسب تجربیات و روشن شدن نقاط ضعف گذشته، هدف امنیت جمعی برای رسیدن به صلح جهانی قابل وصول خواهد بود. با اینهمه دیری نپایید که جنگ کره، خود سازمان ملل متحد را مستقیماً در گیر کرد. در طول دوران جنگ سرد، بلوک بندی های عظیم در داخل سازمان ملل و قرار گرفتن دو ابرقدرت با دو ایدئولوژی متضاد در دو طرف کفه ترازوی قدرت جهانی، امنیت ملی و به استقلال کشورها، در قلمرو سیاستی و خواست ها و نیات یکی از دو ابرقدرت قرار می گرفت. جبهه بندی های سیاسی- نظامی واقتصادی خارج از سازمان ملل متحد نیز تمام ارگانها و روند تصمیمات آنها را تحت الشعاع قرار داده بود. با این توضیح به نظر می رسد که برخلاف نیات و اهداف اولیه این سازمان، امروزه نیز نقش دیپلماسی ملی در آن حداقل برای کشورهای جهان سوم تغییر محسوسی نکرده است. البته لازم به ذکر است که کشورهای جهان سوم کوشیده اند در یک گروه بندی سیاسی در داخل سازمان ملل در چارچوب گروه ۷۷ که اینک متجاوز از ۱۲۰ کشور از جهان سوم د رآن عضویت دارند در معادله قدرت جهانی که تاکنون در انحصار دو بلوک شرق و غرب بوده است وزنه ای بوجود آورند. اماناهمگونی و ناهم سویی اهداف و گرایش ها در داخل این گروه باعث گردیده که هیچگاه نتواند به صورت یکپارچه و یکدل و یک زبان مانند یک بلوک ثالث و مستقل در مقابل دو بلوک دیگر نقش تعیین کننده داشته باشد. سایر گروه های سیاسی- اقتصادی جهانی یا منطقه ای مانند کشورهای غیرمتعهد گروه کشورهای آسیایی، آفریقایی، آمریکای لاتین و غیره، به همان دلائل تاکنون موفق نشده اند فراتر از مسائل جزئی به صورت وزنه ای در سیاست و دیپلماسی بین المللی ایفای نقش کنند. مسلماً به آنچه که اینک در جلسات سازمان ملل متحد می گذرد نمی توان دیپلماسی اطلاق کرد . در این جلسات عموماً بحث و جدل و شعار و لفظ بازی و تبلیغات وجود دارد که نقطه مقابل دیپلماسی است. زیرا دیپلماسی در یک محیط آرام بدون شعار و صحنه بازی و بدون تماشاچی انجام می گیرد در حالی که جو کنفرانس ها و جلسات سازمان ملل درست برعکس است. سخن رانی هایی که در سازمان ملل متحد انجام می شود با علم به اینکه مخاطب، دنیا است،تنظیم و ارائه می گردد و طبیعتاً هدف اساسی، تحت تاثیر قرار دادن دیگران با لفاظی و القاء شبهات و تبلغات بر سایر منظورهای جلسات سازمان ملل می چربد.

آینده دیپلماسی

اکنون باید برای ما روشن شده باشد که دیپلماسی چارچوبی را ه برای خود جهت رسیدن به هدفهای معین شده قرار می دهد صرف نظر از ملاحظات شدید اخلاقی و عاطفی از میل گروهی و اجتماعی در جوامع بشری برای تنظیم روابط صلح آمیز بین دولت ها متاثر است. در این قلمرو نشانه های بارز مبارزه در کسب قدرت بخوبی هویداست و به قول پروفسور مورگنتا: اگر قرار بود در سطح بین الملل رقابت بر سر تحصیل قدرت متوقف و ممنوع گردد، آنگاه دیگر برای واژه دیپلماسی جایی باقی نمی ماند. مضافاً اگر دولت ها نسبت به نظم و آشوب در روابط خود یا جنگ و صلح بی تفاوت بودند آنها ممکن بود دیپلماسی و کاربرد آن را نادیده انگاشته و بدون هیچ ترسی برای دست یابی به نیات و هدفهایشان خود را برای جنگ آماده نمایند. دولت ها که در اصول، حاکم بر سرنوشت خویش هستند و در چارچوب مرزهای خود هیچ قدرت بالاتری بر آنان حکم نمی راند، اگر مایل باشند که نظم و صلح را در روابط خود با یکدیگر برقرار نمایند ناگزیر خواهند بود برای انجام این مقصود به مذاکره و مصالحه و حتی گاهی اوقات فشار و تهدید تن در دهند. به عبارت دیگر آنها باید در روابط متقابل خود از روش دیپلماتیک بهره گیری کنند. متاسفانه عملکرد دیپلماسی نوین در روابط بین الملل امروزی به دلائلی که اکنون بر ما روشن گردیده همواره درخشان و قرین توفیق نبوده است بنابراین ضرورت دگرگونی دیپلماسی در آینده محسوسمی باشد.
با افزایش شمار کشورهای به ظاهر مستقل با منافع و منابع و ایدئولوژی ها و رفتار های گوناگون و نامتجانس در عرصه سیاست، دیپلماسی و روابط بین الملل،مساله صلح و امنیت جهانی، همکاری و همزیستی در سالهای آینده به شکلی بسیار پیچیده و بغرنج دنیا را به خود مشغول خواهد کرد. یکی از برآیندهای این تحولات بروز و ظهور نهضت های قومی و ملی پس از پایان جنگ سرد و خاتمه تعارض بین دو جبهه و بلوک است که بطور کلاسیک بر محور رقابت شرق و غرب پس از جنگ دوم استوار بود. این رویارویی جدید سمت و سوی برخورد را از شرق و غرب به شمال و جنوب تغییر داده است. در سطح بین المللی، سازمانهای مختلفی تلاش های پی گیر در این زمینه به عمل آورده و می آورند اما به علل گوناگون این تلاش ها همواره قرین موفقیت نبوده است. اگر جامعه جهانی از هم اکنون درصدد چاره جویی برای تنظیم عادلانه و منصفانه روابط سیاسی، اقتصادی بین المللی بر نیاید فردا خیلی دیر خواهد بود. یکی از ارگانهای عمده تنظیم روابط بین الملل و نظارت دائمی بر حفظ صلح، سازمان ملل متحد و تشکیلات عیده وابسته به آن می باشد. عملکرد این سازمان که بعد از جنگ دوم جهانی روی خرابه های جامعه ناموفق ملل بنا نهاده شد حدود نیم قرن که از آغاز فعالیت آن می گذرد آنطور که باید و شاید امیدوار کننده نبوده است. در این سازمان نیز همواره روابط غیر عادلانه ای چون حق وتو . … مانع ایجاد عدالت شده است.
حرفه دیپلماسی مانند حرفه های دیگر خصوصیات ویژه خود را دارد و ناگزیر است به مرور زمان به سمت کمال پیش برود البته نمی توان انتظار داشت که دولت ها و کارگزاران سیاست خارجی و دیپلمات ها همواره زمینه پذیرش کمال مطلوب یعنی آمیزش اخلاق و باورهای متافیزیکی و مالاً مذهب با سیاست را داشته باشند.
جامعه بشری در عصر حاضر واجد ویژگی هایی است که با چند دهه اخیر تفاوت دارد. رخدادهای منطقه خاورمیانه نمونه بارزی از این تحولات است. تشتت و نفاق و چند دستگی حاکم بر جوامع از یکسو، تهدید و ارعاب و عدم تامین داخلی و خارجی از دیگر سو مشکلات ملت هایی را که در حال تحول و دگرگونی و آغاز بیداری هستند دو صد چندان کرده است. بحران های ناشی از روابط پیچیده دنیای انقلابی امروز و تحریکات ظالمانه و منافقانۀ استعمارگران دیروز، جنگهای خانمان سوزی مانند جنگ تجاوزکارانه عراق علیه ایران و … را برای جامعه بشری به ارمغان آورده است که آثار شوم آن نسلهای آینده را نیز در برخواهد گرفت. تعیین خط حائل بین بحران و جنگ یعنی تبدیل وضعیت صلح به جنگ که خود ناشی از شکست دیپلماسی و از قوه به فعل درآمدن یک تهدید نظامی است بسیار مشکل می باشد و به تکوین موجد جهش های سریع و خیره کننده تکنولوژیکی و رقابت های سیاسی-نظامی و اقتصادی گردیده است بطوری که قدرتهای بزرگ در این بازی شطرنج در عرصه جهانی در وضعیت مات رو در روی هم ایستاده اند.

نظریه زیست محیطی و تاثیر آن بر روابط بین الملل

محققان و سیاست گذاران خصوصاً از دهۀ ۱۹۶۰ به بعد مجدداً به سمت نظریه های زیست محیطی ناظر بر رفتارهای سیاسی روی آورنده اند. در حال حاضر در سیاست بین الملل چه در حوزه نظری و چه در عرصه عملی، برای عواملی نظیر جغرافیا، جمعیت شناسی، توزیع منابع و توسعه تکنولوژیک اهمیت فزاینده ای قائل می شوند. در واقع، به گفته هارولد و مارگارت اسپراوت (اسپراوت ها) بدون توجه به کلیه عوامل زیست محیطی، اعم از انسانی و غیرانسانی و یا ملموس و غیرملموس، محیط سیاسی بین المللی را به طور کامل نمی توان شناخت. با این همه این توجه و چرخش به سمت تاثیرگذاری عوامل جغرافیایی و عوامل گسترده تر زیست محیطی بر مسائل سیاسی، چیزی نیست جز ادامه گرایش قدیمی که به جهان باستان بر می گردد. برای مثال ارسطو معتقد بود که مردم و محیط آنها از یکدیگر جدایی ناپذیرند و آنها هم از شرایط جغرافیایی و هم از نهادهای سیاسی تاثیر می پذیرند.
نازلی شکری و رابرت نورث در مطالعه معاصر خود این فرضیه را مطرح کرده اند که بین رشد جمعیت و میزان تقاضا برای منابع طبیعی رابطه ای ناگسستنی وجود دارد و هر چه سطح تکنولوژی پیشرفته تر باشد نیاز به منابع طبیعی نیز بیشتر خواهد بود. به نظر آنها در مقابل هر یک درصد افزایش جمعیت صرفاً برای حفظ سطح زندگی موجود درآمد ملی باید چهار درصد افزایش یابد. با پیشرفت تکنولوژی و رشد جمعیت، تلاش جوامع برای دستیابی به منابع طبیعی تشدید می گردد. هنگامی که جوامع به خاطر نیازشان به منابع طبیعی، به خارج معطوف می شوند، احتمال بروز منازعه نیز تقویت می گردد. در اینجا شکری و نورث روابطی را میان منابع طبیعی، رشد داخلی و سیاست خارجی ترسیم می کنند. بسیاری از محققان قرن نوزدهم و بیستم، به اندازه نویسندگان قدیمی، به اهمیت آب و هوا به عنوان یکی از عوامل محدود کننده رفتارهای سیاسی باور داشته اند.
الزورث هانتینگتون، جغرافیدان و کاشف آمریکایی، آب و هوا را نه تنها برای سلامتی، فعالیت، سطح تولید مواد غذایی و امکان دسترسی به سایر منابع منابع طبیعی، بلکه برای مهاجرت اقوام و اختلاط نژادها نیز عامل تعیین کننده ای می دانست. تنها اقوامی به مهاجرت نمی پردازند که به لحاظ فیزیکی از همه صالح تر، هوشمندتر و متهورتر باشند و تنها اقوامی که به دلیل کمی محصول و کمبود مواد غذایی دچار مشکلات اقتصادی اند، می کوشند تا به مناطق مساعدتری مهاجرت کنند.
با پیدایش تکنولوژی نوین ارتباطات و حملو نقل، به مسائل جغرافیایی بیشتر توجه شد و مسائلی نظیر توزیع جمعیت و منابع طبیعی، موقعیت استراتژیک کشورها و پیشبرد قدرت ملی در کانون توجهات قرار گرفت. از آنجا که قدرت ملی و کنترل ارضی، هسته مرکزی ژئوپولتیک است، واحدهای سیاسی که بیش از دیگران بتوانند توانایی های خود را در مناطق وسیع تری اعمال کنند، همواره کشورهای مسلط در تاریخ نظام بین الملل را تشکیل میدهند. محیط زیست نه تنها رفتار انسان را محدود می سازد بلکه فرصت هایی نیز در اختیار وی قرار می دهد. عوامل اقلیمی و جغرافیایی از اهمیت ویژه ای برخوردارند. نابرابری توزیع منابع طبیعی و موهبات جغرافیایی و اقلیمی بر قدرت بالقوه کشورها تاثیر می گذارد. مساحت کشورها در میزان منابع طبیعی بومی قابل دسترس آنها و آب و هوا نیز در بسیج منابع انسانی لازم برای بهره برداری از این منابع طبیعی موثر است. تغییر این عوامل ممکن است بر ساختار نظام های سیاسی و حتی بر توانایی آنها در فائق آمدن بر فشارها، تاثیری جدی بگذارد. هر چند رفتارهای سیاسی از محیط زیست تاثر می پذیرند، ولی افراد حتی در چارچوب محدودیت های ناشی از شرایط زیست محیطی نیز تا حدودی از آزادی انتخاب برخوردارند.
هر چند ما از توانایی محدودی برای تغییر محیط زیست برخورداریم ولی هنوز رفتارهاییمان از قیدعوامل زیست محیطی آزاد نشده است. مسئله محوری نظریه های ژئوپولتیک، میزان امکان تغییر عوامل زیست محیطی در جهت نیازهای انسانی بوده است. این مسئله موضوع جدیدی نیست و مدت ها در زمینه نظریه های مربوط به ژئوپولتیک بین نظریه پردازان انگلیسی-آمریکایی از یک سو و نظریه پردازان فرانسوی از سوی دیگر جدایی افکنده است. مکتب فرانسوی «امکان گرایی» جغرافیایی که نمایندگان آن لوسین فور و ویدال دولابلاش بودند، جبرگرایی نظریه یه های زیست محیطی انگلیسی – آمریکایی و آلمانی را رد می کرد. بر پایه میراث فکری عصر روشنگری، جغرافیدانان فرانسوی معتقد بودند که محیط طبیعی را می توان تغییر داد. در واقع، به نظر اینان، جیزی که نهایتاً گزینه های موجود راتعیین می کند، اراده آزاد انسان است. محیط زیست و به طور اخص جغرافیا تنها یکی از نیروهای بسیاری است که بر توسعه فعالیت های انسان موثرند. جایگاه نویسندگان ژئوپولتیک قرن حاضر بین جبرگرایی شدید و امکان گرایی قراردارد. اگر محیط زیست تعیین کننده حدود رفتار انسان نیست ولی دست کم آن را بسیار محدود می سازد.
– ماهان، دریاها و قدرت ملی
تحلیل ماهان از تاریخ دریانوردی و به ویژه گسترش نفوذ جهانی بریتانیا وی را به این نتیجه رساند که کنترل دریاها و خصوصاً تنگه های استراتژیک برای وجود قدرت های بزرگ ضروری است. ماهان نظریه خود را بر اساس این تجربه بنا ساخت که ظهور امپراتوری بریتانیا با تبدیل آن به قدرتی دریایی همزمان بوده است. راه های دریایی اصلی جهان به راه های ارتباطی داخل امپراتوری بریتانیا تبدیل شده بود بجز کانال پاناما، بریتانیا کلیه آبراه ها، تنگه ها و مناطق مسدود کننده عمده جهان را تحت کنترل داشت-منظور از مناطق مسدود کننده، آب هایی است که دستیابی به آنها و یا عبور از آنها را از هر دو کرانه تقریباً به راحتی می توان کنترل نمود.
در تحلیل ماهان توان دریایی اهمیت تعیین کننده ای برای قدرت و پیشرفت ملی داشت. دستیابی کشورها به چنین موقعیتی، به عواملی نظیر وضعیت جغرافیایی، شکل سرزمین، وسعت، سرزمین، جمعیت، خصوصیات ملی، و نظام حکومتی آنها بستگی داشت. به عنوان مثال، برای تبدیل شدن کشورهایی مانند بریتانیا و ژاپن – که در آب محصورند- به یک قدرت بزرگ، داشتن یک نیروی دریایی گسترده ضروری است چرا که برای کشورهایی که از خطوط ساحلی طولانی برخوردارند، دریا مرزی است که جایگاه آنها نسبت به سایر کشورها، به توان عملکرد آنها در آن سوی این مرز بستگی دارد. موقعیت جغرافیایی بریتانیا به قدرتمندی آن کمک نمود، زیرا بریتانیا از یک سو به اندازه کافی به اروپای قاره ای نزدیک بود تا بتواند به دشمنان احتمالی ضربه بزند و از سوی دیگر با فاصله مناسبی که از اروپا قاره ای داشت، از تهاجم آن نسبتاً مصون بود. بریتانیا با تمرکز قدرت دریایی اش در شمال شرقی اقیانوس اطلس و دریای مانش توانست تجارت جهانی قدرت های اروپایی را کنترل کند چه تا ظهور نیروی دریایی آلمان، ژاپن و ایالات متحده پس از سال ۱۸۹۰ هیچ رقیبی برای نیروی دریایی بریتانیا وجود نداشت.
– مکیندر و قلب زمین
مکیندر هم مانند ماهان رابهط نزدیک بین جغرافیا و تکنولوژی قائل بود. اگر تکنولوژی دوران پیشین موجب تفوق تحرک نیروی دریایی بر نیروی زمینی شده بود، تکنولوژی اوایل قرن حاضر هم موجب تفوق نیروی زمینی گشت. راه آهن و سپس موتورهای درونسوز و ایجاد بزرگراه ها و شبکه راه های جدید، حمل و نقل در بخش عمده اوراسیا را تسریع نمود. در عصر جدید، بریتانیا مقاومت در برابر فشارهای قدرت های زمینی را دشوار و یا شاید غیر ممکن یافت. به نظر مکیندر، تکنولوژی که زمانی خادم نیروی دریایی بود، در اوایل قرن حاضر موجب تفوق نیروی زمینی شد.
این ناحیه که با امپراتوری روسیه تزاری منطبق بود، از یک موقعیت استراتژیک مرکزی برخوردار بوده و دارای منابع طبیعی بی اندازه گسترده ای است. (مکیندر این ناحیه محوری را قلب زمین می خواند. ) مکیندر اصل معروف خود را چنین ارائه می دهد:
آن که بر اروپای شرقی حکم راند، بر قلب زمین حاکم می راند.
آن که بر قلب زمین حکم راند بر جزیره جهانی اوراسیا حکم می راند.
و آن که بر جزیره جهانی حکم راند بر جهان حکم می راند.
چیزی که مکیندر را به هراس افکند، تبدیل آلمان و سپس اتحاد شوروی به کشورهای زمینی قدرتمندی بود که قادر بودند به قدرت دریایی وسیعی دست یابند. هر چند وی بر اهمیت فزاینده قدرت زمین تاکید می ورزید، ولی در عین حال نقش قدرت دریایی را نیز انکار نمی کرد. برای قدرت های جهانی، قدرت دریایی همچون گذشته دارای ضرورتی حیاتی بود. با وجود این، در قرن بیستم پایگاه های زمینی گسرده بیش از قرن نوزدهم برای قدرت های دریایی اهمیت داشت.
یکی از اهداف اصلی سیاست گذاران آمریکایی –بدون آنکه به نظرات مکیندر اشاره کرده و یا مفروضات خود را صریحاً بیان کنند- جلوگیری از تسلط دشمنان بر سرزمین وسیع اوراسیا بوده و همین امر انگیزه آمریکا برای شرکت در اتحادهایی با اروپای غربی و ژاپن و همچنین پذیرش تعهداتی امنیتی در مناطق دیگری از سرزمین های حاشیه ای اوراسیا، از جمله خاورمیانه، راتشکیل دادهاست. دیپلماسی آمریکا، مشخصاً در دوره نیکسون-کیسینجر بر اساس این برداشت استوار بوده و آمریکا کوشیده استتا پیوندهای ایالات متحده و جمهوری خلق چین را مستحکم نموده، بدین ترتیب مصالحه بین دو کشوری که دارای بزرگ ترین قدرت زمینی اوراسیا هستند یعنی چین و شوروی جلوگیری کند.
مکیندر در طی جنگ جهانی دوم نظریه خود را اصلاح کردو در مقابل انباشت قدرت در اوراسیا وزنه تعادلی در قالب جامع آتلانتیک قائل شد. هر چند اتحاد شوروی از این جنگ به عنوان بزرگ ترین قدرت زمینی جهان و دارنده موقعیت استراتژیک تدافعی سر برآورد ولی کشورهای حوضه آتلانتیک شمالی در برابر آن وزنه تعادلی را تشکیل می دادند که این وزنه تعادل به دنبال اوج گیری تنش های شرق و غرب در اوایل دوره پس از جنگ جهانی دوم، در حقیقت با تشکیل پیمان آتلانتیک در سال ۱۹۴۹ صورت تحقق به خود گرفت. به اعتقاد مکیندر، بریتانیا، فرانسه و ایالات متحده مجموعاً می توانستند قدرتی به وجود آورند که هم از تجدید حیات آلمان جلوگیری کند و همدر مقابل اتحاد شوروی موازنه ای به وجود آورد.
پیدایش هواپیما و سپس وسایل واهیابی به فضای خارج از جو عرصه کاملاً جدیدی را در ژئوپولیتیک مطرح ساخت. یک بار دیگر تکنولوژی اهمیت روابط خاص ژئوپولیتیک را دستخوش تغییر می ساخت. دقیقاً همانطور که ماهان و مکیندر نظریه های ژئوپولیتیک خود را به ترتیب بر اساس تجزیه و تحلیل آثار تکنولوژی های تسهیل کننده تحرک دریایی و زمینی بنا کرده بودند، جولیو دوئه نیز در دهه ۱۹۲۰ هواپیما را موجد امکانات بی سابقه ای برای هدایت جنگ علیه اهدافی می دانست که قبلاً در مقابل حمله و تخریب آسیب ناپذیر بودند. هواپیما در انجام عملیات و انتخاب مسیر، آزادی کاملی به ما می دهد، این وسیله می تواند از هر نقطه از جهان به هر نقطه دیگری در کوتاهترین مدت –به خط مستقیم – و در هر مسیری پرواز کند …. با این سلاح جدید، آثار جنگ دیگر به حیطه برد توپهای زمینی محدود نمی گردد بلکه تا بیش از صدها مایل در قلمرو کشورهای درگیر در جنگ گسترش می یابد… دیگر هیچ تمایزی میان نظامیان و غیر نظامیان وجود نخواهد داشت. بدین ترتیب جنگ های آینده اساساً با جنگ های گذشته تفاوت می یافت و کنترل حوزه هوایی، تحرک قدرت بی سابقه ای به کشورها داده، آنها را قادر می ساخت تا نیروها و صنایع نظامی دشمن را نابود سازند.
تکنولوژی هر چند به وضوح نقشه فیزیکی سرزمین و دریاها را تغییر نداده ولی ابعاد جدیدی به محیط بین المللی بخشیده است. با آنکه تفکرات ژئوپولتیک به شناخت ما از نظام بین الملل عمق بیشتری بخشیده ولی بزرگ ترین نارسایی آن عدم پیش بینی و عدم توجه به آهنگ تحولات تکنولوژیک و سایر تحولات از سوی غالب نظریه پردازان ژئوپولتیک بوده است. ارزیابی دقیق ابزارها، مهارت ها و نوآوری های تکنولوژیک جوامع در حال تعامل برای هر گونه نظریه پردازی در زمینه ژئوپولتیک ضروری است.
اسپراوت ها معتقدند که نظریه های ماهان و مکیندر منسوخ شده اند و این امر را حاصل دو عامل می دانند یکی بروز نوآوری هایی در صنایع نظامی و دیگری اشکال شبه نظامی و غیر نظامی کنش های متقابل سیاسی.
برخی از نویسندگان به ظهور جریانات جهانی اشاره کرده اند که به پیدایی روابط ژئواستراتژیک و ژئوپولتیک تازه ای می انجامد. دو مسئله اهمیت ویژه ای دارند، یکی منابع طبیعی و دیگری افزایش احتمال قطع جریان نفت و مواد خام حیاتی چه از محل تولید یا در مسیر حمل و نقل. تشدید وابستگی کشورهای صنعتی به واردات موارد خام، به هماره تقویت احتمال ممنوعیت صدور این مواد از سوی کشورهای صادر کننده مجدداً نظرها را به سمت تحلیل های ژئوپولتیک جلب کرده است، با این تفاوت که هم اکنون امکان درگیری بر سر منابع کمیاب، در حالی رو به افزایش است که تکنولوژی های نظامی بین بازیگران گوناگون دولتی و غیر دولتی پخش شده است. این جریانات در شرایطی رخ می دهند که با ظهور رژیم دریایی جدیدی مواجهیم که خود حاصل اهمیت فزاینده منابع طبیعی دریاها و یا بستر دریاها و تحول طرح های غرب و شوروی برای دستیابی به پایگاه خارجی –بیشتر به ضرر ایالات متحده تا اتحاد شوروی – می باشد.
علوم و تکنولوژی ما را با مهمان ناخوانده ای چون آلودگی هوا، ترافیک و کمبود منابع طبیعی مواجه ساخته است. سرعت نوآوری های علمی و تکنولوژیک در قرن حاضر به طور بی سابقه ای تشدیدشده است و مردم سراسر دنیا در مدار تکنولوژی نوین قرار گرفته اند. توانایی ما در فائق آمدن بر تاثیر تحولات تکنولوژیک بر محیط زیست هنوز مشخص نیست. آنچه مسلم است این است که بین تکنولوژی، عوامل جغرافیایی و سیاست بین الملل روابط و پیوندهای ناگسستنی وجود دارد.
آلودگی محیط زیست در اواخر قرن حاضر به مسئله ای دائمی تبدیل شده است. همانطور که زبیگنیو برژینسکی اشاره کرده است، پیشرفته ترین کشورهای صنعتی –ایالات متحده، اروپای غربی، و ژاپن – بیش از همه به تبلیغاتی در حمایت از مسائل مربوط به کیفیت زندگی پرداخته اند. به نظر وی این ویژگی عصر تکنوترونیک است که ادعا می شود چنین جوامعی به آن وارد شده و یا در آستانه ورود به آن قرار دارند. وی همچنین معتقد است که رشد جمعیت، شهرنشینیو زایدات شیمیایی تمدن صنعتی که بیشتر به جوامع پیشرفته تر مربوط می شود تا به جوامع کم توسعه – موجب به هم خوردن توازن طبیعت از اقیانوس ها تا لایه ازون می گردد.
بدین ترتیب، در اواخر قرن حاضر، تمرکز متون روابط بین الملل حول مسائل زیست محیطی، نشانگر همگرایی شماری از علایق اصلی محققان و سیاست گذاران است. این علایق عبارتند از کمبود منابع طبیعی، رشد جمعیت و رابطه مسائل جغرافیایی با قدرت سیاسی. به طور خلاصه، روابط ژئوپولتیک و ژئواستراتژیک جدیدی ظاهر شده اند که عمدتاً معلول تاثیر فراگیر تکنولوژی بر روابط بین الملل به طوراعم و بر سیاست خارجی کشورها به طور اخص می باشند. از آنجا که برداشت ما از محیط، و صرف تاثیرات ناشی از محیط، به طور کلی نقشی محوری در تصمیم گیری و رفتارهای سیاسی دارد، توجه نظریه پردازان معطوف به رفتارهای سیاسی در سطح بین المللی، مجدداً به سمت روابط زیست محیط جلب شده است. چنین فرض شده است که نظام های سیاسی، نظام های بازی هستند که دروندادهای ناشی از محیط خود را پذیرفته و در مقابل آن بروندادهایی را ارائه می کنند. آخرین نکته مهم آن است که مسائل مربوط به آلودگی محیط زیست، بوم شناسی، رشد جمعیت و منابع غذایی به پیش بینی جریانات و ارائه مدل هایی منجر شده است که غالباً ماهیتی نومالتوسی دارد. بنابراین مسئله محیط زیست نه تنها برای نظریه پردازان قدیم و جدید بلکه در سال های آینده برای نظریه پردازان تحلیلی و تجویزی در حوزه روابط بین الملل نیز از اهمیت محوری و منحصر به فردی برخوردار است، زیرا در نهایت کلیه سیاست های خارجی و سایر الگوهای تعامل بین المللی در چارچوب یک محیط سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و جغرافیایی قرار می گیرند.

روابط بین الملل از دیدگاه واقع گرایانه

نظریه واقعگرایی از دهه ۱۹۴۰ تا دهه ۱۹۶۰ بر مطالعۀ روابط بین الملل در ایالات متحده استیلا داشت. به علاوه قالب فکری موسوم به قالب فکری سنتی نظام بین المللی، مبتنی بر مفروضاتی است که در نظریه واقعگرایی یافت می شود:
۱) دولت ملی بازیگران اصلی در یک نظام دولت-محول- هستند
۲) سیاست داخلی را می توان به وضوح از سیاست خارجی تفکیک کرد
۳) سیاست بین الملل کشمکسی بر سر قدرت در یک محیط فاقد مرجع فائقه مرکزی است.
۴) در یک نظام بین المللی غیر متمرکز مرکب از دولت هایی که از برابری حقوق یا حاکمیت برخورداند میان دولت های ملی از حیث توانایی هایشان مراتبی به صورت قدرت های بزرگتر و دولت های کوچکتر وجود دارد. با این وجود از دهه ۱۹۷۰ به این سو نه تنها علاقه مندی تازه ای نسبت به واقعگرایی پیدا شده است بلکه رویکرد نوواقعگرای گسترده ای نیز ظهور یافته است.
نظریه واقعگرایی همانند آرمان گرایی، نظریه ای هنجاری و واجد سمت گیری سیاست گذارانه است. البته هواداران این نظریه مدعی اند که تجزیه وتحلیلی مبتنی بر چارچوبه ای نظری ارائه می کنند که ماخوذ از تاریخ نظام بین المللی، به ویژه دوران توازن قدرت کهن اروپاست. نظریه واقعگرایی تا حدودی نمایندۀ نقد آرمانگرایی است که تاکید هنجاری آن بر امکان تغییر نظام دولت های ملی به مدد حقوق و سازمان های بین المللی قرار دارد. واقعگرایی درست برخلاف آرمان گرایی این قرض را مطرح می سازد که چشم انداز ایجاد تحولی بارز و بنیادین در نظام بین المللی چندان نوید بخش نیست. نظام بین المللی را نیروهای بی شماری شکل داده اند که بسیاری از آنها تغییر نیافته و تغییر ناپذیرند. برخلاف آرمان گرایان، واقعگرایان معتقدند که هیچگونه همنوایی اساسی میان منافع کشورها وجود ندارد و برعکس اعتقاد دارند که دولت های ملی غالباً اهداف ملی متعارضی را تعقیب می کنند که برخی از آنها ممکن است به جنگ بینجامد.
تواناییها و نیز اهداف تعیین شده برای سیاست ها برنتیجۀ منازعات بین المللی و توانایی یک دولت برای تاثیرگذاری بر رفتار دولت دیگر اثری قاطع دارد. اما در نظریۀ واقعگرایی مفهوم توانایی یا قدرت با حجم نیروی نظامی به معنای صریح کلمه مترادف نبوده یا به ندرت مترادف است. واقع گرایان می گویند قدرت پدیده ای چند بعدی است که دارای هر دو مولفه نظامی و غیر نظامی می باشد. این گونه توانایی ها نه تنها نیروهای نظامی بلکه سطوح تکنولوژی، جمعیت، منابع طبیعی، عوامل جغرافیایی، شکل حکومت، رهبری سیاسی، استراتژی و ایدئولوژی را نیز در بر می گیرد به طور خلاصه قدرت مرکب از عوامل کیفی و کمی است . کارآیی قدرت به عنوان مجموعه ای از توانایی ها، از یک طرف با اهدافی که برای تحقق آنها از قدرت استفاده می شود و از طرف دیگر با وسایل موجود در دسترس سایر بازیگرانی که قدرت، هماهنگ با آنان یا بر علیه آنان به کار می رود و رابطه ای ضروری دارد.
نظریه پردازان واقعگرا چنین فرض می کنند که برخی عوامل عمدتاً تغییر ناپذیر همچون جغرافیا و سرشت رفتار بشر، نحوۀ رفتار بین المللی را تعیین می کنند. برخلاف آرمان گرایان واقعگرایان برآنندکه طبیعت بشر اساساً ثابت است یا دست کم به راحتی قابل تغییر نیست. در چارچوب آرمان گرایی، رفتار بشر قابل اصلاح و شاید حتی کمال پذیر تلقی می شود. آرمان گرایی بر پایه اندیشه امکان سازگار ساختن سیاست با معیارهای اخلاقی استوار است می توان هنجارهای رفتاری همچون هنجارهای مشخص شده در حقوق و سازمان های بین المللی را مردم قبولند و دیر یا زود آن هنجارها را مبنای رفتار بین المللی قرار داد. برعکس، واقعگرایان از جهت میزان تغییر یافتن طبیعت بشر در اثر اصلاحات یا آموزش های سیاسی، قائل به وجود محدودیت های شدیدی هستند: انسان، شرور، گناهکار و قدرت طلب است. بر اساس نظریه واقعگرایی، طبیعت بشر ذاتاً خوب یا کمال پذیر نیست. وظیفۀ دولتمردان ترتیب دادن چارچوبی سیاسی است که در داخل آن بتوان تمایل بشر به درگیر شدن در منازعات را به حداقل رساند. بدین ترتیب نویسندگان واقعگرا بر سازوکارهای تنظیم کننده ای همچون توازن قدرت تاکید می کنند. به لحاظ دشوار بودن تحصیل صلح از طریق حقوق بین الملل و سازمان های بین المللی یا حتی از راه تشکیل حکومت جهانی، ضروری است تمهیدات دیگری برای مهار و مدیریت قدرت اندیشیده بود. و اقعگرایان قائل به آنند که توازن قدرت وسیله تنظیم کنندۀ مهمی را برای جلوگیری از دستیابی یک کشور یا هر گروه سیاسی دیگر به برتری و استیلا، در اختیار می گذارد.
نویسندگان واقعگرا عموماً بر این نکته توافق دارند که موقعیت مکانی یک دولت بر توانایی های ملی و سمت گیری سیاست خارجی آن تاثیر می گذارد. آنان می گویند جغرافیا به گزینه های موجود برای دولت ها شکل می بخشد و بر انتخاب های ممکن دولت در زمینۀ سیاست خارجی محدودیت هایی –غالباً سخت- اعمال می کند. به اعتقاد واقعگرایان، دسترسی به آبراه های مهم و میزان بی حفاظ یا محفوظ بودن کشور در برابر دشمنان خارجی در اثر شکل مرزهایش، بر سیاست خارجی آن دولت تاثیر می گذارد. در مجموع عوامل جغرافیایی، جمعیت شناسی، منابع و عوامل ژئوپولیتیک در نظریۀ واقعگرایانۀ روابط بین الملل نقشی محوری دارند.
افزون بر این واقعگرایان فرض می کنند که اصول انتزاعی اخلاقی را نمی توان در مورد اقدامات سیاسی مشخص به کار بست. دولتمردان در نوعی محیط بین المللی به عمل می پردازند که به واسطۀ فقدان نهادهای سیاسی مقتدر، نظام های حقوقی و معیارهای عموماً پذیرفته شدۀ رفتار، متفاوت از محیط داخل هر کشور است. بنابراین معیارهای رفتار در سطح بین المللی متفاوت از معیارهای حاکم بر رفتار در داخل یک واحد ملی است.
بر اساس نظر واقعگرایان، سیاسیت، تابع فلسفۀ اخلاق نیست. بر عکس، نظریۀ سیاسی، ماخوذ از رویۀ سیاسی و تجربۀ تاریخی است. و سرانجام واقعگرایان در پی ایجاد سازش میان منافع ملی و آرمان فوق ملی هستند البته مطابق مفروضات نظریۀ واقعگرایی، منافع ملی بر آرمان های فوق ملی برتری دارند یا باید داشته باشند.
برخی از نویسندگان واقعگرا حامی این اندیشه اند که برخلاف روابط موجود در درون کشورها وجه مشخصه روابط بین الملل را بیشتر منازعه تشکیل می دهد تا همکاری. نیکولاس اسپایکمن چنین فرض می کرد که شرایط خاصی که در طول بحران ها و فروپاشی حکومت مرکزی بر روابط داخل کشور حاکم است، برای روابط موجود میان دولت ها در نظام بین المللی حالتی عادی به شمار می آید. موجودیت دولت ها در گرو قدرتمندی خودشان یا وجود دولت هایی است که از آنها حمایت کنند. اسپایکمن در نظام بین المللی نیز مانند سایر گروه بندی های اجتماعی، چند فرآیند اساسی را فعال می دید: همکاری، مصالحه و مخالفت. دولت ها برای تضمین بقای خویش باید حفظ یا بهبود موضع قدرت خود را هدف اصلی سیاست خارجی خویش قرار دهند. از آنجا که قدرت در تحلیل نهایی به معنی توانایی اقدام به جنگ است لذا دولت ها همواره بر ایجاد تشکیلات نظامی تاکید دارند.
محدودیت ها و نقاط قوت آن
نکته اساسی در رابطه با نقد نظریه واقعگرا، تردید، نفی یا تعدیل همان قالب فکری سنتی پیرامون روابط بین الملل بود که اساس واقعگرایی کهن را تشکیل می داد. سیاست به عنوان مبارزۀ قدرت در نظام دولت-محور و مبتنی بر بازیگرانی که مجادلات خارجی آنها از سیاست داخلی شان کاملاً قابل تفکیک بود جای خود را تا دهۀ ۱۹۶۰ به قالب فکری یا مدل جدیدتر و پیچیده تری از نظام بین المللی داد. به جای قالب فکری واقعگرای اروپا-محور، سیستمی بین المللی نشست که دامنۀ جهانی داشت و در برگیرنده تعداد بی سابقه ای دولت و بازیگر غیر دولتی بود. به هر میزان که سیاست داخلی به سیاست خارجی شکل می دهد به همان اندازه نیز تفکیک آشکاری که در نظریۀ واقعگرا مسلم فرض می شد حداقل تیره و تار شده و حداکثر موجب مخدوش شدن فاحش فرآیند پیچیده ای گردیده است که اقدامات دولت ها از آن نتیجه می شود.
مفهوم منافع ملی نیز به دلایل بسیار مورد انتقاد قرار گرفته است. به گفتۀ یکی از منتقدان، اینکه منافع ملی معیار ضروری سیاستگذاری است امری آشکار است و گفتن آن چیزی را روشن نمی سازد هیچ دولتمرد، حقوقدان یامحققی به طور جدی ادعا نمی کند که سیاست خارجی باید مخالف یا بی اعتنا به منافع ملی باشد. به علاوۀ ارائۀ معنایی عملیاتی برای مفهوم منافع ملی دشوار است. دولتمردان را در تفسیر منافع ملی، نیروهای بسیاری محدود ساخته یا آزاد گذاشته اند. آنها اغلب اسیر سیاست های پیشینیان خودهستند. آنها منافع ملی را بر حسب آموزش های فرهنگی، ارزش ها ون نیز داده هایی که درمقام تصمیم گیرنده در دسترس دارند تفسیر می کنند.
بنابراین در نبود بررسی های تجربی، تعیین معنای منافع ملی در هر زمان مشخص دشوار است. هر چند واقع گرایان در روابط بین الملل، برای اخلاق، کمترین موضوعیت را قائلند ولی ظاهراً –به همین خاطر- نمی پذیرند که قضاوت خودشان در مورد اخلاق و تعریفی که از منافع ملی دارند بر سلسله مراتب ارزش هایشان متکی است.
همچنین تلاش نویسندگان واقعگرا برای استنتاج یک سلسله مفاهیم سیاسی از سیستم اروپا-محور گذشته و به تحلیل کشیدن سیستم های بین المللی مختلف معاصر که دارای دامنۀ جهانی اند مورد انتقاد قرار گرفته است. تعقیب مقاصد محدود ملی، تفکیک سیاست خارجی از سیاست داخلی، اجرای دیپلماسی پنهان، استفاده از توازن قدرت به عنوان شیوه ای برای مهار و مدیریت قدرت و دعوت از کشورها برای تاکید هر چه کمتر بر ایدئولوژی به عنوان عامل مقید کنندۀ رفتار بین المللی مناسبت چندانی با نظام بین المللی معاصر ندارد.
واقعگرایان با تاکید بر قدرت به عنوان انگیزۀ اصلی رفتار سیاسی، خود را هدف انتقاد قرار داده اند. منتقدان گفته اند که نویسندگان واقعگرا عمدتاً مفهوم آشکاری از قدرت به دست نداده اند. در زمینۀ اندازه گیری قدرت مشکلات بزرگی وجود دارد. در نوشته های واقعگرایان، هیچ واحد مشترکی را نمی توان یافت که قدرت را برای اندازه گیری، به آن تبدیل کنیم. به علاوه باید قدرت را به مقصودی که قدرت برای تحصیل آن به کار برده می شود نیز مرتبط ساخت. میزان و نوع قدرت، بسته به اهداف ملی تغییر می کند. افزون بر این از واقعگرایان به واسطۀ تاکید بیش از حد بر قدرت که تا حدودی به حذف سایر متغیرهای مهم منجر می گردد انتقاد شده است.
نوواقعگرایان و به طور مشخص واقعگرایان ساختاری نیز با انتقادات متعددی رو به رو است، از جمله انتقاد از جهت بی اعتنایی به تاریخ به عنوان فرآیندی پیوسته در حال بازتعریف، که افراد در آن در شکل گیری دورۀ بعدی سهم دارند. از این جهت نوواقعگرایی را زا واقعگرایی کهن که معتقد بود دولتمردان هم از تاریخ شکل پذیرفته و هم تاثیر مهمی بر آن می گذارند جدا می داند. فرد نه تنها اسیر یک سیستم خاص – که خود حاصل جسمیت قائل شدن برای یک مفهوم نظری است- نیست بلکه علاوه بر توان مسخر ساختن اشیاء، توان مسخر ساختن ساختارها را نیز دارد. به علاوه نو واقعگرایی از این جهت هم دچار کاستی است که سیاست را به ابعادی تقلیل می دهد که با استناد به رفتار عقلایی تحت محدودیت های مختلف ساختاری تفسیر بردارند. گفته شده است که نو واقعگرایی به خاطر توجه مفرط به ساختارها، از مبنای اجتماعی و محدودیت های اجتماعی قدرت غفلت کرده است. نمی توان قدرت را به توانایی ها تقلیل داد، قدرت افزون بر این از عوامل روانشناختی مانند روحیۀ عمومی و رهبری سیاسی و نیز از عوامل موقعیتی و میزان وفاق آمیز یا منازعه آمیز بودن چارچوبی که قدرت در داخل آن اعمال می شود تشکیل یافته است. جهان نو واقعگرایان که در آن بازیگرانف دولت ها هستند به واسطۀ قائل بودن نقش یک بازیگر بسیط برای دولت که ساختار نظام بین المللی به رفتار آن شکل می دهد دچار کاستی است. گفته است که نو واقعگرایی، بیش از آنکه ساختارگرا باشد دولت گراست. نو واقعگرایان در پاسخ منکر آنند که واقعگرایی در واقع نوعی جبرگرایی ساختاری باشد. هر چند عناصر ساختاری تاثیر محدود کنندۀ قدرتمندی بر رفتار سیاسی دارند ولی نوواقعگرایان ادعا نمی کنند که تمامی رفتارهای سیاسی بشر را ساختاری تعیین می کند که جامعۀ سیاسی در قالب آن سازمان یافته است. آنها همچنین این انتقاد را قبول ندارند که جهان مرکب از بازیگران دولتی به معنی نفی نقش آن دسته از افراد یا گروه هایی باشد که عملاً به عنوان تصمیم گیرنده عمل می کنند.
واقعگرایی به رغم منتقدانش مهم ترین تلاشی است که تاکنون برای تفکیک و توجه به متغیر کلیدی در رفتار سیاسی – یعنی قدرت – و بسط نظریه ای در باب روابط بین الملل صورت گرفته است واقع گرایی شاید تنها در نتیجۀ لحن اغراق آمیز قضایایش، نقشه نظری پر نشیب و فرازی از جهان بدست می دهد که می تواند به دست نسل دیگری از نظریه پردازان تعدیل شود(و چنین نیز شده است). به گفتۀ رابرت کیوهین واقعگرایی نقطۀ آغاز خوبی را برای تحلیل همکاری و اختلاف به دست می دهد زیرا ساختار حشو آمیز آن و مفروضات بدبینانه ای که در مورد رفتار افراد و دولت ها مطرح می کند مانع از آن است که آرزوهایش را به عنوان امور صحیح و واقعی بپنداریم. به نظر آر.بی.جی.واکر، واقعگرایی سیاسی را باید کمتر به عنوان یک موضع نظری منسجم و قائم به ذات و بیشتر به عنوان طرح تعداد بسیار زیادی ادعای متعارض و مناقشات متافیزیکی تلقی کرد. واقعگرایان علاوه بر تلاش هایی که برای تعیین نحوۀ رفتار عملی بازیگران ملی انجام داده اند یک نظریۀ هنجاری-تجویزی نیز به وجود آورده اند که تجویزاتش خصوصاً متوجه سیاستگذاران است.
به طور خلاصه واقعگرایی علاوه بر کمکی که به نظریه روابط بین الملل می کند قضایای متعددی را در مورد رفتار سیاسی مطرح می سازد که می توان آنها را با به کارگیری سایر چارچوب ها و روش شناسی ها بازهم بیشتر به آزمون گذاشت. با وجود دانشمندان و تحلیل گران سیاست ها، خود را ناگزیر از جستجوی نظریه ای فراتر از واقعگرایی می بیند. یکی از نتایج این امر، قبول مفهوم سیستم در علوم سیاسی به طور کلی و در روابط بین الملل به طور مشخص است.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 21 فروردین 1394 ساعت: 19:45 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره تاریخچه کوچ‌نشینی

بازديد: 589

تاریخچه کوچ‌نشینی و سیر اسکان و استقرار بشر در زمین

کوچ‌نشینی

نظام اجتماعی عشایررامی توان برپایه سه محور(انسان،دام ومرتع)استوار دانست.جامعه عشایری،جامعه ایی است که ازساخت اجتماعی ،سیاسی ،فرهنگی واقتصادی خاصی برخورداراست.دراین جامعه تامین معیشت وگذران زندگی غالباازطریق دامداری و بر اساس زندگی کوچ نشینی می باشد.ساخت اجتماعی اقتصادی فرهنگی سیاسی مربوط به محوراول(انسان).گذراندن زندگی ازراه دامداری به محوردوم(دام)وتامین علوفه و زندگی کوچ نشینی به محورسوم(مرتع)مربوط می شود.

 تاریخچه کوچ‌نشینی و سیر اسکان و استقرار بشر در زمین

زن عشایر کوچ نشین

زن عشایر کوچ نشین

استفاده انسان ازابزارووسایل وشناسایی مناطق برخوردارازموادغذایی برای برطرف کردن نیازهای اولیه ، نقطه عطفی درتاریخ بشریت یه شمار می آید.باشناسایی این مناطق افرادبه طرف آنهاروآورده وازاینرو بین میزان مواد غذایی وتراکم انسانی رابطه مستقیم وتنگاتنگی وجوددارد.درمناطقی که ازحاصلخیزی مطلوب تری برخورداربودند انسانهای بیشتری سکونت کرده ودراین دوره زندگی اجتماعی و قالب گروههای کوچک اجتماعی شکل گرفته است. افراد درقالب این گروه هاباهم ارتباط برقرارساخته ونهایتااولین هسته های شکل گیری اقوام وقبایل مختلف راپی ریزی نموده اند.اکتشاف واختراع تحول اساسی درزندگی انسان ایجادنمود وازجمله این اکتشافات می توان به کشت وزرع ودامداری اشاره نمود.این زراعت ودامداری به عنوان تحول اساسی درزندگی انسانهابه شمارمی آید.باانجام فعالیتهای زراعی افرادوگروههای مختلف به میزان زیادی وابسته به زمین گردیدند.وبه عبارتی زندگی یک جانشینی وسکونت درمحلی به اصطلاح بنام روستا رواج یافت و عده ه ای ازافرادتحت عنوان عشایربا کوچ نمودن وجابجاشدن برای جستجوی موادغذایی وتامین وتهیه محلی مناسب برای چراوتعلیف دام ها در منطقه جغرافیایی مشخص ودردوره زمانی خاص شکل گرفتند. بشربرای توسعه ابزارووسایل مورد نیاززندگی خود تلاش وکوشش فراوا نی نموده وباکنارهم قراردادن الیاف وشاخ وبرگ درختان توانست زیراندازاولیه ای برای خودفراهم سازد. انسان به علت انتقال حرارت به گلهای اطراف اجاقهای خوراک پزی وروشنایی توانست سفال وآجرراکشف نماید.بادست یابی به آجروسفال به ساخت محوطه هایی برای استقرارخوداقدام نمود.بااستفاده ازآتش وبه کارگیری ابزارآلات فلزی درابعادمختلف زندگی اجتماعی بشرتحولات بارزی فراهم گردید.دراین دروه گروهی تحت عنوان صنعت گران با ساخت ادوات ووسایل کشاورزی وسایل جنگی ووسایل شکاربرا ی امرارمعاش خودازمازادتولیدمحصولات کشاورزی ودامی کشاورزان ودامداران استفاده می کردند.ذکراین نکته لازم است که فعالیت این گروه به مانندکشاورزان ودامداران به شرایط طبیعی عمدتاوابسته نبوده و لذا آنها می توانستند دریک منطقه ومحدوده معین وثابت به زندگی پرداخته ووسایل مورد نیازکشاورزان ودامداران راآماده کنند.باگسترش صنعتگری درمیان گروه های مختلف زمینه رقابت باکشاورزان ودامداران برای تولیدبیشتراندیشه انبارکردن وذخیره سازی محصولات افزودن وتنوع محصولات کشاورزی شرایط اثبات سرمایه راتقویت می نمایدبدین ترتیب است که افرادبه صورت متمایزدرقشرهای مختلف وباخصوصیات فرهنگی واقتصادی متنوع دسته بندی شوند ویک فضای جغرافیایی معین راشکل دادندکه اصطلاحا شهر نامیده می شوند.

عشایروکوچ نشینی

جامعه انسانی رابراساس ملاکهای اقتصادی،فرهنگی،اجتماعی و… می توان درقالب دسته قرارداد: -شهری -روستایی -عشایری قدمت وسابقه جامعه عشایری به آغاززندگی انسان درگروه های هم خویشاوند مربوط می شود.انسان درقالب گروه هاودسته های مختلف درجستجوی خوراک وموادغذایی ازیک محل به محل دیگردرحال حرکت بوده که اصطلاحابه دوره گردآوری خوراک وعصر شکارمعروف گردید.درهزاره های سوم دوم قبل ازمیلاد خانواده های گسترده وگروههای کوچک هم نژاد خویشاوند جامعه ای راباشیوه معیشت غالب دامداری بوجودآوردندکه دراصطلاح به آن جامعه عشایری اطلاق می شود.مفاهیم ایل،قبیله وعشیره باتعاریف مختلفی بیان شده است.عشیره ازریشه عشر کلمه ایی عربی به معنای دهه ودراصطلاح به گروه اجتماعی هم خویشاوندگفته می شودکه معیشت آنهاغالبا برپرورش شتربوده که ازیک منطقه به منطقه دیگر کوچ می کردند.ایل لغت ترکی است که به افرادی گفته می شودکه درتمام سال دربیابانهاوسیاه چادرزندگی می کنندهمچنین درتعریف ایل آمده است: “مجموعه ازافراد دارای نظام چوپانی مبتنی بر حرکت ازیک نقطه به نقطه دیگربه صورت متناوب یافصلی که شیوه معیشت آنهابرپایه کوچ استوارباشد.”قبیله به گروهی اطلاق می شودکه دریک محدوده معین جغرافیایی یانظام اجتماعی مستقل مبتنی برخویشاوندی درکنارهم زندگی می کنند.درمجموع می توان گفت هرفردخودرابه یک گروه اجتماعی خانوادگی متعلق می داند.ازاینرو به افرادی که براساس پیوندهای عمدتاخونی تشکیل یک واحداجتماعی مستقل دریک محدوده معین جغرافیایی را می دهندکه اساس تامین منابع اقتصادی آنهاازطریق دامداری ونیزبه صورت محدود کشاورزی می باشد ودارای ساخت اجتماعی مشخص هستنداصطلاحاعشایراطلاق می شود.

کوچ وانواع آن

کوچ به معنای جابجایی عشایرهمراه بادام ازیک محل به محل دیگرازقشلاق به ییلاق وازییلاق به قشلاق می باشد.کوچ معمولامعلول اختلاف ارتفاع نسبی بین دونقطه جغرافیایی است.کوچ راباتوجه به نحوه جابجایی انسان ودام درسطح زمین به دوشکل صورت می پذیرد: -کوچ عمودی -کوچ افقی کوچ عمودی به جابجایی وحرکت عشایرانسان ودام ازدشت به ارتفاع وبرعکس می باشد.کوچ افقی به جابجایی عشایر درمناطق وزمین های مسطح وهموارمی باشد.مکان کوچ ازمناطق سردسیربه مناطق گرمسیروبرعکس می باشدکه ارتباط مستقیم بامیزان گرماوسرمای هوا دارد.برای زمان کوچ گفته شده است نمی توان روزیاهفته معینی رادرنظرگرفت معمولازمان کوچ راباماه مشخص می شود.علاوه بر درجه سرمایش وگرمایش منطقه عوامل دیگری درانتخاب زمان کوچ نمودن موثراست: -مکان موردنظرعشایردرمناطق ییلاق وقشلاق ازنظر بعدمسافت -وضعیت کاشت وداشت وبرداشت محصولات کشاورزی -درگیریهای احتالی که ممکن است که درمسیرکوچ اتفاق بیفتد -دارابودن یاعدم داشتن مراتع اختصاصی -زمان رویش وازبین رفتن مراتع وعلفزارهای موردنظر

انواع عشایر

عشایررابراساس ملاک دارابودن یافقدان سرپناه ومسکن ثابت ووابستگی یا عدم وابستگی به زمینهای کشاورزی وهمچنین همراه بودن یاعدم همراهی اعضای خانواده درهنگام کوچ می توان درقالب سه دسته قرارداد: -کوچ نشین – نیمه کوچ نشین -رمه گردان کوچ نشینان شامل عشایری هستندکه بدون داشتن سرپناه ومسکن ثابت درهنگام استقراریااقامت موقت درچادربسربرده و همچنین وابستگی به زمینهای کشاورزی ندارند.نیمه کوچ نشینان، عشایری هستندکه وابستگی بیشتری به زمین داشته ودرهنگام استقراردرخانه های عمدتا گلی زندگی کرده وبه کشت وزرع می پردازند.رمه گردان شامل افرادی هستندکه برای تعلیف وپرورش دام های خودوبدون آنکه کلیه اعضای خانواده رابه همراه داشته باشنددست به کوچ می زنند.

زندگی کوچ نشینی :

هزاران سال است که انسان ها روی کره ی زمین زندگی می کنند. اما در حدود ۲۰ هزار سال پیش روستاها وجود نداشتند و انسان ها در دشت ها و کوه ها به سر می بردند. کوچ نشینی : به دلیل آن که تغییر آب و هوا باعث می شود که گیاهان در تمام سال وضعیت یکسانی نداشته باشند، انسان ها نیز همراه با تغییر فصل، مکان زندگی خود را تغییر می دادند و به جاهایی می رفتند که هوای مناسب داشت و آب لازم و غذای کافی به آسانی به دست می آمد. این نحوه زندگی را کوچ نشینی می نامند.

دام داری کوچ نشینان:

کار اصلی کوچ نشینان دام داری بود. کوچ نشینان برای یافتن چراگاه های تازه با آب و هوای مناسب، از جایی به جای دیگر می رفتند زندگی کوچ نشینان به دام هایشان بستگی داشت.
کوچ نشینان در ابتدا از شاخ و برگ و یا پوست حیوانات خود مسکن می ساختند. بعدها آنان موفق به ساختن چادر شدند به همین دلیل به آن ها چادرنشین نیز می گویند. زندگی در چادر به آن ها این امکان را می داد که به آسانی از جایی به جای دیگر نقل مکان کنند.

جامعه کوچ نشینان:

کوچ نشینان به دسته های بزرگی که قبیله نامیده می شد، تقسیم می شدند. افراد هر قبیله با هم خویشاوند و هر قبیله برای خود یک رهبر داشت. مهم ترین وظیفه ی افراد قبیله، داشتن اتحاد و همکاری برای دفاع از قبیله زیر نظر رهبر قبیله بود.
مردها همیشه آماده ی دفاع از قبیله بودند. زندگی در دشت ها و کوه ها و مقابله با خطرهای گوناگون ، کوچ نشینان را مردمی شجاع، صبور و مقاوم بار می آورد.

کوچ نشینان برای زندگی به کناره ی رودخانه ها روی می آورند:

همان گونه که گفتیم: زندگی در دشت ها و کوه ها ، همیشه با آسودگی و راحتی همراه نبود. خشک سالی ، تغییر ناگهانی هوا از بین رفتن چراگاهها زندگی کوچ نشینان را تهدید می کرد به همین دلیل آن ها تصمیم گرفتند که در مجاورت آب های دائمی مانند چشمه ها و رودها زندگی کنند.
به این ترتیب، هم در تمام طول سال آب در اختیار داشتند و هم از چراگاه هایی که در کنار آب های دائمی بود، استفاده می کردند.
بعضی از کوچ نشینان تصمیم گرفتند به جای حرکت از یک جا به جای دیگر، در اطراف رودها یا چشمه ها زندگی کنند. آن ها کم کم به تصرف نواحی اطراف و محافظت از آن در برابر قبایل دیگر، آن جا را سرزمین خود قرار دادند.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 21 فروردین 1394 ساعت: 19:42 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

مقاله طرح کسب و کار

بازديد: 312

یک طرح کسب و کار جهت سرمایه گذاری چیست؟

مقاله-طرح کسب و کار

طرح کسب و کار شالوده یا بلکه تخته پرشى به سوى تأسیس و رشد کسب و کار یک فرد است. طرح کسب وکار براى تحقق اهداف ضرورى است و باید جهت سرمایه گذارى کاملاً آماده باشد. طرح کسب و کار آماده سرمایه گذارى یک سند است که با سهیم کردن همه آنچه که مربوط به سرمایه گذار است فراهم شود. در طرح کسب وکار باید بتوانید به پروژه خود از دید یک سرمایه گذار بنگرید و همه سؤالات مربوط به یک سرمایه گذار را پاسخگو باشید.
سرمایه گذاران از هر دو نوع، سرمایه دار، یا سهام دار با سرمایه گذارى دست رنج خود روى کار شما به این امید ریسک مى‌کنند که در طولانى مدت برابر سرمایه اصلى به ارزش آن افزوده شود.
یک طرح کسب و کار آماده سرمایه گذارى یکجا همه مراحل سرمایه گذارى را لیست مى کند. شخص این ملزومات را با ارائه نمایى جامع از طرح و با جزئیات اهداف و واقعیات کسب و کار خود فهرست مى کند.
چند بخش مهم که جنبه هاى مختلف سرمایه گذارى را در بر مى گیرد در زیر آمده است:

مدیریت:

سرمایه گذاران فقط بر روى طرحها و ایده هاى خود سرمایه گذارى مى کنند بلکه در مدیریت آن هم سهیم هستند. به بهترین نحوى که مى‌توانید دانش، شور و شوق و احساس تعهد خود را به کسب و کارتان نشان دهید. قابلیت گروه شما همراه با سطح تجربه شان، شور و شوق و احساس تعهد نسبت به اهداف کسب و کار و همچنین تعهدات آنان از جمله عواملى هستند که سرمایه گذاران قبل از تصمیم گیرى مورد بررسى قرار مى‌دهند.

مشترى:

به سرمایه گذاران نشان دهید که نیازها و خواسته هاى مشتریان را درک مى‌کنید و همین طور خط مشى بازاریابى خود را به طور واضح در طرح کسب و کارتان بیان مى‌کنید.

توصیف کالا/ خدمت:

توضیح کاملى از کالا یا خدمت پیشنهادى را با جزئیات مطرح کنید. توصیف کوتاهى از صنعت کلى کالا یا خدمت، همراه با جزئیات مشترى آن کالا ضرورى است. سرمایه گذاران باید بدانند که براى چه نوع مشترى در دسترس تسهیلات لازم را فراهم کنند.

طرح خط مشى بازاریابى:

یکى از مهمترین بخش هاى کسب و کار، طرح خط مشى بازاریابى شماست. این بخش مزیت رقابتى بودن مداوم شما را براى سرمایه گذارانتان مطرح مى‌کند. با این روش به آنها اطمینان مى دهید که چرا شما موفق خواهید بود در حالى که دیگران شکست خورده اند. این بخش قسمتى است که شما تعریفى قطعى از مشتریان خود، اندازه بازار، مشخصه ها، چشم انداز رشد، روش ها و پتانسیل فروش در هر مقوله از کالا/ خدمت را در آن مى گنجانید. اینجا جایى است که خط مشى هاى قیمت و اینکه چگونه مى توانند مستقیماً روى پتانسیل رشد هر یک از کالاها یا خدمت تأثیر بگذارد شرح داده مى شود. همچنین مهم است که طرح شامل سهم بازار و تأثیرات توسعه در روند کار باشد.

سدهاى ورودى:

همراه با دادن جزئیات اینکه کالا / خدمت شما چیست و مشتریان چیست و مشتریان شما چه کسانى هستند شما همچنین باید به سرمایه گذارانتان اطلاع دهید که چگونه متنع از ربودن مشتریان خود توسط رقبا خواهید شد. این سدهاى ورودى ضرورتاً استراتژى کسب و کار شما براى ناکام گذاشتن رقیبانتان و رشد در بازار را توضیح مى‌دهد. سرمایه گذاران باید قبل از سرمایه گذارى روى کار شما از درستى استراتژى تان مطمئن شوند.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 21 فروردین 1394 ساعت: 19:38 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 32

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس