جنگ روانی چیست ؟
تعريف جنگ روانی
از جنگ رواني به دليل كاربرد متفاوت در بحثهاي سياسي، نظامي، فرهنگي و اجتماعي تعاريف گوناگوني شده كه در اينجا به مهمترين آنها براساس موضوع مورد بحث اشاره ميشود :
« جنگ رواني ، كلية فعاليتهايي است كه به منظور تأثيرگذاري بر افكار و رفتار گروههاي بيگانه مورد نظر چه در زمان جنگ و چه زمان صلح انجام ميشود » .
جنگ رواني مجموعه اقداماتي است كه ميتواند از طريق شفاهي در اعتقادات و آرزوهاي گروههاي مختلف شك و ترديد ايجاد كند و سرانجام آنها را فريب داده و وادار به تسليم نمايد .
با توجه به تعاريف زيادي که از جنگ رواني ارائه شده است، می توان همه اين تعاريف را در سه نگرش كلي خلاصه كرد :
نگرش اول اينكه: جنگ رواني عبارت است از مجموع اقدامات يك كشور به منظور اثرگذاري و نفوذ بر عقايد و رفتار دولتها و مردم خارجي در جهت مطلوب كه با ابزارهايي غير از ابزار نظامي ، سياسي و اقتصادي انجام ميشود . اين نگرش معتقد است كه تبليغات جزء اصلي و اساس جنگ رواني است.
نگرش دوم: جنگ رواني را طيف وسيعي از فعاليتها نظير ترور و خشونت میداند كه به منظور ارعاب یا ترغيب مخاطبان به تطبيق رفتار خود طراحي ميشوند. معتقدان به اين نگرش فعاليتهاي پنهان، نظیرجاسوسي، براندازي ، آدمكشي و ديگر اشكال تروريسم را در قلمرو جنگ رواني قرار ميدهند.
نگرش سوم: جنگ رواني را شامل اقداماتي نظير نفوذ در شخصيت افراد ميداند كه با تكنيكهايي همچون شستشوي مغزي و هيپنوتيزم ورخنه انجام ميشود.
اما تعريف كامل و خلاصهاي كه صاحبنظران آن را پذيرفتهاند اين است كه مفهوم اساسي جنگ رواني عبارت از دستكاري عقايد از طريق بكارگيري يك يا چند رسانه ارتباطي است.
برخی هم جنگ رواني را چنين خلاصه كرده اند: شايعه ، ايجاد جو فشار، كوچك نمايي نقاط ضعف نيروهاي خودي و نقاط قوت نيروهاي دشمن واغراق و مبالغه در نقاط ضعف نيروهاي مقابل.
در دنياي امروز، جنگ رواني را استفاده دقيق و طراحي شده از تبليغات و ديگر اقدامهايي عنوان ميكنند كه هدف اصلي آن تأثير گذاري و نفوذ در عقايد، احساسات، تمايلات و رفتار مخاطبان، گروه بيطرف و يا گروههاي دوست براي دستيابي به مقاصد ديني و ملي باشد.
بررسي جنگ روانی
كنكاش در بحث جنگ رواني و تأثيرهاي آن در هنگام درگيريهاي نظامي و عواقب آن در دوران صلح از موضوعاتي است كه امروزه مورد توجه دولتها قرار گرفته است.
در دنياي كنوني كه كشورها سعي دارند اهداف خود را با توسل به اقدامات غير نظامي به پيش ببرند، استفاده از ابزارهاي جنگ رواني اهميت بيشتري يافته است. به همين منظور بررسي اين موضوع براي شناخت راهكارها و نيز چگونگي تأثير گذاري آن ضروري است .
استفاده برنامه ريزي شده از تبليغات، از طريق عوامل آشكاري همچون راديو، تلويزيون و مطبوعات و عوامل پنهاني مانند شايعه براي تضعيف روحيه مردم يا ارتش دشمن و بياعتبار كردن انگيزه ها و كاستن از اقتدار حكومت مخالف متداول است.
البته وسايل نيرومند ارتباطی به تنهايي توانايي ايجاد تحولات بزرگ را در افكار عمومي ندارند ، اما ميتوانند به گونهاي مؤثر، جريانهاي فكري موجود در جامعه را تقويت كنند و يا چنانچه در مردم آمادگي براي تحول وجود داشته باشد، قادرند اين تحولات را جهت دهند .
قدرتهاي بزرگ پس از جنگ جهاني دوم به اثربخشي اين نوع عمليات رواني توجه نشان دادند و با به خدمت گرفتن حربههاي روانشناسانه سعي در پيشبرد اين روند داشتند، هدف اساسي آنها از اين نوع تبليغات، جهت دهی فكر ملتها به منظور بهرهبرداري اقتصادي و سياسي از آنها بود .
هر چند كه جنگهای رواني و تبليغاتي را بيشتر در قلمرو سياست ميدانند، ولي مجريان آن براي موفقيت بايد از فكري خلاق در زمينه تجزيه و تحليل مسايل سياسي برخوردار بوده و به عبارتي در سياست نيز صاحبنظر باشند تا بتوانند در زمان جنگ و صلح از روشهاي آن به خوبي براي پيشبرد اهداف استفاده كنند . هدف از جنگ رواني :
در اعمال جنگ رواني و تبليغاتي توسط دولتهاي مختلف اهدافي دنبال ميشود كه مهمترين آنها در زمان جنگ، حمايت و پشتيباني از اهداف سياسي و نظامي و به نتيجه رساندن آنها ميباشد . هدف جنگ رواني عليه كشورهاي ديگر، عبارت از: ايجاد تفرقه و هرجو مرج، جستجوي نقاط حساس و تحريكپذير، ساختن آنها و استفاده از تضادهاي داخلي جوامع و تلاش در جهت افزايش تضادهاي نژادي و ايجاد جو بدبيني و عدم اعتماد به دولتها و دامنزدن به هر مسألهاي كه منجر به بر هم زدن و حدت ملي شود.
تقويت تنفر مذهبي ميان مردم يك كشوروپشتيباني از هر حركتي كه مانع وحدت در كشور مورد نظر گردد ازاهداف مهم جنگ رواني در هنگام صلح است و حمايت و تقويت توان ملت خودي در نيل به اهداف سياسي ، اقتصادي و يا حين اجراي مأموريتها و فعاليتهاي مخفي نظامي هم از نظرها پنهان نیست .
در دوران جنگ اين اهداف وضعيت خاصي پيدا ميكند كه ميتوان از جمله آنها را
« حفظ متحدان موجود و كسب متحدان تازه و بدست آوردن پشتيباني سياسي، نظامي و اقتصادي و همكاري مدرن در كشورهاي بيطرف، افزايش همكاري و تعميق دوستي با كشورهاي دوست و متعاقب آن ايجاد شك و بدبيني در مردم كشور هدف نسبت به رهبران سياسي، نظامي و اقتصادي آنها» دانست.
از ديگر اهداف جنگ رواني در دوران جنگ « خدشه دار ساختن اطمينان دشمن به توان خود از نظر نيروي انساني، مهمات و جنگ افزار و قدرت فرماندهي و سرانجام قانع ساختن آنان به بيثمر بودن تهاجم و يا استمرار جنگ به منظور تسليم و عقب نشيني يا گرفتن امتياز از دشمن » است.
جنگ رواني در هنگام درگيري باعث افزايش كارايي و توان رزمي نيروهاي خودي ميشود. هدف از اجراي اين نوع جنگ، وادار ساختن نيروهاي دشمن به فرا رو يا تسليم به صورت فردي يا گروهي، كاهش روحية و تضعيف اراده و پايداري و گمراهي فرماندهان دشمن است كه در نهايت به پيروزي در جنگ خواهد انجاميد.
انواع جنگ رواني :
1 - جنگ رواني استراتژيك :
اين نوع جنگ شامل فعاليتهاي گسترده و بلند مدتي است كه با استفاده از نقاط آسيبپذير سياسي، نظامي، اجتماعي و اقتصادي، عليه بخش عمده و يا تمام مردم يك جامعه بكار ميرود و در نتيجه موجب سستي عقايد و آرمانها ميشود و ملت را نسبت به فرهنگ و تمدن و اصولي كه بر اساس آن حركت ميكند دچار شك و ترديد ميكند.
2- جنگ رواني تاكتيكي
اين نوع جنگ رواني معمولاً در محدودهاي كوچكتر و با اهداف مشخصي انجام ميشود و افراد نظامي و غير نظامي وفاداربه دشمن حاضر در صحنه عمليات رزمي را مورد توجه و هجوم قرار ميدهد، براي مثال در طول جنگ خليج فارس دستاندركاران جنگ رواني آمريكا بيش از 29 ميليون اوراق تبليغاتي با 33 پيام گوناگون روي سربازان عراقي در كويت فروريخته بودند. محتواي اين برگه ها سربازان عراقي را راهنمايي ميكرد كه چگونه تسليم شوند و تجهيزات خود را رها سازند و به آنان درمورد حمله سهمگين آينده هشدار ميدادند و رفتار انساني و دوستانه با اسرا را وعده ميدادند.
3- جنگ رواني تحكيمي
به اين نوع جنگ رواني، جنگ روانی تثبيتي - استقراري و استحكامي هم گفته ميشود كه معمولاً به منظور پيشرفت و سهولت عمليات و افزايش ميزان همكاري مردم غير نظامي در سرزمين خودي يا سرزمينهايي كه توسط نيروهاي خودي اشغال شده انجام ميشود . هدف نهايي در اين نوع جنگ رواني پيروزي در جنگ، برقراري صلح و حفظ پيروزي به دست آمده است.
روشهاي جنگ رواني
1-انتشار شفاهي اخبار غلط و شايعات
پخش اخبار نادرست و شايعات در سطح جامعه يكي از روشهاي معمول در تخريب افكارعمومي است و اثرات مهم و فوري به دنبال دارد. گاه افراط در انتشار شايعات و عدم توجه به آنها سبب ميشود كه عناصر هدف به صورت ناخودآگاه جذب شده و از خود تمايلاتي را بروز دهند. براي مثال اگر نيروي مورد تهاجم داراي قدرت و شدتي در زمينه درستكاري است، او را به دزدي متهم كرده و آنقدر اين مطلب را مطرح ميكنند كه كمكم به گوش او رسيده و تشويق ميشود تا فوائد و زيانهاي دزدي را در پيش خود مرور كند و اين ميتواند اولين گام در راه انحراف فرد باشد. درپراكندن شايعات آنچه مؤثر است، برخورد عقل و منطق و احساسات است. نيروهاي آموزش دیده كه قادر به تفكر بوده و ميكوشند براي هر كار و هر حادثهاي انديشيده و علل و عوامل اصلي آنرا ازطريق تفكر بدست آورند، كمتر در معرض آسيب و غافلگيري هستند. اما نيروهائي كه قدرت عقلائي ضعيف تر داشته يا احساسات آنها بر عقلشان غلبه دارد، چنين نيستند و به دلیل عدم آموزش آسيبپذيري بيشتري داشته و زودتر غافلگير ميشوند. عاملان جنگ رواني نيز بر اين امر واقف هستند و ميكوشند تا با توجه به جنبههاي احساسي در مقاطع خاص در خصوص مسئلهاي اغراق كرده و يا بسيار ريزبين شوند. بايد توجه داشت كه اين گفته و مفهوم عدم توجه مطلق به قوه استدلال و تعقل نيست و بلكه برعكس، روشهاي مزبور كاملاً بر تجربه و محاسبات دقيق مبتني ميباشد. در جنگ روانی علمی قدرت تعقل نيروهاي تحت تهاجم نيز مورد مطالعه قرار گرفته و براساس نتايج حاصل، برنامهريزيهاي لازم انجام ميشود . بنا به نتايج قابل توجه بدست آمده از اعمال اين روشها، جنگ رواني عملاً از طرف سياستمداران و نظاميان مورد تأييد واقع شده است. شايعه پراكني براساس يك سري مقدمات صورت ميگيرد از جمله بايد روحيه و فرهنگ اقشار مختلف مردم را شناسائي كرده و از آنجا به نقاط آسيبپذير، حساس و مقاومت آنها پي برد.
اولين گام عملي در پراكندن شايعات، درك و شناخت عوامل و زمينههاي پذيرش يا عدم پذيرش عمومي جامعه نسبت به شايعه است. سپس به عنوان آزمون اوليه يا در جهت بالا بردن درجه حساسيت پذيرش عمومي جامعه، اقدامي صورت ميگيرد. براي تعيين درجه شايعه پذيري جامعه معمولاً به طور پنهان يا آشكار اقدام به سرشماري و نظر خواهيهايي ميشود.
2- شايعات كتبي :
گاه انتشار شايعات از طريق پخش اعلاميه، شب نامه، كتاب و ... صورت ميگيرد. اهميت پخش اعلاميه و شب نامه، به دليل مهم بودن اخبار و ممنوع بودن آنها نيست بلكه بيشتر اثرات جنبي آنها مورد توجه ميباشد. هنگامي كه يك فرد عادي در منزل خود يا در كوچه و راه به اعلاميهاي بر ميخورد، به وجود مخالفيني در جامعه واقف ميشود. بدين ترتيب انگيزه هاي مخالف تحريك شده و مورد تشويق قرارميگيرد. اولين نمودي كه اين فعاليتها ميتواند داشته باشد اين است كه در جامعه دموكراسي وجود نداشته و مخالفين نميتوانند از طرق قانوني خواستههاي خود را بيان نمايند .
3- سخن پراكني راديويي :
راديو از آنجا كه يك رسانه همگاني است و برد زيادي دارد، ميتواند در جنگ رواني به نحوي وسيع مورد بهرهبرداري قرار گيرد. اولين گام مطلع ساختن مردم از وجود چنين ايستگاههاي راديويي است، پس از آن بايد جاذبه كافي ايجاد كرد تا مردم به شنيدن مطالب اين دستگاهها علاقهمند شوند. ساعت پخش برنامه را بايد به نحوي انتخاب كرد كه بيشترين تعداد افراد بتوانند ازآن استفاده كنند. افراد بايد حتماً به برنامهها و اخبار رسمي راديوي خود بياعتماد شوند و به نحوي روزافزون به برنامه راديوي مخالف علاقمند شوند.
4- ايستگاههاي ماهواره ای تلويزيوني :
یکی ازمهمترين کانالهای ارتباطی در جبگ روانی شبکه های ماهوارهای و تلویزیونی ميباشد. دراین شبکه ها با استفاده ازقدرت ارتباطی دیداری - شنیداری می توان به تلقين تحليلها واخبار سياسي و اجتماعي همراه با ايجاد صحنه های ساختگي پرداخت.
افكار عمومي در جنگ روانی:
در جنگهای رواني و نظامي همگرايي افكار عمومي نقش اساسي را در پيشبرد اهداف دارد . اگر لازم باشد كه افكار عمومي به حمايت از نظريه معيني ترغيب شود ، در بيشتر موارد با اعمال نفوذ دراحساسات مردم به اين كار مبادرت مي شود ، به اين معني كه براي ايجاد طرز تفكر مورد نظر، احساسات مردم تهييج ميگردد .
در واقع به وسیله تبليغات تلاش ميشود تا حد امكان نيروي انديشه و وجدان فرد را كمتر به كار انداخته وبرعكس دراو واكنشهاي انعكاسي شرطي به وجود آورد .
عقيده و بينش براي مردم به مثابه روح و معنویت است ، به عبارت ديگر ، افكار عمومي مجموعهاي از داوريهاي مردم درباره مسايل روز است كه مورد پذيرش بيشتر جامعه است و تغيير در اين نگرش در جنگهای رواني اساسي ميباشد .
پشتيباني عمليات رزمي
جنگ رواني نيروهاي رزمي را به چند طريق پشتيباني ميكند :
1. سربازان دشمن را تشويق به تسليم شدن ميكند .
2. با حملات رواني تأثير سلاحهاي مرگبار افزايش مييابد .
3. براي مقابله با تبليغات دشمن به كار مي رود .
4. بخشهايي از اطلاعات واقعي را كه گزينش شده به دشمن ارايه می كند .
5. با تأكيد بر بيفايده بودن جنگ ، روحيه دشمن را تضعيف ميكند .
6. براي پشتيباني از چريكهاي خودی مورد استفاده قرار ميگيرد .
7. براي كنترل شهروندان در منطقه مقدم نبرد بكار گرفته ميشود .
8. در زمينه كنترل خسارتها و دفاع در پشت جبهه به كار ميرود .
9. براي اعلام و انتظار اعلاميههاي نظامي استفاده ميشود .
از سویی پيوند نيروي تخريب وعمليات جنگ رواني ميتواند اراده نبرد را در دشمن ضعيف كند و اهداف نظامي را تأمين نمايد . جنگ رواني در اين حالت به طور كامل به خدمت معرفي سلاحها و ابزار جديد در ميآيد ، تهديد به استفاده از سلاحها در موارد بسياري موجب افزايش تنش و ناراحتي در سربازان دشمن ميشود . يكي از وظايف مهم جنگ رواني ، متقاعد ساختن سربازان دشمن به خوشرفتاري با آنها در دوران اسارت است .
به طور كلي عمليات رواني در جنگ، نقش پشتيباني از عمليات رزمي را دارد ، بنابراين هر چند عمليات رواني نميتواند به تنهايي دشمن را شكست دهد ، اما در بسياري از مواقع ، عامل برتری نظامي است و ضمن تقويت تأثير سلاحهاي خودي و كارايي آنها حصول به پيروزي را ميسرتر ميكند .
عمليات رواني
تعريف عمليات رواني :
عمليات رواني عبارت از انجام تاكتيكي و معين جنگ رواني در جبههاي محصور درزمان و مكان است. مثال جنگ رواني و عمليات رواني در واقع همان مثال جنگ و جبهه است .
ارتش آمريكا با استفاده تجربیات جنگ جهانی دوم در اوايل جنگ كره اداره رياست جنگ رواني را به عنوان يك بخش ستادي ويژه ايجاد كرد و يك مركز و مدرسه نيز در كاروليناي شمالي به منظور آموزش پرسنل نظامي در زمينه جنگ روانی تأسيس كرد . با تأسيس دفتر رياست جنگ رواني در مركز و مدرسه آن علاقه نسبت به اين پديده در ميان نيروهاي مسلح آمريكا گسترش يافت و همراه با افزايش علاقه، مفاهيم و تعاريف جديدي نيز مطرح گردید.
اصطلاح جنگ رواني جاي خود را به واژه جديد عمليات رواني و اقدامات رواني داد كه از طرف نيروي زميني آمريكا در سال 1957 انجام شد . عمليات رواني به عنوان فعاليتي تعريف شد كه عبارت بود از اقدامات سياسي ، نظامي ، اقتصادي و ايدئولوژيك كه براي ايجاد احساسات ، نگرشها يا رفتار مطلوب در گروههاي دوست ، دشمن ، بي طرف و مخالف به منظور تأمين مقاصد ملي طراحي و اجرا ميشد .
نتيجه گيري :
شرايط درزمان جنگ و صلح دولتها را در وضعيتي قرار مي دهد كه آنان را مجبور به اتخاذ تدابيرمعين و قابل دفاعي ميكند تا درعرصه بينالملل بتوانند به حقوق ملت خود جامعه عمل بپوشانند . بر همين اساس حكومتها و نظامهاي سياسي و حتي گروه ها و احزاب براي دستيابي به اهداف خود در داخل و خارج از كشور دست به ابتكارات و اقداماتي ميزنند كه امروزه قالب جنگ رواني بخود گرفته است. ازاین رو برخلاف گذشتههاي نه چندان دور دولتها و حتي گروهها مجبورند كه در جنگ رواني طرف يا طرفهاي ديگررا نيز به حساب آورند و نگرش افكارعمومي را درنظر داشته باشند .
از سوی دیگر، جنگ رواني هرچند مكملي براي عمليات نظامي محسوب ميشود ، اما رسيدن به پيروزي در جبههها مستلزم داشتن عقبه مطمئن و پشتيباني گسترده مردم و ساير عوامل خواهد بود. اين شرايط ايجاب ميكند ، نظامهاي حكومتي در زمان صلح با اتخاذ تدابير و فضا سازي مناسب ازطريق رسانهها وتبليغات گسترده، حمايت ساير كشورها را در راستاي تحقق اهداف خود كسب كرده باشد و اين ميسر نخواهد بود، مگرآنكه در جنگ رواني با شيوهها و برنامه ريزي های اصولي پيروزاز ميدان بيرون آمده باشند .
در دوران صلح و زماني كه دولتها و كشورها در آرامش بسرميبرند ، نظامهاي سياسي و جناحي و گروهها به نوعي ديگر درگير جنگي ميشوند كه بيشتر جنبههاي رواني آن مورد نظر است . گروهها براي دستيابي به قدرت و پايين كشيدن رقيب از حكومت با ترفندهاي مختلف نسبت به بدبين كردن مردم گام برميدارند و درعرصه جهاني نيز دولتها براي جلب سرمايهها و كمكها و حمايتهاي ديگركشورها ازروشهاي عمليات رواني استفاده ميكنند .
وجود هماهنگي و همسويي میان سياست و تبليغات و به عبارت ديگر هماهنگي بين سياستمداران و دستاندركاران و برنامه ريزان تبليغات كه هدايت كنندگان واقعي جنگ رواني هستند، بر ميزان كارآيي و جلب حمايت دولتهاي بيگانه تأثير انكار ناپذيري خواهد داشت ، چرا كه اين هماهنگي علاوه بر دستيابي به منافع مادي ، تبعات سياسي و اقتصادي نيز در پي خواهد داشت . مجريان فعاليتها و اقدامها ی رواني ، امكانات خود را در دوران صلح علاوه بر كسب حمايت دولت خارجي به جلب اعتماد و پشتيباني مردم خودي معطوف ميدارند و با ارايه آموزشهاي لازم به آنان، به منظور افزايش سطح آگاهي و شناخت نسبت به اقدامها و دسيسههاي دشمن و ايستادگي در برابر شايعات و اكاذيب همت ميگمارند .
در دوران صلح ، اقدامات تبليغاتي و رواني علاوه بر مساعد كردن فضاي لازم براي توسعه و پيشرفته و جلب حمايت خارجي ، در جهت سرمايه گذاري آنها د كشور خودي و وادار كردن مردم به جنبش و حركت براي سازندگي و طرفداري از حكومت صورت ميگيرد .
منابع :
1. جنگ رواني و چگونگي شكلگيري آن - مركز تحقيقات ومطالعات بخش برنامهاي صدا و سیما.
2. مجموعه مقالات تبليغات و جنگ رواني _ نوشته حسين حسيني ،دانشگاه امام حسین(ع).
3. فصلنامه آموزشي پيام حفاظت وابسته به حفاظت اطلاعات ستاد كل نيروهاي مسلح سال چهارم _ پاييز79 .
4. كليات و مباني جنگ و استراتژي، نوشته دكتر علي باقري
5. جزوه افكار عمومي ، دانشكده خبر، دكتر فریدون وردينژاد .
6. مجله سياست دفاعي ، پژوهشكده علوم دفاعي _ استراتژيك دانشگاه امامحسين(ع) تابستان 1371 .
7. روانشناسي سياسي جنگ خليج فارس ، استانلياي رنشون، ترجمه جليل روشندل .
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان -- صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنیداين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 14 فروردین 1393 ساعت: 9:32 منتشر شده است
برچسب ها : جنگ روانی چیست ؟,تحقیق درباره جنگ روانی,مقاله درباره جنگ روانی,