تحقیق در مورد مسجد جامع تبريز: معرفی مساجد قدیمی تبریز

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

تحقیق در مورد مسجد جامع تبريز مسجد كبود ( تبريز) مسجد جامع علي شاه (تبريز)

بازديد: 947

 

تحقیق در مورد مسجد جامع تبريز:

اين بنا در آخر بازار تبريز وضلع جنوبي صحن مدرسه طالبيه و  بين مسجد حجت الاسلام ومسجد ميرزا اسماعيل خاله اوغلي و الچاق مسجد واقع گرديده است ويكي از قديمي ترين ابنيه تاريخي شهر به شمار مي رود. متاسفانه امروزه از بناي اوليه مسجد وشواهد و مدارك مربوط به آن چيزي زيادي بر جاي نمانده است وبدين لحاظ نمي توان تاريخ ساخت ونام باني بناي اوليه مسجد را مشخص ساخت. سيد محمدرضا طباطبايي تبريزي، دركتاب " تاريخ اولاد اطهار " بدون ارائه مدركي، بناي مسجد را مربوط به صدر اسلام وباني آن را عبدالله بن عامري ذكر مي كند. پاره اي ديگر، بناي اوليه را مربوط به دوره سلجوقي مي دانند. در كتاب " مرزبان نامه "، به جامع تبريز اشاراتي شده كه مويد آباداني وشكوه آن در بين سالهاي 622-607 ه.ق-عصر اتابك ازبك بن محمد بن ايلديگز- است. حاج طالب خان تبريزي-باني مدرسه طالبيه تبريز درسال 1087ه.ق- در وقف نامه مدرسه خود ازاين مسجد به نام جامع كبير تبريز نام مي برد. با توجه به مطالب فوق به  نظر مي رسد كه بناي اوليه مسجد حداقل مربوط به دوره سلجوقي بوده و در دوره هاي مختلف، از شكوه واعتبار خاصي برخوردار بوده است.

بناي اوليه مسجد در زلزله سال 1193 هجري آسيب زيادي ديد؛ به طوري كه چندطاق آن فرو ريخت . بعد از اين واقعه، حسينقلي خان دنبلي، آن را مرمت وبازسازي كرد. در دوره قاجار نيز تعميراتي در اين بنا صورت گرفت. در دوره معاصر، حاج محمد باقر كلكته چي- ازتجار تبريز- تعميرات مفصلي در اين مسجد به عمل آورد ويك كتابخانه جديد و تالار مناسبي براي مطالعه طلاب علوم ديني احداث كرد.

تعميرات صورت گرفته هر چند شكل جديدي به بنا داده، امّا پايه هاي قطور وطاق هاي رفيع و آجرهاي فوق العاده بزرگ آن، نشانه قدمت زياد بناي اوليه مسجداست. بناي كنوني مسجد، مستطيل شكل است وكلاً با آجر و گچ بنا شده و داراي دو ورودي است كه يكي در جانب شمال قرار دارد واز طريق صحن، وديگري از طرف جنوب به كوچه مجاور باز مي شود. از در دومي ابتدا وارد آلچاق مسجد واز آنجا وارد مسجد جامع مي شوند. كف مسجد، از سطح زمين هاي اطراف پايين تر است كه گواهي بر قدمت بنا محسوب مي گردد.

طول مسجد كه از جنوب به شمال امتداد دارد، حدود 62متر است وقسمت وسط آن كه داراي طاق بلند وبزرگي است، 15متر عرض دارد. طول مسجد به دوقسمت تقسيم مي شود: قسمت اول كه قدري كم عرض است، به طول 28متر، از بخش جنوبي كه به طول 32متر است، به وسيله دو جرز عريض مجزا مي شود. در انتهاي اين قسمت، محرابي از سنگ مرمر سفيد ساده با طرح هاي مارپيچ تزييني به شيوه صفوي به چشم مي خورد.

در ديوارهاي شرقي و غربي قسمت جنوبي، پنج طاق دوطبقه به عرض 60/3 وطول 60/4 متر در تعميرات اوايل دوره قاجار ساخته شده است.

پايه هاي اين مسجد، بسيار قطور وآجرهاي آن فوق العاده بزرگ است. مجموعه مسجد بسيار ساده وبي آلايش وعاري از هرگونه كاشيكاري يا حجاري است. فقط در بالاي طاق محراب، كتيبه اي گچبري به خط كوفي از دوره ايلخانان مغول باقي مانده است.

پشت ديوار شرقي اين بنا، مسجد بزرگ وتاريكي با ده ستون وطاق هاي ضربي آجري وجود دارد كه به مسجد زمستاني معروف است واحتمالاً  قدمت زيادي نيز دارد. اين قسمت، در سالهاي اخير، تحت نظارت سازمان ميراث فرهنگي به شكل اوليه بازسازي شده است.

مسجد جامع داراي دو سنگ نوشته تاريخي است. سنگ نوشته اول كه بر ديوار پايه غربي طاق مياني نصب شده، از جنس مرمر به ابعاد 12/1×70/1 متر مشتمل است بر روياي شاه تهماسب صفوي كه حضرت ولي عصر " عج " را ديده و آن حضرت، وي را به لغو تمغاالت (بخشي از ماليات ها) واحسان و گذشت درباره مردم امر فرموده اند. اين كتيبه در سال 972 هجري قمري به خط ثلث شيوا به قلم علاءالدين محمد تبريزي- خوشنويس معروف دربار صفوي- به رشته تحرير در آمده است. كتيبه دوم نيز در بالاي در شمالي مسجد جامع نصب شده و مشتمل بر فرماني از شاه سلطان حسين صفوي و به خط محمدبن مومن تبريزي است. اين كتيبه، مورخ به سال 1106ه.ق و به خط ثلث عالي است كه در آن، فرمان شاه صفوي به رستم خان سالار سپه وبيگلربيگي آذربايجان صادر شده كه قمارخانه ها و روسپي خانه ها وچرس فروش ها راببندند وحد شرعي در حق  مرتكبين جاري گردد. همچنين اهالي و اوباش رااز كبوتر پراني، گرگ دواني، قوچ بازي وگاوبازي كه باعث خصومت وفساداست، منع كرده، مرتكب را مجازات كنند. اين بنا به شماره 171 به ثبت تاريخي رسيده است.

مسجد كبود ( تبريز):

اين بنا در مركز شهر تبريز واقع است ويكي از شاهكارهاي معماري دوره اسلامي به شمار مي آيد. اين مسجد، درمحل، گوي مسجد( مسجد كبود) ودر منابع گاه مسجد جهان شاه ناميده مي شود؛ اما در گذشته به مسجد وعمارت مظفريه معروف بوده است. باني بنا، ميرزا جهان شاه بن قرا يوسف تركمن- وبه روايت ديگر، همسر وي: جان بيگم خاتون يادخترش صالحه خاتون- سومين پادشاه از سلاطين طايفه قراقويونلو است كه درسال 839ه.ق در آذربايجان ونواحي شمال غرب ايران حكومت مي كرده است وبرطبق بقاياي كتيبه موجود، اين بنا را درسال 870ه.ق به پايان رسانده است.

از قرار گفته بعضي از متخلفين، عمارت مظفريه منحصر به مسجد نبوده؛ بلكه عمارات وساختمانها وتفرعات زيادي- از خانقاه وملحقات وزوايا وصحن ورواق وحوضخانه- داشته است كه همگي از بين رفته اند. بقاياي اين مسجد در طي قرون گذشته در اثر زلزله و بي توجهي، متحمل صدمات جبران ناپذيري شده است؛ به طوري كه تا دوره اخير، گنبد ومناره هاي آن ريخته وبه صورت ويران و مخروبه اي در آمده بوده است. درگاه عالي وطاق بي نظير وبلند اين مسجد گرچه آسيب زيادي ديده است، اما هنوز با آن عظمت خودبرپا و بيانگر گوشه اي از  زيبايي وشكوه گذشته آن است.

بقاياي مسجدكبود-كه به جز چند طاق شكسته وسر در خارجي نبود- در دوره اخير، به همت مسئولين مربوطه بازسازي وتعمير اساسي گرديده است.

سياحان ونويسندگان متعددي در قرون گذشته از اين بنا ديدن كرده وشرح هايي از آن ارائه داده اند. كاتب چلبي، مورخ عثماني در تاريخ 1045 به تبريز آمده،در " تاريخ جهان نما" مي نويسد:

" درگاه مسجد جهان شاه، بلندتر از طاق كسري است. بنايي عالي است كه با كاشي هاي زيبا آراسته شده. گنبدهاي بلندي دارد...جاي دل انگيزي است كه هركس داخل آن شود، دلش اجازه بيرون شدن را نمي دهد؛ ليكن شيعيان غالباً از رفتن بدان مسجد خودداري مي كنند. اين بنا با كاشيهاي زيبا آراسته شده" تاورنيه-سياح فرانسوي كه يك سال بعد از كاتب چليي از تبريز ديده كرده- در خصوص اين مسجد مي نويسد: " در اطراف ميدان بزرگ تبريز ومجاورت آن، بقيه آثار وبناهاي عالي ديده مي شود. چهار-پنج مسجد راكه درعظمت بنا بي نظير هستند، به خرابي واگذارده اند. يكي از آن مساجد كه بهتر وعالي تر از سايرمساجد تبريز است، در خارج شهر، سرره اصفهان واقع شده... بناي اين مسجد بسيار عالي و نماي آن كه پنجاه قدم ارتفاع دارد، هشت پله از سطح زمين معبركرسي دارد واز خارج، ديوارهاي آن همه از كاشي وبه رنگ هاي مختلف پوشيده شده واز طرف داخل، با نقش و نگارهاي عالي به سبك معماري اعراب وبا كلمات بسيار به خط عربي از طلاو لاجورد زينت يافته. از دوطرف نما، دو مناره استوانه اي خيلي بلند اما كم قطر ساخته اندكه در ميان آنها راه پله تعبيه شده است كه از آن بالامي روند. سطح ظاهر مناره ها هم كاشي است، درمسجد، چهار پا بيشتر عرض ندارد ودر وسط، تخته سنگ سفيد شفاف تراشيده شده كه بيست وچهار پا طول دارد-يعني ارتفاع دوازده پا عرض آن سنگ است و درميان سطحه آن نماي بزرگ خوبي نمايش دارد... از راهرو مسجد داخل گنبد مي شود كه سي وشش قطر آن است. دايره گنبد، سه برابر قطر آن مي شود. اين گنبد بزرگ مسجد، از طرف داخل، روي دوازده مجردي بنا شده كه شانزده مجردي هم از خارج تكيه گاه آن است، واين مجردي ها شش  مربع حجم آنهاست. طرف پايين، در اطراف، سكويي از مرمر ساخته شده كه زير آن خالي وبراي نهادن كفشها، خانه خانه است اين گنبد، ازطرف داخل با آجرهاي كوچك مربع از كاش هاي الوان مختلف گل وبوته دار موزاييك شده كه درميان آنها به تناسب، كلمات عربي گنجانيده وبه قدري خوب جفتكاري كرده اند كه گويا يك پرده نقاشي است كه تمام با مقراض وپرگار ساخته شده است. از اين گنبد (شبستان ) داخل گنبد كوچكتري مي شودكه خيلي قشنگ از اولي است و در قعر آن، از سنگ مرمر سفيد شفاف، محراب ساخته شده است. اين گنبد، مجردي ندارد؛ اما ازاره آن به طول هشت پا ارتفاع، از سنگ مرمرسفيد است وسنگ ها به يك عرض وطول ديده مي شود. تمام اين گنبد( شبستان) پوشيده از كاشي مينايي بنفشه رنگ است كه روي آن، اقسام گل هاي صاف نقاشي شده. سطح خارجي هر دو گنبد هم از همين كاشي ها پوشيده شده؛ ولي نقاشي آنها برجسته است. روي گنبد اولي، گل هاي سفيد روي زمينه سبز، وروي گنبد دومي، ستاره هاي سفيد روي زمينه سياه و همه رنگ ها به باصره لذت وفرح مي دهند... روبه روي مسجد در طرف ديگر معبر، يك كرباس عالي ونماي ديگري ديده مي شود كه از يك بناي ديگر باقي مانده وبقيه آن به كلي خراب شده است".

مادام ديو لافوا كه در دوره قاجار از اين بنا ديدن كرده، مي نويسد: " اين بناي قشنگ، شايسته مطالعه دقيقي است. عظمت بنا وزيبايي سر در آن وظرافت معماري وكاشيكاريي كه در اطراف اين سردر به كار رفته، هم حيرت آور است وبسيار جاي تاسف است كه گنبد اين بناي زيبا به واسطه زلزله خراب شده وقسمتي از ديوارها را نيز با خود فرو ريخته است.  اين مسجد، حياط بزرگي داشته كه دراطراف آن، طاقنماهاي جالب توجهي بوده ودر مركز آن، حوض بزرگي براي وضو گرفتن وجود داشته است. امروز، تمام اين بناي عالي خراب شده؛ حتي زمين ومصالح فرو ريخته آن را نيز مردم تصرف كرده اند. سر در اين مسجد، در زمين مرتفعي بنا شده و در قسمت فوقاني آن، قوس بيضي شكلي وجود دارد. در دو كنار اين سردر، ستون هايي متصل به بنا به شكل مارپيچ بالارفته كه در قسمت فوقاني، هلال بيضي شكلي را تشكيل مي دهند. اين ستون ها كلاً از كاشي هاي نفيس فيروزه اي رنگ زيبا وبا نقش ونگارهاي خوش نما پوشيده شده اند.سطوح داخلي رواق، از كاشيهاي رنگارنگ پوشيده است. اين كاشي ها به صورت قطعات كوچك بريده شده وتامهارت تمام چنان به هم اتصال يافته اند كه گويي يكپارچه هستند. در نقاشي و تركيب رنگ ها به اندازه اي لطف وظرافت به كار رفته كه انسان خود را در مقابل تابلويي بسيار عالي پر از سبزه وگل مي بيند...

اين سبك كاشيكاري، قابل مقايسه با تركيبات هندي خاص صنايع  سلجوقي ومغولي نيست وبرتري و مزيت زيادي بر آنها دارد. در كوتاهي، سردر اصلي را به عبادتگاه مربوط مي سازد. عبادتگاه، مركب از دو تالار بزرگ است كه از هم متمايز وهر دوسابقاً  داراي گنيدي بوده اند. تالار اول با كاشيهاي رنگارنگ زينت يافته و تالار دوم كه محراب در آن واقع شده، با كاشي هاي هشت ضلعي كوچك مزين است كه رنگ مينايي لاجوردي آنها به شكل هاي كتيبه ها جان مي بخشد. كتيبه ها داراي نوشته هايي با خط عربي هستند كه با شاخ و برگ  وگل ها آميخته شده است. سنگفرش كف اين بنا بسيار با شكوه وخوش منظره است. اين سنگ ها را از معان مجاور اروميه استخراج كرده اند كه هنوز هم آسيبي نديده ومحفوظ مانده اند."

با توجه به بقاياي برجاي مانده وبازسازي هاي به عمل آمده، مسجد كبود تبريز، از نوع مساجد مسقف بوده كه مناسب آب وهواي سرد منطقه است. بخش هاي مختلف اين مسجد عبارتنداز سردر، شبستان بزرگ، رواق هاي دورا دور شبستان بزرگ وشبستان هشت ضلعي كوچك.

سردر بنا كه رو به شمال است، به طول 7و عرض 5متر، از سطح كوچه مقابل به اندازه 5 پله سنگي، هر يك به ارتفاع 50سانتيمتر و در ازاي 3تا 5/3 متر، بلندتر است. بر روي اين صفه سنگي، سردر طاقداري به ارتفاع حدود 9 متر قرارگرفته كه بخش هاي فوقاني آن آسيب ديده است. سردر طاق مزبور، از سنگهاي ازاره به بالا با كاشي هاي معرق بسيار ممتازي پوشيده شده است. طاق سردر با طرح جناغي ساخته شده وحاشيه سراسري سردر را تزيين كاشي پيچي ضخيمي به رنگ فيروزه اي احاطه كرده است.

سطح سردر، علاوه بر كاشي ها و طرح هاي بسيار زيبا،با كاتيبه هاي متعدد تزيين و نما سازي شده است .در كتيبه اصلي و تاريخي بنا، باكاشي معرق سفيد رنگ در زمينه لاجوردي و به خط ثلث بسيار عالي چنين آمده است:{ريختگي } "السطان الاعظم المطاع الخاقان الاعلم اللازم {ريختگي} ابن المظفر{سلطان جهان شاه }بن شاه يوسف نويان رفع الله الاعلي بدوام خلافته لواء الدين  {ريختگي}الافاصه مبراته مباني الملك و دعائم قباب الحق المبين آمين".

درحاشيه طاق درگاه مشرف به خيابان سمت راست نيز چنين مسطور است "بسم الله الرحمن الرحيم  انما يعمر مساجدالله من آمن بالله واليوم الاخر و اقام الصلوه و آتي الزكوه و لم يخش الا الله {ريختگي} ان يكونو امن المهتدين {ريختگي}".بالاي درگاه قسمت فوقاني تماماريخته واز بين رفته،درحاشيه طرف چپ مشرف به خيابان نيز مقداري از اول ريخته وبقيه آن چنين است :"المبين والصلوه علي نبيه محمد وصبحه {ريختگي}العماره المباركه المظفريه في رابع ربيع الاول من سنته سبعين وثمانمائه اقل العباد نعمه الله ابن محمد البواب ".باتوجه به كتيبه فوق ،معماربنا ، "نعمت الله بن محمد البواب ". بوده است. در بالاي كتيبه تاريخي بنا، همچنين عباراتي متضمن استعانت از پروردگار و ذكر و ثناي الهي در بين طرح هاي گوناگوني از گل و بوته و اسليمي و اشكال مختلف هندسي با خطوط، نسخ ، ثلث و كوفي جا داده شده است.

در ورودي مسجد-در اصل، چارچوبي از سنگ مرمر قرار داشته كه از بين رفته است. درگذشته، در طرفين سردر-در دوگوشه بنا- دومناره بلند وكم قطر وجود داشته كه از ميان آنها راه پله اي به پشت بام مي رفته است.

در قسمت داخلي طرفين پاطاق در ورودي فعلي مسجد، در ميان كاشي هاي معرق، دولوح، هر يك تقريباً به طول 50سانتي متر، وجود دارد كه برآن به خط سفيد برزمينه كاشي مشكي، درمصراع شعر- درسمت شرقي پاطاق: " كردار بيار وگرد گفتار مگرد" و روي پاطاق سمت غربي: "چون كرده شود كاربگويند كه كرد"- به خط خيلي عالي نوشته اند.

پس از سردر، دهليز گنبددار يا رواق واقع است. اين رواق، در سه سمت شمالي، غربي وشرقي شبستان بزرگ واقع گرديده و 40/4متر عرض آن است. اين رواق با گنبدهاي كم خيز وطاق هاي ضربي پوشيده شده و ازاره هاي آن با  كاشي هاي معرق، با تزيينات هندسي وكتيبه هاي متعدد پوشش يافته است. اين رواق توسط جرزهاي بزرگي، از شبستان بزرگ مجزا مي شود واز طريق راه هاي ارتباطي متعددي به شبستان راه دارد.

شبستان بزرگ مسجد به شكل مربع وبه طول وعرض 50/16متر است واز چهار جهت به رواق وشبستان كوچك مرتبط مي شود.در قسمت پايين ازاره اين شبستان، به اندازه سي سانتي متر سنگ مرمر باطرحهاي طاق گونه كار كرده اند كه درحال حاضر، نمونه هايي از آنها بر جاي مانده است. بالاي اين قسمت را تا كمره ديوار،كاشيكاري معرق با طرح هاي هندسي كه تركيب دل انگيزي از انواع كثيرالاضلاع هاي مكرر دارد، پوشانده است. بالاي اين قسمت را حاشيه اي از كاشي معرق با طرح هاي گياهي اسليمي، ختايي وبالاي آن، كتيبه اي از آيات قرآني به خط ثلث سفيد در زمينه فيروزه اي بسيار خوش وبالاي اين كتيبه نيز طرح هاي متنوعي از انواع گل ها، بوته ها، اسليمي ها، ترنج ها وكتيبه هايي با خطوط مختلف نسخ، ثلث،كوفي وتعليق پوشاند است.در اين كتيبه ها،اسامي جلاله، آيات قرآني واحاديث نبوي نوشته شده است. اين نوشته ها،در حين اينكه خود شيوه تزييني دارند، در تركيب با همديگر،اشكال هندسي بديعي رابه وجود مي آورند. به عنوان مثال، با شش عبارت"يا مّعز"، ستاره اي شش پر طراحي كرده اند كه خود اين ستاره نيز در داخل مربعي قرار دارد كه از عبارت هاي " يا حميد" و "يا غني" به طرز زيبايي شكل گرفته است. در چهارسوي اين مربع نيزكلمات"يا مرهوب"، "يا مرغوب"، "يا مشكور" ويا " مذكور" به خط ثلث در داخل ترنجي بيضي شكل قرار گرفته است. طرح جالبتري نيز به خط كوفي از چهار عبارت " الحمدولله" شكل گرفته است. در اين تزيينات، در ميان كاشيها، از سفال هاي بي لعاب، به شيوه تخميري استفاده شده كه بسيار جالب  توجه است.

از باقيمانده جرزها ودهانه هاي طاق بالاي شبستان چنين معلوم مي شود كه بر فر از بنا، گنبدي بر روي هشت چشمه طاق يا دوازده جرزبنا شده بوده وشانزده جرز هم از خارج تكيه گاه آن بوده است. برهمين اساس، در دوره اخير براي حفظ ونگهداري بنا، به تقليد از گنبد اصلي، گنبد دو پوسته پيوسته جديدي با دهانه اي به قطر بيش از 15متر با آهيانه اي خاكي شكل درخودي با منحني شبدري تند برروي بنا زده شده است. گوشه سازي گنبد به صورتي ساده اجرا شده وفقط پا باريك دارد كه روي آن، سنبوسه وروي آن، گريوار وسپس گنبد قرار مي گيرد. درزمان آباداني مسجد، گنبد اين بنا با كاشي فيروزه اي مفروش بوده است. پلكان واقع در چهار جرز شبستان، به يك غلام گردشي درطبقه فوقاني راه مي يابد. در وسط شبستان، گودالي وجود دارد كه احتمالاً همانند مساجد سرپوشيده دوره عثماني، جاي فواره يا منبع آبي بوده است.

شبستان كوچك مسجد به صورت كثيرالاضاع هشت پهلويي در پشت شبستان بزرگ واقع گرديده دتنهاراه ارتباطي آن نيز ازهمان جهت است. زيبايي و ويژگي خاص اين شبستان، گوياي آن است كه احتمالاً به منظور خاص يا استفاده بزرگان حكومتي طراحي شده است. ازاره اين شبستان، از سنگ مرمر صاف به ارتفاع 2متر پوشيده شده است. قسمت عمده اين سنگ ها شكسته وريخته است.

درتعميرات سال 1319 شمسي، تعدادي از آنها از زير خاك بيرون آورده ودر جاي خود نصب شدند. اين تخته سنگ ها داراي 15سانتي متر ضخامت و بين 2تا3 متر عرض هستند. برقسمت فوقاني ازاره سنگي، كتيبه اي قرآني به خط ثلث بسيار عالي درزمينه اي از پيچك وگل هاي تزييني حجاري شده است. به نظر مي رسد كه بالاي اين بخش- حتي سطح زيرين گنبد-باكاشي هاي شش ضلعي پوشيده بوده است. طاق هاي اين شبستان، از بالاي جرزها آغاز مي شود بخش  هشت ضلعي  زيرگنبد را تشكيل مي دهد. ظاهراً ميان اين هشت قوس، تعدادي قوس ثانوي از جنس آجر ساده ساخته بوده اند كه به عنوان عناصري استوار كننده براي نگهداري گنبد محسوب مي شده است. اين قوس هاي ثانوي، در پشت سطوح پوشش تزييني يي از كاشي هاي شش ضلعي آبي سير پنهان بوده است.

سطوح تزييني كاشي طوري طراحي شده بوده كه دايره اي بر بالاي راس هاي قوس هاي سراسري در قاعده گنبد ديده نمي شود.در اين بخش مسجد، قبري وجود دارد كه به نظر مي رسد از آن جهان شاه يا يكي از اعضاي خاندان او باشد.

شايان ذكر است كه در  قسمت هاي مختلف مسجد.، از تيرها وچوب هاي سخت جهت كلاف كشي واستحكام بخشي بنا استفاده شده است.

تزيينات كاشيكاري اين بنا درحد كمال ويكي از غني ترين تزيينات كاشي موجود در بناهاي اسلامي ايران است- علي رغم اينكه بخش وسيعي از بنا وتزيينات آن   از بين رفته- ودرست به همين خاطر وهمچنين تسلط رنگ آبي در كاشي ها، اين مسجد  به " فيروزه اسلام" شهرت يافته است. رنگ هاي كاشي معرق كه در سراسر بنا يافت مي شوند، شامل آبي روشن، آبي سير، سفيد، سبز، زرد وقهوه اي مي شود ودر اين ميان، رنگ آبي بيشترين درصد را به خوداختصاص داده است.

 

 

مسجد جامع علي شاه (تبريز):

اين بنا درمركز شهر تبريز وضلع جنوبي خيابان امام خميني واقع گرديده وامروزه فضاي اطراف آن براي برگزاري نماز جمعه مورد استفاده است. اين مسجد در طي سالهاي 724 716 ه.ق توسط تاج الدين علي شاه گيلاني-وزير الجايتو و ابوسعيد بهادر خان- ظاهراً براساس نقشه اي كه خود وي به تقليد از ايوان مداين كشيده بود، ساخته شد؛ امّا به نظرمي رسد كه با مرگ وي در سال 724ه.ق وفروريختن طاق ايوان، كار ساختمان مسجد ناتمام مانده و هرگز تجديد نشده است. بخاطر مسائل فوق وهمچنين حوادث طبيعي وانساني، متاسفانه امروزه بقاياي ناچيزي از اين بناي عظيم وباشكوه برجاي مانده است. براين اساس هرگز نمي توان تصويري روشن ازاين بنا ارائه داد. با اين حال سعي مي شود باتكيه بر بقاياي موجود منابع مكتوب، تصويري كلي از اين بنا ارائه گردد.

حمدالله مستوفي در كتاب "نزهت القلوب"در خصوص اين مسجد مي نويسد:"وزير خواجه تاج الدين علي شاه جيلاني،در تبريز، در خارج محله نارميان (مهادمهين)، ومسجد جامع بزرگي ساخته كه صحنش دويست وپنجاه گز در دويست گز مي باشد ودر آن صفه بزرگي از ايوان كسري به مداين بزرگتر ساخته است؛ اما چون در عمارتش تعجيل كردند، فرو آمد ودر آن مسجد، انواع تكلفات به تقديم رسانيده وسنگ مرمر زياد در او بكار بردند كه شرح آن را زمان بسيار بايد."

ابن بطوطه كه در سال 727ه.ق به تبريز آمده، مي نويسد: " ...بعد به مسجد جامعي رسيديم وزير علي شاه معروف به جيلان آنرا بنا كرده است و در بيرون، ازسمت راست شخصي كه رو به قبله ايستاده، مدرسه وازسمت چپ، زاويه اي وجود دارد وصحن آن با سنگهاي مرمر فرش گرديده وديوارها بوسيله كاشي پوشانده شده و جوي آبي از وسط آن مي گذرد وانواع درختان، موها وياسمين در آن به عمل آورده اند."

از ميان شرحي كه جوان مصري- يكي از همراهان سفير قاهره به دربار ابوسعيد- داده وبدرالدين محمود العيني- صاحب كتاب "عقد الجمان في تاريخ اهل الزمان " آورده است، مطالب زير استخراج مي شود:" دروسط صحن مسجد، حوض مربعي بوده كه يكصدوپنجاه ذرا عرض وطول داشت واز مرمر پوشيده شده بود.

سكويي دروسط آن بود كه در هر سوي آن، از دهان شيري آب فرو مي ريخت. بالاي سكو نيز فواره هشت گوشي بود كه دو دهانه آب پران داشت... طاق نوك تيز( جناقي) محراب بوسيله دو ستون مصري اندلسي نگاه داشته مي شد وقاب محراب با طلاو نقره تزيين ونقاشي شده بود چراغهاي مزين به زروسيم با زنجيرهاي مسي از سقف آويزان بودند وداخل طاق را روشن مي كردند. پنجره هاي مشبك نيز هر كدام بيست شيشه دايره اي مزين به طلاونقره داشت. مسجد، دومناره يا برج داشت كه هركدام 70ذرا بلندي و5 ذرا عرض داشته اند."

نام برده همچين ذكر مي كند كه علي شاه دستور داد آنرا شبيه ايوان مداين بسازند وبر ارتفاع وعرض آن ده ذرا بيفزايند.

تاجري ونيزي كه پس از ابن بطوطه از اين مسجد ديدن كرده، مي نويسد:" مسجدي بسيار بزرگ است؛ ولي وسط آن هرگز پوشيده نشده است در سمتي كه مسلمان به دعا مي ايستند محلي است كه طاق بزرگي دارد وبلندي آن به قدري است كه تير به آن نمي رسد؛ ولي ساختمان محل تمام نشده است در اطراف صحن مسجد، با سنگهاي عالي، طاق هايي ساخته شده كه ستونهاي مرمر آنرا نگاه داشته اند اين ستونها به قدري عالي وشفافند كه به بلور شباهت دارند كلفتي وبلندي همه آنها يكسان وحدود پنج پا يا شش پا است. در كنار در اصلي- زير طاق هاي سنگي- جوي آبي در جريان است ودر سطح بنا، چشمه بزرگي وجود دارد يك صد قدم طول آن وبه همين اندازه عرض آن است ودر وسط شش پا عمق دارد. سكويي نيز در وسط ساخته شده است اين مسجد، سه در دارد كه فقط دو در آن مورد ا ستفاده قرار مي گيرد وداراي طاق است اين درها، چهار قدم عرض وبيست قدم بلندي دارد ستونهاي دو سوي درها، از مرمر نيستند بلكه از سنگهايي به رنگهاي مختلف است.بقيه طاق با گچ مقرنس كاري وتزيين شده است. در هر درگاه، لوحه اي از مرمر شفاف است. حتي از مسافت يك ميل، اين لوحها كه ازهر طرف سه يا ( تقريباً سه متر) هستند، ديده مي شود دري كه باز وبسته

مي شود سه يارد عرض وپنج يارد بلندي دارد واز الوارهاي بزرگ ساخته شده وروي آن، قطعات بزرگ برنز به صيقل ومطلاشده، كوبيده اند."

كاتب چلبي، مورخ مشهور عثماني كه در تاريخ 1045هجري به تبريز آمده شرح مسجد علي شاه وتخريب حصارها وديوارهاي آنرا كه بدست نظاميان عثماني صورت گرفته، چنين مي نويسد:" وزير خواجه تاج الدين علي شاه، درطرف جنوب غربي شهر تبريز، در محله نياميان، مسجد جامع عظيمي بنا كرده كه بزرگتر از ايوان كسري صفه اي دارد... ودر سنه 1045هجري، بامرحوم سلطان مراد خان- پادشاه عثماني- سه روز متوالي در آنجا بوديم ودر حالي كه آنجارا خراب مي كردند، براي العين ديديم باروها وحصارهاي بنا به كلي خراب واثاري از آنها باقي نمانده بود. تنها يك قسمت ازباقيمانده بناي خراب شده كه عبارت از يك طاق عالي مسجد جامع وصفه آن باقي بود... مسجد، مناره هاي بزرگي داشت كه بر اثر زلزله هاي متعدد وحملات قشون ها وپيكارها خراب ونابود شدند."

شاردن-سياح  اروپايي كه درسال 1084هجري به تبريز آمده-مي نويسد:" مساجد معظمعه تبريز، آنچه به شمار آمده، دويست وپنجاه است. ازآن جمله يكي مسجد موسوم به علي شاه كه الحال خراب مي باشد. چندسال قبل،مرتبه تحتاني آن را تعمير نمودند ومناره آن را كه بلندترين مناره هاي مساجد تبريز است نيز تعمير نمودند"

از دوره قاجار، نادر ميرزا- مولف كتاب " تاريخ وجغرافياي دار السطنه تبريز"- به نقل از پسر عم خود، مرتضي ميرزا، در وصف اين مسجد مي نويسد:" اين مسجد را به فرمان پادشاه عمارت كرد و به اتمام آن تعجيل كرد. چون گنبد آن مسجد عمارت كردند، بنيان كه تازه بود وهنوز سخت نشده، فرو نشست وطاق بشكست. اين بنا عبارت بوده از چهار ديوار و در انتهاي مسجد، اين بنا راساخته اند. طول اين مسجد، از دراول تااطاق، يكصدوهشتاد وپنج قدم است و خود طاق رابه صورت مربع با گچ وآجر بالابرده اند كه طول  هر ضلع ازاضلاع چهارگانه، نود قدم است. جلوي دهنه اين طاق، محرابي سي وهشت قدم است كه ارتفاع اين طاق، از سطح محراب تاقله طاق، بيست وچهارذرع تبريزي است وشصت نه پله كه ارتفاع هر پله، قريب نيم ذرع است تاكله طاق. ودر كله طاق، به قدر يك ذرع ونيم، غلام گردشي ساخته شده است و دور اين غلام گردش، نودوهفت قدم است. در انتهاي اين غلام گردش، رو به مغرب، بالاخانه اي ساخته شده است به طول شش ذرع چيزي كم...ديوار اصلي اطراف مسجد به كلي خراب ونابود شده است. اين ديوار حاليه كه ازگچ وآجر ساخته شده، تازه ساز است. به قدر ده-پانزده ذرع از ديوار قديم اين بنا، طرف دست راست در اولي مسجد، باقي مانده و پشت آن خانه ساخته اند. يك طرف ديوار خانه را همين ديوار خراب شده باقيمانده قرار داده اند. باقي نمايان است. تقريباً هشت-نه ذرع ارتفاع وچهار عرض دارد. دور اين ديوار را با آجرهاي تراش وكاشيهاي الوان بسيار ممتاز كاشيكاري نموده اند...بناي خودطاق،درمحكمي مافوق ندارد وهيچ جاي اين طاق، كاشي به كار نبرده اند. پاره جاهاي اين طاق را به طور محراب ساخته وبا گچ سفيدكاري نموده اند كه الان هم گچكاري ديوار باقي است نوشته اند كه سنگ رخام بسياري به اين بنا به كاربرده بودندكه به ظاهر هيچ اثري نباشد. به سال يكهزار ودويست وهشت، انباري در يك سوي اين بنا مي ساختند ستوني از رخام، درعمق چهار ذرع تبريز خاك بود، بيرون كشيدند، ستوني است بي عيب. در اصل، يك ذرع ونيم تبريز وبه ارتفاع سه ذرع ونيم، سخت موزون وبه قانون هندسي حجاري كرده، هنوز تمام نشده وصيقل نزده بودند."

ظاهراً به جهت استحكام وارتفاع بسيار اين بنا،از روزگار صفويه، از آن به عنوان قلعه ومقر ديده باني استفاده مي شده است وشايد به همين دليل باشدكه نظاميان عثماني به هنگام فتح تبريز به خراب كردن آن اقدام كرده اند

در دوره قاجار، خاصه در دوره نايب السلطنه عباس ميرزا كه اين بنا را دارالحكومه خودقرار داده بود، در اطراف اين بنا، عمارت مفصل وحصارها وباروهاي  بزرگي ساخته بودند وقسمتي از بنا را انبار اسلحه  وغلات ديواني قرار دادند. نيز نوشته اند كه عباس ميرزا، دفعه آخر كه مشغول جنگ با روسها بود، در اين محل، توپخانه وزراد خانه مفصلي ساخته بود.درحفرباستان شناسي اين محل، بقاياي كوره هاي آهن گذاري كه جهت ريخته گري گلوله هاي توپ مورد استفاده قرار مي گرفت، كشف شده است.

ويژگي هاي معماري مسجد جامع علي شاه: همچنان كه اشاره گرديد، امروزه تنها بخشي از ديوارهاي عظيم ومحراب بسيار بلند اين مسجد برجاي مانده است كه خود مويد شكوه روزگار آباداني آن است. ديوارهاي موجود، در حقيقت،ديوار ايوان طاقداري است كه عنصر اصلي مسجد علي شاه به شمار مي رفته است. اين ديوارها، بدون شك، قسمتي از ايوان مستطيل بزرگي است كه به نوشته منابع مكتوب، به تقليد از ايوان مداين ساخته شده بود. باز همچنان كه اين منابع اشاره دارند، طاق اين ايوان بلافاصله بعد از ساختمان فرو ريخته وچون اين امر، همزمان بامرگ باني بنا بوده، عمر بنا رو به افول نهاده است.

بقاياي موجود ايوان، 15/30 متر عرض وديوارهاي سه گانه آن، 26متر ارتفاع دارد. ضخامت هر ديوار، 40/10وعمق فرضي ايوان حدود 65 متر است. محراب بزرگ مسجد، در انتهاي ايوان ودر بين دو نورگير قرار گرفته است. آستانه اين نورگيرها از خارج، از سطح زمين چندين متر ارتفاع داشته است. بررسي دقيق محراب نشان مي دهد كه در ساختمان آن مهارت واستادي زيادي به كار رفته وضمن پيشرفت كار، تغييرات عمده اي درنقشه آن داده اند كه از جمله آنها، روكش نهايي چندين آجر روي كالبد ساختماني است. در بالاي راس محراب، سه طاق برجسته در داخل ديوار ساخته شده است.هره ها وپيش آمدگي هاي ديوار به وسيله تيرچوبي نگاه داشته مي شده ومقطع طولي روكش در دوطرف محراب، مساوي ويكسان نيست. دهنه طاق محراب، سي وهشت قدم وارتفاع آن از سطح كف محراب تا انتهاي طاق، در حدود26متر است. در بالاي طاق، به قدر70/1متر غلام گردشي ساخته شده كه دور آن نودو هفت قدم است. ميان ديوارهاي بالاي محراب خالي بوده وسه چهار مرتبه سقف ها وطاق هايي با گچ وآجر زده وديوارها را بالابرده اند وهمه جاچوب هاي قطور كشيده وباميخ  هاي آهني استوار كرده اند. درضلع جنوبي بنا ودرنماي خارجي، برج مدور عظيمي به چشم

مي خوردكه پشتيبان طاق وديوار به حساب مي آمده است. در دوره قاجار، در سمت شرق ايوان، پلكاني براي صعود به بالاي ايوان تعبيه كرده بوده اند كه در سالهاي اخير به كلي اين قسمت از بنا از بين رفته است.

براساس توصيفات تاريخي به عمل آمده از اين مسجد، تيزنهازون، نقشه اي از اين مسجد تهيه كرده است كه در آن سعي شده طرح بازسازي شده ايوان وبناهاي از بين رفته مسجد نمايانده شود دو ناحيه هاشور زده ايوان اين مسجد عبارتند ازبقاياي موجود ايوان وبخش از بين رفته آن. براساس اين نقشه، ايوان عظيم مسجد، در ابتدا ازدوجهت در گاه بزرگي به بناهاي جانبي داشته است. بريدگي نشان داده شده در انتهاي ايوان نيز نورگيرهايي بوده كه در دوطرف محراب تعبيه شده بوده است.

منابع مكتوب، اطلاعات اندكي از تزيينات سطوح داخلي ايوان ارائه داده اند. محمدرضا بن محمدصادق الحسيني الطباطبايي التبريزي، مولف كتاب تاريخ" اولاد الاطهار" مي نويسد:" كتيبه هايي نيز در اطراف اين مسجدقرار داده بودندكه تمام كلام الله مجيد را در آن كتيبه ها به خط خوبي نوشته بودند. وبعضي از آن كتيبه ها كه به خط ثلث ونسخ نوشته اند، الحال(حدود 1304ه.ق) نيز موجود است؛ خصوصاً دربرج قريب بدر ارك شاهي."

جوان مصري مشاهده كرده است كه طاق نوك تيز محراب باطلا و نقره تزيين ونقاشي شده بوده است. احتمال مي رودآنچه او ديده است، محراب كاشي بوده كه جلاي فلزي داشته است. كساني كه در اوايل اين ساختمان را ديده اند، از تزيين كاشي برنماي صحن صحبت كرده اند؛ ولي در مورد ديوارهاي داخلي ايوان سخني بهميان نياورده اند. برسطوح ديوارهاي آجري داخلي، سوراخ هاي چوب بست در فواصل منظم ديده مي شود؛ اما آثاري از نصب كاشي بر آنها ديده نمي شود. احتمالاً از ازاره ايوان، از سنگ مرمر بوده و ممكن است سطوح ديوارهاي داخلي با گچ سفيدكاري شده بوده يا به احتمال قويتر، با پارچه بافته پوشش مي شده است. جوان مصري، از چراغهايي كه با طلاونقره تزيين شده واز زنجير مسي آويزان بوده وهمچنين، از پنجره هاي مشبك با قطعات مدور شيشه وتزيين طلاو نقره صحبت مي كند.

غير از ايواني كه شرح آن گذشت، هيچ قسمت ديگر مسجد برجاي نمانده است؛ اما با توجه به نوشته مورخان وسياحان، تصويري كه فرضي در نقشه فوق الذكر ارائه گرديده است. همچنان كه ابن بطوطه مي نويسد، در يك جانب ايوان، مدرسه ودر جانب ديگر آن، زاويه اي قرار داشته است. باز به نوشته وي، صحن باز جلوي ايوان، ناحيه بسيار بزرگي بوده كه با مرمر فرش شده وديوارهاي آن از  كاشي پوشيده بوده است وجويي از ميان آن مي گذشته ودر داخل صحن، درختان گل ومو وجود داشته است. به نوشته بازرگان ايتاليايي، در اطراف صحن، طاق هايي با سنگ ها وستون هاي عالي ساخته شده وبه گفته جوان مصري، اين طاق ها باطلا تزيين شده بوده است. در وسط اين صحن، حوض بزرگي بوده كه سكو وفواره اي در وسط آن قرار داشته است. در تهيه نقشه ناحيه صحن، جويي كه در بالا بدان اشاره شد، درخارج ديوار دورادور قرار داده شده و به عنوان راه آبي تصور شده است كه از رودخانه اي در پنج كيلومتري شمال بنا منشعب مي شود. در اين نقشه، طاقنماهاي دورصحن، ساده نشان داده شده؛ اگر چه شايد در حقيقت هردهنه يك ستون داشته است. طرح مدخل اصلي ومدخل هاي كناري كاملاً فرضي طراحي شده اند. درمنابع، اشارات متعددي به مناره يا

مناره هاي مسجد شده؛ اما جاي آنها مشخص نشده است. ممكن است در بالاي هر ديوار وكنار ايوان، مناره اي وجود داشته است. جوان مصري اظهار مي داردكه مسجد، دومناره يا برج داشته كه هركدام 70 ذراع بلندي و5ذراع عرض داشته اند.بازرگان ايتاليايي، سردر مسجد را شرح داده، مي گويد كه اين مسجد سه در دارد كه دوناي آنها مورد استفاده وداراي طاق هستند.

در پايان بايد اشاره كرد كه اجزاي چنين طرح عظيمي در آن دوره، گوياي منابع مادي وقدرت حاكمان آن دوره وعشق وعلاقه آنها به معماري است. همچنين مي رساند كه در ساخت اين بنا، سنت معماري ايران در دوره ساساني مورد اقتباس قرار گرفته است. درساخت اين بنا ظاهراً قصد بوده كه ازلحاظ اندازه، از ايوان مداين بزرگتر وعاليتر باشد. به طوري كه جوان مصري مي گويد، علي شاه دستور داد آنرا شبيه ايوان مداين بسازند وبر ارتفاع وعرض آن ده ذراع بيفزايند. در حقيقت، عرض دهنه ايوان مسجد، ازدهنه ايوان مداين بيشتر وپوشش وسر ايوان، عريض تر وبلندتر ازكليساهاي بزرگ اروپااست. درمنابع مكتوب مذكور است كه بعد از مرگ

تاج الدين علي شاه، جسد وي را درمجاورت اين مسجد به خاك سپرده اند.

در دوره اخير، كاوش ها وبررسي هاي باستان شناسي يي به سرپرستي علي اكبر سرفراز در اين محوطه صورت گرفته كه نتايج به دست آمده، تصويري را كه منابع ديگر ارائه داده اند، مخدوش مي سازد.

مسجد جامع مير چخماق (يزد):

اين بنا در بخش جنوب شرقي يزد دركنار ميدان مير چخماق ومحله دهوك واقع گرديده از آثار ارزشمند دوره تيموري است كه ساختمان آن به فرمان اميرجلال الدين چخماق شامي-حاكم يزد در دوره شاهرخ تيموري-وهمسراو، ستي فاطمه خاتون در سال 841 ه.ق به اتمام رسيده است. اين بنا كه درگذشته، مسجد جامع نو و مسجد چقماقيه نيز خوانده مي شده، در دوره هاي بعدي تعمير و بخشي از آن بازسازي شده است.

بناي مسجد داراي سرد كاشيكاري، صحن، رواق، ايوان، گنبدخانه، شبستان هاي ستوندار وتزيينات زيباي كاشيكاري معرق ومعقلي است. نقشه بنا كه در وهله اول به صورت چهار ايواني به نظر مي رسد، تك ايواني وتنها ايوان آن در جبهه جنوبي است. دو دهنه بزرگ شرقي وغربي صحن به عنوان درآيگاه، ودهانه شمالي، ورودي دالان است كه دسترسي به بخش هاي مختلف مسجد را هموار مي سازد. ورودي هاي مسجد در جانب شرقي وشمالي قرار دارد ودر اصل، ورودي درجانب شرقي با سردري مزين به كتيبه تاريخي وكاشيكاري قرار دارد. كتيبه مزبور به خط ثلث بر كاشي معرق مورخ 841ه.ق است: " اللهم يا جامع الناس ليوم لاريب فيه ورافع بيوت الله ان يرفع ويذكر فيها اسمه بالتمحيد والتنزيه فاذا الجمعه جمعت اسبابها جاهد في اقامتها السلطان عظيم الشان معين الحق والدين شاه رخ بهادر خان الذي وفقت لبناء هذا المسجد علي اسس التقوي في زمانه الاراعد(؟) منه فاطمه بنت محمد داعيه رب ابن لي عندك في الجنه بالفضل والمنه في رجب سنه احدي واربعين وثمانمائه كتبه محمد الحكيم ". اين ورودي، از طريق دهنه بزرگي به صحن ورواق هاي ضلع شرقي صحن راه پيدا مي كند.صحن مسجد به شكل مربع مستطيل وبه ابعاد تقريبي هر ضلع 16 متر است. در ضلع جنوبي صحن، ايواني بزرگ ودر سه ضلع ديگر آن، ورودي ها ودهانه هاي طاقداري قرار گرفته است.

نماي ايوان ودهنه ها وغرفه هاي جانبي آن با كاشيكاري زيبا معرق ومعقلي تزيين شده است. سطوح داخلي ايوان سفيدكاري شده وبا تعبيه دهنه ها و غرفه هايي به صورت دو طبقه درآمده است.راه دسترسي به غرفه هاي فوقاني ايوان وگنبدخانه، از طريق پلكان هايي است كه در جرز ايوان تعبيه شده است. ايوان توسط درگاهي در ضلع جنوبي، به فضاي گنبد خانه به ابعاد حدود 10×10 مترراه پيدا مي كند.نماي داخلي گنبد خانه نيز توسط درگاه ها، طاقنماها وغرفه هاي فوقاني به صورت دوطبقه درآمده وكلاً سفيدكاري است؛ به غير از ازاره كه با كاشي هاي شش گوش پوشيده شده است. صورت مربع گنبدخانه با گوشه سازي به كثيرالاضلاع تبديل گشته وگنبد دوپوش بنا برآن قرارگرفته است. گنبد از نوع دو پوش گسسته ناراست كه پوشش خارجي آن اندكي هرمي شكل گرديده است. تزيينات داخل بنا منحصر به كار بندي هاي منطقه انتقالي گنبد ومحراب است. گنبد از بيرون داراي ساقه استوانه اي نسبتاً بلند، پوشش كاشيكاري وكتيبه اي كمربندي از كاشي در ساقه است.

اين مسجد داراي محرابي زيبا ونفيس است. اين محراب، از يك لوحه بزرگ مرمري مستطيل شكل در ميان قاب وطاقنماي كاشيكاري بر اطراف آن تشكيل يافته است. بخش مرمرين محراب، با قطاربندي، كتيبه هاي قرآني، نقوش گياهي ونقش قنديلي آويزان درميان، تزيين وكنده كاري شده است.قاب وطاقنماي كاشيكاري داراي پوشش مقرنس ومعرق است.ازاره بنا با كاشي هاي شش گوش وحاشيه باريكي از قطعات كاشي سياه وسفيد رنگ-همانند كاشيكاري ازاره مسجد جامع يزد-پوشش يافته كه امروزه بيشتر آن در ايوان وگنبدخانه ديده

مي شود؛ اما درگذشته احتمالاً بيشتر بخش هاي مسجد را شامل مي شده است. مجاور گنبد مسجد، بادگيري بنا كرده اند كه نسيم خنك آن از طريق روزنه اي در بالاي محراب به داخل بنا هدايت مي شود.فضاي گنبدخانه، از طريق ورودي هايي در اضلاع شرقي و غربي، به شبستان هاي جانبي راه پيدا مي كند. اين

شبستان ها به صورت مستطيل شكل با طاق وتويزه پوشيده شده وداراي تزيينات كاربندي زيبايي هستند.

بناهاي جبهه شمالي صحن عبارت از دالاني دراز در ميان و دو شبستان ستوندار در طرفين آن است. دالان دراز مركزي كه در انتها به فضاي چهار طاقي مربع منتهي مي شود، راه دسترسي به شبستان ها و همچنين بيرون از مسجد است. اين دالان با طاق آهنگ پوشش يافته است. شبستان شمال شرقي بنا كاملاً بازسازي شده وظاهراً تنها پايه ها ونقشه كلي آن اصلي است.پوشش طاق وگنبد اين شبستان، برروي سه پايه مكعب مياني وجرزهاي كناري قرار گرفته است. در انتهاي شرقي اين شبستان، يك رديف طاقنماي عميق وغرفه هايي قرار دارد كه نمونه  آنها در بخش هاي ديگر مسجد تكرار مي شود. در ميانه ديوار جنوبي شبستان، محراب كوچكي قرار دارد. اين شبستان، از جهت جنوبي وغربي ورودي هايي دارد. درگوشه شمال غربي بنا، شبستان بزرگ ستونداري است كه جماعت خانه ناميده مي شده است. اين شبستان درگذشته مستقيماً از صحن راه داشته كه اكنون مسدودشده است.ورودي ديگر شبستان داراي دري قديمي است كه برآن، عبارت"        اين در وقف كرد زين الدين علي دباغ برجماعتخانه مسجد چقماقيه در تاريخ 972" به خط نسخ نوشته شده است. پوشش شبستان به كمك طاق گنبد صورت گرفته است. پوشش هاي طاقي كه بيش از هرنوع در اين مسجد ديده مي شود، طاق كوكبي ويژه دوره تيموري است كه بر روي قوس هاي يك رديف كاربندي ساخته شده اند. از ديگر آثار نفيس اين مسجد، پنجره هاي مشبك كاشي نفيس، سنگ قبرهاي قديمي وسنگ وقف نامه اي به تاريخ 1120ه.ق است.

اين بنا به شماره 247به ثبت تاريخي رسيده است.

 

 

مسجد جامع كبير يزد:

اين بنا درميانه شهريزد واقع گرديده ويكي از بزرگترين وزيباترين مساجد ايران است كه در دوره ايلخاني بنا گرديده ودر دوره هاي بعد گسترش يافته وتعمير، تزيين وتجديد گرديده است؛

به صورتي كه امروزه مي توان بخش هاي مختلف ايلخاني، تيموري، صفوي، قاجاريه وتعميرات دوره اخير رااز هم باز شناخت.

براساس منابع تاريخي وبررسي هاي باستان شناسي، مسجد دوره ايلخاني، دركنار بقاياي مسجدي از دوره سلجوقي كه توسط گرشاسب بن فرامرز علاء الدوله كالنجار( كاليجار)- از دودمان آل بويه- ساخته شده بود، بنا گرديده است. علاء الدوله كالنجار در سال 504ه.ق به يزد آمده ودر سال 527 ه.ق در اين شهر درگذشته است. بقاياي مسجد جامع مشهود بوده وبا توجه به بررسي هايي كه ماكسيم سيرو در آن به عمل آورده، داراي نقشه شبستاني ستوندار با صحني مستطيل شكل در ميانه واحتمالاً ايواني در ميانه ضلع شمالي وجنوبي بوده است. باز بر طبق روايت هاي تاريخي علاء الدوله كالنجار، اين مسجد را برجاي آتشگاهي از دوره ساساني ساخته است.بعد از ساخت اين مسجد، دختران فرامرز بن علي- از خاندان كاكوئي-جماعت خانه اي به مسجد افزوده وبناي گنبدداري جهت آرامگاه خويش در كنار آن ساخته اند وسرانجام در دوره مغول، غرفه هايي بدان مسجد اضافه شده است.بناهاي مزبور حداقل تا قرن نهم هجري- زمان نگارش كتاب " تاريخ يزد" سروپا مورد استفاده بوده است.

در حدود سال 728 ه.ق سيدركن الدين محمدبن قوام الدين محمدبن نظام الحسيني يزدي قاضي، در مجاورت مسجد دوره سلجوقي، زمين وسيعي را اختيار وبناي كنوني مسجد جامع را بنيادكرد.

درحاليكه ساختمان گنيد وايوان ناتمام بود، سيدركن الدين در سال 732ه.ق-درگذشت وبرحسب وصيت وي، مولانا شرف الدين علي يزدي، با سروكاري مولانا عفيف الدين، ساختمان گنبد وايوان را به اتمام رسانيد. سيدركن الدين، درمتن وقف نامه خويش  كه اكنون موجوداست، از اين مسجد وموقوفات آن ياد كرده است. بعد از اين تاريخ، خواجه غياث الدين عقيل، شبستان غربي متصل به گنبد رابنا كرد ودر سال 777ه.ق، شاه يحيي-آخرين حكمران آل مظفر-نيز قرينه شبستان مذكور را در سمت ديگر ايوان وگنبدخانه، از درآمد موقوفات مسجد واموال خاصه خود وبه معماري مولانا ضياء الدين محمود خوارزمي، بخشي از كاشيكاري مسجد را انجام داد ومحرابي مرمري برمسجد نهاد وپايابي حفركرد وپنجره اي آهين بر سرآن نهاد.درسال 819 ه.ق،شاه نظام كرماني، بخش هاي باقيمانده مسجد را كاشيكاري كرد وكتيبه اي قرآني وكتيبه اي با نام والقاب شاهرخ بهادرخان بردرگاه مسجد نصب كرد. نامبرده، ويرانه هاي جانب دست راست مسجد را به جماعت خانه اي مبدل كرد ودرگاهي جنب آن ساخت وكاروانسراي ريسمان فروشان راكه رو به روي در بزرگ مسجدبود، داخل صحن كرد و بر درمسجد، حوضي وچاه آب سردي احداث كرد. در سال 836ه.ق، امير جلال الدين چقماق شامي وهمسرش بي بي فاطمه خاتون، سطح مسجد را با سنگ مرمر فرش كردند ودوستون چپ وراست ايوان راكاشيكاري معرق كردند ومنبري از آجر منقش ساختند. بعد از اينان، خواجه معين الدين ميبدي كه از وزراي تيموري بود، جماعت خانه شاه نظام را كه درحال انهدام بود، مرمت كرد. در سال 861ه.ق، اميرنظام الدين حاجي قنبر جهان شاهي كه حكومت يزد را داشت، القاب پادشاه زمان ميرزا جهان شاه رابه خط مولانا شمس الدين محمد شاه خطاط بر كاشي معرق وزير كتيبه شاه نظام كرماني بر سر در ثبت كرد.در دوره سلطنت شاه تهماسب صفوي(985-930 ه.ق) آقا جمال الدين محمد مشهور به مهتر جمال،بر بالاي سردر ورودي، دو منار مرتفع ساخت وقبه اي بالاي گنبد مقصوره بنا كرد.در ادامه دوره صفوي وبه هنگام توليت مولانا عبدالحي ومولانا شهاب الدين عبدالله خلف، مسجد دروضعيت مناسبي قرار داشت. در دوره قاجار، سال 1240ه.ق، شاهزاده محمد ولي ميرزا، درجانب شمال غربي صحن، شبستان بزرگ ستوندار و در سه ضلع صحن، رواقي طاقدار با پوشش گنبدي بنا نهاد. در سال 1334شمسي، به جهت خرابي هايي كه درمسجد صورت گرفته بود، هيات حاميان مسجد جامع كبير تشكيل شدكه تعميرات وبازسازي هاي ضروري مسجد را انجام داد وهمچنين كتابخانه اي نيز بدان افزود.

بناي كنوني مسجد با وسعتي حدود000/10مترمربع مشتمل برسردر ورودي وجلو خان، صحن وسيع، رواقهاي جانبي صحن، ايوان، گنبدخانه وشبستان طرفين آن، شبستان بزرگ ستوندار، كتابخانه، تزيينات غني وزيبا و كتيبه ها وسنگ نوشته هاي تاريخي وغيرتاريخي است.

مسجد داراي 7مدخل ورودي ازجهات مختلف است. ورودي اصلي، درميانه ضلع شرقي واقع گرديده و متشكل از فضاي جلوخان، سردري زيبا ورفيع با مناره هاي مرتفع وزيبا وكتيبه هاي تاريخي است. سردر مزبور به جهت آسيب هاي وارده، خاصه بر پوشش تزييني آن، بازسازي شده است. بناي سردر مربوط به دوره اول ساختماني، همزمان با ايوان وگنبدخانه است كه در دوره تيموري، كاشيكاري وكتيبه هايي برآن نصب شده و در دوره صفوي، دو مناره رفيع بر بالاي آن ساخته شده ودر دوره اخير نيز مناره ها وپوشش تزييني آن تجديد يافته است. سردر مزبور، از ارتفاع زياد وپهناي نسبتاً كمي برخوردار است( نسبت 1به 3)

كتيبه هاي تاريخي مذكور، در زير مقرنس كاري طاق سردر وبر اطراف درگاه نگاشته شده است. كتيبه اول، در شش شمسه از كاشي معرق به خط نسخ ومورخ 891ه.ق نوشته شده و متضمن ابياتي است. كتيبه ديگري كه توسط شاه نظام كرماني درتاريخ 819ه.ق نصب شده، متضمن عبارات ذيل است: " قد بني هذا البناء المعظم في عصر ميمون شاه" عالم مالك رقاب قاطبه بني آدم ظل الله في الارضين با وضع برهان معين الحق والسلطنه والدينا والدين شاه رخ  بهادرخان خلدالله سبحانه في دوام العز والاقبال ملكه وخلافته و سلطانه بحق محمد وآله الطيبين الطاهرين سيما اميرالمومنين علي بن ابي طالب عليه السلام في سنه تسع وعشروثمانمائه" وكتيبه بعدي، متصل به در به خط محمد حكيم ومورخ 861ه.ق است كه توسط حاجي قنبرجهان شاهي- حاكم وقت-يزد نصب شده است: " بتوفيق الله الخلاق المتعالي جدد عماره هذا الطاق العالي في زمان سلطنه السلطان الاعظم الغازي المطاع الخاقان الاعدل الواجب الاتباع سلطان سلاطين العالم مولي ملوك العرب والعجم نصره الحق والخلافه والدينا والدين ابي المظفر سلطان جهانشاه خلدالله تعالي ملكه وسلطانه لفراض علي العامين عدله ومرحمه واحسانه الامير الاعظم الحاكم العادل الاكرم ملك اعاظم الامراء والحكام المشرف بزياره الله بيت الله الحرام المويد بعنايه الله الاكبر نظام الدوله والدين الحلاج قنبر في ذي الحجه سنه 861 كتبه محمدالحكيم ". در دوره محراب نماي درنيز عبارت " عمل العبد الضعيف المحتاج الي رحمه اله تعالي ( يك اسم پاك شده) بن محمود الحاج تاج الدين كدوك البناء "نوشته شده است. علاوه بر اينها، كتيبه هاي ديگري با مضامين ديني وكتيبه هاي ازدوره اخير بر اين سردرنگاشته شده است. در چوبي دولنگه ومنبت مسجد، قديمي است.

برجلوي سردر، دوستون مرمرين به بلندي 125ومحيط حدود155سانتي متر با فاصله اي از هم نشانده و بر سطوح آنها نقوش وابياتي كنده كاري كرده اند. با توجه به منابع تاريخي و روايت ها پيران محل، احتمالاً اين ستونهاي كوچك به عنوان شمعدان مورد استفاده بوده اند. روبه روي ستون ها، حوضي هشت ضلعي ونسبتاً بزرگ قرار دارد. بناهاي اطراف جلوخان، مربوط به دوره قاجاريه وبعد از آن است. سردر مذكور، از طريق كرياسي چهارضلعي كه جزئي از شبستان شرقي مسجد است، وارد صحن وسيع مسجد مي شود.صحن به ابعاد 20×53 متر درسه ضلع با رواق هاي دوره قاجاريه ودرضلع جنوبي با ايوان بزرگ وقديمي بنا محدود مي شود. در وسط صحن، سكوي كم ارتفاعي به طول وعرض 15×35 متر ساخته شده كه در ايام تابستان برآن نماز مي گزارند. درقسمت شرقي صحن، نزديك دهليز ورودي، محوطه اي به ابعاد 5/2×3 متر با ديواره آجرچيني مشبك جداشده كه از قديم الايام به نام قرائت خانه موسوم بوده وآن را محل اعتكاف دانسته اند. درجهت قبله اين محوطه، محرابي، ازكاشي مسدس به ابعاد 50×64 سانتي متر تعبيه كرده اند كه بر روي آن، اسامي "الله" " محمد"، " علي"، " حسن"و" حسين" وسال 890ه.ق نقرشده است.برطبق روايت منابع تاريخي وشواهدي كه درنماي ايوان باقي مانده، نماي صحن مسجد با كتيبه قرآني وكاشي مزين بوده است. در اين صحن همچنين پايابي قديمي با 74 پله موجود است.

ايوان وگنبدخانه كه قديمي ترين بخش مسجد را تشكيل مي دهند، در         ضلع جنوبي واقع گرديده ودر طرفين آنها، رواق و شبستان هايي قرار گرفته است.قطر دهنه داخلي ايوان حدود 8و عمق آن 13متر است ودر اضلاع شرقي وغربي آن، غرفه ها، شاه نشين ها ودهليزهايي ساخته شده است. اين ايوان با ستونچه هاي گردي كه بلندي آنها گاه صد برابر قطرآنهاست بيشترنشان داده مي شود. نماي خارجي وداخلي ايوان، مزين به كاشيكاري زيبا و كتيبه هايي بركاشي معرق است. كتيبه تاريخي اين ايوان كه مربوط به كاشيكاري آن است، بر بالاي ستون ها بدين شرح است: " في زمن السلطان الاعظم معين الحق والخلافته والدين شاه رخ بهادرسلطان خلدالله تعالي و سلطنه في العالم" " امرت باعلاء المباني توقيقاً بفضل الله أمراه الامير چقماق الشامي سميته بنت الرسول فاطمه البتول فتقبلها بقبول حسن في شهر(كذا) سنه 836". بخش هاي ديگر ايوان با كاشي وآجر وكتيبه هايي تزيين شده است.شاه نشين ها ودالان هاي متصل به ايوان نيز داراي تزيينات گچكاري وكاشيكاري هستند. ايوان مذكور، از طريق درگاه بزرگي به فضاي گنبدخانه راه پيدا مي كند. در دوطرفين اين درگاه، از جانب ايوان، راه پله ها و ورودي هايي قرار دارد كه به غلام گردش وغرفه هاي فوقاني گنبدخانه وايوان راه پيدا مي كند. گنبد خانه به ابعاد تقريبي 14×14متر، از جهات مختلف، درگاه هايي به ايوان، رواق ها وشبستان ها دارد. سطوح داخلي گنبدخانه با ايجاد غلام گردش وغرفه هايي به صورت دو طبقه درآمده است واز بالاي طبقه دوم، با ايجاد ترنبه هايي درگوشه ها، سطح مربع رابه كثيرالاضلاع تبديل كرده وگنبد را بر آن برپاداشته اند.

گنبد مذكور، از نوع دوپوسته پيوسته با دهانه اي به قطر حدود 14متر وساقه كوتاه است؛ به طوري كه ارتفاع تيزه گنبد داخلي تاسطح زمين، 24 متر وارتفاع تيزه گنبد خارجي تا سطح زمين حدود 26متر است. دوپوش گنبد از داخل توسط جرزهايي آجري به يكديگر متصل شده اند. سطوح داخلي گنبد، با تزيينات زيباي كاشي معرق و آجر وسطح بيروني آن با پوشش كاشي وطرح هاي زيباي هندسي و كتيبه هايي به خط بنايي وكوفي مزين شده است. كاشيكاري ومعرق سازي زيرگنبد درنوع خود بي نظير است. ترنبه هاي پاكار گنبد نيز با مقرنس كاري وپاكار گنبد با كتيبه اي قرآني از سوره اسراء زينت يافته است. در يكي از طرح هاي هندسي جانب جنوبي گنبد زيرين، عبارت " عمل العبد سعد بن محمد كدوك البناء يزدي" كتيبه شده است. درضلع جنوبي گنبدخانه، محرابي نفيس وكاشيكاري قرار دارد كه سطوح آن با كاشي معرق، آجر وكتيبه تزيين گرديده است. بر طرفين محراب، تاريخ اتمام كاشيكاري ونام استادكار ثبت شده است: " عمل الحاج بهاء الدين محمد بن الحسين يعرف بوالااليزدي" "تم في شهر محرم الحرام سنه سبع وسبعين وسبع مائه الهجريه"(777ه.ق) در اضلاع طرفين محراب، معبرهاي كم عرضي وجود دارد كه در اصل به بيرون از مسجد راه داشته است. ازاره گنبدخانه ونيز ايوان، با كاشي هاي شش ضلعي آبي روشن در حاشيه باريكي از كاشي هاي معرق سياه وسفيد پوشيده شده وبه فواصلي، درميان سطح ساده ازاره، ترنجي از كاشي زيباي معرق كار كرده اندكه كاري هنري واستادانه است. ديواره هاي بالاي ازاره، درغلافي از طرح هاي هزارباف و مركب از كاشي هاي بسيار كوچك كه كتيبه هايي را تشكيل مي دهند، پوشيده شده است. لچكي طاق ها با كاشي ومعرق ونقوش اسليمي مزين شده وتعدادي از غرفه ها ودهان هاي غلام گردش داراي نرده و مشبك هايي با پوشش كاشي معرق است.

همچنان كه اشاره شد، در اضلاع گنبدخانه وايوان، دهنه ها ورواق هايي وجود دارد كه راه ارتباطي به بخش هاي مختلف است. دهانه ميان اضلاع شرقي وغربي گنبدخانه را در دوره تيموري محدود كرده وغرفه هايي بربالاي آن ساخته اند. درشاه نشين دست چپ كه رو به محراب است، سنگ مرمري به ابعاد35×63 سانتي متربرديوار نصب است كه برآن، عباراتي به نسخ ونقش قنديلي درميان حجاري كرده اند. در همين شاه نشين، سنگ مرمر ديگري به ابعاد 41×95 سانتي متر نصب شده كه برآن نقوش گياهي وعباراتي به نسخ وتاريخ 813ه.ق نگاشته اند.

در غرب ايوان وگنبدخانه، بعد از رواق، شبستان مستطيل شكل بزرگي به ابعاد9×38 متر قرار دارد كه بعد از بناي ايوان وگنبدخانه، توسط خواجه غياث الدين عقيل با آجر وگچ بنا شده است وگويا تا دوره متاخرغياثيه خوانده مي شده است. اين شبستان در انتهاي جنوبي داراي محرابي نيمه هشت ضلعي ودر انتهاي شمالي، دهليزي چهارضلعي است. دهليز مزبور كاملاً در محور شبستان قرار ندارد. پوشش شبستان توسط طاق وتويزه به زيبايي واستادي صورت گرفته است. چنين پوششي، ديوار را از زيربار سنگين سقف آزاد ساخته وبه معمار اجازه داده است كه پنجره ها ونورگيرهايي كافي در ديوار ايجادكند. طاق زني در اين شبستان، نسبت به شبستان قرينه آن درضلع شرقي، كاربرد بيشتري دارد. طاق ها در بالاي جرزها به دوقسمت تقسيم شده اند وروي سه جرز، دهانه هاي اضافي سراسري احداث گرديده است. بنابراين، تعداد طاق هاي سه بخشي سراسري بيشتر است وشمارآنها به 9 عدد مي رسد وهمچنين قسمت مركزي طاق ها تنوع بيشتر دارد ودر راس آنها نورگير هاي هشت ضلعي زيبايي تعبيه كرده اند كه بخشي از روشنايي شبستان داراي ازاره كاشي از دوره تيموري است.

شبستان شرقي مسجدكه درسال 777 ه.ق توسط شاه يحيي آل مظفر بنا گرديده، به عرض 10/8 وطول 38 متر، در انتهاي جنوبي داراي محرابي كاشيكاري ودر انتهاي شمالي، داراي دهليزي چهارگوش است. دهليز اين شبستان به خاطر وجود سر در از دوره قبل، درمحور شبستان نيست وبراي حل اين اختلاف، ابتكاري در درگاه آن از درون شبستان صورت داده اند. سقف دهليز، گنبدي شكل است وبا رنگ برآن، اشكال هندسي نقاشي ودرپاطاه گنبد، كتيبه اي مورخ 777ه.ق گچبري كرده اند. متن كتيبه، قصيده اي از سيد حسن متكلم نيشابوري با اين مطلع است: " سلام كالطاف آله المسجد". برچهار گوشي به اندازه 25×25سانتي متر در زير مقرنس دست راست، عبارت " عمل صنع الله معمار يزدي 947" را گچبري كرده اند كه مربوط به اقدامات دوره شاه تهماسب صفوي است. پوشش شبستان شرقي نيز با طاق وتويزه صورت گرفته؛ با اين تفاوت كه تعداد وتنوع آنها در اينجا كمتر است. محراب اين شبستان با قاب هاي كاشي معرق وتزيين مقرنس گچي نماسازي شده است.

شبستان ديگر مسجد با وسعتي حدود 1000متر، درشمال غربي مسجد واقع گرديده واز آثار دوره قاجاريه (1240ه.ق) است. اين شبستان به ابعاد داخلي حدود 22×34 متر داراي 48ستون است وجهت آن اختلافي با جهت مسجد دارد كه ظاهراً به جهت انطباق با جهت قبله صحيح صورت گرفته است. همزمان با اين شبستان، رواق گنبددار سه ضلع صحن مسجد به عمق يك دهانه انجام گرفته است.

علاوه بر بناها وآثار ذكر شده، در اين مسجد، سنگ نوشته ها و فرامين تاريخي متعلق به قرن هشتم هجري به بعد متضمن وقف نامه ها، فرامين ديواني ومالياتي وسنگ قبرهايي موجود است. دركنار مسجد در قرن اخير، كتابخانه اي با كتابهاي چاپي ونسخ خطي نفيس توسط سيد علي محمد وزيري ساخته ووقف آستان قدس رضوي شده است.

نقشه ساختماني و ويژگي هاي معماري اين مسجد، بعد از ساخت آن درقرن هشتم هجري، به عنوان الگويي در ساخت مساجد منطقه وخارج از آن مورد استفاده قرار مي گرفته است. ازجمله اين ويژگي ها مي توان به كاربرد گسترده پوشش طاق وتويزه، ايجاد نورگيرها وغرفه هاي پيرامون گنبدخانه كه مشرف به فضاي گنبدخانه هستند وشبستان هاي طرفين گنبد خانه اشاره كرد.

اين بنا به شماره 206 به ثبت تاريخي رسيده است.

مسجد جامع گوهرشاد( مشهد):

اين بنا در مجموعه آرامگاهي  آستان قدس رضوي وجنوب حرم مطهر واقع گرديده وبه خاطر ويژگي هاي ساختماني ودارا بودن ابنيات غني كاشي وكتيبه، يكي از برجسته ترين بناهاي تاريخي ايران است. ساخت اين مسجد به همت گوهرشاد-همسرشاهرخ تيموري- واستادي قوام الدين شيرازي درسال 821ه.ق به اتمام رسيده است. در دوره هاي صفوي، قاجاريه ودر دوره اخير، تعميراتي در مسجد به عمل آمده وبا اين حال، اصالت هنري و تاريخي خود را حفظ كرده است. اين مسجد با توجه به نقشه ساختماني، در زمره مساجد چهار ايواني است؛ با اين تفاوت كه در نماي هيچ يك از ايوان ها، تالار مربع گنبدداري وجود ندارد وتنها با عقب كشيدن بخشي از ديواره هاي ايوان جنوبي، فضاي مربعي را به وجود آورده وگنبدي بر آن ساخته اند. همچنين موقعيت مسجد در ديگر بناهاي حرم مطهر سبب شده، كه بخش عمده ساختماني سمت جنوب بنا متمركز شود وجبهه شمالي از عمق كمتري برخوردار باشد.

مسجد گوهرشاد در حال حاضر، هفت در، در جهات مختلف از جمله از طرف حرم مطهر دارد. در ميان مسجد، صحن وسيعي به نماد تقريبي 50×55 متر واقع است كه با چهار ايوان درچهار جهت و رواقهاي دوطبقه محدود شده است. اين صحن كه در اصل از فرش بوده، در دوره اخير سنگفرش شده است. در وسط صحن،  از گذشته، بناي معروف به مسجد پيرزن( بيوه زن) واقع بوده كه در دوره اخير به حوض بزرگي تبديل يافته است. ازاره ديواره هاي صاف صحن به ارتفاع 20/1متر با سنگ هاي تيره رنگ پوشيده شده تهيه سطح رواقها با ايوانها با تزيينات بسيار غني وازرشمند به شيوه هاي مختلف تزيين شده است. در  اين تزيينات مي توان طرح هاي مختلف هندسي، اسليمي، گياهي، كتيبه هاي متنوع، اسپرهاي كاشيكاري، طاقنماها ونغول هاي تزييني را مشاهده كرد. در اينجا كاشي هاي معرق به طرق گوناگون به كار رفته است؛ درسطوح مستوي به صورت نوارهاي كتيبه اي واسپرهاي تزييني. در اسپرهاي تزييني، عناصر جداگانه توسط حاشيه هاي برجسته سفال پخته از يكديگر مجزا گشته وبه صورت اسپرهاي تزييني كوچكتر در داخل يك زمينه آجري درآمده كه درآن اشكال هندسي، چندسانتيمتر بالاتر از زمينه هاي كاشي معرق قرار گرفته است. بيشترين رنگ كاشي ها، عبارت است از آبي لاجوردي، فيروزه اي،سفيد، سبزشفاف، زرد، زعفراني، بور، سياه آبنوسي كه مايه هريك از اين رنگ ها به سايه هاي مختلفي تغيير مي يابد.

همچنان كه اشاره شد، مسجدداراي چهار ايوان به نام هاي مقصوره ( جنوبي)،دارالسياده (شمالي)، حاجي حسن(شرقي )و ايوان آب (غربي) است.از بين ايوانها، ايوان مقصوره، بزرگترين ومهمترين ايوان مسجد است.اين ايوان به دهانه 12، عمق 34و ارتفاع 26متر-تاتيزه طاق- به همراه ديوار پيشاني ومناره ها، 43 متر ارتفاع دارد. وبه شيوه هاي مختلفي پوشش يافته است: ابتدا يك باريكه طاق آهنگ به عمق سه متر ودر دنبال آن، باريكه طاق ديگري به عمق 5مترقرار دارد. بعد از اين قسمت، با عقب كشيدن ديواره هاي ايوان، فضاي مربع مستطيلي پديد آمده كه گنبدي به قطر 15متر برآن نهاده اند. بعد از اين قسمت، بقيه ايوان با نيم گنبدي پوشش يافته است. سطح زيرين اين نيم گنبد بامقرنس هاي زيبايي گچي تزيين شده است.

در انتهاي ايوان مقصوره، محراب بسيار بزرگي با ازاره سنگي وبدنه كاشي معرق تعبيه شده كه داراي اسپرهاي تزييني وپوشش نيم گنبد خياره اي و تزيينات متنوع كاشيكاري است. در جوار محراب، منبر نفيسي از دوره قاجار قرار دارد كه به نام منبر صاحب الزمان معروف است ودرسال 1242 ه.ق به دست استاد محمد خراساني ساخته شده ويكي از شاهكارهاي هنر منبت كاري روي چوب است.جبهه ايوان از سوي صحن با تزيينات ممتاز كاشي وكتيبه هاي نفيس و دو گلدسته شكيل تزيين ونماسازي شده است. كتيبه ثلث اصلي اين ايوان به خط بايسنقر ميرزا- فرزند شاهرخ تيموري وبزرگترين ثلث نويس دوره تيموري-مورخ 821ه.ق است. اين كتيبه در دوره صفوي توسط محمدرضا  امامي اصفهاني-خطاط معروف-مرمت وبازسازي شده است.براساس متن اين كتيبه، ساخت مسجد درسال 821ه.ق به همت گوهرشاد به اتمام رسيده است. درزير انتهاي كتيبه اصلي، در داخل اسپري، نام معماربنا " عمل عبد ضعيف فقيرمحتاج الي رحمه الله ()قوام (بن) زين الدين شيرازي الطيان " آمده است.

گلدسته هاي ايوان كه نقش كنترل فشار طاق را برعهده دارند، در پايه توپر وبه ضخامت 6 متر هستند از ارتفاع كلي آنها به 43متر مي رسد. در پايين اين گلدسته ها، قصيده اي به خط نستعليق بر روي كاشي در 18بيت نوشته شده است.                             

همچنان كه اشاره شد، بر روي بخش مركزي ايوان مقصوره، گنبدي برپاداشتند. متاسفانه گنبد اصلي بنا در اثر بمباران ارتش روس به سال 1330ه.ق آسيب ديد. برهمين اساس، در سال 1339شمسي، گنبد اصلي برچيده شد وبه جاي آن گنبد كنوني از بتن مسلح توسط مهندس آخوندزاده با همان ابعاد در شيوه اصلي احداث گرديد گنبد اصلي بنا از نوع دو پوسته گسسته پيازي شكل با ساقه كوتاه به قطر دهانه 15 ، محيط 63 وضخامت ديوار 5/2متر بوده است. مقطع داخلي گنبد، بيضي باخيز تند، ومقطع خارجي، شبدري بوده است. استخوابندي داخلي گنبد، از خشخاش هاي  بزرگ بوده ومجموعه اي از تيرهاي با ضخامت حدود 30تا40 سانتي متر به صورت منظم در آن بكار گرفته بوده اند.

گنبد از داخل برگوشه سازي هاي استوار گشته كه از سطح زمين تا زير طاق يكپارچه به نظر مي رسد وبدين لحاظ، حالت كشيده تري به آن مي دهد. سطح گچين زير گنبد، با نقوش تزييني وكتيبه هايي نقاشي شده كه مربوط به بعداز بازسازي گنبد واحتمالاً تقليدي از طرح اوليه آن است.سطح خارجي گنبد باآجرهاي لعاب دار آبي وكاشي هاي قهوه اي وقرمز مزين گرديده وداراي تزيينات هندسي، گياهي، اسليمي و خطي است بخش محدب بدنه گنبد با كتيبه كوفي برگ دار تزيين شده است. ايوان شمالي كه كم عمق ترين ايوان مسجد است(به ابعاد18×12 متر )، باطاق آهنگ پوشيده شده وداراي تزيينات غني كاشي كاري وكتيبه هاي مختلف از دوره شاه عباس، شاه سلطان حسين و شاه سليمان صفوي وبه خط محمدرضا امامي است. اين ايوان به دارالسياده و رواقهاي اطراف حرم مطهر راه پيدا مي كند ايوان شرقي ( به ابعاد 11×17متر )وغربي ( به ابعاد 11×13 متر) نيز با طاق آهنگ پوشش يافته وداراي تزيينات غني كاشيكاري است. در اطراف ايوانها وصحن، شبستانهاي متعددي قرار دارد در سمت ايوان مقصوره، دو شبستان بزرگ قرار دارد كه باكمك پايه هاي قطور وطاقهاي ضربي آجري پوشش يافته است شبستانهاي ديگر نسبتاً كوچكند.

مسجد جامع نيشابور:

اين بنا درشهر نيشابور واقع گرديده وبراساس كتيبه تاريخي آن كه برروي يكي از جرزهاي جنوبي نصب شده، درسال 899 ه.ق توسط پهلوان علي بن بايزيد-معاصر سلطان حسين بايقرا ساخته وبراساس كتيبه بالاي محراب، در دوره صفوي بازسازي شده است بازسازيهاي دوره صفوي به اندازه اي است كه مانع مي شود اطلاعات دقيقي از مسجد دوره تيموري بدست آيد بناي كنوني مسجد با نقشه دو ايواني داراي چهار شبستان درجهات مختلف وسه در اضلاع شمالي، شرقي وغربي است مساحت كل مسجد حدود 7083 و زير بناي آن حدود 4377مترمربع است.

ورودي اصلي مسجد ازجانب شمال وپشت ايوان شمالي است. اين ورودي از بيرون داراي سردري با تزيينات مقرنس كاري است كه ساختمان آن مربوط به تعميرات دوره هاي بعدي است. بردوطرف اين سردر، دوسنگ نبشته از شاه عباس اول مورخ 1021 ه.ق و متضمن فرآمين نصب شده است. بعد از اين ورودي، هشتي واقع شده كه در سمت چپ آن، قبر باني بنا درون زير زميني قرار دارد.

 صحن مسجد به ابعاد 45×59 متر در وسط داراي حوض آب درجانب شمال وجنوب ايوان ودرجهات ديگر، رواق وشبستان است دربناي حاضر هيچ اثري از ايوانهاي شرقي وغربي ديده نمي شود ايوان جنوبي به ارتفاع 5/19 متر، بزرگترين واصلي ترين بخش  مسجد است كه از آن به عنوان مقصوره وشبستان تابستاني استفاده ميشود. اين ايوان در بالا داراي دو گلدسته بوده كه ظاهراً در دوره اخير برچيده شده است در ديواره ايوان هم طراز با بام رواقهاي صحن، يك راه روي غلام گردش مانند تعبيه گشته وهم سطح با آن ، سه طاق نما در ديواره جنوبي ايوان ساخته شده است در وسط ديواره جنوبي ايوان، محراب مسجد در يك طاق نماي عميق با قوس مقرنس كاري شده قرار دارد. طاق نماي محراب فعلي، يك نيم هشت ضلعي با ازاره اي مركب از كاشي آبي وسفيد است كه احتمالاً مربوط به دوره صفوي است.

بر بالاي محراب،بر لوح سنگي ،قطعه شعري طولاني نوشته شده كه براساس محتواي آن،اين مسجد درسال 1126ه.ق توسط عباسقلي خان بيات حاكم نيشابور تعمير وباز سازي شده است .همچنين درهمين محل،قطعاتي از يك كتيبه قرآني به خط ثلث درشت محفوظ مانده كه احتمالا از دوره تيموري است .

نماي ايوان هاي از طرف صحن، با طاقنماها وتزيينات آجري ساده تزيين ونماسازي شده است...

 

 

 

مسجد جامع- ورامين:

نقل از: تاريخ صنايع ايران

يكي از بناهاي مشهور دوره مغول مسجد جامع ورامين است كه در زمان سلطنت ابوسعيد پسر الجايتو بنا شده.

دو تاريخ روي آن است يكي 722 هجري ( 1322 ميلادي ) كه از قرار معلوم تاريخ شروع ساختمان است وديگري 726 هجري (1326ميلادي) كه در انتهاي كتيبه فضاي زير گنبد درگوشه سمت راست بالاي محراب ديده مي شود اين مسجد بطرح چهار ايواني ساخته شده وزينت سردر جلوي آن كاشي وآجر قهوه اي كم رنگ است دور صحن را طاقنماهايي احاطه نموده وپشت آنها راه رويي است كه سقفهاي هلالي دارند اين سبك ساختمان برعكس ساختمانهاي عصر گذشته مي باشد نقش هاي گوناگوني كه روي طاق ها گچ بري شده چشم انداز قشنگي دارند.

از طرف قبله اين مسجد در بزرگي است كه سه طاق دارد وبه فضاي زير گنبد منتهي مي شود در اينجا نيز كاشي آبي خيلي قشنگي بكاررفته وچون روي زمينه آجر طبيعي ساخته شده رنگ آن خوب نمايانده شده است، گنبد آن كوتاه وپايه هاي آن ضخيم وقسمتي از آن را مقرنس كاري آجري گرفته است خصالص سه گانه فضاي زير گنبد يعني ديوارهاي كوتاه تبديل قسمت بالاي ديوارهاي محوطه مربع براي ساختن گنبد مدّور وخود گنبد واضح مي باشد. از اين حيث به نظر مي رسد كه سبك آن از ساختمانهاي عصر پيش مي باشد. در فضاي زير گنبد محرابي است كه گچ بري مفصلي دارد، اين محراب از زمان شاهرخ موقع تعمير مسجد ساخته شده ولي كاملاً تمام نشده است.

 

نقل از: سفرنامه خراسان تا بختياري

مسجد ورامين هم كه از بناهاي قديمي است داراي كاشي هاي ستاره اي بسيار ممتازي بوده كه اكنون اثري از آن برجاي نمانده است زيرا كه متدرجاً آنها را از جاي كنده وبه خارجيان فروخته اند، اكنون پاره اي از اين كاشي ها درموزه هنرهاي زيبايي شهر وين وموزه فردريك در برلين است. اين كاشي ها از لعاب مينايي فلزي كه ايرانيان معمولاً آنها را كاشي آب طلا مي گويند پوشيده شده اند ونقشه هاي سفيد رنگ در روي زمينه تيره اي ترسيم شده است.

در مسجد ورامين محرابي بود كه شش الي هفت متر ارتفاع داشت وداراي كاشي هاي فلزي بي نظيري بود، درسالهاي آخر قرن نوزدهم كه انقلابي براي گرفتن مشروطيت در ايران بوجود آمد بالطبع در همه جا بي نظمي وهرج ومرجي پديدار گرديد واشخاص سود پرستي مخفيانه به اين محراب دست برد زدند ومقداري از كاشي هاي  آن را بردند وبه فروش رساندند. يكي از وزراي مقرب مظفرالدين شاه مقدار زيادي از اين كاشي ها را بدست آورد ودر صندوقهائي گذارد وآنها را جزو صندوقهاي ارباب خود محرمانه به پاريس آورد ودر دكاني در خيابان چهارم سپتامبر در معرض فروش گذارد.

توضيح:به احتمال قوي مقصود نويسنده از مسجد ورامين بقعه امامزاده يحيي ورامين مي باشد زيرا اين كاشيهاي واين محراب متعلق به اين امام زاده بوده است.

تزيينات آجري دو طرف ايوان اصلي (روي مجرديها) يك نوع گره سازي با آجرمي باشد. در قسمت غرب، اين تزيين ناتمام است، گره سازي اين قسمت يك نوع گره پنچ كند است كه داخل شمشهاي ايجاد شده كلمه الله نوشته شده است واطراف اين كلمه وداخل قسمتهاي ديگر گره با گچ تزيين شده است. ولي در قسمت غرب ايوان اين تزيين گچي بر روي گره سازي آجري ديده نمي شود كه شايد دليل ناتمام بودن كار تزيين مسجد باشد.

در ديوارهاي دو طرف (شرق وغرب) مقصوره شبستان زير گنبد اصلي چهار ورودي است كه يك كتيبه كوفي آجري در متن كاشي لاجوردي در اطراف آنها قرار دارد وفقط در مورد ورودي قسمت جنوب غربي اين تزيين به صورت گچ بري است، يعني خود كتيبه گچي وتزيينات متن آن نيز به صورت گچ بري مي باشد.

الف)موقعيت جغرافياي: خارج ورامين حدود 42 كيلومتري جنوب تهران:

مسجد جامع ورامين از نمونه هاي كامل مساجد چهار ايواني وتنها مسجد چهار ايواني كامل از زمان مغول است

مسجد چهار ايواني يا مسجد با پلان استاندار مسجدي است كه در شكل كامل خود داراي خصوصيات زير است:

در اول محور طولي بنا سردر ايوان قرار دارد كه جلوي آن صحن باز واقع است ودو ايوان در محور طولي ودو ايوان درمحور عرضي قرار دارد وطاق نماهاي اطراف صحن به اين ايوانها ختم مي شود كه در پشت طاق نماها شبستانها قرار گرفته اند. ايوان اصلي روي محور طولي مسجد وروبروي ايوان ورودي كه سوي ديگر صحن است قرار دارد ودر پشت ايوان اصلي گنبدخانه قرار گرفته است ودر ديوار انتهايي محور طولي مسجد محراب مسجد قرار گرفته است ساختن اين نوع مسجد از زمان سلجوق متداول مي شود. قسمت غربي مسجد در طول قرون گذشته به كلي از بين رفته است ولي وضع قسمتهاي باقيمانده خوب است اهميت بنا از اين جهت است كه نمونه اي از مساجد چهار ايواني است كه از ابتدا چهار ايواني طرح ريزي وساخته شده است.

از خصوصيات حائز اهميت در اين مسجد كوچكي صحن آن است كه صحن مسجد نسبت به اندازه ساختمان از وسعت كمي برخوردار است كه اين از خصوصيات دوره مغول است ديگر اينكه گنبد مسجد از ساير قسمتهاي بنا مرتفع تر است وسردر ورودي وسردر شبستان گنبد هردو كوتاهتر ساخته شده اند تا تمام گنبد به خوبي نمايان باشد.

تزيينات مسجد جامع ورامين از نظر ارتباط با مصالح مورد استعمال در خور توجه وحائز اهميت است انواع طرحهاي آجر چيني كه از تركيب آجرهاي معمولي وتراش وقالبي مخصوص انجام يافته ديده مي شود وبين بندهاي عمودي آجرها طرحهاي گوناگون هندسي ونقوش گل روي گچ مشاهده مي گردد در آجر چيني ايوان جلوي گنبدخانه ازته آجرهاي مربع فرو رفته لعابي به رنگ آبي استفاده شده واز آنها عبارت واسمامي مقدس درآورده شده است ودرديوارهاي كنار همين ايوان نفولهائي دارد كه در آنها آجرهاي برجسته وفرو رفته بطوريكه درميان قرار گرفته اند. بطوركلي طرحهاي آجري به ضحامت يك آجر در پوشش ضخيم گچي روي ساختمان ساخته شده است ولي دريك ناحيه طرح آجري بر روي پوشش گچي كه بر آجر صاف شبكه دار  ماليده شده قرار گرفته واين شبكه به نوبه خود در پوشش گچي روي ساختمان فشار داده شده است طاق ايوان وطاق هاي سه گوش گنبدخانه با مقرنس كاري آجري پرشده است. تزيينات كاشيكاري اين مسجد تركيبي از قطعات لعابي آبي روشن وسير وسفال بدون لعاب است نفولهاي سرطاقها با طرحهاي هندسي كاشيكاري تزيين شده است بعلاوه سردر مدخل اصلي يك كتيبه كاشيكاري دارد كه زمينه آن به آبي سيروحروف از باريكه هاي تراش سفال بدون لعاب ونقش طوماري بالاي آن از سفال آبي روشن است.

مقرنسهاي طاق سردر ورودي نيز كاشيكاري شده است كه بوسيله تيرهائي كه از طاق آجري نيم دايره بيرون آمده است نگاهداري شده است در داخل گنبد خانه نيز نفولهائي است كه با كاشي روشن سير كاشيكاري شده است به اين ترتيب كه آجرهاي ششگونه آبي روشن به وسيله مثلثهاي كوچك آبي سير احاطه شده وبه اين ترتيب ستاره هاي ششگوشي راتشكيل داده است روي قطعات آبي روشن فرورفتگيهاي باريكي كنده شده است كه اين خطوط طرحهاي شش گوش فرعي را بوجود مياورند كاشيكاري مسجد جامع از نظر فني به خوبي استاد كاري مقبره اولجايتو نيست وتركيب رنگها ورنگ آميزي سلطانيه نيز در ورامين ديده ميشود. تزيينات گچبري مسجد جامع ورامين شامل كتيبه هاي گچي حاوي آيات قرآن وادعيه شيعه وهمچنين يك محراب گچبري شده است كه داراي طرحهاي پر كار وزيبائي ميباشد كه از تلفيق طرحهائي به شكل استخوان ماهي ولوزي تشكيل يافته است. محراب گچبري وبعضي ديگر از قسمتهاي تزئيني گنبدخانه در زمان شاهرخ يعني بعد از ساختمان اصلي مسجد هنگاميكه لوحه هاي زمان شاهرخ بر ديوار ديوان قرار داده شده است انجام گرفته است زيرا در زير محراب گچكاري مسجد طرح آجر چيني متصل وجود دارد.

ب)بناي مسجد:

اين مسجد در سالهاي اوليه سلطنت ابوسعيد ساخته شده است ودرباره اين مسجد در تاريخ ذكر شده است: يك تاريخ دركتيبه ايوان جلوي گنبد خانه كه رقم 22 از آن باقي مانده ورقم 7تاريخ اصلي كه 722 بوده از بين رفته است ودر كتيبه زيرگنبد اصلي تاريخ 726 به رقم نوشته شده است. كتيبه هاي شاهرخ كه روي ديوان ايوان جلوي گنبدخانه قرار دارد ارقامش روشن نيست ورقم احتمالي آن بصورتهاي زير خوانده شده است. 815 كه قبل از سلطنت شاهرخ است وبنابراين صحيح نيست ودو تاريخ821و 845.

كتيبه هاي مسجد جامع ورامين:

كتيبه كاشيكاري بالاي سردر ورودي مسجد بخط ثلث برنگ سفيد برجسته است عين عبارت آن اين است:

(ذكر القديم اولي بالتقديم ولي هذه العماره والجامع وساير المنازل الاعلي مولي السلطان المعظم والخاقان الاعظم مالك رقاب الامم وسلطان السلاطين العرب والعجم ابوسعيد بهادرخان خلدالله سلطان العبد الضعيف محمدبن محمدبن منصور القوهدي تقبل الله المرضاته يسعي ولده الخلف الصالح الحسن بن محمد سلمه الله وسعيد في شهور  سنه 722)

كتيبه هاي مسجد:

كتيبه كاشيكاري در بالاي سردر ورودي مسجد؛  كتيبه ايوان جلوي گنبد خانه كه در آن صورت مفصلي از القاب وعناوين ابوسعيد كه شامل القاب مغول است داده شده است.

كتيبه زير گنبد اصلي كه شامل آيات قرآني وادعيه شيعه است.

كتيبه هاي زمان شاهرخ در ايوان اصلي مسجدكتيبه هاي گچي راهروهاي مسجد كه در روي يكي از آنها عبارت ( عمل علي قزويني…….) ديده مي شود.

نقل از: سفرنامه ديولافوا؛

اين بنا درقديم بسيار عالي وباشكوه بوده ولي اكنون ويرانه اي بيش نيست ومومنين هم از ترس فرودآمدن طاق براي عبادت به آنجا نميروند وبنابراين سياحت آن مانعي ندارد وهر كس ميتواند آزادانه وبدون اشكال به تماشاي اين خرابه بپردازد زمينهاي اطراف آن خارستاني شده كه عبور از آنها خالي از اشكال نيست. سردر آن از موزائيك هاي كاشي وتزئين يافته وبسي جالب توجه است يك قسمت از بدنه خراب آن شباهت كامل مسجد شاه قزوين دارد وداراي محراب وگچبريهاي بسيار ممتازي است ومعلوم است كه با دست استاد هنرمندي ساخته وپرداخته شده است. بقدري شاخ وبرگ وگلهاي آن با ظرافت ساخته شده كه انسان ازتماشاي آن سير نمي شود در اينجا هم مانند مسجد قزوين پيچ وخمهاي مسقفي است كه بايد از آنها عبور كرد وداخل محوطه گنبددار گرديد. روي آجرهاي ساختماني ساروج سفيد كشيده وفواصل قائمي بعرض 4 سانتي متر درميان ديوار قرار گرفته كه درآنها نقش ونگاري به سبك ساختمانهاي عرب با نوك ماله كنده كاري شده است شاخ وبرگ وگلها فوق العاده ظريف وجالب توجه است ورويهم رفته تمام بنا با دقت وسليقه بسيار عالي طراحي شده وفوق العاده با شكوه وشايسته احترام است. از روي مصالح خراب شده بالارفتيم وبه نقبي برخورديم كه در اطراف گنبد دور ميزند.

ورامين-جغرافياي مفصل ايران :

در داخل مسجد جامع ورامين كاشي هائي بكاررفته كه داراي جلاي فلزي است وقسمتي از آنها راسابقاً كنده وبرده اند. بناي مسجد متعلق به سه دوره مختلف است بناي اصلي از دوره سلجوقيان وقرن ششم هجري ولي قسمتي كه داراي گنبد مخروطي است مربوط به دوره غزنويان ميباشد وقسمتهائي كه اين دوبنا را بهم مربوط نموده جديدتر است وبراي ساختن آنها مجبور شده اند كه قسمتي از كاشيهاي قديمي را خراب كرده و دو بنا را بهم وصل كنند.

 

 

نقل از: كتاب مرآت البلدان؛

از اين بنا فقط آثار مختصري باقي است، فاصله مسجد تا نارين قلعه شهر ورامين تقريباً هزارو پانصد قدم ميباشد مدخل مسجدكه با وجود خرابي از ابنيه عاليه محسوب ميشود روبه شمال است بالاي د رمسجد در لوح بزرگي كه دو ذرع نيم طول ويك ذرع وچارك عرض آن ميباشد واز كاشي آبي رنگ است تاريخ بناي مسجد كه درزمان سلطان ابوسعيد خان مغول ودرهفتصد وبيست ودو هجري است واسم باني آن محمدبن منصورالقوهدي بوده بخط ثلث برنگ سفيد برجسته ثبت است وعين عبارت آن اينست ( ذكر القديم اولي بالتقديم ولي هذه العماره الجامع وساير المنازل  الاعلي مولي السلطان المعظم والخاقان الاعظم مالك رقاب الامم وسلطان السلاطين العرب والعجم ابوسعيد بهادرخان خلدالله سلطان العبد الضعيف محمدبن محمد سلمه الله وسعيد في شهور سنه 722) عرض در مدخل مسجد جامع چهار ذرع ونيم وسه طرف صحن برپا وطرف غرب بكلي منهدم وجزء صحراست مجتمل كه  اين سمت خرابه عمارتي نداشته ومجرد ديوار بوده يا آنكه مدرسه وضويه كه مورخين سلف نوشته اند والان اثري از آن نيست وعلامتي يافت نمي شود كه بدان توان دانست كه اين مدرسه موجود ودر كدام نقشه بوده وصل به اين مسجد ودر اين سمت واقع بوده بدون اينكه ديواري هم حايل مابين مدرسه ومسجد باشد. طول صحن مسجد بيست ويك ذرع ومركب از پنج طاق وچهار جرز و هر طاقي سه ذرع ودهنه ايوان مقصوره است در دو طرف درب مقصوره در ايوان دو لوح از گچ ساخته شده اند سمت پايين اسم شاهرخ بن امير تيمور است كه درزمان او مسجد تعمير شده و در طرف يسار اسم يوسفخان تعميركننده ميباشد وتاريخ شهر محرم سنه هشتصد خوانده ميشود چون ميرزا شاهرخ در سنه 808 سلطنت يافت معين است كه بعد از هشتصد عدد ديگر چون با گچ ساخته بودند محوشده است. گنبد مرتفعي دارد وصحن مقصوره كه بخط ثلث واز گچ است سوره مباركه يسبح الله تا آيه شريفه ولاتحمنونه ابدا بما قدمت ايديهم والله عليهم بالضالمين وكتيبه  ايوان مقصوره آيه كريمه يا ايهاالذين امنو اذانودي للصوه من يوم الجمعه الي لعلكم تفلحون مي باشد.

از قصرشيرين به طوس:

بعد از خرابي ري وورامين كه تا تهران 60كيلومترفاصله دارد شهر معتبر اين بلوك گرديد ري در دوره مغول ويران شد ودر دوره صفويه نيز باخاك يكسان شد وبعد به شكارگاه خاص سلاطين قاجار  اختصاص يافت. ورامين در زمان آل بويه قصبه بزرگي شبيه بشهر بوده وناحيه فلاحتي بشمار ميامده در زمان مغول مركز تومان ري يعني كرسي تشكيلات اداري ومالي ايالت ري بود ودر عهد تيموريان بانحطاط افتاد.

در 1405 كلاويخــومي نويسد ورامين شهر بزرگي است كه قسمت اعظمش خالي از سكنه شده است در اين زمان ورامين مجدداً يكي از مراكز مهم زراعتي  گرديده است. اكثر ابنيه آن متعلق به دوره مغول است.

مسجد جمعه مهمترين ومشهورترين بناي ورامين است در ايام سلطنت اولجايتو خدابنده شروع شد و درعهد فرزند وجانشين او ابوسعيد بپايان رسيد قسمتي از آن در 722 وقسمتي در 726 هجري خاتمه يافت و درسنه 815 هجري در زمان شاهرخ اين مسجد مرمت شده است.

 

 

كلاويخـــو:

اين شهرستان پهناورست اما بيشترخانه هاي آن خالي از سكنه وغير مسكون است وبرگرداگرد آن هيچ ديواري نبود اين شهر درمحوطه اي واقع است. اينجا قصر خان بزرگ تاتار يعني داماد تيمور بود.

 

 

 

 

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان -- صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 23 بهمن 1393 ساعت: 18:07 منتشر شده است
برچسب ها : ,,
نظرات(0)

نظرات


کد امنیتی رفرش

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس