علوم انسانی - 3

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

مکتب روانکاوی فروید

بازديد: 913

 

جايگاه روانكاوي در تاريخ روان شناسي

روانكاوي يا روان تحليل گري و نام زيگموند فرويد در سرتاسر دنياي نوين براي بيشتر مردم آشناست. گر چه ساير چهره هاي پيشرو در تاريخ روان شناسي، مانند فخنر، وونت و تيچنر خارج از روان شناسي حرفه اي كمتر شناخته شده اند، فرويد در ميان عامه مردم از شهرت فوق العاده اي برخوردار است. بيش از چهل سال پس از مرگ فرويد نيوزويك نوشت كه بدون او تفكر قرن بيستم به دشواري قابل تصور است. او يكي از معدود افرادي است كه در تغيير شيوه تفكر ما درباره خودمان نقش اساسي داشته است.

روانكاوي با ساير مكاتب روان شناسي همزمان است. وضعيت را در سال 1985 در نظر بگيريد، سالي كه فرويد نخستين كتابش را انتشار داد و آغاز رسمي جنبش نوين خود را مشخص كرد. وونت در ان زمان 63 سال داشت. تيچنر كه تازه 28 ساله شده بود فقط دو سال پيش از ان به دانشگاه رفته بود و تدوين نظام ساخت گرايي اش را به تازگي آغاز مي كرد. روح ساخت گرايي در آمريكا در حال رشد بود. روان شناسي رفتار گرايي و روان شناسي گشتالت هيچ كدام شروع نشده بود. واتسون در ان هنگام 17 سال و ورتايمر 15 سال داشتند.

با وجود اين در هنگام مرگ فرويد در سال 1939 ، چشم انداز كلي روان شناسي تغيير يافته بود. روان شناسي وونت، رفتارگرايي و كاركردگرايي به صورت تاريخ درآمده بودند. روان شناسي گشتالت از سوي آلمان به سوي ايالت متحده ريشه مي دوانيد، و رفتارگرايي شكل مسلط رفتار در آمريكا شده بود.

بر عكس ديگر مكاتب، روانكاوي نه محصول پژوهش هاي دانشگاهي بود نه محصول علم محض،  ‌بلكه از درون روانپزشكي برخاست كه تلاش مي كرد كساني را كه جامعه به آنان برچسب بيماران رواني مي زد، درمان كند. بدينسان روانكاوي يك مكتب فكري روان شناسي كه به طور مستقيم با ساير مكاتب قابل قياس باشد نبود، و هنوز هم نيست.

 

 

روانكاوي از نظر هدف، موضوع مطالعه، و روش از همان ابتدا از خط فكري روان شناسي دور شد. موضوع مورد مطالعه آن رفتار نابهنجار است، كه تا اندازه اي از سوي مكاتب مورد غفلت قرار گرفته بود، روش اوليه آن به جاي آزمايش كنترل شده آزمايشگاهي، مشاهده باليني است. همچنين روانكاوي با ناهشياري سرو كار دارد، موضوعي كه از سوي ساير مكاتب فكري در روان شناسي اساساً ناديده گرفته شده بود.

با اين وجود روانكاوي ويژگي هاي زمينه اي مشتركي با كاركردگرايي و رفتارگرايي دارد. همه آنها از روح ماشين گرايي، از كارهاي فخنر در پسيكوفيزيك و از افكار انقلابي داروين تأثير پذيرفته بودند.(داون پي شولتز، سيدني الن شولتز1384)

اهميت مطالعه روانكاوي:

بانظر به اين كه روانكاوي اولين نظامي است كه به طور كامل به بررسي نيروي انگيزشي و شخصيت پرداخته است وهمچنين اين تئوري مسائلي را كه تا زمان پيدايش آن به صورت تابو به آن نگريسته مي شد ولي در عين حال در تكوين شخصيت ، مبين چگونگي رابطه فرد با ديگران و احتمالاً نيرومند ترين نيروي انگيزشي انسان يعني مسائل جنسي را به دقت مورد بررسي قرار داد و بر آن تاكيد كرد كه به علت همين تاكيد مخالفتهاي جدي با اين نظريه صورت گرفت. اين مسائل چيزي جز امر جنسي نبود كه بنا برمدل روانكاوي مسائل جنسي از بدو تولد تاثير چشم گيري بررشد شخصيت دارد .

علاوه بر اين، مكاتب بعد از نظام روانكاوي كه فرويد آغاز گر آن بود، به نحو چشم گيري تحت تاثير روانكاوي بوده اند . همچنين، اين نظريه به دليل ارائه تصوير جديدي از انسان، روانشناسي را دستخوش انقلاب و مسير آينده آن را تا حد زيادي تحت تاثير قرار داده است .به دليل اين حقيقت كه اين تصوير تفاوت بسياري با تصوير مورد قبول عام داشت، روانكاوي نه تنها روان شناسي را، كه بسياري از حوزه هاي ديگر انديشه و حيات انساني را تحت تاثير قرار داد، به ويژه حوزه هايي از قبيل ادبيات ،هنر ،تعليم و تربيت ،اخلاق ،جامعه شناسي ،انسان شناسي والهيات.

 

 

گفته اند كه روانكاوي درست به اندازه نظريه هاي كوپرنيك و داروين تصور انسان را از خويش تغيير داده است.همچنان كه كوپر نيك توهم مربوط به وضعيت مركزي زمين و انسان را در جهان از بين برد و داروين هم توهم يگانه بودن انسان در طبيعت زنده را نابود ساخت ،فرويد نيز ضربه اي مهلك بر احتمالاً بزرگترين توهم انسان نواخت ،تصور اين بود كه انسان حاكم بر اعمال و افكار خود است. 

روانكاوي، بالاخص از رهگذر كار زيگموند فرويد، جامع ترين و منسجم ترين نظريه درباره انگيزش و آسيب شناسي رواني را ارائه نموده است، نظريه اي كه هنوز طراوت و تازگي خود را حفظ كرده است. در واقع بينش ها و تحليل هاي فرويد درباره جبرگرايي رواني، اوايل كودكي،و فرايند هاي ناهشيار، تاثير زايل نشدني بر روانشناسي گذاشته است(كورچين، 1983). مفاهيمي مانند آسيب (ضربه)،سوگ، دفاع،روابط شيئي،اظطرب جدايي،و دوره هاي حساس در اوايل كودكي، براي طرز تفكر روان كاوي درباره مشكلات مراجع بسيار تعيين كننده هستند.مع هذا، انواع ديگر روان درماني و روش هاي رفتاري تنها در اين اواخر توجه جدي به اين اصطلاح ها مبذول داشته اند (بالبي،1982).

افزون بر اين، روانكاوي فراتر از يك نوع روان درماني صرف است؛ روان كاوي همچنين نظريه اي درباره رفتار انسان و روش مشاهده است.اس.فرويد (1923) در تعريفي كلي به اين نكته اشاره كرده است((شيوه اي براي تحقيق درباره فرايندهاي ذهني به ويژه پديده ناهشيار، روش درمان مبتني بر اين شيوه، و مجموعه اي از مشاهدات و واقعيت هاي گردآوري شده كه درمجموع ساختار منسجم و يكپارچه نظريه اي در خصوص رفتار انسان را پديد مي آورند))(ارگل،1995؛ص523). روانكاوي، به عنوان نظريه اي در خصوص رفتار انسان، بر دو فرضيه بنيادي متكي است:(الف)جبرگرايي رواني- همه رخدادهاي ذهني علت دارند و هيچ رخدادي به طور تصادفي روي نمي دهد ؛(ب)ناهشياري پويا- بسياري از نيازها،آرزوها، وتكانه هاي اساسي بيرون از آگاهي شخص قرار دارند(برنر، 1973)اما هدف روانكاوي، به عنوان فرايند درماني، اين است كه افراد كمك كند رشد و تكامل شان را تحقق ببخشند؛روانكاوي عمدتاً براي انجام اين كار سعي مي كند محتواي قسمت ناهشيار ذهن رابه

 

 

بخش هشيار بياورد و سازمان ساختارهاي رواني (خود)را كه دنياي واقعي، به ويژه دنياي واقعي روابط بين فردي،را دريافت نموده و با آن كنش متقابل دارد،نيرومند سازد(گرينسون،1967).

در اينجا بي مورد نيست يادآوري شود كه چنانچه توضيح داده شد روانكاوي فرويد فلسفه لهو و لعب نيست. راست است كه فرويد جنسيت را پايه مهم شخصيت انساني معرفي كرده و بخصوص در هيستري سركوب شدن آنرا علت كسالت دانسته است، اما درمان را غرق شدن در عياشي جنسي ندانسته است (بيماري به علت قوي بودن غريزه جنسي در اين اشخاص پيدا نمي شود بلكه به علت غير صحيح با آن ايجاد مي گردد)(جرالد اس . بلوم ، 1352).

قبلا ديديم كه در قرن نوزدهم پزشكان اعصاب مي خواستند علل جسماني بيماري هاي رواني را كشف و به وسيله رفع آنها بيمار را درمان كنند .فرويد در جهت معكوس آنها رفت . يعني با روش رواني، به كشف علل رواني بعضي بيماريها ، (روش و طرز برخورد شخص بيمار با موانع زندگي)پرداخت و نشان دادن كه بعض عوارض جسماني همراه با بيماريهاي رواني علت رواني دارند. مثلا در بيماران مبتلا به هيستر فلجهاي جسماني زيادي ديده مي شود كه آزمايشهاي پزشكي نمي توانند آنها را تاييد كنند .مثلا بيمار قادر نيست دستش را حركت دهد، در حاليكه عضلات و اعصاب دستكاملا سالم اند؛ يا درست نمي بيند،   در حاليكه چشم پزشك هيچ ضايعه عضوي در چشم او تشخيص نمي دهد؛ يا مرتب قي  مي كند و قادر به غذا خوردن نيست، در حاليكه پزشك متخصصدستگاه گوارش علت موجهي براي اين حالت نمي يابد. پيش از آن بيماران هيستريك را درغگو مي شناختند.فرويد نشان داد كه در اين بيماران اعضاي بدن تحت تاثير بيماري رواني واقعا قدرت عمل خود را از دست مي دهند. روش درمان فرويد خيلي ثمربخشتر بود.معذلك او رقيب و مخالف پزشكان اعصاب نبود و راهي را كه آنها دنبال مي كردند مورد تحقير قرار نداد . چه روش فرويد محدود به يك دسته از بيماريهاي رواني است كه آنها را نوروز مي ناميد و در مورد دسته ديگر بيماريهاي رواني به نام پسيكوز موثر نيست. فرويد نخستين كاشف ضمير ناخوآگاه نيست، چنانچه اشاره شد قبل از او ديگران آن را درك كرده بودند ولي او نخستين كسي است كه نقش آن را در ساختمان و و طرز كار روان نشان داده است.يك دسته از پيروان او كه مهم ترين آنها فرانتس

 

الكساندر رئيس سابق موسسه روانكاوي شيكاگو است با پيروي از قسمتي از نظريات فرويد و تكميل آنها پايه و علت عده زيادي از بيماريها را كه ظاهرا جزء بيماريهاي عمومي به نظر مي آمد ند رواني معرفي كردند. الكساندر مي گويد مثلا ظهور مرض قند حلقه آخر يك سلسله پديده هايي است كه تجزيه ادرار و خون مريض حلقه هاي پيشين را نمي تواند معرفي كند. اين بيماريها را بيماريهاي "رواني- تني" و اين رشته مهم جديد پزشكي را "پزشكي-تني"مي نامند.

فرويد روشي براي درمان نوروزها ساخته كه تا امروز در اين راه وسيله منحصر به فرد است. در حقيقت همه روشهاي روان درماني كه به وسيله تماس اجتماعي مي كوشندفرد را معالجه كنند، بر پايه روش فرويد ساخته شده اند. مترجم در اينجا نمي خواهد وارد بحث درباره ارزش پزشكي آن شود. يقينا اگر روانكاوي فرويد جز يك روش درماني چيزي ديگري نبود، سازنده آن در طول زمان اينقدر شهرت پيدا نمي كرد و آثار او مورد بحث و جدال واقع نمي گشت . فرويد علاوه بر روش درماني يك سلسله اطلاعات وسيع راجع به طرز كار روان انساني داده است. اگر چه از نظر علمي بر روش تحقيق او به حق انتقادهايي كرده اند، با اينهمه اين انتقاد پذيري روش پژوهشهاي او خود يك دليل نبوغ اين مرد بزرگ است. چه استخوان بندي نظريات او نقطه حركت بسياري از تحقيقات علمي روان شناسي شده است كه نتيجه گيريهاي اورا به رغم ضعف روش پژوهشش تاييد كرده اند. بنا بر اين فرويد نه فقط پدر روانپزشكي نوين است بلكه روانشناسي امروز نيز فوق العاده مديون اوست. درباره ارزش پزشكي كشف او نظرهاي فراواني ابراز شده است . خود او متواضعانه روانكاوي را فقط در نوروز موثر مي دانست و مي گفت براي موفقيت بيشتر بايد منتظر كشفيات زيستشيمي شويم.امروزه هم روانپزشكان مجرب و محتاط استعمال روانكاوي را در مورد بيماريهاي رواني واقعي مانند اسكيزوفرني و پارانوياو صرع و پسيكوزتحريك- افسردگي و آشفتگي روانيو جنون پيري و كم هوشي شديد مضر و خطر ناك مي دانند.

فرويد از 1902 در وين در ميان پزشكانپيرواني يافت. از 1906 بر تعدادآنها افزوده شد. از طرفداران او آدلر اطريشي و يونگ و بلولر سويسي و كار آبراهام مقيم برلين و رانك اطريشي فرنتسي مقيم بوداپست را مي توان نام برد كه اغلب آنها در سالهاي بعد با او اختلاف عقيده پيدا كردند و از او

 

جدا شدند.  آدلر پايه تحريك شخصيت انساني را ميل به توانايي قرار داد. يونگ چنانچه در متن كتاب ديده خواهد شد، از " ضير ناخودآگاه احتماعي"سخن گفت.

فرويد در سالهاي آخر عمر از بيم دستگاه هيتلري به انگلستان مهاجرت كردو در سال 1939 در آن كشور درگذشت. اما روانكاوي در كشورهاي متمدن جهان رشد و تحول بسيار يافته و از آن شعب مختلفي منشعب شده اند . در خود روانكاوي سه تمايل مهم و اصلي مي توان تشخيص داد:

1) روانكاواني كه در درمان مي كوشندآآاا   آ   به اعماق دور ضمير ناخودآگاه مراجعه كنند. اين روانكاوان براي سال اول زندگي نقش اصلي را در شخصيت قائلندو توضيح برخوردهاي عاطفي بعدي مانند اوديپ و اضطراب اختگي و غيره را توضيحات سطحي مي شمارند. مظهر اين تمايل ملاني كلاين انگليسي است.

2) روانكاوي كه تقريبا خطي مشي فرويد را مي پيمايند و پيرو وفادار او مانده اند نمونه آنها دختر فرويد به نام آنا فرويد است.

3) روانكاوي كه به روشهاي دفاع بيمار در برخورد با حالات فعلي اش توجه دارند. سر دسته هاي آنها را مي توان رانك و كارن هورناي  معرفي كرد.(جرالد اس.بلوم،1352).

مقايسه روانكاوي و روانشناسي

چنانچه ديده شد روانكاوي و روانشناسي علمي شانه به شانه هم در آخر قرن نوزدهم به وجودآمدند و در قرن بيستم رشد كردند.با اينهمه اين دو دانش، كه باهم ارتباط بسيار دارند، هم موضوعشان از هم مختلف است هم طرز تحقيقاتشان.

روانكاوي با تفسير تداعي افكار، تفسير روياها، تفسير اعمال سهوي و شخصيت، انسان بيمار را  به منظور معالجه او مورد تحقيق قرار مي دهد. لذا روانكاوي در اصل يكي از شعبه هاي روانپزشكي است. معهذا اطلاعاتي كه ضمن اين روش درمان بدست آمده وارد روانشناسي و هنر شناسي شده است. روانكاوي به نمايلات ناخودآگاه انسان دسترسي دارد. آزمونهاي برون افكن كه بعد در روانشناسي ساخته شده اند ملهم از نظيه هاي روانكاوي اند. تا كنون تنها روانكاوي توانسته است ساختمان و طرز رشد جنبه عاطفي شخصيت انسان را توضيح دهد.

 

نبايد روشهاي روانكاوي  را با روشدرون نگري كه قبلا بي اعتباري آن مورد بحث قرار گرفت اشتبا كرد. روانكاوي بر اساس شهادت صريح شخص نيست. روانكاو از گفته هاي بيمارش مطالبي درك مي كندكه خود بيمار متوجه نيست. آنچه بيمار براي روانكاو نقل مي كند ولو اينه دروغ باشدبراي روانكاو دلااتگر است. خلاصه روانكاو به ساختمان دروني "ساختمان عاطفي" شخص توجه دارد، به روانكاوي در طرز تحقيق قوانين و خصوصيات رفتار و شخصيت انسان انتقادهايي شده است، چه همواره در تفسير رويا و تفسير تجسمهاي بيمارو اعمال سهوي او از بين روانكاوان مختلف، به رغم وجود قوانين كلي براي آنها تفات نظرهايي موجود خواهد بودكه نظر درماني مهم نيستند ولي از نظر پژوهشهاي علمي يك نقطه ضعف مهم تلقي مي شوند. از اينرو در سالهاي اخير براي كسب اطمينان از استحكام استنتاجهاي رو.انكاوان، نظريه هاي روانكاوي را با روش روانشناسي مورد پژوهش قرار مي دهند.

روانشناسي با مشاهده و آزمايش، رفتار خارجي موجود زنده را به منظور پيش بيني استعدادها و واكنشهاي آن مورد پژوهش قرار  مي دهد. روانشناس نتايج مشاهدات و آزمايشهاي خود را به كمك روشهاي رياضي تفسير مي كند، از اين رو روش  پژوهش روانشناسي به روشهاي پژوهش علوم فزيك و شيمي نزديكتر است. با اين همه چون در روانشناسي تعداد عوامل مسبب خيلي بيشتر است تا در فزيك و شيمي، بعلاوه اندازه هاي روانشناسي هنوز دقت اندازه هاي فيزيك و شيمي را ندارند، در حال حاضر رفتار، بخصوص رفتار انسان صد در صد پيش بيني پذير نيست بلكه به عنوان احتمال قوي بيان مي شود. هدف روانشناسي  شناختن انسان سالم است به منظور هدايت او در زندگي. روانشناسي رفتار حيوانات رابخصوص به منظور بهتر شناختن رفتار انسان مطالعه مي كند، چه مطالعه رفتار حيوان آسانتر است و در عين حال رفتار حيوان و انسان تابع قوانين واحدند. روانشناسي بيشتر به منظور خارجي شخصيت انسان توجه دارد.وجه اشتراك روانكاوي و روانشناسي اين است كه هر دو شخصيت انسان را مطالعه مي كنند.

 

 

 

ابداع روانكاوي

هيچگونه شرح تاريخي يا جامعه شناختي از پيشرفت علم قادر نيست ظهور ناگهاني روانكاوي و كشفيات آن در مورد جريانات ناخودآگاه روانشناتسي را تشريح كند .در بخش نهايي قرن نوزدهم بسياري از مردماني كه در وين يا شهرهاي مهم ديگر اروپايي رشد يافته بودن و تعليمات پزشكي را گذرانده بودند، در جهت روانشناسي فيزيولوژيك سنتي گام برداشته بودند ولي فقط فرويد بود كه به كار در عصب شناسي پرداخت ،بعد درمان با خواب مغناطيسي را در موارد هيستري به كار گرفت و در تهايت روانكاوي را ابداع كرد .تغيير جهت فكري او بخشي به دليل شرايط اجتماعي و موقعيت دانش علمي زمان او بود ولي از سويي هم نبوغ او و مشكلات خصوصي او بود كه او را نسبت به مشكلات مشابه در ديگران حساس كرده بود .

فرويد اولين گام كوچك خود را به سوي ابداع روانكاوي نه به صورت طراحي آن بلكه در پاسخ به درخواست يكي از بيمارانش برداشت .اين بارونس فني موزر بيوه چهل ساله اي بود كه فرويد در كتاب مطالعات راجع به هيستري او را خانم امي فون ان ناميده است.اين خانم در سال 1889هنگامي كه از پرش عضلات چهره ،او مارهاي پرپيچ و تاب و موش هاي مرده، خواب هاي ترسناكي در مورد كركس ها و حيوانات وحشي درنده، قطع پي درپي كلامش به وسيله سرو صداهايي كه با دهانش ايجاد مي كرد، ترس از اجتماع و نفرت از بيگانگان در رنج بود به دنبال فرويد فرستاد .

فرويد به مرور زمان با استفاده از روش روان پاك سازي بروئراو رااز بسياري از عوارضش رهانيد-اين خانم اولين بيماري بود كه فرويد اين روش را در باره اش به كار برد-او همچنين از روش نانسي در نظريه پس از خواب مغناطيسي نيز بهره گرفت. همان گونه كه بعد ها در مطالعات نوشت:

موفقيت درماني در مجموع قابل توجه بود، ولي پايا نبود .تمايل بيمار به درگير شدن در بيماري با روش مشابه و بر اثر آسيب رواني جديد از بين نرفته است .هركس بخواهد درمان قطعي چنين مواردي از هيستري را به عهده بگيرد ،بايد خيلي بيشتر از آنچه من سعي داشتم وارد آن پديده پيچيده بشوم.ولي او از خانم امي چيز بسيار پر اهميت تري را ياد گرفت .وقتي از او خواست تا ان ماجراي آسيب زا را كه در او عوارضي ايجاد كرده بود به ياد بياورد، خانم امي اغلب با خستگي و مكررگويي،

 

بدون بازگويي چيزي مربوط به قضيه، وقت كشي مي كرد .يك روز فرويد از او پرسيد كه چرا مشكلات سوء هاضمه دارد و اينها از كجا ايجاد شده است :

پاسخ او كه با قدري تمجمج همراه بود اين بود كه نمي داند .و من از او درخواست كردم كه فدا جواب بدهد .او سپس با لحني حاكي از اعتراض و غرولند به من گفت كه من نمي بايستي مداماز او سئوال كنم كه اينها از كجا آمده اند بلكه مي بايستي بگذارم آنچه را مي خواهد بگويد .

اين به نفع فرويد بود و او احساس كرد اين مسئله درخواست مهمي بوده و اجازه داد او طبق ميلش عمل كند.آن خانم راجع مرگ همسرش صحبت كرد و درآن مرحله قدري سرگردان شد،بالاخره به تهمت هاي رسيد كه به وسيله افراد خانواده همسرش و يك((روزنامه نويس مجهول))مبني بر اين كه او همسرش را مسموم كرده است بر سر زبان افتاده بود.با اين كه اين ماجرا با مشكلات سوءهاضمه او هيچ ارتباطي نداشت،براي فرويد مشخص شد كه چرا او اين قدر منزوي و غير اجتماعي است.و چرا اين همه از بيگانگان نفرت دارد؛اصرارهاي قبلي اين افكار مهم را بيرون نياورده بود ولي وقتي بيمار آزاد گذاشته شد،اين نتيجه به دست آمد.او تشخيص داد كه به رغم ظاهر خسته كننده اي كه دارد، اگر بگذارد بيمار هرچه به ذهنش مي رسد بگويد،راه موثر تري براي نفوذ به خاطرات پنهان شده است تا ترغيب و كاوش كردن،اين امر در نهايت او را به سوي استفاده از روش ((تداعي آزاد))كه هم براي درمان و هم درتحقيق بسيار پر اهميت است راهنمايي كرد.

فرويد همچنين تشخيص داد كه اين شيوه شايد او را از استغاده از خواب مغناطيسي در بيماراني كه نمي توانستند به خواب مغناطيسي بروند،برهاند.او از بيمارش درخواست مي كرد- و بعد از چندي از چندي از همه بيمارانش- كه در دفتر كار او روي كاناپه اي دراز بكشند، چشمانشان را ببندند،براي يادآوري افكارشان را متمركز كنند،و هر آنچه به ذهنشان مي رسد به زبان بياورند.

اغلب اوقات ذهنشان بي خواب بود؛هيچ چيزي به ذهن خطور نمي كرد،يا اگر هم چيزي به ذهن مي رسيد نامربوط بود. دليل آن هم مشخص بود،فرويد متوجه شده بود كه خاطرات فراموش شده كه تنها با اشكال بسيار زياد باز مي گشتند،همان هايي بودند كه شخص تشخيص مي داد فراموش كند- خاطراتي كه حاوي شرمساري، سرزنش كردن خود،((دردهاي جسماني))،يا صدمات حقيقي بودند.

 

بيماراني كه قادر نبودند وقايع آسيب زا را به ياد بياورند،ناخودآگاهانه از خودشان در برابر درد دفاع مي كردند.

فرويد اين ناتواني در به يادآوري خاطرات دردناك را (مقاومت)ناميد و راهي ابداع كرد تا آن را درهم بشكند.او اولين مرتبه اين شيوه را در 1892 درمورد زن جواني به كار گرفت كه نمي توانست به خواب مغناطيسي برود و خاطرات مفيدي را باز گو كند.فرويد پيشاني او را فشار داد و به او اطمينان داد كه اين حركت بدون لغزش، خاطرات را بيرون ميريخت.و اين اتفاق رخ داد.آنچه بار اول به ذهن آن زن آمد،يادآوري شبي بود كه او از يك مهماني به منزل برگشته بود و در كنار تختخواب پدر بيمارش ايستاده بود؛از آنجا به بعد آهسته و با پيچ و خم به باز گويي افكارش پرداخت و پس از لحظه اي اين درك برايش پيش آمده بود كه از خوشگذرانيش احساس گناه مي كرد چون پدرش با بيماري شديدي بستري بود. تالاخره با تلاش بسيار فرويد او را وادار كرد كه يكي از عوارضش را تشخيص بدهد،درد شديد پاهايش يكي از دلايلي بود كه از آن طريق احساس گناه را كه درنتيجه خوشگذراني پيدا كرده بود از خود دور كند. آن زن بعدها بكلي بهبود يافت و ازدواج كرد.جنبه اساسي اين جريان در اين نبود كه فرويد با دست هايش او را لمس كرده بود بلكه موافقت خود بيمار اصل ماجرا بود.بعدها فرويد چنين شرح داد :

من بيمار اطمينان مي دهم كه درتمام مدت فشار باقي مي ماند. او درمقابل خود يك اثر يادآوري كننده به شكل يك عكس و يا عقيده اي راكه فكرش به وجود مي آيد مجسم مي كند و من او را وادار ميكنم كه اين عكس يا آن عقيده را،هر چه هست به من منتقل كند.او نبايد آن را براي خودش نگاه دارد چون ممكن است فكر كندكه آنچه مي خواسته نباشد،يعني درست همان خواسته او نباشد،با اين كه ممكن گفتن آن برايش بسيار ناخوشايند باشد.درباره آن هيچ انتقادي يا سكوتي نبايد ايجاد بشود، يا به جهات احساسي يا به دليل اين كه بي اهميت دانسته شده است.فقط به اين طريق قادريم آنچه را به دنبالش هستيم بيابيم، و تقريبا با اين روش آن را بدون كمترين لغزش در مي يابيم.

آنچه پيش آمد به ندرت يك خاطره دردناك محوب مي شود بلكه اغلب حلقه اي در زنجيره تداعي استكخ اگر پي گيري شود، آرام آرام به فكر بيماري زا و به مفهوم پنهان آن مي رسد.در

 

مطالعات،فرويد اين جريان را"تحليل"ناميد و سال بعد يعني در 1896استفاده از عبارتروانكاوي را آغاز كرد.

چندي بعد فرويد عنوان كرد كه شيوه فشار كه خود شكلي ديگر از پيشنهاد كردن بود، قابل توصيه نيست، براي اين كه يادآور خواب مغناطيسي بود و در زماني كه كه بيمار سعي داشت برروي خاطراتش تمرمز پيدا كند،حضور پزشك بسيار محسوس مي شد. او در سال 1900 اين روش را رها كرد و پس از آن بر روي پيشنهادهاي شفاهي تكيه مي كرد.

بدين ترتيب در سال 1900 عوامل اساسي اين روش عبارت بودند از آرام دراز كشيدن در روي كاناپه، پيشنهاد مكرر درمان گر مبني بر اين كه تداعي آزاد افكار مفيدي را آزاد مي سازد،موافقت بيمار براي ابراز كردن هر آنچه به ذهنش مي آيد بدون خوداري از بيان يا خودسانسوري و تداعي هاي ناخوآگاهي كه اين جريان در خاطرات و افكار بيمار ايجاد مي كرد.ثابت شد كه اين روش نه تنها در مورد هيستري كاربرد دارد بلكه درمورد ساير بيماري هاي عصبي نيز مفيد است.فرويد ده ها سال اين شيوه را جفت و جور مي كرد ولي اساس آن به منظور دست يافتن به بينش درماني با توجه به روان پويايي ضمير ناخودآگاه همه در مدت دوازده سال بعذ از زماني رخ داد كه او براي اولين بار بيماري را بدون استفاده از خواب مغناطيسي درمان كرد.البته در مورد شيوه روانكاوي مطلب بسيار زيادتري موجود است كه اغلب آنها پوشيده و پيچيده است.چون منظور اصلي ما توسعه علوم روانشناختي و نه مداواي اختلالات رواني است، لازم نيت در اينجا بر روي جزئيات درمان با روانكاوي يا روش هاي گوناگوني كه به وسيله پيران فرويد در مخالفت با نظريه ها و روش هاي درماني او ايجاد گرديد،تكيه كنيم.ولي بايد دو عنصر ديگر درمان با روانكاوي را كه فرويد ابداع كرد در نظر بگيرم،چون اين دو عنصر نه تنها در مورد درمان بيمارانش اساسي بودند بلكه در استفاده او از روانكاوي به عنوان روش تحقيقي كه طبق آن او به كشفات اصلي روانشناختي خود نائل گرديد نيز اهميت داشتند.

اولين عنصر پديده انتقال است.فرويد آن را به اختصار وبه حالت محدودي در مطالعات ذكركرده بود ولي پنج سال بعد در 1900 يك درمان ناموفق او را بر آن داشت تا از آن بيشتر استفاده كند.در

 

آن زمان او درمان دختر هجده ساله اي را آغاز كرده بود كه درگزارش هايش از او به نام دورا نام برده است.آن دو باهم عوارض هيستريك او را زماني برگرداندند كه دورا به وسيله همسايه اش آقاي ك سوء استفاده جنسي قرار گرفته بودولي دورا بعد از سه ماه درست وقتي كه داشت به پيشرفت خوبي مي رسيد،درمان را قطع كرد.فرويد كه سخت يكه خورده بود، مدتي طولاني و با تعمق فكر كرد كه او چرا بايد اين كار را كرده باشد.هنگامي كه يكي از روياهاي اورا درمورد ترك كردن درمان- كه قياسي از فرار كردن او از خانه آقاي ك در زمان پيشروي جنسي بوده مورد بررسي قرار داد-فرويد به اين نتيجه رسيد كه چون خود او زياد سيگار مي كشيد و نفسش بوي تنباكو مي داد او را به ياد آقاي ك انداخته كه او هم سيگاري بودو احتمالا دورا احساساتي را كه نسبت به آقاي ك داشته به فرويد انتقال مي داده است.اگر غير از اين بود،او اساسا به شكست مواجه شده بود.فرويد چنين بيان مي كند:

من مي بايستي به هشدارهايي كه احساس مي كردم گوش مي دادم.مي بايستي به او مي گفتم((حالا تو از آقاي ك به من نقل مكان كرده اي.آيا تو متوجه چيزي شده اي كه باعث سوءظن تو شده كه ممكن است من هم مقاصد شيطاني مشانهي داشته باشم(چه به وضوح و چه پوشيده)كه شبيه آقاي ك باشد؟يا ايا در من متوجه چيزي شده اي يا مي خواهي چيزي درباره من بداني كه با روياي تو مطابقت كندو قبل از اين مورد آقاي ك داشته اي ؟))

فرويد مي گويد يك چونين كاري مي توانست دورا را در اصطلاح احساساتش نسبت به فرويد كمك كند تا درمان را ادامه بدهد و در خودش عميق تر بنگرد و ساير خاطراتش را هم پيدا كند.فرويد نتيجه گرفت كه انتقال را نمي توان متوقف كرد؛پيدا كردن چاره كار مشكل ترين بخش كار است ولي گامي اساسي است در شكستن مقاومت تا ضمير ناخودآگاه را به آگاه تبديل كند:

فقط بعد از اين كه مسئله انتقال حل شد، بيمار به مرحله پذريفتن اعتبار ارتباطي مي رسد كه در طول زمان تحليل شكل گرفته شده است...‌"در درمان"تمامي تمايلات بيمار،از جمله تميلات خصمانه بيدار مي شوند،سپس آنها از طريق ايجاد آگاهي به جانب مقاصد مورد نظر تحليل سوق پيدا مي كند

 

 

...انتقال كه به نظر مي رسد بزرگ ترين مانع و سد راه روان كاوي باشد، قدرتمندترين متحا آن مي شود،به شرط اين كه حضورش هر بار كشف شود و براي بيمار تشريح گردد.

تحليل انتقال،از نقطه نظر درمان،تجربه اي اصلاح شده است كه آسيب را آشكار و ترميم مي كند.اگر فرويد به موقع عمل مي كرد،دورا مي فهميد كه او،بر خلاف آقاي ك(و احتمالا بسياري از مردان ديگر)مي تواند مورد اعتماد قرار گيردو دورا لازم نيست از احساسات آنها نسبت به خودش و يا احساسات خودش نسبت به آنها وحشت داشته باشد.با توجه به ديدگاه روانشناختي، تحليل انتقال يك طريقه تحقيق و تشريح فرضيه انگيزه هاي ضمير ناخودآگاه است كه درپس رفتار غير قابل شرح قرار مي گيرد.

دومين عنصر شيوه تحليلي كه براي فرويد روش اصلي تحقيق روانشناختي گرديد تعبير روياهاست. به رغم اين كه او نتوانست از روياي دورا نشانه انتقال به خودش را دريافت كند، با استفاده از روياهاي بيمارانش به مدت پنج سال توانسته بود به ذخاير ضمير ناخوآگاه دست يابد؛او بعدها تعبير روياها را ((راه سلطنتي به دانش ضمير ناخودآگاه در زندگي رواني ))ناميد.فرويد اولين روانشناسي نبود كه روياها توجه نشان داد؛ در كتاب تعبير روياها(1900)او به 155 مورد بحث اوليه در اين موضوع اشاره نموده است. ولي اغلب روانشناسان روياها را افكاري بي اعتبار،مزخرف و بي معني دانسته اند كه از جريان روح نشات نگرفته است بلكه متاثر از جريانات جسمي است كه خواب را آشفته مي كند.فرويد ضمير ناخودآگاه را تنها افكار و خاطرات بيرون از هشياري نمي دانست بلكه آن را جايگاه تجمع احساسات و وقايع دردناكي مي دانست كه با وارد آوردن فشار به فراموشي سپرده مي شوند و روياها را ماده نهفته اصيلي مي دانست كه آنها را به نمايش مي گذارند واين درحالي است كه ضمير ناخودآگاه محافظ از خدمت معاف شده است.

او فرض كرد كه روياها آرزوهايي را براورده مي سازند كه در غير آن صورت ما را دنبال مي كنندو مقصود اصلي آنها وادار كردن ما به ادامه خوابيدن است. بعضي از روياها نيازهاي ساده جسماني را بر طرف مي كنند. فرويد در تعبير گفته است كه هروقت غذاي پر نمك خورده استدر طول شب تشنه مي شود. و در خواب مي ديده جرعه هاي بزرگ آب مي نوشد. همچنين او روياي يك

 

دوست پزشكش را بازگو مي كند كه دوست داشت شب ها دير بخوابدو يك روز صبح صاحبخانه اش از پشت در صدا كرد ((بلند شو آقاي پپي.وقت رفتن به بيمارستان است.))آن روز صبح پپي تصميم گرفته بود در رختخواب باقي بماندو در خواب ديد كه در بيمارستان بيمار و بستري است، در آن موقع او به خودش گفته بود((چون در بيمارستان هستم، ديگر لازم نيستكه به آنجا بروم ))وبه خوابش ادامه داده بود.

ولي برآورده شدن آرزو در بسياري از روياها ظريف تر و پيچيده تر است.اغلب آرزوهايي كه در ضمير ناخودآگاه پنهان مانده اند در طول وضعيت آرام خواب براي براي ورود به خودآگاه حمله مي كنند؛اگر اين طور بشود، به قدري ايجاد تنش مي كنند تا شخص خوابيده را بيداركنند. فرويد اظهار داشته استكه در حفاظت از خواب،ذهن ناخودآگاه عوامل ناراحت كننده را پوشيده نگاه مي داردو آنها را به شكل عوامل نسبتا بي ضرر تغيير شكل مي دهد. رويادقيقا پر راز و رمز است چون درباره آنچه به نظر مي رسد باشد،واقعا نيست. ولي به وسيله تداعي آزاداز آنچه از رويا به خاطر مي آوريم ممكن است بتوانيم محتويات حقيقي آنچه را پوشيده نگاه داشته شده است تشخيص بدهيم و بدين ترتيب به درون ذهن ناخودآگاهمان نظر بيندازيم.

فرويد پس از تحليل يكي از روياهاي خودش به اين ديدگاه رسيد.در جولاي 1895 او درباره(ايرما)كه زن جواني تحت مداواي او بود خوابي ديد. اين خواب پيچيده است و تحليل فرويد از آن بسيار طولاني است (درحدود يازده صفحه).به طور خلاصه،او ايرما را در سالن بزرگي كه مهمانان بدان جا وارد مي شوند ملاقات مي كند و از گفته هاي ايرما در مي يابد كه در گلو،شكم و معده اش دردهاي خفه كننده اي دارد؛فرويد مي ترسيدكه سر بي توجهي يكي از مشكلات جسمي ايرما را ناديده گرفته باشد؛و بعد از تفاصيل بسيار در مي يابد كه دوست پزشكش اوتو،به ايرما دارويي را در يك سرم آلوده تزريق كرده است و منشا مشكل او همين بوده است.

فرويد در پيگيري مفاهيم حقيقي بسياري از بخش هاي اين خواب از طريق تداعي آزاد به ياد آورد كه روز قبل دوستش اسكارراي متخصص كودكان را ديده بوده است كه ايرما را مي شناسد و راي به فرويد گفته است(او حالش بهتر است ولي كاملا خوب نيست.)اين به فرويد برخورده بود و آن

 

را انتقادي پوشيده دانسته بود به اين معني كه درمان ايرما فقط مقداري موفقيت كسب كرده است.او در خواب حقيقت را پوشيده نگاه داشت و اسكار راي را به اوتو تبديل كردو بقاي عوارض عصبي ايرما را به عوارض جسماني مبدل نمود و او تو را مسئول وضعيت او قرار داد- به عكي خود او كه همواره در مورد سوزن هايي كه مصرف مي كرد خيلي وسواس به خرج مي داد.نتايج فرويد از اين قرار بود:

اوتو در حقيقت با تذكراتش در مورد درمان ناقص ايرما مرا ناراحت كرده بود،و اين رويا برگرداندن آن ملامت به سوي او،براي من انتقام جويي كرد.اين خواب مرا از مسئوليت وضع ايرما به وسيله نشان دادن ساير عوامل موثر،مبرا كرد...اين خواب حالت خاصي از امور را متجلي مي كرد كه من آرزو داشتم آنگونه باشد.بنابرين محتويات آن براورده شدن يك آرزو بود و انگيزش هم آرزو بود.

فرويد از طريق خودآزمايي بي رحمانه و اعتبار دادن به انگيزه هاي كم اعتبارش در رويا شيوه اي را كشف كردكه ارزش آن قياس كردني نيست.او در طي پنج سال بعد حدود هزار روياي بيمارانش را تحليل كرد و در تعبير رويا گزارش نمود كه اين روش يكي از مفيدترين ابزار درمان به وسيله روانكاوي و تحقيق بر روي كاركرد ذهن ناخودآگاه است.

استفاده از جريانات روانكاوي به منظور تحقيق بسيار مورد انتقاد قرار گرفته است چون آن را از جهت روش شناسي نامطمئن مي دانند.تداعي آزاد بيمار و روانكاو را به تغيير رويا راهنمايي مي كند ولي شخص چگونه مي تواندثابت كند كه تعبير صحيح است؟در بعضي موارد ممكن است شواهد تاريخي مبني بر وجود آسيب كه از يك نماد رويا بازسازي شده است ديده شود كه در حقيقت رخ داده است ولي در اغلب موارد مثل روياي فرويد درباره ايرماهيچ دليلي وجود ندارد تا عينا اثبات گردد كه تعبير واقعا محتواي حقيقي رويا را آشكار كرده است.

با وجود اين همان گونه كه هركس كه روياهايش در روانكاوي تعبير شده است مي داند،درضمن تلاش لحظه اي پيش مي آيد كه شخص دچار حيرت شناسايي مي شود،يك تجلي، يك احساس لغزيدن بر روي حقيقي احساس .در پايان، تحليل خواب به وسيله پاسخگويي خود تحليل شونده-

 

يعني بگويد(بله-اين بايد معناي حقيقي آن باشد چون احساس مي كنم درست باشد)-براي اين كه آن پاسخ او را قادر مي سازد تا با مشكلي كه از ناحيه رويا بروز كرده است دست و پنجه نرم كند.

در مورد فرويد،تداعي آزاد و تحليل خواب او را به سمت تجارت اشراقي هدايت كردو از اقدام به يك خطاي جدي علمي نجات داد.اودر اوايل اقدام به روانكاوي در اين فكر بود كه مشكلات جنسي اساس اغلب اختلالات عصبي است.با اين كه جامعه ويني هنوز در امور جنسي كوته فكر و متعصب بودند،اين مسئله در مراكز پزشكي و عملي بسيار مورد توجه قرار گرفته بود.

ولي همه تحقيقات درباره امور جنسي بزرگسالان بود،فكر مي شد كه كودكان بيگناه،پاك و از نظر خواهش ها و تجارب جنسي بكر هستند.ولي فرويد بارها از بيمارانش شنيده بود كه انها پس از كوشش بسيار به ياد مي آورند كه در كودكي هم احساسات جنسي داشته اند و در كمال حيرت اعلام مي كردند كه به وسيله بزرگسالان مورد آزار جنسي قرار گرفته اندو تجارب آنها شامل موارد نوازش تا تجارب مي شود.هيستري يكي از نتايج آن بود و وسواس هاي عصبي، ترس ها و پارانويا هم نتايج ديگر آن به حساب مي آمدند. اين بزرگسالان تقصير كار عبارت بودند از پرستارها،كدبانوها،خدمتكاران،معلمان،برادران بزرگترو حيرت انگيز تر از همه در بيماران مونث،پدرها بودند.

فرويد غرق در حيرت شدو به اين فكر افتاد كه كشف بزرگي كرده است. تاسال 1896 پس از ده دوازده سال درمان با خواب مغناطيسي و تجارب تحليلي،او نظريه اغوايي خودش را به صورت مقاله چاپ شده،و در طي يك سخنراني در مقابل انجمن محلي روانكاوي و نورولوژي كه تحت رياست كرافت ابينگ بزرگ تشكيل شده بود،ارائه داد.سخنراني او با سردي روبه رو شدو كرافت ابينگ به او گفت(مثل يك داستان علمي پريان است)در هفته و ماه هاي بعد از سخنراني فرويد احساس مي كرد كه جامعه پزشكي از او دوري مي كند و او را كاملا منزوي كرده اند،مراجعات بيماران هم به مقدار محسوسي كاهش يافت. ولي با اين كه او تا مدتي به باورهايش معتقد بود،خود او هم به تدريج در صحت آن به ترديد افتاد.

 

 

يكي از علل آن اين بود كه او در ميان بيماراني كه خاطرات مربوط به تجاوز را برملا كرده بودند تنها به بخشي از موفقيت نايل آمده بود و در حقيقت بعضي از آنها كه فرويد فكر مي كرد دارند موفق مي شوند،قبل از مداوا كامل درمان را رها مي كردند.ديگر اين كه گستردگي دامنه سوءاستفاده جنسي پدران از دخترانشان براي فرويد حيرت آور و باور كردني بود.چون هيچ گونه ذكر حقيقت غير قابل بحثي در ناخودآگاه وجود نداشت،چنين يادآوري هايي از تجاوز مي توانست ساختگي باشد.و اين فكر دلسرد كننده اي بود؛ آنچه را او يك كشف عظيم مي پنداشت و (راه حل يك مشكل قديمي هزاران ساله)،ممكن بود نادرست باشد.

با اين كه او اين اواخر توانسته بود خانواده پرجمعيتش را به آپارتمان وسيعي در خيابان برگاس شماره 19 منتقل كند و كارش به قدري خوب شده بود كه مي توانست به فكر خوشايندتري لذتش باشد كه سفر سالانه به ايتاليا بود،به دلايل بسيار ديگري حق داشت دلسردو مضطرب باشد. مرگ پدرش در سال 1896 بيش از آنچه فكر مي كرد فرويد را تحت تاثير قرار داد(او احساس مي كرد ريشه هايش از هم دريده شده است)؛دوستي ديرپايش با بروئر كه اين همه به او كمك كرده بود ولي حاضر نبود عقايد انقلابيش را در مورد بيماري هاي عصبي و درمان بپذيرد داشت از هم فرو مي پاشيدو با اين كه هنوز هم موقعيت محترمانه ولي بدون مزد سخنران در آسيب شناسي اعصاب را به مدت تقريبا دوازده سال حفظ كرده بود،ولي هنوز به مقام استادي نريسده بود.اين مقام سطح محترمانه بالا تري داشت كه به دوام زندگي حرفه اي اش هم بسيار كمك مي كرد.به اين دليل عوارض عصبي عصبي فرويد تشديد شد، بخصوص نگراني هايش در مورد پول،ترس از بيماري قلبي،وسواس در مورد فكر كردن به مرگ و ترس از سفر كه ديدارش را از رم غير ممكن ساخته بود.او شديدا به اين سفر علاقه مند بودولي غرق در وحشت هاي غير قايل تشريح مي كرد.

فرويد چهل ويك ساله در تابستان 1897 روانكاوي از خود را آغاز كرد تا سعي كند روان رنجوري خودش را درك كند وبا آن بجنگد. او تا اين زمان از طريق تحليل خواب هايش توانسته بود تا حدودي اين كار را انجام دهدولي حالا ديگر او همه روزه خودش را به سبكي قدرتمندانه و روشمندانه به دقت تحت نظر قرار مي داد.دكارت، جيمز و حتي سقراط هم ذهن هاي آگاه خودشان را

 

بررسي كرده بودند ولي فقط فرويد بود كه در جستجوي گشودن رازهاي ذهن ناخودآگاهش تحقيقاتش را پي گيري مي كرد.

تحليل كردن از خود ممكن است از نظر لغوي داراي مغايرت باشد. چگونه شخص مي تواند هم راهنمايي كند و در يك زمان هم تحليل گر باشد و هم تحليل شونده؟

چگونه شخص مي تواند هم مريض باشد و هم درمانگري كه بيمار احساساتش را به او منتقل مي كندتا او آنها را تحليل كند؟ ولي هيچ كس ديگر نمي توانست يا آن گونه تعليم نديده بود تا به عنوان تحليل فرويد عمل كند و او مي بايستي خودش اين كار مي كرد. ولي او تا حدودي ويلهلم فلاس را كه نسبت به او تعلق خاطري احساس مي كرد، به عنوان تحليل گر جانشينانتخاب كرده بود. فلاس با اين كه متخصص گوش و حلق و بيني بود،علاقه مندي هاي فراوان از جمله به روانشناسي داشت و در اين مورد اخير نظرياتي هم ارائه داده بود كه تعدادي برجسته و بعضي ديگر نامربوط و اسرار آميز بودند.فرويد مرتبا و اغلب به فلاس نامه مي نوشت و برايش توضيح مي داد كه در تحقيقاتش و در تحليل از خودش چه اتفاقي رخ مي دهد و گاه به گاه او را ملاقات مي كرد و اين ملاقات ها را (كنگره)مي ناميد- كه عبارت بود از دو يا سه روز بحث عميق درباره كارهاو نظريه هاي فلاس و خودش.جواب هاي فلاس به فرويد موجود نيست و هيچ اثري هم از آنچه او در اين كنگره ابراز نموده ندارد ولي كلا عقيده بر آن است كه او در تحليل شخصي فرويد كمك كرده است يا اين كه لاقل فرويد افكار خودش را بيان نتايج تحليل از خود به يك شخص قابل اعتماد روشن نموده است.

فرويد به مدت چند سال همه روز از تداعي آزاد و بازبيني روياهاي شبانه اش براي كاويدن خاطرات پنهان مانده، تجارب اوليه و انگيزه هاي پنهان در وراي آرزوهاي روزمره،هيجان ها،لغزش هاي زباني و گريز هاي كوچك خاطرات استفاده كرد.او در جستجوي درك كردن خود بود.

و از آن طريق مي خواست پديده هاي فيزيولوژيكي محاط بر نژاد بشر را كشف كند. او در اوايل اين كار به فلاس نوشت:" اين تحليل از هر تحليل ديگر مشكل تر است ولي اعتقاد دارم كه بايد انجام شود و در كار من يك مرحله الزامي است." بارها به اين فكر افتاده بودكه كار تمام شده ولب

 

بعد خلاف آن مشخص گرديده بود، بارها به مرحله توقف كامل رسيده بودو براي پيشرفت كار جنگيده بود- و بالاخره همانطور كه در نامه مي گويد، موفق شد:

من حالا دارم چيزهايي را تجربه مي كنم كه به عنوان سوم شخص شاهد انجام شدنش در بيمارانم بوده ام- روزهايي هست كه من به حالت افسرده اين طرف و آن طرف مي روم چون هيچ چيزي در مورد روياها، اوهام يا حالات آن روز يا سار روزها در نيافته ام تا اين كه 1رتوي از نور، وابستگي هارا مي نماياندو آنچه در گذشته رخ داده است براي امروز تمهيدي مي گردد.

بدون شك كار سختي بود. او داشت از ميان آنگونه كه خودش مي گويد"انبوهي از پهن" خاطراتي را كه عميقا پنهان مانده بودند بيرون مي كشيد چون آنها دافع بودند و گناه مي آفريدند،مثل حسادت دوران كودكي او به برادر كوچكترش (كه در كودكي درگذشت و آثار دائمي احساس گناه را در فرويد باقي نهاد)، احساسات در هم ستيز او از محبت و نفرت نسبت به پدرش و يخصوص در زماني كه در دوسال و نيمگي مادرش مادرش را لخت ديده بودو از نظر جنسي برانگيخته شده بود.

ارنست جونز در زندگينامه ماندنيش از فرويد گفته است كه تحليل او از خود هيچ گونه نتايج سحرآميزي ايجاد نكردو عوارض عصبي فرويد و وابستگي او به فلايس در سال اول يا دوم كه مطلب آزاردهنده اي افشا مي شود شدت بيشتري يافت. ولي تا سال 1899 عوارض فرويد بهبودبيشتري يافته بودو او خيلي بيش از چهار يا پنج سال قبل احساس عادي بودن داشت. در سال 1900 اين كار عمدتا كامل شده بود ولي او تا آخر عرش همواره نيم ساعت آخر هر روزش را به تحليل حالات و تجاربش مي گذارنيد.

تحليل از خود، با اينكه چندان كامل نبود، فوايد شخصي قابل ملاحظه اي داشت، ولي طبق نظر بسياري از شاگردان فرويد يك نتيجه خيلي بزرگ تر هم ارائه داد. فرويد از طريق اين اقدام به بسياري از نظريه هايش در مورد طبيعت انسان دست يافت و بسياري از نظريه هاي را كه از راه تجربه با ساير بيمارانش به دست آورده بود، تاكيد نمود.

مهمترين اين نظريه ها اين بود كه كودكان حتي در ساله هاي اوليه زندگي احساسات قوي جنسي دارند بخصوص گرايش جنسي را به پدريا مادر كه معمولا بايد جنس مخالف باشند برانگيز.

 

ولي بچه ها مي فهمند كه اين اميال و اوهام در چشم پدر و مادرش يا ساير بزرگتر ها به قدري شيطاني است كه آنها را در ضمير ناخودآگاه پنهان مي كنندو بدون آن را كاملا به فراموشي مي سپارند.

حالا سرانجام فرويد درك مي كردكه چرا بسياري از بيمارانش مي گفتند كه در كودكي به آنها تجاوز شده است. آن"خاطراتي" كه آنها عريان كرده بودند اوهام كودكي بودند نه اغواي حقيقي. او در مسير درستي قرار گژرفته بود، فقط راه را به قدري كافي نپيموده بود تا به حقيقت روحي برسد.جفري ميسون مي گويد كه فرويد نظريه اغواگري را براي اين رها كرد چون به همكارانپزشكش بر مي خوردو براي حرفه اش زيان آور بود ولي در حقيقت همعصران فرويد نظريه جديد او را در موردخواسته هاي جنسي كودكان و تمايلات زنا با محارم نفرت انگيزتر از نظريه اغواگري مي دانستند. ولي فرويد به رغم نگراني هاي مادي،احساس انزواو اشتياق به قبول شدن در جامعه، براي انتشار حقايق احساس اجبار مي كردو همين كار را هم انجام داد، بخشي در سال1900 و به طوركامل تر در1905.

تا سال 1900 او بجز ابداع راه درمان جديدي براي روان جديدي براي روان رنجوري و كشف تمايلات جنسي دوران كودكي، موفقيت هاي به دست آورده بود. او چند نظريه پر بر آيند در مورد روانشناسي انسان عادي ارائه نمود. وقتي كه آخرين ياقته ها و افكار بعضي از روانشناسان را مورد نظر قرار داد(روانشناس فرانسوي پير ژانه حتي فرويدرا محكوم به سرقت افكارش درباره"ضمير ناخوآگاه"طبق روالي كه او مي ناميد نموده بود).آنچه در كارهاي فرويد اصيل دانسته مي شد- و بسياري از كارهايش اين گونه بود- مبتني بود بر آنچه او از ذهن خود و بيمارانش به شكلي كه در تاريخ روانشناسي سابقه نداشت، جمع آوري كرده بود.

اصول اساسي

نظريه ي روانكاوي هنگامي كه با كليت آن مورد بحث قرار گيرد،‌ بسيار پيچيده است. با اين حال، در زير بناي اين پيچيدگي  تعداد  نسبتاً  اندكي  اصول و فرآيند وجود  دارند.  اين نظر در  آغاز

 

 

 مي تواند گيج كننده باشد، زيرا مفاهيم آتن عميقاً دز هم تنيده اند. به اين دليل سخن گفتن از هر يك از جنبه هاي نظريه جداي از ساير نظريه جنبه ها

امر دشواري است، به هر حال شايد بهترين نقطه آغاز ، نظر فريد در مورد چگونگي سازمان بندي ذهن باشد كه الگوي مكان نگر ذهن ناميده مي شود.

الگوي مكان نگار ذهن

توصيف رايج ذهن اين است كه ذهن دو حوزه يا دو منطقه دارد. يك منطقه تجربه هشيار را در بر مي گيرد، يعني افكار، احساسها، و رفتارهايي كه در حال حاضر از آن آگاهيد. منطقه هاي ديگر تجربه هايي را در دارد كه طرفين به انتظار ايستاده اند در حال حاضر خارخ از اگاهي هستند اما به آساني قادرند وارد آگاهي شوند. فريد در پي آشنايي با كار ساير نطريه پردازان عصر خود حوزه سومي نيز به اين فهرست افزود. اين سه منطقه از ذهن در مجموع آن چيزي را تشكيل مي دهندكه فرويد آن را مكان نگاري يا شكل بندي ظاهري آن مي پنداشت.

         استفاده فرويد از اصطلاح هشيار بسيار شبيه طريقي ايست كه ما امروزه آن را به كار مي گيريم- يعني جزِ ي از مغز را كه فرد در حال حاضر از ان آگاه است در بر مي گيرد. افراد نوعاً مي توانند درباره تجربه هوشيار خودشان سخن بگويند و  مي توانند به طريقي منطقي و عقلاني به آن  بينديشند. جزيي از ذهن كه نماينگر حافظه معمولي است پنيمه هوشيار ناميده مي شود. عناصر موجود در نيمه هوشيار گر چه اكنون خارج از آگاهي است، به آساني مي تواند به اگاهي آورده شود. به عنوان مثال اگر شما به شماره تلفن يك دوست و يا نام آخرين فيلمي كه ديديد فكر كنيد، شما در واقع آن اطلاعات را از ضمير نيمه هوشيارتان به ضمبر هوشيارتان  مي آوريد.

فرويد اصطلاح نيمه هوشيار را به طريقي به كار مي برد كه بسيار متفاوت از طريقي است كه در زبان روزمره به كار مي رود. او اين واژه  را براي اين كه بيانگر بخشي از ذهن باشد كه به طور فعال و به اجبار از ضمير هوشيار دور نگهداشته شده، اختصاص دارد. انديشه ها يا تكانشهايي كه به نا هوشيار انتقال داده شده اند به اين دليل در آنجا نگهداشته مي شوند با اضطراب، تعارض، يا درد تداعي مي شوند. آنها فقط به شكلي تحريف شده مي توانند پديدار شوند(كه چون براي شخص غير

 

قابل تشخيص است تهديد آميز به شمار نمي رود). بر طبق نظر فرويد، نا هوشيا به عنوان مخزني براي بخش وسيعي از اميال، احساس ها، و انديشه هاي فرد عمل مي كن. اين عنصر تأثيري بي پايان، هر چند غير مستقيم، بر اعمال و تجارب آگاخانه بعدي مي گذارد.

فرويد اغلب ذهن را به توده يخ شناور تشبيه مي كند(انديشه اي كه از تئودور ليپس وام گرفته است) رأس اين توده يخ با آگاهي هوشيارانه مقايسه شده است. بخش بسيار بزگتر ان، بخشي كه زير آب است نيمه هوشيار را تشكيل مي دهد. به هر حال، بخش عمده آن نمابانگر نا هوشيار است. گر چه پديده هاي هوشيار و نيمه هوشيار بر رفتار فرد تأثيز مي گذارند، فرويد معتقد بود كه اهميت اين تأثير كمتر از رويدادهاي درون نا هوشياراست. در واقع در ضمير نا هوشيار بود كه فرويد مي پنداشت كه علم مكانيك شخصيت را بايستي درك كرد.

اين سه سطح از هوشياري بر روي هم تأثير الگوي مكان نگار ذهن را تشكيل مي دهند. مطالب به آساني مي توانند از هوشيار به نيمه هوشيار و بالعكس عبور كند. مطالب از هر دوي اينها مي توانند به درون نا هوشيار انباشته شود. با اين حال مطالب واقعاً ناهوشيار از ورود به هوشياري نيروهاي رواني كه براي پنهان نگهداشتن آن عمل مي كنند، منبع مي شود. اين سه منطقه ذهن صحنه اي را تشكيل مي دهد كه پويشهاي شخصيت در اآن به نمايش در مي آيند.

اجزاي شخصيت

فرويد همچنين يك الگوي ساختاري از شخصيت به وجود آورد كه مكمل اين الگوي مكلن نگار ذهن است. او بر اين باور بود كه شخصيت داراي سه جزء است، كه براي ايجاد مجموعه وسيعي از رفتارهاي انسان با هم تعامل مي كنند. اين سه جزء كليت هاي فيزيكي نيستند، بلكه بر چسب هايي خلاصه براي سهجنبه از عملكرد شخصيت ب شمار مي روند. اين اجزا نهاد، من و فرا من ناميده مي شوند.

نهاد. ايد بخشي از شخصيت است كه فرويد در انتدا ناخودآگاه ناميد. و حاوي بازتاب ها و انگيزه هاي اساسي زيست شناختي مي باشد.فرويد ايد را به گودالي پر از هيجانات جوشان تشبيه كرده است كه همه براي خروج از آن گودال فشار مي آورند(ويليام، سي كرين،1383). نهاد جزء

 

آغازين شخصيت و اولين جزء موجود در هنگام تولد است. نهاد همه جنبه هاي موروثي، غريزي و ابتدايي شخصيت را در بر مي گيرد. نهاد تماماً در ضمير نا هشيار عمل مي كند و ارتباط نزديكي با فرآيندهاي زيستي- غريزي، كه نيروي خود را ار آنها مي گيرد، دارد. بدين ترتيب نهاد موتور شخصيت است (چارلز اس.كارور ومايكل اف. شي ير،1375).

نهاد با آنچه اصل لذت ناميده مي شود همنوايي دارد.اصل لذت عبارت از اين است كه يك مقصود واقعي در زندگي شما ارضاي آني نيازهايتان است(فرويد 1949،1940). بنا بر اين نهاد از لحاظ انگيزش تحت تسلط اصل لذت است كه هدف آن به رسانيدن بالاترين درجه لذت و كاستن از رنج ممكن است.ازديد فرويد در اصل، مربوط به كاهش تنش استبه طوركلي نهاد مي كوشد كه همه هيجانات را برطرف كندو به وضعيت آرامي برگردديعني به خواب عميق پر آرامش(ويليام، سي كرين،1383).

 نيازهايي كه ارضا نمي شوند حالت تنش نا گواري را به وجود مي آورندكه فرد جوياي اجتناب از آن است. از اين رو افراد بر انگيخته مي شوند تا نيازهايشان را فوراً ارضا كنند. بر طبق اين اصل، حتي كمترين افزايش در گرسنگي بايستي موجب تلاش براي خوردن  شود. در ظاهر اصل لذت فريبنده است . وانگهي چه كسي مي خواهد نياز هايش ارضا نشده باقي بماند؟ با اين حال يك مسئله وجود دراد. اصل لذت نمي تواند به هيچ وجه چگونگي ارضا شدن نيازها را محدود يا محصور كند. اين اصل مي گويد كه نيازها بايد سريعاً ارضا شوند. نمي گيد كه نيازها بايد به طريقي معقول و مناسب ارضا شونديا به طريقي كه خطرات و مسائل بالقوه را در نظر بگيرد.

افرادي كه كلاً تحت سيطره اصل لذت هستند طولي نمي كشد كه خود را كه دچار درد سر زيادي مي كنند. در واقع محيطي پيچيده و اغلب تهديد آميزي به وجود مي آيدكه بايد با آن مواجه شد. براي به دست اوردن غذا يك فرد نمي توانند كوركورانه از عرض خياباني پر از اتومبيل عبور كند. يك كودك خرد سال كه وقت نامناسبي را براي آزاد كردن فشار از روي مثاته اش انتخاب مي كند با خطر سرزنش از سوي والدينش مواجه است. يك هم اتاقي كه شيشه نوشابه فرد ديگري را از يخچال همگاني بر مي دارد ممكن است با خطر سر زنش بسيار بيشتري مواجه باشد.

 

همان طور كه قبلاً اشاره شد نهاد بر طبق اصل لذت عمل مي كند. در عمل اين بدان معناست كه فرآيند هاي نهاد هر گاه تنشي تجربه شود فعال مي شوند، خواه منشاء آن دروني باشد مثل گرسنگي يا بيروني باشد مثل دوستي كسل كننده . هرگاه تنش انباشته شود، نهاد وارد عمل مي شود تا تنش را از بين ببرد،‌ و اين كار را نيز به سرعت انجام مي دهد. نهاد از دو راه تنش را بر طرف مي كند. راه اول مجموعه اي از واكنش هاي ذاتي موسوم به اعمال بازتابي است، كه به طور خود كار و سرسعاً اتفاق مي افتد. نمونه اين قبيل واكنش ها سرفه كردن در پاسخ تحريك گلو، و اشك ريختن در پاسخ ا رفتن خاك در چشم. اعمال بازتابي با منشاء تحريك، نا خوشايندي، يا تنش مقابله مي كند يا آن را بر طرف مي كند.

اما اعمال بازتابي هميشه در كاهش تنش مؤفق نيستند. به عنوان مثال هيچ عمل باز تابي به نوزادي گرسنه امكان نخواهد داد غذا به دست آورد. هنگامي كه عمل بازتابي نتواند تنش را كاهش دهد، دومين عمل كرد نهاد، به نام فرآيند اوليه، اتفاق مي افتد. نهاد تصويري ذهني از شيئ كه مي تواند نياز را ارضا كند تشكيل مي دهد. در مورد نوزاد گرسنه، فرآيند اولي ممكن است تصويري از سينه مادريا شيشه شير ابداع كند. به همين ترتيب نيز از كسي كه دو ستش مي داريد جدا مي افتيد، فرآيند اوليه تصويري ذهني از آن شخص به وجود مي آورد. تجربه خلق تصويري ذهني از شئ مورد نظر كامروايي نا ميده مي شود. 

كاهش تنش توسط فرايند اوليه داراي يك اشكال عمده است.چون فرايند اوليه تنها با واقعيت ذهني سرو كار دارد، نمي تواند بين تصويرذهني و خود شئ تمايز قايل شود. در نتيجه گر چه فرايند اوليه ممكن است در كوتاه مدت تنش را كاهش دهد، در دراز مدت قادر به اين كار نخواهد بود. نوزاد گرسنه اي كه تصور مي كند كه پستان مادرش را مي مكد  به مدت زيادي راضي نخواهد ماند. فردي كه فرد مورد علاقه اش را از دست مي دهد با خاطرات خرسند نخواهد بود، هر چند كه آن خاطرات واقعي به نظر برسند.

نهاد دستگاهي انعكاسي است كه تمام هيجان هاي حسي را از طريق ركتي دفع مي كند. ناكامي ها و ناراحتي هايي كه طفل در راه ارضي تنش ها با ان مواجه مي شود عامل تحريك كننده اي براي

 

نمو نهاد است. نهاد بر خلاف خود و فرا خود از تشكيلات خاصي بر خوردار نيست و چون با دنياي خارج تماس ندارد، از طريق تجربه نمي توان آن را تغيير دا؛ بلكه به وسيله خود مي توان آنرا تعديل يا مهار كردچون نهاد فقط در پي ارضاي نياز هاي غريزي و تابع اصل لذت است، پايبند ارزش ها و اصول اخلاقي نست و از هيچ گونه عقل و منطقي پيروي نمي كند. به عبارت ديگر، بيقراري، عدم تعقل، خود خواهي و لذت طلبي و حفظ مشخصات كودكانه در سر تاسر عمر، از صفات بارز نهاد است. به نظر فرويد، نهاد واقعين رواني حقيقي است و قبل از اينكه فرد دنياي خارج را تجربه كند، به طور دروني در او وجود دارد. نهاد زيربناي شخصيت هر فرد را تشكيل مي دهد(شفيع آبادي، 1383).

      من. من بخش سازنده شخصيت است و از نهاد سر چشمه مي گيرد و رشد مي كند(شفيع آبادي، 1384).اگر بنا بود كه ايد ما را اداره كنددر آن صورت نمي توانستيم مدت زيادي زندگي كنيم. شخص براي زنده ماندن نم يتواند تنها بر اساس توهات يا پيروي از تكانه هاي خود عمل كند. ما بايد بياموزيم چگونه با واقعيت كنار بياييم(ويلييام، سي كرين،1383).

 از آنجا كه نهاد نمي تواند با واقعيت ذهني به طور مؤثري برخورد كند، مجموعه دومي از فرايند هاي رواني، موسوم به من به وجود مي آيد. فرويد معتقد بود كه من از نهاد تكامل مي يابد وبخشي از نيروي نهاد را براي مقاصد خودش تحت كنترل در مي آورد. از اين رو به ناچار به وسيله نيروهاي ناهشيلر كاهش تنش سائق هاي جنسي و پرخاشگري بر انگيخته مي شود(تامپسون پروت و داگلاس براونف1383) فرايند هاي من به تضمين اين امر كمك مي كند كه تكانش هاي نهاد با در نظر گرفتن مقتضيات جهان خارج به طور مؤثري ابراز شوند. به خاطر اهميت اين تبادلات با جهان خارج، بخش عمده عملكرد من با نهاد، من مي تواند در سطحي ناهشيار نيز عمل كند (چارلز اس.كارور ومايكل اف. شي ير،1375).

       به گفته فرويد در حالي كه ايد از عواطف رام نشده و وحشي طرفداري مي كند، ايگو نماينده منطق و احساس درست است. چون ايگو به واقعيت توجه دارد گفته مي شود كه ايگو از"اصل

 

 

واقعيت " پيروي مي كند. ايگو مي كوشد تا زماني كه فرصت يابد واقعيت را به درستي درك كند و آنچه را كه ودر گذشته در وضعيت هاي مشابه روي داده است در نظر بياورد و برنامه هاي واقعگرايانه براي آينده طرح نمايد، جلوي اقدام را بگيرد. چنين روش هاي منطقي انديشه،"تفكر فرايند ثانويه" نا يده مي شود( ويلييام، سي كرين،1383).

      خيال بافي نمونه اي از فرايند ثانوي است. گرچه ما از تخيل لذت بخش خيالي محظوظ مي شويم،‌ولي حالت تخيل را با واقعيت اشتباه نمي گيريم و اين همان چيزي است كه در فرايند اوليه در خواب ديدن شبانه حاصل مي گردد. فرويد من را به مرد سوار كاري تشبيه كرده است كه هر چه تحربه و مهارتش در سوار كاري بيشتر باشد، بهتر مي تواند به تاخت و تاز و سوار كاري بپردازد و عنان مركب خويش را كه همان نهاد است، به نحو دلخواه در دست داشته باشد. خود داراي دو سطح ادراكي است. يكي از اين دو سطح متوجه نيازها و جنبش هاي غريزي دروني است و ديگري از طريق ادراك حسي با واقعيات محيط خارج مر بوط مي شود.نقش خود ان است كه بين اين دو سطح چنان موازنه اي برقرار كند كه حد اكثر رضايت در فرد به وجود آيد.فرايند ثانوي كه بر فرايند نخستين تسلط دارد اصل واقعيت را عملاًبه اجرا در مي آورد.(شفيع آبادي، 1384).

 به عبارت ديگر يك هدف اصلي من به تأخير انداختن تخليه انرزي نهاد تا زماني است كه بتوان يك شئ يا فعليت مناسب يا تنش پيدا كرد. به تعبيري ملموستر من از طريق فرايند ثانويه مي كوشد تطابقي بين تصوير ذهني شئ مورد نياز (از فرايند اوليه نهاد) و ادراكي واقعي از آن شئ در جهان پيدا كند. مهم اين است كه در نظر داشته باشيم كه هدف من مسدود كردن تمايلات نهاد به دائمي نيست بلكه هدفش اين است كه مراقب باشد كه تمايلات نهاد در زماني مناسب و به شيوه اي واقعگرايانه ارضا شوند. آسان مي توان اين نكته را گم كردو اين نكته اي است كه يقيناً در نهاد گم مي شود. گفته شد كه من با اصل واقعيت هماهنگي دارد. اصل واقعيت عبارت از اين تصور است كه رفتار بايستي با موقعيت جهان خارج هدايت شود نه فقط با نياز ها و اميالي كه از درون بر مي خيزند. اصل واقعيت احساسي از خرد پذيري را به درون رفتار معرفي مي كند. چون اين اصل شما را به سمت محيط خارج هدايت مي كند، شما را وادار مي سازد كه قبل از عمل مخاطراتي را كه با اختيارات

 

مختلف ارتباط دارنددر نظز بگيريد. اگر خطرات يك مسير عمل بسيار بالا به نظر برسد ما راه ديگري را براي ارضاي نيازتان در نظر خواهيد گرفت. اگر نتوانيد هيچ راه مطمئني براي كاهش فوري تنش پيدا كنيد، ارضاي نياز را به زماني ديرتر، مطمئن تر يا معقولتر به تدخير خواهيد انداخت. (چارلز اس.كارور ومايكل اف. شي ير،1375)

من، كه عمدتاً تحت نظر اصل واقعيت و با استفاده از فزايند فكر ثانويه عمل مي كند، جايگاه فرايند هاي عقلي ومسئله گشايي است. استعداد تفكر واقعگرايانه به من امكان مي دهد كه طرح هايي عملي براي ارضائ نيازها صورت بندي كند و سپس آن طرح ها را مي آزمايد تاآيا كارگر خوهند افتد يا نه. اين فرايند واقعيت آزمايي ناميده مي شود. من اغلب به اين عنوان كه نقشي اجرايي در عملكر شخصيت و در ميانجيگري بين خواست هاي نهاد غريزي و قيد و بند هاي دنياي خارج ايفا مي كند، در نظر گرفته شده است. (چارلز اس.كارور ومايكل اف. شي ير،1375)

 

كنترل من و تأخير ارضاء

 

 

يك عملكرد عمده من به تأخير انداختن ارضاي تكانش ها و اميال تا مدتي بعد است تأخير ارضا يكي از نشانه هاي شخصيتي بالغ و رشد يافته و يكي از مهمترين اهداف پرورش اجتماعي است. كودكان بايد ياد بگيرند كه قادر باشند براي دريافت پاداش صبر كنند-به عنوان مثال كار را اكنون انجام دهند و مزد ان را بعداً بگيرند- تا بتوانند اعضاي مساعد گروه انساتي باشند. اين طور نيز مطرح شده است كه ناتوانب در بعه تأخير انداختن ارضاءنقش مهمي در رشد رفتار جنايي ايفا مي كند. تعجبي ندارد كه 0تحقيقات گسترده اي پيرامون مفهوم ارضاء انجام شده است.

در مطالعه آزمايشگاهي معمول در مورد اين پديده، انتخاب زير در اختيار كودكان گذاشته مي شود. آنها مي توانند بلا فاصله پاداشي كوچكتر و نه چندان مطلوب دريافت كنند، يا ميتوانند مدتي صبر كنندو سپس پاداشي بزرگتر و مطلوي تر دريافت كنند. تحقيق كه از اين الگو استفاده كرده استتوجه خود را به دو مجموعه متغيرهاي جداگانه معطوف ساخته است. يك مجموعه عبارت است

 

از تعيين كننده هاي موقتي تأخير ارضاء. به عنوان مثال ترجيح دادن پاداش هاي تأخيري در صورتي افزايش مي يابد كه كودك بتور كند به تدخير افتاده را به دست خواهد آورد يعني ميل او واقعاً ارضاء خواهد شد. جاي تعجب است كه قرار دادن اشياي مورد علاقه در مقابل كودكان تأخير را براي كودكان آسانتر نمي كند(ميشل، ابسن،1970). در عوض احتمال تأخير را كم مي كند. با اين حال اگر كودكان بتوانند از نظر شناختي موقعيت را تغيير شكل بدهند تا به نظر برسد كه اشياء واقعاً آنجا نيستند، رابطه فوق مي تواند تغيير يابد(مثلاً با تصور كردن اينكه اشياي واقعي در مقابل آنها تنها تصاويري ذهني در ذهنشان است به مفهومي كلي تر اينكه به نظر مي رسد كه تأخير ارضاء هنگامي افزايش مي يابد كه كودكان با تكنيك هاي حواس پرتي، توجهشان از پاداش هاي مطلوب به سوي ديگر معطوف شود. در عمل، من نهاد را با درگير كردن در عملي ديگر آن را فريب مي دهد(چارلز اس.كارور ومايكل اف. شي ير،1375).

دومين خط تحقيق در مورد ارضاء همبستگي هاي مربوط به توانايي تأخير را مورد توجه قرار داده است. به نظر مي رسد كه توانيي تأخير با برخي جنبه هاي هوش ارتباط داشته باشد، شايد به اين دليل كه كودكان باهوشتر بهتر قادرند كه موقعيت را از نظر ذهني تغيير شكل دهند. به نظر مي رسد كه كودكاني كه بهتر اقادر به تأخير هستند بيشتر به پيشرفت و مسؤليت اجتماعي توجه داشته باشند، كه اين امر همساز با اين تصور است كه آنها داراي من هاي كاملاً تعريف شده اي هستند.

تحقيق طولي طولاني تر فاندر بلاكو بلاك(1983)حاكي از آن است كه مبتاي تأخير در پسر ها اندكي متفاوت از دختر هاست. به نظر مي رسد كه تأخير ميان پسرها رابطه نزديكي با كنترل تكانش هاي هيجاني  وانگيزشي، با تمرگز عميق، و با آگاه و محتاط بودن در عمل، داشته باشد. اين موضوع هماهنگ با اين وضوع روانكاوانه است كهتأخير ارضاءنوعي عملكرد من است كه هدفش كنترل آگاهانه تجلي تكانش نهاد است . بر عكس، تأخير ميان دختران با هوش، كارداني و شايستگي ارتباط دارد. بر طبق نظر فاندر و ديگران(1983) اين اختلاف جنسي تاشي از روش متفاوتي است كه پسران و دختران در طي آن پرورش اجتماعي پيدا مي كنند.

 

 

آسان مي توان ديد كه چطور اصل لذت و اصل واقعيت، و در نتيجه نهاد و من، مي توانند با يكديگر به تضاد برخيزند(شكل). اصل لذت حكم مي كند كه نيازها هم اكنون برآورده شوند؛ اصل واقعيت تأخير را تشويق مي كند. اصل لذت افراد را به سمت حالات تنشي درونشان سوق مي دهد، اصل لذت آنهارا به سمت محيط نيز سوق مي دهد. به مفهومي بسيار واقعي عملكرد من در كوتاه مدت اين است كه نهاد را از عمل بازدارد-او را طوري تحت كنترل در آورد نيازها بتوانند به شيوه اي واقعگرايانه و معقول برآورده شوند. اين تصور كه نيروي بالقوه وسيعي براي تعارض دز درون شخصيت وجود دارد مضموني است كه ريشه در درون نظريه روانكاوي دارد

 

ارضاي فوري تياز، جهت گيري به سمت درون،

بي توجهي به ايمني

 

 

ارضاي نياز در وقت مناسب، جهت گيري به سمت درون و بيرون، توجه به ايمني

 

فرا من.آخرين جزء شخصيت كه رشد مي كند فرا من است. فرامن به عنوان راهي براي حل تعارض خاصي كه در طول رشد شخصيت اتقاق مي افتدبه وجود مي آيد. درباره اين تعرض در طول همين فصل بحث خواهيم كرد.

فرا من تجسم ارزش هاي والديني و اجتماعي است. همين جزء است كه تعيين مي كند كه چيز درست است و چه چيز غلط است، و بيشتر در پي تكامل است تا در پي لذت . الگوي دقيق قواعد در فرامن شما از نظام پاداش هايتان و تنبيه هايي كه والدينتان به كار مي برند سرچشمه مي گيرد . كودك براي جلب محبت و علاقه والدينش مي كوشد از آنچه والدينش آنرا درست مي پندارند متابعت كند . كودك براي اجتناب از درد ، تنبيه ،‌ و طرد شدن از آنچه كه والدينش آنرا خطا مي پندارند اجتناب مي كند. گرچه ساير مراجع قدرت نيز مي توانند تأثيري ثانوي بر رشد فرامن داشته باشند،‌ فرويد معتقد است كه فرامن عمدتاً از والدين سرچشمه مي گيرد. فرايند پذيرش يا جذب ارزش هاي والدين و جامعه بزرگتر درون فكني ناميده مي شود.

فرامن باز هم مي توان به دو دستگاه فرعي تقسيم كرد- يكي پاداش دهنده ،‌ يكي تنبيه كننده. آن جنبه از فرامن كه به رفتار پاداش مي دهد من آرماني ناميده مي شود. هر آنجه كه والدين آن را تأييد كنند يا ارج نهند ،‌ به درون من آرماني جذب مي شود. بدين ترتيب من آرماني به شما به خاطر رفتارهايي كه مناسب با آن معيارها باشد به وسيله وادار كردن شما به احساس غرور پاداش مي دهد. جنبه تنبيه كننده فرامن وجدان ناميده مي شود. آنچه كه والدين آنرا رد كنند يا به خاطر آن تنبيه كنند جذب وجدان مي شود وجدان با ايجاد احساس گناه در شما ،‌ شما را به خاطر اعمال و افكار بد تنبيه مي كند.

فرامن داراي سه نقش به هم پيوسته است. اول ،‌ مي كوشد هر نوع تكانش نهادي را كه جامعه ( يعني والدين شما محكوم مي كند كاملا منع كند. دوم ،‌ مي كوشد من را مجبور سازد كه بيشتر با در نظر گرفتن ملاحظات اخلاقي عمل كند تا با ملاحظات عقلي. سعي مي كند فرد را به سمت كمال مطلق در انديشه ،‌ كلام و عمل هدايت كند. از اين توضيح بايستي روشن شود كه فرامن بسيار دور از

 

واقع گرايي است . گر چه تأثيري متمدن كننده بر شخص مي بخشد ،‌ اما كمال گرايي آن جداً دور از واقعيت است.

فرامن،‌ مانند من در تمامي سه سطح هوشياري عمل مي كند اين موضوع مفاهيم ضمني مهمي را در مورد چگونگي تجربه كردن آثار فرامن در بر دارد. هنگامي كه فرايندهاي من برتر هوشيارانه اتفاق مي افتد شما از احساس هايتان و اينكه آنها از كجا سرچشمه مي گيرند آگاه هستيد. تصور كنيد به كسي اهانت كرديد،‌ هر چند كه معتقيد كه اهانت به افراد غير قابل بخشش است در اين صورت سرچشمه هاي احساس هاي گناه شما آشكار است. هنگامي كه فرامن ناهشيارانه عمل مي كند،‌ نتيجه كاملاً متفاوتي به بار مي آيد. شما احساس گناه مي كنيد،‌ اما هيچ تصوري نداريد كه چرا چنين احساسي مي كنيد. از آنجا كه احساس ها را مي توان با تفكر فرايند اوليه جاري ساخت ،‌ اين احساس ها كه ناهشيارانه اتفاق مي افتند حتي ممكن است كاملاً نامعقول باشند .

توانايي بالقوه براي تعارض. هنگامي كه فرامن رشد مي كند، من راه دشواري ر ا  براي طي كردن درپيش دارد. من به طورهمزمان بايستي با خواست هاي نهاد، دستورات اخلاقي فرامن ، وقيد و  بند هاي واقعيت سروكار داشته باشد. براي ارضاي همه اين خواسته ها، من مجبور است فوراً راهي براي تخليه تمامي تنش ها به طريقي كه از نظر اجتماعي قابل قبول و هم واقع گرايانه باشد، پيدا كند. البته اين كار بسيار نا محتمل است. احتمال بيشتر اين است كه در ميان اين نيروها تعارض ها ي مكرر به وجود آيد. برطبق ديدگاه روانكاوي ، چنين تعارض هايي جزء ذاتي زندگي هر كسي است.

 اصطلاح قدرت من براي اشاره به توانايي من براي عملكرد مؤثربه رغم خواست ها و توقعات اين نيروهاي متعارض، به كار مي رود. با سطوح پايين من، فرد در ميان فشارهاي رقابت آميز از هم مي پاشدو باقسدرت من بيشتر فرد مي تواند از عهده آن فشارها بدون مشكلي جدي برآيد.

به هر حال با يد به اين نكته اشاره كنيم كه براي من اين امكان وجود دارد كه بيش از حد قوي باشد. فردي كه بيش از من اش قوي است به شدت عمل گرا و خردگرا و در عين حال نيز ملال آور هست. فرويد تصور نمي كردكه هر يك از سه جزء شخصيت ذاتاً بهتر از بقيه است. بلكه بايستي در

 

بين آنها بايد تعادلي وجود داشته باشد. فردي كه داراي فرامني بيش حد قوي است ممكن است در همه حال احساس گناه كند يا اينكه ممكن است به شيوه اي غير قابل تحمل قديس وار رفتار كند. فردي كه داراي نهادي بيش از حد قوي است ممكن است چنان پايبند ارضاي خويشتن باشد كه نسبت به ساير افراد كاملاًبي علاقه باشد. سالمترين شخصيت آن است كه در آن تأثيرات سه جزء كاملاً متعادل باشد.

اكنون به بررسي دقيق تر نيروهاي انگيزشي كه افراد را وادار به عمل مي كند مي پردازيم.

انگيزش: غريزه ها

فرويد در تفكردر باره انگيزش مطالب زيادي را از نظرات حاكم در درون علوم زيست شناختي و فيزيكي وام گرفت. او معتقد بود كه افراد دستگاه هاي انرژ‍ي پيچيده اي هستند كه در آنها انر‍‍‍‍ژي لازم براي كارهاي رواني( تفكر، ادراك،‌يادآوري، رؤيا)از طريق فرايندهاي زست شناختس رها مي شود. به سخني دقيق تر،‌او معتقد بود كه انرژي رواني از طريق غريزه هاي ذاتي، يا سائق ها توليد مي شود. اين غريزه ها از طريق نهاد بيان مي شوند.

يك غريزه داراي دو عنصر به هم پيوسته است: يك حالت نياز زيستي و باز نمايي رواني ذاتي آن(يا ميل). به عنوان مثال،حالت نيازي كه به تجربه تشنگي مربوط مي شود نوعي عدم تعادل در تركيب شيميايي ياخته ها در درون بدن است. تشنگي از نظر رواني به منزله ميل به آب بازنمايي مي شود. اين عناصر با هم تركيب مي شوند تا هنگامي كه آب مورد نياز است غريزه اي براي نوشيدن اب تشمكيل مي شود.

غريزه ها داراي چهار مشخصه هستند: يك منبع، يك موضوع، يك نيروي محرك، و يك هدف. منبع موقعيت يا نياز زير ببنايي زييست شناختي است كهغريزه بر آن مبتني است. مقصود (همسان با اصل لذت) عبارت است از كاهش آني تنشي كه اين نياز زيربنايي به وجودآورده است. نيروي محرك اندازه يا فشاري است كه توسط قدرت نياز زيربنايي تععين مي شود. هدف يك غريزه چند چيز

 

 

مختلف است. در يك سطح، عبارت از هر چيزي استكه نياز را ارضاء كند-به عنوان مثال آب براي فردي تشنه. هدف همچنين اعمالي را شامل مي شود كه به منظور به دست آوردن آنچه مورد نياز

است بايد انجام شود. بنا بر اين هدف تشنگي مي تواند آب، عمل نوشيدن، گامهايي كه براي به دست آوردن آب برداشته مي شود(مثلاً برداشتن ليوان، باز كردن شير و از اين قبيل)را شامل مي شود.

در مورد بسياري از جنبه هاي كار فرويد بايد گفت كه تصورات او درباره ماهيت و تعداد غريزه ها در طي زمان تغيير كرد. در نهايت او قانع شدهمه غريزه هاي اساسي را مي توان در يكي از دو طبقه اختصاص داد. اوليت طبقه عبارت است از غريزه هاي زندگي و غريزه هاي جنسي(كه در مجموع شهوت ناميده مي شود)شهوت مجموعه اي از غرتيز صيانت نفس و جنسي است- غرايزي كه با بقا، توليد مثل ولذت سرو كار دارند. اجتناب از گرسنگي و درد-و نيز ميل جنسي- غريزه هاي زندگي هستند. در مجموع كه نيروي رواني كه با غرايز توليد مي شود به ليبيدو معروف است.

http://eshghegol.blogfa.com/

گرچه همه غرايز زندگي به طور آشكاري جنسي نيستند، ميل جنس واقعاً نقش مهمي در نظريه روانكاوي ايفا مي كند. بر طبق نظر فرويد نه يك بلكه تعداد فراواني غريزه جنسي وجود دارد. هر يك از آنها با ناحيه متفاوتي از بدن،‌به بام ناحيه شهوتزا ارتباط دارد.سه ناحيه شهوتزا كه در نظريه فرويد تشخيص داده شده عبارت است از :دهان، مقعد، و اندامهاي تناسلي. ناحيه هاي شهوتزا منابع بالقوه اي از تنش به شمار مي روند. دستكاري اين ناحيه تنش را كاهش مي دهدو ايجاد لذت مي كند. از اين رو مكيدن و دود كردن لذت دهانبي ايجاد مي كند،عمل دفع لذت مقعدي ايجاد مي كند،‌و تحريك مهبل و احليل موجب لذت تناسلي مي شود.

در مقبل شهوت، طبقه دوم غريزه ها وجود دارد كه غريزه هاي مرگ ناميده مي شود. نظر فرويد در مورد غريزه مرگ در اين جمله او خلاصه شده استكه هدف تمامي زندگي مرگ است. فريودئ معتقد بود كه زندگي به مفهومي صرفاً وسيله اي نقليه براي مرگ فراهم مي آوردو اين كه افراد به طور ناهشياري مايلند كه به حالت غير آلي اي كه از آن آمده اند بازگردند. فرضاً غريزه هاي مرگ دائماً

 

 

در حال عمل هستند اما غريزه هاي زندگي آنها را مهار مي كنند. فرويد هرگز اصطلاح خاصي براي نيرويي كه بع غرايز مرگ مربوط مي شود ابداع نكرد. همچنين هزگز يك غريزه مرگ را به يكي از

ناحيه هاي بدن، چنان كه در مورد غرايز شهواني قائل بود، ارتباط نداد. تا حودي با اين دلايل، غريزه مرگ كمتر از شهوت مورد توجه قرار گرفته است.

يكي از جنبه هاي غريزه مرگ كه واقعاً مورد توجه قرار گرفته است به پرخاشگري مربوط مي شود. فرويد معتقد بود كه افراد داراي سائقي پرخاشگرانه هستند. اين سائق غريزه اي اساسي نيست، بلكه از ناكامي غريزه هاي مرگ ناشي مي شود. به عبارت ديگر شهوت معمولاًمانع ازتجلي مسمتقيم غريزه هاي مرگ مي شود، و بدن ترتيب نيروي غريزي را بلا مصرف ميگذارد. اين انرژي ميتواند به صورت پرخاشگرانه يا ويرانگر عليه ديگران صرف شود. بدين ترتيب در نظريه روانكاوي اعمال پرخا شگرانه تجلي اميال خود ويرانگر است كه به سمت ديگران تغيير جهت داده است.

پالايش و پرخاش

 اين تصور كه انرژي پرخاشگرانه برانگيزنده اي در شخصيت به شمار مي آيديكي از ادعاهاي مهم نظريه روانكاوي به شمار مي رود. فرويد تصور مي كرد كه انرژي رواني به طور مداوم بايد استفاده شود، زيرا موجود زنده به طور مستمر آن را مي سازد. اگر اين انرژي مصرف نشود، شاري كه اعمال مي كند همواره بيشتر و بيشتر مي شود، درست همانگونه كه فشار در يم ديگ بخار در صورتي كه بخار ان خارج نشود افزايش مي يابد. در يم نقطه ، تركم انرژي پرخاشگرانه چنان زياد مي شودكه ديگر نمي توان آن را مهار كرد. در اين مرحله كنترل تكانه از دست مي رود و شخص اقدام به پرخاشگري مي كند.

اين تحليل به دو پيش بيني منتهي مي شود. اول پرداختن به پرخاشگري بايد باعث شودافراد احساس بهتري پيدا كند- يعني سطوح پايين تري از تنش يا برانگيختگي داشته باشند. زيرا سائق پرخاشگرانه ديگر ناكام گذارده نمي شود. دوم، چون تكانش ابراز شده است، انرژي پشت آن نيز تحليل رفته است وفرد كمتر احتمال مي رود كه در آينده اي نزديك دوباره پرخاشگري كند. اين دو

 

تأثيردرگير شدن در پرخاشگري روي هم رفته پالايش ناميده مي شود. اين نظر مربوط به انرژي پرخاشگرانه و رها سازي آن در انديشه نظريه پردازان جديدتر-مثلاً شرح مگارگي از اعمال به شدت

خشونت آميز-نيز منعكس شده است. مگارگي استدلال مي كند كه افراد دارايموانع قوي در برابر پرخاشگري موسوم به پرخاشگران پر كنرل به ندرت تخليه بخار ميكنند كه حتي اجازه مي دهند در رويارويي با تحريك، احساساتشان را بروز دهند. با اين حال با مرور زمان، احساساتشان بر روي هم انباشته مي شودتا اين كه قيد و بندهايشان ديگر نتوانند دوام بياورند. از آنجا كه انرژي زيادي روي هم جمع شده است، پرخاشگري رها شده ممكن است كاملاً وحشيانه باشد. جالب اينجاست كه تحريك نهايي اغلب پيش پا افتاده استو صرفاً در حكم ضربه نهايي است. هنگامي كه دوره پرخاش به پاين رسيد، اين افراد گرايش دارندكه شيوه هاي انفعالي و پر كنترل خود را دوباره در پيش گيرند.

به طور كلي، اگر فرض كنيم كه تكانش هاي نهادي اين افراد بيش از حد در كنترل من و فرا من آنها قرار دارد، اني مجموعه نيروهاهمستز با نظريه روانكاوانه پرخاشگري مي باشند. مجموعه نيروهاي پرخاشگري پركنترل تا حد زيادي مورد اثبات تجربي نيز قرار گرفته است. با اين حال بايد يادآور شويم كه اين شواهد به يك گروه تقريباً منتخب از افراد مربوط مي باشد.

امتزاج انرژي هاي ليبيدويي و پرخاشگرانه. فرويد جنين فرض مي كرد كه انرژي پرخاشگرانه و جنسي، و راههاي راه گزيني آنها رفتار انسان را تعيين مي كنند. به عنوان مثال روابط را در نظر بگيريد. رابطه اي كه تنها ليبيدو در خدمت آن باشد مشخصه اش مهرباني و مراقبت است.با اين حال ، گاه انرژي جنسي و پرخاشگرانه در رابطه بين افراد كنار هم قرار مي گيرند، كه اول يكي و سپس ديگري تجلي مي يابد. اين الگو دو سو گرايي ناميده مي شود. گاه اين دو انرژي همجوشي پيدا مي كنند و فعاليتي واحد را دامن مي زنند(فرويد،1933). اين ادغام جنسيت و پرخاشگري، آزارگري (ساديسم)ناميده مي شود.

     

 

 

 

 

 

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 14 خرداد 1393 ساعت: 12:22 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,
نظرات(0)

تحقیق در مورد اختلالهای اضطرابی

بازديد: 355

تحقیق در مورد اختلالهای اضطرابی:

مضطرب بودن تا اندازه ای به عنوان بخشی از یک پاسخ مقابله ای طبیعی به مسائل زندگی روزمره در نظر گرفته می شود. با این حال، زمانی که اضطراب شدید و یا نا متناسب با موقعیت باشد به عنوانیک اختلال و یا یک شک مشکل بالینی در نظر گرفته  می شود. تعاریف ارائه شده در مورداضطراب به عنوان یک پدیده بالینی متفاوت  می باشند. بعضی از تعاریف بر علائم فیزیولوژیکی و بعضی بر علائم روانشناختی تأکید می ورزند. بطور کلی د رمورد این که آیا علائم فیزیولوژکی و روان شناختی هر دو برای تشخیص لازمند یا این که این علائم تا چه میزان باید آشکار شوند تا اضطراب به عنوان یک اختلال در فرد تشخیص داده شود. توافق نظر کمی وجود دارد.

 اختلال اضطراب منتر: همان طور که درمورد بیماری افسردگی گفته شد، توصیفهای DSM III-R  از اختلال اضطراب منتشر (GAD) اختصاصی تر از توصیفهای ICD-9 می باشد. ملاک هایی تشخیص اختلال اضطراب منتشر در جدول 7-1 آمده است.

جدول7-1 ملاکهای تشخیص DSM III-R برای اختلال اضطراب منتشر

الف- اضطراب و تشویق شدید یا غیر معقول( انتظار توأم با دلواپسی) در مورد دو یا چند موقعیت زندگی( به عنوان مثال، نگرانی در مورد بدشانسی احتمالی کودکی که در معرض خطر قرار ندارد، نگرانی بدون دلیل برای مسائلمادی) برای مدت شش ماه یا بیشتر، که ضمن آن بیمار اکثر روزها گرفتار این حالت بوده است( درکودکان ونوجوانان، این حالت ممکن است به صورت نگرانی در مورد  تحصیل، ورزش یا عملکرد اجتماعی ظاهر شود)

ب- اضطراب عمومی نسبت به اختلالی دیگر نظیر اختلال وحشتزدگی یا بی اشتهایی عصبی در مرتبه ثانوی قرار ندارد.

ج- اختلال فقط در جریان یک اختلال خلقی یااختلال روان پریشی روی نمی دهد.

د- در حالت اضطراب حداقل شش علامت از هجده علامت زیر باید وجود داشته باشد:

تنش حرکتی

1- رعشه، انقباض ناگهانی، یا احساس لرز

2- تنش عضلانی، درد یا کوفتگی

3- بی قراری

4- خستگی پذیری مفرط

پیش فعالی خود بخودی

5- احساس تنگی نفس یا احساسا خفگی

6- طپش یا سرعت ضربان قلب( تاکیکاردی)

7- تعریق، دستهای سرد و مرطوب

8- خشکی دهان

9- احساس سر گیجه یا سبکی سر

10- تهوع، اسهال یا سایر ناراحتی های شکمی

11- گل انداختن صورت(احساس داغ شدن) , احساس سردی

12. تکرار ادرار

13. اشکال در بلع یا احساس گرفتگی در گلو

گوش به زنگ بودن و پیگیری

14- احساسا تحریک(کوک بودن) و بی صبری

15- واکنش و از جا پریدن به طور مفرط

16- اشکال در تمرکز یا « احساس تهی شدن ذهن» به علت اضطراب

17- اشکال در خواب رفتن و تدام خواب

18- تحریک پذیری

 

اختلال اضطراب منتشر و حملات وحشتزدگی:

با توجه به سطح فعلی دانش مان گفتن این که در این گروه از اختلالات شناخت درمانی برای چه نوع فرد بیماری موثر است تقریباً غیر ممکن است. با این حال، در کتب و مقالات تحقیق اشاره ها و راهنماییهای کلی را می توان یافت که در جول10-1 خلاصه شده است.

برخلاف شواهد مربوط به بیمارن افسرده، همراه بودن این دو اختلال به نظر نمی رسد که یک نشانه متناقض با کاربرد شناخت درمانی در بیماران  مضطرب باشد.

جدول 10-1  نشانه های لازم برای شناخت درمانی اختلالات اضطرابی

اختلال اضطراب منتشر( با جملات وحشتزدگی یا بدون آنها)

اختلال وحشتزدگی( ذر مواردی که علائم ناشی از تنفس نامنظم است)

اضطراب به عنوان یک علامت  همراه با افسردگی

با دارو یا بدون دارو

 

 (سالکوسکیس و همکاران، 1986؛ دورهام و توروی، 1987).

قرائتی وجود دارد مبنی بر این که توإم کردن درمان دارویی( سه حلقه ای هایی خاص و بازدارنده های مونوآمین اکسید از) و رویکردهای روانشناختی که شامل مواجهه تدریجی باشد، مخصوصاً در مورد بیماران مبتلا به حملات وحشتزدگی می تواند اثرات درمانی خوبی داشته باشد.( تلچ؛ 1988) برای حالات اضطراب منتشر، مصرف دراز مدت بنزودیازپین شیوه درمانی موثری محسوب نمی شود( کمیته بررسی داروها، 1980) و مخصوصاً در این جا به نظر می رسد که شناخت درمانی شیوه مناسبی باشد.

 

الگوی اضطراب بک، اختلالات تفکر.

الگوی شناختی بک در باره اضطراب(الگوی کلی): الگ.یی که بوضوح تمام بین عواطف و تفکر در اختلالات اضطرابی پیوند برقرار می کند، الگوی شناختی بک است(بک ،1976؛ بک و امری، 1985) . در این الگو اختلالهای اضطرابی به عنوان اختلالهایی که در وهله نخست به تفکر مربوط می شوند تعریف می گردند.

بک و همکارانش (1974) در بررسی دو مطالعه که به منظور شناسایی   شناختها و تصویر دیداری که به طور مستقیم یا غیر مستقیم با اضطراب توأم بود دریافتند که بیماران مظریب انواع افکار یا تصورات تهدید کننده را که اغلب قبل از حملات اضطراب وجود دارند، تجربه می کنند. این افکار در ارتباط پیش بینی یا تصور خطر و آسیب پذیری شدید هستند.

 تصور می شود اختلالهای اضطرابی ناشی از مکانیسم بق است که ارگانیسم به هنگام مواجهه با تهدیدهای عینی و خطرا به طور طبیعی آن ا انتخاب می کند. اضطراب تجربه شده در این گونه موارد نشانه ای است که با استفاده از آن ارگانیسم به منظور اجتناب یا کاهش خطر متوسل به واکنش دفاعی می شود. برانگیختگی خودبخودی، بازداری رفتار و وارسی و پیگردی انتخبی محیط به منظور اجتناب از خطر، معمولاً عملکرد انتخابی است که شانس بقاء ارگانیسم را افزایش می دهد. با این حال، در اختلالهای اضطرابی بر انگیختگی خود بخودی رفتار و پردازش شناختی در  ارتباط با ارزیابی عینی میزان خطر در یک موقعیت نیست. بیماران مضطرب نوعاً نسبت به احتمال وقوع و شدت یک حادثه تهدید کننده غلو می کنند و توانایی خود را برای مواجهه با آن و عوامل موجود برای رهایی از آن وضعیت را دست کم می گیرند. الگوی شناختی اضطراب در جدول 2-2 ارائه شده است. در این الگو همانند الگوی افسردگی، سوگیریهایی در سطوح مختلف پردازش اطلاعات است که بر پاسخ فرد تأثیر می گذارند.

جدول 2-2- الگوی شناختی اضطراب

محرک                                                 واسطه                                       پاسخ

(موقعیتهای                                        طرحواره ها                         (تجربه ذهنی اضطراب،

اضطراب اور)                                   فرایندهای شناختی               برانگیختگی خود به خودی

                                                      پیامدهای شناختی                 بازداری رفتاری

                                                  ارزیابی اولیه و ثانویه

 

اختلال وحشتزدگی: الگوی شناختی اختلال وحشتزدگی (کلارک،1986 وب،1988) بیانگر این است که وحشتزدگی ناشی از  تفسیر نادرست و فاجعه انگیز احساساهای بدنی خاصی است که به صورت ناهنجار ادراک می شوند. بک معتقد است که در خلال حملات وحشتزدگی فرد توانایی خود برای پردازش اطلاعات را که می تواند حمله را به حداقل برساند یا آن را متوقف کند از دست می دهد. در نتیجه تمرکز شدیدتر بر احساسهای بدنی، احتمال این که شخص این احساساها را به صورت فاجعه آمیز تفسیر کند بالا می رود و این به نوبه خود  سبب افزایش بر انگیختگی فیزبولوژیکی  میگردد. لذا این چرخه معیوب و نادرست ادامه پیدا می کند. یک ادعا می کند که این« استنباط بازتابی و خودبخودی» قریب الوقوع بودن مصیبت و بلامانع از توانایی فرد در جهت دادن به تفکر و لذا ارزیابی احساسها به صورت عینی تر می شود.

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 14 خرداد 1393 ساعت: 8:40 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره خودکشی

بازديد: 511

خودکشی

خودكشی تلاشی آگاهانه به منظور خاتمه دادن به زندگی شخص توسط خودش می‏باشد كه ممكن است این تلاش به اقدام تبدیل گردد یا فقط به شكل احساسی در فرد بماند .

 

تعریف خودكشی

خودكشی به عنوان یك رفتار، مرگی است كه به دست خود شخص انجام می‏گیرد. به گفته اشنایدمن ”خودكشی عمل آگاهانه آسیب رساندن به خود است كه می‏توان آن را یك ناراحتی چند بعدی در انسان نیازمندی دانست كه برای مسئله تعیین شده او این عمل بهترین راه حل تصور می‏شود.“

بر مبنای تعریف مركز مطالعات انستیتو ملی بهداشت روانی آمریكا، خودكشی تلاشی آگاهانه به منظور خاتمه دادن به زندگی شخص توسط خودش می‏باشد كه ممكن است این تلاش به اقدام تبدیل گردد یا فقط به شكل احساسی در فرد بماند. این تعریف سه شكل مختلف این پدیده را مطرح می‏كند.

۱) خودكشی به اتمام رسیده: به معنی عملی موفق كه منجر به مرگ شود.

۲) اقدام به خودكشی: به عملی ناقص گفته می‏شود كه به مرگ منتهی نگردیده است.

۳) افكار و تمایلات خودكشی: فكر و یا تمایل به خودكشی است كه در ذهن فرد وجود دارد ولی به مرحله عمل در نیامده است.

آمارهای سازمان جهانی بهداشت، نشان می‏دهد كه سالیانه حدود چهارصد هزار نفر به دلیل خودكشی موفق جان خود را از دست می‏دهند. خودكشی در ردیف دهمین علت مرگ و میر برای تمام سنین در بیشتر كشورهای جهان است. در حالیكه آمار مرگ میر بیماران خودكشی كرده در بین مردان سه برابر بیشتر از زنان است، ولی زنها چهار برابر بیشتر از مردها اقدام به خودكشی می‏كنند.

علل خودكشی

در زمینه علل خودكشی طبقه بندیهای متعددی وجود دارد، در این‌جا به یكی از این طبقه‌بندی‌ها اشاره می‌شود.

۱) علل آسیب شناختی- روانی شامل بیماریهای جسمی، بیماریهای روانی همچون افسردگی.

۲) علل اقتصادی شامل بیكاری، مشكلات اقتصادی، اخراج شدن از كار ورشكست شدن و از دست رفتن پایگاههای اجتماعی.

۳) علل عاطفی شامل شكست در عشق، از دست رفتن شخص مورد علاقه، مرگ یا بیماری خطرناك یكی از نزدیكان، درگیریها و اختلالات خانوادگی.

عوامل پیشگیری كننده خودكشی

بر اساس نتایج بررسیهای مختلف می‏توان به برخی از عوامل پیش گویی كننده خودكشی اشاره كرد. بین خصوصیات همراه با خطر بالای خودكشی می‏توان از سن بالای ۴۵ سال، جنس مذكر، الكلیسم، خشونت و تحریك پذیری، از دست دادن سلامت جسمی، افسردگی و بستری شدن قبلی در بیمارستان روانی نام برد. هم‌چنین اقدام و مبادرت قبلی به خودكشی، به عنوان یك ملاك قوی برای احتمال بروز مجدد خودكشی به شمار می‏رود. آشكارترین هشدار در خودكشی ابراز تمایل مستقیم است. بررسی‏ها نشان می‏دهد كه تقریباً بیش از دو سوم كسانی كه خودكشی می‏كنند قبلاً قصد خود را با دیگران در میان گذاشته و آنها را به انجام آن تهدید می‏نمایند. بنابراین یكی از راه‌های موفق پیشگیری از خودكشی توجه به ابراز این فكر از طریق دیگران كمك به حل مشكل آنان و راهنمایی آن‌ها جهت مراجعه به روانشناس یا روانپزشك است.

شیوه‏های مقابله با خودكشی

درمان افراد اقدام كننده به خودكشی عبارتست از:

۱) مشاوره، راهنمایی و حمایت فرد

۲) آموزش و درمان حل مسأله‏ای

۳) روان درمانی فردی

۴) مداخله خانوادگی

۵) گروه درمانی

۶) درمان دارویی

۷) بستری كردن در بخش بیماران روانی

مهارتهای حل مسأله به فرد این امكان را می‌دهد كه با بررسی راه‌حل‌های مختلفی كه در پیش‌رو دارد، یكی آز آن‌ها را مؤثرتر تشخیص داده و در جهت حل مشكل آن را به‌كار بندد. به‌یاد داشته باشیم كه خودكشی می‌تواند یك راه‌حل باشد، اما بدترین و آخرین راه حل مشكل است. همیشه برای حل همه مشكل‌ها راه‌حل‌های بسیاری ساده، ارزان و آبرومندانه وجود دارد كه باید به آن‌ها فكر كنیم و با كمك مشاور آن‌ها را پیدا كنیم

 خودکشی 2

كسی كه حرف خود كشی را می زند به آن عمل نمی كند . اینطور نیست این یك باور غلط است . متخصصین بهداشت روان ( روانپزشك ، روانشناس) همیشه حرف بیمار را جدی می گیرند.

خود كشی به معنای خاتمه زندگی به دست خود فرد است ، اگر كسی دست به خود كشی بزند ولی زنده بماند به این رفتار اقدام به خود كشی می گوئیم. در حال حاضر در جهان بیش از یك میلیون نفر در سال خود كشی می كنند و ۲۰ ۱۰ میلیون نفر دست به خود كشی می زنند . در غرب ( مغرب زمین) قربانیان اصلی خود كشی مردان مسن هستند. در ایران قربانی اصلی زنان جوان می باشند. نكته بسیار مهم اینست كه خود كشی در بسیاری از موارد قابل پیشگیری است.

باور های غلط درباره خود كشی :

كسی كه حرف خود كشی را می زند به آن عمل نمی كند . اینطور نیست این یك باور غلط است . متخصصین بهداشت روان ( روانپزشك ، روانشناس) همیشه حرف بیمار را جدی می گیرند.

افراد خود كش افراد ضعیفی هستند یا ایمان ندارند . كسی كه خود كشی می كند در بسیاری از موارد دچار بیماریهای روانپزشكی از جمله افسردگی است، بنا براین ما با بیمار طرف هستیم و نه آدم ضعیف یا بی ایمان و بیمار نیاز به درمان دارد.

علل خود كشی :

۱) بیماریهای روانپزشكی مثل افسردگی اساسی ، اختلال دو قطبی، الكلیسم، اعتیاد.

۲) علل اجتماعی فرهنگی شامل تقلید، تحت تاثیر قرارگرفتن رسانه ها، ور شكستگی ، بیكاری ، اپیدمی خود كشی.

۳) علل روانشناختی : شكست در عشق، كنكور یا هر شكست دیگر، استرس ها ( اختلافات زنا شویی)

عوامل پیشبینی كننده ( پیش گوئی )خود كشی:

جوان، متاهل و زن سن زیر ۳۰ سال سابقه قبلی اقدام به خود كشی ، سابقه خانوادگی خود كشی ، افسردگی، احساس درماندگی و بی كسی ، تهدید یا ابراز خود كشی ، اعتیاد .

چطور حدس بزنیم عزیز ما در معرض خطر خود كشی است؟

اگر اخیرا" حرف از مرگ و مردن می زند و می گوید زندگی به چه درد می خورد ، آخرش كه چی ، آخرش كه باید رفت، آخرش كه همه می میرند، ایكاش می مردم ، مرگ بهتر از زندگانی، خوش به حال آنهایی كه مردند.

اگر به تازگی رفتار شخص عوض شده ، كم حرف و ساكت شده ، مرتب توی فكر یا توی خودش است، به تازگی خیلی مهربان شده است، اشیاء خود را می بخشد.

اگر تهدید به خودكشی كرده یا درباره خود كشی حرف می زند.

به سخنان او با دقت و همدلی گوش كنید مبادا اورا نصیحت كنید به او بگوئید درك می كنم كه در موقعیت سختی گیر افتاده ای نگوئید مگر دیوانه شده ای ! مگر بچه ای! مگر می خواهی بری جهنم، جواب خدا را چی می دهی؟ بیماری افسردگی كه از علل اصلی خود كشی است قابل پیشگیری و درمان است. حتما" فرد را به روانپزشك یا روانشاس معرفی كنید خودتان هم با او نزد دكتر بروید اگر فرد از مراجعه به دكتر خودداری كرد خودتان به دكتر مراجعه كنیدو راه حل بخواهید به یاد داشته باشید " پیشگیری از خود كشی یك وظیفه همگانی است" ، فرد خود كش نباید تنها بماند و در صورت توصیه روانپزشك ممكن است نیاز به بستری شدن در بخش روانپزشكی یك بیمارستان باشد .

بحران خودکشی

 

آیا تاكنون با پیشامدهای ناكام كننده ای در زندگی مواجه شده اید، طوری كه دلتان بخواهد به همه چیز خاتمه دهید؟ آیا تاكنون مرگ به عنوان راه حلی بهتر از مبارزه با زندگی برایتان مطرح شده است؟ بسیاری از مردم در دوره ای از زندگی خود به مرگ فكر كرده اند ولی تعداد بسیار كمی از آنها واقعاً به خودكشی عمل می كنند. بحران خودكشی تجربه ای مغشوش كننده, دردناك و سخت است. برای بیرون آمدن از بحران خودكشی, تعیین عوامل ایجاد كننده بحران, فهم احساسات شخص خودكشی كننده و مواجهه با افكار خودكشی گرا مسائل بسیار مهم و اساسی هستند.

چه چیزی به بحران خودكشی منجر می شود؟

یك بحران خودكشی معمولاً توسط یك تجربه آسیب زا و یا مجموعه ای از تجارب كه احساس ارزشمندی شخص را پایمال می كنند, ایجاد می شود. این تجارب شامل یك فقدان اساسی, ناكامی در نیل به اهداف شخصی و یا مشكلات شخصی دراز مدت می باشند. زمانی كه نظام مقابله ای شخص قادر به رویارویی با تجارب منفی زندگی نباشد, افسردگی و یأس ناشی از آن می تواند شخص را به افكار خودكشی آسیب پذیر نماید.

احساسات شخص خودكشی كننده

عموماً شخص در معرض خودكشی به دلیل احساس بیگانگی از تعاملات اجتماعی كناره گیری می كند. او در پس انبوه جمعیت احساس انزوا و تنهایی می نماید. نیروی لازم برای عملكردهای روزانه كاهش می یابد. احساس خستگی و نوسانات خلقی ایجاد می شوند. خواب, خوراك و عادات مراقبت از خود از نظم معمول خارج می گردند. شخص ممكن است بدلیل سخت و غیر قابل تحمل بودن الزامات زندگی از خوردن خودداری كند, در خواب مشكل داشته باشد, كلاس درس یا كار خود را فراموش كند و از آرایش ظاهری خود غفلت نماید. عواطف خشم, آسیب و غمگینی احساس ناامیدی و درماندگی فرد را در بر می گیرد.

شیوه های مواجهه با افكار خودكشی

در زیر چند راهبرد جهت مواجهه با معمای بحران خودكشی ذكر شده است. نكته كلیدی برای پیشرفت از طریق این حالت, برقرار كردن رابطه با یك شخص و مشاركت در یافتن راههای جایگزین جهت (توجیه) زندگی (زنده ماندن) است.

۱) ترسها، ناكامی ها و نگرانی های خود را با والدین, دوست, همسر, استاد, مشاور یا یك روحانی در میان بگذارید. اگر شما راه حلی برای مشكلات ندارید به این معنی نیست كه برای آن مشكلات دیگر هیچ راه حلی وجود ندارد. ابراز افكار و احساساتتان آغاز كننده فرایندی است كه از طریق آن نیرو, امید و احساس ارزشمندی مجدداً ایجاد شده و به كشف راه حل های دیگر جهت حل و فصل بحران منجر می گردد. اگر افكار خودكشی پیش از چند روز طول كشید, كمك حرفه ای و تخصصی الزامی خواهد بود.

۲) آنچه را كه موجب ناراحتی شما می شود بطور مشخص بنویسید. علاوه بر این, چگونگی رویارویی تان با مشكلات را معین كنید. با مشخص كردن آنچه جهت مقابله با یك موضوع خاص انجام می دهید, دریچه ذهن خود را برای راه حلهای دیگر باز می گذارید.

۳) افكار مثبت را جایگزین افكار منفی كنید. اگر شما بطور دائمی درباره نقائص, تقصیرها و بدبیاری های زندگی خود تعمق و تفكر نمائید، خود پنداره و نگرشی منفی در مورد آینده را درونی خواهید كرد. تمركز بر اسنادها, توانایی ها و مشاركت های شخصی مثبت, نگرشی متعادل در مورد خود و توانایی هایتان ایجاد خواهد كرد. در بعضی اوقات جهت ایجاد احساس بهتر با خودتان حرف بزنید.

۴) كسانی را كه در صورت كشتن خودتان زندگی آنها آسیب خواهد دید, مشخص كنید. تعیین اینكه آیا كسی در زندگی خود به شما نیازمند است, كاری سخت است. بهرحال, ما همه در شبكه های اجتماعی درگیر هستیم و در هر لحظه از زمان شخصی وجود دارد كه رابطه ای معنی دار با شما داشته باشد. در نظر داشته باشید كه شما به حساب می آئید (برای دیگران مهم هستید), ارزشمندید و استحقاق این را دارید كه چیزها را بهتر سازید.

زندگی در دوره هایی از زمان سخت می گردد, همه فراز و نشیب دارند. یك بخش از خوبی زندگی در این است كه شما امیدوارید فردا بهتر از دیروز خواهد بود.

اگر شما از افسردگی, ناامیدی و افكار خودكشی در رنج هستید, مطمئن باشید كه مراجعه به متخصصین بهداشت روانی برای شما بسیار كمك كننده خواهد بود.

پیشگیری از خودكشی!؟چرا مردم خودكشی می كنند؟

خصوصیت مشترك ما بین افرادی كه اقدام به خودكشی می كنند داشتن این باور است كه خود كشی تنها راه حل غلبه بر احساسات غیر قابل تحمل است .كشش خودكشی دراین است كه نهایتا به این احساسات غیرقابل تحمل خاتمه می دهد .درتراژدی خودكشی ،آشفتگی ومشكلات عاطفی به حدی شدید می گردند كه فرد را دریافتن راه- های مختلف حل مشكل خود ناتوان می سازند. رحالی كه راه حل‌های دیگری نیز وجود دارند.

همه ما درطول زندگی احساس تنهائی ،افسردگی ،بی كسی ونا امیدی را تجربه می -كنیم .مرگ یكی از اعضای خانواده وشكست دربرقراری ارتباط از جمله مواردی هستند كه اعتماد به نفس ما را تحت تأثیر قرارداده احساس بی ارزشی را در ما بوجود می -آورند.ورشكستگی‌های اقتصادی نیز از جمله مشكلات عمده‌ای هستند كه بعضی از ما در طول زندگی كم و بیش با آن مواجه می‌گردیم. از آنجائی كه ساختار هیجانی هر شخص منحصر به فرد می باشد هركدام ازما در شرایط مختلف پاسخهای متفاوتی می‌دهیم .

درتشخیص این كه آیا واقعا ٌفردی قصد خودكشی دارد لازم است این موقعیت بحرانی ،از دیدفردمورد ارزیابی قرارگیرد، چرا كه ممكن است موضوعی كه از دید شما از اهمیت كمی برخوردار است بنظر شخص دیگر بسیار مهم باشد ویا واقعه ای كه شما برای آن اهمیتی قائل نمی‌شوید برای شخص دیگر بسیار ناراحت كننده و مهم تلقی گردد.

بدون توجه به ماهیت بحران ،اگر كسی احساس می كند كه دیگر تحمل مشكلات را ندارد خطر اقدام به خودكشی ،به عنوان راه حل جذاب برای وی وجود دارد.

علائم خطر

حداقل ۷۰ درصد كسانی كه اقدام به خودكشی می‌كنند قبل از اقدام ،به گونه‌ای قصد خودشان را نشان می‌دهند .آگاهی از این نشانه‌ها وحاد بودن مشكلات فرد میتواند د ر پیشگیری از چنین تراژدیهایی كمك كننده باشد. اگر شما فردی را می شناسید كه در برقراری یك ارتباط هدفمند ویا رسیدن به اهداف از پیش تعیین شده درموقعیت پراسترسی قرار دارد و یا حتی به دلیل شكست درامتحان دچار مشكل می‌باشد لازم است درصدد یافتن سایر علائم بحران برآئید.

بسیاری از افراد غالبا با ابراز جملاتی همچون « دلم می خواهد خودم را بكشم »یا « نمی دانم چه مدت دیگر می توانم این فشارها ومشكلات را تحمل كنم » ،یا اینكه «من قرص‌هایم را برای روزی نگهداشته‌ام كه كارها واقعا بدتر گردد» یا« اخیرا طوری رانندگی می كنم گوئی واقعا برایم اهمیت نداردچه اتفاقی برایم پیش بیاید.» دیگران را مستقیما از برنامه خود كشی خود مطلع میگردانند.بطور كلی وجود احساس افسردگی ، ابراز درماندگی ،تنهایی ونا امیدی شدید می تواند بیانگر افكار منجر به خودكشی درفرد باشد.گوش دادن به صحبتهای فرد كه نشانهٔ درخواست كمك از طرف اوست حائز اهمیت بسیاری است چرا كه معمولا این گونه صحبتها تلاش نا امیدانه فرد جهت برقراری ارتباط ، دریافت كمك و درك مشكلاتش توسط دیگران می باشد.

بیشتر اوقات دررفتار بیرونی افرادی كه به فكر خودكشی می افتند تغییراتی دیده می‌شود آنها ممكن است با بخشیدن اموال قیمتی خود ومرتب كردن كارهایشان خود را برای مرگ آماده كنند .آنها همچنین ممكن است از اطرافیان خود كناره گیری نموده الگوی خواب و خوراك خود را تغییر دهند ویا علاقه‌أشان را نسبت به فعالیتها یا ارتباطات گذشته‌اشان از دست بدهند.

چنین تغییرات ناگهانی وشدید می تواند به عنوان زنگ خطر تلقی گردد چرا كه با این تغییرات فرد خود را درموقعیتی می بیند كه بزودی مشكلاتش تمام خواهد شد و به آرامش دست خواهد یافت .

باورهای غلط وحقایقی راجع به خودكشی

باور غلط : فرد باید دیوانه باشد كه حتی فكر خودكشی به سرش بزند .

ـ حقیقت : بیشتر مردم گاهگاهی درطول زندگی خود درمورد خودكشی فكر كرده‌اند. بسیاری از افرادی كه خودكشی می‌كنند ویا اقدام به خود كشی حقیقت : اغلب مواقع عكس قضیه درست است ،كسانی كه اقدام‌های قبلی خودكشی داشته‌اند بیشتر در معرض خطر خودكشی قرار دارند.برای بعضی از این افراد، خودكشی دردفعات دوم و سوم آسانتر می‌باشد.

باور غلط :كسانی كه قصد جدی خودكشی دارند هیچ كاری را نمی‌توان برای آنها انجام داد .

ـ حقیقت :بیشتر بحرانها ی منجر به خودكشی ،محدود به زمان بوده و براساس افكار مبهم صورت گر فته‌لند .كسانی كه اقدام به خودكشی می‌كنند به نحوی قصد فرار از مشكلات را دارند .درحالی كه آنها می‌باید مستقیما با مشكلات برخورد نموده تا بتوانند راه حلهای دیگری را بیابند .راه حلهایی كه با كمك افراد علاقمند به آنها درطول بحران مطرح شده و با حمایت آنها این افراد قادر خواهند بود دقیق تر راجع به مسائل فكر كنند.

باور غلط: صحبت راجع به خودكشی می تواند ایده خودكشی را در فرد بوجود آورد.

ـ حقیقت :بحران و آشفتگی‌های هیجانی ناشی از آن ،فكر راجع به خود كشی را در ذهن فرد مستعد ایجاد نموده است .علاقمندی وصحبت مستقیم راجع به خودكشی ،این اجازه را به فرد می‌دهد فشار یا ناراحتی صحبت دربارهٔ مشكلات خود را تجربه نماید كه این امر می‌تواند منجر به كاهش اضطراب در وی گردد.این گونه صحبتها همچنین باعث می‌شود فردی كه قصد خودكشی دارد كمتر احساس تنهایی یا انزوا داشته واحتمالا برای وی تسكین دهنده نیز باشد.

چگونه میتوان به فردی كه قصد خودكشی دارد كمك نمود:

اغلب خودكشی ها را می توان با اقدام‌های بجا و مناسب در مورد افراد در معرض بحران پیشگیری نمود. اگر فردی راكه قصد خودكشی دارد می شناسید لازم است اقدامات زیر را انجام دهید :

ـ خونسرد باشید:دربیشتر موارد عجله‌ای دركار نیست .بنشینید و واقعا به صحبتهای فرد گوش فرا دهید وضمن درك،حمایتهای عاطفی خود را در مورد وی اعمال نمائید.

ـ بطور مستقیم راجع به خودكشی بحث نمائید. بیشتر افراد راجع به مرگ و مردن احساسات مبهمی داشته و آماده دریافت هرنوع كمكی هستند . از صحبت یا سؤال مستقیم راجع به خودكشی ،ترس و وحشتی بخود راه ندهید.

ـ فرد را به استفاده از روش‌های حل مسئله واقدامات مثبت تشویق وترغیب نمائید بخاطر داشته باشید فردی كه در موقعیت بحران عاطفی قرار دارد نمی تواند منطقی ودقیق فكر كند. اورا از هر گونه اقدام جدی وتصمیمات غیر قابل برگشت درموقعیت بحران باز دارید وراجع به تغییرات مثبتی كه امید به زندگی را در وی افزایش می دهد بحث وگفتگو نمائید.

ـ از دیگر افراد كمك بگیرید.علیرغم اینكه شما قصد كمك را دارید،سعی نكنید با ایفای نقش مشاور تمام مسئولیت را خود برعهده بگیرید .درجستجوی افرادی كه بتوانند در زمینه‌های تخصصی به شما كمك كنند برآیید ،حتی اگر به قیمت از بین رفتن اعتماد او به شما شود.اجازه دهید فرد مشكل دار بفهمد كه شما برای وی اهمیت قائلید ونسبت به او چنان علاقمندید كه قصد گرفتن كمك از دیگران جهت رفع مشكلات وی را دارید.

اطلاعات ارائه شده را می توان چنین خلاصه نمودكه:

بحران منجر به خودكشی موقتی است .غیر قابل تحمل ترین دردها و ناراحتی ها نیز می توانند تحمل گردند .كمك همیشه در دسترس شماست .

خیلی كسانی كه خودكشی كرده‌اند افراد با هوشی بوده‌اند كه در موقعیت بحران ، انتظار بیش از حدی از خود داشته وموقتا دچار آشفتگی وپریشانی احوال شده‌اند .

ـ باور غلط : كسا نی كه یك بار اقدام جدی برای خودكشی داشته‌لند رغبتی برای اقدام مجدد ندارند

چرا خوداکشی

 

خودکشی یکی از جرائمی است که در اورپا و امریکا رقم بالایی را در میان سائر جرائم بخود اختصاص داده است. در امریکا هرساله حداقل ۳۰۰۰۰ جوان بدلیل آینده نامعلوم و زندگی بدون هدف دست به خودکشی میزنند. در کشور فرانسه هر روز ۴۳۸ نفر بدلایل مختلف اقدام به خود کشی میکنند. اما سئوالی اینجاست چرا؟

آن لور دانشجویی از پاریس که برای مدت کوتاهی به انگلستان آمده بود قبل از خود کشی خود در رودخانه تایمز لندن یک نامه ۱۳ صفحه ای از خود بر جای گذاشت که درآن نامه دلیل خودکشی خود را اعلام نموده بود. آن لور در قسمتی از نامه خود ا ینطور نوشته بود که من میخواهم به زندگی خود پایان دهم و تنها ترس من این است که بار دیگر خود را بر روی تخت بیمارستان ببینم .

یک مامور پلیس که در رابطه با این پرونده تحقیق میکرد عنوان داشت که مرگ آن لور یک موضوع شوکه کننده و مرموز برای دوستان ، خانواده و اطرافیان او میباشد. خانم آن لور دارای یک زندگی خوب و راحت در فرانسه بود اما بگفته یکی از دوستان او کامل گرایی در زندگی و یا بعبارت دیگر زندگی تمام عیار و بی عیب احتمالا موضوعی است که او را به طرف این عمل سوق داده بود بگونه ای که در انتها تصمیم به خودکشی نمود.

بسیاری از مردم اغلب در زمانی که کلافه میگردند و تصور میکنند که در بن بست گیر کرده اند آرزوی مرگ میکنند. ایشان بخاطر احساس بدی که در خود دارند تصور میکنند که مرگ میتواند برطرف کننده احساسات آنها باشد. اما حقیقیت این است که مرگ نمیتواند تبدیل کننده احساسات ما باشد چون آنها در درون ما هستند و نه در شرایط خارجی زندگی ما.حال بیائید به چند واقعیت در این زمینه نگاه کنیم .

خودکشی و تاثیر آن بر خانواده شما

مرگ هر فرد تاثیر بسزائی بر اطرافیان او می گذارد. مخصوصا بر جمع دوستان، خانواده و عزیزانی که به بیش از هرفرد دیگر به او نزدیک میباشند. خود کشی باعث میگردد خانواده و دوستان احسا س کنند که ایشان مسبب و عامل این موضوع بوده اند. بسیاری از خانواده ها پس از خودکشی عزیز از دست رفته خود هرگز نتوانسته اند به زندگی طبیعی خود بازگشت کنند. امروز تصمیم شما میتواند باعث ازبین رفتن خانواده یا دوستان نزدیک شما گردد ویا باعث تسلی و شادی آنها گردد.

گذشته را بخاطر آورید

زمانیکه شما نا امید و متاثر هستید و تصور میکنید که زندگی ارزش زیستن را ندارد به گذشته برگردید و ببینید که زمانی بوده که اوضاع شما بسیار بهتر از حال بوده است. زمانی که شما اوقات خوب و شادی را داشته اید در کنار دوستان و خانواده و از بودن با آنها لذت میبردید. این تجربه میتواند دوباره تکرار شود اگر شما بخواهید.

چه چیزی در فراسوی مرگ منتظر شماست

تقریبا در اکثر مذاهب مردم باور دارند در فراسوی مرگ جهانی دیگر قرار دارد. این موضوع حتی درمیان افراد بدون مذهب نیز بگونه ای دیگر عنوان میگردد. دنیایی که افراد در قبال عملکرد خود مورد تقدیر و یا تنبیه قرار میگیرند. بهمین جهت باید مواظب بود که چه راهی را ما برای خود انتخاب میکنیم. این راه میتواند بسیار خطرناک باشد نه چون صرفا خلاف مذهب است بلکه چون ممکن است این بجایی ختم شود که رهایی از آن غیر ممکن باشد. اگر شما امروز در این مورد مطمئن نیستید قبل از تصمیم گیری کمی بیشتر در مورد آن بیاندیشید.

واقعیت زندگی چیست

هدف و واقعیت زندگی این است که ما بتوسط خالقی بوجود آمده ایم که عاشق ماست و برای ما ارزش زیادی قائل است. او وضعیت شما را بخوبی درک می کند و میتواند شما را در این راه امداد کند البته اگر به او اجازه دهید تا وارد زندگی شما شود. او حتی برای ما انسانها به جهان خود قدم گذاشت و به شباهت ما درآمد. او همانند ما زندگی نمود و برای ما بر روی صلیب فدا شد تا امروز هریک از ما آزاد و رها باشیم و بتوانیم در او هدف و واقعیت زندگی را دریابیم. امروز او میتواند جوابگو افسردگی ها، بیماریها و مشکلات ما باشد جائیکه دیگران قادر به درک آن نمیباشند.

بله این خالق امروز میخواهد به شما کمک کند چون شما را دوست دارد همانطور که در کلام خود میگوید.

ای دوست من، من هرگز تو را تنها نمیگذارم. من قبل از اینکه تو بدنیا بیایی تو را تو را دوست داشته ام و همیشه در همه حال تو را می نگریستم وبا تو بوده ام. من هنوز هم با تو هستم و تو را در این وضعیت تنها نخواهم گذاشت. اما من منتظر میمانم تا تو به من اجازه دهی تا وارد زندگی تو شوم و تو را از این راه نجات بخشم. چرا که من نقشه بزرگی برای تو در زندگی دارم.

شما میتوانید این موضوع را امروز نزد خود بررسی کنید و ببینید که زندگی میتواند بزرگتر از آن باشد که شما فکر میکنید و شما میتوانید از آن لذت ببرید. شما میتوانید همین امروز مشکل خود را با یک فرد درمیان بگذارید و به او بگوئید. این فرد میتواند یک دوست باشد یا عضوی از اعضای خانواده، یک دکتر و یا فردی که شما میتوانید به او اعتماد کنید. اگر شما هیچ دوستی ندارید و یا نمیتوانید به فردی اعتماد کنید میتوانید مشکل خود را با ما میان بگذارید و ما تلاش میکنیم تا آنجا که ممکن است شما را کمک نمائیم.

وخداوند میگوید مرا بخوان و تو را اجابت خواهم نمود و تو را از چیزهای عظیم و مخفی که ندانسته ای مخبر خواهم ساخت

بحران خودکشی 1

یك بحران خودكشی معمولاً توسط یك تجربه آسیب زا و یا مجموعه ای از تجارب كه احساس ارزشمندی شخص را پایمال می كنند, ایجاد می شود. این تجارب شامل یك فقدان اساسی, ناكامی در نیل به اهداف شخصی و یا مشكلات شخصی دراز مدت می باشند.

 

آیا تاكنون با پیشامدهای ناكام كننده ای در زندگی مواجه شده اید، طوری كه دلتان بخواهد به همه چیز خاتمه دهید؟ آیا تاكنون مرگ به عنوان راه حلی بهتر از مبارزه با زندگی برایتان مطرح شده است؟ بسیاری از مردم در دوره ای از زندگی خود به مرگ فكر كرده اند ولی تعداد بسیار كمی از آنها واقعاً به خودكشی عمل می كنند. بحران خودكشی تجربه ای مغشوش كننده, دردناك و سخت است. برای بیرون آمدن از بحران خودكشی, تعیین عوامل ایجاد كننده بحران, فهم احساسات شخص خودكشی كننده و مواجهه با افكار خودكشی گرا مسائل بسیار مهم و اساسی هستند.

چه چیزی به بحران خودكشی منجر می شود؟

یك بحران خودكشی معمولاً توسط یك تجربه آسیب زا و یا مجموعه ای از تجارب كه احساس ارزشمندی شخص را پایمال می كنند, ایجاد می شود. این تجارب شامل یك فقدان اساسی, ناكامی در نیل به اهداف شخصی و یا مشكلات شخصی دراز مدت می باشند. زمانی كه نظام مقابله ای شخص قادر به رویارویی با تجارب منفی زندگی نباشد, افسردگی و یأس ناشی از آن می تواند شخص را به افكار خودكشی آسیب پذیر نماید.

احساسات شخص خودكشی كننده

عموماً شخص در معرض خودكشی به دلیل احساس بیگانگی از تعاملات اجتماعی كناره گیری می كند. او در پس انبوه جمعیت احساس انزوا و تنهایی می نماید. نیروی لازم برای عملكردهای روزانه كاهش می یابد. احساس خستگی و نوسانات خلقی ایجاد می شوند. خواب, خوراك و عادات مراقبت از خود از نظم معمول خارج می گردند. شخص ممكن است بدلیل سخت و غیر قابل تحمل بودن الزامات زندگی از خوردن خودداری كند, در خواب مشكل داشته باشد, كلاس درس یا كار خود را فراموش كند و از آرایش ظاهری خود غفلت نماید. عواطف خشم, آسیب و غمگینی احساس ناامیدی و درماندگی فرد را در بر می گیرد.

شیوه های مواجهه با افكار خودكشی

در زیر چند راهبرد جهت مواجهه با معمای بحران خودكشی ذكر شده است. نكته كلیدی برای پیشرفت از طریق این حالت, برقرار كردن رابطه با یك شخص و مشاركت در یافتن راههای جایگزین جهت (توجیه) زندگی (زنده ماندن) است.

۱) ترسها، ناكامی ها و نگرانی های خود را با والدین, دوست, همسر, استاد, مشاور یا یك روحانی در میان بگذارید. اگر شما راه حلی برای مشكلات ندارید به این معنی نیست كه برای آن مشكلات دیگر هیچ راه حلی وجود ندارد. ابراز افكار و احساساتتان آغاز كننده فرایندی است كه از طریق آن نیرو, امید و احساس ارزشمندی مجدداً ایجاد شده و به كشف راه حل های دیگر جهت حل و فصل بحران منجر می گردد. اگر افكار خودكشی پیش از چند روز طول كشید, كمك حرفه ای و تخصصی الزامی خواهد بود.

۲) آنچه را كه موجب ناراحتی شما می شود بطور مشخص بنویسید. علاوه بر این, چگونگی رویارویی تان با مشكلات را معین كنید. با مشخص كردن آنچه جهت مقابله با یك موضوع خاص انجام می دهید, دریچه ذهن خود را برای راه حلهای دیگر باز می گذارید.

۳) افكار مثبت را جایگزین افكار منفی كنید. اگر شما بطور دائمی درباره نقائص, تقصیرها و بدبیاری های زندگی خود تعمق و تفكر نمائید، خود پنداره و نگرشی منفی در مورد آینده را درونی خواهید كرد. تمركز بر اسنادها, توانایی ها و مشاركت های شخصی مثبت, نگرشی متعادل در مورد خود و توانایی هایتان ایجاد خواهد كرد. در بعضی اوقات جهت ایجاد احساس بهتر با خودتان حرف بزنید.

۴) كسانی را كه در صورت كشتن خودتان زندگی آنها آسیب خواهد دید, مشخص كنید. تعیین اینكه آیا كسی در زندگی خود به شما نیازمند است, كاری سخت است. بهرحال, ما همه در شبكه های اجتماعی درگیر هستیم و در هر لحظه از زمان شخصی وجود دارد كه رابطه ای معنی دار با شما داشته باشد. در نظر داشته باشید كه شما به حساب می آئید (برای دیگران مهم هستید), ارزشمندید و استحقاق این را دارید كه چیزها را بهتر سازید.

زندگی در دوره هایی از زمان سخت می گردد, همه فراز و نشیب دارند. یك بخش از خوبی زندگی در این است كه شما امیدوارید فردا بهتر از دیروز خواهد بود.

اگر شما از افسردگی, ناامیدی و افكار خودكشی در رنج هستید, مطمئن باشید كه مراجعه به متخصصین بهداشت روانی برای شما بسیار كمك كننده خواهد بود .

پیش گیری از خود کشی _ چرا مردم خودکشی می کنند ؟

 

خصوصيت مشترك ما بين افرادي كه اقدام به خودكشي مي كنند داشتن اين باور است كه خود كشي تنها راه حل غلبه بر احساسات غير قابل تحمل است .كشش خودكشي دراين است كه نهايتا به اين احساسات غيرقابل تحمل خاتمه مي دهد .درتراژدي خودكشي ،آشفتگي ومشكلات عاطفي به حدي شديد مي گردند كه فرد را دريافتن راه- هاي مختلف حل مشكل خود ناتوان مي سازند. رحالي كه راه حل‌هاي ديگري نيز وجود دارند.

همه ما درطول زندگي احساس تنهائي ،افسردگي ،بي كسي ونا اميدي را تجربه مي -كنيم .مرگ يكي از اعضاي خانواده وشكست دربرقراري ارتباط از جمله مواردي هستند كه اعتماد به نفس ما را تحت تأثير قرارداده احساس بي ارزشي را در ما  بوجود مي -آورند.ورشكستگي‌هاي اقتصادي نيز از جمله مشكلات عمده‌اي هستند كه بعضي از ما در طول زندگي كم و بيش با آن مواجه مي‌گرديم.  از آنجائي كه ساختار هيجاني هر شخص منحصر به فرد مي باشد هركدام ازما در شرايط مختلف پاسخهاي متفاوتي مي‌دهيم .

درتشخيص  اين كه آيا واقعا ٌفردي قصد خودكشي دارد لازم است اين موقعيت بحراني ،از ديدفردمورد ارزيابي قرارگيرد، چرا كه ممكن است موضوعي كه از ديد شما از اهميت كمي برخوردار است بنظر شخص ديگر بسيار مهم باشد ويا واقعه اي كه شما براي آن اهميتي قائل نمي‌شويد براي شخص ديگر بسيار ناراحت كننده و مهم تلقي گردد.

بدون توجه به ماهيت بحران ،اگر كسي احساس مي كند كه ديگر تحمل مشكلات را ندارد خطر اقدام به خودكشي ،به عنوان راه حل جذاب براي وي وجود دارد.

 

                              علائم خطر

حداقل 70 درصد كساني كه اقدام به خودكشي مي‌كنند قبل از اقدام ،به گونه‌اي قصد خودشان را نشان مي‌دهند .آگاهي از اين نشانه‌ها وحاد بودن مشكلات فرد ميتواند د ر پيشگيري از چنين تراژديهايي كمك كننده باشد. اگر شما فردي  را مي شناسيد كه در برقراري يك ارتباط هدفمند ويا رسيدن به اهداف از پيش تعيين شده درموقعيت پراسترسي قرار دارد و يا حتي به دليل شكست درامتحان دچار مشكل مي‌باشد لازم است درصدد يافتن ساير علائم بحران برآئيد.

بسياري از افراد غالبا با ابراز جملاتي همچون " دلم مي خواهد خودم را بكشم   "يا  " نمي دانم چه مدت ديگر مي توانم اين فشارها ومشكلات را تحمل كنم " ،يا اينكه "من قرص‌هايم را براي روزي نگهداشته‌ام كه كارها واقعا بدتر گردد" ي" اخيرا طوري رانندگي مي كنم گوئي واقعا برايم اهميت نداردچه اتفاقي برايم پيش بيايد." ديگران را مستقيما از برنامه خود كشي خود مطلع ميگردانند.بطور كلي وجود احساس افسردگي ، ابراز درماندگي ،تنهايي ونا اميدي شديد مي تواند بيانگر افكار منجر به خودكشي درفرد باشد.گوش دادن به صحبتهاي فرد كه نشانة درخواست كمك از طرف اوست حائز اهميت بسياري است چرا كه معمولا اين گونه صحبتها تلاش نا اميدانه فرد جهت برقراري ارتباط ، دريافت كمك و درك مشكلاتش توسط ديگران مي باشد.

بيشتر اوقات دررفتار بيروني افرادي كه به فكر خودكشي مي افتند تغييراتي ديده مي‌شود آنها ممكن است با بخشيدن اموال قيمتي خود ومرتب كردن كارهايشان خود را براي مرگ آماده كنند .آنها همچنين ممكن است از اطرافيان خود كناره گيري نموده الگوي خواب و خوراك خود را تغيير دهند ويا علاقه‌أشان را نسبت به فعاليتها يا ارتباطات  گذشته‌اشان از دست بدهند.

چنين تغييرات ناگهاني وشديد مي تواند به عنوان زنگ خطر تلقي گردد چرا كه با اين تغييرات فرد خود را درموقعيتي مي بيند كه بزودي مشكلاتش تمام خواهد شد و به آرامش دست خواهد يافت .

 

                                باورهاي غلط وحقايقي راجع به خودكشي

                                باور غلط : فرد بايد ديوانه باشد كه حتي فكر خودكشي به سرش بزند .

                                حقيقت : بيشتر مردم گاهگاهي درطول زندگي خود درمورد خودكشي فكر كرده‌اند. بسياري از افرادي كه خودكشي مي‌كنند ويا اقدام به خود كشي حقيقت : اغلب مواقع عكس قضيه درست است ،كساني كه اقدام‌هاي قبلي خودكشي داشته‌اند بيشتر در معرض خطر خودكشي قرار دارند.براي بعضي از اين افراد، خودكشي دردفعات دوم  و سوم آسانتر مي‌باشد.

                                باور غلط :كساني كه قصد جدي خودكشي دارند هيچ كاري را نمي‌توان براي آنها انجام داد .

                                حقيقت :بيشتر بحرانها ي منجر به خودكشي ،محدود به زمان بوده و براساس افكار مبهم صورت گر فته‌لند .كساني كه اقدام به خودكشي مي‌كنند به نحوي قصد فرار از مشكلات را دارند .درحالي كه آنها مي‌بايد مستقيما با مشكلات برخورد نموده تا بتوانند راه حلهاي ديگري را بيابند .راه حلهايي كه با كمك افراد علاقمند به آنها درطول بحران مطرح شده و با حمايت آنها اين افراد قادر خواهند بود دقيق تر راجع به مسائل فكر كنند.

                                باور غلط: صحبت راجع به خودكشي مي تواند ايده خودكشي را در فرد بوجود آورد.

                                حقيقت :بحران و آشفتگي‌هاي هيجاني ناشي از آن ،فكر راجع  به خود كشي را در ذهن فرد مستعد ايجاد نموده است .علاقمندي وصحبت مستقيم راجع به خودكشي ،اين اجازه را به فرد مي‌دهد فشار يا ناراحتي صحبت دربارة مشكلات خود را تجربه نمايد كه اين امر مي‌تواند منجر به كاهش اضطراب در وي گردد.اين گونه صحبتها همچنين باعث مي‌شود فردي كه قصد خودكشي دارد كمتر احساس تنهايي يا انزوا داشته واحتمالا براي وي تسكين دهنده نيز باشد.

 

                                چگونه ميتوان به فردي كه قصد خودكشي دارد كمك نمود:

اغلب خودكشي ها را مي توان با اقدام‌هاي بجا و مناسب در مورد افراد در معرض بحران پيشگيري نمود. اگر فردي راكه قصد خودكشي دارد مي شناسيد لازم است اقدامات زير را انجام دهيد :

                                خونسرد باشيد:دربيشتر موارد عجله‌اي دركار نيست .بنشينيد و واقعا به صحبتهاي فرد گوش فرا دهيد وضمن درك،حمايتهاي عاطفي خود را در مورد وي اعمال نمائيد.

                                بطور مستقيم راجع به خودكشي بحث نمائيد. بيشتر افراد راجع به مرگ و مردن احساسات مبهمي داشته و آماده دريافت هرنوع كمكي هستند . از صحبت يا سؤال مستقيم راجع به خودكشي ،ترس و وحشتي بخود راه ندهيد.

                                فرد را به استفاده از روش‌هاي حل مسئله واقدامات مثبت تشويق وترغيب نمائيد بخاطر داشته باشيد فردي كه در موقعيت بحران عاطفي قرار دارد نمي تواند منطقي ودقيق فكر كند. اورا از هر گونه اقدام جدي وتصميمات غير قابل برگشت درموقعيت بحران باز داريد وراجع به تغييرات مثبتي كه اميد به زندگي را در وي افزايش مي دهد بحث وگفتگو نمائيد.

                                از ديگر افراد كمك بگيريد.عليرغم اينكه شما قصد كمك را داريد،سعي نكنيد با ايفاي نقش مشاور تمام مسئوليت را خود برعهده بگيريد .درجستجوي افرادي كه بتوانند در زمينه‌هاي تخصصي به شما كمك كنند برآييد ،حتي اگر به قيمت از بين رفتن اعتماد او به شما شود.اجازه دهيد فرد مشكل دار بفهمد كه شما براي وي اهميت قائليد ونسبت به او چنان علاقمنديد كه قصد گرفتن كمك از ديگران جهت رفع مشكلات وي را داريد.

 

                                اطلاعات ارائه شده را مي توان چنين خلاصه نمودكه:

بحران منجر به خودكشي موقتي است .غير قابل تحمل ترين دردها و ناراحتي ها نيز مي توانند تحمل گردند .كمك هميشه در دسترس شماست .

           كرده‌اند افراد با هوشي بوده‌اند كه در موقعيت بحران ، انتظار بيش از حدي از خود داشته وموقتا دچار آشفتگي وپريشاني احوال شده‌اند .

       باور غلط : كسا ني كه يك بار اقدام جدي براي خودكشي داشته‌لند رغبتي براي اقدام مجدد ندارند

 

ترجمه : نسرين مصباح

منبع :  University  Of Illinois - Counseling Center

http://iransco.org/Br_PIshgIrIkhodkoshI.asp

بحران خودكشي

   آيا تاكنون با پيشامدهاي ناكام كننده اي در زندگي مواجه شده ايد، طوري كه دلتان بخواهد به همه چيز خاتمه دهيد؟ آيا تاكنون مرگ به عنوان راه حلي بهتر از مبارزه با زندگي برايتان مطرح شده است؟ بسياري از مردم در دوره اي از زندگي خود به مرگ فكر كرده اند ولي تعداد بسيار كمي از آنها واقعاً به خودكشي عمل مي كنند. بحران خودكشي تجربه اي مغشوش كننده, دردناك و سخت است. براي بيرون آمدن از بحران خودكشي, تعيين عوامل ايجاد كننده بحران, فهم احساسات شخص خودكشي كننده و مواجهه با افكار خودكشي گرا مسائل بسيار مهم و اساسي هستند.

چه چيزي به بحران خودكشي منجر مي شود؟

يك بحران خودكشي معمولاً توسط يك تجربه آسيب زا و يا مجموعه اي از تجارب كه احساس ارزشمندي شخص را پايمال مي كنند, ايجاد مي شود. اين تجارب شامل يك فقدان اساسي, ناكامي در نيل به اهداف شخصي و يا مشكلات شخصي دراز مدت مي باشند. زماني كه نظام مقابله اي شخص قادر به رويارويي با تجارب منفي زندگي نباشد, افسردگي و يأس ناشي از آن مي تواند شخص را به افكار خودكشي آسيب پذير نمايد.

 احساسات شخص خودكشي كننده

عموماً شخص در معرض خودكشي به دليل احساس بيگانگي از تعاملات اجتماعي كناره گيري مي كند. او در پس انبوه جمعيت احساس انزوا و تنهايي مي نمايد. نيروي لازم براي عملكردهاي روزانه كاهش مي يابد. احساس خستگي و نوسانات خلقي ايجاد مي شوند. خواب, خوراك و عادات مراقبت از خود از نظم معمول خارج مي گردند. شخص ممكن است بدليل سخت و غير قابل تحمل بودن الزامات زندگي از خوردن خودداري كند, در خواب مشكل داشته باشد, كلاس درس يا كار خود را فراموش كند و از آرايش ظاهري خود غفلت نمايد. عواطف خشم, آسيب و غمگيني احساس نااميدي و درماندگي فرد را در بر مي گيرد.

شيوه هاي مواجهه با افكار خودكشي

در زير چند راهبرد جهت مواجهه با معماي بحران خودكشي ذكر شده است. نكته كليدي براي پيشرفت از طريق اين حالت, برقرار كردن رابطه با يك شخص و مشاركت در يافتن راههاي جايگزين جهت (توجيه) زندگي (زنده ماندن) است.

        1)    ترسها، ناكامي ها و نگراني هاي خود را با والدين, دوست, همسر, استاد, مشاور يا يك روحاني در ميان بگذاريد. اگر شما راه حلي براي مشكلات نداريد به اين معني نيست كه براي آن مشكلات ديگر هيچ راه حلي وجود ندارد. ابراز افكار و احساساتتان آغاز كننده فرايندي است كه از طريق آن نيرو, اميد و احساس ارزشمندي مجدداً ايجاد شده و به كشف راه حل هاي ديگر جهت حل و فصل بحران منجر مي گردد. اگر افكار خودكشي پيش از چند روز طول كشيد, كمك حرفه اي و تخصصي الزامي خواهد بود.

 

        2)   آنچه را كه موجب ناراحتي شما مي شود بطور مشخص بنويسيد. علاوه بر اين, چگونگي رويارويي تان با مشكلات را معين كنيد. با مشخص كردن آنچه جهت مقابله با يك موضوع خاص انجام مي دهيد, دريچه ذهن خود را براي راه حلهاي ديگر باز مي گذاريد.

 

        3)       افكار مثبت را جايگزين افكار منفي كنيد. اگر شما بطور دائمي درباره نقائص, تقصيرها و بدبياري هاي زندگي خود تعمق و تفكر نمائيد، خود پنداره و نگرشي منفي در مورد آينده را دروني خواهيد كرد. تمركز بر اسنادها, توانايي ها و مشاركت هاي شخصي مثبت, نگرشي متعادل در  مورد خود و توانايي هايتان ايجاد خواهد كرد. در بعضي اوقات جهت ايجاد احساس بهتر با خودتان حرف بزنيد.

 

        4)     كساني را كه در صورت كشتن خودتان زندگي آنها آسيب خواهد ديد, مشخص كنيد. تعيين اينكه آيا كسي در زندگي خود به شما نيازمند است, كاري سخت است. بهرحال, ما همه در شبكه هاي اجتماعي درگير هستيم و در هر لحظه از زمان شخصي وجود دارد كه رابطه اي معني دار با شما داشته باشد. در نظر داشته باشيد كه شما به حساب مي آئيد (براي ديگران مهم هستيد), ارزشمنديد و استحقاق اين را داريد كه چيزها را بهتر سازيد.

  زندگي در دوره هايي از زمان سخت مي گردد, همه فراز و نشيب دارند. يك بخش از خوبي زندگي در اين است كه شما اميدواريد فردا بهتر از ديروز خواهد بود.

  اگر شما از افسردگي, نااميدي و افكار خودكشي در رنج هستيد, مطمئن باشيد كه مراجعه به متخصصين بهداشت رواني براي شما بسيار كمك كننده خواهد بود

سایت  :

 

http://mohsenazizi.blogfa.com/post-604.aspx

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 14 خرداد 1393 ساعت: 8:28 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,,
نظرات(1)

تحقیق درباره شيوه هاي مديريت استراتژيك

بازديد: 271

 

 

 

شيوه هاي مديريت استراتژيك

در پي تحقيقاتي كه درخصوص عملكردهاي مديريت بعمل آمده است پنج شيوة اساسي براي اجراي استراتژيها ارائه شده است. اين شيوه ها شامل طيف وسيعي چون اعلام به كاركنان كه استراتژي تدوين شده را اجرا كنند و در نهايت تربيت كاركناني كه توانايي تدوين و اجراي استراتژيهاي منطقي را دارند مي باشد. در هر شيوه، مدير نقشي متفاوت ايفا مي كند و از روشهاي مختلف مديريت استراتژيك بهره مي جويد. اين پنج شيوه را شيوة فرماندهي، شيوه تغيير سازماني، شيوه مشاركتي، شيوه فرهنگي و شيوه پويا مي نامند كه در ذيل به شرح اجمالي هر يك پرداخته خواهد شد:

 

1-  شيوه فرماندهي

در اين شيوه نحوه تعيين اهداف از بالا تعيين مي شوند، نمودهاي موفقيت آميز بدون روش، معيارهاي محصول گرا است. معمولاً سطح كمي از تلاش در گسترة سازمان در حين برنامه ريزي مورد نياز است، در حين اجرا شامل نمي شود، دانش و قدرت اجرايي مورد نياز مدير اجرايي ارشد زياد مي باشد. شروط موفقيت  اين استراتژي عبارتست از:

الف) اعمال قدرت كافي توسط مدير.

ب) در دسترس بودن اطلاعات دقيق و به هنگام و وجود ثبات منطقي در محيط.

ج) اجتناب نمودن مدير تدوين گر استراتژي از تعصبات شخصي و تأثيرات سياسي اثرگذار بر محتواي استراتژي.

اشكال جدي اين شيوه آن است كه انگيزه ي كاركنان را كاهش مي دهد. كاركناني كه احساس مي كنند در فرايند تدوين استراتژي جايي ندارند به گروهي غير مبتكر تبديل مي شوند. به هر حال اين شيوه مي تواند در سازمانهاي كوچكتري كه در محيط با ثبات فعاليت مي كنند مؤثر باشد. عوامل محبوبيت اين روش عبارتند از:

الف) ارائه چشم انداز ارزشمندي به مديران به منظور تمركز توان خود بر تدوين استراتژي و ملاحظه تقسيم كار مديريت استراتژيك در دو مرحله تفكر و اقدام بطور همزمان.

ب) تمركز بر جنبه هاي كمي و عيني تا عوامل كيفي و ذهني مربوط به اقدامات متقابل رفتاري.

ج) احساس قدرت مديران جاه طلب در جهت تأثير گذاري تفكر و تصميمات ايشان بر فعاليت هزاران نفر از كاركنان.

 

2-  شيوه تغيير سازماني

در اين نحوه تعيين اهداف از بالا تعيين مي شوند، نمودهاي موفقيت آميز بودن روش، ساختار و سازمان مناسب استراتژي تدوين شده است. معمولا سطح كمي از تلاش در گستره ي سازمان در حين برنامه ريزي مورد نياز است، لكن در حين اجرا تلاش در گستره سازمان زياده بوده و همچنان دانش مورد نياز و قدرت اجرايي مورد نياز مدير اجرايي ارشد زياد مي باشد. در اين شيوه مديران، وظيفه خود را به حركت درآوردن سازمان در جهت رسيدن به هدفهاي جديد مي دانند. ابزارهاي مورد استفاده براي انجام اين كار عمدتاً رفتاري هستند و شامل مواردي چون تغيير ساختار و وضعيت نيرويي سازمان براي تمركز روي اولويتهاي جديد سازمان، اصلاح سيستمهاي برنامه ريزي و كنترل و ياري گرفتن از ديگر تكنيكهاي تغيير سازماني مي باشد. بينش مدير شبيه نقش معماري است كه سيستمهاي اداري را براي اجراي مؤثر استراتژي برنامه ريزي مي كند. از آنجا كه ابزارهاي نيرومند رفتاري در شيوه ي تغيير سازمان به كار مي رود، اين شيوه اغلب مؤثرتر از شيوه فرماندهي است و مي تواند براي اجراي استراتژيهاي مشكل تر به كار رود. به هر حال شيوه ي تغيير محدوديتهاي چندي دارد كه مي تواند كاربردش را براي سازمانهاي كوچكتر در محيطهاي با ثبات محدود كند. اين شيوه به مديران براي قرار گرفتن در خط مقدم تغييرات سريع در محيط كمكي نمي كند و از آنجا كه اين شيوه اعمال استراتژي را به شكل كل به جزء طلب مي كند، در معرض  همان مشكلات انگيزه اي است كه شيوه فرماندهي در معرض آنهاست.

 

3-  شيوه مشاركتي

در اين شيوه اهداف در گروهي در رده بالاي سازمان به بحث گذاشته و تعيين مي شوند، نمودهاي موفقيت آميز بودن روش، برخورداري از حمايت هاي گسترده مديريت رده بالا مي باشد. معمولاً سطح زيادي از تلاش در حين برنامه ريزي در گستره ي سازمان مورد نياز است لكن در حين اجرا كم مي شود و دانش مورد نياز و قدرت اجرايي مورد نياز مدير اجرايي ارشد متوسط مي باشد. در اين شيوه مدير مسئول تدوين استراتژي از بقيه گروه مديريتي مي خواهد تا با مشورت، تدوين استراتژي و اجراي استراتژي را انجام دهند. مديراني كه داراي ديدگاههاي متفاوتي هستند تشويق مي شوند نظرات خود را در قالب آنچه كه تدبير گروهي ناميده مي شود مطرح كنند. نقش مدير همانند نقش هماهنگ كننده اي است كه از درك خود، پويايي گروه براي حصول اطمينان از اينكه تمامي نظرات، خوب مورد بحث و بررسي قرار مي گيرند استفاده مي كند.

شيوه مشاركتي بر دو محدوديت موجود در ديگر شيوه هاي اجرايي كه پيشتر اشاره كرديم، فائق مي  آيد. با دستيابي به اطلاعاتي كه با مشاركت مديران نزديك به عمليات جمع آوري مي شود و با پديد آوردن جايگاهي براي بيان بسياري از نظرات، اين شيوه مي تواند كيفيت و به هنگام بودن اطلاعات مربوط به استراتژي را افزايش دهد و به نسبتي كه مشاركت، تعهد نسبت به استراتژي را بالا مي برد احتمال اجراي كارآمد استراتژي را افزايش مي دهد.

گرچه شيوه ي مشاركتي ممكن است تعهد بيشتري نسبت به شيوه هاي پيشين ايجاد كند، اما احتمال دارد به استراتژي ضعيف تر منجر شود. اين حقيقت كه استراتژي بين مديراني مورد بحث قرار مي گيرد كه داراي نظرات متفاوت و احتمالاً اهداف متفاوت هستند، ممكن است موقعيت مديريت را در تدوين اجراي استراتژي برتر كاهش دهد. از يك سو استراتژي ناشي از گفتگوي گروهي نسبت به استراتژي كه توسط يك فرد يا يك گروه ستادي ايجاد مي شود كمتر خيالي و بيشتر محافظه كارانه است. از سوي ديگر جمع آوري و ايجاد استراتژي توسط مديران حوزه هاي مختلف ممكن است منجر به استراتژي شود كه توجه بيشتري به حوزه عمليات خاصي دارد، اما از نظر استراتژيك، كمتر معقول است. همچنين روند گفت و گوها ممكن است آنقدر وقت گير باشد كه سازمان فرصتهايي را از دست بدهد و در واكنش سريع نسبت به تغييرات محيطي ناكام بماند.

در نهايت يك ايراد اساسي، شيوه مشاركتي آن است كه از نظر سازماني، مبتني بر يك تصميم گيري واقعي جمعي نيست، زيرا مديران رده بالا اغلب كنترل متمركزي را در اختيار دارند. در واقع اين شيوه، تمايز مصنوعي بين متفكران و مجريان را حفظ مي كند و در استفادة كامل از توان بالقوه انساني سراسر سازمان توفيقي حاصل نمي كند.

 

4-  شيوه فرهنگي

در اين شيوه تعيين اهداف در فرهنگ سازمان مستقر مي باشد، نمودهاي موفقيت آميز بودن، روش وجود نيروهاي اجرايي فعال مي باشد. معمولاً سطح زيادي از تلاش در حين برنامه ريزي در گستره سازمان مورد نياز است لكن در حين اجرا كم مي شود و دانش مورد نياز و قدرت اجرايي مورد نياز مدير اجرايي ارشد متوسط مي باشد. اين شيوه، شيوه مشاركتي را بسط مي دهد و سطوح پايين تر سازمان را نيز در بر مي گيرد. در اين شيوه مدير با ابزار و ارتقاء ديدگاه خود نسبت به مأموريت كل سازمان و سپس اجازه دادن به كاركنان كه فعاليتهاي خود را مطابق اين مأموريت طر‍ح ريزي كنند، سازمان را هدايت مي كند. مدير نقش مربي را ايفا مي كند و دستورالعملهاي كلي صادر مي كند اما در عين حال تصميم گيري انفرادي بر اساس جزئيات عمليات استراتژي را تشويق مي كند. طيف ابزارهاي اجرايي بكار گرفته شده در ايجاد يك فرهنگ سازماني نيرومند متفاوت مي باشد. اين تكنيك ها چيزي است كه مي توان آن را كنترل دسته سوم ناميد. كنترل دسته اول نظارت مستقيم است، كنترل دسته دوم استفاده از مقررات، روش ها و ساختار سازماني به منظور هدايت رفتار است و كنترل دسته سوم ظريف تر و بطور بالقوه نيرومندتر است و شامل اثرگذاري بر رفتار از طريق شكل دهي به هنجارها،  ارزشها، نهادها و باورهايي است كه مديران و كاركنان ضمن اتخاذ تصميمات روزانه، ارائه مي دهند.

شيوه فرهنگي تا حدودي موانع بين متفكران و مجريان را از ميان مي برد، زيرا هر عضو سازمان مي تواند تا حدي هم در تدوين و هم در اجراي استراتژي، مشاركت نمايد. به نظر مي رسد كه شيوه ي فرهنگي در سازمانهايي كه منابع كافي براي جذب هزينه ي ايجاد و تداوم يك نظام ارزشي پشتيباني كننده در اختيار دارند. به بهترين نحو عمل مي كند. اينگونه سازمانها اغلب داراي رشد بالا و فناوري پيشرفته هستند. گرچه اين شيوه از شماري نقاط قوت برخوردار است كه حداقل آن اجراي متعهدانه و مشتاقانه ي استراتژي است اما داراي محدوديتهايي نيز به شرح ذيل مي باشد:

1- فقط در سازمانهايي كه عمدتاً متشكل از اشخاص آگاه و باهوش هستند عملي است.

2- تثبيت آن به وقت زيادي نياز دارد.

3- مي تواند احساس هويت سازماني را آنقدر تقويت كند كه باعث فلج شدن خود سازمان مي شود، براي نمونه، آوردن اشخاص از بيرون و قرار دادن آنها در سطوح بالاي مديريت مي تواند مشكل ساز شود زيرا آنها توسط ديگر مديران مورد قبول واقع نمي شوند.

5- سازمانهايي كه داراي فرهنگ قوي هستند اغلب تفاوتهاي فرهنگي را از ميان مي برند مانع كوشش در جهت تغيير مي شوند و تجانس و زايش فرهنگي بسته را تقويت مي كنند.

 

5- شيوه پويا

در اين شيوه تعيين چارچوب اهداف از بالا و تدوين اهداف مشخص از پايين صورت مي گيرد، نمودهاي موفقيت آميز بودن روش، استراتژيهاي معقول و برخوردار از مجريان توانمند مي باشد. معمولاً سطح زيادي از تلاش در حين برنامه ريزي در گستره سازمان مورد نياز است ليكن در حين اجرا كم مي شود و دانش مورد نياز و قدرت اجرايي مورد نياز مدير اجرايي ارشد متوسط مي باشد.

مديري كه شيوه ي پويا را انتخاب مي كند بطور همزمان به تدوين استراتژي و اجراي استراتژي مي پردازد. او بر انجام اين وظايف متمركز نمي شود بلكه بر تشويق زيردستان در توسعه، تكميل و اجراي استراتژي مناسب بوسيله ي خودشان تمركز مي نمايد.

اين شيوه نسبت به شيوه هاي ديگر از چند جهت متفاوت است:

1- به جاي آنكه استراتژي از جانب مديران رده بالا يا يك گروه كارشناسان استراتژي از بالا به پايين سوق داده شود، از سوي مجريان و مديران رده پايين و رده مياني و ناظرين به سمت بالا حركت داده مي شود.

2- در اين شيوه استراتژي برآيند پيشنهادات فردي در طول سال ارائه مي شود.

3- گروه مديريتي رده بالا فرضيه هاي كاركنان را يعني تصور كاركنان از اينكه چه چيزي پروژه هاي استراتژيك قابل پشتيباني را تشكيل خواهد داد شكل مي دهد.

4- مدير اجرايي ارشد با مدير مسئول استراتژي، بيشتر همانند يك قاضي، پيشنهادات را ارزيابي مي كند تا اينكه مانند يك استراتژي برتر عمل كند.

در اين سازمانها مدير اجرايي ارشد نمي تواند تمام شرايط استراتژيك و عملياتي را كه هر بخش سازمان با آنها روبرو است بشناسد و درك كند. بنابراين اگر قرار باشد استراتژي ها به نحو مؤثري تدوين و اجرا شوند مدير اجرايي ارشد بايد براي انگيزه، فرصت، تلاش و نيل به اهداف، مقداري از كنترل خود بكاهد.

اين شيوه چند برتري دارد:

1- مديران رده مياني را تشويق مي كند استراتژيهاي موثري تدوين كنند و به آنها فرصت مي دهد كه تا اجراي طرحهاي خود را خود عهده دار گردند. اين استقلال، انگيزه ي آنان را براي موفق ساختن استراتژي افزايش مي دهد.

2- استراتژيهايي از جانب كاركنان و مديران صورت مي گيرد كه شناخت بهتري از فرصتهاي استراتژيك دارند، از نظر عملياتي معقول بوده و اجراي آنها به راحتي انجام مي شود.

به هر حال اين شيوه نياز به اين دارد كه براي توسعه نظرات مناسب، چرخه هاي معمول داراي، تائيد و تصويب، مانع كار نشود. در موارد اجتناب ناپذير (جايي كه با وجود تلاشهاي ارزشمند صورت گرفته شكست رخ مي دهد) توانايي نرمش و گذشت گسترش بايد به علاوه تبديل سازماني كه به سيستمهاي متمركز بالا و پايين عادت كرده است به سازماني كه استراتژيهايش به شيوه ي پويا اجرا مي شود مي تواند بسيار مشكل، پرهزينه و وقت گير باشد. در نهايت اينكه شيوه ي پويا مشخص نمي كند مديراني كه مسئول اجراي استراتژي هستند چگونه بايد آنرا اجرا كنند. در مجموع شيوه پويا شيوه اي است منطقي براي سازمانهاي پيچيده اي كه داراي فعاليتهاي پويا هستند.(15)

 

بومي سازي شيوه هاي مديريت استراتژيك

با توجه به نقش اساسي و تعيين كنندة فرهنگ، در هر نوع فعاليت و اقدام مديريتي، چه از جانب مديران و كاركنان چه از سوي دولت، اين عامل بايد به عنوان مديريت متغير مهم و اساسي مورد توجه قرارگيرد.

در انتخاب شيوه هاي مديريت فقط نظريه هاي علمي مجرد تعيين كننده نيست، بلكه باورها و فرهنگ مديران، كاركنان، ارباب رجوع و كل جامعه تعيين مي كند كه در جامعه اي با اين فرهنگ، بايد به كدامين نحو مديريت كرد. لذا گفتني است كه نظريه ها و الگوهاي ساير جوامع هر چند كه در زادگاه خود كاملاً موفق باشند، بصورت آني و بدون دقت كافي، قابل تعميم به ساير جوامع نيستند و ضرورتاً بايد ملاحظات شرايط فرهنگي را نيز در آن وارد كرد و در صورتي اقدام به تعميم آن كرد كه با شرايط فرهنگي جامعه سازگاري داشته باشد و يا اينكه بتوان طي فرايند زماني، آمادگي لازم را ايجاد كرده و اصلاحات و تغييرات لازم را در آن الگو و تئوري پديد آورد و آنگاه از آن در جامعه مورد نظر استفاده كرد.

يكي از مطالعات نسبتاً جامعي كه به مقايسه شيوه هاي طرح ريزي، تصميم گيري، سازماندهي، مديريت منابع انساني، رهبري و سرپرستي، كنترل و نظارت در دو كشور ژاپن و آمريكا پرداخته، مدل كونتز در مطالعات تطبيقي مديريت است از طريق پژوهش هاي ميداني و نظرات خبرگان مديريت تكميل شده است. اين بررسي نشان مي دهد كه تفاوت اصلي بين مديريت، از آن دسته باورها و ارزش هاي اجتماعي تأثير مي پذيرد كه معمولا در مقوله مديريت به آن فرهنگ گفته مي شود. بنابراين طبقه بندي واحد مطلقي كه در همه مكان ها و زمان ها و در تمامي جوامع و سطوح،قابليت كاربرد داشته باشد وجود ندارد و حداقل طبقه بندي ها بايد از فرهنگ جامعه تبعيت كرده و با آن مناسبت داشته و سازگار گردند.(16)

 

مراحل موجود در مديريت استراتژيك

 

1-  تحليل محيطي

روند مديريت استراتژيك، با تحليل محيطي يا به عبارتي فرايند نظارت بر محيط سازمان به منظور شناسايي تهديدات و فرصتهاي جاري و آتي آغاز مي شود. در چنين بستري محيط سازمان تمام عوامل دروني و بيروني را كه به پيشرفت در جهت دستيابي به اهداف سازمان تأثير دارند در بر مي گيرد. مديران بايد هدف تحليل محيطي را دريافته، سطوح مختلف محيط سازماني را كه وجود دارند تشخيص دهند و دستور العمل توصيه شده براي اجراي تحليل محيطي را درك كنند.

 

2-  تعيين جهت گيري سازماني

دومين مرحله روند مديريت استراتژيك، تعيين جهت گيري سازماني يا تعيين نيروي جلوبرنده سازمان است. دو شاخص عمده در جهت گيري سازماني وجود دارد: مأموريت سازمان و اهداف سازمان. مأموريت سازمان عبارت است از هدفي كه علت وجودي سازمان محسوب مي شود و اهداف سازمان عبارتند از مقاصدي كه سازمان انتخاب كرده است.

پس از آنكه مديريت يك تحليل محيطي را به منظور مشخص كردن نقاط قوت و ضعف، فرصتها و تهديدات سازمان انجام داد قادر خواهد بود جهت گيري سازماني خود را بهتر تعيين نمايد، آن را مورد تأكيد مجدد قرار دهد يا آن را اصلاح كند. به هر حال به منظور تعيين جهت گيري سازماني به نحوي مناسب، مدير بايد بداند كه مفاد مأموريت سازمان در برگيرنده ي چه چيزي است، ماهيت اهداف سازمان را درك نمايد و فرايند مؤثر و كارآمدي را براي تعيين جهت گيري سازماني اتخاذ نمايد.

بيشتر مديران براي برخورداري از جهت گيري سازماني كه به روشني توسط مأموريت سازمان تعريف شده باشد ارزش زيادي قايل هستند.

 

3-  تدوين استراتژي

سومين مرحله از روند مديريت استراتژيك، تدوين استراتژي است. استراتژي عبارت است از دستور كاري كه هدف از آن تضمين اين مسأله است كه سازمان به اهداف خود نايل مي شود. بنابراين تدوين استراتژي، طراحي و اتخاذ استراتژيهايي است كه منجر به دستيابي به اهداف سازمان مي شوند. تأكيد اصلي استراتژي سازماني، نحوه ي رويارويي هر چه بهتر را رقباست. هنگامي كه محيط مورد تحليل واقع گردد و جهت گيري سازماني تصريح شود مدير قادر خواهد بود در تلاشي آگاهانه، راهكارهاي جايگزين را براي تضمين موفقيت سازمان طراحي كند.

مديران بايد براي تدوين صحيح استراتژي سازماني نسبت به رويكردهاي مختلف در زمينه ي تدوين استراتژي نظير تحليل انتقادي مسأله، تحليل نقاط قوت، ضعف، فرصتها و تهديدات (SWOT) ، ماتريس سهم رشد را كاملاً درك كنند.

 

4-  اجراي استراتژي سازماني

چهارمين مرحله روند مديريت استراتژيك، اجراي استراتژي سازماني است. اين مرحله شامل به اجرا درآوردن استراتژيهايي است كه به طور منطقي توسعه يافته اند و از مراحل پيشين روند مديريت استراتژيك پديد آمده اند. بدون اجراي مؤثر استراتژي، سازمانها قادر نخواهند بود كه از مزاياي اجراي تحليل سازماني، تعيين جهت گيري سازماني و تدوين استراتژي سازمان نفعي برند.

به منظور اجراي موفقيت آميز استراتژي سازماني، مديران بايد فكر روشني نسبت به پرسشهاي زير داشته باشند:

چه ميزان تغيير در درون سازمان به هنگام اجراي يك استراتژي جديد ضروري است؟

مهمترين شيوه ي مواجه شدن با فرهنگ سازماني به منظور حصول اطمينان از اينكه استراتژي واقعاً به سهولت اجرا خواهد شد چيست؟

اجراي استراتژي و انواع ساختارهاي سازماني چگونه به هم مرتبط اند؟

چه مهارتهايي براي مديران كه اميدوارند استراتژي سازماني را به گونه اي موفقيت آميز اجرا كنند ضروري است؟

و يك مدير از چه رويكردهاي اجرايي متفاوتي مي تواند پيروي كند؟

كنترل استراتژيك، نوعي كنترل سازماني ويژه است كه به نظارت برروند مديريت استراتژيك و ارزيابي آن مي پردازد، به گونه اي كه بتوان آن را بهبود بخشيد و عملكرد آن را تضمين كرد.

 

5-  كنترل استراتژيك

كنترل استراتژيك، نوعي كنترل سازماني ويژه است كه به نظارت برروند مديريت استراتژيك و ارزيابي آن مي پردازد، به گونه اي كه بتوان آن را بهبود بخشيد و عملكرد آن را تضمين كرد. براي اجراي موفقيت آميز كار كنترل استراتژيك، مديران بايد روند كنترل استراتژيك و نقشي را كه حسابرسي استراتژيك  (يعني ارزيابي محيط سازماني) معمولاً در آن ايفا مي كند درك كنند. به علاوه، مديران بايد از پيچيدگي سيستم هاي اطلاع رساني مديريت و اينكه چگونه اين سيستم ها مي توانند روند كنترل استراتژيك را كامل كنند، آگاهي داشته باشند. كيفيت روند مديريت استراتژيك در درون هر سازمان به اطلاعاتي بستگي دارد كه اين روند مبتني بر آن است.(17)

بسترهاي اجراي مديريت استراتژيك

بسترهاي كارآمدي كه مديران بنا نهاده اند بدون اجراي منظم و برنامه ريزي شده عملاً بي فايده است. جهت اجراي موفقيت آميز استراتژيها به چهار مهارت بنيادين ذيل نياز است:

الف) مهارت تعامل (9)

عبارتست از توانايي اداره كردن افراد طي اجراي استراتژي با تأكيد برگفتگو براي يافتن بهترين روش به اجرا درآوردن استراتژي است.

ب) مهارت تخصيص (10)

عبارتست از توانايي  تهيه و تدارك منابع سازماني ضروري براي اجراي يك استراتژي.

ج) مهارت نظارت (11)

عبارتست از توانايي استفاده از اطلاعات براي مشخص كردن اين امر كه آيا مانعي بر سر اجراي استراتژي بوجود آمده است يا خير. مجريان استراتژيها در صورتي موفق مي شوند كه سيستمهاي بازخود اطلاعاتي بوجود آورند و پيوسته از وضعيت اجراي استراتژي ها گزارش بگيرند.

د) مهارت سازمانده (12)

عبارتست از توانايي ايجاد يك شبكه از افراد در سرتاسر سازمان كه مي توانند به هنگام بروز مشكلات در اجراي استراتژي به حل آن مشكل كمك كنند مجريان موفق اين شبكه را طوري طراحي مي كنند تا افرادي را كه در بر مي گيرند بتوانند از عهده انواع خاصي از مشكلات قابل پيش بيني برآيند.{18}

 

 

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 13 خرداد 1393 ساعت: 17:32 منتشر شده است
برچسب ها : ,,
نظرات(0)

تحقیق و مقاله درباره تجارت در اينترنت بدون هيچ سرمايه اي

بازديد: 377

تجارت در اينترنت بدون هيچ سرمايه اي

اگر مي خواهيد در ماه درآمدي بين 100 تا 600 هزار تومان داشته باشيد با ما همراه شويد!

(كه نسبت به فعاليت شما افزايش يا كاهش مي يابد)

 

از هنگامي كه پديده اينترنت به وجود آمد و در پي آن تجارت الكترونيك بنيان گذاري شد پديده بازرگاني و ويزيتوري نيز گسترش روز افزوني پيدا نمود. به اين دليل هر خريد و فروشي نياز به مشتري دارد.

يكي از اولين راه هايي كه استفاده گرديد ايجاد سايتهاي ليست بود و بعد با به وجود آمدن موتورهاي جستجوگر استفاده از آنها براي يافتن سايتهاي مورد نظر افزايش يافت. اما بهترين راهي كه از ابتدا وجود داشته استفاده از تبليغات براي جلب مشتري مي باشد.

به اين ترتيب برنامه هاي سود آور (Affiliate Programs or Partner Programs) گسترش روز افزوني پيدا كردند كه اساس تمام برنامه هاي ويزيتوري امروز همانند آنها مي باشد. اساس كار اينگونه است كه طراح وب يا Webmaster با قرار دادن Link هايي در سايت خود در صدي از فروش حاصل را بدست مي آورد.

در سال 2000 اولين سايتهاي تبليغات از طريق E-mail در اينترنت به طور جدي و فراگير كار خود را شروع كردند.

روش عملكرد اين سايتها بسيار ساده است. اين سايتها در واقع برنامه هايي هستند كه به اعضاي خود به طور خودكار روزانه چندين ايميل مي فرستند و اعضاي آنها به لينك هايي كه در اين ايميل ها وجود دارد مراجعه مي كنند. در هنگام باز شدن اين صفحات در بالاي صفحه به دو حالت يا با شمارش معكوس يا با نوشتن اينكه چند ثانيه بايد در اين سايت باشيد تا مقدار پول تايين شده براي اين صفحه به حساب شما واريز شود مشخص مي گردد و به اين ترتيب مقداري پول نصيب اعضاي اين سايتها مي شود.

شايد اين سوال هم براي شما پيش آيد كه چرا اين سايتها به ما به خاطر ديدن اين سايتها پول پرداخت مي كنند‌؟

در جواب اين پرسش بايد گفت كه اين سايتها و شركتها به نوعي كار تبليغاتي انجام مي دهند و هيچ مبلغي را خودشان پرداخت نمي كنند. و در واقع اين مبلغ را كساني كه سايت و محصولات خود را تبليغ مي كنند مي پردازند و خود اين سايت ها و شركت هاي تبليغاتي نيز مبلغي از اين تبليغات سود مي برند.

براي روشن شدن بهتر موضوع مثالي ميزنيم :

يك شركت توليدي براي اينكه بتواند محصول توليدي خود را به فروش برساند به اين شركتهاي تبليغاتي مراجعه مي كند و قرار دادي به اين صورت با هم مي بندند. بر اين اساس كه مثلا شركت تبليغاتي براي سايت اين شركت به ازاي هر 40 بازديد كننده كه پيدا كند شركت توليدي بايد 100 سنت بپردازد. پس از بسته شدن قرار داد اين شركت تبليغاتي به بازديد كننده‏هاي خود اين پيشنهاد را مي كند كه براي بازديد از اين سايت به هر شخص 2 سنت مي دهد. و به ازاي هر 40 نفري كه به آن سايت مي فرستد 20 سنت از 100 سنت باقي مي ماند كه در اينجا هر 3 سود مي برند.

اما امروزه هرفردي چه داراي وب سايت باشد چه نباشد مي تواند به كسب درآمد از طريق اينترنت نائل گردد و تنها امكاناتي كه براي اين امر نياز دارد عبارتند از :

1- داشتن يك ايميل جهت دريافت ايميلهاي ارسالي از سايتهاي تبليغاتي (كه مي توانيد از سايت Yahoo استفاده كنيد.

2- داشتن يك حساب اينترنتي (توضيحات كامل در سايتي كه در پايان به آن اشاره شده موجود است)

3- ثبت نام در تعدادي سايت (توضيحات كامل در سايتي كه در پايان به آن اشاره شده موجود است)

4- صرف زمان 60-30 دقيقه در هر 2 يا 3 روز.

براي كسب اطلاعات بيشتر و

ثبت نام در سايتهاي تبليغاتي مي توانيد از سايت

WWW. Tejarat.net.ms

استفاده كنيد.

منتظر شماره دوم اين اطلاعيه كه در مورد سرمايه گذاري در اينترنت مي باشد باشيد.

طراحي سپرده‏هاي جديد در
 بانكداري بدون ربا 

 

 

چكيده

امروزه، صنعت بانكداري با تجهيز پس اندازها و هدايت آن ها به سمت فعاليت هاي مولد اقتصادي، نقش مهمي در اقتصاد جوامع ايفا مي كند و اين مهم، زماني رخ مي دهد كه نظام بانكي، ابزارهاي مشروع و كارآمدي براي تشويق صاحبان وجوه مازاد به سپرده گذاري در بانك را داشته باشد. پس از تغيير قانون عمليات بانكي و اجراي بانكداري بدون ربا در ايران يكي از اشكالات مطرح در قانون جديد عدم جامعيت انواع سپرده ها با روحيات و اهداف صاحبان پس‏انداز است. در اين مقاله با بررسي انگيزه‏هاي مردم و  موسسات براي سپرده گذاري و تحليل انواع سپرده هاي بانكداري سنتي (ربوي) و بانكداري بدون رباي ايران، متناسب با انگيزه‏ها و روحيات صاحبان وجوه، سپرده هاي  ذيل ارائه مي شود.

1.     سپرده جاري؛

2.     سپرده قرض الحسنه؛

3.     سپرده پس انداز؛

4.     سپرده سرمايه گذاري با سود ثابت؛

5. سپرده سرمايه گذاري با سود متغير.

هيچ يك از اين سپرده ها كه براساس عقود قرض بدون بهره قرض‏الحسنه و وكالت طراحي شده اند، مشكل ربا را ندارد و تمام آنها در نظام بانكداري بدون ربا قابل استفاده‏اند.

مقدمه

امروزه بانكداري يكي از مهمترين بخشهاي اقتصادي به شمار مي آيد. بانكها با سازماندهي و هدايت دريافت ها و پرداخت ها امر مبادلات تجاري و بازرگاني را تسهيل كرده باعث گسترش بازارها و رشد و شكوفايي اقتصاد مي شوند. از طرف ديگر با تجهيز پس اندازهاي ريز و درشت و هدايت آنها به سمت بنگاه هاي توليدي و تجاري اولا سرمايه هاي راكد و احيانا مخرب اقتصادي را به عوامل مولد تبديل مي كنند و ثانيا عوامل ديگر توليد را كه به جهت نبود سرمايه بيكار بودند يا با بهره وري پاييني كار مي كردند به سمت اشتغال كامل با بهره وري بالا سوق مي دهند و سرانجام بانكها كه يكي از عوامل مهم سياستهاي پولي، و مجرياني براي تصميمهاي اقتصادي بانكهاي مركزي هستند، با قبض و بسط اعتبارات بانكي و هدايت وجوه از بخشي به بخش ديگر، گذشته از تثبيت اقتصاد در سطح كلان به تنظيم بخش هاي اقتصادي نيز مي پردازند.

روشن است كه آثار و نتايج پيشين هنگامي بر نظام بانكي و صنعت بانكداري مرتبت است كه نظام بانكي در بخش هاي اساسي تجهيز منابع اعطاي تسهيلات، ارائه خدمات حساب جاري، و تنظيم سياست هاي پولي و بانكي، به صورت جامع، منطقي، كارآمد و پويا عمل كند.

پس از پيروزي انقلاب اسلامي و تغيير نظام بانكي يكي از اشكالاتي كه درباره بانكداري بدون رباي جمهوري اسلامي ايران مطرح مي كنند، عدم جامعيت و ناكارآمدي بخش تجهيز منابع نظام بانكي است. در اين مقاله نخست با مطالعه انگيزه‏ها و روحيات سپرده‏گذاران نشان مي دهيم كه نظام جامع به لحاظ منطقي چه نوع حسابهاي بانكي بايد داشته باشد و در بخش دوم، برخورد بانكداري سنتي را با اين مساله، و در بخش سوم حساب هاي بانكداري بدون رباي ايران را از جهت جامعيت و كارآمدي بررسي مي كنيم و در بخش نهايي با ارائه الگوي پيشنهادي سپرده هاي جديدي را مي شناسيم.

اهداف و انگيزه هاي سپرده گذاري

امروزه مردم و موسسات حقيقي و حقوقي با اهداف و  انگيزه هاي گوناگوني در بانكها سپرده گذاري مي كنند. موفق ترين نظام بانكي آن است كه متناسب با اين انگيزه ها بتواند حسابهاي بانكي را طراحي كند. به طور معمول، انگيزه هاي ذيل براي صاحبان سپرده مطرح است.

1. حفظ و نگهداري وجوه مازاد: برخي از مردم يا موسسات وجوه مازاد بر مصرف‏هاي خود را در بانك ها سپرده گذاري مي كنند تا در محل امن و مطمئني حفظ شود و در مصارف اتي و غير مترقبه از آنها استفاده كنند.

2. تسهيل در مبادلات پولي از طريق خدمات بانكي‌: امروزه بانك ها با ارائه خدمات گوناگوني چون خدمات حساب جاري، حساب در گردش و ، ابزارهاي فعال سريع و مطمئن براي نقل و انتقال وجوه از حساب شخصي به شخصي ديگر، و مكاني به مكاني ديگر هستند و اسناد بانكي در اختلافهاي حقوقي، مدرك مهم به شمار مي آيد. براين اساس مردم و موسسات ترجيح مي دهند مبادلات پولي خود را از طريق حسابهاي بانكي انجام دهند و براي اين منظور، به سپرده گذاري اقدام مي كنند.

3. كسب درآمد: گروهي از مردم و موسسات داراي سرمايه نقدي مازاد بوده خود توان يا علاقه سرمايه گذاري مستقيم را ندارند و ترجيح مي دهند پول خود را در بانك سپرده‏گذاري كنند و بانك به آنان سودي بپردازد.

4. مشاركت در ثواب معنوي اعطاي قرض‏الحسنه : برخي از مردم به ويژه مسلمانان در سايه تشويق هاي ديني بر امر خير اعطاي قرض‏الحسنه دوست دارند بخشي از اموالشان را به اين امر مقدس و پسنديده اختصاص دهند؛ اما چون توان يا علاقه ندارند كه خودشان به طور مستقيم با متقاضيان قرض الحسنه ارتباط داشته باشند، ترجيح مي دهند اين مهم را از طريق موسسات معتبري چون بانك انجام دهند.

5. كمك به عمران و آباداني كشور: از آنجا كه سرمايه هاي گردآمده در بانك به دست سرمايه گذاران مولد مي رسد و در راه عمران و آباداني كشور به كار مي افتد، اغلب مردم ترجيح مي دهند وجوه مازاد بر نياز مصرفي يا سرمايه گذاري خود را در اختيار بانك بگذارند تا از طريق دستان توانمند به جريان افتد و زمينه رشد و توسعه كشور فراهم آيد.

توجه به اين نكته ضرورت دارد كه اهداف و انگيزه هاي پيشين در برابر هم نبوده با هم منافاتي ندارند؛ بنابراين، سپرده گذار ممكن است چند هدف از اهداف پيشگفته را همزمان داشته باشد، البته با توجه به آموزنده هاي اسلام و تحريم ربا، اگر كسي قصد مشاركت در ثواب معنوي قرض الحسنه را دارد نمي تواند قصد كسب درآمد وسود داشته باشد.

روحيات سپرده گذاران

آن گروه از سپرده گذاران بانكي كه يگانه هدف يا يكي از اهدافشان كسب درآمد و سود از طريق سپرده گذاري است، از جهت روحيات و روان شناختي به سه گروه تقسيم مي‏شوند.

1. افراد ريسك پذير: گروهي از مردم از جهت روان شناختي، درباره دگرگوني هاي آينده حساسيت بسياري نداشته گاه علاقه مند به تحول و ريسك پذيرند. اين گروه ترجيح مي دهند سرمايه هايشان در زمينه هايي كه سود و درآمد انتظاري بالايي دارد، سرمايه گذاري شود؛ گرچه با ريسك و مخاطراتي همراه باشد.

2. افراد متعارف: گروهي از مردم فقط در حد متعارف ريسك و مخاطره را تحمل مي كنند و هر وقت اندازه ريسك از آن بالاتر رود، اقدام نمي كنند؛ هر چند سود انتظاري بالاتر باشد.

3. افراد ريسك گريز: گروهي از مردم از ريسك و مخاطره گريزان بوده ترجيح مي دهند درآمد ثابت و معيني داشته باشند، گرچه آن درآمد پايين باشد.

روشن است كه تقسيم بندي پيشين به معناي خطكشي نيست؛ بلكه بيانگر گروه بندي نوعي است. يعني اگر توزيع افراد جامعه را از جهت حداكثر پذيرش ريسك به طور آماري مطالعه كنيم به توزيعي طبيعي نزديك مي شويم، براي مثال اگر حد ريسك عقلايي را شصت درصد بدانيم، 25 درصد مردم ريسك گريز، 25 درصد ريسك پذير، و 50 درصد متعارف خواهند بود.

رابطه بين پذيرش ريسك و سطح درآمد

به طور معمول افراد بسياري در آن گروه از فعاليتهاي اقتصادي كه وضعيت تثبيت شده و روشني دارند، سرمايه گذاري مي كنند، در نتيجه توليد در آن انبوه، و فعاليت رقابتي تر مي شود و به سبب آن، سود كاهش مي يابد. در مقابل، فعاليتهايي كه با يك سري ريسك و مخاطرات همراه است، مثل فعاليتهاي نو و ابتكاري به جهت عدم حضور توليد كنندگان بسيار، به بازار انحصار شبيه بوده، سود انتظاري بيشتري دارند و به تناسب همين منطق نوعي رابطه مستقيم تجربي و رواني بين ريسك پذيري و انتظار سود هست؛ يعني هر چه شخص دنبال سود بيشتر باشد بايد به پذيرش مخاطرات بيشتري تن دهد؛ بنابراين نظام بانكي جامع بايد با طراحي انواع سپرده هاي بانكي هم بتواند به نياز كساني كه در پي ذخيره سازي نقل و انتقال وجوه و مشاركت در ثواب معنوي و مشاركت در عمران و آباداني هستند، پاسخ دهد و هم نياز كساني را كه همراه برخي از اهداف مذكور قصد كسب سود و درآمد دارند (آن هم با روحيات گوناگون از جهت پذيرش ريسك) برآورد .

انواع سپرده در بانكداري سنتي

امروزه سپرده هاي بانكي در بانكداري سنتي تنوع فراواني يافته است. اما در يك تقسيم بندي كلي به سه دسته تقسيم مي شوند.

1. سپرده هاي ديداري

سپرده ديداري يا جاري به سپرده اي گفته مي شود كه بانك متعهد مي شود به محض تقاضاي صاحب آن وجه سپرده شده را باز گرداند. ويژگي عمده سپرده ديداري اين است كه به مراجعه مستقيم صاحب سپرده نيازي نيست، بلكه وي مي تواند به وسيله حواله (چك) وجه مورد نظر را به ديگري منتقل كند و به همين جهت اين نوع سپرده از اقلام حجم پول جامعه به شمار مي آيد.

سپرده هاي ديداري به طور معمول جنبه موقتي داشته، از آن، اغلب براي تسهيل در مبادلات بازرگاني داخلي يا خارجي استفاده مي شود. در بيش تر كشورها بانك ها به اين سپرده بهره اي نمي پردازند، بدين سبب جزو ارزان ترين منابع مالي به شمار مي آيند. به همين جهت است كه بانك ها، با ارائه خدمات حساب جاري به صورت رايگان و گسترش شعبه هاي بانكي، براي جذب هر چه بيشتر اين نوع سپرده ها مي كوشند.

2. سپرده هاي پس انداز

سپرده پس انداز به سپرده اي گفته مي شود كه براساس توافق بين بانك و مشتري در اختيار بانك قرار گرفته، هنگام مطالبه، به وي برگردانده مي شود. اين سپرده قابليت نقل و انتقال به شخص ثالث را ندارد استفاده از آن فقط به وسيله صاحب سپرده امكان پذير است. به همين جهت در مقايسه با سپرده هاي ديداري درجه نقدينگي پايين تري دارد و جزو حجم پول به شمار نمي آيد. اين نوع سپرده ها به طور عمده از طرف اشخاص حقيقي و خانوارها به طور موقت و با هدف نگهداري پول براي هزينه هاي احتياطي يا خريد كالاهاي با دوام تشكيل مي شود.

بانكها براي تشويق مردم به اين نوع حساب ها بهره مي پردازند؛ هر چند ميزان آن در مقايسه با بهره هاي حساب هاي مدت دار و بهره هاي دريافتي بانك ها از ناحيه وام و اعتبارات بسيار اندك است.

در برخي از كشورها مانند آمريكا سپرده هاي پس انداز نيز جزو سپرده هاي مدت دار شمرده مي شود. زيرا بانك ها به طور قانوني حق دارند استرداد اين نوع سپرده ها را به مدت حداكثر 30 روز از تاريخ دريافت تقاضاي مشتري، به تعويق اندازند، البته بانك ها كمتر از اين حق قانوني خود استفاده مي كنند.(1)

3. سپرده هاي مدت دار

سپرده ثابت يا مدت دار، وجوهي است كه اشخاص يا موسسات حقوقي با انگيزه كسب درآمد به بانك مي سپارند و اين سپرده گذاري در حقيقت قرار دادي بين بانك و مشتري است كه براساس آن، مشتري مبلغ معيني وجه نقد را براي مدت زمان معين به بانك مي سپارد و بانك  متعهد مي شود در سررسيد معين، اصل و بهره سپرده را به مشتري باز گرداند. بهره اين نوع سپرده از سپرده پس انداز بيشتر است اما مشتري زماني آن را ميگيرد كه سپرده‏اش را تا مهلت مقرر، در بانك نگه دارد.

سپرده هاي ثابت در مقايسه با سپرده هاي ديداري و پس انداز هزينه بالايي براي بانكها دارند اما به جهت با ثبات بودنشان بانكها مي توانند پس از كسر ذخيره قانوني، با برنامه ريزي كل آنها را بصورت وام و اعتبار در اختيار متقاضيان قرار داده، بهره بگيرند به خلاف سپرده هاي پس انداز و ديداري كه چنين ثباتي ندارند و بانك ها در حد محدودي مي توانند از آنها استفاده كنند.

سپرده هاي مدت دار به سپرده هاي كوتاه يكساله ميان مدت دو يا سه ساله و بلند مدت پنج ساله تقسيم مي شوند و نرخ بهره آنها متفاوت است و هرچه مدت بيشتر باشد نرخ بهره سالانه بيشتري به آن تعلق مي گيرد.

ماهيت حقوقي سپرده هاي بانكي

ديدگاه رايج و معتبر درباره ماهيت حقوقي سپرده هاي بانكي در بيشتر كشورها چون آمريكا انگليس- فرانسه و ايران (پيش از تغيير قانون عمليات بانكي بدون ربا) اين است كه سپرده هاي ديداري، پس انداز و مدت دار، همگي ماهيت قرض دارند و بر همين اساس فقيهان اسلام در كشورهاي گوناگون، اين حسابها را از مصاديق قرض مي شمرند و در صورت تعلق بهره، قرض ربوي و حرام مي دانند. (2)

نقد و بررسي سپرده گذاري بانكداري سنتي

اگر بخش تجهيز منابع در بانكداري سنتي را در مقايسه با نظام جامع بانكي به ويژه در جوامع اسلامي بررسي كنيم، به نتايج ذيل دست مي يابيم:

1- چنان كه گذشت، ماهيت فقهي سپرده ها قرض است و اگر با بهره همراه باشد ربا و حرام خواهد بود. بنابراين سپرده هاي پس انداز و مدت دار، حرام بوده در جوامع اسلامي از جمله اين قابل اجرا نيست.

2- چنان كه گذشت، برخي از مردم علقه دارند براي مشاركت در ثواب اعطاي قرض الحسنه در بانك سپرده گذاري كنند. از آنجا كه بانكداري سنتي، تسهيلاتي به صورت قرض الحسنه نمي پردازد، اين نوع سپرده موضوعيت نمي يابد. در نتيجه تقاضاي اين گروه از مردم بدون پاسخ مي ماند.

3- همان گونه كه پيش تر گفته شد، برخي از مردم داراي خصلت ريسك پذيري بوده حاضرند براي به دست آوردن سود بالاتر، در انواع مخاطرات مشاركت كنند. از آنجا كه بانك هاي سنتي، سودي ثابت و از قبل تعيين شده به سپرده گذاران مي دهند براي جذب وجوه اين گروه نيز راهكاري ندارند و اين افراد به طور معمول سراغ بازار سهام، شركت‏هاي و مي روند.

4- در بانكداري سنتي نرخ بهره پرداختي براي حساب هاي جاري ، صفر (در برخي كشورها در حد ناچيز) براي سپرده هاي پس انداز، در حد كم و براي سپرده هاي كوتاه مدت در حد متوسط و براي سپرده هاي بلند مدت در حد بالايي است. بانك ها با اين مديريت نرخ بهره و با استفاده از اثر انگيزشي درآمد بهره، تمام وجوه مازاد بر مصرف جامعه را تكذيب مي كنند.

5- در بانكداري سنتي با تغييرات نرخ بهره انواع سپرده ها حجم سپرده ها را كنترل و مديريت مي كنند براي مثال اگر بانكي به منابع به اثبات نياز داشته باشد نرخ بهره حساب هاي بلند مدت را افزايش، و كوتاه مدت و پس انداز را كاهش مي دهد. در نتيجه مردم بخشي از سپرده هاي پس انداز و كوتاه مدت را به سپرده بلند مدت منتقل مي كنند و اگر بانك با مازاد منابع مواجه شود و هزينه هاي بهره اش بالا رود با كاهش نرخ بهره حساب هاي بلند مدت از حجم آنها كاسته هزينه بهره را پايين مي آورند.

انواع سپرده در بانكداري بدون رباي ايران

فصل دوم قانون بانكداري بدون ربا طي مواد سه تا شش به مساله تجهيز منابع پولي مي پردازد. پس از نقل مواد مذكور از قانون عمليات بانكداري بدون ربا، با استفاده از آيين نامه ها و دستور العمل هاي اجرايي، درباره انواع حساب هاي بانكي به اختصار توضيح مي‏دهيم.

ماده 3. بانك ها مي توانند تحت هر يك از عناوين ذيل، به قبول سپرده مبادرت كنند:

يك. سپرده هاي قرض الحسنه

الف. جاري

ب. پس انداز

دو. : سپرده هاي سرمايه گذاري مدت دار

تبصره: سپرده هاي سرمايه گذاري مدت دار كه بانك در به كارگرفتن آنها وكيل است در امور مشاركت مضاربه، اجاره به شرط تمليك معاملات اقساطي، مزارعه، مساقات، سرمايه گذاري مستقيم، معاملات سلف و جعاله استفاده مي شود.

ماده 4. بانك ها به بازپرداخت اصل سپرده هاي قرض الحسنه (پس انداز و جاري) مكلفند و مي توانند اصل سپرده هاي سرمايه گذاري مدت دار را تعهد يا بيمه كنند.

ماده 5: منافع حاصل از عمليات مذكور در تبصره ماده 3 اين قانون براساس قرار داد منعقده متناسب با مدت و مبالغ سپرده هاي سرمايه گذاري و رعايت سهم منابع بانك با توجه به مدت و مبلغ در كل وجوه به كار گرفته شده در اين عمليات، تقسيم خواهد شد.

ماده 6: بانك ها مي توانند به منظور جذب و تجهيز سپرده‏ها، با اتخاذ روشهاي تشويقي، از امتيازات ذيل به سپرده گذاران اعطا كنند :

1.     اعطاي جوايز غير ثابت نقدي يا جنسي براي سپرده هاي قرض الحسنه؛

2.     تخفيف يا معافيت سپرده گذاران از پرداخت كارمزد يا حق الوكاله؛

3. دادن حق تقدم به سپرده گذاران براي استفاده از تسهيلات اعطايي بانكي در موارد مذكور.

با توجه به قانون بانكداري و آيين نامه هاي اجرايي، در يك تقسيم بندي كلي انواع سپرده ها به سه گروه ذيل تقسيم مي شود.

1. سپرده جاري (قرض الحسنه)

حساب جاري در عمليات بانكداري بدون رباي ايران ماهيت قرض دارد و مثل حساب جاري در همه بانك هاي سنتي است و همانند آنها خدمات جاري را در اختيار صاحب حساب مي گذارد و به موجودي اين گونه حساب ها هيچ سودي تعلق نمي گيرد.

استفاده از حساب جاري، افزون بر حفظ پول در بانك، موجب تسهيل پرداخت ها و بي نيازي صاحب حساب از حمل و نگه داري وجوه نقدي مي شود.

وجوه فراهم شده از ناحيه اين حساب هاي مطابق ماهيت عقد قرض به ملكيت بانك درآمده جزو منابع بانك خواهد بود. بانك ها مي توانند با رعايت ذخاير قانوني و ذخاير احتياطي باقيمانده وجوه را از طريق عقود مندرج در ماده 3 به كار گرفته سود كسب كنند.

2. سپرده پس انداز (قرض الحسنه)

حساب پس انداز نيز ماهيت قرض دارد و همانند حساب پس انداز در بانكداري سنتي است با اين تفاوت كه در بانكداري بدون ربا، به صاحبان حساب پس انداز، بهره اي پرداخت نمي شود حساب مذكور اين امكان را به مردم مي دهد كه وجود مازاد بر نياز خود را به هر ميزاني باشد به بانك بسپارند و هرگاه نياز داشتند، از بانك دريافت كنند. افزون بر آن صاحبان اين حساب ها در امر قرض الحسنه اعطايي از طرف بانك مشاركت كرده از اجر و ثواب آخريتي آن بهره مند مي شوند. وجوه اين حساب نيز به مالكيت بانك درآمده، جزو منابع خواهد بود و بانك ها با لحاظ ذخاير قانوني و احتياطي بخشي از اين وجوه را به اعطاي قرض الحسنه اختصاص داده بخش ديگري را از طريق عقود مندرج در ماده 3 به كار گرفته، سود كسب مي كنند. بانك ها براي تشويق مردم به پس انداز پاره اي اولويت ها، امتيازات و جوايز را براي صاحبان اين حساب ها در نظر مي گيرند.

3. سپرده سرمايه گذاري مدت دار

رابطه بانك و صاحب سپرده در حسابهاي سرمايه گذاري رابطه «وكالت» است. بانكها وجوه اين حساب را به وكالت از صاحبان سپرده در امور مشاركت مضاربه، اجاره به شرط تمليك، معاملات اقساطي، مزارعه، مساقات، سرمايه گذاري مستقيم، معاملات سلف و جعاله به كار مي گيرند.

بانك ها بازپرداخت اصل سپرده سرمايه گذاري مدت دار را تعهد و منابع حاصل از عمليات مذكور را طبق قرار داد، متناسب با مدت و مبلغ سپرده با رعايت سهم منابع بانك پس از كسر هزينه ها و حق الوكاله بين صاحبان سپرده ها تقسيم مي كنند.

در اين حساب ها ميزان سود از ابتدا روشن نيست؛ اما به سبب گستردگي عمل و تنوع معاملات اطمينان هست كه سود مناسبي عايد اين وجوه خواهد شد. به طوري كه بانك مي تواند پيش از حسابرسي، به آنان سود علي الحساب بپردازد.

نقد و بررسي تجهيز منابع در بانكداري بدون رباي ايران

در اين قسمت به ترتيب، به هر يك از حسابهاي بانكي از ابعاد گوناگون توجه و نكات قوت و ضعفشان را بررسي مي كنيم.

1. سپرده جاري (قرض الحسنه)

اين حساب از جهت ماهيت حقوقي و كيفيت عمل، همانند سپرده ديداري در بانك هاي سنتي است. اشخاص حقيقي و حقوقي، با افتتاح حساب جاري، وجوه مازاد بر نياز خود را به بانك تحويل داده، دسته چك مي گيرند تادر زمان مناسب با استفاده از خدمات حساب جاري در مبادلات پولي خود از آن استفاده كنند و از آن جا كه انگيزه سپرده گذاران اين حساب حفظ و نگهداري وجوه و تسهيل در مبادلات پولي از طريق خدمات بانكي است، به كارگيري واژه «قرض الحسنه» درست نيست. گويا اطلاق اين واژه بر اين حساب ها از اين پندار سرچشمه مي گيردكه هر قرض بدون بهره اي قرض الحسنه است. در حاليكه اين دست نيست. مطابق مضمون آيات و روايات قرض الحسنه هنگامي معنا مي يابد كه قرض دهنده براي كسب پاداش معنوي به فرد نيازمندي كمك كرده به او قرض بدون بهره مي‏دهد؛ بنابراين اگر قرض دهنده با اغراض ديگري چون حفظ پول، تسهيل در معاملات، نقل وانتقال وجوه و مبلغي را به بانك يا غير آن قرض دهد اگر چه قرض بدون بهره و از نظر اسلام مجاز و مشروع است، بر آن عنوان «قرض الحسنه» صدق نمي كند و چنانكه گذشت، بيشتر سپرده گذاران حساب جاري با چنين اغراضي سپرده گذاري مي كنند.

2. سپرده پس انداز (قرض الحسنه)

حساب هاي پس انداز، از سپرده هاي رايج نظامهاي بانكي و ويژگي آن اين است كه اشخاص حقيقي و گاه حقوقي وجوه مازاد بر هزينه هاي جاري خود را براي مدتا نامعين به چنين حسابي واريز كرده در قبال آن دفترچه پس انداز مي گيرند تا هنگام نياز، وجوه مذكور را دريافت كنند. ماهيت چنين سپرده اي قرض است و در بانك هاي سنتي به طور عموم به آنها بهره تعلق مي گيرد. در بانكداري بدون ربا، پرداخت بهره ممنوع است، اما براي تشويق سپرده گذاران جوايزي در نظر مي گيرند.

اين جوايز كه بدون تعهد و قرار قبلي پرداخت مي شود، به صورت غير ثابت (نقدي و جنسي) است و از طريق قرعه بين صاحبان حساب توزيع مي شود. از آنجا كه گروهي از صاحبان اين سپرده ها افزون حفظ و نگهداري وجوه، قصد كمك به بانك در اعطاي قرض الحسنه و شركت در ثواب معنوي آن كار مقدس را دارند اطلاق سپرده قرض الحسنه بر اين بخش از حساب ها بجا و شايسته است.  اما گروهي ديگر از مردم قصد دارند افزون بر حفظ و نگهداري پول، درآمدي نيز از طريق سپرده هايشان داشته باشند.

در نتيجه بانكداري بدون ربا در پوشش دادن نياز اين گروه در مقايسه با بانكداري سنتي كم دارد و مساله اعطاي جوايز بر فرض كه اشكال شرعي هم نداشته باشد اولا به جهت تصادفي بودن نمي تواند در همگان انگيزه پديد آورد و ثانيا هزينه هاي تبليغاتي سنگيني را نيز بر بانك تحميل مي كند.

3. سپرده سرمايه گذاري مدت دار

مطابق مواد سه تا شش قانون بانكداري بدون ربا، بانك ها، وجوه سپرده هاي سرمايه گذاري مدت دار را در قالب حقوقي عقد وكالت، از صاحبان آنها تحويل گرفته، در جايگاه وكيل سپرده گذاران در امور مشاركت مضاربه، اجاره به شرط تمليك، معاملات اقساطي، مزارعه، مساقات و سرمايه گذاري مستقيم، معاملات سلف و جعاله و تنزيل(3) (خريد دين) به كار مي گيرند. بانك ها مي توانند اصل سپرده هاي سرمايه گذاري مدت دار را تعهد يا بيمه و منافع حاصل از عمليات مذكور را طبق قرار داد متناسب با مدت و مبلغ سپرده، با رعايت سهم منابع بانك پس از كسر هزينه ها و حق الوكاله بين صاحبان سپرده تقسيم كنند.

چنان كه از ماهيت عمليات پيدا است سود بانك و به تبع آن سود سپرده گذاران به سود حاصل از معاملات پيشگفته بستگي كامل دارد و سود برخي از آن معاملات چون مشاركت، مضاربه، مزارعه و مساقات در پايان دوره مالي مشخص مي شود و از قبل قابل تعيين نيست، در نتيجه، سود كل بانك از قبل قابل تعيين نبوده، به سود بنگاههاي اقتصادي و به يك معنا كل اقتصاد بستگي خواهد  داشت؛ بنابراين، سپرده سرمايه گذاري مدت دار در بانكداري بدون ربا بر فرض كه بتواند نظر افراد متعارف و ريسك پذير جامعه را جلب كند، براي آن گروه از سپرده گذاران كه ريسك گريز و در پي كسب درآمد ثابت و از قبل تعيين شده براي سرمايه نقدي خود هستند، راهكاري ندارد.

نتيجه گيري مقايسه اي تجهيز منابع در بانكداري سنتي و بانكداري بدون رباي ايران

1. سپرده هاي پس انداز و مدت دار بانكداري سنتي ربوي بوده، در كشورهاي مسلمان قابل اجرا نيست؛

2. در بانكداري سنتي، براي سپرده گذاراني كه قصد مشاركت در ثواب اعطاي قرض الحسنه دارند، راهكاري نيست؛

3. در بانكداري سنتي براي سپرده گذاران ريسك پذير راهكاري ارائه نمي شود؛

4. در بانكداري سنتي، با تغيير نرخ بهره سپرده هاي گوناگون، امكان مديريت منابع هست واين در بانكداري بدون ربا وجود ندارد ؛

5. در بانكداري بدون ربا، براي آن گروه از سپرده گذاراني كه مي خواهند از طريق حساب پس انداز درآمدي داشته باشند، راهكاري نيست؛

6. در بانكداري بدون ربا، براي صاحبان سرمايه نقدي ريسك گريز، راهكاري نيست.

الگوي پيشنهادي

از آنجا كه كيفيت تجهيز منابع و طراحي انواع سپرده هاي بانكي در الگوي پيشنهادي با شيوه ها و عقود به كارگيري منابع ارتباط كامل دارد، ابتدا روش هاي اعطاي تسهيلات و تخصيص منابع را به صورت بسيار مختصر بيان مي كنيم.

شيوه هاي تخصيص منابع

مطابق قانون عمليات بانكداري بدون ربا و آيين نامه هاي اجرايي، بانك ها مي توانند وجوه حاصل از انواع سپرده هاي بانكي را از طريق شيوه هاي دوازده گانه به كار گيرند. اين شيوه ها در تقسيم بندي كلي، به چهار گروه تقسيم مي شوند.

 

1. عقود مشاركتي

در اين عقود، بانك با استفاده از منابع سپرده گذاري شده تمام يا بخشي از سرمايه مورد نياز فعاليت اقتصادي (توليدي، تجاري يا خدماتي) را تامين مي كند و سرانجام مطابق قرار دادي كه با صاحبكار اقتصادي منعقد كرده، سود فعاليت مورد نظر را تقسيم مي كنند. مشاركت مدني، مشاركت حقوقي، مضاربه، مزارعه، و مساقات از اين گروه عقود به شمار مي روند. چنانكه روش سرمايه گذاري مستقيم نيز از جهت ماهيت حقوقي و اقتصادي شبيه اين گروه قلمداد مي شود. ويژگي عمده اين گروه اين است كه سود بانك، تابع سودآوري فعاليت اقتصادي است؛ در نتيجه، افزون بر تغيير و تحولات كل اقتصاد، عوامل موثر در مديريت بنگاه نيز روي سود اثر مي گذارد. به عبارت ديگر سود بانك، تابع دو نوع ريسك و مخاطره است: ريسك و مخاطرات ناشي از كل اقتصاد و ريسك و مخاطرات داخلي بنگاه.

2. عقود با بازده متغير

در اين عقود نيز بانك با استفاده از منابع سپرده گذاري شده، بخشي از سرمايه مالي مورد نياز فعاليت اقتصادي را تامين مي كند. در اين عقود كه اجاره، سلف و جعاله هستند به مقتضاي ماهيتشان سود بانك متغير بوده به تحولات اقتصادي جامعه و تغيير قيمت هاي نسبي در بازار حقيقي بستگي دارد. به عبارت روشن تر در اين عقود، سود بانك متاثر از مخاطرات داخلي بنگاه نيست؛ اما عوامل موثر بر كل اقتصاد روي سود بانك اثر ميگذارد.

 

3. عقود با بازده ثابت

در اين عقود نيز بانك كل يا بخشي از سرمايه مورد نياز فعاليت اقتصادي را تامين مي كند با اين تفاوت كه پس از انعقاد قرار داد و پيش از انجام فعاليت مذكور، سود بانك مشخص مي شود و تحولات آينده اقتصادي كل جامعه و تغييرات احتمالي وضعيت مالي بنگاه، روي سود بانك و مطالبات بانك از آن فعاليت اقتصادي تاثيري ندارد. اين عقود عبارتند از فروش نسيه (اقساطي)، خريد دين (تنزيل) و اجاره به شرط تمليك.

شايان ذكر است كه از عقود با بازده متغير و عقود با بازده ثابت، گاهي براي تامين نيازمنديهاي خانوارها و اشخاص نيز استفاده مي شود.

4. قرض الحسنه

قرض الحسنه عقدي است كه به موجب آن بانكها مي توانند در جايگاه قرض دهنده مبلغ معيني را طبق ضوابط مقرر به افراد يا شركت ها به قرض واگذارند و گيرنده متعهد مي شود كه معادل مبلغ دريافتي را باز پرداخت كند .

طبق ماده 14 قانون بانكداري و آيين نامه اجرايي مربوط، بانك ها مجازند در موارد ذيل به اعطاي قرض الحسنه اقدام كنند.

1.  به شركت هاي توليد و خدماتي (غير از بازرگاني و معدني) كه فعاليت آن ها اشتغال زا و در جهت تامين نيازمندي هاي ضرور جامعه است.

2.     به افرادي كه به طور مستقيم به امور كشاورزي و دامپروري مبادرت كنند؛

3. براي رفع نياز هاي افراد در موارد هزينه هاي ازدواج، تهيه جهيزيه، درمان بيماري، تعميرات مسكن، كمك هزينه تحصيلي كمك براي ايجاد مسكن در روستاها.

مدت بازپرداخت قرض الحسنه هاي توليدي حداكثر پنج سال و قرض الحسنه هاي اعطايي براي رفع نيازهاي شخصي سه سال است.

بانك ها براي حصول اطمينان از وصول مطالبات، از مشتري تامين كافي مي گيرند و حق دارند از بابت اعطاي قرض الحسنه 5/2 درصد كارمزد دريافت كنند.

انواع سپرده ها در الگوي پيشنهادي

حال با توجه به اهداف و انگيزه ها و روحيات روان شناختي سپرده گذاران و با توجه به نقاط ضعف و قوت نظام بانكداري سنتي و بانكداري بدون ربا، سپرده هاي ذيل براي سامان دادن تجهيز منابع پيشنهاد مي شود.

1. سپرده جاري

اين حساب از جهت ماهيت حقوقي و روش كار، همانند سپرده جاري در بانك هاي سنتي خواهد بود و همانند آنها خدمات حساب جاري را در اختيار صاحبان حساب مي گذارد بدين ترتيب كه اشخاص و موسسات با افتتاح حساب از طريق دسته چكي كه با بانك مي گيرند از موجودي حساب خود به هر اندازه و به هر صورتي كه مايل باشند (مراجعه مستقيم يا حواله) طبق مقررات بانك استفاده مي كنند.

استفاده از حساب جاري، افزون بر حفظ پول در بانك، سبب تسهيل پرداخت ها و بي نيازي صاحب حساب از عمل نگهداري وجوه نقدي مي شود. از آنجا كه در بيشتر كشورها براي چنين حسابهايي بهره پرداخت نمي شود مي توان از رابطه حقوقي قرض بدون بهره (نه قرض الحسنه) استفاده كرد و در اين صورت، وجوه فراهم شده از ناحيه اين حسابها به مالكيت بانك درآمده، جزو منابع بانك خواهد بود و بانك ها مي توانند با رعايت ذخاير قانوني و احتياطي از باقيمانده وجوه در اعطاي تسهيلات كوتاه مدت استفاده كنند.

شايان ذكر است كه اگر بخواهيم مثل معدود كشورهايي براي حسابهاي جاري نيز سود اندكي بدهيم، از رابطه حقوقي قرض نمي توان استفاده كرد و بايد سراع رابطه وكالت برويم كه در حساب پس انداز معرفي خواهيم كرد.

2. سپرده قرض الحسنه

يكي از آموزه هاي معنوي كه اسلام بر آن تاكيد فراوان دارد، كمك به نيازمندان از طريق دادن قرض است. از پيامبر اكرم صل الله عليه و آله و سلم نقل شده كه فرمود:

«هر كس به برادر مسلمانش قرض دهد، در مقابل هر درهمي كه قرض مي دهد به اندازه كوه رضوي و طور سينا ثواب داده مي شود.»(4)    از آنجا كه همه افراد نمي توانند يا علاقه ندارند به طور مستقيم به اين عمل بپردازند نظام بانكي مي تواند واسطه خيري در اين زمينه باشد. اشخاص و موسسات خير با افتتاح حساب قرض الحسنه و واريز كردن بخشي از اموال خود در آن حساب، منابعي را فراهم مي آورند. بانك با لحاظ ذخاير قانوني و احتياطي باقيمانده منابغ مذكور را با دريافت كارمزد واقعي به نيازمندان كه شرح آنها در آيين نامه اجرايي عمليات بانكداري بدون ربا آمده است قرض الحسنه مي دهد و صاحبان سپرده هنگام نياز مي توانند با مراجعه به بانك بخشي يا كل سپرده شان را بردارند. توجه به موارد ذيل، روش قرض الحسنه را به روش موفقي تبديل مي كند.

1. همان گونه كه دادن قرض الحسنه به نيازمندان مستحب موكد است گرفتن قرض در موارد غيرنياز مكروه و ناپسند به شمار مي رود. بر اين اساس بايد با برنامه ريزي مشخص از جهت كميت و كيفيت وام هاي قرض الحسنه اعطايي را چنان كنترل كرد كه فقط به مصرف نيازهاي واقعي و ضروري برسد.

2. از آنجا كه از مسووليتهاي دولت اسلامي، حمايت از اقشار آسيبپذير و نيازمند و بهترين راه حمايت اعطاي قرض است يكي از سپرده گذاران عمده قرض الحسنه بايد دولت و نهادهاي دولتي باشند؛ يعني دولت با تخصيص رديفي در بودجه سالانه و سپرده گذاري در حساب قرض الحسنه بانك ها، از اقشار آسيب پذير و نيازمند در حوادث غر مترقبه حمايت كند.

3. با توجه به موارد پيشين نيازي به تبليغات عظيم و اعطاي جوايز غير متعارف براي تشويق سپرده گذاران نخواهد بود و بانك ها و دولت مي توانند جهت تشويق مردم به امر خير اعطاي قرض الحسنه تبليغات محدود و متعارف داشته، جوايز متعارفي به ويژه جوايز معنوي بپردازند و وضعيت فعلي تبليغات و اعطاي جوايز غير متعارف كه بيش تر براي جذب سپرده هاي پس انداز است با تفكيك حساب پس انداز از حساب قرض الحسنه از بين مي رود و نيازي به آن نيست.

3. سپرده پس انداز با سود ثابت

چنانكه گذشت در بانكداري سنتي سپرده اي به نام سپرده پس انداز وجود دارد كه مردم وجوه مازاد بر نياز خود را در آن نگه مي داند و هنگام نياز مراجعه كرده بخشي از اندوخته خود را مي گيرند؛ البته انگيزه اصلي مردم از افتتاح اين حساب حفظ و نگهداري است اما در پي كسب درآمد نيز هستند. بانك ها نيز با اعطاي بهره مردم را تشويق مي كنند و گفته شد كه در بانكداري بدون ربا جاي اين حساب خالي است و حساب پس انداز قرض الحسنه به دليل نداشتن سود نمي تواند جايگزين مناسبي باشد و گفته شد كه اعطاي جوايز به صورت قرعه كشي نمي تواند مشوق موثر به شمار آيد. با استفاده از عقود شرعي مي توان سپرده پس اندازي با سود مشخص و ثابتي طراحي و جايگزين سپرده پس انداز بانكداري سنتي كرد. براي اين حساب راه هايي قابل تصور است كه آسانترين و بدون اشكال ترين آنها بدين قرار است.

افراد با مراجعه به بانك، بخشي از وجوه مازاد بر نياز خود را به صورت عقد وكالت در بانك سپرده گذاري مي كنند و به بانك وكالت مي دهند تا وجود آنان را به همراه ديگر وجوه حاصل از سپرده پس انداز (به صورت مشاع) فقط از طريق عقود با بازده ثابت (فروش اقساطي، اجاره به شرط تمليك و خريد دين) به جريان انداخته سود مشخص و ثابتي را براي آنان به دست آورد. بانك هرساله با مطاله كشش بازار درباره نرخ نسيه و نرخ تنزيل و ظرفيت معامله نرخ مشخصي را براي تسهيلات اعطايي از طريق معاملات نسيه، اجاره به شرط تمليك و خريد دين اعلام مي كند.

سپس با توجه به توان مديريتي خود، چند درصد از آن را كم كرده، مابقي را براي صاحبان سپرده اعلام مي كند؛ در نتيجه سپرده گذار به بانك وكالت مي دهد تا سپرده او را از طريق معاملات مذكور به جريان انداخته، از سود حاصل، درصد مشخصي را به صاحب سپرده بپردازد و بقيه را بانك به صورت حق‏‏الوكاله بردارد؛ براي مثال بانك مي بيند اگر نرخ اعطايي تسهيلات از طريق معاملات نسيه اجاره به شرط تمليك و خريد دين، 15 درصد باشد با محاسبه نرخ ذخيره قانوني و ذخاير احتياطي مي تواند از كل منابع 10 درصد سود بدست آورد. حال با توجه به اين رقم، 3 درصد را حق الوكاله و پوشش هزينه هاي اتفاقي در نظر گرفته اعلام مي كند در سال 1382 براي سپرده هاي پس انداز، 7درصد سود مي پردازد. سپرده گذار نيز با توجه به رقم اعلام شده و با توجه به ماهيت فقهي سپرده پس انداز، با افتتاح حساب پس انداز، به بانك وكالت مي دهد وجوه او را همراه ديگر وجوه در عقود مذكور به كار گرفته 7درصد سود به او بپردازد و بقيه را به صورت حق الوكاله و هزينه هاي اتفاقي خود بانك بردارد.

در توضيح اين سپرده، نكاتي لازم است كه به جهت اشتراك با سپرده سرمايه‏گذاري با سود ثابت پس از توضيح آن بيان مي شود.

4. سپرده سرمايه گذاري با سود ثابت

چنان كه گذشت برخي از مردم قصد دارند از طريق سپرده بانكي درآمد كسب كنند و به جهات روحيات خاص حاضر نيستند ريسك بپذيرند. در بانكداري سنتي بانك ها با طراحي سپرده‏هاي مدت دار به تقاضاي اين گروه از سپرده گذاران پاسخ مي دهند؛ اما در بانكداري بدون رباي ايران راهكاري براي اين گروه ارائه نشده است. اين جا نيز مي توان همانند سپرده پس انداز با استفاده از عقود شرعي، راه كارهاي مناسبي ارائه داد و آسان ترين و مشروع ترين راه كار همان است كه در سپرده پس انداز گذشت؛ يعني افراد با مراجعه به بانك بخشي از وجوه مازاد بر نياز مصرفي خود را در اختيار بانك مي گذارند و به بانك وكالت مي دهند وجوه آنان را به همراه ديگر وجوه به دست آمده از اين حساب به نحو مشاع، فقط از طريق عقود با بازده ثابت (فروش اقساطي اجاره به شرط تمليك، فروش دين) به جريان انداخته سود مشخص و ثابتي را براي سپرده گذاران به دست آورد.

اگر مثال سپرده پس انداز را براي سپرده سرمايه گذاري با بازده ثابت مطرح كنيم، بانك مشاهده مي كند كه اگر نرخ اعطاي تسهيلات از طريق معاملات نسيه، اجاره به شرط تمليك و خريد دين 15 درصد باشد با محاسبه نرخ ذخيره قانوني و احتياطي كه طبق قاعده در سپرده‏هاي پس انداز خيلي كمتر است مي تواند 5/12 درصد سود در مقايسه با كل منابع به دست آورد. حال اگر 5/2 درصد به صورت حق الوكاله و پوشش هزينه هاي اتفاقي در نظر بگيرد (از آن جا كه اين سپرده ها در مقايسه با سپرده هاي پس انداز ثبات بيشتري دارند مراجعات مشتريان كمتر و مديريت سپرده ها آسانتر است و طبق قاعده حق الوكاله كمتري لازم دارد)، بانك اعلام مي كند به طور مثال در سال 82 براي سپرده هاي سرمايه گذاري با سود ثابت، 10 درصد سود مي پردازد. سپرده گذار نيز با توجه به رقم مذكور و با توجه به ماهيت فقهي اين سپرده، با افتتاح سپرده سرمايه گذاري با سود ثابت به بانك وكالت مي دهد تا سپرده او را همراه ديگر سپرده هاي اين حساب، در عقود با بازده ثابت كار گرفته 10 درصد سودبه او بپردازد و بقيه را خود بانك به صورت حق الوكاله و هزينه هاي اتفاقي بردارد.

انواع سپرده هاي سرمايه گذاري با سود ثابت

در بانكداري سنتي به علل گوناگوني كه توضيح آنها خواهد آمد، سپرده هاي مدت دار را به كوتاه مدت (يك ساله)، ميان مدت (دو و سه ساله) و بلند مدت (پنج ساله) تقسيم ميكنند و براي آنها نرخ بهره هاي متفاوت در نظر مي گيرند. يعني هر چه سپرده مدت‏دارتر باشد نرخ بهره بيشتر به آن تعلق مي گيرد.

در سپرده هاي سرمايه گذاري با سود ثابت نيز مي توان چنين روشي را اعمال كرد. از آنجا كه اولا نرخ ذخيره قانوني و احتياطي اين سپرده ها هرچه مدت دارتر مي شود كاهش مي‏يابد بانك به تناسب سود بيشتري از ناحيه آن تحصيل مي كند. ثانيا هرچه سپرده مدت‏دار تر مي شود به جهت مراجعات كمتر سپرده گذار و قابليت برنامه ريزي براي طرح‏هاي كلان، هزينه كمتري براي بانك خواهد داشت؛ در نتيجه به حق‏الوكاله كمتري نياز مي يابد. پس به صورت منطقي و طبيعي، هرچه سپرده مدت دار تر شود سود ناخالص بيشتر و حق الوكاله كمتري خواهد داشت و بانك مي تواند رقم بالاتري به سپرده گذار بپردازد. براي مثال اگر فرض كنيم بانكي پس از كسر ذخاير قانوني و احتياطي مانده خالص سپرده هاي پس‏انداز سرمايه گذاري با سود ثابت يك ساله، دوساله، سه ساله و پنج‏ساله انتقال پذير(5) را با نرخ 15 درصدي ره صورت فروش نسيه اجاره به شرط تمليك و تنزيل، اعطاي تسهيلات كند، با توجه به مفروضات پيشين، مي توان براي بانك جدولي تهيه نمود.

توضيح چند اشكال و ابهام

در الگوي پيشنهادي در سپرده پس انداز با سود ثابت و سپرده سرمايه گذاري با سود ثابت بانك اعلام مي كند كه به سپرده گذاران سود مشخص و ثابتي مي پردازد و اين مطلب دو پرسش مهم را پيش مي آورد : اولا بانك از كجا به تحصيل و اعطاي چنين سودي اطمينان مي يابد؟ ممكن است بانك به علل گوناگوني از جمله ناتواني در اصل اعطاي تسهيلات، و ناتواني در وصول مطالبات نتواند به چنين رقمي دست يابد. ثانيا آيا اعلام پرداخت سود ثابت بر اين سپرده ها ممنوعيت شرعي ندارد؟

در اين بخش اين دو پرسش را تحت عنوان «امكان پرداخت سود ثابت و مشروعيت اعلان سود ثابت» بررسي مي كنيم.

امكان پرداخت سود ثابت

مشكل و دغدغه امكان تحصيل سود ثابت و معين و پرداخت آن (پس از كسر سود بانك) به سپرده گذاران به الگوي پيشنهادي اختصاص ندارد. بلكه مشكله كل صنعت بانكداري به ويژه بانكداري سنتي است. بانكداري سنتي نيز براساس تجربيات و شناختي كه از بازار دارد بهره معيني را براي وام ها و اعتبارات بانكي در نظر مي گيرد؛

سپس با كسر درصد معيني به صورت سود بانك، نرخ هاي ثابت و معيني را براي انواع سپرده ها اعلام ميكند. طبيعي است كه دغدغه عدم تحصيل سود برنامه ريزي شده به علل گوناگون از جمله عدم امكان اعطاي تسهيلات مطابق برنامه پيش بيني شده و ناتواني در تحصيل مطالبات براي بانكداري سنتي نيز وجود دارد. در بانكداري سنتي، براي رفع اين نگراني و حصول اطمينان شيوه‏هاي گوناگوني را اجرا مي كنند كه همه آنها در الگوي پيشنهادي قابل اجرا است.

1. كنترل سپرده ها به روش دستوري

اگر بانكي احساس كند منابع حاصل از كل سپرده ها يا سپرده خاصي از مقدار برنامه ريزي شده بالاتر رفته يا احساس كند در اعطاي تسهيلات توفيق كمتري در برنامه دارد، به صورت آيين نامه اي به شعبه هاي خود دستور مي دهد افتتاح حساب يا افزايش موجودي در كل سپرده‏ها يا سپرده خاصي را براي مدت زمان خاصي (تا اطلاع ثانوي) متوقف كنند.

 

2. كنترل سپرده‏ها به روش تغيير در نرخ سود

اگر بانكي احساس كند به علت تغييرات بازار نمي تواند با درصد معيني كه برنامه ريزي كرده بود، تسهيلات اعطا كند و مجبور است نرخ سود تسهيلات را كاهش دهد، همزمان با اعلام كاهش نرخ سود تسهيلات، نرخ سود سپرده ها را نيز براي ماه‏هاي آينده كاهش مي‏دهد و اعلام مي دارد كه به طور مثال، از اول ماه آينده نرخ سود كل سپرده ها به اندازه يك يا چند درصد كاهش مي يابد. به اين ترتيب از يك سو تقاضاي تسهيلات را افزايش مي دهد و از سوي ديگر حجم سپرده‏ها كاهش مي يابد.

3. كنترل تركيب منابع به روش تغيير در نرخ هاي انواع سپرده ها

گاهي بانك ها احساس مي كنند كه حجم كل سپرده ها مناسب است، اما تركيب آنها مطابق برنامه پيش بيني شده نيست. در اين موارد از طريق تغيير درصد سود پرداختي به انواع سپرده ها تركيب مطلوب را به دست مي آورند براي مثال اگر بانك احساس كند هزينه سود پرداختي بالا است در اين صورت درصد سود سپرده پس انداز يا سپرده سرمايه گذاري يكساله را قدري افزايش و درصد سود سپرده بلند مدت را كاهش مي دهد در نتيجه بخشي از سپرده هاي بلندمدت، به سپرده كوتاه مدت يا سپرده پس انداز منتقل مي‏شود و اگر بانكي به منابع با ثبات نياز داشته باشد و بخواهد از حجم ذخاير احتياطي بكاهد، بر عكس روش پيشين، سود سپرده هاي پس انداز و كوتاه مدت را كاهش و سود سپرده هاي بلند مدت را افزايش مي دهد.

4. كنترل وصول مطالبات

بانكها براي اطمينان از وصول مطالبات به شيوه هاي گوناگوني چون گرفتن وثيقه و ضمانتهاي معتبر و گاه از طريق بيمه كردن موضوع تسهيلات اعطايي، مورد تخلف را كاهش داده و به صفر نزديك كرده اند و همه اين روشها در الگوي پيشنهادي نيز قابل اجرا است.

نتيجه اينكه بانكداري بدون ربا، همانند بانكداري سنتي مي تواند با اعمال روشهاي پيشگفته از يك طرف ناتواني در اعطاي تسهيلات (مطابق برنامه) و از طرف ديگر ناتواني در وصول مطالبات را از بين برده به سود برنامه ريزي شده با اطمينان نزديك شود و اگر در برنامه تخلفي باشد چنان ناچيز خواهد بود كه با انعطاف درصد حق‏الوكاله به طور كامل قابل صرف نظر كردن است.

مشروعيت اعلام سود ثابت

پرسش دوم كه شايد در جوامع اسلامي از پرسش اول مهمتر باشد، مشروعيت اعلام سود ثابت و معين براي سپرده ها از طرف بانك است. آيا اين بر تعريف ربا كه عبارت از اشتراط سود (مازاد بر اصل سرمايه) در قرارداد قرض است، انطباق دارد؟ در پاسخ اين پرسش و مشكل مي گوييم: اولا طبق تعريف فقيهان ربا در دو صورت پيش مي آيد: يكي در پرداخت هر نوع زياده (ثابت يا متغير) بر اصل سرمايه در قرار داد قرض، و دوم وجود زياده عيني يا حكمي در خريد و فروش اجناس ربوي (اجناسي كه با وزن و پيمانه خريد و فروش مي شود و عوضين معامله از يك جنس است) و چنان كه در بيان ماهيت فقهي سپرده پس انداز و سپرده سرمايه گذاري با سود ثابت گذشت، اين دو نوع سپرده نه قرض هستند و نه خريد و فروش اجناس ربوي؛ بلكه طبق تعريف، رابطه سپرده گذاري و بانك، رابطه وكالت است و از مواردي شمرده مي شود كه موكل به وكيل خود مي گويد: متاع را بفروش و فلان مبلغ را به من بده و بقيه را به صورت حق الوكاله براي خودت بردار. اگر وكيل اين گونه معامله كند و متاع را بفروشد طبق توافق آن مبلغ را به صاحب متاع داده بقيه را كم باشد يا زياد به صورت حق الزحمه و حق الوكاله خودش بر مي دارد. بلكه، اگر وكيل نتواند كالا را بفروشد يا پس از فروش نتواند قيمت كالا را وصول كند، موكل، حق مطالبه و وكيل تعهد پرداخت مبلغ مذكور را نخواهد داشت؛ اما با توجه به اصول كنترلي چهارگانه اي كه در صنعت بانكداري توضيح داديم اين حادثه (ناتواني در به كارگيري سپرده و ناتواني در وصول مطالبات) يا اصلا رخ نمي دهد يا در حد بسياري ناچيزي است كه اثرش در تغيير  حق الوكاله ظاهر مي شود، نه در مبلغ و سود مورد توافق.

ثانياً بين تعهد حقوقي و تضمين حقيقي فرق است و چيزي كه ربا و حرام به شمار مي رود تعهد حقوقي است و آنچه در سپرده ها رخ مي دهد تضمين حقيقي است به اين بيان كه گاه شخص حقيقي يا حقوقي از فرد يا موسسه اي مبلغي وجه نقد را گرفته با قطع نظر از اينكه اين مبلغ را راكد نگه دارد يا به كار گيرد، و با قطع نظر از اينكه فعاليت اقتصادي سودي داشته باشد يا نه، و اگر دارد، سودش قطعي و معين است يا احتمالي و نامعين و با قطع نظر از اينكه برنامه روشمندي براي تحصيل سود دارد يا نه متعهد مي شود اصل سرمايه را همراه با زياده معيني برگرداند. اين تعهد حقوقي و ربا است و تعريف ربا بر آن صدق مي كند؛ اما اگر طبق الگوي پيشنهادي موسسه خاصي مثل بانك با توجه به تجربه چندين ساله، برنامه مشخصي براي به كارگيري سپرده ها در عقود معين با سود معيني و راه كارهاي علمي و عملي براي كنترل و هدايت آنها داشته باشد و براي وصول مطالبات، شيوه‏هاي متعدد و آزموده شده‏اي را به كار گيرد، اطمينان عقلايي مي يابد كه در پايان هر دوره مالي چه اندازه سود خواهد داشت و اگر هم احتمال خطا مي دهد، آن احتمال به اندازه‏اي است كه به راحتي مي تواند آن را در بخش انعطاف پذير فرآيند، يعني حق الوكاله قرار دهد. حال با توجه به اين واقعيات رقم خاصي را براي سپرده گذار اعلام مي كند و در عمل با صرف نظر از بخشي از سود بانك (كاستن از حق الوكاله) در موارد نياز، رقم اعلام شده را به سپرده گذار مي پردازد و اين روش را آنقدر ادامه مي دهد كه هم براي خود بانك و هم براي سپرده گذاران اطمينان آور مي شود. اين تضمين حقيقي است كه به ربا ارتباطي نخواهد داشت.(6)

نكته جالب توجه اين است كه در عمليات بانكي چيزي كه روي انگيزه سپرده گذاران موثر و در تصميم گيري آنها مهم است، مساله تضمين حقيقي است. يعني سپرده گذار اطمينان حاصل كند كه بانك طرف قرار داد، توانايي كسب سود و تصميم براعطاي حق سپرده‏گذار را دارد. اما اگر چنين اعتماد و اطميناني نداشته باشد، در صورتي كه بانك انواع سند هاي حقوقي را هم ارائه كند، سپرده گذار به سپرده گذاري رغبت نخواهد كرد.

5. سپرده سرمايه گذاري با سود متغير

پيشتر گفته شد كه گروهي از مردم داراي روحيه ريسك پذير بوده، حاضرند براي رسيدن به درآمدهاي بالاتر ريسكهاي بالاتري را بپذيرند و گروه بسياري از مردم روحيه معتدلي داشته حاضرند براي كسب درآمد بيشتر درجاتي از ريسك را تحمل كنند و گفته شد كه بانكداري سنتي راهكار مناسبي براي جذب سپرده هاي اين افراد ندارد و در جوامع غربي اين افراد به سمت بازارهاي سهام، شركت هاي سرمايه گذاري و كشيده مي شوند. اين در حالي است كه بانكداري اسلامي، براي تقاضاي اين دو گروه راهكارهاي مناسب دارد. بانكداري بدون ربا طبق قانون مي تواند بخشي از منابع خود را از طريق عقود مشاركتي (مشاركت مدني، مشاركت حقوقي، مضاربه، مزارعه، مساقات، سرمايه گذاري مستقيم) در فعاليتهاي سودآور اقتصادي سرمايه گذاري كند و به تناسب سرمايه اش در سود آنها سهيم باشد. چنانكه مي تواند از طريق عقود با بازده متغير (سلف، جعاله، اجاره) به معاملات سودآور اقدام كند و در پايان دوره مالي، سود حاصل از طريق اين دو گروه از عقود اسلامي را بين منابع تقسيم كند. روشن است كه سود حاصل از عقود مشاركتي به تحولات آينده اقتصاد و ميزان توفيق بنگاه اقتصادي بستگي دارد؛ چنانكه سود عقود با بازده متغير از ميزان توفيق بنگاه متاثر نيست؛ اما به تحولات بازار بستگي دارد. بنابراين در مجموع سود حاصل از اين دو گروه عقود به طور كامل متغير و با ريسك همراه است. بانكداري بدون ربا مي تواند براي تامين منابع اين دو گروه از عقود، به راه اندازي سپرده سرمايه گذاري با سود متغير اقدام كند به اين بيان كه سپرده گذار با افتتاح سپرده سرمايه گذاري با سود متغير به بانك وكالت مي دهد تاسپرده او را به همراه ديگر سپرده هاي اين حساب (به نحو مشاع) از طريق عقود مشاركتي و عقود با بازده متغير به كار گرفته، سود حاصل از فعاليت را پس از كسر نسبتي از سود (به طور مثال 10درصد) به صورت حق الوكاله، به وي برگرداند.

انواع سپرده سرمايه گذاري با سود متغير

سپرده هاي سرمايه گذاري با سود متغير نيز همانند سپرده هاي سرمايه گذاري با سود ثابت به سپرده هاي يك ساله، دوساله، سه‏ساله، پنج‏ساله انتقال پذير قابل تقسيم است. در سپرده سرمايه گذاري با سود متغير، حتي مي توان براي افراد كاملاً ريسك پذير، حساب ويژه افتتاح كرد و سپرده آنها را در طرح يا صنعتي خاص سرمايه گذاري كرد. در اين سپرده‏ها نيز هر چه مدت سپرده گذاري طولاني باشد، به جهت ثبات بيشتر، به ذخيره قانوني و احتياطي كمتري نياز خواهد بود و به بانك امكان خواهد داد در طرحهاي بلند مدت تر كه سودآوري بيشتري دارند، سرمايه گذاري كند. چنانكه به جهت كاهش مراجعات سپرده‏گذار، هزينه هاي مربوط پايين است. در نتيجه بانك مي تواند نسبت هاي متفاوتي از حق الوكاله را براي انواع سپرده هاي مذكور در نظر بگيرد. بانكي را فرض مي كنيم كه انواع سپرده هاي سرمايه گذاري با سود متغير يكساله، دوساله، سه‏ساله، پنج‏ساله و پنج‏ساله انتقال پذير دارد و به ترتيب 18، 16، 14، 10، 8درصد، سود حاصله را به صورت حق‏الوكاله مي گيرد. اگر اين بانك پس از كسر ذخاير قانوني و احتياطي حساب هاي مربوطه، مانده خالص را به جريان انداخته از طريق عقود مشاركتي و عقود با بازده متغير سرمايه گذاري كند و در پايان دوره مالي 18درصد سود متوسط در مقايسه با منابع به كار رفته به دست آورد (ميانگين سود شركتها و فعاليتهاي اقتصادي) مي‏توان جدول سود انواع حساب‏هاي سپرده سرمايه‏گذاري با سود متغير را بدست آورد.

نتايج و پيشنهادات

1. الگوي پيشنهادي، به جهت رعايت تمام اهداف و انگيزه‏ها و روحيات صاحبان پس انداز و ارائه سپرده مناسب براي آنها، در مقايسه با بانكداري سنتي و بانكداري بدون ربا، جامعيت قابل قبولي دارد.

2. الگوي پيشنهادي، به بانكداري دولتي اختصاص ندارد و در بانكهاي خصوصي بدون ربا نيز قابل اجرا است.

3. وضعيت مطلوب براي اجراي الگوي پيشنهادي، وضعيت رقابت كامل است تا نرخ هاي سود در بازار حقيقي صورت پذيرد، اما در عين حال در بازارهاي شبه انحصاري و انحصار چند جانبه نيز تا هنگامي كه نرخ هاي سود اجحاف نداشته باشد پاسخ مي دهد.

4. اين طرح با رعايت موازين فقهي و با توجه به قانون عمليات بانكداري بدون ربا تنظيم شده و روشن است كه براي تحقق همه ابعاد بانكداري اسلامي، افزون بر انطباق فقهي، به كارشناسي دقيق جايگاه عقود نياز است تا افزون بر رهايي از ظاهر ربا، از حكمت و باطن ربا نيز رهايي يابيم.

5. اين الگو همانند هر طرح و الگوي جديد مناسب است ابتدا در مقياس كاملا محدود و قابل مطالعه و كنترل آزموده شود سپس در صورت كاميابي (رفع نواقص احتمالي) گسترش يابد.

 


پي نوشتها:

1)    عباس صدقي: اصول بانكداري، دانشگاه تهران، ص 91.

2)    سيد عباس موسويان: بانكداري اسلامي، موسسه تحقيقات پولي و بانكي، 1380 ش، دوم، ص 53-70 .

3)    عمليات مربوط به خريد دين بر مبناي آيين نامه موقت تنزيل اسناد و اوراق تجاري (خريد دين) و مقررات اجرايي آن كه در جلسه مورخ 26/8/1361 شوراي پول و اعتبار به تصويب رسيده و متعاقبا در شوراي نگهبان نيز مطرح و به اكثريت آرا، منطبق بر موازين شرعي و قانون اساسي شناخته شده است و نيز اصلاحيه بعدي آيين نامه مذكور، مصوب 24/9/1366 شوراي پول و اعتبار، انجام مي پذيرد. مطابق مواد آيين‏نامه بانكها بايد بر حقيقي بودن بدهي (سفته يا برات حاكي از معامله واقعي باشد)، معتبر بودن بدهكار اطمينان يابند.

4)    روح الله موسوي خميني (امام) : تحريرالوسيله، ج1، ص559 .

5)    سپرده انتقال پذير سپرده اي است كه صاحبان سپرده پس از افتتاح حساب يا خريد گواهي سپرده، به هيچ وجه به بانك مراجعه نمي كنند و اگر به پول نقد نياز داشتند، گواهي سپرده را در بازار ثانوي به فروش مي رسانند، در نتيجه اين حسابها به ذخيره قانوني و احتياطي نياز ندارند.

 

6)    براي توضيح بيشتر، ر.ك: سيد محمود هاشمي: مجموعه مقالات دومين سمينار بانكداري اسلامي موسسه عالي بانكداري، ص69 .

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 13 خرداد 1393 ساعت: 11:20 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره سیستم عامل آندروید

بازديد: 787

 

سیستم عامل آندروید

کمتر از سه سال پیش زمانی که سیستم عامل آندروید برای نخستین بار توسط کنسرسیومی به رهبری گوگل معرفی شد، کمتر کسی پیش‌بینی می‌کرد که در این مدت کوتاه این سیستم عامل موفق به پیشی گرفتن از سیستم عامل‌های پرطرفدار و جا افتاده‌ تلفن همراه چون ویندوزموبایل، لینوکس و پالم شده و خود را به عنوان تهدیدی جدی برای رقبایی چون سیمبین، RIM و آیفون نشان دهد. آندروید پا را از این هم فراتر گذاشته و علاوه بر حضور قدرتمند در بازار تلفن‌های همراه هوشمند، وارد عرصه‌های دیگری مانند تبلت‌ها و حتی تلویزیون نیز شده است.

به نوشته ی هومن کبیری،
  رشد اعجاب‌آور آندروید به گونه‌ای بوده است که بسیاری از کارشناسان پیش‌بینی می‌کنند این سیستم عامل تا سال ۲۰۱۲ دومین سیستم عامل پرطرفدار تلفن‌های همراه جهان خواهد بود. تخمینی که نه تنها دور از دسترس نمی‌نماید بلکه بسیار محافظه‌کارانه به شمار می‌رود. چرا که با روند رشد این سیستم عامل و اقبال شرکت‌های مختلف به آن، کسب رتبه اول نیز برای آندروید چندان دور از ذهن نیست. مروری خواهیم داشت بر تاریخچه و روند شکل‌گیری این سسیتم عامل، موفقیت‌ها و چشم‌انداز آتی آن.

معنای آندروید
پیش از ورود به اطلاعات مربوط به آندروید، نخست به نام آن می‌پردازیم. بنابر ترجمه دیکشنری کمبریج، آندروید این گونه تعریف شده است: «یک ربات (ماشینی که به وسیله کامپیوتر کنترل می‌شود) که به گونه‌ای ساخته شده تا شکل ظاهری شبیه به انسان داشته باشد.» شاید بتوان نزدیک‌ترین معنی در زبان فارسی به آندروید را آدم آهنی یا آدم ماشینی دانست.

از مدیریت شرکت کوچک آندروید تا مدیریت پروژه در خلاق‌ترین شرکت جهان
در ماه ژوئیه سال
۲۰۰۵ گوگل شرکت آندروید در پالو آلتوی کالیفرنیا را خرید. شرکت کوچک آندروید که توسط اندی روبین، ریچ ماینرز، نیک سیرز و کریس وایت پایه‌گذاری شده بود، در زمینه تولید نرم‌افزار و برنامه‌های کاربردی برای تلفن‌های همراه فعالیت می‌کرد. اندی روبین مدیر ارشد اجرایی این شرکت پس از پیوستن آندروید به گوگل به سمت قائم‌مقام مدیریت مهندسی این شرکت و مسئول پروژه آندروید در گوگل منصوب شد.

در واقع می‌توان روبین را پایه‌گذار آندروید دانست. چرا که وی علاوه بر اینکه ایده تولید آندروید را در شرکت کوچک خود پرورش داد، در سمت مدیر این پروژه در شرکت گوگل توانست ایده خود را پیاده‌سازی کند و سیستم عامل آندروید را با نام شرکت کوچک پیشین خود روانه بازار نماید.

تیم آندروید به رهبری روبین فعالیت خود را برای تولید پلتفرم موبایل مبتنی بر کرنل لینوکس آغاز کردند. درز اخباری از فعالیت‌های این تیم به خارج از گوگل، سبب بروز شایعاتی مبنی بر تمایل گوگل به تولید تلفن همراه در اواخر سال ۲۰۰۶گردید. این شایعات زمانی بیشتر قوت گرفت که در سپتامبر ۲۰۰۷ نشریه اینفورمیشن ویک در گزارشی خبر از ثبت چندین حق امتیاز و اختراع در حوزه تلفن همراه توسط گوگل داد.

تولد یک آدم آهنی!
با اعلام زمان کنفرانس خبری شرکت گوگل در نوامبر سال
۲۰۰۷ دیگر تمامی رسانه‌ها و افکار عمومی جهان چشم انتظار مشاهده نخستین تلفن همراه ساخت گوگل بودند. ولی غافلگیری بزرگ رخ داد. هیچ خبری از «یک» گوشی تلفن همراه نبود بلکه خبر داغ آن روز در مورد ورود صدها تلفن همراه در سال‌های پیش رو بود که توسط شرکت‌های مختلف تولید می‌شد. «اتحادیه گوشی باز» یا Open Handset Alliance در روز ۵ نوامبر ۲۰۰۷ اعلام موجودیت کرد.

۳۴ شرکت فعال در زمینه تولید نرم‌افزار، تولید گوشی‌های تلفن همراه، اپراتور تلفن همراه و تولید کننده نیمه رساناها و پردازنده‌های تلفن همراه اعضای مؤسس این اتحادیه بودند. در میان نام‌های مشهور در بین اعضای مؤسس، شرکت‌هایی چون سامسونگ، LG، موتورولا، HTC، T-Mobile، NTT DoCoMo، اینتل، Nvidia، تگزاس اینسترومنتس، کوآلکام، برادکام، تلفونیکا، اسپرینت، eBay و البته گوگل به چشم می‌خوردند. اریک اشمیت مدیر ارشد اجرایی گوگل در این مراسم گفت: «اعلام امروز بسیار جاه‌طلبانه‌تر از معرفی تنها «یک» تلفن گوگلی است که در چند هفته اخیر توسط رسانه‌ها پیش‌بینی شده بود.

از دیدگاه ما پلتفرمی که ما ارائه کرده‌ایم، هزاران تلفن گوناگون را به بازار روانه خواهد کرد.» نخستین گوشی مبتنی بر آندروید توسط شرکت HTC با همکاری T-Mobile تولید شد. این گوشی که به فاصله کمتر از یک سال از تشکیل اتحادیه Open Handset Alliance یعنی در ۲۲ اکتبر ۲۰۰۸تولید شد، در بازارهای مختلف به نام‌های HTC Dream، T-Mobile G1 و Era G1 به بازار عرضه گردید.

آدم آهنی تقویت می‌شود
نهم دسامبر
۲۰۰۸ روز تاریخی دیگری برای آندروید بود. در این روز ۱۴ عضو جدید از نام‌های معروف صنعت تلفن همراه جهان به اتحادیه Open Handset Alliance پیوستند. در بین این نام‌ها باید به سونی اریکسون، اریکسون، توشیبا، آسوس، گارمین، هوآوی و آرم اشاره کرد. روند پیوستن شرکت‌های بزرگ به اتحادیه تا به امروز نیز ادامه داشته است و شرکت‌هایی چون ایسر، آلکاتل، لنوو، شارپ، فاکسکان، NEC، کیوسرا، NXP، ST-Ericsson، مارول، ZTE و دل نیز از جمله شرکت‌هایی بوده‌اند که به جمع پشتیبانی کنندگان آندروید پیوسته‌اند.

کپی‌رایت و حق امتیاز
حق امتیاز آندروید به صورت اپن سورس بر اساس حق امتیاز آپاچی یا
Apache License ارائه می‌گردد. بر این اساس شرکت‌های عضو اتحادیه می‌توانند با دسترسی به کدهای اصلی آندروید آن را مطابق دلخواه خود تغییر دهند و کد تغییر یافته را بدون عودت دادن برای خود حفظ کنند.

ویرایش‌های آندروید با طعم شیرینی‌جات و دسرها!
گوگل ویرایش‌های گوناگون آندروید را علاوه بر شماره ویرایش با نام یک شیرینی یا دسر معرفی می‌کند. این نام البته از ترتیب حروف الفبا برای حرف اول آن نام نیز پیروی می‌کند به گونه‌ای که ویرایش‌های منتشر شده آندروید تا به امروز به این نام‌ها بوده‌اند:

Cupcake که نوعی کیک کوچک شبیه به کیک یزدی ایرانی است ولی با اندازه‌ای کمی بزرگ‌تر برای ویرایش ۵/۱ آندروید، Donut که در ایران هم به همان نام شهرت دارد و نوعی پیراشکی محسوب می‌شود، برای ویرایش ۶/۱، Éclair که نوعی شیرینی خامه‌ای است شبیه به لطیفه ولی با اندازه بزرگ‌تر برای ویرایش‌های ۲ و ۱/۲، Froyo (مخفف Frozen yogurt ) نوعی دسر است که با ماست یخ زده تهیه می‌شود برای ویرایش ۲/۲٫ نام ویرایش بعدی آندروید هم Gingerbread یا نان زنجفیلی گذاشته شده است. همان گونه که مشاهده می‌شود ترتیب نام‌های شرینی‌ها و دسرها بر اساس حروف الفبا است. حالا که طعم این ویرایش‌ها را چشیدیم شاید بهتر باشد سری هم به ویژگی‌های فنی آنها بزنیم.

آندروید نسخه ۵/۱ یا Cupcake
نسخه
۵/۱ آندروید نخستین نسخه‌ای بود که به طور رسمی منتشر شد. این نسخه آندروید مبتنی بر کرنل لینوکس ۲٫۶٫۲۷ بود. از جمله قابلیت‌هایی که در این ویرایش گنجانده شده بود، باید به موارد زیر اشاره کرد:
امکان ضبط فیلم از طریق دوربین فیلمبرداری آن
فرستادن فیلم به سایت Youtube و عکس به سایت Picasa به صورت مستقیم از روی گوشی
صفحه کلید مجازی با قابلیت پیش‌بینی کلمات وارد شده
پشتیبانی از پخش استریوی موسیقی از طریق بلوتوث (A2DP) و کنترل پخش موسیقی یا ویدیو از طریق بلوتوث (AVRCP). قابلیت اتصال اتوماتیک به دستگاه‌های بلوتوث
امکان شخصی‌سازی صفحه اصلی با استفاده از ویجت‌ها و یا پرونده‌های شخصی
جابجایی انیمیشنی تصاویر به هنگام عوض شدن صفحات

آندروید نسخه ۶/۱ یا Donut
در
۱۵ سپتامبر ۲۰۰۹ آندروید نسخه ۶/۱ یا دونات منتشر شد. این نسخه آندروید مبتنی بر کرنل لینوکس نسخه ۲٫۶٫۲۹ بود و قابلیت‌های زیر را به آندروید افزود:
بهبود در سرویس آندروید مارکت
رابط کاربری یکپارچه برای دوربین عکسبرداری، دوربین فیلمبرداری و گالری تصاویر
امکان انتخاب چند عکس برای پاک کردن در منوی گالری
به‌روزرسانی ویژگی جست‌وجوی صوتی
به‌روزرسانی ویژگی جست‌وجو با قابلیت جست‌وجو در موارد نشانه‌گذاری شده (Bookmarks)، تاریخچه (History)، اسامی (Contacts) و وب از صفحه اصلی (HomeScreen)
پشتیبانی از تکنولوژی‌های به‌روز شده CDMA/EVDO، ۸۰۲٫۱x، VPN و موتور Text to speech
پشتیبانی از رزولوشن WVGA برای صفحه نمایش
افزوده شدن قابلیت‌های حرکتی در سیستم عامل و ابزار برنامه‌نویسی برای برنامه‌نویسان

نسخ ۲ و ۱/۲ یا Éclair
هر دو نسخه
۲ و ۱/۲ آندروید مانند نسخه ۶/۱ مبتنی بر کرنل لینوکس ۲٫۶٫۲۹ طراحی شده‌اند. آندروید ویرایش ۲ در ۲۶ اکتبر ۲۰۰۹ معرفی شد. در سوم دسامبر ۲۰۰۹SDK نسخه ۲٫۰٫۱ معرفی شد و SDK ویرایش ۱/۲ در ۱۲ ژانویه ۲۰۱۰ منتشر گردید. اهم امکانات اضافه شده در این نسخ به شرح زیر هستند:

سرعت سخت‌افزاریِ بهبود یافته
ویژگی چند لمسی Multi Touch
پشتیبانی از رزولوشن‌های بیشتر برای صفحه نمایش
رابط کاربری به‌روزرسانی شده
مرورگر اینترنتی با قابلیت پشتیبانی از HTML5
دفترچه تلفن به‌روزرسانی شده
گوگل مپ نسخه ۳٫۱٫۲

پشتیبانی از Microsoft Exchange
افزوده شدن امکان فلاش داخلی برای دوربین
افزوده شدن زوم دیجیتال دوربین
به‌روزرسانی صفحه کلید مجازی
پشتیبانی از بلوتوث نسخه ۱/۲
اضافه شدن قابلیت کاغذ دیواری‌های متحرک
اضافه شدن امکان ارسال فایل با استفاده از بلوتوث

نسخه ۲/۲ یا Froyo
آندروید نسخه
۲/۲ در ۲۰ مه ۲۰۱۰ معرفی شد. این ویرایش آندروید مبتنی بر کرنل لینوکس نسخه ۲٫۶٫۳۲ است و قابلیت‌های زیر به آن اضافه شده است:
افزایش سرعت سیستم عامل، حافظه و عملکرد سیستم بین ۲ تا ۵ برابر نسخه ۲
افزایش سرعت اجرای برنامه‌های کاربردی با استفاده از تکنیک‌های JIT
اضافه شدن موتور جاوا اسکریپت V8 کروم به مرورگر اینترنتی
افزایش پشتیبانی از Microsoft Exchange با قابلیت‌هایی چون سیاست حریم شخصی به‌روز شده، همسان‌سازی تقویم و )
آندروید مارکت به‌روز شده با قابلیت به‌روزرسانی خودکار برنامه‌های کاربردی
شماره‌گیری صوتی و انتقال دفترچه تلفن از طریق بلوتوث
امکان نصب برنامه‌های کاربردی بر روی حافظه‌های جانبی
پشتیبانی از فلش نسخه ۱/۱۰ بهبود عملکرد دوربین در حالت‌های عکس و فیلمبرداری

در انتظار نان زنجفیلی
هر چند نام ویرایش بعدی آندروید منتشر شده است (
Gingerbread یا نان زنجفیلی) ولی هنوز خبر موثقی از شماره ویرایش بعدی و امکانات آن منتشر نشده است. باید تا زمستان صبر کرد و دستپخت گوگل را بار دیگر و این بار در پخت نان زنجفیلی امتحان کرد.

میزان محبوبیت نسخه‌های مختلف آندروید
آخرین آمار منتشره از سوی گوگل در خصوص میزان محبوبیت نسخ مختلف آندروید نشان می دهد که طعم شیرینی خامه‌ای برای کاربران دلچسبتر بوده است. عمده‌ترین دلیل این امر هم ارائه نسخه بروزرسانی به ویرایش
۱/۲ از سوی موتورولا برای پرطرفدارترین گوشی آندروید یعنی دروید بوده است.

 

 

بر اساس آمار مننتشر شده، در هفته منتهی به شانزدهم ژوئن ۲۰۱۰، نیمی از گوشی‌های آندروید موجود در بازار به سیستم عامل نسخه ۱/۲ یا همان Éclair مجهز بوده‌اند و پس از آن نسخه ۶/۱ با ۲۵ درصد محبوب‌ترین نسخه بوده است که با فاصله کمی به نسبت نسخه ۵/۱ در جایگاه دوم قرار گرفته است. سایر نسخ آندروید هم در مقایسه با این سه نسخه سهمی بسیار ناچیز دارند بگونه‌ای که مجموع سهم بازار سایر نسخ آندروید تنها ۵/۰ درصد سهم بازار را تشکیل می‌دهد.

سرعت انتشار ویرایش‌های آندروید فرصت‌ها و تهدید‌ها
آندروید با سرعت اعجاب‌آوری در حال پیشرفت است. در کمتر از
۱ سال و از سپتامبر ۲۰۰۹ چهار ویرایش اصلی این سیستم عامل یعنی ویرایش‌های ۶/۱، ۲، ۱/۲ و ۲/۲ منتشر شده است. این امر باعث شده تا تنها برخی از شرکت‌ها که به طور متمرکز و با تمام توان بر روی این سیستم عامل کار می‌کنند، مانند موتورولا و HTC، بتوانند همگام با ارائه ویرایش‌های جدید آندروید گوشی‌های خود را به‌روز کنند ولی سایر شرکت‌ها رفته رفته در حال عقب افتادن از این قافله هستند. به عنوان مثال باید به شرکت سونی اریکسون اشاره کرد.

این شرکت نخستین گوشی آندرویدی خود را با نام XPERIA X10 که مبتنی بر آندروید نسخه ۶/۱ است، به بازار معرفی کرد. سونی اریکسون رابط کاربری ویژه خود و امکانات ابتکاری فراوانی به X10 افزوده است. اوایل بهار سال جاری سونی اریکسون با خوشحالی اعلام کرد که قصد دارد تا پایان سال جاری میلادی گوشی‌های X10 خود را با نسخه ۱/۲ آندروید به‌روزرسانی کند. کمتر از دو هفته بعد نسخه ۲/۲ آندروید منتشر شد و شرکت‌های موتورولا و گوگل در همان زمان اعلام کردند که گوشی‌های دروید و نگزوس وان خود را تا یک ماه بعد به آندروید ۲/۲ مجهز خواهند ساخت.

اتفاقی که شاید ۶ ماه بعد برای X10 سونی اریکسون بیفتد! چنین وضعیتی برای شرکت‌های بزرگی چون سامسونگ و ال‌جی نیز وجود دارد. این شرکت‌ها هم هنوز نتوانسته‌اند سرعت واکنش خود را با سرعت سرسام‌آور پیشرفت آندروید هماهنگ سازند. در صورتی که این شرکت‌ها نتوانند به چنین هماهنگی دست یابند، شکاف بین تولیدکنندگان پیشروی آندروید یعنی موتورولا و HTC با بقیه بسیار بیشتر خواهد شد.

در هر حال به نظر می‌رسد گوگل باید فکری به حال فاصله ایجاد شده بین رقبا بکند وگرنه بروز این ناهماهنگی بازار را نیز دچار آشفتگی خواهد کرد. همان گونه که در سطور پیشین نیز ذکر شد در حالی که گوگل خود را برای ارائه نان زنجفیلی یعنی نسخه بعد از ۲/۲ آندروید آماده می‌کند، هنوز نیمی از دستگاه‌های آندروید فعال، از نسخه‌های پایین‌تر از ۱/۲ استفاده می‌کنند و این بدان معنا است که گوگل بسیار سریع‌تر از یارانش در اتحادیه Open Handset Alliance حرکت کرده است و آنها نتوانسته‌اند خود را با آن همراه سازند.

سهم بازار آندروید
سهم بازار آندروید در مقایسه با سایر سیستم‌های عامل تلفن‌های هوشمند، رشد اعجاب‌آور آندروید را نشان می‌دهد. آندروید برای نخستین بار در سه ماهه اول سال
۲۰۱۰ توانست گوشی‌های بیشتری از مهم‌ترین رقیب خود یعنی اپل به فروش برساند. برخی کارشناسان بر این باور هستند که اگر گوگل موفق شود اپل را از پیش روی خود بردارد RIM سیمبین را نیز پشت سر خواهد گذاشت. گروهی از کارشناسان، استراتژی آندروید در مقابله با اپل را با استراتژی مایکروسافت در اوایل دهه ۱۹۷۰ مقایسه می‌کنند.

جایی که مایکروسافت توانست با فروش حق امتیاز استفاده از سیستم عامل خود به سایر شرکت‌ها به سلطه مکینتاش خاتمه دهد و حالا گوگل به همین استراتژی و به کمک بزرگ‌ترین تولید کنندگان تلفن همراه مانند سامسونگ، ال‌جی، سونی اریکسون، موتورولا و اچ تی سی، قصد دارد روند رشد آیفون اپل را متوقف سازد و به نظر می‌رسد تا حد زیادی هم موفق بوده است. بر اساس آمار ارائه شده توسط شرکت Admob در آوریل ۲۰۱۰ تعداد کل گوشی‌های آیفون موجود در بازار ایالات متحده آمریکا ۷/۱۰ میلیون دستگاه بوده است. این در حالی است که تعداد گوشی‌های مبتنی بر آندروید ۷/۸ میلیون دستگاه بوده است.

ذکر این نکته ضروری است که نخستین گوشی آیفون در ۲۹ ژوئن ۲۰۰۷ به بازار عرضه شد در حالی که نخستین گوشی مبتنی بر آندروید بیش از یک سال بعد و در اکتبر ۲۰۰۸ روانه بازار شد. اما به غیر از اپل بقیه رقبا نیز از دست آندروید جان به در نبرده‌اند. آندروید در سه ماهه نخست سال ۲۰۱۰ توانست سهم بازار خود را از ۶/۱ درصد در مدت زمان مشابه در سال گذشته به ۶/۹ درصد برساند و با پشت سر گذاشتن ویندوز موبایل و لینوکس در رده چهارم پرطرفدارترین سیستم عامل تلفن‌های همراه هوشمند قرار گیرد.

با اقبال بیشتر سایر تولید کنندگان به گوشی‌های آندروید به نظر می‌رسد روند رشد این سیستم عامل نه تنها کند نگردد بلکه شتاب بیشتری نیز پیدا کند. تاکنون بالغ بر ۶۱ مدل دستگاه مبتنی بر آندروید با ۲۱ برند مختلف تولید شده است. بنابر آخرین گزارش‌ها در حال حاضر هر روز یکصدهزار گوشی مبتنی بر آندروید به فروش می‌رسد. با نرخ کنونی گوگل ۳۶ میلیون گوشی در سال به فروش خواهد رساند. این رقم زمانی معنا پیدا می‌کند که بدانیم شرکت اچ تی سی، چهارمین تولید کننده تلفن‌های همراه هوشمند در جهان سالانه ۱۷ میلیون گوشی تلفن همراه به فروش می‌رساند. اچ تی سی پیش از این ۷۰ درصد گوشی‌های مبتنی بر آندروید را تولید می‌کرد.

رقمی که اکنون به زحمت به ۵۰ درصد می‌رسد. با نرخ کنونی و در صورت ثابت ماندن نرخ فروش آیفون، آندروید خواهد توانست اپل را نیز پشت سر گذاشته و خود را به عنوان تهدیدی جدی برای RIM مطرح کند. شرکت‌های بزرگ تولید تلفن همراه اعلام کرده‌اند قصد دارند تولید گوشی‌های مبتنی بر آندروید خود را شتاب بخشند. فعال‌ترین تولیدکننده گوشی‌های مبتنی بر آندروید یعنی موتورولا اعلام کرده تا پایان سال جاری میلادی ۲۰ مدل گوشی مبتنی بر آندروید به بازار عرضه خواهد کرد. شرکت ال‌جی هم اعلام کرده است قصد دارد همین تعداد گوشی را تا پایان سال جاری با سیستم عامل آندروید به بازار عرضه نماید.

سامسونگ دومین تولیدکننده تلفن‌های همراه در جهان هم اعلام کرد نیمی از گوشی‌های تلفن همراه هوشمند این شرکت در سال ۲۰۱۰ مبتنی بر آندروید خواهند بود. بقیه تولیدکنندگان هم هر روز علاقه بیشتری به تولید گوشی‌های تلفن همراه مبتنی بر آندروید از خود نشان می‌دهند. با این اوصاف انتظار می‌رود آندروید بتواند جهشی شگرف در سهم بازار را رقم زند.

دستگاه‌های شاخص مبتنی بر آندروید
در بین شرکت‌های تولید کننده تلفن‌های همراه هوشمند مبتنی بر آندروید دو شرکت موتورولا و
HTC تحرک بسیار گسترده‌تری به نسبت سایر رقبا دارند. موتورولا که زمانی دومین تولیدکننده تلفن همراه جهان بود، پس از زیان‌دهی در دوره‌های مالی متوالی و کاهش چشمگیر سهم بازار در موقعیتی بحرانی قرار گرفته بود، با تغییر ناگهانی استراتژی خود و کنار نهادن سایر سیستم‌های عامل تلفن همراه از قبیل ویندوز موبایل، سیمبین و لینوکس موبایل، تمامی تلاش خود را بر طراحی گوشی‌های مبتنی بر آندروید معطوف ساخت.

این شرکت توانست با استراتژی جدید خود چندین مدل گوشی هوشمند مبتنی بر آندروید به فروش برساند و با این کار پس از مدت‌ها سودآوری را تجربه کند. موتورولا رابط کاربری ویژه آندروید مختص به خود را با نام MOTOBLUR طراحی کرده و بر روی گوشی‌های خود قرار داده است. به نظر می‌رسد با توجه به توانمندی‌های این شرکت که خالق تلفن همراه به شمار می‌رود، بتوان از هم اکنون موتورولا را طلایه‌دار آندروید دانست. در خصوص HTC هم باید گفت هر چند این شرکت به موازات تولید گوشی‌های مبتنی بر آندروید به تولید گوشی‌های با سیستم عامل ویندوز موبایل هم می‌پردازد ولی رفته رفته، توان خود را بیشتر بر تولید گوشی‌های مبتنی بر آندروید هدایت می‌کند.

HTC علاوه بر تولید گوشی با برند خود به تولید گوشی‌های با برند سایر شرکت‌ها هم می‌پردازد و گوشی نگزوس وان شرکت گوگل یکی از همین نمونه‌ها است. گوگل تولید نخستین گوشی با نام تجاری خود را پس از اینکه شرکت سونی اریکسون از تولید آن با برند گوگل سر باز زد به HTC سپرد. بنابر آخرین آمار ارائه شده از سوی AdMob بر اساس اطلاعات ترافیک دیتای ماه مارس ۲۰۱۰، چیزی در حدود یک سوم تلفن‌های همراه فعال مبتنی بر آندروید، مدل دروید شرکت موتورولا هستند. پس از دروید گئشی‌های مدل Hero با ۱۹ درصد، Dream یا همان T-Mobile G1 با ۱۱ درصد و Magic هم با ۱۱ درصد در رده‌های بعدی قرار دارند.

آندروید مارکت
آندروید مارکت سرویس فروش نرم‌افزار‌های کاربردی برای گوشی‌های آندروید است. یک برنامه کاربردی ویژه آندروید مارکت به صورت از پیش بارگذاری شده بر روی گوشی‌های آندروید نصب گردیده و به کاربران امکان می‌دهد نرم‌افزار‌های مورد نیاز خود را خریداری و دانلود کنند. البته تمامی نرم‌افزار‌های موجود در آندروید مارکت فروشی نیستند بلکه بیش از نیمی از نرم‌افزارهای موجود در آندروید مارکت به صورت رایگان عرضه می‌شوند و از این نظر آندروید بیشترین درصد نرم‌افزارهای رایگان را در بین تمامی سیستم‌های عامل تلفن‌های همراه هوشمند در اختیار کاربران قرار می‌دهد.

هر برنامه‌نویس با ثبت نام، امکان فروش برنامه‌های خود در آندروید مارکت را دارد. ۷۰ درصد از مبلغ فروش برنامه‌های کاربردی به برنامه‌نویس تعلق می‌گیرد و ۳۰ درصد مابقی بین اپراتورها توزیع می‌شود. بر اساس سیاست‌های گوگل در حال حاضر تمامی برنامه نویسان عضو پروژه آندروید از سراسر جهان می‌توانند برنامه‌های کاربردی رایگان خود را از طریق آندروید مارکت در ۴۶ کشور عرضه کنند. برای اینکار کافی است برنامه نویسان فرمی مختصر را تکمیل کرده و البته ۲۵ دلار حق عضویت هم به گوگل بپردازند.

ولی تنها برنامه‌نویسان ساکن در نه کشور اتریش، فرانسه، آلمان، ایتالیا، ژاپن، هلند، اسپانیا، انگلستان و ایالات متحده آمریکا می‌توانند برنامه‌های خود را برای فروش در ۱۳ کشور استرالیا، اتریش، کانادا، فرانسه، آلمان، ایتالیا، ژاپن، هلند، نیوزلند، اسپانیا، سوییس، انگلستان و ایالات متحده آمریکا در معرض بازدید خریداران قرار دهند و سایر کشورها امکان مشاهده و خرید برنامه‌های غیر رایگان را ندارند.

نکته جالب توجه در این زمینه عدم حضور حتی یک کشور از منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا (به غیر از اسرائیل) در لیست چهل و شش کشوری است که امکان دسترسی به آندروید مارکت را دارند! این در حالی است که گوشی‌های مجهز به آندروید از سوی اغلب شرکت‌های بزرگ از جمله موتورولا، HTC، سونی اریکسون و ال جی در این منطقه مدت‌ها است که به بازار عرضه شده‌اند.

تعداد برنامه‌های کاربردی موجود در آندروید مارکت تاکنون نزدیک به ۵۰۰۰۰ بوده است این در حالی است که برنامه‌های کاربردی موجود در iTune برای گوشی آیفون به ۱۷۵۰۰۰ برنامه بالغ می‌شود و از این منظر به نظر می‌رسد که آندروید راهی دراز برای سبقت گرفتن از آیفون در پیش دارد. ولی در هر حال باید این نکته را هم در نظر داشت که هرچند تعداد برنامه‌های کاربردی نشانگر اقبال برنامه‌نویسان به پلت فرم موردنظر است، ولی تعداد بسیار زیاد برنامه‌ها برای کاربران همیشه هم خوب نیست.

چرا که آنان را مجبور می‌سازد تا جستجویی سخت و طاقت فرسا را برای دستیابی به برنامه مورد علاقه خود تجربه کنند. گوگل کوشیده است دسترسی به برنامه‌های کاربردی آندروید را به شدت محدود ساخته و تمامی دسترسی کاربران را از طریق نرم‌افزار آندروید مارکت نصب شده بر روی گوشی کاربران کانالیزه نماید. گوگل تا بدانجا پیش رفته است که حتی دسترسی به اطلاعات و امکان جست‌وجوی برنامه‌های کاربردی آندروید از وب سایت رسمی آندروید مارکت از طریق کامپیوترهای شخصی، امکانپذیر نیست.

از طرف دیگر عدم امکان نصب نرم‌افزارهای دانلود شده بر روی کارت حافظه محدودیت دیگری است که کاربران برای دانلود برنامه‌ها از هر جای دیگری به غیر از آندروید مارکت با آن مواجه هستند. اما هنوز هم راه‌هایی برای دور زدن گوگل برای دستیابی به برنامه‌های کاربردی وجود دارد. بسیاری از برنامه‌نویسان از جمله شرکت‌های تولید برنامه‌های کاربردی نسخه قابل نصب برنامه‌های خود را علاوه بر آندروید مارکت از طریق وب سایت‌های خود نیز در اختیار کاربران قرار می‌دهند.

علاوه بر این برخی وب‌سایت‌ها اقدام به جمع‌آوری و در اختیار قراردادن برنامه‌های کاربردی پرطرفدار آندروید نموده‌اند. نمونه‌ای از این سایت‌ها Androlib و Androidzoom هستند. همچنین با نصب یک نرم‌افزار بر روی گوشی خود امکان خواهید یافت برنامه‌های دانلود شده بر روی کارت حافظه خود را بر روی گوشی نصب نمایید.

اگرچه با استفاده از راه‌هایی که گفته شد امکان نصب برخی نرم‌افزارها بر روی گوشی خود را خواهید داشت، ولی باید اذعان کرد که اغلب برنامه‌های آندروید به ویژه برنامه‌های اصلی آن که توسط خود گوگل طراحی شده‌اند، مانند نقشه‌های گوگل یا برنامه گاگلز (Goggles) تنها از طریق آندروید مارکت قابل دسترسی هستند. پس اگر می خواهید به برنامه های کاربردی اصلی آندروید دسترسی داشته باشید، باید از آندروید مارکت نصب شده بر روی گوشی خود استفاده کنید.

 

آندروید و گوگل تی وی
خوب اگر فکر کرده‌اید که کار شما با آندروید تمام شده است سخت در اشتباه هستید. اگر کار شما هم با آندروید تمام شده باشد، کار آندروید با شما تمام نشده است. بله این آدم آهنی سبز رنگ پس از رسوخ در تلفن‌های همراه شما قصد دارد وارد تلویزیون‌های شما هم بشود. به چشمان خود شک نکنید. درست خوانده‌اید آندروید به زودی در تلویزیون‌های شما نیز خواهد بود. در همایش
Google I/O در ماه مه ۲۰۱۰ شرکت‌های گوگل، سونی، اینتل، لاجیتک، بست بای، ادوبی و دیش نتورک از عرضه تلویزیون‌های مبتنی بر آندروید خبر دادند.

تلویزیون‌هایی که به طور بی‌سیم به اینترنت متصل می‌شوند و علاوه بر اینکه امکان اتصال به شبکه‌های آنلاین پخش فیلم را دارند، از برنامه‌های کاربردی که برای نصب بر روی این تلویزیون‌ها تهیه می‌شوند نیز بهره خواهند برد.

آینده آندروید
مسلماً تب آندروید به این زودی فروکش نخواهد کرد. هجوم بی‌سابقه شرکت‌ها برای تولید محصولات مبتنی بر آندروید رفته رفته طیف گسترده‌تری از محصولات شامل تلفن همراه، تلویزیون، نت‌بوک و تبلت را در بر می‌گیرد. به نظر می‌رسد همه چیز به کام آندروید است و به سختی می‌توان تصور کرد سیطره این پدیده به سادگی قابل شکستن باشد. آدم آهنی بازیگوش سبز رنگ ما در مدت زمان کوتاهی که از تولدش می‌گذرد، نشان داده هر روز به دنبال غافلگیر کردن ما و سرک کشیدن به یکی دیگر از وسایل الکترونیکی ماست تا آن را نیز جولانگاه شیطتنت‌های دوست داشتنی خود نماید.

 

 

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 12 خرداد 1393 ساعت: 10:02 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره انجماد مواد غذایی

بازديد: 511

انجماد مواد غذایی

پيشگفتار

 آئين كار فرآيند انجماد مواد غذايي و عرضه آن كه بوسيله كميسيون فني نگهداري مواد غذايي در سرد خانه زير صفر تهيه و تدوين شده و در هشتادمين كميته ملي استاندارد فرآورده‏هاي كشاورزي و غذائي مورخ 68/8/30 مورد تائيد قرار گرفته ,  اينك به استناد ماده يك قانون مواد الحاقي به قانون تأسيس مؤسسه استاندارد و تحقيقات صنعتي ايران مصوب آذرماه 1349 به عنوان آئين كار رسمي ايران منتشر مي‏گردد .

 براي حفظ همگامي و همآهنگي با پيشرفتهاي ملي و جهاني در زمينه صنايع و علوم , استاندارها و آئين كارهاي ايران در مواقع لزوم مورد تجديد نظر قرار خواهند گرفت و هر گونه پيشنهادي كه براي اصلاح يا تكميل اين استانداردها و آئين كارها برسد در هنگام تجديد نظر در كميسيون فني مربوط مورد توجه واقع خواهد شد . 

 بنابراين براي مراجعه به استاندارها و آئين كارهاي ايران بايد همواره از آخرين چاپ و تجديد نظر آنها استفاده نمود . 

 در تهيه و تدوين اين آئين كار سعي شده است كه ضمن توجه به شرايط موجود و نيازهاي جامعه حتي المقدور بين اين آئين كار و آئين كارهاي كشورهاي صنعتي و پيشرفته هماهنگي ايجاد شود . 

 لذا با بررسي امكانات و مهارتهاي موجود و اجراي آزمايشهاي لازم اين آئين كار با استفاده از منابع زير تهيه گرديده است :

   ( آئين كار فرآيند انجماد مواد غذايي و عرضه آن )

  1- هدف و دامنه كاربرد

 1-1- اين آئين كار راهنمايي است براي تدوين استاندارد يا آئين كارهايي جهت تهيه , جابجايي و حفظ كيفيت مواد غذايي خاص يا گروهي از مواد غذايي كه به روش انجماد سريع فرآيند شده و تا زمان فروش به مصرف كننده نهايي در حالت انجماد نگهداري مي‏شود . 

 1-2- اين آئين كار براي انواع غذاهايي كه در معرض فرآيند انجماد سريع واقع شده و در همان حالت به بازار عرضه مي‏شوند كاربرد دارد . 

  2- مواد غذايي خام و آماده كردن آنها

 2-1- تنها بايد از مواد غذايي سالم و با كيفيت مناسب براي انجماد استفاده گردد .  از آنجا كه انجماد نمي‏تواند كيفيت اوليه غذاهاي مورد عمل را بهبود بخشد .  فقط مواد غذايي كه در بهترين شرائط طبيعي بخصوص از نظر تازگي باشند بايد مورد فرآيند انجماد قرار گيرند . 

 2-2- مواد خام انتخاب شده بايد در زمان شروع فرآيند داراي بهترين شرائط كيفي باشند . چنانچه نياز تجاري ايجاب نمايد كه مواد غذايي قبل از فرآيند انجماد براي مدتي ذخيره شوند براي كاهش سرعت تغييرات نامطلوب طبيعي بايد در شرايط حرارتي و رطوبتي مناسب با ماده خام مربوطه نگهداري گردند .

 2-3- به منظور به حداقل رساندن فعاليت ميكروبي ,  غذاهاي پيش پخته مورد نظر براي انجماد نبايد در دماي بين 10+ تا 60+ درجه سلسيوس نگهداري شوند بلكه بايد با سرعت ممكن در تجهيزات منطبق با شرائط بهداشتي سرد شوند .  اگر چه مطلوب آنست كه عمل سرد كردن و انجماد بلافاصله صورت بگيرد ولي در صورتيكه اين كار مقدور نباشد غذاهاي پخته بايد تا زمان خنك كردن و متعاقب آن انجماد در دماي بالاي 60+ درجه سلسيوس نگهداري شوند . 

  3- انجماد سريع

 3-1- كالا بايد بعد از آماده كردن بدون تأخير منجمد گردد .  فرآيند انجماد بايد در تجهيزات مناسب و به نحوي انجام شود كه تغييرات فيزيكي 7 بيوشيميايي و ميكروبي را به حداقل برساند .

 3-2- براي نيل به منظور فوق عمل انجماد بايد به نحوي انجام گيرد كه از محدوده تشكيل حداكثر بلورهاي - يخ كه براي بيشتر مواد غذايي 1- تا 5 - درجه سلسيوس است به سرعت بگذرد . 

 3-3- اين فرآيند نبايد پايان يافته تلقي شود مگر و تا زمانيكه دما در مركز حرارتي كالا بعد از تثبيت به 18- درجه سلسيوس رسيده باشد . 

 3-4- چون هر دو عامل مدت و سرعت انجماد بسته به مواد غذايي مختلف متفاوت است حدود مشخصي براي آن داده نشده و هر جا كه لازم باشد بايد در استانداردها و آئين كارهاي اختصاصي ماده غذايي مورد نظر ذكر گردد . 

 3-5- بعد از انجماد سريع و طي جابجايي و حمل و نقل به سرد خانه براي به حداقل رساندن افزايش دماي كالا بايد اقدامات مؤثري به عمل آيد .

 3-6- تغيير بسته بندي فرآورده‏هاي منجمد بايد تحت شرائط كنترل شده انجام گيرد .


  4- نگهداري در سردخانه

 4-1- سردخانه بايد به نحوي كنترل شود كه دماي كالا را با كمترين نوسان در 18- درجه سلسيوس يا پائين‏تر حفظ كند . 

 4-2- نوسانات زياد دماي كالا چه از نظر حدود و چه از نظر كثرت وقوع نامطلوب است . 

 اين نوسانات ممكن است موجب خشك شدن شديد كالاهاي حساس يا شكل‏هاي ديگري از افت كيفيت گردد .  هرچند نوسانات حرارت در درجات پائين نگهداري معمولا كمتر ضرر مي‏رساند ولي تا حد امكان بايد از تغييرات بيشتر از 2 درجه سلسيوس جلوگيري نمود . 

 4-3- دماي سردخانه بايد به دفعات متعدد ترجيحأ با استفاده از دماسنج‏هاي ثبات يا وسائل ديگري كه دماي سردخانه را بطور مستمر اندازه‏گيري نمايند كنترل شود . 

 4-4- سرعت جريان هوا در سردخانه نبايد بيشتر از آنچه كه لازم است تا دماي يكنواخت كافي بدست آيد باشد . 

 4-5- كالاها بايد به نحوي چيده شوند كه مانع گردش هوا نگردند و نبايد با ديوارها ( بجز در اتاقهاي دو جداره )1 سقف يا كف تماس مستقيم داشته باشند .  فاصله بين كالا و ديوار و سقف و كف بايد حداقل 10 سانتيمتر 2 باشد . 

 4-6- در سردخانه‏ها بايد يك سيستم كنترل شده جابجائي و گردش كالا بكار گرفته شود . 

  5- حمل و نقل و توزيع

 5-1- نقل و انتقال مواد غذايي منجمد از سردخانه‏اي به سرد خانه ديگر بايد در تجهيزاتي كه قادر به حفظ دماي كالا باشد انجام گيرد و طوري عمل شود كه دماي محموله در حد 18- درجه سلسيوس و يا پائين‏تر حفظ گردد تجهيزات وسائل نقليه بايد قبل از بارگيري تا 10+ درجه سلسيوس و يا كمتر خنك شوند و بايد به دستگاه ثبات دما مجهز شوند تا در طول راه دما را ثبت كنند . 

 5-2- افزايش دماي كالاي منجمد طي حمل تا 15- درجه سلسيوس قابل اغماض مي‏باشد ولي هر دماي بالاتر از 18- درجه سلسيوس كالا را بايد در اولين فرصت ممكن يا در طي انتقال و يا بلافاصله بعد از تحويل فورا به 18- درجه سلسيوس كاهش داد . 

 5-3- بارگيري كالا در وسائل نقليه و تخليه آن و خارج كردن كالا از سردخانه و وارد كردن آن به سرخانه بايد حتي المقدور سريع‏تر انجام بگيرد .  و روشهايي كه اعمال مي‏شود بايد افزايش دماي كالا را به حداقل برساند . 

 5-4- در طي حمل و نقل از سردخانه‏اي به سردخانه ديگر ( همانطور كه در بند 5-1 اشاره شده است ) بايد كنترل مكرر دماي كالا با استفاده از روشهاي ثبت دماي محموله بطوريكه در بيرون از وسيله نقليه قابل مشاهده باشد انجام پذيرد . 

 5-5- دماي كالا قبل از بارگيري وسيله نقليه ( همانطور كه در بند 5-1 اشاره شده است ) و يا قبل از ورود به سردخانه بايد كنترل شود .

 5-6- حمل و نقل مواد غذايي منجمد براي توزيع محلي به خرده فروشان بايد طوري انجام گيرد كه نوسانات دما در جهت افزايش از 18- درجه سلسيوس حداقل بوده و در هيچ حالتي از 12- درجه سلسيوس بيشتر نگردد . 

 5-7- اگر دماي كالا در طول حمل و نقل محلي افزايش يابد ( همانطور كه دربند 5-6 اشاره شده است ) بايد هرجا و با هر سرعتي كه ميسر باشد بعد از تحويل تا 18- درجه سلسيوس كاهش داده شود .  هرگاه انجام اين امر ميسر نباشد بايد كالا فورا براي فروش عرضه شود .

  6- خرده فروشي

 6-1- مواد غذايي منجمد بايد براي فروش در يخچال هاي ويتريني زير صفر كه به همين منظور طراحي شده‏اند عرضه شوند . 

 6-2- اين يخچالها بايد قادر به حفظ دماي 18- درجه سلسيوس بوده و طوري از آنها استفاده شود كه دماي كالا را در 18- درجه سلسيوس نگهدارند و بايد مجهز به دماسنج باشند . 

 6-3- افزايش دماي كالا به مدت كوتاه ممكن است اغماض شود ولي دماي گرم‏ترين بسته آن نبايد از 12- درجه سلسيوس تجاوز كند . 

 6-4- جريان هواي گرم خارج نبايد مستقيمأ داخل فضاي سرد شده يخچال گردد .  يخچالها بايد در محلي قرار گيرند كه قسمت‏هاي باز و نمايان آنها در معرض گرماي تابنده واقع نشود ( براي مثال : نور غير مستقيم خورشيد ,  نورهاي شديد مصنوعي و يا در امتداد گرم كننده‏ها )

 يخچالها هنگام شب و يا مواقع تعطيلي بايد پوشانده شوند .  برنامه برفك  زدايي بايد حتي الامكان در غير از ساعات معمولي خريد و فروش صورت گيرد . 

 6-5- يخچالها هرگز نبايد بيش از ظرفيت از كالا انباشته شود .  كالاهاي انباشته شده جز در مواردي كه مطلقأ ضروري باشد نبايد از يخچال خارج و دوباره به آن برگردانده شود . 

 6-6- چون كالاهاي بدون بسته بندي در معرض خطر آلودگي و خشك شدن قرار دارند بايد در محفظه‏هاي جدا از محل نگهداري غذاهاي منجمد بسته بندي شده نگهداري و در معرض ديد قرار داده شوند .

 6-7- مواد غذايي غير منجمد نبايد در يخچالي كه حاري مواد غذايي منجمد است گذاشته شود .  ولي نگهداري بستني‏هاي بسته بندي شده در يخچالهاي حاوي مواد غذايي منجمد اشكالي ندارد . 

 6-8- كالاهاي ذخيره شده بايد به نحوي چيده شوند تا اطمينان حاصل گردد كه به ترتيب و بر حسب تقدم زماني قرار گرفتن در يخچالها به فروش مي‏رسند . 

  7- بسته بندي و برچسب‏گذاري

 7-1- بسته بندي بايد طوري باشد كه :

 الف ) خواص حسي - چشايي و ساير ويژگيهاي كالا را حفظ نمايد . 

 ب ) كالا را در برابر آلودگيهاي ميكروبي و ساير آلودگيها حفظ نمايد . 

 ج ) كالا را در برابر خشك شدن ,  تمركز گرما از طريق تابش حفظ و حتي الامكان از نشت نيز جلوگيري نمايد . 

 د ) از نفوذ طعم ,  بو ,  رنگ و ساير عوامل خارجي در تمام مدت نگهداري و توزيع كالا تا زمان فروش نهائي جلوگيري نمايد . 

 7-2- بسته هايي كه براي خرده فروشي مي‏باشند بايد تا زمان فروش نهائي دست نخورده و سالم نگهداري شوند . 

 7-3- نشانه گذاري مواد غذائي پيش بسته بندي شده مطابق مندرجات استانداردهاي مربوطه بايد هميشه در مورد غذاهاي منجمد نيز رعايت شود .  به علاوه بر چست بسته‏هاي مواد غذايي منجمد بايد بطور وضوح داراي راهنمايي هايي درباره نحوه نگهداري آن از تاريخ خريداري از خرده فروش تا هنگام مصرف باشد . 

  8- بهداشت

 8-1- رعايت بهداشت در طول آماده سازي ,  فرآيند انجماد ,  حمل و نقل و توزيع  تا هنگام فروش نهائي داراي اهميت مي‏باشد . 

 8-2- غذاهاي منجمد هميشه بايد با مقررات اصول كلي بهداشت مواد غذايي و هر جا كه مناسبت داشته باشد با آئين كار بهداشتي مربوط به ماده غذايي مشخص منطبق باشند .

 

 

 

1- Jacketed Rooms  براي اطلاع بيشتر به واژه نامه آئين كار انجماد و نگهداري ماهي و فرآورده‏هاي آن (1-2970) مراجعه شود . 

2- در مورد سردخانه‏هايي كه سيستم سرد كننده ( اواپراتور ) نزديك سقف تعبيه شده است ارتفاع كالا نبايد از سطح زيرين اواپراتور تجاوز كند . 

سرد کردن گوشت های سفید و قرمز پیش از انجماد

گوشت های سفید و قرمز تازه ذبح شده باید در درجه برودت32 الی36 درجه فارنهایت (صفر تا یک درجه سانتیگراد) در یخچال قرار داده شوند تا گرمای بدن حیوان از لاشه کاملا خارج شود. سرد کردن لاشه  رشد  باکتری  ها  را  کاهش  می دهد. گوشت گوساله و بره را 24 ساعت و گوشت گاو را 5 تا 7 روز در سرد خانه قرار می دهند.

تغییرات شیمیایی در پی انجماد

در طی انجماد فعالیت انزیم های موجود در میوه ها کند می شود. در صورت غیر فعال شدن این انزیم ها رنگ و طعم و مواد مغذی موجود در میوه ها تغییر کرده یا از بین می رود

فعالیت انزیم های موجود در سبزی ها با حرارت دادن در اب جوش یا بخار اب برای مدت کوتاه و سپس سریع سرد کردن ان بوسیله اب یخ متوقف می شود. تجربه نشان داده است برای فریزر کردن مواد غذایی در خانه حرارت دادن سبزی ها در اب جوش برای حفظ انها کاملا ضروری است

ایا می توان غداهای منجمد را در جایخی یخچال نگهداری کرد

این کار امکان پذیر است به شرط اینکه شرایط یک فریزر واقعی در ان فراهم باشد یعنی درجه سرما صفر درجه فارنهایت(17- درجه سانتیگراد) یا کمتر باشد نه اینکه فقط غذا را منجمد کند. کیفیت بهتر غذا در صفر درجه یا کمتر حفظ می شود

 منابع  :

 

1-    سایت اطلاع رسانی دانشنامه رشد :

www.daneshnameh.roshd.ir

2-    سایت اطلاع رسانی آفتاب :

www.aftab.ir

3-سایت اطلاع رسانی فودنا :

www.foodna.ir

3-    سایت اطلاع رسانی تبیان :

 

www.tebyan.net

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 11 خرداد 1393 ساعت: 22:30 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

زندگی نامه فرانك لويدرايت

بازديد: 287

«رايت» و بسط معماري در آمريكا

بي ترديد «فرانك لويدرايت» از ميان تمام معماران معاصري كه كارشان از قرن نوزدهم آغاز شد دور انديش تر بود.

وي نابغه اي بود كه چشمه ي فياض قريحه اش هرگز به خشكي نگرائيد و استعدادش به وصف نمي آيد. كار وي از اعصار مختلف به خصوص از معماري ديرين خاور دور متاثر بود. اما نه به شيوه ي ديگر معماران قرن نوزدهم كه تقليد را بهانه ي عدم ابتكار كرده بودند بلكه مانند «ماتيس» نقاش فرانسوي كه از هنر زنگي الهام گرفت و اين الهام با درك و تاثري عميق همراه بود. با اين همه كار »رايت» بيشتر از كار هر معمار آمريكائي ديگر روحيه ي سرزمين خود را داشت. فهميدن كارهاي «رايت» محتاج مطالعه اي دقيق و عميق است و درك شخصيت قوي وي كه در هر نكته اي از كارهايش تجلي داشت به آساني ممكن نيست.

اثرات قرن نوزدهم هنوز در «رايت» باقي بود اما وي به تنهايي به آن كه نقاشان و مجسمه سازان معاصر وي او را ياري كرده باشند تصوري نو در معماري آفريد.


تاثير معماران آمريكايي بر «رايت»:

به سال 1887 هنگامي كه «رايت» در شيكاگو آغاز كار كرد اين شهر سر چشمه ي معماري جديد بود. وي در كارگاه دو نفر از بهترين معماران و مهندسان آن زمان «لوئي سالون» و «دنكمارادلر» كه اولي را «استاد محبوب » و دومي را «كهن سرور بزرگ» مي ناميد، در زماني كه اين دو در كمال قدرت خلاقه ي خود ساختمان (اديتوريوم) را مي ساختند شاگردي كرد.

بدين ترتيب مكتب معماري شيكاگو در شكفته ترين ايام خود بر جواني وي تاثير گذاشت؛ با اين همه «رايت» مستقيماً دنبال كارهاي اين مكتب را نگرفت. استفاده از امكانات ساختماني جديد و مصالح تازه به عرصه ي معماري «رايت» خانه سازي، سال ها بعد وارد شد.

از اين رو شايد بتوان گفت وي محافظه كار بود و بيشتر دنباله ي راهي را گرفت كه «ريجارسن» رفته بود تا »سالون» تازه در دهه ي سوم قرن بيستم وقتي كه استفاده از بتن مسلح در اروپا رواج كامل يافته بود وي چنان كه خود گفته است براي نخستين بار اين ماده را (به اندازه اي كه به حساب آيد) در يكي از خانه هائي كه ساخت بكار برد. دليل اين مطلب عدم كفايت «رايت» نبود؛ بلكه تمايل و اراده شخصي او بود.

آن دسته از معماران اروپائي كه رهبري نهضت نو را در آن قاره به عهده داشتند به سرعت معناي كارهاي «رايت» را دريافتند و آن را پذيرفتند. به سال 1908 «كونوفرانكه» استادي آلماني كه جزء برنامه ي مبادلات فرهنگي دو كشور آلمان و آمريكا در دانشگاه هاروارد زيبايي شناسي تدريس مي كرد «رايت» را ملاقات كرد . نتيجه ي اين ديدار كتابي قطور درباره ي «رايت» به زبان آلماني شد كه به سال 1910 در آلمان منتشر گشت.

 

frank lioyd wright فرلنک لوید رایت

 

كتاب كوچكتر ديگري از همين نويسنده به سال 1911 به دنبال كتاب نخستين در آلمان طبع شد كه تعداد فراواني از آن به فروش رسيد. اين دو كتاب مقدمه ي آشنايي اروپائيان با كار «رايت» شد. بي مناسبت نيست ياد آور شويم كتاب نخستين به دليل جامع بودن خود تاكنون بي نظير مانده است.

دليل اين كه «رايت» به تنهايي از همه معماران هم دوره ي خود پيشتر بود چيست؟ و چرا ساختمان هاي وي حتي آنها كه در دم واپسين ساخت بر معماري تأثير فوق العاده دارند؟ پاسخ به اين دو سوال چندان مشكل نيست. در ستيز با كهنه پرستي، مشكلات «رايت» در مقايسه با مشكلات معماران اروپائي كمتر بود. وي در ناحيه ي غرب مركزي آمريكا زاده شد و در سايه ي حمايت شهري چون شيكاگو بود كه مركز رفيع ترين كارهاي آن زمان بود.


خانواده لويد رايت (1889)

فرانک ايستاده در کنار در ورودي (متولد 1867)- پايين سمت راست پدر - در ميان درگاه مادر بزرگ - در وسط عکس مادر فرانک لويد رايت .

 بي ترديد فرانک لويد رايت از ميان تمام معماراني که کارشان را قرن نوزدهم آغاز شد دور انديش تر بود وي نابغه اي بود که چشمه فياض قريحه اش هرگز به خشکي نگراييد واستعدادش به وصف نمي آيد کار وي از اعصار مختلف به خصوص از معماري ديرين خاور دور متاثر بود اما نه به شيوه ديگر معماران قرن نوزدهم که تقليد را بهانه عدم ابتکار کرده بودند بلکه مانند ماتيس نقاش فرانسوي که از هنر  و زندگي ايراني الهام گرفت و اين الهام با درک و تاثير عميق بود .

با اينهمه کار رايت بيشتر از کار هر معمار امريکايي ديگر روحيه  سرزمين خود را داشت .فهميدن کارهاي رايت محتاج مطالعه دقيق وعميق است ودرک شخصيت قوي وي که در هر نکته اي از کارهايش تجلي داشت به آساني ممکن نيست اثارت قرن نوزدهم هنوز در رايت باقي بود اما وي به تنهايي بي آنکه نقاشان و مجسمه سازان معاصر وي اورا ياري کنند تصوري نو در معماري آفريد.

به سال 1887 هنگامي که راست در شيکاگو آغاز به کار کرد اين شهر سرچشمه معماري جديد بود وي در کارگاه دونفر از معماران و مهندسان آن زمان "لوئي ساليوان "و " دنکلمار ادلر" که اولي را استاد محبوب و دومي را کهن سرور بزرگ مي ناميد در زماني که اين دو در کمال قدرت خلاقه ساختمان (اديتوريم ) را مي ساختند شاگردي مي کرد .

 

                                     فرانک لوید رایت

 

به اين تريسب مکتب شيکاگو در شکفته ترين ايام خود بر جوان وي تاثير گذاشت با اين همه رايت مستقيما دنبال کارهاي اين مکتب را نگرفت استفاده از امکاات ساختماني جديد و مصالح تازه به عرصه معماري رايت خانه يازي سالها بعد وارد شد .

از اين رو مي توان گفت که وي محافظه کار بود و و بيشتر ئنباله روي راهي بود که ريچاردسن رفتهبود تا ساليوان تازه در دهمه سوم قرن بيستم که بتن مسلح به طور کامل در اروپا رواج يافته بود وي چنانچه که خودگفته است براي نخستين بار اين ماده را در يکي از خانه هايي کهساخت به کار برد دليل اين مطلب عدم کفايت رايت نبود بلکه تمايل و اراده شخصي وي بود .

 

اولگنا لويد رايت (همسر فرانک لويد رايت)

آن دسته از معماران اروپايي که رهبري نهضت نو را در آن قاره به عهده داشتند به سرعت معناي کارهاي رايت را يافتند به سال 1908 " کونو فرانکه "  استادي آلماني که جز برنامه مبادلات فرهنگي دو کشور آلمان و آمريکا در دانشگاه هاروارد زيبايي شناسي تدريس ميکرد رايت را ملاقات کرد و نتيجه اين ديدار کتاب قطوري در باره رايت به زبان آلماني شد . که به سال 1910 در آلمان منتشر شد کتاب کوچکتر ديگري از همين نويسنده به سال  چاپ شد که 1 تعداد فراواني از اين  کتاب به فروش رسيد و اين دو کتاب مقدمه آشنايي اروپائيان با کار رايت شد بي مناسبت نيسا که ياد آور شويم که کتاب نخستين به دليل جامع بودن خود تاکنون بي نظير مانده است .

دليل انکه رايت بيشتر از معماران هم دوره خود  بود چيست ؟ چرا ساختمانهاي وي حتي آنهايي که در دم واپسين ساخت بر معماري تاثير فوق العاده دارند پاسخ اين دو سوال چندان مشکل نيست  در ستيز با کهنه پرستي مشکل رايت در مقايسه با مشکلات دگر معمارن اروپايي کمتر بود  وي در ناحيه غرب مرکزي آمريکا زاده شد و وي در سايه حمايت شهري چون شيکاگو که مرکز رفيع ترين کارهاي آن زمان بود.

از آعاز توجه رايت معطوف مسئله اي شد که سراسر عمر مورد توجه وي بود ساختن خانه بعنوان ماوايي براي زندگي .


سنت عمومي امريکاييان در اين مورد متالهايي که " سالون " بوجود آورده بود و روح هنرمندانه اي ريچاردسن به خانه سازي داده بود در اختيار رايت قرار گرفت اما راز کار وي در اين است که در سنت خانه سازي امريکاييان عواملي را که براي اساس معماري آينده اهميت داشت باز شناخت و نسبت به اين عوامل اساسي بي تفاوت نماند بلکه به قدرت نبوغ خويش بر انها عوامل تازه تر افزود و انچه را که به وي رسيده بود وي پيشتر برد .   

هر چهل سال يکبار يا چيزي در اين حدود معماران مدرن خود را با مفاهيم وسبک هاي زيست محيطي در گير ميکنند رايت تلاش فراواني در اين زمينه کرد تا جايي که دريک سخنراني پنجاه و دو تعريف از معماري ارگانيک ارائه نمود آن را با تعابيري نظير پلان آزاد فضاي ازاد آزادي از قيد و بندها و در لحظات احساسي خود عشق ازاد معرفي ميکرد معماري ارگانيک خردگرا در قرن نوزدهم در ميان مهندسان ومعماران آرت نو مبلغان و طرفداراني داشت در قرن بيستم توسط معماراني نظير هوگو- هرينگ آلماني در لبه مدرنيسم جاي گرفت ولي هرگز تنوانست در سنت مدرن نفوذ کند به طوري که حتي انسان گراياني چون آلوار آلتو  سيستم ابراز گرايانه خود را تنها به عنوان عنصر کوچکي در زيبايي کلي کارهايشان حفظ نمود .

قوس ها فرم ها و موج هاي طبيعي به زير سيگاري ها دستگيرههاي در و در بعضي از مواقع  فرم هاي اکوستيکي که از لحاظ منطقي و اقتصادي قابل توجيه باشند محدود بود به طور کلي ذهنيت غالب يک ذهنيت جبرگرايانه بود .  

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 11 خرداد 1393 ساعت: 22:17 منتشر شده است
برچسب ها : ,,
نظرات(0)

تحقیق درباره بیماری سفیدک سطحی مو

بازديد: 463

بیماری سفیدک سطحی مو

عامل بیماری: Uncinula necator

مقدمه

سالها تصور می‌کردند که اصل و مبدا سفیدک حقیقی مو از آمریکا است ولی طبق بعضی از شواهد و مدارک موجود مبدا آن از سرزمین ژاپن است. ابتدا چنین به نظر می‌رسید که در اروپا این بیماری چندان مورد توجه واقع نمی‌شده است. بطور کلی این بیماری از لحاظ تاریخی یکی از قدیمی‌ترین بیماری قارچی است در اواخر قرن گذشته شدیدا به تاکستانهای فرانسه حمله کرده است.

تاریخچه پیدایش بیماری در ایران

در ایران برای اولین بار در فاصله سالهای 1251-1250 این بیماری در ارومیه دیده شده است. همچنین طبق اطلاعات کسب شده ابتدا در نواحی مرکزی ارومیه بروز کرده و بعدا به سایر نقاط شمالی و غربی و جنوبی و بعضی نقاط دیگر سرایت کرده است.

Mildew اين بيماري درنقاط مختلف ايران به نامهاي سياه بود (در اصفهان)،آق(در اروميه)چور(در مراغه)، قاريا (در قزوين) وباد زدگي(در شهريار) ناميده مي شود. سفيدك سطحي مو دراواسط قرن نوزدهم وارد اروپاي غربي شد وكم كم در تمام قاره منتشر گرديد. عامل بيماري به افتخارTucker ، باغبان انگليسي كه اولين بار در سال 1845 متوجه بيماري شد Oidium tuekeri  Berk نامگذاري شد. در سال 1847 براي اولين بار بيماري در فرانسه مشاهده شد وخسارت شديد به موستانها وفرآورده هاي آن وارد گرديد. گزارش معتبري درباره اولين گزارش ومحل بروز بيماري درايران ديده نشد. بنا به مطالعات به عمل آمده بيماري سفيدك سطحي مو اولين بار بين سالهاي 51ـ1250 در اروميه بوسيله حسنعلي نواب ديده شده است ـ وامروز در تمام نقاط موخيز كشور به ويژه در موكاريهاي آذربايجان شرقي وغربي، خراسان، اطراف تهران ، زنجان، اراك ،قزوين ، اصفهان ، فارس ، گلپايگان، باختران ، خرم آباد لرستان ومحلات شيوع دارد وخسارت هنگفتي را باعث مي شود خسارت بيماري در مناطق با شرايط مناسب آب وهوائي مخصوصاً روي ارقام حساس بسيار شديد است. بطوريكه گاهي يك خوشه سالم نيز روي اين بوته هاي مو نمي توان مشاهده كرد و 100%‌محصول غير قابل فروش واستفاده مي شود.

مناطق انتشار در ایران

در ایران بیماری سفیدک مو در نقاط آذربایجان ، خراسان و اطراف تهران ، زنجان ، اراک ، قزوین ، اصفهان ، ارومیه ، فارس ، کاشان ، کرمانشاه ، گلپایگان ، خرم آباد ، محلات و بطور کلی در کلیه استانهای ایران در تمام نقاط انگورخیز ایران به چشم می‌خورد.


عامل بیماری

عامل بیماری سطحی مو قارچی است از رده آسکوسیت‌ها و از خانواده Erysiphaceae. رشته‌های میسلیومی این قارچ دارای رشد سطحی بوده و بوسیله هوستوریوم یا لکه‌هایی به داخل سلولهای اپیدرمی و کوتیکول نفوذ می‌نماید. بر روی توده‌های متراکم میسلیوم پایه‌های کنیدیوفور تشکیل می‌گردد که در انتهای آن زنجیری از کنیدی‌ها قرار می‌گیرند. کنیدی‌ها بی‌رنگ ، تخم‌مرغی کشیده بدون جدار عرضی است. پریتسیوم یا اندام جنسی قارچ در اواخر فصل به ندرت روی برگها و یا ساقه تشکیل می‌گردد. در داخل هر پریتسیوم چند آسک و هر آسک محتوی هشت آسکوسپور می‌باشد.

زیست شناسی

قارچ عامل سفیدک سطحی مو زمستان را به صورت میسلیوم در داخل جوانه‌ها به سر می‌برد. در اول بهار رشد نموده کنیدی و کیندیوفور ایجاد می‌نماید و بدین وسیله بیماری از سالی به سال دیگر انتشار می‌یابد. کنیدی‌ها نیز ممکن است در زمستان زنده باقی بمانند و موجب انتقال بیماری در سال آینده شوند. بعضی از محققین معتقدند که آلودگی اولیه سفیدک سطحی در اوایل بوسیله آسکوسپورهایی که از داخل پریتسیوم‌های موجود روی برگهای افتاده آزاد می‌شوند بوجود می‌آیند احتمالا در ایران پریتسیوم در انتقال بیماری از سالی به سال دیگر نقشی ندارد.

زیرا این اندام‌ها به ندرت فقط در ارومیه ، کاشان ، کرج ، مراغه ، تهران و آن هم به تعداد کم دیده شده است و با توجه به این که سفیدک در تمام مناطق موکاری کشور شیوع دارد به احتمال زیاد انتشار آن توسط میسلیوم و یا احتمالا کنیدی صورت می‌گیرد. درجه حرارت پایین تر از 5 درجه سانتیگراد برای رشد سفیدک مناسب نیست و از 30 درجه سانتیگراد به بالا هم قارچ از رشد باز می‌ایستد.

علایم بیماری:

علایم  بیماری سفیدک حقیقی در روی همه ی اندامهای هوایی جوان  ظاهر می گردد.

علایم این  ابتدا  به  صورت  لکه های  سفید در سطح  فوقانی  برگ ظاهر می شود و سپس روی آنها کنیدیوفورهای قارچ به صورت پودر یا پوشش آردی ظاهر می گردند . اگر بیماری تشدید یابد سطح تحتانی برگها نیز ممکن است  به  سمت  بالا  لوله  شود .

برگهای آلوده در تابستان قهوه ا ی شده زودتر از  پائیز  خزان  می کنند. علائم  بیماری درون  سر  شاخه های  جوان  نیز  به  صورت  لکه های  سفید     ظاهر   می گردند. در پائیز لکه ها به رنگ قهوه ای مایل به سیاه در می آیند.

قارچ  روی  غوره ها  را  به  صورت  پودر  سفید رنگی  می پوشاند. حبه ها   ترش و نارس باقی می مانند .در  حبه های  رسیده  تر آن  قسمت  از  پوست  حبه  که  آلوده به بیماری است  رشد  نمی کند  ولی  در  اثر رشد  مداوم  قسمت  سالم  حبه  ترک  خورده و دانه آن نمایان می گردد.

دوره بيماري :

قارچ عامل سفيدك سطحي مو زمستان را بصورت ميسيليوم در داخل جوانه ها يا كليستوتس روي اندام آلوده طي كند، كنيديها نيز ممكن است در زمستان زنده باقي بمانند و موجب انتقال بيماري در سال آينده شوند. بعضي از محققان معتقدند كه آلودگي اوليه سفيدك سطحي در اوايل مي تواند بوسيله آسكوسپور نيز بوجود آيد.

احتمالاً در ايران كليستوتس در انتقال بيماري از سالي به سال ديگر نقشي ندارد. زيرا اين اندام بندرت فقط در رضائيه ، كاشان ، كرج ، مراغه و تهران و به تعداد كم ديده شده با توجه به اينكه سفيدك در تمام مناطق موكاري كشور شيوع دارد به احتمال زياد انتشار آن توسط ميسليوم و يا كنيدي مخصوصاً در مناطق گرم صورت مي گيرد. كلني قارچ در پايين تر از 6 درجه سانتيگراد رشد نمي كند و در 36 درجه سانتيگراد در مدت 10 ساعت از بين مي رود. در سال 1371 فرم جنسي قارچ در موكاريهاي استان فارس نيز توسط بني هاشمي و پروين گزارش شده است، قارچ در 0C  40 سريعا از بين مي رود.

در نواحي گرم جنوبي كشور بيماري سفيدك سطحي مو خسارت زيادي وارد نمي كند. در نواحي مركزي و شمال غربي تاكستان هايي كه بر روي تپه ها و نقاط مرتفع سرد قرار دارند ، بيماري سفيدك در آنها كمتر از بوستانهايي است كه در دشت يا نقاط پست قرار دارند.

معلوم شده كه سرماي سخت زمستان مانع ظهور سفيدك نمي شود . در سال 1331 در قريه تينا، دهكده اي در شرق خراسان سرماي زمستان بقدري شديد بود كه شاخه هاي مو و پايه هاي آن در اثر يخبندان گزند فراوان ديد با اين وجود در تابستان سال بعد سفيدك تقريباً با همان شدت سالهاي گذشته در بوستان ها شيوع داشت.

آب آزاد باعث كاهش جوانه زدن كنيديها و همچنين توليد آنها مي گردد. باران مي تواند با شستن كنيديها و بعضي از ميسليومها باعث شدت بيماري شود. رطوبت نسبي هوا بين 40 تا 100% براي جوانه زدن كنيديها كافي است و حتي در رطوبت نسبي 20% نيز كنيديها قادر به جوانه زدن مي باشد. رطوبت نسبي هوا بيشتر در توليد كنيديها مؤثر است تا جوانه زدن آنها. آفتاب تابان از جوانه زدن كنيديها جلوگيري مي كند.

آفتاب باعث جلوگيري از تندش كنيدي و كاهش شدت بيماري مي گردد. در موستان انگور ياقوتي سعيد آباد شهريار مشاهده شده كه خوشه هاي مو پايه كوتاه و خوابيده روي پسته خسارت شديد از سفيدك سطحي مو ديده ولي خوشه هايي كه در معرض تابش نور قرار گرفته بودند بيماري بسيار كم بوده است.

نشانه هاي بيماري

:علائم بيماري روي قسمتهاي هوائي درخت يعني شاخه، برگ، گل، حبه وسرشاخه هاي جوان ديده مي شود. ولي بارزترين بيماري روي خوشه ديده مي شود وبيشترين خسارت هم در اثرآلودگي خوشه ها ناشي مي شود. روي سطح حبه هاي آلوده علائم به راحتي قابل تشخيص است. پوشش سفيد متمايل به خاكستري (بور) روي حبه ها مخصوصاً در اطراف دمگاه آنها كه توده هاي ميسليوم ،كنيديوفورها وكنيديهاي قارچ عامل بيماري است، بوجود مي آيد .زير پوشش مذكور در سطح پوست حبه ها، لكه هاي نكروتيك ديده مي شود كه رنگ آنها قهوه اي متمايل به تيره است. صدمه قارچ به پوست ونكروز شدن آنها باعث تركيدگي حبه ها شده وراه نفوذ قارچهاي ديگر را فراهم مي سازد. حمله بيماري به دانه ها در اوايل تشكيل باعث ريزش زياد از حد حبه ها ي تازه تشكيل شده مي شود وخوشه ها تنك مي گردد. آلودگي خوشه ها موجب ريزش ، كثيف شدن وتركيدگي حبه ها شده وگاهي همراه با پوسيدگي وترشيدگي مي باشد.

روي برگها ابتدا لكه هاي پودري به رنگ سفيد كثيف ظاهر مي شود كه گاهي در آغاز بسيار كوچك است وتشخيص آن مشكل است سپس بتدريج اين لكه ها بزرگتر ورنگشان متمايل به خاكستري شده ومشهود مي گردد. پريدرم برگ در محل لكه ها رنگ متمايل به قهوه اي پيدا كرده وگاهي پهنك برگها ي آلوده توأم با چين خوردگي ويا تورم مختصر مي گردد.

علائم روي سرشاخه ها نيز شبيه لكه هاي برگ است وباعث پيدايش لكه هاي نكروتيك شده وقهوه اي كم رنگ مي شود. روي شاخه هاي 1تا 2 ساله لكه هاي قهوه اي پررنگ مخصوصاً در پائيز وزمستان ديده مي شود. در شرايطي كه بيماري شديد وشرايط محيطي مساعد باشد سرشاخه هاي آلوده از يك پوشش سفيد پوشيده شده، خميدگي پيدا كرده وسرعصايي مي شود.

بیولوژی:

فرم جنسی پاتوژن یک آسکومیست و فرم غیر جنسی یک دئوترومیست است. پاتوژن بصورت میسلیوم روی شاخه ها و همچنین بصورت اندامهای جنسی(کلیستوتسیوم) در برگ های ریخته شده پای درختان زمستان گذرانی می کنند. در فصل بهار آلودگی توسط میسلیوم شروع می شود.


مبارزه:

1ـ مبارزه زراعي :

 مبارزه زراعي عبارت است از انتخاب پايه هاي مقاوم به بيماري همانطور كه قبلاً گفته شد گونه هاي آمريكائي به اين بيماري نسبتاً مقاوم بوده و به ندرت آثار بيماري را نشان مي دهند. بنابراين مي توان با استفاده از اين گونه ها و واريته هاي مشتق از آنها كاملاً از بيماري جلوگيري كرد.

امروزه در بيشتر سازمانهاي كشاورزي آمريكا و فرانسه مشغول ايجاد و تهيه گونه هاي هيبريد مقاوم به اين بيماري هستند و تاكنون قدمهاي مؤثري در اين راه برداشته شده است. عمليات كشاورزي در كنترل سفيد حقيقي بسيار قابل توجه مي باشد. بيماري سفيدك سطحي مو در نقاط سايه دار و مرطوب تاكستان شدت بيشتري دارد. بنابراين براي جلوگيري از آلودگي و محافظت درختان و جوانه هاي در حال رشد مو مي بايستي مو را با فاصله مناسب بكاريم، آنها را مرتب هرس كنيم و حتي الامكان روي داربست نگهداريم تا آفتاب به تمام قسمتهاي درخت برسند و هوا در بين شاخه ها جريان داشته باشد تا رطوبت كم شود.


2ـ مبارزه شيميايي :

گوگرد از قديمي ترين فرآورده هاييست كه براي كنترل و مبارزه سفيدك سطحي ميوه مصرف داشته و هنوز هم به لحاظ اثرات خوب و نيز قيمت ارزان آن بمقدار وسيع در موستان ها مصرف مي شود. گوگرد هم اثر جلوگيري كنندگي و هم خاصيت معالجه كنندگي دارد و بيشتر بصورت گل گوگرد و يا پودر وتابل  مصرف مي شود. در نواحي خشك و نيز در موستانهائيكه بوته هاي موردي پسته افتاده است گرد پاشي توصيه مي شود ولي در نواحي كه در فصل رشد گياه باران زياد مي بارد و يا درخت مو روي درخت داربست نگهداري مي گردد و محلول پاشي و يا پودر وتابل بهتر است . زيرا اولاً تمام اندامها و قسمتهاي درخت آغشته به سم مي شود و ثانياً خواص آن تا مدت زياد دوام دارد. اثر قارچ كشي گوگرد بطور عمده مربوط به مرحله تصعيد آنست و تركيبات حاصله از تصعيد گوگرد بستگي به شكل گوگرد (گرد ـ پودر وتابل و اندازه ذرات) و نيز عوامل جوي بخصوص حرارت و رطوبت دارد. گوگرد بين 25 تا 30 درجه سانتيگراد بهترين نتيجه از نظر خاصيت قارچ كش دارد و در كمتر از 18 درجه سانتيگراد مؤثر واقع نمي شود. بالاتر از 0C 30 ممكن است ايجاد گياه سوزي كند. مصرف گوگرد در هواي 35 درجه حرارت بالاتر توصيه نمي شود.

براي حصول نتيجه رضايت بخش و كنترل مطلوب بيماري سفيدك سطحي مو، بايد موستانها را 3 تا 4 بار با گل گوگرد گردپاشي و يا با گوگردهاي وتابل به شرح زير محلول پاشي كرد.

دفعه اول: وقتي كه شاخه هاي تازه روئيده در بهار 3 تا 4 برگ روي آن ظاهر شده است در اين نوبت در هر هكتار موستان بطور متوسط 20ـ15 كيلوگرم گل گوگرد مصرف مي شود.

دفعه دوم: همزمان است با موقعي كه درخت مو در حال گل دهي است و سنبله هاي آن كاملاً ظاهر شده اند در اين مرحله 30 كيلوگرم در هر هكتار گل گوگرد كافي است.

دفعه سوم: موقعي كه خوشه ها كاملاً از گل در آمده و حبه هاي تازه تشكيل شده به اندازه ماش و نخود مي باشد در اين مرحله 45 كيلوگرم گل گوگرد در هر هكتار پاشيده مي شود.

در مناطق و يا سالهائيكه بيماري شدت زياد داشته باشد مي توان موستان را براي بار چهارم به فاصله 15 تا 20 روز بعد از مرحله سوم سمپاشي كرد.

توجه :

اول اينكه مقدار گل گوگرد بر حسب تراكم درخت در در واحد سطح و نيز حجم آنها فرق مي كند و مقادير توصيه شده در حد متعارف است بديهي است در موستانهائيكه درختان آنها بيش از حد متعارف و مسن باشد مقدار گل گوگرد در هر مرحله تا 10 كيلوگرم افزايش مي يابد.

 دوم اينكه در نواحي مرطوب و پرباران بهتر است از گوگرد وتابل استفاده گردد، گوگرد وتابل با غلظت 2 تا3 در هزار با آب مصرف مي شود. محلول پاشي اول و دوم بهتر است با غلظت 2 در هزار و دفعه سوم و يا چهارم با غلظت 3 در هزار سمپاشي شود، نكته سوم اينكه موقع سمپاشي دقت شود تمام قسمتهاي درخت كاملاً با محلول سمي آغشته گردد و نكته چهارم اينكه مطالعات به عمل آمده در آذربايجان نشان مي دهد كه كارائي گل گوگرد و گوگرد آسيابي فرق معني داري با يكديگر ندارند. علاوه بر گوگرد ، تركيبات نسبي و چند قارچ كش آلي مانند: دينوكاپ ( كاراتان)، بنوميل و تري آديمفون نيز براي كنترل بيماري سفيدك سطحي  مصرف مي شود و نتايج خوبي هم داده است. قارچكشهاي آلي مذكور در طيف وسيعتري از درجه حرارت نسبت به گوگرد خاصيت قارچ كشي داشته و به غير از دينوكارپ ، خاصيت گياه سوزي آنها كمتر است ولي مصرف مكرر آنها مي تواند ، در قارچ عامل بيماري مقاومت به وجود آورد.

مبارزه شیمیایی

 

شدت خسارتی که به وسیله بیماری سفیدک مو بوجود می‌آید موجب شده است که یک سلسله تحقیقات موثر دامنه‌داری از نظر مبارزه عملی و اطمینان‌بخش انجام می‌گیرد. برای این کار از ترکیبات و مواد شیمیایی مختلفی استفاده به عمل آمده است که می‌توان به گوگرد ، الوزال ، کاراتان اشاره کرد.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 11 خرداد 1393 ساعت: 6:00 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,
نظرات(0)

تحقیق در مورد بیماری کزاز

بازديد: 1361

بيماري کزاز

کزاز بيماري است عفوني مشترک بين انسان و دامها که معمولاً بصورت تک تک و پراکنده ديده مي شود . بعلت آلوده بودن وسائل جراحي نيز ممکن است چند تن در بخش جراحي بدان دچار گردند . اين بيماري متأسفانه در کشور عزيز ما زياد ديده مي شود .

کزاز ميکروب خاصي است که در انتهاي آن اسپور وجود دارد ( سنجاق مانند ) در محيط خارج مقاومت زيادي از خون نشان مي دهد و اسپوري توليد مي کند که مقاومتش خيلي زيادتر است . اثرات ميکرب بواسطه سم بسيار قوي است که ترشح مي کند و از راه لنف ، خون بمراکز عصبي ميرود . با سم ميکرب کزاز توانسته اند علائم بيماري را توليد کنند . ميکرب کزاز در خاک ، مدفوع اسب و گاو و آب و گرد و خاک وجود دارد .

مطلب مهم اينکه ابتلاء به کزاز ايمني کاملي ايجاد نمي کند لذا بهترين وسيله براي جلوگيري از آن واکسيناسيون مي باشد . از سوي ديگر سرم ضد کزاز براي پيشگيري سودمند است ولي براي درمان بويژه پس از بروز نشانه هاي بيماري ندارد .

«نشانه هاي کزاز»

دوران پنهاني متوسط بيماري ۸-۷ روز است هر قدر دوران نهفتگي کوتاهتر باشد عاقبت بيماري خطرناکتر است گاهي در مرحله ي نهائي چرک زخم کم شده و سوزش و انقباض عضلاني ظاهر مي شود . امکان ابتلاء مجدد در غياب واکسيناسيون وجود دارد و هر اندازه فاصله بين شروع و انقباض عمومي حاصل از سم بيشتر باشد پيش آگهي بهتر است .

اولين نشانه ي کزاز دشواري بلع و کليد شدن دهان است . بيمار خيلي بزحمت دهان خود را باز مي کند عضلاتي که براي جويدن بکار ميرود در موقع انقباض دردناک و سفت هستند سپس انقباض در عضلات گردن ، صورت و ستون فقرات و شکم و غيره فرا مي رسد ( انقباض عمومي ) .

انقباض عضلات صورت ، شکل مخصوصي به مبتلا مي دهد و مانند اين است که بيمار خنده بي نمکي به لب دارد ( خنده شيطان ) در حالت حمله عضلات جونده منقبض شده و بواسطه گرفتاري ماهيچه هاي ستون فقرات بدن بعقب خم مي شود ( نظير کمان ) يعني سطح اتکاء تنها پشت سر و پاشنه ها مي باشد . هر گاه انقباض عضلات يک طرف بدن زياد شود بدن بهمان طرف خم مي شود و اگر تمام عضلات بدن بطور يکنواخت دچار شده باشند تمام بدن کشيده و بشکل خبردار در مي ايد . در شيرخواران و افراد خيلي پير کزاز خطرناک است .

انقباض عضلات عمومي بصوت حمله اي ظاهر مي شود يعني در اثر تحريک بيمار با روشنائي و صدا ، تزريق و يا لمس بدن ، جمع شدن عمومي بدن فرا ميرسد ، فکها سخت بهم فشرده شده و ساير عضلات نيز سفت مي شوند . انقباض عضلات حنجره و شکم و ديافراگم وعضلات تنفسي باعث خفگي مي شود . اگر انقباض ماهيچه هاي تنفس طولاني باشد موجب کبودي رنگ مي گردد . حملات انقباضي بيمار را فرسوده و خسته مي کند . کليد شدن دهان سبب تشنگي ، اتلاف شديد انرژي ، عرق ( دفع الکتروليتها ) آسيب ماهيچه ها ( پارگي ) و گرسنگي ميشود .

تب در ابتداي بيماري درحدود ۳۸ درجه بوده و بتدريج بالا ميرود به ۴۰ و بالاتر ميرسد . نبض سريع نيست تعداد تنفس درخارج از حملات تند است و اگر به ۴۰ بار در دقيقه برسد تقريباً وقوع مرگ حتمي است .

در کزاز تعريق فراوان وجود دارد ، فشار خون پائين و بي خوابي وجود دارد . گاه بيماري شدت مي يابد و بيمار در عرض ۳-۲ روز در حالت سکته قلبي يا خفگي يا وارد شدن مواد غذائي در ششها تلف مي شود و يا برعکس در عرض چند هفته انقباض عضلاني تخفيف يافته بهبودي حاصل مي گردد .

انواع خيلي سخت و سبک بيماري هم وجود دارد . فلج يک پا و يا دو پا و فلج صورت و چشم به تنهائي ديده مي شود . اگر فاصله بين اولين علامت کزاز با شروع انقباض عمومي ماهيچه ها کمتر از ۴۸ ساعت باشد بيماري خيلي جدي و بدخيم مي باشد .

« پيشگيري »

اسپور کلستريديوم تتاني از راه خراش کوچک و بزرگ و زخم و شکستگي ها و غيره وارد بدن مي شود ، اگر شرايط رشد و افزوني آن فراهم باشد سم ترواش مي کند و اين سم راهي مراکز عصبي مي شود ، بنابراين قبل و بعد از وارد شدن باسيل در بدن مي توان پيش گيري لازم را انجام داد .

دادن آنتي بيوتيک ،‌ ضدعفوني کردن و رعايت پاکيزگي زخم نيز از رشد احتمالي و تراوش سم جلوگيري مي کند ، باسيل کزاز در بافتهاي خراب شده بهتر رشد مي کند بنابراين پانسمان و رعايت پاکي زخم وعمل جراحي لازم سودآور مي باشد .

« واکسيناسيون »

تزريق واکسن مؤثرترين روش حفاظت در برابر کزاز است .

کزاز نوزادان با واکسينه کردن مادر در زمان حاملگي قابل پيشگيري است .

* پيشگيري پاسيو

ايمني پاسيو مي تواند بوسيله آنتي توکسين کزاز ( ايمونوگلوبولين انساني ) تأمين گردد .

سرم اسبي ممکن است موجب واکنشهاي آلرژيک و حتي مرگ در اثر شوک آنافيلاکتيک ((حساسيتي ))شود . ايمونوگلوبولين کزاز انساني معمولاً فاقد خطرات ذکر شده بوده و قدرت آن هم بيشتر از نوع آنتي توکسين هترولوگ است وجانشين سرم اسبي شده است .

* پيشگيري با آنتي بيوتيکها

کلستريديوم نسبت به پني سيلين حساس است بنابراين کاربرد آن در زخمهاي مشکوک منطقي و گاه ضروري است ولي بايد بخاطر داشت که در زخمهاي له و خراب شده دارو بمحل زخم نمي رسد ( بسبب اختلال جريان خون ) لذا امکان زنده ماندن و رشد باسيلها وجود دارد . عملاً در برخي بيماران مشاهده شده است که در زخمهاي تميز شده و عمل شده با وجود کاربرد پني سيلين جانشيني براي واکسن يا سرم ضدکزاز نمي باشد .

* نظافت و جراحي زخم  براي از بين بردن محيط غيرهوازي بافت و رشد اسپورها سود بخش است عمل جراحي و تميز کردن زخم هر چه زودتر صورت بگيرد اثر سودبخش تري خواهد داشت ( رشد باسيل و توليد سم کاهش خواهد يافت )

توجه به اين نکته حائز اهميت است که بهترين وسيله پيشگيري از کزاز واکسيناسيون کليه افراد درحال تندرستي است .

« درمان »

گرم و مرطوب کردن اطاق ، فيزيوتراپي قفسه صدري ،خارج کردن تراوشات سينه و حلق ، حرکت دادن بيمار در روي تخت ، مراقبت چشمها ، تغذيه از راه لوله معدي ، تجويز آرام بخش ها ( ديازپام ) بمقدار کافي ، آنتي بيوتيکها و در صورت لزوم باز کردن ناي تنفس مصنوعي با دستگاه و مراقبت دقيق و دائمي بيمار که بطور واضح تمام اين موارد به توصيه و تحت نظارت پزشک انجام مي شود

کزاز یک بیماری باکتریایی جدی است که منجر به سفتی عضلات جونده دیگر عضلات

می شود. بیماری منجر به گرفتگی عضلانی شدید و مشکل تنفسی و نهایتاً مرگ می گردد.

         یک زخم، پارگی یا دیگر زخم ها منجر به یک عفونت کزاز تولید کننده سم در افراد غیر ایمن می شود.

اسپور باکتری کزاز، کلستریدیوم تتانی، معمولاً در خاک دیده می شود. در صورت قرار گرفتن باکتری در یک زخم ، تولید سم  کرده که با عملکرد اعصاب و عضلات تداخل می نماید.

         درمان در استرس ، کم اثر و ناکارا می باشد. کزاز ممکن است علیرغم درمان، کشنده باشد. در ایالات متحده با حدود 100مورد بروز سالانه بیماری جزء بیماری های نادر محسوب می شود. یک تعداد کمی از بیماران نهایتاً می میرند. بهترین راه مقابله با کزاز پیشگیری است.

     علائم و نشانه ها

-     سفتی فک ، گردن و دیگر عضلات

-      تحریک پذیری

-       گرفتگی عضلات جونده، گردن و دیگر عضلات

-       تب

         وقتی که سم به اعصاب انتشار می یابد، عضلات صورت و فک دچار گرفتگی های شدید

می شوند. به همین علت یکی از مشکلات شایع قفل شدن فک است. همچنین گرفتگی عضلات گردن، بلع مشکل و تحریک پذیری نیز رخ می دهد. بعلاوه عضلات قفسه سینه ، شکم و پشت نیز ممکن است دچار گرفتگی شوند. گرفتگی شدید عضلات تنفسی منجربه تنفس مشکل برای بیماران می گردد. علائم و نشانه های کزاز در هر زمانی ( چند روز تا چند هفته ) بعد از صدمه ظاهر می شوند. دوره نهفتگی برای این بیماری بین 5 روز تا 15هفته می باشد. میانگین دوره نهفتگی 7 روز می باشد.

    علل

         باکتری عامل بیماری یا کلستریدیوم تتانی در خاک، غبار و مدفوع حیوانات یافت می شود. هنگامی که باکتری وارد زخم تازه عمیق می گردد اسپورهای باکتری یک سم قدرتمند به نام تتانواسپاسمین را تولید می نمایند. این سم بر عملکرد سیستم عصبی مناطق مختلف اثر می کند. این عملکرد سم باعث گرفتگی عضلانی ( شایعترین علامت تتانی ) می شود.

چه زمانی به درمان نیازمندیم ؟

-     وجود یک زخم عمیق و کثیف در حالی که شما حداقل در 5 سال گذشته دوز یادآور کزاز را دریافت نکرده اید و یا وضعیت واکسیناسیون خود مطمئن نیستید.

-      وجود هر گونه زخم در حالی که شما طی 10 سال گذشته دوز یادآور کزاز را دریافت نکرده اید.

       غربالگری و تشخیص

         پزشک کزاز را براساس معاینه فیزیکی و علائم و نشانه هایی نظیر اسپاسم عضلانی، گرفتگی و درد تشخیص می دهد. تست های آزمایشگاهی عموماً در تشخیص کزاز غیر مؤثر هستند.

       درمان

         درمان شامل مصرف یک ضد سم نظیر TIG می باشد. هر چند ضد سم تنها می تواند سموم غیر متصل به بافت عصبی را خنثی نماید. پزشک ممکن است برای مقابله با باکتری کزاز آنتی بیوتیک خوارکی یا تزریقی تجویز کند.

         همچنین تجویز واکسن کزاز، از عفونت آتی با کزاز جلوگیری می نماید. عفونت کزاز نیازمند یک دوره طولانی درمان در یک مرکز بهداشتی می باشد. داروهایی جهت آرام بخشی و فلج عضلانی تجویز می شوند که در این صورت شما نیازمند روش های حمایتی از مجاری هوایی می باشید.

     اکثر موارد بیماری کزاز شدید بوده و علی رغم درمان منجر به مرگ می گردد. مرگ اغلب در اثر انقباض مجاری هوایی، عفونت های تنفسی و اختلال در سیستم عصبی خودکار رخ می دهد. سیستم عصبی خودکار قسمتی از سیستم عصبی است که کنترل عضلات قلبی، عضلات غیر ارادی و غدد را بر عهده دارد. بیماران بهبود یافته از کزاز گاهی به مشکلات روانی مبتلا می شوند و به مشاوره روانپزشکی نیازمند می گردند.

پیشگیری

         شما از طریق ایمنی برعلیه سم می توانید از کزاز پیشگیری نمایید. اکثر موارد کزاز در افراد غیر ایمن و کسانی که دوزیادآرو کزاز را طی 10 سال گذشته دریافت نکرده اند، رخ می دهد.

         واکسن کزاز اغلب به عنوان جزئی از واکسن DPT (دیفتری، کزاز،سیاه سرفه) به کودکان تزریق می شود.

         این تزریق فرد را در برابر سه بیماری، دیفتری ( عفونت تنفسی و گلو )، سیاه سرفه و کزاز ایمن می کند.

         آخرین مدل این واکسن شامل دیفتری، شبه سم کزاز و سیاه سرفه بدون سلول

می باشد. (DtaP)

            DtaP  شامل 5 دوز می باشد که به طور معمول در بازو  یا ران اطفال تزریق می شود.

         سنین تزریق واکسن عبارتند از : 2 ماهگی، 4 ماهگی، 6 ماهگی، 18-15 ماهگی،

6-4 سالگی

         بزرگسالان باید به صورت مرتب هر 10 سال یک دوز واکسن یادآور کزاز تزریق نمایند. در صورت مسافرت های بین المللی بهتر است یک دوز جدید واکسن کزاز تزریق شود. در صورت وجود زخم کثیف یا عمقی اگر از آخرین دوز دریافتی واکسن 5 سال گذشته باشد،  لازم است یک دوز واکسن کزاز تزریق گردد. دوز یادآور واکسن کزاز به طور معمول همراه با دوز یادآور واکسن دیفتری به صورت واکسن نوع بالغین یا (Td ) تزریق می شود. ابتلا به کزاز منجر به ایجاد ایمنی در برابر بیماری نمی شود. بنابراین توصیه به واکسیناسیون جهت جلوگیری از عود مجددبیماری کاملاً منطقی به نظر می رسد. اگر دوران کودکی واکسن کزاز دریافت نکرده اید به پزشک مراجعه و واکسن نوع بالغین یا Td  را تزریق نمائید.

    تمیز نگاه داشتن زخم

   ابتدا زخم را با آب تمیز بشوئید. زخم و اطراف آن را با یک صابون با دقت تمییز نمائید.

  توجه به منبع بیماری

         زخمهای ناشی از سوزن یا دیگر برش های عمقی، گزیدگی حیوانات و به ویژه زخم ها کثیف شما را در گروه پر خطر برای ابتلا به عفونت کزاز قرار می دهد. در این صورت پزشک زخم شما را تمییز می نماید و پس از تجویز آنتی بیوتیک، دوز یادآور واکسن کزاز را به شما تزریق می نماید.

    مصرف آنتی بیوتیک

         بعد از شستن و تمییز کردن زخم، یک لایه از آنتی بیوتیکهای ( کرم یا پماد) نظیر نئوسپورین یا پلی سپورین بر روی زخم قرار دهید. این آنتی بیوتیکها بهبود زخم  را تسریع نمی کنند اما با مهار رشد باکتری ها و ایجاد مصونیت، بدن را در ترمیم زخم یاری می نمایند. برخی اجزاء در پمادها باعث ایجاد لکه های پوستی خفیف می شوند. در صورت بروز لکه های پوستی مصرف پماد را متوقف سازید.

     پوشش زخم

         در معرض هوا بودن زخم به بهبودی آن کمک می نماید، اما پانسمان زخم را تمییز نگاه داشته و از ایجاد عفونت های مضر جلوگیری می کند. تاول های تخلیه شده باید تا زمان بهبود پانسمان شوند.

  تعویض پانسمان

         پانسمان روزانه و در صورت مرطوب بودن سریعتر تعویض می شوند. در صورت حساسیت به برخی از باندها و چسب ها از گاز استریل و چسب های کاغذی استفاده شود

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 11 خرداد 1393 ساعت: 5:57 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,
نظرات(1)

تحقیق در مورد بیماری دیابت

بازديد: 7187

مقدمه:

بیماری دیابت:

شما به بیماری دیابت (افزایش قند خون) مبتلا هستید که علت این بیماری اختلال در عضئی در بدن شما به نام پانکرانس(لوزالمعده) است.شما خاتنمی هستید که در عین حال باردار می باشید و به دیابت نوع II (دو) مبتلا هستید و  وظیفه ما این است که شما را از موضوعاتی در این رابطه آگاه سازیم امیدوارم که تا آخر کار شما بیمار محترم با من همکاری کنید.

آناتومی و فیزیولوژی پانکرانس:

پانکرانس(لوزالمعده) یک عضو پشت مناقی است( پرده پوشاننده احشاء بدن) که طول ان تقریباً  12تا20 ساناتی متر و وزن آن بین 70 و 120 گرم است.

سرپانکرانس در حلقه ی c شکل دوازدهه( گودی مانند روده باریک) قرار دارد و دم آن به طور مایل از قسمت پشتی معده به سمت ناف طحال امتداد پیدا می کند.

پانکرانس از خونرسانی غنی برخوردار است که توسط شریان های سلیاک،  مزانند یک یک فوقانی( بزرگ سیاهرگ زبرین) و طحالی تأمین می شود.

تخلیه و ریدی از طریق سیستم پورت کبد انجام می شود . پانکرانس از فیبرهای آوران سمپاتیک و پاراسمپاتیک (رشته های عصبی) برخوردار است که توسط اعصاب واگ و طحالی از طریق شبکه کبدی و سلیاک تأمین می شوند.


عملکرد غیر طبیعی لوز المعده:

انسولین توسط سللهای B پانکرانس (یکی از سلولهای لوز المعهده) ترشح می شود که یکی از 4 نوع سلول جزایر لانگرا هانس ( اجتماعی از سلولها) پانکرانس می باشد.

انسولین یک هورمون آنابولیک یا ذخیره کننده می باشد.

وقتی که یک وعده غذایی خورده شد،  انسولین افزایش یافته و گلوگز ( قند خون) را از داخل خون به داخل عضلات، کبد و سلول‌های چربی حرکت می‌دهد.

بیمار محترم شما باید در مورد اثرات انسولین اطلاعاتی داشته باشید:

در این سلولها انسولین دارای اثرات زیر می باشد:

µ               انتقال و متابولیزه کردن گلوکز برای تولید انرژی

µ               تحریک ذخیره گلوکز در کبد و عضلات( به شکل گلیکوژن)

µ               ارتقاع ذخیره شدن چربی غذا در بافت های چربی

µ               تسریع انتقال آمینواسیدها( مشتق شده از پروتئین های غذا) به داخل سلول

µ        انسولین همچنین با شکسته شدن گلوکز، پروتئین و چربی های ذخیره  با شکسته شدن گلوکز، پروتئین  چربی های ذخیره شده را مهار می‌کند.

در طی دوره ناشتا(نخوردن غذا بین وعده های غذایی و در طول شب) پانکرانس شما به طور مداوم مقادیر خیلی کمی از انسولین را آزاد میکند، هورمون دیگر پانکرانس گلوکاگون نامیده می شود.( که توسط سلول های آلفای جزایر(یکی از انواع سلولهای لوزالمعهده) را نگر‌‌های ترشح می شود. می‌شود. ) زمانی که سطح گلوکز خون کاهش یابد، آزاد می‌شود.انسولین(قندخون) و گلوکاگون(باعث افت قند خون می شود) با هم سطح ثابتی از قند را در جریان خون بوسیله تحریک آزاد شدن گلوکز از کبد نگهداری می‌کند.

در ابتدا گلوکز را از طریق شکستن گلیکوژن تولید می‌کند. بعد از12-8 ساعت غذا خوردن ،کبد ساختن گلوکز را از طریق شکستن مواد غیر کربوهیدراتی یعنی اسیدهای آمینه انجام می‌دهد.

دیابت: دیابت به معنی افزایش قند خون(هایپرگلیسمی) به علت نقص در ترشح انسولین و یا نقص عملکرد انسولین و یا هر دو می باشد و شما به دیابت نوع دو مبتلا هستید که به اختصار به آن اشاره می کنیم.

کلاً دو نوع دیابت وجود دارد: نوع(1) و نوع (2) که به برسری هر دو نوع می پردازیم.

 

 

 

انواع دیابت:

دیابت نوع (1): دیابت نوع (1) (تیپI) تقریباً 50% افراد دیابتی به نوع یک مبتلا هستند. در دیابت نوع I به دنبال یک اتوایمیون (از بین رفتن سلولهای خودی) سلولهایB جز ایدلانگرهانی تخریب می شود نتیجه این امر کاهش و یا اختلال در تولید انسولین است.

اتوامیون: وقتی انتی بادی ها در بدن شما بر علیه بافت های طبیعی بدن وارد عمل شده و همانند بافت خارجی واکنش می دهند و نوعی پاسخ غیر طبیعی را به وجود می آید.

عدم وجود انسولین در خون باعث می شود کبد کنترلی سوی مقدار GC تولید شده خود نداشته باشد. که نتیجه این امر افزایش قند خون ناشتا می باشد. اگر غلظت گلوگز همچنان در خون رو به افزایش باشد تا انجا که به آستا نه‌ی کلیوی برسد.

(mg 180-20)کلیه ها نمی توانند تمام گلوکز پالایش( تصفیه شده)‍‍ را باز جذب کنند در نتیجه بخش GL وارد ادرار می‌شود.(گلوکزوری) دفع بیش از حد گلوکز از طریق ادرار را اتلاف شدید آب و  واکترولیت ها( مایعات بدن) همراه است که به این حالت دیورز اسموتیک( دفع زیاد آب از بدن) گفته می‌شود.

شما در این بیماری برای کنترل قند خون می‌بایست انسولین تزریق شود. ویژگیبارز این نوع دیابت بروز ناگهانی و حاد آن ی باشد که اغلب قبل از 30سالگی اتفاق می‌افتد.

دیابت نوع 2(تیپII): تقریباً 95-90% افرادبه دیابت نوع II می باشند که شما هم یکی از انها هستید. در این نوع بیماری حساسیت سلولها نسبت به انسولین کم شده و نقص در عملکرد سلولهای B منجر به کاهش تولید انسولین می گردد. در حالت طبیعی انسولین به گیرنده های خاصی در سطح سلول متصل می شودو مجموعه ای از واکنش های مربوط به متابولیسم(سوخت و ساز) GL را در سلول آغاز می کند.

در جریان دیابت نوع 2 سرعت واکنش های داخل سلولها کاهش می یابد و در نتیجه اثر بخشی انسولین بر روی سلولهای بافی در جذب GL و سلولهای کبدی در ذخیره GL کاهش می یابد.این نوع دیابت در ابتدا با رعایت رژیم غذایی و ورزش درمان می گردد و شما بایداین موارد را رعایت کنید.

اگر با ادامه درمان همچنان قند خون شما بالا باشد در آن صورت از دلسوهای پایین اورنده قند خون خوراکی بعنوان مکمل های درمانی استفاده می گردد و برخی از بیماران داروهای خوراکی موثر واقع نشده و حتماً می بایست از انسولین به صورت تزریق استفاده شود. دیابت نوع II بیشتر در افراد بالای 30 سال و چاق روی می دهد.

دیابت حاملگی:

دیابت ممکن است در طی حاملگی رخ دهد که تعریف دیابت حاملگی این است:

به هر درجه ای از عدم تحمل گلوکز گفته می شود که در طی دوران بارداری رخ می دهد. اکثر شما زنان باردار در طی دوران حاملگی باید از نظر دیابت آزمایش شوید.

هایپرگلیسمی دوران بارداری به علت ترشح هورمونهای جفتی است که سبب ایجاد مقاومت نسبت به انسولین می شود. توصیه می شود شما که از یک یا چند مورد از معیارهای زیر برخوردار هستید از نظر ابتلا به دیابت حاملگی در هفته های 24تا28 بارداری غربالگری شوید. به سن25سال یا بالاتر،زنان 25 سال یا جوانتر که چاق باشند یا سابقه خانوادگی دیابت

دیابت حاملگی در بالاتر از 14 درصد از زنان باردار رخ داده و ریسک ابتلا به بیماری های فشار خونی را در این زنان افزایش می دهد.

اهداف درمانی:

1. حفظ و نگهداری خوب قند خون در دوران حاملگی

2. دریافت کافی کربوهیدرات برای جلوگیری از کترنمی به خصوص در 3ماهه دوم بارداری

3. با بررسی عملکرد کلیه ها و ارزیابی بیمار از نظر پراکلامیس وهیدرآمنیوس

4. ارزیابی

پس از زایمان و به دنیا امدن نوزاد، سطح قند خون شما در مبتلا به دیابت حاملگی به سطح نرمال بر می گردد. لذا تمامی شما عزیزانی که مبتلا به دیابت حاملگی هستید برای جلوگیری از ابتلا به دیابت نوع دوم در سالیان بعد می بایست با رژیم غذایی صحیح و ورزش وزن خود را به حد ایده ال برسانید.

 

تظاهرات بالینی دیابت:

تظاهرات بالینی دیابت شامل سه قسمت می باشد: پرادراری(پلی اوری) پرنوشی(پلی دیپی) پرخوری(پلی فاژی). از دست رفتن بیش از حد مایعات در اثر دیورزاسموتیک ( دفع زیاد آب از بدن) اتلاف آبد بدن      منجر به بروز پلی اوری(افزایش ادرار) و پلی دیسپی(تشنگی زیاد) می شود در نتیجه کمبود انسولین و شکستن پروتئین های  چربی ها اشتهای   بیمار زیاد می شود(پلی فاژی).                                                                                                        

سایر غلائم عبارتند از: خستگی و ضعف، تغییرات ناگهانی در وضعیت            بینایی.گزگز و بی حسی دست و پا ها، خشکی چوست و ترمیم و بهبود کند زخم های بدن و عفونت های عود کننده.

علایمی چون از دست دادن ناکهانی وزن، تهوع و استفراغ، دردهای شکمی ممکن است در دیابت نوع یک در صورت وقوع کتواسیدژ (DKA) دیده شوند. (هیپوگلیسمی)کاهش قند خون: زمانی اتفاق     می افتد که قند خون به حدی کاهش یابد که سبب بروز علائم و نشانه گردد. هیپوگلیسمی  معمولاً به سطح قند خون کمتر از 3 mmol در بیماران دیابتیک تحت  درمان با انسولین یا داروهای خوراکی پایین آورنده قندخون تعریف  می شود.

سن،جنس و وضعیت های طبی مربوطه(بیماری های کبدی،بیماری عروق، مغزی و نوروپای، اختلال عصبی در سیستم خودکار)و سرعت کاهش GL(قندخون)ممکن است بر بروز و شناخت علائم و نشانه های هیپوگلیسمی اثر گذارد.

اهداف مراقبت:

باید از احتمال بروز هیوگلیسمی در همه بیماران تحت درمان با انسولین آگاه بود به منظو افزایش دادن سریع سطح قند خون حفظ و نگهداری سطح قند خون در محدوده ی قابل قبول 10-4 mmol/l (70-180 mg/100ml) تعیین جستجوی علت هیپوگلیسمی محدود کردن حملات هیپوگلیسمی بیشتر تسکین ترس و اضطراب- پیشگیری از بروز تروما(ضربه) در اثر هیپوگلیسمی .

انواع کاهش قند خون: (هیپوگلیسمی) 1. شبانه: قند خون ممکن است در طی شب (حدود ساعت 2-3 صبح سقوط کند و بیمار متوجه هیپوگلیسمی نشود).

نشانه ها:

1.تعریق شبانه، خواب آشفته،(بختک) خرناس غیر عادی، خواب آلودگی صبحگاهی، سردرد، افسردگی، قندخون بالا قبل از صبحانه ادرار اسیدی(کتونوری) صبحگاهی

2. هیپوگلیسمی مزمن: در افراد سالخورده تحت درمان باOHAS ممکن است هیپوگلیمی به صورت مزمن درآید و به صورت کندی اعمال ذهنی، تغییرات شخصیت یا اختلالات رفتاری نمایان شود.

3. هیپوگلیسمی نسبی: افرادی که برای مدت نهان طولانی به سطح قند خون بالا عادت کرده اند ممکن است با سطح طبیعی قند خون علایم هیچوگلیسمی را نشان دهند.

 

 

انسولین درمانی:

 عملکرد انسولین: انسولین هورمونی است که توسط سلولهای B پانکرانس ترشح می‍شود افزایش قند خون بعد از غذا محرک سنتز و ترشح انسولین می گردد.

انسولین به گیرنده های انسولینی بر روس غشای سلول متصل می گردد. تا عبور گلوکز به داخل سلول برای مصرف شدن به عنوان سوخت یا ذخیره شدن گلوکز را تحصیل نماید.

انواع انسولین موجود:

انسولین از پانکرانس گاو یا خوک استخراج شده و یا به وسیله ی تکنولوژی نو ترکیبی( روش آزمایشگاهی ژنتیکی) از DNA ساخته می شود. از این رو انسولین انسانی نامیده می شود. در موارد کمی انسولین انسانی از اصزلاح انسولین خوکی به دست می آید. زنجیره آمینو اسیدی انسولین انسانی همانند انسولین ترشح شده از سلولهای B پانکرانس انسان است.

در حال حاضر انسولین انسانی دارای شروع اثر سریع تر و طول اثر کوتاهتر بوده و در مقایسه با انسولین خوکی یا گاوی کمتر منجر به تولید آنتی بادی انسولین می گردد. (یکی مکانیسم  دفاعی برای از بین بردن عواملی که از بیرون وارد بدن می شوند)

عده ای ازبیمارن سالخورده ممکن است هنوز از انسولین گاوی استفاده نمایند عموماً انسولین گاوی جهت بیماران تازه تشخیص داده شده تجویز نمی شود.ترکیبات انسولین از نظر مدت اثر متفاوت می باشند.

 نگهداری انسولین:

ویال های (یک نوع آمپول) باز نشده را در یخچال در‍‍ درجه حرارتC  8-2  نگهداری کنید. دقت کنید از یخ زدن آنها جلوگیری شود. تاریخ انقضاء را کنترل کنید،ویال های تاریخ گذشته را دور بیاندازید.

روش و محل تزریق انسولین:

انسولین باید 30-20 دقیقه قبل از غذا تزریق شود، تزریق در شکم را توضیح می دهیم. از بازو و ران و کپل نیز برای تزریق می توانید استفاده کنید. تزریق در این محل ها باید به صورت چرخشی انجام دهید. چین پوستی را جمع کنید و سوزن را با زوایه مستقیم داخل پوست کنید و انسولین را تزریق کنید.  سوزن را خارج و روی محل فشار وارد کنید.

میزان و زمان تزریق را یادداشت کنید. درضمن  محل تزریق را از نظر تورم، برآمدگی،درد یا نشست انسولین کنترل کنید.

روش تزریق انسولین در شکم:

1. با یک دست پوسنت محل  تزریق را بکشید و ناحیه ی وسیعی را با انگشتان خود بگیرید تا محل تزریق ثابت شود.

2. با دست دیگر، سرنگ را بردارید و مثل مداد در دست بگیرید. سوزن را به طور عمودی وارد پوست کنید.

3. برای تزریق انسولین ، پیستون را تا ته فشار دهید.

4. سوزن را به طور مستقیم از پوست خارج کنید . پنبه را به مدت چند ثانیه روی محل تزریق فشار دهید.

5. از سرنگهای یک بار مصرف فقط یک مرتبه استفاده کنید و آن را درون یک ظرف پلاستیکی محکم مثل ظرف خالی ماده سفید کننده بیاندازید.

تزریق انسولین:

انسولین ممکن است با استفاده از سرنگ انسولین ، قلم انسولین، پمپ انسولین تزریق شود.

سرنگهای انسولین:

 سرنگهای انسولین در سه اندازه وجود دارند.

1. (50) واحدی: هر خط سرنگ 50 واحدی مساوی با یک واحد انسولین است. سرنگهای50واحدی برای مقادیر پایین انسولین استفاده می شود.

2.(100واحدی) هر خط سرنگ100واحدی مساوی با دو واحد انسولین است. سرنگهای100واحدی برای مقادیر زیاد انسولین استفاده می شود.

3. (30) واحدی: سرنگهای 30 واحدی برای اطفال استفاده می شود.

پمپ انسولین:

تزریق مداوم زیر پوست انسولین( انفوزیون مداوم زیر جلدی انسولین) انسولین به طور مداوم و از طریق لوله و سوزن تپنازکی که در زیر پوست قرار داده می شود انفوزیون می گردد.

راهنمایی های جهت آموزش بیماران در مورد قلم انسولین:

شما باید با ساختمان و علم قلم انسولین خاصی که انتخاب کرده اید

آشنا باشید. سشما باید بتوانید اجزای قلم انسولین را به طور صحیح انجام دهید. شما باید بدانید که چند واحد انسولین در قلم پر وجود دارد و چه موقع باید قلم را عوض کرد.

بدانید که بر حسب نوع قلم انتخابی چگونه انسولین را تزریق کنید.

‍‍‌طریقه  ذخیره سازی و حمل و نقل قلم را باید بدانید. روش مناسب تمیز نمودن و نگه داری قلم را باید بدانید.

علایمی را که نشان می دهد قلم صحیح کار نمی کند را بشناسید و بدانید که در این موقعیت چه اقدامی را باید انجام دهید.

برنامه پیشنهادی جهت شروع استفاده از سرنگ انسولین:

1. استفاده از سرنگ انسولین را زمانی شروع کنید که شما از نظر متابولیکی وضعیت پایداری داشته باشید.

2. قبل ازشروع رژیم جدید هموگلیکوزید، کلسترول، تری گلسیدید های خون  را آزمایش کنید و 6-3 ماه بعد باید این آزمایش ها را تکرار کنید.

3. دانش شما باید درموارد زیر ارزیابی شود: افزایش قند خون، ورزش، مراقبت در مواقع ناخوشی، مسافرت و ارزیابی مستمر، بیرون غذا خوردن.

علایم هشدار دهنده افت قند خون:

1. واکنش خفیف افت قندخون: لرزش و تکان های بدن، عصبانیت، ضربان سریع قلب، تپش قلب، افزایش تعریق، گرسنگی شدید

2. واکنش متوسط افت قند خون: سردرد، تحریک پذیری، عدم تمرکز حواس، و توجه به محیط مشکل در دیدن خطوط ، خواب آلودگی

3. واکنش شدید افت قند خون: عدم پاسخ به محرک های محیطی، عدم هوشیاری و بی هوشی، تشنجات

 

مشکلات کف پا و ساق پا:

75-50% موارد قطع اندام تحتانی در بیمارن دیابتی انجام می گیرد.

3. عارضه دیابت که خطر بروز عفونت های پارا افزایش می دهد:

1. اختلال در عصب حسی: با عث کاهش احساسا درد و فشار می شود.

2. اختلال در عصب حرکتی: با ایجاد کوچک شدن عضلانی چاها را تغییر می دهد.

3. بیماری محیطی: خون رسانی ضعیف اندام های تحتانی باعث تأخیر در التیام زخم ها می شود.

5. ضعف سیستم ایمنی: کاهش قند خون، توانایی گلبولهای سفید اختصاصی را در جهت از بین بردن باکتر ها کاهش می دهد.

بنابراین در مواردی که دیابت شما به خوبی کنترل نمی شود، مقاومت در برابر بعضی از عفونت های مشخص کاهش می یابد.

نوعی اختلال عصبی(اتونومی) به خشکی پوست و ترک خوردن آن می انجامد.

بروز زخم های پای دیابتی با آسیب دیدگی بافت نرم پا، تشکیل شکاف، بین انگشتان پا یا روی پوست خشک  پا یا تشکیل پینه( کالوس) آغاز می شود.

 شما صدمات وارده به پای خود را به علت بی حسی موجود حرکت نمی کنید.ترشح، تورم، قرمزی ساق پا ممکن است اولین علامتی باشد که شما را متوجه می سازد.

درمان زخم های پا شامل: استراحت در بستر، مصرف آنتی بیوتیک، و برداشتن قسمت های مرده زخم می باشد.

برای درمان پاها، پاهایتان را روزانه از نظر قرمزی ، تاول، شکاف، پنبه یا زخم شدن و تغییر درجه حرارت پوست و پیشرفت مشاهده و بررسی کنید.

راهنمایی های مراقبت از پا:

این دستورات جهت بهبودی شما ارائه شده است که باید رعایت نمائید.

1. توجه به جنبه های روانی و اجتماعی در مورد بیمارتیان

2. سوال بفرمائید و در مورد بیماریتان صحبت کنید.

3. سوالات خود را به صورت واضح بیاتن کنید.

4. مشکلات خود را قبول کنید.

5. ربط دادن اطلاعات جدید و تجربیات از دیگران استفاده نمائید.

 شما در تصمیم گیریهای مربوط به مراقبت از خودتان در بیمارستان شرکت کنید و در منزل تصمیمات مناسب را در مورد آموزش استفاده کنید. بطور معمول آموزش باید از مطالب ساده سروع و به مسایل پیچیده تر پیش رود.

تشخیص دیابت:

 آزمایش ادرار به تنهایی نباید برای تشخیص دیابت استفاده شود. با مشخص شدن قند در ادرار(گلیکوز یدی) باید قند خون مورد ازمایش قرار گیرد.

در صورت وجود علایم و نشانه های دیابت معمولاً قند خون بالا به تنهایی دیابت را تأیید می کند. قند خون ناشتا 7/8 md و یا بیش از 140mg/100ml .

در صورت عدم وجود نشانه های دیابت در خود برای تشخیص نیاز به حداقل دو قند ناشتای غیر طبیعی بیش از 8Mmol/L . قند خون تصافی بیش از 11 Mmol/L دو ساعت پش از مصرف غذا مشخص کننده دیابت است.

هنگامی که نتایج آزمایش قند خون در حد مرز است برای تعیین وجود اختلال در تحمل گلوکز آزمایش تحمل گلوکز خوراکی Tolerancest انجام می دهند.

در این آزایش از 750 گرم گلوکز استفاده می شود. معیار تشخیص دیابت در آزمایش تحمل گلوکز خوراکی است.

آموزش دیابت: آموزش جزءلاینفک برنامه درمانی دیابت می باشد. هدف کلی آموزش دیابت آن است که به شما کمک کند تا دیابت خود را قبول کنید.

اصول اموزش استاندارد جهت شما وجود دارد اما شما باید جداگانه ارزیابی شوید، تا یک برنامه آموزشی کامل به منظور تحقق نیازهای آموزشی خودتان تهیه کنند.

مهارت های ادامه حیات: اطلاعات ضروری جهت سالم و ایمن ماندن شما در منزل.

دانش پایداری: اطلاعاتی که باعث فهم بیشتر دیابت و مراقبت از آن می شود. آموزش مستمر و مداوم مهارت های ادامه حیات در زمان تشخیص دیابت آموزش داده می شوند و باید به طور منظم بازنگری گردند. به هر حال باید به مواردی که برای شما ایجاد سوال کرده یا باعث نگرانی شما شده پاسخ داده شوند.

در ضمن شما باید قادر باشید تکنیک های تزریق صحیح و مراقبت از انسولین را شرح دهید. اثرات داروها و غذاها را بر سطح قند خون بدانید، اسامی انسولین یا قرص های مورد مصرفش ذرا بدانید. تکنیک های صحیح ارزیابی  دیابت( خون- آزمایش را شرح دهید) اهمیت وجود کتون در ادرار را بشناسید، از علایم و نشانه های افزایش قند خون و علت و درمان را مطلع باشید.

آزمایش قند خون خودتان در منزل:

برای اندازه گیری قند خونتان در منزل اگر دسنتگاه اندازه گیری قند خون را داشته باشید باید ابتدا توسط سوزنی که در دستگاه وجود دارد به نوک یکی از انگشتان زد تا یک قطره خون بیاید و بعد خون را در روی یک دسگاه که در روی لانست(سوزن) ریخته اید به دستگاه متصل می کنید و شماره قند  خون شما را ثبت می کند و برای هر بار استفاده از سوزنی(لانست) تمیز استفاده کنید. و با توجه به میزان قند خون خودتان کارهای لازم را انجام دهید.

 

 

 

آزمایش ادرار:

آزمایش قند ادرار زمانی راه اصلی کنترل شخصی دیابت محسوب می‌شد. شما می توانید بار نخستین مقدار کمی ادرار بر روی یک نوار یا قرص آغشته به مواد شیمیایی این آزمایش را انجام دهید.

اگر سطح قند خون شما خیلی بالا باشد معمولاً بالاتر از 180میلی گرم در دسی لیتر به نحوی که مقداری از قند اضافی خون وارد ادرار شود.

 تغییراتی در رنگ نوار ایجاد شده که نشان می دهد شما در محدوده خطر افزایش قند خون هستید. عیب این روش ان است که این آزمون تنها زمانی که در خطر باشید شما را آگاه می کند و هیچ گاه  پیش از خطر هشدار نمی دهد.

نکته بدتر آن است که این آزمایش همیشه قند بسیار زیاد را نشان می دهد و در تشخیص افت قندخون تقریباً بی ارزش است.

نوعی دیگر از آزمایش ادرار که وجود کتون ها را در ادرار شناسایی میکند بسیار سودمند تر است. روش اجرای این آزمایش مشابه پیش است.

آزمایش کتون ادرار تنها راه عملی است دانشتن وجود مقادیر اضافی کتون در خون است وجود همزمان غلظت های بالای قند و کتون در خون بسیار خطرناک است.

زیرا نشان دهنده کمبود خطرناک انسولین در خون است. هرگاه سطح قند خون شما بیشتر از 240 میلی گرم در سی لیتر یا قند ادرارتان بیش از یک درصد باشد اقدام به آزمایش کتون کنید بویژه اگر مبتلا به دیابت نوع اول هستید.

اگر کتون در ادرارتان وجود دارد فوراً با پزشک خود تماس بگیرید.

وجود همزمان قند خون با لاوکتون بیش از اندازه در ادرار نشان دهنده‌ی وجود حالت  وجود حالات خطرناکی به نام (کتواسیدوز) است. اگر کتواکسیدوز درمان نشود به اغما منجر خواهد شد. شما که مبتلا به دیابت نوع دوم هستید تنها در صورت وجود نشانه های جسمی یا روحی شدید باید نگران این عارضه باشید.

 

 

 

اندازه گیری قند خون:

مقیاس های اندازه گیر گلوکز خون شما وسایل مورد استفاده برای ارزیابی قندخون در منزل یا درکنار تخت بیمار در بیمارستان از دو طریق اندازه گیری می شود.

1. اندازه گیری نوری

2. اندازه گیری برقی

ونکاتی که باید در مورد دستگاه های قند خون رعایت کنید از قبیل:

گلوکومترها باید به طور  منظم تمیز باشند و تحت آزمایش های کنترل قرار گیرند و طبق دستورات سازنده گلوکومترکلالیره گردند.

گلوکومترها مصون از خطا نیستند و تکنیک غیر صحیح کاربرد آنها از دلایل عمده ای است که به سبب نتایج غلط می گردد از جمله  استفاده از جمله:

1. استفاده از گلومترکثیف                                2. نبود خون کافی

3. استفاده از نوار به صورت غیر صحیح          4. خالی بودن باطری

5. رطوبت و درجه حرارت های بالا              6. عدم شستشوی دستها

7. پاک کردن ناقص خون از روی شیشه

داروهای پایین آورنده‌ی قند خون:

دادن دارو 30-20 دقیقه قبل از غذا- آگاه بودن از احتمال تداخل اثر دارویی- تظاهرات هیپوگلیسمی در افراد تحت درمان با داردهای خوراکی پایین اورنده قند خون ممکن است غیر مشخص یا (آتیپیکال) باشد. این داروها همان انسولین به شکل خوراکی نیستند. دونوع داروی خوراکی پایین آوردنده ی قند خون(OHAS)  وجود دارند:

سولفونیل اوره( uslphony lureas) بیگوم نیرها(Bigvanides) هر دو دسته داروی فوق تأثیر انسولین ( خود شخص اندوژن) را بهبودو افزایش می دهند.

این داروها خود محتوی انسولین نیستند باید به عنوان مکمل رژیم غذایی مورد استفاده قرار گیرند. مقادیر بیش از حد این داروها توصیه نمی شود و باید توجه داشت که (OHAS) جایگزین و جانشین رژیم غذایی مناسب نیستند.

سولفونیل اوره: مکانیسم اثر سولفونیل اوره ها : تحریک ترشح انسولین از سلولهای B پانکرانس افزایش اثر انسولین روی محل گیرنده- کمک در مهار تولید گلوکز کبدی توسط انسولین.

عوارض جانبی احتمال:

1. احتمال بروز هیپوگلیسمی وجود دارد زمانی که در اثر افزایش مصرف (OHAS) ترشح انسولین بیش از حد گردد یا غذا خوردن با تإخیر انجام شود و عده های غذایی فراموش شود و یا فعالیت فرد افزایش یابد.

2. احتمال عملکرد کبد

3. تهوع و استفراغ

4. بثورات متعدد پوستی

5. افزایش اشتها

6. به ندرت درشت شدن سلولهای  قرمز ممکن است بروز کند.

سولفونیل اوره ها در حاملگی منع مصرف دارند.

بیگوانیدها:

 مکانیسم اثر بیگوانیدها:

1. اختلال جذب گلوگز GL از روده     2. مهار گلوکونئوژنز

تولید GL توسط کبد:

1. افزایش برداشت GL توسط عضلات و چربی

2. افزایش اثر انسولین در محل های گیرنده

3. اثر خفیف در کاهش اشتها

 

عوارض جانبی احتمالی:

1. به وطر کلی بیکوانیدها نباید به عنوان اولین خط درمانی مورد استفاده قرار گیرند زیرا ممکن است سبب نارسایی کلیوی و اسیدوزلاکتیک گردند.

2. تهوع یا اسهال ممکن است در 15-10% بیماران ایجاد شود اکثر بیماران بیگوانیدها را تحمل می کنند مشروط بر این که با مقادیر کم شروع شوند و قرص با و یا بلافاصله پس از غذا خورده شود و مقدار دارو تدریجاً افزایش یابد.

3. در صورت مصرف همزمان بیگوانیدها و الکل احتمال بروز اسیدوزلاکتیک وجود دارد.

ترکیبی از OHAS: استفاده از ترکیبی از دو سولفونیل اوره مزیت واقعی به دنبال ندارد زیرا هر دو این داروها با یک مکانیسم اعمال اثر می کنند. در بیمارانی که دارای بازرسانی اولیه یا ثانویه نسبت به سولفونیل اوره ها هستند به ویژه بیماران چاق می توان سولفونیل اوره ها را توأم با بیگوانیدها تجویز کرد.

بیمار محترم بهتر است شما درباره رژیم و تغذیه اطلاعات بیشتری بدانید.

درمان تغذیه ای:

رژیم غذایی وکنترل وزن،پایه های طی درمان دیابت را تشکیل میدهند.

درمان تغذیه ای شما به سمت دستیابی به اهداف کلی زیر شروع         می شود:

1. فراهم کردن تمامی ترکیبات غذایی ضروری

2.دستیابی به وزنی منطقی و نگهداری و ابقاء ان

3. برآورده ساختن انرژی مورد نیاز

4. پیشگیری از نوسانات  وسیع روز انه سطح گلوکزهون و باقی ماندن سطح گلوکز خون در سطح نرمال که ایمن و عملی می باشد.

5. کاهش دادن سطح لیپیدهای سرم در صورتی که بالا باشد.

مهمترین هدف درمان با رژیم غذایی دیابت کنترل کالری کلی مصرفی شما جهت دستیابی و یا ابقاء وزن مقلقی بدن و کنترل سطح گلوکز خون می باشد.

رژیم غذایی با کالری کنترل شده را می توان توسط محاسبه کردن نیازهای گالری  فرد در ابتدا استفاده نمود.

به طور کلی غذاهای حاوی کربوهیدرات دارای اثرات بیشتری روی سطح گلوکز خون می باشند، زیرا این غذا ها خیلی سریع تر از سایر غذاها هضم شده و سریعتر به گلوکز تبدیل می شوند

کمک به هضم راحت تر موادغذایی و جلوگیری از بعضی از بیماریهای دستگاه گوارش:

فیبرهای رژیم غذایی به دو دسته قابل حل و غیر قابل حل تقسیم بندی می شوند. فیبرهای قابل حل (در غذاهایی از قبیل حبوبات، جوهر سر و تعدادی از میوه ها)  بیشتر نقش پایین اوردن سطح قند خون و چربی های خون را در مقایسه  با فیبرهای غیر قابل حل(نامعلوم) ایفا می کنند.

سایر مشکلات افزایش داده فیبرهای خورده شده شامل احساس پری شکم، تهوع، اسهال، افرپزایش نفخ شکم، یبوست در صورت ناکافی بودن مایعات مصرفی می باشند.

بیمار محترم هرم غذا از 6 گروه غذایی ساخته شده است:

1.نان، حبوبات، برنج؛پسته

2.میوه ها

3. سبزیجات

4. گوشت، مرغ،ماهی،لوبیای خشک،تخم مرغ،مغزها

5.شیر،دوغ،پنیر

6.چربی ها، روغن، شیرینی ها

یکی از اهداف اصلی رژیم درمانی شما افراد  پرهیز از افزایش ناگهانی و سریع گلوکز خون پس از خوردن غذا می باشد.

خطر اصلی مصرف الکل توسط شما بیماران دیابتی عزیز هیپوگلیسمی می باشد.

این مسئله  به خصوص برای بیمارانی که انسولین دارند مصداق دارد. با توجه به مقدار الکل مصرف شده در بیماری که دیابت نوع 2 دارد و کلرپروپامید می گیرد.

ممکن است  برافروختگی صورت،احساس گرمی، سردرد، تهوع و استفراغ، تعریق یا تشنه شدن در طی چند دقیقه بعد از مصرف الکل را تجربه کنید.

علاوه بر این عوارض جانبی فوری، مصرف الکل ممکن است منجر به افزایش وزن زیاد(بعلت پرکار بودن الکل) افزایش چربی و بالا رفتن سطح گلوکز (بخصوص اگر نوشیدنی ها مخلوط و لیکورها مصرف شوند) شود.

وظیفه ما پرستاران برای شما قبل از جراحی:

ممکن است برای متعادل کردن و تثبیت سطح GL شما را 3-2 روز قبل از عمل بستری نمایند.

اقداماتی که ما پرستاران بایدانجام دهیم:

1. قطعی کردن زمان عمل جراحی

2. در مورد عمل جراحی و مراقبت های بعد از عمل

ما برای شما توضیح می دهیم که با OHAS (داروهای خوراکی  پایین آورنده  قند خون و یا رژیم غذایی تحت کنترل بوده اید ممکن است در طول عمل جراحی و فوراً پس از عمل جراحی نیاز به انسولین پیدا کنید.

3. اطمینان از کامل بودن مدارک: برگه رضایت  نامه عمل جراحی چارت دارویی  برگه های مانیتورینگ گرافی قفسه سینه واسکن، MRI  (عکسبرداری از مغز) ECG ( عکسبرداری از قلب)

4. سولفونیل او.ره ها( نوعی دارو) معمولاض 24 ساعت قبل از عمل و مت فورمین و کلروپروپامید 36 ساعت قبل از عمل قطع می گردند.

5. تشویق کردن شما به توقف سیگار کشیدن

6. ارزیابی:

 A وضعیت متابولیکی: کنترل قند خون- تعادل مایعات- وضعیت تغذیه- وجود انمی

B سطح آموزشی و درک شما از دیابت

C حمایت خانواده

D سابقه هرگونه آلرژی یا واکنش های  دارویی

E وجود عوارض دیابت( کلیوی-کبدی- قلبی- نوروپاتی)


اعمالی که برای عمل جراحی در صبح باید شما انجام دهید.

عمل جراحی در صبح:

1. اطمینان از این که داروهای خوراکی قطع شده اند.

2. شما باید از 12 نیمه شب ناشتا باشید

3. تعیین رژیم انسولین،انفوزیون انسولین شروع

4. اندازه گیری دقیق قند خون هر 2 ساعت

عمل جراحی در بعد از ظهر:

1. ناشتا بودن پس از یک صبحانه شب

2. اطمینان از اینکه داروهای خوراکی قطع شده اند.

3. بهتر است IV ترابی در بخش شروع شود جهت پیشگیری از کم آبی- کاهش خطر هیپوگلیسمی.

 4. شروع IV در بخش، بستگی به تیم جراحی و بیهوشی و روش معمول بیمارستان دارد.

5. اندازه گیری دقیق قند خون

 

 

مسئولیت های پرستاری پس از عمل جراحی:

مراقبت فوری:

1. اندازه گیری و مانیتور و ثبت علایم حیاتی طبق دستور

2. نگهداری صحیح تعادل مایعات

3. اندازه گیری دقیق قندخون- ادراروکتون ادراری درابتداهر دو ساعت

4. مشاهده پانسمان از نظر علایم خونریزی و ترشحات بیش از حد

5. اطمینان باز بودن لوله های درن و خروج ترشحات

6. ثبت همه اطلاعات مربوط به جذب و دفع مایعات

7. مراقبت از انفوزیون وریدی انسولین

8. اطمینان از کنترل درد و استفراغ

9. توجه به نیازهای روانی مثل تغییر تصویر ذهنی بدن

مراقبت مداوم:

1. ثبت همه اطلاعات به طور صحیح روی پارت های مخصوص

2. پیشگیری از عوارض عفونت - روش پانسمان استریل از جمله محل های IV (ورم و التهاب پوست)  ترومبوز وریدی-پوشیدن جورابهای ضد آمبولی( تخته شدن خون) هیپوگلیسمی(قندخون) و هیپرگلیسیمی(قندخون)

3. آموزش دیابت و توان بخشی

مراقبت از اشخاص دیابتی:

درد قفسه سینه ممکن است در دیابتی هاغیر مشخص باشد برای از نظر ضعف،خستگی، افزایش قند خون،نارسایی احتقان قلبی(cef) کنترل درد و استفراغ، اندازه ی قند خون،پیشگیری از نوسانات قند خون،  نگهداری دقیق تعادل مایعات، بیماری قلبی عارضه معمول دیابت می باشد و میزان  مرگ و میر بالایی نسبت به افراد غیر دیابتی دارد.

بین افزایش سن مدت دیابت و وجود دیگر عوارض با میزان مرگ و میر ارتباط وجود دارد.

آرترواسکروز (انسداد در رگ ها) در افراد دیابتی فراوانتر و شدیدتر میباشد و نسبت به افراد غیر دیابتی در سنین پایین تری اتفاق می افتد و در زنان شایعتر است.

انفارگلوس( سکته ی قلبی) میوکارد در 32% بیماران دیابتی به صورت خاموش است. ممکن است شخص با هیپرتانسیوان (افزایش فشار خون) نارسایی قلبی،شوک کاردیوژنیک یا در افراد پیر با  یا در افراد پیر با گکتواسیوز دیابتی یا کمای هیپراسمولار( بیهوشی) به بیمارستان مراجعه نماید.

اهداف مراقبتی:

برنامه ریزی مراقبت های پرستاری باید به گونه ای باشد که سبب مزاحمت مداوم برای بیمار نشود و اجازه دهد بیمار استراحت و خواب کافی داشته باشد. اهداف مراقبتی عبارتند از:

1.درمان حملات حاد طبق دستورات پزشک و پروتکل(برنامه)استاندارد

2. تثبیت وضعیت قلبی و تسکین علایم

3. پیشگیری از گسترش نابهنجاری قلبی و محدود نمودن حملات مجدد.

4.دستیابی به ویوگلیسمی(قندخون طبیعی) و حفظ آن

5. فراهم نمودن حمایت روانی

6. پیشگیری از عوارض بستری شدن در بیمارستان.

مسئولیت های پرستاری:

1.ارائه مراقبتهای جسمی-روحی و آموزشی

2.مانیتور قند خون هر4-2 ساعت برحسب میزان ثبات قندخون و مسیر تزریق انسولین

3.  تسکین درد به صورت مناسب و کنترل استفراغ که می تواند سبب افزایش قند خون گردد.

4. انجام درمان طبق دستورات پزشکی و بر اساس نوع بیماری قلبی

5.دادن انسولین:بسیایر از بیمارانی که تحت درمان OHAS (داروهای خوراکی پایین آورنده قندخون) معمولاً انسولین حداقل برای 48 ساعت اول از طریق انفوزیون( تزریق زیر پوستی) داده می شود.

تعدیل عوامل خطرساز مربوط به بیماری قلبی :

شما بیمار عزیز برای برانگیخته شدن و عمل به موارد زیر نیازمند کسب اطلاعات و حمایت می باشد:

1. ترک سیگار، اجتناب از از مصرف غذاهای پرکالری(انرژی) و پرچربی جهت کاهش دادن وزن؛ افزایش منظم فعالیت و ورزش،دستیابی به سطح قند خون قابل قبول.

 

 

برنامه ریزی و ترخیص:

نکات کلیدی:

1. به موقع شروع کنند از زمان پذیرش

2. پرستارها قرار ملاقات برای پیگیری مراقبت ها بگذارند.

3. شاره تلفن جهت تمای بگیرید

4. پرستار شما بایداز کافی بودن اطلاع و دانش شما از خود مراقبتی اطمینان حاصل کند.

5. از دسترس بودن انسولین و لوازم آزمایش اطمینان حاصل کند.

6. از اینکه شما زمان و چگونگی مصرف داروها را درک کرده اید مطمئن گردد.

برنامه ترخیص باید تعیین و تثبیت شده باشد. مهم است که برنامه ریزی ترخیص با توجه به ارزیابی اولیه و برنامه مراقبتی شما تهیه وتنظیم گردد.

1. در اولین یا دومین روز پذیرش پرستار شما باید پرسنل بهداشتی زیربط را از بستری شدن بیماری مانند شما مطلع کند.(مربی دیابت) -متخصص تغذیه- متخصص بیماریهای پا- مددکار اجتماعی

2. پرستار شما باید اطمینان حاصل کند که وضعیت مراقبتی شما ارزیابی شده است و بنابراین شما توانایی مراقبت از دیابت خود را دارید و در منزل می تواند به سلامت زندگی کنید.

در صورت لزوم برای ارزیابی وضعیت به منزل مراجعه کند.

 

 

روز ترخیص:

1. پرستار شما اطمینان حاصل کند که شما داروها و سایل لازم و سرنگ ها و دفتر گزارش دیابت را داشته باشید و طریقه ی استفاده از ان ها واین که برای تهیه وسایل به کجا مراجعه کنید.

2. اطمینان حاصل یابد که  قرار ملاقاتها برای پیگیری مراقبت تعیین شده است و نامه ای درمورد ترخیص بیمار(شما) به پزشک در محلی نوشته شده است.

اگر آزمایشات به صورت کتبی است به شما آموزش داده می شود و همچنین در مورد داروها باید ناشتا بود اطمینان یابد که شماره تلفن ضروری مشا برای مواقع ضروری در دسترس است. اطمینان یابد که شما سرویس های خدماتی وابسته به دیابت را می شناسید.

ورزش/ حرکت و نرمش های کششی:

 انواع کشش ها:

1. کشش عضلات پشت و شانه ها

2. کشت سمت داخل ران

3. کشش عضلات پایین کمر و عضلات هامسترینک

حرکات ورزشی تقویت کننده عضلات:

1. بالابردن وزنه ها از طریق بدنشان

2. بالا بردن وزنه ها در جلوی بدن

3. بالابردن وزنهها به طرفین بدن و شانه ها در حالت خمیده به جلو

4. حرکات پارویی رو به بالا (شانه ها-گردن و بالای پشت بدن)

5.چرخش عضله دو سر بازویی

6. انبساط عضله                      7. پرورز خوابیده

8. دراز نشست                      9. بالابردن عضلات ساق پا

ورزش:

ورزش موجب کاستن سطح گلوکز خون و کاهش ریسک فاکتورهای قلبی و عروقی می شود. ورزش با تسهیل مصرف انسولین قند خون را کاهش می دهد و همچنین جذب گلوکز توسط عضلات بدن را افزایش می دهد. همچنین موجب ارتقاء گردش خون و خون عضلانی می شود. تمرینات مقاومتی می توانند موجب افزایش توده های عضلانی گردد که به وسیله آن ریت متابولین( سوخت و ساز) در حال استراحت افزایش می یابد.

این اثرات در شما بیماران دیابتی در ارتباط با کاهش وزن، برطرف کردن استرس و ابقاء احساس شادابی و خوب بودن مفید می باشد.

ورزش همچنین لیپیدهای خون را تغییر می دهد و موجب افزایش سطح لیپوپروتئین های دانسیته بالا(HDL) و کاهش سطح کلسترول تام و تری  گلیسیریدها می شود.

 

 

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 10 خرداد 1393 ساعت: 6:24 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,
نظرات(2)

تاریخچه کشف آسپرین

بازديد: 537

تاریخچه کشف آسپرین

سازنده اولین قرص آسپرین

فردریک بایر (Fredrich Bayer) در سال 1825 بدنیا آمد. پدر او یکنساج و رنگرز پارچه بود و طبق عادت آن زمان وی در ابتدا شغل و حرفه پدر را برای کارانتخاب کرد و پس از مدتی فعالیت با پدر، در سال 1848 تشکیلاتی مشابه برای خود راهاندازی کرد و در آن حرفه بسیار هم موفق شد.

تا قبل از 1856 برایرنگرزی از مواد رنگی طبیعی استفاده می شد اما با کشف و صنعتی شدن ساخت رنگهای حاصلاز مواد نفتی، بایر که پتانسیل موجود در این کشف را بخوبی احساس کرده بود با کمکشخصی بنام فردریک وسکوت (Friedrich Weskott) کمپانی Bayer را راه اندازی کرد.

بایر در ماه می سال 1880 در گذشت و تا آن زمان کمپانی هنوز در فعالیترنگرزی مشغول بود، اما شرکت تصمیم گرفت با استخدام تعدادی شیمیدان نوآوری هایی دراین صنعت بوجود آورد و این اتفاق هم افتاد اما نه در صنعت رنگرزی.

هنگامیکه فلیکس هوفمن (Felix Hoffmann) در حال انجام آزمایش با یکسری از ضایعات رنگی بودتا شاید بتواند دارویی برای درمان درد ناشی از بیماری پدرش بدست آورد توانست بهپودری دسترسی پیدا کند که امروزه شما آنرا به نام آسپرین می شناسید.

هوفمن آسپرین را کشف نکرد

تعجب نکنید! هوفمن آسپرین را دوبارهکشف کرد. آسپرین چهل سال قبل توسط یک شیمیدان فرانسوی کشف شده بود، این شیمیدانبخوبی می دانست که پودر اسید استیل-سالی-سیلیک (acetylsalicylic acid) دارای خاصیتشفا بخشی بسیار می باشد. در واقع بیش از 3500 سال بود که بشر این پودر را می شناختچرا که در سال 1800 یک باستان شناس آلمانی که در مصر تحقیق می کرد، با ترجمه یکی ازپاپیروس های مصری متوجه شد که بیش از 877 نوع مواد دارویی برای مصارف مختلف در مصرباستان شناخته شده بود که یکی از آنها همین پودر اسید بود که برای برطرف کردن درداز آن استفاده می شد.

Fredrich Bayer
Fredrich Bayer
، موسس شرکت بایر

در برخی از شواهد و نوشته های دیگری که در یونان بدست آمده استنیز مشخص شده که بشر حدود 400 سال پیش از میلاد از شیره پوست درخت بید برای درمانتب و درد استفاده می کرده است. همچنین آنها هنگام زایمان زنان از این ماده برایکاهش درد استفاده می کردند. امروزه مشخص شده که ماده موجود در این شیره چیزی جزاسید سالی-سیلیک نیست.

ثبت رسمی کشف آسپرین

در ماه مارچ 1899 کمپانی بایر رسما" محصول خود بنام آسپرین را به ثبت رساند و به دنبال آن درسایر کشورهای جهان نیز تحقیقاتی گسترده راجع به این دارو انجام گرفت بگونه ای کههنگام بازنشستگی هوفمن در سال 1928، آسپرین در تمام دنیا شناخته شده بود.

آسپرین از مهمترین اکتشافات هوفمن بود اما این تنها کشف او نبود. درست چندروز پس از کشف آسپرین هوفمن به ماده ای دست پیدا کرد که امروز در بازار بنام هروئین (Heroin) مشهور شده است. از این ماده مخدر در تمام مدت جنگ جنگ جهانی اول بعنوان یکدارو استفاده می شد اما امروزه در تمام کشور های جهان از فهرست دارو ها خط خوردهاست.

آسپرین دارویی كم نظیر

          هر روز میلیون ها نفر از ما برای رفع درد، تب یا سرما خوردگی آسپرین می خوریم. اما امروز پزشكان دریافته اند كه این قرص های ریز سفید فواید اعجاب انگیز دیگری نیز دارند. دانشمندان اثبات كرده اند آسپرین می تواند برخی از تغییرات ناشی از بیماری آلزایمر بر روی مغز را به تاخیر بیندازد و یا حتی از آنها جلوگیری كند.

هر روز میلیون ها نفر از ما برای رفع درد، تب یا سرما خوردگی آسپرین می خوریم. اما امروز پزشكان دریافته اند كه این قرص های ریز سفید فواید اعجاب انگیز دیگری نیز دارند. دانشمندان اثبات كرده اند آسپرین می تواند برخی از تغییرات ناشی از بیماری آلزایمر بر روی مغز را به تاخیر بیندازد و یا حتی از آنها جلوگیری كند. تاثیر آسپرین در رقیق كردن خون نیز یكی دیگر از ویژگی های آن است كه موجب می شود روزانه عده زیادی از مردم كه سابقه حمله قلبی یا سكته دارند و یا در شرایط پرریسك هستند از آن استفاده كنند.آسپرین حقیقتاً دارویی كم نظیر است. این دارو اولین بار بیش از ۱۰۰ سال پیش توسط یك تولید كننده دارویی آلمانی به نام شركت بایر تحت عنوان یك مسكن ساخته شد اما از آن زمان تاكنون فواید و خواص فراوان دیگری برای آن كشف شده است.

خوردن آسپرین می تواند:

۱- مانع بروز لخته های خونی در رگ ها شود. این پدیده كه حتی ممكن است در افراد جوان و سالم نیز پس از چند ساعت بی تحركی و اغلب طی پروازهای طولانی مدت با هواپیما روی دهد با مصرف یك عدد قرص آسپرین ساعاتی قبل از پرواز قابل پیشگیری است.

هر سال بیش از ۳۰ هزار مسافر طی پروازهای طولانی مدت به این عارضه دچار می شوند كه در مواردی حتی به مرگ منجر می شود. به همین دلیل انستیتوی سلامتی سازمان هواپیمایی در بسیاری از كشورها مصرف ۷۵ میلی گرم آسپرین را ساعاتی قبل از پرواز و سپس روزی یك عدد تا دو الی سه روز پس از پرواز های طولانی را جهت پیشگیری از این عارضه توصیه می كنند. به این ترتیب می توان احتمال بروز این عارضه را تا یك سوم كاهش داد. اما اگر قبلاً آسپرین نخورده اید یا چنانچه از مشكلات معده مانند زخم معده رنج می برید حتماً پیش از مصرف آسپرین با پزشك خود مشورت كنید.

۲- به موفقیت تلقیح مصنوعی (IVF) كمك می كند.

مطالعاتی كه در آرژانتین انجام شد نشان می دهند خوردن آسپرین به صورت مداوم می تواند احتمال موفقیت در تلقیح های مصنوعی (IVF) را تا حد چشمگیری افزایش دهد. این امر به دلیل جریان بهتر خون در رحم روی می دهد كه به افزایش شانس بارداری می انجامد.

دانشمندان كشف كردند زنانی كه حین عمل IVF روزانه ۱۰۰ میلی گرم آسپرین می خوردند ۱۷ درصد بیش از سایرین احتمال بارداری دارند.پروفسور ایان كرافت رئیس موسسه خدمات باروری لندن می گوید: «آسپرین به طور گسترده به منظور ممانعت از ایجاد لخته های خونی در جفت مورد استفاده قرار می گیرد. ضمن آنكه به رفع نشانه های مسمومیت بارداری نیز كمك می كند.» مسمومیت بارداری كه بر اثر بالا رفتن فشار خون روی می دهد موجب بروز تورم در بافت های بدن و دفع پروتئین از كلیه ها در ادرار می شود.

۳- در مواردی از سقط جنین جلوگیری می كند.

زنانی كه از عارضه ای معروف به «خون چسبناك» رنج می برند و به این دلیل سقط جنین های مكرر دارند با مصرف آسپرین می توانند مانع از بین رفتن جنین شوند. این افراد در خونشان نوعی آنتی بادی آنتی فسفولیپید دارند كه خطر لخته شدن خون در آنها را افزایش می دهد.

این آنتی بادی موجب می شود گاهی خون به راحتی در رگ های ظریف جفت و جنین جریان نیابد، در نتیجه به مرور به خشك شدن و آترونی جفت منجر می شود و جنین بی خون مانده و از بین می رود. دكتر گراهام هاگز كه اولین بار این عارضه را تشخیص داد و به همین سبب آن را به نام او «سندرم هاگز» نامگذاری كرده اند، حدود ۱۵ سال پیش هنگام مطالعه روی بیماری لوپوس اثر آسپرین در چنین مواردی را كشف كرد.

دكتر هاگز می گوید: «ما دریافتیم كه با استفاده از مقدار كمی آسپرین - حدود ۱۷ تا ۱۰۰ میلی گرم در روز- پلاكت های خونی چسبندگی كمتری پیدا می كنند. مصرف منظم آسپرین در موارد ضعیف تر این سندرم به وضوح قابل مشاهده است، به طوری كه برای ما محرز شده است تنها با مصرف آسپرین ما در طول پنج سال موفق شدیم میزان ممانعت از سقط جنین ها را از ۱۹ درصد به ۷۰ درصد افزایش دهیم.»

۴- از بروز انواع سكته جلوگیری می كند.

مطالعات نشان می دهند خوردن ۷۵ میلی گرم آسپرین در روز می تواند مانع بروز حمله های قلبی و سكته شود. از آنجا كه نقش آسپرین در رقیق كردن خون به اثبات رسیده است با مصرف آسپرین می توان از ایجاد لخته های خونی و در نتیجه بروز حمله قلبی و سكته در افرادی كه سابقه سكته دارند و یا كسانی كه ریسك بروز این حملات در آنها بالا است جلوگیری كرد. با این وجود لازم است افراد پیش از مصرف خودسرانه آسپرین به این منظور، با پزشك خود مشورت كنند و تحت معاینات و آزمایشات لازم قرار گیرند. در عین حال كسانی كه به طور مرتب و روزانه آسپرین مصرف می كنند باید تحت نظر پزشك باشند و به صورت منظم معاینه شده و با آزمایشات لازم كنترل شوند.

۵- تب را متوقف می كند و درد را كاهش می دهد.

آسپرین خاصیت تب بر دارد و می تواند دمای بدن را كاهش دهد. به همین دلیل یكی از مواد اصلی تشكیل دهنده داروهای سرماخوردگی است. بنابراین همیشه پیش از خوراندن داروهای سرماخوردگی به كودكان تركیبات تشكیل دهنده آن را مطالعه كنید زیرا مصرف آسپرین برای كودكان زیر ۱۲سال توصیه نمی شود. همچنین آسپرین برای تسكین دردهای معمولی مثل سردرد نیز بسیار مفید است همین ویژگی آسپرین موجب شده بود در دوران ملكه ویكتوریا در بسیاری از مناطق اروپا زنان كه از ویژگی تسكین درد آن آگاه شده بودند برای كاهش دردهای زایمان از آن استفاده كنند. البته امروزه مصرف آسپرین برای كاهش درد زایمان مجاز نیست چون می تواند برای نوزاد مضر و خطرناك باشد.

مصرف روزانه آسپرین نباید بیش از ۶۵۰ میلی گرم و یا بیش از شش بار در روز باشد. پزشكان معتقدند آسپرین هایی كه محلول در آب هستند و در معده حل می شوند باید با یك لیوان كامل آب یا شیر خورده شوند تا این مایعات مانع آسیب رساندن تركیبات اسیدی آن به بافت معده شوند. اما امروزه انواع روكش دار آسپرین نیز در بازار موجود هستند. این روكش موجب می شود آسپرین تا رسیدن به روده كوچك حل نشود از این رو برای معده مضر نیستند.

هشدار

- آسپرین می تواند به معده آسیب برساند و گاه حتی موجب ایجاد زخم معده و خونریزی شود.

- آسپرین می تواند باعث بروز سندرم نادری به نام سندرم ری (Reyes Syndrome) در كودكان زیر ۱۲سال شود كه نوعی اختلال در عملكرد مغز و كبد است.

- این دارو می تواند بروز حمله های آسم را در برخی از افراد تحریك كند.

- مادران شیرده نباید از آسپرین استفاده كنند زیرا این دارو می تواند از طریق شیر به نوزادان انتقال یابد.

- آسپرین به جز در مواردی كه پزشك مصرف روزانه دوز كمی از آن را برای جلوگیری از لخته شدن خون تجویز كرده باشد نباید بیش از دو روز پیاپی مصرف شود.

- كودكان زیر ۱۲ سال نباید آسپرین بخورند یا داروهایی كه در تركیب آنها از آسپرین استفاده شده است مصرف كنند.

عملکرد آسپرین چگونه است؟

          آیا تا کنون سردرد داشته اید؟ حتماً برای شما اتفاق افتاده است، اغلب همه ما حتی یکبار تا کنون سردرد داشته ایم و داروهایی را برای بهبود سردردمان استفاده کرده ایم. این داروها به احتمال زیاد از خانواده آسپرین بوده است...

         

 

                  

 

 

آیا تا کنون سردرد داشته اید؟ حتماً برای شما اتفاق افتاده است، اغلب همه ما حتی یکبار تا کنون سردرد داشته ایم و داروهایی را برای بهبود سردردمان استفاده کرده ایم. این داروها به احتمال زیاد از خانواده آسپرین بوده است. همچنین ممکن است آسپرین یا وابستگانش را برای ناراحتی های دیگری مثل التهاب (ورم مفاصل یا بخشهای دیگر بدن) و تب استفاده کرده باشید.

آیا می دانید که حدود ۸۰ بیلیون قرص آسپرین هر ساله برای این ناراحتی ها و همین طور ناراحتی های زیاد دیگری خورده می شود؟ برای مثال میلیونها انسان آسپرین را برای کمک به پیشگیری از حمله های قلبی می خورند! یک دکتر دلایل خوبی داشته که می گفته” خوردن دو آسپرین و خوابیدن من تا صبح“! در این مقاله، دکتر لوک هوفمن اثرات آسپرین را می شناساند.

شما در مورد فواید زیاد آسپرین و همچنین برخی دلایل منع خوردن این دارو را فرا می گیرید.شما همچنین می فهمید که چرا باید آن را آسپرین ”داروی شگفت انگیزی که شگفت انگیز عمل می کند“ نامید.

آسپرین چه می کند؟

آسپرین ناراحتی ها را از طریق توقف سلولها با ساخت پروستاگلاندین ها بهبود می بخشد.

آیا می دانید آنزیم COX-۲ چیست؟ COX-۲ پروتئینی است که توسط سلولهای بدن ساخته می شود و کارش این است که شناورهای شیمیایی را اطراف سلولها می برد و پروستاگلاندین ها را دگرگون می کند.

COX-۲ را در بسیاری از بافت های معمولی می توان یافت، اما بیشتر در بافتهایی که از چند جا صدمه دیده باشند دیده می شود.

در نتیجه آسپرین به COX-۲ می چسبد و اجازه انجام فعالیت هایش را نمی دهد. آسپرین شبیه قفلی است که به دوچرخه تان می زنید؛ دوچرخه با قفل رویش حرکت نخواهد کرد و COX-۲ هم با آسپرین چسبیده به آن نمی تواند عمل کند.

بنابراین با خوردن آسپرین علت ناراحتی هایی مثل گرفتگی عضلات شکم یا استخوان آسیب دیده انگشت که باعث درد شده، از بین نمی رود، اما آسپرین کم کننده نشانه های دردی است که در اعصابتان بوجود آمده است.

یک سؤال معمول در مورد آسپرین و داروهای دیگر است که ” چگونه آسپرین محلی که درد می کند را می شناسد یا تشخیص می دهد؟ “ جواب اینکه محل آن را نمی شناسد! زمانی که آسپرین خورده می شود در معده یا دیگر راههای گوارشی، روده باریک و غدد بدن هضم می شود. سپس به جریان خون و بعد به تمام بدن می رود. با اینکه آسپرین در هر جایی از بدن وجود دارد، اما تنها در جاهایی که پروستاگلاندین ها تولید شده است یعنی همان نواحی آسیب دیده، عمل می کند.

شما ممکن است بپرسید ” هر چند ساعت آسپرین بخورم تا اثر آسپرین های خورده شده بخوبی حفظ شود؟ “

بدنتان در مورد غالب مواد شیمیایی از جمله آسپرین راههایی برای دفع آنها دارد. در این نمونه، کبد، معده و دیگر اندام هایتان آسپرین را تغییر می دهد به ... عجیب است! اسید سالیسیلاک! سپس این ماده شیمیایی به آرامی توسط کبد ریزتر می شود و همراه مواد شیمیایی دیگر روی اسید سالیسیلاک می چسبند. همین طور کلیه هاتان می تواند آن را به بیرون از خون برده و از طریق ادرارتان دفع کند. این مراحل تا دفع آسپرین ۴ تا ۶ ساعت طول می کشد. بنابراین شما نیاز دارید تا آسپرین دیگری بعد از ۶ساعت بخورید تا اثر آن حفظ شود.

نکته اینکه آسپرین به تمام جریان خون می رود و بدن پروستاگلاندین ها را به چند دلیل نیاز دارد.

پروستاگلاندین ها برای معده مفید هستند چون آنزیم دیگری به نام cox-۱ پروستاگلاندینی می سازد که به نظر می رسد جدار معده را مطلوب و محکم حفظ می کند. آسپرین از عملکرد cox-۱ جلوگیری می کند ( آسپرین بطور غیر انتخابی از تولید کافی بیشترین پروستاگلاندین ها جلوگیری می کند.) بنابراین جدار معده نازک شده و شیره گوارشی جدار معده را می سوزاند.

این محتمل ترین دلیلی است که چرا آسپرین و وابستگانش معده را ناراحت می کند (همان طور که هوفمن بیان کرده علی رغم اینکه آسپرین یک نوع اسید هم هست) .

همچنین cox-۲ در چند بافت دیگر مانند مغز وکلیه عمل می کند؛ مقادیر معمولی داروی آسپرین احتمالاً بر روی این نواحی اثر زیادی نمی گذارد.

در محلهای دیگری مانند خون پروستاگلاندین ها اعمالی را انجام می دهند که آسپرین مانع چنین اعمالی نیز می شود .

فواید آسپرین برای آقایان

در آقایانی كه بیش از ۵ سال قرص آسپرین مصرف می كنند، خطر ابتلا به سرطان پروستات كاهش پیدا می كند. اما در مورد خانم ها این چنین نیست و چنانچه ۱۰ سال متناوب هم قرص آسپرین مصرف كنند، با احتمال بروز سرطان هیچ ارتباطی نخواهد داشت.

بررسی ۴۰ هزار زن كه روزانه قرص آسپرین بچه مصرف می كردند و در مقابل زنان دیگری كه قرص های مصنوعی و ساختگی مصرف می كردند نشان داد این قرص ها هیچ اثری بر روی جلوگیری از سرطان سینه، غدد لنفاوی و دیگر سرطان ها ندارد.

اما مطالعه ۷۰/۱۴۴ مردی كه روزانه قرص آسپرین بچه، یا ایبوپروفن هایی مثل درویل و موترین مصرف می كردند نشان داد آقایانی كه به طور استاندارد روزانه ۳۲۵ میلی گرم از این دارو ها به مدت ۵ سال مصرف كرده اند ۱۸ درصد كمتر از بقیه به سرطان پروستات مبتلا شده اند.

آسپرین هایی به شكل گیلاس!!

 

 

          بر اساس بسیاری از تحقیقات و مطالعات (یعنی قضیه بسیار جدی و علمی است!) روشن شده كه مصرف روزانه یك عدد آسپرین از خطر حمله های قلبی، سرطان كولون و سكته مغزی به میزان محسوسی می كاهد، اما این دارو نباید بدون تجویز پزشك مصرف شود، در ضمن استفاده از سیر تازه نیز برای افرادی كه از این دارو استفاده می كنند، زیان آور است.         

 

                  

 

 

 

 

                            

                            

 

         

         

         

         

         

 

آسپرین حاوی املاح سالیسیلات بوده و از طرفی سالیسیلات های موجود در دارو باعث بروز هایپوگلیسمی (افت قند خون) می شوند به همین دلیل در بیماران دیابتی در صورت مصرف این داروها باید احتیاط شود.

با توجه به فواید آسپرین، بحثی كه مطرح می شود این است كه اگر غذاهایی وجود داشته كه ماده موثره آسپرین را داشته باشند-یعنی املاح سالیسیلات در آنها وجود داشته باشد- آیا قادر به ایجاد همان تاثیرات هستند؟

با اجازه بزرگترها، جواب مثبت است (به مباركی!) این بحث می تواند موضوع یك سلسله تحقیقات جدید باشد (ایجاد شغل!)

حالا نوبت به ذكر منابع حاوی ماده سالیسیلات است، این منابع عبارتند از: گیلاس، پودر كاری، خرمای خشك، ریشه شیرین بیان، فلفل دلمه، آلو، تمشك، خیار ترشی كه از خیارهای ریز جوان درست شده باشد (یا خیارهای پیری كه دل جوانی دارند!).

نكته قابل توجه اینكه در اشخاص حساس به آسپرین استفاده درازمدت از این مواد غذایی بدون ایجاد حساسیت همان فواید آسپرین را خواهد داشت. میوه ها سرشار از املاح سالیسیلات به اضافه ویتامین C هستند، از طرفی مصرف این منابع به دلیل همراه بودن با ویتامین C منجر به كاهش دفع سالیسیلات ها نیز خواهد شد.از دیگر فواید املاح سالیسیلات می توان به: رقیق كردن خون، ضد التهاب بودن و دردكشی اشاره كرد، بنابراین به محض احساس سردرد از انواع میوه ها استفاده كنید، زیرا سرشار از املاح سالیسیلات هستند.همین!!


متعه؛ درمان سرطان با آسپرین!

          تشویق ازدواج موقت و ترویج آن بین جوانان، دم‌دستترین راه حلی است كه برای به تاخیر انداختن فوران ناهنجاریهای ناشی از نبود امكان اشتغال، بحران مسكن، گرانی، تورم و دیگر عواملی كه امكان ازدواج را از میلیونها پسر و دختر گرفته، انتخاب شده است.

ظر آقای وزیر كشور برای گسترش ازدواجهای موقت بین جوانان كه رگههایی از آمریت هم در آن حس میشد، بحثهای گسترده و همراه با چالشهای شدیدی را برانگیخت.

در این میان، مقالههای آقای سعید دهقان و عباس عبدی و بیانیه شورای فرهنگی ـ اجتماعی زنان در روزنامه «هم‌میهن» بیش از دیگر نوشتهها و بیانیهها در خور توجه بود اما در همین سه مورد نیز به ریشه موضوع توجهی بایسته نشده بود.

آقای عبدی از عدم اراده لازم برای تفكیك «موضوع و نیاز جنسی از یك سو و نیز منظر فقهی و اجتماعی از سوی دیگر» بحث كرده بود.

شورای فرهنگی‌ـ اجتماعی زنان در مورد تضییع حقوق زنان و كودكان حاصل از این ازدواجها و پیامدهای آن بر خانوادهها، نكاتی را ـ كه البته قابل رد كردن نیست ـ یادآور شده بود اما مقاله آقای سعید دهقان برای عدهای این سوء‌تفاهم را ایجاد كرد كه ایشان طرفدار ازدواج موقت جوانان است، حال آنكه در آن نوشتار حقوقی كه جنبههای شرعی موضوع نیز در آن لحاظ شده بود، نویسنده به مقتضای موضوع، جنبههایی را واگویه كرده است تا نشان دهد ازدواج موقت از جنبههای شرعی و قانونی چه وضعیتی دارد.

نمیدانم... شاید هدف آقای دهقان از نگاشتن مقاله مورد بحث با آن سبك و سیاق، پایان دادن به‏ مجادلههای تكراری بوده است وگرنه وی متغییرهای ۲۶ گانهای را كه موجب تاخیر در ازدواج جوانان شده، بر نمیشمرد و مقالهاش را با این جمله به پایان نمیرساند:

«... معلوم نیست تا كی قرار است تعارف پیشه كنیم، چشم به واقعیتها ببندیم و در پیله سلیقههای شخصی و اغراض گروهی و جنسیتی خود، برای غیر خود نسخه بپیچیم؟!

این كدام واقعیتهاست كه بر آنها چشم بستهایم؟

یكی از واقعیتها میتواند این باشد كه نفی یكباره متعه، گروهی را كه میتوانند با استفاده از آن، كار غیرحلال نكنند به وادی معصیت بكشاند اما بزرگترین و تلخترین واقعیت این است كه متعه را پاسخ درخوری برای انبوه مشكلاتی بدانیم كه گریبان نسل جوان ما را گرفته است و در ضمن از پیامدهای ترویج ازدواج موقت (ولو با احكام آمرانه) غفلت كنیم.

از میانه دهه ۶۰ و در سالهای پایانی جنگ تحمیلی، مشخص بود كه سالهایی بحرانی را پیش‌رو داریم و باید برای انبوه كودكانی كه حاصل زاد و ولد بیرویه سالهای نخست انقلاب بودند و چند سالی بعد به جوانانی جویای كار، همسر و مسكن تبدیل میشدند، برنامهریزی كنیم.

دولتمردان خود به این امر معترف بودند، اما برنامهای نریختند و كاری نكردند كه پیامدهای شرایطی كه پیش رو بود، تا بدین حد بحران‌آفرین باشد.

اكنون اگر از ترغیب جوانان به رو آوردن به ازدواج موقت سخن گفته میشود، این سخن را باید نشانهای از آگاهی یافتن مدیران كشور در مورد ناتوانی جوانان از تشكیل خانواده و فسادهایی كه مجرد ماندن پسران و دختران جوانتر و پسرها و دخترهای مسن‌تر در پی دارد، ارزیابی كرد.

اما با فرض اینكه ترغیب جوانان به ازدواج موقت جواب بدهد، چه وضعی پیش خواهد آمد؟

میگیریم یك پسر جوان آنقدر توانایی دارد كه مخارج ازدواج موقت و مهریهای را كه آقای دهقان در مقاله خود با ذكر آیه ۲۴ سوره نسا الزامی بودن آن را ثابت كرده، بپردازد.

در چنین حالتی هم با این پرسشها روبهرو هستیم:

ـ این زوج موقت در كجا و چگونه زندگی خواهند كرد؟

ـ جوان بیكار مخارج همسر موقت خود را از كدام محل تامین میكند؟

ـ اگر این ازدواج موقت به تولد فرزندی منجر شد، نگهداری و پرورش او با كیست؟ (به موضوع ارث بردن كاری ندارم!)

ـ در پایان این ازدواج، این دختر (كه دیگر دختر نیست) و آن پسر (كه هنوز نیازهای جنسی او فعال است) چه میكنند. تكرار ازدواج موقت؟ یا مجرد ماندن و به سمت گناه و معصیت رفتن؟ اگر حالت اول امكانپذیر باشد، دیگر ازدواج موقت لزومی ندارد و اگر حالت دوم پیش آید، فقط معصیت كردن را برای آنهایی كه استعداد آن را دارند، به تاخیر انداختهایم!

اینكه پسر و دختری كه تن به ازدواج موقت دادهاند دچار چه عارضههای روانی خواهند شد، بماند برای بعد. اما اگر راه‌حل پیشنهادی آقای وزیر كشور شدنی باشد ـ كه به یكصد و یك هزار دلیل، شدنی نیست، ۱۵-۱۰ سال دیگر جامعه ما چه وضعیتی خواهد داشت؟

ما هنوز هم یك جامعه سنتی با باورهای ویژه خود هستیم و حتی همان جوانهایی كه از دیدگاه ما هنجارشكن هستند، در ژرفای ضمیر ناخودآگاه خویش این باورها و سنتها را محفوظ نگه داشتهاند لذا برخلاف پندار كسانی كه نسل جدید را ناآشنا با سنتها و هنجارشكن میدانند، اگر با وجود چند میلیون جوان محروم از ازدواج و تشكیل خانواده، هنوز سنگ روی سنگ بند است، این وضع را مدیون همین فرهنگ سنتی هستیم.

اگر پدیده ازدواج موقت فراگیر شود، این سنتها در هم خواهد ریخت، نهاد خانواده موجودیت و موضوعیت تازهای خواهد یافت و ۱۵-۱۰ سال دیگر، شرایطی نامعلوم ـ اما بیشك نامطلوب‌ـ بر جامعه‏ ما حاكمیت خواهد یافت. اینها فقط بخشی از واقعیتهایی هستند كه با آنها روبهرو هستیم و روبهرو خواهیم شد.

جمعبندی

تشویق ازدواج موقت و ترویج آن بین جوانان، دم‌دستترین راه حلی است كه برای به تاخیر انداختن فوران ناهنجاریهای ناشی از نبود امكان اشتغال، بحران مسكن، گرانی، تورم و دیگر عواملی كه امكان ازدواج را از میلیونها پسر و دختر گرفته، انتخاب شده است.

اگر این كار عملی هم باشد ـ كه نیست ـ تنها یك نیاز جوانان، یعنی ارضای تمایل جنسی بدون ارتكاب گناه را برآورده میكند.

دیگر نیازها و آرزوهای آنان برآورده نشده و بیپاسخ باقی خواهد ماند و از بطن همین نیازها و آرزوها، بحرانهایی سر بر میآورد كه به مانند سرطانی پیشرفته، موجودیت جامعه را تهدید میكند. دلبستن به كارآمدی ترویج ازدواج موقت برای مهار بحرانهای اجتماعی به مانند آن است كه با خوراندن آسپرین به فردی كه سرطان پیشرفته دارد، به شفای او امیدوار باشیم!

ظر آقای وزیر كشور برای گسترش ازدواجهای موقت بین جوانان كه رگههایی از آمریت هم در آن حس میشد، بحثهای گسترده و همراه با چالشهای شدیدی را برانگیخت.

در این میان، مقالههای آقای سعید دهقان و عباس عبدی و بیانیه شورای فرهنگی ـ اجتماعی زنان در روزنامه «هم‌میهن» بیش از دیگر نوشتهها و بیانیهها در خور توجه بود اما در همین سه مورد نیز به ریشه موضوع توجهی بایسته نشده بود.

آقای عبدی از عدم اراده لازم برای تفكیك «موضوع و نیاز جنسی از یك سو و نیز منظر فقهی و اجتماعی از سوی دیگر» بحث كرده بود.

شورای فرهنگی‌ـ اجتماعی زنان در مورد تضییع حقوق زنان و كودكان حاصل از این ازدواجها و پیامدهای آن بر خانوادهها، نكاتی را ـ كه البته قابل رد كردن نیست ـ یادآور شده بود اما مقاله آقای سعید دهقان برای عدهای این سوء‌تفاهم را ایجاد كرد كه ایشان طرفدار ازدواج موقت جوانان است، حال آنكه در آن نوشتار حقوقی كه جنبههای شرعی موضوع نیز در آن لحاظ شده بود، نویسنده به مقتضای موضوع، جنبههایی را واگویه كرده است تا نشان دهد ازدواج موقت از جنبههای شرعی و قانونی چه وضعیتی دارد.

نمیدانم... شاید هدف آقای دهقان از نگاشتن مقاله مورد بحث با آن سبك و سیاق، پایان دادن به‏ مجادلههای تكراری بوده است وگرنه وی متغییرهای ۲۶ گانهای را كه موجب تاخیر در ازدواج جوانان شده، بر نمیشمرد و مقالهاش را با این جمله به پایان نمیرساند:

«... معلوم نیست تا كی قرار است تعارف پیشه كنیم، چشم به واقعیتها ببندیم و در پیله سلیقههای شخصی و اغراض گروهی و جنسیتی خود، برای غیر خود نسخه بپیچیم؟!

این كدام واقعیتهاست كه بر آنها چشم بستهایم؟

یكی از واقعیتها میتواند این باشد كه نفی یكباره متعه، گروهی را كه میتوانند با استفاده از آن، كار غیرحلال نكنند به وادی معصیت بكشاند اما بزرگترین و تلخترین واقعیت این است كه متعه را پاسخ درخوری برای انبوه مشكلاتی بدانیم كه گریبان نسل جوان ما را گرفته است و در ضمن از پیامدهای ترویج ازدواج موقت (ولو با احكام آمرانه) غفلت كنیم.

از میانه دهه ۶۰ و در سالهای پایانی جنگ تحمیلی، مشخص بود كه سالهایی بحرانی را پیش‌رو داریم و باید برای انبوه كودكانی كه حاصل زاد و ولد بیرویه سالهای نخست انقلاب بودند و چند سالی بعد به جوانانی جویای كار، همسر و مسكن تبدیل میشدند، برنامهریزی كنیم.

دولتمردان خود به این امر معترف بودند، اما برنامهای نریختند و كاری نكردند كه پیامدهای شرایطی كه پیش رو بود، تا بدین حد بحران‌آفرین باشد.

اكنون اگر از ترغیب جوانان به رو آوردن به ازدواج موقت سخن گفته میشود، این سخن را باید نشانهای از آگاهی یافتن مدیران كشور در مورد ناتوانی جوانان از تشكیل خانواده و فسادهایی كه مجرد ماندن پسران و دختران جوانتر و پسرها و دخترهای مسن‌تر در پی دارد، ارزیابی كرد.

اما با فرض اینكه ترغیب جوانان به ازدواج موقت جواب بدهد، چه وضعی پیش خواهد آمد؟

میگیریم یك پسر جوان آنقدر توانایی دارد كه مخارج ازدواج موقت و مهریهای را كه آقای دهقان در مقاله خود با ذكر آیه ۲۴ سوره نسا الزامی بودن آن را ثابت كرده، بپردازد.

در چنین حالتی هم با این پرسشها روبهرو هستیم:

ـ این زوج موقت در كجا و چگونه زندگی خواهند كرد؟

ـ جوان بیكار مخارج همسر موقت خود را از كدام محل تامین میكند؟

ـ اگر این ازدواج موقت به تولد فرزندی منجر شد، نگهداری و پرورش او با كیست؟ (به موضوع ارث بردن كاری ندارم!)

ـ در پایان این ازدواج، این دختر (كه دیگر دختر نیست) و آن پسر (كه هنوز نیازهای جنسی او فعال است) چه میكنند. تكرار ازدواج موقت؟ یا مجرد ماندن و به سمت گناه و معصیت رفتن؟ اگر حالت اول امكانپذیر باشد، دیگر ازدواج موقت لزومی ندارد و اگر حالت دوم پیش آید، فقط معصیت كردن را برای آنهایی كه استعداد آن را دارند، به تاخیر انداختهایم!

اینكه پسر و دختری كه تن به ازدواج موقت دادهاند دچار چه عارضههای روانی خواهند شد، بماند برای بعد. اما اگر راه‌حل پیشنهادی آقای وزیر كشور شدنی باشد ـ كه به یكصد و یك هزار دلیل، شدنی نیست، ۱۵-۱۰ سال دیگر جامعه ما چه وضعیتی خواهد داشت؟

ما هنوز هم یك جامعه سنتی با باورهای ویژه خود هستیم و حتی همان جوانهایی كه از دیدگاه ما هنجارشكن هستند، در ژرفای ضمیر ناخودآگاه خویش این باورها و سنتها را محفوظ نگه داشتهاند لذا برخلاف پندار كسانی كه نسل جدید را ناآشنا با سنتها و هنجارشكن میدانند، اگر با وجود چند میلیون جوان محروم از ازدواج و تشكیل خانواده، هنوز سنگ روی سنگ بند است، این وضع را مدیون همین فرهنگ سنتی هستیم.

اگر پدیده ازدواج موقت فراگیر شود، این سنتها در هم خواهد ریخت، نهاد خانواده موجودیت و موضوعیت تازهای خواهد یافت و ۱۵-۱۰ سال دیگر، شرایطی نامعلوم ـ اما بیشك نامطلوب‌ـ بر جامعه‏ ما حاكمیت خواهد یافت. اینها فقط بخشی از واقعیتهایی هستند كه با آنها روبهرو هستیم و روبهرو خواهیم شد.

جمعبندی

تشویق ازدواج موقت و ترویج آن بین جوانان، دم‌دستترین راه حلی است كه برای به تاخیر انداختن فوران ناهنجاریهای ناشی از نبود امكان اشتغال، بحران مسكن، گرانی، تورم و دیگر عواملی كه امكان ازدواج را از میلیونها پسر و دختر گرفته، انتخاب شده است.

اگر این كار عملی هم باشد ـ كه نیست ـ تنها یك نیاز جوانان، یعنی ارضای تمایل جنسی بدون ارتكاب گناه را برآورده میكند.

 

دیگر نیازها و آرزوهای آنان برآورده نشده و بیپاسخ باقی خواهد ماند و از بطن همین نیازها و آرزوها، بحرانهایی سر بر میآورد كه به مانند سرطانی پیشرفته، موجودیت جامعه را تهدید میكند. دلبستن به كارآمدی ترویج ازدواج موقت برای مهار بحرانهای اجتماعی به مانند آن است كه با خوراندن آسپرین به فردی كه سرطان پیشرفته دارد، به شفای او امیدوار باشیم!

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 10 خرداد 1393 ساعت: 6:21 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,
نظرات(0)

تحقیق درمورد بیماری سرخک

بازديد: 583

سرخک

نشانه‌هابیماری سرخک دارای سه مرحله است

دورانی که ویروس وارد بدن می‌شود و در بدن تکثیر پیدا می‌کند و 10 تا 12 روز طول می‌کشد و کودک نشانه‌ای از بیماری ندارد.

دوران آبریزش: در این دوران تب کودک شدید است و به 40 درجه سانتیگراد می‌رسد. در این زمان در دهان کودک در مجاورت دندانهای آسیای پایین، دانه‌های سفید رنگ مانند دانه‌های نمک برروی زمینه قرمز رنگ ظاهر می‌شود که آن را دانه‌های کوپلیک می‌نامند. این دانه‌ها معمولاً در خلال 12 تا 18 ساعت از بین می‌رود.

دوران پیدایش دانه‌های سرخک: دانه‌ها درخلال بیماری سرخک ممکن است غدد لنفاوی زیر فک و گردن بزرگ شود و همچنین اختلال گوارشی به صورت اسهال و استفراغ مخصوصا نزد شیرخواران دیده شود. اگر پس از 3 تا 4 روز که از زمان پیدایش دانه‌ها سرخک گذشت و هنوز کودک تب دارد باید امکان پیدایش یکی از عوارض بیماری سرخک را در نظر داشت.

راه سرایت

بیماری سرخک یک بیماری ویروسی بسیار مسری است. بدین ترتیب که کودک مبتلا به سرخک در موقع عطسه و سرفه کردن همراه ترشحات دهان و بینی خود تعداد زیادی ویروس به اطراف خود منتشر می‌نماید. این ویروس قادر است حتی تا 34 ساعت در اتاق بیمار به صورت زنده و فعال باقی بماند. اگر به هر کودکی واکسن سرخک تزریق نشده باشد و با بیمار مبتلا به سرخک تماس پیدا کند، ویروس مزبور وارد دستگاه تنفسی او می‌گردد و پس از گذشت 10 تا 12 روز که دوران کمون می‌نامند علایم بیماری ظاهر می‌شود.

دوران مسری بودن بیماری سرخک دوران واگیری سرخک از اولین روزی است که علایم سرخک (تب، آبریزش بینی و سرفه) شروع می‌شود تا پنجمین روز پیدایش دانه‌های سرخک. در این مدت کودک باید به مدرسه نرود و کاملاً از کودکان دیگر جدا باشد.

پیشگیری از بیماری سرخک گرچه کودک مبتلا به سرخک را باید در دوران مسری بودن آن ز دیگران کاملاً جدا کرد. ولی کودک مبتلا به بیماری سرخک مخصوصا در مرحله کاتار (آبریزش از بینی، عطسه و سرفه) که هنوز بیماری مشخص نشده است. نیز واگیردار است. بنابراین بهترین اقدام تزریق واکسن سرخک است که باید به همه کودکان تزریق گردد.

عوارض

سرخک یکی از بیماریهای خطرناک و ناراحت کننده است که نه فقط کودک را در دوران بیماری ناراحت می‌کند و خواب و آرامش او را برای دو سه هفته می‌گیرد، بلکه ممکن است کودک دچار عوارضی مانند انواع ذات الریه که ممکن است منجربه مرگ کودک گردد یا کودک دچار گوش درد چرکی و از همه بدتر مبتلا به عوارض مغزی شود و ضایعات همیشگی برای او به جا گذرد. یکی از عوارض شناخته شده و مهم بیماری سرخک کم شدن فعالیت مغز و هوش و استعداد فکری و ذهنی کودک است، بطوری که ممکن است این ضایعه زمانی که کودک به دبستان و دبیرستان می‌رود، خودنمائی کند و کودک از نظر فراگیری عقب باشد. بنابراین وظیفه پدر و مادر است که به کودک در موقع خود واکسن سرخک تزریق کنند.

درمان

چون این بیماری ویروسی است دارویی که دوران بیماری را کوتاه یا درمان کند وجود ندارد. بنابراین دوران بیماری سرخک باید طی شود و کودک بهبود یابد. پدر و مادر باید تب کودک را هر 6 ساعت اندازه گیری نمایند و داروهای پایین آورنده تب را در زمانی که تب کودک بالا است به او بدهند. ایجاد بخار آب در اتاق کودک برای کاهش یافتن سرفه‌های خشک کودک موثر است. چون در زمانی که کودک دچار قرمزی و ورم چشم است نور زیاد او را ناراحت می‌کند، بنابراین بهتر است اتاق او را تاریک نمایید و او را به خوردن مایعات تشویق کنید، ولی اگر کودک غذای ساده دیگری خواست به او بدهید. دادن آنتی بیوتیک در بیماری سرخک اثری ندارد و نباید داده شود. درمان با ویتامین A خوراکی به مقدار 100 هزار واحد در سنین 6 ماهگی تا یک سالگی و 200 هزار واحد برای کودکان بزرگ‌تر از یک سال، عوارض بیماری را کم خواهد کرد. اگر کودک دچار عوارضی گردید باید در بیمارستان بستری و درمان شود.

آیا کودک قبل از 6 تا 7 ماهگی مبتلا به سرخک می‌شود؟

شیر خواران در خلال 4 تا 6 ماه اول عمر خود در مقابل بیماری سرخک مصون هستند و به این بیماری مبتلا نمی‌شوند، زیرا ماده ضد بیماری سرخک که در خون مادر وجود دارد، از راه جفت از مادر به جنین می‌رسد و خون نوزاد در موقع تولد دارای این ماه است. این حالت در صورتی است که مادر در دوران کودکی خود مبتلا به سرخک شده باشد. این ماده مصونیت زا که از مادر به کودک می‌رسد به تدریج کاهش می‌یابد و در سن یک سالگی کاملاً از بین می‌رود. زمانی که این ماده مصونیت زا از بین رفت، باید واکسن سرخک به کودک تزریق گردد.

اگر کودک سالم با کودک مبتلا به سرخک، تماس پیدا کرد چه باید بکند؟

اگر کودک سالمی که قبلا واکسن سرخک به او تزریق شده است با کودک مبتلا به بیماری سرخک تماس پیدا کند، هیچ اقدامی ضرورت ندارد، ولی اگر واکسن سرخک به او تزریق نشده باشد، اگر در خلال 1 تا 2 روز اول تماس باشد، با توصیه پزشک می‌توان به کودک واکسن سرخک تزریق کرد. اگر در خلال 5 روز اولی است که تماس پیدا کرده است باید گاماگلوبین به عنوان پیشگیری به او تزریق گردد، در نتیجه کودک مبتلا نخواهد شد، ولی اگر بیش از 5 روز از تماس گذشته باشد، مقدار گاماگلوبین زیادتری باید تزریق گردد.

آنفلوانزا ( Influenza )

با محافظت خود در مقابل بيماری آنفلوانزا از ديگران محافظت کنيم

تعريف بيماری آنفلوانزا:

   بيماری آنفلوانزا، يک بيماری حاد ويروسي دستگاه تنفسي است که معمولا خود محدود شونده است و در موارد همه گيری، عوارض و مرگ و مير بيشتری دارد.

علايم بيماری:

   تب بالای 38 درجه سانتيگراد، سردرد، خستگي، بدن درد، آبريزش بيني و چشم، ناراحتي گلو و سرفه.

راه انتقال:

   ترشحات حلق و بيني بيماران، مخزن عفونت است و سرفه و عطسه باعث انتقال بيماری مي شود.

انتشار بيماری:

   ويروس آنفلوانزا، دائما در حال تغيير مي باشد که همين موضوع زمينه ساز وقوع همه گيری آنفلوانزا است. تاکنون سه نوع آنفلوانزا به نامهای B ,A و C شناخته شده است که نوع A، بيشترين توانايي ايجاد همه گيری را دارد.

   بزرگترين همه گيری آنفلوانزا ( در اسپانيا در سال 1919- 1918)، سبب 500 ميليون ابتلا و 40 ميليون مرگ در سراسر جهان گرديد.

   کودکان در سنين مدرسه، هسته اوليه انتشار آلودگي محسوب مي شوند و افزايش تعداد کودکان مبتلا به بيماری تنفسي تب دار، اغلب اولين نشانه شروع همه گيری آنفلوانزا در يک جامعه است که با ظهور موارد بيماری در بالغين ادامه مي يابد.

بيماريزايي:

   آنفلوانزا، علاوه بر انسان، در حيوانات نيز بروز مي نمايد و  نوع  حيواني آن  نيز  قابل سرايت به انسان مي باشد. آنفلوانزای پرندگان، شايعترين نوع آن است و شيوع آن نه تنها برای انسان خطرناک است بلکه باعث صدمات اقتصادی سنگيني در دامداری ها مي گردد.

چرا آنفلوانزا حائز اهميت است:

آنفلوانزا، قابليت ايجاد همه گيری وسيع را دارد.

 

وقوع همه گيری آنفلوانزا، غير قابل پيش بيني است.

سرعت انتشار آنفلوانزا، بسيار بالا است.

همه گيری آنفلوانزا، عواقب گسترده اجتماعي و اقتصادی دارد.

در بيماران قلبي، ريوی، کليوی، افراد مسن و کودکان، عوارض شديد و مرگ و مير بيشتری به دنبال دارد.

واکسيناسيون آنفلوانزا:

واکسيناسيون بر عليه آنفلوانزا از عوارض شديد و مرگ و مير بيماری جلوگيری کرده و موارد بستری را تا 50 درصد کاهش مي دهد.

فاصله زماني واکسيناسيون تا ايجاد ايمني در بدن، حدود 2 هفته طول مي کشد.

به دليل تغييرات در ويروس آنفلوانزا، لازم است هر ساله واکسيناسيون با واکسن آنفلوانزا تکرار شود.

در صورت دريافت واکسن، احتمال ابتلا به شکل خفيف آنفلوانزا وجود دارد.

واکسن آنفلوانزا، تاثيری بر ساير ويروسها و بيماريهای مشابه ندارد.

واکسن آنفلوانزا از بروز سرماخوردگي جلوگيری نمي کند.

اولويت مصرف واکسن آنفلوانزا در کدام گروه های جامعه مي باشد؟

سالمندان و بيماران ضعيف و ناتوان.

مبتلايان به بيماريهای مزمن ريوی، قلبي، کليوی و نقص ايمني.

کودکاني که به مدت طولاني تحت درمان با آسپرين بوده اند.

پرسنل بهداشتي درماني.

چه افرادی واکسن آنفلوانزا را نمي توانند استفاده کنند؟

   افرادی که به تخم مرغ حساسيت دارند، بيماران تب دار و افرادی که در موارد قبلي تزريق واکسن، حساسيت داشته اند نبايد واکسن آنفلوانزا را استفاده کنند.

توصيه های بهداشتي در زمان همه گيری آنفلوانزا:

پوشاندن دهان در زمان سرفه يا عطسه، استفاده از ماسک، استفاده از دستمال کاغذی و معدوم ساختن صحيح آن بعد از مصرف؛

شستشوی دستها بعد از سرفه، عطسه و دست زدن به دهان و بيني؛

شتشوی دستها قبل و بعد از تماس با بيماران؛

کاهش مسافرتهای غير ضروری؛

رعايت بهداشت فردی و عمومي؛

در صورت ابتلا به بيماری، اقامت در منزل و اجتناب از تماس با ديگران؛

استراحت، نوشيدن کافي مايعات؛

رعايت توصيه های پزشکي معالج.

آيا مي دانيد:

مشاهده موارد تک گير آنفلوانزا، زنگ خطری برای طغيان و همه گيری آن است.

در جريان همه گيری آنفلوانزا افراد مسن، بيماران دچار بيماريهای مزمن، کودکان و زنان باردار، بيشترين آسيب را مي بينند.

همه گيری آنفلوانزا، علاوه بر موارد بالای ابتلا و مرگ و مير، صدمات شديد اجتماعي و اقتصادی نيز به دنبال دارد.

واکسيناسيون، از عوارض شديد بيماری و مرگ و مير مي کاهد.

واکسيناسيون 90-70 درصد در پيشگيری مؤثر است.

تراکم جمعيت و مسافرتهای هوايي از عوامل تشديد همه گيری آنفلوانزا هستند.

در جريان جهان گيری آنفلوانزا، 25 درصد افراد جامعه، مبتلا خواهند شد.

آنفلوانزای پرندگان که در سالهای اخير شاهد همه گيری آن در مناطق مختلف جهان بوده ايم قابل سرايت به انسان است.

از بيماري آميبياز ( اسهال آميبي) چه مي دانيد؟

بيماری آميبياز چيست؟                                          

   آميبياز يك نوع بيماري است كه توسط انگلي به نام آميب بوجود مي‌آيد . اين بيماري در مناطقي كه داراي آب و هواي گرم و مرطوب و جمعيت زياد هستند، شيوع بيشتري دارد . آميب معمولاً باعث ايجاد اسهال (بيشتر اسهال خوني ) ميگردد.

بيماري آميبياز از چه راههايي منتقل مي‌شود؟

   اسهال خوني آميبي را بيماري دستهاي كثيف مي‌نامند زيرا در كساني كه نسبت به بهداشت دستهاي خود بي‌توجه هستند (از جمله بيماران رواني و كودكان ) بيشتر ديده ميشود. آلودگي انسان با آميب از دو راه مستقيم و غير مستقيم صورت مي‌گيرد. در آلودگي مستقيم، انگل‌هاي موجود بر روي انگشتان يا زير ناخن دست، به علت عدم رعايت بهداشت، موجب ابتلا خود فرد يا اطرافيان وي ميشوند. در آلودگي غيرمستقيم، آب آشاميدني و مواد غذايي آلوده به آميب (مخصوصاً سبزيجات خام) باعث بيماري فرد مي‌شوند. مگس نيز مي‌تواند توسط پاهاي خود، انگل را به دست انسان يا مواد غذايي منتقل كرده و از اين طريق باعث ايجاد بيماري در انسان شود. پس از اينكه آميب توسط دست آلوده و يا آب و مواد غذايي آلوده وارد روده انسان گرديد، در آنجا بصورت فعال درآمده و ميتواند باعث اسهال خوني آميبي شود.در نهايت بيمار با دفع آميب از روده ميتواند باعث سرايت بيماري به ديگران شود. بيماري اسهال آميبي در صورت عدم رعايت بهداشت ممكن است بصورت همه‌گير در آيد. بعضي افراد در عين حاليكه آلوده به انگل هستند، ظاهراً سالم بوده و علامت خاصي ندارند. اين گروه، ناقلين بدون علامت بيماري هستند و ميتوانند بيماري را به ديگران منتقل كنند.


چنانچه فردي دچار بيماري اسهال آميبي شود چه علائمي پيدا مي‌كند؟

   نوع حاد و شديد بيماري معمولاً با علائمي نظير اسهال آبكي شديد همراه با بلغم چركي و خون،‌ تب، نفخ شكم، دل‌پيچه، خستگي، بي‌اشتهايي و احساس عطش شديد همراه است و نوع مزمن و طولاني بيماري داراي علائمي مانند دل دردهاي دائمي‌، خستگي، بي‌اشتهايي، تهوع، مشكل در عمل هضم (سوء هاضمه) نفخ شكم و اسهال و يبوست متناوب مي‌باشد.

چگونه ميتوان از ابتلا به بيماري آميبياز پيشگيري كرد؟

   پيشگيري از بيماري از راههاي زير امكانپذير است:

تشخيص و درمان بيماران و مخصوصاً ناقلين به ظاهر سالم

تصفيه آب شامل كلرزني آب آشاميدني و جوشاندن آب در صورت عدم دسترسي به آب تصفيه شده

مبارزه بر عليه مگس و ساير حشرات

عدم استفاده از كود انساني در كشاورزي

عدم آبياري سبزيجات با فاضلاب

استفاده از توالت‌هاي بهداشتي

دفع بهداشتي فاضلاب

ضدعفوني كردن سبزيجات خام

دور نگه‌داشتن مواد غذايي از دسترس حشرات مخصوصاً مگس

خودداري از دفع مدفوع در طبيعت در صورت اجبار و عدم دسترسي به توالت، مدفوع را بايد در عمق خاك مدفون كرد.

   در اين ميان نكته‌اي كه جهت جلوگيري از ابتلا به بيماري بسيار حائز اهميت بوده و بر روي آن تاكيد ميگردد، رعايت بهداشت فردي و شستشوي مرتب دستها با آب و صابون بخصوص قبل از صرف هر وعده غذا و بعد از خروج از توالت ميباشد.

بخصوص كساني كه در زمينه تهيه و فروش مواد غذايي فعاليت مي‌كنند (ساندويچ‌ ‌فروشها، لبنياتها و ...) بايد اين نكته را بدقت رعايت كنند.

 با برخي انگلهاي روده‌ئي آشنا شويم

انگلهاي روده‌ئي:

   انگلهاي روده‌ئي انواع گوناگون و با عوارض مختلف مشاهده مي‌شوند كه در زير به چند مورد مهم آنها اشاره ميشود.

1- اكسيور (كرمك):

   اكسيور كه بآن كرمك هم مي‌گويند بصورت انگل انسان در كليه نقاط جهان ديده مي‌شود.

   علامت مشهود ابتلاء در اثر مهاجرت كرم ماده بارور از سوراخ مخرج به خارج ظاهر مي‌شود.

   در نتيجه خروج كرم و حركت آن در ناحيه مقعد ايجاد تحريك و خارش جلدي مي‌شود و كودكان مبتلا با خاراندن نشيمن ايجاد زخم و خونريزي مي‌كنند كه با اضافه شدن باكتريها ممكن است زخم چركي شود. خارش معمولاً خيلي شديد و هنگام شب بيشتر است، در نتيجه سبب بي‌خوابي كودك ميشود كه در اثر آن عوارض عصبي مانند خستگي و بيقراري و عصبانيت بروز مي‌كند.

سرايت كرمك :

1- در اثر خاراندن نشيمنگاه تخم انگل در زير ناخن‌ها جمع ميشود و يا به انگشتان كودك مبتلا مي‌چسبد طفل با گذاشتن انگشتان خود در دهان تخم انگل را وارد دستگاه گوارش خود مي‌كند كه اين تخم تبديل به كرم شده و اين عمل را خودآلودگي مي‌گويند.

2- اين انگل بوسيله آب و غذاي آلوده، البسه و ظروف آلوده، هوا و خاك آلوده هم سرايت مي‌كند.

2- تنيا (كرم كدو)

   كرم كدو از راه خوردن گوشت خام و نيمه پخته گاو و يا خوك بيماري انسان سرايت مي‌كند.

   نوعي كه از گاو سرايت مي‌كند، بيماري طولاني است كه باعث ناراحتي و ضعف و كم ‌خوني شديد بيمار مي‌شود.

   لارو (نوزاد): اين كرم در گوشت آلوده گاو و گوساله بدرشتي سرسنجاق و حتي نخود هم ديده مي‌شود و داراي رنگي كدر و يا سبز رنگ ميباشد،‌اين نوع كرمها بندبند هستند و سر آنها داراي چنگك و قلابهاي مخصوص مي‌باشد،‌خيلي ريز بوده و بآساني دفع نمي‌شود، بلكه دائماً در حال تكثير است و بعد از مدتي بندها مرتباً‌ از راه مدفوع خارج ميشوند.

3- اسكاريس:

   آسكاريس كرمي است دراز، استوانه‌اي شكل و دو انتهاي آن باريك برنگ سفيد شيري يا گلي رنگ است.

   آسكاريس ماده بالغ بطول 20 تا 45 سانتيمتر و بقطر 3 تا 6 ميلي ‌متر است آسكاريس نر از ماده كوتاهتر و بطول 15 تا 30 سانتيمتر و بقطر 2 تا 4 ميليمتر است.

   آلودگي به اين انگل در تمام نقاط جهان وجود دارد. ولي در قاره آسيا بيشتر است و يكي از شايعترين بيماريهاي انگلي ايران است.

   اين كرم تخم‌ گذار است. تخمهاي اين كرم در سرما و رطوبت و در مقابل پاره‌اي مواد شيميائي خيلي مقاومند و ممكن است تا 5 سال زنده بمانند ولي در خشكي و مقابل نور آفتاب بيشتر از چند هفته زنده نمي‌مانند.

بيماريزائي:

   لارو (نوزاد) اين انگل از اندامها و دستگاههاي مهم بدن مي‌گذرد و ممكن است عفونتهاي شديد و ضايعات زيادي ايجاد نمايد.

علائم :

   مهمترين علايم اين بيماري اختلالات دستگاه گوارش (درد شكم،‌ تهوع، استفراغ، ‌پرآبي دهان، پرخوري،‌ لاغري) اختلالات دستگاه تنفس و همچنين اختلالات عصبي مانند لرزش و تشنج، عصبانيت و زودرنجي، ديدن خوابهاي آشفته،‌ پريدن از خواب، سردرد و سرگيجه است.

   تخم اين انگل از راه آب، خاك و غذاي آلوده وارد بدن ميشود.

پيشگيري از ابتلا به انگلها:

   بهترين وسيله براي مبارزه با بيماريهاي انگلي و پيشگيري از مبتلا شدن با آنها دقت در رعايت بهداشت فردي،‌ بهداشت محيط و مواد غذائي همراه با درمان افراد مبتلا است.

   بنابراين عمل كردن به موارد زير به پيشگيري از مبتلا شدن به بيماريهاي انگلي كمك زيادي خواهند نمود.

1ـ دقت كافي در پخت كامل گوشت گاو

2ـ شستشوي مكرر دستها با آب و صابون بخصوص قبل از غذا خوردن و بعد از مستراح

3ـ كوتاه نگهداشتن ناخنها

4ـ جوشاندن آب آشاميدني در جاهائي‌ كه آب لوله‌كشي وجود ندارد.

5ـ جوشانيدن ظروف و البسه در خانواده‌اي كه فرد مبتلائي در آن باشد،‌ براي از بين بردن تخم انگلها

6ـ جلوگيري از بازي كودكان باخاك آلوده و همچنين وادار ساختن كودكان به شستن دستها با آب و صابون بعد از هر بازي

7ـ خودداري از خوردن آب آلوده

8ـ نخوردن سبزي خام در نقاط آلوده

9ـ خودداري از اجابت مزاج در خارج از مستراح

10ـ استفاده نكردن از كود مستراحي تازه در جاليزارها و مزارع سبزيكاري و صيفي‌كاري و باغهاي ميوه

11ـ مراجعه به پزشك و دقت در مداواي صحيح مبتلايان

12ـ درمان همزمان تمامي افراد خانواده‌اي كه فردي از آن مبتلا به انگل است و همچنين جوشاندن لباسهاي زير و ملافه‌اي رختخواب در روزهاي درمان

13- شستشوي كامل سبزيجات و ميوه‌جات خام و ضدعفوني كردن آنها قبل از مصرف بخصوص اگر از مزارع با كود حيواني حاصل شده باشد.

تب خونريزي دهنده

كريمه كنگو

علائم بيماري

   بيماري تب خونريزي دهنده كريمه‌كنگو از بيماريهايي ويروسي قابل انتقال بين انسان و حيوان مي‌باشد. بيماري با تب ناگهاني، بدن درد، كوفتگي، ضعف، سردرد، درد شديد عضلات، بي‌اشتهائي، درد پشت‌حدقه چشم، ترس از نور،‌ تهوع، استفراغ، گلو درد، دل درد و تغييرات خلقي به صورت  بي‌قراري و افسردگي ظاهر ميشود. علائم خونريزي معمولاً از روز سوم تا پنجم   شروع مي‌شود. خونريزي در مخاط، لكه‌هاي خونريزي (پتشي) در قسمت بالاي بدن، خط زير بغل، محلهاي تزريق و تحت فشار ايجاد مي‌شود. خونريزي از اعضاي مختلف بدن (بيني، ‌لثه، ‌مجاري ادرار، روده‌، رحم و ايجاد ميشود. بيماران بدحال از روز پنجم به بعد دچار نارسايي كبدي، كليوي، مي‌شوند.

عامل بيماريزا

   عامل بيماري ويروس بانياويريدا از گروه آربوويروسها تحت عنوان ويروسهاي منتقله توسط بندپايان است.

مخزن بيماري

   گوسفند، گاو، بز، خرگوش وحشي و شتر مرغ به عنوان مخزن بيماري مطرح هستند.

راه انتقال

   انتقال از طريق گزش كنه يكي از راههاي مهم ابتلا مي‌باشد. كنه‌ها بخصوص گونه هيالوما از طريق تخمدان آلوده در تمام مراحل رشد آلوده شده و عفونت زا مي‌باشند. كنه بالغ ويروس را به نوزادان خود انتقال مي دهد.

    انسان نيز در اثر تماس مستقيم با خون و ترشحات يا بافتهاي آلوده دام و يا تماس با ترشحات افراد بيمار مبتلا مي‌شود. در تماس نزديك با دامهاي آلوده  از طريق تنفس نيز امكان ابتلا به بيماري وجود دارد.

 گروههاي در معرض خطر

   همه افراد جامعه احتمال ابتلا به بيماري را دارند. گروه پرخطر شامل:

   دامداران، دامپزشكان، كاركنان كشتارگاه و كاركنان بهداشتي درماني (پزشك، پرستار، بهيار و )

مي‌باشند.

دوره كمون بيماري

در صورت گزش كنه آلوده:

3 ـ 1 روز و حداكثر 9 روز.

در صورت تماس با خون آلوده:

6 ـ 5 روز و حداكثر 13 روز.

تشخيص

   تشخيص بيماري يا جداسازي ويروس از خون در هفته اول بيماري، بررسي آنتي‌بادي اختصاصي از طريق اليزا، ايمنوفلورسنت آنتي‌بادي توسط خونگيري در سه مرحله صورت مي‌گيرد:

نمونه اول:بلافاصله پس از تشخيص بيماري.

نمونه دوم: 10ـ5 روز بعد از بروز علائم.

نمونه سوم: 15ـ10 روز بعد از بروز علائم.

درمان

درمان حمايتي

 (تزريق خون، مايعات جايگزين، پلاكت)

داروي ضد ويروس ريباويرين

دوز اوليه   30 mg/kg 

15mg/kg  هر شش ساعت × 4 روز

7/5mg/kg  هر هشت ساعت × 6 روز

مورد مشكوك شامل

   شروع ناگهاني تب ، درد عضلات، خونريزي همراه با يكي از علائم اپيدميولوژيك (سابقه گزش كنه، تماس مستقيم با خون تازه و ترشحات بيمار مشكوك، اقامت در محيط روستائي)

به محض مشاهده مورد مشكوك

   آزمايش شمارش سلولهاي خون محيطي انجام و در صورتيكه پلاكت كمتر از 150000 باشد بلافاصله بايد به مراكز بهداشت شهرستان جهت بررسي و درمان فرد، تهيه خون و پيگيري اطرافيان گزارش داده شود.

راههاي پيشگيري از بيماري

 گروهي كه در تماس با دام هستند

روشهاي حفاظت شخصي در تماس با ترشحات و خون حيوان:

پوشيدن دستكش، لباس بلند، چكمه، ماسك و عينك

روشهاي حفاظت شخصي از گزش كنه:

استفاده از مواد دافع حشره و كنه

پوشيدن لباس روشن

در مناطقي كه احتمال خطر گزش كنه وجود دارد هر 2 تا 4 ساعت تمام بدن از نظر وجود كنه چك شود.

اقدامات كنترل شيميائي كنه (سمپاشي، استفاده از حمام كنه با هماهنگي دامپزشكي)

گروهي كه در تماس با بيمار هستند

رعايت احتياطهاي استاندارد:

شستن دستها قبل و بعد از تماس با بيمار.

استفاده از دستكش قبل از تماس با بيمار و تعويض دستكش جهت تماس با بيماران ديگر.

پوشيدن دستكش قبل از تماس با خون و ترشحات بدن بيمار و جلوگيري از تماس غشاهاي مخاطي و پوست آسيب ديده با خون و ترشحات بدن بيمار.

استفاده از ماسك و محافظ چشم و پوشيدن گان حين انجام مراقبتهاي پزشكي كه احتمال پاشيدن خون و مايعات بدن وجود دارد.

مراقب باشيد هنگام استفاده از سر سوزن، تيغ وجراحي‌ و ساير ابزارهاي برنده آسيب نبينيد.


جداسازي بيمار:

ضدعفوني وسايل در دماي 60 درجه سانتيگراد به مدت يك ساعت و يا استفاده از مواد ضدعفوني كننده جهت وسائل و اشياء حساس به حرارت (توسط اتيلن اكسيد)

تمهيدات آزمايشگاه

دسترسي به تجهيزات سالم آزمايشگاهي

ايجاد مانع جهت جلوگيري از انتشار آلودگي از طريق هوا

 

استفاده از وسائل محافظتي (دستكش و ماسك)

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 09 خرداد 1393 ساعت: 16:56 منتشر شده است
برچسب ها : ,,
نظرات(0)

تحقیق درباره بینایی سنجی

بازديد: 1483

بينايي سنجي

هدف :

علم بينايي‌سنجي با دو شاخه اصلي چشم پزشكي و بينايي سنجي (اپتومتري) وظيفه حفظ و نگهداري سلامت و بهداشت اين حس ظريف و مهم را بر عهده دارد. ما در اينجا شاخه ناشناخته‌تر اين علم يعني علم بينايي سنجي را كه در رشته دانشگاهي بينايي‌سنجي تدريس مي‌شود، معرفي مي‌كنيم.

بينايي سنجي ، علم مراقبت‌هاي بينايي است و كارشناسان اين رشته به عنوان مراقبين اوليه بهداشت چشم ، مسؤوليت حفظ و سلامت بينايي را بر عهده دارند.

آقاي دوستدار مدير گروه و عضو هيات علمي بينايي سنجي دانشگاه علوم پزشكي ايران در معرفي اين رشته مي‌گويد:

«سازمان بهداشت جهاني علم بينايي‌سنجي را مراقبت اوليه از بينايي مي‌داند . به اين معنا كه يك بيمار چشم در آغاز بايد توسط يك بينايي‌سنج (اپتومتريست) معاينه شود تا اگر دچار عيوب انكساري، اختلالات ديد و دو چشمي، انحرافات عضلاني آشكار و غير آشكار ، تنبلي چشم، فيكساسيون‌هاي غير مركزي و مواردي از اين قبيل بود توسط متخصص بينايي‌سنجي معاينه گردد و در غير اين صورت به پزشك متخصص ارجاع داده شود.»


وي در توضيح هر يك از وظايف بينايي‌سنج مي‌گويد:

«تشخيص و تصحيح عيوب انكساري (نزديك‌بيني، دوربيني و آستيگماتيسم) با تجويز عدسي‌هاي مناسب مانند عدسي‌هاي عينك يا لنزهاي تماسي، تشخيص و تصحيح اختلالات ديد دو چشمي و تنبلي چشم، تعيين بهداشت عمومي چشم و بهداشت بينايي در محيطهاي كار و تحصيل و دادن آموزش لازم در اين زمينه بر عهده بينايي‌سنج است، يعني يك بينايي سنج بايد بر روي محيطهاي كار از نظر مقدار روشنايي و حفاظت بينايي، كار كارشناسي كند. همچنين تهيه و تجويز وسايل كمك بينايي مانند اكولرهاي ساده، مركب، سيستم‌هاي تلسكوپيك و تلويزيون‌هاي مداربسته براي نيمه‌بينايان و اندازه‌گيري ميدان بينايي در تخصص فارغ‌التحصيلان اين رشته مي‌باشد.

از سوي ديگر وقتي يك بيمار به بينايي‌سنج مراجعه مي‌كند متخصص اين رشته پس از گرفتن تاريخچه سلامت چشم و معاينه دقيق براي تعيين اشكالهاي اصلي، در صورت نياز بيمار را به متخصص مربوط اعم از چشم‌پزشك ، متخصص گوش و حلق و بيني ، متخصص داخلي يا متخصص مغز و اعصاب ارجاع مي‌دهد.

براي مثال اگر بيماري پس از مطالعه در ناحيه پيشاني احساس خستگي مي‌كند و دچار سردرد مي‌شود اما از نظر بينايي سلامت كامل دارد، بينايي‌سنج در مرحله اول او را نزد متخصص گوش و حلق و بيني مي‌فرستد و در صورتي كه در اين زمينه مشكل نداشته باشد نزد متخصص داخلي و سپس متخصص مغز و اعصاب خواهد فرستاد . يا اگر بيماري از تاري ديد شكايت داشت و پس از معاينه مشخص شد كه در ته چشم مشكل دارد، اين بيمار به متخصص چشم در زمينه شبكيه ارجاع داده شده و اگر دچار افتادگي پلك بود نزد متخصص چشم در زمينه پلك فرستاده مي‌شود.»

آقاي دوستدار همچنين در مورد تفاوت كار بينايي‌سنج با چشم‌پزشك مي‌گويد:

«علم بينايي درختي تنومند و بزرگ است كه داراي دو شاخه اصلي چشم‌پزشكي و بينايي‌سنجي مي‌باشد و البته هر يك از اين دو شاخه به شاخه‌هاي فرعي‌تري تقسيم مي‌شوند. مثلا رشته چشم پزشكي در دوره فوق‌تخصص داراي شاخه‌هاي تخصصي‌تر از قبيل تخصص در زمينه جراحي پلك، فشار چشم و شبكيه مي‌باشد. بينايي‌سنجي نيز در دوره فوق ليسانس و دكترا داراي گرايشهاي تخصصي مانند ناهنجاريهاي ديد دو چشمي و تمرينات اپتومتريك، وسايل كمك‌بينايي (كمك به بيماران كم‌بينا) و تجويز لنزهاي نامرئي است. يعني يك متخصص بينايي‌سنج در اين زمينه‌ها، اطلاعات تخصصي‌تر و بيشتري نسبت به يك چشم‌پزشك دارد.

براي مثال مهمترين تخصص يك بينايي‌سنج در مقطع كارشناسي، تشخيص عيوب انكساري و تصحيح آن با عينك يا لنزهاي نامرئي است. چون حدود 100 واحد از دروس دانشگاهي يك دانشجوي كارشناسي بينايي‌سنجي در اين زمينه است و طي اين 100واحد تجربه و دانش لازم را به دست مي‌آورد.»

يكي ديگر از اعضاي هيات علمي بينايي‌سنجي دانشگاه علوم پزشكي ايران نيز در مورد حيطه كاري چشم‌پزشك و بينايي‌سنج مي‌گويد: «دو رشته چشم‌پزشكي و بينايي‌سنجي در كنار هم قرار دارند. اين دو رشته در بعضي از مواقع با يكديگر مرتبط و در بعضي از مواقع از هم مجزا هستند. مثلا تعيين نمره عينك يا تصحيح اختلالات ديد در تخصص اپتومتريست است و چشم‌پزشكان در زمينه درمان بيمارهاي چشم بخصوص جراحي متبحر هستند.

آينده‌شغلي ، بازار كار ، درآمد :

آيا مي‌دانيد كه در انگليس تعداد بينايي‌سنج‌ها 5 برابر چشم‌پزشكان است؟

چرا؟ آيا انگليس نمي‌تواند چشم پزشك تربيت كند يا اينكه جامعه به بينايي‌سنج بيش از چشم‌پزشك نياز دارد؟

داريوش آزاد فارغ‌التحصيل بينايي‌سنجي در پاسخ به اين سوال مي‌گويد:

«مردم اگر قابليت‌هاي يك بينايي‌سنج را بدانند، متوجه مي‌شوند كه در بسياري از مواقع به جاي مراجعه به چشم‌پزشك بايد به بينايي‌سنج مراجعه كنند. چون بيشتر مردم براي عيوب انكساري، تنبلي يا انحرافات چشم به چشم‌پزشك مراجعه مي‌كنند و تمامي اين موارد در حيطه كار يك بينايي‌سنج است مثلا براي درمان انحرافات چشم 5 روش وجود دارد كه 4 روش در حيطه كار اپتومتريست و يك روش در حيطه كار چشم‌پزشك است و يا چشم‌پزشكان تنها 2 يا 3 واحد درسي در زمينه تعيين نمره عينك مي‌خوانند در حالي كه يك اپتومتريست حدود 100 واحد در اين زمينه مطالعه مي‌كند.»

آقاي دوستدار نيز در مورد فرصت‌هاي شغلي فارغ‌التحصيل اين رشته مي گويد:

«در حال حاضر يك بينايي‌سنج موقعيت كاري خوبي دارد و حدود 80% فارغ‌التحصيلان جذب بازار كار مي‌شوند، چون علاوه بر اين كه مي‌توانند به طور مستقل مطب باز كنند و در زمينه ارائه عينك‌هاي مربوط به عيوب انكساري به طور علمي و دانشگاهي تخصص ديده‌اند. در ضمن يك بينايي‌سنج مي‌تواند به عنوان مشاور در مورد بهداشت چشم و مشكلات بينايي در محيط‌هاي آموزشي، خدماتي و صنايع با سازمانهاي دولتي و صنايع همكاري كند يا مسؤول سنجش بينايي جهت امور استخدامي و نظامي و اخذ گواهي‌نامه رانندگي و خلباني باشد يا در اورژانس براي انجام كمك‌هاي اوليه چشمي تا رسيدن بيمار به مراكز ذي‌ربط فعاليت كند.

از سوي ديگر يك بينايي‌سنج علاوه بر درمان مي‌تواند در زمينه پيشگيري نيز فعاليت نمايد مثل طراحي طرح پيشگيري از تنبلي چشم كه هر ساله با همكاري سازمان آموزش و پرورش استثنايي و سازمان بهزيستي برگزار مي‌شود. در اين طرح فارغ‌التحصيلان اين رشته حضوري فعال دارند و با شناسايي سريع و به موقع بيماران و انجام توانبخشي مورد نياز و با استفاده از تكنيك‌هاي مناسب از اين نابه‌هنجاري جلوگيري مي‌كنند. »

توانايي‌هاي مورد نياز و قابل توصيه :

دستگاه بينايي‌ بدون وجود نور، كارايي ندارد . به همين دليل يك بينايي‌سنج بايد از نور و ويژگي‌هاي آن اطلاع داشته باشد. اطلاعاتي كه به ياري علم فيزيك مي‌توان به آن دست يافت.

آقاي دوستدار در همين زمينه مي‌گويد:

«يك بينايي‌سنج بايد به درس فيزيك مسلط بوده و بخصوص به فيزيك نور علاقه‌مند باشد همچنين در طول دبيرستان درسهاي رياضي و زيست‌شناسي را بخوبي فرا گرفته باشد. از نظر جسماني نيز لازم است كه از چشم‌ها و دستهايي سالم برخوردار باشد. در ضمن اين رشته صبر و حوصله زياد مي‌خواهد چرا كه تعيين نمره عينك يكي از سختترين كارها در علوم بينايي است و نياز به صبر و حوصله زياد دارد و نحوه كار نيز براي سنين مختلف متفاوت مي‌باشد. يعني تعيين نمره عينك براي كودك با يك فرد مسن فرق مي‌كند . براي همين بسياري از چشم‌پزشكان ترجيح مي‌دهند كه در اين زمينه فعاليت نكنند.»

زهرا بايرام‌نژاد فارغ‌التحصيل اين رشته نيز معتقد است كه دانشجوي اين رشته بايد در طي تحصيل اطلاعات عمومي خوبي در زمينه پزشكي كسب كند چون وقتي بيمار به بينايي‌سنج مراجعه مي‌كند از مشكل خود اطلاع دقيقي ندارد، براي مثال فقط از سردرد يا تاري ديد شكايت مي‌كند و اين وظيفه بينايي‌سنج است كه تشخيص دهد آيا اين مشكل به چشم بيمار باز مي‌گردد يا اين بيمار مشكلات ديگري دارد كه در اين صورت بايد او را به پزشك متخصص مربوط ارجاع دهد.

نيما دقيقي دانشجوي اين رشته نيز در مورد توانايي‌هاي دانشجوي اين رشته مي‌گويد:

«دانشجوي اين رشته اگر بخواهد متخصص خوبي بشود و كار خوبي ارائه بدهد بايد روابط عمومي خوبي داشته باشد تا بتواند اعتماد بيمار را جلب كند و به ياري بيمار در جهت مداوا قدم بردارد.»

وضعيت ادامه تحصيل در مقاطع بالاتر :

ادامه تحصيل در دوره كارشناسي ارشد و دكتراي تخصصي بينايي‌سنجي ، در حال حاضر فقط در خارج از كشور امكان دارد. كشورهايي مثل : انگلستان، امريكا ، كانادا و استراليا.

وضعيت نياز كشور به اين رشته در حال حاضر:

در حال حاضر در كشور ما افراد زيادي از مشكلات بينايي‌رنج مي‌برند. اين نكته ضرورت و اهميت بينائي‌سنجي را بيش از پيش نمايان مي‌سازد. اگرچه در سالهاي اخير گامهاي مهمي در جهت پيشگيري از مشكلات ناشي از ضعف ديد در سنين كودكي انجام گرفته است. اما اين اقدامات بطور كامل بسنده نيست و راهكارهاي اساسي‌تري مورد نياز است . نظر به لزوم گسترش خدمات بينايي‌سنجي در سطح كشور و موارد مورد نياز زير، ضرورت و اهميت اين دوره در جامعه مشخص مي‌گردد:

-       نياز به خدمات درماني و تحقيقاتي به منظور شناسائي و حل مسائل مربوط به بينايي‌سنجي و ارائه و اجراي طرحهاي عملي در اين زمينه.

-       نياز به بينايي‌سنج در مراكز بهداشتي و درماني و آموزشي

-       تكميل گروه پزشكي در ارائه خدمات گسترده بينايي‌سنجي .

-       تامين نيروهاي خدماتي بينايي‌سنجي با توجه به نياز خدمات بينايي در مراكز آموزشي ، صنعتي .

وضعيت ادامه تحصيل در خارج از كشور :

 

در حال حاضر دوره‌هاي كارشناسي ارشد و دكتراي تخصصي بينايي‌سنجي در كشورهايي همچون انگلستان ، آمريكا ، كانادا و استراليا ارائه مي‌شود و فارغ‌التحصيلان آنها بيشتر به جنبه‌هاي نظري و تحقيقاتي در زمينه‌هاي مختلف علوم بينايي مي‌پردازند. در مقطع دكتراي تخصصي ، دانشجو ضمن بالا بردن مراتب علمي خود ، در يك زمينه تخصصي‌تر قدرت و توان خود را براي انجام كارهاي تحقيقاتي ، توسعه مرزهاي دانش و رفع معضلات علمي از طريق پژوهش ارتقا مي‌بخشد. 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 09 خرداد 1393 ساعت: 16:54 منتشر شده است
برچسب ها : ,,
نظرات(0)

تحقیق درباره دوقولوه های یکسان

بازديد: 829

دوقلوهای همسان

دوقلوهای همسان دارای DNA یا ژن‌های همانند هستند وبنابراین خصوصیات جسمی یکسان دارند.
آنها با وجود این شباهت جسمی می‌توانددوستان و اعضای خانواده را به اشتباه بیندازند. اما هنگامی که نوبت به ابزارهایپیچیده‌‌تر تعیین هویت مانند آزمایش اثر انگشت می‌رسد، دیگر کارها به این سادگینیست و حتی دوقلوهای همسان را هم می‌شود تشخیص داد.
علت این است که تنها ژن‌هانیستند که تعیین‌کننده خطوط ظریف سرانگشتان شما هستند.، در عوص جزئیات ظریق اینخطوط مانند قله‌ها،فرورفتگی‌ها و حلقه‌های آنها که مشخص‌کننده اثر انگشت شما هستند،تحت تاثیر استرس‌های اتفاقی هستند که جنین درون رحم متحمل می‌شود.
حتی کمی تفاوتدر درازای بند ناف باعث تغییر خطوط سرانگشت می‌شود. بنابراین حتی در مورد دوقلوهایهمسان که ژن‌هایی کاملا مشابه دارند، تفاوت‌های گریز‌ناپذیر شرایط زندگی درون رحم،باعث تفاوت در اثر انگشت‌ها می‌شود.
و به این ترتیب تا به حال متخصصان پزشکیقانونی به هیچ دو فرد با اثر انگشت مشابه بر نخورده‌اند.

DNA دوقلوهای همسان کاملا یکسان نیست
گروهی از دانشمندان بین المللی دریافتند که حتی
DNA دوقلوهای همسان که از تقسیم یک سلول تخم متولد شده اند، نیز کاملا یکسان نیست و تفاوتهایی در ژنوم این افراد دیده می شود.
به گزارش سلامت نیوز به نقل ازمهر، تیم تحقیقاتی متشکل از دانشمندان بین المللی که نتایج تحقیقات خود را در مجله
American Journal of Human Genetics منتشر کرده اند، با بررسی DNA نوزده دوقلوی همسان کشف کردند که حتی اگر توالی پایه ای، یعنی پایه هایی که ژنوم را می سازند در این افراد یکسان باشد، باز در برخی از جزئیات باهم تفاوت دارند.

به ویژه این دانشمندان کشف کردند که بعضی از اجزای DNA یکی از این دوقلوهای همسان در دیگری وجود ندارد.

در این خصوص "یان دومانسکی" از دانشگاه "اوپسالا" در سوئد که از اعضای شرکت کننده در این تحقیق بین المللی است، اظهار داشت: "کشف ما توضیح می دهد که چرا بین زوجهای دوقلو برخی از بیماریهای ارثی مثل پارکینسون تنها در یکی از این افراد توسعه می یابد. تاکنون تصور می شد که موارد محیطی علت بروز این بیماریها در یکی از زوجهای دوقلو است، اما اکنون به نظر می رسد که این گونه نیست."

پيرترين دوقلوهاي همسان افريقاي جنوبي ۱۰۰ساله شدند

پيرترين دوقلوهاي همسان افريقاي جنوبي كه دو جنگ جهاني و ظهور و سقوط آپارتايد راپشت سر گذاشته‌اند، صدساله شدند.

به گزارش خبرگزاري فرانسه از ژوهانسبورگ، "دورا اويس" و "اتل نمبولا" كه يك قرنقبل در يكي از استانهاي شرقي افريقاي جنوبي به دنيا آمده‌اند، همسرانشان را سالهاقبل از دست داده‌اند و شمار نوه‌ها، نتيجه‌ها، نبيره‌ها و نديده‌هايشان از دستشانرفته است.

اتل مي‌گويد "تعداد آنها به اندازه علف‌ها زياد است."
اين دو خواهر سياهپوستكه دو جنگ جهاني را پشت سر گذاشته و شاهد ظهور و سقوط "آپارتايد" (جدايي نژادي) بوده‌اند، آرزو دارند تيم كشورشان بتواند هنگام ميزباني جام جهاني فوتبال، تيم‌هايبقيه كشورهاي جهان را شكست دهد.

در سال ۲۰۱۰كه براي نخستين بار مسابقات جام جهاني فوتبال در افريقا برگزارخواهد شد، افريقاي جنوبي ميزبان اين رقابتها خواهد بود.

شهرداري ژوهانسبورگ دو ساعت ديواري كه روي آنها اسامي و تاريخ تولد اين دوقلوهاحك شده بود، به مناسبت صدسالگي آنان به آنها هديه داد.

كشف نوع جديدی از دوقلوها

پزشكان اعلام كرده­اند كه پس از مطلعات ژنتيكي بسيار موفق بهكشف نوع ديگري از دو قلو ها شده اند كه چيزي ما بين دو قلو هاي همسان و ناهمسان استو به آنها نام دو قلوهاي نيمه همسان يا (semi-identical twins) را داده­اند.

نحوه به وجود آمدن اين دوقلوهابدين گونه است كه دو سلول اسپرم مختلف يك تخمك واحد را بارور مي كنند (روشي كه پيشاز اين نا شناخته بود).

روش به وجود آمدن دوقلوهاي ناهمسان-معمولترين نوع دو قلوهاي موجود- بدين گونه است كه دو سلول تخمك در رحم مادر جداگانه توسط دو اسپرم بارور مي شوند. اين دوقلوها  از لحاظ تفاوت ژنتيكي همانند خواهر و برادر معمولی هستند.

دوقلوهاي همسان بدين گونه به وجود مي آيند كه يك سلول تخمك توسط يك اسپرم بارور شده و سپس در مراحل اوليه روياني، جنين تقسيم شده و دو جنين مجزا را به وجود مي آورد كه از لحاظ ژنتيكي عیناً شبيه  به هم هستند.

نوع جديد دوقلوها وقتي شناسايي شد كه يكي از دوقلوهاي داراي ناهنجاري در اندام جنسي خود بود و همافروديت به نظر مي رسيد (هم داراي بافت­هاي بيضه و هم داراي بافت­هاي تخمدان بود) و نوزاد ديگر (يكي ديگر از دوقلوها) پسر بود.

محققان در مجله ژنتيك انساني عنوان كردند كه اين دوقلوها از لحاظ ژنتيكي نسبت به دوقلوهاي ناهمسان، به هم شبيه­ترند اما نسبت به دوقلوهاي همسان كمتر مشابهند. در اين مقاله عنوان شده است كه ممكن است انواع ديگري از دوقلوها نيز وجود داشته باشد كه كشف نشده و يا حتي هرگز كشف نشوند.

دكتر ويويين ساتر، مجري اين تحقيق گفت: به نظر من مهمترين چيزي كه اين تحقيق نشان داده اين است كه درك ما از چگونگي به وجود آمدن دوقلوها بسيار ساده­انگارانه است و ممكن است راه­ها و روش­هاي ديگري وجود داشته باشد كه از طريق آنها دوقلوها  به وجود مي­آيند.

دوقلوهاي نيمه همسان (semi-identical) چند سال قبل در يكي از بيماستان­هاي آمريكا مورد ارزيابي قرار گرفتند.

دكتر مليسا پاريسي متخصص بيماري­هاي كودكان، استاد دانشگاه واشنگتن و يكي از محققان اين تحقيق اعلام كرد كه در تماسي كه با خانواده دوقلوها داشته است حال هر دو آنها خوب است و در سلامت كامل به سر مي­برند.

دكتر ساتر مي­گويد كه اين دوقلوها كاملا طبيعي به وجود آمده و در به وجود آمدن آنها نه لقاح مصنوعی دخيل بوده است و نه روش­هايي كه در درمان ناباروری مورد استفاده قرار مي­گيرند.

برخي از كارشناسان مي­گويند كه اين گونه از دوقلوها قبلا نيز وجود داشته و اين نمونه دليل بر اثبات آن است. اين مطالعه براي اولين بار Nature گزارش شده است .

گزارشیدربارهبانكاطلاعاتیدوقلوییوچندقلوییایران/بررسیدوقلوهاراهیبرایكشفدرمانبیماریها

صفاتوخصوصیاتانسانازطریقژنهاكنترلشدهوبهفرزندانمنتقلمیشود. امروزهبحثنقشمحیطدربروزصفاتذهندانشمندانرادرگیركردهاست. بشرهمگامباپیشرفتها،درزمینههایمختلفخالقدردسرهایینیزبرایخودبودهاستكهدرحالحاضرغیرقابلحلهستند.

درعلومپزشكیبابیماریهایینظیرانواعسرطانهاروبهروهستیمكهتداعیكنندهسئوالاتیدرذهنهستند. سئوالاتیازقبیلدلیلایجاداینبیماریهاژنهاهستندیامحیط؟تغییراتمحیطیمثلآلودگیهادربروزاینبیماریهاموثرهستند؟برایدرمانچهبایدكرد؟و...
درعلومرفتاریدربرخوردبابزهكارانسئوالاتینیزمطرحهستند: «آیاآنهابالفطرهجانیبودهاند؟محیطدرشكلگیریشخصیتآنهانقشموثریدارد؟اگرمحیطموثراستپسچرامجازاتمیشوند؟و...
اینسئوالاتهنوزبدونپاسخماندهاند. برایحلاینقبیلمعماهادستیافتنبهراههایدرمانیمناسبوتحقیقاتبررویچندقلوهامیتواندتاحدزیادیراهگشاباشد. دوقلوییكهازعجایبخلقتبهحسابمیآیدمعمولاًدرنتیجهلقاحدوتخمكجداایجادمیشود. (دوقلوییغیرهمسان). تقریباًدریكسوممواردنتیجهلقاحیكتخمكاست. (دوقلوییهمسان). احتمالبقایكودكانچندقلوكمترازتكقلوهااستواحتمالگرفتاریآنهابهناتوانیمادامالعمربهدلیلزایمانزودرسزیاداست. درنتیجهدركلجهانشمارچندقلوهازیادنیست. اینقشرازجامعهبهدلایلمتعددبرایپیداكردنراهحلمناسببرایبسیاریازمشكلاتجامعهمناسبهستند.
نظیر: ۱- ازیكمادهژنتیكیمشتركمنشامیگیرند. ۲- داخلیكمحیطمشترك (رحم) پرورشمییابندو...
بانكاطلاعاتیدوقلوییابنسینایجهاددانشگاهیقدمیتازهدرراهاینهدفبرداشتهاست. دكترصادقیمعاونآموزشیوپژوهشیپژوهشكدهابنسیناومجریطرحبانكاطلاعاتیدوقلوهایایرانمیگوید: دوقلوهاازمواردیهستندكهدرزمینهتحقیقاتومطالعاتدررشتههایمختلفبهویژهبحثپزشكیمولكولیوژنتیكاهمیتزیادیدارند. دركلدنیابرایاینكهاطلاعاتمنسجمیازدوقلوهابرایاستفادهدرتحقیقاتدردسترسباشداطلاعاتآنهاجمعآوریشدهودربانكهایاطلاعاتیذخیرهمیشوند. میزاناطلاعاتیكهازهرفردذخیرهمیشودطیفیازاطلاعاتسادهتااختصاصیازجملهاطلاعاتپیچیدهپزشكیوهمچنینباتوجهبهاستراتژیایكهخودبانكدنبالمیكند،دربرمیگیرد. عمدتاًاطلاعاتاولیهایازافرادگرفتهشدهسپسبامراجعهافراداطلاعاتتكمیلیتریكسبمیشود.
اهمیتدوقلوها
دكترصادقیدررابطهبااهمیتدوقلوهادرتحقیقاتمیگوید: «دوقلوهابهویژهدوقلوهایهمسانافرادیهستندكهازیكسلولتخمایجادمیشونددرنتیجهازنظرخصوصیاتوموادژنتیكیصددرصدمشابههستند. اگرصفتیدریكیازآنهاوجودداشتهباشدصددرصددردیگریبایدمشاهدهشود. اگراختلافیبینآندووجودداشتهباشدنشاندهندهتاثیریكعاملغیرژنتیكیدربروزایناختلافاست. درواقعاگرمسئلهژنیدخیلباشداختلافیایجادنمیشود. بهترینعاملغیرژنتیكیایجادكنندهتغییراتمحیطاطرافماناست. امروزهدرموردتاثیرمحیطبررویظهوربسیاریازبیماریهابحثوجوددارد. برایكشفاینمسائلبهتریننمونهتحقیقاتیدوقلوهاهستند
نحوهتشخیصدوقلوهایهمسانازغیرهمسان
بنابراظهاراتمجریطرحبانكاطلاعاتیدوقلوییمیزانبروزدوقلوییدرایرانیكهشتادمتولداستكه۳۰درصدآنهادوقلوهایهمسانو۶۵درصدغیرهمسانهستند. اگردوقلوهاازلحاظشكلظاهریكاملاًمشابهباشندتاحدودزیادینشاندهندههمسانبودنواگرغیرمشابهبودهویاجنسیتمتفاوتداشتهباشندغیرهمسانهستند. درروزهایاولتولدتمایزهمسانازغیرهمسانمشكلاست. امروزهباوجودتستهایژنتیكیمیتوانباقطعیت۱۰۰درصداینمسئلهرامشخصكرد.
تاسیسبانكاطلاعاتیدوقلوییدرایران
دراینراستادكترصادقیافزود: «بانكاطلاعاتیدوقلوییدركلدنیاپیشینهایبیشاز۵۰سالدارد. درایرانمتاسفانهتاكنونوجودنداشتهاست. باگسترشمراكزتحقیقاتعلومپزشكیوتحقیقاتژنتیكیضرورتوجودآنبیشازگذشتهاحساسمیشود. پژوهشكدهابنسیناحدودسهسالپیشدررابطهبانقشبعضیازعواملمحیطیدربروزتخمدانپلیكیستیكیكطرحتحقیقاتیارائهداد. دراینطرحبه۲۰۰جفتخانمدوقلودرمحدودهسنی۱۵تا۴۵سالكهدردورهباروریبودندنیازداشت. محدوهزمانیبرایجمعآوریاطلاعاتیكسالدرنظرگرفتهشدهبود. متاسفانهمجبورشدیمپسازیكسالونیمبا۱۰۰جفتدوقلوتحقیقمانراانجامبدهیم. بعدازاینمسئلهضرورتایجادبانكاطلاعاتیرابیشتراحساسكردیم. پسازارائهطرحبانكاطلاعاتیدوقلوییبهدفترمنطقهایسازمانبهداشتجهانیبااستقبالآنهاروبهروشدیم. اینطرحرابهعنوانیكیاززیرساختهایپژوهشكشوردرزمینهتحقیقاتژنتیكموردتاییدقراردادند. آنهابخشیازهزینههایمالیرادرارتباطباارسالفراخوانودریافتاطلاعاتازدوقلوهاپرداختكردند. بهطورجدیكارمانراازابتدایسالجاریشروعكردیم. مخاطبهایاینبانكدوقلوهایسراسركشورهستند
نحوهثبتنامدربانكاطلاعاتیدوقلو
بنابراظهاراتدكترصادقیتعدادسپردهاینبانكاطلاعاتیبرایمراحلاولیهتحقیقاتپنجهزارجفتدوقلودرنظرگرفتهشدهاستكهشاملهردوگروهدوقلوهایهمسانوغیرهمسانمیشود. شركتدراینبانكرایگانبودهوتمامردههایسنیرادربرمیگیردوحتیدرمراحلمختلفهدایاییبرایآنهادرنظرگرفتهشدهاست. طیقراردادیكهباشركتپستمنعقدشدهاستپرسشنامههاییبهمراكزمختلفارسالشدهاست. افرادباپركردنپرسشنامههامیتواننداطلاعاتشانرابهطوركاملارسالكنند. حتیپرسشنامههارامیتوانندمستقیماًازسایتبانكاطلاعاتیدوقلوهاكپیگرفتهوپسازتكمیلكردنارسالكنند.مجریطرحبانكدوقلوییدرادامهافزود: «اینبانكمیتوانددرمراحلبعدیاطلاعاتشرابهبانكاطلاعاتیسایركشورهایدنیامبادلهكند
ویتشریحكرد: «مایكرابطیهستیمبیندوقلوهاومراكزتحقیقاتی. ماحافظمنافعدوقلوهاخواهیمبود. پسازاینكهاعضایبانكبهحدمناسبیرسیدطیفراخوانیكهبهمراكزتحقیقاتیكلكشورخواهیمدادآنهامیتوانندبرایتحقیقاتشانازاینبانكاستفادهكنند. اطلاعاتاینبانكمحرمانهاست. مااینتعهدرابهدوقلوهادادهایمكهبدونرضایتآنهااطلاعاتدراختیاركسیقرارنمیگیرد. البتهقابلذكراستماهنوزدرمرحلهجمعآوریاطلاعاتهستیم. هنوزبحثتحقیقاتمطرحنیست

مفهوم صحيح همانندسازي
اصطلاح همانندسازي يا كلونينگ (
cloning) به سه روند كاملاً مجزا از يكديگر اطلاق مي‌شود. متأسفانه تصور مردم از اين عمل برگرفته از فيلم‌هاي غيرواقعي است كه در آنها انسان‌هايي با قدرت خارق‌العاده براي شركت در يك جنگ جهاني توليد مي‌شوند.
اما در واقع، در همانندسازي، برخلاف روند طبيعي توليدمثل دو والدي، دانشمندان از نقشة ژنتيكي يعني
DNA يك جاندار براي توليد موجود ديگري استفاده مي‌كنند.

جاندار توليدشده از لحاظ ژنتيكي كاملاً مشابه والد خود است. همانندسازي پديدة جديدي نيست. دوقلوهاي همسان نوعي موجودات همانندسازي‌شده به‌شمار مي‌روند. از يك سلول، دو سلول مشابه ايجاد مي‌شود كه ذخيرة ژنتيكي كاملاً يكساني دارند. بنابراين، دوقلوهاي همسان مي‌توانند از تمام اعضاي بدن يكديگر براي پيوند موفق اعضا استفاده كنند.
دكتر مسعود هوشمند، عضو هيئت علمي مركز ملي تحقيقات مهندسي ژنتيك و تكنولوژي زيستي، متداول‌ترين نوع همانندسازي را شكل جنيني آن ذكر مي‌كند. وي مي‌گويد: «يك سلول تخم به دو سلول تقسيم مي‌شود. هر كدام از دو سلول جديد، در صورت قرار گرفتن در رحم مادر و طي دوران جنيني، انساني مشابه ديگري ايجاد خواهد كرد. مي‌توان يكي از اين دو سلول را در حالت انجماد حفظ كرد و سال‌ها بعد، در صورت تمايل والدين، در رحم مادر گذاشت. به اين ترتيب، فرزندان خانواده كاملاً به هم شبيه مي‌شوند و تنها از لحاظ سني با يكديگر اختلاف مي‌يابند. در نوع ديگر همانندسازي، از سلول بالغ استفاده مي‌شود. هستة يك سلول لقاح‌يافته را خارج مي‌كنيم و هستة سلول بالغي را به جاي آن قرار مي‌دهيم. هريك از سلول‌هاي بدن انسان اطلاعات لازم را براي ساخت انسان ديگر در خود دارد، اما سلول‌هاي هر بافت فقط از اطلاعات مربوط به فعاليت همان بافت استفاده مي‌كنند. براي مثال، سلول پوست، با وجود برخورداري از تمام اطلاعات ژنتيكي يك انسان كامل، تنها از داده‌هاي مربوط به بافت پوست استفاده مي‌كند و ژن‌هاي مرتبط با ساير بافت‌ها خاموش هستند. هرگاه هستة اين سلول بالغ در داخل تخم لقاح‌يافته قرار داده شود، ژن‌هاي خاموش فعال مي‌شوند و انساني با مشخصات ژنتيكي فرد بالغ توليد خواهند كرد. پس از تعويض هسته و تثبيت آن با كمك مواد شيميايي و جريان الكتريسيته، سلول تخم در داخل رحم مادر قرار داده مي‌شود. جنين حاصل، ديوارة سلولي و مواد داخل آن ـ به‌جز
DNA ـ را از مادر دريافت كرده است و پس از طي دورة نه‌ماهة بارداري، به روش زايمان طبيعي يا سزارين به دنيا خواهد آمد. نوع سوم شبيه‌سازي شيوة درماني آن است. كاربردهاي پزشكي اين روش بسيار است. برخي از سلول‌ها، مانند سلول‌هاي عصبي، خاصيت تكثير خود را پس از بلوغ از دست مي‌دهند. با استفاده از روش سوم همانندسازي مي‌توان سلول پوست فردي را كه نياز به سلول عصبي دارد چنان برنامه‌ريزي كرد كه سلول عصبي بسازد. بدن اين فرد هيچ‌گاه چنين سلولي را در پيوند پس نخواهد زد زيرا از لحاظ خصوصيات ژنتيكي دقيقاً يكسان هستند.»
بسياري از دانشمندان هدف از همانندسازي را به نتيجه رساندن نوع سوم آن، يعني شبيه‌سازي درماني، مي‌دانند. روشي كه در آن مي‌توان سلول‌هايي براي مبتلايان به بيماري‌هاي مرگبار ساخت، سلول‌هايي كه ديگر با تهاجم بدن بيمار مواجه نمي‌شوند چراكه از نظر ژنتيكي كاملاً مشابه سلول‌هاي خود فرد هستند. چند سلول از بدن فرد مبتلا به ديابت گرفته مي‌شود و هستة سلول بيمار به جاي هستة يك سلول تخم قرار مي‌گيرد. سلول تخم حاصل در رحم زني كاشته مي‌شود و فردي با خصوصيات ژنتيكي شخص مبتلا به ديابت به‌وجود مي‌آيد. اگر به جاي اين كار، سلول تخم حاصل را در آزمايشگاه رشد دهيم، در ميان سلول‌هاي به‌وجود آمده، انواعي از سلول به نام سلول‌هاي بنيادي يافت خواهند شد. سلول‌هاي بنيادي از قابليت تبديل به بافت‌هاي مختلف بدن برخوردار هستند. در فرد مبتلا به بيماري قند، دانشمندان سلول‌هاي بنيادي را به سلول‌هاي سازندة انسولين تبديل مي‌كنند. جايگزين كردن سلول‌هاي مذكور در بدن بيمار سبب بهبود وي خواهد شد.
دكتر فروزنده محجوبي، متخصص سيتوژنتيك مولكولي پزشكي، مفهوم همانندسازي را بسيار فراتر از شبيه‌سازي انساني مي‌داند. وي دربارة ساير كاربردهاي مفيد همانندسازي مي‌گويد: «ژن مورد نظرمان را از سلول يك موجود زنده خارج مي‌كنيم و در داخل سلول ديگري جاي مي‌دهيم. براي مثال، ژن توليد شير در گاو را جدا مي‌كنيم و آن را درون سلول يك مخمر تك‌سلولي فعال مي‌كنيم. در نتيجه، براي توليد شير، نيازي به نگهداري از حيوان بزرگي با جثة گاو نيست. يك تك‌سلولي كوچك كار ترشح شير را انجام خواهد داد. اين روند در صنايع غذايي انقلاب بزرگي ايجاد مي‌كند.»

 

منابع :

http://www2.irna.ir/fa/news/view/line-12/8612022329122325.htm  

http://www.iransalamat.com/?file=hea&operation=show&id=10

 

www.aftab.ir

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 09 خرداد 1393 ساعت: 16:51 منتشر شده است
برچسب ها : ,,
نظرات(1)

آموزش کامل پرورش خیار گلخانه ای

بازديد: 547

آموزش پرورش خیار گلخانه ای(درختی)

اسکلت بخشی از گلخانه است که پوشش پلاستیکی یا شیشه ای را نگه میدارد. اسکلت گلخانهباید محکم و سبک بود و در عین حال ارزان و با دوام باشد و تا حد امکان سایه کمتریداشته باشد. در حال حاضر اسکلت گلاخنه را بیشتر با آهن گالوانیزه و یا آلومینیم میسازند و در بعضی موارد از چوب هم استفاده میشود که هم ارزانتر است و هم ساخت آنآسانتر است، ولی این اسکلتها زود می پوسند و در ضمن برای استحکام بیشتر باید ازقطعات چوبی ضخیمتری استفاده کرد که این امر سبب کاهش نفوذ نور آفتاب بداخل گلخانهمی گردد.

در حال حاضر دو نوع گلخانه رواج دارد:

 1- گلخانه دو طرفه   2- گلخانه کوآنست

در گلخانه های دو طرفه دیوارهای جانبی عمودی هستند و سقف آنها حالت مثلثی دارد. در گلخانه کوآنست از کمانهای لوله ای یا چوبی (بیشتر لوله های فولادی) استفاده می شود در این روش کمانها را که دارای قوسی حدود 180° هستند بموازات هم و بفواصل مشخص (1.5-3.5 m) در زمین فرو می کنند و کمانها بوسیله تیرهای افقی که در امتداد طولی گلخانه قرار دارند بهم اتصال می یابند و مستحکم می شوند. فاصله تیرهای افقی که بطور موازی در روی کمانها قرار گرفته و اولین کمان را به آخرین کمان وصل می کنند، 100-150 cm است. به این ترتیب یک فضای درونی بزرگ و واحد بوجود می آید. برای پوشاندن گلخانه کوآنست معمولاً از پلاستیک استفاده می کنند. بدین منظور در فواصل بین لوله های افقی و بفاصله 25-30cm سیمهای گالوانیزه به موازات لوله های افقی نصب می کنند که برای پوشش پلاستیکی سطح مناسبی بوجود می آورند و پس از پوشاندن گلخانه با پلاستیک تعدادی از همین سیمها روی پوشش پلاستیکی نصب می شوند تا پوشش گلخانه مستحکم تر شود.

در هنگام ساخت گلخانه باید نکات زیر را در نظر گرفت:

1. اگر سطح گلخانه خیلی وسیع باشد کنترل درجه حرارت و تهویه آن مشکل می باشد. لذا بهتر است سطح کشت در واحدهای کوچک و جداگانه 300-500 m2 تفسیم شود.

 2.   ارتفاع داربستی که بوته های خیار به آن بسته می شود حدودm 2 است. بنابراین ارتفاع دیواره های جانبی گلخانه باید حداقل 2 m باشد

3.   شیب سقف باید به اندازه ای باشد که استحکام کافی داشته باشد و آب باران و برف را روی خود نگه ندارد. از طرفی اگر ارتفاع خیلی باشد فضای اضافه گلخانه بیشتر شده و هزینه گرم کردن آن افزایش می یابد. لذا شیب را باید حدود 25-30% گرفت. البته در گلخانه کوآنست بدلیل انحنای سقف این مشکل تا حدود زیادی رفع می شود.

 

4.  در بعضی مواقع لازم است که هوای گلخانه را خارج کنیم و چون هوای گرم سبک است و معمولاً زیر سقف می ایستد بهتر است در سقف گلخانه دریچه هایی تعبیه شود که در مواقع لازم این دریچه ها باز شده و هوای گرم خارج شود. در گلخانه های کوآنست باز و بسته کردن این دریچه ها مشکل است. لذا در دیواره های جانبی گلخانه و به فاصله 1-1.5 m از سطح زمین دریچه هایی را جاسازی می کنند و در مواقع لزوم آنها را باز می کنند. در ضمن در دو انتهای گلخانه و در نزدیکی سقف دو پنکه (فن) قرار می دهند که هوای گرم زیر سقف را خارج کنند.

 5.   برای اینکه در هنگام ورود به گلخانه با باز کردن در ورودی هوای گلخانه بطور ناگهانی عوض نشود بعد از در ورودی یک اتاقک کوچک تعبیه می شود که ابتدا وارد این اتاقک می شویم و سپس به در اصلی گلخانه می رسیم و با باز کردن آن وارد فضای گلخانه می شویم.

6.   در محاسبات گلخانه ها معمولاً وزن برف را در نظر نمی گیرند. چون برف در اثر گرمای گلخانه آب می شود. ولی در مناطقی که خطر ریزش برف سنگین وجود دارد باید پس از بارش گلخانه را گرم کنیم این برف سریعاً آب شود. در غیر اینصورت و بخصوص در گلخانه های دوطرفه خطر خوابیدن سقف وجود دارد.

7. معمولاً گلخانه های دو طرفه که دارای دیواره های جانبی عمودی هستند در برابر باد به شکل مانع عمل می کنند و لذا بادهای شدید به آن خسارت میزنند. ولی گلخانه های کوآنست به دلیل قوسی شکل بودن جریان باد را ملایم می کنند. به علاوه گلخانه های کوآنست به دلیل انحنایی که دارند برف و باران را روی خود نگه نمی دارند و آب را به راحتی جاری می کنند. لذا در بیشتر نقاط جهان استفاده از گلخانه های کوآنست عمومیت بیشتری یافته است.

 خاک مناسب برای خیار درختی:

خاک مورد استفاده در گلخانه های کشت خیار بایستی دارای بافت سبک (Sandyloam) بوده و از نفوذپذیری خوبی برخوردار باشد. این نوع خاک هر چه از نظر داشتن هوموس تقویت گردد کاشت خیار در آن دارای عملکرد بهتری خواهد بود. تقویت خاکهای سبک را می توان با کودهای حیوانی تامین نمود.

اگر خاک قابل استفاده کمی سنگین باشد می توان با اضافه کردن مقداری شن شسته عاری از آهک و گچ به همراه کمپوست بطوریکه از نظر مصرف میزان مورد نیاز جنبه اقتصادی جنبه اقتصادی داشته باشد آنرا اصلاح نمود. همچنین در صورت نفوذپذیری کم آب یا زه دار بودن خاک می توان از لوله های مشبک  پلی اتیلن و نصب در زیر پشته های خاک نیز استفاده نمود. این روش میتواند زهکشی لازم را برای خاک تامین نماید. خاکهای نسبتاً سنگین و یا خاکهایی که  دارای نمک زیاد باشند اصلاً مناسب نمی باشند زیرا تهویه، آبشویی و ضدعفونی اینگونه خاکها بسیار مشکل می باشد و مطمئناً به رشد ریشه نیز صدمه می زند.

تجربه خیارکاری در خاکهای سبک بیابانی (سرخه) که املاح آهکی و گچی در حداقل باشد و درصد شن آن بیش از 50% باشد نشان داده است که اینگونه خاکها بهترین بسترها بوده و در آن محصول خوبی تولید شده است. در انتخاب بسترهای خاکی چنانچه بستر زیرین (بیش از عمق 25 cm) آنها سخت و غیرقابل نفوذ باشد بایشتی با استفاده از زیرشکنهای مناسب این لایه شکسته شود و یا از کاشت خیار صرفنظر نمود.

PH مناسب بستر خاکی6.5-7.5  و EC کمتر از 3000µmos/cm (3 دسی زیمنز بر متر) می باشد. قابلیت جذب عناصر به وسیله PH بستر محیط ریشه تعیین و مشخص می شود. در PH پائین نسبت عناصر قابل جذب و محلول آهن، منگنز و آلومنیوم بیشتر بوده و در نتیجه همه آنها باعث تثبیت و غیر قابل استفاده شدن فسفر می شود.همچنین میزان کلسیم، منیزیم، گوگرد و ملیبدن قابل استفاده نیز در PH پائین کاهش می یابد. از طرفی مقدار فسفر، آهن، منگنز، روی، مس و بر در PH بالا محدود می شود.

سایر بسترها:

بسترهای خاکی همراه با مواد دیگر: اینگونه بسترها توده هایی از کاه و کلش و پیت، کمپوست و از این قبیل می باشند که روی پشته ها قرار می گیرند و یا با خاک پشته ها مخلوط می گردند. در این بسترها ریشه ها به خوبی توسعه  پیدا می کنند و گرمای محیط ریشه و Co2 لازم نیز به میزان کافی تولید میگردد. ازجمله این بسترها کاه پوسیده روی پشته ها است.

در اینگونه بسترها هر ردیف آن بوسیله بسته های کاه پرس شده پوشیده میشود. بدین طریق که پهنای بسته ها روی زمین و عرض آنها در امتداد یکدیگر قرار گرفته باشند. در هر 1000 m2 حدود 10 Ton کاه و به تعداد 560 بسته کاه 18 Kg مصرف می گردد. برای آماده سازی اینگونه بسترها برای هر بسته حدود 30 Lit آب مورد نیاز است. کودهای شیمیایی مورد نیاز برای هر کیلو کاه مجموعه ای از کودهای زیر است که بطور یکنواخت روی توده کاهها پخش میشوند.

7gr نیترات آمونیوم 26% + 7gr آهک

7gr سوپر فسفات تریبل

7gr نیترات پتاسیم

4.5gr سولفات منیزیم

آنگاه در چند نوبت و به میزان 2-3 Lit برای هر بسته روی آنها به آهستگی آبیاری شود. در این زمان دمای گلخانه نبایستی از 15°c پائینتر رود. با این وصف بعد از مدتی دمای توده کاه به 38°c می رسد. در این روش استفاده از کاه گندم برای واریته های خیار طولانی رشد و کاه جو بای خیارهای با طول رشد کوتاه استفاده می شود.

بسترهای آبکشت: بسترهایی که صرفاً از محلول مواد غذایی کامل استفاده میشود و نیازی به خاک نمیباشد و فقط از نگهدارندهای واسطه ای مثل بسته های حاوی پشم سنگ و یا پیت خالص و یا ماسه و شن شسته که روی بتن تعبیه شده اند می توان استفاده نمود. در این سیستم ها هزینه های ضدعفونی قابل توجه نمی باشد ولی تأمین انواع مواد غذایی مورد نیاز بطور مداوم نیاز به اصلاح و کنترل دارد، ضمن اینکه نگهداری بوته در این گونه بسترهای سست باعث افزایش هزینه ها می گردد. در این روش ریشه ها به خوبی توسعه پیدا نمی کنند و گرمای لازم و Co2 مورد نیاز در محیط ریشه نیز بوجود نمی آید.

 مشخصات بوتانیکی خیار:

خیار گیاهی است از گیاهان گلدار، از رده دولپه ای ها، از گیاهان یکساله جالیزی، از خانواده کدوئیان(Cucurbithacae) و از جنس Cucurbita با نام علمی(Cucumissativus). ریشه ان نسبتاً سطحی است و برای کاشت آن باید خاک سطح الارض کاملاً آماده و غنی از مواد غذایی باشد. ریشه آن یکساله و گاهی هم دائمی است. ساقه آن علفی و به رنگ سبز روشن، آبدار و دارای پوست نازک و کرکهای ریزی است که از ساقه منشعب می شوند. طول بوته خیار با توجه به هرسی که انجام می شود مکن است به بیش از 6 m برسد که نگهداری بوته ها در گلخانه بوسیله پیچاندن آن به دور نخهای ضخیم و همچنین پیچیده شدن پیچکها به دور نخها که نگهداری بوته ها را محکم می نماید امکانپذیر است. در واریته های معمولی برگها نسبتاً کوچک در واریته های بکرزا یا پارتنوکارپیک برگها بزرگتر، پنجه ای شکل و به رنگ سبز روشن بوده و بریدگی های کم عمق، برگ را به پنج قسمت یا Lobe که غالباً به شکل مثلث هستند، تقسیم می کند. دمبرگ آن بلند، آبدار، قطور، و رگبرگها مشخص و روشنتر از خود برگ هستند. میوه خیار از لحاظ گیاهشناسی شفت بشمار میرود یعنی میوه ای است گوشتی که برون بر آن نازک، میانبر آن گوشتی و خوراکی و درون بر آن غشائی و سخت است.

رشد رویشی ریشه این گیاه در مقایسه با اندامهای هوایی آن بسیار ضعیفتر میباشد ولی در محل یقه و حتی قسمتهایی از ساقه که با خاک تماس حاصل مینمایند ریشه های نابجا تولید می کند، همچنین ریشه ها بیشتر در قسمتهای قابل تهویه سطح خاک رشد کرده و انتشار می یابند که در این رابطه ضرورت تهیه یک بستر تقریباً سبک از نظر بافت خاک و قابل تهویه معلوم می گردد.

محل پیدایش میوه روی ساقه دو حالت دارد:

1.     خیارهایی که روی ساقه اصلی و در زاویه برگها تولید می شوند.

خیارهایی که روی ساقه فرعی تولید می شوند که دراینصورت ساقه های جانبی به هرس منظم احتیاج دارند.

مشخصات بذر خیار گلخانه ای[1]:

برای پرورش خیار در گلخانه صرفاً باید از بذور پارتنوکارپیک استفاده کرد و از کاشت بذور معمولی در گلخانه اجتناب کرد. لازم به ذکر می باشد که پارتنوکارپیکی عبارت است از تشکیل و رشد میوه بدون تلقیح تخمکها. این پدیده به نحوی گسترده در سبزیجات خانواده کدوئیان بخصوص خیار بروز میکند. در واریته های معمولی گلهای نر و ماده جدا از هم بوده و گلهای نر زودتر از گلهای ماده ظاهر می گردند. ولی در عوض واریته های پارتنوکارپیک گل نر وجود نداشته و گلهای ماده بدون عمل گرده افشانی و لقاح تولید میوه میکند.

در این نوع خیار نیازی به گرده افشانی نیست و میوه بصورت پارتنوکارپیک تشکیل می شود، لذا چنانچه حشراتی از بیرون گلخانه گرده گل بوته دیگر خیارهای هوایی را به روی گل ماده بوته خیار داخل گلخانه بنشانند خیار تولیدی از کیفیت ظاهری پائین تر برخوردار خواهد بود.

در بعضی از واریته های خیار داربستی طول میوه ممکن تا 50 cm برسد که با توجه به ذائقه و بازارپسندی مصرف کنندگان ایرانی هم اکنون واریته هایی کشت می گردد که طول میوه آنها حداکثر به 30 cm برسد.

میوه این نوع خیار دارای پوستی خوراکی، بدون تخم و بدون ایجاد نفخ میباشد. بذر خیار گلخانه ای معمولاً با روشهای علمی و بسیار پرهزینه ژنتیکی تولید می شود و به همین دلیل قیمت آن بسیار گران بوده و بصورت عددی بفروش می رسد. این بذرها در هوای آزاد بخوبی نمی تواند بخوبی گلخانه میوه تولید کند زیرا در اثر تلقیح با گرده سایر ارقام، تولیدی یکنواخت نداشته و میوه آن از شکل اصلی خود خارج شده و بدفرم و بدشکل می شود.

خیار پارتنوکارپیک دارای ارقام متعددی است که بسیاری از آنها فاقد شکل و رنگ و اندازه مورد پسند بازار ایران است. بنابراین از بین واریته های  متعددی که به بازار عرضه می شوند باید انواعی را که برای کاشت در ایران مناسبند انتخاب نمود. واریته هایی از قبیل دومینوس جی.آر.اس[2]، دومینوس جی.آر.اچ[3]، هیلارس [4]9811، سینا، بیلانکو، خیار دولاب و خیار اصفهان در ایران نتایج چشمگیر و مرغوبیت بی سابقه ای نشان داده اند. چند واریته از خیارهای بلند اروپایی مانند سندرا[5] نیز در ایران آزمایش شده که طول آنها به 35-40 cm میرسد. اگرچه بذر پارتنوکارپیک بسیار گران بوده و هزینه کاشت و نگهداری نسبتاً بالایی دارد ولی با توجه به عملکرد بالا و قیمت گران خیار گلخانه ای، نه تنها این هزینه ها جبران می شوند بلکه سود سرشاری هم نصیب تولید کنندگان می گردد.

برای انتخاب بذر خیار درختی بهتر است از بذرهایی استفاده گردد که بیش از 6 ماه از تولید آنها گذشته باشد زیرا بذر خیار دوره خواب کوتاهی دارد که در آن ایام ممکن است جوانه نزند، ضمن اینکه گذشت بیش از دو سال نیز از نظر قوه نامیه مناسب نمی باشد.

تلخی موجود در میوه های خیار در اثر ماده ای بنام کوکوربیتاسین که در ته آنها وجود دارد و در ریشه ساخته می شود اما در خیارهای هیبرید گلخانه ای دیده نشده و یا خیلی به ندرت اتفاق افتاده است. 

دانیتو بذری تک گل و رویال بذری چند گل است که قابل کاشت در اکثر فصول سال است.

 نسیم فقط برای کاشت در تابستان و مناطق گرم کشور مثل یزد قابل استفاده است این بذر بذری پر گل و کم برگ است.

مراحل مختلف کشت خیار درختی:

 تهیه زمین:

تهیه زمین به نجو مطلوب برای کشت بذر اهمیت دارد. زمین خیار باید با شخم عمیق برگردانده شود و همانطوریکه در مبحث کوددهی قبل از کاشت توضیح داده شد با کودهای لازم تقویت شود.

بوته های خیار را می توان یک ردیفه و یا دو ردیفه کاشت ولی کشت دو ردیفه متداول تر است. فواصل بین ردیفها و بوته ها به عوامل زیادی از قبیل عرض گلخانه، محل تیرکها و ستونها و... بستگی دارد. ولی در نهایت باید فواصل را طوری تنظیم کرد که تراکم در واحد سطح از حد معینی تجاوز نکند در غیراینصورت بروز انواع بیماریها و کمبودها در اثر انبوه بودن شاخ و برگ اجتناب ناپذیر است. چراکه با افزایش شاخ و برگ، دریافت نور برای تمام بوته ها یکسان نخواهد بود. معمولاً فواصل را طوری تعیین می کنند که تراکم متوسط بوته ها 2.5-3 بوته در متر مربع باشد. البته خیارهای بلند اروپایی حدود 1.5-2 بوته در متر مربع هم کافی است.

فواصل کاشت:                                     

فواصل کاشت در سیستم آبیاری جوی و پشته: عرض جوی 40-50cm و عرض پشته حدود 100cm است. بوته ها در دو طرف جوی و 5cm دورتر از لبه جوی کشت می شوند.

با توجه به فواصل گفته شده، فاصله ردیفها در دو طرف جوی 50-60cm و در دو طرف پشته 90cm خواهد بود. فاصله بوته ها در روی هر ردیف 40cm میباشد.

باید دقت کرد که فاصله ردیفها در دو طرف پشته ها از 90 cm کمتر نشود. زیرا در غیر اینصورت نور کافی به بوته ها نمی رسد و رفت و آمد مشکل میشود.

 فواصل کاشت در سیستم آبیاری قطره ای: در آبیاری قطره ای جوی وجود ندارد و بجای آن یک لوله پلاستیکی که در فواصل معینی دارای سوراخ می باشد برای آبیاری استفاده می شود. ردیفهای خیار در دو طرف لوله آبیاری قطره ای بفاصله 50-60 cm کاشته میشوند و از این دو ردیف تا دو ردیف بعدی90cm فاصله منظور می شود. در آبیاری قطره ای بجای جوی از یک نوار برجسته خاک که سطح آن حدود 6-10 cm از سطح پشته بالاتر است ایجد می شود و لوله آبیاری در وسط این نوار خاک قرار می گیرد. عرض نوار خاک برجسته حدود 70 cm است و بوته ها از هر طرف 10 cm داخل نوار گذاشته میشوند.

البته فواصل گفته شده همیشه ثابت نیستند و در نقاط مختلف بنابر نظر کارشناسان و تولید کنندگان ممکن است تغییراتی داشته باشند. اکثراً تصور میشود که هر چه تعداد بوته خیار در واحد سطح بیشتر باشد میزان محصول نیز به همان نسبت افزایش می یابد. البته این رابطه تا حد معینی درست است ولی همانطوریکه قبلاً هم گفته شد چنانچه تعداد بوته ها از حد مطلوب بیشتر شود انبوهی شاخ و برگ مانع رسیدن نور شده و موجب کاهش کیفیت میوه و توسعه بیماریها می گردد و در ضمن در مقدار برداشت نیز تأثیر می گذارد.

در کشت پائیزه که به علت در پیش بودن سرما رشد بوته نسبتاً محدود است توصیه می شود که تراکم بوته را 10% بیشتر می گیرند و در کشت بهاره که هوا رو به گرمی می رود و بوته ها رشد بهتری دارند تراکم مناسب 10% کمتر از حد متوسط می باشد.

پوشش خاک:

در آبیاری قطره ای روی خاک را با یک لایه پلاستیک (پلی اتیلن) می پوشانند و دو طرف نوار پلاستیک را حدود 10 cm زیر خاک می کنند. سپس در محل کاشت بذر روی پلاستیک یک بریدگی مثلثی شکل ایجاد کرده بذر را زیر بریدگی می کارند. بوته خیار بعد از سبز شدن از محل بریدگی پلاستیک خارج می شود و بقیه قسمتهای خاک زیر پوشش پلاستیک محفوظ می ماند.

پوشش پلاستیک شفاف معمولی باعث حفظ رطوبت و حرارت خاک می شود. در شرایط عادی درجه حرارت خاک زیر پوشش بطور متوسط 4-5°c از خاک بدون پوشش بیشتر است. در نتیجه ریشه ها بهتر رشد کرده و نمو خیار تسریع می کنند.درصورتیکه از نوار پلاستیک مشکی یا قهوه ای رنگ برای پوشش   پشته ها استفاده شود از رشد علفهای هرز نیز جلوگیری شده و هزینه وجین بطور قابل ملاحظه ای کاهش می یابد.

آفاتخیارگلخانهای

درچنددههاخیرتمرکزجمعیتدرشهرهایبزرگینظیرتهرانبازارمصرفبزرگیرابرایمحصولاتکشاورزیفراهمکردهاست. لذازمینهایکشاورزی،تاشعاعزیادینسبتبهاینمراکزبرایرفعنیازهایغذاییاینجمعیتاختصاصیافتهاست.

درچنددههاخیرتمرکزجمعیتدرشهرهایبزرگینظیرتهرانبازارمصرفبزرگیرابرایمحصولاتکشاورزیفراهمکردهاست. لذازمینهایکشاورزی،تاشعاعزیادینسبتبهاینمراکزبرایرفعنیازهایغذاییاینجمعیتاختصاصیافتهاستاماباگسترشجمعیتدرشهرهابهتدریجنیازبهروشهایجدیدیکهتواناییتولیدبالاتروبرداشتمحصولخارجازفصلراداشتهباشد،بیشترآشکارمیشدلذابهتدریجگلخانههااینتحولعظیمرابهوجودآوردند. گلخانههاباایجادشرایطبسیارمناسبرشدمحصولاتبهصورتمصنوعیبرایاولینباراینامکانرابهوجودآوردندکهمحصولاتمختلفرادرتمامفصولبهدستمصرفکنندهبرسانند.

ازجملهمحصولاتیکهبااینروشتولیدشدخیاردرختیبودکهبرایکاشتوعرضهاینمحصولبهبازارگلخانههایمتعددیدراطرافشهرهایبزرگازجملهتهرانساختهشدند. گلخانههابابهوجودآوردنشرایطآبوهواییمساعدمیتوانندهمزمانبهتکثیرآفتوبیماریهایاینمحصولنیزکمککنند. دراینمقالهسعیمیشودحشراتیکهدرمحیطگلخانهرویمحصولخیارخسارتواردمیسازند،معرفیشوندتاگلخانهدارانباشناختبهتراینحشراتراههایمقابلهباآنهارابهطریقعلمیبهکارگیرند،زیرابسیاردیدهشدهاستکهیکگونهحشرهتوانستهبهمحصولگلخانههایزیادیخسارتهنگفتیواردکند.
۱) شتهها (خانواده Aphididae)

شتههاازمهمترینآفاتگلخانههاهستندکهتهدیدیجدیبرایخیارگلخانهایمحسوبمیشوند. درابتدایچرخهزندگیاینحشراتمادهموسسقراردارد. اینحشرهمادهمیتواندچندیننسلرابدونجفتگیریبهوجودآورد. پسازگذشتمدتیتعدادشتههابهمیزانزیادیافزایشمییابد. دراینبینحشراتبالداریبهوجودآمدهاندکهمیتوانندباپروازتمامگلخانهیاحتیگلخانههایدیگررانیزبهتصرفخوددرآورند. اماشتههاچگونهبهگیاهخسارتواردمیکنند؟اینحشراتشیرهگیاهرامیمکندوهنگامیکهتعدادزیادیشتهاینعملراانجامدهندگیاهبهتدریجضعیفمیشودوتواناییرشدآنهمکممیشودکهاینپدیدهمستقیماًرویمیزانمحصولبهدستآمدهاثرمیگذارد. ازطرفدیگرشتهباانتقالعواملبیماریزایگیاهیونیزترشحمادهایچسبناکازانتهایبدنخودبهنامعسلککهمحیطمناسبیبرایرشدانواعقارچهافراهممیآوردنیزبهگیاهآسیبواردمیکند.

عسلکترشحشدهمورچههارانیزبهسویخودجلبمیکندوباعثمیشودکهمورچههاگاهیخود،تخمشتههارابهگلخانهواردکنندتابعدازتکثیرشته،مورچهازشیرهآناستفادهکند. لذادربعضیمواردازشتههابهعنوانگاومورچههانامبردهمیشودچراکهمورچههاعسلکشتههارامیدوشندوبهمصرفتغذیهخودمیرسانند. برایمبارزهباشتههایکیازمهمترینراههامبارزهبامورچههااست. ازطرفدیگرمبارزهباعلفهایهرزمحیطگلخانهکهمیتوانندبهعنوانپناهگاهیبرایشتههابهشمارروند،استفادهازکفشدوزکهفتنقطهایکهازشتههاتغذیهمیکنندونیزبهکارگیرینوارهایزردرنگچسبندهکهاینحشراترابهخودجلبمیکنندوپسازنشستنحشرهرویآنبهآنچسبیدهونابودمیشوند،موثرخواهندبود. بهعنوانآخرینراهمبارزهباشتههاودیگرآفاتگلخانههاازسمومشیمیایینیزاستفادهمیشود.

۲) مگسهایسفید (خانواده Alevrodidae)

درابتدابایدیادآورشدکهمگسهایسفیداصلاًمگسنیستندولیبهایننامشهرتدارند. اینحشراتخرطومنسبتاًبلندیدارندومانندشتههامیتوانندازشیرهگیاهتغذیهکنندوازاینطریقونیزازطریقانتقالعواملبیماریزایگیاهیخسارتخودرابهخیارگلخانهایواردکنند. اینمگسهایسفیددارایگردسفیدیرویبالهایخودهستندوبهایندلیلاستکهسفیدبهنظرمیرسند. حشراتیکهازتخمبهوجودمیآیندوپورهسناولنامیدهمیشوندمتحرکند. اینمرحلهبهراحتیامکانگسترشاینآفترافراهممیکندزیرابهدلیلسبکیبهراحتیبهوسیلهبادوعواملدیگرجابهجاشدهوسببگسترشحشرهدرگلخانههامیشوند. پورههایسنینبعدیثابتهستندوپسازمدتیبهحشرهایبدونبالتبدیلمیشوندکهبالنیز درمراحلبعدظاهرمیشود. مبارزهبااینآفتبااستفادهازقارچهایحشرهکشمثلمایکوتالویااستفادهاززنبورپارازیت Encarsia Formosa ونیزگونههایمشابهانجاممیگیرد.

۳) تریپها (راسته Thysanoptera)

 

حشراتکوچکیهستندکهبرخیبالداروبرخیبدونبالهستندبهاینراستهازحشراتبهدلیلداشتنریشکهاییدررویبال «بالریشکداران» گفتهمیشود. پنجهپایتریپهابهجایناخن،بادکشداردکهبرایچسبیدنبهگیاهبهکارمیرود. اینحشراتنیزازشیرهگیاهانوازجملهخیارگلخانهایتغذیهمیکنند. البتهمعمولاًخسارتچندانبالاییبهجاینمیگذارندمگردرمواردیکهتعدادآنهادرگلخانهبسیارزیادشود.
گاهیدررویگیاهخیارگونههاییازپروانههایخانواده Lyonetidoe کهپروانههایاشبپرههایمینوزنامیدهمیشوندهمفعالیتمیکنندتخمهایاینپروانههااغلبدرسطحزیرینبرگگذاردهمیشودولاروخارجشدهازآنواردبافتداخلیبرگشدهوتغذیهمیکند. بهتدریجباادامهتغذیهاینحشرهاشکالیدربرگبهوجودمیآیدکهدرحقیقتمسیرحرکتوتغذیهحشرهدرونبرگرانشانمیدهد

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 09 خرداد 1393 ساعت: 12:00 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

روش ها و آموزش پرورش قارچ در منزل

بازديد: 215

پرورش قارچ در منزل

فصل کاشت:

بهترین موقع برای پرورش قارچ در خانه بین ماههای مهر تا آذر است ولی چنانچه امکانات تهویه هوا و متعادل نمودن درجه حرارت محیط محل پرورش وجود داشته باشد می توان قارچ را در ماههای دیگر سال تعمیم داد.

بطور کلی طرز پرورش قارچ مخصوص به خود آنست و می توان آنرا در محیط تاریک پرورش داد و بجز نور مستقیم آفتاب، هر مقدار نور را تحمل می کند. در هر صورت در محل پرورش قارچ علاوه بر آنکه، بایستی تهویه هوا به خوبی انجام گیرد، درجه هوای محیط پرورش نیز باید بین 15 - 10 درجه نگهداری شود. علاوه بر این محل پرورش بایستی کاملا تمیز، قابل شستشو و فاقد درز یا محلی برای پرورش باکتریها، حشرات و قارچهای مضر باشد.

اطاق پرورش قارچ:

عرض اطاق پرورش بایستی بحدی باشد که بتوان از راهروهایی که برای آن تعبیه می گردد، براحتی عبور نمود( حدود 70 سانتی متر) عرض طبقات پرورش قارچ را نیز حداکثر 180 سانتی متر در نظر می گیرند تا بتوان از دو طرف به وسط بستر قارچ دسترسی پیدا نمود و چنانچه طبقات پرورش قارچ در کنار دیوار باشد عرض آنرا حداکثر 90 سانتی متر قرار می دهند. همچنین می توان قارچ را در جعبه های چوبی در اندازه 60 در 90 سانتی متر و عمق 20 تا 25 سانتی متر پرورش داد. به منظور صرفه جویی در هزینه اولیه می توان، هر طبقه را با تخته های سه سانتی متری به عرض 90 تا 180 سانتی متر پوشانده و کود را مستقیما کف هر طبقه ریخته و قارچ را در آن کاشت و به این طرتیب احتیاجی به جعبه های چوبی نخواهد بود. طبقه بندی ها معمولا در طول اطاق پرورش انجام می گردد. روی سطح زمین نبایستی طبقه ای مستقر نمود، حداقل فاصله بین طبقه اول تا کف زمین 15 سانتی متر و فاصله هر طبقه از هم 60 سانتی متر می باشد.

بطور معمول برای پرورش قارچ در خانه فقط سه طبقه در نظر می گیرند و چنانچه اطاق به حد کافی وسیع باشد یک ردیف در طول اطاق در مجاور دیوار و یک طبقه (دو طرفه) در وسط و یک طبقه در طرف دیگر اطاق قرار می دهند بطوریکه دو راهرو به عرض 70 سانتی متر در دو طرف طبقه وسط، 180 سانتی متر باشد.

در یک اطاق بزرگ به طول 9 و عرض 5/6 متر می توان مساحتی در حدود یکصد متر مربع برای پرورش قارچ آماده نمود که از این سالن در هر فصل برداشت می توان استفاده نمود. و به 8 تا 850 کیلو قارچ دست یافت و چنانچه کاشت قارچ در جعبه های چوبی انجام گیرد تولید محصول از این میزان تا حدی بیشتر خواهد شد و در سالنی به ابعاد 5/9 و عرض 5/6 متر تعداد 180 جعبه جایگزین می گردد که محصول آن در یک فصل برداشت به حدود یک تن می رسد.

چنانچه محل پرورش قارچ محدود و کوچک باشد میزان احتیاج به کود و محلیکه باید آنرا تخمیر نمود، متناسب می باشد. لذا ترجیح داده می شود یک محوطه بتونی به ابعاد 5/1 متر ساخته و در مجاور آن محلی برای خروج آب مازاد کود در نظر بگیرند که فاضل آب را بتوان داخل سطل یا یک مخزن بتونی کوچک به ابعاد 40 سانتی متر وارد نمود. کف مخزن اصلی را به ضخامت 15 سانتی متر کاه ریخته و روی سطح کاه یک جعبه ای به ابعاد یک متر از جنس تور سیمی ضخیم که شبکه سوراخهای آن 5/0 سانتی متر  باشد بطوری قرار می دهند که از هر طرف با دیواره مخزن بتونی 25 سانتی متر فاصله داشته باشد و اطراف این توری را از کاه پر نموده و داخل توری را از پهن اسبی مخلوط با کاه پر نموده و پهن را خوب متراکم نموده  و سطح کود را نیز بطور کنبد مانند توده نموده تا آب باران به داخل توده کود نفوذ ننماید.

پس از 3 تا 4 روز به علت فعالیت باکتریهای تخمیر، درجه حرارت محیط توده به 70 درجه می رسد و مقداری از حجم توده کم می شود و در این موقع تمام توده کودی را که در مخزن قرار دارد برای هوادهی به محوطه مجاور توده برمی گردانند و در موقع برگرداندن کود بایستی سعی کرد حتی الامکان به تمام ذرات کود، هوا برسد تا اکسیژن مورد نیاز باکتریهای مخمر تامین گردد و پس از چند ساعت این توده را مجددا به داخل مخزن بذری ریخته و سطح آنرا با کاه بحد کافی انباشته تا سطح کود گنبدی شکل بشود. چنانچه در مخزن کوچک مجاور محل تخمیر فاضل آب جمع شده بوسیله سطل آنرا روی سطح کود می پاشند تا رطوبت توده تامین گردد مدت عملیات بین 15 - 10 روز به طول می انجامد و در این مدت 3 - 4 مرتبه بایستی کود برگردان بشود. و در خاتمه دوره سوم یا چهارم کود به رنگ قهوه ای تیره در آمده و ذرات آن ترد و شکننده شده و بوی مطبوعی از آن به مشام می رسد و چنانچه این شرایط در کود مشاهده نشود دلیل بر آن است که عملیات تخمیر به خوبی انجام نگرفته و در نحوه کار اشکالی وجود داشته است.

نحوه اسکلت بندی:

اسکلت بندی طبقات از نبشی 10 -12 که با ضد زنگ رنگ شده باشد و یا از الوار چهار چوب 10 سانتی متری ساخته می شود و بین ستونها چهار چوبی 5 سانتی متری پیش بینی می گردد. فاصله ستونهای عمودی از یکدیگر 5/1 متر و این فاصله در دو طرف بستر، بایستی حفظ گردد.

تهیه بستر برای پرورش قارچ:

بهترین ماده برای پرورش قارچ، پهن اسبی و کاه می باشد. برای تهیه کود جهت پرورش قارچ مقداری پهن اسبی و کاه را مخلوط نموده و در ابعاد مناسبی در حدود 3 متری آنرا انبار نموده و آنها را روی هم بخوبی بکوبید.(لگد کنید) تا متراکم شود بطوریکه از نفوذ باران به داخل آن جلوگیری گردد. پس از مدتی کوتاه عملیات تخمیر داخل توده کود شروع می شود و درجه حرارت محیط کود بالا می رود. همچنین می توان قبل از توده کردن کود مقداری آهک در حدود یک پنجم حجم پهن به آن اضافه و کاملا مخلوط کنید. سپس آنرا توده نمود این عمل باعث می گردد که عمل تخمیر به تعویق بیافتد و در عین حال آمونیاک تولید شده را جذب و علاوه بر آن مقداری از رطوبت اضافی کود را جذب نماید. بعد از سه روز مجددا این توده را برگ و هوا داده و آنرا مانند دفعه اول، انباشته و روی آنرا بکوبید. سطح آنرا شیب دهید تا آب باران به داخل آن نفوذ نکند و این عمل به فاصله 4 - 2 روز، چهار تا شش مرتبه باید تکرار گردد. لازم به یادآوریست که چنانچه در مرحله اول به کود، آهک داده شده فاصله برگردان کود چهار روزه و در صورتیکه آهک داده نشده باشد فاصله برگردان کود دو روز می باشد.

باید توجه داشت که بایستی دقت و مراقبت در نگهداری میزان رطوبت و حرارت داخل توده به عمل آید. زیرا هر اندازه مقدار رطوبت پهن زیاد باشد، محیط داخل کود، اسیدی شده و کود غیر قابل استفاده می گردد. بخصوص در موقع برگردان کردن کود، چنانچه مشاهده شود که کود بسیار خشک است، بایستی مقدار کمی غبار آب روی آن پاشید، از علائم مشخصه میزان رطوبت کود، آزمایش آنست، چنانچه مقداری کود را در دست بفشارید، نبایستی قطرات آب، از لای انگشتان(در هنگام فشار دادن) بچکد و فقط کافی است در اثر فشار به کود، کف دست، تر بشود. پس از آماده شدن بایستی اطاق پرورش را مجهز نمود.

 

طرز کاشت قارچ در اطاق پرورش:

پس از آماده شدن کود آنرا به داخل سالن انتقال داده و روی سطح هر ردیف به ضخامت 15 سانتی متر کود را گسترده و سطح آنرا کاملا مسطح می نمایند و این عمل را بایستی خیلی به سرعت و بدون آنکه کود حرارت خود را از دست بدهد انجام داد. پس از تکمیل و انجام کار کلیه درها و منافذ را بسته و مدت چهار روز کود را بحالت خود واگذار کنید تا درجه حرارت کود و محیط اطاق بالا برود و حدود 54 تا 60 درجه برسد و این حرارت به مدت 30 -48 ساعت ثابت باقی بماند، بعد از آن درجه حرارت کود پائین آمده و به 54 درجه می رسد. این عمل را عرق کردن محیط کشت می نامند در حقیقت در این حرارت قسمت اعظم از محیط در اثر حرارت زیاد ضد عفونی شده و لارو حشرات و غیره از بین می روند.

از این تاریخ به بعد تا مدت 5 روز درجه حرارت محیط بستر 10 - 12 درجه پائین می آید تا آنکه درجه حرارت به 23 الی 24 درجه می رسد. این درجه حرارت برای کاشت قارچ مناسب خواهد بود.

اسپر آماده کاشت:

اسپر قارچ را نمی توان مستقیما کاشت زیرا امکان دارد همراه با اسپر قارچ تعداد زیادی قارچهای سمی و غیر مفید وجود داشته باشد. بنابراین بایستی از اسپر آماده کاشت بنام اسپون که در محیط کاملا استریل، محفوظ و سلکته شده رشد کرده و به حالت خواب در آورده اند استفاده نمود.

طرز عمل و تهیه آن بدین ترتیب است که اسپر قارچ خالص شده را در محیط کاملا استریل آزمایشگاه قبلا پرورش داده، بطوریکه میسلیوم قارچ رشد خود را شروع نماید. سپس آنرا در حالت عقیم برده و مانع رشد بیشتر آن می شوند و در محیط کاملا استریل و محفوظ بنام اسپون قارچ به فروش می رسانند.

طرز کاشت اسپون:

یک قطعه اسپون را که در محیط بسته و کاملا استریل محفوظ است باز کرده و به دوازده قطعه کوچک تقسیم نموده و قبلا سطح خاک بستر را به فاصله 25 سانتی متر، قطعه چوبهای در خاک بستر فرو برده و علامت گذاری کنید. در محل هر سوراخ قسمتی از خاک را تا عمق 5 سانتی متر با وسیله ای خارج کرده و با دست چپ یک قطعه اسپون بجای آن گذاشته و روی آنرا بپوشانید بطوریکه عمق کاشت 3-5 سانتی متر از سطح خاک باشد و به همین ترتیب پیش بروید تا کلیه بستر کاشت شود.

  پوشاندن سطح بستر:

 ده تا چهارده روز بعد از تاریخ کاشت اسپون، بایستی سطح کشت را به وسیله یک لایه دو سانتی متری خاک استریل شده پوک و منفذدار پوشانده و کاملا آنرا مسطح و یکنواخت نمود. در این موقع درجه حرارت بستر بایستی 5/15 درجه باشد. باید توجه داشت که در موقع روکش کردن بستر، اسپون ها باید رشد خود را شروع کرده باشند و میسلیوم قارچ در اطراف محلی که اسپون کاشته شده رشد نموده و گسترش پیدا نموده باشند. در این موقع بوی مطبوع قارچ در محوطه و در محل بستر به مشام می رسد و در این موقع باید کاملا دقت شود تا به هیچ وجه، بستر کشت تکان نخورد و جابجا نشود و مخصوصا اگر تخته کف و طبقات شکم داده و یا قدرت نگهداری بستر خاک را نداشته باشد میسلیوم قارچ ها پاره شده و تمام محصول از بین می رود.

 پس از پوشش نمودن سطح بستر، میسلیوم رشد سریع خود را شروع کرد و برای تسریع در رشد میسلیوم، درجه حرارت محیط بایستی بین 5/16 - 14 درجه باشد. در صورتیکه درجه حرارت محیط کشت خیلی بالا باشد، بکار بردن آهک در مخلوط خاک پوشش بستر صلاح نمی باشد.

  شرایط برای پرورش و رشد قارچ:

 تهویه:

 تهویه در محیط اتاق کشت باید بطور یکنواخت انجام شود و نبایستی روی سطح کشت را بیش از حد نیاز هوا داد و تهویه در کلیه نقاط اطاق بطور یکنواخت باشد.


 درجه حرارت:

 چنانچه درجه حرارت بستر کشت به کمتر از 14 درجه برسد و درجه حرارت محیط اطاق به حدود 5/7 درجه برسد بایستی اطراف بستر را با پارچه ضخیم پوشاند تا مانع تبادل حرارت به محیط شود. برای سرعت رشد قارچ می توان درجه حرارت محیط را به 5/14 درجه رساند و میزان تهویه را بالا برد ولی باید دقت شود که جهت حرکت هوا به طرف سطح قارچ نباشد.

 رطوبت هوا و آبیاری:

 در موقع تشکیل قارچ، محیط اطاق احتیاج به رطوبت دارد. بطور متوسط بهترین درجه رطوبت برای کشت بین 70 - 80 درصد می باشد. چنانچه درجه رطوبت هوا از این مقدار کمتر شود سطح کلاهک ها ترک برداشته یا سطح کلاهک قارچ لک دار می شود علاوه بر این سطح بستر خشک شده و احتیاج به آبیاری بیشتری دارد. برای تقلیل میزان رطوبت هوا لازم است در نقاط مختلف اطاق، رطوبت سنج های کار گذاشته شود و بطور مرتب مورد بازدید قرار گیرد. در صورتی به علت خشک شدن خاک سطح بستر، احتیاج به آبیاری است. بایستی به وسیله غبار پاش روی سطح خاک آنهم بحدی که آب در سطح بستر جریان پیدا نکند و یا در یک جا جمع نشود آبپاشی کنید. آبیاری را با آب خالص و با درجه حرارت 32 درجه و بسیار با احتیاط انجام دهید.

 درجه حرارت محیط:

 چند هفته پس از روکش کردن سطح بستر، میسیلیوم های قارچ تمام سطح بستر را پر نموده و بطور متوسط 7-8 هفته پس از کاشت اسپون، قارچ های کوچک سر سنجاقی در تمام سطح کشت ظاهر می شوند. در این موقع درجه حرارت بستر بایستی بین 10 -14 درجه باشد ولی هر اندازه قارچها رشد بیشتری پیدا نمایند می توان درجه حرارت را از 14 به 5/16 رساند و میزان تهویه را نیز بالا برد ولی باید دقت کرد که جهت حرکت هوا، به طرف سطح قارچ نباشد.

 تقویت خاک بستر:

پس از آنکه قارچها بزرگ شده و نزدیک به برداشت شوند می توان روی سطح بستر کود مایع پاشید ولی باید دقت نمود که روی کلاهک قارچ پاشیده نشود این عمل در بالا بردن میزان محصول بسیار موثر است.

  برداشت محصول:

 به محض آنکه رشد قارچ بحد کافی رسید و تاج آن شکل کامل خود را پیدا نمود بایستی قارچهای رسیده را جمع آوری نمود و بطور مرتب در طول بستر کشت، بررسی کرد و قارچهای رسیده را جمع آوری کرد. قارچهایی که ترک برداشته و چتر آن باز شده باشد ارزش بازاریابی ندارند. علاوه بر این وزن آن کم می شود و همچنین قارچهایی که زودتر از موقع چیده شوند وزن آنها سبک بوده و از قارچهای درجه دو محسوب شده و ارزش غذایی کمتری دارد.

 در موقع جمع آوری نباید از سبدهای بزرگ برای این منظور استفاده نمود. زیرا فشار قارچهای روی سبد موجب می گردد که قارچهای زیرین خراش برداشته و سیاه شوند برای جمع آوری قارچ، کافی است کلاهک را در دست گرفته و یک پیچ به آن داده تا پایه آن از زمین جدا شود و بلافاصله ساقه کثیف و آلوده را با چاقوی تیز قطع کرد. و قارچ تمیز را داخل سبد گذاشته و حتی المقدور جمع آوری با دستکش انجام گیرد. بهره برداری هر 15 روز یکبار انجام می گیرد و این برنامه مدت دو تا سه ماه به طول می انجامد.

 بسته بندی:

 

 قارچهای چیده شده را به اطاق سرد و خنک انتقال داده و در اسرع وقت نسبت به درجه بندی آن اقدام نموده و قارچهای لک دار و ناقص و کج و ناجور را جدا کرده و برای مصارف تهیه پودر در قارچ و کچ آپ فرستاده و قارچ های سالم را در بسته های درجه یک و درجه دو به بازار عرضه کنید.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 09 خرداد 1393 ساعت: 11:56 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره ترکیبات کودهای شیمیایی

بازديد: 497

موضوع تحقیق :

ترکیبات کودهای شیمیایی

 

کودهای شیمیایی، ازمواد اصلی مانندفسفر ،ازت ،پتاسیم و عناصر فرعی از قبیلکلسیم ،منیزیم وسولفورو و مواد جزئی نظیرآهن ،بور ،مس ،منگنز ،روی ،مولیبدنوکلر تشکیل شده‌اند. عیار کودهای شیمیایی به صورت سه عدد گزارش می‌شود. عدد نخست نشانگردرصد نیتروژن ، عدد دوم نماینده درصدP2O5و عدد سومنشان دهنده درصدK2Oاست و به صورت (N , P2O5 , K2O) یا (N , P , K) نمایش داده می‌شود.

کودهای ازت‌دار

پیش از این ، بخش اعظم ازت مورد نیاز گیاهان از کودهایحیوانی فراهم شده می‌شد و اکنون ازت ، بزرگترین بخش از کودهای شیمیایی را تشکیلمی‌دهد. از این ماده به صورتهایآلی ومعدنی استفاده می‌شود. مهمترین منابع ازت تجارتی شامل نیترات آمونیوم ، سولفات آمونیوم ،نیترات کلسیم ، نیترات پتاسیم واوره است. بیش از 75 درصد ازت تولیدی به مصرف تهیه کودهای شیمیایی می‌رسد.

مواداولیه‌ای که در تهیه آمونیاک بکار می‌روند، شاملچوب ،زغالسنگ ،کک،گاز ونفتخام است. استفاده از اوره در سالهای 1970 متداول گردید. میزان ازت اوره از سایرترکیبات ازت‌دار بیشتر است. مقدار کودهای ازت‌دار مصرف شده در سطح جهانی در سال 1955 به میزان 6.51 میلیون تن بود که در سال 1980 به 57.28 میلیون تن افزایش یافتهاست.

کودهای فسفات‌دار

فسفراز عناصر اصلی در تغذیه گیاهان محسوب می‌شود. بیش از 90 درصد مواد معدنی فسفاته بهمصرف تهیه کودهای شیمیایی می‌رسد. فسفات در طبیعت در سنگهای رسوبی و آذرین یافتمی‌شود. آپاتیتوفرانکولیتمهمترینکانیهای فسفاتهبه شمار می‌روند. بیش از 80درصد فسفات جهان از کانسارهای رسوبی و کمتر از 20 درصد آن از کانسارهای آذرین بدستمی‌آید. کربناتیتها و کمپلکسهای آذرین آلکالی مهمترین خاستگاه کانسارهای آذرینمحسوب می‌شوند.

کانسارهای فسفات رسوبی به دو صورت فسفرین و گوانو یافتمی‌شوند. گوانو عبارت از تجمع فضولات پرندگان دریایی است.میزانP2O5سنگهای آذرین غالبا کمتر از 0.2 درصد است. حدود 200 کانی حاوی بیش از 1 درصدP2O5می‌باشند. فلوئورآپاتیت مهمترین کانی سنگهای آذرین است که میزانP2O5آن در حدود 42 درصد است.کربنات آپاتیت و فرانکولیت مهمترین کانیهای کاسنارهایفسفات دار رسوبی هستند. عناصر مزاحم کانسنگ فسفات به شرح زیرند.

آهن و آلومینیوم

مجموع آهن و آلومینیوم کانسنگ تغلیظ شده ، باید بین 2.5تا 4.5 درصد باشد.

اکسید کلسیم

نسبتP2O5 : CaO بایدکمتر از 1 : 1.6 باشد و بالا بودن میزانCaOموجب افزایشاسیدسولفوریک مصرفی و در نتیجه غیر اقتصادی بودن محصول می‌گردد.

اکسید منیزیم

میزانMgOباید کمتر از 0.25 در کانسنگ تغلیظ شدهباشد.

میزان فلوئور

نسبتF2 : P2O5باید در محدوده 1 : 8 تا 1 : 11 باشد و در صورتی که این نسبت از 1 : 8 کمتر شود،فلوئور ایجاد شکاف خواهد کرد.

کلرورها

میزان کلرور ، باید کمتر از 0.13 درصد باشد. افزون بودن کلروهاموجب فرسودگی کارخانه می‌شود.

پیریت

در روش مرطوب ، وجود پیریت با آپاتیت موجب خطر می‌گردد.

مواد آلی

میزان ترکیبات آلی باید در کانسنگ حداقل باشد.

کودهای پتاسیم‌دار

پتاسیم از عناصر اصلی تغذیه گیاهان به شمار می‌رود. مهمترین کانیهای پتاسیم‌دار قابل جذب (که به سرعت توسط گیاهان جذب می‌شود) کلرورپتاسیم است. کلرور پتاسیم در رسوبات تبخیری یافت می‌شود. از کانیهای دیگر ،سیلیکاتهای پتاسیم‌دار و سولفات پتاسیم - منیزیم را می‌توان نام برد. میزان کودهایپتاسیم تولیدی جهان در سال 1955 در حدود 5.33 میلیون تن بود، که در سال 1970 به 12.59 میلیون تن و در سال 1980 به 19.89 میلیون تن افزایش یافته است.

منیزیم

منیزیمبه مقدار کم و به صورت یونی توسط گیاهان جذب می‌شود و به مصرف می‌رسد. کانیهایمنیزیم‌دار که توانایی حل و جذب سریع توسط گیاهان را دارند، شامل سولفات پتاسیم ومنیزیم (K2SO4.2MgSO4) ، سولفات منیزیمآبدار (MgSO4.H2O) و سولفات منیزیم آبدار دیگر بهفرمول (MgSO4.7H2O) است. کانیهای منیزیم‌دار که دارایقدرتحلالیت کم و قابلیت جذب طولانی بوسیله گیاهان هستند، شامل دولومیت ، بروسیت ،منیزیم و پریکلاز است. از سیلیکاتهای منیزیم‌دار به‌ندرت استفاده می‌شود.

کلسیم

کلسیمنظیر منیزیم در مقایسه با پتاسیم ، فسفر و نیتروژن در تغذیه گیاهان از اهمیت کمتریبرخوردار است. کلسیم به حالت یونی قابل جذب توسط گیاه است. مهمترین منبع کلسیم ،کربنات کلسیم است که به صورت ماده پُرکننده به کودهای شیمیایی افزوده می‌شود.

گوگرد

یکی دیگر از موادی که در تغذیه گیاهان اهمیت دارد،گوگرد است. همراه با سوپر فسفات ، مقداری ژیپس وجود دارد که به عنوان ماده اولیه گوگردمحسوب می‌شود. در صورتی که ترکیبات فسفاته فاقد ترکیبات گوگرد دار باشند، به منظورتامین گوگرد آنها می‌توان از سولفات پتاسیم - منیزیم و یا از ژیپس استفاده نمود.

 

 

 

آهن

این عنصر همراه با ترکیبات فسفاته و سولفاته به خاک افزوده می‌شود. خاکهای اسیدی به مقدار بیشتری آهن نیاز دارند.

بور

در رژیم غذایی بعضی از گیاهان نظیر ذرت ، پنبه و یونجه ، وجود عنصربور ضرورت دارد. مهمترین کانیهای بور دار شامل بوراکسی (Na2B4O7.10H2O) دکولمانیت (Ca2B,sub>6O11.5H2O) است.

سایر عناصر

مسبه مقدار کم و به صورت کالکوپیریت ، کالکوزین و یا اکسیدهای مس به کود افزودهمی‌گردد. منگنز به مقدار کم در رژیم غذایی بعضی از گیاهان مورد نیاز است که به صورت اکسید به خاکاضافه می‌شود. روی و مولیبدن به میزان کم به صورت سولفید به خاک افزوده می‌شود.

کانسارهای رسوبی فسفات دار

مهمترین منابع فسفات دنیا را کانسارهای رسوبیتشکیل می‌دهند. حدود 85 درصد فسفات دنیا از کانسارهای رسوبی و 15 درصد آن ازکانسارهای آذرین بدست می‌آید. آپاتیت همراه با کمپلکسهای آذرین آلکالی و کربناتیتدر ریفتهای داخل قاره تشکیل شده است. فلورو آپاتیت ، مهمترین کانی فسفاته سنگهایآذرین است که مقدار قابل توجهی عناصر کمیاب نیز دارد. سنگهای رسوبی حاوی کانیهایفسفاته را به دو گروه فسفریت و فسفاتی تقسیم می‌نمایند.


فسفریتها به آن دستهاز سنگهای رسوبی اطلاق می‌شود که حاوی بیش از ده درصد کانی فسفاته باشند و سنگهایفسفاتی کمتر از ده درصد کانی فسفاته دارند. مهمترین کانیهای فسفاته سنگهای رسوبیشاملکربناتوفلور آپاتیت ، کلرورآپاتیت ، هیدروکسی آپاتیت و فلورآپاتیت است. منشاءفسفات از سنگهای آذرین غنی از آپاتیت ، بویژه سنگهای آذرین آلکالن و کربناتیت است.

 


این سنگها در ریفتهای داخل قاره‌ای تشکیل می‌شوند. فسفریتها در عمق کم و یادر عمق زیاد تشکیل می‌شوند. فسفریتها از نوع کربنات ، دولومیت ، مارن و یا چرتهستند. بافت فسفریتهای کم‌عمق از نوع نودولی و الیتی است. در صورتی که بافتفسفریتهای عمق زیاد از نوع توده‌ای و لایه‌ای است. عیارP2O5کانسارهای فسفریت 15 تا 30 درصد و میزانذخیره‌ای 5 تا 4000 میلیون تن است.

 

 

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 09 خرداد 1393 ساعت: 11:51 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره تکثیر کاکتوس

بازديد: 975

تكثير كاكتوس ها

بدست اوردن قلمه مناسب نیاز به حسن انتخاب دارد کاکتوس ها از راه قلمه زدن به راحتی تکثیر می شوند.ولی این عمل بیشتر از کاکتوس های جزء جزء صورت می گیرد.زیرا به گیاه اسیب کمتری می زند.از جوانه هایی استفاده کنید که سطح تماس کمتری با گیاه دارند.از گرفتن قلمه از پایه گیاه خودداری کنید.رطوبت این قسمت از گیاه بیشتر است و خطر گندیدگی گیاه مادر بیشتر است.اگر این کار را کردید و پایه گیاه شروع به فاسد شدن کرد سریعا قسمت گندیده را جدا کرده و گیاه مادر را یک هفته  خارج از خاک قرار داده و سپس به گلدان انتقال دهید.

انواع تکثير کاکتوس‌ها

·        جنسي

·        غير جنسي

بعضي از کاکتوس‌ها نظير ماميلاريا گل دهي منظم هر ساله دارند. بذر سياه رنگ کوچک توليد مي‌کنند. بعضي ديگر از کاکتوس‌ها نظير زيئو کاکتوس که گل‌هاي بسيار کم دوامي دارند توليد بذر کمتري مي‌كنند.

تکثير بذري کاکتوس‌ها

عموم کاکتوس‌ها بذرهاي بسيار ريز با قوه ناميه نسبتاً کوتاه دارند. نكات مهم در کشت بذري کاکتوس:

- بذرها قوه ناميه مناسبي داشته باشند؛ يعني تعداد جوانه زني گياه در زمان معين به اندازه قابل قبول باشد؛ 

نحوه کشت طوري باشد که بذرهاي ريز بتوانند جوانه بزنند.

 

بنابراين کاکتوس‌ها را در سبدهاي پلاستيکي کم عمق با يک خاک بسيار سبک (ترجيحا پيت ماس) کشت مي‌کنند. آبياري بسترهاي کشت در پاي گياه انجام مي‌گيرد، يا اينکه سبدها را در ظرف‌هاي آبي قرار داده که بتدريج آب را جذب مي‌کند و گياه و بذرها مرطوب شده و بعد جوانه مي‌زنند. مثل هر گياه ديگر بذركاري باعث طولاني شدن زمان رشد و نمو و بلوغ گياه مي‌شود.

تکثیر بذری کاکتوس ها

عموم کاکتوسها بذرهای بسیار ریز با قوه نامیه نسبتا کوتاه دارند

نکات مهم در کشت بذری کاکتوس

بذرها قوه نامیه مناسبی داشته باشند یعنی تعداد جوانه زنی گیاه در زمان معین به اندازه قابل قبول باشد نحوه کشت طوری باشد که بذرهای ریز بتوانند جوانه بزنند بنابراین کاکتوسها را در سبدهای پلاستیکی کم عمق با یک خاک بسیار سبک (ترجیحا پیت ماس) کشت می کنند.آبیاری بسترهای کشت در پای گیاه انجام می گیرد یا اینکه سبدها را در ظرفهای آبی قرار داده که بتدریج آب را جذب می کند و گیاه و بذرها مرطوب شده و بعد جوانه می زنند مثل هر گیاه دیگر بذرکاری باعث طولانی شدن زمان رشد و نمو و بلوغ گیاه می شود.

 

 

تکثير رويشي کاکتوس

عمده‌ترين تکثير رويشي کاکتوس‌ها روش کاتينگ Cutting يا قلمه زدن است. قلمه زدن در كاكتوس به فصل بستگي دارد و بهترين فصل براي آن اوايل تابستان مي‌باشد. بطوري كه آن‌ها را در يک بستر سبک و محيط با رطوبت کافي با آبياري منظم کشت مي‌کنند.

اما قبل از اينکه قلمه‌ي کاکتوس مخصوصاً کاکتوس‌هاي گوشتي نظير سرئوس‌ها وارد بسترهاي کشت شوند بايد شيرابه گياه را قطع کرد. براي انجام چنين عملي قبلاً قطعات جدا شده يا قلمه‌هاي کاکتوس را به مدت چندين ساعت در معرض تابش مستقيم آفتاب در تابستان قرار مي‌دادند تا اينکه جريان شيرابه قطع مي‌شد و سپس اقدام به کشت آن مي‌کردند. اما امروزه با توجه به اينکه ريشه‌دار کردن گياهان ر کمترين در زمان حائز اهميت است قلمه ها را در آب ولرم حدود 45 درجه سانتي گراد قرار مي دهند. که در نتيجه جريان شيرابه قلمه ها قطع مي شود.سپس آنها زا در بستر کاشت قرار مي دهند وکار ديگري که بيشتر بعنوان يک هنر به نظر مي‌رسد عمل پيوند يا گرافتينگ Grafting در کاکتوس است. آنچه مسلم است سرئوس‌ها يا کاکتوس‌هاي مخروطي، پايه‌هاي بسيار خوبي براي بيشتر ماميلارياها يا اوپنسيه‌ها هستند.


کاکتوس‌ها

·        آگاو

·        سانسیوریا

                            

 

 

روش تکثیر آگاو :

تکثير آگاو از طريق جدا کردن پاجوش صورت مى‌گيرد.

روش های تکثیر سانسیوریا :

تکثير آنها از طريق تقسيم بوته و قلمهٔ برگ در بهارصورت مى‌گيرد. قلمه‌هاى برگ به طول ۱۰ تا ۱۵ سانتى‌متر در ماسه شسته‌زده مى‌شود، در حرارتى حدود ۱۸ تا ۲۰ درجه، قلمه‌ها در ظرف يکى دو ماه ريشه‌دار مى‌شوند و جوانه‌هائى از کنارهٔ برگ‌ها شروع به رشد و نمو مى‌کنند و برگ‌هاى جديد ظاهر مى‌گردند.

تکثیر کاکتوسها:

قلمه: در بهار و تابستان قلمه زده می شود که باید در محلی سایه خشک شود و سپس کاشته می شود.

پاجوش: از کنار ساقه کاکتوس جدا و کشت می شود.

بذر: در گلدانی حاوی مخلوط خاکی مناسب * بذر را کاشته در محل روشن می گذاریم و رطوبت آنرا با قرار دادن پلاستیک تامین کرده تا سبز شود.

پیوند: انواعی از پیوندها برای کاکتوس وجود دارد که باید بصورتی باشد که یا قطر پایه و پیوندک یکی باشد که به هم متصل و با نخ می بندیم یا اینکه در شکافی که در روی پایه ایجاد کردیم پیوندک را قرار دهیم و یا برش افقی روی پایه و پیوندک و اتصال دادن بهم و بستن آنها با نخ.

قلمه زدن در کاکتوس ها

قلمه زدن عمده ترین تکثیر رویشی کاکتوس هاست که به فصل بستگی دارد و بهترین فصل برای آن اوایل تابستان است , به طوری که آنها را در یک بسته سبک و محیط با رطوبت کافی با آبیاری منظم کشت می کنند .

قبل از اینکه قلمه کاکتوس مخصوصا کاکتوس های گوشتی نظیر سرئوس ها وارد خاک شوند باید شیرابه گیاه را قطع کرد.

برای انجام چنین عملی قبلا قطعات جدا شده یا قلمه های کاکتوس را به مدت چندین ساعت در معرض تابش مستقیم آفتاب در تابستان قرار می دادند تا اینکه جریان شیرابه قطع می شد و سپس اقدام به کشت آن می کردند .

اما امروزه قلمه ها را در آب ولرم حدود ۴۵ درجه سانتیگراد قرار می دهند تا جریان شیرابه قلمه ها قطع شود.

تکثیر در كاكتوس ربــــوتيــا

تكثير :

زياد كردن اين گياه به دو روش كاشتن بذر و كاشتن « بچه ها » پاجوش هاي كوچك كه در كنار گياه مادر بوجود ميآيند ، به راحتي امكان پذير است .

تکثیر زيگو كاكتوس

تكثير :

براي تكثير ، ساقه هاي جوان را جدا كرده چند روز بكناري ميگذارند تا آب آن كمي تبخير شود سپس در خاك معمولي باغچه ميكارند.

 

  

 

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 09 خرداد 1393 ساعت: 11:49 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

مقاله کامل درباره مالیات

بازديد: 3487

مقدمه :

در بیشتر کشورها، بخش عمده ای از منابع درآمدی دولت، از طریق مالیات تامین می شود. سهم مالیات از کل درآمدهای عمومی در میان کشورها، متفاوت است و میزان آن بستگی به سطح توسعه و ساختار اقتصادی آنها دارد. در این میان، فرار مالیاتی و گریز از مالیات در کشورها باعث شده است تا درآمدهای مالیاتی کشورها، همواره از آنچه که برآورد می شود کمتر باشد و تمامی کشورها تلاش خود را برای کاهش این دو پدیده به کار می گیرند یا از طریق اصلاح نظام مالیاتی، به چاره جویی برمی خیزند.

فرار مالیاتی چیست؟

    هرگونه تلاش غیرقانونی برای پرداخت نکردن مالیات مانند ندادن اطلاعات لازم در مورد عواید و منافع مشمول مالیات به مقامات مسئول ، فرار مالیاتی خوانده می شود.

    تعریف فرار مالیاتی، برای انواع مالیات ها یکسان است. در فرار مالیاتی، به رغم تطبیق فعالیت با قوانین، در اجرای فعالیت یک یا چند ضابطه مصوب مراجع ذی ربط تعمداً نادیده گرفته می شود.

   

    تمایز فرار مالیاتی و اجتناب مالیاتی

    تمایز مفهومی بین فرار مالیاتی و اجتناب از پرداخت مالیات به قانونی یا غیرقانونی بودن رفتار مؤدیان مربوط می شود . فرار مالیاتی، یک نوع تخلف از قانون است. وقتی که یک مؤدی مالیاتی از ارائه گزارش درست در مورد درآمدهای حاصل از کار یا سرمایه خود که مشمول پرداخت مالیات می شود ، امتناع می کند ، یک نوع عمل غیر رسمی انجام می دهد که او را از چشم مقامات دولتی و مالیاتی کشور دور نگه می دارد. اما در اجتناب از مالیات، فرد نگران نیست که عمل او افشا شود . اجتناب از مالیات ، از خلاCهای قانونی در قانون مالیات ها نشات می گیرد. در اینجا فرد به منظور کاهش قابلیت پرداخت مالیات، خود دنبال راه های گریز می گردد . مثلاً درآمدهای نیروی کار را در قالب درآمد سرمایه نشان می دهد که از نرخ پایین تری برای مالیات برخوردارند. در اجتناب از مالیات ، مؤدی مالیاتی دلیلی ندارد نگران احتمال افشا شدن باشد، چرا که او الزاماً تمامی مبادلات خود را با جزئیات آن البته به شکل غیر واقعی، یاددا شت و ثبت می کند.

    در واقع ، عوامل اقتصادی با استفاده از روزنه های قانون مالیات و بازبینی در تصمیمات اقتصادی خود تلاش می کنند تا بدهی مالیاتی خود را کاهش دهند. از آنجا که اجتناب از پرداخت مالیات فعالیتی به ظاهر قانونی است، از این رو بیشتر از فرار مالیاتی در معرض دید است.

 

فصل اول

تعریف مالیات و انواع آن

مالیات مبلغی است که افراد و مؤسسات برای تأمین بخشی از هزینه ها و تحقق برخی از اهداف دولت می پردازند و معمولاً متناسب با میزان درآمد ، و یا ثروت آن ها  تعیین می گردد.

که دولت ها مالیات را برای رسیدن به اهدافی وضع می کنند.

            اهداف وضع مالیات

            تحقق بخشی از درآمدهای دولت

            تعدیل توزیع درآمد و ثروت جامعه

            کنترل و هدایت مخارج و هزینه ها در اقتصاد

            کنترل حجم واردات و صادرات

            که دارای انواع مستقیم و غیر مستقیم هستند.

مالیات های مستقیم

            که دولت بر دارایی و درآمد افراد و مؤسسات وضع می کند.

            الف) مالیات بر دارایی ، مانند: 1. مالیات ارث 2. حق تمبر

            ب) مالیات بر درآمد، مانند 1. مالیات درآمد املاک 2. مالیات بر درآمد حقوقی

. مالیات های غیر مستقیم

            که بر قیمت کالاها و خدمات اضافه شده می باشد:

               الف) مالیات بر واردات، مانند: 1. حقوق گمرکی

               ب) مالیات بر مصرف و فروش، مانند: 1. مالیات نوشابه های غیر الکلی

اشخاص مشمول مالیات

            مواد 1 و 2 قانون مالیات های مستقیم اصلاحی 27 / 11 / 1380

            ماده 1. اشخاص زیر مشمول پرداخت مالیات می باشند:

            کلیه مالکین نسبت به اموال یا املاک خود واقع در ایران.

            هر شخص حقیقی ایرانی مقیم ایران نسبت به کلیه درآمدهایی که تحصیل می نماید.

            هر شخص ایرانی مقیم خارج از ایران نسبت به کلیه درآمدهایی که در ایران تحصیل می کند.

            هر شخص حقوقی ایرانی نسبت به کلیه درآمدهایی که در ایران یا خارج از ایران تحصیل می نماید.

            هر شخص غیر ایرانی  نسبت به درآمدهایی که در ایران تحصیل می نماید و درآمدهای واگذاری امتیازات و ...

ماده 2. اشخاص زیر مشمول مالیات های نیستند:

             1.وزارتخانه ها و مؤسسات دولتی

             2.دستگاههایی که بودجه آنها به وسیله دولت تأمین می شود.

             3.شهرداری ها

              تبصره 1. شرکت هایی که سرمایه آنها متعلق به اشخاص و مؤسسه های فوق باشد.

            تبصره 2. درآمدهای حاصل از فعالیت های اقتصادی از قبیل فعالیت های صنعتی ، معدنی و ... مشمول مالیات خواهد بود.

            مسئولان اداره امور نسبت به سهم فعالیت مذکور مکلف به انجام دادن تکالیف مربوط طبق مقررات خواهند بود.

تبصره 3. معافیت مالیاتی این ماده برای مواردی که از طرف حضرت امام خمینی (ره) یا مقام معظم رهبری دارای مجوز می باشند بر اساس نظر مقام معظم رهبری قابلیت اجرا خواهد داشت.

فصل سوم

مالیات بر ارث

            مواد 17 تا 43 قانون مالیات های مستقیم اصلاحی 27 / 11/ 1380

            ماده 17 . هرگاه در نتیجه فوت شخصی اعم از واقعی یا فرضی اموالی از متوفی باقی بماند به شرح زیر مشمول مالیات است:

1-. در صورتی که متوفی یا وراث یا هر دو ایرانی مقیم ایران باشند نسبت به سهم الارث هر یک از وراث از اموال مشمول مالیات بر ارث پس از کسر مالیات به نرخ ماده 20 این قانون.

. در صورتی که متوفی و وراث هر دو ایرانی مقیم خارج از ایران باشند سهم الارث هر یک از وراث از اموال و حقوق مالی متوفی که در ایران موجود است به نرخ مذکور در ماده 20 این قانون

در مورد اتباع خارجی و سایر موارد نسبت به آن قسمت از اموال و حقوق مالی متوفی که در ایران موجود است کلاً مشمول مالیات به نرخ مذکور در ماده 20 این قانون برای وراث طبقه دوم

 

وراث متوفی

            ماده 18. به سه طبقه:

            طبقه اول: پدر، مادر، زن، شوهر، اولاد و اولاد اولاد.

            طبقه دوم: اجداد ، برادر خواهر و اولاد آنها.

            طبقه سوم: عمو، عمه، دایی، خاله و اولاد آنها.

ماترک مشمول مالیات

            ماده 19. کلیه ماترک متوفی،منقول و غیر منقول و مطالبات قابل وصول و حقوق مالی پس از کسر هزینه کفن و دفن در حدود عرف و عادت و واجبات مالی و عبادی در حدود شرعی و دیون متوفی.

تبصره. بدهی که متوفی به وراث خود دارد کسر و در مورد مهریه و نفقه ایام عده، تأیید هیأت مذکور لازم نیست و در مورد وراث طبقه دوم و سوم کسر دیون منوط به خود دارای وراث از طبقه ماقبل باشد.

از سهم الارث هر یک از وراث اول مبلغ سی میلیون ریال وراث طبقه اول که کمتر از بیست سال سن داشته یا محجور یا معلول از کار افتاده باشند مبلغ پنجاه میلیون ریال معافیت خواهد بود.

ماده 21. اموالی متوفی که تا یکسال پس از قطعیت مالیات و غیر قابل رسیدگی بودن پرونده امر در مراجع مالیاتی طبق قوانین یا احکام خاص مالکیت آنها سلب از مشمول مالیات بر ارث خارج می باشد.

ماده 22. در صورتی که به موجب رأی هیأت حل اختلاف مالیاتی مطالبات متوفی غیر قابل وصول تشخیص داده شود، مطالبات مذکور جزء ماترک منظور نمی شود و مالیات وصولی مسترد خواهد شد.

معافیت های مالیاتی

            ماده 24

            1.وجوه بازنشستگی و وظیفه و پس انداز خدمت و ...

            2.اموالی مورد وقف برای سازمان های ماده 2

            3. (80%) اوراق مشارکت (50%) ارزش سهام (40%) ارزش سهام در بورس (40%) دارایی در واحدهای تولیدی، و...

            ماده 25. وراث طبقات اول و دوم نسبت به اموال شهدای انقلاب اسلامی مشمول مالیات بر ارث موضوع این فصل نخواهند بود.

            احراز شهادت برای استفاده از مقررات این ماده منوط به تأیید یکی از نیروهای مسلح و یا بنیاد شهید

ماده 26. وراث مکلف اند ظرف شش ماه از تاریخ فوت متوفی اظهارنامه ای حاوی کلیه اقلام ماترک با تعیین بهای زمان به ضمیمه مدارک زیر به اداره امور مالیاتی صلاحیتدار تسلیم و رسید دریافت دارند.

            رونوشت بدهی متوفی.

            رونوشت اوراقی که مثبت حق مالکیت متوفی نسبت به تموال و حقوق مالی است.

            اگر اظهارنامه بوسیله وکیل و یا قیم یا ولی داده شود رونوشت وکالت نامه یا قیم نامه.

            رونوشت آخرین وصیت نامه

ماده 27. اداره امور مالیاتی صلاحیتدار در مورد ارث، امور مالیاتی آخرین که اقامتگاه قانونی متوفی در محدوده آن واقع بوده است و اگر متوفی در ایران مقیم نبوده، اداره امور مالیاتی مربوط در تهران.

ماده 28. مشمولین مالیات بر ارث مکلف اند مالیات متعلق را بر اساس اظهارنامه تا سه ماه از انقضای مهلت تسلیم اظهارنامه به رسم علی الحساب پرداخت کنند. امور مالیاتی مکلفند مفاصا حساب را ظرف یک هفته تسلیم نماید.

            ماده 30. اداره امور مالیاتی مربوطه مکلف است اظهارنامه مؤدیان را طبق مقررات این فصل رسیدگی و ارزش اموال را تشخیص و به شرح زیر عمل کند:

            الف) اگر ارزش اموال بیش از پانزده درصد اختلاف نباشد، اظهارنامه را قطعی تلقی نماید.

ماده 31. اداره امور مالیاتی باید ازتسلیم اظهارنامه از طرف وراث یا نماینده قانونی آنها در صورت درخواست کتبی ظرف یک هفته گواهینامه متضمن رونوشت مصدق ریز ماترک را صادر و به مؤدی تسلیم نماید.

ماده 32. مأخذ ارزیابی املاک اعم از عرصه یا اعیان، ارزش معاملاتی ملک بارعایت تبصره (1) ماده 59 این قانون در زمان فوت بوده و مأخذ ارزیابی سایر اموال متوفی ، ارزش آن ها در تاریخ فوت خواهد بود.

ماده 33. مأموران کنسولی ایران در خارج از کشور موظف اند ظرف سه ماه از تاریخ اطلاع از وقوع فوت اتباع ایرانی مراتب را ضمن ارسال کلیه اطلاعات در مورد ماترک آنان با تعیین مشخصات اعلام نمایند.

ماده 34 بانک ها و ... که اموالی از متوفی نزد خود دارند مکلف اند ظرف یک ماه از تاریخ اطلاع از فوت صورت آن اموال را تنظیم و به اداره امور مالیاتی ، اسناد مورد نیاز را برای رسیدگی در اختیار آنها بگذارند.

ماده 35. اداره ثبت اسناد و املاک موقعی که مال غیر منقول را به اسم وراث یا موصی له ثبت می نمایند، باید گواهینامه اداره امور مالیاتی صلاحیتدار را مبنی بر عدم شمول مطالبه نمایند و قبل از  آن مجاز به ثبت نیستند.

ماده 36. بانک ها و شرکت ها و اشخاصی که وجوه نقد یا سفته یا جواهر یا سهام سهم الشرکه و یا هر نوع مال دیگر از متوفی نزد خود دارند مجاز نخواهند بود آن را به وراث یا وصی حسب مورد تسلیم نمایند.

ماده 37. در صورتی که به موجب احکام دادگاه ها بر اساس حقوق مالی متوفی مالی به ورثه برسد ، مدیران دفتر دادگاه ها مکلف اند رونوشت حکم را به امور مالیاتی مربوط ارسال دارند تا در صورت وصول نشدن مالیات کسر گردد.

ماده 41. سازمان امور مالیاتی کشور می تواند در صورتی که جزء ماترک، وجوه نقد موجود نباشد به تقاضای کتبی وراث معادل مالیات متعلق، مالی را از ماترک مبنای محاسبه مالیات به جای مالیات قبول کند.

 

انواع مالیات بر ارزش افزوده

مالیات بر ارزش افزوده، نوعی مالیات چند مرحله‌ای است که در مراحل مختلف زنجیره تولید، توزیع بر اساس درصدی از ارزش افزده کالاهای تولید شده و یا خدمات ارائه شده اخذ می‌شود، این مالیات در واقع نوعی مالیات بر فروش چند مرحله‌ای است که خرید کالاها و خدمات واسطه‌ای را از پرداخت مالیات معاف می‌کند.

انواع مالیات بر ارزش افزوده:

 قبل از توضیح انواع مالیات بر ارزش افزوده، لازم است که مفهوم تولید ناخالص داخلی یا GDP مطرح شود. تولید ناخالص داخلی، ارزش پولی کلیه کالاها و خدمات تولید شده در یک کشور، بدون توجه به ملیت صاحبان این عامل،‌ در یک دوره معین (دوره یکساله)، به قیمت جاری می‌باشد . برای محاسبه GDP از دو روش استفاده می‌شود:

1ـ روش ارزش افزوده به قیمت عوامل تولید که، حاصل جمع کلیه ارزش افزوده‌های ایجاد شده، توسط تمامی بخشهای اقتصادی یک کشور با کسر کارمزد احتسابی، می‌باشد.

2ـ روش مخارج به قیمت بازاری که، از حاصل جمع کلیه هزینه‌های مربوط به بخش خصوصی و دولتی، مخارج سرمایه‌گذاری و خالص صادرات در یک اقتصاد، بدست‌می‌آید.

(GDP = C + I + G + )X-M

C: میزان مخارج مصرفی بخش خصوصی؛

I: مخارج سرمایه‌گذاری؛

G: مخارج بخش دولتی؛

X: معرف صادرات؛

M: معرف میزان واردات یک کشور؛

و همچنین، (X-M) : خالص صادرات می‌باشد.

در نظام مالیات بر ارزش افزوده، برای مشخص نمودن پایه مالیاتی از تولید ناخالص داخلی به روش مخارج استفاده می‌شود. اکنون که پایه مالیاتی با توجه به تولید ناخالص داخلی مشخص گردید، به معرفی انواع مختلف مالیات بر ارزش افزوده پرداخته می‌شود:

مالیات بر ارزش افزوده از نوع تولیدی(VATp):

در روش مالیات بر ارزش افزوده از نوع تولیدی، مالیات کلی بر فروش اعمال می‌شود. این نوع مالیات هم بر کالاهای مصرفی و هم کالاهای سرمایه‌ای اعمال می‌گردد. یعنی به خرید کالاهای سرمایه‌ای توسط بنگاه اقتصادی اعتبار مالیاتی تعلق نمی‌گیرد.

(VATp) = GDP = C + G + I + (X – M) پایه مالیاتی

از آنجایی که در مالیات بر ارزش افزوده از نوع تولیدی، هزینه کالاهای سرمایه‌ای نیز مشمول مالیات می‌شود، ممکن است انگیزه سرمایه‌گذاری به دلیل بالا رفتن هزینه‌های سرمایه‌گذاری کاهش یابد. با وجود اینکه این روش دارای پایه مالیاتی گسترده‌ای است و باعث ایجاد درآمد بیشتر برای دولت می‌شود، به دلیل برخی از اهداف مدنظر از جمله کارایی نظام مالیاتی، از این روش صرف نظر شده است.

مالیات بر ارزش افزوده از نوع درآمدی (VATI):

مالیات بر ارزش افزوده از نوع درآمد، مالیات بر فروش تولید خالص کالاها می‌باشد. در این نوع از مالیات بر ارزش افزوده، استهلاک (D) از پایه مالیات کسر شده و سرمایه‌گذاری خالص مشمول مالیات می‌شود.

(VATI) = GDP - D = C + G + (I - D) + (X-M)پایه مالیاتی

این روش نسبت به روش مالیات بر ارزش افزوده تولیدی، پایه مالیاتی کوچکتری دارد اما همچنان به بخش تولید و سرمایه‌گذاری در اقتصاد، تحمیل می‌شود.

مالیات بر ارزش افزوده از نوع مصرف (VATc):

این نوع مالیات بر ارزش افزوده بر مبنای کالاها و خدمات مصرفی می‌باشد. در این روش کلیه مخارج سرمایه‌گذاری ناخالص (I) از پایه مالیاتی حذف می‌شود.

(VATc) = GDP - I = C + G + (X - M) پایه مالیاتی

در روش مالیات بر ارزش افزوده از نوع مصرف، همانطوری که مشاهده می‌شود، سرمایه‌گذاری و استهلاک از شمول پایه مالیاتی خارج شده، یعنی در این حالت بار مالیاتی از تولید به مصرف انتقال یافته است. این امر باعث بالا رفتن انگیزه سرمایه‌گذاری و تولید در اقتصاد می‌شود. بنابراین اکثر کشورهای اجرا کننده نظام مالیات بر ارزش افزوده از این روش استفاده می‌نمایند.

 

فصل چهارم  :

حق تمبر

            مواد 44 تا 51 قانون مالیاتهای مستقیم

            یست ماده 44. از هر برگ چک که از طرف بانکها چاپ می شود دویست (200) ریال حق تمبر اخذ می شود

            ماده 45. از اوراق مشروحه زیر نسبت به مبلغ آنها معادل سه در هزار حق تمبر اخذ می شود :

            فته برات ، فته طلب ( سفته ) و نظایر آنها .

            تبصره . حق تمبر مقرر در این ماده بابت 

            کمتر از هزار ریال معادل حق تمبر هزار ریال خواهد بود .

            ماده 46. از کلیه اسناد تجاری قابل انتقال که در ایران صادر و یا معادله و مورد استفاده قرار داده می شود ( به استثنای اوراق مذکور در مواد 45و 48 این قانون )

و اسناد کاشف از حقوق مالکیت نسبت به مال التجاره از قبیل بارنامه دریایی و هوایی و همچنین اواق بیمه و مال التجاره ، پنج هزار ( 5000) ریال وبارنامه زمینی و صورت وضعیت مسافری یک هزار (1000) ریال 

حق تمبر دریافت خواهد شد . موسسه های حمل و نقل مسئول تنظیم دقیق بارنامه هستند و باید هویت و نشانی صحیح صاحب کالا و سایر اطلاعات مربوط را در آن درج نمایند و نسخ کافی اوراق مذکور را حداقل  تا پنج سال از تاریخ صدور نگاهداری کنند .

تبصره :از اوراق و مدارک زیر به شرح مقرر در این تبصره حق تمبر اخذ می شود : تبصره 1. از کارت معافیت هر یک از مشمولان که به انحای مختلف از انجام دادن خدمت وظیفه

معاف می شوند بابت صدورکارت معافیت مذکور ، مبلغ ده هزار (000/10) ریال

            تبصره 2 :

            از هر گونه گواهینامه رانندگی بین المللی مبلغ پنجاه هزار (000/50) ریال . .

       تبصره3 :

      از هر پلاک ترانزیت انواع خودرو و همچنین از شماره گذاری هر وسیله نقلیه که به صورت       موقت وارد کشور می شود مبلغ دویست هزار ریال(000/2000)

            تبصره 4 :

            از گواهینامه رانندگی انواع خودرو به ازای هر سال مدت اعتبار مبلغ یک هزار (1000) ریال

            تبصره 5 :

            از کارنامه و گواهینامه دانش آموزان دوره ابتدایی ، راهنمایی و متوسطه مبلغ یک هزار (1000) ریال  .

            تبصره 6 :

            از دانشنامه و گواهی دانشنامه کاردانی ، کارشناسی ، کارشناسی ارشد ، دکترا و بالاتر مبلغ ده هزار ریال (000/10) ریال .

            تبصره 7:

            از گواهی ارزش تحصیلی دوره های ابتدایی ، راهنمایی و متوسطه خارجی مبلغ بیست هزار (000/20) ریال .

            تبصره 8 :

            از گواهی ارزش تحصیلی دوره های فنی و حرفه ای و دانشگاهی خارجی مبلغ پنجاه هزار ( 000/50) ریال

            تبصره 9:

            از پروانه مامایی یا مدرک تحصیلی دوره کاردانی و

            دندانپزشکی تجربی مبلغ بیست هزار ( 000/20) ریال

            تبصره 10:

            از پروانه ماغل پزشکی ، دندانپزشکی ، پیراپزشکی ، دامپزشکی و دارو سازی مبلغ یکصد هزار (000/100) ریال .

            تبصره 11:

            از جواز تاسیس ، کارت شناسایی واحدهای تولیدی و معدنی ، کارت بازرگانی ، پروانه وکالت و کارشناسی و سایر پروانه های کسب و کار ، بابت صدور مبلغ یکصد هزار

     ( 000/100) ریال و بابت تجدید مبلغ پنجاه هزار ( 000/500) ریال

            ماده 47. از کلیه قراردادها و اسناد مشابه آنها به شرح زیر که بین بانکها و مشتریان آنها مبادله یا از طرف مشتریان تعهد می شود در صورتی که در دفاتر اسناد رسمی ثبت نشود ، معادل ده هزار ریال (000/10) ریال حق تمبر اخذ می شود :

            1. برگ قبول شرایط عمومی حساب جاری .

             2. قرار داد وام یا اعطای تسهیلات از هر نوع که باشد و نیز اوراق و فرمهای تعهد آوری که بانکها به نامهای مختلف در موقع انجام معاملات به امضای مشتریان خود می رسانند .

            3. قرار دادهای انواع سپرده های سرمایه گذاری .

            4. و کالتنامه های بانکی که در دفتر بانک تنظیم می شود و مشتریان حق امضای خود را به دیگری واگذار می نمایند .

            ماده 48: سهام و سهام الشرکه کلیه شرکت ها ی ایرانی موضوع قانون تجارت به استثنای شرکتهای تعاونی بر اساس ارزش اسمی سهام یا سهم الشرکه به قرار دو در هزار مشمول حق تمبر .

            خواهد بود کسور صد ( 100)  ریال هم صد (100) ریال محسوب می شود .

            تبصره : حق تمبر سهام و سهام الشرکه شرکتها باید ظرف دو ماه از تاریخ ثبت قانونی شرکت و در مورد افزایش سرمایه و سهام اضافی از تاریخ ثبت افزایش سرمایه در اداره ثبت شرکتها از طریق ابطال تمبر پرداخت شود افزایش سرمایه در مورد

            شرکتهایی که قبلا سرمایه خود را کاهش داده اند تا زمانی که حق تمبر آن پرداخت شده است مشمول حق تمبر مجدد نخواهد بود .

            ماده 49. در صورتی که اسناد مشمول حق تمبر موضوع 45، 46، 47، 48 این قانون در ایران صادر شده باشد اولین

            شخصی که اسناد مزبور را متصرف می شود باید قبل از هر نوع امضاء اعم از ظهر نویسی یا معادله یا قبولی یا پرداخت به ترتیب فوق عمل نماید و در هر صورت کلیه موسسات یا اشخاصی که در ایران اسناد مذکور را معامله یا دریافت یا تادیه می نمایند متضامنا مسئولیت پرداخت حقوق مقرر خواهند بود. .

            ماده 50 :

            وزارت امور اقتصادی و دارایی مجاز است سفته برات و بارنامه و اوراق دیگر مشمول حق تمبر را چاپ و در دسترس متقاضیان بگذارد . وزارت امور اقتصادی و دارایی می تواند در مواردی که مقتضی بداند به جای ابطال و الصاق تمبر به دریافت حق تمبر در قبال صدور قبض مالیات اکتفا نماید. .

            ماده 51

            در صورت تخلف از مقررات این فصل ، متخلف علاوه بر اصل حق تمبر معادل دو برابر آن جریمه خواهد شد. .

فصل پنجم:

مالیات بر درآمد اجاره املاک

مواد 52تا57 قانون مالیاتهای مستقیم

52- درآمد شخص حقوقی یا حقیقی ناشی از واگذاری حقوق خود نسبت به املاک واقع در ایران پس از کسر معافیتهای مقرر در این قانون مشمول مالیات بر درآمد املاک می باشد.

53- درآمد مشمول مالیات املاکی که به اجاره واگذار می گردد عبارت است از کل مال الاجاره اعم از نقدی و غیر نقدی پس از کسر 25% بابت هزینه ها و استهلاک و و تعهدات نسبت به مورد اجاره

تبصره:

1-املاکی که مجاناٌ در اختیار سازمانها و موسسات موضوع ماده 2 این قانون قرار می گیرد غیر اجاری تلقی می شود .

2- از نظر مالیات بر درآمد اجاره املاک هر واحد آپارتمان یک مستغل محسوب می شود.

3- در مورد املاکی که با اثاثه یا ماشین آلات به اجاره واگذار می شود درآمد ناشی از اجاره اثاثه و ماشین آلات نیز جزء درآمد ملک محسوب و مشمول مالیات این فصل میشود.

تبصره 4- هزینه هایی که به موجب  قانون یا قرداد به عهده مالک است و از طرف مستاجر انجام می شود و همچنین مخارجی که به موجب قرارداد انجام آن از طرف مستاجر تقبل شده در صورتی که عرفاٌ به عهده مالک باشد ، به بهای  روز انجام هزینه ،  تقویم و به عنوان مال الاجاره غیر نقدی به جمع اجاره بهای سال انجام هزینه ، اضافه می شود تبصره 5- در صورتی که مال اعیان احداث شده در عرصه استیجاری ، ملک کلاٌ یا جزئاٌ به اجاره واگذار نماید ، مبلغ اجاره پرداختی بابت عرصه به نسبت مورد اجاره از مال الاجاره دریافتی کسر و مازاد طبق مقررات صدر این ماده مشمول مالیات خواهد بود.

تبصره6- در صورتی که مالک محل سکونت خود را بفروشد و در سند انتقال بدون اجاره بها مهلتی برای تخلیه ملک داده می شود ، در مدتی که محل سکونت انتقال دهنده می باشد تا شش ماه در بیع شرط مادام که طبق شرایط معامله مبیع در اختیار بایع شرطی است، اجاری تلقی نمی شود ، مگر اینکه به موجب اسناد و مدارک ثابت گردد که اجاره پرداخت می شود.

تبصره 7-متحدثاتی که طبق قرارداد از طرف مستاجر ، به نفع موجر ایجاد می شود

بر اساس ارزش معاملاتی روز تحویل متحدثه به موجر تقویم و 50% درصد آن جزء درآمد مشمول مالیات اجاره سال تحویل محسوب می گردد.

ماده54- مال الاجاره از روی سند رسمی تعیین می شود و در صورتی که اجاره نامه رسمی وجود نداشته باشد یا از تسلیم سند یا رونوشت آن خوداری گرددیا موجر علاوه بر اجاره بها وجهی به عنوان ودیعه یا هر عنوان دیگر از مستاجر دریافت نموده باشد، میزان اجاره بها بر اساس املاک مشابه تعیین خواهد شد .

تبصره:

ارزش اجاری مستغلات در مواردی که باید بر اساس اجاره بهای املاک مشابه تقویم گردد

به وسیله اداره امور مالیاتی که ملک در محدوده آن واقع است تعیین خواهد شد.

ماده 55- هر گاه مالک خانه یا آپارتمان مسکونی ،آن را به اجاره واگذار نماید و خود محل دیگری را برای سکونت خویش اجاره نماید یا از خانه سازمانی که کارفرما در اختیار او می گذارد استفاده کند در احتساب درآمد مشمول مالیات این فصل میزان مال الاجاره ای که به موجب سند رسمی می پردازد یا توسط کارفرما از حقوق وی کسر می گردد از کل مال الاجاره در یافتی او کسر خواهد شد.

ماده56- حذف شده است .

ماده 57- در مورد شخص حقیقی که هیچ گونه درآمدی ندارد تا میزان معافیت مالیاتی درآمد حقوق موضوع ماده 84

این قانون از درآمد مشمول مالیات سالانه مستغلات از مالیات معاف و مازاد طبق مقررات این فصل مشمول مالیات میباشند.

در اجرای حکم این ماده حقوق بازنشستگی و وظیفه دریافتی و جوایز و سود ناشی از 

سپرده های بانکی درآمد تلقی نخواهد شد.

 

تبصره:

1- حکم این ماده در مورد فرزندانی صغیری که تحت ولایت پدر باشند جاری نخواهد شد.

 

فصل نهم:

مالیات بر درآمد مشاغل :

مواد 93 تا 101 قانون مالیاتهای مستقیم

ماده 93- درآمدی که شخص حقیقی از طریق اشتغال  به مشاغل یا به عناوین دیگر غیر از موارد مذکور در سایر فصلهای این قانون در ایران تحصیل کند

            پس از کسر معافیت های مقرر در این قانون مشمول مالیات بر درآمد مشاغل می باشد.

            ماده94. درآمد مشمول مالیات مودیان موضوع این فصل عبارت است از کل فروش کالا و خدمات به اضافه سایر در آمدهای آنان که مشمول مالیات فصول دیگر شناخته نشده پس

            از کسر هزینه ها و استهلاکات مربوط طبق مقررات فصل هزینه ها ی قابل قبول و استهلاکات.

            ماده 95. صاحبان مشاغل موضوع این فصل مکلف اند اسناد و مدارک مثبته کافی برای تشخیص در آمد مشول مالیات به گروههای زیر تقسیم می شوند:

الف)صاحبان مشاغلی که به موجب این قانون مکلف به ثبت فعالیتهای شغلی خود در دفاتر روزنامه و کل موضوع قانون تجارت هستند و باید دفاتر و اسناد و مدارک مربوط را با رعایت اصول و موازین و استانداردهای پذیرفته  شده حسابداری نگاهداری کنند.

ب) صاحبان مشاغلی که بر حسب این قانون مکلف به ثبت فعالیتهای شغلی خود در دفاتر در آمد  و هزینه می باشند نمونه ها ی دفاتر مذکور توسط سازمان امور مالیاتی کشور تهیه می گردد و در دسترسی قرار می گیرد.

ج) صاحبان مشاغلی که مشمول مقررات بندهای (الف،ب) فوق نیستند مکلف اند صورت خلاصه وضعیت در آمد و هزینه خود را طبق ضوابط و نمونه ها ی تعیین شده از طرف سازمان امور مالیاتی کشور نگاهداری کنند.

ماده 96. الف) صاحبان مشاغل موضوع بند(الف) ماده 95 این قانون عبارت اند از :

1.دارندگان کارت بازرگانی و کلیه واردکنندگان و صادر کنندگان.

2.صاحبان کارخانه و واحدهای تولیدی که برای آنها جواز تأسیس و پروانه بهره برداری

از وزارتخانه ذیربط صادر شده یا می شود.

ناکارآمدی نظام مالیاتی ایران علل و زمینه‌ها

اگرچه مالیات ستانی در ایران نوپا نیست و همچنین از وصول مالیات به طریق نظام شبه سیستمی‌در حدود یک قرن در ایران می‌گذرد، اما همچنان نمی‌توان ادعا کرد که نظام مالیات‌گیری در ایران حتی شبیه کشورهای تقریبائ  در حـال تـوسعه است. در هر صورت پایبندی به اصول و روش‌های نوین بشری در اجرای سیاست‌های توسعه، باید سرلوحهء کار مسوولان مربوطه قرار گیرد تا به هدف‌های مورد نظر در وصول حداکثر مالیات دست پیدا کنند. به نظر می‌رسد با توجه به تغییر و تحولات در نظام مالیاتی ایران از حدود یک‌سال پیش به ‌این طرف، بتوان امیدوارانه چشم به سوی نظام مطلوب مالیاتی داشت.   

نظامی‌که در سال‌های گذشته تبدیل بـه ویرانه‌ای شده است که اصلاح ساختاری و بنیادی آن هزینه‌های زیادی می‌طلبد. این مقاله به علل و زمینه‌های ناکارآمدی سیستم مالیاتی ایران از چهار بـعد قوانین و مقررات، فرآیندهای مالیاتی، مؤدیان و منابع انسانی پرداخته در برخی موارد راه‌کارهایی جهت برون رفت از این مشکلات بیان میدارد.    

1 قوانین و مقررات مالیاتی

یکی از مهم‌ترین عوامل موثر در تضعیف و عدم اثربخشی سیاست‌های مالیاتی، پیچیدگی و ابهام در قوانین و مقررات مالیاتی است. این مساله به تنهایی به کارآیی اجرایی سیاست‌های مالیاتی صدمه وارد می‌کند. به منظور تضمین اثربخشی دستگاه مالیاتی در قدم اول باید قوانین و مقررات مالیاتی و حسابداری به طور جامع تعریف و تضمین شود. برای رویه‌ها و قوانین جدید باید مجوزهای جدید اخذ شود تا در مجمع‌القوانین کشوری و آیین‌نامه‌های مالیاتی ثبت شود. تغییرات قوانین مالیاتی به شدت به استانداردهای نوین حسابداری وابسته است. به عبارت دیگر بـاید مقررات مربوط به مؤدیان در نگهداری دفاتر و فاکتورها و چگونگی ارایهء آن‌ها به سازمان مالیاتی، به صورت شفاف تبیین شود. در نهایت برای پیاده کردن اصلاحات باید حمایت ‌حاکمیت و آحاد مردم جلب شود.

به طور کلی قوانین خوب وکارآ، چندین خصوصیت و ویژگی به شرح ذیل را دارا هستند:

الف - کارآیی

در مورد کارآیی قانون، باید به این نکته توجه کرد که آیا قانون مربوطه از نظر اجرای سیاست‌های مالیاتی، کارآیی و اثربخشی را دارد به عبارت دیگر قانونی کارآ و اثربخش است که نتیجهء مورد نظر از تصویب آن حاصل شود. به عنوان مثال یکی از اهداف قانون برای الزام  مؤدیان مالیات بر شرکت‌ها به منظور ارایهء اظهارنامه و ترازنامه و سود و زیان، می‌تواند شناخت کامل از نحوهء گردش مالی یک شرکت در اقتصاد و استفاده از اطلاعات مالی این شرکت برای ردیابی مفاسد مالی بنگاه‌های دیگر باشد. چنانچه این هدف قانونگذار، با ارایهء درست ترازنامه و سود و زیان شرکت‌ها حـاصل شود می‌گوییم قانون، کارآ (اثربخش) بوده است.

ب - سازمان‌دهی

سازمان‌دهی منطقی باعث درک و فهم بهتر  مؤدیان و کاربران از قانون مالیاتی می‌شود. سازمان‌دهی قانون به این مفهوم است که مقررات مربوط به یک بخش خاص، همگی در کنار آن باشند به عبارت دیگر مطالب مربوط به هم تا جایی که امکان دارد در کنار هم باشند. به عنوان مثال  مؤدیان مالیاتی اشخاص حقوقی (شرکت‌ها) در صورتی که تمام مطالب مربوط به اجراییات و مقررات فصل امور مالیاتی شرکت‌ها در یک فصل جداگانه لحاظ شده است خیلی کم‌تر دچار سردرگمی و ابهام خواهند شد.

ج - قابلیت درک

در صورتی که بخواهیم قابلیت درک یک متن افزایش یابد، اولائ باید عبارت یک متن کوتاه باشد و ثانیائ از کلمات مرموز و غیرشفاف جلوگیری به عمل آید به عبارت دیگر، متنی گویا و ساده ارایه کرد.

حامیان استفاده از زبان ساده در قانون‌نویسی خواهان پرهیز از زبان حقوقی برای نیل به قانونی آسان و همه فهم هستند به عبارت دیگر تا جایی که امکان دارد باید از کلمات حقوقی و یا کلماتی که معروف به لغت‌نامه‌ای هستند پرهیز کرد به عنوان مثال می‌توان به جای عـبارت «کمیسیون تقویم املاک»، عبارت «کمیسیون (هیات) ارزیابی املاک» را به کار برد.

د - انسجام

مفهوم انسجام به دو گونه قابل فهم است: اول این‌که می‌تواند به معنی ارتباط معنی‌دار عناصر یک قانون با یکدیگر باشد و دوم این‌که با سایر مقررات و قوانین انسجام داشته باشد. به عبارت دیگر باید اطمینان یافت که قانون مالیاتی با بقیهء نظام حقوقی تلفیق شود. به عنوان مثال قانون مالیات‌های مستقیم نـبـایـد بـه هیچ عنوان با اصول و استانداردهای حسابداری و حسابرسی مغایرت و ناهماهنگی داشته باشد و یا در خود قانون، فصل مربوط به اشخاص حـقیقی با فصل مربوط به اشخاص حقوقی (شرکت‌ها) ناهماهنگ باشد به طوری که بعضی از مشاغل در قالب اشخاص حقوقی و بعضی دیگر در قالب اشخاص حقیقی تعریف شوند.

 

 

بهره برداری معادن

4.صاحبان موسسات حسابرسی ، حسابداری و دفترداری ، خدمات مالی و ارائه دهندگان خدمات مدیریتی ، مشاوره ای ، انفور ماتیک ، رایانه ای اعم از سخت افزاری و نرم افزاری و طراحی سیستم.

5. صاحبان مراکز آموزشی و پرورشی ، آموزشگاههای آزاد، مدارس غیر انتفاعی ، دانشگاهها و مراکز آموزشی عالی .

6. صاحبان بیمارستانها، زایشگاهها ، آسایشگاهها ،درمانگاهها و خانه های سالمندان.

7.صاحبان متلها ، هتلهای سه ستاره و بالاتر.

8. بنکداران ، عمده فروشها ، فروشگاههای بزرگ ، واسطه های مالی، نمایندگان توزیع کالاهای داخلی و وارداتی و صاحبان انبارها.

9. نمایندگان موسسه های تجاری و صنعتی ، اعم از داخلی و خارجی

10. صاحبان موسسات حمل ونقل موتوری ، زمینی ،دریایی و هوایی اعم از مسافری یا باربری.

11.صاحبان موسسات مهندسی و مهندس مشاور.

12.صاحبان موسسات تبلیغاتی و بازاریابی.

ب) صاحبان مشاغل موضوع بند(ب) ماده 95 این قانون عبارت اند از:

1. صاحبان کارگاههای صنعتی.

2. صاحبان مشاغل ساختمانی ، تاسیسا ت فنی و صنعتی ، نقشه بردار ی ، محاسبات فنی و نظارت.

3. چاپخانه داران ، لیتو گرافها، صحافها، ارائه دهندگان خدمات چاپ و گرافیستها.

4.صاحبان مراکز ارتباطات رایانه ای.

5. وکلا ، کارشناسان ،

مترجمان رسمی دادگستری ، مشاوران حقوقی ، حسابداران رسمی و اعضای سازمانهای نظام مهندسی.

6. محققان ،پژوهشگران و کارشناسان آزاد که به تهیه و ارائه طرحهای تحقیقاتی اشتغال دارند.

7. دلالان ، حق العمل کاران و کاگزاران.

8.صاحبان مراکز فرهنگی ، هنری ، فرهنگسراها ، کانون های  حرفه ای و انجمنهای صنفی  و تخصصی.

9.صاحبان سینما ها ، تماشا خانه ها و مکانهای تفریحی و ورزشی.

10. صاحبان مشاغل فیلمبرداری ، دوبلاژ و سایر خدمات سینمایی.

11.پزشکان و دندانپزشکان که دارای مطب هستند و دامپزشکی اشتغال دارند.

12. صاحبان آزمایشگاهها ،رادیولوژی ها ،فیزیوتراپی ها ، سونوگرافی ها ، الکتروانسفالو گرافی ها سی تی اسکن ، سالن های زیبایی

            ماده 97. در موارد زیر در آمد مشمول مالیات مودی از طریق علی الرأس تشخیص خواهد شد:

1. در صورتی که تا موعد مقرر ترازنامه و حساب سود و زیان و یا حساب در آمد و هزینه و حساب سود و زیان حسب مورد تسلیم نشده باشد.

            2. در صورتی که مودی به در خواست کتبی اداره امور مالیاتی مربوط از ارائه دفاتر و یا مدارک حساب در محل کار خود خودداری نماید

در اجرای این بند هرگاه مودی از ارائه قسمتی از مدارک حساب خودداری نماید ،چنانچه مربوط به هزینه باشد از احتساب آن جزء هزینه های قابل قبول خودداری می شود و در صورتی که مربوط به درآمد باشد ، در آمد مشمول مالیات این قسمت از طریق علی الرأس خواهد شد.

3.در صورتی که دفاتر اسناد و مدارک ابرازی برای محاسبه درآمد مشمول مالیات به نظر اداره امور مالیاتی غیر قابل رسیدگی تشخیص شود

            ماده 98- در موارد تشخیص علی الراس اداره امور مالیاتی باید پس از تحقیقات و بررسیهای لازم و کسب لازم و کسب اطلاعات مورد نیاز از مراجع مختلف اعم از دولتی

            یا غیر دولتی ابتدا قرینه و یا قرائن مذکور در این قانون را  که متناسب با وضعیت و موضوع فعالیت خود می باشد.

            ماده 101 - درآمد سالانه مشمول مالیات مودیان موضوع این فصل که اظهار نامه مالیاتی خود را طبق مقررات این فصل در موعد مقرر تسلیم کرده اند؛

تا میزان معافیت موضوع ماده 84 این قانون از پرداخت مالیات معاف و مازاد آن به نرخهای مذکور در ماده 131 این قانون مشمول مالیات

            خواهد بود .شرط تسلیم اظهارنامه برای استفاده از معافیتهای فوق نسبت به عملکرد سال 1382 به بعد جاری است .

 

 

مالیات حق الوکاله

ماده 104 قانون مالیاتهای مستقیم اشعار می دارد:

وکلای دادگستری و کسانی که در محاکم اختصاصی وکالت می کنند مکلفند در                                     

وکالتنامه های خود رقم حق الوکاله ها را قید نمایند و معادل 5 درصد آن  بابت علی الحساب مالیاتی روی وکالتنامه تمبر الصاق و ابطال نمایند که در حال مبلغ تمبر حسب  مورد نباید از میزان مقرر در زیر باشد:

الف) در دعاوی و اموری که خواسته آنها مالی است 5 درصد حق الوکاله مقرر در تعرفه برای هر مرحله

ب) در مواردی که موضوع وکالت مالی نباشد یا تعیین بهای خواسته قانوناٌ لازم نیست و همچنین در دعاوی کیفری که تعیین حق الوکاله به نظر دادگاه است 5 درصد حدقل حق الوکاله مقرر در آئین نامه حق الوکاله برای هر مرحله

ج) در دعاوی کیفری  نسبت به مورد ادعای خصوصی که مالی باشد بز طبق بند الف فوق

د) در مورد دعاوی و اختلافات مالی در مراجع اختصاصی غیر قضائی رسیدگی و حل و فصل می شود و برای حق الوکاله آنها تعرفه خاصی مقرر نشده است از قبیل اختلافات مالیاتی و عوارض توسعه معابر شهرداری و نظایر آنها میزان حق الوکاله صرفاٌ از لحاظ مالیاتی به شرح زیر:

-تا 000/000/10 ریال ما به الاختلاف 5 درصد

تا 000/000/30 ریال ما به الاختلاف 4

درصد نسبت به مازاد 000/000/10 ریال

از 000/000/30 ریال ما به الاختلاف به

بالا 3 درصد نسبت به مازاد 000/000/30

ریال منظور می شود و معادل 5 درصد آن تمبر باطل خواهد شد.

در صورتی که پس از ابطال تمبر تعقیب دعوی به وکیل دیگری واگذار شود

وکیل جدید مکلف به ابطال تمبر روی وکالتنامه مربوط نخواهد بود.تبصره 2 ماده 103(ق. م . م) بیان می دارد:

وزارتخانه و موسسات دولتی و شرکتهای دولتی و شهرداری ها و موسات وابسته به دولت و شهرداریها مکلف اند از وجوهی که بابت حق الوکاله به وکلا پرداخت می کنند 5 درصد آن کسر و بابت علی

الحساب مالیاتی وکیل ظرف مدت ده  روز به اداره امور مالیاتی محل پرداخت نمایند و نیاز ی به ابطال تمبر روی وکالتنامه نمی باشد.

مواد 59تا 72:

ماده 59:

نقل و انتقال قطعی ملک به ارزش معاملاتی دارای مالیات با نرخ 5%است.و انتقال واگذاری محل با توجه به وجوه دریافتی مالک دارای مالیات با نرخ 2%است.

ماده 61:چناچه ارزش معاملاتی مورد معامله مشخص نباشد ارزش معاملاتی نزدیک ترین محل برای محاسبه مالیاتی در نظر گرفته می شود.

تعریف حق واگذاری:حق کسب محل یا حقوق ناشی از موقعیت تجاری ان

ماده64: تعیین ارزش معاملاتی املاک به عهده کمیسیون تقویم املاک که شامل 7عضو در تهران می باشد جلسات کمیسیون با حضور حداقل 5 نفر که 3 نفر انها عضو دولت باشند رسمیت می یابد.

تصمیمات کمیسیون با رای موافق 4 نفر معتبر است.

قیمت اراضی شهری را با توجه به اخرین ارزش معاملاتی با توجه به میزان مساحت موقعیت جغرافیایی-قرار داشتن در مناطق تجاری تعیین می کنند.

و قرار داشتن در مناطق مسکونی و صنعتی و اموزشی و خدمات شهری و بطور کلی نوع کاربری اراضی و دسترسی به فضای سبز و مراکز خرید و حمل

قیمت زمین های کشاورزی علاوه بر موارد قبل فاصله تا شهر نوع محصول قیمت انها وضعیت طبیعی زمین-داشتن جاده نوع جاده-فاصله تا جاده اصلی و قیمت ساختمان

 

ماده 65:

انتقال قطعی املاک که در اجرای قوانین اصلاحات ارضی به عمل امده و واحد های مسکونی از طرف شرکت های تعاونی مسکن به اعضای انها مشمول مالیات این فصل نیست.

ماده66:

در صورتی که انتقال گیرنده دولت یا شهرداریها باشد چنانچه بهای مذکور کمتر از ارزش معاملاتی است ان را به جای ارزش معاملاتی ملاک عمل قرار می دهند.

ماده 67:

فسخ معاملات قطعی املاک بر اساس حکم مراجع قضایی صورت می گیرد.

ماده 68:

املاکی در اجرای ماده (34)قانون مصوب 1320و اصلاحات بعدی ان به دولت تملیک می شود ازپرداخت مالیات معاف است.

ماده 69:

اولین انتقال قطعی واحد های مسکونی ارزان که ظرف مدت 10 سال از تصویب این قانون است و قیمت هایی که وزارتخانه مسکن و شهر سازی تعیین می کند از پرداخت مالیات معاف می باشند.

ماده70:

هرگونه مال که از طرف موسسات دولتی و شهرداریها که بابت ایجاد یا توسعه مناطق نظامی یا جاده و راه و... است از معاملات این فصل معاف است.

ماده71:زمین هایی را که از طریق اسناد عادی معامله می شوند در موقع تنظیم سند رسمی به نام خریدار قیمت اعیانی احداث شده بوسیله خریدار در محاسبه منظور نمی شود.

ماده 72:

اگر پس از پرداخت مالیات از طرف مودی معامله انجام نشود اداره مالیاتی مکلف است بنا به درخواست موردی معامله  و تایید دفتر اسناد رسمی بر عدم ثبت

ادامه ماده 72 :

معامله طی 15 روز از تاریخ اعلام دفتر اسناد رسمی مالیات وصول شده متعلق به معامله را از محل وصول جاری طبق مقررات این قانون مسترد خواهد شد.

ماده81:

درامد حاصل از کلیه فعالیت های کشاورزی دامپروری دامداری نوغان داری-ماهیگیری-پرورش ماهی احیای مراتع-پرورش زنبور عسل-صیادی-احیای جنگل ها و باغات از پرداخت مالیا معاف می باشند.

دولت مکلف است بررسیهای لازم را در زمینه فعالیت های کشاورزی صورت دهد و حداکثر تا اخر برنامه سوم توسعه اقتصادی اجتماعی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران به مجلس تقدیم کند.

ماده 82:

درامدی که شخص حقیقی از شخصی در قبال نیروی کار خود در ایران بر حسب مدت کاری که انجام داده نقد یا غیر نقد در یافت کند مشمول مالیات می باشد.

 تبصره:

درامد حقوقی که در مدت ماموریت خارج از کشور از طرف دولت جمهوری اسلامی ایران یا اشخاص مقیم ایران از منابع ایرانی عاید شخص می شود دارای مالیات حقوق می باشد.

ماده 83:

درامد مشمول مالیات حقوق :حقوق اصلیو مزایای مربوط به شغل اعم از مستمر یا غیر مستمر قبل از وضع کسر و پس از وضع کسر معافیت های این قانون

درامد غیر نقدی به شرح زیر دارای مالیات است:

مسکن با اثاث 25%مالیات بدون اثاث 20% مالیات اتومبیل اختصاصی با راننده 10% بدون راننده 5%

ماده 84:تا میزان 150 برابر حداقل حقوق مبنای جدول  حقوق موضوع ماده 1 قانون نظام هماهنگ پرداخت کارکنان دولت درامد سالانه مشمول مالیات حقوق از پرداخت مالیات معاف است.

ماده 85:

نرخ مالیات بر درامد حقوق در مورد کارکنان مشمول نظام هماهنگ پرداخت کارکنان دولت

مصوب 1370 پس از کسر معافیت های مقرر در این قانون به نرخ 10% است.

سایر حقوق بگیران نیز پس از کسر معافیت های مقرر در این قانون تا مبلغ 42000000ریال به نرخ 10% و نسبت به مازاد ان به نرخ های مقرر در ماده 131 این قانون است.

ماده 86:

پرداخت کنندگان حقوق هنگام هر پرداخت یا تخصیص ان مکلف اند مالیات مربوط به ماده 85 این قانون کسر و ظرف 30 روز به اداره امور مالیاتی تحویل دهند.

ماده 87:

اضافه پرداختی بابت مالیات بر درامد حقوق طبق مقررات مسترد می شود .مشروط بر اینکه بعد از انقضای تیر بعد تا اخر ان سال با درخواست حقوق بگیر مطالبه شود.

ماده 88:

در مواردی که اشخاص مقیم خارج که در ایران شعبه ای ندارند حقوق دریافت شود مکلفند ظرف 30 روز از دریافت حقوق مالیات را به اداره امور مالیاتی مزبور تسلیم کنند.

ماده 89:

صدور پروانه خروج از کشور با تمدید پروانه اقامت بجز کسانی که از پرداخت مالیات معاف اند با ارائه تعهد کتبی کارفرما اتباع خارجی دارای مالیات هستد.

ماده 90:

در مواردی که پرداخت کنندگان حقوق مالیات را در موقع مقرر نپردازند یا کمتر بپردازند اداره مالیاتی موظف است مالیات متعلق را با جرائم موضوع  محاسبه و مطالبه کنند.

4.حقوق باز نشستگی و مستمری و پایان خدمت و خسارت اخراج

5. هزینه سفر مربوط به شغل

6.مسکن واگذاری به کارگران در محل کارگاه

7.وجوه حاصل از بیمه بابت جبران خسارت بدنی

8.عیدی سالانه یا پاداش اخر سال معادل یک دوازدهم

9. خانه های سازمانی که با اجازه قانون که در اختیار ماموران کشوری گذارده می شوند.

10.وجوهی که کارفرما بابت هزینه معالجه کارکنان خود می پردازد

11.مزایای غیر نقدی به کارکنان معادل دو دوازدهم

ماده 92:

50% مالیا ت حقوق کارکنان شاغل در مناطق کمتر توسعه یافته طبق فهرست سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور وکل درامد حقوق پرسنل نیروهای مسلح اعم از نظامی و انتظامی و ازادگان

مالیات مزایای غیر نقدی

مزایای غیر نقدی مشمول مالیات

1250000+1850000= 3100000

مالیات مزایای غیر نقدی

17400000×2/12=2900000

مالیات بهمن ماه

2900000-3100000=200000

200000×10%=20000

مالیات بهمن ماه

755000+180000+20000=955000

بخشودگی مناطق کمتر توسعه یافته

955000×50%=477500

مالیات بهمن ماه پس از بخشودگی

477500-95500=477500

فصل سیزده وچهاردهم

حسابداری مالیاتی

موضوع:مالیات بردرآمد اشخاص حقوقی خارجی وموسسات مقیم خارج ازایران

ماده 107 قانون مالیاتهای مستقیم

درآمد مشمول مالیات اشخاص حقوقی خارجی وموسسات مقیم خارج ایران به شرح زیر است:

الف:پیمانکاری در ایران به ماًخذ 12%کل دریافتی سالانه

            ب:بابت واگذاری امتیازات وسایرحقوق خود ازایران یا عناوین دیگر عاید آنها می شود.

            به ماًخذ 20%تا 40% وجوهی که ظرف یکسال مالیاتی عاید آنها می گردد می باشد.

ضریب تعیین درآمد مشمول مالیات هر یک از موارد مذکور در بند(ب) بنابه پیشنهاد وزارت امور اقتصادی ودارایی و تصویب هیاًت وزیران تعیین می شود.

            ج:در مورد بهره برداری از سرمایه وسایرفعالیتهایی که اشخاص حقوقی وموسسات مزبور به وسیله نمایندگی از قبیل:شعبه و نمایندگی کار گزار وامثال آنها درایران انجام می دهند.

            تبصره 1

            پرداخت کننده وجه ازهرپرداخت به پیمانکاران ایرانی 5/2% مالیات علی الحساب کسر وظرف سی روز از تاریخ پرداخت کننده به حساب سازمان امور مالیاتی کشور واریز کند.

تبصره2

درصورتی که هر کارفرماوزارتخانه هاو موسسات

شرکتهای دولتی یا شهرداری باشند آن قسمت ازمبلغ قرارداد که صرف خرید لوازم وتجهیزات

می شود از پرداخت مالیات معاف است

            تبصره 3

            نمایندگی های شرکتهاو بانکهای خارجی که بدون داشتن حق معامله به بازاریابی برای شرکت  مادر

            مشغولند برای جبران مخارج وجوهی دریافت

            می کنند که مسئول مالیات بردرآمد نخواهند بود

فصل  چهاردهم

ما لیات بردرآمداتفاقی

            ماده 119

            درآمد نقدی یا غیر نقدی که شخص حقیقی یا حقوقی به صورت بلاعوض یا معاملات محاسباتی یا به عنوان جایره تحصیل نماید مشمول مالیت اتفاقی خواهد بود

            ماده 120

            درآمد مشمول مالیات این فصل عبارت است از100%درآمد حاصل ودرصورتی که غیرنقدی باشد به بهای روزتحقق درآمدطبق مقررات این قانون تقویم می شود

ماده 123

زمانی که منافع مالی به طوردائم یا موقت بلاعوض به کسی واگذار شود انتقال گیرنده مکلف است مالیات منافع هر سال رادرسال بعدپرداخت نماید

ماده127

موارد زیر مشمول مالیات اتفاقی  نخواهد بود

الف:کمکهای نقدی و غیر نقدی بلاعوض سازمانهای خیریه یا عام المنفعه موسسات دولتی شرکتهای دولتی شهرداریهانهادهای انقلاب اسلامی به اشخاص حقیقی

            ب: کمکهای مالی اهدایی به خسارت دیدگان جنگ زلزله سیل آتش سوزی ویا حوادث غیر مترقبه

            ج: جوایزی که دولت برای تشویق صادارات وتولید و خرید محصولات کشاورزی پرداخت می نماید

فصل پانزدهم

معافیت ها

درآمد مشمول مالیات ابرازی ناشی از فعالیتهای تولیدی و معدنی در بخشهای تعاونی و خصوصی که ابتدای سال 81 برای آنها پروانه بهره برداری و فروش منعقد می شود 

درآمد مشمول مالیات ابرازی ناشی از فعالیتهای تولیدی و معدنی در بخشهای تعاونی و خصوصی که ابتدای سال 81 برای آنها پروانه بهره برداری و فروش منعقد می شود 

تأسیسات ایرانگردی دارای پروانه بهره برداری ازوزارت فرهنگ وارشاداسلامی هرسال ازپرداخت 50%مالیات متعلق معاف هستند

سود شرکتهای تعاونی و خصوصی که برای توسعه وبازسازی ونوسازی یا تکمیل واحد های صنعتی ومعدنی مصرف گردد 50%مالیات متعلق معاف خواهد بود 

100% درآمد حاصل از صادرات محصولات تمام شده یکالاهای صنعتی ومحصولات بخش کشاورزی وصنایع تکمیلی وتدبیلی ازمالیات معاف می باشد 100% درآمد شرکتهای تعاونی روستایی،عشایری

کشاورزی ،صیادان،کارگری،کارمندان،دانشجویان، دانش آموزان واتحادیه های آنهاازمالیات معاف است

50%درآمدحاصل ازصادرات کالاهایی که به منظوردست یافتن به صادرات کالاهای غیرنفتی به خارج ازکشورازمالیات معاف هستند

100%درآمدحاصل ازصادرات کالای مختلف که به صورت ترانزیت به ایران واردشده یامی شوندازمالیات معاف است

شرکتهایی که سهام آنهادربورس پذیرفته می شودازسال پذیرش درصورتی که نقل وانتقالات سهام ازطریق کارگزاران بورس انجام شود10%مالیات معاف است

هرنقل وانتقال سهام وحق تقدم سهام شرکتهادربورس وسایراوراق بهادارکه معامله می شوندبه میزان نیم درصد ارزش فروش سها م مالیات وصول می شود

ازهر نقل و انتقال سهام و سهم الشرکه حق تقدم سهام وسهم الشرکه شرکا در سایرشرکتها مالیات مقطوعی به میزان4%ارزش اسمی آنها وصول می شود

در شرکتهای سهامی پذیرفته شده در بورس اندوخته ی صرف سهام مشمول مالیات مقطوع نرخ نیم درصد خواهد بود وبه این درآمدمالیات دیگری تعلق نمی گیرد  

فصل شانزدهم

هزینه های قابل قبول و استهلاک

هزینه های قابل قبول هزینه هایی هستند که متکی به مدارک بوده و مربوط به تحصیل درآمد در دوره مالی ورعایت حد نصابهای مقرر در قانون و طبق آن پرداخت می شود

هزینه های قابل قبول شامل 1-قیمت خرید کالا 2-هزینه استخدامی 3- کرایه محل مؤسسه 4-اجاره بهای ماشین آلات وادوات 5-مخارج سوخت 6-وجوه پرداختن بیمه وسایر هزینه ها

هزینه های استخدامی شامل الف:حقوق اصلی ب:مزایای غیر مستمر نقدی و غیر نقدی ج:هزینه بابت بیمه های بهداشتی ودرمانی د:حقوق بازنشستگی ه: وجوه پرداختی به سازمان تامین اجتمایی  در تشخیص درآمدمشمول مالیات محاسبه استهلاکات دارایی وهزینه های تاسیس وسرمایه ای بارعایت اصول زیرانجام می شود:

1-آن قسمت از دارایی ثابت که بدون توجه به تغییر قیمت از ارزش آن کاسته می شودقابل استهلاک است 2-ماخذ استهلاک قیمت تمام شده دارایی می باشد

3-محاسبه استهلاک از تاریخی که دارایی آماده برای بهره برداری در اختیارموسسه قرارمی گیرد4-محاسبه استهلاک هزینه های تاسیس مانندمخارج ثبت از تاریخ بهره برداری تا ده سال

 طرزمحاسبه استهلاک:الف-برای استهلاک نرخ ثابت تعیین شود ب: درهر سال به طور مساوی از قیمت تمام شده دارایی به نسبت مدت عمر مفید استهلاک منظور می شود

موسسات می توانند آن مقدار از داراییهای ثابت را که برای بازسازی، جایگزینی خطوط تولید ،توسعه و تکمیل خریداری گردیده با دو برابر نرخ یا نصف مدت استهلاک پیش بینی شده مستهلک کند

هنگامی که داراییهای قابل استهلاک آماده برای بهره برداری به علت تعطیلی کار موسسه یا علل دیگر برای مدتی مورد استفاده قرار نگیرد میزان استهلاک آن معادل 30% نرخ استهلاکی که برای تعیین شده خواهد بود

در صورتی که محاسبه استهلاک برحسب مدت باشد 70% باقیمانده مدتی که دارایی در آن مدت مورد استفاده قرار نگرفته است به مدت تعین شده برای استهلاک دارایی اضافه می شود

دفاتر قانونی عبارتست :

کلیه دفاتر روزنامه وکل که به فارسی تحریر و قبل از ثبت هر گونه معامله مطابق قانون امضا و پلمپ شده باشد

دفاتر قانونی شامل: دفترروزنامه ، دفتر کل ، دفتر معین ،کارتها یا اوراق چاپ شده ، دفتر مشترک روزنامه وکل و برگه یا مدرک حساب می باشد

باب سوم - فصل دوم - مالیات بر در آمد کشاورزی‌

ماده 81- درآمد حاصل از کلیه فعالیتهای کشاورزی، دامپروری،دامداری، پرورش ماهی و زنبور عسل و پرورش طیور، صیادی و ماهیگیری، نوغانداری، احیا مراتع و جنگلها، باغات اشجار از هر قبیل و نخیلات از پرداخت مالیات معاف میباشد. دولت مکلف است مطالعات و بررسی های لازم را در زمینه کلیه فعالیتهای کشاورزی و آن رشته از فعالیتهای مزبور که ادامه معافیت آنها ضرورت داشته باشد معمول و لایحه مربوط را حداکثر تا آخر برنامه سوم توسعه اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران و به مجلس شورای اسلامی تقدیم نماید

 

باب سوم - فصل چهارم

مالیات بر در آمد مشاغل

 

ماده 93- درآمدی که شخص حقیقی از طریق اشتغال به مشاغل یا به عناوین دیگر غیر از موارد مذکور در سایر فصلهای این قانون در ایران تحصیل کند پس از کسر معافیتهای مقرر در این قانون مشمول مالیات بردرآمد مشاغل میباشد.

تبصره- درآمد شرکتهای مدنی (اعم از اختیاری یا قهری) و همچنین درآمدهای ناشی از فعالیتهای مضاربه در صورتی که عامل (مضارب) یا صاحب سرمایه شخص حقیقی باشد تابع مقررات این فصل میباشد،

ماده 94- درآمد مشمول مالیات مودیان موضوع این فصل عبارتست از کل فروش کالا و خدمات به اضافه سایر درآمدهای آنان که مشمول مالیات فصول دیگر شناخته نشده پس از کسر هزینه ها و استهلاکات مربوط طبق مقررات فصل هزینه های قابل قبول و استهلاکات .

ماده 95- صاحبان مشاغل موضوع این فصل مکلفند اسناد و مدارک مثبته کافی برای تشخیص درآمد مشمول مالیات خود نگاهداری کنند. صاحبان مشاغل از لحاظ تشخیص درآمد مشمول مالیات به گروه های زیر تقسیم می شوند:

الف - صاحبان مشاغلی که به موجب این قانون مکلف به ثبت فعالیت های شغلی خود در دفاتر روزنامه و کل موضوع قانون تجارت هستند و باید دفاتر و اسناد و مدارک مربوط را با رعایت اصول و موازین و استانداردهای پذیرفته شده حسابداری نگاهداری کنند .

ب - صاحبان مشاغلی که بر حسب این قانون مکلف به ثبت فعالیت های شغلی خود در دفاتر درآمد و هزینه می باشند. نمونه های دفاتر مذکور توسط سازمان امور مالیاتی کشور تهیه می گردد و در دسترس قرار می گیرد.

ج - صاحبان مشاغلی که مشمول مقررات بندهای (الف) و (ب) فوق نیستند مکلفند صورت خلاصه وضعیت درآمد و هزینه خود را طبق ضوابط و نمونه های تعیین شده از طرف سازمان امور مالیاتی کشور نگاهداری کنند.

تبصره1- سازمان امور مالیاتی کشور در صورت تشخیص ضرورت تا پایان دی ماه هر سال فهرست مشاغل افزوده شده به بندهای (الف) و (ب) ماده (96) و مشمول از آغاز سال بعد را تهیه و از طریق تشکل های صنفی و درج آگهی در روزنامه رسمی و یکی از روزنامه های کثیر الانتشار به مودیان اعلام می دارد.

تبصره2- آیین نامه مربوط به روش های نگهداری دفاتر و اسناد و مدارک و نحوه ثبت وقایع مالی و چگونگی تنظیم صورت های مالی نهایی بر اساس نوع فعالیت و همچنین رعایت اصول و موازین و استانداردهای پذیرفته شده حسابداری توسط سازمان امور مالیاتی کشور با کسب نظر از جامعه حسابداران رسمی تهیه و به تصویب وزیر امور اقتصادی و دارایی خواهد رسید.

ماده 96-

الف - صاحبان مشاغل موضوع بند (الف ) ماده (95) این قانون عبارتند از:

1 -دارندگان کارت بازرگانی و کلیه وارد کنندگان و صادرکنندگان. 2 - صاحبان کارخانه ها و واحدهای تولیدی که برای آنها جواز تاسیس و پروانه بهره برداری از وزارتخانه ذی ربط صادر شده یا می شود.

3 - بهره برداران معادن .

4 - صاحبان موسسات حسابرسی، حسابداری و دفترداری ، خدمات مالی و ارائه دهندگان خدمات مدیریتی، مشاوره‌ای، انفورماتیک، رایانه‌ای اعم از سخت افزار و نرم افزاری و طراحی سیستم.

5 - صاحبان مراکز آموزشی و پرورشی، آموزشگاه های آزاد، مدارس غیر انتفاعی، دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی.

6 - صاحبان بیمارستان ها، زایشگاه ها، آسایشگاه ها، درمانگاه ها و خانه های سالمندان .

7 - صاحبان متل ها و هتل های سه ستاره و بالاتر.

8 - بنکداران ، عمده فروش ها، فروشگاه های بزرگ ، واسطه های مالی ، نمایندگان توزیع کالاهای داخلی و وارداتی و صاحبان انبارها.

9 - نمایندگان موسسه های تجاری و صنعتی، اعم از داخلی و خارجی.

10- صاحبان موسسات حمل و نقل موتوری ، زمینی ، دریایی و هوایی اعم از مسافری یا باربری .

11- صاحبان موسسات مهندسی و مهندسی مشاور.

12- صاحبان موسسات تبلیغاتی و بازاریابی.

ب - صاحبان مشاغل موضوع بند (ب) ماده (95) این قانون عبارتند از:

1 - صاحبان کارگاه های صنعتی .

2 - صاحبان مشاغل ساختمانی، تاسیسات فنی و صنعتی، نقشه کشی، نقشه برداری، محاسبات فنی و نظارت .

3 - چاپخانه داران، لیتوگراف ها، صحاف ها، ارائه دهندگان خدمات چاپ و گرافیست ها.

4 - صاحبان مراکز ارتباطات رایانه‌ای .

5 - وکلا ، کارشناسان، مترجمان رسمی دادگستری، مشاوران حقوقی، حسابداران رسمی و اعضای سازمان های نظام مهندسی .

6 - محققان، پژوهش گران و کارشناسان آزاد که به تهیه و ارائه طرح های تحقیقاتی اشتغال دارند.

7 - دلالان، حق العمل کاران و کارگزاران .

8 - صاحبان مراکز فرهنگی- هنری ، فرهنگ سراها، کانون های حرفه‌ای و انجمن های صنفی و تخصصی .

9 - صاحبان سینماها، تماشاخانه ها و مکان های تفریحی و ورزشی .

10- صاحبان مشاغل فیلم برداری، دوبلاژ، مونتاژ و سایر خدمات سینمائی .

11- پزشکان، دندانپزشکان که دارای مطب هستند و دامپزشکان که به حرفه دامپزشکی اشتغال دارند.

12- صاحبان آزمایشگاه ها، رادیولوژی ها، فیزیوتراپی ها، سونوگرافی ها، الکتروانسفالوگرافی ها، سیتی اسکن ها، سالن های زیبایی و دیگر ارائه دهندگان خدمات بهداشتی طبی و غیر طبی .

13- صاحبان میهمان سراها، میهمان پذیرها و مسافرخانه ها.

14- صاحبان تالارهای پذیرایی ، رستوران ها، تهیه کنندگان غذاهای آماده، ارایه دهندگان خدمات پذیرایی و کرایه دهندگان ظروف .

15- صاحبان دفاتر اسناد رسمی .

16- صاحبان تعمیرگاه های مجاز و اتو سرویس ها.

17- صاحبان نمایشگاه ها و فروشگاه های اتومبیل و بنگاه های معاملات املاک و آژانس های کرایه اتومبیل .

18- سازندگان و فروشندگان طلا و جواهر.

19- عاملان فروش و فروشندگان آهن آلات .

تبصره1- سازمان امور مالیاتی کشور در صورت تشخیص ضرورت می تواند هر یک از مشمولان بند (ب) این ماده را به رعایت مقررات موضوع بند (الف) این ماده ملزم نماید مشروط بر آن که مراتب کتبا تا پایان دی ماه هر سال به مودیان فوق ابلاغ گردد. مودیان اخیر الذکر از اول سال بعد مکلف به اجرای آن می باشند.

تبصره 2- منظور از صاحبان مذکور در این ماده اشخاصی است که بهره برداری از موسسات بحساب آنان انجام میشود.

تبصره3- مشمولان این ماده که در محل شغل خود دارای فعالیت های شغلی دیگر موضوع این فصل می باشند مکلفند برای کلیه فعالیت های شغلی خود طبق مقررات این قانون عمل کنند.

ماده 97- در موارد زیر درآمد مشمول مالیات مودی از طریق علیالراس تشخیص خواهد شد.

1- در صورتی که تا موعد مقرر ترازنامه و حساب سود و زیان و یا حساب درآمد و هزینه و حساب سود و زیان حسب مورد تسلیم نشده باشد.

2- در صورتی که مودی به درخواست کتبی اداره امور مالیاتی مربوطه از ارائه دفاتر و یا مدارک حساب در محل کار خود خودداری نماید( منظور از محل کار در مورد اشخاص حقوقی نیز همان اقامتگاه قانونی آنها میباشد مگر اینکه مودی قبلا مرکز عملیات خود را برای ارائه دفاتر و اسناد و مدارک کتبا به اداره امور مالیاتی مربوط اعلام نموده

باشد.) در اجرای این بند هر گاه مودی از ارائه قسمتی از مدارک حساب خودداری نماید چنانچه مربوط به هزینه باشد از احتساب آن جزء هزینه های قابل قبول خودداری میشود و در صورتی که مربوط به درآمد باشد درآمد مشمول مالیات این قسمت از طریق علی الراس تعیین خواهد شد.

3- در صورتی که دفاتر و اسناد و مدارک ابرازی برای محاسبه درآمد مشمول مالیات بنظر اداره امور مالیاتی غیر قابل رسیدگی تشخیص شود و یا بعلت عدم رعایت موازین قانونی و آئیننامه مربوط مورد قبول واقع نشود که در این صورت مراتب باید با ذکر دلایل کافی کتبا به مودی ابلاغ و پرونده برای رسیدگی به هیاتی متشکل از سه نفر حسابرس منتخب رئیس کل سازمان امور مالیاتی احاله گردد. مودی می تواند ظرف یکماه از تاریخ ابلاغ با مراجعه به هیات مزبور نسبت به رفع اشکال رسیدگی و ادای توضیح کتبی در مورد نحوه رعایت موازین قانونی و آئیننامه حسب مورد اقدام نماید و در هر حال هیات مکلف است ظرف ده روز پس از انقضای یکماه فوق نظر خود را با توجیهات و دلایل لازم و کافی به اداره امور مالیاتی اعلام نماید تا بر اساس آن اقدام گردد نظر هیات با اکثریت مناط اعتبار است و نظر عضوی که در اقلیت قرار گیرد باید در صورتجلسه درج گردد. در مواردی که هیات نظر حوزه مالیاتی را در مورد غیر قابل رسیدگی بودن دفاتر مودی مردود اعلام می کند باید مراتب را به دادستانی انتظامی مالیاتی نیز اعلام نماید.

تبصره1- در اجرای بند 3 این ماده دو ماه به مهلت رسیدگی موضوع ماده 156 این قانون اضافه میشود.

تبصره2- هرگاه طبق اسناد و مدارک ابرازی یا بدست آمده امکان تعیین درآمد واقعی مودی وجود داشته باشد، اداره امور مالیاتی مکلف است درآمد مشمول مالیات را بر اساس رسیدگی به اسناد و مدارک مزبور یا دفاتر، حسب مورد، تعیین کند، در صورت داشتن درآمد ناشی از فعالیت های مکتوم که مستند به دلایل و قراین کافی باشد، درآمد مشمول مالیات آن فعالیت ها همواره از طریق علی الراس تشخیص داده و به درآمد مشمول مالیات مشخص شده قبلی افزوده و ماخذ مطالبه مالیات واقع خواهد شد.

ماده 98- در موارد تشخیص علی الراس اداره امور مالیاتی باید پس از تحقیقات و بررسی های لازم و کسب اطلاعات مورد نیاز از مراجع مختلف اعم از دولتی یا غیر دولتی ابتدا قرینه و یا قرائن مذکور در این قانون را که متناسب با وضعیت و موضوع فعالیت مودی باشد انتخاب و دلایل انتخاب نوع قرینه یا قرائن و رقم آنها را با توجیه کافی در گزارش رسیدگی قید نماید و سپس با اعمال ضریب یا ضرائب مقرر در قرینه یا قرائن انتخابی درآمد مشمول مالیات مودی را تعیین نماید. در صورتیکه به چند قرینه اعمال ضریب شود معدلی که از نتایج اعمال ضریب به دست آید درآمد مشمول مالیات خواهد بود.

ماده 99- قراردادهای پیمانکاری موضوع ماده 76 قانون مالیاتهای مستقیم مصوب اسفند ماه 1345 و اصلاحیه های بعدی آن که پیشنهاد آنها قبل از تاریخ تصویب این قانون میباشد از لحاظ تشخیص درآمد مشمول مالیات و نیز پرداخت چهار درصد مالیات مقطوع کماکان مشمول مقررات قانون فوق الذکر خواهند بود.

تبصره - قراردادهای پیمانکاری موضوع ماده 76 قانون مالیاتهای مستقیم مصوب اسفند ماه 1345 و اصلاحیه های بعدی که پیشنهاد آنها از تاریخ 3/12/1366 لغایت 29/12/1367 تسلیم گردیده از لحاظ تعیین درآمد مشمول مالیات تابع مقررات این قانون بوده و فقط از لحاظ اعمال نرخ مالیات بر درآمد عملکرد منتهی به سال 1367 تابع نرخ مالیاتی مقرر در سال مزبور خواهند بود .

ماده 100-مودیان موضوع این فصل این قانون مکلفند اظهارنامه مالیاتی مربوط به فعالیتهای شغلی خود را در یکسال مالیاتی برای هر واحد شغلی یا برای هر محل جداگانه طبق نمونه‌ای که وسیله سازمان امور مالیاتی کشور تهیه خواهد شد تنظیم و تا آخر تیر ماه سال بعد به اداره امور مالیاتی محل شغل خود تسلیم و مالیات متعلق را به نرخ مذکور در ماده131 این قانون

پرداخت نمایند.

تبصره 1 - در مورد کارگاهها و واحدهای تولیدی که نوع فعالیت آنان ایجاد دفتر یا فروشگاه در یک یا چند محل دیگر را اقتضاء نماید مودی مکلف است کلیه درآمدهای حاصل از فعالیتهای خود را طی یک اظهارنامه به اداره امور مالیاتی محل وقوع کارگاه یا واحد تولیدی تسلیم نماید.

تبصره 2 - در مورد مشمولین این فصل که دارای محل ثابت برای شغل خود نمیباشند محل سکونت آنها از لحاظ تسلیم اظهارنامه محل شغل تلقی میگردد.

تبصره 3 - در شرکتهای مدنی تسلیم اظهارنامه توسط یکی از شرکاء موجب اسقاط تکلیف سایر شرکاء نخواهد بود. این امر مانع از تسلیم اظهارنامه مشترک نمی باشد.

تبصره 4 - اظهارنامه مالیاتی مودیان موضوع این فصل شامل ترازنامه و حساب سود و زیان یا حساب درآمد و هزینه یا خلاصه وضعیت درآمد و هزینه، حسب مورد طبق نمونه هایی که توسط سازمان امور مالیاتی کشور تعیین می شود خواهد بود.

تبصره 5 - سازمان امور مالیاتی کشور میتواند در مورد بعضی از منابع این فصل در هر سال و در نقاطی که مقتضی بداند درآمد مشمول مالیات تمام یا برخی از مودیان مشمول بند ج ماده 95 این قانون را با نظر اتحادیه مربوط تعیین و مالیات متعلقه را که قطعی خواهد بود وصول نماید و در مواردی که معلوم شود از اول یکسال مالیاتی یا در اثناء آن مودی ترک کسب نموده و یا به عللی خارج از اختیار وی قادر به انجام کار نبوده است و این امر مورد تایید هیات حل اختلاف مالیاتی قرار گیرد درآمد مشمول مالیات به نسبت مدت اشتغال محاسبه و مالیات متعلقه وصول خواهد شد.

ماده101- درآمد سالانه مشمول مالیات مودیان موضوع این فصل که اظهارنامه مالیاتی خود را طبق مقررات این فصل در موعد مقرر تسلیم کرده‌اند تا میزان معافیت موضوع ماده(84) این قانون از پرداخت مالیات معاف و مازاد آن به نرخ های مذکور در ماده(131) این قانون مشمول مالیات خواهد بود. شرط تسلیم اظهارنامه برای استفاده از معافیت فوق نسبت به عملکرد سال 1382 به بعد جاری است .

تبصره - در مشارکت های مدنی اعم از اختیاری و قهری شرکاء حد اکثر از دو معافیت استفاده خواهند کرد و مبلغ معافیت بطور مساوی بین آنان تقسیم و باقیمانده سهم هر شریک جداگانه مشمول مالیات خواهد بود. شرکائی که باهم رابطه زوجیت دارند از لحاظ استفاده از معافیت در حکم یک شریک تلقی و معافیت مقرر به زوج اعطاء می گردد .در صورت فوت احد از شرکاء وراث وی به عنوان قائم مقام قانونی از معافیت مالیاتی سهم متوفی در مشارکت بشرح فوق استفاده نموده و این معافیت بطور مساوی بین آنان تقسیم و از درآمد سهم هر کدام کسر خواهد شد .

ماده 102- در مضاربه عامل (مضارب) مکلف است در موقع تسلیم اظهارنامه علاوه در پرداخت مالیات خود مالیات درآمد سهم صاحب سرمایه را بدون رعایت معافیت ماده (101) این قانون کسر و بعنوان مالیات علی الحساب صاحب سرمایه به حساب مالیاتی واریز و رسید آنرا به اداره امور مالیاتی ذیربط و صاحب سرمایه ارائه نماید.

تبصره - در صورتیکه صاحب سرمایه بانک باشد تکلیف کسر مالیات صاحب سرمایه از عامل یا مضارب ساقط است .

ماده 103-وکلاء دادگستری و کسانی که در محاکم اختصاصی وکالت می کنند مکلفند در وکالتنامه های خود رقم حق الوکاله ها را قید نمایند و معادل پنج درصد آن بابت علی الحساب مالیاتی روی وکالتنامه تمبر الصاق و ابطال نمایند که در هر حال مبلغ تمبر حسب مورد نباید کمتر از میزان مقرر در زیر باشد:

الف - در دعاوی و اموری که خواسته آنها مالی است پنج درصد حق الوکاله مقرر در تعرفه برای هر مرحله.

ب - در مواردی که موضوع وکالت مالی نباشد یا تعیین بهای خواسته قانونا لازم نیست و همچنین در دعاوی کیفری که تعیین حق الوکاله بنظر دادگاه است پنج درصد حداقل حق الوکاله مقرر در آئیننامه حق الوکاله برای هر مرحله.

ج - در دعاوی کیفری نسبت به مورد ادعای خصوصی که مالی باشد بر طبق مفاد حکم بند الف این ماده.

د - در مورد دعاوی و اختلافات مالی که در مراجع اختصاصی غیر قضایی رسیدگی و حل و فصل میشود و برای حق الوکاله آنها تعرفه خاصی مقرر نشده است از قبیل اختلافات مالیاتی و عوارض توسعه معابر شهرداری و نظایر آنها میزان حق الوکاله صرفا از لحاظ مالیاتی بشرح زیر:

تا ده(10000000) میلیون ریال مابه الاختلاف، پنج درصد تا سی میلیون(30000000) ریال مابه الاختلاف، چهار درصد نسبت به مازاد یک میلیون ریال از سه میلیون ریال مابه الاختلاف به بالا سه درصد نسبت به مازاد سه میلیون ریال منظور میشود و معادل پنج درصد آن تمبر باطل خواهد شد.

مفاد این بند در باره اشخاصی که وکالتا در مراجع مذکور در این بند اقدام می نمایند (ولو اینکه وکیل دادگستری نباشند) نیز جاری است جز در مورد کارمندان مودی یا پدر- مادر- برادر- خواهر- پسر- دختر- نواده و همسر مودی.

تبصره 1- در هر مورد که طبق مفاد این ماده عمل نشده باشد وکالت وکیل با رعایت مقررات قانون آئین دادرسی مدنی در هیچیک از دادگاهها و مراجع مزبور قابل قبول نخواهد بود مگر در مورد وکالتهای مرجوعه از طرف وزارتخانه ها و موسسات دولتی و شرکتهای دولتی و شهرداریها و موسسات وابسته به دولت و شهرداریها که محتاج به ابطال تمبر روی وکالتنامه نمیباشد.

تبصره 2- وزارتخانه ها و موسسات دولتی و شرکتهای دولتی و شهرداریها و موسسات وابسته به دولت و شهرداریها مکلفند از وجوهی که بابت حق الوکاله به وکلا پرداخت می کنند پنج درصد آنرا کسر و بابت علی الحساب مالیاتی وکیل ظرف ده روز به اداره امور مالیاتی محل پرداخت نمایند.

تبصره 3- در صورتیکه پس از ابطال تمبر تعقیب دعوی به وکیل دیگری واگذار شود وکیل جدید مکلف به ابطال تمبر روی وکالتنامه مربوط نخواهد بود.

تبصره 4- در مواردی که دادگاهها حق الوکاله یا خسارت حق الوکاله را بیشتر یا کمتر از مبلغی که ماخذ ابطال تمبر روی وکالتنامه قرار گرفته است تعیین نمایند مدیران دفتر دادگاهها مکلفند میزان مورد حکم قطعی را به اداره امور مالیاتی مربوط اطلاع دهند تا مابه‌التفاوت مورد محاسبه قرار گیرد.

ماده 104-وزارتخانه ها، موسسات دولتی، شهرداریها،موسسات وابسته به دولت و شهرداریها و کلیه اشخاص حقوقی اعم از انتفاعی و غیر انتفاعی و اشخاص موضوع بند (الف ) ماده (95) این قانون مکلفند در هر مورد که بابت حق الزحمه پزشکی، هزینه های بیمارستانی و آزمایشگاهی و رادیولوژی، داوری،مشاوره ،کارشناسی، حسابرسی، خدمات مالی و

اداری،نویسندگی،تالیف و تصنیف، آهنگسازی، نوازندگی و هنرپیشگی و خوانندگی، نقاشی و دلالی و حق العمل کاری، هر گونه حق الزحمه یا کارمزد ارائه خدمات به استثنای کارمزد پرداختی به بانکها، صندوق تعاون و موسسات اعتباری غیر بانکی مجاز ،امور مربوط به نظافت اماکن و ابنیه، اجاره ماشین آلات اداری و محاسباتی، کلیه خدمات و ارتباطات رایانه‌ای ، وسایل نقلیه موتوری زمینی ، هوایی و دریایی ،ماشین آلات و کارخانجات و سرد خانه ها،انبارداری، نگاهداری و تعمیر آسانسور و شوفاژ و تهویه مطبوع، هر نوع کار ساختمانی و تاسیسات فنی و تاسیساتی، تهیه طرح ساختمانها و تاسیسات، نقشه کشی، نقشه برداری، نظارت و محاسبات فنی، حمل و نقل و وجوهی که بابت حق نمایش فیلم بهر عنوان پرداخت می کنند پنج درصد آنرا بعنوان علی الحساب مالیات مودی (دریافت کنندگان وجوه) کسر و ظرف سی روز به حساب تعیین شده از طرف سازمان امور مالیاتی کشور واریز و رسید آنرا به مودی تسلیم نمایند و همچنین ظرف همین مدت مشخصات دریافت کنندگان را با ذکر نام و نشانی آنها به اداره امور مالیاتی ذیربط ارسال دارند. تسهیلات اعطائی بانکها از طریق قرارداد جعاله در امور مربوط به کشاورزی و تعمیر و تکمیل یک واحد مسکونی مشمول کسر 5% مالیات علی الحساب موضوع این ماده نبوده و در اینگونه موارد بانکها مکلفند رونوشت قرارداد جعاله تنظیمی با عامل را ظرف سی روز از تاریخ انعقاد قرارداد به حوزه مالیاتی ذیربط ارسال دارند.

تبصره 1 - در مورد انجام امور مربوط به این ماده چنانچه قراردادی تنظیم گردد کارفرما مکلف است ظرف سی روز از تاریخ انعقاد قرارداد رونوشت آنرا به اداره امور مالیاتی محل با اخذ رسید تسلیم نماید.

تبصره 2 - در مواردی که منابع درآمد مذکور در این ماده کلا از پرداخت مالیات معاف باشد کسر علی الحساب مالیات بشرح فوق بشرط استعلام قبلی و کسب نظر اداره امور مالیاتی محل منتفی است .

تبصره 3 - در مواردی که وجوه مذکور در این ماده در صندوق دادگستری و امثال آن تودیع و یا وسیله مراجع اجرائی وصول و ایصال میگردد تودیع کننده مکلف به کسر مالیات نخواهد بود و انجام تکالیف مقرر در این ماده بعهده متصدیانی خواهد بود که دستور پرداخت وجوه مذکور را صادر می کنند.

تبصره 4 - در مورد قراردادهای پیمانکاری موضوع ماده76 قانون مالیاتهای مستقیم مصوب اسفند ماه 1345 و اصلاحیه های بعدی آن که پیشنهاد آنها قبل از تاریخ تصویب این قانون باشد کارفرما مکلف است طبق مقررات ماده مذکور عمل نماید.

تبصره 5 - سازمان امور مالیاتی کشور تا پایان دی ماه هر سال فهرست سایر مواردی را که باید از آغاز سال بعد به امور مصرح در این ماده اضافه شود، از طریق درج آگهی در روزنامه رسمی و یکی از روزنامه های کثیرالانتشار کشور اعلام خواهد کرد.

تبصره 6 - سازمان امور مالیاتی کشور می تواند در صورت خودداری پرداخت کنندگان وجوه موضوع این ماده از انجام تکالیف مقرر، به آنها مراجعه و پس از رسیدگی های لازم ، مالیات متعلق را مطالبه کند. در صورت استنکاف آنها از پرداخت ، از طریق عملیات اجرایی موضوع فصل نهم از باب چهارم این قانون ، مالیات را وصول و در مورد کلیه دستگاههای اجرایی دولت ، نهادهای عمومی غیر دولتی و سایر سازمانها و موسساتی که به نحوی از اعتبارات دولتی استفاده می کنند و همچنین سایر دستگاههایی که شمول قانون بر آنها مستلزم ذکر نام یا تصریح نام است ، از حساب بانکی آنها برداشت کند

باب سوم - فصل پنجم

مالیات بردرآمد اشخاص حقوقی

ماده105- جمع درآمد شرکت ها و درآمد ناشی از فعالیت های انتفاعی سایر اشخاص حقوقی که از منابع مختلف در ایران یا از خارج از ایران تحصیل می شود پس از وضع زیان های حاصل از منابع غیر معاف و کسر معافیت های مقرر به استثنای مواردی که طبق مقررات این قانون دارای نرخ جداگانه ای می باشد،مشمول مالیات به نرخ بیست و پنج درصد (25%) خواهند بود.

تبصره 1- در مورد اشخاص حقوقی ایرانی غیر تجاری که به منظور تقسیم سود تاسیس نشده اند، در صورتی که دارای فعالیت انتفاعی باشند، از ماخذ کل درآمد مشمول مالیات فعالیت انتفاعی آنها مالیات به نرخ مقرر در این ماده وصول می شود.

تبصره 2- اشخاص حقوقی خارجی و موسسات مقیم خارج از ایران به استثنای مشمولان تبصره (5) ماده (109) و ماده (113) این قانون از ماخذ کل درآمد مشمول مالیاتی که از بهره برداری سرمایه در ایران یا از فعالیت هایی که مستقیما یا به وسیله نمایندگی از قبیل شعبه، نماینده، کارگزار و امثال آن در ایران انجام می دهند یا از واگذاری امتیازات و سایر حقوق خود ، انتقال دانش فنی ، دادن تعلیمات ، کمک های فنی یا واگذاری فیلم های سینمائی از ایران تحصیل می کنند به نرخ مذکور در این ماده مشمول مالیات خواهند بود. نمایندگان اشخاص و موسسات مذکور در ایران نسبت به درآمدهایی که به هر عنوان به حساب خود تحصیل می کنند طبق مقررات مربوط به این قانون مشمول مالیات می باشند.

تبصره 3- در موقع احتساب مالیات بر درآمد اشخاص حقوقی اعم از ایرانی یا خارجی ، مالیات هایی که قبلا پرداخت شده است با رعایت مقررات مربوط از مالیات متعلق کسر خواهد شد و اضافه پرداختی از این بابت قابل استرداد است .

تبصره 4- اشخاص اعم از حقیقی یا حقوقی نسبت به سود سهام یا سهام الشرکه دریافتی از شرکت های سرمایه پذیر مشمول مالیات دیگری نخواهند بود.

تبصره 5- در مواردی که به موجب قوانین مصوب وجوهی تحت عناوین دیگری غیر از مالیات بر درآمد از ماخذ درآمد مشمول مالیات اشخاص قابل وصول باشد، مالیات اشخاص پس از کسر وجوه مزبور به نرخ مقرر مربوط محاسبه خواهد شد.

ماده 106-درآمد مشمول مالیات در مورد اشخاص حقوقی( باستثنای درآمدهائی که طبق مقررات این قانون نحوه دیگری برای تشخیص آن مقرر شده است)از طریق رسیدگی به دفاتر قانونی بر طبق مقررات ماده (94) و بند الف ماده (95) این قانون و در موارد مذکور در ماده 97 این قانون بطور علی الراس تشخیص میگردد.

ماده107 -درآمد مشمول مالیات اشخاص حقوقی خارجی و موسسات مقیم خارج از ایران به شرح زیر تشخیص می گردد:

الف - در مورد پیمانکاری در ایران نسبت به عملیات هر نوع کار ساختمانی، تاسیسات فنی و تاسیساتی شامل تهیه و نصب موارد مذکور، و نیز حمل و نقل و عملیات تهیه طرح ساختمانها و تاسیسات، نقشه برداری، نقشه کشی، نظارت و محاسبات فنی، دادن تعلیمات و کمکهای فنی، انتقال دانش فنی و سایر خدمات در تمام موارد به ماخذ دوازده درصد (12%) کل دریافتی سالانه.

ب - بابت واگذاری امتیازات و سایر حقوق خود از ایران و واگذاری فیلمهای سینمائی ، که به عنوان بها یا حق نمایش یا هر عنوان دیگر عاید آنها می شود، به ماخذ بیست درصد (20%) تا چهل درصد (40%) مجموع وجوهی که ظرف یک سال مالیاتی عاید آنها می گردد ، می باشد. ضریب تعیین درآمد مشمول مالیات هر یک از موارد مذکور در این بند بنا به پیشنهاد وزارت امور اقتصادی و دارایی و تصویب هیات وزیران تعیین می شود. پرداخت کنندگان وجوه مزبور و همچنین پرداخت کنندگان وجوه مذکور در بند (الف) این ماده مکلفند در هر پرداخت مالیات متعلق را با توجه به مبالغی که از اول سال تا آن تاریخ پرداخت کرده‌اند کسر و ظرف مدت (10) روز به اداره امور مالیاتی محل اقامت خود پرداخت کنند. در غیر این صورت دریافت کنندگان متضامنا مشمول پرداخت اصل مالیات و متعلقات آن خواهند بود.

ج - در مورد بهره برداری از سرمایه و سایر فعالیت هایی که اشخاص حقوقی و موسسات مزبور به وسیله نمایندگی از قبیل شعبه ، نماینده، کارگزار و امثال آنها در ایران انجام می دهند طبق مقررات ماده (106) این قانون .

تبصره1- در مواردی که تمام یا قسمتی از عملیات پیمانکاری موضوع بند های (الف) و (ب) این ماده به اشخاص حقوقی پیمانکار ایرانی واگذار می گردد، پرداخت کننده وجه باید از هر پرداخت به پیمانکاران ایرانی دو و نیم درصد (5/2%) به عنوان مالیات علی الحساب آنها کسر و ظرف سی روز از تاریخ پرداخت به حساب تعیین شده از طرف سازمان امور مالیاتی کشور واریز کند.

تبصره2- در مورد عملیات پیمانکاری موضوع بند (الف) این ماده در صورتی که کارفرما، وزارتخانه ها، موسسات و شرکتهای دولتی یا شهرداریها باشند، آن قسمت از مبلغ قرارداد که از طریق خرید داخلی یا خارجی به مصرف خرید لوازم و تجهیزات می رسد مشروط بر آنکه در قرارداد یا اصلاحات و الحاقات بعدی آن مبالغ لوازم و تجهیزات به طور جدا از سایر اقلام قرارداد درج شده باشد از پرداخت مالیات معاف خواهد بود.

تبصره3- شعب و نمایندگی های شرکتها و بانکهای خارجی در ایران که بدون داشتن حق انجام دادن معامله به امر بازاریابی و جمع آوری اطلاعات اقتصادی در ایران برای شرکت مادر اشتغال دارند و برای جبران مخارج خود از شرکت مادر وجوهی دریافت می کنند نسبت به آن مشمول مالیات بر درآمد نخواهند بود.

تبصره4- در مواردی که پیمانکاران خارجی تمام یا قسمتی از پیمانکاری موضوع بند (الف) این ماده را به پیمانکاران دست دوم اشخاص حقوقی ایرانی واگذار کنند معادل آن مبلغ از لوازم و تجهیزات مذکور در قرارداد دست اول که توسط پیمانکار دست دوم خریداری می گردد از دریافتی پیمانکار دست اول از پرداخت مالیات بر درآمد معاف خواهد بود.

تبصره5- درآمد مشمول مالیات فعالیت های موضوع بند (الف) ماده (107) این قانون که قرارداد پیمانکاری آن ها از ابتدای سال 1382 و به بعد منعقد می گردد طبق مقررات ماده (106) این قانون تشخیص می گردد. حکم این تبصره نسبت به ادامه فعالیت های موضوع قرارداد های پیمانکاری که تاریخ انعقاد آنها قبل از سال 1382 بوده است ، جاری نخواهد بود.

ماده108- اندوخته هایی که مالیات آن تا تاریخ لازم الاجرا شدن این اصلاحیه پرداخت نشده در صورت انتقال به حساب سرمایه مشمول مالیات نخواهد بود، لیکن در صورت تقسیم یا انتقال به حساب سود و زیان یا کاهش سرمایه معادل اندوخته اضافه شده به حساب سرمایه ، به درآمد مشمول مالیات سال تقسیم یا انتقال یا کاهش سرمایه اضافه می شود. این حکم شامل اندوخته های سود ناشی از فعالیت های معاف موسسه در دوران معافیت و اندوخته موضوع ماده (138) قانون مالیاتهای مستقیم مصوب 3/12/1366 و اصلاحیه های بعدی آن تا تاریخ تصویب این اصلاحیه پس از احراز شرایط مربوط تا آن تاریخ نخواهد بود. اندوخته هایی که مالیات آن تا تاریخ لازم الاجرا شدن این اصلاحیه وصول گردیده در صورت تقسیم یا انتقال به حساب سود و زیان یا سرمایه یا انحلال مشمول مالیات دیگری نخواهد بود.

ماده 109-درآمد مشمول مالیات در مورد موسسات بیمه ایرانی عبارتست از:

1 - ذخایر فنی در آخر سال مالی قبل.

2 - حق بیمه دریافتی در معاملات بیمه مستقیم پس از کسر برگشتی ها و تخفیف ها.

3 - حق بیمه بیمه های اتکائی وصولی پس از کسر برگشتی ها.

4 - کارمزد و مشارکت در سود معاملات بیمه های اتکایی واگذاری.

5 - بهره سپرده های بیمه بیمهگر اتکایی نزد بیمهگر واگذار کننده.

6 - سهم بیمهگران اتکایی بابت خسارت پرداختی بیمه های غیر زندگی و بازخرید و سرمایه و مستمری های بیمه های زندگی.

7 - سایر درآمدها.

پس از کسر:

1 - هزینه تمبر قراردادهای بیمه.

2 - هزینه‌های پزشکی بیمه های زندگی.

3 - کارمزدهای پرداختی از بابت معاملات بیمه مستقیم.

4 - حق بیمه های اتکائی واگذاری.

5 - سهم صندوق تامین خسارتهای بدنی از حق بیمه اجباری مسوولیت مدنی دارندگان وسائل نقلیه موتوری زمینی در مقابل شخص ثالث.

6 - مبالغ پرداختی از بابت بازخرید و سرمایه و مستمریهای بیمه زندگی و خسارت پرداختی از بابت بیمه های غیر زندگی.

7 - سهم مشارکت بیمه گزاران در منافع.

8 - کارمزدها و سهم مشارکت بیمه گران در سود معاملات بیمه های اتکائی قبولی.

9 - بهره متعلق به سپرده های بیمه های اتکایی واگذاری.

10- ذخائر فنی در آخر سال مالی .

11- سایر هزینه ها و استهلاکات قابل قبول.

تبصره 1- انواع ذخایر فنی موسسات بیمه( اندوخته های فنی موضوع ماده 61 قانون تاسیس بیمه مرکزی ایران و بیمه گری ) برای هر یک از رشته‌های بیمه و میزان و طرز محاسبه آنها به موجب آئیننامه‌ای خواهد بود که از طرف بیمه مرکزی ایران تهیه و پس از موافقت شورایعالی بیمه به تصویب وزیر امور اقتصادی و دارائی خواهد رسید.

تبصره 2- انواع ذخایر فنی بیمه مرکزی ایران برای هر یک از رشته های بیمه و میزان و طرز محاسبه آنها از طرف مجمع عمومی بیمه مرکزی ایران تعیین خواهد شد.

تبصره 3- در معاملات بیمه مستقیم حق بیمه و کارمزدها و تخفیف حق بیمه و سهم مشارکت بیمهگزاران در منافع و نحوه احتساب آنها با رعایت مقررات تعیین شده از طرف شورای عالی بیمه خواهد بود. کلیه اقلام مزبور به استثنای کارمزد باید در قرارداد بیمه ذکر شده باشد.

تبصره 4- اقلام مربوط به معاملات بیمه های اتکایی اعم از قبولی یا واگذاری بر اساس شرایط قراردادها و یا توافق های موسسات بیمه ذیربط خواهد بود.

تبصره 5- موسسات بیمه خارجی که با قبول بیمه اتکایی از موسسات بیمه ایرانی تحصیل درآمد می نمایند مشمول مالیاتی به نرخ دو درصد حق بیمه دریافتی و سود حاصل از سپرده مربوط در ایران میباشند، در صورتی که موسسات بیمه ایرانی در کشور متبوع موسسه بیمهگر اتکایی دارای فعالیت بیمه بوده و از پرداخت مالیات بر معاملات اتکایی معاف باشند موسسه مزبور نیز از پرداخت مالیات دولت ایران معاف خواهد شد. موسسات بیمه ایرانی مکلفند در موقع تخصیص حق بیمه بنام بیمه گر اتکایی خارجی مشمول مالیات موضوع این تبصره دو درصد آنرا به عنوان مالیات بیمه گر اتکایی کسر نمایند و وجوه کسر شده در هر ماه را منتهی ظرف سی روز به ضمیمه صورتی حاوی مشخصات بیمهگر اتکائی و حق بیمه متعلق به اداره امور مالیاتی مربوط ارسال و وجه مزبور را به حساب مالیاتی پرداخت نمایند.

ماده 110-اشخاص حقوقی مکلفند اظهارنامه و ترازنامه و حساب سود و زیان متکی به دفاتر و اسناد و مدارک خود را حداکثر تا چهار ماه پس از سال مالیاتی همراه با فهرست هویت شرکاء و سهامداران و حسب مورد میزان سهم الشرکه یا تعداد سهام و نشانی هر یک از آنها را به اداره امور مالیاتی که محل فعالیت اصلی شخص حقوقی در آن واقع است تسلیم و مالیات متعلق را پرداخت نمایند پس از تسلیم اولین فهرست مزبور تسلیم فهرست تغییرات در سنوات بعد کافی خواهد بود. محل تسلیم اظهارنامه و پرداخت مالیات اشخاص حقوقی خارجی و موسسات مقیم خارج از ایران که در ایران دارای اقامتگاه یا نمایندگی نمی باشد تهران است . حکم این ماده در مورد کارخانه داران و اشخاص حقوقی در دوران معافیت نیز جاری خواهد بود.

تبصره - اشخاص حقوقی نسبت به درآمدهائی که طبق مقررات این قانون نحوه دیگری برای تشخیص آن مقرر شده است مکلف به تسلیم اظهارنامه مالیاتی جداگانه که در فصلهای مربوط پیش بینی شده است نیستند.

ماده111- شرکت هایی که با تاسیس شرکت جدید یا با حفظ شخصیت حقوقی یک شرکت ، در هم ادغام یا ترکیب می شوند از لحاظ مالیاتی مشمول مقررات زیر می باشند:

الف - تاسیس شرکت جدید یا افزایش سرمایه شرکت موجود تا سقف مجموع سرمایه های ثبت شده شرکتهای ادغام یا ترکیب شده از پرداخت دو در هزار حق تمبر موضوع ماده (48) این قانون معاف است .

ب - انتقال دارایی های شرکت های ادغام شده به شرکت جدید یا شرکت موجود حسب مورد به ارزش دفتری مشمول مالیات مقرر در این قانون نخواهد بود .

ج - عملیات شرکتهای ادغام یا ترکیب شده در شرکت جدید یا شرکت موجود مشمول مالیات دوره انحلال موضوع بخش مالیات بر درآمد این قانون نخواهد بود.

د - استهلاک دارایی های منتقل شده به شرکت جدید یا شرکت موجود باید بر اساس روال قبل از ادغام یا ترکیب ادامه یابد.

ه - هرگاه در نتیجه ادغام یا ترکیب ، درآمدی به هر یک از سهامداران در شرکت های ادغام یا ترکیب شده تعلق گیرد طبق مقررات مربوط مشمول مالیات خواهد بود.

و - کلیه تعهدات و تکالیف مالیاتی شرکت های ادغام یا ترکیب شده به عهده شرکت جدید یا موجود حسب مورد می باشد.

ز - آیین نامه اجرایی این ماده حداکثر ظرف شش ماه از تاریخ تصویب این اصلاحیه به پیشنهاد مشترک وزارتخانه های امور اقتصادی و دارایی و صنایع و معادن به تصویب هیات وزیران خواهد رسید.

ماده 112-حکم ماده 99 و تبصره آن در مورد عملیات پیمانکاری اشخاص حقوقی اعم از ایرانی و خارجی جاری خواهد بود .

ماده 113- مالیات موسسات کشتیرانی و هواپیمائی خارجی بابت کرایه مسافر و حمل کالا و امثال آنها از ایران بطور مقطوع عبارتست از پنج درصد کلیه وجوهی که از این بابت عاید آنها خواهد شد اعم از اینکه وجوه مزبور در ایران یا در مقصد یا در بین راه دریافت شود. نمایندگی یا شعب موسسات مذکور در ایران موظفند تا بیستم هر ماه صورت وجوه دریافتی ماه قبل را به اداره امور مالیاتی محل تسلیم و مالیات متعلق را پرداخت نمایند موسسات مذکور از بابت اینگونه درآمدها مشمول مالیات دیگری بعنوان مالیات بردرآمد نخواهند بود. هر گاه شعب یا نمایندگیهای مذکور صورتهای مقرر را به موقع تسلیم نکنند یا صورت ارسالی آنها مطابق واقع نباشد در اینصورت مالیات متعلق بر اساس تعداد مسافر و حجم محمولات علی الراس تشخیص خواهد شد.

تبصره - در مواردی که مالیات متعلق بردرآمد موسسات کشتیرانی و هواپیمائی ایرانی در کشورهای دیگر بیش از 5% کرایه دریافتی باشد با اعلام سازمان ذیربط ایرانی، وزارت امور اقتصادی و دارائی موظف است مالیات شرکتهای کشتیرانی و هواپیمائی تابع کشورهای فوق را معادل نرخ مالیاتی آنها افزایش دهد.

ماده 114-آخرین مدیر یا مدیران شخص حقوقی مشترکا موظفند قبل از تاریخ تشکیل مجمع عمومی یا سایر ارکان صلاحیت دار که برای اتخاذ تصمیم نسبت به انحلال شخص حقوقی دعوت شده است اظهارنامه ای حاوی صورت دارائی و بدهی شخص حقوقی در تاریخ دعوت روی نمونه‌ای که بدین منظور از طرف سازمان امور مالیاتی کشور تهیه میگردد تنظیم و به اداره امور مالیاتی مربوط تسلیم نمایند اظهارنامه ای که حداقل حاوی امضاء یا امضاهای مجاز و حسب مورد مهر موسسه بر طبق اساسنامه شخص حقوقی باشد برای اداره امور

مالیاتی معتبر خواهد بود.

ماده 115-ماخذ محاسبه مالیات آخرین دوره عملیات اشخاص حقوقی که منحل میشوند ارزش دارائی شخص حقوقی است منهای بدهیها و سرمایه پرداخت شده و اندوخته ها و مانده سودهائی که مالیات آن قبلا پرداخت گردیده است .

تبصره1 - ارزش دارائی شخص حقوقی نسبت به آنچه قبلا فروش رفته بر اساس بهای فروش و نسبت به بقیه بر اساس بهای روز انحلال تعیین میشود.

تبصره2- چنانچه در بین دارایی های شخص حقوقی که منحل می شود، دارایی یا دارایی های موضوع فصل اول باب سوم این قانون و سهام یا سهم الشرکه یا حق تقدم سهام شرکت ها وجود داشته باشد و این دارایی یا دارایی ها حسب مورد در هنگام نقل و انتقال قطعی مشمول مقررات ماده (59) و تبصره های ماده (143) این قانون

باشند ، در تعیین ماخذ محاسبه مالیات آخرین دوره عملیات اشخاص حقوقی منحله ارزش دفتری دارایی یا دارایی های مذکور جزو اقلام دارایی های شخص حقوقی منحل شده منظور نمی گردد و معادل همان ارزش دفتری از جمع سرمایه و بدهی ها کسر میگردد . مالیات متعلق به دارایی یا دارایی های مزبور حسب مورد بر اساس مقررات ماده (59) و تبصره های ماده (143) این قانون تعیین و مورد مطالبه قرار می گیرد.

تبصره3- آن قسمت از اموال اشخاص حقوقی منحل شده که براساس مقررات فوق در تاریخ انحلال مشمول مالیات مقطوع موضوع ماده (59) و تبصره های ماده (143) این قانون می باشند در اولین نقل و انتقال بعد از تاریخ انحلال مشمول مالیات نخواهند بود.

ماده 116-مدیران تصفیه مکلفند ظرف ششماه از تاریخ انحلال (تاریخ ثبت انحلال شخص حقوقی در اداره ثبت شرکتها) اظهارنامه مالیاتی مربوط به آخرین دوره عملیات شخص حقوقی را بر اساس ماده 115 این قانون تنظیم و به اداره امور مالیاتی مربوط تسلیم و مالیات متعلق را پرداخت نمایند.

تبصره- مالیات آخرین دوره عملیات اشخاص حقوقی که منحل می شوند با رعایت تبصره (2) ماده (115) این قانون به نرخ مذکور در ماده(105) این قانون محاسبه می گردد.

ماده 117- اداره امور مالیاتی مکلف است برابر مقررات این قانون به اظهارنامه مربوط به آخرین دوره عملیات اشخاص حقوقی خارج از نوبت رسیدگی نموده و در صورتیکه به مندرجات آن اعتراض داشته باشد حداکثر ظرف یکسال از تاریخ تسلیم اظهارنامه، مالیات متعلق را بموجب برگ تشخیص تعیین و ابلاغ نماید و گر نه مالیات متعلق به اظهارنامه تسلیمی به وسیله مدیران تصفیه قطعی تلقی میگردد. در صورتیکه بعدا معلوم گردد اقلامی از دارائی شخص حقوقی در اظهارنامه ذکر نشده است نسبت به آن قسمت که در اظهارنامه قید نشده در مهلت مقرر در تبصره ماده 118 این قانون مالیات مطالبه خواهد شد.

ماده 118-تقسیم دارائی اشخاص حقوقی منحل شده قبل از تحصیل مفاصا حساب مالیاتی یا بدون سپردن تامین معادل میزان مالیات مجاز نیست .

تبصره- آخرین مدیران شخص حقوقی در صورت عدم تسلیم اظهارنامه موضوع ماده 114 این قانون یا تسلیم اظهارنامه خلاف واقع و مدیران تصفیه در صورت عدم رعایت مقررات موضوع ماده 116 این قانون و این ماده و ضامن یا ضامن های شخص حقوقی و شرکاء ضامن (موضوع قانون تجارت) متضامنا و کلیه کسانی که دارائی شخص حقوقی بین آنان تقسیم گردیده به نسبت سهمی که از دارائی شخص حقوقی نصیب آنان شده است مشمول پرداخت مالیات و جرایم متعلق به شخص حقوقی خواهد بود بشرط آنکه ظرف مهلت مقرر در ماده 157 این قانون از تاریخ درج آگهی انحلال در روزنامه رسمی کشور مطالبه شده باشد

نتیجه گیری :

اگرچه مالیات ستانی در ایران نوپا نیست و همچنین از وصول مالیات به طریق نظام شبه سیستمی‌در حدود یک قرن در ایران می‌گذرد، اما همچنان نمی‌توان ادعا کرد که نظام مالیات‌گیری در ایران حتی شبیه کشورهای تقریبائ  در حـال تـوسعه است. در هر صورت پایبندی به اصول و روش‌های نوین بشری در اجرای سیاست‌های توسعه، باید سرلوحهء کار مسوولان مربوطه قرار گیرد تا به هدف‌های مورد نظر در وصول حداکثر مالیات دست پیدا کنند. به نظر می‌رسد با توجه به تغییر و تحولات در نظام مالیاتی ایران از حدود یک‌سال پیش به ‌این طرف، بتوان امیدوارانه چشم به سوی نظام مطلوب مالیاتی داشت.   

نظامی‌که در سال‌های گذشته تبدیل بـه ویرانه‌ای شده است که اصلاح ساختاری و بنیادی آن هزینه‌های زیادی می‌طلبد. این مقاله به علل و زمینه‌های ناکارآمدی سیستم مالیاتی ایران از چهار بـعد قوانین و مقررات، فرآیندهای مالیاتی، مؤدیان و منابع انسانی پرداخته در برخی موارد راه‌کارهایی جهت برون رفت از این مشکلات بیان میدارد.    

 

منابع :‌

سایت اطلاع رسانی آفتاب به آدرس :‌

www.aftab.ir

سایت اطلاع رسانی دانشنامه رشد به آدرس  :

www.daneshnameh.rohsd.ir

سایت اطبلاع رسانی حساب ایران :

 

http://www.hesabiran.com/news/detail.asp?id=733

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 08 خرداد 1393 ساعت: 20:24 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره مفهوم حسابرسی

بازديد: 203

مفهومحسابرسى

حسابرسىبهمفهوماعمکلمهعبارتازهرگونهرسيدگىاستکهبهمنظورتائيديااظهارنظرنسبتبهدرستىهرگونهمدارکواسنادمالىتوسطشخصىمستقلازتهيهکنندهياتهيهکنندگانآنمدارکواسنادبهعملآيدـچنينرسيدگىعلاوهبرتجزيهوتحليلمدارکواسنادموردنظروتطبيقآنهابامستنداتاوليه،طبعاًشاملپژوهشدراطرافچگونگىمعاملاتىکهاسنادومدارکمذکورنشاندهندهٔنتايجحاصلهازآنهااستوبهطورکلىهرگونهاقدامىکهبراىنيلبههدففوقلازمباشدنيزخواهدبود.

پشتاينتعريفدنياىحرفهاىگسترده‌‌اىوجوددارد. درسيستماقتصادىامروزدنيا،انتقالوگزارشاطلاعاتمالىواقتصادىصحيحبهمراکزتصميمگيرىداراىاهميتىشگرفاست. يکىازخصوصياتايناقتصادگستردهوجودسازمانهاىبزرگدولتىوخصوصىاستکهباسرمايههاىهنگفتوگاهبسيارهنگفتفعاليتهاىاقتصادىبهخصوصىرادريکمنطقهيادرسرتاسرکشوروياحتىدراقصىنقاطجهانادارهمىکنند. براىمديرانىکهدررأساينسازمانهاىوسيعقراردارندامکاننظارتبرتمامجزئياتکاردرکارگاههاواداراتوشعبچنينمؤسساتبزرگىوجودندارد. وبنابراينناچارهستندداورىخودرانسبتبهنيکوبدجريانامور،وهمچنينتصميماتىراکهدررابطهباطرحهاوبرنامههاىآيندهاتخاذمىکنند،برمبناءگزارشهاىمالىواطلاعاتديگرىکهازناحيهٔدستگاهوياخارجازآنبهدستآنهامىرسدبنياننهند.

همچنينسهامدارانخُردودرشتکهاحتمالاًاندوختههاىسالياندرازخودرادراختيارشرکتهاىسهامىگوناگونمىگذارندبراىآگاهىازچگونگىادارهسرمايههاىخودواطمينانازدرستىعملوکارآئىمديرانوگردانندگاناموراينشرکتهاهيچوسيلهٔديگرىجزصورتهاىمالىوگزارشهاىساليانههيئتمديرهوتوضيحاتىکهممکناستدرمجمععمومىدراختيارسهامدارانقراردادهشودندارند. دولتنيزکهسهمىعمدهازمنابعمالىملىرابهصورتهاىگوناگونبراىانجاموظايفوبرنامههاىخودبهمصرفمىرساند،ازبررسىاطلاعاتمالىوآمارىبراىاطمينانازدرستىپيدايشوصرفاينمنابعووجوهبىنيازنيست. بهعلاوهقسمتعمدهدرآمدداخلىدولتازطريقوصولمالياتبَردرآمدشرکتهاوسايراشخاصحقوقىودارندگانمشاغلومؤسساتبهدستمىآيد. طبيعىاستکهدراينزمينههمدولتنيازبهاخذوتحصيلگزارشهاىدقيقمالىمربوطبهاينمؤسساتواشخاصدارد .

کيستکهبگويدايناطلاعاتمالىکهبهصورتترازنامههاوصورتهاىسودوزيانومنابعومصارفوجوهوانواعواقسامجداولاطلاعاتىپيوستآنهاوتعديلاتىکهدرارقامبهعملآمده،يابايدبهعملآيد،درستاستومىتوانبهآناعتمادداشتوروىآنحسابکرد؟نظاماقتصادجهانامروزبرمبناءمطالعهٔعميقفعاليتهاىصنايعومؤسساتبازرگانىوخدماتىواطلاعدقيقازارقاممربوطبهنتايجحاصلهازاينفعاليتهااستواراست. موفقيتوبهبودىاقتصادکشور،چهدرجريانفعاليتهاىروزانهوچهدراجراءبرنامههاىبلندمدت،منوطبهگزارشصحيحاطلاعاتمالىاست. چگونهبايدنسبتبهدرستبودنياحداقلقابلقبولبودنايناطلاعاتمالىومحاسبهٔصحيحاينهمهآمارواعدادوارقاماطمينانلازمحاصلشود؟سهمىعمدهازپاسخبهاينسؤالهامربوطبهچگونگىوظيفه‌‌اىاستکهحسابرساندرامررسيدگىبهاينگزارشهاواطلاعاتوآمارايفاءمىکنند.

همچنينسهامدارانخُردودرشتکهاحتمالاًاندوختههاىسالياندرازخودرادراختيارشرکتهاىسهامىگوناگونمىگذارندبراىآگاهىازچگونگىادارهسرمايههاىخودواطمينانازدرستىعملوکارآئىمديرانوگردانندگاناموراينشرکتهاهيچوسيلهٔديگرىجزصورتهاىمالىوگزارشهاىساليانههيئتمديرهوتوضيحاتىکهممکناستدرمجمععمومىدراختيارسهامدارانقراردادهشودندارند. دولتنيزکهسهمىعمدهازمنابعمالىملىرابهصورتهاىگوناگونبراىانجاموظايفوبرنامههاىخودبهمصرفمىرساند،ازبررسىاطلاعاتمالىوآمارىبراىاطمينانازدرستىپيدايشوصرفاينمنابعووجوهبىنيازنيست. بهعلاوهقسمتعمدهدرآمدداخلىدولتازطريقوصولمالياتبَردرآمدشرکتهاوسايراشخاصحقوقىودارندگانمشاغلومؤسساتبهدستمىآيد. طبيعىاستکهدراينزمينههمدولتنيازبهاخذوتحصيلگزارشهاىدقيقمالىمربوطبهاينمؤسساتواشخاصدارد.

 

کيستکهبگويدايناطلاعاتمالىکهبهصورتترازنامههاوصورتهاىسودوزيانومنابعومصارفوجوهوانواعواقسامجداولاطلاعاتىپيوستآنهاوتعديلاتىکهدرارقامبهعملآمده،يابايدبهعملآيد،درستاستومىتوانبهآناعتمادداشتوروىآنحسابکرد؟نظاماقتصادجهانامروزبرمبناءمطالعهٔعميقفعاليتهاىصنايعومؤسساتبازرگانىوخدماتىواطلاعدقيقازارقاممربوطبهنتايجحاصلهازاينفعاليتهااستواراست. موفقيتوبهبودىاقتصادکشور،چهدرجريانفعاليتهاىروزانهوچهدراجراءبرنامههاىبلندمدت،منوطبهگزارشصحيحاطلاعاتمالىاست. چگونهبايدنسبتبهدرستبودنياحداقلقابلقبولبودنايناطلاعاتمالىومحاسبهٔصحيحاينهمهآمارواعدادوارقاماطمينانلازمحاصلشود؟سهمىعمدهازپاسخبهاينسؤالهامربوطبهچگونگىوظيفه‌‌اىاستکهحسابرساندرامررسيدگىبهاينگزارشهاواطلاعاتوآمارايفاءمىکنند.

امروزهدربسيارىازکشورهاىجهانوتااندازهاىدرکشورمانيز،صورتهاىمالىحسابرسىشدهوسيلهٔمناسبىبراىنقلوانتقالوابلاغاطلاعاتصحيحوبهموقعوبهموردمالىدرخصوصمؤسساتوشرکتهاوبانکهاوحتىاشخاصعمدهازقبيلمقاطعهکارانوبالاخرهدستگاههاىدولتىودرنهايتامردولتمرکزىتلقىمىشود. منظورازصورتهاىمالىحسابرسىشده،ترازنامهوصورتسودوزيانوسايرجداولويادداشتهاىمربوطهاستکهبهوسيلهٔيکياچندحسابرسمستقلموردحسابرسىقرارگرفتهو ”عقيدهٔحرفهاي“ اينحسابرسياحسابرساننسبتبهدرستىوقابلبودنآنهادرطىگزارشىموسومبهگزارشحسابرسىابرازشدهباشد.

بسيارىازاصطلاحاتىکهدرزمينهٔدانشهاىحسابدارىوحسابرسىمستقلبهکارمىرونددربادىامربهصورتترجمهيااقتباسازاصطلاحاتوکلماتخارجىواردزبانماشدهاندـازآنجاکهايناصطلاحاتبرحسبآنکهازمتونفرانسوي،انگليسىوياآمريکائىوغيرهبهزبانفارسىراهيافتهباشندمتفاوتمىباشند،گاهتعميراتومفاهيممتفاوتىبهذهنخوانندهالقاءمىشود،لذادرانتهاءکتابفرهنگمختصرىازلغاتواصطلاحاتبهکاربردهشدهدرجگرديدهاست.

 

 

 

تاریخچه :

اگرچهحسابرسىبهصورتىکهامروزهموردعملواستفادهاستداراىسابقهٔنسبتاًکوتاهىمىباشد،ولىبايددانستکهحسابرسىبهمفهوماعمکلمه،يعنىرسيدگىبهحسابوکتاب،سابقهاىبسيارطولانىدارد،کهمندرجاًبايکروندتکوينىبهصورتکنونىدرآمدهاست. مبداءشروعحسابرسىبهزمانىبرمىگرددکهلزومبرقرارىنوعىکنترلنسبتبهعملياتومعاملاتکسانىکهبهمباشرتديگراناقدامبهوصولوياخرجوجوهمتعلقبهآنانمىنمودنداحساسگرديد. اينضرورتبهخصوصدرموردکنترلوصولومصرفوجوهعمومىـيعنىمالحکومت،يابيتالمالياخزانهـازديربازاحساسگرديدهوبههمينعلتسابقهٔبازرسىعملياتمقاماتمالىدردستگاههاىحکومتىومملکتىبسيارقديمىاست. بديهىاستدرآنروزگارانبهعلتابتدائىبودنروشهاىحسابدارىومدارکودفاترىکهنگاهدارىمىشدهاست،ومهمترازآنبهعلتناچيزبودننسبىاعدادوارقاموميزانوتعدادمعاملات،وظايفشخصرسيدگىکنندهبسيارمختصربودهوگاهبهاستماعتوضيحاتىکهتوسطمباشرانياعمالمالىدادهمىشدمحدودمىگرديد. شايدبههمينعلتدرعرفوفرهنگانگلوساکسونهاشخصرسيدگىکنندهاصطلاحاً Auditor مشتقازکلمهٔلاتين Audire بهمعنىشنيدنواستماعکردن،ناميدهمىشود.

ازقرنپانزدهمميلادى)يعنىقبلازآغازسلطنتصفويان( کهبهدنبالرُنسانس،توسعهوسيعىدرامورتجارتوبازرگانىجهانىبهوجودآمدهدرنتيجهنيازحاصلازافزايشميزانوتعدادمعاملات،روشهاىحسابدارىبهتدريجتکامليافت،وباابداعروشدفتردارىدوطرفهکهاصولآننخستينباربهسال۱۴۹۴ميلادىدرونيزانتشاريافت،ثبتانواعواقسامعملياتحسابدارىامکانپذيرگرديد. ازطرفديگرتوسعهٔاموربازرگانىدريکسطحبينالمللي،کهخودگسترشخارقالعادهاىدرفعاليتهاىديگرىازقبيلبانکداري،کشتىرانىتجاري،بيمهوغيرهرابههمراهداشت،بهکارگيرىسرمايههاىهنگفتبهميزانىبيشازمقدوراتانفرادىبازرگانانوقتراضرورىساختودرنتيجهاينامر،انواعواقساممشارکتهاعرفگرديدکهبهنوبهٔخودموجبتکاملبيشترروشهاىحسابدارىگرديد. بدينترتيبقبلازانقلابصنعتىاروپا،گسترشنسبىفعاليتهاىاقتصادىوتکاملتدريجىروشهاىحسابدارىبهطورمسلّمدرايجادحسابرسبهصورتىکهامروزهشناختهشدهاست)منتهاباروشهاىابتدائىتر( بسيارمؤثربودهاست،ولىباوجودآن،پيشرفتورواجحسابرسىبيشترمديوناثراتاقتصادىانقلابصنعتي،کهبهتدريجدرطىقرننوزدهمظاهرگشت،مىباشد

گسترشفوقالعادهفعاليتهاىاقتصادىدرطىقرننوزدهمضرورتبهکارافتادنسرمايههائىبهمراتببيشازميزانهاىپيشرابهوجودآوردودرنتيجهاينضرورت،وسودآورىعمدهاىکهفعاليتهاىجديددربرداشت،شرکتهاىمتعددى)بهخصوصازنوعشرکتهاىسهامي( ايجادگرديدوسرمايههاىهنگفتىبهدستاشخاصمعدودىکهبهحسابخود،وهمچنينازطرفسايرصاحبانسرمايه،درسمتمديراناينشرکتهاانجاموظيفهمىنمودندسپردهشد. درچنينشرايط،بهخصوصباتوجهبهاينکهفعاليتهمهٔاينشرکتهاهميشهموفقيتآميزنبود،ودربعضىمواردخساراتعمدهاىبهصاحبانسرمايهواردمىگرديد،لزوماستخداممديرانکارآزمودهبهوسيلهٔصاحباناينقبيلسازمانهابيشتراحساسگرديدودرنتيجه،طبقهٔصاحبانسرمايهوگروهگردانندگاناينسرمايههادرغالبمواردازيکديگرمتمايزشدند. اينخوددليلديگرىبودبراىبهبودروشهاىحسابدارىازيکطرفواشاعهٔحسابرسانازطرفديگر. ليکنازآنجاکهنقطهنظرصاحبانسرمايهبيشتردرجلوگيرىازهرگونهتقلبوسوءاستفادهٔمديرانوکارمندانىکهدراستخدامآنانبودندخلاصهمىشد،لذاوظيفهٔاساسىحسابرساندراينزمانعمدتاًکشفهرگونهتقلبوسوءاستفادهبهشمارمىآمد.

درانگلستان،کهغالباًبهعنوانزادگاهفنجديدحسابرسىشناختهمىشود،درزمانانقلابصنعتىوپسازآن،اصلاحاتاساسىوبسيارگستردهاىدرسيستمهاوروشهاىحسابدارىبهعملآمد. باافزايشاهميتورونقکارشرکتهاىسهامىدراينزمان،وانتقالوظيفهٔادارهامورمؤسساتصنعتىوتجارىازصاحبانسرمايهبهمديرانحرفهاي،اصولوضوابطىجهتبهبودامورمالىوحسابدارىپايهگذارىشد،وبرقرارىيکسيستمکاملومناسبحسابدارىبهمنظورپيشگيرىازسوءاستفادههاوياکشفبهموقعآنها،وبالاخرهبراىتهيهٔگزارشهاوصورتهاىمالىمورداعتمادوقابلاتکاء،بيشازپيشضرورىبهنظررسيد. بهتدريجکهسهامدارانشرکتهاعلاقهٔبيشترىبهبررسىصورتحسابهاىتنظيمىنشاندادندوبيشتروبيشتربهاتکاءصورتهاىمالىوگزارشحسابرساناتخاذتصميمنمودند،نيازفراوانىبهوجودحسابرسانورزيدهوکارداناحساسشد. بهاينترتيب،ديگروجودحسابرسانآماتوربراىرفعاحتياجتجارتواقتصادکشورکافىومناسببهنظرنمىرسيد،وحسابرسىمتدرجاًبهعنوانحرفهاىمستقلشناختهشد.

بايددانستکهحسابرسىمستقلاززمانىکهبهصورتامروزىشناختهشدهاستاغلبتوسطحسابدارانعمومىياحسابدارانمستقلانجاميافتهوپيشرفتوتوسعهٔآنپابهپاىتوسعهورواجحرفهٔحسابدارىمستقلبهوجودآمدهاست. حسابدارمستقلبهشخصىاطلاقمىگرددکهبهطورکلىانجامخدماتحسابدارىوحسابرسىوسايرامورهمانندبااينخدماترادرقبالدريافتحقّالزحمه)يعنىنهبهصورتاستخدامي( حرفهٔاصلىخودقراردادهوبراىکسباينگونهخدمات،همگانبتوانندبهوىمراجعهنمايند.

 ايننوعحسابدارانازديربازعلاوهبرانجامحسابرسىهاىمستقلبهامورديگرىنيزکهباحرفهٔآنانهماهنگىداشتهاست،ازقبيلتهيهٔصورتحسابهاىنهائىسالانهبراىشرکتهاومشارکتها،رسيدگىبهوضعيتوتصفيهٔاموراشخاصحقيقىوحقوقىورشکستهوبهطورکلىانجامهرگونهخدماتحرفه‌‌اىحسابدارىومالي،مىپرداختهاند،وباوجودتوسعهٔروزافزونحسابرسىدرقرننوزدهم،معهذاتازمانىکهانجامحسابرسىدرمواردىبهموجبقوانينمختلفالزامىگرديد،ودرمواردديگربهتدريجرواجوعموميتيافت،قسمتاعظمفعاليتهاىحسابدارانمستقلراخدماتىغيرازحسابرسىتشکيلمىداد.

ليکنازاواخرقرننوزدهمکهانجامحسابرسىهاىحرفه‌‌اىبهتدريجعموميتبيشترىيافت،خدماتحسابرسىسهمبيشترىازفعاليتحسابدارانمستقلرابهخوداختصاصدادهاست،تاآنجاکهامروزه،اگرچهخدماتجديدىمانندرسيدگىهاىويژهٔمالي،مشاورههاىمالياتي،پژوهشومطالعهدراطرافروشهاىسرمايهگذاري،تدوينوتنظيموکمکدرپيادهکردنسيستمهاىحسابدارىمالىوصنعتي،خدماتکامپيوترىوغيرهوجانشينبعضىياقسمتىازفعاليتهاىپيشينمستقلشده،وخودموجبگسترشبيشازپيشحرفهٔحسابدارىمستقلگرديدهاست،معهذااينکقسمتاعظمفعاليتاغلبحسابدارانمستقل)يالااقلمؤسساتعمده( راحسابرسىهاىمستقلتشکيلمىدهد.

حرفهٔحسابدارىمستقلخوددرمقابلبعضىحرفههاىعلمىديگر)ازقبيلپزشکىياحقوق( داراىسابقهٔنسبتاًکوتاهىاست. بنابهتاريخانجمنحسابدارانخبرهدرانگلستانوويلز،تعدادحسابدارانمستقلدرسال۱۷۹۹ميلادىيعنىپايانقرنهجدهم،درشهرلندن،کهدرآنموقعشايدعمدهترينمرکزبازرگانىومالىجهانبهشمارمىآمده،ازيازدهنفرتجاوزنمىکردهاستوباوجودنيازروزافزونىکهدرکشورهاىمترقىدرطىنيمهٔاولقرننوزدهمبهخدماتاينگونهاشخاصپديدآمد،معهذابنابهگفتهٔيکىازبنيانگذارانانجمنفوقالذّکر،کهدرتاريخمذکورنقلگرديدهاست،تعدادحسابدارانمستقلدرسال۱۸۷۰ميلادىدرشهرلندناندکىکمترازپانصدنفربودهاست.

درآنايامحرفهٔحسابدارىمستقلبهصورتىکهبعداًپديدارگرديدهوبهخصوصدرسالهاىبعدازجنگجهانىدومتوسعهيافتهاستوجودنداشتوعلاوهبرآنکهاستانداردهاىحرفهاىمشخصىايجادنگرديدهبود،بههرحالآناستانداردهائىنيزکهبعضاًتوسطحسابدارانمستقلسرشناسآنزمانرعايتمىگرديد،عموميتىنداشتوحتىفعاليتاصلىبعضىازکسانىکهخودراازجملهکارهاىديگر،حسابدارمستقلنيزمعرفىمىکردندراعملاًامورديگرىازقبيلدلّالىبورسياحراجوکارهاىوابستهٔديگرتشکيلمىدادهاست.

ايجادوتوسعهوپيشرفتحرفهٔحسابدارىمستقلبهصورتىکهدرطىقرنبيستموبهخصوصنيمقرناخيروجودداشتهوداردمديونافکارروشنوحسننيتوجديتحرفهاىکسانىاستکهبهمنظوراعتلاءاينحرفهوايجادواستقرارموازينشايستهٔحرفهاىدرطىنيمهٔدومقرننوزدهم،نخستدرنقاطمختلفاروپاوسپسدرآستانهٔقرنبيستمدرايالاتمتحدهآمريکا،اقدامبهتأسيسمجامعمتشکلحرفه‌‌اىنمودند.

 

فعاليتاينمجامعدراوايلکارجنبهٔمحلىداشتواعضاءهرانجمنرابيشترحسابدارانمستقلشاغلدرشهرياناحيهٔمربوطهتشکيلمىدادند،ليکنبهتدريجباتلفيقمجامعمحلي،انجمنهاىحرفه‌‌اىوسيعترىبهوجودآوردهشدکهدرسطحملىومملکتىفعاليتنمودهوعلاوهبرنقشىکهبهتدريجدرچگونگىتدوينقوانينمالىکشورهابهعهدهگرفتند،باايجادموازينوضوابطحرفهاىوبالابودنسطحاطلاعاتاعضاءوداوطلبانعضويتخود،بهخصوصاعمالکنترلحرفهاىوانضباطىنسبتبهآنان،حرفهٔحسابدارىمستقلرابهصورتىکهامروزهدرکشورهاىپيشرفتهشناختهشدهاست،رهنمونشدند. امروزهدربيشترکشورهاىپيشرفتهجهان،حرفهٔحسابدارىمستقلتحتنظارتانجمنهاىحرفهاىبهصورتمتشکلىدرآمدهاستودربعضىازکشورهاعلاوهبرمجامعحرفهاىاصلي،انجمنهاىديگرىنيزکهدرجهتاعتلاءبيشتروپيشرفتشاخههاىويژهوتخصصىحسابدارىفعاليتمىکنند،تأسيسيافتهاست.

شايدمشهورتريناينمجامعانستيتوىحسابدارانخبرهدرانگلستانوويلز(The Institute of Chartered Accountants in England & Wales)وانستيتوىحسابدارانرسمىامريکا (The American Institute of Certified Public Accountants) باشند،ولىمجامععمدهٔديگرىنيزدرسايرکشورهاىجهانوحتىدرخودايندوکشوروجوددارند. همهٔمجامعحرفهاىعمدهبهطورجهانىنيزفعاليتداشتهودرسطحبينالمللىاقدامبهاستانداردگذارىمىکنند. پژوهشهاوبيانيههاىاينمجامعوتحقيقاتوتجربياتانفرادىيادستهجمعىاعضاءآنهاموجبگرديدهاستکهروشهاىحسابرسىنيزدرطىسنواتبهتدريجتکامليافتهوازفرمابتدائىپيشينخودبهروشهاىپيشرفتهامروزتغييريابد.

 

انواع حسابرسی :

درعملافرادبرحسبموضعوموقعيتخودوبرحسبنوعوماهيتصورتهاىمالىکهممکناستموردبحثباشدباانواعمختلفحسابرسىبرخوردمىکنند.

پيشحسابرسى

پيشحسابرسيبهآنگونهرسيدگىبهاسنادومدارکهرعملمالىوحسابدارىاطلاقمىگرددکهقبلازقطعىشدنعملموردنظرانجامگيرد. اگرچهايننوعرسيدگىراممکناستنسبتبهکليهٔعملياتحسابدارىاعمالنمود،ليکنغالباًفقطدرمورداسنادهزينه،بهخصوصدرمواردمقاطعهکاري،معمولگرديدهوطىآنمميز)يابازرسيامميزحساب( اسنادموردنظرراقبلازعملپرداختازلحاظرعايتمقرراتمربوطه،اعتباراتبودجهاىمصوبوداشتنمجوزخرجوغيرهرسيدگىکردهودرصورتىکهسندداراىشرايطلازمباشد،براىصدوراجازهپرداختنزدمقاممربوطارسالمىنمايد. پيشحسابرسىدرحقيقتجزئىازسيستمکنترلداخلىدستگاهراتشکيلدادهواغلبتوسطيکياچندنفرازکارمندانحسابدارىکهمستقيماًدرانجاممعاملاتمربوطهواحتمالاًعملياتحسابدارىدخالتىندارندانجاممىگردد. هدفازپيشحسابرسىبيشتراطمينانيافتنازرعايتمقرراتودستورالعملهاتوسطدستگاهحسابدارىوعدمتجاوزازحدوداختياراتواعتباراتمصوباستوبدينترتيببيشترجنبهٔداخلىامورمالىوحسابدارىدارد. ولىدرعينحالاستفادهازآنممکناستازلحاظجلوگيرىازاشتباهاتوياتقلباتنيزمفيدواقعگرددوبههرحالدرحسنجريانامورحسابدارىمؤثرمىباشد.

 

 

کنترلداخلى

سيستمکنترلداخلىموردعملدرهردستگاهازدولحاظدرحسابرسىآنموردتوجهقرارمىگيرد. نخستآنکهدرچنددههٔاخير،رسيدگىبهکنترلهاىداخلىبرقرارشدهدردستگاهموردرسيدگىجزءاستانداردهاىپذيرفتهشدهومتداولحسابرسىقرارگرفتهوبهطورىکهگفتيمحسابرسمکلفاسترسيدگىهاىخودرابراساساصولوموازينقبولشدهومتداولحسابرسىانجامدادهواينموضوعرادرگزارشخودتصريحکند. دومآنکهبهطورىکهذيلاًشرحدادهخواهدشدچگونگىکنترلداخلىوقوّتياضعفآندرعمل،تااندازهٔبسيارزيادىدرنوعرسيدگىهاىموردلزومحسابرسىودامنهوعمقاينرسيدگىهامؤثراستوبنابراينقبلازشروعبهعملياتحسابرسي،لازماستحسابرسقوتوياضعفسيستمکنترلداخلىبرقرارشدهدرسازمانموردرسيدگىرابررسىنمودهوبرنامهٔحسابرسىخودراباتوجهبهآنتنظيمنمايد.

اينتعريفبسيارجامعىاستکهبهاختصاربيانشدهاست. بحثکنترلداخلىازجملهمباحثبسيارمهموگستردهٔعلوممالىاست. شايدتامدتىبعدازجنگجهانىدوممفهومىکهازعبارتکنترلداخلىموردنظربودبسيارمتفاوتازتعريففوقوبسيارمحدودترازآنبود. درآنموقعمنظورازکنترلداخلىعبارتبودازتقسيموظايفومسؤوليتهابينکارمندانمالىوحسابدارىدستگاهبهطورىکهانجامهرعملمالىوحسابدارىوثبتهرگونهمعاملهدردفاترحسابدارىازآغازتاپايانکاربهوسيلهٔيکنفرصورتنگرفته،بلکهدرمراحلمختلف،اشخاصديگرىنيزبهنحوىدرعملدخيلگردند،بهطورىکهکارهائىکههرشخصانجاممىدهدبهطورمستقيمياغيرمستقيمتوسطشخصديگرىکنترلگردد. هدفىکهازاينکارموردنظربودصرفاًجلوگيرىازاشتباهاتوتقلّباتحسابدارىودرنهايتحفظدارائىهادرمقابلسوءاستفادهٔمديرانوياکارکنانبود. بدينترتيبکنترلداخلىاغلببهعملياتمالىوحسابدارىمحدودگرديدهوسايرعملياتدستگاهراباوجوداثراتمهممالىآنهاازنظردورمىداشت. براىمثالباآنکهبهحفاظتازموجودىهاىجنسىدرمقابلسوءاستفاده)دزدي( اهميتزيادىدادهمىشد،حفاظتازموجودىهادرمقابلضايعاتيانابابىوياحفاظتازآنهادرمقابلعدمکارآئىعملياتىواحدهاواداراتداخلىباوجودآنکهممکناستخساراتىبهمراتببيشازسرقتبعضىازاقلامکالابهدستگاهواردآورددربرقرارىکنترلهاموردتوجهقرارنمىگرفت.

ولىبهتدريجکهمسئلهٔکنترلداخلىموردتجزيهوتحليلبيشترعلمىوعملىقرارگرفت،اهميتعملياتغيرمالىدستگاهازلحاظبرقرارىيکسيستمکنترلداخلىجامعومطلوبآشکارگرديدودرنتيجهکنترلداخلىمفهوموسيعترىيافتهوجنبههاىديگرىرانيزکهدرتعريففوقديدهمىشوددربرگرفت. بهطورىکهازاينتعريفبرمىآيدکنترلداخلىتنهابهامورىکهعرفاًامورمالىوحسابدارىشناختهشدهاندمحدودنگرديدهودامنهٔبسياروسيعىدارد. هرگونهمقررات،دستوراتوکنترلهائىکهبهنحوىازانحاءدرحفاظتازدارائىهادرمقابلسوءاستفاده،ضايعاتوعدمکارآئىواحدهاويادرنگاهدارىمدارکمالىوادارىوعملياتىدقيقوقابلاطمينانوبالاخرهدرجهتنظارتکلىبراموروبهبودهريکازروشهاىدستگاهوافزايشکارآئىآنمؤثرباشدجزئىازکنترلداخلىدستگاهراتشکيلمىدهد.

کنترلداخلىوعملياتحسابرسى

سيستمکنترلداخلىموردعملدرهردستگاهازدولحاظدرحسابرسىآنموردتوجهقرارمىگيرد. نخستآنکهدرچنددههٔاخير،رسيدگىبهکنترلهاىداخلىبرقرارشدهدردستگاهموردرسيدگىجزءاستانداردهاىپذيرفتهشدهومتداولحسابرسىقرارگرفتهوبهطورىکهگفتيمحسابرسمکلفاسترسيدگىهاىخودرابراساساصولوموازينقبولشدهومتداولحسابرسىانجامدادهواينموضوعرادرگزارشخودتصريحکند. دومآنکهبهطورىکهذيلاًشرحدادهخواهدشدچگونگىکنترلداخلىوقوّتياضعفآندرعمل،تااندازهٔبسيارزيادىدرنوعرسيدگىهاىموردلزومحسابرسىودامنهوعمقاينرسيدگىهامؤثراستوبنابراينقبلازشروعبهعملياتحسابرسي،لازماستحسابرسقوتوياضعفسيستمکنترلداخلىبرقرارشدهدرسازمانموردرسيدگىرابررسىنمودهوبرنامهٔحسابرسىخودراباتوجهبهآنتنظيمنمايد

دردستگاههاىکوچککهحجمعملياتچهازنقطهنظربازرگانىوچهازلحاظمالىوحسابدارىچندانزيادنيست،حسابرسمىتواندبدونصرفوقتزيادکليهٔعملياتثبتشدهدردفاترراباتوجهبهتمامىجزئياتمربوطبههريکموردرسيدگىقراردهد. درچنينشرايطىحسابرسازصحتياعدمصحتصورتهاىمالىموضوعگزارشخوداطمينانکاملخواهدداشتواظهارعقيدهٔوىنسبتبهصورتهاىمالىمذکوربراساسيکرسيدگىکاملخواهدبود. ولىدربيشترسازمانهاتعدادعملياتبهقدرىزياداستکهرسيدگىبهکليهٔآنهادرمدتزمانىمعقولامکانپذيرنيستوبدينترتيبازتاريخارجاعهرحسابرسىمدتزيادىبهطولمىانجامدتاحسابرسبتواندگزارشخودراارائهنمايد. ازطرفديگرمروردرتعريفکنترلداخلىبهخاطرخواهدآوردکهيکىازهدفهاىعمدهٔکنترلداخلىآناستکهمدارکمالىوعملياتىدستگاهبهنحوىرضايتبخشوقابلاطميناننگاهدارىشودوبنابراينبهفرضآنکهدردستگاهموردرسيدگىسيستمکنترلداخلىخوبومؤثرىبرقرارباشدرسيدگىبهکليهٔعملياتآنعلاوهبرآنکهضرورىنيستبلکهموجباتلافوقتوهزينهنيزخواهدبود. درچنينشرايط،يعنىدرصورتىکهحسابرسشخصاًازمناسببودنسيستمکنترلداخلىبراىعملياتدستگاهوکافىبودنومؤثربودنآناطمينانداشتهباشد،اساساًنيازىبهرسيدگىبهجزئياتعملياتدستگاهنخواهدبود.

البتهبايدتوجهداشتکهبراىاطمينانيافتنازمناسبتوکفايتسيستمکنترلداخلىدستگاهلازماستلااقلمقدارىازعملياتآنبهعنواننمونهموردرسيدگىوآزمايشقرارگيرد. حالاگررسيدگىهاىانجاميافتهحاکىازوجوديکسيستمکنترلداخلىمؤثرومطلوبباشدحسابرسبدوننيازبهرسيدگىبهبقيهٔعملياتدستگاهدرواقعنتيجهگرفتهاستکهدفاترومدارکآنقابلاطميناناستوصورتهاىمالىنهائىکهازدفاترومدارکمذکوراستخراجگرديدهياخواهدگرديدقاعدتاًبايددرستباشد. امادرصورتىکهباانجامرسيدگىهاوآزمايشهاىمحدودفوقنتيجهقاطعىدرجهتآشکارنمودننقاطضعفىدرآنبهدستنيايد،لازمخواهدبودحسابرسرسيدگىهاىخودراتوسعهدادهوبهعبارتديگراقلامبيشترىراموردبررسىقراردهد. چنانچهمعلومشودسيستمکنترلداخلىازبعضىلحاظداراىنقاطضعفىمىباشدطبعاًبراىاطمينانيافتنازصحتعملياتثبتشده،حسابرسدرآنمورديامواردبهخصوصرسيدگىهاىبيشترىبهعملمىآورد.

درسازمانهائىکهسيستمکنترلداخلىمؤثرومناسبىوجودنداردوياکنترلهاىداخلىموجوداساساًقابلاطميناننباشدوضعبهطورديگرىاست. درايننوعسازمانهاحسابرسبراىاطمينانيافتنازقابليّتاطمينانوکافىبودنمدارکودفاترحسابدارىناچاراستهرچهبيشترريزعملياتمربوطراموردرسيدگىقراردهد. پسبهطورىکهملاحظهمىشودحجمعملياتموردرسيدگىتااندازهٔزيادىتابعچگونگىسيستمکنترلداخلىتئورئيکوعملىاستکهدردستگاهموردرسيدگىاستقراريافتهاست. هرچقدرکهکنترلهاىداخلىمؤثرتروبهترباشداحتياجبهرسيدگىهاوآزمايشهاىمحدودترىخواهدبودوبرعکسهرچقدرسيستمکنترلداخلىضعيفترباشداحتياجبهرسيدگىهاىدامنهدارتروعميقترىوجودخواهدداشت،تاآنجاکهدرصورتعدموجوديکسيستمنسبتاًمؤثرومناسب،ممکناستضرورتبيابدکهحسابرسکليهٔعملياتمربوطراموردرسيدگىقراردهد

وظايفحسابرسدرموردکنترلداخلى

تدوينوبرقرارىيکسيستمکنترلداخلىازوظايفمديراندستگاهاست. حسابرسباآنکهروشهاىگوناگونعملياتىوحسابدارىدستگاهراموردتوجهومطالعهقراردادهونقاطضعفاحتمالىموجوددرسيستمکنترلداخلىراموردتوجهخاصقرارمىدهد،معهذاهيچگونهوظيفهاىازلحاظاصلاحوبهبودروشهابهعهدهندارد،چهاواساساًحقّمداخلهدراموراجرائىدستگاهرانداشتهووظيفهاوصرفاًبررسىونقدحسابهاومدارکمالىاست. رسيدگىحسابرسبهسيستمکنترلداخلىموردعملدرسازمانتحترسيدگىفقطبراىارزيابىحدودعملياتحسابرسىاستبيشترازاينلحاظصورتمىگيردکهحسابرسدرصورتامکان،دامنهٔرسيدگىهاىخودرامحدودترنمايدتادرصورتلزومقادرباشدهرچهزودترپسازپاياندورهٔمالىمربوطه،نسبتبهصورتهاىمالىنهائىنظرحرفهاىخودرااظهارنمايد

معهذابهبودسيستمکنترلداخلىسازمانموردرسيدگىهميشهموردنظروعلاقهٔحسابرساست،چهرفعهرگونهنقطهضعفوتقويتکنترلهامدارکمالىوحسابدارىراازنظروىقابلاطمينانترساختهوعلاوهبرتسهيلکارحسابرسىموجبمىشودکهحسابرسدراظهارنظرنسبتبهدرستىصورتهاىمالىموردگزارشبااعتمادوخاطرجمعىبيشترصحبتکند. بدينلحاظدرموردرفعنقايصموجوددرسيستمکنترلداخلىهمکارىنزديکىبينحسابرسودستگاهموردرسيدگىوجوددارد،اگرچهکيفيتاينهمکارىتااندازهٔزيادىتابعروابطشخصىحسابرسومسؤولينامورمالىسازمانمىباشد. هربارکهحسابرسدرطىّرسيدگىهاىخودبهنقاطضعفىدرسيستمکنترلداخلىبرخوردنمايد،خواهعيبازخودسيستمباشدخواهدرنتيجهٔعدمپيروىصحيحازدستوراتصادرهبهوجودآمدهباشد،حسابرسنقاطضعفمذکورراباپيشنهاداتخودبراىرفعآنبهمقاماتمسؤولدستگاهگزارشمىنمايد. اينگزارشارتباطىباگزارشحسابرسىکهدربابحسابرسىمستقلموردبحثقرارگرفتندارد،بلکهگزارشمفصّلترىاستکهتوسطمؤسساتحسابرسىبرحسبموردبهاسامىگوناگونازقبيلگزارشکنترلداخليوياگزارشمديريتونظايرآنخواندهمىشود

حالببينيماگرحسابرسىدرجريانرسيدگىهاىخوداصولاًتوجهىبهسيستمکنترلداخلىمعطوفنداشتتکليفچيست؟پاسخآناستکهدرصورتىکهحسابرسىبهمنظوراظهارنظرنسبتبهدرستىصورتهاىمالىنهائىصورتگرفتهباشد،عدمتوجهکافىبهسيستمکنترلداخلىموردعملدستگاهتحترسيدگي،حاکىازآناستکهحسابرسوظايفخودرابهخوبىانجامندادهوبهگزارشوىاحتمالاًاطمينانچندانىنمىتوانداشت. زيرابهفرضآنکهحسابرسعملياتدستگاهراصددرصدوباتوجهبهکليهٔجزئياتمربوطرسيدگىکردهوهيچايرادىمشاهدهنکردهباشدتازهفقطآنچهراکهدردفاترومدارکمربوطبهثبترسيدهاستموردرسيدگىواثباتقراردادهاستومعلومنيستآنچهدردفاترومدارکسازمانبهثبترسيدهواقعاًکليهٔعملياتوفعاليتآنباشد. اينامررافقطبااطمينانازکفايتسيستمکنترلداخلىدستگاهمىتوانمعلومساختوضرورترسيدگىبهکنترلداخلىنيزکهبهتدريجدرامرحسابرسىعرفومتداولشدهاستتااندازهاىمديونهميننکتهاست.

پساگرچهتدوينوبرقرارىيکسيستمکنترلداخلىيااصلاحوبهبودآنجزءوظايفحسابرسنيست،ولىبررسىآندرهرنوبتحسابرسىجزءوظايفوىمىباشد. طبعاًاينبررسىدرحسابرسىنخستينبهنحونسبتاًمفصلىصورتمىگيردولىدردفعاتبعدىحسابرسي،بررسىکنترلداخلىبهآنتفصيلضرورتنداشتهوفقطتغييراتواصلاحاتآنموردبررسىوتجزيهوتحليلقرارمىگيرد.

کسباطلاعازکنترلهاىداخلى

کسباطلاعازکنترلهاىداخلىمؤسسهموردرسيدگىازسهطريقپرسش،آزمايشومشاهدهامکانپذيراست. بسيارىازروشهاىکنترلداخلىمؤسسهموردرسيدگىضمنانجامعملياتحسابرسىبهوسيلهٔمشاهدهٔعينىموردتوجهحسابرسقرارخواهندگرفت. مثلاًحسابرسضمنبازرسىازانبار،چگونگىکنترلهاىمربوطبهتحويلوثبتاوليهٔموادصادرهازانبارراازنزديکمشاهدهخواهدکردوياضمنبررسىاسنادواوراقحسابدارىمؤسسهخواهدديدکهآياکليهٔپرداختهاباتصويبمقاماتمجازبهعملمىآيديانه. بسيارىازروشهاىديگرکنترلداخلىضمنآزمايشهائىکهحسابرسبراىرسيدگىبهجنبههاىمختلفعملياتمؤسسهبهعملمىآوردمعلوممىشوند. مثلاًضمنآزمايشفاکتورهاىخريد،وجودواجراءمرتبرويههاىمشخصىبراىکنترلمحاسبهٔفاکتورهاوياکسرکليهٔتخفيفاتمتعلّقهونظايرآنمعلومخواهدشد

معهذابايددرنظرداشتکهدرنخستينبارىکهحسابرسبراىرسيدگىبهحسابهاىمؤسسهاىمأموريتمىيابد،قبلازتهيهٔبرنامهٔحسابرسىخودهنوزدستبهکاررسيدگىهائىنشدهاستکهدرنتيجهٔمشاهداتعينىوياآزمايشهاىحسابرسىخودازچگونگىکنترلهاىداخلىمؤسسهاطلاعحاصلنمايد. ازسوىديگربراىتهيهوتنظيميکبرنامهٔحسابرسىخوب،اطلاعازچگونگىسيستمکنترلداخلىسازمانتحتحسابرسىازنکاتبسيارمهماست. براىرفعاينمشکلممکناستاطلاعاتلازمدرموردکنترلهاىداخلىمؤسسهراازطريقپرسشازمقاماتوکارکنانمسؤولوواردمؤسسهبهدستآورد. همينطوردرکليهٔمواردديگرىکهاطلاعکاملازکليهٔجهاتکنترلداخلىازطريقمشاهداتعينىياآزمايشهاىحسابرسىمقدورنيستپاسخبهسؤالاتمربوطازطريقپرسشازاينمقاماتبهدستمىآيد. البتهبايددانستدرچنينمواردحسابرسصرفاًبهگفتهٔمقاماتوکارکنانمربوطاتکاءنمىنمايد،بلکهپاسخهاىدادهشدهراباتوجهبهجهاتديگرسيستمکنترلداخلىوتجربهٔخوددرمواردمشابهوبالاخرهقضاوتشخصىخويشارزيابىمىنمايد.

کليهٔاطلاعاتىکهحسابرسدربارهٔچگونگىکنترلهاىداخلىکسبمىنمايدلازماستبهصورتمرتبىيادداشتشودتامراجعهٔبعدىبهآنبهسادگىامکانپذيرباشد. اينمراجعهدرطىّانجامعملياتحسابرسىبهدفعاتممکناستضرورتيابدونبايدتصورکردحسابرسياهمانبررسىهاىاوليهٔخودبهنحورضايتبخشىازسيستمکنترلداخلىمؤسسهمطلعخواهدگرديد. بسيارىازمشاهداتعينىباپاسخهاىدريافتىاوليهممکناستباآنچهدرعملصورتمىگيردمغايردرآيدودرچنينمواردلازماستاينپاسخهاوبرداشتهاموردبررسىمجددقرارگرفتهودرصورتلزوماصلاحشوند. يادداشتهاىتهيهشدهدرموردسيستمکنترلداخلىازاينمزيّتاضافىبرخورداراستکهدرصورتتغييرهمکارانودستيارانحسابرس،افرادجديدبدونآنکهوقتزيادىتلفکنندازسيستمکنترلداخلىمؤسسهموردرسيدگىاطلاعخواهنديافت. درمؤسساتکوچکوگاهمتوسطکهسيستمکنترلداخلىمحدودىدارندکليهٔاطلاعاتمربوطبهکنترلهاىداخلىاغلبدرطىيادداشتهاىمختصرىقابلخلاصهشدناست،وبههمينصورتکاملاًقابلاستفادهمىباشد. ليکندرمؤسساتبزرگتربهعلتسطحوسيععملياتوتنوعکنترلهاىبرقرارشدهدرآنها،تهيهٔيادداشتهاىمعمولىوخلاصهجوابگوىنيازهاىبعدىنبودهوارزيابىصحيحکنترلهاىداخلىايننوعمؤسساتمستلزمبهکاربردنروشهاىويژهاىازقبيلتکميلکردنپرسشنامههاىکنترلداخلىوياتهيهٔنمودارهاىجريانکارمىباشد.

برنامهحسابرسىصورتهاىمالى

اسنادپرداختنى

اسنادپرداختني،بهصورتبرواتداخلىوياخارجى)ارزي( وياسفتههاىپرداختنىوچکهاىمدتداردرکشورمادربسيارىازشرکتهاىبازرگانىوياصنعتىمىتواندرقمعمدهاىازبدهىهاىبلندمدتوياجارىمندرجدرترازنامهراتشکيلدهد.

هدف

اينکهاسنادپرداختنىموردبحثواقعاًوجوددارندوازلحاظبازرگانىياغيربازرگانىبودنوهمچنينازلحاظتاريخسررسيد)يعنىجارىيابلندمدتبودن( وضعيتىکهنشاندادهمىشودباواقعيتتطبيقدارد

اينکهاسنادموردبحثبدونهيچگونهشکمتعلقومربوطبهمؤسسهٔموردرسيدگىمىباشدودرمقابلآنهاعوضىبهصورتکالاياخدماتيانوعىدارائى)مانندوجهنقد( دريافتشدهويايکبدهىقبلىتبديلشدهاستمانندآنکهحسابپرداختنىبهصورتسفتهواريزشدهباشد

اينکهاسنادموردبحثمبينبدهىقطعىبودهودرسررسيدمربوطهبههمانمبالغقيدشدهقابلپرداختمىباشد. چنانچهاسنادنمايانگربدهىقطعىنباشدنبايدتحتعنوانبدهىمنظورشوندبلکهبايدبهصورتيادداشتپيوستصورتهاىمالىويابرحسباقتضاءبهصورتحسابانتظامىنشاندادهشوند.

روشهاىکار

روشهاىکارکهدرمؤسسهٔموردرسيدگىازلحاظعملياتمربوطبهاسنادپرداختنىوروشهاىحسابدارىمربوطبهآناجراءمىگرددبايدقبلازشروعبهرسيدگىکاملاًمعلومگردد. براىاينمنظورچنانچهقبلاًپرسشنامهٔکنترلداخلىويايادداشتهاىمربوطبهروشهاىکارصاحبکار،تهيهشدهاستآنهارابهدقتمطالعهکنيدوچنانچهاينمدارکقبلاًتهيهشدهاستآنهارابهدقتمطالعهکنيدوچنانچهاينمدارکقبلاًتهيهنگرديده،درموقعشروعهرقسمتازرسيدگىهاىزير،نخستقسمتمربوطهپرسشنامهٔکنترلداخلىراتکميلنمودهودرمواردمقتضىنسبتبهروشهاىکارصاحبکاريادداشتهاىکافىتهيهنمائيد. سپسبراساساطلاعاتبهدستآمدهبهشرحفوق،اقداماتحسابرسىزيرراباتوجهبهمدارکحسابدارىوعملياتىصاحبکاروسيستمکنترلداخلىبرقرارشدهاجراءنمائيد.

سرکاربرگها

يکسرکاربرگتهيهکنيدکهدرآنمبلغاسنادپرداختنىبرحسبنوع(برات،سفته،ريالي،ارزي)وکيفيت(بازرگاني،مالي)وبرحسبسررسيد(کمترازيکساليابيشازيکسالبهتفکيکسنوات)نشاندادهشدهباشد. جمعمبالغمندرجدراينکاربرگبايدمعادلمبلغيامبالغمندرجدرترازنامهباشدودرمقابلهررقم،مبلغمشابهسالقبلديدهشود.

درسرکاربرگفوقبهطورخلاصهقيدکنيدکهبراىبرآوردهساختنهدفهاىمندرجدربندفوقچهاقداماتىانجامگرفتهاست)مثال: اثباتوجود،ازطريقتأئيديهٔبانکي(.

اثباتوجودوارزش

صورتريزاسنادپرداختنىدرپايانسالموردرسيدگىراازمؤسسهٔموردرسيدگىاخذوبادفترمعينمربوطهتطبيقنمائيد. جمعصورتريزرابرحسبنوعاقلامکنترلکنيدورسيدگىکنيدکهبامبالغمندرجدرترازنامهتطبيقمىنمايد.

رسيدگىکنيدکهاسنادپرداختنىبرحسبنوع،درستطبقهبندىشدهباشد .

درمورداسنادپرداختنىکهازطريقبانکبراىقبولىارائهشدهاستبااخذتأئيديهبانکودفترمعينمشاهدهمىشودصورتتطبيقبانکىتهيهکنيد

بابررسىصورتحسابهاىطرفهاىمعامله،پروندههاىاعتباراتاسنادي،پروندههاىمکاتباتىوغيرهرسيدگىکنيدکهاقلاممندرجصحيحمىباشد.

درمورداسنادپرداختنىارزىباتوجهبهکوتاهمدتويابلندمدتبودناقلام،رسيدگىکنيدکهتبديلاتارزشدرپايانسالازارزىبهريالىازلحاظمقرراتحسابدارىبهنحوصحيحانجامشدهباشد

اسناددريافتنى

هدف

هدفازرسيدگىهاىحسابرسدرموردسايرحسابهاىدريافتنى(مانندبدهىکارکنانودادوستدهاىمتفرّقهاىکهبهفروشمربوطنمىشود)بهطورخلاصهبهشرحزيرمىباشد:

اينکهماندهحسابهاىدريافتنىموردبحثناشىازمعاملاتغيرتجارتىمؤسسهٔموردرسيدگىبودهومشخصاتاجزاءتشکيلدهندهٔآنباواقعيتتطبيقدارد.

اينکهمطالباتموردبحثبدونهيچگونهشکمتعلقبهمؤسسهٔموردرسيدگىمىباشدوچنانچههرگونهقيدوشرطىنسبتبهتعلقآنهاوجوددارد،اينموضوعدريادداشتهاىصورتهاىمالىبهنحومقتضىروشنشدهباشد.

ـاينکهمطالباتموردبحثبههمانمبالغقيدشدهودرمهلتمعمولوعادىقابلوصولمىباشدوچنانچههرمبلغازآنبهعلتاختلافحسابوبرگشتىهاىاحتمالي،يابههرعلتديگر،قابلوصولنمىباشد،درمقابلآنذخيرهٔکافىدرنظرگرفتهشدهباشد. همچنينچنانچهمهلتوصولاقلاممربوطهبيشازحدّمعمولوعادىمىباشد،اينموضوعبهنحومقتضىدرصورتهاىمالىويادداشتهاىپيوستآنروشنشدهباشد. درهرصورتمطالباتقابلوصولبعدازيکسالازتاريخترازنامهنبايدجزءدارائىهاىجارىدرترازنامهمنظورشود.

روشهاىکار

روشهاىکارکهدرمؤسسهٔموردرسيدگىازلحاظعملياتمربوطبهاسناددريافتنىوروشهاىحسابدارىمربوطبهآناجراءمىگردد،بايدقبلازشروعبهرسيدگىکاملاًمعلومگردد. براىاينمنظورچنانچهقبلاًپرسشنامهٔکنترلداخلي،يايادداشتهاىمربوطبهروشهاىکارصاحبکار،تهيهشدهاستآنهارابهدقتمطالعهکنيدوچنانچهاينمدارکقبلاًتهيهگرديده،درموقعشروعهرقسمتازرسيدگىهاىزير،نخستقسمتمربوطهٔپرسشنامهٔکنترلداخلىراتکميلنمودهودرمواردمقتضىنسبتبهروشهاىکارصاحبکاريادداشتهاىکافىتهيهنمائيد. سپسبراساساطلاعاتبهدستآمدهبهشرحفوق،اقداماتحسابرسىزيرراباتوجهبهمدارکحسابدارىوعملياتىصاحبکاروسيستمکنترلداخلىبرقرارشدهاجراءنمائيد.

 

سرکاربرگها

يکسرکاربرگتهيهکنيدکهدرآنمبلغاسناددريافتنىبرحسبنوع(برات،سفته،چکهاىمدتدار)وکيفيت(يازرگانىـمالىـدوستانه)وبرحسبسررسيد(کمترازيکساليابيشازيکسالبهتفکيکسنوات)نشاندادهشدهباشد. جمعمبالغمندرجدراينکاربرگبايدمعادلمبلغيامبالغمندرجدرترازنامهباشدودرمقابلهررقم،مبلغمشابهسالقبلديدهشود

درسرکاربرگفوقبهطورخلاصهذکرکنيدکهبراىبرآوردهساختنهدفهاىمندرجچهاقداماتىانجامگرفتهاست. )مثال: اثباتوجودـازطريقبازرسىعيني(.

درمورداسناددريافتنىکهبراىوصوليابههرعلتديگربهبانکسپردهشدهاست. يککاربرگتهيهنمائيدکهدرطيّآنمبلغاسناددريافتنىسپردهشدهنزدهربانکمشخصشدهباشد. چنانچهاينمبالغباتأئيديههاىدريافتىازبانکهاتطبيقنمىنمايد،درطيّصورتهاىتطبيقىاختلافاتبينمبلغمندرجدراينکاربرگرابامبلغمندرجدرتأئيديهٔبانکبهريزنشاندهيد.

دفاترقانونى

هدف

هدفازاينقسمتازبرنامهٔحسابرسىآناستکهاطمينانحاصلشودکهدرنگاهدارىدفاترقانونىموردرسيدگىمقرراتقانونتجارتوآئيننامهٔاجرائىمربوطهرعايتگرديدهوبهطورکلىدفاترمؤسسهقانونيّتدارد. سرپرستحسابرسىوکارمندىکهانجاماينقسمتازکاربهوىواگذارمىشودبايدبااينمقرراتکاملاًآشنائىداشتهوبهرموزدفتردارىودفترنويسىبهاندازهٔکافىواردباشند.

رسيدگىها

دفاترقانونىمؤسسهموردرسيدگىرااخذورسيدگىکنيدکهازلحاظتشريفاتثبتشرکتهابدونايرادبودهوقانوناًقابلارائهمىباشد.

همزمانرسيدگىکنيدکهبراىسالآيندهدفاترقانونىاخذشدهونزدمرجعثبتشرکتهابهثبترسيدهباشد.

يکنسخهازترازآزمايشىچهارستونىحسابهاراقبلازبستنحسابهاىسالاخذتاضمنتطبيقباماندههاىدفترکلباسرکاربرگهاىحسابرسىعطفدادهشود.

جمعترازآزمايشىراکنترلکنيدورسيدگىکنيدکهجمعستونهاىعملياتباسَرجمعدفترروزنامهتطبيقمىنمايد

درجريانحسابرسىدادوستدهاوهمچنينجهتاثباتاقلامترازنامه،بسيارىازارقامدرحسابهاىمختلفتيکخوردهوبهاصطلاحکنترلشدهاند. ضمنبررسىحسابهاىدفترکلاطمينانحاصلکنيدکهکليهٔحسابهاتحتچنينپوششىقرارگرفتهاست

دفترروزنامهرابهخصوصموردبررسىقراردادهوهرگونهاقلامغيرعادىياجالبتوجهرايادداشتکنيدوطىّکاربرگهائىآنهاراموردرسيدگىقراردهيد. ايننوعاقلامکهازطريقمداقهبهدستمىآيدگاهمبينمعاملاتغيرعادىواحتمالاًغيرمصوبمىباشد. دقتکنيدکهدرهرموردعملياتمربوطهتوسطمقامصلاحيتدارىتصويبشدهباشد

درخاتمهٔعملياتحسابرسي،رسيدگىکنيدکهاگراصلاحاتىبعدازاخذترازآزمايشىفوقالذکردردفاتربهعملآمدهاستدرکاربرگهاىحسابرسىموردتوجهقرارگيرند. ايناصلاحاتراجداگانهرسيدگىکنيدواطمينانحاصلنمائيدکهباتوجهبهنتايجحاصلهازرسيدگىهاىانجامشدهدرقسمتهاىمربوطهحسابرسي،اصلاحاتمذکورماهيتاًصحيحانجامشدهباشد

گاهدرمؤسساتبزرگدفاترقانونىدرحکمپاکنويسگرفتهشدهوبهصورتغيررسمىيکرديفکاملدفاترديگرنيزنگاهدارىمىشودکهروزمرهبهآنهامراجعهشود. ايندفاترممکناستبهزبانخارجىويابهصورتکارتنگاهدارىشدهوگاهاصطلاحاًدفاترمديريتناميدهمىشوند. درچنينحالت،دوسيستمدفاتربايدبايکديگرعيناًتطبيقداشتهباشند. اگراختلافىبينآنهاوجودداردرسيدگىکنيدکهناشىازچهنوعاقلامىمىباشدومراتبراضمنتهيهٔکاربرگهاىمربوطبهشريکمسؤولحسابرسىگزارشکنيد.

منبع :

سایت اطلاع رسانی آفتاب  :

 

www.aftab.ir

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 08 خرداد 1393 ساعت: 20:19 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره نظام مالیاتی در ایران

بازديد: 1033

ناکارآمدی نظام مالیاتی ایران علل و زمینه‌ها

اگرچه مالیات ستانی در ایران نوپا نیست و همچنین از وصول مالیات به طریق نظام شبه سیستمی‌در حدود یک قرن در ایران می‌گذرد، اما همچنان نمی‌توان ادعا کرد که نظام مالیات‌گیری در ایران حتی شبیه کشورهای تقریبائ  در حـال تـوسعه است. در هر صورت پایبندی به اصول و روش‌های نوین بشری در اجرای سیاست‌های توسعه، باید سرلوحهء کار مسوولان مربوطه قرار گیرد تا به هدف‌های مورد نظر در وصول حداکثر مالیات دست پیدا کنند. به نظر می‌رسد با توجه به تغییر و تحولات در نظام مالیاتی ایران از حدود یک‌سال پیش به ‌این طرف، بتوان امیدوارانه چشم به سوی نظام مطلوب مالیاتی داشت.    

نظامی‌که در سال‌های گذشته تبدیل بـه ویرانه‌ای شده است که اصلاح ساختاری و بنیادی آن هزینه‌های زیادی می‌طلبد. این مقاله به علل و زمینه‌های ناکارآمدی سیستم مالیاتی ایران از چهار بـعد قوانین و مقررات، فرآیندهای مالیاتی، مؤدیان و منابع انسانی پرداخته در برخی موارد راه‌کارهایی جهت برون رفت از این مشکلات بیان میدارد.     

1)قوانین و مقررات مالیاتی

یکی از مهم‌ترین عوامل موثر در تضعیف و عدم اثربخشی سیاست‌های مالیاتی، پیچیدگی و ابهام در قوانین و مقررات مالیاتی است. این مساله به تنهایی به کارآیی اجرایی سیاست‌های مالیاتی صدمه وارد می‌کند. به منظور تضمین اثربخشی دستگاه مالیاتی در قدم اول باید قوانین و مقررات مالیاتی و حسابداری به طور جامع تعریف و تضمین شود. برای رویه‌ها و قوانین جدید باید مجوزهای جدید اخذ شود تا در مجمع‌القوانین کشوری و آیین‌نامه‌های مالیاتی ثبت شود. تغییرات قوانین مالیاتی به شدت به استانداردهای نوین حسابداری وابسته است. به عبارت دیگر بـاید مقررات مربوط به مؤدیان در نگهداری دفاتر و فاکتورها و چگونگی ارایهء آن‌ها به سازمان مالیاتی، به صورت شفاف تبیین شود. در نهایت برای پیاده کردن اصلاحات باید حمایت ‌حاکمیت و آحاد مردم جلب شود.

به طور کلی قوانین خوب وکارآ، چندین خصوصیت و ویژگی به شرح ذیل را دارا هستند:

الف - کارآیی

در مورد کارآیی قانون، باید به این نکته توجه کرد که آیا قانون مربوطه از نظر اجرای سیاست‌های مالیاتی، کارآیی و اثربخشی را دارد به عبارت دیگر قانونی کارآ و اثربخش است که نتیجهء مورد نظر از تصویب آن حاصل شود. به عنوان مثال یکی از اهداف قانون برای الزام  مؤدیان مالیات بر شرکت‌ها به منظور ارایهء اظهارنامه و ترازنامه و سود و زیان، می‌تواند شناخت کامل از نحوهء گردش مالی یک شرکت در اقتصاد و استفاده از اطلاعات مالی این شرکت برای ردیابی مفاسد مالی بنگاه‌های دیگر باشد. چنانچه این هدف قانونگذار، با ارایهء درست ترازنامه و سود و زیان شرکت‌ها حـاصل شود می‌گوییم قانون، کارآ (اثربخش) بوده است.

ب - سازمان‌دهی

سازمان‌دهی منطقی باعث درک و فهم بهتر  مؤدیان و کاربران از قانون مالیاتی می‌شود. سازمان‌دهی قانون به این مفهوم است که مقررات مربوط به یک بخش خاص، همگی در کنار آن باشند به عبارت دیگر مطالب مربوط به هم تا جایی که امکان دارد در کنار هم باشند. به عنوان مثال  مؤدیان مالیاتی اشخاص حقوقی (شرکت‌ها) در صورتی که تمام مطالب مربوط به اجراییات و مقررات فصل امور مالیاتی شرکت‌ها در یک فصل جداگانه لحاظ شده است خیلی کم‌تر دچار سردرگمی و ابهام خواهند شد.

ج - قابلیت درک

در صورتی که بخواهیم قابلیت درک یک متن افزایش یابد، اولائ باید عبارت یک متن کوتاه باشد و ثانیائ از کلمات مرموز و غیرشفاف جلوگیری به عمل آید به عبارت دیگر، متنی گویا و ساده ارایه کرد.

حامیان استفاده از زبان ساده در قانون‌نویسی خواهان پرهیز از زبان حقوقی برای نیل به قانونی آسان و همه فهم هستند به عبارت دیگر تا جایی که امکان دارد باید از کلمات حقوقی و یا کلماتی که معروف به لغت‌نامه‌ای هستند پرهیز کرد به عنوان مثال می‌توان به جای عـبارت «کمیسیون تقویم املاک»، عبارت «کمیسیون (هیات) ارزیابی املاک» را به کار برد.

د - انسجام

مفهوم انسجام به دو گونه قابل فهم است: اول این‌که می‌تواند به معنی ارتباط معنی‌دار عناصر یک قانون با یکدیگر باشد و دوم این‌که با سایر مقررات و قوانین انسجام داشته باشد. به عبارت دیگر باید اطمینان یافت که قانون مالیاتی با بقیهء نظام حقوقی تلفیق شود. به عنوان مثال قانون مالیات‌های مستقیم نـبـایـد بـه هیچ عنوان با اصول و استانداردهای حسابداری و حسابرسی مغایرت و ناهماهنگی داشته باشد و یا در خود قانون، فصل مربوط به اشخاص حـقیقی با فصل مربوط به اشخاص حقوقی (شرکت‌ها) ناهماهنگ باشد به طوری که بعضی از مشاغل در قالب اشخاص حقوقی و بعضی دیگر در قالب اشخاص حقیقی تعریف شوند.

2)فرآیندهای مالیاتی

فرآیند مالیات‌گیری را می‌توان از لحاظ ترتیب زمانی به تدوین و تصویب قانون، شناسایی  مؤدیان، ‌تشخیص مالیات، کنترل و بازبینی تشخیص‌ها، طرح اعتراض به مالیات تشخیصی و نهایتائ وصول مالیاتی تجزیه کرد. ضعف سیاست‌های مالیاتی (مدیریت مالیاتی) در هر یک از این مراحل می‌تواند جلوی اهداف قانون‌گذار را به هر نحو بگیرد.

تحلیل فرآیندهای نظام مالیاتی از اظهار تا پرداخت در یک سیستم مالیاتی، زمانی مفید و ممکن است که اطلاعات بهنگام باشد و به درستی در مجاری صحیح قرار گیرد. اگر سازمان مالیاتی با اطلاعات ناقص مواجه شود، باید در سـیستـم اطلاعاتی و ممیزی خود تجدیدنظر کرده، آن را دگرگون سازد. از طرفی مطابق قوانین حسابداری مالیاتی، دستگاه مالیاتی باید درآمدهای مالیاتی (چه به صورت پول نقد و چه به صورت حـساب‌های بانکی مؤدی) را بدون واسطه از حساب مؤدی به حساب خزانه‌ واریز کند. غالبائ موانع قانونی و یا ضعف قانون باعث می‌شود که اطلاعات معتبر به دستگاه مالیاتی داده نشود. این امر فرهنگ تمکین مالیاتی را تضعیف می‌کند، اگرچه هیچ‌گاه قابل روءیت نیست. خلاصه تنگناها و مشکلات فرآیندهای مالیاتی در سیستم مالیاتی ایران به شرح ذیل قابل دسته‌بندی است:

غلب فرآیندها، ناکارآمد و پـراکنـده هستنـد. همچنین حداقل معیارهای سنجش برای آن‌ها وجود ندارد.

در حال حاضر مالیات بر درآمد مشاغل و شرکت‌ها تقریبائ از یک فرآیند مـشتـرک، پیـروی مـی‌کننـد. تمـام مالیات‌های دیگر دارای فرآیندهای مستقل و فرم‌های جداگانهء اظهارنامهء مالیاتی با دفعات تسلیم اظهارنامهء متفاوت هستند. این امر منجر به کاربرد بیهودهء منابع در فعالیت‌های تکراری می‌شود.

تقریبائ تمامی فرآیندها به روش دستی انجام می‌گیرد و توانمندی‌های ورود داده‌ها و ذخیره‌سازی ‌محدود است. فقدان تجزیه و تحلیل کامپیوتری، منجر به روند تشخیص و رسیدگی طولانی و دستی مالیات می‌شود که مستعد خطا هستند.

تـقـریبائ هیچ معیار سنجش استانداردی (مانند مدت زمان مورد انتظار، زمان‌بندی پروژه‌ای بر مبنای درصد پیشرفت کار و ...) برای فرآیندها وجود ندارد که به طور منظم قابل پیگیری و ردیابی باشد.

عدم توجه به رضایت  مؤدیان مالیاتی

در حال حاضر، اغلب فرآیندها از دیدگاه درونی سازمان مالیاتی طراحی می‌شود و کم‌تر توجهی به راحتی  مؤدیان می‌شود. این امر، موجب دلسردی  مؤدیان و انگیزهء اندک آنان برای تمکین از مقررات مالیاتی می‌شود.

فقدان آموزش  مؤدیان مالیاتی دربارهء تخصیص صحیح منابع مالیاتی دولت، موجب نارضایتی بیش‌تر و عدم تمایل آنان به پرداخت مالیات می‌شود.

قواعد شغلی و مقررات مالیاتی پیچیده، مانع از اصلاح فرآیندها می‌شوند.

به طور کلی ماموران مالیاتی، درک اندکی از نوع فعالیت و فلسفهء وجودی فرآیندهایی که به موجب مقررات انجام می‌شود و یا حاصل عادت‌های درازمدت دیگران است، دارند.

به طور کلی در مورد نحوهء تفکیک فرآیندها برای انواع پایه‌های مالیاتی، در قانون مالیات‌های مستقیم، سخنی به میان نیامده است.

اغلب مقررات مالیاتی، دارای ابهاماتی هستند که توسط ماموران مالیاتی تفسیر می‌شوند و درک جامع مدیریتی و جمعی از آن‌ها وجود ندارد.

وجود اطلاعات محدود، ضعف اطلاعاتی را در رابطه با  مؤدیان ایجاد می‌کند.

توزیع و انتقال اطلاعات محدود میان سازمان مالیاتی و سایر ذی‌نفع‌ها (وزارتخانه‌ها، ادارهء ثبت و  مؤدیان مالیاتی) منجر به تشخیص غیردقیق مالیات و از دست رفتن درآمدهای مالیاتی می‌شود.

اطلاعات ضعیف، توانایی سازمان مالیاتی ایران را در انجام حسابرسی موردی محدود می‌کند. به این دلیل که در حال حاضر تمامی شرکت‌ها و مشاغل (تـمامی پرونده‌های مالیاتی) مورد رسیدگی قرار می‌گیرند، بار کاری ممیزان مالیاتی غیرقابل تحمل است.

روش‌های اجرایی غیرموثر مـوجـب عـدم دقـت و حجم زیاد دادخواهی می‌شوند.

در بعضی مواقع ممیزان و  مؤدیان مالیاتی روابطی را برقرار می‌کنند که بر رعایت انصاف و عدالت ممیزان تاثیر می‌گذارد.

عدم وجود ساز و کارهای کنترلی در سیستم اجرایی مالیاتی، به ممیز مالیاتی قابلیت انعطاف‌پذیری بسیار زیادی را در هدایت تشخیص می‌دهد. این امر، بی‌دقتی و تقلب را افزایش می‌دهد.

به دلیل عدم وجود روش‌های اجرایی مالیاتی قوی، تعداد زیادی از دادخواهی‌های مالیاتی علیه سازمان مالیاتی کشور طرح می‌شود.

3)منابع انسانی

یکی از عوامل کلیدی در پیشرفت نظام مالیاتی، داشتن کارمندان کارآ و خلاق است. به منظور دارا بودن این پرسنل باید به 3 نکته توجه کرد:

1-اختیارات و مسوولیت‌های هر شخص به طور کامل و شفاف، مشخص باشد.

2-هر فرد به رتبه و سمتی دست یابد که در آن تخصص، مهارت و تجربه داشته باشد.

3-هر شخص به اندازهء شوونات، منزلت و مقامی که دارد حقوق و مزایا دریافت کند.

هـمــانـطــور کـه کـارمنـدان در مـوقعیت‌های مختلف، متناسب با مهارت و تجربهء خود، حقوق دریافت می‌کنند باید در ازای کارها و شیوه‌های جدیدی که در کار خود ارایه می‌دهند نیز پاداش دریافت کنند. اگر این سیاست‌ها به اجرا در نیاید، کارمندان به سکون و یکنواختی (روزمرگی) دچار شده، اغلب انگیزهء کار درست را از دست داده، به شدت از سازمان خود رنجور شده و عدم رضایت شغلی خود را بروز می‌دهند. در راستای سیاست‌های لازم جهت هدایت و سازمان‌دهی کارمندان سازمان مالیاتی باید به پرسش‌های ذیل پاسخ گفت:

1-چـگـونه باید کارمندان را در بخش‌های مختلف به کار گرفت؟

2-چگونه باید به کارمندان مختلف، حقوق پرداخت کرد؟

3-چه قوانینی برای اعطای پاداش وجود دارد؟

4-آیا شرح وظایف پرسنل به طور شفاف تعریف شده است؟

عوامل زیر در رابطه با پرسنل سازمان امور مالیاتی در اثربخشی و اصلاحات آن می‌تواند موثر باشد:

-پرداخت حقوق و مزایا متناسب با تخصص و فعالیت.

-انعطاف‌پذیری در نظام حقوق و دستمزد.

-اندیشه‌های گروهی کارمندان در دستگاه مالیاتی مدنظر قرار گیرد.

-داشتن امنیت شغلی از کارمندان رده پایین تا مدیران ارشد.

-با توجه به این‌که کارمندان سازمان نمایندگان دولت هستند که با قشر وسیعی از افراد جامعه در تماس هستند از افرادی به عنوان مامور اجراییات استفاده شود که قدرت جذب اندیشه‌های مفید جامعه را داشته باشند.

کارشناس امورمالیاتی

خلاصهء تنگناها و مشکلات منابع انسانی در سازمان امور مالیاتی ایران به اختصار عبارتند از:

ساختار سازمانی موجود، از نوع سلسله مراتبی است و کارکنان رده‌های پایین از قدرت اندک برای تصمیم‌گیری برخوردارند و یا هیچ قدرتی در این زمینه ندارند.

فعالیت‌های شغلی عمومائ به تاخیر می‌افتد زیرا کارکنان نمی‌توانند بدون تایید مدیریت، تصمیمی را اتخاذ کنند. این امر بر روی ارتباطات، ارتقا و آموزش نیز تاثیر دارد.

ارتباطات کارکنان تا حدود زیادی غیررسمی و فاقد ساختار اصولی است. (اغلب ارتباطات، عاطفی و دوستانه است)

تکیه بر روش‌های غیررسمی (شامل شایعات، سخن‌پراکنی، تعصبات غیرمنطقی و ....) ممکن است منجر به ارتباطات پیامی شود که غیرصحیح یا متناقض است.

بعضی از مدیران به منظور افزایش و یا حفظ قدرت خویش، معمولائ اطلاعات را حفظ می‌کنند. این امر ممکن است مانع رسیدن پیام‌ها به تمامی کارکنان شود.

معمولائ عملکرد کارکنان از طریق آموزش، تحت کنترل مدیریت قرار نمی‌گیرد و همچنین عملکرد خوب کارکنان همیشه مشمول ارتقا و پرداخت‌های بهتر نمی‌شود.

اگرچه آموزش در داخل سازمان امور مالیاتی کشور ارزشمند تلقی می‌شود ولی برنامه‌‌های آموزشی در برخی موارد بیش از حد وسیع است و اغلب، نیازهای کارکنان و یا شکاف‌های مهارتی و علمی آن‌ها را پوشش نمی‌دهد.

در برخی موارد، به نظر می‌رسد ارتقا و جبران مالی، کم‌تر با عملکرد کارکنان مربوط است و بیش‌تر با ارتباط آن‌ها با افراد قدرتمند سازمان بستگی دارد.

‌‌در بیش‌تر مواقع، مراحل استخدام به کندی پیش می‌رود که باعث افزایش فشار کار می‌شود.

روش استخدام مؤدیان و ممیزان مالیاتی بیش‌تر بر معیارهای اخلاقی و درجهء تحصیلات دانشگاهی تکیه دارد تا بر این مساله که هر پست خالی باید با شرکت‌کنندگان واجد شرایط اشغال شود. برای مثال پست ممیزی به جای آنکه حسابدار باشد توسط فرد دارای مدرک کشاورزی اشغال شده است.

نیاز به منابع انسانی بیش‌تر

اکثر ادارات سازمان مالیاتی به اندازهء کافی کارمند ندارند تا حجم کار را کنترل کنند. به طور نمونه یک ممیز حدود 600 پروندهء مالیاتی را طی سال رسیدگی می‌کند.

در بعضی از ادارات مالیاتی، سیستم تشکیل پرونده در راهروها قرار دارد که فضای کاری را در تنگنا قرار می‌دهد.

تعداد کامپیوترهای کافی برای ممیزان وجود ندارد و در بعضی موارد، حوزه‌های مالیاتی هیچ کامپیوتری ندارند.

4-مؤدیان مالیاتی

مؤدیان مالیاتی، ‌عمومائ به دو دسته تقسیم می‌شوند: مؤدیان قانونمدار و مؤدیان خلافکار. مؤدیان قانونمدار آن‌هایی هستند که مطابق قانون و به نسبت سهم خود، مالیات را پرداخت می‌کنند و عمومائ مشکلی را برای سازمان امور مالیاتی ایجاد نمی‌کنند این نوع مؤدیان غالبائ تمکین می‌کنند و از ایجاد هزینه و مشکل برای سازمان پرهیز می‌کنند به همین علت سازمان مالیاتی نیز از این نوع مؤدیان اظهار رضایت کرده و غالبائ سعی می‌شود این نوع مؤدیان باقی بمانند و یا بر تعداد آن‌ها افزوده شود. اما در مورد دیگر مؤدیان خلافکار بحث و سخن بسیار است و سازمان امور مالیاتی سعی می‌کند با انواع سیاست‌ها، آن‌ها را وادار به پرداخت مالیات کند. مؤدیانی خلافکار محسوب می‌شوند که مالیات‌های معوق را به دستگاه مالیاتی تحمیل می‌کنند که همین موضوع یکی از گلوگاه‌های نظام مالیاتی ایران است. به نظر می‌رسد در این‌گونه مواقع، سنجش میزان مالیات‌های معوق و برنامه‌ریزی در جهت وصول آن‌‌ها، بهترین گزینه موجود باشد. مالیات‌های معوق به مالیات‌هایی اطلاق می‌شود که از حیث تشخیص مالیات، به مرحلهء فعلیت رسیده‌اند اما به هر دلیل به حیطهء وصول درنیامده و امکان وصول آن‌ها وجود دارد. بدیهی است اگر ثابت شود که حجم ذخایر مالیاتی معوق قابل وصول به حدی معنادار است که قادر به تامین اهداف درآمد مورد نظر خواهد بود، در آن صورت برنامه‌ریزی عملیاتی جهت وصول این مالیات‌ها منطقی و موجه است. اگر دستگاه مالیاتی ناگزیر از اعمال فشار مالیاتی بیش‌تری باشد چه بهتر که این فشار بر مؤدیان خلافکاری وارد شود که بعضائ سال‌ها از زیر مسوولیت پرداخت دیون مالیاتی خود شانه خالی کرده‌اند و اعمال خلاف قانون آن‌ها بعضائ مصداق تقلب مالیاتی بوده است. بدیهی است که مطالبهء دیون معوقهء دولت از عده‌ای متقلب، تنش‌های احتمالی ناشی از فشار مالیاتی را نیز به حداقل خواهد رساند و این با اهداف مورد نظر در خروجی سازمان از جمله رضایت‌مندی مؤدیان خوش‌حساب و ارتقای سطح عدالت مالیاتی نیز سازگار خواهد بود. یکی از راه‌های کاهش خطای مؤدیان در اظهار و پرداخت مالیات به کارگیری مناسب نظام جریمه و پاداش است. نظام جریمه باید به نحوی اجرا شود که به طور متوسط رفتار مؤدی مالیاتی را عوض کند. با این حال با مؤدیانی که بی‌نظم هستند و قانون را رعایت نمی‌کنند، باید به شدت برخورد کرد. همچنین باید توجه کرد که جرایم افراطی وضع نشود و مؤدیان ناامید نشوند. تجربه نشان داده است که تغییر ایجاد کردن در رفتار و نگرش مؤدیان مالیاتی یک هنر بزرگ است و عمومائ اقدامات سریع و فشارهای سنگین، تنها مسکنی است که در کوتاه‌مدت موثر است و اثرات جاودان ندارد. در بحث مربوط به تجزیه و تحلیل رفتار مؤدیان مالیاتی، معمولائ 5 عامل در وهلهء نخست باید واکاوی شود:

الف - فرهنگ مالیاتی

فرهنگ مالیاتی به معنای باورها و شناخت مردم در مورد مالیات و لزوم پرداخت آن توسط آن‌هاست. هرگاه بتوانیم ضرورت دریافت مالیات از مردم را به صورت مستدل و منطقی برای آن‌ها بیان کرده، به آنان آگاهی‌های لازم را داده و برای آن‌ها به صورت شفاف توضیح دهیم که مالیات دریافتی از مردم و توسط دولت صرف چه هزینه‌هایی می‌شود و در صورت نپرداختن مالیات، ‌ دولت و مردم دچار چه مشکلاتی خواهند شد و همچنین مردم به یک باور برسند که دولت مالیات دریافتی را برای بهبود وضع جامعه و توسعهء اجتماعی و رفاه شهروندان هزینه می‌کند آنگاه می‌توان ادعا کرد که مقدمات یک فرهنگ مالیاتی خوب برای پرداخت مالیات توسط عامهء مردم به وجود آمده است.

به این منظور باید:

1-مقبولیت عامه نسبت به مفهوم مالیات یعنی باور و اعتقاد عمومی نسبت به مالیات را ایجاد و گسترش داد.

2-مردم نسبت به حکومت و شرایط سیاسی جامعه، نگاهی مثبت داشته باشند.(به عبارت دیگر حکومت، مورد پذیرش مردم باشد.)

3-یک باور دو طرفه بین دولت و مردم وجود داشته باشد.

مهم‌ترین مواردی که می‌توان در سازمان مالیاتی ایران به اجرا درآورد تا به یک فرهنگ مالیاتی نسبتا مناسب دست پیدا کرد عبارتند از:

-گنجاندن موضوع مالیات در قسمتی از کتاب‌های درسی مدارس کشور

-اطلاع‌رسانی درست و مداوم و جلب حمایت عمومی

-آموزش و مشاورهء مؤدیان مالیاتی

-ساده‌سازی قوانین

-معرفی مؤدیان نمونه در سطح ادارات کل استانی

-گسترش فرهنگ پژوهش و تحقیق در زمینه نارسایی‌های سیستم مالیاتی ایران

-آموزش و التزام ماموران مالیاتی به برخورد مناسب و همراه با احترام به تمامی مؤدیان

-ارتباط تنگاتنگ با مجامع صنفی و اتحادیه‌ها

ب - تمکین

تمکین مالیاتی به مفهوم پایبندی مؤدیان به تکالیف مالیاتی و رعایت قوانین مالیاتی از سوی آن‌هاست. تمکین مالیاتی از جمله اهداف تمام سیستم‌های مالیاتی دنیاست که در آرزوی آن به سر می‌برند و بعضائ تا حد بسیار خوبی به آن دست یافته‌اند. متاسفانه در نظام مالیاتی ایران، ‌تمکین مالیاتی از رتبهء بسیار پایینی برخورد است نمونهء آن هم حجم بسیار بالای مالیات‌های معوقهء سال‌های گذشته و همچنین حجم زیاد پرونده‌ها در ادارات حل‌اختلاف مالیاتی است. در این شرایط وظیفهء سازمان امور مالیاتی است که عوامل انگیزشی و تشویق‌کنندهء نظام تمکین داوطلبانه را کشف و تقویت کند.

اهم موانع تمکین داوطلبانه مؤدیان مالیاتی ایران عبارتنداز:

1-القای نظام مالیاتی ناعادلانه

2-پیچیدگی قوانین، مقررات و بخشنامه‌های مالیاتی

3-شفاف و منصفانه نبودن نظام جریمه

4-برنامه‌های ضعیف آموزشی برای مؤدیان

5-عدم توانایی دستگاه مالیاتی برای اثبات انصاف خود در دریافت مالیات

6-یک سری عواملی که جلوی فعالیت‌ها و برنامه‌های تحول نظام مالیاتی را می‌گیرد.

راهکارهای ارتقای تمکین داوطلبانهء مؤدیان مالیاتی از یک سو به منابع، عوامل، نیروی انسانی، امکانات فیزیکی و از سوی دیگر به مدیریت، زمان‌سنجی، تغییر فرآیند و سازوکارهای بازخوردی نیاز دارد. این راهکارها به چهار رکن نیروی انسانی، منابع فیزیکی، تشکیلات رسمی و سازمان غیررسمی استوار است. برای ارتقای سطح تمکین داوطلبانه باید با تشکیل کانون‌های تفکر در دستگاه مالیاتی به عارضه‌یابی ارکان فوق‌الذکر پرداخته شود.

ج - خودتشخیصی

سیستم خودتشخیصی مالیاتی، عمومائ بر این برهان استوار است که مؤدی بیش از هر کس دیگری به اوضاع و احوال مالی و درآمدی خویش آگاه است. بنابراین اگر سیستم مالیاتی به جایگاهی برسد که مؤدیان آن، خودشان به تشخیص صحیح مالیاتی بپردازند قطعائ از جنبه‌های مختلف باعث بهبود وصول مالیات خواهد شد.

د - اطلاع‌رسانی

از جمله وظایف مدیریت مالیاتی، آگاهی رساندن به مؤدیان برای سهولت بیش‌تر کار و مطلع کردن مردم از قوانین، آیین‌نامه‌ها و بخشنامه‌ها و تصمیمات سازمان است. این امر به طور سیستماتیک از فرار مالیاتی (اجتناب از مالیات) کاسته و باعث خودبه‌خودی افزایش تمکین مالیاتی می‌شود. ایجاد سایت اینترنتی، انتشار روزنامه و یا مجلهء تخصصی در زمینهء مالیات، ایجاد پایگاه‌های مشاوره در سراسر کشور، برنامه هفتگی رادیو و تلویزیونی، ایجاد بانک‌های مختلف اطلاعاتی و .... می‌تواند باعث اعتماد مؤدیان به سازمان مالیاتی شود.

 

ه - حقوق مالیاتی

حقوق مالیاتی، رشته‌ای از حقوق عمومی است که مقررات مالیاتی و مزایای اجرای آن‌ها را مقرر می‌دارد.  بنا بر تعریفی دیگر حقوق مالیاتی عبارت است از درخواست و گرفتن اموال به صورتی که در قوانین مالیاتی آمده و به صورت وسیله‌ای برای توزیع مخارج عمومی دولتی بین افراد. اگر قبول کنیم که مالیات پولی است که دولت جمع‌آوری می‌کند مفهوم حقوق مالیاتی را بهتر درک می‌کنیم. حقوق مالیاتی در اولین نگاه، مجموع مقررات حقوقی مربوط به مالیات به نظر می‌آید. مجموع این مقررات حقوقی در مورد اشخاص و اموالی اعمال می‌شود که قبلائ به موجب قوانین تعریف و بیان شده‌اند. بنابراین به جاست که سازوکاری طراحی شده تا مؤدیان مالیاتی از نحوهء تعامل خود با نظام مالیاتی به طور کامل آگاه شده و همچنین وظایف قانونی خود را در قبال این سیستم به نحو احسن اجرا کنند. از جمله می‌توان فلوچارت‌های راهنمای مؤدیان را طراحی کرد و در اختیار آن‌ها گذاشت تا مؤدیان به وسیلهء آن به طور کاملائ شفاف وظیفهء خود را انجام دهند.

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 08 خرداد 1393 ساعت: 19:35 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق درباره ریخته گری الومنیوم

بازديد: 1373

ریخته گری آلومنیوم

کاربرد آلومینیم :

این آلیاژ به علت ویژگی های خاصی که دارد در بیشتر صنایع از جمله اتومبیل سازی - غذاسازی - ساختمان سازی - بلوکه های سیلندر خودرو - اسکلت سازی - صنایع پتروشیمی و صنایع هوایی به کار می رود .

 آلیاژ های آلومینیم

به طور کلی آلیاژ های آلومینیم به دو دسته کلی تقسیم می شود :

1- آلیاژ های نوردی

2- آلیاژ های ریخته گینکته :

آلومینیم به علت داشتن ساختار FCC و تراکم زیاد در ساختار شبکه بلوریش فرم کاری خوبی در درجه حرارت محیط دارد .

آلیاژ های نوردی :

در آلیاژ های نوردی ابتدا آلیاژ به شکل شمش ریخته می شود سپس با توجه به شرایط تولید هر یک از فرآیند های کار سرد شامل : نورد ، فورج ، سوراخ کاری ، برش و .... روی قطعه انجام می شود .

1ـ روش های تولید شمش های نوردی :

معمولا دو روش برای تهیه شمش نوردی استفاده می شود :

1- روش مداوم

2- روش نیمه مداوم و یا تکباری

 1ـ روش مداوم :

این روش که از سرعت تولید بالایی برخوردار است به این صورت که محفظه ای از فولاد گرم که در زیر پاتیل مذاب قرار دارد مذاب را به صورت دائم دریافت می نماید ، مذاب پس از رها شدن از پاتیل وارد محفظه شده و در مرحله اول آب گرد هایی که در قسمت بالای محفظه قرار دارند مذاب را به مرحله خمیری می رساند در مرحله بعد مذاب به مرحله آب فشان رسیده و به طور کامل منجمد می شود و در پایان تیغه ای که در انتهای محفظه قرار دارد فلز را برش زده و بر روی صفحه نقاله می اندازد .

 

2-  روش تکباری :

این روش که در کارخانه ها و به وسیله قالب های ماسه ای انجام می شود به این صورت است که ابتدا کوره را به مقدار معینی شارژ کرده سپس شارژ آماده شده را در قالب های مورد نظر می ریزند .

تهیه آلیاژ های ریخته گی )فرآیند شکل ریزی(:

هدف تولید :

تولید شکل نهایی قطعه به صورت مذاب ریزی مستقیم

انواع مواد شارژ جهت ریخته گری آلیاژ های آلومینیم

1- شمش اولیه :

این شمش معمولا در کارخانه های ریخته گری تولید می شود و از درصد خلوص بالایی در خدود 99/9 % برخوردار است که معمولا به صورت پوکه های مستطیل شکل با وزن 15 الی 20 کیلو گرم تهیه می شوند . که جهت آلیاژ سازی آن ها از شمش های منیزیم ، روی ، سیلیسیم استفاده می شود که معمولا از شمش های منیزیم و سیلیسیم در مواقعی استفاده می شود که بخواهیم درصد کمی منیزیم و سیلیسیم به مذاب اضافه کنیم در غیر این صورت از آلیاژ ساز ها یا هاردنر ها (hardner) استفاده می کنیم.

2-  شمش های ثانویه:

این شمش ها معمولا از ذوب مجدد قراضه های و برگشتی ها تولیدمی شود و با توجه به اینکه عملیات تصفیه و تمیز کاری روی این شمش ها انجام می شود از لحاظ قیمت گرانتر از شمش های اولیه می باشد اما دارای درصد خلوص و کیفیت بالاتری نسبت به شمش های اولیه می باشد .

3- قراضه ها :

که قیمت مناسبی داشته ولی قبل از استفاده باید عملیات تمیز کاری بر روی آن ها انجام شود .

4- برگشتی ها:

این شمش ها انواع قطعات معیوب سیستم راهگاهی را شامل می شود که به جهت

شارژ مجدد در ریخته گری استفاده می شود .

 

5- آلیاژ ساز ها و یا هاردنر ها ( آمیژن ها):

این گروه از آلیاژ ساز ها هنگامی استفاده میشود که قرار باشد عناصری را با نقطه ذوب بالاتر یا نقطه ذوب پایین تر به مذاب اضافه کنیم به عنوان مثال اضافه کردن مس با نقطه ذوب 1080 درجه سانتیگراد به مذاب آلومینیم که این عمل باید به صورت آمیژن انجام شود . یا اضافه کردن روی با نقطه ذوب 420 درجه سانتیگراد به مذاب آلومینیم که باید به صورت آمیژن انجام شود .

آمیژن آلومینیم سیلیسیم ( سیلومین):

نکته : آمیژن به معنی عنصری است که با آلومینیم آلیاژ سازی شده است . مانند آمیژن مس.

نکته : فلزاتی که دارای نقطه ذوب پایین هستند به علت فشار بخار زیاد در ریخته گری آلومینیم اگر به صورت خالص به مذاب اضافه شوند باعث پاشش مذاب

می شوند .

انواع روش های تولید هاردنر ها :

روش اول : در این روش ابتدا مذاب آلومینیم را تهیه نموده سپس فلز مورد نظر را به صورت قطعات ریز و کوچک در داخل فویل های آلومینیمی قرار می دهیم و آرام و آرام به مذاب آلومینیم اضافه می کنیم

روش دوم : آلومینیم و فلز مورد نظر را به صورت جداگانه ذوب کرده و سپس فلز با نقطه ذوب بالا را به صورت باریکه مذاب به مذاب آلومینیم اضافه کرده و هم

می زنیم.

بررسي انواع عيوب ريخته گري در قطعات آلومينيومي ريختگي تحت فشار

عيب سرد جوشي

سردجوشي عبارت است از برخورد دو جبهه از فلز مذاب اکسيد شده که باعث ناپيوستگي در قطعه ريخته شده مي شود . در صورتي که انجماد فلز خيلي پيشرفته باشد اتصال دو جبهه مذاب بطور کامل انجام شده و سردجوشي به صورت کشيدگي

در قطعه ظاهر مي شود .

 

نحوه ايجاد عيب سرد جوشي

سردجوشي نتيجه تقسيم شدن موج مذاب در طول پر شدن قالب مي باشد اين تقسيم شدن مي تواند در اثر وجود يک مانع در راه عبور مذاب ( پين يا ماهيچه ) باشد و يا در اثر يک انسداد ناشي از جاري شدن به صورت جت مي باشد حضور اکسيد در فلز مذاب قبل از ريخته گري پديده سردجوشي را شديدتر مي نمايد عيب نيامد.

نيامد عيبي است که در اثر نرسيدن مذاب به قسمت هايي از قطعه ايجاد مي شود اين عيب مي تواند در نواحي نازک قطعه ايجاد شود و از نظر ظاهري به عيب سردجوشي شبيه است

نحوه ايجاد عيب نيامد

عيب نيامد نتيجه تقسيم شدن جبهه مذاب در حين پر شدن قالب است فلز خيلي سرد بوده و يا زمان پر شدن قالب خيلي طولاني مي باشد و يا حتي ممکن است جهت حرکت مذاب در قالب در حين پرشدن قالب نامناسب باشد به طوري که مذاب مسير طولاني را براي رسيدن به هدف بپيمايد در اين حال قبل از اينکه قالب توسط مذاب پر شود انجماد آغاز شده و نيامد ايجاد مي شود .

عيب مک هاي گازي

اين عيب به صورت مک هايي با ديواره صاف ظاهر مي شود که شکل کروي داشته و با سطح خارجي نيز ارتباطي ندارند سطح داخلي اين مک ها معمولا ً براق بوده اما گاهي ممکن است تا حدودي اکسيده نيز شده باشد که بستگي به منشأ ايجاد مک ها دارد .

نحوه ايجاد عيب مک هاي گازي

الف ) حبس هوا در حين پر شدن قالب : پرشدن قالب هاي ريخته گري تحت فشار معمولا ً به صورت تلاطمي انجام شده و اين تلاطم باعث حبس هوا در قالب مي شود .

ب) حبس هوا در محفظه نگهدارنده مذاب : در ماشين هاي محفظه سرد در هنگام اولين فاز تزريق ذوب هوا مي تواند وارد مذاب شده و در هنگام پر شدن قالب هوا در بخش هاي زيادي از مذاب محبوس گردد .

پ) حبس گاز در محفظه سيلندر تزريق : اين حالت در اثر تبخير و يا تجزيه ماده حلال موجود در روانساز پيستون ايجاد مي شود در نتيجه در هنگام ورود مذاب به اين قسمت ها بايد ماده روانساز به صورت خشک باشد .

 

ت) حبس گاز از طريق مواد مذاب : همان فرآيند ذکر شده در فوق مي باشد که ناشي از تبخير ناقص روانساز قالب و يا تجزيه آن هنگام رسيدن مذاب مي باشد .

ث) آزاد شدن گاز حل شده در فلز مذاب : آلومينيوم و آلياژهاي آن به راحتي آب و ديگر ترکيبات هيدروژن دار ( مانند روغن و گريس ) را تجزيه مي نمايند هيدروژن آزاد شده در هنگام اين تجزيه در فلز حل شده و هر چه دما باشد ميزان ورود هيدروژن به فلز نيز بيشتر خواهد بود برعکس حلاليت هيدروژن درآلومينيوم در حالت جامد عملا ً ناچيز است در نتيجه در حين انجماد هيدروژن حل شده در مذاب آزاد شده و ايجاد سوراخ هاي ريز مي نمايد0

عيب مک هاي انقباضي :

مک هاي انقباض به صورت حفره با فرم و اندازه متغير مي باشند اين مک ها بر عکس مک و حفره هاي گازي سطوح صاف و براق نداشته و کم و بيش حالت کندگي و سطوح دندريتي دارند .

نحوه ايجاد عيب مک هاي انقباضي

در هنگام انجماد فلز دچار انقباض حجمي گرديده و در صورت عدم وجود فلز مذاب جبران کننده انقباض ، اين انقباض به صورت يک يا چند حفره ظاهر مي گردد اين حفره ها مي توانند در سطح قطعات ريختگي ظاهر شوند ( مثلا ً در مواردي که مذاب در شمش ريزي منجمد مي شود ) و يا برعکس به صورت بسته در داخل قطعه محبوس گردند که معمولا ً در ريخته گري تحت فشار مشاهده مي شود .

عيب آبلگي

عيب آبلگي همانند حفره هاي گازي است اما در سطح قطعه ظاهر مي شود همچنين در مورد قطعات نازک اين عيب مي تواند در دو سطح قطعه نيز ظاهر شوند .

طريقه ايجاد عيب آبلگي

روش ايجاد آبلگي همانند ايجاد عيب حفره هاي گازي است ولي در اين مورد آزاد شدن هيدروژن حل شده بر خلاف ايجاد حفره هاي گازي ، به صورت غير کافي انجام مي گيرد در اين حال در صورتي که درجه حرارت قطعه در هنگام باز کردن قالب بيش از حد بالا باشد مقاومت مکانيکي آلياژ بسيار ضعيف بوده و حفره هاي گازي ايجاد شده تحت فشار فوق العاده قوي موجب تغيير شکل قطعه در نواحي نزديک سطح مي شوند همچنين در صورت نازک بودن قطعه نسبت به قطر حفره گازي نيز عيب فوق به وجود مي آيد

 

عيب مک هاي سوزني ( ريزمک)

ريز مک هاي سطحي به صورت سوراخ هاي بسيار ريز ( چند صدم ميلي متر ) و اغلب به صورت گروهي مشاهده مي گردند .

نحوه ايجاد عيب مک هاي سوزني

الف ) حبس گاز : در اين مورد تاول هاي ريزي به وسيله حباب هاي گازي که در نواحي بسيار نزديک سطح محبوس گرديده اند ايجاد مي شود .

ب) اکسيدها : اکسيدهاي موجود در فلز نيز مي توانند عيب فوق را ايجاد نمايند .

عيب ترک خوردگي

عيب ترک خوردگي به صورت ايجاد ترک هاي کم و بيش نازک و عميق ظاهر مي شود در برخي موارد اين ترک ها مي توانند حتي ضخامت قطعه را نيز طي نمايند .

نحوه ايجاد عيب ترک خوردگي.

اين نوع ترک ها بين دانه اي بوده و به فرم هاي غيرمنظم مي باشند اين ترک ها هنگامي ايجاد مي شوند که آلياژ در انتهاي انجماد تحت تنش باشد . در اغلب موارد خطر ايجادترک در نواحي از قطعه که مستعد ايجاد تنش مي باشند و در نقاط گرم بيشتر است .

عيب سخت ريزه

اين عيب به صورت ناهنجاري ساختاري و يا حضور اجسام خارجي مي باشد که در حين ساخت و يا فرسايش و يا شکست ابزار برش ايجاد مي شوند.

نحوه ايجاد عيب سخت ريزه

عيب سخت ريزه در ريخته گري تحت فشار مي تواند مبدأ متفاوتي داشته باشد .

الف ) ترکيبات بين فلزي

 

الف 1 ترکيبات m-Al(Fe,Mn)Si

 

اين ترکيبات بر روي برش هاي قطعات به صورت سوزن هاي کوتاه ديده مي شود که در حقيقت به صورت ذرات بريده مشاهده مي شود .

 

الف 2 ترکيبات x-Al(Fe,Mn)Si

 

اين ترکيبات به فرم خطوط چيني ريز مشاهده مي شوند اين ترکيبات نسبت به ترکيبات قسمت قبل (m-Al(Fe,Mn)Si) بر روي خواص مکانيکي ضرر کمتري داشته و در فرآيند ساخت عملا ً مشکلي را ايجاد نمي نمايند .

 

الف 3 ترکيبات c-Al(Fe,Mn)Si

 

اين ترکيبات به شکل بلورهاي چند وجهي با طول متغير مي باشند اين نوع ترکيبات هنگامي ايجاد مي شوند که درجه حرارت حمام مذاب به کمتر از حد معيني باشد که اين حد بستگي به مقدار آهن ، منگنز و کروم در آلياژ دارد.

 

ب) اکسيداسيون ، واکنش با ديرگدازه ها

 

آلياژهاي آلومينيوم مخصوصا ً در حالت مايع طبيعتا ً بسيار اکسيد شونده هستند وي حمام آلياژ مذاب معمولا ً لايه اي از اکسيد آلومينيوم ايجاد مي شود که به آن اکسيد آلومينيوم گاما مي گويند اين لايه به شدت محافظت کننده است اما طي چند ساعت يا چند ده ساعت به اکسيد آلومينيوم آلفا تبديل مي شود سرعت تبديل تابعي از درجه حرارت مي باشد از طرفي سرعت اکسيداسيون همچنين به حضور برخي عناصر آلياژي و از همه مهم تر در ريخته گري تحت فشار بستگي به حضور فلز روي در آلياژ دارد .

 

پ) ذرات خارجي

 

آزمايش سيستماتيک بر روي تعداد زيادي از نمونه ها به کمک ميکروسکوپ الکترونيکي نشان داده اند که اغلب ذرات خارجي موجود در قطعات ، متشکل از ذرات ديرگدازنشان داده اند که اغلب ذرات خارجي موجود در قطعات ، متشکل از ذرات ديرگداز ،(احتمالا ً با شکل تغيير يافته در اثر واکنش با آلومينيوم و يا ذرات بوته ) مي باشند .

 

عيب قطره هاي سرد

 

قطرات سرد به صورت طبله هاي کم و بيش کروي به صورت محبوس در روي قطعه ظاهر مي شوند واغلب موارد نيز قابل حل شدن و ايجاد پيوستگي ساختاري با فلز اطراف خود نمي باشند تنها راه تشخيص اين عيوب ، بررسي ريز ساختار آنها مي باشد.

 

نحوه ايجاد عيب قطره هاي سرد

 

قطرات سرد قسمت هايي از فلز هستند که به سمت ديواره هاي قالب و يا ماهيچه پاشيده شده اند و بلافاصله نيز منجمد گرديده اند بدون آنکه بتوانند توسط مذاب بعدي حذف گردند اين قطرات منجمد در داخل قطعه محبوس شده ، بدون آنکه ذوب مجدد شده باشند اين قطرات فقط باعث ايجاد يک غيرهمگوني در ساختار فلزي مي شوند .

 

علل عيب سرد جوشي

 

عدم تنظيم حرکت پيستون تزريق

 

طرح نامناسب سيستم مذاب رساني

 

پايين بودن سرعت دومين فاز مرحله تزريق

 

بيش از حد بودن مقدار مذاب تزريق شونده

 

سرد بودن قالب

 

سرد بودن مذاب هنگام تزريق

 

کوتاه بودن کورس ( زمان ) دومين مرحله تزريق

 

 

 

علل عيب مک هاي گازي

 

طرح نامناسب سيستم مذاب رساني

 

کم بودن سرعت دومين مرحله تزریق

 

بالا بودن سرعت دومين مرحله تزريق

 

طولاني بودن زمان مرحله تزريق

 

مشکل قالب گيري

 

عدم وجود هواکش به ميزان کافي در قالب

 

کيفيت نامناسب مذاب ( تميز نبودن يا حضور اکسيدها

 

عدم تنظيم سرعت مرحله اول تزريق

 

علل عيب مک هاي انقباضي

 

فشار نامناسب مرحله سوم ( تزريق

 

عدم تنظيم حرکت پيستون تزريق

 

طرح نامناسب سيستم مذاب رساني

 

سرعت خيلي پايين مرحله دوم تزريق

 

گرم بودن قالب

کيفيت نامناسب مذاب ( تميز نبودن يا حضور اکسيدها

علل عيب آبلگي

عدم تنظيم حرکت پيستون تزريق

سرعت پايين مرحله دوم تزريق

بالا بودن سرعت مرحله دوم تزريق

طولاني بودن زمان مرحله دوم تزريق

مشکل قالب گيري

عدم وجود هواکش به اندازه کافي در قالب

 

کيفيت نامناسب مذاب ( تميز نبودن يا وجود اکسيدها

 

عدم تنظيم سرعت مرحله اول تزريق

علل عيب مک هاي سوزني

طرح نامناسب سيستم مذاب رساني

طولاني بودن زمان مرحله دوم تزريق

زمان نامناسب قالب گيري

عدم وجود هواکش به ميزان کافي در قالب

کيفيت نامناسب آلياژ مذاب ( تميز نبودن يا وجود اکسيدها

عدم تنظيم سرعت مرحله اول تزريق

علل عيب ترک خوردگي

نامناسب بودن عمل تزريق

فشار نامناسب مرحله سوم تزريق

گرم بودن قالب

گرم بودن مذاب تزريق شونده

مشکل قالب گيري

کيفيت نامناسب مذاب ( تميز نبودن يا وجود اکسيدها

علل عيب سخت ريزه

نامناسب بودن ترکيب شيميايي آلياژ

نامناسب بودن زمان انجماد

وجود ترکيبات بين فلزي در آلياژ

اکسيد شدن آلياژ و واکنش با ديرگدازه ها

وجود هر گونه ذرات خارجي در آلياژ

علل عيب قطرات سرد

عدم تنظيم حرکت پيستون تزريق

طرح نامناسب سيستم مذاب رساني

پايين بودن سرعت مرحله دوم تزريق

سرد بودن مذاب تزريق شونده

 

کوتاه بودن زمان مرحله دوم تزريق  

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 08 خرداد 1393 ساعت: 19:02 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

ریخته گری چدن خاکستری با مواد جوانه زا

بازديد: 1183

ریخته گری چدن خاکستری با مواد جوانه زا

مقدمه:

چدنهای خاکستری آلیاژهای هستند که مبنای آنها سیستم آهن و کربن بعلاوه تعدا دیگری از عناصر است که که مهمترین انها سیلیس ، منگنز ، گوگرد و فسفر می باشد .سیستم آهن و کرن داری یک یوتکتیک می باشد و چدن خاکستری طبق یک قانون عمومی بوسیله کربن بالای آن از فولادها متمایز می گردد که با عث ایجاد اجزای یوتکتیک در حالت ریختگی می شود .

ساختار گرافیت در چدن خاکستری ممکن است در اثر تغییرات ذوب ،جوانه زائی،سرعت انجماد و تاثیر بعضی از عناصر هر چند جزئی (ولی بحرانی)تغییر زیادی پیدا کند.

بیشترین مقدار مصرف را در بین چدنها را چدن خاکستری دارد و تولید آن به تنهایی چند برابر دیگر انواع فلزات ریختگی است. نام این چدن از رنگ خاکستری مقطع شکست آن که خود به دلیل حضور گرافیت ورقه ای می باشد گرفته شده است.

چدنهای خاکستری دارای خواص مکانیکی نسبتاً خوب، قابلیت ماشینکاری عالی، مقاومت مطلوب در برابر سایش و قابلیت بالای جذب ارتعاش هستند.

یک دلیل واضح بر خواص عالی آنها در ساخت قطعات پیچیده نظیر قطعات مصرفی در صنایع اتومبیل سازی، قطعات تراکتورها و... با قیمت تمام شده نسبتاً پایینی می باشد.

هنگامی که ترکیب شیمیایی مذاب در ردیف مربوط به چدنهای خاکستری قرار گرفته و دامنه سرد شدن مذاب در حد معینی باشد کربن موجود در چدن (در جریان انجماد) از مذاب جدا شده و در قطعه جامد شده به صورت ورقه ای شده و به این دلیل نام چدن خاکستری را چدن با گرافیت ورقه ای نیز می گویند.

مشخصات چدن خاکستری بستگی به اندازه، مقدار و نحوه توزیع گرافیت های ورقه ای و سختی نسبی زمینه ای دارد که این گرافیتها روی آن توزیع شده اند. این عوامل عموماً توسط میزان کربن و سیلیسم به همراه میزان سرعت سرد شدن مذاب و قطعات کاهش می یابد.

عملیات تلقیح:

مقدار سیلیسم چدن اولیه به حد کافی پایین نگه داشته می شود تا سیلیسی که از طریق آلیاژ منیزیم و نیز از طریق عملیات تلقیح به مذاب وارد می شود، در مجموع مقدار سیلیسم محتوی را به محدوده مطلوب برساند. مقدار سیلیسم در چدن اولیه در محدوده 1% الی 18% است و این مقدار به نوع آلیاژ منیزیمی که به مذاب اضافه می شود، بستگی دارد. پایین بودن میزان سیلیسم در چدن اولیه این امکان را بوجود می آورد که به هنگام افزودن آلیاژ منیزیم به مذاب مقداری سیلیسم وارد آن شود و مقداری سیلیسم نیز تا بیش از 6/0% به عنوان ماده جوانه را به مذاب تلقیح شود.

شکل، اندازه و نحوه توزیع گرافیت در چدنها بستگی به تعداد جوانه هایی دارد که قبل از شروع انجماد در مذاب وجود دارد. جوانه زنی و رشد گرافیت بر روی این جوانه انجام یافته و لذا هر قدر تعداد این جوانه ها بیشتر باشد تعداد گرافیتهای ایجاد شده بیشتر شده و در نتیجه این گرافیتها کوچکتر نیز می گردند.

این جوانه ها توسط عناصری که مواد تلقیحی نام دارند تأمین می گردد، در مقادیر 1/0% تا 1% به مذاب چدن افزوده شده (مقدار متداول بین 2/0% تا 5/0% است).

وظیفه مواد تلقیح جلوگیری از ایجاد کاربید آهن و تشویق مراحل گرافیت زایی و کنترل شکل، اندازه و نحوه پخش گرافیت در چدنها است. مصرف این مواد جوانه زا اکثراً محدود به چدنهایی با ترکیب هیپویوتکتیک بوده زیرا تأثیر آنها بر چدنهای هیپویوتکتیک به مراتب کمتر است یا حتی بی تأثیر است.

مصرف مواد تلقیحی علاوه بر خواص گفته شده بالا باعث افزایش استحکام، کاهش عیوب در قطعات ریختگی نظیر حفره های انقباضی و تقلیل مقدار تغذیه های بکار رفته و افزایش سیالیت مذاب می گردد.

دو روش اساسی جوانه زایی وجود دارد، یکی جوانه زنی در پاتیل و دیگری جوانه زنی در آخرین مرحله ممکن در اولی ماده جوانه زا به جریان مذاب ورودی به پاتیل یا بعد از آن زده می شود. جوانه زنی در آخرین مرحله به هر گونه روش تلقیحی گفته می شود که پس از ترک مذاب از پاتیل به قالب است.

مؤثر بودن یک جوانه زا توسط توانایی جوانه زنی در قدرت ماندگاری اثرات آن در طول فاصله زمانی بین تلقیح و تکمیل انجماد یوتکتیک بوده و اندازه گیری می شود.

مزایای جوانه زایی شامل یک تمایل به کاهش تشکیل سفیدی در مقاطع نازک، یکنواختی بیشتر ساختار، اجتناب از گرافیت فوق تبریدی ریز که با مزیت همراه است و از بین بردن گرافیتهای درشت در مقاطع ضخیم می شود. با زدن جوانه زا می توان چدنهای خاکستری مقاوم با کربن معادل کم را بدون ریسک تشکیل سمانتیت ریخته گری نمود.

کاربرد روشهای جوانه زایی در آخرین مراحل به حذف واقعی یا بالقوه میرابی منجر می شود. استفاده از این جوانه زنی باعث مصرف کمتر جوانه زا شده و لذا در هزینه صرفه جویی می شود. از طرفی جوانه زا تغییر کمتری در ترکیب چدن گذاشته و قادر می سازد که از برگشتن بیشتری در شارژ جهت تولید چدن نشکن تلقیح گشته با فروسیلیسم منیزیم استفاده کرده لذا صرفه جویی بیشتر می شود.

زدن جوانه زا در آخرین مراحل خیلی مؤثرتر از جوانه زنی در پاتیل در جلوگیری از تشکیل کاربید در مقاطع نازک بوده و کاهش قابل توجهی نیز در تولید دود و روشنایی خیره کننده به همراه خواهد داشت.

زدن جوانه زا در درون قالب در شکلهای گوناگونی است. جوانه زای پودر شده در حوضچه ریختن یا در لوله راهگاه قرار داده می شود. جوانه زای آسیاب و درجه بندی شده 300-30 مش نیز می تواند در کف لوله راهگاه گذاشته شود. به گونه ای دیگر می تواند به صورت گلوله های به شکل ریختگی نیز به کار برده شود.

عمق سفیدی بدون جوانه زنی بالغ بر mm10 و mm7/3 قابل قبول برای قطعات ریختگی است.

دمای ریختگی روی عملکرد جوانه زا تأثیر گذارده و اندازه بهینه دانه های آن را mm4-1 پیشنهاد می کند. اگر خیلی ریز باشد انحلال اولیه خیلی سریع و تند است و اگر خیلی درشت باشند، انحلال با تأخیری اولیه خواهد بود. مشکل پتانسیل می تواند جوانه زا و آخالها را به داخل قطعه ریختگی بفرستد.

طراحی صحیح سیستم راهگاهی و محفظه می تواند تلاطم را به حداقل رسانده و باعث سادگی انحلال جوانه زا گردد.

در طول انحلال جوانه زا ممکن است آخالهای نامطلوبی تولید شوند جهت جلوگیری از ورود آخال به قطعه ریختگی می توان با بکاربردن صافی هایی با سطح مقطع کشیده (افزایش سطح مقطع باعث کندی حرکت فلز مذاب شده و آخالها را جدا کرده و در خود نگه می دارد) تله های چرخشی گریز از مرکز و تغذیه های گرم در ورودی قطعه ریختگی، باعث عدم ورود آخالها به درون قطعه گردید.

راندمان جوانه زنی می تواند توسط افزایش فوق تبرید و نه بیشتر شدن سطح خمیدگی فصل مشترک و وجود سازنده های فوق تبرید و کاهش در سینتیک آن، بهبود و اصلاح گردد. با بکار بردن هرچه کمتر ماده کروی کننده (بدون کاهش در مراکز جوانه زنی غیر همگن و بدون انحطاط روی کره های گرافیت) می توان از سینتیک فوق تبرید کاست.

تأثیر بعضی عناصر روی تلقیح:

وجود Ce در جوانه زاها باعث افزایش تعداد جوانه ها و مقاومت به میرایی است. این امر به دلیل کاهش انرژی در فصل مشترک مایع- گرافیت توسط Ce است.

 

افزایش Ce با خلق محلهای هسته زنی پتانسیل هسته زایی را می افزاید اما با بالارفتن میزان آن باعث کاهش انرژی فصل مشترک، افزایش در سینتیک فوق تبرید و کاهش فعالیت C در مایع مذاب می شود. وجود Bi تا یک حد معینی در جوانه زا به طور مداوم باعث افزایش تعداد کره ها شده و سپس با بالا رفتن مقدار Bi مورد برعکس شده و از تعداد کره ها گرافیت کم می شود. این رفتار دو گانه به همکاری آن با سازندهای تحت فوق ترید و نیز کاهش در انرژی فصل مشترک نسبت داده می شود. Bi و sb در غلظتهای کم باعث افت و کاهش زیاد در انرژی فصل مشترک می شوند.

در هنگام استفاده از عناصر تلقیحی بایستی نکات زیر را در نظر داشت:

1- فروسیلیسم 75% ساده ترین نوع جوانه زای مصرفی بوده در حالی که نوع متداول و مناسبتر آن محتوی 1% تا 5/1% آلومینیوم و همین مقدار کلسیم است.

2- اندازه Fe-si در اندازه مناسب انتخاب کرده و در صورتی که کلوخه آن را در اختیار دارید باید آن را خرد کرده و در اندازه حدود ماش یا عدس (mm2 تا mm3) درآورده و سپس مصرف کنید.

3- فروسیلیسم را حدود 2/0% تا 5/0% وزن مذاب لحظه ای قبل از ریختن بار به داخل قالب به مذاب موجود در بوته یا پاتیل افزوده (بایستی قبلاً شیره و شلاکه روی مذاب را گرفته و یا حداقل آن را به طرفی بکشانید) و سریعاً اقدام به ریخته گری مذاب نمایید. در صورتی که فاصله زمانی بین اضافه کردن Fe-si به مذاب و ریختن آن طولانی باشد (معمولاً min10) تأثیر جوانه زایی Fe-si از بین می رود. در اینگونه موارد مواد تلقیحی را در فواصل بارریزی و در چند مرحله زمانی به مذاب چدن بیافزایید.

4- در بعضی از موارد بخصوص در مورد قطعات حجیم و سنگین اضافه کردن مواد تلقیحی ممکن است مضر بوده و نه تنها باعث ریزتر کردن گرافیتها نگردد بلکه آنها را درشت تر سازد. لذا تأثیر مصرف مواد تلقیحی را از طریق مطالعه مقطع شکست قطعات و یا بررسی های میکروسکوپی قبلاً تجربه کنید.

عملیات ذوب و ریخته گری:

برای انجام تلقیح وهمچنین بررسی تاثیر ضخامت بر تعداد ، شکل،اندازه و نحوه توزیع گرافیت از مدل  گوه ای شکل استفاده شد .بدین ترتیب که از نمونه های گوه ای قالب با ماسه تر تهیه و مذاب از طرف قاعده گوه ریخته شد. ابعاد گوه در قاعده mm25، ارتفاع mm60 و طول mm150 بودند. زمان حرارت دادن شارژ حدود یک ساعت و 15 دقیقه بود که بعد از این زمان مقدار 250 گرم فروسیلیسم که حدود 2% از وزن کل مذاب بود اضافه و گوه ریخته شد

 

سپس نمونه با ضربه  شکستنه  شد و سنگ زنی اولیه در کارگاه صورت گرفت.

متالو گرافی و تحلیل ساختار:

.برای بررسی ساختار نمونه و انجام عملیات متالو گرافی عملیات سمباده زنی و براده برداری انجام شد و در دستگاه پولیش دیسکی قطعه پولیش داده شد.

گوه که نمونه تلقیح شده چدن می باشد در نوک شامل گرافیت های نوع D در زمینه ای فریتی بود شکل 4 تا عمق 3 میلیمتری. بعد از این عمق زمینه تماماً پرلیتی و گرافیت ها از نوع A بودند.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

عناصر موجود در چدن خاکستری به دو دسته اصلی و جزئی تقسیم می شوند،عناصر اصلی عبارت اند از:کربن،سیلیسیم و آهن،از این رو چدن خاکستری را آلیاژی از آهن،کربن و سیلیسیم می دانند.

عناصرجزئی شامل سه عنصرفسفر،گوگرد و منگنز می باشند که فسفر وگوگرد به ندرت بطور عمدی به چدن خاکستری افزوده می شوند.

فسفر تاحدودی موجب افزایش سیالیت می شود و میزان بالای آن موجب افزایش تخلخل های انقباضی می شود،در حالیکه میزان کم آن موجب افزایش نفوز فلز در قالب می شود میزان آن را حدود 0.1-0.02 درصد نگه می دارند.فسفر تا حدود 0.1 درصد در آهن محلول می باشد مقادیر بیشتر آن با آهن ترکیب شده و فسفید آهن Fe3P تشکیل می شود.این ترکیب با آستنیت و سمنتیت یوتکتیک سه تائی موسوم به استید را بوجود می آورد.نقطه ذوب استدیت بین 980-954 درجه سانتی گراد می باشدکه موجب انجماد آن در آخرین مراحل انجماد چدن ها فسفر دار می شود،در نتیجه در مرز بین سلولهای یوتکتیک تشکیل خواهد شد.در چدن های خاکستری حاوی 0.2 درصد فسفر یا کمتر استدیت معمولا در مرز دانه ها تشکیل می شود که تاثیر خیلی زیادی روی خواص مکانیکی چدن ندارد ولی با افزایش فسفر از 0.2 درصد به 0.5 درصد،یک شبکه بسته از استدیت در مرز بین سلول ها تشکیل می شود که به علت ترد و شکننده بودن آن ساختار نهایی از قابلیت استحکام،ماشینکاری و مقاومت به ضربه پایینی برخوردار خواهد بود.

 

شکل زیر نمونه ای از این نوع چدن ها را نشان می دهد.

 

 

 

مزیت چدن های پر فسفر در افزایش مقاومت به سایش این چدن هاست.این چدن ها در برخی از قطعات که در معرض سایش قرار می گیرند،کاربرد دارند و همچنین از چدن های فسفر دار با میزان فسفر 0.25 درصد در تولید قطعات چدنی با کیفیت سطحی خوب استفاده می شود،از اثرات دیگر فسفر افزایش سیالیت چدن های فسفر دار نسبت به چدن های بدون فسفر می باشد.

 

همانطوری که در قسمت های قبل اشاره شد،گوگرد یکی از عناصر جزئی موجود در چدن های خاکستری است و در چدن هائی که دارای کمتر از 0.05 درصد گوگرد هستند،بجای تشکیل چدن با گرافیت ورقه ای نوع A امکان بوجود آمدن گرافیت نوع D بیشتر می شود،زیرا واکنش تلقیح گرافیت بخوبی صورت نمی گیرد.از این رو ساختار زمینه فریت و گرافیت نوع D می شود. باتوجه به اینکه محققان بسیاری نشان داده اند که گوگرد نقش مهمی در هسته سازی گرافیت در چدن خاکستری دارد.از این رو در برخی از ریخته گری ها سعی به تنظیم میزان گوگرد موجود در چدن های خاکستری می شود.

 

با افزودن مواد گوگرد دار می توان میزان گوگورد چدن را به 0.5 درصد افزایش داد تا اینکه در اثر تلقیح بتوان از عمق سفیدی چدن کاست و ساختا با گرافیت مطلوب به دست آورد،در نهایت می توان نتیجه گرفت که میزان کم گوگرد  برای کنترل عمل گرافیت زائی لازم است(0.06 - 0.04 درصد).افزایش گوگرد موجب کاهش سیالیت می شود و همچنین موجب افزایش تعداد شبکه های یوتکتیکی و انقباض می گردد و چنانچه بیشتر از 0.15 درصد باشد ایجاد تخلخل و فرج می نماید.در صورت حضور منگنز،تا حدود زیادی اثرات مضر گوگرد خنثی می شود.همچنین منگنز موجب ظریفت تر شدن ساختار پرلیت و بهبود خواص مکانیکی قطعه ریختگی می شود.

 

در چدن های خاکستری از عناصر آلیاژی به منظور افزایش استحکام کششی و بهبود بخشیدن به چقرمگی استفاده می شود.

 

با توجه به تحقیقات بسیاری از محققین در مورد تاثیر عناصر مختلف بر روی استحکام در چدن های خاکستری،می توان نتیجه گرفت که عناصر مولیبدن و وانادیم بیشترین تاثیر را در افزایش استحکام چدن خاکستری دارند ولی از آنجایی که دو عنصر فوق موجب تمایل چدن به سفید شدن می شوند،بهتر است که به همراه آنها از عناصر دیگری مانند:مس و یا نیکل نیز استفاده گردد تا از سفید شدم این چدن ها جلوگیری شود.افزودن مولیبدن به میزان 0.25 الی 0.75 درصد اثر مهمی بر مقاومت چدن های خاکستری و بهبود ورقه های گرافیت دارد و معمولا در چدن هاب خاکستری از افزودن بیش از میزانی که برای تثبیت پرلیت لازم است خودداری می شود.

 

شکل زیر تاثیر چدن عنصر آلیاژی را بر سختی و مقاومت را بررس نموده است.

 

 

 

در رابطه با بهبود چقرمگی چدن های خاکستری به ترتیب باثیر از زیاد به کم عبارتند زا :(مولیبدن - مس - مولیبدن، نیکل - کرم - قلع - وانادیم - نیکل).در استفاده از قلع توجه به دقیق بودن میزان مصرف خیلی مهم است،زیرا موجب پایداری پرلیت می شود و در صورتی که نیاز به ساختار فریتی بعد از عملیات تابکاری باشد،نبایستی مصرف شود.همچنین از این عنصر معمولا بصورت خالص و عاری از سرب استفاده می شود تا موجب تنزل خواص مکانیکی نشود.مصرف بیش از حد آن موجب ایجاد زمینه پرلیتی می شود که می تواند تردی و شکنندگی چدن را همراه داشته باشد.

 

حضور سرب در قطعات ریختگی احتمال ایجاد عیوب را افزایش می دهد.بطوریکه با تغییر در ساخت گرافیت های ورقه ای موجب تنزل خواص مکانیکی و فیزیکی چدن می شود.سرب در چدن های خاکستری موجب ایجاد گرافیت های نامطلوب(غیر نرمال)می شود.این عنصر معمولا توسط مواد شارژ آلوده به سرب وارد مذاب می شود.ساختار گرافیت غیر نرمال مشابه ساختار ویدمن اشتان در قطعات با مقاطع قطور و شبکه بهم پیوسته ورقه ای در مقاطع نازک شده است.این ساختار ها معمولا در بزرگنمائی کم به سختی قابل مشاهده بوده و فقط در بزرگنمایی های بالا قابل مشاهده هستند.مقاطع قطور قطعه ریختگی نسبت به تاثیر سرب حساس تر هستند،زیرا این مقاطع با سرعت کمتری سد می شوند و همین امر موجب ایجاد جدایش سرب می شود.مقدار سرب باقی مانده به میزان 0.004 درصد در مقاطع قطور قطعه ریختگی می تواند موجب ایجاد نقص گردد.حضور عناصری مانند:هیدروژن و آلومینیوم(که میزان هیدروژن مذاب را افزایش می دهند)موجب تشدید اثر سرب می شوند،به همین دلیل قطعات ریخته گری شده در قالب های ماسه تر به ایجاد این عیوب در حضور سرب مستعدترند.بهترین راه برای جلوگیری از آلوده شدن مذاب به سرب استفاده از مواد شارژ تمیز می باشد،زیرا عنصر خنثی کننده ای برای سرب شناخته نشده است.

 

شکل زیر ریز ساختار چدن خاکستری سرب دار را نشان می دهد.

 

 

 

 

 

قلع تا 0.1 درصد موجب افزایش استحکام کششی و سختی می گردد و بیش از 0.1 درصد تولید کاربید می نماید و مقاومت به ضربه را کاهش می دهد.

 

برخی از عناصر در ایجا خواص یکنواخت در تمامیمقاطع چدن ریختگی مخصوصا قطعات ضخیم موثرند که مهمترین آنها مولیبدن سپس وانادیم،کرم و مس می باشند.البته تاثیر نیکل نیز همانندمس است و توصیه شده است برای حصول نتیجه بهتر از چند عنصر همواره با هم استفاده شود،مانند:افزودن مولیبدن و کرم با هم و وانادیم،مس و کرم باهم و استفاده از مولیبدن،وانادیم و نیکل در تهیه قطعات با مقاطع ضخیم.

 

به منظور کاهش حساسیت به سطح مقطع قطعه ریختگی از عناصر نیکل ومس که بیشترین تاثیر را دارند استفاده می شود.

 

برای بالا بردن استحکام چدن در درجه حرارت های بالا که بستگی به عناصر آلیاژی با توجه به ساختار مقاوم به تجزیه شدن آنها در درجه حرارت های بالا دارد،می توان ار عناصری مانند:کرم که بهترین عنصر آلیاژی برای افزایش مقاومت به حرارت در چدن های خاکستری است،استفده نمود.البته به کاربردن دو عنصر کرم و مولیبدن و همچنین مولیبدن و وانادیم با هم که بیشترین تاثیر را دارند نیز مفید است.

 

در هنگام استفاده از کرم باید به میزان وجود عناصر دیگر مانند:نیکل توجه نمود،زیرا درصورتی که میزان نیکل موجود در چدن به حدود 1.45 درصد برسد تاثیر کرم کاهش می یابد.زیرا نیکل در کاهش پایداری کاربید و پرلیت تاثیر کمی دارد.

 

تاثیر عناصر آلیاژی در افزایش سختی قطعات ریختگی چدن خاکستری پس از عملیات حرارتی به ترتیب موثر بودن آنها عبارت اند از کرم،مولیبدن،وانادیم،بر و ...(در صورتی که عناصر کرم و مولیبدن با هم استفاده شوند بیشترین تاثیر را دارند.)

 

در افزایش مقاومت به سایش چدن ها مهمترین عنصر کرم است و در چدن های مقاوم به سایش معمولا از کرم و نیکل بعنوان عناصر آلیاژی استفاده می کنند.

 

در مورد افزایش مقاومت به ضربه چدن های خاکستری در درجه حرارت های پایین افزودن عناصر آلیاژی وانادیم،نیکل،مس و مولیبدن موثر است.

 

حضور ازت در چدن های خاکستری موجب پایدار شدن پرلیت و کاربید می شود.در مقاطع ضخیم در مقادیر بیش از 0.008 درصد،بجای گرافیت ورقه ای موجب تشکیل گرافیت قشرده می شود.

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 08 خرداد 1393 ساعت: 19:00 منتشر شده است
برچسب ها : ,,
نظرات(0)

تاریخچه بیمه

بازديد: 361

بسم الله الرحمن الرحيم

 

 

عنوان:

بيمه

 

 

استادگرامي:

جناب آقاي طوسي

 

 

گردآورنده:

سمانه حيراني

 

 

زمستان89


تاريخچه بيمه

بيمه چگونه به وجود آمد :

بيمه‌هاي غير زندگي پيشينه بلند مدتي دارند. نوعي بيمه‌هاي دريايي در حدود 3000 سال قبل مورد استفاده قرار گرفت. بيمه‌هاي زندگي نيز سابقه زيادي دارند. اين نوع بيمه‌ها نخستين‌بار هنگامي پديد آمد که سربازان رومي قسمتي از دستمزد خود را در صندوقي جمع‌آوري کردند تا چنانچه در جنگ کشته شدند آن پول به خانواده‌هايشان پرداخت شود.

 

بيمه هاي غير زندگي :

بيمه دريايي که امروز وجود دارد احتمالاً در حدود صده‌هاي يازدهم و دوازدهم ميلادي در منطقه‌اي در شمال ايتاليا به‌وجود آمده است. شخصي به نام لومباردز در صده‌هاي چهاردهم و پانزدهم انگليسي ها را با اين نوع فعاليت آشنا ساخت. مفاهيم بيمه‌گر و بيمه‌گري نخستين‌بار در بيمه دريايي مطرح شد. آن روزها هر بازرگاني که حاضر به تقبل بخشي از يک خطر بود نام خود را همراه با سهمي که از آن خطر قبول مي‌کرد در پايين صفحه‌اي که جزئيات خطر مزبور در آن درج شده بود مي‌نوشت. آن وقت مالکان کشتي‌ها و بازرگانان دريافتند که مي‌توانند کشتي‌ها را براي حمل اجناس سودآور اعزام کنند زيرا مي‌دانستند چنانچه کشتي دچار حادثه شود از اين طريق جبران خواهد شد. در سال 1666 آتش‌سوزي بسيار بزرگي در لندن روي داد که باعث به وجود آمدن بيمه آتش‌سوزي شد. معلوم نيست که نخستين بيمه آتش‌سوزي به صورت امروزي در چه زماني صادر شد اما گفته مي‌شود که نخستين شرکت بيمه آتش‌سوزي به‌نام اداره آتش در سال 1680 بنيان نهاده شد که بعدها فونيکس لقب گرفت.

 

تاريخچه بيمه در ايران :

بيمه به شکل سنتي آن به مفهوم وجود نوعي تعاون و همياري اجتماعي بمنظور سرشکن کردن زيان فرد و يا افراد معدود بين همه افراد کروه يا جامعه در ايران سابقه طولاني داشته و همواره مردم اين مرز و بوم با الهام از تعاليم اسلامي و فرهنگي خود براي کمک به جبران خسارتهاي ناخواسته‌اي که براي ديگر هموطنان و حتي مردم ديگر کشورها پيش مي‌آمد فعال و پيشگام بوده‌اند. با وجود اين بيمه شکل حرفه‌اي و امروزي آن براي اولين بار در سال 1269 هجري شمسي در کشور ما مطرح گرديده است.

در اين سال مذاکراتي بين دولت ايران و سفارت روس بعمل آمد و متعاقب آن امتياز فعاليت انحصاري در زمينه بيمه و حمل و نقل براي مدت 75 سال به يک تبعه روس بنام لازارپلياکف واگذار شد. با اين وجود نامبرده ظرف مهلت سه سالي که جهت آغاز فعاليت بيمه‌اي براي وي در نظر گرفته شده بود قادر به تأسيس شرکت بيمه مورد نظر نگرديد و به همين جهت اين امتياز از وي سلب شد. متعاقباً در سال 1289 هجري شمسي دو شرکت بيمه روسي به نامهاي نادژدا و کافکازمرکوري اقدام به تأسيس نمايندگي بيمه جهت بازديد و پرداخت خسارت در ايران نمودند.

آغاز فعاليت جدي در زمينه بيمه را مي‌توان سال 1310 هجري شمسي دانست. زيرا در اين سال قانون و نظامنامه راجع به ثبت شرکتها در ايران و به تصويب رسيد و متعاقب آن بسياري از شرکتهاي بيمه خارجي از جمله گستراخ- آليانس- ايگل استار- يورکشاير- رويال- ويکتوريا- ناسيونال سوئيس- فنيکس- اتحاد الوطني و ... اقدام به تأسيس شعبه يا نمايندگي در ايران نمودند.

گسترش فعاليت‌هاي شرکت‌هاي بيمه خارجي مسئولان کشور را متوجه ضرورت تأسيس يک شرکت بيمه ايراني کرد تأسيس و فعاليت رسمي خود را از اواسط آبان‌ماه همان سال آغاز شد.

تأسيس شرکت بيمه ايران را مي‌توان نقطه عطفي در تاريخ فعاليت بيمه شگور دانست زيرا از آن پس دولت با در اختيار داشتن تشکيلات اجرائي مناسب قادر به کنترل بازار و نظارت بر فعاليت مؤسسات بيمه خارجي گرديد. دو سال بعد از تأسيس شرکت سهامي بيمه ايران يعني در سال 1316 قانون بيمه در 36 ماده تدوين و به تصويب مجلس شوراي ملي رسيد. پس از آن نيز مقررات ديگري در جهت کنترل و نظارت بر فعاليت مؤسسات بيمه از طريق الزام آنها به واگذاري 25 درصد بيمه‌نامه‌هاي صادره بصورت اتکائي اجباري به شرکت سهامي بيمه ايران وضع شد و الزام به بيمه کردن کالاهاي وارداتي و صادراتي و اموال موجود در ايران و ايرانيان مقيم کشور نزد يکي از مؤسسات بيمه که در ايران به ثبت رسيده‌اند بر استحکام شرکتهاي بيمه افزود. شرکت سهامي ايران با حمايت دولت به فعاليت خود ادامه داد و اين حمايت منجر به تقويت نقش اين شرکت در بازار بيمه کشور و توقف تدريجي فعاليت شعب و نمايندگي‌هاي شرکتهاي بيمه خارجي گرديده بود بطوري که در سال 1318 بيش از 75 درصد از بازار بيمه‌اي کشور در اختيار شرکت بيمه ايران قرار گرفت و پنج شرکت بيمه خارجي که در آن‌زمان در ايران فعاليت مي‌کردند جمعاً موفق به کسب کمتر از 25 درصد از حق بيمه بازار شدند.

اين روند کماکان ادامه يافت تا آنکه در سال 1331 بر اساس مصوبه هيئت دولت کليه شرکتهاي بيمه خارجي موظف شدند جهت ادامه فعاليت خود در ايران مبلغ 250 هزار دلار به عنوان وديعه نزد بانک ملي ايران توديع نمايند و پس از آن نيز منافع ساليانه خود را تازماني‌که اين مبلغ به پانصد هزار دلار برسد بر آن بيفزايند. اين تصميم موجب تعطيل شدن کليه نمايندگي‌ها و شعب شرکتهاي بيمه خارجي در ايران به استثنا دو شرکت بيمه يورکشاير و اينگستراخ گرديد و شرايط را براي گسترش فعاليت شرکتهاي بيمه ايراني فراهم ساخت.

اولين شرکت بيمه خصوصي ايراني به نام شرق در سال 1329 هجري شمسي تأسيس گرديد. پس از آن تا سال 1343 به تدريج هفت شرکت بيمه خصوصي ديگر به نامهاي آريا- پارس- ملي- آسيا- البرز- البرز اميد و ساختمان و کار به ترتيب تأسيس و به فعاليت بيمه پرداختند.

همان‌طور که اشاره شد از سال 1316 کليه شرکتهاي بيمه موظف گرديدند 25 درصد از امور بيمه‌اي خود را به‌صورت اتکائي اجباري به شرکت بيمه ايران واگذار نمايند. اين واگذاري عمدتاً از طريق ارسال ليستهايي به نام بردرو که حاوي کليه اطلاعات راجع به بيمه‌نامه‌هاي صادره و خسارتهاي پرداخت شده توسط اين شرکتها بود انجام مي گرفت. بديهي است ارائه اطلاعات به شرکت بيمه رقيب هيچگاه نمي‌توانست مورد رضايت و علاقه شرکتهاي بيمه واگذارنده باشد. از سوي ديگر با افزايش تعداد شرکتهاي بيمه ضرورت اعمال نظارت بيشتر دولت بر اين صنعت و تدوين اصول و ضوابط استاندارد براي فعاليت‌هاي بيمه‌اي به منظور حفظ حقوق بيمه‌گذاران و بيمه‌شدگان احساس مي‌گرديد. به همين جهت در سال 1350 بيمه مرکزي ايران به منظور تحقق اهداف فوق تأسيس شد. در ماده 1 قانون تأسيس بيمه مرکزي و بيمه‌گري چنين آمده است :

به‌منظور تنظيم و تعميم و هدايت امر بيمه در ايران و حمايت بيمه‌گذاران و بيمه‌شدگان و صاحب حقوق آنها همچنين به منظور اعمال نظارت دولت بر اين فعاليت مؤسسه‌اي به نام بيمه مرکزي ايران طبق مقررات اين قانون به صورت شرکت سهامي تأسيس مي‌گردد.
اين قانون از دو بخش تشکيل شده است : در بخش اول - سازمان- ارکان- تشکيلات- وظايف و نحوه اداره بيمه مرکزي ايران تعيين گرديد و در بخش دوم ضوابط مربوط به نحوه تأسيس و فعاليت شرکتهاي بيمه و ادغام و انحلال و ورشکستگي آنها مشخص شده است.

تأسيس بيمه مرکزي ايران قوام بيشتري به صنعت بيمه کشور داد و از آن پس شورايعالي بيمه که يکي از ارکان بيمه مرکزي ايران مي‌باشد ضوابط و مقررات مختلفي را در رابطه با نحوه انجام عمليات بيمه در کشور و نرخ و شرايط انواع بيمه‌نامه تصويب نمود.
رشد سريع اقتصادي ناشي از افزايش قيمت نفت و تبع آن حجم سرمايه‌گذاري‌ها موجب توسعه بازار بيمه کشور در دهه 1350 گرديد و مجدداً شرکتهاي بيمه خارجي را علاقمند به سرمايه‌گذاري در ايران نمود.

بطوري که در سالهاي 1353 - 1354 چهار شرکت بيمه جديد به نامهاي تهران- دنا- حافظ- ايران و آميرکا با مشارکت سرمايه‌گذاران خارجي تأسيس گرديد و به ترتيب تعداد شرکتهاي بيمه خصوصي - ملي گرديد و اداره آنها به دولت سپرده شد. همچنين پروانه فعاليت نمايندگي شرکت‌هاي بيمه يورکشاير و اننگستراخ که تا اين سال فعاليت داشتند لغو گرديد.

در سالهاي 1360 و 1361 صدور بيمه‌نامه در ده شرکت بيمه ملي شده به نامهاي اميد- شرق- پارس- آريا- ساختمان و کار- تهران- حافظ- دانا- ملي و توانا متوقف گرديد و تنها سه شرکت بيمه ايران- آسيا- البرز به فعاليت جاري خود ادامه دادند.
در سال 1367 به موجب قانون اداره امور شرکتهاي بيمه مالکيت سهام شرکتهاي بيمه آسيا و البرز به دولت منتقل شد و با ادغام ده شرکت بيمه ديگر شرکت دولتي به نام بيمه دانا شکل گرفت تا منحصراً در زمينه بيمه اشخاص فعاليت نمايند.

در حال حاضر 5 شرکت دولتي بيمه ايران- آسيا- البرز- دانا و بيمه صادرات و سرمايه‌گذاري و شرکت‌هاي خصوصي بيمه ملت،توسعه،کارآفرين،پارسيان،سينا،رازي، حافظ و سامان در زمينه بيمه فعاليت دارند.

 

قوانين بيمه

قانون بيمه (مصوب1316/2/7)

قانون اجازه عضويت بيمه مركزي ايران در اتحاديه نظارت كنندگان بر شركت هاي بيمه در كشورهاي در حال توسعه (مصوب 1365/5/2)‌

 

قانون اداره امور شركتهاي بيمه (مصوب 1367/9/13)

 

قانون بيمه اجاري مسووليت مدني دارندگان وسايل نقليه موتوري زميني درمقابل شخص ثالث (مصوب 1347/9/26)

 

آيين نامه منابع درآمد صندوق تامين خسارت هاي بدني موضوع ماده 11 قانون بيمه اجباري مسووليت مدني دارندگان وسايل نقليه موتوري زميني در مقابل شخص ثالث (مصوب 1348/12/2)

 

آيين نامه اجرايي قانون بيمه اجباري مسووليت مدني دارندگان وسايل نقليه موتوري زميني در مقابل شخص ثالث (مصوب 1347/12/28)

 

آيين نامه صندوق تامين خسارت هاي مدني (مصوب 1348/4/21)

 

اساسنامه شركتهاي بيمه مصوب (1368/11/15)

 

(بند 5 ماده واحده)‌ قانون اصلاح قانون چگونگي اداره مناطق آزاد تجاري صنعتي جمهوري اسلامي ايران (مصوب 1377/12/25 مجلس شوراي اسلامي و 1378/4/30 مجمع تشخيص مصلحت نظام)‌

 

قانون الحاق دولت ايران به سيستم بين المللي بيمه مسووليت مدني وسايط نقليه موتوري زميني در مقابل شخص ثالث (كارت سبز) (مصوب 1356/3/5)

 

قانون بيمه محصولات كشاورزي (مصوب 1362/3/25 )

 

قانون چگونگي اداره صندوق ضمانت صادرات ايران (‌مصوب 1375/7/15)

 

قانون عضويت بيمه مركزي ايران در شركت بيمه اتكايي آسيايي (‌مصوب 1371/11/25)‌

 

قانون عضويت دولت جمهوري اسلامي ايران در سازمانها و مجامع بين المللي (مصوب 1365/1/26)‌

 

لايحه قانوني ملي شدن موسسه بيمه و موسسات اعتباري (مصوب 1358/4/4)

 

گنجي به نام بيمه

استفاده بهینه از ذخایر فنی و به خصوص سرمایه‌گذاری این وجوه در بازار سرمایه، منجر به توسعه اقتصادی می شود. ‌ ‌

پیشرفت بیمه در یک کشور، می‌تواند منجر به حفظ ثروت ملی و تشکیل پس‌اندازهای بزرگ شود و در ارتباطی متقابل با رشد و توسعه اقتصادی، افزایش مبادلات و توسعه سرمایه‌گذاری‌های آن کشور می‌‌باشد.

استفاده بهینه از ذخایر فنی و به خصوص سرمایه‌گذاری این وجوه در بازار سرمایه، منجر به توسعه اقتصادی می شود. ‌ ‌

پیشرفت بیمه در یک کشور، می‌تواند منجر به حفظ ثروت ملی و تشکیل پس‌اندازهای بزرگ شود و در ارتباطی متقابل با رشد و توسعه اقتصادی، افزایش مبادلات و توسعه سرمایه‌گذاری‌های آن کشور می‌‌باشد.

در واقع صنعت بیمه، با توجه به نقش آن به عنوان یک نهاد سرمایه‌گذار و تعهدش در جبران خسارت، می‌تواند بر فعالیت‌های اقتصاد کلان و نیز در رشد اقتصادی آن کشور، تأثیر بسزایی داشته باشد.

یکی از اثرات اقتصادی بیمه، حفظ ثروت ملی است. اشخاص و نهادها، می‌توانند ضمانت اموال و تأسیسات خود را با پرداخت حق بیمه مستمر، به شرکت‌های بیمه‌ای واگذار کنند تا در صورت وقوع حادثه، خسارت وارده را از شرکت‌های بیمه‌گر دریافت کرده و بدین طریق، اموال و دارایی‌هایشان از گزند خطر در امان بماند. تأثیر اقتصادی دیگر بیمه، تضمین سرمایه‌گذاری‌ها است.

با توجه به این که ایجاد سرمایه‌گذاری‌های جدید، باعث توسعه و رشد اقتصادی هر کشور می‌شود، تأمین امنیت سرمایه‌ها در تداوم این رشد، از اهمیت خاصی برخوردار می‌شود و فقط در صورتی که سرمایه‌گذار بداند خطری سرمایه‌اش را تهدید نمی‌کند، اقدام به سرمایه‌گذاری جدید می‌نماید. در این شرایط، بیمه می‌تواند ریسک خطر را کاهش دهد. ‌ ‌

از دیگر تأثیرات اقتصادی بیمه، می‌توان به توسعه سرمایه‌گذاری‌ها اشاره کرد. در کلیه بیمه‌ها، معمولاً حق‌بیمه از قبل دریافت می‌شود که این حق‌بیمه‌ها، وجوه بسیار هنگفتی را تشکیل می‌دهند. این وجوه عظیم، می‌تواند در بخش‌های مختلف اقتصادی وارد شده و باعث توسعه سرمایه‌گذاری شود که از جمله نتایج این سرمایه‌گذاری‌ها، اشتغال‌زایی در کشور می‌باشد.

می‌توان گفت که انتخاب بهینه‌ترین اقدام در نحوه بکارگیری این وجوه دریافتی، در جهت رشد اقتصادی کشور، از تصمیمات مهمی است که باید به آن پرداخت. ‌

از دیگر تأثیراتی که بیمه بر اقتصاد دارد، تأثیر بر موازنه ارزی است که قبل از توضیح آن، نیازمند تعریفی از بیمه اتکایی هستیم. بیمه اتکایی، در واقع توزیع جهانی ریسک می‌باشد، به این معنی که هر شرکت بیمه، با توجه به سرمایه و امکانات مالی خود، بخشی از ریسک را می‌پذیرد و مازاد یا تمام آن را مجدداً نزد شرکت بیمه بزرگتری بیمه می‌کند که به آن، بیمه اتکایی گویند.

اگر بیمه اتکایی، بیمه خارجی باشد، در نتیجه شرکت بیمه داخلی، باید حق بیمه مجدد را به صورت ارز به شرکت بیمه‌گر اتکایی بپردازد که همین امر، سبب خروج ارز از کشور شده و تراز بازرگانی، به ضرر کشور مبداC می‌گردد. در نتیجه، مهمترین مسأله‌ای که باید بدان توجه کرد، این است که حتی‌المقدور سعی شود بیمه اتکایی در کشورمان توسط بیمه‌گران داخلی انجام شود تا بدین ترتیب، صادرات تقویت شده و تراز بازرگانی به نفع کشور تغییر کند.

شرکت‌های بیمه در توزیع سود و زیان اقتصادی یک کشور به بازارهای بین‌المللی - تحت حوادث گوناگون، نقش بسزایی را ایفا می‌کنند، زیرا شرکت‌های بیمه با توجه به امکانات مالی خود، قسمتی از ریسک را تقبل کرده و بخش دیگر را به شرکت بیمه اتکایی واگذار می‌نمایند و در این صورت، با بروز سود یا زیان، این ریسک، در سطح بین‌المللی توزیع شود.

‌صنعت بیمه با ایجاد آرامش روحی و امنیت، باعث از بین رفتن نگرانی‌های ناشی از حوادث ناگهانی شده و از این طریق، به بهبود کیفیت زندگی مردم و فعالیت‌های اقتصادی کمک می‌کند. ‌ ‌

 

موانع و راهکارها

با توجه به اهمیت بسزای بیمه، متأسفانه هنوز صنعت بیمه با مشکلاتی مواجه است و نتوانسته جایگاه واقعی خود را به دست آورد. از جمله مشکلات این صنعت را در موارد زیر می‌توان خلاصه کرد:

1) مهمترین عامل در پیشرفت هر صنعت، مسأله رقابتی بودن آن است، ولی در کشور ما، صنعت بیمه با نگاه دولتی صنعت بیمه روبه‌رو است و تا زمانی که در این بخش، خصوصی‌سازی واقعی انجام نگیرد، سهم رشد اقتصادی در این صنعت به کُندی صورت می‌پذیرد و پس‌اندازهای ناشی از حق بیمه‌های دریافتی در بازار سرمایه نیز، اندک خواهد بود. ‌ ‌

۲) در حال حاضر، بسیاری از بخش‌ها و سرمایه‌ها تحت پوشش بیمه‌ای قرار نگرفته و بیمه نیز نتوانسته از طریق دریافت حق بیمه‌ها، به ایجاد پس‌انداز در جهت سرمایه‌گذاری در بازار بپردازد. ‌ ‌

۳) توسل به بیمه‌های اتکایی خارجی از معضلات دیگری است که سبب خروج ارز از کشور شده و تراز بازرگانی را به ضرر کشور رقم می‌زند. در صورتی که بیمه اتکایی داخلی می‌تواند، باعث توسعه و رونق صادرات شده و تراز بازرگانی را به نفع کشور تغییر دهد.

۴) عدم تجهیزات کامل در روش‌های محاسباتی و حسابداری، نقیصه دیگری است که به بازنگری و تجدیدنظر نیاز دارد.

۵) در بخش‌های انرژی، حمل‌ونقل و صنایع و معادن، بیمه، جایگاه واقعی خود را به دست نیاورده و نیاز به پوشش‌های بیمه‌ای در این بخش‌ها، به وضوح ملموس است. ‌ ‌


راهکارهایی که می‌تواند منجر به توسعه این صنعت درکشور شود عبارتند از:
۱) توسعه بیمه‌های اتکایی داخلی به منظور کاهش خروج ارز از کشور
۲) افزایش تنوع پوشش‌های بیمه‌ای و کاهش مسؤولیت دولت در جبران خسارت‌ها
۳) افزایش حق بیمه و گسترش دامنه تأمین ریسک در بخش‌های کلان اقتصادی ‌ ‌
۴) توسعه و اصلاح روش‌های محاسبات و حسابداری و بهره‌گیری از بهترین و کاراترین نرم‌افزارها

۵) استفاده بهینه از ذخایر فنی (وجوه انباشته شده ناشی از حق بیمه‌های دریافتی) ‌ ‌
۶) پیگیری به موقع نمایندگان بیمه، در موارد تعویق حق بیمه
۷) واگذاری صنعت بیمه به بخش خصوصی در راستای اجرای اصل ۴۴ قانون اساسی.


بيمه فروختني است يا خريدني

 

گسترش فرهنگ و يا همان فرهنگ‌سازي بيمه مطلبي است كه سال‌هاي سال در مورد آن بحث شده و تمام دست‌اندركاران و مسوولان ذي‌صلاح بر آن تاكيد دارند اما تاكنون كار جدي در جهت ارتقاي فرهنگ بيمه انجام نشده است و كماكان مسوولان بيمه‌اي كشورمان از نبود فرهنگ بيمه‌اي در كشور گلايه دارند و آن را دليل اصلي پايين بودن ضريب نفوذ بيمه مي‌دانند.

گسترش فرهنگ بيمه و بهبود ضريب نفوذ بيمه به صورت فراگير سومين بند برنامه تحول در صنعت بيمه كشور است.

گسترش فرهنگ و يا همان فرهنگ‌سازي بيمه مطلبي است كه سال‌هاي سال در مورد آن بحث شده و تمام دست‌اندركاران و مسوولان ذي‌صلاح بر آن تاكيد دارند اما تاكنون كار جدي در جهت ارتقاي فرهنگ بيمه انجام نشده است و كماكان مسوولان بيمه‌اي كشورمان از نبود فرهنگ بيمه‌اي در كشور گلايه دارند و آن را دليل اصلي پايين بودن ضريب نفوذ بيمه مي‌دانند.


*اما به راستي مسووليت گسترش فرهنگ بيمه با چه نهادي است؟
گروهي در پاسخ به اين سوال، خود شركت‌هاي بيمه را مسوول فرهنگ‌سازي مي‌دانند و اين جمله را كه بيمه فروختني است نه خريدني را هم به عنوان دليل موجه كنار آن مي‌گذارند. گروهي هم بيمه مركزي را به عنوان متولي صنعت بيمه در كشور مسوول اين امر مي‌دانند و معتقدند بيمه مركزي بايد در امر فرهنگ‌سازي بيمه پيشقدم باشد. اما خود شركت‌هاي بيمه معتقدند در كنار صنعت بيمه وزارتخانه‌هاي علوم، آموزش و پرورش و ارشاد اسلامي نيز وظيفه دارند در امر گسترش فرهنگ بيمه نقش بسزايي ايفا كنند.

 

 

 

فرهنگ بيمه با كنفرانس گسترش نمي‌يابد

نادر مظلومي استاد دانشگاه در اين خصوص گفت: تاريخ را حرف نساخت بلكه عمل ساخت، اگر شركت‌هاي بيمه در مسير درست حركت كنند مشكل نبود فرهنگ بيمه حل خواهد شد.

او با تاكيد بر اينكه به اجبار برگزاري كنفرانس و جزوه نمي‌توان فرهنگ بيمه را در جامعه گسترش داد افزود: براي ارتقا سطح فرهنگ بايد جامعه را به خوبي بشناسيم، از علايق و تمايلات آنها باخبر باشيم و بدانيم آيا فرهنگ زندگي قومي و عشيره‌اي بر آن حاكم است؟

مظلومي ادامه داد: جامعه ايراني يك جامعه جوان و در حال تحول است و آينده براي آن حاوي چيزهاي جديدي است كه نمي‌شناسند و اين وظيفه نهادهاي ذي‌صلاح است كه براي شناساندن آن تلاش كنند.

وي در خاتمه يادآور شد: چنانچه شركت‌هاي بيمه به درستي فعاليت كنند جامعه عكس‌العمل درستي نشان خواهد داد.

گفته‌هاي مظلومي حكايت از نقش پررنگ بيمه‌گران در ارتقاي سطح فرهنگ بيمه دارد و در واقع ارائه خدمات متنوع و مناسب موجب جلب نظر مشتري و جذب بيمه‌گزاران بيشتر خواهد شد.


مسووليت وزارت اقتصاد و بيمه مركزي

مهرداد خواجه‌نوري نيز در خصوص فرهنگ بيمه در كشورمان يادآور شد: امروز توليدكنندگان انواع محصولات با ارائه كالاهاي متنوع اين امكان را براي مشتري فراهم كرده‌اند كه خريدار مطابق با سلايق و علايق خود كالاي مورد نياز خود را خريداري كند.
او ادامه داد: بيمه هم يك محصول است و بايد در فضايي كاملا رقابتي عرضه شود. دبيركل سنديكا با يادآوري اينكه تا زماني كه بيمه دولتي وجود دارد فضا رقابتي نخواهد شد خاطرنشان كرد: همانطور كه در توليد و عرضه ساير محصولات نظارت وجود دارد در عرضه بيمه هم بايد يك نظارت كه بتوان نام آن را نظارت واقعي گذاشت وجود داشته باشد.

خواجه‌نوري گفت: در خصوص نظارت بر صنعت بيمه و ايجاد فضاي رقابتي به منظور توسعه فرهنگ بيمه وزارت امور اقتصادي و دارايي به عنوان مالك بيمه‌هاي دولتي و بيمه مركزي به عنوان ناظر و شريك‌المال بيمه‌ها از طريق واگذاري اتكايي- اجباري نقش قابل توجهي دارند.

او ادامه داد: وزارت اقتصاد بايد بيمه‌هاي دولتي را اصولي به بخش‌خصوصي واگذار كند و بيمه مركزي بايد براي گسترش فرهنگ بيمه قانون خود را عوض كند.خواجه‌نوري يادآور شد:‌ به جاي تمام فعاليت‌هاي اصولي در جهت اصلاح ساختار صنعت بيمه تنها كارگروه‌هايي تشكيل شده است.


فروش خدمت سخت‌تر از فروش كالا است

محمد بلوريان تهراني، كارشناس اقتصادي در خصوص گسترش فرهنگ بيمه در كشور و نحوه تبليغات و اطلاع‌رساني در جامعه گفت: فروش خدمت سخت‌تر از فروش كالا است به ويژه فروش بيمه كه عرضه اميد و امنيت است.

او با اشاره به اينكه تبليغ يعني معرفي و آگاه كردن مردم از وجود كالا و خدمت خاطرنشان كرد: قبل از تبليغات بايد زمينه‌ها و فرهنگ‌سازي‌هاي لازم ايجاد شود تا مشتري بداند محصولي را كه مي‌خرد چه نيازي را برطرف مي‌كند.

بلوريان تهراني يادآور شد: براي ايجاد انگيزه مردم نسبت به خريد بيمه و توسعه آن بايد باور كنند كه بيمه با جبران زيان‌هاي اقتصادي ناشي از حوادث، هزينه‌هاي غيرقابل تحمل را به هزينه‌هاي قابل تحمل تبديل مي‌كند و نگراني‌هاي آنان را نسبت به آينده كاهش مي‌دهد.

نياز او تاكيد كرد: شركت‌هاي بيمه بيش از آنچه نياز به تبليغات داشته باشند به معرفي انواع بيمه نياز دارند كه يكي از وظايف اصلي روابط‌عمومي‌ها به عنوان تنظيم‌كننده روابط ميان سازمان و جامعه است.

اين استاد دانشگاه نقش آموزش و پرورش و دستگاه قضايي را هم در جهت توسعه فرهنگ بيمه پررنگ دانست و ادامه داد: آموزش و پرورش با معرفي بيمه به دانش‌آموزان موجب آموزش نسل‌هاي جديد به روش علمي و فني در قالب درس‌هايشان خواهد شد.
وي افزود: در حال حاضر در ايران مردم فقط از بيمه‌هاي شخص ثالث و درمان اطلاعات كمي دارند و تنوع و گستردگي بيمه‌هاي مسووليت براي آنان ناآشنا است.
بلوريان تهراني گفت: اگر امروز از كسي بخواهيد خانه و يا ماشين خود را بيمه كند اولين سوالي كه مي‌پرسد اين است كه كدام شركت بيمه خوب خسارت مي‌دهد؟ بنابراين اولين عامل موثر در خريد بيمه‌نامه استفاده از تجربه ديگران است.

او يادآور شد: چنانچه يك شركت بيمه بخواهد در بلندمدت سود خود را افزايش دهد بايد مخرج كسر را افزايش دهد نه اينكه صورت كسر را كوچك كند در واقع حق بيمه بيشتري دريافت كند نه اينكه خسارت پرداختي را كم كند.


نقش رسانه ملي در گسترش فرهنگ بيمه

سازمان صداوسيما به عنوان يك رسانه ملي نقش ويژه‌اي در فرهنگ‌سازي دارد و بديهي است اطلاع‌رساني از طريق اين رسانه ملي به خاطر اعتماد و دسترسي كه اكثر آحاد جامعه به آن دارند داراي نتايج ارزنده‌اي خواهد بود.

حسن خجسته، معاون صداي سازمان صدا وسيما در گفت‌وگو با فصلنامه آسيا در خصوص گسترش فرهنگ بيمه گفته است: در گام اول بايد موضوع را از منظر روان‌شناسي و جامعه‌شناسي مورد مطالعه قرار داد و بعد در حوزه رسانه‌ها آن را بررسي كرد.

او با اشاره به اينكه مشكلي كه در مورد پايين بودن آگاهي‌هاي مردم در مورد بيمه وجود دارد، ناشي از شناخت و طرز تلقي آنها است، گفته است: بايد طرز تلقي مردم و ادراك عمومي نسبت به اين پديده اصلاح، تكميل و تقويت شود، مخاطب بايد به يك نياز رسيده باشد تا بر مبناي آن در او ميل به اقدام ايجاد شود.

خجسته در خصوص نقش صداوسيما در جهت گسترش فرهنگ بيمه يادآور شده است: طرح موضوعات بيمه‌اي بايد توسط كارشناسان آشنا به اصول بيمه و قوانين بيمه‌اي عنوان شود تا اطلاعات موردنياز مخاطبان در اختيار آنها قرار گيرد. در واقع سازمان‌هاي بيمه هم بايد تلاش كنند تا زمينه حضور در رسانه‌ها ايجاد شده و كارشناسان رسانه‌ها به كشف اين اطلاعات ترغيب شوند.

نكته: (هفته گذشته شبكه دوم سيما برنامه كنكاش را پخش مي‌كرد كه اتفاقا در رابطه با بيمه‌هاي بازرگاني بود، اما در حالي كه مديران بيمه‌هاي بازرگاني درخصوص فعاليت اين بخش صحبت مي‌كردند تصوير سازمان تامين اجتماعي و خدمات درماني را كه در حال تمديد دفترچه‌هاي بيمه بودند نشان مي‌داد).

خجسته در ادامه افزوده است: رسانه مانند يك كارخانه واسطه است و با توجه به تنوع موضوعات اجتماعي توان توليد مواداوليه را ندارد. رسانه معمولا در برنامه‌هاي مربوط به حوزه‌هاي عمومي از كارشناسان استفاده مي‌كند و درواقع با حضور اين كارشناسان با آن حوزه مورد بحث پيوند برقرار مي‌شود.

 

توسعه نيافتگي بيمه در ايران

دلايل متعددى مى توان برشمرد كه چرا ما در بخش بيمه كه كلمه صنعت نيز به آن اضافه شده در مقايسه با ساير بخش هاى اقتصادى و كشورهايى كه در رديف آنها قرار داريم، پيشرفت نكرده ايم تا جايى كه كشورهايى نظير هندوستان و پاكستان نيز از ما پيشى گرفته اند. براى اين موضوع دلايل متعددى مى توان براى آن برشمرد. اولين و مهم ترين بحث آن است كه بيمه فروختنى است. كسى براى خريد بيمه مراجعه نمى كند....

دلايل متعددى مى توان برشمرد كه چرا ما در بخش بيمه كه كلمه صنعت نيز به آن اضافه شده در مقايسه با ساير بخش هاى اقتصادى و كشورهايى كه در رديف آنها قرار داريم، پيشرفت نكرده ايم تا جايى كه كشورهايى نظير هندوستان و پاكستان نيز از ما پيشى گرفته اند. براى اين موضوع دلايل متعددى مى توان براى آن برشمرد. اولين و مهم ترين بحث آن است كه بيمه فروختنى است. كسى براى خريد بيمه مراجعه نمى كند.

آيا ما قادر بوده ايم كه فروشندگان حرفه اى كه خود نيز آشنا به موضوع بيمه باشند به عنوان فروشنده تربيت كنيم. بازار بيمه ما بيش از دو دهه در انحصار چند شركت دولتى بوده كه تعداد آنها از انگشتان يك دست تجاوز نمى كردند، در حالى كه امروزه در دنيا به ازاى هر يك ميليون نفر جمعيت حضور يك شركت بيمه توجيه پذير است.

در قالب انحصار دولتى شركت هاى بيمه ما به شدت درگير روزمرگى بودند و اداره پورتفوى را مى نمودند. بيش از ۵۰ درصد آن اتومبيل بوده است كه آن هم از خلاقيت، نوآورى و تربيت نيروى انسانى متخصص و ماهر كه بتواند انواع محصولات مورد نياز جامعه را تأمين كند به دور بوده است. ما جمعيت جوانى داريم. جوانان نيازهايشان با افراد سالمند متفاوت است.

انواع بيمه هاى مورد نياز جوانان كه بيشتر از جنس بيمه هاى عمر پس اندازى و يا سرمايه گذارى است دردهك هاى مختلف درآمدى به اين عزيزان عرضه نكرديم. اكثريت فروشندگان بيمه اعم از بازاريابان، نمايندگان و كارگزاران بيمه كه قشر زحمتكش و در حقيقت صف خط مقدم جبهه فروش بيمه را تشكيل مى دهند

آموزش هاى لازم و مكمل را نديده اند. تحول در صنعت بيمه بدون در اختيار داشتن فروشندگان حرفه اى و عرضه انواع محصولات مورد نياز دهك هاى مختلف درآمدى امكان پذير نيست. بيمه يك رشته بازرگانى خصلتاً طولانى مدت است. از نوع اجتماعى آن حمايتى است و در نوع بازرگانى آن نيز جنبه تعاونى آن غلبه دارد. به همين دليل سرمايه گذارى و سود شركت هاى بيمه را ارگان نظارتى و كنترلى كه در ايران بيمه مركزى ايران است كنترل و نرخ هاى بيمه را متناسب با آن جهت تعديل به شوراى عالى بيمه پيشنهاد مى نمايد.

از چند سال پيش كه شركت هاى بيمه خصوصى وارد عرصه فعاليت بيمه در ايران شده اند انتظار تحول و فراگير شدن تدريجى بيمه در بين اقشار جامعه انتظار زيادى نيست.

اصل ۲۹ قانون اساسى نيز ارائه رفاه و بيمه اى مورد نياز جامعه را جزو وظايف اصلى دولت جمهورى اسلامى ايران قرار داده است كه بايد زمينه و بسترهاى لازم را فراهم نمايد.

اخيراً رياست محترم جمهور ۱۰ محور را به عنوان برنامه تحول صنعت بيمه به وزير محترم اقتصاد و دارايى جهت ارائه راهكارهاى اجرايى ابلاغ فرمودند. فضاى رقابتى به تدريج احساس مى شود و انتظار مردم از بيمه نيز بيشتر شده است.

بنابراين درفضاى رقابتى جديد چگونه بايد انتظارات به حق مردم را برآورده ساخت. محورهاى زير از جمله مواردى هستند كه بايد مورد توجه و عنايت قرار گيرند:

۱- بستر سازى فرهنگى و آشنا كردن آحاد مختلف جامعه با انواع پوشش هاى مورد نياز جامعه. اگرچه از نظر كلى بيمه خدمتگزار اقتصاد است، بالطبع خدمتگزار مردم است ولى از طرف ديگر اولويتى در سبد هزينه هاى خانواده ها ندارد. اولويت با غذا، پوشاك، مسكن، بهداشت و تحصيل است. بيمه در اولويت بعدى است. بيمه بايد براى تامين هزينه تحصيل، ازدواج و سرمايه براى كار خانواده ها راهكار و پوشش هاى لازم را در غالب انواع بيمه هاى عمر پس اندازى و سرمايه گذارى طرح ارائه دهد.

۲- تبليغات مناسب با باورها و اعتقادات مردم از طريق رسانه هاى گروهى براى معرفى پوشش هاى بيمه اى انجام شود.

۳- فروشندگان حرفه اى توسط شركت هاى بيمه گزينش و تربيت شوند و جهت فروش حرفه اى با برنامه فعاليت نمايند. ايجاد شبكه فروش حرفه اى و ارائه خدمات بعد از فروش امروزه در دنيا پاسخ مناسب داده، ما نيز بايد از اين تجربيات كمك بگيريم.

جوانان بسيار مستعد و خلاق براى فروش انواع بيمه هاى جديد در جامعه داريم كه كافى است آنها را براى فروش بيمه آموزش و سازماندهى كنيم و كلاس هاى هماهنگى به طور مستمر و رفع ضعف و مشكلات آنها داشته باشيم.

۴- ايجاد بانك اطلاعات جامع براى صنعت بيمه در حال گذار و تحول ما لازم است. بيمه مركزى ايران لازم است همت گماشته و اين كار نيمه تمام را به پايان ببرد تا تحولات مورد نياز جامعه ، به طور مرتب مورد بحث و بررسى و ارزيابى قرار گرفته، نقاط ضعف و قوت آن شناسايى شود.

۵- تأسيس شركت يا شركت هاى بيمه تخصصى به خصوص در بيمه هاى عمر ضرورى است، زيرا سهم بيمه هاى عمر در بيمه هاى بازرگانى بسيار اندك است و به ۱۰ درصد نيز نمى رسد، در حالى كه در برخى از كشورهاى توسعه يافته تا 60 درصد از سهم بازار از آن بيمه هاى عمر است كه ذخاير رياضى عظيمى نيز براى سرمايه گذارى در ساير بخش هاى اقتصادى فراهم مى كند كه هم اشتغالزا و هم كمك مؤثرى در راستاى تحقق اهداف اقتصادى دولت مى باشد.

۶- در نهايت اين كه هيچ تحولى در اقتصاد بدون داشتن نيروى انسانى متخصص و ماهر قابل اجرا نيست. در بيمه اين نقش بسيار پر رنگ است. اصولاً بيمه بر سرمايه ارجح است نه اين كه سرمايه مهم نيست ولى شركت بيمه منابع مالى خود را با صدور اولين بيمه نامه و تشكيل ذخاير تقويت مى كند و اين ذخاير منابع مالى انباشته اى است كه سرمايه گذارى مى شود ولى از آن مهم تر تربيت نيروى انسانى متخصص و ماهر است كه بايد شركت بيمه را به عنوان يك سازمان فنى و اقتصادى اداره كنند و آنرا تبديل به سازمان ادارى ننمايند. بازار بيمه به شدت به نيروى انسانى متخصص نيازمند است كه هر چه سريع تر بايد گام هاى اساسى در اين خصوص برداشته شود.

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 08 خرداد 1393 ساعت: 16:53 منتشر شده است
برچسب ها : ,,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 11

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس