تحقیق دانشجویی - 26

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

تحقیق درباره خواص چشمه های آب گرم

بازديد: 739

تحقیق درباره خواص چشمه های آب گرم

 

چشمه هاي آب گرم و معدني در نقاطي از زمين پديد مي آيند كه در آنها شرايط مورفولوژي ، تكتونيكي ، ماگمايي و جوي فراهم آمده باشد. در ايران چشمه هاي معدني و گرم بسيار است و اين به سبب فعاليت گسترده آتشفشاني در سراسر اين مرزو بوم و تكرار چرخه هاي آن از زمانهاي بسيار دور تا عهد حاضر است .

آب معدني به آبي اطلاق ميشود كه بطور طبيعي از زمين خارج مي شودو باآبهاي معمولي ( آشاميدني) ‌از نظر تعداد و نوع مواد معدني و گاز هاي محلول در آن فرق داشته باشد. در اغلب چشمه هاي معدني و گرم ، گازهاي زيادي مانند ئيدروژن سولفوره (H2O) ، دي اكسيد كربن و مواد راديواكتيو وجود دارد.

آبهاي معدني و گرم ايران به 11 نوع تقسيم شده است كه بر روي نقشه آبهاي معدني و گرم ايران به رنگهاي استاندارد بين المللي (ZAH)‌ نشان داده شده است.

استفاده از آبهاي معدني و گرم در ازمنه قديم مورد توجه بشر بوده است و ميتوان تاريخ شروع آنرا با تاريخ تمدن بشري همزمان دانست.

اغلب گازهاي موجود در آب اثر درماني دارند و استفاده صنعتي از آنها نيز در برخي از كشورها رايج است و ديگر آن كه پاره اي از اين آبها بصورت آشاميدني عرضه ميشود.

تاريخچه آبهاي معدني و گرم


مطالعه آبهاي معدني و گرم در ايران در سال 1306 شروع گرديد و در سال 1307 اولين چشمه آب معدني در آبعلي ( جاده هراز ) مورد استفاده قرار گرفته است .

در سال 1353 سازمان زمين شناسي كشور مطالعه و بررسي چشمه هاي معدني ايران را جزء برنامه كارهاي تحقيقاتي خود قرار داد و در حدود چهارصد چشمه آب معدني و گرم موجود در ايران را از نظر زمين شناسي و تكتونيك و منشاء مورد مطالعه قرار داد كه حاصل آن مطالعات بصورت نقشه آبهاي معدني و گرم با مقياس 000/500/2: 1 در سال 1369 توسط اين سازمان چاپ و نشر گرديده. 
مطالعه دقيق تر بر روي قسمتي از آبهاي معدني و گرم ايران و تعيين خواص درماني آنها درسال 1340 توسط رشته آبشناسي دانشكده داروسازي دانشگاه تهران آغاز گشت و نتيجه اين مطالعات و بررسيها بصورت جزوه در آرشيو دانشكده داروسازي دانشگاه تهران موجود است.

به طورکلی چشمه های آبگرم  به دو نوع تقسیم می شوند. چشمه هایی که منشا ایجاد آنها حوادث طبیعی است و چشمه هایی که از بخار خمیره سنگ های سوزان درون پوسته زمین به وجود آمده اند

آب گرم


ورتون از دسته آب هاي كلروره بي كربناته و سولفاته گرم است. خواص درماني استحمام در اين آب عبارت است از : تسكين دهندگي دردهاي

عصبي و رماتيسمي و به سبب وجود سديم در تركيب آن خاصيت ملين دارد و در صورت نوشيدن موجب ازدياد ترشح معده مي گردد و سرانجام به سبب وجود آهن در تركيب آن در درمان كم خوني موثر است

چشمه آب معدني صالح معروف به آب صالح در ارتفاع 300 متري کوه اشک قمصر واقع در منطقه فرقهان با چشم اندازي زيبا و بديع جاري  مي باشد .

اين چشمه داراي خواص بسيار مثبت و مطلوب خاصه در جهت تسکين و التيام آلام بيماران پوستي و ... که متاسفانه عليرغم برخورداري از ويژگي هاي چشمگير تاکنون ناشناخته مانده است . آبي که از اين چشمه خارج مي شود ، سرشار از املاح سولفات بي کربنات ، کلرور ، آهن و روي مي باشد .
شهردار قمصر افزود : نتايج به دست آمده ، بسيار قابل ملاحظه و تامل ، حيرت انگيز بوده ، چرا که خصوصيات معدني و درماني اين چشمه برابر و مطابق با نمونه هاي بزرگ کشور از جمله چشمه سرعين و آب گرم محلات و با اين تفاوت که بر اثر عدم توجه منطقي و درست ، چشمه معدني آب صالج مهجور مانده است . لذا اکنون که اين ذخيره الهي در شهر توريستي قمصر واقع شده نيازمند سرمايه گذاري و توجه مسئولان ذيربط در امر گردشگري کشور مي باشد .


مهندس صادقي ايجاد يک مجتمع آب درماني در کنار اين چشمه را در چند بعد حائز اهميت دانست و استفاده بهينه از خواص و شفابخش بودن آن براي امراض پوستي و جلدي جهت استفاده شهروندان را در راستاي جذب توريست و گردشگر در طول سال و عمران و آباداني، رونق و شکوفايي اقتصاد اين خطه موثر دانست .

چشمه آب درماني صالح يکي از چشمه هاي بي نظير در سطح کشور و براي درمان بيماري هاي رماتيسم ، کم خوني و گوارش موثر بوده و تسکين دهنده ، اشتهاآور و ملين و با اثر ضد تورمي موضعي نيز مي باشد.

وي در پايان افزود : با سرمايه گذاري و ايجاد ايستگاه هاي مناسب (دوش ، استخر و ...) درماني در سرچشمه و پايين آن به همراه مراکز تفريحي ، اقامتي و در صورت کاپيتاژ صحيح و رفع آلودگي ميکروبي و نيز لايروبي مناسب آن ، مي توان يک مرکز آب درماني تاسيس و منطقه را که فاقد چنين امکاناتي مي باشد از تاثيرات اجراي اين پروژه نظير افزايش اشتغال ، کاهش مشکلات بهداشتي ، درماني و جذب گردشگر بهره مند ساخت .

چشمه های بزرگ استان مازندران عبارت اند از:

 

چشمه های سعدين، چانوسر، غلغله سر، هفت خال، واسكی كسرو، ميان خونی، چشمه خونی، فك چشم، شمس رود، ركن دشت، ينچه خواجه، ترخون، عاليواگ، هفت خونی، هلی كتی چشمه، آعوركتی، شهربند، قلعه چشمه، چشمه شهرك، رودگ، آسپه آو و دارو، چشمه سرچشمه. 
علاوه بر چشمه های طبيعی فوق، در دامنه های مركزی سلسله جبال البرز و قله آتشفشان خاموش دماوند كه مرحله گوگردزدايی را طی می كند، تعداد قابل توجهی چشمه های آب گرم وجود دارند كه در كانون های مختلف آن می جوشند. چشمه های مذكور كه حاصل فعل و انفعال درونی سلسله جبال مركزی البرز هستند، دارای تركيبات و خواصی اند كه در رفع برخی از بيماری های مفصلی، استخوانی و پوستی نقش موثر درمانی دارند. مهم ترين اين چشمه های آب گرم عبارت اند از:


چشمه آبگرم آب آهن يا آب فرنگی(بالای روستای آب اسك لاريجان)، چشمه آبگرم آب اسك( روستای آب اسك بخش لاريحان)، چشمه های جواهرده، كتالم، ‌و سادات محله (رامسر)، آب معدنی استراباكو‏، آب گرم رينه‏، چشمه های آب گرم رامسر‏، آب معدنی آمولو‏، آب گرم لاهيجان‏، چشمه آب گرم عمارت (آمولو)‏، محمد آباد‏، لاويج‏ و تنكابن.

خواص و میزان دمای آبهای معدنی رامسر)

 

میزان دمای بزرگترین آبگرم معدنی رامسر که به شماره یک معروف است 42درجه سانتیگراد است که بهترین حد تحمل بدن است.سیاحانی که ازاین منطقه بازدید می کنند علاوه بر توصیف چشمه های آبگرم معدنی رامسر میزان حرارت آنرا معین کردند.مکنزی می گوید:درجه آبگرم معدنی رامسر صدو چهارده و نیم با میزان الحراره فارنهایت است.

 

(خواص چشمه های آبگرم معدنی رامسر)

 

آبهای گوگردی رامسر در عداد آبهای کلر بیکربناته کلسیک و منیزین گازدار گوگردی است.برای درمان بیماریهای جلدی رماتیسم و دردهای عصبی و عضلانی بسیار سودمند است و در رفع عوارضی که پس از تب بروز میکند از آن چشمه ها استفاده می شود.رابینو میگوید:مردم از این چشمه ها برای امراض جلدی استفاده می کنند اما شرایط پرهیز از خوراک را رعایت نمی کنند.

مسیو بهلر که از اهالی فرانسه که در دربار ناصرالدین شاه قاجار درجه سرتیبی داشت و مهندس دارالفنون بود،در سفرنامه خود تحت عنوان جغرافیای رامسر، رشت و مازندران که در سال 1269آنرا به رشته تحریر در آورده است و مسافرتش جنبه نظامی داشت و برای بازرسی نظامی به نقاط مرزی شمال ایران سفر کرده بود،درباره آبگرم معدنی رامسر چنین می نویسد:در میان جنگلهای رامسر به فاصله نیم فرسخ از دریا آبگرم واقع است و آب آنجا بسیار نافع است و بسیار مشهور و اشخاص زیادی به جهت رفع بعضی امراض،آنجا می روند.

 

(نظر یک پزشک ایرانی درباره آبگرمهای رامسر)

 

روزنامه اطلاعات مورخه دوازدهم فروردین 1312مقاله ای تحت عنوان نظر دکتر ملک زاده درباره آبگرم رامسر(سخت سر سابق)نوشت که در آن به تشریح اهمیت و خواص درمانی این آبگرم پرداخت.آقای دکتر ملک زاده که نمایندگی مجلس را نیز بر عهده داشت در یک مسافرت تحقیقاتی مدتی را در رامسر امروزی گذراند و نتایج به دست آمده را در این مقاله به رشته تحریر در آورد.وی در بخشی از این مقاله می نویسد:امروز معالجات بسیاری از امراض رماتیسم ها امراض جلدی و ...به وسیله استحمام در آبهای معدنی به عمل می آید و هر قدر بر مراتب علم و دانش افزوده می شود،استعمال آبهای معدنی در معالجات بیشتر مورد استفاده قرار می گیرد و به نتیجه مطلوب که شفای مرض بیمار است منتهی می شود.

 

چشمه ها و مراكز آب درماني

آب معدني از جمله پديده هاي جالب و جذابي است كه از نظر جهانگردي و پزشكي همواره مورد توجه قرار گرفته است . منابع آبهاي معدني هر كشور مي تواند منبع درآمد مهمي به ويژه از نظر جلب جهانگردان باشد . در استان هرمزگان به علت موقعيت زمين شناسي زمين شناسي ويژه ،‌منابع نسبتا غني آبهاي معدني به وجود آمده ات كه مهمترين انها عبارتند از : آبگرمهاي گنو ،‌خورگو ،‌خمير ، چستانه و معدونيه . خواص آب چشمه هاي معدني استان هرمزگان به شرح زير طبقه بندي شده است : آبهاي كلر وره : اين نوع آبها اگر به صورت خارجي ( حمام كردن مصرف شوند، در درمان بيماريهاي رماتيسم ،‌لنفاتيسم ،‌بيماريهاي زنانه و تورم موضعي موثرند . مصرف اين نوع آب به صورت بخور ،‌غر غره و شويه بيني در درمان بيماريهاي تنفسي موثر است . حمام كردن با اين آب ،‌موجب گشادي رگهاي خوني ميشود . اين نوع آبها اگر آشاميده ميشود ،‌صفار آورند و ترشحات دهان و معده را افزايش ميدهند و حركات با اين آب ، موجب گشادي رگهاي خوني ميشود . اين نوع آبها اگر آشاميده شود ،‌صفرا آورند و ترشحات دهان ومعده را افزايش ميدهند و حركات روده ها را نيز افزايش ميدهند و گاهي ملين هسستند . 
آبهاي گوگردي : ورود گوگرد به دستگاه متابوليسم بدن باعث بروز فعل و انفعالات مختلف در اين دستگاهها شده و در درمان بيماريهاي مختلف تنفس ، رماتيسم و بيماريهاي جلدي موثر واقع ميشود . آبهاي كلروره سولفاته : اين نوع آبها خاصيت تسكين دهندگس ، ضد خارش ملين و صفرا آور دارند . آبهاي كلر وره سديك : مصرف خاجي اين آبها محرك قوا است و براي برخي از بيماريهاي زنانه مورد استفاده قرا ميگيرد .

خاصيت درماني با آب دريا : آب دريا داراي املاح فراوان است و در طول كيلومتر ها از سواحل استان هرمزگان ،‌به راحتي در اختيار قرار ميگيرد . اين آب داراي املاح فراوان كلر ،‌سديم و املاح مختلف ديگر و همچنين گياهان و جانواران دريايي به خصوص جلبك و پلانكتون ميباشد و اثرات بسيار مفيدي دارد . آب تني در آب دريا باعث انبساط و تحريك گوارش ،‌بالا رفتن تبادل تنفسي و سرانجام احساس آرامش ميباشد .

چشمه هاي معدني


«سرعين» مركز چشمه هاي آبگرم در ايران است. البته استان اردبيل به دليل ويژگي هاي زمين شناختي، يكي از كانون هاي مهم آب معدني و آب گرم كشور است. در گوشه و كنار اين استان، آب هاي گرم و متعدد با خواصي ويژه وجود دارد كه ساليان سال مورد استفاده مردم و اهالي بومي قرارگرفته است اما افسوس من از اين است كه اين چشمه ها و استخرها با آنكه مي توانند براي اين استان منابع درآمدي سرشار باشند اما گمنامي وناشناخته ماندنشان ظلم بزرگي به مردم اين سرزمين است. مهمترين چشمه هاي معدني در استان اردبيل در شهر «سرعين» واقع شده است. سرعين يا «سرقين» در غرب شهر اردبيل واقع است.

و فاصله آن تا اردبيل ۲۸كيلومتر است. اين شهر تا پيش از مشهور شدنش به واسطه چشمه هاي آب گرم و معدني، روستايي كوچك بود. اما بعدها به دليل وجود آبهاي گرم فراوان مورد توجه مسافران و بيماران قرار گرفت. در حال حاضر سالانه صدها هزار نفر به اين شهر مي روند. احداث هتلها، مسافرخانه ها، فروشگاهها، ايجاد مؤسسات دولتي و احداث راه جديد و آسفالته اردبيل به سرعين به رونق اين شهر جهانگردي افزوده است.

آبهاي گرم سرعين در رديف آبهاي «كلروبيكربناته كلسيك» گازدار وخيلي گرم است و سيليس فراوان دارد. بررسي ميزان املاح و باقي مانده خشك آنها، نشان مي دهد همه اين چشمه ها يك منشأ دارند و آب اصلي آنها گرم است و از ژرفاي زمين مي جوشند. در لايه هاي بالاتر زمين، مقداري كربنات كلسيم را به صورت «بيكربنات كلسيم» در خود حل مي كند. استحمام در چشمه هاي سرعين اثرات آرام بخش دارد و دردهاي عصبي، رماتيسمي و عصبي مفصلي را تسكين مي دهد و چرا براي اين نعمت خدادادي كه مي تواندميليونها تومان درآمد نصيب مردم اين ديار كند، تبليغ درستي نمي شود خدا مي داند!
از ديگر چشمه هاي آب معدني معروف دراين سرزمين مي توان از چشمه هاي آب گرم «قره سو» نام برد. درجه حرارت اين چشمه 
۴۱درجه است و PH آن ۶ و هدايت الكتريكي آن براي۲۰درجه حرارت ۱۴۵۰ است و آبدهي آن در حدود ۱/۵ ليتر در ثانيه است. آب اين چشمه براي درمان دردهاي رماتيسمي و عصبي فوق العاده است. از ديگر چشمه هاي معروف اين ديار چشمه «بيله دره» است. چشمه آب معدني بيله دره سرد است و در سه كيلومتري شمال سرعين در دره اي زيبا قرار دارد و آب آن از نقاط مختلف زمين مي جوشد. آب اين چشمه از دسته آبهاي «بيكربناته كلسيك سرد» با PHاسيدي و رسوبات خشك اندك است. آب اين چشمه شبيه به چشمه «كاشا ـ اويان Cochat - Evian» در فرانسه است و خواص درماني آن عبارتند از درمان بيماريهاي كليه، دستگاه تغذيه اي و كبد، بافتها و مجاري ادراري. در واقع مصرف داخلي اين نوع آبها باعث افزايش ادرار و دفع مواد گوناگون از راه دستگاه ادراري مي شود. پايين بودن ميزان املاح موجود در آب، باعث قدرت دفع بيشتر مواد زائد بدن مي شود. از طرف ديگر جذب اين آبها در دستگاه گوارش زياد است و حركات دودي روده ها را كم مي كند. مصرف كم اين نوع آب صفراآور است و در دوره درمان باعث كاهش «بيلي روبين»Bilirubine و ديگر املاح صفراوي خون مي شود. همچنين اينگونه آبها باعث تورم آرام بافت ها مي شود و اثر داخلي آن موجب تعويض آب درون سلولي و درنتيجه دفع مواد سمي است. مصرف اين آبها را به بيماراني كه از بيماريهاي سنگهاي مجاري ادرار، افزايش مواد ازته، نقرس، دردمفاصل، حالات تشنجي، چاقي و تورم كبد، رنج مي برند توصيه مي كنند. استان اردبيل با داشتن بيش از ۲۰چشمه معروف آب معدني مي تواند بيشتر از امروز جذب توريست و درآمد كند فقط با كمي مديريت مدبرانه.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 13 فروردین 1394 ساعت: 0:22 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق درباره تفاوت دنيا و آخرت1

بازديد: 173

تحقیق درباره تفاوت دنيا و آخرت


فهم دقيق تفاوت بين عالم دنيا و عالم آخرت برای اهل ايمان يکی از نکات مهم است که در صورت فهم آن تأثير به سزايي بر اعتقادات و بدنبال آن بر رفتارشان خواهد گذاشت لذا بر آن شديم که با استفاده از سخنان شخصيتهای مهم عالم اسلام تفاوت اين دو عالم را شرح دهيم باشد که اهل ايمان از آن بهره کافی برند . 
* مفهوم دو کلمه دنيا و آخرت از جنس مقوله مضاف اند و هر يک از دو امر متضايفين بدون ديگری شناخته نخواهند شد و به همين جهت گفته اند :" الدنيا مزرعه الاخره " وعارف کامل با مشاهده احوال و اوصاف انسان در اين عالم به چگونگی احوال ايشان در روز قيامت و مقام و منزلت او در نزد خدا پی می برد . و اين مسئله که حکمای کامل و راسخ در حکمت فهميده اند مدخليت به سزايي در تحقيق معاد جسمانی و روحانی و بسياری مسايل اعتقادی دارد .

* بدانکه عالم جسمانی ضدعالم روحانی است چنانکه دنيا ضد آخرت است و بدانکه درنگ ما در اين عالم اندک خواهد بود و ما را در اينجا نخواهند گذاشت . همجنانکه آمدن ما به اختيار نبود ، رفتن ما هم به اختيار نخواهد بود .و بدانکه اين متاعی که اينجا می خيزد لايق آنجا نيست و آن عالم را متاعی خاص است . و آنچه از اين عالم خيزد هم اينجا خرج می توان کرد . اما اين عالم يک خاصيت دارد که متاع نيمه کاره آن عالم ، اينجا تمام کنند .

 * عالم قبل از مرگ يعنی دنيايي که هم اکنون در آن زندگی می کنيم با عالم بعد از مرگ يعنی جهانی که با مردن به آنجا می رويم ، دو عالم جدا از هم هستند . تا در دنيا هستيم از عالم بعد از مرگ بی خبريم و چون به عالم بعد از مرگ انتقال يافتيم از دنيا منقطع می شويم . جالب آنکه انتقال از اين عالم به آن عالم با سرعت و در مدت کوتاه انجام می پذيرد و محتضر ظرف يک يا چند لحظه دار دنيای گذران را ترک می گويد و به عالم ناشناخته بعد از مرگ وارد می شود .

برای تقريب به ذهن و روشن شدن مطلب می توان عالم قبل از مرگ را به عالم خواب و انتقال به عالم بعد از مرگ را به بيدار شدن از خواب تشبيه نمود .

در سخنان اوليای دين(ص) آمده است که : " الناس نيام اذا ماتوا انتبهوا " طبق تعاليم اسلام ، دنيای گذران برای انسانها دار خودسازی ، انجام وظايف و جای اداء تکاليف اسلامی و انسانی است و عالم آخرت برای انسانها دار حساب و کتاب و محيط پاداش و کيفر باريتعالی است اين مطلب در سخنان علی عليه السلام چنين آمده است : " و ان اليوم عمل و لا حساب و غداً حساب و لا عمل " امروز روز عمل است نه روز حساب و فردا روز حساب است نه روز عمل .

 

 

 



* اما وجوه افتراق دنيا و آخرت از نظر ملاصدرای شيرازی :


1- هر جسدی در جهان آخرت ، دارای جان است بلکه ذاتاً زنده و جاويدان است . در حالی که جسدهای در اين جهان يافت می شود که از جان بی بهره اند . جسدهای اين جهان جانهايشان عارضی است و از تن ها جدايي دارد .

2- تن های اين جهانی ازجهت استعداد ، پذيرنده صورت جانها هستند يعنی تا تن مادی به کمال مرتبه جنين نرسد . برای پذيرفتن صورت جان ، آماده نمی گردد . در صورتی که جانهای آن جهانی فاعل بدنهای خود توانند بود . و فاعليت آنها بر وجه ايجاب است . يعنی توانند که در جهان برزخ بدنهای مثالی برای خود ايجاد کنند .

پس در اينجا تن ها و ماده به حسب استعدادهايي که دارند کامل می گردند تا اينکه به مرتبه جانها ره جويند ، ليکن در آنجا جانها در تن ها اثر می گذارند و اثر آنها چنان است که تن ها را که پرتو آنها هستند ، ايجاد می کنند .

3- مرتبه قوه در اين جهان از لحاظ زمان بر مرتبه فعل تقدم دارد . يعنی هر فردی از چيزها که قوه دارند ، بر فرد فرد فعل خود تقدم خواهند داشت . فعل هم در اين جهان بطور کلی از لحاظ ذات و علت بر قوه تقدم دارد . يعنی تا فعليت های محض وجود نداشته باشد ، چيزهايي آميخته به قوه ايجاد نمی شود . پس بايد دانست که فعليتها بر قوه تقدم دارد . اين تقدم ، تقدم ذاتی و بالعليه می باشد . اما در جهان آخرت قوه به حسب ذات و وجود بر فعل تقدم دارد و در آنجا بدن مثالی تواند آفريد .

4- فعل در اين جهان از قوه شريفتر و گرانبارتر است . زيرا غايت قوه ، فعل است . اما در آن جهان قوه از فعل تواناتر است . زيرا در آنجا قوه فاعل فعل است و او تواند اندام مثالی بيافريند .

5- اندامهای مثالی آن جهانی به اعتبار اعداد تصورات جانها و ادراکاتی که دارند غير متناهی هستند .

زيراکه برهان تناهی ابعاد بر آنها جاری نمی باشد . بلکه اين برهان در جهان عناصر تواند بود . بدنهای آن جهانی به اعتبار جانهای خود ، غير متناهی هستند و با هم تزاحم مکانی ندارند . و هيچ يک با ديگری از درون و برون در تنگنای جا نمی باشند و هر انسانی خواه خوشبخت و خواه شقی جهانی دارد که از جهان خاکی بزرگتر تواند بود . و اين جانها هر يک اسقلال دارند و در يک نظام و يک قانون نمی باشند . و هر يک از رستگاران آنچه خواهد از ملک و فراخی جا ، می تواند بدست بياورد . سخن ابويزيد بر اين سخن گواه است " لو انّ العرش و ما حواه دخل فی زوايه من زوايا قلب ابی يزيد لما احسّ به " . 
6- اندامهای آن جهان با آن بزرگی و عظمت از باغها ، نهرها ، غرفه ها ، خانه ها ، قصرها ، ازواج مطهّره ، حور و آنچه بر بهشتيان از خدم و حشم و غلامان می باشد . به وجود واحد می تواند باشد .

 پيدايش اينها که گفته شد به واسطه جانی است که بر پايه سعادت رسيده و به اينها احاطه دارد و اينگونه نعمتها می تواند بيافريند . البته پر واضح است که احاطه اين انسان با تأييد خداوند عالميان است .

حال دوزخيان نسبت به آنچه بدانها دچارند از آتش و غل و زنجير و مار و مانند اينها مانند بهشتيان نيست . بلکه اينان محاط اند و جز اندوه مايه نمی گيرند ، زيراکه اينها نتيجه اخلاق و ملکات و عادتهايي است که بدان خو گرفته بودند . " فقد احاط بهم سرادقها" (کهف-28) و " و انّ جهنم لمحيطه بالکافرين " (بقره-49) بر اين سخن گواه است . (4)

* اما وجوه افتراق دنيا و آخرت از نظر ملامحسن فيض کاشانی :

1- دنيا و آنچه در آن است ناچار روزی فانی خواهد شد ، زيراکه دنيا به خاطر دنيا آفريده نشده است . بلکه آفرينش آن به خاطر اين بوده که وسيله ای برای حصول به عالم آخرت باشد . پس چونکه مقصود بالذات نيست پايان پذير خواهد بود . ولی برعکس عالم آخرت مقصود بالذات است و دار قرار بوده و همواره با بقاء خالق باقی خواهد بود .

2- آنچه در دنيا بالقوه است به خاطر اين اينست که فعليت پذيرد ، بنابراين امر بالقوه در دنيا پيوسته بر امر بالفعل مقدم می باشد ، ولی عالم آخرت عکس عالم دنياست ، زيراکه در آنجا امر بالفعل مقدم است نه بالقوه .

3- در دنيا بدن به حسب استعداد نفس خود را می پذيرد ، ولی در آخرت نفس به حسب استيجاب و استلزام بدن خود را می آفريند . به عبارت ديگر در دنيا اين بدن است که بر حسب استعداد و بر اثر تکامل به مرحله نفس واصل می گردد ، ولی در عالم آخرت فيض الهی بر سبيل تنزل در آغاز به نفس می رسد و سپس از نفس است که بدن ناشی می گردد .

4- در دنيا قوه خيال همواره با حواس ظاهره متفاوت است ، ولی در عالم آخرت خيال عين حواس بوده و با آنها متحد می باشد . به همين جهت است که گفته شده است : " بهشت جای لذت خيالی نيست " زيرا خيال به معنی متعارف کلمه مقتضای وهم است و معنی آن اين است که کسی چيزی را تخيل کند ، و چون امکان دسترسی به آن ندارد در آرزوی آن به سر برد .که گفته اند : " آرزو سرمايه مفلسان است " در عالم آخرت بين آرزو و واقعيت فاصله نيست و حاکميت صدق و حقيقت آشکار است . وجه تسميه عالم آخرت به " الحاقه" نيز همين است زيرا در آنجا حاق و حقيقت هر چيزی آشکار است و از کذب ، بطلان و آرزو نيز خبری نيست .

آنچه خواهد دلت همان بينی ..................... آنچه بينی دلت همان خواهد

5- در دنيا شهوت تابع مشتهی است ، ولی در عالم آخرت مشتهی تابع شهوت


است . يعنی انسان در دنيا چيزی را می بيند و می خواهد ، اعم از اينکه به آن برسد و يا نرسد ، ولی در عالم آخرت آنچه را می خواهد حاضر می بيند . بدين معنی که حضور اشياء برای انسان مستلزم قطع مسافت نيست ، و به اين ترتيب بين وجود شئ و حضور آن فاصله نمی باشد .

6- در عالم آخرت آنچه ماده اخروی ناميده می شود نسبت به ماده دنيوی از حيث صورت شريفتر بوده و از جهت قبول انفعال از فاعل نيز سريعتر می باشد . زيرا ماده اخروی از جهت ذات لطيف تر از ماده دنيوی است و به موجودات روحانی نزديکتر است . اين نوع تفاوت بين موجودات دنيوی نيز محقق است . به طور مثال آب از خاک لطيف تر است همانگونه که هوا از آب لطيف تر به شمار می رود . همچنين است روح حيوانی از خاک و آب لطيف تر است . و لطافت نفس ناطقه انسانی با همه مراتبی که دارد از لطافت انوار حسی به مراتب بيشتر است .

7- در عالم دنيا زمين ما را در خود جای می دهد و ما نيز در آن مسکن می گزينيم ، ولی در عالم آخرت همين زمين است که همانگونه که خداوند می خواهد ما را بيرون می راند " و اخرجت الارض اثقالها ...يومئذ تحدث اخبارها (زلزال -2 ) .

8- عالم دنيا عالم حکمت و علل و اسباب است ، در حالی که عالم آخرت ، عالم قدرت و شگفتی است . و اين به جهت آن است که قدرت ، غيرمتناهی را به صورت متناهی در می آورد ، کما اينکه بر عکس امر متناهی را به صورت غير متناهی جلوه گر می سازد . به طور مثال : يک حالت از حالات اهل بهشت يا اهل جهنم به گونه ای است که در نظر صاحب آن از ازل تا ابد را فرا می گيرد ، و همين حالت که حالت واحده است از صاحب آن به ديگری منتقل می گردد . البته بدانگونه که خدا می خواهد . اين امر از اسرار است و قبول آن برای عقل بسيار مشکل می باشد .

9- در عالم آخرت همانگونه که عدد نفوس در نظر حکما غير متناهی است بدن ها نيز می تواند غير متناهی باشد ، زيراکه در آنجا وجود غير متناهی ممتنع نبوده و تنگی و تزاحم محقق نمی باشد . زيرا در آنجا بعد و مکان نيست و اتصال امور به يکديگر ، اتصال عقلی است . به همين جهت هر چه کثرت بيشتر گردد و اتصال فزونی يابد لذت و خوشی هر يک از ديگری بيشتر خواهد بود .

10- در دنيا بدن دنيوی به گونه اي است که از اخلاط ترکيب يافته است ، اين اخلاط نيز همواره دستخوش تغيير و تحول بوده و در معرض آفات قرار گرفته اند ، ولی بر عکس بدن اخروی از آفت فساد و نابودی مصون است .

" لا يمسّنا فيها نصب و لا يمسّنا فيها لغوب " (فاطر-35) .

11- عالم آخرت عالمی است که به خداوند نزديک بوده و در آن ، انسان با خداوند سخن می گويد ، ولی

عالم دنيا از خداوند دور است و در حد ذات خود نيز هالک و معدوم می باشد .در اين جهان خدا با انسان سخن نمی گويد مکالمه و گفتگوی پيامبران با خداوند اگر چه در اين جهان به وقوع پيوسته است ، ولی اين گفتگوها نوعی از ظهور سلطان آخرت است که بر دلهای آنان متجلی می گردد . 
12- عالم دنيا چنانکه گذشت از حيث هستی بسيار سست است و سستی و ضعف آن به حدی است که وجود هر جزئی از اجزاء آن مقتضی عدم و فقدان جزء ديگر می باشد ، ولی بر عکس عالم آخرت به لحاظ قوت و تماميت مستقل به نفس و مستکفی به ذات بوده و به هيچ وجه نيازمند ماده نمی باشد . در آن عالم از کی و کجا سخن به ميان نمی آيد . به همين جهت وقتی از کی و کجای آن عالم برای اهل دنيا سخن گفته می شود ، ضرب المثل ها و الگوها ضرورت می يابد . به طور مثال در قرآن آمده است " و ما امرالساعه الا کلمح البصر " (نحل - 77) يا در جای ديگر می فرمايد : " جنه عرضها کعرض السماء و الارض " (حديد-21) همانگونه که در اين آيات ملاحظه می شود ، وقتی درباره کی سخن گفته می شود از حداقل زمان يعنی اشاره چشم استفاده می شود و هنگامی که از کجا سخن به ميان می آيد حداکثر وسعت مکان مطرح می گردد. و به همين ترتيب در باطن زمان و مکان ، نوعی قبض و بسط را می توان مورد توجه و بررسی قرار داد .

 13- در عالم آخرت فعل و ادراک يک چيز هستند و يک نفس از نفوس انسانی به منزله يک جهان بزرگ نفسانی است که از اين عالم و آنچه در آن هست بزرگتر می باشد . موجودات جهان بزرگ نفسانی به زنده بودن نفس زنده اند و نفس با ادراک خود آنها را ايجاد می نمايد . چونکه ادراک نفس به عينه نوعی ايجاد به شمار می آيد . معنی آن اين نيست که نفس اول ادراک می کند و سپس ايجاد می نمايد ، بلکه آنچه در اين باب می توان گفت اين است که : نفس ادراک می کند چيزی را که موجود است ، در عين حال ايجاد می کند چيزی را که مدرک است . و در ادراک و ايجاد هيچ نوع تقدم و تأخر نيست . به همين جهت فعل و ادراک در آن جهان يک چيز بوده و مغايرتی بين آنها ديده نمی شود . 
14- از خصلت های اين جهان يکی آنست که يک موجود در آن واحد در دو مکان نيست ، در حالی که يک موجود در عالم آخرت ، آنچنان وسيع و گسترده است که هيچ گونه منع و حجابی در برابر آن قرار ندارد . به طور مثال اگر هزاران شخص خواسته باشند پيامبر (ص) را در هزاران جای به يک حالت مشاهده کنند . هر آينه او را به همانگونه که در دل آرزوی آن را داشتند در مکانهای مختلف خواهند ديد . بنابراين امور عالم اخرت گسترده تر بوده و با خواسته های انسان نيز سازگارتر است .

15- يکی از خصلتهای عالم دنيا اين است که گفته می شود : ماداميکه اين جهان خراب و نابود نشود عالم آخرت ظاهر نمی گردد . بنابراين آخرت از جنس و جوهر دنيا نيست .

16- عالم آخرت عالمی تام و تمام است که با اين جهان مادی در يک سلک منظم نمی گردد . بنابراين عالم آخرت نسبت به دنيا محيط است همانگونه که روح به جسم محيط می باشد . البته اولياء الهی که در اين جهان دگرگون گشته اند می توانند عالم آخرت را مشاهده و در فضای بی کران آن به سياحت بپردازند .

17- عالم آخرت عالم نور و ادراک و جهان حضور و حيات است ، آنچه در آن است نيز زنده و مدرک می باشند . در روايت آمده است : انواع ميوه های بهشتی به هر يک از اولياء الهی چنين گويند : ای ولی خدا لطف فرموده و مرا پيش از ميوه ای که قبل از من قرار گرفته تناول فرماييد . و در قرآن آمده است : " و ان الدار الاخره لهی الحيوان "(عنکبوت-64) . (5)

* پس قالب جسمانی ، دنيايي و فانی را به رنگ آخرت نورانی و باقی حشر کنند که " يوم تبدل الارض غير الارض " (37-11) اگرچه همان قالب باشد اما نه بدان صفت دنيايي . قالب دنيايي را از چهار عنصر خاک ، باد ، آب و آتش ساخته اند ، اما آب و خاک بر وی غالب است که : " من طين لازب " (37-11) و اين هر دو محسوس است و چشم هر دو را ادراک کند ، اين قالب را در عالم آخرت که عالم لطافت است هم از اين چهار عنصر ساخته اند ، اما باد و آتش را غالب کنند که هر دو لطيف است و خاک و آب را مغلوب کنند . و مؤمن را نوری که در دل داشت بر صورت او غالب کنند که : " يسعی نورهم بين ايديهم " (57-12) و " يوم تبيض وجوه و تسود وجوه " (3-106) هم بدين معنی است . پس چون قالب لطيف و نورانی باشد ، مزاحمت روح ننمايد ، زيراکه از او به تصرف زحمت را بيرون برده اند . " و نزعنا ما فی صدورهم من غل " (7-43) همچنانکه شيشه گر خاک و کدورت را از جوهر شيشه بيرون برده و او را شفاف گردانيده ، تا ظاهر و باطن شيشه يکرنگ گردد . از ظاهر آن باطن را می توان ديد ، و از باطن آن ظاهر را می توان ديد . " يوم تبلی السرائر " اشارت بدين معنی است . (6) 
والسلام - حبيب عباس زاده – پاييز 1383

فهرست منابع :

1- الشواهد الربوبيه – تأليف صدرالمتألهين شيرازی – تصحيح سيد جلال آشتيانی – ص33

2- رساله بستان القلوب – مجموعه مصنفات شيخ الاشراق – تصحيح سيد حسين نصر – ج3 ص374

3- گفتار فلسفی – معاد از نظر روح و جسم – تأليف حجه السلام فلسفی – نشر معارف اسلامی

ص103 
4- عرشيه – تأليف صدر المتألهين شيرازی – ترجمه و تصحيح غلامحسين آهنی – ص252

5- معاد از ديدگاه حکيم مدرس زنوزی – تأليف دکتر غلامحسين ابراهينی دينانی – انتشارات حکمت –

ص 155

6- مرصاد العباد – تأليف نجم رازی – به اهتمام محمد امين رياحی- انتشارات علمی و فرهنگی ص

404

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 13 فروردین 1394 ساعت: 0:21 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق درباره حضرت فاطمه معصومه (س)

بازديد: 1185

تحقیق درباره حضرت فاطمه معصومه (س)

در روز اول ذيقعده سال 173 هجري، در شهر مدينه چشم به جهان گشود. اين بانوي بزرگوار، از همان آغاز، در محيطي پرورش يافت که پدر و مادر و فرزندان، همه به فضايل اخلاقي آراسته بودند. عبادت و زهد، پارسايي و تقوا، راستگويي و بردباري، استقامت در برابر ناملايمات، بخشندگي و پاکدامني و نيز ياد خدا، از صفات برجسته اين خاندان پاک سيرت و نيکو سرشت به شمار مي رفت. پدران اين خاندان، همه برگزيدگان و پيشوايان هدايت، گوهرهاي تابناک امامت و سکان داران کشتي انسانيت بودند.

 

سرچشمه دانش

 حضرت معصومه (س) در خانداني که سرچشمه علم و تقوا و فضايل اخلاقي بود، پرورش يافت. پس از آنکه پدر بزرگوار آن بانوي گرامي به شهادت رسيد، فرزند ارجمند آن امام، يعني حضرت رضا (ع) عهده دار امر تعليم و تربيت خواهران و برادران خود شد و مخارج آنان را نيز بر عهده گرفت. در اثر توجهات زياد آن حضرت، هر يک از فرزندان امام کاظم (ع) به مقامي والا دست يافتند و زبانزد همگان گشتند. ابن صباغ ملکي در اين باره ميگويد: «هر يک از فرزندان ابي الحسن موسي معروف به کاظم، فضيلتي مشهور دارد». بدون ترديد بعد از حضرت رضا (ع) در ميان فرزندان امام کاظم (ع)، حضرت معصومه (س) از نظر علمي و اخلاقي، والامقام ترين آنان است. اين حقيقت از اسامي، لقب ها، تعريف ها و توصيفاتي که ائمه اطهار (ع) از ايشان نموده اند، آشکار است و اين حقيقت روشن مي سازد که ايشان نيز چون حضرت زينب (س) «عالمه غير معلمه» بوده است. 

 

مظهر فضايل

 حضرت فاطمه معصومه (س) مظهر فضايل و مقامات است. روايات معصومان (ع) فضيلت ها و مقامات بلندي را به آن حضرت نسبت مي دهد. امام صادق (ع) در اين باره مي فرمايند: «آگاه باشيد که براي خدا حرمي است و آن مکه است؛ و براي پيامبر خدا حرمي است و آن مدينه است. و براي اميرمؤمنان حرمي است و آن کوفه است. بدانيد که حرم من و فرزندانم بعد از من، قم است. آگاه باشيد که قم، کوفه کوچک ماست، بدانيد بهشت هشت دروازه دارد که سه تاي آن ها به سوي قم است. بانويي از فرزندان من به نام فاطمه، دختر موسي، در آن جا رحلت مي کند که با شفاعت او، همه شيعيان ما وارد بهشت  مي شوند.»

 

مقام علمي حضرت معصومه (س)

 حضرت معصومه (س) از جمله بانوان گرانقدر و والا مقام جهان تشيع است و مقام علمي بلندي دارد. نقل شده که روزي جمعي از شيعيان، به قصد ديدار حضرت موسي بن جعفر (ع) و پرسيدن پرسش هايي از ايشان، به مدينه منوره مشرف شدند. چون امام کاظم (ع) در مسافرت بود، پرسش هاي خود را به حضرت معصومه (س) که در آن هنگام کودکي خردسال بيش نبود، تحويل دادند. فرداي آن روز براي بار ديگر به منزل امام رفتند، ولي هنوز ايشان از سفر برنگشته بود. پس به ناچار، پرسش هاي خود را باز خواستند تا در مسافرت بعدي به خدمت امام برسند، غافل از اين که حضرت معصومه (س) جواب پرسش ها را نگاشته است. وقتي پاسخ ها را ملاحظه کردند، بسيار خوشحال شدند و پس از سپاسگزاري فراوان، شهر مدينه را ترک گفتند. از قضاي روزگار در بين راه با امام موسي بن جعفر (ع) مواجه شده، ماجراي خويش را باز گفتند. وقتي امام پاسخ پرسش ها را مطالعه کردند، سه بار فرمود: پدرش فدايش.

    

فضيلت زيارت

 دعا و زيارت، پر و بال گشودن از گوشه تنهايي، تا اوج با خدا بودن است. دعا و زيارت، جامي است زلال از معنويت ناب درکام عطشناک زندگي؛ و زيارت حرم معصومه (س)، بارقه اميدي در فضاي غبارآلود زمانه، فرياد روح مهجور در هنگامه غفلت و بي خبري، و نسيمي فرحناک و برخاسته از باغستان هاي بهشت است. زيارت مرقد فاطمه معصومه (س)، به انسان اعتماد به نفس مي دهد، و او را از غرق شدن در گرداب نوميدي باز مي دارد و به تلاش بيشتر دعوت مي کند. زيارت مزار با صفاي کريمه اهل بيت (س)، سبب مي شود که زائر حرم، خود را نيازمند پروردگار ببيند، در برابر او خضوع کند، از مرکب غرور و تکبر- که سرچشمه تمامي بدبختي ها و سيه روزي هاست- فرو آيد و حضرت معصومه (س) را واسطه درگاه پروردگار عالميان قرار دهد. بر همين اساس است که براي زيارت آن حضرت، پاداش بسيار بزرگي وعده داده شده و آن، ورود به بهشت است. در اين باره از امام جواد (ع) نقل شده که فرمود: «هر کس عمه ام را در قم زيارت کند، بهشت از آن اوست».

 

برگزيدن شهر قم

پس از آنکه حضرت معصومه (ع) به شهر ساوه رسيد، بيمار شد. چون توان رفتن به خراسان را در خود نديد، تصميم گرفت  به قم برود. يکي از نويسندگان در اين باره که چرا حضرت معصومه (س) شهر قم را برگزيد، مي نويسد: «بي ترديد مي توان گفت که آن بانوي بزرگ، روي ملهم و آينده نگر داشت و با توجه به آينده قم و محوريتي که بعدها براي اين سرزمين پيش  مي آيد - محوريتي که آرامگاه ايشان مرکز آن خواهد بود - بدين ديار روي آورد. اين جريان به خوبي روشن مي کند که آن بانوي الهي، به آينده اسلام و موقعيت اين سرزمين توجه داشته و خود را با شتاب بدين سر زمين رسانده و محوريت و مرکزيت آن را با مدفن خود پايه ريزي کرده است.

 

زيارت حضرت معصومه (س) از منظر روايات

 درباره فضيلت زيارت حضرت معصومه (س) روايات فراواني از پيشوايان معصوم رسيده است. از جمله، هنگامي که يکي از محدثان برجسته قم، به نام «سعد بن سعد» به محضر مقدس امام رضا (س) شرفياب مي شود، امام هشتم خطاب به ايشان مي فرمايد: «اي سعد! از ما در نزد شما قبري است». سعد مي گويد: فدايت شوم! آيا قبر فاطمه دختر موسي بن جعفر (س) را مي فرماييد؟ مي فرمايد: «آري، هر کس او را زيارت کند، در حالي که به حق  او آگاه باشد، بهشت از آن اوست.»

پيشواي جهان تشيع امام جعفر صادق (س) نيز در اين باره مي فرمايد: «هر کس او را زيارت کند، بهشت بر او واجب گردد». و در حديث ديگري آمده است: «زيارت او، هم سنگ بهشت است».

 

زيارت مأثور درباره حضرت معصومه (ع)

يکي از ويژگيهاي حضرت معصومه (س)، ورود زيارتنامه اي از سوي معصومان (س) درباره ايشان است که پس از حضرت فاطمه زهرا (س)، او تنها بانوي بزرگواري است که زيارت مأثور دارد. بانوان برجسته اي چون: آمنه بنت وهب، فاطمه بنت اسد، خديجه بنت خويلد، فاطمه ام البنين، زينب کبري، حکيمه خاتون و نرجس خاتون که هيچ شک و ترديدي در مقام بلند و جايگاه رفيع  آن ها نيست. هيچ کدام زيارت مأثور از سوي معصومان (س) ندارند و اين نشان دهنده مقام والاي اين بانوي گرانقدر اسلام است. باشد که شیعیان و پيروان اهل بيت عصمت و طهارت (س) به ويژه بانوان، اين مقام بزرگ و عالي را پاس بدارند و همواره الگو و مظهر عفاف و تقوا و حيا باشند. تنها در اين صورت است که روح باعظمت اين بانوي بزرگ از همه ما خشنود خواهد شد.

 

امام رضا (ع) و لقب «معصومه»

 حضرت فاطمه معصومه (س) بانويي بهشتي، غرق در عبادت و نيايش، پيراسته از زشتي ها و شبنم معطر آفرينش است. شايد يکي از دلايل «معصومه» ناميدن اين بانو، آن باشد که عصمت مادرش حضرت زهرا (س) در او تجلي يافته است. بر اساس پاره اي از روايات، اين لقب از سوي امام رضا (ع) به اين بانوي والامقام اسلام وارد شده است؛ چنان که فقيه بلند انديش و سپيد سيرت شيعه، علامه مجلسي (ع) در اينباره ميگويد: امام رضا (ع) در جايي فرمود: «هرکس معصومه را در قم زيارت کند، مانند کسي است که مرا زيارت کرده است».

 

کريمه اهل بيت

 حضرت معصومه (س) در زبان دانشمندان و فقيهان گران قدر شيعه، به لقب «کريمه اهل بيت» ياد مي شود. از ميان بانوان اهل بيت، اين نام زيبا تنها به آن حضرت اختصاص يافته است. بر اساس روياي صادق و صحيح نسب شناس گرانقدر، مرحوم آيت الله مرعشي نجفي، اين لقب از طرف امام صادق (ع) بر حضرت معصومه (س) اطلاق شده است. در اين رؤيا، امام صادق (ع) به آيت الله نجفي که با دعا و راز و نياز، تلاش پيگيري را براي يافتن قبر مطهر حضرت زهرا (س) آغاز کرده خطاب فرمود: برتو باد به کريمه اهل بيت.

 

القاب حضرت معصومه (س)

 به طور کلي، سه زيارت نامه براي حضرت معصومه (س) ذکر شده که يکي از آن ها مشهور و دو تاي ديگر غير مشهور است. اسامي و لقب هايي که براي حضرت معصومه (س) در دو زيارت نامه غير مشهور ذکر شده؛ به قرار ذيل است: طاهره (پاکيزه)،  حميده (ستوده)؛ بِرّه (نيکوکار)؛ رشيده (حد يافته)؛ تقّيه (پرهيزگار)؛ رضّيه (خشنود از خدا)؛ مرضيّه (مورد رضايت خدا)؛ سيده صديقه (بانوي بسيار راستگو)؛ سيده رضيّه مرضّيه (بانوي خشنود خدا و مورد رضاي او)؛ سيدةُ نساء العالمين (سرور زنان عالم). هم چنين محدثّه و عابده از صفات و القابي است که براي حضرت معصومه (س) عنوان شده است.

 

شفاعت حضرت معصومه (س)

 بالاترين جايگاه شفاعت، از آن رسول گرامي اسلام است که در قرآن کريم، از آن به «مقام محمود» تعبير شده است. همين طور دو تن از بانوان خاندان رسول مکرم اسلام، شفاعت گسترده اي دارند که بسيار وسيع و جهان شمول است و مي تواند همه اهالي محشر را فرا گيرد. اين دو بانوي عالي قدر، صديقه اطهر، حضرت فاطمه زهرا (س) و شفيعه روز جزا، حضرت فاطمه معصومه (س) هستند. در مورد شفاعت گسترده حضرت زهرا (س) همين بس که شفاعت، مهريه آن حضرت است و به هنگام ازدواج، پيک وحي طاقه ابريشمي از سوي پروردگار آورد که در آن، جمله «خداوند مهريه فاطمه زهرا را، شفاعت گنهکاران از امت محمد (ص) قرار داد»، اين حديث از طريق اهل سنت نيز نقل شده  است. پس از فاطمه زهرا (س) از جهت گستردگي شفاعت، هيج بانويي به شفيعه محشر، حضرت معصومه (س) نمي رسد. بر همين اساس است که حضرت امام جعفر صادق (ع) فرمودند: «با شفاعت او، همه شيعيان ما وارد بهشت مي شوند».

 

سرّ قداست قم

در احاديث فراواني به قداست قم اشاره شده است. از جمله امام صادق (ع) قم را حرم اهل بيت (ع) معرفي و خاک آن را، پاک و پاکيزه تعبير کرده است. همچنين ايشان در ضمن حديث مشهوري که درباره قداست قم به گروهي از اهالي ري بيان کردند، فرمودند: «بانويي از فرزندان من به نام فاطمه دختر موسي، در آن جا رحلت مي کند که با شفاعت، او همه شيعيان ما وارد بهشت مي شوند». او مي گويد: من اين حديث را هنگامي از امام صادق (ع) شنيدم که حضرت موسي بن جعفر(ع) هنوز ديده به جهان نگشوده بود. اين حديث والا، از رمز شرافت و قداست قم پرده برمي دارد و روشن مي سازد که اين همه فضيلت و شرافت اين شهر که در روايات آمده، از ريحانه پيامبر، کريمه اهل بيت (س)، مهين بانوي اسلام، حضرت معصومه (س) سرچشمه مي گيرد که در اين سرزمين ديده از جهان فرو مي بندد و گرد و خاک اين سرزمين را، توتياي ديدگان حور و ملايک مي کند.  

 

محبت و مباهات حضرت معصومه (س) به امام هشتم

 مدت 25 سال تمام، حضرت رضا (ع) تنها فرزند نجمه خاتون بود. پس از يک ربع قرن انتظار، سرانجام ستاره اي تابان از دامان نجمه درخشيد که هم سنگ امام هشتم (ع) بود و امام (ع) توانست والاترين عواطف انباشته شده و در سوداي دلش را بر او نثار کند. بين حضرت معصومه و برادرش امام رضا (ع) عواطف سرشار و محبت شگفت انگيزي بود که قلم از ترسيم آن عاجز است. در يکي از معجزات امام کاظم (ع) که حضرت معصومه (ع) نيز نقشي دارد، هنگامي که نصراني مي پرسد: شما که هستيد؟ مي فرمايد: «من معصومه، خواهر امام رضا (ع) هستم». اين تعبير، از محبت سرشار آن حضرت به برادر بزرگوارش امام رضا (ع) و نيز از مباهات ايشان به اين خواهر- برادري سرچشمه مي گيرد.

  

سرآمد بانوان

 فاطمه معصومه (س) از جهت شخصيت فردي و کمالات روحي، در بين فرزندان موسي بن جعفر (ع) بعد از برادرش، علي بن موسي الرضا (ع) در والاترين رتبه جاي دارد. اين درحالي است که بنا بر مستندات رجالي، فرزندان دختر امام کاظم (ع) دست کم هجده تن بوده اند و فاطمه در بين اين همه بانوي گران قدر، سرآمد بوده است. حاج شيخ عباس قمي آنگاه که از دختران موسي بن جعفر (ع) سخن مي گويد، درباره فاطمه معصومه (س) مي نويسد: «بر حسب آنچه به ما رسيده، افضل آن ها، سيده جليله معظمه، فاطمه بنت امام موسي (ع) معروف به حضرت معصومه است.

   

فضيلت بي نظير 

 شيخ محمد تقي تُستري، در قاموس الرجال، حضرت معصومه (س) را به عنوان بانوي اسوه معرفي کرد و فضيلت وي را در ميان دختران و پسران حضرت موسي بن جعفر (ع)، غير از امام رضا (ع) بي نظير دانسته است. ايشان در اين زمينه چنين مي نويسند:  «در ميان فرزندان امام کاظم (ع) با آن همه کثرتشان، بعد از امام رضا (ع) کسي هم شأن حضرت معصومه (س) نيست».  بي گمان اين گونه اظهار نظرها و نگرش به شخصيت فاطمه دختر موسي بن جعفر (ع) بر برداشت هايي استوار است که از متن و روايات وارده از ائمه اطهار (ع) به دست آمده است. اين روايت ها، مقام هايي را براي فاطمه معصومه (س) برشمرده اند؛ مقامي که نظير آن، براي ديگر برادران و خواهران وي ذکر نکرده اند و به اين ترتيب، نام فاطمه معصومه (س) درشمار زنان برتر جهان قرار گرفته است.

  

بوي وصال

 بي شک اهل بيت پيامبر (ص) چهره هاي پرفروغي به جهانيان عرضه کرده اند و نامشان مانند ستارگان درخشان در آسمان فضايل مي درخشد. درخشان ترين ستاره در ميان بانوان هفتمين منظومه ولايت، فاطمه فرزند پاکيزه موسي بن جعفر (ع) است؛ بانويي که سالهاست تشنگان معرفت از حريمش، زلال ايمان مي نوشند و عارفان با گذر بر زندگي فرزانه اش و درک لحظه هاي آسماني شدنش، درهاي عروج را به روي خود مي گشايند و بوي وصال را در گستره زمين منتشر مي سازند.

 

به جـــان پاک تو ای دختر امام، ســلام          به هر زمان و مـکان و به هر مقام، سـلام

تويـی که شــاه خراسان بود بــرادر تــو          بـــر آن مقام رفيــع و بـر اين مقام، ســلام

به هر عدد که تکلم شـود به ليل و نهار          هــــزار بـار فـــزون تـر ز هـر کـلام، ســلام

صبح تا شب و از شام، تا طليعه صبــح          بر آستـانه قــدسـت علی الـدوام، ســلام

در آســـمان ولايــت، مــه تمــامی تـــو           ز پای تا به ســرت ای مـــه تـمـام، ســلام

به پيشگــاه تو ای خواهـــر شه کـَـونين          ز فـرد فـرد خليـق، به صبح و شام ســلام

منم که هر سر مويم به هر زمان گويـد          به جـان پــاک تـو ای دخــتـر امـام، ســلام

 

غروب غمگين

حضرت فاطمه (س) پس از  ورود به شهر قم، تنها هفده روز در قيد حيات بود و سپس دعوت حق را لبيک گفت و به سوي بهشت برين پرواز کرد. اين حادثه در سال 201 هجري رخ داد. سلام بر اين بانوي بزرگوار اسلام از روز طلوع تا لحظه غروب. درود بر روح تابناک معصومه (س) که اينک آفتاب حرم باصفايش، زمين قم را نوراني کرده است. سلام بر سالار زنان جهان و فرزند پيام آوران مهر و مهتران جوانان بهشتي. اي فاطمه! در روز قيامت، شفيع ما باش که تو در نزد خدا، جايگاهي ويژه براي شفاعت داري.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 13 فروردین 1394 ساعت: 0:20 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق درباره شیشه 1

بازديد: 107

تحقیق درباره شیشه

شیشه ماده‌ای است که به خاطر آرایش ملکولی خاص خود حالت جامد دارد ولی بر خلاف دیگر جامدها کریستالیزه (متبلور) نیست. این حالت در برخی مواد وقتی رخ می‌دهد که ماده مذاب قبل از رسیدن به «نقطه انتقال به شیشه» به سرعت سرد می‌شود. رایج‌ترین نوع شیشه نوع سیلیسی آن است که در وسائل خانگی و ساختمان بکار می‌رود.

تعریف ها

تعاریف مختلفی برای شیشه وجود دارد که هنوز توافق کلی بر روی آنها حاصل نشده است:

تعریف انجمن آزمون مواد امریکا: شیشه ماده‌ای غیرآلی است که از حالت مذاب طوری سرد شده است که بدون تبلور به حالت صلب درآمده است.

تعریف کلی: شیشه یک جامد آمورف است.

تعریف آکادمی ملی علوم امریکا: شیشه ماده‌ای است که در پراش اشعه ایکس آمورف بوده و و از خود رفتار انتقال به حالت شیشه نشان بدهد.

 

تاریخچه

شیشه در ایران

قدیمى‌ترین شیشه در ایران متعلق به هزاره دوم پیش از میلاد است. نمونه‌هایى از هزاره دوم تا مقارن میلاد مسیح شامل عطردان‌ها، النگوها، تندیس‌ها و کاسه‌ها و تنگ‌هاى متعدد به‌دست آمده است. در حفارى‌هاى چغازنبیل مربوط به دوره پیش از تاریخ، بطرى‌هایى شیشه‌اى یافت شده است، که نشان از وفور شیشه در ایلام کهن دارد.

از تمدن مارلیک مهره‌هاى شیشه‌اى که عمر آنها به ۳۴۰۰ سال پیش مى‌رسد، پیدا شده است. همچنین ظروف شیشه‌اى مایل به شیرى در کاوش‌هاى لرستان به‌دست آمده است. از زمانهخامنشیان آثار شیشه‌اى چندانى در دست نیست. در آن دوره مهره‌هاى شیشه‌اى ایران در سراسر جهان قدیم معروف بوده که ظاهراً به رنگ سیاه و سفید بوده است.

هنرمندان ساسانى در تراش دادن شیشه مهارت مخصوصى داشته‌اند. شیشهٔ ساسانى در چین ارج بسیار داشته و به‌ویژه شیشه لاجوردى را گرانبها مى‌شمردند. جام‌هاى پایه‌دار با نقش حلقه‌هاى برجسته از دوره اشکانیان و ساسانیان به‌جاى مانده است.

ظروف شیشه‌اى دورهٔ اسلامى تحت تأثیر طرح‌هاى قبل از اسلام است. در دورهٔ سلجوقى و تا زمان هجوم مغول، افزارها و ظروف‌هاى بسیار زیباى شیشه‌اى از کوره‌هاى شیشه‌گرى گرگان بیرون مى‌آمد که به نازکى کاغذ و گاه مینایى و گاه تراشیده و کنده‌کارى شده است. روزگار سلجوقى اوج صنعت شیشه‌گرى در ایران محسوب مى‌شود. فرآورده‌هاى شیشه‌اى این دوران بیشتر شامل ظروف کوچک و بزرگ، عطردان‌هاى بسیار ظریف، جام‌ها و گلدان‌هایى با فرم‌ها و اندازه‌هاى متنوع و اشیاء تزئینى کوچک به‌شکل حیوانات و ... است. در دورهٔ مغول رونق شیشه‌سازى از میان رفت و در عوض در این عهد سفالگرى و کاشى‌کارى رونق یافت.

در دورهٔ تیمور رواج شیشه‌گرى قابل توجه است. شیشه‌گرانی از مصر و سوریه به ایران آمدند و مشابه شیشه‌هاى ایرانى به مصر و سوریه رفت. در این دوره دو شهر سمرقند و شیراز از مراکز عمده شیشه‌سازى در ایران بودند. از این زمان به بعد این هنر روى به انحطاط نهاد تا زمان شاه‌عباس که با ساختن چراغ‌هاى مساجد و بطرى‌ها این هنر دوباره زنده شد. شاه‌عباس شیشه‌گران ونیزى را براى احیاى این صنعت به ایران آورد. در نتیجه شیشه‌گرى در دوره صفوى رونق دوباره یافت. گاه شیشه‌ را با دمیدن به درون قالب مى‌ساختند و گاه شیشه را مى‌تراشیدند تا به‌شکل جواهر در آید و یا نقوشى روى آن مى‌کندند. و گاهى نیز شیشه را با نقوش درخشان، مینایى و طلایى مى‌کردند. در این دوره کارگاه‌هاى شیشه‌سازى در شهرهاى مختلف ایران از جمله اصفهان، شیراز و کاشان دایر شد.

در فاصلهٔ بین سلطنت سلسله صفویه و قاجاریه هنر و صنعت شیشه‌گرى در ایران از لحاظ سیر تکاملى پیشرفتى نداشته است و تا اواخر سلسله قاجاریه و بعد از آن به‌تدریج ضعیف‌تر شده است. با ورود شیشه به قیمت ارزان‌تر و مرغوب‌تر به بازار ایران، کم‌کم این صنعت رو به انحطاط نهاد.

روش های تولید شیشه

سرد کردن از حالت بخار (PVD)

رسوب شیمیایی فاز بخار (CVD)

هیدرولیز شعله‌ای

سل-ژل

تئوری های شیشه سازی

تئوری‌های ساختاری شیشه‌سازی

تئوری گلداسمیت

تئوری شبکه نامنظم

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 13 فروردین 1394 ساعت: 0:19 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق درباره طیف الکترو مغناطیس

بازديد: 681

تحقیق درباره طیف الکترو مغناطیس

 

طیف الکترومغناطیسی (بیناب الکترو مغناطیس)

 

در مبحث اپتیک بیشتر بررسیها در ناحیه نور مرئی است، در صورتی که نور در داخل طیف الکترو مغناطیسی جا گرفته و خواص و محاسبات آن تمام گسترده طول موجی را شامل می‌شود. امّا در الکترومغناطیس شاید تا به حال پرتوهای ایکس (X) ، پرتوهای گاما (γ) ، پرتوهای کیهانی ، موج رادیویی ، امواج تلویزیونی ، امواج ماکرو ویو و ... به گوشتان خورده است. در چنین حالتی می خواهید بدانید که ....

اشعه ایکس چی هست؟

مکانیزم عمل عکس برداریها و رادیو لوژی چیست؟

با تابش ایکس و گاما و ... چگونه عکس می‌گیرند؟

چرا فقط عکس استخوانها می‌افتد؟

اموج رادیویی چیست و سرعت آن چقدر است؟

فرستنده و گیرنده رادیویی چگونه کار می‌کنند و یا ساخته می‌شوند؟

انتقال نور و تصویر در امواج تلویزیونی مشاهده و دریافت تصویر از آن چگونه صورت می‌گیرد؟

ماهواره‌ها چگونه کار می‌کنند؟

برای چه پشت بام آنتن گذاشته‌ایم؟ و هزاران پدیده دیگر ... .

کاربرد و بررسی طول موجهای مختلف طیف الکترومغناطیسی

در حالت کلی بایستی چگونگی بازتابها و شکستها از مرزهای مختلف هادیها و عایقها و مواد قطبی و مواد غیر قطبی و .... ، و چگونگی عبور تابش از آزمایشهای مربوط به هوا و روشهای تمرکز پرتوها ، روشهای انتشار و چگونگی انتشار و ماهیت امواج الکترو مغناطیسی و چگونه تولید می‌شوند و قوانین حاکم بر آن را بدانیم. اما باید بدانیم در تمام ناحیه الکترومغناطیسی تمامی دستگاهها نمی‌توانند، کارآیی خوبی داشته باشند و اکثر سیستمهای کاربردی محدود به ناحیه خاصی از این گستره طول موجی می‌باشند. مثلا سیستم رادیو فقط ناحیه موج رادیویی را پوشش می‌دهد.

دوربینهای مادون قرمز برای این ناحیه ساخته شده‌اند و برخی ناسازگاریهایی از قبیل اینکه ناحیه پرتو ایکس هیج ماده‌ای با توان شکست ثابت برای ساختن عدسی وجود ندارد، زیرا اشعه ایکس از شیشه نمی‌تواند عبور کند، برخلاف نور مرئی که راحت عبور می‌کند. لذا برای هر نوع تمرکز و تصویر در گستره اشعه ایکس از آینه استفاده می‌کنند.

نحوه تولید امواج الکترو مغناطیسی

جسم سیاه که با نظریه مکانیک کوانتومی توضیح داده می‌شود، تمام ناحیه طول موجی بیناب الکترومغناطیسی را تولید می‌کند (نشر) و برعکس کلیه طول موجهایش را جذب می‌کند. اکثر لامپهای تخلیه الکتریکی ناحیه خاصی را ایجاد می‌کند. مواد رادیواکتیو با تشعشع هسته‌ای پرتوهای ایکس و پرتوهای گاما را شامل هستند. تحریکات اتمی بیشتر ناحیه مرئی را شامل می‌شوند. تحریکات داخلی اتمی به پرتوهای ایکس منجر می‌شوند، رشته‌های تنگستن برای نورهای مرئی مناسبند. در تخلیه‌های الکتریکی در یک گاز ، نظیر لوله منور لامپهای نئونی ، یک سری از طول موجهای گسسته گسیل (نشر) می‌کند. وقتی نور حاصل از لامپ هیدروژن را به یک منشور منتقل نماییم خطوط طیفی اتم هیدروژن به طول موجهای اصلی خود تجزیه می‌گردد و با رنگهای مختلف نمایان می‌گردد. اصطلاح خط طیفی بخاطر پایداری طول موجهای خاص تولید آن طول موجهای اصلی در هر گستره طول موجی به نورهای آن سیستم استفاده شده است.

لامپ سدیم

 

چراغهای خیابان نیز از آن است طیف زرد رنگی دارد که گسیل اصلی آْن در دو طول موج 589 و 590 نانومتر صورت می‌گیرد، طیف اتم هیدروژن نه تنها از تحریک اتمی آن مشاهده شده که خطوط طیفی گسسته‌ای دارد و برخی رنگها از قبیل (نیلی و سبز و زرد و آبی و ...) را شامل می‌شود، بوسیله طیف خورشید نیز دیده می‌شود. این خطوط توسط دانشمندان خورشید شناسی از جمله جوزف فرانهوفر (Joseph Von Fraungofer) با حروف الفبا علامت گذاری شده‌اند، مثلا خط D سدیم و ... . با اختراع لیزر (Laser) ، اکنون وجود دارند که می‌توان خروجیهای قوی در یک طول موج منفرد تولید کنند. ما در طبیعت طیف گسسته ، منفرد نداریم مثلا برای نور زرد یک گستره طول موجی حدودآ 0.6 نانومتر داریم.

چشمه‌های طبیعی

خورشید و ستارگان که ناحیه مرئی را پوشش می‌دهند.

مواد رادیواکتیو طبیعی ( گسیلنده پرتوهای ایکس و گاما) مانند کبالت (Co- 60) و اورانیوم(U-137) و ... که ناحیه ایکس و گاما را شامل می‌شوند.

پرتو های کیهانی که از فضای یونسفر خارج از جو زمین می‌آیند.

پرتوهای مادون قرمز و فرو سرخ و ماورای بنفش که از خورشید و ستارگان ایجاد می‌کردند.

برخی مولکولهای ویژه دو ساختاری یا چند ساختاری که ناحیه‌های لیزری و میزری را دارند، مانند آمونیاک ، یاقوت و ... .

چشمه‌های مصنوعی

انواع لامپها که مکانیزمهای قوسهای الکتریکی و تخلیه‌های الکتریکی و ... را دارند مانند لامپ فلاش ، لامپ سدیم و ...

کاواکهای جسم سیاه: شاید تا به حال دیده باشید که وقتی آهن را گرم می‌کنیم ازخود نور تابش می‌کند.

لیزرها که از مواد فعالی مانند یاقوت (نئودنیوم یق ND:YAG) و ... که در طیفهای گسترده یا طول موجهای منفرد بصورت پالسی یا گسترده ساخته می‌شوند.

میزرها (Masers) که ناحیه طول موجی ماکروویو را می‌پوشانند. مانند میزرهای آمونیاک و ...

اشعه ی مادون قرمز

 

اشعه مادون قرمز یا فرو سرخ ، انرژی الکترومغناطیسی است که برای چشم انسان نامرئی است و در طیف الکترومغناطیسی ، بین امواج رادیویی و نور مرئی قرار دارد و با سطوح انرژی اتمی ارتباط دارد. این اشعه که در نور خورشید و منابع مصنوعی وجود دارد، اگرتوسط ماده جذب شود، آن را گرم می‌کند.

 

گسترده اشعه مادون قرمز

منطقه اشعه مادون قرمز بین طول موجهای 0.8 میکرومتر (که حد نور مرئی است) و 343 میکرومتر قرار دارد.

 در اشعه مادون قرمز طول موجهای کوتاهتر از 1.5 میکرومتر از پوست می‌گذرند و بقیه جذب شده و تولید حرارت می‌کنند. اشعه مادون قرمز را به دو قسمت تقسیم می‌کنند:

طول موجهای بین 0.8 میکرومتر تا 4 میکرومتر.

طول موجهای بلندتر از 4 میکرومتر که اغلب بوسیله مواد جذب می‌شوند، بخصوص طول موجهای بلندتر از 10 میکرومتر بوسیله هوا کاملا جذب می‌شوند.

جذب اشعه مادون قرمز

آب یکی از مواد خیلی جاذب اشعه مادون قرمز است. محلول نمک طعام در حدود 20 برابر آب خالص اشعه را جذب می‌کند.

شیشه معمولی برای اشعه مادون قرمز بلند به کلی غیر قابل نفوذ است و مورد استفاده آن در ساختن گلخانه‌ها برای حفظ گلها از سرما به سبب همین خاصیت است.

منابع اشعه مادون قرمز

منبع طبیعی

بزرگترین منبع طبیعی اشعه مادون قرمز ، خورشید است. مقداری از نور آفتاب که به ما می‌رسد، دارای اشعه مادون قرمز کوتاه است، زیرا پرتوهای مادون قرمز بلند آن در طبقات هوا جذب شده‌اند.

منبع مصنوعی

اجسام ملتهب

بهترین منبع مصنوعی برای اشعه مادون قرمز ، اجسام ملتهب می‌باشند که طول موج آنها بر حسب درجه حرارت تغییر می‌کند. اگر بخواهیم اشعه مادون قرمز تنها داشته باشیم، باید نور این قبیل منابع مصنوعی را بوسیله شیشه‌هایی که در ترکیب آنها ید و یا اکسید منگنز دو (MnO) وجود دارد، صاف کنیم. این نوع صافیها طیف مرئی را جذب می‌کند و فقط اشعه مادون قرمز کوتاه را عبور می‌دهند.

عبور حریان الکتریکی از مقاومتها

روش دیگر که سهل و عملی است، عبور جریان الکتریکی از مقاوتهای فلزی است، بطوری که این مقاوتها سرخ می‌شوند. این مقاومتها غالبا از آلیاژهای آهن و نیکل ساخته شده‌اند.

چراغ با مفتول زغال چراغهایی که مفتول آنها از زغال چوب ساخته شده است، نیز به نسبت زیاد اشعه مادون قرمز دارند. در این چراغ نسبت اشعه کوتاه بین 1 میکرومتر و 7 میکرومتر خیلی کم ، ولی نسبت اشعه مادون قرمز بلند آن زیاد است.

چراغ بخار جیوه چراغ بخار جیوه نیز ، اشعه مادون قرمز با طول موج کوتاه بین 0.92 میکرومتر و 1.3 میکرومتر تولید می‌کند، ولی نسبت اشعه حاصله نسبت به سایر منابع کمتر است.

اندازه گیری اشعه مادون قرمز

برای اندازه گیری اشعه مادون قرمز از جذب انرژی حرارتی آن استفاده می‌نمایند، یعنی این اشعه را به جسمی می‌تابانند که بتواند کلیه انرژی را جذب کند و سپس مقدار حرارتی را که در جسم مزبور تولید گشته ، اندازه می‌گیرند.

 

پیل ترموالکتریکی : وسیله دقیق دیگر برای اندازه گیری اشعه مادون قرمز ، استفاده از پیل ترموالکتریک می‌باشد که در آن انرژی حرارتی تبدیل به انرژی الکتریکی می‌شود و به سهولت قابل اندازه گیری است.

سوزن ترموالکتریک : برای اندازه گیری درجه حرارت در داخل نسوج زنده از دستگاهی به نامسوزن ترموالکتریک استفاده می‌کنند.

خواص فیزیولوژیکی اشعه مادون قرمز

اشعه مادون قرمز سبب گرم شدن پوست و نسج سلولی زیر جلدی می‌شود.

اشعه مادون قرمز ممکن است در پوست سوختگی‌های نسبتا شدیدی ایجاد نماید.

اگر اشعه مادون قرمز را به مقدار مناسب بکار برند، در نتیجه اتساع رگهای زیر پوست ، سببتسهیل اعمال فیزیولوژیک پوست می‌شود و حتی از راه عکس‌العمل پوستی در بهبودی حال عمومی ‌نیز می‌تواند موثر واقع شود.

این اشعه خاصیت تسکین درد را نیز دارد که علت آن همان اتساع عروق و بهتر انجام گرفتن عمل رفع سموم و تغذیه بافتها است.

کاربرد اشعه مادون قرمز

ترموگرافی

طیف سنجی

بالا بردن متابولیسم

طیف سنجی

توان زیاد پرتو لیزری ، کاربرد آن را در اندازه گیری جذب نمونه‌های چگال ، امکان‌پذیر می‌سازد. حساسیت روش ، بسیار بالاست و لیزر ، همزمان کار چندین لامپ هالوکاتد را انجام می‌دهد. یکی از کاربردهای طیف سنجی با لیزر ،‌ اندازه گیری غلظت با لیزر|اندازه گیری غلظت خاکهای نادر در محلولهای آبی یا مخلوط آنها می‌باشد.

تجزیه مقادیر ناچیز و تک اتم

حساسیت فوق العاده یونیزاسیون با لیزر برای دستیابی به حد تشخیص بی‌نهایت کم از شگفت‌انگیزترین نتایجی است که دانشمندان را برای تشخیص یک اتم یا یک مولکول ، بیش از پیش امیدوار کرده است.

طیف سنجی مولکولی

از مطالعات لیزر در طیف سنجی لیزر در طیف سنجی مولکولی ، می‌توان لومنیسانس وفتویونیزاسیون را نام برد که نتایج درخشانی در تفکیک کامل طیفی و گزینش پذیری در جذب چند فوتونی برای اندازه گیری مقادیر کم اجسام ، حاصل شده است.

طیف سنجی جرمی

در چندین سال اخیر ، علاقه زیادی به ترکیب لیزر و طیف سنجی جرمی (MS) معطوف شده است. این ترکیب در بر گیرنده دو روش است: روشهای چند فوتونی و شیوه‌های دفع سطحی.

طیف سنجی جرمی با لیزر

نگاه کلی

بعد از اینکه دانشمندان توانستند عمل یونیزاسیون را توسط لیزر انجام دهند، با تلفیق این روش باطیف سنجی‌ جرمی توانستند با تبخیر نمونه و ایجاد یون ، از طریق طیف‌سنجی قادر به شناسایی یونهای ایجاد شده گردند. در روش طیف‌سنجی جرمی از یک منبع لیزر ضربانی با شدت زیاد برای تبخیر و یونش مقدار کمی از جسم جامد استفاده می‌شودسپس یونهای مولکولی و عنصری توسط یک طیف سنج جرمی ، مجهز به تحلیلگر زمان پرواز مورد تجزیه قرار می‌گیرد. حساسیت بالا ، سرعت زیاد در کاربرد در زمینه تجزیه مواد آلی و معدنی از مزایای این روش می‌باشد.

در روش طیف‌سنجی جرمی لیزری یونهای فراوانی را می‌توان با استفاده از یک لیزر ضربانی با عمر ضربه زیاد بدست آورد. این یونها دارای انرژی جنبشی متفاوت هستند، بطوری که یک تجزیه جرمی موفق ، به دستگاههای تمرکز دهنده مضاعف همراه با عبور طیف جرمی خیلی کم بستگی دارد.

تاریخچه

اولین مطالعات راجع به سیستم لیزر به کار رفته در طیف سنجی جرمی لیزری درسال 1963 توسط "هانینگگزارش شد. در این روش از یک لیزر ضربانی یاقوت با قطر پرتو 150µmو عمر ضربه 50µs به همراه یک طیف‌سنج جرمی با تمرکز دهنده مضاعف استفاده شده بود. با مطالعات فراوان روی کاهش عمر ضربات لیزر و کاهش قطر نقاط متمرکز درسال 1966 اولین استفاده حقیقی از طیف سنج جرمی لیزری ، با استفاده از یک لیزر یاقوت با طول ضربانهایی درحدود نانوثانیه و قطر پرتو در حدود 20µm ، گزارش شد.

"هایلن کامپو همکارانش در سال 1975 با استفاده از تمرکز دهنده‌های مخصوص ، قطر پرتو لیزر را به 0.5µm رساندند. با این روش حد تشخیص 0.2ppm برای لیتیم روی سطحنازکی ( 1µm - 0.1 ) از رزین اپوکسی بدست آمد. توسعه بعدی در این زمینه توسط"خزورنگو همکارانش درسال 1978 صورت گرفت. ایشان با استفاده از یک بازتابشگر یون ( تمرکر دهنده زمانی ) در یک طیف‌سنجی جرمی زمان پرواز ، درجه تفکیک جرم را افزایش دادند.

روشهای طیف سنجی جرمی با لیزر

در چندین سال اخیر ، توجه زیادی در میان دانشمندان شیمی تجزیه‌ای به دو شاخه جدید درطیف‌سنج جرمی لیزری معطوف شده است.

روشهای چند فوتونی

 

این روش شامل برهمکنش مستقیم بین فوتونهای تابش لیزر با مولکولها ، اتمها و یونها در فازگاز می‌باشد و خود شامل دو روش می‌باشد:

یونیزاسیونیونیزاسیون چندفوتونی که ممکن است رزونانسی یا غیر رزونانسی باشد و برای تجزیه عنصری در حساسیت‌های بالا بکار می‌رود.

تفکیک نوریاین روشها شامل جهش‌های الکترونی هستند و برای اتمها یا مولکولهای خاصی گزینش پذیری دارند.

روشهای دفع سطحی

 

این روش شامل برهمکنش پرتو لیزر با نمونه در فاز جامد می‌باشد که بدین وسیله یونهای مولکولی و تکه‌های ساختاری مهم از مولکولهای پیچیده ، فرار و بسیار بزرگ تولید می‌شوند. بطور کلی حالتهای مختلفی برای ایجاد یون از جسم جامد بکار برده می‌شوند که از همه مهمتر روش دفع سطحی با لیزر و تبخیر با لیزر می‌باشد.

طیف‌سنجی جرمی رزونانس - یونیزاسیون

برای متخصصان طیف‌سنجی روشهای چند فوتونی امکان مطالعه جهش‌های الکترونی در مولکولهای خنثی را فراهم می‌سازدیونیزاسیون چند فوتونی حساسیت طیف‌های جذبی جهش‌های غیر مجاز را افزایش می‌دهدروشهای رزونانسی بازده زیادی از نظر یونیزاسیون داشته و از گزینش پذیری بالایی برخوردارند، درحالیکه یونیزاسیون غیررزونانسی حساسیت و گزینش پذیری کمتری داشته و تکه‌های کمتری ایجاد می‌کند.

با استفاده از روش یونیزاسیون رزونانسی طیف‌سنجی جرمی می‌توان فراوانی ایزوتوپی عناصر را حتی در غلظتهای بسیار کم و یا در حضور مزاحمتهای ایزوباری حذف نمود. تکنیکهای رزونانس - یونیزاسیون بر مبنای برانگیختن نوری الکترونها در اتمهای آزاد (حالت گازی) پایه‌ریزی شده است. در این روش تعداد الکترونهای آزادی که در مرحله برانگیختگی یونی ایجاد می‌شود، می‌تواند افزایش یافته ، توسط یک شمارشگر نسبی گازی تشخیص داده شود.

زمان تجزیه

مهمترین مزیت طیف‌سنجی جرمی با لیزر ، توانایی این روش در تجزیه بسیار سریع و فوق‌العاده مواد آلی و معدنی موجود در مقدار اندکی از نمونه است. در فاصله چند دقیقه بعد از برقراری خلأ ، بعد از انتخاب سطح تجزیه‌ای ، نمونه تجزیه شده ، طیف حاصله به کامپیوتر منتقل می‌گردد.

مزایای روش

مزایای عمده یونیزاسیون و طیف‌سنجی جرمی با لیزر ، قابل تغییر بودن قدرت لیزر برای ایجاد محدوده‌ای از شرایط یونیزاسیون می‌باشد. یکی از خصوصیات جالب این روش ، توانایی آن در ایجاد پیکهای اصلی از بسیاری از ترکیبات غیر فرار با وزن مولکولی بالاست که امکان دیدن آنها با طیف‌سنجهای جرمی معمولی وجود ندارد.

مزاحمتها

دو نوع مزاحمت در این روش وجود دارد.

مزاحمتهای طیفی ناشی از تفکیک جرمی محدودی است که اغلب برای تشخیص تکه‌هایعنصری و مولکولی ممکن کافی نیست.

مزاحمتهای شیمیایی همواره به خاطر اثرات زمینه مقادیر بسیار کم ناخالصیها بوجود می‌آیند.

حد تشخیص

روشهای طیف سنجی جرمی لیزری در زمره حساس‌ترین روشها برای تجزیه مقادیر کم به حساب می‌آید. حد تشخیص در حدود 20-10 تا 8-10 می‌باشد، ولی از لحاظ تکرار پذیری این روش دقت خوبی ندارد و این ، به علت تغییرات (در چگالی پرتو) تابیده شده به نمونه می‌باشد.

کاربردها

تجزیه کیفی و نیمه کیفی برای تشخیص و حدس درباره زمینه و عناصر با مقادیر بسیار کم نمونه.

به عنوان وسیله‌ای برای دنبال کردن تغییرات ناشی از عوامل خارجی در ساختار نمونه.

به عنوان وسیله‌ای برای تشخیص ( اثر انگشت خاص ) ، یک نمونه.

برای حصول اطلاعات مربوط به اجزای مولکولی موجود.

به عنوان وسیله‌ای برای ترسیم ساختار شیمیایی نمونه‌های ناهمگن.

این روش در تجزیه فلزات به منظور تعیین کربن و اکسیژن و نیتروژن آنها بکار می‌رود. در اندازه گیری ایزوتوپی ، عناصری مانند اورانیوم و پلوتونیوم استفاده می‌شود. برای تعیینترکیبات آلی با وزن مولکولی بالا در ریز بلورها استفاده می‌شود. دسته زیادی از ترکیبات معدنی شامل غیرفلزات ، فلزات ، اکسیدهای فلزی و نمکها و کمپلکسها و همچنین پلیمرها توسط روش دفع سطحی با لیزر ، طیف‌سنجی جرمی مورد مطالعه قرار گرفته‌اند.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 13 فروردین 1394 ساعت: 0:18 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق درباره معجزات پيامبر اكرم (ص)

بازديد: 1705

تحقیق درباره معجزات پيامبر اكرم (ص)

 

پيامبر اكرم (ص) همانند بسياري از پيامبران معجزاتي داشتند كه با آن‌ها توانسته امتناع مردم بپردازند و حقانيت خود را اثبات نمايد، ولي عده‌اي از مخالفان با وجود آيات و بيانات الهي تا آخر در جبهه انكار باقي ماندند و از هيچ‌گونه توطئه‌اي ضد رسول خدا (ص) خودداري نكردند. در صدر معجزات پيامبر (ص) قرآن كريم قرار دارد كه معجزه‌‌اي عقلي است و از نظر اصالت و اعتبار، پاينده و جاودانه است. در صورتي كه معجزات پيامبران گذشته حسي بوده و با وفات آورنده آن، اصل معجزه نيز از بين بشر رخت بر بسته است. قرآن خود، معجزات ديگري به رسول خدا (ص) نسبت مي‌دهد كه از جمله‌‌ي آن مي‌توان از مسأله معراج پيامبر (ص) و نيز پيشگويي آن حضرت از حوادث آينده ياد كرد. طبعاً اين معجزات در زندگاني رسول خدا (ص) مقطعي بوده است و همانند معجزات پيامبران گذشته تكرار نمي‌شود. اما رسول خدا (ص) به وسيله‌ي قرآن با عرب‌ها به تحدي پرداخت. يعني آنان را دعوت كرد تا در صورت ترديد در ماهيت قرآن، آنان نيز كتابي همانند آن بياورند.

البته پس از اعجاز مخالفان و مشركان و منكران از آوردن كتابي نظير قرآن، اعجاز آنان بر همگان ثابت گرديد.

دانشمندان اسلام براي رسول گرامي، حدود هزار معجزه در كتب تاريخي ـ حديثي نقل كرده‌اند. اين‌ها معجزاتي است كه همزمان با ولادت آن بزرگوار شروع و تا پايان عمر آن وجود مقدس و منور ادامه مي‌يابد. اين دانشمندان معجزات رسول گرامي اسلام را بر دو دسته تقسيم بندي نموده‌اند. بر طبق اين دسته‌بندي، بعضي از معجزات در زمان حيات رسول گرامي اسلام به وقوع پيوسته است و بعضي نيز بعد از حيات آن بزرگوار محقق شده است.

دانشمندان اسلام ، ابتدا به معجزاتي پرداخته‌اند كه در زمان خود آن بزرگوار به وقوع پيوسته است. منظور از زمان خود آن حضرت، آن معجزاتي  است كه در طول 63 سال عمر پر بركت آن وجود نوراني به وقوع پيوسته است و مردمان با چشم ديده‌اند و براي آيندگان نقل نموده‌اند از مهم‌ترين اين معجزات حوادثي است كه در هنگام ولادت آن حضرت اتفاق افتاده است. طبق نقل مورخان اسلام هنگامي كه رسول خدا متولد شد طاهر و پاك از هرگونه خون و نجاسات بود. وقتي با پاهاي مباركشان زمين را لمس نمودند، بلافاصله به  سوي كعبه به سجده افتادند سپس سر مباركشان را به سوي آسمان بلند كرد و به توحيد خداي يكتا و نبوت خويش شهادت داد. آن‌گاه حضرت آمنه، مادر گراميشان را مورد خطاب قرار داده و اين‌گونه به او فرمودند: «ولدتُ خيرالناس فسميه محمداً» يعني بهترين انسان‌ها را به دنيا آوردي، پس نام او را محمد بگذار. از ديگر عجايبي كه در اين لحظه اتفاق افتاد. اين بود كه: «تمامي بت‌ها به صورت بر زمين افتادند ـ ايوان كسري، قصر بزرگ و با شكوه پادشاهان ساساني، كه حاكمان ايران آن روز بودند، شكست و آتشكده‌ي فارس كه حدود هزار سال روشن بود، به ناگاه خاموش شد

 

 ١- چهاردهم ذیحجّه بود. قریش گفتند: اگر راست می گویی معجزه کن. محمد به ماه اشاره کرد و دو نیم شد این را در ایران و روم هم دیدند.

٢- پیامبر و همراهانش از مکه به یثرب می رفتند. به خیمه ای رسیدند. خیمه‌ي زنی به اسم امّ معبد.

گفت : «این گوسفند تو شیر دارد.»

زن گفت: «امسال خشکسالی بود ، همه گوسفندان بدون شیرشده اند و لاغر ، چند وقتی هست که یک قطره هم شیر نداده‌اند.»

محمد از زن ظرفی خواست و گوسفند را دوشید. کاسه پر از شیر شد. زن و محمد و همراهانش خوردند. دوباره دوشید و کاسه پر را به زن داد و رفتند.

 

 مهم‌ترین و پایدارترین معجزه پیامبر(ص) قرآن کریم است و آن حضرت برای اثبات نبوت خود معجزات فراوان دیگری نیز آورد مانند: بازداشتن خورشید از حرکت، به سخن درآوردن سوسمار، سخن گفتن آهو با آن حضرت، حرکت دادن درخت، بیرون آمدن آب از میان انگشتان آن حضرت ،سلام کردن سنگ و درخت به پیامبر(ص)، شفای بیماران و دونيم کردن ماه. در این باره روایت است که شخصی یهودی نزد آن حضرت آمد و برای اثبات نبوت‌اش معجزه ای خواست.  پیامبر (ص) نیز به اذن خداوند دست به معجزه ی شگفتی زد. قرص کامل ماه به اشاره ی دست مبارک آن حضرت به دو نیم  مساوی تقسیم شد و هر نیمه از آن در شرق وغرب آسمان دیده شد.  این معجزه به شق القمر معروف است. شگفت تراین که پس از گذشت  قریب به ١٤٠٠ سال از آن زمان فضانوردان امریکایی که به کره ماه سفرکرده‌اند به این نتیجه رسیده اند که ماه در گذشته ای دور به دو نیم تقسیم شده و دوباره به هم پیوند خورده است .

 

حضرت رسول اکرم (ص) معجزات بسیاری داشته اند که بعضی از آن ها نظیرمعجزات سایر پیامبران بوده و بعضی دیگر اختصاص به ایشان داشته است. مهم ترین معجزه ی آن حضرت، قرآن مجید است که جلوه های اعجاز بی شماری دارد؛ اما غیراز این معجزه، حضرت معجزات دیگری نیز داشته اند از جمله آن ها شقّ قمرمی باشد.  قریش از پیامبر (ص) تقاضا کرد تا معجزات را به ایشان نشان دهد. حضرت از خدا خواست و ماه دو نیم شد و سپس دوباره به حالت اول بازگشت و همه آن را مشاهده کردند و همچنین معجزات دیگر پیامبر درّد شمس، نازل شدن طعام ها و میوه های آسمانی برای آن حضرت سلام کردن سنگ  و درخت  بر آن جناب، حرکت کردن درخت به امر ایشان، تسبیح سنگ ریزه در دست آن حضرت، و تکلم گرگ و شتر و شفای بیماران و زنده کردن مردگان و مانند آن است.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 13 فروردین 1394 ساعت: 0:17 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق درباره ارشمیدس

بازديد: 435

تحقیق درباره ارشمیدس

 

ارشمیدس دانشمند و ریاضیدان یونانی در سال ٢١٢ قبل از میلاد در شهر سیراکوز یونان چشم به جهان گشود و در جوانی برای آموختن دانش به اسکندریه رفت بیشتر دوران زندگیش را در زادگاهش گذرانید و با فرمانروای این شهر دوستی نزدیک داشت.

در اینجا سخن از معروفترین استحمامی است که یک انسان در تاریخ بشریت انجام داده است در داستانها چنین آمده است که بیش از ٢٠٠٠ سال پیش در شهر سیراکوز پایتخت ایالت یونانی سیسیل آن زمان ارشمیدس مکانیکدان و ریاضیدان و مشاور دربار پادشاه یمرون یکی از معروفترین کشفهای خود را در خزینه حمام انجام داد روزی که او در حمامی عمومی به داخل خزینه پا نهاد و در آن نشست و حین این کار بالا آمدن آب خزینه را مشاهده کرده ناگهان فکری به مغزش خطور کرد او بلافاصله لنگی را به دور خود پیچید و با این شکل و شمایل به سمت خانه روان شد و مرتب فریاد می زد یافتم یافتم، او چه چیزی را یافته بود؟ پادشاه به او ماموریت داده بود راز جواهر ساز خیانتکار در بار را کشف و او را رسوا کند شاه هیرون بر کار جواهر ساز شک کرده بود و چنین می پنداشت که او بخشی از طلایی را که برای ساختن تاج شاهی به وی داده بود برای خود برداشته و باقی آن را با فلز نقره که بسیار ارزانتر بود مخلوط کرده و تاج را ساخته است هر چند ارشمیدس می دانست که فلزات گوناگون وزن مخصوص متفاوت دارند ولی او تا آن لحظه این طور فکر می کرد که مجبور است تاج شاهی را ذوب کندآنرا به صورت شمش طلا قالب ریزی کند تا بتواند وزن آن را با شمش طلای نابی به همان اندازه مقایسه کند اما در این روش تاج شاهی از بین می رفت پس او مجبور بود راه دیگری برای این کار بیابد در آن روز که در خزینه حمام نشسته بود دید که آب خزینه بالاتر آمد و بلافاصله تشخیص داد که بدن او میزان معینی از آب را در خزینه حمام پس زده و جا به جا کرده است.

او با عجله و سراسیمه به خانه بازگشت و شروع به آزمایش عملی این یافته کرد او چنین اندیشید که اجسام هم اندازه، مقار آب یکسانی را جا به جا می کنند ولی اگر از نظر وزنی به موضوع نگاه کنیم یک شمش نیم کیلویی طلا کوچکتر از یک شمش نقره به همان وزن است طلا تقریباٌ‌ دو برابر نقره وزن دارد بنابراین باید مقدار کمتری آب را جا به جا کند این فرضیه ارشمیدس بود و آزمایشهای او این فرضیه را اثبات کرد او برای این کار نیاز به یک ظرف آب و سه وزنه با وزنهای مساوی داشت که این سه وزنه عبارت بودند از تاج شاهی هم وزن آن طلای ناب و دوباره هم وزن آن نقره ناب او در آزمایش خود تشخیص داد که تاج شاهی میزان بیشتری آب را نسبت به شمش طلای هم وزنش پس می راند ولی این میزان آب کمتر از میزان آبی است که شمش نقره هم وزن آن را جا به جا می کند به این ترتیب ثابت شد که تاج شاهی از طلای ناب و خالص ساخته نشده بلکه جواهر ساز متقلب و خیانتکار آن را از مخلوطی از طلا و نقره ساخته است و به این ترتیب ارشمیدس یکی از چشمگیرترین رازهای طبیعت را کشف کرد آن هم اینکه می توان وزن اجسام سخت را با کمک مقدار آبی که جا به جا می کنند اندازه گیری کرد این قانون وزن مخصوص را که امروزه به آن چگالی می گویند اصل ارشمیدس می نامند. حتی امروز هم هنوز پس از ٢٣ قرن بسیاری از دانشمندان در محاسبات خود متکی به این اصل هستند. 
به هر حال ارشمیدس در رشته ریاضیات از ظرفیتهای هوشی بسیار والا و چشمگیری برخوردار بود او منجنیقهای شگفت آوری برای دفاع از سرزمینهای خود اختراع کرد که بسیار سودمند افتاد او توانست سطح و حجم جسمهایی مانند کره، استوانه و مخروط را حساب کند و روش نوینی برای اندازه گیری در دانش ریاضی پدید آورد همچنین بدست آوردن عدد نیز از کارهای گرانقدر وی است او کتابهایی در باره خصوصیات و روشهای اندازه گیری اشکال و احجام هندسی از قبیل مخروط منحنی حلزونی و خط مارپیچ، سهمی، سطح کره «ماده غذایی» و استوانه می دانست علاوه بر آن او قوانینی در باره سطح شیب دار، پیچ اهرم و مرکز ثقل کشف کرد.

ارشمیدس در مورد خودش گفته ای دارد که با وجود گذشت قرنها جاودان مانده و آن این است «نقطه اتکایی به من بدهید، من زمین را از جا بلند خواهم کرد» عین همین اظهار به صورت دیگری در متون ادبی زبان یونانی از قول ارشمیدس نقل شده است اما مفهوم در هر دو صورت یکی است. ارشمیدس هم چون عقاب گوشه گیری و منزوی بود در جوانی به مصر مسافرت کرد و مدتی در شهر اسکندریه به تحصیل پرداخت و در این شهر دو دوست قدیمی یافت یکی کونون(این شخص ریاضیدان قابلی بود که ارشمیدس چه از لحاظ فکری و چه از نظر شخصی برای وی احترام بسیار داشت) و دیگری اراتوستن که گر چه ریاضیدان لایقی بود اما مردی سطحی به شمار می رفت که برای خویش احترام خارق العاده ای قائل بود.

ارشمیدس با کونون ارتباط و مکاتبه دائمی داشت و قسمت مهم و زیبایی از آثار خویش را در این نامه ها با او در میان گذاشت و بعدها که کونون درگذشت ارشمیدس با دوسته که از شارگردان کونون مکاتبه می کرد.

یکی از روشهای نوین ارشمیدس در ریاضیات به دست آوردن عدد بود وی برای محاسبه عدد پی، یعنی نسبت محیط دایره به قطر آن روشی به دست داد و ثابت کرد که عدد محصور مابین ٧/١ ٣ و ٧١/١٠ ٣است گذشته از آن روشهای مختلف برای تعیین جذر تقریبی اعداد به دست داد و از مطالعه آنها معلوم می شود که وی قبل از ریاضی دانان هندی با کسر های متصل یا مداوم متناوب آشنایی داشته است. 
در حساب روش غیر عملی و چند عملی یونانیان را که برای نمایش اعداد از علائم متفاوت استفاده می کردند، به کنار گذاشت و پیش خود دستگاه شمارشی اختراع کرد که به کمک آن ممکن بود هر عدد بزرگی را بنویسیم و بخوانیم.

دانش تعادل مایعات بوسیله ارشمیدس کشف شد و وی توانست قوانین آنرا برای تعیین وضع تعادل اجسام غوطه ور به کار برد.

همچنین برای اولین بار برخی از اصول مکانیک را به وضوح و دقت بیان کرد و قوانین اهرم را کشف کرد.


در سال ١٩٠٦ ج.ل. هایبرگ مورخ دانشمند و متخصص تاریخ ریاضیات یونانی در شهر قسطنطنیه موفق به کشف مدرک با ارزشی شد. این مدرک کتابی است به نام قضایای مکانیک و روش آنها که ارشمیدس برای دوست خود اراتوستن فرستاده بود. موضوع این کتاب مقایسه حجم یا سطح نامعلوم شکلی با احجام و سطوح معلوم اشکال دیگر است که بوسیله آن ارشمیدس موفق به تعیین نتیج مطلوب می شد. این روش یکی از عناوین افتخار ارشمیدس است که ما را مجاز می دارد که وی را به مفهوم صاحب فکر جدید و امروزی بدانیم، زیرا وی همه چیز و هر چیزی را که استفاده از آن به نحوی ممکن بود به کار می برد تا بتواند به مسائلی که ذهن او را مشغول می داشتند حمله ور گردد دومین نکته ای که ما را مجاز می دارد که عنوان متجدد به ارشمیدس بدهیم روشهای محاسبه اوست. وی دو هزار سال قبل از اسحاق نیوتن و لایب نیتس موفق به اختراع حساب انتگرال شد و حتی در حل یکی از مسائل خویش نکته ای را به کار برد که می توان او را از پیش قدمان فکر ایجاد حساب دیفرانسیل دانست. 
زندگی ارشمیدس با آرامش کامل می گذشت همچون زندگی هر ریاضیدان دیگری که تامین کامل داشته باشد و بتواند همه ممکنات هوش و نبوغ خود را به مرحله اجرا درآورد زمانی که رومیان در سال ٢١٢قبل از میلاد شهر سیراکوز را به تصرف خود درآوردند سردار رومی مارسلوس دستور داد که هیچ یک از سپاهیانش حق اذیت و آزار و توهین و ضرب و جرح این دانشمند ومتفکر مشهور و بزرگ را ندارند با این وجود ارشمیدس قربانی غلبه رومیان بر شهر سیراکوز شد او به وسیله یک سرباز مست رومی به قتل رسید و این در حالی بود که در میدان بازار شهر در حال اندیشیدن به یک مسئله ریاضی بود، می گویند آخرین کلمات او این بود: دایره های مرا خراب نکن. به این ترتیب بود که زندگی ارشمیدس بزرگترین دانشمند تمام دوران ها خاتمه پذیرفت این ریاضیدان بی دفاع ٧٥ ساله در ٢٧٨قبل از میلاد به جهان دیگر رفت.

محمد بن حسن جهرودی

 

محمد بن حسن جهرودی طوسی مشهور به خواجه نصیرالدین طوسی در تاریخ ١٥ جمادی الاول ٥٩٨هجری قمری در طوس ولادت یافته است. او به تحصیل دانش علاقه زیادی داشت و از دوران کودکی جوانی در علوم ریاضی و نجوم و حکمت سرآمد شدو از دانشمندان معروف زمان خود گردید طوسی یکی از سرشناس ترین و با نفوذترین چهره های تاریخ فکری اسلامی است علوم دینی و علوم عملی را زیر نظر پدرش و منطق و حکمت طبیعی را نزد خالویش بابا افضل ایوبی کاشانی آموخت تحصیلاتش را در نیشابور به اتمام رسانید و در آنجا به عنوان دانشمندی برجسته شهرت یافت خواجه نصیرالدین طوسی را دسته ای از دانشوران خاتم فلاسفه ای و گروهی او را عقل حادی عشر(یازدهم) نام نهاده اند. علامه حلی که یکی از شاگردان خواجه نصیرالدین طوسی می باشد در باره استادش چنین می نویسد: خواجه نصیرالدین طوسی افضل عصر ما بود واز علوم عقیله و نقلیه مصنفات بسیار داشت او اشراف کسانی است که ما آنها را درک کرده ایم. خدا نورانی کند ضریح او را. در خدمت او الهیات، شفای ابن سینا و تذکره ای در هیات را که از تالیفات خود آن بزرگوار است قرائت کردم. پس او را اجل مختوم دریافت و خدای روح او را مقدس کناد نصیرالدین زمانی پیش از سال ٦١١ در مقال پیشروی مغولان به یکی از قلعه های ناصرالدین محتشم فرمانروای اسماعیلی پناه برد این کار به وی امکان داد که برخی از آثار مهم اخلاقی، منطقی، فلسفی و ریاضی خود از جمله مشهورترین کتابش اخلاق ناصری را به رشته تحریر درآورد وقتی که هولاکو به فرمانروایی اسماعیلیان در سال ٦٣٥ پایان داد طوسی را در خدمت خود نگاه داشت و به او اجازه داد که رصدخانه بزرگی در مراغه ایجاد کند که شروع آن از سال ٦٣٨ بود برای کمک به رصدخانه][ علاوه بر کمکهای مالی دولت اوقاف سراسر کشور نیز در اختیار خواجه گذاره شده بود که از عشر«یک دهم» آن جهت امر ««رصدخانه و خرید وسایل و اسباب و آلات و کتب استفاده می نمود در نزدیکی رصدخانه کتابخانه بزرگی ساخته شده بود که حدود ٤٠٠٠٠٠ جلد کتب نفیس جهت استفاده دانشمندان و فضلا قرارداده بود که از بغداد و شام و بیروت و الجزیره بدست آورده بودند در جوار رصدخانه یک سرای عالی برای خواجه و جماعت منجمین ساخته بودند و مدرسه علمیه ای جهت استفاده طلاب دانشجویان. این کارها مدت ١٣ سال به طول انجامید تا اینکه ایلخان هولاکوی مغول در سال ٦٦٣ درگذشت. لیکن خواجه تا آخرین دقایق عمر خود اجازه نداد که خللی در کار آنجا رخ دهد و کوشش بسیار نمود که آن رصدخانه و کتابخانه از بین نرود. 

قسمت اعظم ١٥٠ رساله و نامه های طوسی به زبان عربی نوشته شده است. وسعت معلومات و نفوذ او با ابن سینا قابل قیاس است جز آن که ابن سینا پزشک بهتری بود و طوسی ریاضیدان برتری، از٥کتابی که در زمینه منطق نوشته شده است اساس الاقتباس از همه مهمتر است در ریاضیات تحریرهایی بر آثار آوتولوکوس، آرستارخوس، اقلیدس، آپولونیوس، ارشمیدس، هوپسیکلس، تئودوسیوس منلائوس و بطلمیوس نوشت از جمله مهمترین آثار اصیل اصیل وی در حساب هندسه و مثلثات جوامع الحساب بالتخت و التراب، رساله الشافیه و اثر معروفش کتاب شکل القطاع است که به نوشته های رگیومونتانوس اثر گذارده است معروفترین آثار نجومی وی زیج ایلخانی که در سال ٦٥٠ نوشته شده می باشد و همچنین تذکره فی علم الهیئه است کتاب تنسوق نامه و کتابهایی در زمینه اختر بینی نیز نوشته است احتمالاٌ برجسته ترین کار طوسی در ریاضیات در زمینه مثلثات بوده است در کشف القناع عن اسرار شکل القطاع، وی نخستین کسی بود که مثلثات را بدون توسل به قضیه منلائوس یا نجوم توسعه بخشید و هم او بود که برای نخستین بار قضیه جیوب را که رویداد برجسته ای در تاریخ ریاضیات است به روشنی بیان کرد. در نجوم تذکره فی علم الهیئه وی شاید کامل ترین نقد بر نجوم بطلمیوسی در قرون وسطی و معرف تنها الگوی ریاضی جدید حرکت سیارات است که در نجوم قرون وسطی نوشته شده است این کتاب به احتمال زیاد از راه نوشته های منجمان بیزانسی به کوپرنیک اثر گذاشته است و همراه با کار شاگردان طوسی متضمن تمام تازه های نجوم کوپرنیکی است به استثنای فرضیه خورشید مرکزی آن. خواجه نصیرالدین با اینکه سروکارش بیشتر در سیاست و اجتماع بوده روشن ترین راه را که برای رسیدن به جهان جاودانی نشان می دهد دیانت است. اگر چه در تمام نوشته های خود دم از استقلال و معرفت می زند اما آشکارا می گوید دانش تنها از ایمان و دین حاصل می شود و حقیقت دانش را دین می داند که تسلی بخش جانها و روان بخش کالبدهای افسرده است. طوسی بیشتر به عنوان منجم معروف است و رصدخانه وی یک مؤسسه علمی در تاریخ علم به شمار می رود کتاب تنسوق نامه او از لحاظ موضوع فقط در مقایسه با مشابهش یعنی کتاب بیرونی(کتاب الجماهر فی معرفت الجوهر) در درجه دوم اهمیت قرار دارد طوسی یکی از پیشروترین فلسفه اسلامی است که تعلیمات مشایی ابن سینا را پس از آن که در طول دو سده در محاق کلام قرار گرفته بودند احیاء کرد او مظهر نخستین مرحله ترکیب تدریجی مکتب های مشایی و اشراقی استاخلاق ناصری وی رایجترین کتاب اخلاقی بین مسلمانان هند و ایران بوده است.

تجرید العقاید او در کلام مبنای الهیات اصولی شیعه دوازده امامی است. طوسی احتمالاٌ‌ بیش از هر فرد دیگر مایه احیای علوم اسلامی بوده است گروهی خواجه را برهم زننده وحدت دو ملت عربی و اسلامی می پندارند ومی گویند به دست او وحدت عربی در آن زمان پاشیده شد. در حقیقت خواجه در این باب گناهی نداشت و اگر لیاقت خواجه پس از آن همه خونریزی به داد مسلمانان نرسیده بود جهان اسلامی امروز چه وضعیتی داشت؟ در سال ٦٧٢ هجری قمری خواجه نصیرالدین طوسی با جمعی از شاگردان خود به بغداد رفت که بقایای کتابهای تاراج رفته را جمع آوری و به مراغه بازگرداند اما اجل مهلتش نداد و در تاریخ ١٨ ذی الحجه سال ٦٧٢ هجری قمری در کاظمین نزدیک بغداد دار فانی را وداع گفت خواجه نصیرالدین طوسی ستاره درخشانی بود که در افق تاریک مقول درخشید و در هر شهری که پا گذارد آنجا را به نور حکمت و دانش و اخلاق روشن ساخت و در آن دوره تاریک وجود چنین دانشمندی مایه اعجاب واعجاز بود.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 13 فروردین 1394 ساعت: 0:16 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

هوا فضا چیست؟

بازديد: 131

هوا فضا چیست؟


هوا فضا چیست ؟ کار یک مهندس هوافضا چیست ؟ یک مهندس هوا فضا در پایان دوره کارشناسی چه توانایی هایی دارد ؟ هدف از تربیت یک کارشناس هوافضا چیست ؟ گرایشها و شاخه های رشته دانشگاهی مهندسی هوافضا در دوره کارشناسی ارشد چیست ؟

قصد داریم تا در این مقاله به بخشی از این سوالات پاسخ دهیم .

پس با ما همراه باشید .

 

رشته هوا فضا یکی از رشته های گروه فنی مهندسی است . با توجه به رشد سریع و ناگهانی این علم در دهه های اخیر هم اکنون  این رشته جزو رشته های استراتژیک علوم به حساب می آید . ولی با این وجود این رشته در ایران از قدمت زیادی بر خوردار نیست .

رشته مهندسی هوا فضا برای اولین بار در سال 1366 وارد ایران شد و اولین دوره کارشناسی این رشته را دانشگاه پلیتکنیک ( امیرکبیر ) راه اندازی کرد . هم اکنون این رشته در 6 دانشگاه صنعتی شریف ، امیرکبیر ، امام حسین (ع) ، شهید ستاری ، مالک اشتر و آزاد شعبه علوم و تحقیقات تدریس میشود .

همچون اکثر دیگر رشته های مهندسی طول متوسط دوره تحصیلی برای دوره کارشناسی 4 سال است . و همچون بسیاری از رشته های مهندسی دروس اين مجموعه شامل دروس عمومي ، پايه ، اصلي ، تخصصي ، كارگاهي و كارآموزي است و زمينه‌هايي چون آيروديناميك ، سازه هوايي ، مكانيك پرواز و جلوبرنده‌ها دروس تخصصی این رشته را شامل میشوند .

بايد توجه داشت كه صنايع هوافضا در دنيا يكي از پيشروترين زمينه‌هاي تحقيقاتي است و همواره موجبات ترقي و جهش در ساير رشته‌هاي علوم و مهندسي را فراهم ساخته و در اين راستا بودجه‌هاي عظيم نظامي و غيرنظامي را به خود اختصاص داده است ، موضوعاتي از قبيل طراحي و ساخت هليكوپتر ، هواپيماي بدون سرنشين ، بدون موتور ، عمود پرواز و يا جنگنده از يك طرف و ساخت پايگاههاي فضايي ، مسافرت به كرات ديگر و از طرف ديگر جامعيت و حساسيت اين رشته را بيش از پيش روشن مي‌سازد . 

به طور کلی میتوان گفت هدف از تحصیل در این رشته آشنایی با شرایط اجسام پرنده و یا اجسام دارای شرایط جسم پرنده و بررسی و تحلیل این شرایط است .

دكتر كامران رئيسي استاد رشته مهندسي هوافضاي دانشگاه صنعتي اميركبير در معرفي اين رشته مي‌گويد : مهندسي هوافضا مجموعه‌اي از علوم و توانايي‌هاي علمي و عملي در زمينه تحليل ، طراحي و ساخت وسايل پرنده‌ نظير هواپيماها ، چرخ‌بال‌ها ، گلايدرها ، موشك‌ها و ماهواره‌ها است.

يكي از دانشجويان كارشناسي ارشد اين رشته نيز مهندسي هوا فضا را علمي استراتژيك مي‌داند كه در آن از همه علوم از جمله متالوژي ، كامپيوتر و الكترونيك استفاده مي‌شود و هدف آن تربيت كارشناساني است كه كادر مورد نياز محاسبات ، طراحي ، تحقيقات و ساخت صنايع مختلف هواپيمايي ، چرخ‌بال‌سازي و موشكي را تامين سازند. به همين دليل دانشجويان اين رشته موظف هستند كه در طي تحصيل 3 واحد پروژه بگيرند و در تابستان نيز در دفاتر مهندسي صنايع مربوط كارآموزي بكنند .

دروس تخصصی رشته مهندسی هوافضا بر چهار پایه کلی استوارند این چهار رکن اصلی عبارتند از :  آيروديناميك ، جلوبرنده ها ، مكانيك پرواز و سازه‌هاي هوافضايي .

به عنوان توضیح میتوان به این نکات اشاره کرد که :

 

آيروديناميك به مطالعه و بررسي جريان هوا ، محاسبه نيروها و گشتاورهاي ناشي از آن بر روي جسم پرنده مي‌پردازد و مهندس هوا فضا با فراگيري اين علم به تحليل جريان‌هاي پيچيده در اطراف اجسام پرنده پرداخته و با به دست آوردن نيروهاي آئروديناميكي امكان بررسي پايداري و طراحي سازه را فراهم مي‌كند .

 

جلوبرنده ها به مطالعه و بررسي سيستم‌هاي جلوبرنده اعم از موتورهاي پيستوني ، توربيني ، راكت‌ها و نحوه توليد نيروي رانش در آنها مي‌پردازد .

 

مكانيك پرواز به مطالعه و بررسي رفتار و حركات جسم پرنده با استفاده از اطلاعات آئروديناميكي ، هندسي و وزني مي‌پردازد و در واقع علم مكانيك پرواز از عملكرد (performance ) تشكيل مي‌شود و عملكرد به بررسي برد ، مسافت نشست و برخاست ، مداومت پروازي در سرعت‌هاي مختلف و پايداري و كنترل وسايل پرنده مي‌پردازد .

 

سازه‌هاي هوافضايي به مطالعه و بررسي سازه‌هاي هواپيما و ديگر وسايل پرنده مي‌پردازد و هدف آن طراحي سازه‌هايي است كه علاوه بر استحكام كافي در برابر بارهاي آئروديناميكي و ساير بارهاي استاتيكي وارد بر وسايل پرنده ، حداقل وزن ممكن را نيز داشته باشند .

 

قابل ذکر است که این رشته در مقطع کارشناسی ارشد ( در ایران ) دارای همین گرایشها میباشد و هم اکنون قابلیت ادامه تحصیل در رشته هوا فضا در داخل کشور تا مقطع دکترا میسر میباشد .

رشته هوافضا قرابت زیادی با تمامی گرایشهای مهندسی مکانیک دارد به این جهت دارای تعدادی واحد مشترک با گرایشهای مهندسی مکانیک مثل جامدات و سیالات میباشد .

 

و اما در مورد دورنمای شغلی و آینده کاری فارق التحصیلان رشته مهندسی هوا فضا :

همان‌طور كه پيش از اين گفتيم هدف اصلي صنعت هوافضا طراحي و ساخت وسايل پرنده است ، در نتيجه فارغ‌التحصيلان مهندسي هوافضا مي‌توانند در صنايع و موسسات تحقيقاتي هواپيمايي ، موشكي و ماهواره فعاليت بكنند و همچنين در كليه موسسات و سازمانهايي كه به نحوي از وسايل پرنده استفاده مي‌كنند ، به عنوان كارشناس تحقيق در عمليات و تعمير و نگهداري خدمت كنند. اما علاوه بر اشتغال در مراكز فوق يك مهندس هوافضا با تسلط بر علوم آئروديناميك ، طراحي سازه و روشهاي طراحي توربو ماشين‌ها توانايي‌ كار در شاخه‌هاي متعددي از مهندسي و پروژه‌هاي خارج از حيطه صنايع هوافضايي را نيز دارد.

كاربرد زمينه‌هاي مطالعاتي يك مهندس هوافضا تنها به طراحي هواپيما و وسايل پرنده محدود نمي‌شود. براي مثال آئروديناميك خودروها از برخي جهات شباهت زيادي به آئروديناميك هواپيما دارد و امروزه در اغلب صنايع خودروسازي با استفاده از تونل باد و علم آئروديناميك ، خودروهاي كم مصرفتري مي‌سازند. فرايند سيستم‌هاي كنترل صنعتي نيز با فرايندهاي طراحي كنترل در وسايل پرنده بر يك مبنا است و همچنين سازه اتومبيل و كشتي مشتركات زيادي با سازه يك هواپيما دارد و بالاخره توربين‌هاي گاز يك نيروگاه يا ايستگاه پمپ گاز همانند يك موتور جت تحليل و طراحي مي‌گردند. در نتيجه يك مهندس هوافضا علاوه بر شركت‌هاي هوايي در نيروگاهها ، صنايع نفت و گاز و صنايع خودروسازي فرصتهاي شغلي خوبي دارد.

و اما در مورد مشكلات و دشواري‌هاي شغلي فارغ‌التحصيلان اين رشته نيز میتوان به این نکات اشاره کرد که : مهمترين مشكل اين رشته جديد بودن آن است و اين كه هنوز براي آن برنامه‌ريزي‌هاي لازم به صورت كلان تدوين نشده است و در نتيجه پراكنده‌كاري در اين رشته زياد است و در كل جذب نيروي انساني از كانال صحيحي انجام نمي‌گيرد وگرنه عمدتا فارغ‌التحصيلان اين رشته از نظر بازاركار مشكلي ندارند.

رشته مهندسي هوافضا نيازمند سرمايه‌گذاري كلان است و بيش از ساير صنايع از وضعيت اقتصادي كشور تاثير مي‌پذيرد يعني اگر رشد اقتصادي خوبي داشته باشيم سرمايه‌گذاري در اين بخش بيشتر مي‌باشد و البته عكس اين قضيه نيز صادق است.

فارغ‌التحصيلان كادر مورد نياز محاسبات ، طراحي، تحقيقات و ساخت صنايع مختلف هواپيمايي، هليكوپترسازي، موشكي و صنايع ديگر را تامين مي‌كنند.

 

و اما هوافضا در بخش خصوصی چه جایگاهی دارد ؟

 

در سال 70 وزارت صنايع لايحه‌اي به مجلس داد كه بر اساس آن بخش خصوصي مي‌توانست در كشور فعاليت‌هايي در زمينه هوافضا انجام بدهد . از سال 72 نيز به صورت رسمي مجموعه‌اي در وزارت صنايع متولي اين كار شد و به صورت هدايت‌كننده شركت‌ها و مجموعه‌هاي بخش خصوصي فعاليت خود را آغاز كرد كه حاصل اين كار ، توليداتي مثل ساخت هواپيماي گلايدر در بخش خصوصی بود كه طراحي آن توسط فارغ‌التحصيلان همين رشته انجام شد و در حال حاضر نيز 10 فروند از اين هواپيما توليد شده و با اخذ مجوزهاي بين‌المللي در باشگاههاي سازمان هواپيمايي كشوري شروع به فعاليت كرده است. همچنين مي‌توان به پروژه طراحي و ساخت هواپيماي سبك موتوردار اشاره كرد كه با موفقيت انجام شده و پروازهاي آزمايشي را نيز انجام داده است و بالاخره پروژه هواپيماي سم‌پاش از پروژه‌هايي است كه به تازگي در بخش خصوصی صنایع كشور مطرح شده است .

در حال حاضر در كشور ما به ساخت هواپيما به دليل عدم سرمايه‌گذاري توجه زيادي نمي‌شود اما فارغ‌التحصيلان اين رشته مي‌توانند در فرودگاهها در قسمت تعمير و نگهداري هوايي و همچنين در صنايع دفاع روي طراحي موشك و جنگ‌افزارها فعاليت بكنند. علاوه بر اينها مي‌توانند روي آئروديناميك خودروها، سازه‌هاي خودروسازي و توليد توربين‌هاي بخار براي توليد برق كار بكنند. فارغ‌التحصيلان اين رشته مي‌توانند در شركت‌هاي خصوصي، هواپيماهاي كوچك دو نفره و يا چهارنفره‌اي را كه در دست ساخت است با استانداردهاي بين‌المللي تطابق داده و براي هواپيما گواهي پرواز يا توليد بگيرند.

مهندسي هوافضا

هدف : 
هدف تربيت كارشناس در صنايع هواپيما و هليكوپترسازي و فردي آشنا به مقدمات و اصول مهندسي هوافضا است. طول متوسط دوره 4 سال است. دانشجويان موظفند 3 واحد پروژه بگيرند و 2 تابستان در دفاتر مهندسي صنايع مربوط كارآموزي كنند. فارغ‌التحصيلان كادر مورد نياز محاسبات ، طراحي، تحقيقات و ساخت صنايع مختلف هواپيمايي، هليكوپترسازي، موشكي و صنايع ديگر را تامين مي‌كنند. دروس اين مجموعه شامل دروس عمومي، پايه، اصلي، تخصصي، كارگاهي و كارآموزي است و زمينه‌هايي چون آيروديناميك، سازه هوايي، مكانيك پرواز و جلوبرنده‌ها را در بر مي‌گيرد. پايه‌هاي اصلي لازم براي تحصيل در اين رشته رياضيات، فيزيك و زبان خارجي است. براي فارغ‌التحصيلان اين رشته امكان ورود به دوره كارشناسي ارشد مهندسي هوافضا وجود دارد. بايد توجه داشت كه صنايع هوافضا در دنيا يكي از پيشروترين زمينه‌هاي تحقيقاتي است و همواره موجبات ترقي و جهش در ساير رشته‌هاي علوم و مهندسي را فراهم ساخته و در اين راستا بودجه‌هاي عظيم نظامي و غيرنظامي را به خود اختصاص داده است، موضوعاتي از قبيل طراحي و ساخت هليكوپتر، هواپيماي بدون سرنشين، بدون موتور، عمود پرواز و يا جنگنده از يك طرف و ساخت پايگاههاي فضايي، مسافرت به كرات ديگر و جنگ ستارگان از طرف ديگر جامعيت و حساسيت اين رشته را بيش از پيش روشن مي‌سازد. 
دكتر كامران رئيسي استاد رشته مهندسي هوافضاي دانشگاه صنعتي اميركبير در معرفي اين رشته مي‌گويد: مهندسي هوافضا مجموعه‌اي از علوم و توانايي‌هاي علمي و عملي در زمينه تحليل، طراحي و ساخت وسايل پرنده‌ نظير هواپيماها، چرخ‌بال‌ها، گلايدرها، موشك‌ها و ماهواره‌ها است. اين رشته بر چهار پايه آيروديناميك 1 ، جلوبرندگي 2 ، مكانيك پرواز 3 و سازه‌هاي هوافضايي استوار است. 
وي در توضيح چهار پايه علمي اين رشته مي‌گويد: «آيروديناميك» به مطالعه و بررسي جريان هوا، محاسبه نيروها و گشتاورهاي ناشي از آن بر روي جسم پرنده مي‌پردازد و مهندس هوا فضا با فراگيري اين علم به تحليل جريان‌هاي پيچيده در اطراف اجسام پرنده پرداخته و با به دست آوردن نيروهاي آئروديناميكي امكان بررسي پايداري و طراحي سازه را فراهم مي‌كند. 
«جلوبرندگي» به مطالعه و بررسي سيستم‌هاي جلوبرنده اعم از موتورهاي پيستوني ، توربيني ، راكت‌ها و نحوه توليد نيروي رانش در آنها مي‌پردازد.«مكانيك پرواز»‌ به مطالعه و بررسي رفتار و حركات جسم پرنده با استفاده از اطلاعات آئروديناميكي ، هندسي و وزني مي‌پردازد و در واقع علم مكانيك پرواز از «عملكرد» تشكيل مي‌شود و «عملكرد» به بررسي برد، مسافت نشست و برخاست، مداومت پروازي در سرعت‌هاي مختلف و پايداري و كنترل وسايل پرنده مي‌پردازد.و در نهايت «سازه‌هاي هوافضايي» به مطالعه و بررسي سازه‌هاي هواپيما و ديگر وسايل پرنده مي‌پردازد و هدف آن طراحي سازه‌هايي است كه علاوه بر استحكام كافي در برابر بارهاي آئروديناميكي و ساير بارهاي استاتيكي وارد بر وسايل پرنده، حداقل وزن ممكن را نيز داشته باشند.يكي از دانشجويان كارشناسي ارشد اين رشته نيز مهندسي هوا فضا را علمي استراتژيك مي‌داند كه در آن از همه علوم از جمله متالوژي ، كامپيوتر و الكترونيك استفاده مي‌شود و هدف آن تربيت كارشناساني است كه كادر مورد نياز محاسبات ، طراحي ، تحقيقات و ساخت صنايع مختلف هواپيمايي، چرخ‌بال‌سازي و موشكي را تامين سازند. به همين دليل دانشجويان اين رشته موظف هستند كه در طي تحصيل 3 واحد پروژه بگيرند و در تابستان نيز در دفاتر مهندسي صنايع مربوط كارآموزي بكنند.آينده شغلي ، بازار كار ، درآمد: در مورد مشكلات و دشواري‌هاي شغلي فارغ‌التحصيلان اين رشته نيز دكتر رئيسي مي‌گويد: مهمترين مشكل اين رشته جديد بودن آن است و اين كه هنوز براي آن برنامه‌ريزي‌هاي لازم به صورت كلان تدوين نشده است و در نتيجه پراكنده‌كاري در اين رشته زياد است و در كل جذب نيروي انساني از كانال صحيحي انجام نمي‌گيرد وگرنه عمدتا فارغ‌التحصيلان اين رشته از نظر بازاركار مشكلي ندارند. همان‌طور كه پيش از اين گفتيم هدف اصلي صنعت هوافضا طراحي و ساخت وسايل پرنده است، در نتيجه فارغ‌التحصيلان مهندسي هوافضا مي‌توانند در صنايع و موسسات تحقيقاتي هواپيمايي ، موشكي و ماهواره فعاليت بكنند و همچنين در كليه موسسات و سازمانهايي كه به نحوي از وسايل پرنده استفاده مي‌كنند، به عنوان كارشناس تحقيق در عمليات و تعمير و نگهداري خدمت كنند. اما علاوه بر اشتغال در مراكز فوق يك مهندس هوافضا با تسلط بر علوم آئروديناميك، طراحي سازه و روشهاي طراحي توربو ماشين‌ها توانايي‌ كار در شاخه‌هاي متعددي از مهندسي و پروژه‌هاي خارج از حيطه صنايع هوافضايي را نيز دارد.دكتر رئيسي در همين زمينه مي‌گويد: كاربرد زمينه‌هاي مطالعاتي يك مهندس هوافضا تنها به طراحي هواپيما و وسايل پرنده محدود نمي‌شود. براي مثال آئروديناميك خودروهااز برخي جهات شباهت زيادي به آئروديناميك هواپيما دارد و امروزه در اغلب صنايع خودروسازي با استفاده از تونل باد و علم آئروديناميك ، خودروهاي كم مصرفتري مي‌سازند. فرايند سيستم‌هاي كنترل صنعتي نيز با فرايندهاي طراحي كنترل در وسايل پرنده بر يك مبنا است و همچنين سازه اتومبيل و كشتي مشتركات زيادي با سازه يك هواپيما دارد و بالاخره توربين‌هاي گاز يك نيروگاه يا ايستگاه پمپ گاز همانند يك موتور جت تحليل و طراحي مي‌گردند. در نتيجه يك مهندس هوافضا علاوه بر شركت‌هاي هوايي در نيروگاهها، صنايع نفت و گاز و صنايع خودروسازي فرصتهاي شغلي خوبي دارد. 
توانايي‌هاي مورد نياز و قابل توصيه : دانشجوي اين رشته بايد در كارهايش نظم و برنامه‌ريزي داشته باشد چون حجم مطالبي كه در طول يك ترم ارائه مي‌شود، زياد بوده و مطالعه آنها مستلزم يك برنامه‌ريزي دقيق مي‌باشد. زيربناي اين رشته رياضيات است و همچنين فيزيك و شيمي تا حدودي لازم مي‌باشد و البته همين‌جا لازم است توصيه شود كه دانش‌آموزان اگر در درس زبان خارجي ضعيف هستند، وارد اين رشته نشوند چون بيشتر دروس اين رشته به زبان انگليسي وابسته مي‌باشد. 
 مهندسي هوافضا يك رشته فني است و عموما كساني كه وارد رشته‌هاي فني مي‌شوند، بايد آمادگي كار در كارخانجات را داشته باشند و همچنين بايد افراد قوي و داراي پشتكار وارد اين رشته بشوند تا به ياري اراده قوي خود در پيشبرد اين رشته نوپا موفق گردند.وضعيت ادامه تحصيل در مقاطع بالاتر: 
امكان ادامه تحصيل در مقاطع كارشناسي ارشد در گرايشهاي «جلوبرندگي ، مكانيك پرواز، سازه‌هاي هوايي ، آيروديناميك ، هوافضا» ميسر مي‌باشد.رشته‌هاي مشابه و نزديك به اين رشته : ين رشته قبلا از زيرشاخه‌هاي مهندسي مكانيك بوده است لذا داراي تعداد واحدهاي مشترك زيادي با رشته مهندسي مكانيك مي‌باشد.وضعيت نياز كشور به اين رشته در حال حاضر: رشته مهندسي هوافضا نيازمند سرمايه‌گذاري كلان است و بيش از ساير صنايع از وضعيت اقتصادي كشور تاثير مي‌پذيرد يعني اگر رشد اقتصادي خوبي داشته باشيم سرمايه‌گذاري در اين بخش بيشتر مي‌باشد و البته عكس اين قضيه نيز صادق است. در حال حاضر در كشور ما به ساخت هواپيما به دليل عدم سرمايه‌گذاري توجه زيادي نمي‌شود اما فارغ‌التحصيلان اين رشته مي‌توانند در فرودگاهها در قسمت تعمير و نگهداري هوايي و همچنين در صنايع دفاع روي طراحي موشك و جنگ‌افزارها فعاليت بكنند. علاوه بر اينها مي‌توانند روي آئروديناميك خودروها، سازه‌هاي خودروسازي و توليد توربين‌هاي بخار براي توليد برق كار بكنند. فارغ‌التحصيلان اين رشته مي‌توانند در شركت‌هاي خصوصي، هواپيماهاي كوچك دو نفره و يا چهارنفره‌اي را كه در دست ساخت است با استانداردهاي بين‌المللي تطابق داده و براي هواپيما گواهي پرواز يا توليد بگيرند.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 13 فروردین 1394 ساعت: 0:12 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق درباره زندگینامه سعدی

بازديد: 483

تحقیق درباره زندگینامه سعدی

سعدي، سرود عشق و زندگي

درباره سعدي چه مي‏توان گفت؟ شاعري بزرگ در عرصه اجمال و راز يا نويسنده‏اي نوآور و خلاق! مردي فرهيخته و فرهنگمند كه سوداي معرفتش از كويي به كويي و از شهري به شهري مي‏كشاند و درد دوري و اشتياق ديدار غزلخوانش مي‏كند! و يا سياحي كه آرزومند ديدار آثار بديع جهان است و طبعي خوش و روحي سركش دارد!... باري... سعدي نيز زندگي را در سايه نام دوست محو كرده است...

سعدي تخلص و شهرت «ابوعبدالله مشرف به مصلح» يا «مشرف الدين بن مصلح الدين»، مشهور به «شيخ سعدي» يا «شيخ شيراز» و يا «شيخ» و همچنين معروف به «افصح المتكلمين» است.

درباره نام و نام پدر شاعر و همچنين تاريخ تولد سعدي اختلاف بسيار است. سال تولد او را از 571 تا 606 هجري قمري احتمال داده‏اند و درباره تاريخ درگذشتش هم سالهاي 690 تا 695 را نوشته‏اند.

سعدي در شيراز پاي به دايره هستي نهاد. هنوز كودكي بيش نبود كه پدرش درگذشت. آن چه مسلم است اين كه اغلب افراد خانواده وي اهل علم و دين و دانش بودند. سعدي پس از تحصيل مقدمات علوم از شيراز به بغداد رفت و در مدرسه نظاميه به تكميل دانش خود پرداخت.

از محضر ابوالفرج بن الجوزي و همچنين شهاب الدين عمر سهروردي استفاده‏ها سپس به حجاز و شام رفت و زيارت حج به جا آورد. در شهر شام به وعظ و سياحت و عبادت پرداخت. در روزگار سلطنت اتابك ابوبكر بن سعد به شيراز بازگشت و در همين ايام دو اثر جاودان بوستان و گلستان را آفريد و به نام «اتابك» و پسرش سعد بن ابوبكر كرد.

پس از زوال حكومت سلغريان، سعدي بار ديگر از شيراز خارج شد و به بغداد و حجاز رفت. در بازگشت به شيراز، با آن كه مورد احترام و تكريم بزرگان فارس بود، بنابر مشهور عزلت گزيد و در زاويه‏اي به خلوت و رياضت مشغول شد.

آثار سعدي بسيارند و اغلب در مجموعه‏اي كه كليات ديوان سعدي ناميده مي‏شود؛ به چاپ رسيده است. بوستان، گلستان و ديوان غزليات و قصايد از معروفترين آنها به شمار مي‏روند.

سعدي، شاعر جهانديده، جهانگرد و سالك سرزمينهاي دور و غريب بود؛ او خود را با تاجران ادويه و كالا و زوار اماكن مقدس همراه مي‏كرد. از پادشاهان حكايتها شنيده و روزگار را با آنان به مدارا مي‏گذراند.

سفاكي و سخاوتمندان را نيك مي‏شناخت و گاه عطايشان را به لقايشان مي‏بخشيد. با عاشقان و پهلوانان و مدعيان و شيوخ و صوفيان و رندان به جبر و اختيار همنشين مي‏شدو خامي روزگار جواني را به تجربه سفره‏هاي مكرر به پختگي دوران پيري پيوند مي‏زد.

سفرهاي سعدي تنها جستجوي تنوع، طلب دانش و آگاهي از رسوم و فرهنگهاي مختلف نبود؛ بلكه هر سفر تجربه‏اي معنوي نيز به شمار مي‏آمد.

سنت تصوف اسلامي همواره مبتني بر سير و سلوك عارف در جهان آفاق و انفس بود و سالك، مسافري است كه بايد در هر دو وادي، سيري درخور استعداد داشته باشد؛ يعني سفري در درون و سفري در بيرون.

وارد شدن سعدي به حلقه شيخ شهاب الدين عمر سهروردي خود گواه اين مدعاست.

ره‏آورد اين سفرها براي شاعر، علاوه بر تجارت معنوي و دنيوي، انبوهي از روايات، قصه‏ها و مشاهدات بود كه ريشه در واقعيت زندگي داشت؛ چنان كه هر حكايت گلستان، پنجره‏اي رو به زندگي مي‏گشايد و گويي هر عبارتش از پس هزاران تجربه و آزمايش به شيوه‏اي يقيني بيان مي‏شود. گويي، هر حكايت پيش از آن كه وابسته به دنياي تخيل و نظر باشد، حاصل دنياي تجارب عملي است.

شايد يكي از مهمترين عوامل دلنشيني پندها و اندرزهاي سعدي در ميان عوام و خواص، وجه عيني بودن آنهاست. اگر چه لحن كلام و نحوه بيان هنرمندانه آنها نيز سهمي عمده در ماندگاري اين نوع از آثارش دارد.

از سويي، بنا بر روايت خود سعدي، خلق آثار جاوداني همچون گلستان و بوستان در چند ماه، بيانگر اين نكته است كه اين شاعر بزرگ از چه مايه دانايي، توانايي، تجارب اجتماعي و عرفاني و ادبي برخوردار بوده است.

باري، آثار سعدي علاوه بر آن كه عصاره و چكيده انديشه‏ها و تأملات عرفاني و ا جتماعي و تربيتي وي است، آيينه خصايل و خلق و خوي و منش ملتي كهنسال است و از همين رو هيچ وقت شكوه و درخشش خود را از دست نخواهد داد.

شعر سعدي، شعر استحكام و ظرافت و استواري و زيبايي است. زبان فاخر سعدي هيچ گاه كمال خود را به رخ مخاطبانش نمي‏كشد. همچون سالاري بلند منزلت، در عين كمال و برتري متواضع و خاشع است و به همين دليل دل هر صاحبدلي را مي‏ربايد و در گوشه خاطر هر كسي، جايي براي خويش باز مي‏كند.

شعرش به ديدار اول، ساده و صميمي و بي‏تكلف جلوه مي‏كند؛ روان و زلال است و بي‏هيچ تمهيد و مقدمه‏اي، برقراري ارتباط با ديگران را جستجو مي‏كند.

فخر نمي‏فروشد و تكبر نمي‏ورزد. دست دوستي و ارادت به سويمان دراز مي‏كند و سلام مي‏دهد...

اما چون پرده احساس را به كنار مي‏زنيم و از سر عقل و تأمل در اشعارش ـ كه عاطفه محضند!ـ درنگ ميكنيم، درمي‏يابيم كه شفافيت عنصر زبان در شعر او سهل و ساده امكان وجود نيافته است؛ بلكه صيقل مداوم شعر، كوشش بي‏وقفه در عرصه زبان، و استفاده از تمام عناصر كه تعالي شعر را دامن مي‏زنند، به آثار او چنين سلامت و رواني سحرآفرين بخشيده است.

توفيق سعدي و اكسير شعر او در اين دقيقه نهفته است؛ يعني در تلفيق صنايع لفظي و بياني با حال و احساس دروني در طبيعي‏ترين حالت ممكن. سعدي مبدع و آغازگر اين راه نيست، بلكه از استادان و كاملان چنين سبكي در شعر است.

پيش از وي، غزل فارسي در كوره تلاش شاعراني همچون فرخي، سنايي، خاقاني، انوري و عطار گداخته بود، اما سعدي آن را چنان آبديده و صيقلي كرد كه نه پيش از وي قرينه و مشابهي برايش مي‏توان يافت و نه بعد از وي، كسي گامي بيشتر و پيشتر نهاد.

ويژگيهاي سبكي زبان شعر سعدي و هر شاعر ديگري را تنها با تأمل و تفكر در اشعارش مي‏توان كشف كرد، آموخت و به كار برد. آثار هنري بر اساس فرمول و اصولي ثابت و مشخص پديد نمي‏آيند تا هنگام نياز به آثار جديد بتوان به آنها رجوع كرد.

با اين همه، برخي از ويژگيها به خاطر تكرار مكرر در آثار هنرمند ما را به بعضي از خصوصيات مشترك آن آثار و به تبع آن به نوع برخورد و بهره‏گيريهاي هنرمند از آن عناصر رهنمون مي‏شوند. با توجه به چنين پيش زمينه‏اي، معدودي از ويژگيهاي سبكي شعر سعدي چنينند:

1 ـ ساختار نحوي جملات در ابيات به صحيح‏ترين شكل ممكن است. عنصر وزن و موسيقي، منجر به نقص يا پيش و پس شدن حاد دستوري در جملات نمي‏شود و سعدي به ظريفترين و طبيعي‏ترين حالت ممكن در لحن و زبان، با وجود تنگناي وزن، از عهده اين مهم برآيد.

ديوان غزليات سعدي را به تفال باز مي‏كنيم:

اي كه گفتي هيچ مشكل چون فراق يار نيست

گر اميد وصل باشد، همچنان دشوار نيست

نوك مژگانم به سرخي بر بياض روي زرد

قصه دل مي‏نويسد حاجت گفتار نيست

در آن نفس كه بميرم در آرزوي تو باشم

بدان اميد دهم جان كه خاك كوي تو باشم

به وقت صبح قيامت، كه سر ز خاك برآرم

به گفتگوي تو خيزم، به جستجوي تو باشم

حديث روضه نگويم، گل بهشت نبويم

جمال حور نجويم، دوان به سوي تو باشم

2 ـ ايجاز و يا پيراستن شعر از كلمات زايد و اضافي و دوري از عبارت پردازيهاي بيهوده‏اي كه نه تنها نقش خاصي در ساختار كلي شعر ندارند، بلكه باعث پريشاني در روابط كلمات با يكديگر و نهايتاً جملات مي‏شوند و به نحو چشمگيري از زيبايي كلام مي‏كاهند، در شعر و كلام سعدي نقش ويژه‏اي دارد.

ساختار شعر سعدي كم كردن يا افزودن كلمه‏اي را خارج از قاعده و بي‏توجه به بافت كلي كلام برنمي‏تابد. از سويي اين ايجاز كه در نهايت زيبايي و اعتدال است، منجر به اغراقهاي ظريف تخيلي و تغزلي مي‏شود و زبان شعر را از غنايي بيشتر برخوردار مي‏كند:

گفتم آهن دلي كنم چندي

ندهم دل به هيچ دلبندي

به دلت كز دلت به در نكنم

سخت‏تر زين مخواه سوگندي

ريش فرهاد بهترك مي‏بود

گر نه شيرين نمك پراكندي

كاشكي خاك بودمي در راه

تا مگر سايه بر من افكندي...

ايجاز سعدي، ايجاز ميان تهي و سبك نيست، بلكه پرمايه و گرانبار از انديشه و درد است. بي‏‏فايده نيست اگر حكايتي را از «گلستان» نيز نقل كنيم و به عيان ببينيم كه خداوند سخن چه مايه از معني را در چه مقدار از سخن مي‏گنجاند:

حكايت: پادشاهي پارسايي را ديد، گفت: «هيچت از ما ياد آيد؟» گفت: «بلي، وقتي كه خدا را فراموش مي‏كنم.»

حكايت: هندويي نفط اندازي همي آموخت. حكيمي گفت: «تو را كه خانه نئين است، بازي نه اين است.»

3 ـ سعدي از موسيقي و عوامل موسيقي ساز در سبك و زبان اشعارش سود مي‏جويد. وي اغلب از اوزان عروضي جويباري مدد مي‏گيرد؛ اوزاني كه لطافت موسيقيايي در آنها بر ضربي بودن آن مي‏چربد.

علاوه بر اوزان عروضي، شاعر به شيوه مؤثري از عواملي بهره مي‏برد كه هر كدام به نوعي موسيقي كلام او را افزايش مي‏دهند، عواملي همچون انواع جناس، همحروفيهاي آشكار و پنهان، واج آرايي، تكرار كلمات، تكيه‏هاي مناسب، موازنه‏هاي هماهنگ لفظي در ابيات و لف و نشرهاي مرتب و ...

همان طور كه پيشتر يادآور شديم، استفاده از اين عناصر به گونه‏اي هنرمندانه و زيركانه صورت مي‏گيرد كه شنونده يا خواننده شعر او پيش از آن كه متوجه صنايع به كار رفته در شعر او شود، مسحور زيبايي و هماهنگي و لطافت آنها مي‏شود.

در غزلي كه آورده‏ايم، سعدي نهايت استفاده را از عوامل موسيقي‏زاي زبان برده است، بي‏آن كه سخنش رنگ تكلف و تصنع به خود بگيرد. تكرارهاي هنرمندانه كلمات، همحروفيها و وزن مناسب شعر و همچنين لحن عاطفي و تغزلي همچون شكري هستند كه در اين شعر و اشعار ديگر او به صورت شربتي گوارا درمي‏آيند تا ما جز شيريني كلام، چيز ديگر ننوشيم:

بگذار تا مقابل روي تو بگذريم

دزديده در شمايل خوب تو بنگريم

شوق است در جدايي و جور است در نظر

هم جور به كه طاقت شوقت نياوريم

روي ار به روي ما نكني حكم از آن تست

بازآ كه روي در قدمانت بگستريم

ما را سري است با تو كه گر خلق روزگار

دشمن شوند و سر برود، هم بر آن سريم

گفتي ز خاك بيشتر نه كه از خاك كمتريم

ما با توايم و با تو نه‏ايم اينت بوالعجب

در حلقه‏ايم با تو و چون حلقه بر دريم

از دشمنان شكايت برند به دوستان

چون دوست دشمن است شكايت كجا بريم؟

4 ـ طنز و ظرافت جايگاه ويژه‏اي در ساختار سبكي آثار سعدي دارد. البته خاستگاه اين طنز به نوع نگاه و تفكر اين شاعر بزرگ برمي‏گردد. طنز سعدي، سرشار از روح حيات و سرزندگي است.

سعدي به ياري لحن طنز، عبوسي و خشكي را از كلام خويش پس مي‏زند و شور و حركت را بدان بازمي‏گرداند. با همين طنز، تيغ كلامش را تيز و برنده و اثرگذار مي‏كند. طنز، نيش همراه با نوش است؛ زخمي در كنار مرهم. سالها بعد، لسان‏الغيب، حافظ شيرازي ابعاد عميق ديگري به طنز شاعرانه بخشيد و از آن در زبان شعر خود استفاده‏ها برد:

با محتسب شهر بگوييد كه زنهار

در مجلس ما سنگ مينداز كه جام است

كسان عتاب كنندم كه ترك عشق بگوي

به نقد اگر نكشد عشقم، اين سخن بكشد

يارا! بهشت، صحبت ياران همدم است

ديدار يار نامتناسب جهنم است

آن است آدمي كه درو حسن سيرتي

يا لطف صورتي است، دگر حشو عالم است

اين حكايات را نيز از گلستان سعدي برمي‏چينيم، به اميد بوييدن رايحه طنز و ظرافت از آنها:

 حكايت: يكي از صاحبدلان، زورآزمايي را ديد برآمده و كف بر دماغ انداخته. گفت:«اين چه حالت است؟» گفتند: «فلان، دشنام دادش». گفت: «اين فرومايه هزار من سنگ برمي‏دارد و طاقت سخني نمي‏آرد؟»

حكايت: يكي از ملوك بي‏انصاف، پارسايي را پرسيد: «از عبادتها كدام فاضلتر است؟» گفت: «تو را خواب نيمروز، تا در آن يك نفس خلق را نيازاري.»

سعدي به روايت آثارش، گاه ناصحي دردمند است كه كجراهان ظلمت انديش را به راستي و درستي مي‏خواند و گاه منتقدي اجتماعي است كه به انتقاد از زمانه بدكنش مي‏پردازد. اگر به ناگزير مداح شاهان روزگار بوده، تا آن جا كه توانسته به حق سخن گفته و همواره مستبدان لاقيد را به تفكر در مرگ و عدل و انصاف ترغيب كرده است. غم زمانه، غم دائمي و مشغله ذهني سعدي بوده است:

غم زمانه خورم يا فراق يار كشم

به طاقتي كه ندارم كدام بار كشم

سعدي كه سوداي اصلاح و تربيت دارد، با تكيه بر زبان طنز، رياكاران نيرنگ‏باز و زاهدان دو رو و گندم نمايان جو فروش را رسوا مي‏كند و بر مال‏اندوزان حريص و تنگ چشم و بخيل طعنه مي‏زند.

لاف زنان و مدعيان ناپارسا را به سخره مي‏گيرد و به اقتضاي جوهر هنرمندي و قلندري خود به اندازه‏اي كه بشايد، در گفتن حقايق و تاختن به علل مصايب، جسور و گستاخ و دلاور است. همان قدر كه در بيان انتقاد به كار و كيا و منش ملوك بي‏انصاف جرأت مي‏ورزد، درويشي و قناعت و آزردگي و پارسايي را مي‏ستايد و با جماعت بي‏ريايي درويشان كه دلي جز براي حق ندارند، هم رأي و هم عقيده مي‏شوند.

با تظاهر و ريا نسبتي ندارد و آن را كفر مضاعف مي‏داند. با قشرياني كه از دين جز پوست و ظاهر آن را نديده‏اند و نمي‏فهمند، همان قدر در نزاع است كه با اهل تساهل و آسان گير در امر دين.

تعبد قشريان را كودكانه و ساده‏انگارانه مي‏يابد و تساهل مدعيان را در امر شريعت از سر تنبلي و بي‏ايماني و در گريز از تعهد عملي دين.

زبان سعدي در انتقاد، زباني گزيده و گزنده است. با اين همه، از نزاع و صلح همواره صلح را برمي‏گزيند و پند پيران پارسا را خاطرنشان مي‏كند كه فاسدان را بايد به صلاح و نيك‏رفتاري با آنان خجل كرد.

عشق سعدي، نفس پرستي نيست، بلكه او در گريز از شيطان اماره به عشق رو مي‏كند؛ عشقي كه او را از مايي و مني و به قول عارفان از «انانيت» «نحنانيت» برمي‏كشد و رستن و رهايي را براي وي به ارمغان مي‏آورد.

در افق سعدي: هر كسي را نتوان گفت كه صاحبنظر است، عشق بازي دگر و نفس پرستي دگر است. عاشق پاكباز تعالي را در عشق مي‏جويد و همين بهانه برايش كافي است تا جان و تن را به تمامي فداي مهر نگاه معشوق كند.

در اين معامله، عاشق نه به فكر سود و زيان خويش كه در سوداي رضايت يار است:

حرام باد بر آن كس نشست با معشوق

كه از سر همه برخاستن نمي‏يارد

شاعر، شور ديدار دارد و هر موجودي در منظر او جلوه‏اي از وجود حقيقت عالم است. شاعر، تاب فراق ندارد، پس به تماشاي هر جلوه‏اي از آن جمال، ازخود به در مي‏شود و هر مشاهده‏اي او را از جهاني به جهاني ديگر سير مي‏دهد:

از در درآمدي و من از خود به در شدم

گويي از اين جهان به جهاني دگر شدم

كثرت مخلوقات اگر به چشم وحدت بين ديده آيد، نه تنها حايل ديدار نيست، بلكه جلوه‏زار ناپيدا كران است و عارف عاشق از همين روي خرسند و خرم است و دم به دم در تماشايي تازه سلوك مي‏كند؛ چرا كه هستي موجودات را در حقيقت هستي، يعني وجود حضرت حق مستحيل مي‏بيند:

به جهان خرم از آنم كه جهان خرم از اوست

عاشقم بر همه عالم كه همه عالم از اوست

سيماي معشوق در غزل سعدي در هاله‏اي از نورانيت و روحانيت محصور است.

اگر چه يار گاهي به صورت ملموس و در دسترس و در صورت تعينات عالم جسماني ظاهر مي‏شود، اما در حقيقت شاهد سعدي به صورتي مثالي در غزلهاي وي ظاهر مي‏شود و گاه پيوند با معشوق ازلي و ابدي:

دمادم حوريان از خلد رضوان مي‏فرستندت

كه اي حوري انساني، دمي در باغ رضوان آي

دريچه‏اي ز بهشتش به روي بگشايي

كه بامداد پگاهش تو روي بنمايي

سعدي از آن تنگ چشماني نيست كه فقط ناظر ميوه باشد، بلكه وي به بوستان نظر دارد و همواره براي تفسير جزء، به كل مي‏انديشد. او عاشق زيباييها و نيكوييهاست و در اين عشق بيش از آن كه حظ نفساني و مورد نظر وي باشد، طالب لذات روحاني است:

گفتم اي بوستان روحاني

ديدن ميوه چون گزيدن نيست

گفت سعدي خيال خيره مبند

سيب سيمين براي چيدن نيست

باري، سرود سعدي، سرود مهر و مهرباني و محبت و يگانگي و يكرنگي است.

 

 

آرامگاه شيخ مشرف الدين بن مصلح الدين سعدي شيرازي در 4 كيلومتري شمال شرقيشيراز، در دامنه كوه فهندژ، انتهاي خيابان بوستان و در مجاورت باغ دلگشا قرار گرفتهاستسعدی در اين مكان که ابتدا به صورت خانقاه بود، اواخر عمر خود را گذرانده وسپس در همانجا مدفون شدبراي اولين بار در قرن هفتم هجری قمری, مقبره اي بر فرازقبر سعدي توسط خواجه شمس الدين محمد صاحب‌ديواني، وزير معروف آباقاخان ساخته شد.در سال 998 به حكم يعقوب ذوالقدر، حكمران فارس، خانقاه شيخ را ويران کردند و اثري ازآن باقي نگذاشتندولی در سال 1187 هجری قمری به دستور كريمخان زند، عمارت 2 طبقهای از گچ و آجر بر فراز مزار سعدي بنا شدطبقه زيرين، راهرویی بود كه پلكان طبقه دوماز آنجا شروع می شد و در دو طرف آن، دو اطاق كرسي دار ساخته شده بوددر اطاقسمت شرقی راهرو، قبر سعدي قرار داشت و معجري چوبين آن را احاطه كرده بوداين بنادر دهه 1330 توسط انجمن آثار ملي، با مساحتي در حدود 8 هزار متر مربع، احيا وبازسازي شد.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 13 فروردین 1394 ساعت: 0:11 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق درباره دیفتری

بازديد: 203

تحقیق درباره دیفتری

 

 

دیفتری یک عفونت باکتریایی جدی است که اغلب غشاء مخاطی بینی و گلو را درگیر 
می کند و بیماری منجر به گلو درد شدید، تب، تورم غدد لنفاوی و ضعف می گردد. اما شاه علامت تشخیصی وجود یک غشاء خاکستری ضخیم برروی گلو است که تنفس را مشکل می سازد. همچنین دیفتری ممکن است پوست را درگیر نماید.

سالها پیش دیفتری یکی از عوامل مرگ در کودکان بود. امروزه به علت واکسیناسیون در سراسر جهان بیماری دیفتری به ندرت در ایالات متحده و کشورهای پیشرفته بروز می نماید. در مراحل پیشرفته بیماری دیفتری به قلب، کلیه ها و سیستم عصبی صدمه می رساند. نزدیک به یک دهم از افرادی که به بیماری دیفتری مبتلا می شوند می میرند.

علائم و نشانهها

v    گلو درد و خشونت صدا

v    بلع دردناک

v    غدد متورم ( بزرگی غدد لنفاوی ) دور گردن

v    غشاء ضخیم خاکستری روی گلو و لوزه ها

v    تنفس مشکل و سریع

v    ترشحات بینی

v    تب و لرز

v    بی حال

علائم و نشانه های بیماری دو تا پنج روز پس از آلودگی نمایان می شوند ولی ممکن است تا 10 روز بعد نیز به طول بینجامد.

در مراحل اولیه ممکن است بیماری با گلودرد ویروسی اشتباه شود. علائم اولیه دیگر عبارتند از یک تب خفیف و غدد متورم در گردن. باکتری مولد بیماری به غشاء موکوس بینی و گلو حمله کرده و لوزه ها را با یک غشاء می پوشاند. گلو متورم و ملتهب می گردد. ممکن است التهاب به طنابهای صوتی و حنجره انتشار یافته و با تورم گلو، مجاری هوایی را تنگ نماید.

شاه علامت

باکتری سمی تولید می نماید که منجر به ایجاد یک غشاء خاکستری ضخیم در بینی ، گلو یا مجاری هوایی می گردد و این یک نشانه دیفتری است که بیماری را متمایز می نماید. این غشاء اغلب خاکستری کثیف یا سیاه بوده و منجر به مشکل تنفسی و تورم دردناک گلو میشود. درمراحل پیشرفته،فرد مبتلا به دیفتری ممکن است، مشکلات تنفسی شدید و علائمی ازتنفس مختل نظیر تنفس سریع، یک ضربان قلب تند ، پوست رنگ پریده را تجربه نماید.

برخی افراد آلوده به باکتری مولد دیفتری تنها بیماری خفیفی را نشان داده و هیچ علامت یا نشانه ای از بیماری را تجربه نمی کنند. آنها حاملین بیماری هستند، زیرا ممکن است منجر به سرایت بیماری به دیگران شوند بدون این که علامت یا نشانه ای از بیماری را در خودشان نشان دهند.

دیفتری پوستی

دیفتری به دو شکل رخ می دهد. یک نوع باعث درگیری غشاء های مخاطی بینی و گلو و نوع دیگر پوست را درگیر می نماید.

یک زخم آلوده به باکتری معمولاً قرمز ، دردناک و متورم است . یک زخم آلوده با باکتری دیفتری همچنین ممکن است با مواد خاکستری و کثیف پوشیده شود.

اگر چه این بیماری در شرایط آب و هوایی گرمسیری شایع است، دیفتری پوستی در آمریکا و به ویژه بین افرادی با وضعیت بهداشتی ضعیف که درمناطق شیوع زندگی می کنند نیز بروز می کنددر موارد بسیار نادری دیفتری چشم را درگیر می نماید.

علل

عامل بیماری باکتری کرینه باکتریوم دیفتریه می باشد. اغلب باکتری در سطح غشاء مخاطی گلو تکثیر یافته و منجر به التهاب این ناحیه می گردد. برخی گونه های این باکتری تولید سمی می نمایند که به قلب ، مغز و اعصاب آسیب می رساند.

شما از طریق استنشاق قطرات معلق در هوا به بیماری مبتلا می شوید. دیفتری از طرق ذیل از فرد مبتلا به دیگران انتقال می یابد.

v    عطسه و سرفه به خصوص در موقعیت های شیوع

v    لوازم شخصی آلوده نظیر لیوان آب که توسط فرد آلوده استفاده می شوند.

v    لوازم خانگی آلوده نظیر حوله فرد مبتلا

v    تماس با یک زخم آلوده به باکتری دیفتری

افراد آلوده به بیماری و کسانی که درمان نشده اند طی بیش از 6 هفته می توانند عفونت را به دیگران منتقل نمایند، حتی اگر هیچ گونه علائمی از بیماری را نشان ندهند.

عوامل خطر

v    کودکان کمتر از 5 سال و بالغین بالای 60 سال

v    زندگی در مناطق شلوغ و کثیف

v    سوء تغذیه

v    کودکان و بالغین غیر ایمن در برابر بیماری

v    افرادی با سیستم ایمنی تضعیف شده.

دیفتری هنوز در کشورهای پیشرفته معمول است، به طور مثال اپیدمی بزرگ دیفتری در سال
1990
میلادی باعث 5000 مرگ در روسیه شد. بیشتر موارد بیماری در افرادی رخ می دهد که واکسیناسیون ناکامل داشته اند.

غربالگری و تشخیص

در کودکی بیمار که از گلو درد رنج می برد و لوزه و گلو با یک غشاء خاکستری پوشیده 
شده است باید به بیماری دیفتری شک کرد . با نمونه گیری از غشاء خاکستری و ارسال آن جهت کشت آزمایشگاهی می توان تشخیص دیفتری را تائید کرد.

با ارسال یک نمونه بافتی از زخم آلوده و انجام تست های آزمایشگاهی نوع دیفتری درگیر کننده پوست تعیین می گردد.

در صورت شک به دیفتری درمان حتی قبل از مشخص شدن نتایج آزمایش ها باید فوراً آغاز گردد.

عوارض بیماری

مشکلات تنفسی : سم تولیدی توسط باکتری منجر به صدمات بافتی در ناحیه عفونت، بینی و گلو می شود. این عفونت موضعی ایجاد یک غشاء کثیف خاکستری رنگ، حاوی سلول های مرده باکتری و مواد دیگر برروی غشاء مخاطی بینی و گلو می نماید. این غشاء از طریق انسداد تنفسی عواقب خطرناک دارد.

پرونده صدمات قلبی : سم باکتری از طریق خون به دیگر بافت های بدن نظیر عضلات قلبی آسیب می رساند. یکی از عوارض بیماری التهاب عضلات قلب می باشد. علائم و نشانه های این عارضه شامل تب، درد قفسه سینه، درد مفاصل و افزایش غیر طبیعی ضربان قلب می باشد. صدمات عضلات قلبی ممکن است خفیف و یا شدید باشند. موارد شدید منجر به نارسایی احتقانی قلب و مرگ ناگهانی می شود.

صدمات کلیوی : سم دیفتری کلیه ها را درگیر نمونه و توانایی تصفیه خون را در 
کلیه ها کاهش می دهد.

صدمات عصبی : سم به اعصاب و به خصوص اعصاب گلو آسیب رسانده، در نتیجه بلع مشکل می شود. اعصاب بازوها و پاها ممکن است ملتهب شوند. و منجر به ضعف گردند.

در موارد شدید اعصاب عضلات تنفسی آسیب دیده و تنفس را مشکل می سازند.

با درمان به موقع، اغلب مبتلایان به عوارض مبتلا نمی شوند اما بهبود به آهستگی صورت 
می گیرد. دیفتری در یک مورد از هر 10 مورد کشنده می باشد.

درمان

ضد سم : بعد از اثبات بیماری دیفتری کودک یا فرد بالغ آلوده یک ضد سم اختصاصی دریافت می نماید. این ضد سم دیفتری،سموم موجود در گردش خون را خنثی می نماید. ضد سم به صورت داخل وریدی یا عضلانی تجویز می شود اما ابتدا باید تست حساسیت پوستی انجام شود، تا از عدم حساسیت فرد به ضد سم مطمئن گشت.

فرد حساس به ضد سم ابتدا باید نسبت به ضد سم غیر حساس شود. برای حصول این عمل ابتداد دوز کم تجویز و سپس به صورت تدریجی دوز را افزایش می دهیم.

آنتی بیوتیک

در درمان دیفتری، آنتی بیوتیک هایی نظیر پنی سیلین یا اریترومایسین کاربرد دارند. آنتی بیوتیک زمان مسری بودن بیماری را کاهش می دهد . کودکان و بالغین مبتلا به بیماری اغلب جهت درمان نیازمند بستری در بیمارستان می باشند. فرد مبتلا به بیماری دیفتری باید در بخش مراقبتهای ویژه ایزوله شود.پزشک جهت جلوگیری از انسداد تنفسی مقداری از غشاء خاکستری و ضخیم موجود در گلو را خارج می نماید. دیگر عوارض دیفتری نیز نیاز به درمان دارند. یکی از عوارض التهاب عضلات قلب می باشد. درموارد پیشرفته بیماری، تا زمان بهبود کامل فرد نیازمند حمایت تنفسی می باشد.

درمانهای پیشگیری کننده

در صورت تماس با فرد آلوده به دیفتری جهت آزمایش و درمان احتمالی به پزشک مراجعه نماید. پزشک ممکن است جهت پیشگیری از عفونت، آنتی بیوتیک تجویز نماید. همچنین فرد آلوده باید یک دوز یادآور واکسن دیفتری دریافت نماید.

همچنین پزشک ناقلین بیماری را توسط آنتی بویتیک درمان می نماید.

پیشگیری

قبل از کشف آنتی بیوتیک، دیفتری یک بیماری شایع در اطفال بود. امروزه بیماری از طریق تزریق واکسن علاوه بر درمان پذیری قابل پیشگیری نیز می باشد. واکسن دیفتری اغلب همراه با واکسن کزاز و سیاه سرفه می باشد و به عنوان واکسنDPT شناخته می شود. آخرین نوع این واکسن نوع Dtap می باشد. این واکسن یکی از واکسن هایی است که تجویز آن در آغاز دوران شیرخوارگی توصیه می شود.این واکسن شامل 5 مرحله تزریقی در بازو و ران می باشد. این واکسن در سن 2 ماهگی، 4 ماهگی، 6 ماهگی، 18-15 ماهگی و 6-4 سال تزریق می گردد.

واکسن دیفتری در پیشگیری بسیار مؤثر است. اما ممکن است دارای یک سری عوارض جانبی باشد. این عوارض عبارتند از : یک تب خفیف ، گیجی، درد در محل تزریق واکسن.

ندرتاً واکسن DPT منجر به عوارض جدی نظیر واکنش آلرژیک ، سرع یا شوک در کودکان می گرددکه همگی قابل درمان می باشند.برخی کودکان نظیر کودکان مبتلا به اختلالات مغزی پیشرفته کاندید مناسبی برای دریافت واکسن DPT نیستند.

دوزهای یادآور

بعد از تزریق دوزهای اولیه واکسن در دوران کودکی جهت حفظ ایمنی در برابر بیماری نیاز به تجویز دوز یادآور واکسن می باشد، این بدین دلیل است که ایمنی نسبت به دیفتری با گذشت زمان کاهش می یابد.

تجویز اولین دوز یادآور حوالی سن 12 سالگی صورت می گیرد و سپس هر 10 سال تکرار 
می شود ، به خصوص هنگامی که شما مقصد مسافرت به نواحی آلوده به بیماری را دارید. دوز یادآور واکسن دیفتری همراه با دوز یادآور واکسن کزاز تجویز می شود. واکسن کزاز _ دیفتریTd در بازو و ران تزریق می شود.

طبق توصیه پزشکان افراد بالاتر از 7 سال که واکسن دیفتری دریافت نکرده اند، باید سه دوز واکسن Td دریافت نمایند.

مراقبت شخصی

بهبود دیفتری نیازمند یک استراحت طولانی مدت می باشد و تا زمان بهبودی کامل یا 6 هفته باید استراحت نمایند. در صورت درگیری قلبی، استراحت یک جزء مهم درمانی می باشد. قرنطینه کردن بیمار در جلوگیری از انتشار بیماری بسیار مهم و مؤثر است. همچنین شستن دست افراد خانواده نیز به جلوگیری از انتشار بیماری کمک می نماید.

به علت همراهی بلعیدن دردناک با بیماری، بیمار باید با غذاهای نرم و مایعات تغذیه شود.

بعد از بهبودی بیمار، جهت جلوگیری از عود یک دوره کامل واکسیناسیون دیفتری نیاز 
می باشد. ابتلا به دیفتری، ایمنی در تمام عمر ایجاد نمی کند. در صورت عدم واکسیناسیون کامل شما ممکن است بیش از یک بار به دیفتری مبتلا شوید. 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 13 فروردین 1394 ساعت: 0:09 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق درباره زندگینامه مولانا جلال الدين محمد بلخي

بازديد: 9443

تحقیق درباره زندگینامه مولانا جلال الدين محمد بلخي

مولانا جلال الدين محمد بلخي ؛ رومي؛ فرزند بهاالدين الولد سطان العلماء در ششم ربيع الاول سال ۶۰۴ در شهر بلخ متولد شد.هنوز بحد رشد نرسيده بود كه پدر او به علت رنجشي كه از سلطان محمد خوارزمشاه پيدا كرده بود شهر و ديار خود راترك كرد و با خاندان خود به عزم حج و زيارت كعبه از بلخ مهاجرت نمود. در نيشابور به زيارت » عطار « عارف مشهور قرن هفتم شتافت . » جلال الدين « را ستايش كرد . وكتاب اسرار نامه ئ خود را به او هديه داد. پدرش از خراسان عزم بغداد كرد واز آنجا پس از سه روز اقامت در مدرسه مستنصريه عازم مكه شد. وپس از بر آوردن مناسك حج قصد شام كرد و مدتها در آن شهر ماند و در پايان عمر به شهر قونيه رفت و تا آخر عمر در آن شهر ماند و به ارشاد خلق ميپرداخت. جلال الدين محمد پس از وي در حالي كه بيش از24 سال از عمرش نمي گذشت بر مسند پدر نشست و به ارشاد خلق پرداخت . در اين هنگام برهان الدين محقق ترمذي كه از تربيت يافتگان پدرش بود, به علت هجوم تاتار به خراسان و ويراني آن سرزمين به قونيه آمد و مولانا او را چون مراد و پيري راه دان برگزيد و پس از فوت اين دانا مدت 5 سال در مدرسه پر خود به تدريس فقه و ساير علوم دين مشغول شد . تا آنكه در سال 642 هجري به شمس تبريزي برخورد .
شمس و افادات معنوي او در مولانا سخت اثر كرد . مولانا قبل از ملاقات با شمس مردي زاهد ومتعبد بود و به ارشاد طالبان وتوضيح اصول و فروع دين مبين مشغول بود . ولي پس از آشنايي با اين مرد كامل ترك مجالس وعظ وسخنراني را ترك گفت ودر جمله صوفيان صافي واخوان صفا درآمد وبه شعر وشاعري پرداخت واين همه آثار بديع از خود به يادگار گذاشت . شمس بيش از سه سال در قونيه نماند وبه عللي كه به تفضيل در شرح احوال مولانا بايد ديد . شبي در سال 645 ترك قونيه گفت وناپديد شد . مولانا در فراغ او روز گار ي بس ناروا گذراند وچون از وي نا اميد شد دل به وپس از او به حسام الدين چلپي سپرد و به در خواست او به سرودن اشعار مثنوي معنوي مشغول شد.

 اشعار اين كتاب را به حسام الدين عرضه ميكرد, تا اينكه سر انجام در اوايل سال 672 هجري به ديدار يار شتافت. مولانا در زماني مي زيست كه دوران اوج ترقي و درخشش تصوف در ايران بود. در طي سه قرن پيش از روزگار زندگي او, درباره اقسام علوم ادبي , فلسفي , ديني و غيره به همت دانشمندان و شاعران و نويسندگان نام آور ايراني مطالعات عميق انجام گرفته وآثار گرانبهايي پديد آمده بود.

شعر فارسي در دوره هاي پيش از مولانا با طلوع امثال رودكي , عنصري , ناصر خسرو , مسعود سعد , خيام ,انوري ,نظامي ,خاقاني راه درازي سپرده ودر قرن هفتم هجري كه زمان زندگاني مولوي است , به كمال خود رسيده بود. شعر عرفاني هم در همين دوره به پيشرفت هاي بزرگ نائل آمده و بدست عرفاي مشهوري همچون سنايي , عطار و ديگران آثار با ارزشي مانندحديقه , منطق الطير , مصيبت نامه , اسرار نامه و غيره پديد آمده بود. مولوي را نمي توان نماينده دانشي ويژه و محدود به شمار آورد. اگر تنها شاعرش بناميم يا فيلسوف يا مورخ يا عالم دين, در اين كار به راه صواب نرفته ايم . زيرا با اينكه از بيشتر اين علوم بهره وافي داشته و گاه حتي در مقام استادي معجزه گر در نوسازي و تكميل اغلب آنها در جامعه شعرگامهاي اساسي برداشته , اما به تنهايي هيچ يك از اينها نيست, زيرا روح متعاليو ذوق سرشار, بينش ژرف موجب شده تادر هيچ غالبي متداول نگنجد. شهرت بي مانند مولوي بعنوان چهره اي درخشان و برجسته در تاريخ مشاهيرعلم و ادب جهان بدان سبب است كه وي گذشته از وقوف كامل به علوم وفنون گوناگون, عارفي است دل اگاه, شاعري است درد شناس, پر شور وبي پروا و انديشه وري است پويا كه ادميان را از طريق خوار شمردن تمام پديده هاي عيني و ذهني اين جهان, همچون: علوم ظاهري , لذايذ زود گذر جسماني, مقامات و تعلقات دنيوي , تعصبات نژادي, ديني و ملي, به جستجوي كمال و ارام و قرار فرا مي خواند. آنچه مولانا ميخواهد تجلي خلق و خوي انساني در وجود آدميان است كه با تزكيه درون و معرفت حق و خدمت به خلق و عشق و محبت و ايثا و شوق به زندگي و ترك صفات ناستوده به حاصل مي آيد. هنر بزرگ او بحث و برسي هاي دلنشين و جاودانه اي است كه به دنبال داستان ها پيش مي آورد و انديشه هاي درخشان عرفاني و فلسفي خود را در قالب آنها قرار ميدهد. داستان بهانه اي است تا بهتر بتواند در پي حوادثي كه در قصه وصف شده ، مقاصد عالي خود را بيان دارد. در تعريف تصوف سخنان بسيار آمده است. از ( ابو سعيد ابو الخير ) پرسيدند كه صوفي كيست؟ گفت: آنكه هر چه كند به پسند حق كند و هر چه حق كند او بپسندد. صوفيان ترك اوصاف و بي اعتنايي به جسم و تن را واجب مي شمارند و دور ساختن صفات نكوهيده را آغاز زندگي نو وتولدي ديگر به شمار مي آورند.

چکيده مطالب: نام: جلال الدين محمد بلخي رومي

نام پدر: بهاء الدين الولد سلطان العلماء

تاريخ و محل تولد: ۶ ربيع الاول ۶۰۴-بلخ

مهمترين وقايع زندگي مولانا: ۵سالگي خانواده اش بلخ را به قصد بغداد ترک کردند.
۸سالگي از بغداد به سوي مکه و از آنجا به دمشق و نهايتاْ به منطقه اي در جنوب رود فرات در ترکيه نقل مکان کردند. ۱۹ سالگي با گوهر خاتون ازدواج کرد و دوباره به قونيه (محلي در ترکيه امروزي) رفت. ۳۷ سالگي در روز شنبه ۲۶ جمادي آلخر ۶۴۲ ه.ق با شمس ملاقات کرد. ۳۹ سالگي در ۲۱ شوال ۶۴۳ شمس قونيه رو ترک کرد.

معروفترين کتابهاي مولانا: ديوان شمس- مثنوي معنوي- فيه ما فيه

تاريخ و محل فوت: در غروب روز ۵جمادي الاخر ۶۷۲ه.ق در سن ۶۸ سالگي در قونيه فوت کرد که الان مقبره اين شاعر برزگ قرن ششم در قونيه (ترکيه امروزي) مي باشد که محل زيارت عاشقان و شيفتگان اين شاعر برزگ هستند.

مولانا، منظومه شمسي عشق

 «حضرت مولانا پيوسته در شبهاي دراز، دايم الله الله مي‏فرمود و سر مبارك خود را بر ديوار مدرسه نهاده به آواز بلند چنداني الله الله مي‏گفت كه ميان زمين و آسمان از صداي غلغله الله پر مي‏شد.»

سوداي مولانا، سوداي خوش قرب به حضرت حق بود؛ وجودي لبريز از عشق و آتش كه نه تاب هجران از دوست را داشت، و نه مي‏توانست عافيت نشين سايه‏سار غفلت باشد.

مولانا، جان فرشته‏واري بود كه قفس تن را شكسته مي‏خواست؛ انگار آدمي از عالمي ديگر بود كه غربت خاك، دامنگيرش شده باشد. چگونه مي‏توانست زنده باشد، بي‏يار و بي‏ياد يار؛ كه تمام زندگي‏اش جلوه‏اي از او بود.

مولانا، زندگي خود را وقف بزرگداشت نام عظيم و اعظم جان جهان كرده بود؛ هر چند به رنگها و گونه‏هاي متفاوت؛ گاه در كسوت شريعت و زماني نيز در جامه طريقت.

زندگي مولانا همچون سرود پرشور روحي سركش بود كه با فراز و فرودهاي عرفاني ـ حماسي سرشته شده باشد. آيا او اجدادش، نسل در نسل، منظمه روحاني و تابناكي بودند كه چراغ دل را به آتش عشق حق زنده نگهداشته بودند. دلدادگاني رها از تعلق خاك، و رهروان راهي كه مقصد ان بحر توحيد بود.

جلال‏الدين در چنين محيطي سر برافراشت و از همان آغاز كودكي، زبانش با لفظ مبارك الله آشنا و دلش از عشق به حضرت حق لبريز شد. گفته‏اند كه هنگام مهاجرت از بلخ، مولانا نج ساله بود. در مسير هجرت، عطار، عارف شوريده نيشابور پس از ديدار مولانا و پدرش بهاء‏ولد (سلطان العلما)، آينده درخشان معنوي جلال الدين را به وي گوشزد كرد و كتاب الهي نامه خود را همچون يادگاري مقدس به مولانا هديه داد.

جلال الدين از اوان كودكي تا آن هنگام كه دانشمندي محترم و محبوب در شهر قونيه به شمار مي‏رفت، با اهل عرفان و طريقت آشنايي و دوستيها داشت و با اساس و اصول نظري و فكري آنان نيز بيگانه نبود؛ اما در وي، از آن شور و شعله دروني كه بعدها جانش را به آتش كشيد و به سماع عافيت سوز روح مبتلايش كرد، خبري نبود.

علم معقول و منقول زمانه‏اش را به نيكي آموخته بود، مريدان و شاگردان بسياري داشت، امين مردم و معتقد خاص و عام و مرجع ديني شهر به شمار مي‏رفت؛ اما، ... اما هنوز با آن راز مقدس و سر اكبر بيگانه بود و زندگي‏اش همچون ديگران و در سايه مي‏گذشت.

او برجستگيها و ويژگيهايي داشت كه بسياري، آرزويش را داشتند؛ خصايصي كه او را گاه در مظنه رشك و حسد ـ حتي بزرگان ديگر ـ قرار مي‏داد. اما تقدير بر اين بود كه اين ظرفيت كشف نشده، از وهم سرابهاي گول زن و فريبنده به آتشي برخيزد و عاقبت اين آتش رسيد و چه صاعقه‏وار...

در بامداد روز شنبه بيست و ششم جمادي الاخر 42 ه . ق شمس الدين تبريزي به كسوت بازرگانان وارد قونيه شد و در خان برنج فروشان منزل كرد. صبحي، شمس در دكه‏اي نشسته بود. مولانا در حلقه مريدان، در بازار پيش مي‏آمد و خلايق از هر سو به دستبوسي او تبرك مي‏جستند.

او همه را مي‏نواخت و دلداري مي‏داد. مولانا چون چشمش به شمس افتاد، درجا توقف كرد و در دكه ديگري كه رو به روي او بود، نشست. در هم نگريستند؛ صاعقه‏اي در صاعقه‏اي، بي‏هيچ سخن.

مدتي گذشت. سؤالي از سوي شمس طرح شد و مولانا پاسخ گفت. رو سوي هم پيش آمدند، دست دادند و يكديگر را در آغوش كشيدند و... شش ماه در حجره شيخ صلاح الدين زركوب خلوت گزيدند و به بحث نشستند.

در اين شش ماه، تنها صلاح الدين اجازه ورود به خلوت آنان را داشت. پس از اين خلوت شش ماهه بود كه سجاده نشين با وقار قونيه بر مناصب و مظاهر رسمي پشت پا زد و دست افشان و پاي كوبان، ترانه خوان عشق شد.

مدرس مدارس ديني قونيه اينك شوريده‏اي غريب بود كه انبوه جماعت با درد و داغش بيگانه بودند. طوفاني سهمگين درياي وجودش را به تلاطم آورده بود. از دولت عشق، زندگي دوباره‏اي را بازيافته بود:

مرده بدم زنده شدم، گريه بدم خنده شدم

دولت عشق آمد و من دولت پاينده شدم

گفت كه سرمست نيي، رو كه از اين دست نيي

رفتم و سرمست شدم وز طرب آكنده شدم

گفت كه تو شمع شدي، قبله اين جمع شدي

جمع نيم، شمع نيم، دود پراكنده شدم

گفت كه شيخي و سري، پيشرو و راهبري

شيخ نيم، پيش نيم، امر تو را بنده شدم

شاگردان و مريدان، حضور شمس را در كنار مولانا برنتافتند. شمس، استادشان را از آنان گرفته بود. پس، به جهل و تعصب در آزار او كوشيدند. شمس به اعتراض قونيه را به مقصد شام ترك كرد. شاگردان مولانا اميد به تغيير رويه‏اش داشتند، اما نه تنها چنين نشد، بلكه فراق شمس زخمي در جان مولانا بود و دلشكسته و پريشان، ديدار او را انتظار مي‏كشيد... عاقبت پس از مشخص شدن محل سكونت شمس، مولانا پسرش را همراه با عده‏اي ديگر به شام فرستاد تا قصه مشتاقي پدر و پشيماني مريدان را به شمس برسانند و او را به بازگشت به قونيه راضي سازند.

شمس به قونيه بازگشت؛ اما ... واقعه تكرار شد؛ زيرا آرامش و متابعت مريدان ديري نپاييد. شمس آزرده خاطر، سيمرغ‏وار به سرزمين بي‏نشاني پركشيد. مولانا در فراق يار گمگشته، جستجو‏ها كرد و انتظار كشيد. چند بار به شام رفت؛ اما از شمس خبري نبود...

مولانا و شمس مكمل يكديگر بودند. بيهوده نبود كه شمس مي‏گفت: «خوب گويم و خوش گويم. از اندرون روشن و منورم، آبي بودم برخود مي‏جوشيدم و مي‏پيچيدم و بوي مي‏گرفتم تا وجود «مولانا» بر من زد، روان شد. اكنون مي‏رود خوش و تازه و خرم».

«اين زخم بود كه از شراب رباني، سر به گل گرفته، هيچ كس را بر اين وقوفي نه، در عالم گوش نهاده بودم مي‏شنيدم. اين خنب به سبب مولانا سرباز شد، هر كه را از اين فايده رسد سبب مولانا بوده باشد، حاصل، ما از آن توايم و نور ديده و غرض ما فايده‏اي است كه به تو بازگردد.»

شمس، مولانا را با افق ديگري از معنويت و عرفان آشنا كرد و روح او را در آسمانهاي برتر به پرواز درآورد. به دم او بود كه خرمن وجود مولانا مشتعل شد و هر چيز غير از دوست رنگ باخت و «ماسوي الله» ذات فاني خود را آشكارتر نمايان ساخت.

و اين، جوهره تعليمات شمس بود كه اگر «در سايه ظل الله درآيي، از جمله سرديها و مرگها امان يابي، موصوف به صفات حق شوي، از حي قيوم آگاهي يابي، مرگ تو را از دور مي‏بيند مي‏ميرد، حيات الهي يابي، پس ابتدا آهسته تا كسي نشنود، اين علم به مدرسه حاصل نشود و به تحصيل شش هزار سال كه شش بار عمر نوح بود، برنيايد. آن صدهزار سال چندان نباشد كه يك دم با خدا برآرد بنده‏اي به يك روز.»

باري، چه مي‏توانيم گفت درباره عارفي كه پيش از آن كه سوداي شعر و شاعري داشته باشد، جوياي زباني است عاري از شائبه «حرف» و «گفت» و «صوت»؛ كه اين همه حجاب راه پرمخاطره وصلند:

حرف و گفت و صوت را بر هم زنم

تا كه بي اين هر سه با تو دم زنم

و اگر سرچشمه فياض شعر است، نه بدان سبب است كه تعلق شاعري را بر خويش پذيرفته است؛ بلكه عشق يار است كه به جوشش آورده، و درد دوري و اشتياق غزلخوانش كرده است. مولانا ادعاي شاعري ندارد، از شعر گفتن سود و بهره‏اي نمي‏جويد؛ شعر مشغله ذهني او به معناي معمول امروزي نيست، شعر نمي‏گويد تا شعري گفته باشد، بي‏قراري روح و شرح مكاشفات و سرشار شدنهاي پياپي‏اش از سرچشمه‏هاي عالم خيال بي‏آن كه او خواسته باشد، بر زبانش به شيوه‏اي كه شعرش مي‏نامند، جاري مي‏شود.

او مسيل اين بارشهاي قدسي است. شعر او حاصل كوششهاي طاقت‏فرساي شخصي در عرصه زبان، غوطه خوردن در توهم و گم شدن در بازي با الفاظ نيست، شعر او جوشش دل است؛ هديه خداست؛ سرود غيبي است؛ خوراك فرشته است؛ چرا كه حاصل سماع روح در لطيفترين و سبكترين حالات اوج و پروازش به عالم برتر و به سوي مبدأ متعالي است:

سخنم خور فرشته‏ست، من اگر سخن نگويم

ملك گرسنه گويد كه بگو خمش چرايي

غزليات «شمسي» مولانا به تمامي، حاصل و ثمره چنين فضايي است. در مواجهه با اين اشعار ما با شاعري نه به شيوه معمول سر و كار داريم؛ اشعاري كه به لحاظ حس و حال و شور و هيجان در تمام طول تاريخ شعر فارسي بي‏بديل و منحصرند؛ اشعاري كه به درستي و راستي، همراه و همگام با ضرباهنگ دروني سراينده آن شكل گرفته‏اند، بي‏آن كه شاعرش در قيد لفظ و زبان خاصي مانده باشد.

غزليات مولانا از «جان» و «آن» ويژه «مولوي وار» برخوردارند؛ و درك و درريافت «آن» اين غزليات جز با همراهي و شركت در تجربه دروني شاعر به دست نمي‏آيد. به مدد برخي از اصول زبان شناختي و تشريح بي «آن» و «جان» آثار او، ابعاد گوناگون و حقيقي آثارش همچنان ناشناخته خواهد ماند. سخن او چيزي ديگر و سرچشمه‏هاي شعرش از عالمي ديگرند.

دانستن اين كه در سخن او چه نوع موسيقي و قوانيني وجود دارد و استعاره‏هايش از كدام سنخند و هنجارگريزيهايش از چه نوعند، مشكل ما را در شناخت حقيقت شعر مولانا حل نمي‏كند؛ بلكه فقط شناختي سطحي از ظاهر كلام او را براي ما ميسر مي‏سازد. حال آن كه بزرگواراني همچون مولانا، همواره منكر چنين دلبستگي‏هاي ظاهري در زندگي بوده‏اند:

رو به معني كوش اي صورت پرست

زان كه معني بر تن صورت پرست

بيان اين نكته به معناي عدم آشنايي مولانا با اصول و موازين شعر و ادب نيست؛ بلكه به گواهي ناقلان و آثارش، وي هنگام سرودن اين شعرها از هوشياري و منطق حسابگرانه آدمهاي معمولي و شاعران معمولي به دور بوده است. نه وزن براي شعرش انتخاب مي‏كرد و نه براي ريتم و نوع بيان و تركيبات و تخليش حساب و كتاب منطق شعري زمانه خود را به كار مي‏گرفت.

آنچه مسلم است اين كه وي اكثر آثارش را در اوج هيجانات روحي، طوفانهاي دروني، سماعهاي آني، حالها و جذبه‏هاي ناگهاني سروده است؛ يعني لحظاتي كه شاعر از خويش بر مي شده است؛ لحظاتي كه سينه‏اش گشاده‏تر و گره‏هاي زميني از زبانش بازتر مي‏شده است؛ براي بيان دردهاي بزرگ و ارجمند، حالات و لحظات و مشاهدات ناب: «آفتاب است كه همه عالم را روشنايي مي‏دهد، روشنايي مي‏بيند كه از دهانم فرو مي‏افتد، نور برون مي‏رود از گفتارم، در زير حرف سياه مي‏تابد! خود اين آفتاب را پشت به ايشان است، روي به آسمانها و روشني زمينها از وي است. روي آفتاب با مولاناست؛ زيرا روي مولانا به آ‏فتاب است.»:

رستم از اين نفس و هوا، زنده بلا، مرده بلا

زنده و مرده وطنم نيست به جز فضل خدا

رستم از اين بيت و غزل، اي شه و سلطان ازل

مفتعلن مفتعلن، مفتعلن كشت مرا

قافيه و مغلطه را گو همه سيلاب ببر

پوست بود، پوست بود، در خور مغز شعرا

آينه‏ام، آينه‏ام، مرد مقالات نيم

ديده شود حال من ار چشم شود گوش شما

ديگر اثر سترگ مولانا، مثنوي معنوي است كه به حق قرآن عجم مي‏خوانندش. اين مثنوي حاصل نشستها و جلساتي است كه مولانا با خويشاوندان روحاني‏اش در طي چهارده سال داشته است.

حضور معنوي حسام‏الدين چلپي در اين جلسات، انگيزه‏اي بود تا نهفته‏هاي دروني مولانا بجوشد؛ كلام پويايش در بستر زمان جاري شود؛ و معاني مناسب در اين جلسات به اقتضاي حال و مقال به ذهنش تداعي شود.

تداعي معاني و توالي گفتار در سخن مولانا به گونه‏اي است كه مجال بازگشت به آغاز كلام را ندارد. آموخته‏هاي سالهاي جواني و تجربيات سفرها و جستجوها، در كارخانه ذهن او با لحظات پرشور عرفاني در لحظه و وقت آميخته مي‏شوند.

اين آميختگي به گونه‏اي است كه مثنوي را از محدوده يك منظومه تعليمي و صوفيانه به درمي‏كشد و آن را تبديل به گزارش تجارب معنوي شاعر مي‏كند. تجلي حالات و آنات مرموز و ناشناخته كه در زندگي مولانا صورت انفجار احساسات به خود مي‏گيرد، كلام مولانا را به دايره‏اي بيرون از محدوده تاريخ پرتاب مي‏كند.

معارف عرفان اسلامي در جريان سيال ذهن مولانا مي‏جوشد و در عرصه امكان سخن، مجال ظهور مي‏يابد. هر سخني، سخن ديگر را تداعي مي‏كند؛ قصه‏اي در قصه‏اي، نكته‏اي در دل نكته‏اي ديگر و بدين گونه است كه هزار توي مثنوي در ساختار شرقي وحدت در عين كثرتش شكل مي‏گيرد.

«تمثيل» مهمترين صورت بياني در مثنوي است. شاعر به مدد تمثيل، ظريفترين و گاه پيچيده‏ترين نكات عرفاني را براي مخاطب، ملموس و دريافتني مي‏كند. بي‏شك، هنگامي كه معاني مجرد و انتزاعي به مدد عناصر محسوس و در دسترس، آن هم به گونه حكايت و داستان بيان شوند، علاوه بر تأثير دو چندان بر عموم مخاطبان ناآشنا با اين مباحث، از جذابيت و دلپذيري خاصي نيز برخوردار خواهند بود.

ظرفيت بياني تمثيل به گونه‏اي است كه هر كس به فراخور درك و استعدادش مي‏تواند معاني مورد نظر شاعر را دريافت كند. اين شيوه بياني از ديرباز كاربردهاي وسيعي در شعر عرفاني و از جمله در آثار سنايي و عطار داشته است. همچنين مثنوي مولانا به لحاظ ساخت، در واقع خلف صالح مثنوي‏هايي همچون «حديقة الحقيقه» سنايي و «منطق الطير» عطار و... است. و البته هر سه اين بزرگان از نظر معرفت شناسي و شيوه‏اي كه در درك هستي داشته‏اند. يگانه‏اند؛ چنان كه احمد افلاكي در «مناقب العارفين» آورده است كه مولانا «... فرمود كه هر سخنان عطار را به جد خواند، اسرار سنايي را فهم كند و هر كه سخنان سنايي را به جد خواند، اسرار سنايي را فهم كند و هر كه سخنان سنايي را به اعتقاد مطالعه نمايد، كلام ما را ادراك كند و از آن برخوردار شود و برخورد.»

باري، شش دفتر مثنوي فراقنامه مولاناست، كه ني وجودش از نيستان عالم علوي بريده شده است؛ آواز محزون ني يادآور همين جدايي است؛ و...

ني حديث هر كه از ياري بريد

پرده‏هايش پرده‏هاي ما دريد

ني حديث راه پر خون مي‏كند

قصه‏هاي عشق مجنون مي‏كند

جلال الدين محمد بلـخی محمد بن حسين الخطيبی البکری درششم ربيـع الاول سـال604 هجـری دربلخ متولد شد. وی از بزرگترين شعـرای مشرق زمين است. پـدرش محمد بن حسين الخطيبی البکری ملقب به بهاء الدين ازبـزرگان مشايخ عصرخـود بـود وبه عـلت شهرت ومعـرفتی که داشت مـورد حسـد سلطان محمد خوارزمشاه گرديد. ناچار فرار را برقرار ترجيح داد وبا پسرش جلای وطن نمود وازطريق نيشابور ابتدا به زيارت شخ عطارنايل آمد وسپس از راه بغـداد به زيـارت مکه مشرف شدنـد وازآنجا به شهر ملطيه رفتند. ازآنجا به ولا رنده رفته ومدت هفت سال درآن شهر ماندند ودرآنجا بود که جلال الدين تحت ارشاد پدرش قرارگرفت ودردانش ودين به مقاماتی رسيد. دراين زمان سلطان علاء الدين کيقباد از سلجوقيان روم از آنان دعوتی کرد وآنان بنا برايـن دعـوت به شهر قـونيه که مقرحکومت سلطان بــود، عزيمت کردند. درشهرقـونيه بهاء الدين پـدر جلال الدين درتـاريخ هيجدهم ربيع الثانی سال 628 هجری دار فـانی را وداع گفت. جلال الدين تحصيلات مقدماتی را نـزد پـدر به پايان رسانيد وپس ازفـوت وی در خـدمت يکی از شاگردان پدرش، برهان الدين ترمذی که درسال 629 هجری به قونيه آمده بود، تحصيل علم عرفان می نمود وپس ازآن تحت ارشاد عارفی به نام شمس الدين تبريزی درآمد.

شمس الدين تبريزی با نبوغ معجزه آسای خود چنان تأثيری در روان وذوق جلا ل الدين نمود که وی مـريـد شمس گشت وبه احـترام ويـاد مرادش بر تمام غـزليات خـود به جـای نام خويشتن نـام شمس تبـريـزی را ذکـر نمود. مـولانـا جلا ل الدين پس از فـوت شمس سفـری به دمشق کـرد وپس از مراجعت مجددأ به ارشاد مردم پرداخت.مـولـوی دو اثـر بـزرگ وبرجسته ازخـود باقی گـذارد : يکی مثنوی است که بـه مثـنوی معـنوی معروفست وديگر غـزليات ورباعيات وترجيع بند وی است که همانطورکه ذکر شد به احترام وعقيده ای که به مـراد خـويش داشت، ديـوان شمس تـبريـزی نـام نهاد.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 13 فروردین 1394 ساعت: 0:08 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(2)

تحقیق درباره مهاتما گاندي

بازديد: 603

تحقیق درباره مهاتما گاندي

     در غروب سي‌ام ژانويه 1984, پيرمرد نحيفي به آرامي حياط خانه‌اش را به سوي معبد پشت سر مي‌گذاشت. ناگهان صداي چهار شليك شنيده شد و مرد روي زمين افتاد. آن شب, دوست بزرگش, پنديت نهرو, هنگام صحبت درراديو به مردم گفت:”ديگر نوري بر زندگي ما نمي‌تابد و همه جا تاريك گشته است“. داستان زندگي اين پيرمرد نحيف و خيلي بزرگ , مهاتما گاندي, داستاني است كه هر كسي بايد بداند.

خانه‌ي او

     مهانداس گاندي در دوم اكتبر 1869 در شهري در قسمت غربي هند متولد شد. مهانداس اسم كوچك او بود. لغت مهاتما به معني”روح برزگ“ عنواني است كه بعداً به او داده شد. اعضاي خانواده گاندي سالهاي متمادي پستهاي مهم دولتي داشتند و براي مدتي طولاني پدر مهانداس رئيس پليس در يكي از ايالتهاي هند بود. پدرش مردي شجاع و دقيق و بسيار شايسته در كارش بود.

     اين پسر به پدر و مادرش بسيار عشق مي‌ورزيد. مادر وي در آئينش خيلي پابرجا بود و هرگز بدون شكرگزاري و دعا غذايش را شروع نمي‌كرد. زماني او به اين باور رسيده بود كه نبايد بدون ديدن خورشيد غذا بخورد. از اينرو زمانيكه فصل بارندگي بود و اغلب خورشيد به مدت طولاني ديده نمي‌شد, بچه‌هايش سختي زيادي را متحمل مي‌شدند و چندين ساعت به آسمان خيره مي‌ماندند تا بتوانند به سرعت به او بگويند كه خورشيد مي‌درخشد و او مي‌تواند غذا بخورد.

در مدرسه

     گاندي در اواخر زندگي‌اش كتابي نوشت كه به ما چيزهاي زيادي در مورد سالهاي نخستين زندگي‌وي مي‌گويد. در اين كتاب گاندي مي گويد كه براي او دوست شدن با پسرهاي ديگر كار آساني نبود و اينكه تنها مصاحبش كتابها و درسهايش بودند. او هميشه به محض آنكه كلاسهايش به پايان مي‌رسيد به سمت خانه مي‌دويد تا مبادا كسي با او صحبت كند يا وي را مورد تمسخر قرار دهد. او در حين كوچكي بسيار راستگو بود. روزي يك اتفاق كوچك كه هنگام بازي‌هاي مدرسه بوقوع پيوست اورا بسيار دچار دردسر كرد. چون وي از بودن با سايرين لذت نمي‌برد و هم مي‌خواست بعد از مدرسه به پدرش كمك كند, دوست نداشت در بازيهاي مدرسه شركت كند. او فكر مي‌كرد كه ديگران وقتشان را تلف مي‌كنند.

       يك روز كه كلاسشان فقط صبح تشكيل شد, مهانداس با خود انديشيد كه ساعت چهار براي بازيهاي مدرسه برمي‌گردد او ساعت نداشت و هواي ابري هم او را به اشتباه انداخت. از اين رو قدري دير رسيد, بازي تمام شده بود؛پسرها به خانه رفته بودند. روز بعد وقتي كه براي رئيس مدرسه توضيح داد كه چرا دير رسيده بود, وي باور نكرد . او گفت كه مهانداس حقيقت را نمي‌گويد و بايد تنبيه شود. او, مهانداس گاندي, يك درغگو باشد؟ نه! نه! اما چگونه مي‌توانست ثابت كند كه حقيقت را گفته است؟ در اين سنين آغازين كودكي او فهميد كه انسان راستگو بايد يك انسان دقيق هم باشد و بي‌دقتي اغلب باعث مي‌شود كه ديگران عقايد نادرستي در مورد چنين شخصي داشته باشند.

      بعداً مهانداس در مورد ارزش بازي و زمين بازي تغيير عقيده داد. خوشبختانه او در كتابها خوانده بود كه پياده‌روي يك ورزش ارزشمند محسوب مي‌‌شود و از زمان كودكي پياده‌روي‌هاي طولاني را در هواي آزاد آغاز نمود, بطوريكه آن ورزشي شد كه از آن لذت مي‌برد و در تمام زندگي‌اش آنرا ادامه داد.

    گاندي همچنين در كتابش مي‌گويد كه دستخطش خيلي بد بود و او براي بهتر كردنش چاره‌اي نمي‌انديشيد چون به نظرش مهم نبود. بعداً وقتي كه او به آفريقاي جنوبي رفت و دستخط زيباي وكلا و مردان جوان آن كشور را ديد از دستخط خودش شرمنده شد. او پي‌برد كه دستخط بد بايد بعنوان يك ضعف در مورد اشخاص تلقي شود. وقتيكه او سعي كرد دستخطش را بهبود بخشد, دريافت كه خيلي دير شده است.

ازدواج

     مهانداس در شروع سيزده‌سالگي, كه آن موقع در هند سن كمي براي ازدواج محسوب نمي‌شد, ازدواج نمود. بزرگترين پسر خانواده قبلاً ازدواج كرده بود, بهمين دليل پدر و مادرش تصميم گرفتند پسر دوم و سوم يعني مهانداس ؛ همزمان به اتفاق پسر عموي ديگرشان, ازدواج كنند. ازدواجها با هداياشان, شام, لباسهاي خوب و بقيه چيزها هزينه زيادي را براي خانواده‌ها بهمراه داشت و ازدواج آن سه نفر در يك زمان, خانواده‌شان را از اين هزينه هنگفت نجات مي‌داد. همسر كم سن و سال مهانداس اصلاً به مدرسه نرفته بود . اين ازدواج زودهنگام كمكي براي درس‌خواندن گاندي نبود و او يكسال از دبيرستان را از دست داد. خوشبختانه, با پشتكاري كه او داشت بعداً توانست دو كلاس را در يك سال به پايان برساند.

اشتباهات جواني

     در ميان دوستان كمي كه او در مدرسه داشت پسر جواني بود كه رفتارش خيلي خوب به نظر نمي‌رسيد. مهانداس اين را مي‌دانست, اما از پذيرفتن نصايح ديگران اجتناب ورزيد چون فكر مي‌كرد كه مي‌تواند رفتار دوستش را تغيير دهد. خانواده گاندي به يك گروه مذهبي تعلق داشتند كه بدست گرفتن زندگي موجودي را باور نداشتند, از اينرو خوردن گوشت براي  آنها ممنوع بود. اما دوست مهانداس تلاش كرد اين باور را در او به وجود آورد كه خوردن گوشت براي او مفيد است. او اين مسئله را چنين توضيح داد:”ما مردم ناتواني هستيم و انگليسيها مي توانند برما حكمروايي كنند چونكه گوشت مي‌خورند. من خودم قوي و دونده خوبي هستم. دليلش اين است كه من گوشت مي خورم.  توهم بايد گوشت بخوري. مقداري بخور و ببين چه نيرويي به تو مي‌دهد“. بعد از مدتي مهانداس جوان تا حدي نظر دوستش را پذيرفت. بي‌ترديد مهانداس قوي نبود و خيلي كم مي‌پريد يا مي‌دويد. او از تاريكي هم مي‌ترسيد و هميشه در اتاق خوابش چراغي روشن بود. خيلي به خوردن گوشت علاقه‌مند شده بود, عليرغم آنكه از فريفتن پدر و مادرش تنفر داشت. يك روز كه او و دوستش به مكان آرامي در كنار رودخانه رفته بودند, مهانداس آنجا براي اولين بار مزه گوشت, گوشت بز, را چشيد. بعد از خوردن گوشت او مريض شد. حدود يك سال بعد از آن, دفعه به دفعه دوستش ترتيب خوردن گوشت را براي او فراهم مي آورد. تا اينكه مهانداس كاملاً خوردن گوشت را كنار گذاشت, با اين باور كه چيزي بدتر از فريفتن پدر و مادرش به اين شكل وجود ندارد. آنها هرگز پي نبردند كه او چنين كاري انجام داده, اما از همان زمان به بعد در همه زندگيش او خوردن گوشت را تكرار نكرد.

     تقريباً در همان زمان او و ديگر دوست جوانش شروع به كشيدن سيگار كردند, نه به آن دليل كه واقعاً اينكار را دوست داشتند بلكه به اين علت كه با دميدن در  سيگار با دهانشان مثل مردهاي بزرگ لذت مي‌بردند. آنها پول كمي براي خريدن سيگار داشتند و سيگارهاي نيمه كشيده شده عمويشان كافي نبود. بهمين دليل گاهي آنها پول كمي از پيشخدمتهاي خانه مي‌دزديدند. خيلي زود مهانداس كشيدن سيگار را ترك نمود و احساس كرد كه آن چيز كثيف و مضري است.

     اين كارها, مهانداس جوان را نگران ساخت چون وي تصميم گرفته بود كه زندگيش را بر حقيقت بنا نهد و مي‌دانست كه با فريفتن پدر و مادرش و شكستن قوانيني كه مذهبش آنها را وضع كرده بود او ديگر درستكار نبود. يك حادثه ديگر نيز شبيه به آنها برايش اتفاق افتاد. زمانيكه پانزده‌ ساله بود يك تكه كوچك طلا از برادر بزرگترش دزديد و اينكار ضربه سنگيني بر او وارد كرد. سرانجام وي آنچه را كه انجام داده بود نوشت و درخواست نمود كه تنبيه شود و قول داد كه دوباره اينكار تكرار نشود. او در حاليكه بسيار احساس خجالت مي‌نمود, نامه را به پدر خوبش كه آن موقع مريض بود داد. پدر آنرا به دقت خواند. لحظه‌اي چشمهايش را بست و اشك ريخت. او به آرامي نامه را پاره كرد. پسر منتظر شنيدن  كلمات خشونت‌آميز و تأسف بار بود اما احساسات محبت‌آميز پدر هرگز از خاطر پسر محو نشدند.

در انگلستان

    گاندي در هجده‌سالگي به دانشگاه رفت, اما فقط نيمي از سال را آنجا ‌ماند. درسها مورد علاقه او نبودند و او از پس آنها بخوبي بر نمي‌آمد. خيلي زود به او پيشنهاد شد كه براي تحصيل حقوق به انگلستان برود. اينكار آسان نبود. براي او سخت بود كه هندوستان را ترك كند و به يك كشور خارجي برود جاييكه او مجبور بود با افراد خارجي بخورد و بياشامد. اين بر خلاف مذهبش بود و اكثر رهبران مذهبي‌اش اورا از رفتن بازداشتند. اما عليرغم همه مشكلات, مهانداس جوان, در هجده‌سالگي در حاليكه همسر و فرزندش را ترك گفت, با كشتي به طرف انگلستان رفت.

     براي نخستين بار, در عرشه كشتي, او لباس جديد خارجي خود را كه دوستانش تهيه كرده بودند, پوشيد و تا زمانيكه به انگلستان رسيد, كت و شلوار مشكي‌اش را پوشيد تا به دقت از لباسهاي سفيد و تازه‌اش نگهداري كند. اواخر پاييز بود و وقتي فهميد در جاييكه او پياده شده تنها كسي است كه به اين شكل لباس پوشيده بسيار ناراحت شد. آنچه كه بر ناراحتيش مي‌افزود اين بود كه او نمي توانست در آن لحظه به چمدانش دسترسي داشته باشد تا لباسهايش را عوض كند. با توجه به توصيفش از روزهاي نخست اقامت وي در لندن, به دو اتفاق جالب دست مي‌يابيم.

     يكي از اين اتفاقات مربوط به مشكل او در پيدا كردن غذايي مناسب بود. برخلاف اكثر هنديهاي مقيم انگلستان, او از قانون مذهبش پيروي مي‌كرد و گوشت نمي‌خورد. اين موضوع ساده‌اي نبود, چون وي اغلب در پايان غذا احساس گرسنگي مي‌نمود. آنچه كه باعث خشنوديش شد اين بود كه متوجه شد يك غذاخوري آنجاست كه اصلاً گوشت سرو نمي‌كرد. او براي اولين‌بار فهميد كه مردم زيادي در انگلستان هستند كه بخاطر سلامتيشان اصلاً گوشت نمي‌خورند. اين موضوع او را خوشحال ساخت چون به نكته‌اي دست يافته بود تا از عقايد مذهبش حمايت كند. بعداً او فهميد كه آماده كردن صبحانه و شام در اتاقش راحت‌تر است  مي‌تواند و غذاي مورد نيازش را وسط روز بخرد.

     حادثه ديگر, حادثه‌اي بودكه بعداً باعث خنده او و دوستانش مي‌شد. جوان هندي تلاش مي نمود تا ”نقش يك اشرافزاده انگليسي را بازي كند“. او تصميم گرفته بود كه اگر نمي‌تواند مثل يك انگليسي بخورد. مي‌تواند شبيه آنها لباس بپوشد و يا با انجام كارهايي شبيه آنها بشود. بنابراين لباسهاي تازه و يك كلاه دنباله‌دار ابريشمي خريد و از برادرش خواست تا يك ساعت مچي طلايي چيني براي او بفرستد. از اينرو زماني را با دقت صرف پوشيدن لباس و شانه كردن موي پرپشتش مي‌كرد. به دنبال نصايح دوستانش, او تعليماتي نيز در زمينه رقص, زبان فرانسه, نواختن يكي از ادوات موسيقي و  ايراد  سخنراني علني ديد. اما در اين زمينه‌هاي هنري او خيلي خوب عمل نكرد و پولش خيلي زود از بين رفت. در پايان سه ماه او متوجه شد كه بهترين استفاده را از فرصتش نكرده , بهمين دليل همه آنها را كنار گذاشت و خواندن قانون را شروع كرد.

     در همين وقت بود كه او به اديان هم علاقه‌مند شد. وقتي كه دوستانش  از او درخواست نمودند تا در فهم ”گيتا“ كتاب مقدس آئين هندويش به آنها كمك كند, او متوجه شد كه آن كتاب چقدر عالي است. مدت زيادي طول نكشيد كه در نزد وي آن تنها كتاب در مورد بهترين دانش حقيقت شد. كسي هم به او يك كتاب مقدس بايبل را داد و گاندي از آن اطلاعاتي در مورد مسيح پيدا نمود كه براي او بسيار دوست داشتني بودند چون آنها شبيه عقايد خاصي در گيتا به نظر مي‌رسيدند. سپس بعد از خواندن يك كتاب كه كارليل نويسنده انگليسي آنرا نوشته بود, او چيزهايي در مورد حضرت محمد و بزرگواري, شجاعت و زندگي ساده‌اش آموخت. در اين موقع او به اين نكته دست يافت كه حقيقتي كه وي دوست داشت در هيچ آئيني به تنهايي پيدا نمي‌شد.

دوباره هند

     بعد از چهار سال تحصيل, گاندي جوان امتحانات وكالتش را گذراند و در سال 1981 به هند بازگشت. وقتي كه او از كشتي پياده شد با دوستانش مواجه گشت كه از مرگ مادرش او را با خبر نمودند. اين حادثه ضربه بزرگتري از مرگ پدرش كه قبل از رفتن او به انگلستان اتفاق افتاده بود بر او وارد نمود. چند سال بعدي سالهاي خوشايندي براي او نبودند. او متوجه شد كه كارش بعنوان يك وكيل اصلاً جالب نيست و احساس كرد كه اين شغل شايسته او نمي‌باشد و زمانيكه بنابه ضرورت شغليش اولين بار در دادگاه حضور يافت. دچار دردسر شد. او تقريباً از هوش رفته بود و وقتيكه توانش را براي صحبت به دست آورد, نتوانست كلمه‌اي بگويد. او بدنبال يك تغيير بود و اين موقعيت زماني بوجود آمد كه به آفريقاي جنوبي دعوت شد تا يك بازرگان ثروتمند هندي را راهنمايي كند تا مبلغ زيادي پول از يكي از اعضاي خانواده‌اش وصول كند. چنين گفته شده كه اين اتفاق در دوربان آفريقاي جنوبي در سن بيست و چهار سالگي بوقوع پيوسته است.

در آفريقاي جنوبي

     گاندي خيلي زود فهميد كه شرايط در ميان تعداد زيادي از هنديها در آفريقاي جنوبي اصلاً خوب نيست. زمانيكه او با پوشيدن لباسهاي خارجي و يك عمامه به دادگاه رفت متوجه اين موضوع شد. قاضي به او دستور داد كه عمامه‌اش را بردارد. او از انجام اين كار خودداري كرد و دادگاه را ترك نمود. اين موضوع عمامه بزودي در سرتاسر آفريقاي جنوبي مشهور شد. اكثر هنديهايي كه وطنشان را براي جستجوي كار در آفريقا ترك كرده بودند از ارزش پاييني برخوردار بودند و بعنوان ”كولي“ شناخته مي‌شدند. بنابراين گاندي هم يك وكيل ”كولي“ بود.

     چندين روز پس از رسيدن گاندي, از او خواسته شد كه براي مسئله تجاري كارفرمايش, عبداله‌شت به شهر ديگري برود.

     يك سفيدپوست كه با همان قطار سفر مي‌كرد وقتي كه او را در كوپه درجه يك ديد از نگهبان راه‌آهن خواست تا گاندي را از آنجا بيرون كند. گاندي هم اذعان داشت كه او بليط كوپه درجه يك خريده است و تصميم دارد از آن استفاده كند. سرانجام پليس وارد ماجرا شد و مجبورش كرد كه قطار را ترك كند. روز بعد حادثه بدتري اتفاق افتاد. وقتي كه او مي‌خواست با قطار عمومي بزرگي به مسافرت برود, به او در بيرون از قطار كنار راننده, يك صندلي داده شد. در طول مسير مرد سفيد پوستي با حمله به طرفش مي‌خواست صندليش را بگيرد. وقتي گاندي با برخاستن از جايش مخالفت كرد, مرد ضربه‌اي به او زد, در اين وقت بود كه سفيدپوستان ديگري كه در قطار بودند مرد را ار آن كار بازداشتند. وقتي كه به شهر رسيد, با ماشين به طرف هتل بزرگ رفت و در آنجا ضربه ديگري به او وارد شد. هتل مانع ورود وي شد. وقايعي شبيه به اين بود كه گاندي را وادار مي‌ساخت احساس كند كه كسي بايد به هنديهاي مقيم آفريقا كمك كند. خود او فرد مغروري نبود و به داشتن زندگي بدون دغدغه متكي نبود. بعداً او براي خودش زندگي ساده فقيرترين هندي را پذيرفت و هميشه با قطارهاي درجه سه به سفر مي‌رفت ولي ديدن مردم كشورش كه به طرز بدي با آنها رفتار مي‌شد, وي را مي‌آزرد, بنابراين او به كارش در مقابل همه تلاشها به منظور رفتار با او و ديگران به شيوه‌اي كه منصفانه و عادلانه نبود, ادامه داد.

     بعد از مدتي او به اين باور رسيد كه عاقلانه نيست براي برگرداندن بدهكاري تاجري كه او را استخدام كرده به دادگاه برود. در نتيجه تلاش پي‌گير او كه ماهها به طول انجاميد او توانست موافقت دو تاجر را خارج از دادگاه در مورد ميزان پول پرداختي و چگونگي پرداخت آن جلب كند. اين موفقيت او را به اين باور رساند كه اكثر دعواهاي طرفين مي‌تواند و بايد به شيوه صلح‌آميزي با كمك دوستان حل و فصل شود.

     در طي اين سال او به تعدادي از مسيحيان برخورد كه علاقه‌مند بودند او مسيحي بشود و همينطور مسلماناني كه اميدوار بودند او مسلمان بشود. او مطالبي را از بايبل و از كتابهاي ديگر در مورد هر دو مذهب خواند. اما در همان زمان او بسيار و بيشتر به كتابهاي مقدس هندو علاقه‌مند و وابسته شد و شادي و آسايش عميق خود را در آنها يافت.

     در پايان سال, كارش با عبداله شت به اتمام رسيد و برآن شد تا به هند برگردد. اما در شام خداحافظي كه در دوربان براي او ترتيب داده شده بود او فهميد كه قانوني در حال طرح ريزي است كه براي حمايت بيشتر از حقوق هندي‌ها بهتر است دور از آنها باشد. در گفتگوهاي ايراد شده در آن مهماني شام تصميم گرفته شد كه گاندي بايد در آفريقاي جنوبي بماند و براي دفاع از حقوق هنديها كاركند. از اينرو او بيست سال كار سخت را براي هنديهاي مقيم آفريقاي جنوبي آغاز نمود.

شروع فعاليتهاي بزرگ زندگي گاندي

     در پايان سومين سال اقامتش در آفريقاي جنوبي, براي چند ماه به هند برگشت و سپس همراه همسرو دو فرزندش بوسيله كشتي مجدداً به آفريقاي جنوبي آمد. درحاليكه در هند او سعي داشت به مردم آنجا بگويد كه در آفريقاي جنوبي چگونه با هنديها رفتار مي‌شود و اخبار آنچه كه گفته و وشته بود, قبل از آنكه خودش برسد به دست سفيدپوستاني كه در نتال زندگي مي‌كردند رسيده بود. وقتي او سعي كرد كه از كشتي پياده شود شناخته شد و فريادهاي ”گاندي, گاندي“ به سرعت جمعيتي را گردهم آورد. جمعيت دور او حلقه زدند و سنگ و تخم مرغ به سمتش پرتاب كردند و به او آسيب رساندند. وي با شجاعت همسر رئيس پليس انگلستان, كه در طي مسير با او همراه بود نجات يافت تا اينكه افراد پليس به كمكش آمدند. سپس او توانست از دست جمعيت خشمگين با پوشيدن لباس پليس هندي و خارج شدن از در پشتي فرار كند درحاليكه رئيس پليس توجه جمعيت را به سمت در جلويي جلب كرده بود.

     ممكن نيست همه وقايع سالهايي را كه گاندي در آفريقاي جنوبي براي خدمت به هنديهاي همتايش و كار براي بهبود شرايطشان صرف نمود و همچنين وادار ساختن دولت به اينكه عادلانه‌تر با آنها رفتار كند را توصيف نمود. او منصبي را كه از آن پول زيادي بدست مي‌آورد ترك نمود تا اينكه به مردم فقيرتري كه براي آنها كار مي‌كرد ملحق شود. در تمام كارهايش همسرش به او كمك مي‌كرد, به او ايمان داشت و به او براي ادامه كارش شجاعت مي‌داد. از مبارزه در آفريقاي جنوي او به باور محكمي در شيوه‌هاي خاصي از عملكرد دست يافت كه بعداً در كشورش بسيار مهم شدند. بيشتر و بيشتر او به ”قدرت روح“ اعتقاد پيدا كرد. اين يك مبارزه عليه شيطان و زور بود نه  بوسيله زور و نفرت, بلكه با عشق و اجتناب كامل از اطاعت قوانين ظالمانه. آنهايي كه آنچه را  او انجام مي‌داد پذيرفتند و از او پيروي كردند با دولت همكاري نمي‌كردند و يا از قانون ظالمانه پيروي نمي‌نمودند. سرانجام دولت حاكم در اين مورد عكس‌العمل ناچيزي مي‌توانست انجام دهد. گاندي اغلب به زندان فرستاده مي‌شد اما طرفدارانش كار او را ادامه مي‌دادند. وقتي كه گاندي در 1914 آفريقاي جنوبي را ترك كرد اصلاحات خيلي زيادي در شرايط هنديها در آنجا جايگزين گشته بود.

هند و كار براي فقرا

     گاندي در آغاز جنگ جهاني اول به هند بازگشت تا خودش را كه قبلاً بعنوان رهبر در آنجا شناخته شده بود پيدا كند. كارش در آفريقاي جنوبي توسط طرفدارانش دنبال مي‌شد و حالا از او در هر جايي با عنوان”مهاتما“ گاندي صحبت مي‌شد. او نزديك احمدآباد ساكن شد, جاييكه او اشرام, يك آئين گروهي- خانگي را پايه گذاشت. مردم هر نژاد و يا ديني دعوت شدند تا بيايند و به او ملحق شوند در صورتيكه آنها قبول مي‌كردند تا تعهدات خاصي را بپذيرند. اين تعهدات از اين قرار بودند: 1) هميشه حقيقت را بگويند؛2) با ديگران نجنگند يا از آنها متنفر نباشند؛3) فقط چيزي را بخورند كه باعث سلامتشان مي‌شود؛4) آنچه را كه ضروري نيست براي خود تهيه نكنند.

     نجس‌ها از پايين‌ترين درجه در آئين هندو برخوردار بودند؛ به آنها اجازه داده مي‌شد كه فقط پايين‌ترين نوع كار را انجام دهند؛ اما در خانه گاندي از آنها استقبال شد. وقتي كه خانواده‌اي از نجس‌ها آمدند تا به گروه ملحق شوند باعث ايجاد دردسر گشتند. همسايگان تهديد كردند كه آنها با نجس‌ها هيچ كاري ندارند و هندوهاي ثروتمندي كه خانه‌ را با كمكهاي مالي خودحمايت مي‌كردند ناگهان از حمايت خود دست كشيدند. گاندي نگران نشد, بلكه نقشه‌اي طرح كرد تا همه گروهها را به قسمتي از شهر جاييكه نجس‌ها زندگي مي‌كردند انتقال دهد. او طرحش را اينگونه ريخت كه آنها بايد زندگيشان را با انجام كار سطح پايين بدست بياورند كه تنها نجس‌ها اجازه انجام آنرا داشتند. زمانيكه اين نقشه‌ها طرح شدند, مهاتما توسط يك تاجر مسلمان فرا خوانده شد, كه از او خواست براي كمك به اشرام مبلغي پول از او بپذيرد. روز بعد مرد با مبلغ زيادي پول برگشت, كه كافي بود تا مدت يكسال خانه را تأمين كند. گاندي گفت:” خدا در آخرين لحظه شما را براي كمك به ما فرستاده است“. اين حادثه اولين اتفاق از تعدا  زياد اتفاقي بود كه به نجس‌ها جايگاه تازه‌اي در زندگي هنديشان مي‌داد. مهاتما در اين موقع, و از آن پس در زندگيش, لباس محلي ساده‌اي مي‌پوشيد كه از پارچه نخي ريسيده شده خانگي دوخته شده بود.

    هدف بزرگ گاندي در زندگي اين بود كه به بهبود شرايط مردم فقير و رنج كشيده كمك كند و به هموطنانش به هر طريقي كه بتواند, اما هميشه بدون استفاده از زور كمك رساند. او عليه هرگونه شرارتي مي‌ايستاد و برايش مهم نبود كه آن از چه نوعي باشد. زماني كه او سعي مي‌كرد در مورد شرايط كارگران فقير مزرعه اطلاعاتي بدست آورد, صدها نفر دور او جمع شدند. يك دوست به جمع آنها وارد شده بود, كسي كه مي‌خواست به آنها كمك كند و براي آنها اين چيز تازه‌اي بود. وقتي پليس به گاندي دستور داد تا آنجا را ترك كند, او قبول نكرد و در دادگاه توضيح داد كه چرا او نمي‌تواند از دستور آنها اطاعت كند. سپس از دادگاه خواست كه براي نقض قانون او را تنبيه كند. دادگاه نمي‌دانست با چنين مردي چگونه رفتار كند, بنابراين اجازه آزادي وي را صادر كرد. اين اولين قدم در رسيدن به آن چيزي بود كه مي‌توانست يك اتفاق عامه و مهم در بسياري از قسمتهاي هند بشود- اجتناب از پذيرفتن قانون كه ناعادلانه به نظر مي‌رسيد, و در همان زمان با آرامش پذيرفتن هر تنبيهي كه مي‌توانست اعمال شود.

راهپيمايي به طرف دريا

     كم كم مردم هند متوجه شدند كه منظور مهاتما از جنگ با محبت عليه زور بجاي جنگ قدرت عليه قدرت چيست. در سال 1930 راهپيمايي معروف نمك برپا شد.

طبق قانون, كسي اجازه نداشت از آب دريا نمك بدست‌آورد بلكه بايد آنرا از طريق دولت تهيه مي‌كردند. به نظر گاندي اين قانون ظالمانه و بدي بود و بنابراين نبايد از آن اطاعت مي‌شد. او علناً اعلام كرد كه او طرفدارانش را به سمت دريا, دويست مايل دورتر از آنجا, هدايت مي‌نمايد و در آنجا اين قانون نقض مي‌شود. به مدت سه هفته, درحاليكه تمام دنيا نظاره‌گر اين ماجرا بود و شرايط در هند به سختي گراييده بود, پيرمرد نحيف, با پوشش لباس نخي سفيد كه خودش ريسيده بود, بي وقفه به راهش ادامه مي‌داد. جمعيتي به دنبال او راهپيمايي مي‌كردند, تعدادشان از روستايي به روستاي ديگر زيادتر مي‌شد و آنها به راهشان ادامه دادند تا به دريا رسيدند. آنجا او يك مشت نمك درست كرد. خداوند دريا را آفريده است, هيچ دولتي نمي‌توانست آنرا از مردم بگيرد. وي براي مدتي, البته نه مدت درازي, به زندان فرستاده شد.

دولت خودگردان براي هند

    مبارزه مردم هند براي تشكيل دولت خودگردان شروع شده بود. گاندي خواستار دولت خودگردان بود, اما او مي‌دانست كه هنديها بايد نشان دهند كه آمادگي تشكيل آنرا دارند. او مي‌گفت ”حتي خدا هم نمي‌تواند چنين چيزي را اعطا كند؛ ما بايد براي رسيدن به آن تلاش كنيم و خودمان آنرا بدست آوريم“. او با نوشته‌هايش شروع به مبارزه با دولت بريتانيا نمود چون از آزادي هند ناراضي بود, اما گاندي هنوز به عشق و محبت در مقابل تنفر معتقد بود و اين روش را پيشه خود عليه استفاده از زور قرار داد. او بارها بدليل آنچا كه مي‌گفت و انجام مي‌داد به زندان فرستاده شد. وقتي كه طرفدارانش از او اطاعت نكردند و از قدرت استفاده نمودند, او دست از غذا خوردن كشيد, گاهي آنقدر اين وضع ادامه پيدا مي‌كرد كه تقريباً به حالت مرگ مي‌افتاد.

     هم تعداد طرفدارانش و هم قدرتشان زياد شد. تعدادي گرد هم آمدند تا موفقيتش را ببينند و حرفهايش را بشنوند. همه هنديها آنچه را كه او نوشته بود خواندند. رهبران بزرگ هند و ديگر قسمتهاي جهان نزد او آمدند تا در مورد طرحهايشان با او صحبت كنند و پيامش را در مورد صلح و دوستي براي جهان بشنوند. مبارزه براي دولت خودگردان طولاني شد و سرانجام پيروزي بدست آمد. بعد از سالهاي طولاني رفتاري كه موفقيت‌آميز بود و هند را به يك دولت آزاد تبديل كرد. همه مي‌دانستند كه كسي كه بيش از ديگران اين آزادي را به ارمغان آورد گاندي بود. اما گاندي با وجود موفقيتش نگران بود. آنچنان درگيريهاي سختي كه بين مسلمانان و هندوها به پا شده بود كه هند را بين آنها تقسيم نمود و اكنون دو كشور وجود داشت:هند براي هندوها و پاكستان براي مسلمانان. گاندي بسيار به كشورش عشق‌ مي‌ورزيد و از درگيري متنفر بود بطوريكه اين تقسيم كشور او را بسيار ناخشنود ساخت.

ترسيم پاياني نزديك

     مسائل بدي در بسياري از قسمتهاي هند, مخصوصاً جاييكه هندوها و مسلمانان در كنار هم زندگي مي‌كردند, اتفاق افتاد. جنگ بين دو گروه بوقوع پيوست ومردان, زنها و كودكان كشته شدند. صدها هزار نفر بي‌خانمان گشتند و مصيبت زيادي بوجود آمد. در قسمتي از كشور كه گاندي در آنجا زندگي مي‌كرد, صلح زودتر از بقيه قسمتهاي هند برقرار گشت, چون گاندي گفته بود كه تا زماني كه جنگ متوقف نگردد او به اعتصاب غذاي خود ادامه مي‌دهد. هم هندوها و هم مسلمانان آنقدر براي او ارزش قائل بودند كه صلح بين خود را حفظ كنند. اما زندگي گاندي به پايان خود رسيده بود. در سي‌ام ژانويه 1948, او به آرامي از خانه‌اش به طرف معبد براي دعاي دسته‌جمعي مي‌رفت . يك جوان هندي كه فكر مي‌كرد گاندي به هندوها ضرر وارد كرده, چون با مسلمانان دوستانه برخورد مي‌كرد؛ راهي از ميان جمعيت باز نمود و بطرف شكم گاندي شليك كرد. چند دقيقه بعد مردي از خانه‌اي كه گاندي را به داخلش برده بودند , بيرون آمد و به جمعيت گفت:”گاندي مرده است“.

 

     ديگر رهبر برگ هند, پنديت نهرو , آن شب هنگام صحبت در راديو, گفت:” ديگر نوري بر زندگي ما نمي‌تابد و همه‌جا تاريك گشته است. پدر ملت ديگر در بين ما نيست. بهترين دعايي كه مي‌توانيم بكنيم اين است كه خداوند ما را ببخشد و كار ارزشمندي را كه او  برايش زندگي كرد و بخاطرش مرد ادامه دهيم“. چند روز بعد , طبق رسم آئين هندو, جسد مهاتما گاندي در حضور جمعيت زيادي سوزانده شد و سپس خاكسترش را بر آب رودخانه‌‌هاي مقدس پاشيدند. به اين ترتيب زندگي يكي از مردان بزرگ جهان پايان يافت اما روح بزرگ وي همچنان باقيست.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 13 فروردین 1394 ساعت: 0:07 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق درباره آنفلوانزاي مرغي درپرندگان

بازديد: 389

تحقیق درباره آنفلوانزاي مرغي درپرندگان:

آنفلوانزاي يك عفونت است كه ويروس آنفلوانزاي مرغي علت آن است .اين ويروسهارا پرندگان درطبيعت پهناور حمل مي كنند اين بيماري درميان پرندگان واگير مسري است وبسياري درميان پرندگان اهلي مانند:جوجه ، اردك و بوقلمون مي‌با شد. بيماري و ويروس آنفلوانزاي مرغي به صورت بزاق هاي وابسته به بيني ترشح مي شود .وقتي كه باهم تماس دارند آنها از طريق مدفوع ها ويا ترشحات آنفلوانزاي مرغي را انتقال داده وآلوده مي كنند. پرندگان اهلي مي توانند به اين ويروس آلوده بشوند ازطريق تماس با مرغ وخروس ويا مرغان آبزي (به عنوان مثال ازطريق چرك يا تنفس يا آب و يا غذا )كه ازاين طريق اين ويروس منتقل مي شود. عفونت به وسيله ويروس آنفلوانزاي مرغي درپرندگان خانگي زياد است .دو علت عمده اين بيماري تشخيص به وسيله كم وزياد بودن درنهايت واگير است. در ماكيان كه ممكن است به سرعت بيماري واختلال درچندين اندام داخلي به وجود مي آيد مرگ ومير حدوده 48ساعت پس از بيماري بين90 تا100 درصد طول مي‌كشد. انواع مختلف ويروس آنفلوانزا وجود دارد معمولأ ويروس آنفلوانزاي مرغي به ويروس آنفلوانزاي (A) برميگردد كه به طور عمده دراين پرندگان پيدا مي شود. اما از طريق اين عفونت ،اين ويروس درانسانها نيز شيوع پيدامي كند و ويروس آنفلوانزاي مرغي عمومأ جان موجودات زنده را به خطر مي اندازند.گزارش علمي درسال 1997 بيشترين عفونت آنفلوانزادروابسته به به انسانها به وسيله‌مرغان ، جوجه،اردك ها، و بوقلمون ها ،درترشح مدفوع از پرندگان باعث آلوده كردن وپخش كردن آنفلوانزاي ويروسي از يك شخص به ديگر مي شود .

ويروس آنفلوانزا درانسان

معمولا دراشاره به عواملي كه براي گسترش دربسياري موارد از جمله انسان مي باشد تنها سه عامل از ويروس آنفلوانزا معروف مي باشد(H1N1-H1N2-H3N2) كه درميان انسان رايج است وجود دارد ،احتمال اين كه آنفلوانزا ويروسي است كه در ابتدا از پرندگان به بخشهاي ژنتيكي انسان سرايت كرده باشد . آنفلوانزا ويروسي است كه از حالت ثبات درحال تغييرات است وتوانايي سازگاري پيش از وقت براي آلوده كردن وگسترش درميان انسانها را دارند.

درمدت وقوع يك آنفلوانزاي مرغي درميان ماكيان امكان يك ريسك براي كساني كه با پرندگان آلوده يا سطح آن تماس دارند امكان سرايت با ترشح يا مدفوع پرندگان آلوده وجود دارد .

علائم آنفلوانزاي مرغي درانسان عبارت انداز:

به عنوان مثال: تب،سرفه، گلودرد، دردعضله، عفونت چشم، ذات الريه، بيماري تنفسي حاد وديگر عوارض سخت كه زندگي را تهديد مي كند.

در بررسي انجام شده آزمايشگا هها و طبق اظهارات تجويز دارو را آزمايش كردند. هرچند ويروس آنفلوانزا مي تواند دربرابر دارو مقاوم باشد .بنابراين تجويز دارو ممكن است هميشه عمل نكند . بررسي هاي انجام شده نياز به اثبات كردن تأثير دارو دارند.

آنفلوانزا يك ويروس كه ويروسH5N1 نيز خوانده مي شودبيشتر در پرندگان وجود دارد و در ميان آنها مسري است و مي تواند برايشان كشنده باشد.

ويروسH5N1 معمولأ مردم را آلوده نمي كند ،اما سرايت اين بيماري باوجود اين ويروس درانسان وجود دارد. بيشتر آن ها با تماس نزديك ومستقيم با آلوده كننده H5N1 ماكيان يا بودن سطح آن ميان مردم اثر دارد.

با ورود مقدار كمي ويروس آنفلوانزاي مرغي وبا اختلاف رانواع منابع آلوده كردن انسان به اين بيماري وجود دارد ويروس H5N1 موجب بيشترين تعداد در پي مرگ ومير دربين انسان ها بوده است .درجريان وقوع اين بيماري در آسيا واروپا بيشتر از نيمي از آن ها با اين ويروس آلوده شدند و جان دادند. دربيشتر موارد كه قبلا آتفاق افتاده بودكودكان وجوانان بالغ سالم ماندند. اين مطلب شدني است براي اين كه آناني كه مورد جريان گزارش هستند دربيشتر آن ها عوارض بيماري روشن است . در مقاطع گسترده علتي براي گسترش ويروس آنفلوانزاي مرغي مشخص نشده است.

 

 

براي كسب اطلاعات بيشتر از اين نمونه آنفلوانزا مي توانيم به وب سايت شيوع آنفلوانزا  cdc مراجعه كنيد.

هيچ كس نمي تواند پيش بيني كند كه اين همه گيري چه وقت ممكن است اتفاق بيفتد اگرچه كارشناسان از اطراف جهان ناظر بر وضعيت H5N7 درآسيا واروپا مي باشند وآماده براي احتمال اين كه ويروس ها ممكن است به آساني از شخصي به شخص ديگر گستر يافته ومنتقل شود.

مداوا و واكسينا سيون براي اين ويروس درانسان

اين ويروس كه موجب بيماري درانسان و موجب مرگ در آسيا شده است دراصطلاح پزشكي دوآنتي ويروس متداول به نام‌هاي آمانتادين و ريمانتادين براي اين آنفلوانزا مورد استفاده است . دوتا ديگر از دارو هاي ضد ويروسي   (اسلتا ماوير)و(زان ماوير) است كه احتمالا بر روي آنفلوانزايي كه كه توسط ويروس H5N7اتفاق مي افتد عمل مي‌كند ، اما مطالعات بيشتر هنوز هم براي توضيح درمورد تأثيرات آن درحال انجام است.

البته به طور متداول هيچ واكسن تجاري قابل دسترسي براي مصونيت درمقابل ويروس H5N7كه به تازگي درآسيا و اروپا ديده شده است وجود ندارد .اگر چه تلاشها براي گسترش واكسيناسيون درحال انجام است .

مطالعات تحقيقي براي تست يك واكسن كه از انسان در مقابل ويروس هاي H5N7 حمايت كند در اوريل2005آغاز شده است و يك سري از بخشهاي بيمارستاني به اين كار اختصاص يافته است .براي كسب اطلاعات بيشتر درزمينه ي پيشرفت فرآيند واكسينه كردن به سراغ وب سايت بهداشت انيستيتوي بين المللي برويد.

به اين دليل كه اين ويروس ها متداولا بر روي انسانها تأثير نمي گذارند مصونيت كمتري درمقابل همه گيري آنفلوانزا دارد. كارشناسان  از سرتاسر جهان ناظر بر وضعيت آنفلوانزاي درآسيا و اروپا مي باشند وعوامل ممكن بروز ويروس ها از زمان شروع گسترش بيماري از شخص به شخص مورد بررسي قرار داده اند.

موارد H5N7گزارش شده برروي انسان

موارد انساني :خلاصه اي از وضعيت هاي رايج از ژانويه 2004 كه موارد انساني اين مورد آنفلوانزاي H5N7در كشورهايي در شرق آسيا و اقيانوس اطلس مثل كامبوجيا ، چين، اندونزي، تايلند و ويتنام و همچنين دراروپا و آسيا مثل تركيه و درخاور دور وعراق مشاهده شده است.

درطول آگوست تا اكتبر2004 موارد گسترده اي از اين بيماري در انسان در ويتنام و تايلند گزارش شد.

در دوم فوريه سال2005 اولين مورد از چهار مورد ابتلا به H5N7 دراندونزي گزارش شد . اندونزي گزارش درباره ي موارد انساني  اين موارد از اگوست 2005و فوريه2006 ادامه داد. تايلند نيز موارد جديدي از ابتلا به H5N7 در اكتبر ونوامبر و دسامبر2005مشاهده نمود و درويتنام نيز موارد جديدي از ابتلابه H5N7را در نوامبر 2005گزارش داد.

چين جزء اولين كشورهايي بود كه موارد انساني آن در دسامبر 2005تاييد كرد وگزارش موارد انساني آن را در سامبر 2005و2006 گزارش داد. تركيه نيز موارد ابتلاي انساني بيماري رادر 5 ژانويه 2006 تاييدومواردآن را اعلام كرد .اولين ابتلاي انساني تاييد شده به آنفلوانزايH5N7در عراق ودردوم فوريه 2006گزارش شد…

چگونگي(اچ پنج.ان يك)درحيوانات:

درمورد حيوانات:مختصري از موقعيت هاي شايع در دسامبر 2003،شيوع يك عفونت تحت عنوان آنفلوانزاي(اچ پنج.ان يك) درطيور يا پرندگان وحشي دركشورهاي زير گزارش شده بود.

آفريقا

نيجر

نيجريه

شرق آسياواقيانوس آرام

كامبوديا

چين

هونگ كنگ(اس،اي،آرپي،آر،سي)

اندونزي

ژاپن

لائوس

مالزي

مغولستان

تايلند

ويتنام

اروپاواورآسيا

استراليا

آذربايجان

بوسني وهرزگوين(اچ پنج)

بلغارستان

كروواسي

فرانسه

آلمان

يونان

لهستان

ايتاليا

روماني

روسيه

جمهوري اسلواكي

اسلواني

سويتزرلند(اچ.پنج)تركيه

اوكراين

نواحي شرقي

مصر

عراق(اچ.پنج)

ايران

آسياي جنوبي

هند

قزاستان

براي كسب اطلاعات بيشتر درباره اين گزارشات به وب سايت سازماني سلامت حيوانات مراجعه كنيد.

طبق آخرين اطلاعات بدست آمده در اول مارس،2006

*دراواخر ژوئن 2004شيوع آنفلوانزاي كشنده جديدي(اچ پنج.ان يك)

   باايجاد عفونت درميان طيور به وسيله چندين كشور درآسيا

   كامبوديا،چين،اندونزي،مالزي،تايلندو ويتنام گزارش شد.

*از مي 2005شيوع بيماري (اچ پنج.ان يك)درميان طيور در چين و قزاقستان

  روماني، روسيه،تركيه و اوكراين گزارش شد.

  همچنين درچين،كروواسي،مغولستان وروماني شيوع(اچ پنج.ان يك)

  از مي2005 درپرندگان وحشي ومهاجر گزارش شد.

*درژانويه 2006 ودرهونگ كنگ (اس،اي،آر،پي،آر،سي) يك پرنده وحشي مرده گزارش شد.

 

*از اول فوريه 2006 ودررابطه با عفونت (اچ پنج.ان يك) يا(اچ پنج)درطيور يا پرندگان وحشي دركشور هاي زير: عراق(اچ پنج) ،نيجريه ، آذربايجان، بلغارستان، يونان، ايتاليا، اسلووني، ايران، استراليا، آلمان، مصر، هند،  فرانسه، بوسني وهرزه گوين (اچ پنج)،جمهوري اسلوواكي ،سويتز لند(اچ پنج) نيجرولهستان

*براي كسب اطلاعات بيشتر درباره(اچ پنج.ان يك) و شيوع آنفلوانزادرميان حيوانات ديگر به وب سايت  سازمان جهاني سلامت حيوانات مراجعه كنيد

*ميزان ماليات يا جريمه تشخيص داده شده موقعيت هاي شايع:

آنفلوانزاي پرندگان كه در آسيا وقسمت هايي از اروپا منتشر شده وبه نظر نمي رسد در مدت كوتاه قابل درمان و كنترل باشد .احتمال آنكه بيماري (اچ پنج.ان يك)،احتمال گسترش اين بيماري در نواحي خاص و شيوع وگسترش بيماري به دليل تماس مستقيم انسان ها با پرندگان مريض به نظر مي رسد. بنابراين شيوع ويروس (اچ پنج.ان يك) از فرد به فرد كمياب ونادر بوده وتنها در يك موردديده شده است.

براي ژنتيك ريسورتمنت در بين انسان و ويروس آنفلوانزاي پرندگان .اي. پيدا شده آشكار نخواهد، هر چند شيوع درآسيا و ادامه اين روند به صورت يك بحران براي تهديد سلامت عموم درآمده است.

سابقه اندكي از شيوع درعفونت (اچ پنج.ان يك)دربين انسانها وجود دارد .

اگر اين ويروسهاي تكثير شده (اچ پنج.ان يك) توانايي شيوع وسرايت دربين انسانهارا دارند كه يك آنفلوانزاي (pandemic) مي توان تأثير داشته باشد با توانايي بالاي اوقات تلخ بيماري ومرگ .

در مجموع ژنتيك تابع آنفلوانزاي ويروس .اي. (اچ پنج.ان يك) از انسانها درمورد ويتنام وتايلند نشان مي دهد مقاومت كننده آنتيورال داروهاي آمانتادين وريمانتادين ،هر دو دارو معمولا براي تهديدات آنفلوانزا استفاده مي شدند .اين خنثي خواهد كرد و آنتيورال مهم (اسلتاميوروزاناميوير)را وآن بايد هنوز تأثير معكوس در زمان حاضر برروي فشار خون بگذارد.سعي وتلاش براي توليد كردن پادزهر آبله تأثير معكوس بر ويروس آنفلوانزاي (اچ پنج.ان يك)به جايي نرسيد. هرچند احتمال آن وجود دارد كه باتلاش وكوشش بين المللي چگونگي محل مشاركت تشكيلات بويژه كمك مي كندكه مؤثر ترين پاسخ ممكن است تازماني كه آنفلوانزاي همه گيري بعدي رخ دهد پيدا كنيم.

براي اطلاعات بيشتر درمورد آنفلوانزاي همه گير جهت برنامه هاي آماده سازي وديگر جنبه هاي كمك رساني از سايت زير ديدن فرماييد:

www.pandemicflu.gov.

درفوريه 2004cdc نظريه هايي براي افزايش نظارت بومي آنفلوانزاي مرغي A H5N1صادركرد.

به دنبال گزارش مرگ يك انسان در ويتنام درآگوست 2004 وافزايش موارد انساني درماههاي اخيرCDC منتشر كرد.(HAN) Health alert network

اخطارهاي 12 آگوست و4فوريه 2005ظوابطي رابراي نظارت بومي ارزيابي تشخيص و كنترل عفونت  به دليل احتياط براي آنفلوانزاي مرغي  A H5N1 تكرار مي كند.HAN)) همچنين درمورد جزئيات آزمايشگاهها آزمايش پردازها (طرز عمل) براي H5N1اخطار مي دهند.

CDC باانجمن  آزمايشگاهاي  سلامتي همه گاني در جهت تأسيس كارگاههاي همگاني دانشرا تأسيس كرده است وهمچنين آزمايشگاههايي كه به طور سريع بااستفاده از تكنيك مولكولي ويروسH5 راتشخيص دهند.

 CDCبه صورت مشترك باانجمن وضعيت وعلم امراض مسري كار مي كند و ساير شركا درجهت طرح ريزي همه جانبه كوش مي كند.

CDCبا ساير نماينده‌گي‌ها كارمي كند همچنين كه بخش از استحكامات وبخشي از كار آموزگاران،كار،روي آنتي ويروس را رواج دهند.

((فعاليتهاي بين المللي))

CDCيكي از چهار اشخاصي است كه با مركز همكاري مي كند واين گنجايش وظرفيت را تأمين وبه صورت مداوم كسي را كه بر شبكه ارتباطي آزمايش آزمايشگاههاودانشسرا و ديگر اعمال نظارت مي كند را پشتيباني مي كند.

CDCبه صورت مشترك باكسي كه تحقيق انسان( H5N1)، سرايت امراض درچين ، اندونزي، تايلند، ويتنام و تركيه را اداره مي كند.وآزمايشگاه تشخيص ورسيدگي راتأمين مي كند.

CDCآزمايشگاه آزمايش ويروس H5N1 رابراي ويتنام ،تايلند،واندونزي ايجاد كرده است .

CDC,9دوره تحصيلي دانش رابراي افزودن ظرفيت محلي درآسيا ارائه داده است وبراي موارد انساني H5 ممكن وكشف كردن آنفلوانزاي مرغي و ويروس H5  A كه در آزمايشگاههاي تكنيكي استفاده مي شود ،نظارت مي كند.

CDC توسعه داده شده است ويك كميت معروف براي كشف جريان انتشار ويروسH5  Aآنفلوانزا پخش كرده است.

CDC به نوع ديگر بين المللي عمل نموده و نمايندگي ملي درآسيا را براي واكنش سريع تيمهايي كه مي خواهند براي كمك كردن تدارك ديدن و واكنش نشان دادن در زمان بروز واقعه استفاده شوند توسعه داده است.

CDC از موقعيت خصوصي يا مخفي طولاني با اشخاص وديگر شركا بين المللي خبر مي‌دهند . در افزايش CDC كار كردن با اشخاص را به صورت مشترك ادامه مي دهد. و از جهت‌هاي تندرستي ملي(NIH)در پي پيشرفت و آزمايش واكسن كانديد شده براي آنفلوانزاي H5 A فعاليت مي كنند.

اگر اينها فقط آزمايشگاههايي است كه حالات آنفلوانزاي مرغي (H7) را درانسان درمدت اين شيوع دركانادا تأييد مي كنند ،تقريبأ 10 كارگر ديگري كه با پرندگان كار مي كردند ورم چشم را نشان دادند ويا تنفس بالايي داشتند . اين علامتها بعد از تماس با پرندگان بود. استفاده از وسايل شخصي حفاظتي تضميني براي همه اشخاص گرفت واين فعاليت شده اند.ارزيابي باليني نشان مي دهد نظارتي بر علامتهاي آنفلوانزاي مرغي دراشخاصي كه درمعرض ويروس قرارگرفته اند وجود دارد ومداركي نيز دال بر اين نظريه است كه انتقال به صورت شخص به شخص هم وجود داشته است .H7N2 درنيويورك 2003در نوامبر 2003يك بيمار با حال شديد در يك بيمارستان در نيويورك با علامتهاي تنفسي پذيرفته شد.

در يكي از نخستين آزمايشگاهها تشخيص دادند كه ويروس آنفلوانزاي مرغي ممكن استH1N1 باشد. بعد از چند هفته بيمار بهبودي يافت وبه خانه رفت . آزمايش هاي بعدي كه به ماه مارس كشيده شد نشان داد كه آن بيمار با H7N2 (آنفلوانزاي مرغي)آلوده شده بود.

H5N2 درTexas2004

درفوريه 2004 شيوع زياد آنفلوانزاي مرغي (HPAI)و(H5N2) گزارش داده شده بود . دريك دسته از 7000جوجه درجنوب مركزي Texas،اين اولين شيوع از HPAI درايالات متحده در20سال بود.

Mary lend- New jersey-Delaware H5N2- درسال 2004

درفوريه 2004شيوع كم پاتوژنيك آنفلوانزاي مرغي (LPAI)و(H7N2) گزارش داده شده بود، دردو جوجه در مزرعه در دلوير(Delaware) ودر چهار مغازة فروش پرنده زنده درنيو جرسي درمارس 2004از يك گروه جوجه درمري لند (Maryland) نمونه گرفتند كه نتيجه مثبت رابراي(LPAI)(H7N2) داشت.

براي اطلاعات بيشتر دربارة تدابير براي جلوگيري كردن وپاسخ دادن به شيوع آنفلوانزاي مرغي درماكيان درايالات متحده :از حفاظت كردن ايالات متحده از بيماري آنفلوانزاي مرغي در وب سايت اداره كشاورزي ايالات متحده (USDA) ديدن نماييد. براي CDCراهنمايي دربارة حفاظت اشخاص درايالات متحده وشيوع درماكيان يا در كنترل بيماري يا از بين بردن ، توصيه هايي براي اشخاص با امكان پذير قرار گرفتن درمعرض آنفلوانزاي مرغي درطول شيوع دربين ماكيان در ايالات متحده و راهنمايي براي حفاظت از اشخاص درUS وكنترل شيوع بيماري آنفلوانزاي مرغي و ازريشه كندن فعاليتهاي ملاحظه نماييد.

 

 

سرايت آنفلوانزاي مرغي به انسانها

اگرچه آنفلوانزاي مرغي معمولأ انسانهارا آلوده نمي كند و بيش از 100مورد از آلودگي انسانها باويروس آنفلوانزاي مرغي از سال1997 گزارش داده شده است . براي مثال:سازمان سلامت جهاني (WHO) به آخرين خبر ها رسيدگي مي كند و رو به افزايش خبرهايي دربارة سرايت آنفلوانزاي مرغي به انسانها .

بيشتر نمونه ها درآنفلوانزاي مرغي درانسانها نتيجه داشته است از تماس مستقيم با ماكيان آلوده شده يا آلودگي محيطي.

اطلاعاتي در بارة تفاوت بين انواع واقسام فرعي ويروس آنفلوانزاي مرغي ممكن است بر روي سلامت انسانها تأثير گذارد .به عنوان مثال هنوز معلوم نشده كه چگونه با وجود فاصله زياد بين انواع ويروسهاي بيماريزا ضعيف وقوي سلامت انسانها مي تواند تحت تأثير قرار گيرد.

به دليل نگرانيهايي دربارة توانايي بالقوه براي پخش ويروس دربين انسانها مسئولين بهداشت عمومي تقريبا علت شيوع بيماري بشري درارتباط با آنفلوانزاي مرغي را تشخيص داده اند. تابه اين تاريخ آلودگي هاي انسان با ويروس آنفلوانزاي مرغي A كه ازسال1997شناسايي شده است منجر به انتقال ويروس مقاومي از انساني به انسان ديگر نشده است .با اين وجود به دليل اينكه ويروس آنفلوانزايA داراي توانايي بالقوه اي براي تغيير وشيوع سريع بين انسانها مي باشد شناسايي آن براي انتقال از انساني به انساني ديگر وآلودگي انسان حائز اهميت ميباشد.

(نمونه هايي ازآنفلوانزاي مرغي در بين انسانها)

نمونه هاي تأييد شده ويروسهاي آنفلوانزاي مرغي كه از سال1997برروي سلامت انسانها تأثير گذارده بودعبارتنداز:

ويروسH5N1 كه در هنگ كنگ مشاهده شده به شرح زير مي باشد.

پخش ويروس بيماريزاي آنفلوانزامرغي وقويA هم دربين انسانها وهم دربين ماكيان مشاهده شده.اين اولين باري بود كه يك ويروس آنفلوانزاي مرغي A مستقيمأ از پرندگان به انسانها سرايت كرده بود مشاهده شد.درطي اين دوره شيوع بيماري،18نفر بستري شده بودند كه از اين بين 6نفر آنها جان خودراازدست دادند. به منظورجلوگيري از شيوع اين بيماري مسئولين براي از بين بردن آن اقدام به ازبين بردن يك ونيم ميليون جوجه كردند. دانشمندان تشخيص دادند كه اين ويروس اساسأ ازپرندگان به انسانها منتقل مي‌شود واز اينرو به انتقال اين ويروس از انساني به انسان ديگر كمتر اشاره شده است

ويروس H9N2 كه به سال 1999در چين وهنگ كنگ مشاهده شد به شرح زير مي باشد : پخش ويروس بيماريزاي آنفلوانزاي مرغي وضعيت A در دو كودك تأييد شده ومنجر به بيماريهاي مشابه به آنفلوانزا گرديده است كه دراين مورد هر دو بيمار سلامتي خود را باز يافتند وموارد ديگر از اين نوع بيماري گزارش نشده بود. منشأ بيماري شناسايي نشده. اما بر طبق اطلاعات موجودعلت شيوع اين بيماري ماكيان گزارش شده اند وعلت اصلي انتقال اين بيماري نيز از پرندگان به انسانها گزارش شده بود . بااين وجود احتمال انتقال اين بيماري از انساني به انسان ديگر نمي تواند ناديده گرفته شود.چندين مورد ديگر از نوع ويروسH9N2 نيز در چين طي سالهاي 1998تا1999 گزارش شده بود.

ويروسH7N2 Virginia كه درسال 2002 مشاهده شده بود در پي شيوع ويروسH7N2دربين ماكيان واقعه در منطقه توليد ماكيان در دامنه Shenandoah شيوع پيدا كرد و به نظر مي رسيد كه يك نفر درآنجا علائم پيمان شناختي آلودگي به ويروس H7N2 را داشت. H5N1كه در چين وهنگ كنگ به سال2003 مشاهده شده بود : درمورد ازويروس بيماريزاي آنفلوانزاي مرغيA و قوي در بين دوتن از اعضاي يك خانواده هنگ كنگي كه به چين سفر كرده بودند مشاهده شد.كه يكي از آنها بهبود يافت وديگري جان خود را ازدست داد. اينكه كجا وچگونه اين دو نفر مبتلا شده بودند معلوم نبود ويكي ديگر درچين نيز به خاطر ابتلا به به بيماري تنفسي از بين رفت ،اما هيچ تستي برروي او انجام نشده بود.

H7N7درسال 2003در نيوزلند مشاهده شده بود :برطبق گزارش رسيده از نيوزلند شيوع ويروس آنفلوانزاي Aدربين ماكيان درچندين مزرعه گزارش شده بود .بعدأ مواردي نيز دربين خوك ها وانسانها گزارش شد .درمجموع ثابت گرديد 89نفر دراثر ارتباط با ماكيان ويروسH7N7 آنفلوانزا مبتلا شدند.

بيماري وابسته به H7N7 تنها شامل 78نمونه داراي ورم ملتحمه(عفونتهاي چشم)بود. 5نمونه ازورم ملتحمه وبيماريهايي شبيه آنفلوانزا ،و4نمونه كه در رده هاي ديگر طبقه‌بندي شده بود .درميان 89 نمونه فقط يك مورد مرگ وجود داشت .اين مورد در دامپزشكي رخ داد كه يكي از دامهاي بيمار را ديده بود و سندرم ضعيف تنفسي حاد و مشكلات مربوط به عفونت H7N7را توسعه بخشيد. اكثر اين موارد دراثر تماس مستقيم با طيور عفوني رخ داده بود ،اگر چه گزارشگران هلندي سه روش انتقال از كارگر ان درتماس با طيور به اعضاي خانواده شان را گزارش دادند .ازآن پس هيچ عفونت H7N7درميان انسانها گزارش نشده است.

* H9N2،هنگ كنگ،منطقه اجرايي خاص ،2003

عفونت پايين بيماريزاي آنفلوانزاي A (N9N2) دركودكي در هنگ كنگ تأييد شد. كودك به بيمارستان منتقل وتحت درمان قرار گرفت .

*H7N2نيويورك 2003

درنوامبر 2003،يك بيمار با مراقبتهاي جدي پزشكي به بيمارستاني درنيويورك به دليل نشانه مشكل تنفسي منتقل شد .يكي از آزمايشات اوليه ويروس آنفلوانزاAرا تعيين كرد كه تصور مي شد H1N1باشد.بيمار تحت درمان قرار گرفت وپس از هفته ها به خانه بازگشت .درمارس 2004آزمايشات تأييدي نشان داد كه بيمار با ويروس آنفلوانزاي A H7N2دچار عفونت شده بود .

* H7N3دركانادا،2004،درفوريه 2004:

عفونتهاي بيماريزاي آنفلوانزاي A  (H7N3) درانسان درميان كارگران درتماس با طيور با يك عفونت H7N3 درميان طيور ارتباط پيدا كرد . H7N3

مشترك شامل عفونتهاي چشمي بود.

*H5N1 ،تايلند ،ويتنام،2004وشيوعهاي ديگر درآسيا درطول2004و2005:

درژانويه 2004شيوعهاي آنفلوانزاي A بيماريزاي H5N1درآسيا اولين بار توسط سازمان بهداشت جهاني گزارش شد .براي كسب اطلاعات بيشتر به وب سايت سازمان جهاني ،بخش آنفلوانزا مراجعه كنيد.

*نشانه هاي آنفلوانزاي پرندگان در انسانها :

نشانه هاي گزارش شده آنفلوانزاي پرندگان درانسانها از نوع نشانه هاي آنفلوانزاي عادي مي باشد.(به عنوان مثال تب،سرفه، گلودرد ودرد ماهيچه ها)تا عفونتهاي چشمي (ورم ملتحمه )ذات‌الريه،ضعف تنفسي حاد،ذات الريه ويروسي ومشكلات بسيار ديگر .

*واسطه هاي ضد ويروس براي آنفلوانزا:چهار نوع مختلف داروي ضد ويروس آنفلوانزا(امانتادين،ديمانتادين،اسلتاميوير،زاناميوير)توسط دارو وغذاي آمريكا (FDA) تأييد شده است كه براي درمان آنفلوانزا بكار مي رود ،سه تا از آنها براي پيشگيري تأييد شده اند ،هر چهار نوع درمقابل ويروسها آنفلوانزاي A فعال مي باشند .هرچند گاهي اوقات زنجيره هاي آنفلوانزا در مقابل اين دارو مقاومت مي كنند وبنا براين داروها ممكن است هميشه مؤثر نباشند .براي مثال ،تجزيه بعضي از ويروسهاي H5N12004 گرفته شده از طيور وانسانها درآسيا نشان داد است كه ويروسها دو نوع از اين داروها (امانتادين،ديمانتادين)مقاومت نشان مي دهند ،همچنين 14 ژانويه ،2006 هشدار بهداشت CDC (HAN) ،توصيه كرده است كه امانتادين وديمانتادين براي درمان يا پيشگيري آنفلوانزاي A (پيشگيري) در CDC توصيه نشده است.

تنها برخي از زير گروههاي آنفلوانزا ازنوع A به( عبارتH7N2-H7N7-H7N7)به طور چرخه اي درميان مردم شايع است ، اززير گروههاي ديگر بيشتر درنمونه هاي حيواني متداول است .

براي نمونه H7N7وH3N8 باعث ايجاد بيماري دراسب ها مي شود و همچنين H3N7 اخيرأ دربروز بيماري درسگ ها نيز ديده شده است .

تنها آنفلوانزاي موثر در پرندگان همين ويروسA آنفلوانزا است ودرتمام زير گروههاي شاخص ويروسهاي آنفلوانزاي A كه نوعا به پرندگان تاثير بگذارند.اگرچه اختلاف ژنتيكي اندكي بين زير گروههاي آنفلوانزاي A كه نوعا به پرندگان سرايت مي كنند وجود دارد واينجاست كه اين بيماري هم حيوان سرايت مي كند.

 

 

* آنفلوانزاي AH5

هيچ كدام از ويروسهاي فعال H5 معروف نيستند.H5 مثل ويروس HPAIH5N7 به طور چرخه اي درآسيا دارد يا متداول است و همچنين مدارك دال بر شايع بودن اين ويروس درانسان وگاهي اوقات بيماري سخت ويا حتي مرگ ميباشد.

*آنفلوانزاي AH7

هيچكدام اززير گروههاي فعال H7 مشهور نيستند.سرايت H7 درانسان بندرت است اما مي تواند درميان اشخاص كه بطور مستقيم با پرندگان در تماس هستند اتفاق بيفتد.

نشانه هاممكن است شامل گرفتگي عضلات ويا علائم تنفسي حاد باشد،ويروسهاي H7 هم باLPAIوهمHPAL دررايطه اند وباعث شدت يافتن بيماري درانسان مي شوند.

آنفلوانزاي AH9

هيچ كدام از زير گروههاي فعال H9 رايج نمي باشند، آنفلوانزاي AH9 بندرت درمورد انسان گزارش شده است، اگرچه اين گروهها تنها درفرم پاييني از علائم بيماري ديده شده است.

آنفلوانزا از نوع B آنفلو ويروسهاي انزا ازنوع B معمولا تنها درانسان شايع است كه شبيه به ويروسها ازنوع A نمي باشد .اين ويروسها طبق زير گروهها A طبقه بندي شده‌اند . ويروسهاي آنفلوانزاميتواند باعث ميزان گسترش وطولاني شدن بيماري درانسان شوند.اما بطوريكه دررابطه با اپدوميك بودن نسبت به ويروسهاي آنفلوانزاي A كمترند.اگرچه آنفلوانزاي ويروسهاي نوعB مي تواند باعث اپدوميك شدن بيماري درانسان شود.

*آنفلوانزاي نوعC

آنفلوانزاي ويروسهاي از نوعC باعث بيماري درانسان مي شود بطور فراگير گسترش نمي يابد .اين ويروسها طبق زيرگروهها طبقه بندي نمي شوند.

*گرفتگي عضلاني

آنفلوانزاي ويروسهاي B وزيرگروههاي ويروس آنفلوانزاي Aاز شاخصه ها باشد آن گرفتگي عضلاني است.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 13 فروردین 1394 ساعت: 0:04 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق درباره زندگینامه سید محمد حسین بهجت تبریزی

بازديد: 507

تحقیق درباره زندگینامه سید محمد حسین بهجت تبریزی

سید محمد حسین بهجت تبریزی در سال ١٢٨٥ هجری شمسی در روستای زیبای « خوشکناب » آذربایجان متولد شده است.

او در خانواده ای متدین ، کریم الطبع واهل فضل پا بر عرصه وجود نهاد. پدرش حاجی میر آقای خوشکنابی از وکلای مبرز و فاضل وعارف روزگار خود بود که به سبب حسن کتابتش به عنوان خوشنویسی توانا مشهور حدود خود گشته بود.

 

شهریار که دوران کودکی خود را در میان روستائیان صمیمی و خونگرم خوشکناب در کنارکوه افسونگر « حیدر بابا » گذرانده بود همچون تصویر برداری توانا خاطرات زندگانی لطیف خود را درمیان مردم مهربان و پاک طینت روستا و در حریم آن کوه سحرانگیز به ذهن سپرد.


او نخستین شعر خویش را در چهار سالگی به زبان ترکی آذربایجانی سرود . بی شک سرایش این شعر کودکانه ، گواه نبوغ و قریحه شگفت انگیز او بود.


شهریار شرح حال دوران کودکی خود را در اشعار آذربایجانیش بسیار زیبا،تاثیر گذار و روان به تصویر کشیده است.


طبع توانای شهریارتوانست در ابتدای دهه سی شمسی و در دوران میانسالی اثر بدیع و عظیم« حید ربابایه سلام» را به زبان مادریش بیافریند .


او در این منظومه بی همتا در خصوص دوران شیرین کودکی و بازیگوشی خود در روستای خشکناب سروده است:


قاری ننه گئجه ناغیل دییه نده ،

 (شب هنگام که مادر بزرگ قصه می گفت، )

کولک قالخیب قاپ باجانی دویه نده،

(بوران بر می خاست و در و پنجره خانه را می کوبید،)

قورد کئچی نین شنگیله سین ییه نده،

 ( هنگامی که گرگ شنگول و منگول ننه بز را می خورد،)

(من قاییدیب بیر ده اوشاق اولایدیم)

 

شهریار دوران کودکی خود را درمیان روستائیان پاکدل آذربایجانی گذراند. اما هنگامی که به تبریز آمد مفتون این شهر جذاب و تاریخ ساز و ادیب پرور شد. دوران تحصیلات اولیه خود را در مدارس متحده ، فیوضات و متوسطه تبریز گذراند و با قرائت و کتابت السنه ترکی ، فارسی و عربی آشنا شد.


شهریار بعدا به تهران آمد و در دارالفـنون تهـران خوانده و تا کـلاس آخر مـدرسه ی طبتحـصیل کردو در چـند مریض خانه هـم مدارج اکسترنی و انترنی را گـذراند ولی د رسال آخر به عـلل عـشقی و ناراحـتی خیال و پـیش آمدهای دیگر از ادامه تحـصیل محروم شد و با وجود مجاهـدتهـایی که بعـداً توسط

دوستانش به منظور تعـقـیب و تکـمیل این یک سال تحصیل شد، شهـریار رغـبتی نشان نداد و ناچار شد که وارد خـدمت دولتی بـشود؛ چـنـد سالی در اداره ثـبت اسناد نیشابور و مشهـد خـدمت کرد و در سال ١٣١٥ به بانک کـشاورزی تهـران داخل شد.

 

شهـریار در تـبـریز با یکی از بـستگـانش ازدواج کرده، که ثـمره این وصلت دودخـتر به نامهای شهـرزاد و مریم است.


از دوستان شهـریار مرحوم شهـیار، مرحوم استاد صبا، استاد نـیما، فـیروزکوهـی، تـفـضـلی، سایه وزاهدی رامی تـوان اسم بـرد.


وی ابتدا در اشعارش بهجت تخلص می کرد. ولی بعدا دوبار برای انتخاب تخلص با دیوان حافظفال گرفت و یک بار مصراع:


»
که چرخ این سکه ی دولت به نام شهریاران زد«


و بار دیگر


»
روم به شهر خود و شهریار خود باشم«


آمد از این رو تخلص شعر خود را به شهریار تبدیل کرد.


اشعار نخستین شهریار عمدتا بزبان فارسی سروده شده است.


شهریار خود می گوید وقتی که اشعارم را برای مادرم می خواندم وی به طعنه می گفت:


"
پسرم شعرهای خودت را به زبان مادریت هم بنویس تا مادرت نیز اشعارت را متوجه شود!"


این قبیل سفارشها از جانب مادر گرامیش و نیز اطرافیان همزبانش، باعث شد تا شهریار طبع خود را در

 زبان مادریش نیزبیازماید و یکی از بدیعترین منظومه های مردمی جهان سروده شود.


سیری در آثار

 

شهـرت شهـریار تـقـریـباً بی سابقه است، تمام کشورهای فارسی زبان و ترک زبان، بلکه هـر جا که ترجـمه یک قـطعـه او رفته باشد، هـنر او را می سـتایـند.


منظومه «حیدر بابا سلام» در سال ١٣٢٢ منتشر شد واز لحظه نشر مورد استقبال قرار گرفت. حـیـدر بابا" نـه تـنـهـا تا کوره ده های آذربایجان، بلکه به ترکـیه و قـفـقاز هـم رفـته و در ترکـیه و " جـمهـوری آذربایجان چـنـدین بار چاپ شده است، بدون استـثـنا ممکن نیست ترک زبانی منظومه حـیـدربابا را بشنود و منـقـلب نـشود.

 

این منظومه از آثار جاویدان شهریار و نخستین شعری است که وی به زبان مادری خود سروده است
شهریار در سرودن این منظومه از ادبیات ملی آذربایجان الهام گرفته است.


منظومه حیدربابا تجلی شور و خروش جوشیده از عشق شهریار به مردم آذربایجان است ، این منظومه از جمله بهترین آثار ادبی در زبان ترکی آذری است، و در اکثر دانشگاههای جهان از جمله دانشگاه کلمبیا در ایالات متحده‌آمریکا مورد بحث رساله دکترا قرار گرفته است و برخی از موسیقیدانان همانند هاژاک آهنگساز معروف ارمنستان آهنگ جالبی بر آن ساخته است.

 

اشعار ولایی

عمق تعلقات دینی و توجهات مذهبی خانواده و نیز شخص استاد شهریار به حدی است که عشق به ائمه اطهار علیه‌السلام در بسیاری از اشعارش عینا هویداست.

او در نعت حضرت رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم می فرماید:

ستون عرش خدا قائم ازقیام محمد------- ببین که سر بکجا می کشد مقام محمد

بجز فرشته عرش آسمان وحی الهی------- پرنده پر نتوان زد به بام محمد

به کارنامه منشور آسمانی قرآ ن-------- که نقش مهر نبوت بود بنام محمد...

شهریار در شعر یا علی علیه‌السلام در مورد حضرت امیر المومنین علیه‌السلام می فرماید:

مستمندم بسته زنجیروزندان یاعلی------- دستگیر ای دستگیر مستمندان یا علی

بندی زندان روباهانم ای شیر خدا--------- می جوم زنجیر زندان را به دندان یا علی

اشعار شهریار در ستایش امام اول شیعیان جهان سرآمد سلسله مداحان اهل بیت عصمت و طهارت

علیه‌السلام است.

علی ای همای رحمت توچه آیتی خدارا-------- که به ما سوا فکندی همه سایه هما را

دل اگرخداشناسی همه در رخ علی بین------- به علی شناختم من به خدا قسم خدا را

برو ای گدای مسکین در خانه علی زن-------- که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را ...


شهریار جانسوزترین اشعار خود را تقدیم حضرت سید الشهداء علیه‌السلام و حماسه ابدی او کرده است:

شیعیان دیگر هوای نینوا دارد حسین --------- روی دل با کاروان کربلا دارد حسین

ازحریم کعبه جدش به اشکی شست دست ------مروه پشت سرنهاداماصفا دارد حسین... .

ویژگی سخن

شهریار روح بسیار حساسی دارد. او سنگ صبور غمهای نوع انسان است.اشعار شهریار تجلی دردهای بشری استاو همچنین مقوله عشق را در اشعار خویش نابتر از هر شعری عرضه داشته است.

 

در ایام جوانی و تحصیل گرفتار عشق نا فرجام ، پر شرری می گردد. عشق شهریار به حدیست که او در آستانه فارغ التحصیلی از دانشکده پزشکی ،درس و بحث را رها می کند و دل در گرو عشقی نا فرجام می گذارد :

 

دلم شکستی و جانم هنوز چشم براهت

شبی سیاهم و در آرزوی طلعت ماهت

در انتظار تو چشمم سپید گشت و غمی نیست

اگر قبول تو افتد فدای چشم سیاهت


اما این عشق زمینی بال پرواز او را بسوی عشق نامحدود آسمانی می گشاید.


قفسم ساخته و بال و پرم سوخته اند

مرغ را بین که هنوزش هوس پرواز است!

سالها شمع دل افروخته و سوخته ام ------------- تا زپروانه کمی عاشقی آموخته ام

 
عجبا که این عشق مسیر زندگی شهریار را تغییر دادو تاثیری تکان دهنده بر روح و جان شهریار نهاد و

جهان روان او را از هم پاشید.


آسمان چون جمع مشتاقان پریشان می کند----------- درشگفتم من چرا ازهم نمی پاشد جهان



این عشق نافرجام بحدی در روح و روان او ماندگار شد که حتی هنگام بازگشت معشوق، عاشق به وصل

 تن نداد.

 

آمدی جانم بقربانت ولی حالا چرا ------------ بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا!؟


شهریارهمانگونه که به سرزمین مادری و رسوم پدر خود عشق می ورزد اشعار بسیار نغزی در خصوص مقام مادر و پدر به زبانهای ترکی و فارسی سروده است:


گویند من آن جنین که مادر ------- از خون جگر بدو غذا داد

تا زنده ام آورد به دنیا ---------- جان کند و به مرگ خود رضا داد

هم با دم گرم خود دم مرگ --------- صبرم به مصیبت و عزا داد

من هرچه بکوشمش به احسان ------ هرگز نتوانمش سزا داد

جز فضل خدا که خواهد اورا --------- با جنت جاودان جزا داد


شهریار در شعر بسیار لطیف «خان ننه» آنچنان از غم فراق مادربزرگ عزیزش می نالد که گویی مادربزرگش نه بلکه مادرش را از دست داده است!


عـلاقـه به آب و خـاک وطن را شهـریار در غـزل عید خون و قصاید مهـمان شهـریور، آذربایـجان، شـیون شهـریور و بالاخره مثـنوی تخـت جـمشـید به زبان شعـر بـیان کرده است.


شهریار شاعر سه زبانه است. او به همه زبانها و ملتها احترامی کامل دارد. در اشعار او بر خلاف برخی از شعرای قومگرا نه تنها هیچ توهینی به ملل غیر نمی شود بلکه او در جای جای اشعارش می کوشد تا با هر نحو ممکن سبب انس زبانهای مختلف را فراهم کند. اشعار او به سه زبان ترکی آذربایجانی،فارسی و عربی است

سبک شناسی آثار

اصولاْ شرح حال و خاطرات زندگی شهریار در خلال اشعارش خوانده میشود و هر نوع تفسیر و تعبیری که در آن اشعار بشود، به افسانه زندگی او نزدیک است.


عشقهای عارفانه شهریار را میتوان در خلال غزلهای انتظار؛ جمع وتفریق؛ وحشی شکار؛ یوسف گمگشته؛ مسافر همدان؛ حراج عشق؛ ساز صباء؛ ونای شبان و اشک مریم: دو مرغ بهشتی....... و خیلی آثار دیگر مشاهده کرد.

 

محرومیت وناکامیهای شهریار در غزلهای گوهرفروش: ناکامیها؛ جرس کاروان: ناله روح؛ مثنوی شعر؛ حکمت؛ زفاف شاعر و سرنوشت عشق بیان شده است. خیلی از خاطرات تلخ و شیرین او در هذیان دل: حیدربابا: مومیای و افسانه شب به نظر میرسد.


در سراسر اشعار وی روحی حساس و شاعرانه موج می زند, که بر بال تخیلی پوینده و آفریننده در پرواز است.و شعر او در هر زمینه که باشد از این خصیصه بهره مندست و به تجدد و نوآوری گرایشی محسوس دارد.شعرهایی که برای نیما و به یاد او سروده و دگرگونیهایی که دربرخی از اشعار خود در قالب و طرز تعبیر و زبان شعر به خرج داده, حتی تفاوت صور خیالو برداشت ها در قال سنتی و بسیاری جلوه های دیگر حاکی از طبع آزماییها در این زمینه و تجربه های متعدد اوست 
.
قسمت عمده ای از دیوان شهریار غزل است.سادگی و عمومی بودن زبان و تعبیر یکی از موجبات رواج و شهرت شعر شهریار است.


شهریار با روح تاثیرپذیر و قریحه ی سرشار شاعرانه که دارد عواطف و تخیلات و اندیشه های خود را به زبان مردم به شعر بازگو کرده است. از این رو شعر او برای همگان مفهوم و مأنوس و نیز موثر ست
شهریار در زمینه های گوناگون به شیوه های متنوع شعر گفته است شعرهایی که در موضوعات وطنی و اجتماعی و تاریخی و مذهبی و وقایع عصری سروده, نیز کم نیستتازگی مضمون, خیال, تعبیر, حتی در قالب شعر دیوان او را از بسیاری شاعران عصر متمایز کرده است.


اغلب اشعار شهریار به مناسبت حال و مقال سروده شده و از این روست که شاعر همه جا در درآوردن لغات و تعبیرات روز و اصطلاحات معمول عامیانه امساک نمی کند و تنها وصف حال زمان است که شعر اورا از اشعار گویندگان قدیم مجزا می‌کند.


ماه من در پرده چون خورشید غماز غروب

گشت پنهان و مرا چون دشت رنگ از رخ پرید

چون شفق دریای چشمم موج خون میزد که شد

آفتاب جا و د ا نتابم ز چشمم ناپدید


سرانجام خورشید حیات شهریارملک سخن و افتاب زندگی ملک الشعرای بی بدیل ایران پس از هشتاد وسه سال تابش پر فروغ در کوهستانهای آذربایجان غروب کرد.


اما او هرگز نمرده است زیرا اکنون نام او زیبنده روز ملی شعر و ادب ایران و نیز صدها،میدان،خیابان

،مرکز فرهنگی،بوستان و ... در کشورمان ونیز در ممالک حوزه های ترکستان(آسیای مرکزی) و قفقازیه و ترکیه می باشد٢٧ شهریور ماه سال ١٣٦٧ شمسی سالروز وفات آن شاعرعاشق و عارف بزرگ استدر آنروز پیکرش بر دوش دهها هزار تن از دوستدارانش تا مقبره الشعرای تبریز حمل شد و در جوار افاضل ادب و هنر به خاک سپرده شد .

 

روز ملی شعر و ادب

بیست و هفتم شهریور ماه سالروز خاموشی شهریار شعر ایران با تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی " روز ملی شعر و ادب " نامیده شده است.

نمونه آثار

در راه زندگانی

جوانی شمع ره کردم که جویم زندگانی را----- نجستم زندگانـــی را و گم کـردم جوانی را

کنون با بار پیــری آرزومندم که برگـردم----- به دنبال جوانـــی کـوره راه زندگانــــی را

به یاد یار دیرین کاروان گم کـرده رامانـم----- که شب در خــواب بیند همرهان کاروانی را

بهاری بود و ما را هم شبابی و شکر خوابی ----- چه غفلت داشتیم ای گل شبیخون جوانی را

چه بیداری تلخی بود از خواب خوش مستی ----- که در کامم به زهر آلود شهد شادمانـــی را

سخن با من نمی گوئی الا ای همزبـان دل ----- خدایــا بــا کـه گویم شکوه بی همزبانی را

نسیم زلف جانان کو؟ که چون برگ خزان دیده ----- به پای سرو خود دارم هوای جانفشانـــی را

به چشم آسمانـی گردشی داری بلای جان ----- خدایـــا بر مگردان این بلای آسمانـــی را

نمیری شهریار از شعر شیرین روان گفتـن----- که از آب بقا جویند عمــــر جاودانـی را

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 13 فروردین 1394 ساعت: 0:02 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق درباره فروسرخ

بازديد: 237

تحقیق درباره فروسرخ

 

تابش فروسرخ یا به عبارتی «اشعه مادون قرمز» در علم فیزیک به قسمی از طیف امواج الکترو مغناطیسی گفته می‌شود که طول موج آنها بلندتر از دامنه نور مرئی و کوتاهتر از دامنه امواج رادیوئی باشند.

دامنه طول موج اینگونه تابش تقریبا بین ۱ میلی‌متر تا ۷۵۰ نانومتر (برابر ۷۸۰۰-۱۵۰۰۰۰۰آنگستروم )متغیر بوده بنابراین کوتاه تر از امواج رادیوئی طبقه بندی می‌گردند.

بسامد (فرکانس) امواج فروسرخ در بیشترین حد ۴۰۰ تریلون بار در ثانیه(در محدوده بسیار نزدیک به رنگ سرخ مرئی«یعنی همان مفهوم زیر سرخ بودن») تا ۸۰۰ بیلیون بار در ثانیه (تامحدوده پایانی پرتوهای مایکروویو) اندازه گیری می‌گردند.

اصطلاح تابش فروسرخ گرته‌برداری از نام انگلیسی آن یعنی Infrared است. واژه انگلیسیInfrared از ترکیب دو کلمه لاتین Infra به معنی فرو یا پایین و کلمه انگلیسی red به مفهوم سرخ به وجود می‌آید. علیرغم داشتن طول موجی بلندتر از رنگ سرخ ( دارای بلند ترین طول موج در دامنه نور مرئی) و بسامد یا فرکانس کمتر از آن را می‌توان سبب این نامگذاری دانست.

تابش فروسرخ رادر فیزیک، عموما با گرمای تابشی و یا به عبارتی از جنس همان گرمائی که از چشمه‌هایی همانند خورشید، لامپ برقی ،و دیگر چشمه‌ها مانند پرتوهایی که از یک شمع به اطراف تابیده می‌گردنند، همسان می‌شناسند. عموما چه درست وچه غلط، همه گونه تابش‌های حرارتی رامعمولا به امواج فروسرخ نسبت می‌دهند.

 

درباره تابش فروسرخ

چشمه ای هما نند خورشید در مجموع، تنها قادر به تامین ۵۰٪ گرمای مورد نیاز کره خاکی از منابع تابش مرئی خوداست ومابقی آن ازبرکت تابش امواج طیف غیر مرئی، از جمله تابش فروسرخ تامین می‌شوند.«رجوع گردد به مبحث امواج فرا بنفش یا »Ultra Violet

اما نکته ظریفی در اینجاست: هر دو نوع تابش حرارتی مرئی و غیر مرئی دارای «گرمای تابشی» و یا از جنس گرمای تابشی هستند. تنها تفاوت راباید نزدیکی تابش‌ها به سوی طیف مرئی سرخ و یا دوری از آن به سوی امواج ریز موج یا ماکروویو، دانست. طیف تابشی خورشید در حالت مرئی به سمت سرخ و زرد متمایل بوده ودر حالت غیر مرئی متمایل به باند پرتوهای تابشهای فروسرخ کوتاه «شرح در پائینتر» است. خیلی که سخت نبود ؟...هر چند که اینگونه تابش در برخی دامنه‌های نزدیک فروسرخ از طریق پوست کاملا قابل حس بوده اما اینکه منبع تابش الزاما میبایستی با تابانیدن نور مرئی از خودنیزآنراقابل ثبت و حس نماید ، صحیح نیست.

بطور مثال ،اشعه مادون قرمز با طول موج کوتاهتر از ۱٫۵ میکرومتر از پوست می‌گذرند و بقیه جذب شده و تولید حرارت می‌کنند، اما دیده نمی‌شوند. همانگونه که می‌دانیم ، یک اطوی برقی باوجود اینکه هیچگاه ازشدت داغی به سرخی نگرایده و در تاریکی قابل رویت نمی‌باشد مچنان می‌تواند نمونه ای ازیک منبع تابش فروسرخ باشد.

خلاصه: تابشهای فروسرخ معمولااز طریق ابزار مرسوم از قبیل دوربین‌های چشمی و عکاسی معمولی، عینک‌های آفتابی یا لنزی متعارف، چشمان غیرمسلح انسان وبسیاری دیگر ازموجودات، قابل دیدن نمی‌باشند .

پس ّبه گونه‌ای ساده تر میتوان گفت که هر چیزی یا موجودی ویادستگاهی ،برای نمونه از یک رادیاتور معمولی شوفاژ گرفته تا یک موجود زنده ، که بتواند گرمائی غیر مرئی و بیش از گرمای محیط اطراف خود ایجاد نماید، منبع فرآوری انرژی حرارتی و یا به تعریف دیگر تابنده امواج فروسرخ شناخته می‌شود.

جهت سهولت در تعاریف، طیف تابشی فروسرخ معمولا به زیرمجموعه هائی به شکل زیر هم نامگذاری می‌شود:

رده بندی تابش‌ها:

- بعنوان ماخذ و مقایسه به عبارت ذیل توجه نمائید:

نور مرئی معمولی با دامنه ۰٫۴-۰٫۷۰ هزارم متر ( ۰٫۴ میلی متر تا ۰٫۷ میلیمتر، از طیف بنفش تا سرخ)راپوشش میدهد:

*        

-نزدیک فروسرخ با دامنه طول موج ۰٫۷۵-۱٫۴ میکرومتر،

-موج کوتاه فروسرخ با دامنه طول موج ۱٫۴-.۰۳ میکرومتر

-موج متوسط فروسرخ با دامنه طول موج ۳٫۰-۸٫۰ میکرومتر

-موج بلند فروسرخ با دامنه طول موج ۸٫۰-۱۵ میکرومتر

-موج بسیار دور فروسرخ Far IRبا دامنه طول موج ۱۵-۱۰۰۰ میکرومتر

 

منابع تولید تابشهای فروسرخ

منبع طبیعی

بزرگترین منبع طبیعی تابشهای فروسرخ ، خورشید است. میزانی از نور آفتاب که به ما می‌رسد، دارای اشعه مادون قرمز درباند کوتاه است، زیرا پرتوهای فروسرخ بلند آن قبلا درلایه‌های مختلف جو (هوا) جذب شده‌اند.

منابع مصنوعی:اجسام ملتهب

بهترین منابع مصنوعی برای امواجفروسرخ ، اجسام ملتهب می‌باشند که طول موج آنها بر حسب درجه حرارت تغییر می‌کند. اگر بخواهیم اشعه مادون قرمز خالص داشته باشیم، باید نور این قبیل منابع مصنوعی را بوسیله شیشه‌هایی که در ترکیب آنها ید و یا اکسید منگنز (MnO) وجود دارد، از صافی بگذرانیم. این نوع صافیها طیف مرئی را جذب کرده و فقط اشعه فروسرخ را عبور می‌دهند.

عبور جریان الکتریکی از مقاومتها

روش دیگر که هم سهل وهم عملی است، عبور جریان الکتریکی از مقاوتهای فلزیست، بطوری که این مقاوتها سرخ شوند. این مقاومتها غالبا از آلیاژهای آهن و نیکل ساخته شده‌اند. چراغ با مفتول زغال چراغهایی که مفتول آنها از زغال چوب ساخته شده‌است، نیز به نسبت زیاد امواجفروسرخ دارند. در این نوع چراغ نسبت اشعه کوتاه بین ۱ میکرومتر و ۷ میکرومتر خیلی کم ، ولی نسبت اندازه گیری اشعه مادون قرمز بلند آن زیاد است.

چراغ بخار جیوه نیز، امواجفروسرخ با طول موج کوتاه بین ۰٫۹۲ میکرومتر و ۱٫۳ میکرومتر تولید می‌کند، ولی نسبت اشعه حاصله نسبت به سایر منابع کمتر است.

اندازه گیری امواج فروسرخ

برای اندازه گیری امواجفروسرخیا اشعه مادون قرمز از جذب انرژی حرارتی آن استفاده می‌نمایند، یعنی اشعه را به جسمی می‌تابانند که بتواند کلیه انرژی را جذب کند و آنگاه مقدار حرارت تولید گشته در جسم مزبور را ، اندازه می‌گیرند.

کاربردها

دید در شب

 

تصویر دوسرباز امریکائی در جنگ عراق

-دستگاه دید در شب وسیله‌ای برای دیدن در شرایط کمبود یا نبود نور کافی جهت مشاهده اشیاء است. دستگاه مذکور قادر به شناسائی اشیاء گرمتر نسبت به محیط، توسط ثبت سایه هائی متفاوت از اجسام سردتر از هدف در رده‌های متفاوت بوده که به نیروهای پلیس و نظامی ، امکان شناسائی انسان و یا اتوموبیل و غیره را به راحتی فراهم می‌سازد.

یک تفنگ مجهز به دوربین دید در شب، بعنوال مثال، از آنجائی که تابش فروسرخ غیرمرئی بوده، اما رفتاری عینا مانند نور مرئی را از خود نشان می‌دهد، پس بنابراین توسط بازتاب و کنترل آن می‌توان به مثابه یک ابزار کاراء در درگیری‌های جنگی یا پلیسی از خواص آن بهره مند شد.

چنین سلاحی به یک منبع تابش فروسرخ و یک عامل بازتاب امواج برگشتی ، در راستای هدف گیریست.

امواج بازیافتی از هدف و یا به عبارت دیگر انرژی بازگشت شده، دریافت و توسط یک سامانه الکترونیکی بصورت یک صحنه مرئی در معرض دید تک تیرانداز ( بعنوان تنها تاظر صحنه)، قرار می‌گیرد.

اندازه گیری حرارت از راه دور

رصد اجرام آسمانی

تصویر برداری / نقشه برداری

عکسبرداری توسط دوربین‌های حساس به انواع تابش فروسرخ با هواپیما ، بالن، سفینه‌ها وغیره

 

سنداژ زمین از راه دور (آکموترا)

عکسبرداری هواپیمایی حرارتی فروسرخ امکان نقشه‌برداری از موقعیت و حالتهای معین خطوط لوله و از جمله خطوط لوله انتقال نفت و گاز را اعم از باز و زیرزمینی فراهم می‌کند. هر دوی آنها از حرارتی بالاتر از محیط اطراف برخوردارند و لذا حتی در صورت ساخت زیرزمینی خطوط لوله، تفاوتهای حرارتی کافی برای ثبت آنها به وجود میآیند. از ارتفاعات پایین با دقت ۲/۰-۱/۰ متری انجام بگیرد. عکسهایی که با این کیفیت گرفته میشوند، نشانه‌های بارز خط لوله، قسمتهای وجود آبهای زیرزمینی دور لوله (محل وجود خطر بالای زنگ‌زدگی و فرسایش فلز) و محل ایجاد دهانه‌بند هیدراتی به وضوح دیده می‌شود. امکان ریزش محصولات به گونه‌های مختلف جلوه میکنند.

در خطوط لوله انتقال گاز به علت انبساط آدبیتیک گاز این قسمتها بسیار سرد نشان داده میشوند در حالی که در خطوط لوله انتقال نفت این قسمتها از محیط اطراف گرم‌تر هستند. قسمتهای ریزش نفت در عکسها دقیقاً نشان داده میشوند چرا که قدرت بازتاب محل آلوده شده تغییر می‌کند. عکسبرداری هواپیمایی حرارتی فروسرخ امکان تشخیص نه تنها احتمال وقوع سانحه بلکه آن قسمتهای خط لوله را میدهد که در آستانه سانحه قرار دارند (یعنی کشف سوراخها، جاخالی فراز گاز و غیره)

مخابرات

-انتقال امواج صوتی و تصویری از باندهای پائین تابش فروسرخ (مایکروویو) نزدیک امواج رادیویی جهت تقویت و تکرار پایداری از مبداء تا به مقصد (کاربرد در مخابرات، رادیو وتلویزیون)

گرمادهی

گرما دهی به افراد در سوناها

آب کردن یخ روی بال‌ها و یا سایر اجزاء وادوات پروازی هواپیماها

گرم کردن غذا و سایر خوراکی‌ها بدون گرم کردن هوای اطراف

خشکبار سازی میوه جات در یک دهم زمان متعارف، بدون آلودگی

ارتباطات نزدیک بصورت‌های مختلف دیجیتال

*        

انتقال اطلاعات ازطریق تابش فروسرخ در دامنه کوتاه فروسرخ بین رایانه‌ها و لوازم جانبی دیجیتالی که از استاندارد IrDA برخوردارند، قابل انجام است.

دستگاه‌های متناسب با The Ifra Red Data Association ) IrDA )لوازمی اند که قادرند با استفاده ازدیود‌های نور افشان LEDs توسط لنز‌های پلاستیکی، امواج بسیار باریک فروسرخ را منتشر سازند.

طیف سنجی

این تصویر با رنگ آمیزی کاذب با تلسکوپ فضایی فروسرخ اسپیتزر گرفته شده‌است و خوشه کروی را نشان می‌دهد که تا چندی پیش در صفحه غبارآلود راه شیری پنهان مانده بود. نوار قرمز رنگ پشت هسته خوشه یک ابر غبار است که احتمالاً نشان دهنده برهمکنش خوشه و صفحه پر گاز و غبار راه شیری است.شاید هم این ابر به طور تصادفی در خط دید اسپیتزر قرار گرفته‌است.

درست هنگامی که منجمان فکر می‌کردند آخرین فسیل‌های راه شیری را هم پیدا کرده‌اند یکی دیگر از آنها در نزدیکی خودمان پیدا شد. صفحه کهکشان جای مناسبی برای کشف ناشناخته هاست. زیرا توده‌های غبار و گاز موجود در صفحه اجازه گذر اجرام پشتی را در نور مریی نمی‌دهند اما آنها در نور فروسرخ شفافند. به کمک رصد‌های بعدی که با رصدخانه فروسرخ دانشگاه ویومینگ انجام شد فاصله این خوشه کروی از ما ۹۰۰۰ سال نوری تعیین شد - نزدیکتر از بسیاری از خوشه‌های دیگر - با جرمی معادل ۳۰۰ هزار برابر خورشید. این خوشه در صورت فلکی عقاب جای دارد و اندازه ظاهری آن از زمین مانند دانه برنجی دیده می‌شود که آن را به فاصله یک دست کشیده از چشمان خود نگه داشته‌اید.

 

سامانه‌های فیزولوژیک/ بیولوژیکی

تابش امواج فروسرخ سبب گرم شدن پوست و نسج سلولی زیر جلدی شده وممکن است در پوست سوختگی‌های نسبتا شدیدی ایجاد نمایند.اگر تابش امواج فروسرخ را به مقدار مناسب بکار برده شود، در نتیجه اتساع رگهای زیر پوست ، تسهیل اعمال فیزیولوژیک پوست امکان پذیرشده و حتی از راه عکس‌العمل پوستی در بهبودی حال عمومی نیز می‌تواند موثر واقع شود.

این تابش خاصیت تسکین درد را نیز دارد که علت آن همان اتساع عروق و بهتر انجام گرفتن عمل رفع سموم و تغذیه بافتها است.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 13 فروردین 1394 ساعت: 0:01 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق درباره فرو صوت و فراصوت

بازديد: 877

تحقیق درباره فرو صوت و فراصوت 
اصواتی با بسامد‌های زیر به عنوان فرو صوت شناخته می‌شوند. در مقابل اصواتی با بسامد‌های بالاتر از به عنوان فراصوت نامیده می‌شوند. با این حال گوش انسان توان شنیدن چنین اصواتی را ندارد. برخی حیوانات توان شنیدن فروصوت و فراصوت را دارند.

کرگدن‌ها با اصواتی به بسامد با یکدیگر صحبت می‌کنند.

 

 

در حالی که خفّاش‌ها با اصوات شکار خود را شناسایی و جهت یابی می‌کنند.

 

در تصویر زیر محدوده بسامد صدای انسان، موش، خفّاش، فیل، پروانه و زلزله آمده‌است.

بسامد یک ویژگی فیزیکی صوت است زیرا به‌کمک لوازم الکترونیکی می‌توان آن را اندازه گرفت. در مقابل، بسامد در گوش ما به عنوان یک اثر کیفی است به طوری که با آن زیر و یا بمی صدا را تشخیص می‌دهیم. یک صدای خالص با بسامد کم به عنوان صدای بم و صدای دیگر با بسامد زیاد به عنوان صدای زیر شنیده می‌شود.

پیانو معمولاً صدای زیر درست می‌کند در حالی که طبل صدای بم تولید می‌کند.

   

 

اگر مایل باشید ارتباط نوسان گر و صوت بوجود آمده را بررسی کنید، بر روی شکل روبه‌رو تقه بزنید.

 

 

اگر مایل باشید با چند روش تولید صدا و چند وسیله موسیقی آشنا شوید، بر روی شکل روبه‌رو تقه بزنید.

امواج فروصوتی معمولاً توسط چشمه های بزرگ تولید می شوند، امواج زمین لرزه از این جمله اند. همچنین کرگدن ها برای برقراری ارتباط با یکدیگر از امواج فروصوت با فرکانسHz 5 استفاده می کنند.

چگونه ازموج های فراصوت درتعیین عمق دریا استفاده می شود؟

:  امواج صوتی هم مانند نوری انعکاس و شکست دارند. اینم درباره همه امواج طیف الکترومغناطیس صاذقه. موجهای فرا صوت با برخورد به کف دریا منعکس شده و گیرنده آنها را دوباره دریافت می کند. با توجه به رابطه طول موج با ارتفاع، عمق تعیین می شود. به فیزیک پایه جلد2 و دوره درسی فیزیک جلد3 مراجعه کن.

چگونه از موجهای فراصوت در تعیین عمق دریا استفاده می شود?

پاسخ :  موج بازگشتی! مثل انعکاس نور می مونه. طول موجش رو در آشکار ساز که همون گیرنده رادیویه می تونی ببینی و به دست بیاری. فیزیک پایه جلد جلد دوم.

تعیین عمق دریا

همان طوری که از رادار در هواپیما استفاده میشود ومحل دقیق هواپیما وارتفاع ان از زمین وسرعت وجهت حرکت ان را درفضا مشخص میکنند به کمک ((سونار))بااستفاده از ماورای صوت نیز میتوان محل زیردریایی وفاصله ی انازسرعت وجهت حرکت ان را دردریامعلوم کرده جالب است بدانیم که رادارها وسونارها براساس مطالعه ای که بر روی خفاش صورت می گرفته طرح ریزی شده است.

در سونارها، امواج ماورای صوت به صورت امواج ناپیوسته در امتداد معین فرستاده می شود و چناچه مانعی در مسیر امواج موجود باشند امواج بازتاب می شوند و به وسیله ی گیرنده ها و آشکار سازها دریافت می گردند.

زمان بین انتشار موج و دریافت بازتابش آن را باساعتهای دقیق اندازه می گیرند و چون سرعت موج در هر محیط مشخص است فاصله ای که موج در این مدت پیموده محاسبه می شود و از روی آن فاصله مانع را معلوم می کنند.

سونارها را برای تعیین عمق دریاها (ژرفاسنجی) و فاصله کشتیها و زیر دریاییها و نیز سرعت آنها به کار می برند.

 

 

 

سترون کردن به کمک پرتودهی

از سه نوع پرتو استفاده می‌شوداشعه فرابنفش ، اشعه ایکس ، اشعه گامااشعه فرابنفش در بین آنها دارای کاربرد وسیعی است. ولی چون قادر به عبور از آب ، مایعات ، شیشه یا پلاستیک شفاف نیست، بنابراین برای سترون کردن سطوح عریان بکار می‌روند. پرتوهای یوننده مثل پرتو گاما برای سترون کردن مواد غذایی ، فراورده‌های پزشکی و سایر مواد متراکم بکار می‌روند. بهترین کاربرد پرتو گاما در سترون کردن خاک است. تاثیر پرتوها بر یاخته‌ها به علت اثرات مرگ بار آنها بر DNA است.

کاربرد اشعه گاما

انتظار می‌رود که مطالعه پرتو گامای کیهانی پاسخگوی سوالاتی باشد که برای ما از نظر ادراک ساختمان اجسام فضایی و ادراک رویدادهایی که در جهان اتفاق می‌افتند، اهمیت زیادی دارند. این واقعیت که کوانتاهای گاما در مسیرهای مستقیمی ‌انتشار می‌یابند، نه تنها کشف منابع اشعه گاما را که در دوردست قرار دارند، بلکه تعیین مسیر آنها را آسان‌تر می‌نمایداز سوی دیگر تابش گاما که در نتیجه فعالیت ذرات سریع و غیر حرارتی ایجاد می‌گردد، اطلاعاتی را در مورد پدیده‌هایی که مربوط به تجمع زیاد این ذرات می‌شود، با خود حمل می‌نماید.

 

مشخصه های بارز اشعه ایکس:

 

بزرگی جریان لامپ بر پخش طول موج اشعه ایکس تولید شده تاثیر ندارد. اما بر روی شدت پرتو موثر است.

طول موج اشعه ایکس یا اشعه گاما بسیار مهم است. با کاهش طول موج ، نفوذپذیری پرتو به درون محیط افزایش می یابد. به بیان دیگر در مقایسه با پرتوی با طول موج بزرگتر ، پرتوی با طول موج بسیار کوتاه قادر به نفوذ به ماده معینی با ضخامت بیشتر و یا چگالی بیشتر خواهد بود. بنابراین ، اگر حداقل طول موج پرتو تولید شده با افزایش ولتاژ لامپ کاهش یابد، نفوذپذیری پرتو افزایش خواهد یافت.

کاربرد رادار

نظامي

درجنگ جهاني دوم زمانيکه رادار وارد صحنه نبرد  شد، انگلستان پيگاههاي وسيعي را با رادار مجهز کرد و به اين ترتيب هواپيماهاي آلماني در کار خودشان دچار اختلال شدند. به عقيده بسياري از کارشناسان همين رادار بود که آلمان را علي رغم حمله‌هاي گسترده هوايي بر روي شهرهايي نظير لندن ، ناکام گذاشت. همچنين بسياري از زير دريايي هايي که تعداد زيادي از کشتيهاي حمل و نقل و ناوهاي جنگي متفقين را به قعر دريا می‌فرستادند، با کمک رادارها شناسايي شدند و در عمليات گوناگون خود دچار شکست گرديدند.

 رادارها حتي در توپخانه‌ها ، موشک اندازها و جنگ هاي زير درياييها نيز وارد عمل شدند و توجه قدرتهاي بزرگ تسليحاتي را ، حتي پس از شکست هيتلر و پايان جنگ جهاني به خودشان جلب کردند. اما صرف نظر از کاربردها نظامي، رادار خدمات صلح آميز بسياري را بري انسان امروزي در برداشته است. کاهش سوانح در مسافرت هاي دريايي و هوايي همگي مديون رادار هستند.

علمي

در حقيقت يکي از مهمترين کاربردهاي علمي رادار با آغاز عصر فضا بوجود آمد و بشر توانست براي اولين بار با کمک رادار به فضا دسترسي پيدا کند و حتي سطح سياره ها و اشکال گوناگون آنها را شناسايي کند. اين موفقيت سالها قبل از آن بود که سفينه ها بتوانند از سطح سيارات عکسبرداري کنند. بنابرين رادار علي رغم خرابي هاييکه با گسترده تر کردن جنگ ها به وجود آورد، توانست خدمات بسيار ارزنده اي را براي جامعه بشري به ارمغان آورد و انسان اين همه را مديون طبيعت بي ادعاست!

 

 

 

صنعتي وبازرگاني

شناسايي حضور يا عدم حضور يک جسم در فاصله ه‏اي مشخص – عمدتاً آنچه را که توسط رادار شناسايي می‏شود متحرک مي باشد ( مانند هواپيما ) اما رادار قادر به شناسايي حضور اجسام که مثلاً در زير زمين نيز مدفون شده‏ اند، می‏باشد. در بعضي از موارد حتي رادار می‏تواند ماهيت آنچه را که می‏يابد مشخص کند، مثلاً نوع هواپيميي که شناسايي می‏کند. شناسايي سرعت آن جسم- دقيقاً همان هدفي که پليس از آن در بزرگراهها براي کنترل سرعت خودروها از آن استفاده می‏کند.

کاربردها

دید در شب

تصویر دوسرباز امریکائی در جنگ عراق

دستگاه دید در شب وسیله‌ای برای دیدن در شرایط کمبود یا نبود نور کافی جهت مشاهده اشیاء است. دستگاه مذکور قادر به شناسائی اشیاء گرمتر نسبت به محیط، توسط ثبت سایه هائی متفاوت از اجسام سردتر از هدف در رده‌های متفاوت بوده که به نیروهای پلیس و نظامی ، امکان شناسائی انسان و یا اتوموبیل و غیره را به راحتی فراهم می‌سازد.

یک تفنگ مجهز به دوربین دید در شب، بعنوال مثال، از آنجائی که تابش فروسرخ غیرمرئی بوده، اما رفتاری عینا مانند نور مرئی را از خود نشان می‌دهد، پس بنابراین توسط بازتاب و کنترل آن می‌توان به مثابه یک ابزار کاراء در درگیری‌های جنگی یا پلیسی از خواص آن بهره مند شد.

چنین سلاحی به یک منبع تابش فروسرخ و یک عامل بازتاب امواج برگشتی ، در راستای هدف گیریست.

امواج بازیافتی از هدف و یا به عبارت دیگر انرژی بازگشت شده، دریافت و توسط یک سامانه الکترونیکی بصورت یک صحنه مرئی در معرض دید تک تیرانداز ( بعنوان تنها تاظر صحنه)، قرار می‌گیرد.

اندازه گیری حرارت از راه دور

رصد اجرام آسمانی

تصویر برداری / نقشه برداری

عکسبرداری توسط دوربین‌های حساس به انواع تابش فروسرخ با هواپیما ، بالن، سفینه‌ها وغیره .

سنداژ زمین از راه دور (آکموترا)

عکسبرداری هواپیمایی حرارتی فروسرخ امکان نقشه‌برداری از موقعیت و حالتهای معین خطوط لوله و از جمله خطوط لوله انتقال نفت و گاز را اعم از باز و زیرزمینی فراهم می‌کند. هر دوی آنها از حرارتی بالاتر از محیط اطراف برخوردارند و لذا حتی در صورت ساخت زیرزمینی خطوط لوله، تفاوتهای حرارتی کافی برای ثبت آنها به وجود میآیند. از ارتفاعات پایین با دقت ۲/۰-۱/۰ متری انجام بگیرد. عکسهایی که با این کیفیت گرفته میشوند، نشانه‌های بارز خط لوله، قسمتهای وجود آبهای زیرزمینی دور لوله (محل وجود خطر بالای زنگ‌زدگی و فرسایش فلز) و محل ایجاد دهانه‌بند هیدراتی به وضوح دیده می‌شود. امکان ریزش محصولات به گونه‌های مختلف جلوه میکنند.

در خطوط لوله انتقال گاز به علت انبساط آدبیتیک گاز این قسمتها بسیار سرد نشان داده میشوند در حالی که در خطوط لوله انتقال نفت این قسمتها از محیط اطراف گرم‌تر هستند. قسمتهای ریزش نفت در عکسها دقیقاً نشان داده میشوند چرا که قدرت بازتاب محل آلوده شده تغییر می‌کند. عکسبرداری هواپیمایی حرارتی فروسرخ امکان تشخیص نه تنها احتمال وقوع سانحه بلکه آن قسمتهای خط لوله را میدهد که در آستانه سانحه قرار دارند (یعنی کشف سوراخها، جاخالی فراز گاز و غیره)

مخابرات

-انتقال امواج صوتی و تصویری از باندهای پائین تابش فروسرخ (مایکروویو) نزدیک امواج رادیویی جهت تقویت و تکرار پایداری از مبداء تا به مقصد (کاربرد در مخابرات، رادیو وتلویزیون)

گرمادهی

گرما دهی به افراد در سوناها

آب کردن یخ روی بال‌ها و یا سایر اجزاء وادوات پروازی هواپیماها

گرم کردن غذا و سایر خوراکی‌ها بدون گرم کردن هوای اطراف

خشکبار سازی میوه جات در یک دهم زمان متعارف، بدون آلودگی

ارتباطات نزدیک بصورت‌های مختلف دیجیتال

انتقال اطلاعات ازطریق تابش فروسرخ در دامنه کوتاه فروسرخ بین رایانه‌ها و لوازم جانبی دیجیتالی که از استاندارد IrDA برخوردارند، قابل انجام است.

دستگاه‌های متناسب با The Ifra Red Data Association ) IrDA )لوازمی اند که قادرند با استفاده ازدیود‌های نور افشان LEDs توسط لنز‌های پلاستیکی، امواج بسیار باریک فروسرخ را منتشر سازند.

طیف سنجی

این تصویر با رنگ آمیزی کاذب با تلسکوپ فضایی فروسرخ اسپیتزر گرفته شده‌است و خوشه کروی را نشان می‌دهد که تا چندی پیش در صفحه غبارآلود راه شیری پنهان مانده بود. نوار قرمز رنگ پشت هسته خوشه یک ابر غبار است که احتمالاً نشان دهنده برهمکنش خوشه و صفحه پر گاز و غبار راه شیری است.شاید هم این ابر به طور تصادفی در خط دید اسپیتزر قرار گرفته‌است.

درست هنگامی که منجمان فکر می‌کردند آخرین فسیل‌های راه شیری را هم پیدا کرده‌اند یکی دیگر از آنها در نزدیکی خودمان پیدا شد. صفحه کهکشان جای مناسبی برای کشف ناشناخته هاست. زیرا توده‌های غبار و گاز موجود در صفحه اجازه گذر اجرام پشتی را در نور مریی نمی‌دهند اما آنها در نور فروسرخ شفافند. به کمک رصد‌های بعدی که با رصدخانه فروسرخ دانشگاه ویومینگ انجام شد فاصله این خوشه کروی از ما ۹۰۰۰ سال نوری تعیین شد - نزدیکتر از بسیاری از خوشه‌های دیگر - با جرمی معادل ۳۰۰ هزار برابر خورشید. این خوشه در صورت فلکی عقاب جای دارد و اندازه ظاهری آن از زمین مانند دانه برنجی دیده می‌شود که آن را به فاصله یک دست کشیده از چشمان خود نگه داشته‌اید.

سامانه‌های فیزولوژیک/ بیولوژیکی

تابش امواج فروسرخ سبب گرم شدن پوست و نسج سلولی زیر جلدی شده وممکن است در پوست سوختگی‌های نسبتا شدیدی ایجاد نمایند.اگر تابش امواج فروسرخ را به مقدار مناسب بکار برده شود، در نتیجه اتساع رگهای زیر پوست ، تسهیل اعمال فیزیولوژیک پوست امکان پذیرشده و حتی از راه عکس‌العمل پوستی در بهبودی حال عمومی نیز می‌تواند موثر واقع شود.

این تابش خاصیت تسکین درد را نیز دارد که علت آن همان اتساع عروق و بهتر انجام گرفتن عمل رفع سموم و تغذیه بافتها است.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 13 فروردین 1394 ساعت: 0:00 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق درباره انرژی الکتریکی یا انرژی مغناطیسی

بازديد: 1081

تحقیق درباره انرژی الکتریکی یا انرژی مغناطیسی

 

مقدمه

هر ماده از تعداد بسیار اتم تشکیل شده است که هر اتم نیز از سه قسمت نوترون ، پروتون والکترون تشکلیل شده است. تعداد الکترونها با تعداد پروتونها در حالت عادی (خنثی) برابر است، الکترون دارای بار منفی و پروتون دارای بار مثبت می‌باشند، که الکترونها به دور پروتن و نوترون (هسته اتم) با سرعت بسیار زیادی می‌چرخند. در اثر این چرخش نیروی گریز از مرکزی بوجود می‌آید که مقدار این نیرو با مقدار نیروی جاذبه بین الکترونها و هسته برابر است، پس این برابری نیرو الکترونها را در حالت تعادل نگه می‌دارد و نمی‌گذارد که از هسته دور شوند.

یک سیم مسی هم دارای تعداد زیادی اتم و در نتیجه الکترون است. هر گاه ما بتوانیم توسط یک نیرویی الکترونهای در حال چرخش به دور هسته را از مدار خود خارج کنیم و در یک جهت معین به حرکت در آوریم جریان الکتریکی برقرار می‌شود. پس این نکته را دریافتیم که جریان برق چیزی جز حرکت الکترونها نیست، البته این حرکت بصورت انتقالی انجام می‌شود، یعنی یک اتم تعدادی الکترون به اتم کناری خود می‌دهد و اتم کناری نیز به همین ترتیب تعدادی الکترون به اتم بعدی می‌دهد و بدین صورت جریان برقرار می‌شود. پس هر گاه که گفته شود جریان برق کم یا زیاد است، یعنی تعداد الکترونهایی که در مسیر سیم در حال حرکت هستند کم یا زیاد است.

نیروهایی که باعث جدا شدن الکترون از هسته می‌شوند

نیروی مغناطیسی خارجی

 

هرگاه یک سیم را در یک میدان مغناطیسی حرکت دهیم؛ نیروی این میدان باعث حرکت الکترونهای سیم می‌شود.

ضربه

فرض کنید یک اتوبوس کنار خیابان ایستاده و تمام مسافران آن محکم روی صندلیها نشستند، بعد یک اتومبیل دیگر با سرعت زیاد به جلوی این اتوبوس برخورد می‌کند. حال اتوبوس با سرعت به عقب پرتاب می‌شود و مسافران که در آنها اینرسی سکون ذخیره شده تمایل دارند که به همان حالت سکون باقی بمانند، در نتیجه اتوبوس به عقب رفته ولی مسافران در همان نقطه مکانی باقی می‌مانند. در نتیجه مسافران از صندلیهای خود جدا شده و از شیشه اتوبوس به بیرون پرتاب می‌شوند. پس این نیروی ضربه بود که مسافران را از اتوبوس جدا کرد، به همین صورت نیز ضربه می‌تواند الکترونها را از مدار خود خارج کند. نمونه این تولید برق در فندکها می‌باشد.

انرژی خورشیدی

 

انرژی خورشیدی نیز دارای نیرویی است که قادر است الکترونها را از مدار خود جدا کند.

حرارت و ...

حرارت باعث می‌شود که جنبش ملکولی اجسام زیاد شود، در اثر این جنبش تعداد زیادی مولکول به شدت باهم برخورد می‌کنند که همان نیروی ضربه را بوجود می‌آوردند و باعث جدا شدن الکترون از اتم می‌شوند. یک سیم مانند دالانی می‌ماند که در یک دوره زمانی مشخص تعداد معینی از افراد می‌توانند از آن عبور کنند، یعنی برای اینکه در دوره زمانی مشخص مثلا در 1 دقیقه افراد بیشتری بتوانند از این دالان عبور کنند باید سرعت حرکت آنها بیشتر شود، در نتیجه در اثر برخورد با هم و با دیواره دالان باعث ایجاد اصطکاک و گرما می‌شوند.

برای سیم نیز چنین اتفاقی می‌افتد، یعنی اگر بخواهیم تعداد الکترونهای در حال حرکت را افزایش دهیم (جریان را افزایش دهیم) سرعت حرکت الکترونها و نیز تعداد الکترونهایی که همراه باهم از مقطع سیم عبور می‌کنند افزایش می‌یابد، در نتیجه اصطکاک افزایش یافته و تولید گرما می‌کند که اگر جریان بیش از حد مجاز خود از سیم عبور کند گرمای تولید شده باعث ذوب شدن سیم می‌شود (سیم می‌سوزد).

ولتاژ

آیا یک منبع که ولتاژش بیشتر باشد برق بیشتری تولید می‌کند یا منبعی که جریانش بیشتر باشد؟ هرگاه یک اتم الکترنهایش را از دست دهد بار منفی آن کم می‌شود و به اصطلاح بطور مثبت باردار شده است، بین بار مثبت و منفی نیروی جاذبه وجود دارد و نیروی جاذبه یک عدد الکترون با نیروی جاذبه یک عدد پروتون برابر استبه همین جهت است که در اتم هر پروتون برای خود یک الکترون اختیار می‌کند تا اینکه بار الکتریکی اتم خنثی شود. در حالت عادی تمام اتمهای یک سیم از نظر بار الکتریکی خنثی هستند، وقتی ما توسط نیروی خارجی الکترونهای اتمهای سیم را جدا می‌کنیم و آنها را به یک سمت هدایت می‌کنیم آن طرف سیم که الکترونها به آنجا هدایت شده‌اند دارای زیادی الکترون است، پس بارش منفی می‌شود و طرف دیگر که کمبود الکترون دارد بارش مثبت می‌شود.


در نتیجه بین دو سر سیم یک اختلاف بوجود می‌آید این اختلاف بصورت انرژی پتانسیل در دو سر سیم ذخیره می‌شود تا زمانی که راهی برای خنثی شدنش پیدا کندپس در این حالت هیچگونه جریانی در سیم و جود ندارد و فقط یک انرژی پتانسیل دو سر سیم ذخیره شده است که به این نیروی پتانسیل ولتاژ الکتریکی گویند. حال چنانچه نیروی خارجی قطع شود الکترونها به سرعت به جای قبلی خود برمی‌گردند و در یک لحظه چریان برقرار می‌شود.

پس تا زمانی که نیروی خارجی وجود دارد نمی‌گذارد که الکترونها از مسیر همان سیم به جای خود برگردند، پس باید راه دیگری پیدا کنند. برای همین اگر توسط یک سیم دیگر که میدان خارجی آن را تحت تأثیر خود قرار نداده باشد دو سر سیم قبلی را به هم وصل کنیم الکترونها راهی برای حرکت به سمت مکان کمبود الکترون پیدا می‌کنند در نتیجه جریان در سیم برقرار می‌شود. پس نتیجه گرفتیم که در یک مدار الکتریکی کار اصلی را جریان انجام می‌دهد و ولتاژ فقط یک نیروی ذخیره شده است که باعث به حرکت در آوردن الکترونها می‌شود. حال برای بهتر متوجه شدن اینکه ولتاژ چگونه باعث به حرکت در آوردن الکترونها (برقراری جریان) می‌شود، به مثال زیر دقت کنید:

فرض کنید دو لیوان داریم که یکی پر و دیگری نصفه است. لیوانها را در کنار هم قرار داده ، می‌دانیم که بین این دو لیوان اختلاف مقدار آب وجود داردهمانگونه که بین دو سر سیم اختلاف مقدار الکترون وجود داشت اگر این لیوانها چندین ساعت هم در کنار هم قرار بگیرند هیچ اتفاقی نمی‌افتد، اما چنانچه توسط یک لوله ته دو لیوان را به هم وصل کنیم آب از طرف لیوان پر تر به سمت لیوان نصفه حرکت می‌کند تا زمانیکه سطح آب درون دو لیوان به یک اندازه شود. پس در اینجا اختلاف آب است که باعث حرکت می‌شود و در آنجا اختلاف الکترون (اختلاف پتانسیل) که این اختلاف پتانسیل خود دارای مقدار است که به آن مقدار ولتاژ می‌گویند.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 12 فروردین 1394 ساعت: 23:57 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق درباره زندگینامه حافظ

بازديد: 4979

تحقیق درباره زندگینامه حافظ

 

مقدمه

خواجه شمس الدین محمد شرازی شاعر و حافظ قرآن متخلص به حافظ و معروف به لسان الغیب از بزرگترین شاعران غزلسرای ایران ایران و جهان به شمار می رود حافظ را نمی توان از سنخ شاعران تک بعدی و تک ساختی محسوب و تفکر شاعرانه اش را تناه به یک وجب خالص تفسیر و تاویل کرد.شعر حافظ دارای ابعاد گوناگون و متنوع سرشار از راز رمز و پرسش از حقیقت هستی است .

صبحدم از عرش امد فروش عشق گفت

                                      قدسیان گویی که شعر حافظ بربر می کنند

 

زندگی نامه

شاعران شیرین سخن و بلبل غزلسرای بوستان ادب فارسی خواجه شمس الدین ‚لسان الغیب‚کاشف الحقایق زبده ال متکلمین‚ترجمان الاسرار و...محمد حافظ شیرازی از ناردره های روزگار و نوابغ جهان شعرو ادب است که در اسمان پر ستاره ادبیات جهان همچون خورشیدی می درخشد و روشنایی بخش راه و دوستداران طریق علم و ادب است.

او در اوایل قرن هشتم هجری قمری که سالش نامعلوم است.درشهر شیراز به دنیا امد سال تولد این در کمیاب را گرچه بدرستی نمی دانند اما به تقدیب سال هایی بین ١◦٧تا ٧٢٦ ه ق تخمین می زنند ‚ولی انچه برای دوستداران خواجه اهمیت وجود گرانقدر او می باشد حال سال تولدش چه سال ◦◦٧باشد و یا سال ◦٧٣یا سالی بین این سالها اهمیت چندانی ندارد ولی این مطلب که تقریبا در مورد زندگانی غالب نامداران در ایران عمومت دارد مایه متاسف است ان هم بر اطلاعی از زندگانی شخصی که در طول حیات خود بسیار مورد توجه بوده و دلیل این مدعا القابی است که در بالا ذکر گردید که حافظ نیز یکی از از این القاب است و به علت تسلطی که خواجه به علوم قرانی دااشته به او داده اند و این مطلب در ان روزگاررسم بود که به حافظین قران حافظ می گفتند و شاعر ما از جمله کسانیبود که در جوانی قران را از حفظ داشت و درک معانی آن را می نمود و به قول خودش ((قران زبر خوانم با چهارده روایت)) و در مورد کلمه خواجه که به او اطلاق می شود نیز باید گفت که در عصر حافظ بزرگان ممتازرا خواجه می نامیدند لذا اورا نیز خواجه شمس الدین محمد حافظ می خواندند که در این (حافظ ) دنییی معرفت نهفته .

 

اصل و نصب خواجه

درباره اصل و نسب این بزرگوار طبق اسناد و شواهدی که بجای مانده و از لابلای متون کهن می توان استخراج نمود خاندانش در اصفهان دارند و ظاهرا جدش شیخ غیاث الدین در کو پای اصفهان می زیسته او در این شهر به تهارت و دادو ستد مشغول و از این راه زندگی مرفه و ابرومندی داشته و خانواده شیخ غیاث الدین وجود پسرش بهاالدین محرز است که همانا پدر خواجه است .

غیاث الدین به زندگی آرام خو گرفته بود و از جارو جنجال و سیاست و کشمکش قدرتنمدان بیزار بود و همواره سعی داشت خاندانش از هیاهوی زمانه به دور باشند و چون دونیمه قرن هفتم ه.ق اصفهان کنون بلوا گردید غیاث الدین عدم تغییر مکان را در سر پروراند او در سالهای بین 660 تا 680 ه.ق به فارس عزیمت نمود که آبش خاتون دختر سعد بن ابوبکر حاکم فارس بود و پس از ورود به شیراز در محله ای نزدیک به دروازه کازرون امروزی سکنا گزید و در محله شیادان خانه ای خرید و در بازار شهر کسب و کار خود را به راه انداخت و چون در حرفه اش تجارت شایسته گرداگرد او جمع شدند فرزندش بهائ الدین نیز دوش به دوش پدر کار می کرد و او را که در دوران کهولت بسر می برد در پیشبرد اهداف تجاری یاری می داد بهائ الدین درین دوران جوانی برازنده و زیبا بود.

زندگی در شیراز شهر گل و بلبل به کام مهاجران شیرن بود و روزگار بر وفق مراد می چرخید لذا غیاث الین به فکر افتاد که بهائ الیدن را از تنهایی به در آورد در همسایگی تجارتخانه او تاجری کازروننی به کسب و کار مشغول بود بنام شیخ عبدالله کازرونی در خانه این تاجر گلی در حال شکفتن بود (مادر حافظ) و سر انجام پس از طی مراسم لازم این دو خانواده به یکدیگر پیوستند و بهائ الدین دختر تاجر را بعقد ازدواج خود درآورد.

چندی براین واقعه خوشایند نگذشته بود که اتفاق ناخوشایندی شیرینی را در کام خانواده غیاث الدین تلخ کرد آری شیخ غیاث الدین به دیار باقی شتافت و بهائ الدین ازاین پس به تنهایی به حرفه پدر ادامه داد او به زودی صاحب سه فرزند شد به نام های خلیل ٬عادل و محمد و دختری نیز در پی آمد که نامش در تذکره ها ثبت نیست و بدین سان زندگی شیرین بار دیگر به آنان روی آورد و روزها از پس یکدیگر می گذشت تا این که خواجه بیمار گشت بیماری دختر که در آغاز معلوم نبود اما هرچه بود ازآغاز بیماری او می گذشت بیشتر از مداوای او ناامید می شدند و سرانجام او نیز رخت به سرای باقی کشید و در غروبی غمگین خانواده خود را تنها گذاشت و این آغازی بود بر سختی های بسیاری که بدین خانواده گذشت. در دوران حیات پدر برادران بزرگتر خواجه به زندگی مستقلی روی آورده بودند و در حالی که هیچ یک از آنان بیش از 20سال نداشت یکی در شیراز و دیگری در اصفهان بازن و فرزند خود زندگی می کردند وپس از وفات بهائ الدین نیز دارایی او تقسیم شد و سمی نیز برای مادر حافظ ٬ حافظ و خواهرش باقیمانده که نوجوانی بود وتدبیر و کارآیی اداره امور تجارت پدر را نداشت و ازاین رو اندک اندک با روی دیگر زندگی آشنا شدند و فقر به آنان چهره نمود گرچه مادر حافظ فداکارنه سعی به حفظ کانون گرم خانوادگی داشت اما سختی بیش از حد تحمل بود لذا برای کمک به امرار معاش حافظ بدنبال یافتن کار به این سوآن سو روان گشت تا این که توسط مادرش بنزد شخص از همسایگان رفت و به کار مشغول شد.

صاحب کار حافظ ظاهرا"حجره در بازار داشت و مادر خواجه که او را مردی شریف ومتدین می دانست باتوجه به آشنایی اندکی که از پیش در مورد او داشت با خیال راحت فرزند را جهت کار به او سپرد اما خواجه که هوش سرشار داشت به زودی فهمید که صاحب کار او آراستگی ویژه ظاهرش است باطنی بسیارزشت دارد البته در آن روزگاران و حتی تاچند قرن پس از او نیز این عادت زشت در جامعه مشرق زمین فراوان بود و این انسان ظاهرا خوب از کسانی بود که به پسران نیز توجه داشت و خواجه چون به سیرت او پی برد از نزدش بیرون آمد و تا رفتن کاری دیگر مدتی سرگردان بود تا سرانجام در مغازه نانوائی به کار پادوئی اشتغال یافت اندک اندک با کار ٬ بیشتر آشنا شد و به خمیر گیری پرداخت و از این دوران بود که خواجه بادر آمد اندک هم به معیشت خانواده کمک می نمود و هم اندکی را جهت تحصیل صرف می کرد و در مکتب خواجه قوام الدین عبدالله به آموختن پرداخت . حافظ باوجودی که اوقات بسیاری از وقت خود را به کار می پرداخت در تعلیم به حدی جدیت بخرج داد که جزو شاگردان خوب کلاس گردید ودر این مکتب بود که حافظ در سنین  نوجوانی حافظ قرآن شد.

جدیت خواجه در تعلیم بگونه ای شد که استادش به شوق آمدو توجه ای خاص به او مبذول داشت و به گونه ای که مورد حسد سایر شاگردان واقع شد اما به این حال نه شاگرد توجه داشت نه استاد.

در نزدیکی مکتب استاد حجره تاجری بود که ظاهرا در کار خرید و فروش پارچه بود او علاوه برکسب و کار به شعر وشاعری نیز علاقمند بود و خود نیز شعر می سرود و از قوانین شعری نیز آگاه بود و کسانی که او را می شناختند گاها جهت راهنمایی بنزدش آمده و از محضر او کسب فیض می نمودند و حافظ نیز در این رابطه با او حشر و نشر یافت و اشعاری را که می سرود و پیش او می آورد تا اظهار نظر کند و در چنین مواقع غالبا افراد زیادی نزد خواجه بودند و چون اشعار حافظ مایه چندانی نداشت غالبا مورد تمسخر حاضرین قرار می گرفت و از این باب سخت آزرده میشد که نکته افسانه ی نیز هست که از کیفیت آن اطلاع موثق دردست نمی باشد اما آن چه برسر زبان ها قراردارد چنین است.

حافظ در یادگیری علوم از جمله سرودن شعر طبع روانی نداشت تاروزی به توصیه دوستی صاحب نفوذ کرد 40 شبانه روز عبادت کند او برای این منظور گوشه ای را برگزید و چهل شبانه روز در این مکان به عبادت پرداخت تا این که چهلمین شب فرا رسید.

وحافظ در چهلمین شب در اثر خستگی در عالم خلسه و رویا فرو رفت ودر این حالت بزرگی از زعماء را «که گویند امیرمومنان بوده» در خواب رویا و یا حالتی خاص دید که در هیبت سقا به نزدش می آید و به اوجای آب تعارف می کند و حافظ در این حالت قدرت تشخیص واقع رانداشت و گمان برد سقایی برای گرفتن پول به او آب تعارف کرده و پس از چند بار که اظهار بی میلی به آب تعارف نمود جام راازسقا گرفت و به لب نزدیک کردو جرعه ای کوچک نوشید و باقی را برزمین ریخت وجام را به سقا پس داد و چون اندکی تامل کرد دید که جهان در نظرش رنگ دیگری دارد اندکی هوشیارشد و به حدس و گمان موضوع را دریافت ولی هرچه نظر کرد کسی را آنجا نیافت حتی در تفحص که چندی در اطراف داشت اما در اثر نوشیدن جرعه کوچکی از آن آب ذهن روشن و ضمیر خود آگاهی یافت که گویند به بسیاری از اسرار وقوف یافت و از آن پس قبل از درس استاد پیشاپیش آموخته بود و اشعارش رنگ و بوی دیگری داشت عطر حقیقت به خود گرفت و شنیدنش هر انسان عارفی را در بحر تفکر فرو می برد و خواجه در این شعر خود به واقعه فوق اشاره ای مختصر دارد.

دوش دیدم وقت سحر ازغصه نجاتم دادند

                                         واندرآن ظلمت شب آب حیاتم دادند

مکاتب خواجه

مکاتبی که خواجه از آن پس در آن به تعلیم پرداخت بسیار است اما عمده ترین آن مکتب درس خواجه قوام الدین عبدالله است که از مکاتب معتبر آنروز شیراز به شمار می آید این استاد به شاگردان خود و خواجه  در این مکتب از شاگردان ممتاز بود.

علامه میرسید جرجانی نیز که از علمای مشهور آن دوران بود از دیگر اساتید خواجه بشمار می رود که حکمت و فلسفه و اخلاق و علوم قرآن را تدریس می کرد.

قاضی عضدالدین عبدالرحمن ایجی نیز یکی از فضلای آن عصر است که خواجه در مکتب او شاگرد ممتازی بود و خواجه خود به تحلیل در این مکتب اشارت زیادی دارد و به قول خودش قرآن را با 14 روایت از حفظ می خواند.

عشقت رسد به فریاد گر خو دبسان حافظ

                                                قرآن زبر بخوانی با چهارده روایت

منابع مطاله خواجه علاوه به نکات مهمی که اساتید به او تذکر می دادند بسیار است که از جمله این منابع می توان از کشاف زمخشری٬ کشف الفنون٬ حکمت و الهیات را نام در زبان فارسی و ادبیات عرب نیز تلاش بسیار داشته است و تسلط او به زبان عربی را در اشعارش بخوبی مشاهده می کنیم و خواجه در سرودن اشعار عربی گوی سبقت را از پیشینیان خود ربوده و آیندگان نیز توان برابری با او را ندارند.خواجه شیراز

شاعری بزرگ غزلسرایی نامدار عارفی بی همتا و انسانی وارسته بود که فی الواقع بدل و مانندی نداشت او آنچنان هنگام سرودن در مبدٲ هستی غرق می شود که خواننده را نیز با خود تا اوج آسمان ها می برد.

اگر اشعار خواجه را بنابر تاریخی که سروده در کنار هم قرار دهیم سیر ارتقاء او را به درجات بالای کمال خواهیم دید ولی متا سفانه اشعار حضرتش در زمان حیات او جمع آوری نشد و چون پس از حیات شاعر گرد آوری شد از تاریخ سرودن اشعار بی اطلاع هستیم و تنها شعرهای حافظ را بر مبنای ترتیب الفبا می یابیم.

به طوری که درمجمع الفصحا نوشته شده خواجه نه تنها شاعر بود که از صدای خوبی نیز برخوردار و با آلات موسیقی نیز آشنایی داشته به گونه ای که گاها" اشعار خود را درانزوا می خواند و نغمه ای نیز برای آن ساز می نمود.

 

زندگی خصوصی حافظ

در کتب بسیار از جمله مجالس العشاق از زندگی خصوصی خواجه نیز مطالبی گفته اند که غالبا" از افسانه هایی سر چشمه می گیرد که پیرامون زندگی بزرگان نقل می گردد. و در این مطالب درباره عشق خواجه نیز بسیار گفته اند از جمله دختری از اهل یزد که خواجه او را در شیراز یکبار ملاقات نمود و هرگز به وصالش نرسید. و همچنین است آشنایی او با زیبا صنمی که منجر به تعلق خاطر خواجه به او شد و شاید تنگدستی خواجه این زیبا رورا از وی منصرف ساخت.

اشعاری از این قبیل در دیوان حافظ بسیار است که هرکس درباره آن تعبیری دارد اما با وجودی که حافظ شاعری عارف بوده بدون شک از عشق زمینی نیز بری نمی باشد و اما چون عاشق زمینی بوده نمی توان گفت تمام اشعار عاشقانه حافظ برای سیمین تنان زمین است بلکه در این میان باید گفت حافظ نیز یک انسان بوده و با تمام ویژگی های بشری و چون از لحاظ فیزیکی فرد سالمی بود بدون شک در مدت عمر تعلق خاطری نیز پیدا کرد اما باز هم با صراحت می توان عنوان کرد که اگر خواجه عشقی هم داشته از روی بلهوسی نبوده و تمام اشعار عاشقانه خواجه نیز برای حوریان نیست.

خواجه در ایام نوجوانی و جوانی همانطوری که گفته می شد در مشقت بسر برد و ازدواج او نیز دیر هنگام بود و از شعر خواجه پیداست که تمایل به تشکیل خانواده داشته اما قادر به چنین کاری نبوده است.

می گویند که دختری بنام شاخ نبات بسیار مورد توجه او بوده است کما اینکه در تفال با دیوان حضرتش او را به شاخ نبات قسم می دهند حال معلوم نیست که این شاخ نبات عشق زمینی خواجه بوده یا عشق الهی اما آن چه مسلم است به وصال او نرسید و همسر خواجه کسی غیر از شاخه نبات بوده است.

خواجه از جمله شعرایی بود که عارف بود از عارفانی که پاک باخته معشوق بودند و در طول عمر شاعری اگر مدح شاهان نمود یا فاصحانه بود یا برای گریز از تعرضات آنان اما زندگی خواجه همواره و حقی در آخرین روزهای آن در تنگدستی گذشت و حافظ را نمی توان جز وشعرای صله گیر دانست . زیرا که نه تنها اگر پادشاهان خطا می کردند مدحشان نمی گفت بلکه در رد آنان نیز می کوشید و این مطلب را حتی در مورد روحانیون مزدور نیز رعایت می کرد حافظ هرگز سخنوری را برای امرار معاش نمی کرد کما اینکه در مورد شاهان بر کردار گفته است.

از پادشاهان معاصر خواجه می توان از شاه شیخ ابو اسحاق اینحو٬امیر مبارزالدین٬ شاه شجاع٬ عماد الدین محمود٬تورانشاه و ... را نام برد.

خواجه به شهر و دیار خود علاقه بسیار داشت بحدی که او را از سفر باز داشته و بجز یکی دو بار از شیر از خارج نشد سفرهای خواجه را یکی به یزد می دانند و یکی دیگر به قصد هندوستان که از نیمه راه بر می گردد البته سفر به اصفهان نیز برای خواجه در برخی نوشته ها آورده شده.

سرانجام خواجه در سال 791 ه.ق دیده از جهان فرو بست و سپس از وفات در مکان مورد اش گلگشت مصلی ٬ به خاک سپرده شد و در سال 856 به فرمان ابو القاسم از نوادگان تیمور بر مزارش آرامگاهی ساختند و باغی زیبا در اطرافش بوجود آوردند که تاکنون چندین بار تعویض و تبدیل شده و در زمانی نیز اطراف قبرش را قبور متعدد گرفت که در واقع قبرستان شهر شد و اما اکنون از اماکن مصفا و دیدنی و تاریخی شهر شیراز است که بدون شک هر ایرانگرد را که به شیراز می رود به آن سو می کشد و برابر آماری که اخیرا" گرفته شد آرامگاه حافظ پر بیننده ترین آرامگاه در میان قبور بزرگان علم ادب در جهان می باشد و صرف نظر از ابقاع ائمه هیچ آرامگاهی چون قبر این شاعر عارف زائر نواز و حافظ می گوید :

به سر تربت ما گر گزری همت خواه                                                                                           که زیارتگاه رندان جهان می باشد

 

آثار حافظ شیرازی:

کشاف زمخشری ٬ مطالع الانظار٬ قاضی بیضاوی و مفتاح العلوم سکاکی و امثال آنها .

دیوان کلیات او مرکب است از غزلیات٬ چند قصیده ٬ قطعه٬ رباعی و دو مثنوی کوتاه با نامهای ( آهوی وحش ) و ( ساقی نامه ).

 

چه کسانی بر او تٲثیر گذاشتند

نظامی گنجوی٬ عطار نیشابوری٬ خاقانی٬ظهیر فاریانی ٬انوری٬ کمال الدین اسماعیل٬شیخ بزرگوارسعدی شیرازی در رٲس سایرین قرار دارند و شاعرانی چون اوحدی مراغه ای٬ ناصر الدین حادث قبادیانی ٬ خواجوی کرمانی ٬ خواجه جمال الدین سلمان ساوجی و کمال خنجری و شاید شعرای دیگر نیز هر کدام بر خواجه تٲثیر چیزی داشته اند که عطر کلام این بزرگمرد خطه ادب و غزل سرای نامدار تا این حد معطر است که درمشام هر ادب دوست جایگاهی بی همتا دارد.

 

 

نام کتاب : زندگی نامه شاعران ایران .

از آغاز تا عصر حاضر

نام نویسنده : حمید هاشمی

سال چاپ : 1382

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 12 فروردین 1394 ساعت: 23:56 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق درباره سخت افزار کامپیوتر

بازديد: 831

تحقیق درباره سخت افزار کامپیوتر

سخت افزار شامل تمام قسمتهای فیزیکی کامپیوتر می شود که از اطلاعات درون آن و همین طور عملیاتی که بر روی این اطلاعات انجام می دهد و از نرم افزاری که دستوراتی برایانجام وظایف سخت افزار ارائه می دهد مجزا است. سخت افزار و نرم افزار مرز نامشخصیدارد.

فرم ویر، نرم افزاری است که به صورت توکار در سخت افزار ساخته شده است. اما این نوع فرم ویر معمولا در قلمرو کاری برنامه نویسان و مهندسین کامپیوتر است و یک مسئله نگرانکننده برای کاربران کامپیوتر نیست.

 

 


یک کامپیوتر شخصی(PC) از قطعات زیر تشکیل شده است:

Case :که در آن قطعات زیر موجومد میباشد:

برد اصلی:وسیله ای است که واحد پردازش مرکزی (CPU)و حافظه اصلی , حافظه جانبیو... را متصل به یکدیگر قرار می دهد.

منبع تغذیه:جعبه ای که در آن ولتاژ برق ورودی به کامپیوتر کنترل شده و به مقدار هایمشخص تبدیل می کند.

کنترل کننده های حافظه جانبی:مثلIDE ,SCSI یا نوع های دیگر که دیسک سخت ولوحفشرده و انواع دیگر خواننده های رسانه را کنترل میکند.این کنترل کننده ها به صورت مستقیم بر روی برد اصلی سوار شده اند(on board).

کنترل کننده گرافیکی : خروجی مخصوص مانیتور را تولید می کند.

انواع حافظهکه خود شامل دو گروه :

١-حافظه اصلیRAMوROM

٢-حافظه جانبیدیسک سخت وفلاپی دیسک و لوح فشرده و...)می شود.

خطوط انتقال اطلاعات:کنترل کننده هایسریال و موازی وUSBوFireWire )برای ارتباط و کنترل وسایل جانبی خارج از کامپیوترمثل چاپگر و ...

در گاه های کامپیوتر:

١ CPU) . درگاه واحد پردازش مرکزی(

٢ .در گاه های بر روی برد اصلی:

٣PCI
۴ISA. 
٥USB
٦AGP.

صفحه نمایش رایانه

دستگاه های جانبی

علاوه بر این سخت افزار شامل اجزا بیرونی یک سیستم کامپیوتری می شود.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 12 فروردین 1394 ساعت: 23:55 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق درباره استان کردستان

بازديد: 361

تحقیق درباره استان کردستان

استان کردستان یکی از استان‌های کشور ایران است. این استان در مرز باختری ایران قرار دارد. زبان های رایج در این استان عبارتند از: سورانی، گروسی ، اورامی و ترکی آذری نیز در بخش هايی از مناطق قروه و بیجار تکلم می‌شود.

 

مهم‌ترین کوه‌های استان کردستان

*       برانان‌ در خاور

چهل‌چشمه‌ یا چهل‌چمه به بلندی ۳۱۷۳ متر در باختر دیواندره‌

قره‌داغ (بیجار) به بلندی ۳۱۲۰ متر در شمال بیجار

حوله به بلندی ۲۶۶۵ متر در بین گاورود و کامیاران‌

پسر محمود به بلندی ۲۶۴۲ متر در میان نجف‌آباد بیجار

گوژه‌ به بلندی ۲۶۶۶ متر در میان دهگلان‌ و سنندج‌

آبیدر به بلندی ۲۵۵۰ متر در سنندج‌

پیر به بلندی ۳۲۵۰ متر میان قروه و سنقر کلیایی‌

شاهو به بلندی ۳۳۲۵ متر که بلندترین کوهستان استان است.

کوه پنجه‌(علی) در کنار روستای کنگره و حسین‌آباد میان قروه و دهگلان

کوه پیازه و قلعه برد در شرق روستاهای ننه‌وچور در شهرستان مریوان به بلندی 2953 متر.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 12 فروردین 1394 ساعت: 23:53 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق درباره فلز

بازديد: 2517

تحقیق درباره فلز

فلز ماده‌ای است که می‌توان آن را صیقل داده و براق کرد، یا به طرح‌های گوناگون در آورد و از آن مفتول‌های سیمی ظریف تهیه کرد. فلز جسمی است که آزمایش‌های مربوط به گرما و مهمتر از همه جریان الکتریکی را به خوبی هدایت می‌کند. فلزات با یکدیگر فرق زیادی دارند، از جمله در رنگ و سختی و نرمی ، تعدادی از آنها ممکن است به آسانی خم شده و یا خیلی محکم و مقاوم باشند.

دید کلی

امروزه ، بازتاب اثرات فلزات در زندگی انسان ، بقدری محسوس است که هر گاه از فلز نام می‌بریم ، ساختمانهای بدیع و آسمان خراشهای عظیم در برابر چشم مجسم می‌شود، همچنینهواپیماها و موشک‌های غول پیکری به خاطر می‌آید که در دل آسمان و کهکشانها راه می‌پویند و با پرواز خود فاصله و زمان مسافرت را کوتاهتر ساخته ، انسان را در رسیدن به کرات دیگر یاری می‌کنندراستی اگر فلز نبود، زندگی و تمدن بشری به چنین مرحله‌ای می‌رسید؟

گروهی از عناصر هستند که خواص مشترک معینی دارند. این مواد ، گرما و الکتریسیته را به خوبی هدایت می‌کنند، و به همین دلیل ظروف آشپزی و سیمهای برق از فلز ساخته می شود. فلزها همچنین محکم‌اند و بآسانی می‌توان آنها را شکل داد؛ به همین دلیل است که از آنها برای ساختن سازه هایی از قبیل پلها استفاده می شود. اگر چه شباهتهای زیادی بین فلزها وجود دارد، تفاوتهایی نیز دارند که مشخص می‌کند یک فلز تا چه حد برای یک کاربرد خاص مناسب است.

از 109 عنصری که امروزه شناخته شده است، 87 عنصر فلز است. از فلزها بندرت به شکل خالص استفاده می‌شود؛ معمولا با مخلوط کردن یک فلز با فلزهای دیگر یا غیر فلزها آلیاژی از آن را تشکیل می‌دهند.

شکل واقعی فلزات

شکل واقعی فلزات به اندازه یون و تعداد الکترون‌هایی که هر یون در حوزه اشتراکی دارد و انرژی یون‌ها و الکترون‌ها بستگی دارد. هر قدر فلز گرمتر شود این انرژی زیادتر خواهد شد. پس فلزات گوناگون ممکن است طرح‌های گوناگونی به خود بگیرند. یک فلز ممکن است در حرارت‌های مختلف ، طرح‌های متنوعی را اختیار کند، اما در بیشتر آرایش‌ها ، یون‌ها کاملا پهلوی هم قرار دارند، و معمولا تراکم در فلزات زیادتر از دیگر مواد است.

اختلافات عمده فلزات و دیگر جامدات و مایعات

فلزات هادی خوب برق هستند. چون الکترون‌های آنها برای حرکت مانعی ندارند. همه فلزاتجامد و مایع گروهی الکترون آزاد دارند، طبعا همه فلزات هادی‌های خوب الکتریسیته می‌باشند. به این سبب فلزات از دیگر گروه‌های عناصر ، کاملا متفاوت دارد.

اختلاف عمده فلزات و دیگر جامدات و مایعات ، در توانایی هدایت گرما و الکتریسیته است. هادی خوب آزمایش‌های مربوط به گرما جسمی است که ذرات آن طوری تنظیم شوند که بتوانند آزادانه نوسان یافته و به ذرات مجاور خود نیز امکان نوسان آزاد را بدهند. "گرم شدن" همان نوسانات سریع یون‌ها و الکترون‌ها است. در فلزات چون گروه الکترون‌ها ، غبار مانند یون‌ها را احاطه می‌کنند، طبعا هادی‌های خوبی برای حرارت هستند (رسانش گرمایی فلزات(.

مقاومت فلز

مقصود آن مقدار باری است که فلز می‌تواند تحمل کرده ، نشکندبسیاری از فلزات ، وقتی گرم هستند، اگر تحت فشار قرار گیرند، شکل خود را زیادتر از موقعی که سرد هستند، تغییر می‌دهند. بسیاری از فلزات در زیر فشار متغییر مانند نوسانات ، آسانتر از موقعی که سنگین باری را تحمل می‌کنند، می‌شکنند.

چرا فلزات ظاهر درخشنده یا براق دارند؟

دلیل اول آن است که با طرح ریزی و براق کردن صحیح می‌توان فلزات را به شکل خیلی صاف تهیه کرد. گر چه آنها نیز تصاویر را خوب منعکس می‌کنند، ولی ظاهر سفید و درخشان بیشتر قطعات فلزی صیقلی شده را ندارند. بطور کلی جلا و درخشندگی فلز بستگی دارد به گروه الکترون‌های آن دارد

الکترون‌ها می‌توانند هر نوع انرژی را که به روی فلزات می‌افتد جذب کنند؛ زیرا در حرکت آزاد هستند. بیشتر انرژی الکترون‌ها از تابش نوری است که به آنها می‌افتد، خواه نور آفتاب باشد یا نور برق. اکثر فلزات همه انرژی جذب شده را پس می‌دهند، به همین دلیل ، نه تنها درخشان بلکه سفید به نظر می‌آیند.

چرا فلزات تغییر شکل می‌دهند؟

بسیاری از فلزات در حرارت ویژه‌ای ، آرایش یون‌های خود را تغییر می‌دهند. با تغییر ترتیب آرایش یون‌های بسیاری از خصوصیات دیگر فلز نیز دگرگون می‌شود و ممکن است فلز کم و بیش شکننده ، قردار ، بادوام و قابل انحنا شود یا اینکه انجام کار با آن آسان گردد. بسیاری از فلزات در هنگام سرد بودن ، به سختی تغییر شکل می‌پذیرند. بیشتر فلزات جامد را به زحمت می‌توان در اثر کوبیدن به صورت ورقه و مفتو‌ل‌های سیم در آورده ، ولی اگر فلز گرم شود، انجام هر دو آسان است.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 12 فروردین 1394 ساعت: 23:52 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(2)

تحقیق درباره انرژی خورشیدی2

بازديد: 189

تحقیق درباره انرژی خورشیدی2

امروزه بشر با دو بحران بزرگ روبرو است که بیش از آنچه ما ظاهرا تشخیص می دهیم با یکدیگر ارتباط دارند. از یک طرف جوامع صنعتی و همچنین شهرهای بزرگ با مشکل الودگی محیط زیست مواجهند و از طرف دیگر مشاهده می شود که مواد اولیه و سوخت مورد نیاز همین ماشینها با شتاب روز افزون در حال اتمام است.

اثرات مصرف بالای انرژِی در زمین و آب و هوا آشکارا مشخص می باشدو ما تنها راه حل را در پایین اوردن میزان مصرف انرژی می دانیم ,حال انکه این امر نمی تواند به طور موثر ادامه داشته باشد.توجه و توصل به انرژی اتمی به عنوان جانشینی برای سوختهای فسیلی نیزچندان موفقیت آمیز نبوده است.
صرف هزینه های سنگین و همچنین تشعشعات خطر ناکی که ازنیروگاههای اتمی در فضا پخش شده ,نتیجه مثبتی نداشته است و اگر یکی از این نیروگاهها منفجر شود زیانهای فراوان و جبران ناپذیری به بار خواهد اورد.به علاوه به مشکل اساسی که در مورد مواد سوختی نظیر نفت ,گاز و زغال سنگ داشتیم بر می خوریم بدین معنی که معادن اورانیم که سوخت این نیروگاهها را تامین می کند منابع محدودی هستند و روزی خواهد رسیدکه این ذخایر پایان خواهد یافت و ماده ای که جایگزین ان شود وجود نخواهد داشت.

انرژی خورشیدی:

خورشید به عنوان یک منبع بی پایان انرژی می تواند حلال مشکلات موجود در مورد انرژی و محیط زیست باشد.انرژی بدون خطر… باشد.حتی نور کمی که از پنجره به اتاق می تابد دارای انرژی بیشتری

از سیم برقی است که به داخل اتاق کشیده شده است.از انرژی خورشیدی می توان استفاده های مهم و کاملا مفید, به عنوان یک انرژی تمیز و قابل دسترس در همه جا استفاده کرد. اما از نور خورشید به طور مستقیم نمی توان به جای سوخت های فسیلی بهره برد بلکه باید دستگاههایی ساخته شود که بتوانند انرژی تابشی خورشید را به انرژی قابل استفاده نظیر انرژی مکانیکی, حرارتی الکتریسیته و ...تبدیل کنند.

 

مصارف انرژی خورشیدی

1)گرم کننده ها مثل ابگرمکن خورشیدی که برای گرمای خانه ها و کوره های خوشیدی که برای ذوب فلزات حتی با دمای بالا نظیر اهن استفاده می شود و دمایی تا حدود 6000درجه سانتی گراد تولید می کنند.
2)
دستگاههای اب شیرین کن که توسط اینه هایی نور خورشید را روی مخازن اب متمرکز می کنند تا کار تبخیر را انجام دهد.

3)الکتریسیته خورشیدی در این روش که نسبت به سایر روشها ارجحیت دارد.انرژی الکتریکی به سادگی قابل تبدیل به سایر انرژی ها بوده و می توان ان را ذخیره کرد.

طریقه دریافت الکتریسیته از انرژی خورشیدی:

نیروگاه های حرارتی که حرارت لازم توسط اینه هایی که نور خورشید را روی دیگ بخار متمرکز میکنند, تولید میشود.

اثر فتوولتایی:در این روش انرژی تابشی مستقیما به انرژی الکتریکی تبدیل میشود.قطعاتی که اثر فتوولتایی از خود نشان میدهند به سلول خورشیدی معروفند .

و در حال حاظر بیشترین استفاده از انرژی خورشیدی با این روش است.در برخی کشورها نیروگاه های فتوولتائیک ساخته شده که برای تولید برق است.

اما بیشترین استفاده از سلولهای خورشیدی در نیروگاه(( فتو ولتائیک50مگاواتی جزیره کرت یونان))است.

اساس کار سلولهای خورشیدی :

سلول خورشیدی عبارت از قطعات نیمرسانایی هستند که انرژی تابشی خورشید را به انرژی الکتریکی تبدیل میکنند.رسانندگی این مواد به طور کلی به دما ,روشنایی ,میدان مغناطیسی و مقدار دقیق ناخالصی موجود در نیم رسانا بستگی دارد.

از ویژگی های سلولهای خورشیدی میتوان به این موارد اشاره کرد:

جای زیادی اشغال نمی کنند .قسمت متحرک ندارند .بازده انها با تغییرات دمایی محیط تغییرات چندانی نمی کنند.نسبتا به سادگی نصب می شوند.به راحتی با سیستمهای به کار رفته در ساختمان جور می شوند.
همچنین از اشکالات سلولهای خوشیدی می توان به تولید وسایل فتوولتائیک که هزینه زیادی دارد و چگالی انرژی تابشی که بسیار کم است اشاره کرد که در فصول مختلف و ساعات متفاوت شبانه روز تغییر می كند که باید ذخیره شود و همین موضوع بسیار هزینه بر است.

کاربردهای سلولهای خوشیدی :

1)تامین نیروی حرکتی ماهواره ها و سفینه های فضایی

2)تامین انرژی لازم دستگاهایی که نیاز به ولتاژهای کمتری دارند مثل ماشین حساب و ساعت

3)تهیه برق شهر توسط نیروگاههای فتوولتائیک

4)تامین نیروی لازم برای حرکت خودروها و قایقهای کوچک

استفاده از انرژي خورشيدي و فناوري نانو در پالايش فاضلاب ها

محققان دانشگاه UniSA استراليا مشغول توسعه روش منحصر به فردي براي پالايش فاضلاب‌ها  مي‌باشند، كه بدون استفاده از  مواد شيميايي گران قيمت، كيفيت آب را بيشتر از روش‌هاي موجود بهبود مي‌بخشد.

به گفته دكتر جين، مدير آزمايشگاه بيوتكنولوژي دانشگاه UniSA٬ بهبود كيفيت فاضلاب تصفيه‌شده براي استفاده مجدد آن، بيش از هر زمان ديگر در استراليا حائز اهميت است، زيرا منابع آب اين كشور در حال كاهش مي‌باشند.

دكتر جين افزود:كيفيت پايين فاضلاب‌ها ي تصفيه‌شده استفاده آنها را در كشاورزي و كشت آبي كاهش داده است.

آخرين مرحله هر تصفيه آبي، حذف موجودات زنده بسيار ريز[1] است. در حال حاضر از كلر به عنوان ماده ضدعفوني‌كننده استفاده مي‌شود، ولي در اين حالت حتي بعد از تصفيه هم تركيبات ارگانيک زيادي در آب حضور دارند. كلر موجودات زنده ريز را از آب حذف مي‌كند، ولي با آلاينده‌هاي ارگانيک واكنش مي‌دهد و محصولات جانبي ضد‌عفوني‌کننده توليد مي كنند كه از نظر زيست‌شناسي تجزيه‌ناپذير و سمي مي‌باشند و نمي توان آنها را از آب حذف نمود، و وقتي به محيط‌زيست منتقل  شوند و در كشاورزي و صنايع ديگر مورد استفاده قرارگيرند مي توانند مشكلات  بهداشتي جدي ايجاد كنند.

دكتر جين گفت : اين مشكل نگراني ويژة سازمان ملل است، و باعث توجه عميق بين‌المللي به آلاينده‌هاي ارگانيک مي‌شود كه نمي‌توان آنها را به روش‌هاي مقرون به صرفه از بين‌برد، ولي راه حلي براي آن در دست بررسي است.

محققان دانشگاه UniSA در حال تكميل يك روش پالايش تك مرحله اي مي باشند كه مي تواند آلاينده هاي زيستي و شيميايي را درتصفيه­خانه آب از فاضلاب حذف كند.

فرآيند جديد تصفيه فاضلاب نانوكاتاليزوري نوري خورشيدي مي تواند جايگزين سومين مرحله تصفيه يعني ضد عفوني با کلر شود تا موجودات زنده ريز و تركيبات آلي را به طور همزمان حذف كرده و فاضلاب را به يك منبع آب مناسب تبديل كند.

دكتر جين گفت : به طور طبيعي موجودات زنده ريز، تركيبات ارگانيک بزرگ را خرد كرده و كوچك‌تر مي‌كنند، اما از آنجا كه اين تركيبات به طور زيستي تجزيه ناپذيرند،  ما مجبور به استفاده از نوعي انرژي براي تجزيه آنها مي باشيم. اين انرژي از اشعه UV نور خورشيد گرفته مي شود و به همراه كاتاليزورهاي نوري مورد استفاده قرار مي‌گيرد. انرژي توليد شده از واكنش سلول كاتاليزوري نوري مي‌تواند موجودات زنده ريز را كشته و تركيبات تجزيه‌ناپذير را تجزيه كند و در نتيجه آبي تميز كه به محيط‌زيست زيان نمي رساند و قابل استفاده در مصارف كشاورزي و غيره مي باشد،  بدست مي آيد.

وي افزود: خبر خوب ديگر، بسيار مقرون به صرفه بودن اين فرآيند خواهد بود، زيرا مي‌توان از كاتاليزورهاي نوري خورشيدي  مجددا استفاده نمود، تا انرژي ارزان خورشيدي را مورد استفاده قرار دهند.

منبع انرژی خورشیدی

با اندازه گیری شار خورشیدی تابشی در بالای جو زمین می‌توان قدرت دریافتی کل انرژی از خورشید را محاسبه کرد. که حدود 1.8x1011 مگا وات است. البته تمام این انرژی به سطح زمین نمی‌رسد مقداری از آن جذب لایه‌های اتمسفر می‌شود.

ماده در عالم اساساً از هیدروژن و هلیوم تشکیل شده که قسمت اعظم آن بین ستارهها وکهکشانها توزیع شده استنیروی جاذبه متقابل بین ذرات سبب تراکم گاز و گرد غبار شده و این تراکم احتراما ابر ستاره‌ای را بوجود می آورند.

انرژی پتاسیل گرانشی سبب ازدیاد دمای داخل ستاره شده و آن هم باعث افزایش چگالی ستاره شده در نتیجه دمای داخل آن افزایش می‌یابد تا یک حالت پلاسمای خورشیدی بخود بگیرد.

در یک چنین محیطی شرایط برای همجوشی هسته‌ای مهیا می‌شود. با ترکیب دوترویم و تریتیوممقداری انرژی آزاد می‌شود (17.6 Mev). بنابراین همانطوری که گفته شد، مقدار انرژیی که از خورشید به زمین می‌رسد، بوسیله جمع کننده‌های خورشیدی کنترل کرده و برای مصارف خانگی و صنعتی مورد استفاده قرار می گیرند.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 12 فروردین 1394 ساعت: 23:51 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

آشنایی با الماس

بازديد: 227

آشنایی با الماس

فرمول شیمیایی

C
سیستم تبلور : 
كوبیك

ضریب انكسار :


۲/۴۲
 
رنگ : 
زردكمرنگ یا بی‌رنگ دارای تارنگهای سرخ، نارنجی، سبز، آبی و قهوه‌ای

در اصل همان عنصر كربن است و در سیستم مكعبی متبلور می‌شوددوقلویی در آن بسیار دیده می‌شود. انواع جواهری آن روشن بی‌رنگ و كمی‌ آبی رنگ است و گاهی قهوه‌ای یا زرد تا سیاه رنگ نیز دیده می‌شود. یكی از انواع الماس كه به نام بورت است دارای شكل كروی و سطحی ناهموار می‌باشد و علت آن آگرگات شعاعی آن و مخفی بلور بودن آن می‌باشد. و این واژه به الماس‌های فاقد ارزش جواهری و بدرنگ یا لك‌دار (ناقص) به كار برده می‌شود. مشهورترین خصوصیت الماس سختی آن می‌باشد كه برابر ۱۰ جدول موس است. سختی الماس با جهت بلور آن متفاوت است. اگر چه كانی در مقابل سایش بسیار مقاوم است اما بلورهای آن ترد و شكننده می‌باشد. این كانی ضریب انكسار بسیار زیادی دارد و این سبب تلالوء زیبای آن در انواع زمینی این كانی می‌گردد. وزن مخصوص انواع زینتی آن ۳/۵ تا ۳/۵۲ و انواع صنعتی ۲/۹ تا ۳/۳ می‌باشد. كمی حالت چرب مانند دارد. (در سطح بریده) دارای نقطه ذوب بسیار بالا است. و در اسیدهای غیرقابل حل استدر هوا و در حرارت ۸۷۰ درجه سانتی‌گراد اكسید می‌‌گردد و می‌سوزد.

از گذشته‌های دور تا امروز جزء گرانبهاترین سنگهای تزئینی بوده است و از اهمیت جواهر سازی زیادی برخوردار است و به علت مصارف زیاد امروزه به صورت مصنوعی ساخته می‌شود.

 تهیه الماس مصنوعی :

الماس با شبكه اتمی فشرده و چگالی بالا پلی مورف فشار پائین نسبت به گرافیت ناپایدار است و ممكن است در فشارهای پائین به گرافیت تبدیل شود. و علت اینكه الماس و گرافیت هر دو در دما و فشار محیطی در كنار هم پایدار هستند، به دلیل این است كه واكنش تبدیل پلی‌موف كربن به یكدیگر بسیار كند صورت می‌گیرد.

خواص تشخیص :

الماس را توسط سختی زیاد "جلای الماسی" رخ مشخص و همچنین عدم انحلال در اسید و باز می‌شناسند. تشخیص الماس مصنوعی از طبیعی آسان نیست.

پیدایش :

الماس در نقاط متعددی یافت می‌شود این كانی به علت سختی زیاد و چگالی نسبتاً بالای آن معمولاً در نهشته‌های آواری یافت می‌شود. در بین سنگهای پریدوتیتی كه كیمبرلیت گفته می‌شود یافت می‌شود.

كاربرد:

در صنعت قطعات الماس برای بریدن شیشه بكار می‌رود. پودر دانه ریز الماس برای تراش و صیقلی الماس‌های بزرگ و جواهرسازی بكار می‌رود. برای بریدن سنگها و قطعات سخت از تیغه‌هایی كه از الماس است استفاده می‌شود. در روی مته حفاری از آن استفاده می‌‌شود.
الماس به صورت جواهرات و سنگهای قیمتی از اهمیت ویژه‌ایبرخوردار است. الماس مهمترین سنگ قیمتی است و ارزش آن به سختی و به تراش آن (برلیان) كه به ضریب شكست آن وبه انعكاس نور از سطوح آن بستگی دارد. بطور كلی با ارزش‌ترین نمونه‌ها آنهایی است كه فاقد ترك یا شكستگی است و بی‌رنگ و یا سفید متمایل به آبی هستند. رنگ زردی كه الماس از خود نشان می‌دهد از ارزش آن می‌‌‌كاهدالماسهایی كه دارای سایه‌های پررنگی از سبز و آبی و زرد و قرمز به عنوان الماسهاییزیبا و پرارزش شناخته می‌شود.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 12 فروردین 1394 ساعت: 23:50 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق درباره پلاسما

بازديد: 659

تحقیق درباره پلاسما

پلاسما خون فاقد سلولهای خونی است و قسمت مایع خون است.

پلاسما را می‌توان به صورت پودر در آورد و به آسانی به‌وسیله آب استریل دوباره آنرا آماده ساخت. اگر چه به هر حال پلاسما همه آثار حیات را ندارد، اما نقش زیادی در جراحیهای فوری بخصوص در زمان جنگ دارد.

پلاسما 55 درصد خون را تشکیل میدهد. مایعی است که 91 درصد آنرا آب، 1 درصد آنرا را املاح و یونهای معدنی،7 درصد آنرا پروتئینهای پلاسما، و 1 درصد باقی مانده را ویتامینها، مواد قندی و لیپیدی ، هورمونها، اسیدهای آمینه ، گلوکز و چربی و مواد دفعی تشکیل می دهند.

آب پلاسما

بخش اعظم پلاسما، آب است. آب پلاسما دارای دو منشا غذایی و آب متابولیک حاصل از آب میان‌بافتی سلولهاست. میزان آب به‌وسیله دستگاههای تنفس و دفع به دقت تنظیم می‌شود. آب پلاسما، فشار خون را تحت تأثیر قرار می‌دهد و وسیله انتقال عنصرهای سلولی و مواد غذایی محلول است.

روش تعیین حجم آب پلاسما

برای تعیین آب پلاسما از ترکیباتی استفاده می‌شود که پس از تزریق داخل وریدی نتوانند از دیواره عروق بگذرند. این ترکیبات بیشتر رنگهایی با مولکولهای درشت مانند آبی اوانز و آبی شیکاگو هستند که تعیین مقدار آنها از طریق رنگ سنجیبسیار آسان است و یا ترکیباتی مانند آلبومین دو دقیقه پس از تزریق یکی از ترکیبات فوق از بیمار خون گرفته و غلظت جسم تزریق شده را تعیین کرده و از نسبت دقت آن جسم، حجم خون را محاسبه می‌کنند.

غلظت الکترولیتی پلاسما

یونهای معدنی پلاسما از نوع یونهای معدنی موجود در آب میان‌بافتی و بطور کلی در سلولهاست. این یونها در حفظ موازنه نمک، PH و فشار اسمزی بین پلاسما و آب میان بافتی و سلولهای بافتها دخالت دارند. یون سدیم، کاتیون اصلی و یون کلر، آنیون اصلی پلاسما است و در صورتی که غلظتها را بر حسب میلی اکی والان در لیتر مشخص کنیم کاتیونها و آنیونهای پلاسما کاملاً متعادل هستند.

تامپون پلاسما

تامپون اسید کربنیک - بی‌کربنات، اگر چه حداکثر قدرت تامپونی را در حدود PH = ۶ دارد. (Ph اسید کربنیک ۶٫۱ است.) بنابرین مهم‌ترین تامپون پلاسما محسوب می‌گردد. این اهمیت نه تنها از نظر کمی، بلکه بیشتر از نظر قابلیت تنظیم غلظت آن از طریق دفع گاز کربنیک توسط ریه‌هاست.

پروتئین پلاسما

این مواد تراکم قابل توجه در پلاسما دارند. جز موادی هستند که تاکمشان باید پایدار بماند. بیشتر این مواد در کبد ساخته می‌شوند. مانند یونهای کانی، در برقراری فشار اسمزی خون و PH آن سهم مهمی دارند. پروتئینهای موجود در پلاسما به قرار زیر است.

آلبومینها : در کبد ساخته می‌شوند. ناقل هورمونها در خون بوده، وجود آلبومین در خون موجب جذب آب به داخل خون می‌شود. اگر مقدارش کم باشد، خون را جذب نمی‌کند و آب خود را از موئین رگها خارج کرده. در زیر جلد تجمع کرده و باعث «خیز» می‌شود. مبنای نامگذاری این پروتئنیها شباهت آنها به سفیده تخم مرغ است.

گلوبولینها : مبنای تنوع گروههای خونی هستند، به صورت آنتی کور عمل می‌کنند. در بسیاری از بیماریهای کبدی، بیماریهای عفونی و نفریت مقدار گلوبولین خون پلاسما خون زیاد می‌شود. و ازدیاد گلوبولین خون، ته نشین شدن گلبولهای قرمز را تسریع می‌کند.

آلگوتینین : آلگوتینین که گلبولهای قرمز خون را به یکدیگر می‌چسباند و همچنین ماده ضد گروههای خونی RH , B , A است.

فیبرینوژن و پروترومبین که در انعقاد خون دخالت دارند.

قند پلاسما

قند به شکل گلوکز در پلاسما وجود دارد و مقداری آن ۱٫۱ گرم در لیتر خون است. گلوکز خون از تجزیه مواد نشاسته‌ای و یا گلیکوژن کبد حاصل می‌شود.

مواد چربی پلاسما

مقدار چربی و لیپوئیدهای پلاسما مخصوصا در کلسترول، متغیر است. پس از یک غذای پر چرب، مقدار آن در پلاسما زیاد شده و رنگ پلاسما کدر می‌شود. مقدمه تصلب شرائین و فشار خون نشست ذرات چربی کلسترول به جدار عروق است.

مواد دفعی پلاسما

مواد دفعی سلولهای بدن در پلاسمای خون عبارت‌اند از : ترکیبات نیتروژن‌دار، آمونیاک، اوره، اسید اوریک، کرایتن و بعضی از اسیدهای آمینه‌است.

خون بافت همبند تخصص یافته‌ای است که سلولهای آن در داخل ماده زمینه‌ای مایعی به نام پلاسمای خون شناورند

نگاه اجمالی

خون 7 الی 8 درصد وزن بدن را تشکیل می‌دهد و حجم آن در یک فرد بالغ بطور متوسط 5 لیتر می‌باشد. خون به واسطه گردش در داخل رگهای خونی عامل اصلی توزیع مواد غذایی ، اکسیژن و حرارت در بدن و انتقال دی‌اکسید کربن و مواد زاید حاصل از فعالیت سلولها از بافتها به ارگانهای دفعی است. خون همچنینهورمونهای مترشحه از غدد داخلی را به ارگانهای مورد نظر حمل می‌کند.

خون در خارج از بدن منعقد شده و سلولها و مواد غیر محلول آن به صورت توده‌ای نسبتا سفت به نام لخته خون (Blood clot) درمی‌آید. و قسمت محلول آن به صورت مایعی زرد و روشن به نام سرم (Serum) از آن جدا می‌گردد. برای جلوگیری از انعقاد خون ، به منظور مطالعات خونی ، مقداری هپارین (یک ماده ضد انعقاد) یا سیترات به آن افزوده می‌شود. در این حالت اگر اجازه داده شودسلولهای خونی ته نشین شوند ، ملاحظه خواهد شد از نظر حجمی حدود 55 درصد خون از پلاسما و 45 درصد آن از سلولهای خونی تشکیل شده است. سلولهای خونی شامل گویچه های قرمز ، گویچه های سفید و پلاکتها هستند.

 

پلاسمای خون

پلاسما 55 درصد خون را تشکیل می‌دهد. مایعی است که 91 درصد آن را آب ، 7 درصد آن را پروتئینها ، یک درصد آن را املاح معدنی و یک درصد بقیه راویتامینها ، مواد قندی و مواد لیپیدی ، هورمونها و اسیدهای آمینه تشکیل می‌دهند.

 

 

 

 

پروتئینهای عمده پلاسما

آلبومین پروتئین اصلی خون می‌باشد که بوسیله کبد ساخته می‌شود و مهمترین وظیفه آن حفظ فشار اسمزی خون می‌باشد. در ضمن در حمل مواد غیر معمول در آب ، نظیر اسیدهای چرب آزاد نقش عمده‌ای داردفیبرینوژن ، پروتئینی است که در کبد سنتز می‌شود. و پس از تبدیل شدن به فیبرین در انعقاد خون شرکت می‌کندگلوبینهااز نظر وزن مولکولی به سردسته گاما گلبولینها ، بتا گلبولینها و آلفا گلبولینها تقسیم می‌شوند. که مهمترین آنها گاما گلبولینها هستند که به آنتی بادیها یا ایمونو گلبولینها نیز مشهورند.

گلبول‌های قرمز (Erthrocytes)

به سلولهای قرمز خون مشهورند. و بیشترین سلولهای خونی را تشکیل می‌دهند. سلولهایی بدون هسته و مقعر‌الطرفین هستند. در شرایط طبیعی قطر آنها بطور متوسط 7.5 میکرون می‌باشد. اگر اندازه سلول کوچکتر از 6 میکرون باشد میکروسیت و اگر بزرگتر از 9 میکرون باشد، ماکروسیت نامیده می‌شوند. حضور گویچه‌های قرمز با اندازه‌های مختلف در خون را آنیزوسیتوزیس Anisicytosis و حضور گویچه‌های قرمز با اشکال متفاوت در خون را پوی کیلو سیتوزیسPoikilocytosis می‌نامند. که در حالات مرضی دیده می‌شوند.

تعداد گویچه‌های قرمز در حالت طبیعی در خون زنان 3.6 تا 5.5 میلیون در هر میکرولیتر و در خون مردان 4.1 تا 6 میلیون در هر میکرولیتر می‌باشد. نسبت حجم سلولهای خون به کل خون برحسب درصد را هماتوکریت می‌نامیم. هماتوکریت در زنان سالم و بالغ 45 - 35 درصد و در مردان سالم و بالغ 50 - 40 درصد می‌باشد.

 

ساختمان و کار گلبولهای قرمز

گلبولهای قرمز سلولهایی مقعرالطرفین و قابل انعطاف هستند که ضمن عبور ازمویرگها بهم چسبیده و به صورت میله‌ای استوانه‌ای درمی‌آیند که رولکس(Rouleaux) نامیده می‌شودشکل ویژه و انعطاف پذیری زیاد گویچه‌های قرمز را به پروتئینهای محیطی ویژه‌ای نسبت می‌دهند که به سطح داخلی غشای اریترویسیتها چسبیده‌اند. برخی از بیماریهای ارثی خون مانند کروی یا بیضی شکل بودن گویچه‌های قرمز از نقص پروتئینهای فوق ناشی می‌گردد.

غشای این سلولها همچنین حاوی رسپتورهای مربوط به گروههای خونی می‌باشد. گویچه‌های قرمز خون حاوی مولکول پیچیده‌ای به نام هموگلوبین می‌باشد. که از یک قسمت پروتئینی به نام گلوبین و یک رنگ دانه آهن‌دار به نام «هم» تشکیل شده است. گلوبین مرکب از 4 زنجیره پلی‌پپتیدی است که به هر زنجیره یک پورفیرین آهن‌دار متصل شده است. هموگلوبین به علت داشتن آهن که در حالت احیا شدهمی‌باشد. می‌تواند با اکسیژن و دی‌اکسید کربن ترکیب شده و به ترتیب آهن ، هموگلوبین و کربامینو هموگلوبین تشکیل دهد.

با توجه به بالا بودن فشار اکسیژن در ریه ها ، اکسی هموگلوبین در ریه‌ها تشکیل شده و پس از رسیدن به بافتها ، اکسیژن جدا شده و دی‌اکسید کربن به آن متصل می‌گردد. بدین ترتیب امکان حمل اکسیژن از ریه به بافتها و دی‌اکسید کربن از بافتها به ریه امکان‌پذیر می‌گردد.عمر گلبولهای قرمز 120 روز می‌باشد. و پس از پایان این مدت بوسیله ماکروفاژهای طحال ، کبد و مغز استخوان فاگوسیته می‌شوند. کاهش تعداد گویچه‌های قرمز در خون را کم خونی Anemia و افزایش گویچه‌های قرمز در خون را پلی سیتمی Polycytemia می‌نامند.

 

 

گویچه‌های سفید خون

لکوسیتها یا گویچه‌های سفید خون بر اساس حضور یا عدم حضور گرانولهای اختصاصی در سیتوپلاسم خود به دو دسته گرانولوسیتها یا دانه‌دارها و آگرانولوسیتهایا بدون دانه‌ها تقسیم بندی می‌شوند. لکوسیتها در مقایسه با اریتروسیتها سلولهایی هسته‌دار و متحرک هستند. گرانولوسیتها بر اساس رنگ پذیری گرانولهای اختصاصی آنها به سه دسته نوتروفیلها ، اسیدوفیلها و بازوفیلها تقسیم می‌گردند. آگرانولوسیتها به دو دسته لنفوسیتها و مونوسیتها تقسیم می‌شوند.

نوتروفیلها فراوان‌ترین لکوسیتها در خون می‌باشند و در عفونتهای باکتریایی مقدار آنها افزایش می‌یابد. اسیدوفیلها یا ائوزینوفیلها بیشتر پاسخهای آلرژیک را کنترل می‌کنند. لنفوسیتها که به دو دسته لنفوسیت B و A تقسیم می‌شوند نقش عمده‌ای در دستگاه ایمنی بدن دارند. تحت شرایط بالینی از جمله التهابات عفونی و غیر عفونی ،بیماری سل و بیماریهای قارچی و برخی از سرطانها تعداد مونوسیتهای خون افزایش می‌یابد.

 

پلاکتها (Plackets)

اجسام کروی یا بیضوی کوچکی به قطر 4 - 2 میکرون هستند که از قطعه قطعه شدن سیتوپلاسم سلولهای بزرگی به نام مگا کاریوسیت (Mega karyocytes) درمغز استخوان حاصل می‌شود، فاقد هسته‌اند. با وجود این در مهره داران پست سلولهای هسته داری به نام ترومبوسیت معادل پلاکت می باشدپلاکتها را ترومبوسیت نیز می نامند. تعداد پلاکتها 400 - 200 هزار در هر میکرولیتر خون می باشد. و عمر آنها 11 - 8 روز می باشد. هر پلاکت توسط غشایی غنی از گلیلو پروتئین محصور شده و بررسیها بیانگر وجود آنتی ژنهای گروههای خونی ABOدر غشای پلاکتها می باشد.

کار اصلی پلاکت جلوگیری از خونریزی است. که این عمل با چسبیدن پلاکتها به همدیگر و محل آسیب دیده رگ و ترشح مواد دخیل در انعقاد انجام می‌گیرد. تحریک پلاکتها در محل آسیب عروقی باعث ترشح ADP می‌گردد که ADP چسبیده به سطح پلاکت موجب چسبیدن پلاکتها بهم و تشکیل توده پلاکتی را می‌کند که به صورت درزگیر عمل کرده و از ادامه خونریزی جلوگیری می‌کند. همزمان با ترشحADP ، سروتونین و ترومبوبلاستین پلاکتی نیز ترشح می‌گردد. که اولی باعث انقباض عروق و دومی باعث تبدیل پروترومبین به ترومبین می‌شود. ترومبین ، فیبرینوژن محلول پلاسما را به فیبرین غیر محلول تبدیل می‌نماید که سلولهای خونی در لابه‌لای توری ظریف حاصل از فیبرین گرفتار شده و لخته تشکیل می‌گردد.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 12 فروردین 1394 ساعت: 23:48 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق درباره فیبر نوری

بازديد: 99

تحقیق درباره فیبر نوری

پس از اختراع لیزر در سال ۱۹۶۰ میلادی، ایده بکارگیری فیبر نوری برای انتقالاطلاعات شکل گرفت. خبر ساخت اولین فیبر نوری در سال ۱۹۶۶ هم‌زمان درانگلیس و فرانسه با تضعیفی برابر با؟ اعلام شد که عملا در انتقال اطلاعات مخابراتی قابل استفاده نبود تا اینکه در سال ۱۹۷۶ با کوشش فراوان پژوهندگان، تلفات فیبر نوری تولیدی شدیدآ کاهش داده شد و به مقداری رسید که قابل ملاحظه با سیم‌های هم‌محور بکاررفته در شبکه مخابرات بود.

فیبر نوری از پالس‌های نور برای انتقال داده‌ها از طریق تارهای سیلکون بهره می‌گیرد. یک کابل فیبر نوری که کمتر از یک اینچ قطر دارد می‌تواند صدها هزار مکالمهٔ صوتی را حمل کند . فیبرهای نوری تجاری ظرفیت ۲٫۵ گیگابایت در ثانیه تا ۱۰ گیگابایت در ثانیه را فراهم می‌‌سازند . فیبر نوری از چندین لایه ساخته می‌شود. درونی‌ترین لایه را هسته می‌‌نامند. هسته شامل یک تار کاملاً بازتاب کننده از شیشه خالص (معمولاً) است. هسته در بعضی از کابل‌ها از پلاستیک کا ملاً بازتابنده ساخته می‌شود، که هزینه ساخت را پایین می‌‌آورد. با این حال، یک هسته پلاستیکی معمولاً کیفیت شیشه را ندارد و بیشتر برای حمل داده‌ها در فواصل کوتاه به کار می‌رود. حول هسته بخش پوسته قرار دارد، که از شیشه یا پلاستیک ساخته می‌شود. هسته و پوسته به همراه هم یک رابط بازتابنده را تشکیل می‌‌دهند که با عث می‌شود که نور در هسته تا بیده شود تا از سطحی به طرف مرکز هسته باز تابیده شود که در آن دو ماده به هم می‌‌رسند. این عمل بازتاب نور به مرکز هسته را (بازتاب داخلی کلی) می‌‌نامند. قطر هسته و پوسته با هم حدود ۱۲۵ میکرون است (هر میکرون معادل یک میلیونیم متر است)، که در حدود اندازه یک تار موی انسان است. بسته به سازنده، حول پوسته چند لایه محافظ، شامل یک پوشش قرار می‌گیرد.

یک پوشش محافظ پلاستکی سخت لایه بیرونی را تشکیل می‌‌دهد. این لایه کل کابل را در خود نگه می‌‌دارد، که می‌تواند صدها فیبر نوری مختلف را در بر بگیرد. قطر یک کابل نمونه کمتر از یک اینچ است .

از لحاظ کلی، دو نوع فیبر وجود دارد: تک حالتی و چند حالتی. فیبر تک حالتی یک سیگنال نوری را در هر زمان انتشار می‌‌دهد، در حالی که فیبر چند حالتی می‌تواند صدها حالت نور را به طور هم‌زمان انتقال بدهد .

فیبر نوری در ایران = در ایران در اوایل دهه ۶۰، فعالیت‌های پژوهشی در زمینه فیبر نوری در پژوهشگاه، برپایی مجتمع تولید فیبر نوری در پونک تهران را درپی داشت و عملا در سال ۱۳۷۳ تولید فیبر نوری با ظرفیت ۵۰٫۰۰۰ کیلومتر در سال در ایران آغاز شد. فعالیت استفاده از کابل‌های نوری در دیگر شهرهای بزرگ ایران آغاز شد تا در آینده نزدیک از طریق یک شبکه ملی مخابرات نوری به هم بپیوندند. اولین پروژه فیبرنوری با اجرای 700 کیلومتر کابل با 13 هزار کانال بین چندین مسیر با هزینه‌ای بالغ بر 40 میلیارد ریال بین سالهای 69 تا 73 انجام شد. در برنامه دوم توسعه پروژه فیبرنوری با 11600 کیلومتر کابل با 620 هزار کانال بین شهری با هزینه 654 میلیارد ریال در سالهای 74 تا 78 به انجام رسید و نهایتا در برنامه سوم توسعه 17850 کیلومتر تا 2 میلیون کانال با پروتکشن بین شهرهای کشور با هزینه‌ای بالغ بر 1035 میلیارد در سالهای 79 تا 83 اجرا شد.

فیبرنوری یک موجبر استوانه‌ای از جنس شیشه یا پلاستیک است که دو ناحیه مغزی و غلاف با ضریب شکست متفاوت و دو لایه پوششی اولیه و ثانویه پلاستیکی تشکیل شده است. برپایه قانون اسنل برای انتشار نور در فیبر نوری شرط: می‌بایست برقرار باشد که به ترتیب ضریب شکست‌های مغزی و غلاف هستند. انتشار نور تحت تأثیر عواملی ذاتی و اکتسابی دچار تضعیف می‌شود. این عوامل عمدتآ ناشی از جذب فرابنفش، جذب فروسرخ، پراکندگی رایلی، خمش و فشارهای مکانیکی بر آنها هستند.

سیستم های مخابرات فیبر نوری

گسترش ارتباطات و راحتی انتقال اطلاعات از طریق سیستم های انتقال و مخابرات فیبر نوری یکی از پر اهمیت‌ترین موارد مورد بحث در جهان امروز است. سرعت دقت و تسهیل از مهم‌ترین ویژگی های مخابرات فیبر نوری می‌‌باشد. یکی از پر اهمیت‌ترین موارد استفاده از مخابرات فیبر نوری آسانی انتقال در فرستادن سیگنال های حامل اطلاعات دیجیتالی است که قابلیت تقسیم بندی در حوزه زمانی را دارا می‌‌باشد. این به این معنی است که مخابرات دیجیتال تامین کننده پتانسیل کافی برای استفاده از امکانات مخابره اطلاعات در پکیجهای کوچک انتقال در حوزه زمانی است.برای مثال عملکرد مخابرات فیبر نوری با توانایی ۲۰ مگا هرتز با داشتن پهنای باند ۲۰ کیلو هرتز دارای گنجایش اطلاعاتی ۰٫۱٪ می‌‌باشد. امروزه انتقال سیگنالها به وسیله امواج نوری به همراه تکنیکهای وابسته به انتقال شهرت و آوازه سیستم های انتقال ماهوارهای را به شدت مورد تهدید قرار داده است. دیر زمانی ست که این مطلب که نور می‌‌تواند برای انتقال اطلاعات مورد استفاده قرار گیرد به اثبات رسیده است و بشر امروزه توانسته است که از سرعت فوق العاده آن به بهترین وجه استفاده کند. در سال ۱۸۸۰ میلادی الکساندر گراهام بل ۴ سال بعد از اختراع تلفن موفق به اخذ امتیاز نامه خود در زمینه مخابرات امواج نوری برای دستگاه خود با عنوان فوتو تلفن گردید. در ۱۵ سال اخیر با پیشرفت لیزر به عنوان یک منبع نور بسیار قدرتمند و خطوط انتقال فیبر های نوری فاکتور های جدیدی از تکنولوژی و تجارت بهتر را برای انسان به ارمغان آورده است. مخابرات فیبر نوری ابتدا به عنوان یک مخابرات از راه دور قرار دادی تلقی می‌‌شد که در آن امواج نوری به عنوان حامل یک یا چند واسطه انتقال استفاده می‌‌شد. با وجود آنکه امواج نوری حامل سیگنالهای آنالوگ بودند اما سیگنالهای نوری همچنان به عنوان سیستم مخابرات دیجیتال بدون تغییر باقی مانده است. از دلایل این امر می‌‌توان به موارد زیر اشاره کرد: ۱)تکنیکهای مخابرات در سیستم های جدید مورد استفاده قرار می‌‌گرفت ۲)سیستم های جدید با بالاترین تلنولوژی برای داشتن بیشترین گنجایش کارآمدی سرعت و دقت طراحی شده بود. ۳)انتقال به کمک خطوط نوری امکان استفاده از تکنیکهای دیجیتال را فراهم می‌‌ساخت. این مطلب نیاز انسان را به دسترسی به مخابره اطلاعات رابه صورت بیت به بیت پاسخگو بود.

توانایی پردازش اطلاعات در حجم وسیع: از آنجایی که مخابرات فیبر نوری دارای کارایی بالاتری نسبت به سیمهای مسی سنتی هستند بشر امروزی تمایل چندانی برای پیروی از سنت دیرینه خود ندارد و توانایی پردازش حجم وسیعی از اطلاعات در مخابره فیبر نوری او را مجذوب و شیفته خود ساخته است

آزادی از نویز های الکتریکی:بافت یک فیبر نوری از جنس پلاستیک یا شییشه به دلیل رسانندگی انتخاب می‌‌شود.در نتیجه یک حامل موج نوری می‌تواند از پتانسیل موثر میدانهای الکتریکی در امان باشد. از قابلیت های مهم این نوع مخابرات می‌‌توان به امکان عبور کابل حامل موج نوری از میان یک میدان الکترومغناطیسی قوی اشاره کرد که سیگنالهای نام برده بدون آلودگی از پارازیت های الکتریکی و یا سیگنالهای مداخله گر به حد اکثر کارایی خود خواهند رسید.

فیبرهای نوری نسل سوم

طراحان فیبرهای نسل سوم، فیبرهایی را مد نظر داشتند که دارای کمترین تلفات وپاشندگی باشند. برای دستیابی به این نوع فیبرها، محققین از حداقل تلفات در طول موج ۵۵/۱ میکرون و از حداقل پاشندگی در طول موج ۳/۱ میکرون بهره جستند و فیبری را طراحی کردند که دارای ساختار نسبتاً پیچیده‌تری بود. در عمل با تغییراتی در پروفایل ضریب شکست فیبرهای تک مد از نسل دوم، که حداقل پاشندگی آن در محدوده ۳/۱ میکرون قرار داشت، به محدوده ۵۵/۱ میکرون انتقال داده شد و بدین ترتیب فیبر نوری با ماهیت متفاوتی موسوم به فیبر دی.اس.اف ساخته شد.

کاربردهای فیبر نوری

کاربرد در حسگرها: استفاده از حسگرهای فیبر نوری برای اندازه‌گیری کمیت‌های فیزیکی مانند جریان الکتریکی، میدان مغناطیسی، فشار، حرارت، جابجایی، آلودگی آب‌های دریا، سطح مایعات، تشعشعات پرتوهای گاما و ایکس در سال‌های اخیر شروع شده است. در این نوع حسگرها، از فیبر نوری به عنوان عنصر اصلی حسگر بهره‌گیری می‌شود بدین ترتیب که ویژگی‌های فیبر تحت میدان کمیت مورد اندازه‌گیری تغییر یافته و با اندازه شدت کمیت تأثیرپذیر می‌شود.

کاربردهای نظامی: فیبر نوری کاربردهای بی‌شماری در صنایع دفاع دارد که از آن جمله می‌توان برقراری ارتباط و کنترل با آنتن رادار، کنترل و هدایت موشک‌ها، ارتباط زیردریاییها (هیدروفون) را نام برد.

کاربردهای پزشکی: فیبرنوری در تشخیص بیماری‌ها و آزمایشهای گوناگون درپزشکی کاربرد فراوان دارد که از آن جمله می‌توان چنده‌سنجی (دُزیمتری) غدد سرطانی، شناسایی نارسایی‌های داخلی بدن، جراحی لیزری، استفاده در دندانپزشکیو اندازه‌گیری مایعات و خون نام برد.

 

فن آوری ساخت فیبرهای نوری

برای تولید فیبر نوری، نخست ساختار آن در یک میله شیشه‌ای موسوم به پیش‌سازه از جنس سیلیکا ایجاد می‌گردد و سپس در یک فرایند جداگانه این میله کشیده شده تبدیل به فیبر می‌شود. از سال ۱۹۷۰ روش‌های متعددی برای ساخت انواع پیش‌سازه‌ها به کار رفته است که اغلب آنها بر مبنای رسوب‌دهی لایه‌های شیشه‌ای در داخل یک لوله به عنوان پایه قرار دارند.

روشهای ساخت پیش‌سازه

روش‌های فرآیند فاز بخار برای ساخت پیش‌سازه فیبر نوری را می‌توان به سه دسته تقسیم کرد:

رسوب‌دهی داخلی در فاز بخار

رسوب‌دهی بیرونی در فاز بخار

رسوب‌دهی محوری در فاز بخار

 

موادلازم در فرایند ساخت پیش سازه

تتراکلرید سیلیکون: این ماده برای تأمین لایه‌های شیشه‌ای در فرآیند مورد نیاز است.

تتراکلرید ژرمانیوم: این ماده برای افزایش ضریب شکست شیشه در ناحیه مغزی پیش‌سازه استفاده می‌شود.

اکسی کلرید فسفریل: برای کاهش دمای واکنش در حین ساخت پیش‌سازه، این مواد وارد واکنش می‌شود.

گاز فلوئور: برای کاهش ضریب شکست شیشه در ناحیه غلاف استفاده می‌شود.

گاز هلیم: برای نفوذ حرارتی و حباب‌زدایی در حین واکنش شیمیایی در داخل لوله مورد استفاده قرار می‌گیرد.

گاز کلر: برای آب‌زدایی محیط داخل لوله قبل از شروع واکنش اصلی مورد نیاز است.

مراحل ساخت

مراحل صیقل گرمایشی: پس از نصب لوله با عبور گازهای کلر و اکسیژن، در دمای بالاتر از ۱۸۰۰ درجه سلسیوس لوله صیقل داده می‌شود تا بخار آب موجود در جدار درونی لوله از آن خارج شود.

مرحله اچینگ: در این مرحله با عبور گازهای کلر، اکسیژن و فرئون لایه سطحی جدار داخلی لوله پایه خورده می‌شود تا ناهمواری‌ها و ترک‌های سطحی بر روی جدار داخلی لوله از بین بروند.

لایه‌نشانی ناحیه غلاف: در مرحله لایه‌نشانی غلاف، ماده تتراکلرید سیلیسیوم و اکسی کلرید فسفریل به حالت بخار به همراه گازهای [[هلیموارد لوله شیشه‌ای می‌شوند و در حالتی که مشعل اکسی هیدروژن با سرعت تقریبی ۱۲۰ تا ۲۰۰میلی‌متر در دقیقه در طول لوله حرکت می‌کند و دمایی بالاتر از ۱۹۰۰ درجه سلسیوس ایجاد می‌کند، واکنش‌های شیمیایی زیر به دست می‌آیند.

ذرات شیشه‌ای حاصل از واکنش‌های فوق به علت پدیده ترموفرسیس کمی جلوتر از ناحیه داغ پرتاب شده و بر روی جداره داخلی رسوب می‌کنند و با رسیدن مشعل به این ذرات رسوبی حرارت کافی به آنها اعمال می‌شود به طوری که تمامی ذرات رسوبی شفاف می‌گردند و به جدار داخلی لوله چسبیده و یکنواخت می‌شوند. بدین ترتیب لایه‌های شیشه‌ای مطابق با طراحی با ترکیب در داخل لوله ایجاد می‌گردند و در نهایت ناحیه غلاف را تشکیل می‌دهند.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 12 فروردین 1394 ساعت: 23:48 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 159

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس