یادگیری

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

یادگیری پایه به پایه دوره پیش دبستانی

بازديد: 89

سلسله مطالب زیر به دو مطلب اساسی می‌پردازند که متأسفانه معلمان اندکی از آن آگاهند و آنها که آگاهند از آنها استفاده مناسبی نمی کنند. این دو مطلب عبارتند از اینکه بچه‌ها در هر پایه چه چیزهایی را یاد می‌گیرند و دوم اینکه شیوه یادگیری آنها چگونه است. با ارتباط دقیق و صحیح بین این دو موضوع و نحوه و مقدار تدریس مان است که می‌توانیم بچه هایی آگاه و باسواد بار بیاوریم و در این زمینه مطالب اضافه و روشهای بیش از حد پیشرفته درست مثل کمبود مطالب و ساده انگاری زیان آور است.

 

بچه‌ها چه چیــــزی یاد می‌گیرند؟
اصـــــول پایه

در دوره پیش دبستانی از طریق بازی درباره دنیای اطراف می‌آموزند و موضوعات مختلف در ذهن یا کلاس آنها تفکیک شده نیستند. چیزهایی که آنها در طی یک اردو می‌بینند، مثل پرها، صخره‌ها یا برگ‌ها ممکن است کمک شان کند تا مفاهیم ریاضی ای مثل " بزرگ، بزرگتر، بزرگترین " را بفهمند یا اینکه تشویقشان کند تا درباره پرنده‌ها چیزی بیاموزند. ممکن است معلم بچه‌ها را با مفاهیم پایه ای مثل اشکال، حروف و رنگ‌ها آشنا کند اما باید دانست که در پیش دبستان تنها به این توجه داریم که دایره اصلاً چه شکلی دارد و چه طور به نظر می‌رسد. این‌ها اولین ارتباط کودک با موضوع یادگیری را تشکیل می‌دهند.


زبـــان و خــواندن و نـــوشتن
بچه‌ها اغلب ساعات کار در پیش دبستانی را با همکلاسان خود می‌گذرانند. هر گفتگویی، چه درباره عروسک کلاس و چه درباره رنگ مکعب های خانه سازی به بچه‌ها کمک می‌کند تا افکار و زبان خود را گسترش دهند. معلم پیش دبستانی با صدای بلند داستانهای ساده ای می‌خواند تا به بچه‌ها نشان بدهد که چطور متن از راست به چپ نوشته می‌شود، واژه های جدید به آنها یاد بدهد، توجه بچه‌ها را به صدای حروف و کلمات قافیه دار جلب کند و به آنها کمک کند درباره آنچه می‌خوانند حرف بزنند. نوشتن بخشی از کلاس پیش دبستانی نیست، اما با تلاش بچه‌ها برای نوشتن اسمشان، به شیوه خلاقانه ای وارد کلاس می‌شود. بچه‌ها حتی نمی توانند کلمات را به روش درستی تقلید کنند اما هر نوشته ناخوانایی نشان می‌دهد که بچه می‌داند هر کلمه ای حاوی پیامی است و خلق و کشف این پیام لذت بخش و هیجان انگیز است.


ریاضیــــــات
بچه های پیش دبستانی هر روز موقع شمردن کارتن های شیر یا بسته های ناهار یا نحوه نشستن بچه‌ها سر میز، از اعداد استفاده می‌کنند. آنها با اشکال هندسی مثل مثلث، مستطیل و مربع در ساعت هنر کار می‌کنند و وقتی اندازه دست و پاهای خود را مقایسه می‌کنند ،اندازه گیری انجام می‌دهند. معلمان پیش دبستانی هم بچه‌ها را به مرتب کردن اشیاء در مجموعه‌ها و الگوها ترغیب می‌کنند، از نمودارهای ساده برای ارائه مفاهیم استفاده می‌کنند، و تمام این کارها از طریق مسایل روزمره انجام می‌شوند.


علــــوم
بچه های پیش دبستانی ذاتاً دانشمند هستند. آنها از طریق مشاهده و آزمایش کردن درباره جهان می‌آموزند. چیزهای طبیعی، از صخره و حیوانات گرفته تا خواهر و برادر کوچکشان، آنها را مجذوب می‌کند. آنها اینکه به روشهای بسیاری دنیا را تحت تأثیر قرار می‌دهند، توجه می‌کنند. بچه های پیش دبستانی می‌توانند بذر بکارند یا ببینند که چطور قالب یخ در اتاق گرم آب می‌شود. آنها در حمام هم کلی چیز یاد می‌گیرند: چیزهایی که شناور می‌شوند، حبابهای صابون و ... کتابخانه ای با کتابهای غیر داستانی درباره حیوانات و طبیعت هم بسیار باب طبعشان است.

 

مطالعات اجتماعـــــــی
درس یا کلاس اجتماعی برای پیش دبستانی‌ها یعنی جایی که بچه‌ها درباره جایگاه خودشان در جهان چیز یاد می‌گیرند. فهمیدن نحوه کنار آمدن با دیگران، غالباً بزرگترین بخش کار روزانه پیش دبستانی هاست. بچه‌ها نحوه حل معضلات را یاد می‌گیرند و مهارتهایی مثل شریک شدن، رعایت نوبت و نظافت را تمرین می‌کنند. می‌فهمند چطور احساسات خود را با کلمات بیان کنند و کلاس، جامعه و مردم تشکیل دهنده آن از طریق گردش‌ها و اردوها کشف می‌کند.


بچه‌ها چگــــونه یاد می‌گیرند؟ تبدیل شدن به " یاد گیــــرنده "
در پیش دبستان، بچه‌ها اول یاد می‌گیرند که " چگونه یاد بگیرند. " آنها شروع به شکل دادن روابط خود با مدرسه به عنوان دانش آموز می‌کنند. تجربیات قوی در پیش دبستانی به بچه کمک می‌کند فکر کند: " من یادگیرنده خوبی هستم. می‌توانم مسایلی را حل کنم. می‌توانم یک کار سخت را انجام دهم. " این تجربیات به کودک پیش دبستانی نشان می‌دهد که قدرت یادگیری را دارد.


یادگیـــری از طــــــریق بازی
اگر می‌خواهید بدانید بچه در مدرسه چطور یاد می‌گیرد، به نحوه یادگیری اش در خانه دقت کنید. اگر بچه در خانه در اندازه گیری مواد پختنی کیک کمک می‌کند، یعنی دارد درس ریاضی می‌گیرد. وقتی قلعه شنی می‌سازد و به موجهای دریا نگاه می‌کند که آن را می‌شویند، دارد زمین شناسی یاد می‌گیرد، حتی اگر هنوز آمادگی فهم لغت " فرسایش " را نداشته باشد. بچه‌ها در مدرسه هم با کمک معلمشان، درست به همین نحو یاد می‌گیرند. آنها با خواص ماده‌ها در میدان شن و وقت آب بازی، آزمایش می‌کنند. آواها را با آوازها یاد می‌گیرند. مفاهیم مهم فیزیکی مانند موازنه و پایداری را در حین ساختن خانه با بلوک های خانه سازی یاد می‌گیرند.


یک مهـــــارت در یک زمـــــان
اغلب پیش دبستانی‌ها از لحاظ ذهنی نمی توانند بیشتر از یک مفهوم را در یک زمان به ذهن بسپرند. مثلاً شمردن را در نظر بگیرید. ابتدا، اغلب اعدادی را که بچه‌ها در آوازها می‌شمرند، فقط یک سری کلمه هستند. بعد ناگهان این کلمات برای بچه مفید می‌شوند؛ چون یاد می‌گیرد آنها را با شمردن انگشتانش با یک " مقدار " مرتبط کند. به این ترتیب اعداد با یک معنی، جفت و جور می‌شوند.


تشکیل تصـــویر در ذهن
همانطور که دکتر دیان لوین می‌گوید: " بچه های پیش دبستانی، از طریق تشکیل تصاویر بصری یا فیلم های کوچک در ذهنشان هم می‌آموزند. هر کدام از تفکرات آنها مثل یک فریم از فیلم است. آنها هنگام بازی کردن، این فیلم های بصری را می‌سازند. یکی از این فیلم‌ها می‌تواند درباره نحوه جا رفتن لگوها درهم باشد، یکی دیگر درباره ساختن چیز جدیدی از لگوها و دیگری درباره حل مسایلی که پیش می‌آیند. این فیلم های ذهنی به آنها کمک می‌کند با فرآیند آشنا شوند و یک موقعیت را درک کنند. "

 

"مهارتهای لازم برای حل مشکلات بطور خودکار به وجود نمی آیند، آنها هنگامی پیشرفت می‌کنند که بزرگترها در حل مسایل به بچه‌ها کمک کنند. معلمان پیش دبستانی به بچه‌ها کمک می‌کنند تا درباره احساسات خودشان چیز یاد بگیرند و دیدگاه سایر افراد را درک کنند. آنها بچه‌ها را تشویق می‌کنند تا کلماتی برای صحبت کردن درباره مشکلات و احساسات پیدا کنند و استراتژیهایی برای حل مشکلات در پیش بگیرند که باعث رضایت همه افراد درگیر شود."

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 15 اردیبهشت 1394 ساعت: 13:21 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,
نظرات(0)

یادگیری پایه به پایه دوره آمادگی

بازديد: 125

بچه‌ها چه چیــــــزی یاد می‌گیرند؟

اصــــول پایه
اکثر بچه های آمادگی دلشان می‌خواهد همه چیز را درباره دنیا و اینکه هر چیزی چطور کار می‌کند، یاد بگیرند! معلمان آمادگی اغلب براساس این شور و شوق، کارهایی پیشنهاد می‌کنند که بچه‌ها را به شیرجه زدن عمیق تر در موضوعات مورد علاقه شان تشویق می‌کند. بچه‌ها از همه طریق حتی بدن انسان و موجودات خانگی تحقیقی در اندازه های حیات می‌کنند. اغلب آمادگیها، یادگیری و تجربیات مدرسه ای سنتی تری نسبت به پیش دبستانی ها، ارائه می‌دهند. اما آمادگی هم باید همچنان کنجکاوی بچه‌ها را برای یادگرفتن بیشتر درباره دنیای اطراف برانگیزند. این وظیفه معلم آمادگی است که به بچه‌ها کمک کند در هنگام کار راحت باشند و با مهارتهای خواندن و نوشتن و ریاضی مربوط در حین اکتشافات مهم شان، آشنا شوند.

 

زبان و خواندن و نوشتن
بچه های آمادگی در همه جا به کلمات توجه می‌کنند در کتابها، در سوپر مارکت، در ایستگاه اتوبوس و خانه. آنها از طریق شعرهای مسخره و " معر " با زبان بازی می‌کنند. این کار سرگرمی بامزه ای است اما قدم بسیار مهمی در راه خواندن هم هست. معلم‌ها انواع متنوعی از شعرها، داستانها و کتابهای غیرداستانی را با صدای بلند برای بچه‌ها می‌خوانند. بچه های آمادگی یاد می‌گیرند که حروف و صداها با هم کلمات را تشکیل می‌دهند و اینکه می‌شود حروف الفبا و صداهایشان را تشخیص داد.

 

ریاضــــــــــی
شمردن مکعب های بازی، عدد دادن به میله‌ها و سایر وسایل کلاس ریاضی باعث می‌شود بچه های آمادگی با مجموعه بزرگتری از اعداد کار کنند. بچه‌ها شروع به استفاده از اشیای فیزیکی برای حل مسایل ساده جمع و تفریق می‌کنند؛ مثلاً اینکه اگر با دوستشان در خوردن بیسکویت‌ها شریک شوند، چند تا برای خودشان باقی می‌ماند. آنها درباره زمان می‌آموزند، از ابزارهایی مثل ساعت و تقویم به طور منظم در کلاس استفاده می‌کنند. در عین حال که بچه‌ها کاملاً قادر به گفتن زمان نیستند یا حتی نمی توانند به دقت بگویند چه ماه یا ثانیه ای است، می‌توانند شروع به فهم اندازه گیری مقادیر بزرگ زمان کنند.

 

علــــــوم
در آمادگی، بچه‌ها درباره گیاهان و حیوانات می‌آموزند و آب و هوا و فصول را کشف می‌کنند. معلمان نیز از آزمایشات ساده علوم برای آشنا کردن بچه‌ها با فرآیند تحقیق علمی استفاده می‌کنند. بچه های آمادگی قادر به یادآوری مقدار بیشتری اطلاعات و استفاده از آنها برای ایجاد رابطه بین اشیا هستند. آنها می‌توانند حیوانات اسباب بازیشان را به دسته هایی مثل حیوانات خشکی، دریا یا آسمان تقسیم کنند.


مطالعات اجتماعـــــــــی
بچه های آمادگی برای گسترش دادن دنیایشان به ماورای خانه‌ها و کلاس به جامعه های بزرگتر آماده هستند. آنها چیزهای بیشتری درباره قواعدی یاد می‌گیرند که به مردم در کنار آمدن با یکدیگر کمک می‌کنند. ممکن است شروع به شکل دادن عقیده ای راجع به موضوعی کنند و بفهمند که دیگران ممکن است عقاید متفاوتی داشته باشند چون درک می‌کنند که وقتی بچه ای نوبت را در بازی رعایت نمی کند، چقدر ناعادلانه است.

 

بچه‌ها چگونه یاد می‌گیرند؟ رشد کردن و تغییــــــر کردن
بچه‌ها نسبت به دوره پیش دبستانی رشد زیادی کرده اند. آنها بزرگتر و برازنده تر و هماهنگ تر شده اند. آنها از لحاظ هوشی رشد کرده اند و می‌توانند به مدت زمان بیشتری روی فعالیت‌ها تمرکز کنند. آنها از لحاظ اجتماعی رشد کرده اند و روی مهارتهای دوست یابی و کار در گروه تسلط بیشتری یافته اند. آنها تفکر پیچیده یافته اند و برای " چرا " های بسیار شان نسبت به دنیا، جوابهای دقیق تر و فهم بهتری پیدا کرده اند.


حس شگفتــــــی
بچه های آمادگی از طریق اکتشاف فعال و دست اندرکارانه به بهترین نحو آموزش می‌بینند. آنها به جهان از طریق تجربه فیزیکی آن معنا می‌بخشند. یکی از صاحب نظران چنین می‌گوید که: " بچه‌ها از طریق " حس شگفتی " یاد می‌گیرند. این حس شگفتی به بچه های آمادگی اجازه می‌دهد که در معماهای اطراف خودشان جذب شوند. آنها سعی می‌کنند این معماها را از طریق اکتشاف، توضیح ساختن و پرسیدن سؤالات بیشتر حل کنند. "


دنبال کـــــردن و تمـــــــرکـــز کردن
بچه های آمادگی اغلب از مفاهیم پیچیده و انتزاعی که هنوز برای درک کاملشان آمادگی ندارند، تعجب می‌کنند. ممکن است به کره جغرافیایی نگاه کنند و تعجب کنند که چرا مردم به پایین این کره نمی افتند، چون هنوز درکی از گرانش ندارند. ممکن است تصور کنند می‌شود روی یک ابر ایستاد حتی اگر بدانند از قطرات آب تشکیل شده است. بچه های آمادگی هم از نظر فکری و هم عملی بلوغ بیشتری یافته اند. بچه آمادگی اغلب می‌تواند دستورات معلم را دنبال کند و روی فعالیت‌ها تمرکز کنند. در حالیکه معلم پیش دبستانی بچه‌ها را در بازی با بلوکها آزاد می‌گذارد، معلم آمادگی می‌داند که می‌تواند بچه‌ها را به انجام تکلیفی خاص مثل کشیدن الگویی که با بلوک ساخته اند، روی کاغذ، وادارد. چنین تجربه هایی بچه های آمادگی را در به دست آوردن مهارتهای پایه یاری می‌رساند. آنها بعداً در زندگی دبستانی از این مهارتها برای حل مسایل ریاضی، انجام آزمایش علوم، خواندن کتاب یا نوشتن داستان استفاده خواهند کرد.

 

"بچه های آمادگی به تجربیات یادگیری با معنایی احتیاج دارند که به مهارتهایی که یاد می‌گیرند، هدف بدهند. هر چه بیشتر بتوانید به بچه‌ها هدف مهارتهایی که یاد می‌گیرند، نشان بدهید، بیشتر می‌توانند قدرت این مهارتها را بفهمند." 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 15 اردیبهشت 1394 ساعت: 13:20 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,
نظرات(0)

یادگیری پایه به پایه اول دبستان

بازديد: 179

بچه‌ها چه چیـــزی یاد می‌گیرند؟

اصـــــول پایه

کلاس اول نقطه شروع مهمی برای بچه های کوچک است تا با اتکا به آن خود را عضوی از مدرسه " بزرگ " احساس کنند. خیلی از کارها برای آنها تازگی دارد، مثلاً شاید برای اولین بار در بوفه مدرسه غذا بخورند و برای اولین بار بدون نظارت مستقیم بزرگترها، در هوای آزاد بازی کنند. این تجربیات به کلاس اولی‌ها کمک می‌کند تا بیشتر حس استقلال کنند. کلاس اولی‌ها باید از مهارتهای اجتماعی ای که در پیش دبستان و آمادگی کسب کرده اند، به نحو کامل تری استفاده کنند. اما جادوی واقعی کلاس اول هنگامی رخ می‌دهد که بچه‌ها توانایی فهمیدن معنای واقعی حروف و اعداد را پیدا می‌کنند. وقتی که آماده می‌شوند و می‌توانند کلید این رمز را پیدا کنند و کلمات را بخوانند.

 

زبان و خـــواندن و نوشتن

معمولا کلاس اول را، پایه ای می‌دانند که در آن بچه‌ها خواندن را می‌آموزند. در پایان سال اول همه بچه‌ها نمی توانند به روانی بخوانند، اما اغلب آنها اولین قدم های استوار را به سوی روان خوانی برداشته اند. مجموعه مطالب خواندنی آنها شعرهای ساده، داستانهای الگودار و کتابهای غیر داستانی مبتدی را دربرمی گیرد. با اینکه کلاس اولی‌ها هنوز حس چندان رشد یافته ای از زمان ندارند، اما به داستانهای واقعی از زمانهای دور علاقه زیادی دارند، بنابراین کتابهای تاریخی ساده جزو خواندنی های محبوب آنهاست. معلم اول ابتدایی باید در شنیدن صداهای حروف، نوشتن آنچه شنیده می‌شود و کشف زبان نوشتاری به بچه‌ها کمک کند. نوشتن نیز مانند خواندن، انواع گوناگونی در کلاس اول ابتدایی دارد. بچه‌ها تا فهم کامل زبان نوشتاری، املاهای مخصوص خود را " اختراع " می‌کنند. فعالیت های نوشتاری مثل نوشتن دفتر روزانه، داستاهای کوتاه خلاق یا ثبت کردن کارهای خودشان بسیار مفید است.

ریاضـــــــی
کلاس اولی‌ها شروع به جذب مفاهیم ریاضی انتزاعی تر می‌کنند. بچه‌ها با زمان، پول و معنی اعدادی آشنا می‌شوند که بزرگتر از آن چیزی هستند که می‌توانند بشمارند و چون هنوز بهترین راه یادگیری شان از طریق اشیای فیزیکی است، وجود وسایل کمک آموزشی مثل مکعب‌ها و میله‌ها در کلاس برایشان ضروری است. آنها حل مسائل جمع و تفریق را شروع می‌کنند. یاد می‌گیرند دوتا دوتا، پنج تا پنج تا یا ده تا ده تا بشمرند، که بعدها در حل معادلات ریاضی به کارشان خواهد آمد، آنها را شکل های هندسی دو و سه بعدی هم آشنا می‌شوند.


علــــــــــوم
معلمان، کلاس اولی‌ها را تشویق می‌کنند تا جواب سؤالهایشان درباره جهان طبیعی را خودشان پیدا کنند و یادبگیرند الگوهایی را در جهان بیابند. ممکن است با مفاهیمی هم روبرو شوند که آنها را وادار کند بیشتر از آنچه به طور مستقیم می‌فهمند، درک کنند مثلاً اینکه موجودات زنده از ذرات کوچکی تشکیل شده اند. اکتشافات معمولی علمی شامل آب و هوا، اعضای بدن انسان و شناسایی ویژگی های گیاهان و جانوران می‌شود. بچه‌ها علاوه براین می‌توانند با حرکت و نحوه هل دادن و کشیدن اشیاء هم آزمایش کنند.

 

مطالعات اجتماعـــــــــی
مطالعات اجتماعی کلاس اولی‌ها در چارچوب دنیای خانواده، مدرسه و محله قرار دارد. کلاس اولی‌ها می‌توانند تفاوت بین رویدادهایی که در گذشته، حال و آینده رخ می‌دهند می‌فهمند هر چند که هنوز آمادگی ارتباط دادن معانی واقعی را به دوره های زمانی متفاوت را ندارند. رویدادهایی که 20 یا 1000 سال قبل رخ داده اند، برای کلاس اولی‌ها فقط " گذشته " هستند مگر اینکه به موضوعی مربوط شوند که بچه‌ها با آنها آشنا باشد، مثلاً اینکه بگویند : " آن زمانی که مادربزرگت بچه بود. " از نظر اجتماعی، کلاس اولی‌ها مستقل تر هستند و بیشتر مسؤولیت کارهای خود را می‌پذیرند. بنابراین دانستن نحوه رعایت مقررات و مراقبت از خود برایشان مهم می‌شود. یک نکته مهم تر دیگر برای کلاس اولی‌ها داشتن توانایی پیدا کردن راه و چاه مدرسه ( مثلاً پیدا کردن کلاس، دستشویی و ... ) است.


بچه‌ها چه جــــوری یاد می‌گیرند؟ فهم جهان مجـــــرد
کلاس اولی‌ها به آهستگی و با کلی بازگشت در مسیر راه، از جهان بازی به جهان نشانه‌ها و مفاهیم نقل مکان می‌کنند. معنی این حرف این نیست که بازی دیگر برایشان اهمیتی ندارد، بلکه این یعنی یادگیری کلاس اولی سازمان یافته تر و با جریانی معمولی تر می‌شود. اما هنوز جای زیادی برای اکتشافات شخصی بچه در این روال وجود دارد.

 

اولین گامهـــــا
برای اینکه نحوه کار و رشد مغز شاگرد کلاس اولیتان را درک کنید، اولین قدم های یک کودک نوپا را به خاطر بیاورید. قبل از اولین گام های لرزان، بچه در خزیدن و چهار دست و پا رفتن استاد شده است. کلاس اولی‌ها هم همین قدم های اول را از اطلاعات آشنایی که داشتند به سوی جهان بزرگتر و انتزاعی برمی دارند. در این روزهای تازه به راه افتادن، کودک برای اینکه سریعتر به جایی برسد، دوباره به روش چهار دست و پا رفتن بر می‌گردد. به همین نحو کلاس اولی هم هنوز با گرفتن اطلاعات از طریق اکتشاف و بازی کردن، راحت تر است. مغز او در حال شروع به گرفتن چند مفهوم در یک زمان و سپس برقراری ارتباط بین آنهاست.

 

یادگیــــــــــــری از اشتباهات
کلاس اولی با انجام دادن و اشتباه کردن، یاد می‌گیرد. ممکن است این اشتباهات ناامید کننده باشند، برای همین بچه‌ها به کسانی نیاز دارند که نکات مثبتی درباره نحوه یادگیری قوی آنها را به یادشان بیاورد. تا امروز، اغلب رشد و یادگیری بچه‌ها بخشی از فرآیندی طبیعی بوده که در دنیاهای آسوده و راحت بازی و خانه صورت می‌گرفته اند. ممکن است آنها کلی زحمت کشیده باشند تا یاد بگیرند توپ را چطور شوت کنند اما هیچ کس به این کار آنها نمره نداده است یا به اینکه این کار چقدر زمان برده، توجه نکرده است. در کلاس اول بچه‌ها شروع به کسب مهارت در حوزه هایی می‌کنند که کاملاً در آنها احساس راحتی نمی کنند و تازه به خاطر این کارها باید نمره هم بگیرند. از آنها خواسته می‌شود کارهای مشکلی انجام دهند وبرای اولین بار حس می‌کنند که در حال مبارزه هستند. این شرایط جدید گاهی بچه های با اعتماد به نفس را هم درباره توانایی های خود به شک می‌اندازد. در گذشته آنها در کار خود " استاد " بوده اند اما الان فشار یادگیری خواندن و درک مفاهیم سخت و پیچیده ریاضی و علوم را روی دوش خود احساس می‌کنند. بنابراین کلاس اولی‌ها باید در محیطی مملو از هیجان و تشویق قرار بگیرند و الگوهای مناسبی از نحوه یادگیری از اشتباهات را در دسترس داشته باشند.

 

"معلمها برای کتابخوانی به صدای بلند برای بچه‌ها دلایل خوبی دارند: بچه‌ها یاد می‌گیرند از داستانها لذت ببرند و زبان را ستایش کنند، با آنها لغتهای جدید و معنی هایشان را یاد می‌گیرند، تجربیاتشان با اطلاعات جدیدی که می‌گیرند، گسترده می‌شود؛ و شاید مهمتر از همه آنکه تبدیل به شیفتگان کتاب می‌شوند."

 


منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 15 اردیبهشت 1394 ساعت: 13:19 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,
نظرات(0)

تکنیک یادگیری یکبار برای همیشه

بازديد: 175

چکیـــــــــده

این روش که یکی از قویترین روش های یادگیری است در سال 1996 توسط فردی به نام رابینسون ابداع شد. در این روش سعی بر این است تا با ایجاد زمینه ای در ذهن قبل از مطالعه، روند یادگیری فعال تر و آسان تر گردد. (SQ3R) مخفف این کلمات است: پیش خوانی (Survey)، سؤال سازی (Question)، خواندن (Read)، بازگویی و تعریف (Recite) و مرور (Review). در ادامه به مراحل مختلف این روش اشاره می‌‌کنیم:

 

پیش خـــــــــوانی:
درسی را که می‌‌خواهید بخوانید، ابتدا پیش خوانی کنید. سعی کنید برای پیش خوانی از روش زیر استفاده نمایید:
- نگاهی سریع و گذرا به متن بیندازید.
- نکات مهم و کلیدی را بیابید.
- سؤالات و تمرین های آخر درس را مرور کنید.
- پاراگراف اول و آخر و خلاصه درس را به شیوه ای گذرا بخوانید.

 

ســــــــؤال ســــــازی:
در ذهن خود سؤالاتی راجع به موضوع درس بسازید. برای این کار می‌‌توانید:
- عناوین و تیترها را بصورت سؤال درآورید.
- از خود بپرسید: "راجع به این موضوع چه می‌‌دانم؟"، "معلم راجع به این موضوع چه چیزهایی می‌‌گفت؟" و سؤالاتی از این قبیل.

 

خـــــــواندن:
متن درس را بطور کامل بخوانید. در هنگام خواندن:
- به دنبال جواب سؤالاتی باشید که در ذهن خود ساخته بودید.
- به سؤالات آخر درس جواب بدهید.
- زیر نکات مهم خط بکشید.
- اگر مطلبی را درست نفهمیده اید، دوباره آن را بخوانید.

 

بازگویـــــــی و تعـــــــریف مطالب:
بعد از آنکه خواندن یک بخش به پایان رسید، به بازگویی مطالب آن بپردازید.
- مطالب درسی را از حفظ برای خود تکرار کنید و یا خلاصه نویسی کنید.
- در تکرار مطالب از روشی که متناسب با تکنیک یادگیری تان است، استفاده کنید و به خاطر داشته باشید که هر چه بیشتر از حواس پنجگانه خود استفاده کنید، مطالب بهتر در حافظه تان جای می‌‌گیرد.

- قدرت یادگیری سه برابر می‌‌شود با: دیدن، بیان کردن، شنیدن.
- و این قدرت چهار برابر می‌‌شود با: دیدن، بیان کردن، شنیدن و نوشتن!

 

مــــــرور مطالــــب:
بعد از آنکه مطالب را بطور کامل خواندید و برای خود بازگو کردید، نوبت به مرور مطالب می‌‌رسد.
- روز اول: بلافاصله بعد از مرحله تعریف و بازگویی، 5 دقیقه سریع مطالب را مرور کنید.
- 24 ساعت بعد: کتاب را ورق بزنید و به نکات مهم نگاهی بیندازید، به مدت 5 دقیقه این کار را انجام دهید.
- یک هفته بعد: به مدت 5 دقیقه مطالب درسی را مرور کنید. برای مطالبی که به نظرتان سخت تر است بیشتر وقت بگذارید.
- و به همین ترتیب هر چند وقت یکبار مطالب را مرور کنید تا هنگام امتحان به مشکلی برخورد نکنید.

 

به خاطــــر داشتـــه باشیـــد:
کسانیکه مطلبی را 6 بار پیاپی می‌‌خوانند در مقایسه با کسانی که در 6 نوبت و هر بار 5 دقیقه. این کار را می‌‌کنند، درصد یادگیری کمتری دارند. چرا که در فواصل زمانی قدرت پردازش ذهن بالاتر می‌‌رود.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 14 اردیبهشت 1394 ساعت: 22:19 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,
نظرات(0)

چرخه یادگیری

بازديد: 257

یادگیری ما را نمی توان با مقیاسی مانند عقربه سوخت ماشین اندازه گیری کرد که از خالی تا پر تغییر می‌‌کند. ما با مرور دوباره آنچه که قبلا آموخته ایم و بازاندیشی در افکار و طرحهایمان برای یادگیری در آینده، یاد می‌‌گیریم. و همیشه چیزهای بیشتری برای آموختن وجود دارد. معروف ترین چرخه یادگیری "چرخه کولب" است که چهار مرحله را برای یادگیری شناسایی کرده است:

 

تجربه

عمل


 
تفکر

مفهوم ساختن

 

این مدل نشان می‌‌دهد که ما چگونه از طریق تجربه و از مقایسه تجربه خودمان با دیگران یاد می‌‌گیریم که چگونه تجربه هایمان را تحلیل کنیم و برای کارهای جدیدی برنامه ریزی کنیم. اگر تمام فازهای این چرخه را طی کنیم "یادگیری تجربی"، چنانکه به این اسم مشهور است، به تجربه اندک ما محدود نمی شود.

 

سبکهـــــای یادگیـــــری
همه ما به یک روش یاد نمی گیریم. ما گرایش داریم روش هایی را که با آنها راحت تر هستیم انتخاب کنبم و بقیه روشها را کنار بگذاریم. این نکته مهم است که ما از سلیقه مان در مورد سبک های یادگیری باخبر باشیم تا بتوانیم:

• از روش های یادگیـــری مان استفاده کنیم که با آمـــوزش خاصی که فرا می گیریم، سازگار باشد.
• یادگیری مان را در روشهای ضعیف تر بهبود بخشیم.

نکته مهم آن است که بدانیم " سبک های یادگیری" خصوصیات فردی افراد نیستند و ما همه در شرایط متفاوت سبک های متفاوتی را به کار می‌‌گیریم. هر چند، معمولا ما یک یا دو سبک را بر بقیه ترجیح می‌‌دهیم. به گفته هانری و مامفورد (1986) برای اینکه چرخه یادگیری (چرخه کولب را نگاه کنید) را کاملا طی کنیم، باید هر چهار سبک یادگیری را در پیش گرفت. ضعف یا قبول نکردن هر کدام از این سبک های یادگیری، فرآیند یادگیری را دچار مانع می‌‌کند.

 

فعالیت گرا

شما به جای اینکه به دفترچه راهنما مراجعه کنید با انجام دادن هرکاری، آن را یاد می‌‌گیرید. دوست دارید خود را دربیشترین تجربه‌ها و فعالیتهای ممکن غرق کنید. اغلب دوست دارید در گروه کار کنید تا بتوانید ایده های بیشتری بدهید و امتحان کنید. نقطه قوت شما پذیرش فکری و شور وشوق شماست.

اهل فکر

شما عقب می‌‌ایستید و مشاهده می‌‌کنید؛ چون دوست دارید قبل ازتصمیم گیری درباره پیشروی، تا آنجا که می‌‌توانید اطلاعات جمع کنید. به جای یک باره پریدن در وسط ماجرا، ترجیح می‌‌دهید تصویر بزرگ تری به دست بیاورید که شامل تجارب و دیدگاه های آدم های دیگر باشد. نقطه قوت شما جمع آوری اطلاعات با دقت زیاد و تحلیل آنها برای رسیدن به نتیجه است.

نظریه پرداز

شما می‌‌خواهید تمام مشاهداتتان را با قالب نظریه‌ها و چهارچوبها تطبیق دهید تا بتوانید ببیند چگونه یک مشاهده به مشاهده های دیگر ربط پیدا می‌‌کند. شما سعی می‌‌کنید با پرسیدن این سوال که "چطور جور در می‌‌آید؟" آمو خته های جدید را با نظریه‌ها و چهارچوب خودتان سازگارکنید. نقطه قوت شما این است که در تلاش برای حل یک مسئله، از ربط بین قسمت های مختلف برای داشتن یک رویکرد قدم به قدم استفاده می‌‌کنید.

پراگماتیست

شما همیشه دنبال ایده های جدید هستید تا آنها را به عمل درآورید. معیار اصلی شما برای قضاوت در مورد یک نظریه، نتیجه عملی ناشی از آن است. نقطه قوت شما هم این است که می‌‌توانید با اعتماد به نفس ایده جدیدی را مطرح کنید و به مرحله عمل در آورید.

 

وضعیتهـــــای یادگیــــــــری
وقتی دانش آموزان در حال کسب مهارت یا دانش جدیدی هستند، اندیشیدن به "وضعیت یادگیری" شان یعنی میزان توانایی و آگاهی شان ازآن سودمند است. اگر یادگیرنده از نیاز خود آگاه نباشد، نمی تواند از پیش نهادهای کمک استفاده کند. دابین چهار وضعیت برای یادگیری پیش نهاد می‌‌کند:

 

   

خودآگاه

ناخودآگاه

 

از نیاز به یادگیری یک مهارت یا دانش جدید:

   

کار آمد

در مهارت یا دانش مورد نظر

کارآمد خودآگاه

کارآمد ناخودآگاه

ناکارآمد

ناکارآمد آگاه

ناکارآمد ناخودآگاه

 

یادگیرنده اغلب در حالیکه نسبت به نیازها و ضعفهای آموزشی خود در وضعیت ناکارآمد خودآگاه است، شروع به یادگیری میکند. متاسفانه خیلی از ما در مرحله ناکارآمد ناخودآگاه (آنکس که نداند و نداند که نداند!) هستیم. فهمیدن این وضعیتها برای هدایت یادگیرندگان به وضعیت مطلوب کارآمد ناخودآگاه، مثلا درراندن یک ماشین، بسیار ضروری است.

انگیـــــزه بــــرای تحصیل در سطـــــوح عالی تر
انگیزه یادگیرنده نقش مهمی در فرآیند یادگیری بازی می‌‌کند. مقدار انگیزه ما به این بستگی دارد که چه کسی هستیم، چه چیز می‌‌خواهیم یاد بگیریم و شرایطی که در آن یاد می‌‌گیریم چیست. بررسی هایی که تایلور (1983) روی دانشجویان دانشگاه اپن انجام داد نشان داده است که در تحصیلات عالی چهار رویکرد عمده در انگیزش دانش آموزان وجود دارد. هر کدام از این رویکردها ( ونه خصوصیات فردی!) را می‌‌توان به به دو زیر گروه علاقه درونی به فرآیند یادگیری و علاقه بیرونی به یادگیری به عنوان وسیله ای برای رسیدن به یک هدف تقسیم کرد. این چهار رویکرد را می‌‌توان به صورت زیر خلاصه کرد:

 

رویکرد

هدف

علاقه

نگرانی های دانش آموز

شغلی آموزش درونی

آیا این یاد گیری به شغل انتخابیم مربوط می‌‌شود؟

 

مدرک گرفتن

بیرونی

آیا رشته ام برای کارفرماها شناخته شده و معتبراست؟

آموزشی

علاقه ذهنی

درونی

آیا برنامه درسی ام جالب است؟ آیا کلاس‌ها انگیزه ام را تقویت می‌‌کنند؟

 

پیشرفت تحصیلی

بیرونی

آیا نمراتم نشان می‌‌دهد که پیشرفت خوبی داشته ام؟

شخصی

رشد و اصلاح شخصی

درونی

آیا من با چالش مواجه می‌‌شوم و آیا تجربه ام زیاد می‌‌شود؟

 

جبران کمبود یا فرصت قبلی

بیرونی

بازخوردم چقدر خوب است؟ آیا این درس را می‌‌گذرانم؟

اجتماعی خوش گذراندن بیرونی

آیا امکانات ورزشی و فرهنگی خوبی موجود هست؟

 

انگیزه اجتماعی برای یادگیری نیازی بیرونی است و بنابراین تقسیم بندی درونی ندارد.

 

دیدگاههـــای ما نسبت به یادگیــــــری
اینکه ما یادگیری مان را چگونه شروع می‌‌کنیم به دانش و مهارت های قبلی، انگیزه ما برای یادگیری، روش یادگیری و شرایط آموزشی محیط یادگیری مان بستگی دارد. اما اساسی تر از اینها، چگونگی شروع یادگیری در وهله اول، به اینکه چه تصوری از آموزش داریم مربوط می‌‌شود. مارتون و سالجو (1997) دو رویکرد یادگیری عمیق و سطحی راشناسایی کرده اند که اساسا در تصوری که ازمعنی آموزش دارند با هم متفاوتند. "یادگیری عمیق" رویکرد مطلوب آموزش عالی است. "یادگیری سطحی" در پیوند با حفظ کردن فرمول‌ها و معلومات بدیهی است. باید دو نکته را در رویکرد به آموزش، مورد توجه قرار داد. اولا، آدم های متفاوتی که رویکردهای یادگیری متفاوت دارند، سر کلاس یک درس واحد می‌‌نشینند. دوم اینکه یک شخص واحد بر حسب زمان یا چیزی که می‌‌گیرد، رویکرد متفاوتی را اتخاذ می‌‌کند.

 

یادگیری عمیق

یادگیری عمیق، متضاد یادگیری سطحی و رویکرد مطلوب آموزش عالی است. کسانی که رویکرد عمیق به یادگیری دارند مطالب جدید را با ربط دادن آنها به دانسته های قبلی شان یاد می‌‌گیرند. بعضی اوقات به این رویکرد، "یادگیری کل نگر" گفته می‌‌شود، چون این نوع یادگیری با داشتن فهم و دیدگاه واحدی نسبت به جهان مرتبط است. کسی که رویکرد عمیق دارد به جای اینکه واقعیات را از هم جدا کند همواره در حال این سوال است که " چطور جور درمی آید؟ بحث بر سر چیست؟ آیا توضیح دیگری وجود ندارد؟" در این یادگیری ارزش یابی به جای بازتولید صرف درسها، درگیر شدنی فعالانه با اندیشه هاست.

یادگیری سطحی

یادگیری سطحی گردآوری معلومات بی ربط به هم مانند اسم آدم‌ها و مکان‌ها و تاریخ وقایع است. این رویکرد، یادگیری را چیزی می‌‌بیند که می‌‌توان آن را با عقربه سوخت اندازه گیری کرد؛ که از خالی شروع می‌‌شود و باید تا پرشدن پیش برود. این رویکرد به "یادگیری اتمیستی " شهرت دارد چون وقتی ما به طور سطحی یاد می‌‌گیریم، میزان دانسته هایمان را به شکل یک توده می‌‌بینیم نه به صورت کیف پولی که می‌‌توان آن را روی هم گذاشت و پس انداز کرد. وقتی زمان ارزشیابی این یادگیری برسد به تکنیکهای " مرور" و رویه هایی معمولی مثل حفظ کردن نیاز پیدا می‌‌کنیم. مشکل اصلی یادگیری سطحی هم وقتی بروز می‌‌کند که مجموعه اطلاعاتی که با آنها سرو کار داریم، بسیار گسترده شود.

یادگیری استراتژیک

یادگیری استراتژیک بر تکنیکهای یادگیری تاکید دارد. در این رویکرد دانش آموزان یادداشت های خود را سازماندهی می‌‌کنند و سعی می‌‌کنند معیارهای درس را پیش بینی و جوابهایشان را به آنچه معلم می‌‌خواهد، نزدیکتر کنند. "رویکرد استراتژیک" تلاشی منطقی در جهت ایجاد تعادل بین میزان تلاش برای یادگرفتن یک درس و نمره آن است. مدیریت زمان و منابع از مسایل اصلی این روش است.

 

سه رویکرد به آموزش را می‌‌توان به صورت زیر خلاصه کرد:

 

رویکرد

هدف از فعالیت

ویژگیهای رویکرد

با هدف

رویکرد عمیق تبدیل کردن درگیری فعال با ایده های جدید.
ربط دادن دانسته های قبلی به آموخته های جدید
پیدا کردن منطق و شاهد در بحث ها
درک معنی اندیشه ها
رویکرد سطحی باز تولید کردن دانش را مجموعه از واقعیتهای بی ارتباط دانستن
حفظ کردن اسم ها، تاریخ‌ها و فرآیندها
استرس!
کسب دانش ومهارت های لازم
رویکرد استراتژیک

سازمان دهی کردن

روشن کردن خواسته های درس
مدیریت خوب منابع و بار کاری
یادگرفتن آنچه معلم‌ها می‌‌خواهند
رسیدن به بالاترین نمره ممکن ازای مقدار تلاش معین

 

 

باز هم تاکید می‌‌کنیم که مهم است درک کنیم که اینها "خصوصیات فردی" نیستند. ما بر حسب شرایط رویکردهای مختلفی را به کار می‌‌گیریم. چالش موسسات آموزشی این است که اهداف و محتوای آموزش و سبک های تدریس و انواع ارزشیابی را طوری طراحی کنند که آموزش عمیق را آسان سازد.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 14 اردیبهشت 1394 ساعت: 22:19 منتشر شده است
برچسب ها : ,,
نظرات(0)

عوامل موثر بر یادگیری

بازديد: 203

عوامل موثر بر یادگیری

1- آمادگی 

الف) از نظر جسمی ، عاطفی، به رشد کافی رسیده باشد.

ب) محیطی که توام با ترس و وحشت ، دلهره ، اضطراب و پریشانی باشد یادگیری را مختل می کند.

2- تجارب گذشته

الف) هر آموخته جدید ریشه در آموخته های قبلی دارد. بنابراین هر درس جدیدی که آموخته می شود، بر پایه و اساس درسهای قبلی نهاده شده باشد.بنابراین کسی که درسهای قبلی را نفهمیده است درسهای جدید را نخواهد فهمید. معلم  هم باید آموخته های جدید را بر پایه آموخته های قبلی پایه گذاری کند. تا درگیری  ذهنی با آموخته های جدید ایجاد شود.

ب) تجارب گذشته همانطور که ممکن است باعث یادگیری مطالب جدید شود، همچنین ممکن است برای یادگیری جدید نوعی مانع باشد. این زمانی است که تجارب گذشته اشتباه فهمیده شود. و یا تجارب گذشته به گونه ای نادرست برای یاد گیرنده تفهیم شده باشد. ویا تصور نادرستی از تجارب گذشته وجود داشته باشد.

3) روش تدریس معلم

معلم برای یادگیری دانش آموزان کدام روش تدریس را برگزیند بسیار مهم است. بنابر این روش تدریس معلم در یادگیری دانش آموزان بسیار موثر است. امروزه روش های تدریس نوین جایگزین روش های تدریس سنتی میشود.

روش های تدریس سنتی بیشتر تلاش و کوشش معلم را می طلبد. اما روش های تدریس نوین بر پایه ی دانش آموز محوری است. و معلم بیشتر به عنوان هدایت کننده مطرح می باشد. و دانش آموزان برای یادگیری فعال هستند.

4) تمرین و تکرار

تمرین و تکرار تاثیر انکار ناپذیری بر یادگیری  ما دارد. هرچه تمرین و تکرار بیشتر شود، یادگیری هم بیشتر می شود. اما کمیت و مقدار این چگونه باید باشد بسیار مهم است. بسیاری از آموخته های ما در مدت زمانی کوتاه فراموش می شوند، بنابراین با تمرین و تکرار و سپردن آموخته ها به حافظه بلند مدت زمان فراموشی ما هم دیر صورت می گیرد.

5) انگیزه و هدف

بی شک داشتن انگیزه میل و رغبت و علاقه، و همچنین هدف، مهمترین عامل موثر بر یادگیری است.

6) موقعیت و محیط یادگیری

محیط یادگیری از نظر فیزیکی و تجهیزات و امکانات مدرسه، مثل کتابخانه، آموزشگاه ، کارکنان مدرسه ، دانش آموزان و فضای مناسب مدرسه بر یادگیری تاثیر دارند.

7) رابطه کل و جزء

هر جزئی به تنهایی معنایی ندارد. در نظر گرفتن جایگاه هر جزء نسبت به کل است که آن جز معنی پیدا میکند. کل قابل تعمیم به اجزاء است. بنابراین ارتباط اجزا با کل یادگیری را موثر می کند. هر مطلب درسی باید در کل شناخته شود. سپس به اجزاء آن پرداخته شود. اگر در کتاب های درسی دقت کرده باشیم می بینیم، که هر کتاب در کل به یک موضوع درسی می پردازد. و سپس بخش ها و فصل های کتاب هم به عنوان یک درس به موضوع خاصی

می پردازد. سپس اینها دارای مطالبی است که اجزای درسها را تشکیل می دهد. این مثل آن است که کسی تصمیم گرفته باشد. موقعیت جغرافیای شهر تهران را مورد مطالعه قرار دهد. این شخص دو راه پیش روی دارد یا با  سفر به داخل و حومه شهر آنرا مورد مطالعه قرار می دهد تا موقعیت جغرافیای شهر را درک کند. یا می تواند سوار یک هواپیما شود و از ارتفاع مناسب به نظاره بنشیند و شکل کلی تهران را از بالا ببیند. سپس اطلاعات خود را از پایین دنبال کرده و تکمیل کند.راستی کدام روش می تواند ما را به تصویر دقیق شهر رهنمون سازد؟ 

چرا همه افراد مطالب درسی را یکسان درک نمی کند ؟

صرف نظر از فرایند شکل گیری  هوش (محیطی یا اکتسابی) هوش همه ی دانش آموزان یکسان نیست و معلمان در کلاسهای درس با دانش آموزان مختلفی از نظر هوشی روبرو هستند. برای همین است که عده ای زود یاد می گیرند و عده ای دیر. اما مسئله قابل توجه این است که در مدارس عادی در هر کلاس سی نفره 2 الی 5 نفر در سطح هوش متوسط به بالا عمل میکنند. و ظاهرا درسها را خوب می فهمند. البته این هم قابل مناقشه است. که آیا یادگیری آنها عمیق است یا نه؟ آنچه که مسلم است اینکه عده  زیادی از دانش آموزان و واقعاً مطالب کتابهای درسی را نمی توانند به خوبی بفهمند. گرچه برخی از دانش آموزان در این راه تلاش زیادی میکنند. اما گویا موانع جدی برای درک واقعی از مطالب درسی وجود دارد . شاید گفته شود که عواملی چون روش تدریس و عملکرد معلمان و علاقه افراد هم در این میان تاثیر گذار هستند. پس نمی توان همه چیز را به هوش دانش آموزان نسبت داد. در جواب باید گفت شکی نیست که این عوامل موثر هستند . اما واقعاً هوش افراد و در نتیجه سطح درک آنها در دنیای واقعی متفاوت است. و این به طور ضمنی به ما این پیام را می دهد، که یادگیری افراد در یک سطح صورت نمی گیرد. و معلمان نیز به علت حجم و محتوی کتابها و حرکت در چهار چوب زمانی و بودجه بندی کتابها که برای آنها از طرف سازمان طرح ریزی شده، حرکت می کنند. در نتیجه نمی توانند روی درسها بیشتر توقف کنند، تا بتوانند یادگیری دانش آموزان را وسعت دهند. از طرف دیگر گروه زیادی از دانش آموزان واقعاً می خواهند وارد دانشگاه شوند و پیشرفت کنند. و والدین عده ای زیادی از این دانش آموزان هم مجدانه وضعیت تحصیلی فرزندان خود را پیگیری می کنند. و بعضا حساسیت افراطی از خود نشان میدهند. و می خواهند، به هر نحوی زمینه ی شکوفایی فرزندان خود را فراهم آورند .

پس چه باید کرد؟ و چگونه سطح یادگیری این گروه از دانش آموزان را می توان بالا برد ؟

افراد جامعه ما فکر میکنند که مدرسه مسئولیت همه چیز را در این رابطه باید به عهده بگیرد. اما واقعاً منطقی نیست اینگونه فکر کنیم. چون مدرسه هم محدودیت های زیادی در این رابطه دارد . محدودیتهایی چون : کمبود زمان ، کمبود امکانات ، حجم و محتوای کتابهای درسی، تعداد دانش آموزان در کلاسها ، تفاوتهای فردی از نظر هوشی و شخصیتی و همچنین معلمان و غیره. پس همه چیز را نمی توان به گردن مدرسه انداخت. گرچه مدرسه یک عنصر تعیین کننده در فرایند یادگیری دانش آموزان است. با همه این صحبت ها به نظر می رسد، که خود دانش آموزان و اولیای آنها خارج از مدرسه هم باید به فکر حل مشکلات تحصیلی خود برآیند. و دانش آموزان بیشتر زحمت بکشند، و زمان بیشتری را به درس اختصاص دهند. اما آنها برخی از درسها را به تنهایی نمی توانند بفهمند. برای همین باید کسی این گونه دروس را به آنها توضیح داده و راههای درک و یادگیری را به آنها نشان دهد. و صرفا منتظر مدرسه نمانند.


منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 14 اردیبهشت 1394 ساعت: 13:48 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

یادگیری به روش کل به جزء

بازديد: 227

یادگیری از طریق دو روش می تواند صورت بگیرد. رو ش استقرائی یا روش جزء به کل و روش قیاسی یا روش کل به جزء.

فرض کنید دو نفر برای بدست آوردن موقعیت جغرافیایی شهر تهران به مطالعه این شهر می پردازند. نفر اول برای این منظور سوار اتومبیل خود می شود و به خیابانها و نقاط مختلف شهر میرود  تا از طریق آن تصور کلی از تهران را بدست آورد(روش استقرائی) اما نفر دوم سوار بر هواپیما میشود و از بالا به تهران نگاه میکند و  بدون درگیر کردن خود در جزئیات تصور کلی را از شهر بدست می آورد و سپس از پائین به مطالعه جزئیات میپردازد.(روش قیاسی).

درک مفهوم درس از کل به جز بسیار پر اهمیت است برای این منظور ابتداء مفاهیم کلی درک و سپس تقسیم بندی میشود در مرحله بعد مسائل جزئی مربوط به کلیات درک و ارتباط داده میشود. چنین روشی میتواند مغز را در یادگیری یاری دهد چون وقتی مغز تصوری از یک مفهوم بدست می آورد جزئهای مربوط به آن را هم در قالب همان کلیت قرار میدهد و این فراموشی را به حداقل می رساند.

به عنوان مثال، وقتی مغز ما مفهوم میز را در ک می کند آنوقت هزاران میزی که در خارج از ذهن ماست و صورت های مختلفی دارد در قالب میز در مغز ما دسته بندی میشود اما اگر مفهوم میز را ما درک نمی کردیم آنوقت هزاران میز را جدا جدا تصور می کردیم در نتیجه نگهداری صورت همه آنها برای ما بسیار مشکل بود.

در رابطه با نحوه خواندن کتابهای به روش کل به جزء، فرض کنید در کتاب علوم دوره راهنمائی بخشی به نام نیرو وجود دارد سپس موضوعات مختلفی در این بخش شرح داده شده است مثل اصطکاک، نیروی جاذبه، نیروی آهن ربا و غیره. یادگیری از کل به جزء در صورتی محقق می شود که:

 1- ابتداء مفهوم نیرو برای دانش آموز درک شود. 2- دانش آموز این را درک کند که آن بخش کلا در مورد نیروست.3- انواع نیرو را در آن بخش ببیند و علت نیرو بودن آن را بفهمد و بتواند آنها را با مفهوم کلی نیرو ارتباط دهد.4 - در پایان بتواند جزئیات تک تک نیروها را درک کند.

چنین روشی در یادگیری میتواند دانش آموز را مسلط نشان دهد و یادگیری او را هوشمندانه گرداند. گر چه یادگیری از جزء به کل در بعضی عرصه ها مثل ورزش بیشتر مورد توجه است اما روش کل به جزء در حوزه آموزش مدرسه خصوصا در مطالعه کتابها بدون معلم، موثر تر نشان میدهد.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 13 اردیبهشت 1394 ساعت: 19:08 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,
نظرات(0)

یادگیری با رویکرد ساختار گرایی

بازديد: 301

این نظریه اشاره بر ان دارد که یادگیرنده دانش را برای خودش و توسط خودش می سازد هر فراگیر گاه به طور جمعی و گاه به صورت انفرادی معانی را می سازد. او یاد می گیرد که ایجاد معانی همان یادگیری است و نمیتوان این یادگیری را به روش دیگر به دست اورد. توجه به این نظریه دو دیدگاه را حاصل است:

۱ـ ما مجبورییم بر روی فراگیر در افکار وی پیرامون یادگیری متمرکز شویم نه روی موضوع و مبحث تدریس

۲ـ هیچ دانشی سوای از تجارب فراگیر وجود ندارد(دانش به وسیله یادگیرنده یا اشتراک معانی توسط فراگیران ساخته شده است.)

می توان گفت نکته دوم مهمتر و مقدم تر است. زیرا به رغم اینکه آن ظهوری آشکار تر دارد اما موقعیتی است که به وسیله خود افراد به منظور تعمق دانش به کار می رود. اگر ما نظریه ساختار گرا را پذیرا باشیم. به این معنا که ما این روش را از دیگر روشها انتخاب کنیم .بنابراین مجبور خواهیم بود از دیدگاههای افلاطونی و همه دیدگاههای واقع بینانه دیگر دانش شناسی دست بکشیم.

الگوی تدریس ساختار گرایی

۱- انسانها می توانند هر چیزی را بیاموزند به شرط آنکه بتوانند آنها را در ذهن خود معنا دار سازند.

۲- ساخت گرایان می گویند ذهن اساس و ابزار تعبیر و تفسیر رخدادها .اشیا و چشم اندازهای جهانی است.

۳- یادگیرندگان به کمک معلم اندیشه های خود را پیراسته می کنند و مهارتهایشان را بهبود می بخشند.

۴- انسانها بر اساس ساخته ای ذهنی خود که باورها .اعتقادات و دانش آنها را در بر می گیرد به تفسیر هستی می پردازند.

۵- ساخت گرایان بر این باورند که واقعیت به مفاهیمی گفته می شوند که شخص آنها را از جهان ساخته است.

در تدریس باید تاکید بر تعامل بین یادگیرنده و آینده او باشد نه بر ایجاد کنش و واکنش بین یادگیرنده و گذشته بزرگسالان. خرد و استدلال بزرگسالی آینده شناسی خوبی برای رشد و تعالی یادگیری بنا نمی نهد.

یادگیرندگان اطلاعات را در زمینه تجارب خود تفسیر می کنند .تفسیر انان هر چه باشد مسیری فرد گرایانه است .لازم به یادآوری است که مواد آموزشی که معلم به صورت عینی برای یادگیری طراحی می کند دانش آموزان انها را در قالب تجارب و دانسته های خود تفسیر خواهند کرد و متناسب با نیاز زمینه ها و علاقه شخصی به ساختن معنای ویژه خواهند پرداخت .

ساخت گرایان توصیه می کنند که به جای تلاش برای مجسم کردن ساختی از یک واقعیت بیرونی برای یادگیرندگان باید به انها کمک کرد تا خود به تجسم معناداری از دنیای بیرونی دست یابند.

مراحل اجرای الگوی تدریس ساخت گرایی

الگوی تدریس ساخت گرایی دارای چهار مرحله اساسی است. مراحل مورد نظر عبارتند از : کاوش .تشریح . گسترش . ارزشیابی.

۱- کاوش: منظور از کاوش در نظام ساخت گرایی جستجوی راههایی برای دانش سازی است . یادگیرنده با استفاده از همه حواس خور برای ساخت دانش تلاش می کند .بخشی از دانش سازی در طی فرایند کاوش صورت می گیرد. کاوشگری از طریق همیاری بیشترین سودمندی را در بر دارد. بنابراین توصیه می شود همیاری را در فعالیتهای کاوشگری تشویق کنید و دانش آموزان را برای طرح سوال و پاسخگویی به سوالهای طرح شده راغب سازید.

۲- تشریح: در این مرحله معلمان با دانش آموزان به تعامل می پردازند تا دیدگاههایی را که عرضه می شود دریابند . معلمان باید برای برقراری تعاملی اثر گذار به طرح سوالهای مربوط و متناسب با مرحله نخست بپردازند. وظیفه دیگر معلمان این است که یادگیرندگان را یاری کنند تا باور ها و اندیشه هایی را که از طریق کاوش شکل داده اند با دیگران در میان بگذارند .به دیگر سخن فراگیران باید دیگران را در یافته های خود سهیم کنند.

۳- گسترش: معلمان در این مرحله به دانش آموزان کمک می کنند تا به گسترش فعالیتهای ذهنی و حرکتی یا مهارتهای خود بپردازند .یادگیرندگان به کمک معلم اندیشه های خود را پیراسته می کنند و مهارتهایشان را بهبود می بخشند. معلم در این مرحله به ارئه دانش می پردازد تا اندیشه های فراگیران پربار شود و مهارتهای آنان فزونی یابد.

۴- ارزشیابی: معلم باید یافته های دانشی و مهارتهای اکتسابی و کیفی سازی دانش آموزان را بیازماید تا از تغییرات به وجود آمده در تفکرات و میزان تسلط بر مهارتها آگاهی یابد و بازخوردی هم به فراگیران عرضه کند .بهتر است در سنجش آموخته ها و تولیدات دانش یادگیرندگان از سوالات تفکر بر انگیز استفاده شود . افزون بر این دانش آموزان باید به مرحله ارزشیابی نیز هدایت گردند.

نتیجه گیری

به طور خلاصه ساختار گرایی الگویی است که به قصد توصیف یادگیری ایجاد شده است .این الگو بیان می دارد که :

۱- دانش آموزان در هنگامی که فرایند یادگیری فعال باشد یاد می گیرند.

۲- فرایند یادگیری فرایند درک و فهم است .یادگیری از طریق انتقال صورت نمی گیرد بلکه از طریق تفسیر یافته ها انجام میشود.

۳- تفسیر یافته ها همیشه تحت تاثیر دانش پیشین قرار دارد.

۴- تفسیر یافته ها از طریق روش های آموزشی که دانش اموزان را به مباحثه در مورد نظریات یکدیگر وادار می کند پشتیبانی می شود.

بر حسب دیدگاه های متفاوتی که در مورد ساختار گرایی وجود دارد بعضی از مربیان فقط به استفاده از این الگو به مثابه یکی از مبانی و اصول بهبود روش های تدریس بسنده می کنند و بعضی دیگر همچون گلاسترفلد برای آن حیطه ای بسیار گسترده قایلند .او می گوید : در ساختار گرایی نکات و مسایلی اساسی و بنیادین درباره معرفت شناسی و هستی شناسی وجود دارد .با ان که می توان از این الگو در عمل استفاده کرد فکر نمی کنم که بدون در نظر گرفتن چار چوب فلسفی پشتیبان آن بتوان از تمام توان آن بهره گرفت


منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 13 اردیبهشت 1394 ساعت: 14:39 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,
نظرات(0)

یادگیری از طریق همیاری

بازديد: 189

مقدمه: پژوهشگران اظهار داشته اند که یادگیری یک فرایند اجتماعی است و فعالیت های یادگیری برای رسیدن به مرحله ی تولید دانش و اطلاعات حیاتی است. در سال های اخیر بسیاری از معلمان فواید و اثرگذاری های راهبردهای یادگیری را از طریق همیاری دریافته اند. یادگیری از طریق همیاری یک قالب یا چهارچوب آموزشی است که در آن گروه های دانش آموزی ناهمگن از سوی معلم شکل داده می شوند و به فعالیت می پردازند.

هدف: هدف نهایی از کاربست الگوی تدریس یادگیری از طریق همیاری دستیابی به فعالیت های عالی ذهنی است. در واقع با وجود تفاوت های موجود در روش اجرای الگو، پنج عنصر در استفاده از الگوی یادگیری از طریق همیاری بسیار اساسی به نظر می آید:

همبستگی مثبت، مسئولیت فردی، تعامل چهره به چهره، مهارت های اجتماعی و پردازش گروهی. این عناصر معلم را از سخنرانی صرف و دانش آموز را از تکرار بی مورد آموخته هایش رها می سازد. افزون بر این، یاگیری از طریق همیاری فرصت هایی را پدید می آورد که یاد گیرندگان بتوانند در موقعیت هایی چون کار گروهی، ارتباطات، ایجاد هماهنگی اثرگذار و تقسیم کار موفق شوند. بنابراین، مشاهده می شود که دانش آموز در گروه های یادگیری از طریق همیاری باید بیش از یادگیری در قالب الگوهای دیگر به فعالیت بپردازند.

امروزه، متخصصان آموزش و پرورش الگوهای گوناگونی را برای همیاری به کار می برند ولی مراحل اساسی اجرای الگو به صورت  زیر است:

مراحل اجرای الگو :

۱- ابتدا گروه ها شکل می گیرند. گروه های ناهمگن که دارای اطلاعات و توانایی های مختلف، گوناگون و متنوع هستند، مؤثرتر خواهند بود. در یادگیری از طریق همیاری، تفاوت افراد گروه باعث کارآمد شدن یادگیری می شود. توجه داشته باشید که یکی از هدف های یادگیری از طریق همیاری این است که دانش آموزان یادبگیرند با هر کسی کار کنند.

(اگر هدف تسلط در مهارت های خاصی باشد، می توان از گروه همگن استفاده کرد) پس از تشکیل گروه ها معلم به کمک دانش آموزان قوانینی را تدوین می کنند که بهتر است تعداد آنها محدود باشد (حدود 3 تا 5 قانون)

کلاس باید در مورد این قوانین توافق کند. این قوانین را می توان در تابلوی کلاس نصب کرد.

نمونه های این قوانین عبارتند از:

- گروه های مختلف نمی توانند با همدیگر صحبت کنند.

- همه عضوی از گروهند و در کارها همه باید شرکت کنند و سهیم شوند.

- اول سؤالات خود را از اعضای گروهتان بپرسید بعد از معلم سؤال کنید.

2- در این مرحله معلم حدود 15 دقیقه درباره ی هدف های مهم درس، انتظاراتی که از دانش آموزان در پایان جلسه وجود دارد و مطالب اصلی درس که نیاز به توضیح دارد صحبت می کند (اهداف را بهتر است به طور غیرمستقیم مثلا˝ از طریق پرسش، فعالیت و یا حتی عکس مطرح نمود)

3- در مرحله ی سوم به دانش آموزان فرصت داده می شود که در یک زمان مشخص روی مطالب و یا فعالیت هایی که در اختیار آنها گذاشته شده در گروه های خود تمرین و کار کنند. تنظیم و کنترل وقت در این مرحله لازم است و معلم با حضور در گروه های مختلف ضمن ارزشیابی غیر محسوس از کار گروه ها در صورت ضرورت راهنمایی های لازم را انجام می دهد.

4- در این مرحله نتایج کار گروه ها به نمایش گذاشته خواهد شد. برای نمایش کار گروه ها روش های مختلفی وجود دارد مثلا" می توان از مدیر هر گروه خواست تا در یک زمان مشخص و کوتاه نتایج کار گروه خود را ارائه دهد و سپس معلم یا سایر گروه ها می توانند پرسش هایی از وی یا سایر اعضای گروهش داشته باشند. روش دیگر این است که هر گروه نتایج کار خود را روی یک برگه یا مقوا به صورت نوشته، نمودار یا نقاشی به تصویر درآورده و این برگه ها روی تابلو یا دیوار کلاس نصب شده و در معرض دید و نقادی سایر گروه ها قرار گیرد

5- در آخرین مرحله که مرحله ی ارزشیابی است معلم کار گروه ها را مورد ارزشیابی قرار می دهد. در این مرحله معلم می تواند از چک لیست هایی که در اختیار دارد استفاده کند و اهداف دانشی، مهارتی و نگرشی را مورد نظر قرار دهد. همچنین برای ارزشیابی می توان از گروه ها کمک گرفت و با کمک گروه ها معیارهایی برای ارزشیابی تدوین نمود و براساس این معیارها حتی خود گروه ها می توانند به ارزشیابی از کار خود (خودارزشیابی) بپردازند

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 13 اردیبهشت 1394 ساعت: 14:23 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

چگونه دانش آموزان را به یادگیری تشویق کنیم؟

بازديد: 167

تشویق دانش آموزان به فراگیری و رسیدن آنها به سطوح بالاتر چالشی برای بسیاری از معلمان تبدیل شده است. معلمانی که آموختن را تشویق می کنند،(هدف آنها) تربیت افرادی است که بهتر تحصیل کنند و برای آینده آماده شوند. برای تشویق یک دانش آموز برای یادگیری، معلمان باید وقت اضافه صرف کنند و هر دو(دانش آموز و معلم) در داخل و خارج از کلاس تلاش کنند.

 در ادامه به نحوه تشویق دانش آموزان برای یادگیری می پردازیم. 
دستورالعمل ها 
گام اول: 
انتظارات بالایی را برای دانش آموزان تنظیم کنید. انتظارات معلمان دانش آموزان را برای رسیدن به موفقیت تحت فشار قرار می دهد. آنچه که از دانش آموزان انتظار دارید در ابتدای سال به آنها بگوئید. اهدافتان را از طریق نوشتن و آویختن در کلاس به آنها اعلام کنید. 
گام دوم:
روشهای آموزشی خود را زمان به زمان تغییر دهید. دانشجویان بهترین پاسخ را به یک طیف گسترده ای از روشهای تدریس از خود نشان می دهند. تغییر روشی که شما ارائه می دهید سخنرانی ، نمایش ها ، یادگیری مشارکتی و یادگیری اکتشافی است. این کمک می کند تا علاقه و توجه دانش آموزان در طول کلاس حفظ شود. 
گام سوم: 
ازعلاقه شخصی دانش آموزان برای توضیح یک ایده استفاده کنید. به دانش آموزان توجه کنید و در مورد موضوعاتی که آنها را تحریک می کند یادداشت بردارید. 
فعالیت هایی را طرح ریزی کنید که اهداف تدریس شما را با علاقه مندی های آنها ( دانش آموزان ) مرتبط سازد.
گام چهارم:
به دانش آموزان یاد دهید تا به کارهای کلاسی و زندگی خصوصیشان اهداف تنظیم کنند. این مهارت به آنها درکلاس و در مدرسه و در آینده شغلی شان کمک می کند.دانش آموزانی که دارای هدف خوب، تنظیم زمان مهارت های توسعه عالی، مدیریت و مهرتهای سازمانی دارند.
گام پنجم: 
آنچه که دانش آموزان در حال حاضر باید در مورد موضوع بدانند ارزیابی کنید. قبل از شروع آموزش در مورد یک موضوع ، جلسه را با یک پرسش و پاسخ در مورد موضوع شروع کنید. آنچه که شما از جلسه کلاس فهمیدید برای تعیین نقطه شروع کلاس بکار ببندید. 
در حال آموزش ، به دانش آموزانتان نگاه کنید اگر آنها بی حوصله بودند یا اشتباه داشتند سئوالاتی را برای سنجش از آنها بپرسید. اگر آنها اطلاعات را فهمیدند. اطلاعات مشکل و پیچیده را برای دانش آموزانیکه موضوع را درک نکرده اند، مرور کنید.
گام ششم: 
تکالیف کلاسی و آزمونها را در یک شیوه به موقع درجه بندی کنید. برای دانش آموزان فرصت تلاش بیشتری را بدهید، تا آنها به مرور مقالات ونوشته ها و تصحیح اشتباهات خود قبل از آزمون اصلی بپردازند. 
به دانش آموزانی که خوب کار کردند تبریک بگوئید و آنهائیکه در حد استانداردها نبودند تشویق کنید. تکالیف کلاسی دانش آموزان را مورد انتقاد و نکوهش قرار ندهید.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 13 اردیبهشت 1394 ساعت: 13:24 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,
نظرات(0)

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس