دانش آموزان

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

دوزبانگی و تاثير آن بر پيشرفت تحصيلی دانش آموزان

بازديد: 458

تعـــــريف دو زبانگــــی:

تكلم به دو زبان بطور متناوب دو زبانگي ناميده ميشود. همچنين از فردي كه اين عمل را انجام مي دهد با عنوان شخص دو زبانه ياد مي شود. تعاريف ديگري هم براي دوزبانگي وجوددارد: برخي آن را به كارگيري هم زمان متناوب و استادانه دو زبان تعريف كرده اند و برخي هم دانستن مقداري از يك زبان دوم راكافي دانسته اند تا بتوان عنوان دوزبا نه رابه آن شخص اختصاص داد. دوزبانگي يكي ازمسأله سازترين واقعِت هايي است كه آموزش و پرورش كشور ما و بسياري از كشورهاي جهان با آن مواجه است. برابر آمارهاي موجود در كشور ما زبان مادري حدود نيمي از افراد فارسي است.نيم ديگر بازبانها و گويش هاي متناوب محلي مانند تركي، كردي، لري، بلوچي، عربي و.... تكلم مي كنند.

 

چند زبانگي در ايران يك امر فراگير است و به مناطق خاص و محدودي اختصاص ندارند.اين واقعيت ويژگي هاي خود را دارد و براي مسئولان آموزش و پرورش كشورمان حاوي پيام مهمي در زمينه تأ كيد بر تعليم و تربيت ويژه افراد دو زبانه است .به خصوص زماني كه بدانيم كودكان دبستاني و به ويژه كودكان پايه اول و سپس دوم و سوم از نظر آموزشي آسيب پذيرترين قشرهاي دو زبانه هستند. بيش از پيش محرز مي گردند كه خطيرترين مسئوليت متوجه دست اندركاران آموزش و پرورش دوره ابتدايي است.

 

دو زبانــــه شدن به طــــريق گـــوناگــــون امكان پذيــــر است:

۱- بعضي از اشخاص به اختيار خود زبان دوم را فرا مي گيرند. يادگيري زبان دوم براي اشخاصي كه به دانشگاه راه يافته و يا در آموزشگاه ها ثبت نام مي كنند يا افرادي به شهر يا كشوري مهاجرت كرده اند كه داراي زباني متناوب با زبان مادري آنها ست.

 

۲- گروهي ديگر از اشخاص دوزبانه در يك وضعيت اجباري و شايد هم طبيعي زبان دوم را فرا مي گيرد.كودكاني كه درخانه هايي پرورش مي يابند كه والدين آنها داراي دو زبان متفاوت هستند و زبان دوم را هم زمان با زبان اول يا با فاصله زماني كمي مي آموزند و كودكاني كه در خانواده اي يك زبانه بزرگ ميشوند اما با ورود به مدرسه با زبان دوم كه زبان رسمي كشور و زبان آموزشي است مواجه ميگردند.جزو همين دسته هستند.كودكان وابسته به اقليتهاي زباني يا كودكاني كه به كشوري با زبان متفاوت از زبان مادري خود مهاجرت ميكنند با همين روش زبان دوم مي آموزند.دوزبانگي از اين طريق بسيار وسيع و عميق است.

 

دو زبانگــــي و پــي آمـــدهاي روان شناختـــــي و آمـــــوزشگاهــــي:

تمام كودكان ايراني دارای هر زبان كه باشند به محض ورود به مدرسه خود را با زبان رسمي آموزش و پرورش مواجه مي بينند. در مدرسه بدون توجه به اين كه تا چه حد با زبان فارسي آشنايي دارد مجبور ميشود به زبان فارسي بخواند. بنويسد. صحبت و حتي مفهوم سازي و فكر كند. وضعيت جديدي كه كودك در آن قرار مي گيرد تأثير ويژه اي بر وي مي گذارد.

 

پي آمد مــــربوط به سازگـــاري اجتماعـــي وعاطفــي:

زبان وسيله اي براي برقراري ارتباط اجتماعي است و به فهم منظور ديگران كمك مي كند ووسيله مؤثري براي انتقال پيام و منظور به ديگران به شمار مي رود. اگر كودكي در پيام رساني و فهم منظور و پيغام دیگران با مشگل مواجه باشد رشد اجتماعي او به خطر مي افتد. به همبن ترتيب كودكان دو زبانه كه زبان همبازي هايشان متفاوت است دچار مشكلات عاطفي خوا هند شد. كودكان دو زبانه اي كه در مدارس كودكان عادي قرار مي گيرند. به دليل بيان متفاوت با سايرين يا بيان نا مناسب مطالب مورد تمسخر كودكان قرار مي گيرند وپي آمد اين وضع احساس خشم وافسردگي است. درچنين شرايطي كه كودك دو زبانه مورد بي مهري يا بي اعتنا يي همسالانش قرار مي گيرد . بر خود پنداره ي او تأثير مي گذارد.

 

دو زبانگــــــي وافت تحصيلـــــي :

افت تحصيلي به نوبه خود به احساس حقارت،نااميدي،بي انگيزگي ودلسردي مي انجامد.همين ناسازگاريهاي عاطفي در مراحل بعد مجددا موجب افزايش و ادامه افت تحصيلي خواهد شد. طبق تحقيقاتي كه انجام شده پيشرقت تحصيلي دوزبانه ها را بيش از كودكان يك زبانه ارزشيابي كرده است. امكان دارد دو زبانگي به تضعيف ارتباط بين معلم وشاگرد منجر شود ونه تنها شاگرد بلكه معلم را هم در ناراحتي وشرايط دشواري قرار دهد .

 

كودكان دو زبانه دوره ابتدايي، مخصوصاَ  در پايه هاي اول و دوم ، به سبب پايين تر بودن مرحله رشد ونداشتن تجربه ومفهوم سازه هاي ساده تر وضعيف تر، ممكن است بيش از سايرين درس معلم را درك نكند. ازطرفي در صورت نه فهميدن مطلب، اين دانش آموزان به دليل كم رويي واحساس شرم، احتمال كمتري وجود دارد كه پرسش خودرا مطرح كنند وجوياي حل مشكل خود شوند. نتيجه طبيعي افت تحصيلي است .

 

معــــايـــــب:

۱- وقتي شخص درحال ياد گيري موضوع جديدي است، عناصر مربوط به دو موضوع با هم تداخل پيدا مي كنند وگاه آموخته هاي پيشين مزاحم آموختن جديد مي شود و گاه موضوع دوم مانع آموختن يا به ياد آوردن موضوع نخست مي گردد . 

۲- كوشش كودك براي تسلط يافتن بر دو زبان به جاي يك زبان، باعث كاهش توانايي اودر ياد گيري چيزهاي ديگري خواهد شد كه وي به دانستن آنها نياز دارد .

 

محـــــاســــن: 

۱- فرد دوزبانه از دو زبان سود مي جويد، در نتيجه دوابزار ذهني در اختيار دارد. دوزبان بودن به ازدياد تواناي هاي با لقوه شخص منجر مي شود.

۲- آشنایي كودك با دو زبان براي او يك امتياز است اما كسب اين امتياز، باپرداختن بهاي خواصي توأم است .

 

پيشنهادهـــــا و رهنمـــــــودهاي كاربـــــــردي:

۱- پيش از ورود در مدرسه،دوره هاي آمادگي دولتي مخصوص دو زبانه ها دایر شود و شرط ثبت نام در پايه اول دبستان داشتن گواهي از اين مراكز باشد.

۲-تـــــربيت معلمـــان ويـــژه. 

۳- استفاده ازمعلمـــــان بومــــي آن منطقه.

۴- در آموزش قبل از دبستان ،تأكيد بر آموزش شفاهي و عملي باشد و از تصاوير، لوحه و ساير وسايل كمك آموزشي استفاده شود.

۵- برگزاري و ارائه آموزشهاي جبراني ويژه كودكان دو زبانه در پيشرفت تحصيلي اين دانش آموزان مؤثر واقع ميشود .ارائه اين برنامه هاي آموزشي از طريق رسانه هاي گروهي، به خصوص صدا وسيما بيش از همه مفيد و مؤثر است.


منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 15 اردیبهشت 1394 ساعت: 22:38 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,
نظرات(0)

رفع اختلالات خواندن در دانش آموزان

بازديد: 173

از آن جايي كه خواندن مهارت پيچيده اي است كه مانند ساير مهارتها، يادگيري آن در نتيجه تمرين و ممارست به دست مي آيد، لذا جهت يادگيري مهارت خواندن راهكارهاي زير پيشنهاد مي شود كه عبارتند از: قرار دادن يك ساعت فوق برنامه در بين ساعات مدرسه يا خارج از ساعات مدرسه جهت تمرين خواندن انواع متون فارسي از قبيل نظم و نثر متون تاريخي، داستان ،مقاله، مجله و ... با استفاده از روش همياري زير نظر دبير مربوط به عنوان قسمتي از درس ادبيات فارسي با محاسبه نمره آن. براي اين كار ابتدا گروههاي هميار را بر اساس تمام وي‍ژگي هايي كه يك گروه هميار بايد داشته باشد در كلاس تشكيل مي دهيم گروه هايي 3 يا 4 نفره در هر گروه يك دانش آموز قوي، يك دانش آموز ضعيف و يا دو دانش آموز متوسط. هر گروه وظيفه دارد كه متن مشخص شده اي را در مدت زمان معيني به صورت روان بخواند.

 

هر كدام از اعضاي گروه بايد قادر به پاسخگويي به سوالات خاص يا استنباطي از متن و خواندن صحيح و روان متن باشد و محتوا و انديشه هاي موجود در مطالب خوانده شده را به زبان خود باز گو كند اين روش علاوه بر اينكه دقت و توجه دانش آموزان را هنگام خواندن بيشتر ميكند باعث تقويت مهمترين مشخصه هاي يادگيري در آنها ميشود كه عبارتند از:

۱- وابستگي مثبت.           

۲- پاسخگويي فردي و مهارتهاي اجتماعي كه براي خوب عمل كردن در گروه به آن احتياج دارند.

۳- دومين راهكار ارائه شده مي تواند بدين گونه باشد كه هر هفته يك گروه از دانش آموزان يكي از حكايتهاي گلستان سعدي را در كلاس بخوانند و اصل حكايت را به زبان خود بيان كنند.

۴- آموزش مهارتهاي گوش دادن و تمركز حواس كه منتج به توسعه و بهبود خواندن مي شود.

۵- برگزاري مسابقه روان خواني هر ماه يكبار.

 

راهكارهایي جهت بهبود قدرت تكلم دانش آموزان:

۱- برگزاري مسابقه سخنراني در بين دانش آموزان پيرامون موضوعات گوناگون فرهنگي، آموزشي، اخلاقي، اجتماعي و ...

۲- ايفاي نقش مجري گري توسط دانش آموزان و انتخاب بهترين مجري هفته، ماه و سال اين نقش را مي توانند در برگزاري جشنها، مراسم مذهبي و.... ايفا نمايند.

۳- برگزاری انشای شفاهي در كلاسهای انشا.


منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 15 اردیبهشت 1394 ساعت: 13:26 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,
نظرات(0)

آسيب شناسی مطالعه در دانش آموزان و شيوه های كنترل آن

بازديد: 149

معمولا همه مي گويند: مطالعه كنيد، مطالعه مهم است، زياد بخوانيد و ... اما كمتر به ما شيوه مطالعه را مي آموزند. يكي از عواملي كه باعث افت تحصيلي مي شود، مشكلات نحوه مطالعه و يادگيري است. يكي هنگام مطالعه راه مي رود، يكي بلند مي خواند، يكي با چشم مي خواند و ... خيلي ها اعتراض دارند كه وقت زيادي صرف مطالعه مي كنيم ولي چيزي ياد نمي گيريم! به اختصار برخي آسيبهاي عمده مطالعه آورده مي شود:

 

1 ـ بلند خوانـــي هنگام مطالعــــه :

بلند خواني باعث مي شود ماهيچه هاي زبان و فك مدام حركت كنند, تار هاي صوتي پيوسته منقبض و منبسط مي شود و اين فعاليتها فرد را خسته مي كند و در اثر تكرار, موجب زدگي نسبت به مطالعه خواهد شد. 

 

2 ـ مطالعه كردن در حين راه رفتن عامل خستگي زود هنگام و كاهش زمان مطالعه است.

كاهش تمركز, مهمترين مشكل در در اين مو رد مي باشد چرا كه فرد بايد مواظب ديوار, جداول, سنگ و غيره باشد و اين موجب عدم تمركز هنگام مطالعه است.

 

3ـ مطالعـــه در كنار وسايل صوتــــي:

واقعيت اين است كه گوش دادن به برنامه هاي صوتي مثل يك قطعه موسيقي كه ازضبط صوت پخش مي شود يا برنامه اي كه از تلويزيون دريافت مي گردد, باعث تقسيم فعاليت هاي ذهني آدمي به دو بخش مي شود يكي متوجه مطالعه كتاب و ديگري متوجه برنامه اي كه مي شنود. به هر حال هر نوع سر و صداي مزاحم, عامل عدم تمركز حواس هنگام مطالعه مي باشد.

 

4ـ خــــواندن بيش از حد:

دختران معمولاً بيش از پسران درس مي خوانند و شايد يكي از عوامل موفقيت آنان باشد اما افرادي كه بيش از حد درس مي خوانند از شدت حالات عصبي خود رنج مي برند و اظهار خستگي و زدگي مي نمايد. علت خواندن بيش ازحد مي تواند, رقابت زياد, جواب دادن عين مطالب كتاب در امتحان, احتمال تصحيح برگه ها توسط دبيران سختگير و ... باشد كه با توضيح دبيران مبني بر اينكه رساندن مفهوم و يادگيري ارزشمند تر از حفظ مطالب است, رفع مي گردد.

 

5ـ در شـــروع مطالعه از ساده به مشكــــل خواندن:

فردي كه ابتدا خسته نيست دروس يا مطالب ساده را مي خواند و هنگامي كه خسته مي شود سراغ مطالب و دروس مشكلتر مي رود و اين باعث مي شود كه در اثر درك نكردن, از مطالعه دلسرد شود. اينجا مناسبتر است ابتدا مطالب سنگين تر خوانده شود تا در صورت خسته شدن, مطالعه مواد دروس ساده , مشكل را افزايش ندهد.

 

6ـ بي وقفـــه خواندن:

اينگونه افراد, زمان استراحت كردن را اشتباهاً به معناي زمان از دست رفته مي دانند نه فرصتي براي تمدد اعصاب و افزايش بازدهي . همچنين از تاثير استراحت در امر يادگيري غافلند. زمان استراحت بين مطالعه در افراد مختلف ممكن است به نتيجه مطلوبي رسيد مثلاً بار اول يك ساعت و نيم وطالعه و 20 دقيقه استراحت, بار دوم يك ساعت و ربع مطالعه و 30 دقيقه استراحت , بار سوم يك ساعت مطالعه و 40 دقيقه استراحت.

 

7ـ حفظ كـــــردن طوطـــــي وار:

معمولاً مطالبي كه فهميده مي شود پايدار تر از مطالب حفظ شده است. همچنين در مطالب فهميده شده, تفكر و تعقل دخالت دارند و در مطالب حفظ شده تكرار.

 

8ـ وجود اضطــــراب:

اضطراب ترس مبهم است و در صورت غير معمول, مشكلي جدي براي امر مطالعه و يادگيري است.

 

9ـ وســــواس در مطالعـــه:

فرد يكبار مطلبي را مي خواند و بعد دچار ترديد مي شود كه آيا آنرا خوب فهميده است يا نه. مجدداً به مطالعه همان مطلب مي پردازد و ترديد مجدد او را به مطالعه دوباره سوق مي دهد و اين جريان آنقدر ادامه مي يابد تا فرد را خسته مي كند. كاهش فشار هاي رواني اين افراد توسط والدين و معلمان و مشاوران, مفيد است.

 

10- ابتـــــلا به افسردگـــــــي:

افسردگي نوعي بيماري خلقي مي باشد كه همراه با افت فعاليتها و تلاش هاي فرد مبتلا, خستگي و ياس است. فرد افسرده به سمت كتاب درسي ميرود و آنرا باز مي كند, ولي حوصله خواندن را در خود نمي يابد و دچار كاهش تمركز است با درمان افسردگي, تمايل به مطالعه و يادگيري افزايش مي يابد.

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 15 اردیبهشت 1394 ساعت: 9:03 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,
نظرات(0)

آیا دانش آموزان نسبت به گذشته بی انضباط تر شده اند؟

بازديد: 183

 

 امروزه بیشتر معلمان به این مسئله می اندیشند که دانش آموزان نسبت به دو دهه گذشته، از نظر رفتارهای انضباطی متحّول شده اند و این تحول نیز در جهت منفی بوده و دانش آموزان نسبت به گذشته بی انضباط ترشده اند.البته این مسئله به این معنی نیست که ما باید مدارس را بسیار متشنج ببینم بلکه فراوانی چنین رفتارهایی نسبت به گذشته افزایش یافته است.

منظور ما از رفتارهای انضباطی،رفتارهایی هستند که در چهارچوب ضوابط و مقررات مدرسه مطرح می شوند.که طبق آن از چهارچوب خارج شدن دانش آموزان از آن ضوابط و مقررات می تواند موانعی را در مدرسه برای تحقق اهداف آموزشی و تربیتی بوجود آورد.که مهمترین نمودهای این رفتارها عبارتند از:

1- بی اعتنایی و عملکرد خود سرانه در مدرسه

2- شلوغی و بی قراری در کلاس (خنده ها و شوخی هایی افراطی وبه هم زدن نظم کلاس و...  . )

3-انجام ندادن تکالیف درسی.

4- تلاش برای تقلب در امتحانات رسمی و غیر رسمی.

5- طغیان و اعمال خشونت بر علیه کارکنان مدرسه.(معلم و معاون  و مدیر و...  .)

بنظر می رسد که ما در شرایط کنونی مصداقهای زیادی از بی انضباطی را در مدارس مشاهده می کنیم.و کمتر معلمی است که با مواردی از رفتارهای بی انضباطی خود را در مدرسه درگیر نکرده باشد.امروز بیشتر معلمان برای تفسیر چنین رفتارهایی توجیهات خاص خود را دارند.امّا آنچه مسلم است قسمتی از بی انضباطی دانش آموزان اعتراض به شرایطی است که طبق آن،آزادی و ارزش آنها نادیده گرفته می شود. چون معلمان تمایل دارند که قدرت مسلط کلاس باشند این به طور ضمن آزادی و ارزش دانش آموزان را با محدودیت مواجه می سازد. در قرنی که ما درآن زندگی می کنیم روز بروز جامعه و ابعاد آن پیچیده تر می شود و نقش تربیتی والدین به عنوان قدرت تعیین کننده ضعیف تر می شود و فرزندان جامعه الگو ها و ارزشهای تربیتی خود را بیشتر از طریق برنامه های تلویزیون،ماهواره،دوستان و غیره بدست می آورند.گسترش چنین رویه ای نوعی آزاد اندیشی را برای دانش آموزان تلقین می کند چیزی که مدارس ما با آن کمتر سنخیت دارد. و با آن مقابله می کند.در نتیجه نوعی دوگانگی بین دانش آموز و محیط های مدارس بوجود می آید. و این برای دانش آموز فر افکنی های را بوجود می آورد که نمودهای آن می تواند بصورت بی انضباطی ظاهر  شود.

 گسترش پدیده بی انضباطی می تواند مشکلات زیادی در مدرسه تولیدی کند که رسیدن به اهداف آموزشی و تربیتی را با مشکل مواجه سازد. و مسئولین مدرسه را مجبور سازد تا انرژی زیادی را برای حل آن صرف کنند. مهمتر از این ها به خطرافتادن امنیت روانی معلم است. معلمی که در اخراج چنین دانش آموزانی از کلاس با محدودیت روبروست. و به او توصیه می کنند که مدبرانه رفتار نماید. از طرف دیگر چنین توصیه هایی در بین معلمان حرف و حدیث های زیادی در پی داشته است. که آنها چنین وضعیتی را مناسب نمی دانند.

ما برای کنترل دانش آموزان بی انضباط با مشکلات متعددی روبرو هستیم که برخی از آنها عبارتند از:

1-  ضعف و کافی نبودن مقررات و ضوابط انضباطی مدارس.

2- کاسته شدن قدرت معلمین در کلاس.

3- زیاد بودن تعداد دانش آموزان در کلاسها در برخی از شهرها.

4- تغییر نگرشها و افزایش توقعات والدین از مدارس.

ظاهراً آموزش و پرورش نیز مایل است چهار چوبهای سهل گیرانه ای را در مقابل دانش آموزان بی انضباط در پیش گیرد.چیزی که معلمان از آن بنام حمایت از دانش آموز در مقابل معلّم یاد می کنند.امّا سهل انگاری در این زمینه می تواند عواقب بدی را بیار آورد.چون وجود و ادامه حضور یک دانش آموز بی انضباط می تواند کلاس و محیط مدرسه را با انواع مشکلات روبرو سازد و همچنین می تواند الگویی باشد برای دانش آموزانی که،در شرایط عادی منطقی به نظر می رسد امّا محیط های آلوده، آنها را از حالت تعادل خارج کرده و انرژی آنها را در غیر موضع خود به صرف می رساند.

 

 

گویا بیشتر معلمان از تحولّات انضباطی روزافزون دانش آموزان توجیه و تفسیر شفافی ندارند و بیشتر مایل هستند سازش داشته باشند نه سازگاری.برای همین معلمان روابط سنتّی بین شاگرد و معلم را الگویی برای عدم سازگاری با شرایط جدید رفتاری دانش آموزان می دانند و همیشه از گذشته بخوبی یاد می کنند و داستان گذشته خود را با معلمان بازگو می کنند.و انتظار دارند که دانش آموزان زمان حاضر مثل گذشته رفتار کنند. همچنین در شرایط حاضر معلمان با رفتارهای صبورانه شدیدی دست و پنجه نرم می کنند.گرچه چنین رفتارهایی پسندیده نظر می رسد.امّا در این مورد،چنین رفتارهای خود دارانه ای آنها را سر خورده و خسته می کند.چون معلمان از نظر روانی به این رفتارهای صبورانه اعتقاد ندارند و چنین درک می کنند که رفتارهای صبورانه ،دانش آموزان گستاخ را ممکن است گستاخ تر بکند.شاید هم معلمان برای شرایط حاضر از نظر روانی آمادگی ندارند،چون نگرشهای معلمان بیشتر با آموزش و پرورش سنتّی سنخیّت دارد.که طبق آن دانش آموز باید مطیع معلم باشد.معلمان از دیر باز تمایل داشته اند که از دانش آموزان مطیع و سر به زیر تفسیر مثبتی داشته باشند.حتّی حّق تنبیه بدنی را برای خود محفوظ می داشتند. و دوست داشتند که یکّه تاز میدان باشند.شرایط حاکم بر زمان گذشته نیز چالشهای جّدیی را در این رابطه بوجود نمی آورد برای همین خصومت های دیرینه معلم و دانش آموز به نفع معلم تمام می شده است.اما تحولات دو دهه گذشته در روابط بین معلم و شاگرد به نفع شاگرد تمام شده است و معلم ضمن تلاش برای حفظ قدرت ظاهری خود،از درون بطور پنهانی تضعیف شده است.

تنزّل قدرت معلمان نیز به دلایل زیر بوده است:

1- فقر و تنگدستی.

2- پائین آمدن منزلت اجتماعی معلمان.

3- افزایش حمایت از دانش آموز،در مقابل ،کاهش حمایت از معلم .

4- افزایش اختلاف نگرشها و عقاید معلمان با اکثریت جامعه به علت عقب ماندن از تحولات سریع جامعه.

در چنین شرایط معلم تمایل پیدا می کند تا بیشتر به مشکلات درونی خود فکر کند.و از بسیاری واقعیت ها یا غافل می ماند و یا بی تفاوتی را در پیش می گیرد.

در مقابل دانش آموز خیلی پر انرژی تر از گذشته هر روز در کلاس درس با اطلاع از وضعیت نا به سامان معلم زیرکانه او را به تصویر می کشد.

چنین قضاوت های نشان می دهد که چگونه پائین آمدن قدرت معلمان فرصت بروز رفتارهایی را به دانش آموزان می دهد که معلم آنرا در کلاس ممنوع ساخته است.

از عوامل مهم افزایش بی انضباطی دانش آموزان عبارتند از:

الف)- عوامل درونی آ.پ

1-  کافی نبود ضوابط و مقررات انضباطی حاکم بر مدارس و بعضا عمل نکردن به آن .

2- کاهش قدرت معلمان.

3- افزایش حمایت از دانش آموزان از طرق مختلف از جمله ممنوعیت تنبیه و غیره.

4- گسترش دیدگاههای جدید آموزش پرورش که براساس آن تکیه بر دانش آموز محوری است.                                     

ب)- عوامل اجتمائی

1- افزایش فرزند سالاری در جامعه.

2- تغییر نگرش اولیاء در تربیت فرزندان شان.

3- افزایش بی انگیز گی نسبت به درس در میان دانش آموزان به علت عواملی چون، بیکار بودن افراد تحصیل کرده و نقش ضعیف ادامه تحصیل در کسب وضعیت معیشتی خوب و غیره.

همه این عوامل از طرق مختلف در افزایش بی انضباطی دانش آموزان تأثیر دارد. و ما با شرایط حاضر باید راهکارهای منطقی در پیش بگیریم.و نگرشهای خود را منطبق با تحولات روز عوض کنیم.و دانش آموزان امروزی را با دانش آموزان گذشته مقایسه نکنیم.

برای برخورد با وضعیت حاضر آموزشهای ضمن خدمت را برای معلمین پیش بینی کنیم. چون  نیاز دارم که وضعیت فعلی دانش آموزان خوب درک کنیم.علاوه بر آن نه تنها در مقررات مدرسه اصلاحات جدی را به عمل آوریم بلکه آنرا عملی سازیم تا محیط مدرسه برای اهداف آموزشی و تربیتی کاملاً امن باشد. این را هم نباید فراموش کنیم که داشتن معلمان قدرتمند وبا انگیزه می تواند بسیاری از مشکلات مدارس ما را حل کند.


منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 14 اردیبهشت 1394 ساعت: 13:48 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,
نظرات(0)

نا کارآمدی مدیران و ارتباط نداشتن با دانش آموزان

بازديد: 257

مدیران ناکار آمد

به خوبی ما میدانیم که مدیران کار آمد در سرنوشت یک مدرسه چقدر می توانند نقش داشته باشند . یک مدرسه با حضور یک مدیر با لیاقت می تواند در بسیاری از امور سر و سامان پیدا کند. و مشکلات مدرسه با وجود چنین مدیری شناسائی و حل خواهد شد.

مدیر نه تنها باید سواد مدیریت را داشته باشد بلکه استعداد آن را هم داشته باشد. تنها  تجربه در معاونت و داشتن حداقل مدرک لیسانس کافی نیست. همچنین دلیل تحقیقی وجود ندارد که متاهل ها بهتر از مجرّد ها  مدیریت می کنند (  همچنان که شورای عالی آموزش و پرورش به تصویب رسانده است که از شرایط مدیر شدن متاهل بودن است ).

شواهد و تجارب نشان می دهد که در مدارس افراد با استعداد و توانا و با هوش و خلاق کمتر مدیر می شوند و این افراد توانمند با اینکه در مدارس وجود دارند اما به علل مختلف مورد شناسایی واقع نمی شوند و ما نمی توانیم از وجود آنان استفاده کنیم. در نتیجه اکثر مدیریت ها به دست افرادی سپرده می شود که نقاط ضعف فراوانی دارند.

به نظر نویسنده انتخاب مدیر با قواعد ی که آموزش و پرورش  در نظر گرفته است اشکالات فراوانی دارد. چون بسیاری از نیروهای مستعد و با هوش که می توانند تحولی اساسی در مدارس ایجاد کنند خارج از چهار چوبهای تعریف شده هستند. در پی چنین توضیحاتی است که مسئولین مربوطه باید در  این زمینه چاره اندیشی  کنند و یکبار دیگر باید این را بدانیم که ما مسئولیت سنگینی را در جامعه به عهده داریم. و هیچ نهادی مثل آموزش و پرورش تاثیر بنیادین در سرنوشت انسانها ندارد.

امروزه در علم مدیریت و شناسایی افراد با استعداد های مدیریتی، تحول زیادی در جهان صورت گرفته است. اما گویا ما از آنها غافل هستیم.

ناکارآمدی بسیاری از مدیران باعث شده است که برخی از برنامه های آموزش و پرورش در مدارس یا اجرا نشده یا اهمیت زیادی به آنها داده نمی شود و همچنین در برخی مدارس هم برنامه های مهم و ضروری کلا راکد مانده است. که ما بخشی از این برنامه های مهم و ضروری را در این جا آورده ایم امیدواریم که مورد استفاده شما قرار بگیرد .

ناکارآمدی مدیران و جلسات مدرسه:

در مدرسه جهت رسیدن به اهداف مختلف جلسات متعددی پیش بینی شده است. مثل جلسه شورای معلمین، جلسه شورای مدرسه، جلسه انجمن و اولیا و مربیان، جلسه شورای بهداشت، جلسه شورای دانش آموزی و غیره.

 اما چند درصد مدیران پایبند چنین جلساتی هستند. چند درصد آنها به اهداف راهبردی این چنین جلسات اعتقاد دارند و چند درصد آنها مهارت استفاده از این جلسات را می دانند؟

به چه علت برخی از مدیران نسبت به برگزاری جلسات در مدرسه علاقه نشان ندهند :

از مهمترین دلایل عبارتند از:

1- اعتقاد به بی فایده بودن جلسات : گروهی از مدیران اعتقاد دارند این جلسات فایده عملی کمتری دارند ویا اصلا هیچ فایده ای ندارند..و این مسئله را به تجربه در یافته اند که جلسات ضمن زمان بر بودن و داشتن هزینه هایی نتایج مطلوبی را به دنبال ندارد.

اما سئوال این است که  چرا چنین برداشتی از جلسات بوجود آمده  چرا جلسات آنها نتایج روشن و موثری را به همراه ندارد؟

علتش آن است که این مدیران توانائی این را ندارند که بتوانند از جلسات استفاده کنند. در واقع در نتیجه گیری از جلسات مهارت ندارند و برای همین این گونه قضاوت میکنند که جلسات بی فایده است.در واقع این هم نوعی ناکار آمدی مدیر را نشان میدهد.نه بی فایده بودن جلسات را.

2- ساده انگاری اجتماع مدرسه بجای داشتن فکر سیستماتیک:

همه ی ما میدانیم که مدرسه یک اجتماع پیچیده است و در نتیجه بدون استفاده از عقل جمعی و انسجام نیروها و داشتن برنامه ریزی امکان ندارد کار کرد در واقع این مدیران نمی توانند و یا در شرایطی نیستند که آنقدر به امور مدرسه نفوذ کنند که پیچیدگی آنرا درک کنند. در نتیجه یک دید ساده دارند و فکر می کنند که خود و معاونین می توانند بخوبی مدرسه را اداره کنند. و ظاهرا معلمین هم بنابر وظیفه خود امر تدریس را انجام می دهند. پس مشکلی نیست.

3- تنبلی و بی حوصلگی: هم یکی از عوامل عدم برگزاری جلسات است که برخی از مدیران به علت زمان بر بودن و سختی برگزاری جلسات از آن طفره میروند.

این سه دلیل مهم ویا لااقل یکی از آنها موجب بی اعتقادی ویا کوتاهی مدیران در برگزاری جلسات می شود. جلساتی که می تواند ما را هر چه بیشتر به اهدافمان نزدیک سازد.

 

عواقب ناشی از عدم اعتقاد مدیران به برگزاری جلسات :

1- بهم خوردن انسجام عملکرد.

2- عدم استفاده از تدبیر و عقل جمعی.

3- عدم وقوف به تعدد مشکلات در مدرسه.

4- عدم ارزش گذاری بر کارکنان مدرسه.

5- بروز خود راًیی  و یک جانبه نگری در مدرسه.

6- عدم استفاده از توانائیهای افراد.

7- تضعیف احساس مسئولیت در افراد.

8- از دست دادن گستره دید و درک مدیر از محیط.

9- ساده انگاری اجتماع مدرسه بجای پیچیدگی آن.

10- تضعیف حس همکاری معلمین با مدیر مدرسه.

موفقیت در هر جمعی مستلزم این است که آن محیط را خوب بشناسیم  و از نظرات و  دیدگاههای افراد  آن محیط شناخت کافی داشته باشیم. بدون ارتباط با افراد این شناخت بدست نمی آید. چنین وضعیتی در محیط های مدرسه خصوصا در مدارس متوسطه اهمیت دو چندان دارد. چون ما در محیط های مدرسه آینده یک ملت را رقم می زنیم. برای همین ما باید ضمن داشتن وجدان کاری از مسئولیت پذیری بالایی نیز بر خور دار باشیم. در پی چنین توضیحاتی است که مسئولیت سنگین مدیران در شناخت و ارتباط با دانش آموزان مشخص می شود.  حقیقت این است که بدون ارتباط با دانش آموزان و بدون آگاهی از نظرات دیدگاهها و نگرشهای آنان از آنچه که در مدرسه می گذرد و یا باید بگذرد. امکان یک مدیریت خوب در مدرسه وجود ندارد.

در همین راستاست که مدیر مدرسه باید جلسات انجمن و اولیا را فعال کند تا بتواند با آگاهی از آنچه که مسائل از دریچه آنان نگریسته می شود، مدیریت کارآمدی را اعمال کند. ارتباط با اولیا دانش آموزان در واقع نوعی ارتباط با دانش آموزان است چون قسمتی از برداشتهای دانش آموزان در اولیا آنها تجلی پیدا کرده است. علاوه بر این ما بر فرزندان آنها  مدیریت می کنیم. و آنها برای ما مهم هستند.که بدانیم چه دیدگاهی در مورد مسائل مختلف مدرسه دارند و انتظارات آنها چگونه است. و چگونه می توانیم با همکاری آنها دانش آموزان را برای رسیدن به اهداف آموزشی و تربیتی سوق دهیم. اما بسیاری از مدیران ما به انجمن و اولیا اعتقاد کمتری دارند. و یا اگر اعتقاد دارند در این زمینه کم کاری می کنند. شاید هم مهارت لازم را برای کار کردن ندارند.

ارتباط با اولیا دانش آموزان و فعال سازی جلسات انجمن و اولیا یک واقعیت است نه قول برخی فرمالیته است و نه در صورت لزوم، فقط به درد برخی کارهای خدماتی می خورند.

آیا به نظر شما اگر ما از دیدگاهها و نگرشها و انتظارات دانش آموزان و اولیا آنها آگاهی داشته باشیم و بتوانیم از آنها در ادراه مدرسه کمک بگیریم خوب می توانیم مدیریت کنیم یا نه خود به تنهائی همه چیز را به عهده بگیریم و همه چیز را از دریچه خود بنگریم. و به جای چند دست، تنها یک دست داشته باشیم. به جای ارزش گذاری، توجهی به آنها نکنیم. به جای بسیج نیروها، تنها خود باشیم؟

مدیر از چه راههایی می تواند با دانش آموزان ارتباط داشته باشد.

راههای ارتباط مدیر با دانش آموزان:

1- سخنرانی در سر صف .

2- سخنرانی در سر کلاس.

3- فعال کردن صندوق ارتباط با مدیر مدرسه.

4- برگزاری جلسات شورای دانش آموزی.

5- ارتباط های موردی و خصوصی.

6- بر گذاری جلسات انجمن و اولیا.

7- ارتباط با اولیای دانش آموزان در جلسات آموزش خانواده.

عواقب ناشی از عدم ارتباط مدیر با دانش آموزان:

1- عدم آشنائی مدیر با نظرات و دیدگاههای دانش آموزان در مورد مسائل مدرسه.

2- عدم آشنائی مدیر با مشکلات دانش آموزان.

3- عدم آشنائی دانش آموزان با دیدگاهها و انتظارات مدیریت مدرسه.

4- تضعیف یا نبود حس همکاری دانش آموزان در رابطه با مسائل مربوط به مدرسه.

5- بروز این اعتقاد که دانش آموزان مدیر مدرسه را بی لیاقت، بی خیال، زور گو و بی عرضه می دانند.

6- عدم ارزش گذاری روی دانش آموزان و حکومت بر کسانیکه ما به آنها اهمیت نمی دهیم.

7- عدم شناخت بسیاری از مشکلات که از دید ما پنهان است.

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 14 اردیبهشت 1394 ساعت: 13:44 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,
نظرات(0)

آموزش تفکر به دانش آموزان

بازديد: 183

برای اینکه دانش آموزان خوب تربیت شوند و افراد مفیدی در آینده باشند باید متفکر ،خلاق ، نقاد و دارای بینش علمی باشند . برای اینکه دانش آموزان خوب تربیت شوند و افراد مفیدی در آینده باشند باید متفکر ،خلاق ، نقاد و دارای بینش علمی باشند . و این تنها در سایه ی انتقال اطلاعات به ذهن شاگردان حاصل نمی شود بلکه در برنامه های مدارس باید روش هایی گنجانده شود که از طریق آن ها دانش آموزان قابلیت های چگونه آموختن را از طریق نظم فکری بیاموزند و در زندگی روزمره ی خود به کار برند و با توجه به نقش اساسی محیط های آموزشی و روش های حاکم بر آن ها ، باید به صورتی سازماندهی شوند که دانش آموزان را به جای ذخیره سازی حقایق علمی با مسائلی که در زندگی واقعی با آن ها مواجه می شوند درگیر سازند . 
ماهیت و تعریف تفکر: 
بسیاری از دانشمندان انسان را حیوان متفکر می دانند و تفکر(۱) را فصل ممیز انسان و حیوان قرار می دهند. با این که پاره ای از آزمایش ها نشان می دهد که تفکر در سطح پایین و ابندائی آن در میان بعضی از حیوانات دیده می شود ولی تفکر اساسی(۲) مخصوص انسان است و علاوه بر جنبه ی فرهنگی طبیعت انسان این خصوصیت نیز انسان را از سایر حیوانات مشخص و ممتاز میسازد.(شریعتمداری،۱۳۸۲،ص۳۷۹)


 

جان دیویی در کتاب چگونه فکر می کنیم درباره ی مفهوم تفکر می گوید : عملی است که در آن موقعیت موجود ، موجب تایید یا تولید واقعیت های دیگر می شود ،یا روشی است که در آن باورهای آینده بر اساس باورهای گذشته پایه گذاری می گردد(به نقل از: شعبانی، ۱۳۸۲،ص ۴۴(شریعتمداری در کتاب روانشناسی تربیتی خود تفکر را :جریانی که در آن فرد کوشش می کند مشکلی را که با آن رو به رو شده مشخص سازد و با استفاده از تجربیات قبلی خویش به حل آن اقدام نماید (۱۳۸۲،ص۳۷۹) تعریف می نماید . 
اهمیت و ضرورت : 
یادگیری از طریق شرطی سازی (۳) (که مد نظر رفتارگرایان است )یک یادگیری سطحی است و با یادگیری از طریق درک و فهم و بصیرت که بر محور تفکر قرار دارد ، قابل تلفیق نیست. تفکر پایه ی ادراک و یادگیری را تشکیل می دهد. فهم و ادراک اساسی هر چیز ، نتیجه ی تفکر درباره ی آن چیز است . 
پیشرفت انسان در زمینه ی علمی، ادبی، هنری، اخلاقی و معنوی همه در نتیجه ی تفکر اندیشمندان حاصل شده است حل مشکلات زندگی ، اجتماعی و … در سایه ی تفکر و تعقل صورت می گیرد . حضرت علی (ع) می فرمایند: لا یستعان علی الد هر الا با لعقل (( تنها از طریق عقل می توان بر زمانه پیروز شد.)) - (شریعتمداری،۱۳۸۰، ص۱۸(
ویژگی های ذهنی متفکر: 
۱- تردید منطقی : معمولا امور را با تردید می نگرد و بدون تردید از پذیرش افکار و عقاید خودداری مینماید. 
۲- کنجکاوی شدید. 
۳- فهم عمیق : به معرفت سطحی قناعت نمی کند و ژرف اندیشی خاصی در مطالعات او به چشم می خورد. 
۴- دید وسیع : غالبا امور را در سطح گسترده تری مورد مطالعه قرار می دهد. 
۵- سعه ی صدر. 
۶- ترقی طلبی : از رکود و توقف رنج می برد. 
۷- فروتنی. 
۸- وحدت رویه شخصیتی هماهنگ و واحد دارد. 
۹- اتکا به نفس. 
۱۰- طرفداری از ارزش های انسانی(شریعتمداری ، ۱۳۸۰ ، ص ۹۰ ـ ۹۴(
مقایسه ی آموزش به روش سنتی با آموزش تفکر : 
در آموزش سنتی فعالیت اصلی کلاس بر عهده ی معلم است و معلم فعالانه به ارائه ی اطلاعات و دانش سازمان یافته می پردازد و در صدد است تا آن ها را به ذهن شاگردان منتقل کند . و دانش آموزان منفعلانه باید اطلاعات مورد نظر را حفظ کرده و در زمان ارزشیابی به خاطر آورده و پاسخ دهند در این روش تاکید بر محتوای درس است و اغلب کتاب درسی و معلم منبع اطلاعاتی محسوب می شوند. ولی در آموزش برای متفکر بار آمدن دانش آموز معلم نقش راهنما و تسهیل گر را دارا بوده و دانش آموزان فعالند و در پی کسب اطلاعات از منابع دیگری علاوه بر معلم و کتاب درسی هستند.همچنین به جای تاکید بر محتوا بیشتر بر روش تاکید دارند و حجم اطلاعات دریافتی در درجه ی اول قرار ندارد و لزومی به حفظ کردن مطالب درس بدون درک و فهم آن ها نیست (سیف ، ۱۳۷۹(
عوامل بستر ساز تفکر : 
الف : دانش: 
اگر فرد درباره ی چیزی که می خواهد بیاندیشد ادراک یا دانشی نداشته باشد قادر به تفکر و تجزیه و تحلیل آن موضوع نخواهد بود و به همین دلیل درباره ی هر موضوعی که می خواهیم در کلاس از این روش استفاده کنیم باید دانش آموزان راجع به آن اطلاعاتی داشته باشند و در غیراین صورت لازم است این اطلاعات یا منابع و راه های کسب آنها را به شاگردان بگوییم و با آن ها آشنا کنیم. 
ب : منش یا مشرب : 
باید دانش آموزان کم کم به این روحیه و دید برسند که باید با تردید منطقی به مسائل نگاه کنند و درباره ی هر موضو عی بدون تعصب و گرایش خاصی عمل کنند .
برای اینکه دانش آموزان خوب تربیت شوند و افراد مفیدی در آینده باشند باید متفکر ،خلاق ، نقاد و دارای بینش علمی باشند . 
ج : اقتدار (۴(
گرایش انتقادی معمولا مورد توجه یا پذیرش قرار نمی گیرد . متفکران منتقد اهل مباحثه و پر سر و صدا هستند . آنان در واقع ماشین جامعه را به حرکت در می آورند و به سختی می توانند بین خطوط کاوشگری و خطر کردن گام بردارند (شعبانی ، ۱۳۸۲ ، ص۸۹) 
در کلاس درس هم باید برای شاگردان این اطمینان حاصل شده باشد که اگر مطلبی را بر خلاف نظر معلم یا کل کلاس ابراز داشتند و از آن حمایت کردند مشکلی برای آنان به وجود نمی آید و در بحث همه ی شاگردان به صورت منطقی به ارائه ی نظرها و دیدگاه های خود می پردازند و کسی به خاطر عقیده یا نظری مورد ملامت قرار نمی گیرد و کم کم شاگردان به این سطح برسند که اگر در جمعی نظری مخالف آن ها داشتند ابراز کنند و با دلیل از آن دفاع کنند . 
نحوه ی سازماندهی کلاس درس به منظور تشویق تفکر: 
الف : ایجاد تعادل بین محتوا و فرایند تدریس: 
اگر تلاش معلمان در فرایند یاددهی – یادگیری تمام کردن کتاب درسی و آماده کردن شاگردان برای آزمون نهایی باشد این روش از دیگر فعالیتهای آموزشی از جمله پرورش تفکر ، در کلاس جلوگیری می کند. 
ب : ایجاد تعادل بین سخنرانی و کنش متقابل : 
معلم باید از طریق تشویق مباحثه و پرسش و با استفاده از دیگر روش های مناسب برای تبادل اندیشه در کلاس درس ، بین سخنرانی خود و کنش متقابل دانش آموزان تعادل ایجاد کند. 
ج : سازماندهی و طراحی فضای کلاس : 
فضای آموزشی در پرورش مهارت های تفکر انتقادی نقش بسیار ارزنده ای دارد . سازماندهی و آرایش کلاس درس به منظور ایجاد فضایی برای تعامل بسیار دشوار اما مفید و موثر است که در ذیل به پنج نکته اساسی که برای موثرتر شدن این امر اشاره دارد پرداخته می شود: 
۱- هر جلسه را با طرح یک مساله شروع کنید : 
درابتدای شروع هر درس تدریس را با یک سوال یا مساله ی جذاب شروع کنیم که باعث جلب توجه دانش آموزان به درس مورد نظر گردد. 
۲- برای تشویق شاگردان به تعمق از سکوت استفاده کنید : 
علاوه بر روش های حل مساله ،بحث و گفتگو و حتی تبادل پر شور عقاید ، سکوت هم می تواند به رشد تفکر انتقادی کمک کند. 
۳- فضای کلاس را طوری مرتب شود که باعث کنش متقابل شود : 
شرایط فیزیکی کلاس درس در ایجاد محیطی مناسب برای تفکر انتقادی بسیار حائز اهمیت است . فضای کلاس درس باید طوری طراحی شود که تبادل اندیشه را تسهیل کند . قرار دادن صندلی ها و میزها در صف مستقیم و پشت سر هم ، تبادل اندیشه و تفکر جمعی دانش آموزان را غیر ممکن می سازد . معلم ها با استفاده از تخیل و اندکی تلاش می توانند وضعیت فیزیکی کلاس درس را اصلاح و فضایی ایجاد کنند که باعث تبادل افکار دانش آموزان شود. 
در کلاس های کوچک و کم جمعیت می توان میزها و صندلی ها را به صورت نیم دایره ، دایره ، چهارگوش یا به شکل(U ) یا ( نعل اسبی ) مرتب کرد. و در کلاس های بزرگتر هم می توان شاگردان را به گروه های کوچک تقسیم کرد .در این گونه سازماندهی کلاس هدف اصلی این است که دانش آموزان یکدیگر را ببینند و با یکدیگر به مباحثه و فعالیت بپردازند. 
۴- در صورت امکان به وقت کلاس بیفزایید: 
تفکر زمانی پرورش می یابد که دانش آموزان فرصت کافی برای تعمق و تفکر داشته باشند . کلاس درس با زمان محدود برای پرورش تفکر مفید و موثر نخواهد بود و کلاس های طولانی برای آموزش فنون تفکر انتقادی بسیار بهتر و موثرتر از کلاس های کوتاه مدت است : از این رو ، معلمان باید در صورت کمبود وقت تلاش کنند بر وقت کلاس بیفزایند تا دانش آموزان فرصت بررسی ، تبادل اندیشه و تجزیه و تحلیل اطلاعات را بیابند . 
۵- محیطی پذیرا ایجاد کنید: 
تلاش برای تشویق دانش آموزان به بحث و تبادل اندیشه به محیطی پذیرا نیاز دارد ؛ یعنی جایی که هم دانش آموزان در آن احساس امنیت کنند و هم معلمان بتوانند به یکدیگر اعتماد و اطمینان نمایند.معلمان باید با دقت و احترام به اظهار نظرهای دانش آموزان گوش دهند . آنان می توانند به طور مستند و معقول اظهارات نادرست دانش آموزان را رد کنند ، اما هرگز نباید خود دانش آموزان را طرد نمایند یا مورد سرزنش قرار دهند.معلمان باید برای اظهارات غلط یا درست دانش آموزان در فرایند بحث و تبادل اندیشه ارزش یکسانی قائل شوند ؛ زیرا محصول اندیشه ی آنان است و زمینه ای برای اندیشه ی مجدد و ٍ 
?ویایی تفکرشان فراهم می سازد(شعبانی ، ۱۳۸۲ ، ص ۹۳ – ۹۷) 
نتیجه گیری: 
با توجه به تحولات شگرفی که در علوم و فناوری اطلاعات حاصل شده و نظریه ها و رویکردهای جدیدی که نسبت به علم و روش های آموزش آن مطرح شده است دیگر متخصصان تعلیم و تربیت به انتقال حقایق علمی و تاکید بر محتوای دروس دست برداشته اند و اکنون بر روش و نگرش علمی در فرایند یاددهی – یادگیری تاکید دارند و یادگیری روش علمی و کسب نگرش های علمی با روش های سنتی امکان پذیر نیست و باید به جای آن ها از روش های جدید استفاده نمود . معلمان عزیز و گرامی نیز که در این خصوص پرچم دار محسوب می شوند باید با این گونه روش ها و رویکردها آشنا بوده و ار آن ها در اداره ی کلاس و آموزش دروس گوناگون استفاده نمایند. همکاران عزیز با توجه به شرایط کلاس و تجارب خود می توانند به نحو بهتر و شیوه های جذاب تری در دروس گوناگون از این روش استفاده نمایند . 
پا نوشت ها: 
منابع: 
۱- (سیف ، علی اکبر(۱۳۷۹) ؛ روانشناسی پرورشی -روانشناسی یادگیری و آموزش)؛تهران :آگاه. 
۲- (شریعتمداری ، علی (۱۳۸۲) ؛ روانشناسی تربیتی ؛تهران :امیرکبیر . 
۳-(شریعتمداری ،علی (۱۳۸۰)؛ نقد و خلاقیت در تفکر ؛ تهران : مرکز نشر پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی . 

۴- (شعبانی ، حسن (۱۳۸۲) ؛ روش تدریس پیشرفته - آموزش مهارت ها و راهبرهای تفکر)؛

تهران : سمت .

 

منبع: سازمان آموزش و پرورش استان خراسان

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 13 اردیبهشت 1394 ساعت: 13:29 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

چگونه دانش آموزان را به یادگیری تشویق کنیم؟

بازديد: 167

تشویق دانش آموزان به فراگیری و رسیدن آنها به سطوح بالاتر چالشی برای بسیاری از معلمان تبدیل شده است. معلمانی که آموختن را تشویق می کنند،(هدف آنها) تربیت افرادی است که بهتر تحصیل کنند و برای آینده آماده شوند. برای تشویق یک دانش آموز برای یادگیری، معلمان باید وقت اضافه صرف کنند و هر دو(دانش آموز و معلم) در داخل و خارج از کلاس تلاش کنند.

 در ادامه به نحوه تشویق دانش آموزان برای یادگیری می پردازیم. 
دستورالعمل ها 
گام اول: 
انتظارات بالایی را برای دانش آموزان تنظیم کنید. انتظارات معلمان دانش آموزان را برای رسیدن به موفقیت تحت فشار قرار می دهد. آنچه که از دانش آموزان انتظار دارید در ابتدای سال به آنها بگوئید. اهدافتان را از طریق نوشتن و آویختن در کلاس به آنها اعلام کنید. 
گام دوم:
روشهای آموزشی خود را زمان به زمان تغییر دهید. دانشجویان بهترین پاسخ را به یک طیف گسترده ای از روشهای تدریس از خود نشان می دهند. تغییر روشی که شما ارائه می دهید سخنرانی ، نمایش ها ، یادگیری مشارکتی و یادگیری اکتشافی است. این کمک می کند تا علاقه و توجه دانش آموزان در طول کلاس حفظ شود. 
گام سوم: 
ازعلاقه شخصی دانش آموزان برای توضیح یک ایده استفاده کنید. به دانش آموزان توجه کنید و در مورد موضوعاتی که آنها را تحریک می کند یادداشت بردارید. 
فعالیت هایی را طرح ریزی کنید که اهداف تدریس شما را با علاقه مندی های آنها ( دانش آموزان ) مرتبط سازد.
گام چهارم:
به دانش آموزان یاد دهید تا به کارهای کلاسی و زندگی خصوصیشان اهداف تنظیم کنند. این مهارت به آنها درکلاس و در مدرسه و در آینده شغلی شان کمک می کند.دانش آموزانی که دارای هدف خوب، تنظیم زمان مهارت های توسعه عالی، مدیریت و مهرتهای سازمانی دارند.
گام پنجم: 
آنچه که دانش آموزان در حال حاضر باید در مورد موضوع بدانند ارزیابی کنید. قبل از شروع آموزش در مورد یک موضوع ، جلسه را با یک پرسش و پاسخ در مورد موضوع شروع کنید. آنچه که شما از جلسه کلاس فهمیدید برای تعیین نقطه شروع کلاس بکار ببندید. 
در حال آموزش ، به دانش آموزانتان نگاه کنید اگر آنها بی حوصله بودند یا اشتباه داشتند سئوالاتی را برای سنجش از آنها بپرسید. اگر آنها اطلاعات را فهمیدند. اطلاعات مشکل و پیچیده را برای دانش آموزانیکه موضوع را درک نکرده اند، مرور کنید.
گام ششم: 
تکالیف کلاسی و آزمونها را در یک شیوه به موقع درجه بندی کنید. برای دانش آموزان فرصت تلاش بیشتری را بدهید، تا آنها به مرور مقالات ونوشته ها و تصحیح اشتباهات خود قبل از آزمون اصلی بپردازند. 
به دانش آموزانی که خوب کار کردند تبریک بگوئید و آنهائیکه در حد استانداردها نبودند تشویق کنید. تکالیف کلاسی دانش آموزان را مورد انتقاد و نکوهش قرار ندهید.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 13 اردیبهشت 1394 ساعت: 13:24 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,
نظرات(0)

ده توصیه به اولیاء دانش آموزان:

بازديد: 715

24 مهر ماه هر سال مصادف با روز پیوند اولیا و مربیان است. برای همین این روزها اکثر مدارس جلسات انجمن اولیاء مربیان را بر گزار می کنند و برنامه های متنوعی را اجراء می کنند. یکی از اهداف چنین برنامه هایی این است که اولیا بتوانند با مدارس در ارتباط باشند و مربیان مدارس از وجود چنین ارتباطاتی استفاده کرده و دانش آموزان را در ابعاد آموزشی و تربیتی بهتر یاری دهند.

حقیقتاً علیرغم تلاش مدارس برای نزدیک کردن دیدگاههای خانواده ها با دیدگاههای مدارس در مسائل مربوط به آموزش و تربیت و رعایت نظم و انضباط، اما هنوز بسیاری از اولیاء از اشتباهات فرزندان خود در مقابل توقعات قانونی مدرسه حمایت می کنند و حاضر نیستند با مدرسه هم جهت باشند.

در پی چنین مشکلاتی است که برخی از دانش آموزان با مربیان مدرسه خصوصا در دبیرستان ها احساس خصومت می کنند و اولیاء خود را حامی خود می پندارند. اما این وضعیت نه تنها کمکی به دانش آموزان نمیکند بلکه ممکن است آنها را در وضعیت بحرانی قرار داده و نتوانند از آموزش و تربیت خوب بهره مند شوند. لذا نویسنده 10 توصیه به اولیا گرامی دارد که امیدوار است مثمر ثمر واقع شود.

1-     از قوانین و مقررات  مدرسه حمایت کرده و در حضور فرزندتان آن قوانین و مقررات را محکوم نکنید.

2-     با مسئولین مدرسه متواضعانه رفتار کنید و سعی نمائید آنها را درک کنید و در صورت لزوم پاسخگو باشید.

3-     در صورت بروز مشکل، با مسئولین مدرسه در حضور فرزندتان، مجادله نکنید.

4-     اگر فرزندتان معلمین و مربیان مدرسه را در حضور شما تحقیر کردند با آنها موافق نباشید.

5-     اگر مدرسه و شرایط حاکم بر آن برای شما غیر قابل تحمل شد، بی سر و صدا مدرسه فرزندتان را عوض کنید و از هر گونه انتقام جویی بپرهیزید.

6-     اگر فکر می کنید معلمی خوب تدریس نمی کند و شما هم نمی توانید شرایط را عوض کنید، فعلا صبر کنید تا در فرصت مناسب، تصمیم موثری اتخاذ کنید.

7-     اگر در مدرسه برای فرزندتان مشکلی پبش آمده به مدرسه بروید و مشکل را از نزدیک بررسی کنید و اگر مجبور شدید راه قانونی را در پیش بگیرید و از مقابله به مثل و انتقام جویی بپرهیزید چون ممکن است در این صورت از حق خود محروم شوید.

8-     فرزند خود را تشویق کنید تا قوانین و مقررات مدرسه را بپذیرد و به آن عامل باشد

9-     همیشه مدرسه و مقام معلم را مورد ستایش قرار داده و آنها را ارزشمند بدانید.

 

10-  به فرزندان خود بگوئید، که برای آموزش و تربیت به مدرسه می رود و بطور موقت در آنجاست، برای همین نباید او گرفتار مسائل حاشیه ای شود و او را از هدف دور نماید.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 13 اردیبهشت 1394 ساعت: 13:22 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,
نظرات(0)

مشکل کم رویی در دانش آموزان

بازديد: 269

اکثر معلمان و مسوولان مدارس، در طول خدمت آموزشگاهی خود با دانش آموزانی برخورد می کنند که رفتارهایی متفاوت با سایر همکلاسان از خود نشان می دهند. یکی از این رفتارها که نگرانی بزرگترها را برمی انگیزد مشکل کمرویی و گوشه گیری دانش آموزان است که در گستره وسیعی جای می گیرد که با سکون، سکوت، غمگینی و درخود فرورفتگی و انزوا همراه است. 

روان شناسان کمرویی و گوشه گیری را رفتاری ناسازگارانه تلقی می کنند که بعضا مزمن و با دوام است. این رفتارها سازگاری کودک را با مشکلات زیادی مواجه می کند و برای زندگی سایر اشخاص که به نوعی با کودک در تماس هستند، عامل مزاحمی به حساب می آید.


 

 

● تعریف کمرویی

کمرویی و کناره گیری کودک، کوششی برای خودداری از ارتباط با محیط اطراف است. کودک کمرو و گوشه گیر ممکن است از برقرارنمودن تماس با افراد و شرکت در فعالیت های اجتماعی، تقلیل یافتن علائق ذهنی و عاطفی به محیط خارج همراه باشد. این دسته از کودکان ممکن است از موقعیت هایی مانند؛ شکست، انتقاد، کمبود، اعتماد به نفس، دستپاچگی یا تحقیر ترس داشته باشند.

کودکان کمرو و گوشه گیر معمولا از داشتن دوست محروم هستند و یا تک دوست بوده و بسیار به آنها وابسته می باشند و به طور کلی از بودن در کنار هم سن های خود لذت نمی برند و به فعالیت های گروه علاقه نشان نمی دهند. متاسفانه کودکان کمرو و کناره گیر معمولا موردتوجه قرار نمی گیرند، علت نیز آن است که نسبت به کودکان دیگر، کمتر توجه اطرافیان را به خود جذب می کنند. روابط اجتماعی این دسته از کودکان در مقایسه با همسالان در عملکردهایشان دچار کمبود و کاستی است و احتمالا حالت هایی از افسردگی و ناشادی را تجربه خواهند کرد و با مشکلات آموزشی خود، مواجه خواهند گردید.

● مشخصه های رفتاری کودکان کمرو و گوشه گیر

رفتار گوشه گیری یا انزواطلبی به عنوان یکی از مشکلات عمده در کودکان و نوجوانان محسوب می شود و متاسفانه برای آنکه در مدرسه ایجاد دردسر و مشکل نمی کنند دیرشناخته شده و گاه به عنوان فردی مودب و بی دردسر از طرف دیگران معرفی می گردند. در نتیجه تشخیص و شناخت آنها به تاخیر می افتد و زمانی متوجه مشکل می گردند که کار درمان سخت تر و وضعیت شاگرد حادتر شده است.

این کودکان و نوجوانان دارای احساس بی کفایتی بوده و به دنیای درون خود پناه می برند و بیش از حد متواضع هستند و حتی اگر با مسئله ای مخالف باشند جرات بیان مخالفت یا نظرات خود را ندارند.این افراد نسبت به مسائل اطراف خود حساسیت بیش از حدی دارند و اگر مسئله ای مخالف نظر آنها باشد یا مجبور به شرکت در کار جمعی باشند، در گوشه ای کز کرده و با کسی حرف نمی زنند و گاه در هنگام شدت ناراحتی ناخن های خود را می جوند.رفتار چنین کودکانی همواره با شک و تردید همراه است و دور از اطمینان که جهش های ناشیانه و پس روی های ناگهانی به دنبال دارد.

همه این حرکات این تصور را ایجاد می کند که شخص کمرو بین دو نیروی متضاد در کش و واکش است.هر کودک کمرویی دارای خصوصیاتی است که ناتوانی او را در نظر خودش بزرگ تر و در نظر دیگران نمایان تر جلوه می دهد. مثل این است که کودک با کمرویی خود می خواهد بگوید؛ «می بینید که من چقدر رنج می برم، پس راحتم بگذارید!»بدین ترتیب کودک با رفتار تردیدآمیز خود به جایی می رسد که از ارتباط های اجتماعی که برای او رنج آور و دشوار است پرهیز می کند، زیرا می ترسد نتواند به صورت مناسبی با آنها روبه رو شود.

● نشانه های دیگر

دست های کودک کمرو غمناک است. کودکی که از کمرویی خود به ستوه آمده است جرات نمی کند دست کسی را که به سوی او دراز شده است بفشارد، زیرا می ترسد که او متوجه غمناک بودن دست هایش بشود. دشواری دیگر برای بعضی از کودکان انزواطلب احساس نیاز رفتن به دستشویی است، زیرا می ترسند برای رفتن به دستشویی از معلم اجازه بگیرند و معلم اجازه ندهد، این دسته از کودکان گاهی موقع حرف زدن دچار دشواری هایی می شوند. از ترس اینکه نتوانند منظور خود را شرح دهند، به لکنت زبان دچار می شوند.

این نقص بیشتر در مقابل کسانی مطرح می شود که کودک از قضاوت ایشان بیمناک است. حرف زدن با کسی که مورد اطمینان اوست و به او محبت دارد برایش آسان است. بعضی از معلمان گاهی دیده اند که کودک کمرویی که مورد پرسش قرار گرفته، چنان دست و پای خود را گم کرده است که به ادعای خود سوال را نشنیده است. کودک کمرو با کناره گیری از گروه کودکان، از بازی هایی که به فعالیت گروهی نیاز دارد خودداری می کند و این رفتار او را از آموختن اصول زندگی اجتماعی باز می دارد و مانع رشد احساس اجتماعی بودن در او می شود.

کودک کمرو از نوعی احساس حقارت رنج می برد، او به توانایی هایی که دارد اعتماد ندارد و آنها را ناچیز می شمارد. خود را برای زندگی ضعیف و نامجهز می بیند و چنین می پندارد که برای دفاع در مقابل مشکلات آماده نیست.

● سبب شناسی مشکل

گاه گفته می شود که کمرویی نوعی بیماری خانوادگی است. اما این گفته صحت کامل ندارد. کمرویی در اغلب موارد یک نقص موروثی نیست (به جز در مواردی که با نشانه هایی از بیماری اسکیزوفرنی همراه است) بلکه رفتار نامناسبی است که کودک از محیط کسب می کند که سبب شناسان برای آن عللی را برشمرده اند.

مشکلات و اختلافات ریشه دار خانوادگی، محرومیت از محبت، فعالیت های اجتماعی بیش از حد پدر و مادر، نقص عضو یا بیماری های دیگر جسمانی، شکست های متعدد در زندگی، تحقیر کودک در مقابل جمع، انتقاد و تمسخر در حضور دیگران، نداشتن معیارهای خاصی که کودک و نوجوان برای محبوب شدن، برای خود در نظر بگیرد، توقع بیش از حد داشتن از کودک، تغییراتی که در خانواده پیش می آید مانند تولد خواهر یا برادر کوچک تر از جمله عواملی است که منجر به گوشه گیری و کمرویی در کودک خواهد شد.

● راهکارهایی برای معلمان

۱) سعی کنید علت اصلی کمرویی و کناره گیری کودک را پیدا کنید. از یادداشت های روزانه، نمایش، ایفای نقش، جملات ناتمام، قصه گویی یا فنون مشاوره استفاده کنید تا کودک را بهتر بشناسید.کودکان اغلب احساسات خود را در اینگونه از فعالیت ها واضح بیان می کنند.

۲) برای جلب اعتماد کودک و ایجاد یک ارتباط خوب تلاش کنید.

۳) از کودک خجالتی بخواهید که به دانش آموز دیگر، در نقش یک معلم کمک کند. هر توانایی و نکته جالب را که باعث بهبود روابط کودک می شد را اصل قرار دهید.

۴) کودک کمرو و گوشه گیر را در فعالیت های گروهی کوچک یا در فعالیت های کودکان دیگری که با آنها دوست است درگیر سازید. یک کودک خجالتی بیشتر دوست دارد در گروه های کوچک صحبت کند. او را برای انجام کارهای خاص با کودکان دیگر همرا کنید.

۵) به کودک کمرو و گوشه گیر مسوولیت های مختلفی واگذار کنید. مانند انتقال پیام ها، کمک به مسوولان مدرسه، کمک به دفتردار مدرسه، تدارک وسایل آزمایشگاه و ... از واگذاری کارهای سخت به کودک و همچنین کارهای اجرایی و نمایشی مانند صحبت کردن در مقابل کلاس که او را دستپاچه می کند خودداری کنید.

۶) از کارهایی که کودک خجالتی دوست دارد و قادر به انجام آن است از قبیل شرکت کردن در گروه دوستان، صحبت کردن با شخصیت معروف و یا بازی در یک گروه، فهرستی تهیه کنید و به کودک فرصت دهید تا یکی از این کارها را انتخاب کند و برای رسیدن به هدف شایستگی خود را نشان دهد. از رفتارهای تمرینی استفاده کنید.

۷) با صحبت کردن در مورد کمرویی و گوشه گیری کودکان آنها را ناراحت نکنید. همچنین از صداکردن و دعوت آنها برای اجرای فعالیت های خاص در مقابل دیگران بدون هماهنگی قبلی اجتناب کنید. یک روش مناسب برای تشویق کودک شرکت در کلاس طرح تمرین و پرسش و پاسخ با کودک است. در این روش کودک و معلم قبلا سوال و جواب را تمرین کرده اند سپس زمانی که معلم کودک را پای تخته فرا می خواند، کودک احساس می کند که این فعالیت (پرسش و پاسخ) راحت و آسان است و اعتماد به نفس پیدا می کند.

۸) خودپنداره مثبت را در کودک تقویت نمایید.

۹) برای آموزش کودک کمرو از روش «ابراز وجود» استفاده کنید. از کودک بخواهید موقعیت هایی را که دوست دارد در آنها موثر باشد و راه های تماس برای برخورد با هر موقعیتی را بررسی کند، سپس طبق برنامه ای تعیین شده با کودک کار کنید.

۱۰) زیمباردو(۱۹۷۷) پنج مرحله را برای تغییر رفتار کودک گوشه گیر پیشنهاد می کند؛ درک خود، فهم دلایل گوشه گیری، عزت نفس، گسترش فعالیت های اجتماعی و کمک به دیگر افراد کمرو (برای غلبه بر کمرویی خود و دیگران)

روزنامه جوان 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 12 اردیبهشت 1394 ساعت: 22:13 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,
نظرات(0)

چرا دانش آموزان درس را فراموش می کنند؟

بازديد: 117

بسیاری از دانش آموزان از اینکه درس ها را فراموش می کنند گله مند هستند.

اما چرا آنها درسهایی را که ادعا می کنند یاد گرفته اند فراموش می کنند؟

آیا آنها قدرت و توانایی لازم را برای یادگیری ندارند؟

چگونه می شود آنها فراموشی خود را به حداقل برسانند؟

از آنجاینکه حافظه انسان درگیر یادگیری و به خاطر سپردن مطالب است. در واقع فراموشی هم به حافظه انسان مرتبط است، نخست کمی درمورد حافظه صحبت می کنیم سپس به نحوه مطاله درست که منجر به فراموشی نشود می پردازیم.

 یک برداشت عامیانه حافظه را مخزنی تصور می کندکه اطلاعات آنجا ریخته شده و نگهداری میشود و در مواقع لزوم اطلاعات استخراج شده و یادآوری می شود.

 از نظر علمی حافظه عنوانی است در مورد توانایی انسان در یادگیری، نگهداری، یاآوری و استفاده از آن اطلاعات و دانش در مواقع لزوم.

تقسیم بندی حافظه

بطور کلی انسان سه نوع حافظه دارد:

1- حافظه حسی: اطلاعات در این حافظه یک تا سه ثانیه دوام می آورد و گنجایش آن نسبتاً زیاد است و درصورتی که به ورودی این حافظه توجه و دقت صورت گیرد وارد حافظه کوتاه مدت میشود.

2- حافظه کوتاه مدت: اطلاعات دراین حافظه 15تا30ثانیه نگهداری می شود. گنجایش آن 5 تا 9 قطعه است و نوع اطلاعات آن شنیداری، رویدادی و معنایی است و دلیل عمده فراموشی دراین حافظه جانشین سازی یا محو شدن اثر است. درصورتی که اطلاعات موجود دراین حافظه تکرار یا رمزگردانی شود به حافظه ی بلند مدت انتقال پیدا می کند.

3- حافظه بلند مدت: اطلاعاتی که به این نوع حافظه انتقال پیدا می کند ماندگاری نامحدود دارد و گنجایش آن هم نامحدود است و اطلاعات ذخیره شده هم عمدتا ًمعنایی و قدری هم شنیداری و دیداری است.

 از آنجایکه تمام مطالبی که درک شده و ابعاد معنایی ان برای دانش آموز روشن شده در این حافظه قرار میگیرد لذا درک معنایی مطالب برای آنها بسیار مهم و بخاطر سپاری آنهم آسان است.

البته فراموشی در این حافظه هم به علل سرکوبی، تداخل و مشکلات بازیابی رخ می دهد، اما مقایسه میزان بازیابی آن با فراموشی قابل مقایسه نیست. بنابر این تلاش براین است که دانش آموزان با شیوه های مناسب اطلاعات را به حافظه بلندمدت بسپارند.

 دانش آ موزان چگونه درس بخوانند تا فراموشی آنها به حداقل برسد؟

حقیقت این است که بسیاری از دانش آموزان درست درس خواندن را نمی دانند. بسیاری از آنها کلی تلاش میکنند و زحمت می کشند اما زمان یادآوی مطالب دچار مشکل می شوند. در یک مطالعه خوب و سازگار با کشفیات علمی بهتر است موارد زیر را مد نظر داشته باشیم تا ضمن یادگیری صحیح، فراموشی را به حداقل برسانیم.

1- درک معنای مطالب: مطالبی که فهمیده و استنباط می شود بهتر در حافظه می ماند. لذا باید روی معنا و مقهوم مطالب تمرکز شده و تفکر صورت گیرد.

2- درک کل و جزء: دانش آموز هر مطلبی را که می خواند ممکن است جزئی از یک کل باشد. لذا مطالبی که زیر مجموعه یک عناوین کلی هستند بایدارتباط ذهنی داده شوند و دانش آمو بتواند بفهمد که مطالبی را که می خواند مربوط به کلیتی است که این بخش مربوط به آن است.

3- بازگویی مطالب برای خود: مطالبی که از حفظ برای خود بازگو می کنیم ماندگاری بیشتری پیدا می کند.

4- تمرین و تکرار: این شیوه ای است که مطالب حتی اگر برای شخصی بی معنی باشد از حافظه کوتاه مدت به حافظه بلند مدت انتقال پیدا می کند.تمرین و تکرار باید به تدریج و با فاصله های زمانی خاص صورت گیرد.

5- استراحت قبل از یادگیری و بعد از یادگیری: تحقیقات نشان داده است که بعد از یک استراحت و خواب آرام انسان مطالب را بهتر یاد می گیرد. همچنین اگر بعد از یادگیری مطلبی کمی استراحت کنیم یا به  خواب برویم یادگیری با دوامتر است.

6- یاد گیری تدریجی: تحقیقات نشان می دهد که یادگیری باید تدریجی و در زمانهای مختلف باشد. سعی در یادگیری مطالب زیاد در وقت کم منجر به فراموش می شود. برخی از دانش آموزان از اینکه سعی می کنند مطالب انباشته شده را بدون استراحت و در وقت کوتاه بخوانند جز فراموشی چیزی عایدشان نمی شود.

7- ایجاد تصویر ذهنی: از آنجایکه انسانها خالق تصاویر ذهنی هستند می توانند در دنیای ذهن خود برای مطالب آموخته شده تصاویر ذهنی خلق کنند که خود مبتکر آن هستند.

8- ارتباط اموخته ها به هم: انسان هرمطلبی را که می آموزد می تواند دردنیای آموخته های ذهنی خود مفاهیم و مطالب به آنها مرتبط سازد.

9- وجود نظم و آهنگ: اگر برخی از مطالب درسی را به صورت شعر و آهنگ موزون در بیاوریم یادگیری و ماندگاری آن هم آسان و هم طولانی می شود. انسان ذاتا گرایش به هارمونی و نظم و آهنگ دارد برای همین است که بچه ها خیلی زود مطالب را که درقالب شعر و آهنگ باشند یاد گرفته و به خاطر می سپارند.

10- البته تمام مطالبی گفته شد فرض بر این بود که انسان برای یادگیری انگیزه و علاقه کافی داشته باشند و گرنه بدون انگیزه و علاقه مطالب بالا هم جایگاه خود را از دست خواهند داد.

همچنین اضطراب و نگرانی و ترس اجازه نمی دهد که انسان به درستی مطالب را یاد بگیرد و در صورت یادگیری زود فراموش می شوند. بنابراین انگیزه و آرامش روحی و روانی مقدمه ای برای طی فرایندی یادگیری است.

 یک قدرت نهفته در دانش آموزان زرنگ

یک نکته مهم این که:

 برخی از دانش آموزان از راه تجربه و تکیه بر هوشمندی خود و به مرور زمان با موارد بالا برای یادگیری و یادسپاری و مقابله با فراموشی آشنا می شوند.

 شاید با اصطلاح فرا شناخت آشنا باشید؟ فراشناخت یعنی انسان می داند که باید چگونه بداند. برای همین برخی از دانش آموزان در وجود خود یک قدرت نهفته دارند و بتدریج با گذشت زمان به این مسئله پی می برند که چگونه و از چه راههایی باید برای یادگیری اقدام کنند. یعنی آنها به چگونه یادگیری خود متمرکز میشوند. فرق این دانش آموزان با دیگر دانش آموزان این است که به یک نوع خود آگاهی دست یافته اند که طی آن روش های یادگیری و یادآوری را ناخودآگاه می دانند. در حالی که همسالان آن، گویا آب در هاونگ می کوبند و از ناتوانایی خود شکوه می کنند.

مواد غذایی که حافظه را تقویت می کند

بدون شک داشتن حافظه قوی ضمن اینکه ارثی است شدیداً به نوع تغذیه مرتبط است. لذا استفاده از آنها حافظه انسان را برای جلوگیری از فراموشی تقویت می کند.   

استفاده بیشتر از مواد گلوکز مثل خرما، عسل و شیرینی های طبیعی، همچنین غذاهای حاوی کلسیم و فسفر مثل،  لبنیات، روغن ماهی و جگر و ... و یتامین ها مثل پرتقال، هویج، گوجه فرنگی و سبزیجات تازه و همچنین خوردن برخی از حبوبات خصوصا عدس توصیه  شده است .

 توجه :

شما فرهنگیان گرامی می توانید تحقیقات اقدام پژوهی ، گزارش تخصصی ، درس پژوهی ، تجربیات ارتقای شغلی ، طرح جابر  و مقالات پرسش مهر مورد نیاز خود را از لینک های زیر تهیه نمائید :( سایت علمی و پژوهشی آسمان ) بر روی هر لینک کلیک نمائید :


 
 
 
 
 
 

 
 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 12 اردیبهشت 1394 ساعت: 22:04 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,
نظرات(0)

چرا دانش آموزان ایرانی درس نمی خوانند؟!

بازديد: 263

آنچه باعث ارتقاء سطح علمی دانش آموزان مقاطع مختلف ( دبستان ، راهنمایی ، دبیرستان ) می شود، علاوه بر برخورداری از آموزگارانی بامعلومات و باتجربه برخورداری ازکتبی است که بتواند نیازهای علمی دانش آموزان را برطرف کند، در این مقوله نمی خواهیم به مسئله سطح کیفی کتب درسی بپردازیم که این خود نیازمند بررسی های تخصصی فراوان است...

 

اما آنچه در این مبحث کوتاه به آن پرداخته می شود ، عمکرد نا درست در برخورد با دانش آموزان ضعیف است ،دانش آموزانی که برای ادامه تحصیل بی انگیزه هستند و این بی انگیزگی باعث شده است که نه تنها به درس و مدرسه علاقه نشان ندهند بلکه از آن به نوعی فراری باشند و مدرسه را تنها مفری بدانند برای دوست یابی و تفریح و وقت گذرانی و البته مسائل حاشیه ای دیگر که باز هم پرداختن به آنها مورد بحث ما نیست.

اما همین دانش آموزان ضعیف و فراری از مدرسه که شاید در طول مدت تحصیل خود حتی یک بار هم بعضی از دروس را نمره خوبی نگیرند به راحتی در پایان سال نمره قبولی می گیرند و به سطوح بالاتر می روند ، مسئله و سوال اصلی این است ، چرا چنین اتفاقی می افتد و چرا باید زمینه ای برای چنین فاجعه ای وجود داشته باشد؟

در حال حاضر مسئله ای در مدارس به شکل رقابتی مطرح است به عنوان "درصد قبولی"، که این موضوع بین مدارس مختلف شهر ، شهرستان ، استان و کشور به صورت معضلی در آمده است، آموزگاران زیادی می توانند شهادت بدهند که مدیر مدرسه از آنان خواسته است همه دانش آموزان را "قبول" کنند و "نمره" بدهند تا شاخص درصدقبولی-به عنوان ملاک رسمی موفقیت یک مدرسه و مدیر- بالا برود!

در حالی که اهمیت دادن به موضوع نمره فی نفسه اشکالی ندارد اما بدیهی است که نمره و آزمون یک ابزار است و نباید هدف یک سامانه آموزشی قرار گیرد، به جای آنکه نمره و آزمون و ... باعث شود که مسولین مدارس برای به دست آوردن درصد قبولی بیشتر به سطح علمی دانش آموزان توجه کنند و در جهت ارتقاء آن بکوشند ، عملا تبدیل شده است به معضلی به نام نمره دادن ، نمره دادن های بی دلیل . کما اینکه بارها و بارها شنیده شده دانش آموزانی که طول تمام دوران تحصیل یک ساله خود حتی یک نمره بالاتر از 10 هم ندارند به راحتی به آنهانمره قبولی را می دهند که علاوه بر اینکه در صد قبولی مدرسه بالا برود دیگر بار اضافی مالی بر دوش دولت و خانواده و مدرسه نباشد، رویه ای خطرناک که کم کم به عنوان یک عرف در ساختار نظام آموزشی ایران درآمده است و در دهه های آینده باید منتظر ضربات و لطمات فاجعه انگیزی از قبل آن باشیم.

مسئله دیگری که باعث شده دانش آموزان بدون داشتن سواد علمی مناسب به پایه های بالاتر ارتقاء پیدا کنند ، منظور کردن "نمره مستمر" است ، این نمره مستمر در طول سال به دانش آموز کمک می کند تا به اصطلاح اگر در طول سال درس خوانده اما شب امتحان مشکلی برایش پیش آمده و نتوانسته در بخواند بانمره مستمر که به واقع حق اوست ، حقی از او ضایع نشود ، اما چند سالی است که مشاهده می شود برای شهریور ماه هم نمره مستمر در کارنامه دانش آموزان منظور می شود!در حالی است که دانش آموزان در طول تابستان اصولا به مدرسه نمی آیند که نمره مستمر داشته باشند که بخواهد به آنها کمک کند و دبیران و معلمان می مانند که این نمره مستمر را باید از کجا به دانش آموز بدهند .

مسئله دیگر استفاده از تبصره که همان تک ماده است ، که این تبصره که در دوران سابق،با شرایط خیلی سخت و استثنایی بکار می رفت، اما اینک به صورت یک راه حل ساده و آسان درآمده است که هم دانش آموزان را از مرارت درس خواندن نجات می دهد، هم معلمان را از تصحیح برگه و دردسر اصرار دانش آموزان برای نمره خلاص می کند و هم "درصد قبولی" مدرسه را بالا می برد که این هم مورد پسند مدیر و رئیس منطقه و مراتب اداری آموزش و پرورش خواهد بود!

هرچند که امروز "تک ماده" به "جفت ماده" تبدیل شده، بلکه تمامی شرایط آن ، از جمله نمره بالاتر از 7 ، دروس غیر شفاهی ، و معدل بالای 12 از آن برداشته شده است! راستی کجای دنیا چنین تسامح و تساهل بی دلیلی که بیشتر به "دوستی خاله خرسه" شبیه است در مورد آموزش و پرورش آینده سازان یک مملکت اعمال می شود؟

 

به گزارش پارسینه، باتوجه به این توضیحات می شود به بعضی از ابهامات پاسخ داد که حقیقتا چرا دانش آموزان ما بعد از فارغ التحصیل شدن از مدرسه توان علمی بالایی ندارند؟ چرا اساسا به شهادت آموزگاران و صاحبنظران آموزش و پرورش، اصولا "دانش آموز درسخوان" کمتر و کمتر می شود؟ جواب کاملا روشن است، یک دانش آموز برای چه باید خود را به زحمت بیندازد و با چه انگیزه ای در درس خواندن سختکوشی کند وقتی که راه حل های آسان برای نمره گرفتن و رفتن به مقطع بالاتر در دسترس اوست؟

 

 توجه :

شما فرهنگیان گرامی می توانید تحقیقات اقدام پژوهی ، گزارش تخصصی ، درس پژوهی ، تجربیات ارتقای شغلی ، طرح جابر  و مقالات پرسش مهر مورد نیاز خود را از لینک های زیر تهیه نمائید :( سایت علمی و پژوهشی آسمان ) بر روی هر لینک کلیک نمائید :


 
 
 
 
 
 

 
 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 12 اردیبهشت 1394 ساعت: 22:02 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,
نظرات(0)

در عصر جدید مدارس چه چیزهایی به دانش آموزان می آموزند؟

بازديد: 195

آموزش و پرورش در همه کشورهای جهان مسئله بزرگی برای دولت ها است. حتی پیشرفته ترین نظام های آموزش و پرورش جهان مدام تئوری های جدیدی ارایه می دهند و می کوشند با ایجاد تغییرات لازم در نظام آموزش و پرورش خود، برای رویارویی با شرایط عصر جدید آماده شوند. یکی از پیشروترین کشورها در این زمینه انگلیس است. انگلیسی ها به صرف هزینه های زیاد برای تغییرات دایم در نظام آموزشیشان مشهورند. با این همه آنها همیشه از نظام آموزشی خود ناراضیند و در نتیجه این تغییرات را به طور دایم اعمال می کنند. به عنوان مثال آخرین نظریه آنها این است که باید از سن دو سالگی آموزش جدی را به کودکان آغاز کرد.

یکی از بزرگ ترین موضوعاتی که آموزش و پرورش ما هم در عصر جدید می تواند به آن بپردازد ایجاد سیستم آموزش فعال در کلاس های درس است تا دانش آموز فکر کند و کار کند و معلم افکار دانش آموزان را هدایت کند. به عبارتی لازم است آموزش و پرورش از حالت حافظه محوری خارج شود.

همچنین لازم است حداقل آموزش ها و مهارت هایی که دانش آموزان برای ورود به عرصه کار و زندگی نیاز دارند به آنها داده شود. این آموزش هم فقط سواد خواندن و نوشتن نیست. چراکه مفهوم سواد درجهان امروز تغییر کرده است. آموزش باید جزو ذات دانش آموز شود تا او بتواند تحلیل کند و مسأله حل کند و گلیم خودش را از آب بیرون بکشد و نیز توانایی کار با رایانه را برای کسب و تحلیل اطلاعات داشته باشد. 

در تعریف سواد تجدید نظر کنیم

با ورود به قرن ۲۱ میلادى و گذار از جامعه صنعتی به جامعه اطلاعاتی، سواد دیگر همان معنى کلاسیک توانایى خواندن و نوشتن را ندارد. بلکه مفهوم سواد، سواد الکترونیکى و به عبارتى توانایى استفاده از رسانه هاى الکترونیکى به خصوص اینترنت است و مؤلفه هاى دیگرى را هم در برمى گیرد. همین سطح سواد الکترونیکى و به روز شدن اطلاعات فارغ التحصیلان یکى از مهم ترین مسایل پیش روی کشورهاى در حال توسعه از جمله ایران، در قرن ۲۱ به شمار مى آید. چرا که در جامعه اطلاعاتى کسى که خواندن و نوشتن مى داند و حتى فراتر از آن تحصیلات عالى دارد ولى به عنوان مثال نحوه استفاده از اینترنت را نمى داند باسواد تلقى نمى شود. همین امر تغییر بنیادین در نظام هاى آموزشى را مى طلبد. در حالی که در کشور ما هنوز تعداد رایانه نسبت به جمعیت بسیار کم است و هنوز دانش آموزان زیادی پیدا نمی شوند که به رایانه دسترسی داشته باشند یا نحوه استفاده صحیح از رایانه را بدانند.

در حالی که رایانه و عصر اطلاعات نحوه تدریس و ارزشیابى و برنامه هاى درسى مدارس را تغییر داده و مى دهد. در مدارس جدید دانش آموزان مى آموزند تا انبوهى از اطلاعاتى را که از اینترنت مى گیرند پردازش کنند و از این اطلاعات در جهت یادگیرى بیشتر استفاده کنند. همچنین آنها مى توانند با منابع علمى جهان ارتباط برقرار کنند. در این شرایط اگر دانش آموزان ما سواد الکترونیکى نداشته باشند، نمى توانیم انتظار داشته باشیم که در آینده همگام با تحولات جدید پیش بروند. چراکه تجار با سواد الکترونیکى مى توانند بهتر تجارت کنند، کارمندان مى توانند مهارت هایشان را افزایش دهند و مدیران دانش مدیریتشان را افزایش دهند.

بنابراین اگر ما مى خواهیم در دسته کشورهاى پیشرفته باشیم و فرهنگ خود را اشاعه دهیم لازم است نهضت سوادآموزى الکترونیکى را جدى بگیریم و آموزش و پرورش سواد الکترونیکی را در سرلوحه اهداف خود قرار دهد. در درجه اول لازم است رایانه و اینترنت با قیمت ارزان در دسترس همه قرار بگیرد و همه رایانه را جزو وسایل ضرورى منزل خود به شمار آورند و دانش آموزان در همه مدارس از جمله در مناطق محروم رایانه و اینترنت در اختیار داشته باشند. همچنین از آن مهم تر لازم است که در درجه اول معلمان آموزش ببینند تا بتوانند خودشان از رایانه و اینترنت به بهترین وجه استفاده کنند و شیوه استفاده از رایانه و اینترنت و تحقیق را به دانش آموزان بیاموزند.

آموزش مهارت های غیر درسی ضروری است

 نظام های آموزشی بسیاری از  کشورها هدف ایجاد مهارت های غیر درسی را برای ورود به بازار کار و افزایش آستانه تحمل و بردباری برای مواجهه با پیچیدگی های جوامع امروزی جدی می گیرند. اما با وجود گام هایی که برداشته شده ما هنوز نتوانسته ایم آموزش های متناسب با فناوری های قرن۲۱ را در نظام آموزش و پرورشمان لحاظ کنیم و همچنان جای خالی بسیاری از مباحث مربوط به مهارت های زندگی در نظام آموزشی ما به چشم می خورد.

بعضی از این مهارت ها، مهارت هایی هستند که هم در محیط کار و هم در زندگی روزمره و خانوادگی لازمند. به عنوان مثال می توان از مهارت حل مشکل، مهارت تحلیل و روابط عمومی نام برد. بنابراین از نظام آموزشی انتظار می رود حداقلی از مهارت هایی که مردم به آنها نیاز دارند را آموزش دهد. با کاسته شدن از جمعیت دانش آموزی، نظام آموزشی می تواند در کلاس هایی که از جمعیت آنها کاسته شده، مهارت هایی نظیر کار گروهی را به دانش آموزان آموزش دهد.

واقعیت این است که بر اساس شیوه های جدید آموزشی دنیا، دیگر نظام های آموزشی انبوهی از اطلاعات ریز را آموزش نمی دهند و شیوه حافظه محوری را کنار گذاشته اند. بلکه توانایی حضور ذهن، تشخیص، انتخاب، استدلال و مشارکت را می آموزند. در عصر جدید کسانی که می خواهند وارد بازار کار شوند باید توانایی مناظره، تمرکز و گزینش اطلاعات را داشته باشند. به این ترتیب از این توانایی برخوردار می شوند که به عنوان مثال با رجوع به اینترنت اطلاعات مورد نیازشان را تامین کنند و خود را در هر زمانی با مقتضیات حرفه خودشان و یا هر حرفه جدیدی که می خواهند وارد آن شوند وفق دهند.

مرتضی خلخالی کارشناس باسابقه آموزشی می گوید: "دانش آموزان باید مهارت جست و جوی منابع مورد نیاز و استفاده از داده ها و کتاب های مرجع و راهنما و امکانات رایانه و اینترنت را برای اندیشیدن و ابداع داشته باشند و فرصت های فراوانی برای مشاهده، جست و جو، پیشنهاد طرح ها و اجرای آنها، ارزیابی شواهد و نتایج و استفاده از بازخوردها برای تعدیل مسیر در اختیارشان قرار دهیم".

می توان آموزش کارآفرینی را در کتاب ها گنجاند

در کشور ما مدتی است که کارآفرینی اهمیت زیادی یافته است و بسیاری از دستگاه های دولتی و سازمان ها برنامه هایی را برای افزایش تعداد کارآفرینان تدارک دیده اند. منتها تجربه موفق سایر کشورها نشان می دهد که برای پرورش انسانهای کارآفرین باید مفاهیم مربوط به کارآفرینی به شکل پر رنگی در کتابهای درسی گنجانده شود. مدتها است کشورهای پیشرفته به این نتیجه رسیده اند که برای این که نسل بزرگسال کارآفرینی پرورش دهند، باید آموزش کارآفرینی را از دوران کودکی و نوجوانی آغاز کنند. چراکه کودکی که با پول و کسب و کار درست و شرافتمندانه آشنا می شود، در آینده نیز انسانی خلاق و پولساز خواهد بود. جامعه ما نیز به وجود چنین انسان هایی نیاز مبرمی دارد.

ژاین نخستین کشوری بود که آموزش کارآفرینی را از مدرسه شروع کرد. به این ترتیب نوجوانان ژاپنی در دبیرستان های این کشور آموختند که چگونه باید در حین تحصیل کار کنند و از کار خود سود به دست آورند. آنها به این ترتیب به جهش صنعتی کشورشان کمک کردند. این تجربه و تجربه موفق سایر کشورها نشان می دهد که برای پرورش انسان هایی کارآفرین باید مفاهیم مربوط به کارآفرینی به شکل پررنگی در کتابهای درسی ایران نیز گنجانده شود.

از طرف دیگر هم برای این که انسان های کارآفرینی داشته باشیم، باید به دانش آموزان کمک کنیم که خلاقیتشان را حفظ کنند. روانشناسان می گویند که بیشتر کودکان زیر 5 سال ایرانی خلاق اند ولی فقط تعداد کمی از آنها بعد از 5 سالگی خلاقیت شان را حفظ می کنند. این به معنای آن است که نحوه آموزش و پرورش کودکان ما صحیح نیست. ما در خانه و مدرسه ذهن بچه هایمان را با اطلاعات از پیش تعیین شده پر می کنیم و این رویه را تا پایان دوران مدرسه ادامه می دهیم. به این ترتیب کودکان و نوجوانان ما توانایی کشف، اختراع، استنتاج و نیز قوه خلاقیت شان را از دست می دهند. به این ترتیب نمی توانیم چنان که باید افراد کارآفرین پرورش دهیم.

ایراد نوع آموزش ما در این زمینه این است که از پیش تعیین شده است. در حالی که بچه ها خودشان باید به جست و جوی اطلاعات بپردازند و با محرک های گوناگون از جمله ارتباط با طبیعت، افراد و فیلم های مناسب مواجه شوند.

موضوع دیگری که در آموزش و پرورش کشورهای پیشرفته جدی گرفته می شود این است که همه کودکان باید دوره پیش دبستانی را بگذرانند. در مهد کودک های این کشورها هم امکانات زیادی برای توسعه تفکر خلاق بچه ها ایجاد شده و برای هر گروه سنی محیط های بازی و اسباب بازی های ویژه مهیا شده است. مهدهای کودک در این کشورها، پرورش خلاقیت های ذهنی، مهارتهای فیزیکی، مهارت های ارتباطی و گفتاری، خلاقیت و حس استقلال را هدف قرار داده اند. تمام اینها دست به دست هم می دهد که از کودکان امروز، افرادی با ایده های نو و کارآفرینانه به وجود بیاید.

در نهایت اجباری شدن آموزش پیش دبستانی از نیازهای مبرم نظام آموزش ما است.

 

البته شرط موفقیت تمام این برنامه ها معلمان هستند. معلمان باید به طور مداوم آموزش ببینند و مطمئن شویم که با علاقه وارد این حرفه می شوند. چرا که تا زمانى که معلمان متحول نشوند، نمى توان امیدى به تغییر شیوه آموزش و پرورش داشت. حالا که تعداد دانش آموزان کاهش یافته می توان به بازآموزی معلمان پرداخت و حتی آنها را به خارج اعزام کرد و یا از استادان خارجی برجسته دعوت کرد تا به معلمان آموزش دهند و به تحول در نظام آموزش و پرورش کمک کنند.

 

 توجه :

شما فرهنگیان گرامی می توانید تحقیقات اقدام پژوهی ، گزارش تخصصی ، درس پژوهی ، تجربیات ارتقای شغلی ، طرح جابر  و مقالات پرسش مهر مورد نیاز خود را از لینک های زیر تهیه نمائید :( سایت علمی و پژوهشی آسمان ) بر روی هر لینک کلیک نمائید :


 
 
 
 
 
 

 
 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 12 اردیبهشت 1394 ساعت: 14:13 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,
نظرات(0)

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس