سایت اقدام پژوهی - گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان
1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819 - صارمی
2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2 و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .
3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل را بنویسید.
در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا پیام بدهید آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet
پاسخ تمرین های درس دهم فارسی دهم درس دریادلان صف شکن
کار گاه متــن پژوهــی قلمرو زبانی (صفحهٔ ۸۰ کتاب درسی)
1- پنج گروه کلمۀ مهم املایی از متن درس بیابید و بنویسید.
رعب و وحشت - غنای خالق - تحول عظیم - جزر و مدّ آب - توسّل به حضرت زهرا - به محض شکستن - زهرای مرضیه
2- با رجوع به لغت نامه، در بارۀ ساخت و معنای کلمه «سردمدار» توضیح دهید.
ساخت آن تشکیل شده از: سر + دم + دار
«سردمدار» کسی که در زور خانهها بالای سکویی مینشسته همراه بانوای زنگ و ضرب، ورزشکاران را هدایت و رهبری میکرده است. امروزه «سردمدار» به معنی فرمانده و رهبر است.
3- از متن درس، چهار جمع مکسر بیابید و مفرد هر یک را بنویسید.
جنود: جُندوسواس: وسوسهقلوب: قلباشیاء: شیخطوط: خط
4- یکی از راههای ساخت کلمۀ «مشتق»، بدین شکل است:« اسم + چی = اسم» ؛ مانند « شکارچی» در این کلمه، پسوند «چی» در معنای «پیشه و شغل» کاربرد دارد.
نمونهای از آن را در متن درس بیابید. بولدوزرچی
5- به جملههای زیر توجّه کنید.
* الف) خطوط دفاعی دشمن یکسره فروریخت.
* ب) اینها دریادلان صف شکنی هستند که دل شیطان را ازرُعب و وحشت میلرزانند.
به جملۀ اوّل که یک فعل دارد، «ساده» و به جملهٔ دوم، که بیش از یک فعل دارد، «غیر ساده» میگویند.
جملهٔ غیر سادۀ «ب»، شامل دو جمله است که از نظر معنایی به یکدیگر وابستهاند؛ به طوری که یکی از جملهها بدون دیگری ناقص است.
* حال از متن درس برای هریک از انواع جمله، نمونهای بیابید و بنویسید.
جملۀ ساده: اینجا آیینۀ تجلی همۀ تاریخ است.
جملۀ غیر ساده: تفنگ، دوربین دارش نشان میدهد که تک تیر اندازست.
قلمرو ادبی (صفحهٔ ۸۰ کتاب درسی)
1- هر قسمت مشخّص شده، دربردارندۀ کدام آرایۀ ادبی است؟
1- برای حضور سلام در جامعه، چه پیشنهادهایی برای مردان و زنان دارید؟
۱- ایمان به خدا و زندگی پس از مرگ ۲- بالا بردن سطح فرهنگ جامعه ۳- داشتن تقوا و پرهیزگاری ۴- آگاه بودن به فواید عفاف و مضرات بی عفافی در جامعه ۵- نماز و عبادت و ذکر خدا ۶- ازدواج به موقع دختران و پسران ۷- کنترل نگاه ۸- حجاب داشتن و پوشش مناسب ۹- عاقبت اندیشی ۱۰- امر به معروف و نهی از منکر ۱۱- تحکیم پیوند خانواده ۱۲- پر کردن اوقات و فراغات جوانان و ...
2- با اینکه پوشش بدن و حتی موی سر در دین حضرت مسیح (ع) یک امر پسندیده است، برخی جوامع مسیحی نسبت به این موضوع بی توجهاند. به نظر شما، علت آن چیست؟
به خاطر سست بودت اعتقادات دین در عرصه زندگی آنان - غفلت از دین راستین الهی و بازگشت به سنت های مشرکانه قبل از مسیح (ع) - به خاطر مصلحتهای سیاسی و سودهای اقتصادی ترویج بی بند و باری در آن کشورها و جوامع زیاد است.
پیشنهاد (صفحهٔ ۱۶۴ کتاب درسی)
وضع جامعهٔ اطراف خود را بررسی کنید و ببینید:
1- رفتار پسران و مردان در جامعه چگونه باید باشد تا سلامت اخلاقی جامعه حفظ شود؟
دوری از چشم چرانی و کنترل نگاه به نامحرمان - پوشش هماهنگ با ارزشهای جامعه - دوری از خلوت با نامحرمان - دوری از آرایش زننده - دوری از دوستی باافراد ناباب - دوری از دوستی دختران و پسران و عشقهای زود گذر.
2- حفظ حرمت دختران و زنان تا چه میزان به وضع پوشش آنان بستگی دارد؟
رعایت و حفظ پوشش مناسب دختران و زنان هرچه کاملتر و دقیق تر باشد ارزشمندتر بوده، آثار فردی و اجتماعی فراوانی دارد که از آن جمله میتوان به حفظ و حرمت ایشان و عزت نفس انان اشاره کرد. زیرا با رعایت پوشش مناسب خود را در معرض آسیبهای مختلف قرار نمیدهند و کسی هم اجازه و جرأت تعرض به آنها را پیدا نخواهد کرد. پوشش نامناسب فساد اخلاقی به بار میآورد، باعث افزایش آمارهای طلاق وسست شدن پیوندهای خانواده شده و عدم امنیت برای زنان به دلیل تحرک جوانان در پی خواهد داشت.
3- با دوستان خود مشورت کنید و ببینید که رعایت پوشش اسلامی توسط زن در هریک از موارد زیر چه ثمراتی دارد.
1- برای زن: حضور در اجتماع، فعالیتهای مؤثر و مفید بدون زیان، آرامش روانی، حفظ و عفت آبروی زن، علاقه به ازدواج، مصونیت برای زنان، عزت مندی و ...
2- برای مرد: آرامش روانی و وقار و احترام، علاقه به ازدواج، عزت مندی، کاهش ولع جنسی و ...
3- برای خانواده: پویایی خانواده، تعالی خانواده، پویایی جامعه، جلوگیری از هوسرانی، بهداشت روانی، حفظ نیروی کار در جامعه، حفظ ارزشهای اسلامی، تأمین و تضمین سلامت و پاکی نسل جامعه
4- برای جامعه: سلامت اخلاقی جامعه، پویایی جامعه، جلوگیری از هوسرانی، بهداشت روانی، حفظ نیروی کار در جامعه، حفظ ارزشهای اسلامی، تأمین و تضمین سلامت و پاکی نسل جامعه
همچنین پاسخ سایر فعالیت های دروس دین و زندگی 1 را از لینک های زیر ببینید :
پاسخ فعالیت های درس سیزدهم دین و زندگی 1 دهم درس فضیلت آراستگی
بررسی (صفحهٔ ۱۵۳ کتاب درسی)
با توجه به شکل پوششهای موجود در جامعه برای پسران و دختران، بگویید که کدام یک از آنها عفت افراد را بیشتر تضمین میکند؟
پوششی که در آن تمام بدن به جز گردی صورت و دستها تا مچ از نامحرم رعایت شده باشد و همچنین چسبان و تحریک کننده نباشد. در پوشش باید فرهنگ جامعه مورد توجه قرار گیرد.
خود نمایی نوعی تند روی در آراستگی و ابراز وجود و کاری جاهلانه است: اما آراستگی به معنای «مرتب و منظم کردن خود و بهتر کردن وضع ظاهری و باطنی» است که انسان به طور فطری به آن علاقه دارد. در خودنمایی خوچکی نفس ودر آراستگی سلامت نفس وجود دارد.
٢- چرا خصلت ارزشمند عفاف در وجود زنان از ارزش بیشتری برخوردار است؟
زیرا خداوند زنان را بیش از مردان به نعمت زیبایی آراسته است. زن مظهر جمال و زیبایی است؛ این زیبایی هم درونی هم ظاهری است و برای حفظ همین نعمت است که خداوند احکام ویژهای را برای زن قرار داده است تا گوهر زیبای وجودش از نگاه نااهلان دور بماند و روح بلندش تحقیر نشود.
پیشنهاد (صفحهٔ ۱۵۳ کتاب درسی)
١- پیرامون ما افرادی هستند که با استفاده از خلاقیتهای خود تحسین دیگران را برانگیختهاند و در زمینههای گوناگون هنری، ورزشی، علمی، اجتماعی و اخلاقی به فردی مؤثر در جامعه تبدیل شدهاند. آنچه دربارهٔ عوامل این موفقیت میدانید، بیان کنید.
عوامل موفقیت: ۱- هدفمندی ۲- اعتماد به نفس ۳- عزم و اراده بر هدف ۴- مشورت با افراد موفق ۵- یاد خدا و خدا باوری ۶-دوری از گناه ۷- دوری از تظاهر ۸- زندگی در محیط مطلوب ۹- تحسین خویشتن
٢- با خود بیندیشید و ببینید که تا چه اندازه کوشش کردهاید آراستگی همراه با عفاف داشته باشید. آیا موانع درونی در مقابل این کوشش وجود داشته است؟ آنها را برای خود مشخص کنید و برای برداشتن آن موانع، راه حل مناسب تنظیم نمایید.
یک مسلمان باید جهت پیروی از دستورات دین اسلام که دین تعادل است سعی و کوشش کند و اگر چنین باشد در تمام قسمتهای زندگی که آراستگی هم جزئی از آن است از مرز تعادل خارج نمیشود تا به افراط و تفریط منجر شود. باید به عنوان یک مسلمان آراستگی خود را مرز تعادل حفظ کرده و اندام خود را وسیلهای برای سؤ استفاده دیگران قرار ندهیم و با استعانت از ائمه و معصومین سعی کنیم از تعادل خارج نشویم.
همچنین پاسخ سایر فعالیت های دروس دین و زندگی 1 را از لینک های زیر ببینید :
دربارهٔ مسائل زیر به توضیح المسائل مرجع تقلید خود مراجعه کنید و پاسخ آن را به دست آورید.
۱اگر مسافر پیش از ظهر به وطنش یا به جایی که میخواهد ده روز در آنجا بماند، برسد، در چه صورتی باید روزه بگیرد و در چه صورتی نباید روزه بگیرد؟
چنانچه کاری که روزه را باطل میکند انجام نداده باید آن روز را روزه بگیرد.
۲اگر مسافری که صبح حرکت کرده است، بعد از ظهر به وطن یا به جایی که میخواهد ده روز بماند برسد، وظیفهاش چیست؟
نباید آن روز را روزه بگیرد.
۳ اگر کسی که روزه است، بعدازظهر مسافرت کند، وظیفهاش نسبت به روزهٔ آن روز چیست؟
باید روزه بگیرد.
۴ اگر کسی که روزه گرفته، پیش از ظهر مسافرت کند و بخواهد به بیش از چهار فرسخ برود، وظیفهاش چیست؟
نباید روزه بگیرد.
پیشنهاد (صفحهٔ ۱۴۴ کتاب درسی)
دربارهٔ آثار و فواید بهداشتی روزه تحقیق کنید و نتیجهٔ آن را در کلاس گزارش نمایید. برای این تحقیق میتوانید به کتابهای زیر مراجعه کنید:
1- اولین دانشگاه و آخرین پیامبر، دکتر پاکنژاد
2- فلسفهٔ روزه برای جوانان، اسدالله محمدی نیا
3- اهمیت پزشکی روزه در سلامت انسان، حبیب الله جعفری
4- اهمیت روزه از نظر علم روز، احمد صبور اردوبادی
آثار و فواید بهداشتی روزه
آثار و فواید بهداشتی روزه : روزه از نظر بهداشت جسم و سلامت بدن مخصوصا در سلامت معده و پاکسازی آن از انواع غذاها که موجب بیماریهاست اثرات فوق العاده دارد. معده و دستگاه گوارش از اعضا پرکار اندام آدمی است و با سه وعده غذا که معمول مردم است تقریبا در همه ساعات دستگاه گوارش به هضم و تحلیل و جذب و دفع مشغول است. روزه باعث می شود که از یک سو این اعضا استراحت کنند و از فرسودگی مصون بمانند و نیروی تازه ای بگیرند و از سوی دیگر ذخایر چربی که زیانهای مهلکی دارند تحلیل رفته و کاسته شوند.
رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: روزه بگیرید تا سالم بمانید.(سفینه البحار، ج2، ص78)(آثار و فواید بهداشتی روزه) از نظر روانی و اخلاقی ، مردمی که همیشه سیر می خورند تدریجا یک حالت طغیان و غرور بر ایشان دست می دهد و در نتیجه به کارهای ناپسندی دست می زنند و علاوه بر این از بسیاری کمالات معنوی باز می مانند پر واضح است که انسان وقتی همیشه سیر خورد کم کم شهوات بر او غالب می شود و چه بسا او را به نافرمانی از خدا وادار می کند، مخصوصا اگر جوان و عزب باشد و نیز پس از گذشت مقداری از زمان تغذیه خواب بر او مستولی می شود و هر اندازه معده از غذا پرتر باشد تسلط خواب بر انسان بیشتر است و قهرا انسان را از کسب کمالات و فضایل زیادی از قبیل تحصیل علوم و عبادات و… باز می دارد. لذا رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم می فرماید: «بپرهیزید از پرخوری و امتلاء معده، زیرا پرخوری موجب فساد بدن و سوء هاضمه و باعث انواع بیماریها و عامل کسالت بدن از اجرای عبادات الهی خواهد شد» و یا در جای دیگر، حضرت می فرمایند: « آن کس که عادت به پرخوری داشته و زیاد می نوشد قلب او سیاه می گردد (یعنی آمادگی بیشتری برای جنایت و کارهای زشت پیدا می نماید و نمی تواند مخلصانه و با حال بندگی عبادت خدا کند» آثار و برکات روزه داری در دنیا؛ قبر و قیامت،یکی از مهم ترین فواید گرفتن روزه؛ صفای دل می باشد زیرا سیری باعث می شود که بخار مغز زیاد شده و حالتی شبیه حالت مستی در انسان وجود بیاید. و همین امر سبب می شود که مغز نتواند به خوبی فکر کند و سرعت انتقالش کم می گردد و سیری باعث کوردلی می شود؛ اما گرسنگی ؛ باعث می شودکه انسان صفای قلب پیدا کرده و دل نازک شود. گرسنگی دل را برای تفکری پیوسته که به شناخت و معرفت منجر می گردد آماده می سازد و دل، صاحب نوری آشکار و نمایان می گردد.(آثار و فواید بهداشتی روزه)
رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: هر کس شکم خویش را گرسنه نگاهدارد اندیشه و فکر او، بزرگ تر می شود. گرسنگی و روزه، باعث ایجاد صفت تواضع و فروتنی در انسان می گردد و سبب می شود که روح سرمستی و ناسپاسی که سرمنشأ سرکشی و طغیان است در انسان از بین برود. هنگامی که در نفس انسان ، حالت تواضع و فروتنی ایجاد شود، نفس، خود به خود خوار و زبون شده و در برابر پروردگارش آرام و خاشع می گردد. گرسنگی و روزه، باعث شکسته شدن شهوات و امیال نفسانی و نیروهایی می گردد که همین ها مسبب گناهان کبیره هستند؛ زیرا شهوت کلام و شهوت جنسی ، منشا بیشتر گناهان کبیره می باشند و کم کردن این دو شهوت، باعث ایمنی از گناهان کبیره و نجات از مهلکه ها می گردد.
یکی دیگر از فواید گرسنگی و روزه، این است که خواب انسان کم می شود و خواب ، همان عاملی است که عمر انسان را تباه می کند و سرمایه تجارت اخروی انسان را به باد می هد . گرسنگی موجب بیداری می شود و بیداری، منشا تمامی خیرات می باشد و هم چنین انسان روزه دار را برای شب زنده داری و تهجد یاری می دهد که همین امر، سبب رسیدن به «مقام محمود» می گردد. فایده دیگر گرسنگی این است که انجام تمامی عبادات برای انسان میسر می گردد زیرا انسان در حالت روزه داری، کمتر احتیاج به قضای حاجت دارد و نیز انسان روزه دار، در حال روزه، دیگر در پی به دست آوردن غذا نیست.(آثار و فواید بهداشتی روزه)
دیگر فایده روزه گرفتن این است که شخص روزه دار، به علت کمتر خوردن، کمتر بیمار می شود، زیرا همانگونه که در روایات گوناگون هم آمده: معده انسان، خانه تمام بیماری هاست و پرهیز و کم خوردن سرآمد تمامی دواهاست. روزه باعث می شود که انسان به مشکلاتی که از غذا خوردن به وجود می آیند گرفتار نشود، مشکلاتی که انسان به خاطر آن، محتاج دارایی و مقامات دنیایی می شود و همین ها هستند که باعث هلاکت و نابودی انسان می گردند. روزه، باعث تمکن برای بخشیدن مال و دادن غذا به درماندگان و بیچارگان و پیوستن به خویشان و احسان و زیارت بیت الله الحرام و عتبات عالیات و خلاصه تمامی عبادت های مالی می گردد. اینها بخشی از فواید روزه بود که انسان با عقل بشری اش، قادر به درک روشنی از انها نیست. به خصوص نخستین فایده روزه، که همان تفکر و اندیشیدن است، زیرا اندیشیدن در اعمال، مثل نتیجه ان و غیر فکر، به منزله مقدمات است.در روایت آمده: یک ساعت تفکر و اندیشیدن، بهتر از هفتاد سال عبادت است.» برای رسیدن به مقام قرب الهی، توجه به این نکته ضروری است که تنها اجتناب از مبطلات فقهی کافی نیست انچه در رساله های عملیه مراجع معظم تقلید آمده، شرایط صحت روزه است و روزه صحیح با روزه مقبول فاصله زیادی دارد . روزه صحیح ان است که قضا و کفاره را ساقط می کند اما روزه مقبول علاوه بر شرایط صحت روزه، به امور دیگری نیز نیازمند است. از جمله اینکه تمامی اعضا و جوارح انسان باید روزه باشند چشم او به نامحرم نگاه نکند. گوش او شنونده غنا و غیبت نباشند. زبان او گوینده غیبت و تهمت نباشد. روزه داری که با این امور همراه است اگر چه قضا و کفاره ندارد اما روزه ای نیست که پروردگار عالم آن را بپذیرد روزه نیست که که وقتی روزه دار هنگام افطار می گوید: اللهم لک صمت. ملائکه گفته او را تصدیق کنند.(آثار و فواید بهداشتی روزه)
علاوه برا ین انسان باید به جایی برسد که دل او نیز روزه باشد؛ یعنی غیر خدا را وارد آن نکند و تمام توجه انسان به ذات باری تعالی باشد. هشت برای چنین روزه ای کم است؛ پاداش این روزه ذات خداوند متعال است و چه سعادتی بالاتر از این که چنین پاداشی نتیجه عمل انسان باشد و در تمام عالم وجود، تنها قلب انسان مومن است که ظرفیت چنین پاداشی را دارد. در حدیث قدسی چنین آمده: «زمین و آسمان وسعت مرا ندارند تنها قلب بنده مومنم است که می تواند مرا در خود جای دهد.» و معنای میهمانی خداوند تبارک و تعالی همین است انسان نباید در این میهمانی به کمتر از این راضی شود وگرنه باخته است.
آثار و فواید بهداشتی و درمانی روزه
روزه، افزون بر فوائد تربیتی و اجتماعی فوائد بهداشتی نیز دارد. روزه تمام دستگاههای بدن را از خستگی مدام رها میسازد، عمر را طولانی میکند، به جسم نشاط تازهای میبخشد و آدمی را از کسالت و سستی در میآورد، از بیماری و دردها آزاد میسازد و چاقی زیاد را از بین میبرد.
روزه سبب میشود که ذخایر مخصوص گلیکوژن یا چربی بدن از نقاط مختلف برداشته شوند و به مصرف سوخت و ساز داخلی برسند و مسلم است که بدن در حال روزه ابتدا چربیهای زیر جلدی را به مصرف رسانده و به تدریج نوبت به چربیهای احشا میرسد.
دکتر «الکسیس کارل» در کتاب «انسان، موجود ناشناخته» مینویسد: «با روزهداری، قند خون در کبد میریزد و چربیهایی که در زیر پوست ذخیره شدهاند و پروتئینهای عضلات و غدد و سلولهای کبدی آزاد میشوند و به مصرف تغذیه میرسند.»(آثار و فواید بهداشتی روزه)
وی میگوید: «لزوم روزهداری در تمام ادیان تأکید شده است. در روزه، ابتدا گرسنگی و گاهی نوعی تحریک عصبی و بعد ضعفی احساس میشود، ولی در عین حال، کیفیات پوشیدهای که اهمیت زیادی دارند، به فعالیت میافتند و بالأخره تمام اعضا، مواد خاص خود را برای نگهداری و تعادل محیط داخلی و قلب، قربانی میکنند و به این ترتیب روزه تمام بافتهای بدنی را میشوید (خانه تکانی میکند) و آنها را تازه میکند.»
دکتر «ژان فرموزان» روش معالجه با روزه را، به شست و شوی اعضای بدن تعبیر میکند، که در آغاز روزهداری، زبان باردار است، عرق بدن زیاد است، دهان بدبو است و گاه آب از بینی راه میافتد، که همه اینها علامت شروع شستوشوی کامل بدن است. پس از سه چهار روز بو برطرف میشود، اسیداوریک ادرار کاهش مییابد و شخص احساس سبکی و خوشی خارقالعادهای میکند. در این حال اعضا هم استراحتی کافی دارند.(آثار و فواید بهداشتی روزه)
پیشوایان گرامی دین، در روایات و ادعیه اسلامی ماه رمضان را ماه مواسات نامیدهاند. از نتایج بارز روزه برانگیختن حس همدردی نسبت به مستمندان و همنوعان تنگدست است، آنان که زندگی آسودهای دارند و رنج فقر و طعم گرسنگی را نچشیدهاند، ممکن است از حال مستمندان غافل بمانند و روزه وسیلهای است که آنان را از غفلت میرهاند و رنج مستمندان را به یاد آنان میآورد تا به دستگیری فقیران همت گمارند و به درد دل آنان برسند.
دکتر «تومانیاس» درباره فوائد بهداشتی روزهداری مینویسد: «فایده بزرگ کم خوردن و پرهیز نمودن از غذاها در مدت کوتاه، آن است که چون معده در طول مدت یازده ماه مرتب پر از غذا بوده، در مدت یک ماه روزهداری مواد غذایی خود را دفع میکند و همینطور کبد که برای هضم غذا مجبور است دائما صفرای خود را مصرف کند، در مدت سی روز ترشحات صفراوی را صرف حل کردن باقیمانده غذای جمعشده خواهد کرد. دستگاه هاضمه در نتیجه کم خوردن غذا، اندکی فراغت حاصل نموده و رفع خستگی مینماید. روزه، یعنی کم خوردن و کم آشامیدن در مدت معینی از سال و این بهترین راه معالجه و حفظ تندرستی است، که طب قدیم و جدید را از این جهت متوجه خود ساخته است. به ویژه امراضی که بر دستگاه هاضمه، بخصوص کلیه و کبد عارض میشود و توسط دارو نمیتواند آنها را درمان کرد، روزه به خوبی معالجه مینماید. چنانچه بهترین دارو برای برطرف ساختن سوءهاضمه نیز روزه گرفتن است. بیماری مخصوص کبد نیز که موجب یرقان میگردد، بهترین طریق درمانش همانا روزه گرفتن است؛ زیرا ایجاد این امراض اغلب اوقات به واسطه خستگی کبد است که در هنگام زیادی عمل و فعالیت نمیتواند صفرا را از خود بگیرد.»(آثار و فواید بهداشتی روزه)
همچنین پاسخ سایر فعالیت های دروس دین و زندگی 1 را از لینک های زیر ببینید :
پاسخ فعالیت های درس یازدهم دین و زندگی 1 دهم درس دوستی با خدا
فعالیت کلاسی (صفحهٔ ۱۲۴ کتاب درسی)
پیامبر اکرم (ص) : هر کس در روز قیامت با محبوب خود محشور میشود. با توجه به حدیث بالا بگویید چرا در روز قیامت انسان با همانهایی که در دنیا آنها را محبوب خود قرار داده است، همراه و همنشین میشود و به سرانجام همانها دچار خواهد شد؟
چون که تمامی کارها در سمت و سوی و جهت آن محبوب قرار میگیرد. مانند دوست داشتن ثروت و ...
فعالیت کلاسی (صفحهٔ ۱۲۶ کتاب درسی)
اگر ما کسی را دوست داشته باشیم، تلاش میکنیم هر آنچه را او دوست دارد انجام دهیم تا علاقهٔ خود را به او نشان دهیم و خود را بیشتر به او نزدیک کنیم. با توجه به احادیث زیر بگویید برای اینکه رابطهٔ دوستی خود را با خدا بیشتر کنیم، چه کارهایی را باید انجام دهیم.
خداوند، بندهٔ گناهکار توبه کننده را دوست دارد.
خداوند، انسان با حیایِ بردبارِ با عفّتی را که پاکدامنی می ورزد، دوست دارد.
خداوند، رسیدگی به دل سوختگان و درماندگان را دوست دارد.
خداوند، کسی که جوانیاش را در اطاعت او بگذراند، دوست دارد.
خداوند، زیبایی و آراستگی را دوست دارد.
همان سه عامل افزایش محبت به خدا:) پیروی از خدا ۲) دوستی با دوستان خدا ۳) بیزاری و دشمنی با دشمنان خدا
بررسی (صفحهٔ ۱۲۸ کتاب درسی)
با بررسی دنیای امروز، بزرگترین دشمنان خدا و متجاوزان به حقوق انسانها را معرفی کنید و سپس راههای مؤثر برای مقابله با آنان را که همهٔ ستمدیدگان جهان بتوانند انجام دهند، پیشنهاد دهید.
هم اکنون دولتها، گروهها و مردمی وجود دارند که به طریق مختلف با تجاوز به حقوق انسانها و دشمنی با دوستان خداوند به بزرگترین دشمنان خداوند تبدیل شدهاند که از آن جمله میتوان به ایالات متحدهی آمریکا، رژیم غاصب صهیونیستی، عربستان سعودی، گروهک داعش و ... اشاره کرد که را مؤثر مقابله با آنان ایجاد دوستان خداوند حول محور «الله» است.
1- برای تقویت دوستی خود با خداوند، از چه راههایی میتوان کمک گرفت؟
تفکر در آیات الهی، استفاده از مناجات و اشعاری که در حمد و ثنای خداست، دوستی با دوستان خدا و بیزاری از دشمنان خدا.
بیزاری از دشمنان خدا و بیزاری با آنان، تفکر در آیات الهی، دعا و مناجات و در خواست از خداوند.
2- برای تقویت بیزاری از باطل و بی تفاوت نبودن در مقابل باطل صفتان چه میتوان کرد؟
ابتدا باید دوستی خداوند را در دل و جان خود پرورش دهیم و سپس از دشمنان خدا اعلام برائت و بیزاری نماییم و در این مسیر اگر ضرورت داشته باشد از بخشش جان و مال نیز دریغ نداشته باشیم.
3- چگونه میتوان دریافت که در دوستی با خدا و دشمنی با بدیها صادق هستیم؟
با سنجش میزان دین داری خود. چرا که دینداری با دوستی خدا آغاز میشود و برائت و بیزاری از باطل و دشمنان خدا را به دنبال دارد. دوستی با خداوند آثار و تجلیاتی دارد که اگر این آثار موجود شود، انسان میتواند دریابد که در دوستی با خداوند صادق است، کسی میتواند بگوید با خدا دوست است که ببیند واقعاً دوستان خدا راهم دوست دارد. همچنین از دستورات خداوند پیروی میکند و گناه انجام نمیدهد و بالاخره با کسانی که دشمن خدا هستند، دشمنی قلبی و عملی دارد.
4- فردی میگوید: «اساس دین بر محبت است؛ بنابراین دل مسلمانان نباید جایگاه کینه و نفرت از کسی باشد»؛ شما با او موافقید یا خیر؟ چرا؟
خیر، چگونه انسان میتواند نسبت به بزرگترین دشمنان خدا و متجاوزان به حقوق انسانها بیتفاوت باشد و هر روز ظلم و جنایت آنها را مشاهده کند و به آنها محبت نیز داشته باشد؟ این در شرایطی است که انسان نیز مانند آنها خواهان ظلم و ستم باشد و این دور از رفتار مسلمانی است.
پیشنهاد (صفحهٔ ۱۳۰ کتاب درسی)
1- در زندگی پیامبران و امامان (ع) و مجاهدان راه خدا تحقیق کنید و نمونههایی از اشتیاق آنها به حق و مبارزهشان با زشتی و باطل را نشان دهید.
قیام امام حسین (ع) علیه حکومت یزید، مبازهٔ پیامبر (ص) علیه حکومت قریش در مکّه، قیام حضرت ابراهیم (ع) بر حکومت نمرود، قیام حضرت موسی (ع) بر حکومت نمرود و مبارزهٔ حضرت علی (ع) علیه معاویه.
2- امام خمینی (ره) که از پیروان راستین پیامبر اکرم (ص) بود، زندگی خود را در مبارزه با ستم و باطل گذراند. آیا میتوانید نمونههایی از این مبارزهها را بیان کنید؟
مخالفت با لایحهٔ انجمنهای ایالتی و ولایتی در رژیم طاغوت، اعتراض و مخالفت با لایحهٔ کاپیتولاسیون، سخنرانی علیه شاه و یکسان دانستن او با یزید، مبارزه با رژیم صهیونیستی اسرائیل، آمریکا و انگلیس
همچنین پاسخ سایر فعالیت های دروس دین و زندگی 1 را از لینک های زیر ببینید :
«بگو چه میپندارید درباره آنچه جز خدا میخوانید؟ اگر خدا خواهد که به من زیانی رسد، آیا آنان دورکنندهٔ گزند او هستند؟ یا اگر رحمتی برای من خواهد، آیا آنان بازدارندهٔ رحمت او هستند؟ بگو خدا برای من کافی است و توکل کنندگان بر او توکل میکنند».
به غیر خدا نمیتوان توکل کرد زیرا اگر خداوند بخواهد به شخصی زیانی رسد، هیچ کس نمیتواند آن گزند را دور کند ویا اگر خداوند رحمتی را برای شخصی بخواهد هیچ کسباز دارندهی رحمت او نیست. خداوند دراین آیه میفرماید: تنها خداوند برای بندگان کافی است.
فعالیت کلاسی (صفحهٔ ۱۱۷ کتاب درسی)
شخصی دلیل بیمه نکردن ماشین خود را این گونه بیان میکند که من به خدا توکل دارم و خداوند خودش مال مرا حفظ خواهد کرد. شما عمل او را تأیید میکنید یا خیر؟ چرا؟
خیر زیرا حقیقت توکل اعتماد به خداوند و سپردن نتیجهٔ کارها به اوست و این در صورتی است که انسان به وظایف خود عمل کند و هر نتیجهای که به دست آید به مصلحت اوست؛ گرچه خود از مصلحت آن آگاه نباشد؛ بنابراین باید بیمه کردن ماشین (که جزء وظایف ماست) را انجام دهیم بعد به خدا توکل کنیم و هر نتیجهای را خواه تصادفی رخ دهد یا ندهد به خداوند واگذار کنیم که هر اتفاقی بیفتد به مصلحت ما بوده و این همان توکل واقعی است.
فعالیت کلاسی (صفحهٔ ۱۱۸ کتاب درسی)
برخی میگویند دورهٔ نوجوانی و جوانی دورهٔ خطر (ریسک) کردن است. چه تفاوتی میان «خطر کردن» و «توکل بر خدا» وجود دارد؟
شرایط توکل حقیقی آن است که انسان وظیفه خود را به خوبی انجام دهد. با استفاده از فکر و اندیشه خود و مشورت دیگران بهترین راه ممکن را انتخاب کند و با عزم و اراده محکم برای رسیدن به مقصود تلاش کند. در خطر کردن خود را از تصمیم جدا میکنیم و مسئولیت کار را نمیپذیریم که این دو، در تضاد شرایط با توکل است.
1- با توجه به آیات، روایات و توضیحات درس، آثار و فواید توکل را ذکر کنید.
۱- تقویت عزم ۲- تجدید، محکمتر پیمان ۳- ورود محکم و استوار در کارهای بزرگ ۴- افزایش شجاعت، قدرت، تحمل و صبر ۵- از دست ندادن آرمانها ۶- خسته نشدن در بین راه و دوری از تنبلی و ....
2- آیا توکل، سبب تنبلی میشود یا تحرک؟ چرا؟
برخی توکل را بهانهای برای توجیه تنبلی خود قرار میدهند. آیهٔ ۱۵۹ سورهٔ آل عمران که دربارهٔ پیامبر (ص) میباشد، ایشان را انسانی خستگی ناپذیر و شجاع معرفی میکند که به خاطر نجات انسانها، با روی باز با مردم روبه رو میشد. در ضمن در این آیه خداوند از او میخواهد که پس از مشورت و تصمیم، در انجام کارها به خدا توکل کند، به این ترتیب روشن است که توکل موجب تنبلی نمیشود.
3- شرایط توکل حقیقی کداماند؟
۱- تفکر و اندیشه ۲- مشورت با دیگران ۳- انتخاب عاقلانه ترین هدفها ۴- عزم برای انجام کار یا ترک آن ۵- پس از ایجاد این شرایط در نهایت توکل بر خداوند که راهگگشای انسان میباشد.
پیشنهاد (صفحهٔ ۱۱۸ کتاب درسی)
1- مولوی در دفتر اول مثنوی در «قصهٔ نخجیران و بیان توکل و ترک جهد»
رابطهٔ توکل و تلاش را به خوبی به تصویر میکشد و در ضمن آن میگوید:
گفت پیغمبر به آواز بلندبا توکل زانوی اشتر ببند
این داستان را مطالعه کنید و آن را برای دوستان در کلاس بیان کنید.
بر عهدهٔ دانش آموز است؛ امّا در خصوص بیت ذکر شده، باید گفت پیامبر (ص) به آن مردمانی که شترهایشان را نسبته رها کرده بودند، فرمود: «ابتدا شترت را ببند و در عین حال به خداوند هم توکل کن».
2- آیا میدانید شیطان بر چه کسانی مسلط نمیشود؟ آیهٔ 99 سورهٔ نحل را مطالعه کنید و جواب را بنویسید.
کسانی که ایمان دارند و بر پروردگارشان توکل میکندد.
همچنین پاسخ سایر فعالیت های دروس دین و زندگی 1 را از لینک های زیر ببینید :
پاسخ فعالیت های درس نهم دین و زندگی 1 دهم درس آهنگ سفر
مقایسه (صفحهٔ ۱۰۳ کتاب درسی)
انسانهایی را که دارای عزم قوی هستند، با انسانهایی که عزم و ارادهٔ ضعیف دارند، مقایسه کنید و فرق آنها را با یکدیگر بنویسید.
دارای عزم قوی دارای عزم ضعیف
۱- عملی ساخت انتخاب خود ۱- بیتابی در برابر تند باد حوادث
۲- به آسانی به هدف رسیدن ۲- عقب نشینیدر برابر مشکلات راه
۳ - استوار ماندن بر هدف ۳- سپردن سرنوشت بهدست حوادث
۴- شکیبا و صبور در راه رسیدن به هدف ۴- ناشکیبایی برای رسیدن به هدف
تدبر (صفحهٔ ۱۰۴ کتاب درسی)
در ترجمهٔ آیات زیر بیندیشید و براساس آن به سؤالات زیر پاسخ دهید.
١- و هرکس که نسبت به عهدی که با خدا بسته وفا کند، به زودی پاداش عظیمی به او خواهد داد. ( فتح، ١)
٢- کسانی که پیمان الهی و سوگندهای خود را به بهای ناچیزی میفروشند آنها بهرهای در آخرت نخواهند داشت؛ و خداوند با آنها سخن نمیگوید و به آنان در قیامت نمینگرد و آنها را (از گناه) پاک نمیسازد و عذاب دردناکی برای آنهاست. (آل عمران، ٧٧)
٣- به پیمانی که با من بستهاید وفا کنید تا من نیز به پیمان شما وفا کنم. (بقره، ٤٠)
الف) آنان که در زندگی پیمانهای خود با خدا را میشکنند به چه عاقبتی دچار میشوند؟
1- بهرهای در آخرت نخواهدداشت.
2- خداوند با آنها سخن نمیگوید.
3- در قیامت به آنها نگاه نمیکند.
4- از گناه پاک نمیشوند و عذاب دردناکی برای آنهاست.
ب) عمل به عهد و پیمانهای خود با خدا، چه ثمراتی دارد؟
1- به زودی پاداش عظیمی به ما، خواهند داد.
2- خداوند نیز به پیمان خود با ما وفا میکند.
3- مراقبت: باقی ماندن بر پیمان خود با خدا و وفای بر عهد، رضایت خدا را در پی دارد و شکستن پیمان، شرمندگی در مقابل او را به دنبال میآورد؛ ؛ عهدی که ابتدا بسته میشود، مانند نوزادی است که باید از او «مراقبت» شود تا با عهد شکنی، آسیب نبیند.
امام علی (ع) میفرماید: گذشت ایام، آفاتی در پی دارد و موجب از هم گسیختگی تصمیمها و کارها میشود.
به طور مثال، کسی عهد میبندد که هر روز پس از نماز صبح، یک صفحه قرآن بخواند؛ او باید مراقب باشد که کارهای دیگر، او را به خود مشغول نکند و این تصمیم خود را فراموش نکند و نیز عواملی را که سبب سستی در اجرای این تصمیم میشود، از سر راه بردارد.
بررسی (صفحهٔ ۱۰۵ کتاب درسی)
چه عواملی میتواند مانع اجرای تصمیم شود؟ برخی از آنها را نام ببرید:
۱- عزم و اراده ضعیف و غفلت از تصمیم
۲- نداشتن برنامه ریزی
۳- وجود کمبودها و نقصها و عدم تحمل سختیها
۴- شرایط محیطی، زمان و رفتار اطرافیان
تفکّر در احادیث (صفحهٔ ۱۰۶ کتاب درسی)
در جدول زیر، سه سخن از امام علی(ع) آمده است. در این سخنان تأمل کنید و آثاری که آن حضرت برای محاسبه بیان فرموده است، استخراج کنید.
حدیث پیام
۱- مَن حاسَبَ نفسَه وقف علی عیوبه و احاط بذنوبه و استقال الذنوب و اصلح العیوب
پاسخ : با آگاه شدن از عیبها به گناهانش احاطه مییابد و از خداوند طلب آمرزش میکند. عیبهای خود را اصلاح میکند.
1- برای ثابت قدم ماندن در مسیر قرب به خداوند چه اقداماتی لازم است؟
1- تصمیم عزم برای حرکت 2- عهد بستن با خداوند 3- مراقبت بر پیمان خود با خدا 4- محاسبه و ارزیابی
2- مقصود از اینکه رسول خدا برای مسلمانان اسوه است، چیست؟
چون میدانیم هرکاری که انجام داده درست بوده و مطابق دستور خداوند بوده است، اما اسوه قرر دادن ایشان به این معنا نیست که ما عین او باشیم و در همان حد عمل کنیم، بلکه بدین معناست که در حد توان از ایشان پیروی کنیم و روز به روز موفقتر باشیم.
همچنین پاسخ سایر فعالیت های دروس دین و زندگی 1 را از لینک های زیر ببینید :
پاسخ فعالیت های درس هشتم دین و زندگی 1 دهم درس فرجام کار
تدبر (صفحهٔ ۹۰ کتاب درسی)
با تدبر در ترجمهٔ آیات زیر بگویید که اگر ما هم بخواهیم در زمرهٔ بهشتیان باشیم باید در دنیا چگونه زندگی کنیم؟
١- امروز روزی است که راستی راستگویان به آنها سود بخشد، برای آنها باغهایی از بهشت است. (مائده، ١١٩)
٢- و شتاب کنید برای رسیدن به آمرزش پروردگارتان و بهشتی که وسعت آن، آسمانها و زمین است و برای متقیان آماده شده است؛ همانها که در زمان توانگری و تنگدستی، انفاق میکنند و خشم خود را فرو میبرند و از خطای مردم میگذرند و خدا نیکوکاران را دوست دارد. و آنها که وقتی مرتکب عمل زشتی میشوند، یا به خود ستم میکنند، به یاد خدا میافتند و برای گناهان خود طلب آمرزش میکنند. (آل عمران، ١٣٥ - ١٣٢)
3- و آنها که امانتها و عهد خود را رعایت میکنند و آنها که به راستی ادای شهادت کنند و آنها که بر نماز مواظبت دارند، آنان در باغهای بهشتی گرامی داشته میشوند.
در زندگی راستگو، صادق و از تقوا پیشگان باشیم که از هر گناهی اجتناب میکنند و اهل نفاق هستند، عصبانی نمیشوند و از عیب و خطای دیگران میگذرند و اعمال نیک انجام میدهند.
در صورت خطا و اشتباه از خداوند طلب عفو و گذشت کنیم و به عهد خود با خدا پایبند بوده و در هیچ امانتی خیانت نکنیم و در اقامهٔ نماز خود کوتاهی نکنیم.
تدبر (صفحهٔ ۹۲ کتاب درسی)
ترجمهٔ آیات صفحه بعد به توصیف برخی از ویژگیهای جهنمیان میپردازد. با تدبر در آنها بیان کنید که چه زمینههایی میتواند شما را به سوی جهنم بکشاند؟ آنها را بیابید و برنامهای برای از بین بردن آن زمینهها تنظیم کنید.
١- جهنمیان میگویند: ما در دنیا نماز نمیخواندیم و از محرومان دستگیری نمیکردیم؛ همراه بدکاران غرق در معصیت خدا میشدیم و روز رستاخیز را تکذیب میکردیم. (مدثر، ٤٧ - ٤٠)
٢- برای کسانی که کارهای زشت انجام دهند و هنگامی که مرگ یکی از آنها فرا رسد میگوید: الان توبه کردم، توبه نیست و اینها کسانی هستند که عذاب دردناکی برایشان فراهم کردیم.
(نساء، ١٨)
٣- (جهنمیان) پیش از این (در دنیا) مست و مغرور نعمت بودند و بر گناهان بزرگ اصرار میورزیدند. (واقعه، ٤6 - ٤5)
1- آیا در مجازات آخرت که مجازات از نوع سوم است، ظلم، امکان پذیر و قابل تصور است؟ چرا؟
خیر، در مجازات نوع سوم که همان عینیت یافتن عمل است، ظلم امکان پذیر نیست در حالی که مجازاتهای قرار دادی، امکان عدم مساوات و ظلم وجود دارد، یعنی ممکن است مجازاتی بیش از گناه یک شخص به او بدهند، اما وقتی خود عمل به صورت مجازات ظاهر شود، ظلم معنا ندارد.
2- چه تفاوتهایی میان ویژگیهای آخرت با دنیا و برزخ وجود دارد؟ آن تفاوتها را در جدولی مانند جدول زیر تنظیم کنید.
شماره دنیا برزخ آخرت
۱ پایان پذیرپایان پذیرپایان ناپذیر
۲ پرونده عمل باز پرونده عمل باز پرونده عمل بسته
۳امکان تقلب وجود داردهمه منتظر دادگاه الهی امکان فریبکاری وجود ندارد
۴سختیها و خوشیها زود گذرپاداش و عذاب ضعیف اخروی سعادت و عذاب شدید اخروی
۵ آگاهی انسان محدود است آگاهی انسان نسبت به اعمال خود بالا استآگاهی انسان بالاترمیرود و آنها را به طور حضوری میبیند.
3- رسول خدا (ص) فرمود: «اَلدُّنیا مَزرَعَةُ الاخِرَة».
یک کشاورز ماهر برای اینکه زراعت پرمحصولی داشته باشد، پنج شرط را رعایت میکند:
1- زمین مناسب انتخاب میکند.
2- بذر سالم تهیه میکند.
بذر سالم همان استعدادها و گرایشهای پاک است. (ایمان)
3- زمین را به موقع آبیاری و از کودهای مناسب استفاده میکند.
آبیاری و تغذیه مناسب همان اعمال نیک است. (عمل صالح)
4- زمین را از علفهای هرز، پاک میکند.
پاک کردن از خس و خاشاک و علفهای هرز همان پاک شدن از گناهان است. (توبه)
5- مواظب است که آفات و حیوانات به کشت او ضرر نرسانند.
محافظت کردن از زمین در مقابل آفات و حیوانات، مراقب و محاسبهٔ نفس و جلوگیری از وسوسهٔ شیطان و نفس امّاره ودوستان ناباب و عوامل تبلیغی دیگر است.
اگر «دل» بهترین و مناسبترین زمین برای کشت محصول آخرت است، چهار شرط دیگر کداماند؟ ایمان عمل صالح توبه
همچنین پاسخ سایر فعالیت های دروس دین و زندگی 1 را از لینک های زیر ببینید :
پاسخ فعالیت های درس هفتم دین و زندگی 1 دهم درس واقعه بزرگ
تدبر (صفحهٔ ۸۲ کتاب درسی)
در روز قیامت افراد بدکار با دیدن حقیقت آن جهان و عاقبت شوم خویش، شروع به سرزنش خود کرده و آرزو میکنند که ای کاش...
١- ای کاش برای این زندگیام چیزی از پیش فرستاده بودم. (فجر، ٢٤)
٢- ای کاش (به دنیا) بازگردانده میشدیم و آیات پروردگارمان را تکذیب نمیکردیم و از مؤمنان میبودیم. (انعام، ٢٧)
٣- ای کاش همراه و هم مسیر با پیامبر میشدیم. (فرقان، ٢٧)
٤- ای کاش فلان شخص را به عنوان دوست خود انتخاب نمیکردیم. او ما را از یاد خدا بازداشت. (فرقان ٢٨ و ٢٩)
با توجه به آیات بالا بگویید برای اینکه ما از حسرت خورندگان آن جهان نباشیم، بایستی در این دنیا چگونه زندگی کنیم؟
با اعتقاد به آیات خداوند و پیامبر، نسبت به دستورات آنها تلاش کنیم و با ایمان به خداوند و عمل صالح، آخرت خود را آباد کنیم و از کسانی که در مسیر پیامبر نیستند، دوری کنیم.
پاسخ فعالیت های درس ششم دین و زندگی 1 دهم درس منزلگاه بعد
فعالیت کلاسی (صفحهٔ ۷۱ کتاب درسی)
نمونههایی از اعمال را ذکر کنید که دارای آثار طولانی خوب یا بد هستند و بعد از مرگ انسان ادامه مییابند.
آثار خوب: هدیه کتاب آموزنده، وقف مسجد، وقف بیمارستان، وقف اماکن خیریه، انفاق، طلب مغفرت و ...
آثار بد: مُد یا مدلسازی غلط، تولید ونشر مطالب نامناسب و غیراخلاقی، ایجاد و یا تقویت آداب و رسوم غلط در امر ازدواج، ایجاد انحرافات فکری و اخلاقی در دیگران و ...
تدبر (صفحهٔ ۷۲ کتاب درسی)
با دقت در ترجمه آیات زیر بگویید هریک از آیات به کدام یک از ویژگیهای عالم برزخ اشاره دارند؟
١- فرشتگان به کسانی که روح آنان را دریافت میکنند درحالی که به خود ظلم کردهاند، میگویند: شما در [دنیا] چگونه بودید؟ گفتند: ما در سرزمین خود تحت فشار و مستضعف بودیم. فرشتگان گفتند: مگر زمین خدا وسیع نبود که مهاجرت کنید؟ (نساء، ٩٧)
شعور و آگاهی در عالم برزخ
٢- آنان که فرشتگان روحشان را میگیرند درحالی که پاک و پاکیزهاند، به آنها میگویند: «سلام بر شما، وارد بهشت شوید به خاطر اعمالی که انجام دادید.» (نحل، ٣٢)
1- منظور از کلمه «تَوَفّیٰ» در قرآن کریم، چیست و برای اشاره به کدام وجود انسان استفاده شده است؟
به معنی دریافت کامل روح است. مربوط به بُعد غیرمادی وجود انسان (روح) است ونشان دهنده این است که حقیقت وجود انسان، روح است که بعد از مرگ نیز همچنان به حیات خود ادامه میدهد و ازبین نمیرود.
2- دو مورد از ویژگیهای عالم برزخ را بیان کنید.
۱- پس از مرگ گرچه فعالیتهای بدنی لنسان متوقف میشود، اما فرشتگان حقیقت وجود انسان را که همان روح است، را توفی میکنند؛ یعنی آن را به طور تمام و کمال دریافت مینمایند.
۲- در عالم برزخ، انسان با فرشتگان گفت و گو میکند.
۳- ارتباط انسان در عالم برزخ با دنیا، پس از مرگ نیز همچنان برقرار است؛ بدین معنا که پرونده برخی اعمال انسان با مرگ بسته نمیشود و پیوسته بر آن افزوده میگردد.
پیشنهاد (صفحهٔ ۷۴ کتاب درسی)
در شهر شما انسانهای نیکوکاری بودهاند که آثار خیری از خود به یادگار گذاشتهاند که نتیجهٔ آنها همچنان در پروندهٔ اعمالشان ثبت میشود. دربارهٔ آنها تحقیق کنید و کارهای خیر آنها را گزارش نمایید.
1- پروفسور حسابی: تأسیس مرکز تحقیقات و پژوهشکده 2- آقای عبدالهی: نصب آبسردکن در مدرسه 3- آقای پورجوادی: ساخت و وقف بیمارستان، مدرسه و مسجد.
همچنین پاسخ سایر فعالیت های دروس دین و زندگی 1 را از لینک های زیر ببینید :
پاسخ فعالیت های درس پنجم دین و زندگی 1 دهم درس آیندۀ روشن
فعالیت کلاسی (صفحهٔ ۵۸ کتاب درسی)
برخی از افرادی که پایبندی چندانی به رعایت احکام دین ندارند، میگویند: «ما به وجود این مجازاتهایی که گفته میشود در قیامت و جهنم هست، اعتقادی نداریم» شما به این گونه افراد چه پاسخی میدهید؟
پیروی از یک قانون عقلی میگوید: «دفع خطر احتمالی لازم است». حتی اگر شخص دیوانه یا دروغگویی خبری به ما بدهد، مانند وجود سم در غذا، عقل حکم میکند که از آن غذا نخوریم. حال در مورد قیامت کسانی به ما خبر میدهند که عاقلترین و راستگوترین مردمان در طول تاریخ بودهاند و عقل حکم میکند برای جلو گیری از خسران در قیامت به گفتههای آنها عمل کنیم.
تدبر (صفحهٔ ۵۹ کتاب درسی)
خداوند در آیات سوم و چهارم سورهٔ قیامت، خطاب به کسانی که به انکار معاد میپردازند، میگوید: «نه تنها استخوانهای آنها را به حالت اول درمیآوریم، بلکه سرانگشتان آنها را نیز همان گونه که بوده، مجدداً خلق میکنیم». به نظر شما چرا خداوند در این آیات برای اثبات قدرت الهی به خلق سرانگشتان اشاره میکند؟
به خاطر اینکه اثر انگشت هرکس منحصر به فرد است و حتی برای دو قلوهای یکسان نیز متفاوت است و این موضوع اشاره به دقت بی اندازه خداوند در خلق مجدد مخلوقات دارد.
تدبر (صفحهٔ ۶۲ کتاب درسی)
با اندیشه در ترجمهٔ آیات زیر، برخی دیگر از دلایل انکار معاد را بیان کنید.
١- آنان (دوزخیان) پیش از این (در عالم دنیا) مست و مغرور نعمت بودند و بر گناهان بزرگ اصرار میکردند و میگفتند: «هنگامی که ما مردیم و استخوان شدیم، آیا برانگیخته خواهیم شد؟!» (واقعه، ٤٨ - ٤٥)
٢- وای در آن روز بر تکذیب کنندگان، همانها که روز جزا را انکار میکنند. تنها کسی آن را انکار میکند که متجاوز و گناهکار است. (مطفّفین، ١٢ - ١٠)
٣- (انسان شک در وجود معاد ندارد) بلکه [علت انکارش این است که] او میخواهد بدون ترس از دادگاه قیامت، در تمام عمر گناه کند. (قیامت، ٥)
آیات ۴۵ تا ۴۸، واقعه:
۱- آنان کسانی بودند که در دنیا به ناز و نعمت و عیش و نوش مشغول بودند. (خوشگذرانی)
۲- آنانی که به گناهان بزرگ اصرار و لجاجت داشتند. ( اصرار بر تخلف از فرامین الهی)
۳- آنان که پیامبران الهی و آیات خدا ر درباره قیامت مسخره میکردند. (شک در معاد برای خود و دیگران)
آیهٔ ۵، قیامت:
آنان میخواستند در طول عمر خویش به فسق و فجور پرداخته و عذاب روحی از گناه نداشته باشند. (میل به گناه داخلی)
آیات ۱۰ - ۱۲، مطفّفین:
۱- آنان که همیشه جز ظالمان و بدکاران نبودند.
۲- آنانی که خدا را افسانه و خیال و خرافات پنداشتند. (ستمگری و گناه کاری)
1- تعدادی از کارهای نیک و تعدادی از گناهان را که در این دنیا قابل پاداش و مجازات نباشند، ذکر کنید.
کارهای نیک: ساخت مدرسه و بیمارستان - نجات انسان - کمک به ایتام و مستمندادن - شهادت در راه خدا
گناهان: فرمان و اجرای قتل و عام - سرقت از بیت المال - خوردن مال حرام
2- دو نمونه از استدلالهایی که به بحث امکان معاد میپردازند، بیان کنید.
1- پیدایش انسانهای نخستین
۲- نمونههایی از زنده شدگان مردگان مانند داستان عزیر (ع)
۳- نظام مرگ و زندگی در طبیعت
٣- رابطه میان «آفرینش استعدادها و سرمایههای مختلف در وجود انسان» و «ضرورت وجود معاد» را توضیح دهید.
خداوند حکیم است و لازمهٔ حکمت خداوند این است که هیچ کاری از او بیهوده نباشد، پس وجود استعدادهای مختلف، هدف دارد. انسان به دلیلی گرایش به بقا و جاودانگی، همهٔ کارهای خود را بر این اساس انجام میدهد. انسان خواستار همهٔ کمالات و زیباییهاست. اگر معاد و جهان آخرت نباشد و قرار باشد انسان با مرگ، تبدیل به خاک شود و از بین برود، دیگر چه لزومی داشت که با این همه استعداد وارد این دنیا شود؛ انسان که از اول خاک بود. بنابراین وجود آفرینش انسان به دلیل حکمت الهی با همهٔ استعدادی که دارد، بیهوده نیست.
همچنین پاسخ سایر فعالیت های دروس دین و زندگی 1 را از لینک های زیر ببینید :
پاسخ فعالیت های درس چهارم دین و زندگی 1 دهم درس پنجرهای به روشنایی (فقط انسانی )
فعالیت کلاسی (صفحهٔ ۵۱ کتاب درسی)
1- آیا گروهی که راه بی توجهی و غفلت از مرگ را پیش میگیرند، شیوهٔ درستی را انتخاب کردهاند؟ چرا؟
خیر با برسی این سؤال آنان بیشتر متوجه میشوند که نباید از آنچه واقعی است و حتماً اتفاق خواهد افتاد، فرار کرد. زیرا فرار از آن معنا ندارد، فرار از مرگ، در اصل به سوی آن رفتن است. این غفلت و فراموشی آنها از مرگ، اصل مطلب که همان حقیقت مرگ است را تغییر نخواهد داد و در وقت مواجه با مرگ باعث میشود که زیان ببیند. آن هم یک زیان دایمی که قابل جبران نیست.
2- با دقت در جریانات و اتفاقات پیرامون خود، برخی از اعمال و رفتارهایی که ناشی از فراموشی و غفلت از آخرت است را بیان کنید.
1-توجّه به امور دنیوی مانند کسب ثروت، مقام و شهرت به هر وسیلهای که امکان داشته باشد. 2- توجّه به مشکلات و گرفتاریهای دنیوی که زود گذر هستند. 3- عدم آگاهی نسبت به هدف خلقت و توجّه به اهداف مادّی که باید در دنیا محقق شود.
1- چرا برخی از افراد با اینکه میگویند آخرت را قبول دارند، در زندگی خود به گونهای عمل میکنند که گویی آخرتی در پیش نیست؟
این قبول داشتن به ایمان و باور قلبی تبدیل نشده است، این افراد به دلیل فرو رفتن در هوسها، دنیا را معبود و هدف خود قرار میدهند و از یاد آخرت غافل میشوند و از این رو، زندگی و رفتار آنان به گونهای است که تفاوتی با منکران ندارند.
2- آیا توجه به آخرت، لزوماً بی توجهی به دنیا و عقب ماندگی را در پی دارد؟
خیر نه تنها سبب عقب ماندگی نیست بلکه موجب تصحیح زندگی ودر پیش گرفتن اخلاق الهی است. انسان از مادیات برای رسیدن به کمال استفاده میکند و خود را برای آخرت مهیا میسازد اما دل بستن به دنیا ارتباط معنوی با خدا را قطع میکند.
پیشنهاد (صفحهٔ ۵۲ کتاب درسی)
به آثار و زندگی یکی از شهدای دفاع مقدس و یا مدافعان حرم مراجعه کنید و ببینید که آنان دربارهٔ زندگی و مرگ چگونه میاندیشیدند. انگیزهٔ شهادت طلبی آنها چه بوده است؟
شهید سعید ناصری یکی از دانش آموزان شهید دفاع مقدس در یکی از از وصیت نامهٔ خود مینویسد: «هر کاری که میخواهید کنید، برای خداوند باشد، خالص برای خداوند؛ زیرا هر کاری که برای غیر از او باشد، نتیجهای نخواهد داشت و نتیجهٔ کارها را به او بسپاریم. ما مسئول انجام وظیفهایم. خداوند هرچه را صلاح بداند آن میشود، بنابراین وظیفهٔ ما در حال حاضر، دفاع از اسلام است. زنده ماندن یا شهادت ما، پیروزی یا شکست ما، همه یک معنا دارد؛ زیرا آن راخدا خواسته است و باید به آن راضی بود. مهم تلاش ما و خالص بودن عمل ما برای خداست».
همچنین پاسخ سایر فعالیت های دروس دین و زندگی 1 را از لینک های زیر ببینید :
پاسخ فعالیت های درس سوم دین و زندگی 1 دهم درس خود حقیقی
بررسی (صفحهٔ ۴۰ کتاب درسی)
چرا نمیتوان این خودِ ثابت را از ویژگیهای بُعد جسمانی دانست؟
چون حقیقت وجود ما یعنی «خود حقیقی ما» هیچ گاه به چیز دیگری تبدیل نمیشود و ما از ابتدای زندگی تا زمان مرگ همان خودمان هستیم. این عدم تغییر و ثبات نشان دهندهٔ آن است که این خود حقیقی از جنس ماده نیست.
ب) خواب و رؤیا: هرکدام از ما هنگام خواب، رؤیاهایی را مشاهده میکنیم. این رؤیاها انواع مختلفی دارند؛ برخی، از حوادث و اتفاقات روزانهٔ ما سرچشمه میگیرند. برخی کابوسند و صحنههایی آشفته و بی اساس دارند، و...
مکانی اما برخی از خوابها، خبر از حوادث گذشته یا رویدادهای آینده میدهند، یا نشان دهندهٔ هستند که هرگز در بیداری آنجا را ندیدهایم و بعدها که به آنجا میرویم، آنچه را در خواب دیده بودیم، در خارج مشاهده میکنیم. گاه این رؤیاها به گونه ای است که شخص کوچکترین سابقهٔ ذهنی دربارهٔ آنها ندارد، به طوری که بعد از بیدار شدن آن را باور نکرده و به خواب خود اعتنا نمی کند، اما بعد از گذشتِ مدت زمانی، همان رؤیا با تمام جزئیات به وقوع میپیوندد و شخص را به شگفتی وا میدارد.
انسان در این قبیل خوابها که به آن «رؤیای صادقه» میگویند، از ظرف زمان و مکان خود خارج میشود و به زمانی در گذشته یا در آینده میرود، درحالی که جسم او در رختخواب است و چشم و گوش او چیزی نمیبیند و نمیشنود. نمونههایی از رؤیاهای صادقه را قرآن کریم در ماجرای حضرت یوسف (ع) ذکر نموده است که خود دلیلی است بر اصالت رؤیاهای راستین از دیدگاه قرآن.
بررسی (صفحهٔ ۴۱ کتاب درسی)
چرا نمیتوانیم رؤیاهای صادقه را به بُعد مادی و جسمانی خود نسبت دهیم؟
مگر بُعد جسمانی ما چه ویژگیهایی دارد که نمیتواند منشأ این قبیل خوابها باشد؟
هر موجود جسمانی در زمان و مکان خاص قرار دارد نمیتواند همزمان در دو جا یا دو زمان مختلف حاضر باشد، امّا در رؤیاهای صادقانه میبینیم که یک شخص که مثلاً در زمان «الف» زندگی میکند در خواب به زمان «ب» رفته است و این عمل از عهدهٔ جسم ساخته نیست، پس مربوط به بعد روحی است.
نتیجه آن که ما غیر از بُعد جسمانی بُعد دیگری داریم که در فرهنگ دینی، از آن به «روح» تعبیر شده است. همینبُعد استکه به ما توانایی «انتخاب» و «تصمیم گیری» میدهد، به دنبال کمالات نامحدود است و توانایی درک واقعیات و تفکر و اندیشه به ما میبخشد. همین بُعد است که فضیلتها و رذیلتهای اخلاقی را کسب میکند و اگر به فضیلتها آراسته شد، مقرب درگاه خدا و مسجود فرشتگان میشود و اگر به رذیلتها تن داد، تا اعماق جهنم سقوط میکند.
1- منظور از خود حقیقی چیست؟ این خود چه ویژگی هایی دارد؟
خود حقیقی همان «روح الهی انسان» است، حقیقتی زنده و آگاه که پس از مرگ انسان به برزخ سپس به عالم آخرت منتقل میشود و پاسخگوی عملکرد انسان است که خود حقیقی همان حقیقت ثابت و پایداری است که در طول زندگی همراه ماست و باعث ثبات شخصیت و هویت شخصی میشود. این بعد به ما توانایی انتخاب و تصمیم گیری میدهد، به دنبال کمالات نامحدود است و تواتایی درک واقعیات و تفکر و اندیشه به ما میبخشد، همین بعد است که فضیلتها و رذیلتهای اخلاقی را کسب میکند و اگر به فضیلتها آراسته شد مقرب درگاه خدا ومسجود فرشتگان میشود و اگر به رذیلتها تن داد، تا اعماق جهم سقوط میکند.
2- خود حقیقی چگونه با موضوع قضاوت قاضی در دادگاه ارتباط پیدا میکند؟
اگر کسی را که بیست سال قبل، به جنایتی دست زده و اکنون دستگیر شده است، محاکمه و مجازات میکنیم بدان جهت است که وی را همان انسان بیست سال قبل میدانیم، گرچه سنی از آن گذشته و ظاهرشان تغییر کرده است.
پیشنهاد (صفحهٔ ۴۲ کتاب درسی)
بررسی کنید که چرا انسان با اینکه میداند روح منشأ کسب فضایل و خوبیهاست امّا بیشتر به جسم خود توجه میکند؟
غفلت از هدف خلقت و توجّه به امور دنیایی موجب شده است که انسان توجّه بیشتری به محسوسات کند و دوست دارد با کمترین تلاش نتیجهٔ عمل خود را زود ببیند؛ زیرا انسان بسیار عجول است و پرورش روح کاری است زمان بر و پرزحمت که برای این کار همت و تلاشبسیار لازم است و نتیجهٔ اصلی این زحمات را در قیامت مشاهده میکند.
همچنین پاسخ سایر فعالیت های دروس دین و زندگی 1 را از لینک های زیر ببینید :
با توجه به ترجمه آیات بگویید هر آیه به کدام یک از آثار بهره گیری انسان از عقل اشاره دارد؟
1- و میگویند: اگر ما گوش شنوا داشتیم یا تعقل میکردیم، در میان دوزخیان نبودیم. (مُلک، 10)
تشخیص راه خود از بد
2- آنها [دشمنان اسلام] را متحد میپنداری درحالی که دلهایشان پراکنده است؛ این به خاطر آن است که آنها قومی هستند که تعقل نمیکنند. (حَشْر، 14)
در یافتن حقایق
3- آنها هنگامی که مردم را به نماز فرا میخوانید، آن را به مسخره و بازی میگیرند؛ این به خاطر آن است که آنها گروهی هستند که تعقل نمیکنند. (مائده، 58)
دوری از جهل و نادانی
2- خداوند، ما را صاحب اراده و اختیار آفرید و مسئول سرنوشت خویش قرار داد. سپس راه رستگاری و راه شقاوت را به ما نشان داد تا با استفاده از سرمایه عقل راه رستگاری را برگزینیم و از شقاوت دوری کنیم.اِنّا هَدَیناهُ السَّبیلَ اِمّا شاکِرًا وَ اِمّا کَفورًاما راه را به او نشان دادیم یا سپاسگزار خواهد بود و یا ناسپاس (انسان، ٣)برای این ویژگی، نام مناسب انتخاب کنید: ......................................3- او سرشت ما را با خود آشنا کرد و گرایش به خود را در وجود ما قرار داد. از این رو هرکس در خود مینگرد و یا به تماشای جهان مینشیند، خدا را مییابد و محبتش را در دل احساس میکند. امیرمؤمنان علی (ع) میفرماید:«هیچ چیزی را مشاهده نکردم، مگر اینکه خدا را قبل از آن، بعد از آن و با آن دیدم»گاهی غفلتها سبب دوری ما از او و فراموشی یاد او میشود، ولی باز که به خود باز میگردیم، او را در کنار خود مییابیم و میگوییم:دوست نزدیکتر از من به من استوین عجبتر که من از وی دورم
چه کنم با که توانم گفت که اودر کنار من و من مهجورم
برای این ویژگی، نام مناسب انتخاب کنید: ......................................
4- خدای متعال، شناخت خیر و نیکی و گرایش به آن و شناخت بدی و زشتی و بیزاری از آن را در وجود ما قرار داد، تا به خیر و نیکی روآوریم و از گناه و زشتی بپرهیزیم. از این روست که همهٔ ما فضائلی چون صداقت، عزت نفس و عدالت را دوست داریم و از دورویی، حقارت نفس، ریا و ظلم بیزاریم.
وَ نَفسٍ وَ ما سَوّاها فَاَلهَمَها فُجورَها و تَقواها
سوگند به نفس و آن که سامانش بخشید آن گاه بدکاری و تقوایش را به اوالهام کرد. (شمس، ٧ و ٨)
برای این ویژگی، نام مناسب انتخاب کنید: ندامت
5- گرایش انسان به نیکیها و زیباییها سبب میشود که در مقابل گناه و زشتی واکنش نشان دهد و آنگاه که به گناه آلوده شد، خود را سرزنش و ملامت کند و در اندیشه جبران آن برآید. قرآن کریم، عامل درونی این حالت را «نفس لوامه»؛ یعنی نفس سرزنشگر، نامیده و به آن سوگند خورده است.
وَ لااُقسِمُ بِاالنَّفسِ اللَّوّامَةِ
و سوگند به نفس ملامت کننده (قیامت، ٢)
نام دیگر این عامل درونی را بنویسید:
6- علاوه براین سرمایههای بزرگ، خداوند، پیامبران و پیشوایان پاک و دلسوزی را همراه با کتاب راهنما برای ما فرستاد تا راه سعادت را به ما نشان دهند و در پیمودن راه حق به ما کمک کنند.
تدبر (صفحهٔ ۳۳ کتاب درسی)
با توجه به ترجمه آیات زیر بگویید شیطان از چه راههایی انسان را فریب میدهد؟
1- شیطان میخواهد به وسیله شراب و قمار، در میان شما عداوت و کینه ایجاد کند و شما را از یاد خدا و نماز باز دارد. (مائده، 91)
2- و شیطان، هر کاری را که [گناهکاران] میکردند، در نظرشان زینت داد. (انعام، 43)
3- کسانی که بعد از روشن شدن هدایت برای آنها، پشت به حق کردند، شیطان اعمال زشتشان را در نظرشان زینت داده و آنان را با آرزوهای طولانی فریفته است.
1- آیا وجود شیطان، مانع اختیار و اراده ما در تصمیم گیریها میشود؟
خیر شیطان تنها تحریک کننده و دعوت گر انسان به بدی است و قدرت دخالت در تصمیم گیریهای انسان را ندارد، عامل اصلی انحراف خود انسان است که میتواند به او اجازه وسوسه دهد یا اینکه راه فریب را به رویش ببندد.
2- چه رابطه ای میان «تواناییها و سرمایهها» و «هدف» وجود دارد؟
لازمهٔ رسیدن به هر هدف داشتن تواناییها و سرمایههای متناسب با آن هدف است. اگر انسان هدفی داشته باشد، امّا توانایی و سرمایههای لازم برای رسیدن به آن هدف در اختیار او نباشد، هدفی که انتخاب کرده است دست نیافتنی خواهد بود.
همچنین پاسخ سایر فعالیت های دروس دین و زندگی 1 را از لینک های زیر ببینید :
این اختلاف ریشه در نوع اندیشه و تفکر و نگارش انسان دارد. اگر کسی کمک به دیگران را ارزشمند بداند تلاش خواهد میکند تا به دیگران کمک کند و ...
هرکس با بینش و نگرش خاص خود به سراغ هدفی میرود. اگر کسی چنین بیندیشد که کمک به دیگران ارزشمند است و میتواند روحیهٔ بی نهایت طلب او را سیراب کند و پاسخگوی استعدادهای گوناگونش باشد، میکوشد به دیگران کمک کند. کسی هم که فکر میکند با داشتن شهرت میتواند به این نتایج برسد، همهٔ زندگی خود را در مسیر رسیدن به شهرت قرار میدهد. پس این اختلاف در هدفها، ریشه در نوع نگاه واندیشۀ انسان دارد.
معیارهای انتخاب هدفهای اصلیبا توجه به تفاوت نگاه انسانها، برای انتخاب صحیح هدفها و دل بستن به آنها نیازمند معیار و ملاک هستیم؛ معیاری که بتوانیم به وسیله آن، هدفهای همسو با میل بی نهایت طلب و استعدادهای متنوع انسان را مشخص کنیم. بدین وسیله، هدفهای زندگی را به درستی برخواهیم گزید و عمر خود را برای رسیدن به آنها صرف خواهیم کرد. خدای رحیم و مهربان که خواستار سعادت ماست، در قرآن کریم، در این مورد ما را هدایت و راهنمایی میکند و معیار انتخاب هدفهای اصلی از غیر آن را مشخص فرموده و آثار و نتایج آنها را نیز یادآور شده است؛ او که از همه به ما مهربانتر و از خودِ ما به نیازهای ما آگاه تر است.
تدبر (صفحهٔ ۱۷ کتاب درسی)
برای رسیدن به معیارهای انتخاب هدف، در ترجمه آیات تدبّر کنید و با تأمّل در آنها و ارتباط دادن آنها به یکدیگر، پیامها را تکمیل کنید و آیاتی را که این پیامها از آنها استخراج میشوند، مشخص نمایید.
* آن کس که تنها زندگی زودگذر دنیا را میطلبد، آن مقدار از آن را که بخواهیم - و به هرکس اراده کنیم - میدهیم؛ سپس دوزخ را برای او قرار خواهیم داد تا با خواری و سرافکندگی در آن وارد شود. (18)
و آنکس که سرای آخرت را بطلبد و برای آن سعی و کوشش کند، پاداش داده خواهد شد. (19) اسراء
* بعضی از مردم میگویند: خداوندا به ما در دنیا نیکی عطا کن. ولی در آخرت بهرهای ندارند. (200)
و بعضی میگویند: پروردگارا به ما در دنیا نیکی عطا کن، و در آخرت نیز نیکی مرحمت فرما و ما را از عذاب آتش نگاه دار. (201)
اینان از کار خود نصیب و بهرهای دارند؛ و خداوند سریع الحساب است. (202) بقره
* آنچه به شما داده شده، کالای زندگی دنیا و آرایش آن است و آنچه نزد خداست بهتر و پایدارتر است؛ آیا اندیشه نمیکنید؟ (60) قصص
آیات مرتبط با پیام پیام
1- برخی از هدفها و دلبستگیها پایان پذیر هستند و تنها پاسخگوی برخی از استعدادهای مادی ما هستند. آیهٔ ۱۸ سورهٔ اسراء و ۲۰۰ بقره
2- اگر کسی آنها را به عنوان هدف اصلی برگزیند، ممکن است به مقداری از آن برسد. آیهٔ ۱۸ سورهٔ اسراء
3- اگر کسی فقط این هدفها را انتخاب کند در آخرت بهرهای نخواهد داشت. آیهٔ۲۰۰ بقره
4- برخی هدفها پایان ناپذیر و همیشگیاند و پاسخگوی استعدادهای مادی و معنوی بیشتری در وجود ما هستند. آیهٔ ۱۹ سورهٔ اسراء و ۲۰۱ بقره
5- اگر کسی آنها را به عنوان هدف اصلی برگزیند و سعی و تلاش کند به هدف خود خواهد رسید. آیهٔ ۱۹ سورهٔ اسراء
6- هدفهای پایان ناپذیر همان هدفهای اخروی هستند. آیهٔ ۱۹ سورهٔ اسراء و ۲۰۱ بقره و آیهٔ ۶۰ قصص
7- هدفهای پایان پذیر همان هدفهای دنیوی هستند. آیهٔ ۱۸ سورهٔ اسراء و ۲۰۰ بقره
8- اصل قرار گرفتن هدفهای اخروی، مانع بهره مندی انسان از نعمتهای دنیایی نمیشوند. آیهٔ۲۰۱ بقره
9- اگر هدفهای دنیوی اصل قرار گیرند، مانع رسیدن به هدفهای اخروی میشوند.آیات 18 سوره اسراء و 200 سورهٔ بقره
بررسی (صفحهٔ ۱۹ کتاب درسی)
با دقت در حالات اطرافیان و شنیدههایتان از احوال دیگران، فهرستی از اهداف انسانهای مختلف تهیه کنید و با توجه به آنچه از فعالیت تدبر آموختید، آنها را در جدول زیر تفکیک کنید.
اهداف و دلبستگیهای فرعیاهداف و دلبستگیهای اصلی
١- شعر «چون که صد آمد، نود هم پیش ماست» چه ارتباطی با موضوع هدف زندگی دارد؟
اول: اینکه انسان خود باید هدف خلقت خود را بشناسد و آن را انتخاب کند و به سوی آن گام بردارد. در حالی که گیاهان به صورت طبیعی و جانوران به صورت غریزی به سوی هدف گام بر میدارند.
دوم: انسان دارای روحیهای بی نهایت طلب است و عطش او در دستیابی به خواستههایش نه تنها کم نمیشود بله روز به روز افزون میگردد. این انسان بی نهایت طلب، در زندگی خود همواره در حال انتخاب هدف است، هدفهایی که پایان نیابد و تمام نشود درحالی که گیاهان و حیوانات هدفهای محدودی دارند و وقتی به سر حد کمال و رشد میرسند، متوقف میشوند، چنان که گویی راهشان پایان یافته است.
٢- علت انتخاب هدفهای مختلف در بین انسانها چیست؟
این اختلاف ریشه در نوع اندیشه انسان دارد چون هرکس با بینش نگرش خاص خود به سراغ هدفی میرود.
3- دلیل بیاورید:
الف) زیرکترین افراد این جهان، مؤمنان هستند.
زیرا هم به اهداف اصلی که همان قرب الهی است، توجّه دارند و هم اهداف فرعی و کارهای دنیوی را برای رضای خداوند انجام میدهند.
ب) کسی که هدف اصلی زندگی خود را ثروتمند شدن قرار دهد، دچار خسران میشود.
زیرا تنها به اهداف فرعی و مادّی توجه کرده است و از هدف اصلی و اخروی غافل شده است و معلوم نیست که آیا به همین هدف خود هم برسد.
4- شخصی میگوید: «لازمهٔ تقرب به خدا این است که کارهایی مانند کسب مال و ثروت که از امور فرعی هستند، کنار گذاشته شود» با او موافقید یا خیر؟ چرا؟
خیر، زیرا انسان برای زندگی در این دنیا باید با تلاش و کوشش خود را برای رضای خداوند انجام دهد به قرب الهی هم برسد.
5- حکایت زیر را بخوانید و با توجه به آن به سؤال پاسخ دهید.
«مسافری در سفر خود به یک دو راهی رسید. از پیرمردی که در آنجا نشسته بود پرسید: من از کدام یک از این دو راه باید بروم؟ پیرمرد گفت: قصد داری به کجا بروی؟ مسافر جواب داد: نمیدانم! پیرمرد گفت: وقتی نمیدانی به کجا میخواهی بروی، تفاوتی نمیکند که کدام راه را انتخاب کنی!»
به نظر شما این حکایت، با کدام یک از بخشهای درس در ارتباط است؟ چرا؟
با انتخاب هدف زندگی مرتبط است؛ زیرا انسان بدون هدف، اعمال و رفتارهایش بدون معنا خواهد بود.
پیشنهاد (صفحهٔ ۲۳ کتاب درسی)
با توجه به آیهٔ 37 سورهٔ سبأ بیان کنید که خداوند چه چیز را عامل قُرب انسانها به خود میداند؟
کسانی که ایمان آورده و کار شایسته انجام دادهاند.
همچنین پاسخ سایر فعالیت های دروس دین و زندگی 1 را از لینک های زیر ببینید :
پس از دورهٔ طولانیِ موسیقیِ کلاسیک در غرب که بیشتر به مسائل اجتماعی، فلسفی و دینی میپرداخت، امروزه، غرب با یک موسیقی بسیار عامیانه و مبتذل مواجه است که بیان احوال نفسانی نسل جدید است. این موسیقی در چند دههٔ اخیر با ریتمهای شدیداً افسار گسیخته و اجراهای فوقالعاده پرسروصدا ظهور کرده است و غرایز حیوانی را در آدمی برمیانگیزد. حداقل سخنی که میشود دربارهٔ این نوع موسیقیها گفت این است که این موسیقیها نه از تسلیم در مقابل خداوند مایه گرفته، نه به سلامت و آرامش نفس کمک میکند، نه مانند برخی موسیقیهای قرن نوزده و بیست در خدمت تلاش و مبارزه و اصلاح نظام اجتماعی است و نه اجراکنندگان و ستارگان این موسیقیها اسوههای معنوی و عفّت اخلاقی هستند. تنها نتیجه آن تخریب روح و روان کسانی است که به دامن آنها پناه بردهاند!
امّا متفکران دلسوز و دردمند غربی تصریح کردهاند که این رفتارهای هیجان انگیز برخاسته از پیامدهای تمدن جدید است که نابسامانی فکری، پوچ گرایی و بی تکیه گاهی را برای بسیاری از جوانان به ارمغان آورده است. این رفتارها نشان دهندهٔ بی محتوایی زندگی ماشینی و بی معنایی آن، غفلت از خداوند و خلاصه محروم بودن جامعهٔ غربی از یک تفکر عمیق و درست عقلی نسبت به هستی، انسان و خداست. همین ازدست رفتن معنای زندگی برای بسیاری از جوانها است که آنها را به بیراههٔ لذتهای آنی جسمانی از طریق روابط جنسی یا استفاده از مواد مخدر و قرصهای روان گردان و یا گاهی خشونت و جنایت کشانده یا برخی دیگر را به جستوجوی فلسفهها و فرهنگها و حتی «ادیان جدید» واداشته است.
اکنون که متن بالا را مطالعه کردهاید، به سؤال زیر پاسخ دهید.
آیا این هنر امروز، انسان را متوجه خدا، معنویت، ارزشهای بزرگ، فضائل اخلاقی، تحکیم بنیان خانواده، عفاف و پاکدامنی میکند یا بیشتر به وادی خشونت، شهوت پرستی و هوسرانی، مصرفگرایی و سستی روابط خانوادگی وارد میسازد؟ پاسخ خود را با دلیل توضیح دهید.
با توجه به ماهیت هنر معاصر، این هنر بیشتر انسان را ترغیب به وادی خشونت، شهوت پرستی و هوسرانی، مصرفگرایی و دنیا دوستی و سستی روابط خانوادگی میکند؛ چرا که هنر امروز در خدمت بنگاههای سرمایهداری و با هدف تبلیغ سبک زندگی غربی مبتنی بر تولید انبوه کالا و مصرف گرایی است
همچنین پاسخ سایر فعالیت های دروس دین و زندگی 3 را از لینک های زیر ببینید :
1- در این آیه به دو اصل اساسی اعتقادی که دو معیار تمدن اسلامی نیز به حساب میآیند، اشاره شده است. آن دو معیار کداماند؟
معیار اوّل: اصل توحید
معیار دوم: اصل معاد
٣- رسول خدا به رسالت برانگیخته شده بود تا جامعهای بنا نهد که در آن جامعه، به جای حکومت ستمگران و طاغوتیان، ولایت الهی حاکمیت داشته باشد و نظام اجتماعی بر پایهٔ قوانین و دستورات الهی استوار گردد.
با توجه به آیهٔ شریفه و عبارتهای درس، معیار سوم تمدن اسلامی کدام است؟
معیار سوم: اصل پذیرش ولایت الهی و نفی ولایت طاغوت
این معیار، یکی از دلایل تشکیل حکومت اسلامی است که در سال گذشته، توضیح داده شد. همچنین گزارشی از خلفای بنی امیه و بنی عباس ارائه و مشخص شد که آنان از دایرهٔ ولایت الهی خارج شدند و آنان نه براساس دستورات الهی، بلکه براساس امیال خود حکومت میکردند.
٤- یکی از مهمترین اهداف پیامبر اکرم (ص) برپایی جامعهای عدالت محور بود به طوری كه در آن مظلوم بتواند به آسانی حق خود را از ظالم بستاند و امكان رشد برای همهٔ انسانها فراهم باشد، نه اینكه نعمتها و ثروتهای زمین در انحصار گروهی محدود باشد. پیامبر از هر فرصتی برای رفع تبعیضهای طبقاتىِ حاكم بر نظام جاهلی و برقراری فرهنگ برابری و مساوات در جامعه، كمال استفاده را مینمود و از هیچ تلاشی در این راه فروگذار نمیكرد.
به طور مثال، به مردم میفرمود: «برترین جهاد، سخن حقی است که انسان در مقابل سلطانی ستمگر بر زبان آورد.»
قرآن کریم، در آنجا که اوصاف نمازگزاران را بیان میکند، یکی از ویژگیهای آنها را این گونه ذکر میکند که آنان در مال خود برای محرومان و فقیران نیز حق معینی قرار دادهاند و آنجا که میخواهد تکذیب کنندگان دین را معرفی کند، از کسانی یاد میکند که یتیمان را از خود میرانند و دیگران را به اطعام مساکین تشویق نمینمایند.
رفتار پیامبر اکرم (ص) و بیانات قرآن کریم فضایی به وجود آورد که در آن، فاصلهٔ طبقاتی، فقر و بی توجهی به محرومان زشت شمرده میشد و مساوات و قسط، ارزشی والا تلقی میگردید.
با توجه به این آیهٔ شریفه و عبارات قبل، معیار دیگری از تمدن موردنظر پیامبر اسلام را ذکر کنید:
معیار ششم: اصل تفکر و تعقل
تکمیل (صفحهٔ ۱۱۹ کتاب درسی)
اکنون که معیارها را استخراج کردهاید، به ترتیب اولویتی که خودتان تشخیص میدهید، آنها را از شمارهٔ یک تا هشت رتبه بندی کنید.
1-اصل توحید ۲- اصل معاد ۳- پذیرش ولایت الهی و نفی ولایت طاغوت ۴- عدالت خواهی ۵- تحکیم بنیان خانواده و احیای مقام و منزلت زن ۶- تفکر و تعقل
برداشت (1)
متن صفحه بعد گزیده شده از چندین کتاب است که توسط دانشمندان مسلمان و غیرمسلمان دربارۀ علم در تمدن اسلامی نوشته شده است. پس از مطالعۀ آن، به سؤالهایی که در پایان مطرح شده است، پاسخ دهید. (محتوای این متن فقط برای پاسخ به سؤالهای پایانی است و نیازی به حفظ کردن آنها نیست و در هیچ امتحانی نباید از آنها سؤال داده شود.)
مسلمانان در هر شهری، ابتدا به ساختن مسجد و آموزشگاه اقدام میکردند. یکی از نویسندگان اروپایی میگوید: فرهنگی در دنیای اسلام پدید آمده بود که حتی پا یینترین و معمولیترین افراد تشنهٔ خواندن بودند و گاهی کارگران به غذای کم و جامهٔ کهنه قناعت میکردند برای اینکه بتوانند با پول خود کتاب بخرند.
با اینکه در آن زمان ماشین چاپ اختراع نشده بود، در کشورهای اسلامی به حد کافی کتاب و کتابخانه وجود داشت. دانشگاه بیت الحکمه در بغداد با 4/000/000 جلد، کتابخانهٔ طرابلس در شام با 3/000/000 جلد، کتابخانهٔ سلطنتی قاهره با 1/000/000 جلد، رصدخانهٔ مراغه با 400/000 جلد، دارالحکمهٔ قرطبه در اندلس (کوردوبای فعلی در اسپانیا) با 400/000 جلد و سه دارالکتب ری با 300/000 جلد از جملهٔ کتابخانههایی هستند که تعداد کتابهای آنها ثبت شده است.
علاوه بر مدرسههای کوچک و بزرگ در شهرهای مختلف دنیای اسلام، مدارس جامعی مانند مدارس جامع قاهره، بغداد، قسطنطنیه، قرطبه، اسکندریه و جندی شاپور، با بهترین امکانات تحقیق و مطالعه، پذیرای دانشجویان از نقاط مختلف دنیا بود. در این مدارس رشتههای مختلف علمی تدریس میشد و امکاناتی از قبیل لباس، مسکن، کتاب، بهداشت و حتی کاغذ و قلم مجانی دراختیار دانشجویان قرار میگرفت.
در ریاضیات، مسلمانان آثار دانشمندان بزرگ ریاضی مانند اقلیدس و بطلمیوس را ترجمه کردند و سپس شروع به نوآوری نمودند. هیچ کس در تاریخ ریاضی نمیتواند شخصیت محمد بن موسی خوارزمی (236-166 ه.ق) را نادیده بگیرد. او معاصر مأمون خلیفهٔ عباسی و رئیس کتابخانهٔ بزرگ بغداد بود. وی علم «جبر» را به عنوان یک علم مستقل تأسیس کرد. نام کتاب وی «الجبر و المقابله» بود که وقتی این کتاب به اروپا رفت، اروپا ییان براساس نام این کتاب، علم جبر را«Algebra» نامیدند. همچنین الگوریتم «Algorithm» یا الگوریسم که فن محاسبه است، از نام «الخوارزمی» گرفته شده که پس از ترجمهٔ کتاب وی به زبانهای اروپایی این نام گذاری پدید آمده است. در حوزهٔ پزشکی و دارویی نیز دانشمندان نامداری ظهور کردند که شهرت جهانی دارند؛ محمد بن زکریای رازی یکی از دانشمندان بزرگ این دوره است که 220 جلد کتاب و رساله نوشته که نیمی از آنها در طب بوده است. کتابهای وی در آبله و سرخک، بیانگر دقت علمی اوست و بیش از چهل بار به زبانهای گوناگون ترجمه شده است.
در اوایل قرن چهارم هجری تنها در شهر بغداد 850 پزشک دارای اجازهٔ درمان بودند و تعداد دانشجویان پزشکی دانشگاه بغداد بالغ بر 6000 نفر بوده است. پزشکی، شامل رشتههایی مانند پزشکی عمومی، چشم پزشکی، جراحی، مامایی، پزشکی زنان و اعصاب و روان بوده است. بوعلی سینا تا مدتها در شرق و غرب با نام امیر پزشکان شناخته میشد. مهمترین کتاب وی در طب، کتاب «قانون» است که فرهنگ جامعی در پزشکی و داروشناسی است.
کتابهای بوعلی به اکثر زبانهای زندهٔ دنیا ترجمه شد و تا شش قرن، اصل و مبنای پزشکی جهان بود و تا مدتی پیش نیز، از کتابهای درسی فرانسه به شمار میرفت. ویل دورانت گزارش کرده است که ابن سینا اولین کسی بود که فلج صورت ناشی از سکتهٔ مغزی را تشخیص و به خوبی توضیح داد. وی همچنین مسری بودن سل ریوی را تب یین کرد، انتقال بیماریها از طریق آب و خاک را بیان داشت و عوارض سنگ مثانه را به گونهای توصیف کرد که برخی از پزشکان گفتهاند مشکل است بتوان به آن چیزی اضافه کرد. جراحان چشم پزشک با مهارت انواع آب آوردگی چشم را با عمل جراحی معالجه میکردند. حتی داروی بیهوشی که از اکتشافات جدید شمرده میشود، بر جراحان اسلامی پوشیده نبود. آنان با دارویی گیاهی بیماران را بیهوش میکردند. ابوالقسّیس جراح ماهری بود که رسالههای او را باید اساس جراحی جدید به حساب آورد. کتابهای وی تا یک قرن پیش بارها در اروپا چاپ شده است. جراحان مسلمان، انواع عملیات، مانند جراحی دندان، خُرد کردن و بیرون آوردن سنگ مثانه و کلیه، سزاریَن در هنگام وضع حمل و شکسته بندی استخوانها را انجام میدادند. تلاش علمی مسلمانان، دیگر حوزههای علوم تجربی را نیز در بر میگرفت. یک دانشمند اروپایی میگوید: اینکه در کتابهای شیمی مینویسند لاوازیه مؤسس علم شیمی است، درست نیست. اگر آزمایشگاههای هزار سال پیش مسلمانان و اکتشافات مهم آنان نبود هیچ گاه لاوازیه نمیتوانست قدمی به جلو بردارد.هنوز حدود صد رساله در شیمی از جابر بن حیان در دست است. پیش از آنکه گالیله حرکت زمین به دور خورشید را اعلام کند، ابوریحان بیرونی و پیش از وی ابوسعید سجْزی این عقیده را ابراز کرده بودند. زمانی که اروپا در آغاز پیشرفت قرار گرفته بود، تاجران اروپایی برای فروش کالای خود، از مارکهای قلابی که نشان دهندهٔ تولید آن کالا در جهان اسلام بود استفاده میکردند. حتی صلیب هایی با نشان «الله» مربوط به آن دوره دیده شده تا تولیدکنندگان به خریداران بقبولانند که این جنس از سرزمین اسلامی آمده است!
با توجه به اطلاعاتی که در این بخش داده شد، به سؤالهای زیر پاسخ دهید:
1- اوضاع علمی و فکری بعد از اسلام چه تفاوتی با قبل از اسلام پیدا کرده بود؟
در دورهٔ بعد اسلام ، جایگاه علم و دانش در جامعه ارتقا یافت. مسلمانان در هر شهری، ابتدا به ساختن مسجد و آموزشگاه اقدام میکردند. اهتمام به علم فزونی یافت تا جایی که بزرگترین دانشمندان جهان در زمینههای مختلف، از میان مسلمانان برخاستند؛ به عنوان مثال دانشمندانی مانند خوارزمی که علم جبر را به عنوان یک علم مستقل تأسیس کرد و بوعلی سینا که تا مدتها در شرق و غرب با نام امیر پزشکان شناخته میشد.
2- آیا در تمدن اسلامی، طبقه یا طبقاتی از مردم امکان و اجازهٔ بیشتری برای تحصیل داشتند؟
خیر؛ یکی از ویژگیهای فرهنگ علمی دورهٔ اسلامی منحصر نبودن علم به طبقه یا قشری خاص بود. در همان زمانِ رسول خدا (ص) زنان به حضور ایشان میرسیدند و سؤالهای علمی خود را طرح میکردند. در این تمدن، حتی پایینترین و معمولیترین افراد جامعه تشنهٔ خواندن بودند و امکان و اجازهٔ تحصیل داشتند.
3- منشأ و علت اصلی توجه مردم به علوم مختلف چه بود؟
دعوت مکرر قرآن کریم به خردورزی و دانش از یک طرف و تشویقهای دائمی رسول خدا (ص) از طرفی دیگر، مردم را مشتاق علم و دانش ساخت.
دانش تکمیلی (صفحهٔ ۱۲۲ کتاب درسی)
اگر اسلام میتواند به وجود آورندهٔ یک تمدن باشد، چرا عموم کشورهای اسلامی از تمدنی ضعیف برخوردارند؟
پاسخ به این سؤال را در وبگاه گروه قرآن و معارف اسلامی به آدرس http://quran _ dept.talif.sch.irدر بخش «دانش تکمیلی» ملاحضه کنید.
برداشت (1)
با توجه به مطالبی که تا اینجا خواندید، گزارش زیر را بخوانید و به سؤالهایی که در پایان مطرح شده است پاسخ دهید. (محتوای این گزارش فقط برای پاسخ به سؤالهای پایانی است و نیازی به حفظ کردن آنها نیست و در هیچ امتحانی نباید از آنها سؤال داده شود.) فرهنگ قوی اسلام توانست سرزمینهای بزرگی مانند ایران، عراق، مصر، شام، عربستان، یمن، آسیای میانه، بخشهای وسیعی از آفریقا و بخشهایی از اروپای شرقی را به صورت یک کشور درآورد و در قالب حکومت واحد، در چند قرن اداره کند. آنچه که در ابتدا قلب مردم سرزمینهایی مانند ایران را به اسلام پیوند داد، عدالت اسلامی بود که متأسفانه حاکمان بنی امیه و بنی عباس مسیری در جهت خلاف آن پیش گرفتند. این شیوهٔ حکومت داری به تدریج به جدایی مردم از حکومت انجامید و حکومت مرکزی اقتدار خود را از دست داد. در گوشه و کنار کشور پهناور اسلامی، حکومتهایی محلی سربرآوردند که یا با حکومت مرکزی و یا با خودشان درگیر بودند. نتیجهٔ این نابسامانیها، خستگی و درماندگی مردم مسلمان و کاهش انگیزههای آنان برای جهاد و دفاع از قلمرو اسلامی شد. همین خستگیها و کاهش انگیزهها، به تدریج زمینه ساز بیتوجهی به تفکر و تعقل و همچنین بسته شدن بسیاری از مراکز علمی و منزوی شدن شخصیتهای ادبی، هنری و علمی گردید.
دو تهاجم بزرگ: در چنین شرایطی و در اواخر دورهٔ بنی عباس و پس از آن، دو حملهٔ وسیع و ویران کننده، یکی به غرب دنیای اسلام و دیگری به شرق آن صورت گرفت. امپراتوری روم به تحریک کلیسا از سال 489 هجری (1096 م) به قسمت غربی دنیای اسلام، یعنی شام، فلسطین، آسیای صغیر و برخی دیگر از سرزمینهای مجاور هجوم آورد. این تهاجم آغازی بر هشت جنگ طولانی و شدید بود که آخرین آن در سال 668 هجری (1270 م) رخ داد. این جنگها که به قصد فتح بیت المقدس از طرف اروپا ییان آغاز شد، بالاخره با فرماندهی بینظیر سردار بزرگ مسلمانان به نام صلاح الدین ایوبی با پیروزی مسلمانان پایان یافت؛ امّا بسیاری از امکانات مادی و معنوی دنیای اسلام را از بین برد. از آنجا که در این جنگها اروپا ییان صلیب با خود حمل میکردند، این جنگها را جنگهای صلیبی مینامند.
تهاجم ویرانگر دیگر، حملهٔ مغولان به بخش شرقی و مرکزی دنیای اسلام بود که به تصرف قسمتهای وسیعی از جمله ایران انجامید. با اینکه مغولانِ حاکم بر ایران بعداً به وسیلهٔ ایرانیان، مسلمان شدند و آداب تمدن آموختند، امّا ویرانگریهای ابتدایی آنان به قدری وسیع و عمیق بود که توان تجدید حیات را برای مدتی طولانی از مسلمانان گرفت؛ به خصوص که بیشتر این حملات به سرزمینها و شهرهایی بود که مرکز علم، فرهنگ و دانش در دنیای آن روز بودند. چنگیز فرمانروای قوم مغول، به نیروهایش گفته بود به هر شهری که میرسند، کسی را باقی نگذارند؛ مرد و زن، پیر و جوان، کودک و بالغ، آزاد و بنده را بکشند شهر بلخ، یکی از شهرهای زیبای جهان اسلام بود. درآمد آن با شهر مکه که زیارتگاه همهٔ مسلمانان بود مقایسه میشد. مغولان این شهر را تصرف کردند. مردم را در دستههای صد تا هزار نفری به صحرا راندند و همه را از دم تیغ گذراندند. سپس کتابخانهها، کاروان سراها، قلعهها، قصرها و تمامی بناها را به تودهای از خاک تبدیل کردند.
نیشابور، ابر شهری بود با چهار دروازه و چهل و دو محله؛ برخی از محلات آن برابر با برخی از شهرهای متوسط امروزی بود. یکی از نویسندگان، آن را به زُهرهٔ آسمان و یا چشم در چهره تشبیه کرده بود. مردم شهر، پس از مقاومتهای شدید، شکست خوردند. داماِد چنگیز، تمام مردم و جانداران شهر، حتی سگها و گربهها را قتل عام کرد. سپس دستور داد شهر را چنان ویران کنند که بتوانند روی آن کشاورزی نمایند.
این ویرانگریها در بسیاری از شهرهای دیگر مانند سمرقند، مرو، کابل، غزنین، قوچان، هرات، دامغان، سمنان و آمل اتفاق افتاد و سپس به استانهای دیگر سرزمین اسلامی کشیده شد. یکی از پیامدهای حملهٔ مغولها و کشتار وحشیانهٔ آنان، شیوع روح افسردگی، عزلت، گوشه گیری، درون گرایی، تصوف و بیزاری از دنیا بود که وارد جامعهٔ اسلامی شد.
با توجه به اطلاعاتی که در این قسمت داده شد، به سؤالهای زیر پاسخ دهید:
1- چه عواملی زمینه ساز افول تمدن درخشان اسلامی در قرون میانه شد؟
از مهمترین عواملی که زمینهساز افول تمدن درخشان اسلامی شد میتوان به نادیده گرفتن عدالت اسلامی توسط حاکمان بنی امیه و بنی عباس، ظلم و ستم و استبداد حاکمان، فقر، دنیا گرایی، گسترش فساد، تجمل پرستی و راحت طلبی و ... اشاره کرد.
2- آیا این عوامل به دین اسلام مربوط میشد یا به رفتار مسلمانان؟
این عوامل به رفتار مسلمانان و دور شدن آنان از تعالیم حیات بخش دین اسلام مربوط میشد.
3- این عوامل مربوط به داخل جهان اسلام بود یا بیرون آن؟
میتوان گفت مجموع عوامل داخلی همچون استبداد، دنیا گرایی، دور شدن از اسلام راستین، فرقهگرایی، تغییر اندیشهٔ سیاسی و عوامل خارجی همانند جنگهای سلیبی، حملهٔ مغولو استعمار غرب از علل عمدهٔ افول تمدن اسلامی بوده است.
هماندیشی کنید (صفحهٔ ۱۲۴ کتاب درسی)
برای اینکه ما مسلمانان بتوانیم بار دیگر تمدن اسلامی را احیا کرده به جایگاه مناسب خود در جهان برسانیم چه اقداماتی باید انجام دهیم؟ معیارهای تمدن اسلامی اقدامات لازم
۱- اصل توحید اجرای درست فرمانهای خداوند درجامعه
۲- اصل معاد توجه بیشتر به آخرت
۳- پذیرش ولایت الهی و نفی ولایت طاغوت ایستادگی در برابر ظالمان و سرسپردگی به ولایت خدا
۴- عدالت خواهی رفع اختلاف طبقاتی و حمایت از اقشار محروم
۵- تحکیم ینیان خانواده و احیای مقام و منزلت زن حراست بیشتر از حریم خانواده و توجه به حجاب
۶- تفکر و تعقل ترویج عقلانیت و ارتقای سطح علم و دانش
همچنین پاسخ سایر فعالیت های دروس دین و زندگی 3 را از لینک های زیر ببینید :
پاسخ فعالیت های درس هشتم دین و زندگی 3 پایه دوازدهم درس احکام الهی در زندگی امروز
تدبّر در قرآن (صفحهٔ ۹۸ کتاب درسی)
با تدبر در آیهٔ شریفهٔ صفحهٔ قبل به سؤالهای زیر پاسخ دهید:
1- زندگی محکم و استوار بر چه پایههایی بنا میشود؟
پرهیزکاری و تقوا و طلب خشنودی خدا که هردوی اینها با عمل به دستورات خداوند حاصل میشود.
2- مقصود از بنای زندگی بر لبهٔ پرتگاه چیست؟
بنا نهادن زندگی به دور از احکام خدا و عمل نکردن به دستورات دین
۳- چرا خداوند کسانی را که زندگی خویش را بر لبهٔ پرتگاه بنا کردهاند، ظالم نامیده است؟
زیرا عمل نکردن به دستورات دین و افتادن به درّهٔ گناه و نافرمانی خدا در واقع ظلمی است که فرد به نفس عالی خویش میکند و خود را از زندگی سرشار از آرامش و بدون حزن دنیا و زندگی و نعمتهای جاوید آخرت محروم مینماید.
شایسته است در زمینهٔ احکام دین به نکات زیر توجه جدّی داشته باشیم:
١- میان سعادت انسان در جهان آخرت و بایدها و نبایدهای دین (احکام)، ارتباط و هماهنگی برقرار است، گرچه ممکن است درک آن برای ما، در حال حاضر ملموس نباشد. بنابراین، از هر راهی نمیتوان به سعادت اخروی رسید؛ درست مانند رشد بدن در همین دنیا که فقط با تغذیهٔ صحیح حاصل میشود. از این رو، آن هدف بزرگ با یک زندگیِ غیرمسئولانه و بدون برنامه سازگار نیست، بلکه یک زندگی جدّی و یک عزم قوی و استوار را طلب میکند.
2- هر دستور خداوند، دلایل خاص خود را دارد «حکمتِ» آن حکم و دستور نامیده میشود.
گاهی ما حکمت برخی از دستورات خداوند را میدانیم و گاه از آنها مطلع نیستیم. گاهی هم از علوم مختلف کمک میگیریم تا حکمت آن را به دست بیاوریم. این یک تلاش خوب و ارزشمند است. امّا باید توجه داشته باشیم که آنچه ما کشف می کنیم، در برابر علم بی نهایت الهی که وضع کنندهٔ این احکام است بسیار ناچیز است؛ بنابراین نباید چنین بپنداریم که با فهمیدن یکی از حکمتهای یک دستور الهی به همهٔ حکمتهای آن پی بردهایم و این فهم را مبنای تصمیم گیری قرار دهیم.
٣- از آنجا که خداوند نصیحت گر حقیقی مردم و خواهان سعادت آنان است، به منظور پیشگیری از خطرات، تابلوهای خطر را بالا برده است تا مردم، قبل از گرفتار شدن، آن خطرات را بشناسند و از آن دوری کنند. اما کسانی که از گسترش این خطرات نفع میبرند به ما میگویند چرا در اسلام این قدر منع کردن و حرام کردن رایج است؟! درحالی که میدانیم چنین نیست؛ مثلاً اسلام هزاران نوع ورزش و بازی را که در دنیا رواج دارد، حلال میشمارد و مردم را نه تنها به ورزش کردن تشویق میکند بلکه اگر ورزش به قصد آمادگی برای انجام وظایف الهی باشد، آن را مستحب و دارای پاداش اخروی میداند. اسلام فقط ورزشی را که همراه با قمار یا زیان آور باشد، بد میشمارد و منع میکند؛ این یک منع، با آزادی اجرای هزاران ورزش و بازی دیگر، قابل مقایسه نیست. امّا تشویق کنندگان به قمار، این یک منع را چنان بزرگ میکنند که گویی دین مانع ورزش و بازی شده است. ممکن است همین منع را هم برخی دوست نداشته باشند، اما خداوند به ضررهای یک عمل نگاه میکند، نه دوست داشتن یا نداشتن مردم. قرآن کریم میفرماید:
… و بسا چیزی را خوش نمیدارید و آن برای شما خوب است و بسا چیزی را دوست میدارید و آن برای شما بد است و خدا میداند و شما نمیدانید.
4- درست است که اسلام در هر دوره و زمانهای قابل اجراست و هرقدر زندگی بشر پیچیدهتر شود و نیازهای جدیدی پدید آید، فقها و مجتهدین میتوانند احکام اسلامی را متناسب با آن شرایط استخراج کنند، اما این بدین معنا نیست که اگر جوامع بشری دچار انحراف شدند و خواستهها و تمایلات مخالف با سعادت خود پیدا کردند، اسلام آن خواستهها را بپذیرد و مطابق با آنها حکم کند. در طول تاریخ جوامعی بودهاند که منحرف شدهاند، امّا پیامبرشان در مقابل آن انحراف ایستاده و با آنان مبارزه کرده است.
در زمانهٔ ما هم انحرافاتی هست که دامنگیر گروه زیادی از مردم دنیا شده، مثلاً در برخی کشورها قمار و شراب رایج شده است. این دو عمل میان مردم عرب قبل از اسلام نیز رایج بود و آنان که قماربازان ماهری بودند، بسیار سود میکردند و آنان که شراب میفروختند منفعت خوبی به چنگ میآوردند و اقتصادشان رونق داشت. وقتی تازه مسلمانان شنیدند که پیامبر (ص) به دستور خداوند این دو عمل را حرام کرده نزد پیامبر آمدند و در این باره از او سؤال کردند.
خداوند نیز این آیه را نازل کرد:
یَسئَلونَكَ عَنِ الخَمرِ وَ المَیسِرِ از تو دربارهٔ شراب و قمار میپرسند
قُل فیهِما اِثمٌ کَبیرٌ بگو در آن دو گناهی بزرگ
وَ مَنافِعُ لِلنّاسِ و منفعتهایی برای مردم است.
وَ اِثمُهُما اَکبَرُ مِن نَفعِهِما اما گناهشان بزرگ تر از منفعتشان است.
مسلمانان این کلام خدا را پذیرفتند و آنها هم که این کسب و کار را داشتند، از منفعتی که برایشان داشت صرف نظر کردند تا مرتکب گناه نشوند. امّا با روی کار آمدن بنی امیه و بنی عباس، بار دیگر شراب و قمار در دربار آنها رواج پیدا کرد و به دنبال آن برخی از مردم نیز مرتکب این دو عمل شدند. با این حال عموم مسلمانان، هیچگاه زشتی این عمل را فراموش نکردند.
قمار علاوه بر اینکه یک کار بیهوده است، پول و ثروت مردم را در مسیری که هیچ فایدهای برای جامعه ندارد به کار میگیرد. از طرف دیگر، این عمل میان برنده و بازنده کینه و دشمنی به وجود میآورد.
امروزه متأسفانه در برخی از کشورها، از جمله آمریکا قمارخانههای بزرگ و مجلل ساخته شده و گاه رئیس جمهور یک کشور، خودش صاحب قمارخانههای بزرگ است و از این راه کسب ثروت میکند.
اما این فراگیری دلیل نمیشود که اسلام در برابر آن کوتاه بیاید و آن را گناه محسوب نکند.
یکی دیگر از انحرافات قبل از اسلام که امروزه هم در برخی جوامع رایج شده، ارتباط جنسی خارج از چارچوب شرع است. رایج شدن این ارتباط بازگشتی به دوران جاهلیت است و بنیان خانواده را متزلزل میکند. همان طور که در کشورهایی که این قبیل رابطهها وجود دارد، خانواده استحکام خود را از دست داده و فرزندان تک سرپرست فراوان شدهاند.
قرآن کریم در همان زمان نزول که این عمل فراوان بود، در مقابل آن ایستاد و آن را گناه کبیره شمرد و راههای آسان و بدون گناه برای ارتباط جنسی پیشنهاد داد. این حکم نه تنها برای دیروز بلکه برای امروز و فردای انسانها باقی است تا هیچ گاه موقعیت خانواده متزلزل نشود و سلامت جسمی و روحی انسانها به خطر نیفتد.
وَلا تَقرَبُوا الزِّنیٰ به زنا نزدیک نشوید
اِنَّهو کانَ فاحِشَةً قطعاً آن عملی بسیار زشت
وَ ساءَ سَبیلًا و راهی ناپسند است.
بررسی (صفحهٔ ۱۰۶ کتاب درسی)
برخی میگویند: «ما از کالای ایرانی استفاده خواهیم کرد به شرطی که بهتر یا هم ردیف کالای خارجی باشد.» نظر شما در این باره چیست؟
این پاسخی است غیر مسئولانه و صرفا برای توجیه کردن امر غلط. استفاده از کالای ایرانی درحالت بهتر یا برابر بودن که امری است بدیهی و از همگان ساخته است. ما باید با حمایت و خرید کالای ایرانی و در اختیار دادن کالای مرغوب در اختبار مردم، اسباب تقویت اقتصادی شرکتهای داخلی و رشد و پیشرفت آنها را فراهم آوریم تا به مرور زمان به آن سطح از کیفیت برسند که قدرت رقابت با کالای خارجی را داشته باشند و اگر مصرف کالاهای خارجی سبب وابستگی کشورشد، نخریدن آن واجب است.
6- از تخریب محیط زیست پیرامون خود جلوگیری کنیم. با توصیه به اطرافیان استفاده از سموم شیمیایی، پلاستیک، کاغذ و مانند آن را به حدّاقل برسانیم.
7- ممکن است در محیط زندگی ما، مانند مدرسه، محله و محیط کار افرادی بی بضاعت زندگی کنند که زندگی تجمّلی دیگران غم و اندوه آنان را به دنبال داشته باشد. از این رو بهتر است از مدگرایی و تجمل در پوشش و سایر ابعاد زندگی دوری کرده و ساده زیستی پیشه نماییم.
8- امروزه کشورهای سلطه گر میکوشند تا از طریق برقراری روابط تجاری هدفمند، کنترل اقتصادی سایر کشورها را به دست بگیرند و آنها را به خود وابسته نمایند و استقلال آنان را از بین ببرند. بنابراین، بر دولت واجب است روابط اقتصادی با کشورها را به گونهای تنظیم کند که آن کشورها نتوانند در مواقع خطر کشور ما را تحت فشار قرار دهند.
9- از آنجا که رژیم صهیونیستی، سرزمین مسلمانان را به کمک انگلستان در سالهای قبل به زور تصرف کرده و در آنجا غاصبانه یک کشور تشکیل داده است، هر نوع تجارتی که به نفع این رژیم باشد، همچون وارد کردن و ترویج کالاهایی که سرمایه داران این رژیم در آن شریک هستند حرام است
همچنین پاسخ سایر فعالیت های دروس دین و زندگی 3 را از لینک های زیر ببینید :
پاسخ فعالیت های درس هفتم دین و زندگی (3) کلاس دوازدهم درس بازگشت
بررسی (صفحه ی۸۴ کتاب درسی)
با توجه به آنچه در سالهای قبل درباره ی«نفس امّاره» و «نفس لوّامه» و «خوِد دانی» و «خوِد عالی» آموختهاید، به سؤال زیر پاسخ دهید:
مقصود از انقلاب علیه خود چیست؟ کدام خود، علیه دیگری انقلاب میکند؟
منظور از انقلاب کردن علیه خود، پیروی از عقل در قیام علیه تمایلات نابهجا و ناپسند و توبه کردن و بازگشت فرد از گناه به سوی فرمانبرداری خداوند است. خود عالی علیه خود دانی انقلاب میکند.
بررسی (صفحه ی۸۹ کتاب درسی)
برای اینکه حالت پشیمانی، به ترک گناه بینجامد، چه راه حلهایی را پیشنهاد میدهید؟
یک خود را از محیطها و افرادی که زمینه یاین گناهرا فراهم میکنند دور کنیم. ۲- ارتباط خود با خداوند راتقویت نموده و سعی کنیم همواره به یاد خداوند باشیم تا دوباره آلوده به گناه نشویم. ۳- جهت پیشگیری از ارتکاب مجدد گناه، برای خود جریمههایی سنگین لحاظ کنیم که موجب دوری هر چه بیشتر ما از گناهان شود.
٢- جبران حقوق الهی و حقوق مردم: توبه کننده تلاش میکند حقوقی را که با گناه خود ضایع کرده است جبران نماید. دستهای از این حقوق، مربوط به خداوند است. مهمترین حق خداوند نیز، حق اطاعت و بندگی اوست. توبه کننده باید بکوشد کوتاهیهای خود را در پیشگاه خداوند جبران کند؛ برای مثال، نمازها یا روزههای از دست داده را به تدریج قضا نماید و عبادتهای ترک شده را به جا آورد.
البته خداوند نسبت به بندگان خود مهربان است و اگر ببیند که شخص توبه کار تلاش خود را کرده و نتوانسته همه یگناهان را جبران کند، بقیه یموارد را خود جبران نموده و او را عفو میکند.
دستهای دیگر، حقوق مردم است. توبه کننده باید بکوشد اگر ستمی بر مردم کرده است آن را جبران نماید و حقوق مادی یا معنوی آنها را در حد توان ادا کند و رضایت صاحبان حق را به دست آورد و اگر به آنان دسترسی ندارد، به نیابت از آنان صدقه دهد و برایشان دعای خیر و طلب آمرزش نماید. توجه کنیم که حقوق معنوی انسانها بسیار مهمتر از حقوق مادی آنان است. اگر با دروغ، غیبت و تهمت آبروی انسانی ریخته شده، اگر قلب پدر یا مادری بر اثر بی حرمتی فرزندی شکسته شده، اگر با توزیع کتاب یا راه انداختن یک شبکه اجتماعی گمراه کننده در فضای مجازی، فساد و تباهی در جامعه گسترش یافته، اگر رفتار ناپسند برخی افراد سبب بدبینی دیگران به دین شده، در واقع حقوق معنوی افراد ضایع شده است و باید فرد توبه کننده به جبران حقوق از دست رفته بپردازد.
پیشنهاد (صفحه ی۹۲ کتاب درسی)
مناجات التائبین را در کتاب «مفاتیحالجنان» بخوانید و به سؤالهای زیر پاسخ دهید:
الف) گناه چه آثاری در وجود انسان باقی میگذارد؟
پوشاندن لباس خواری و بیچارگی به تن انسان
ب) چه اموری است که جز خداوند دیگری توان انجام آن را ندارد؟
بخشش گناهان و پاک کردن آنها
ج) خداوند چه راهی پیش پای گناهکار قرار داده که راه عذرآوردن را بر او بسته است؟
راه توبه کردن و جبران گذشته
همچنین پاسخ سایر فعالیت های دروس دین و زندگی 3 را از لینک های زیر ببینید :
پاسخ فعالیت های درس پنجم دین و زندگی (3) کلاس دوازدهمقدرت پرواز
تدبّر در قرآن (صفحه ی۵۵ کتاب درسی)
در آیات زیر تأمل کنید و توضیح دهید چگونه محتوای این آیات میتواند نشانی از وجود اختیار در انسان باشد؟
قَد جاءَکُم بَصائِرُ مِن رَبِّکُم به راستی که دلایل روشن از جانب پروردگارتان به سوی شما آمد.
فَمَن اَبصَرَ فَلِنَفسِه پس هر کس که بینا گشت، به سود خودِ او
وَ مَن عَمِیَ فَعَلَیها ... و هرکس که کوردل گردد، به زیان خودِ اوست ...
ذٰلِکَ بِما قَدَّمَت اَیدیکُم این [عقوبت]، به خاطر کردار پیشین شماست
وَاَنَّ اللّٰهَ لَیسَ بِظَلّامٍ لِلعَبیدِ [و نیز به خاطر آن است که] خداوند هرگز به بندگان ستم نمیکند.
هر انسانی مسئول اعمال خویش است؛ چرا که آنها را مختارانه و آزادانه انجام داده است، پس گرفتار عذاب شدن گناهکاران نیز دلیلی است بر وجود اختیار در آنان.
تفکر (صفحه ی۵۷ کتاب درسی)
درباره یسؤالهای بالا بیندیشید و نظر خود را درباره یهر یک از آنها ارائه دهید.
۱- اگر وضع جهان غیر از این میبود، یعنی تحت نظام قدر و قضای الهی قرار نداشت، آیا میتوانستیم با همین اطمینان خاطری که اکنون داریم، دست به انتخاب زده و در این جهان کار و فعالیت کنیم؟ آیا علومی همچون فیزیک، شیمی، زیست شناسی و… میتوانستند معنا پیدا کنند؟
خیر؛ زیرا در جهانی که قانونمند نیست نمیتوان نتایج تصمیمات خود را پیش بینی کرد و بر مبنای آن برنامهریزی کرد. پس اختیار انسان در جهانی کار آمد است که قانونمند باشد.
۲- اگر کسی این تقدیرها را نبیند و نظم فعلی جهان را یک اتفاق از میان میلیاردها اتفاق ممکن دیگر تلقی کند، اگر واقعاً بخواهد همین تلقی را مبنای عمل خود در زندگی قرار دهد، چه خواهد کرد؟
در زندگی خویش نمیتواند برنامهریزی انجام دهد و همواره ترس و استرس از آینده گریبان گیر او خواهد بود و درنتیجه از آینده یخویش ناامید شده و دچار یأس و ناامیدی میشود.
۳- نسبت به فردای جهان چه تصوری خواهد داشت؟ تصوری تاریک و ناامیدانه که به نابودیو فنا منتهی میشود.
۴- آیا داشتن اراده و اختیار در چنین جهانی را خواهد پذیرفت؟
خیر زیرا در چنین جهانی انسان نمیتواند نتایج فعالیتهای خود را از قبل پیشبینی کند.
۵- اصولاً این فرد با چه روحیهای زندگی را سپری خواهد نمود؟ افسرده و ناامید و اضطراب از آینده یخویش.
رودها از خود نه طغیان میکنندآنچه می گوییم ما آن میکنند
ما، به دریا حکم طوفان میدهیمما، به سیل و موج فرمان میدهیم
قطرهای کز جویباری میروداز پی انجام کاری میرود
خداوند، درباره یقدر و قضای الهی و این قانونمندی تخلف ناپذیر و استوار، مثالی میزند و میفرماید:
لَا الشَّمسُ یَنبَغی لَها نه خورشید را سزد
اَن تُدرِکَ القَمَرَ که به ماه برسد،
وَ لَا الَّیلُ سابِقُ النَّها ر و نه شب بر روز پیشی جوید،
وَ کُلٌّ فی فَلَکٍ یَسبَحونَ و هر یک در مداری در گردشند
بررسی (صفحه ی۶۱ کتاب درسی)
با اینکه قضای الهی و اختیار، هر دو، چه در موفقیتها و چه در شکستهای انسان نقش دارند، چرا برخی انسانها میکوشند شکستهای خود را به قضا و قدر الهی نسبت دهند؟
این یکی ازویژگیهای روان شناختی انسان است که دوست دارد منشأ موفقیتها را درونی و متعلق ب خود معرفی کند و منشأ شکستها را به عوامل بیرونی نسبت دهد؛ لذا انسانی که از شکست سرخورده میشود، برای توجیه اشتباهات خود آنها را به قوانین خلقت و نظام قضا و قدر الهی نست داده و به نوعی ازبار این اشتباه شانه خالی میکند.
ممکن است برای شما این سؤال پیش آید که «اگر خداوند از قبل، سرنوشت و آیندۀ مرا میداند، تلاش و ارادۀ من دیگر نمیتواند نقشی در آیندهام داشته باشد و اگر تلاشی بکنم، چون شکست من در علم خداوند آمده است، تلاشم به جایی نخواهد رسید، و اگر برعکس، علم خداوند بر موفقیتم باشد، باز هم نیازی به تلاش ندارم».
چنین برداشتی از علم الهی، ناشی از قیاس کردن علم خدای متعال با علمِ انسان است و از لغزشگاههایی است که قرآن کریم پیوسته در این باره هشدار میدهد.
کلید پاسخ به این سؤال در این نکته نهفته است که علم خداوند هم پایان و نتیجه امور و هم فرایند انجام حوادث را در برمیگیرد. در حالی که علم انسانها چنین نیست. مثلا یک کارشناس فوتبال که نتیجه ییک مسابقه را پیش بینی میکند، یا معلمی که آینده ییک دانش آموز را حدس میزند، هریک براساس اطلاعات محدودی که دارند، دست به این کار میزنند؛ امّا آن معلم علم ندارد که این دانش آموز از لحظه یبعد تا روز امتحان چه تصمیمهایی خواهد گرفت، آیا متحوّل خواهد شد یا به راه گذشته ادامه خواهد داد. در حالی که علم خداوند این گونه نیست. او همان طور که پایان فرایند را میبیند بر تمام اتفاقات و تصمیم گیریهای طول فرایند هم شاهد و آگاه است. او میداند که مثلاً فردا آن دانش آموز به اختیار خود تصمیم میگیرد، ساعات مطالعه یخود را افزایش دهد، تصمیم میگیرد از میزان خواب خود کم کند و دهها تصمیم اختیاری دیگر. همچنین میبیند که این تصمیمها در پایان، منجر به قبولی وی خواهد شد. پس علم خداوند منحصر به نتیجه یپایانی فرایند نیست، بلکه به سلسله یتصمیمها و عوامل دیگِر مؤثر در آن فرایند نیز متعلق است. در حقیقت، علم خداوند، براساس علم به تمام عوامل و جزئیات است، نه یک پیش بینی صرف درباره ینتیجه
همچنین پاسخ سایر فعالیت های دروس دین و زندگی 3 را از لینک های زیر ببینید :
ای فرزندان آدم، آیا از شما پیمان نگرفته بودم که شیطان را نپرستید که او دشمن آشکار شماست؟ * و اینکه مرا بپرستید [که] این راه مستقیم است؟
با تفکر در این آیات توضیح دهید که:
1- مقصود از قیام گروهی و قیام فردی چیست؟ برای هر کدام نمونههایی ذکر کنید.
مقصود این است که اقدامهایتان چه فردی چه جمعی برای رضای خدا باشد و انسان هنگامی که برای انجام کاری اراده میکند و شروع به حرکت برای انجام آن کار میکند نیت خود را برای خدا خالص کند که این امر باعث اخلاص در بندگی در تمام امور زندگانی میشود.
مثال قیام فردی: ورزش کردن به نیت بالا بردن آمادگی جسمانی جهت انجام بهتر وظایف الهی
مثال قیام جمعی: تلاش اجتماعی برای پیشگام شدن در علم و فناوری جهت جلوگیری از سلطه یبیگانگان
2- آیا میان عبارت «اَنِ اعبُدونی» و «اَن تَقوموا لِلِّٰه» رابطهای میبینید؟ توضیح دهید.
بله؛ عبارت «فقط مرا بپرستید» در رابطه با عهد و پیمان فطری خداوند با انسان در مورد بندگی خالصانه یاوست. و عبارت «فقط برای خدا قیام کنید» موعظه یاو در مورد قیام برای خداست که منظور همان بندگی خالصانه یخداست. این رابطه بیانگر این موضوع است که عبادت و بندگی خدا محدود به اعمال عبادی مانند نماز و روزه نیست؛ بلکه هر کاری که نیت آن الهی باشد گامی است در راستای عبادت و بندگی خداوند.
قبلاً آموختیم که هدف خلقت انسان تقرّب به خداست و این تقرّب بدون تلاش خود انسان به دست نمیآید. انسان، همواره بر سر دوراهی بندگی خداوند و بندگی هوای نفس و شیطان قرار دارد و زندگی، صحنه یانتخاب یکی از این دو راه است. آن کس که راه توحید را بر میگزیند و در پی آن اندیشه و دل و عمل خویش را برای رضای حضرت دوست قرار میدهد، خطراتی او را تهدید میکند و احتمال انحراف از توحید برای او هست. در روایتی از پیامبر اکرم (ص) آمده است که راهیابی شرک به دل انسان از راه رفتن مورچهای سیاه در شب تاریک بر تخته سنگی سیاه پنهانتر است.
پس باید ببینیم چگونه از حریم دل پاسبانی کنیم تا آفت شرک به آن راه نیابد و عمل ما خالص برای خداوند انجام شود.
پاسبان حرم دل شدهام شب همه شبتا در این پرده جز اندیشه یاو نگذارم
در این سخن حکیمانه تفکر کنید و رابطه یآن را با اخلاص توضیح دهید.
ریشه یهر عملی در انجام دهنده یعمل و در اصل نیّت انجام افعال است که بیانگر اهمیت اخلاص در اندیشه و قلب است؛ زیرا در اخلاص در اندیشه و قلب نیز تأکید کردیم که تا نیّت قلبی انسان از یک عمل خدایی نشود، آن عمل خدایی نشده و اخلاص وارد آن نمیشود.
انسان مؤمن، علاوه بر اینکه میکوشد نیّت خود را خالص کند و عمل را به خاطر خدا انجام دهد، تلاش میکند عمل را به همان صورت که خداوند دستور داده است، انجام دهد؛ یعنی عمل را از جهت کمیّت، کیفیت، زمان، مکان و شیوه همان طوری انجام دهد که خداوند میخواهد؛ مثلاً اگر خداوند امر فرموده که نماز صبح در دو رکعت و با یک رکوع و دو سجده در هر رکعت و قبل از طلوع آفتاب انجام شود، انسان مؤمن نیز تلاش میکند نماز خود را به همین صورت انجام دهد تا صحیح و درست انجام داده باشد.
پس در هر عملی باید دو «حُسن» موجود باشد: حُسن فاعلی و حُسن فعلی. حسن فاعلی بدین معناست که انجام دهنده یکار، دارای نیّت الهی باشد. حسن فعلی نیز بدین معناست که کار به درستی و به همان صورت که خداوند فرمان داده است انجام شود.
تطبیق (صفحه ی۴۵ کتاب درسی)با توجه به تعریف بالا از حُسن فاعلی و حُسن فعلی، موارد زیر را بررسی کنید:
١- آیا ممکن است عملی دارای حُسن فعلی باشد اما حُسن فاعلی نداشته باشد؟ و یا برعکس، حُسن فعلی نداشته باشد ولی دارای حُسن فاعلی باشد؟ مثال بزنید.
بله؛ ساختن مساجد و مدارس توسط افراد با نیتی غیرالهی مثل خودنمایی، جلب توجه و ریا. گاهی نیز حسن فاعلی است ولی حسن فعلی وجود ندارد که در این مواقع فاعل اگر چه قصد و نیت الهی درستی دارد، امّا به دلیل نداشتن شناخت و مهارت کافی کار را ناقص یا کاملاً اشتباه انجام داده و بینتیجه یا با زیان و ستم به پایان میرساند؛ مثل اینکه کسی دزدی کند و بخواهد با آن مال صدقه بدهد.
2- اگر فردی تنها برای لاغر شدن و یا سلامت جسم روزه بگیرد روزهاش درست است؟
این روزه اگرچه از نظر ظاهری درست است و در واقع دارای حُسن فعلی است امّا به دلیل اینکه نیّت فعلی ندراد و از حُسن فاعلی بیبهره است، در درگاه خداوند پذیرفته نخواهد شد.
3- اگر کسی به نیّت شرکت در نماز جماعت مسجد از منزل بیرون بیاید و به دلیل مانعی نتواند به مسجد برسد، آیا نزد خدا پاداش دارد؟ به چه دلیل؟ در این کار کدام یک از اقسام حُسن وجود دارد؟
بله، حتما؛ زیرا او نیّت کرده بود برای نماز جماعت که مورد تأکید خداوند است به مسجد برود، پس قطعاً نیت الهی داشته و این بیانگر حُسن فاعلی است.
بررسی (صفحه ی۴۵ کتاب درسی)
با توجه به اینکه ریا در مقابل اخلاص قرار میگیرد، بررسی کنید که هر یک از موارد زیر مصداق ریا قرار میگیرد یا مصداق اخلاص؟
1- حضور در نماز جماعت
حضور در نماز جماعت اگر به نیت رضای خداوند و اطاعت از دستورات او باشد قطعاً مصداق اخلاص و دارای اجر فراوان است، امّا اگر کسی نیّتش از حضور در نماز جماعت چیزی به جز رضای الهی باشد، مصداق ریا خواهد بود.
2- کمک به افراد نیازمند در حضور دیگران
این امر نیز مصداق ریا است؛ زیرا اگر قصد و نیت الهی باشد، این کار را مخفیانه و با حفظ کرامت و آبروی فرد نیازمند انجام میدهد نه در مقابل دیگران که موجب خودنمایی و ریا میشود.
بررسی (صفحه ی۴۸ کتاب درسی)
یکی از اوصافی که خداوند در قرآن برای حضرت یوسف (ع) ذکر کرده، داشتن اخلاص و رسیدن به مقام مخلَصین است.
با بررسی آیات 32 و 33 سوره ییوسف بگویید شیطان چه دامی برای حضرت یوسف (ع) گسترده بود و او چگونه توانست از این دام نجات یابد؟
وقتی حضرت یوسف (ع) به سن بلوغ رسید زلیخا، همسر عزیز مصر شیفته یاو شد و او را به گناه دعوت کرد؛ امّا حضرت یوسف (ع) امتناع کرد و به خداوند پناه برد. ولی خبر به گوش عزیز مصر رسید و پس از بررسی بیگناهی حضرت یوسف (ع) و حیله یزلیخا ثابت شد اما چون این خبر در شهر منتشر شده بود عزیز مصر یوسف را به زندان افکند.
راه اصلی نجات حضرت یوسف (ع) از این دام پناه بردن به خداوند و داشتن اخلاص بود که حتی لحظهای از یاد خداوند غافل نشده و تن به گناه نداد.
شیطان امروزه نیز، از همان نوع دامی که برای کشاندن حضرت یوسف (ع) به گناه و فساد گسترده بود، به صورتهای گوناگون برای انسانها پهن کرده است تا هوس زودگذر آنها را تحریک کند و به گناه بکشاند و آنان را از بهشت جاویدان محروم سازد. فیلمها، وبگاهها، شبکههای ماهوارهای گمراه کننده، شبکههای مجازی ناسالم و گروهها و دستههای منحرف اجتماعی از جمله یاین دامهاست که مقاومت در برابر آنها نیازمند روی آوردن به پیشگاه خداوند و پذیرش خالصانه یفرمانهای اوست. کسی که در چنین دامهایی گرفتار شود، هم زندگی پاک و با نشاط دنیا را از دست خواهد داد و هم حیات سرشار از شادکامی آخرت را.
٣- دریافت پاداشهای وصف نشدنی: بندگی خالصانه یخداوند پاداشهایی دارد که چه بسا در ذهن ما نگنجد و از تصوّر و تخیّل ما فراتر رود.
از جمله یاین پاداشهای وصف نشدنی، دیدار محبوب حقیقی و تقرب به پیشگاه كسی است كه بنا به تعبیر امیرمؤمنان، «نهایت آرزوی عارفان، دوست دلهای صادقان، ولىّ مؤمنان و معبود عالمیان است.»
كافی است به زندگی زیبای رسول خدا (ص)، امیر المؤمنین علی (ع)، فاطمه زهرا (س) و دیگر پیشوایان خود نظر بیفكنیم و ببینیم كه چگونه از راه بندگی خالصانه یخدا، این همه خوبی و زیبایی و آن مقام قرب و نزدیكی به محبوب را به دست آوردهاند.
همچنین پاسخ سایر فعالیت های دروس دین و زندگی 3 را از لینک های زیر ببینید :
اِنَّ اللّٰهَ رَبّی وَ رَبُّکُم همانا خداوند پروردگار من و پروردگار شماست.
فَاعبُدوهُ پس او را بندگی کنید.
هٰذا صِراطٌ مُستَقیمٌ [که] این راه راست [و درست] است.
1- چرا تنها خداوند را باید عبادت کرد؟
پذیرش توحید عملی و عبادت و بندگی خداوند.
2- چرا خداوند بندگی خود را، راه راست و درست زندگی بیان کرده است؟
صراط مستقیم یا راه استوار همان بندگی خدا و تحقق توحید در عمل است.
توحید عملی دارای دو بعد فردی و اجتماعی است که به تبیین هر یک میپردازیم:
الف) بُعد فردی توحید عملی و ثمرات آن: هرکسی در زندگی خود از فرمانهای خدا اطاعت کند، گام در مسیر توحید عملی گذاشته است. چنین فردی میکوشد تمایلات درونی و تصمیمها و فعالیتهای خود را در جهت خواست و رضایت الهی قرار دهد؛ مثلا در انتخاب همسر، شغل، دوست، در چگونگی تحصیل، تفریح، ورزش و حتی در انتخاب نوع پوشش و به طور کلی در تمام برنامههای روزانه یخود خدا را درنظر میگیرد و تلاش میکند از دایره فرمانهای او خارج نشود.
برای یک انسان موحّد جهان معنای خاص خود را دارد. از نظر او هیچ حادثهای در عالم بی حکمت نیست، گرچه حکمت آن را نداند. از همین رو موحّد واقعی همواره انسانی امیدوار است. در مقابل سختیها و مشکلات، صبور و استوار است و آنها را زمینه یموفقیتهای آیندهاش قرار میدهد. باور دارد که دشواری های زندگی نشانه یبی مهری خداوند نیست، بلکه بستری برای رشد و شکوفایی اوست.
سر ارادت ما و آستان حضرت دوستکه هر چه بر سر ما می رود ارادت اوست
نظیر دوست ندیدم، اگرچه از مه و مهرنهادم آینه ها در مقابل رخ دوست
انسان موحد، چون زندگی خود را بر اساس رضایت خداوند تنظیم کرده و پیرو فرمانهای اوست، شخصیتی ثابت و پایدار دارد و برخوردار از آرامش روحی است.
انسان موحد موجودات جهان را مخلوق خدا میبیند و میداند که خداوند او را در برابرشان مسئول قرار داده است. همچنین بدن خود را امانتی الهی میشمارد که خداوند به او سپرده است؛ بنابراین میداند که حق ندارد به آن آسیب برساند، همچنان که حق ندارد سلامتی دیگران را به خطر اندازد. بر همین اساس امام علی به مردم زمان خود و همه یمردمی که به خدا ایمان دارند میفرماید:
«تقواى الهى پیشه کنید؛ هم در مورد بندگان خدا، هم در مورد شهرها و آبادىها؛ چرا که شما در برابر همه اینها حتى سرزمینها و چهارپایان مسئولید. خدا را اطاعت کنید و از عصیان او بپرهیزید.»
انسان موحد حتّی به حیوانات نیز آسیب نمیرساند بلکه به ادامه یبقا و زندگی آنها کمک میکند.
خود ارزیابی (صفحه ی۳۳ کتاب درسی)
با تفکر در رفتارهای خود، بررسی کنید که تا چه اندازه ویژگیهای توحید فردی در شما وجود دارد.
ویژگیها (وضعیت خود را در این ویژگیها علامت بزنید.)
کاملاً زیاد متوسط کم اصلاً
۱- قرار دادن تصمیمهاو فعالیتها متناسب با رضایت خدا×
۲- همه یحوادث عالم را حکیمانه میدانم.×
۳- استوار و صبور در برابر مشکلات×
۴- شخصیتی ثابت و پایدار دارم.×
۵- برای حفظ مخلوقات و سلامتی خود و دیگران میکوشم. ×
در مقابل، اگر کسی دل به هوای نفس (بت درون) سپرده و او را معبود خود قرار دهد و اوامرش را به فرمانهای خداوند ترجیح دهد یا در پی کسب رضایت قدرتهای مادی و طاغوتها (بتهای بیرون) برآید، چنین شخصی گرفتار شرک عملی شده است.
اَ رَاَیتَ مَنِ اتَّخَذَ اِلهَه و هَواهُ آیا دیدی آن کسی را که هوای نفس خود را معبود خود گرفت،
اَفَاَنتَ تَکونُ عَلَیهِ وَکیلً آیا تو میتوانی ضامن او باشی [و به دفاع از او برخیزی]؟
تسلیم بودن در برابر امیال نفسانی و فرمان پذیری از طاغوت باعث میشود شخص، درونی ناآرام و شخصیتی ناپایدار داشته باشد؛ زیرا از یک سو هوای نفس وی هر روز خواسته یجدیدی جلوی روی او قرار میدهد و از سوی دیگر، قدرتهای مادی که هر روز رنگ عوض میکنند او را به بردگی جدیدی میکشانند.
وَ مِنَ النّاسِ مَن یَعبُدُ اللّٰهَ عَلىٰ حَرفٍ از مردم کسى هست که خدا را بر یک جانب و کنارهاى [تنها به زبان و هنگام وسعت و آسودگى] عبادت و بندگى میکند،
ٰفَاِن اَصابَهو خَیرُ اطماَنَّ بهِ پس اگر خیری به او رسد، دلش به آن آرام میگیرد
وَ اِن اَصابَتهُ فِتنَةُ انقَلَبَ عَلىٰ وَجهِه و اگر بلایی به او رسد، از خدا رویگردان میشود.
خَسِرَ الدُّنیا وَ الآخِرَةَ او در دنیا و آخرت، [هر دو]، زیان میبیند.
ذٰلِکَ هُوَ الخُسرانُ المُبینُ این همان زیان آشکار است.
1- پرستشی که از روی ایمان باشد با پرستشی که از روی تردید باشد چه تفاوتی دارد؟
انسان مو یمن در همه یامور رضای خدا را در نظر دارد و در ناملایمات نیز میداند که خداوند این را اسبابی برای آزمایش او قرار داده است، پس نه تنها از خدا رویگردان نمیشود، بلکه با امید و تلاش سعی میکند از این آزمایش سربلند بیرون بیاید؛ امّا انسانی که با تردید به خدا ایمان آورده فقط تا زمانی که در راحتی و آسایش باشد خدا را میپرستد و هنگام ناملایمات از خدا رویگردان شده و در دام شرک عملی گرفتار خواهد شد.
2- چرا برخی انسانها در برابر هر خیر و شری که به آنها میرسد دو روش متفاوت پیش میگیرند؟
زیرا هنوز در مورد توانایی خداوند در اداره یامور عالم و حکمت و تدبیر او مردّد هستند، پس هنگام خیر و رحمت الهی، آرام میگیرند و احساس اطمینان بیشتری دارند؛ امّا هنگام گرفتاری به بلاها و آزمایشها به حکمت و تدبیر خداوند شک کرده و گمان میکنند از روشهایی غیرالهی میتوانند ازاین شرایط بیرون آیند، لذا از خدا دور شده و به معبودهای دروغین که از خود هیچ توان و قدرتی ندارند روی میآورند.
ب) بُعد اجتماعی توحید عملی و ثمرات آن: بُعد اجتماعی توحید به معنای قرار گرفتن همه ینهادها و ارکان یک جامعه یا نظام اجتماعی در جهت خداوند و اطاعت همه جانبه از اوست. مهمترین رکن یک جامعه حکومت آن است. وقتی یک جامعه توحیدی است که حاکم آن بر اساس قوانین الهی به حکومت رسیده باشد و همان شرایطی را که خداوند برای حاکم تعیین کرده است دارا باشد و بکوشد قوانین الهی را در جامعه به اجرا درآورد.
یک جامعه، علاوه بر رکن سیاسی، دارای ارکان دیگری مانند اقتصاد و فرهنگ نیز هست.
جامعهای که در مسیر توحید اجتماعی حرکت میکند، اقتصاد و فرهنگ و سایر ابعاد و ارکان آن نیز به سوی اجرای فرمانهای خدای یگانه پیش میرود و به صورت جامعهای عدالت گستر در میآید. جامعه یتوحیدی جامعهای است که از تفرقه و تضاد دوری میکند و به سوی وحدت و هماهنگی حرکت مینماید و این وحدت و هماهنگی را با تمسّک به توحید و یکتا پرستی و قرار گرفتن در سایه یحکومت الهی میتوان به دست آورد، نه با تمسّک به ظالمان و حکومتهای غیرالهی.
جامعه یتوحیدی، حکومت کسانی را که خداوند به آنها حق حکومت کردن را نداده است نمیپذیرد، با آنان که با خداوند و مسلمانان دشمنی میورزند، دوستی نمیکند، با ظالمان مبارزه میکند، بنابه فرمان خداوند، از محرومان و مستضعفان حمایت میکند و به این سخن خداوند گوش فرامیدهد که فرموده است:
یا اَیُّهَا الَّذینَ آمَنوا ای کسانی که به خدا ایمان آوردهاید،
لا تَتَّخِذوا عَدُوّى وَ عَدُوَّکُم اَولِیاءَ هرگز نباید کافران را که دشمن من و شمایند یاران خود برگرفته
تُلقونَ اِلَیهِم بِالمَوَدَّةِ [به گونهای که] با آنان مهربانی کنید.
وَ قَد کَفَروا بِما جاءَکُم مِنَ الحَقِّ ...حال آنکه آنان به دین حقّی که برای شما آمده است، کفر ورزیدهاند…
ارتباط دوسویۀ توحید فردی و اجتماعیمیان بُعد فردی و بُعد اجتماعی توحید رابطه یمتقابل وجود دارد. هر قدر که مردم یک جامعه به سوی توحید حرکت کنند ارکان جامعه نیز بیشتر رنگ توحیدی به خود میگیرد؛ همان طور که هر قدر نهادهای اجتماعی در خدمت اجرای قوانین الهی باشد، زمینه برای رشد انسانها و حرکت به سوی خداوند و زندگی موحدانه آسانتر میگردد.
از این رو، اگر قرار باشد همه فقط خواستهها و تمایلات دنیوی خود را دنبال کنند و تنها منافع خود را محور فعالیت اجتماعی قرار دهند و اهل ایثار و تعاون و خیر رساندن به دیگران نباشند، تفرقه و تضاد جامعه را فرا میگیرد و امکان رشد و تعالی از بین میرود. در چنین جامعهای، روز به روز انسانهای ستمگر قدرت بیشتری پیدا میکنند و دیگران را در خدمت امیال خود به کار میگیرند. در نتیجه، دیگر سخنی از حاکمیت خداوند و فرمانهای او نیست، بلکه سخن از حاکمیت طاغوت و دستورهای اوست.
دانش تکمیلی (صفحه ی۳۶ کتاب درسی)
ممکن است کسی بپرسد: چرا با وجود آنکه کشور ما براساس قوانین اسلامی اداره میشود در ابعاد مختلف اقتصادی و فرهنگی با معیارهای جامعه توحیدی فاصله دارد؟ برای دریافت پاسخ این سؤال متن زیر را بخوانید.
جامعه توحیدی، همانند یک انسان کامل و متعادل است که همه اعضای آن با نظم و هماهنگی با یکدیگر و با مشارکت و همدردی، به سوی مقصد متعالی خویش در حرکت است. یعنی افراد آن چنان با یکدیگر ارتباط دارند که مانند یک واحد هستند و هدف آنها از این ارتباط و اجتماع، رسیدن به خدا میباشد. یعنی تعالیم دین بر روابط فردی، خانوادگی، اجتماعی آنان حاکم است. زمانیکه تک تک اعضاء جامعه دارای دید توحیدی بودند و کل جامعه را یک واحد دانستند حرکت به سمت جامعه توحیدی با سرعت انجام میشود. اما اگر جامعهای که متشکل از مردم و مسئولان است، یک دست و یک صدا نباشند، حتی وجود قوانین اسلامی نیز نمیتواند کمکی به توحیدی شدن آن جامعه بکند. یعنی اگر مردم در عمل فقط به برخی از دستورات دین پایبند باشند و یا مسئولان به برخی قوانین اسلامی عمل کنند و به برخی عمل نکنند، جامعه توحیدی همانند انسانی میشود که برخی از اعضای آن رشد کرده و برخی دیگر کوچک و بدون رشد باقی ماندهاند رهبر انقلاب با توجه به همین نکته در یکی از سخنان خود میفرمایند:
اسم ما دولت اسلامی باشد، کافی نیست؛ باید عمل و جهتگیری ما اسلامی باشد. اگر در اینها اختلال پیدا شد، حرکت مستمر و مداوم و پویندهیی که لازم است تا دولت اسلامی به صورت کامل شکل بگیرد، دچار شکست میشود و طبعاً کار عقب میافتد. البته دولت اسلامىِ کامل به معنای واقعی کلمه، در زمان انسان کامل تشکیل خواهد شد؛ ان شاءالله. خوشا به حال کسانی که آن روز را درک میکنند. همه ی ما انسانهای ناقصی هستیم. ما به قدر توان و تلاشِ خود میخواهیم مجموعهی کارگزاران حکومت را که - خودمان هم جزو آنها هستیم - به نقطهیی برسانیم که با نصاب جمهوری اسلامی تطبیق کند. ما میخواهیم خود را به حد نصاب نزدیک کنیم. اکنون در جامعه خود مشاهده میکنیم که در برخی قسمتها که به قوانین دین عمل کردهایم به خوبی پیشرفت کردهایم. مثلاً در تعالیم دین، مسلمانان به فراگیری علم توصیه شدهاند، و کشور ما نیز با عمل به این توصیه در بسیاری از عرصههای علمی در حال رقابت با کشورهای پیشرفته دنیاست و جزو چند کشور اول در زمینه علوم مختلفی مانند هوا و فضا، هستهای، نانو، ساخت دارو، شبیه سازی و... میباشد. و یا در دین به تقویت بنیه نظامی جهت حفاظت از دین و کشور تاکید شده است و میبینیم که با عمل به این آموزه، کشور ما جزو قدرتهای برتر نظامی دنیاست. اما در سوی دیگر هر جا از تعالیم دین فاصله گرفته ایم دچار مشکل شدهایم. مثلا در عرصه اقتصاد هنوز نتوانستهایم به دستورات دین عمل کنیم و روی پای خود بایستیم، از این رو در عرصه اقتصاد خودکفا نشدهایم.
رهبر انقلاب با توجه به همین مسأله این نکته را یادآوری میکنند که:
این یک حقیقت است که بعد از انقلاب هر جا انقلابی عمل کردیم، موفق شدیم و یک گام به تشکیل دولت اسلامی و جامعه اسلامی نزدیک شدیم و هر جا که به سمت سازش رفتیم و شاخصهای انقلابی گری را فراموش و از حرکتهای جهادی غلفت کردیم، از رسیدن به جامعه اسلامی و دولت اسلامی بازماندیم. البته باید به این نکته توجه کنیم که نظام اسلامی ما، یک نظام نوپا است که سالها تحت فشار و تحریم و جنگ بوده است و ان شاءالله با همت شما جوانان در سایر زمینهها نیز پیشرفت خواهد کرد.
ما توانستیم یک انقلاب اسلامی - یعنی یک حرکت انقلابی - به وجود بیاوریم ... لکن بعد از این، ایجاد یک دولت اسلامی است؛ یعنی [ایجاد] تشکیلات مدیریّتیِ اسلامی برای کشور؛ ما در این قضیه هنوز خیلی فاصله داریم تا به مقصود برسیم. البتّه معنایش این نیست که کسی احساس ناامیدی کند؛ ابداً؛ داریم پیش میرویم؛ با همهی مخالفتها، با همه ی کارشکنیها، با همهی دهن کجیهایی که میشود، حرکت میکنیم و داریم پیش میرویم بلاشک. دلایل زیادی وجود دارد؛ لکن [هنوز] کار داریم، کار دارد؛ هنوز خیلی فاصله داریم تا اینکه بتوانیم یک دولت اسلامی به وجود بیاوریم. بعد که دولت اسلامی به وجود آمد، آن وقت تازه نوبت [ایجاد] جامعهی اسلامی است. خب، بنابراین باید مبارزه کرد عزیزان من. بنابراین باید من و شما به خاطر داشته باشیم که آنچه امروز از اقتدار و پیشرفت در عرصههای علمی و نظامی و سیاسی و... نصیب ما شده است حاصل اعتقاد پدران و مادران ما به تعالیم دین و عمل آنان به این دستورات بوده است و هر جا ضعف و کاستیای وجود دارد نتیجه دور افتادن ما از این آموزههاست و اینک نوبت ماست که با همت و تلاش ضعفهای کشور در سایر عرصهها را برطرف کنیم تا بتوانیم به یک پیشرفت کامل برسیم. و در این راه حتما باید توجه داشته باشیم که عین همان چیزی که در مورد یک شخص ممکن است پیش بیاید یعنی بیماری - و فساد و انحراف در یک نظام هم ممکن است پیش بیاید. همین بیماریهایی که اشخاص ممکن است دچارش بشوند، ممکن - است به سراغ نظام اسلامی بیاید. یعنی اسم، جمهوری اسلامی باشد، ظاهر اسلامی باشد، صورت، صورت اسلامی باشد، اما سیرت و رفتار و عملکرد و برنامهها، برنامههای غیر اسلامی. برای همین من و شما به عنوان جوانان این جامعه بایستی هشیار باشیم و نگذاریم که کشور ما در مسیر انحراف قرار گیرد.
توحید و شرک در جهان امروزتوحید، روح و محور زندگی دینی و شرک روح و محور زندگی ضد دینی است. تا اینجا مراتب و ابعاد توحید و شرک را شناختهایم. اکنون میخواهیم ببینیم زندگی انسان عصر حاضر تا چه اندازه توحیدی است و کدام یک از مراتب توحید در آن بیشتر مورد غفلت قرار گرفته است. منظور ما از انسان عصر حاضر تمام افراد جامعه نیست، بلکه جوّ حاکم بر اکثریت افراد است، نه تک تک افراد.
میدانیم که جوامع بشری، امروز از نظر صنعت و فنّاوری پیشرفت فراوانی کردهاند و این جوامع را نمیتوان از این جهت با جوامع گذشته مقایسه کرد. همچنین انسان امروز کمتر از بت پرستان قبل از اسلام، که بیش از 360 بت را میپرستیدند، به دنبال این قبیل بت پرستیهاست.
بنابراین، جای طرح این سؤال هست که آیا انسان و جوامع بشری به سوی زندگی توحیدی حرکت میکنند؟
در ابتدا به نظر میرسد که امروزه کمتر کسی گرفتار شرک باشد و از این جهت نیز بشر در مسیر پیشرفت میباشد، امّا یک واقعیت تلخ در اینجا وجود دارد و آن این است که گرچه شرک در قالب بت و مانند آن در میان بیشتر جوامع امروزی وجود ندارد، اما انواع دیگری از شرک که بسیار پیچیدهتر از شرک قدیم است، در میان بشر به چشم میخورد که خوب است به آنها توجه کنیم و برای دوری از آنها تلاش نماییم؛ از جمله اینکه:
١- امروزه، بسیاری از انسانها، جهان خلقت را ملک خود تلقی میکنند و بدون توجه به نظر مالک حقیقی آن، یعنی خدا، هرگونه که بخواهند در این جهان تصرف میکنند. این افراد و جوامع، در واقع خود را مالک و ولی و پرورش دهنده (ربّ) جهان میپندارند که از جمله پیامدهای آن تخریب محیط زیست، آلوده شدن طبیعت، پیدا شدن جوامع بسیار فقیر در کنارجوامع بسیار ثروتمند و مانند آنهاست. برخی از این انسانها، مانند فرعون که «اَنَا رَبُّکُمُ الاَعلیٰ» میگفت و خود را پروردگار بزرگ مردم معرفی میکرد؛ خود را مالک دیگر جوامع میپندارند و برای آنها تصمیم گیری میکنند.
۲- بسیاری از انسانها چنان به امور دنیوی سرگرم شدهاند که خدا را فراموش کرده و خداوند در قلب آنها جایگاهی ندارد. زینت دنیا و لذات و شهوات چنان در دلشان فزونی یافته که جایی برای خلوتِ انس با خدا و درک معنویت نیایش با پروردگار باقی نگذاشته است. گویی هوی و هوس و آنچه و آن کس که آنان را به هوسهایشان میرساند، بت و معبودشان شده و آنها را همچون خدا میپرستند؛ و از ابزارهای جدید مانند سینما، تلویزیون، ماهواره، اینترنت و سایر رسانهها در این راه بهره میگیرند و یکسره از خدا و آخرت غافل شدهاند.
به نظر شما وظیفه یما در مقابل وضع موجود چیست و چگونه میتوانیم به اصلاح جامعه یامروزی اقدام کنیم؟
تحلیل و بررسی (صفحه ی۳۷ کتاب درسی)
درباره یاین سؤالها فکر کنید و در صورت نیاز با دبیر خود مشورت کرده و پاسخی برای هریک تهیه نما یید؛ سپس نتیجه یتحلیل و بررسی خود را در کلاس ارائه کنید.
- آیا به طور کلی انسان امروزی بیش از گذشته به یاد خداست؟
خیر، زیرا جاذبههای کاذب و دنیوی برای غفلت انسان از یاد خداوند افزایش یافته است.
- آیا مردم در انتخاب نوع پوشش، غذا، تفریح، مشاهده یفیلم، مطالعه یکتاب، ورود به سایتهای اینترنتی و شبکههای اجتماعی حلال و حرام الهی را مراعات میکنند؟
در بیشتر موارد خیر؛ چرا که عمل به دستورات خداوند نیاز به مقاومت در برابر وسوسههای هوای نفس دارد که اغلب انسانهای جدید در برابر آن دچار اشتباه و غفلت میشوند.
- آیا بشر امروز اصولاً به دنبال یادگیری تکالیف الهی خود است؟
خیر؛ زیرا ایمان انسان عصر حاضر به خداوند تحت تأثیر جاذبههای دنیوی و نظریههای مطرح انسانی سست شده است؛ در نتیجه او دچار غفلت و فراموشی میشود.
- الگوهای بشر امروزی چگونهاند؟ آیا الگوهایی هستند که سبک زندگی آنها مورد پسند و رضایت خداوند باشد؟
خیر؛ متأسفانه امروزه اغلب مدها معرّف یک پیام یا یک گروه غیر اخلاقی هستند و برخی مسلمانان نیز آگاهانه یا کورکورانه ازآنها تقلید میکنند و از مسیر اطاعت خداوند دور میشوند.
- به نظر شما چگونه میتوان مظاهر شرک را از جامعه دور کرد و مظاهر توحید را تقویت نمود؟
باید در مراحل اولیه در مقابل انحرافات اجتماعی ایستادگی کنیم و با امر به معروف و نهی از منکر علاوه بر ریشه کن کردن مظاهر شرک و انحراف اجتماعی، پیدرپی ترویج مظاهر توحید در جامعه باشیم.
آیا میتوان تنها به جنبه یفردی توحید عملی معتقد بود ولی جنبه یاجتماعی آن را قبول نداشت؟
خیر؛ زیرا انسان موحد برای انجام دستورات خداوند باید در محیط و جامعهای سالم زندگی کند؛ همچنین برخی احکام اجتماعی اسلام مانند امر به معروف و نهی از منکر نشان میدهد که انسان موحّد نمیتواند نسبت به جامعه یخود بیتفاوت باشد.
همچنین پاسخ سایر فعالیت های دروس دین و زندگی 3 را از لینک های زیر ببینید :
1- به نام خداوند بخشنده ٔ مهربان * بگو خداوند یگانه و یکتا است (۱)
2- خدای بینیاز (۲)
3- (هرگز) نزاد، و زاده نشد (۳)
۴- و برای او هیچ گاه شبیه و مانندی نبوده است. (۴)
پیام آیات: خداوند در ذات خود یگانه و یکتاست. (اصل توحید) ۲- همهٔ موجودات به خداوند نیازمندند در حالی که خدا از هر موجودی بینیاز است. ۳- خداوند نه فرزندی دارد و نه پدر و مادری ۴- برای خداوند هیچ مشابه و همتایی وجود ندارد. (اصل توحید)
ب) بعد از ترجمهٔ آیه 16 سورهرعد، به سؤالات زير پاسخ دهيد:
قُل مَن رَبُّ السَّماواتِ وَ الاَرضِ بگو پروردگار آسمانها و زمین کیست؟
قُلِ اللّهُ بگو خدا است.
قُل اَ فَاتَّخَذتُم مِن دونِه اَولِياءَ بگو آیا غیر از او سرپرستانی گرفتهاید که
لا يَملِكونَ لِاَنفُسِهِم نَفعًا وَ لا ضَرًّا [حتّی] اختیار سود و زیان خود ندارند؟
قُل هَل يَستَوِى الاَعمىوَ البَصيرُ بگو آیا نابینا و بینا برابر است؟
اَم جَعَلوا لِلّٰهِ شُرَكاءَ خَلَقوا كَخَلقِه.یا آنها شریکهایی برای خداوند قرار دادهاند
فَتَشابَهَ الخَلقُ عَلَيهِم كه [آن شریكان هم] مثل خداوند آفرینشی داشتهاند و در نتیجه [این دو] آفرینش بر آنان مشتبه شده است [و از این رو شریکان را نیز مستحق عبادت دیدهاند؟!]
قُلِ اللّٰهُ خالِقُ كُلِّ شَىء بگو خالق همه چیز خداست.
وَ هُوَ الواحِدُ القَهّار و او يكتای مقتدر است.
1- کسی را میتوانیم به عنوان ربّ خود انتخاب کنیم که پروردگار آسمانها و زمین و مالک سود و زیان خود باشد.
2- کسی که اختیار سود و زیان خودش را هم ندارد نمیتواند بر دیگران ولایت داشته باشد.
3- در چه صورت جا داشت که مردم در اعتقاد به توحید در شک بیفتند؟
در صورتی که خدایانی که به جای خداوند انتخاب میشوند توانایی خلقت داشته باشند یا حداقل اختیار سود و زیان خویش را داشته باشند امّا ندارند.
ج) مراتب توحید یا شرک را در آیات صفحه قبل مشخص کنید.
طرح چند سؤالمرز توحید و شرک کجاست؟ آيا اگر کسی پزشک را وسیلهٔ درمان و بهبود بیماری بداند مشرک است؟ آیا اگر کسی از غیر خدا درخواست کمک کند گرفتار شرک شده است؟ آیا اگر کسی دعا را وسيلهٔ جلب مغفرت الهی و صدقه را وسيلهٔ دفع بلا بداند مشرک است؟ و بالاخره، آیا توسل به پیامبران و معصومین(ع) شرک به حساب میآید؟
اوّلاً خداوند رابطه علیّت را میان پدیدههای جهان حاکم کرده است. آتش موجب گرما و روشنی و دارو سبب شفا و بهبودی است. پزشک وسیلهٔ درمان، معمار عامل بنای ساختمان و معلم نیز وسیلهٔ تعلیم و تربیت است.
در امور معنوی نیز همین گونه است. دعا سبب آمرزش، صدقه موجب دفع بلا، و صلهٔ رحم موجب افزایش طول عمر است.
همهٔ این روابط توسّط خود خداوند طراحی شده و به اذن و ارادهٔ او صورت میگیرد. بنابراین، کسی که برای آموختن نزد معلم میرود، یا برای درمان به پزشک مراجعه میکند، نه تنها معلم و پزشک را شریک خداوند قرار نداده، بلکه به قانون الهی عمل کرده است.
ثانیاً همان گونه که درخواست از پزشک برای درمان بیمار با توحید منافاتی ندارد، درخواست از اولیای الهی برای اجابت خواستهها نیز منافاتی با توحید ندارد؛ زیرا پزشک به واسطهٔ استفاده از اسباب مادی و اوليای الهی به واسطهٔ اسباب غیر مادی و با اذن خداوند این کار را انجام میدهند.
عقیده به توانایی پیامبر اکرم (ص) و اولیای دین (ع) در برآوردن حاجات انسان (مانند شفا دادن) وقتی موجب شرک است که این توانایی را از خود آنها و مستقل از خدا بدانیم. اما اگر این توانایی را صرفا از خدا و انجام آن را با درخواست اولیا از خداوند و به اذن خدا بدانیم عین توحید است و از این جهت مانند اثر شفابخشی داروست که خداوند به آن بخشیده است. این توانایی تنها به زمان حیات دنیوی پیامبر اکرم (ص) اختصاص ندارد و پس از رحلت ایشان نیز استمرار دارد. به عبارت دیگر، روح مطهر رسول خدا (ص) پس از رحلت زنده است و میتواند به انسانها یاری برساند. اکنون اگر ما از رسول خدا چیزی درخواست کنیم، درخواست از جسم ایشان نیست، بلکه از حقیقت روحانی و معنوی ایشان است. آیا اگر کسی از پدر و مادرش و یا هر مؤمنی بخواهد که برای سعادتمندی او دعا کند چنین درخواستی شرک آلود است؟
هیچ گروهی از مسلمانان، غير از جریانی که امروزه به «تکفیریها» مشهور شده، چنین درخواستی را شرک آلود نمیدانند. جريان تکفیری در سالهای اخیر برخی از جوامع و کشورهای اسلامی را گرفتار خود كرده است. پیروان این جریان فکری خشک و غيرعقلانی با تفکر غلطی که دربارهٔ توحید و شرک دارند، هر مسلمانی را که مانند آنها نمیاندیشد، مشرک و کافر میخوانند و گاه کشتن او را واجب میشمارند. پيروان اين جريان میگویند توسل به پیامبران و معصومین شرک است.طلب دعا و شفيع قرار دادن دیگران برای اینکه خدا انسان را ببخشد، شرک است و همچنين معتقدند این گونه افراد کافر هستند و مسلمان محسوب نمیشوند.
متأسفانه این جریان بزرگترین ضربه را بر اسلام وارد کرد و سبب تنفّر برخی از مردم جهان از دین اسلام شد.
هم اندیشی (صفحهٔ ۲۴ کتاب درسی)
به نظر شما، چرا دقيقاً در زمانی که مسلمانان در پرتو بیداری اسلامی، در حال معرفی اسلام حقیقی به مردم جهان بودند و حتی جمعیت کشورهای صنعتی به سرعت در حال تغییر به نفع مسلمانان بود، چنین جریانی شکل گرفت؟
دشمنان از گسترش اسلام و ترویج بیش از پیش آن در دنیا ترس و واهمه داشتند، بنابراین در چنین فضایی، جریانهای افراطی و تکفیری را به راه انداختند تا چهرهٔ اسلام را در اذهان ملتهای مختلف مخدوش کنند. این گروهها با اعمال خود درصدد نمایش چهرهای ضد بشری و هولناک از اسلام هستند. همچنین همواره تلاش نمودهاند که با کوبیدن طبل تفرقه و شکاف بین مسلمانان، در امت اسلام تفرقه و اختلاف ایجاد کنند.
دانش تکمیلی (۱) (صفحهٔ ۲۵ کتاب درسی)
جریان «تکفیری» که این روزها گروههای مختلف با نامهای گوناگونی را شامل میشود، ریشه در یک جریان تاریخی در تاریخ اسلام دارد. برای شناخت ریشههای تاریخی این جریان، متن زیر را بخوانید.
ریشههای تاریخی جریان تکفیری
«احمد بن تیمیه» معروف به ابن تیمیه در سال ۶۶۱ هجری قمری در حران (شهری در شام) متولد شد. کسی که امروزه اندیشه و دیدگاههای وی در بسیاری از اعتقادات تکفیریها یافت میشود.
ابن تیمیه در زمان خود، به دلیل دیدگاههای افراطی و نامانوسش با مبانی و تفکر اسلامی، از سوی اغلب علمای اهل سنت زمان خود مورد طرد و رد قرار گرفت، و به همین دلیل بارها به زندان افتاد و در سال ۷۲۸ قمری در زندان از دنیا رفت، شاید خود ابن تیمیه هم باور نمیکرد که قرنها بعد دیدگاههای افراطیاش توسط محمدبن عبدالوهاب تئوریزه و زنده شوند و در قرن بیست و یکم چنان طرفداران پر و پا قرصی پیدا کنند که بخشی از دنیای اسلام را تحت تأثیر قرار دهند. هم اکنون افراطیترین گروههای مسلمان پیرو جریانی هستند که دیدگاههای ابن تیمیه منشا آنهاست. و از جمله نظرات شخصی و بدعتهای او در دین که در زمان خودش مخالفتهای زیادی از سوی علما مذاهب مختلف به دنبال داشت عبارت بود از: شرک دانستن تبرک جستن؛ به طور مثال مسح و بوسیدن قبور پیامبر، انبیا و صالحان و زیارت قبور ایشان، معصیت دانستن سفرهای زیارتی، حرام دانستن ساخت هر نوع پناه و سایبان بر قبور و.... وی همچنین به شدت با شیعه مخالف بود و با الفاظ زشت و دون شأن یک عالم، آنها را مورد توهین و تهمت قرار میداد. وی در کتاب خود به نام «منهاج السنهٔ» احادیثی که مربوط به مناقب علی بن ابی طالب (ع) و خاندان اوست را انکار میکنند و همه را مجعول میداند و امور و اعتقاداتی را به شیعه نسبت میدهد که اساسا شیعه آن گونه نیست. نکته مهم این جاست که قبل از ابن تیمیه نیز قرآن و سنت در دسترس هزاران نفر از عالمان و دانشمندان قرار گرفته بود ولی هیچ کدام از آنها استنباطهای تند و افراطی نداشتند و رفتارهای مشابه ابن تیمیه از آنها سر نزده است.
علمای شیعه و بسیاری از علمای اهل سنت از عصر ابن تیمیه تاکنون در رد او کتابهای زیادی تألیف کرده اند و به انقد تک تک دیدگاههای ابن تیمیه پرداختهاند. و از جمله دیگر رهبران فکری گروههای تکفیری که پنج قرن پس از ابن تیمیه پا به این دنیا گذاشت محمدبن عبدالوهاب بود. وی در دوران نوجوانی به مطالعه کتابهای ابن تیمیه اهمیت زیادی میداد. به این دلیل ابن تیمیه را میتوان مرجع فکری او دانست. او با تشکیل و ترویج فرقه وهابیت در قرن دوازدهم هجری قمری در شبه جزیره عربستان و در نزدیکی حرمین، مرکز اصلی جغرافیای جهان اسلام، اختلاف بزرگی در جهان اسلام ایجاد کرد و دستیابی حامیان سعودی آن، به ثروت عظیم نفتی موجب قدرتیابی آن شد.
برخی از عقاید محمدبن عبدالوهاب عبارتند از:
۱- حرام بودن برگزاری مجالس یادبود برای گذشتگان حتی پیامبران و ائمه.
۲- حرام بودن ساختن گنبد و هر گونه بنا بر روی آرامگاه و مزار انبیاء به طوری که پیروان وی چون تکفیریها ویران کردن بارگاه و گنبد ائمه اطهار و پیامبر گرامی اسلام را واجب میدانند.
۳- حرام بودن زیارت انبیا و ائمه و توسل کردن به آنها و شفیع قرار دادن آنها به درگاه خداوند و تقدیم نذور و قربانی کردن به قصد قربت. پیروان وی که به وهابی (برگرفته از نام وی که عبدالوهاب بود) معروفند به طور آشکارا مسلمانان را به اتهام این که متوسل به پیامبر اسلام میشوند یا بر قبور اولیای و ائمه گنبد میسازند، تکفیر میکنند.
علاقه به تخریب آثار بزرگان، مبارزه و مقابله با کتابهای شیعه، تحریف کتابها حدیثی و تفسیری و تاریخی اهل سنت، مختصر کردن کتابها (بخشهایی از کتابها را که موافق عقایدشان نیست، به عنوان این که کتاب را میخواهند مختصر کنند تا برای مردم قابل فهم باشد خلاصه میکنند و چاپ میکنند)، تهمت به شیعه از جمله اقدامات مهم وهابیها است که موجب میشود بین آنها و تکفیریها نزدیکی ایجاد شود. محمد بن عبد الوهاب در رساله «کشف الشبهات» بارها مسلمانان را مشرک، کافر، بت پرست، مرتد، منافق، منکر توحید، دشمن توحید، دشمنان خدا، اهل باطل، نادان و شیاطین خوانده است. او و پیروانش چون تکفیریها معتقدند همهی مسلمانان بعد از ایمان آوردن کافر شدند و بعد از توحید گرفتار شرک گردیدند. بنابر این قتلشان واجب است و جان و مالشان حلال. این کفر ناشی از زیارت قبر انبیا، صالحان و ائمه است. به این دلیل است که امروزه پیروان وی یعنی تکفیریها ویران کردن قبر پیامبر و صالحان و گنبدهایی را که بر روی آن ساخته شده بود را وظیفه خود میدانند. به طور کلی باید گفت اساس مذهب مورد نظر محمدبن عبدالوهاب و محور اصلی آن کافر شمردن همهی مسلمانان است، یعنی موضوعی که اساس اندیشه ی تکفیریها را تشکیل میدهد و موجب پیوند نزدیک آنها با محمدبن عبدالوهاب میشود، چرا که آنها نیز معتقد به کافر بودن سایر مسلمانها دارند.
بیشتر بدانیم
ذکر نمونههایی از توسّل در قرآن کریم
1- قرآن کریم نقل میکند که فرزندان یعقوب از پدرشان درخواست کردند که برای آنها طلب آمرزش کند و یعقوب نیز به آنان وعدهٔ دعا داد.
2- قرآن کریم بیان میکند که استغفار پیامبر در حق گنهکاران مؤثر است:
اگر آنان وقتی به خود ستم کرده بودند، پیش تو میآمدند و از خدا آمرزش میخواستند و پیامبر برای آنان طلب آمرزش میکرد، قطعاً خدا را توبه پذیر مهربان مییافتند.
هم چنین در تاریخ آمده است که مسلمانان در زمان پیامبر برای درخواست دعا نزد آن حضرت میآمدند. پس از رحلت ایشان نیز کنار قبر ایشان میرفتند و یا از دور درخواست خود را مطرح میکردند.
دانش تکمیلی (۲) (صفحهٔ ۲۶ کتاب درسی)
آیا تبرک جستن به قبور یا بارگاه اولیای الهی شرک به حساب میآید؟
پاسخ به این سؤال را در وبگاه گروه قرآن و معارف به نشانی http://quran-dept.talif.sch.irبخش «دانش تکمیلی» مشاهده کنید تا ببینید که جز همین گروههای تکفیری و ریشههای تاریخی آنان، هيچ يک از فرق مسلمان و علمای اسلامی این امور را شرک به حساب نمیآورند.
«تبرک» به معنی مبارک شدن و برکت پیدا کردن است. تبرک، منشأ و ریشه قرآنی دارد. زمانی که حضرت یعقوب از فراق یوسف نابینا شد، به تصریح قرآن کریم، آن حضرت ، لباس یوسف را بر چشم خود نهاد و بینایی خود را باز یافت. تبرک و استشفا به پیراهن یوسف (ع)، نمونهای از تبرّک به چیزی است که به شکلی، منسوب به اولیای الهی است. نقل این داستان توسط قرآن و عدم رد آن، نشان دهنده تأیید آن میباشد.
در دوران حیات نبی مکرم اسلام نیز چنین چیزی اتفاق افتاده است. بر اساس روایات معتبر نزد شیعه و سنی، اصحاب پیامبر اکرم (ص) هنگام وضو گرفتن ایشان، هجوم میآوردند تا هر کسی قطرهای از آب وضوی آن حضرت را به عنوان تبرّک، بر گیرد. در کل سیره اصحاب، تبرّک جستن به ظرف غذای پیامبر، چاههایی که آن حضرت از آنها آب نوشیده بود و... {چه در زمان حیات او و چه بعد از رحلت وی} بوده است.
اگر تبرّک جستن به قطرات آب و یا ظرف غذای پیامبر، شرک و حرام بود، وظیفه آن حضرت، نهی و بازداشتن اصحاب از این عمل بود.
اگر بخواهیم از نظر عقلی به موضوع «تبرک» نگاه کنیم باید بگوییم؛ یک اصل و قاعده عقلانی وجود دارد و آن این که «هر کس شخصی را دوست داشته باشد آثار متعلق به وی را هم دوست دارد».
کسی که پدر عزیز خود را از دست داده و به او عشق میورزیده، پس از مرگش آثار به جای مانده از او مانند سجاده نماز، تسبیح، لباس و غیره را دوست دارد و از آنها نگهداری و مراقبت میکند. سرّ این دوست داشتن و ابراز علاقه را بایستی در «انتساب» آن شیء به صاحبش دانست. در مثال بالا لباس و سجاده و تسبیح پدر به خاطر انتسایش به پدر است که ارزشمند و دوست داشتنی است وگرنه لباسها و وسایل زیادی در اطراف ما هست که به آنها علاقهای نشان نمیدهیم. به بیان دیگر نسبت داشتن اثری به محبوب و معشوق باعث سرایت محبوبیت و مطلوبیت به آن شیء میکند و آن اثر باقی مانده از محبوب را نزد ما ارزشمند و دوست داشتنی میسازد.
بنابراین آنچه در درجه اول برای ما مطلوب و خوشایند است، خود محبوب و معشوق است؛ و در درجه دوم آثار و اشیاء منسوب به او نیز برای ما مطلوبیت مییابد و این به خاطر عشق ما به خود محبوب است، این اصل عقلی و قاعده کلی در مورد آثار به جای مانده و منسوب به پیامبران و اولیای الهی نیز جاری میگردد.
کسی که به برترین آفریدهها و اشرف مخلوقات حضرت محمد(ص) و خاندان پاکش عشق میورزد؛ در واقع آثار به جای مانده و منسوب به آنها را هم دوست دارد.
کسی که دست در شبکههای ضریح مطهر پیامبر میاندازد و آن را میبرید و میبوسد و به آن تبرّک میجوید؛ در واقع به خود پیامبر عشق میورزد و او را سرچشمه برکت و خیر میداند نه این که یک تکه آهن را تقدیس و احترام کند؛ این آهن به جهت انتسابش به پیامبر مقدّس و مبارک است؛ چنان که جلد قرآن به خاطر انتسابش به قرآن مورد احترام و بوسیدن است، نه این که خود به خود تقدس و احترامی داشته باشد.
در واقع احترام و محبت به آنها بدان جهت نیست که برای آنان در مقابل خدا، مقام و ارزشی مستقل قائل باشیم؛ بلکه آنان مستقل از خدا هیچ ندارند و همه عظمت آنان و عشق و محبت ما به ایشان، ناشی از آن است که آنان در اوج قرب و نزدیکی به خداوند قرار دارند و مورد عنایت خاص پروردگار هستند. بنابراین، بوسیدن ضریح امامان و اولیای الهی، برخاسته از عشق و محبت نسبت به آنان است؛ همان گونه که عاشق، هر چیزی را که منتسب به معشوق است، میبوید و میبوسد و به سینه میچسباند. برای زائر امام معصوم، سنگ و چوب، ارزشی ندارد و میداند که اینها هیچ مشکلی را نمیتوانند از انسان برطرف کنند. بر اساس داوری وهابیت که حرف بوسیدن و تبرک جستن به آثار اولیای الهی را شرک و حرام میدانند، پیامبر و اصحابشان و نیز حضرت یعقوب و همه انسانها حتی خود وهابیان که فرزندان خود را میبوسند، مرتکب شرک و حرام شدهاند.
همچنین پاسخ سایر فعالیت های دروس دین و زندگی 3 را از لینک های زیر ببینید :
اَنتُمُ الفُقَراءُ اِلَی اللّٰهِشما به خداوند نیازمند هستید
وَ اللّٰهُ هُوَ الغَنِیُّ الحَمیدُ و خدا است که [تنها] بینیازِ ستوده است.
یَسأَلُه و مَن فِی السَّماواتِ وَ الاَرضِ هر آنچه در آسمانها و زمین است، پیوسته از او درخواست میکند.
کُلَّ یَومٍ هُوَ فی شَأنٍاو همواره دست اندرکار امری است
1- فکر میکنید چرا موجودات پیوسته از خداوند درخواست دارند؟
زیرا تدبیر امور هستی به دست اوست و هیچ قدرتی بالاتر از او در عالم وجود ندارد.
2- نیاز انسان به خدا شامل چه چیزهایی میشود؟
انسان در همهٔ مراحل و لحظات زندگی از پیدایش و هستی یافتن تا بقا و دوام، به خداوند نیازمند است. پس نیاز انسان شامل پیدایش و بقا میباشد.
3- چرا خداوند هر لحظه دست اندرکار امری است؟
زیرا موجودات پس از پیدایش نیز دائماً به او نیاز دارند و اگر حضور دائمی و مستمر او نباشد، ازبین میروند.
تفکّر در حدیث (صفحهٔ ۱۲ کتاب درسی)
امام علی میفرماید:
ما رَاَیتُ شَیئًا هیچ چیزی را ندیدم
اِلّا وَ رَاَیتُ اللّٰهَ مگر اینکه خداوند را
قَبلَهو وَ بَعدَهو وَ مَعَهو قبل و بعد با آن دیدم
مقصود امام علی از اینکه میفرماید قبل و بعد و همراه هر چیزی خدا را دیدم چیست؟
منظور دیدن تجلی خداوند در تمامی لحظات و تمامی موجودات است. یعنی یک یک موجوات دلیل بر وجود خدای متعال هستند و ایشان دائم خدا را در چهرهٔ عالم میبیند.
اینکه انسان بتواند با هر چیزی خدا را ببیند، معرفتی عمیق و والاست که در نگاه نخست مشکل به نظر میآید، امّا هدفی قابل دسترس است، به خصوص برای جوانان و نوجوانان که پاکی و صفای قلب دارند. اگر قدم پیش گذاریم و با عزم و تصمیم قوی حرکت کنیم، به یقین خداوند نیز کمک خواهد کرد و لذّت چنین معرفتی را به ما خواهد چشاند.
ناتوانی در شناخت ذات و چیستی خداوند
اکنون ممکن است برای شما این سؤال پیش آید که آیا میتوان به ذات خداوند پی برد و چیستی او را مشخص کرد؟
در پاسخ میگوییم: موضوعاتی که میخواهیم دربارهٔ آنها شناخت پیدا کنیم، دو دستهاند:
دستهٔ اول موضوعاتی هستند که در محدودهٔ شناخت ما قرار میگیرند، مانند گیاهان، حیوانها، ستارگان و کهکشانها؛ حتی کهکشانهای بسیار دور هم ممکن است روزی شناسایی شوند و انسان بتواند به ماهیت و ذات آنها دست یابد. در حقیقت، ذهن ما توان و گنجایش فهم چیستی و ذات چنین موضوعاتی را دارد، زیرا همهٔ آنها اموری محدود هستند.
دستهٔ دوم موضوعاتی هستند که نامحدودند و ذهن ما گنجایش درک آنها را ندارد؛ زیرا لازمهٔ شناخت هر چیزی احاطه و دسترسی به آن است. در واقع، ما به دلیل محدود بودن ذهن خود نمیتوانیم ذات امور نامحدود را تصوّر کنیم و چگونگی وجودشان را دریابیم.خداوند حقیقتی نامحدود دارد؛ در نتیجه، ذهن ما نمیتواند به حقیقت او احاطه پیدا کند و ذاتش را شناسایی نماید. بنابراین، با اینکه ما به وجود خداوند به عنوان آفریدگار جهان پی میبریم و صفات او رامیتوانیم بشناسیم، امّا نمیتوانیم ذات و چیستی او را دریابیم؛ از همین رو پیامبراکرم (ص) فرموده است:
تَفَکَّروا فی کُلِّ شَیءٍ در همه چیز تفکّر کنید
وَلا تَفَکَّروا فی ذاتِ اللّٰهِ ولی در ذات خداوند تفکّر نکنید
دانش تکمیلی (صفحهٔ ۱۳ کتاب درسی)
1- آشنایی با دلایلی دربارهٔ وجود خداوند
برهان نظم
- اگر کسی بگوید که این شعر سعدی بر اساس اتفاق و ریختن مرکب بر صفحه کاغذ پیدی آمده است چه نظری خواهید داشت شعر این است:
آب حیات من است خاک سر کوی دوست گر دو جهان خرمیست ما و غم روی دوست
گر شب هجران مرا تاختن آرد اجل روز قیامت زنم خیمه به پهلوی دوست
آیا شما میپذیرید که واقعاً بدون دخالت یک شعر دانا و قوی و تنها بر اساس یک اتفاق این ابیات پدید آمدهاند به چه چیزی کم میکنی؟
- آیا شاهنامه و مثنوی معنوی پیچیدهتر و سختتر است یا ساختمان چشم یک سنجاقک و پیچ و تابهای مغز انسان؟ اگر شما نمیپذیرید که شاهنامه فردوسی و معنوی تصادفاً و براساس یک اتفاق بدون علیت شاعری عالم و توانا پدید آمدهاند حتماً نخواهد پذیرفت که چشم سنجاقک با آن همه ذرهبین و مغز انسان با آن همه شگفتیها براساس یک تصادف پدید آمده باشند بلکه دستی آگاه و عالم و توانمند و دقیق آن را پدید آورده است.
- این دست دقیق و آگاه و قوی و توانمند نمیتواند ماده باشد چون ذات نایافته هستی بخش کی تواند که شود هستی بخش - ماده که خود فاقد شعور و آگاهی است چگونه میتواند چنین شعور و آگاهی به خرج داده و سیستمی چنین دقیق و مهیا فراهم آورد.
- این تنها دو مثال کوچک در عالم اطراف ما بود. نظم عظیم و حیران آور کهکشانها و منظومههای عالم سیارات و سیارهها و اموری که به باطن اشیاء اطراف ما مربوط میشود از حرکت الکترنها ونوترونها و ... گرفته تا چرخش ستارگانی که یکصد میلیون بار از خورشیدی بزرگترند که خود یک میلیون برابر زمین است و...
2- پاسخ به این پرسش که: آیا نظریهٔ تکامل داروین و یا نظریهٔ بیگ بَنگ میتواند به مباحث خداشناسی لطمهای بزند؟
نظریهٔ داروین: مسلماً نه، بنابراین کشف یک رابطهٔ تکاملی در میان انواع موجودات نیز هیچگونه مانعی در مسیر شناخت خدا ایجاد نمیکند.
تنها کسانی که تصور میکنند کشف علل طبیعی با قبول وجود خدا منافات دارد میتوانند چنین سخنی را بگویند، ولی ما امروز به خوبی میدانیم که نه تنها کشف این علل ضرری به توحید نمیزند بلکه خود دلائل تازهای از نظام آفرینش برای اثبات وجود خدا پیش پای ما میگذارد.
نتیجه: اینکه غوغای تضاد عقیده تکامل اواع با مساله خداشناسی یک غوغای بیاساس و بی دلیل بوده است (خواه فرضیه تکامل را بپذیریم یا نپذیریم.)
در واقع نظریه تکامل در فرض صحیح بودن، منافاتی با مساله توحید و نیاز جهان خلقت به یک خالق مدبر حکیم ندارد و آنچه به عنوان اشکال بر برهان نظم مطرح شده، یک توهم ساده است.
نظریهٔ بیگ بَنگ: نظریهٔ بیگ بنگ (به فارسی مِهبانگ) مدعی است که کل عالم خلقت در ابتدا یک مجموعهٔ به هم پیچیده و فشرده بوده است؛ یعنی در آغاز، کهکشانهای گسترده و سیارات و ستارگان جدا از هم وجود نداشته است، بلکه همهٔ تودهها و اشیای مادی آنقدر به هم نزدیک بودهاند که شاید در مقام مقایسه بتوانیم بگوییم همهٔ عالم خلقت در یک تودهٔ به هم فشرده شاید به اندازهٔ یک بند انگشت جمع شده بودند. بدیهی است که وقتی تمام اجزای جهان از کهکشانها گرفته تا فاصلهٔ بین هستهٔ اتمها و الکترونها فشرده شوند و درهم فرو روند، مادهای بسیارکوچک، اما بسیارسنگین (چگال) خواهیم داشت. نظریه پردازان مِهبانگ، این مادهٔ کوچک را تودهای گازی شکل با دما و چگالی بالا میدانند. آنگاه این ذرهٔ داغ و آتشین منفجر شده و جهان خلقت پدید آمده است. فیزیکدانان، این نقطهٔ شروع را بیگ بنگ (انفجار بزرگ) مینامند. بر این اساس از آنروز و نقطهٔ آغاز جهان، کل ذرات جهان مانند نقاطی روی یک بادکنکی که در حال بادشدن است، از یکدیگر در حال دورشدن هستند.
اما این نظریه چه ربطی به خداوند دارد؟
برخی منکران خداوند، این نظریه را بهانهای برای انکار وجود خداوند قرار دادهاند و معتقدند که براساس این نظریه، خداوند این جهان را به وجود نیاورده است بلکه جهان بر اثر بیگ بنگ به وجود آمده است. به عبارت دیگر، همهٔ عالم از این انفجار به وجود آمده و با واکنشهای شیمیایی پیدرپی این ساختهشدن ادامه یافته است. در پاسخ به این ادعا باید گفت: با وجود آنکه بیگ بنگ، صرفاً یک نظریه است که هنوز به طور قطع اثبات نشده و از این جهت هنوز مورد پذیرش همهٔ فیزیکدانان نیست، اما با این وجود حتی در صورت اثبات و یقینیشدن این نظریه، هیچ تعارضی میان این نظریه و وجود خدا نخواهد بود.
زیرا ما معتقدین به ادیان الهی به خصوص دین کامل اسلام، اعتقاد داریم که خداوند خلقت جهان را با اسباب و علتهای خود که یکی از آنها همان واکنشهای شیمیایی هستند به پیش میبرد. برهمین مبنا میگوییم: همهٔ اجزای جهان و ازجمله مادهٔ اولیهٔ جهان که در نظریهٔ بیگ بنگ به آن اشاره میشود، از جنس ماده هستند. همچنین میدانیم که هر شیئ مادی پدیده است؛ بنابراین هر پدیدهای نیازمند پدیدآورندهای است که خود پدیده نباشد و آن چیز که خود پدیده نباشد «خدا» است. پس حتی اگر نظریهٔ مِهبانگ را بپذیریم، بازهم ذرهٔ بنیادین و اولیهٔ جهان نیازمند یک پدیدآورنده است که همان خداوند است. باید توجه داشت که معارف عمیق اسلامی به بیان خدای خالق در همین حد بسنده نمیکند؛ زیرا خدای خالقی که این همه خلقتهای گوناگون از کهکشانها گرفته تا گیاهان و جانوران و انسان را با نظم خاص خود پدید آورده است باید دارای صفاتی از قبیل حکمت، دانایی و علم، بینایی و بصیرت، شنوایی و توانایی و قدرت و... باشد تا بتواند مسیر به حرکت درآوردن واکنشهای او به چنین نتیجهٔ منظمی مثلاً خلقت انسان بینجامد که از چند میلی لیتر آب نطفه واکنشهای درون بدن مادر را به سمتی هدایت کند که تبدیل به استخوان و گوشت و در نهایت انسان متفکر گردد.
پاسخ سوالات شما (۲)
چگونه میتوان خدا را دید؟
رؤیت خداوند با چشم غیرممکن است، زیرا چشم ساختار مادی و جسمانی دارد و فقط از اشیا میتواند عکس برداری کند؛ آن هم اشیایی که طیف نوری قابل درک برای چشم را منعکس کنند؛ مثلاً چشم ما نورهای مادون قرمز و ماورای بنفش را نمیبیند. بنابراین، چشم حتّی توانایی دیدن همه اشیای مادی را هم ندارد، چه برسد به موجودات غیرمادی (مانند فرشتگان) و از این بالاتر به وجود مقدس خداوند که هیچ شکل و تصویری و هیچ طول و عرض و ارتفاعی ندارد. بنابراین، خداوند را نه تنها در این دنیا نمیتوان با چشم مادی دید، بلکه در آخرت نیز نمیتوان او را با این چشم مشاهده کرد.
اما نوعی از دیدن وجود دارد که نه تنها امکان پذیر است، بلکه از برترین هدفهای زندگی است و هر کس باید برای رسیدن به چنین دیدنی تلاش کند. این مرتبه، دیدن به وسیله «قلب» و ملاقات با خداست.
دوست نزدیکتر از من به من است وین عجبتر که من از وی دورم
چه کنم با که توان گفت که دوست در کنار من و من مهجورم
سامانه خرید و امن این
سایت از همهلحاظ مطمئن می باشد . یکی از
مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می
توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت
بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم
اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه 09159886819 در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما فرستاده می شود .
آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی
سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس
مطالب پربازديد
متن شعار برای تبلیغات شورای دانش اموزی تحقیق درباره اهن زنگ نزن انشا در مورد 22 بهمن