سایت اقدام پژوهی - گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان
1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819 - صارمی
2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2 و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .
3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل را بنویسید.
در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا پیام بدهید آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet
انسان فداکار کسی است که جان بر کف دست خود می گذارد و برای رضای خدا و برای لطف و رحمت خداوند از جان خود می گذرد تا جان انسان هایی که در خطر هستند و یا توانایی دفاع از خود را ندارند را نجات دهد.
انسان فداکار دارای قلبی مهربان و دلی صاف و ساده و نگاهی زیبا است که چیزهای مادی برایشان بی ارزش است و تمام توان خود و هرآنچه که در دست خود دارند پیش می روند تا بتوانند کمکی هر چند کوچک در این دنیای بزرگ به کسی یا چیزی کرده باشند. به نظر من انسان فداکار، آتش نشانی است.که در دل آتش می رود تا انسانی را نجات دهد و یا پلیسی که در راه امنیت و آرامش مردم جان خود را سپر تیر و تفنگ می کند تا مبادا یک قطره خون از دست کسی جاری شود و یا معلمی دلسوز که با تمام وجود و صبر خود به ما می آموزد و پا به پای ما کودکی می کند و فداکاری که از لحظه ی گشودن چشمانمان آن ها را می بینیم مادر و پدری هستند که با تمام عشق و علاقه ایشان برای رفاه و راحتی ما در همه ی خوشی ها را به روی خود می بندند تا ما را غرق خوشی و لذت کنند.
فداکاری بسیاری از پزشکان که در مناطق مختلف برای حفظ جان و سلامتی مردم تلاش می کنند و شبانه روز آمادی خدمت به هم نوع خود هستند یا فداکاری پلیس ها,کارگران در کارخانه یا در شرایط بسیار خطر ناک برای چرخاندن اقتصاد جامعه با آگاهی از مشکلات جان خود را به خطر می اندازد و در شرایط سخت کار می کنند.
این ها برحسب وظیفه کاری را انجام نمی دهند زیرا اگر عشق به وطن و هم وطن نبود هرگز این وظیفه آن طور که باید انجام نمی گرفت، اگر در این کارها تنها وظیفه حکم می کرد هیچ کدام از پازل های زندگی در جای خود قرار نمی گرفت مگر می شود که انسانی با محبت و با عشق و با وجدان نباشد و فداکاری کند؟
توجه :
حتما نظرات خود را زیر هر انشابنویسید تا ما نیز بیشتر برای شما انشا در سایت قرار بدهیم .باتشکر
برای دیدن سایر انشا ها بر روی هر کدام از موضوعات زیر کلیک کنید :
انسان فداکار کسی است که جان بر کف دست خود می گذارد و برای رضای خدا و برای لطف و رحمت خداوند از جان خود می گذرد تا جان انسان هایی که در خطر هستند و یا توانایی دفاع از خود را ندارند را نجات دهد.
انسان فداکار دارای قلبی مهربان و دلی صاف و ساده و نگاهی زیبا است که چیزهای مادی برایشان بی ارزش است و تمام توان خود و هرآنچه که در دست خود دارند پیش می روند تا بتوانند کمکی هر چند کوچک در این دنیای بزرگ به کسی یا چیزی کرده باشند. به نظر من انسان فداکار، آتش نشانی است.که در دل آتش می رود تا انسانی را نجات دهد و یا پلیسی که در راه امنیت و آرامش مردم جان خود را سپر تیر و تفنگ می کند تا مبادا یک قطره خون از دست کسی جاری شود و یا معلمی دلسوز که با تمام وجود و صبر خود به ما می آموزد و پا به پای ما کودکی می کند و فداکاری که از لحظه ی گشودن چشمانمان آن ها را می بینیم مادر و پدری هستند که با تمام عشق و علاقه ایشان برای رفاه و راحتی ما در همه ی خوشی ها را به روی خود می بندند تا ما را غرق خوشی و لذت کنند.
فداکاری بسیاری از پزشکان که در مناطق مختلف برای حفظ جان و سلامتی مردم تلاش می کنند و شبانه روز آمادی خدمت به هم نوع خود هستند یا فداکاری پلیس ها,کارگران در کارخانه یا در شرایط بسیار خطر ناک برای چرخاندن اقتصاد جامعه با آگاهی از مشکلات جان خود را به خطر می اندازد و در شرایط سخت کار می کنند.
این ها برحسب وظیفه کاری را انجام نمی دهند زیرا اگر عشق به وطن و هم وطن نبود هرگز این وظیفه آن طور که باید انجام نمی گرفت، اگر در این کارها تنها وظیفه حکم می کرد هیچ کدام از پازل های زندگی در جای خود قرار نمی گرفت مگر می شود که انسانی با محبت و با عشق و با وجدان نباشد و فداکاری کند؟
توجه :
حتما نظرات خود را زیر هر انشابنویسید تا ما نیز بیشتر برای شما انشا در سایت قرار بدهیم .باتشکر
برای دیدن سایر انشا ها بر روی هر کدام از موضوعات زیر کلیک کنید :
اتوبوس ها از وسایل نقلیه ی عمومی پر کاربرد در عین حال دارای مشقت فراوان هستند .
تنه یا بدنه : زمستان سختی است پاهایم از زور و سوز سرما قرمز و کرخ شده است ، تنها چند متر دیگر با ایستگاه اتوبوس فاصله دارم به ایستگاه که می رسم با صف طولانی مسافران روبه رو می شوم .
مسافران از همین حالا محل احتمالی توقف اتوبوس را نشانه گرفته اند . تا با باز شدن درهای آن نبرد سر سختانه ای را برای بالا رفتن از پله ها آغاز کنند . سر انجام پس از انتظاری نسبتا طولانی ، اتوبوس بی آر تی نمایان می شود .
انبوه جمعیت به سمت اتوبوس هجوم می آورند . هوا بسیار سرد است ، وقتی صف مسافران خالی شد ، به سرعت خود را به داخل اتوبوس می رسانم و روی تنها جای خالی اتوبوس می نشینم .
داخل اتوبوس جای سوزن انداختن نیست . همه ی صندلی ها پر شده است . در ایستگاه بعدی نیز تعداد بی شماری از مردم سوار اتوبوس می شوند . جمعیت جدید مجبور اند سر پا بایستند ؛ بعضی ها با حسرت به آنهایی که روی صندلی اند نگاه می کنند و بعضی دیگر نیز از مسافران می خواهند تا آنها را کنار خود جای دهند .
اتوبوس آنقدر شلوغ است که اگر کسی بخواهد پیاده شود باید از یک ایستگاه قبل خود را آماده کند . در گوشه ای از اتوبوس بحث و درگیری بین چند مسافر پیش آمده و ظاهرا به دلیل انبوه جمعیت نتوانسته در مسیر مورد نظر پیاده شود .
همه ی جمعیت مشغول گفت و گو هستند و به گونه ای خود را سرگرم کرده اند . هوای داخل اتوبوس به دلیل انبوه جمعیت و همچنین روشن بودن بخاری ها گرم است و صورت یخ زده ام را آب میکند .
مسافران ایستگاه بعدی برای سوار شدن مسافران داخل اتوبوس را هل می دهند . صدای داد راننده اتوبوس بلند می شود : هل ندهید تا چند دقیقه ی دیگر اتوبوس بعدی می آید . اما با کمال تاسف کو گوش شنوا .
نتیجه : اتوبوس خلوت و صندلی های خالی برای ساکنان کلانشهرها رویایی است که شاید با ساعت ها انتظار در ایستگاه اتوبوس هم ، رنگ واقعیت به خود نگیرد ، اما با با این حال هم برای بسیاری مسئله ناچاری است
طبق عادت روزانه صبح زود برای انجام کاری از منزل خارج و سوار اتوبوس شدم. اتوبوس شلوغ بود.
جمع کثیری در داخل اتوبوس و همچنین در ایستگاه، ایستاده بودند. سوار شدم. با یک نگاه سریع به داخل اتوبوس بسادگی مشخص می شد از این جمعیت کثیر بعضی خوشحال و برخی نگران، جمعی ایستاده و عده ای نشسته، بعضی در حال فکر کردن و تعدادی مشغول چرت زدن هستند.
در همین لحظه مشاجره دو نفر توجه مرا به خود جلب کرد.
آقا این چه جور ایستادنه؟ پاهام رو له کردی
و دومی می گفت: ببخشید حضرت آقا اگه مثل بقیه درست بشینی پاهات هم طوری نمیشن
خیلی جالب بود دونفر با هم معامله می کردند. اولی آدرس بنگاهش را و دومی شماره همراهش را روی کاغذ یاداشت می کرد.
چند لحظه بعد نفر کناریم با چند نفر دیگر پیاده شدند. با خودم گفتم شاید اتوبوس کمی خلوت تر شود ولی در همان ایستگاه افراد دیگری سوار شدند. اتوبوس دوباره حرکت کرد و بحث و مشاجره ها دوباره شروع شد. یکی که از ظاهرش کاملا پیدا بود اهل درس و بحث نیست، درست مانند یک کارشناس ارشد رشته علوم سیاسی وقایع و رخدادهای سیاسی منطقه را تجزیه و تحلیل می کرد و افرادی هم غرق در صحبت هایش، سراپا گوش شده بودند. یکی از گرانی ها و یکی از دامادش نالان بود. یکی بلیط می فروخت، یکی در پی فرصتی بود تا جیب مسافری را خالی کند و …
که ناگهان صدای راننده بلند شد “ملک آباد جا نمونی”
یک بنده خدایی که از ابتدا ساکت نشسته بود با شنیدن این جمله عینک دودی خودش را جابجا کرده به نفر کناریش گفت: آقا من تقی آباد پیاده میشم. عده ای با صدای بلند خندیدند، اما یک نفر که عاقل تر از بقیه نشون میداد گفت: آقا همینجا پیاده بشین، چند ایستگاه رد شده.
تقریبا آخرهای مسیر متوجه شدم اتوبوس خلوت و سروصداها کمتر شده و همه نشسته اند. تا اینکه در ایستگاه آخری همه پیاده شدیم. یادم هست همانجا یک نفر هنوز خواب بود. راننده با صدایی که بی شباهت به فریاد نبود گفت: نکنه می خوای برگردی خونه ننه جون، خوش تیپ آخرشه… بلاخره همه به جزء راننده پیاده شدیم.
همان لحظه با خودم گفتم راستی، وقتی اتوبوس آخرین سرویس را می رود راننده هم پیاده می شود. از آن فراتر زمانیکه بازنشسته شود هم از آن پیاده خواهد شد و تنها تفاوت آنها در دیرتر پیاده شدن آنهاست. فکر می کردم واقعا داخل اتوبوس عجب دنیای عجیب وبزرگ و شگفتی است.
همیشه شلوغی و بی نظمی انسان را میازارد و ذهن اورا بهم می ریزد و گاهی نیز باعث تاخیر میشود اما انسان همیشه به دنبال راهی بوده که خود را از شلوغی رها کند وبه آرامش برسد . مانند همیشه برای رسیدن به محل کارم باید سوار اتوبوس میشدم به ایستگاه اتوبوس رسیدم کمتر زمانی میشد که ایستگاه خلوت باشد و امروز مثل همیشه پراز انسان های مختلف بود پیر وجوان کودک و بزرگسال تا که بعد از چند دقیقه اتوبوس رسید در اتوبوس باز شد و همه خود را به آن رساندند و سوار شدند .چند ثانیه نگذشته بود که صندلی ها پر شدند وجایی برای نشستن نبود برای نشستن صندلی ها را نگاه می کردم اما دریغ از یک صندلی هوا خیلی گرم بود برخی از پنجره های اتوبوس باز بود و باد گرمی به صورتم می خورد اما حداقل بهتراز گرمای طاقت فرسای داخل اتوبوس بود .راننده هر از چند گاهی با دستانش صورتش را باد میزد. کودکی از شدت گرما و شلوغی گریه میکرد تصمیم گرفتم خودم را سرگرم کنم روز نامه ای برداشتم و شروع به خواندن کردم با هر ترمز اتوبوس تکان می خوردم و حواسم پرت میشد دستم را به میله اتوبوس گرفتم تا سر جایم ثابت بمانم .به ایستگاه بعد رسیدیم برخی از افراد پیاده شدند واز شلوغی کمی کاسته شد سکوتی بر فضای اتوبوس حاکم شد. روی صندلی نشستم از شیشه به بیرون نگاه می کردم مردم پراز شورو هیاهو هرکس به کاری مشغول بود میدویدند روی چرخ زندگی در تکاپوی امید وخوشبختی. کم کم به محل کارم نزدیک میشدم دیگر از شلو غی آن روز کلافه نبودم دیگر خسته نبودم از آن همهمه با دیدن آن انسان ها امیدی دوباره یافتم. بالاخره رسیدم و از اتوبوس پیاده شدم ومن نیز به جمع آنها پیوستم شاید هرروز اتفاقاتی مانند امروز پیش میامد وزندگی تکراری به نظر میرسید اما هر وقت که با دقت به زندگی و جزئیات آن توجه میکردم یک روز خاص وجدید بود .
داخل اتوبوس جای سوزن انداختن نیست، همه صندلی ها پر شده و چند برابر آن جمعیت، سرپا ایستاده اند و با حسرت آنها را که نشسته اند، تماشا می کنند و در دل خدا خدا می کنند که در ایستگاه بعدی مسافری که روی صندلی نشسته پیاده شود تا شاید شانس بیاورند و از فشار جمعیت خلاص شوند. اتوبوس آنقدر شلوغ است که اگر کسی بخواهد پیاده شود باید از یک ایستگاه قبل خودش را آماده کند. در این میان خیلی وقت ها پیش می آید که به دلیل ازدحام جمعیت، مسافری نتواند در ایستگاه مورد نظر پیاده شود و آن وقت است که گاهی کار به بحث و درگیری لفظی بین مسافر و راننده می انجامد. آن پایین وضع به مراتب بدتر است. آنها که به هیچ قیمتی حاضر نیستند تا رسیدن اتوبوس بعدی انتظار بکشند، خود را به درهای اتوبوس در حال حرکت چسبانده اند، که شاید دل مسافران به رحم بیاید و کمی مهربان تر بایستند تا آنها بتوانند خودشان را به داخل بکشند. راننده با دیدن این وضع فریاد می زند: «هل ندهید تا چند دقیقه دیگر اتوبوس می آید»، اما مسافران بی اعتنا به گفته راننده همچنان در تلاشند حتی به قیمت ماندن بین درها و به جان خریدن خطر سقوط از اتوبوس در حال حرکت خود را به مقصد برسانند. تجربه به آنها که مسافر اتوبوس های شهرمان هستند ثابت کرده، اتوبوس خلوت و صندلی خالی رویایی است که شاید با ساعت ها انتظار در ایستگاه اتوبوس هم رنگ واقعیت به خود نگیرد.
انشا شماره ۳ :
با مامانم داشتیم توی خیابونای شلوغ میگشتیم.مامانم که هر لحظه یکبار جلوی هر ویترین مغازه وامیستاد و مغازه ها رو نگاه می کرد.یکی نیست بگه مادر من اگه نمی خوای چیزی بخری چرا نگاه میکنی؟به مامانم گفتم که می رم تو ایستگاه اتوبوس تو هم بیا.راه افتادم سمت ایستگاه که با دیدن صف نانوایی نه ببخشید اتوبوس کلم پوکید.آخه مگه داریم می ریم دیدن رئیس جمهور که این صف طویل و طولانی رو تشکیل دادین؟؟؟!!!! بالاخره اتوبوس اومد و آدم ها شروع به حرکت کردن و سوار شدن.منم سوار شدم و مامان هم پشت سرم.به به! اتوبوس چه تمیز و خلوته.ایستگاه بعدی اتوبس نگه داشت و ۲ تا دختر موفشن و مد روز سوار شدن.وایی خدای من نگاه کن اینارو.کی میره این همه راهو.معلوم نیست پشت اون همه رنگ و روغن چه قیافه هست.ولش کن بابا،اصلاً ارزش فکر کردن ندارن. ما هم قرار بود آخر خط پیاده شیم و حالا حالا مهمون اتوبوس بودیم.اتوبوس رفته رفته شلوغ تر می شد.من و مامان هم صندلی جلو نشسته بودیم و این خوب بود که می تونستم تولحظه ورود فرد اونو آنالیز کنم.تو یکیی از ایستگاه ها یه پیر زن سوار شد که بار سنگینی داشت.من هم احساس انسان دوستانم گل کرد و هیچی جامو دادم به پیر زن،اونم تشکر کرد و نشست.وای خدا عجب غلطی کردم.من کار خوب میکنم،بکنم هم تو بدترین شرایط میکنم. تقریباً همه جای اتوبوس پر شده بود و جا واسه سوزن انداختن نبود.یکی عین منگولا از اول که سوار اتوبوس شده بود،زل زده بود به من.خودشو رسود بهم و ساعتو پرسید و منم گفتم.دیگه از جاش تکون نخورد و منمم سرم و انداختم پایین و به کفشای چهل تیکه دختره مسکن مهر خیره شدم.اتوبوس نگه داشت و اون دختره که ساعتو ازم پرسیده بود،پیاده شد.آخیش!یه نفس راحت کشیدم،عین بختک چسبیده بود بهم.دختره مسکن مهر بهم گفت:یارو ساعتتو قرض گرفت.وای خدای من نامرد ناکس ساعتمو برد.تو فکر ساعت نازنینم بودم که اتوبوس نگه داشت و منم که تعادل نداشتم،تلپ شدم رو بغل دستیم و همینجوری روی هم افتادیم.وای الاناست که فاجعه منا رخ بده.اگه اون جوری بشه چی میگن؟فاجعه اتوبوس؟فاجعه ترمز ناگهانی؟فاجعه تلپ شدن؟نمیدونم. تو یکی از ایستگاه ها بودیم که یه زن از آخر اتوبوس قصد پیاده شدن داشت.آخه زن حسابی یا ابوریحان بیرونی مگه الان با هزار زحمت خود تو به آخر اتوبوس نرسوندی که خاله شوهر عمه دختر عمو همسایه دخترر خالتو ببینی؟ما خالۀ خودمونو نمیشناسیم اونوقت ایشون… هیچی نگم بهتره.داشت میومد سمتم که جاخالی دادم رد شه که یکی زد پسه کلم و گفت بکش کنار و آرنجشو کرد تو پهلوم و رفت. بعد از اون یه زن اومد پیشم واستاد.هی حرف زد از زندگیش و مشکلاتش گفت.زن خوبی بود ولی یه مشکل داشت،اونم این بود که انگار سیر یا پیاز خورده بود.تا پیاده شم هفت جد و آبادم رو جلوی چشمم دیدم کهه برای من دست تکون می دادن. وقتی پیاده شدم تازه فهمیدم که کیفم و دستبندم نیست.
انشا شماره ۴ اتوبوس شلوغ
از کلاس برگشتم و در ایستگاه اتوبوس منتظر شدم چند لحظه بعد اتوبوس اومد وسوارشدم. وقتی سوار شدم دیدم که اتوبوس پر از آدمه نمیتونی رد شی باید بزور خودتو میکشیدی و میرفتی خلاصه وقتی رسیدم آخر اتوبوس از یه دستگیره گرفتم نیفتم سر و صداهایی که توی اتوبوس بود سرمو به درد می آورد. یه بچه داشت از گرما گریه میکرد. کنارم دو تا مرد داشتن درباره معامله ماشین حرف میزدند پشتم دوتا دختر داشتن درباره امتحان ترم حرف میزدند. هنوز خستگی کلاس از تنم بیرون نرفته بود و درد سرم هم امانم را بریده بود.که از شانسم یه دختر بچه بلند شد و گفت شما بشینید لبخند زدم و نشستم سرجاش ایستگاه بعدی چند نفر پیاده شدن وای نه همینو کم داشتیم چند پسربچه مدرسه ای سوار شدن این ور اون ور میپریدن و تو سر و کله همدیگه میزدن خوب شد رسیدم وقتی از اتوبوس پیاده شدم هنوز همون سروصداها تو ذهنم بود و انگار باز تو اتوبوس بودم ولی واقعا خوشحالم که از شرشون خلاص شدم.
همچنین از انشاهای زیر نیز می توانید استفاده نمائید :
تصویری را در ذهن خود ایجاد کنید و از قدرت تخیل خود بهره بگیرید پایه هفتم صفحه۸۶
پایه هفتم صفحه۸۶تصویری را در ذهن خود ایجاد کنید و از قدرت تخیل خود بهره بگیرید و به جزئیات آن بیفزایید. هر وقت تصویر ذهنی شما کامل شد؛ نوشتن را آغاز کنید جزئیات را به گونه ایی بنویسید که با خواندن آن تصویر ذهنی شما نشان داده شود:
در جنگلی سبز با درختانی بلند و زیبا قدم می زنم . به هر سمتی که نگاه می کنم همه جا پر از درختان صنوبر کاج به چشم می خورد .بوته های توت و تمشک را می بینم به سمت بوته ها می روم و کمی از آن ها را می خوردم و از مزه ی ترش و دلنشین آن لذت می برم … پرنده های خوش صدا با آواز های زیبا از ان سو به آن سو پرواز می کننند
پروانه های رنگارنگ را می بینم و به سمت ان می روم . یکی از انها نظرم را جلب می کند دنبالش می روم تا بگیرمش از این طرف تا آن طرف و با این پروانه ی زیبا بازی میکنم و به هر طرف که می رود من را نیز به سمت خود می کشاند . اما پروانه به اوج می رود و من گمش می کنم ولی وقتی که به اطراف نگاه می کنم می بینم که از جنگل خارج شدم و از دور صدای دریا را می شنوم میدوم تا به دریا برسم ونسیمی ملایم موهایم را به بازی می دهدوقتی به روبه روی دریا می رسم خورشید در حال غروب است و دریایی ابی با اسمانی قرمز لحظه ی ناب و بی نظیری را به وجود می اورد من روی زمین می نشینم در حالی که به دریای و غروب اسمان نگاه می کنم و نسیمی ملایم می وزد
چشم هایم را می بندم و به آینده فکر می کنم، آینده ایی که دور نیست. شاید خیلی زود آینده به در خانه هیمان بکوبد و نوید آمدنش را دهد. این بار که چشمانم را باز می کنم در بیابانی بی آب و علف که زمین از تشنگی زیاد ترک هایی به بزرگی کف دست برداشته است را می بینم. آفتاب سوزان بر فرق سرم می تابد و با دیدن بیابان و گرمای شدید عرق از سر و صورتم می چکد. ترس تمام وجودم را می گیرد می دوم تا که شاید به آبادی برسم با سرعت خودم را به نهری که از دور هاله ایی از دود و آتش دیده می شود می رسانم.
اما با هرچه نزدیک شدن به آنجا، احساس ترس بیشتر وجودم را می گیرد زیرا از شهر چیزی جز صدای سوختن چوب ها در آتش شنیده نمی شود. بله درختانی که چیزی از آن ها جز شاخه های خشک که نصف آن سوخته است باقی مانده است.
با وحشت عقب می روم و به سمت خانه ها می دوم، صدای ناله ی یک نفر مرا به سمت خانه ایی می کشاند گویی انسانی در آن ساکن است. در را با صدای قیژی باز می کنم مردی با موهای بلند که مگس ها در اطرافش می چرخند می بینم که در گوشه ایی افتاده و با صدای که انگار به زور از گلویش خارج می شود می گوید:آب! تشنه؟ آب
با دیدن این صحنه به عقب می روم و در خانه های دیگر را باز می کنم که با چنین اتفاق هایی بار دیگر مواجه می شوم. مادری که لب هایش ترک خورده و کودکی که صدای گریه اش کم کم، کم رنگ می شود و در نهایت برای همیشه ساکت می شود آدم هایی که برای یک لیوان آب به یکدیگر حمله می کنند و برای یک جرعه آب یکدیگر را می کشن، از بودن و تصور آینده با صدای بلند فریاد می زنم تا شاید از خیال بیرون بیایم اما فایده ایی ندارد.
آینده ی دور ما خیلی به ما نزدیک است! دریایی وجود ندارد و سراب همه جا را گرفته. مردم هر کدام از فرط تشنگی یا مرده اند یا برای یک قطره آب یکدیگر را می کشند
همه جا را زباله ها پوشانده اند و کوهی از زباله است که تنها به چشم می خورد و کثیفی و مگس ها و بوی تعفن و زننده همه جا را پر کرده است. با سرعت می دوم از دور دریا می بینم، سرعتم را که بیشتر کردم متوجه می شوم چیزی جز سراب ندیده ام یا که نه، سراب نبود، روزی آنجا دریاچه ایی وجود داشته در حالی که آن خشک و خالی شده و خشکی و بی آبی همه جا را در برگرفته است.
موضوعی را انتخاب کنید و با دانش خود به آن گستره و عمق ببخشید پایه نهم صفحه ۹۳
پایه نهم صفحه۹۳ موضوعی را انتخاب کنید و با بهره گیری از اطلاعات و دانش خود به آن گستره و عمق ببخشید؟
زندگی
زندگی مانند یک دفتر بزرگ است که هر لحظه ما در آن در حال ثبت اتفاقات گوناگون پیرامون خود هستیم. برگی از آن سیاه و تیره و برگی دیگر سفید و پاک و برگی دیگر خط خطی و ژولیده. هر روزش به نوعی و هر ثانیه اش به طریقی متفاوت می گذرد و بازیگر اصلی آن خود ما هستیم. خود ما هستیم که دفتر زندگیمان را می نویسیم و به آن حادثه می بخشیم که اگر ما همیشه یک جا بنشینم و کاری انجام ندهیم زندگی مانند نوار قلبی که به اتمام رسیده به خطی صاف و ممتد تبدیل می شود.
ما باید حرکت کنیم تا زندگی نیز جریان یابد و تپش های بلندش به آن صعود و سقوط ببخشد. زندگی مانند یک پازل به هم ریخته است که باید در طول زندگی پازل های درست را در کنار یکدیگر بچینیم تا زندگیمان در جای اصلی خود قرار بگیرد و به هدف اصلی خود که هر انسانی که همان کودکی و نوجوانی برای خود در نظرگرفته است دست یابد. گاهی در این زندگی زمین می خوریم و از دنیا و آدم هایش ناامید می شویم و گاهی دیگر در صعود از قله ی پیشرفت شادمانیم و در آسمان آرزوهایمان پرواز می کنیم اما مهم این است که در اوج ناامیدی و در اوج شادمانی فراموش نکنیم که چه بودیم و تبدیل به چه کسی شده ایم.
زمانی که ناامید شدی به یاد بیاور تو همان کودکی بودی که راه رفتن نیز بلد نبود و این افتادن های مکرر تو را سرپا کردند و به تو آموختند که چگونه گام برداری. تو هنوز همان کودکی. اما با ابعادی بزرگتر، تو باز هم در زندگی می افتی اما باید بلند شوی که اگر بلند نشوی هرگز به آرزوهایت دست نمی یابی و حسرت همیشه راه گلویت را می گیرد و آنگاه شوق رسیدن داری یه یاد بیاور که با چه سختی هایی دست و پنجه نرم کردی و چه فراز و نشیب هایی را پشت سر گذاشتی آنگاه است که متوجه می شوی امید همیشه بهترین روش برای دست یابی به آرزوهاست و زندگی بدون امید همچون دریایی بزرگی است که یک قطره در آن آب وجود ندارد و دریای خشک یعنی بیابان بی آب و علف.
عمق انشاء: امید در زندگی معجزه می کند. تو را بزرگ می کند . تو را پرورش می دهد، زندگی بدون امید پوچ است و این خود ما هستیم که با امید و تلاش برگ های زندگیمان را پر از اتفاقات زیبا و به یاد ماندنی می کنیم. زندگی بودن ایمان مانند دفتری ای است که هر ورقه اش خطی از بطان به رویش کشیده شده است. خط بطلان تمام آرزوهایمان
1- چه عواملی موجب گسترش علوم وفنون در دوره ی اسلامی شد ؟ 1-تعالیم دین اسلام 2- نیاز های جدید جوامع مسلمان 3- ترجمه 4- حمایت فرمانروایان از دانشمندان 5- تجارت وبازگانی 6- کاغذ سازی 2- مهمترین علّت پیش رفت علمی مسلمانان چه بود ؟ مهمترين علت پيشرفت علمی مسلمانان، تعاليم دين اسلام بود. 3-آیات قر آن کریم انسان ها را به تفکر در باره چه چیزهایی دعوت می کند؟ آيات قرآن کريم انسان ها را به تفکّر درباره ی آفرينش جهان، حرکت ستارگان و سيارات، زندگی جانوران و گياهان و نظاير آن، دعوت می کند. 4- پیامبر در مورد کسب علم چه توصیه ای کردند ؟ به دنبال کسب علم باشيد؛ حتّی اگر مجبور شويد تا چين برويد. 5- دو تن از امامان را که کلاس درس داشتند نام ببرید؟ امام محمد باقر (ع) ، امام جعفر صادق (ع) 6- چرا مسلمانان به علم ستاره شناسی و ریاضی نیاز داشتند ؟ مسلمانان برای کارهايی چون تعيين جهت قبله کعبه پی بردن به ساعت طلوع و غروب خورشيد انجام عباد ت ها، کشتيرانی در دريا و نظاير آن به علم و ستاره شناسی نياز داشتند. 7- از اسطرلاب به چه منظوری استفاده می شد ؟ برای مطالعه ستاره ها استفاده می شد. 8- مسلمانان مسیر خود را در دریا چگونه پیدا می کردند ؟ با توجّه به جهت ستاره ی قطبی در آسمان مسير خودشان را در دريا پيدا می کردند. 9- چرا مسلمانان به ترجمه نیاز پیدا کردند و با آثار علمی آنان چه کردند ؟ وقتی مسلمانان سرزمین های پهناور آن روز را فتح کردند، علوم وفنون اين سرزمين ها در اختيارآ ن ها قرار گرفت.آ ن ها آثارعلمی ملّت های ديگر چون ايران و يونان را از زبان فارسی (پهلوی) و يونانی به زبان عربی ترجمه کردند تا از آن ها استفاده کنند.
10 – تجارت و بازرگانی در جابه جایی علوم وفنون در سرزمین ها اسلامی چه نقشی داشتند ؟ بازرگانان در سراسر سرزمين های اسلامی، کالاها رااز جايی به جای ديگر حمل می کردند.تجارت و بازرگانی هم از طريق را ه های خشکی و هم راههای دريايی رونق داشت. در اين سفرها و آمد و رفت ها،علوم و فنون نيز از جايی به جای ديگر منتقل می شد. 11- مسلمانان فن کاغذ سازی را از چه کسانی آموختند ؟ مسلمانان فنّ کاغذ سازی را که از چينی ها آموخته بودند گسترش دادند و کامل کردند. 12 – نمونه هایی از مراکز علمی جهان اسلام را نام ببرید ؟ 1-دانشگاه ها و کتابخانه ها 2–نظامیه ها 3-رصد خانه ها 4- بیمارستان ها 13- دانشگاه جندی شاپور در کجا و چگونه تاسیس شد ؟ دانشگاه جندی شاپور در اهواز در زمان ساسانيان تأسيس شده بود امّا تا سيصد سال بعد از ورود اسلام به ايران به کار خود ادامه داد. 14-نظامیه ها چگونه مدارسی بودند ؟ نظاميه ها مدارسی بودند که عدّه ی زيادی از افراد در آ ن ها علم می آموختند و هما ن جا زندگی می کردند و حکومت خرج تحصيل و زندگی آ ن ها را می داد. 15- نظامیّه ها را چه کسی تاسیس کرده بود ؟ يکی از وزيران معروف ايرانی به نام خواجه نظا م الملک، اين نوع مدرسه را تأسيس کرده بود. 16- نظامیه های معروف زمان قدیم را نام ببرید ؟ نظامیه نیشابور - نظامیه بغداد 17 – دانشگاه های امروزی جهان به تقلید از چه چیزی ساخته شده است ؟ نظامیّه ها 18- رصد خانه چیست و در کدام شهر های قدیم رصد خانه وجود داشت ؟ رصدخانه ها محل تحقيق درباره ی ستارگان بودند. شهرهايی چون بغداد، اصفهان و ری رصدخانه داشتند. 19-نخستین بیمارستان شناخته شده را نام ببرید ؟ نخستين بيمارستانی که از آن اطلاعی در دست است ، بيمارستان و مدرسه ی پزشکی دانشگاه جند ی شاپور است. 20 –معروفترین بیمارستان دوره ی اسلامی را چه کسی و در کجا بنا کرد ؟ عضدالدوله دیلمی در بغداد بنا کرد که داروخانه نیز داشت. 21 – دوره تاریکی اروپا به چه دوره ای گفته می شود ؟ دوره ای که مردم اروپا در جهل و خرافات زندگی می کردند و از پيشرفت های علمی در آ نجا خبری نبود. اين دوره به(( عصر تاریکی )) اروپا معروف است.
فعالیت 4کاربرگه ی شماره 13 کتاب کاررا انجام دهید.
علت یعنی چرا یک چیز اتفاق می افتد ؟
معلول یعنی نتیجه ای که در اثر آن علت ها به وجود آمده است .
علت پیشرفت های مسلمانان را به طور خلاصه بنویسید
1- تفکر در آیات قرآنی و اهمیت دادن به این کتاب آسمانی بزرگ
2- تجارت و بازرگانی و سفر از کشوری به کشور دیگر
3- مسلمانان برای اینکه بتوانند مسیر خود را در دریا ها پیدا کنند 4- مسلمانان مثل رازی و جابر بن حیان برای بدست آوردن بعضی از مواد به علم شیمی پی بردند
5- مسلمانان در کاغذ سازی پیشرفت کرده بودند تا بتوانند از آن طریق مکاتبه کنند و پیام های خود را به سرزمین های دور برسانند و کتاب بنویسند
معلول - پیشرفت های علمی مسلمانان و شکوفایی علوم و فنون در دوره ی اسلامی
با توجه به آنچه در این فصل درباره نقش مواد در زندگی آموخته اید درباره نقش مواد در زندگی و مسئولیت هر یک از انسانها در قبال آنها گفتگو کنید .
نقش مواد در زندگی و مسئولیت هر یک از انسانها در قبال آنها
دید کلی
همه چیز اطراف ما را مواد تشکیل میدهند این مواد همچنان که در وجود ما قرار دارند در فرهنگ و افکار ما نیز ریشه دواندهاند. در حقیقت مواد آنچنان با ظهور و عروج بشر رابطه نزدیک داشته است که نامهای سنگ ، مفرغ و آهن را به دورانهای تمدن اطلاق کردهاند.
مواد طبیعی و ساخته بشر جزئی لازم در زندگی ما شدهاند ، چنانکه اغلب آنها را رایگان میدانیم و با وجود این مواد به غذا ، فضای زندگی ، انرژی و اطلاعات که منابع اصلی گذران زندگی بشرند نیز اطلاق میشود. مواد در حقیقت دستمایه کار در جامعه است و نه تنها در روش زندگی بلکه در امنیت و آسایش ملتها نقش قاطعی داشتهاند.
مواد چیستند؟ چطور آنها را میشناسیم ، میسازیم و بکار میبریم؟
بخشی از ماده موجود در عالماند ، ولی بطور دقیقتر اجسامیاند که به علت خواص خود در سازهها ، ماشینها ، وسایل یا تولیدات کاربرد دارند. مثلا این اجسام شامل فلزات ، سرامیکها ، نیم رساناها ، ابررساناها ، پلیمرها (پلاستیکی) ، شیشهها ، دی الکتریکها ، فیبرها ، چوب ، ماسه ، سنگ و بسیاری مواد چند سازه میشوند. تولید و تغییر شکل این مواد به کالاهای شناخته شده تقریبا یک پنجم مشاغل و محصولات ناخالص ملی را در ایالات متحده در برمیگیرد.
چرخه مواد
مواد در دسترس نوع بشر را میتوان در حال جریان در چرخه وسیع مواد تصویر کرد. یک سیستم فراگیر گهواره – گور مواد خام توسط کان کنی ، مته کاری ، حفاری و جمع آوری از زمین ، برداشت شده و سپس به مواد حجیمی مانند شمشها سنگهای خرد شده ، مواد پتروشیمی و الوار تبدیل میشود، به دنبال آن برای فرآوری نیازهای اجتماع به محصولات نهایی ، بصورت مواد مهندسی مانند سیمهای برق ، فولاد سازهها ، بتن ، پلاستیکها و تخته چند لا در میآید.
در نهایت پس از انجام وظایف محوله در خدمت بشر ، این مواد در راه بازگشت خود به زمین به شکل قراضه درمیآیند ، یا ترجیحا دوباره وارد چرخه انجام فرآیند مجدد میشوند و قبل از ما از بین رفتن نهایی ، بیشتر مورد استفاده قرار میگیرند. در نتیجه چرخه مواد سیستمی است که منابع طبیعی و نیازهای بشر را در هم میپیچد. مواد به روشی فراگیر ، رشتههای ارتباطی جهان را تشکیل میدهند که نه تنها در این سیاره ملتها و اقتصاد آنها را بلکه جزئیترین مواد طبیعی را نیز به هم گره میزنند.
علم مواد
جریانهای متقابل درک علمی از یک سو و اطلاعات تجربی از سوی دیگر در علم و مهندسی مواد به نحو بسیار موثری با هم ترکیب میشوند. اگر بخواهیم در این طیف سهم علم مواد را مشخص کنیم ، توجه خود را روی شناخت طبیعت مواد متمرکز میکنیم، این امر بر نظریات و توصیفاتی منجر میشود که چگونگی ارتباط بین ساختار یا ترکیب شیمیایی ، خواص ما و رفتا رمواد توضیح میدهد. از طرف دیگر ، بخش مهندسی مواد در این طیف با سنتز و کاربرد شناخت تجربی و بنیادی سر و کار دارد و بدین وسیله به گسترش ، آماده سازی ، اصلاح و کاربرد مواد در برآوردن نیازهای ویژه میپردازد.
کاربرد مواد
برای نشان دادن انتخاب و کارکرد مواد که با ارزیابیهای حرفهای متعددی صورت میگیرد مثال زیر را دنبال میکنیم: در واکنشگر هستهای ، مثلا سوخت از گندلههای اورانیم اکسید در پوششی در آلیاژ زیر کونیم تشکیل شده است که در مقابل گرما مقاوم است و نوترونها را تلف نمیکند. شار نوترونی و بنابراین دمای سوخت در حین عمل ، توسط وسیلهای از جنس بلور کاربید که میتواند نوترونها را بطور دلخواه جذب کند کنترل میشود ولی این وسیله باید توسط فولاد زنگ نزن در برابر خوردگی محافظت شود.
بخار تولید شده در ظرف تحت فشاری در بیرون جمع آوری میشود ، با این ظرف از فولاد کم آلیاژ ساخته شده تا استحکام کافی را با هزینه معقول تامین کند ، ولی با فولاد زنگ نزن گرانقیمت پوشش داده شده تا در برابر خوردگی محافظت شود. این تبدیل انرژی هستهای ، سیستم مواد پیچیدهای دارد که در آن مواد برگزیده باید دست به دست هم ، ورای کار کرد ویژه خود ، عمل کنند و این ، یک کاربرد شگفت انگیز مواد در تولید انرژی است.
چه پیشنهادی برای جلوگیری از هدر رفتن اب های شیرین دارید؟ در موقع مسواک زدن ، حمام کردن ، ظرف شستن ، شستشوی ماشین . پیشنهادات : در حمام از جریان کم اب استفاده کنیم ، شستشوی ماشین را با اب لوله کشی انجام ندهیم ، شیرهای اب را تعمیر کرده تا چکه نکند .
در ماسه به دلیل وجود دانه های درشت و فاصله ی بیشتر بین دانه ها ، اب به راحتی و سریع عبور می کند اما خاک رس به دلیل ان که دانه ها بسیار ریزند و فاصله ی بین دانه ها کم است ، اب نمی تواند به راحتی و سریع عبور کند.
در دو ظرف مانند هم، به ترتیب خاک رس و ماسه ی نرم بریزید. مقدار کمی از موادّ داخل هر ظرف را بین دو انگشت خود بگذارید و آن دو انگشت را به هم بمالید، بین آن ها چه تفاوتی مشاهده می کنید؟
در جایی که خورشید یعنی کنار ساحل است تبخیر سریعتر انجام می شود یا در مکان ابری؟ چرا؟ خورشیدی چون گرمای حاصل از تابیدن خورشید باعث تبخیر سریع تر اب دریا می شود.
دو تکّه پارچه ی مانند هم و هم اندازه تهیّه کنید. آن ها را کمی خیس کنید. یکی از پارچه ها را جلوی آفتاب و دیگری را درسایه بگذارید. بعد ازحدود یک ساعت، آن ها را با هم مقایسه کنید. چه تفاوتی دارند؟
درباره ی راه های عملی برای صرفه جویی در مصرف آب گفت وگو کنید و راه حل پیشنهاد دهید. یکی از راه حل ها را به مدّت یک هفته عمل کنید و نتیجه را گزارش کنید.
از کلیه قوانین و محدودیتهای حفاظت آب که ممکن است در محل زندگیتان اعمال شوند، آگاه شوید و از آن تبعیت کنید.
از آب حفاظت کنید، چون زندگی ما به آن وابسته است. هیچگاه به دلیل اینکه فرد دیگر مسئول پرداخت آب بهاء است، آب را هدر ندهید.
موقع مسواک زدن شیر آب تصفیه شده را باز نگذارید.
موقع شامپو و چنگ زدن موهای سر در هنگام استحمام، شیر آب را ببندید.
سعی کنید مدت استحمامتان کوتاه باشد. آب پخش کن دوش حمام را با نوع جدید آن (سردوش کاهنده مصرف) تعویض کنید.
برای آب دادن به درختان، درختچه ها، بوته ها و گل ها از آبیاری قطره ای صرفه جویی کننده آب استفاده کنید.
برای دوش گرفتن در حمام، زمان بگیرید و آنرا به کمتر از ٥ دقیقه برسانید، چون در این صورت ماهیانه حدود ٤٠٠٠ لیتر آب صرفه جویی خواهد شد.
بهتر است برای شستن سبزیجات ابتدا آنها را در ظرفی بخیسانید و سپس آب بکشید.
از جریان آب به منظور آب شدن یخ گوشت یا دیگر مواد غذایی منجمد استفاده نکنید؛ و برای آب شدن یخ مواد خوراکی منجمد، انرا در هوای آزاد قرار دهید.
فرزندانتان را در مورد نیاز به حفاظت از آب آگاه سازید. از خرید اسباب بازیها و سرگرمیهایی که به جریان ثابت آب نیاز دارند، اجتناب کنید.
هنگام استفاده از دستشویی شیر آب را بطور مداوم باز نگذارید چون جریان دائم آب موجب اتلاف آن می شود.
اگر دوش حمام شما بتواند در طی کمتر از ٢٠ ثانیه یک ظرف چهارلیتری را پر از آب کند در آنصورت حتماً آنرا با یک سر دوش کاهنده مصرف تعویض نمایید.
برای نظافت حیاط بجای مصرف آب، بهتر است از جاروب استفاده شود.
در باغچه خانه، درختان، بوته ها و چمن های بومی و مقاوم به خشکی که به آب کمتری نیاز دارند و تحمل ماههای گرم تابستان را دارند؛ بکارید. این گونه ها هنگام کاشت، نیازی به آبیاری مرتب ندارند و معمولاً یک دوره خشکی را بدون آبیاری، به خوبی تحمل می کنند در یک منطقه گیاهانی را در کنار هم بکارید که نیازی مشابه داشته باشند. بهتر است از روش آبیاری قطره ای استفاده شود. از کاشت گیاهانی مانند چمن و شمشاد که هر روز نیاز به آبیاری فراوان دارند؛ خودداری کنیم.
تمام شیلنگها، اتصالات و شیرها را بطور مرتب کنترل کنید تا از نشتی آب جلوگیری شود.
ضروری است برای اطمینان از سلامت لوله ها و شیرهای آب؛ آنها مرتبا کنترل شوند.
در مواقع جایگزینی یا افزودن گل و گیاه در باغچه خانه، گیاهی را انتخاب کنید که آب کمتری را مصرف کند. به این طریق سالیانه تا ٢٢٠٠ لیتر آب برای هر گیاه قابل صرفه جویی خواهد بود.
از نصب سیستم های آب تزیینی (مثل فواره ها) اجتناب کنید. مگر اینکه آب در سیستم بازیافت شود. همچنین سیستم را درجایی نصب کنید که تلفات کمی در اثر تبخیر و باد داشته باشیم.
لوله های آب منزلتان را عایق بندی کنید، عایق کاری لوله های گرم، روشی است که هدر رفتن آب را قبل از خروج آب گرم کاهش می دهد.
لوله های آب گرم را عایق بندی کنید تا برای رسیدن آب گرم به شیر آب لازم نباشد آنرا بی جهت باز بگذارید.
هرگز آبی را که می توان به مصارفی نظیر آبیاری و یا شستشو رسانید، فاضلاب حساب نکنید.
ماشینهای لباسشویی معمولاً مقداری زیادی آب مصرف می کنند. بنابراین اگر از تعداد دفعات کاربرد ماشین لباسشوئی بکاهید، عملاً در مصرف آب صرفه جویی کرده اید.
نیازی نیست که از میزان شست و شوی لباسها بکاهید بلکه فقط صبر کنید تا مقدار لباسهای کثیف باندازه ظرفیت کامل ماشین برسد.
یک بطری پر از آب یا یک کیسه نایلونی پر از شن و کاملاً در بسته را در مخزن آب توالت فرنگی و یا فلاش تانک قرار دهید تا مصرف آب را در هر بار کشیدن سیفون کاهش دهید. (لازم است این وسایل را در جایی از مخزن قرار دهید که با کار وسایل و اجزای عمل کننده درون مخزن تداخل نداشته باشد).
آب خنک مورد مصرفتان را همواره در یخچال نگهدارید تا هر گاه که یک لیوان آب خنک می خواهید، مجبور نباشید شیر آب را برای مدتی باز بگذارید تا آب خنک شود.
برای نوشیدن آب به جای آنکه شیر آب را به مدت زیادی باز بگذارید، بهتر است ابتدا چند قطعه یخ در لیوان قرار دهید و سپس شیر آب را باز کنید.
به کودکان آموزش دهیم تا با بستن به موقع شیر، آب را هدر ندهند.
می توان از آبی که برای شستن سبزیها و دست و صورت استفاده می شود به وسیله لوله کشی آنرا به سمت فلاش تانک هدایت کرد تا از آن به عنوان فلاش تانک در توالت استفاده شود.
نشت احتمالی فلاش تانک توالت را با افزودن مواد رنگی به آب آن بیابید. اگر فلاش تانک دارای نشت باشد، ماده رنگی ظرف مدت ٣٠ ثانیه از محل نشت پدیدار می شود. به محض اینکه آزمایش انجام شد، فلاش تانک را بکشید چون ممکن است ماده رنگی به مخزن آب آن آسیب برساند. فلاش تانکهایی که نشتی دارند آب را به داخل کاسه توالت هدر می دهند.
به جای شستن اتومبیل با شیلنگ آب، از یک سطل آب هم می توان استفاده کرد.
در حالی که کمبود آب در شهر احساس می شود لزومی به شستشوی پیاده روی مقابل مغازه و منزل نیست.
هنگام احداث ساختمان از کارگران ساختمانی بخواهید از آب تصفیه شده استفاده نکنند.
زمانی که سرگرم آب دادن باغچه و گلهای منزل هستید با شنیدن صدای زنگ تلفن یا زنگ در، بهتر است ابتدا شیر آب را ببندید وبعد به آنها پاسخ دهید.
تا حد امکان از آب شرب برای فضای سبز استفاده نشود. باغچه را در شب یا صبح زود آبیاری کنید تا از تبخیر آب جلوگیری شود.
نصب کولر در سایه و با استفاده از پوشش مناسب و جلوگیری از نشت آب کولرهای آبی، باعث صرفه جویی زیادی در مصرف آب می شود.
زمانی که به مسافرت می روید، ضروری است شیر فلکه بعد از کنتور آب را ببندید.تا از وقوع هر گونه حادثه پیشگیری شود.
لازم است گاهی اوقات از لوله کشی ساختمان خود امتحانی به عمل آورید. توصیه می شود تمام شیرهای آب را ببندید و سپس کنتور را کنترل کنید. کار کردن کنتور در زمانی که همه شیرهای آب بسته است دلیل اتلاف آب از لوله های داخل ساختمان می باشد که در نتیجه آن مقدار زیادی آب به هدر رفته و هزینه گزاف آن را شما خواهید پرداخت.
گروه های فرهنگی، غیردولتی را به ایجاد و ارتقاء فرهنگ حفاظت از آب در میان کودکان و بزرگسالان تشویق کنید.
هر گونه اتلاف قابل توجه آب را (شکستگی لوله ها، باز بودن لوله ها، هدر روی آب در هر نقطه) به مرکز ارتباطات مردمی آب و فاضلاب تهران (تلفن ١٢٢) اطلاع دهید.
اولاً:قرآن كريم، عناصر وجودي موجودات زنده را منحصر در آب نميداند، چنان كه در جاي ديگر ميفرمايد:خلقكم من تراب، شما را از خاك آفريد. و ميدانيم براي معرفي منشأ پيدايش يك موجود، گاهي مجموع عناصر تشكيل دهندة آن موجود را ذكر ميكنند، و گاهي به اقتضاي بلاغت، برخي از عناصر آن را، چنانچه در عرف نيز معمول است، بنابراين از اين آية شريف نميتوان انحصار آفرينش همة موجودات از آب استفاده كرد، بلي آب يكي از عناصر تشكيل دهندة آفرينش انسان و ديگر موجودات زنده است.
ثانياً:حيات و زنده بودن همة موجودات زنده (كه به چشم ميآيند) اعم از انسان، حيوان و گياه، به آب بستگي دارد، قرآن نيز به اين جهت يا جهات ديگر، حيات همة موجودات را از آب ذكر نموده است. از اين گذشته قسمت عمدة بدن انسان و بسياري از حيوانات (حدود 70 درصد) را آب تشكيل ميدهد.
ثالثاً:ممكن است، منظور از اين «ماء»، آب معمولي كه از اكسيژن و هيدروژن تشكيل شده، نباشد، بلكه منظور مايع است، اگر چه در اصطلاح ، بر غير آب، لفظ «ماء» اطلاق نميشود، مگر آنكه قيدي همراه آن بياوريم، ولي ممكن است در اين آية شريف منظور از «ماء» اشاره به آب باشد كه موجودات زنده معمولاً از آن بهوجود ميآيند. چرا كه اصطلاح «ماء» يك اصطلاحي است با گسترة وسيع ، كه به نحو مجاز، و از باب توسع، شامل نطفه هم ميشود.
بسیاری از مردم از شوری آب دریاها احساس خوبی ندارند و فکر می کنند که اگر آب دریا شیرین وقابل شرب بود بهتربود.اما واقعاً به چه دلیل آب دریا شور است؟
با آنکه بیشتر رودخانه هایی که در روی زمین هستند و آب آنها به دریاها می ریزد، دارای آب شیرین هستند وآب آنها از ذوب شدن برف و یخ کوه ها تامین می شود! چگونه این نمک وارد دریا شده و مقدار آن چقدر است و آیا وجود این نمک لازم است؟
از قدیم گفته اند که هر چیز که بگندد نمکش می زنند و این یکی از ویژگیهای نمک است به همین دلیل است که مقاومت آب شور، در برابر فساد، از آب شیرین بیشتر است. اگر آب دریاها شیرین بود، خطر فاسد شدن وگندیدن آنها بسیارمی شد. اگر آبهای دریاها فاسد بشوند،باکتری و قارچها به سرعت رشد می کنند و دیگرهیچ موجود زنده ای در کره زمین،باقی نخواهد ماند، بوی تعفن آب،هیچ موجود زنده ای را باقی نخواهد گذاشت. آبهای گندیده، بهترین جا، برای زندگی و رشد حشرات، بخصوص حشره های سمی می باشند. آن وقت است که حشرات، نه حیوانی را باقی خواهند گذاشت و نه انسانی می تواند در این شرایط زندگی کند.
فقط بعضی از موجودات و گیاهان آبزی خود را با این مقدار نمک محلول در آب سازگار ساخته و می توانند در آب دریا زندگی کنند.
قسمتی از نمك موجود در آب دریا از طریق فعالیتهای آتشفشانی زیر آبی وارد آن میشود اما قسمت اعظم این نمك مربوط به فرسایش پوسته زمین یا خاك است.املاح معدنی موجود در خاك در آب باران حل میشود و از طریق رودخانهها به دریاها منتقل می شوند. آنگاه زمانی كه بر اثرتابش نور خورشید قسمتی از آب دریا بخار میشود نمكی كه در آن وجود دارد باقی میماند و این امر باعث میشود كه غلظت نمك موجود در آب افزایش یابد. امروزه میزان املاح معدنی موجود در آب دریاهای آزاد جهان ۳.۵ درصداست كه بیشتر آن را سدیم كلراید یا همان نمك طعام تشكیل میدهد.
آب دریا به قدری شور است که قابل خوردن و زراعت نیست. علت این شوری ، وجودنمکهای مختلف به خصوص نمک طعام میباشد. اقیانوس شاید تنها جایی باشد که بتوان تمام عناصر را در آنجا یکجا پیدا کرد. از عناصر ساده بیش از شصت نوع آن در آب اقیانوس شناخته شده و احتمال وجود بقیه چندان بعید به نظرنمیرسد. مقدار بعضی از عناصر در آب دریا ، به قدری ناچیز است که بطورمستقیم تشخیص داده نمیشود، ولی وجود آنها در اندام جانوران دریا ثابت شده است. وزن کل املاح موجود در آب اقیانوسها را حدود8500 میلیارد تن برآورد کردهاند. این املاح میتواند تمام سطح کره زمین را به ضخامت 40 متر بپوشاند و اگر فقط روی قارهها قرار گیرد، ضخامت آن به 159 متر خواهد رسید
اگر در آزمایش صفحه ی قبل، مقداری نمک را در آب حل کنید، پیش بینی کنید که آیا مزه ی آب جمع آوری شده تغییری خواهد کرد؟ این آزمایش را انجام دهید و نتیجه را با پیش بینی خود مقایسه کنید.
داخل یک ظرف، کمی آب داغ بریزید. ظرف را روی شعله بگذارید تا آب داخل آن بجوشد. درِ یک قابلمه را مانند شکل زیر، باﻻی آب در حال جوشیدن نگه دارید. قطره های آبی را که تشکیل می شود، با دقّت در یک لیوان جمع آوری کنید.آیا مزه ی این آب با آب داخل ظرف یكی است؟
گرمای خورشید و وزش باد باعث بخارشدن اب های سطح زمین می شود ، از بخار اب ابردرست میشود و از سرد شدن ابرها ، برف و باران می بارد . قسمتی از اب باران و برف درون زمین فرو می رود و مقداری به دریاها و رودها برمی گرددو دوباره تبخیر می شود.به این جریان چرخه اب می گویند.
مقایسه :
چراغ زیر ظرف همان گرمای خورشید است که باعث بخار شدن اب می شود .بخار اب به در قابلمه چسبیده و بصورت قطرات تشکیل می شود .
ترازو دیجیتال، ترازو دستگاهی جهت تعیین وزن اجسام می باشد که از سالیان دور نیاز انسان ها در مصارف گوناگون بوده است، در مواردی نیز علاوه بر وزن کلی اجسام ، وزن ترکیبی اجسام نیز توسط ترازو توزین می گردد ، ترازوی طلا کشی که به ترازو زرگری نیز معروف می باشد که در زمان توزین، ترازو، وزن طلای به کار رفته در اجسام، توزین و مشخص می نماید، در نمونه ی دیگر می توان تعیین وزن و ترکیب وزنی آلیاز های فلزی را نام برد.
ترازو یکی از قدیمی ترین ابزار جهت اندازه گیری می باشد ، که گذشته ی صنعت ترازو به حدود 5000 سال قبل از میلاد باز می گردد، با توجه به مقبره های فراعونه ی مصر دیده می شود که نقاشی ترازو نی بروی مقبره ها حکاکی و درج گردیده است، همچنین در زمان عهد عتیق بهترازونیز اشاره های کوچکی گردیده است .
در زبان عربی نامترازو، میزان می باشد که در قران کریم نیزترازورا با این نام به عنوان بر پا دارنده ی عدل و وسیله ای جهت سنجش معرفی شده است . ترازودر گذشته کاربرد دیگری داشت که جهت اندازه گیری زمان نیز به کار می رفت ، در ریاضیات نیز ازترازوبرای بدست آوردن نسبت مستقیم و معکوس استفاده می گردید . ترازوامروزه در مدل های بسیار متنوع در حال تولید و پیشرفت می باشد ،ترازوسالهای زیادیست که از مدل ترازوی قپانی ، ترازوی عقربه ای بهترازوی دیجیتالیتغییر یافته و ابزار استفاده شده درترازوی دیجیتالنسبتبه ترازو عقربه ای بسیار حساس تر و دقیق تر گردیده است ، دقتترازو دیجیتالامروزه از اهمیت بسیار زیادی برخودار می باشد کهاز این جهت نیز تنوع محصولیترازوآغاز گردید .
ترازوها در مدلترازو آزمایشگاهی،ترازو صنعتی، ترازو فروشگاهی در حال تولید می باشند که تنوع مدل های معرفی شده یترازونیز خود به گروه های دیگری تقسیم می گردد.
ترازومتشکل از قطعاتی ست که با هماهنگ و تنظیم شدن به صورت همزمان و وابسته به یکدیگر عمل توزین را به نتیجه می رسانند .
نمایشگر : نمایشگر جهت نمایش توزین انجام شده توسطترازومی باشد .
ساده ترین ترازوها از یک شاهین و دو پله (کفه ) تشکیل می شود. جسم را برای وزن کردن در یک پله و وزنه ها را در پلة دیگر قرار می دهند تا شاهین به حالت تعادل درآید و وزن جسم معلوم گردد. اساس کار این ترازوها بر قوانین اهرم است و دانشمندان عالَم اسلام ، آرای مختلفی در بارة به کارگیری آن داشته اند، از جمله الیاس نصیبینی (زنده در قرن چهارم ) در رسالة خود در بارة ترازوها، ویژگیهای مطلوب ترازو را برشمرده است (دوما، ج 2، ص 448). به مرور زمان انواع ترازو، بر اساس نوع کاربرد آنها ساخته شد، برخی از آنها عبارت اند از: قَپان ، ترازوی آبی ، و ترازوهای ترکیبی از جمله ترازوی حکمت . این ترازوها بسیار پیچیده تر از انواع معمولی و سادة ترازوها بودند و پله های بیشتری داشتند که تعدادشان در پیشرفته ترین آنها به پنج پله می رسید ، وزن کردن اجسام در ترازوهای معمولی با معلق ماندن پله ها در هوا صورت می گرفت ، اما در ترازوی آبی ، جسم موردنظر در آب غوطه ور می شد و بر اساس «اصل ارشمیدس »، وزن مخصوص آن به دست می آمد. در ترازوهای ترکیبی ، وزن کردن هم در آب هم در هوا انجام پذیر بود. قپان نیز، برخلاف ترازوهای دیگر، فقط یک پله داشت.
ترازو دیجیتال
در گذشته جهت توزین مواد از ترازو ی کفه ای یا باسکول قپانی استفاده می شد که احتمال خطا درتوزین وجود داشت ، ترازو های دو کفه ای توسط سنگ هایی با ظرفیت مشخص و تنظیم شده عملیات توزین را انجام می دهند ، این سنگ ها با اندازه های متفاوت نسبت وزن سنگ ها ، اندازه ی ترازو ها ، نیز گوناگون طراحی می گردد ، البته این سنگها جهت کالیبره نمودن ترازوی دیجیتالی امروزه نیز مورد استفاده قرار می گیرد .
چرا باسکول یا ترازوی دیجیتال ؟
استفاده ازترازوی دیجیتالو باسکول دیجیتال از جهات مختلفی حائز اهمیت می باشد ، ترازوی دیجیتالی دارای حساسیت بالا در توزین می باشد که با محاسبه ی دقیق وزن در مدت زمان اندکی در اکثر فروشگاه ها جایگزین ترازو قپانی گردیده است . دیجیتال با داشتن نمایشگر وزن ، قیمت واحد ، قیمت کل روند توزین را برای مشتری واضح نموده و از صحیح بودن فروش آگاه می نماید و این خود امر حائز اهمیتی می باشد که در ترازو ساده رعایت نمی گردید.
ترازو دیجیتال در فروشگاه ها
ترازو دیجیتال در فروشگاه ها ، ماده ی 71 قانون نظام صنفی : به منظور تسهیل در ارائه ی خدمات توسط واحد های صنفی و نیز ثبت و مستند سازی فعالیت های این گروه ، نیاز می باشد که هر فروشگاه و مرکز ارائه ی خدمات به ترازو دیجیتالی و صندوق فروشگاهی مجهز گردد ، علاوه بر دیجیتالی بودن سیستم ، ترازو پرینت دار بوده این به معنای دارا بودن پرینتر جانبی یا داخلی است . ترازو دیجیتال علاوه بر توزین به صورت دیجیتال امکان ارسال گزارش به صورت فروش روزانه ، هفتگی و ماهانه را نیز دارد ، از سویی نیز فاکتور فروش ترازو جهت مشتری نیز صادر می شود که در هر فاکتور اسم فروشگاه ، ساعت و تاریخ فروش ، آدرس و شماره تماس فروشگاه به صورت کامل درج می گردد . ترازو فروشگاهی دیجیتال موجب می گردد تا تمامی امور فروشگاه طبق قانون و با تعرفه ی قیمت عرضه گردد ، و از سویی نیز حق مشتری رعایت شده و در صورت تخلف فروشگاه قابل پیگیری باشد . ترازو دیجیتالی علاوه بر تاثیر در ذهن مشتری و رعایت قوانین تعریف شده ، به فروشگاه کمک می کند تا از روند فروش و گزارش های روزانه ، هفتگی و ماهانه توسط ترازو جهت دریافت سود بیشتر و طبقه بندی امور استفاده نماید . قیمت ترازو دیجیتال با در نظر گرفتن و محاسبه سود کلی که از تاثیر استفاده از این ترازو دریافت می شود قابل مقایسه نیست زیرا پس از استفاده از این دستگاه آگاه می شوید که چقدر حساسیت در توزین اهمیت دارد و موجب سود واقعی می گردد، ازسویی نیز ترازوی دیجیتال با داشتن نمایشگر وزن ، قیمت واحد ، قیمت کل روند توزین را برای مشتری واضح نموده و از صحیح بودن فروش آگاه می نماید و این خود امر حائز اهمیتی می باشد که در ترازو ساده رعایت نمی گردید
سامانه خرید و امن این
سایت از همهلحاظ مطمئن می باشد . یکی از
مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می
توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت
بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم
اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه 09159886819 در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما فرستاده می شود .
آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی
سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس
مطالب پربازديد
متن شعار برای تبلیغات شورای دانش اموزی تحقیق درباره اهن زنگ نزن انشا در مورد 22 بهمن