تحقیق و پروژه رایگان - 8

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

تحقیق کامل درباره سیب زمینی

بازديد: 285
تحقیق کامل درباره سیب زمینی

تحقیق درباره سیب زمینی

فهرست منابع

سيب زميني

طبقه بندي، مبدا" و تاريخچه

وسعت و اهميت

گياه سيب زميني

1-2 شاخ و برگ

2-2 ريشه

3-2 غده

2-4 نيش

نيازهاي خاک :تهيه بستر بذر، کاشت و پشته بندي

لايه‌هاي نفوذناپذير

سبز شدن و بستر بذر

عمق کاشت و سبز شدن

کيفيت غده بذري (سن و مرحله نيش زني)

دماي خاک

رطوبت خاک

عمق کاشت و پوشاندن غده‌هاي در حال رشد با خاک

تهيه بستر

پشته بندي و زمان آخرين خاک دادن

کاشت و پشه بندي مناطق مختلف

کود دهي

مواد غذايي موثر بر عملکرد و کيفيت

نحوه قرار دادن کود در خاک

کود اصطبلي

آبياري

سيستم سنترپيوت

سيستم آبپاشهاي خطي متحرک

شرايط هوايي خاص موثر بر عملکرد و کيفيت

تگرگ و يخبندان شبانه

دماي زياد

رشد ثانويه

لکه قهوه اي داخلي

سياه شدن بخش داخلي غده

برداشت

زمان برداشت

عمليات برداشت، انتقال و انباردري

اندازه، شکل و موقعيت مزرعه

شرايط خاک و هوا

فاصله زماني بين خارج سازي و جمع آوري:

انبار داري

روشها و طول مدت انبارداري

انبار کردن

بازاريابي

بيماريها

منابع

 

سيب زمينيPotatoes

طبقه بندي، مبدا" و تاريخچه

سيب زميني (solanum tuberosum)به خانواده solanaceae تعلق داشته و قرابت نزديکي با گوجه فرنگي، بادمجان، فلفل، توتون، و تاج ريزي وحشي دارد. سيب زميني و ذرت بزرگترين ارمغان دنياي جديد به تامين غذاي نوع بشر است. تصور مي شود که مبدا" سيب زميني از کشورپرو باشد" ليکن باره اي از محققين عقيده دارند که سيب زميني به ايالات متحده مشخص نيست. سيب زميني بعنوان يک محصول غذائي تا قبل از هجوم مهاجرين ايرلندي در سال 1778 داراي اهميت کمي در آمريکا بود. بهرحال اين محصول بيشترين ميزان اهميت خود را در آمريکا بلافاصله پس ارسال 1846 بدست آورد. سالي که بيماري بلايت محصول سيب زميني ايرلند را متهدم نمود و سبب قحطي گرديد. تکيه مردم ايرلند بروي سيب بعنوان يک محصول عمده غذائي و نفوذ آنها در بسط و توسعه اين فرهنگ و استفاده از آن در آمريکا بدون شک علت ناميدن اين محصول بنام سيب زميني ايرلندي بجاي سيب زميني پروئي يا آمريکا جنوبي مي باشد. لغت ايرلندي بعنوان يک پسوند براي سيب زميني داراي معني بسيار خاصي در روستاهاي جنوب آمريکا است. جايي که لغت تنهاي سيب

زميني غالبا" بمعناي سيب زميني شيرين تفهيم مي گردد. در شمال آمريکا عکس اين موضوع صادق است.

وسعت و اهميت

سه قرن پيش سيب زميني ندرتا" بعنوان يک محصول غذائي در اروپا يا آمرکا شناخته مي شد. بهرحال امروزه کشت آن کره زمين را در هر دو منطقه معتدله در بر مي گيرد و بعنوان مهمترين محصول غذائي در دنيا شاخص است. در ايالات متحده سيب زميني با اختلاف زيادي مهمترين سبزي از نظر ميزان توليد و مصرف مي باشد. سيب زميني بطور تجارتي و براي مصرف خانگي در کل ايلات متحده پرورش يافته واز لحاظ سطح زير کشت و ارزش پيشتاز کليه سبزيها است. اهميت اين محصول غذائي اصلي ممکن است بميزان جزئي در طي سالها کاهش يافته باشد. ليکن بعنوان يک سبزي عمده باقي مانده و در حال تغييرات سريع است. آمريکائيها سيب زميني بيشتري مصرف مي کنند ليکن کمتر از نوع تازه آن، مصرف سرانه بين سالهاي 1960 و 1977 تقريبا " 9% افزايش يافت و اين زماني بود که مردم طبقه متوسط آمريکا بطور سرانه 55 کيلو سيب زميني در سال مصرف مي کردند. بهر حال در طي همين دوره 17 ساله مصرف سيب زميني تازه 36 درصد کاهش يافت.

اين ارقام روند جديدي را در صنعت سيب زميني نشان مي دهد. بعلت افرايش هزينه‌هاي کارگرو سرمايه گذاري. الويت دادن مصرف کنندگان به غذاهاي راحت، توسعه و سيع فروشگاهاي سريعا" عرضه کننده غذا و قيمتهاي فوق العاده زياد اخير سيب زميني سبب شد 60% محصول سيب زميني در سال 1977 که براي مصرف انسان در امريکا بود به بازار تهيه فرآورده اختصاص بايد که شامل سيب زميني يخ زده کنسرو شده و آب گرفته مي شود.

در حاليکه سيب زميني (مخصوصا" براي سرخ کردن) هنوز بر بخش تهيه فرآورده غالب است. ورقه‌هاي آب گرفته شده و دانه اي سهم قابل توجهي از بازار را بخود اختصاص مي دهد. کارخانه‌هاي تهيه سيب زميني آب گرفته شده در سالهاي 1972 و 1977 توسعه زيادي داشتند. در سال 1977، ورقه‌ها و دانه‌هاي سيب زميني تقريبا "19% کل سيب زميني‌هاي تهيه فرآورده را شامل مي‌شد و وزارت کشاورزي آمريکا تخمين زده بود که اين ميزان به 27% در سال 1975 افزايش يابد. مصرف کنندگان مي‌توانند فرآورده‌ها و محصولات جديدتري از سيب زميني انتظار داشته باشند.

سطح زير کشت سيب زميني از حدود 1215000 هکتا ردر دهه 1930 تدريجا" به 710775 هکتار در سال 1949 وسپس به حدود 550274 هکتار در سال 1977 کاهش يافت. در حاليکه در طي اين زمان عملکرد تقريبا" دو برابر گرديد. کل توليد آمرکا از 9305662 تن د رسال 1939 به 10915035 تن در سال 1949 و به 11110821 تن در هر سال 1959 و 14152535 تن در سال 1969، و سپس به حدود 16062292 تن در سال 1977 افزايش يافت. ارزش محصول از 236839000 دلار در سال 1939 به 512393000 در سال 1949 و سپس به 555889000 دلار در سال 1959 افزايش يافت و نوسانات افزايشي حد 11260330000 دلار در سال 1977 را داشته است.

گياه سيب زميني

سيب زميني گياهي علفي حامل غده است. اين گياه از بخشهاي زير تشکيل شده است. (الف) شاخ و برگ و ساقه، (ب) غده و استولون، و (ج) ريشه به طور کلي فقط غده مورد مصرف قرا مي‌گيرد.

1-2 شاخ و برگ

ساقه‌هاي هوايي که ممکن است منشعب باشند، در برش عرضي عموما تو خالي و سه گوشه هستند. ساقه داراي بالهاي مستقيم يا موجدار است. بخش تحتاني ساقه گرد و سفت است. برگ بالغ مرکب بوده، شامل دمبرگ با برگچه انتهايي، برگچه‌هاي ثانويه و گاهي برگچه ثالثه مي‌باشد.

اگر ساقه مستقيما از غده بذري به وجود آيد، ساقه اصلي در نظر گرفته مي‌شود. انشعابات جانبي تحتاني که از ساقه اصلي حاصل شده است را ساقه‌هاي ثانويه مي‌نامند. اگر يک ساقه ثانويه در فاصله نزديکي به غده بذري از ساقه اصلي به وجود آيد و تشکيل استولون و غده آن مشابه ساقه اصلي باشد، در اين صورت ممکن است اين ساقه ثانويه را به عنوان يک ساقه اصلي در نظر گرفت.

 

 

جداي از انشعابات جانبي، يک ساقه سيب زميني ممکن است در طول رشد خود چندين بار توليد انشعابات انتهايي نمايد)

بخش تحتاني ساقه (شامل برگهاي آن ) تا محل نخستين گل، سطح اول ناميده مي‌شود. فاصله بين نخستين و دومين گروه گلها سطح دوم و فاصله بين دومين و سومين گروه گلها سوم نام گرفته است. تعداد سطوح و طول ساقه در هر سطح به واريته، طول روز، ازت و غيره بستگي دارد. در وايته‌هاي زودرس سيب زميني تعداد سطوح معدودتر و طول ساقه کوتاهتر است؛ در صورتي که در واريته‌هاي دير رس سيب زميني تعداد سطوح بيشتر بوده و در هر سطح ساقه‌هاي طويلتر ديده مي‌شود. معمولا در مشاهدات و آزمايشهاي روي سيب زميني خصوصيات برگ و ساقه به شرح زير ثبت مي‌شوند:

- سبز شدن: درصد بوته‌هاي سبز شده،

- تراکم بوته: تعداد بوته‌ها و تعداد ساقه‌هاي اصلي در هر متر مربع (با استفاده ز فاصله رديف و تعداد بوته يا ساقه در هر 10 متر طول دريف محاسبه مي‌شود.

- برآورد درصدي از سطح خاک که توسط برگهاي سبز پوشيده شده است.

- شاخص سطح برگ و دوام سطح برگ

- وزن شاخ و برگ (تر يا خشک) در متر مربع

- طول ساقه و برگ کل طول ساقه و برگ يا تعداد و طول در هر يک از سطوح

- رنگ برگ (مثلا در آزمايشهايي در رابطه با ازت)

- وضعيت شاخ و برگ از نظر آب

- درصدي از برگهاي که داراي علامت بيماري هستند.

موقعيت برگهاي مبتلا به بيماري

- مرحله بلوغ

2-2 ريشه

بوته‌هاي رشد يافته از بذرهاي حقيقي، يک ريشه راست و باريک توسعه مي‌دهند که از آن انشعابات جانبي به وجود مي‌آيد. بوته‌هاي رشد يافته از غده در گره‌هاي زيرزميني و استولون، توليد ريشه‌هاي نابجا مي‌کنند در سيب زميني ريشه‌ها عموما کم عمق هستند (اغلب به عمق 40 تا 50 سانتي متر) اما، اگر لايه‌هاي غير قابل نفوذ يا تغيير يک مرتبه خاک از نوع به نوع ديگر در پروفيل خاک وجود نداشته باشد، عمق ريشه ممکن است تا يک متر برسد.

3-2 غده

غده را مي‌توان به عنوان بخشي از ساقه در نظر گرفت که براي ذخيره سازي مواد غذايي و توليد مثل سازش يافته است. گاهي در کنار برگهاي ساقه غده‌هاي هوايي تشکيل مي‌شود اين امر زماني رخ مي‌دهد که توليد مواد غذايي توسط شاخ و برگ داشته باشد. ولي انتقال فرآورده‌هاي آسيميلاسيون به غده‌ها متوقف شده باشد اين توقف انتقال ممکن است در اثر صدمات مکانيکي يا هجوم قارچ (Rhizoctonia solani) به قسمت تحتاني ساقه ايجاد شود.

غده را مي‌توان يک استولون متورم شده در نظر گرفت برگهاي فلسي (ابروان چشمها) و جوانه‌ها (چشمها) در کنار برگهاي فلسي ممکن است بعد از برداشت روي پوست به رنگ سبز ديده شوند هر چشم بيش از يک جوانه دارد. پوست غده داراي تعداد زيادي عدسک است. اين عدسکها را نيز مي‌توان به عنوان روزنه‌هاي غده در نظر داشت. در برش عرضي غده، بخشهاي زير قابل مشاهده است: لايه چوب پنبه اي بيروني (پريدرم)، پارانشيم ذخيره کنند دروني، پارانشيم ذخيره کننده بيروني آوندي فاصله بين پوست و حلقه آوندي معمولا در حدود نيم سانتي متر است، ولي پوست و حلقه آوندي در محل چشمها و در محل اتصال استولون کم و بيش در تماس نزديک هستند

پوست، وقتي انتهاي استولون به صورت غده شروع به تورم مي‌کند (تشکيل غده)، پوست (پريدرم) توسعه مي‌يابد.

پوست يک غده بالغ تقريبا به مواد شيميايي، گازها و مايعات نفوذ پذير بوده، و غده را به خوبي در براب ميکروارگانيسمها و تلفات آب محفظت مي‌کند. عدسک به صورت يک سيستم ارتباطي بين داخل غده و محيط پيرامون آن عمل مي‌کنند. اين اندمکها براي تنفس غده ضروري هستند زيرا دي اکسيد کربن، اکسيژن و آب از پوست به سختي صورت مي‌گيرد.

اگر غده‌ها در خاک خيلي مرطوب رشد کنند، عدسکها باز شده و بسيار بزرگ مي‌شوند، بدين ترتيب ميکروارگانيسمهاي مضر مي‌توانند به راحتي وارد غده گردند. ميکروارگانيسمها مي‌توانند حتي پس از ضد عفوني شدن غده در عدسکها زنده بمانند

 

 

 

 

 

 

2-4 نيش

تعداد چشم در يک غده به طور قابل ملاحظه اي بسته به عواملي چون واريته، اندازه غده و شرايط رشد متغيير است. در غده "بين تيج" وجود 12 تا 15 چشم کاملا عادي است. اين چشمها مانند جوانه‌هاي کناري روي ساقه، يک مارپيچ مخصوص حول غده وجود مي‌آوردند. غلاف در برگيرنده جوانه  در چشم، در واقع کنار يک برگ روي بخشي از يک ساقه واقع شده است.

در بسياري از موارد، جوانه اصلي در بخش مياني چشم قرار مي‌گيرد و در هر طرف آن جوانه اي ديگر وجود دارد که غالبا اين جوانه‌ها به خوبي توسط گوشت غده تفکيک شده اند. اين جوانه‌هاي کناري را ممکن است به عنوان پايينترين جوانه‌هاي جانبي يک نيش در نظر گرفت، که در اثر رشد غده از يکديگر جدا شده‌اند نيش اصلي نيز حامل جوانه‌هاي جانبي است که مي‌توانند ساقه‌هاي جانبي يا استولون به وجود آورند. اگر اين نيش قطع شود ولي بخش قائده اي آن باقي بماند. جوانه‌هاي کناري بخش قائده که به طور معمول استولونها را به وجود مي‌آورند به صورت يک يا چند ساقه رشد خواهند کرد که همگي از همان چشم منشا گرفته اند. در مورد يک نيش که اجازه يافته است تحت نور تا رسيدن به مرحله اي پيشرفته نمو يابد جوانه‌هاي جانبي نيش خواهند زد به طوريکه جوانه‌هاي انتهايي و جانبي روي آنها نيز قابل رويت باشد.

 

نيازهاي خاک :تهيه بستر بذر، کاشت و پشته بندي

خاک ورزي، تهيه بستر بذر کاشت و پشته بندي بايد طوري انجام شود که سبز شدن به سرعت به وقوع پيوست، همچنين نفوذ عميق ريشه‌ها و زه کشي خوب تامين شود. همين طور اين امکان وجود داشته باشد که غده‌ها با مقدار کافي خاک پوشانده يم شوند. غده‌هايي که مقدار کافي خاک پوشيده نشده اند، سبز رنگ خواهند شد و توسط حشرات (مثل شب پره غده) يا قارچها (phytophthora inpestans) مورد هجوم واقع شده و دماي آنها ممکن است خيلي بالا رود.

 

لايه‌هاي نفوذناپذير

سيب زميني داراي سيستم ريشه اي ضعيف بوده و در نتيجه لايه‌هاي نفوذپذير موجب مي‌شوند عملکرد به مقدار زيادي کاهش يابد، عمق ريشه دهي را محدود کرده و بنابراين آب قابل استفاده در دوره‌هاي خشکي محدود مي‌شود. در خاکهايي که داراي چنين لايه‌هايي هستند تعداد دفعات آبياري افزايش مي‌يابد. ديگر عيب فشردگي خاک و لايه‌هاي متراکم ممکن است آن باشد که بعد از آبياري يا باران سنگين، خاک به مدت زيادي از آب اشباع شده، موجب از بين بردن ريشه‌ها و پوسيدگي غده‌ها مي‌شود.

در اروگوئه، فليپ کانال (مکاتبات شخصي) يک همبستگي مثبت بين عملکرد سيب زميني و عمق افق A پيدا کرد (شکل 39). در اين رابطه، شکستن لايه‌هاي متراکم و اجتناب از فشردگي خاک در طول عمليات خاک ورزي توصيه مي‌شود.

 

 

 

 

سبز شدن و بستر بذر

در دماي بالاتر رشد نيشها سريعتر و در نتيجه دماي بالاتر خاک سبز شدن را تسريع مي‌کند. اما، در دماي خاک بيش از 30c0 سبز شدن خيلي کند مي‌شود. بعد از يک فصل سرد، دماي لايه‌هاي سطحي خاک بيش از دماي لايه‌هاي تحتاني است. غده بذري مسن (از نظر فيزيولوژيکي )ضعيف، به ويژه به دماي اندک حساس است.اگر دماي خاک کم است.، کاشت کم عمق ممکن است مفيد باشد؛ دماي بالاتر خاک اجازه کاشت عميقتر را مي‌دهد.

دماي خاک تاثير چشمگيري بر جوانه زدن بذر دارد.

عمق کاشت و سبز شدن

زمان بين کاشت و سبز شدن حاسترين دوره زراعت سيب زميني است. تحت تاثير عوامل زير است:

کيفيت غده بذري (سن و مرحله نيش زني)

دماي خاک

رطوبت خاک

اگر کيفيت غده بذري خوب نباشد، لازم است کاشت با دقت خاصي انجام شود. عمق کاشت و روش آماده سازي خاک بر شرايط دما و رطوبت خاک اطراف غده کاشته شده، اثر مي‌گذراند. عمق کاشت بايد بنابر شرايط خاک تنظيم شود. خاک لايه‌هاي عميقتر نسبت به خاک سطحي با آرامي بيشتري خشک مي‌شود، در شرايط خشک بايد کاشت عميقتر باشد. در شرايط گرم، کاشت ميسر است؛ اگر دماي خاک بالا باشد، اين عمل سودمند خواهد بود. اگر خاک مرطوب بوده و خطر خشک شدن سطح خاک، وجود نداشته باشد، کاشت عمقي ضرورتي ندارد. در شرايط سرد نيز کاشت کم عمق مفيد است.

 

عمق کاشت و پوشاندن غده‌هاي در حال رشد با خاک

در يک زراعت رو به رشد بايد غده‌ها توسط لايه مناسبي از خاک پوشانده شوند. اين عمل به منظور محافظت غده‌ها از نور مستقيم (که موجب سبز شدن رنگ غده مي‌شود)، از دماها بالا (رشد ثانويه)، واز آسيب حشرات (مثلا شب پره سيب زميني) انجام مي‌شود.

محل تشکيل استولونها به موقعيت غده مادري وابسته است. محل تشکيل غده‌هاي جديد به موقعيت استولونها و طول آنها بستگي دارد. طول استولونها نه تنها به نوع گياه يا زراعت (واريته، دما، طول روز و غيره) بلکه به اندازه پشته‌ها بستگي دارد. تامين پوشش خوب براي غده‌هايي که به تازگي تشکيل شده‌اند از طريق کاشت عمقي و ايجاد پشته‌هاي بزرگ حاصل مي‌شود. از آن جا که کاشت خيلي عميق اغلب سبز شدن را به تاخير مي‌اندازد، ممکن است محدود ساختن عمق کاشت (مشروط به فراهمي مناسب و دماي خاک) و سپس پوشاندن غده‌هاي جديد با خاک، بهتر باشد.

هر چه عمق کاشت غده بذري کمتر باشد، لازم مي‌شود بعدا پشته‌هاي بزرگتري احداث شود. پشته‌ها بايد بلند و بخش فوقاني آن مسطح باشد. زمان پشته بندي به رطوبت و دماي خاک بستگي دارد. روش کنترل علفهاي هرز را نيز بايد در نظر گرفت. در زمان پشته بندي نبايد برگهاي سبز زمين را پوشانده باشد.

 

تهيه بستر

تهيه بستر زماني شروع مي‌شود که مقدار رطوبت خاک در حد مناسبي باشد. کلوخه‌هايي که در طي عمليات خاک ورزي به وجود آمده‌اند اغلب تا زمان برداشت در زمين باقي مي‌مانند (بايد از تشکيل کلوخه در طي خاک ورزي به ويژه اگر برداشت به صورت مکانيکي انجام مي‌گيرد، اجتناب شود). در بعضي از خاکها و تحت شرايط معيني ايجاد بستر بذر نرم مضر است. اين امر در مورد خاکهاي سبکتر و جايي که بارندگي (يا آبياري) ممکن است موجب مسدود شدن يا فرسايش شديد پشته‌ها شود، صادق است. در شرايط خشک، خرد کردن خاک مشکل است. در حالي که خاک ورزي زوي يک خاک مرطوب موجب تخريب ساختمان خاک مي‌شود. خاک تلف مي‌شود، بايد تعداد عمليات خاک ورزي به حداقل ممکن محدود شده و باقاصله اندکي قبل از کاشت به اجرا در آيد. بلافاصله بعد از کاشت غده‌ها با لايه مناسبي از خاک به لايه مناسبي از خاک مرطوب پوشيده مي‌شوند.

پشته بندي و زمان آخرين خاک دادن

عموما سيب زميني روي پشته کاشته مي‌شود. مزيت پشته‌ها آن است که امکان کاشت عميق را فراهم مي‌آورند، در صورتي که مي‌توان در اواخر فصل نيز به منظور پوشاندن غده‌هاي در حال رشد پشته‌ها را ايجاد کرد. زمان ايجاد پشته‌ها به عمق کاشت، دماي خاک، شرايط رطوبتي و روش مورد استفاده براي کنترل علفهاي هرز بستگي دارد.

رطوبت و دماي خاک. اگر بعد از کاشت دماي خاک کاهش يابد ممکن است منافذ سطح خاک مسدود شود. نبايد بلافاصله بعد از کاشت پشته‌هاي نهايي را ايجاد کرد، بلکه لازم است تا سبز شدن يا حتي زمان رسيدن گياهان به ارتفاع 20-15 سانتي متر منتظر ماند. از طرف ديگر، اگر بعد از کاشت دماي خاک افزايش مي‌يابد و انتظار مي‌رود يک دوره خشکي حادث شود، بلافاصله بعد از کاشت پشته‌هاي نهايي پشته‌هاي ايجاد شوند. اگر بلافاصله بعد از کاشت پشته‌هاي نهايي ايجاد شوند، غده بذري در مراحل اوليه رشد خود با 14-12 سانتي متر خاک مي‌شود، در صورتي که اگر پشته‌هاي نهايي ديرتر احداث شوند، غده بذري در ابتدا فقط با تقريبا 6 سانتي متر خاک پوشيده خواهد شد.

کنترل علفهاي هرز: اگر کنترل علفهاي هرز در طي چند عمليات که به تدريج به ايجاد پشته منجر مي‌شود، انجام گيرد، هر عمليات جديد زماني که علفهاي هرز تازه رشد را شروع کردند، به اجرا در مي‌آيد. لايه‌هاي فوقاني پشته در ابتدا با يک هرس سبک برداشته مي‌شوند و بعدا با ماشينهاي پشته ساز روي شته برگدانده مي‌شوند. اگر از علف کشهاي تماسي (مثل پراکوت) استفاده مي‌شود که صرفا علفهاي هرز در حال رشد را از بين مي‌برند، بعد از کاشت و پوشيده شدن غده بذري يا حدود 6 سانتي متر خاک و قبل از سبز شدن سيب زميني، علفهاي هرز با اين علف کشهاي تماسي از بين برده مي‌شوند. علفهاي هرزي که بعدا جوانه مي‌زنند را مي‌توان با پشته بندي بيشتر توسط ادوات پشته ساز به صورت مکانيکي کنترل نمود. پشته نهايي در يک يا دو عمليات ساخته مي‌شود و معمولا بلافاصله قبل از بسته شدن کنوپي کامل مي‌شود. اگر از علف کشهاي مورد استفاده در خاک استفاده مي‌شود که در خاک داراي اثر ابقايي هستند ولي علفهاي هرز را که فبلا سبز شده اند. علف کشهايي که داراي اثرات ابقايي و تماسي هستند (مثل متريبوزين) يا مخلوطي از علف کشهاي تماسي و علف کشهاي مورد استفاده در خاک نيز قبل از احداث پشته‌هاي نهايي مصرف مي‌شوند، ولي مي‌توان آنها را پس از جوانه زدن علفهاي هرز نيز به کار گرفت

 

کاشت و پشه بندي مناطق مختلف

در هلند، عمق کاشت غده‌هاي بذري خيلي کم است. که علت آن شرايط خنک و مرطوب هوا در زمان کاشت است. بعدا پشته اي با ارتفاع 25 سانتي متر ايجاد مي‌شود. در مناطقي که دما بالاتر و شرايط خشک حاکم است. غده بذري را بايد در عمق کشت کرد اغلب توصيه مي‌شود که غده را در عمق 5-3 سانتي متر زير سطح تسطيح شده خاک کشت کنند، در مناطقي که خيلي خشک هستند، حتي استفاد از عمق 10-5 سانتي متر قابل توصيه است. در هلند، سيب زميني به صورت مکانيکي برداشت. مي‌شود. از آن جا که جدا سازي مکانيکي کلوخه‌ها و غده‌ها در زمان برداشت دشوار است، از تشکيل کلوخه جلوگيري به عمل مي‌آيد. کاشت سطحي نيز برداشت مکانيکي را آسان مي‌کند. در کشورهايي که برداشت به طور کامل مکانيکي نشده است. اجتناب از تشکيل کلوخه اهميت کمتري داشته و کاشت کم عمق ضرورت ندارد.

 

کود دهي

سيب زميني به مصرف کود‌هاي اصطبلي و کودهاي شيميايي به خوبي واکنش نشان مي‌دهد. به کار گيري کود اصطبلي نه تنها موجب تامين مقاديري ازت، فسفر، و پتاسيم مي‌شود، بلکه اين کود بهبود خصوصايت بستر بذر و حفظ رطوبت خاک نيز مي‌شود. يک زارعت سيب زميني با عملکرد 30 تن در هکتار ممکن است در خلال رشد خود به مقدار زير عناصر غذايي را از خاک خارج کند: 150 کيلومتر ازت، 60 کيلو گرم اکسيد فسفر (P1 O5) ، 350 کيلوگرم اکسيد پتاسيم (K2O)، 90 کيلو گرم اکسيد کلسيم (CAO) و 30 کيلو گرم اکسيد منيزيم (Mgo) چون فقط غده‌ها از مزرعه خارج مي‌شوند، بخشي از مقادير فوق عناصر در خاک باقي مي‌ماند

 

مواد غذايي موثر بر عملکرد و کيفيت

اگر چه مصرف کود بايد بر مبناي آزمونهاي مربرطه، آمار مربوط به جذب مواد غذايي، شاخصي از ميزان مواد غذايي مورد نياز را به دست  مي‌دهند. در خاکهاي معمولي نسبت N:B5o5:K2oمعمولا1:1:2 است، ولي تحت شرايط زير نسبتهاي ديگري مورد نياز است:

در خاکهاي شني آلي و خکهاي پيت بايد ازت کمتري داده شود.

در خاکهايي که فسفر و پتاسيم ار تثبيت مي‌کنند بايد اين عناصر را به مقدار زياد به کار برد. در خاکهاي غني از پتاسيم ممکن است لازم باشد مصرف اين عنصر کاهش يابد.

روشن است که واکنش گياه به کودها از مزرعه اي به مزرعه اي ديگر متفاوت خواهد بود. واکنش به عناصر غذايي در مزارع پر عملکرد بيشتر بوده و ميزان مطلوب عناصر غذايي در اين مزارع نسبت به خاکهاي کم عملکرد بيشتر است. مقدار لازم براي زراعت سيب زميني بسته به هدف از محصول و خاک از 100 تا 200 کيلو گرم (گاهي 300 کيلو گرم) متغيير است. مصرف مقدار زيادي ازت، رشد شاخ و برگ ار تحريک کرده و تشکيل غده را به تاخير مي‌اندازد. زارعتي که ازت بيشتري دريافت کرده ديرتر از زراعتي که مقدار کمتري ازت دريافت کرده است. مي‌رسد. اگر گياه از خاتمه فصل رشد موجود، مي‌رسد بدان معناست که مقدار مصرف ازت را بايد افزايش داد. ازت بيش از حد، به ويژه اگر باعث شود که گياه قبل از رسيدگي برداشت شود، ممکن است موجب کاهش مقدار ماده خشک، افرايش مقدار قندهاي احيايي و افزايش پروتئين و نيترات شود. زراعتهايي که ازت زيادي در اختيار داشته اند، به رشد ثانويه غده حساستر هستند. غده‌هايي که به صورت نارس برداشت مي‌شوند به آساني آسيب مي‌بينند و انبار کردن آنها نيز دشوار است. به زراعتهاي بذري و زراعتهايي که زود برداشت مي‌شوند کمتر از زارعتهاي اصلي ازت داده مي‌شود.

ازت به فاصل کوتاهي قبل يا در زمان کاشت مصرف مي‌شود، ولي اگر خطر آبشويي (مثلا در خاکهاي سبک، در شرايط آبياري سنگين يا وقوع باران سنگين ) وجود داشته باشد، يا اگر بکارگيري مقادير زيادي کود تحت شرايط خشک احتمالا به تخليه رطوبت وخشکيدگي گياه منجر مي‌شود. مصرف ازت در چند نوبت بهتر است. نوبت دوم کود ازت عموما در سه هفته بعد از سبز شدن داده مي‌شود. در زراعتهاي فارياب سيب زميني تحت سيستم آبياري باراني، ازت به مقدار کم و با هر دفعه آبياري به مصرف مي‌رسد. اين عمل تا حدود  4 هفته قبل از بين رفتن شاخ و برگ ادامه مي‌يابد.

.واکنش عملکرد به اين عنصر، مخصوصا اگر خاک از نظر فسفر فقير باشد، قابل توجه است. اگر ميزان مصرف ازت و پتاسيم افزايش يابد، مصرف فسفر نيز افزايش پيدا مي‌کند. فسفر در نمودار اوليه گياه و غده بندي زود هنگام نقش دارد. گزارش شده است که فسفر تعداد غده‌هاي توليد شده به ازاي ه بوته را افزايش مي‌دهد.چون ممکن است فسفر ميزان آلودگي ويروسي را کاهش دهد، ميزان نسبتا زيادي فسفر به زراعت سيب زميني داده مي‌شود ميزان مصرف فسفر اغلب 100 کيلو گرم در هکتار است، ولي در خاکهاي تثبيت کننده فسفر به مقدار خيلي زيادي فسفر نياز است. از آن جا که فسفر به راحتي از خاک شسته نشده و سيب زميني واکنش خوبي به اين عنصر نشان مي‌دهد، در خاکهايي که فسفر تثبيت نيم کنند، ميتوان کل فسفر مورد نياز در تناوب را در زارعت سيب زميني به زمين داد. در سيب زميني، کود فسفر يا در زمان کاشت داده مي‌شود.

پتاسيم هميشه بر عملکرد موثر نيست، ولي تاثير زيادي بر کيفيت محصول، درصد ماده خشک، لکه سيا، آسيب ديدگي، سيب زميني بعد از پختن، و کيفيت انباري دارد. سولفات پتاسيم کمتر از کلريد پتاسيم (مورات پتاسيم) مقدار ماده خشک غده را کاهش مي‌دهد، زيرا يون کلريد نيز درصد ماده خشک را کاهش مي‌دهد. اما، اگر مورات پتاسيم ارزانتر از سولفات پتاسيم باشد، اين کود را بايد مدتها قبل از کاشت مصرف کرد.

. لازم است به اين عنصر، به ويژه وقتي سيب زميني روي يک خاک سبک و اسيدي رشد مي‌کند، توجه زيادي شود. مصرف مقادير زيادي پتاسيم و ازت به فرم آمونيومي، جذب منيزيم را کاهش مي‌دهد

. سيب زميني نسبت به اسيديته خاک متحمل است. اما در PH زير 8/4 امکان شکست زراعت در نتيجه کمبود کليسم وجود دارد؛ نيشها ممکن است سبز نشوند، بوته‌هاي کم رشد مانده و تعداد زيادي غده کوچک توليد مي‌کنند با افزايش کلسيم ساختمان بهبود مي‌يابد و چون محصولات ديگري که بعدا در همين مزرعه کشت مي‌شوند به PH نسبتا بالا محتاج هستند، نگهداري PH خاک در يک معقول، جايز اهميت است. بسياري از کودها، اثر اسيدزدايي دارند. اگر از چنين کود‌هاي قبل از کاشت سيب زميني مي‌تواند وقوع جرب معمولي را در اين گياه افزايش دهد، توصيه مي‌شود مصرف آهک در زراعت محصول ديگري در تناوب انجام شود آهک زني خاکهاي لاتريک وقتي اين خاکها PH پايين داشته و از نظر آلومينيوم و آهن غني باشند، جذب فسفر را افزايش مي‌دهد.


 نحوه قرار دادن کود در خاک

قرار دادن کود در لايه‌هاي عميقتر خاک مرطول يعني محلي که ريشه‌ها وجود دارند، بيشترين اثر بخشي را دارد برعکس ازت و تا اندازه اي پتاسيم، انتقال فسفر در خاک توسط آب خيلي کند است. به همين دليل، فسفر زماني بيشترين اثربخشي را دارد که در ناحيه ريشه قرار داده شود و پراکندن کودهاي فسفره در خاکهايي که فسفر را تثبيت مي‌کنند، بي فايده است. در نقاطي که مقدار زيادي کود مصرف شده، حاصلخيزي زياد است و تثبيتي اتفاق نمي افتد، پراکندن کودهاي روش خوبي است. اگر ميزان حاصلخيزي خاک و مصرف کود کم است و امکان تثبيت وجود دارد، روش جايگذاري کود در خاک مفيد است.

سه روش مطمئن و سالم جايگذاري کود عبارتند از :

قرار دادن کود به صورت نوار در 5 سانتي متر کنار و 5 سانتي متر زير غده بذري

توزيع کود در قسمت تحتاني جوي و اختلاط آن با خاک از کاشت غده‌ها

قرار دادن کود به صورت کپه‌هاي کوچک د ربين قطعات غده بذري در ته جويها

 

کود اصطبلي

در ميان گياهان زراعي، سيب زميني بهترين واکنش را به کود اصطبلي نشان مي‌دهد اگر چه عناصر پر مصرف و کم مصرف که از طريق کود اصطبلي مصرف مي‌شوند در حاصلخيزي خاک نقش دارند، اغلب اثر اصلاح کنندگي مواد آلي اهميت بيشتري دارد. هوموس ساختماني خاکهاي سنگين را بهبود مي‌بخشد، در حالي که قدرت نگهداري رطوبت را در خاکها سبک را نيز افزايش مي‌دهد. با به کارگيري کود اصطبلي، تاثير ازت به عنوان يک کود معدني ممکن است 20 درصد افزايش يابد. استفاده از کود اصطبلي پوسيده ترجيح دارد، زيرا کود اصطبلي که تازه بوده و از نظر پوسيدگي نافص است، در اواخر رشد فعال شده و ممکن است موجب است موجب کاهش مقدار ماده خشک غده، از دست رفتن طعم سيب زميني در رسيدگي گياه شود (که ممکن است باعث بعد از کاشت بستر بذر به سرعت خشک شود. ميزان مصرف کود اصطبلي در حدود 15 تا 20 تن کود کاملا پوسيده در هکتار است. بسته به نوع حيوان، روش تغذيه حيوان روش تهيه کود، 10 تن کود اصطبلي مي‌تواند شامل 15 کيلو گرم ازت، 6 کيلو گرم P2O5، کيلو گرم K2O، 50 کيلو گرم CaO کيلو گرم MgO، 40 گرم Cu و 50 گرم B مي‌باشد.

آبياري

زارعيني که آبياري مي‌نمايند بيشترين اطمينان را به موفقيت خود دارند. آبياري براي زراعت سيب زميني ديررس بسيار مهم مي‌باشد و کمک به اطمينان از محصول پيش رس مي‌نمايد، که رسيدن آن در طول دوره‌هائي است که بارندگي نامطمئن است. در نواحي خشک آبياري مطلقا "ضروري است.

براي رشد وتوسعه خوب سيب زميني احتياج زيادي به آب است. رطوبت قابل دسترس خاک يا بدبين 45 و 65 درصد نگهداري شود.زمان ايجاد ستولن وغده بحراني ترين دوره احتياج به رطوبت خاک است. کمبود موقتي در زمان تشکيل غده ممکن است سبب رشد ناموزون يا غده‌هاي بد شکل گردد. در توليد سيب زميني هر دو سيستم آبياري شياري و باراني بکار مي‌رود. آبياري يا بارندگي بيش از حد مي‌تواند احتياج به ازت را افزايش دهد.

9-3 سيستمهاي آبياري سه سيستم اصلي و مناسب براي آبياري سيب زميني وجود دارد: (1) آبياري جوي و پشته اي، (2) آبياري باراني، و (3) آبياري قطره اي، در حال حاضر از آبياري قطره اي به طور گسترده نميشود، ولي اين سيستم ممکن است در مناطق داراي آب شود مفيد باشد.

آبياري جوي و پشته اي: آبياري جوي و پشته اي قديميترين سيستم آبياري بوده و هنوز هم در نقاط زيادي از دينا به کار گرفته مي‌شود مزاياي آبياري جوي و پشته اي عبارتند از (1) سرمايه گذاري کم، و (2) عدم خيس شدن شاخ و برگ (در جلوگيري از بيماريهاي شاخ و برگ و استفاده از آب شور مناسب است) معايب اين روش عبارتند از

نياز به کار فراوان، (2) راندمان پايين (رواناب نفوذ عمقي، توزيع غير يکنواخت)، فقط 70-50%آب مصرفي توسط گياه مورد استفاده قرار مي‌گيرد، و (3) مانعي براي مکانيزاسيون بيشتر.

آبياري باراني. آبياري باراني را مي‌توان به انواع زير نقسيم کرد:

 

سيستم سنترپيوت

سيستم آبپاشهاي خطي متحرک

از سيستم لوله‌هاي ثابت به واسطه هزينه زياد آن کمتر استفاده مي‌شود. سيستم لوله‌هاي متحرک و آبپاشي کوچک بيشتر مورد استفاده واقع مي‌شود. هزينه اوليه آن کمتر است، ولي به کارگيري بيشتري نياز است. مزيت اين سيستم آن است که مقدار آبي که در هر ساعت به کار مي‌رود کم مي‌باشد (معمولا 10-8 ميلي متر در ساعت)، اين امر موجب جلوگيري از آسيب ديدگي خاک و گياه شده، راندمان مصرف آب افزايش مي‌يابد. سيستمهاي سنتر پيوت و آبپاشي خطي متحرک صرفا در مزارع بزرگ و مدرن مورد استفاد قرار مي‌گيرد سرمايه اوليه مورد نياز است، ولي کار خيلي کم است به علاوه مي‌توان با استفاده از اين سيستم کود، علف کش، قارچ کش و حشره کش را به کار برد. عيب سيستم سنترپيوت آن است که شدت آبياري به ويژه در قسمتهاي کناري، بالا است. اين عيب را مي‌توان با کوچک کردن اندازه قطرات تا حدودي بر طرف کرد. اما کوچک کردن قطرات راندمان مصرف آب را کاهش مي‌دهد زير تبخير افزايش و حساسيت به باد بيشتر ميشود. اين سيستم عمدتا روي خاکهاي سبک که فاصله بين دو آبياري کوتاه است. مورد استفاده مي‌گيرد.

شرايط هوايي خاص موثر بر عملکرد و کيفيت

شرايط هوائي فوق العاده، بر عملکرد دو کيفيت اثر مي‌گذارد.براي تخمين تلفات ناشي از اين شرايط، اطلاع از طول دوره اي که در خلال آن شرايط اتفاق مي‌افتد، و همچنين مرحله اي از رشد گياه که اين شرايط در آن اتفاق مي‌افتد، مهم است.

 

تگرگ و يخبندان شبانه

بخبندان شبانه وتگرگ هر دو عملکرد سيب زميني اثر دارند. ميزان کاهش عملکرد به شدت آسيب و مرحله اي از رشد که آسيب وارد آمده است، بستگي خواهد داشت. گياهان جوان ممکن است بعد از صدمه ديدن بهبودي حاصل کنند و در گياهان مسنتر ممکن است بهبودي حاصل نشود.

وقوع آسيب بلافاصله بعد از گلدهي در مقايسه با وقوع آن در قبل از گلدهي (مشروط به اين که فصل رشد موجود طولاني باشد) کاهش عملکرد بيشتري به دنبال دارد. وقوع يخبندان شبانه در مراحل اوليه در مقايسه با مراحل بعد اثرات سوء کمتري دارد. مشروط به آن که محصول بهبود يابد.

 

دماي زياد

اثر دماي بالا ايجاد مي‌شود عبارتند از رشد ثانويه، سياه شدن بخش داخلي غده و نکروزه شدن ناشي از حرارت

 

رشد ثانويه

چند نوع رشد ثانويه نشان داده شده است.

طويل شدن غده‌ها (A)

ايجاد حالت تنگه اي (A)

غده بندي زنجيره اي با تشکيل ثانويه غده (B)

غده نيش زده (C)

غده‌هاي تکمه اي

 

 

 

 

 

رشد ثانويه توسط دماي بالا تحريک مي‌شود.هر شرايطي (مثل روزهاي بلند، ميزان زياد ازت و غيره) که تشکيل غده را به تاخير انداخته و طويل شدن ساقه واستولون را رونق بخشد، وقوع رشد ثانويه غده را تحريک خواهد کرد. خشکي نمي توان به طور مستقيم رشد ثانويه را تحريک کند، ولي بيشتر از طريق غير مستقيم اثر دارد. زيرا تحت شرايط خشک خاک، دماي برگ غالبا بوده و از جذب ازت مختل مي‌شود. به محض اينکه رشد ثانويه القا شد، رشد غده‌هاي اوليه متوقف مي‌شود، ولي مواد پرورده توليد شده توسط شاخ و برگ در رشد بخش ثانويه غده‌ها با رشد غده‌هاي ثانويه مصرف مي‌شود. کيفيت پخت اين غده‌هاي شيشه اي پايين است ولي غده‌هاي اوليه ممکن است هنوز براي استفاده به عنوان بذر مناسب باشند، مشروط به اين که مقدار زيادي کربوهيدات از آنها خارج نشده باشد.

لکه قهوه اي داخلي

دماي زياد خاک مخصوصا در خاکهاي شني مي‌تواند موجب قهوه اي شدن قسمت داخلي سيب زميني شود (بيماري شکلاتي، نکروزه شدن دروني و زنگ داخلي نيز ناميده مي‌شود). بعضي از واريته‌ها به اين اختلال خيلي حساس هستند (مثل آدران پيلوت) مشخصه لکه قهوه اي داخلي، لکه‌هاي قهوه اي نامنظم و خشک يا خالهاي پراکند در سراسر گوشت غده مي‌باشد. عمليات زراعي خوب (آبياري صحيح و پشته‌هاي بزرگ) شدت لکه‌هاي داخلي ار کاهش مي‌دهد. در مناطقي که اين اختلال مشکل عمده اي به شمار مي‌آيد، توصيه مي‌شود از کاشت و اريته‌هاي حساس خودداري شود.

سياه شدن بخش داخلي غده

سياه شدن بخش داخلي غده يک نابسماني فيزيولوژيکي است که در غده‌هايي که در دماي زياد (مثلا C40-35) نگهداري شده اند، توسعه مي‌يابد تنفس زياد ممکن است به فقدان اکسيژن در غده منتهي شود. چنين شرايطي ممکن است در خلال دوره انبارداري و حمل ونقل رخ دهد همچنين در غده‌هايي که در خيال برداشت در معرض آفتاب قرار مي‌گيرند يا وقتي دماي خاک در طول فصل رشد يا حتي در غده بذري و بعد از کاشت به مقدار زيادي افزايش مي‌يابد ملاحظه مي‌شود.


برداشت

زمان برداشت

براي تعيين زمان برداشت، بايد موارد زير را در نظر داشت: (1) عملکرد حقيقي محصول قابل حصول، (2) قيمت واقعي و قيمت مورد انتظار (3) تاثير زمان برداشت بر کيفيت محصول، (4) شرايط مزرعه وهواي موجود در مورد انتظار، و (5) زماني که بايد براي گياه بعدي تخليه شود،

جداي از عملکرد، کيفيت گياه نيز تحت تاثير زمان برداشت قرار مي‌گيرد. پوست غده نارس ضعيفتر و ديواره‌هاي سلولي زير اپيدرم آنها خيلي نازکتر است. به دليل پوست غده‌هاي نارس به سهولت آـسيب ديده و جدا مي‌شوند. برداشت زود گياه ممکن است بر کيفيت آن اثر بگذارد. در طول فصل رشد. درصد ماده خشک غده‌هايي که در حالت نارس برداشت مي‌شوند. درسد ماده خشک آنها پايين است. در صورتي که مقدار قندهاي احيايي و غيره احيايي آنها بالا مي‌باشد. اغلب سيب زميني بذري به منظور جلوگيري ويروس که ممکن است در آخر فصل رشد دخ دهد، زود برداشت مي‌شود. هجوم بلايت به شاخ و برگ نيز ممکن است دليلي براي برداشت زود به شمار آيد برداشت زود به آسيب بيشتر پوست منتهي شده و در نتيجه غده به سهولت توسط عوامل بيماريزاي قارچي و باکترياي آلوده مي‌شود. (براي مثال Fusarium)

عمليات برداشت، انتقال و انباردري

برداشت سيب زميني شامل (1) خارج ساختن غده‌ها از خاک، (2) جمع آوري غده‌ها، (3) جداسازي هزينه و حداقل افت (مثلا کيفي) به انبار يا بازار برسند. سيستم برداشت مورد استفاده به عوامل زير بستگي دراد.

وضعيت اقتصادي (يعني هيزينه ماشين آلات، هزينه کار)

مقدار غده‌هايي که بايد برداشت شوند و زمان موجود

اندازه، شکل و موقعيت مزرعه

شرايط خاک و هوا

هدف استفاده از سيب زميني (مصرف فوري يا انبارداري)

در برداشت از انواع گوناگون سيب زميني کنها (مثل گاو آهن، اسپينر، کننده بالابر) و برداشت کننده‌هاي کامل استفاده مي‌شود سيب زميني کنها غده‌ها را از خاک بيرون مي‌ريزند و اين غده‌ها بايد با دست جمع آوري شوند يک برداشت کننده کامل غده‌ها را از خاک خارج ساخته، از خاک، سنگ و شاخ و برگ جدا کرده و با حداقل کار تحويل مي‌دهد. در مزارع بزرگ که در آن‌ها روشهاي خاک ورزي و کاشت طوري انجام مي‌گيرد که حداقل کلوخه در پشته‌ها وجود داشته باشد، از اين ماشينها به طور گسترده استفاده مي‌شود. در ديگر مزارع از سيب زميني کن استفاده مي‌شود.

فاصله زماني بين خارج سازي و جمع آوري:

اگر در زمان برداشت مزرعه مرطوب است ممکن است فاصله انداختن بين زمان خارج سازي غده‌ها از خاک و جمع آوري آنها مفيد باشد، زيرا غده‌ها خشک مي‌شوند (بارندگي مهم است زيرا بر حفظ کيفيت غده‌هاي  برداشت شده اثر مي‌گذارد) در طي زمان، پوست غده سخت شده و خاک چسبيده به آن خشک مي‌شود. اما غده‌ها بايد به مدت کوتاهي در معرض هوا و آفتاب باشند. قرار گرفتن غده‌ها در معرض آفتاب به ويژه اگر پوست غده هنوز نازک و جوان باشد، ممکن است موجب آفتاب سوختگي شود. ممکن است سياه شدن داخل غده در اثر فقدان اکسيژن مخصوصا زماني که دما بالا و خاک خشک است، ديده شود.

آسيب ديدگي در طي حمل ونقل و درجه بندي. با به کار گيري برداشت کننده‌هاي کامل، غده‌ها برگيري شده، انتقال و به صورت دسته جمعي انبار مي‌شوند. در جه بندي نبايد قبل از التيام زخمها و سخت شدن پوست انجام گيرد بعضي از برداشت کننده‌ها نبايد به طور کامل پر شوند. بعد از خارج سازي غده‌ها از خاک توسط يک کننده، غده‌ها را اغلب با استفاده از سبد يا صندوق جمع آوري مي‌کنند. کوفتگي غده معمولا در استفاده از صندوق کمتر است.

انبار داري

 

روشها و طول مدت انبارداري

چون تامين امکانات انبارداري دراز مدت پر خرج بوده و تلفات در طول دوره انبار اجتناب ناپذير است. بايد براي هر مورد خاص تعيين شود که آيا تنظيم دوره رشد گياه يا ايجاد امکانات انبارداري تغيين شوند. روش مورد استفاده به هدف منظم سيب زميني به بازار است.همچنين لازم است روشهاي مناسب انبارداري تعيين شوند. روش مورد استفاده به هدف از محصول، طول مدت انبارداري، دماي خارج انبار، مقدار غده اي که بايد انبار شود. و روش جابه جا بستگي دارد.

انبار کردن

سهم زيادي از محصول سيب زميني را نمي توان بلافاصله پس از برداشت وارد بازار کرد و بايد آنرا در انبار قرار داد. در ابتدا غده‌ها بايد در 8/12 تا 6/15 درجه سانتي گراد با رطوبت نسبي بالا و تهويه خوب براي دو تا سه هفته نگهداري شود. اين شرايط براي ترميم بريدگي و کوفتگي‌ها مناسب است. سپس درجه حرارت را مي‌توان 3/3 تا 4/4 درجه سانتي گراد پاييني آورد. در اين محدود غده‌ها در انبار جوانه نمي زنند. در جاهايي که درجه حرارتهاي پايين موجود نيست. جوانه زدن سيب زميني‌هاي غير فرآورده اي را مي‌توان يا استفاده از بازدارنده‌هاي جوانه زدن کاهش داد. ماليک هيدازيد به نسبت 3/3 کيلو در هکتار که چند هفته قبل از برداشت بکار رود موثر است درجه حرارتهاي زير اين محدوده تا حدودي، براي ذخيره سازي قندها مناسب است و سيب زميني را براي تهيه چيپس نامناسب مي‌سازد. اين حالت را مي‌توان با انبار کردن غده‌ها براي حدود 2 هفته در درجه حرارت 6/15 تا 1/21 درجه سانتي گراد بر طرف نمود.

بازاريابي

سيب زميني کاران معمولا "از طريق تعاوني‌ها يا محلهاي مرکزي بسته بندي محصول خود را مي‌فروشند زيرا خريداران عمده خواهان بسته بندي با کيفيت يکنواخت در ميزانهاي قابل توجه هستند. غالب نواحي توليدي بزرگتر خريداران بازارهاي بزرگ که سيب زميني را در نقاط حمل و نقل و جمع آوري خريداري مينمايند بخود جلب مي‌کنند. بسته بندي جذاب سبب فروش بهتر است. سيب زميني، در جعبه‌هاي مقوائي پاکتهاي توري و کاغذي 5/22 کيلوئي، پاکتهاي پلاستيکي، يا توري‌هاي مخصوص مصرف کننده، 4/1، 3/2، 5/4، و 8/6 کيلوئي، و بميزان کمتري در کيسه‌هاي کرباسي 45 کيلوئي بفروش مي‌رسد.

تغيير جهت از سيب زميني که بصورت تازه به بازار عرضه مي‌شود به محصولات فرآورده اي بطور فاحشي تشکيلات بازار سيب زميني داده است. ميزانهاي قابل توجهي بر طبق موافقتنامه‌هاي قرار دارد بين زارعين و تهيه کنندگان فرآوده کشت مي‌شود. در پاره اي موارد، اين موافقتهاي قبل از فصل روي قيمتها، سبب مبهم شدن واکنش قيمتهاي سيب زميني و تغييرات آن در فصول مي‌گردد. همچنين موجودي سيب زميني تازه دريافت مي‌شود موثر است.

صادرات و واردات: در سال 1972 حدود 173850 تن سيب زميني تازه به ارزش 12445000 دلار از آمريکا عمدتا" به کانادا صادر گرديد و ميزانهاي کمي نيز به آرژانتي، شيلي، نواحي درياي کارائيب، و مکزيک ارسال شد. در مقايسه 314101 تن سيب زميني به ارزش 46217000 دلار در سال 1977 صادر گرديده بود. در سال 1972، کل واردات سيب زميني به آمريکا 48221 تن به ارزش 5219000 دلار بود. عملا" کانادا تنها تامين کننده سيب زميني تازه براي ايالات متحده است.

بيماريها

سيب زميني در معرض انواع زيادي از بيماريهاي قارچي، باکتريايي، و ويروسي که محتاج به روشهاي کنترل گوناگوني است مي‌باشد. پاره اي از اين بيماريها سبب خسارات عمده در نقاطي که سيب زميني پرورش مي‌يابد مي‌گردند، در حاليکه سايرين بيشتر محلي هستند. بسياري از مهمترين بيماريها بذر زاد هستند. بنابراين اهميت بذر عاري از بيماري و ضد عفوني بذر با سموم زارعين در کليه نقاط شناخته شده است. تناوب محصول براي جلوگيري از حالت تخريبي افزايشي ارگانيزمهايي که در خاک و روي ساقه و غده‌هاي قديمي در حال پوسيدن زندگي مي‌کنند ضروري است، و سم پاشي يا گرد پاشي براي کنترل حشرات و بيماريهاي برگ لازم مي‌باشد.

بلايت زود رس. توسط Alternaria solani ايجاد مي‌گردد، بلايت زود رس به صورت لکه‌هاي بزرگ قهوه اي خاکستري ظاهر مي‌شود، که معمولا علائم تاريک و روشن متحدالمرکزي را روي برگها نشان مي‌دهد لکه‌ها با بزرگ شدن در يکديگر تداخل کرده و نهايتا کليه برگ را شامل مي‌شود. اين بيماري در جنوب آمريکا هنگامي که يک دوره باراني در طي ماهاي ارديبهشت و خرداد واقع مي‌شود متداول ترين مي‌باشد. اين بيماري غالبا به سوختگي انتهاي برگ، که آسيب رساني آن در طي آب و هواي گرم وخشک که بلافاصله پس از يک دوره بسيار مرطوب مي‌باشد، اشتباه مي‌گردد. اين دو با يکديگر تقريبا "همه ساله سبب کاهش زياد محصول مي‌گردند. که بعضي اوقات ميزان آن حتي به 50 درصد مي‌رسد. خسارت حاصل از بلابت زودرس را مي‌توان با سمپاشي يا گرد پاشي با زينت يا مانب که سبب مرگ اين قارچ مي‌شود کاهش داد.

بلايت ديررس. عامل آن Phytophhora infestans مي‌باشد. بلايت ديررس معمولا " مخرب ترين بيماري برگي سيب زميني شناخته مي‌شود. معمولا" در جنوب آمريکا اين بيماري مهم نبوده، ليکن در آب و هواي مرطوب و خنک متداول در شمال آمريکا ظغيان مينمايد. کنترل توسط کاشت غده‌هاي عاري از بيماري، نيمه مقاوم، سمپاشي با سموم مسي، با نب يا زينت انجام مي‌گردد.

موازائيک: موزائيک يک بيماري ويروسي است که به صورت لکه دار شدن برگها با نواحي که بين نواحي تيره تر پراکنده هستند ظاهر شده و کم و بيش با چروکيدگي همراه است. از دست دادن کلروفيل سبب کاهش ايجاد نشاسته شده ودر نتيجه باعث نقصان عملکرد غده مي‌گردد. اين بيماري از سالي به سال ديگر همراه غده‌هاي بذري منتقل مي‌شود. در مزرعه، توسط حشرات و عمدتا" شته سيب زميني که شيره را از گياهان آلوده به گياهان سالم متقل مي‌سازد پراکنده مي‌گردد. کنترل کردن شامل از بذر گواهي شده خوب است.

لوله اي شدن برگ. لوله اي شدن برگ يک بيماري ويروسي است که گياهان آلوده به آن داراي رنگ سبز روشن تري بوده و بوته‌ها ايستاده ترو برگچه‌هاي پائيني بطرف بالا لوله شده اند. کاهش عملکرد در مقايسه با موزائيک بسيار بيشتر است. وسائل انتقال و روشهاي کنترل مانند موازائيک است.

اسکب، اسکب يا لکه سياه در اثر حمله streptomyces scabies ايجاد شده توسط غالب کشتکاران سيب زميني بوسيله علامت مشخصه لکه‌هاي فرورفته روي غده شناخته مي‌گردد. غده‌هائي که بصورت بدي لکه‌هاي فرور رفته دارند قابل فروش نيستند. قارچ در محلهاي بيماري زده روي سطح غده‌هاي سالم و در خاک زندگي مي‌کند. بهترين رشد آن در خاکهائي است که بميزان جزئي قليائي، خنثي ويا به ميزان جزئي اسيدي باشند و ممکن است براي چندين فصل زنده بماند مگر اينکه واکنش خاک در زير ph 2/5 باشد. واريته‌هاي داراي مقاومت شامل منوميني انتاريو، کايوگا، سنکا و چروکي مي‌باشد.

پوسيدگي آوندي باکتريائي. اين بيماري توسط باکتري corynebacterium spdonicum ايجاد شده و بينهايت مسري است. اين بيماري گياهان و همچنين غده‌ها را آلوده مي‌سازد. برگهاي پايئني يک ساقه آلوده ابتدا زرد رنگ مي‌گردد. ساير برگها شروع به پيچيدن و پژمرده شدن کرده وساقه بزودي مي‌ميرد.غده‌ها در نقاط اتصال به ساقه‌ها آلوده شده و عامل بيماري نواحي آوندي را اشغال مي‌نمايد. باکتري که سبب پوسيدگي آوندها مي‌شود توسط بذر آلوده، وسائل انبار و حمل و نقل پراکنده مي‌شود. تنها از بذر عاري از بيماري بايد استفاده شود و هر چيزي که در جابجائي غده‌هاي بيماري زده بکار مي‌رود بايد کاملا ضد عفوني گردد.

ساقه سياه سيب زميني . ساقه سياه يک بيماري باکتريائي است که توسط Erwinia astroseptica ايجاد ميشود گياهان بيماري زده رنگ سبز زرد رنگي پيدا کرده و ساقه در زير سطح خاک سياه مي‌گردد، قسمتهاي نرم و قطعه بذر قديمي پوسيده مي‌شود و با تداوم شرايط مرطوبي خاک ممکن است غده‌هاي جديد نيز در محل خود پوسيده مي‌شود همچنين غده‌ها ممکن است در انباريا در حمل و نقل پوسيده شود باکتري ممکن است در داخل يا بر روي سطح سيب زميني انتقال يابد. زماني که غده‌هاي آلوه کشت مي‌شود، باکتري ممکن است داخل جوانه گردد. همچنين باکتري در خاک زندگي مي‌کند. روشهاي کنترل شامل استقاده از پايه بذري عاري از بيماري، آغشته ساختن بذر به سموم و تناوب محصول مي‌باشد

پوسته سايه سيب زميني توسط pellicularia filamentosa ايجاد مي‌گردد و اين بيماري بصورت لکه‌هاي بزرگ نامنظم، پوسته پوسته اي، سياه رنگ (اسکزتيا) روي سطح سيب زميني بوجود مي‌آيد. هنگامي که چنين غده‌هاي آلوده اي کشت شوند. عالبا" قارچ به جوانه‌ها حمله کرده و قبل از آنکه از خاک خارج شوند آنها را مي‌کشد و يا سبب پژمردگي و مرگ در زمانهاي بعدي مي‌گردد. غده‌هاي آلوده نبايد به منظور بذر بکار روند. اسکروتياي بزرگ را مشکل مي‌توان با کاملترين روش ضد غفوني بذر از بين برد. و در نتيجه اين روش زياد رضايتبخش نيست.سم PCNB که در  10 تا 15 سانتي متري عمق خاک سطحي به شدت آلوده ديسک زده شود تا حدودي اين بيماري را کنترل مي‌کند. استفاده از بذر عاري از بيماري هنوز موثرترين روش است.


منابع

- پرورش سبزي در باغ، خانه و آپارتمان نوشته حسن حسن زاده عباس پور

- پرورش سبزي نوشته اردشير قادري

- سبزيکاري نوشته محمد مشيري

-vegetable crop fifth edition: Thompson and lcelly

- Breeding vegetable crop: Maclcj. Bassett

- vegetable production IB: Libner Nonneclce

- Anonymous "pest and Disease Control Proyrams for Potatoes, "calif. Agr


 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 27 فروردین 1399 ساعت: 21:54 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق درباره ورزش گلف

بازديد: 851
تحقیق درباره ورزش گلف

فهرست مطالب

 

تاريخچه1

ورزشگلفاز کجا آمده است؟3

زمین و تجهیزات گلف.. 5

مینی گلف چیست؟6

قوانين كلي گلف.. 8

ويژگی های ورزش گلف.. 13

گلفدر ایران. 14

گُلف، زنان، قدرت، تمركز. 15

نانسی لوپز، ستاره گلف زنان. 18

 

تاريخچه

1413 میلادی زمان شروع گلف در اسکاتلند برای شاهزادگان و درباریان بود تا سال 1457 و بعد از سال 1457 بازی کردن گلف ممنوع شد که تا سال 1503 ادامه داشت بعد از سال 46 سال بازی گلف از سرگرفته شد و بعد از این تاریخ بازی گلف همگانی شد.

اولین باشگاه گلف جهان درسال 1754 میلادی در سنت اندروزاسکاتلندانگلیس آغاز بکار کرد.
درایران گلف ازسال 1924 میلادی شروع شد و تا زمان ملی شدن نفت هیچ ایرانی در باشگاههای گلف کشور عضو نبود بعداز ملی شدن نفت ایرانیها به بازی گلف پرداختند.

بازی گلف به دلایل بسیاری پرطرفدارترین بازی در دنیاست. مبتدیان نیز درهر گروه سنی که باشند باندازه پیشکسوتان از این بازی لذت می برند. بازی گلف نیروی فکری و آمادگی جسمانی بازیکن هر دو رامی طلبد و در عین حال که موجب تنوع و تفنن می شود می تواند در شخص احساس دلسردی و یا بالعکس عادت مفرط پدید آورد. بازی گلف در عین حال که می تواند یکی از مشکلترین بازیهای دنیا باشد چنانچه بادر نظرداشتن رموز بهره گیری بهتر از موقعیتهای بازی ؟ می تواند یکی از لذت بخش ترین بازیها باشد. هدف عمومی بازیکنان گلف این است که چطور ضربات با ارزشی را ذخیره و حساب ضربات خود را پائین نگهدارند. چرخش صحیح و چوب گیری خوب اصول بازی موفق می باشند اما یک بازیکن تمام عیار باید دارای چهار خصوصیات باشد

اول یکنواختی CONSISTENCY

دوم خونسردی و آرامش COMPOSURE

سوم شعور عمومی COMMON SENSE

چهارم تمرکز حواس CONCENTRATION

که موارد فوق را باید با دید مثبت و افکار خوشبینانه کامل نمود تا اجراء لازم برای بازی نوین گلف رادر دست داشت.

یک دور بازی 4 ساعته گلف تقریباً حدود پنج دقیقه آن صرف زدن ضربات به توپ می شود چنانچه بازیکن 5 دقیقه دیگر را هم صرف اعمال معمول پیش از زدن ضربه نماید مجموعاً ده دقیقه خواهد شد که شخص باید در خلال آن به هماهنگی کامل در بازی و در نتیجه بدست آوردن کمترین حساب ضربات نایل شود. در یک دوره چهار ساعته بازی گلف بازیکن با انگیزه بازی گلف حدود 8 کیلومتر پیاده روی می کند.
گلف در ایران حدود 85 سال پیش همزمان با ورود اتباع خارجی به منظور کشف و استخراج نفت در مناطق نفت خیز جنوب کشور این ورزش نیز وارد ایران شد. تا قبل ازملی شدن صنعت نفت هیچ ایرانی راهی به این بازی نداشت و بازی گلف انحصاراً در دست خارجیان بوده، پس از ملی شدن صنعت نفت علاقمندان ایرانی به این ورزش در نواحی جنوب مانند مسجد سلیمان، آغاجاری، گچساران، اهواز و آبادان با اشتیاق و علاقه هر چه تمامتر به این ورزش روی آوردند بطوریکه در حال حاضر شهرهای اهواز، آبادان، ماهشهر، مسجد سلیمان و دیگر شهرهای استان خوزستان بیشترین علاقمندان و ورزشکاران این رشته را به خود اختصاص داده اند وعموماً کارکنان شرکت نفت این ورزش مفرح و با نشاط را انجام می دهند. به جز نواحی جنوب کشور در هیچ کجای ایران ورزش گلف متداول نبوده ودر تهران نیز این رشته بصورت اختصاصی و در مجموعه ورزشی انقلاب که در سال 1340 تاسیس شده بود توسط خارجیان مقیم تهران که عمدتاً کارکنان سفارتخانه های خارجی بودند انجام می شد. پس از انقلاب شکوهمنداسلامی تمامی علاقمندان بدون هیچگونه محدودیتی بازی گلف را آغاز نمودند و این علاقمندی باعث گردید تا تشکیلات ورزش گلف کشور از اردیبهشت ماه سال 1370 در قالب یک کمیته آغاز بکار نموده و با توسعه فعالیتهای خوددر فاصله کوتاهی رسماً به عنوان فدراسیون گلف جمهوری اسلامی ایران معرفی و در لیست فدراسیونهای رسمی کشور قرار گرفت. این فدراسیون در سال 1996 میلادی به عضویت شورای جهانی گلف درآمد و درسالهای اخیر با کنفدراسیون گلف آسیا و اقیانوسیه نیز مرتبط شده است. در حال حاضر شهرهای تهران، خراسان، قم، اهواز، آبادان، مسجد سلیمان، ماهشهر، اصفهان و شیراز دارای هیئت های ورزشی فعال می باشند و همه ساله مسابقات گوناگونی در سطوح مختلف برگزار می شود.

ورزشگلفاز کجا آمده است؟

این سوالی است که شاید خیلی از شما تا به حال از خود پرسیده ایدو البته شاید برخی بدانید که اسکاتلند یکی از خاستگاههای این ورزش دوست داشتنی است. شما چه فکر می کنید. مقاله زیر ار بخوانید تا در موردگلفبیشتربدانید.

آنچه که قطعا" مسلم است این است که همه ما می دانیمگلفاز اسکاتلند آمده. اسکاتلندیها از زمانهای بسیار قدیم به این ورزش علاقه زیادی داشتند و برای انجامبازی های آن باشگاه هم داشتند که همه بازیکنان عضو آن بودند. گلفاز همان زمان (قرن 15میلادی) نیز به شیوه امروزی بازی می شد، توپ کوچک و سفیدگلفرا با چوب مخصوص روی زمینهل می دادند تا در سوراخی که در زمین چمن تعبیه شده بود بیفتد.

در حقیقتاولین نشانه های این ورزش در زمان شاه جیمز دوم (اسکاتلند) دیده شد ، کسی که در سال 1457انجام دو ورزش فوتبال وگلفرا ممنوع اعلام کردهبود.جیمز معتقد بود که با انجام این بازیها تیرکمانداران ارتش اسکاتلند از آمادگیرزمی دور می شوند. در سالهای 1471 و 1491 به ترتیب شاه جیمز سوم و چهارم نیز قانونتحریم را تمدید کردند. اماگلفاین بازی جالب به صورتهایمختلف در اسکاتلند و کشورهای اطرافش ادامه یافت ، تا زمانیکه در سال 1744 اولینقوانین رسمی این رشته در ادینبورگ (Edinburgh)  نوشته شد و پس از آن هرگلفباز آماتوری هم میتوانستبا تکیه بر آن قوانین به انجان ورز مورد علاقه اش بپردازد.

اما آیامیتوان گفت که اسکاتلندیها مخترعگلفبوده اند؟

جواباین است: نمیتوان پاسخ کاملا" قطعی داد، چرا که شواهد مستدلی وجود دارد که نشان میدهد اسکاتلندیها خودشان از ورژنهای دیگری از این ورزش تاثیر گرفته‌اندUSGA  .اتحادیهگلفآمریکا در اینزمینه می گوید: "در حالیکه بسیاری از اسکاتلندیها مدعی این مساله هستند که بازیگلفاز کشور آنها به سراسراروپا پخش شده شواهدی وجود دارد که نشان میدهد نخستین بار بازی توپ و چمن درفرانسه، آلمان و کشورهای لوکزامبورگ، هلندو بلژیک بازی میشده!" در آلمان در قرن 14معمولا" این ورزش اغلب روی یخ انجام می شد و شبیه همانگلفروی چمن با ضربه چوبمخصوص به توپ از نقطه A به نقطهB هدایت می شد.

شاید به نظرتان بیاید کهاین ورزش شبیه هاکی ست. درسته؟

اما اینطور نیست، فقط چون این بازی در آلمانروی یخ بازی می شد ممکن است این تصور اشتباه را به وجود آورد. آلمانها واسکاتلندیها هر دو در رواج این ورزش شریک بودند و در حقیقت کلمه " گلف" از تلفیق دو کلمهاسکاتلندی و آلمانی به وجود آمده که البته به علت علاقه زیادی که اسکاتلندی بهانجام این بازی داشتند این باور در طول سالها میان مردم گسترش یافت که اسکاتلندی هامخترع این بازی بوده اند. البته اسکاتلندی ها به جای یخ در زمینهای چمن کاری شدهبازی میکردند.

آیا این فرضیه صحت دارد که آلمانهاگلفرا اختراع کردهاند؟

نه، اینطور نیست چرا که قبل از آن در بعضی کشورهای اروپایی نیز بازی میشد که اسناد معتبری از آن کشورها در دست نیست و در این جا نیز ما نمی خواهیم اینمساله را انکار کنیم که اسکاتلندی ها نقش به سزایی در شکل گرفتن تاریخ این ورزشداشتند. مردم این کشور پیشرفتهای چشمگیر و قابل ملاحظه ای درگلفداشتند.

ریشهکلمهگلفاز کجاآمده؟

آیا کلمه ایست که از حروف عبارت: فقط برای مردان ، ممنوع برا ی زنان Gentleman Only, Ladies Forbidden  سرچشمه گرفته؟

جواب این است: خیر!

گلفمشتقی از این عبارت نیستو اگر پیش از این چنین چیزی شنیده بودید سریع آن را فراموش کنید و کسی را که به شماآن را گفته پیدا کرده و او را نیز از اشتباه درآورید! مانند اکثر کلمات مدرن امروزیکلمه " گلف" از زبان گویشمحلی و قدیمی گرفته شده. البته بخشی از ریشه شناسی کلمه " گلف" از کلمات قدیمیاسکاتلندی  Golve  Goff گرفته شده که در اصل مشتقی از کلمه آلمانی قرونوسطایی Kolf  بوده است.

این اصطلاحkolf  به معنای باشگاه (Club) است. درقرن 16 کلمهگلفبرای اینبازی به صورت بین المللی تصویب شد! در مقالات بعدی سعی داریم تا به قهرمانان اینورزش بپردازیم ...

زمین و تجهیزات گلف

زمین استاندارد گلف داری هجده(18) حفره می باشد فاصله حفره ها از نقطه شروع و از یکدیگر متفاوت بوده و معمولاً بین 100 تا 600 یارد متغیر می باشد که در این فواصل موانع گوناگونی از قبیل موانع آبی و شنزار و چمنزارهای بلند و پرپشت طراحی و گنجانده شده است.

گُلْف یکی از بازیهای فضای آزاد است که در آن بازیکنان بطور فردی یا تیمی بوسیلهچوبهای گوناگون ویژه‌ای توپ کوچکی را درون سوراخی در زمین می‌اندازند. در آیین‌نامه بازیگلفاین بازی را اینگونهتعریف کرده‌اند: "گلفپرتاب یک توپ از نقطه آغاز بازی به درون یک سوراخ است که بوسیله یک یا چند ضربهپیاپی و بر طبق قوانین مشخصی صورت گرفته باشد." باور عموم براینست که خاستگاهگلفسرزمیناسکاتلند است. این بازی از چندین سده پیش در بریتانیا بازی شده است. نخستین قوانین رسمی این رشتهدر شهرادینبورگ اسکاتلند نوشته شد. در آلمان در سده 14 معمولا" این ورزش اغلب روی یخ انجام می‌شد. واژه " گلف" از واژه‌هایقدیمی اسکاتلندی " "Golve و " "Goff گرفته شده که در اصل مشتقی از واژه آلمانیمیان‌سدهای "Kolf" بوده است. این اصطلاح kolf به معنای باشگاه است. در سده 16 واژهگلفبرای این بازی به صورتبین المللی تصویب شد. این بازی با اینکه معمولاً به عنوان بازی مرفّهان ونخبگان بشمار می‌آید امروزه در میان طبقات دیگر هم محبوبیت یافته و بازیگران بیشتری را ازسراسر جهان به خود جلب می‌کند.

زمینگلفحدود سی چهلهزار متر مربع وسعت دارد. برای بازیگلفکفش ویژه میخداری نیازاست تا به هنگام ضربه زدن پای بازیکن نچرخد. لباسگلفهم برای راحتی حرکت بدن واز جنس مخصوص درست شده است. برایگلف‌بازیساک ویژه‌ای نیاز است تا چهارده چوبگلفرا در خود جای دهد. اینساک در زیر خود چرخهایی دارد که بهگلف‌باز اجازه می‌دهد تا ساکو چوبهای خود را براحتی در سراسر زمین بهمراه ببرد. هر کدام از این چوبها برای زدنضربه‌های گوناگونی بکار میروند. هر بازیگلفبین چهار تا پنج ساعت طولمی‌‌کشد ودارای قوانین خودش است

مینی گلف چیست؟

همانگونه که از نام آن پیداست از گروه خانواده ورزش گلف می باشد.

مینی گلف که به آن Crazy Golf نیز می گویند انجام بازی گلف را در مساحتهای کوچکتر از زمین استاندارد فراهم می کند. با این توضیح که در مینی گلف فقط از ضربات کوتاه (putt ) استفاده می شود.

هدف از بازی مینی گلف استفاده از تمرکز- که یکی از ویژگیهای گلف است- می باشد. بدین معنی که هدایت توپ به حفره باید با تمرکز کامل و با کمترین ضربه صورت پذیرد.

زمین مینی گلف:

با عنایت به مطالب گفته شده امکان راه اندازی زمینهای این بازی در مساحتهای کوچک میسر است.
پارکهای مدارس دانشگاهها حیاط مجتمعهای مسکونی پادگانها بیمارستانها هتلها و ... حتی در شرایطی که فضای کافی دراختیار نباشد از پشت بام ساختمانها نیز می توان برای یک زمین مینی گلف کوچک بهره برد.(این مورد در چند شهر آمریکا اجرا شده است. )

متراژ مورد نیاز بستگی به اهداف بازی دارد. به این معنی که اگر هدف فقط سرگرمی خانگی باشد می توان در فضایی کوچک ( حتی 5 متر مربع) به مینی گلف پرداخت.

اما اگر بخواهیم به مینی گلف بعنان سرگرمی گروهی نگاه کنیم به دو صورت امکان آن وجود دارد:
1) بدون سازه

2) با سازه

1) مینی گلف بدون سازه: ساده ترین شکل آن ایجاد حفره در زمینهای چمن است. این کار در فضایی از 100 مترمربع به بالا امکانپذیر است.

در اینحالت بازیکنان بر سر انداختن توپ با کمترین ضریه به داخل حفره با هم رقابت مب کنند.

2) مینی گلف با سازه: از زیبایی و هیجان آن بسیار می توان گفت و نوشت.

خلاقیت در ساخت سازه به اشکال گونانگون ایجاد مانع بر سر راه توپ پیچ و خم در مسیر حرکت توپ استفاده از تکنیکهای گوناگون برای آموزش به کودکان در طراحی زمین و ... همگی در این روش قابل اجرا می باشد.

همانگونه که گلف استاندارد در دو حالت 9 حفره ( 9 hole) و 18 حفره (18 hole) قابل انجام است مینی گلف با سازه نیز این امکان را دارا می باشد.

سازه های مینی گلف را می توان با اسکلت فلزی ( با قابلیت جابجایی ) و مصالح ساختمانی ( بدون قابلیت جابجایی) که دارای پستی بلندی باشد و یا حتی بر روی سطح زمین و فقط با مشخص کردن محدوده با ابزار مختلف اجرا نمود. ( در تصاویر اشکال گوناگون آن نمایش داده شده است.)

از نظر هزینه نیز ساخت سازه و پوشش سطح آن با موکت رقم ناچیزی را به خود اختصاص می دهد.

ویژگیها:

بدلیل عدم نیاز به مهارتهای جسمانی تمام گروههای سنی می توانند نسبت به انجام مینی گلف اقدام نمایند.

حضور اعضای خانواده در کنار هم هیجان نشاط و شادابی حاصل از این بازی قابل توصیف نمی باشد. مسابقه می تواند میان دو خانواده نیز برگزار شود. پدر بزرگ را می توان با نوه اش همبازی نمود که در ورزشهای دیگر کمتر سراغ داریم.

بدلیل عدم نیاز به لبلس خاص خانمها بسادگی می توانند در محیطهای عمومی نیز به این بازی در کنار خانواده خود بپردازند. با اندکی حمایت و توجه لیگ مینی گلف حتی بصورت کشوری- بوسیله این انجمن قابل برگزاری می باشد. این اطمینان وجود دارد که بدلیل تازگی تنوع هیجان حضور خانواده ها و ... مینی گلف در زمانی کوتاه جای خود را در سبد تفریح هموطنان بازنماید.

قوانين كلي گلف

قوانین کلی گلف عبارتست از 34 قانون مدون باضافه تعداد زیادی تبصره و متمم و استثنائات.
آبانس (هندی کپ)
HADICAP

هندی کپ یاامتیاز تعادلی، بازیکنان سطوح مختلف را قادر می سازد که با یکدیگر به رقابت بپردازند. هندی کپ بر اساس تعداد ضرباتی که بازیکن در یک دور بازی از «پار» تجاوز می کند تعیین می گردد ماکسیمم هندی کپ برای آقایان 36 و برای خانمها 40 می باشد هند کپ بر اساس میانگین سه دور بازی تعیین می گردد.

زمین گلف استاندارد

شامل 18 حفره و سه نوع پار و جمع تعداد ضربات 72 می باشد.

اول پار(PAR) سه برای آقایان از 250 تا 100 پارد

دوم پار(PAR) چهار برای آقایان از 470 تا 251 پارد

سوم پار(PAR) پنج برای آقایان از ---- تا 471 پارد

پار PAR، تعداد ضربات بدون اشتباه یک میدان که با اعداد 3و 4و 5 مشخص می شود.
سه نوع گریپ
GRIP وجوددارد.

1- OVERLAPING
2-
INTERRLOCKING
3-
TEN FINGER GRIP

محوطه شروع THETEEING GPOUND

محوطه ای مسطح با چمن درو شده و کوتاه که اولین ضربه از این محوله بازی می شود.
محوطه موانع
HAZZARDS. این موانع در مسیر حفره ها بنحوی طراحی شده اند که هریک از مسیرها را بطور متفاوتی مشکل و رقابت برانگیز می کند.

محوطه عادی زمین THE FAIR WAY

این محوله تمام مسیر از نقطه شروع تا حفره را در بر می گیرد و در اطراف مسیر محوطه هائی از چمن‌های پرپشت و درو نشده وجود دارد.

& هدف بازی THE AIM OF THE GAME

هدف بازی انداختن توپ به ترتیب در حفره های هیجده گانه با استفاده از چوبهای متفاوت و زدن کمترین تعداد ضربات می باشد.

بازیها بصورت انفرادی ودو نفره و سه نفره و نهایتاً چهارنفره انجام می شود. اساساً دو نوع بازی متفاوت وجوددارد یکی رقابتهای ضربه ای و دیگری بازیهای مسابقاتی که در بازیهای مسابقاتی بازیکنی که بیشترین تعداد حفره را بدست می آورد و در بازیهای ضربه ای بازیکنی که مسیر بازی را با کمترین تعداد ضربات طی کند برنده بازی خواهد بود.

&گرین GREEN

محوطه اطراف حفره را گویند که دارای چمن یکدست و بدقت کوتاه شده می باشد.

&حفره HOLE

قطر حفره 5/4 اینج(43/11 سانتی متر) و عمق آن حداقل 4 اینچ(16/10 سانتی متر) می باشد.

&چوب پرچم THE FLAGSTICK

پرچم برای مشخص کردن مکان حفره در آن گذارده می شود معمولاً رنگ پرچم برای حفره های 9-1 زرد و برای حفره های 18-10 قرمز می باشد.

& چوبهای گلف THE GLUBS

اصولاً 3 نوع چوب گلف وجود دارد چوبی، آهنی، پاتر، بر چسب اینکه شات دارای چه خصوصیاتی باشد برای زدن آن نوع چوب از نظر بلندی دسته و زاویه صفحه فرق می کند هر چه زاویه صفحه بیشتر باشد ارتفاع شات بیشتر خواهد بود به این زوایه اصطلاحاً (لافت) (LAFT ) چوب می گویند. ست کامل گلف شامل 14 عدد چوب(GLUBS) می باشد چهار عدد وود WOOD نه عدد آهن IRONS و یک عدد پاتر PUTTER می باشد.

& توپ THE BALL

توپ گلف از لاستیک باروکش خارجی پلاستیک ساخته شده است که سطح آن برای دقت نشانه روی و برد بیشتر دارای خلل و فرجهائی می باشد.

ملزومات Accessories

ساک: ساکهای گلف در اندازه و وزنهای متفاوت و با جنسهای گوناگون وجود دارد.

& پایه توپ

پایه توپ برای ضرباتی است که بازیکن می تواند اولین بار ضربه هر حفره را از روی آن بازی کند انواع چوبی و پلاستیکی در دسترس می باشد.

& علامتگذاری محل توپ BALL MARKER

در روی گرین ودر جای توپ بازیکن بطور موقت قرار می گیرد.

& چتر UMBRELLA

همراه داشتن یک چتر گلف، اغلب برای بازیکن بسیار سودمند واقع خواهد شد.

آداب بازی

آداب بازی به همان اندازه که برای خود بازی اهميت قائل است رعايت حق تقدم و ادب را هم مهم می داند. هرچند که نکات زير قانون نيستند اما رعايت آنها در بازی حايز اهميت بسياری است.

۱- هنگام آماده شدن بازيکن تا پايان سوئينگ نزديک او نايستيد و حرکت و صحبت نکنيد.

۲- تا زمانيکه گروه جلويی از مسير خارج نشده بازی را شروع نکنيد.

۳-هميشه بدون تاخير بازی کنيد و پاتينگ گرين را همراه با افراد گروه ترک کنيد.

۴-از گروه های سريع تر دعوت کنيد بازی را زودتر از شما انجام دهند و کنار برويد تا آنها عبور کنند.

۵- چمن های کنده شده را در هنگام بازی سر جايشان قرار دهيد و جای پاها را در بانکر ها هموار کنيد.

۶- بر روی خط پات بازيکنان ديگر قدم نگذاريد و راه نرويد.

۷- کلاب ها را در پاتينگ گرين نيندازيد . ( پرتاب کردن کلاب توسط بازيکن عصبی کاری زشت و زننده است )

۸- ميله پرچم پاتينگ گرين را با دقت سر جايش بگذازيد و بعد از برداشتن ميله پرچم آن را به آهستگی خارج از پاتينگ گرين قرار دهيد.

تعاریف

قوانین بازی گلف بر اساس تعاریف آن نوشته شده است. آگاهی از روابط تعریف شده به کاربرد صحیح قوانین کمک خواهد کرد. این تعاریف شامل موارد زیر است:

تینگ گراند: محل شروع میدان است که با دو تی مارکر مشخص می شود.

به سمت گرین: همه منطقه بازی گلف ( مسیر گلف ) به استثنای تینگ گراند و پاتینگ گرین میدان‌های طی شده که شامل فیروی، راف، بانکر و هزارد ( رو به رو یا جانبی ) است. بانکر و موانع آبی است که می‌تواند رو به رو یا جانبی باشد.

پاتینگ گرین: منطقه ای مخصوص که برای غلتاندن توپ مشخص شده و شامل حفره ای است به قطر 25/4 اینچ.

اوت آو باند: زمینی که بازی در آن ممنوع است، به عبارت دیکر جزء مسابقه نیست. یک توپ وقتی که همه آن خارج از محدوده باشداوت آو باند است ( محدوده ها در قوانین محلی مشخص می شود)

موانع بی اثر: اشیاء طبیعی مانند سنگ ها، برگ ها، و سرشاخه ها مشروط به این که آزاد باشند، درگیر در خاک یا چمن نباشند، روییده نباشند، تعبیه و محکم نشده باشند و به توپ گیر نکرده باشند.
موانع: اشیای ساخت دست انسان به استثنای:

اشیایی که اوت آو باند را معلوم می کنند.

هر قسمت از یک شی ء غیر منقول ساخته انسان که خارج از محدوده باشد.

* هر ساختمان و بنایی که توسط هیات بررسی در قوانین محلی به عنوان قسمت جدای ناپذیر از مسیر مسابقه بیان شده است.

آب پیش بینی نشده : هر انباشتگی موقت و گذری آب در مسیر مسابقه که قبل یا بعد از این که بازیکن در پشت توپ قرار بگیرد قابل دبدن باشد. ( شبنم، برفک، برف آب پیش بینی نشده نیستند.)

زمین تحت تعمیر: شامل هر قسمت از مسیر مسابقه که توسط هیات بررسی مشخص شده باشد. هکچنین موادی که برای بردن انباشته شده و سوراخ ایجاد شده توسط مسئول نکهداری از گرین ولو این که علامت گذاری نشده باشد.

ضربه زدن از روی تی

تی را بین دو نشانگر تی قرار دهید و نه در جلوی آنها. می توانید تی را حداکثر در فاصله ای به طول دو کلاب پشت خط جلوییی نشانگر های تی قرار دهید و ضربه بزنید.

ضربه زدن به توپ خارج از این منطقه: در مچ پلی ( match play ) جریمه ای ندارد اما رقیب شما می تواند از شما بخواهد که دوباره آن ضربه را بازی کنید و در استرک پلی ( stroke play ) شما حتما دو ضربه جریمه می گیرید و سپس باید از منطقه صحیحی بازی کنید.

بازی کردن توپ

توپ را از همان جایی که افتاده است بازی کنید. جای توپتان، منطقه مشخص شده سوئینگتان یا خط و مسیر بازیتان را با حرکت دادن، خم کردن یا شکستن هر چیزی که ثابت یا روییده است تصحیح نکنید مگر طبق قوانین.

چیزی را به سمت پایین فشار ندهید یا این که وضعیت بهتری ایجاد نکنید.

اگر توپ شما در یک بانکر یا یک واتر هزارد قرار بگیرد، زمین بانکر یا زمین یا آب داخل واتر هزارد را تا قبل از داون سوئینگ ( Down swing ) لمس نکنید.

توپ باید کاملا ضذبه بخورد و نباید فشرده و یا برداشته شود. به عبارت دیگر در این منطقه کلاب شما نباید با زمین برخورد کند در صورت تماس ، دو ضربه جربمه دریافت می کنید.

بازی با یک توپ اشتباه ( به جز در یک هزارد ): در مچ پلی شما آن میدان را از دست می دهید. در استروک پلی دو ضربه جریمه می گیرد و سپس باید توپ صحیح را بازی کنید.

بازی با یک اشتباه در یک هزارد: جریمه ای ندارد زیرا در هزارد نمی توانید علف ها را کنار بزنید

ويژگی های ورزش گلف

1- بازی گلف در فضای باز و عموماً در بین درختان و چمنزارها با پستی و بلندیهای طبیعی انجام می شود که این امر باعث آسایش و آرامش درونی فرد می گردد.

2- وجود حداکثر اکسیژن و نور طبیعی در محل بازی گلف به ارگانیسم بدن این اجازه رامی دهد که کلیه دستگاههای حیاتی به خوبی انجام وظیفه نموده و در این حالت طبیعتاً قدرت اندیشه و تصمیم گیری به مراتب بیشتر از زمانها و مکانهای دیگر است.

3- امکان انجام این ورزش از سنین کودکی تا کهنسالی وجود دارد، هر چند که تحرک لازمه جوانی است مع الوصف قابلیت استمرار و تکرار مداوم و آهسته این ورزش آمادگی جسمانی را تا سنین بالا حفظ می نماید.

4- گلف فعالیتی بسیار مناسب برای کهنسالان می باشد زیرا روند اجرا و انجام این ورزش عاری از حرکات تند وفشارهای نامنظم بر اندامها و عضلات بر خلاف ورزشهای دیگر می باشد.

5- مسافت طی شده در ورزش گلف حدود هشت کیلومتر با زمان متوسط 3 الی 4 ساعت است که این حجم فعالیت با توجه به زمان آن فعالیتی ایده آل برای افراد مسن می باشد.

6- طی مسیر در ورزش گلف همراه با انگیزه و هدف است از این رو ورزشکار گلف باز همواره انگیزه ای تازه برای طی مسیر دارد و به همین دلیل احساس خستگی و بی حوصلگی نمی کند.

7- بازی گلف موجب افزایش کیفی دقت و مهارت می شود، بطوریکه پس از زدن ضربه، بازیکن مسیر توپ را ردیابی نموده و نقطه فرود آن را دقیقاً زیر نظر می گیرد، این عامل موجب تقویت زاویه دید، تشخیص دقیق جهت حرکت و قوه بینایی بازیکن می شود.

8- زدن ضربه مطلوب در ورزش گلف نیاز شدید به هماهنگی عصبی و عضلانی همراه با تمرکز مطلوب دارد.
9- طی مسیرهای متفاوت و زدن ضربات مختلف در گلف موجب اصلاح ناهنجاریهای ذهنی، پراکندگی فکری و عدم تمرکز موجود در افراد مبتلا به است. به این جهت این ورزش خاصیت درمانی نیز دارد، ضمن اینکه یک گلف باز در نهایت به فردی پر حوصله و با صبر واستقامت تبدیل خواهد شد که از تصمیم گیریهای عجولانه خودداری می نماید و شاید به این دلیل است که ورزش گلف مورد علاقه سیاستمداران و دیپلماتها می باشد.

10- اصولاً ورزشکاران گلف را داور همراهی نمی کند و قضاوت به عهده ورزشکاران است که این امر موجب گردیده تااصول اخلاقی حاکم بر میادین ورزشی همراه با رعایت حقوق یکدیگر، نزاکت و احترام متقابل و همچنین موجب تقویت حس اعتماد و اطمینان به دیگران شود.

11- شیوه مبارزه یامسابقه در ورزش گلف رو دررو نیست به عبارت دیگر در ورزش گلف بازیکنان در مقابل هم نیستند بلکه در کنار هم و هر فرد صرفاً برای افزایش توانایی خودش تلاش می کند در حقیقت حریفان را با معیار توانایی شخصی و افزایش مهارت می آزمایند نه با غلبه بر دیگران.

12- ورزش گلف یک ورزش خانوادگی محسوب می شود و تمام اعضای خانواده می توانند بدون هیچگونه محدودیتی به تمرین گلف بپردازند زیرا پوشش لباس ورزشکاران این رشته بطور کاملاً مطلوبی می باشد که این موضوع بویژه به منظور توسعه و تعمیم ورزش بانوان که تا حدودی در مکانهای باز ورزشی محدودیت دارند، بسیار ارزنده و قابل توجه است.

گلفدر ایران

در ایران نخستین زمین استاندارد چمن برایگلفدر دورهپهلوی و در باشگاه انقلاب تهرانبه کار افتاد که هنوز هم فعال است. زمینهای خاکی دیگری نیز در برخی شهرستانها مانندمسجدسلیمان از سی سال پیش برایگلفآماده و بکار گرفته شدهاند. امروزه طرحهای اجرایی چندی در دست اقدام است تا در محوطه دانشگاه تهران، هتلهاو همچنین در زمینی میان چالوس و نوشهر زمینهایگلفساخته شود. تیم ملیگلفبانوان ایران از سال 1380آغاز بکار کرده و دوره‌های مسابقه انتخابی برای تیم ملی نیز میانگلف‌بازان شهرهای گوناگونایران انجام شده است. در ایران فدراسیونگلفلیگهایی میان باشگاه‌هایکشور برگزار می‌کند. تا امروز استانهای خوزستان، تهران، اصفهان، فارس و قم دارایباشگاه‌هایگلفهستند.

گُلف، زنان، قدرت، تمركز

«گلف» براي ما ايراني‌ها واژة مأنوسي نيست و ما را بيشتر ياد نوعي اتومبيل مي‌اندازد تا نوعي ورزش. تمام آنچه ما از اين ورزش مي‌دانيم تصاوير جسته و گريختة كانال‌هاي ماهواره‌اي و لحظات آنتراكت شبكه‌هاي داخلي است. اما در ايران هم كساني هستند كه شيفتة گلف بازي كردن‌اند.

گلف به‌ ورزش مردمان بي‌درد معروف شده. در ايران هم اكثر كساني كه براي تفريح سراغ اين ورزش رفته‌اند از اقليت مرفه جامعه‌اند، اما هيچ‌يك از دختراني كه در اولين دورة مسابقات گزينش بهترين دختر گلف‌باز ايران شركت كرده بودند از خانواده‌هاي مرفه نبودند. آنها دختراني معمولي بودند كه هركدام با انگيزه‌اي جذب گلف و ميدان مارپيچ وسيعش شده بودند. قرار است سه نفر از بهترين زنان گلف‌باز زن ايران به‌نام تيم ملي ايران در مسابقات جهاني پورتوريكو شركت كنند؛ حضوري كه قطعاً توجه بسياري از رسانه‌هاي جهاني را به خود جلب خواهد كرد. آرزوهاي دور و دراز دختراني كه فعلاً در زمين‌هاي چمن داخلي زير آفتاب با چوب‌هايشان به توپ ضربه مي‌زنند چيزي شبيه قصه‌هاي شاه پريان است، اما شايد راه رفتن طولاني در دل چمن‌زارهاي وسيع و زير آفتاب قدرت تخيل را قوي كند...

گلف از نقطة T آغاز مي‌شود؛ جايي كه توپ از روي يك ميخ مخصوص شليك مي‌شود. اين توپ بايد با ضربه‌هاي هدفمند از هجده ميدان ـ كه موقعيت‌هاي متفاوتي دارند ـ عبور داده شود و در نهايت به داخل سوراخ هدف (hole) انداخته شود. شايد با اين توصيف اين ورزش چندان جذاب به‌نظر نرسد، اما تا زماني كه چوب گلف به‌دست نگرفته‌ايد و پشت توپ حالت ضربه زدن به خود نگرفته‌ايد، لذت اصلي اين ورزش را درنمي‌يابيد...

«‌خانم... خانم...» جلوتر مي‌روم، اين‌دفعه با صدايي بلندتر مي‌گويم: «خانم.» ولي اصلاً متوجه من نمي‌شود. بلوز و دامن صورتي پوشيده و كلاه آفتابگيري روي سرش گذاشته. روبه‌رويش مي‌ايستم تا مرا ببيند. نگاهم مي‌كند. سلام مي‌كنم، ولي باز هم جوابي نمي‌شنوم. پسر جواني كه آن حوالي است به طرفم مي‌آيد: «فايده‌اي ندارد. گوش‌هايش سنگين است. از صبح اينجاست. بيشتر روزها مي‌آيد. كاري به‌كار كسي ندارد، بازي‌اش را مي‌كند و مي‌رود.»

خميده‌خميده راه مي‌رود. توپ را روي نقطة T مي‌كارد و با قدرت به آن ضربه مي‌زند. او يكي از چند صد زن گلف‌باز ايران است. كيف وسايلش را به‌سختي به دنبال خود مي‌كشد، ولي اصلاً خسته نيست. ميدان بعدي را دختران ملي‌پوش قرق كرده‌اند بيست دختر جوان كه به‌نوبت پشت يك توپ سفيد مي‌ايستند و با قدرت به آن ضربه مي‌زنند. اكثر آنها تهراني‌اند. يكي دو گلف‌باز هم از اصفهان آمده‌اند.

ليلا و بهناز سربازي، ساتين احمدي، صفورا بيگي و مها ازهاني رقابتي سخت با يكديگر دارند. ليلا از نبود عكاس ناراحت به‌نظر مي‌رسد: «ديروز روسري سرم بود، عكاس‌ها مي‌گفتند نمي‌توانيم از تو عكس بيندازيم، حالا كه مقنعة مشكي سرم كردم، هيچ عكاسي نيامده. دارم از گرما خفه مي‌شوم.» آفتاب با بي‌رحمي تمام بر سر بچه‌ها مي‌تابد. هيچ سايه‌باني نيست كه زير آن پناه ببرند و اگر هم پيدا شود كفاف 20 دختر را نمي‌دهد. آب‌پاش‌هاي زمين باز است و گاه‌گاهي به سر يكي از آنها مي‌ريزد. صفورا بيگي هنگام ضربه زدن داد و هوارش بالا مي‌رود: «بابا جان من نمي‌توانم تمركز كنم. تا مي‌آيم خودم را رها كنم و به چيزي فكر نكنم اين آب‌پاش عزيز به من مي‌رسد و تمام تمركزم را از دست مي‌دهم.»

ورزش گلف به‌تازگي ميان زنان ايراني طرفدار زيادي پيدا كرده است. بسياري از آنها جوّ آرام و محيط دلنشين آن را به بسياري از ورزش‌هاي پرهياهوي ديگر ترجيح مي‌دهند. براي شروع بايد توپ را در نقطه‌اي به شكل T بكاري، بعد با چوب به آن ضربه بزني تا 18 ميدان وسيع را پشت سر بگذاري. آخرين ميدان، ميدان سرنوشت و قهرمان است؛ ميداني كه توپ در سوراخ هدف جا مي‌گيرد و قهرمان مشخص مي‌شود. دو شرط اصلي ورزش گلف قدرت و تمركز است. قوي بودن بازوها و مچ نقش اصلي در قهرمان شدن دارد. ليلا سربازي عاشق تمركز است و كلاً به‌خاطر تمركز سراغ اين رشتة ورزشي آمده است. ليلا از يك خانوادة گلف‌باز حرفه‌اي است: «عمويم سي‌ سال است كه گلف بازي مي‌كند. من هم بعد از كلي اين شاخه و آن شاخه پريدن تازه فهميدم گلف هم ورزش خوبي است و خلاصه گرفتارش شدم.»

ساتين و صفورا هم چنين وضعيتي دارند، ولي سارا محسني خود را دختر سركشي مي‌داند: «خانوادة من با گلف كه هيچي كلاً با ورزش مخالف‌اند. آنها مي‌گويند ورزش به‌درد دختر نمي‌خورد، ولي من عاشق ورزشم. در دبيرستان هم رشتة تربيت‌بدني خواندم و در دانشگاه هم در رشتة تربيت‌بدني ادامة تحصيل دادم. خانواده‌ام با ورزش مخالف‌اند، من كه موافقم.» سارا اعتقاد دارد به آنچه مي‌خواسته رسيده است: «من عاشق ورزشم. از وقتي گلف بازي مي‌كنم روحيه‌ام خيلي عوض شده. وقتي پايم را روي چمن‌هاي سبز و تر ميدان مي‌گذارم حس خاصي پيدا مي‌كنم كه حاضر نيستم آن را با چيز ديگري عوض كنم. اينجا حس مي‌كنم من به خدا نزديك‌ترم.

آرامشي به من مي‌دهد كه در هيچ جاي ديگري به چنين آرامشي نرسيده‌ام.» غلامرضا سربازي، مربي گلف بانوان، به‌سراغ بچه‌ها مي‌آيد و به آنها گوشزد مي‌كند بيش از حد استراحت كرده‌اند و زمان مفيد مسابقه را از دست داده‌اند. بچه‌ها كه تازه يك ساية خنك پيدا كرده بودند با هزار غر و شكايت راهي ميدان بعدي مي‌شوند. ولي ليلا سربازي همچنان ادامه مي‌دهد: «باور كنيد اگر كمي به من بها بدهند قهرمان جهان مي‌شوم پررويي نمي‌كنم، هميشه آرزويم اين بوده كه توي يك رشتة ورزشي قهرمان جهان شوم. رشته‌هاي ديگر كه نشد، حالا كه قرار است ما را ببرند پورتوريكو به شما قول قهرماني مي‌دهم. اگر قهرمان نشدم هرچه دلتان مي‌خواهد بگوييد.» شايد او بيش از اندازه اميدوار است: «اميد كه چيز بدي نيست. حالا خدا را چه ديدي شايد شانس آوردم و قهرمان شدم.» ليلا در حالي اين حرف‌ها را مي‌زند كه هنوز از انتخاب خود در تيم ملي مطمئن نيست!

بالاتر از ميدان‌هاي گلف حرفه‌اي، يك زمين باز مخصوص كودكان و نوجوانان علاقه‌مند به اين رشته هست. پرشيا هر روز با رانندة شخصي‌اش به ورزشگاه انقلاب مي‌آيد و با ده دوازده نفر گلف بازي مي‌كند. او تنها دختر اين جمع است ولي از هيچ‌كس كم نمي‌آورد. يك‌تنه براي همه كُري مي‌خواند. اكثر پسرها از پرشيا بزرگ‌ترند: «فكر كرديد! نمي‌توانيد مرا بگيريد.» پرشيا وقتي چوب گلف را در دستانش مي‌گيرد از همه مي‌خواهد سكوت كنند تا مزاحم تمركز او نشوند: «همه ساكت باشند، دارم تمركز مي‌كنم، هيچ‌كس حرف نزند.» پرشيا هنگام نواختن ضربه زيرچشمي به ميدان مسابقة دختران تيم ملي نگاه مي‌كند: «ببينيد، حتي مي‌توانم ركورد آنها را بزنم. من تايگر ايران هستم. همة آنها (دختران تيم ملي) جلو من كم مي‌آورند.» ضربه‌اش را كه مي‌زند چند بار بالا و پايين مي‌پرد و چند جيغ بلند هم مي‌كشد، توپش داخل سوراخ هدف افتاده، او بازي را برده است.

مسابقة دختران گلف‌باز تمام شده، ولي هنوز مشخص نيست سه نفري كه قرار است در پورتوريكو به ميدان بروند چه كساني‌اند. از ميدان آخر بالا مي‌آيند. نفس‌نفس مي‌زنند. سربازي همچنان روي حرفش ايستاده: «من قهرمان جهان هستم.» خانم مسن هم بالا مي‌آيد. كلاهش را برداشته و روبه‌روي آب‌پاش‌ها ايستاده. با گردش آب‌پاش او هم مي‌چرخد. پرشيا به رقص او اشاره مي‌كند: «بچه‌ها ببينيد اين خانمه دارد زير آب مي‌رقصد.» هنوز دارد كُري مي‌خواند. توپ يكي از بچه‌ها را برداشته: «حالا خسته‌ام وگرنه اين توپ را مي‌فرستادم ميدان آزادي.»

نانسی لوپز، ستاره گلف زنان


نانسی لوپز (Nancy Lopez) را بدون شک باید یکی از محبوبترین و موفقترین زنان گلف باز دنیا دانست. وی متولد 6 ژانویه 1957 در کالیفرنیاست و پس از ازدواج به نام نانسی نایت (Nancy Knight) تغییر هویت داد.

ستاره ای که از سال 1978 گلف را به صورت آماتور شروع کرد، استعداد ویژه خود را به همه گلف بازان نشان داد. او گلف را زمانیکه دختر بچه ای بیشتر نبود آغاز کرد هنگامی که سال دوم دانشگاه تولسای اوکلاهاما Tulsa-Oklahoma)) بود آنرا به صورت حرفه ای پی گرفت. نانسی از سوی انجمن حرفه ای گلف زنان چهار مرتبه عنوان بهترین بازیکن سال طی سالهای 1978،1979،1985 و 1988 از آن خود کرد و نام خود را در زمره بهترینهای گلف در رده های سنی مختلف ثبت کرد.

وی نخستین بار در سن 8 سالگی تحت تعلیم پدرش دومینگو Domingo)) بازی گلف را تجربه کرد و اولین عنوانش را در 12 سالگی با پیروزی در رقابتهای زنان آماتور مکزیکو کسب کرد. متعاقب آن دو بار در سالهای 1972 و 1974 فاتح رقابتهای دختران آمریکا تحت عنوان (USGA Junior Girls Championship) شد.

در سال 1975، او سه بار قهرمان بازیهای (Western Junior) و (MexicanAmateur) گشت و به سرعت نام خود را مطرح ساخت. در همان سال وارد مدرسه گلف زنان آمریکا و با بهترین نمره از آنجا فارغ التحصیل شد. پیشرفت او در گلف تا جایی ادامه پیدا کرد که سال بعد مدعی قهرمانی رقابتهای جهانی AIAW)) در تیم اعزامی ایالات متحده شد. او در سال 1976 یکه تاز بلا منازع گلف دانشگاه تولسا در رده زنان بود.

سال 1978 فصلی جدید با 9 عنوان قهرمانی برای او بود. همچنین در رقابتهای رولکس روکی ( (Rolex Rookie و ورا (Vera) پیشتاز بود.

سال 1979 برای او در 8 تورنمنت پیروزی به ارمغان آورد و 6 سال بعد او مجددا" در رولکس روکی و ورا برای سومین بار صاحب عنوان شد. سال1987 برای این قهرمان 35 ساله بسیار به یاد ماندنی بود و توانست در رقابتهای ساراسوتا کلاسیک "Sarasota Classic" (همان دوره رقابتهایی که اولین بار در سال 1978 مدعی آن شد) پیروز شود. در سال 1997 چهل و هشتمین عنوان قهرمانی اش را کسب کرده و در بازیهای اوپن زنان ایالات متحده با رکورد امتیازات 69-68-69-69 در رده دوم ایستاد.

 


 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 25 فروردین 1399 ساعت: 9:04 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,,
نظرات(2)

تحقیق درباره ورزش کشتی

بازديد: 437
تحقیق درباره ورزش کشتی

ورزش چيست؟

ورزش كردن عكس عمل خوردن است ، با ورزش كردن كالري هاي خود را مي سوزانيد. در حقيقت بدن شما با سوزاندن كالري مي تواند كار كند . اين كالريها بدن را گرم ، قلب را درحال پمپاژ و خون را در حال گردش نگه مي دارد . كالري هاي مصرف شده شما را در حال تحريك و تحرك نگه مي دارد ، مثل پياده روي ، كاركردن ، از پله بالارفتن و يا هر فعاليتي كه انتخاب مي كنيد . هر چه بيشتر حركت كنيد بيشتر كالري مي سوزانيد ، در نتيجه بيشتر وزن از دست مي دهيد . با 1 مايل پياده روي همانقدر كالري مي سوزانيد كه با همان فاصله دويدن اما فقط از نظر زمان اختلاف دارد .

و اما كشتي ....

مقدمه:

گذشته هاي دور اين مرز و بوم همواره ورزش به عنوان هنري در خدمت دفاع از تماميت ارضي , ناموس و عقيده بوده است و طبعا به همين جهت تقدس مي يافته است تا جايي كه ورزشكاران و پهلوانان در هيبت اسطوره ها براي مردم نشو و نما مي نموده اند و در حماسه آفريني ها ، جنگ ها فرهنگ ها ادبيات ، هنر  و شعر تاثير گذاري فوق العاده اي داشته اند .

كشتي به سياق موجود قدمتي بيش از چند دهه ندارد و بدين گونه كه در حال حاضر رواج دارد شايد بتوان گفت كه آن نيست كه در گذشته بوده است و هم آن است كه در گذشته بوده است . نبوده است از آن جهت كه شيوه ي اجرا و قانونمندي و فرهنگ عمومي حاكم بر آن تغيير نموده است و همان مي باشد بدين لحاظ كه عمده ي فنون و اصول حاكم بر اجرا همان است كه در تاريخ ضبط مي باشد .

كشتي ورزشي است كه در بين اكثريت ملل جهان رواج داشته است و تا قبل از پيدايش نهضت المپيك  و قانونمند شدن ورزش در ميان جوامع بشري با اندك تفاوتي به آن مي پرداخته اند .

كشتي در جهان

مبدا كشتي به شروع حيات انسان بر مي گردد .از زمان هاي بسيار دور كشتي پديده اي كاملا متفاوت با ساير پديده هايي كه امروزه آن را مي شناسيم بوده است در آن هنگام كشتي ورزش نبود كه در اوقات فراغت انجام شود و يا وسيله اي براي تفريح باشد بلكه وسيله اي براي ادامه ي بقا بوده است .به كمك كشتي بود كه انسان مي توانست از جان خود و خانواده اش حفاظت كند .

اين كه مبدا پيدايش كشتي را به منطقه ي ويژه اي نسبت دهيم و يا شكل گيري آن را در ناحيه ي خاصي در نظر بگيريم شايد قرين به صحت نباشد زيرا كه اين مقوله در بين جوامع كهن و در تمام نقاط گيتي به نحوي رايج بوده است .

مصر و چين باستان بعد ها ايران و يونان و روم و ديگر ملل هر يك به اين امر مي پرداخته اند . آثار تاريخي به دست آمده از مصريان باستان و نقاشي هاي كشف شده همه گوياي اين است كه مصريان به كشتي مي پرداخته اند . كشتي در دوران سومريان نيز بوده است. هومر شاعر افسانه پرداز يونان باستان در كتاب هايش ايلياد  و اديسه بارها از كشتي گرفتن قهرمانان قصه ي خود سخن گفته است . كشتي ميان دو پهلوان به نام هاي اوليس و آژاكس از جالب ترين و هيجان انگيز ترين رويداد ها ي قصه هاي هومر است .

در يونان قديم انواع ورزش ها از جمله كشتي حتي به عنوان ورزش و تا حدودي به روش مسابقات و اتفاقا در غالب مسابقه رواج داشته است .

در مسابقات المپيا فقط مردان آزاد يوناني حق شركت داشتند . داوطلبان شركت در مسابقات المپيا پس از بررسي ها ي گوناگون برگزيده مي شدند و مدت ده ماه زير دست مربيان جوانان و مربيان ورزشكاران پرورش مي يافتند و براي مسابقات آماده مي گرديدند . هر ورزشكار پس از رسيدن به المپيا مورد بازديد قرار مي گرفت و سوگند مي خورد كه قوانين مسابقات را رعايت كند . در اين مسابقات نامردي يا حقه نادر بود ، ولي ناممكن نبود . چنانچه ائوپوليس مشت زن كوشيد كه با رشوه دادن از رقيبان خود پيش افتد ولي سختي كيفرهايي كه بر نا درستان روا مي داشتند نامردي و فريب را به حداقل مي رساند .

مهمترين مسابقاتي كه تواما صورت مي گرفت پنتاتلون يا پنج مسابقه نام داشت هر كس كه در يكي از مسابقات شركت مي كرد از شركت در چهار مسابقه ي ديگر هم ناگزير بود و كسي به مقام قهرماني مي رسيد كه حداقل در سه مسابقه فاتح مي شد . مسابقه ي اول پرش بود و طي اين مسابقه افراد با وزنه هايي در  دست از روي مانع مي پريدند .مسابقه ي دوم   پرتاب ( ديسك ) بود صفحه ي سنگين مدوري را كه تقريبا شش كيلو وزن داشت پرتاب مي كردند .حد نصاب گرده پرانان را سي متر نوشته اند .مسابقه سوم را پرتاب نيزه نوشته اند . چهارمين مسابقه كه در حقيقت مسابقه ي عمده به شمار مي رفت مسابقه ي دو در مسافتي به طول تقريبي 180 متر بود . كشتي پنجمين مسابقه را تشكيل مي داد و داستان هاي بسيار درباره اهميت أن و قدرت كشتي گيران يوناني باقي مانده است .

كشتي يكي از اولين ورزش هائي بود كه بشر شناخت. بيشتر از صدها منظره از مسابقات كشتي، روي ديوارهاي قبور مصر باستان حجاري شده است و تمام آنها نمايشگر زير و بم هاي اين ورزش باستاني است كه امروزه ما با آنها آشنا هستيم. بنابراين ورزش كشتي حتي در پنج هزارا سال قبل هم يك ورزش خيلي پيشرفته بوده است. كشتي بعنوان يك ورزش علمي و نظم يافته از مصر يا آسيا به يونان برده شده است. اما در يك افسانه يوناني آمده است كه ورزش نخستين بار به وسيله «توس» فهرمان اختراع شده است.

كشتي يكي از شاخه هاي مهم بازي هاي قهرماني در يونان قديم بوده است. كشتي گيران يوناني روغن مخصوصي را به بدنشان مي ماليدند و سپس روي روغن را خوب ريگ مالي مي كردند تا به اصطلاح موضع خوبي در موقع كشتي داشته باشند.

قهرمان كشتي عهده قديم، شخصي به نام «ميلوكروتن» بوده كه حدود 32 پيروزي در بازي هاي ملي و شش پيروزي هم در بازي هاي المپيك به دست آورده بود.

در ژاپن، كه ورزش كشتي يكي از معمول ترين ورزش ها ميان مردم محسوب مي شود، اولين ركورد مسابقه كشتي مربوط به 32 سال قبل از ميلاد بوده است. ژاپني ها نوع خاصي از وززش كشتي دارند كه به نام «سامو» ناميده مي شود كه در اين نوع كشتي، وزن، خيلي اهميت دارد. بعضي از قهرمانان «سامو» حتي بيشتر از 300 پوند وزن دارند و طبعاً خيلي هم قوي هستند، اما با وجود اين سنگيني وزن، خيلي فرز و چالاك هستند.

در بريتانيا، حتي در زمان هاي خيلي قديم هم به اين ورزش خيلي توجه شده و به مقدار قابل ملاحظه اي توسعه داده شده است. بد نيست بدانيد كه «هنري هشتم» پادشاه انگليس، خيلي به اين ورزش علاقه داشته و خود يكي از كشتي گيران خوب به شمار مي آمد.

در قاره ي پهناور آسيا ورزش كشتي در ميان قبايل و ايلات و عشاير همواره رايج بوده و محبوبيت بسيار داشته است اما رواج اين ورزش در مغولستان ژاپن ، ايران و هندوستان بيشتر از ديگر مناطق آسيا بوده و هنوز هم هست در مغولستان كشتي ورزشي است عبادي و سنتي كه همراه با مراسم خاص برگزار مي شود و همه ي پسران بايد فنون اين ورزش را از سنين كودكي بياموزند . در ژاپن اسناد تاريخي بسياري از قدمت ورزش كشتي و كشتي گيران موجود است و در يكي از اين سندها كه متعلق به قرن ششم ميلادي مي باشند از كشتي گير هميشه پيروزمندي به نام سوكون ياد مي شود در قرن هشتم ميلادي بنا به فرمان يكي از امپراطوران ژاپن موسوم به شومر كشتي گرفتن هم در شمار مراسم مذهبي و عبادي در آمد در سال 858 ميلادي دو پسر امپراطور بونتوكو با يكديگر كشتي گرفتند تا هر كس كه پيروز شد صاحب تاج و تخت پدر شود از سال 1600 ميلادي به بعد   چون حكمرانان محلي ژاپن براي دفع از منافع خود كشتي گيران و پهلوانان را با حقوق زيادي استخدام مي كردند . ورزش هاي رزمي در ژاپن رواج فراوان يافت و جنگجوياني   ظهور پيدا كردند به نام سامورايي كه در فنون كشتي مهارت بسيار داشتند .كشتي هايي نظير جودو در ژاپن به ويژه نزد پيروان مذهب شينتو بسيار مورد احترام است و هر بار كه كشتي گيران سومو براي زور آزمايي به ميدان مي آيند انبوه مردم در سكوت كامل به تماشاي مسابقات آنان مي نشينند.

كشتي پهلواني ديگري در نزد هنديان وجود دارد كه حريفان كوه پيكر با هم مبارزه مي كنند كه موسوم است به بن چز . در كشور سوئيس نوعي كشتي به نام شونيگن در ايسلند نيز چيزي شبيه سوئيس و در انگلستان كشتي كوران وال و  در آمريكا كشتي كچ  ، در شوروي سابق سامبو ،  در چك و اسلواكي زاپاسو ، دراسپانيا لوجا در ارمنستان كخ پروتننيگ و در ساير كشور هاي جهان هر يك با نامي ديگر واندك تفاوتي به اجرا در مي آيد .

كشتي در ايران

آنچه از تاريخ بسيار كهن ايران نقل شده است معيد وجود رواج ورزش به ويژه كشتي است . به عبارت ديگر ميتوان گفت از ابتداي پيدايش قوم ايراني ورزش كردن با او عجين بوده است . ورزش در ايران باستان به دو روش رواج داشته است . نخست ورزش تفريحي و نشاط انگيز كه در بين پادشاهان و درباريان رايج بوده است همچون شكار ، اسب سواري ، چوگان ، گوي بازي و تير اندازي و ...      دوم مردم عادي كه به نحوي در آماده سازي خويش براي امر دفاع و مشاركت در جنگ ها ورزش مي نمودند  و از  ديگر ورزش هاي ايشان مي توان گرز گرداندن بالاي سر ، حركت دادن وسيله اي سنگين مثل كمان در بالاي شانه ها قرار دادن سپر هاي سنگين مقابل سينه ، شنا كردن فلاخن انداختن و كشتي گرفتن را نام برد .  گزنفون مورخ يوناني معاصر داريوش دوم پادشاه هخامنشي مي نويسد ايرانيان به دليل علاقه مندي به كشتي و نيرو مندي  هميشه به جنگ تن به تن رو مي آورند . همچنين مي افزايد روي آوردن ايرانيان در ميدان هاي نبرد جنگ تن به تن نشانه ي برتري نيروي جسماني ايشان است .

كشتي به عنوان ‌‌آخرين چاره به هنگام از كار ماندن شمشير ها تير ها نيزه ها در جنگ ها راه گشا بوده است و پهلوانان از هر دو طرف سرنوشت جنگ را تعيين مي نموده اند .

در ايران قديم كشتي از مقامات عالي ورزش و پهلواني به شمار مي رفته است در بسياري از صحنه هاي جنگي شاهنامه ي فردوسي در آخرين لحظات نبرد تن به تن از كشتي گرفتن به مثابه موثرترين چاره ‌براي برتري و غلبه بر حريف ياد مي شود .

در جنگ رستم و سهراب زور آزمايي دو حريف يرومند نشان داده مي شود كه كشته شدن هر يك به دست ديگري سرنوشت جنگ ايران و توران را معين مي كند .

در ايران باستان عنوان جهان پهلواني از منصب هاي عالي ارتش بوده و همچنين هر ساله پس از مسابقات كشتي پهلوان اول كشور بر مسند افتخار پهلواني پايتخت تكيه مي زده است.

كشتي گرفتن در ايران با توجه به شرايط هر دوره اي دچار نوسان مي شده است و بر حب موقعيت حكومت ها اين مقوله نيز دستخوش افت و خيز مي شده است در عهد مغول كشتي به شدت منزوي مي گردد و در اواخر دوره ي مغولان چهره هاي پهلواني و نامدار بارز مي گردد.

انواع كشتي هاي محلي در ايران

در نقاط مختلف ايران با توجه به شرايط آب و هوايي و آداب و رسوم مردم كشتي ها ي مختلف  و متنوعي رواج دارد كه مهمترين آن از قرار زير است

كشتي پهلواني : اين كشتي ها در زورخانه متداول است و كشتي گيران شلوار مخصوص با كمربند و زانو بند چرمي مي پوشند و زور آزمايي و گرفتن كمر بند در اين كشتي آزاد است.

كشتي باچوخه : اين كشتي در سراسر استان خراسان به ويژه در قوچان و بجنورد و شيروان و اسفراين ، چناران و فريمان در فضاي آزاد برگزار مي شود .

كشتي لوچو  :  اين كشتي از ورزش هاي روستا هاي مازندران است و چون جايزه ي كشتي گيران را در نوك چوب مي گذارند به آن لوچو  مي گويند . جايزه ها به طور معمول قواره ي پارچه ي شال ويرمن و گاهي گاو و گوسفند بودند كه آنها را با همان چوب  به وسط ميدان مي بردند .

كشتي  گيله مردي : اين كشتي در گيلان متداول است . در اين كشتي با ضربه ي دست و بر هم زدن تعادل حريف انجام مي شود و هركس كه بتواند هر جاي بدن حريف را غير از كف پاها با زمين آشنا كند برنده مي شود.

كشتي زوران پاتوله : اين كشتي صنتي و محلي منطقه ي كردستان است در اين كشتي دو حريف كمربند يكديگر را مي گيرند و سعي مي كنند با چرخاندن ديگري از حالت تعادل خارج نمايد و هر كس كه حريف مقابل را به زمين بزند برنده مي شود .

ديگر كشتي هاي   محلي متداول عبارتست از :

كشتي  كچ گردان ( رايج در مناطق شرق كشور ، استان سيستان و بلوچستان )

كشتي كمربندي ( رايج در اصفهان )

كشتي دسته بغل ( رايج در منطقه ي فارس )

كشتي بغل به بغل ( رايج در منطقه ي قزوين )

كشتي جنگ (يا زوران در منطقه ي لرستان )

كشتي آشيرما ( رايج در منطقه ي آذربايجان )

كشتي گرش ( رايج در منطقه ي تركمن صحرا)

كشتي عربي ( رايج در منطقه ي خوزستان )

افتخارآفرين كشتي ايران

تختي در روز پنجم شهريور 1309 شمسي در خانواده اي متوسط در محله خاني آباد تهران متولد شد. پدرش به سبب اعتقادات مذهبي و ارادت به امام هشتم حضرت امام رضا عليه السلام نام غلامرضا بر او نهاد. رجب خان پدر تختي 5 فرزند داشت كه سه پسر و دو دختر همگي از غلامرضا بزرگتر بودند.

    مرحوم تختي ورزش رااز نوجواني آغاز كرد،ورزش ابتدا براي اونوعي تفنن وسرگرمي بود. آشنايي حقيقي او با ورزش و كشتي در باشگاه «پولاد »آغاز شد. وي كه پيش از اين گودها و زورخانه هاي فراواني ديده بودشيفته ي تواضع و افتادگي پهلوانان كشتي و ورزش باستاني شده بود. براي نخستين بار در سال 1329 به باشگاه پولاد رفت.

    پهلوان تختي در مصاحبه اي مي گويد:»وقتي در سال 1328 در مسابقه ي بزرگ ورزشي (كاپ فرانسه) شركت كردم، در همان اولين دوره ضربه فني شدم. اما تمرين هاي جدي و سختي كه در پيش گرفتم مرا ياري كرد تاحقيقت مبارزه رادرك كنم اگرچه شور پيروزي درسرداشتم اما كار و كوشش را سرآغاز پيروزي ميدانستم.

    به اين ترتيب غلامرضا تختي با تمرين وپشتكار مثال زدني رفته رفته خود را از ميان بازنده ها بيرون كشيد وسرانجام در سال 1330 در وزن ششم (79 كيلوگرم) به عضويت تيم ملي درآمد.

    تختي در دوران زندگي ورزشي اش ركورددار شركت در المپيك ها و كسب بيشترين مدال از اين آوردگاه بود. وي در چهار دوره المپيك حضور داشت و حاصل آن يك مدال طلا، دو نقره و يك عنوان چهارم بود. در كشتي ايران اين امر اتفاق نادري است.

    جهان پهلوان علاوه بر قهرماني، به لحاظ منش و رفتار انساني و سجاياي اخلاقي پسنديده و جوانمردي و نوع دوستي شهره خاص و عام بوده است.

    او زندگي خود را وقف مردم و ملتش كرده بود. شادروان تختي همچنين در ورزش باستاني و كشتي پهلواني داراي تبحر و مهارت بود چنان كه سه بار پهلوان ايران شد و هربار كشتي گيران نامداري را مغلوب كرد. وي چهار ماه پس از بازگشت از آخرين سفر خود (توليدو 1966 ميلادي) در روز پنجشنبه دوازدهم آبان ماه 1345 زندگي مشترك خود را با همسرش آغاز كرد، كه حاصل آن تولد بابك در سال 1346 بود و سرانجام پس از گذشت چهار ماه از تولد فرزندش خبر درگذشت جهان پهلوان به گوش همه ايرانيان و جهانيان رسيد و همه را در اندوهي عظيم و بهتي شگفت انگيز فرو برد.

    روحش شاد.

        
    افتخارات تختي:

 سال 1951: مسابقه هاي جهاني هلسينكي، فنلاند، مدال نقره.    

سال 1952: بازيهاي المپيك هلسينكي، فنلاند، مدال نقره.    

سال 1955: جشنواره جهاني ورشو، لهستان، مدال نقره.    

سال 1956: بازيهاي المپيك ملبورن، استراليا، مدال طلا.    

سال 1958: مسابقه هاي جهاني صفويه، بلغارستان، مدال نقره.    

سال 1958: بازيهاي آسيايي توكيو، ژاپن، مدال طلا.    

سال 1959: مسابقه هاي جهاني تهران، ايران، مدال طلا.    

سال 1960: بازيهاي المپيك رم، ايتاليا، مدال نقره.    

سال 1961: مسابقه هاي جهاني يوكوهاما، ژاپن، مدال طلا.    

سال 1962: مسابقه هاي جهاني توليدو، آمريكا، مدال نقره.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 25 فروردین 1399 ساعت: 9:01 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره نیاز به موفقیت

بازديد: 51
تحقیق درباره نیاز به موفقیت

    نياز به موفقيت

بعد از نیاز به همبستگی، دومين عاملي که بر شيوه ارتباطي افراد تاثير مي گذارد، نياز آنان به موفقيت است. نياز به موفقيت عبارت است از نياز به نمايش درآوردن شايستگي هاي خود و به دست آوردن نوعي اعتبار و صلاحيت در پرتو آن. انگيزه نياز به موفقيت، يک عامل اصلي شکل دهي شخصيت انسان هاست.  افراد از نظر ميزان نياز به موفقيت با يکديگر متفاوتند و اين تفاوت به عنوان يکي از مهم ترين عناصر اجزاء شخصيت مطرح است. نياز به موفقيت هم در سطح فردي و هم گروهي و جمعي مورد بررسي قرار گرفته است.  در سطح فردي ، افراد با نياز به موفقيت بالا، خواهان برتري، رسيدن به معيارهاي بالا، چه در کسب و کار و چه در ورزش و چه در حيات علمي خود مي باشند. ولي در عين حال، آنان علاقه مند و متوجه عکس العمل ها و پاسخ هايي مي باشند که ديگران به آن ها و رفتار آن ها مي دهند. سه ويژگي اساسي افراد با نياز به موفقيت بالا به شرح زير است:

اول اين که آنان مي خواهند شخصا مسئول انجام موفقيت آميز وظايفي که به آنان محول شده است باشند. دوم اين که آنان به ميزان ملايمي به خطرجويي اعتقاد دارند و به ميزان قابل توجهي واقع بينانه هدف هاي خود را شکل مي دهند. چالش در امور، براي آن ها مسئله اي عادي است و از آن پرهيز نمي کنند.  سوم اين که آنان خواهان بازخور فوري و مشخص انجام امور خود از طرف ديگران مي باشند. آن ها مي خواهند بدانند که کار را چگونه انجام داده اند و به چه ميزان موفق بوده اند.  از اين رو آنان اغلب به مشاغلي ( مانند فروش) روي مي آورند که نتيجه آن ها به سرعت نمايان مي شود.  اين افراد از مشاغلي چون تحقيق وتوسعه روي گردانند، چرا که نتيجه چندان محسوس و ملموس نمي باشد و بسيار با فاصله از انجام عمل حاصل مي شود.

از نظر رفتارهاي ارتباطي، ويژگي افراد با نياز بالاي به موفقيت، عمدتا با تلاش فراوان در جهت شکل دهي به اعتماد به نفس بالاي خود نمايان مي شود و اين افراد سعي مي کنند تسلط خود را به طرف مقابل به منصه ظهور برسانند، در عين اين که در همان زمان سعي در جلب توجه ديگران نسبت به خود و رفتارهاي خود دارند. آنان در گفت و گوهاي دوجانبه يا چند جانبه بيشتر سخن مي گويند و کمتر گوش مي دهند، به ويژه زماني که هدفي براي رسيدن مطرح باشد. در آن صورت آن ها کمتر به ديگران مجال سخنگويي مي دهند و خود به گونه متکلم وحده عمل مي کنند.  بين اعتماد به نفس و نياز به موفقيت رابطه وجود دارد. هر اندازه  اعتماد به نفس در کسي تقويت شود مي توان اميدوار بود که او نياز به موفقيت بيشتري خواهد داشت

ضرورت دست یافتن به موفقیت

اکثریت مردم را به طور عموم ، از نظر روانشناسی می توان به دو گروه عمده تقسیم کرد. یکی گروهی که فرصتها آنان را به چالش می خوانند و بر آنند تا کارهای دشوار انجام دهند تا به هدفی خاص دست یابند، این گروه در اقلیت قرار دارند . گروه دیگر که در اکثریت می باشند نیز گروهی است که بی توجه از کنار مسائل می گذرند.

اینک چندین سال است که روانشناسان تلاش می کنند به راز این دو گانگی غریب پر رمز و راز پی ببرند.آیا نیاز به موفقیت (و یا فقدان آن ) در درون فرد اتفاقی است، ارثی بوده ویا نتیجه ی تاثیرات محیطی می باشد؟ آیا صرفاً یک انگیزه ی انسانی قابل تفکیک از انگیزه های دیگر است یا ترکیبی از چندین انگیزه ی مختلف تمایل کسب قدرت و شهرت ویا تجمع ثروت؟ مهمتر از همه آیا راهی وجود دارد که بتوان چنین تمایلی را در جامعه ویا افرادی که فاقد آن می باشند ، بوجود آورد؟

با وجود آنکه هنوز پاسخ کاملی برای هیچیک از این سوالات در دست نیست اما سالها کارکردن روی این مطالب ، پاسخهایی نسبی برای هریک از سوالات مزبور ویا بینشی نسبت به کل قضیه فراهم آورده است . بی شک یک انگیزه انسانی بخصوص که از سایر انگیزه ها قابل تفکیک باشد وجود دارد ،به نحوی که می توان آنرا در هر گروهی از افراد یافت ویا مورد آزمون قرار داد.

اجازه بدهید مثالی را مطرح کنم . چندین سال قبل بر روی 450 نفر از کار گرانی که در نتیجه ی تعطیلی موقت یک کارخانه در منطقه ی اری پنسیلوانیا ،از کار اخراج شده بودند، مطالعه ای انجام شد. اکثریت این کارگران برای مدتی در خانه ماندند و سپس به اداره ی کاریابی ایالات متحده مراجعه کردند تا ببیند امکان استخدام در کار قبلی خود ویا کارها ی نظیر آن وجود دارد یا خیر. تنها تعداد قلیلی از آنها به گونه ای متفاوت رفتار کردند ، یعنی درست از همان روز که کار خود را از دست دادند ، به شکار کاری جدید رفتند.

آنها به اداره ی کاریابی ایالات متحده و پنسیلوانیا سر زدند. بخش استخدام نیازمندیها ی روزنامه ها را می خواندند ، به کلیسا و اتحادیه ی خود و سازمانهای وابسته ی مختلف سر زدند ، برای فراگیری مهارتهای جدید در دوره های آموزشی شرکت کردند وحتی شهر خود را در جستجوی کار ترک کردند و این در حالی است که اکثریتی که در خانه مانده بودند حاضر نبودند تحت هیچ شرایطی برای بدست آوردن کار اری را ترک  گویند. بی شک افراد این اقلیت فعال از انگیزه های کاملاً متفاوتی برخوردار بوده اند . تمامی این افراد از نظر هدف در یک موقعیت قرار داشتند : آنها به کار ، پول، سر پناه ، غذا و امنیت شغلی نیاز داشتند .

اما تنها عده ی اندکی از آنان در بدست آوردن نیازها یشان پیش قدم شده ودر اقدام کردن از خود تهور نشان دادند. چرا؟ اینک روانشناسان پس از سالها تحقیق معتقدند که می توانند بدین سوال پاسخ دهند . آنها نشان داده اند که این افراد از نوع خاصی از انگیزه ی انسانی به مقیاسی بالا برخوردار بوده اند . اجازه بدهید فعلاً این ویژگی فردی را انگیزه ی A  بنامیم وبه بررسی سایر ویژگیهای افرادی که انگیزه ی A آنها بیشتر از دیگران است بپردازیم.

فرض کنید این افراد از نظر کاری در موقعیتی قرار دارند که می توانند میزان سختی و دشواری کارشان را خود تعیین کنند . چنین وضعیتی را براحتی می توان در آزمایشگاه روانشناسی ایجاد کرد.،بدین ترتیب که از افراد خواست تا حلقه هایی را از هر فاصله ای که خود می خواهند ،بسوی یک گل میخ پرتاب نمایند.بسیاری از افراد حلقه ها را به طور اتفاقی و بدون محاسبه پرتاب می کنند ، یا بسیار نزدیک می ایستند ویا از گل میخ فاصله ی بسیار می گیرند ، اما افرادی که دارای انگیزه ی A  می باشند ، چنین به نظر می رسد که فاصله ی خود را از گل میخ چنان  محاسبه می کنند که القا کننده ی حس استادی وتسلط باشد . این افراد تقریباً همیشه در فاصله ای متعادل می ایستند ؛ نه آنقدر نزدیک که کار به نحو مسخره ای آسان به نظر برسد و نه آنقدر دور به نظر برسد ونه آنقدر دور که انجام کار غیر ممکن گردد . هر گاه شانس موفقیت آنها یک به سه باشد ، اهدافی را برای خود تعیین می کنند ، مشکل اما دست یافتنی است. به عبارت دیگر این گونه افراد همواره چالشهایی را برای خود در نظر می گیرند ، وظایفی که آنها را وا می دارد تا خود را تا حدی پیشرفت دهند .

البته آنها هنگامی چنین رفتاری را از خود بروز می دهند که بتوانند از طریق عملکرد شخصی خود ، نتیجه ی کار را تحت تاثیر قرار دهند . آنها به هیچ وجه قمار کردن را ترجیح نمی دهند. فرض کنیم آنها می توانند بین تاس ریزی ونرادی و تلاش در حل یک مساله یکی را انتخاب کنند ، در حالیکه برای هر دو کار زمانی واحد و شانس موفقیت یک به سه دارند .با وجود آنکه فرصت برنده شدن در هر دو مورد یکسان است وتاس ریختن کار ساده تری است اما آنها حل مساله را انتخاب می کنند . آنها بجای آنکه نتیجه ی کار را به دیگران ویا به شانس واگذار کنند ترجیح می دهند خود بر روی مساله کار کنند .

بی شک این گونه افراد به جای پاداش موفقیت ، به نفس موفقیت ها فردی می اندیشند، چراکه از طریق تاس ریختن می توانستند به همان پاداش ها دست یابند .

این مساله نشان دهنده ی ویژگی دیگری است در افرادی که از انگیزه ی A برخوردار می باشند  و آن اینکه اینان شرایط کاریی را ترجیح می دهند که در آن صرفاً براساس تلاش خود به بازخور دی قطعی دست  یابند . درست همانند یک بازیکن گلف ویا فروشنده نه مانند کاری که یک معلم و مشاور پرسنلی انجام می دهد. یک بازیگر گلف تقریباً همیشه امتیاز خود را می داند و به خوبی می تواند خود رابا رقیب خویش ویا با عملکرد روز ویا هفته ی قبل خود مقایسه نماید. یک معلم هرگز چنین بازخورد قطعیی درباره ی " نحوه انتقال مطلب " به دانش آموزانش در دست ندارد.اما علت چنین رفتاری در برخی از افراد چیست؟ از یک نظر پاسخ این سوال بسیار ساده است . علت آن است که آنان بیشتر وقت خود را به فکر کردن درباره ی این مساله می گذرانند که چگونه کار خود را بهتر انجام دهند . در حقیقت روانشناسان نوعا قدرت انگیزه ی A   را با گرفتن نمونه هایی از تفکرات خود به خود افراد ( مانند سر هم کردن یک داستان درباره ی عکسی که به آنان نشان داده می شود .) و شمارش دفعاتی که آنان عملکرد خود را"بهتر" می خوانند ، اندازه گیری می نمایند . این شمارش عینی بوده وحتی امروزه با کمک برنامه ها کامپیوتری مخصوص آنالیز داده ها نیز انجام پذیر می باشد.

آنچه در نتیجه ی این مطالعات به دست می آید چیزی است که از نظر تکنیکی امتیاز نیاز به موفقیت فردی نامیده می شود . درک کردن علت این مساله دشوار نیست که افرادی که دائماً در فکر انجام بهتر کارهایشان هستند ، همواره جستجو به دنبال کار را نیز بهتر انجام می دهند ، اهدافی متعادل و قابل حصول برای خود تعیین می کنند ، از قمار کردن نفرت دارند ( چرا که موفقیت در آن ، آنها را ارضاء نمی کند ) شرایطی را در کار خود ترجیح می دهند که بتوانند خود نیز با آن پیشرفت نمایند. اما اینکه چرا تنها عده ای از مردم ، و نه تمامی آنها ، بدین ترتیب می اندیشند مساله دیگری است . شواهد موجود نشان می دهد که این ویژگیها ارثی نبوده و از بدو تولد با شخص همراه نیست بلکه ناشی از آموزشهای خاصی است که کودکان در خانه و از والدین خود می گیرند . وا لدینی که اهدافی نسبتاً در سطح بالا برای فرزندان شان در نظر می گیرند ، اما با فرزندان شان گرم و صمیمی بوده ، آنها را برای رسیدن به این اهداف تشویق می نمایند .

برخورداری از چنین آگاهی دقیقی درباره ی یکی از انگیزه ها ، ما را در تصحیح ایده ها مختلف ناشی از حس مشترکی که درباره ی انگیزه های انسانی وجود دارد ، یاری می دهد.به عنوان مثال سیاست بیشتر مردم ( و اکثر سیاستهای فعالیتهای تجاری ) بر اساس این ایده ی ساده لوحانه قراردارد که " مردم اگر مجبور باشند " سخت تر کار خواهند کرد . البته در نگاه نخست این ایده کاملاً اشتباه نیست اما می توان گفت که تنها نیمی از آن صحت دارد. مثلاً اکثریت کارگران بی کار شده ی اری به اندازه ی افرادی که از نیاز بالایی به موفقیت برخوردار بودند ،" مجبور بودند " که کاری پیدا کنند ولی برای پیدا کردن کار تلاش خاصی از خود نشان ندادند . و یا باز غالباً مردم چنین می پندارند که هر انگیزه ی قوی به این منجر می شود که فرد کارش را بهتر انجام دهد . بنابراین آیا درست نیست بگوئیم که بیشتر کارگران اری صرفاً " بدون انگیزه " بودند. اما اطلاعات ما درباره ی انگیزه های مختلف انسانی نشان می دهد که افراد مختلف تحت تاثیر یک انگیزه رفتار متفاوتی از خود بروز می دهند. مسئله ، انگیزه دار شدن یا نشدن نیست ، بلکه مساله این است که آیا شخص به سوی هدف A  برانگیخته شده یا به سوی B یا C و غیره؟

یک آزمایش ساده مساله را روشن می کند . به افراد مختلفی گفته شد که برای حل یک مشکل می توانند شریکی انتخاب کنند ؛این شریک هم می تواند یک دوست باشد و هم فرد غریبه ای که در حل آن مشکل تخصص دارد. افرادی که از نظر نیاز به موفقیت در سطح بالاتری قرار داشتند فرد متخصص را به عنوان شریک خود برگزیدند. اما آنان که نیاز بیشتری به دوست یابی داشتند دوستان خود را به افراد متخصص ترجیح دادند. مساله اینجاست که گروه دوم بدون انگیزه نبودند بلکه تمایل آنها نسبت به بودن با کسی که وی را دوست می دارند عملاً انگیزه ای است قویتر از تمایل به فائق آمدن بر وظیفه. روانشناسان چنین نیازهایی را مورد مطالعه قرار داده اند. به عنوان نمونه ، نیاز به قدرت غالباً با نیاز به موفقیت اشتباه می شود چراکه هر دو نیاز ممکن است به انجام فعالیتهای " بارز و " چشمگیر " منجر گردد. اما تفاوت کاملاً مشخصی بین آنها وجود دارد . افرادی که نیاز شدیدی به قدرت دارند می خواهند توجه دیگران را به خود جلب کنند ، خود را به دیگران بشناسانند و آنها را در کنترل خود داشته باشند. اینگونه اشخاص زندگی سیاسی فعّال تری دارند و بسیار مایلند که کنترل کانالهای ارتباطی را در دست خود داشته باشند ، هم کانالهای ارتباطی با افراد سطح بالا وهم با مردم عادی ، تا بدین ترتیب مسئولیتهای بیشتر و بیشتری بر عهده بگیرند. افرادی که از  نیاز بالائی به قدرت برخوردار می باشند ، مانند آنها که نیاز بالائی به موفقیت دارند، هر روز درپی بهبود کارآیی و عملکرد خود نمی باشند.

بدین ترتیب ، از آنچه تا به حال آموخته ایم نتیجه می گیریم که تمامی افرادی که به موفقیتهای بزرگ دست می یابند لزوماً از نظر نیاز به موفقیت از امتیاز بالائی برخوردار نیستند. به عنوان مثال بسیاری از سیاستمداران برجسته ، ژنرالها و دانشمندان و محققین بزرگ واجد این ویژگی فردی نمی باشند ، چراکه از انگیزه های دیگری برخوردار می باشند . یک ژنرال یا یک سیاستمدار باید به روابط قدرت بیندیشد ، یک محقق باند قادر باشد برای مدتی طولانی و بدون هیچگونه بازخورد مستقیم و سریع زمانهای زیادی را به کار تحقیق بپردازد  ، بازخور دی که شخصی با نیاز بالا برای موفقیت بدان نیاز دارد. از طرف دیگر دست اندر کاران فعالیتهای تجاری علی الخصوص فروشندگان و یا افرادی که واقعاً دارای مسولیتهائی می باشند در نیاز به موفقیت از امتیاز بالائی برخوردارند . این مساله  حتی در یک کشور کمونیستی مانند لهستان نیز صادق است . مشخصاً در آنجا نیز همانند یک نظام مبتنی بر اقتصاد آزاد ، یک مدیر هنگامی موفق است که دائماً در فکر بهبود بخشیدن به عملکرد ، تعیین اهدافی در حد اعتدال و پیگیری عملکرد خود ویا شرکت خود باشد.

انگیزش و نیمه ی واقعیت ها

از آنجا که مطالعات دقیق نشان داده اند ، ایده های نشات گرفته از حس مشترک درباره ی انگیزه ها، در بهترین شکل خود تنها تا حدی درست( نیمه واقعیت ) می باشند . بنابراین می توان نتیجه گرفت که نمی توان به آنچه مردم درباره ی انگیزه های خود می گویند اعتماد کرد. چرا که از هر چیز گذشته ، آنها ایده ی خود را درباره ی انگیزه شان از حس مشترک میان مردم می گیرند .بنابراین یک ژنرال ممکن است خود را علاقه مند به کسب موفقیت قلمداد کند ( چراکه عملاً به موفقیت هایی دست یافته است ) و یا یکی از همان اکثریت بی کار در اری ممکن است ادعا کند که به شدت درپی کار می باشد. ( چراکه به نیاز خود واقف است)

اما یک بررسی دقیق درباره ی آنچه که هریک از این افراد بدان می اندیشد و درباره ی اینکه چگونه اوقات خود را سپری می کند ممکن است نشان دهد که آنها به مسائلی کاملاً متفاوت می اندیشند. مشخص کردن وجود نیاز به موفقیت ویا انگیزه های دیگری از این قبیل تکنیکهای اندازه گیری خاصی را طلب می کند. بنابراین آنچه مردم می پندارند و می گویند ارتباط چندانی با این انگیزه های " پنهان " ندارد، انگیزه هایی که به نظر می رسد بیش از دیدگاههای سیاسی ، مذهبی  و یا اجتماعی شخص " شیوه ی زندگی " وی را تحت تاثیر قرار می دهد.

بدین ترتیب ، این نیاز به موفقیت است که از میان مدیران ویا رهبران کارگری ، دمکرات ها و یا جمهوری خواهان ، کاتولیک ها ویا پروتستان ها هواداران سرمایه داری یا کمونیستها، عده ی خاصی را به مردان بهتر و پیشرو تبدیل می نماید.

هر کجا که مردم تفکر از نقطه نظر نیاز به موفقیت را آغاز کنند ، همه چیز تغییر خواهد کرد.افرادی که از این نظر در مرتبه ی بالا تری قرار داشته باشند هم از حقوق بیشتری برخوردار بوده وهم با سرعت بیشتری ترفیع خواهند یافت چراکه فعالانه در جستجوی یافتن راهی بهتر برای انجام کارشان می باشند. شرکتهایی که از تعداد زیادی از این افراد برخوردار باشند نیز سریعتر رشد خواهند کرد.

در مقایسه ای میان دو شرکت مکزیکی معلوم شد که به جز یک نفر ، تمامی مدیران سطح بالای شرکتی که از رشدی سریع برخوردار بود نسبت به مدیران شرکت دیگری که رشد کندی داشت ، از نظر نیاز به موفقیت ، امتیاز بالاتری داشتند. بنابراین نرخ رشد کشورهائی که از تعداد زیادی از این شرکتهای سریع ارشد برخوردار باشند بالاتر از حد میانگین خواهد بود .به نظر می رسد که این مساله دلیلی است بر اینکه چرا مفاهیم مربوطه به نیاز به موفقیت در ادبیات مردمی ( از قبیل آواز های مردمی و یا داستانهای کتابهای درسی کودکان) تا حد زیادی با نرخ رشد اقتصاد ملی در ارتباط می باشد.از نقطه نظر اقتصادی ملتی که همواره به انجام بهتر وظائفش می اندیشد .(آنگونه که در ادبیات مردمی آنها منعکس است)عملاً آنها را خیلی بهتر انجام خواهد داد . مطالعات کمی دقیق نشان داده اند این مساله در یونان باستان ، در انگلستان قرون وسطی ، در انگلستان میان سالهای 1400 تا 1800 ونیز در سایر ملل معاصر صادق بوده است ،چه ملل سرمایه داری ،چه کمونیست ،چه توسعه یافته وچه عقب مانده.

به عنوان مثال دو داستان زیر را باهم مقایسه کنید . کدامیک نیاز بیشتری به موفقیت را در بر دارد؟کدام یک ذهنیتی را منعکس می کند که بر طبق آن باید برای بهبود آنچه هست جد و جهد کرد؟ داستان اول (برای خواننده ی سال چهارم):

" هرگز مدیون هیچکس نباشید _این دنیا یک تمثیل است.همسران ،کودکان ، اسبها و گاوها همگی اسباب دلبستگی به سرنوشت می باشند . اینها زود گذر هستند و هر یک پس از انجام نقش خود در زندگی ما از بین می روند. بنابراین ما نباید به دنبال ثروتهایی که دائم و همیشگی نیستند باشیم. عاقلانه این است که در زندگی خود به هیچ چیز وابسته نشده و تنها به خداوند بیندیشیم . نباید زندگی را مشکل گرفت چراکه مگر نه این است که این زمانی است برای پایان یافتن گله شکایتها ؟     

بنابراین بهتر است که زندگی توام با آگاهی بر واقعیت مسائل باشد . خود را در پیچدگیهای زندگی خانوادگی اسیر نکنید. "

داستان دوم (برای خواننده ی سال چهارم  ): " دوست دارم چگونه یاد بگیرم _

مرا به یک دبیرستان فنی فرستاده بودند ،منهم  از فرط خوشحالی گریه می کردم. البته یادگیری خیلی آسان نیست . در ابتدا من نمی توانستم آنچه را که معلم درس می داد بفهمم. همیشه بر روی ورق های امتحانی من قلم قرمز کشیده می شد .پسری که در کنار من می نشست دانش آموزی بود بسیار علاقه مند بسیار موفق.هنگامی که متوجه ناتوانی من در حل مسائلم شد پیشنهاد کرد که راه حل آنها را به من بگوید .من باید با استدلال خود یاد می گرفتم. ورقه ی او را پس دادم و گفتم که باید خودم این کار را انجام دهم . گاهی اوقات تا نیمه شب روی مساله کار می کردم . اگر نمی توانستم آن را به پایان برسانم صبح زود روز بعد مجدّداً به کار می پرداختم . همچنان از تعداد خطوط قرمز روی ورقه هایم کاسته می شد . من بر مشکلاتم غالب می شدم ونمراتم بالا می رفت. بالاخره فارغ التحصیل شدم و به کالج رفتم ."

اکثریت خوانندگان ،حتی بدون دانشی نسبت به سیستم کد گذاری موفقیت ، با این نکته موافقند که داستان دوم توجه بیشتری به پیشرفت دارد . داستان اول داستانی است  از دانش آموزی معاصر در یکی از مدارس دولتی هندوستان. در حقیقت داستان دوم از کیفیتی به نام Horatio Alger برخوردار است . کیفیتی که از نسلها پیش در نوشته های بسیاری از دانش آموزان McGuffy نمایان بوده است.

این کیفیت امروزه در متون درسی چین کمونیست هم به چشم می خورد .بنابراین نباید تعجب کرد که کشوری چون چین کمونیست که در اندیشه ی پیشرفت است ، دیرگاهی است که از نظر سطح تولید از کشوری مانند هندوستان که به نظر می رسد بیشتر به سرنوشت و تقدیر اعتقاد دارد ،پیشی جسته است.

دقت به سطح نیازبه موفقیت و انجام کاری دراین مورد توسط دولتمردان از اهمیت فراوانی برخوردار است. علی الخصوص اگر کشورازنظر اقتصادی عقب مانده باشد . به عنوان مثال بریتانیا را در نظر بگیرید . این کشور در حدود یک نسل قبل (حدود سال 1925) در میان 25 کشوری که خوانندگان متون کودکان آنها از نظر نیاز به موفقیت مورد امتیاز بندی قرار گرفتند ، مقام پنجم را بدست آورد.از اقتصاد خوبی نیز برخوردار بود . تا سال 1950 انگلستان در میان 39 کشور از مقام پنجم به مقام بیست هفتم نزول کرد-بسیار پایین تر از متوسط جهانی و لذا امروز رهبران این کشورها نتایج سخت اقتصادی این از دست دادن روحیه ی تهور پیشدستی را احساس می نمایند.

 اقتصاد  و نیاز به موفقیت

اگر روانشناسان قادرند سطح نیاز به موفقیت را در افراد و ملتها کشف نمایند، بویژه قبل از اینکه آثار آنها فراگیر شود، آیا نمی توان از این آگاهی ها جهت تغذیه و تقویت توسعه ی اقتصادی کشورها استفاده نمود؟

بی شک صرفاً کشف و تشخیص بیماری کافی نیست . مثلاً چه فایده ای دارد که به بریتانیا ( و یا هندوستان در مثال قبلی ) گفته شود که به سطح بالاتری از نیاز به موفقیت ویا روحیه ی تهور پیشدستی نیاز دارند ؟ در اکثر این قبیل موارد ، ناظران هشیار محلی خود به وجود چنین نیازهایی واقف می باشند. البته احتمالاً ایشان دیرتر از روانشناسی که بر میزان نیاز به موفقیت تمرکز می نمایند، به این واقعیت پی می برند. آنچه در واقع مورد نیاز است عبارت است از روشی برای توسعه ی نیاز به موفقیت در میان افراد ویا ملتها.

روانشناسان گروه تحقیقاتی من د دانشگاه هاروارد حدوداً از سال 1960 مشغول انجام آزمایشات بر روی روشهایی بوده اند که به منظور دست یابی به این هدف طراحی شده اند . این روشها عمدتاً در میان دست اندرکاران فعالیتهای تجاری مورد آزمایش قرار گرفته است چرا که کار این گونه افراد به گونه ای است که به ویژگیهای رفتاری اشخاصی نیاز دارد که از سطح بالایی از نیاز به موفقیت برخوردار می باشند. در ابتدا ما واقعاً نسبت به احتمال موفقیت خود تردید داشتیم . این تردید تا به حدی بدان علت بود که ما نیز همانند سایر روانشناسان آمریکایی تحت تاثیر این دیدگاه بودیم که انگیزه های اصلی هر فرد در دوران کودکی وی پایه گذاری می شود به  طوریکه بعدها نمی توان تغییری اساسی درآن ایجاد کرد . علت دیگر در تردید مزبور آن بود که بسیاری از مطالعات به عمل آمده در روان درمانی تمرکزی و مشاوره های پزشکی نشان داده اند که تاثیرات شخصیتی در درازمدت بسیار مختصر می باشد ، اگر اساساً چنین تاثیراتی وجود داشته باشند . از سوی دیگر ما از سوی آماتور ها و غیر متخصصین مورد تشویق قرار گرفته بودیم : علاقه مندانی چون دیل کارنگی ،ایدئولوژی کمونیست ویا کمیسیونهای کلیسا ، یعنی افرادی که بر این باور بودند که توانسته اند در مردم بالغ تغییراتی ایجاد کنند و واقعاً هم بنظر می رسد که در این کار موفق بوده اند.به هر صورت ما در دوره های آموزشی کوتاه مدتی (بین 7 تا 10 روز) تحت عنوان "Total Push " جهت افزایش سطح نیاز دست اندرکاران فعالیتهای تجاری به موفقیت ،برای آنها ترتیب دادیم.


چهار هدف اصلی

در بیانی کلی این دوره ها  چهار هدف اصلی را دنبال می کردند : 1- آموزش چگونگی فکر کردن،مذاکره کردن ،عمل کردن به شرکت کنند گان همانند افرادی که از سطح بالائی از نیاز به موفقیت برخوردارند . روشهای مورد آموزش براساس آگاهی های به دست آمده از حدود 17 سال تحقیق می باشد . به عنوان نمونه این افراد یاد می گرفتند که چگونه داستانهایی بسازند که در آن نیاز بالائی 

به موفقیت به چشم بخورد (به عبارت دیگر چگونه با در نظر گرفتن عامل نیاز به موفقیت بیاندیشند )، چگونه در یک بازی پرتاب حلقه (وحتی در زندگی) برای خود اهدافی در حد اعتدال تعیین نمایند . 2- این دوره ها شرکت کنند گان را برمی انگیختند تا برای کار خود اهدافی برتر ، اما کاملاً واقعی و برنامه ریزی شده تعیین نمایند به نحوی که طی دوسال قابل حصول باشد. آنگاه هر شش ماه یک بار ، وضعیت کاری آنها را به همراهی خودشان بررسی می کردیم تا میزان پیشرفت شان را بیابیم. 3- همچنین در این دوره ها با استفاده از برخی روشها آگاهیهای درمورد شرکت کنند گان به خود آنها داده می شود. به عنوان نمونه آنها خود می توانستند ببیند که در بازی پرتاب حلقه نسبت به دیگران رفتاری کاملاً متفاوت از خود نشان می دهند-برای تحقیق بیشتر مطمئن نیستیم ،اما هیچ شانسی هم در بدبینی نسبت به نتیجه ی این تلاشها نداشته ایم و می خواستیم از هر روشی که تصور می رفت بتواند تغییری در افراد ایجاد کند ،استفاده نمائیم.افرادی که در این دوره مورد آموزش قرارگرفتند عبارت بودند از مدیران اجرایی یک شرکت بزرگ آمریکائی و چند شرکت مکزیکی ، پسران ناموفق یک دبیرستان دست اندرکاران فعالیتهای تجاری در هندوستان ، درشهربمبئی و شهری کوچک به نام کاکی نادا در ایالت آندرا پرادش.به جز یک مورد ،مورد مکزیکی ها، در تمامی موارد دیگر این امکان وجود داشت که حدوداً 2 سال بعد ، به صورت آماری نشان داد که شرکت کنند گان در این دوره در مقایسه با افرادی که این دوره را نگذرانده ویا در سایر دوره های مدیریتی شرکت جسته اند ،از عملکرد بهتری برخوردار بوده اند( درآمد زایی بیشتری داشته اند ، سریعتر ارتقا یافته اند و حوزه ی فعالیتهای خود را با سرعت بیشتری وسعت بخشیده اند )

برای مثال به نتایج کاکی نادا توجه نمائید . دردوسال قبل از شرکت در این دوره 9 نفر از افراد، تقریباً 18درصد از شرکت کنند گان در کار خود تهور "غیرعادی "

از خود بروز داده بودند.طی 18ماه پس از دوره ،25 نفر از افراد ،یعنی تقریباً 50 درصد به طور غیر عادی فعال بودند .و البته این مساله به علت رواج بازار در هندوستان نبوده است.اطلاعات به دست آمده از شهر دیگری در چهل پنج مایلی محل دوره نشانگر وجود افرادی است که قبل از برگزاری دوره ی مزبور درکاکی نادا فعال بوده اند،یعنی حدود 20 درصد. صاحب یک مغازه ی کوچک رادیو فروشی ،یک تاسیسات شیمیایی را راه اندازی کرد، یک بانکداربه قدری در دادن وام های بازرگانی موفق بود که به شعبه ی بسیار بزرگتر در شهر کلکته انتقال یافت، رهبر سیاسی محلی به هدف خود دست یافت ( هدفی که طی دوره برای خود تعیین کرده بود) ؛اینکه دولت فدرال را وا دارد تا اسکله را عمیقتر نمایند و آن را به یک بندر چهار فصل تبدیل نمایند؛نقشه ها از تاسیس یک آسیاب فولادی گردان فاصله ی بسیاری داشت. تمامی اینها بدون تزریق بودجه ای از خارج اتفاق افتاد.

در واقع تنها هزینه ها به چهار دوره ی ده روزه و همچنین دیدارها ی تکمیلی مختصری که هر شش ماه یکبار انجام می شد ،مربوط می گشت . در شهری که راکد و غیر متهوّر محسوب می شد ، این افراد بر سرمایه ی خویش افزوده وبا اتکا بر منابع  خود صنعت و اقتصاد شهر رابه تحرک وا داشتند.

به نظر می رسد که توان چنین روشی برای  توسعه ی انگیزه کسب موفقیت بسیار فراوان بوده و کاربردهای ی بارزی در کمک به کشورهای توسعه نیافته ویا " جیب های فقیر " در ایالات متحده جهت تحرک سریع اقتصادی دربردارد . حتی برای فعالیتهای تجاری ای که به چرخش و جهت گیری متهوّرانه تری به سوی رشد و توسعه نیاز دارند نیز از پتانسیل بالائی برخوردارمی باشد.

این روش حتی می تواند در بالا بردن سطح نیاز به موفقیت در کشورهای کم درآمد نیز مفید باشد.به عنوان نمونه اطلاعات موجود نشان می دهد که سیاهپوستان آمریکائی طبقه ی پائین از سطح پائینی ازنیازبه موفقیت برخوردارمی باشند. تعجبی هم ندارد . جامعه به طور سیستماتیک آنها را ترسانیده و جلوی جد جهّد آنها برای موفقیت را سد کرده است. ولی با درهم شکستن موانع حرکت صعودی ،

لازم است انگیزه های جدیدی را برای ایشان به وجود آورد ، انگیزه هایی که باعث می شود تا ازفرصتهای جدید استفاده نمایند.

واکنشهای افراطی

اما به این نکته باید توجه نمود ؛ هر گاه من درباره ی این تحقیق وپتانسیلهای فراوان صحبت می کنم ، مخاطبین واکنشهای افراطی متضادی از خود بروز می دهند ؛یا همچنان شکّاک باقی مانده وبر سر این موضوع بحث می کنند که انگیزه ها را نمی توان واقعاً تغییر داد ، اینکه ما جامعه ی خیالی روانشناسان را براند ام دیل کا رنگی می پوشانیم ، ویا اینکه برای حل مشکلات مربوط به انگیزه در منطقه ی خود ،پاسخهای مکاتبه ای سریعی را طلب می کنند که طی آنها دوره های مزبور به دقت شرح داده می شود. هر دو عکس العمل غیر منطقی است . آنچه من در این چند صفحه کاغذ توضیح داده ام نتیجه ی 20 سال تلاشهای تحقیقاتی بردبارانه وصد ها هزار دلار هزینه ی پایه ی این تحقیقات بوده است. آنچه باقی مانده عبارت است از مبالغی بیشتر و زمانی طولانی تر جهت تبدیل یک ایده ی وعده بخش به ابزاری عملی گسترده تر.

نیاز به تشویق

به عنوان مثال باید گفت که ما هنوز نمی دانیم چگونه سطح نیاز به موفقیت را در گروه های کم درآمد بالا ببریم. ما در نخستین تلاش خود بدین نتیجه پی بردیم که نمرات فرزندان طبقه ی متوسط طی یک دوره ی دو ساله   افزایش ثابتی داشته است.درحالی که فرزندان طبقات پایین تر پس از گذشت یک سال پیشرفتهایی از خود نشان می دادند. اما پس از آن مجددا به وضعیت اولیه که از متوسط پایینی برخوردار بود ،بازگشت می کردند. (شکل 1)اما چرا؟ به نظر ما این بدان علت است که آنان دوباره به محیطی بازمی گشتند که درآن نه والدین و نه دوستان هیچ یک آنها را به سوی موفقیت ویا حرکتهای صعودی تشویق نمی کردند.

به عبارت دیگر اگرجامعه ای که فرد درآن زندگی می کند هیچگونه حمایتی از تلاشهای وی به عمل نیاورد ، صرف تغییر انگیزه های فردی به هیچ وجه کفایت نمی کند . سیا هانی تلاش می کنند از محله های پست به بیرون راه پیدا کنند معمولاً با این مشکل مواجه می شوند ؛مواجه با شک تردید ،چه در خانه و چه در محل کار،بنابراین حتی اگر سطح نیاز به موفقیت را در خود افزایش دهند ،باز

با موانعی که (21)بر سر راه موفقیت شان قرار دارد به جایگاه نخستین شان نزول خواهند کرد.ما نه تنها باید راه بالا بردن نیاز به موفقیت رابیاموزیم ،بلکه باید روشهائی بیابیم تا مردم را راهنمائی کنیم که چگونه نیازمزبوررا اداره کنند ،تا محیط مطلوبی خلق کنیم که درآن بتوان نیاز به موفقیت را بارور ساخت.

هم اینک بسیاری از این روشهای آموزشی در مرحله ی آزمون پیشاهنگ می باشند و تکمیل کردن آنها بودجه  وز مان می طلبد .اما جامعه باید به شدت درزمینه ی تکمیل این روشها سرمایه گذاری نماید چراکه از پتانسیل های فراوانی در بهبود وضعیت انسان برخوردارمی باشند.

منبع: www.karafariny.com

 

راه‌هاي رسيدن به موفقيت

 

  روشي كاملاً مؤثر در برنامه‌ريزي

 

خواستن توانستن است.

من بايد موفق بشوم.

من بايد درستكار باشم.

من بايد تصميم اساسي براي موفق شدن بگيرم.

من بايد خوب درس بخوانم.

من بايد با معدل خوب قبول شوم.

من بايد تلاش كنم.

من بايد موانع موفقيت را بردارم.

من بايد، بايد، بايد...

راستي راه رسيدن به موفقيت چيست؟

از اساسي‌ترين و اصلي‌ترين شرايط موفقيت يك انسان در زندگي فردي و اجتماعي داشتن قدرت «مديريت خود» است. انسان موفق، ريشه همه موفقيت‌ها را در درون خود جست‌وجو مي‌كند.

منشأ تمام پيروزي‌ها در وجود ماست. انساني كه نگاه مثبت و فعال در زندگي دارد خواهان كار، كوشش و تلاش است و براي خود برنامه دارد.

انسان موفق، زمام زمان را به دست داشته و بهترين بهره را از آن مي‌برد. انسان موفق شكست‌ها و عقب افتادن‌هاي خود را با بهانه‌هاي پوچ توجيه نمي‌كند.

كشيدن پا روي زمين، حركت بدون انرژي، چشم‌هاي خسته و بي‌حال و گاهي خواب‌آلود، غرغر كردن و بد و بي‌راه گفتن به زمين و زمان، پوشيدن لباس‌هايي كه همواره اعتراض به دنبال دارد و ظاهري كه نشان از بي‌ نشاطي است، تأخير در كارها، اعتراضات و... نشان دهنده نداشتن مديريت خود و زمان است. مديريت به معناي اداره كردن، برنامه‌ريزي و حركت در چارچوب آن برنامه به سوي هدف است.

استفاده مناسب از امكانات تحت اختيار براي پيشرفت، و هر چيز را در حيطه نفوذ و تحت تأثير خود، در جاي و محل شايسته

و بايسته خود نهادن است. مديريت زمان به معناي برنامه‌ريزي كردن، جاي دادن هر چيز به جاي خود در حوزه زمان و تلاش در جهت رسيدن به هدف است. برنامه‌ريزي يعني در هر ساعت و هر دقيقه از روز چه كاري را بايد انجام داد تا حركت ما به سوي هدف شتاب داشته باشد. كسي كه برنامه دارد هستي خويش را معني بخشيده است. مي‌داند كه ضعف‌ها و قوت‌هايش چيست، براي رفع موانع و كمبودها و نداشتن‌هاي خود برنامه دارد. همين‌طور براي تقويت داشتن‌ها و توانايي‌ها تلاش مي‌كند. برنامه‌ريزي تلاش هدفمند و دقيقي براي تكامل خود است. مديريت زندگي خود در گرو مديريت زمان است.

چگونه مي‌توان براي خود برنامه‌ريزي كرد؟

بايد تشخيص داد كه در حال حاضر چگونه زندگي مي‌كنم، يعني ليست كارها و زمان آن‌ها را آن طوري كه بايد تهيه كنم. يك هفته تمام كارهاي روزمره را يادداشت مي‌كنم.

يادداشت‌ها را بررسي مي‌كنم و كارهايي كه از روي بي‌هدفي بوده و ضرورتي براي زندگي من ندارد را مشخص مي‌نمايم، خصوصاً  اموري كه براي تلف كردن وقت است.

براي هفته دوم با توجه به شرايط زندگي و برنامه‌هاي از پيش‌ تعيين شده و مفيد، تعيين مي‌كنم كه مي‌خواهم چه تغييراتي را در زندگي خويش ايجاد كنم و هدفم از اين تغييرات بايد بهبود وضعيت قبلي و يا كيفيت بهتر باشد.

در مرحله بعد پيش‌بيني مي‌كنم كه بايد چه تغييراتي را ايجاد كنم آن‌ها را ليست مي‌كنم، به عبارتي با توجه به هدفم خواسته‌هايم را از خودم مشخص مي‌كنم، مثلاً مي‌خواهم پايه درس رياضي‌ام بهتر شود و يا تغيير مثبتي در اخلاقم ايجاد شود، تمام خواسته‌ها را مشخص و ميزان آن را معلوم مي‌كنم.

در اين مرحله براي هفته سوم بر اساس خواسته‌هايم براي خود برنامه‌ريزي مي‌كنم، و قبل از آن خواسته‌ها را تعديل مي‌كنم، با زبان ساده‌تر از كم شروع مي‌كنم و كم‌كم سعي مي‌كنم به خواسته‌هاي حقيقي خود برسم. اكثر كساني كه نمي‌توانند به برنامه خود عمل كنند كساني هستند كه از همان ابتدا برنامه سنگيني براي خود تدارك مي‌بينند و چون در عمل احساس ناتواني مي‌كنند از برنامه داشتن منصرف مي‌شوند و تا دو هفته اين برنامه را ادامه مي‌دهم. در اين مرحله زمان را مشخص نمي‌كنم و فقط كارهاي خوب و پيش‌بيني‌هاي خود را بين روزهاي هفته تقسيم مي‌كنم، مثلاً روز شنبه بايد يك ساعت ادبيات و يك‌ونيم ساعت زبان انگليسي و دو ساعت رياضي بخوانم و براي روزهاي ديگر هفته با توجه به شرايطم مقدار زماني و يا مقدار درسي كه بايد خوب بفهمم را معين مي‌كنم.

برنامه‌ را به اجرا مي‌گذارم. هر شب قبل از خواب بر كارهاي خود نظارت كرده و در مقابل خواسته‌هاي روزانه‌ام، ميزان عملكرد خود را مشخص مي‌كنم، مثلاً در مثال قبلي، قبل از خواب روز شنبه بررسي مي‌كنم كه چه قدر ادبيات يا زبان و يا...

خوانده‌ام. ممكن است درس ادبيات نياز به چهل و پنج دقيقه مطالعه باشد و درس زبان نياز به دو ساعت و همين‌طور براي كارهاي ديگر، آن چه انجام داده‌ام را صادقانه و با دقت يادداشت مي‌كنم.

در پايان هفته عملكرد خود را جمع‌بندي كرده با هدف و خواسته‌هايم و پيش‌بيني ابتداي هفته مقايسه مي‌كنم. هدفم از اين كار داشتن برنامه است و عادت‌كردن به برنامه داشتن.

در مرحله بعد خواسته‌هاي دقيق‌تر و واقع‌بينانه‌تري را پيش‌بيني نموده و هفته بعد را مصمم‌تر به برنامه‌ام عمل مي‌كنم. اين عملكرد را بررسي كرده اگر در پايان هفته از آن نسبتاً راضي بوده‌ام و احساس خوبي از عمل كردن به آن داشتم برنامه را صرفاً براي عادت شدن ادامه مي‌دهم و اگر راضي نبودم سعي مي‌كنم برنامه هفته بعد را واقع‌بينانه‌تر در نظر بگيرم تا به رضايت نسبي برسم. حالا من ديگر برنامه‌ دارم مي‌خواهم وضعيت خود را بهبود بخشم. بهتر است كم كم خواسته‌هاي پيش‌بيني شده ابتداي هر هفته را متناسب هدفم كنم تا به هدف برسم.

مي‌دانم كه از برنامه داشتن مهم‌تر عمل كردن به آن است. بر خود نظارت دقيق مي‌كنم، اهدافم را مي‌نويسم و در جايي كه مدام جلوي نظرم باشد قرار مي‌دهم، خودم خودم را تشويق مي‌كنم، از خدا مدد مي‌خواهم، از اعضاي خانواده مي‌خواهم قبل    از برنامه‌ريزي جمعي در خانه برنامه من را هم در نظر داشته باشند.

حالا كه چهار هفته است با برنامه عمل مي‌كنم با توجه به توانم دو نكته ديگر را وارد برنامه‌ام مي‌كنم؛ اول خواسته‌هايي كه براي بهترشدن دارم، يعني كم‌كم برنامه‌ام را سنگين‌تر و خواسته‌هاي بيشتري را از خود طلب مي‌كنم. مسلماً اكنون قادر خواهم بود كمي به خودم سختي هم بدهم. دوم عنصر زمان را هم بايد در برنامه‌هايم بياورم، مثلاً مشخص كنم كه از ساعت پنج تا پنج وچهل و پنج دقيقه به مطالعه و يادگيري عربي مي‌پردازم و حداقل سه هفته اين برنامه را ادامه داده و هر تغييري كه باعث بهبود شرايط من مي‌شود ايجاد مي‌كنم.

اكنون من موفق شده‌ام كه به بهترين شكل ممكن براي خود برنامه‌ريزي درسي انجام دهم و به آن عمل كنم. احساس رضايتي كه به من دست داده را نمي‌توانم وصف كنم. از خدا بابت اين توفيق شاكرم.

اين زماني است كه مي‌توانم از خود انتظار داشته باشم كه نه تنها براي درس بلكه براي بهترين شدن‌ها در زندگي برنامه‌ داشته باشم، براي مطالعات غير درسي‌ام، ديدن فيلم و نشستن پاي كامپيوتر و ارتباط با دوستانم، همه حساب شده است. برنامه‌ اوقات فراغتم برنامه خودسازي است نه... ديگر بي‌هدف در خيابان‌ها پرسه نمي‌زنم، همين طوري با تلفن حرف نمي‌زنم، كنار كامپيوتر و...

حالا حتي تفريح و سرگرمي من هم براي تقويت قواي ذهني و نشاط روحي‌ام است و توسط خودم انتخاب مي‌شود و براي همه كارهايم با فكر انتخاب مي‌كنم كه چه كنم؟

من مي‌توانم سر رشته زندگي خويش را در دست بگيرم. من مي‌دانم تنها راه موفقيت اول خودشناسي و بعد بر اساس آن خودسازي است و داشتن برنامه و عمل كردن به آن و نظارت و كنترل خود يعني قدر‌تمند شدن و پيروز شدن بر تمام موانع راهم. موفقيت من دليلش: لطف خدا، محبت و همراهي و ياري خانواده‌ام و معلمانم و همراهي دوستان خوب و عاقلم، اراده، تلاش، پشتكار، مصمم و اميد به آينده و اميد به موفقيت است.

حداقل شرط لازم براي موفقيت...

حداقل شرط لازم براي موفقيت در هر زمينه‌اي يادگيري مداوم است.

هميشه كارهاي خود را بنويسيد و آن‌ها را طبقه‌بندي كنيد؛ سپس از مهم‌ترين آن‌ها شروع كنيد.

از سلامت جسماني خود به بهترين نحو مراقبت كنيد. نيرو و نشاط براي موفقيت و خوشبختي ضروري است. در مورد تعيين هدف‌هاي خود قاطعيت داشته باشيد، اما در مورد روش دستيابي به آن‌ها انعطاف‌پذير باشيد.

براي رسيدن به هر يك از هدف‌هاي خود مهلتي تعيين كنيد.

آنچه بيش از هر چيز با موفقيت و خوشبختي همسويي دارد خوشبيني است.

هر موقعيتي را مي‌توان مثبت تلقي كرد، به شرط آن كه آن را به عنوان فرصتي براي رشد و پيشرفت در نظر بگيريم.

اگر در هر شخص و در هر شرايطي به دنبال نقاط مثبت باشيد، تقريباً هميشه آن را پيدا خواهيد كرد.

وقتي خدا بخواهد براي شما هديه‌اي بفرستد آن را در مشكلي مي‌پيچد. هر چه مشكل بزرگ‌تر باشد، هديه هم بزرگ‌تر است!

هر وقت احساس ترس كرديد، شجاعت را با «شجاعانه عمل كردن» در خود پرورش دهيد.

كليد موفقيت در اين است كه هدف خود را تعيين كنيد و آن گاه طوري عمل كنيد كه گويي امكان شكست وجود ندارد و همين‌طور هم خواهد شد.

هر تجربه‌اي را به يك تجربه آموزنده بدل كنيد. در هر نااميدي و شكستي، به دنبال درس با ارزش باشيد.

 

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 25 فروردین 1399 ساعت: 8:47 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,,,
نظرات(0)

تنش شوری در گیاهان زراعی

بازديد: 63
تنش شوری در گیاهان زراعی

موضوع بحث:

تنش شوری در گیاهان زراعی

مقدمه:

شوری عامل مهم در تاریخ بشر و سیستم های کشاورزی بوده که بشر بر آنها تکیه داشته است.تمدنهای بسیاری در اثر عدم اعمال مدیریت صحیح در امر آبیاری و در نتیجه آن تجمع نمک در سطح خاک از بین رفته اند.

مدارک تاریخی 6000 سال قبل نشان می دهد که انسان به دلیل تخریب پایه های منابع جدید شونده در مناطق خاص هیچ گاه نتوانسته بیش از 2000 800 سال در یک تمدن پیشرفته در یک مکان معین توسعه یابد.

مثال:  عملکرد گیاهان در طول یک دوره 700 ساله 65% کاهش یافته است.

وسعت اراضی شور در سطح دنیا:

مطالعات انجام شده زمین های دارای مشکل شوری را عددی بین 340000000 تا 950000000 هکتار را ثبت نموده اند.

این براورد همچنان در حال افزایش است. گفته میشود 6% از سطح زمینهای دنیا دارای پتانسیل تولید محصول زراعی میباشند.

بعضی از کشورها نسبت به شوری از اراضی بیشتری برخوردارند:

1- ایران

2- پاکستان

3- هندوستان

وسعت شوری در اراضی ایران:

حدود 12% از کل مساحت ایران به صورت کشت آیش و به منظور تولیدات کشاورزی استفاده می شود. که نزدیک 50% این سطح زیر کشت به درجات مختلف با مشکل شوری قلیایی بودن غرقابی بودن رو به رو می باشد. پیش بینی می شود این مشکل تا 75% از کل زمینهای فاریاب کشور پیشروی کند.

بخشهای وسیعی از کشور مانند: دشتهای حاصلخیز قزوین و مغان گرگان و گنبد ورامین تا گرمسار سیستان و فارس تا نوار حاشیه ای جنوب کشور و اراضی حاصلخیز اطراف زاینده رود به نحوی متاثر از تنش شوری هستند.

تنش شوری:

اصطلاح شوری زمانی به کار میرود که غلضت بعضی املاح مثل کلسیم کلر بی کربنات و به طور کلی میکروالمانتها در خاک بالا باشد.

تنش شوری به دو صورت می‌باشد:

1- تنش شوری اولیه:                        

·        سمیت یونی ویژه

2- تنش شوری ثانویه:                   

·        تنش کمبود مواد غذایی

·        القای تنش آب

·        تنش اسمزی

اثرات شوری بر گیاه:

1- اثر شوری بر جوانه زنی

2- اثر شوری بر سایر مراحل رشد

3- اثر شوری بر مرحله زایشی گیاه

4- اثر شوری بر ساختمان گیاه

1- اثر شوری بر جوانه زنی:

تنش شوری در این مرحله می تواند بصورت تحریک کننده بازدارنده یا خنثی کننده در جوانه زنی عمل کند.

اثرات تنش شوری بر جوانه زنی گیاه عبارتند از:

الف تاخیر در جوانه زنی               ب- کاهش درصد جوانه زنی

پ- کاهش سرعت جوانه زنی                      ت- کاهش رشد گیاهچه

2- اثر شوری بر سایر مراحل رشد:

نتایج آزمایشهای گلخانه ای روی گیاه سورگوم و گندم نشان می دهد که مرحله رویشی و مراحل اولیه زایشی مراحل بسیار حساس بوده بطوری که مرحله گلدهی و مرحله پرشدن دانه به ترتیب کمترین حساسیت را دارند. شوری بعضی مواقع روی زمان مراحل گلدهی برخی غلات تاثیر می گذارد به گونه ای که جوانه زنی ظهور خوشه گلدهی و رسیدگی دانه زودتر اتفاق می افتد.

 

3- اثر شوری بر مرحله زایشی گیاه:

تنش شوری باعث ایجاد تغییر در مرفولوژی اندامهای تولید مثل گردد. برخی اثرات روی مراحل مختلف رشد زایشی به شرح زیر خلاصه می گردد:

الف تسریع در جوانه انتهایی و کاهش در تعداد کل خوشه چه ها و تعداد دانه در هر خوشه

ب- کاهش قدرت زنده ماندن دانه گرده

پ کاهش در جوانه زدن دانه گرده باروری - پوشش دانه

 

4- اثر شوری بر ساختمان گیاه:

بسیاری از محققان گزارش نموده اند که در غیبت مقاومت تحمل به تنش شوری مجموعه ای از تغییرات ساختمان و عملکرد در گیاه اتفاق می افتد. اندامهای مختلف گیاه تحت تنش شوری ممکن است از نظر سازمان سلول دچار یک یا تعدادی از اختلالات زیر گردد:

الف: به هم ریختن سازمان ساختمان سلول؛

ب: از هم گسیختگی ساختمان میتوکندری در سلول؛

پ: کاهش در تعداد اندازه کریستال‌ها؛

ت: مجتمع شدن تعداد زیادی میتوکندری در یک سلول؛

ث: تغییر در توزیع پراکنش ریبوزوم در سلول؛

ساز و کارهای مقاومت به شوری:

در تحمل گیاهان مختلف به شوری مجموعا سه عامل مهم دخالت دارند:

·        عامل گیاهی

·        عوامل مربوط به خاک

·        شرایط آب و هوا

 

1- عامل گیاهی:

·        تحمل نمک

·        مقاومت گیاهی

·        مقاومت از طریق اثرات اسمزی نمک

تنظیم نمک

الف ذخیره و نگهداری نمک در پروتوپلاسم تجمع یون در واکوئل ها

ب حذف و ترشح نمک از طریق سطح ساقه و سطح ریشه ودفع نمک از غدد دفع نمک از تارهای نمکی

پ- دفع نمک: موانع انتقال نمک در ساقه و در ریشه

مقاومت از طریق اثرات یک یون خاص روی مقدیر یونهای مشکل ساز

 

 

ساز وکارهای تحمل به شوری بین گیاهان:

ساز و کار

گیاه

دفع سدیم انتقال از برگ به ریشه

لوبیا

دفع سدیم ذخیره سدیم در برگهای پیر

برنج

دفع سدیم

ذرت

کمی دفع سدیم ذخیره سدیم در واکوئول برگ

گندم

برداشت کنترل شده سدیم ذخیره سدیم در واکوئول برگ

جو

 

2- عوامل مربوط به خاک:

درصد رطوبت خاک و فاصله بین دو آبیاری از عوامل موثر بر تحمل گیاه نسبت به شوری می باشند. هرچه خاک خشکتر باشد پتانسیل اسمزس و ماتریک محلول خاک پایینتر خواهد بود. و برای جلوگیری از اثرات نامطلوب آن لازم است فاصله بیم دو آبیاری کوتاه تر باشد.

3- شرایط آب و هوایی:

آب و هوا نیز به تحمل گیاه نسبت به شوری موثر است. در شرایط خشک و گرم مقاومت گیاه کاهش میابد.

مثال:

چغندر پنبه لوبیا شبدر گوجه فرنگی

شناسایی و اصلاح گیاهان مقاوم به شوری:

گیاهان زراعی براساس مقاومت به شوری در چهار گروه طبقه بندی میشوند:

1- گروه مقاوم                          2- گروه نیمه مقاوم

3- گروه نیمه حساس              4- گروه حساس

اثر شوری بر قدرت زنده ماندن دانه گرده و تولید دانه در گندم

درصد قدرت زنده ماندن دانه گرده

جوانه زدن دانه گرده

تعداد دانه در یک خوشه

وزن صد دانه

تیمار

96

75

38

4.6

شاهد

98

69

38

4.1

شوری 24%

87

60

38

3.2

شوری 28%

65

37

23

3.1

شوری 72%

40

0

0

0

شوری 96%

 


تحمل گیاهان زراعی به شوری در آبیاری

 

 

عملکرد

کاهش

میزان

 

رس

لوم

شن

ریشه

نام گیاه زراعی

3.9

6.6

11.6

8.3

سورگوم

2.2

7.2

12.6

8

جو

4

6.9

12.6

7.7

پنبه

3.7

6.3

11

7

چغندرقند

3.1

5.3

6.4

6

گندم

2.5

4.3

7.5

5.5

آفتابگردان

2.3

4

7

5

سویا

1.6

2.8

4.8

3

برنج

1.1

1.8

3.8

1.7

ذرت

1.4

2.5

4.3

1.7

نیشکر

 


گروه مقاوم

گیاه مقاوم                    آستانه سطح شوری

جو                               8

پنبه                             7/7

چغندر                          7

گروه نیمه مقاوم 

گیاه نیمه مقاوم                        آستانه سطح شوری

سورگوم                                   8/6                  گندم                            6

سویا                             5                      لوبیا چشم بلبلی                      9/4

گروه نیمه حساس

گیاه نیمه حساس                     آستانه سطح شوری

برنج                             3                     یونجه                           2

ذرت                             7/1                  نیشکر                         7/1

گروه حساس:

گیاه حساس                 آستانه سطح شوری

پرتقال                          7/1                  پیاز                              2/1

لوبیا                             1                      هویج                           1

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 25 فروردین 1399 ساعت: 8:45 منتشر شده است
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 1652

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس