پروژه و تحقیق رایگان - 97

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

تحقیق در باره همدلی و همیاری

بازديد: 32197
تحقیق در باره همدلی و همیاری

همدلی وهمیاری

همدلی چیست ؟، وقتی یکدفعه فردی غمگین و ناراحت شروع به درد و دل با ما می کند چه کار باید بکنیم؟ آیا تسکین دادن او کار درستی است؟ آیا اساسا چنین فردی نیاز به تسکین و توصیه دارد؟

همدلی چیست؟

همدلی، درک احساس و فهم تجربه ی حسی دیگران با توانایی دید از نگاه آنها و قرار دادن خود در جایگاه آنهاست. وقتی موضوع همدلی مطرح می‌شود، منظور ما همان دیدن نیمه خالی لیوان است. همدلی یعنی اینکه بفهمید طرف مقابل از چه چیزی در رنج است؛ چه مسئله‌ای او را نارحت می‌کند و چطور می‌توانید خود را جای او بگذارید و احساس او را درک کنید. همدلی رابطه شما را با دیگران مستحکم می‌کند؛ اجازه می‌دهد آن‌ها را درک کنید و آن‌ها نیز شما را بفهمند.

همدلی کردن یعنی شناخت احساسات و هیجانات دیگران و دیدن دنیا از دریچه چشم آن‌ها. این تجربه می‌تواند تجربه احساساتی با کیفیتی مشابه باشد (مثلا تجربه احساس ناراحتی زمانی که دیگری ناراحت است) یا می‌تواند واکنشی به موقعیتی باشد که دیگری در آن قرار دارد (مثلا تجربه احساس شفقت و دلسوزی بخاطر احساس ناراحتی و اندوه دیگری).

همدلی یکی از مهم ترین مهارت های هوش اجتماعی، و پل ارتباطی ما با دیگران است. همدلی باعث می شود که بتوانیم عقاید مختلف را بپذیریم و درک کنیم و رفتار های خود را متناسب با شخصیت افراد و موقعیت انتخاب کنیم. اگر در روابط خود همدلی نداشته باشیم حس ناامنی و بی اعتمادی را به دیگران منتقل می کنیم، همچنین باعث تشدید و افزایش تعارضات در روابطمان می شویم.

همدلی با همدردی یا دلسوزی تفاوت دارد. همدلی بیشتر به این معنی است که، با کسی چیزی را احساس کنیم، نه اینکه برای کسی احساسی(مانند دلسوزی) داشته باشیم. واژه همدلی به دو مفهوم اصلی اشاره می‌کند. نخستین مفهوم در بردارنده فرآیند شناخت و نگاه کردن از زاویه دید دیگری است. یعنی تصور کردن افکار و احساسات او و هر چیزی که چنین رفتاری را در او تحریک می‌کند. مفهوم دوم، عبارت است از تجربه کردن یک واکنش عاطفی در همان موقعیتی که دیگری در آن قرار دارد.

افراد خودشیفته و سایکوپت(ضد اجتماع) از همدلی بویی نبرده اند. این افراد چیزی فراتر از دیدگاه ها و نیازهای خود را نمی‌توانند ببینند. سیاست مدارانی که با بی‌تفاوتی، احساسات مردم و ملتی که آنها را انتخاب کردند را نادیده می‌گیرند، هم فاقد همدلی هستند.

صرف نظر از نشان دادن خطرات قابل توجه فقدان همدلی، باید بدانیم که روابط روزانه ما به توانایی ما در نگاه کردن از زاویه دید دیگران و درک کردن و فهمیدن آنها وابسته است. سهیم شدن در احساسات دیگران نیز انسان‌ها را با یکدیگر نزدیک و یگانه می‌کند. ما اغلب بصورت آگاهانه از مهارت‌های نگاه کردن و مشاهده کردن مسائل از زاویه دید دیگران استفاده می‌کنیم تا به درک بهتری از موقعیت آنها دست یابیم.

 

همدلی سه نوع دارد :

۱- شناختی : یعنی فهم و درک افکار و احساسات دیگران با استفاده از منطق و تعقل خود و بدون همدردی با آن ها. این نوع همدلی غالبا با احساسات کمتری همراه است.

۲- عاطفی : تجربه ی احساسی با دیگران، طوری که شما هم با آن ها همان احساسی که دارند را تجربه کنید. این نوع همدلی می تواند به ضرر خود فرد باشد. به عنوان مثال، این نوع همدلی اصلا برای پزشکان یا پرستاران مناسب نیست زیرا در این حالت فرد فاقد مهارت های مدیریت بحران و مدیریت خود است و بازدهی مثبت عملکرد وی کاهش می یابد. این نوع همدلی معمولا بیش از حد درگیر احساسات و عواطف است و منطق کمتری در آن دیده می شود.

۳- شفقت و دل رحمی : یعنی فهم و درک احساسات دیگران و انجام اقداماتی در جهت کمک به آن ها. این حالت، بهترین نوع همدلی است، زیرا علاوه بر درک طرف مقابل، اقدامی عملی در جهت رفع مشکل او نیز انجام می دهیم. این نوع همدلی نه بیش از حد درگیر احساسات می شود و نه خیلی درگیر منطق است، بلکه هر دو، عقل و عاطفه، را در کنار هم استفاده می کند.

 

 

چطور می توانیم به افرادی همدل با دیگران تبدیل شویم؟

از قضاوت و ارزیابی های نابجای دیگران دوری کنیم.

 در هنگام ارتباط با دیگران با تمام وجود به حرف های طرف مقابل گوش کنیم.

 سعی کنیم نیاز ها و توانمندیهای طرف مقابل خود را درک کنیم.

 افراد مختلف و مخالف را همانگونه که هستند بپذیریم.

در لحظات مختلف سعی کنیم خود را جای دیگران بگذاریم.

 بدون هیچ قید و شرطی دیگران را دوست داشته باشیم.

 به دیگران فرصت دهیم تا احساسات خود را به راحتی بیان کنند.

به احساسات خودمان آگاهی داشته باشیم (مهارت خودآگاهی) تا بهتر بتوانیم احساسات دیگران را درک کنیم.

 تحت هیچ شرایطی تظاهر به همدلی نکنیم و به احساسات دیگران لطمه نزنیم.

هنگام همدلی به حالات چهره و حرکات طرف مقابل و رفتارهای غیر کلامی او توجه کنیم.

با درک احساسات طرف مقابل به او بفهمانیم برایش احترام قائل هستیم.

هنگام بروز مشکل، احساسات خود را با کلمات دقیق و مناسب در میان بگذاریم.

هنگام همدلی، احساسات خود را شمرده و دقیق بیان کنیم تا طرف مقابل احساس آرامش کند.

با برقراری روابط صمیمانه در خانواده، روحیه همدلی اعضای خانواده را تقویت کنیم.

در همدلی دیگران با ما، آن ها را مقصر ندانیم و سرزنش نکنیم.

هنگام همدلی برای طرف مقابل دلسوزی یا ترحم نکنیم.

مشکلات دیگران را کوچک و بی ارزش نپنداریم.

 

چطور می‌توانیم همدلی را افزایش دهیم ؟

1-    خود را در موقعیت فرد مقابل تصور کنید.

اگر لحظه ای خود را به جای فرد مقابل تجسم کنیم به درک بهتری از مسئله خواهیم رسید. با تصور خود در چنین شرایطی متوجه خواهیم شد که تنها چیزی که در این موقعیت از آن نفرت داریم شنیدن توصیه و تسکین های دیگران است.حرف هایی مثلِ “با گذر زمان حالت بهتر می شود”، “انقدر به خودت سخت نگیر، مشکلت چندان هم بزرگ نیست”، “نباید از خودت انتظار داشته باشی در بار اول هیچ اشتباهی نکنی” و جز ناراحت تر کردن فرد مقابل تاثیر دیگری ندارد.مسئله ی بسیار مهمی که باید به آن توجه کرد اینکه وقتی کسی مشکلی دارد و در حال رنجیدن است نیاز به همدلی و همدردی دارد نه راه حل. زمانی که ما بر دیدگاه خودمان یا دیدگاه دیگران متمرکز می‌شویم، بسیاری از شبکه‌های یکسان در مغز ما فعال می‌شوند. در این مدل، عمل بر این اصل استوار است که زمانیکه ما با وضعیت و موقعیت دیگری احساس همدلی می‌کنیم، در واقع ما هم می‌توانیم همان فرآیندهای بیولوژیکی غیر ارادی و احساسات فیزیکی و بدنی فردی که مشاهده می‌کنیم را تجربه کنیم.

روش تصور کردن خود در موقعیت دیگران باید با احتیاط کامل انجام شود. زمانی که این کار را بیش از اندازه انجام دهیم، شخصا بیشتر ناراحت و مضطرب می‌شویم و بجای آنکه بر احساسات فردی که می‌خواهیم او را درک کنیم متمرکز شویم، بیشتر با احساسات خود درگیر می‌شویم.

ناراحتی و پریشانی شخصی موجب می‌شود که انگیزه ما برای درک مشکلات فرد دیگر یا کمک به او کم شود. همچنین پژوهش‌ها نشان می‌دهند هنگامی که برای درک دیگران از خودمان به عنوان یک نقطه شروع یا لنگر استفاده می‌کنیم، نمی‌توانیم به اندازه کافی از زاویه دید خود فاصله بگیریم. بنابراین، در حالیکه استفاده از افکار ما بعنوان یک نقطه شروع روشی مفید و موثر است اما باید به یاد داشته باشیم که تعابیر و تفاسیر فرد مقابل می‌تواند کاملا متفاوت با تعابیر ما از ماجرا باشد.

۲- از تجربه‌های شخصی خود استفاده کنید.

برخی اوقات آنچه که دیگری تجربه می‌کند را به چیزی که قبلا خودمان تجربه کرده‌ایم نسبت می‌دهیم. قطع شدن روابط، مشکلات کاری، مرگ یا از دست دادن عزیزان، قربانی شدن در یک جنایت و عمل وحشیانه و حتی تجربه‌های جسمی دردآور را می‌توان نمونه هایی از این تجربیات دانست. فکر کردن به تجربه‌های قبلی خودمان باعث می‌شود که مشاهده ماجرا از زاویه دید فرد دیگری که در موقعیتی مشابه با آن تجربه قرار دارد، برای ما آسان تر شود.

زمانی که شما تجربه‌ای مشابه داشته‌اید و بواسطه این تجربه مشابه می‌توانید بفهمید که در مغز فرد مقابلتان چه می‌گذرد، از گفتن این جمله به او خودداری کنید: من میدانم که تو چه احساسی داری . ما نباید این تصور را داشته باشیم که تجربه‌های ما دقیقا همان تجربه‌های مشابه فرد مقابلمان است. قطع شدن یک رابطه کوتاه مدت در دوران نوجوانی کاملا متفاوت است با پایان یافتن یک رابطه بلند مدت که فرزندان و پیوندهای مالی هم در آن دیده می‌شود. ما موقعیت جدایی را تجربه کرده و آن را پشت سر گذاشته‌ایم و درک کردن فردی که در مراحل آغازین چنین تجربه‌ای است می‌تواند سخت باشد.

۳- در عصبانیت به خودتان وقت بیشتری بدهید.

عصبانیت یک فرآیند شناختی پیچیده است و به توجه شما نیاز دارد، به همین جهت قرار دادن خود در موقعیت فرد مقابل و مشاهده ماجرا از زاویه دید او به هنگام عصبانیت تاثیری ندارد. حتی همدل‌ترین افراد در موقعیت عصبانیت تحت تاثیر قرار نمی گیرند. اگر می‌خواهید فردی که با او به مشکل برخورده‌اید را درک کنید برای مدتی عقب نشینی کرده و صبر کنید تا خشمتان فروکش کند. احتمالا بعد از اینکه آرام شدید می‌بینید که برداشت‌های اولیه شما از رفتار او دیگر وجود ندارد، مثلا این باور که او عمدا به شما آزار رسانده است .

۴- سریع قضاوت نکنید .

اگرچه واضح به نظر می‌رسد اما همیشه هنگامی که می‌خواهیم خود را به جای دیگران قرار بدهیم و ماجرا را از زاویه دید آنها مشاهده کنیم، پیشینه آنها را در نظر نمی‌گیریم. ما معمولا اعمال دیگران(بویژه اعمال منفی آن ها) را نشان دهنده نوع شخصیت آنها می‌دانیم. در مقابل، در مورد خودمان فکر می کنیم که اعمال و کارهای ما تحت تاثیر موقعیت هایی صورت می‌گیرد که در آنها قرار می‌گیریم.

مثال فردی را در نظر بگیرید که قبلا او را ندیده‌اید و در جلسه‌ای هستید که او دیرتر در جلسه حاضر می‌شود، در حالیکه پیراهنش از شلوارش بیرون زده و کاغذها از کیفش بیرون می‌ریزد. احتمالا فکر می کنید که او فردی نامرتب، بی‌دقت و بی‌کفایت است. در مقابل وقتی خودتان در چنین موقعیتی قرار می‌گیرید، تاخیرتان را به خراب شدن ماشینتان یا مریض شدن گربه تان یا چیز دیگری نسبت می‌دهید.

مشکلی که در اینجا وجود دارد این است که وقتی ما از مشاهدات خود در جلسه استفاده می‌کنیم تا نوع شخصیت احتمالی همکارمان را تعیین کنیم به نتایجی دست می‌یابیم که بر مبنای شواهدی محدود قرار گرفته‌اند. در عوض، برای اینکه همدلی را بهتر بکار ببریم می توانیم توضیحات فرد برای چگونگی رفتارش در آن موقعیت خاص را شنیده(شاید گربه او هم بیمار بوده باشد) و تا زمانی که اطلاعات بیشتری در مورد او نداریم شخصیت او را قضاوت و نتیجه گیری نکنیم.

۵- گوش دهید .

بیشتر اطلاعاتی که برای درک دیگری به آن نیاز داریم توسط خود فرد در گفتارش یا از حالات چهره او و زبان بدنش به ما داده می‌شود. اغلب ما چنان درگیر توصیه دادن یا رسیدن به یک پاسخ می‌شویم که این نشانه‌ها را از دست می‌دهیم. زمانی که به درستی گوش می‌دهیم و سوال می‌پرسیم، می توانیم این را شفاف کنیم که آنچه به آن فکر می‌کنیم اتفاق می‌افتد.

۶- نسبت به هیجانات بی تفاوت نباشید .

کسانی که همدلی دارند نسبت به هیجانات بی تفاوت نیستند. این افراد علائم هیجانی را در خود و در دیگران به خوبی می توانند تشخیص دهند. آن ها بی تفاوت از کنار هیجاناتی که در فرد مقابل ایجاد می شود نمی گذرند و واکنش ها و رفتار های خود را با هیجاناتی که در فرد مقابل بوجود آمده است تنظیم می کنند. به عنوان مثال، این افراد زمانی که دیگری غمگین یا ناامید است حرفی نمی زنند یا کاری نمی کنند که این حالت را در او تشدید کنند؛ یا وقتی شخص مقابل خشمگین است خیلی خوب می دانند که با چه رفتار هایی از بروز یا تشدید بحران در رابطه جلوگیری کنند.

۷- دیگران را تشویق و تقویت کنید .

کسانی که همدلی دارند دیگران را تشویق و تقویت می کنند. این افراد بر نقاط قوت افراد تاکید کرده و به آن ها کمک می کنند تا رشد کنند. افرادی که فاقد مهارت همدلی هستند به راحتی ذوق دیگران را کور می کنند، دائما در حال عیب جویی و سرزنش دیگران هستند و بر نقاط ضعف دیگران تاکید بیشتری دارند.

۸- ماجرا را از زاویه دید طرف مقابل ببینید.

دیدن ماجرا از زاویه دید طرف مقابل به ما کمک می‌کند تا پیشینه و موقعیت او یا افکاری که در مورد وضعیتی خاص دارد را درک کنیم. نگاه کردن به ماجرا از زاویه دید طرف مقابل به معنای انتخاب این زاویه دید برای خودمان یا موافقت با زاویه دید آن فرد نیست. شما می‌توانید از زوایه دید فردی دیگر به ماجرایی نگاه کنید و همچنان احساس کنید که آنها برداشت نادرستی از کارها و اعمال شما دارند. بهرحال، نگاه کردن به موضوع از زوایه دید طرف مقابل به شما کمک می‌کند تا به این درک برسید که چرا فردی به گونه‌ای خاص با شما رفتار کرده است.

نکته:

احساسات و هیجانات خود را کنترل کنید

دو نفر را تصور کنید که بر سر مساله ای بسیار عصبانی هستند. این دو نفر یک احساس واحد دارند، اما احساس خود را به شکل های مختلفی بروز می دهند. اولی به سرعت عکس العمل نشان می دهد فحاشی می کند و دیگری احساسات خود را کنترل می کند، از عکس العمل آتی خودداری و قبل از بروز هر عکس العملی فکر می کند. سهم خود را می بیند و سپس متناسب با موقعیت عکس العمل نشان می دهد. میزان مهارت افراد در بیان احساسات، ویژگی اجتماعی مهمی است که به برقراری ارتباط هرچه بهتر با دیگران کمک می کند. مهارت بیان احساس به شکل مناسب یکی از اجزای سازنده هوش هیجانی است. هوش هیجانی مجموعه ای از توانمندی هاست که طی آن فرد می تواند انگیزه خود را حفظ کرده و در مقابل ناملایمات پایداری کند. تکانش های خود را نیز کنترل کند و متناسب با موقعیت پاسخ مناسب بدهد.

حقیقت این است که یکی از عوامل مهم زیربنایی در دستیابی به همدلی، تسلط بر هیجانات و احساسات است. برای برقراری روابط همدلانه باید احساسات خود را شناخت، کنترل تکانش های خود را در دست گرفت و اجازه نداد پریشانی خاطر، تفکر را خدشه دار کند. انتقال احساسات منفی به دیگران و عدم کنترل هیجان ها نیز از مهم ترین عوامل تخریب روابط همدلانه است. یکی دیگر از ابزارهای مهم رسیدن به همدلی، گوش دادن و شنیدن صحبت های طرف مقابل است. برای کسب اطلاعات خوب و سودمند تنها شنیدن سخنان دیگران کافی نیست. آنچه مهم به حساب می آید، کیفیت گوش دادن است. واکنش های شما هنگام گوش کردن، سوالاتی که مطرح می کنید و حالات و حرکات شما، همگی در دقیق شنیدن موثر هستند.

برای این که بتوانید با دیگران همدلی کنید، باید واقعا گوش کنید. گوش کردن نیمه دیگر صحبت کردن نیست، بلکه به غیر از گوش کردن، از قلب و چشمان خود نیز مدد می گیرید. باید به طور موقت احساسات شخصی، انتظارات و پیش داوری ها را از دخالت در قدرت شنوایی خود دور نگه دارید و به همه چیز از دریچه چشم گوینده بنگرید. گوش کردن واقعی کار دشواری است و انرژی زیادی می طلبد. درد آشنایی، یک فن است و مانند هر فن دیگری باید با تمرین و ممارست با آن خو گرفت. برای پرورش این حس باید مترصد فرصت هایی باشید تا اوضاع و شرایط را از دیدگاه فرد دیگر ببینید. به عبارت دیگر، با کند و کاو در تمایلات و گرایش های فرد، از چشم اندازی که آنها به موضوعات می نگرند، بنگرید و آنگاه با صدای بلند به ایشان بگویید که اگر به جای آنها بودید چه احساسی داشتید.

با مهارت در این فن، شاهد تحولی عظیم در روابط خود برمبنای احساسات و افکار مشترک خواهید بود. این تمرین را ابتدا با کسانی آغاز کنید که با آنها روابط خوبی دارید. پس از آن که در این زمینه مهارت به دست آوردید، به تدریج سراغ افرادی بروید که از نظر عقاید و ارزش ها با شما تفاوت بیشتری دارند و ایجاد رابطه با آنها مشکل تر است و سرانجام افرادی را انتخاب کنید که به سختی می توانید افکار و عقاید آنها را درک کنید. به این ترتیب شما آموخته اید که چگونه با دیگران به بهترین وجه همدلی کنید و یک رابطه همدلانه توأم با دوستی و صمیمیت و احساس آرامش به وجود آورید.

 

 

چطور با دیگران هماهنگ شویم؟

راه های بسیاری برای رسیدن به هماهنگی با دیگران وجود دارد که در ادامه به برخی از مهم ترین این راه ها اشاره می کنیم:

زبان بدن: وضعیت نشستن، حرکت دست، شکل کلی ایستادن، زاویه سر، شیوه

شیوه سخن گفتن: بلندی، سرعت و لحن کلام، واژه های انتخابی، اصطلاحات خاص، واژه های بیگانه، اصطلاحات کوچه- بازاری و عبارات حرفه ای، چگونگی و شیوه سخن گفتن را معین می کند. واقعیت این است که تنظیم صدا، سرعت و آهنگ کلام، در رسیدن به همدلی به شما کمک خواهندکرد.

درک و پذیرش دیگران: هر چقدر بیشتر بتوانید شباهت های خود را با دیگران پیدا کنید و هر چقدر بیشتر تفاوت هایتان را بپذیرید و به آنها احترام بگذارید، امکان دستیابی به هماهنگی فکری- روانی و اجتماعی بیشتر خواهدشد و در نتیجه در برقراری روابط همدلانه موفق تر خواهید بود.

 

لیوان شیر

روزی روزگاری پسرک فقیری زندگی می کرد که برای گذران زندگی و تامین مخارج تحصیلش دست فروشی می کرد. از این خانه به آن خانه می رفت تا شاید بتواند پولی بدست آورد. روزی متوجه شد که تنها یک سکه ۱۰ سنتی برایش باقیمانده است و این درحالی بود که شدیداً احساس گرسنگی می کرد. تصمیم گرفت از خانه ای مقداری غذا تقاضا کند. بطور اتفاقی درب خانه ای را زد. دختر جوان و زیبائی در را باز کرد. پسرک با دیدن چهره زیبای دختر دستپاچه شد و بجای غذا ، فقط یک لیوان آب درخواست کرد.

دختر که متوجه گرسنگی شدید پسرک شده بود بجای آب برایش یک لیوان بزرگ شیر آورد. پسر با تمانینه و آهستگی شیر را سر کشید و گفت : «چقدر باید به شما بپردازم؟ » .دختر پاسخ داد: « چیزی نباید بپردازی. مادر به ما آموخته که نیکی ما به ازائی ندارد.» پسرک گفت: « پس من از صمیم قلب از شما سپاسگذاری می کنم»

سال ها بعد دختر جوان به شدت بیمار شد. پزشکان محلی از درمان بیماری او اظهار عجز نمودند و او را برای ادامه معالجات به شهر فرستادند تا در بیمارستانی مجهز، متخصصین نسبت به درمان او اقدام کنند.

دکتر هوارد کلی، جهت بررسی وضعیت بیمار و ارائه مشاوره فراخوانده شد. هنگامی که متوجه شد بیمارش از چه شهری به آنجا آمده برق عجیبی در چشمانش درخشید. بلافاصله بلند شد و بسرعت بطرف اطاق بیمار حرکت کرد. لباس پزشکی اش را بر تن کرد و برای دیدن مریضش وارد اطاق شد. در اولین نگاه او را شناخت. سپس به اطاق مشاوره بازگشت تا هر چه زودتر برای نجات جان بیمارش اقدام کند. از آن روز به بعد زن را مورد توجهات خاص خود قرار داد و سر انجام پس از یک تلاش طولانی علیه بیماری، پیروزی ازآن دکتر کلی گردید.

آخرین روز بستری شدن زن در بیمارستان بود. به درخواست دکتر هزینه درمان زن جهت تائید نزد او برده شد. گوشه صورتحساب چیزی نوشت. آن را درون پاکتی گذاشت و برای زن ارسال نمود.

زن از باز کردن پاکت و دیدن مبلغ صورتحساب واهمه داشت. مطمئن بود که باید تمام عمر را بدهکار باشد.سرانجام تصمیم گرفت و پاکت را باز کرد. چیزی توجه اش را جلب کرد. چند کلمه ای روی قبض نوشته شده بود. آهسته ان را خواند:

 

بهای این صورتحساب قبلاً با یک لیوان شیر پرداخت شده است.

 

حدیت در مورد همدلی

امام على عليه السلام :

حُسنُ الاخلاقِ يُدِّرُ الرزاقَ و َيونِسَ الرِّفاقَ؛

  خوش اخلاقى  روزى  ها را زياد مى كند و ميان  دوستان  انس  و الفت  پديد مى آورد.

تصنیف غرر الحکم و درر الکلم ص255 ، ح5382

 

رسول اكرم صلى الله عليه و آله :

 لَا تَزَالُ أُمَّتِي بِخَيْرٍ مَا تَحَابُّوا وَ تَهَادَوْا وَ أَدَّوُا الْأَمَانَة

امّت من تا هنگامى كه يكديگر را دوست بدارند، به يكديگر هديه دهند و امانتدارى كنند، در خير و خوبى خواهند بود.

عيون اخبار الرضا ج2 ، ص29

 

امام صادق عليه ‏السلام :

مَن غَضِبَ عَلَيكَ ثَلاثَ مَرّاتٍ و َلَم يَقُل فيكَ سوء فَاتَّخِذهُ لِنَفسكَ خَليلاً

هر كس سه بار بر تو خشم گرفت ولى به تو بد نگفت، او را براى خود به دوستى انتخاب كن.

معدن الجواهر ص 34

 

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 20 آبان 1396 ساعت: 20:03 منتشر شده است
برچسب ها : ,,
نظرات(0)

تحقیق در مورد بازیافت کاغذ

بازديد: 3957

بازیافت کاغذ

چوب محصول جنگل است و جنگل ودیعه خداوند به طبیعت که بشرباید در حفظ و حراست آن بکوشد و جنگلها به عنوان منابع تجدیدشونده مورد توجه هستند . امروزه در جهان نیاز هر جامعه به چوب براساس درجه رشدی می باشد که آن جامعه بدان رسیده است برای کشورهایی که رشد نیافته اند چوب فقط به معنای سوخت و صنایع چوبی و تزئینات استفاده می شود.

کاغذ پنجمین صنعت بزرگ مصرف کننده انرژی در دنیا است که به ازای هر تن محصول ،انرژی بیشتری نسبت به یک تن محصول صنایع استیل و آهن مصرف می کند. همچنین این صنعت در دنیا نسبت به صنایع دیگر آب بیشتری به ازای هر تن محصول مصرف می کند و سطح بالایی از آلودگی آب و هوا را به وجود می آورد . براساس آمار به دست آمده در کشورهای صنعتی هر شخصی به طورمتوسط یکسال ۱۶۴ کیلوگرم کاغذ و در کشورهای در حال توسعه به طور متوسط ۱۸ کیلوگرم کاغذ در سال استفاده می کند. 
برای تولید هر تن کاغذ باید ۱۷ اصله درخت را قطع کنیم که هر درخت به طور متوسط قادر است سالانه ۶ کیلوگرم دی اکسید کربن را به اکسیژن تبدیل کند.امروزه بهترین راه برای اینکه از نابود شدن جنگل ها برای تولید کاغذ جلوگیری شود بازیافت کاغذ است ،کاغذهای باطله اعم از کاغذهای تحریر سفید ،کاغذ روزنامه ،دفتر مشق،کاغذ دستگاه تکثیر ،مجله و مقوا ...برای بازیافت مناسب هستند. 
بازیافت کاغذ علاوه بر سود آور بودن باعث می شود آلودگی آب تا۳۵درصد ،آلودگی هوا تا ۷۴ درصد مصرف انرژی ۲۴ الی ۵۴ در صد کاهش یابد 
ژاپن نیمی از ۳۰ میلیون تن کاغذ مصرفیش را به روشهای مختلف از زباله شهری جدا کرده و از در آمد حاصل از آن سالانه ۲ میلیارد دلار به هزینه جمع آوری و دفع زباله های خویش کمک می کند . به گزارش روابط عمومی ناحیه سبز تهران ،درحالیکه در تهران روزانه ۷هزار تن زباله به محل دفن زباله کهریزک منتقل میشود که ۱۰ %از کل زباله ها راکاغذ تشکیل می دهد که روزانه ۷۰۰تن کاغذ همراه با زباله در این مرکز دفن می شود ۷۰۰تن کاغذ برابر با قطع سه هکتار جنگل در روز است واین فاجعه ای خوفناک است.
كاغدهاي بازيافت به اندازه كاغذهاي معمولي مهم هستند. كمپاني ها كاغذسازي هميشه سودهاي اقتصادي و محيطي بازيافت را شناسايي و در نظر مي گيرند. در سال هاي اخير بازيافت كاغذ براي همه به عنوان راهي براي كمك به حفظ محيط زيست و استفاده مجدد از منابع و بقاي مناطق دفن زباله مي باشد.
امروزه، 520 كارخانه كاغذ و مقواسازي در امريكا كاغذهاي جدا شده را بازيافت مي كنند. امروزه كاغذهاي جدا شده، يك سوم فيبر كارخانه هاي امريكا را تشكيل مي دهد. شهروندان امريكا 50% كاغذهاي استفاده شده خود را جدا مي كنند. در آمريكا بيشتر كاغذها بازيافت مي شوند تا اينكه دفن شوند. در امريكا كاغذ بالغ بر دو سوم مواد بسته بندي بيشتر از شيشه، فلز، پلاستيك و ... براي بازيافت جدا مي شود.

كاغذ چگونه بازيافت مي‌شود؟
جداسازي

براي بازيافت موفق نياز به بازيابي تميز كاغذ مي‌باشد. پس شما بايد كاغذهاي خود را دور از آلودگي‌هايي مثل غذا، پلاستيك، فلزات و ديگر زباله ها، كه بازيافت كاغذ را مشكل مي كند نگهداري كنيد. كاغذهاي آلوده كه قابل بازيافت نمي‌باشند بايد به كود تبديل شوند يا براي توليد انرژي سوزانده شوند يا در زير خاك دفن شوند. مركز بازيافت معمولا از مصرف كنندگان تقاضا مي كند كه كاغذهاي خود را بر حسب درجه يا نوع كاغذ جدا كنند. مركز بازيافت شهر مي تواند به شما بگويد كه چگونه اين نوع و درجه در جامعه شما تعريف مي‌شود.

جمع آوري و حمل كردن

شما ممكن است كاغذهاي جداشده خود را به مركز بازيافت محل خود تحويل دهيد يا در Recycle bin (سطل هاي بزرگي كه به منظور بازيافت در سطح شهرها تعبيه شده‌اند) بريزيد. اغلب فروشندگان كاغذ يا مركز بازيافت كاغذهايي كه شما در منزل جداسازي كرده‌ايد را جمع آوري مي كنند. در مركز بازيافت، كاغذهاي جمع آوري شده در بسته هاي تنگي پيچيده مي شوند و از آنجا به كارخانه هاي كاغذسازي فرستاده مي شوند كه در آنجا به كاغذهاي جديد تبديل مي شوند.

انبارداري و ذخيره‌سازي

كارگران كارخانه كاغذسازي، كاميون حاوي كاغذها را تخليه كرده و آن ها را به داخل انبار مي فرستند و تا زمان لازم كاغذها در آنجا مي مانندو درجات مختلفي از كاغذ مثل روزنامه ها يا جعبه ها به طور جداگانه نگهداري مي شوند؛ براي اينكه در كارخانه كاغذسازي درجات مختلفي از كاغذ را براي توليد انواع مختلف محصولات استفاده مي شود. هنگامي كه كارخانه آماده استفاده از كاغذ شد، كاغذها توسط ماشين ها باربري چنگك دار (Forklift) از انبار به نوار نقاله هاي بزرگي برده مي شوند.

چه چيزي مي توان از كاغذهاي بازيابي شده به دست آورد؟

بيشتر كاغذهاي جدا شده مجددا به كاغذ يا مقوا تبديل مي شود. با كمي استثنا قائل شدن كاغذهاي به دست آمده با همان كيفيت كاغذهاي قبلي مي باشند. به طور مثال از جعبه ها براي بازيافت جعبه استفاده مي شود.كاغذهاي نوشته و چاپ شده هنگامي كه بازيافت مي‌شوند از آنها براي كاغذهاي كپي استفاده مي شود. كاغذهاي جدا شده مي توانند براي توليد مواد ديگر نيز استفاده شوند. به طور مثال خمير كاغذ بازيافت شده براي كارتون هاي تخم مرغ يا جعبه هاي ميوه استفاده شوند. از كاغذهاي بازيافت شده مي توان به عنوان سوخت، عايق كردن ديوارها و سقف، پركننده رنگ و يا پوشش استفاده كرد.

آيا مي دانستيد كه اولين قطعه كاغذ از مواد بازيافت شده به دست آمده است؟

در حدود 200 سال قبل از ميلاد مسيح، چيني ها از تور ماهيگيري براي ساخت اولين قطعه كاغذ استفاده كردند. 

دوباره خمير كردن و غربال كردن

كاغذها از طريق نوار نقاله به يك ظرف بزرگ به نام pulper كه حاوي مواد شيميايي و آب است فرستاده مي شوند. pulper كاغذها را به قطعات كوچك ريز مي كند. با گرما دادن به اين مخلوط قطعات ريز كاغذ سريعا به سلولز تجزيه مي شوند كه فيبر (مواد آلي گياهي) خوانده مي‌شود. در نهايت، كاغذ به مخلوط غليظ و نرمي كه pulp ناميده مي‌شود تبديل مي شود. pulp از داخل ظرفي كه داراي سوراخ هاي گوناگوني مي‌باشد عبور داده مي‌شود. غربال كننده (Screen) ذرات ريز آلودگي و قطرات كوچك چسب را غربال مي كند. به اين فرآيند Screening گفته مي‌شود.

پاك سازي

كارخانجات همچنين pulp را توسط گردش دور سيلندر مخروطي شكل تميز مي كنند. آلودگي هاي سنگين به خارج از مخروط پرتاب مي شوند و به انتهاي سيلندر سقوط مي كنند. آلودگي هاي سبكتر در مركز مخروط جمع مي شوند و از بين مي روند. به اين پروسه Cleaning مي‌گويند.

Deinking

گاهي اوقات pulp بايد دستخوش فرايند شستشوي Pulp، (فرايند pulp laundering) قرار بگيرد. كار اين مرحله پاك كردن جوهرهاي نوشته شده، چسب هاي باقيمانده و مواد چسبناك مي باشد. كارخانه هاي كاغذسازي معمولا از دو مرحله deinking متصل به هم استفاده مي كنند. ذرات كوچك جوهر طي مرحله‌اي كه Washing ناميده مي شود از pulp شسته ميشود. ذرات بزرگتر و چسب ها توسط حباب هاي هوا طي فرآيندي كه Flotation ناميده مي‌شود از pulp جدا مي‌شوند. د ر طي اين فرآيند pulp به عنوان خوراك به ظرف بزرگي كه Flotation Cell ناميده مي‌شود وارد شده و در اين ظرف هوا و مواد شيميايي صابوني شكل كه Surfactants ناميده مي‌شوند به pulp تزريق مي‌شوند. Surfactant باعث مي‌شود كه جوهر و چسب از pulp جدا شود و به حباب‌هاي هوا بچسبند و در سطح شناور شوند. حباب هاي هوا آغشته به جوهر در سطح مخلوط توليد كف مي‌كنند و از سطح مخلوط پاك مي‌شوند.

پالايش كردن و رنگبري 

در طي پالايش به pulp ضربه‌هاي متعددي وارد مي‌شود تا فيبرهاي بازيافت شده پف كند و آن ها براي توليد كاغذ ايده‌آل شوند. اگر pulp شامل تكه هاي بزرگ فيبر باشد، فرآيند پالايش آن ها را از هم جدا مي كند. اگر كاغذ به دست آمده داراي رنگ باشد، مواد شيميايي رنگ بر، رنگ آن را از بين مي‌برد. سپس اگر نياز به توليد كاغذ سفيد باشد براي روشن تر كردن و سفيد كردن كاغذ به آن ها آب اكسيژنه (hydrogen peroxide)، دي‌اكسيد كلرين (chlorine dioxide) و يا اكسيژن داده مي شود؛ به اين فرآيند Bleaching گفته مي‌شود. اگر نياز به كاغذ قهوه‌اي مثل دستمال كاغذي باشد نياز به اين برآيند نخواهد بود.

بازیافت کاغذ در ایران

بازیافت کاغذ بر خلاف مفهوم کنونی که با فرآیندهای شیمیایی و پردازش کارخانه ای تعریف می شود، از دیر باز به صورت سنتی و استفاده محدود وجود داشته است. سهولت خمیر کردن کاغذهای باطله و شکل دهی مجدد به آنها همواره سبب می شده که مردم برای مصارف خود به این کار روی آورند. جلدهای زرکوب رایج در دوره های پیش و پس از اسلام از مقواهایی ساخته می شد که از خمیر کردن دوباره کاغذ باطله یا بکر به دست می آمد.

فعالیت های سنتی بازیافت کاغذ در سطح محدودی صورت می گرفت. با گذشت زمان و همراه بالارفتن مصرف کاغذهای بکر که عمدتاً وارداتی بودند، میزان زائدات کاغذ نیز افزایش یافت. وجود تقاضا در بخش هایی از صنایع کشور که به کاغذهای خیلی مرغوب نیاز نداشت سبب شکل گرفتن فعالیت هایی در زمینه تولید، کاغذهای صنعتی مانند مقوا شد. آغاز فعالیت صنعتی بازیافت کاغذ در کشور به سال تاسیس نخستین کارخانه مقواسازی دیگر در سال 1333 باز می گردد و پس از آن نیز تا سال 1336 دو کارخانه مقواسازی دیگر در تهران راه اندازی شدند.
پس از آن در کنار کارخانه ها، کارگاههای کوچک و بزرگ بازیافت کاغذ نیز دایر شدند که عمدتاً در زمینه تولید محصولات کاغذی با کیفیت پایین، مانند مقوا و شانه تخم مرغ فعالیت دارند. مهمترین ویژگی صنعت بازیافت کاغذ ایران را می توان پایین بودن کیفیت و سطح فناوری تجهیزات کارخانه ای آن دانست. سطح پایین فناوری مورد استفاده گرچه با سرمایه گذاری محدود سازگار است ولی توان محصولات کاغذی مرغوب و با کیفیت را ندارد، علاوه بر این امنیت بهداشتی تولیدات چنین کارخانه هایی هنوز با تردید مواجه است.
منابع تحقیق :
Fa.wikipedia.org
persian.cri.cn
daneshnameh.roshd.ir
ماللهند، ابوریحان بیرونی
فرهنگ فارسی دهخدا 
ک‍اغ‍ذ، ه‍ديه‌ اس‍لام‌ ب‍ه‌ غ‍رب‌، (ح‍ی‍ات‌ ن‍و)
کیهان فرهنگی
ت‍اریخ‍چ‍ه‌ ک‍اغ‍ذ، م‍ح‍م‍ود ع‍ن‍ب‍رانی‌
«تاریخچه کاغذ: انواع کاغذهای خوشنویسی و نقاشی مینیاتور»، مسعود احمدی
daneshnameh.roshd.ir
www.cbi.ir
Piconweb.com سایت شرکت توسعه تجارت پاپیروس
ایران چاپ
irche.com
bazyaft-m.blogfa.com 
آفتاب
noorportal.net
مجله یادگار

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 20 آبان 1396 ساعت: 19:24 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,,
نظرات(0)

معرفی چند بازی بومی ومحلی

بازديد: 713

در فرهنگ لغت فارسی، کلمه بازی برابر با سرگرمی، مشغولیت، تفریح، لعب، کار، ورزش و فریب آمده است.

بازی‌ها به طور عام دارای یک بار فرهنگی هستند. بازی‌های بومی، قبیله‌ای، محلی و سنتی ایرانی علاوه بر بار فرهنگی، از جذابیت و تنوع بالایی نیز برخوردار هستند.

با توجه به پهناوری اقلیمی، و قومی و قبیله‌ای در ایران، انواع بازی‌ها با هدف‌های خاص طراحی شده و میان مردم رایج بوده است.

بالغ بر 150 نوع بازی سنتی در ایران وجود داشته که به مرور زمان و تغییر شیوه‌های زندگی، نسل امروز با بسیاری از آنها بیگانه است. این بازیها در دو گروه فضای باز و فضای بسته تقسیم‌بندی شده و این امکان را برای افراد مهیا می‌کرده‌اند که در هر مکان و شرایطی بتوانند از اوقات خود بهترین بهره را ببرند.

برخی از بازی‌ها به لحاظ اجتماعی، فرهنگی و مذهبی در اکثر نقاط ایران مشترک بوده‌اند. در ادامه برخی از اینگونه بازی‌های سنتی و محلی معرفی شده‌اند.

ارهنگ ارهنگ اسب چه رنگ؟

نوعی بازی محلی بوده که از قدیم در بین نوجوانان رواج داشته بازیکنان شامل دو گروه 5 نفره بوده و یکی از افراد گروه نقش اُستا را اجرا می‌کند. گروه اول می گوید ارهنگ ارهنگ . گروه دوم می گوید اسب چه رنگ ؟ گروه اول اسبی را با مشخصات خاص نام می برد . گروه دوم در پاسخ می گوید بزن و برو چکار داری از اینجا بازی شروع می شود. دو اُستا با هم در یکجا ایستاده و به نظاره دو گروه می‌نشینند گروه اول که پاسخ درست داده با شلاق گروه دوم را تعقیب می کند. بازی تا زمانی ادامه می یابد که دو استا با هم اعلام کنند سیه جو با این عم کاربرعکس می شود و گروه دوم به تعقیب گروه دوم می پردازد . این تعقیب و گریز تا زمانی دامه می یابد که فردی دستگیر شود در این هنگام دستگیر شده را به محل دو استا برده و آن فرد بازنده اعلام می شود و از دوربازی اخراج می‌شود.

استخوان مهتاب

در این بازی دو گروه 5 نفره هستند . گروه اول استخوانی را پرتاب میکند و گروه دوم باید آن را پیدا کند . اگر گروه دوم پیدا نکردند باید گروه اول را به پشت سوار کنند و در کوچه های روستا به همین حالت حرکت کنند تا به درب خانهای رفته و در زده واز صاحب خانه می پرسند سواره بر سواره یا پیاده بر سواره ؟ اگر گفت: سواره بر سواره بر پشت سواری ادامه می دهند و اگر گفت: پیاده بر سواره جای گروه عوض می شود.

 بازی‌های سنتی و محلیبالا بلندی

این بازی در فضای باز انجام می‌شود. شرکت کنندگان یک نفر را به عنوان گرگ انتخاب می‌کنند که باید دنبال بچه‌های دیگر شرکت ‌کننده بدود و آن ها را بگیرد. وقتی گرگ به یکی از بچه ها نزدیک شود او باید روی یک بلندی که از پیش تعیین شده، برود و تا وقتی روی بلندی است گرگ نمی‌تواند او را بگیرد. گرگ‌، بازی را با دنبال کردن کودکان دیگر ادامه می‌دهد. هر کس را پیش از این که روی بلندی بایستد بگیرد، گرگ می‌شود و کار او را دنبال می‌کند. وقتی گرگ، دنبال کودکی می دود، دیگران شعر می‌خوانند و شادی می‌کنندو در عین حال مواظب‌اند گرگ هدفش را عوض نکند و آن ها را نگیرد. وقتی گرگ دارد دنبال کودکی می دود، بچه ها می خوانند:
گرگ بازی تنبلی هرگز مکن / جان من! خود رابه گوشه کز مکن
در این بازی ممکن است به جای بلندی، کودکان با گچ یا زغال، دایره یا مربعی بکشند و درون آن را جای امن بدانند.
امروزه، می توان این بازی را به خاطر هیجان و سرعت و تحرکی که دارد،و با هدف ایجاد شور و شادی، تقویت عضلات، سرعت و دقت به کودکان آموزش داد.

بشین و پاشو

بازیکنان در محوطه‌ای نزدیک به هم می‌ایستند. مربی کلماتی مانند: بشین، پاشو، نشین، پانشو را به طور تصادفی و نامرتب ادا می‌کند و آنها موظف به اجرای حرکات دستور داده شده هستند. تأخیر و اشتباه در اجرا، به منزله خطاست و بازیکن خاطی خود به خود از بازی خارج می‌شود. لازم به ذکر است که لفظ «نشین» مفهوم «پاشو» یا «ایستاده بمان» را و لفظ «پا نشو» مفهوم «بشین» یا «نشسته بمان» را می‌رساند.

بیست سوالی
دو گروه بازیکن روبروی هم قرار می‌گیرند. گروه اول بین خودشان چیزی را به عنوان موضوع انتخاب می‌کنند. گروه دوم با مطرح کردن حداکثر 20 سوال باید به آن موضوع برسند. پاسخ سوال‌ها فقط باید بله یا نه باشد. گروهی که بتواند با سوالات کمتر به پاسخ‌ها دست پیدا کند، برنده است.

تاپ تاپ خمیر

▪ اهداف بازی: سرگرمی و نشاط، تقویت حافظه و دقت
▪ تعداد بازیکنان: ۲ تا ۱۰ نفر
▪ ابزار بازی: به ابزاری نیاز ندارد
▪ محوطه بازی: فضای بسته
▪ شرح بازی: یک نفر بزرگ تر (اوستا) یکی از بچه ها را به حالت سجده می خواباند و به او می گوید، چشم هایش را ببندد، سپس دست یکی از بچه ها را بالا می برد و در حالی که آرام آرام به پشت او می زند، این شعر را می خواند: تاپ تاپ خمیر شیشه پر پنیر دست کی بالا؟در این موقع بازیکن باید حدس بزند اسم شخصی که دستش بالا برده شده است، چیست.اگر درست بگوید برنده است و یک امتیاز می گیرد و شخصی که دستش بالا برده شده بود، باید جای او را بگوید و اگر اشتباه بگوید، یک امتیاز منفی می گیرد و باید خودش بازی را تکرار کند، این بازی هم چنان ادامه دارد تا زمانی که بازیکن درست حدس بزند و در پایان، امتیاز شماری می کنند و امتیاز هر کس بیشتر بود، برنده است.

دستمال پشتی

تعداد شرکت کنندگان این بازی از ۴ تا ۱۵ نفر یا حتی بیشتر است. کودکان به شکل دایره روی زمین می‌نشینند. یکی از بچه‌ها گرگ می شودو دور دایره پشت سر دیگران می‌چرخد.او بی سرو صدا و بدون این که کسی بفهمد، دستمالی راکه در دست دارد، پشت سر یکی از کودکان می‌اندازد. آن هاباید حواس شان را جمع کنند و او را زیر نظر داشته باشند تا اگر دستمال را پشت سرشان انداخت، بفهمند. نفری که گرگ دستمال را پشتش می اندازد، باید آن را بردارد و دنبال گرگ بدود، اگر او را بگیرد، برنده می‌شود و نفر اول در جای او می‌نشیند. در حال تعقیب و گریز گرگ، بچه‌ها با هلهله و هیجان دوست شان را تشویق می کنند که گرگ را بگیرد. حالابرنده جای گرگ را می‌گیرد و دور دایره می‌چرخد و دستمال را پشت یکی از بچه های دیگر می‌اندازد. اگر کودکی که دستمال پشتش انداخته شده، نفهمد و بازیکن یک دور بچرخد، بچه‌ها با هم می‌خوانند: "تخم‌مرغ گندیده/ یکی ز ما رنجیده" و آنکه نفهمیده دستمال را پشت سر او انداخته اند، باید در وسط دایره ‌بنشیند.
این بازی در گذشته یکی از سر گرمی های کودکان بود و جای اسباب ‌بازی های متنوع امروزی را می‌گرفت، اما با هدف مشخصی انجام نمی‌شد. امروزه، می‌توان کودکان را با هدف تقویت سرعت عمل، دقت و کنجکاوی، تقویت حواس و تمرکز و لذت و هیجان به انجام این بازی تشویق کرد.

ریگک

این بازی که بیشتر در افغانستان بازی می‌شود شبیه xo است. روش بازی بدین گونه‌است که روی یک کاغذ مربعی کشیده می‌شود و سپس با کشیدن دو خط از وسط اضلاع آن به هم به چهار مربع تقسیم می‌شود. سپس دو شرکت کننده به نوبت ۳ ریگ خود (که غیر همرنگ هستند و میتواند حبوباتی مانند نخود هم باشند) را در ۹ نقطه بوجود آمده می‌گذارند بطوری که هرکدام تلاش می‌کند یک ردیف سه تایی را پر کند. اگر کسی توانست یک ردیف سه تایی (در اصطلاح این بازی یک قطار) را پر کند برنده‌است. اگر پس از تمام شدن سه ریگ هر کس برنده‌ای وجود نداشت به بازی با جابجا کردن ریگ‌ها ادامه پیدا می‌کند تا یکی برنده شود.
اصطلاح :حالت دوقطاره در این بازی به حالتی گفته می‌شود که فردی بتواند وضعتی را بوجود آورد که در حرکت بعدی امکان ساخت دو قطار را داشته باشد. در این حالت بازیکن مقابل هر کاری که کند فقط می‌تواند از قطار شدن یک ردیف جلوگیری کند و در نهایت بازیکن اول برنده می‌شود.

9 ریگک

۹ ریگک شبیه سه ریگک است. با این تفاوت‌ها:
1. شکل کشیده شده عبارت از سه مربع تو در تو هستند که چهار خط میان اضلاع شان را به هم وصل کرده و در مجموع ۲۴ نقطه بوجود آمده‌است.
2. هر بازیکن دارای ۹ ریگ است
3. پس از چیده شدن مهره‌ها هر مهره فقط می‌تواند به خانه‌های آزاد مجاور خود برود. (با توجه به شکل گراف گونه به گره‌های مجاور خود)
4. در صورتی که بازیکنی بتواند یک قطار (یک ردیف سه تایی از ریگ‌هایش) درست کند حریف باید یک ریگ از ریگ‌های خود را از میدان خارج کند. اگر در جریان اول بازی باشد که ریگ‌ها کامل گذاشته نشده‌اند باشد یکی از ریگ‌های بیرونی و اگر در جریان بازی باشد یک از ریگ‌ها به انتخاب خودش.
5. در صورتی که ریگ‌های یک بازیکن به ۳ ریگ رسید شرط حرکت در نقطه‌های مجاور را ندارد و به هر خانه‌ای میتواند برود. در این وضعیت اگر بازیکن دیگر یک قطار درست کرد بازیکن اول که دیگر با داشتن دو ریگ نمیتواند هیچ قطاری درست کند بازنده مسابقه خواهد شد و بازی به پایان می‌رسد.

 بازی‌های سنتی و محلی

اتل متل توتوله

این بازی را می توان حتی یک نفره اجرا کرد. به صورتی که پاها را دراز کرده و شعر مخصوص آن خوانده می‌شود و با هر ضرب آهنگ شعر دست روی یک پا می‌رود و در پایان شعر پایی که شعر روی آن پایان می‌پذیرد به عنوان بازنده انتخاب می‌شود واین کار تا باقی مانند یک پا ادامه می‌یابد. شعر اتل متل به این صورت است:
اتل متل توتوله
گاو حسن چه جوره
نه شیر داره نه پستون
شیرشو بردن هندستون
یک زن کردی بستون
اسمشو بزار عم‏ قزی
دور کلاش قرمزی
هاچین و واچین
یه ... پا ... تو ... ورچین.
شعر اتل متل به گونه های دیگری نیز خوانده می شود که البته رواج کمتری دارد، مثل:
اتل متل یک مورچه ... قدم میزدتو کوچه ... اومد یک کفش ولگرد ... پای اونو لگد کرد ... مورچه پا شکسته ... راه نمیره نشسته ... با برگی پاشو بسته ... مورچه جونم تو ماهی ... خوب بشه پات الهی ... هاچین و واچین ... یک پاتو ورچین.

استوپ هوایی

نام دیگر این بازی احتمالا استوپ آزاد است. در این بازی که به وسیله تعدادی بازیکن به همراه یک توپ انجام می شود (تعداد نفرات نامحدود)، توپ توسط فرد شروع کننده بازی به هوا پرتاب می شود، همزمان با پرتاب توپ به هوا نام شخصی از بازیکنان حاضر توسط پرتاب کننده با صدای رسا گفته می شود. فردی که نام او برده شده سعی می کند که توپ را بدون اصابت آن به زمین بگیرد. در این حین دیگر بازیکنان شروع به دویدن و دور شدن از آن منطقه می نمایند. فردی که نام او برده شده در صورتی که موفق به گرفتن توپ شد، دوباره عمل پرتاب توپ به هوا و صدا زدن نام یکی دیگر از بازیکنان را انجام می دهد. در صورتی که موفق به گرفتن توپ نگردید، آنگاه به دنبال توپ دویده و سعی می نماید هرچه سریعتر توپ را بگیرد. به محض گرفتن توپ می گوید: " استوپ ". بازیکنان دیگر به محض شنیدن کلمه استوپ موظف هستند در هر جایی که هستند، توقف نمایند. شخصی که توپ را در دست دارد، می تواند به دلخواه به طرف هر کسی که نزدیک تر بوده و یا هر کس که وی مایل است، توپ را پرتاب نماید. در این حالت هیچیک از بازیکنان مجاز به حرکت نمی باشند. در صورتی که توپ به فرد مورد نظر برخورد نمود، یک امتیاز منفی به ضرر فردی که توپ به او برخورد نموده منظور شده و بازی مجدداً توسط او آغاز می شود. در صورتی توپ به وی برخورد ننماید یک امتیاز منفی به ضرر شخص پرتاب کننده منظور گردیده و بازی مجدداً توسط او آغاز می شود. بازی با همین چرخه تکرار شده تا امتیاز منفی شخصی به عدد مورد توافق و از پیش تعیین شده ای برسد. در این حالت دیگر بازیکنان به غیر از شخص دارای امتیاز منفی وارد شور شده و نامی مستعار برای وی انتخاب می نمایند. از اینجا به بعد وی را با نام مستعار انتخاب شده می خوانند (در هنگام پرتاب توپ به هوا). هر کس وی را با نام اصلی وی صدا کند، یک امتیاز منفی به حسابش منظور خواهد شد. با رسیدن امتیازات منفی به عدد مورد توافق و از پیش تعیین شده دیگری، شخص مورد نظر را رو به دیوار یا سطح دیگری چسبانده (تکیه داده) و هر یک از بازیکنان وی را با توپ مورد اصابت قرار می دهند. پس از پایان این توپ باران، شخص مورد نظر اصطلاحاً سوخته و از بازی خارج می شود. دیگر بازیکنان آنقدر به بازی ادامه داده تا یک نفر باقی بماند که او همان برنده نهایی بازی است.

اسم فامیل

اسم فامیل یک نوع بازی است که با قلم و کاغذ انجام می‌شود. تعداد مجاز شرکت کنندگان در این بازی نامحدود است. در این بازی شرکت کنندگان ابتدا روی کاغذ جدولی رسم می‌کنند که ردیف اول آن مواردی همچون نام دختر، نام پسر، نام خانوادگی، شهر، کشور، نام غذا، نام میوه، نام هنرمند، نام خودرو، نام حیوان، و غیره نوشته شده‌است. در مرحله بعد شرکت کنندگان روی یکی از حروف الفبا توافق می‌کنند و با شروع بازی سعی می‌ککند تمامی ستون‌های جدول را به نحوی پر کنند که با حرف مشخص شده آغاز شود. این کار با سرعت و مخفیانه انجام می‌گیرد. اولین نفری که تمام موارد را پر کرد استوپ می‌گوید و بقیه باید دست از پر کردن ستون‌ها ب‌کشند. سپس هر کلمه نوشته شده ستون به ستون مقایسه می‌شود و به هر گزینه امتیاز داده میشود. امتیاز دهی معمولا به این شیوه‌است که اگر کلمه نوشته شده در هر ستون منحصر بفرد باشد و فقط یک نفر آن را نوشته باشد ۲۰امتیاز و اگر کلمات نوشته شده در هر ستون مشترک باشد به هر نفر ۱۰امتیاز و اگر کلمه‌ای نوشته نشده باشد ۵امتیاز به فرد تعلق می‌گیرد. جمع امتیاز ستون‌ها امتیاز فرد در آن مرحله را مشخص می‌کند. پس از چند دور بازی به این شیوه نتایج مجموع شمرده می‌شود و برنده تعیین می‌شود.

الک دولک

بازیکنان به دو گروه تقسیم و به قید قرعه، یکی از گروهها، بازی را شروع می‌کند؛ یعنی: چوب کوچک (پیل) را روی یک چاله کوچک یا وسط دو عدد آجر قرار داده و با سر چوب بزرگ (دسته) که در زیر آن قرار داده، با قدرت به طرف نفرات گروه حریف که در محوطه هستند پرتاب می‌کند. اگر پیل در هوا گرفته شود، پرتاب کننده اخراج می‌شود، وگرنه بایستی آن را از روی زمین بردارند و به طرف چاله (یا آجرها) بیاندازند. و بازیکن دسته به دست، با تمرکز حواس، آن را در دست می‌گرداند تا پیلی را که به طرف چاله‌اش می‌آید با ضربه دورش سازد، اگر نتواند و فاصله پیل با چاله کمتر از قد دسته باشد، باز سوخته است و اگر توانسته باشد که با ضربه دورش سازد، فاصله را، از چاله با طول دسته می‌شمارند. یک، دو، سه... دوباره ارسال پیل و دریافت پیل و شمارش فاصله با دسته تا به حد نصاب برسند وگر نه، همه آنها این کار را به نوبت انجام می‌دهند تا برسند. بدیهی است اگر نتوانسته باشند، بازی را به گروه حریف واگذار می‌کنند. اگر به حد نصاب (مثلاً 50) رسیدند، یکی یکی پیل را با سر دسته به مشابه توپ پینگ پنگ و راکت ضربه‌های کوچک و یکنواخت (چله) می‌زنند و می‌شمارند. بعد هر کدام، به تعداد چله، پیل را با ضربه سنگین دسته، به طرف جلو می‌زند و هر پیلی که در هوا گرفته شود، گیرنده آن را به طرف مبدأ پرتاب می‌کند، تا اینکه تمامی نفرات گروه دسته به دست به تعداد چله هایش بر پیل نواخته باشند. طول مسیر (آخرین محلی که پیل می‌افتد تا محل چاله)، توسط نفرات گروه حریف یکی پس از دیگری، به عنوان جریمه با دویدن طی می‌شود. به طوری که با عبارت (آنا، داشقا، زنبیل، سونبول، او... ) شروع شده باشد و صدای (او...) به صورت کشیده تا لحظه نفس کشیدن ادامه یابد. (یعنی هر کجا صدای بازیکنی قطع شد، یکی از دوستان دنباله مسیر را با صدای (او...) می‌دود اگر در انجام این موارد موفق شدند، در دور بعدی کنترل بازی را در دست می‌گیرند و با دسته کار می‌کنند و اگر نتوانند، باز در وسط محوطه بازی کرده، پیل را تعقیب می‌کنند.

 بازی‌های سنتی و محلی

ایکس - او

این بازی یک بازی دو نفره‌است به وسیله یک قلم و کاغذ انجام می‌شود. نام این بازی به دلیل علامت‌های X و O است که در طول بازی استفاده می‌شود. برای آغاز این بازی در یک صفحه جدولی با ۳ ردیف و ۳ ستون رسم می‌شود و هر یک از طرفین یکی از علامت‌های X یا O را انتخاب می‌کنند و تا انتهای بازی برای پر کردن خانه‌های جدول از آن استفاده می‌کنند.
برای شروع بازی یکی از طرفین به قید قرعه علامت X یا O را که قبلا انتخاب کرده در یکی از خانه‌های جدول ۹ خانه‌ای قرار می‌دهد. سپس نفر دوم علامت مربوط به خود را در خانه‌های دیگر که هنوز پر نشده‌اند قرار می‌دهد و پس از آن مجددا نوبت نفر اول خواهد بود.
نقطه پایان بازی در هر مرحله جایی است که یکی از حریفان بتواند علامتی را که در ابتدای بازی انتخاب کرده در یکی از ردیفهای افقی، عمودی یا قطری قرار دهد و در طول بازی هر یک از طرفین با قرار دادن علامت خود در مقابل علامت‌های حریف نباید اجازه دهند که حریف یک خط عمودی، افقی یا قطری را با علامت خود پر کند. نام این بازی در ادبیات انگلیسی Tic-tac-toe می‌باشد.
نمونه یک بازی که در نهایت X بازی را برده‌است:

بالابلندی

بالا بلندی یک بازی چند نفره‌است. در این بازی ابتدا یک نفر به اصطلاح گرگ می‌شود. بقیه بازیکنان فرار می‌کنند و گرگ باید آنها را بگیرد. گرگ نمی‌تواند یک بازیکن را در وضعیتی که بر یک سکوی بالاتر از زمین است بگیرد. آخرین کسی که گرگ او را می‌گیرد در مرحله بعد گرگ می‌شود.

پانتومیم

این بازی با تعداد نفراتی بیش از چهار نفر قابل انجام است. بدین صورت که پس از یارکشی نفرات به دو تیم تقسیم می شوند. یکی از تیمها طراح معما و دیگری حدس زننده و بازیگر پانتومیم می باشد. از تیم ۱ یک نفر داوطلب ِاجرا شده و موضوع پانتومیم که می تواند مشتمل بر چند کلمه باشد، در گوش وی توسط یکی از اعضای تیم ۲ نجوا می شود. نکته اینکه نفرات تیم ۲ قبلاً طی مشورت با هم بر سر موضوع پانتومیم به توافق رسیده اند. نفر داوطلب تیم ۱ با زبان ایما و ادا و اشاره (زبان ناشنوایان) یا حرکاتی که نشانگر موضوع باشند، سعی در رساندن مطلب به هم تیمی های خود می نماید. آنقدر که ایشان موفق به گفتن آن کلمه یا جمله گردند. از زیباییهای این بازی طرح موضوعات مفهومی و انتزاعی است که وجود خارجی و فیزیکی نداشته و فرد داوطلب با هنر به کارگیری ادا و اشارات سعی در فهماندن آن و بیان آن توسط هم تیمی های خود می نماید. هر چه تعداد افراد بیشتر باشد، انجام بازی لذت بیشتری بدست خواهد داد.

پینوکیو

به ترکی: تازادان انزلی
یک نفر به قید قرعه روی زمین خم میشود و دیگران از روی او میپرند. بعد از پریدن آنها هم خم میشود تا بقیه از روی آنها بپرند. همزمان با این کار شعری می‌خوانند با این مضمون: تازادان انزلی دی... ایکی دلی خان اکبری دی... اشک بلی سیندیردی...

تخم مرغ بازی، توپ بازی، توپ چرخی، تیله بازی

در قدیم بچه ها(بیشتر پسر بچه‌ها)روی زمین چاله هایی(پنج-شش تا) به پهنای کف یک دست و عمق تقریبی دو-سه انگشت با فاصله‌های نیم متری از هم می‌کندند و گوی‌های شیشه‌ای کوچکی(به اندازه تقریبا دو برابر یک نخود)را در دست گرفته و از یک نقطه شروع و به نوبت سعی می‌کردند تیلهٔ خود را با قرار دادن آن بین نوک انگشت شصت و انگشت وسط به داخل یکی از گودالها بیندازند، اگر افتاد یک امتیاز به نفع او و نوبت دیگری است و فرد امتیاز آورده در دور بعد تیله اش را از همان مکان چاله به سمت چاله بعدی با همان شیوه مخصوص باید پرت می‌کرد، و اگر هم نمی‌افتاد تیله همان جا که افتاده‌است می‌ماند تا دو باره نوبت به او برسد و دوباره تلاش کند.این بازی تا وقتی ادامه دارد که یکی زودتر از بقیه همه چاله‌ها را طی کند یا اینکه به توافق خودشان آخری برای بازی انتخاب کنند.این بازی مقید به تعداد افراد نیست و با هر تعداد نفری قابل اجراست.

 بازی‌های سنتی و محلی

خاله بزغاله، خر پلیس

خر پلیس در اصل یک بازی خنده دار و سرگرم کننده و نه به معنای پلیس خر می‌باشد. روش بازی به این صورت است که در این بازی حاقل باید ۶ نفر حضور داشته باشند تا بازی قابل انجام باشد. در ابتدا اگر گچ موجود نباشد با یک آفتابه پر از آب یک دایره بزرگ کشیده و اگر گچ موجود بود که فبها سپس بازیکنان به دو گروه تقسیم شده و قرعه کشی کرده و گروه بازنده به داخل دایره رفته و یک نفر به عنوان پلیس خرها و سایر افراد نیز دست خود را به دوش هم تیمیان خود گذاشته و یک حلقه را تشکیل می‌دهند. سپس بازی شروع شده و بازیکنان تیم بیرونی به دور دایره چرخیده و در انتظار یک فرصت مناسب که سوار یک خر در داخل دایره شوند و در این حین نیز پلیس خرها باید مراقب بوده و قبل از اینکه خر سواران سوار خرهای خود شوند باید پای آنها را یک ضربه بزند تا آنها بازی را ببازند و نوبت به گروه بعدی برسد و اما زمانی که خرسوار، سوار خر خود میشود دیگر نمی‌تواند پای او را بزند و زمانی که پایین می‌آید باید این کار را انجام دهد. و همچنین خر سوار اگر قهار بوده در فرصت مناسب از خر پایین پریده و از دایره خارج می‌شودو همچنین به هر میزان که خواسنه می‌تواند سوار خر شود و اگر خر خسته شده و به عبارتی بخوابد(خر خوابید! خر خوابید!) بازی از اول ادامه پیدا می‌کند. نکته قابل توجه اینکه اگر خر سواری خیلی زرنگ بوده باشد حتی می‌تواند سوار پلیس خرها نیز شده و اینجا به زیبایی بازی دو چندان افزوده می‌شود.

خروس جنگی، دستش ده(به اشتباه دست رشته گفته می‌شود)

در این بازی که هر چه تعداد نفرات آن بیشتر باشند لذت بازی بیشتر خواهد بود، فردی به عنوان خرس وسط انتخاب می شود. این فرد می بایست در حین پاسکاریِ توپ (با دست) بین بازیکنان، توپ را از آنان بگیرد. شخصی که توپ را از دست می دهد جای او را می گیرد. عمل قاپیدن توپ در هوا نیز در این بازی مجاز است. هنگامی که این بازی به جای دست با پا انجام شود، به خرس وسط موسوم می شود.

بازی رنگها

نام دیگر این بازی احتمالا «حساب گرجه فرنگی»! است. ابتدا یک نفر به اصطلاح گرگ می‌شود. سپس گرگ و سایر بازیکنان شعری نظیر این شعر را می‌خوانند.
گرگ"حساب گرجه فرنگی
سایرین:به چه رنگی
گرگ:به رنگ طوسی
و بقیه بازی شبیه بازی بالا بلندی است با این تفاوت که بازیکن فقط وقتی در مصوونیت هستند که شیئی به همان رنگ را در دست داشته باشند.

زو (بَد بَده)

بازی زو یک بازی است که از زمان‌های قدیم وجود داشته.بازی به این صورت است که افراد به۲گروه تقسیم می‌شوند.به ترتیب در هر ۲گروه انتخاب شده و با گفتن کلمه زوووووووو می‌روند و یکی از افراد گروه مقابل را می‌گیرد.
ابتدا افراد به دو گروه هفت نفره تقسیم می‌شوند و یک گروه گرگ و دیگری بره می‌شود. آن گاه یکی از گرگ‌ها می‌گوید زووو و به یکی از بره‌ها دست می‌زند اگر بره‌ها گرگ را تا زمانی که زویش بند بیاید بتوانند نگه دارند آن گرگ یکی از بره‌ها می‌شود.

سنگ، کاغذ، قیچی

این بازی دو نفره می باشد. مشت نماد سنگ، دو انگشت سبابه و وسطی برخاسته(علامت V)نماد قیچی و کف دست باز شده نماد کاغذ می باشند. دو نفر بازیکن دستها را به پشت برده و همزمان می گویند: " سنگ، کاغذ، قیچی ". هر کدام می توانند دست خود را به عنوان یکی از نماد های بالا نشان دهند. ترتیب برتری هر یک از نمادها بر دیگری به صورت ذیل می باشد: برتری کاغذ بر سنگ، برتری سنگ بر قیچی، برتری قیچی بر کاغذ. شخص برنده شخصی است که نماد نشان داده شده توسط وی بر نماد فرد مقابل به شرحی که آمد، برتری داشته باشد. این بازی بیشتر به منظور تعیین بازیکن آغازگر بازی دیگری کاربرد دارد مانند گردو، شکستم.

شاه، دزد، وزیر

این بازی معمولا" با 4 نفر انجام میشود.ابتدا تکه های همشکل وکوچکی از کاغذ تهیه میشود و روی هر کدام بترتیب کلمات "شاه" " وزیر " " جلاد" و "دزد" نوشته میشود و سپس کاغذها به شکل یکسان تا میشود تا کسی از داخل آن خبردار نشود، سپس هر یک از بازیکنان کاغذی را برمیدارند، وقتی همه کاغذها را برداشتند و از سمت خود آگاه شدند( البته غیر از شاه کسی نامش را فعلا" لو نمیدهد)، شاه رو به دیگران میگوید: ((وزیر من کیست؟))آنگاه وزیر هم با نشان دادن کاغذ، خود را به شاه معرفی میکند.آنگاه شاه میگوید :((دزد را از میان این دو پیدا کن.))صحنه حساس بازی اینجاست چون وزیر باید دزد را از میان دو نفر باقیمانده پیدا کند.بالاخره وزیر یک نفر را بعنوان دزد معرفی میکند که دو حالت در پی خواهد داشت.اگر حدس وزیر درست بود که شاه فرمان شکنجه ای را به جلاد صادر میکند و جلاد هم دزد بخت برگشته را شکنجه میکند، اما اگر حدس وزیر اشتباه بود و جلاد را اشتباها" بجای دزد معرفی کرده بود معمولا" جلاد بلافاصله پس از حدس وزیر و معرفی او خواهد گفت:(( چرا به جلاد توهین کردی؟!!)) و سپس شاه شکنجه ای را به جلاد میگوید تا جلاد وزیر بخت برگشته را تنبیه کند. شکنجه ها معمولا" کمی کودکانه و بعضا" دردآور بود مثل سبیل آتشین یا بشین و پاشو و ... هر دور بازی از تقسیم کاغذها تا تنبیه بیشتر از چند دقیقه طول نمیکشد لذا در نیم ساعت میتوان بیش از شش یا هفت مرتبه بازی کرد.

شکرپنیر

نحوه انجام این بازی شیرین بدین ترتیب است که کودکان از هر گروه جنسی که باشند (دختر یا پسر)، ایستاده و دستهای یکدیگر را می‌گیرند و به صورت حلقه در می‌آیند. کودکی در وسط حلقه می‌نشیند و آنها در حالی که دست در دست به دور او می‌گردند، این شعر را در نقش و حالات مختلف می‌خوانند:
1- نفر وسط را با دست گره خورده اشاره می‌کنند و چنین می‌خوانند: «بُوقیزین مامان جانی، شکر پنیر پیشیریر» مادر این دختره، شکر پنیر می‌پزه. اگر بازیکن وسط پسر باشد، چنین می‌خوانند: «بُو اوغلانین مامن جانی، شکر پنیر پیشیریر» مادر این پسره، شکر پنیر می‌پزه.
2- در حالی که با دستها اطراف را اشاره می‌کنند می‌خوانند: «قُونشولارا پایلاییر» برای در و همسایه‌ها می‌بره.
3- در ادامه در حالی که دستهای خود را بالا می‌برند، چنین می‌خوانند: «اُوجالیغی بُو بُویدا» قد و بالاش این هوا.
4- در ادامه همانطور که به دورش می‌گردند، دستها را پایین آورده و چنین می‌خوانند: «اَلچالیغی بُو بُویدا» قد کوتاهش این قدر.
5- در حالی که بازوهایشان را کاملا باز کرده و حلقه را به بزرگترین اندازه خود رسانده‌اند چنین می‌خوانند: «گئنیشلیغی بُو بُویدا» گشاده دل این هوا (یا گشاده رو این هوا).
6- در حالی که بازوهایشان را جمع کرده و به هم نزدیک می‌شوند، یعنی حلقه را به کوچکترین حد می‌رسانند، چنین می‌خوانند: «داراشلیغی بُو بُویدا» تنگ نظریش این قَدَر.
7- در ادامه حلقه را کمی باز می‌کنند و در حالی که با دستها به نفر وسط اشاره می‌کنند تا بلند شود چنین می‌خوانند: «قٰالخ آیٰاغا قالخ، دوروبَره باخ، کیمی سئویرسَن، چَک قاباغا، باخ» از جات بلند شو، دوروبرو نگاه کن، هر کدومو دوست داری، پیش بکش و نگاه کن. آنگاه کودک وسطی، برخاسته و یکی از کودکان حلقه را انتخاب کرده و جایش را با او عوض می‌کند و در دور بعدی به دور نفر وسطی که تازه نشسته است می‌گردند و بازی را ادامه می‌دهند.

شمع گل پروانه

این بازی معمولاَ با 3نفر انجام میشود. دو نفر دوطرف یک طناب را گرفته(به صورتی که وسط طناب کمی به زمین برخورد کند)، نفر سوم وسط می ایستد و نفرات طرفین طناب را با این شعر را (شمع گل پروانه افسانه و اسم طرفین بازی) طناب را میچرخوانند و نفر وسط از روی طناب می بیپرد و روی هر اسمی که نتواند از روی طناب بپرد جایش را با اسمی که بر روی آن می ایستد، جایش را با آن عوض می‌کند.

 بازی‌های سنتی و محلیشیشه بازی، شیطون فرشته، طناب کشی، طناب بازی، عمو زنجیرباف

ابتدا دو نفر که تقریباً از لحاظ نیروی جسمانی و قد و وزن یکسان و قدری بزرگتر از بقیه باشند انتخاب می‌شوند. یکی به عنوان سرگروه و دیگری عمو زنجیرباف. این دو بازیکن به دو سر رشته و زنجیری که سایر بازیکنان با قلاب کردن دست‌های یکدیگر درست کرده‌اند پیوسته و دایره‌وار کمانی را تشکیل می‌دهند. ابتدا سرگروه، عمو زنجیرباف را مورد خطاب قرار داده و سؤال و جواب‌هایی را به صورت شعر رد و بدل می‌کنند. البته در اینجا بقیه بچه ها سرگروه را همراهی می‌کنند.
عموزنجیرباف...! بعله...؟
زنجیر منو بافتی...؟ بعله...!
پشت کوه انداختی...؟ بعله...!
بابا اومده...! چی چی آورده...؟
نخود و کشمش...! بخور و بیا...!
با صدای چی...؟! با صدای گربه...! میو، میو، میو...
تا عمو زنجیرباف نام حیوانی را بر زبان آورد، سرگروه همراه با سایر بازیکنان، صدای حیوان مورد نظر را درآورده و به راه می‌افتند و از زیر دست‌های به هم داده عمو زنجیرباف و نفر دوم می‌گذرند، به جز همان نفر دوم که به صورت کت بسته، پشت به بچه‌ها قرار می‌گیرد. سرگروه دوباره شعر را شروع می‌کند و عمو زنجیرباف با نام حیوانی آن را تمام می‌کند و آنها از زیر دست به هم داده نفری که کت بسته پشت به بچه‌ها ایستاده و نفر سوم عبور می‌کنند. در نتیجه نفر سوم نیز دست‌هایش پیچ خورده و پشت به بچه‌ها قرار می‌گیرد. خلاصه این بازی را تا جایی انجام می‌دهند که همه بچه‌ها غیر از سرگروه و عمو زنجیرباف، کت بسته و پشت و رو شوند و یا به عبارتی زنجیر شوند! در اینجا سرگروه و عمو زنجیرباف گفتگو می‌کنند:
عموزنجیرباف...! بعله...؟
زنجیر منو بافتی...؟ بافته شد...!
محکمه یا که شُله...؟ بکش و ببین!
حال سرگروه از یک طرف و عمو زنجیرباف از طرف دیگر، با کشیدن بچه‌ها سعی می‌کنند که زنجیر را پاره کنند اما بچه‌ها با محکم گرفتن دست‌های یکدیگر مقاومت می‌کنند... تا اینکه بالاخره زنجیر از یک جایی پاره می‌شود. دو بازیکن که دست‌هایشان از یکدیگر باز شده جریمه می‌شوند و بایستی هر کاری که از سوی سایر بازیکنان به آنها محول می‌شود، انجام دهند. مثلا یک دور حیاط مدرسه را بدوند.

قایم باشک

(به فارسی افغانستان: چشم گیرک)، قایم موشک هم گفته می‌شود. این بازی معمولا در محیط‌های باز بازی می‌شود و تعداد شرکت کنندگان در آن نامحدود است.
روش بازی به این صورت است که بر حسب قرعه یکی از شرکت کنندگان گرگ می‌شود، در یک محل ثابت می‌ایستد و چشم‌هایش را می‌بندد (به اصطلاح چشم می‌گذارد) و تا یک عدد مثل ۱۰۰ یا ۵۰ می‌شمارد. در طول این مدت سایر شرکت کنندگان باید در محلی خود را مخفی کنند به طوری که گرگ نتواند آن‌ها را ببیند. پس از پایان شمارش، گرگ چشمهایش را باز می‌کند و سعی می‌کند دیگران را پیدا کند.
در صورتی که گرگ هر یک از شرکت کنندگان را ببیند باید نام او را بلند صدا کند و با اعلام محل اختفای او کلمه سُک سُک را به زبان آورد. برای گفتن کلمه سک سک گرگ باید در محلی که چشم گذاشته بوده قرار گرفته باشد. در این حالت فرد شرکت کننده باید از محل خود بیرون بیاید. اگر گرگ نام شرکت کننده یا محل اختفا را اشتباه بگوید شرکت کننده نباید بیرون بیاید و می‌تواند به بازی ادامه دهد. هر گاه گرگ آنقدر از محل ثابت اولیه اش دور شود که یکی از افراد مخفی شده بتواند خودش را به محل چشم گذاشتن گرگ برساند و کلمه سُک سُک را به زبان آورد، تمام افرادی که گرگ قبل از آن پیدا کرده بود به اصطلاح آزاد می‌شوند. به این ترتیب نفر بعدی که گرگ پیدا کند در مرحله بعد گرگ خواهد شد.
بازی به دو صورت پایان می‌یابد. یکی این که گرگ همه افرادی را که مخفی شده‌اند پیدا کند، به این ترتیب نفری که اول از همه گرگ او را پیدا کرده یا نفر اولی که توسط دیگران آزاد نشده در دور بعد گرگ است. حالت دوم این است که نفر آخری که پیدا نشده پیش از گرگ خود را به محل چشم گذاشتن برساند سک سک بگوید. به این ترتیب تمام نفراتی که گرگ قبلا پیدا کرده بود آزاد می‌شوند و خود گرگ دوباره در مرحله بعد باید چشم بگذارد.
بازی این طور است که: چند نفر جمع می‌شوند و یک نفر را به قید قرعه انتخاب می‌کنند. سپس او چشم می‌گذارد و دیگران قایم می‌شوند و فردی که چشم گذاشته‌است باید مکان قایم شدن افراد را پیدا کند، بلند بگوید و در محل چشم گذاشتن، دست بگذارد و بگوید: «سُک سُک». افرادی که قایم شده‌اند باید زودتر از کسی که چشم گذاشته «سک سک» کنند. در صورتیکه فرد چشم گذار نتواند هیچ یک از نفرات را سک سک کند، باید بار دیگر چشم گذارد ولی اگر دو نفر را سک سک کند نفر آخری که می‌رسد و سک سک شده‌است باید چشم بگذارد. در صورتی که فرد چشم گذار یک نفر را سک سک کند باز هم او باید چشم گذارد. زمان بازی به دلخواه افراد تنظیم می‌شود. معمولاً مکان‌های شلوغ تر برای بازی بهتر است. نام این بازی در ادبیات انگلیسی Hide-and-seek می‌باشد.

قلعه

در بازی قلعه یا نجات ابتدا یارکشی می‌شود و سپس با شیر یا خط یکی از گروه‌ها به گرفتن یاران گروه دیگر می‌پردازد هر کسی که دستگیر می‌شود به کنج دیواری برده می‌شود که به آن قلعه گفته میشود. اگر در این حال یکی دیگر از اعضای گروه بتواند به قلعه نزدیک شده و دستش را به یکی از افراد دستگیر شده بزند آنها آزاد می‌شوند. بازی تا هنگامی که تمام افراد گروه دستگیر شوند ادامه می‌یابد و سپس دو گروه تعویض می‌شوند. بازی قلعه در مدارس ابتدایی پسرانه ایران بسیار رواج دارد.
در این بازی دو تیم جایی را به عنوان قلعه خود انتخواب کرده. یک گروه (سگ)میشود که دنبال گروهی دیگر به نام(بره) می‌دوند اگر دست گرگ‌ها به بره خورد بره باید به قلعه سگ‌ها برود و برای آزاد سازی بره زندانی برهٔ دیگر باید ازدست سگها فرار کند و دست خود را به برهٔ زندانی بزند و بگوید آزاد آنگاه بره آزاد می‌شود بازی تا جایی ادامه دارد که تمام بره‌ها گرفته شوند.

کش بازی

حداقل سه نفر باید در این بازی شرکت کنند دو نفر که کش را به کمک پاهایشان بگیرند و یک نفر که از روی کش بپرد. تعداد افرادی که کش را می‌گیرند می‌تواند بیشتر هم باشد. این بازی چندین مرحله دارد که هر کدام اسم مخصوصی دارد. کسی این مرحله ها را به یاد دارد؟

کبدی با یک پا

اهداف بازی: افزایش استقامت قلبی تنفسی و عضلانی، تقویت عضلات پا،هماهنگی عصبی، عضلانی، تعادل، سرعت و چابکی.
تعداد بازیکنان: ۶ تا ۱۲ نفر
ابزار بازی: به ابزار نیاز ندارد
محوطه بازی: فضای باز
شرح بازی:
بازیکنان به دو گروه مساوی تقسیم می شوند و هر گروه در جایگاه خود که از قبل مشخص شده است، می ایستند.
یک نفر از بازیکنان گروه اول پشت خط میانی (خطی که دوگروه را از یکدیگر جدا می کند) می ایستد.
بازیکن یک پایش را بلند می کند و روی یک پا می ایستد و به صورت لی لی کردن به زمین تیم مقابل وارد می شود.
او سعی می کند به طرف بازیکنان گروه دوم برود و آن ها را لمس کند او به هر نفری که دست بزند او را می سوزاند و باید از بازی خارج شود و در مقابل بازیکنان گروه دوم باید از دسترسی او فرار کنند تا نتوانند به آن ها دست بزند.
بازیکن گروه اول باید به همان حالت یک پا و قبل از خسته شدن و زمین خوردن پایش به سمت گروه خود برگردد ولی اگر قبل از بازگشت و گذشتن از خط میانی، پایش به زمین بخورد می سوزد و باید از بازی خارج شود.
این بازی به همین روش با بازیکن گروه دوم آغاز می شود و بازیکنان به نوبت به اجرای بازی می پردازند تا جایی که تمام بازیکنان یک تیم بسوزند و تیم مقابل برنده بازی می شود.

کلاغ‌پر

در این بازی یک نفر که اصطلاحا اوستا نامیده می‌شود با نام بردن اسم حیوانات و گاهی وقتها اشیا و یا آدمها، مهارت کودکان در زمینه تشخیص پرندگان از سایر موجودات را تقویت می‌کند. به این ترتیب که بچه‌ها به صورت حلقه‌ای گرد هم می‌آیند و انگشت اشاره خود را در مرکز دایره قرار می‌دهند و با شنیدن نام پرنده دست خود را به نشانه پرواز بلند می‌کنند و کسی که اشتباها در موردی غیر از پرندگان دست خود را بلند کند بازنده‌است و از حلقه مسابقه خارج می‌شود و این روند تا باقی ماندن یک نفر ادامه پیدا می‌کند. لطافت این بازی به اجرای سریع و ابراز هیجان کودکان می‌باشد.

گانیه

این بازی در محدوه مربع شکل یا مستطیل شکل به نام زمین بازی انجام می شود. حدود زمین بازی مشخص شده و بازیکنان به دو تیم یارکشی می شوند. اعضای یک تیم در سراسر زمین بازی پراکنده می شوند. اعضای تیم دیگر به صورت تک نفری و با حالت لِی لِی وارد زمین بازی شده و سعی در زدن (رساندن دست به بدن بازیکن تیم مقابل) بازیکنان تیم مقابل می کنند. در صورتی که از حالت لِی لِی خارج شوند سوخته و از بازی حذف می شوند. در صورتی که پای هر کدام از بازیکنان دو تیم از زمین بازی خارج شود آنها خواهند سوخت. بازی تا زدن آخرین نفر باقیمانده در زمین ادامه خواهد داشت. در این هنگام جای دو تیم با هم عوض می شود.

گاو گوسال

بازی اینطور است که ابتدا پنج سنگ کوچک یا شیئ دیگر که هر کدام سنبل یک چیز است را تهیه میکنیم. سنگ تیره به عنوان گاو، سنگ قهوای به عنوان گوساله، شیئ گرد بعنوان فنگل، شیئ سفید بعنوان پنیر و شیئ دراز بعنوان شاه دراز. اینها باید در حدی باشند که هر کدام به راحتی در مشت بسته جای گیرند. سپس تعدادی دور هم جمع میشوند و یک نفر اشیائ را پشت خود یا درپیراهن و یا کیسه یا هر جایی که افراد دیگر نبینند قایم میکند و به طور تصادفی یکی رادر مشت بسته بیرون می‌آورد وبصورت سوالی میگوید: "گو، گوسال، فنگل پنیر یا شادراز؟ اگر درست پاسخ داد نوبت نفر بعدی میشود ولی اگر پاسخ غلط داد جریمه میشود که معمولا کولی دادن به نفر مقابل است و یا هر نوع جریمه‌ای که در ابتدای بازی جمع توافق میکنند. سپس نوبت به نفر بعدی است که سوال کند و همینطور بازی ادامه دارد.

گردو، شکستم

این بازی در واقع مقدمه‌ای برای شروع بازی‌های دیگر است. برای تعیین سرگروه یا جای ایستادن هر گروه یا گروهی که باید بازی را شروع کند یا در بازی «وسطی» برای تعیین گروه وسط، بچه‌ها اول این بازی را می‌کنند. دو نقطه را با فاصله‌ای انتخاب می‌کنند. دو نفر نماینده ی هر گروه در نقاط این طرف و آن طرف قرار می‌گیرند. یکی، در حالی که پای راست را در جلوی شست پای چپ گذاشته است، از یک طرف شروع می‌کند و می‌گوید: گردو! دومی با انجام همین کار می‌گوید: شکستم. هر کس هنگام انجام این کار، یعنی در "گردو" گفتن یا در "شکستم" گفتن،پایش روی پای دیگری برود، گردو را شکسته و برنده است و گروه او بازی را شروع می‌کند.
کودکان و تماشاچیان هم شعر می خوانند و هیجان‌های خود را تخلیه می کنند:
گردو با پا می‌شکنم / چه بی‌صدا می‌شکنم

 بازی‌های سنتی و محلیگرگم به هوا، گرگم و گله می‌برم

شرکت کنندگان این بازی باید بیشتر از ۴ نفر باشند. از بین آن ها یکی گرگ می شود و دیگری چوپان. همه ی کودکان پشت چوپان، کمر یکدیگر را می‌گیرند. هرچه تعداد بچه ها بیشتر باشد، بازی هیجان‌انگیزتر می‌شود. گرگ روبه روی چوپان و گله‌ای که پشت سرش است، می ایستد و می‌خواند: گرگم و گله می‌برم. گوسفندان هم می‌خوانند: چوپون دارم نمی‌ذارم.
ـ گرگ دندان نشان می‌دهدو می گوید: کارد من تیزتره، لقمه ی من لذیذتره.
ـ خونه ی خاله از کدوم وره؟
ـ از این ور و از اون وره.
گوسفندان شروع می‌کنند به راست و چپ حرکت کردن. گرگ هم همین‌کار را می کند. تا یکی از کودکان را که نتوانسته در حرکت با دیگران هماهنگ شود، می‌گیرد. او جزو دسته ی گرگ می‌شود،کمر گرگ را می‌گیرد و به جدا کردن گوسفندان از گله کمک می‌کند و با او شعر می‌خواند.
این بازی یک سرگرمی پرشور و نشاط است و مشارکت و کار گروهی را به کودکان می‌آموزد. بازنده ندارد و هر دو گروه برنده‌اند.

گل یا پوچ

گل یاپوچ یه بازی دسته جمعی هستش که معمولاً دونفره هم بازی می کنن. دراین بازی یک شئ گردکوچک مثل نخود، سنگ ریزه یا هرچیز کوچک مشابه را داخل یکی از دستان قرارداده به طوری که افراد دیگر نبینند بایدبه اصطلاح گل را پیدا کنند.

گوشه بازی، طناب‌بازی

این بازی هم به صورت انفرادی انجام می‌شود، هم به شکل گروهی.
انفرادی: یک کودک به تنهایی با طناب به بالا می‌پرد و طناب را با دست از پشت سرش به بالا می‌چرخاند و در جلو از زیر پایش رد می‌کند یا برعکس. طناب در فضا دور کودک می‌گردد و بچه‌های اطراف می‌شمارند ۱، ۲، ۳ ... تا وقتی که طناب به پای بازیکن گیر کند یا نتواند بپرد. تعداد پرش هر کس شمرده می‌شود. هر کس بیشتر پرید، برنده است. گاهی این بازی مسابقه ی سرعت است و اطرافیان خیلی تند می‌شمارند و بازیکن باید پرش خود را با شمردن آن ها هماهنگ کند.
گروهی: دو کودک دو سر طناب را می‌گیرند و به فاصله ی مناسبی که بتوانند طناب را خوب و هماهنگ بچرخانند، به طوری که هم در چرخش به زمین بخورد و هم هنگام چرخش به اندازه ی قد یک کودک بالا برود، می‌ایستند.
کودکان نامگذاری می‌شوند: سرخ، سبز، آبی، گلابی و... یک کودک وارد طناب می‌شود و می‌پرد. دیگران دم می‌گیرند: سرخ، سبز، آبی گلابی ... روی نام هر کس سوخت، نفر بعدی اوست. این بازی به صورت "یک در رو"، "دو در رو" و ... هم انجام می‌شود: کودکان پشت سر هم وارد می‌شوند. دفعه ی اول یک بار می‌پرند، دفعه ی دوم دو بار، دفعه ی سوم ... کودکان دیگر هم دم می گیرند: "یک در رو"، "دو در رو" و... کودکی که پایش به طناب می شود.
گیر کند یا در پریدن تأخیر داشته باشد، به طوری که یک بار طناب خالی به زمین بخورد، می‌سوزد و از بازی کنار می‌رود. بازی ادامه پیدا می کند تا یک نفر در صف بماند که برنده است.
طناب ‌بازی و «یک در رو» و... بازی ای هیجان‌انگیز و دوست‌ داشتنی‌ است که موجب تقویت عضلات، بالا بردن میزان دقت، واکنش درست و سریع، مشارکت و رقابت سالم.

لی لی

به انگلیسی: Hopscotch این بازی بیشتر توسط دختران انجام می‌شود. اصول این بازی با پریدن از روی مربع‌های کشیده شده روی زمین است. هر مربع یک شماره از خود دارد. شرکت کننده اول سنگی را روی یک شماره می‌اندازد و اگر توانست این کار را بطور دقیق انجام دهد با لی لی کردن همه مربع‌ها را بجز مربعی که سنگ را در آن انداخته طی می‌کند و سنگ را در بازگشت می‌آورد.

لی لی حوضک

در این بازی مادر یا بزرگ‎تر دیگری دست کودک را در دست می‎گیرد، با انگشت دست دیگر کف دست کودک را قلقلک می دهد و می گوید :" لی لی حوضک، جوجو اومد آب‎بخوره‎ افتاد تو حوضک . " انگشت کوچک را جمع می‎کند:" این درش آورد ." انگشت دوم را جمع می‎کند : " این شستش " انگشت سوم را جمع می‎کند: " این پختش." " کی خوردش ؟ " انگشت شصت را می‎گیرد و حرکت می دهد : " منِ منِ کله گنده " این بازی با انواع شعرگونه های دیگر نیز اجرا می شود . با گرفتن انگشت کوچک :" این‎گفت : بریم دزدی. این گفت چی چی بدزدیم؟ این گفت تشت طلای پادشاه رو . این گفت : جواب خدا رو کی می ده؟ " با تکان تکان دادن انگشت شصت : این گفت :" منِ منِ کله گنده !" یا شعر جدید آن : " این کوچول موچوله، این داداشِ (خواهرِ ) کوچوله، این بابایِ کوچوله، این مامانِ کوچوله، دوستشون داری؟ بله، بله ، یک دنیا ." این بازی علاوه بر آشنایی با ریتم و قافیه و وزن، علاوه بر رابطة عاطفی با کودک و علاوه بر تحریک حس لامسة کودک، بیان نکته‎های اجتماعی و آموزش ریاضی را نیز برای کودک آغاز می‎کند .کودک برای اینکه شمارش را بیاموزد مانند اجداد خود از انگشتانش استفاده می‎کند . کودک برای یادگیری این امر ابتدا باید بیاموزد که انگشتان را به نوبت و با عدد مناسب آن مشخص کند . مدت‎ها طول می‎کشد تا کودک این ترتیب و این تطبیق را فرا گیرد و چه چیز زیباتر و پر انگیزه تر از یک کلام آهنگین دوست داشتنی او را به این کار تر غیب می کند؟

نون بیار کباب ببر

دو نفر دستهای همدیگر را روی هم قرار می‌دهند و هر کس که توانست روی دست آن یکی بزند برنده‌است.

بازی‌های نمایشی

بازی‌های نمایشی طیف وسیعی دارند اما ویژگی مشترک شان ایفای نقش‌های مختلف توسط کودکان است. مامان بازی، خاله بازی، پلیس بازی، معلم بازی و دکتر بازی نمونه‌هایی از این نوع بازی‌ها است.

وسطی

تعداد شرکت کنندگان در این بازی، محدودیت ندارد. کودکان هر چندنفر که باشند، دو دسته می‌شوند و مشخص می‌کنند که اول کدام گروه، وسط باشد.
گروهی که وسط نیست، هم دو دسته می‌شود و هر دسته در یک طرف زمین بازی قرار می‌گیرد. آن ها توپی را از یک طرف به طرف دیگر پرتاب می کنند تا به یکی از افراد وسط بخورد. افراد وسط هم سعی می‌کنند با جا خالی دادن نگذارند توپ به آن ها بخورد. هر کس توپ به او بخورد، از بازی بیرون می رود. اگر کسی توپ را بدون تماس با بدن خود یا زمین در هوا بگیرد (گل بگیرد)یا(بل بگیرد) در برابر هر بل می‌تواند یکی از یارانش را که از بازی بیرون رفته، دوباره به وسط بیاورد، یا اگر یک بار سوخت، از بازی خارج نشود. پرتاب توپ از این طرف به آن طرف آن‌قدر ادامه پیدا می کند تا چابک ترین و زرنگ‌ ترین کودکان در وسط باقی ‌بمانند. بعد، بازی با عوض کردن جای وسطی ها با افراد دو طرف زمین ادامه می‌یابد.
این بازی خیلی هیجان‌انگیز است و دو طرف ضمن پرتاب توپ گاهی شعر هم می‌خوانند:
بپا که توپ نخوره به پات / بپا یهو، نیفته کلات
این بازی در گذشته خیلی رایج بود و هنوز هم میان بچه هاطرفدار دارد. با اینکه انجام آن در فضای باز مناسب ‌تر است، اما در اتاق هم می شود انجام ‌داد، باتوپ های پارچه ای ، یا پیچیدن و گلوله کردن لباس‌های کهنه. امروزه می‌توان با هدف ایجاد هیجان و شادمانی، تقویت حس بینایی، واکنش سریع و همچنین مهارت در نشانه‌گیری، کودکان را به این بازی تشویق کرد.

هپ هپ

اهداف بازی: سرگرمی، نشاط، افزایش دقت، تمرکز و تمرین حفظ مضارب اعداد گوناگون
تعداد بازیکنان: ۳ نفر به بالا
ابزار بازی: به ابزاری نیاز ندارد
محوطه بازی: فضای بسته
شرح بازی: در این بازی، ابتدا یک نفر از دانش آموزان را که از بقیه بزرگ تر است، به عنوان استاد انتخاب می کنند. استاد یک عدد را انتخاب می کند، به طور مثال عدد ۵ را انتخاب می کند (انتخاب عدد اختیاری است).
بقیه دانش آموزان به شکل دایره وار می نشینند و استاد، یکی از دانش آموزان را انتخاب می کند، دانش آموز باید از عدد یک شروع کند، یعنی او باید شماره یک بگوید، بعد به ترتیب، نفر دوم عدد دو، نفر سوم عدد سه و نفر چهارم عدد چهار را باید بگوید. در این جا نفر پنجم باید بسیار حواسش جمع باشد و به جای عدد ۵ کلمه «هپ» را بگوید.
چون عدد ۵ را استاد انتخاب کرده بود به همین روش نفرات شش، هفت و ... باید اعداد مربوط به خود را بگویند.
وقتی عدد ۱۰ می رسد باز باید کلمه «هپ» گفته شود. به همین ترتیب به جای مضارب عدد ۵ باید کلمه «هپ» را بگویند.
این عدد شماری به شکل دوره ای ادامه پیدا می کند.
کسانی که به اشتباه به جای کلمه «هپ» عدد بگویند یا کلمه «هپ» را به جای عددی غیر از مضارب ۵ بگویند، می سوزند و از بازی خارج می شوند.
بازی تا زمانی ادامه پیدا می کند که تنها یک نفر باقی بماند. آخرین نفر باقی مانده در دایره بازی به عنوان برنده شناخته می شود.

هفت سنگ

هفت سنگ نام یک بازی سنتی ایرانی است. امکانات لازم برای این بازی، هفت عدد سنگ صاف و تخت و یک توپ هفت‌سنگ (شبیه توپ تنیس) است. بازیکنان در قالب دو تیم پنج یا شش نفره تقسیم می‌شوند. وقتی که سنگ‌ها چیده می‌شوند یکی از گروه‌ها به عنوان پرتاب‌کننده بازی را شروع می‌کند. شروع بازی به این ترتیب است که باید از فاصله نسبتاً دور توپ را به طرف سنگ‌ها بیندازند.گروهی که توپ را پرتاب می‌کند باید سعی کند که کمترین مقدار سنگ را بیندازد چون در این صورت راحت‌تر می‌تواند بازی را تمام کند. وظیفه گروه دوم هم این است که نگذارد تیم پرتاب‌کننده سنگ‌های ریخته شده را دوباره روی هم بچیند و باید با توپ به آنها بزند. هر کدام از بازیکنان تیم مهاجم که توپ به او برخورد کند از جریان بازی کنار می‌رود. و به این ترتیب اگر هیچ کدام باقی نمانند بازی به نفع تیم مدافع و اگر سنگ‌ها روی هم چیده بشوند بازی به نفع تیم مهاجم تمام می‌شود.

یه قل دو قل (به ترکی: ابه داش یا قجمه داش)

اهداف بازی: سرگرمی، افزایش هماهنگی عصبی عضلانی، افزایش دقت و تمرکز و چابکی
تعداد بازیکن: بیشتر از دو نفر (۲ تا ۱۰)
ابزار بازی: ۵ سنگ گرد که کمی بزرگ تر از فندق باشد
محوطه بازی: فضای بسته
شرح بازی: ابتدا با جفت یا تک آمدن، آغاز کننده بازی را مشخص می کنند، به این گونه که یکی از بازیکنان سنگ ها را در مشت می گیرد تا دیگری بگوید زوج است یا فرد این بازی چندین مرحله دارد و بازیکن با اجرای موفق هر مرحله، به مرحله دیگر راه می یابد، ولی اگر در هر مرحله مرتکب اشتباه شود، می بازد و باید بازی را به نفر بعدی واگذار کند.
مرحله اول (قل اول): پنج سنگ را به گونه ای که جدا از هم باشد روی زمین پخش می کنند، آغاز کننده بازی یکی از سنگ ها را بر می دارد و به بالا می اندازد و در فاصله زمانی پایین آمدن سنگ، یکی از سنگ های روی زمین را بر می دارد و با همان دست، سنگ بالا انداخته را که در حال سقوط است می گیرد و به همین شیوه همه سنگ ها را بر می دارد.
مرحله دوم (دو قل): ۵ سنگ را به گونه ای که دو به دو قرار بگیرد، روی زمین پخش می کند؛ یکی را برمی دارد و به بالا می اندازد و سنگ ها را دوتایی از روی زمین بر می دارد.
مرحله سوم (سه قل): مانند مراحل مذکور است؛ با این تفاوت که چهار سنگ روی زمین را باید در دو حرکت یک تایی و سه تایی بردارد.
مرحله چهارم: یک سنگ را به هوا می اندازد و چهار سنگ را با هم از روی زمین بر می دارد و سنگ معلق در هوا را می گیرد.
مرحله پنجم (قرتک): یک سنگ را به هوا می اندازد، در حالی که چهار سنگ دیگر در مشت است انگشت سبابه را به زمین می کشد، بعد سنگ را در هوا می گیرد.
مرحله ششم: بازیکن سنگ ها را پخش می کند یکی را بر می دارد و بالا می اندازد، در فاصله بازگشت، یکی از سنگ های روی زمین را بر می دارد و سنگ هوا را می گیرد و با یک پرتاب دیگر، سنگی را که از روی زمین برمی دارد با یکی از سنگ ها عوض می کند و به همین روش، مرحله را با تعویض تمامی سنگ ها به پایان می رساند.
مرحله هفتم: در این مرحله، بازیکن بعد از ریختن سنگ ها روی زمین، دست چپ را در یک طرف آن ها به شکل عمودی بر زمین می گذارد و دیواری درست می کند.
با دست راست یکی را بعد از برداشتن به طرف بالا می اندازد و دو بار می گیرد و دراین فاصله باید یکی از سنگ ها را بردارد و آن سوی دیوار بگذارد و این حرکت را برای تمامی سنگ ها اجرا کند.
مرحله هشتم: در این مرحله، بازیکن سنگ ها را یک جا به طرف بالا می اندازد و در فاصله بازگشت آن ها، به سرعت دست ها را به هم می چسباند و با دو کف دست، سنگ ها را می گیرد. دوباره آن ها را در همان حالت با دو دست به طرف بالا می اندازد و در این فاصله دست ها را وارونه می کند و از ناحیه انگشت سبابه به هم می چسباند و آن ها را با پشت دست هایش می گیرد و سپس سنگ ها را به بالا پرتاب می کند و با کف دو دست می گیرد. افتادن حتی یک سنگ موجب سوختن است و هر کدام از بازیکنان که این مراحل را بدون اشتباه بگذرانند، برنده بازی معرفی می شوند و اگر در هر مرحله بسوزند، باید بازیکن حریف بازی را ادامه بدهد.
مرحله آخر: مرحله تنبیه است و دو بازیکن رو به روی هم می نشینند؛ بازنده کف دستش را به زمین می چسباند و نفر برنده سنگ‌ها را یکی یکی با اسامی تنبیه‌ها مانند: «نوازش و برداشتن عسل از کندو» پشت دست او می چسباند، سپس باید با یک حرکت همه سنگ ها را به سوی بالا بیندازد و با کف دست بگیرد، اگر توانست همه را بگیرد تنبیهی متوجه او نیست اما اگر سنگی روی زمین بیفتد به تعداد سنگ‌های افتاده برای او جریمه تعیین می‌کنند.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 15 آبان 1396 ساعت: 18:27 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

نقد و بررسی براهین دکارت بر اثبات وجود خدا

بازديد: 505
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 15 آبان 1396 ساعت: 9:37 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق درباره هویج

بازديد: 2225
تحقیق درباره هویج

هویج

مقدمه

هویج یا گَزَر (زردک) گیاهی خوراکی و دوساله از خانواده چتریان است. هویج معمولاً به رنگ نارنجی یا سفید، یا مخلوطی از قرمز و سفید است و تازۀ آن بافتی خشک و ترد دارد.

هویج یک سبزی ریشه‌دار یا غده ای خوراکی است که می‌توان آن را خام یا خردشده یا رنده‌شده در سالاد خورد و بیشتر در پخت سوپ‌ها و خورش‌ها کاربرد دارد. بتاکاروتن، دوپاری از ویتامین آ، در هویج به فراوانی یافت می‌شود و رنگ نارنجی خاصّ این سبزی نیز به همین خاطر است. به‌علاوه هویج منبعی غنی از فیبر خوراکی، آنتی‌اکسیدان‌ها و موادّ معدنی به‌شمار می‌رود. همان‌گونه که در تصویر دیده می‌شود، هویج می‌تواند به‌طور مصنوعی در رنگ‌های گوناگونی به عمل بیاید

 

تاریخچه

هم تاریخ نوشتاری و هم پژوهش‌های ژنتیک مولکولی نشان می‌دهد که منشأ واحد هویج اهلی آسیای مرکزی است. جد وحشی هویج احتمالاً از ایران بزرگ (مناطقی که الان ایران و افغانستان هستند) منشأ گرفته است که همچنان مرکز تنوع هویج وحشی است. احتمالاً در طول قرن‌ها تلخی یک زیرگونه طبیعی تولید شده از هویج وحشی با زادگیری گزینشی کاهش و شیرینی‌اش افزایش یافت و چوبی بودن هسته اش به حداقل رسید؛ و در این مرحله هویج آشنای اهلی تولید شد. اولین بار هویج نه به خاطر ریشه‌اش بلکه به خاطر برگ‌های معطر و دانه‌هایش کاشته شد. دانه‌های هویج در سوئیس و آلمان جنوبی یافته شده‌اند که به ۲۰۰۰ الی ۳۰۰۰ قبل از میلاد مربوط می‌شوند. هنوز هم تعدادی از خویشاوندان نزدیک هویج مثل جعفری، گشنیز، رازیانه، شوید و زیره سبز به خاطر برگ و دانۀ آنها کشت می‌شوند.

 

چه هویجی برای کاشت انتخاب کنید

هویج انواع گوناگونی دارد که دو نوع آن ریشه بلند و ریشه کوتاه می باشد. شما از این اسامی می توانید بفهمید که زمان محصول دهی و نوع خاک مناسب برای گیاه چیست. هویج و هویج وحشی در برابر نور خورشید و همین طور در خاک ماسه ای بهتر رشد می کنند. اگر خاک باغچۀ شما حاوی سنگ ریزه، کلوخ و یا گچ است و آب را به خوبی رد نمی کند، بهتر است که انواع هویج با ریشه های کوتاه تر را انتخاب کنید.

انواع مختلف هویج در 12 تا 16 روز به رشد کامل می رسند.

 

شرایط اقلیمی

برای پرورش هویج در مناطق گرمسیری با شب های خنک لازم است. هویج به هوای خنک سازگاری بیشتری نشان می دهد و تولید و رشد بوته و غده در این شرایط به خوبی انجام می گیرد.

در هوای نسبتا گرم نیز میتوان این محصول را تولید نمود ولی موجب کیفیت نامطلوب و تلخ شدن ریشه و همچنین خشبی شدن محصول خواهد گردید و این گیاه پس از استقرار براحتی می تواند تا ۵ درجه زیر صفر را تحمل نماید.

هویج به عنوان یک محصول فصل خشک، بهترین رشد را در میانگین دمایی 16 تا 18 درجه سانتی گراد دارد، رشد هوایی در شرایط میانگین دمای هوای 28 درجه سانتی گراد افت کرده و ریشه دارای طعم نامناسبی می گردد. در دمای پایین رنگ هویج کم رنگ شده و ریشه ها در دمای کمتر از 16 درجه سانتی گراد بلند و باریک می شوند. در دمای 4 تا 10 درجه سانتی گراد رشد ریشه و اندام های هوایی بسیار کم می گردد. شرایط اقلیمی مناسب برای کاشت هویج

مناطق بسیاری وجود دارد که نیازهای دمایی را برای تولید هویج براورده می کنند.

وطن اصلی هویج در اروپا و شمال آفریقا و آسیا می‌باشد و پاره‌ای از انواع آن در آمریکای شمالی و جنوبی یافت می‌شود.

هویج در ارتفاعات ۱۰۰۰ تا ۳۰۰۰ متری کاستاریکا و مناطق کوهستانی گواتمالا کشت می شود و در فیلیپین در ارتفاعات ۲۰۰۰ متری می توان هویج را در سراسر سال کشت نمود.

هویج در مناطق نیمه قطبی سوئد فنلاند و آلاسکا که عرض جغرافیایی شمالی آن ها بیش عرض شمالی بوده و کمتر از 60 روز بدون  یخبندان در سال دارند در فیلیپین در ارتفاعات 2000 متری می توان هویج را در سراسر سال کشت نمود. برای پرورش هویج در مناطق گرمسیری شب های خنک لازم است.

 

 

آماده سازی خاک

موفقیت در کاشت سبزیجات ریشه ای مستلزم خاک مناسب می باشد. بنابراین آماده سازی خاک پیش از کاشت بسیار مهم است. در اواخر زمستان و یا اوایل بهار، زمین باغچۀ خود را شخم بزنید. تمامی سنگها و کلوخهای خاک را برداشته و تا زمانی که به خاک نرم و مناسب نرسیده اید به شخم زدن ادامه دهید. اگر خاک باغچۀ شما برای کاشت هویج مناسب نیست، می توانید از یک گلدان و یا ظرف بزرگ و عمیق برای این کار استفاده نمایید. هنگام شخم زدن خاک، از اضافه کردن کود و مواد تقویتی به آن خودداری نمایید زیرا این کار باعث می شود که خاک برای رشد بذر، بیش از حد قوی شود.

هویج در انواع زیادی از خاک ها به خوبی رشد می کند و ترجیحا به خاکی با زهکشی خوب و PH خنثی (۶ تا ۷) نیاز دارد.

خاک های لوم شنی یا خاک های آلی فاقد کلوخ یا سنگ، برای تولید ریشه های صاف و راست ترجیح داده می شود.

میزان فشردگی خاک بر رشد و طول ریشه موثر است. فشردگی خیلی کم یا خیلی زیاد برای رشد ریشه مضر است.

در خاک های بسیار فشرده شده ریشه به صورت مخروطی و در خاک های نرم، نازک و بلند می شود.

هویج مانند اغلب سبزیهای ریشه‌ای طلب خاک عمیق و نرم لیمونی می‌باشد و از نظر تجارتی هویج را بیشتر در خاکهای لیمونی سبک و یا خاکهای هوموسی سبک می‌کارند.

زیرا در این قبیل خاکها مقدار محصول زیاد و شکل ریشه که عامل مهم مرغوبیت آن می‌باشد صاف و منظم می‌شود.

در صورتی که در زمینهای خیلی سنگین و یا در خاکهایی که دارای سنگهای درشت می‌باشند کاشته شود ریشه کج و اغلب دو یا چند شاخه می‌گردد.

 

عمق کاشت بذر هویج

عمق کاشت بذر در حدود ۱ تا ۳ سانتى‌متر باید باشد.

مخصوصاً وقتى از علف‌کش قبل از سبز شدن هویج استفاده مى‌شود.

 

بذر پاشی

بذرهای هویج بسیار کوچک هستند، اما بهتر است که آنها را با فاصله از هم بکارید. با این کار احتمال ابتلای گیاهان به آفت و امراض گیاهی کاهش می یابد. در صورت کمبود جا می توانید بذر را با شن ریز مخلوط کرده و سپس آن را آماده کنید. ماسه باعث تخلیۀ بهتر آب زمین و در عین حال باعث ایجاد فاصلۀ مناسب برای رشد گیاه می شود. زمانی که گیاه اولین جوانه را زد و اولین برگ آن نمایان شد، می توانید بین آنها فاصلۀ 5 سانتیمتر را رعایت کنید. پس از جوانه زدن، گیاه نیاز به نگهداری خاصی ندارد فقط دقت کنید که این گیاه به آب زیادی نیاز داشته و اگر آب کافی به آن نرسد، هویجها حالت چوب مانند و خشک به خود می گیرند.

 

فواصل کاشت

فواصل ردیف‌ها براى هویج زودرس ۲۵ سانتى‌متر و براى هویج دیررس، ۳۰ تا ۴۰ سانتى‌متر فواصل بوته‌ها به‌طور متوسط ۵ الى ۱۰ سانتى‌متر در نظر گرفته می شود.

بذر هویج را در ردیف هایی به عرض ۸ تا ۱۵ سانتی متر می پاشند و مشخص گردیده که حداکثر عملکرد در هویج با تراکم ۱۰۰ تا ۱۵۰ بوته در متر مربع است و عملکرد در کشت به صورت ردیف های مستطیلی شکل با نسبت ۱ به ۶ بیشتر از فضای مربعی شکل با نسبت ۱ به ۱ می باشد.

از کاشت تا برداشت هویج چقدر زمان لازم است؟

۱۰ روز پس از کاشت بذر، دو برگ لپه ای ظاهر می شود و ریشه اندازه نهایی خودش را پیدا میکند و از این مرحله به بعد ذخیره سازی انجام می شود.

۲۰ روز بعد، برگ های حقیقی اش ظاهر می شود.

۳۰ روز بعد، ریشه های فرعی روی ریشه اصلی رشد می کند و برگ ها و . ریشه زیاد می شود.

از روز ۴۵ به بعد رنگ گیری صورت میگیرد و قابلیت مصرف دارد.

۶۰ روز بعد، فقط ریشه ضخیم می شود و رنگ گیری کامل انجام شده است.

روز ۷۵ ام کاملا رسیده است.

از کشت تا برداشت هویج ۲٫۵ ماه طول می کشد و از ۱۵ اردیبهشت در کرج شروع می شود.

در مورد ارقام دیرس هویج ممکن است ۱۵۰ روز هم طول بکشد.

 

چگونگی برداشت و ذخیره سازی

در ماه خرداد و تیر، زمانی که هویجهای شما آمادۀ خوردن شدند، می توانید آنها را از خاک بیرون بکشید. بهترین زمان روز برای برداشت هویجها هنگام غروب آفتاب و شب می باشد که از حملۀ پشۀ هویج جلوگیری شود. فقط هویجهای سالم و خوب را نگه دارید، برگهای آنها را بریده و در جعبه ای پر از ماسه در لایه های مختلف بخوابانید. توجه کنید که ریشه های آنها با یکدیگر در تماس نباشند. جعبه را در جایی خشک و خنک نگهداری کنید و هر چند وقت یک بار آنها را چک کنید. اگر احساس کردید که هویجی در حال خراب شدن است، پیش از آنکه هویجهای اطراف خود را نیز خراب کند، آن را دور بیندازید.

 

خواص هویج

خواص دارویی :

ترکیبات شیمیایی:هویج دارای ۸۷ % آب ، ۱/۵ مواد ازته ، ۲/۰ % چربی ، ۸ % مواد گلوسیدی ، حدود ۱/۵% سلولز و مقداری ماده رنگی کاروتن (ویتامین A ) و دیاستازهای مختلف و ویتامین های A,B,C,D,E می باشد .

در هویج یك نوع آنسولین گیاهی وجود دارد كه اثر كم كننده قند خون را دارا می باشد بنابراین این عقیده قدیمی كه هویج برای مبتلایان به بیماری قند خوب نیست كاملا غلط است وبیماران قند می توانند به مقدار كم از این گیاه استفاده كنند .

هویج با داشتن مواد مقوی و ویتامین ها یكی از مهمترین و مفیدترین برای بدن می باشد خوردن هویج مقاومت بدن را در مقابل بیماریهای عفونی بالا می برد.

مصرف هویج در برطرف كردن بیماریهای آب آوردن انساج بدن ، عدم دفع ادرار ،‌تحریك مجاری هضم و تنفسی ، سرفه های مقاوم ، آسم ،‌اخلاط خونی و دفع كرم اثر معجزه آسائی دارد

از هويج مي توان در مورد زير استفاده كرد

1)براي برطرف كردن يبوست يك كيلو هويج را رنده كنيد و در مقدري آب دو ساعت بجوشانيد تا مانند ژله در آيد صبح ناشتا چند قاشق بخوريد

2)سوپ هويج براي كودكان شير خوار كه معده حساس دارند : ابتدا 200 گرم هويج رنده شده را در ديگ بريزيد و روي آن يك ليتر آب اضافه كنيد و بجوشانيد تا كاملا هويج ها لهش ود . سپس آنرا صاف كرده و به نسبت مساوي باشير مخلوط كرده و در شيشه شير بچه ريخته و به او بدهيد .

3)تخم هويج را به مقدر يك قاشق غذا خوري در يك ليوان آب جوش ريخته و آنرا بمدت 5 دقيقه دم كنيد . اين دم كرده اثر نيروي دهنده، اشتها آور ف مدر ، زياد كننده شير خانم هاي شير ده و اثر قاعده آور درد

4)برگ هويج را با آب بجوشانيد اين جوشانده را غرغره كنيد براي آبسه مخاط دندان و دهان موثر است بعلاوه مي توان براي رفع ترك و خراش پوست استفاده كرد

5)هنگاميكه كودك شروع به دندان درآوردن مي كند يك قطعه هويج باريك را براي دندان زدن به او بدهيد .

6)آب هويج را اگر روي صورت بكشيد باعث روشن شدن و جلوه پوست صورت مي شود .

7)اگر بخواهيد لاغر شويد همه روزه با غذا هويج خام بخوريد

8)اگر مي خواهيد چاق شويد بعنوان صبحانه بايد آب هويج بخوريد

9)هويج ويياز را با هم بجوشانيد و به آن آب ليمو اضافه كنيد داروي موثري براي درمان بيماريهاي عصبي ،‌امراض كليوي و همچنين جوان كننده پوست مي باشد

10)خوردن هويج براي بيماريهاي بواسير موثر است

11)براي خارج كردن سنگ كيسه صفرا هويج اثر معجزه آسا درد

12)خوردن هويچ جوشهاي صورت را درمان مي كند

13)براي تقويت قواي جنسي و تحريك كبد و روده ها هويج داروي موثري است

14)در فرانسه بيمارستان معروفي وجود دارد كه براي درمان بيماريهاي كبدي فقط از سوپ هويج استفاده مي كنند و دستور تهيه اين سوپ بشرح زير است

حدود 750گرم هويج را رنده كنيد و آنرا در ظرفي كه مقدري آب نمك درد بريزيد سپس بان يك قاشق چايخوري جوش شيرين و يك قشلق سوپخوري كره اضافه كنيد آنرا بجوش آورده و با آتش ملايم بپزيد تا آب بخارشود و هر روز يك بشقاب از آن را ميل كنيد

15)هويج اعمال روده ها را منظم مي كند و كمبود الياف غذاهاي گوشتي را جبران مي كند بنابراين آنهايي كه گوشت زياد مصرف مي كنند حتما بايد هويج بخورند تا مشكل يبوست نداشته باشند .

16)براي برطرف كردن اسهال بچه ها بهترين دارو سوپ هويج است . براي اين منظور بايد 500 گرم هويج را رنده كرده و آنرا در يك ليتر آب بجوشانيد تا آنكه هويج كاملا پخته و نرم شود سپس آنرا در آسياب برقي ريخته تا آنكه بصورت شربت در آيد بعد بآن آّ اضافه كرده تا آنكه حجم آن يك ليتر شود .

براي بچه هايي كه معده حساس دارند سوپ هويج بهترين دارو است بدين ترتيب كه مي توان يك يا دو بار در روز بجاي شير به بچه سوپ هويج داد حتي براي بچه هايي كه كمتر از سه ماه دارند مي توان بطور متناوب سوپ هويج به طفل داد يعني يك وعده شير و يك وعده سوپ هويج و بعد از سه ماهگي اين روش تبديل به يك وعده سوپ و دو وعده شير مي شود .

17)آب هيج در صبح ناشتا مواد سمي را از خون خارج مي كند

18)اگر آسم يا گرفتگي صدا دريد آب هويج بخوريد

19)خانم هايي كه پوست حساس دارند حتما بايد پوست صورت و رگدن خود را با آّب هويج پاك كنند

20)دم كرده تخم هويج و يا جويدن تخم هويج گاز معده را خارج كرده و فعاليت روده ها را زياد مي كند

 

ریشۀ هویج

محصول هویج از قسمت ریشه، مستعد ابتلا به امراض بسیاری است. هویج پشه ای دارد که از طریق ریشه آن را از بین می برد. این پشه با بوی برگهای له شدۀ گیاه جذب می شود. در نتیجه اگر گیاه را در شب برداشت کنید، از حملۀ این پشه ها جلوگیری می کنید. این پشه ها در ارتفاع خیلی کم پرواز می کنند. با تعبیه کردن یک حصار در اطراف گیاه، می توانید از حملۀ احتمالی آنها جلوگیری کنید.

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 14 آبان 1396 ساعت: 18:49 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,,,,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 1554

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس