علوم تجربی - 2

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

تحقیق در باره انواع نیروگاه ها

بازديد: 501

تحقیق در باره انواع نیروگاه ها

مقدمه

پنج منبع انژری وجود دارد که تقریباً در کنار هم تأمین کنندة تمام الکترویسیته به شمارآیند. این منابع عبارتند از زغال سنگ، نفت، گاز طبیعی، نیروی هیدروالکتریک و انژری هسته ای. زغال سنگ، نفت و نیروگاه های هسته ای از چرخة بخار برای تبدیل گرما به انژری به انژری الکتریکی به صورت زیر استفاده می کنند. نیروگاه های بخار از آب خیلی خالص در یک چرخة بسته استفاده می کند. ابتدا آب در دیگ های بخار گرم می شود تا بخاری با فشار و دمای بالا تولید کند، طبق معمول 1150 اتمسفر و 550 درجه سلسیوس در نیروگاه مدرن، بخار تولید شده با فشار بالا از توربین ها عبور می کند و ژنراتورهای الکترویکی را به کار می اندازد به طوری که مستقیماً با آن جفت شده است. بیشترین مقدار انژری تنها در صورتی از بخار به توربین انتقال می یابد که توربین های دیگر اجاره داده شود تا در فشار خیلی کم تخلیه شوند، مطلوب این است که خلا وجود داشته باشد. این عمل می تواند بوسیله تقطیر کردن بخار خروجی به آب انجام پذیرد. سپس آب به داخل دیگ ها پمپ می شود و این چرخه دوباره تکرار می گردد. در مرحلة تقطیر مقدار زیادی از گرما باید از سیستم استخراج شود. این گرم در چگالنده جابجا می شود که نوعی مبدل گرمایی است. مقدار بسیار زیادی از آب ناخالصِ سرد از یک طرف چگالنده وارد می شود و به صورت آب گرم خارج می گردد، و گرمای کافیِ بخار خروجی برای چگالیدن از آب گرفته می شود. به آسانی و به فاصلة کمی به دریا بر می گردد، یک نیروگاهA2GW به 60 تن آب دریا در هر ثانیه نیاز دارد. این مشکل در ساحل نیست، اما در مناطق غیر ساحلی، مکان های خیلی کمی وجود دارند که بتوانند آب به این مقدار را در تمام سال فراهم آورند. روش تناویی، باز گردش آب ناخالص است.

برج های خنک کننده برای سرد کردن آب ناخالص استفاده می شوند، به طوری که می توانند به چگالنده باز گردند، و همان آب پیوسته به گردش در آید. یک برج خنک کننده ساختار محکمی شبیه به یک دودکش خیلی پهن دارد و به یک صورت عمل می کند، به طوری که یک کشش طبیعی ایجاد می کند. حجم زیادی از هوا در اطراف پایه بیرون کشیده می شوند واز رأس بازخارج می شوند. آب گرم ناخالص ازطریق فواره کوچک به داخل دکل پاشیده می شود، و در هنگام ریزش توسط هوای صعودی خنک می شود و سرانجام در مخزن زیر برج جمع آوری می گردند. در واقع برج خنک کننده مبدل گرمایی ثانویه است که گرمای آب ناخالص از هوای اتمسفر عبور می کند، اما برخلاف مبدل گرمایی اولیه، دو سیال اجارة ارتباط می یابند و در نتیجه مقداری از آب بصورت تغییر ازدست می رود.

برج های خنک کننده هرگز قادر به کاهش دمای آب ناخالص تا دمای هوا محیط نیستند، به طوری که کارایی چگالنده و کارایی کل نیروگاه در مقایسه با مکان ساحلی کاهش مختصری می یابد. همچنین بنا کردن برج های خنک کننده هزینه سرمایه ای ساخت نیروگاه ها را افزایش می دهد. نیاز به آب خنک کننده عواملی مهم برای انتخاب جایگاه های زغال سنگ، نفت و نیروگاه های هسته ای است. جایگاهی که برای نیروگاه مناسب است و از یک نوع سوخت استفاده می کند، ضرورتاً برای نیروگاهی که از سوخت دیگری استفاده می کند، مناسب نیست.

1-1نیروگاه های زغال سوز چیست

نیروگاه های زغالی اولیه نزد یک باری که فراهم می کردند ساخته می شدند. یک نیروگاه با خروجی 2Gw، حدوداً 5 میلیون تن زغال در سال مصرف می کند. در بریتانیا کشوری که بیشترین زغال نیروگاه آن توسط راه آهن حمل می شود، بیانگر میانگینی در حدود 13 قطار در روز است که هر کدام 1000 تن زغال حمل و نقل می کنند. این بدین معناست که نیروگاه های زغال سوز بزرگ نیازمند یک خط راه آهن هستند مگر این که نیروگاه درست در سر معدن زغال سنگ ساخته شده باشد.

2-1 نیروگاه های نفت سوز (گازوئیل سوز)

نفت نیروگاه می تواند تقسیم شود به نفت خام، نفتی که از چاه استخراج می شود و نفت مازاد، نفتی که هنگامی که تکه های ارزشمندتر در پالایشگاه نفت استخراج شده اند، باقی می ماند. هزینة جابجایی نفت توسط خط لوله کمتر از جابجایی زغال توسط راه آهن است با این که نیروگاه هایی که نفت خام را می سوزانند اغلب نزدیک لنگرگاه های آبی عمیق برای تخلیه تانکرهای متوسط مناسب می باشند. نیروگاه هایی که نفت مازاد می سوازنند نیازمند آن هستند که نزدیک پالایشگاهی که آن ها را فراهم می کنند، قرار بگیرند. به علت است که نفت مازاد بسیار غلیظ است و تنها می تواند به طور اقتصادی توسط خطوط لوله جابه جا شود که گرم نگه داشته شود.

 

نیروگا ه های هسته ای چیست

برخلاف زغال سنگ و نفت، هزینة انتقال سوخت هسته ای قابل چشم پوشی است زیرا میزان بسیار کمی از آن استفاده می شود. یک نیروگاه GW1 حدوداً به 5/4 تن اورانیوم در هر هفته نیاز دارد. این میزان با 50000 تن سوختی که هر هفته در یک نیروگاه زغال سوز قابل مقایسه، می سوزد، بسیار مناسب تر است. نیروگاه های هسته ای کنونی آب خنک کنندة بیشتری نسبت به نیروگاه های قابل قیاس زغال سوز یا نفت سوزی که در نتیجة کارآیی کمترشان است، استفاده می کند. تمام نیروگاه های هسته ای در بریتانیا، به استثنای یکی، در سواحل واقع شده اند و از آب دریا برای خنک کردن استفاده می کنند.

نیروگاه های هیدرولیکی

نیروگاه های هیدرولیکی باید در هِد که قابل دسترس است واقع شوند، و از آن جایی که اغلب این (هِد) در نواحی کوهستانی است، احتمال دارد این نیروگاه ها به خطوط انتقال طولانی برای حمل نیرو به نزدیک ترین مرکز بار اتصال به یک شبکه، نیاز داشته باشند. تمام برنامه های هیدرولیکی به دو عامل اساسی بستگی دارند. به جریان آب و تفاوت سطح یا هد.هِد لازم ممکن است بین یک دریاچه و یک درة نزدیک، یا با احداث یک سد کوچک در یک رودخانه ای که جریان به طرف نیروگاه منحرف کند، یا با احداث یک سد بلند در عرض یک دره به منظور ایجاد دریاچة مصنوعی، بدست آید.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 17 خرداد 1393 ساعت: 23:12 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,
نظرات(0)

اشتباهات والدین در تربیت فرزندان

بازديد: 357

اشتباهات والدین در تربیت فرزندان

والدین به علت علاقه شدید به فرزندانشان ممکن است از چیزهای مهمی که در زندگی کودکان آنها اهمیت دارند غفلت کنند و به اشتباه کارهایی انجام دهند که برای تربیت بچه ها درست نباشد. در اینجا ۱۰ اشتباه بزرگ که والدین مرتکب می شوند نوشته کرایگ پلی استد آورده شده است.

۱) لوس کردن فرزندان:

کاملاً واضح است که والدین فرزندانشان را دوست دارند و می خواهند فرزندانشان هر آنچه که می خواهند داشته باشند و آنها هیچ کم و کاستی نداشته باشند. این کار ناشی از نیت خوب والدین است، اما گذشته از هزینه ای که این کار می برد بچه ها هم لوس می شوند. این کار باعث می شود بچه ها با وجود از تمام چیزهایی که دارند شاد و راضی نباشند و بیشتر بخواهند. آنها نیاز به داشتن وسایل بیشتر ندارند، بلکه نیازمند زمان بیشتری هستند که در کنار والدین خود باشند. از این سمت به موضوع نگاه کنید: آیا آنها یاد گرفته اند برای تمام چیزهایی که دارند متشکر باشند؟ آیا آنها با داشتن همه چیز در کوکی، سرد و ناامید نخواهند شد؟ آیا فکر کرده اید با خواسته های دوران جوانی آنها چه خواهید کرد؟

 

۲) نظم و انضباط ناکافی:

زمانیکه شما برای نظم و تربیت دادن به فرزندنتان تنبلی کنید یک شیطان کوچولو در خانواده خلق می کنید که خویشاوندان و معلمها و مربیها و دوستان از دست او در امان نیستند. این صحیح نیست که به کودکانتان اجازه دهید که هر طور که می خواهند در خانه رفتار کنند، مثل پریدن روی مبل ها و تخت. زیرا آنها در خانه های مردم هم همینطور رفتار خواهند کرد، در صورتیکه آنها باید یاد بگیرند که رفتار بهتری در بیرون از خانه داشته باشند. زندگی کردن با بچه هایی که تخت گران قیمت را مثل توری اکربات می بینند کابوس است. اگر شما در تربیت کودکانتان کوتاهی کنید دیگران اینکار را خواهند کرد و شما مسلماً این را دوست ندارید.

 

۳) کوتاهی کردن در ارتباط با مدرسه:

مدرسه جایی است که بچه ها وقت زیادتری را نسبت به جاهای دیگر در آنجا صرف می کنند، همچنین جایی است که مسئولیتهای زیادی را به آنها واگذار خواهند کرد. سؤال این است: آیا آنها آمادگی مواجه شدن با این مسؤلیتها را دارند؟ و شما چگونه می توانید بدون حضور فیزیکی در مدرسه او را همیاری کنید؟ این مهم نیست که شما یا همسرتان باشید، نیاز است که یکی از والدین حتماً در مدرسه حضور داشته باشد. حداقل یک ایمیل در هفته با معلم کودکتان داشته باشید، این موضوع باعث می شود که معلم بداند شما علاقمند به پیشرفت کودکتان هستید و او می تواند شما را از هر خبری آگاه کند و هر موضوع مهمی را در ارتباط با کودکتان با شما درمیان بگذارد. اگر آموزگار فعالیت شما و حساسیت شما را ببیند، نسبت به آموزش و تربیت کودک شما فعالتر خواهد بود.

 

۴) تحسین و تشویق نابجا:

هنگامیکه می خواهیم کودکانمان را تشویق کنیم یک نکته مهم وجود دارد. ساختن اعتماد به نفس در کودکان بسیار مهم است اما بر پا کردن یک جشن بزرگ برای یک پیشرفت معمولی توقع آنها را بالا می برد و یک موقعیت واقعی را تحریف می کند. آنها باید با واقعیتها مواجه شوند. مثلاً در ورزشی مثل بستکبال که جایزه این بازی به صورت مشارکتی است، پسر من هم در تیم مدرسه بازی می کرد با اینکه باید به تیم جایزه داده شود، بسیاری از مادرها اصرار داشتند که به تک تک بچه ها جایزه داده بشود. در طی ۴ فصل که پسر من در این تیم بازی کرد جایزه هایش بیشتر از من است که بیشتر از ۴۰ فصل بازی کرده بودم، نباید به کودکان اعتماد به نفس کاذب داد.

 

۵) واگذار نکردن مسئولیت کافی به کودکان:

کودکان شما نباید انتظار هر پرداختی را برای انجام کارهای عادی و روزمره در خانه داشته باشند. اینجا خانه است، یک هتل نیست. یک مقرری، ایده بسیار خوبی است برای کارهای فوق العاده، نه برای کارهای روزمره. آنها هم عضوی از خانواده هستند پس باید مقداری از بار خانواده بر دوش آنها باشد. اگر آنها بزرگ شوند بدون داشتن مسئولیت کافی، چگونه انتظار دارید عهده دار یک شغل شوند و یا دانشکده خود را به پایان برسانند؟ مهم است که مطمئن شوند قسمتی از بار خانواده بر دوش آنهاست مثل خالی کردن ماشین ظرف شویی و یا زباله ها. نه اینکه آنها برده شما باشند و نه اینکه فکر کنند همیشه در تعطیلات بسر می برند.

 

۶) همسر خوبی نبودن:

چطور رفتار کردن شما با همسرتان در ایجاد ارتباطات فرزندانتان بسیار اهمیت دارد. اگر رفتار شما با همسرتان درست نباشد و یا ارتباط شما با هم با فریاد و داد و هوار باشد، به فرزندتان یاد می دهید که رفتاری مشابه شما داشته باشد. بچه ها بیشتر از دیدن شما می آموزند تا گوش دادن به حرفهای شما. اگر شما با همسرتان با عشق و احترام رفتار کنید، آنها نیز ارزش خانواده تان را در جلوی دیگران با چنین رفتاری نشان خواهند داد. رفتار صحیح پدر و مادر با یکدیگر باعث می شود که کودکان خانه را یک پناهگاه ایمن و دوست داشتنی در دنیای ترسناک خارج از خانه بدانند.

۷) انتظارات نا معقول:

باید در ارتباط با فرزندانتان از آنها انتظارات معقول داشته باشید. اگر شما از کودک ۲ ساله تان انتظار دارید که مثل یک شاهزاده خانم کوچک بنشیند و شما با همسرتان برای صرف شامی عالی به رستوران بروید سخت در اشتباه هستید، و همچنین اگر پسر کوچک شما ۳۵ کیلو گرم وزن دارد و از او انتظار دارید ستاره فوتبال مدرسه خود باشد، انتظار نامعقولی دارید، شاید او دوست دارد نوازنده کلارینت بشود. انتظاراتی از آنها داشته باشید که آنها بتوانند از پس آنها بر آیند. انتظارات نا معقول باعث اضطراب و ناراحتی در آنها می شود.

 

۸) وابسته کردن آنها:

بسیاری از والدین فرزندانشان را نازپرورده بزرگ می کنند و هر آنچه که آنها می خواهند برایشان فراهم می کنند و کارهایی که آنها باید خودشان انجام دهند پدرو مادر انجام می دهند، تا نکند او سختی کوچکی را متحمل شود. من از آن می ترسم که ما در آینده نسلی بزدل داشته باشیم که حتی از تمیز کردن اتاق خود هم بر نمی آیند چه برسد به مشکلاتی که در آینده باید با آنها دست و پنجه نرم کند. باید اجازه دهید آنها مستقل بزرگ شوند و کارهای خود را خودشان انجام دهند، این کار نشان می دهد که شما آنها را دوست دارید نه اینکه به آنها علاقه کمی دارید.

 

۹) آنها را خودتان فرض کردن:

اجازه دهید بچه ها بچه باشند و مرحله به مرحله بزرگ شوند و به آنچه علاقه دارند برسند. والدین نباید بچه ها را راهی برای رسیدن به اهدافی که خودشان نتوانسته اند به آن برسند، بدانند. شما نباید برای آنها چشم اندازی از آینده داشته باشید، چون آنها به راهی خواهند رفت که خودشان دوست دارند نه شما، چنان که شما هم همین کار را کردید. اجازه دهید آنها خودشان را بیابند و استعدادشان را نشان دهند.

۱۰) تا آخر دنبال نکردن:

اگر شما از پسرتان خواسته اید نرده ها را رنگ آمیزی کند باید تا آخر کار را دنبال کنید که او این کار را انجام دهد. تا به آخر رساندن خواسته ها شما و حتی تنبیهات، زندگی را کمی مشکل خواهد کرد، اما او می فهمد که حرف شما تغییر نخواهد کرد. اگر این چنین نباشید آنها می پندارند که هر چیزی که شما گفته اید فقط گفته اید. آنها روی حرف شما حساب باز نمی کنند و به شما اعتماد نخواهند داشت.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 17 خرداد 1393 ساعت: 23:04 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق در باره تاثیر استرس بر روی سرطان

بازديد: 507

 

تحقیق در باره تاثیر استرس بر روی سرطان

بر اساس تحقیقات انجام شده در دنیا، ثابت شده که استرس، عامل اصلی در پیشرفت سرطان است. استرس ذهنی و احساسی دلیل اکثر بیماری هایی است که انسان تسلیم آنها می شود و روز به روز جامعه پزشکی نسبت به پتانسیل تمرینات یوگا در جلوگیری و درمان این بیماری ها بیشتر پی می برد.

استرس ذهنی و احساسی با چه مکانیسمی در بافت ها و اندام های بدن تولید بیماری می کند؟ اولین بررسی در مورد تاثیرات استرس بر بدن، توسط دکتر هانس سلی در دهه های 50 و 60 انجام شد. او دریافت که پستانداران با ترشح هورمون های استرس آدرنالین و نورآدرنالین که از غدد آدرنال در واکنش به سیستم عصبی سمپاتیک آزاد می شوند ـــ با استرس مقابله می کنند .

اخیرا محققان کشف کرده اند که استرس های روانی، محیطی و احساسی از طریق سیستم عصبی با تحریک هیپوتالاموس در مغز، تعدیل می شوند. افزایش فعالیت هیپوتالاموسی منجر به فعال شدن غده هیپوفیز - غده ای مهم که در سطح زیرین هیپوتالاموس بعنوان برون ده رشد عمل می کند می شود. ترشح هورمون های هیپوفیز در جریان خون، غدد درون ریز بدن را که شامل غدد تیروئید، تخمدان ها و کورتکس غدد آدرنال که در قطب بالایی کلیه ها قرار گرفته اند، است فعال می کند. کورتکس آدرنال، کورتیکوسترویدها را در خون آزاد می کند. این استروئیدها از بافت های بدن در برابر تاثیرات زیان آور استرس شدید و طولانی مدت، محافظت می کنند.

آخرین گزارشات تحقیقات اخیر در دانشگاه استنفورد و مرکز پزشکی ولی (valley) در آمریکا نشان می دهد که استرس ذهنی و احساسی بر سیستم دفاعی بدن نیز تاثیر می گذارد. این سیستم، مراقب بدن است و مسئول مقاومت در برابر بیماری و عفونتهاست. تحقیقات اخیر درباره سرطان در جهت یافتن راه هایی برای دستکاری سیستم دفاعی و تلاش برای مجهز کردن سیستم دفاعی بدن و هدایت آنها در مقابل سلول های حمله کننده سرطان، صورت گرفته است. این تلاش ها ناموفق بوده اند ولی این اصل اساسی که سرطان در نتیجه تخریب سیستم مراقبتی بدن است، به نظر صحیح می رسد.

یک تیم کالیفرنیایی با کار بر روی حیوانات آزمایشگاهی، نشان داده اند که استرس، واکنش های سلولی و ترشحی(هورمونی) سیستم دفاعی را ضعیف می کند. آنها مسلم دانستند که استرس در یک زمان بحرانی در زندگی موجب از کار انداختن سیستم دفاعی و توسعه سرطان یا تومور می شود. بنابراین حتی اگراسترس ذهنی و احساسی در نهایت کاهش یابد، ممکن است تومور بدخیم آنقدر پیشرفت کند که بر مقاومت ایمنی بدن غلبه کند.

رابطه بین استرس و سیستم دفاعی روشن تر شده است. مطالعات بر روی حیوانات نشان داده است که آسیب های هیپوتالاموس موجب کاهش عملکرد سیستم دفاعی می شود و گمان می رود که افسردگی روانی تاثیر مشابهی بر سوژه های انسانی دارد که موجب ازکارافتادن سیستم دفاعی و آمادگی بیشتر برای پیشرفت سرطان می شود. هر چیز که افسردگی را کاهش دهد، برای مقاومت در برابر تومور، به افراد کمک می کند.

درمان افسردگی با یوگا، ساده و موثر است. افسردگی نشانه کاهش انرژی ذهنی و فیزیکی است. در بسیاری از موارد نیازی به مسکن ها و درمان با شوک الکتریکی نیست. انجام آساناهای مناسب، تمرینات پرانایاما همراه با خدمت بدون چشمداشت ، حتی عمیق ترین سطح افسردگی را از بین می برد. هزاران موفقیت در " درمان معجزه آسا" گزارش شده که در آن با برانگیختن امید در قربانیان مبتلا به سرطان که بسیار افسرده هستند، موجب تقویت سیستم دفاعی بدن با تحریک هیپوتالاموسی و خلاص شدن از پیشرفت سرطان شده اند.

بسیاری از پزشکان و مددکاران اجتماعی مشاهده کرده اند، افرادی که قادر به ابراز و برون ریزی افسردگی یا اندوه خود نیستند و از روی عادت اندوه خود را در دراز مدت در درون خود می ریزند، بیشتر مستعد سرطان هستند. گفته می شود که سرطان بروز فیزیکی و قابل مشاهده این غم و اندوه درونی شده و ابراز نشده است که در طول زندگی بر روی هم انباشته شده است.

مطالعه واکنش سوگواری که اخیرا در استرالیا انجام شد نشان داد که در اولین هفته های مرگ همسر، سیستم دفاعی فرد، بسیار ضعیف بود. در تحقیق دیگری در موسسه اسلون کتنینگ نیویورک، محققان که شاهد پیشرفت سرطان در هر دو نفر در 1400 زوج بودند، اظهار کردند که وقتی سرطان دریکی از همسران پیشرفت می کند یا به خاطر آن می میرد، استرس احساسی ممکن است منجر به پیشرفت سرطان در دیگری شود.

شواهد به دست آمده از مطالعه بیماران در دانشگاه پزشکی ویرجینیا در آمریکا نشان داده است که می توان به تنهایی ازعوامل رفتاری و شخصیتی بیماران برای تشخیص اینکه آیا آنان دچار سرطان ریه هستند ، استفاده کرد.

در یک تحقیق بلند مدت دیگر که دانشجویان پزشکی انجام داده اند، محققان نوعی از شخصیت را تعریف کردند که ادعا می کنند بیشتر مستعد سرطان است. چنین افرادی، افراد خیلی مهم یا پرخاشگری نیستند،بلکه درونگرا، دمدمی و مایل به تنها بودن ومحروم از روابط نزدیک با والدینشان هستند.

سرطان در تمام نقاط جهان، موضوعی است که به احساسات مربوط می شود. رشد سریع آن در جوامع ما، با مرگ و میر بالایی که به دنبال دارد، در بسیاری از ما حس ترس و درماندگی به وجود می آورد. آنچه از تحقیقات اخیر به دست می آید این است که چنین احساساتی ممکن است سیستم دفاعی بدن را از کار بیندازد و عامل اصلی تسلیم فرد، به سرطان باشد.

تمرینات یوگا که تاثیرات عمیقی بربدن دارد، ممکن است کارایی سیستم دفاعی بدن را افزایش داده و انرژی بیشتری برای جلوگیری از تکثیرسلول های متمرد سرطان در مرحله مهم پیشرفت تومور، فراهم کند. تاکنون تحقیق مهمی درباره تاثیرات تمرین های یوگا بر پیشرفت تومور انجام نگرفته است، اگرچه این امر کاملا تضمین شده است و قطعاٌ نتایج خوبی در بر خواهد داشت.

تحقیق اولیه ایی توسط یک روانپزشک استرلیایی به نام انسلی میرز(Ensley Mears)، در ژورنال پزشکی استرالیا گزارش شده است. میرز طبق این تحقیق به فواید این روش در کاهش بیماریهای مربوط به استرس در بیمارانی که دچار ناراحتی های روانی و بیمارانی که مشکلات جسمی دارند ، واقف شده است . وی نویسنده کتاب مشهور "تسکین بدون دارو" است. او تکنیک هایش را که بسیاری از تحقیقات پزشکی به آن سمت سوق داده می شدند در بیماران مبتلا به سرطان به کار گرفت. او کارش را به این صورت توضیح می دهد :

"شواهد نشان می دهد که بعضی از سرطان ها تحت تاثیر واکنش های دفاعی هستند. بین واکنش های دفاعی و واکنش های حساسیتی ( آلرژیک) کمی شباهت وجود دارد. بعضی از واکنش های آلرژیک با تجربه ذهن ورزی اصلاح می شوند. به علاوه بعضی از سرطان ها تحت تاثیر واکنش های غدد درون ریز هستند و بعضی از واکنش های غدد درون ریز با تجربه ذهن ورزی اصلاح می شوند."

دکتر میرز علاقمند به توسعه کارهایش در مطالعات گسترده تر است، اما اغلب بیماران نمی توانند شکل جدید درمانی اش را که نیازمند انگیزه و تعهد بالایی است، به کار گیرند. بسیاری از بیماران، درمان را رها می کنند و ترجیح می دهند منتظر مرگ باشند تا اینکه تلاشی پیوسته و آگاهانه انجام دهند تا رشد سرطان در بدن را متوقف یا تحت کنترل آگاهانه اراده درآورند.

بیماران مبتلا به سرطان اغلب در حالت ضعیف شده و کمبود انرژی هستند، زیرا سرطان به بدنشان حمله کرده و برای تکثیر بیرحمانه خود، انرژی زندگی آنها را گرفته است. تکنیک های یوگا که سطح انرژی را بالا می برند می توانند به بیماری که ضعیف شده، انگیزه دهند تا برای درمان بیماری اش تلاش کند. تکنیک هایی مانند سوریا ناماسکارا(سلام بر خورشید)، پرانایاما، مودراها و باندها، سطح انرژی را سریع و با قدرت می سازند . اما چنین برنامه ای باید با راهنمایی کافی صورت گیرد.

وضعیت دشواری که بیمار مبتلا به سرطان با آن مواجه است، این است که آیا با دست کشیدن از ادامه کار، باید منتظرمرگش باشد یا با تمام وجود تلاش کند تا بر سرطان چیره شود. سعی کنید مشتاق عمق تعهدی که این تقلا کردن نیازمند آن است، باشید. برای بازیافتن سلامتی، افکار فرد بیمار باید به چیز دیگری معطوف شود و قدرت اراده اش به طور پیوسته بیدار و مجهز باشد و خود را مانند قبل نبازد و با این الگوی ذهنی که این بیماری غیر قابل اجتناب و غیر قابل تغییر است، همچون فردی درمانده خود را به سمت مرگ رها نکند. از این نظر، بیمار مبتلا به سرطان ممکن است با وضعیت دشوارش همچون نتیجه یک "آرزوی مرگ" بلند مدت برخورد کند که بر زندگی، مخاطرات و روابطش تاثیر گذاشته است. در این مدل فکری، او بعنوان یک " قربانی " در موقعیت های زندگی فرض می شود. " این زندگی اشتباه است، من مسئول نیستم، نباید اینگونه باشد، این عادلانه نیست." چنین فردی هیچ وقت صریح و بی پرده با زندگی مواجه نمی شود. او ترجیح می دهد در دنیای خیالی زندگی کند تا در دنیای واقعی. این فرد به ندرت در زندگی موفق است، زیرا کاملا درگیر مسائل نمی شود و بازی زندگی را آنگونه که هست با تمام ناملایمت ها و ناسازگاری هایش، نمی پذیرد. او احساس می کند نمی تواند تلاش و کوشش دائمی لازم برای مواجهه شجاعانه با زندگی را ادامه دهد. پس از یک عمر گریز از واقعیت، اکثر بیماران مبتلا به سرطان نمی توانند نقش محتومشان به عنوان " قربانی " را تغییر دهند و ناگزیر به سمت مرگ حرکت می کنند.

این افکار، توسط پروفوسور ژان کوهلر، استاد آمریکایی موسیقی مطرح می شوند. او طبق تشخیص، مبتلا به سرطان پانکراس غیر قابل عمل جراحی بود که در یک عمل جراحی اکتشافی مشخص شد و به او گفته شد که چند ماه بیشتر زنده نخواهد ماند. او چالش را پذیرفت و زندگی اش را به دست خود گرفت و خود را کاملا وقف علم ماکروبیوتیک(علم طولانی کردن عمر) کرد. بعد از 5 سال او هنوز زنده است و بدون هیچ نشانه ای از سرطان، خود را درمان کرده است.

با الهام از آنچه به آن دست یافته بود، احساس می کرد ماموریت دارد که به سایر بیماران سرطانی که با مرگ مواجه هستند، کمک کند. او به یک سخنران تبدیل شد و در کشور سفر کرد و با بسیاری از بیماران مبتلا به سرطان تماس برقرار کرد. با این وجود او دریافت که تنها 10تا 25 درصد این بیماران حاضر بودند شخصا برای غلبه بر سرطان موجود در بدنشان، تلاش لازم را انجام دهند. دکتر کوهلر می گوید :

" اساسا بیماران مبتلا به سرطان ناراحت (ناخرسند)هستند و اکثر قربانیان این برنامه را رد می کنند، نه از روی تردید، بلکه به این دلیل که نمی خواهند روش زندگی شان را عوض کنند. آنها می خواهند زندگی کنند، ولی به روش خودشان. هنگامی که مشکلی دارند، اگر نتوانند مشکلشان را آنطور که دوست دارند حل کنند، آن را رها می کنند. "

مطالعات علمی، به وضوح حقیقت مباحث یوگا را نشان می دهند، به این ترتیب که سلامت ذهنی و احساسی ما در وضعیت سلامت فیزیکی مان منعکس می شود و ریشه بیماری در افکار بیمار و کنترل نشده ما نهفته است. با در نظر گرفتن این مطالعات می توان پیش بینی کرد که یوگا نقش مهمی در حفاظت از جوامع ما در برابر تهاجمات سرطان در سال های پیش رو دارد. به وسیله یوگا، عقده ها و موانع نهفته در عمق ویژگیهای بیهوده شخصیتی و الگوهای رفتاری نارضایتی از خود، به طور سیستماتیک روشن شده و از بین می روند. کسی که یوگا انجام می دهد با آمادگی بیشتری خود را با جریان زندگی وفق می دهد و از سلامت ذهنی و احساسی بهتری بهره مند است. او نسبت به افراد دیگر حساسیت بیشتری پیدا می کند و قادر به ایجاد روابط انسانی عمیق و راضی کننده است و یاد می گیرد به تجربیات فراوان و متنوع زندگی به شیوه مثبت و خلاق پاسخ دهد.

انسان با وارد کردن اصول یوگا به سبک های زندگی متنوع اش، به طور اصولی بین ابعاد فیزیکی، ذهنی، احساسی و روانی وجودش تعادل برقرار می کند تا به سلامتی واقعی دست یابد. هیچ ضرورتی برای تسلیم در برابر درد پیش از اینکه واقع شود، یا مرگ ناشی از سرطان یا بیماری های جدی دیگر، وجود ندارد. امروزه چنین دیدگاه های درماندگی و تسلیم، یکی از دلایل اصلی عدم سلامت کلی ماست. یوگا مسیر پذیرش مثبت و مسئولیت پذیری در برابر سلامت، اعمال و تقدیرمان را هموار می کند.

منبع: سایت بیهار

(فوریه 1979)

مترجم : مینا خراسان فردی

 

 

 

خنده بر درمان سرطان موثر است

 

بررسی های پژوهشگران نشان می دهد، "خنده" می تواند در مهار روند سرطان و درمان آن، موثّر باشد.

به گزارش سلامت نیوز، پایگاه اینترنتی "گوگل نیوز" نوشت: پژوهشگران مراكز درمان سرطان آمریكا، "سی تی سی ای" در ایلینوی، با برگزاری جلسات خنده درمانی دریافته اند، "لبخند"، خنده معمولی، خنده با صدای بلند و قهقهه، سبب افزایش اكسیژن بدن، كاهش استرس، بهبود تنفس، كاهش فشار خون بالا، بهبود عملكرد ماهیچه ها و قلب و افزایش روحیه بیماران می شود. در این جلسات، بیماران برای هم لطیفه می گویند و می خندند.

پژوهشگران دریافته اند، خنده با ایجاد این تاثیرات مثبت، سبب از بین رفتن سلول های سرطانی یا كاهش سرعت تكثیر آنها و بهبود بیماران می شود. هر روز بیماران بیشتری در این مراكز ابراز می كنند كه خنده، حال آنان را بهتر می كند، به طوری كه تاثیر آن حتی از داروهای سرطان نیز بیشتر است، ضمن اینكه هیچ عوارضی ندارد.

 

تاثیر شاد بودن بر درمان سرطان چیست

پژوهشگران از تاثیر شوخی و شاد بودن بر درمان سرطان خبر دادند. به گزارش سلامت نیوز، پژوهشگران مركز سرطان اینشتین بیمارستان مونتفیور در برونكس آمریكا تعدادی از بیماران مبتلا به سرطان را در كلاس های خنده درمانی شركت دادند.برخی از این بیماران در مراحل پیشرفته سرطان بودند و در این جلسات بیماران جوك های مكتوب یا شفاهی می گفتند و می شنیدند ، فیلم های خنده دار می دیدند و لباس دلقك می پوشیدند و شوخی می كردند.نتیجه این بود كه بعد از مدت كوتاهی از میزان پیشرفت بیماری آن ها كاسته شد و به آن ها احساس بهبود دست داد.پژوهشگران می گویند: خنده و شادی با كاستن از فشارخون موجب كاهش استرس و افزایش آرامش می شود ، ضمن اینكه تنفس را بهتر می كند و عملكرد ماهیچه ها را افزایش می دهد.

 

استرس احتمال بروز سرطان را در زنان افزایش می دهد

تحقیقات نشان داده استرسهای شدید بر توانایی بدن در مقابله با انواع عفونت و در نهایت سرطانهای رحم در زنان تاثیر منفی دارد. به گزارش سلامت نیوز به نقل از هلت دی نیوز، محققان با بررسی زنانی که مبتلا به سرطانهای رحم و دهانه رحم بودند دریافتند این گروه برای مدت طولانی تحت تاثیر فشار روحی شدید و مشکلات زیادی بوده اند.محققان با بررسی 105 نفر از زنانی که بیش از مدت یک ماه تحت استرس فراوان بوده اند و علت آن نیز جدایی و طلاق و یا مرگ یکی از نزدیکان بوده است دریافتند که 78 مورد از آزمایشات پاپ اسمیر آنها به منظور تشخیص زودهنگام سرطان مثبت بوده است.محققان دریافتند که سیستم ایمنی زنان در مواجهه با استرسهای روزانه بسیار شدیدتر از مردان تحت تاثیر قرار گرفته و ضعیف می شود که همین امر زمینه را برای بروز سرطان فراهم می کند.

از طرف دیگر بررسی ها نشان داد حتی در مورد زنانی که مدتی تحت استرس روحی شدید بوده اند اما نتایج آزمایش آنان طبیعی بود بر میزان عفونتهای بدنی و بیماریهای ویروسی افزوده شده بود که این خود دلیل دیگری مبنی بر ضعف سیستم ایمنی در این گروه بوده است.کارشناسان هشدار می دهند که استرس موجب سرکوب سیستم ایمنی و مستعد شدن بدن برای ابتلا به انواع بیماریهای مزمن می شود و این تاثیر در زنان به مراتب شدیدتر از مردان است.

 

استرس مي‌تواند باعث عود و گسترش سرطان شود

‌تحقيقات جديد دانشمندان نشان مي‌دهد که پس از عمل جراحي و خارج کردن تومور بدخيم از بدن بيمار، ‌احتمال بروز دوباره سرطان در جاي ديگري از بدن زياد است. به نوشته ساينس ديلي، دانشمندان با انجام تحقيقات گسترده دريافتند که مي‌توان با کنترل استرس از ريشه گرفتن دوباره سرطان در بدن و بروز چنين سلول‌هاي سرطاني پيشگيري کرد. تحقيقات دانشمندان نشان مي‌دهد، استرس‌هاي رواني و جسماني پيش ، در جريان و پس از عمل جراحي تاثير بيولوژيکي بر عملکرد سيستم ايمني بدن دارد و اختلال در عملکرد سيستم ايمني بدن موجب کاهش روند بهبود بيماري به‌ويژه در نقطه حساسي که تحت عمل جراحي قرار گرفته مي‌شود.

تحقيقات جديد نشان مي‌دهد که هورمون استرس مانند آدرنالين که پيش و در جريان عمل جراحي ترشح مي‌شود، علت اصلي اختلال در عملکرد سيستم ايمني بدن است و عملکرد ضعيف سيستم ايمني بدن يکي از عوامل اصلي بروز دوباره سرطان پس از عمل جراحي است.

 

تاثير استرس بر فعاليت عوامل سرطان‌زا چیست

محققان اعلام کردند که استرس توانايي بدن را در مهار ويروس‌هاي سرطان‌زا کاهش مي‌دهد.به گزارش بي‌بي‌سي، تازه‌ترين بررسي محققان سرطان شناسي فيلادلفيا نشان مي‌دهد که زندگي مملو از فشارهاي عصبي، توانايي بدن را براي مقابله با عوامل سرطان‌زا از جمله ويروسي که در بيشتر موارد به عنوان عامل بروز سرطان رحم شناخته مي‌شود، تضعيف مي‌کند. اين محققان در بررسي علت واکنش مختلف سيستم ايمني بيماران به اين عوامل سرطان‌زا مشاهده کردند، استرس نقشي اساسي در اين خصوص دارد. در اين بررسي از هفتاد و هشت زن خواسته شد که ميزان فشارهاي عصبي روزانه خود را مطرح کنند. سپس توانايي سيستم ايمني بدن آنها در واکنش به ويروس اچ پي وي شانزده که شناخته‌شده‌ترين عامل ويروسي سرطان رحم است، اندازه‌گيري شد. محققان فيلادلفيا به دنبال اين بررسي مشاهده کردند که سيستم ايمني در زناني که سطح استرس روزانه بالاتري داشتند، ضعيف‌تر عمل مي‌کند.

 

استرس، مهم‌ترين عامل بروز سرطان است

رييس مركز تحقيقات سرطان در دانشگاه علوم پزشكي مشهد گفت: «استرس مهم‌ترين عامل بروز سرطان در انسان شناخته شده است.» دكتر محمدرضا قوام نصيري افزود: «استرس با تحت تاثير قرار دادن سيستم ايمني بدن زمينه بروز سرطان را در انسان تشديد مي‌كند.

تسكين استرس مي‌تواند به کنترل سرطان کمک کند

 

دانشمندان سالهاست مي‌دانند درصورتي كه بيماران سرطاني نتوانند با استرس ناشي از بيمار شدن برخورد كنند، سرطان در آنها سريعتر از افرادي كه آرامش خود را حفظ مي‌كنند، پيشرفت مي‌كند.

 

به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز به نقل از فيزورگ ، پزشكان براي مقابله با اين پديده درمانهايي را ارائه مي كنند كه مي‌تواند به بيماران سرطاني كمك كنند تا استرس خود را كنترل كنند دانشمندان اين فرضيه را مطرح كردند كه تسكين استرس مي‌تواند ناشي از افزايش بتا اندورفين پپتيد ( ( bepيا همان هورمون احساس خوب در مغز باشد كه در جريان ورزش، گفت و گوي مطلوب و جنبه‌هاي بسيار ديگري از زندگي كه به انسان شادي مي‌دهد،ترشح مي‌شود.

 

بر اساس فرضيه محققان دانشگاه راتجرز، bepكه توسط نورون‌ها توليد مي شود نه تنها حس خوبي را در فرد ايجاد مي‌كند بلكه در تنظيم واكنش استرس و عملكرد ايمني مهاركننده رشد و گسترش تومورها نيز نقش دارد.

 

نتايج اين تحقيقات در نشريه مجموعه مقالات فرهنگستان ملي علوم آمريكا منتشر شده است.

 

دكتر ديپاك كي. ساركار و همكارانش با انجام آزمايش‌هايي نشان دادند كه سازوكارهاي فيزيكي از اين فرضيه پشتيباني مي‌كند.

 

ساركار مجري طرح و استاد علوم جانوري و مدير برنامه غدد درون ريز در دانشكده محيط زيست و علوم زيستي دانشگاه راتجرز گفت يافته‌هاي ما نويد بخش ارائه درمانهايي براي بهبود عملكرد ايمني است.

 

تحقيق پيشين نشان داده است كه ميزان بسيار كم و يا غيرفعال نورون‌هاي bep با بروز بيماري‌هاي مختلفي ارتباط دارد.

 

بعنوان مثال تعداد كم نورون‌هاي توليدكننده bepدر مغز بيماران مبتلا به افسردگي و شيزوفرني مشاهده شد. همچنين نورون‌هايي كه ميزان بسيار كمي bep توليد مي‌كنند در بسياري از افراد چاق يافت شد.

 

در هر دوي اين موارد بيماران، بيشتر به عفونت و سرطان مبتلا شدند.

 

دانشمندان روتگرز براي آزمودن فرضيه نقش bepدر مهار رشد و پيشرفت تومور، سلول‌هاي بنيادي عصبي را با استفاده از مواد شيميايي خاصي به نورون‌هاي توليدكننده bepتبديل و سپس آنها را به مغز موش‌هاي زنده تزريق كردند.

 

پژوهشگران رشد تومورها را در موشهايي كه براي ابتلا به سرطان پروستات مهندسي ژنتيك شده بودند بررسي كردند.

 

محققان مي‌گويند نورون‌هاي bepبا افزايش فعاليت انواعي از سلول‌هاي ايمني خاص و كاهش التهاب، سيستم ايمني را بهبود بخشيدند.

 

اين نورون‌ها موش‌ها را در ۹۰درصد موارد از ابتلا به سرطان پروستات نيز محافظت كردند.

 

ساركار با ابراز خوشبيني از اينكه اين تحقيقات مي‌تواند براي درمان انسان بكار گرفته شود گفت به جاي پيوند سلول، افزايش bepبا استفاده از راهكارهاي شيميايي را مورد بررسي قرار خواهيم داد.

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 17 خرداد 1393 ساعت: 23:01 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره ادب

بازديد: 8087

تحقیق درباره ادب

از قیمتی ترین سرمایه ها و میراثهای حیات آدمی «ادب» است،

حتی بالاتر از ثروت و سرمایه است (ادب مرد، به ز دولت اوست).

در بر خورد ها چیزی به زیبایی و جذابیت ادب نمی رسد. باید آن را آموخت، به كار بست تا روابطی سالم و احترام آمیز و پایدار میان افراد، حاكم شود. اما همین واژه متداول و مشهور، گاهی تعریفی ناشناخته و حدّ و مرزی مبهم دارد. ازاین رو مناسب است كه بر مفهوم و جایگاه و شرایط آن، تأملی مجدد داشته باشیم و بدانیم كه به راستی «ادب چیست؟»

ادب چیست؟

این صفت كه سر مایه ارزشمند رفتاری انسان و رسالت پدر و مادر و مربی است بر چه پایه هایی استوار است؟ آیا یك خصلت درونی است؟ آیا رفتاری اجتماعی است یا حالتی روحی؟ رمز اینكه انسان ازافراد مؤدب، خوشش می آید چیست؟

وقتی سخن از«ادب» به میان می آید، نوعی رفتار خاصّ و سنجیده با افراد پیرامون (از كوچك و بزرگ و آشنا و بیگانه) در نظر می آید. این رفتار كه از تربیت شایسته نشأت می گیرد، به نحوه سخن گفتن، راه رفتن، معاشرت، نگاه، در خواست، سؤال، جواب و ... مربوط می شود.

ادب، هنری آموختنی است. می توان گفت:«ادب، تربیت شایسته است»، خواه مربی، پدر و مادر باشد، یا استاد و مربی.

امام صادق (علیه السلام) فرمود: پدرم مرا به سه نكته ادب كرد... فرمود: هر كس با رفیق بد همنشینی كند، سالم نمی ماند و هر كس كه مراقب و مقید به گفتارش نباشد پشیمان می گردد و هر كس به جاهای بد، رفت و آمد كند، متهم می شود: «ادبنی ابی بثلاث... قال لی:یا بنی! من یصحب صاحب السوء لا یسلم و من لا یقید الفاظه یندم ومن ید خل مداخل السوء یتهم

آنچه در این حدیث مطرح است، ضابطه داشتن « دوستی» و «گفتار» و«معاشرت» است. دوست داری با تو چگونه رفتار كنند؟ نام و لقب زشت بر تو نگذارند؟ مگر نَه اینكه از توهین و تحقیر و استهزای دیگران نسبت به خودت ناراحت و رنحیده می شوی؟ مگر نه اینكه دوست داری در جمع مردم، مورد تكریم و تشویق و توجه قرار گیری؟ یكی از نكات مهم مربوط به معاشرت، آن است كه آنچه را درباره خود نمی پسندی، در باره دیگران هم روا ندانی و آنچه نسبت به خویش دوست می داری، برای دیگران هم بخواهی و آنچه را در كار دیگران زشت می شماری، برای خود نیز زشت بدانی. اگر از كارهای ناپسند دیگران انتقاد می كنی، همان كارها و صفات در تو نباشد. این نوعی «خود ادب كردن» است و كسی به این موهبت دست می یابد كه از فرزانگی و هوشیاری و عقلانیّتی تیز و بصیر برخوردار باشد. به فرموده حضرت امیر (علیه السّلام):

«كفاك ادبا لنفسك اجتناب ما تكرهه من غیرك»؛

در ادب كردن تو نسبت به خویشتن، همین تو را بس كه آنچه را از دیگری ناپسند می بینی از آن پرهیز كنی.

هر كس حدّ و مرز خود را بشناسد و از آن فراتر نرود، دارای ادب است. بی ادبی، نوعی ورود به منطقه ممنوعه و پایمال كردن حدّ و حریم در برخورد هاست. این سخن بلند علویّ را هم در این زمینه بخوانیم كه فرمود:

«افضل الادب ان یقف الانسان علی حده و لا یتعدیّ قدره»؛

برترین ادب، آن است كه انسان بر سر حدّ و مرز و اندازه خویش بایستد و از قدر خود فراتر نرود. ادب، به خودی خود یك ارزش اخلاقی و اجتماعی است و ارزش آفرین، هم برای فرزندان، هم برای اولیاء كه تربیت كننده آنانند.

ادب در هر كه و هر كجا باشد، هاله ای از محبت و مجذوبیت را بر گرد خود پدید می آورد و انسان با ادب را عزیز و دوست داشتنی می كند.

ادب، خودش یك سرمایه است و هر سر مایه ای بدون آن بی بهاست.

مدالی است بر سینه صاحبش كه چشمها و دلها را خیره و فریفته می سازد.

آراستگی هر چیزی به چیزی است.

آن گونه كه علم، با حلم آراسته می گردد،

وشجاعت، با گذشت و عفو زینت می یابد،

و ثروت، با انفاق و بخشش، ارزش پیدا می كند،

حسب و نسب هم با ادب، ارج می یابد. شرافت نسب و اعتبار خانوادگی و آبرو و وجهه اجتماع، بدون داشتن ادب، آرایشی سطحی بر چهرهای زشت است. این سخن حضرت علی(علیه السلام) است كه:

«لاشرفمعسوءالادب»؛

با بی ادبی؛ هیچ شرافتی نیست.

كسی كه بی اصل و تبار و نسب و حسب باشد، اگر ادب داشته باشد، شرافت می یابد.ادب حتی نسب و تبار نامناسب را هم می پوشاند. كلام امیرالمؤمنین( علیه السلام) چنین است:

«حسنالادبیسترقبیح النّسب»

 

توانایی ایجاد ارتباط

ارتباط را می‌توان جریانی چند طرفه دانست که طی آن دو یا چند نغر به تبادل افکار ، نظریات ، احساسات و حقایق می‌پردازند و از طریق بکاربردن پیامهایی که معنایش برای کلیه آنها یکسان است به انجام این امر مبادرت می‌ورزند. هنگامی که ارتباط را کوشش آگاهانه فرستنده پیام برای سهیم ساختن گیرنده در اطلاعات ، عقاید و طرز فکرهایش می‌دانیم، مسئله تفاهم و هماهنگی فرستنده و گیرنده اهمیت اصلی و اساسی خود را به دست می‌آورد، هرگونه انتقال پیام بین فرستنده از یک طرف و گیرنده از طرف دیگر ارتباط محسوب می‌شود.

چه فرستنده انسان باشد و چه یک دستگاه مکانیکی ارسطو فیلسوف معروف هدف ارتباط را جست و جو برای دست یافتن به کلیه وسایل و امکانات موجود برای ترغیب و امتناع دیگران می‌داند. به این صورت که برقرار کننده ارتباط از هر راه و وسیله‌ای که امکان داشته باشد طرف مقابل ارتباط یا مخاطب خود را تحت نفوذ در آورده و نظر و عقیده خود را به او بقبولاند. البته برای ارتباط تعاریف متعدد و مختلفی از سوی صاحب نظران و پژوهشگران ارتباطات ارائه شده است هر یک از صاحب نظران امور ارتباطات با توجه به زاویه دید و اهمیتی که برای عناصر ارتباط قائل هستند ارتباط را تعریف کرده‌اند. که به برخی از آنها اشاره می‌کنیم.

تعاریف ویژه ارتباط

عقیده ادوین امری در مورد ارتباط (Edwin Emery)چیست

او در کتاب مقدمه ای بر ارتباط جمعی ارتباط را این گونه تعریف می‌کند: «ارتباط عبارت از فن انتقال اطلاعات ، افکار و رفتارهای انسانی از یک شخص به شخص دیگر است» برای نمونه انسان وقتی می‌خندد نشاط و شادی خود را با لبخند نشان می‌دهد. و یا اگر فردی به فرد دیگر سلام می‌دهد یا عصر به خیر می‌گوید با بیان شفاهی دوستی و صمیمیت خود را به او ابراز می‌دارد و در واقع به گونه‌ای ارادت خود را می‌فهماند. و همچنین زمانی که شخصی به شخص دیگر کارت تبریک یا نامه‌ای ارسال می‌کند هدف و منظور خود را به شکل کتبی ارائه می‌دهد و با او ایجاد رابطه می‌نماید.

عقیده جان ای. آ‌ر.لی(Lee john A.R) درباره ارتباط

ارتباط را عموما به مفهوم فراگرد حمل و نقل و ارسال میان محلها و مردم می‌دانند. در نظر مسئولان برنامه ریزی ، ارتباط معمولا به معنای حمل و نقل کالاها و مردم از راه خشکی ، آب و هوا ارسال پیامها از طریق وسایل مخابراتی بوده ‌است. ولی مفهوم ارتباط در جامعه که بویژه به ظرفیت اطلاعاتی لازم برای جامعه به منظور عملکرد مؤثر جریان ارتباط در سراسر بافت اجتماعی توجه دارد با این معنای محدود تطبیق نمی‌کند.

عقیده ابراهیم رشیدپور درباره ارتباط

ارتباط جریانی است که طی آن دو نفر یا بیشتر از طریق کاربرد پیامهایی که معنای آن برایشان یکسان است به تبادل افکار ، نظرات ، احساسات و عقاید خود می‌پردازند.

عقیده جورگن درباره ارتباط

او معتقد است ارتباط عبارت است از فراگردهایی که بر مبنای آن انسانها همدیگر را تحت نفوذ قرار می‌دهند.

عقیده کارل هاولند (Hovland) درباره ارتباط

او می‌گوید: «ارتباط عبارت است از فراگرد انتقال یک محرک (معمولا علامت بیانی) از یک فرد (ارتباط گر) به فردی دیگر (پیام گیر) به منظور تغییر رفتار او

عقیده مانیوس اسمیت (smith.M) درباره ارتباط

هر نوع عملی که بوسیله فردی انجام شود که طی آن فرد دیگری بتواند آنرا درک کند ارتباط نامیده می‌شود. خواه این عمل با استفاده از یک وسیله انجام شود یا بدون وسیله.

عقیده آرانگارن (Aranguren 1970.p11 )در مورد ارتباط

ارتباط عبارت است از انتقال اطلاعات در محدوده سه چیز انتشار (emission) انتقال (Conduction) و دریافت پیام (message)

انواع ارتباط جمعی

ارتباط خصوصی و بدون واسطه

ارتباطی است رودررو خوری که طی آن پیام بدون واسطه و مساقیم بین پیام گیرنده و پیام دهنده مبادله می‌شود. این نوع ارتباط ویژگیهایی هم دارد :

فرصت جابجایی پیام گیرنده و پیام دهنده

فرصت تصحیح یکدیگر

ارتباط چهره به چهره و عمیق

قابل رویت بودن آثار پیام

ارتباط جمعی یا عمومی: ارتباط جمعی یا عمومی تعبیر جدیدی است که جامعه شناسان آمریکایی برای مفهوم Mass Media بکار برده‌اند. این واژه که از ریشه لاتین Media (وسایل) و اصطلاح انگلیسی Mass یا توده تشکیل شده است، از نظر لغوی به معنای ابزارهایی است که از طریق آنها می‌توان با افرادی بطور جداگانه یا با گروههای خاص و همگون و جماعت کثیری از مردم به صورت یکسان دسترسی پیدا کرد امروزه این وسایل عبارتنداز : روزنامه‌ها - رادیو - تلویزیون - سینما - اعلانات بدیهی است که در میان ابزارهایی پخش پیام روزنامه و رادیو و تلویزیون دارای نکات مشترکی است که پیامهای آنها به صورت متناوب پخش می‌شود.

ارتباط نوشتاری: ارتباط نوشتاری ارتباطی است که در آن اطلاعات از طریق قلم بر کاغذ نقش می‌بندد. (مانند نامه - روزنامه و کتاب و …)

ارتباط غیر نوشتاری: ارتباطی است که اطلاعات و افکار از طریق امواج (مانند رادیو - تلویزیون - تلفن - تلگراف و )میان مردم مبادله می‌شود.

ارتباط ملی: ارتباطی است که پیامها ، اطلاعات و مفاهیم از طریق وسایل ارتباط جمعی نظیر (رادیو - تلویزیون - مطبوعات و )در چهار چوب جغرافیایی یک کشور منتشر می‌شود.

ارتباط فرا ملی: پیام‌ها و اطلاعاتی که از طریق ماهواره‌ها مرزهای جغرافیایی را در می نوردند و موجبات نزدیکی میان انسانها بر روی کره زمین می‌شود (مانند تلویزیون آسیایی و اروپایی و تلویزیون بدون مرز و …)

ارتباط کلامی: در این نوع ارتباط اطلاعات و افکار ار طریق زبان و گفتار منتقل می‌شود (نظیر تلفن و تلگراف)

ارتباط غیر کلامی: ارتباطی است که مفاهیم و معانی از طریق غیر زبانی و گفتاری میان انسانها منتقل می‌شود (نظیر عکس ، تصویر ، فیلم و رنگها ، لباس و …)

ارتباط انسانی: اطلاعات و مفاهیمی که میان دو انسان ردوبدل می‌شود (مانند نامه - تلفن و …)

ارتباط ابزاری یا ماشینی: در این نوع ارتباط ، که درست بر عکس ارتباط انسانی است، گردش اطلاعات میان دو ابزار یا ماشین ردوبدل می‌شود (نظیر اطلاعات مخزن به بلندگو یا صفحه تلویزیون)

ارتباط زمانی:ارتباطی است که انتقال اطلاعات باید در زمان معین انجام گیرد در غیر این صورت ازرش چندانی ندارد (مانند گزارش‌های خبری)

ارتباط غیر زمانی: که درست برعکس ارتباط زمانی ، محدود به زمان خاصی نیست و اطلاعات آن می‌تواند پیوسته معتبر باشد (مانند کتابخانه)

ارتباط سازمانی: در این ارتباط سازمانی انتقال اطلاعات و دریافت پیام به امکانات گسترده فنی و برنامه ریزی و سازماندهی و نیز بودجه و پرسنل و نیاز دارد (مانند رادیو و تلویزیون تلکس و فاکس)

ارتباط غیر سازمانی: ارتباطی است که به امکانات فنی و بودجه و سازماندهی و مقررات نیاز ندارد (مانند نامه و گفت و شنودهای حضوری)

ارتباط نمادین: ارتباطی است که طی آن پیامها در قالب علائم و نشانه‌ها ار طریق حواس فرد دریافت می‌شود (مانند حالات چهره پیام دهنده - لحن و طنین صدا - حرکات و زشت) این عوامل بخشی از پیام هستند که پیام گیر آن را نشانه خوانی می‌کند و این حالات و حرکات می‌تواند در فرهنگ‌های مختلف معانی متفاوتی داشته باشد.

فرا ارتباط: در این نوع ارتباط فقط جزئی از پیام را پیام دهنده ولی پیام گیر تمام پیامها را در می‌یابد.

نگرش

نگرش، از مفاهیم کاربردی در علم روان‌شناسی اجتماعی است. این اصطلاح در دهه 1950 به بعد متداول گردید و امروزه یکی از مهمترین مفاهیم مورد استفاده در روان‌شناسی اجتماعی آمریکا می‌باشد.

ترکیب شناخت‌ها، احساس‌ها و آمادگی برای عمل نسبت به یک چیز معین را نگرش شخص نسبت به آن چیز گویند.[معادل انگلیسی کلمه نگارش، واژه Attitude می‌باشد که چندین معنا دارد. این واژه از کلمه لاتین Optus گرفته شده که به معنی مناسبت و سازش‌یافتگی است و ریشه دیگر این کلمه Aptitude بوده که به معنی حالت و آمادگی ذهنی یا فکری برای عمل می‌باشد. از اینرو در کاربرد این دو ریشه در روان‌شناسی اجتماعی بین دو دسته نگرش تفکیک قایل شده‌اند: Mental attitude یا نگرش‌های ذهنی و Motor attitudes یا نگرش‌های حرکتی.

یکی از اولین کسانی که از واژه نگرش ذهنی استفاده کرد، هربرت اسپنسر بود. وی در یکی از نخستین آثار خود در سال 1862 نوشت: داوری صحیح درباره پرسش‌های مورد بحث تا اندازه‌ای به نگرش‌ها در هنگام شنیدن ناله یا شرکت در مناقشه بستگی دارد و برای داشتن نگرش صحیح لازم است میانگین درستی یا نادرستی باورهای انسانی را بدانیم.

چند نفر از متخصصان، روان‌شناسی اجتماعی را در حکم "مطالعه علمی نگرش‌ها" می‌دانند. اما تعریفی که اکثر روان‌شناسان اجتماعی از واژه نگرش دارند عبارت است از: نگرش، نظامی بادوام است که شامل یک عنصر شناختی، یک عنصر احساسی و تمایل به عمل است. عنصر شناختی، شامل اعتقادات و باورهای شخص درباره یک اندیشه یا شیء است. عنصر احساسی یا عاطفی، آن است که معمولا نوع احساس عاطفی با باورهای ما پیوند دارد و تمایل به عمل به جهت آمادگی برای پاسخگویی به شیوه‌ای خاص اطلاق می‌شود.[4] به عنوان مثال، نگرش فرد به یک شخصیت سیاسی ممکن است حاوی بعد شناختی باشد که او را یک شخصیت سیاسی می‌داند. بعد احساسی آن ممکن است شیفتگی فرد به طریق سخنرانی آن شخصیت سیاسی باشد و بخش عمل یا رفتاری، آن است که فرد همواره آماده ملاقات یا شرکت در جلسات آن شخصیت سیاسی است.

 

پارک((Park برای نگرش 4 ویژگی زیر را بیان می‌کند:

1. نگرش در بعد اهداف و ارزش‌ها سوگیری مشخصی دارد و از این منظر با بازتاب‌های ساده و شرطی‌شده تفاوت دارد.

2. نگرش به هیج وجه، کرداری خودبخودی و روزمره نیست. برعکس، حتی هنگامی که پنهان است تنش‌هایی از خود ظاهر می‌کند.

3. نگرش شدت‌های متفاوتی دارد. برخی اوقات مسلط و حاکم و برخی دیگر نسبتا بی‌اثر.

4. نگرش، ریشه در تجربه دارد. از اینرو نمی‌تواند تنها یک غریزه اجتماعی باشد.

 

تفاوت نگرش با ارزش، عقیده و علاقه درچیست

ارزش‌ها، هدف‌هایی گسترده‌تر و انتزاعی‌ترند و غالبا فاقد شیء یا موضوع مشخص یا نقطه ارجاع‌اند. شجاعت، زیبایی و آزادی ارزش‌اند و به عنوان معیاری برای قضاوت به حساب می‌آیند که شخص از آن‌ها برای تصمیم‌گیری بهره می‌برد و از آن طریق نگرش‌های خاصی را در خود ایجاد می‌کند. عقیده نیز چیزی است که شخص بر مبنای واقعیات مورد قبول خود درست می‌پندارد. بدین‌سان عقاید دو نوع هستند: برخی عقاید عاری از هیجان و شور است مثل اعتقاد به این که کمربند ایمنی در جلوگیری از آسیب سانحه اتومبیل مفید است. اما دسته‌ای از عقاید علاوه بر یک جزء ارزشی دارای جزء هیجانی هم هستند که نگرش خوانده می‌شوند مثلا اعتقاد به این که مردم فلان شهر خسیس هستند علاوه بر این که ارزشی است، توام با هیجان است. اما نگرش و علاقه هر دو به دوست داشتن و دوست نداشتن مربوط می‌شوند، هر دو می‌توانند به ترجیح دادن‌ها در مورد فعالیت‌ها، نهادهای اجتماعی یا گروه‌ها مربوط باشد و هر دو شامل احساس‌های شخصی نسبت به یک شیء یا نهاد اجتماعی یا گروه تصور می‌شود و علایق، احساس فرد نسبت به یک فعالیت است.

 

شکیبایی

کسی که تحمل هیچ چیز را ندارد، خود نیز تحمل ناپذیر است.

«ژانه»

عاقبــت جویـنده یابنـده بــود که فـرج از صــبر زاینـده بـود

«مولوی»

راه‌های رسیدن به قله‌ی موفقیت در شرایط و موقعیت‌های مختلف، متفاوت است و یکی از شیوه‌هایی که در موقعیت‌های بسیار سخت و دشوار می‌تواند ما را به موفقیت نزدیک کند، صبر و شکیبایی است.

شکیبایی از ارزش‌های متعالی است که در برخی نظام‌های اخلاقی و مذهبی یک فضیلت ارزنده به شمار می‌رود.

شکیبایی رمز رستگاری و راز پیروزی انسان در همه‌ی شئونات معنوی است که مراتب مادی حیات نیز به آن وابسته است به طوری که صبر و شکیبایی راه و رسم مردان بزرگ الهی است.

مسائل و مشکلات ناخوشایند زندگی روح و روان انسان را در تنگنا قرار داده و فشارهای عصبی را برای او فراهم می‌نماید. اگر او توانمند و مقاوم نباشد به رفتارهایی دست خواهد زد که نه تنها به حل مشکل خود کمک نخواهد کرد، بلکه بر میزان درد و رنج او خواهد افزود.

همه‌ی ما نیازمند مهارتی هستیم که بتوانیم از وضعیت بحران‌گذر کرده و از فشار روانی خود بکاهیم.

گاهی در عصر «نتوانستن» انتخاب گزینه‌ی صبر ممکن است بسیار سخت و تلخ به نظر آید، ولی باید دانست که همواره در تلخی صبر، شیرینی‌هایی نهفته است که می‌توان از حلاوت آن کام زندگی را شیرین کرد.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 17 خرداد 1393 ساعت: 22:54 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,
نظرات(0)

اثر اندیشه بر سلامت و جسم چیست

بازديد: 337

اثر اندیشه بر سلامت و جسم چیست

جسم خادم روح است.

 از عملکرد ذهن پیروی می کند، چه بطور ارادی انتخاب شده باشند یا بطور اتوماتیک بیان شده باشند. با ورود افکار خلاف جسم بسرعت در بیماری و تباهی فرو می رود؛ تحت فرمان شادی و افکار زیبا ملبس به جوانی و زیبایی می شود.

بیماری و سلامتی، مانند شرایط، ریشه در اندیشه دارد. افکار بیمار خودشان را از طریق جسمی بیمار بروز خواهند داد. معلوم شده است که افکار ترس انسان را به سرعت یک گلوله می کشد، و افکار بیمار پیوسته هزاران نفر را یقینا می کشند گرچه با سرعت کمتر. افرادی که با ترس از بیماری زندگی می کنند کسانی هستند که آنرا می گیرند. اضطراب بسرعت کل بدن را تضعیف می کند، و آنرا برای ورود بیماری باز می کند؛ و افکار نادرست، حتی اگر بصورت جسمانی آزاد نشوند، بزودی سیستم عصبی را خرد خواهند کرد.

افکار نیرومند، خالص، و شاد جسم را قدرتمند و زیبا می کنند. جسم یک ابزار لطیف و انعطاف پذیر است، که به آسانی به افکاری که تحت تاثیرشان قرار می گیرد پاسخ می دهد، و عادتهای فکری اثرات خودشان را، خوب یا بد، برآن خواهند گذاشت.

انسانها تا وقتی که افکار ناپاک منتشر می کنند، پیوسته خون ناخالص و مسموم خواهند داشت. زندگی و جسم پاک از یک قلب پاک حاصل می شود. ذهن الوده یک زندگی الوده و جسم فاسدی را بوجود می آورد. فکر منشأ عمل ، زندگی و مظهر است ؛ این منشأ را پالایش کنید، و همه چیز پالایش خواهد شد.

اگر جسم تان را کامل کنید، از ذهن تان محافظت می کنید. اگر جسم تان را تجدید کنید، ذهن تان را زیبا می کنید. افکار بداندیش، حسادت، نامایدی، اندوهگینی، سلامتی و زیبایی جسم را غارت می کنند. یک چهره عبوس تصادفا بوجود نمی آید؛ با افکار عبوس ایجاد می شود. چروکهایی که از شکل می اندازند ناشی از بیخردی، هوس و غرور هستند.

من زن نود و شش ساله ای را می شناسم که چهره معصوم و درخشان یک دختر را دارد. مرد میانسالی را می شناسم که صورتش طرحی ناموزون گرفته است. یکی ناشی از خلق مطبوع و روشن است؛ دیگری نتیجه هوس و ناخشنود است.

همانطور که نمی توانید یک منزل مطبوع و سرحال داشته باشید مگراینکه هوا و آفتاب را آزادانه در اتاقهایتان پذیرا باشید، بنابراین یک بدن نیرومند و درخشان، خوشحال، یا سیمای آرام تنها می تواند ناشی از پذیرش آزادانه افکار شاد و حسن نیست و آرامش در ذهن باشد.

در چهره های مسن چین و چروک های ناشی از همدردی وجود دارد، دیگری توسط افکار نیرومند و پاک، دیگری آثار هوس است. کیست که نتواند آنها را تمییز دهد؟ برای کسانی که درست زندگی کرده اند، سن آرام، زیبا، و به نرمی جاافتاده است، مانند غروب آفتاب. من اخیرا فیلسوفی را در بستر مرگ دیدم. او جز به سال پیر نبود. او به مطبوعی و آرامی که زندگی کرده بود مرد.

هیچ پزشکی مانند اندیشه شاد برای از بین بردن بیماریهای بدن وجود ندارد؛ تسلایی مانند حسن نیت برای از بین بردن سایه های اندوه و غم وجود ندارد. زندگی مداوم با افکار مریض، هوس، بدگمانی و حسد محبوس شدن در یک سوراخ زندان خودساخته است. اما خوب اندیشیدن به همه، شاد بودن با همه، یادگیری صبورانه برای یافتن خوبی در همه چنین افکار غیرخودخواهانه ای دروازه های بهشت هستند؛ و اقامت روزمره در افکار صلح و دوستی نسبت به همه مخلوقات صلح فراوان برای دارندگانش ارمغان می آورد.


منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 17 خرداد 1393 ساعت: 22:45 منتشر شده است
برچسب ها : ,,
نظرات(0)

تحقیق درباره انواع دستگاه های حفاظتی

بازديد: 607

تحقیق درباره انواع دستگاه های حفاظتی

مقدمه

برای آن که سیستم توزیع خوب کار کند و برای رضایت بخش بودن عملکرد آن باید اشکلات هر بخشی از آن جدا و ازبقیه ی سیستم با سرعتی که امکان دارد قطع کرد. در حقیقت، اگر ممکن باشد باید از بوقوع پیوستن چنین اشکالاتی جلوگیری کرد. ابزار اصلی برای انجام این امر شامل : فیوزها، تقسیم کننده های خودکار، وصل کننده های مجّدد، کلیدهای مدار، برق گیرها یا اضافه جهش گیرها می باشد. با این حال موفقیّت به هماهنگی این وسایل بستگی داردبه طوری که عملکردشان با یکدیگر منافاتی نداشته باشد. نمودار1-5 نشان می دهد که این ابزار به کدام قسمت این سیستم مرتبط می شوند.

 

2-1 فیوزها  چیست؟

ویژگی جریان زمان. اساساً یک فیوز شامل یک اِلمنت فلزی است که وقتی جریان بیش از حدی از میان آن جاری می شود، المنت ذوب می شود. مقدار(بزرگی ) جریان بیش از اندازه به طور معکوسی با طول مدت آن متغیّر خواهدبود. این ویژگی جریان زمان نه تنها بوسیله ی نوعی فلز استفاده شده وابعاد آن (شامل شکل آن) تعیین شده است، بلکه همچنین با نوعی ضمیمه های آن ومحافظ نیز تعیین شده است. مورد دومی نه تنها بر زمان ذوب تأثیر می گذارد بلکه، برزمان تخلیه ی قوس نورهم تأثیر می گذارد. پس ((زمان تخلیه ی )) فیوز، حاصل جمع زمان ذوب زمان تخلیه ی قوس نور می باشد. به نمودار 1-5 و 2-5 مراجعه نمایید. اشاره می کند که در منحنی b در نمودار3-5، زمان تخلیه برای مقدار معینی از جریان نسبت به منحنی a کمتر است، از این رو، فیوز با ویژگی b که به عنوان ((فیوز محکم )) رجوع شده، با فیوز منحنی a مقایسه می شود.

فیوزهای سریع برحسب ولتاژ، توانایی حمل عادی جریان را ارزیابی می کنند و معمولاً ویژگی های قطع را توسط منحنی های جریان زمان نشان می دهند. در واقع هر منحنی مُعرف ارتباطی بین پایین ترین و بالاترین زمان تخلیه برای یک فیوز خاص می باشد.

هماهنگی فیوز. تعداد، سرعت و نوع ابزار قطع کننده که در نمودار 1-5 نشان داده شده، به سیستم ولتاژ، جریان عادی، بالاترین خطای جریان و بخش ها وتجهیزات مرتبط با آن ها، بستگی دارد و شرایط عادی دیگر. این ابزار معمولاً در مدار شاخه ای بخش خای درونی قرار گرفته اند، و باید طوری هماهنگ شوند که تنها بخش آسیب دیده را از جریان باز دارند.

2-2 فیوزهای تکرار کننده (تقویت کننده)

فیوزهای ردیفی که گاهی 2 تایی و 3تایی (هر فاز ) نصب می شوند، به عنوان فیوزهای تکرار کننده شناخته شده اند که دارای وقفه زمانی بین هر دو واحد فیوز می باشند. زمانی که اشتباهی رخ می دهد، فیوز اول می پرد و فیوز دوم به طور خودکار و با باز شدن فیوز اول، در مدار قرار می گیرد. اگر این اشتباه ادامه یابد، فیوز دوم می پرد، اگر فیوز سوّمی هم باشد، این فرضیه تکرار می شود. اگر اشتباه همیشگی است، تمام فیوزها خواهند پرید و بخش آسیب دیده از مدار جریان بازداشته می شوند. جایی که خازن خا برای تغذیه کنندگان به منظور اصلاح عامل قدرت به کار می روند.

فیوزها برای محافظت ردیف از گروه آسیب دیده ( وبرعکس) انتخاب می شوند و همچنین باید برای تقسیم شدن و ابزار دیگر مدار واقع در پشت منبع هماهنگ باشند.

3-2 فیوز های ترانسفورماتور چیست

فیوزهای در قمست اولیه از ترانسفورماتورهای توزیع بکار می روند تا نه تنها در موقع اشتباه در ترانسفورماتور یا قسمت ثانویه، بلکه همچنین وقتی که بار عادی دو ترانسفورماتور آن قدر زیاد می شود که نقصی در شرف وقوع است، ترانسفورماتور را از مدار قطع می کنند. فیوزها در قسمت ثانویه ترانسفورماتور را از اشتباهات و یا بار اضافی در مدار ثانویه به کار رفته، محافظت  می کند.

ویژگی های فیوز اولیه، حد وسط و سازشی بین محافظت از اشتباه و محافظت از بار اضافی می باشد، با این وجود، فیوز باید با فیوزهای دیگر در آن ردیف هماهنگ باشد. تلاش برای حل این مسأله، ترانسفورماتور های کاملاً خود محافظ CSR هستند که در آن فیوز اولیه با ویژگی های تنها براساس محافظت در برابر خطا، در میان مخزن ترانسفورماتور قرارگرفته اند. (برای تشخیص آن راخط اتصال نامیده اند). در حالی که حفاظت بار اضافی در قسمت ثانویه ی ترانسفورماتور که در میان مخزن قرار گرفته است، توسط کلیدهای مداری با ولتاژ پایین انجام می شود. کلیدهای مدار تنها بار باز می شوند، با این وجود باید به صورت دستی دوباره بسته شوند.

فیوزها درقسمت ردیفی محافظت کننده ها در شبکه های ثانویه با ولتاژ پایین تأمین شده اند. این ها محافظت تقویت کننده در مواقعی هستند که محافظ نمی تواند در طول تغذیه از شبکه به فیوز اولیه باز شود وقتی که آسیب دیده اند و یا به طور آگاهانه به زمین متصل شده اند.

 فیوزهای ثانویه که محدود کننده نیز می نامند، در هنگام اتصال شبکه های اصلی ثانویه تأمین شده اند تا بخش های آسیب دیده ی شبکه های اصلی ثانویه را جدا کنند و از گسترش آتش سوزی در رساناها (معمولاً در سیستم های برق ) جلوگیری کنند جایی که جریان کافی خطا برای سوزاندن آن سیم ها وجود ندارد پس در بخش کوچکی از شبکه های اصلی تخلیه می شوند.



منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 17 خرداد 1393 ساعت: 22:40 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره مخابرات و تاریخچه آن

بازديد: 2811

مخابرات

مقدمه

فعالیت مناسب شبکه­های مخابراتی به دلیل وجود تکنولوژی­هایی است که عموما از دید کاربران آن مخفی است. این بخش چگونگی کارکرد این تکنولوژی­های کلیدی و هم­چنین جایگاه آن­ها را در شبکه مخابراتی نشان می­دهد.

تکنولوژی­های مورد بحث عبارتند از:

تکنولوژی­های دسترسی

روش مرسوم دسترسی به شبکه مخابراتی با به کارگیری سیم مسی با توان عملیاتی پایین، خط دیجیتال مشترک (DSL) پرسرعت، اتصالات کابلی و رادیویی بی­سیم صورت می­گیرد.

انتقال آنالوگ

این تکنولوژی در بخش­هایی از شبکه که ارتباط منزل یا محل کار را به مرکز سوئیچ شرکت مخابرات فراهم می­کند و هم­چنین در بعضی از قسمت­های ارتباطات موبایل وجود دارد.

انتقال دیجیتال

این تکنولوژی اولین بار زمانی معرفی شد که در سال 1960 تجهیزات سیم مسی برای اتصال مراکز سوئیچ به یکدیگر به کار می­رفت. پیامد این تکنولوژی، شبکه­های فیبر نوری در سال 1970 و شبکه­های بی­سیم در سال 1990 بود.

انتقال دیجیتال از نرخ بیت زیاد صوت، دیتا و شبکه­های اینترنت پشتیبانی می­کند.

انتقال بی­سیم

مخابرات بی­سیم در تمام اطراف ما وجود دارد. با هر کس و در هر زمان می­توان در خیابان، بازار و مغازه تماس گرفت. مفهوم سلولی استفاده مجدد فرکانس (Frequency Reuse) استفاده از مخابرات بی­سیم در تمام دنیا را ممکن ساخته است.

انتقال نوری

استفاده از تجهیزات فیبر نوری در تمام دنیا فراگیر شده و این تکنولوژی، انتقال دیجیتال با نرخ بیت زیاد و هم­چنین انتقال سیگنال­های آنالوگ را پشتیبانی می­کند.

سوئیچ در شبکه

سابقه این تکنولوژی حدود یک صد سال است و امکان اتصال مشترکین را در هر گوشه دنیا فراهم می­کند. سوئیچ­های امروزی از دو تکنولوژی استفاده می­کنند.

سوئیچ مداری دیجیتال (Digital circuit switching)

سوئیچ­های مداری بیشتر برای شبکه­های صوتی استفاده می­شوند.

سوئیچ پاکتی دیجیتال (Digital packet switching)

تکنولوژی­های پاکتی برای مسیردهی دیتا و ترافیک اینترنت شبکه­های مخابراتی به کار می­روند. این کار باعث می­شود سوئیچ­های مداری برای ترافیک­های کوتاه­مدت مانند صوت و فاکس آزاد شوند.

مالتی پلکس

سوئیچ هزاران مشترک در یک زمان و هم­چنین سیستم­های انتقالی که تا 10 گیگا بیت اطلاعات را در یک ثانیه حمل می­کنند به دلیل وجود تکنولوژی مالتی پلکس کردن می­باشد. وجود این تکنولوژی این امکان را می­دهد که اطلاعات بیشتر و بیشتری روی یک سیستم قرار دهیم.

دسترسی به شبکه چگونه صورت می­گیرد؟

دسترسی عبارت است از مسیری که شما را به یک شبکه متصل می­کند و به شش روش اصلی صورت می­گیرد.

1- از یک خط مشترک آنالوگ در محل سکونت یا محل کار

2- از یک خط مشترک دیجیتال در محل سکونت یا محل کار

3- از طریق یک مرکز تلفن خصوصی (PBX) در محیط­های کار

4- از طریق سوئیچ پاکتی در محیط­های کار

5- از یک مودم کابلی در محل سکونت یا محل کار

6- به وسیله دسترسی بی­سیم با استفاده از تلفن کابل محل یا کامپیوتر کیفی

شماره­گیری از طریق خط مشترک آنالوگ

اگر در منزل هستید احتمال دسترسی شما به یک سایت اینترنت از طریق آن­چه که خط مشترک نامیده می­شود میسر شده است. این خط از یک مجموعه زوج سیم به هم تابیده مسی (mm-22 AWG6/) یا (AWG24mm-4/) تشکیل شده است که تلفن شما را به سوئیچ مداری مرکز متصل می­کند.

از طریق این زوج سیم، سرعت دریافت (Download-53Kb/s) و سرعت ارسال 6/33 کیلوبایت بر ثانیه امکان­پذیر است. محدودیت این سرعت­ها به دلیل وجود پدیده هم­شنوایی می­باشد. از آن­جا که خط مشترک مرسوم فقط انتقال آنالوگ را پشتیبانی می­کند برای انتقال دیتا، باید از مودم استفاده کرد.

ممکن است دسترسی شما به شبکه از طریق سیستم مالتی پلکس کننده صورت گرفته باشد. سیستم مالتی پلکس کننده سیستم دیجیتالی است که امکان ارسال چندین کانال را هم­زمان روی حامل T1 یا امکانات فیبر نوری فراهم می­کند.

با استفاده از مالتی پلکس، تعداد خطوط فیزیکی تلفن آنالوگ که به مرکز سوئیچ متصل می­شوند کاهش می­یابد.

امروزه این سیستم­ها، سرویس­های دیگری شامل ISDN و داده­های دیجیتال را پشتیبانی می­کند. از آن جا که ارتباط تلفن محل سکونت به سیستم مالتی پلکس به صورت آنالوگ است، برای انتقال دیتا، باز هم باید از مودم استفاده کرد.

سرعت بیشتر با استفاده از خطوط مشترک دیجیتال

با استفاده از خطوط مشترک دیجیتال (DSL) سرعت­های ارتباط بیش از Kb/s56 میسر می­شود. به این روش دسترسی، دسترسی خطوط خصوصی نیز گفته می­شود.

نسخه­های متعددی از تکنولوژی خط مشترک دیجیتال وجود دارد و اصطلاح Xdsl به منظور اشاره به کل گروه ابداع گردیده است. برای هر یک از این تکنولوژی­ها توضیحات مختصری ارائه می­شود:

7- (Line- ADSL Asymmetric Digital Subscriber) سرعت دریافت kb/s32 تا Mb/s 8192 و سرعت ارسال Kb/s640 از طریق ز.ج سیم به هم تابیده مس میسر می­شود.

این تکنولوژی برای دسترسی به اینترنت، ویدئو مبتنی بر درخواست (VOD) ویدئو ساده و دسترسی دور دست LAN به کار می­رود.

8- Digital Subscriber line- DSLدر سرعت ماکزیمم Kb/144 برای خطوط مشترکین ISDN به کار می­رود. ISDN برای مخابرات صوت و دیتا استفاده می­شود.

9- (High- bit rate DSL- HDSL) برای نرخ متقارن دیتا تا سرعت Mb/s1544  به صورت Full duplex برای سرویس­های معادل T1/E1 و یا در سرعت Mb/s248به صورت Duplex با دو زوج سیم برای خطوط مشترکین و یا سرعت Mb/s248با سه زوج سیم برای سرویس­های WAN دسترسی LAN یا دسترسی سرور به کار می­رود.

10- (Rate adaptive ADSL- RADSL) یک نسخه از ADSL است که مودم آن در شروع کار، خط را تست کرده و نرخ دیتا را به صورت ضرایبی از Kb/s32 بر حسب حداکثر توان عملیاتی قابل حصول خط، تنظیم می­کند.

11- (Single line DSL- SDSL) کانال­های دومسیره را روی یک زوج سیم مسی ارائه می­کند. سرعت­های دسترسی Mb/s 1544 یا Mb/s248را برای خط مشترک به صورت duplex فراهم می­کند.

12- (Very high-bit rate DSL- VDSL) سرعت دریافت Mb/ 9/12 تا Mb/s8/52 و سرعت ارسال Mb/s5/1 تا Mb/s 3/2 را فراهم می­کند. البته حداکثر فاصله به 300 تا 1400 متر محدود شده و احتیاج به کابل فیبر نوری دارد. برای دسترسی از طریق زوج سیم مسی در حال توسعه است.

13- (DSL- VADSL Very high- bit rate asymetric) که در سرعت­های VDSL کار می­کند.

14- (Universal ADSL) اصطلاحی است که یک گروه از پیشگامان صنایع مخابرات، شبکه و کامپیوترهای شخصی به کار می­برند و هدف از آن دسترسی به اینترنت با قیمت مناسب و نرخ بیت زیاد می­باشد. این تکنولوژی نوعی ADSL است که در طرف مشترک، احتیاج به شکاف­دهنده (Splitter) برای جدا کردن سیگنال­های صوت از سیگنال­های دیجیتال رشته دیتا نمی­باشد. این روش یک ADSL از نوع Plug & Play ارائه می­کند که کاربر به سادگی کامپیوتر خود را به خط مذکور متصل کرده و از سرویس­های آن استفاده می­کند. این تکنولوژی نرخ بیت کمتری نسبت به ADSL موجود ارائه می­کند اما باز هم بیش از 25 بار سریع­تر از مودم­های Kb/s 56 فعلی است.

به علت توان عملیاتی زیاد DSLهایی که در سرعت­های Kb/s56 تا Kb/s144 کار می­کنند می­توانند به سوئیچ­های مداری وصل شوند اما در دفاتر مرکزی ارائه­دهندگان سرویس­های مخابراتی به علت توان عملیاتی زیاد، DSLها به سوئیچ­های پاکتی متصل می­شوند.

دسترسی از طریق یک مرکز سوئیچ اختصاصی (PBX) یا سوئیچ پاکتی

ممکن است در محل کار شما از یک سوئیچ اختصاصی (PBX) استفاده شود که در واقع یک سوئیچ مداری با کارکردهای مختلف است:

1- اولا این سوئیچ به شما این امکان را می­دهد که تنها با گرفتن چهار شماره با دیگر کارکنان تماس بگیرید.

2- ثانیا این سوئیچ به مرکز تلفن متصل بوده و ارتباط شما را با دیگر نقاط خارج از محل کار برقرار می­کند.

احتمال دارد کامپیوتر شما برای انتقال دیتا به یک سوئیچ پاکتی متصل باشد که:

1- مسیردهی e-mail انتقال فایل یا سرویس­های دیگر دیتا را از طریق یک LAN میسر می­کند.

2- امکان ایجاد شبکه­های (Network- Wan Wide Area) و (Metropolitan Area Network- MAN) را با اتصال به دیگر سوئیچ­های پاکتی فراهم می­کند.

3- به اینترنت یاد دیگر ارائه­دهندگان سرویس­های دیتا متصل است.

دسترسی با استفاده از مودم کابلی

دسترسی به اینترنت با سرعت و پهنای باند زیاد از طریق شبکه­های تلویزیون کابلی (CATV) به وسیله مودم­های کابلی صورت می­گیرد. با این روش دسترسی اینترنت مناطق مسکونی که برای کمپانی­های تلویزیون­های کابلی، سیم­کشی شده­اند میسر می­شود.

دو کلاس مختلف مودم کابلی وجود دارد:

1- مودم­های هایبرید فیبر- کواکس (HFC)

2- مودم­های یک طرفه

مودم­های هایبرید فیبر- کواکس، تجهیزات دوطرفه­ای می­باشند که روی کابل­های HFC عمل کرده و حدود 10 تا 12 میلیون خانه را در آمریکا سرویس می­دهند. مودم یک­طرفه، قدیمی­تر بوده و روی کابل­های مرسوم کواکسیال تلویزیون عمل می­کند و فعلا بیش از 50 میلیون خانه را سرویس می­دهند. مودم­های HFC دارای سرعت دریافت اطلاعات Mb/s3 تا Mb/s 30 و سرعت ارسال اطلاعات Kb/s 128 تا Mb/s10 می­باشند. یک نرخ نمونه دیتا حدود Mb/s4 است. مودم­های کابل کواکسیال یک طرفه دارای سرعت دریافت تا Mb/s2 بوده و برای کامل کردن ارتباط، در قسمت لینک ارسال اطلاعات احتیاج به یک مودم شماره­گیری (dial-up) دارد و پهنای باند بین تمام کاربران یک سگمنت کابل مشخص به صورت مشترک می­باشد.

اگر CATV خراب شود دسترسی تمام کاربران آن خط آسیب می­بیند در حالی که خرابی ADSL فقط بر یک مشترک اثر می­گذارد اما با این حال مودم­های کابلی مبتنی بر شبکه­های HFC رقیبی برایتکنولوژی ADSL می­باشد.

انتقال آنالوگ

ابتدا چگونگی عملکرد یک گوشی تلفن را بررسی می­کنیم:

1- با برداشتن گوشی تلفن، یک مدار الکتریکی در تلفن بسته شده و از تلفن شما به سوئیچ مرکز تلفن شرکت مخابرات یک جریان مستقیم با ولتاژ کم جاری می­گردد. این جریان مستقیم، جریان حامل (Carrier current) نامیده می­شود.

2- با شروع صحبت، امواج صوتی تولید شده توسط حنجره شما به دیافراگم میکروفون کوچک گوشی تلفن ضربه شده و باعث نوسان آن می­گردد.

3- نوسان دیافراگم، یک مدار الکتریکی را در گوشی تلفن باز و بسته کرده و جریانی الکتریکی تولید می­کند که فرکانس آن تقریبا همان فرکانس امواج صوتی شما می­باشد. این جریان الکتریکی با امواج صوتی تولید شده توسط حنجره شما مشابه (Analogous) بوده و به این دلیل به این سیگنال، سیگنال آنالوگ گفته می­شود.

4- این سیگنال آنالوگ، روی جریان حامل خط مشترک آنالوگ از تلفن شما به مرکز منتقل می­گردد. در آن جا به سیگنال دیجیتال (DS0) تبدیل شده و سپس از طریق شبکه تلفن به مقصد مورد نظر شما سوئیچ می­شود.

اغلب منازل و بسیاری از مراکز تجاری با استفاده از خطوط تلفن آنالوگ به دیگر نقاط دنیا متصل هستند.

در مرکز تلفن گیرنده، مراحل برعکس است:

1- یک رمزگشا یا دیکودر در مرکز تلفن گیرنده، سیگنال­های دیجیتال را از سوئیچ دریافت کرده و آن­ها را به سیگنال آنالوگ تبدیل می­کند.

2- سیگنال آنالوگ از طریق خط مشترک آنالوگ به شخص مورد نظر شما منتقل می­شود.

3- سیگنال الکتریکی دریافتی باعث نوسان دیافراگم گوشی تلفن گیرنده می­شود.

4- امواج صوتی تولید شده در گوشی، توسط گوش شنونده شنیده می­شود.

اتصال کامل شده است.

سیگنال آنالوگ چگونه است؟

به سیگنال آنالوگ، شکل موج پیوسته نیز گفته می­شود و برخلاف سیگنال­های دیجیتال گسسته (صفر و یک­ها) سیگنال­های آنالوگ یک الگوی پیوسته­ای از چندین فرکانس و دامنه دارند.

تارهای صوتی انسان می­تواند امواج صوتی در محدوده 50 هرتز تا 5000 هرتز تولید کند.

در دهه 1920 دانشمندان متوجه شدند که عمده انرژی سیگنال صحبت در محدوده فرکانسی 4000 هرتز است و برای درک سیگنال­های دریافتی و تشخیص گوینده لزومی به ارسال تمام سیگنال صحبت از طریق شبکه تلفن نمی­باشد.

در نتیجه به جای انتقال کل انرژی صحبت انسان، سیگنال از یک فیلتر میان گذر عبور داده شده و تمام سیگنال­های خارج از محدوده 300 تا 3400 هرتز حذف می­شود. این سیگنال فیلتر شده (خطوط قرمز شکل بالا) می­تواند برای انتقالی کارامد، نسبتا مطمئن و اقتصادی از طریق شبکه تلفن یا دیگر سیگنال­های آنالوگ تسهیم فرکانس (Frequency multiplexed) شود.

هر صوتی که با عبور از فیلتر فوق، کیفیت آن خیلی افت نکند را می­توان از طریق سیم­های تلفن آنالوگ منتقل کرد.

مثلا می­توان یک کنسرت ارکستر سمفونی را ارسال کرد اما شاید کیفیت صوت دریافتی راضی کننده نباشد انا در مورد اپرا که با صداهای زیر اجرا می­شود انرژی صوتی حتی به محدوده 1000 هرتز نیز رسیده و پس از فیلتر شدن، کیفیت صوت دریافتی ابدا رضایت­بخش نخواهد بود.

اجتناب از نویز در انتقال آنالوگ

تا سال 1962 همه شبکه­های تلفنی از نوع سیستم­های آنالوگ بودند. یکی از دلایل اولیه برای جایگزین کردن انتقال آنالوگ با انتقال دیجیتال، مشکل اعوجاج حاصل از نویز بود.

نویز، تداخل الکترومغناطیس ناشی از دیگر منابع مانند خطوط برق، ماشین­های الکتریکی، وسایل منزل و حتی خود شبکه تلفن می­باشد. سیگنال آنالوگ که یک شکل موج پیوسته با فرکانس و دامنه متغییر است با عبور از شبکه در اثر اعوجاج نویز، آسیب دیده و از شکل اصلی خارج می­شود.

تکنیک­های پیشرفته­ای برای اجتناب از نویزهای ناخواسته ایجاد شده­اند اما روشی برای جدا کردن نویز از سیگنال آنالوگ وجود دارند و در هر حال نویز باعث کاهش کیفیت صحبت و یا دیتای انتقالی از طریق شبکه می­گردد.

تکرار کردن سیگنال­های آنالوگ

اگر یک سنگ کوچک را در دریاچه یا حوض آب بیاندازید می­بینید که امواج حاصل به تدریج که از نقطه اصابت دور می­شوند، تضعیف می­گردند.

این مورد برای امواج الکتریکی نیز صادق بوده و سیگنال­هایی که از طریق شبکه حرکت می­کنند پس از چند کیلومتر تضعیف شده و انرژی خود را از دست می‏دهند و در نتیجه بایستی تکرار شوند

برای تشخیص این‏که سیگنال‏های آنالوگ تضعیف شده‏اند و همچنین تکرار آن‏ها برای قسمت طولانی بعدی، از تکرار کننده‏های الکتریکی استفاده می‏شود. اما از آن‏جا که برای جدا کردن نویز سیگنال آنالوگ، نسبت سیگنال به نویز، سریعا کاهش یافته و در نتیجه فاصله بین تکرار کننده‏ها کاهش می‏یابد. اما برعکس، یک سیستم دیجستال دارای دامنه و فرکانس ثابت است

 

اگر چه سیستمک دیجیتال نیز مشکلات نویز و تضعیف را دارد اما تصحیح این مسائل خیلی ساده‏تر است چون بایستی فقط پالس‏های با دامنه‏ی ولتاژ مشخص متناظر کدهای باینری برای نوسازی تشخیص داده شوند.

 

مزایا و معایب سیستم آنالوگ

مزایای سیگنال آنالوگ

از مزیت‏های که سیگنال آنالوگ دارند می‏توان به موارد زیر اشاره کرد:

1- با سوئیچ‏های الکترومکانیکی و سپس الکترونیکی نیمه اول قرن بیستم سازگار بودند.

2- طی سال‏های متمادی آزمایش خود را پس داده و سرویس‏های نسبتا مطمئنی ارائه کرده­اند.

3- نصب ساده و نسبتا ارزان دارند.

4- سیگنال­ها می­توانند روی سیم یا کابل کواکسیال، تسهیم فرکانسی شده و یک محیط کارآمد برای اتصال مراکز سوئیچ فراهم کنند.

5- افزایش تقاضای صوت و دیتا با پیشرفت­های تکنولوژیکی انتقال آنالوگ مایکروو برآورده شده است.

معایب سیگنال­های آنالوگ

چندین عیب برای سیگنال­های آنالوگ وجود دارد:

1- این سیگنال­ها مستعد تداخل الکتریکی منابع خارجی مانند خطوط برق، تشعشعات خورشیدی، طوفان­های رعد و برق و هم­چنین نویز ناشی از خود شبکه تلفن می­باشند.

2- انتقال اطلاعات تا حدود 1400 بیت در ثانیه از طریق خط مشترک امکان­پذیر است و توان عملیاتی بیشتر با استفاده از تکنیک­های کدینگ سیگنال و فشرده­سازی صورت می­گیرد.

3- با افزایش استفاده از سوئیچ­های دیجیتال در دهه­های هفتاد و هشتاد میلادی یک نقطه سر به سر اقتصادی اتفاق می­افتد که برچیدن ترانک­های آنالوگ بین مراکز مقرون به صرفه­تر شد.

4- با کاهش هزینه­های الکترونیک دیجیتال در دهه هشتاد، تجهیزات دیجیتالی اقتصادی­تر شد.

5- در شبکه­های صوتی با افزایش تجهیزات فیبر نوری در دهه­های هشتاد ونود، تجهیزات آنالوگ دیگر قادر نبودند از لحاظ توان عملیاتی، قابلیت اطمینان و سرویس­دهی رقابت کنند.

6- در شبکه­های دیتا نیز توان عملیاتی و نرخ­های خیلی بیشتر سیستم­های دیجیتال و سپس تجهیزات فیبرنوری­ سیستم­های آنالوگ را از گردونه رقابت خارج کردند.

حرکت از انتقال آنالوگ به انتقال دیجیتال

در سال 1962 انتقال T1 دیجیتال بر روی سیم مسی ارائه گردید. در آن سال­ها، به علت هزینه­های زیاد الکترونیک دیجیتال، استفاده از این تجهیزات بین مراکز تلفن و تا حدود 500 کیلومتر مقرون به صرفه نبود. برای فواصل بیشتر شرکت­های تلفن از سیستم­های رادیویی مایکروویو آنالوگ و بعدا دیجیتال استفاده می­کردند. درواقع انتقال راه دور از سیستم­های آنالوگ مبتنی بر سیم مسی شروع و سیر تکاملی خود را با مایکروویو آنالوگ و بعدا دیجیتال ادامه داد. با گسترش و توسعه کابل­های فیبر نوری در سال 1977 و با ارائه تجهیزات کامل دیجیتال فیبر نوری. سیستم­های انتقال سریع، تکاملی بیشتری پیدا کردند.

در قسمت سوئیچ، تا سال 1974 که سوئیچ دیجیتال ارائه گردید، سوئیچ­های تلفن فقط از سیگنال­های آنالوگ استفاده می­کردند و بعدها با کاهش هزینه­های تولید سوئیچ­های دیجیتالی، جایگزینی ترانک­های انتقال آنالوگ با تجهیزات دیجیتال مقرون به صرفه- تر شد.

انتقال اطلاعات روی خطوط آنالوگ

در صورتیکه از یک مودم روی خط مشترک آنالوگ استفاده شود به دلیل وجود هم شنوایی (Crosstalk) تداخل نویز درمرکز تلفن- انتقال دیتا نمی­تواند با سرعت Kb/s56 صورت گیرد. با استفاده از مودم­های V.90 سرعت ارسال دیتا به حدود، Kb/s 6/33 و سرعت دریافت به Kb/s 53 محدود می­شود البته مودم­های جدیدتر V.92 سرعت ارسال دیتا را حدود 50% افزایش می­دهند. در صورتی شمااز یک خط اختصاصی دیجیتال دائمی (Kb/S56(Leased line استفاده می‏کنید، می‏توانید با سرعت kb/S56 اطلاعات را ارسال کنید. سیگنال دیجیتال ارسالی شما از طریق خط اختصاصی به مرکز تلفن رسیده و از طریق سوئیچ دیجیتال و سپس شبکه منتقل می‏شود در طرف دیگر، سوئیچ محلی دریافت کننده، گیرنده نهایی را تشخیص می‏دهد و در صورتی‏که کیرنده دارای خط آنالوگ باشد اطلاعات دیجیتال را به آنالوگ تبدیل کرده و آن‏ها را از طریق خط مشترک به مودم گیرنده ارسال می‏کند.

اطلاعات آنالوگ توسط مودم گیرنده به سیگنال‏های دیجیتال تبدیل شده و به کامپیوتر ارسال می‏گردد. در صورتی‏که وضعیت خط مشترک مناسب باشد و گیرنده از مودم 90.V استفاده کند می‎‏تواند با سرعت Kb/s 53 اطلاعات ارسالی شما را دریافت کند و اگر از مودمی غیر از90.V استفاده می‏کنند، مودم گیرنده و مودم مرکز تلفن اطلاعاتی را به یکدیگر رد و بدل کرده و حداکثر سرعت ممکن تبادل اطلاعات را به دست می‏آورند.

سیگنال‏های آنالوگ در چه بخش‏های شبکه مخابراتی وجود دارند؟

در بعضی از مراکز سوئیچ و سیستم‏های انتقال دنیا هنوز از سیگنال‏های آنالوگ استفاده می‏شود که به تدریج با تجهیزات دیجیتال در حال جایگزین شدن می‏باشند.

امروزه سیگنال‏های آنالوگ در دوبخش عمده شبکه‏های مخابراتی پیشرفته وجود دارند.

1. خط مشترک محلی- آن بخش از شبکه تلفن که مشترکین منازل و مرکز تلفن متصل می‏کند. در این بخش هنوز احتیاجات دسترسی شبکه اکثر مشترکین با انتقال آنالوگ برآورده می‏شود. البته این بخش نیز در حال دگرگونی است اغلب منازل و تعداد زیادی از مراکز تجاری کوچک با خط مشترک آنالوگ به دیگر نقاط دنیا متصل هستند.

2. تلفن‏های موبایل سلولی- در اوایل 1980 که نصب می‏شدند همگی آنالوگ بودند. این سیستم‏های سلولی قدیمی، امروزه با تجهیزات سلولی دیجیتال در حال جایگزینی هستند. از دلایل عمده جایگزینی، قیمت مناسب، هزینه‏های نگهداری کم و نیازهای جدید مشتریان مانند دیتای بی‏سیم است.

چه موقع سیگنال‏های آنالوگ کنار گذاشته می‏شوند؟

تا همین چند سال اخیر، انتقال آنالوگ در حلقه محلی (Local Loop برای سرویس‏های تلفن قدیمی ساده (POST) کارآمد، مقرون به صرفه و بسیار مطمئن بود. با پیشرفت‏های اینترنت و سرویس‏های دیجیتال، مشتریان سرویس‏های POST بیشتری نیاز دارند اما متقاضی پهنای باند بیشتری نیز هستند که انتقال دیجیتال می‏تواند این نیازمندی‏ها را برآورده کند. تا زمانی که این درخواست‏ها با بکارگیری مودم برای انتقال سیگنال‏های دیجیتال به شکل آنالوگ در نرخ‏های حدود (Kb/S56 آن‏ها راضی نگه دارد فشار زیادی برای جایگزینی انتقال آنالوگ صورت نمی‏گیرد.

از طرفی شرکت‏های مخابراتی در بخش تجهیزات خط مشترک محلی، سرمایه‏گذاری‏های زیادی انجام داده‏اند و مایل هستند که بین سرمایه‏گذاری انجام شده وسرویس‏های جدید مورد نیاز مشتریان یک تعادلی ایجاد کنند.

با افزایش تقاضای نرخ بیشتر انتقال دیتا، ارائه دهندگان سرویس‏های مخابراتی از روش‏های زیر می‏تواند استفاده کنند:

1. خطوط شخصیاختصاصی دیجیتال که می‏تواند توان عملیاتی56 (Kb/S64 و Kb/S و یا بیشتر را ارائه کند.

2. ISDN با نرخ Kb/s144 برای اینترفیس پایه (BRI) که دو سرویسKb/S64 یا کانال حاملB و یک کانالKb/S16 نوعD را بر روی خط مشترک با استفاده از زوج‏سیم مسی ارائه کند.

3. ADSL می‏توواند5،2-1Mb/s را روی بستر زوج سیم مسی ارائه کند.

4.DSL که توان عملیاتی 5،1Mb/s شامل 16 خط تلفن دیتای سرعت بالای اختصاصی و دسترسی به اینترنت روی بستر زوج سیم مسی را ممکن می‏سازد.

5. مودم‏های کابلی می‏توانند نرخ بیت 5،1Mb/s و یا بیشتر را روی کابل کواکیسال ارائه کنند.

خطوط مشترک دیجیتال، دسترسی دیجیتال به شبکه را در سرعت‏های مختلف میسر می‎‏کنند.

6. اتصال بی‏سیم به مراکز تلفن

 

سرانجام با افزایش نیازمندی‎‏های دیجیتال مشتریان، تمام منازل و مناطق تجاری یک اتصال دیجیتال خواهند داشت.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 16 خرداد 1393 ساعت: 8:21 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,
نظرات(1)

امداد رساني در انواع حوادث

بازديد: 369

امداد رساني در انواع حوادث 

برق گرفتگي

داشتن اطلاعات در مورد برق، نحوه نصب وسايل روشنايي و تعمير بعضي از اسباب برقي براي همگان ضروري به نظر مي رسد. آموزش تدريجي اين مسائل از سنين نوجواني يكي از ضروري ترين موارد آموزشي عصر ما تلقي مي شود.

 بدن انسان هادي جريان برق است. اگر بدن انسان به برق اتصال پيدا كند منجر به عبور جريان برق از بدن فرد به زمين خواهد شد. در جريان برق گرفتگي علاوه بر سوختگي پوست كه محل ورود و خروج جريان برق را شامل مي شود بافتها هم دچار آسيب مي شود. اگر جريان برق از قلب عبور كرده باشد منجر به اختلال در سيستم قلب و اگر از مغز عبور كند منجر به مهار مركز تنفس و وقفه تنفسي خواهد شد. 

برق گرفتگي به دو دسته تقسيم مي شود.

۱- با ولتاژهاي بالا

۲- با ولتاژهاي پائين

 در موارد با ولتاژ بالا، حتماً بدن لازم نيست مستقيم با سيم يا كابل برق تماس داشته باشد بلكه ممكن است در فاصله ۲٠ متري هم جريان برق از هوا عبور كند و به بدن فرد منتقل شود و باعث برق گرفتگي شود. در اين موارد هر چقدر ولتاژ برق و رطوبت هوا بالا باشد ميزان انتقال و آسيبي كه به بدن وارد مي شود بيشتر است.

  موارد ولتاژ پائين بيشتر در خانه اتفاق مي افتد. مثلاً فرد از سيم لخت و يا وسايل برقي مخصوصاً آن دسته از وسايل كه در آنها آب ريخته مي شود آسيب مي بيند.ممكن است از طريق كليد برق برق گرفتگي ايجاد شود.

 در برق گرفتگي با ولتاژ پائين بدن فرد دچار لرزش مي شود حال آنكه در موارد با ولتاژ بالا بدليل گرفتگي عضلات، منجر به اتصال دائم با آن وسيله خواهد شد.

 كمكهاي اوليه كه در برق گرفتگي با ولتاژ پائين در منزل مي توانيم انجام دهيم رعايت جوانب احتياط است. مسائلي است كه فرد كمك كننده بايد انها را رعايت كند. بدين ترتيب كه تا وقتيكه جريان برق به مصدوم متصل است نبايد به مصدوم دست بزنيم. ابتدا بايد جريان برق قطع شود كه با قطع كردن فيوز يا كشيدن دو شاخه از پريز ممكن مي شود.

 بعد از قطع جريان برق بايد بدن مصدوم را از اتصال به لوازم برقي جدا كرد. فرد كمك كننده بايد دمپايي لاستيكي به پا كند و يا اگر زمين خيس است از چند روزنامه براي خشك كردن استفاده كند و توسط يك چوب و يا هر چيزي كه غير رسانا است فرد مصدوم را از محل كه برق در آن وجود دارد دور كند.

 بعد از قطع ارتباط برق در ابتدا بايد تنفس مصدوم را كنترل كرد. اگر تنفس نداشت بايد تنفس دهان به دهان انجام شود. بالافاصله بايد ضربان قلب و نبض كنترل شود. در صورتيكه نبض وجود نداشت ماساژ قلبي ضروري است.

 در هر نوع برق گرفتگي شخص بايد به بيمارستان منتقل شود و بايد تا ۲٤ ساعت تحت نظر باشد. البته تا رسيدن به پزشك يكبار تنفس مصنوعي و همچنين ٥ بار ماساژ قلبي لازم است.

در برق گرفتگي با ولتاژ بالا تا زماني كه جريان برق قطع نشده حتي نمي توان به مصدوم نزديك شد چون در فاصله ۶ متري هم ممكن است به فردي كه مي خواهد كمك كند برق منتقل شود.

  نكاتي كه بايد در هنگام صاعقه رعايت شود تا باعث پيشگيري از برق گرفتگي شود:

۱- دوري از درختان و پايه هاي برق

۲- گريز از روي ارتفاعات

۳- خوابيدن روي زمين يا جاي گود

سوختگي هاي الکتريکي

عبور جريان برق از بدن احتمالاً باعث ايجاد جراحتهاي وخيم و حتي مرگ آور مي شود . جريان برق ممکن است از يک منبع توليد برق با ولتاژ پايين ( وسايل الکتريکي خانگي ) يا ولتاژ بالا ( بيش از ۱۰۰۰ ولت - معمولاً در کارخانه ها يا در خيابان ) و يا احتمالاً از صاعقه ( برق زدگي )‌باشد . وقتي جريان برق از نقطه اي وارد بدن مي شود از محل ديگر که در آن بدن با زمين تماس دارد خارج مي شود . نقاط ورود و خروج جريان برق از بدن آسيب مي بيند و آسيب اين نقاط به صورت حفره اي شبيه به محل ورود گلوله به چشم مي خورد . به غير از محل ورود و خروج جريان برق ،‌بافتهايي که در مسير اين دو نقطه قرار دارند نيز تحت تأثير جريان برق و حرارت توليد شده تخريب مي شوند به طوري که هرچه ولتاژ برقي که وارد بدن مي شود بيشتر باشد ، سوختگي ايجاد شده عميق تر و جراحتهاي باقي مانده وخيم تر خواهند بود . علاوه بر اين ،‌ جريان الکتريکي ضمن عبور از بدن در اعصاب ( محيطي و مرکزي ) ، ماهيچه ها و قلب تغييرات شيميايي قابل توجهي ايجاد مي کند و باعث اختلال در واکنش هاي بدن شده و يا به طور کلي باعث توقف آنها مي شود ، در بسياري از موارد اگر چه سوختگي خارجي ( محل ورود و خروج جريان برق ) به طور فريبنده اي کوچک است اما اين مقدار کوچک نبايد پوششي بر آسيب هاي وخيم تر عمقي باشد و ما را به اشتباه بياندازد .ابزار و سيمهاي برق با ولتاژ پايين که در خانه يا محل کار يافت مي شوند مي توانند باعث برق گرفتگي بشوند . اکثر سيمها و ابزار الکتريکي توسط روکش هاي عايق پوشانده شده اند تا انسان تماس مستقيم با برق نداشته باشد . بسياري از برق گرفتگي ها ناشي از خراب بودن کليدها ، سائيده شدن روکش سيمها يا خرابي خود وسيله الکتريکي است . کودکان بيشتر در معرض خطر برق گرفتگي قرار دارند چرا که دوست دارند با کليدها ، سيمها و يا پريزها بازي کنند .

آب يک هادي خوب جريان برق است لذا تماس با وسايل الکتريکي با دست خيس يا زماني که زير پاها خيس است ، خطر برق گرفتگي را افزايش مي دهد .

صاعقه يک منبع طبيعي توليد الکتريسيته ( جريان مستقيم با سرعت و ولتاژ فوق العاده زياد ) است که به طور عادي براي رساندن خود به زمين از نزديکترين زائده بلندي که در آن حوالي وجود دارد استفاده مي کند و اگر شخصي در تماس با ، يا حتي نزديکي به يک زائده طبيعي مانند درخت ، برج يا دکل باشد صدمه شديدي خواهد ديد . الکتريسيته توليد شده به وسيله برق آسمان عمرش فوق العاده کوتاه است اما مي تواند موجب مرگ آني ( به علت ايست قلبي - تنفسي ) يا حداقل سبب به آتش کشيدن لباس شخص شود ( اما صدمات بافتهاي عمقي به نسبت سبکتر است ) . بنابراين در زمان رعد و برق بايد به سرعت از محلهاي خطرناک دور شد .

عوارض تهديد کننده جان مصدوم در صدمات الکتريکي

با ورود جريان برق به بدن در اثر انقباضهاي الکتريکي سفت ( کزازي شکل ) عضلات تنفسي يا آسيب مراکز تنفسي در مغز ( در بصل النخاع ) ايست تنفسي عارض مي شود و پس از مدتي قلب نيز از حرکت مي ايستد . البته اگر جريان برق از خود قلب نيز عبور کرده باشد با ايجاد انقباضات کرمي شکل و غيرمؤثرو اسپاسموديک در بطن ( فيبريلاسيون بطني ) ايست قلبي اوليه خواهيم داشت . پس از ايست قلبي - تنفسي اگر در عرض ۴ تا ۶ دقيقه عمليات احياء شروع نشود مرگ قطعي و حتمي خواهد بود . اما قبل از شروع عمليات احياء ابتدا بايد تماس مصدوم را با جريان برق از بين ببريم .

قطع جريان کم ولتاژ

معقولترين کار قطع کليد کنتور است . اگر دسترسي سريع به فيوز امکان پذير نبود دو شاخه را از پريز بيرون بياوريد يا سيم روکش دار را بکشيد تا از پريز خارج شود و مطمئن شويد که خود در يک محل بي خطر و سالم قرار گرفته ايد . اگر نتوانستيد جريان برق را به اين ترتيب قطع کنيد روي يک ماده عايق خشک مثل روزنامه يا يک تخته چوبي يا لاستيک بايستيد و با يک وسيله چوبي بلند ( مثل جارو ) منبع برق را از مصدوم دور کنيد . يا اينکه يک طناب را به دور رانها يا دست مصدوم بياندازيد و او را به سمت خود بکشيد تا از منبع دور شود .

توجه کنيد : از به کار بردن وسايل فلزي يا مرطوب يا از تماس با بدن لخت مصدوم کاملاً خودداري کنيد . اگر هيچ راهي وجود نداشت گوشه لباس مصدوم را که خشک است بگيريد و او را بکشيد .

برق گرفتگي با جريانهاي پر ولتاژ

در مواردي که با برق گرفتگي ولتاژ بالا روبرو هستيد به هيچ عنوان به مصدوم نزديک نشويد مگر اينکه از طرف پليس يا شخص مسئولي به شما اطمينان داده شود که مي توانيد به مصدوم نزديک شويد . تماس با برق هاي پرولتاژ در خطوط فشارقوي هوايي معمولاً سبب مرگ آني مي شود . در چنين مواردي ضمن ايجاد سوختگي هاي شديد ، در اثر نيروي ناشي از اسپاسم ناگهاني ماهيچه اي ، مصدوم به مساحتي دورتر از محل تماس پرت مي شود . اگر مصدوم همچنان در تماس با برق مانده بود يا اينکه کمتر از ۱۸ متر از خطوط فشار قوي فاصله داشت هرگز کوشش نکنيد که او را نجات دهيد ، حتي به او نزديک هم نشويد تا اينکه برق به وسيله مسئولين قطع شود چرا که برق فشار قوي حالت قوسي داشته و مي تواند مسافتهاي دور را نيز تحت تأثير قرار دهد در اين موارد مواد عايق ، مانند چوب خشک يا لباس خشک به هيچ وجه حفاظتي براي شما ايجاد نخواهد کرد . بلافاصله به پليس خبر دهيد و اجازه ندهيد کسي به مصدوم نزديک شود و زماني کمک هاي اوليه را شروع کنيد که از طرف مسئولين يا مراجع رسمي به شما اطلاع داده شود که برق قطع شده است .

ارزيابي مصدومين برق گرفتگي

شکايات وعلائم

مصدومي که دچار برق گرفتگي مي شود ممکن است يکي يا تمام شکايات و علائم زير را داشته باشد :

·         سوختگي هاي محل ورود و خروج جريان برق از بدن

·         قطع راههاي عصبي که به صورت فلج اندام تظاهر مي کند .

·         درد و حساس شدن ماهيچه ها

·         افزايش فشار خون يا کاهش فشار خون همراه با علايم و شکايات ناشي از شوک

·         مشکل شدن تنفس  يا ايست تنفسي ( ممکن است زبان ورم کند و راه هوايي را مسدود نمايد)

·         ضربانات نامنظم قلب يا ايست قلبي.

·         بي قراري و تحريک پذيري ، اگر مصدوم هوشيار است .

·         بيهوش شدن .

·         اختلالات بينايي .

·     شکستگي استخوانها ( از جمله ستون مهره ها ) و دررفتگي مفاصل به علت انقباضات شديد عضلات يا پرت شدن .

·         تشنج ( در موارد شديد )

مراقبت از مصدوم

مراحل مراقبتهاي اورژانس

·         مطمئن شويد که خود و مصدوم در يک منطقه بي خطر قرار داريد .

·     براي مصدوم يک راه هوايي مطمئن برقرار کنيد و اگر لازم است ( در موارد ايست قلبي - تنفسي ) عمليات احياي قلبي - تنفسي مقدماتي را شروع کنيد .

·     در صورت وجود ضايعات نخاعي و ستون فقرات ، آسيب هاي سر و شکستگي شديد ، مراقبتهاي اوليه مربوط به آنها را انجام دهيد .

·     سوختگي هاي الکتريکي را ارزيابي کنيد . در جستجوي حداقل دو محل سوختگي خارج باشيد : يکي محل تماس با منبع انرژي الکتريکي و ديگري محل تماس با زمين .

·         محل هاي سوختگي را سرد کنيد .

·         بر روي مناطق سوخته پانسمان استريل خشک قرار دهيد .

·         مراقب شوک باشيد . آن را درمان کرده و اکسيژن با غلظت بالا تجويز کنيد .

·     مصدوم را هر چه زودتر منتقل کنيد . بعضي از عوارض سوختگي ( مثل تورم راههاي هوايي و در نتيجه خفگي ، نارسايي کليه ، اختلالات قلبي و شوک ) شروع تدريجي دارند . بنابراين بايد مصدوم را سريعاً به مرکز مجهز منتقل کرد و او را تحت نظر قرار داد .

 

توجه کنيد : آسيب هاي الکتريکي سبب تخريب وسيع عضلات شده ، که اين باعث آزاد شدن مواد سمي ( مثل ميوگلوبين ) به داخل خون مي شود . اين مواد از راه خون به کليه ها رسيده و در ادرار ترشح مي شوند و رنگ آن را قرمز مي کنند و از طرفي با رسوب در کليه ها سبب نارسايي کليه خواهند شد . بنابراين براي جلوگيري از اين عارضه به مصدومين برق گرفتگي که ادرار قرمز دفع مي کنند بايد حجم زيادي از مايعات داخل وريدي ( ترجيحاً حاوي بي کربنات سديم ) تزريق کرد تا با شسته شدن کليه ها ، آسيب کليوي تقليل يابد .

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 15 خرداد 1393 ساعت: 22:18 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق در مورد بسم الله الرحمن الرحيم

بازديد: 1917

تحقیق  در مورد بسم الله الرحمن الرحيم

مقدمه:

قرآن كتاب مقدس و پر ارزشى است كه محصول مغز بشر نيست، مجموعه اى از سخن الهى است كه در مدت 23 سال بوسيله امين وحى خدا بر قلب نازنين پيشواى گرامى اسلام نازل گرديد. كلمات نغز آن سايه روشنهائى حيرت انگيز است كه بلنداى معانى و فصاحت آن از اوج تصور هر خردمند بالاتر است، به حدى كه با آن كه پانزده قرن است فرياد تحدى و مبارزه طلبى آن در جهان طنين انداز است، جهانيان در برابر اين دعوت آن سر در گريبان حيرت فرو برده اند و در مقابل جلال و عظمت بيكران آن مات و مبهوت مانده اند. معانى ظريف آن چون پرتو آينه لرزان و از دسترس ‍ انديشه گريزان است ولى وقتى در دلى افتاد تا ناپديدترين زواياى روان او نفوذ كرده و آن را دربست مجذوب خود مى سازد. تعاليم و رهنمودهاى آن شعله هاى فروزانى از نور الهى است كه در طى سالهاى زياد بر جهان دانش ‍ گرمى و نور پاشيده و بشر هر اندازه در جاده علم به پيش مى رود و از اسرار پيچيده جهان خلقت پرده بر مى دارد چهره پر فروغش درخشان تر و حقيقتش نمودارتر مى شود. با اين همه از همان روز نخست كه اين كلمات از حنجره پاك محمد (صلى الله عليه وآله وسلّم ) در زير سقف نيلگون آسمان جزيرة العرب طنين انداخت و گوش دلها را به خود متوجه ساخت، اهريمنانى انسان نما كه نشر و گسترش آن را مخالف منافع شيطانى خود مى پنداشتند بيكار ننشستند و به تلاشهاى مذبوحانه اى دست زدند، نغمه هاى ناموزونى ساز كردند سحر آشكارش خواندند،اساطير الاولينش گفتند، خيالات پريشانش پنداشتند،افتراء به خدا دانستند و چون از اين راه به مقصود خود نرسيدند به معارضه با آن برخاستند ولى جز رسوائى محصولى به بار نياوردند. پيغمبر اكرم (صلى الله عليه وآله وسلّم ) تا زنده بود كمال مراقبت در حفظ و پاسدارى از دستاوردهاى آن را داشت و به مسلمين توصيه مى فرمود: به اين ريسمان محكم الهى چنگ بزنيد و خود را از چاه ضلالت برهانيد. و در حديثى كه مسلم بين الفريقين است پيغمبر اكرم (صلى الله عليه وآله وسلّم ) فرمود: من دو چيز بزرگ و گرانبها در در ميان شما مى گذارم اگر به اين دو چنگ زده و متمسك شويد هرگز گمراه نخواهيد شد و قطعا نجات مى يابيد، و اين دو يكى قرآن و ديگرى اهل بيت من است .

اين تحقيق سعي دارد كه به بررسي يكي از مهمترين آيات قران بپردازد، آيه اي كه هر سوره( به جز سوره توبه) با آن آغاز مي شود: بسم الله الرحمن الرحيم

گرچه هر چه گفته اند و بگوييم و بگويند، قطره اي بيش نيست از درياي معرفت ازلي چرا كه معروف است على (عليه السلام) از سر شب تا به صبح براى ابن عباس از تفسير بسم الله سخن مى گفت ، صبح شد در حالى كه از تفسير با بسم الله فراتر نرفته بود.

 

دليل شروع سوره هاي قران با " بسم الله الرحمن الرحيم":

 

هر كار مهمى كه بدون نام خدا شروع شود بى فرجام است.(رسول اكرم)

ميان همه مردم جهان رسم است كه هر كار مهم و پر ارزشى را به نام بزرگى از بزرگان آغاز مى كنند ، و نخستين كلنگ هر مؤسسه ارزنده اى را به نام كسى كه مورد علاقه آنها است بر زمين مى زنند ، يعنى آن كار را با آن شخصيت مورد نظر از آغاز ارتباط مى دهند .

اين معنا در كلام خداى تعالى نيز جريان يافته ، خداوند متعال كلام خود را به نام خود كه عزيزترين نام است آغاز كرده ، تا آنچه كه در كلامش هست نشانه او را داشته باشد، و مرتبط با نام او باشد، و نيز ادبى باشد تا بندگان خود را به آن ادب ، مودب كند، و بياموزد تا در اعمال و افعال و گفتارهايش اين ادب را رعايت نموده ، آن را با نام وى آغاز نموده ، نشانه وى را به آن بزند، تا عملش خدائى شده ، صفات اعمال خدا را داشته باشد، و مقصود اصلى از آن اعمال ، خدا و رضاى او باشد، و در نتيجه باطل و هالك و ناقص و ناتمام نماند، چون به نام خدائى آغاز شده كه هلاك و بطلان در او راه ندارد. خلاصه اينكه پايدارى و بقاء عمل بسته به ارتباطى است كه با خدا دارد . در تاييد اين سخن حديثي از امام باقر (عليه السلام) نقل مي كنم : سزاوار است هنگامى كه كارى را شروع مى كنيم ، چه بزرگ باشد چه كوچك ، بسم الله بگوئيم تا پر بركت و ميمون باشد .

 گفتن بسم الله در آغاز هر كار هم به معنى استعانت جستن به نام خدا است ، و هم شروع كردن به نام او و اين دو يعنى استعانت و شروع كه مفسران بزرگ ما گاهى آن را از هم تفكيك كرده اند و هر كدام يكى از آن دو را در تقدير گرفته اند به يك ريشه باز مى گردد ، خلاصه اين دو لازم و ملزوم يكديگرند يعنى هم با نام او شروع مى كنم و هم از ذات پاكش استمداد مى طلبم . به هر حال هنگامى كه كارها را با تكيه بر قدرت خداوند آغاز مى كنيم خداوندى كه قدرتش مافوق همه قدرتها است ، سبب مى شود كه از نظر روانى نيرو و توان بيشترى در خود احساس كنيم ، مطمئنتر باشيم ، بيشتر كوشش كنيم ، از عظمت مشكلات نهراسيم و مايوس نشويم ، و ضمنا نيت و عملمان را پاكتر و خالصتر كنيم . و باز روى همين اصل ، تمام سوره هاى قرآن - با بسم الله آغاز مى شود تا هدف اصلى كه همان هدايت و سوق بشر به سعادت است از آغاز تا انجام با موفقيت و پيروزى و بدون شكست انجام شود .تنها سوره توبه است كه بسم الله در آغاز آن نمى بينيم چرا كه سوره توبه با اعلان جنگ به جنايتكاران مكه و پيمان شكنان آغاز شده ، و اعلام جنگ با توصيف خداوند به رحمان و رحيم سازگار نيست .

نقل است كه حضرت نوح (عليه السلام) در آن طوفان سخت و عجيب هنگام سوار شدن بر كشتى و حركت روى امواج كوه پيكر آب كه هر لحظه با خطرات فراوانى روبرو بود براى رسيدن به سر منزل مقصود و پيروزى بر مشكلات به ياران خود دستور مى دهد كه در هنگام حركت و در موقع توقف كشتى بسم الله بگويند ( و قال اركبوا فيها بسم الله مجراها و مرسيها ) ( سوره هود آيه 41 ) . و آنها اين سفر پر مخاطره را سرانجام با موفقيت و پيروزى پشت سر گذاشتند و با سلامت و بركت از كشتى پياده شدند چنانكه قرآن مى گويد : (قيل يا نوح اهبط بسلام منا و بركات عليك و على امم ممن معك) ( سوره هود آيه 48 ) . و نيز سليمان در نامه اى كه به ملكه سبا مى نويسد سر آغاز آن را بسم الله قرار مى دهد ( انه من سليمان و انه بسم الله الرحمن الرحيم ... ) (سوره نحل آيه30 ).

 

لفظ جلاله " الله":

در لغت، لفظ جلاله الله در اصل ال اله بوده ، كه همزه دومى در اثر كثرت استعمال حذف شده ، و بصورت الله در آمده است ، و كلمه اله از ماده اله است، كه به معناى پرستش مي باشد ، وقتى مى گويند اله الرجل و ياله معنايش اين است كه فلانى عبادت و پرستش كرد.

اما در معني، كلمه الله جامعترين نامهاى خدا است . زيرا بررسى نامهاى خدا كه در قرآن مجيد و يا ساير منابع اسلامى آمده نشان مى دهد كه هر كدام از آن يك بخش خاص از صفات خدا را منعكس مى سازد ، تنها نامى كه اشاره به تمام صفات و كمالات الهى ، يا به تعبير ديگر جامع صفات جلال و جمال است همان الله مى باشد .به همين دليل اسماء ديگر خداوند غالبا به عنوان صفت براى كلمه الله گفته مى شود. مثلا ميگوئيم الله رحمان است، رحيم است، ولى بعكس آن را نميگوئيم، يعنى هرگز گفته نميشود: كه رحمان اين صفت را دارد كه الله است. به نمونه هاي بيشتري در قران توجه كنيد:

غفور و رحيم كه به جنبه آمرزش خداوند اشاره مى كند ( فان الله غفور رحيم - بقره - 226 ) .

سميع اشاره به آگاهى او از مسموعات ، و عليم اشاره به آگاهى او از همه چيز است ( فان الله سميع عليم - بقره - 227 ) .

بصير ، علم او را به همه ديدنيها بازگو مى كند ( و الله بصير بما تعملون - حجرات - 18 ) .

رزاق ، به جنبه روزى دادن او به همه موجودات اشاره مى كند و ذو القوه به قدرت او ، و مبين به استوارى افعال و برنامه هاى او ( ان الله هو الرزاق ذو القوة المتين - زاريات - 58 ) .

و بالاخره خالق و بارء اشاره به آفرينش او و مصور حاكى از صورتگريش مى باشد ( هو الله الخالق البارى المصور له الاسماء الحسنى - حشر - 24 ) .

آرى تنها الله است كه جامعترين نام خدا مى باشد ، لذا ملاحظه مى كنيم در يك آيه بسيارى از اين اسماء ، وصف الله قرار مى گيرند: هو الله الذى لا اله الا هو الملك القدوس السلام المؤمن المهيمن العزيز الجبار المتكبر : او است الله كه معبودى جز وى نيست ، او است حاكم مطلق ، منزه از ناپاكيها ، از هر گونه ظلم و بيدادگرى ، ايمنى بخش ، نگاهبان همه چيز ، توانا و شكست ناپذير ، قاهر بر همه موجودات و با عظمت .

يكى از شواهد روش جامعيت اين نام آنست كه ابراز ايمان و توحيد تنها با جمله لا اله الا الله مى توان كرد ، و جمله لا اله الا العليم ، الا الخالق ، الا الرازق و مانند آن به تنهائى دليل بر توحيد و اسلام نيست ، و نيز به همين جهت است كه در مذاهب ديگر هنگامى كه مى خواهند به معبود مسلمين اشاره كنند الله را ذكر مى كنند ، زيرا توصيف خداوند به الله مخصوص مسلمانان است .

 

معنی رحمن و رحیم و فرق آن دو:

 

مشهور در ميان گروهى از مفسران اين است كه صفت رحمان ، اشاره به رحمت عام خدا است كه شامل دوست و دشمن ، مؤمن و كافر و نيكوكار و بدكار مى باشد. زيرا مى دانيم باران رحمت بى حسابش همه را رسيده ، و خوان نعمت بى دريغش همه جا كشيده همه بندگان از مواهب گوناگون حيات بهره مندند ، و روزى خويش را از سفره گسترده نعمتهاى بى پايانش بر مى گيرند، اين همان رحمت عام او است كه پهنه هستى را در بر گرفته و همگان در درياى آن غوطه ورند .

ولى رحيم اشاره به رحمت خاص پروردگار است كه ويژه بندگان مطيع و صالح و فرمانبردار است ، زيرا آنها به حكم ايمان و عمل صالح ، شايستگى اين را يافته اند كه از رحمت و بخشش و احسان خاصى كه آلودگان و تبهكاران از آن سهمى ندارند، بهره مند گردند .

تنها چيزى كه ممكن است اشاره به اين مطلب باشد آنست كه رحمان در همه جا در قرآن به صورت مطلق آمده است كه نشانه عموميت آنست ، در حالى كه رحيم گاهى به صورت مقيد ذكر شده كه دليل بر خصوصيت آن است مانند و كان بالمؤمنين رحيما : خداوند نسبت به مؤمنان رحيم است ( احزاب - 43 ) و گاه به صورت مطلق مانند سوره حمد .

در روايتى نيز از امام صادق (عليه السلام) مى خوانيم كه فرمود : و الله اله كل شيىء ، الرحمان بجميع خلقه ، الرحيم بالمؤمنين خاصة : خداوند معبود همه چيز است ، نسبت به تمام مخلوقاتش رحمان ، و نسبت به خصوص مؤمنان رحيم است از سویى ديگر رحمان را صيغه مبالغه دانسته اند كه خود دليل ديگرى بر عموميت رحمت او است، و رحيم را صفت مشبهه كه نشانه ثبات و دوام است و اين ويژه مؤمنان مى باشد .

شاهد ديگر اينكه رحمان از اسماء مختص خداوند است و در مورد غير او به كار نمى رود ، در حالى كه رحيم صفتى است كه هم در مورد خدا و هم در مورد بندگان استعمال مى شود ، چنانكه درباره پيامبر (صلى الله عليه وآله وسلّم) در قرآن مى خوانيم عزيز عليه ما عنتم حريص عليكم بالمؤمنين رؤف رحيم : ناراحتيهاى شما بر پيامبر گران است، و نسبت به هدايت شما سخت علاقمند است، و نسبت به مؤمنان مهربان و رحيم مى باشد ( توبه - 128 ) .

لذا در حديث ديگرى از امام صادق (عليه السلام) نقل شده : الرحمان اسم خاص ، بصفة عامة ، و الرحيم اسم عام بصفة خاصة : رحمان اسم خاص است اما صفت عام دارد ( نامى است مخصوص خدا ولى مفهوم رحمتش همگان را در بر مى گيرد ) ولى رحيم اسم عام است به صفت خاص ( نامى است كه بر خدا و خلق هر دو گفته مى شود اما اشاره به رحمت ويژه مؤمنان دارد ) .

با اين همه گاه مى بينيم كه رحيم نيز به صورت يك وصف عام استعمال مى شود البته هيچ مانعى ندارد كه تفاوتى كه گفته شد در ريشه اين دو لغت باشد ، اما استثناهائى نيز در آن راه يابد . در دعاى بسيار ارزنده و معروف امام حسين (عليه السلام) بنام دعاى عرفه مى خوانيم : يا رحمان الدنيا و الاخرة و رحيمهما : اى خدائى كه رحمان دنيا و آخرت توئى و رحيم دنيا و آخرت نيز توئى !  سخن خود را در اين بحث با حديث پر معنى و گويائى از پيامبر اكرم (صلى الله عليه وآله وسلّم) پايان مى دهيم آنجا كه فرمود : ان الله عز و جل ماة رحمة ، و انه انزل منها واحدة الى الارض فقسمها بين خلقه بها يتعاطفون و يتراحمون ، و اخر تسع و تسعين لنفسه يرحم بها عباده يوم القيامة ! : خداوند بزرگ صد باب رحمت دارد كه يكى از آن را به زمين نازل كرده است ، و در ميان مخلوقاتش تقسيم نموده و تمام عاطفه و محبتى كه در ميان مردم است از پرتو همان است ، ولى نود و نه قسمت را براى خود نگاه داشته و در قيامت بندگانش را مشمول آن مي سازد .

اين درس را نيز از بسم الله به خوبى مى توان آموخت كه اساس كار خداوند بر رحمت است و مجازات جنبه استثنائى دارد كه تا عوامل قاطعى براى آن پيدا نشود تحقق نخواهد يافت، چنانكه در دعا مى خوانيم يا من سبقت رحمته غضبه : اى خدائى كه رحمتت بر غضبت پيشى گرفته است . انسانها نيز بايد در برنامه زندگى چنين باشند ، اساس و پايه كار را بر رحمت و محبت قرار دهند و توسل به خشونت را براى مواقع ضرورت بگذارند ، قرآن 114 سوره دارد ، 113 سوره با رحمت آغاز مى شود ، تنها سوره توبه كه با اعلان جنگ و خشونت آغاز مى شود و بدون بسم الله است !

 

تفسیر ادبی و عرفانی "بسم الله الرحمن الرحیم"

 

نزد اهل عرفان: ب بهار خدا و سین سنای خدا و میم مُلک خدا.

نزد اهل معرفت: ب بهای احدیت، سین سنای صمدیت، میم مُلک الوهیت.

نزد اهل ذوق: ب بّر با اولیاء، سین سّر با اصفیاء، میم منت بر اهل ولاء، ب بّر او با بندگان، سین سّر او با دوستان، میم منت او بر مشتاقان.

آغاز کتاب خدا بر نام الله و رحمن و رحیم از آن جهت است که همه معانی در آن سه نام جمع است و آن معانی سه قسم است: قسمی جلال و هیبت و آن در نام الله است، قسمی نعمت و تربیت و آن در نام رحمن است، قسمی رحمت و مغفرت و آن در نام رحیم است!

معنی دیگر آنست که در آن زمان که خداوند پیغمبر را به خلق فرستاد مردم سه گروه بودند: بت پرستان، جهودان، ترسایان.

گروه نخست نام آفریننده را الله می دانستند و این نام در میان آنان مشهور بود، گروه دوم نام او را رحمن می دانستند و در تورات مذکور، گروه سوم نام او را رحیم می دانستند و نزد آنان در انجیل معروف است.

اینکه آغاز به نام الله و بعد رحمن و سپس رحیم شده. جهت آنست که سرآغاز همه، آفرینش است و بعد قدرت و پرورش و سپس رحمت و آمرزش. یعنی که به قدرت بیافریدم و به نعمت بپروریدم و به رحمت بیامرزیدم!

 

منابع:

1-تفسیر نمونه اثر آيت الله ناصر مكارم شيرازي

2- تفسیر المیزان اثر علامه سيد محمد حسين طباطبايي

3- قرآن هرگز تحريف نشده اثر استاد علامه حسن حسن زاده آملى

4- تفسير ادبي و عرفاني قران اثر خواجه عبدالله انصاري( از وبلاگ كلئوپاترا دختر فيليپ)

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 15 خرداد 1393 ساعت: 9:29 منتشر شده است
برچسب ها : ,,
نظرات(0)

تحقیق کامل درباره آلومینیوم

بازديد: 11965

 

آلومینیوم

ویژگیهای قابل توجه

کاربردها

تاریخچه

پیدایش و منابع

ایزوتوپها

هشدارها

املاء

منابع

اتصالات خارجی

تولیدصنعتی آلومینیوم

 

 

آلومینیومعنصرشیمیایی است که درجدولتناوبی دارای علامت AL وعدداتمی 13 می باشد . آلومینیوم که عنصری نقره ای و انعطاف پذیر است عمدتأ به صورتسنگ معدنبوکسیت یافت می شود و از نظرمقاومتی که در برابراکسیدا سیوندارد همچنین وزن و قدرت آن قابلتوجه است. آلومینیوم در صنعت برای تولید میلیونها محصول مختلف به کار می رود و درجهان اقتصاد عنصر بسیار مهمی است. اجزای سازه هایی که از آلومینیوم ساخته می شونددر صنعت هوانوردی و سایر مراحلحملو نقل بسیار مهم هستند نِیز سازه هایی که در آنها وزن ِ پایداری و مقاومت لازماست وجود این عنصر اهمیت زیادی دارد.

ویژگیهای قابل توجه

آلومینیوم فلزی نرم ِ سبک اما قوی است باظاهری نقره ای خاکستری مات و لایه نازک اکسیداسیون که در اثر برخورد با هوا درسطح آن تشکیل می شود از زنگ خوردگی بیشتر جلوگیری می کند.وزن آلومینیوم تقریبأ یکسومفولاد یامس است ِ چکش خوار ِ انعطاف پذیر و به راحتی خم می شود ِ همجنین بسیار با دوام و مقاومدر برابرزنگ خوردگیاست.
بعلاوه این عنصر غیرمغناطیسی ِ بدون جرقه ِ دومین فلز جکش خوار و ششمین فلز انعطاف پذیر است.

کاربردها

جه از نظر کیفیت و چه از نظر ارزش آلومینیوم کاربردیترین فلز بعد ازآهن است وتقریبأ در تمامی بخشهای صنعت دارای اهمیت می باشد. آلومینیوم خالص نرم وضعیفاست اما می تواند آلیاژهایی را با مقادیر کمی از مس ِ منیزیوم ِ منگنز ِ سیلیکن ودیگر عناصر بوجود آورد که این آلیاژ ها ویژگیهای مفید گوناگونی دارند.
اینآلیاژها اجزای مهمهواپیماها وراکتهارا می سازند . وقتی آلومینیوم را درخلا تبخیر کنند پوششی تشکیل می دهد که هم نور مرئی و هم گرمای تابشی را منعکس میکند. این پوششها لایه نازک اکسید آلومینیوم محافظ را بوجود می آورند که همانندپوششهاینقره خاصیت خود را از دست نمی دهند. یکی دیگر از موارد استفاده از این فلز در لایه آینههایتلسکوپهاینجومی است.
برخی از کاربردهای فراوان آلومینیوم عبارتند از :
-
حمل و نقل «اتومبیلها ِهواپیماها ِکامیونها ِ کشتی ها ِ ناوگانهای دریایی ِراه آهن و...)
-
بسته بندی«قوطیها ِفویلو...)
-
ساختمان«دربِپنجرهِ دیوار پوشها و ...)
-
کالاهایبا دوام مصرف کننده(وسلیل برقی خانگی ِوسایل آشپزخانهِ ...)
-
خطوط انتقالالکتریکی (به علت وزن سبک اگرجه هدایت الکترِکی آن تنها 60% هدایت الکتریکیمس می باشد)
-
ماشین آلات
اکسید آلومینیوم «آلومینا) بطور طبیعی وبصورتکوراندومِسنگ سمباده (emery) ِیاقوت (ruby) ویاقوتکبود (sapphire) ِافت می شود که در صنعتشیشهسازی کاربرد دارد.یاقوت و یاقوت کبودمصنوعی درلیزر برای تولید نور هم نوسان بکار می روند . آلومینیوم با انرژی زیادی اکسیده می شود ودر نتیجه در سوختموشکهایبا سوخت و دمازاها مورد استفاده واقع می شود.

 


تاریخچه

فردریکوهلربطور کلی به آلومینیوم خالص اعتقاد داشت «لاتین :alum , alumen) .اما این فلز دو سالپیشتر بوسیلههانس کریستین ارستدشیمیدان و فیزیکداندانمارکی بدست آمد.
دررومویونانباستان این فلز را بعنوانثابت کنندهرنگ در رنگرزی و نیز بعنوان بندآورنده خون در زخمها بکار می بردند وهنوز هم بعنوان داروی بند آورنده خون مورداستفاده است. در سال 1761 گویتون دمورووپیشنهاد کرد تا alum راآلومین (alumin) بنامند.

 

پیدایش و منابع

اگر چه AL یک عنصر فراوان در پوسته زمیناست(1ِ8%) ِ این عنصر در حالت آزاد خود بسیار نادر است و زمانی یک فلز گرانبها وارزشمندتر ازطلا به حساب می آمد.بنابر این بعنوان فلزی صنعتی اخیرأ مورد توجه قرار گرفته ودرمقیاسهای تجاری تنها بیش از 100 سال است که مورد استفاده است.
در ابتدا که اینفلز کشف شد جدا کردن آن از سنگها بسیار مشکل بود و چون کل آلومینیوم زمین بصورتترکیب بود مشکل ترین فلز از نظر تهیه به شمار می آمد.

 


آلومینیوم برای مدتی از طلا با ارزش تر بود اما بعداز ابداع یک روش آسان برای استخراج آن در سال 1889 قیمت آن رو به کاهش گذاشت و سقوطکرد.تهیه مجدد این فلز از قطعات اسقاط (از طریقبازیافت) تبدیل به بخش مهمی از صنعتآلومینیوم شد.بازیافت آلومینیوم موضوع تازه ای نیست بلکه از قرن نوزدهم یک روش رایجبرای این کار وجود داشت. با اینهمه تا اواخر قرندهه 60این یک کار کم منفعتی بود تا زمانیکهبازیافت قوطیهای آلومینیومیآشامیدنیهابالاخره بازیافـت این فلز رامورد توجه قرار داد.منابع بازیافت آلومینیوم عبارتند از: اتومبیلها ِ پنجره ها ِدربها ِ لوازم منزل ِ کانتینرها و سایر محصولات ...
آلومینیوم یک فلزواکنشگر است و نمی تواند ازسنگ معدنخود بوکسیت (Al2o) بوسیله کاهش باکربن جدا شود.در عوض روش جدا سازی این فلز از طریقالکترولیزاست.(این فلز در محلول اکسیده شدهسپس بصورت فلز خالص جدا می شود.) لذا جهت این کار سنگ معدن باید درون یک مایع قراربگیرد.امابوکسیتدارای نقطه ذوب بالایی است (c2000) که تامین این مقدار انرﮊی از نظر اقتصادی مقرون به صرفه نیست . برای سالهای زیادیبوکسیت را در فلورید سدیم و آلومینیوم مذاب قرار می دادند و نقطه ذوب آن تا c900 کاهش می یافت.اما امروزه مخلوط مصنوعی ازآلومینیوم ِ سدیم وفلوریدکلسیمجایگزینفلورید سدیم و آلومینیومشده است. اینفرایند هنوز مستلزم انرژی بسیار زیاد است و کارخانجات آلومینیوم دارای ایستگاههایبرق مخصوص خود در اطراف این کارخانه ها هستند.
الکترود
هاییکه در الکترولیز بوکسیت بکار می روند هر دوکربن هستند. وقتی سنگ معدن در حالت مذاب است یونهای آن آزادانه حرکت می کنند. واکنش درکاتدمنفی اینگونه است:
Al3++3e -Al
در اینجا یون آلومینیوم در حالت کاهش است(الکترونها اضافه می شوند) سپس فلزآلومینیوم به سمت پایین فرو می رود و خارج می شوند.
آند مثبت اکسیژن بوکسیت رااکسیده می کند که بعد از آن با الکترود کربنی واکنش کرده تا تولید دی اکسید کربننماید.

اینکاتدباید عوض شود چون اغلب تبدیل بهدی اکسید کربنمی شود.بر خلاف هزینهالکترولیزِ آلومینیوم فلزی ارزان با کاربردوسیع است. امروزه آلومینیوم را می توان ازخاکه معدنی(clay) استخراج کرد اما اینفرایند اقتصادی نیست.

 

 

 

ایزوتوپها

آلومینیوم دارای 9ایزوتوپ است که عمده ترین آنها بین 23 تا 30 مرتب شده اند. تنها AL-27 «ایزوتوپ پایدار) و AL-26 (ایزوتوپرادیو اکتیو) بطور طبیعی وجود دارند.AL-26 از پراشیدن ذرات اتمآرگون دراتمسفر که در نتیجه پروتونهایاشعه کیهانیرخ می دهد تولید می شود. ایزوتوپهای آلومینیوم کاربردهای عملی در تعیین قدمت رسوباتدریاییِ سختگاهمنگنز ِ یخهای دوران یخبندان ِکوارتز درصخرهها شهابسنگها دارد.
نسبت AL-26 بهبرلیوم 10 برای 5 مطالعه 6 نقش حمل ِ تهنشینی ِ ذخیره رسوب ِ زمان دفن و فرسایش در مقیاس زمانی 10 تا 10 بکار برده شدهاست.
AL-26«Cosmogenic)
اوْطن بار در مطالعاتماه و شهاب سنگها بکار رفت. اجزاء شهاب سنگها بعد از جدا شدن از پیکره مادر در مدت سفرخود در فضا در معرض شدید بمباران اشعه کیهانی هستند که باعث تولید آلومینیوم 27پایدار می شود. بعد از سقوط روی زمین حفاظ اتمسفر مانع از تولید AL-26 بیشتر ازقطعات شهاب سنگها می شود و واپاشی آن در تعیین عمر زمینی آنها موتر است.تحقِقات رویشهاب سنگها ثابت کرده AL-26 در زمان شکل گیری سیاره ما نسبتا به مقدار فراوان وجودداشته است. احتمالا انرژی آزاد شده در نتیجه واپاشی AL-26 ِ ذوب شدن مجدد و جداییسیارکهابعد از شکل گیری آنها را 2-4میلیارد سال پیش در پی داشته است.

هشدارها

آلومینیوم یکی از معدود عناصر فراوانی است ظاهرا هیچفعالیت موثری در سلولهای زنده ندارد اما درصد کمی از مردم به آن حساسیت دارندآنها تجربه کرده اند تماس هر نوع از آن موجب التهاب پوستی می شود- مصرف داروهای بندآورنده خون ومواد ضد عرق باعث ایجاد جوشهای خارش آور و سوء هاضمه می گردد ِ عدم جذبمواد غذایی مفید از غذاهای پخته شده در ظروف آلومینیومی همچنین تهوع و سایر علائممسمومیت در نتیجه خوردن اینگونه محصولات مانند Maalox,Amphojel,Kaopectate . درسایر افراد آلومینیوم بمانند فلزات سنگین سمی نیست اما ر صورت مصرف زیاد علائمی ازمسمومیت دیده شده است اگرچه استفاده از ظروف غذای آلومینیومی به خاطر مقاومت دربرابر زنگزدگی و خاصیت هدایت گرمایی بالای آنها بسیار رایج است در کل ِ هیچگونهعلامتی در مورد ایجاد مسمومیت آنها دیده نشده است. مصرف زیاد داروهایضد اسیدو مواد ضد عرق که حاوی ترکیباتآلومینیومی هستند احتمالمسمومیتبیشتری دارند بعلاوه احتمال ارتباطآلومینیوم بابیماریآلزایمر مطرح شده گرچه اخیرا این فرضیه رد شده است.

تولیدصنعتی آلومینیوم

آلومینیومفلزی پرمصرف است که عنصر دوم از گروه سوم جدول تناوبی می‌باشد. آلومینیوم (Al) دومین عضو از گروه سومجدولتناوبی ، فلزی است که در کشور ما تولید می‌شود و در میان عنصرهای فلزی هم گروهخود بیشترین اهمیت را دارد. آلومینیوم به حالت آزاد در طبیعت یافت نمی‌شود، اماترکیبهای آن فراوان است. آلومینیوم بعد ازاکسیژن وسیلیسیمفراوان‌ترین عنصر در پوسته زمیناست.

پیوند در ترکیبهای آلومینیوم

مهمترین کانی آلومینیوم ،بوکسیتاست که‌اکسید آلومینیومآبپوشیده می‌باشد و برایتهیه فلز از این کانی استفاده می‌شود. چگالی بار (نسبت بار به شعاع) برای یون Al+3 به علت داشتن بار زیاد و کوچک بودن شعاع آن ، زیاد است. می‌دانیمکه‌الکترونهااعم از از اینکه پیوندی باشند یابه صورت زوج تنها ، پیوسته در فضایی که در اختیار دارند، در حرکت‌ هستند و اغلب ،الکترونها را به صورت ابری با بار منفی مجسم می‌کنیم.

این ابر بار می‌تواندبوسیله یکمیدانالکتریکی که در مجاورت آن قرار دارد، از حالت کروی خارج شده، به سمت یک بارمثبت کشیده یا بوسیله یک بار منفی رانده شود. درجه سهولت واپیچش ابر الکترونی یکذره راقطبش‌پذیریآن می‌نامند. قطبش‌پذیری اتمهایا یونهای کوچکتر کمتر از اتمها یا یونهای برزگتر است، زیرا در اتمها یا یونهایکوچکتر ، الکترونها بههسته نزدیکترند و اتصال آنها با هسته محکمتر است. آلومینیوم در ترکیبهای خود با از دستدادن هر سه ‌الکترون ظرفیت ،عدداکسایش 3+ بدست می‌آورد.

اما یون Al+3 با توجه به ‌اندازهکوچک و بار زیادی که دارد، می‌تواند به راحتی باعث قطبش ابر بار هر آنیونی که با آندر تماس است، شود و آنآنیون را به سمت خود بکشد و در فضای بین یون آلومیینوم و آنیون ،ابر الکترونیقابل ملاحظه‌ای پدید می‌آید کهنشانه‌ای از پیدایشخصلتکووالانسی در پیوند است. به ‌این ترتیب ، پیوند آلومینیوم با آنیونهایی نظیر -Br و -I که قطبش‌پذیری آنها بیشتر است، به صورت کووالانسیتوصیف می‌شود. اثر قطبش یون Al+3 را روی هالیدها می‌توان با مقایسه خواصهالیدهای آلومینیوم دریافت.

اکسید آلومینیوم (Al2O3)

اکسید آلومینیوم را معمولایکترکیبیونی در نظر می‌گیریم، اما به علت قطبش‌پذیری یونهای اکسید بوسیله یونهای Al+3 پیوند آلومینیوم و اکسیژن تا حدودی خصلت کووالانسی دارد. برهمکنش الکتروستاتیکبین یونهای کوچکآلومینیوم و اکسیژن از یک طرف و پیدایش خصلت کووالانسی از طرف دیگر ، سبب شده کهپیوند بین این یونها در اکسید آلومینیوم بسیار قوی باشد. این اکسید در دمای 205درجه سانتیگراد ذوب می‌شود و در آب نامحلول است. اکسید آلومینیوم در طبیعت به دوصورت آبپوشیده و بی آب یافت می‌شود. شکل آبپوشیده آنبوکسیتنام دارد. سنگ سنبادهو «کوراندوم» شکل بی آب آناست.

کوراندوم جسمی ‌سخت و متبلور است و با جایگزین شدن مقدار کمی ‌ازیونهایفلزهای واسطهبه جای یونهای آلومینیوم دراینبلور ، سنگهای قیمتی مانندیاقوتقرمز یا یاقوت کبود بدست می‌آید. یاقوت قرمز که درلیزر هم از آن استفاده می‌شود، شامل مقدار جزئی Cr+3 و یاقوت کبود شامل Fe+3 و (Ti(IV است. رنگ این سنگها ناشی از وجود این یونهایفلزات واسطه‌است. از اکسید آلومینیوم بهخاطر داشتن ساختاری پایدار و فوق‌العاده سخت در تهیهسیمان ، آجرهای دیرگداز کوره‌ها و سطح بی‌اثرکاتالیزور در کراکنیگ برشهای نفتی استفاده می‌شود.

استخراج آلومینیوم

آلومینیوم در صنعت بوسیله‌الکترولیز اکسید آلومینیوممذاب تهیهمی‌شود. اکسید آلومینیوم از بوکسیت که ‌اکسید آلومینیوم آبپوشیده و ناخالص است،بدست می‌آید. ناخالصیهای بوکسیت بطور عمده ،هماتیتوسیلیساست. برایجداسازی آلومینیومبا توجه به خصلت بازیاکسید آهن (III) ، خصلت اسیدی «اکسید سیلسیم» (سیلیس) وخصلت آمفوتریاکسید آلومینیوم ازسود سوزآوراستفاده می‌کنند. اکسیدآلومینیوم و سیلیس در محلول غلیظ سود حل می‌شوند. اکسید آهن (III) را بوسیله صافیجدا می‌کنند، سپسدی‌اکسیدکربن را از محلول عبور می‌دهند. دی‌اکسید کربن با آب ، اسید ضعیف «اسید کربنیک» را تشکیل می‌دهد.

بدینترتیب ، اکسید آلومینیوم رسوب می‌کند و یون سیلیکات در محلول باقی می‌ماند. اکسیدآلومینیوم را درکریولیت مذاب (Na3AlF6) که دمای ذوب آن از اکسید آلومینیوم کمتر است،حل می‌کنند. دمای الکترولیت مذاب حدود 850 درجه سانتیگراد است. یون AL+3 در کاتد سلول الکترولیز که ‌از جنسگرافیت است، کاهش یافته، به صورت آلومینیوم مذاب در ته سلول جمع می‌شود. در آند نیز اکسیژنآزاد می‌شود. آند نیز از جنس گرافیت است. اکسیژن در دمای زیاد باکربن ترکیب شده ، اکسیدهای کربن تشکیل می‌دهد. از این رو ، آند می‌سوزد و هرچند مدت یکبار آن را تعویض می‌کنند.

موارد استفاده آلومینیوم

آلومینیوم یکی از فلزهای ساختمانی است و آن را بافلزهای مختلف به صورتآلیاژدر می‌آورند و درصنایع هواپیما سازی،موتوراتومبیل و ساخت در و پنجره بکار می‌برند. همچنین ، آلومینیوم برای ساختقوطی‌های نوشابه مورد استفاده قرار می‌گیرد. همچنین آلومینیوم برای تولید فویلهایآلومینیومی ‌مورد استفاده قرار می‌گیرد.

هزینه تولید آلومینیوم و مشکلات زیست محیطی

منابع آلومینیوم در طبیعت ازمنابع تجدیدناپذیر به شمار می‌آیند. به ‌این معنا که طبیعت راهی برای تولید مجدداین منبع ندارد. از طرف دیگر ، تولید آلومینیوم به مصرف الکتریکی بسیار زیادی نیازدارد. با توجه به ‌اینکهآلومینیوم مصرفی سرانجام به صورت زباله به طبیعت راه پیدا می‌کند، مساله بازگردانی آلومینیوماز نظر حفظ محیط زیست حائز اهمیت و از نظر اقتصادی نیز مقرون به صرفه ‌است. مثلاهزینه لازم برای جمع‌آوری قوطی‌های نوشابه ،انرژیالکتریکی مصرفی برای ذوب این قوطی‌ها و ساخت مجدد آنها حدود 5 درصد هزینه‌استخراج آلومینیوم ازبوکسیتاست. انجام این کار

به حفظ طولانی‌تر منابع بوکسیت

به حفظمنابع سوختهای فسیلیکه باید برای تولیدانرژی الکتریکی مورد نیاز کارخانه‌های تولید آلومینیوم بکار رود.

به کاهش مواد آلاینده‌ای که در نتیجه‌احتراقسوختهای فسیلی در فضا پراکنده می‌شوند.

و در نهایت به حفظ محیط زیست کمک می‌کند.

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 15 خرداد 1393 ساعت: 7:29 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره روان شناسی رنگ ها

بازديد: 595

تحقیق درباره روان شناسی رنگ ها

انسان-وبه تبع او اثر هنري-موجوديت نمي يابد،مگر انكه قالب وروحي داشته باشد0قالب و روح دو وجه منفك ياهمراه و تركيبي نيستند ،بلكه وجوهي محشور و عجيبند كه هيچ كدام بدون ديگري موجوديت و معنا نمي يابد0نه هر فالبي محمل هر روحي است و نه هر روحي تاب نشستن برهر قالبي رادارد0اين دو تنها با يكديگر موجوديت مي يابند و رشد مي كنند و مرتبت وجودي مي يابند0

در هنر معماري ، اثر و روح حاكم بر جايجاي آن از يكديگر منفك نيستند و نمي توانند كه باشند0نمي توان فضايي را تخيل نمود ؛بدون انكه صورت و شمايلي برايش قائل گشت و به همين منوال نمي توان صورت و شمايلي تصور نمود و مصالح ان را در نظر نداشت 0روح فراخ در همنشيني با قالب تنگ ،همچون انيسش خرد وحقير مي گردد يا قالب شكسته بر مي دارد0قالي فراخ نيز ذيل روح خرد شده ، ويران مي شود0 اين دو تنها با رشد متناسب و همپاي يكديگر ،كاراو زيبنده مي گردند0

هر عنصر يا واحد معماري در همان بدو پيدايي ، متحد با مصالح و پيكره ،معرفتي را نيز هويدا و اشكار مي گرداند كه به واسطه اين معرفت است كه آن پيكره ادراك مي شود0هرچند كه مصالح بنايي عامل ايستايي و برپا شدن هر اثر معماري است اما معرفت حاكم بر ان است كه حافظ و نگارنده كليت و گاه حتي جزئيات اثر خواهد بود و گرنه متروك خواهد ماند و ايستايي اش نيز ديري نخواهد پاييد و رو به ويراني خواهد گذاشت0

نقش و رنگ ،نقش پويايي در معماري دارند0 هنرمند در سطوح رنگارنگ كاشي كه به نحوي مانع حضور و قرب به جهت جاذبه خاص است-نمايش عالم ملكوت و مثال را ، كه عاري از خصوصيات زمان و مكان و فضاي طبيعي است، مي بيند0

پيشگفتار:

در هنر و معماري ايراني با دو پديده شكل و محتوا-يا عينيت و ذهنيت-و در يك كلام قالب و روح مواجهيم0اين مقولات در بر گيرنده هر سه جنبه از هنر معماري، يعني جايگاه اثر در شهر يا معماري شهري ، طراحي خود را بنا يا حجم اثر ، و در نهايت هنرهاي وابسته به معماري كه شامل مواردي چون رنگ و نقشي محوري در انچه كه معماري ايراني ناميده مي شود دارد، اما در دوره هاي پسين، اين شيوه يا مهجور گشته يا نقشي حاشيه يي يافته است 0 حال انكه چنين ظرفيتي را دارد كه فضاسازي كند و بدون اينكه تركيب احجام نا متجانس ضرورت يابد، فضاهاي دلخواه را ايجاد نمايد0

نقش و رنگ كه مبنا و اساس كاشي كاري مي باشند؛ چنانكه زاينده دنيايي از رموز و اسرار عميق اند و رنگ كه مبين حالات روحاني و نفساني ادمي در عالم ملكوت است وازصدها سال پيش مزين مساجد و مقابر و 000 بوده و در هر دوره سير تحولي ويژه خود را داشته است؛ در عصر حاضر به انزال و انزوار روي كرده است و توجه شاياني به ان نمي شود و كاشي كاري ، امروزه به صورت ماشيني انجام مي گردد و روح هنر امروز ، تجلي گاه روحيات عالي هنرمند نيست0

رنگ ها ، رنگ باخته اند و نقش ها مانند ستاره هاي درخشان اسمان بر صفحه كاشي كاري نمي درخشند0 باشد كه بدرخشند0

اين روزها بسياري از رنگ ها از دايره كلمات انسان دي حذف شده اند0 كسي حالا اسمشان را زبان نمي اورد0 كودكان اين دوره نمي دانند بيد مشكي چه رنگي است0 زرين ، لعل، مينايي ، ازرق ، گلگون ، و كهربايي هم به گوش نا اشنا هستند0ودر حال انقراض 0

محمدكاظمي ،نويسنده و پژوهشگر مي نويسد: از نظر عرفا مسائل غير مادي يا معنوي نيز رنگين بوده اند 0 ما بر  خلاف گذشتگان رنگ هاي مادي را هم از ياد مي بريم0 حال انكه انان معتقدبه رنگ هايي براي معنويات و ناديدني ها هستند0 رنگي براي دوست، رنگي براي صلاح و رنگي براي خدا0

ايه 138سوره بقره مي فرمايد: " اين رنگ خداست و چه رنگي بهتر از رنگ خداست؟ و ما پرستندگان اوييم" 0

فصل اول

رنگ

رنگها هر يك بنا بر مميزات خويش متضمن معنايي سمبوليك هستند0 حالات روحاني و نفساني ادمي و نحوه تحقيق وجود موجودات و اموردر عالم  همواره بابيان سمبوليك در ساخت هنر توام بوده است0 در سمبوليسم طبيعي ، رنگها بسيار ساده در كار مي ايند ، چنانكه سبز و سفيدو ابي و بي رنگ مظاهر تازگي ، پاكي ، اسمان و بي تعلقي است0 اما در هنر ديني و اساطيري حد مظهريت رنگها از اين فراتر مي رود0 في المثل در فرهنگ اسلامي سمبوليسم سبز متضمن عاليترين معاني عرفاني است و به اين صورت بالاخص در اطراف نام حضرت خضر(ع)تجلي مي كند .خضرسبز پوش جاويد است.

رنگ سبز سمبوليسم جاودانگي و نيكويي است كه صورتش از عالم طبيعت و محسوس اخذ شده ،اما معنايش از عالم معاني و نامحسوس .

درعين حال خشم و غضب و جنگ و جهاد نيزبا زبان خون ظاهر شده است و شياطين و ديو سيرتان در لباسي قرمزرنگ در نظر امده اند. علي رغم ايت تلقي ثا نوي رنگ سرخ از حيث زيبايي بسيار به هم نزديكند .بديسان نوعي سمبوليسم دوگانه از رنگ سرخ القا شده است كه درمورد رنگ سياه صدق مي كند .

نظام سه رنگه

سه در حد عدد ، و در حد مثلثدر هندسه  ، بازتابي از مفهوم بنيادي روح ، نفس ، و جسم است كه تمامي افرينش را مي سازد0 اگر از سوي ديگر در حد سيرهاي سه گانه روح در نظر گرفته شود، ياداور اعمال نزول، وبسيط عرضي است كه به ترتيب نمايشگر صفات انفعالي ، فاعلي ، و خنثي هستند( پيكره 66 )

سفيد غايت يكپارچگي همه رنگها است، پاك و بي الايش 0 در حالت نا مظهر خويش ، رنگ نور محض است پيش از تجزيه و پيش از انكه يكي خود بسيار گردد0 نور ، كه از حالت نمادين سفيد تلقي مي شود ، از خورشيد نازل مي شود و نماد توحيد است 0

همچنانكه رنگ با سپيدي اشكار مي گردد ، با سياهي پوشيده مي ماند ؛ " پوشيده از روشني بسيارش" سياه ، " شبي روشن ميان روز تاريك  " است ، چنانكه از خلال اين سياهي تابناك است كه مي توان وجوه پنهان حقتعالي را يافت 0 اين دريافت از طريق سياهي مردمك چشم حاصل مي شود كه ، در حد مركز چشم ، رمزا" حجاب بينش دروني و بيروني ، هردو است0 سياه فناي خويشن است0

نظام چهار رنگه

چهار در حد عدد ، و در حد مربع درهندسه ، بازتابي از نقش بندي تصويري نفس كل است كه به گونه ي صفات فاعلي طبيعت ( گرم ، سرد ، تر ، خشك) و كيفيات انفعالي ماده (اتش ، اب ، هواو خاك) ظاهر گشته است0 ( جدول 2) چهار ربع روز ، تربيعات قمر ، چهار فصل ، و بهره هاي چهارگانه ي زندگاني اين جهاني ادمي بازتاب هاي ثانوي اين نظام اند ( پيكره ي 67)0

رنگ هاي اوليه سرخ ، زرد ، سبز، و ابي به چشم مي ايند 0 اين چهار رنگ با چهار عنصر اصلي ( " اركان اربعه " ) همخواني دارند0 طبيعت ،عامل فاعلي در قبال ماده ، دائر كننده ي خلقت دنيوي ست و نواخت هاي ظاهر و باطن تمامي هستي راتعين مي بخشد 0 ادمي از طريق نظام چهار رنگه همخواني هاي محسوسي با جنبه هاي گونه گون اين نيروي جبلي طبيعت برقرار مي كند كه پيوسته در طلب حالت تعالي متماثل با حالت ازلي انتظام  خود است0

سرخ تداعي با اتش دارد ، نمايشگر صفات طبيعي و جفت گرمي و خشكي است 0خود مبين روح حيواني است-فاعلي، انبساطي ، انعقادي 0 از لحاظ زماني ، همان بامداد ، بهار ، و كودكي است0 سبز مكمل سرخ است ، نمايشگر صفات متضاد سردي و رطوبت است 0 سبز نماينده ي اب است و نفس مطمئنه ، با صفاتي انفعالي ، انقباضي ، و انحلالي 0 از لحاظ زماني همان شامگاه ، خزان ، و پختگي ست0 زرد هواست ، گرم و تر 0 صفتي فكورانه ، فاعلي ، انبساطي ، وانحلالي دارد0

ابي نماينده خاك است،سرد و خشك، ابي نشانه ي نفس اماره است ،با صفاتي انفعالي ،انقباضي، و انعقادي، ضمن انكه نمايشگر پايان دوره هاست ،زيرا كه شب است، زمستان است ،و پيري0سيرهاي نزولي و عروجي اين رنگها ،چون در حد حركتي از طريق چهار ربع يك دايره در نظر گرفته شوند، خود دايره ئي تمام و كمال ترسيم مي كنند؛ پايان يك دوره هيچ نيست جز نشانه ي اغاز دور ه ئي

ديگر0

سبز در اسلام برين هر چهار رنگ به شمار مي رود چرا كه متضمن ان سه رنگ ديگر هم هست0زرد وابي رويهم آميزه ئي متعادل از سبز به دست مي دهند كه سرخي ،پسديد آنست0سبز با دو ساحت فطري اش كه گذشته يا ازليت (ابي)و آينده يا ابديت (زرد)باشد،و با ضدش،زمان حال سرخ فام ،نشانه ي اميد ،باروري ،وجاودانگي ست0

هماهنگي رنگهاي همجوار

رنگهاي همساز ،يارنگهائي كه در دايره اي رنگ كنار هم هستند ،معمولا"در طبيعت يافت مي شوند0رنگين كمان مقياسي از سرخ تا به نارنجي و آبي تابه بنفش دارد0رنگهاي پائيزي رنگ سرخ را از خلال نارنجي ،زرد،طلايي،قهوئي ،و ار غواني در جه بندي مي كند0برگهاي در ختان با سبز زرد گونه ،سبز ،سبز ابي گونه درجه بندي مي شود 0بيشتر رنگها از حيث سايه-روشن با رنگهاي همجوار درجه بندي مي شوند0

رنگهاي همساز بر تاثيرات رنگي تاكيد دارد،همچنانكه در تمام موارد رنگ ساده ي اصلي يا فرعي به پيشگرمي دو همسايه ي واسط،كه نمايشگر منش اصلي انند،تشديد مي شود0

هماهمنگي رنگهاي ناهمساز

تضاد همزمان رنگهاي ناهمساز (مخالف)روي دايره ي رنگ در طبيعت نيز به همان فراواني رنگهاي موافق و همساز رخ مي نمايد0اين تضاد يا تخالف به شدت هر رنگ مي افزايدو،به اتكا‌ي پديده هاي پسديد، به هر كدام درخشش ،وضوح ،و باروري مي بخشد0

گلهاي بنفشه كه بيشتر مركز زرد فام دارند؛ بالهاي مرغ نيلي كه با تلا لو هاي مخالفتاب ،نارنجي زرد گونه مي زند؛و صحنه ي يك غروب نارنجي بر اسمان بحري سير هيچ نيستند جز نمو نه ئي چند استفاده عالي طبيعت از تضاد هماهنگ رنگها (پيكره ي 70)

با رنگهاي مكمله يا ناهمساز ،يك رنگ كرم (اغلب به مساحتهاي كوچك)را مي توان بر مساحتهاي بزرگي از رنگهاي سرد نشاند و بدينسان براي در هم شكستن كيفيتي انفعالي كيفيتي مثبت بر انگيخت 0ترتيب ناهمساز ها ،البته ،نه محدود به دايره ي رنگ بلكه شايد به بر جسته ترين نحوي در دو رنگ مكمل سياه و سفيد جلوه گر است 0

هفت رنگ

سنتا" مجمو عه ي هفت رنگ به مفهوم كلي رنگ نافذ است 0سفيد ،سياه ،و سندل فام،در حد گروه سه رنگه ي اول ،مكملسرخ ،زرد،سبز،و آبي اند كه در حد چهار رنگه ي دوم تلقي مي شوند0اينها رويهم ،به تعداد،گروهبندي  عالي هفت رنگ را نشان مي دهند0اين مشخصه ي عددي اساس درك نظام سنتي رنگ است0

رنگ سفيد:

سفيدي حتي "در بسياري از اشيا ي طبيعي نيز به نحو صفا بخشي زيبايي را تعالي مي بخشد ،چنان كه در مورد مرمر و مرواريد و گل ياس چنين است-بعضي از ملت هاي مختلف به طريقي در اين رنگ نوعي قداست و تاثير گذاري تشخيص داده اند 0در فلسفه حيات و رمزهاي مردمان ، اين رنگ نشانه بسياري چيز هاي موثر و بزرگ بوده است همچون عصمت نو عروسان وبركت پيري 0يا مثل تقدس آتش سپيد زبانه كشيده نزد زرتشتيان ،ولباس رو حانيان زرتشتي ،كه نشانه اي است از همان احساس احترام و حرمت ،ونيز پاكي دور از دسترسي كه براي روحانيت و مقام آن تصور  شده است0در بسياري از نقاط عالم ،سفيدي در پوستي كه بر گردن قضاوت مي افكنند ،حاكي از عظمت نمادين و عدالت در داوري است0هم چنين اين رنگ در بسياري از فر هنگ هاي ملل ،خبر آور نوعي شادي و بشارت نيز شده است0چنان كه در ميان روميان ،سنگ سفيد نشانه روز  خوش بود0

البته همه اين معاني و رموز رنگ سفيد و خصايص آييني آن ،كه به حالت خواسته يا نا خواسته در ذهن معماران اثار اسلامي ودر هيئت و جامه دروني و گاه بيروني اين بناها (به خصوص در مناطق كويري)متجلي مي گردد،علي رغم گوناگوني نظرات و تشتت اعتقاداتي كه اين رنگ در فر هنگ هاي قبلي داشته ،در مسجد اسلامي ،شكل واحدي و توحيدي به خود مي گيرد،از اعتقادات و معاني بومي فراتر رفته و در جهت بيان حالات قدسي و ان روح عبادتگر و نيايشگري قرار مي گيرد كه ديده بر نقطه اي واحد و نوري متجلي از منبع فياض وحدانيت دارد0

رنگ سفيد،هم چنان كه "پر معني ترين رمز پديده هاي روحاني است ،عامل تشديد در تمامي چيز هايي نيز هست كه براي بشر از همه چيز پر مهابت تر ،وحشتناك تر و حتي تر ساننده تر هستند0

رنگ سياه:

رنگ سياه در عرف عام با تيرگي و پريشاني روزگار و فلاكت و بدبختي قريت است0اما حضور آن در آداب ور سوم مختلف حكايت از معني دو گانه آن مي كند0لباس برخي روحانيون مسلمان و مسيحي  و لباستيره كاهنان  بابلي كه قبايي به شكل ماهي سياه بود از معاني مثبت آن حكايت مي كند0در محافل اشرافي قديم رنگ سياه رنگ رسمي لباسها بوده است0خلعت سياه از اين زمره است

سياه پوشي در برخي اقوام معنايي قريب به معتقدات اسلامي در باره سبز پوشي خضر دارد0

در ادبيات و عرفان اسلامي رنگ سياه نشانه تعالي است0چنانكه آب حيات در ظلمات به دست مي ايد و مقام شب قدر نشانه تعالي شب از روز است0

سندل فام خاكي ست، رنگ زمين:"تهي از رنگ" 0

سندل فام ،از جنبه ي نمادين ،همان آدمي ست به اجمال ،زمين است به تفصيل،جسم نزد صنعتگر ،سطح خنثي نز دهندسه دان،و كف از براي مهندس ومعمار0

آميزش بصري رنگها:

رنگها از كيفياتي واجد بعد بر خوردارند0رنگهاي كرم از قبيل سرخ ،نارنجي وزرد فاعلي و پيشتاز ،رنگهاي سرد از قبيل سبز ،آبي و بنفش انفعالي اندو پسنشين0با اين اصل ،سلسله هائي از تراز هاي اوليه ،ثانويه و ثالثه ،وابسته به پس زمينه ،الگوها و روشني ها يا تلالو حاصل مي ايد0

پس زمينه ،سنتا"به رنگي واحد يا به رنگهاي همساز متمركز به رنگ آبي كه همجوار با سبز-آبيها يا آبي-بنفش هايند،گرايش دارند0تراز هاي ثانويه ،در حالي كه سوي ناظر پيش مي آيند و گاهي اوقات مركب از الگوهاي بسيارند،نمايشگر رنگهاي مكمله ي پسزمينه هايشان هستند0تسلط عمده يرنگ زرد ويژگي اين تراز است،اما الگوهاي ثانويه ي فيروزه ئي هم رايج اند0در مورد اخر،اما،تاكيد اصلي هميشه روي تراز هاي نارنجي زرد گونه است0

روشنه هاي شكو فه هاي سفيد وزرد روشن يا ديگر نقشمايه ها ويژگي بخش تراز ثالثه اند كه به ناظر از همه نزديك تر مي نمايد0اين روشنه ها لاجرم به پسنشين ترين نظامالگو هاي ثانويه تعلق مي گيرند و بدينسان عمق بصري با توازني پديد مي اورند0

رنگها،نمايشگر اندازه ي نسبي آشكاري هستند ،چون رنگهاي روشن مايل به انبساط اندو رنگهاي تيره مايل به انقباض0زرد فراخمايه ترين رنگها مي نمايد ودر پي ان سفيد،سرخ ،سبز،آبي   و سرانجام سياه قرار داردكه تنكمايه ترين رنگهاست0گزينش عاقلانه ي شكوفه هاي كوچك سفيد يازرد در تراز هاي ثالثه، كه پيش تر مطرح شد، شاهدي است براي آگاهي هنرمند سنتي از اين ظرايف كاربرد رنگ0

قوانين آميزش بصري رنگ با تضاد هاي همزمان يا متوالي رنگها سرو كار دارد 0اگر رنگها پر تضاد در مساحت هاي كوچك ارائه شده باشند به چشم از هم شناخته نمي شوند و خبط بصر به بار مي اورند0اگر سرخ و سبز در اميزند حاصل كار قهوه اي گلفام است0

رنگ در معماري اسلامي

در معماري اسلامي به خصوص مساجد ،نقوش گچبري ها ،آجر كاريها و كاشي كاريها بر مبناي معناي سمبوليك هر يك از انها و حس پوياي زيبا پسندي مذهبي مردمان انتخاب مي شوند0ختايي ها ،اسليمي ها و ديگر نقوش كاشيكاري كه با رنگ هاي ملايم و تضاد هاي دلنشين كنار هم و در لابلاي هم مي خزند ،چشم را با منحني هاي بيكران به هم بافته شان به مسير هاي بي انتهاي مامني نامعلوم و بهشتي گم شده سوق مي دهند0

بيشترين قسمت سطوح كاشي كاري به رنگ هاي سردي چون زنگاري ها ،فيروزه اي ها و لاجوردي ها تعلق دارد0لاجوردي ها ورنگ هاي آبي خام،عمق دارند كه آدمي را به بي نهايت و به جهاني خيالي و دست نيافتني مي برند0ابي گستردگي و وسعت آسمان صاف را به ياد مي آورد0نشانه صلح است و بهجت و فرحناكي ورنگ بي گناهي 0نور ابي،كساني راكه بي قرارند،ارام مي كند0آبي همواره متوجه درون است و جنبه هاي گوناگون روح آدمي را نشان مي دهد ،در فكر و روح اوداخل مي شود و باروان او پيوند مي خورد0آبي معني ايمان مي دهد واشاره اي است به فضاييلايتناهي وروح0براي مردم مشرق زمين ،آبي سمبل جاودانگي است0وقتي به تاريكي مي گرايد،معني وهم ،بيم،وغم واندوه،يامرگرا به خود مي گيرد0مردمان آيين پرداز باستان،به قداست فيروزه اي معتقد بودند 0به زعم انها،فيروزه سوي چشم را زياد مي كرد0رنگ رويش وتعالي بود،نازايي و بي باري را از بين مي برد،عزت وسلامت نفس مي اورد ،و نقشي داشت در چيرگي نور بر ظلمت0

لاجورد رنگ عالم مثال است،حكمت عاليه عالم علوي است 0تماشاي اين رنگ،تماشاي وسعت درون است،رسيدن به شعور را زناك و شهود متاعلي است0بيانگر بيكرانگي آسمان آرام و تفكر بر انگيز سحرگاهان صاف و صميمي است0

در زمينه كاشيكاري ،اين رنگ به نهايت گويايي مي رسد و همچون سينه فراخ لاجوردين سپهر،تماميت فضاي ميان نقش ها را مي اكند و نقوش زير زرد و نارنجي در ميانه ان بسان ستارگاني در اسمان بيكرانه شب هنگام ، مي درخشند0

در اين عرصه ،هر عاملي كه به كار گرفته مي شود و هر فني كه مايه زايش و افرينش اثري است،نشان از جهان علوي دارد و هر نقش ورنگ ،در تمام نماد وسمبل ،بيانگر چيزي از همان عالم است وهنر مند در اين فرايند ،در مقام انساني است كه به صورت ،ديدار و حقيقت اشيا در وراي عوارض و ظواهر مي پردازد0او صنعتگري است كه هم عابد است وهم زائر،وبراي اين است كه صورت خيالي هنر اسلامي متكفل محالات و ابداع نور جمال ازلي حق تعالي است ؛ نوري كه جهان در آن آشكار مي شود و حسن جمال اورا چون اينه جلوه مي دهد.

نتيجه:

لذت ارتجالي از زيبايي رنگ ونوربي شك با معاني ماوراي طبيعي نور و تصاوير استعاري حاصل از رخشندگي و تابندگي مطلق آن قابل حس است.

رنگ ها هر يك نشانگر موجوديتي خاص هستند ،ويژگي هر رنگ با خصوصيت هر وجودي تطابق دارد ،رنگ ها به آنها شخصيت مي دهند و هر كدام را متمايز از ديگري مي كنند اين موجوديت شامل حالات روحاني ،دوره هاي مختلف زندگي زمان و عناصر چهارگانه و... مي باشد.

فصل دوم : كاشي كاري

سابقه تاريخي

كاشي سازي و كاشيكاري كه بيش از همه در تزيين معماري سرزمين ايران ،وبه طور اخص بناهاي مذهبي به كار گرفته شده ، داراي ويژگي هاي خاصي است0

اين هنر و صنعت از گذشته بسيار دور در نتيجه مهارت ،ذوق و سليقه كاشي ساز در مقام شيئي تركيبي متجلي گرديده ،بدين ترتيب كه هنرمند كاشيكار با كاربرد و تركيب رنگهاي گوناگون و يادر كنار هم قرار دادن قطعات ريزي از سنگهاي رنگي و بر طبق نقشه اي از قبل طرح گرديده ،به اشكال متفاوت وموزون از تزينات بنا دست يافته است0

طرح هاي ساده هندسي ،خط منحني ،نيمدايره،مثلث،و خطوط متوازي كه خط عمودي ديگري بر روي انها رسم شده از تصاويري هستند كه بر يافته هاي دوره هاي قديمي تر جاي دارند،كه به مورور نقش هاي متنوع هندسي ،گل و برگ،گياه و حيوانات كه باالهام و تاثير پذيري از طبيعت شكل گرفتند پديدار مي گردند،و در همه حال مهارت هندمند و صنعت كار ، در نقش دادن به طرحها و هماهنگ ساختن انها ،بارزترين موضوع مورد توجه مي باشد0

اين نكته را بايد ياد اور شد كه مراد كاشيگر و كاشي ساز از خلق چنين اثار هنري هرگز رفع احتياجات عمومي وروزمره نبوده ،بلكه شناخت هنرمند از زيبايي و ارضاي تمايلات عالي انساني و مذهبي مايه اصلي كارش بوده است 0مخصوصا"اگر به ياد اوريم كه هنرهاييي كاربردي بيبشتر جنبه كاربرد مادي دارند ،حال انكه خلق اثار هنري نمايانگر روح تلطيف يافته انسان مي باشد0

هنر كاشي كاري معرق، تركيبي از خصايص تجريدي و انفرادي اشيا و رنگهاست ،كه بيننده را به  تحسين ذوق وسليقه واعتبار كار هنرمند در تلفيق و تركيب پديده هاي مختلف وادار مي سازد0

وجه تسميه كاشي

جغرافي نويسان قديم عرب  شهر كاشان را قاشان نوشته اند ،ودر شرق زمين ساخت يك نوع اجر معروف به كاشي يا كاشاني به اين شهر نسبت داده شده است0

هنر در عرصه معنا

در تذهيب ها ،گچبري ها ،و معماري و كاشي كاري ،هر تصوير ي، نشان از بهشت مثال روح دارد0

ضمنا" انچه فرش را پيوند و يگانگي مي دهد همانا پود است كه در حواشي ظاهر مي شود0از نظرگاه سمبوليسم هنر ديني تارهاي پود مانند "اسما و صفات خدا "است كه زير بناي همه هستي است اگر ان را از فرش بكشيم سراسر مي پاشد0

باكمي تعمق روشن مي گردد كه هنرمندي كه همه نيروهاي باطني خودرا براي به وجود اوردن اثاري كه ابعاد ان از چند سانتي متر فراتر نمي رود گرد مي اوردو همه پريشانيهاي خاطررا به هنگام طرح دقيق و رنگ اميزي و قلم زني و اتصال ظريف چوب  و كاشي وفلز و ايجاد خطوط و نقوش برروي فلزات و شيشه و كاشي و چوب از ياد مي برد و جمعيت خاطر را جايگزين انها مي سازد،  در ان حال امادگي براي  الهامات و پذيرش صور خيالي ابداعي ،پيدا مي كند استاداني كه با قلم گيري ظريف سروكار دارند مجبورند نفس را در سينه حبس نمايند و مرتبا"لحظاتي چند به اين حالت كار كنند0معلوم است كه در اثار اين گونه هنرمندان  چه اندازه رنج و درد و زحمت وجود داشته كه طبيعتا"در نفوس انها اثري تهذيبي و پالايشي دارد، و خود يك نحوه  رياضت روحاني است كه در مراحل بعد با ادمي همراه مي شود كه سيرر وسلوك هنرمند را هنگام كار بيان مي كند0

از روحانيت هنر در اسلام است كه بسياري از هنرمندان اهل سير و سلوك بوده و ادابي معنوي را در صنايع اسلامي ايجاد كردند و به همين جهت صوفيه براي انان ادابي معنوي پرداختند كه از معماري گرفته تا چيت سازي را در بر مي گرفت و به اين فنون روحانيتي عميق مي بخشد0علاوه بر اين ،اوضاع خاص حاكم بر هنر هاي مستظرفه خود بر اين حالت مي افزود و ان عبارت از ريزه كاريهاي مندرج در كار صنايع بود 0

كاشي كاري در دوره هاي مختلف ايران

در ايران مراوده فرهنگي ،اجتماعي ، نظامي ،دادو ستد هاي اقتصادي و رابطه صنعتي ، گذشته از ممالك همجوار  با ممالك دور دست حتي از دوران تاريخي سابقه داشته است0اين روابط تاثير متقابل فرهنگي را در بسياري از شئون صنعتي و هنري به ويژه هنر كاشي كاري و كاشي سازي به همراه داشته ،كه اولين اثار و مذاهب اين هنر در اواخر هزاره دوم ق0م0 جلوه گر مي شود0در كاوش هاي باستان شناسي چغازنبيل ،شوش وساير نقاط باستاني ايران،علاوه بر لعاب روي سفال ،خشت هاي لعاب دار نيز يافت شده است0فن و صنعت موزاييك سازي يعني تركيب سنگ هاي كوچك و طبق طرح هاي هندسي و با نقوش مختلف زيبا در اين زمان به اوج ترقي و پيشرفت خود رسيده است0

تزينات به جاي مانده از زمان هخامنشيان حكايت از كاربرد اجرهاي لعاب دار رنگين و منقوش و تركيب انها دارد،بدنه ساختمان هاي شوش و تخت جمشيد با چنين تلفيقي ارايش شده اند ،دو نمونه  جالب توجه از اين نوع كاشي كاري در شوش بدست امده كه به "شيران وتير اندازان"معروف است علاوه بر موزون بودن و رعايت تناسب كه در تركيب اجزاي طرحها به كار رفته ،نفش اصلي همچنان حكايت از وضعيت و هويت واقعي سربازان دارد0چنانكه چهره ها از سفيد تا تيره و باالاخره سياه رنگ مي باشد، وسايل زينتي مانند گوشواره و دستبندهايي از طلا در بردارند و يا كفش هايي از چرم زرد رنگ به پادارند0از تزينات كاشي همچنين براي ارايش كتيبه ها نيز استفاده شده است 0 رنگ متن اصلي كاشي هاي دوره هخامنشيان اغلب زرد ،سبز و قهوه اي مي باشد و لعاب روي اجر ها از گچ و خاك پخته تشكيل شده است0

در دوره اشكانيان صنعت لعاب دهي پيشرت قابل ملاحظه اي كرد ،و به خصوص استفاده از لعاب يكرنگ براي پوشش جدار داخلي و سطح سفالين معمول گرديد، و همچنين غالبا" قشر ضخيمي از لعاب بر روي تابوت هاي دفن اجساد كشيده شده است0در اين دوره به تدريج استفاده از لعاب هايي به رنگ هاي سبز روشن و ابي و فيروزه اي رونق كرده است0

طرح هاي تزيني اين دوره از نقش هاي گل و گياه  ،نخل هاي كوچك، برگ هاي شبيه گل لوتوس و تزينات انساني و حيواني است0

در عصر ساسانيان هنر و صنعت دوره هخامنشيان مانند ساير رشته هاي هنري ادامه پيدا كرد ، و ساخت كاشي هاي زمان هخامنشيان با همان شيوه و با لعاب ضخيم تر رايج گرديده است0نمونه هاي متعددي از اين نوع كاشي ها كه ضخامت لعاب انها به قطر يك سانتي متر مي رسد در كاوش هاي فيروز اباد و نيشابور به دست امده است0در دوره ساسانيان علاوه بر هنر كاشي سازي هنر موزاييك سازي نيز متداول گرديد0 رنگ اميز هاي متناسب ، ايجاد هماهنگي و رعايت تناسب از ويژگي هاي كاشي كاري هاي اين دوره مي باشد 0

پس از گسترش دين اسلام  به مرور ،هنر كاشي كاري يكي از مهمترين عوامل تزيين و پوشش براي استحكام بناهاي گوناگون به ويژه بناهاي مذهبي گرديد0يكي از زيباترين انواع كاشي كاري را در مقدس ترين بناي مذهبي يعني قبه الصخره به تاريخ قرن اول هجري مي توان مشاهده كرد0

از اوايل دوره اسلامي كاشيكاران و كاشي سازان ايراني  مانند ديگر هنرمندان ايراني پيش قدم بوده و طبق گفته مورخين اسلامي شيوه هاي گوناگون هنر كاشي كاري  را با خود تا دورترين نقاط ممالك تسخير شده يعني اسپانيا نيز برده اند0

هنرمندان ايراني از تركيب كاشي هايي با رنگ هاي مختلف به شيوه موزاييك نوع كاشي هاي "معرق"را به وجود اورده اند0و خشت هاي كاشي هاي ساده و يكرنگ دوره قبل از اسلام را به رنگ هاي متنوع اميخته و نوع كاشي "هفت رنگ"را ساختند0 همچنين از تركيب كاشي هاي ساده با تلفيق اجر و گچ نوع كاشي هاي معلقي را پديد اوردند0و به اين ترتيب از قرن پنجم هجري به بعد كمتر بنايي را مي توان مشاهده كرد كه بايكي از روش هاي سه گانه فوق و يا كاشي هاي رنگي تزيين نشده باشد0

انواع كاشي:

1-كاشي يكرنگ 2- كاشي معرق 3-كاشي هفت رنگ 4-كاشي زرين فام 5- كاشي با تلفيق اجر6-كاشي معلقي

سير تحول هنر كاشي سازي از اوايل دوره اسلامي تا عصر حاضر

ارزش و اعتبار معماري ايران تا حدود زياد ي به تزينات ان بستگي دارد 0كاشي كاري از مهم ترين خصوصيات معماري بوده ،و بسياري را عقيده بر اين است كه ايران اولين كشوري بوده كه از كاشي به عنوان عاملي براي تزئين و سپس استحكام بنا از ان بهره گرفته است0قبل از رواج كاشي كاري در معماري تقريبا"از اوايل دوره سلجوقيان اغاز مي شود ،"اجركاري "و "گچ كاري"دو عنصر مهم در تزيينات بودند0شيوه اجركاري  در معماري ايران منجر به "كاشي كاري گرديده است 0

از اوايل دوره اسلامي تا قرن چهارم هجري، گچبري ، " نقاشي" و " سنگ كاري " بيشترين تزئينات بناهاي مذهبي و غير مذهبي را در بر گرفته ، به نظر مي رسد بهره گيري از تزئينات اجر تا قبل از حدود سال سيصد هجري چندان متداول بوده است0

در دوره غزنويان نيز اجر كاري از اهميت ويژه اي برخوردار بوده و هنرمندان و معماران اين دوره بسياري از بناها را با اجر تزئين كرده اند0

با اغاز قرن پنجم هجري ،شيوه اجر كاري كه در اغاز از شرق ايران شروع شده بود تقريبا"در تمامي نقاط در تمامي نقاط به خصوص قسمت شمال متداول گرديد،و بناها ي مذهبي و غير مذ هبي با اين شيوه تزيين شدند0

از دوره سلجوقيان هنرمندان به رموز ساخت اجرهاي لعابدار اشنا بوده اند ،هم چنين پاره يي از منابع اوليه و تاريخي حكايت از ان دارد كه در اوايل دوره اسلامي بناها با نوعي كاشي اراسته شده اند0

معماران ايراني در اوايل دوره اسلامي در پوشش اجر با لعاب يكرنگ پيشقدم و مبتكر بودند و در رنگ اميزي كاشي ،رنگ ابي فيروه اي را بر ساير رنگها برتري دانسته و مورد توجه قرار داده ، و همراه با تلفيق اجر كاشي هاي فيرو زه يي رنگ استفاده كرده اند و به نحوه مانند نشانيدن نگين انگشتري ، تكه هاي رنگين كاشي را به اشكال هندسي در اندازه هاي مختلف ميان اجر هاي قالب زده ويا در بين اجر هاي تزئيني به صورت كتيبه هاي كوفي قرار داده اند 0

در دوره كوتاه مدت خوارزمشاهيان هنر اجر كاري و كاشي كاري يكرنگ به شيوه دوره متقدم ادامه يافت0 سردر وروديه بناها مزين به سوره هاي قراني به خط كوفي به رنگ فيروزه يي زيباترين نوع تزيين بنا با كاشي يكرنگ را در بر مي گيرند0

حملات "مغول" زماني فعاليت هاي هنري را دچار وقفه ساخت ولي به تدريج از اواسط قرن هفتم هجري ،با پذيرش دين اسلام توسط حكمرانان ايلخاني ، احداث بناهاي مذهبي و غير مذهبي همراه با تزينات اجر كاري و كاشيكاري اغاز گرديد0از اين زمان به بعد استفاده از رنگهاي ديگري چون زرد ،نيلي ،قهوه يي ،سياه و سفيد رواج يافت0

تزينات كاشيكاري كه تا دوره ايلخاني فقط سطوح خارجي بناها را مزين مي كردند،از اين دوره به بعد براي پوشش سطوح داخلي بناها نيز به كار گرفته مي شدند0

در اواخر دوره ايلخانيان و آغاز عهد تيموريان هنر كاشيكاري با سابقه يي در حدود سه قرن ، به زيباترين شكل خود يعني كاشي "معرق " نمايان گرديد0

هنر كاشي سازي معرق يا كاشي گل وبته به تدريج زينت بخش معماري ايران ،به ويژه بناهاي مذهبي گرديد0اهميت كاشي معرق نسبت به انواع ديگر كاشي ،زيبايي فو ق العاده و درجه استحكام آن است،وبه همين دليل پس از گذشت ساليان سال بر روي بناها بر جاي مي ماند0

هنرمندان دوره تيموريه كاشيكاري معرق رادر شرق ايران توسعه داده و بسياري از بناهاي مذهبي اين ناحيه ،به ويژه در هرات ،سمرقند و بخار اپايتخت هاي تيمورو جانشينان او با كاشي معرق تزيين گرديده است0

در كاشيكاري معرق، رنگ هاي متنوع بكار برده شده كه در اين بين رنگهاي متنوع سفيد وآبي تيره ،فيروزه يي ،سبز و پرتقالي بيشتر به چشم مي خورد0

از اواخر دروره تيموريه و آغاز دوره صفويه استفاده از نوع ديگري از كاشي معروف به كاشي "خشتي"يا"هفت رنگ" در تزيين بناهاي گوناگون متداول شد0

در اواخر دوره هاي تيموري و صفويه به تدريج تزئينات كاشي " هفت رنگ " جايگزين كاشي كاري معرق گرديد 0 تحول و رواج كاشي " هفت رنگ " را تا حدودي مي توان ناشي از دلايل اقتصادي و سياسي دانست 0 با توجه به اهميت معماري و احداث روز افزون بناهاي مذهبي و غير مذهبي در دوره صفويه معماران بر ان شدند كه در تزئين بناهاي گوناگون از شيوه تزئيني كاشي "هفت رنگ " بهره گيرند0

براي ساخت كاشي هفت رنگ ابتدا طرحهاي مورد نظر را روي كاشي ساده اماده ساخته ، و سپس نقش ها و نگاره ها را به رنگهاي مختلف دراورده و سر انجام لعاب داده و به كوره مي برند0 كه هر يك از كاشي هاي مربع ، خود شكل قسمتي از طرح تزئيني را تشكيل مي داده است0

طرح اسليمي از جمله طرحهاي متنوع كاشي هفت رنگ است كه هنرمندان دوره صفويه به ان توجه فراواني داشته اند اين شيوه امكان هماهنگ ساختن با معماري اسلامي را به ميزان زياد فراهم مي اورد ، كه از جمله پوشش گنبد هاي مزين به طرح اسليمي تناسب چشمگيري با اندازه گنبد دارند0

كاربرد كاشي كاري هفت رنگ كه از اواخر دوره تيموري در بناهاي مختلف مامور گرديد ، تا دوره قاجاريه ادامه داشت، ولي متاسفانه در دوره متاخر اين شيوه تزئين از نظر ساخت ، رنگ و لعاب به استثناي چند مورد نادر سير نزولي پيموده است0 رنگ هاي زرد و نارنجي روشن از جمله رنگ هاي متداول دوره قاجاريه هستند0

از ديگر انواع كاشي هاي تزييني دوره اسلامي ، كه به سابقه ساخت و استفاده از ان در تزيين معماري به قرون اوليه اسلامي باز مي گردد، نوع طلايي و زرين فام است 0 كه پس از اندك زماني در قرون اوليه اسلامي نزديك شد0

توسعه تدريجي ساخت كاشي زرين فام و استفاده ان در معماري به ويژه در بناهاي مذهبي از اواخر دوره سلجوقيان اغاز گرديد، و در دوره هاي خوارزمشاهيان و به خصوص ايلخانيان به اوج ترقي رسيد و تحول چشميگري در ان به وجود امد 0

برجسته اري در روي كاشي در زمان مغول رواج داشته و تعداد زيادي از كاشي هاي ستاره اي شكل اين دوره كه در حاشيه با كتيبه و در وسط با نقوش انسان ، حيوان و يا گل و گياه مزين گرديده در كارگاههاي كاشي سازي تخت سليمان ساخته شده است0 از انواع ديگر نقشهاي مختلف ، مخصوصا" نقش اژدها در روي كاشي ها مستطيل شكل بيشتر به شيوه برجسته در كاشي هاي كوكبي شش ضلعي و هشت ضلعي به شكل ساده به چشم مي خورد 0 اغلب نوشته هاي دور كاشي هاي كتيبه دار روي زمينه لاجوردي به رنگ قهوه اي ساده نوشته شده است0

در قرن هفتم هجري قمري كاشي كاران هنرمند با الهام از گرايشهاي مذهبي ، زيبا ترين كاشي هاي محرابي را ساختند0

شيوه كاشي  با تلفيق  اجر همانند شيوه اجر و كاشي يكرنگ بوده ،با اين تفاوت كه به جاي كاشي يكرنگ از كاشي هاي الوان استفاده شده است0تلفيق اجر و كاشي كه عموما"با حركت زيباي شطرنجي شكل مي گيرد ،ارزش ويژه اي به معماري دوره اسلامي بخشيده است0

استفاده از كاشي و اجر در ارايش بناهاي مذهبي و غير مذهبي از قرن هفتم هجري به بعد از زماني توسعه يافت كه هنرمندان كاشي كار در صنعت كاشي سازي با لعاب الوان به مرحله پيشرفته اي رسيدند، و به رنگهاي مورد نظر مانند لاجوردي، سفيد، آبي و سبز با لعاب هاي گوناگون دست يافتند0

تزينات خط بنايي كه به علت شيوه خاص نگارش آن به خط معلق نيز شهرت يافته زيباترين شكل تركيب اجر و كاشي را به روي نناها  نمايش مي دهند  ،اين شيوه به خصوص نقش افرين سطوح بناهاي مذهبي متعددي گرديده است0

هنر معلقي را مي توان مكمل كارها وتزيناتي دانست كه در اناوع نماسازيها و پوشش هاي خارجي و داخلي به كار گرفته مي شود0

در قرن چهارم و پنجم هجري براي زيبا سازي و نماسازي ساختمانها،از روش تزينات اجري در رج چيني بناها استفاده مي شد و اتصال و پيوند يك جاي نما به بنا از ويژگي هاي اين روش بود اين ،پيوند را در اسلام معماري "امود"مي نامند0

سنگ كاري ،اجر كاري ،گچبري و كاشيكاري از تزينات چهار گانه معماري دوره اسلامي ايران هستند ،كه در هر دوره اي از تاريخ عوامل مختلف طبيعي ،سياسي و اقتصادي را پشت سر گذاشته وراه خود را طي كرده و نمايشي از زيباييها افريده و به جايي گذاشته ،ولي در يكي دو قرن اخير،وبا اغاز عصر ماشين و توسعه هنر هاي جديد ،هنرهاي سنتي تزيني معماري ايران به دست فراموشي سپرده شده است0

گذشت 14قرن از معماري ايران، و انچه تا كنون از هنر اجر كاري ،گچبري و كاشيكاري در كشور پهناور ايران بر جاي مانده همگي ياد اور ذوق و سليقه و مهارت و ابتكار هنر مندان و استاد كاراني است ، كه هنر خود را با الهام از عقايد مذهبي به كار گرفته و با ايمان به وحدانيت در تزيين معماري ايران به خصوص كاشيكاري ، به زيباترين شكل به ان ارزش جاودانه اي بخشيده اند0

نگارش بر كاشي در تمامي ادوار اسلامي يكي از تزينات مهم و مورد علاقه سفالگران بوده است،كه زماني با الهام از عقايد و گرايش هاي مذهبي ،و زماني تحت تاثير ادبيات شكل گرفته و زيبايي و جلوه يي خاص به اين هنر  سنتي ايران بخشيده است0در اوايل دوره اسلامي از قرن دوم الي چهارم  هجري قمري كتيبه هاي ظروف سفالين را كلمات قصار ،احاديث، گفته هاي بزرگان ،ضرب المثل هاو همچنين عباراتي در طلب بركت و خوشبختي براي صاحب ظرف و تو كل به خدا در بر مي گيرد ،كه عموما"به شيوه كوفي به ويژه در جدار داخلي و سپس بر كف و يا بر روي آن جاي گرفته است0سفالگران همچنين پندواندر زهاي بزرگان و يا احاديثي منسوب به حضرت محمد (ص ) پيامبر اسلام ،حضرت علي (ع )پيشواي شيعيان جهان ،حضرت امام حسين (ع)و ديگر نام آوران دين اسلام ياد كرده ،و اين گفته ها را بر روي سفالينه ها و كاشي ها به تحرير در اورده اند0

 علاوه برشيوه كوفي  ساده، شكسته و تزييني از ديگر شيوه هاي نگارش است كه در تحرير كلمات بر روي كاشي به كار گرفته شده است0بسياري از نوشته ها ي روي كاشي از نظر شكل حروف و تحرير با نوع كتابت قران هاي اوايل دوره اسلامي هماهنگي و شباهت دارند0از انواع سفالينه ها كه در قرون اوليه سلامي با نوشته هاي كوفي همراه بوده مي توان از سفالينه با پوشش گلي وزرين فام اوليه ذكر كرد0

در قرون وسطي (از دوره سلجوقي تا پايان دوره تيموري) شيوه نوشته هاي كاشي ها تغيير نموده و به سبك هاي گوناگون روي سفالينه ها و كاشيها آرايش شده است0

از ديگر شيوه هاي نگارش برروي كاشي و سفالينه ،شيوه شكسته نستعليق است0

اواسط دوره ايلخاني به اين سبك آرايش شده است،و تزيينات عموما" جدار داخلي ،كف ظرف و سطح كاشي را در بر مي گيرد0مضمون نوشته ها عموما"رباعي يا غزل است كه از ديوان شعراي بزرگ آن دوره برگزيده شده ،كه اشعار فردوسي ،بابا افضل كاشاني ،ظهير فاريابي ،حافظ، ظغانشاه مجد الدين بغدادي و مولانا بيشترين نو شته ها را شامل مي شود0

از اين دوره به تدريج نام سفالگر و تاريخ ساخت سفالينه ظاهر مي شود كه پي امد ان بسياري از ظروف و كاشي هاي عهد خوارزمشاهي و ايلخاني داراي نام سازنده و تاريخ ساخت مي باشد0

هنر كاشي سازي از اوايل قرن ششم هجري 0قمري وارد مرحله نويني گرديد،و ساخت كاشي هاي گوناگون مانند كاشي هاي مربع ،كوكبي ، ستاره اي و چند ضلعي و محرابي رايج شد0اين گونه كاشي ها كه بر اي تزيين بناها ي مذهبي مانند مساجد ، مقابر يا مدارس و ديگر بناها مورد استفاده قرار گرفته نقوش تزييني و نوشته هاي گوناگون را در بر مي گيرد0

از دوره صفويه ،نوشته هاي تزييني به شيوه هاي نسخ و ثلث تغيير يافت ، و بسياري از بناهاي مذهبي مانند مساجد و مقابر با دارا بودن تزيينات كاشي كاري گو ناگون ساده ،معرق و هفت رنگ شيوه هاي متفاوت نگارش را نمايش مي دهند0

نتيجه

كاشي و كاشي كاري پايه پيشرفت و تو سعه بي نظير تزئينات در معماري اسلامي است0

كاشي كاري اميزه اي از نقش و رنگ مي باشد و هنر كاشي كار كارفن را به خدمت گرفته تاهنر خودرا به صورت الوان ترين تزينات در كنار ترسيمات و تناسبات عرضه دارد تكامل شناخت نقش و رنگ در هر دوره سير تكاملي كاشي كاري را در بر داردو بالعكس0

فصل سوم :مسجد و مدرسه سپهسالار

كتيبه هاي تاريخي بنا: كتيبه هشتي ورودي مدرسه تاريخ 1298را نشان مي دهد وبر ازاره سنگي ايران تاسال 1301خوانده مي شود و كتيبه سردر بنا مورخ به سال 1302است0كتيبه اي در جلو خان مدرسه داراي تاريخ 1311ه0ش0 مي باشد0

باني و سازندگان بنا : باني مدرسه ميرزا حسين خان سپهسالار متوفي به سال 1298بوده كه پس از فوت وي بناي مدرسه توسط برادرش ميرزا يحيي خان مشير الدوله ادامه يافت0از جمله معماران سازنده بنا مي توان به استاد جعفريان معمار باشي كاشاني و حاج ابوالحسن معمار اشاره كرد0

حجاران مدرسه استاد سيد محمد ،استاد عبداله قزويني ،عمر غلامحسين و استاد ابراهيم بوده اند 0و از استادان كاشي كار مهدي ومحمد صادق كاشاني در كتيبه ها نام برده شده اند0خطاطان كتيبه جلو خان ميرزا غلام رضا خوشنويس و ميرزا حسين خان عماد الكتاب سيفي بوده اند0

سير تحول بنا:چنانچه امد سپهسالار در قسمت جنوبي باغ شخصي خود به سال 1296بناي مدرسه را آغاز نمودو پس از وي برادر ش مشير الدوله به امر ناصر الدين شاه قاجار مامور اتمام بنا گرديد، وليكن پيش از اتمام بنا  در گذشت و قسمتي از تزيينات ان ناتمام ماندكه در دوره هاي بعد تكميل شد0

در سال 1326طد گلوله باران مجلس شورا توسط سربازان روسي گنبد مدرسه سپهسالار نيز مورد حمله قرار گرفتو اسيب ديد0

كاشي كاري گنبد در سال 1307و1308ه0ش0انجام شده ودرسال1319 ه0ش در مدخل شرقي تهيه و نصب گرديده است0

كتابخانه مدرسه از اثار دوره رضاخان مي باشد و تاسال 1339محل فرهنگستان ايران بوده و سپس كتابخانه مدرسه به انجا منتقل شده است0در سال هاي اخير مرمت هايي در گنبد خانه و ايوان جنوب غربي بنا به عمل امده است0

اغلب مدارس همانند بيشتر فضاي هاي معماري-شهري ايران سبب خصوصيت اقليمي ،اجتماعي ،فاقد نماي بسيار متمايز ي نسبت به محيط پيرامون خود بوده اندو به طور عمدهبه وسيله يك ورودي مرتفع و مزين موقعيت خودرا نسبت به فضاهاي پيرامون متمايز مي كردند،فضاي داخلي مسجد به صور گوناگون و بيشتر به توسط كاشي هايي با نقش هاي هنري ودر برخي مواقع با خطاطي به صورت معرق ،معلقي و يا خشتي ،هفت رنگ و000همچنين با استفاده از كاربندي ،مقرنس تزيين شده است0

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 14 خرداد 1393 ساعت: 12:31 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره روانشناسی سازمانی

بازديد: 2753

روانشناسی سازمانی         

روانشناسی سازمانی عبارت است از علم بررسی مجموعه عوامل و متغیرهایی که رفتار فرد را در دنیای کار تحت تأثیر قرار می‌دهند. بطور کلی روانشناسان سازمانی رفتار را در موقعیتهای کاری مورد مطالعه و بررسی قرار می‌دهند.

تاریخچه روانشناسی سازمانی

قبل از سال 1900 حتی نامی از روانشناسی سازمانی وجود نداشت. تا اینکه روانشناسی به نام برایان مقاله‌ای در این باره که چگونه تلگرافچیهای حرفه‌ای مهارت خود را در زمینه فرستادن و گرفتن پیام توسعه دهند، انتشار داد. چند سال بعد در سال 1904 مطالعه روانشناختی تحت عنوان فعالیتها و کنشهای بهم پیوسته که در زندگی روزانه آشکار می‌شود، انجام گرفت که گامهای آغازین در مطالعات مربوط به حوزه روانشناسی سازمانی بود. سه شخص به عنوان پدران بنیان گذار روانشناسی سازمانی شناخته شده‌اند که هر چند بطور مستقل کار کرده‌اند، ولی در اصل آنها آشکارا همپوشی داشته است.

والتر دلیل اسکات به عنوان یک روانشناس بر این نکته تأکید داشت که رهبران مؤسسات بازرگانی در تبلیغات خود نیاز به کاربرد علم روانشناسی دارند. فردریک تیلور ارزش طراحی مجدد شرایط کاری را برای دستیابی به بازده والتر برای کارخانه و دستمزدی بهتر را برای کارگران محقق ساخت. هوگو مونستربرگ یک روانشناس آلمانی یا آموزش آکادمیک سنتتی بود. او به کاربرد روشهای سنتی روانشناسی به مشکلات عملی صنعت علاقمند بود. او در کتاب خود گزینش کارکنان ، طراحی شرایط کار و کاربرد روانشناسی فروش را مورد بحث قرار داده است. بعد از جنگ جهانی اول و دوم روانشناسی سازمانی توسعه بیشتری پیدا کرد و قلمرو تخصصی خود را وسعت داد.

زمینه‌های روانشناسی سازمانی

استخدام و گزینش کارکنان

استخدام و گزینش کارکنان برای محیطهای کاری ، ادارات ، سازمانها ، کارخانجات و ... حائز اهمیت فراوانی است. نیازهای یک سازمان ، تواناییها و قدرتهای لازم برای احراز یک وظیفه و شغل انتخاب افراد مناسب طراحی می‌سازد. روانشناسی سازمانی در بررسی ویژگیهای افراد مفید برای احراز یک شغل نقش اساسی دارند.

ارزیابی عملکرد کارکنان

برای نظارت بر چگونگی پیشرفت کار در یک محل کاری نیاز به بررسیها و ارزیابیهای مختلف از عوامل دخیل در چگونگی عملکرد است. بر این اساس لازم است برای رفع مسائل احتمالی عملکرد کارکنان مورد بازبینی و ارزیابیهای مناسب قرار گیرد. روانشناسان سازمانی تحقیقات متعددی را در چگونگی انجام این ارزیابیها انجام داده‌اند که در مراکز مختلف مورد استفاده قرار می‌گیرد.

توسعه و آموزش کارکنان

روانشناسان سازمانی مسائل پیرامون توسعه و آموزش نیروی انسانی را نیز در خط مشی وظایف خود می‌دانند. در برخی از حرف و مشاغل نیاز به آموزش و توسعه با شدت بیشتری احساس می‌شود که روانشناسان سازمانی چگونگی و شیوه انجام این امر را عهده دار هستند و بهترین روشها را پیشنهاد می‌کنند.

انگیزش و خشنودی شغلی

بررسی رضایت شغلی کارکنان مسأله‌ای است که توجه بسیاری از اقشار شغلی را به خود جلب کرده است. فقدان و احساس خستگی و نارضایتی شغلی با کاهش عملکرد کارکنان ارتباط تنگاتنگ دارد. روانشناسان سازمانی به دنبال ارائه روشهایی هستند که انگیزش شغلی و خشنودی شغلی کارکنان را بالا ببرند.

محیط کار (بهداشت ، ایمنی ، استرس)

در بررسی عواملی که در محیط فیزیکی و روانی کار نقش مهمی روی افراد دارند. روانشناسان سازمانی نفوذ زیادی دارند، این روانشناسان در چگونگی طراحی فیزیکی محیط اعم از نور ، صدا ، رنگ ، طراحی تجهیزات و ایجاد محیط روانی و ارتباطی مناسب نقش مهمی ایفا می‌کند.

روانشناسی مهندسی

طراحی ابزار کار و تجهیزاتی که در برخی مشاغل کاربرد دارد با مسائل روانشناختی افراد در ارتباط هستند. روانشناسان سازمانی توصیه‌های مفیدی را برای طراحی این ابزار به روانشناسان مهندسی ارائه می‌کنند.


نیازهای ارباب رجوع و مصرف کننده

توجه به نیازهای ارباب رجوع مورد توجه روانشناسان سازمانی است که در پیشبرد اهداف سازمان ، کارخانه یا شرکت نقش مهمی دارد. طلب رضایت ارباب رجوع یا مصرف کننده در واحدهای تولیدی با راه کارهای روانشناسی سازمانی عملی است.

مدیریت و رهبری

استفاده از راه کارهای مدیریتی مناسب و قوی و سبکهای رهبری از جمله مباحثی است که روانشناسان سازمانی به آن می‌پردازند. اینکه کدام شیوه مدیریتی و رهبری می‌تواند نتایج بهینه‌ای به همراه داشته باشد، نتیجه تحقیقات و پیشنهادات این روانشناسان است.

روشهای پژوهش در روانشناسی سازمانی

این دسته از روانشناسان از شیوه‌های مختلف پژوهشی استفاده می‌کنند، به این دلیل که اغلب راه کارهای خود را از یاخته‌های تحقیقاتی که انجام می‌دهند، بدست می‌آورد. تمام روشهای رایج در روانشناسی و علوم انسانی کاربرد خوبی در این تحقیقات دارد، از جمله روشهای مشاهده ، مصاحبه ، پرسشنامه نگرش سنجی و ... .

روانشناسی صنعتی سازمانی چرا؟

          به طور کلی روانشناسان صنعتی سازمانی رفتار را در موقعیت‌های كاری مورد مطالعه و بررسی قرار می‌دهند. روانشناسی صنعتی سازمانی دارای دو جهت است: علم و عمل.   

عنوان روانشناسی صنعتی سازمانی، با حفظ تفاوت‌های مفهومی موجود، در انگلستان روانشناسی حرفه‌ای،‌ بیشتر كشورهای اروپایی روانشناسی كار و سازمانی، كانادا و استرالیا روانشناسی صنعتی سازمانی و آفریقای جنوبی روانشناسی صنعتی اتلاق می گردد و تحت این عنوان‌ها روانشناسان به كار و فعالیت می‌پردازند.

در جامعۀ آمریكا به عنوان مهد روانشناسی دنیا، تقریباً چهاردرصد از كل روانشناسان در زمینۀ صنعتی سازمانی فعالیت دارند، این در حالی است كه در كشور ما تعداد روانشناسان صنعتی سازمانی، دارای مدرك تحصیلات دانشگاهی فوق‌لیسانس و بالاتر در این رشته به صورت خالص، از شمار انگشتان دو دست نیز كمتر است.

تقریباً نصف كل روانشناسان در جامعه آمریكا در حیطۀ تخصصی روانشناسی بالینی و روانشناسی مشاوره كار می‌كنند و همین عامل می‌تواند به طور كلی منجر به شكل‌گیری نوعی قالب فكری نسبت به فعالیت روانشناسان گردد. به نحوی كه در جامعه خودمان به وضوح شاهد این پدیده‌ایم. تعریفی كه جامعۀ ما از روانشناسان و روانشناسی ارائه می‌نماید حاكی از خلاصه شدن روانشناسی در سر و كار داشتن با بیماران روانی است.

سالیان پیش بلوم و نیلور (۱۹۶۸) روانشناسی صنعتی سازمانی را این چنین تعریف كردند:

« كاربرد یا گسترش حقایق و اصول روانشناختی به مشكلات انسان‌هایی كه در زمینۀ صنعت و تجارت كار می‌كنند.»

به طور کلی روانشناسان صنعتی سازمانی رفتار را در موقعیت‌های كاری مورد مطالعه و بررسی قرار می‌دهند. روانشناسی صنعتی سازمانی دارای دو جهت است: علم و عمل.

جهت اول: روانشناسی صنعتی سازمانی دارای حق قانونی تفحص علمی است، و علاقه‌مند به رشد و توسعۀ دانش در موضوع انسان در محیط كار.

جهت دیگر: روانشناسی صنعتی سازمانی ـ جهت حرفه‌ای ـ مربوط به كاربرد دانش برای حل مشكلات واقعی دنیای كار است. یافته‌های پژوهشی روانشناسی صنعتی سازمانی را در زمینه‌های استخدام بهتر كاركنان، كاهش غیبت، بهبود ارتباطات، افزایش خشنودی شغلی و حل مشكلات بی‌شمار دیگر دنیای كار، می‌توان به كار گرفت.

روانشناسی صنعتی سازمانی چیزی بیش از یك وسیله است كه در اختیار رهبران تجارت و صنایع قرار گیرد، تا فقط بتواند كارآیی واحد ایشان را افزایش دهد.

متد علم روانشناسی عینی است، چون بر مشاهده متمركز است. روانشناسان رفتار انسان را مشاهده می‌كنند ـ حركت‌ها، سخنان و كارهای خلاق. این رفتارها تنها جنبه‌های موجود انسان است كه می‌توان آنها را به صورت عینی مشاهده كرد (مثل دیدن و شنیدن) و اندازه‌گیری و ثبت نمود. چیزهای دیگری نیز هستند كه به طور مستقیم قابل مشاهده نیستند و همچون جنبه‌های ناآشكار انسان مثل انگیزه‌ها، عواطف، ادراك، تفكرات و احساسات ولی به طریقی رفتار انسان را تحت تأثیر قرار می‌دهند. مثلاً، انگیزه‌ كه به عنوان یك سایق درونی مشاهدۀ آن غیرممكن است ولی بر عملكرد تأثیر مستقیم دارد و قابل مشاهده و اندازه‌گیری است. بنابراین آثار انگیزه قابل مشاهده است. یك فرد عصبانی رفتارهای بسیاری همچون صورت برافروخته، تنفس تند و مشت‌های گره كرده را نشان می‌دهد. فردی كه نیازی بسیار به پیشرفت دارد رفتاری متفاوت‌تر از فردی كه نیازی اندك به پیشرفت دارد، از خود بروز می‌دهد، چه در شغل، چه در یك میهمانی و یا در یك آزمون روانشناختی.

هوش را به طور مستقیم نمی‌توانیم مشاهده كنیم، اما رفتارهای بسیاری را كه نشانه‌هایی از سطح هوشی متفاوت‌اند می‌توانیم مشاهده كنیم.

روانشناسان صنعتی سازمانی رفتار كاركنان را در مشاغلشان تحت شرایط كنترل دقیق و نظام‌مند مشاهده می‌كنند. آنان پاسخ رفتاری، چون تعداد قطعات تولید شده در یك ساعت، تعداد كلمات تایپ شده در یك دقیقه و یا كیفیت تصمیم‌گیری‌های مدیریتی و را ثبت می‌كنند. آنان شرایطی را كه تحت آن یك شغل انجام می‌گیرد، را تغییر می‌دهند و سپس هرگونه تفاوت نتیجه در كاركردها را اندازه‌گیری می‌كنند.

روانشناسان صنعتی و سازمانی در چهار زمینهٔ اصلی می‌كوشند. در دانشگاه‌ها روانشناسان صنعتی و سازمانی بیشتر عالم هستند در زمینه‌های مشاوره بیشتر به كار گیرنده علم بوده‌اند و در دولت و تجارت و صنایع، تركیبی از هر دو می‌باشند.

روانشناسی صنعتی سازمانی برای شما چه مفهومی دارد

حرفۀ شما و هر فرد دیگری یك احساس هویت و جایگاه (منزلت) برای شما و دیگران فراهم می ‌كند كه در حقیقت بیانگرآن است كه شما « كی» هستید. شغل شما شاید شرایطی را برایتان فراهم كند كه مهارت جدیدی را یاد بگیرید و درگیر چالشی تازه شوید. همچنین آن شغل موجبات پاداش اجتماعی را دربرآوردن نیاز شما به تعلق داشتن به گروهی خاص فراهم می ‌نماید و این آسودگی خاطر در شما ایجاد می ‌كند كه فردی مورد قبول و با ارزش برای همان گروه هستید. یك شغل می ‌تواند فرصت‌های دوست‌یابی را برای شما فراهم آورد و شرایطی را مهیا نماید كه بتوانید با افرادی كه به آنها علاقه‌مندید، ملاقات نمایید.

از سوی دیگر كار می ‌تواند برای سلامتی شما خطرناك باشد. علاوه بر خطرات بدنی موجود در اغلب محیط‌های كاری، شرایط نامساعد كار می ‌تواند اضطراب و محرومیت را پدید آورد. اگر شما در كار خود خسته شدید تمام برنامه‌هایتان برای پیشرفت بی ‌نتیجه خواهد ماند و یا از مافوق خود خشمگین خواهید شد و در پایان کار روزانه این نارضایتی را به خانه خواهید برد و بستگان و خانواده و دوستان خود را متأثر خواهید كرد.

استرس‌های كاری به عدم سلامت روانی و جسمانی منجر می‌گردند. یك مطالعۀ تحقیقی طولی نشان داد كه خشنودی شغلی یك پیش‌بین مهم برای طول عمر می ‌باشد. كاركنانی كه از شغل خود خشنوداند عمر طولانی ‌تر از آنهایی دارند كه از شغل‌شان ناخشنودند.

یكی از مهمترین تصمیم‌هایی كه انسان در طول زندگی خود می‌گیرد انتخاب یك شغل به نحوی است كه با علایق، مهارت‌ها و خلق و خوی او هماهنگ باشد. به همین دلیل مطالعه و آشنایی با رشتۀ روانشناسی صنعتی سازمانی شاید بیشترین رابطه شخصی را با زندگی حرفه‌ای شما در آینده داشته باشد. یافته‌ها و كنش‌های روانشناسان صنعتی سازمانی در سازمان‌ها از توانایی‌های شما لزوماً حمایت می‌كند و وضعیت شما را در سازمان مشخص خواهد كرد، از جمله شیوۀ انجام وظایف شغلی شما، منزلت و میزان حقوق، سطح مسئولیت و آن رضایت شخصی را كه می‌خواهید به آن برسید، تعیین خواهد نمود.

روانشناسی صنعتی سازمانی و شغل شما

برخورد رسمی شما با روانشناسان صنعتی سازمانی، هنگام پركردن فرم تقاضای استخدامی، مصاحبه، انجام تست‌های روانشناختی و سایر ابزارهای گزینش است كه از این ابزارها در جهت تطبیق شغل مورد نظر با فرد متقاضی و فرد با شغل مورد نظر بهره می‌گیرند و به عبارتی می‌خواهند مشخص كنند كه آیا شخص متقاضی برای شغل مورد نظر مناسب است یا خیر و همین‌طور آن شغل برای آن شخص.

بعد از فرایند انطباق، پیشرفت شما در سازمان وابسته به عملكردتان در انجام كار و برنامه‌های آموزشی خواهد بود كه این ارزیابی توسط معیارهای تهیه شده توسط روانشناسان صنعتی سازمانی انجام خواهد گرفت و در زمان ارتقا، آزمون‌های خاص دیگری در رابطه با تعیین این‌كه آیا شما برای ارتقا مناسب هستید یا خیر؟ انجام خواهد گرفت. اغلب تصمیم‌های واحد درباره ارتقای به سطح متوسط یا بالا و دادن پاداش به توصیه‌های روانشناس صنعتی سازمانی، سازمان نیاز دارد. مدیران شركت‌ها و سازمان‌ها در هنگام احراز این پست و بعد از عهده‌دار شدن آن باید نسبت به عوامل انگیزشی و عاطفی گوناگون افرادی كه برای آن‌ها كار می‌كنند، آگاه و حساس باشند. مدیران در جهت هدایت زیردستان، برانگیختن و دلگرم نگه داشتن آنان به آگاهی از تحقیقات روانشناسی صنعتی سازمانی دربارۀ این عوامل نیاز دارند.

اگر شما زیردست مستقیم ندارید و به عنوان مهندس، حسابدار و یا تكنسین در میان دیگر كاركنان كار می‌كنید، باید مهارت‌های روابط انسانی را به خوبی كسب نمایید. دانستن این‌كه چگونه با دیگران كنار بیایید می‌تواند معانی متفاوتی میان شكست و پیروزی داشته باشد. شما طالب موفقیت و رشد سازمانی كه در آن كار می‌كنید، هستید. سازمان باید محصولات خود را با بالاترین اثربخشی و كیفیت تولید نماید. ماشین‌آلات، تجهیزات و شرایط كاری باید جوّ كاری موّلد را ایجاد نماید.

روانشناسان صنعتی سازمانی در جهت كمك به طراحی محیط كارخانه در راستای به حداكثر رساندن كارایی و تولید اقدامات مؤثری می‌كنند. فرآورده‌های كارخانه باید به نحوی بسته‌بندی و تبلیغ و بازاریابی گردد كه مردم برای خریدن آنها جلب شوند. روانشناسان صنعتی و سازمانی در تمام این فعالیت‌ها نقش مؤثری را ایفا می‌كنند.

روانشناسان صنعتی سازمانی، در تمام سطوح زندگی سازمانی، برای كاركنان وكارفرمایان خدمات اساسی ارائه می‌كنند. روانشناسی كه در دنیای كار كاربرد دارد برای دو موضوع ارائه خدمت می‌كند. « برای شما و برای سازمان شما» یكی نمی‌تواند بدون آن‌كه دیگری منتفع گردد سود ببرد.

روانشناسی صنعتی سازمانی و زندگی روزانه شما

روانشناسی صنعتی سازمانی در زندگی شخصی شما كاربرد بیشتری دارد تا در زندگی شغلی شما. این علم نگرش‌ها و رفتارهای شما را در سایر نقش‌ها تحت تأثیر قرار می‌دهد. برای مثال، به عنوان مصرف كننده، رأی دهنده و راننده. چه نیرو و عاملی در استفاده از یك نوع خمیر دندان خاص و نوع ماكارونی كه مرتباً آن را مصرف می‌كنید، انتخاب شما را تحت تأثیر قرار می‌دهد؟

آگهی‌های تجاری به ما می‌گویند كه پوشیدن فلان لباس، استفاده از نوع اودكلن خاص و سوار شدن در فلان خودرو، مقبولیت عام ما را بیشتر می‌كند و سبب افزایش موفقیت ما خواهد گردید. اغلب كسانی كه این نیازها را تشخیص می‌دهند و ایجاد می‌نمایند و در جهت برآوردن آنها شعار می‌دهند، روانشناس‌اند. تكنیك‌های روانشناسی برای ترویج و تبلیغ كاندیداهای سیاسی مورد استفاده قرار می‌گیرند. كسب آرای عمومی نیازمند كسب آگاهی رهبران سیاسی است از این‌كه مردم در مورد نكات مختلف چه احساسی دارند.

روانشناسان در طراحی و طرح‌ جلوه‌ها و تابلوها به مهندسان مثل وسایل نشانگری كه در جلو خودرو تعبیه شده است، كمك می‌كنند. برای اطمینان از این‌كه استفاده از تابلوها آسان و نمایش‌های بصری مطلع‌كننده و برای تفسیر آسان باشند. شكل و رنگ‌های علائم بزرگراه‌ها نتیجه تحقیقات روانشناسان صنعتی سازمانی است. روانشناسان اتاقك خلبان در هواپیما، وسایل خودكار تلفن‌ها، اجاق‌های میكروویو، و نمایشگر (مونیتور) و كی‌بورد و نوت بوک را به نحوی برای ساخت طراحی می‌كنند كه استفاده‌كنندگان از این وسایل آن‌ها را هم دوست داشته باشند و هم برای آنان كارآیی داشته باشد.

مفهوم روانشناسی صنعتی سازمانی برای كارفرمایان

مشكلی به نام غیبت كاركنان در نظر بگیرید. تكنیك‌های مورد استفاده روانشناسان صنعتی سازمانی برای كاهش غیبت می‌تواند صرفه‌جویی بسیار قابل توجهی را به دنبال داشته باشد.

یك مشكل بسیار مهم و قابل توجه از مشكلات سازمان‌ها ترك كار است. با ترك كار یك كارمند و یا كارگر، شركت سرمایه‌گذاری‌های مصروف روی آن فرد را كه برای انتخاب و آموزش او هزینه كرده از دست می‌دهد و سپس از نو باید فرد جایگزین او را گزینش و آموزش دهد و برای فرد تازه استخدام دوباره سرمایه‌گذاری نماید.

مطالعات انجام گرفته توسط روانشناسان صنعتی سازمانی و به كارگیری راه‌های پیشنهادی آنان می‌تواند به میزان قابل توجهی سبب كاهش ترك كار گردد.

یكی دیگر از علایق اصلی روانشناسان صنعتی سازمانی خشنودی شغلی است. بهبود نگرش نیروی كار از شغل و كارفرما می‌تواند شكایات و دیگر مناقشه‌های كاركنان را كاهش دهد و سبب كاهش غیبت، دیرآمدگی، ترك كار، كم‌كاری، تولید بنجل (بدون كیفیت) و حوادث گردد. روش‌های مناسب گزینش كاركنان كه توسط روانشناسان صنعتی سازمانی طراحی شده به حصول این اطمینان كه متقاضیان شایسته استخدام گردند، یاری می‌رساند.

به طور كلی استفاده از آزمون‌ها در برنامه‌های گزینش، ورود تعداد افراد استخدام شده فاقد صلاحیت را به میزان ۶۱ درصد كاهش داده است.

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 14 خرداد 1393 ساعت: 12:25 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,,
نظرات(0)

مکتب روانکاوی فروید

بازديد: 913

 

جايگاه روانكاوي در تاريخ روان شناسي

روانكاوي يا روان تحليل گري و نام زيگموند فرويد در سرتاسر دنياي نوين براي بيشتر مردم آشناست. گر چه ساير چهره هاي پيشرو در تاريخ روان شناسي، مانند فخنر، وونت و تيچنر خارج از روان شناسي حرفه اي كمتر شناخته شده اند، فرويد در ميان عامه مردم از شهرت فوق العاده اي برخوردار است. بيش از چهل سال پس از مرگ فرويد نيوزويك نوشت كه بدون او تفكر قرن بيستم به دشواري قابل تصور است. او يكي از معدود افرادي است كه در تغيير شيوه تفكر ما درباره خودمان نقش اساسي داشته است.

روانكاوي با ساير مكاتب روان شناسي همزمان است. وضعيت را در سال 1985 در نظر بگيريد، سالي كه فرويد نخستين كتابش را انتشار داد و آغاز رسمي جنبش نوين خود را مشخص كرد. وونت در ان زمان 63 سال داشت. تيچنر كه تازه 28 ساله شده بود فقط دو سال پيش از ان به دانشگاه رفته بود و تدوين نظام ساخت گرايي اش را به تازگي آغاز مي كرد. روح ساخت گرايي در آمريكا در حال رشد بود. روان شناسي رفتار گرايي و روان شناسي گشتالت هيچ كدام شروع نشده بود. واتسون در ان هنگام 17 سال و ورتايمر 15 سال داشتند.

با وجود اين در هنگام مرگ فرويد در سال 1939 ، چشم انداز كلي روان شناسي تغيير يافته بود. روان شناسي وونت، رفتارگرايي و كاركردگرايي به صورت تاريخ درآمده بودند. روان شناسي گشتالت از سوي آلمان به سوي ايالت متحده ريشه مي دوانيد، و رفتارگرايي شكل مسلط رفتار در آمريكا شده بود.

بر عكس ديگر مكاتب، روانكاوي نه محصول پژوهش هاي دانشگاهي بود نه محصول علم محض،  ‌بلكه از درون روانپزشكي برخاست كه تلاش مي كرد كساني را كه جامعه به آنان برچسب بيماران رواني مي زد، درمان كند. بدينسان روانكاوي يك مكتب فكري روان شناسي كه به طور مستقيم با ساير مكاتب قابل قياس باشد نبود، و هنوز هم نيست.

 

 

روانكاوي از نظر هدف، موضوع مطالعه، و روش از همان ابتدا از خط فكري روان شناسي دور شد. موضوع مورد مطالعه آن رفتار نابهنجار است، كه تا اندازه اي از سوي مكاتب مورد غفلت قرار گرفته بود، روش اوليه آن به جاي آزمايش كنترل شده آزمايشگاهي، مشاهده باليني است. همچنين روانكاوي با ناهشياري سرو كار دارد، موضوعي كه از سوي ساير مكاتب فكري در روان شناسي اساساً ناديده گرفته شده بود.

با اين وجود روانكاوي ويژگي هاي زمينه اي مشتركي با كاركردگرايي و رفتارگرايي دارد. همه آنها از روح ماشين گرايي، از كارهاي فخنر در پسيكوفيزيك و از افكار انقلابي داروين تأثير پذيرفته بودند.(داون پي شولتز، سيدني الن شولتز1384)

اهميت مطالعه روانكاوي:

بانظر به اين كه روانكاوي اولين نظامي است كه به طور كامل به بررسي نيروي انگيزشي و شخصيت پرداخته است وهمچنين اين تئوري مسائلي را كه تا زمان پيدايش آن به صورت تابو به آن نگريسته مي شد ولي در عين حال در تكوين شخصيت ، مبين چگونگي رابطه فرد با ديگران و احتمالاً نيرومند ترين نيروي انگيزشي انسان يعني مسائل جنسي را به دقت مورد بررسي قرار داد و بر آن تاكيد كرد كه به علت همين تاكيد مخالفتهاي جدي با اين نظريه صورت گرفت. اين مسائل چيزي جز امر جنسي نبود كه بنا برمدل روانكاوي مسائل جنسي از بدو تولد تاثير چشم گيري بررشد شخصيت دارد .

علاوه بر اين، مكاتب بعد از نظام روانكاوي كه فرويد آغاز گر آن بود، به نحو چشم گيري تحت تاثير روانكاوي بوده اند . همچنين، اين نظريه به دليل ارائه تصوير جديدي از انسان، روانشناسي را دستخوش انقلاب و مسير آينده آن را تا حد زيادي تحت تاثير قرار داده است .به دليل اين حقيقت كه اين تصوير تفاوت بسياري با تصوير مورد قبول عام داشت، روانكاوي نه تنها روان شناسي را، كه بسياري از حوزه هاي ديگر انديشه و حيات انساني را تحت تاثير قرار داد، به ويژه حوزه هايي از قبيل ادبيات ،هنر ،تعليم و تربيت ،اخلاق ،جامعه شناسي ،انسان شناسي والهيات.

 

 

گفته اند كه روانكاوي درست به اندازه نظريه هاي كوپرنيك و داروين تصور انسان را از خويش تغيير داده است.همچنان كه كوپر نيك توهم مربوط به وضعيت مركزي زمين و انسان را در جهان از بين برد و داروين هم توهم يگانه بودن انسان در طبيعت زنده را نابود ساخت ،فرويد نيز ضربه اي مهلك بر احتمالاً بزرگترين توهم انسان نواخت ،تصور اين بود كه انسان حاكم بر اعمال و افكار خود است. 

روانكاوي، بالاخص از رهگذر كار زيگموند فرويد، جامع ترين و منسجم ترين نظريه درباره انگيزش و آسيب شناسي رواني را ارائه نموده است، نظريه اي كه هنوز طراوت و تازگي خود را حفظ كرده است. در واقع بينش ها و تحليل هاي فرويد درباره جبرگرايي رواني، اوايل كودكي،و فرايند هاي ناهشيار، تاثير زايل نشدني بر روانشناسي گذاشته است(كورچين، 1983). مفاهيمي مانند آسيب (ضربه)،سوگ، دفاع،روابط شيئي،اظطرب جدايي،و دوره هاي حساس در اوايل كودكي، براي طرز تفكر روان كاوي درباره مشكلات مراجع بسيار تعيين كننده هستند.مع هذا، انواع ديگر روان درماني و روش هاي رفتاري تنها در اين اواخر توجه جدي به اين اصطلاح ها مبذول داشته اند (بالبي،1982).

افزون بر اين، روانكاوي فراتر از يك نوع روان درماني صرف است؛ روان كاوي همچنين نظريه اي درباره رفتار انسان و روش مشاهده است.اس.فرويد (1923) در تعريفي كلي به اين نكته اشاره كرده است((شيوه اي براي تحقيق درباره فرايندهاي ذهني به ويژه پديده ناهشيار، روش درمان مبتني بر اين شيوه، و مجموعه اي از مشاهدات و واقعيت هاي گردآوري شده كه درمجموع ساختار منسجم و يكپارچه نظريه اي در خصوص رفتار انسان را پديد مي آورند))(ارگل،1995؛ص523). روانكاوي، به عنوان نظريه اي در خصوص رفتار انسان، بر دو فرضيه بنيادي متكي است:(الف)جبرگرايي رواني- همه رخدادهاي ذهني علت دارند و هيچ رخدادي به طور تصادفي روي نمي دهد ؛(ب)ناهشياري پويا- بسياري از نيازها،آرزوها، وتكانه هاي اساسي بيرون از آگاهي شخص قرار دارند(برنر، 1973)اما هدف روانكاوي، به عنوان فرايند درماني، اين است كه افراد كمك كند رشد و تكامل شان را تحقق ببخشند؛روانكاوي عمدتاً براي انجام اين كار سعي مي كند محتواي قسمت ناهشيار ذهن رابه

 

 

بخش هشيار بياورد و سازمان ساختارهاي رواني (خود)را كه دنياي واقعي، به ويژه دنياي واقعي روابط بين فردي،را دريافت نموده و با آن كنش متقابل دارد،نيرومند سازد(گرينسون،1967).

در اينجا بي مورد نيست يادآوري شود كه چنانچه توضيح داده شد روانكاوي فرويد فلسفه لهو و لعب نيست. راست است كه فرويد جنسيت را پايه مهم شخصيت انساني معرفي كرده و بخصوص در هيستري سركوب شدن آنرا علت كسالت دانسته است، اما درمان را غرق شدن در عياشي جنسي ندانسته است (بيماري به علت قوي بودن غريزه جنسي در اين اشخاص پيدا نمي شود بلكه به علت غير صحيح با آن ايجاد مي گردد)(جرالد اس . بلوم ، 1352).

قبلا ديديم كه در قرن نوزدهم پزشكان اعصاب مي خواستند علل جسماني بيماري هاي رواني را كشف و به وسيله رفع آنها بيمار را درمان كنند .فرويد در جهت معكوس آنها رفت . يعني با روش رواني، به كشف علل رواني بعضي بيماريها ، (روش و طرز برخورد شخص بيمار با موانع زندگي)پرداخت و نشان دادن كه بعض عوارض جسماني همراه با بيماريهاي رواني علت رواني دارند. مثلا در بيماران مبتلا به هيستر فلجهاي جسماني زيادي ديده مي شود كه آزمايشهاي پزشكي نمي توانند آنها را تاييد كنند .مثلا بيمار قادر نيست دستش را حركت دهد، در حاليكه عضلات و اعصاب دستكاملا سالم اند؛ يا درست نمي بيند،   در حاليكه چشم پزشك هيچ ضايعه عضوي در چشم او تشخيص نمي دهد؛ يا مرتب قي  مي كند و قادر به غذا خوردن نيست، در حاليكه پزشك متخصصدستگاه گوارش علت موجهي براي اين حالت نمي يابد. پيش از آن بيماران هيستريك را درغگو مي شناختند.فرويد نشان داد كه در اين بيماران اعضاي بدن تحت تاثير بيماري رواني واقعا قدرت عمل خود را از دست مي دهند. روش درمان فرويد خيلي ثمربخشتر بود.معذلك او رقيب و مخالف پزشكان اعصاب نبود و راهي را كه آنها دنبال مي كردند مورد تحقير قرار نداد . چه روش فرويد محدود به يك دسته از بيماريهاي رواني است كه آنها را نوروز مي ناميد و در مورد دسته ديگر بيماريهاي رواني به نام پسيكوز موثر نيست. فرويد نخستين كاشف ضمير ناخوآگاه نيست، چنانچه اشاره شد قبل از او ديگران آن را درك كرده بودند ولي او نخستين كسي است كه نقش آن را در ساختمان و و طرز كار روان نشان داده است.يك دسته از پيروان او كه مهم ترين آنها فرانتس

 

الكساندر رئيس سابق موسسه روانكاوي شيكاگو است با پيروي از قسمتي از نظريات فرويد و تكميل آنها پايه و علت عده زيادي از بيماريها را كه ظاهرا جزء بيماريهاي عمومي به نظر مي آمد ند رواني معرفي كردند. الكساندر مي گويد مثلا ظهور مرض قند حلقه آخر يك سلسله پديده هايي است كه تجزيه ادرار و خون مريض حلقه هاي پيشين را نمي تواند معرفي كند. اين بيماريها را بيماريهاي "رواني- تني" و اين رشته مهم جديد پزشكي را "پزشكي-تني"مي نامند.

فرويد روشي براي درمان نوروزها ساخته كه تا امروز در اين راه وسيله منحصر به فرد است. در حقيقت همه روشهاي روان درماني كه به وسيله تماس اجتماعي مي كوشندفرد را معالجه كنند، بر پايه روش فرويد ساخته شده اند. مترجم در اينجا نمي خواهد وارد بحث درباره ارزش پزشكي آن شود. يقينا اگر روانكاوي فرويد جز يك روش درماني چيزي ديگري نبود، سازنده آن در طول زمان اينقدر شهرت پيدا نمي كرد و آثار او مورد بحث و جدال واقع نمي گشت . فرويد علاوه بر روش درماني يك سلسله اطلاعات وسيع راجع به طرز كار روان انساني داده است. اگر چه از نظر علمي بر روش تحقيق او به حق انتقادهايي كرده اند، با اينهمه اين انتقاد پذيري روش پژوهشهاي او خود يك دليل نبوغ اين مرد بزرگ است. چه استخوان بندي نظريات او نقطه حركت بسياري از تحقيقات علمي روان شناسي شده است كه نتيجه گيريهاي اورا به رغم ضعف روش پژوهشش تاييد كرده اند. بنا بر اين فرويد نه فقط پدر روانپزشكي نوين است بلكه روانشناسي امروز نيز فوق العاده مديون اوست. درباره ارزش پزشكي كشف او نظرهاي فراواني ابراز شده است . خود او متواضعانه روانكاوي را فقط در نوروز موثر مي دانست و مي گفت براي موفقيت بيشتر بايد منتظر كشفيات زيستشيمي شويم.امروزه هم روانپزشكان مجرب و محتاط استعمال روانكاوي را در مورد بيماريهاي رواني واقعي مانند اسكيزوفرني و پارانوياو صرع و پسيكوزتحريك- افسردگي و آشفتگي روانيو جنون پيري و كم هوشي شديد مضر و خطر ناك مي دانند.

فرويد از 1902 در وين در ميان پزشكانپيرواني يافت. از 1906 بر تعدادآنها افزوده شد. از طرفداران او آدلر اطريشي و يونگ و بلولر سويسي و كار آبراهام مقيم برلين و رانك اطريشي فرنتسي مقيم بوداپست را مي توان نام برد كه اغلب آنها در سالهاي بعد با او اختلاف عقيده پيدا كردند و از او

 

جدا شدند.  آدلر پايه تحريك شخصيت انساني را ميل به توانايي قرار داد. يونگ چنانچه در متن كتاب ديده خواهد شد، از " ضير ناخودآگاه احتماعي"سخن گفت.

فرويد در سالهاي آخر عمر از بيم دستگاه هيتلري به انگلستان مهاجرت كردو در سال 1939 در آن كشور درگذشت. اما روانكاوي در كشورهاي متمدن جهان رشد و تحول بسيار يافته و از آن شعب مختلفي منشعب شده اند . در خود روانكاوي سه تمايل مهم و اصلي مي توان تشخيص داد:

1) روانكاواني كه در درمان مي كوشندآآاا   آ   به اعماق دور ضمير ناخودآگاه مراجعه كنند. اين روانكاوان براي سال اول زندگي نقش اصلي را در شخصيت قائلندو توضيح برخوردهاي عاطفي بعدي مانند اوديپ و اضطراب اختگي و غيره را توضيحات سطحي مي شمارند. مظهر اين تمايل ملاني كلاين انگليسي است.

2) روانكاوي كه تقريبا خطي مشي فرويد را مي پيمايند و پيرو وفادار او مانده اند نمونه آنها دختر فرويد به نام آنا فرويد است.

3) روانكاوي كه به روشهاي دفاع بيمار در برخورد با حالات فعلي اش توجه دارند. سر دسته هاي آنها را مي توان رانك و كارن هورناي  معرفي كرد.(جرالد اس.بلوم،1352).

مقايسه روانكاوي و روانشناسي

چنانچه ديده شد روانكاوي و روانشناسي علمي شانه به شانه هم در آخر قرن نوزدهم به وجودآمدند و در قرن بيستم رشد كردند.با اينهمه اين دو دانش، كه باهم ارتباط بسيار دارند، هم موضوعشان از هم مختلف است هم طرز تحقيقاتشان.

روانكاوي با تفسير تداعي افكار، تفسير روياها، تفسير اعمال سهوي و شخصيت، انسان بيمار را  به منظور معالجه او مورد تحقيق قرار مي دهد. لذا روانكاوي در اصل يكي از شعبه هاي روانپزشكي است. معهذا اطلاعاتي كه ضمن اين روش درمان بدست آمده وارد روانشناسي و هنر شناسي شده است. روانكاوي به نمايلات ناخودآگاه انسان دسترسي دارد. آزمونهاي برون افكن كه بعد در روانشناسي ساخته شده اند ملهم از نظيه هاي روانكاوي اند. تا كنون تنها روانكاوي توانسته است ساختمان و طرز رشد جنبه عاطفي شخصيت انسان را توضيح دهد.

 

نبايد روشهاي روانكاوي  را با روشدرون نگري كه قبلا بي اعتباري آن مورد بحث قرار گرفت اشتبا كرد. روانكاوي بر اساس شهادت صريح شخص نيست. روانكاو از گفته هاي بيمارش مطالبي درك مي كندكه خود بيمار متوجه نيست. آنچه بيمار براي روانكاو نقل مي كند ولو اينه دروغ باشدبراي روانكاو دلااتگر است. خلاصه روانكاو به ساختمان دروني "ساختمان عاطفي" شخص توجه دارد، به روانكاوي در طرز تحقيق قوانين و خصوصيات رفتار و شخصيت انسان انتقادهايي شده است، چه همواره در تفسير رويا و تفسير تجسمهاي بيمارو اعمال سهوي او از بين روانكاوان مختلف، به رغم وجود قوانين كلي براي آنها تفات نظرهايي موجود خواهد بودكه نظر درماني مهم نيستند ولي از نظر پژوهشهاي علمي يك نقطه ضعف مهم تلقي مي شوند. از اينرو در سالهاي اخير براي كسب اطمينان از استحكام استنتاجهاي رو.انكاوان، نظريه هاي روانكاوي را با روش روانشناسي مورد پژوهش قرار مي دهند.

روانشناسي با مشاهده و آزمايش، رفتار خارجي موجود زنده را به منظور پيش بيني استعدادها و واكنشهاي آن مورد پژوهش قرار  مي دهد. روانشناس نتايج مشاهدات و آزمايشهاي خود را به كمك روشهاي رياضي تفسير مي كند، از اين رو روش  پژوهش روانشناسي به روشهاي پژوهش علوم فزيك و شيمي نزديكتر است. با اين همه چون در روانشناسي تعداد عوامل مسبب خيلي بيشتر است تا در فزيك و شيمي، بعلاوه اندازه هاي روانشناسي هنوز دقت اندازه هاي فيزيك و شيمي را ندارند، در حال حاضر رفتار، بخصوص رفتار انسان صد در صد پيش بيني پذير نيست بلكه به عنوان احتمال قوي بيان مي شود. هدف روانشناسي  شناختن انسان سالم است به منظور هدايت او در زندگي. روانشناسي رفتار حيوانات رابخصوص به منظور بهتر شناختن رفتار انسان مطالعه مي كند، چه مطالعه رفتار حيوان آسانتر است و در عين حال رفتار حيوان و انسان تابع قوانين واحدند. روانشناسي بيشتر به منظور خارجي شخصيت انسان توجه دارد.وجه اشتراك روانكاوي و روانشناسي اين است كه هر دو شخصيت انسان را مطالعه مي كنند.

 

 

 

ابداع روانكاوي

هيچگونه شرح تاريخي يا جامعه شناختي از پيشرفت علم قادر نيست ظهور ناگهاني روانكاوي و كشفيات آن در مورد جريانات ناخودآگاه روانشناتسي را تشريح كند .در بخش نهايي قرن نوزدهم بسياري از مردماني كه در وين يا شهرهاي مهم ديگر اروپايي رشد يافته بودن و تعليمات پزشكي را گذرانده بودند، در جهت روانشناسي فيزيولوژيك سنتي گام برداشته بودند ولي فقط فرويد بود كه به كار در عصب شناسي پرداخت ،بعد درمان با خواب مغناطيسي را در موارد هيستري به كار گرفت و در تهايت روانكاوي را ابداع كرد .تغيير جهت فكري او بخشي به دليل شرايط اجتماعي و موقعيت دانش علمي زمان او بود ولي از سويي هم نبوغ او و مشكلات خصوصي او بود كه او را نسبت به مشكلات مشابه در ديگران حساس كرده بود .

فرويد اولين گام كوچك خود را به سوي ابداع روانكاوي نه به صورت طراحي آن بلكه در پاسخ به درخواست يكي از بيمارانش برداشت .اين بارونس فني موزر بيوه چهل ساله اي بود كه فرويد در كتاب مطالعات راجع به هيستري او را خانم امي فون ان ناميده است.اين خانم در سال 1889هنگامي كه از پرش عضلات چهره ،او مارهاي پرپيچ و تاب و موش هاي مرده، خواب هاي ترسناكي در مورد كركس ها و حيوانات وحشي درنده، قطع پي درپي كلامش به وسيله سرو صداهايي كه با دهانش ايجاد مي كرد، ترس از اجتماع و نفرت از بيگانگان در رنج بود به دنبال فرويد فرستاد .

فرويد به مرور زمان با استفاده از روش روان پاك سازي بروئراو رااز بسياري از عوارضش رهانيد-اين خانم اولين بيماري بود كه فرويد اين روش را در باره اش به كار برد-او همچنين از روش نانسي در نظريه پس از خواب مغناطيسي نيز بهره گرفت. همان گونه كه بعد ها در مطالعات نوشت:

موفقيت درماني در مجموع قابل توجه بود، ولي پايا نبود .تمايل بيمار به درگير شدن در بيماري با روش مشابه و بر اثر آسيب رواني جديد از بين نرفته است .هركس بخواهد درمان قطعي چنين مواردي از هيستري را به عهده بگيرد ،بايد خيلي بيشتر از آنچه من سعي داشتم وارد آن پديده پيچيده بشوم.ولي او از خانم امي چيز بسيار پر اهميت تري را ياد گرفت .وقتي از او خواست تا ان ماجراي آسيب زا را كه در او عوارضي ايجاد كرده بود به ياد بياورد، خانم امي اغلب با خستگي و مكررگويي،

 

بدون بازگويي چيزي مربوط به قضيه، وقت كشي مي كرد .يك روز فرويد از او پرسيد كه چرا مشكلات سوء هاضمه دارد و اينها از كجا ايجاد شده است :

پاسخ او كه با قدري تمجمج همراه بود اين بود كه نمي داند .و من از او درخواست كردم كه فدا جواب بدهد .او سپس با لحني حاكي از اعتراض و غرولند به من گفت كه من نمي بايستي مداماز او سئوال كنم كه اينها از كجا آمده اند بلكه مي بايستي بگذارم آنچه را مي خواهد بگويد .

اين به نفع فرويد بود و او احساس كرد اين مسئله درخواست مهمي بوده و اجازه داد او طبق ميلش عمل كند.آن خانم راجع مرگ همسرش صحبت كرد و درآن مرحله قدري سرگردان شد،بالاخره به تهمت هاي رسيد كه به وسيله افراد خانواده همسرش و يك((روزنامه نويس مجهول))مبني بر اين كه او همسرش را مسموم كرده است بر سر زبان افتاده بود.با اين كه اين ماجرا با مشكلات سوءهاضمه او هيچ ارتباطي نداشت،براي فرويد مشخص شد كه چرا او اين قدر منزوي و غير اجتماعي است.و چرا اين همه از بيگانگان نفرت دارد؛اصرارهاي قبلي اين افكار مهم را بيرون نياورده بود ولي وقتي بيمار آزاد گذاشته شد،اين نتيجه به دست آمد.او تشخيص داد كه به رغم ظاهر خسته كننده اي كه دارد، اگر بگذارد بيمار هرچه به ذهنش مي رسد بگويد،راه موثر تري براي نفوذ به خاطرات پنهان شده است تا ترغيب و كاوش كردن،اين امر در نهايت او را به سوي استفاده از روش ((تداعي آزاد))كه هم براي درمان و هم درتحقيق بسيار پر اهميت است راهنمايي كرد.

فرويد همچنين تشخيص داد كه اين شيوه شايد او را از استغاده از خواب مغناطيسي در بيماراني كه نمي توانستند به خواب مغناطيسي بروند،برهاند.او از بيمارش درخواست مي كرد- و بعد از چندي از چندي از همه بيمارانش- كه در دفتر كار او روي كاناپه اي دراز بكشند، چشمانشان را ببندند،براي يادآوري افكارشان را متمركز كنند،و هر آنچه به ذهنشان مي رسد به زبان بياورند.

اغلب اوقات ذهنشان بي خواب بود؛هيچ چيزي به ذهن خطور نمي كرد،يا اگر هم چيزي به ذهن مي رسيد نامربوط بود. دليل آن هم مشخص بود،فرويد متوجه شده بود كه خاطرات فراموش شده كه تنها با اشكال بسيار زياد باز مي گشتند،همان هايي بودند كه شخص تشخيص مي داد فراموش كند- خاطراتي كه حاوي شرمساري، سرزنش كردن خود،((دردهاي جسماني))،يا صدمات حقيقي بودند.

 

بيماراني كه قادر نبودند وقايع آسيب زا را به ياد بياورند،ناخودآگاهانه از خودشان در برابر درد دفاع مي كردند.

فرويد اين ناتواني در به يادآوري خاطرات دردناك را (مقاومت)ناميد و راهي ابداع كرد تا آن را درهم بشكند.او اولين مرتبه اين شيوه را در 1892 درمورد زن جواني به كار گرفت كه نمي توانست به خواب مغناطيسي برود و خاطرات مفيدي را باز گو كند.فرويد پيشاني او را فشار داد و به او اطمينان داد كه اين حركت بدون لغزش، خاطرات را بيرون ميريخت.و اين اتفاق رخ داد.آنچه بار اول به ذهن آن زن آمد،يادآوري شبي بود كه او از يك مهماني به منزل برگشته بود و در كنار تختخواب پدر بيمارش ايستاده بود؛از آنجا به بعد آهسته و با پيچ و خم به باز گويي افكارش پرداخت و پس از لحظه اي اين درك برايش پيش آمده بود كه از خوشگذرانيش احساس گناه مي كرد چون پدرش با بيماري شديدي بستري بود. تالاخره با تلاش بسيار فرويد او را وادار كرد كه يكي از عوارضش را تشخيص بدهد،درد شديد پاهايش يكي از دلايلي بود كه از آن طريق احساس گناه را كه درنتيجه خوشگذراني پيدا كرده بود از خود دور كند. آن زن بعدها بكلي بهبود يافت و ازدواج كرد.جنبه اساسي اين جريان در اين نبود كه فرويد با دست هايش او را لمس كرده بود بلكه موافقت خود بيمار اصل ماجرا بود.بعدها فرويد چنين شرح داد :

من بيمار اطمينان مي دهم كه درتمام مدت فشار باقي مي ماند. او درمقابل خود يك اثر يادآوري كننده به شكل يك عكس و يا عقيده اي راكه فكرش به وجود مي آيد مجسم مي كند و من او را وادار ميكنم كه اين عكس يا آن عقيده را،هر چه هست به من منتقل كند.او نبايد آن را براي خودش نگاه دارد چون ممكن است فكر كندكه آنچه مي خواسته نباشد،يعني درست همان خواسته او نباشد،با اين كه ممكن گفتن آن برايش بسيار ناخوشايند باشد.درباره آن هيچ انتقادي يا سكوتي نبايد ايجاد بشود، يا به جهات احساسي يا به دليل اين كه بي اهميت دانسته شده است.فقط به اين طريق قادريم آنچه را به دنبالش هستيم بيابيم، و تقريبا با اين روش آن را بدون كمترين لغزش در مي يابيم.

آنچه پيش آمد به ندرت يك خاطره دردناك محوب مي شود بلكه اغلب حلقه اي در زنجيره تداعي استكخ اگر پي گيري شود، آرام آرام به فكر بيماري زا و به مفهوم پنهان آن مي رسد.در

 

مطالعات،فرويد اين جريان را"تحليل"ناميد و سال بعد يعني در 1896استفاده از عبارتروانكاوي را آغاز كرد.

چندي بعد فرويد عنوان كرد كه شيوه فشار كه خود شكلي ديگر از پيشنهاد كردن بود، قابل توصيه نيست، براي اين كه يادآور خواب مغناطيسي بود و در زماني كه كه بيمار سعي داشت برروي خاطراتش تمرمز پيدا كند،حضور پزشك بسيار محسوس مي شد. او در سال 1900 اين روش را رها كرد و پس از آن بر روي پيشنهادهاي شفاهي تكيه مي كرد.

بدين ترتيب در سال 1900 عوامل اساسي اين روش عبارت بودند از آرام دراز كشيدن در روي كاناپه، پيشنهاد مكرر درمان گر مبني بر اين كه تداعي آزاد افكار مفيدي را آزاد مي سازد،موافقت بيمار براي ابراز كردن هر آنچه به ذهنش مي آيد بدون خوداري از بيان يا خودسانسوري و تداعي هاي ناخوآگاهي كه اين جريان در خاطرات و افكار بيمار ايجاد مي كرد.ثابت شد كه اين روش نه تنها در مورد هيستري كاربرد دارد بلكه درمورد ساير بيماري هاي عصبي نيز مفيد است.فرويد ده ها سال اين شيوه را جفت و جور مي كرد ولي اساس آن به منظور دست يافتن به بينش درماني با توجه به روان پويايي ضمير ناخودآگاه همه در مدت دوازده سال بعذ از زماني رخ داد كه او براي اولين بار بيماري را بدون استفاده از خواب مغناطيسي درمان كرد.البته در مورد شيوه روانكاوي مطلب بسيار زيادتري موجود است كه اغلب آنها پوشيده و پيچيده است.چون منظور اصلي ما توسعه علوم روانشناختي و نه مداواي اختلالات رواني است، لازم نيت در اينجا بر روي جزئيات درمان با روانكاوي يا روش هاي گوناگوني كه به وسيله پيران فرويد در مخالفت با نظريه ها و روش هاي درماني او ايجاد گرديد،تكيه كنيم.ولي بايد دو عنصر ديگر درمان با روانكاوي را كه فرويد ابداع كرد در نظر بگيرم،چون اين دو عنصر نه تنها در مورد درمان بيمارانش اساسي بودند بلكه در استفاده او از روانكاوي به عنوان روش تحقيقي كه طبق آن او به كشفات اصلي روانشناختي خود نائل گرديد نيز اهميت داشتند.

اولين عنصر پديده انتقال است.فرويد آن را به اختصار وبه حالت محدودي در مطالعات ذكركرده بود ولي پنج سال بعد در 1900 يك درمان ناموفق او را بر آن داشت تا از آن بيشتر استفاده كند.در

 

آن زمان او درمان دختر هجده ساله اي را آغاز كرده بود كه درگزارش هايش از او به نام دورا نام برده است.آن دو باهم عوارض هيستريك او را زماني برگرداندند كه دورا به وسيله همسايه اش آقاي ك سوء استفاده جنسي قرار گرفته بودولي دورا بعد از سه ماه درست وقتي كه داشت به پيشرفت خوبي مي رسيد،درمان را قطع كرد.فرويد كه سخت يكه خورده بود، مدتي طولاني و با تعمق فكر كرد كه او چرا بايد اين كار را كرده باشد.هنگامي كه يكي از روياهاي اورا درمورد ترك كردن درمان- كه قياسي از فرار كردن او از خانه آقاي ك در زمان پيشروي جنسي بوده مورد بررسي قرار داد-فرويد به اين نتيجه رسيد كه چون خود او زياد سيگار مي كشيد و نفسش بوي تنباكو مي داد او را به ياد آقاي ك انداخته كه او هم سيگاري بودو احتمالا دورا احساساتي را كه نسبت به آقاي ك داشته به فرويد انتقال مي داده است.اگر غير از اين بود،او اساسا به شكست مواجه شده بود.فرويد چنين بيان مي كند:

من مي بايستي به هشدارهايي كه احساس مي كردم گوش مي دادم.مي بايستي به او مي گفتم((حالا تو از آقاي ك به من نقل مكان كرده اي.آيا تو متوجه چيزي شده اي كه باعث سوءظن تو شده كه ممكن است من هم مقاصد شيطاني مشانهي داشته باشم(چه به وضوح و چه پوشيده)كه شبيه آقاي ك باشد؟يا ايا در من متوجه چيزي شده اي يا مي خواهي چيزي درباره من بداني كه با روياي تو مطابقت كندو قبل از اين مورد آقاي ك داشته اي ؟))

فرويد مي گويد يك چونين كاري مي توانست دورا را در اصطلاح احساساتش نسبت به فرويد كمك كند تا درمان را ادامه بدهد و در خودش عميق تر بنگرد و ساير خاطراتش را هم پيدا كند.فرويد نتيجه گرفت كه انتقال را نمي توان متوقف كرد؛پيدا كردن چاره كار مشكل ترين بخش كار است ولي گامي اساسي است در شكستن مقاومت تا ضمير ناخودآگاه را به آگاه تبديل كند:

فقط بعد از اين كه مسئله انتقال حل شد، بيمار به مرحله پذريفتن اعتبار ارتباطي مي رسد كه در طول زمان تحليل شكل گرفته شده است...‌"در درمان"تمامي تمايلات بيمار،از جمله تميلات خصمانه بيدار مي شوند،سپس آنها از طريق ايجاد آگاهي به جانب مقاصد مورد نظر تحليل سوق پيدا مي كند

 

 

...انتقال كه به نظر مي رسد بزرگ ترين مانع و سد راه روان كاوي باشد، قدرتمندترين متحا آن مي شود،به شرط اين كه حضورش هر بار كشف شود و براي بيمار تشريح گردد.

تحليل انتقال،از نقطه نظر درمان،تجربه اي اصلاح شده است كه آسيب را آشكار و ترميم مي كند.اگر فرويد به موقع عمل مي كرد،دورا مي فهميد كه او،بر خلاف آقاي ك(و احتمالا بسياري از مردان ديگر)مي تواند مورد اعتماد قرار گيردو دورا لازم نيست از احساسات آنها نسبت به خودش و يا احساسات خودش نسبت به آنها وحشت داشته باشد.با توجه به ديدگاه روانشناختي، تحليل انتقال يك طريقه تحقيق و تشريح فرضيه انگيزه هاي ضمير ناخودآگاه است كه درپس رفتار غير قابل شرح قرار مي گيرد.

دومين عنصر شيوه تحليلي كه براي فرويد روش اصلي تحقيق روانشناختي گرديد تعبير روياهاست. به رغم اين كه او نتوانست از روياي دورا نشانه انتقال به خودش را دريافت كند، با استفاده از روياهاي بيمارانش به مدت پنج سال توانسته بود به ذخاير ضمير ناخوآگاه دست يابد؛او بعدها تعبير روياها را ((راه سلطنتي به دانش ضمير ناخودآگاه در زندگي رواني ))ناميد.فرويد اولين روانشناسي نبود كه روياها توجه نشان داد؛ در كتاب تعبير روياها(1900)او به 155 مورد بحث اوليه در اين موضوع اشاره نموده است. ولي اغلب روانشناسان روياها را افكاري بي اعتبار،مزخرف و بي معني دانسته اند كه از جريان روح نشات نگرفته است بلكه متاثر از جريانات جسمي است كه خواب را آشفته مي كند.فرويد ضمير ناخودآگاه را تنها افكار و خاطرات بيرون از هشياري نمي دانست بلكه آن را جايگاه تجمع احساسات و وقايع دردناكي مي دانست كه با وارد آوردن فشار به فراموشي سپرده مي شوند و روياها را ماده نهفته اصيلي مي دانست كه آنها را به نمايش مي گذارند واين درحالي است كه ضمير ناخودآگاه محافظ از خدمت معاف شده است.

او فرض كرد كه روياها آرزوهايي را براورده مي سازند كه در غير آن صورت ما را دنبال مي كنندو مقصود اصلي آنها وادار كردن ما به ادامه خوابيدن است. بعضي از روياها نيازهاي ساده جسماني را بر طرف مي كنند. فرويد در تعبير گفته است كه هروقت غذاي پر نمك خورده استدر طول شب تشنه مي شود. و در خواب مي ديده جرعه هاي بزرگ آب مي نوشد. همچنين او روياي يك

 

دوست پزشكش را بازگو مي كند كه دوست داشت شب ها دير بخوابدو يك روز صبح صاحبخانه اش از پشت در صدا كرد ((بلند شو آقاي پپي.وقت رفتن به بيمارستان است.))آن روز صبح پپي تصميم گرفته بود در رختخواب باقي بماندو در خواب ديد كه در بيمارستان بيمار و بستري است، در آن موقع او به خودش گفته بود((چون در بيمارستان هستم، ديگر لازم نيستكه به آنجا بروم ))وبه خوابش ادامه داده بود.

ولي برآورده شدن آرزو در بسياري از روياها ظريف تر و پيچيده تر است.اغلب آرزوهايي كه در ضمير ناخودآگاه پنهان مانده اند در طول وضعيت آرام خواب براي براي ورود به خودآگاه حمله مي كنند؛اگر اين طور بشود، به قدري ايجاد تنش مي كنند تا شخص خوابيده را بيداركنند. فرويد اظهار داشته استكه در حفاظت از خواب،ذهن ناخودآگاه عوامل ناراحت كننده را پوشيده نگاه مي داردو آنها را به شكل عوامل نسبتا بي ضرر تغيير شكل مي دهد. رويادقيقا پر راز و رمز است چون درباره آنچه به نظر مي رسد باشد،واقعا نيست. ولي به وسيله تداعي آزاداز آنچه از رويا به خاطر مي آوريم ممكن است بتوانيم محتويات حقيقي آنچه را پوشيده نگاه داشته شده است تشخيص بدهيم و بدين ترتيب به درون ذهن ناخودآگاهمان نظر بيندازيم.

فرويد پس از تحليل يكي از روياهاي خودش به اين ديدگاه رسيد.در جولاي 1895 او درباره(ايرما)كه زن جواني تحت مداواي او بود خوابي ديد. اين خواب پيچيده است و تحليل فرويد از آن بسيار طولاني است (درحدود يازده صفحه).به طور خلاصه،او ايرما را در سالن بزرگي كه مهمانان بدان جا وارد مي شوند ملاقات مي كند و از گفته هاي ايرما در مي يابد كه در گلو،شكم و معده اش دردهاي خفه كننده اي دارد؛فرويد مي ترسيدكه سر بي توجهي يكي از مشكلات جسمي ايرما را ناديده گرفته باشد؛و بعد از تفاصيل بسيار در مي يابد كه دوست پزشكش اوتو،به ايرما دارويي را در يك سرم آلوده تزريق كرده است و منشا مشكل او همين بوده است.

فرويد در پيگيري مفاهيم حقيقي بسياري از بخش هاي اين خواب از طريق تداعي آزاد به ياد آورد كه روز قبل دوستش اسكارراي متخصص كودكان را ديده بوده است كه ايرما را مي شناسد و راي به فرويد گفته است(او حالش بهتر است ولي كاملا خوب نيست.)اين به فرويد برخورده بود و آن

 

را انتقادي پوشيده دانسته بود به اين معني كه درمان ايرما فقط مقداري موفقيت كسب كرده است.او در خواب حقيقت را پوشيده نگاه داشت و اسكار راي را به اوتو تبديل كردو بقاي عوارض عصبي ايرما را به عوارض جسماني مبدل نمود و او تو را مسئول وضعيت او قرار داد- به عكي خود او كه همواره در مورد سوزن هايي كه مصرف مي كرد خيلي وسواس به خرج مي داد.نتايج فرويد از اين قرار بود:

اوتو در حقيقت با تذكراتش در مورد درمان ناقص ايرما مرا ناراحت كرده بود،و اين رويا برگرداندن آن ملامت به سوي او،براي من انتقام جويي كرد.اين خواب مرا از مسئوليت وضع ايرما به وسيله نشان دادن ساير عوامل موثر،مبرا كرد...اين خواب حالت خاصي از امور را متجلي مي كرد كه من آرزو داشتم آنگونه باشد.بنابرين محتويات آن براورده شدن يك آرزو بود و انگيزش هم آرزو بود.

فرويد از طريق خودآزمايي بي رحمانه و اعتبار دادن به انگيزه هاي كم اعتبارش در رويا شيوه اي را كشف كردكه ارزش آن قياس كردني نيست.او در طي پنج سال بعد حدود هزار روياي بيمارانش را تحليل كرد و در تعبير رويا گزارش نمود كه اين روش يكي از مفيدترين ابزار درمان به وسيله روانكاوي و تحقيق بر روي كاركرد ذهن ناخودآگاه است.

استفاده از جريانات روانكاوي به منظور تحقيق بسيار مورد انتقاد قرار گرفته است چون آن را از جهت روش شناسي نامطمئن مي دانند.تداعي آزاد بيمار و روانكاو را به تغيير رويا راهنمايي مي كند ولي شخص چگونه مي تواندثابت كند كه تعبير صحيح است؟در بعضي موارد ممكن است شواهد تاريخي مبني بر وجود آسيب كه از يك نماد رويا بازسازي شده است ديده شود كه در حقيقت رخ داده است ولي در اغلب موارد مثل روياي فرويد درباره ايرماهيچ دليلي وجود ندارد تا عينا اثبات گردد كه تعبير واقعا محتواي حقيقي رويا را آشكار كرده است.

با وجود اين همان گونه كه هركس كه روياهايش در روانكاوي تعبير شده است مي داند،درضمن تلاش لحظه اي پيش مي آيد كه شخص دچار حيرت شناسايي مي شود،يك تجلي، يك احساس لغزيدن بر روي حقيقي احساس .در پايان، تحليل خواب به وسيله پاسخگويي خود تحليل شونده-

 

يعني بگويد(بله-اين بايد معناي حقيقي آن باشد چون احساس مي كنم درست باشد)-براي اين كه آن پاسخ او را قادر مي سازد تا با مشكلي كه از ناحيه رويا بروز كرده است دست و پنجه نرم كند.

در مورد فرويد،تداعي آزاد و تحليل خواب او را به سمت تجارت اشراقي هدايت كردو از اقدام به يك خطاي جدي علمي نجات داد.اودر اوايل اقدام به روانكاوي در اين فكر بود كه مشكلات جنسي اساس اغلب اختلالات عصبي است.با اين كه جامعه ويني هنوز در امور جنسي كوته فكر و متعصب بودند،اين مسئله در مراكز پزشكي و عملي بسيار مورد توجه قرار گرفته بود.

ولي همه تحقيقات درباره امور جنسي بزرگسالان بود،فكر مي شد كه كودكان بيگناه،پاك و از نظر خواهش ها و تجارب جنسي بكر هستند.ولي فرويد بارها از بيمارانش شنيده بود كه انها پس از كوشش بسيار به ياد مي آورند كه در كودكي هم احساسات جنسي داشته اند و در كمال حيرت اعلام مي كردند كه به وسيله بزرگسالان مورد آزار جنسي قرار گرفته اندو تجارب آنها شامل موارد نوازش تا تجارب مي شود.هيستري يكي از نتايج آن بود و وسواس هاي عصبي، ترس ها و پارانويا هم نتايج ديگر آن به حساب مي آمدند. اين بزرگسالان تقصير كار عبارت بودند از پرستارها،كدبانوها،خدمتكاران،معلمان،برادران بزرگترو حيرت انگيز تر از همه در بيماران مونث،پدرها بودند.

فرويد غرق در حيرت شدو به اين فكر افتاد كه كشف بزرگي كرده است. تاسال 1896 پس از ده دوازده سال درمان با خواب مغناطيسي و تجارب تحليلي،او نظريه اغوايي خودش را به صورت مقاله چاپ شده،و در طي يك سخنراني در مقابل انجمن محلي روانكاوي و نورولوژي كه تحت رياست كرافت ابينگ بزرگ تشكيل شده بود،ارائه داد.سخنراني او با سردي روبه رو شدو كرافت ابينگ به او گفت(مثل يك داستان علمي پريان است)در هفته و ماه هاي بعد از سخنراني فرويد احساس مي كرد كه جامعه پزشكي از او دوري مي كند و او را كاملا منزوي كرده اند،مراجعات بيماران هم به مقدار محسوسي كاهش يافت. ولي با اين كه او تا مدتي به باورهايش معتقد بود،خود او هم به تدريج در صحت آن به ترديد افتاد.

 

 

يكي از علل آن اين بود كه او در ميان بيماراني كه خاطرات مربوط به تجاوز را برملا كرده بودند تنها به بخشي از موفقيت نايل آمده بود و در حقيقت بعضي از آنها كه فرويد فكر مي كرد دارند موفق مي شوند،قبل از مداوا كامل درمان را رها مي كردند.ديگر اين كه گستردگي دامنه سوءاستفاده جنسي پدران از دخترانشان براي فرويد حيرت آور و باور كردني بود.چون هيچ گونه ذكر حقيقت غير قابل بحثي در ناخودآگاه وجود نداشت،چنين يادآوري هايي از تجاوز مي توانست ساختگي باشد.و اين فكر دلسرد كننده اي بود؛ آنچه را او يك كشف عظيم مي پنداشت و (راه حل يك مشكل قديمي هزاران ساله)،ممكن بود نادرست باشد.

با اين كه او اين اواخر توانسته بود خانواده پرجمعيتش را به آپارتمان وسيعي در خيابان برگاس شماره 19 منتقل كند و كارش به قدري خوب شده بود كه مي توانست به فكر خوشايندتري لذتش باشد كه سفر سالانه به ايتاليا بود،به دلايل بسيار ديگري حق داشت دلسردو مضطرب باشد. مرگ پدرش در سال 1896 بيش از آنچه فكر مي كرد فرويد را تحت تاثير قرار داد(او احساس مي كرد ريشه هايش از هم دريده شده است)؛دوستي ديرپايش با بروئر كه اين همه به او كمك كرده بود ولي حاضر نبود عقايد انقلابيش را در مورد بيماري هاي عصبي و درمان بپذيرد داشت از هم فرو مي پاشيدو با اين كه هنوز هم موقعيت محترمانه ولي بدون مزد سخنران در آسيب شناسي اعصاب را به مدت تقريبا دوازده سال حفظ كرده بود،ولي هنوز به مقام استادي نريسده بود.اين مقام سطح محترمانه بالا تري داشت كه به دوام زندگي حرفه اي اش هم بسيار كمك مي كرد.به اين دليل عوارض عصبي عصبي فرويد تشديد شد، بخصوص نگراني هايش در مورد پول،ترس از بيماري قلبي،وسواس در مورد فكر كردن به مرگ و ترس از سفر كه ديدارش را از رم غير ممكن ساخته بود.او شديدا به اين سفر علاقه مند بودولي غرق در وحشت هاي غير قايل تشريح مي كرد.

فرويد چهل ويك ساله در تابستان 1897 روانكاوي از خود را آغاز كرد تا سعي كند روان رنجوري خودش را درك كند وبا آن بجنگد. او تا اين زمان از طريق تحليل خواب هايش توانسته بود تا حدودي اين كار را انجام دهدولي حالا ديگر او همه روزه خودش را به سبكي قدرتمندانه و روشمندانه به دقت تحت نظر قرار مي داد.دكارت، جيمز و حتي سقراط هم ذهن هاي آگاه خودشان را

 

بررسي كرده بودند ولي فقط فرويد بود كه در جستجوي گشودن رازهاي ذهن ناخودآگاهش تحقيقاتش را پي گيري مي كرد.

تحليل كردن از خود ممكن است از نظر لغوي داراي مغايرت باشد. چگونه شخص مي تواند هم راهنمايي كند و در يك زمان هم تحليل گر باشد و هم تحليل شونده؟

چگونه شخص مي تواند هم مريض باشد و هم درمانگري كه بيمار احساساتش را به او منتقل مي كندتا او آنها را تحليل كند؟ ولي هيچ كس ديگر نمي توانست يا آن گونه تعليم نديده بود تا به عنوان تحليل فرويد عمل كند و او مي بايستي خودش اين كار مي كرد. ولي او تا حدودي ويلهلم فلاس را كه نسبت به او تعلق خاطري احساس مي كرد، به عنوان تحليل گر جانشينانتخاب كرده بود. فلاس با اين كه متخصص گوش و حلق و بيني بود،علاقه مندي هاي فراوان از جمله به روانشناسي داشت و در اين مورد اخير نظرياتي هم ارائه داده بود كه تعدادي برجسته و بعضي ديگر نامربوط و اسرار آميز بودند.فرويد مرتبا و اغلب به فلاس نامه مي نوشت و برايش توضيح مي داد كه در تحقيقاتش و در تحليل از خودش چه اتفاقي رخ مي دهد و گاه به گاه او را ملاقات مي كرد و اين ملاقات ها را (كنگره)مي ناميد- كه عبارت بود از دو يا سه روز بحث عميق درباره كارهاو نظريه هاي فلاس و خودش.جواب هاي فلاس به فرويد موجود نيست و هيچ اثري هم از آنچه او در اين كنگره ابراز نموده ندارد ولي كلا عقيده بر آن است كه او در تحليل شخصي فرويد كمك كرده است يا اين كه لاقل فرويد افكار خودش را بيان نتايج تحليل از خود به يك شخص قابل اعتماد روشن نموده است.

فرويد به مدت چند سال همه روز از تداعي آزاد و بازبيني روياهاي شبانه اش براي كاويدن خاطرات پنهان مانده، تجارب اوليه و انگيزه هاي پنهان در وراي آرزوهاي روزمره،هيجان ها،لغزش هاي زباني و گريز هاي كوچك خاطرات استفاده كرد.او در جستجوي درك كردن خود بود.

و از آن طريق مي خواست پديده هاي فيزيولوژيكي محاط بر نژاد بشر را كشف كند. او در اوايل اين كار به فلاس نوشت:" اين تحليل از هر تحليل ديگر مشكل تر است ولي اعتقاد دارم كه بايد انجام شود و در كار من يك مرحله الزامي است." بارها به اين فكر افتاده بودكه كار تمام شده ولب

 

بعد خلاف آن مشخص گرديده بود، بارها به مرحله توقف كامل رسيده بودو براي پيشرفت كار جنگيده بود- و بالاخره همانطور كه در نامه مي گويد، موفق شد:

من حالا دارم چيزهايي را تجربه مي كنم كه به عنوان سوم شخص شاهد انجام شدنش در بيمارانم بوده ام- روزهايي هست كه من به حالت افسرده اين طرف و آن طرف مي روم چون هيچ چيزي در مورد روياها، اوهام يا حالات آن روز يا سار روزها در نيافته ام تا اين كه 1رتوي از نور، وابستگي هارا مي نماياندو آنچه در گذشته رخ داده است براي امروز تمهيدي مي گردد.

بدون شك كار سختي بود. او داشت از ميان آنگونه كه خودش مي گويد"انبوهي از پهن" خاطراتي را كه عميقا پنهان مانده بودند بيرون مي كشيد چون آنها دافع بودند و گناه مي آفريدند،مثل حسادت دوران كودكي او به برادر كوچكترش (كه در كودكي درگذشت و آثار دائمي احساس گناه را در فرويد باقي نهاد)، احساسات در هم ستيز او از محبت و نفرت نسبت به پدرش و يخصوص در زماني كه در دوسال و نيمگي مادرش مادرش را لخت ديده بودو از نظر جنسي برانگيخته شده بود.

ارنست جونز در زندگينامه ماندنيش از فرويد گفته است كه تحليل او از خود هيچ گونه نتايج سحرآميزي ايجاد نكردو عوارض عصبي فرويد و وابستگي او به فلايس در سال اول يا دوم كه مطلب آزاردهنده اي افشا مي شود شدت بيشتري يافت. ولي تا سال 1899 عوارض فرويد بهبودبيشتري يافته بودو او خيلي بيش از چهار يا پنج سال قبل احساس عادي بودن داشت. در سال 1900 اين كار عمدتا كامل شده بود ولي او تا آخر عرش همواره نيم ساعت آخر هر روزش را به تحليل حالات و تجاربش مي گذارنيد.

تحليل از خود، با اينكه چندان كامل نبود، فوايد شخصي قابل ملاحظه اي داشت، ولي طبق نظر بسياري از شاگردان فرويد يك نتيجه خيلي بزرگ تر هم ارائه داد. فرويد از طريق اين اقدام به بسياري از نظريه هايش در مورد طبيعت انسان دست يافت و بسياري از نظريه هاي را كه از راه تجربه با ساير بيمارانش به دست آورده بود، تاكيد نمود.

مهمترين اين نظريه ها اين بود كه كودكان حتي در ساله هاي اوليه زندگي احساسات قوي جنسي دارند بخصوص گرايش جنسي را به پدريا مادر كه معمولا بايد جنس مخالف باشند برانگيز.

 

ولي بچه ها مي فهمند كه اين اميال و اوهام در چشم پدر و مادرش يا ساير بزرگتر ها به قدري شيطاني است كه آنها را در ضمير ناخودآگاه پنهان مي كنندو بدون آن را كاملا به فراموشي مي سپارند.

حالا سرانجام فرويد درك مي كردكه چرا بسياري از بيمارانش مي گفتند كه در كودكي به آنها تجاوز شده است. آن"خاطراتي" كه آنها عريان كرده بودند اوهام كودكي بودند نه اغواي حقيقي. او در مسير درستي قرار گژرفته بود، فقط راه را به قدري كافي نپيموده بود تا به حقيقت روحي برسد.جفري ميسون مي گويد كه فرويد نظريه اغواگري را براي اين رها كرد چون به همكارانپزشكش بر مي خوردو براي حرفه اش زيان آور بود ولي در حقيقت همعصران فرويد نظريه جديد او را در موردخواسته هاي جنسي كودكان و تمايلات زنا با محارم نفرت انگيزتر از نظريه اغواگري مي دانستند. ولي فرويد به رغم نگراني هاي مادي،احساس انزواو اشتياق به قبول شدن در جامعه، براي انتشار حقايق احساس اجبار مي كردو همين كار را هم انجام داد، بخشي در سال1900 و به طوركامل تر در1905.

تا سال 1900 او بجز ابداع راه درمان جديدي براي روان جديدي براي روان رنجوري و كشف تمايلات جنسي دوران كودكي، موفقيت هاي به دست آورده بود. او چند نظريه پر بر آيند در مورد روانشناسي انسان عادي ارائه نمود. وقتي كه آخرين ياقته ها و افكار بعضي از روانشناسان را مورد نظر قرار داد(روانشناس فرانسوي پير ژانه حتي فرويدرا محكوم به سرقت افكارش درباره"ضمير ناخوآگاه"طبق روالي كه او مي ناميد نموده بود).آنچه در كارهاي فرويد اصيل دانسته مي شد- و بسياري از كارهايش اين گونه بود- مبتني بود بر آنچه او از ذهن خود و بيمارانش به شكلي كه در تاريخ روانشناسي سابقه نداشت، جمع آوري كرده بود.

اصول اساسي

نظريه ي روانكاوي هنگامي كه با كليت آن مورد بحث قرار گيرد،‌ بسيار پيچيده است. با اين حال، در زير بناي اين پيچيدگي  تعداد  نسبتاً  اندكي  اصول و فرآيند وجود  دارند.  اين نظر در  آغاز

 

 

 مي تواند گيج كننده باشد، زيرا مفاهيم آتن عميقاً دز هم تنيده اند. به اين دليل سخن گفتن از هر يك از جنبه هاي نظريه جداي از ساير نظريه جنبه ها

امر دشواري است، به هر حال شايد بهترين نقطه آغاز ، نظر فريد در مورد چگونگي سازمان بندي ذهن باشد كه الگوي مكان نگر ذهن ناميده مي شود.

الگوي مكان نگار ذهن

توصيف رايج ذهن اين است كه ذهن دو حوزه يا دو منطقه دارد. يك منطقه تجربه هشيار را در بر مي گيرد، يعني افكار، احساسها، و رفتارهايي كه در حال حاضر از آن آگاهيد. منطقه هاي ديگر تجربه هايي را در دارد كه طرفين به انتظار ايستاده اند در حال حاضر خارخ از اگاهي هستند اما به آساني قادرند وارد آگاهي شوند. فريد در پي آشنايي با كار ساير نطريه پردازان عصر خود حوزه سومي نيز به اين فهرست افزود. اين سه منطقه از ذهن در مجموع آن چيزي را تشكيل مي دهندكه فرويد آن را مكان نگاري يا شكل بندي ظاهري آن مي پنداشت.

         استفاده فرويد از اصطلاح هشيار بسيار شبيه طريقي ايست كه ما امروزه آن را به كار مي گيريم- يعني جزِ ي از مغز را كه فرد در حال حاضر از ان آگاه است در بر مي گيرد. افراد نوعاً مي توانند درباره تجربه هوشيار خودشان سخن بگويند و  مي توانند به طريقي منطقي و عقلاني به آن  بينديشند. جزيي از ذهن كه نماينگر حافظه معمولي است پنيمه هوشيار ناميده مي شود. عناصر موجود در نيمه هوشيار گر چه اكنون خارج از آگاهي است، به آساني مي تواند به اگاهي آورده شود. به عنوان مثال اگر شما به شماره تلفن يك دوست و يا نام آخرين فيلمي كه ديديد فكر كنيد، شما در واقع آن اطلاعات را از ضمير نيمه هوشيارتان به ضمبر هوشيارتان  مي آوريد.

فرويد اصطلاح نيمه هوشيار را به طريقي به كار مي برد كه بسيار متفاوت از طريقي است كه در زبان روزمره به كار مي رود. او اين واژه  را براي اين كه بيانگر بخشي از ذهن باشد كه به طور فعال و به اجبار از ضمير هوشيار دور نگهداشته شده، اختصاص دارد. انديشه ها يا تكانشهايي كه به نا هوشيار انتقال داده شده اند به اين دليل در آنجا نگهداشته مي شوند با اضطراب، تعارض، يا درد تداعي مي شوند. آنها فقط به شكلي تحريف شده مي توانند پديدار شوند(كه چون براي شخص غير

 

قابل تشخيص است تهديد آميز به شمار نمي رود). بر طبق نظر فرويد، نا هوشيا به عنوان مخزني براي بخش وسيعي از اميال، احساس ها، و انديشه هاي فرد عمل مي كن. اين عنصر تأثيري بي پايان، هر چند غير مستقيم، بر اعمال و تجارب آگاخانه بعدي مي گذارد.

فرويد اغلب ذهن را به توده يخ شناور تشبيه مي كند(انديشه اي كه از تئودور ليپس وام گرفته است) رأس اين توده يخ با آگاهي هوشيارانه مقايسه شده است. بخش بسيار بزگتر ان، بخشي كه زير آب است نيمه هوشيار را تشكيل مي دهد. به هر حال، بخش عمده آن نمابانگر نا هوشيار است. گر چه پديده هاي هوشيار و نيمه هوشيار بر رفتار فرد تأثيز مي گذارند، فرويد معتقد بود كه اهميت اين تأثير كمتر از رويدادهاي درون نا هوشياراست. در واقع در ضمير نا هوشيار بود كه فرويد مي پنداشت كه علم مكانيك شخصيت را بايستي درك كرد.

اين سه سطح از هوشياري بر روي هم تأثير الگوي مكان نگار ذهن را تشكيل مي دهند. مطالب به آساني مي توانند از هوشيار به نيمه هوشيار و بالعكس عبور كند. مطالب از هر دوي اينها مي توانند به درون نا هوشيار انباشته شود. با اين حال مطالب واقعاً ناهوشيار از ورود به هوشياري نيروهاي رواني كه براي پنهان نگهداشتن آن عمل مي كنند، منبع مي شود. اين سه منطقه ذهن صحنه اي را تشكيل مي دهد كه پويشهاي شخصيت در اآن به نمايش در مي آيند.

اجزاي شخصيت

فرويد همچنين يك الگوي ساختاري از شخصيت به وجود آورد كه مكمل اين الگوي مكلن نگار ذهن است. او بر اين باور بود كه شخصيت داراي سه جزء است، كه براي ايجاد مجموعه وسيعي از رفتارهاي انسان با هم تعامل مي كنند. اين سه جزء كليت هاي فيزيكي نيستند، بلكه بر چسب هايي خلاصه براي سهجنبه از عملكرد شخصيت ب شمار مي روند. اين اجزا نهاد، من و فرا من ناميده مي شوند.

نهاد. ايد بخشي از شخصيت است كه فرويد در انتدا ناخودآگاه ناميد. و حاوي بازتاب ها و انگيزه هاي اساسي زيست شناختي مي باشد.فرويد ايد را به گودالي پر از هيجانات جوشان تشبيه كرده است كه همه براي خروج از آن گودال فشار مي آورند(ويليام، سي كرين،1383). نهاد جزء

 

آغازين شخصيت و اولين جزء موجود در هنگام تولد است. نهاد همه جنبه هاي موروثي، غريزي و ابتدايي شخصيت را در بر مي گيرد. نهاد تماماً در ضمير نا هشيار عمل مي كند و ارتباط نزديكي با فرآيندهاي زيستي- غريزي، كه نيروي خود را ار آنها مي گيرد، دارد. بدين ترتيب نهاد موتور شخصيت است (چارلز اس.كارور ومايكل اف. شي ير،1375).

نهاد با آنچه اصل لذت ناميده مي شود همنوايي دارد.اصل لذت عبارت از اين است كه يك مقصود واقعي در زندگي شما ارضاي آني نيازهايتان است(فرويد 1949،1940). بنا بر اين نهاد از لحاظ انگيزش تحت تسلط اصل لذت است كه هدف آن به رسانيدن بالاترين درجه لذت و كاستن از رنج ممكن است.ازديد فرويد در اصل، مربوط به كاهش تنش استبه طوركلي نهاد مي كوشد كه همه هيجانات را برطرف كندو به وضعيت آرامي برگردديعني به خواب عميق پر آرامش(ويليام، سي كرين،1383).

 نيازهايي كه ارضا نمي شوند حالت تنش نا گواري را به وجود مي آورندكه فرد جوياي اجتناب از آن است. از اين رو افراد بر انگيخته مي شوند تا نيازهايشان را فوراً ارضا كنند. بر طبق اين اصل، حتي كمترين افزايش در گرسنگي بايستي موجب تلاش براي خوردن  شود. در ظاهر اصل لذت فريبنده است . وانگهي چه كسي مي خواهد نياز هايش ارضا نشده باقي بماند؟ با اين حال يك مسئله وجود دراد. اصل لذت نمي تواند به هيچ وجه چگونگي ارضا شدن نيازها را محدود يا محصور كند. اين اصل مي گويد كه نيازها بايد سريعاً ارضا شوند. نمي گيد كه نيازها بايد به طريقي معقول و مناسب ارضا شونديا به طريقي كه خطرات و مسائل بالقوه را در نظر بگيرد.

افرادي كه كلاً تحت سيطره اصل لذت هستند طولي نمي كشد كه خود را كه دچار درد سر زيادي مي كنند. در واقع محيطي پيچيده و اغلب تهديد آميزي به وجود مي آيدكه بايد با آن مواجه شد. براي به دست اوردن غذا يك فرد نمي توانند كوركورانه از عرض خياباني پر از اتومبيل عبور كند. يك كودك خرد سال كه وقت نامناسبي را براي آزاد كردن فشار از روي مثاته اش انتخاب مي كند با خطر سرزنش از سوي والدينش مواجه است. يك هم اتاقي كه شيشه نوشابه فرد ديگري را از يخچال همگاني بر مي دارد ممكن است با خطر سر زنش بسيار بيشتري مواجه باشد.

 

همان طور كه قبلاً اشاره شد نهاد بر طبق اصل لذت عمل مي كند. در عمل اين بدان معناست كه فرآيند هاي نهاد هر گاه تنشي تجربه شود فعال مي شوند، خواه منشاء آن دروني باشد مثل گرسنگي يا بيروني باشد مثل دوستي كسل كننده . هرگاه تنش انباشته شود، نهاد وارد عمل مي شود تا تنش را از بين ببرد،‌ و اين كار را نيز به سرعت انجام مي دهد. نهاد از دو راه تنش را بر طرف مي كند. راه اول مجموعه اي از واكنش هاي ذاتي موسوم به اعمال بازتابي است، كه به طور خود كار و سرسعاً اتفاق مي افتد. نمونه اين قبيل واكنش ها سرفه كردن در پاسخ تحريك گلو، و اشك ريختن در پاسخ ا رفتن خاك در چشم. اعمال بازتابي با منشاء تحريك، نا خوشايندي، يا تنش مقابله مي كند يا آن را بر طرف مي كند.

اما اعمال بازتابي هميشه در كاهش تنش مؤفق نيستند. به عنوان مثال هيچ عمل باز تابي به نوزادي گرسنه امكان نخواهد داد غذا به دست آورد. هنگامي كه عمل بازتابي نتواند تنش را كاهش دهد، دومين عمل كرد نهاد، به نام فرآيند اوليه، اتفاق مي افتد. نهاد تصويري ذهني از شيئ كه مي تواند نياز را ارضا كند تشكيل مي دهد. در مورد نوزاد گرسنه، فرآيند اولي ممكن است تصويري از سينه مادريا شيشه شير ابداع كند. به همين ترتيب نيز از كسي كه دو ستش مي داريد جدا مي افتيد، فرآيند اوليه تصويري ذهني از آن شخص به وجود مي آورد. تجربه خلق تصويري ذهني از شئ مورد نظر كامروايي نا ميده مي شود. 

كاهش تنش توسط فرايند اوليه داراي يك اشكال عمده است.چون فرايند اوليه تنها با واقعيت ذهني سرو كار دارد، نمي تواند بين تصويرذهني و خود شئ تمايز قايل شود. در نتيجه گر چه فرايند اوليه ممكن است در كوتاه مدت تنش را كاهش دهد، در دراز مدت قادر به اين كار نخواهد بود. نوزاد گرسنه اي كه تصور مي كند كه پستان مادرش را مي مكد  به مدت زيادي راضي نخواهد ماند. فردي كه فرد مورد علاقه اش را از دست مي دهد با خاطرات خرسند نخواهد بود، هر چند كه آن خاطرات واقعي به نظر برسند.

نهاد دستگاهي انعكاسي است كه تمام هيجان هاي حسي را از طريق ركتي دفع مي كند. ناكامي ها و ناراحتي هايي كه طفل در راه ارضي تنش ها با ان مواجه مي شود عامل تحريك كننده اي براي

 

نمو نهاد است. نهاد بر خلاف خود و فرا خود از تشكيلات خاصي بر خوردار نيست و چون با دنياي خارج تماس ندارد، از طريق تجربه نمي توان آن را تغيير دا؛ بلكه به وسيله خود مي توان آنرا تعديل يا مهار كردچون نهاد فقط در پي ارضاي نياز هاي غريزي و تابع اصل لذت است، پايبند ارزش ها و اصول اخلاقي نست و از هيچ گونه عقل و منطقي پيروي نمي كند. به عبارت ديگر، بيقراري، عدم تعقل، خود خواهي و لذت طلبي و حفظ مشخصات كودكانه در سر تاسر عمر، از صفات بارز نهاد است. به نظر فرويد، نهاد واقعين رواني حقيقي است و قبل از اينكه فرد دنياي خارج را تجربه كند، به طور دروني در او وجود دارد. نهاد زيربناي شخصيت هر فرد را تشكيل مي دهد(شفيع آبادي، 1383).

      من. من بخش سازنده شخصيت است و از نهاد سر چشمه مي گيرد و رشد مي كند(شفيع آبادي، 1384).اگر بنا بود كه ايد ما را اداره كنددر آن صورت نمي توانستيم مدت زيادي زندگي كنيم. شخص براي زنده ماندن نم يتواند تنها بر اساس توهات يا پيروي از تكانه هاي خود عمل كند. ما بايد بياموزيم چگونه با واقعيت كنار بياييم(ويلييام، سي كرين،1383).

 از آنجا كه نهاد نمي تواند با واقعيت ذهني به طور مؤثري برخورد كند، مجموعه دومي از فرايند هاي رواني، موسوم به من به وجود مي آيد. فرويد معتقد بود كه من از نهاد تكامل مي يابد وبخشي از نيروي نهاد را براي مقاصد خودش تحت كنترل در مي آورد. از اين رو به ناچار به وسيله نيروهاي ناهشيلر كاهش تنش سائق هاي جنسي و پرخاشگري بر انگيخته مي شود(تامپسون پروت و داگلاس براونف1383) فرايند هاي من به تضمين اين امر كمك مي كند كه تكانش هاي نهاد با در نظر گرفتن مقتضيات جهان خارج به طور مؤثري ابراز شوند. به خاطر اهميت اين تبادلات با جهان خارج، بخش عمده عملكرد من با نهاد، من مي تواند در سطحي ناهشيار نيز عمل كند (چارلز اس.كارور ومايكل اف. شي ير،1375).

       به گفته فرويد در حالي كه ايد از عواطف رام نشده و وحشي طرفداري مي كند، ايگو نماينده منطق و احساس درست است. چون ايگو به واقعيت توجه دارد گفته مي شود كه ايگو از"اصل

 

 

واقعيت " پيروي مي كند. ايگو مي كوشد تا زماني كه فرصت يابد واقعيت را به درستي درك كند و آنچه را كه ودر گذشته در وضعيت هاي مشابه روي داده است در نظر بياورد و برنامه هاي واقعگرايانه براي آينده طرح نمايد، جلوي اقدام را بگيرد. چنين روش هاي منطقي انديشه،"تفكر فرايند ثانويه" نا يده مي شود( ويلييام، سي كرين،1383).

      خيال بافي نمونه اي از فرايند ثانوي است. گرچه ما از تخيل لذت بخش خيالي محظوظ مي شويم،‌ولي حالت تخيل را با واقعيت اشتباه نمي گيريم و اين همان چيزي است كه در فرايند اوليه در خواب ديدن شبانه حاصل مي گردد. فرويد من را به مرد سوار كاري تشبيه كرده است كه هر چه تحربه و مهارتش در سوار كاري بيشتر باشد، بهتر مي تواند به تاخت و تاز و سوار كاري بپردازد و عنان مركب خويش را كه همان نهاد است، به نحو دلخواه در دست داشته باشد. خود داراي دو سطح ادراكي است. يكي از اين دو سطح متوجه نيازها و جنبش هاي غريزي دروني است و ديگري از طريق ادراك حسي با واقعيات محيط خارج مر بوط مي شود.نقش خود ان است كه بين اين دو سطح چنان موازنه اي برقرار كند كه حد اكثر رضايت در فرد به وجود آيد.فرايند ثانوي كه بر فرايند نخستين تسلط دارد اصل واقعيت را عملاًبه اجرا در مي آورد.(شفيع آبادي، 1384).

 به عبارت ديگر يك هدف اصلي من به تأخير انداختن تخليه انرزي نهاد تا زماني است كه بتوان يك شئ يا فعليت مناسب يا تنش پيدا كرد. به تعبيري ملموستر من از طريق فرايند ثانويه مي كوشد تطابقي بين تصوير ذهني شئ مورد نياز (از فرايند اوليه نهاد) و ادراكي واقعي از آن شئ در جهان پيدا كند. مهم اين است كه در نظر داشته باشيم كه هدف من مسدود كردن تمايلات نهاد به دائمي نيست بلكه هدفش اين است كه مراقب باشد كه تمايلات نهاد در زماني مناسب و به شيوه اي واقعگرايانه ارضا شوند. آسان مي توان اين نكته را گم كردو اين نكته اي است كه يقيناً در نهاد گم مي شود. گفته شد كه من با اصل واقعيت هماهنگي دارد. اصل واقعيت عبارت از اين تصور است كه رفتار بايستي با موقعيت جهان خارج هدايت شود نه فقط با نياز ها و اميالي كه از درون بر مي خيزند. اصل واقعيت احساسي از خرد پذيري را به درون رفتار معرفي مي كند. چون اين اصل شما را به سمت محيط خارج هدايت مي كند، شما را وادار مي سازد كه قبل از عمل مخاطراتي را كه با اختيارات

 

مختلف ارتباط دارنددر نظز بگيريد. اگر خطرات يك مسير عمل بسيار بالا به نظر برسد ما راه ديگري را براي ارضاي نيازتان در نظر خواهيد گرفت. اگر نتوانيد هيچ راه مطمئني براي كاهش فوري تنش پيدا كنيد، ارضاي نياز را به زماني ديرتر، مطمئن تر يا معقولتر به تدخير خواهيد انداخت. (چارلز اس.كارور ومايكل اف. شي ير،1375)

من، كه عمدتاً تحت نظر اصل واقعيت و با استفاده از فزايند فكر ثانويه عمل مي كند، جايگاه فرايند هاي عقلي ومسئله گشايي است. استعداد تفكر واقعگرايانه به من امكان مي دهد كه طرح هايي عملي براي ارضائ نيازها صورت بندي كند و سپس آن طرح ها را مي آزمايد تاآيا كارگر خوهند افتد يا نه. اين فرايند واقعيت آزمايي ناميده مي شود. من اغلب به اين عنوان كه نقشي اجرايي در عملكر شخصيت و در ميانجيگري بين خواست هاي نهاد غريزي و قيد و بند هاي دنياي خارج ايفا مي كند، در نظر گرفته شده است. (چارلز اس.كارور ومايكل اف. شي ير،1375)

 

كنترل من و تأخير ارضاء

 

 

يك عملكرد عمده من به تأخير انداختن ارضاي تكانش ها و اميال تا مدتي بعد است تأخير ارضا يكي از نشانه هاي شخصيتي بالغ و رشد يافته و يكي از مهمترين اهداف پرورش اجتماعي است. كودكان بايد ياد بگيرند كه قادر باشند براي دريافت پاداش صبر كنند-به عنوان مثال كار را اكنون انجام دهند و مزد ان را بعداً بگيرند- تا بتوانند اعضاي مساعد گروه انساتي باشند. اين طور نيز مطرح شده است كه ناتوانب در بعه تأخير انداختن ارضاءنقش مهمي در رشد رفتار جنايي ايفا مي كند. تعجبي ندارد كه 0تحقيقات گسترده اي پيرامون مفهوم ارضاء انجام شده است.

در مطالعه آزمايشگاهي معمول در مورد اين پديده، انتخاب زير در اختيار كودكان گذاشته مي شود. آنها مي توانند بلا فاصله پاداشي كوچكتر و نه چندان مطلوب دريافت كنند، يا ميتوانند مدتي صبر كنندو سپس پاداشي بزرگتر و مطلوي تر دريافت كنند. تحقيق كه از اين الگو استفاده كرده استتوجه خود را به دو مجموعه متغيرهاي جداگانه معطوف ساخته است. يك مجموعه عبارت است

 

از تعيين كننده هاي موقتي تأخير ارضاء. به عنوان مثال ترجيح دادن پاداش هاي تأخيري در صورتي افزايش مي يابد كه كودك بتور كند به تدخير افتاده را به دست خواهد آورد يعني ميل او واقعاً ارضاء خواهد شد. جاي تعجب است كه قرار دادن اشياي مورد علاقه در مقابل كودكان تأخير را براي كودكان آسانتر نمي كند(ميشل، ابسن،1970). در عوض احتمال تأخير را كم مي كند. با اين حال اگر كودكان بتوانند از نظر شناختي موقعيت را تغيير شكل بدهند تا به نظر برسد كه اشياء واقعاً آنجا نيستند، رابطه فوق مي تواند تغيير يابد(مثلاً با تصور كردن اينكه اشياي واقعي در مقابل آنها تنها تصاويري ذهني در ذهنشان است به مفهومي كلي تر اينكه به نظر مي رسد كه تأخير ارضاء هنگامي افزايش مي يابد كه كودكان با تكنيك هاي حواس پرتي، توجهشان از پاداش هاي مطلوب به سوي ديگر معطوف شود. در عمل، من نهاد را با درگير كردن در عملي ديگر آن را فريب مي دهد(چارلز اس.كارور ومايكل اف. شي ير،1375).

دومين خط تحقيق در مورد ارضاء همبستگي هاي مربوط به توانايي تأخير را مورد توجه قرار داده است. به نظر مي رسد كه توانيي تأخير با برخي جنبه هاي هوش ارتباط داشته باشد، شايد به اين دليل كه كودكان باهوشتر بهتر قادرند كه موقعيت را از نظر ذهني تغيير شكل دهند. به نظر مي رسد كه كودكاني كه بهتر اقادر به تأخير هستند بيشتر به پيشرفت و مسؤليت اجتماعي توجه داشته باشند، كه اين امر همساز با اين تصور است كه آنها داراي من هاي كاملاً تعريف شده اي هستند.

تحقيق طولي طولاني تر فاندر بلاكو بلاك(1983)حاكي از آن است كه مبتاي تأخير در پسر ها اندكي متفاوت از دختر هاست. به نظر مي رسد كه تأخير ميان پسرها رابطه نزديكي با كنترل تكانش هاي هيجاني  وانگيزشي، با تمرگز عميق، و با آگاه و محتاط بودن در عمل، داشته باشد. اين موضوع هماهنگ با اين وضوع روانكاوانه است كهتأخير ارضاءنوعي عملكرد من است كه هدفش كنترل آگاهانه تجلي تكانش نهاد است . بر عكس، تأخير ميان دختران با هوش، كارداني و شايستگي ارتباط دارد. بر طبق نظر فاندر و ديگران(1983) اين اختلاف جنسي تاشي از روش متفاوتي است كه پسران و دختران در طي آن پرورش اجتماعي پيدا مي كنند.

 

 

آسان مي توان ديد كه چطور اصل لذت و اصل واقعيت، و در نتيجه نهاد و من، مي توانند با يكديگر به تضاد برخيزند(شكل). اصل لذت حكم مي كند كه نيازها هم اكنون برآورده شوند؛ اصل واقعيت تأخير را تشويق مي كند. اصل لذت افراد را به سمت حالات تنشي درونشان سوق مي دهد، اصل لذت آنهارا به سمت محيط نيز سوق مي دهد. به مفهومي بسيار واقعي عملكرد من در كوتاه مدت اين است كه نهاد را از عمل بازدارد-او را طوري تحت كنترل در آورد نيازها بتوانند به شيوه اي واقعگرايانه و معقول برآورده شوند. اين تصور كه نيروي بالقوه وسيعي براي تعارض دز درون شخصيت وجود دارد مضموني است كه ريشه در درون نظريه روانكاوي دارد

 

ارضاي فوري تياز، جهت گيري به سمت درون،

بي توجهي به ايمني

 

 

ارضاي نياز در وقت مناسب، جهت گيري به سمت درون و بيرون، توجه به ايمني

 

فرا من.آخرين جزء شخصيت كه رشد مي كند فرا من است. فرامن به عنوان راهي براي حل تعارض خاصي كه در طول رشد شخصيت اتقاق مي افتدبه وجود مي آيد. درباره اين تعرض در طول همين فصل بحث خواهيم كرد.

فرا من تجسم ارزش هاي والديني و اجتماعي است. همين جزء است كه تعيين مي كند كه چيز درست است و چه چيز غلط است، و بيشتر در پي تكامل است تا در پي لذت . الگوي دقيق قواعد در فرامن شما از نظام پاداش هايتان و تنبيه هايي كه والدينتان به كار مي برند سرچشمه مي گيرد . كودك براي جلب محبت و علاقه والدينش مي كوشد از آنچه والدينش آنرا درست مي پندارند متابعت كند . كودك براي اجتناب از درد ، تنبيه ،‌ و طرد شدن از آنچه كه والدينش آنرا خطا مي پندارند اجتناب مي كند. گرچه ساير مراجع قدرت نيز مي توانند تأثيري ثانوي بر رشد فرامن داشته باشند،‌ فرويد معتقد است كه فرامن عمدتاً از والدين سرچشمه مي گيرد. فرايند پذيرش يا جذب ارزش هاي والدين و جامعه بزرگتر درون فكني ناميده مي شود.

فرامن باز هم مي توان به دو دستگاه فرعي تقسيم كرد- يكي پاداش دهنده ،‌ يكي تنبيه كننده. آن جنبه از فرامن كه به رفتار پاداش مي دهد من آرماني ناميده مي شود. هر آنجه كه والدين آن را تأييد كنند يا ارج نهند ،‌ به درون من آرماني جذب مي شود. بدين ترتيب من آرماني به شما به خاطر رفتارهايي كه مناسب با آن معيارها باشد به وسيله وادار كردن شما به احساس غرور پاداش مي دهد. جنبه تنبيه كننده فرامن وجدان ناميده مي شود. آنچه كه والدين آنرا رد كنند يا به خاطر آن تنبيه كنند جذب وجدان مي شود وجدان با ايجاد احساس گناه در شما ،‌ شما را به خاطر اعمال و افكار بد تنبيه مي كند.

فرامن داراي سه نقش به هم پيوسته است. اول ،‌ مي كوشد هر نوع تكانش نهادي را كه جامعه ( يعني والدين شما محكوم مي كند كاملا منع كند. دوم ،‌ مي كوشد من را مجبور سازد كه بيشتر با در نظر گرفتن ملاحظات اخلاقي عمل كند تا با ملاحظات عقلي. سعي مي كند فرد را به سمت كمال مطلق در انديشه ،‌ كلام و عمل هدايت كند. از اين توضيح بايستي روشن شود كه فرامن بسيار دور از

 

واقع گرايي است . گر چه تأثيري متمدن كننده بر شخص مي بخشد ،‌ اما كمال گرايي آن جداً دور از واقعيت است.

فرامن،‌ مانند من در تمامي سه سطح هوشياري عمل مي كند اين موضوع مفاهيم ضمني مهمي را در مورد چگونگي تجربه كردن آثار فرامن در بر دارد. هنگامي كه فرايندهاي من برتر هوشيارانه اتفاق مي افتد شما از احساس هايتان و اينكه آنها از كجا سرچشمه مي گيرند آگاه هستيد. تصور كنيد به كسي اهانت كرديد،‌ هر چند كه معتقيد كه اهانت به افراد غير قابل بخشش است در اين صورت سرچشمه هاي احساس هاي گناه شما آشكار است. هنگامي كه فرامن ناهشيارانه عمل مي كند،‌ نتيجه كاملاً متفاوتي به بار مي آيد. شما احساس گناه مي كنيد،‌ اما هيچ تصوري نداريد كه چرا چنين احساسي مي كنيد. از آنجا كه احساس ها را مي توان با تفكر فرايند اوليه جاري ساخت ،‌ اين احساس ها كه ناهشيارانه اتفاق مي افتند حتي ممكن است كاملاً نامعقول باشند .

توانايي بالقوه براي تعارض. هنگامي كه فرامن رشد مي كند، من راه دشواري ر ا  براي طي كردن درپيش دارد. من به طورهمزمان بايستي با خواست هاي نهاد، دستورات اخلاقي فرامن ، وقيد و  بند هاي واقعيت سروكار داشته باشد. براي ارضاي همه اين خواسته ها، من مجبور است فوراً راهي براي تخليه تمامي تنش ها به طريقي كه از نظر اجتماعي قابل قبول و هم واقع گرايانه باشد، پيدا كند. البته اين كار بسيار نا محتمل است. احتمال بيشتر اين است كه در ميان اين نيروها تعارض ها ي مكرر به وجود آيد. برطبق ديدگاه روانكاوي ، چنين تعارض هايي جزء ذاتي زندگي هر كسي است.

 اصطلاح قدرت من براي اشاره به توانايي من براي عملكرد مؤثربه رغم خواست ها و توقعات اين نيروهاي متعارض، به كار مي رود. با سطوح پايين من، فرد در ميان فشارهاي رقابت آميز از هم مي پاشدو باقسدرت من بيشتر فرد مي تواند از عهده آن فشارها بدون مشكلي جدي برآيد.

به هر حال با يد به اين نكته اشاره كنيم كه براي من اين امكان وجود دارد كه بيش از حد قوي باشد. فردي كه بيش از من اش قوي است به شدت عمل گرا و خردگرا و در عين حال نيز ملال آور هست. فرويد تصور نمي كردكه هر يك از سه جزء شخصيت ذاتاً بهتر از بقيه است. بلكه بايستي در

 

بين آنها بايد تعادلي وجود داشته باشد. فردي كه داراي فرامني بيش حد قوي است ممكن است در همه حال احساس گناه كند يا اينكه ممكن است به شيوه اي غير قابل تحمل قديس وار رفتار كند. فردي كه داراي نهادي بيش از حد قوي است ممكن است چنان پايبند ارضاي خويشتن باشد كه نسبت به ساير افراد كاملاًبي علاقه باشد. سالمترين شخصيت آن است كه در آن تأثيرات سه جزء كاملاً متعادل باشد.

اكنون به بررسي دقيق تر نيروهاي انگيزشي كه افراد را وادار به عمل مي كند مي پردازيم.

انگيزش: غريزه ها

فرويد در تفكردر باره انگيزش مطالب زيادي را از نظرات حاكم در درون علوم زيست شناختي و فيزيكي وام گرفت. او معتقد بود كه افراد دستگاه هاي انرژ‍ي پيچيده اي هستند كه در آنها انر‍‍‍‍ژي لازم براي كارهاي رواني( تفكر، ادراك،‌يادآوري، رؤيا)از طريق فرايندهاي زست شناختس رها مي شود. به سخني دقيق تر،‌او معتقد بود كه انرژي رواني از طريق غريزه هاي ذاتي، يا سائق ها توليد مي شود. اين غريزه ها از طريق نهاد بيان مي شوند.

يك غريزه داراي دو عنصر به هم پيوسته است: يك حالت نياز زيستي و باز نمايي رواني ذاتي آن(يا ميل). به عنوان مثال،حالت نيازي كه به تجربه تشنگي مربوط مي شود نوعي عدم تعادل در تركيب شيميايي ياخته ها در درون بدن است. تشنگي از نظر رواني به منزله ميل به آب بازنمايي مي شود. اين عناصر با هم تركيب مي شوند تا هنگامي كه آب مورد نياز است غريزه اي براي نوشيدن اب تشمكيل مي شود.

غريزه ها داراي چهار مشخصه هستند: يك منبع، يك موضوع، يك نيروي محرك، و يك هدف. منبع موقعيت يا نياز زير ببنايي زييست شناختي است كهغريزه بر آن مبتني است. مقصود (همسان با اصل لذت) عبارت است از كاهش آني تنشي كه اين نياز زيربنايي به وجودآورده است. نيروي محرك اندازه يا فشاري است كه توسط قدرت نياز زيربنايي تععين مي شود. هدف يك غريزه چند چيز

 

 

مختلف است. در يك سطح، عبارت از هر چيزي استكه نياز را ارضاء كند-به عنوان مثال آب براي فردي تشنه. هدف همچنين اعمالي را شامل مي شود كه به منظور به دست آوردن آنچه مورد نياز

است بايد انجام شود. بنا بر اين هدف تشنگي مي تواند آب، عمل نوشيدن، گامهايي كه براي به دست آوردن آب برداشته مي شود(مثلاً برداشتن ليوان، باز كردن شير و از اين قبيل)را شامل مي شود.

در مورد بسياري از جنبه هاي كار فرويد بايد گفت كه تصورات او درباره ماهيت و تعداد غريزه ها در طي زمان تغيير كرد. در نهايت او قانع شدهمه غريزه هاي اساسي را مي توان در يكي از دو طبقه اختصاص داد. اوليت طبقه عبارت است از غريزه هاي زندگي و غريزه هاي جنسي(كه در مجموع شهوت ناميده مي شود)شهوت مجموعه اي از غرتيز صيانت نفس و جنسي است- غرايزي كه با بقا، توليد مثل ولذت سرو كار دارند. اجتناب از گرسنگي و درد-و نيز ميل جنسي- غريزه هاي زندگي هستند. در مجموع كه نيروي رواني كه با غرايز توليد مي شود به ليبيدو معروف است.

http://eshghegol.blogfa.com/

گرچه همه غرايز زندگي به طور آشكاري جنسي نيستند، ميل جنس واقعاً نقش مهمي در نظريه روانكاوي ايفا مي كند. بر طبق نظر فرويد نه يك بلكه تعداد فراواني غريزه جنسي وجود دارد. هر يك از آنها با ناحيه متفاوتي از بدن،‌به بام ناحيه شهوتزا ارتباط دارد.سه ناحيه شهوتزا كه در نظريه فرويد تشخيص داده شده عبارت است از :دهان، مقعد، و اندامهاي تناسلي. ناحيه هاي شهوتزا منابع بالقوه اي از تنش به شمار مي روند. دستكاري اين ناحيه تنش را كاهش مي دهدو ايجاد لذت مي كند. از اين رو مكيدن و دود كردن لذت دهانبي ايجاد مي كند،عمل دفع لذت مقعدي ايجاد مي كند،‌و تحريك مهبل و احليل موجب لذت تناسلي مي شود.

در مقبل شهوت، طبقه دوم غريزه ها وجود دارد كه غريزه هاي مرگ ناميده مي شود. نظر فرويد در مورد غريزه مرگ در اين جمله او خلاصه شده استكه هدف تمامي زندگي مرگ است. فريودئ معتقد بود كه زندگي به مفهومي صرفاً وسيله اي نقليه براي مرگ فراهم مي آوردو اين كه افراد به طور ناهشياري مايلند كه به حالت غير آلي اي كه از آن آمده اند بازگردند. فرضاً غريزه هاي مرگ دائماً

 

 

در حال عمل هستند اما غريزه هاي زندگي آنها را مهار مي كنند. فرويد هرگز اصطلاح خاصي براي نيرويي كه بع غرايز مرگ مربوط مي شود ابداع نكرد. همچنين هزگز يك غريزه مرگ را به يكي از

ناحيه هاي بدن، چنان كه در مورد غرايز شهواني قائل بود، ارتباط نداد. تا حودي با اين دلايل، غريزه مرگ كمتر از شهوت مورد توجه قرار گرفته است.

يكي از جنبه هاي غريزه مرگ كه واقعاً مورد توجه قرار گرفته است به پرخاشگري مربوط مي شود. فرويد معتقد بود كه افراد داراي سائقي پرخاشگرانه هستند. اين سائق غريزه اي اساسي نيست، بلكه از ناكامي غريزه هاي مرگ ناشي مي شود. به عبارت ديگر شهوت معمولاًمانع ازتجلي مسمتقيم غريزه هاي مرگ مي شود، و بدن ترتيب نيروي غريزي را بلا مصرف ميگذارد. اين انرژي ميتواند به صورت پرخاشگرانه يا ويرانگر عليه ديگران صرف شود. بدين ترتيب در نظريه روانكاوي اعمال پرخا شگرانه تجلي اميال خود ويرانگر است كه به سمت ديگران تغيير جهت داده است.

پالايش و پرخاش

 اين تصور كه انرژي پرخاشگرانه برانگيزنده اي در شخصيت به شمار مي آيديكي از ادعاهاي مهم نظريه روانكاوي به شمار مي رود. فرويد تصور مي كرد كه انرژي رواني به طور مداوم بايد استفاده شود، زيرا موجود زنده به طور مستمر آن را مي سازد. اگر اين انرژي مصرف نشود، شاري كه اعمال مي كند همواره بيشتر و بيشتر مي شود، درست همانگونه كه فشار در يم ديگ بخار در صورتي كه بخار ان خارج نشود افزايش مي يابد. در يم نقطه ، تركم انرژي پرخاشگرانه چنان زياد مي شودكه ديگر نمي توان آن را مهار كرد. در اين مرحله كنترل تكانه از دست مي رود و شخص اقدام به پرخاشگري مي كند.

اين تحليل به دو پيش بيني منتهي مي شود. اول پرداختن به پرخاشگري بايد باعث شودافراد احساس بهتري پيدا كند- يعني سطوح پايين تري از تنش يا برانگيختگي داشته باشند. زيرا سائق پرخاشگرانه ديگر ناكام گذارده نمي شود. دوم، چون تكانش ابراز شده است، انرژي پشت آن نيز تحليل رفته است وفرد كمتر احتمال مي رود كه در آينده اي نزديك دوباره پرخاشگري كند. اين دو

 

تأثيردرگير شدن در پرخاشگري روي هم رفته پالايش ناميده مي شود. اين نظر مربوط به انرژي پرخاشگرانه و رها سازي آن در انديشه نظريه پردازان جديدتر-مثلاً شرح مگارگي از اعمال به شدت

خشونت آميز-نيز منعكس شده است. مگارگي استدلال مي كند كه افراد دارايموانع قوي در برابر پرخاشگري موسوم به پرخاشگران پر كنرل به ندرت تخليه بخار ميكنند كه حتي اجازه مي دهند در رويارويي با تحريك، احساساتشان را بروز دهند. با اين حال با مرور زمان، احساساتشان بر روي هم انباشته مي شودتا اين كه قيد و بندهايشان ديگر نتوانند دوام بياورند. از آنجا كه انرژي زيادي روي هم جمع شده است، پرخاشگري رها شده ممكن است كاملاً وحشيانه باشد. جالب اينجاست كه تحريك نهايي اغلب پيش پا افتاده استو صرفاً در حكم ضربه نهايي است. هنگامي كه دوره پرخاش به پاين رسيد، اين افراد گرايش دارندكه شيوه هاي انفعالي و پر كنترل خود را دوباره در پيش گيرند.

به طور كلي، اگر فرض كنيم كه تكانش هاي نهادي اين افراد بيش از حد در كنترل من و فرا من آنها قرار دارد، اني مجموعه نيروهاهمستز با نظريه روانكاوانه پرخاشگري مي باشند. مجموعه نيروهاي پرخاشگري پركنترل تا حد زيادي مورد اثبات تجربي نيز قرار گرفته است. با اين حال بايد يادآور شويم كه اين شواهد به يك گروه تقريباً منتخب از افراد مربوط مي باشد.

امتزاج انرژي هاي ليبيدويي و پرخاشگرانه. فرويد جنين فرض مي كرد كه انرژي پرخاشگرانه و جنسي، و راههاي راه گزيني آنها رفتار انسان را تعيين مي كنند. به عنوان مثال روابط را در نظر بگيريد. رابطه اي كه تنها ليبيدو در خدمت آن باشد مشخصه اش مهرباني و مراقبت است.با اين حال ، گاه انرژي جنسي و پرخاشگرانه در رابطه بين افراد كنار هم قرار مي گيرند، كه اول يكي و سپس ديگري تجلي مي يابد. اين الگو دو سو گرايي ناميده مي شود. گاه اين دو انرژي همجوشي پيدا مي كنند و فعاليتي واحد را دامن مي زنند(فرويد،1933). اين ادغام جنسيت و پرخاشگري، آزارگري (ساديسم)ناميده مي شود.

     

 

 

 

 

 

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 14 خرداد 1393 ساعت: 12:22 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,
نظرات(0)

تحقیق در مورد اختلالهای اضطرابی

بازديد: 355

تحقیق در مورد اختلالهای اضطرابی:

مضطرب بودن تا اندازه ای به عنوان بخشی از یک پاسخ مقابله ای طبیعی به مسائل زندگی روزمره در نظر گرفته می شود. با این حال، زمانی که اضطراب شدید و یا نا متناسب با موقعیت باشد به عنوانیک اختلال و یا یک شک مشکل بالینی در نظر گرفته  می شود. تعاریف ارائه شده در مورداضطراب به عنوان یک پدیده بالینی متفاوت  می باشند. بعضی از تعاریف بر علائم فیزیولوژیکی و بعضی بر علائم روانشناختی تأکید می ورزند. بطور کلی د رمورد این که آیا علائم فیزیولوژکی و روان شناختی هر دو برای تشخیص لازمند یا این که این علائم تا چه میزان باید آشکار شوند تا اضطراب به عنوان یک اختلال در فرد تشخیص داده شود. توافق نظر کمی وجود دارد.

 اختلال اضطراب منتر: همان طور که درمورد بیماری افسردگی گفته شد، توصیفهای DSM III-R  از اختلال اضطراب منتشر (GAD) اختصاصی تر از توصیفهای ICD-9 می باشد. ملاک هایی تشخیص اختلال اضطراب منتشر در جدول 7-1 آمده است.

جدول7-1 ملاکهای تشخیص DSM III-R برای اختلال اضطراب منتشر

الف- اضطراب و تشویق شدید یا غیر معقول( انتظار توأم با دلواپسی) در مورد دو یا چند موقعیت زندگی( به عنوان مثال، نگرانی در مورد بدشانسی احتمالی کودکی که در معرض خطر قرار ندارد، نگرانی بدون دلیل برای مسائلمادی) برای مدت شش ماه یا بیشتر، که ضمن آن بیمار اکثر روزها گرفتار این حالت بوده است( درکودکان ونوجوانان، این حالت ممکن است به صورت نگرانی در مورد  تحصیل، ورزش یا عملکرد اجتماعی ظاهر شود)

ب- اضطراب عمومی نسبت به اختلالی دیگر نظیر اختلال وحشتزدگی یا بی اشتهایی عصبی در مرتبه ثانوی قرار ندارد.

ج- اختلال فقط در جریان یک اختلال خلقی یااختلال روان پریشی روی نمی دهد.

د- در حالت اضطراب حداقل شش علامت از هجده علامت زیر باید وجود داشته باشد:

تنش حرکتی

1- رعشه، انقباض ناگهانی، یا احساس لرز

2- تنش عضلانی، درد یا کوفتگی

3- بی قراری

4- خستگی پذیری مفرط

پیش فعالی خود بخودی

5- احساس تنگی نفس یا احساسا خفگی

6- طپش یا سرعت ضربان قلب( تاکیکاردی)

7- تعریق، دستهای سرد و مرطوب

8- خشکی دهان

9- احساس سر گیجه یا سبکی سر

10- تهوع، اسهال یا سایر ناراحتی های شکمی

11- گل انداختن صورت(احساس داغ شدن) , احساس سردی

12. تکرار ادرار

13. اشکال در بلع یا احساس گرفتگی در گلو

گوش به زنگ بودن و پیگیری

14- احساسا تحریک(کوک بودن) و بی صبری

15- واکنش و از جا پریدن به طور مفرط

16- اشکال در تمرکز یا « احساس تهی شدن ذهن» به علت اضطراب

17- اشکال در خواب رفتن و تدام خواب

18- تحریک پذیری

 

اختلال اضطراب منتشر و حملات وحشتزدگی:

با توجه به سطح فعلی دانش مان گفتن این که در این گروه از اختلالات شناخت درمانی برای چه نوع فرد بیماری موثر است تقریباً غیر ممکن است. با این حال، در کتب و مقالات تحقیق اشاره ها و راهنماییهای کلی را می توان یافت که در جول10-1 خلاصه شده است.

برخلاف شواهد مربوط به بیمارن افسرده، همراه بودن این دو اختلال به نظر نمی رسد که یک نشانه متناقض با کاربرد شناخت درمانی در بیماران  مضطرب باشد.

جدول 10-1  نشانه های لازم برای شناخت درمانی اختلالات اضطرابی

اختلال اضطراب منتشر( با جملات وحشتزدگی یا بدون آنها)

اختلال وحشتزدگی( ذر مواردی که علائم ناشی از تنفس نامنظم است)

اضطراب به عنوان یک علامت  همراه با افسردگی

با دارو یا بدون دارو

 

 (سالکوسکیس و همکاران، 1986؛ دورهام و توروی، 1987).

قرائتی وجود دارد مبنی بر این که توإم کردن درمان دارویی( سه حلقه ای هایی خاص و بازدارنده های مونوآمین اکسید از) و رویکردهای روانشناختی که شامل مواجهه تدریجی باشد، مخصوصاً در مورد بیماران مبتلا به حملات وحشتزدگی می تواند اثرات درمانی خوبی داشته باشد.( تلچ؛ 1988) برای حالات اضطراب منتشر، مصرف دراز مدت بنزودیازپین شیوه درمانی موثری محسوب نمی شود( کمیته بررسی داروها، 1980) و مخصوصاً در این جا به نظر می رسد که شناخت درمانی شیوه مناسبی باشد.

 

الگوی اضطراب بک، اختلالات تفکر.

الگوی شناختی بک در باره اضطراب(الگوی کلی): الگ.یی که بوضوح تمام بین عواطف و تفکر در اختلالات اضطرابی پیوند برقرار می کند، الگوی شناختی بک است(بک ،1976؛ بک و امری، 1985) . در این الگو اختلالهای اضطرابی به عنوان اختلالهایی که در وهله نخست به تفکر مربوط می شوند تعریف می گردند.

بک و همکارانش (1974) در بررسی دو مطالعه که به منظور شناسایی   شناختها و تصویر دیداری که به طور مستقیم یا غیر مستقیم با اضطراب توأم بود دریافتند که بیماران مظریب انواع افکار یا تصورات تهدید کننده را که اغلب قبل از حملات اضطراب وجود دارند، تجربه می کنند. این افکار در ارتباط پیش بینی یا تصور خطر و آسیب پذیری شدید هستند.

 تصور می شود اختلالهای اضطرابی ناشی از مکانیسم بق است که ارگانیسم به هنگام مواجهه با تهدیدهای عینی و خطرا به طور طبیعی آن ا انتخاب می کند. اضطراب تجربه شده در این گونه موارد نشانه ای است که با استفاده از آن ارگانیسم به منظور اجتناب یا کاهش خطر متوسل به واکنش دفاعی می شود. برانگیختگی خودبخودی، بازداری رفتار و وارسی و پیگردی انتخبی محیط به منظور اجتناب از خطر، معمولاً عملکرد انتخابی است که شانس بقاء ارگانیسم را افزایش می دهد. با این حال، در اختلالهای اضطرابی بر انگیختگی خود بخودی رفتار و پردازش شناختی در  ارتباط با ارزیابی عینی میزان خطر در یک موقعیت نیست. بیماران مضطرب نوعاً نسبت به احتمال وقوع و شدت یک حادثه تهدید کننده غلو می کنند و توانایی خود را برای مواجهه با آن و عوامل موجود برای رهایی از آن وضعیت را دست کم می گیرند. الگوی شناختی اضطراب در جدول 2-2 ارائه شده است. در این الگو همانند الگوی افسردگی، سوگیریهایی در سطوح مختلف پردازش اطلاعات است که بر پاسخ فرد تأثیر می گذارند.

جدول 2-2- الگوی شناختی اضطراب

محرک                                                 واسطه                                       پاسخ

(موقعیتهای                                        طرحواره ها                         (تجربه ذهنی اضطراب،

اضطراب اور)                                   فرایندهای شناختی               برانگیختگی خود به خودی

                                                      پیامدهای شناختی                 بازداری رفتاری

                                                  ارزیابی اولیه و ثانویه

 

اختلال وحشتزدگی: الگوی شناختی اختلال وحشتزدگی (کلارک،1986 وب،1988) بیانگر این است که وحشتزدگی ناشی از  تفسیر نادرست و فاجعه انگیز احساساهای بدنی خاصی است که به صورت ناهنجار ادراک می شوند. بک معتقد است که در خلال حملات وحشتزدگی فرد توانایی خود برای پردازش اطلاعات را که می تواند حمله را به حداقل برساند یا آن را متوقف کند از دست می دهد. در نتیجه تمرکز شدیدتر بر احساسهای بدنی، احتمال این که شخص این احساساها را به صورت فاجعه آمیز تفسیر کند بالا می رود و این به نوبه خود  سبب افزایش بر انگیختگی فیزبولوژیکی  میگردد. لذا این چرخه معیوب و نادرست ادامه پیدا می کند. یک ادعا می کند که این« استنباط بازتابی و خودبخودی» قریب الوقوع بودن مصیبت و بلامانع از توانایی فرد در جهت دادن به تفکر و لذا ارزیابی احساسها به صورت عینی تر می شود.

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 14 خرداد 1393 ساعت: 8:40 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره خودکشی

بازديد: 511

خودکشی

خودكشی تلاشی آگاهانه به منظور خاتمه دادن به زندگی شخص توسط خودش می‏باشد كه ممكن است این تلاش به اقدام تبدیل گردد یا فقط به شكل احساسی در فرد بماند .

 

تعریف خودكشی

خودكشی به عنوان یك رفتار، مرگی است كه به دست خود شخص انجام می‏گیرد. به گفته اشنایدمن ”خودكشی عمل آگاهانه آسیب رساندن به خود است كه می‏توان آن را یك ناراحتی چند بعدی در انسان نیازمندی دانست كه برای مسئله تعیین شده او این عمل بهترین راه حل تصور می‏شود.“

بر مبنای تعریف مركز مطالعات انستیتو ملی بهداشت روانی آمریكا، خودكشی تلاشی آگاهانه به منظور خاتمه دادن به زندگی شخص توسط خودش می‏باشد كه ممكن است این تلاش به اقدام تبدیل گردد یا فقط به شكل احساسی در فرد بماند. این تعریف سه شكل مختلف این پدیده را مطرح می‏كند.

۱) خودكشی به اتمام رسیده: به معنی عملی موفق كه منجر به مرگ شود.

۲) اقدام به خودكشی: به عملی ناقص گفته می‏شود كه به مرگ منتهی نگردیده است.

۳) افكار و تمایلات خودكشی: فكر و یا تمایل به خودكشی است كه در ذهن فرد وجود دارد ولی به مرحله عمل در نیامده است.

آمارهای سازمان جهانی بهداشت، نشان می‏دهد كه سالیانه حدود چهارصد هزار نفر به دلیل خودكشی موفق جان خود را از دست می‏دهند. خودكشی در ردیف دهمین علت مرگ و میر برای تمام سنین در بیشتر كشورهای جهان است. در حالیكه آمار مرگ میر بیماران خودكشی كرده در بین مردان سه برابر بیشتر از زنان است، ولی زنها چهار برابر بیشتر از مردها اقدام به خودكشی می‏كنند.

علل خودكشی

در زمینه علل خودكشی طبقه بندیهای متعددی وجود دارد، در این‌جا به یكی از این طبقه‌بندی‌ها اشاره می‌شود.

۱) علل آسیب شناختی- روانی شامل بیماریهای جسمی، بیماریهای روانی همچون افسردگی.

۲) علل اقتصادی شامل بیكاری، مشكلات اقتصادی، اخراج شدن از كار ورشكست شدن و از دست رفتن پایگاههای اجتماعی.

۳) علل عاطفی شامل شكست در عشق، از دست رفتن شخص مورد علاقه، مرگ یا بیماری خطرناك یكی از نزدیكان، درگیریها و اختلالات خانوادگی.

عوامل پیشگیری كننده خودكشی

بر اساس نتایج بررسیهای مختلف می‏توان به برخی از عوامل پیش گویی كننده خودكشی اشاره كرد. بین خصوصیات همراه با خطر بالای خودكشی می‏توان از سن بالای ۴۵ سال، جنس مذكر، الكلیسم، خشونت و تحریك پذیری، از دست دادن سلامت جسمی، افسردگی و بستری شدن قبلی در بیمارستان روانی نام برد. هم‌چنین اقدام و مبادرت قبلی به خودكشی، به عنوان یك ملاك قوی برای احتمال بروز مجدد خودكشی به شمار می‏رود. آشكارترین هشدار در خودكشی ابراز تمایل مستقیم است. بررسی‏ها نشان می‏دهد كه تقریباً بیش از دو سوم كسانی كه خودكشی می‏كنند قبلاً قصد خود را با دیگران در میان گذاشته و آنها را به انجام آن تهدید می‏نمایند. بنابراین یكی از راه‌های موفق پیشگیری از خودكشی توجه به ابراز این فكر از طریق دیگران كمك به حل مشكل آنان و راهنمایی آن‌ها جهت مراجعه به روانشناس یا روانپزشك است.

شیوه‏های مقابله با خودكشی

درمان افراد اقدام كننده به خودكشی عبارتست از:

۱) مشاوره، راهنمایی و حمایت فرد

۲) آموزش و درمان حل مسأله‏ای

۳) روان درمانی فردی

۴) مداخله خانوادگی

۵) گروه درمانی

۶) درمان دارویی

۷) بستری كردن در بخش بیماران روانی

مهارتهای حل مسأله به فرد این امكان را می‌دهد كه با بررسی راه‌حل‌های مختلفی كه در پیش‌رو دارد، یكی آز آن‌ها را مؤثرتر تشخیص داده و در جهت حل مشكل آن را به‌كار بندد. به‌یاد داشته باشیم كه خودكشی می‌تواند یك راه‌حل باشد، اما بدترین و آخرین راه حل مشكل است. همیشه برای حل همه مشكل‌ها راه‌حل‌های بسیاری ساده، ارزان و آبرومندانه وجود دارد كه باید به آن‌ها فكر كنیم و با كمك مشاور آن‌ها را پیدا كنیم

 خودکشی 2

كسی كه حرف خود كشی را می زند به آن عمل نمی كند . اینطور نیست این یك باور غلط است . متخصصین بهداشت روان ( روانپزشك ، روانشناس) همیشه حرف بیمار را جدی می گیرند.

خود كشی به معنای خاتمه زندگی به دست خود فرد است ، اگر كسی دست به خود كشی بزند ولی زنده بماند به این رفتار اقدام به خود كشی می گوئیم. در حال حاضر در جهان بیش از یك میلیون نفر در سال خود كشی می كنند و ۲۰ ۱۰ میلیون نفر دست به خود كشی می زنند . در غرب ( مغرب زمین) قربانیان اصلی خود كشی مردان مسن هستند. در ایران قربانی اصلی زنان جوان می باشند. نكته بسیار مهم اینست كه خود كشی در بسیاری از موارد قابل پیشگیری است.

باور های غلط درباره خود كشی :

كسی كه حرف خود كشی را می زند به آن عمل نمی كند . اینطور نیست این یك باور غلط است . متخصصین بهداشت روان ( روانپزشك ، روانشناس) همیشه حرف بیمار را جدی می گیرند.

افراد خود كش افراد ضعیفی هستند یا ایمان ندارند . كسی كه خود كشی می كند در بسیاری از موارد دچار بیماریهای روانپزشكی از جمله افسردگی است، بنا براین ما با بیمار طرف هستیم و نه آدم ضعیف یا بی ایمان و بیمار نیاز به درمان دارد.

علل خود كشی :

۱) بیماریهای روانپزشكی مثل افسردگی اساسی ، اختلال دو قطبی، الكلیسم، اعتیاد.

۲) علل اجتماعی فرهنگی شامل تقلید، تحت تاثیر قرارگرفتن رسانه ها، ور شكستگی ، بیكاری ، اپیدمی خود كشی.

۳) علل روانشناختی : شكست در عشق، كنكور یا هر شكست دیگر، استرس ها ( اختلافات زنا شویی)

عوامل پیشبینی كننده ( پیش گوئی )خود كشی:

جوان، متاهل و زن سن زیر ۳۰ سال سابقه قبلی اقدام به خود كشی ، سابقه خانوادگی خود كشی ، افسردگی، احساس درماندگی و بی كسی ، تهدید یا ابراز خود كشی ، اعتیاد .

چطور حدس بزنیم عزیز ما در معرض خطر خود كشی است؟

اگر اخیرا" حرف از مرگ و مردن می زند و می گوید زندگی به چه درد می خورد ، آخرش كه چی ، آخرش كه باید رفت، آخرش كه همه می میرند، ایكاش می مردم ، مرگ بهتر از زندگانی، خوش به حال آنهایی كه مردند.

اگر به تازگی رفتار شخص عوض شده ، كم حرف و ساكت شده ، مرتب توی فكر یا توی خودش است، به تازگی خیلی مهربان شده است، اشیاء خود را می بخشد.

اگر تهدید به خودكشی كرده یا درباره خود كشی حرف می زند.

به سخنان او با دقت و همدلی گوش كنید مبادا اورا نصیحت كنید به او بگوئید درك می كنم كه در موقعیت سختی گیر افتاده ای نگوئید مگر دیوانه شده ای ! مگر بچه ای! مگر می خواهی بری جهنم، جواب خدا را چی می دهی؟ بیماری افسردگی كه از علل اصلی خود كشی است قابل پیشگیری و درمان است. حتما" فرد را به روانپزشك یا روانشاس معرفی كنید خودتان هم با او نزد دكتر بروید اگر فرد از مراجعه به دكتر خودداری كرد خودتان به دكتر مراجعه كنیدو راه حل بخواهید به یاد داشته باشید " پیشگیری از خود كشی یك وظیفه همگانی است" ، فرد خود كش نباید تنها بماند و در صورت توصیه روانپزشك ممكن است نیاز به بستری شدن در بخش روانپزشكی یك بیمارستان باشد .

بحران خودکشی

 

آیا تاكنون با پیشامدهای ناكام كننده ای در زندگی مواجه شده اید، طوری كه دلتان بخواهد به همه چیز خاتمه دهید؟ آیا تاكنون مرگ به عنوان راه حلی بهتر از مبارزه با زندگی برایتان مطرح شده است؟ بسیاری از مردم در دوره ای از زندگی خود به مرگ فكر كرده اند ولی تعداد بسیار كمی از آنها واقعاً به خودكشی عمل می كنند. بحران خودكشی تجربه ای مغشوش كننده, دردناك و سخت است. برای بیرون آمدن از بحران خودكشی, تعیین عوامل ایجاد كننده بحران, فهم احساسات شخص خودكشی كننده و مواجهه با افكار خودكشی گرا مسائل بسیار مهم و اساسی هستند.

چه چیزی به بحران خودكشی منجر می شود؟

یك بحران خودكشی معمولاً توسط یك تجربه آسیب زا و یا مجموعه ای از تجارب كه احساس ارزشمندی شخص را پایمال می كنند, ایجاد می شود. این تجارب شامل یك فقدان اساسی, ناكامی در نیل به اهداف شخصی و یا مشكلات شخصی دراز مدت می باشند. زمانی كه نظام مقابله ای شخص قادر به رویارویی با تجارب منفی زندگی نباشد, افسردگی و یأس ناشی از آن می تواند شخص را به افكار خودكشی آسیب پذیر نماید.

احساسات شخص خودكشی كننده

عموماً شخص در معرض خودكشی به دلیل احساس بیگانگی از تعاملات اجتماعی كناره گیری می كند. او در پس انبوه جمعیت احساس انزوا و تنهایی می نماید. نیروی لازم برای عملكردهای روزانه كاهش می یابد. احساس خستگی و نوسانات خلقی ایجاد می شوند. خواب, خوراك و عادات مراقبت از خود از نظم معمول خارج می گردند. شخص ممكن است بدلیل سخت و غیر قابل تحمل بودن الزامات زندگی از خوردن خودداری كند, در خواب مشكل داشته باشد, كلاس درس یا كار خود را فراموش كند و از آرایش ظاهری خود غفلت نماید. عواطف خشم, آسیب و غمگینی احساس ناامیدی و درماندگی فرد را در بر می گیرد.

شیوه های مواجهه با افكار خودكشی

در زیر چند راهبرد جهت مواجهه با معمای بحران خودكشی ذكر شده است. نكته كلیدی برای پیشرفت از طریق این حالت, برقرار كردن رابطه با یك شخص و مشاركت در یافتن راههای جایگزین جهت (توجیه) زندگی (زنده ماندن) است.

۱) ترسها، ناكامی ها و نگرانی های خود را با والدین, دوست, همسر, استاد, مشاور یا یك روحانی در میان بگذارید. اگر شما راه حلی برای مشكلات ندارید به این معنی نیست كه برای آن مشكلات دیگر هیچ راه حلی وجود ندارد. ابراز افكار و احساساتتان آغاز كننده فرایندی است كه از طریق آن نیرو, امید و احساس ارزشمندی مجدداً ایجاد شده و به كشف راه حل های دیگر جهت حل و فصل بحران منجر می گردد. اگر افكار خودكشی پیش از چند روز طول كشید, كمك حرفه ای و تخصصی الزامی خواهد بود.

۲) آنچه را كه موجب ناراحتی شما می شود بطور مشخص بنویسید. علاوه بر این, چگونگی رویارویی تان با مشكلات را معین كنید. با مشخص كردن آنچه جهت مقابله با یك موضوع خاص انجام می دهید, دریچه ذهن خود را برای راه حلهای دیگر باز می گذارید.

۳) افكار مثبت را جایگزین افكار منفی كنید. اگر شما بطور دائمی درباره نقائص, تقصیرها و بدبیاری های زندگی خود تعمق و تفكر نمائید، خود پنداره و نگرشی منفی در مورد آینده را درونی خواهید كرد. تمركز بر اسنادها, توانایی ها و مشاركت های شخصی مثبت, نگرشی متعادل در مورد خود و توانایی هایتان ایجاد خواهد كرد. در بعضی اوقات جهت ایجاد احساس بهتر با خودتان حرف بزنید.

۴) كسانی را كه در صورت كشتن خودتان زندگی آنها آسیب خواهد دید, مشخص كنید. تعیین اینكه آیا كسی در زندگی خود به شما نیازمند است, كاری سخت است. بهرحال, ما همه در شبكه های اجتماعی درگیر هستیم و در هر لحظه از زمان شخصی وجود دارد كه رابطه ای معنی دار با شما داشته باشد. در نظر داشته باشید كه شما به حساب می آئید (برای دیگران مهم هستید), ارزشمندید و استحقاق این را دارید كه چیزها را بهتر سازید.

زندگی در دوره هایی از زمان سخت می گردد, همه فراز و نشیب دارند. یك بخش از خوبی زندگی در این است كه شما امیدوارید فردا بهتر از دیروز خواهد بود.

اگر شما از افسردگی, ناامیدی و افكار خودكشی در رنج هستید, مطمئن باشید كه مراجعه به متخصصین بهداشت روانی برای شما بسیار كمك كننده خواهد بود.

پیشگیری از خودكشی!؟چرا مردم خودكشی می كنند؟

خصوصیت مشترك ما بین افرادی كه اقدام به خودكشی می كنند داشتن این باور است كه خود كشی تنها راه حل غلبه بر احساسات غیر قابل تحمل است .كشش خودكشی دراین است كه نهایتا به این احساسات غیرقابل تحمل خاتمه می دهد .درتراژدی خودكشی ،آشفتگی ومشكلات عاطفی به حدی شدید می گردند كه فرد را دریافتن راه- های مختلف حل مشكل خود ناتوان می سازند. رحالی كه راه حل‌های دیگری نیز وجود دارند.

همه ما درطول زندگی احساس تنهائی ،افسردگی ،بی كسی ونا امیدی را تجربه می -كنیم .مرگ یكی از اعضای خانواده وشكست دربرقراری ارتباط از جمله مواردی هستند كه اعتماد به نفس ما را تحت تأثیر قرارداده احساس بی ارزشی را در ما بوجود می -آورند.ورشكستگی‌های اقتصادی نیز از جمله مشكلات عمده‌ای هستند كه بعضی از ما در طول زندگی كم و بیش با آن مواجه می‌گردیم. از آنجائی كه ساختار هیجانی هر شخص منحصر به فرد می باشد هركدام ازما در شرایط مختلف پاسخهای متفاوتی می‌دهیم .

درتشخیص این كه آیا واقعا ٌفردی قصد خودكشی دارد لازم است این موقعیت بحرانی ،از دیدفردمورد ارزیابی قرارگیرد، چرا كه ممكن است موضوعی كه از دید شما از اهمیت كمی برخوردار است بنظر شخص دیگر بسیار مهم باشد ویا واقعه ای كه شما برای آن اهمیتی قائل نمی‌شوید برای شخص دیگر بسیار ناراحت كننده و مهم تلقی گردد.

بدون توجه به ماهیت بحران ،اگر كسی احساس می كند كه دیگر تحمل مشكلات را ندارد خطر اقدام به خودكشی ،به عنوان راه حل جذاب برای وی وجود دارد.

علائم خطر

حداقل ۷۰ درصد كسانی كه اقدام به خودكشی می‌كنند قبل از اقدام ،به گونه‌ای قصد خودشان را نشان می‌دهند .آگاهی از این نشانه‌ها وحاد بودن مشكلات فرد میتواند د ر پیشگیری از چنین تراژدیهایی كمك كننده باشد. اگر شما فردی را می شناسید كه در برقراری یك ارتباط هدفمند ویا رسیدن به اهداف از پیش تعیین شده درموقعیت پراسترسی قرار دارد و یا حتی به دلیل شكست درامتحان دچار مشكل می‌باشد لازم است درصدد یافتن سایر علائم بحران برآئید.

بسیاری از افراد غالبا با ابراز جملاتی همچون « دلم می خواهد خودم را بكشم »یا « نمی دانم چه مدت دیگر می توانم این فشارها ومشكلات را تحمل كنم » ،یا اینكه «من قرص‌هایم را برای روزی نگهداشته‌ام كه كارها واقعا بدتر گردد» یا« اخیرا طوری رانندگی می كنم گوئی واقعا برایم اهمیت نداردچه اتفاقی برایم پیش بیاید.» دیگران را مستقیما از برنامه خود كشی خود مطلع میگردانند.بطور كلی وجود احساس افسردگی ، ابراز درماندگی ،تنهایی ونا امیدی شدید می تواند بیانگر افكار منجر به خودكشی درفرد باشد.گوش دادن به صحبتهای فرد كه نشانهٔ درخواست كمك از طرف اوست حائز اهمیت بسیاری است چرا كه معمولا این گونه صحبتها تلاش نا امیدانه فرد جهت برقراری ارتباط ، دریافت كمك و درك مشكلاتش توسط دیگران می باشد.

بیشتر اوقات دررفتار بیرونی افرادی كه به فكر خودكشی می افتند تغییراتی دیده می‌شود آنها ممكن است با بخشیدن اموال قیمتی خود ومرتب كردن كارهایشان خود را برای مرگ آماده كنند .آنها همچنین ممكن است از اطرافیان خود كناره گیری نموده الگوی خواب و خوراك خود را تغییر دهند ویا علاقه‌أشان را نسبت به فعالیتها یا ارتباطات گذشته‌اشان از دست بدهند.

چنین تغییرات ناگهانی وشدید می تواند به عنوان زنگ خطر تلقی گردد چرا كه با این تغییرات فرد خود را درموقعیتی می بیند كه بزودی مشكلاتش تمام خواهد شد و به آرامش دست خواهد یافت .

باورهای غلط وحقایقی راجع به خودكشی

باور غلط : فرد باید دیوانه باشد كه حتی فكر خودكشی به سرش بزند .

ـ حقیقت : بیشتر مردم گاهگاهی درطول زندگی خود درمورد خودكشی فكر كرده‌اند. بسیاری از افرادی كه خودكشی می‌كنند ویا اقدام به خود كشی حقیقت : اغلب مواقع عكس قضیه درست است ،كسانی كه اقدام‌های قبلی خودكشی داشته‌اند بیشتر در معرض خطر خودكشی قرار دارند.برای بعضی از این افراد، خودكشی دردفعات دوم و سوم آسانتر می‌باشد.

باور غلط :كسانی كه قصد جدی خودكشی دارند هیچ كاری را نمی‌توان برای آنها انجام داد .

ـ حقیقت :بیشتر بحرانها ی منجر به خودكشی ،محدود به زمان بوده و براساس افكار مبهم صورت گر فته‌لند .كسانی كه اقدام به خودكشی می‌كنند به نحوی قصد فرار از مشكلات را دارند .درحالی كه آنها می‌باید مستقیما با مشكلات برخورد نموده تا بتوانند راه حلهای دیگری را بیابند .راه حلهایی كه با كمك افراد علاقمند به آنها درطول بحران مطرح شده و با حمایت آنها این افراد قادر خواهند بود دقیق تر راجع به مسائل فكر كنند.

باور غلط: صحبت راجع به خودكشی می تواند ایده خودكشی را در فرد بوجود آورد.

ـ حقیقت :بحران و آشفتگی‌های هیجانی ناشی از آن ،فكر راجع به خود كشی را در ذهن فرد مستعد ایجاد نموده است .علاقمندی وصحبت مستقیم راجع به خودكشی ،این اجازه را به فرد می‌دهد فشار یا ناراحتی صحبت دربارهٔ مشكلات خود را تجربه نماید كه این امر می‌تواند منجر به كاهش اضطراب در وی گردد.این گونه صحبتها همچنین باعث می‌شود فردی كه قصد خودكشی دارد كمتر احساس تنهایی یا انزوا داشته واحتمالا برای وی تسكین دهنده نیز باشد.

چگونه میتوان به فردی كه قصد خودكشی دارد كمك نمود:

اغلب خودكشی ها را می توان با اقدام‌های بجا و مناسب در مورد افراد در معرض بحران پیشگیری نمود. اگر فردی راكه قصد خودكشی دارد می شناسید لازم است اقدامات زیر را انجام دهید :

ـ خونسرد باشید:دربیشتر موارد عجله‌ای دركار نیست .بنشینید و واقعا به صحبتهای فرد گوش فرا دهید وضمن درك،حمایتهای عاطفی خود را در مورد وی اعمال نمائید.

ـ بطور مستقیم راجع به خودكشی بحث نمائید. بیشتر افراد راجع به مرگ و مردن احساسات مبهمی داشته و آماده دریافت هرنوع كمكی هستند . از صحبت یا سؤال مستقیم راجع به خودكشی ،ترس و وحشتی بخود راه ندهید.

ـ فرد را به استفاده از روش‌های حل مسئله واقدامات مثبت تشویق وترغیب نمائید بخاطر داشته باشید فردی كه در موقعیت بحران عاطفی قرار دارد نمی تواند منطقی ودقیق فكر كند. اورا از هر گونه اقدام جدی وتصمیمات غیر قابل برگشت درموقعیت بحران باز دارید وراجع به تغییرات مثبتی كه امید به زندگی را در وی افزایش می دهد بحث وگفتگو نمائید.

ـ از دیگر افراد كمك بگیرید.علیرغم اینكه شما قصد كمك را دارید،سعی نكنید با ایفای نقش مشاور تمام مسئولیت را خود برعهده بگیرید .درجستجوی افرادی كه بتوانند در زمینه‌های تخصصی به شما كمك كنند برآیید ،حتی اگر به قیمت از بین رفتن اعتماد او به شما شود.اجازه دهید فرد مشكل دار بفهمد كه شما برای وی اهمیت قائلید ونسبت به او چنان علاقمندید كه قصد گرفتن كمك از دیگران جهت رفع مشكلات وی را دارید.

اطلاعات ارائه شده را می توان چنین خلاصه نمودكه:

بحران منجر به خودكشی موقتی است .غیر قابل تحمل ترین دردها و ناراحتی ها نیز می توانند تحمل گردند .كمك همیشه در دسترس شماست .

خیلی كسانی كه خودكشی كرده‌اند افراد با هوشی بوده‌اند كه در موقعیت بحران ، انتظار بیش از حدی از خود داشته وموقتا دچار آشفتگی وپریشانی احوال شده‌اند .

ـ باور غلط : كسا نی كه یك بار اقدام جدی برای خودكشی داشته‌لند رغبتی برای اقدام مجدد ندارند

چرا خوداکشی

 

خودکشی یکی از جرائمی است که در اورپا و امریکا رقم بالایی را در میان سائر جرائم بخود اختصاص داده است. در امریکا هرساله حداقل ۳۰۰۰۰ جوان بدلیل آینده نامعلوم و زندگی بدون هدف دست به خودکشی میزنند. در کشور فرانسه هر روز ۴۳۸ نفر بدلایل مختلف اقدام به خود کشی میکنند. اما سئوالی اینجاست چرا؟

آن لور دانشجویی از پاریس که برای مدت کوتاهی به انگلستان آمده بود قبل از خود کشی خود در رودخانه تایمز لندن یک نامه ۱۳ صفحه ای از خود بر جای گذاشت که درآن نامه دلیل خودکشی خود را اعلام نموده بود. آن لور در قسمتی از نامه خود ا ینطور نوشته بود که من میخواهم به زندگی خود پایان دهم و تنها ترس من این است که بار دیگر خود را بر روی تخت بیمارستان ببینم .

یک مامور پلیس که در رابطه با این پرونده تحقیق میکرد عنوان داشت که مرگ آن لور یک موضوع شوکه کننده و مرموز برای دوستان ، خانواده و اطرافیان او میباشد. خانم آن لور دارای یک زندگی خوب و راحت در فرانسه بود اما بگفته یکی از دوستان او کامل گرایی در زندگی و یا بعبارت دیگر زندگی تمام عیار و بی عیب احتمالا موضوعی است که او را به طرف این عمل سوق داده بود بگونه ای که در انتها تصمیم به خودکشی نمود.

بسیاری از مردم اغلب در زمانی که کلافه میگردند و تصور میکنند که در بن بست گیر کرده اند آرزوی مرگ میکنند. ایشان بخاطر احساس بدی که در خود دارند تصور میکنند که مرگ میتواند برطرف کننده احساسات آنها باشد. اما حقیقیت این است که مرگ نمیتواند تبدیل کننده احساسات ما باشد چون آنها در درون ما هستند و نه در شرایط خارجی زندگی ما.حال بیائید به چند واقعیت در این زمینه نگاه کنیم .

خودکشی و تاثیر آن بر خانواده شما

مرگ هر فرد تاثیر بسزائی بر اطرافیان او می گذارد. مخصوصا بر جمع دوستان، خانواده و عزیزانی که به بیش از هرفرد دیگر به او نزدیک میباشند. خود کشی باعث میگردد خانواده و دوستان احسا س کنند که ایشان مسبب و عامل این موضوع بوده اند. بسیاری از خانواده ها پس از خودکشی عزیز از دست رفته خود هرگز نتوانسته اند به زندگی طبیعی خود بازگشت کنند. امروز تصمیم شما میتواند باعث ازبین رفتن خانواده یا دوستان نزدیک شما گردد ویا باعث تسلی و شادی آنها گردد.

گذشته را بخاطر آورید

زمانیکه شما نا امید و متاثر هستید و تصور میکنید که زندگی ارزش زیستن را ندارد به گذشته برگردید و ببینید که زمانی بوده که اوضاع شما بسیار بهتر از حال بوده است. زمانی که شما اوقات خوب و شادی را داشته اید در کنار دوستان و خانواده و از بودن با آنها لذت میبردید. این تجربه میتواند دوباره تکرار شود اگر شما بخواهید.

چه چیزی در فراسوی مرگ منتظر شماست

تقریبا در اکثر مذاهب مردم باور دارند در فراسوی مرگ جهانی دیگر قرار دارد. این موضوع حتی درمیان افراد بدون مذهب نیز بگونه ای دیگر عنوان میگردد. دنیایی که افراد در قبال عملکرد خود مورد تقدیر و یا تنبیه قرار میگیرند. بهمین جهت باید مواظب بود که چه راهی را ما برای خود انتخاب میکنیم. این راه میتواند بسیار خطرناک باشد نه چون صرفا خلاف مذهب است بلکه چون ممکن است این بجایی ختم شود که رهایی از آن غیر ممکن باشد. اگر شما امروز در این مورد مطمئن نیستید قبل از تصمیم گیری کمی بیشتر در مورد آن بیاندیشید.

واقعیت زندگی چیست

هدف و واقعیت زندگی این است که ما بتوسط خالقی بوجود آمده ایم که عاشق ماست و برای ما ارزش زیادی قائل است. او وضعیت شما را بخوبی درک می کند و میتواند شما را در این راه امداد کند البته اگر به او اجازه دهید تا وارد زندگی شما شود. او حتی برای ما انسانها به جهان خود قدم گذاشت و به شباهت ما درآمد. او همانند ما زندگی نمود و برای ما بر روی صلیب فدا شد تا امروز هریک از ما آزاد و رها باشیم و بتوانیم در او هدف و واقعیت زندگی را دریابیم. امروز او میتواند جوابگو افسردگی ها، بیماریها و مشکلات ما باشد جائیکه دیگران قادر به درک آن نمیباشند.

بله این خالق امروز میخواهد به شما کمک کند چون شما را دوست دارد همانطور که در کلام خود میگوید.

ای دوست من، من هرگز تو را تنها نمیگذارم. من قبل از اینکه تو بدنیا بیایی تو را تو را دوست داشته ام و همیشه در همه حال تو را می نگریستم وبا تو بوده ام. من هنوز هم با تو هستم و تو را در این وضعیت تنها نخواهم گذاشت. اما من منتظر میمانم تا تو به من اجازه دهی تا وارد زندگی تو شوم و تو را از این راه نجات بخشم. چرا که من نقشه بزرگی برای تو در زندگی دارم.

شما میتوانید این موضوع را امروز نزد خود بررسی کنید و ببینید که زندگی میتواند بزرگتر از آن باشد که شما فکر میکنید و شما میتوانید از آن لذت ببرید. شما میتوانید همین امروز مشکل خود را با یک فرد درمیان بگذارید و به او بگوئید. این فرد میتواند یک دوست باشد یا عضوی از اعضای خانواده، یک دکتر و یا فردی که شما میتوانید به او اعتماد کنید. اگر شما هیچ دوستی ندارید و یا نمیتوانید به فردی اعتماد کنید میتوانید مشکل خود را با ما میان بگذارید و ما تلاش میکنیم تا آنجا که ممکن است شما را کمک نمائیم.

وخداوند میگوید مرا بخوان و تو را اجابت خواهم نمود و تو را از چیزهای عظیم و مخفی که ندانسته ای مخبر خواهم ساخت

بحران خودکشی 1

یك بحران خودكشی معمولاً توسط یك تجربه آسیب زا و یا مجموعه ای از تجارب كه احساس ارزشمندی شخص را پایمال می كنند, ایجاد می شود. این تجارب شامل یك فقدان اساسی, ناكامی در نیل به اهداف شخصی و یا مشكلات شخصی دراز مدت می باشند.

 

آیا تاكنون با پیشامدهای ناكام كننده ای در زندگی مواجه شده اید، طوری كه دلتان بخواهد به همه چیز خاتمه دهید؟ آیا تاكنون مرگ به عنوان راه حلی بهتر از مبارزه با زندگی برایتان مطرح شده است؟ بسیاری از مردم در دوره ای از زندگی خود به مرگ فكر كرده اند ولی تعداد بسیار كمی از آنها واقعاً به خودكشی عمل می كنند. بحران خودكشی تجربه ای مغشوش كننده, دردناك و سخت است. برای بیرون آمدن از بحران خودكشی, تعیین عوامل ایجاد كننده بحران, فهم احساسات شخص خودكشی كننده و مواجهه با افكار خودكشی گرا مسائل بسیار مهم و اساسی هستند.

چه چیزی به بحران خودكشی منجر می شود؟

یك بحران خودكشی معمولاً توسط یك تجربه آسیب زا و یا مجموعه ای از تجارب كه احساس ارزشمندی شخص را پایمال می كنند, ایجاد می شود. این تجارب شامل یك فقدان اساسی, ناكامی در نیل به اهداف شخصی و یا مشكلات شخصی دراز مدت می باشند. زمانی كه نظام مقابله ای شخص قادر به رویارویی با تجارب منفی زندگی نباشد, افسردگی و یأس ناشی از آن می تواند شخص را به افكار خودكشی آسیب پذیر نماید.

احساسات شخص خودكشی كننده

عموماً شخص در معرض خودكشی به دلیل احساس بیگانگی از تعاملات اجتماعی كناره گیری می كند. او در پس انبوه جمعیت احساس انزوا و تنهایی می نماید. نیروی لازم برای عملكردهای روزانه كاهش می یابد. احساس خستگی و نوسانات خلقی ایجاد می شوند. خواب, خوراك و عادات مراقبت از خود از نظم معمول خارج می گردند. شخص ممكن است بدلیل سخت و غیر قابل تحمل بودن الزامات زندگی از خوردن خودداری كند, در خواب مشكل داشته باشد, كلاس درس یا كار خود را فراموش كند و از آرایش ظاهری خود غفلت نماید. عواطف خشم, آسیب و غمگینی احساس ناامیدی و درماندگی فرد را در بر می گیرد.

شیوه های مواجهه با افكار خودكشی

در زیر چند راهبرد جهت مواجهه با معمای بحران خودكشی ذكر شده است. نكته كلیدی برای پیشرفت از طریق این حالت, برقرار كردن رابطه با یك شخص و مشاركت در یافتن راههای جایگزین جهت (توجیه) زندگی (زنده ماندن) است.

۱) ترسها، ناكامی ها و نگرانی های خود را با والدین, دوست, همسر, استاد, مشاور یا یك روحانی در میان بگذارید. اگر شما راه حلی برای مشكلات ندارید به این معنی نیست كه برای آن مشكلات دیگر هیچ راه حلی وجود ندارد. ابراز افكار و احساساتتان آغاز كننده فرایندی است كه از طریق آن نیرو, امید و احساس ارزشمندی مجدداً ایجاد شده و به كشف راه حل های دیگر جهت حل و فصل بحران منجر می گردد. اگر افكار خودكشی پیش از چند روز طول كشید, كمك حرفه ای و تخصصی الزامی خواهد بود.

۲) آنچه را كه موجب ناراحتی شما می شود بطور مشخص بنویسید. علاوه بر این, چگونگی رویارویی تان با مشكلات را معین كنید. با مشخص كردن آنچه جهت مقابله با یك موضوع خاص انجام می دهید, دریچه ذهن خود را برای راه حلهای دیگر باز می گذارید.

۳) افكار مثبت را جایگزین افكار منفی كنید. اگر شما بطور دائمی درباره نقائص, تقصیرها و بدبیاری های زندگی خود تعمق و تفكر نمائید، خود پنداره و نگرشی منفی در مورد آینده را درونی خواهید كرد. تمركز بر اسنادها, توانایی ها و مشاركت های شخصی مثبت, نگرشی متعادل در مورد خود و توانایی هایتان ایجاد خواهد كرد. در بعضی اوقات جهت ایجاد احساس بهتر با خودتان حرف بزنید.

۴) كسانی را كه در صورت كشتن خودتان زندگی آنها آسیب خواهد دید, مشخص كنید. تعیین اینكه آیا كسی در زندگی خود به شما نیازمند است, كاری سخت است. بهرحال, ما همه در شبكه های اجتماعی درگیر هستیم و در هر لحظه از زمان شخصی وجود دارد كه رابطه ای معنی دار با شما داشته باشد. در نظر داشته باشید كه شما به حساب می آئید (برای دیگران مهم هستید), ارزشمندید و استحقاق این را دارید كه چیزها را بهتر سازید.

زندگی در دوره هایی از زمان سخت می گردد, همه فراز و نشیب دارند. یك بخش از خوبی زندگی در این است كه شما امیدوارید فردا بهتر از دیروز خواهد بود.

اگر شما از افسردگی, ناامیدی و افكار خودكشی در رنج هستید, مطمئن باشید كه مراجعه به متخصصین بهداشت روانی برای شما بسیار كمك كننده خواهد بود .

پیش گیری از خود کشی _ چرا مردم خودکشی می کنند ؟

 

خصوصيت مشترك ما بين افرادي كه اقدام به خودكشي مي كنند داشتن اين باور است كه خود كشي تنها راه حل غلبه بر احساسات غير قابل تحمل است .كشش خودكشي دراين است كه نهايتا به اين احساسات غيرقابل تحمل خاتمه مي دهد .درتراژدي خودكشي ،آشفتگي ومشكلات عاطفي به حدي شديد مي گردند كه فرد را دريافتن راه- هاي مختلف حل مشكل خود ناتوان مي سازند. رحالي كه راه حل‌هاي ديگري نيز وجود دارند.

همه ما درطول زندگي احساس تنهائي ،افسردگي ،بي كسي ونا اميدي را تجربه مي -كنيم .مرگ يكي از اعضاي خانواده وشكست دربرقراري ارتباط از جمله مواردي هستند كه اعتماد به نفس ما را تحت تأثير قرارداده احساس بي ارزشي را در ما  بوجود مي -آورند.ورشكستگي‌هاي اقتصادي نيز از جمله مشكلات عمده‌اي هستند كه بعضي از ما در طول زندگي كم و بيش با آن مواجه مي‌گرديم.  از آنجائي كه ساختار هيجاني هر شخص منحصر به فرد مي باشد هركدام ازما در شرايط مختلف پاسخهاي متفاوتي مي‌دهيم .

درتشخيص  اين كه آيا واقعا ٌفردي قصد خودكشي دارد لازم است اين موقعيت بحراني ،از ديدفردمورد ارزيابي قرارگيرد، چرا كه ممكن است موضوعي كه از ديد شما از اهميت كمي برخوردار است بنظر شخص ديگر بسيار مهم باشد ويا واقعه اي كه شما براي آن اهميتي قائل نمي‌شويد براي شخص ديگر بسيار ناراحت كننده و مهم تلقي گردد.

بدون توجه به ماهيت بحران ،اگر كسي احساس مي كند كه ديگر تحمل مشكلات را ندارد خطر اقدام به خودكشي ،به عنوان راه حل جذاب براي وي وجود دارد.

 

                              علائم خطر

حداقل 70 درصد كساني كه اقدام به خودكشي مي‌كنند قبل از اقدام ،به گونه‌اي قصد خودشان را نشان مي‌دهند .آگاهي از اين نشانه‌ها وحاد بودن مشكلات فرد ميتواند د ر پيشگيري از چنين تراژديهايي كمك كننده باشد. اگر شما فردي  را مي شناسيد كه در برقراري يك ارتباط هدفمند ويا رسيدن به اهداف از پيش تعيين شده درموقعيت پراسترسي قرار دارد و يا حتي به دليل شكست درامتحان دچار مشكل مي‌باشد لازم است درصدد يافتن ساير علائم بحران برآئيد.

بسياري از افراد غالبا با ابراز جملاتي همچون " دلم مي خواهد خودم را بكشم   "يا  " نمي دانم چه مدت ديگر مي توانم اين فشارها ومشكلات را تحمل كنم " ،يا اينكه "من قرص‌هايم را براي روزي نگهداشته‌ام كه كارها واقعا بدتر گردد" ي" اخيرا طوري رانندگي مي كنم گوئي واقعا برايم اهميت نداردچه اتفاقي برايم پيش بيايد." ديگران را مستقيما از برنامه خود كشي خود مطلع ميگردانند.بطور كلي وجود احساس افسردگي ، ابراز درماندگي ،تنهايي ونا اميدي شديد مي تواند بيانگر افكار منجر به خودكشي درفرد باشد.گوش دادن به صحبتهاي فرد كه نشانة درخواست كمك از طرف اوست حائز اهميت بسياري است چرا كه معمولا اين گونه صحبتها تلاش نا اميدانه فرد جهت برقراري ارتباط ، دريافت كمك و درك مشكلاتش توسط ديگران مي باشد.

بيشتر اوقات دررفتار بيروني افرادي كه به فكر خودكشي مي افتند تغييراتي ديده مي‌شود آنها ممكن است با بخشيدن اموال قيمتي خود ومرتب كردن كارهايشان خود را براي مرگ آماده كنند .آنها همچنين ممكن است از اطرافيان خود كناره گيري نموده الگوي خواب و خوراك خود را تغيير دهند ويا علاقه‌أشان را نسبت به فعاليتها يا ارتباطات  گذشته‌اشان از دست بدهند.

چنين تغييرات ناگهاني وشديد مي تواند به عنوان زنگ خطر تلقي گردد چرا كه با اين تغييرات فرد خود را درموقعيتي مي بيند كه بزودي مشكلاتش تمام خواهد شد و به آرامش دست خواهد يافت .

 

                                باورهاي غلط وحقايقي راجع به خودكشي

                                باور غلط : فرد بايد ديوانه باشد كه حتي فكر خودكشي به سرش بزند .

                                حقيقت : بيشتر مردم گاهگاهي درطول زندگي خود درمورد خودكشي فكر كرده‌اند. بسياري از افرادي كه خودكشي مي‌كنند ويا اقدام به خود كشي حقيقت : اغلب مواقع عكس قضيه درست است ،كساني كه اقدام‌هاي قبلي خودكشي داشته‌اند بيشتر در معرض خطر خودكشي قرار دارند.براي بعضي از اين افراد، خودكشي دردفعات دوم  و سوم آسانتر مي‌باشد.

                                باور غلط :كساني كه قصد جدي خودكشي دارند هيچ كاري را نمي‌توان براي آنها انجام داد .

                                حقيقت :بيشتر بحرانها ي منجر به خودكشي ،محدود به زمان بوده و براساس افكار مبهم صورت گر فته‌لند .كساني كه اقدام به خودكشي مي‌كنند به نحوي قصد فرار از مشكلات را دارند .درحالي كه آنها مي‌بايد مستقيما با مشكلات برخورد نموده تا بتوانند راه حلهاي ديگري را بيابند .راه حلهايي كه با كمك افراد علاقمند به آنها درطول بحران مطرح شده و با حمايت آنها اين افراد قادر خواهند بود دقيق تر راجع به مسائل فكر كنند.

                                باور غلط: صحبت راجع به خودكشي مي تواند ايده خودكشي را در فرد بوجود آورد.

                                حقيقت :بحران و آشفتگي‌هاي هيجاني ناشي از آن ،فكر راجع  به خود كشي را در ذهن فرد مستعد ايجاد نموده است .علاقمندي وصحبت مستقيم راجع به خودكشي ،اين اجازه را به فرد مي‌دهد فشار يا ناراحتي صحبت دربارة مشكلات خود را تجربه نمايد كه اين امر مي‌تواند منجر به كاهش اضطراب در وي گردد.اين گونه صحبتها همچنين باعث مي‌شود فردي كه قصد خودكشي دارد كمتر احساس تنهايي يا انزوا داشته واحتمالا براي وي تسكين دهنده نيز باشد.

 

                                چگونه ميتوان به فردي كه قصد خودكشي دارد كمك نمود:

اغلب خودكشي ها را مي توان با اقدام‌هاي بجا و مناسب در مورد افراد در معرض بحران پيشگيري نمود. اگر فردي راكه قصد خودكشي دارد مي شناسيد لازم است اقدامات زير را انجام دهيد :

                                خونسرد باشيد:دربيشتر موارد عجله‌اي دركار نيست .بنشينيد و واقعا به صحبتهاي فرد گوش فرا دهيد وضمن درك،حمايتهاي عاطفي خود را در مورد وي اعمال نمائيد.

                                بطور مستقيم راجع به خودكشي بحث نمائيد. بيشتر افراد راجع به مرگ و مردن احساسات مبهمي داشته و آماده دريافت هرنوع كمكي هستند . از صحبت يا سؤال مستقيم راجع به خودكشي ،ترس و وحشتي بخود راه ندهيد.

                                فرد را به استفاده از روش‌هاي حل مسئله واقدامات مثبت تشويق وترغيب نمائيد بخاطر داشته باشيد فردي كه در موقعيت بحران عاطفي قرار دارد نمي تواند منطقي ودقيق فكر كند. اورا از هر گونه اقدام جدي وتصميمات غير قابل برگشت درموقعيت بحران باز داريد وراجع به تغييرات مثبتي كه اميد به زندگي را در وي افزايش مي دهد بحث وگفتگو نمائيد.

                                از ديگر افراد كمك بگيريد.عليرغم اينكه شما قصد كمك را داريد،سعي نكنيد با ايفاي نقش مشاور تمام مسئوليت را خود برعهده بگيريد .درجستجوي افرادي كه بتوانند در زمينه‌هاي تخصصي به شما كمك كنند برآييد ،حتي اگر به قيمت از بين رفتن اعتماد او به شما شود.اجازه دهيد فرد مشكل دار بفهمد كه شما براي وي اهميت قائليد ونسبت به او چنان علاقمنديد كه قصد گرفتن كمك از ديگران جهت رفع مشكلات وي را داريد.

 

                                اطلاعات ارائه شده را مي توان چنين خلاصه نمودكه:

بحران منجر به خودكشي موقتي است .غير قابل تحمل ترين دردها و ناراحتي ها نيز مي توانند تحمل گردند .كمك هميشه در دسترس شماست .

           كرده‌اند افراد با هوشي بوده‌اند كه در موقعيت بحران ، انتظار بيش از حدي از خود داشته وموقتا دچار آشفتگي وپريشاني احوال شده‌اند .

       باور غلط : كسا ني كه يك بار اقدام جدي براي خودكشي داشته‌لند رغبتي براي اقدام مجدد ندارند

 

ترجمه : نسرين مصباح

منبع :  University  Of Illinois - Counseling Center

http://iransco.org/Br_PIshgIrIkhodkoshI.asp

بحران خودكشي

   آيا تاكنون با پيشامدهاي ناكام كننده اي در زندگي مواجه شده ايد، طوري كه دلتان بخواهد به همه چيز خاتمه دهيد؟ آيا تاكنون مرگ به عنوان راه حلي بهتر از مبارزه با زندگي برايتان مطرح شده است؟ بسياري از مردم در دوره اي از زندگي خود به مرگ فكر كرده اند ولي تعداد بسيار كمي از آنها واقعاً به خودكشي عمل مي كنند. بحران خودكشي تجربه اي مغشوش كننده, دردناك و سخت است. براي بيرون آمدن از بحران خودكشي, تعيين عوامل ايجاد كننده بحران, فهم احساسات شخص خودكشي كننده و مواجهه با افكار خودكشي گرا مسائل بسيار مهم و اساسي هستند.

چه چيزي به بحران خودكشي منجر مي شود؟

يك بحران خودكشي معمولاً توسط يك تجربه آسيب زا و يا مجموعه اي از تجارب كه احساس ارزشمندي شخص را پايمال مي كنند, ايجاد مي شود. اين تجارب شامل يك فقدان اساسي, ناكامي در نيل به اهداف شخصي و يا مشكلات شخصي دراز مدت مي باشند. زماني كه نظام مقابله اي شخص قادر به رويارويي با تجارب منفي زندگي نباشد, افسردگي و يأس ناشي از آن مي تواند شخص را به افكار خودكشي آسيب پذير نمايد.

 احساسات شخص خودكشي كننده

عموماً شخص در معرض خودكشي به دليل احساس بيگانگي از تعاملات اجتماعي كناره گيري مي كند. او در پس انبوه جمعيت احساس انزوا و تنهايي مي نمايد. نيروي لازم براي عملكردهاي روزانه كاهش مي يابد. احساس خستگي و نوسانات خلقي ايجاد مي شوند. خواب, خوراك و عادات مراقبت از خود از نظم معمول خارج مي گردند. شخص ممكن است بدليل سخت و غير قابل تحمل بودن الزامات زندگي از خوردن خودداري كند, در خواب مشكل داشته باشد, كلاس درس يا كار خود را فراموش كند و از آرايش ظاهري خود غفلت نمايد. عواطف خشم, آسيب و غمگيني احساس نااميدي و درماندگي فرد را در بر مي گيرد.

شيوه هاي مواجهه با افكار خودكشي

در زير چند راهبرد جهت مواجهه با معماي بحران خودكشي ذكر شده است. نكته كليدي براي پيشرفت از طريق اين حالت, برقرار كردن رابطه با يك شخص و مشاركت در يافتن راههاي جايگزين جهت (توجيه) زندگي (زنده ماندن) است.

        1)    ترسها، ناكامي ها و نگراني هاي خود را با والدين, دوست, همسر, استاد, مشاور يا يك روحاني در ميان بگذاريد. اگر شما راه حلي براي مشكلات نداريد به اين معني نيست كه براي آن مشكلات ديگر هيچ راه حلي وجود ندارد. ابراز افكار و احساساتتان آغاز كننده فرايندي است كه از طريق آن نيرو, اميد و احساس ارزشمندي مجدداً ايجاد شده و به كشف راه حل هاي ديگر جهت حل و فصل بحران منجر مي گردد. اگر افكار خودكشي پيش از چند روز طول كشيد, كمك حرفه اي و تخصصي الزامي خواهد بود.

 

        2)   آنچه را كه موجب ناراحتي شما مي شود بطور مشخص بنويسيد. علاوه بر اين, چگونگي رويارويي تان با مشكلات را معين كنيد. با مشخص كردن آنچه جهت مقابله با يك موضوع خاص انجام مي دهيد, دريچه ذهن خود را براي راه حلهاي ديگر باز مي گذاريد.

 

        3)       افكار مثبت را جايگزين افكار منفي كنيد. اگر شما بطور دائمي درباره نقائص, تقصيرها و بدبياري هاي زندگي خود تعمق و تفكر نمائيد، خود پنداره و نگرشي منفي در مورد آينده را دروني خواهيد كرد. تمركز بر اسنادها, توانايي ها و مشاركت هاي شخصي مثبت, نگرشي متعادل در  مورد خود و توانايي هايتان ايجاد خواهد كرد. در بعضي اوقات جهت ايجاد احساس بهتر با خودتان حرف بزنيد.

 

        4)     كساني را كه در صورت كشتن خودتان زندگي آنها آسيب خواهد ديد, مشخص كنيد. تعيين اينكه آيا كسي در زندگي خود به شما نيازمند است, كاري سخت است. بهرحال, ما همه در شبكه هاي اجتماعي درگير هستيم و در هر لحظه از زمان شخصي وجود دارد كه رابطه اي معني دار با شما داشته باشد. در نظر داشته باشيد كه شما به حساب مي آئيد (براي ديگران مهم هستيد), ارزشمنديد و استحقاق اين را داريد كه چيزها را بهتر سازيد.

  زندگي در دوره هايي از زمان سخت مي گردد, همه فراز و نشيب دارند. يك بخش از خوبي زندگي در اين است كه شما اميدواريد فردا بهتر از ديروز خواهد بود.

  اگر شما از افسردگي, نااميدي و افكار خودكشي در رنج هستيد, مطمئن باشيد كه مراجعه به متخصصين بهداشت رواني براي شما بسيار كمك كننده خواهد بود

سایت  :

 

http://mohsenazizi.blogfa.com/post-604.aspx

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 14 خرداد 1393 ساعت: 8:28 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,,
نظرات(1)

تحقیق درباره شيوه هاي مديريت استراتژيك

بازديد: 271

 

 

 

شيوه هاي مديريت استراتژيك

در پي تحقيقاتي كه درخصوص عملكردهاي مديريت بعمل آمده است پنج شيوة اساسي براي اجراي استراتژيها ارائه شده است. اين شيوه ها شامل طيف وسيعي چون اعلام به كاركنان كه استراتژي تدوين شده را اجرا كنند و در نهايت تربيت كاركناني كه توانايي تدوين و اجراي استراتژيهاي منطقي را دارند مي باشد. در هر شيوه، مدير نقشي متفاوت ايفا مي كند و از روشهاي مختلف مديريت استراتژيك بهره مي جويد. اين پنج شيوه را شيوة فرماندهي، شيوه تغيير سازماني، شيوه مشاركتي، شيوه فرهنگي و شيوه پويا مي نامند كه در ذيل به شرح اجمالي هر يك پرداخته خواهد شد:

 

1-  شيوه فرماندهي

در اين شيوه نحوه تعيين اهداف از بالا تعيين مي شوند، نمودهاي موفقيت آميز بدون روش، معيارهاي محصول گرا است. معمولاً سطح كمي از تلاش در گسترة سازمان در حين برنامه ريزي مورد نياز است، در حين اجرا شامل نمي شود، دانش و قدرت اجرايي مورد نياز مدير اجرايي ارشد زياد مي باشد. شروط موفقيت  اين استراتژي عبارتست از:

الف) اعمال قدرت كافي توسط مدير.

ب) در دسترس بودن اطلاعات دقيق و به هنگام و وجود ثبات منطقي در محيط.

ج) اجتناب نمودن مدير تدوين گر استراتژي از تعصبات شخصي و تأثيرات سياسي اثرگذار بر محتواي استراتژي.

اشكال جدي اين شيوه آن است كه انگيزه ي كاركنان را كاهش مي دهد. كاركناني كه احساس مي كنند در فرايند تدوين استراتژي جايي ندارند به گروهي غير مبتكر تبديل مي شوند. به هر حال اين شيوه مي تواند در سازمانهاي كوچكتري كه در محيط با ثبات فعاليت مي كنند مؤثر باشد. عوامل محبوبيت اين روش عبارتند از:

الف) ارائه چشم انداز ارزشمندي به مديران به منظور تمركز توان خود بر تدوين استراتژي و ملاحظه تقسيم كار مديريت استراتژيك در دو مرحله تفكر و اقدام بطور همزمان.

ب) تمركز بر جنبه هاي كمي و عيني تا عوامل كيفي و ذهني مربوط به اقدامات متقابل رفتاري.

ج) احساس قدرت مديران جاه طلب در جهت تأثير گذاري تفكر و تصميمات ايشان بر فعاليت هزاران نفر از كاركنان.

 

2-  شيوه تغيير سازماني

در اين نحوه تعيين اهداف از بالا تعيين مي شوند، نمودهاي موفقيت آميز بودن روش، ساختار و سازمان مناسب استراتژي تدوين شده است. معمولا سطح كمي از تلاش در گستره ي سازمان در حين برنامه ريزي مورد نياز است، لكن در حين اجرا تلاش در گستره سازمان زياده بوده و همچنان دانش مورد نياز و قدرت اجرايي مورد نياز مدير اجرايي ارشد زياد مي باشد. در اين شيوه مديران، وظيفه خود را به حركت درآوردن سازمان در جهت رسيدن به هدفهاي جديد مي دانند. ابزارهاي مورد استفاده براي انجام اين كار عمدتاً رفتاري هستند و شامل مواردي چون تغيير ساختار و وضعيت نيرويي سازمان براي تمركز روي اولويتهاي جديد سازمان، اصلاح سيستمهاي برنامه ريزي و كنترل و ياري گرفتن از ديگر تكنيكهاي تغيير سازماني مي باشد. بينش مدير شبيه نقش معماري است كه سيستمهاي اداري را براي اجراي مؤثر استراتژي برنامه ريزي مي كند. از آنجا كه ابزارهاي نيرومند رفتاري در شيوه ي تغيير سازمان به كار مي رود، اين شيوه اغلب مؤثرتر از شيوه فرماندهي است و مي تواند براي اجراي استراتژيهاي مشكل تر به كار رود. به هر حال شيوه ي تغيير محدوديتهاي چندي دارد كه مي تواند كاربردش را براي سازمانهاي كوچكتر در محيطهاي با ثبات محدود كند. اين شيوه به مديران براي قرار گرفتن در خط مقدم تغييرات سريع در محيط كمكي نمي كند و از آنجا كه اين شيوه اعمال استراتژي را به شكل كل به جزء طلب مي كند، در معرض  همان مشكلات انگيزه اي است كه شيوه فرماندهي در معرض آنهاست.

 

3-  شيوه مشاركتي

در اين شيوه اهداف در گروهي در رده بالاي سازمان به بحث گذاشته و تعيين مي شوند، نمودهاي موفقيت آميز بودن روش، برخورداري از حمايت هاي گسترده مديريت رده بالا مي باشد. معمولاً سطح زيادي از تلاش در حين برنامه ريزي در گستره ي سازمان مورد نياز است لكن در حين اجرا كم مي شود و دانش مورد نياز و قدرت اجرايي مورد نياز مدير اجرايي ارشد متوسط مي باشد. در اين شيوه مدير مسئول تدوين استراتژي از بقيه گروه مديريتي مي خواهد تا با مشورت، تدوين استراتژي و اجراي استراتژي را انجام دهند. مديراني كه داراي ديدگاههاي متفاوتي هستند تشويق مي شوند نظرات خود را در قالب آنچه كه تدبير گروهي ناميده مي شود مطرح كنند. نقش مدير همانند نقش هماهنگ كننده اي است كه از درك خود، پويايي گروه براي حصول اطمينان از اينكه تمامي نظرات، خوب مورد بحث و بررسي قرار مي گيرند استفاده مي كند.

شيوه مشاركتي بر دو محدوديت موجود در ديگر شيوه هاي اجرايي كه پيشتر اشاره كرديم، فائق مي  آيد. با دستيابي به اطلاعاتي كه با مشاركت مديران نزديك به عمليات جمع آوري مي شود و با پديد آوردن جايگاهي براي بيان بسياري از نظرات، اين شيوه مي تواند كيفيت و به هنگام بودن اطلاعات مربوط به استراتژي را افزايش دهد و به نسبتي كه مشاركت، تعهد نسبت به استراتژي را بالا مي برد احتمال اجراي كارآمد استراتژي را افزايش مي دهد.

گرچه شيوه ي مشاركتي ممكن است تعهد بيشتري نسبت به شيوه هاي پيشين ايجاد كند، اما احتمال دارد به استراتژي ضعيف تر منجر شود. اين حقيقت كه استراتژي بين مديراني مورد بحث قرار مي گيرد كه داراي نظرات متفاوت و احتمالاً اهداف متفاوت هستند، ممكن است موقعيت مديريت را در تدوين اجراي استراتژي برتر كاهش دهد. از يك سو استراتژي ناشي از گفتگوي گروهي نسبت به استراتژي كه توسط يك فرد يا يك گروه ستادي ايجاد مي شود كمتر خيالي و بيشتر محافظه كارانه است. از سوي ديگر جمع آوري و ايجاد استراتژي توسط مديران حوزه هاي مختلف ممكن است منجر به استراتژي شود كه توجه بيشتري به حوزه عمليات خاصي دارد، اما از نظر استراتژيك، كمتر معقول است. همچنين روند گفت و گوها ممكن است آنقدر وقت گير باشد كه سازمان فرصتهايي را از دست بدهد و در واكنش سريع نسبت به تغييرات محيطي ناكام بماند.

در نهايت يك ايراد اساسي، شيوه مشاركتي آن است كه از نظر سازماني، مبتني بر يك تصميم گيري واقعي جمعي نيست، زيرا مديران رده بالا اغلب كنترل متمركزي را در اختيار دارند. در واقع اين شيوه، تمايز مصنوعي بين متفكران و مجريان را حفظ مي كند و در استفادة كامل از توان بالقوه انساني سراسر سازمان توفيقي حاصل نمي كند.

 

4-  شيوه فرهنگي

در اين شيوه تعيين اهداف در فرهنگ سازمان مستقر مي باشد، نمودهاي موفقيت آميز بودن، روش وجود نيروهاي اجرايي فعال مي باشد. معمولاً سطح زيادي از تلاش در حين برنامه ريزي در گستره سازمان مورد نياز است لكن در حين اجرا كم مي شود و دانش مورد نياز و قدرت اجرايي مورد نياز مدير اجرايي ارشد متوسط مي باشد. اين شيوه، شيوه مشاركتي را بسط مي دهد و سطوح پايين تر سازمان را نيز در بر مي گيرد. در اين شيوه مدير با ابزار و ارتقاء ديدگاه خود نسبت به مأموريت كل سازمان و سپس اجازه دادن به كاركنان كه فعاليتهاي خود را مطابق اين مأموريت طر‍ح ريزي كنند، سازمان را هدايت مي كند. مدير نقش مربي را ايفا مي كند و دستورالعملهاي كلي صادر مي كند اما در عين حال تصميم گيري انفرادي بر اساس جزئيات عمليات استراتژي را تشويق مي كند. طيف ابزارهاي اجرايي بكار گرفته شده در ايجاد يك فرهنگ سازماني نيرومند متفاوت مي باشد. اين تكنيك ها چيزي است كه مي توان آن را كنترل دسته سوم ناميد. كنترل دسته اول نظارت مستقيم است، كنترل دسته دوم استفاده از مقررات، روش ها و ساختار سازماني به منظور هدايت رفتار است و كنترل دسته سوم ظريف تر و بطور بالقوه نيرومندتر است و شامل اثرگذاري بر رفتار از طريق شكل دهي به هنجارها،  ارزشها، نهادها و باورهايي است كه مديران و كاركنان ضمن اتخاذ تصميمات روزانه، ارائه مي دهند.

شيوه فرهنگي تا حدودي موانع بين متفكران و مجريان را از ميان مي برد، زيرا هر عضو سازمان مي تواند تا حدي هم در تدوين و هم در اجراي استراتژي، مشاركت نمايد. به نظر مي رسد كه شيوه ي فرهنگي در سازمانهايي كه منابع كافي براي جذب هزينه ي ايجاد و تداوم يك نظام ارزشي پشتيباني كننده در اختيار دارند. به بهترين نحو عمل مي كند. اينگونه سازمانها اغلب داراي رشد بالا و فناوري پيشرفته هستند. گرچه اين شيوه از شماري نقاط قوت برخوردار است كه حداقل آن اجراي متعهدانه و مشتاقانه ي استراتژي است اما داراي محدوديتهايي نيز به شرح ذيل مي باشد:

1- فقط در سازمانهايي كه عمدتاً متشكل از اشخاص آگاه و باهوش هستند عملي است.

2- تثبيت آن به وقت زيادي نياز دارد.

3- مي تواند احساس هويت سازماني را آنقدر تقويت كند كه باعث فلج شدن خود سازمان مي شود، براي نمونه، آوردن اشخاص از بيرون و قرار دادن آنها در سطوح بالاي مديريت مي تواند مشكل ساز شود زيرا آنها توسط ديگر مديران مورد قبول واقع نمي شوند.

5- سازمانهايي كه داراي فرهنگ قوي هستند اغلب تفاوتهاي فرهنگي را از ميان مي برند مانع كوشش در جهت تغيير مي شوند و تجانس و زايش فرهنگي بسته را تقويت مي كنند.

 

5- شيوه پويا

در اين شيوه تعيين چارچوب اهداف از بالا و تدوين اهداف مشخص از پايين صورت مي گيرد، نمودهاي موفقيت آميز بودن روش، استراتژيهاي معقول و برخوردار از مجريان توانمند مي باشد. معمولاً سطح زيادي از تلاش در حين برنامه ريزي در گستره سازمان مورد نياز است ليكن در حين اجرا كم مي شود و دانش مورد نياز و قدرت اجرايي مورد نياز مدير اجرايي ارشد متوسط مي باشد.

مديري كه شيوه ي پويا را انتخاب مي كند بطور همزمان به تدوين استراتژي و اجراي استراتژي مي پردازد. او بر انجام اين وظايف متمركز نمي شود بلكه بر تشويق زيردستان در توسعه، تكميل و اجراي استراتژي مناسب بوسيله ي خودشان تمركز مي نمايد.

اين شيوه نسبت به شيوه هاي ديگر از چند جهت متفاوت است:

1- به جاي آنكه استراتژي از جانب مديران رده بالا يا يك گروه كارشناسان استراتژي از بالا به پايين سوق داده شود، از سوي مجريان و مديران رده پايين و رده مياني و ناظرين به سمت بالا حركت داده مي شود.

2- در اين شيوه استراتژي برآيند پيشنهادات فردي در طول سال ارائه مي شود.

3- گروه مديريتي رده بالا فرضيه هاي كاركنان را يعني تصور كاركنان از اينكه چه چيزي پروژه هاي استراتژيك قابل پشتيباني را تشكيل خواهد داد شكل مي دهد.

4- مدير اجرايي ارشد با مدير مسئول استراتژي، بيشتر همانند يك قاضي، پيشنهادات را ارزيابي مي كند تا اينكه مانند يك استراتژي برتر عمل كند.

در اين سازمانها مدير اجرايي ارشد نمي تواند تمام شرايط استراتژيك و عملياتي را كه هر بخش سازمان با آنها روبرو است بشناسد و درك كند. بنابراين اگر قرار باشد استراتژي ها به نحو مؤثري تدوين و اجرا شوند مدير اجرايي ارشد بايد براي انگيزه، فرصت، تلاش و نيل به اهداف، مقداري از كنترل خود بكاهد.

اين شيوه چند برتري دارد:

1- مديران رده مياني را تشويق مي كند استراتژيهاي موثري تدوين كنند و به آنها فرصت مي دهد كه تا اجراي طرحهاي خود را خود عهده دار گردند. اين استقلال، انگيزه ي آنان را براي موفق ساختن استراتژي افزايش مي دهد.

2- استراتژيهايي از جانب كاركنان و مديران صورت مي گيرد كه شناخت بهتري از فرصتهاي استراتژيك دارند، از نظر عملياتي معقول بوده و اجراي آنها به راحتي انجام مي شود.

به هر حال اين شيوه نياز به اين دارد كه براي توسعه نظرات مناسب، چرخه هاي معمول داراي، تائيد و تصويب، مانع كار نشود. در موارد اجتناب ناپذير (جايي كه با وجود تلاشهاي ارزشمند صورت گرفته شكست رخ مي دهد) توانايي نرمش و گذشت گسترش بايد به علاوه تبديل سازماني كه به سيستمهاي متمركز بالا و پايين عادت كرده است به سازماني كه استراتژيهايش به شيوه ي پويا اجرا مي شود مي تواند بسيار مشكل، پرهزينه و وقت گير باشد. در نهايت اينكه شيوه ي پويا مشخص نمي كند مديراني كه مسئول اجراي استراتژي هستند چگونه بايد آنرا اجرا كنند. در مجموع شيوه پويا شيوه اي است منطقي براي سازمانهاي پيچيده اي كه داراي فعاليتهاي پويا هستند.(15)

 

بومي سازي شيوه هاي مديريت استراتژيك

با توجه به نقش اساسي و تعيين كنندة فرهنگ، در هر نوع فعاليت و اقدام مديريتي، چه از جانب مديران و كاركنان چه از سوي دولت، اين عامل بايد به عنوان مديريت متغير مهم و اساسي مورد توجه قرارگيرد.

در انتخاب شيوه هاي مديريت فقط نظريه هاي علمي مجرد تعيين كننده نيست، بلكه باورها و فرهنگ مديران، كاركنان، ارباب رجوع و كل جامعه تعيين مي كند كه در جامعه اي با اين فرهنگ، بايد به كدامين نحو مديريت كرد. لذا گفتني است كه نظريه ها و الگوهاي ساير جوامع هر چند كه در زادگاه خود كاملاً موفق باشند، بصورت آني و بدون دقت كافي، قابل تعميم به ساير جوامع نيستند و ضرورتاً بايد ملاحظات شرايط فرهنگي را نيز در آن وارد كرد و در صورتي اقدام به تعميم آن كرد كه با شرايط فرهنگي جامعه سازگاري داشته باشد و يا اينكه بتوان طي فرايند زماني، آمادگي لازم را ايجاد كرده و اصلاحات و تغييرات لازم را در آن الگو و تئوري پديد آورد و آنگاه از آن در جامعه مورد نظر استفاده كرد.

يكي از مطالعات نسبتاً جامعي كه به مقايسه شيوه هاي طرح ريزي، تصميم گيري، سازماندهي، مديريت منابع انساني، رهبري و سرپرستي، كنترل و نظارت در دو كشور ژاپن و آمريكا پرداخته، مدل كونتز در مطالعات تطبيقي مديريت است از طريق پژوهش هاي ميداني و نظرات خبرگان مديريت تكميل شده است. اين بررسي نشان مي دهد كه تفاوت اصلي بين مديريت، از آن دسته باورها و ارزش هاي اجتماعي تأثير مي پذيرد كه معمولا در مقوله مديريت به آن فرهنگ گفته مي شود. بنابراين طبقه بندي واحد مطلقي كه در همه مكان ها و زمان ها و در تمامي جوامع و سطوح،قابليت كاربرد داشته باشد وجود ندارد و حداقل طبقه بندي ها بايد از فرهنگ جامعه تبعيت كرده و با آن مناسبت داشته و سازگار گردند.(16)

 

مراحل موجود در مديريت استراتژيك

 

1-  تحليل محيطي

روند مديريت استراتژيك، با تحليل محيطي يا به عبارتي فرايند نظارت بر محيط سازمان به منظور شناسايي تهديدات و فرصتهاي جاري و آتي آغاز مي شود. در چنين بستري محيط سازمان تمام عوامل دروني و بيروني را كه به پيشرفت در جهت دستيابي به اهداف سازمان تأثير دارند در بر مي گيرد. مديران بايد هدف تحليل محيطي را دريافته، سطوح مختلف محيط سازماني را كه وجود دارند تشخيص دهند و دستور العمل توصيه شده براي اجراي تحليل محيطي را درك كنند.

 

2-  تعيين جهت گيري سازماني

دومين مرحله روند مديريت استراتژيك، تعيين جهت گيري سازماني يا تعيين نيروي جلوبرنده سازمان است. دو شاخص عمده در جهت گيري سازماني وجود دارد: مأموريت سازمان و اهداف سازمان. مأموريت سازمان عبارت است از هدفي كه علت وجودي سازمان محسوب مي شود و اهداف سازمان عبارتند از مقاصدي كه سازمان انتخاب كرده است.

پس از آنكه مديريت يك تحليل محيطي را به منظور مشخص كردن نقاط قوت و ضعف، فرصتها و تهديدات سازمان انجام داد قادر خواهد بود جهت گيري سازماني خود را بهتر تعيين نمايد، آن را مورد تأكيد مجدد قرار دهد يا آن را اصلاح كند. به هر حال به منظور تعيين جهت گيري سازماني به نحوي مناسب، مدير بايد بداند كه مفاد مأموريت سازمان در برگيرنده ي چه چيزي است، ماهيت اهداف سازمان را درك نمايد و فرايند مؤثر و كارآمدي را براي تعيين جهت گيري سازماني اتخاذ نمايد.

بيشتر مديران براي برخورداري از جهت گيري سازماني كه به روشني توسط مأموريت سازمان تعريف شده باشد ارزش زيادي قايل هستند.

 

3-  تدوين استراتژي

سومين مرحله از روند مديريت استراتژيك، تدوين استراتژي است. استراتژي عبارت است از دستور كاري كه هدف از آن تضمين اين مسأله است كه سازمان به اهداف خود نايل مي شود. بنابراين تدوين استراتژي، طراحي و اتخاذ استراتژيهايي است كه منجر به دستيابي به اهداف سازمان مي شوند. تأكيد اصلي استراتژي سازماني، نحوه ي رويارويي هر چه بهتر را رقباست. هنگامي كه محيط مورد تحليل واقع گردد و جهت گيري سازماني تصريح شود مدير قادر خواهد بود در تلاشي آگاهانه، راهكارهاي جايگزين را براي تضمين موفقيت سازمان طراحي كند.

مديران بايد براي تدوين صحيح استراتژي سازماني نسبت به رويكردهاي مختلف در زمينه ي تدوين استراتژي نظير تحليل انتقادي مسأله، تحليل نقاط قوت، ضعف، فرصتها و تهديدات (SWOT) ، ماتريس سهم رشد را كاملاً درك كنند.

 

4-  اجراي استراتژي سازماني

چهارمين مرحله روند مديريت استراتژيك، اجراي استراتژي سازماني است. اين مرحله شامل به اجرا درآوردن استراتژيهايي است كه به طور منطقي توسعه يافته اند و از مراحل پيشين روند مديريت استراتژيك پديد آمده اند. بدون اجراي مؤثر استراتژي، سازمانها قادر نخواهند بود كه از مزاياي اجراي تحليل سازماني، تعيين جهت گيري سازماني و تدوين استراتژي سازمان نفعي برند.

به منظور اجراي موفقيت آميز استراتژي سازماني، مديران بايد فكر روشني نسبت به پرسشهاي زير داشته باشند:

چه ميزان تغيير در درون سازمان به هنگام اجراي يك استراتژي جديد ضروري است؟

مهمترين شيوه ي مواجه شدن با فرهنگ سازماني به منظور حصول اطمينان از اينكه استراتژي واقعاً به سهولت اجرا خواهد شد چيست؟

اجراي استراتژي و انواع ساختارهاي سازماني چگونه به هم مرتبط اند؟

چه مهارتهايي براي مديران كه اميدوارند استراتژي سازماني را به گونه اي موفقيت آميز اجرا كنند ضروري است؟

و يك مدير از چه رويكردهاي اجرايي متفاوتي مي تواند پيروي كند؟

كنترل استراتژيك، نوعي كنترل سازماني ويژه است كه به نظارت برروند مديريت استراتژيك و ارزيابي آن مي پردازد، به گونه اي كه بتوان آن را بهبود بخشيد و عملكرد آن را تضمين كرد.

 

5-  كنترل استراتژيك

كنترل استراتژيك، نوعي كنترل سازماني ويژه است كه به نظارت برروند مديريت استراتژيك و ارزيابي آن مي پردازد، به گونه اي كه بتوان آن را بهبود بخشيد و عملكرد آن را تضمين كرد. براي اجراي موفقيت آميز كار كنترل استراتژيك، مديران بايد روند كنترل استراتژيك و نقشي را كه حسابرسي استراتژيك  (يعني ارزيابي محيط سازماني) معمولاً در آن ايفا مي كند درك كنند. به علاوه، مديران بايد از پيچيدگي سيستم هاي اطلاع رساني مديريت و اينكه چگونه اين سيستم ها مي توانند روند كنترل استراتژيك را كامل كنند، آگاهي داشته باشند. كيفيت روند مديريت استراتژيك در درون هر سازمان به اطلاعاتي بستگي دارد كه اين روند مبتني بر آن است.(17)

بسترهاي اجراي مديريت استراتژيك

بسترهاي كارآمدي كه مديران بنا نهاده اند بدون اجراي منظم و برنامه ريزي شده عملاً بي فايده است. جهت اجراي موفقيت آميز استراتژيها به چهار مهارت بنيادين ذيل نياز است:

الف) مهارت تعامل (9)

عبارتست از توانايي اداره كردن افراد طي اجراي استراتژي با تأكيد برگفتگو براي يافتن بهترين روش به اجرا درآوردن استراتژي است.

ب) مهارت تخصيص (10)

عبارتست از توانايي  تهيه و تدارك منابع سازماني ضروري براي اجراي يك استراتژي.

ج) مهارت نظارت (11)

عبارتست از توانايي استفاده از اطلاعات براي مشخص كردن اين امر كه آيا مانعي بر سر اجراي استراتژي بوجود آمده است يا خير. مجريان استراتژيها در صورتي موفق مي شوند كه سيستمهاي بازخود اطلاعاتي بوجود آورند و پيوسته از وضعيت اجراي استراتژي ها گزارش بگيرند.

د) مهارت سازمانده (12)

عبارتست از توانايي ايجاد يك شبكه از افراد در سرتاسر سازمان كه مي توانند به هنگام بروز مشكلات در اجراي استراتژي به حل آن مشكل كمك كنند مجريان موفق اين شبكه را طوري طراحي مي كنند تا افرادي را كه در بر مي گيرند بتوانند از عهده انواع خاصي از مشكلات قابل پيش بيني برآيند.{18}

 

 

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 13 خرداد 1393 ساعت: 17:32 منتشر شده است
برچسب ها : ,,
نظرات(0)

تحقیق و مقاله درباره تجارت در اينترنت بدون هيچ سرمايه اي

بازديد: 377

تجارت در اينترنت بدون هيچ سرمايه اي

اگر مي خواهيد در ماه درآمدي بين 100 تا 600 هزار تومان داشته باشيد با ما همراه شويد!

(كه نسبت به فعاليت شما افزايش يا كاهش مي يابد)

 

از هنگامي كه پديده اينترنت به وجود آمد و در پي آن تجارت الكترونيك بنيان گذاري شد پديده بازرگاني و ويزيتوري نيز گسترش روز افزوني پيدا نمود. به اين دليل هر خريد و فروشي نياز به مشتري دارد.

يكي از اولين راه هايي كه استفاده گرديد ايجاد سايتهاي ليست بود و بعد با به وجود آمدن موتورهاي جستجوگر استفاده از آنها براي يافتن سايتهاي مورد نظر افزايش يافت. اما بهترين راهي كه از ابتدا وجود داشته استفاده از تبليغات براي جلب مشتري مي باشد.

به اين ترتيب برنامه هاي سود آور (Affiliate Programs or Partner Programs) گسترش روز افزوني پيدا كردند كه اساس تمام برنامه هاي ويزيتوري امروز همانند آنها مي باشد. اساس كار اينگونه است كه طراح وب يا Webmaster با قرار دادن Link هايي در سايت خود در صدي از فروش حاصل را بدست مي آورد.

در سال 2000 اولين سايتهاي تبليغات از طريق E-mail در اينترنت به طور جدي و فراگير كار خود را شروع كردند.

روش عملكرد اين سايتها بسيار ساده است. اين سايتها در واقع برنامه هايي هستند كه به اعضاي خود به طور خودكار روزانه چندين ايميل مي فرستند و اعضاي آنها به لينك هايي كه در اين ايميل ها وجود دارد مراجعه مي كنند. در هنگام باز شدن اين صفحات در بالاي صفحه به دو حالت يا با شمارش معكوس يا با نوشتن اينكه چند ثانيه بايد در اين سايت باشيد تا مقدار پول تايين شده براي اين صفحه به حساب شما واريز شود مشخص مي گردد و به اين ترتيب مقداري پول نصيب اعضاي اين سايتها مي شود.

شايد اين سوال هم براي شما پيش آيد كه چرا اين سايتها به ما به خاطر ديدن اين سايتها پول پرداخت مي كنند‌؟

در جواب اين پرسش بايد گفت كه اين سايتها و شركتها به نوعي كار تبليغاتي انجام مي دهند و هيچ مبلغي را خودشان پرداخت نمي كنند. و در واقع اين مبلغ را كساني كه سايت و محصولات خود را تبليغ مي كنند مي پردازند و خود اين سايت ها و شركت هاي تبليغاتي نيز مبلغي از اين تبليغات سود مي برند.

براي روشن شدن بهتر موضوع مثالي ميزنيم :

يك شركت توليدي براي اينكه بتواند محصول توليدي خود را به فروش برساند به اين شركتهاي تبليغاتي مراجعه مي كند و قرار دادي به اين صورت با هم مي بندند. بر اين اساس كه مثلا شركت تبليغاتي براي سايت اين شركت به ازاي هر 40 بازديد كننده كه پيدا كند شركت توليدي بايد 100 سنت بپردازد. پس از بسته شدن قرار داد اين شركت تبليغاتي به بازديد كننده‏هاي خود اين پيشنهاد را مي كند كه براي بازديد از اين سايت به هر شخص 2 سنت مي دهد. و به ازاي هر 40 نفري كه به آن سايت مي فرستد 20 سنت از 100 سنت باقي مي ماند كه در اينجا هر 3 سود مي برند.

اما امروزه هرفردي چه داراي وب سايت باشد چه نباشد مي تواند به كسب درآمد از طريق اينترنت نائل گردد و تنها امكاناتي كه براي اين امر نياز دارد عبارتند از :

1- داشتن يك ايميل جهت دريافت ايميلهاي ارسالي از سايتهاي تبليغاتي (كه مي توانيد از سايت Yahoo استفاده كنيد.

2- داشتن يك حساب اينترنتي (توضيحات كامل در سايتي كه در پايان به آن اشاره شده موجود است)

3- ثبت نام در تعدادي سايت (توضيحات كامل در سايتي كه در پايان به آن اشاره شده موجود است)

4- صرف زمان 60-30 دقيقه در هر 2 يا 3 روز.

براي كسب اطلاعات بيشتر و

ثبت نام در سايتهاي تبليغاتي مي توانيد از سايت

WWW. Tejarat.net.ms

استفاده كنيد.

منتظر شماره دوم اين اطلاعيه كه در مورد سرمايه گذاري در اينترنت مي باشد باشيد.

طراحي سپرده‏هاي جديد در
 بانكداري بدون ربا 

 

 

چكيده

امروزه، صنعت بانكداري با تجهيز پس اندازها و هدايت آن ها به سمت فعاليت هاي مولد اقتصادي، نقش مهمي در اقتصاد جوامع ايفا مي كند و اين مهم، زماني رخ مي دهد كه نظام بانكي، ابزارهاي مشروع و كارآمدي براي تشويق صاحبان وجوه مازاد به سپرده گذاري در بانك را داشته باشد. پس از تغيير قانون عمليات بانكي و اجراي بانكداري بدون ربا در ايران يكي از اشكالات مطرح در قانون جديد عدم جامعيت انواع سپرده ها با روحيات و اهداف صاحبان پس‏انداز است. در اين مقاله با بررسي انگيزه‏هاي مردم و  موسسات براي سپرده گذاري و تحليل انواع سپرده هاي بانكداري سنتي (ربوي) و بانكداري بدون رباي ايران، متناسب با انگيزه‏ها و روحيات صاحبان وجوه، سپرده هاي  ذيل ارائه مي شود.

1.     سپرده جاري؛

2.     سپرده قرض الحسنه؛

3.     سپرده پس انداز؛

4.     سپرده سرمايه گذاري با سود ثابت؛

5. سپرده سرمايه گذاري با سود متغير.

هيچ يك از اين سپرده ها كه براساس عقود قرض بدون بهره قرض‏الحسنه و وكالت طراحي شده اند، مشكل ربا را ندارد و تمام آنها در نظام بانكداري بدون ربا قابل استفاده‏اند.

مقدمه

امروزه بانكداري يكي از مهمترين بخشهاي اقتصادي به شمار مي آيد. بانكها با سازماندهي و هدايت دريافت ها و پرداخت ها امر مبادلات تجاري و بازرگاني را تسهيل كرده باعث گسترش بازارها و رشد و شكوفايي اقتصاد مي شوند. از طرف ديگر با تجهيز پس اندازهاي ريز و درشت و هدايت آنها به سمت بنگاه هاي توليدي و تجاري اولا سرمايه هاي راكد و احيانا مخرب اقتصادي را به عوامل مولد تبديل مي كنند و ثانيا عوامل ديگر توليد را كه به جهت نبود سرمايه بيكار بودند يا با بهره وري پاييني كار مي كردند به سمت اشتغال كامل با بهره وري بالا سوق مي دهند و سرانجام بانكها كه يكي از عوامل مهم سياستهاي پولي، و مجرياني براي تصميمهاي اقتصادي بانكهاي مركزي هستند، با قبض و بسط اعتبارات بانكي و هدايت وجوه از بخشي به بخش ديگر، گذشته از تثبيت اقتصاد در سطح كلان به تنظيم بخش هاي اقتصادي نيز مي پردازند.

روشن است كه آثار و نتايج پيشين هنگامي بر نظام بانكي و صنعت بانكداري مرتبت است كه نظام بانكي در بخش هاي اساسي تجهيز منابع اعطاي تسهيلات، ارائه خدمات حساب جاري، و تنظيم سياست هاي پولي و بانكي، به صورت جامع، منطقي، كارآمد و پويا عمل كند.

پس از پيروزي انقلاب اسلامي و تغيير نظام بانكي يكي از اشكالاتي كه درباره بانكداري بدون رباي جمهوري اسلامي ايران مطرح مي كنند، عدم جامعيت و ناكارآمدي بخش تجهيز منابع نظام بانكي است. در اين مقاله نخست با مطالعه انگيزه‏ها و روحيات سپرده‏گذاران نشان مي دهيم كه نظام جامع به لحاظ منطقي چه نوع حسابهاي بانكي بايد داشته باشد و در بخش دوم، برخورد بانكداري سنتي را با اين مساله، و در بخش سوم حساب هاي بانكداري بدون رباي ايران را از جهت جامعيت و كارآمدي بررسي مي كنيم و در بخش نهايي با ارائه الگوي پيشنهادي سپرده هاي جديدي را مي شناسيم.

اهداف و انگيزه هاي سپرده گذاري

امروزه مردم و موسسات حقيقي و حقوقي با اهداف و  انگيزه هاي گوناگوني در بانكها سپرده گذاري مي كنند. موفق ترين نظام بانكي آن است كه متناسب با اين انگيزه ها بتواند حسابهاي بانكي را طراحي كند. به طور معمول، انگيزه هاي ذيل براي صاحبان سپرده مطرح است.

1. حفظ و نگهداري وجوه مازاد: برخي از مردم يا موسسات وجوه مازاد بر مصرف‏هاي خود را در بانك ها سپرده گذاري مي كنند تا در محل امن و مطمئني حفظ شود و در مصارف اتي و غير مترقبه از آنها استفاده كنند.

2. تسهيل در مبادلات پولي از طريق خدمات بانكي‌: امروزه بانك ها با ارائه خدمات گوناگوني چون خدمات حساب جاري، حساب در گردش و ، ابزارهاي فعال سريع و مطمئن براي نقل و انتقال وجوه از حساب شخصي به شخصي ديگر، و مكاني به مكاني ديگر هستند و اسناد بانكي در اختلافهاي حقوقي، مدرك مهم به شمار مي آيد. براين اساس مردم و موسسات ترجيح مي دهند مبادلات پولي خود را از طريق حسابهاي بانكي انجام دهند و براي اين منظور، به سپرده گذاري اقدام مي كنند.

3. كسب درآمد: گروهي از مردم و موسسات داراي سرمايه نقدي مازاد بوده خود توان يا علاقه سرمايه گذاري مستقيم را ندارند و ترجيح مي دهند پول خود را در بانك سپرده‏گذاري كنند و بانك به آنان سودي بپردازد.

4. مشاركت در ثواب معنوي اعطاي قرض‏الحسنه : برخي از مردم به ويژه مسلمانان در سايه تشويق هاي ديني بر امر خير اعطاي قرض‏الحسنه دوست دارند بخشي از اموالشان را به اين امر مقدس و پسنديده اختصاص دهند؛ اما چون توان يا علاقه ندارند كه خودشان به طور مستقيم با متقاضيان قرض الحسنه ارتباط داشته باشند، ترجيح مي دهند اين مهم را از طريق موسسات معتبري چون بانك انجام دهند.

5. كمك به عمران و آباداني كشور: از آنجا كه سرمايه هاي گردآمده در بانك به دست سرمايه گذاران مولد مي رسد و در راه عمران و آباداني كشور به كار مي افتد، اغلب مردم ترجيح مي دهند وجوه مازاد بر نياز مصرفي يا سرمايه گذاري خود را در اختيار بانك بگذارند تا از طريق دستان توانمند به جريان افتد و زمينه رشد و توسعه كشور فراهم آيد.

توجه به اين نكته ضرورت دارد كه اهداف و انگيزه هاي پيشين در برابر هم نبوده با هم منافاتي ندارند؛ بنابراين، سپرده گذار ممكن است چند هدف از اهداف پيشگفته را همزمان داشته باشد، البته با توجه به آموزنده هاي اسلام و تحريم ربا، اگر كسي قصد مشاركت در ثواب معنوي قرض الحسنه را دارد نمي تواند قصد كسب درآمد وسود داشته باشد.

روحيات سپرده گذاران

آن گروه از سپرده گذاران بانكي كه يگانه هدف يا يكي از اهدافشان كسب درآمد و سود از طريق سپرده گذاري است، از جهت روحيات و روان شناختي به سه گروه تقسيم مي‏شوند.

1. افراد ريسك پذير: گروهي از مردم از جهت روان شناختي، درباره دگرگوني هاي آينده حساسيت بسياري نداشته گاه علاقه مند به تحول و ريسك پذيرند. اين گروه ترجيح مي دهند سرمايه هايشان در زمينه هايي كه سود و درآمد انتظاري بالايي دارد، سرمايه گذاري شود؛ گرچه با ريسك و مخاطراتي همراه باشد.

2. افراد متعارف: گروهي از مردم فقط در حد متعارف ريسك و مخاطره را تحمل مي كنند و هر وقت اندازه ريسك از آن بالاتر رود، اقدام نمي كنند؛ هر چند سود انتظاري بالاتر باشد.

3. افراد ريسك گريز: گروهي از مردم از ريسك و مخاطره گريزان بوده ترجيح مي دهند درآمد ثابت و معيني داشته باشند، گرچه آن درآمد پايين باشد.

روشن است كه تقسيم بندي پيشين به معناي خطكشي نيست؛ بلكه بيانگر گروه بندي نوعي است. يعني اگر توزيع افراد جامعه را از جهت حداكثر پذيرش ريسك به طور آماري مطالعه كنيم به توزيعي طبيعي نزديك مي شويم، براي مثال اگر حد ريسك عقلايي را شصت درصد بدانيم، 25 درصد مردم ريسك گريز، 25 درصد ريسك پذير، و 50 درصد متعارف خواهند بود.

رابطه بين پذيرش ريسك و سطح درآمد

به طور معمول افراد بسياري در آن گروه از فعاليتهاي اقتصادي كه وضعيت تثبيت شده و روشني دارند، سرمايه گذاري مي كنند، در نتيجه توليد در آن انبوه، و فعاليت رقابتي تر مي شود و به سبب آن، سود كاهش مي يابد. در مقابل، فعاليتهايي كه با يك سري ريسك و مخاطرات همراه است، مثل فعاليتهاي نو و ابتكاري به جهت عدم حضور توليد كنندگان بسيار، به بازار انحصار شبيه بوده، سود انتظاري بيشتري دارند و به تناسب همين منطق نوعي رابطه مستقيم تجربي و رواني بين ريسك پذيري و انتظار سود هست؛ يعني هر چه شخص دنبال سود بيشتر باشد بايد به پذيرش مخاطرات بيشتري تن دهد؛ بنابراين نظام بانكي جامع بايد با طراحي انواع سپرده هاي بانكي هم بتواند به نياز كساني كه در پي ذخيره سازي نقل و انتقال وجوه و مشاركت در ثواب معنوي و مشاركت در عمران و آباداني هستند، پاسخ دهد و هم نياز كساني را كه همراه برخي از اهداف مذكور قصد كسب سود و درآمد دارند (آن هم با روحيات گوناگون از جهت پذيرش ريسك) برآورد .

انواع سپرده در بانكداري سنتي

امروزه سپرده هاي بانكي در بانكداري سنتي تنوع فراواني يافته است. اما در يك تقسيم بندي كلي به سه دسته تقسيم مي شوند.

1. سپرده هاي ديداري

سپرده ديداري يا جاري به سپرده اي گفته مي شود كه بانك متعهد مي شود به محض تقاضاي صاحب آن وجه سپرده شده را باز گرداند. ويژگي عمده سپرده ديداري اين است كه به مراجعه مستقيم صاحب سپرده نيازي نيست، بلكه وي مي تواند به وسيله حواله (چك) وجه مورد نظر را به ديگري منتقل كند و به همين جهت اين نوع سپرده از اقلام حجم پول جامعه به شمار مي آيد.

سپرده هاي ديداري به طور معمول جنبه موقتي داشته، از آن، اغلب براي تسهيل در مبادلات بازرگاني داخلي يا خارجي استفاده مي شود. در بيش تر كشورها بانك ها به اين سپرده بهره اي نمي پردازند، بدين سبب جزو ارزان ترين منابع مالي به شمار مي آيند. به همين جهت است كه بانك ها، با ارائه خدمات حساب جاري به صورت رايگان و گسترش شعبه هاي بانكي، براي جذب هر چه بيشتر اين نوع سپرده ها مي كوشند.

2. سپرده هاي پس انداز

سپرده پس انداز به سپرده اي گفته مي شود كه براساس توافق بين بانك و مشتري در اختيار بانك قرار گرفته، هنگام مطالبه، به وي برگردانده مي شود. اين سپرده قابليت نقل و انتقال به شخص ثالث را ندارد استفاده از آن فقط به وسيله صاحب سپرده امكان پذير است. به همين جهت در مقايسه با سپرده هاي ديداري درجه نقدينگي پايين تري دارد و جزو حجم پول به شمار نمي آيد. اين نوع سپرده ها به طور عمده از طرف اشخاص حقيقي و خانوارها به طور موقت و با هدف نگهداري پول براي هزينه هاي احتياطي يا خريد كالاهاي با دوام تشكيل مي شود.

بانكها براي تشويق مردم به اين نوع حساب ها بهره مي پردازند؛ هر چند ميزان آن در مقايسه با بهره هاي حساب هاي مدت دار و بهره هاي دريافتي بانك ها از ناحيه وام و اعتبارات بسيار اندك است.

در برخي از كشورها مانند آمريكا سپرده هاي پس انداز نيز جزو سپرده هاي مدت دار شمرده مي شود. زيرا بانك ها به طور قانوني حق دارند استرداد اين نوع سپرده ها را به مدت حداكثر 30 روز از تاريخ دريافت تقاضاي مشتري، به تعويق اندازند، البته بانك ها كمتر از اين حق قانوني خود استفاده مي كنند.(1)

3. سپرده هاي مدت دار

سپرده ثابت يا مدت دار، وجوهي است كه اشخاص يا موسسات حقوقي با انگيزه كسب درآمد به بانك مي سپارند و اين سپرده گذاري در حقيقت قرار دادي بين بانك و مشتري است كه براساس آن، مشتري مبلغ معيني وجه نقد را براي مدت زمان معين به بانك مي سپارد و بانك  متعهد مي شود در سررسيد معين، اصل و بهره سپرده را به مشتري باز گرداند. بهره اين نوع سپرده از سپرده پس انداز بيشتر است اما مشتري زماني آن را ميگيرد كه سپرده‏اش را تا مهلت مقرر، در بانك نگه دارد.

سپرده هاي ثابت در مقايسه با سپرده هاي ديداري و پس انداز هزينه بالايي براي بانكها دارند اما به جهت با ثبات بودنشان بانكها مي توانند پس از كسر ذخيره قانوني، با برنامه ريزي كل آنها را بصورت وام و اعتبار در اختيار متقاضيان قرار داده، بهره بگيرند به خلاف سپرده هاي پس انداز و ديداري كه چنين ثباتي ندارند و بانك ها در حد محدودي مي توانند از آنها استفاده كنند.

سپرده هاي مدت دار به سپرده هاي كوتاه يكساله ميان مدت دو يا سه ساله و بلند مدت پنج ساله تقسيم مي شوند و نرخ بهره آنها متفاوت است و هرچه مدت بيشتر باشد نرخ بهره سالانه بيشتري به آن تعلق مي گيرد.

ماهيت حقوقي سپرده هاي بانكي

ديدگاه رايج و معتبر درباره ماهيت حقوقي سپرده هاي بانكي در بيشتر كشورها چون آمريكا انگليس- فرانسه و ايران (پيش از تغيير قانون عمليات بانكي بدون ربا) اين است كه سپرده هاي ديداري، پس انداز و مدت دار، همگي ماهيت قرض دارند و بر همين اساس فقيهان اسلام در كشورهاي گوناگون، اين حسابها را از مصاديق قرض مي شمرند و در صورت تعلق بهره، قرض ربوي و حرام مي دانند. (2)

نقد و بررسي سپرده گذاري بانكداري سنتي

اگر بخش تجهيز منابع در بانكداري سنتي را در مقايسه با نظام جامع بانكي به ويژه در جوامع اسلامي بررسي كنيم، به نتايج ذيل دست مي يابيم:

1- چنان كه گذشت، ماهيت فقهي سپرده ها قرض است و اگر با بهره همراه باشد ربا و حرام خواهد بود. بنابراين سپرده هاي پس انداز و مدت دار، حرام بوده در جوامع اسلامي از جمله اين قابل اجرا نيست.

2- چنان كه گذشت، برخي از مردم علقه دارند براي مشاركت در ثواب اعطاي قرض الحسنه در بانك سپرده گذاري كنند. از آنجا كه بانكداري سنتي، تسهيلاتي به صورت قرض الحسنه نمي پردازد، اين نوع سپرده موضوعيت نمي يابد. در نتيجه تقاضاي اين گروه از مردم بدون پاسخ مي ماند.

3- همان گونه كه پيش تر گفته شد، برخي از مردم داراي خصلت ريسك پذيري بوده حاضرند براي به دست آوردن سود بالاتر، در انواع مخاطرات مشاركت كنند. از آنجا كه بانك هاي سنتي، سودي ثابت و از قبل تعيين شده به سپرده گذاران مي دهند براي جذب وجوه اين گروه نيز راهكاري ندارند و اين افراد به طور معمول سراغ بازار سهام، شركت‏هاي و مي روند.

4- در بانكداري سنتي نرخ بهره پرداختي براي حساب هاي جاري ، صفر (در برخي كشورها در حد ناچيز) براي سپرده هاي پس انداز، در حد كم و براي سپرده هاي كوتاه مدت در حد متوسط و براي سپرده هاي بلند مدت در حد بالايي است. بانك ها با اين مديريت نرخ بهره و با استفاده از اثر انگيزشي درآمد بهره، تمام وجوه مازاد بر مصرف جامعه را تكذيب مي كنند.

5- در بانكداري سنتي با تغييرات نرخ بهره انواع سپرده ها حجم سپرده ها را كنترل و مديريت مي كنند براي مثال اگر بانكي به منابع به اثبات نياز داشته باشد نرخ بهره حساب هاي بلند مدت را افزايش، و كوتاه مدت و پس انداز را كاهش مي دهد. در نتيجه مردم بخشي از سپرده هاي پس انداز و كوتاه مدت را به سپرده بلند مدت منتقل مي كنند و اگر بانك با مازاد منابع مواجه شود و هزينه هاي بهره اش بالا رود با كاهش نرخ بهره حساب هاي بلند مدت از حجم آنها كاسته هزينه بهره را پايين مي آورند.

انواع سپرده در بانكداري بدون رباي ايران

فصل دوم قانون بانكداري بدون ربا طي مواد سه تا شش به مساله تجهيز منابع پولي مي پردازد. پس از نقل مواد مذكور از قانون عمليات بانكداري بدون ربا، با استفاده از آيين نامه ها و دستور العمل هاي اجرايي، درباره انواع حساب هاي بانكي به اختصار توضيح مي‏دهيم.

ماده 3. بانك ها مي توانند تحت هر يك از عناوين ذيل، به قبول سپرده مبادرت كنند:

يك. سپرده هاي قرض الحسنه

الف. جاري

ب. پس انداز

دو. : سپرده هاي سرمايه گذاري مدت دار

تبصره: سپرده هاي سرمايه گذاري مدت دار كه بانك در به كارگرفتن آنها وكيل است در امور مشاركت مضاربه، اجاره به شرط تمليك معاملات اقساطي، مزارعه، مساقات، سرمايه گذاري مستقيم، معاملات سلف و جعاله استفاده مي شود.

ماده 4. بانك ها به بازپرداخت اصل سپرده هاي قرض الحسنه (پس انداز و جاري) مكلفند و مي توانند اصل سپرده هاي سرمايه گذاري مدت دار را تعهد يا بيمه كنند.

ماده 5: منافع حاصل از عمليات مذكور در تبصره ماده 3 اين قانون براساس قرار داد منعقده متناسب با مدت و مبالغ سپرده هاي سرمايه گذاري و رعايت سهم منابع بانك با توجه به مدت و مبلغ در كل وجوه به كار گرفته شده در اين عمليات، تقسيم خواهد شد.

ماده 6: بانك ها مي توانند به منظور جذب و تجهيز سپرده‏ها، با اتخاذ روشهاي تشويقي، از امتيازات ذيل به سپرده گذاران اعطا كنند :

1.     اعطاي جوايز غير ثابت نقدي يا جنسي براي سپرده هاي قرض الحسنه؛

2.     تخفيف يا معافيت سپرده گذاران از پرداخت كارمزد يا حق الوكاله؛

3. دادن حق تقدم به سپرده گذاران براي استفاده از تسهيلات اعطايي بانكي در موارد مذكور.

با توجه به قانون بانكداري و آيين نامه هاي اجرايي، در يك تقسيم بندي كلي انواع سپرده ها به سه گروه ذيل تقسيم مي شود.

1. سپرده جاري (قرض الحسنه)

حساب جاري در عمليات بانكداري بدون رباي ايران ماهيت قرض دارد و مثل حساب جاري در همه بانك هاي سنتي است و همانند آنها خدمات جاري را در اختيار صاحب حساب مي گذارد و به موجودي اين گونه حساب ها هيچ سودي تعلق نمي گيرد.

استفاده از حساب جاري، افزون بر حفظ پول در بانك، موجب تسهيل پرداخت ها و بي نيازي صاحب حساب از حمل و نگه داري وجوه نقدي مي شود.

وجوه فراهم شده از ناحيه اين حساب هاي مطابق ماهيت عقد قرض به ملكيت بانك درآمده جزو منابع بانك خواهد بود. بانك ها مي توانند با رعايت ذخاير قانوني و ذخاير احتياطي باقيمانده وجوه را از طريق عقود مندرج در ماده 3 به كار گرفته سود كسب كنند.

2. سپرده پس انداز (قرض الحسنه)

حساب پس انداز نيز ماهيت قرض دارد و همانند حساب پس انداز در بانكداري سنتي است با اين تفاوت كه در بانكداري بدون ربا، به صاحبان حساب پس انداز، بهره اي پرداخت نمي شود حساب مذكور اين امكان را به مردم مي دهد كه وجود مازاد بر نياز خود را به هر ميزاني باشد به بانك بسپارند و هرگاه نياز داشتند، از بانك دريافت كنند. افزون بر آن صاحبان اين حساب ها در امر قرض الحسنه اعطايي از طرف بانك مشاركت كرده از اجر و ثواب آخريتي آن بهره مند مي شوند. وجوه اين حساب نيز به مالكيت بانك درآمده، جزو منابع خواهد بود و بانك ها با لحاظ ذخاير قانوني و احتياطي بخشي از اين وجوه را به اعطاي قرض الحسنه اختصاص داده بخش ديگري را از طريق عقود مندرج در ماده 3 به كار گرفته، سود كسب مي كنند. بانك ها براي تشويق مردم به پس انداز پاره اي اولويت ها، امتيازات و جوايز را براي صاحبان اين حساب ها در نظر مي گيرند.

3. سپرده سرمايه گذاري مدت دار

رابطه بانك و صاحب سپرده در حسابهاي سرمايه گذاري رابطه «وكالت» است. بانكها وجوه اين حساب را به وكالت از صاحبان سپرده در امور مشاركت مضاربه، اجاره به شرط تمليك، معاملات اقساطي، مزارعه، مساقات، سرمايه گذاري مستقيم، معاملات سلف و جعاله به كار مي گيرند.

بانك ها بازپرداخت اصل سپرده سرمايه گذاري مدت دار را تعهد و منابع حاصل از عمليات مذكور را طبق قرار داد، متناسب با مدت و مبلغ سپرده با رعايت سهم منابع بانك پس از كسر هزينه ها و حق الوكاله بين صاحبان سپرده ها تقسيم مي كنند.

در اين حساب ها ميزان سود از ابتدا روشن نيست؛ اما به سبب گستردگي عمل و تنوع معاملات اطمينان هست كه سود مناسبي عايد اين وجوه خواهد شد. به طوري كه بانك مي تواند پيش از حسابرسي، به آنان سود علي الحساب بپردازد.

نقد و بررسي تجهيز منابع در بانكداري بدون رباي ايران

در اين قسمت به ترتيب، به هر يك از حسابهاي بانكي از ابعاد گوناگون توجه و نكات قوت و ضعفشان را بررسي مي كنيم.

1. سپرده جاري (قرض الحسنه)

اين حساب از جهت ماهيت حقوقي و كيفيت عمل، همانند سپرده ديداري در بانك هاي سنتي است. اشخاص حقيقي و حقوقي، با افتتاح حساب جاري، وجوه مازاد بر نياز خود را به بانك تحويل داده، دسته چك مي گيرند تادر زمان مناسب با استفاده از خدمات حساب جاري در مبادلات پولي خود از آن استفاده كنند و از آن جا كه انگيزه سپرده گذاران اين حساب حفظ و نگهداري وجوه و تسهيل در مبادلات پولي از طريق خدمات بانكي است، به كارگيري واژه «قرض الحسنه» درست نيست. گويا اطلاق اين واژه بر اين حساب ها از اين پندار سرچشمه مي گيردكه هر قرض بدون بهره اي قرض الحسنه است. در حاليكه اين دست نيست. مطابق مضمون آيات و روايات قرض الحسنه هنگامي معنا مي يابد كه قرض دهنده براي كسب پاداش معنوي به فرد نيازمندي كمك كرده به او قرض بدون بهره مي‏دهد؛ بنابراين اگر قرض دهنده با اغراض ديگري چون حفظ پول، تسهيل در معاملات، نقل وانتقال وجوه و مبلغي را به بانك يا غير آن قرض دهد اگر چه قرض بدون بهره و از نظر اسلام مجاز و مشروع است، بر آن عنوان «قرض الحسنه» صدق نمي كند و چنانكه گذشت، بيشتر سپرده گذاران حساب جاري با چنين اغراضي سپرده گذاري مي كنند.

2. سپرده پس انداز (قرض الحسنه)

حساب هاي پس انداز، از سپرده هاي رايج نظامهاي بانكي و ويژگي آن اين است كه اشخاص حقيقي و گاه حقوقي وجوه مازاد بر هزينه هاي جاري خود را براي مدتا نامعين به چنين حسابي واريز كرده در قبال آن دفترچه پس انداز مي گيرند تا هنگام نياز، وجوه مذكور را دريافت كنند. ماهيت چنين سپرده اي قرض است و در بانك هاي سنتي به طور عموم به آنها بهره تعلق مي گيرد. در بانكداري بدون ربا، پرداخت بهره ممنوع است، اما براي تشويق سپرده گذاران جوايزي در نظر مي گيرند.

اين جوايز كه بدون تعهد و قرار قبلي پرداخت مي شود، به صورت غير ثابت (نقدي و جنسي) است و از طريق قرعه بين صاحبان حساب توزيع مي شود. از آنجا كه گروهي از صاحبان اين سپرده ها افزون حفظ و نگهداري وجوه، قصد كمك به بانك در اعطاي قرض الحسنه و شركت در ثواب معنوي آن كار مقدس را دارند اطلاق سپرده قرض الحسنه بر اين بخش از حساب ها بجا و شايسته است.  اما گروهي ديگر از مردم قصد دارند افزون بر حفظ و نگهداري پول، درآمدي نيز از طريق سپرده هايشان داشته باشند.

در نتيجه بانكداري بدون ربا در پوشش دادن نياز اين گروه در مقايسه با بانكداري سنتي كم دارد و مساله اعطاي جوايز بر فرض كه اشكال شرعي هم نداشته باشد اولا به جهت تصادفي بودن نمي تواند در همگان انگيزه پديد آورد و ثانيا هزينه هاي تبليغاتي سنگيني را نيز بر بانك تحميل مي كند.

3. سپرده سرمايه گذاري مدت دار

مطابق مواد سه تا شش قانون بانكداري بدون ربا، بانك ها، وجوه سپرده هاي سرمايه گذاري مدت دار را در قالب حقوقي عقد وكالت، از صاحبان آنها تحويل گرفته، در جايگاه وكيل سپرده گذاران در امور مشاركت مضاربه، اجاره به شرط تمليك، معاملات اقساطي، مزارعه، مساقات و سرمايه گذاري مستقيم، معاملات سلف و جعاله و تنزيل(3) (خريد دين) به كار مي گيرند. بانك ها مي توانند اصل سپرده هاي سرمايه گذاري مدت دار را تعهد يا بيمه و منافع حاصل از عمليات مذكور را طبق قرار داد متناسب با مدت و مبلغ سپرده، با رعايت سهم منابع بانك پس از كسر هزينه ها و حق الوكاله بين صاحبان سپرده تقسيم كنند.

چنان كه از ماهيت عمليات پيدا است سود بانك و به تبع آن سود سپرده گذاران به سود حاصل از معاملات پيشگفته بستگي كامل دارد و سود برخي از آن معاملات چون مشاركت، مضاربه، مزارعه و مساقات در پايان دوره مالي مشخص مي شود و از قبل قابل تعيين نيست، در نتيجه، سود كل بانك از قبل قابل تعيين نبوده، به سود بنگاههاي اقتصادي و به يك معنا كل اقتصاد بستگي خواهد  داشت؛ بنابراين، سپرده سرمايه گذاري مدت دار در بانكداري بدون ربا بر فرض كه بتواند نظر افراد متعارف و ريسك پذير جامعه را جلب كند، براي آن گروه از سپرده گذاران كه ريسك گريز و در پي كسب درآمد ثابت و از قبل تعيين شده براي سرمايه نقدي خود هستند، راهكاري ندارد.

نتيجه گيري مقايسه اي تجهيز منابع در بانكداري سنتي و بانكداري بدون رباي ايران

1. سپرده هاي پس انداز و مدت دار بانكداري سنتي ربوي بوده، در كشورهاي مسلمان قابل اجرا نيست؛

2. در بانكداري سنتي، براي سپرده گذاراني كه قصد مشاركت در ثواب اعطاي قرض الحسنه دارند، راهكاري نيست؛

3. در بانكداري سنتي براي سپرده گذاران ريسك پذير راهكاري ارائه نمي شود؛

4. در بانكداري سنتي، با تغيير نرخ بهره سپرده هاي گوناگون، امكان مديريت منابع هست واين در بانكداري بدون ربا وجود ندارد ؛

5. در بانكداري بدون ربا، براي آن گروه از سپرده گذاراني كه مي خواهند از طريق حساب پس انداز درآمدي داشته باشند، راهكاري نيست؛

6. در بانكداري بدون ربا، براي صاحبان سرمايه نقدي ريسك گريز، راهكاري نيست.

الگوي پيشنهادي

از آنجا كه كيفيت تجهيز منابع و طراحي انواع سپرده هاي بانكي در الگوي پيشنهادي با شيوه ها و عقود به كارگيري منابع ارتباط كامل دارد، ابتدا روش هاي اعطاي تسهيلات و تخصيص منابع را به صورت بسيار مختصر بيان مي كنيم.

شيوه هاي تخصيص منابع

مطابق قانون عمليات بانكداري بدون ربا و آيين نامه هاي اجرايي، بانك ها مي توانند وجوه حاصل از انواع سپرده هاي بانكي را از طريق شيوه هاي دوازده گانه به كار گيرند. اين شيوه ها در تقسيم بندي كلي، به چهار گروه تقسيم مي شوند.

 

1. عقود مشاركتي

در اين عقود، بانك با استفاده از منابع سپرده گذاري شده تمام يا بخشي از سرمايه مورد نياز فعاليت اقتصادي (توليدي، تجاري يا خدماتي) را تامين مي كند و سرانجام مطابق قرار دادي كه با صاحبكار اقتصادي منعقد كرده، سود فعاليت مورد نظر را تقسيم مي كنند. مشاركت مدني، مشاركت حقوقي، مضاربه، مزارعه، و مساقات از اين گروه عقود به شمار مي روند. چنانكه روش سرمايه گذاري مستقيم نيز از جهت ماهيت حقوقي و اقتصادي شبيه اين گروه قلمداد مي شود. ويژگي عمده اين گروه اين است كه سود بانك، تابع سودآوري فعاليت اقتصادي است؛ در نتيجه، افزون بر تغيير و تحولات كل اقتصاد، عوامل موثر در مديريت بنگاه نيز روي سود اثر مي گذارد. به عبارت ديگر سود بانك، تابع دو نوع ريسك و مخاطره است: ريسك و مخاطرات ناشي از كل اقتصاد و ريسك و مخاطرات داخلي بنگاه.

2. عقود با بازده متغير

در اين عقود نيز بانك با استفاده از منابع سپرده گذاري شده، بخشي از سرمايه مالي مورد نياز فعاليت اقتصادي را تامين مي كند. در اين عقود كه اجاره، سلف و جعاله هستند به مقتضاي ماهيتشان سود بانك متغير بوده به تحولات اقتصادي جامعه و تغيير قيمت هاي نسبي در بازار حقيقي بستگي دارد. به عبارت روشن تر در اين عقود، سود بانك متاثر از مخاطرات داخلي بنگاه نيست؛ اما عوامل موثر بر كل اقتصاد روي سود بانك اثر ميگذارد.

 

3. عقود با بازده ثابت

در اين عقود نيز بانك كل يا بخشي از سرمايه مورد نياز فعاليت اقتصادي را تامين مي كند با اين تفاوت كه پس از انعقاد قرار داد و پيش از انجام فعاليت مذكور، سود بانك مشخص مي شود و تحولات آينده اقتصادي كل جامعه و تغييرات احتمالي وضعيت مالي بنگاه، روي سود بانك و مطالبات بانك از آن فعاليت اقتصادي تاثيري ندارد. اين عقود عبارتند از فروش نسيه (اقساطي)، خريد دين (تنزيل) و اجاره به شرط تمليك.

شايان ذكر است كه از عقود با بازده متغير و عقود با بازده ثابت، گاهي براي تامين نيازمنديهاي خانوارها و اشخاص نيز استفاده مي شود.

4. قرض الحسنه

قرض الحسنه عقدي است كه به موجب آن بانكها مي توانند در جايگاه قرض دهنده مبلغ معيني را طبق ضوابط مقرر به افراد يا شركت ها به قرض واگذارند و گيرنده متعهد مي شود كه معادل مبلغ دريافتي را باز پرداخت كند .

طبق ماده 14 قانون بانكداري و آيين نامه اجرايي مربوط، بانك ها مجازند در موارد ذيل به اعطاي قرض الحسنه اقدام كنند.

1.  به شركت هاي توليد و خدماتي (غير از بازرگاني و معدني) كه فعاليت آن ها اشتغال زا و در جهت تامين نيازمندي هاي ضرور جامعه است.

2.     به افرادي كه به طور مستقيم به امور كشاورزي و دامپروري مبادرت كنند؛

3. براي رفع نياز هاي افراد در موارد هزينه هاي ازدواج، تهيه جهيزيه، درمان بيماري، تعميرات مسكن، كمك هزينه تحصيلي كمك براي ايجاد مسكن در روستاها.

مدت بازپرداخت قرض الحسنه هاي توليدي حداكثر پنج سال و قرض الحسنه هاي اعطايي براي رفع نيازهاي شخصي سه سال است.

بانك ها براي حصول اطمينان از وصول مطالبات، از مشتري تامين كافي مي گيرند و حق دارند از بابت اعطاي قرض الحسنه 5/2 درصد كارمزد دريافت كنند.

انواع سپرده ها در الگوي پيشنهادي

حال با توجه به اهداف و انگيزه ها و روحيات روان شناختي سپرده گذاران و با توجه به نقاط ضعف و قوت نظام بانكداري سنتي و بانكداري بدون ربا، سپرده هاي ذيل براي سامان دادن تجهيز منابع پيشنهاد مي شود.

1. سپرده جاري

اين حساب از جهت ماهيت حقوقي و روش كار، همانند سپرده جاري در بانك هاي سنتي خواهد بود و همانند آنها خدمات حساب جاري را در اختيار صاحبان حساب مي گذارد بدين ترتيب كه اشخاص و موسسات با افتتاح حساب از طريق دسته چكي كه با بانك مي گيرند از موجودي حساب خود به هر اندازه و به هر صورتي كه مايل باشند (مراجعه مستقيم يا حواله) طبق مقررات بانك استفاده مي كنند.

استفاده از حساب جاري، افزون بر حفظ پول در بانك، سبب تسهيل پرداخت ها و بي نيازي صاحب حساب از عمل نگهداري وجوه نقدي مي شود. از آنجا كه در بيشتر كشورها براي چنين حسابهايي بهره پرداخت نمي شود مي توان از رابطه حقوقي قرض بدون بهره (نه قرض الحسنه) استفاده كرد و در اين صورت، وجوه فراهم شده از ناحيه اين حسابها به مالكيت بانك درآمده، جزو منابع بانك خواهد بود و بانك ها مي توانند با رعايت ذخاير قانوني و احتياطي از باقيمانده وجوه در اعطاي تسهيلات كوتاه مدت استفاده كنند.

شايان ذكر است كه اگر بخواهيم مثل معدود كشورهايي براي حسابهاي جاري نيز سود اندكي بدهيم، از رابطه حقوقي قرض نمي توان استفاده كرد و بايد سراع رابطه وكالت برويم كه در حساب پس انداز معرفي خواهيم كرد.

2. سپرده قرض الحسنه

يكي از آموزه هاي معنوي كه اسلام بر آن تاكيد فراوان دارد، كمك به نيازمندان از طريق دادن قرض است. از پيامبر اكرم صل الله عليه و آله و سلم نقل شده كه فرمود:

«هر كس به برادر مسلمانش قرض دهد، در مقابل هر درهمي كه قرض مي دهد به اندازه كوه رضوي و طور سينا ثواب داده مي شود.»(4)    از آنجا كه همه افراد نمي توانند يا علاقه ندارند به طور مستقيم به اين عمل بپردازند نظام بانكي مي تواند واسطه خيري در اين زمينه باشد. اشخاص و موسسات خير با افتتاح حساب قرض الحسنه و واريز كردن بخشي از اموال خود در آن حساب، منابعي را فراهم مي آورند. بانك با لحاظ ذخاير قانوني و احتياطي باقيمانده منابغ مذكور را با دريافت كارمزد واقعي به نيازمندان كه شرح آنها در آيين نامه اجرايي عمليات بانكداري بدون ربا آمده است قرض الحسنه مي دهد و صاحبان سپرده هنگام نياز مي توانند با مراجعه به بانك بخشي يا كل سپرده شان را بردارند. توجه به موارد ذيل، روش قرض الحسنه را به روش موفقي تبديل مي كند.

1. همان گونه كه دادن قرض الحسنه به نيازمندان مستحب موكد است گرفتن قرض در موارد غيرنياز مكروه و ناپسند به شمار مي رود. بر اين اساس بايد با برنامه ريزي مشخص از جهت كميت و كيفيت وام هاي قرض الحسنه اعطايي را چنان كنترل كرد كه فقط به مصرف نيازهاي واقعي و ضروري برسد.

2. از آنجا كه از مسووليتهاي دولت اسلامي، حمايت از اقشار آسيبپذير و نيازمند و بهترين راه حمايت اعطاي قرض است يكي از سپرده گذاران عمده قرض الحسنه بايد دولت و نهادهاي دولتي باشند؛ يعني دولت با تخصيص رديفي در بودجه سالانه و سپرده گذاري در حساب قرض الحسنه بانك ها، از اقشار آسيب پذير و نيازمند در حوادث غر مترقبه حمايت كند.

3. با توجه به موارد پيشين نيازي به تبليغات عظيم و اعطاي جوايز غير متعارف براي تشويق سپرده گذاران نخواهد بود و بانك ها و دولت مي توانند جهت تشويق مردم به امر خير اعطاي قرض الحسنه تبليغات محدود و متعارف داشته، جوايز متعارفي به ويژه جوايز معنوي بپردازند و وضعيت فعلي تبليغات و اعطاي جوايز غير متعارف كه بيش تر براي جذب سپرده هاي پس انداز است با تفكيك حساب پس انداز از حساب قرض الحسنه از بين مي رود و نيازي به آن نيست.

3. سپرده پس انداز با سود ثابت

چنانكه گذشت در بانكداري سنتي سپرده اي به نام سپرده پس انداز وجود دارد كه مردم وجوه مازاد بر نياز خود را در آن نگه مي داند و هنگام نياز مراجعه كرده بخشي از اندوخته خود را مي گيرند؛ البته انگيزه اصلي مردم از افتتاح اين حساب حفظ و نگهداري است اما در پي كسب درآمد نيز هستند. بانك ها نيز با اعطاي بهره مردم را تشويق مي كنند و گفته شد كه در بانكداري بدون ربا جاي اين حساب خالي است و حساب پس انداز قرض الحسنه به دليل نداشتن سود نمي تواند جايگزين مناسبي باشد و گفته شد كه اعطاي جوايز به صورت قرعه كشي نمي تواند مشوق موثر به شمار آيد. با استفاده از عقود شرعي مي توان سپرده پس اندازي با سود مشخص و ثابتي طراحي و جايگزين سپرده پس انداز بانكداري سنتي كرد. براي اين حساب راه هايي قابل تصور است كه آسانترين و بدون اشكال ترين آنها بدين قرار است.

افراد با مراجعه به بانك، بخشي از وجوه مازاد بر نياز خود را به صورت عقد وكالت در بانك سپرده گذاري مي كنند و به بانك وكالت مي دهند تا وجود آنان را به همراه ديگر وجوه حاصل از سپرده پس انداز (به صورت مشاع) فقط از طريق عقود با بازده ثابت (فروش اقساطي، اجاره به شرط تمليك و خريد دين) به جريان انداخته سود مشخص و ثابتي را براي آنان به دست آورد. بانك هرساله با مطاله كشش بازار درباره نرخ نسيه و نرخ تنزيل و ظرفيت معامله نرخ مشخصي را براي تسهيلات اعطايي از طريق معاملات نسيه، اجاره به شرط تمليك و خريد دين اعلام مي كند.

سپس با توجه به توان مديريتي خود، چند درصد از آن را كم كرده، مابقي را براي صاحبان سپرده اعلام مي كند؛ در نتيجه سپرده گذار به بانك وكالت مي دهد تا سپرده او را از طريق معاملات مذكور به جريان انداخته، از سود حاصل، درصد مشخصي را به صاحب سپرده بپردازد و بقيه را بانك به صورت حق‏‏الوكاله بردارد؛ براي مثال بانك مي بيند اگر نرخ اعطايي تسهيلات از طريق معاملات نسيه اجاره به شرط تمليك و خريد دين، 15 درصد باشد با محاسبه نرخ ذخيره قانوني و ذخاير احتياطي مي تواند از كل منابع 10 درصد سود بدست آورد. حال با توجه به اين رقم، 3 درصد را حق الوكاله و پوشش هزينه هاي اتفاقي در نظر گرفته اعلام مي كند در سال 1382 براي سپرده هاي پس انداز، 7درصد سود مي پردازد. سپرده گذار نيز با توجه به رقم اعلام شده و با توجه به ماهيت فقهي سپرده پس انداز، با افتتاح حساب پس انداز، به بانك وكالت مي دهد وجوه او را همراه ديگر وجوه در عقود مذكور به كار گرفته 7درصد سود به او بپردازد و بقيه را به صورت حق الوكاله و هزينه هاي اتفاقي خود بانك بردارد.

در توضيح اين سپرده، نكاتي لازم است كه به جهت اشتراك با سپرده سرمايه‏گذاري با سود ثابت پس از توضيح آن بيان مي شود.

4. سپرده سرمايه گذاري با سود ثابت

چنان كه گذشت برخي از مردم قصد دارند از طريق سپرده بانكي درآمد كسب كنند و به جهات روحيات خاص حاضر نيستند ريسك بپذيرند. در بانكداري سنتي بانك ها با طراحي سپرده‏هاي مدت دار به تقاضاي اين گروه از سپرده گذاران پاسخ مي دهند؛ اما در بانكداري بدون رباي ايران راهكاري براي اين گروه ارائه نشده است. اين جا نيز مي توان همانند سپرده پس انداز با استفاده از عقود شرعي، راه كارهاي مناسبي ارائه داد و آسان ترين و مشروع ترين راه كار همان است كه در سپرده پس انداز گذشت؛ يعني افراد با مراجعه به بانك بخشي از وجوه مازاد بر نياز مصرفي خود را در اختيار بانك مي گذارند و به بانك وكالت مي دهند وجوه آنان را به همراه ديگر وجوه به دست آمده از اين حساب به نحو مشاع، فقط از طريق عقود با بازده ثابت (فروش اقساطي اجاره به شرط تمليك، فروش دين) به جريان انداخته سود مشخص و ثابتي را براي سپرده گذاران به دست آورد.

اگر مثال سپرده پس انداز را براي سپرده سرمايه گذاري با بازده ثابت مطرح كنيم، بانك مشاهده مي كند كه اگر نرخ اعطاي تسهيلات از طريق معاملات نسيه، اجاره به شرط تمليك و خريد دين 15 درصد باشد با محاسبه نرخ ذخيره قانوني و احتياطي كه طبق قاعده در سپرده‏هاي پس انداز خيلي كمتر است مي تواند 5/12 درصد سود در مقايسه با كل منابع به دست آورد. حال اگر 5/2 درصد به صورت حق الوكاله و پوشش هزينه هاي اتفاقي در نظر بگيرد (از آن جا كه اين سپرده ها در مقايسه با سپرده هاي پس انداز ثبات بيشتري دارند مراجعات مشتريان كمتر و مديريت سپرده ها آسانتر است و طبق قاعده حق الوكاله كمتري لازم دارد)، بانك اعلام مي كند به طور مثال در سال 82 براي سپرده هاي سرمايه گذاري با سود ثابت، 10 درصد سود مي پردازد. سپرده گذار نيز با توجه به رقم مذكور و با توجه به ماهيت فقهي اين سپرده، با افتتاح سپرده سرمايه گذاري با سود ثابت به بانك وكالت مي دهد تا سپرده او را همراه ديگر سپرده هاي اين حساب، در عقود با بازده ثابت كار گرفته 10 درصد سودبه او بپردازد و بقيه را خود بانك به صورت حق الوكاله و هزينه هاي اتفاقي بردارد.

انواع سپرده هاي سرمايه گذاري با سود ثابت

در بانكداري سنتي به علل گوناگوني كه توضيح آنها خواهد آمد، سپرده هاي مدت دار را به كوتاه مدت (يك ساله)، ميان مدت (دو و سه ساله) و بلند مدت (پنج ساله) تقسيم ميكنند و براي آنها نرخ بهره هاي متفاوت در نظر مي گيرند. يعني هر چه سپرده مدت‏دارتر باشد نرخ بهره بيشتر به آن تعلق مي گيرد.

در سپرده هاي سرمايه گذاري با سود ثابت نيز مي توان چنين روشي را اعمال كرد. از آنجا كه اولا نرخ ذخيره قانوني و احتياطي اين سپرده ها هرچه مدت دارتر مي شود كاهش مي‏يابد بانك به تناسب سود بيشتري از ناحيه آن تحصيل مي كند. ثانيا هرچه سپرده مدت‏دار تر مي شود به جهت مراجعات كمتر سپرده گذار و قابليت برنامه ريزي براي طرح‏هاي كلان، هزينه كمتري براي بانك خواهد داشت؛ در نتيجه به حق‏الوكاله كمتري نياز مي يابد. پس به صورت منطقي و طبيعي، هرچه سپرده مدت دار تر شود سود ناخالص بيشتر و حق الوكاله كمتري خواهد داشت و بانك مي تواند رقم بالاتري به سپرده گذار بپردازد. براي مثال اگر فرض كنيم بانكي پس از كسر ذخاير قانوني و احتياطي مانده خالص سپرده هاي پس‏انداز سرمايه گذاري با سود ثابت يك ساله، دوساله، سه ساله و پنج‏ساله انتقال پذير(5) را با نرخ 15 درصدي ره صورت فروش نسيه اجاره به شرط تمليك و تنزيل، اعطاي تسهيلات كند، با توجه به مفروضات پيشين، مي توان براي بانك جدولي تهيه نمود.

توضيح چند اشكال و ابهام

در الگوي پيشنهادي در سپرده پس انداز با سود ثابت و سپرده سرمايه گذاري با سود ثابت بانك اعلام مي كند كه به سپرده گذاران سود مشخص و ثابتي مي پردازد و اين مطلب دو پرسش مهم را پيش مي آورد : اولا بانك از كجا به تحصيل و اعطاي چنين سودي اطمينان مي يابد؟ ممكن است بانك به علل گوناگوني از جمله ناتواني در اصل اعطاي تسهيلات، و ناتواني در وصول مطالبات نتواند به چنين رقمي دست يابد. ثانيا آيا اعلام پرداخت سود ثابت بر اين سپرده ها ممنوعيت شرعي ندارد؟

در اين بخش اين دو پرسش را تحت عنوان «امكان پرداخت سود ثابت و مشروعيت اعلان سود ثابت» بررسي مي كنيم.

امكان پرداخت سود ثابت

مشكل و دغدغه امكان تحصيل سود ثابت و معين و پرداخت آن (پس از كسر سود بانك) به سپرده گذاران به الگوي پيشنهادي اختصاص ندارد. بلكه مشكله كل صنعت بانكداري به ويژه بانكداري سنتي است. بانكداري سنتي نيز براساس تجربيات و شناختي كه از بازار دارد بهره معيني را براي وام ها و اعتبارات بانكي در نظر مي گيرد؛

سپس با كسر درصد معيني به صورت سود بانك، نرخ هاي ثابت و معيني را براي انواع سپرده ها اعلام ميكند. طبيعي است كه دغدغه عدم تحصيل سود برنامه ريزي شده به علل گوناگون از جمله عدم امكان اعطاي تسهيلات مطابق برنامه پيش بيني شده و ناتواني در تحصيل مطالبات براي بانكداري سنتي نيز وجود دارد. در بانكداري سنتي، براي رفع اين نگراني و حصول اطمينان شيوه‏هاي گوناگوني را اجرا مي كنند كه همه آنها در الگوي پيشنهادي قابل اجرا است.

1. كنترل سپرده ها به روش دستوري

اگر بانكي احساس كند منابع حاصل از كل سپرده ها يا سپرده خاصي از مقدار برنامه ريزي شده بالاتر رفته يا احساس كند در اعطاي تسهيلات توفيق كمتري در برنامه دارد، به صورت آيين نامه اي به شعبه هاي خود دستور مي دهد افتتاح حساب يا افزايش موجودي در كل سپرده‏ها يا سپرده خاصي را براي مدت زمان خاصي (تا اطلاع ثانوي) متوقف كنند.

 

2. كنترل سپرده‏ها به روش تغيير در نرخ سود

اگر بانكي احساس كند به علت تغييرات بازار نمي تواند با درصد معيني كه برنامه ريزي كرده بود، تسهيلات اعطا كند و مجبور است نرخ سود تسهيلات را كاهش دهد، همزمان با اعلام كاهش نرخ سود تسهيلات، نرخ سود سپرده ها را نيز براي ماه‏هاي آينده كاهش مي‏دهد و اعلام مي دارد كه به طور مثال، از اول ماه آينده نرخ سود كل سپرده ها به اندازه يك يا چند درصد كاهش مي يابد. به اين ترتيب از يك سو تقاضاي تسهيلات را افزايش مي دهد و از سوي ديگر حجم سپرده‏ها كاهش مي يابد.

3. كنترل تركيب منابع به روش تغيير در نرخ هاي انواع سپرده ها

گاهي بانك ها احساس مي كنند كه حجم كل سپرده ها مناسب است، اما تركيب آنها مطابق برنامه پيش بيني شده نيست. در اين موارد از طريق تغيير درصد سود پرداختي به انواع سپرده ها تركيب مطلوب را به دست مي آورند براي مثال اگر بانك احساس كند هزينه سود پرداختي بالا است در اين صورت درصد سود سپرده پس انداز يا سپرده سرمايه گذاري يكساله را قدري افزايش و درصد سود سپرده بلند مدت را كاهش مي دهد در نتيجه بخشي از سپرده هاي بلندمدت، به سپرده كوتاه مدت يا سپرده پس انداز منتقل مي‏شود و اگر بانكي به منابع با ثبات نياز داشته باشد و بخواهد از حجم ذخاير احتياطي بكاهد، بر عكس روش پيشين، سود سپرده هاي پس انداز و كوتاه مدت را كاهش و سود سپرده هاي بلند مدت را افزايش مي دهد.

4. كنترل وصول مطالبات

بانكها براي اطمينان از وصول مطالبات به شيوه هاي گوناگوني چون گرفتن وثيقه و ضمانتهاي معتبر و گاه از طريق بيمه كردن موضوع تسهيلات اعطايي، مورد تخلف را كاهش داده و به صفر نزديك كرده اند و همه اين روشها در الگوي پيشنهادي نيز قابل اجرا است.

نتيجه اينكه بانكداري بدون ربا، همانند بانكداري سنتي مي تواند با اعمال روشهاي پيشگفته از يك طرف ناتواني در اعطاي تسهيلات (مطابق برنامه) و از طرف ديگر ناتواني در وصول مطالبات را از بين برده به سود برنامه ريزي شده با اطمينان نزديك شود و اگر در برنامه تخلفي باشد چنان ناچيز خواهد بود كه با انعطاف درصد حق‏الوكاله به طور كامل قابل صرف نظر كردن است.

مشروعيت اعلام سود ثابت

پرسش دوم كه شايد در جوامع اسلامي از پرسش اول مهمتر باشد، مشروعيت اعلام سود ثابت و معين براي سپرده ها از طرف بانك است. آيا اين بر تعريف ربا كه عبارت از اشتراط سود (مازاد بر اصل سرمايه) در قرارداد قرض است، انطباق دارد؟ در پاسخ اين پرسش و مشكل مي گوييم: اولا طبق تعريف فقيهان ربا در دو صورت پيش مي آيد: يكي در پرداخت هر نوع زياده (ثابت يا متغير) بر اصل سرمايه در قرار داد قرض، و دوم وجود زياده عيني يا حكمي در خريد و فروش اجناس ربوي (اجناسي كه با وزن و پيمانه خريد و فروش مي شود و عوضين معامله از يك جنس است) و چنان كه در بيان ماهيت فقهي سپرده پس انداز و سپرده سرمايه گذاري با سود ثابت گذشت، اين دو نوع سپرده نه قرض هستند و نه خريد و فروش اجناس ربوي؛ بلكه طبق تعريف، رابطه سپرده گذاري و بانك، رابطه وكالت است و از مواردي شمرده مي شود كه موكل به وكيل خود مي گويد: متاع را بفروش و فلان مبلغ را به من بده و بقيه را به صورت حق الوكاله براي خودت بردار. اگر وكيل اين گونه معامله كند و متاع را بفروشد طبق توافق آن مبلغ را به صاحب متاع داده بقيه را كم باشد يا زياد به صورت حق الزحمه و حق الوكاله خودش بر مي دارد. بلكه، اگر وكيل نتواند كالا را بفروشد يا پس از فروش نتواند قيمت كالا را وصول كند، موكل، حق مطالبه و وكيل تعهد پرداخت مبلغ مذكور را نخواهد داشت؛ اما با توجه به اصول كنترلي چهارگانه اي كه در صنعت بانكداري توضيح داديم اين حادثه (ناتواني در به كارگيري سپرده و ناتواني در وصول مطالبات) يا اصلا رخ نمي دهد يا در حد بسياري ناچيزي است كه اثرش در تغيير  حق الوكاله ظاهر مي شود، نه در مبلغ و سود مورد توافق.

ثانياً بين تعهد حقوقي و تضمين حقيقي فرق است و چيزي كه ربا و حرام به شمار مي رود تعهد حقوقي است و آنچه در سپرده ها رخ مي دهد تضمين حقيقي است به اين بيان كه گاه شخص حقيقي يا حقوقي از فرد يا موسسه اي مبلغي وجه نقد را گرفته با قطع نظر از اينكه اين مبلغ را راكد نگه دارد يا به كار گيرد، و با قطع نظر از اينكه فعاليت اقتصادي سودي داشته باشد يا نه، و اگر دارد، سودش قطعي و معين است يا احتمالي و نامعين و با قطع نظر از اينكه برنامه روشمندي براي تحصيل سود دارد يا نه متعهد مي شود اصل سرمايه را همراه با زياده معيني برگرداند. اين تعهد حقوقي و ربا است و تعريف ربا بر آن صدق مي كند؛ اما اگر طبق الگوي پيشنهادي موسسه خاصي مثل بانك با توجه به تجربه چندين ساله، برنامه مشخصي براي به كارگيري سپرده ها در عقود معين با سود معيني و راه كارهاي علمي و عملي براي كنترل و هدايت آنها داشته باشد و براي وصول مطالبات، شيوه‏هاي متعدد و آزموده شده‏اي را به كار گيرد، اطمينان عقلايي مي يابد كه در پايان هر دوره مالي چه اندازه سود خواهد داشت و اگر هم احتمال خطا مي دهد، آن احتمال به اندازه‏اي است كه به راحتي مي تواند آن را در بخش انعطاف پذير فرآيند، يعني حق الوكاله قرار دهد. حال با توجه به اين واقعيات رقم خاصي را براي سپرده گذار اعلام مي كند و در عمل با صرف نظر از بخشي از سود بانك (كاستن از حق الوكاله) در موارد نياز، رقم اعلام شده را به سپرده گذار مي پردازد و اين روش را آنقدر ادامه مي دهد كه هم براي خود بانك و هم براي سپرده گذاران اطمينان آور مي شود. اين تضمين حقيقي است كه به ربا ارتباطي نخواهد داشت.(6)

نكته جالب توجه اين است كه در عمليات بانكي چيزي كه روي انگيزه سپرده گذاران موثر و در تصميم گيري آنها مهم است، مساله تضمين حقيقي است. يعني سپرده گذار اطمينان حاصل كند كه بانك طرف قرار داد، توانايي كسب سود و تصميم براعطاي حق سپرده‏گذار را دارد. اما اگر چنين اعتماد و اطميناني نداشته باشد، در صورتي كه بانك انواع سند هاي حقوقي را هم ارائه كند، سپرده گذار به سپرده گذاري رغبت نخواهد كرد.

5. سپرده سرمايه گذاري با سود متغير

پيشتر گفته شد كه گروهي از مردم داراي روحيه ريسك پذير بوده، حاضرند براي رسيدن به درآمدهاي بالاتر ريسكهاي بالاتري را بپذيرند و گروه بسياري از مردم روحيه معتدلي داشته حاضرند براي كسب درآمد بيشتر درجاتي از ريسك را تحمل كنند و گفته شد كه بانكداري سنتي راهكار مناسبي براي جذب سپرده هاي اين افراد ندارد و در جوامع غربي اين افراد به سمت بازارهاي سهام، شركت هاي سرمايه گذاري و كشيده مي شوند. اين در حالي است كه بانكداري اسلامي، براي تقاضاي اين دو گروه راهكارهاي مناسب دارد. بانكداري بدون ربا طبق قانون مي تواند بخشي از منابع خود را از طريق عقود مشاركتي (مشاركت مدني، مشاركت حقوقي، مضاربه، مزارعه، مساقات، سرمايه گذاري مستقيم) در فعاليتهاي سودآور اقتصادي سرمايه گذاري كند و به تناسب سرمايه اش در سود آنها سهيم باشد. چنانكه مي تواند از طريق عقود با بازده متغير (سلف، جعاله، اجاره) به معاملات سودآور اقدام كند و در پايان دوره مالي، سود حاصل از طريق اين دو گروه از عقود اسلامي را بين منابع تقسيم كند. روشن است كه سود حاصل از عقود مشاركتي به تحولات آينده اقتصاد و ميزان توفيق بنگاه اقتصادي بستگي دارد؛ چنانكه سود عقود با بازده متغير از ميزان توفيق بنگاه متاثر نيست؛ اما به تحولات بازار بستگي دارد. بنابراين در مجموع سود حاصل از اين دو گروه عقود به طور كامل متغير و با ريسك همراه است. بانكداري بدون ربا مي تواند براي تامين منابع اين دو گروه از عقود، به راه اندازي سپرده سرمايه گذاري با سود متغير اقدام كند به اين بيان كه سپرده گذار با افتتاح سپرده سرمايه گذاري با سود متغير به بانك وكالت مي دهد تاسپرده او را به همراه ديگر سپرده هاي اين حساب (به نحو مشاع) از طريق عقود مشاركتي و عقود با بازده متغير به كار گرفته، سود حاصل از فعاليت را پس از كسر نسبتي از سود (به طور مثال 10درصد) به صورت حق الوكاله، به وي برگرداند.

انواع سپرده سرمايه گذاري با سود متغير

سپرده هاي سرمايه گذاري با سود متغير نيز همانند سپرده هاي سرمايه گذاري با سود ثابت به سپرده هاي يك ساله، دوساله، سه‏ساله، پنج‏ساله انتقال پذير قابل تقسيم است. در سپرده سرمايه گذاري با سود متغير، حتي مي توان براي افراد كاملاً ريسك پذير، حساب ويژه افتتاح كرد و سپرده آنها را در طرح يا صنعتي خاص سرمايه گذاري كرد. در اين سپرده‏ها نيز هر چه مدت سپرده گذاري طولاني باشد، به جهت ثبات بيشتر، به ذخيره قانوني و احتياطي كمتري نياز خواهد بود و به بانك امكان خواهد داد در طرحهاي بلند مدت تر كه سودآوري بيشتري دارند، سرمايه گذاري كند. چنانكه به جهت كاهش مراجعات سپرده‏گذار، هزينه هاي مربوط پايين است. در نتيجه بانك مي تواند نسبت هاي متفاوتي از حق الوكاله را براي انواع سپرده هاي مذكور در نظر بگيرد. بانكي را فرض مي كنيم كه انواع سپرده هاي سرمايه گذاري با سود متغير يكساله، دوساله، سه‏ساله، پنج‏ساله و پنج‏ساله انتقال پذير دارد و به ترتيب 18، 16، 14، 10، 8درصد، سود حاصله را به صورت حق‏الوكاله مي گيرد. اگر اين بانك پس از كسر ذخاير قانوني و احتياطي حساب هاي مربوطه، مانده خالص را به جريان انداخته از طريق عقود مشاركتي و عقود با بازده متغير سرمايه گذاري كند و در پايان دوره مالي 18درصد سود متوسط در مقايسه با منابع به كار رفته به دست آورد (ميانگين سود شركتها و فعاليتهاي اقتصادي) مي‏توان جدول سود انواع حساب‏هاي سپرده سرمايه‏گذاري با سود متغير را بدست آورد.

نتايج و پيشنهادات

1. الگوي پيشنهادي، به جهت رعايت تمام اهداف و انگيزه‏ها و روحيات صاحبان پس انداز و ارائه سپرده مناسب براي آنها، در مقايسه با بانكداري سنتي و بانكداري بدون ربا، جامعيت قابل قبولي دارد.

2. الگوي پيشنهادي، به بانكداري دولتي اختصاص ندارد و در بانكهاي خصوصي بدون ربا نيز قابل اجرا است.

3. وضعيت مطلوب براي اجراي الگوي پيشنهادي، وضعيت رقابت كامل است تا نرخ هاي سود در بازار حقيقي صورت پذيرد، اما در عين حال در بازارهاي شبه انحصاري و انحصار چند جانبه نيز تا هنگامي كه نرخ هاي سود اجحاف نداشته باشد پاسخ مي دهد.

4. اين طرح با رعايت موازين فقهي و با توجه به قانون عمليات بانكداري بدون ربا تنظيم شده و روشن است كه براي تحقق همه ابعاد بانكداري اسلامي، افزون بر انطباق فقهي، به كارشناسي دقيق جايگاه عقود نياز است تا افزون بر رهايي از ظاهر ربا، از حكمت و باطن ربا نيز رهايي يابيم.

5. اين الگو همانند هر طرح و الگوي جديد مناسب است ابتدا در مقياس كاملا محدود و قابل مطالعه و كنترل آزموده شود سپس در صورت كاميابي (رفع نواقص احتمالي) گسترش يابد.

 


پي نوشتها:

1)    عباس صدقي: اصول بانكداري، دانشگاه تهران، ص 91.

2)    سيد عباس موسويان: بانكداري اسلامي، موسسه تحقيقات پولي و بانكي، 1380 ش، دوم، ص 53-70 .

3)    عمليات مربوط به خريد دين بر مبناي آيين نامه موقت تنزيل اسناد و اوراق تجاري (خريد دين) و مقررات اجرايي آن كه در جلسه مورخ 26/8/1361 شوراي پول و اعتبار به تصويب رسيده و متعاقبا در شوراي نگهبان نيز مطرح و به اكثريت آرا، منطبق بر موازين شرعي و قانون اساسي شناخته شده است و نيز اصلاحيه بعدي آيين نامه مذكور، مصوب 24/9/1366 شوراي پول و اعتبار، انجام مي پذيرد. مطابق مواد آيين‏نامه بانكها بايد بر حقيقي بودن بدهي (سفته يا برات حاكي از معامله واقعي باشد)، معتبر بودن بدهكار اطمينان يابند.

4)    روح الله موسوي خميني (امام) : تحريرالوسيله، ج1، ص559 .

5)    سپرده انتقال پذير سپرده اي است كه صاحبان سپرده پس از افتتاح حساب يا خريد گواهي سپرده، به هيچ وجه به بانك مراجعه نمي كنند و اگر به پول نقد نياز داشتند، گواهي سپرده را در بازار ثانوي به فروش مي رسانند، در نتيجه اين حسابها به ذخيره قانوني و احتياطي نياز ندارند.

 

6)    براي توضيح بيشتر، ر.ك: سيد محمود هاشمي: مجموعه مقالات دومين سمينار بانكداري اسلامي موسسه عالي بانكداري، ص69 .

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 13 خرداد 1393 ساعت: 11:20 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره سیستم عامل آندروید

بازديد: 787

 

سیستم عامل آندروید

کمتر از سه سال پیش زمانی که سیستم عامل آندروید برای نخستین بار توسط کنسرسیومی به رهبری گوگل معرفی شد، کمتر کسی پیش‌بینی می‌کرد که در این مدت کوتاه این سیستم عامل موفق به پیشی گرفتن از سیستم عامل‌های پرطرفدار و جا افتاده‌ تلفن همراه چون ویندوزموبایل، لینوکس و پالم شده و خود را به عنوان تهدیدی جدی برای رقبایی چون سیمبین، RIM و آیفون نشان دهد. آندروید پا را از این هم فراتر گذاشته و علاوه بر حضور قدرتمند در بازار تلفن‌های همراه هوشمند، وارد عرصه‌های دیگری مانند تبلت‌ها و حتی تلویزیون نیز شده است.

به نوشته ی هومن کبیری،
  رشد اعجاب‌آور آندروید به گونه‌ای بوده است که بسیاری از کارشناسان پیش‌بینی می‌کنند این سیستم عامل تا سال ۲۰۱۲ دومین سیستم عامل پرطرفدار تلفن‌های همراه جهان خواهد بود. تخمینی که نه تنها دور از دسترس نمی‌نماید بلکه بسیار محافظه‌کارانه به شمار می‌رود. چرا که با روند رشد این سیستم عامل و اقبال شرکت‌های مختلف به آن، کسب رتبه اول نیز برای آندروید چندان دور از ذهن نیست. مروری خواهیم داشت بر تاریخچه و روند شکل‌گیری این سسیتم عامل، موفقیت‌ها و چشم‌انداز آتی آن.

معنای آندروید
پیش از ورود به اطلاعات مربوط به آندروید، نخست به نام آن می‌پردازیم. بنابر ترجمه دیکشنری کمبریج، آندروید این گونه تعریف شده است: «یک ربات (ماشینی که به وسیله کامپیوتر کنترل می‌شود) که به گونه‌ای ساخته شده تا شکل ظاهری شبیه به انسان داشته باشد.» شاید بتوان نزدیک‌ترین معنی در زبان فارسی به آندروید را آدم آهنی یا آدم ماشینی دانست.

از مدیریت شرکت کوچک آندروید تا مدیریت پروژه در خلاق‌ترین شرکت جهان
در ماه ژوئیه سال
۲۰۰۵ گوگل شرکت آندروید در پالو آلتوی کالیفرنیا را خرید. شرکت کوچک آندروید که توسط اندی روبین، ریچ ماینرز، نیک سیرز و کریس وایت پایه‌گذاری شده بود، در زمینه تولید نرم‌افزار و برنامه‌های کاربردی برای تلفن‌های همراه فعالیت می‌کرد. اندی روبین مدیر ارشد اجرایی این شرکت پس از پیوستن آندروید به گوگل به سمت قائم‌مقام مدیریت مهندسی این شرکت و مسئول پروژه آندروید در گوگل منصوب شد.

در واقع می‌توان روبین را پایه‌گذار آندروید دانست. چرا که وی علاوه بر اینکه ایده تولید آندروید را در شرکت کوچک خود پرورش داد، در سمت مدیر این پروژه در شرکت گوگل توانست ایده خود را پیاده‌سازی کند و سیستم عامل آندروید را با نام شرکت کوچک پیشین خود روانه بازار نماید.

تیم آندروید به رهبری روبین فعالیت خود را برای تولید پلتفرم موبایل مبتنی بر کرنل لینوکس آغاز کردند. درز اخباری از فعالیت‌های این تیم به خارج از گوگل، سبب بروز شایعاتی مبنی بر تمایل گوگل به تولید تلفن همراه در اواخر سال ۲۰۰۶گردید. این شایعات زمانی بیشتر قوت گرفت که در سپتامبر ۲۰۰۷ نشریه اینفورمیشن ویک در گزارشی خبر از ثبت چندین حق امتیاز و اختراع در حوزه تلفن همراه توسط گوگل داد.

تولد یک آدم آهنی!
با اعلام زمان کنفرانس خبری شرکت گوگل در نوامبر سال
۲۰۰۷ دیگر تمامی رسانه‌ها و افکار عمومی جهان چشم انتظار مشاهده نخستین تلفن همراه ساخت گوگل بودند. ولی غافلگیری بزرگ رخ داد. هیچ خبری از «یک» گوشی تلفن همراه نبود بلکه خبر داغ آن روز در مورد ورود صدها تلفن همراه در سال‌های پیش رو بود که توسط شرکت‌های مختلف تولید می‌شد. «اتحادیه گوشی باز» یا Open Handset Alliance در روز ۵ نوامبر ۲۰۰۷ اعلام موجودیت کرد.

۳۴ شرکت فعال در زمینه تولید نرم‌افزار، تولید گوشی‌های تلفن همراه، اپراتور تلفن همراه و تولید کننده نیمه رساناها و پردازنده‌های تلفن همراه اعضای مؤسس این اتحادیه بودند. در میان نام‌های مشهور در بین اعضای مؤسس، شرکت‌هایی چون سامسونگ، LG، موتورولا، HTC، T-Mobile، NTT DoCoMo، اینتل، Nvidia، تگزاس اینسترومنتس، کوآلکام، برادکام، تلفونیکا، اسپرینت، eBay و البته گوگل به چشم می‌خوردند. اریک اشمیت مدیر ارشد اجرایی گوگل در این مراسم گفت: «اعلام امروز بسیار جاه‌طلبانه‌تر از معرفی تنها «یک» تلفن گوگلی است که در چند هفته اخیر توسط رسانه‌ها پیش‌بینی شده بود.

از دیدگاه ما پلتفرمی که ما ارائه کرده‌ایم، هزاران تلفن گوناگون را به بازار روانه خواهد کرد.» نخستین گوشی مبتنی بر آندروید توسط شرکت HTC با همکاری T-Mobile تولید شد. این گوشی که به فاصله کمتر از یک سال از تشکیل اتحادیه Open Handset Alliance یعنی در ۲۲ اکتبر ۲۰۰۸تولید شد، در بازارهای مختلف به نام‌های HTC Dream، T-Mobile G1 و Era G1 به بازار عرضه گردید.

آدم آهنی تقویت می‌شود
نهم دسامبر
۲۰۰۸ روز تاریخی دیگری برای آندروید بود. در این روز ۱۴ عضو جدید از نام‌های معروف صنعت تلفن همراه جهان به اتحادیه Open Handset Alliance پیوستند. در بین این نام‌ها باید به سونی اریکسون، اریکسون، توشیبا، آسوس، گارمین، هوآوی و آرم اشاره کرد. روند پیوستن شرکت‌های بزرگ به اتحادیه تا به امروز نیز ادامه داشته است و شرکت‌هایی چون ایسر، آلکاتل، لنوو، شارپ، فاکسکان، NEC، کیوسرا، NXP، ST-Ericsson، مارول، ZTE و دل نیز از جمله شرکت‌هایی بوده‌اند که به جمع پشتیبانی کنندگان آندروید پیوسته‌اند.

کپی‌رایت و حق امتیاز
حق امتیاز آندروید به صورت اپن سورس بر اساس حق امتیاز آپاچی یا
Apache License ارائه می‌گردد. بر این اساس شرکت‌های عضو اتحادیه می‌توانند با دسترسی به کدهای اصلی آندروید آن را مطابق دلخواه خود تغییر دهند و کد تغییر یافته را بدون عودت دادن برای خود حفظ کنند.

ویرایش‌های آندروید با طعم شیرینی‌جات و دسرها!
گوگل ویرایش‌های گوناگون آندروید را علاوه بر شماره ویرایش با نام یک شیرینی یا دسر معرفی می‌کند. این نام البته از ترتیب حروف الفبا برای حرف اول آن نام نیز پیروی می‌کند به گونه‌ای که ویرایش‌های منتشر شده آندروید تا به امروز به این نام‌ها بوده‌اند:

Cupcake که نوعی کیک کوچک شبیه به کیک یزدی ایرانی است ولی با اندازه‌ای کمی بزرگ‌تر برای ویرایش ۵/۱ آندروید، Donut که در ایران هم به همان نام شهرت دارد و نوعی پیراشکی محسوب می‌شود، برای ویرایش ۶/۱، Éclair که نوعی شیرینی خامه‌ای است شبیه به لطیفه ولی با اندازه بزرگ‌تر برای ویرایش‌های ۲ و ۱/۲، Froyo (مخفف Frozen yogurt ) نوعی دسر است که با ماست یخ زده تهیه می‌شود برای ویرایش ۲/۲٫ نام ویرایش بعدی آندروید هم Gingerbread یا نان زنجفیلی گذاشته شده است. همان گونه که مشاهده می‌شود ترتیب نام‌های شرینی‌ها و دسرها بر اساس حروف الفبا است. حالا که طعم این ویرایش‌ها را چشیدیم شاید بهتر باشد سری هم به ویژگی‌های فنی آنها بزنیم.

آندروید نسخه ۵/۱ یا Cupcake
نسخه
۵/۱ آندروید نخستین نسخه‌ای بود که به طور رسمی منتشر شد. این نسخه آندروید مبتنی بر کرنل لینوکس ۲٫۶٫۲۷ بود. از جمله قابلیت‌هایی که در این ویرایش گنجانده شده بود، باید به موارد زیر اشاره کرد:
امکان ضبط فیلم از طریق دوربین فیلمبرداری آن
فرستادن فیلم به سایت Youtube و عکس به سایت Picasa به صورت مستقیم از روی گوشی
صفحه کلید مجازی با قابلیت پیش‌بینی کلمات وارد شده
پشتیبانی از پخش استریوی موسیقی از طریق بلوتوث (A2DP) و کنترل پخش موسیقی یا ویدیو از طریق بلوتوث (AVRCP). قابلیت اتصال اتوماتیک به دستگاه‌های بلوتوث
امکان شخصی‌سازی صفحه اصلی با استفاده از ویجت‌ها و یا پرونده‌های شخصی
جابجایی انیمیشنی تصاویر به هنگام عوض شدن صفحات

آندروید نسخه ۶/۱ یا Donut
در
۱۵ سپتامبر ۲۰۰۹ آندروید نسخه ۶/۱ یا دونات منتشر شد. این نسخه آندروید مبتنی بر کرنل لینوکس نسخه ۲٫۶٫۲۹ بود و قابلیت‌های زیر را به آندروید افزود:
بهبود در سرویس آندروید مارکت
رابط کاربری یکپارچه برای دوربین عکسبرداری، دوربین فیلمبرداری و گالری تصاویر
امکان انتخاب چند عکس برای پاک کردن در منوی گالری
به‌روزرسانی ویژگی جست‌وجوی صوتی
به‌روزرسانی ویژگی جست‌وجو با قابلیت جست‌وجو در موارد نشانه‌گذاری شده (Bookmarks)، تاریخچه (History)، اسامی (Contacts) و وب از صفحه اصلی (HomeScreen)
پشتیبانی از تکنولوژی‌های به‌روز شده CDMA/EVDO، ۸۰۲٫۱x، VPN و موتور Text to speech
پشتیبانی از رزولوشن WVGA برای صفحه نمایش
افزوده شدن قابلیت‌های حرکتی در سیستم عامل و ابزار برنامه‌نویسی برای برنامه‌نویسان

نسخ ۲ و ۱/۲ یا Éclair
هر دو نسخه
۲ و ۱/۲ آندروید مانند نسخه ۶/۱ مبتنی بر کرنل لینوکس ۲٫۶٫۲۹ طراحی شده‌اند. آندروید ویرایش ۲ در ۲۶ اکتبر ۲۰۰۹ معرفی شد. در سوم دسامبر ۲۰۰۹SDK نسخه ۲٫۰٫۱ معرفی شد و SDK ویرایش ۱/۲ در ۱۲ ژانویه ۲۰۱۰ منتشر گردید. اهم امکانات اضافه شده در این نسخ به شرح زیر هستند:

سرعت سخت‌افزاریِ بهبود یافته
ویژگی چند لمسی Multi Touch
پشتیبانی از رزولوشن‌های بیشتر برای صفحه نمایش
رابط کاربری به‌روزرسانی شده
مرورگر اینترنتی با قابلیت پشتیبانی از HTML5
دفترچه تلفن به‌روزرسانی شده
گوگل مپ نسخه ۳٫۱٫۲

پشتیبانی از Microsoft Exchange
افزوده شدن امکان فلاش داخلی برای دوربین
افزوده شدن زوم دیجیتال دوربین
به‌روزرسانی صفحه کلید مجازی
پشتیبانی از بلوتوث نسخه ۱/۲
اضافه شدن قابلیت کاغذ دیواری‌های متحرک
اضافه شدن امکان ارسال فایل با استفاده از بلوتوث

نسخه ۲/۲ یا Froyo
آندروید نسخه
۲/۲ در ۲۰ مه ۲۰۱۰ معرفی شد. این ویرایش آندروید مبتنی بر کرنل لینوکس نسخه ۲٫۶٫۳۲ است و قابلیت‌های زیر به آن اضافه شده است:
افزایش سرعت سیستم عامل، حافظه و عملکرد سیستم بین ۲ تا ۵ برابر نسخه ۲
افزایش سرعت اجرای برنامه‌های کاربردی با استفاده از تکنیک‌های JIT
اضافه شدن موتور جاوا اسکریپت V8 کروم به مرورگر اینترنتی
افزایش پشتیبانی از Microsoft Exchange با قابلیت‌هایی چون سیاست حریم شخصی به‌روز شده، همسان‌سازی تقویم و )
آندروید مارکت به‌روز شده با قابلیت به‌روزرسانی خودکار برنامه‌های کاربردی
شماره‌گیری صوتی و انتقال دفترچه تلفن از طریق بلوتوث
امکان نصب برنامه‌های کاربردی بر روی حافظه‌های جانبی
پشتیبانی از فلش نسخه ۱/۱۰ بهبود عملکرد دوربین در حالت‌های عکس و فیلمبرداری

در انتظار نان زنجفیلی
هر چند نام ویرایش بعدی آندروید منتشر شده است (
Gingerbread یا نان زنجفیلی) ولی هنوز خبر موثقی از شماره ویرایش بعدی و امکانات آن منتشر نشده است. باید تا زمستان صبر کرد و دستپخت گوگل را بار دیگر و این بار در پخت نان زنجفیلی امتحان کرد.

میزان محبوبیت نسخه‌های مختلف آندروید
آخرین آمار منتشره از سوی گوگل در خصوص میزان محبوبیت نسخ مختلف آندروید نشان می دهد که طعم شیرینی خامه‌ای برای کاربران دلچسبتر بوده است. عمده‌ترین دلیل این امر هم ارائه نسخه بروزرسانی به ویرایش
۱/۲ از سوی موتورولا برای پرطرفدارترین گوشی آندروید یعنی دروید بوده است.

 

 

بر اساس آمار مننتشر شده، در هفته منتهی به شانزدهم ژوئن ۲۰۱۰، نیمی از گوشی‌های آندروید موجود در بازار به سیستم عامل نسخه ۱/۲ یا همان Éclair مجهز بوده‌اند و پس از آن نسخه ۶/۱ با ۲۵ درصد محبوب‌ترین نسخه بوده است که با فاصله کمی به نسبت نسخه ۵/۱ در جایگاه دوم قرار گرفته است. سایر نسخ آندروید هم در مقایسه با این سه نسخه سهمی بسیار ناچیز دارند بگونه‌ای که مجموع سهم بازار سایر نسخ آندروید تنها ۵/۰ درصد سهم بازار را تشکیل می‌دهد.

سرعت انتشار ویرایش‌های آندروید فرصت‌ها و تهدید‌ها
آندروید با سرعت اعجاب‌آوری در حال پیشرفت است. در کمتر از
۱ سال و از سپتامبر ۲۰۰۹ چهار ویرایش اصلی این سیستم عامل یعنی ویرایش‌های ۶/۱، ۲، ۱/۲ و ۲/۲ منتشر شده است. این امر باعث شده تا تنها برخی از شرکت‌ها که به طور متمرکز و با تمام توان بر روی این سیستم عامل کار می‌کنند، مانند موتورولا و HTC، بتوانند همگام با ارائه ویرایش‌های جدید آندروید گوشی‌های خود را به‌روز کنند ولی سایر شرکت‌ها رفته رفته در حال عقب افتادن از این قافله هستند. به عنوان مثال باید به شرکت سونی اریکسون اشاره کرد.

این شرکت نخستین گوشی آندرویدی خود را با نام XPERIA X10 که مبتنی بر آندروید نسخه ۶/۱ است، به بازار معرفی کرد. سونی اریکسون رابط کاربری ویژه خود و امکانات ابتکاری فراوانی به X10 افزوده است. اوایل بهار سال جاری سونی اریکسون با خوشحالی اعلام کرد که قصد دارد تا پایان سال جاری میلادی گوشی‌های X10 خود را با نسخه ۱/۲ آندروید به‌روزرسانی کند. کمتر از دو هفته بعد نسخه ۲/۲ آندروید منتشر شد و شرکت‌های موتورولا و گوگل در همان زمان اعلام کردند که گوشی‌های دروید و نگزوس وان خود را تا یک ماه بعد به آندروید ۲/۲ مجهز خواهند ساخت.

اتفاقی که شاید ۶ ماه بعد برای X10 سونی اریکسون بیفتد! چنین وضعیتی برای شرکت‌های بزرگی چون سامسونگ و ال‌جی نیز وجود دارد. این شرکت‌ها هم هنوز نتوانسته‌اند سرعت واکنش خود را با سرعت سرسام‌آور پیشرفت آندروید هماهنگ سازند. در صورتی که این شرکت‌ها نتوانند به چنین هماهنگی دست یابند، شکاف بین تولیدکنندگان پیشروی آندروید یعنی موتورولا و HTC با بقیه بسیار بیشتر خواهد شد.

در هر حال به نظر می‌رسد گوگل باید فکری به حال فاصله ایجاد شده بین رقبا بکند وگرنه بروز این ناهماهنگی بازار را نیز دچار آشفتگی خواهد کرد. همان گونه که در سطور پیشین نیز ذکر شد در حالی که گوگل خود را برای ارائه نان زنجفیلی یعنی نسخه بعد از ۲/۲ آندروید آماده می‌کند، هنوز نیمی از دستگاه‌های آندروید فعال، از نسخه‌های پایین‌تر از ۱/۲ استفاده می‌کنند و این بدان معنا است که گوگل بسیار سریع‌تر از یارانش در اتحادیه Open Handset Alliance حرکت کرده است و آنها نتوانسته‌اند خود را با آن همراه سازند.

سهم بازار آندروید
سهم بازار آندروید در مقایسه با سایر سیستم‌های عامل تلفن‌های هوشمند، رشد اعجاب‌آور آندروید را نشان می‌دهد. آندروید برای نخستین بار در سه ماهه اول سال
۲۰۱۰ توانست گوشی‌های بیشتری از مهم‌ترین رقیب خود یعنی اپل به فروش برساند. برخی کارشناسان بر این باور هستند که اگر گوگل موفق شود اپل را از پیش روی خود بردارد RIM سیمبین را نیز پشت سر خواهد گذاشت. گروهی از کارشناسان، استراتژی آندروید در مقابله با اپل را با استراتژی مایکروسافت در اوایل دهه ۱۹۷۰ مقایسه می‌کنند.

جایی که مایکروسافت توانست با فروش حق امتیاز استفاده از سیستم عامل خود به سایر شرکت‌ها به سلطه مکینتاش خاتمه دهد و حالا گوگل به همین استراتژی و به کمک بزرگ‌ترین تولید کنندگان تلفن همراه مانند سامسونگ، ال‌جی، سونی اریکسون، موتورولا و اچ تی سی، قصد دارد روند رشد آیفون اپل را متوقف سازد و به نظر می‌رسد تا حد زیادی هم موفق بوده است. بر اساس آمار ارائه شده توسط شرکت Admob در آوریل ۲۰۱۰ تعداد کل گوشی‌های آیفون موجود در بازار ایالات متحده آمریکا ۷/۱۰ میلیون دستگاه بوده است. این در حالی است که تعداد گوشی‌های مبتنی بر آندروید ۷/۸ میلیون دستگاه بوده است.

ذکر این نکته ضروری است که نخستین گوشی آیفون در ۲۹ ژوئن ۲۰۰۷ به بازار عرضه شد در حالی که نخستین گوشی مبتنی بر آندروید بیش از یک سال بعد و در اکتبر ۲۰۰۸ روانه بازار شد. اما به غیر از اپل بقیه رقبا نیز از دست آندروید جان به در نبرده‌اند. آندروید در سه ماهه نخست سال ۲۰۱۰ توانست سهم بازار خود را از ۶/۱ درصد در مدت زمان مشابه در سال گذشته به ۶/۹ درصد برساند و با پشت سر گذاشتن ویندوز موبایل و لینوکس در رده چهارم پرطرفدارترین سیستم عامل تلفن‌های همراه هوشمند قرار گیرد.

با اقبال بیشتر سایر تولید کنندگان به گوشی‌های آندروید به نظر می‌رسد روند رشد این سیستم عامل نه تنها کند نگردد بلکه شتاب بیشتری نیز پیدا کند. تاکنون بالغ بر ۶۱ مدل دستگاه مبتنی بر آندروید با ۲۱ برند مختلف تولید شده است. بنابر آخرین گزارش‌ها در حال حاضر هر روز یکصدهزار گوشی مبتنی بر آندروید به فروش می‌رسد. با نرخ کنونی گوگل ۳۶ میلیون گوشی در سال به فروش خواهد رساند. این رقم زمانی معنا پیدا می‌کند که بدانیم شرکت اچ تی سی، چهارمین تولید کننده تلفن‌های همراه هوشمند در جهان سالانه ۱۷ میلیون گوشی تلفن همراه به فروش می‌رساند. اچ تی سی پیش از این ۷۰ درصد گوشی‌های مبتنی بر آندروید را تولید می‌کرد.

رقمی که اکنون به زحمت به ۵۰ درصد می‌رسد. با نرخ کنونی و در صورت ثابت ماندن نرخ فروش آیفون، آندروید خواهد توانست اپل را نیز پشت سر گذاشته و خود را به عنوان تهدیدی جدی برای RIM مطرح کند. شرکت‌های بزرگ تولید تلفن همراه اعلام کرده‌اند قصد دارند تولید گوشی‌های مبتنی بر آندروید خود را شتاب بخشند. فعال‌ترین تولیدکننده گوشی‌های مبتنی بر آندروید یعنی موتورولا اعلام کرده تا پایان سال جاری میلادی ۲۰ مدل گوشی مبتنی بر آندروید به بازار عرضه خواهد کرد. شرکت ال‌جی هم اعلام کرده است قصد دارد همین تعداد گوشی را تا پایان سال جاری با سیستم عامل آندروید به بازار عرضه نماید.

سامسونگ دومین تولیدکننده تلفن‌های همراه در جهان هم اعلام کرد نیمی از گوشی‌های تلفن همراه هوشمند این شرکت در سال ۲۰۱۰ مبتنی بر آندروید خواهند بود. بقیه تولیدکنندگان هم هر روز علاقه بیشتری به تولید گوشی‌های تلفن همراه مبتنی بر آندروید از خود نشان می‌دهند. با این اوصاف انتظار می‌رود آندروید بتواند جهشی شگرف در سهم بازار را رقم زند.

دستگاه‌های شاخص مبتنی بر آندروید
در بین شرکت‌های تولید کننده تلفن‌های همراه هوشمند مبتنی بر آندروید دو شرکت موتورولا و
HTC تحرک بسیار گسترده‌تری به نسبت سایر رقبا دارند. موتورولا که زمانی دومین تولیدکننده تلفن همراه جهان بود، پس از زیان‌دهی در دوره‌های مالی متوالی و کاهش چشمگیر سهم بازار در موقعیتی بحرانی قرار گرفته بود، با تغییر ناگهانی استراتژی خود و کنار نهادن سایر سیستم‌های عامل تلفن همراه از قبیل ویندوز موبایل، سیمبین و لینوکس موبایل، تمامی تلاش خود را بر طراحی گوشی‌های مبتنی بر آندروید معطوف ساخت.

این شرکت توانست با استراتژی جدید خود چندین مدل گوشی هوشمند مبتنی بر آندروید به فروش برساند و با این کار پس از مدت‌ها سودآوری را تجربه کند. موتورولا رابط کاربری ویژه آندروید مختص به خود را با نام MOTOBLUR طراحی کرده و بر روی گوشی‌های خود قرار داده است. به نظر می‌رسد با توجه به توانمندی‌های این شرکت که خالق تلفن همراه به شمار می‌رود، بتوان از هم اکنون موتورولا را طلایه‌دار آندروید دانست. در خصوص HTC هم باید گفت هر چند این شرکت به موازات تولید گوشی‌های مبتنی بر آندروید به تولید گوشی‌های با سیستم عامل ویندوز موبایل هم می‌پردازد ولی رفته رفته، توان خود را بیشتر بر تولید گوشی‌های مبتنی بر آندروید هدایت می‌کند.

HTC علاوه بر تولید گوشی با برند خود به تولید گوشی‌های با برند سایر شرکت‌ها هم می‌پردازد و گوشی نگزوس وان شرکت گوگل یکی از همین نمونه‌ها است. گوگل تولید نخستین گوشی با نام تجاری خود را پس از اینکه شرکت سونی اریکسون از تولید آن با برند گوگل سر باز زد به HTC سپرد. بنابر آخرین آمار ارائه شده از سوی AdMob بر اساس اطلاعات ترافیک دیتای ماه مارس ۲۰۱۰، چیزی در حدود یک سوم تلفن‌های همراه فعال مبتنی بر آندروید، مدل دروید شرکت موتورولا هستند. پس از دروید گئشی‌های مدل Hero با ۱۹ درصد، Dream یا همان T-Mobile G1 با ۱۱ درصد و Magic هم با ۱۱ درصد در رده‌های بعدی قرار دارند.

آندروید مارکت
آندروید مارکت سرویس فروش نرم‌افزار‌های کاربردی برای گوشی‌های آندروید است. یک برنامه کاربردی ویژه آندروید مارکت به صورت از پیش بارگذاری شده بر روی گوشی‌های آندروید نصب گردیده و به کاربران امکان می‌دهد نرم‌افزار‌های مورد نیاز خود را خریداری و دانلود کنند. البته تمامی نرم‌افزار‌های موجود در آندروید مارکت فروشی نیستند بلکه بیش از نیمی از نرم‌افزارهای موجود در آندروید مارکت به صورت رایگان عرضه می‌شوند و از این نظر آندروید بیشترین درصد نرم‌افزارهای رایگان را در بین تمامی سیستم‌های عامل تلفن‌های همراه هوشمند در اختیار کاربران قرار می‌دهد.

هر برنامه‌نویس با ثبت نام، امکان فروش برنامه‌های خود در آندروید مارکت را دارد. ۷۰ درصد از مبلغ فروش برنامه‌های کاربردی به برنامه‌نویس تعلق می‌گیرد و ۳۰ درصد مابقی بین اپراتورها توزیع می‌شود. بر اساس سیاست‌های گوگل در حال حاضر تمامی برنامه نویسان عضو پروژه آندروید از سراسر جهان می‌توانند برنامه‌های کاربردی رایگان خود را از طریق آندروید مارکت در ۴۶ کشور عرضه کنند. برای اینکار کافی است برنامه نویسان فرمی مختصر را تکمیل کرده و البته ۲۵ دلار حق عضویت هم به گوگل بپردازند.

ولی تنها برنامه‌نویسان ساکن در نه کشور اتریش، فرانسه، آلمان، ایتالیا، ژاپن، هلند، اسپانیا، انگلستان و ایالات متحده آمریکا می‌توانند برنامه‌های خود را برای فروش در ۱۳ کشور استرالیا، اتریش، کانادا، فرانسه، آلمان، ایتالیا، ژاپن، هلند، نیوزلند، اسپانیا، سوییس، انگلستان و ایالات متحده آمریکا در معرض بازدید خریداران قرار دهند و سایر کشورها امکان مشاهده و خرید برنامه‌های غیر رایگان را ندارند.

نکته جالب توجه در این زمینه عدم حضور حتی یک کشور از منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا (به غیر از اسرائیل) در لیست چهل و شش کشوری است که امکان دسترسی به آندروید مارکت را دارند! این در حالی است که گوشی‌های مجهز به آندروید از سوی اغلب شرکت‌های بزرگ از جمله موتورولا، HTC، سونی اریکسون و ال جی در این منطقه مدت‌ها است که به بازار عرضه شده‌اند.

تعداد برنامه‌های کاربردی موجود در آندروید مارکت تاکنون نزدیک به ۵۰۰۰۰ بوده است این در حالی است که برنامه‌های کاربردی موجود در iTune برای گوشی آیفون به ۱۷۵۰۰۰ برنامه بالغ می‌شود و از این منظر به نظر می‌رسد که آندروید راهی دراز برای سبقت گرفتن از آیفون در پیش دارد. ولی در هر حال باید این نکته را هم در نظر داشت که هرچند تعداد برنامه‌های کاربردی نشانگر اقبال برنامه‌نویسان به پلت فرم موردنظر است، ولی تعداد بسیار زیاد برنامه‌ها برای کاربران همیشه هم خوب نیست.

چرا که آنان را مجبور می‌سازد تا جستجویی سخت و طاقت فرسا را برای دستیابی به برنامه مورد علاقه خود تجربه کنند. گوگل کوشیده است دسترسی به برنامه‌های کاربردی آندروید را به شدت محدود ساخته و تمامی دسترسی کاربران را از طریق نرم‌افزار آندروید مارکت نصب شده بر روی گوشی کاربران کانالیزه نماید. گوگل تا بدانجا پیش رفته است که حتی دسترسی به اطلاعات و امکان جست‌وجوی برنامه‌های کاربردی آندروید از وب سایت رسمی آندروید مارکت از طریق کامپیوترهای شخصی، امکانپذیر نیست.

از طرف دیگر عدم امکان نصب نرم‌افزارهای دانلود شده بر روی کارت حافظه محدودیت دیگری است که کاربران برای دانلود برنامه‌ها از هر جای دیگری به غیر از آندروید مارکت با آن مواجه هستند. اما هنوز هم راه‌هایی برای دور زدن گوگل برای دستیابی به برنامه‌های کاربردی وجود دارد. بسیاری از برنامه‌نویسان از جمله شرکت‌های تولید برنامه‌های کاربردی نسخه قابل نصب برنامه‌های خود را علاوه بر آندروید مارکت از طریق وب سایت‌های خود نیز در اختیار کاربران قرار می‌دهند.

علاوه بر این برخی وب‌سایت‌ها اقدام به جمع‌آوری و در اختیار قراردادن برنامه‌های کاربردی پرطرفدار آندروید نموده‌اند. نمونه‌ای از این سایت‌ها Androlib و Androidzoom هستند. همچنین با نصب یک نرم‌افزار بر روی گوشی خود امکان خواهید یافت برنامه‌های دانلود شده بر روی کارت حافظه خود را بر روی گوشی نصب نمایید.

اگرچه با استفاده از راه‌هایی که گفته شد امکان نصب برخی نرم‌افزارها بر روی گوشی خود را خواهید داشت، ولی باید اذعان کرد که اغلب برنامه‌های آندروید به ویژه برنامه‌های اصلی آن که توسط خود گوگل طراحی شده‌اند، مانند نقشه‌های گوگل یا برنامه گاگلز (Goggles) تنها از طریق آندروید مارکت قابل دسترسی هستند. پس اگر می خواهید به برنامه های کاربردی اصلی آندروید دسترسی داشته باشید، باید از آندروید مارکت نصب شده بر روی گوشی خود استفاده کنید.

 

آندروید و گوگل تی وی
خوب اگر فکر کرده‌اید که کار شما با آندروید تمام شده است سخت در اشتباه هستید. اگر کار شما هم با آندروید تمام شده باشد، کار آندروید با شما تمام نشده است. بله این آدم آهنی سبز رنگ پس از رسوخ در تلفن‌های همراه شما قصد دارد وارد تلویزیون‌های شما هم بشود. به چشمان خود شک نکنید. درست خوانده‌اید آندروید به زودی در تلویزیون‌های شما نیز خواهد بود. در همایش
Google I/O در ماه مه ۲۰۱۰ شرکت‌های گوگل، سونی، اینتل، لاجیتک، بست بای، ادوبی و دیش نتورک از عرضه تلویزیون‌های مبتنی بر آندروید خبر دادند.

تلویزیون‌هایی که به طور بی‌سیم به اینترنت متصل می‌شوند و علاوه بر اینکه امکان اتصال به شبکه‌های آنلاین پخش فیلم را دارند، از برنامه‌های کاربردی که برای نصب بر روی این تلویزیون‌ها تهیه می‌شوند نیز بهره خواهند برد.

آینده آندروید
مسلماً تب آندروید به این زودی فروکش نخواهد کرد. هجوم بی‌سابقه شرکت‌ها برای تولید محصولات مبتنی بر آندروید رفته رفته طیف گسترده‌تری از محصولات شامل تلفن همراه، تلویزیون، نت‌بوک و تبلت را در بر می‌گیرد. به نظر می‌رسد همه چیز به کام آندروید است و به سختی می‌توان تصور کرد سیطره این پدیده به سادگی قابل شکستن باشد. آدم آهنی بازیگوش سبز رنگ ما در مدت زمان کوتاهی که از تولدش می‌گذرد، نشان داده هر روز به دنبال غافلگیر کردن ما و سرک کشیدن به یکی دیگر از وسایل الکترونیکی ماست تا آن را نیز جولانگاه شیطتنت‌های دوست داشتنی خود نماید.

 

 

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 12 خرداد 1393 ساعت: 10:02 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره انجماد مواد غذایی

بازديد: 511

انجماد مواد غذایی

پيشگفتار

 آئين كار فرآيند انجماد مواد غذايي و عرضه آن كه بوسيله كميسيون فني نگهداري مواد غذايي در سرد خانه زير صفر تهيه و تدوين شده و در هشتادمين كميته ملي استاندارد فرآورده‏هاي كشاورزي و غذائي مورخ 68/8/30 مورد تائيد قرار گرفته ,  اينك به استناد ماده يك قانون مواد الحاقي به قانون تأسيس مؤسسه استاندارد و تحقيقات صنعتي ايران مصوب آذرماه 1349 به عنوان آئين كار رسمي ايران منتشر مي‏گردد .

 براي حفظ همگامي و همآهنگي با پيشرفتهاي ملي و جهاني در زمينه صنايع و علوم , استاندارها و آئين كارهاي ايران در مواقع لزوم مورد تجديد نظر قرار خواهند گرفت و هر گونه پيشنهادي كه براي اصلاح يا تكميل اين استانداردها و آئين كارها برسد در هنگام تجديد نظر در كميسيون فني مربوط مورد توجه واقع خواهد شد . 

 بنابراين براي مراجعه به استاندارها و آئين كارهاي ايران بايد همواره از آخرين چاپ و تجديد نظر آنها استفاده نمود . 

 در تهيه و تدوين اين آئين كار سعي شده است كه ضمن توجه به شرايط موجود و نيازهاي جامعه حتي المقدور بين اين آئين كار و آئين كارهاي كشورهاي صنعتي و پيشرفته هماهنگي ايجاد شود . 

 لذا با بررسي امكانات و مهارتهاي موجود و اجراي آزمايشهاي لازم اين آئين كار با استفاده از منابع زير تهيه گرديده است :

   ( آئين كار فرآيند انجماد مواد غذايي و عرضه آن )

  1- هدف و دامنه كاربرد

 1-1- اين آئين كار راهنمايي است براي تدوين استاندارد يا آئين كارهايي جهت تهيه , جابجايي و حفظ كيفيت مواد غذايي خاص يا گروهي از مواد غذايي كه به روش انجماد سريع فرآيند شده و تا زمان فروش به مصرف كننده نهايي در حالت انجماد نگهداري مي‏شود . 

 1-2- اين آئين كار براي انواع غذاهايي كه در معرض فرآيند انجماد سريع واقع شده و در همان حالت به بازار عرضه مي‏شوند كاربرد دارد . 

  2- مواد غذايي خام و آماده كردن آنها

 2-1- تنها بايد از مواد غذايي سالم و با كيفيت مناسب براي انجماد استفاده گردد .  از آنجا كه انجماد نمي‏تواند كيفيت اوليه غذاهاي مورد عمل را بهبود بخشد .  فقط مواد غذايي كه در بهترين شرائط طبيعي بخصوص از نظر تازگي باشند بايد مورد فرآيند انجماد قرار گيرند . 

 2-2- مواد خام انتخاب شده بايد در زمان شروع فرآيند داراي بهترين شرائط كيفي باشند . چنانچه نياز تجاري ايجاب نمايد كه مواد غذايي قبل از فرآيند انجماد براي مدتي ذخيره شوند براي كاهش سرعت تغييرات نامطلوب طبيعي بايد در شرايط حرارتي و رطوبتي مناسب با ماده خام مربوطه نگهداري گردند .

 2-3- به منظور به حداقل رساندن فعاليت ميكروبي ,  غذاهاي پيش پخته مورد نظر براي انجماد نبايد در دماي بين 10+ تا 60+ درجه سلسيوس نگهداري شوند بلكه بايد با سرعت ممكن در تجهيزات منطبق با شرائط بهداشتي سرد شوند .  اگر چه مطلوب آنست كه عمل سرد كردن و انجماد بلافاصله صورت بگيرد ولي در صورتيكه اين كار مقدور نباشد غذاهاي پخته بايد تا زمان خنك كردن و متعاقب آن انجماد در دماي بالاي 60+ درجه سلسيوس نگهداري شوند . 

  3- انجماد سريع

 3-1- كالا بايد بعد از آماده كردن بدون تأخير منجمد گردد .  فرآيند انجماد بايد در تجهيزات مناسب و به نحوي انجام شود كه تغييرات فيزيكي 7 بيوشيميايي و ميكروبي را به حداقل برساند .

 3-2- براي نيل به منظور فوق عمل انجماد بايد به نحوي انجام گيرد كه از محدوده تشكيل حداكثر بلورهاي - يخ كه براي بيشتر مواد غذايي 1- تا 5 - درجه سلسيوس است به سرعت بگذرد . 

 3-3- اين فرآيند نبايد پايان يافته تلقي شود مگر و تا زمانيكه دما در مركز حرارتي كالا بعد از تثبيت به 18- درجه سلسيوس رسيده باشد . 

 3-4- چون هر دو عامل مدت و سرعت انجماد بسته به مواد غذايي مختلف متفاوت است حدود مشخصي براي آن داده نشده و هر جا كه لازم باشد بايد در استانداردها و آئين كارهاي اختصاصي ماده غذايي مورد نظر ذكر گردد . 

 3-5- بعد از انجماد سريع و طي جابجايي و حمل و نقل به سرد خانه براي به حداقل رساندن افزايش دماي كالا بايد اقدامات مؤثري به عمل آيد .

 3-6- تغيير بسته بندي فرآورده‏هاي منجمد بايد تحت شرائط كنترل شده انجام گيرد .


  4- نگهداري در سردخانه

 4-1- سردخانه بايد به نحوي كنترل شود كه دماي كالا را با كمترين نوسان در 18- درجه سلسيوس يا پائين‏تر حفظ كند . 

 4-2- نوسانات زياد دماي كالا چه از نظر حدود و چه از نظر كثرت وقوع نامطلوب است . 

 اين نوسانات ممكن است موجب خشك شدن شديد كالاهاي حساس يا شكل‏هاي ديگري از افت كيفيت گردد .  هرچند نوسانات حرارت در درجات پائين نگهداري معمولا كمتر ضرر مي‏رساند ولي تا حد امكان بايد از تغييرات بيشتر از 2 درجه سلسيوس جلوگيري نمود . 

 4-3- دماي سردخانه بايد به دفعات متعدد ترجيحأ با استفاده از دماسنج‏هاي ثبات يا وسائل ديگري كه دماي سردخانه را بطور مستمر اندازه‏گيري نمايند كنترل شود . 

 4-4- سرعت جريان هوا در سردخانه نبايد بيشتر از آنچه كه لازم است تا دماي يكنواخت كافي بدست آيد باشد . 

 4-5- كالاها بايد به نحوي چيده شوند كه مانع گردش هوا نگردند و نبايد با ديوارها ( بجز در اتاقهاي دو جداره )1 سقف يا كف تماس مستقيم داشته باشند .  فاصله بين كالا و ديوار و سقف و كف بايد حداقل 10 سانتيمتر 2 باشد . 

 4-6- در سردخانه‏ها بايد يك سيستم كنترل شده جابجائي و گردش كالا بكار گرفته شود . 

  5- حمل و نقل و توزيع

 5-1- نقل و انتقال مواد غذايي منجمد از سردخانه‏اي به سرد خانه ديگر بايد در تجهيزاتي كه قادر به حفظ دماي كالا باشد انجام گيرد و طوري عمل شود كه دماي محموله در حد 18- درجه سلسيوس و يا پائين‏تر حفظ گردد تجهيزات وسائل نقليه بايد قبل از بارگيري تا 10+ درجه سلسيوس و يا كمتر خنك شوند و بايد به دستگاه ثبات دما مجهز شوند تا در طول راه دما را ثبت كنند . 

 5-2- افزايش دماي كالاي منجمد طي حمل تا 15- درجه سلسيوس قابل اغماض مي‏باشد ولي هر دماي بالاتر از 18- درجه سلسيوس كالا را بايد در اولين فرصت ممكن يا در طي انتقال و يا بلافاصله بعد از تحويل فورا به 18- درجه سلسيوس كاهش داد . 

 5-3- بارگيري كالا در وسائل نقليه و تخليه آن و خارج كردن كالا از سردخانه و وارد كردن آن به سرخانه بايد حتي المقدور سريع‏تر انجام بگيرد .  و روشهايي كه اعمال مي‏شود بايد افزايش دماي كالا را به حداقل برساند . 

 5-4- در طي حمل و نقل از سردخانه‏اي به سردخانه ديگر ( همانطور كه در بند 5-1 اشاره شده است ) بايد كنترل مكرر دماي كالا با استفاده از روشهاي ثبت دماي محموله بطوريكه در بيرون از وسيله نقليه قابل مشاهده باشد انجام پذيرد . 

 5-5- دماي كالا قبل از بارگيري وسيله نقليه ( همانطور كه در بند 5-1 اشاره شده است ) و يا قبل از ورود به سردخانه بايد كنترل شود .

 5-6- حمل و نقل مواد غذايي منجمد براي توزيع محلي به خرده فروشان بايد طوري انجام گيرد كه نوسانات دما در جهت افزايش از 18- درجه سلسيوس حداقل بوده و در هيچ حالتي از 12- درجه سلسيوس بيشتر نگردد . 

 5-7- اگر دماي كالا در طول حمل و نقل محلي افزايش يابد ( همانطور كه دربند 5-6 اشاره شده است ) بايد هرجا و با هر سرعتي كه ميسر باشد بعد از تحويل تا 18- درجه سلسيوس كاهش داده شود .  هرگاه انجام اين امر ميسر نباشد بايد كالا فورا براي فروش عرضه شود .

  6- خرده فروشي

 6-1- مواد غذايي منجمد بايد براي فروش در يخچال هاي ويتريني زير صفر كه به همين منظور طراحي شده‏اند عرضه شوند . 

 6-2- اين يخچالها بايد قادر به حفظ دماي 18- درجه سلسيوس بوده و طوري از آنها استفاده شود كه دماي كالا را در 18- درجه سلسيوس نگهدارند و بايد مجهز به دماسنج باشند . 

 6-3- افزايش دماي كالا به مدت كوتاه ممكن است اغماض شود ولي دماي گرم‏ترين بسته آن نبايد از 12- درجه سلسيوس تجاوز كند . 

 6-4- جريان هواي گرم خارج نبايد مستقيمأ داخل فضاي سرد شده يخچال گردد .  يخچالها بايد در محلي قرار گيرند كه قسمت‏هاي باز و نمايان آنها در معرض گرماي تابنده واقع نشود ( براي مثال : نور غير مستقيم خورشيد ,  نورهاي شديد مصنوعي و يا در امتداد گرم كننده‏ها )

 يخچالها هنگام شب و يا مواقع تعطيلي بايد پوشانده شوند .  برنامه برفك  زدايي بايد حتي الامكان در غير از ساعات معمولي خريد و فروش صورت گيرد . 

 6-5- يخچالها هرگز نبايد بيش از ظرفيت از كالا انباشته شود .  كالاهاي انباشته شده جز در مواردي كه مطلقأ ضروري باشد نبايد از يخچال خارج و دوباره به آن برگردانده شود . 

 6-6- چون كالاهاي بدون بسته بندي در معرض خطر آلودگي و خشك شدن قرار دارند بايد در محفظه‏هاي جدا از محل نگهداري غذاهاي منجمد بسته بندي شده نگهداري و در معرض ديد قرار داده شوند .

 6-7- مواد غذايي غير منجمد نبايد در يخچالي كه حاري مواد غذايي منجمد است گذاشته شود .  ولي نگهداري بستني‏هاي بسته بندي شده در يخچالهاي حاوي مواد غذايي منجمد اشكالي ندارد . 

 6-8- كالاهاي ذخيره شده بايد به نحوي چيده شوند تا اطمينان حاصل گردد كه به ترتيب و بر حسب تقدم زماني قرار گرفتن در يخچالها به فروش مي‏رسند . 

  7- بسته بندي و برچسب‏گذاري

 7-1- بسته بندي بايد طوري باشد كه :

 الف ) خواص حسي - چشايي و ساير ويژگيهاي كالا را حفظ نمايد . 

 ب ) كالا را در برابر آلودگيهاي ميكروبي و ساير آلودگيها حفظ نمايد . 

 ج ) كالا را در برابر خشك شدن ,  تمركز گرما از طريق تابش حفظ و حتي الامكان از نشت نيز جلوگيري نمايد . 

 د ) از نفوذ طعم ,  بو ,  رنگ و ساير عوامل خارجي در تمام مدت نگهداري و توزيع كالا تا زمان فروش نهائي جلوگيري نمايد . 

 7-2- بسته هايي كه براي خرده فروشي مي‏باشند بايد تا زمان فروش نهائي دست نخورده و سالم نگهداري شوند . 

 7-3- نشانه گذاري مواد غذائي پيش بسته بندي شده مطابق مندرجات استانداردهاي مربوطه بايد هميشه در مورد غذاهاي منجمد نيز رعايت شود .  به علاوه بر چست بسته‏هاي مواد غذايي منجمد بايد بطور وضوح داراي راهنمايي هايي درباره نحوه نگهداري آن از تاريخ خريداري از خرده فروش تا هنگام مصرف باشد . 

  8- بهداشت

 8-1- رعايت بهداشت در طول آماده سازي ,  فرآيند انجماد ,  حمل و نقل و توزيع  تا هنگام فروش نهائي داراي اهميت مي‏باشد . 

 8-2- غذاهاي منجمد هميشه بايد با مقررات اصول كلي بهداشت مواد غذايي و هر جا كه مناسبت داشته باشد با آئين كار بهداشتي مربوط به ماده غذايي مشخص منطبق باشند .

 

 

 

1- Jacketed Rooms  براي اطلاع بيشتر به واژه نامه آئين كار انجماد و نگهداري ماهي و فرآورده‏هاي آن (1-2970) مراجعه شود . 

2- در مورد سردخانه‏هايي كه سيستم سرد كننده ( اواپراتور ) نزديك سقف تعبيه شده است ارتفاع كالا نبايد از سطح زيرين اواپراتور تجاوز كند . 

سرد کردن گوشت های سفید و قرمز پیش از انجماد

گوشت های سفید و قرمز تازه ذبح شده باید در درجه برودت32 الی36 درجه فارنهایت (صفر تا یک درجه سانتیگراد) در یخچال قرار داده شوند تا گرمای بدن حیوان از لاشه کاملا خارج شود. سرد کردن لاشه  رشد  باکتری  ها  را  کاهش  می دهد. گوشت گوساله و بره را 24 ساعت و گوشت گاو را 5 تا 7 روز در سرد خانه قرار می دهند.

تغییرات شیمیایی در پی انجماد

در طی انجماد فعالیت انزیم های موجود در میوه ها کند می شود. در صورت غیر فعال شدن این انزیم ها رنگ و طعم و مواد مغذی موجود در میوه ها تغییر کرده یا از بین می رود

فعالیت انزیم های موجود در سبزی ها با حرارت دادن در اب جوش یا بخار اب برای مدت کوتاه و سپس سریع سرد کردن ان بوسیله اب یخ متوقف می شود. تجربه نشان داده است برای فریزر کردن مواد غذایی در خانه حرارت دادن سبزی ها در اب جوش برای حفظ انها کاملا ضروری است

ایا می توان غداهای منجمد را در جایخی یخچال نگهداری کرد

این کار امکان پذیر است به شرط اینکه شرایط یک فریزر واقعی در ان فراهم باشد یعنی درجه سرما صفر درجه فارنهایت(17- درجه سانتیگراد) یا کمتر باشد نه اینکه فقط غذا را منجمد کند. کیفیت بهتر غذا در صفر درجه یا کمتر حفظ می شود

 منابع  :

 

1-    سایت اطلاع رسانی دانشنامه رشد :

www.daneshnameh.roshd.ir

2-    سایت اطلاع رسانی آفتاب :

www.aftab.ir

3-سایت اطلاع رسانی فودنا :

www.foodna.ir

3-    سایت اطلاع رسانی تبیان :

 

www.tebyan.net

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 11 خرداد 1393 ساعت: 22:30 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

زندگی نامه فرانك لويدرايت

بازديد: 287

«رايت» و بسط معماري در آمريكا

بي ترديد «فرانك لويدرايت» از ميان تمام معماران معاصري كه كارشان از قرن نوزدهم آغاز شد دور انديش تر بود.

وي نابغه اي بود كه چشمه ي فياض قريحه اش هرگز به خشكي نگرائيد و استعدادش به وصف نمي آيد. كار وي از اعصار مختلف به خصوص از معماري ديرين خاور دور متاثر بود. اما نه به شيوه ي ديگر معماران قرن نوزدهم كه تقليد را بهانه ي عدم ابتكار كرده بودند بلكه مانند «ماتيس» نقاش فرانسوي كه از هنر زنگي الهام گرفت و اين الهام با درك و تاثري عميق همراه بود. با اين همه كار »رايت» بيشتر از كار هر معمار آمريكائي ديگر روحيه ي سرزمين خود را داشت. فهميدن كارهاي «رايت» محتاج مطالعه اي دقيق و عميق است و درك شخصيت قوي وي كه در هر نكته اي از كارهايش تجلي داشت به آساني ممكن نيست.

اثرات قرن نوزدهم هنوز در «رايت» باقي بود اما وي به تنهايي به آن كه نقاشان و مجسمه سازان معاصر وي او را ياري كرده باشند تصوري نو در معماري آفريد.


تاثير معماران آمريكايي بر «رايت»:

به سال 1887 هنگامي كه «رايت» در شيكاگو آغاز كار كرد اين شهر سر چشمه ي معماري جديد بود. وي در كارگاه دو نفر از بهترين معماران و مهندسان آن زمان «لوئي سالون» و «دنكمارادلر» كه اولي را «استاد محبوب » و دومي را «كهن سرور بزرگ» مي ناميد، در زماني كه اين دو در كمال قدرت خلاقه ي خود ساختمان (اديتوريوم) را مي ساختند شاگردي كرد.

بدين ترتيب مكتب معماري شيكاگو در شكفته ترين ايام خود بر جواني وي تاثير گذاشت؛ با اين همه «رايت» مستقيماً دنبال كارهاي اين مكتب را نگرفت. استفاده از امكانات ساختماني جديد و مصالح تازه به عرصه ي معماري «رايت» خانه سازي، سال ها بعد وارد شد.

از اين رو شايد بتوان گفت وي محافظه كار بود و بيشتر دنباله ي راهي را گرفت كه «ريجارسن» رفته بود تا »سالون» تازه در دهه ي سوم قرن بيستم وقتي كه استفاده از بتن مسلح در اروپا رواج كامل يافته بود وي چنان كه خود گفته است براي نخستين بار اين ماده را (به اندازه اي كه به حساب آيد) در يكي از خانه هائي كه ساخت بكار برد. دليل اين مطلب عدم كفايت «رايت» نبود؛ بلكه تمايل و اراده شخصي او بود.

آن دسته از معماران اروپائي كه رهبري نهضت نو را در آن قاره به عهده داشتند به سرعت معناي كارهاي «رايت» را دريافتند و آن را پذيرفتند. به سال 1908 «كونوفرانكه» استادي آلماني كه جزء برنامه ي مبادلات فرهنگي دو كشور آلمان و آمريكا در دانشگاه هاروارد زيبايي شناسي تدريس مي كرد «رايت» را ملاقات كرد . نتيجه ي اين ديدار كتابي قطور درباره ي «رايت» به زبان آلماني شد كه به سال 1910 در آلمان منتشر گشت.

 

frank lioyd wright فرلنک لوید رایت

 

كتاب كوچكتر ديگري از همين نويسنده به سال 1911 به دنبال كتاب نخستين در آلمان طبع شد كه تعداد فراواني از آن به فروش رسيد. اين دو كتاب مقدمه ي آشنايي اروپائيان با كار «رايت» شد. بي مناسبت نيست ياد آور شويم كتاب نخستين به دليل جامع بودن خود تاكنون بي نظير مانده است.

دليل اين كه «رايت» به تنهايي از همه معماران هم دوره ي خود پيشتر بود چيست؟ و چرا ساختمان هاي وي حتي آنها كه در دم واپسين ساخت بر معماري تأثير فوق العاده دارند؟ پاسخ به اين دو سوال چندان مشكل نيست. در ستيز با كهنه پرستي، مشكلات «رايت» در مقايسه با مشكلات معماران اروپائي كمتر بود. وي در ناحيه ي غرب مركزي آمريكا زاده شد و در سايه ي حمايت شهري چون شيكاگو بود كه مركز رفيع ترين كارهاي آن زمان بود.


خانواده لويد رايت (1889)

فرانک ايستاده در کنار در ورودي (متولد 1867)- پايين سمت راست پدر - در ميان درگاه مادر بزرگ - در وسط عکس مادر فرانک لويد رايت .

 بي ترديد فرانک لويد رايت از ميان تمام معماراني که کارشان را قرن نوزدهم آغاز شد دور انديش تر بود وي نابغه اي بود که چشمه فياض قريحه اش هرگز به خشکي نگراييد واستعدادش به وصف نمي آيد کار وي از اعصار مختلف به خصوص از معماري ديرين خاور دور متاثر بود اما نه به شيوه ديگر معماران قرن نوزدهم که تقليد را بهانه عدم ابتکار کرده بودند بلکه مانند ماتيس نقاش فرانسوي که از هنر  و زندگي ايراني الهام گرفت و اين الهام با درک و تاثير عميق بود .

با اينهمه کار رايت بيشتر از کار هر معمار امريکايي ديگر روحيه  سرزمين خود را داشت .فهميدن کارهاي رايت محتاج مطالعه دقيق وعميق است ودرک شخصيت قوي وي که در هر نکته اي از کارهايش تجلي داشت به آساني ممکن نيست اثارت قرن نوزدهم هنوز در رايت باقي بود اما وي به تنهايي بي آنکه نقاشان و مجسمه سازان معاصر وي اورا ياري کنند تصوري نو در معماري آفريد.

به سال 1887 هنگامي که راست در شيکاگو آغاز به کار کرد اين شهر سرچشمه معماري جديد بود وي در کارگاه دونفر از معماران و مهندسان آن زمان "لوئي ساليوان "و " دنکلمار ادلر" که اولي را استاد محبوب و دومي را کهن سرور بزرگ مي ناميد در زماني که اين دو در کمال قدرت خلاقه ساختمان (اديتوريم ) را مي ساختند شاگردي مي کرد .

 

                                     فرانک لوید رایت

 

به اين تريسب مکتب شيکاگو در شکفته ترين ايام خود بر جوان وي تاثير گذاشت با اين همه رايت مستقيما دنبال کارهاي اين مکتب را نگرفت استفاده از امکاات ساختماني جديد و مصالح تازه به عرصه معماري رايت خانه يازي سالها بعد وارد شد .

از اين رو مي توان گفت که وي محافظه کار بود و و بيشتر ئنباله روي راهي بود که ريچاردسن رفتهبود تا ساليوان تازه در دهمه سوم قرن بيستم که بتن مسلح به طور کامل در اروپا رواج يافته بود وي چنانچه که خودگفته است براي نخستين بار اين ماده را در يکي از خانه هايي کهساخت به کار برد دليل اين مطلب عدم کفايت رايت نبود بلکه تمايل و اراده شخصي وي بود .

 

اولگنا لويد رايت (همسر فرانک لويد رايت)

آن دسته از معماران اروپايي که رهبري نهضت نو را در آن قاره به عهده داشتند به سرعت معناي کارهاي رايت را يافتند به سال 1908 " کونو فرانکه "  استادي آلماني که جز برنامه مبادلات فرهنگي دو کشور آلمان و آمريکا در دانشگاه هاروارد زيبايي شناسي تدريس ميکرد رايت را ملاقات کرد و نتيجه اين ديدار کتاب قطوري در باره رايت به زبان آلماني شد . که به سال 1910 در آلمان منتشر شد کتاب کوچکتر ديگري از همين نويسنده به سال  چاپ شد که 1 تعداد فراواني از اين  کتاب به فروش رسيد و اين دو کتاب مقدمه آشنايي اروپائيان با کار رايت شد بي مناسبت نيسا که ياد آور شويم که کتاب نخستين به دليل جامع بودن خود تاکنون بي نظير مانده است .

دليل انکه رايت بيشتر از معماران هم دوره خود  بود چيست ؟ چرا ساختمانهاي وي حتي آنهايي که در دم واپسين ساخت بر معماري تاثير فوق العاده دارند پاسخ اين دو سوال چندان مشکل نيست  در ستيز با کهنه پرستي مشکل رايت در مقايسه با مشکلات دگر معمارن اروپايي کمتر بود  وي در ناحيه غرب مرکزي آمريکا زاده شد و وي در سايه حمايت شهري چون شيکاگو که مرکز رفيع ترين کارهاي آن زمان بود.

از آعاز توجه رايت معطوف مسئله اي شد که سراسر عمر مورد توجه وي بود ساختن خانه بعنوان ماوايي براي زندگي .


سنت عمومي امريکاييان در اين مورد متالهايي که " سالون " بوجود آورده بود و روح هنرمندانه اي ريچاردسن به خانه سازي داده بود در اختيار رايت قرار گرفت اما راز کار وي در اين است که در سنت خانه سازي امريکاييان عواملي را که براي اساس معماري آينده اهميت داشت باز شناخت و نسبت به اين عوامل اساسي بي تفاوت نماند بلکه به قدرت نبوغ خويش بر انها عوامل تازه تر افزود و انچه را که به وي رسيده بود وي پيشتر برد .   

هر چهل سال يکبار يا چيزي در اين حدود معماران مدرن خود را با مفاهيم وسبک هاي زيست محيطي در گير ميکنند رايت تلاش فراواني در اين زمينه کرد تا جايي که دريک سخنراني پنجاه و دو تعريف از معماري ارگانيک ارائه نمود آن را با تعابيري نظير پلان آزاد فضاي ازاد آزادي از قيد و بندها و در لحظات احساسي خود عشق ازاد معرفي ميکرد معماري ارگانيک خردگرا در قرن نوزدهم در ميان مهندسان ومعماران آرت نو مبلغان و طرفداراني داشت در قرن بيستم توسط معماراني نظير هوگو- هرينگ آلماني در لبه مدرنيسم جاي گرفت ولي هرگز تنوانست در سنت مدرن نفوذ کند به طوري که حتي انسان گراياني چون آلوار آلتو  سيستم ابراز گرايانه خود را تنها به عنوان عنصر کوچکي در زيبايي کلي کارهايشان حفظ نمود .

قوس ها فرم ها و موج هاي طبيعي به زير سيگاري ها دستگيرههاي در و در بعضي از مواقع  فرم هاي اکوستيکي که از لحاظ منطقي و اقتصادي قابل توجيه باشند محدود بود به طور کلي ذهنيت غالب يک ذهنيت جبرگرايانه بود .  

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 11 خرداد 1393 ساعت: 22:17 منتشر شده است
برچسب ها : ,,
نظرات(0)

تحقیق درباره بیماری تالاسمی

بازديد: 971

بیماری تالاسمی

            تالاسمی یك بیماری واحد نمی‌باشد، بلكه شامل گروهی ناهمگون از كم‌خونی‌های ارثی است كه مشخصه آن، اختلال در تولید زنجیره‌های گلوبین می‌باشد.     

مقدمه

تالاسمی یك واژه یونانی است كه از دو كلمه تالاسا Thalassa به معنی دریا و امی Emia به معنی خون گرفته شده است و به آن آنمی مدیترانه‌ای یا آنمی كولی و در فارسی كم‌خونی گفته می‌شود. اولین بار در سال ۱۹۲۵ یك متخصص اطفال به نام توماس كولی (Thomas Cooley) در شهر ریتروت آن را شناخت و به دیگران معرفی كرد.

تالاسمی یك بیماری واحد نمی‌باشد، بلكه شامل گروهی ناهمگون از كم‌خونی‌های ارثی است كه مشخصه آن، اختلال در تولید زنجیره‌های گلوبین می‌باشد. این بیماری به صورت شدید (ماژور) و خفیف (مینور) ظاهر می‌شود. امروزه مشخص شده كه انواع خفیف تالاسمی جزء شایع‌ترین اختلالات ژنتیكی در انسان می‌باشد.

اگر هر دو دوالدین دارای ژن معیوب باشند به صورت شدید یعنی ماژور (Major) و اگر یكی از والدین فقط ژن معیوب داشته باشد به صورت خفیف یعنی مینور (Minor) ظاهر می‌شود. تالاسمی برای كسانی كه نوع (مینور) را داشته باشند مشكل ایجاد نمی‌كند و آنها هم مثل افراد سالم می‌توانند زندگی كنند و فقط در موقع ازدواج باید خلی مراتب باشند. اما برعكس این بیماری حداكثر آزاد خود را به بیماران نوع ماژور می‌رساند.

كم‌خونی چیست؟

بعضی اشخاص مقدار هموگلوبین خونشان كم است، اینها دچار كم‌خونی هستند. كم‌خونی به انواع مختلفی وجود دارد. شایع‌ترین نوع آن كم‌خونی به علت كمبود آهن است. این حالت وقتی اتفاق می‌افتد كه شخص هموگلوبین كافی ندارد زیرا به اندازه كافی غذاهای حاوی آهن نمی‌خورد، تالاسمی ماژور یك نوع متفاوت كم‌خونی است. در اینجا هم كم‌خونی به علت نداشتن هموگلوبین كافی است، اما هیچ ربطی به آهن دریافتی از راه غذا ندارد، این بیماری یك اختلال خونی ارثی است.

تالاسمی مینور (خفیف)

اشخاص با خصیصه تلاسمی مینور دارای تالاسمی هستند ولی بیمار نیستند. این اشخاص مطلقاً سالم و طبیعی هستند، بعضی از آنها ممكن است كم‌خونی خفیف داشته باشند.

بیشتر كسانی كه حامل خصیصه تلاسمی هستند نمی‌دانند كه ناقل ژن تالاسمی مینور هستند. فقط وقتی از آن مطلع می‌شوند كه خونشان را آزمایش كنند و یا صاحب یك كودك مبتلا به تالاسمی ماژور شوند.

گلبولهای قرمز خون اشخاصی كا تالاسمی مینور دارند كوچكتر از حد معمول است.

در خون مبتلایان به خصیصه تالاسمی مینور همچنین از یك نوع هموگلوبین كه هموگلوبین A۲ نامیده می‌شود مختصری بیشتر از معمول وجود دارد. خصیصه تالاسمی مینور در موقع تولد وجود دارد كه در تمام طول زندگی باقی می‌ماند. ممكن است توسط والدین به كودكان منتقل شود، یعنی ارثی است.

داشتن تالاسمی مینور (خفیف) چه اهمیتی دارد؟

دانستن این‌كه خصیصه تالاسمی مینور دارید مهم است، زیرا گاهی ممكن است اشخاصی كه خصیصه تالاسمی مینور دارند صاحب فرزند مبتلا به تالاسمی ماژور شوند كه اختلال خونی شدیدی است.

چگونه می‌توان به داشتن خصیصه تالاسمی مینور پی برد؟

باید یك آزمایش خون مخصوص به عمل آورد. پزشكان می‌توانند با سنجش اندازه گلبول‌های قرمز و مقدار هموگلوبین A۲ خون این مطلب را دریابند.

تا لاسمی ماژور چیست؟

تالاسمی ماژور یك نوع كم‌خونی شدید ارثی است. كودكان مبتلا به تالاسمی ماژور نمی‌توانند به طور كافی هموگلوبین درست كنند. از این رو مغز استخوان آنها نمی‌تواند گلبول قرمز طبیعی به وجود آورد، گلبول قرمزی كه تولید می‌شود تقریباً خالی هستند.

كودكان مبتلا به تالاسمی ماژور در هنگام تولد طبیعی هستند، ولی بین سه ماهگی و هجده ماهگی دچار كمخونی می‌شوند، رنگشان پریده است، خوب نمی‌خوابند، نمی‌خواهند غذا بخورند و ممكن است دچار تهوع گردند. اگر كودكان مبتلا به تالاسمی ماژور درمان نشوند زندگی سختی خواهند داشت و معمولاً بین یكسالگی تا هشت سالگی چنانچه خون دریافت ننمایند، از بین می‌روند.

خصیصه تالاسمی چگونه از والدین به كودكان منتقل می‌شود؟

اجازه بدهید سه نوع زوج را مورد نظر قرار دهیم.

اگر هیچكدام از پدر و مادر حامل ژن تالاسمی نباشند، امكان انتقال خصیصه تالاسمی مینور یا تالاسمی ماژور به كودكان خود را ندارند. در این صورت همه فرزندانشان خون طبیعی خواهند داشت. به این شكل‌ها توجه كنید.

هیچ‌یك از فرزندان خصیصه تالاسمی مینور (ناقل) یا ماژور را نخواهند داشت.

گر یكی از والدین ناقل مینور باشد و دیگری حامل این ژن نباشد احتمال یك از دو (پنجاه درصد) وجود دارد كه فرزندان دارای ژن ناقل تالاسمی مینور شوند و به به همین دلیل هیچیك از آنان تالاسمی ماژور نخواهد شد. به شكل توجه كنید. هیچكدام از فرزندان تالاسمی ماژور نخواهند داشت.

در هر دو والدین حامل ژن تالاسمی مینور باشند فرزندانشان ممكن است تالاسمی مینور داشته باشند یا خونشان كاملاً طبیعی باشد و یا ممكن است مبتلا به تالاسمی ماژور شوند.

در هربار حاملگی یك‌چهارم (۲۵ درصد) شانس وجود دارد كه كودك دارای خون طبیعی باشد و دوچهارم (۵۰ درصد) احتمال دارد كه كودك دارای خصیصه تالاسمی متولد شود و یك چهارم (۲۵ درصد) احتمال دارد كه كودك تالاسمی ماژور داشته باشد.علایم و عوارضی كه تالاسمی در بیماران ایجاد می‌كنددر نوع ماژور تالاسمی (كم‌خونی شدید)، كودك كم‌خون است و این كم‌خونی باعث بزرگ شدن طحال و كبد و تغییر قیافه ظاهری او می‌شود. بنابراین به علت پایین آمدن دوام خون، بیمار مجبور است مداوم خون تزریق كند ودر اثر تزریق خون كه دارای مقادیر زیادی آهن است و در اثر خود بیماری كه باعث شكسته شدن هموگلوبین (گلبولهای قرمز) و آزاد شدن آهن می‌شود. میزان آهن خون افزایش یافته و در بافتهای عمده بدن چون به قلب، كبد، طحال و ... رسوب می‌كند و سبب ایجاد مشكلات دیگری می‌شود كه تنها به كمك آمپول دسفرال می‌توان از تجمع آهن جلوگیری كرد.

پس اگر در اثر عدم و یا سهل‌انگاری، تالاسمی به خانواده شما قدم گذاشت. هیچ جای فراری نیست. «تالاسمی» ماه‌ها و سال‌ها تا زمانی كه فرزندتان زنده است در خانه شماست و شما نباید فرزندتان را سرزنش كنید زیرا این شما بودید كه آن را در خو داشتید و به فرزندتان منتقل نمودید. اگر الان تالاسمی در خانه شما هست مواظب باشید كه دیگ فرزندی به دنیا نیاورید زیرا این بیماری همراه او به دنیا خواهد آمد و اگر هم هنوز با مشكل تالاسمی روبرو نیستید مراقب باشید كه هرگز دچار ان نشوید.

خصیصه تالاسمی در بعضی كشورها یافت می‌شود؟

اشخاص دارای تالاسمی مینور اگر مالاریا بگیرند احتمال مرگشان كمتر از دارای خصیصه تالاسمی مینور از مالاریا جان سالم به در می‌برند، درحالی كه اشخاص دیگر می‌مردند. آنها این خصیصه را به فرزندانشان منتقل می‌كردند، از این رو خصیصه تالاسمی مینور مزیت بزرگی بود و هرچه زمان گذشت در مناطق آلوده به مالاریای جهان شایع‌تر شد اما اكنون ما می‌توانیم مالاریا را درمان كنیم یا از آن پیشگیری نمائیم و دیگر خصیصه تالاسمی مینور یك مزیت نیست و اگر مالاریا ریشه‌كن شود این خصیصه از بین نمی‌رود.

شیوع تالاسمی در دنیا

مالاریا در بسیار از كشورها وجود داشته و اكنون تعداد نسبتاً زیادی از مردم آن ممالك خصیصه تالاسمی دارند، مثلاً در قبرس از هر هفت نفر ساكنین كشور یك نفر دارای خصیصه تلاسمی مینور است (هم بین قبرسی‌ها ترك‌زبان و هم بین قبرسی‌های یونانی زبان) و در یونان یك نفر از هر دوازده نفر دارای خصیصه تالاسمی مینور است.

در ایتالیا و در تمام خاور میانه و آسیا از جمله هندوستان، پاكستان، هنگ‌كنگ و ویتنام تعداد اشخاص با تالاسمی مینور بین یك نفر از پنجاه نفر تا یك نفر از ده نفر، بسته به منطقه تغییر می‌كند. در آفریقا و هند غربی تقریباً یك نفر از پنجاه نفر خصیصه تالاسمی دارد، در مردمانی كه اصلاً انگلیسی هستند یك نفر از هزار نفر دارای خصیصه تالاسمی هستند.

شیوع تالاسمی در ایران

كشور ما در منطقه معتدله شمالی كره زمین در مسیر كمبرند جهانی تالاسمی قرار دارد بنابراین بیماری تالاسمی در كنار دریاها، مردابها، رودخانه كه قبلاً كانون انتقال و انتشار مالاریا بوده‌اند بیشتر است. دلیل آن این است كه افراد ناقل دارنده (ژن مغلوب) تالاسمی در اپیدمی‌های مالاریا در طول زمان مصون مانده‌اند و بر تعدادشان افزوده شده، به همین واسطه در شمال و جنوب كشور از انتشار تالاسمی از بخش مركزی ایران بیشتر است.

تالاسمی در ایران حضور تأسف‌باری دارد و در حدود سی‌هزار نفر این بیماری را در خود دارند و هرساله به این تعداد نیز اضافه می‌شود.

تالاسمی در ابتدا چند ماه خود را پنهان می‌كند و بعد از مدتی مادران می‌بینند كه كودك آنها زد و ضعیف و ناآرام است و وقتی كه فرزند خود را به دكتر می‌برند بعد از آزمایش، دكتر به مادر خانواده می‌گوید تالاسمی هم همراه كودكش به دنیا آمده است، آنگاه است كه تالاسمی خود را معرفی می‌كند و هروفت متوجه شدید كه فرزند شما تالاسمی دارد به فكر چاره باشید اگر دیر بجنبید تالاسمی بلایی بر سر كودك شما می‌آورد كه تا سال‌ها متألم باشید.

كسانی كه در ایران تالاسمی با خود دارند به چهار گروه تقسیم می‌شوند:

گروه اول: مبتلایانی كه دسترسی به امكانات پزشكی و درمانی ندارند و از درمان صحیح یعنی تزریق خون و دسفرال محروم می‌باشند.

گروه دوم: بیمارانی كه به موقع بیماریشان تشخیص داده می‌شود و خون تزریق می‌نمایند اما دسفرال و سایر اقدامات درمانی استفاده نمی‌كنند.

گروه سوم: كسانی كه بیماریشان به موقع تشخیص داده می‌شود، تزریق مناسب خون همراه با روش‌های جانبی را به موقع دریافت می‌دارند و طول عمر قابل ملاحظه‌ای خواهند داشت.

گروه چهارم: بیمارانی كهدسترسی به پیوند مغز استخوان داشته‌اند، احتمال بهبودی آنان تا حدود زیادی میسر می‌باشد، امید است با اتكال به خداوند تبارك و تعالی در آینده‌ای نه‌چندان دور در اثر پیشرفت‌های علمی، تالاسمی هم مانند بیماریهای شایع دوران گذشته ریشه‌كن شود.

ضرورت پیشگیری و طرحهای پیش‌گیری از تالاسمی در جامعه

با توجه به جمعیت در حال رشد و افزایش روزافزون بیماران تالاسمی پیشگیری از زاد و ولد كودكان تالاسمی در سراسر كشور ضرورت دارد. تجربه نشان می‌دهد ما در درمان تالاسمی تا كنون موفق نبوده‌ایم. با توجه به شرایط اجتماعی نامطلوب حاكم بر تالاسمی نظیر بی‌سوادی والدین، عدم توجه والدین به تنظیم خانواده، افزایش زاد وولد یومید كودكان تالاسمی، ازدواج‌های خویشاوندی و تودرتوی فامیلی، پایگاه اقتصادی و فقط اجتماعی و فرهنگی اكثریت به اتفاق خانواده‌های تالاسمی، به این زودی در درمان آنها موفق نخواهیم شد. بنابراین در حال حاضر با وجود بستر مناسب شبكه بهداشتی كشور پیشگیری بهترین اقدام برای ریشه‌كنی تالاسمی است. در این كتاب بر تشریح ۴ روش پیش‌گیری پرداخته شده است.

روش اول: تنظیم خانواده

گشودن پایگاه اختصاصی بهداشت تنظیم خانواده در درمانهای تالاسمی سراسر كشور لازم است. اگر به شكل فعال استقرار یابد می‌تواند نقش اسای در تنظیم خانواده‌های تالاسمی داشته باشد و روی كاهش نرخ تولد كودك تالاسمیك تأثیر بگذارد.

اگر تنظیم خانواده به طور اعم در جامعه انجام شود، خودبخود از افزایش جمعیت می‌كاهد و به طور غیر مستقیم روی كنترل تالاسمی نیز مؤثر است.


مزایا:

ـ کاهش رشد جمعیت به طور اعم روی كاهش نرخ تولد كودك تالاسمی و سقط در خانواده‌های تالاسمیك موثر است.

ـ تنظیم خانواده به طور اختصاصی در درمانگاه‌های تالاسمی روی نرخ تولد كودك تالاسمیك تأثیر می‌گذارد.

- در شبكه بهداشتی كشور قابل انجام است.

- در كلیه نقاط كشور قابل اجراء است.

- با قوانین شرعی مغایرتی ندارد.

معایب:

ممانعت از زاد و ولد در خانواده‌ها تالاسمی به طور دلخواه.

روش دوم: تشخیص پیش از تولد، مطمئن‌ترین راه پیشگیری تالاسمی

یكی از بهترین روش‌های پیشگیری و براندازی و كنترل و ریشه‌كنی تالاسمی از راه دكولوژیك شناخته شده خود بیماری است. یعنی خروج و دفع جنین بیمار تالاسمی از بطن مادر قبل از پیدا كردن موجودیت انسان.


مزایا:

- به شیوع ناقلین ژن تالاسمی مینور افزوده نمی‌شود.

- ازادی فرد در انتخاب همسر حفظ می‌شود.

- عوارض اجتماعی كه بیماری تالاسمی مینور، كمین یك داغ مشخص بر پیشانی آدمی نقش بسته است از بین می‌رود.

معایب:

- نیاز به تكنولوژی و آزمایشگاه مجهز

- نیاز به متخصص كارآزموده

- مغایرت با قوانین شرعی كشورهای اسلامی و بعضی از مذاهب دیگر

- قابل اجراء نبودن در تمام نقاط كشور

- قابل انجام نبودن در شبكه بهداشتی مملكت

- هزینه بالا

- از دست رفتن جنین

- ۵/۰% در آزمایش پیش‌بینی شده است.

روش سوم: استفاده ازمهندسی ژنتیك در درمان جنین مبتلا به تالاسمی ماژور در داخل رحم است.

ابتدا باید بیمار دارای تالاسمی ماژور در داخل رحم تشخیص داده شود سپس سلولهای بنیادی كه از كبد جنین تازه سقط شده به دست آمده است به داخل بند ناف جنین مبتلا به تالاسمی ماژور در داخل رحم تزریق می‌شود این كار هنوز به شكل علمی درنیامده است در مراحل اولیه تحقیق قرار دارد و هنوز در حد تجربه قلمداد می‌شود.

روش چهارم: شناسایی ناقلین ژن بتا تالاسمی از طریق غربالگری در جمعیت داوطلب ازدواج و ممانعت از ازدواج دو ناقل ژن است.

شایع‌ترین تالاسمی در كشور ما نوع بتاتالاسمی است. بتا تالاسمی از معدود بیماریهای ارثی است كه وجود ژن را با آزمایشهای ساده هم می‌توان در ناقلین مورد شناسایی قرار دارد و با بررسی كامل والدین و سایر افراد خانواده از تولد مبتلایان پیشگیری و بیماری را كنترل كرد. پس از شناسایی كامل طرفین چنانچه هر دو دارای گن بتا تالاسمی مینور هستند راهنمایی می‌شوند كه ازدواج نكنند.

مزایا:

انجام مراحل آن با قوانین شرعی مطابقت دارد.

هزینه خیلی كمتری از روش ۲ و ۳ دارد.

وسایل آزمایشگاهی و متخصصین رده بالا كمتر احتیاج دارد.

در كلیه نقاط كشور قابل اجراست.

طرح در شبكه بهداشتی در حال اجرا است.

كم‌خونی فقر آهن به خصوص در خانم‌ها با این روش شناسایی و درمان می‌شود.

ممانعت از ازدواج دو ناقل ژن باعث می‌شود تا شیوع تالاسمی مینور در جامعه افزایش نیابد. اگرچه ممكن است روش ارزان و قابل قبولی باشد ولی در باط اگر هم‌آهنگ با سایر روشها نباشد مخرب است. آزردگی خاطر دو نفر داوطلب ازدواج و خانواده آنان به خصوص دختران كه حق انتخاب كردن ندارند.

تالاسمی ماژور را چگونه درمان كنیم؟

در حال حاضر دو درمان برای تالاسمی وجود دارد، یك درمان قدیمی و دیگری درمان با پیوند مغز استخوان، درمان قدیمی تشكیل شده است از

تزریق خون blood transfusion

طحال برداری Splenectomy

دسفرالDesfral treatment

تزریق مرتب (نگهدارنده) خون:

به محض قطعی شدن تشخیص تالاسمی ماژور، تزریق خون باید بدون تأخیر آغاز شود. تزریق خون باید براساس الگویی باشد كه بتوان هموگلوبین را در محدوده طبیعی حفظ نمود. اخیراً توصیه می‌شود كه هموگلوبین متوسط در حل gr/dl ۱۲ حفظ شود. با كمك این الگوی تزریق خون از هیپوكسی مزمن بافتها جلوگیری شده، پركاری جبرانی مغز استخوان كاهش می‌یابد. فعالیت بدنی و رشد بیمار نیز در حد طبیعی صورت می‌گیرد. ضمناً از مشكلات زیر نیز جلوگیری می‌شود:

۱) تغییرات ثانویه مغز استخوان

۲) افزایش حجم خون (به علت پركاری مغز استخوان) كه موجب فشار بر قلب می‌شود.

۳) بزرگ شدن و پركار شدن زودرس طحال بدلیل تخریب گلبولهای قرمز طبیعی كه به طحال می‌رسند.

۴) افزایش جذب آهن از دستگاه گوارش در افزایش بار آهن بیماران تالاسمی موثر است.

با بالا نگهداشتن سطح هموگلوبین متوسط بیمارانی كه طحالشان برداشته شده نیاز این بیماران به خون اندكی افزایش می‌یابد. ولی در بیمارانی كه طحال‌برداری شده‌اند اگر پركاری طحال وجود داشته باشد افزایش نیاز به خون چشمگیر است و فواید تزریق خون هموگلوبین بالا را افزون می‌نماید مگر اینكه طحال برداشته شود.

نوع خون تزریقی

هدف از تزریق خون به بیمار، رساندن گلبولهای قرمز با حداقل تعداد گلبولهای سفید و پلاسما به بیمار است. زیرا این دو عامل می‌توانند موجب پیدایش آنتی‌بادی و یا واكنش آلرژیك شوند.

فاصله زمانی بین دو تزریق خون

مقدار هموگلوبین قبل از تزریق خون برای حفظ هموگلوبین متوسط در حدل توصیه gr/dl ۱۲، به فاصله زمانی بین دو تزریق خون بستگی دارد. به طور معمول این فاصله زمانی در مراكز درمانی مختلف بین ۲ تا ۶ هفته است و بین حال عمومی و سلامت بیمارانی كه با فاله زمانی ۲ یا ۴ هفته خون تزریق می‌كنند تفاوتی مشاهده نشده است.

سطح هموگلوبین قبل از تزریق خون باید به‌اندازه‌ای باشد كه از پركاری مغز استخوان جلوگیری كند.

معمولاً هموگلوبین بین gr/dl ۱۰-۵/۹ مناسب است. اگرچه این امر به نوع جهش‌های تالاسمی، سن بیمار وجود یا عدم وجود طحال نیز بستگی دارد. سطح هموگلوبین بعد از تزریق نباید از gr/dl ۵/۱۵ بالاتر برود چون مقادیر بالاتر موجب افزایش غلظت خود، كاهش اكسیژن‌رسانی به بافت می‌شود. افزایش مقدار مصرف خون، تسریع تجمع آهن و دشواری كنترل آن را نیز باید به موارد فوق افزود.

رابطه میزان هموگلوبین قبل از تزریق خون لازم برای حفظ هموگلوبین متوسط در حد gr/dl۱۲ با فاصله زمانی بین دو تزریق خون میزان متوسط افت هموگلوبین تقریباً یك گرم در هفته است (مگر در بیماران با طحال پركار). بنابراین محاسبه هموگلوبین قبل از تزریق لازم برای حفظ سطح هموگلوبین متوسط در حد gr/dl برای یك فاصله زمانی معین بسیار آسان خواهد بود.

برای انتخاب فاصله زمانی مناسب بین دو تزریق خون به فاصله محل سكونتی بیمار تا مركز درمانی، شرایط مركز تزریق خون، صدمات روانی - اجتماعی ناشی از مراجعات مكرر به بیمارستان نیز باید توجد داشت.

اگر بعد از آزمایش هموگلوبین، هماتوكریت متوجه شدید كه مقدار آن پایین‌تر از ۱۰ است، فوراً به مركز انتقال خون مراجعه كنید.

 

هرچه دیرتر مراجعه كنید، بدن مجبور است از خونی كه استخوان‌ها می‌سازند تغذیه كند و خونسازی استخان‌ها باعث رشد ناهنجار استخوان‌های سر و صورت می‌شود و در آن هنگام تالاسمی، قیافه وحشتناك خود را نشان می‌دهد.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 11 خرداد 1393 ساعت: 6:17 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره کم خونی فقر آهن

بازديد: 1421

کم خونی فقر آهن

          کم خونی فقر آهن، اغلب طی یک معاینه طبی و از طریق یک آزمایش خون که میزان هموگلوبین و آهن خون را می سنجند آشکار می گردد.        

کم خونی فقر آهن چیست؟

شایعترین علت کم خونی ، فقر آهن می باشد. آهن جهت ساخت هموگلوبین لازم است.

آهن اکثراً درون هموگلوبین ذخیره می شود و حدود ۳۰ درصد از آهن نیز در فریتین و هموسیدرین مغز استخوان ، طحال و کبد ذخیره می گردد.

علت کم خونی فقر آهن چیست؟

کاهش آهن در رژیم غذایی:

آهن از رژیم غذایی جذب می گردد، هر چند فقط یک میلی گرم آهن از هر ۲۰-۱۰ میلی گرم آهن غذا جذب می شود. فردی که قادر به مصرف یک رژیم غنی از آهن نباشد ممکن است به درجاتی از آنمی فقر آهن مبتلا شود.

تغییرات بدنی:

هنگامی که بدن تحت تأثیر تغییرات ناگهانی نظیر رشد ناگهانی در بچه ها و بالغین یا در طی دوره شیردهی قرار می گیرد، نیازمند افزایش دریافت آهن و افزایش تولید سلول های قرمز خونی می باشد.

اختلالات مجاری گوارشی:

اختلال در جذب آهن بعد از برخی جراحی های دستگاه گوارش شایع است. قسمت اعظمی از آهن موجود در غذا توسط قسمت کوچکی از روده فوقانی جذب می گردد. هر اختلالی در دستگاه گوارش می تواند جذب آهن را تغییر داده و منجر به آنمی فقر آهن شود.

از دست دادن خون :

از دست دادن خون باعث کاهش آهن و در نتیجه کم خونی فقر آهن می شود . منبع از دست دادن خون شامل : خونریزی دستگاه گوارش، خونریزی ماهیانه یا صدمات می باشد.

علائم کم خونی فقر آهن چیست؟

علائم زیر شایعترین علائم کم خونی فقر آهن می باشند. هر چند هر فرد ممکن است علائم متفاوتی را تجربه نماید.

علائم عبارتند از:

۱) رنگ پریدگی غیر طبیعی یا کاهش رنگ پوست

۲) تحریک پذیری

۳) کاهش انرژی و خستگی زودرس

۴) زخم و تورم زبان

۵) تمایل به خوردن موادی نظیر خاک یا یخ ( یک حالت به نام سندرم پیکا )

علائم کم خونی فقر آهن ممکن است مشابه دیگر شرایط خونی یا مشکلات طبی باشد. همیشه جهت تشخیص با پزشک خود مشاوره نماید.

چگونه کم خونی فقر آهن تشخیص داده می شود؟

شک به کم خونی فقر آهن از طریق یک سری یافته های عمومی در یک شرح حال طبی کامل و معاینه فیزیکی حاصل می گردد. علائمی نظیر خستگی زودرس ، رنگ پریدگی غیر طبیعی پوست و افزایش ضربان قلب از یافته های عمومی می باشد.

کم خونی فقر آهن، اغلب طی یک معاینه طبی و از طریق یک آزمایش خون که میزان هموگلوبین و آهن خون را می سنجند آشکار می گردد. در کنار شرح کامل طبی و معاینه فیزیکی ، روش های تشخیصی کم خونی فقر آهن شامل موارد زیر می باشد:

آزمایش های تکمیلی خون

نمونه گیری از مغز استخوان

مغز استخوان از طریق آسپیراسیون (مکیدن)یا یک سوزن نمونه برداری تحت یک بی حسی موضعی خارج می گردد. در نمونه برداری آسپیراسیون یک نمونه مایع از مغز استخوان گرفته

می شود، اما در یک نمونه برداری سوزنی سلول های مغز استخوان گرفته می شوند ( مقداری از بافت مغز استخوان گرفته می شود ). این روش ها اغلب به صورت همزمان به کار می روند.

درمان کم خونی فقر آهن

ـ درمان اختصاصی فقر آهن که توسط پزشک شما تعین می شود براساس موارد زیر می باشد:

ـ سن، سلامت عمومی و شرح حال طبی

ـ شدت آنمی ( کم خونی )

ـ علت کم خونی

ـ تحمل شما برای داروها و روش های درمانی مختلف

ـ عقاید و انتخاب شما

درمان شامل:

رژیم غذایی غنی از آهن: منابع مناسب عبارتند از :

گوشت گوشت گاو ، گوشت بره، جگر و دیگر ارگان های گوشتی

ماکیان- مرغ، مرغابی، بوقلمون، جگر ( بخصوص گوشت تیره)

ماهی - صدف، میگو، ساردین ها و ماهی کولی

برگ سبز خانواده کلم نظیر گل کلم ، کلم پیچ، شلغم

سبزی ها نظیر نخود فرنگی ، لوبیا ، نخود خشک

نانی که خمیر آن به اندازه کافی ور آمده باشد.

نان سفید غنی از آهن ، برنج و حبوبات


مکمل های آهن:

مکمل های آهن را برای چند ماه تجویز می نمایند تا سطح آهن در خون افزایش یابد. مکمل آهن می تواندمنجر به تحریک معده و تغییر حرکات روده گردد و جهت افزایش میزان جذب آهن، باید با معده خالی یا همراه با آب پرتقال مصرف شود.

چگونه بدن آهن را جذب می نماید؟

آهن در بسیاری از مواد غذایی وجود دارد و از طریق معده جذب می شود. در طی روند جذب، اکسیژن با آهن ترکیب شده به پلاسمای خون وارد و به ترانسفرین منتقل می گردد. از این مرحله آهن و ترانسفرین در تولید هموگلوبین شرکت نموده و در کبد، طحال و مغز استخوان ذخیره گشته و براساس نیاز سلول های بدن مصرف می شود.

غذاهای حاوی مقادیر فراوان آهن

غذای غنی از آهن / میزان / محتوای آهن تقریبی براساس میلی گرم

صدف خوارکی / ۳ اونس / ۲/۱۳ میلی گرم

جگر گاو / ۳ اونس / ۵/۷ میلی گرم

آب میوه آلو / ۲/۱ لیوان / ۲/۵ میلی گرم

گوشت گاو / ۳ اونس / ۰/۳ میلی گرم

نخود / ۲/۱ لیوان / ۰/۳ میلی گرم

سبوس گندم / ۲/۱ لیوان / ۸/۲ میلی گرم

میگو / ۳ اونس / ۶/۲ میلی گرم

کشمش / ۲/۱ لیوان / ۵۵/۲ میلی گرم

ساردین / ۳ اونس / ۵/۲ میلی گرم

اسفناج / ۲/۱ لیوان / ۴/۲ میلی گرم

لوبیا / ۲/۱ لیوان / ۳/۲ میلی گرم

بوقلمون / ۳ اونس / ۰/۲ میلی گرم

آلو / ۲/۱ لیوان / ۹/۱ میلی گرم

کباب گوشت گاو / ۳ اونس / ۸/۱ میلی گرم

نخود سبز / ۲/۱ لیوان / ۵/۱ میلی گرم

بادام زمینی / ۲/۱ لیوان / ۵/۱ میلی گرم

سیب زمینی / ۱ عدد / ۱/۱ میلی گرم

لوبیا سبز / ۲/۱ لیوان / ۰/۱ میلی گرم

تخم مرغ / ۲/۱ عدد / ۰/۱ میلی گرم

كم خونی فقر آهن در دوران حاملگی

          متاسفانه اكثر خانمها بارداری را بدون ذخائر كافی آهن آغاز می كنند و بنابرین نیاز روز افزون به این عنصر بخصوص در سه ماهه دوم و سوم تامین نخواهد شد. اگر به مرحله ای برسید كه بدنتان آهن كافی برای ساخت هموگلوبین در اختیار نداشته باشد دچار كم خونی خواهید شد.      

 

                  

چرا بارداری باعث افزایش احتمال ابتلا به كم خونی می شود؟

در دوران بـارداری نیـاز بدن شـما به آهن به نحو شـگرفی افزایش می یابد. آهن برای تشكیل هموگلوبین (پروتئین موجود در گلبولهای قرمز كه كسیژن را به سایر سلولها می برد) ضروری است. در دوران بارداری میزان خون بدن شما رفته رفته تا ۵۰% حد طبیعی افزایش می یابد. برای اینكه هموگلوبین كافی برای این میزان حجم خون ساخته شود آهن اضافی لازم است. بدن شما مقداری آهن اضافی نیز برای جنین و جفت نیاز دارد.

متاسفانه اكثر خانمها بارداری را بدون ذخائر كافی آهن آغاز می كنند و بنابرین نیاز روز افزون به این عنصر بخصوص در سه ماهه دوم و سوم تامین نخواهد شد. اگر به مرحله ای برسید كه بدنتان آهن كافی برای ساخت هموگلوبین در اختیار نداشته باشد دچار كم خونی خواهید شد.

احتمال ایجاد كم خونی در شریطی نظیر تهوع و استفراغ صبحگاهی، پشت سر گذاشتن دو یا سه بارداری بدون فاصله، بارداری چند قلو، مصرف غذاهای فاقد آهن كافی، و خونریزی زیاد قاعدگی قبل از بارداری، افزایش می یابد.

به همین علت است كه میزان آهن مورد نیاز شما از ۱۸ میلی گرم در روز بالا رفته به ۲۷ میلی گرم در روز می رسد و از آنجایی كه تامین این میزان آهن از طریق رژیم غذایی مشكل است متخصصین توصیه می كنند كه خانمهای باردار روزانه ۳۰ میلی گرم عنصر آهن به عنوان دوز پیشگیری كننده دریافت دارند. بسیاری از مكمل های دوران بارداری حاوی این میزان آهن هستند.

فقر آهن شایعترین علت كم خونی است ولی تنها علت آن نیست. ممكن است در اثر عدم دریافت اسیدفولیك یا ویتامین B۱۲، از دست رفتن حجم وسیعی از خون، و یا در اثر بعضی بیماریهای خاص یا اختلالات ارثی نظیر "كم خونی سلول داسی شكل" نیز كم خونی به وجود آید. درمان كم خونی بستگی به علت ایجاد كننده آن دارد و مصرف آهن، درمان تمام انواع كم خونی ها نیست.

چطور می توانم بفهمم كه به كم خونی مبتلا شده ام؟

پزشك در اولین معاینه دوران بارداری با كمك آزمایشهای مختلف كم خونی را بررسی می كند. یكی از این آزمایشات (هماتوكریت) درصد گلبولهای قرمز را در پلاسما می‌سنجد. آزمایش دیگر (هموگلوبین) وزن هموگلوبین خون را می سنجد. با این حال با پیشرفت بارداری، احتمال ایجاد كم خونی افزایش می یابد. بنابراین در اواخر سه ماهه دوم یا اوایل سه ماهه سوم باید آزمایش تكرار شود. ممكن است به طور طبیعی هماتوكریت و هموگلوبین تا حدی در نیمه دوم بارداری افت كند. علت ین امر افزایش چشمگیر حجم خون و پلاسما (پلاسما بخش مایع خون است) با سرعتی بیش از افزایش گلبولهای قرمز است ولی این افت نباید شدید باشد.

كم خونی ممكن است بدون علامت باشد بخصوص در موارد خفیف. علائم كم خونی عبارتند از خستگی، تب و سرگیجه. (البته این علائم را بسیاری از خانمهای باردار تجربه می كنند خواه مبتلا به كم خونی باشند یا خیر). همچنین ممكن است شما متوجه رنگ پریدگی شوید (بخصوص در ناخنها، سطح درونی پلك ها و لب ها) و ضربان قلبتان تشدید شده و دچار تپش قلب، تنگی نفس و یا اختلال در تمركز حواس شوید. نهایتاً بعضی از مطالعات نشان داده اند كه بین كم خونی فقر آهن شدید و تمایل زیاد برای خوردن مواد غیر خوركی نظیر یخ، كاغذ و یا گِل (حالتی كه به نام ویار خوانده می شود) ارتباط شدیدی وجود دارد. اگر چنین ویاری دارید آنرا ندیده نگیرید و حتماَ به پزشك اطلاع دهید.

كم خونی را چطور باید درمان كرد؟

اگر آزمایش نشان دهد كه شما كم خون هستید پزشك برایتان روازنه مكمل محتوی ۶۰ تا ۱۲۰ میلی گرم آهن و یا حتی بیشتر تجویز می‌كند. برای آنكه آهن بهتر در روده جذب شود آهن را با شكم خالی بخورید و میزان كافی آب یا آب پرتقال بنوشید (ویتامین C جذب آهن را تشدید می كند) ولی همراه قرص محتوی آهن شیر ننوشید (كلسیم از جذب آهن جلو گیری می كند).

دقت كنید كه این دوز مربوط به عنصر آهن یا آهن خالص است. بعضی از مكمل ها به جای عنصر آهن یا علاوه بر آن میزان "سولفات آهن" موجود را می نویسند (یكی از املاح آهن). مكملی كه محتوی ۳۲۴ میلی گرم سولفات آهن باشد حدود ۶۰ میلی گرم آهن در اختیار بدن شما قرار می دهد. بعضی دیگر محتوی گلوكونات آهن هستند كه مصرف ۳۰۰ میلی گرم آن به جذب ۳۴ میلی گرم آهن می انجامد.

نكته بسیار مهم آن است كه بخاطر داشته باشید قرصهای محتوی هر نوع آهن را از دسترس كودكان دور نگهدارید. تعداد كودكانی كه همه ساله در اثر مصرف بیش از حد قرصهای آهن می میرند بیش از تعداد كودكانی است كه در اثر مسمومیت با سایر داروها می میرند. در حقیقت تنها یك قرص بالغین كافی است كه یك كودك را دچار مسمومیت داروئی سازد.


آیا مصرف زیاد آهن عوارض دارد؟

مصرف مقادیر زیاد آهن به صورت قرصهای مكمل می تواند موجب اختلالات گوارشی شود. در كثر موارد مصرف بیش از حد آهن منجر به یبوست می شود كه خود یكی از مشكلات دوران بارداری است. اگر شما از یبوست رنج می برید، آب آلو بنوشید زیرا سیستم گوارشی را به حالت طبیعی برمی‌گرداند (و خود یكی از منابع غنی آهن است). تهوع و به ندرت اسهال از سایر عوارض آهن محسوب می شوند. اگر مصرف آهن شما را دچار تهوع می كند سعی كنید هنگام خواب آنرا مصرف كنید.

اگر عوارض بیش از حد شما را می آزارد، با پزشك خود مشورت كنید. بری اجتناب از مشكلات گوارشی می توانید از دوز هی كم شروع كنید و رفته رفته میزان آن را بالا برده به حد مورد نیاز برسانید و یا دارو را در دوز هی منقسم مصرف كنید. در بعضی خانـم ها عـوارض دارو با مصـرف قرص هیی كه به آهستگی آهن را آزاد می كند كاهش می یابد. و بالاخره اگر مدفوع شما به رنگ سیاه درآمد نگران نشوید. این تغییر كاملاً طبیعی است.

كم خونی چه خطراتی بری سلامت من و كودك من دارد؟

كودك شما به خوبی می تـواند نیاز آهن خود را برطرف سـازد؛ او سهم خود را قبل از شما برداشت می كند. اگر شما در سه ماهه اول و دوم بارداری به كم خونی مبتلا باشید احتمال آنكه دچار زایمان زودرس شوید یا نوزادتان با وزن كم به دنیا آید بیشتر خواهد شد. بنابراین این امر را جدی بگیرید. اگر فقر آهن بسیار شدید باشد ذخائر آهن نوزاد هنگام تولد پائین خواهد بود و او را در دوران كودكی در معرض خطر كم خونی قرار خواهد داد.

كم خونی فقر آهن به سلامت شما نیز لطمه می زند. انرژی شما كاهش خواهد یافت و بدنتان نخواهد توانست بخوبی با عفونت مبارزه كند. در صورت ابتلا به كم خونی در اواخر بارداری، اگر هنگام زایمان دچار خونریزی شوید احتمال بروز مشكلات جدی بیشتر خواهد بود؛ ممكن است به سرگیجه، افزایش ضربان قلب یا علائم دیگر دچار شوید كه باعث شود یك یا دو روز اضافی در بیمارستان بمانید. حتی ممكن است نیاز به تزریق خون داشته باشید.

چگونه می‌توان از فقر آن پیشگیری كرد؟

ویتامین های دوران بارداری را به طور منظم مصرف كنید و از رژیم غذایی سالمی كه شامل مقادیر زیاد مواد غنی از آهن باشد پیروی كنید. گوشت قرمز بهترین منبع است. البته خورك مرغ و سایر گوشت ها و حتی صدف دریایی نیز سرشار از آن است.

احتیاط

برای برطرف ساختن نیاز خود به آهن از جگر استفاده نكنید. در دوران بارداری باید از مصرف جگر خودداری كرد. زیرا حاوی ویتامین A در حدی زیان آور است كه منجر به ناهنجاریهای مادرزادی می شود.

غذاهای غیرگوشتی حاوی آهن عبارتند از لوبیا، كشمش، خرما، آلو، انجیر، زردآلو، سیب‌زمینی (با پوست)، كلم بروكلی، چغندر، سبزیجات دارای برگهای سبز، نانهای سبوس دار، شیرۀ قند سیاه، و غلات غنی شده با آهن. به خاطر داشته باشید كه آهن موجود در منابع حیوانی (آهن به صورت Heme) خیلی راحت تر از آهن موجود در منابع غیرحیوانی جذب می شوند.


چه چیزی به جذب آهن در بدن كمك می كند؟

خوردن یا نوشیدن مواد سرشار از ویتامین C همزمان با مصرف قرص آهن یا مواد غذایی حاوی عنصر آهن كمك می كند كه جذب این ماده از منابع غیر حیوانی بالا رود. یك لیوان آب پرتقال یا آب گوجه فرنگی، یك مشت پُر توت فرنگی، فلفل شیرین، یا نصف یك عدد گریپ فروت داری میزان كافی ویتامین C بری جذب آهن خواهد بود. گوشت و ماهی (منابع آهن heme كه بهتر جذب میشود) نیز جذب این ماده از منابع غیر حیوانی را بالا می برند. بعنوان مثال قرار دادن یك قطعه گوشت گوساله در یك ظرف محتوی سبزیجات به جذب آهن سبزیجات كمك می كند.

چه عواملی با جذب آهن تداخل دارند؟

كلسیم با جذب آهن تداخل دارد. بنابرین اكر مكمل هی حاوی كلسیم و یا تركیبات ضد اسید حاوی كلسیم دریافت می كنید دقت كنید كه مصرف آنها با مصرف غذا هی غنی از آهن و یا قرص آهن همزمان نباشد. به همین دلیل نبید قرص آهن را با شیر مصرف كنید زیرا شیر سرشار از كلسیم است. شیر را در فاصله بین دو وعده غذا مصرف كنید. از آنجییكه پلی فنل موجود در چی و قهوه با جذب آهن موجود در مكمل ها و آهن منابع گیاهی تداخل دارد، نباید بطور همزمان مصرف شوند .

رژیم غذایی در کم خونی فقر آهن

          چاقی و اضافه وزن مسلماً با فشار خون بالا ارتباط دارد. شیوع این مشکل در افراد جوان دچار اضافه وزن دو برابر و در افراد مسن و چاق ۵۰ درصد بیشتر از افراد دارای وزن طبیعی است. در مردان به ازای هر ۱۰ درصد افزایش وزن، فشار خون ۶/۶ میلیمتر جیوه بالاتر میرود.    

برای جلوگیری از کم خونی ناشی از فقر آهن مواد ذیل توصیه میشود:

۱) استفاده از مواد غذایی صحیح و همچنین غنی از آهن مثل انواع گوشتها، سبزیهای سبز برگ و حبوبات.

۲) استفاده از مواد غذایی دارای ویتامین ث، انواع سبزیهای تازه، فلفل سبز، گوجه فرنگی، کلم، میوههای تازه بخصوص پرتقال، لیمو و سایر مرکبات همراه با غذا که سبب میشوند آهن بیشتر جذب شود.

۳) عدم استفاده از چای در فاصله ۲ تا ۳ ساعت قبل و بعد از غذا به ویژه غذاهای آهن دار.

۴) درمان آلودگیهای انگلی و محیطی.

۵) خودداری از مصرف نوشابههای شیرین و گازدار.

۶) محدود کردن مصرف غذاهای آماده و صنعتی و استفاده بیشتر از غذاهای تازه.

رژیم غذایی در فشارخون بالا

چاقی و اضافه وزن مسلماً با فشار خون بالا ارتباط دارد. شیوع این مشکل در افراد جوان دچار اضافه وزن دو برابر و در افراد مسن و چاق ۵۰ درصد بیشتر از افراد دارای وزن طبیعی است. در مردان به ازای هر ۱۰ درصد افزایش وزن، فشار خون ۶/۶ میلیمتر جیوه بالاتر میرود.

اکثر افراد مبتلا به پرفشاری علایمی ندارند، اما این مشکل میتواند سبب آسیب حاد یا مزمن به بخشهای مختلف بدن شود. در مغز این مشکل به مویرگهای خونی آسیب میرساند، در نتیجه سکته مغزی بروز میکند. در چشمها، پرفشاری سبب آسیب به مویرگهای خونی و بروز اختلال بینایی و در کلیهها نیز سبب نارسایی کلیه میشود. ممکن است علایمی از قبیل سردرد، دردهای قفسه سینه و تنگی نفس نیز بروز کند.

مواردی از پرفشاری که در حد مرزی هستند، اغلب بدون درمان باقی میمانند. درمان غیردارویی شامل: کاهش نمک در رژیم غذایی، ترک سیگار، انجام ورزش منظم و استفاده از روشهای شل کردن عضلات است. داروهای ضدفشار خون نیز ممکن است تجویز شوند.

چه غذاهایی مفید هستند؟

عموماً اعتقاد پزشکان بر این است که افراد دچار پرفشاری، نیاز به کاهش دریافت سدیم دارند. پتاسیم و کلسیم اضافی نیز می­تواند به کاهش فشارخون کمک کند.

موز، زردآلو، انجیر، گریپ فروت، هلو، انگور و آلو میوههایی سرشار از پتاسیم هستند و سیبزمینی، سیر، براکلی، کدو سبز، قارچ و گوجه فرنگی و سبزیها سرشار از پتاسیم هستند. حبوبات نیز از این نظر غنیاند.

میوهها و سبزیها دارای مقدار کم سدیم هستند و باید به وفور مصرف شوند. در مطالعات مقایسهای میان گیاه خواران با افراد غیرگیاهخوار، مشاهده شده است که متوسط فشارخون گیاه خواران کمتر است. یکی از علل این تفاوت را دریافت بیشتر پتاسیم در گیاه خواران دانستهاند.

مرکبات، توتها و سبزیهای دارای برگ سبز، منابع خوب ویتامین ث هستند. دریافت کم این ویتامین با پرفشاری ارتباط دارد. مصرف مکمل ویتامین ث در افراد دچار پرفشاری و همچنین افراد سالم سبب کاهش فشارخون میشود.

گوشت و مرغ طبخ شده بدون نمک برای افراد دچار پرفشاری توصیه میشود. برای معطر کردن گوشت میتوان از سبزیهای معطر، ادویهها و میوهها استفاده کرد. به عنوان مثال برای گوشت گوسفند از مرزنگوش و مریم گلی، برای مرغ از شوید و ترخون و برای جگر از پرتقال میتوان استفاده کرد.

ماهی تازه، منجمد یا کنسرو شده بدون آب نمک خوب هستند. میتوان ماهی را با برگ بو، شوید، فلفل قرمز و سیاه، ادویهها، مرکبات، سسهای خانگی بدون نمک و سایر سبزیها معطر کرد. ماهیهای حاوی اسیدهای چرب مفید از قبیل حلوا، قزلآلا و قباد چندین بار در هفته توصیه میشوند.

سبزیهای ریشهای مثل سیب زمینی، همچنین برنج، ماکارونی، رشتهها و حلیم بدون نمک و همچنین مواد نشاستهای دارای سدیم کم هستند و میتوان به عنوان پایهای برای وعده غذایی از آنها استفاده کرد.

دانه کنجد و سبزیهای برگ سبز، منابع کم سدیم و تامین کننده کلسیم هستند.

سیر نیز به کاهش فشارخون کمک میکند.

از چه غذاهایی باید پرهیز کرد؟

از سوسیس، کالباس، کنسرو گوشت، برگرها و سایر فرآوردههای گوشتی به علت دارا بودن مقادیر بالای سدیم باید پرهیز کرد. سبزیهای کنسرو شده در آب نمک، زیتون شور، چیپس و سایر تنقلات شور نیز نباید مصرف شوند.

ماهی دودی یا کنسرو شده و تن ماهی سرشار از سدیم هستند.

سسها، سوپها، قرصهای گوشت، کنسرو لوبیا و سایر غذاهای آماده مصرف میتواند سبب تشدید بیماری شود.

مصرف الکل با فشار بالا ارتباط داشته و میتواند سبب تشدید بیماری شود.

در طبخ به جای کره و روغن نباتی جامد بهتر است از روغن زیتون، سویا و کانولا استفاده کرد.

مواد حاوی کافئین از قبیل قهوه، چای، نوشابههای کولا و شکلات، سبب افزایش فشارخون میشوند و باید در حد اعتدال مصرف شوند.

چند نکته :

ـ کاهش وزن و حفظ وزن طبیعی از ارکان اساسی هر برنامه طراحی شده جهت مقابله با پرفشاری هستند.

ـ نیاز روزانه یک فرد بزرگسال به نمک یک دهم قاشق چایخوری است. مقادیر بیشتر نمک فقط در شرایط آب و هوایی گرم و یا در طول شیردهی لازم است. در این موارد یک قاشق چایخوری نمک کافی خواهد بود.

ـ برای کاهش فشارخون پیاده روی سریع ۳۰ تا ۴۵ دقیقه در روز و ۳ تا ۵ بار در هفته توصیه میشود.

 

ـ مصرف سیگار سبب تشدید پرفشاری شده بنابراین توصیه به ترک سیگار میشود.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 11 خرداد 1393 ساعت: 6:15 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,
نظرات(0)

تحقیق بیماری های ارثی استخوانها

بازديد: 609

بیماری های ارثی استخوانها

علم ژنیک قلب زیست شناسی می باشد و مهمترین رشته حیاتی را تشکیل می دهد که پیشرفت فوق العاده و غیر قابل تصوری در سالهای اخیر نموده است .

امروزه قریب به 1150بیماری ارثی شناخته شده است که در هیچ رشته پزشکی وسعت بیماریها بدین گونه نمی باشد .

شیوع بیماریهای ژنتیک و اختلالات مادر زادی 2 تا 5 درصد در تمام تولد های زنده را نشان می دهد این بیماریها تا حدود 30درصد پذیرش بیمارستانی و در حدود نیمی از مرگ ومیرهای کودکان را در کشور های پیشرفته بخود اختصاص داده است هنوز در بسیار ی از نقاط جهان هر سال 25 هزار کودک به جمع معلولان افزوده می شود و هر روز 40 هزار کودک زیر 5 سال جان می سپارند و در هر دقیقه 8 کودک به سبب بیماریهای قابل پیشگیری معلول می شوند این چنین است که جمعیت معلول جهان از 550 میلیون تن می گذرد .

وبه عبارت دیگر  در صد ساکنین کره خاکی با انواع ناتوانیها دست به گریبانند . رشته ژنتیک بیش ار 100 سال است که وارد رشته پزشکی شده است و ارزش خود را ثابت کرده است .

و ما امروزه به توسط معلومات و قوانین ژنتیکی روش انتشار و انتقال امراض ارثی وتا حدودی درمان و پیشگیری و پیشگوئی آنها را می شناسیم .

در کشور ایران هر سال 35  تا چهل هزار کودک عقب مانده ذهنی معلول عقب مانده جسمی آهسته گام ناسازگار با دشواری شنوایی بینایی گویایی و بسائی و غیره  بدنیا می آیند .

امروزه می توان بخوبی مبنای انتشار (ژنی یا کرو موزومی ) پدری یا مادر را شناخت بهمین ترتیب سرطانهای ارثی یا امراض عصبی و غیره رامی توان راحت تشخیص داد . پس پدر و مادر هم در ایجاد عوارض ژنتیکی مؤثر می باشند . زیادی سن مادر در مرگ و میر و ایجاد فرزندان ناهنجار بخوبی ثابت شده است زایمانهای دو قلو کاهش وزن جابجائی کرو موزومی قد کوتاه اختلال استخوانی پاهای پیچیده تنگی مری و کوتاه شدن اعضای بدن مثل دست و پا درمادران مسن شایع تر می باشد و امّا :

ایجاد مراکز مشاوره و درمانگاههای تخصصی مجانی فراهم کردن مراکز تحقیقات ژنتیکی با وسایل امروزی در کاهش افراد ناهنجار میتواند در این زمینه بسیار بسیار سودمند باشد .

.................... بیماریهای ارثی استخوانها .........................

اینگونه بیماریها ممکن است به تنهائی باشد یا همراه علائم دیگر همراه باشند پرتو نگاری آزمونهای آنزیمی و بیو شیمیایی  در تشخیص آنها اهمیت دارد که ما به طور خلاصه اختلالات استخوانی ارثی اختلال بافت ( اکتو درمی و مزان شیمی ) همراه است .

 کلیدو و کرانیال یا ( ترقوه ای جمجمه ای ) که در آن استخوانی شدن استخوانهای آهیانه نا چیز می باشند . جاندانه ها که در این بیماری اغلب بر آمدگی  استخوانی پیشانی موجود می باشد و به علاوه استخوان ترقوه وجود ندارد یا رشد آن ناقص است .

در این نوع بیماریها معمولاً سینه باریک و دنده ها کوتاه می باشند . و استخوانی شدن جناغ سینه کامل نمی باشد اختلال استخوانهای دست ( ارث بارز ) دارد.

استخوانهای خطی ............ این گونه بیماریها در طول استخوانهای بلند بیشتر مشاهده می گردد  و ارث بارز دارد علائم بیماری چنین می باشد .

سر بزرگ کدورت یا غلظت استخوانی در جمجمه قاعده فک  تحتانی و کاهش رشد سینوسهای صورت و کری و خمیدگی ستون فقرات (دیسپلازی اپیفیزی ) این بیماری ارث بارز اتوزومی دارد . اپی فیزهای مبتلا بر حسب وفور شامل شانه مچ پا زانوها مچ دست و آرنج می باشد و سر استخوانهای زیر ظاهر می گردد و تکه تکه و مسطح همراه ورم مفصلی مزاحم است .( نوع ماکوزیک که نهفته اتوزمی می باشد ) این بیماری با کوتاهی قد و کوتاهی دست و پاگردن موهای کم و کوتاهی استخوانها ی اندامها می باشد که در زانو ولگن شدیدتر است .

آکندرو پلازی = این بیماری با کوتاهی قد  نامتناسب همراه است ( تنه طبیعی دست و پا کوتاه ) که ارث بارز دارد . بیشتر موارد این بیماری مربوط به موتاسیون است .

قفسه سینه در بروز اینگونه بیماریها اغلب لوله ای شکل شانه ها ، پهن و ریشه بینی فرورفته پیشانی برجسته فک بالا کوچک و پایینی جلو آمده است . در ضمن خمیدگی ستون فقرات کاهش رشد پایه های مهره های خلفی سبب تنگی مجردی اعصاب تحتانی می شود .

دیس پلازی ( سینه خفگان آور ) ارث نهفته اتو زومی دارد که باعث مرگ زود رس می شود قضیه سینه به شکل ناقوس بوده و دنده ها کوچک می باشند و ارتفاع استخوان خاصره کم است انگشتان اضافی و گاهی شکاف کام ملاحضه می شود .

( مرض ایس وان کریولر ) یا دیس پلازی کند. رودرومال که این بیماری با کوتاهی اندام انگشتان اختلال ناخنی و دندان و موهای ناجور قفسه سینه باریک و نقایص مادرزاد مثل در رفتگی سر استخوان و دنده ها کوتاه همراه می باشد .

هیپوفس فاتازی = در پرتو نگاری علائم مشابه راشی تیسم دارد در نوع کشنده نقص استخوانی بصورت بید خوردگی تمام استخوانها کوتاهی پا و قامت است .

آکرواس تولیز = این بیماری دارای ارث بارز با رقت مهره های فقرات است در این نوع بیماریها استخوان زائی ناقص می باشد و 4 نوع اصلی دارد : همراه رقت استخوان و شکنندگی و کمانی شدن استخوانها سفیده چشم آبی رنگ و کاهش شنوایی در افراد می باشد و ارث بارز دارد و کثرت آن هزارم می باشد گاهی شلی مفاصل و شدت شکنندگی خود به خود در دروان بلوغ و کدورت دندانی وکمانی شدن استخوان ران و تغییر شکل استخوانهای پا دیده می شود که سبب مرگ می گردد.

( موکوپلی ساکاری روزها ) تعدادی  از بیماریهایی متابولیک با سر باری موکوپلی ساکاریدها و جود دارند که درجملگی آنها اختلال استخوانی دیده می شود و بصورت بازر  نهفته و وابسته به جنس منتقل می شوند که شش گانه می باشند مثل هور لریا گرگو ئیلیسم نشانگان  هورلر سان فی لیپو مورکیو نشانگان شی و مارتولامی می باشد که غیر از اختلالات استخوانی مهره ای اختلال چهره کدورت قرینه قامت کوتاه و خمیده عظم لثه و غیره در آنها ملاحضه می شود.

 آکندروژنز = یا اختلال غضروفی این یک بیماری مرگبار شیر خواران می باشد که بیماری به شکل سر بزرگ و بد شکل تأخیر تکامل اندامها شکم بزرگ چاق می باشد که دو نوع دیگر نیز ظاهر می گردد مثل اختلال غضروفی و کوتاهی کمر

 پایان : امروزه بهترین وسیله تشخیص بسیاری از بیماریها بررسی (DNA ) و ژنتیک مولکولی است .

مانند تشخیص فیبرزکیسه ای ( CF) میو گلبوبین یا عفو نتهای ویروسی و میکروبی .

ناقلان ژن افرادی هستند که ژن بیماری زا را بدون داشتن نشانه ای حمل می کنند که برخی از این افراد ممکن است علائم سبک عارضه را نشان بدهندکه باید با مشاوره ژنتیک برای حل دشواریها از بابت تشخیص بیماریها اقدام کنند .

باید با مشاوره ژنتیک ناهنجاریهای عصبی و روانی اسکلتی و امراض مزمن را به مطالعه و بررسی نشست تا ناخواسته سبب رواج بیماریهای مادرزادی نباشیم.

برای بیماریهای گردنی و ستون فقرات می توان نرمش بدن فیزیوتراپی سبک را انجام داد. اما برای کوتاهی دست و پا و گردن و انگشتان نمی شود کاری کرد که بهترین راه جلوگیری از ازدواج های فامیلی و آزمایش ژنتیک قبل از ازدواج می باشد.

 

منابع تحقیق از کتاب :

 

بیماریهای شایع ارثی و مادرزادی - تألیف : دکتر محمد علی مولوی انتشارات چهر

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 11 خرداد 1393 ساعت: 6:03 منتشر شده است
برچسب ها : ,,
نظرات(0)

تحقیق درباره بیماری سفیدک سطحی مو

بازديد: 463

بیماری سفیدک سطحی مو

عامل بیماری: Uncinula necator

مقدمه

سالها تصور می‌کردند که اصل و مبدا سفیدک حقیقی مو از آمریکا است ولی طبق بعضی از شواهد و مدارک موجود مبدا آن از سرزمین ژاپن است. ابتدا چنین به نظر می‌رسید که در اروپا این بیماری چندان مورد توجه واقع نمی‌شده است. بطور کلی این بیماری از لحاظ تاریخی یکی از قدیمی‌ترین بیماری قارچی است در اواخر قرن گذشته شدیدا به تاکستانهای فرانسه حمله کرده است.

تاریخچه پیدایش بیماری در ایران

در ایران برای اولین بار در فاصله سالهای 1251-1250 این بیماری در ارومیه دیده شده است. همچنین طبق اطلاعات کسب شده ابتدا در نواحی مرکزی ارومیه بروز کرده و بعدا به سایر نقاط شمالی و غربی و جنوبی و بعضی نقاط دیگر سرایت کرده است.

Mildew اين بيماري درنقاط مختلف ايران به نامهاي سياه بود (در اصفهان)،آق(در اروميه)چور(در مراغه)، قاريا (در قزوين) وباد زدگي(در شهريار) ناميده مي شود. سفيدك سطحي مو دراواسط قرن نوزدهم وارد اروپاي غربي شد وكم كم در تمام قاره منتشر گرديد. عامل بيماري به افتخارTucker ، باغبان انگليسي كه اولين بار در سال 1845 متوجه بيماري شد Oidium tuekeri  Berk نامگذاري شد. در سال 1847 براي اولين بار بيماري در فرانسه مشاهده شد وخسارت شديد به موستانها وفرآورده هاي آن وارد گرديد. گزارش معتبري درباره اولين گزارش ومحل بروز بيماري درايران ديده نشد. بنا به مطالعات به عمل آمده بيماري سفيدك سطحي مو اولين بار بين سالهاي 51ـ1250 در اروميه بوسيله حسنعلي نواب ديده شده است ـ وامروز در تمام نقاط موخيز كشور به ويژه در موكاريهاي آذربايجان شرقي وغربي، خراسان، اطراف تهران ، زنجان، اراك ،قزوين ، اصفهان ، فارس ، گلپايگان، باختران ، خرم آباد لرستان ومحلات شيوع دارد وخسارت هنگفتي را باعث مي شود خسارت بيماري در مناطق با شرايط مناسب آب وهوائي مخصوصاً روي ارقام حساس بسيار شديد است. بطوريكه گاهي يك خوشه سالم نيز روي اين بوته هاي مو نمي توان مشاهده كرد و 100%‌محصول غير قابل فروش واستفاده مي شود.

مناطق انتشار در ایران

در ایران بیماری سفیدک مو در نقاط آذربایجان ، خراسان و اطراف تهران ، زنجان ، اراک ، قزوین ، اصفهان ، ارومیه ، فارس ، کاشان ، کرمانشاه ، گلپایگان ، خرم آباد ، محلات و بطور کلی در کلیه استانهای ایران در تمام نقاط انگورخیز ایران به چشم می‌خورد.


عامل بیماری

عامل بیماری سطحی مو قارچی است از رده آسکوسیت‌ها و از خانواده Erysiphaceae. رشته‌های میسلیومی این قارچ دارای رشد سطحی بوده و بوسیله هوستوریوم یا لکه‌هایی به داخل سلولهای اپیدرمی و کوتیکول نفوذ می‌نماید. بر روی توده‌های متراکم میسلیوم پایه‌های کنیدیوفور تشکیل می‌گردد که در انتهای آن زنجیری از کنیدی‌ها قرار می‌گیرند. کنیدی‌ها بی‌رنگ ، تخم‌مرغی کشیده بدون جدار عرضی است. پریتسیوم یا اندام جنسی قارچ در اواخر فصل به ندرت روی برگها و یا ساقه تشکیل می‌گردد. در داخل هر پریتسیوم چند آسک و هر آسک محتوی هشت آسکوسپور می‌باشد.

زیست شناسی

قارچ عامل سفیدک سطحی مو زمستان را به صورت میسلیوم در داخل جوانه‌ها به سر می‌برد. در اول بهار رشد نموده کنیدی و کیندیوفور ایجاد می‌نماید و بدین وسیله بیماری از سالی به سال دیگر انتشار می‌یابد. کنیدی‌ها نیز ممکن است در زمستان زنده باقی بمانند و موجب انتقال بیماری در سال آینده شوند. بعضی از محققین معتقدند که آلودگی اولیه سفیدک سطحی در اوایل بوسیله آسکوسپورهایی که از داخل پریتسیوم‌های موجود روی برگهای افتاده آزاد می‌شوند بوجود می‌آیند احتمالا در ایران پریتسیوم در انتقال بیماری از سالی به سال دیگر نقشی ندارد.

زیرا این اندام‌ها به ندرت فقط در ارومیه ، کاشان ، کرج ، مراغه ، تهران و آن هم به تعداد کم دیده شده است و با توجه به این که سفیدک در تمام مناطق موکاری کشور شیوع دارد به احتمال زیاد انتشار آن توسط میسلیوم و یا احتمالا کنیدی صورت می‌گیرد. درجه حرارت پایین تر از 5 درجه سانتیگراد برای رشد سفیدک مناسب نیست و از 30 درجه سانتیگراد به بالا هم قارچ از رشد باز می‌ایستد.

علایم بیماری:

علایم  بیماری سفیدک حقیقی در روی همه ی اندامهای هوایی جوان  ظاهر می گردد.

علایم این  ابتدا  به  صورت  لکه های  سفید در سطح  فوقانی  برگ ظاهر می شود و سپس روی آنها کنیدیوفورهای قارچ به صورت پودر یا پوشش آردی ظاهر می گردند . اگر بیماری تشدید یابد سطح تحتانی برگها نیز ممکن است  به  سمت  بالا  لوله  شود .

برگهای آلوده در تابستان قهوه ا ی شده زودتر از  پائیز  خزان  می کنند. علائم  بیماری درون  سر  شاخه های  جوان  نیز  به  صورت  لکه های  سفید     ظاهر   می گردند. در پائیز لکه ها به رنگ قهوه ای مایل به سیاه در می آیند.

قارچ  روی  غوره ها  را  به  صورت  پودر  سفید رنگی  می پوشاند. حبه ها   ترش و نارس باقی می مانند .در  حبه های  رسیده  تر آن  قسمت  از  پوست  حبه  که  آلوده به بیماری است  رشد  نمی کند  ولی  در  اثر رشد  مداوم  قسمت  سالم  حبه  ترک  خورده و دانه آن نمایان می گردد.

دوره بيماري :

قارچ عامل سفيدك سطحي مو زمستان را بصورت ميسيليوم در داخل جوانه ها يا كليستوتس روي اندام آلوده طي كند، كنيديها نيز ممكن است در زمستان زنده باقي بمانند و موجب انتقال بيماري در سال آينده شوند. بعضي از محققان معتقدند كه آلودگي اوليه سفيدك سطحي در اوايل مي تواند بوسيله آسكوسپور نيز بوجود آيد.

احتمالاً در ايران كليستوتس در انتقال بيماري از سالي به سال ديگر نقشي ندارد. زيرا اين اندام بندرت فقط در رضائيه ، كاشان ، كرج ، مراغه و تهران و به تعداد كم ديده شده با توجه به اينكه سفيدك در تمام مناطق موكاري كشور شيوع دارد به احتمال زياد انتشار آن توسط ميسليوم و يا كنيدي مخصوصاً در مناطق گرم صورت مي گيرد. كلني قارچ در پايين تر از 6 درجه سانتيگراد رشد نمي كند و در 36 درجه سانتيگراد در مدت 10 ساعت از بين مي رود. در سال 1371 فرم جنسي قارچ در موكاريهاي استان فارس نيز توسط بني هاشمي و پروين گزارش شده است، قارچ در 0C  40 سريعا از بين مي رود.

در نواحي گرم جنوبي كشور بيماري سفيدك سطحي مو خسارت زيادي وارد نمي كند. در نواحي مركزي و شمال غربي تاكستان هايي كه بر روي تپه ها و نقاط مرتفع سرد قرار دارند ، بيماري سفيدك در آنها كمتر از بوستانهايي است كه در دشت يا نقاط پست قرار دارند.

معلوم شده كه سرماي سخت زمستان مانع ظهور سفيدك نمي شود . در سال 1331 در قريه تينا، دهكده اي در شرق خراسان سرماي زمستان بقدري شديد بود كه شاخه هاي مو و پايه هاي آن در اثر يخبندان گزند فراوان ديد با اين وجود در تابستان سال بعد سفيدك تقريباً با همان شدت سالهاي گذشته در بوستان ها شيوع داشت.

آب آزاد باعث كاهش جوانه زدن كنيديها و همچنين توليد آنها مي گردد. باران مي تواند با شستن كنيديها و بعضي از ميسليومها باعث شدت بيماري شود. رطوبت نسبي هوا بين 40 تا 100% براي جوانه زدن كنيديها كافي است و حتي در رطوبت نسبي 20% نيز كنيديها قادر به جوانه زدن مي باشد. رطوبت نسبي هوا بيشتر در توليد كنيديها مؤثر است تا جوانه زدن آنها. آفتاب تابان از جوانه زدن كنيديها جلوگيري مي كند.

آفتاب باعث جلوگيري از تندش كنيدي و كاهش شدت بيماري مي گردد. در موستان انگور ياقوتي سعيد آباد شهريار مشاهده شده كه خوشه هاي مو پايه كوتاه و خوابيده روي پسته خسارت شديد از سفيدك سطحي مو ديده ولي خوشه هايي كه در معرض تابش نور قرار گرفته بودند بيماري بسيار كم بوده است.

نشانه هاي بيماري

:علائم بيماري روي قسمتهاي هوائي درخت يعني شاخه، برگ، گل، حبه وسرشاخه هاي جوان ديده مي شود. ولي بارزترين بيماري روي خوشه ديده مي شود وبيشترين خسارت هم در اثرآلودگي خوشه ها ناشي مي شود. روي سطح حبه هاي آلوده علائم به راحتي قابل تشخيص است. پوشش سفيد متمايل به خاكستري (بور) روي حبه ها مخصوصاً در اطراف دمگاه آنها كه توده هاي ميسليوم ،كنيديوفورها وكنيديهاي قارچ عامل بيماري است، بوجود مي آيد .زير پوشش مذكور در سطح پوست حبه ها، لكه هاي نكروتيك ديده مي شود كه رنگ آنها قهوه اي متمايل به تيره است. صدمه قارچ به پوست ونكروز شدن آنها باعث تركيدگي حبه ها شده وراه نفوذ قارچهاي ديگر را فراهم مي سازد. حمله بيماري به دانه ها در اوايل تشكيل باعث ريزش زياد از حد حبه ها ي تازه تشكيل شده مي شود وخوشه ها تنك مي گردد. آلودگي خوشه ها موجب ريزش ، كثيف شدن وتركيدگي حبه ها شده وگاهي همراه با پوسيدگي وترشيدگي مي باشد.

روي برگها ابتدا لكه هاي پودري به رنگ سفيد كثيف ظاهر مي شود كه گاهي در آغاز بسيار كوچك است وتشخيص آن مشكل است سپس بتدريج اين لكه ها بزرگتر ورنگشان متمايل به خاكستري شده ومشهود مي گردد. پريدرم برگ در محل لكه ها رنگ متمايل به قهوه اي پيدا كرده وگاهي پهنك برگها ي آلوده توأم با چين خوردگي ويا تورم مختصر مي گردد.

علائم روي سرشاخه ها نيز شبيه لكه هاي برگ است وباعث پيدايش لكه هاي نكروتيك شده وقهوه اي كم رنگ مي شود. روي شاخه هاي 1تا 2 ساله لكه هاي قهوه اي پررنگ مخصوصاً در پائيز وزمستان ديده مي شود. در شرايطي كه بيماري شديد وشرايط محيطي مساعد باشد سرشاخه هاي آلوده از يك پوشش سفيد پوشيده شده، خميدگي پيدا كرده وسرعصايي مي شود.

بیولوژی:

فرم جنسی پاتوژن یک آسکومیست و فرم غیر جنسی یک دئوترومیست است. پاتوژن بصورت میسلیوم روی شاخه ها و همچنین بصورت اندامهای جنسی(کلیستوتسیوم) در برگ های ریخته شده پای درختان زمستان گذرانی می کنند. در فصل بهار آلودگی توسط میسلیوم شروع می شود.


مبارزه:

1ـ مبارزه زراعي :

 مبارزه زراعي عبارت است از انتخاب پايه هاي مقاوم به بيماري همانطور كه قبلاً گفته شد گونه هاي آمريكائي به اين بيماري نسبتاً مقاوم بوده و به ندرت آثار بيماري را نشان مي دهند. بنابراين مي توان با استفاده از اين گونه ها و واريته هاي مشتق از آنها كاملاً از بيماري جلوگيري كرد.

امروزه در بيشتر سازمانهاي كشاورزي آمريكا و فرانسه مشغول ايجاد و تهيه گونه هاي هيبريد مقاوم به اين بيماري هستند و تاكنون قدمهاي مؤثري در اين راه برداشته شده است. عمليات كشاورزي در كنترل سفيد حقيقي بسيار قابل توجه مي باشد. بيماري سفيدك سطحي مو در نقاط سايه دار و مرطوب تاكستان شدت بيشتري دارد. بنابراين براي جلوگيري از آلودگي و محافظت درختان و جوانه هاي در حال رشد مو مي بايستي مو را با فاصله مناسب بكاريم، آنها را مرتب هرس كنيم و حتي الامكان روي داربست نگهداريم تا آفتاب به تمام قسمتهاي درخت برسند و هوا در بين شاخه ها جريان داشته باشد تا رطوبت كم شود.


2ـ مبارزه شيميايي :

گوگرد از قديمي ترين فرآورده هاييست كه براي كنترل و مبارزه سفيدك سطحي ميوه مصرف داشته و هنوز هم به لحاظ اثرات خوب و نيز قيمت ارزان آن بمقدار وسيع در موستان ها مصرف مي شود. گوگرد هم اثر جلوگيري كنندگي و هم خاصيت معالجه كنندگي دارد و بيشتر بصورت گل گوگرد و يا پودر وتابل  مصرف مي شود. در نواحي خشك و نيز در موستانهائيكه بوته هاي موردي پسته افتاده است گرد پاشي توصيه مي شود ولي در نواحي كه در فصل رشد گياه باران زياد مي بارد و يا درخت مو روي درخت داربست نگهداري مي گردد و محلول پاشي و يا پودر وتابل بهتر است . زيرا اولاً تمام اندامها و قسمتهاي درخت آغشته به سم مي شود و ثانياً خواص آن تا مدت زياد دوام دارد. اثر قارچ كشي گوگرد بطور عمده مربوط به مرحله تصعيد آنست و تركيبات حاصله از تصعيد گوگرد بستگي به شكل گوگرد (گرد ـ پودر وتابل و اندازه ذرات) و نيز عوامل جوي بخصوص حرارت و رطوبت دارد. گوگرد بين 25 تا 30 درجه سانتيگراد بهترين نتيجه از نظر خاصيت قارچ كش دارد و در كمتر از 18 درجه سانتيگراد مؤثر واقع نمي شود. بالاتر از 0C 30 ممكن است ايجاد گياه سوزي كند. مصرف گوگرد در هواي 35 درجه حرارت بالاتر توصيه نمي شود.

براي حصول نتيجه رضايت بخش و كنترل مطلوب بيماري سفيدك سطحي مو، بايد موستانها را 3 تا 4 بار با گل گوگرد گردپاشي و يا با گوگردهاي وتابل به شرح زير محلول پاشي كرد.

دفعه اول: وقتي كه شاخه هاي تازه روئيده در بهار 3 تا 4 برگ روي آن ظاهر شده است در اين نوبت در هر هكتار موستان بطور متوسط 20ـ15 كيلوگرم گل گوگرد مصرف مي شود.

دفعه دوم: همزمان است با موقعي كه درخت مو در حال گل دهي است و سنبله هاي آن كاملاً ظاهر شده اند در اين مرحله 30 كيلوگرم در هر هكتار گل گوگرد كافي است.

دفعه سوم: موقعي كه خوشه ها كاملاً از گل در آمده و حبه هاي تازه تشكيل شده به اندازه ماش و نخود مي باشد در اين مرحله 45 كيلوگرم گل گوگرد در هر هكتار پاشيده مي شود.

در مناطق و يا سالهائيكه بيماري شدت زياد داشته باشد مي توان موستان را براي بار چهارم به فاصله 15 تا 20 روز بعد از مرحله سوم سمپاشي كرد.

توجه :

اول اينكه مقدار گل گوگرد بر حسب تراكم درخت در در واحد سطح و نيز حجم آنها فرق مي كند و مقادير توصيه شده در حد متعارف است بديهي است در موستانهائيكه درختان آنها بيش از حد متعارف و مسن باشد مقدار گل گوگرد در هر مرحله تا 10 كيلوگرم افزايش مي يابد.

 دوم اينكه در نواحي مرطوب و پرباران بهتر است از گوگرد وتابل استفاده گردد، گوگرد وتابل با غلظت 2 تا3 در هزار با آب مصرف مي شود. محلول پاشي اول و دوم بهتر است با غلظت 2 در هزار و دفعه سوم و يا چهارم با غلظت 3 در هزار سمپاشي شود، نكته سوم اينكه موقع سمپاشي دقت شود تمام قسمتهاي درخت كاملاً با محلول سمي آغشته گردد و نكته چهارم اينكه مطالعات به عمل آمده در آذربايجان نشان مي دهد كه كارائي گل گوگرد و گوگرد آسيابي فرق معني داري با يكديگر ندارند. علاوه بر گوگرد ، تركيبات نسبي و چند قارچ كش آلي مانند: دينوكاپ ( كاراتان)، بنوميل و تري آديمفون نيز براي كنترل بيماري سفيدك سطحي  مصرف مي شود و نتايج خوبي هم داده است. قارچكشهاي آلي مذكور در طيف وسيعتري از درجه حرارت نسبت به گوگرد خاصيت قارچ كشي داشته و به غير از دينوكارپ ، خاصيت گياه سوزي آنها كمتر است ولي مصرف مكرر آنها مي تواند ، در قارچ عامل بيماري مقاومت به وجود آورد.

مبارزه شیمیایی

 

شدت خسارتی که به وسیله بیماری سفیدک مو بوجود می‌آید موجب شده است که یک سلسله تحقیقات موثر دامنه‌داری از نظر مبارزه عملی و اطمینان‌بخش انجام می‌گیرد. برای این کار از ترکیبات و مواد شیمیایی مختلفی استفاده به عمل آمده است که می‌توان به گوگرد ، الوزال ، کاراتان اشاره کرد.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 11 خرداد 1393 ساعت: 6:00 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,
نظرات(0)

تحقیق در مورد بیماری کزاز

بازديد: 1361

بيماري کزاز

کزاز بيماري است عفوني مشترک بين انسان و دامها که معمولاً بصورت تک تک و پراکنده ديده مي شود . بعلت آلوده بودن وسائل جراحي نيز ممکن است چند تن در بخش جراحي بدان دچار گردند . اين بيماري متأسفانه در کشور عزيز ما زياد ديده مي شود .

کزاز ميکروب خاصي است که در انتهاي آن اسپور وجود دارد ( سنجاق مانند ) در محيط خارج مقاومت زيادي از خون نشان مي دهد و اسپوري توليد مي کند که مقاومتش خيلي زيادتر است . اثرات ميکرب بواسطه سم بسيار قوي است که ترشح مي کند و از راه لنف ، خون بمراکز عصبي ميرود . با سم ميکرب کزاز توانسته اند علائم بيماري را توليد کنند . ميکرب کزاز در خاک ، مدفوع اسب و گاو و آب و گرد و خاک وجود دارد .

مطلب مهم اينکه ابتلاء به کزاز ايمني کاملي ايجاد نمي کند لذا بهترين وسيله براي جلوگيري از آن واکسيناسيون مي باشد . از سوي ديگر سرم ضد کزاز براي پيشگيري سودمند است ولي براي درمان بويژه پس از بروز نشانه هاي بيماري ندارد .

«نشانه هاي کزاز»

دوران پنهاني متوسط بيماري ۸-۷ روز است هر قدر دوران نهفتگي کوتاهتر باشد عاقبت بيماري خطرناکتر است گاهي در مرحله ي نهائي چرک زخم کم شده و سوزش و انقباض عضلاني ظاهر مي شود . امکان ابتلاء مجدد در غياب واکسيناسيون وجود دارد و هر اندازه فاصله بين شروع و انقباض عمومي حاصل از سم بيشتر باشد پيش آگهي بهتر است .

اولين نشانه ي کزاز دشواري بلع و کليد شدن دهان است . بيمار خيلي بزحمت دهان خود را باز مي کند عضلاتي که براي جويدن بکار ميرود در موقع انقباض دردناک و سفت هستند سپس انقباض در عضلات گردن ، صورت و ستون فقرات و شکم و غيره فرا مي رسد ( انقباض عمومي ) .

انقباض عضلات صورت ، شکل مخصوصي به مبتلا مي دهد و مانند اين است که بيمار خنده بي نمکي به لب دارد ( خنده شيطان ) در حالت حمله عضلات جونده منقبض شده و بواسطه گرفتاري ماهيچه هاي ستون فقرات بدن بعقب خم مي شود ( نظير کمان ) يعني سطح اتکاء تنها پشت سر و پاشنه ها مي باشد . هر گاه انقباض عضلات يک طرف بدن زياد شود بدن بهمان طرف خم مي شود و اگر تمام عضلات بدن بطور يکنواخت دچار شده باشند تمام بدن کشيده و بشکل خبردار در مي ايد . در شيرخواران و افراد خيلي پير کزاز خطرناک است .

انقباض عضلات عمومي بصوت حمله اي ظاهر مي شود يعني در اثر تحريک بيمار با روشنائي و صدا ، تزريق و يا لمس بدن ، جمع شدن عمومي بدن فرا ميرسد ، فکها سخت بهم فشرده شده و ساير عضلات نيز سفت مي شوند . انقباض عضلات حنجره و شکم و ديافراگم وعضلات تنفسي باعث خفگي مي شود . اگر انقباض ماهيچه هاي تنفس طولاني باشد موجب کبودي رنگ مي گردد . حملات انقباضي بيمار را فرسوده و خسته مي کند . کليد شدن دهان سبب تشنگي ، اتلاف شديد انرژي ، عرق ( دفع الکتروليتها ) آسيب ماهيچه ها ( پارگي ) و گرسنگي ميشود .

تب در ابتداي بيماري درحدود ۳۸ درجه بوده و بتدريج بالا ميرود به ۴۰ و بالاتر ميرسد . نبض سريع نيست تعداد تنفس درخارج از حملات تند است و اگر به ۴۰ بار در دقيقه برسد تقريباً وقوع مرگ حتمي است .

در کزاز تعريق فراوان وجود دارد ، فشار خون پائين و بي خوابي وجود دارد . گاه بيماري شدت مي يابد و بيمار در عرض ۳-۲ روز در حالت سکته قلبي يا خفگي يا وارد شدن مواد غذائي در ششها تلف مي شود و يا برعکس در عرض چند هفته انقباض عضلاني تخفيف يافته بهبودي حاصل مي گردد .

انواع خيلي سخت و سبک بيماري هم وجود دارد . فلج يک پا و يا دو پا و فلج صورت و چشم به تنهائي ديده مي شود . اگر فاصله بين اولين علامت کزاز با شروع انقباض عمومي ماهيچه ها کمتر از ۴۸ ساعت باشد بيماري خيلي جدي و بدخيم مي باشد .

« پيشگيري »

اسپور کلستريديوم تتاني از راه خراش کوچک و بزرگ و زخم و شکستگي ها و غيره وارد بدن مي شود ، اگر شرايط رشد و افزوني آن فراهم باشد سم ترواش مي کند و اين سم راهي مراکز عصبي مي شود ، بنابراين قبل و بعد از وارد شدن باسيل در بدن مي توان پيش گيري لازم را انجام داد .

دادن آنتي بيوتيک ،‌ ضدعفوني کردن و رعايت پاکيزگي زخم نيز از رشد احتمالي و تراوش سم جلوگيري مي کند ، باسيل کزاز در بافتهاي خراب شده بهتر رشد مي کند بنابراين پانسمان و رعايت پاکي زخم وعمل جراحي لازم سودآور مي باشد .

« واکسيناسيون »

تزريق واکسن مؤثرترين روش حفاظت در برابر کزاز است .

کزاز نوزادان با واکسينه کردن مادر در زمان حاملگي قابل پيشگيري است .

* پيشگيري پاسيو

ايمني پاسيو مي تواند بوسيله آنتي توکسين کزاز ( ايمونوگلوبولين انساني ) تأمين گردد .

سرم اسبي ممکن است موجب واکنشهاي آلرژيک و حتي مرگ در اثر شوک آنافيلاکتيک ((حساسيتي ))شود . ايمونوگلوبولين کزاز انساني معمولاً فاقد خطرات ذکر شده بوده و قدرت آن هم بيشتر از نوع آنتي توکسين هترولوگ است وجانشين سرم اسبي شده است .

* پيشگيري با آنتي بيوتيکها

کلستريديوم نسبت به پني سيلين حساس است بنابراين کاربرد آن در زخمهاي مشکوک منطقي و گاه ضروري است ولي بايد بخاطر داشت که در زخمهاي له و خراب شده دارو بمحل زخم نمي رسد ( بسبب اختلال جريان خون ) لذا امکان زنده ماندن و رشد باسيلها وجود دارد . عملاً در برخي بيماران مشاهده شده است که در زخمهاي تميز شده و عمل شده با وجود کاربرد پني سيلين جانشيني براي واکسن يا سرم ضدکزاز نمي باشد .

* نظافت و جراحي زخم  براي از بين بردن محيط غيرهوازي بافت و رشد اسپورها سود بخش است عمل جراحي و تميز کردن زخم هر چه زودتر صورت بگيرد اثر سودبخش تري خواهد داشت ( رشد باسيل و توليد سم کاهش خواهد يافت )

توجه به اين نکته حائز اهميت است که بهترين وسيله پيشگيري از کزاز واکسيناسيون کليه افراد درحال تندرستي است .

« درمان »

گرم و مرطوب کردن اطاق ، فيزيوتراپي قفسه صدري ،خارج کردن تراوشات سينه و حلق ، حرکت دادن بيمار در روي تخت ، مراقبت چشمها ، تغذيه از راه لوله معدي ، تجويز آرام بخش ها ( ديازپام ) بمقدار کافي ، آنتي بيوتيکها و در صورت لزوم باز کردن ناي تنفس مصنوعي با دستگاه و مراقبت دقيق و دائمي بيمار که بطور واضح تمام اين موارد به توصيه و تحت نظارت پزشک انجام مي شود

کزاز یک بیماری باکتریایی جدی است که منجر به سفتی عضلات جونده دیگر عضلات

می شود. بیماری منجر به گرفتگی عضلانی شدید و مشکل تنفسی و نهایتاً مرگ می گردد.

         یک زخم، پارگی یا دیگر زخم ها منجر به یک عفونت کزاز تولید کننده سم در افراد غیر ایمن می شود.

اسپور باکتری کزاز، کلستریدیوم تتانی، معمولاً در خاک دیده می شود. در صورت قرار گرفتن باکتری در یک زخم ، تولید سم  کرده که با عملکرد اعصاب و عضلات تداخل می نماید.

         درمان در استرس ، کم اثر و ناکارا می باشد. کزاز ممکن است علیرغم درمان، کشنده باشد. در ایالات متحده با حدود 100مورد بروز سالانه بیماری جزء بیماری های نادر محسوب می شود. یک تعداد کمی از بیماران نهایتاً می میرند. بهترین راه مقابله با کزاز پیشگیری است.

     علائم و نشانه ها

-     سفتی فک ، گردن و دیگر عضلات

-      تحریک پذیری

-       گرفتگی عضلات جونده، گردن و دیگر عضلات

-       تب

         وقتی که سم به اعصاب انتشار می یابد، عضلات صورت و فک دچار گرفتگی های شدید

می شوند. به همین علت یکی از مشکلات شایع قفل شدن فک است. همچنین گرفتگی عضلات گردن، بلع مشکل و تحریک پذیری نیز رخ می دهد. بعلاوه عضلات قفسه سینه ، شکم و پشت نیز ممکن است دچار گرفتگی شوند. گرفتگی شدید عضلات تنفسی منجربه تنفس مشکل برای بیماران می گردد. علائم و نشانه های کزاز در هر زمانی ( چند روز تا چند هفته ) بعد از صدمه ظاهر می شوند. دوره نهفتگی برای این بیماری بین 5 روز تا 15هفته می باشد. میانگین دوره نهفتگی 7 روز می باشد.

    علل

         باکتری عامل بیماری یا کلستریدیوم تتانی در خاک، غبار و مدفوع حیوانات یافت می شود. هنگامی که باکتری وارد زخم تازه عمیق می گردد اسپورهای باکتری یک سم قدرتمند به نام تتانواسپاسمین را تولید می نمایند. این سم بر عملکرد سیستم عصبی مناطق مختلف اثر می کند. این عملکرد سم باعث گرفتگی عضلانی ( شایعترین علامت تتانی ) می شود.

چه زمانی به درمان نیازمندیم ؟

-     وجود یک زخم عمیق و کثیف در حالی که شما حداقل در 5 سال گذشته دوز یادآور کزاز را دریافت نکرده اید و یا وضعیت واکسیناسیون خود مطمئن نیستید.

-      وجود هر گونه زخم در حالی که شما طی 10 سال گذشته دوز یادآور کزاز را دریافت نکرده اید.

       غربالگری و تشخیص

         پزشک کزاز را براساس معاینه فیزیکی و علائم و نشانه هایی نظیر اسپاسم عضلانی، گرفتگی و درد تشخیص می دهد. تست های آزمایشگاهی عموماً در تشخیص کزاز غیر مؤثر هستند.

       درمان

         درمان شامل مصرف یک ضد سم نظیر TIG می باشد. هر چند ضد سم تنها می تواند سموم غیر متصل به بافت عصبی را خنثی نماید. پزشک ممکن است برای مقابله با باکتری کزاز آنتی بیوتیک خوارکی یا تزریقی تجویز کند.

         همچنین تجویز واکسن کزاز، از عفونت آتی با کزاز جلوگیری می نماید. عفونت کزاز نیازمند یک دوره طولانی درمان در یک مرکز بهداشتی می باشد. داروهایی جهت آرام بخشی و فلج عضلانی تجویز می شوند که در این صورت شما نیازمند روش های حمایتی از مجاری هوایی می باشید.

     اکثر موارد بیماری کزاز شدید بوده و علی رغم درمان منجر به مرگ می گردد. مرگ اغلب در اثر انقباض مجاری هوایی، عفونت های تنفسی و اختلال در سیستم عصبی خودکار رخ می دهد. سیستم عصبی خودکار قسمتی از سیستم عصبی است که کنترل عضلات قلبی، عضلات غیر ارادی و غدد را بر عهده دارد. بیماران بهبود یافته از کزاز گاهی به مشکلات روانی مبتلا می شوند و به مشاوره روانپزشکی نیازمند می گردند.

پیشگیری

         شما از طریق ایمنی برعلیه سم می توانید از کزاز پیشگیری نمایید. اکثر موارد کزاز در افراد غیر ایمن و کسانی که دوزیادآرو کزاز را طی 10 سال گذشته دریافت نکرده اند، رخ می دهد.

         واکسن کزاز اغلب به عنوان جزئی از واکسن DPT (دیفتری، کزاز،سیاه سرفه) به کودکان تزریق می شود.

         این تزریق فرد را در برابر سه بیماری، دیفتری ( عفونت تنفسی و گلو )، سیاه سرفه و کزاز ایمن می کند.

         آخرین مدل این واکسن شامل دیفتری، شبه سم کزاز و سیاه سرفه بدون سلول

می باشد. (DtaP)

            DtaP  شامل 5 دوز می باشد که به طور معمول در بازو  یا ران اطفال تزریق می شود.

         سنین تزریق واکسن عبارتند از : 2 ماهگی، 4 ماهگی، 6 ماهگی، 18-15 ماهگی،

6-4 سالگی

         بزرگسالان باید به صورت مرتب هر 10 سال یک دوز واکسن یادآور کزاز تزریق نمایند. در صورت مسافرت های بین المللی بهتر است یک دوز جدید واکسن کزاز تزریق شود. در صورت وجود زخم کثیف یا عمقی اگر از آخرین دوز دریافتی واکسن 5 سال گذشته باشد،  لازم است یک دوز واکسن کزاز تزریق گردد. دوز یادآور واکسن کزاز به طور معمول همراه با دوز یادآور واکسن دیفتری به صورت واکسن نوع بالغین یا (Td ) تزریق می شود. ابتلا به کزاز منجر به ایجاد ایمنی در برابر بیماری نمی شود. بنابراین توصیه به واکسیناسیون جهت جلوگیری از عود مجددبیماری کاملاً منطقی به نظر می رسد. اگر دوران کودکی واکسن کزاز دریافت نکرده اید به پزشک مراجعه و واکسن نوع بالغین یا Td  را تزریق نمائید.

    تمیز نگاه داشتن زخم

   ابتدا زخم را با آب تمیز بشوئید. زخم و اطراف آن را با یک صابون با دقت تمییز نمائید.

  توجه به منبع بیماری

         زخمهای ناشی از سوزن یا دیگر برش های عمقی، گزیدگی حیوانات و به ویژه زخم ها کثیف شما را در گروه پر خطر برای ابتلا به عفونت کزاز قرار می دهد. در این صورت پزشک زخم شما را تمییز می نماید و پس از تجویز آنتی بیوتیک، دوز یادآور واکسن کزاز را به شما تزریق می نماید.

    مصرف آنتی بیوتیک

         بعد از شستن و تمییز کردن زخم، یک لایه از آنتی بیوتیکهای ( کرم یا پماد) نظیر نئوسپورین یا پلی سپورین بر روی زخم قرار دهید. این آنتی بیوتیکها بهبود زخم  را تسریع نمی کنند اما با مهار رشد باکتری ها و ایجاد مصونیت، بدن را در ترمیم زخم یاری می نمایند. برخی اجزاء در پمادها باعث ایجاد لکه های پوستی خفیف می شوند. در صورت بروز لکه های پوستی مصرف پماد را متوقف سازید.

     پوشش زخم

         در معرض هوا بودن زخم به بهبودی آن کمک می نماید، اما پانسمان زخم را تمییز نگاه داشته و از ایجاد عفونت های مضر جلوگیری می کند. تاول های تخلیه شده باید تا زمان بهبود پانسمان شوند.

  تعویض پانسمان

         پانسمان روزانه و در صورت مرطوب بودن سریعتر تعویض می شوند. در صورت حساسیت به برخی از باندها و چسب ها از گاز استریل و چسب های کاغذی استفاده شود

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 11 خرداد 1393 ساعت: 5:57 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,
نظرات(1)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 10

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس