دوره راهنمایی - 8

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

بررسی ريشه های فساد اقتصادی در جامعه از ديدگاه قرآن

بازديد: 371

بررسی ريشه های فساد اقتصادی در جامعه از ديدگاه قرآن

اقتصاد مايه قوام جامعه است. اقتصاد سالم در تحقق عدالت بسيار كمك مي كند؛ چنان كه تحقق بخشي از مؤلفه هاي سعادت و خوشبختي نيز به عهده اقتصاد سالم است؛ چرا كه انسان نيازمند آسايش است و تحقق آسايش در سايه اقتصاد سالم در جامعه ميسر است. هرگونه فسادي در فعاليت هاي اقتصادي به معناي فقدان عدالت و سلب آسايش از انسان و جامعه است. از اين رو ارتباط تنگاتنگي با سلب امنيت و آرامش پيدا مي كند؛ چرا كه فقدان آسايش و عدالت به معناي تهديد زندگي از جهات گوناگون است و آرامش را از انسان و جامعه مي گيرد.

 

به سخن ديگر، فساد اقتصادي در جامعه به معناي فقدان عدالت، آسايش و آرامش است. پس چنين جامعه اي در حقيقت فلسفه وجودي و مشروعيت بقايي خود را از دست داده و از درون فرومي پاشد؛ چرا كه هدف از جامعه و اجتماع، تحقق سعادت و خوشبختي است كه فساد اقتصادي ريشه آن را خشكانيده و از ميان برده است. از اين رو خداوند در آيات قرآني به مسئله سلامت اقتصادي و مبارزه با فساد اقتصادي توجه داشته و بخشي از آموزه هاي قرآني و احكام به اين مهم اختصاص يافته است. نويسنده در اين مطلب بر آن است تا تحليل و تبيين و نيز توصيه قرآن را از ريشه هاي فساد اقتصادي ارائه دهد. با هم اين مطلب را از نظر مي گذرانيم.

 عدالت و سلامت اقتصادي

براساس آموزه هاي قرآني، قوام جامعه به اقتصاد و سلامت آن است؛ (نساء، آيه5) چرا كه جامعه انساني به هدف دست يابي به سعادت و خوشبختي در سايه تحقق آرامش و آسايش شكل مي گيرد و فلسفه وجودي آن تحقق سعادت نسبي در زندگي دنيوي است. بنابراين، تحقق عدالت اقتصادي و سلامت آن به معناي بهره مندي انسان و جامعه از آسايش و در نتيجه آرامش نسبي خواهد بود.

البته بر پايه تحليل و تبيين قرآن از نقش و اهميت اقتصاد سالم در سرنوشت ابدي بشر اين معنا به دست مي آيد كه سعادت ابدي انسان يعني متاله (خدايي) و رباني شدن و رسيدن به كمك و آسايش و آرامش مطلق، تنها در سايه يكتاپرستي، سلامت امور اقتصادي و پرهيز از هرگونه فساد انگيزي است. (اعراف، آيه85؛ هود، آيات 84تا 86) از اين رو امور اقتصادي و معيشتي مردم و آسايش آنان، داراي جايگاهي مهم در حد مسائل اعتقادي و عبادي است. (بقره، آيات3 و 41و 43و 83و 177 و 277؛ نساء، آيه39 و آيات ديگر) بر همين اساس، حضرت شعيب(ع) اصلاح و تصحيح امور اقتصادي جامعه را هم پاي اصلاح امور اعتقادي و اخلاقي جامعه پيگيري مي كند (اعراف، آيه85؛ هود، آيات84تا 86؛ شعراء، آيات177 و 181 تا 183) پيامبر(ص) نيز به حكم آموزه هاي قرآني اين گونه عمل كرد. (همان آيات پيشين)

تحقق اقتصاد سالم در سايه عدالت است و لذا ايجاد عدالت به عنوان مهمترين هدف مأموريتي پيامبران در دستور كار قرارگرفته است (حديد، آيه5) تا شرايط به گونه اي تحقق يابد كه اقتصاد در گردش آزاد و سالمي باشد و همگان از آسايش و اقتصاد مطلوب و مناسبي برخوردار شوند و اينگونه نباشد برخي از افراد جامعه از ثروت و آسايش برخوردار شده و ديگران از آن محروم باشند. (حشر، آيه59)

از نظر قرآن هرگونه بي عدالتي عامل بدبختي و شقاوت انسان در دنيا و آخرت است. بنابراين، برپايي عدالت و قسط، مي بايست با مديريت قدرتمند (حديد، آيه25) و بهره گيري از حضور مستقيم توده هاي انساني (همان) در دستور كار قرارگيرد. از مهمترين جلوه هاي عدالت، عدالت اقتصادي است؛ چرا كه رعايت عدالت در امور اقتصادي و انصاف در اين حوزه مي تواند شرايط و بستر لازم و مناسب را براي رسيدن انسان و جامعه به سعادت دنيوي و اخروي فراهم آورد. (اعراف، آيه85؛ هود، آيات85 و 86؛ اسراء، آيه35)

به هر حال، براساس آموزه هاي قرآني، عدالت، بنياد و پايه سلامت اقتصادي و بستر رسيدن انسان و جامعه به سعادت دنيوي و اخروي يعني امنيت و آرامش و آسايش است.

عدالت گريزي عامل مفاسد اقتصادي

همان گونه كه سلامت اقتصادي در جامعه مرهون عدالت از جمله عدالت اقتصادي است، بي عدالتي و ظلم، مهمترين عامل مفاسد اقتصادي مي باشد. بنابراين، ريشه مفاسد اقتصادي را مي بايست در بي عدالتي و ظلم افراد جامعه يا خود جامعه جست. جامعه اي كه افراد آن خود را محصور در چارچوب عدالت نمي سازد و برخلاف موازين و معيارهاي عدالت فكر و عمل مي كند، دچار مفاسد اقتصادي مي شود. فساد اقتصادي كه در مقابل سلامت اقتصادي قرار مي گيرد، به اين معناست كه فكر و رفتاري، جريان سالم ثروت را از مسير طبيعي خود خارج كرده و موجبات اختلال و نقص در اين جريان مي شود. اگر رفتار صحيح اقتصادي اين گونه است كه هر كسي در هر موقعيت بتواند ازمواهب و ثروت هاي خدادادي بهره مند شود، فساد اقتصادي رفتاري است كه بيشتر يا برخي از افراد انساني را از بهره مندي محروم مي سازد.

براساس آيه 7 سوره حشر مي توان دريافت كه گردش سالم اقتصادي و بهره مندي همگان از ثروت و مواهب الهي مهمترين هدف از عدالت اقتصادي و برنامه ها و سياست هاي اقتصادي اسلام است؛ چرا كه اعمال قوانين خاص چون مساله «انفال» و «في»، به اين قصد و نيت انجام مي گيرد كه از انباشت ثروت و همچنين گردش ثروت در ميان بخشي از افراد جامعه كه از آنان به ثروتمندان و اغنياء ياد مي شود، جلوگيري شود. پس جريان سالم اقتصادي كه مبتني بر عدالت است، جرياني است كه از هرگونه فساد در بهره مندي افراد انساني جلوگيري مي كند. بنابراين، هرگونه محدوديت يا اختلال يا نقص در گردش ثروت در ميان توده هاي انساني، به معناي فساد شناخته شده و با آن مقابله مي شود.

از اين رو خداوند همان گونه كه با اقتصاد ربوي يا احتكار يا اتراف يا اسراف مقابله مي كند، با انباشت ثروت در بخشي از جامعه نيز مقابله مي كند؛ زيرا همه اينها از مصاديق مفاسد اقتصادي است كه اجازه بهره مندي به توده هاي مردم را نمي دهد و يا بخشي از افراد را محروم مي سازد.

برهمين اساس، مبارزه با مفاسد اقتصادي در دستور كار پيامبران و مديران جامعه اسلامي قرار گرفته است. (بقره، آيات 188 و 278 و 279؛ آل عمران، آيه 130؛ نساء، آيه 29؛ انعام، آيه 152 و آيات ديگر)

در اسلام با هرگونه كم فروشي يا گران فروشي (اسراء، آيه 35؛ شعرا؛ آيات 177 و 181 تا 183)، غصب اموال و تصرف بيرون از دايره مالكيت و رضايت (بقره، آيه 188؛ نساء، آيه 29)، ربا (آل عمران، آيه 130) و مانند آن به عنوان فساد اقتصادي مقابله مي شود؛ زيرا اين گونه رفتارهاي اقتصادي مهمترين مانع بهره مندي همگاني از مواهب الهي و قرار گرفتن در مسير كمالي است.

در همه اين موارد مي توان ريشه فساد را در همان عدالت گريزي جست وجو كرد؛ عدالت گريزان، قانون گريزان ماهري نيز هستند؛زيرا قانون مبتني بر اصول عقلاني، عقلايي و شرعي اجازه مي دهد تا هر كسي در هر موقعيتي بتواند از زندگي به شكل طبيعي بهره مند شود؛ اما قانون گريزان، مي خواهند تا با تغيير موقعيت خود در جامعه بر خلاف قانون، ثروت را براي خود محدود سازند و ديگران را از حق طبيعي شان محروم سازند.

از نظر اسلام و قرآن، چون هدف، گردش سالم اقتصادي در همه جامعه است، هرگونه رفتاري بر خلاف اين اصل به عنوان فساد اقتصادي شناسايي و با آن مقابله مي شود. از اين رو حتي با كنز ثروت و ثروت اندوزي برخورد مي شود؛ زيرا ثروت اندوزي نه تنها مانع از گردش سالم اقتصاد در جامعه مي شود بلكه مانع جدي در سر راه رشد شخص مي شود و او را گرفتار اتراف و اسراف مي كند. خداوند در آياتي از جمله 34 و 35 سوره توبه و نيز آيه 7 سوره حشر، بر لزوم مقابله با پديده نادرست ثروت اندوزي تاكيد مي كند. البته مراد از ثروت اندوزي در اينجا ثروت اندوزي اي است كه مانع سلامت اقتصادي و گردش سالم آن و خروج از دايره عدالت و اتراف و اسراف ومانند آن مي شود. بنابراين، اگر ثروت اندوزي به نيت و قصد افزايش ثروت عمومي جامعه و ثروت ملي و گسترش و رشد اقتصادي جامعه و مردم باشد، عملي مثبت و در چارچوب عدالت و اقتصاد سالم خواهد بود.

 مفهوم شناسي اختلاس

يكي از مفاسد اقتصادي كه در جامعه امروز به عنوان پديده شوم رواج يافته، اختلاس است.

درباره معنا و مفهوم اختلاس در ميان فقيهان اختلاف است. برخي از فقها همچون شهيد ثاني در كتاب شرح لمعه اختلاس را بر مفهوم لغوي آن جاري كرده، بيان داشته اند: ربودن مال ديگري به طور پنهاني و بدون هتك حرز، اختلاس است، اما اگر توأم با هتك حرز باشد، آن را سرقت مي نامند: و لا يقطع المختلس و هو الذي ياخذ المال خفيه من غير الحرز و لا المستلب و هوالذي ياخذه جهرا و يهرب مع كونه غير محارب.

بر اين اساس، هرگاه هم ربودن و هم مال مخفي باشد، سرقت خواهد بود و اگر ربودن مخفي، اما مال آشكار باشد، اختلاس است و اگر هم ربودن و هم مال ظاهر و آشكار باشد، استلاب خواهد بود.

 

عده اي مانند صاحب جواهر(ره) مي فرمايند: در اختلاس، شخص با استفاده از غفلت صاحب مال، مال او را مي ربايد.

اما عده اي از فقها به تبعيت از برخي كتب لغت، اختلاس را مترادف استلاب (ربودن) مي دانند. ابن منظور در لسان العرب مي گويد: «فان اخذ من ظاهر فهو مختلس و مستلب و منتهب». چنانچه ابن حمزه در وسيله النجاه تصريح مي كند: «المختلس من يستلب الشيء ظاهرا فان اظهر السلاح فهو محارب و ان لم يظهر استحق العقوبه الرادعه ؛ مختلس كسي است كه چيزي را به طور آشكار مي گيرد؛ حال اگر با در آوردن اسلحه باشد، محارب خواهد بود وگرنه، مستحق مجازات بازدارنده (تعزيرات) مي باشد.»

به هر تقدير، اختلاس خواه به طور مخفيانه باشد و بدون هتك حرز و يا به طور آشكار، بدون نشان دادن اسلحه و يا با استفاده از غفلت مالك باشد، مرتكب آن مستحق تعزير خواهد بود، اما در قوانين عرفي، همه اين موارد تحت عنوان سرقت مطرح مي شود.

در قوانين جمهوري اسلامي، براي اختلاس معنايي گفته شده كه مرتبط با حوزه عملكردي مأمورين دولتي است. در اين قوانين براي اختلاس يك معناي عام و يك معناي خاص گفته شده است.

اختلاس در مفهوم عام و كلي، نوعي خيانت در امانت مامورين دولت نسبت به اموال دولتي مي باشد؛ اما اختلاس به معني اخص كلمه عبارت از تعديات مامورين دولتي نسبت به اموال دولت است كه بر حسب وظيفه به آنان سپرده شده باشد.

در تعريف اختلاس گفته شده كه اختلاس عبارتست از برداشت و يا تصاحب اموال دولت توسط كارمند يا مامور دولتي به نفع خود يا ديگري كه برحسب وظيفه به او سپرده شده باشد.

در اسلام، امانت داري يكي از اصول مهم اخلاقي است. در حوزه عمل اقتصادي نيز به عنوان اصل اساسي مطرح شده است. خداوند درباره شرايط مدير اقتصادي بر اصل امانت داري به عنوان شرط تصدي اقتصادي تاكيد مي كند. (يوسف، آيه 55)

كساني كه اهل خيانت هستند نمي بايست مسئوليتي به عهده آنان گذاشته شود (همان) اين افراد از نظر خداوند از دايره عدالت بيرون و جزو ظالمان شناخته و معرفي مي شوند. (احزاب، آيه 27) چرا كه ريشه خيانت در امانت همين روحيه ستمگري و ظلم ايشان است. (همان)

 

 

 

اختلاس، فروپاشي نظام مديريت سالم اقتصادي

 

اختلاس از آن جايي كه گردش سالم اقتصادي و عدالت را در بخش اقتصاد دولتي و ملي مورد تهديد جدي قرار مي دهد، بسيار خطرناك است.

هنگامي كه به ريشه اختلاس و آثار و تبعات آن مي نگريم، درمي يابيم كه خطر آن بسيار بدتر و گستره فساد و آثار تباهي آن بيشتر از هر عمل فاسد اقتصادي ديگر است.

بايد توجه داشت كه اختلاس به معناي امروزين آن چيزي جز فروپاشي نظام مديريت سالم اقتصادي در يك جامعه نيست؛ چرا كه با اختلاس، امنيت رواني جامعه نسبت به مديران و مسئولان نظام و دولت با خطر مواجه مي شود و موجب سلب اعتماد به نظام و عدالت مديران و امانت داري آنان مي شود.

جامعه وقتي به مسئولان خويش اعتماد و اطمينان نداشته باشد و آنان را شايسته نداند يا نشناسد، مديريت نظام با چالش جدي عدم مشروعيت مواجه خواهد شد؛ زيرا آنچه نظامي را مشروعيت مي بخشد، فلسفه وجودي آن يعني تامين عدالت و امنيت و آسايش است؛ در حالي كه مديريت نظام اقتصادي با تعلل خود موجب مي شود تا اين مشروعيت از ميان برود. افزون بر اين، در نظام اسلامي، مشروعيت دولت اسلامي علاوه بر مشروعيت ديني، مبتني بر مشروعيتي است كه به سبب عدالت كسب مي كند؛ اگر جامعه ديني و دولت ديني نتواند مشروعيت خود را با اعمال خويش نشان دهد، به خودي خود ساقط مي شود؛ زيرا نظامي كه فاقد عدالت و تقوا باشد، به طور طبيعي منعزل از مشروعيت مي باشد.

 

 

اختلاس و بحران مشروعيت نظام سياسي

به هر حال، فساد اقتصادي بويژه در حوزه اقتصاد دولتي يعني بيت المال مسلمين، بزرگ ترين جرمي است كه بحران مشروعيت نظام سياسي را نيز موجب مي شود و زمينه را براي بسياري از مشكلات ديگر اجتماعي فراهم مي آورد. مبارزه با هر فساد در حوزه اقتصاد دولتي بويژه در رفتارهاي خيانت آميز مسئولان از جمله اختلاس وظيفه اصلي همه كساني است كه مي خواهند دولت اسلامي مبتني بر عدالت و به دور از فساد و ظلم را پي ريزي كنند.

از نظر آموزه هاي قرآني، بر مسئولان و رهبران جامعه اسلامي است تا با نظارت دقيق در همه ابعاد و مسايل اقتصادي جامعه، اجازه دهند تا مديريت سالم اقتصادي و جريان سالم گردش اقتصادي در جامعه شكل گيرد و هرگونه عاملي را كه به اين هدف ضربه مي زند شناسايي و با ريشه ها و شاخه هاي آن مبارزه كرده و آن را از ميان بردارند.

اگر اصلاحات اقتصادي و مبارزه با فساد در سطح پايين دستي جامعه يعني رفتارهاي اقتصادي مردم امري واجب و لازم است، اصلاحات در سطوح عالي و كلان امري ضروري تر و بايسته تر است. اگر پيامبران ماموريت دارند تا به اصلاح اقتصادي اقدام كرده و عدالت از جمله عدالت اقتصادي را انجام دهند (حديد، آيه 52) بر ايشان است كه اين اصلاحات را در سطوح ملي و عالي تر نيز به شدت پي گيري كرده و تحقق بخشند (حشر، آيه 7) بنابراين، مقابله با مفساد اقتصادي در سطوح ملي و كلان، از جمله اختلاس و خيانت در امانت و تصرفات غيرقانوني مسئولان مي بايست به شدت مورد پي گيري و ردگيري باشد و تا قطع دست مفسدان اقتصادي از اصلاح در اشكال گوناگون كوتاه نيايند.

 

شناسايي مشكلات قانوني و موانع اقتصاد سالم، تدوين و تهيه قوانين مناسب و شناسايي مديران امين و لايق و خبير و نظارت دايمي از جمله راهكارهايي است كه قرآن براي تحقق هدف اصلي يعني سلامت اقتصادي جامعه و رشد و بالندگي مردمان پيشنهاد مي دهد؛ چرا كه هرگونه اختلال در نظام سلامت اقتصادي جامعه به معناي جنگ با خدا و جامعه ايماني و سالم است. (بقره، آيه 972) كساني كه به اقتصاد سالم، آن هم در حوزه اقتصاد كلان و دولتي ضربه وارد مي كنند مي بايست به عنوان نه تنها مفسد بلكه محارب شناخته شده و دست هاي آنان قطع شود.(همان) و ريشه حضور آنان در اقتصاد جامعه بريده شود و اجازه هرگونه دخالت از آنان سلب گردد.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 02 اردیبهشت 1393 ساعت: 20:43 منتشر شده است
برچسب ها : ,,
نظرات(0)

تحقیق درباره تریاک

بازديد: 1673

معرفی ماده مخدر سنتی تریاک ، عوارض و درمان

مقدمه :

تریاک از شیره گیاه خشخاش با نام علمی « پاپاور سومنیفروم » به دست می آید. در حدود بیست نوع آلکالوئید مجزا از تریاک مشتق می شود که معروفترین آنها مرفین است . آلکالوئیدهای نیمه مصنوعی که از مرفین ساخته می شوند شامل هروئین، کدئین و هیدرو مرفین هستند. مواد کاملاً مصنوعی شبه تریاک که در آزمایشگاه ساخته می شوند شامل مپریدین ،متادون و پروپوکسیفن می باشند.

 همه گیری شناسی :

در مملکت ما ایران ، بیشترین ماده ای که توسط معتادان مصرف می شود ، خود ماده اصلی یعنیتریاک است که با توجه به عدم کشت خشخاش در ایران ، این ماده بصورت قاچاق از خاور دور وخاورمیانه از طریق مرز زمینی افغانستان و پاکستان وارد کشور می شود. چون در گذشته در ایران خشخاش کشت می شد، دسترسی به تریاک در روستاها بیشتر بود ، اما امروزه چون از طریق شهرهای بزرگ توزیع می شود ، دسترسی به آن در شهرها بیشتر است. متاسفانه بخاطر عدم همکاری معتادان هنوز آمار دقیقی از اعتیاد به تریاک در کشور ما وجود ندارد. مصرف تریاک در چین وخاور نزدیک تا همین سالهای اخیر بطور وسیعی رواج داشت. استخراج آلکالوئیدهای فعال تریاک وهمچنین اختراع سوزنهای زیر جلدی برای استفاده از مرفین باعث شد که مصرف تریاک وآلکالوئیدهای آن در غرب هم افزایش یابد.

 

 

سبب شناسی :

علتهای اعتیاد به تریاک زیاد است. بطور کلی کنجکاوی و فشارهای اجتماعی قویترین عوامل برای شروع استفاده از مواد مخدر است. افرادی که در طبقات اجتماعی ـ اقتصادی پائین قرار دارند ، در خطر بیشتری برای اعتیاد به تریاک هستند ؛ اما اعتیاد به تریاک به طبقات اجتماعی ـ اقتصادی بالا هم گسترش یافته است و متاسفانه در قشر تحصیلکرده هم رو به گسترش است. در دسترس بودنتریاک و استفاده قبلی از مواد روانگردان مانند حشیش ، شخص را به استفاده از تریاک مستعد می نماید. بعضی ها معتقدند که سیگار روزنه ای برای ورود به دنیای مواد مخدر است. افرادی که پدر ومادر آنها از هم جدا شده اند و افرادی که یکی از اعضای خانواده شان معتاد هستند ، بیشتر در معرض خطر اعتیاد می باشند. سه چهارم از نوزادانی که از مادران معتاد متولد می شوند علائم قطع ماده مخدر را تجربه می کنند و اعتیاد نوزادان و شیرخواران از معضلات اجتماعی بسیار دردناک برای هر جامعه است. نزدیک به 90 درصد از معتادان به تریاک یک اختلال روانی مشخص دارند که این اختلال در اغلب موارد افسردگی است. شخصیت ضد اجتماعی و اضطراب هم از اختلالات شایع در میان معتادان به تریاک است.

  

راههای مصرف تریاک :

قدیمی ترین وسیله استفاده از تریاک وافور است که از یک حلقه سفالی یا چینی و یک دسته چوبی ساخته شده استوسایل دیگر مانند قلیانهای کوچک و یک لوله ساده نیز برای استعمال تریاکاستفاده می شود که در همه این موارد با سوزاندن تریاک آلکالوئیدهای آن تصعید و استنشاق شدهو از راه تنفسی جذب می شود. راه دیگر استفاده از تریاک راه خوراکی است که از مخاط گوارشی جذب می شودیک راه بسیار خطرناک دیگر که بندرت استعمال می شود جوشاندن و تزریق سیاه رگی تریاک است که علاوه بر خطر مسمومیت شدید با تریاک به دلیل استفاده از سرنگهای آلوده مشترک ، خطر ابتلاء به هپاتیت و ایدز را هم بدنبال دارد.

 

تأثیر تریاک بر بدن :

آلکالوئیدهای تریاک اثرشان را با چسبیدن به گیرنده های خود در دستگاه عصبی اعمال می کنند. در سال 1974 میلادی یک عامل داخلی با اثرهایی شبیه به تریاک کشف شد و انکفالین نام گرفت. چندین شکل از این ماده از مغز جدا شد که در کل آنها را آندورفین نام نهادند. آندورفین ها در انتقال عصبی شرکت دارند و برای از بین بردن درد در بدن بکار می روند. هنگامی که شخص دچار صدمه جسمی می شود ، این مواد بطور طبیعی آزاد می شوند و مسئول از بین بردن درد در مواقع صدمه حاد به بدن هستندهروئین بسیار قویتر از مرفین و بیشتر از آن محلول در چربی است ، در نتیجه در مدت زمان کوتاهتری از سد مغزی عبور نموده و شروع اثر آن سریعتر است. کدئین بطور طبیعی در حدود نیم درصد در تریاک وجود دارد. بعد از جذب ، کدئین مقداری تبدیل به مرفین می شودو به گیرنده های عصبی مرفین می چسبد. مواد مصنوعی مانند متادون ، مپریدین و پنتازوسین هم به گیرنده های مرفین می چسبند. تغییر در تعداد گیرنده های مرفین در اثر تماس مداوم با تریاکصورت می گیرد و باعث ایجاد وابستگی می شود. با چهار بار استفاده مداوم از تریاک تحمل شخص نسبت به آن بالا می رود. اما برای ایجاد شدن علائم قطع دارو یعنی ایجاد وابستگی بدنی تعداد دفعات بیشتری لازم است.

 

 

 

نشانه های بالینی مصرف تریاک :

اگر چه آلکالوئیدهای زیادی در تریاک وجود دارد و این روزها تریاک هایی که بدست مردم می رسد بسیار بسیار ناخالص است و هر گونه تظاهرات بالینی غیر مترقبه ای ممکن است با مصرف تریاکهای ناخالص اعم از مرگ ناگهانی ، سکته قلبی و مغزی ، استفراغ ، سر درد ، سرگیجه ، جنون آنیو روان پریشی اتفاق بیفتد ، با این وجود نشانه های بالینی مرفین را می توان بعنوان الگویی برای بقیه مواد خانواده تریاک بکار برد. تسکین ، چرت زدن ، تغییرات خلقی و ابری شدن قوای مغزی بدنبال استفاده از 5 تا 10 میلی گرم مرفین بوجود می آید.

اثرات تسکینی بیست دقیقه بعد از تزریق سیاهرگی یا یک ساعت بعد از تزریق زیر جلدی به حد اکثر خود می رسد و چهار تا شش ساعت بسته به نوع ماده مخدر ، مقدار آن و تاریخچه قبلی دریافت دارو طول می کشد. علائم دیگر شامل احساس گرما ، سنگینی دست و پا و خشکی دهان است. صورت و بخصوص بینی ممکن است به خارش بیفتد و برافروخته شود که شاید بخاطر آزاد شدن هیستامین باشد. بعضی از بیماران دچار سرخوشی می شوند که ممکن است ده تا سی دقیقه طول بکشد. در کسانی که تریاک یا هروئین را بصورت تزریق سیاهرگی استفاده می نمایند ، یک احساس اوج آنی به آنها دست می دهد که به سبب سریع رسیدن مواد به مغز است.

اثر ضد درد مرفین انتخابی است. در واقع آستانه تحریک انتهای عصبی به تحریک دردناک تغییری پیدا نمی کند و انتقال عصبی درد هم بدون تغییر باقی می ماند . تنها درک و حس درد است که تحت تاثیر قرار می گیرد و در واقع بیمار نسبت به درد بی تفاوت می شود. بسیاری از افراد که اولین بار تریاک را تجربه می کنند، نه تنها سرخوش نمی شوند ، بلکه حالشان بد می شود و تهوع و استفراغ پیدا می کنندمرفین تضعیف کننده دستگاه تنفسی است و این عمل را با اثر مستقیم بر روی مرکز تنفسی در ساقه مغز اعمال می کند. در انسان ، مرگ در اثر زیادی مصرف تریاک تقریباً همیشه به سبب ایست تنفسی است. تغییر در فشار خون ، ضربان قلب و گردش خون مغز هم ممکن است ایجاد شود که در مقایسه با تغییرات تنفسی اهمیت زیادی ندارد. مرگ ناگهانی با مصرف مقادیر ناچیزی ازتریاک به سبب بوجود آمدن واکنشهای حساسیتی ، شوک آنافیلاکتیک و ورم ریه ها ممکن است اتفاق بیفتد. اثرات دیگر مرفین شامل تنگ شدن مردمک چشم ، انقباض عضلات صاف ، مانند عضله رحم و مجاری صفراوی و یبوست است.

 

مسمومیت با تریاک :

مسمومیت با تریاک که بعد از مصرف مکرر آن اتفاق می افتد ، بصورت تغییرات خلقی ، اختلالات روان تنی ، خواب آلودگی ، اختلال در تکلم و اختلال در حافظه و از بین رفتن حضور ذهن خود را نشان می دهد. اگر مقدار تریاک خیلی زیاد باشد ، حیات شخص را به مخاطره می اندازد که از علائم آن می توان به عدم پاسخ به تحریک دردناک ، اغماء ، تنفس ضعیف ، سرد شدن بدن ، کاهش شدید فشار خون ، شوک و کند شدن ضربان قلب اشاره کردمرگ معمولاً در اثر ایست تنفسی است.اصولاً در بیماری که با حالت اغماء ، تنگی مردمک چشم و ضعف تنفسی به بیمارستان آورده می شود ، حتماً باید به مسمومیت با تریاک و مشتقات آن مشکوک شد.

 

نشانه های بالینی قطع مصرف تریاک :

علائم قطع مرفین معمولاً در خلال شش تا هشت ساعت بعد از آخرین مصرف در کسی که یک تا دوهفته بطور مداوم از تریاک استفاده نموده باشد، بوجود می آید. این علائم در روز دوم و سوم به حداکثر میزان خود می رسد و در خلال هفت تا ده روز بتدریج کم می شود. علائم قطع متادون معمولاً یک تا سه روز بعد از آخرین مصرف شروع شده و ده تا چهارده روز کامل می شود. بعنوان یک اصل کلی ، موادی که طول مدت اثرشان کوتاه تر است علائم قطع شدیدتر و کوتاه مدت تری ایجاد می کنند و آنهایی که طول مدت اثرشان طولانی تر است ، علائم قطعشان خفیف تر و طولانی تر است. بسیاری از علائم قطع تریاک شبیه به افزایش فعالیت دستگاه عصبی سمپاتیک در بدن است.

 علائم قطع تریاک :

درد عضلانی شدید ،

استخوان درد ،

اسهال شدید ،

شکم درد ،

آب ریزش بینی ،

اشک ریزش ،

سیخ شدن موهای بدن ،

خمیازه کشیدن ،

گشاد شدن مردمکهای چشم ،

بالا رفتن فشار خون ،

بالا رفتن تعداد ضربان قلب ،

بیقراری ،

تحریک پذیری شدید ،

افسردگی ،

لرزش اندامها ،

ضعف شدید بدن ،

تهوع و استفراغ .

به هم خوردن تنظیم سیستم حرارتی بدن که شامل تب هم می شود.

یک معتاد بندرت در اثر ترک اعتیاد می میرد مگر اینکه از قبل به یک بیماری شدید جسمی مثل بیماری قلبی مبتلا باشد. حالتهایی مانند بیخوابی ، کند شدن تعداد ضربان قلب ، تغییرات حرارت بدن و ویار شدید برای استفاده مجدد از تریاک ممکن است تا ماهها بعد از قطع مصرف تریاک در بدن باقی بماند. بیشتر علائمی که برای قطع تریاک ذکر شد ، حالتی شبیه به تصویر بالینی یک آنفلوانزا می باشد.

 

 

 

 

 

درمان اعتیاد به تریاک :

برای درمان اعتیاد به تریاک علاوه بر درمان دارویی ، روان درمانی هم لازم است. معمولاً افرادی که بطور دراز مدت به تریاک وابسته اند، بیشتر مناسب برای درمان دارویی هستند ، ولی در مورد افرادی که مدت کوتاهی از اعتیادشان می گذرد روان درمانی موثرتر است. اساسدرمان دارویی اعتیاد به تریاک ، بر سم زدایی تدریجی استوار است. دارویی که برای سم زداییتریاک بکار می رود، می بایست خصوصیات زیر را داشته باشد :

1- اثر طولانی تری از تریاک داشته باشد.

2- از راه خوراکی قابل استفاده باشد.

3- از لحاظ شیمیایی به تریاک شبیه باشد.

4- بیمار را به خود جذب کند تا دیگر سراغ تریاک نرود.

در صورت دارا بودن این خصوصیات ، می توان دارو را آرام ، آرام کم کرده و آن را قطع نمودمتادون یک داروی بسیار مناسب برای ترک اعتیاد به تریاک است. طول مدت اثر متادون از 24 ساعت هم بیشتر است. اگر چه متادون هم خود یک داروی مخدر است و با قطع آن بیمار دچار علائم قطع می شود  اما کم کردن تدریجی آن از تریاک و هروئین راحت تر است. اخیراً کلونیدین که یک داروی ضد فشار خون است و روی دستگاه اعصاب مرکزی اثر نموده و اثر سمپاتیک را کم می کند ، مورد استفاده قرار گرفته است. چون کلونیدین از ترشح نور اپی نفرین جلو گیری می کند ، باعث می شود که علائم پرکاری سمپاتیک که در اثر قطع تریاک ایجاد می شود ، بوجود نیاید.

 

مزایای متادون :

1) شخص معتاد از کشیدن تریاک دست برمی دارد.

2) مصرف متادون یک کار قانونی و مجاز است.

3) متادون سرخوشی کمی ایجاد می کند. 4

4) متادون بندرت باعث ایجاد چرت آلودگی و یا افسردگی می شود.

5) مهمتر از همه اینکه متادون به شخص اجازه می دهد تا به فعالیت های روزانه خود ادامه دهد ومرتکب کارهای خلاف برای بدست آوردن مواد مخدر نشود.

تنها زیان متادون این است که شخص به یک ماده مخدر که همان متادون باشد ، معتاد است وتصور می شود که مزیت کلونیدین بر متادون ، مخدر نبودن کلونیدین است و شخص به آن اعتیاد پیدا نمی کند. در حالی که ترک اعتیاد و سم زدایی تریاک از بدن بسادگی صورت می گیرد ، اما بازگشت مجدد به اعتیاد با تریاک به طور قابل توجهی زیاد است.

 

 

 

 

 

گروه درمانی :

در این روش اشخاصی که برای ترک اعتیاد دور هم جمع می شوند ، همه دچار یک مشکل بنام اعتیاد هستند. برای پیوستن به این گروه شخص باید انگیزه قوی برای ترک اعتیاد داشته باشد. داشتن سرگرمی های سالم و ایجاد اعتماد به نفس از عوامل بسیار مهم در ترک اعتیاد است. یکی از مسائل مهم که در کشور ما خانواده ها بایستی به آن خیلی توجه نمایند ، دوستان فرد معتاد است. معاشرت با افراد معتاد خواه ناخواه شخص را به دام اعتیاد می کشاند و بریدن از دوستان معتاد در ترک اعتیاد بسیار موثر است. روش مراکز بازپروری معتادین هم اغلب بر گروه درمانی استوار است.

منابع :

www.sid.ir

www.noormags.com

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 02 اردیبهشت 1393 ساعت: 19:58 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,
نظرات(0)

قرآن و راهكارهاي غلبه بر مشكلات روحي و رواني

بازديد: 393

به نام خدا

قرآن و راهكارهاي غلبه بر مشكلات روحي و رواني

تهیه و تنظیم : ابوالفضل عرب عامری

انسان در دنياي تضادها، گرفتار مشكلات فردي و جمعي و يا رواني و جسماني بسيار است. كسي را نمي توان يافت كه از مشكلات و معضلات سخن نگويد و يا از آن ننالد. از اين رو، شناخت و يافتن راهكارهايي براي برونرفت از اين مشكلات، دغدغه هر انساني است. حتي كساني كه از راهكارهاي موفقيت، سخن مي گويند و طرح ها و پيشنهادهايي را در اين زمينه ارايه مي دهند، در حقيقت به نوعي سخن از راه هاي برونرفت از مشكلات و دشواري هايي مي كنند كه مانع عمده در سر راه تحقق آرماني است كه از آن به عنوان موفقيت ياد مي كنند. مقاله حاضر در صدد تبيين راهكارهاي قرآن جهت برون رفت از مشكلات روحي و رواني است كه با هم آنرا از نظر مي گذرانيم .

چگونگي مواجهه با مشكلات

برخي از مشكلات و دشواري ها به گونه اي است كه انسان حتي با عقل جمعي و مشاوره با ديگراني چون استادان آگاه و كارشناسان نمي تواند راهي براي بيرون آمدن از آن بيابد. مواردي كه به حق مي توان گفت كه انسان در آن حالت از همه كس و همه چيز نوميد مي شود و همه درهاي رهايي را به سوي خود بسته مي بيند. در اين گونه موارد است كه پاي رمالان و دلالان باز مي شود تا با سركيسه كردن مردم راه برونرفت را در اختيار ايشان بگذراند. راه هايي چون فال قهوه و پيش گويي و ورد و جادو و جفر و اسطرلاب از روش هاي كساني است كه وامانده و نوميد از يافتن راهي معقول و معمول براي رهايي از مشكلات خود هستند. برخي نيز در اوج مشكلات به جهت سستي بنيادهاي بيشني و گرايشي دست به خودكشي مي زنند. در حقيقت به جاي حل و فصل مشكلات مي كوشند تا با پاك كردن صورت مساله يعني خويشتن خويش، از رنج مشكلات و گرفتاري ها برهند. اين اوج نوميد و ياس است كه خداوند از آن به قنوط تعبير مي كند و در قرآن مي فرمايد: اذا مسه الشرفيؤس قنوط (فصلت آيه 49)؛ هنگامي كه به آنان شر وبدي مي رسد (و گرفتار مشكلات و ناملايمات زندگي مي گردند پس مايوس و نوميد مي گردند. در جايي ديگر اين افراد و اشخاص را انسان هايي گمراه مي شمارد كه حق و راه درست را نشناخته و بدان سو نمي روند: و من يقنط من رحمه ربه الا الضالون (حجر آيه 56)؛ و جز گمراهان كسي از رحمت پروردگارش مايوس و نوميد نمي شود.

علوم غريبه و راهكارهاي پيشنهادي آن

برخي با توجه به تاييد علوم و دانش هايي كه در اصطلاح از آن علوم غريبه ياد مي كنند مي كوشند با استمداد و ياري از آن مشكلات خود را كه از طرق عادي و معمولي و اسباب ظاهري و طبيعي قابل حل و فصل نيستند، حل نمايند. در برخي از آيات و حتي روايات از توانمندي هاي برخي از افراد چون هاروت و ماروت (بقره آيه 102) و جنيان كه داراي قدرت فوق العاده اي بوده اند (نمل آيه 39 و 40 نيز جن آيات 6 و 7) سخن رفته است. سحر و جادو در برخي موارد تاييد شده و اين دانش ها به عنوان علومي ياد شده است كه توانمندي هاي خاصي براي انسان فراهم مي آورد. از اين رو هر چند كه برخي از رفتارها و استفاده ها و يا سوء استفاده ها مورد نكوهش و سرزنش قرار گرفته است ولي اصل آن مورد ترديد نيست. از اين رو برخي بر اين باورند كه مي توان با استفاده مشروع از اين علوم و دانش ها به مقصد و مقصود رسيد و مشكلات را از پيش رو برداشت. اما ناگفته نماند كه اين علوم و دانش ها در اختيار هر كسي نيست و افزون بر دور بودن از دسترسي توده مردم، موجبات سوء استفاده نيز در آن فراوان است. اين را ه ها نه تنها در اختيار همگان نيست بلكه دغل كاران در اين عرصه زياد هستند. افزون بر اين كه اين علوم و دانش ها به گونه اي نيست كه عموم مردم بتوانند از آن بهره گيرند. بنابر اين بهترين راهكار آن است كه انسان با استفاده از كوتاه ترين و مناسب ترين و درست ترين و كم هزينه ترين راه كه در اختيار همگان است به مقصد و مقصود دست يابد. اين راه همان چيزي است كه ما از آن به راهكارهاي قرآني براي برونرفت از مشكلات و معضلات دنيايي و اخروي، مادي و معنوي ياد مي كنيم.

نگاه قرآن به علل مشكلات

قرآن براي مشكلات و دشواري ها وبدي هايي كه انسان بدان گرفتار مي شود عللي را بيان مي كند. شناخت اين علل مي تواند براي درك و فهم بهتر راهكارهايي كه قرآن براي برونرفت از مشكلات ارايه مي دهد مفيد وسازنده باشد؛ زيرا بدون شناخت علت هاي پيدايي مشكلات نمي توان به راهكارهاي برونرفت دست يافت و يا اگر راهكارهايي ارايه مي شود بدان اعتماد و عمل كرد. به عنوان نمونه كساني كه به سوي رمل و جفر و اعداد كشيده مي شوند ميان مشكلات و راهكارهايي كه اين دسته افراد و اشخاص ارايه مي دهند نوعي رابطه علي و معلولي مي يابند و مي كوشند تا با برطرف كردن (دفع و يا رفع) آن بتوانند از مشكلات برهند و به موفقيت دست يابند. اين دسته افراد دست كم به رابطه همبستگي ميان مشكلات و مثلا رمل اعتقاد دارند و بر اين باورند كه رمل مي تواند اين دسته از مشكلات را بردارد. ايجاد محبت يا دشمني با ورد و يا دعاي خاص به معناي باور به نوعي همبستگي ميان دو پديده است. اين باور است كه فرد را به سوي دعانويس و يا رمال مي كشاند.

بنابراين براي فهم درست راهكارهاي قرآني براي برون رفت از مشكلات و معضلات، شناخت عللي كه قرآن براي مشكلات بيان مي كند مي تواند مفيد باشد. از اين رو مي بايست پيش از بيان راهكارهاي قرآني براي برون رفت از مشكلات مختلف و متعدد، به بيان عللي بپردازيم كه قرآن آن ها را به عنوان علل مشكلات به صورت صريح و بي پرده و يا در قالب مثال و غيرمستقيم بيان و مطرح كرده است.

راهكارهاي برون رفت از مشكلات از نگاه قرآني

قرآن براي برون رفت از همه مشكلات حتي آنهايي كه بيرون از اراده و اختيار ماست و در حقيقت مي توان آن را مشكلات طبيعي دنيا دانست راهكارهايي را ارايه داده است. اين راهكارها، افزون بر راهكارهايي است كه قرآن به عنوان راهكارهاي عادي و معمولي و از طريق بهره گيري از ابزار و اسباب دنيوي ارايه مي دهد. به اين معنا كه انسان براي رهايي از مشكلات مي تواند از سازوكارهايي استفاده كند كه وي را از مشكلات رهايي مي بخشد. اين راه ها را مي توان در حوزه هاي مختلف و با بهره گيري از پيامبر باطني يعني خرد و عقل و ديگر اسباب به دست آورد. چنان كه گفته شده است كه براي هر دردي مادي درماني است. استفاده از دارو و پزشك و مانند آن در درمان بيماري ها از راه هايي است كه خرد بشري به آن مي رسد. در برخي از روايات معتبر اسلامي آمده است كه: ان الله يابي ان تجري الامور الا باسبابها؛ اين كه خداوند پرهيز دارد كه امور دنيا به جز از راه سبب ها جريان پيدا كند. به اين معنا كه براي هر مسئله اي راه و سببي ماده و تكويني و طبيعي قرار داده است. اما سخن اين است كه وقتي انسان از اين اسباب به هر دليلي بهره نتواند بگيرد و يا به سختي و دشواري از آنها استفاده كند و يا در مقام نوميدي از اسباب قرار گيرد چه راه كاري را قرآن براي اين مرحله و مرتبه قرارداده است؟ آيا اصولا سازوكاري براي اين مرتبه و مرحله است؟ اگر راهكاري وجود دارد آن چيست؟ آيا رمل و جفر و پناه بردن به سحر و جادو و ديگري شيوه و علوم كه در اصطلاح به آن علوم غريبه گفته اند امري درست است. اگر اين راه كار نادرست و يا براي عموم قابل دسترسي نباشد آيا اسلام و قرآن راهكاري عام و كلي و براي همگان قرارداده است؟ آن راهكار پيشنهادي و سازوكاري قرآني براي برونرفت از چنين مشكلاتي و همه مشكلات چيست؟ در اين نوشتار كوشش مي شود تا روش و يا روش هاي برونرفتي كه قرآن بدان اشاره كرده را و بسيار بر آن تأكيد داشته و در آيات بسياري بدان پرداخته و به عنوان اصل كلي به انسان تعليم داده است، شناسايي و بيان شود.

1- استغفار: يكي از مهم ترين راهكارهاي قرآني براي برونرفت از مشكلات استغفار است. استغفار به معناي درخواست پوشش و گذشت و آمرزش است. (مفردات راغب) به اين معنا كه انسان از خدا مي خواهد كه وي را ببخشد و در حق وي گذشت نمايد و او را به رحمت خود پوشش دهد. اين واژه در اصطلاح قرآني به معناي درخواست زباني يا عملي آمرزش و پوشش گناه از خداوند به هدف مصونيت از آثار بدگناه و عذاب است. (كشف الاسرار ج2 ص46 و نيز التحرير و التنوير ج4 ص92). استغفار با توبه اين تفاوت را دارد كه استغفار آمرزش خواهي از گناهان براي پيراستن روح است و توبه اقدام براي آراستن روح به صفات پسنديده اي چون توحيد مي باشد. (الميزان ج10 ص140) و يا استغفار درخواست آمرزش از گناهان پيشين و توبه پشيماني و بازگشت به خدا درباره گناهاني است كه امكان دارد در مقام عمل انجام دهد. (تفسير كبير فخر رازي ج17 ص181) آيات بسياري در قرآن به مسئله استغفار پرداخته است و ارزش و جايگاه و اهميت آن را نشان داده است. (68بار) در آياتي از قرآن به پيامبر با آن كه اهل عصمت و طهارت است مي فرمايد كه به سوي خداوندت استغفار كن. در آياتي نيز به مؤمنان دستور مي دهد كه استغفار كنند. و يا اين كه اهل استغفار در سحرگاهان باشند. پس از بيان اهميت و ارزش استغفار به بيان اين راهكار براي برونرفت از مشكلات و معضلات فردي و جمعي اشاره كرده و مي فرمايد: دوعامل اصلي و كلي است كه حتي عذاب هايي طبيعي و غيرطبيعي چون سيل و زلزله و جنگ و عذاب استيصالي و از ميان بركن را از انسان دور مي سازد. يكي وجود پيامبر(ص) است و ديگري استغفار مي باشد. (انفال آيه33) حضرت اميرمؤمنان(ع) مي فرمايد: در روي زمين دو وسيله و ابزار امنيت از عذاب الهي وجود داشت: يكي از آن دو وجود پيامبر(ص) بود كه با رحلت آن حضرت برداشته شد و انسان ها از آن محروم شدند ولي ديگري كه استغفار است همواره براي همگان تا قيامت وجود دارد. پس بدان تمسك جوييد و چنگ زنيد و آن گاه آيه 33سوره انفال را خواند. (نهج البلاغه حكمت88) استغفار تا آن اندازه مهم و ارزشمند نشان داده شده است كه حتي عذاب يعني كيفر اعمالي كه در دنيا انسان به جهت تكوين و يا تشريعي بدان مبتلا و گرفتار مي گردد، از وي و يا جامعه برداشته مي شود. انسان با استغفار مي تواند از اين دسته عذاب هاي دنيوي و اخروي كه به جهت بازتاب و واكنش طبيعي اعمال گريبان گير او مي شود رهايي يابد. از مهم ترين آثار استغفار كه در آيات قرآن بدان اشاره شده مي توان به پيشگيري از عذاب الهي (انفال آيه33)، آمرزش گناهان (نوح آيه10) افزايش روزي (نوح آيه11)، ازدياد فرزندان (نوح آيه12) رفاه و عمر طولاني (هود آيه3) نام برد. قرآن بيان مي دارد كه بهترين زمان استغفار سحرگاهان است (ذاريات آيه18 و نيز آل عمران آيه17 و نيز يوسف آيه98) زيرا حالات و موقعيت هاي مختلف زماني و مكاني نقش اقتداري (مزمل آيه6) و ويژه اي برخوردار است چنان كه درباره ليله القدر گفته شده است و (قدر آيه1) و در مقاله اي بدان پرداخته شده است. شمار آن چنان كه در قرآن آمده است مي بايست كثير باشد تا اسم مستغفر در سحرگاهان بر او صدق كند و از مصاديق آن گردد. (ذاريات آيه18) كثير در آيات قرآن به معناي بيش از هفتاد آمده است. در تفسيري از علي بن محمد الهادي(ع) درباره معناي كثير آمده است كه قرآن به پيامبر(ص) فرموده است كه خداوند تو را در مواطن كثير ياري داده است و آن حضرت بيان مي دارد كه شمار غزوه و سرايا آن حضرت بيش از هفتاد تا هشتاد بوده است بنابراين كثير به معناي بيش از هفتاد است. از اين رو كسي كه مي خواهد استغفار نمايد مي بايست در سحرگاهان و بيش از هفتاد بار به طور استمراري استغفار كند تا مصداق اهل استغفار شود. اما پيش از اين كه به اين روايات تفسير تمسك شود، قرآن خود به صراحت به عدد هفتاد اشاره كرده است: «استغفر لهم او لاتستغفر لهم ان تستغفر لهم سبعين مرده فلن يغفرالله لهم (توبه آيه80) چه برايشان آمرزش بخواهي و يا نخواهي يكسان است حتي اگر برايشان 70بار آمرزش بخواهي خدا آنان را نمي آمرزد. در اين آيه به صراحت از عدد70 ياد شده است كه مي رساند 70عدد مطلوبي است كه مؤمن مي تواند با آن خود را در شمار مستغفران قرار دهد و از گناهان و مشكلات دنيوي و اخروي و نيز مادي و معنوي برهاند.

2- توبه: ديگر راهكار قرآن براي برونرفت از مشكلات دنيوي، توبه است. حضرت آدم پس از گرفتاري به دست ابليس به درگاه خداوند توبه كرد و با بيان توبه خود را از بسياري از بازتاب و پيامدهاي عمل برهاند. (بقره آيه 37) حضرت يونس(ع) پس از گرفتاري در شكم ماهي كه خداوند از آن به ظلمات تعبير مي كند با بيان توبه و اقرار به گناهان (البته مي تواند اقرار به گناه در پيشگاه الهي به عنوان يك راهكار جداگانه مطرح گردد چنان كه حضرت موسي(ع) و برخي ديگري از پيامبران با اين روش از مشكلات و پيامدهاي طبيعي رفتار و اعمال خود رهايي يافتند) در پيشگاه الهي توانست از پيامدهاي رفتار خود برهد كه در ميان مردم از آن جمله به ذكر يونسي ياد مي شود. قرآن اين ذكر را اين چنين بيان مي دارد: لا اله الا انت سبحانك اني كنت من الظالمين؛ جز الله خدايي نيست، پاك و منزه هستي، و من از ستمكارانم. (انبياء آيه 88) قرآن از مشكلي كه يونس بدان گرفتار شده بود به ظلمات ياد مي كند كه نشان دهنده شدت و تعدد مشكلي بود كه آن حضرت به جهت اعمال و رفتار خود بدان گرفتار شده بود.

 

3-توسل و شفاعت: گاه از اين راهكار به وسيله نيز ياد مي شود. (وابتغوا اليه الوسيله؛ مائده آيه 35 و نيز اسراء آيه 57) وسيله و يا عروه الوثقي (بقره آيه 652 و نيز لقمان آيه 22) و يا كلمات (بقره آيه 37) هر چيزي است كه انسان با قراردادن آن به عنوان واسطه مي كوشد تا از مشكلاتي كه بدان گرفتار آمده است رهايي يابد. انساني كه خود از جايگاهي برخوردار نيست و نمي تواند به طور مستقيم اقدام كند به كمك افراد و اشخاصي كه در نزد خداوند از وجاهت و مقام خاصي برخوردار مي باشند كمك و ياري مي جويد تا آنان واسطه شوند و كمك كنند تا بتواند از مشكلاتي كه به جهت رفتار و يا اعمال و يا حتي به طور طبيعي به عنوان آزمون و يا طبيعت تضادي دنيا بدان گرفتار آمده است رهايي يابد. اين افراد مي توانند شهيدان و افراد صديق و صالحان و پيامبران باشند؛ يعني كساني كه خداوند به آنان نعمت خاص بخشيده است و جزو منعمان درگاه ايزدي هستند (نساء آيه 69) كساني كه ما هر روز در نماز و نيايش خويش از خدا مي خواهيم ما را در راه آناني قرار دهد كه در راه مستقيم و صراط الهي هستند. اين افراد كساني هستند كه مي توانند به عنوان شفيعان عمل كنند و ما را از مشكلات برهانند. كساني كه در نماز شب از آنان به عنوان شفيع ياد مي شوند تا پس از استغفار و توبه دست ما را گرفته و دستگير ما باشند (عروه الوثقي). در قرآن همه اينان به عنوان شفيعان مطرح شده اند. ولي با اين همه مي توان گفت كه در اين ميان آناني كه پيامبران و اين شفيعان در هنگام گرفتاري و مشكلات به دامن ايشان چنگ مي زدند از جايگاه و مقام برتري برخوردارند كه مي بايست به عنوان شفيعان بدان ها رجوع كرده و از آنان ياري و كمك خواست. اينان كلمات نوري هستند كه بسياري از مقربان درگاه ايزدي به آنان توسل جسته و شفاعت ايشان را خواستار شدند. اگر ما توبه را به عنوان اصلي جداگانه فرض كرديم و يا استغفار را به عنوان اصلي ديگر و مستقل بيان كرديم مي توانيم بگوييم كه از نظر جايگاه به مقام شفاعت ايشان نمي رسد؛ زيرا كسي كه به مقام ايشان باور داشته باشد مانند كسي است كه تمام را در اختيار دارد. به سخني ديگر چون كه صد آمد نود هم پيش ماست. كسي كه قايل به مقام و جايگاه اين انوار و كلمات ربويي و الهي باشد مي داند كه با چه كسي سخن مي گويد و از چه كسي كمك و ياري مي جويد. در شفاعت هم توبه نهفته است و هم استغفار و از اين رو گفته اند كه صلوات بر محمد و آل محمد(ص) در حكم استغفار و توبه و شفاعت است؛ و گفته اند كه صلوات از فرشتگان استغفار است و از سوي خدا بخشش و آمرزش است و اين همه در آيه: ان الله و ملائكته يصلون علي النبي يا ايها الذين آمنوا صلوا عليه و سلموا تسليما (احزاب آيه 56)؛ خداوند و فرشتگان بر پيامبر صلوات و درود مي فرستند. اي كساني كه ايمان آورده ايد شما بر او درود بفرستيد و بر او به سلامي تسليم باشيد. بنابراين بهترين راهكار قرآني براي برونرفت از مشكلات توسل و تمسك به پيامبر و خاندان طاهر و پاكش است كه خداوند آنان را مطهر گردانيده است و جايگاه ويژه اي بخشيده است (احزاب آيه 33) و شفاعت ايشان را راهي براي بسيار بلكه همه مشكلات دانسته است. از اين رو حضرت آدم زماني توبه كرد و توبه اش پذيرفته شد كه توانست به آن كلمات تمسك جويد.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 02 اردیبهشت 1393 ساعت: 18:50 منتشر شده است
برچسب ها : ,,
نظرات(0)

علت خوشبختی یا بدبختی از دیدگاه قرآن كریم

بازديد: 361

علت خوشبختی یا بدبختی از دیدگاه قرآن كریم

از آیات قرآن كریم مستفاد می‏شود كه استغفار و ترك گناه باعث توسعه مادی و عمران و آبادی و متقابلاً هر گونه نافرمانی خدا و ظلم به دیگران عامل فقر و فلاكت و بدبختی است. با این شاخص بسیاری از كسانی كه در زندگی مادی دچار گرفتاری‏های متعدد هستند می‏توانند اعمال و رفتار خود را بازنگری كرده و با نسخه شفابخش قرآن كریم، از بیماری فقر و فلاكت نجات یابند.

رابطه گناه با فقر و مصیبت

قرآن كریم در آیه 30 سوری شوری می‏فرماید: "و ما اصابكم من مصیبة فبما كسبت ایدیكم و یعفوا عن كثیر: هر مصیبت و گرفتاری كه به شما می‏رسد دستاورد و ثمره اعمال خودتان است تازه این تمام مجازات اعمال شما نیست چرا كه بسیاری از كارهای شما را مورد عفو قرار می‏دهد".

این آیه به خوبی نشان می‏دهد، مصائبی كه دامن‏گیر انسان می‏شود، یك نوع مجازات الهی و هشدار است (هر چند استثنائاتی دارد كه بعد به آن اشاره خواهد شد) و به این ترتیب یكی از فلسفه‏های حوادث دردناك و مشكلات زندگی روشن می‏شود.

جالب این كه در حدیثی از امیرمومنان علی (ع) می‏خوانیم، كه از پیامبر گرامی خدا(ص) نقل می‏كند كه فرمود: "خیر آیة فی كتاب الله هذه‏الایة، یا علی ما من خدش عود و لا نكبة قدم الا بذنب و ما عفی الله عنه فی‏الدنیا فهو اكرم من ان یعود فیه و ما عاقب علیه فی‏الدنیا فهو اعدل من ان یثنی علی عبده: این آیه (و ما اصابكم من مصیبة...) بهترین آیه در قرآن مجید است، ای علی هر خراشی كه از چوبی بر تن انسان وارد می‏شود و هر لغزش قدمی، بر اثر گناهی است كه از او سرزده و آن چه خداوند در دنیا عفو می‏كند، گرامی‏تر از آن است كه (در قیامت) در آن تجدید نظر فرماید و آن چه را كه در این دنیا عقوبت فرموده، عادل‏تر از آن است كه در آخرت بار دیگر كیفر دهد".(1)

و به این ترتیب این گونه مصائب علاوه بر این كه بار انسان را سبك می‏كند، او را نسبت به آینده كنترل خواهد نمود.

گرچه ظاهر آیه عام است و همه مصائب را در برمی‏گیرد، ولی مطابق معمول در عمومات، استثناهایی وجود دارد، مانند مصائب و مشكلاتی كه دامن‏گیر انبیا و ائمه معصومین (ع) می‏شد كه برای ترفیع مقام آن‏ها بود، یا گرفتاری بسیاری همانند كودكان و یا افرادی كه مسوول شناخته نمی‏شوند.

و هم چنین مصائبی كه بر اثر ندانم كاری‏ها و عدم دقت و مشورت و سهل‏انگاری در امور حاصل می‏شود، كه اثر تكوینی اعمال خود انسان‏ها است و یا مصائبی كه گریبان غیر معصومین را می‏گیرد و جنبه آزمون دارد. قرآن كریم در این باره می‏فرماید: "و لنبلونكم بشی‏ء من‏الخوف و الجوع و نقص من الاموال والانفس والثمرات و بشرالصابرین: به درستی كه شما را از طریق انواع ترس و گرسنگی و كمبودهای مادی و جسمی و محصولات مورد امتحان قرار می‏دهیم و بشارت باد بر كسانی كه این آزمون الهی را با صبر و بردباری پشت سر می‏گذارند" (155 / بقره).

به تعبیر دیگر جمع میان آیات مختلف قرآن و روایات ایجاب می‏كند كه عموم این آیه در مواردی تخصیص پیدا كند. اما از آن جا كه بیشتر موارد آن جنبه كیفری و كفاره‏ای دارد، آیه 30 سوره شوری آن را به صورت عموم مطرح ساخته است.

با این بیان نمی‏توان گفت هر گرفتاری و رنجی كیفر گناه است، چرا كه گرفتاری‏های سخت، فلسفه‏های گوناگونی دارند كه از آن جمله عبارتند از:

1 - شكوفایی استعدادها و توانمندی‏های درونی و برونی انسان،

2 - هشدار نسبت به آینده او،

3 - بیداری از خواب غفلت و غرور و هشیاری از انواع مستی‏ها،

4 - كیفر گناهان،

5 - بخش مهمی نیز ثمره ندانم كاری‏ها و سهل انگاری‏های انسان در زندگی است.

6 - اصل آزمون در زندگی انسان، (2)

و لذا در حدیثی می‏خوانیم: هنگامی كه امام علی بن الحسین (ع) وارد بر یزید شد، یزید نگاهی به او كرد و گفت: "یا علی ما اصابكم من مصیبة فبما كسبت ایدیكم" (اشاره به این كه حوادث كربلا نتیجه اعمال خود شما بود).

ولی امام علی بن الحسین (ع) فوراً در پاسخ فرمود: "كلا ما هذه فینا نزلت، انما نزل فینا "ما اصاب من مصیبة فی‏الارض و لا فی انفسكم الا فی كتاب من قبل ان نبراها ان ذلك علی الله یسیر لكیلا تاسوا علی مافاتكم ولاتفرحوا بما اتاكم" (3) فنحن‏الذین لاناسی علی مافاتنا من امرالدنیا و لانفرح بما اوتینا: (4)

چنین نیست، این آیه در مورد ما نازل نشده، آن چه درباره ما نازل شده آیه دیگری است كه می‏گوید: هر مصیبتی در زمین یا در جسم و جان شما روی دهد، پیش از آفرینش شما در كتاب (لوح محفوظ) بوده و آگاهی بر این امر بر خداوند آسان است، این برای آن است كه شما به خاطر آن چه از دست می‏دهید، غمگین نشوید و به خاطر آن چه در دست دارید، زیاد خوشحال نباشید (هدف از این مصائب عدم دلبستگی شما به مواهب زودگذر دنیا است و یك نوع تربیت و آزمون برای شما است).

سپس امام افزود: "ما كسانی هستیم كه هرگز به خاطر آن چه از دست داده‏ایم، غمگین نخواهیم شد و به خاطر آن چه در دست داریم، خوشحال نیستیم "همه را زودگذر می‏دانیم و چشم به لطف و عنایت خدا بسته‏ایم"".

هنگامی كه از امام صادق (ع) تفسیر آیه فوق را خواستند، فرمود: "می‏دانید علی (ع) و اهل بیتش بعد از او گرفتار مصائبی شدند، آیا به خاطر اعمالشان بود؟ در حالی كه آن‏ها اهل بیت طهارتند و معصوم از گناه"، سپس افزود: "ان رسول الله كان یتوب الی الله و یستغفر فی كل یوم و لیلة ماة مرة من غیر ذنب ان الله یخص اولیائه بالمصائب لیاجر هم علیها من غیر ذنب: رسول خدا (ص) پیوسته توبه می‏كرد و در هر شبانه روز صد بار استغفار می‏نمود، بی‏آن كه گناهی مرتكب شده باشد، خداوند برای اولیاء و دوستانش مصائبی قرار می‏دهد تا به خاطر صبر در برابر آن از او پاداش گیرند، بی‏آن كه گناهی مرتكب شده باشند". (5)

گاه مصائب، جنبه دستجمعی دارد و محصول گناهان جمعی است، همان گونه كه در آیه 41 سوره روم می‏خوانیم: "ظهرالفساد فی البر والبحر بما كسبت ایدی الناس لیذیقهم بعض الذی عملوا لعلهم یرجعون: فساد در خشكی و دریا به خاطر اعمال مردم آشكار شد، تا نتیجه بعضی از اعمالی را كه انجام داده‏اند، به آن‏ها بچشاند، شاید بازگردند".

روشن است كه این درباره جوامع انسانی است، كه به خاطر اعمالشان گرفتار نابسامانی‏ها می‏شوند. و در آیه 11 سوره رعد آمده است: "ان الله لایغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم: خداوند سرنوشت هیچ جمعیتی را تغییر نمی‏دهد، مگر این كه خویشتن را تغییر دهند".

و در آیه 11 سوره رعد آمده است: "ان الله لایغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم: خداوند سرنوشت هیچ جمعیتی را تغییر نمی‏دهد، مگر این كه خویشتن را تغییر دهند".

و امثال این آیات كه گواهی می‏دهد، در میان اعمال انسان و نظام تكوینی زندگی او ارتباط و پیوند نزدیكی وجود دارد، كه اگر بر اصول فطرت و قوانین آفرینش گام بردارند، بركات الهی شامل حال آن‏ها می‏شود و هرگاه فاسد شوند، زندگی آن‏ها به فساد می‏گراید.

و گاه ممكن است این قضیه در مورد فرد فرد انسان‏ها صادق شود و هر كس در مقابل گناهی كه مرتكب می‏شود، به مصیبتی در جسم و جان یا اموال و متعلقاتش گرفتار گردد، همان‏طور كه در آیه فوق آمده است. (6)

در همین زمینه روایات زیادی در منابع اسلامی وارد شده كه به گوشه‏ای از آن برای تكمیل این بحث اشاره می‏كنیم: در خطبه 178 نهج‏البلاغه آمده است: "ما كان قوم قط فی غض نعمة من عیش، فزال عنهم، الا بذنوب اجترحوها، لان‏الله لیس بظلام للعبید و لو ان الناس حین تنزل بهم‏النقم و تزول عنهم‏النعم، فزعوا الی ربهم بصدق من نیاتهم و وله من قلوبهم، لرد علیهم كل شارد و اصلح لهم كل فاسد: "هیچ ملتی از آغوش ناز و نعمت زندگی گرفته نشد، مگر به واسطه گناهانی كه انجام دادند زیرا خداوند هرگز به بندگانش ستم روا نمی‏دارد، هرگاه مردم در موقع نزول بلاها و سلب نعمت‏ها با صدق نیت به پیشگاه خدا تضرع كنند و با دل‏های پر اشتیاق و آكنده از مهر خدا از او درخواست جبران نمایند مسلماً آن چه از دستشان رفته به آن‏ها بازمی‏گرداند و هرگونه مفسده‏ای را برای آن‏ها اصلاح می‏كند".

در "جامع‏الاخبار" حدیث دیگری از امیرمومنان علی (ع) نقل شده است كه فرمود: "ان البلاء للظالم ادب و للمومن امتحان و للانبیاء درجة و للاولیاء كرامة: بلاها برای ظالم تادیب است و برای مومنان امتحان و برای پیامبران درجه و برای اولیاء كرامت و مقام است". (7)

این حدیث شاهد گویایی است برای آن چه در مورد استثناهای آیه بیان كردیم.

در حدیث دیگری در "كافی" از حضرت امام صادق (ع) آمده است كه فرمود: "ان العبد اذا كثرت ذنوبه ولم یكن عنده من‏العمل ما یكفرها، ابتلاه بالحزن لیكفرها: هنگامی كه انسان گناهش افزون شود و اعمالی كه آن را جبران كند، نداشته باشد، خداوند او را گرفتار اندوه می‏كند تا گناهانش را تلافی كند".(8)

در كتاب كافی اصولاً بابی برای این موضوع منعقد شده و 12 حدیث در همین زمینه در آن آمده است.

تازه همه این‏ها غیر از گناهانی است كه خداوند طبق صریح آیه فوق مشمول عفو و رحمتش قرار می‏دهد، كه آن نیز به نوبه خود بسیار است.

آیا باید در مقابل مصائب و مشكلات تسلیم شد؟

ممكن است كسانی از این حقیقت قرآنی سوء استفاده كنند و هر گونه مصیبتی دامنشان را می‏گیرد، با آغوش باز از آن استقبال نمایند و بگویند باید در برابر هر حادثه ناگواری تسلیم شد و از این اصل آموزنده و حركت‏آفرین قرآنی نتیجه معكوس، یعنی نتیجه تخدیری بگیرند كه این بسیار خطرناك است.

هیچ گاه قرآن نمی‏گوید در برابر مصائب تسلیم باش و در رفع مشكلات كوشش مكن و تن به ظلم‏ها و ستم‏ها و بیماری‏ها بده، بلكه می‏گوید: اگر با تمام تلاش و كوششی كه انجام دادی باز هم گرفتاری‏ها بر تو چیره شد، بدان گناهی كرده‏ای كه نتیجه و كفاره‏اش دامانت را گرفته، به اعمال گذشته‏ات بیندیش و از گناهانت استغفار كن و خویشتن را بساز و ضعف‏ها را اصلاح نما.

و اگر می‏بینیم در بعضی از روایات، این آیه بهترین آیه قرآن معرفی شده، به خاطر همین آثار تربیتی مهم آن است.(9)

پاورقیها:

1 - "مجمع البیان"، جلد 9، صفحه 31، ذیل آیات مورد بحث.

2 - "مجمع البیان"، جلد 25، صفحه 128 و 129.

3 - 22 و 23 / حدید.

4 - "نورالثقلین"، جلد 4، صفحه 580.

 

5 - "نورالثقلین"، جلد 4، صفحه 581. 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 02 اردیبهشت 1393 ساعت: 18:49 منتشر شده است
برچسب ها : ,,
نظرات(0)

زندگی نامه شهید سهام خیام شهیدی از کربلای هویزه

بازديد: 2073

زندگی نامه شهید سهام خیام شهیدی از کربلای هویزه

 شهید سهام خیام متولد 5/11/47 خطه های هویزه در خانواده مذهبی دیده به جهان گشود. او از همان اوان کودکی دختری باهوش و زرنگ بود و آثار اندیشه و فراست در سیمای معصومش حکایت از روح بلند او داشت. گشاده رویی و خوش خلقی، رعایت ادب و احترام از خصوصیات بارز این شهیده بزرگوار بود که 12 بهار از عمرش نگذشته بود. با سن و سال کمی که داشت نسبت به مسائل داخل و خارج کشور با مسئولیت برخورد می کرد. بسیار کنجکاو بود و این احساس مسئولیت آرام وجودش را گرفته بود و مملو از عشق و ایثار به وطنش بود. او به شهادت اشتیاق داشت و به آن رسید.

   سهام قبولی پنجم ابتدایی بود و در کلاس اول راهنمایی ثبت نام کرده بود؛ اما به دلیل جنگ تحمیلی و اشغال شهر هویزه نتوانست ادامه تحصیل بدهد و به مدرسه نرفت. او دانش آموزی درسخوان بود و هر ساله در خرداد ماه قبول می شد. اخلاق و رفتارش در خانه خیلی خوب بود و همه از او راضی بودند. در کارهای خانه به مادر کمک می کرد. او نماز می خواند و شبها برای مادر و خانواده اش زندگی ائمه (ع) و پیامبر (ص) را می گفت؛ تا اینکه قبل از شهادت در حالی که عراقی ها وارد شهر شده بودند مشاهده می کند نظامیان و اشغالگران، مشغول به یغما بردن وسایل یکی از ادارات هستند. او از این حرکت مزدوران خشمگین می شود و با کلماتی که بر زبان می راند به بعثیون حمله ور شده لب به اعتراض می گشاید که به دلیل کمی سن و سال این بار کمتر به او توجه میکنند و وقتی به خانه باز می گردد مادر از ظاهر او متوجه ناراحتی شهیده سهام خیام می شود و جویای علت آن، در پاسخ می گوید: عراقی ها وسایل اداره را می دزدند و من از این کار خیلی ناراحت هستم مثل اینکه دارند وسایل خانه ما را می دزدند.

 روز شهادت: صبح روز 14 مهر 1359:

   شهر هویزه شلوغ بود و حال و هوای دیگر داشت. مردم همه برای دفاع از وطن خودشان به پا خواسته بودند و بزرگ و کوچک، پیر و جوان، زن و مرد که از جمله آنان سهام بود با آن فطرت پاک و حس حق طلبانه اش که سر تا پای وجودش را فرا گرفته بود. آن روز مادر وضعیت شهر را نا امن دید؛ لذا کودکان خود را به کناری برد و خواست پنهان کند، همه در گوشه ای جمع شده و نشسته بودند. ولی تنها کسی که ننشت و آرام نبود سهام بود که 12 سال بیش نداشت. در آن لحظه سهام رو به مادر خود می کند و می گوید: اگر تمام درها را ببندی من امروز باید از منزل بیرون بروم و حتما باید دفاع کنم، مگر فقط مردان می توانند دفاع کنند من هم می توانم. من نیز از همین مردم هستم و باید دفاع کنم.

 

   دور از چشم مادر به این فکر افتاد که با تغییر لباس و ناشناس به هدف خود برسد. سهام پس از استحمام  و تعویض لباس و مرتب کردن خود، گویی که می داند لحظات آخر را سپری می کند و می خواهد به میهمانی با شکوهی برود بهترین راه و بهانه را که همان قطع شدن آب لوله کشی شهر بود انتخاب کرده و جهت شستن ظروف به طرف رودخانه حر کت می کند. در مسیری که طی می کرد درمانگاه هویزه قرار داشت. مادر با او برخورد می کند و به شهیده می گوید: برگرد تو بچه هستی و توانایی مقابله نداری ...  و سهام انگار که نه انگار چیزی می شنود. در این حالت  ظرف ها را به سرعت روی زمین می گذارد و دو انگشت دست خود را به نشانه پیروزی بالا می برد و دراین حالت می گوید: پیروزی و این کلمات را تکرار می کند. سپس از جلوی دیدگان ما دور می شود. به دشمن که رسید تنها کاری که می توانست انجام دهد شعار بر ضد نظامیان غاصب بود که در مقابل او قرار داشتند، او مرتب اظهار تنفر می کرد و از اسلام، شهر، حق مردم و کشورش دفاع می کرد. با این عمل  سهام و اصرار ورزیدنش دشمنان تصور کردند که او کودکی بیش نیست و نمی تواند کاری را از پیش ببرد. کمتر به او توجه می کردند تا اینکه این بار وی دامن خود را پر از سنگ ریزه می نماید و شروع به پرتاب سنگ به سوی اشغالگران عراقی می نماید. آنقدر این عمل را ادامه می دهد تا باعث بر افروختن خشم آن مزدوران می گردد و به قول شاهد این صحنه تحسین برانگیز، در مقابل چشمهای بهت زده اهالی، یکی از افراد نظامی ارتش بعث که به ستوه آمده بود و به سربازان خود گفت: این دختر از دیروز تا حالا ما را اذیت کرده است، او را  بزنید. در این حال گلوله ای از سوی  دشمن به سوی او که شجاعانه از دین و وطن دفاع می کرد شلیک شد و با تیر مستقیم قهرمانانه به شهادت رسید و دعوت حق را این چنین زیبا لبیک گفت، یادش گرامی و راهش پر رهرو باد.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 02 اردیبهشت 1393 ساعت: 17:29 منتشر شده است
برچسب ها : ,,
نظرات(4)

تحقیق درباره زندگی نامه فرنگیس حیدرپور

بازديد: 2401

زندگی نامه فرنگیس حیدرپور

شاید آدم های زیادی فرنگیس حیدرپور را نشناسند و برایشان دانستن در مورد یک اسم هم اهمیتی نداشته باشد، اما همه آنهایی که سفری به کرمانشاه داشته اند، و مجسمه زن تبر به دست را که در یکی از میادین این شهر قرار گرفته، دیده باشند حتما برایشان جالب است که بدانند سرگذشت این زن چیست؟

به گزارش جهان، فرنگیس حیدرپور متولد سال 41 از یکی از روستاهای گیلانغربی است که در جریان جنگ تحمیلی با رشادت و شجاعت خود حماسه ای را آفرید که بر اثر آن به شیرزن ایران شهرت یافت.

ماجرای فرنگیس به روزهای آشفتهحالی دختر جوانی برمیگردد که هنوز رخت عزای برادر شهیدش را به تن داشت که خبر شهادت اعضای خانواده اش را در حادثه اصابت گلوله توپ دشمن به اتومبیل حاملشان میشنود.

فرنگیس حیدرپور در این مورد می گوید: «سال ۵۹ بود و من ۱۸سال داشتم که آنها به روستای ما حمله کردند و ما خیلی شهید دادیم، مردم مجبور شدند فرار کنند و در دره مخفی شوند. در این جریان از اعضای خانواده من هشت نفر (برادر، دایی، عمو، پسردایی، دختر دایی، دختر عمو و ...) شهید شدند.»

حیدرپور به همراه پدر به مراسم ختم شهدا می رفتند و در بازگشت به روستای زادگاهش (اوازین) از توابع گیلانغرب متوجه میشود برخی از نیروهای عراقی وارد روستا شدهاند.

حیدرپور در خصوص حادثه آن روز اظهار میدارد: «همان روز که به دره رفتیم، نزدیکیهای غروب بود که تشنه و گرسنه شدیم؛ من با پدر و برادرم به روستا آمدیم تا غذا بیاوریم. آخر چیزی پیدا نمیشد. نزدیک رودخانه دو سربازی آمدند که آب بر داردند؛ ما از دست آنها خشمگین بودیم و به آنها حمله کردیم؛ من تبر به دست به سمت آنها حمله ور شدم که یکی از آنها کشته و دیگری تسلیم شد .»

آن روز فرنگیس حیدرپور یکی از دو سرباز کاملاً مسلح عراقی را هلاک میکند و با زخمی کردن نفر دوم او را به اسارت درمیآورد.

وی ادامه میدهد:« ۱۸ ماه آواره بودیم که عراقیها عقب نشینی کردند، مردم دوباره به روستاهای خودشان برگشتند.»

این شیرزن مبارز، بعد از گذشت سالها از جریان جنگ تحمیلی هنوز هم دست از روحیه مبارزه طلبی خود برنداشته و در گفتگویی که با خبرنگار فارس داشته در مورد جنایات رژیم صهیونیستی می گوید: با دیدن جنایات صهیونیستها در غزه آرزو میكنم كاش در غزه بودم تا بار دیگر برای اسلام مبارزه كنم و اگر به من اجازه دهند، حاضرم به غزه بروم.

حیدرپور در مصاحبه دیگری که خبرنگاران دفاع مقدس از او می کنند در تعریف معنای ایثار می گوید: ایثار یعنی انسان در راه آرمان میهنش یا خانواده اش شجاعتی نشان دهد حتی اگر از بین رود.

 

حیدرپور سبب پیروزی در دوران دفاع مقدس را پیروی از امام(ره) و ولایت می داند و خطاب به دشمنان اسلام و ایران می گوید: دشمنان بدانند ما با اطاعت از رهبری معظم انقلاب، هرگاه لازم باشد برای دفاع از اسلام و كشور اسلامیمان جان خود را فدا میكنیم.

این زن غیور مبارز خطاب به زنان و جوانان جامعه می گوید: از خواهرانم میخواهم با حجاب خود پاسدار خون شهیدان باشند و جوانان این آمادگی را داشته باشند كه اگر خدای ناكرده به خاك كشورشان حمله شد با غیرت دفاع كنند.

فرنگیس اکنون 48 سال دارد و با مرگ شوهرش به سختی مخارج خود و خانوادهاش را تأمین میکند. او همچنان در خطهای زندگی میکند که دهها میلیون خرج مجسمهاش شده، در حالی که حیدرپور با فقر و نداری کودکانش را بزرگ میکند.

 

کسی چه میداند، شاید همین کودکان محروم فرنگیس باشند که فردا روز در صف اول مبارزه با دشمنان انقلاب و کشور قرار گیرند اما خدا کند سهم آنها از این قهرمانی یک مجسمه و سالها فراموشی نباشد.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 02 اردیبهشت 1393 ساعت: 17:29 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تفاوت های سلول گیاهی و جانوری :

بازديد: 4179

تفاوت های سلول گیاهی و جانوری :

 1- سلول هاي گياهي اغلب چند وجهي هستند ولي سلول هاي جانوري كروي هستند.

 2- سلول های گیاهی تولید کننده و سلول های جانوری مصرف کننده اند.

 3-سلول هاي گياهي داراي ديواره سلولي از جنس سلولز هستند ولي سلول هاي جانوري فاقد ديواره

سلولي هستند. 

 4-سلول هاي گياهي داراي اندامك واكوئل مركزي و درشت هستند ولي سلول هاي جانوري اندامك

واكوئل مركزي ندارند.

 5-سلول هاي گياهي داراي اندامك هاي پلاست (کلروپلاست= سبزینه= اندامک تولید غذا) هستند ولي

سلول هاي جانوري اندامك پلاست را ندارند.

 6-سلول هاي گياهي عالي سانتريول ندارند ولي هنگام تقسيم سلولي رشته هاي دوك تشكيل

ميدهند ولي سلول هاي جانوري سانتريول دارند.

***"""  اینم جواب که البته فقط همون "رشته های دوک " رو بگین کافیه...""***

تقسیم سیتوپلاسم و جدا شدن دو سلول در سلول های جانوری به سمت مرکز است ولی در سلول های گیاهی به روش گریز از مرکز است. ذر سلول های گیاهی اولین نشانه ی ورود به میتوز در میکروتوبول ها یا ریزلوله ها بروز می کند. ریزلوله هایی که در اسکلت سلولی حاشیه ای را تشکیل می دهند دپلیمریزه شده و از بین میروند. در حالی که ریزلوله ها ی دیگر در ناحیه ی میانی در زیر غشای سلولی تجمع یافته و حلقه ی پیش پروفازی تشکیل می شودکه جهت تقسیم سلولی ، محل صفحه ی استوایی و جایگاه تقسیم سلولی را مشخص می کند

سپس ریز لوله های حلقه ی پیش پروفازی تحلیل رفته و دوک میتوزی تشکیل می گردد. درسلول های گیاهی سانتریول و سانتروزوم و رشته های آستری وجود ندارد. ریز لوله ها از جایگاه پوشش هسته ای به صورت دو قطبی و بدون رشته های آستری سازمان می یابند که چنین میتوزی را میتوز بدون آستر(Anastrale) می نامکمند.

در تلوفاز سلول های گیاهی میکروتوبول ها یا ریزلوله ها ی قطبی باقی می مانند و ستونی را در وسط سلول تشکیل می دهند. که ان را فراگموپلاست گویند. حفره های حاوی ترکیبات پکتیکی دیواره  که از دستگاه گلژی مشتق می شوند به ناحیه ی فراگموپلاست می رشند و آنا را فراگموپلاست گویند. در بخش استایی این حفره ها ردیف شده و با یکددیگر ادغام شده و صفحه ی سلولی(Cell Plate) را تشکیل می دهند. ترکیبات پکتیکی این حفره ها تیغه ی میانی را تشکیل می دهند. و غشاهای سلولی جدی را می سازند. وقتی صفحه ی سلولی به دیواره ی جانبی و قدیمی می رسد و به روش گریز از مرکز در حال رشد است تفکیک دو سلول گیاهی انجام می شود. در برخی  نواحی قطعاتی از شبکه ی آندوپلاسمی بین حفره های فراگموزوم باقی مانده و از ادغام آنها جلوگیری میکند و پلاسمودسم را تشکیل می دهند.

 

  7- روی سطح سلول جانوری غشاء وجود دارد و در سلول گیاهی علاوه بر غشاء  ، دیواره ی سلول هم

 وجود دارد .

8 - در اغلب سلول های گیاهی دانه های نشاسته وجود دارد که در سلول های جانوری یافت نمی شود

 9- هسته در سلولهای گیاهی در مرکز قرار دارد ولی در سلولهای جانوری  در کنار جداره ها ی سلول قرار دارد.

 10 - سلول‌های جانوری ممکن است یک یا چند تاژک داشته باشند اما، سلول‌های گیاهی فاقد تاژک

هستند،به جز سلول‌های جنسی نر بعضی از گونه‌های گیاهی .

  ۱۱ - در سلول‌های گیاهی اندامکی به نام پلاست وجود دارد که در سلول‌های جانوری یافت نمی‌شود. پلاست‌ها مسئول رنگیزه‌های مختلف گیاهی می‌باشند و آنها را به سه گروه کلروپلاست ،کروموپلاست و لوکوپلاست تقسیم می‌کنند.

 

 

12- سلول گیاهی نسبت به سلول جانوری دارای اشکال متنوع تری است .

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 02 اردیبهشت 1393 ساعت: 17:16 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره تقوا

بازديد: 8839

تقوا

تقوا به چه معنایی می باشد؟تقوا از وقی ؛ وقایه به معنای حفظ کردن می باشد.می‌گویند:

« رَبَّنا آتِنا فِی الدُّنْیا حَسَنَةً وَ فِی الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنا عَذابَ النَّارِ »1

این « ق » همان وقی به معنای ؛ خدایا مارا حفظ کن .

 انسان باتقوا چه کسی است؟

ما دو نوع استكان داریم ؛ بشكن و نشكن .

 آدم با تقوا یعنی مسلمانی که نشكن است ؛ درحقیقت كسی است كه حوادث و پول و مقام او را نمی ‌شكند و تغییر نمی ‌دهد.

 درجایی که آب ترشح می شود ، خود را کنار می کشیم که خیس نشویم ، درجایی که تیزی و تیغی وجود دارد ، لباسمان را جمع می کنیم تا به لباسمان گیر نکند ، در حقیقت خود را از هرگونه آسیبی حفظ می کنیم .

 انسان با تقوا کسی است که وقتی در مورد موضوعی مطمئن نیست ، آن را قطعی بیان نمی کند ، خود را از دروغ گفتن و شایعه ی دروغ حفظ می کند .

 فرد باتقوا کسی است که دنبال مال حرام که هیچ، به دنبال مال شبه ناک، هرچند زیاد و راحت الوصول باشد ، نمی رود ، به جایی که نباید نگاه کند ، نگاه نمی کند .

 در یک کلام تقوا یعنی آنکه انسان به حالتی برسد كه وقتی به گناه رسید ، بتواند خودش را كنترل كند .

 

 

 تقوا مصونیت است ، نه محدودیت !

بعضی می‌گویند : تقوا کار هر کسی نیست ، تنها ویژگی عالمان بزرگ است !

 شهید مطهری می‌فرمایند : تقوامصونیت است نه محدودیت.

 مثل اینکه شما وقتی کفش می پوشید ، محدودیتی ایجاد نمی شود ، بلکه پایتان از کثیف شدن و شیشه و خار و خاشاک مصون می ماند .

 انسان با تقوا به خاطر روحیه ای که در او ایجاد شده ، مصونیتی پیدا کرده که وقتی به خلاف و گناهی می رسد ، به راحتی خودش را كنترل می كند.

 به گفته‌ی قرآن ، یکی از دلایل آمدن همه ی انبیاء الهی ، با تقوا کردن مردم بوده ، به طوری بسیاری از دستورات اسلامی نیز بر پایه ی تقوا استوار می باشد ؛

 مثلاً روزه « كُتِبَ عَلَیْكُمُ الصِّیامُ كَما كُتِبَ عَلَى الَّذینَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ ؛ روزه را بر شما واجب كردیم تا روح تقوا در شما زیاد شود. »2

آدم با تقوا یعنی مسلمانی که نشكن است ؛ درحقیقت كسی است كه حوادث و پول و مقام او را نمی ‌شكند و تغییر نمی ‌دهد

 ترس از خدا، آری یا خیر؟!

از خدا بترسید ! این جمله به چه معنا می باشد ؟

 خدا ارحم الراحمین است و جایگاهی ندارد که کسی از خداوند بترسد ، درحقیقت وقتی گفته می شود از خدا بترس به این معنا است که از اعمال خود در مقام خداوند ترس و پروا داشته باشید ؛ « و اما من خاف مقام ربه »3

 تقوا به این معنا است كه انسان در مقابل غریزه ، خودش را نگه دارد وحوادث او را تغییر ندهد.

 فرد متّقی کسی است که در هر شرایطی راضی به رضای خدا باشد ، اگر جوانش را از دست داد ، شیون و فغان نکند که چرا چنین شد ؟

 برای خدا ؛ چرا ، اما و دلیل نیاورد ، مطیع محض او باشد .

مراحل تقوا

تقوا در گفتار

«فَلْیَتَّقُوا اللَّهَ وَ لْیَقُولُوا قَوْلاً سَدیداً »4

 انسان با تقوا حرف بی سند نمی ‌زند و گواهی ناحق نمی‌دهد، آدم با تقوابه كسی سوء ظن ندارد.

 انسان با تقوا در سخت ترین شرایط ، حرف حق را رها نمی کند ، به اسم دروغ « مصلحت آمیز» هر چیزی را نمی‌گوید.

تقوا در سیاست

در مسائل سیاسی قرآن می‌فرماید: «یا أَیُّهَا النَّبِیُّ اتَّقِ اللَّهَ وَ لا تُطِعِ الْكافِرینَ وَ الْمُنافِقین ؛ ‌ای پیامبر ، تقوا داشته باش و پیرو كفار ومنافقین نباش. »5

 انسان با تقوا محال است با گروهك‌هایی رابطه داشته باشد ؛ زیرا از خدا می‌ترسد .

 

انسان های با تقوا نه به خود و نه به جامعه آسیبی نمی رساند بلکه برعکس بزرگترین جنایت ها از آنِ انسان های بی تقوا رخ داده است .

 آنچه در دنیای امروز مطرح است ، کمبود علم نیست ، بلکه کمبود تقوا است .

 تقوا در خانواده

« أَمْسِكْ عَلَیْكَ زَوْجَكَ وَ اتَّقِ اللَّهَ »6

 مرد یا زن با تقوا کسی است که در خانه ، خوب همسرداری کند ، ظلم نمی ‌كند و اگر ظلمی را مرتکب شد ،عذرخواهی می‌كند .

 انسان با تقوا حرف بی سند نمی ‌زند و گواهی ناحق نمی‌دهد، آدم با تقوابه كسی سوء ظن ندارد. انسان با تقوا در سخت ترین شرایط ، حرف حق را رها نمی کند ، به اسم دروغ « مصلحت آمیز» هر چیزی را نمی‌گوید

تقوا در مسائل اجتماعی

«وَ أْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ أَبْوابِها وَ اتَّقُوا اللَّهَ »7

 با ایجاد تقوا ، نصب و عزل‌ها الهی می شود . دیگر به خاطر روابط ، نصب و عزلی اتفاق نمی افتد .

معلم با تقوا دیر سر كلاس نمی رود ، ازدرسش کم نمی گذارد ؛ « وَیْلٌ لِلْمُطَفِّفینَ ؛ وای بر كم فروش‌ها»8

 كارمند اداره اگر با تقوا باشد ، باتلفن اداره کار خصوصی انجام نمی دهد ، با خودكار اداره لیست خریدهای منزل را نمی نویسد ، ساعات كار مردم راصرف كار خصوصی خود نمی‌كند .

 ملاک امتیاز به چه چیزی است؟

 اسلام همه ی امتیازات را لغو کرده و می فرماید: «إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ »9

 

افراد با سوادتر نیاز به تقوای بیش‌تری دارند ؛ اگر كاسبی با تقوا نبود ، انگور خوب را رو و انگور بد را زیر می گذارد ، اما اگر آیت الله و دكتر و مهندس بی تقوا شود ؛ « اذا فسد العالِم فسد العالَم »

 «من سن سنة سیئه » ؛ كسی كه خط انحراف ؛ را تأسیس كند ، « فله وزر من عمل بها » هر جنایتی كه هواداران آن‌ها بكنند ، علاوه بر این كه بر گردن خودشان است ، بر گردن رهبرانشان نیز می باشد.

 راه رسیدن به تقوا

یکی از مهمترین راه ها ، توجه به جهان بینی الهی است ؛

 « إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصادِ ؛ خدا در كمین تو است .»10

 « یَعْلَمُ خائِنَةَ الْأَعْیُنِ وَ ما تُخْفِی الصُّدُورُ »11

 شما نگاه می‌كنید و خدا می داند كه این نگاه تقوا دارد یا نه! خداوند خیانت‌های چشم و هدف‌های قلبی شما را می داند .

 در هرلحظه ای که هستید ، برگردید

 تقوا داشتن یعنی آنکه سعی کنیم که گناه نکنیم ، واگر مرتکب گناهی شدیم برگردیم ؛ « نِعْمَ الْعَبْدُ إِنَّهُ أَوَّابٌ بهترین بنده، کسی است که در هر انحرافی بر می گردد . »12

 

 نگو توبه شكستم و دیر شده است ، برگرد و توبه کن که خواوند توبه کنندگان را دوست دارد ؛ « إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ التَّوَّابینَ »13

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 01 اردیبهشت 1393 ساعت: 20:46 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

زندگی نامه ی بهمن مقصودلو

بازديد: 659

 

زندگی نامه ی  بهمن مقصودلو

 

دکتر بهمن مقصودلو منتقد، نویسنده، پژوهشگر سینمائی، تهیه کننده و فیلم ساز بیش از  40 سال است کهدر عرصه سینمای جهانی فعالیت دارد.  ایشان به عنوان ژوری، سخنران و تهیه کننده و یا فیلمساز دربسیاری از جشنواره های معتبر جهانی شرکت کرده است.   اضافه  برآن، به عنوان نویسنده ، منتقد و سردبیر برای نشرکتب " ویژه سینما وتئاتر" جایزۀ  فروغ فرخزاد را  درسال 1353 ازآن خود کرده است.  کتاب  "سینمای ایران " یکی  ازکتاب های  ایشان  است که در سال 1987 توسط دانشگاهنیویورک منتشر گردید.   این اولین  کتاب ایشان به زبان انگلیسی  در مورد تاریخ  سینمای ایران است که توجهجهانیان را به  سینمای ایران جلب کرد.  از کتاب های دیگر ایشان  می توان  "این سوی ذهن، آن سوی مردمک" 1999و" آزادی و عشق در سینما " را نام برد که در سال 2003 منتشرشد.  کتاب جدید ایشان "علف: ماجراهای شگفت و ناگفته"  به زبان انگلیسی درژانویه  2009منتشر شد،سرگذشت  سه آمریکایی (سازندگان فیلم کینگ گنک) است که در سال 1924 به ایران رفتند و فیلم مستند فوق العاده ای بنام علف ساختند که توسط پارامونت در سال 1925 به نمایش در آمد.نسخه ی فارسی آن در بهمن ماه 1389 درایران منتشر شد.

 

دکتر بهمن مقصودلو تهیه کننده بسیاری از برنامه های هنری تلویزیون ملی ایران بوده و بیش ازپانزده  فیلم سینمائی و مستند را در آمریکا تهیه کرده است که نه تنها دربیش از صد جشنواره معتبر و بزرگ جهانی به نمایش درآمده اند، جوایز بیشماری هم کسب کرده اند.   فیلم "هفت مستخدم" با شرکت آنتونی کوئین هنرپیشه بزرگ جهانی برنامه اختتامیه جشنواره معتبر لوکارنو بوده که درحضور بیش از هشت هزارنفر با موفقیت در سال 1996 به نمایش گذاشته شد.  فیلم "خواستگاران" (بازیگر) در جشنواره کان 1988وفیلم "منهاتان به روایت ارقام" در سال  1993 در جشنواره های نیویورک ، ونیز و تورنتو به نمایش در آمد. دکتربهمن مقصودلو با همکاری بهروز مقصودلو با تهیه فیلم کوتاه "زندگی درمه" 1998 اثربهمن قبادی، با دریافت بیش از 15 جایزه بین المللی رکورد دریافت جایزه و انتخاب در جشنواره های معتبر بین المللی فیلم های ایرانی راشکسته است. دیگر فیلم ایشان به عنوان تهیه کننده "خاموشی دریا" ( 2003) نام دارد که بیش از شش جایزۀ بین المللی  دربیش ازبیست جشنواره جهانی را  کسب کرده است و منتقد مجله معتبر "ورایتی" به مناسبت نمایش آن در جشنواره ساندنس  آمریکا، فیلم را یک شاهکار خوانده است.

 

اولین فیلم دکتر بهمن مقصودلو به عنوان کارگردان، فیلم "اردشیر محصص و صورتکهایش" است که در سال 1972 ساخته شد و درسال 1996 درجشنواره لایپزیک آلمان بعنوان یکی از بهترین فیلم های کوتاه مستند ایران قبل از انقلاب به نمایش در آمد.  بهمن مقصودلو با تهیه فیلم احمد شاملو: شاعربزرگ آزادی (1999-1996) تولید و پخش جهانی یک سری فیلم مستند بلند در باره بزرگان ادب و هنر ایران را بنیان گذاشت. دومین فیلم از این سری احمد محمود نویسنده انسانگرا (2004) و سومین ایران درودی: نقاش لحظات اثیری(2010) است که در بسیاری از جشنوارها، مراکز فرهنگی، دانشگاه ها و تلویزیون های دنیا به نمایش در آمده است و دی وی دی آنها هم در جهان منتشر شده است . فیلم جدید ایشان ،اردشیر محصص: هنرمند سرکش(2012)،  که هنر و زندگی اردشیر محصص  را به نمایش می گذارد همراه با فیلم مستند بلند  کیا رستمی: یک گزارش(2013)به زودی وارد جشنواره های جهانی خواهند شد. دکتر بهمن مقصودلو هم اکنون درحال ساختن فیلم مستند بلند زندگی دکترمحمد مصدق است.

 

دکتر بهمن مقصودلو فارغ التحصیل فوق لیسانس مطالعات سینما از دانشگاه نیویورک و دکترا از دانشگاه کلمبیا است.  ایشان عضو انجمن قلم آمریکا هستند و در نیویورک زندگی می کنند.

·        از بهمن مقصودلو منتشر شده است :

·        انگلیسی :

 

Grass: Untold Stories, Mazda Publishers, 2009 (Foreword by Kevin Brownlow)

International Short Film Festival: Independent Films on Iran, catalogue, Editor: Ziba Foundation, New York, 2007

              Iranian Cinema: Near Eastern Studies, New York University, 1987

Foreword by Andrew Sarris (out of print)

·        فارسی:

·        فیلم "علف" : داستانهای شگفت وناگفته ، انتشارات هرمس ، تهران، 1389

·        -   احمد شاملو: بزرگ شاعر آزادی، فیلمنامه (فارسی/انگلیسی)، شرکت کتاب - لوس آنجلس، 1387

·        -   آزادی و عشق درسینما ، انتشارات معین ، 1382

·        -   این سوی ذهن، آن سوی مردمک ، انتشارات نیلا ، 1378 (نایاب)

·        -   333 چهرۀ درخشان (باعلیرضا تبریزی)، سه جلد، امیرکبیر، 1345                (نایاب)

·        -    اطلاعات عمومی   (باعلیرضا تبریزی و حمید همتی)، انتشارات اندیشه، 1343)نایاب)

·        به کوشش همین نویسنده منتشر شده است :

·        -   ویژه سینما و تئاتر شماره  یک ، انتشارات بابک ، 1351                   (نایاب)

·        -   ویژه سینما و تئاتر شماره 2 و 3،  انتشارات بابک، 1351                 (نایاب)

·        -   ویژه سینما وتئاتر شماره 4 : وسترن ، انتشارات بابک، 1352           (نایاب )

·        -    ویژه سینماوتئاتر شماره 5  انتشارات بابک ، 1352                        (نایاب )

·        -   ویژه سینما وتئاترشماره 6: نقد فیلم در ایران ، انتشارات بابک ،1352 (نایاب)

·        -   ویژه سینما وتئاترشماره 5 و6،  انتشارات بابک، 1353                    ( نایاب)

·        -   هفتمین هنر(انتشارات طهوری، 1354                                          (نایاب)

·        -    بهمن مقصودلو بخاطر ویراستاری وانتشار سری کتابهای "ویژه سینما وتأتر" دربهمن ماه 1353

              (1975) برنده جایزه ادبی فروغ فرخزاد گردید.

·        ازهمین نویسنده منتشر می شود:

·         -  شعر، زندگی و مرگ در سینما: نگاهی به سینمای جان فورد، هوارد هاکز و آلفرد هیچکاک

·        -   گزیدۀ مقالات ویژه سینما و تئاتر در یک جلد

·        -   سینمای امیر نادری، فیلمنامه "منهاتان به روایت ارقام": چگونه فیلم ساخته شد (به زبانهای فارسی و

           انگلیسی)

 

 

 

بهمن مقصودلو:  فیلم شناسی

 

 1 -* اردشیر محصص و صورتک هایش (نویسنده / کارگردان ، تهیه کننده ، فیلم مستند کوتاه ، ایران ، 1972)

2 - * خواستگاران (بازیگر، فیلم  بلند،  آمریکا، 1988)

3 - * منهاتن به روایت ارقام (تهیه کننده مالی، فیلم بلند، آمریکا، 1993)

4- *  هفت خدمتکار (تهیه کننده، فیلم بلند، آلمان/آمریکا،  1996)

5- *  زندگی در مه (تهیه کننده مالی، فیلم مستند کوتاه ، ایران/ آمریکا، 1998)

6- * احمد شاملو:  بزرگ شاعر آزادی (تهیه کننده ، فیلم مستند بلند، ایران/ آمریکا، 1999)

7-    راز بهشت (تهیه کننده ، فیلم بلند، آمریکا ، 1999)

8-    تعزیه  به روایت دیگر (تهیه کننده مالی ، فیلم مستند بلند،  ایران/ آمریکا، 2001)

9- * خاموشی دریا (تهیه کننده /تهیه کننده مالی، فیلم بلند، ایران/ آمریکا ، 2003)

10-* احمد محمود:  نویسنده انسانگرا (کارگردان / تهیه کننده، فیلم مستند بلند، ایران / آمریکا، 2004)

11-  آنسوی دیوار شکسته ( تهیه کننده، فیلم داستانی کوتاه، ایران/ آمریکا، 2006)

12- اسموکینگ (تهیه کننده ، فیلم کوتاه داستانی ، آلمان / آمریکا، 2007)

13- آسودم (تهیه کننده، فیلم بلند، آلمان / آمریکا ، 2007)

14-* ایران درودی: نقاش لحظات اثیری (کارگردان/ تهیه کننده، مستند بلند، ایران / فرانسه / آمریکا،2010)

15- اردشیرمحصص: هنرمند سرکش (نویسنده/ کارگردان/ تهیه کننده، مستند بلند، ایران/آمریکا، 2012)

 

فیلم های در دست ادیت:

16- کیارستمی: یک گزارش (نویسنده/ کارگردان/ تهیه کننده، مستند بلند، ایران/آمریکا/فرانسه، 2012)

17- فرخ غفاری (فیلم ساز/ ایران شناس) در مرحله ی ادیت.

18- ناصر ملک مطیعی (بازیگر) در مرحله ی ادیت.

19-  سینمای ایران ،در جستجوی ریشه ها: 1979 1900 (نویسنده / کارگردان/ تهیه کننده ، فیلم مستند بلند در دست تهیه، ایران / آمریکا )

20- زندگی و میراث  دکترمحمد مصدق ( کارگردان/ تهیه کننده، فیلم بلند مستند در حال تهیه، ایران / آمریکا)

 

 

*

دی وی  دی این فیلم ها در بازار موجود است.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 01 اردیبهشت 1393 ساعت: 17:44 منتشر شده است
برچسب ها : ,,
نظرات(0)

طرح کار آفرینی تولید اسکاچ

بازديد: 637

 طرح کار آفرینی تولید اسکاچ

چشم انداز

ما برای شستشوی بهتر ظروف متنوع و زیبایتان ، محصولات متنوع و مرغوبتری داریم .برای سلیقه های مختلف

 و با قیمت های مناسبتر . ما می خواهیم از شستشوی ظرف هایتان لذت ببرید. محصولاتمان را خیلی راحت تهیه کنید و به دیگران هم سفارش کنید .

ماموریت

ما سلامتی شما را وظیفۀ خود می دانیم . شما می توانید بدون ترس از زخمی شدن دستان لطیفتان و ترس از تمیز نشدن ظروف زیبایتان با آرامش خاطر به شستشو بپردازید . با محصولاتمان به شما این ارمغان را می دهیم که با آرامش و آسودگی ، خیلی سریعتر و نیز تمیزتر ظرف هایتان را بشویید  .

اهداف

1 .کاهش قیمت این محصول بعنوان یکی از اقلام مصرفی روز مره درمنزل و محل کارتان و حتی ماشینتان

2 . ایجاد نمایندگی فروش مستقیم و توزیع مناسب در سطح شهر و منطقه برای دسترسی آسان شما

3 . افزایش تنوع محصولات بر اساس سلایق مختلف

4 . صادرات محصولات متنوع به خارج از کشور بخصوص کشور های همسایه و نیز کشور های آسیای میانی

5 . ایجاد اشتغال متناسب با توسعۀ کارگاه

استراتژِی ها

1 .بازار یابی برای فروش در فروشگاه های زنجیره ای و رستوران ها و آشپز خانه ها

2 . استقبال و پشتیبانی و سرمایه گذاری از طرح های پیشنهادی سازنده

3 پیش بینی راهکار های مناسب تر جهت شستشو و نیز تولید دستکش های روکش دار.

4 . تبلیغات واقعی و موثر برای بهبود روند رو به رشد تولید و فروش محصولات

برنامه ها

1 . عقد قرارداد با رستوران ها و آشپز خانه ها و فروشگاه های زنجیره ای

2 . مطالعات برای صادرات حداقل نیمی از محصولات تولید شده به خارج از

کشور

3 . اقدام به تولید دو شیفت محصولات و افزایش نیروی کار

4 . تجهیز کارگاه به دستگاه های پیشرفته تر و در صورت امکان ارتقای دستگاه های قبلی

 

 

 

 

 

 

 

1. اطلاعات کلی طرح:

 

عنوان طرح :     

کارگاه تولید اسکاچ و ظرفشو های دستی

مدت فعالیت اقتصادی(زمان لازم برای راه اندازی تا قبل از بهره برداری-زمان فعالیت در مشاغل ایجاد شده از طرح):

 از ابتدای شروع کار،به مدت کمتر از سه ماه کارگاه آمادۀ بهره برداری می باشد و پس از آن در کمتر از 18 ماه برگشت سرمایه و بعد از آن سوددهی کامل خواهد بود که با توجه به مصرفی بودن محصول ،زمان ، نامحدود است .

جمع کل هزینه ها :

به حروف :      یک میلیارد           (ریال)  ، به عدد  000،000،000،1        (ریال)

سهم هزینه های نیروی انسانی(بر حسب درصد):

تقریبا در حدود 45% هزینه ها

تعداد همکاران در مرحلۀ اجرا و بهره برداری:

 از ابتدا تا شروع تولید 6 نفر و با شروع تولید حداقل 18 نفر

 

 

 

 

 

 

 

 

6.اهداف و نتایج مورد انتظاراز طرح پیشنهادی :

 

در مرحلۀ اول ، هدف ، شروع به کاری آبرومندانه و کسب روزی حلال باتوکل به خدا و نیز در کنار آن ایجاد اشتغال و فعالیت اقتصادی مفید و مناسب برای اقشار مختلف من جمله جوانان متخصص و تحصیل کرده و نیروی کار ماهر و نیمه ماهر . به امید خدا و با تلاش و پشتکار مناسب در ظرف کمتر از یک سال باید بخش عمده ای از هزینه ها

که شامل هزینۀ ماشین آلات و ابزار، هزینۀ محل کارگاه، هزینۀ پرسنل و...است تسویه شود. در پایان سال دوم باید

انشاالله کلیۀ هزینه های صرف شده پرداخت و تسویه شود و اقدام به تجهیز و توسعۀ بخش تولید و در کنار آن فعالیت های تحقیقاتی برای بهبود و نو آوری در محصولات گردد.بعد از سال دوم ، توسعه و رشد کارگاه و افزایش

تنوع محصولات از دیگر نتایج پیش بینی شده می باشد .

 

7.مسیر اجرای طرح برای دستیابی به اهداف بالا (بند6) :

 

با توجه به نوع خاص محصولات و ارزیابی های انجام شده در مورد بازار بسیار مناسب فروش چه در داخل و حتی در خاج از کشور، با امید به خدا سعی بر آن داریم تا با رسیدن هر چه سریعتر به تعداد تولید معقول  محصول روزانه

که بخشی عمده ای از آن به صورت تضمینی خریداری می شود، در مرحلۀ اول احتمال شکست در کار را به حداقل رسانده و سپس با افزایش کیفیت و کاهش قیمت ، بازار تولید این نوع محصولات را در منطقه و در دیگر مناطق در

 دست بگیریم . با تولید انبوه و شرایط کاری بصورت یک کارگاه کامل و کاهش هزینه های متوسط دستگاه و قیمت تمام شدۀ مواد لازم و ... امید آن می رود تا با کاهش چشمگیر قیمت تمام شدۀ محصول خیلی سریع و با اطمینان بیشتر به آینده ای روشن در سایۀ لطف الهی دست یابیم .

8.شرح علمی(مشخصات فنی و آزمایشگاهی) طرح و چگونگی تولید محصولات و ارائه خدمات :

 

در این کارگاه با بکارگیری دستگاه های مکانیزه  ساخت داخل کشور، اقدام به بافت ، دوخت و بسته بندی اسکاچ و سیم های ظرفشویی در قالب و طرح های مختلف و با تنوع محصول بر اساس نیاز بازار می گردد

این نوع از اسکاچ های ظرفشویی که شامل سیم ، نخ و ابر است  ، در قالب طرح ترکیبی تولید می شود و چون ترکیبی از سه نوع اسکاچ ظرفشویی در قالب یک محصول است ، می تواند رقیب سایر نمونه های موجود در بازار از لحاظ نوآوری ،کیفیت وقیمت باشد. در واقع مصرف کننده ضمن خرید این محصول با قیمتی در حدود قیمت اسکاچ معمولی ، از خدمات سه نوع اسکاچ بهره مند می شود .

برای شروع به تولید هر محصول نیاز به یک دستگاه بافت ، یک دستگاه پرس دستی و نیز یک دستگاه چرخ خیاطی می باشد.با تامین مواد مورد نیاز دستگاه که الیاف مخصوص سیمی و نخی است ،دستگاه شر.ع به تار و پود کردن

 الیاف نموده و در کمتر از یک دقیقه یک رویه آماده می کند . سپس با قرار دادن ابری مخصوص در داخل رویه

بوسیلۀ نوارچسب مخصوص دو طرف رویه به هم چسبیده و با پرس دستی به هم محکم می شود. در نهایت برای استحکام رویه اقدام به دوخت دو طرف آن نموده و محصول آماده می گردد .

بدین ترتیب با بسته بندی و نصب برچسب وآرم تولیدی ، محصول روانۀ بازار خواهد شد .

 

9.سابقه اجرای طرح در داخل و یا خارج از شهر :

 

تا کنون هیچ مجموعۀکارگاهی با این وسعت و امکانات مکفی و گروه کاری منسجم بصورت تخصصی در منطقه بوجود نیامده و فقط توسط اشخاصی غیر حرفه ای بصورت کارهای خانگی و با یک دستگاه  آن هم در ابعاد کاری

 محدود اقداماتی انجام شده است . ضمن اینکه هر دستگاه فقط قادر به تولید یک نوع محصول می باشد و با توجه به تقاضای بالا برای تنوع این محصولات پرمصرف ، چنین کارهایی جوابگوی نیازها و نیز تعدیل قیمت نیست .

 بنا براین می توان با اقدامات اصولی و سنجیده این امکان را بوجود آورد .

 

 

10.دلایل نیاز جامعه به طرح های پیشنهادی :

 

از آنجا که شستشوی ظروف و وسایل آشپز خانه ها و آبدارخانه ها در همۀ اماکن مثل منازل ، ادارات ، مغازه ها ،فروشگاه ها ، رستوران ها و. . . یک امر اجتناب ناپذیر و ضروری است ، می توان به اهمیت این وسایل شویندۀ مثل

 اسکاچ و . . . پی برد . بنا بر این چنین وسایلی از اقلام پر مصرف جامعه به شمار می رودو یک نیاز تمام نشدنی است . ضمن اینکه تنوع محصولات برای شستشوی انواع ظروف شیشه ای ، ملامینی ، تفلون و . . . می باشد ، کاربرد و کارآیی آن بیشتر به چشم می خورد .   

 

11.مشتریان و چگونگی تامین نیازشان در حال حاضر :

 

می توان به جرات گفت که همۀ خانواده ها ، ادارات ، مغازه ها ، رستوران ها و فروشگاه ها مشتریان پروپاقرص این محصولات به شمارمی روند و این نیاز همانگونه که ذکر شد ، تمام نشدنی است . چنین محصولاتی را می توان در همۀ فروشگاه های مواد غذایی ، فروشگاه های مصرف منازل و . . . به فروش رساند .

 

12.مزیت رقابتی ما نسبت به دیگر مراکز ارائه کننده محصولات و خدمات مشابه :

این نوع از اسکاچ های ظرفشویی شامل سیم ، نخ و ابر است و درقالب طرح ترکیبی تولیدمی شود و از

ترکیبی از سه نوع اسکاچ ظرفشویی در قالب یک محصول است ، می تواند رقیب سایر نمونه های آنجا

که موجود در بازار از لحاظ نوآوری ،کیفیت وقیمت باشد. در واقع مصرف کننده ضمن خرید این محصول با قیمتی در حدود قیمت اسکاچ معمولی ، دیگر نیازی به تهیه سیم ظرف شویی ندارد و در حین استفاده از این محصول با  مشکلات ناشی از صدمات تماس سیم با دست روبرو نخواهد شد .

این سری از محصولات که شامل انواع اسکاچ ، سیم ظرفشویی و دستمال سفره و . . . است ، داری تنوع مورد نیاز در مصارف مختلف می باشدو این نخستین مزیت به شمار می رود . از دیگر مزایای آن که در مطالب قبل به آن

اشاره شد ، قیمت مناسب آن است که بدلیل صرفه جویی در برخی از هزینه ها من جمله کاستن دستگاه های تکراری و نیز کم کردن قیمت مواد مصرفی بدلیل خرید یکجا و کلی و همچنین عرضۀ مستقیم محصولات و . . . امکانپذیر می باشد .

 

13.روش بازاریابی برای ارائه محصولات و خدمات به مشتریان :

با رایزنی های انجام شده با فروشنده دستگاه ها ، شرکت مذکور بخشی از محصولات تولیدی را بصورت تضمینی و با تنظیم قرارداد جداگانه تا حداقل یک سال خریداری می نماید . این در حالی است که با این مقدار فروش می توان از بابت تامین هزینه های انجام شده از قبیل هزینه خرید دستگاه ها و تجهیزات ، هزینه پرسنل ، مواد مصرفی و... در طی کمتر از یک سال مطمئن شد و ادامه این روند موفقیت آمیز منوط به همت و تلاش گروه است که با تکیه بر آن ، می توان پیشرفت چشمگیری را در زمینه ارتقاء و افزایش اشتغال شاهد بود .

خوشبختانه با فروش این بخش از این محصولات تولید شده که بصورت تضمینی خریداری می شود ، سبب

 می گردد تا احتمال شکست به حداقل برسد . ضمن اینکه از هم اکنون با توجه به تنوع  محصولات و طرح های مطلوب و نیز کیفیت مناسب آن و قیمت تمام شده نسبتا پایین بحث بازار یابی و امکان سنجی و پیدا کردن عمده بازار های مصرفی در حال انجام بوده و می باشد و برای عرضۀ مستقیم محصولات نیز در فکر ایجاد نمایندگی هایی جهت فروش هستیم که در صورت قطعی شدن این پروژه اقدام خواهد شد . همچنین درجلسات گروهی اعضا ی اصلی ، تحقیقات بیشتر برای امکان صادرات این محصولات در دستور کار قرار گرفته است که باتوجه به مصرف زیاد

و روزانۀ آن ، دور از دسترس نخواهد بود .

14.دلایل زود بازده بودن طرح :

از آنجا که وجود چنین محصولاتی با تنوع زیاد و البته قیمت تمام شدۀ کم ، خود نقطه قوتی برای ما به شمار می رود و بدلیل ضریب خطر بسیار پایین بخاطر خرید تضمینی بخشی از محصولات و نیز  بازار های مختلف داخلی و خارجی که برای فروش بسیار مناسبند ، مطمئنا می توان در سایۀ لطف الهی  امید بسیار زیادی برای موفقیت در این پروژه داشت . با توجه به موارد فوق ، در کمتر از 18 ماه می توان سرمایۀ اولیه را بدست آورد و در نهایت برای بخش توسعه و نیز نو آوری سرمایه گذاری بیشتری نمود وگام های بعدی موفقیت را برداشت .

 

15.میزان بکارگیری فارغ التحصیلان در زمان اجرا و بهره برداری از طرح :

 

بدلیل اصرار به موضوع کیفیت و بالا بردن ضریب اطمینان کاری در این پروژه ، ما خود را مستلزم استفاده از نیرو های متخصص و خلاق دانشگاهی و نیز بکارگیری نیرو های نیمه ماهر می دانیم و بدین منظور یک تیم کاری منسجم و فعال تشکیل شده است تا با بررسی همۀ جوانب ، شروع به کار کنیم . البته لازم به یاد آوری است که مطمئنا هیچ گاه از راهنمایی ها و کمک های اهل فکر و فن بی نیاز نخواهیم شد .

با توجه به حجم کاری پیش بینی شده نسبتا بالا و همچنین رقابت این محصول در تنوع وقیمت تمام شده با دیگر نمونه ها ، گروه بسیار خوبی در زمینه های مرتبط از جمله مهندسی مکانیک ، مهندسی برق ، مهندسی صنایع و طراحی و نقشه کشی صنعتی تشکیل شد تا بتواند کار را با جدیت شروع کرده و با پشتوانه بسیار مناسبی برای رسیدن به اهداف متعالی در آینده گام محکمی بردارد.

لازم به یاد آوری است که درزمینه های مدیریت و برنامه ریزی و گسترش تولید،  نگهداری و تعمیر تجهیزات مکانیکی و الکترونیکی  دستگاه ها و نیز طراحی و فرم دهی جهت ایحاد قالب های متنوع و تغییر شکل محصول و ... به تمام تخصص های فوق نیاز مبرم احساس می شود.

 

16.نحوه مشارکت متقاضی و یا سایر منابع مالی در تامین هزینه های طرح (سهم پیشنهادی برای اجرای طرح از منابع شخصی) :

 

از آنجا که طرح بر اساس وام خود اشتغالی و مقررات پرداختی آن تنظیم شده ، در صورت وجود اسپانسر مالی خصوصی ، می توان با موضوع شراکت مالی بخش خصوصی و مدیریت نیرو های متخصص گروه متقاضی ،  اقدام

به اجرای پروژه نمود . با همۀ این موارد ، از آنجا که با گذشت حدود 18 ماه از شروع به کار سرمایۀ اولیه بدست خواهدآمد ، مشکل عمده ای از بابت پرداخت متوجه سرمایه گذار نخواهد بود و در صورت مشارکت مالی و کاری

باید طی جلساتی با اعضا به توافق رسید .

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

18.زمانبندی اجرای طرح تا قبل از بهره برداری:

 

      وضعیت فعلی هر یک از مراحل

 

    مدت       

 

    شرح هر یک از مراحل اجرای طرح به تفکیک

 

 

ردیف

 

آغاز نشده

نیمه تمام

انجام شده

 

 

 در حدود  یک ماه

انتخاب محل مناسب کار در حومۀ مسکونی شهر و آماده سازی برای نصب دستگاه ها

 

   1

 

 

 

  20 روز

خرید دستگاه ها و انتقال به محل کارگاه

 

 

   2

 

 

 

  15 روز

نصب و راه اندازی و شروع به کار آزمایشی

 

 

   3 

 

 

 

  10 روز

رسیدن به نورم مشخص و مطلوب و تولید انبوه و آغاز فروش 

 

   4

 

 

 

قبل و بعد   ازتولید

بازار یابی و پیدا کردن مراکز عمدۀ مصرف محصولات برای فروش مابقی تولیدات

 

   5

 

 

 

 

19.هزینه های اجرای طرح تا بهره برداری:

 

برآورد اولیه هزینه ها تا شروع کار با احتساب خرید سالن کارگاه و نیز با توجه به هزینه های اولیه اعلام شده و امکانات مورد نیاز که بطور مستقیم و غیر مستقیم در روند تولید مورد نیاز هستند ، در شرایطی که برای خرید و یا احداث سالن اقدام شود ، نیاز به اعتباری در حدود 1میلیارد ریال معادل 100 میلیون تومان می باشد و در صورتی که بخواهیم با اجارۀ سالن کارگاه  شروع به تولید محصول کنیم  ، اعتباری در حدود 500 میلیون ریال معادل 50 میلیون تومان ضروری است . ( کما اینکه با خرید سالن  سرمایه گذاری مطلوبی نیز بنا به نیاز کارگاه انجام خواهد شد که همان افزایش قیمت زمین و در نهایت  راه حلی برای گریز از بعضی حوادث احتمالی است . )

 این مبلغ برای خرید دستگاه ها ، مواد اولیه مورد نیاز، تهیه  وسیله حمل و نقل مناسب برای جابجایی بار ، مراحل اداری و انجام امور بیمه ، هزینه اولیه نیروهای کارگر و . . . صرف خواهد شد .

خاطر نشان می کنم که این اعتبار برای اشتغال 18 تا 20 نفر از افراد یا خانواده هایی که با مشکل اشتغال روبرو هستند صرف می شود و در عین حال نسبت به بسیاری از کار هایی که حتی با سرمایه سنگین تری شروع به کار می کنند ، کارا تر و زود بازده تر خواهد بود و می تواند نمونه خوبی از طرح های اشتغالزا و زود بازده باشد که البته آن را به نظر کارشناسانه شما واگذار می کنیم .

 

 

 

 

 

19-1.هزینه های پرسنلی :

 

 

جمع هزینه ها

  (هزار ریال)

 

 حق الزحمه

   (ماهیانه)

 

مدت همکاری

        ( ماه)  

          تعداد

 

         تخصص

        

           نوع نیرو

 

ردیف

 

                      7000000  

                   3500000

                        210 ساعت

             2

 

    فنی دستگاه ها

 

       مهندس مکانیک

   1

 3000000

 3000000

  150 ساعت   

    1

   برق سیستم ها

        مهندس  برق   

 

   2

  5400000

 2700000

  260 ساعت

    2

  مسئول خط تولید

       کاردان مکانیک

 

   3

  7500000

 1500000

  260 ساعت

    5

 دیپلم فنی یا ریاضی

       اپراتور دستگاه

 

   4

  3000000

 1500000

  260 ساعت

   2

دیپلم فنی یا ریاضی

           پرسکار

 

  5

 

 1200000

  260 ساعت

   3

 حداقل سیکل

          چرخکار

 

    6

 

               

\

 

 

 

 

 

 

 

 

19-2.هزینۀ مواد مصرفی :

 

    هزینۀ کل

  (هزار ریال)

    هزینۀ واحد

   (هزار ریال)

        واحد    

 

                           شرح

ردیف

  5600000

       28000 

      200 کلاف

         نخ ترویرا

   1

 

  9500000

       95000

     100 کلاف

        سیم مخصوص بافت

   2

 

  3250000

       65000 

      50 برگه

        ابری

   3

 

  520000

      26000

     20 قوطی

        چسب

   4

 

  500000

      100

    5000 عدد

        لیبل

   5

 

 

19370000

 

 

      نوزده میلیون و سیصد و هفتاد هزار ریال                                                    جمع کل

 

 

 

 

19-3.هزینۀ ماشین آلات و تجهیزات :

 

    هزینۀ کل

  (هزار ریال)

    هزینۀ واحد

   (هزار ریال)

        واحد    

 

                           شرح

ردیف

  300000000

    30000000

    10 دستگاه

        دستگاه بافت

   1

 

   18000000

    6500000

    3   دستگاه

        دستگاه پرس هیدرولیک 800کیلویی

   2

 

   3000000

    1000000

    3   دستگاه

       دستگاه چرخ خیاطی

   3

 

   1000000

    200000

    5  عدد

       قالب فرمدهی بافت

   4

 

   750000

    250000

    3  دستگاه

       پرس داغ پلاستیک بسته بندی

   5

 

  

322750000 

 

     سیصد و بیست و دو میلیون و هفتصد و پنجاه هزار ریال             جمع کل                                                    

 

19-4.سایر هزینه ها :(سوخت،مسافرت،حمل و نقل،تهیه منابع مالی،اجاره،تبلیغات،خرید کتب و نشریات و استفاده از خدمات علمی و فنی سایر سازمان ها و موسسات و ...)

 

    هزینۀ کل

  (هزار ریال)

    هزینۀ واحد

   (هزار ریال)

        واحد    

 

                           شرح

ردیف

1500000

 

 

     هزینۀ برق مصرفی ماهیانه

   1

 

50000000

   50000000

      دستگاه

    خرید وانت

   2

 

20000000

   20000000

 

    زیر سازی و فونداسیون دستگاه ها

   3

 

15000000

   15000000

 

   خرید تجهیزات اداری و کامپیوتر

   4

 

 

 

 

 

   5

 

 

86500000

 

هشت میلیون و ششصد و پنجاه هزار  ریال                           جمع کل

 

20.هزینۀ اجرای طرح تا مرحلۀ بهره برداری :                                                                  950  الی  900 میلیون   ریال.

 

21.جدول هزینه-درآمد طرح :

 

   سال سوم بهره برداری

     سال دوم بهره برداری 

 سال اول بهره برداری

                   سال

موضوع

  1500000000 ریال

         1200000000 ریال

       870000000 ریال

 

درآمد(هزار ریال)

 

 

 

 

هزینه(هزار ریال)

 

 

 

 

 سود (هزار ریال)

 

22.میزان وام درخواستی و پیشنهاد نحوۀ بازپرداخت و تقسیط آن :

با توجه به هزینه های اعلام شده و با در نظر گرفتن نوسانات ناگهانی و غیر مترقبۀ بازار ، به نظر می رسد که حداقل مبلغ مورد نیاز برای راه اندازی این مجموعۀ کامل و زود بازده "یک میلیارد ریال معادل یکصد میلیون تومان" می باشد .

 

23. نحوۀ بازپرداخت وام های اعطایی در صورت عدم سود دهی طرح :

با توجه به بررسی های مکرر و اقدامات اصولی در زمینۀ آغاز به کار این کارگاه ، سود دهی حداقل  تا میزان سرمایۀ هزینه شده قطعی است . اما چنانچه خدای نکرده منجر به عدم سوددهی گردید ، در طی کمتر از 2

 سال و با اقساط ماهیانه این مبلغ بازپرداخت خواهد شد .

 

24.مشخصات مکان مناسب برای اجرا و بهره برداری از طرح پیشنهادی :

خوشبختانه دستگاه های مورد نیاز این مجموعه بدلیل عدم استفاده از سوخت های فسیلی و آلاینده ، در داخل شهر نیز قابل بکارگیری است با توجه به سروصدای ناچیز دستگاه ها ، می توان درمحل های مسکونی وحتی حومه

اقدام به احداث این کارگاه کرد . البته مناطق مختلفی برای این کار در نظر گرفته شده که با توجه به بودجه و اعتبارات ، می توان در این مورد تصمیم گیری کرد .


 

نمازخانه

اداری

دفتر مدیر

 

نگهبانی

 

 

 

 

سرویس

 

 

انبار مواد اولیه

 

 

 

 

 

 

 

 

30× 15 متر

سالن تولید

 

 

 

 

 

 

انبار تولیدات

 

 


-                                                    خانم شفیعی..............استاد:آقای زیبایی

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 30 فروردین 1393 ساعت: 18:36 منتشر شده است
برچسب ها : ,,
نظرات(0)

خواص و مضرات گل گاو زبان

بازديد: 659

خواص و مضرات گل گاو زبان

گل گاو زبان گیاهی طبی است که تقریباً تمامی اجزاء آن ، اعم از گل ها و برگ ها و دانه های آن به عنوان دارو استفاده می شود. همچنین دانه های این گیاه را برای تهیه روغن مورد استفاده قرار می دهند.

خواص

-     روغن گل گاو زبان، برای درمان  اختلالات پوستی از جمله اگزما، درماتیت سبورئیک که اغلب باعث خارش، قرمزی و پوسته ریزی مخصوصاً در ناحیه سر می شود و  درماتیت عصبی که واکنش پوست نسبت به فشار های عصبی است که منجر به پوسته ریزی و خارش پوست می شود، مورد مصرف قرار می گیرد.

-    جوشانده گل گاو زبان دارای اسید های چرب ضروری مورد نیاز بدن است که می توانند بر روی وضعیت روحی، روانی یا التهاب داخلی اثر مستقیم داشته باشند. در صورتی که فرآیند متابولیک بدن مانند موارد وابسته به قلب و عروق به درستی کار نکند، مصرف این داروی گیاهی می تواند مفید واقع شود.

-    این جوشانده برای بهبود وضعیت مو، ناخن و پوست تاثیر فراوانی دارد.

-    گل گاوزبان به دلیل داشتن سطح بالای کلسیم و آهن و مواد مغذی نظیر پتاسیم، روی، ویتامین های C و B و بتاکاروتن برای زنانی که اغلب دچار کمبود این مواد ضروری هستند مفید است.

-    جوشانده گل گاو زبان باعث تصفیه خون می شود.

-    در بسیاری از کشورها، برگ های تازه این گیاه را در انواع سالاد استفاده می کنند.

-    جوشانده گل گاو زبان دارای خواص دیگری از جمله تقویت کلیه ها به دلیل ادرار آور بودن و آرامبخش بودن می باشد.

مضرات

-    مصرف این گیاه در دوز زیاد یا دراز مدت، به دلیل داشتن موادشیمیایی خطرناکی به نام آلکالوئید های پیرولیزیدینی (PAS)  می تواند باعث بروز سرطان کبد و یا آسیب به این عضو حیاتی شود.

-    به دلیل داشتن آلکالوئید های پیرولیزیدینی (PAS) زنان باردار باید حد الامکان از مصرف این گیاه خودداری کنند زیرا این ماده شمیایی ممکن است باعث شود که نوزاد در زمان تولد ناقص به دنیا بیاید. همچنین مادرانی که در حال شیردهی به نوزاد خود هستند، حدالامکان از مصرف گل گاو زبان خودداری کنند زیرا احتمال انتقال این ماده شیمیائی خطرناک از طریق شیر مادر به نوزاد وجود دارد.

-    مصرف روغن گل گاو زبان ممکن است باعث افزایش و طولانی شدن مدت زمان خونریزی شود به همین دلیل استفاده از آن بر روی زخم ها باید بسیار با احتیاط انجام شود.

-    مصرف گل گاو زبان ممکن است در بعضی از افراد باعث بروز بیماری های کبدی شود.

 

-    افرادی که بر روی آنها عمل جراحی انجام شده است در صورت مصرف گل گاو زبان، احتمال خونریزی در آنها افزایش می یابد به همین جهت حداقل تا 2 هفته پس از جراحی باید از مصرف این گیاه خودداری کنند زیرا این گیاه تا حدی خون را رقیق می کند.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 30 فروردین 1393 ساعت: 17:57 منتشر شده است
برچسب ها : ,,
نظرات(0)

تحقیق دربراه کتاب بینوایان

بازديد: 567

کتاب بی‌نوایان

بی‌نوایان (Les Misérables) نام رمان معروفی نوشته ویکتور هوگو نویسنده سرشناس فرانسوی است. از این اثر فیلم‌ها و تئاترهای اقتباسی زیادی ساخته شده‌است، مانند موزیکالی به همین نام.

وی در کتاب بی‌نوایان به تشریح بی‌عدالتی‌های اجتماعی و فقر و فلاکت مردم فرانسه می‌پردازد، همان عوامل و محرک‌های اجتماعی که منجر به سقوط ناپلئون سوم شد. انحصار توزیع قدرت و ثروت در دست خانواده فاسد سلطنتی که از مشکلات جامعه فرانسه کاملاً بی‌اطلاع بودند، سبب ایجاد معضلات اقتصادی و اجتماعی در جامعه فقیر فرانسه شد و انقلاب فرانسه ناشی از همین تحولات زیرساخت‌های اجتماعی جامعه فرانسه بود. ویکتور هوگو در خلال پردازش شخصیت‌های داستان و روانشناسی آنها، نحوه درگیری و دخالت آنان را در این نهضت اجتماعی و توده‌ای نشان می‌دهد.

بی‌نوایان تصویر راستین سیمای مردم فرانسه در قرن نوزدهم است. چهرهٔ چند قهرمان در بی‌نوایان برجسته‌تر ترسیم شده‌است از جملهٔ آن ژان والژان. او مرد میانسال خسته روانی است با نیم تنهٔ کهنه و شلواری وصله دار که پس از گذراندن نوزده سال زندان با اعمال شاقه، پس از تمام شدن ایام محکومیت جایی برای رفتن ندارد و کسی پناهش نمی‌دهد حتی در لحظه‌ای حاضر می‌شود به زندان باز گردد ولی راهش نمی‌دهند، در اوج درماندگی و سیه روزی به خانهٔ اسقفی پناه می‌برد اسقف با خوشرویی و مهربانی از او پذیرایی می‌کند ولی این مهمان ناخوانده نیمه شب ظروف نقرهٔ اسقف را به سرقت می‌برد. اما ساعتی بعد به دست ژاندارم دست گیر می‌شود. ولی بزرگواری اسقف مسیر زندگی او را تغییر می‌دهد. ژان والژان در بیست و پنج سالگی اسیر پنجه‌های ستمگری شده‌است. او که روستایی پاکدلی بوده بسبب سرقت یک قرص نان برای سیر کردن کودک گرسنهٔ خواهرش این همه زندان تحمل کرده‌است. در نتیجه مهربانی و عاطفه برایش امر فراموش شده ایست. سر انجام نیک منشی یک مرد روحانی، درهای نیک بینی و خیر اندیشی را به روی او باز می‌کند و یکی از بزرگان روزگارش می‌شود که باید تفصیلش را در متن کتاب خواند. اخلاق، فضیلت، پستی، ستم و رویدادهای تاریخی با ژرف اندیشی بررسی می‌شود و تناردیه ماریوس و دیگر قهرمانان کتاب با نظم ویژه‌ای در برابر هم قرار می‌گیرند و اثر جاودانه‌ای می‌سازند. گرچه بینوایان از عشق‌های خیال انگیز سرشار است اما جلوهٔ واقع بینانه زندگی مردم در زمان ویکتور هوگو در آن کاملاً دیده می‌شود.

 

حسینقلی مستعان نویسنده قصه‌های عامه‌پسند اولین مترجم فارسی این اثر است. فرج سرکوهی می گوید که این ترجمه با اصل اثر بسیار فاصله دارد و مستعان شیوه و شگردهای پاورقی‌نویسی عامه‌پسند و نثر نازل خود را به ترجمه تزریق کرده است. مترجم متن کوتاه شده بینوایان( نشر افق ) که خود ترجمه مستعان را با ترجمه متن انگلیسی مقایسه کرده است می گوید ترجمه در زمان خود بهترین ترجمه از بینوایان و بسیار امانتدارانه است.سیدعلی خامنه‌ای این ترجمه را برترین رمان تاریخ ارزیابی کرده‌است.[۱]

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 30 فروردین 1393 ساعت: 16:18 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

سفالگری و مراحل ساخت آن

بازديد: 715

سفالگری و مراحل ساخت آن


اصطلاح سفال و سفالینه، بنابر تعریف لغتنامه‌ها عموما به معنی اشیا ساخته شده از گل پخته هستند، مانند کاسه، کوزه، و غیره... همچنین سفالینه، سفال ساخته شده را می‌گویند. سفالین نیز شامل انواع اشیایی است که از سفال می‌سازند.


سفالگری و مراحل ساخت آن اصطلاح اروپایی" سرامیک" نیز داری مفاهیم سفال در زبان فارسی است، که از واژه یونانی (Keramikos) که خود از (Keramon) به معنی خاک رُس گرفته شده است.

بنابراین سفالگری نیز به هنر یا صنعت ساخت ظروف و اشیا گلی پخته اطلاق می‌شود. معمولا محصولات را اگر بدون لعاب باشند سفال و اگر لعابدار باشند بر حسب گل و لعابی که در آنها به کار رفته بدل چینی می‌نامند.

سفال در واقع نخستین محصول هنری و صنعتی مردمان اولیه و حاصل نیاز و شعور آدمی، در به کار گیری عوامل طبیعت است، و از آنجا که مواد اولیه آن شامل: خاک، آب، و آتش در سرزمین‌های محل سکونت بشر یافت می‌شده است، نشانه‌های تولید آن را در تمامی نقاط مسکونی انسان مشاهده می‌کنیم. کهنترین اشیا سفالی بدست آمده از کاوش‌های باستان‌شناسی ایران مربوط گنج دره در استان کرمانشاه است؛ که تاریخ آن به هزاره هشتم پیش از میلاد می‌رسد.

سفالگری، هنری است که به صورت (شکل) سنتی طی هزاران سال اصول فنی ارزشمند خود را تا به امروز حفظ کرده است. علاوه برارزش‌های هنری با بررسی دقیق این آثار، امکان شناخت حرفه‌ها، صنایع و آثار مادی طوایف و جوامع بشری در قلمروهای فرهنگ‌های گوناگون را فراهم می‌آید. بنابرآنچه گذشت، باید سفال را به عنوان تجلی فعالیت ذهن و خلاقیت و ابداع هنری انسان‌های گذشته ارج نهاد.

زیرا سفالگری هنری همگانی بوده که نه تنها سلیقه ابداع کننده، بلکه نشانه‌های معینی از زندگی اجتماعی و دوره زندگی و ویژگی‌های مادی و معنوی آن را به ما نشان می‌دهد، و وسیله مستقیمی برای شناسایی تمدن شهرها، اقوام و ادوار مختلف است. زیرا هر ملتی برای تزئین سفال‌های خویش، نشانه، اشکال و تزئینات ویژه خود را به کار می‌برده است.

برای تامین منظور باستان‌شناسان با بهره‌گیری از هنر طراحی و تکنیک‌های دقیق، باستان‌شناسان می‌کوشند به قطعات و اشیا مختلفی که از مناطق باستانی بدست می‌آید، جان داده و با به تصویر کشیدن تمام نقوش به کار رفته در سفالینه‌ها به تعیین دوران مورد نظر پرداخته، به اسرار هنر و بسیاری از ناشناخته‌های زندگی آن دوران پی می‌برند.

در حال حاضر نیز هنر سفالگری، به شیوه های سنتی و صنعتی در ایران رواج دارد و از مهمترین مراکز آن لالجین همدان است.

 

مراحل ساخت سفال

اساساً چهار مرحله عمل برای ساختن انواع ظروف سفالی وجود دارد:

1) آماده ساختن گل: که شامل ورز دادن گل قبل از شروع کردن به کار می باشد.

2) شکل دادن به آن: بعد از ورز دادن گل برای کار آماده شده و با استفاده از چرخ یا به طریق دستی به آن فرم می دهیم.

3) تزئین: بعد از اینکه شیء مورد نظر ساخته با استفاده از روش های تزئین که در ذیل شرح داده شده، به زیبایی و جلوه آن اضافه خواهد شد.

4) حرارت دادن: در مرحله نهایی شیء ساخته شده را در کوره حرارت می دهیم.

کهنترین اشیا سفالی بدست آمده از کاوش‌های باستان‌شناسی ایران مربوط گنج دره در استان کرمانشاه است؛ که تاریخ آن به هزاره هشتم پیش از میلاد می‌رسد

روش های تزئین

1) برجسته کاری به کمک قلم مو به وسیله مخلوط گل سائیده و کتیرا.

2) روش کنده کاری با چاقو قسمت هایی را گود می کنند.

3) باسمه کاری به وسیله مهر.

4) Sgraffito پوشش سفال به وسیله دو قشر لعاب با رنگ های مختلف و روی پوشش خارجی با وسیله نوک تیز نقش را حک می کنند.

5) به کارگیری لعاب بر روی بدنه: پاشیدن ـ نقاشی کردن ـ غوطه ور ساختن ظرف در لعاب و یا روش موم گیری کل ظرف را موم می گیرند و جای نقشها را خالی کرده و سپس با رنگهای لعابی پر می کنند و حرارت می دهند و نقاطی که با موم پوشیده شده بود سفید می شود.

 

اشکال هندسی کوزه ها

استوانه ای، بیضی، کروی، مخروطی معمولاً ظروف سفالین ترکیبی از دو شکل یا بیشتر که زیبائی ظروف بستگی به ترکیب مناسب این اشکال و ارتباط اجزاء آنها با یکدیگر دارد. مثلاً سر ظروف با بدنه آن یا گردن صراحی با بدنه آن.

 

کوره

نیاز به بیان این مطلب نیست که در هنگام انتخاب کوره بایستی نهایت دقت را بعمل آورد. چون کوره قلب کارگاه تولید سرامیک است و بیشترین سرمایه گذاری در هر کارخانه را به خود اختصاص می دهد.

عواملی که باید در انتخاب کوره در نظر گرفته شوند عبارتند از:

1- فرآورده ای که باید پخته شود

2- میزان تولید

3- کیفیت تولید

4- دمای پخت

5- زمان پخت

6- نوع شعله

7- نوع سوخت

8- تناسب ظرفیت بخش شکل دهی با ظرفیت کوره

9- محل استقرار و تأسیسات زیر بنایی شرایط زمین و ...

منابع :

 

www.wikipedia.com

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 30 فروردین 1393 ساعت: 10:19 منتشر شده است
برچسب ها : ,,
نظرات(0)

زندگی نامه شاعر اسفراینی فرید احول

بازديد: 487

زندگی فرید احول

ملک الشعرا خواجه فرید الدین اسفراینی   ، معروف به اَحوَل ،  از شاعران استاد و معروف قرن هفتم هجری  است .

وی را به سبب اقامت  ممتد در اصفهان ، فرید اصفهانی ، و به علت زاده شدن در اسفراین فرید اسفراینی نامیده اند.

هدایت نام شاعر دیگری را ، یعنی فرید کاتب ، در ذیل عنوان فرید خراسانی آورده که نباید این دو فرید نام را با هم اشتباه کرد.

وی در اشعارش فرید تخلص می کند:

که لاف شاعری پیشت خرافاتست و کذابی          فریدا فخر اگر آری به قرآن و حدیث آور

از ابتدای اطلاعات کافی در دست نیست ، جز این که می دانیم در جوانی پس از کسب معلومات ، از خراسان به اصفهان رفت.

فرید بعد از چند گاهی اقامت در اصفهان ، که مدت آن معلوم نیست ، به شیراز رفت.

ویژگی آثار فرید احول

فرید نیز به شیوه شاعران پایان قرن ششم و قرن هفتم ، علاقه خاصی به سرودن قصاید مصنوع داشت.

 

فرید شاعری خوش طبع ، فاضل ، سخن فهم ، نکته سنج چرب بیان و نکته سنج بود.

 

وی بیشتر قصاید معروف شاعران پیش از خود را جواب گفته بودو از عهده این کار به خوبی بر آمده است.

 

التزام قافیه ها و ردیف های دشوار در قصایدش دیده می شود.

 

فرید در وصف ، مهارت خاص دارد و قصاید متعددی در وصف آینه ، شمع ، خروس ، آفتاب ، بهار و... دارد  ؛ که هر یک از این قصاید برهانی کامل در اثبات استادی این شاعر است.

آثار فرید احول

دیوان وی موجود و شامل بیست هزار بیت است.

 

فرید الدین یکی از قصاید معروفش را در وصف شب و ستارگان ، در اصفهان سروده است:

 

فرو شد ز ورق زرین برآمد طشت سیمابی

نماز شام کز امواج این دریای دولابی

 

که گفته می شود این قصیده را به مدت یک هفته در اصفهان سروده است:

 

عجایب داشت طبع او از این تیزی و اشتابی       

به یک هفته در اصفاهان فرید این شعر انشا کرد

 

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 30 فروردین 1393 ساعت: 9:00 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق درباره روز معلم

بازديد: 19371
تحقیق درباره روز معلم

تاریخ رور معلم

آشنایی با روز معلم

روز 12 اردیبهشت در تقویم جمهوری اسلامی ایران، روز معلم نامگذاری شده است.پس از پیروزی انقلاب‌اسلامی و شهادت استاد مرتضی مطهری در روز 12 اردیبهشت ماه سال 1358 توسط گروه فرقان، این روز به عنوان روز معلم نامگذاری شد.

استاد مطهری در روشنگری اقشار باسواد به ویژه قشر فرهنگی جامعه قدم‌های اساسی برداشته بود و آثار عمیق شهید در احیای فکر دینی اصیل و بی پیرایه و منطبق با نیاز روز جامعه در حال گذار ما بسیار مؤثر بوده  است.

نقش کلیدی معلمان به عنوان مجریان آموزش عمومی و الگوهای اولیه دانش آموزان بسیار مهم جلوه می‌کند. چرا که معلمان جامعه، انسان سازان نسل بعدی‌اند، لذا نقش آنان به گفته حضرت امام خمینی (ره) همچون نقش انبیا است برای مردم.

 

از سوی یونسکو، نهاد فرهنگی سازمان ملل متحد، 5 اکتبر روز جهانی معلم نامگذاری شده است.بیش از 100 کشور جهان، از جمله ایران، در جریان تصمیم‌گیری برای نامگذاری روز جهانی معلم حضور داشته و هدف از آن توجه بیشتر نسبت به وضعیت معاش معلمان و کیفیت تدریس است.

همه ساله و در چنین روزی در کشورهای مختلف جهان از مقام و نقش معلمان در جامعه تجلیل می‌شود.جوامع پیشرفته جهان اهمیت آموزش عمومی را به عنوان یکی از مهم‌ترین و شاید تنهاترین عامل توسعه اجتماعی دریافته‌اند و سرمایه گذاری‌های عظیم و درازمدتی را روی آن انجام داده‌اند.

 

ارزش و مقام معلم

 

شرافت و مرتبت معلم زمانی اهمیت دارد كه بتواند شان خداوند و پیامبران را در وجود خود محقق سازد و پیوند انسان به هدف متعالی خلقت یعنی عبادت را برقرار سازد. لذا در این تعریف شهید مرتضی مطهری یكی از آن معلمان راستین است كه اولاً با نگاه تركیبی به همه معارف بشری نظر می كند و ثانیا تمامی تلاشهای علمی و عملی را مقدمه ای برای عبادت می داند و در این راه به مرحله سوم دینداری راه می یابد و با شهادت، عبادت عملی و علمی خود را كامل می سازد. خداوند را می خوانیم كه او رابا سالار و سرور شهیدان امام حسین (ع) محشور سازد.

 هنر معلمی:

معلمی شغل و حرفه نیست، بلکه ذوق و هنر توانمندی است معلمی در قرآن به عنوان جلوه ای از قدرت لایزال الهی نخست ویژه ذات مقدس خداوند تبارک و تعالی است. در نخستین آیات قرآن که بر قلب مبارک پیغمبر اکرم (ص) نازل شد، به این هنر خداوند اشاره شده است:

اقرا باسم ربک الذی خلق، خلق الانسان من علق، اقرأ و ربک الاکرم، الذی علم بالقلم، علم الانسان ما لم یعلم. (علق: ۱ـ ۵)

بخوان به نام پروردگارت که جهانیان را آفرید. انسان را از خون بسته سرشت بخوان ! و پروردگارت کریمترین است همان که آموخت با قلم، آموخت به انسان آنچه را که نمی دانست.

در این آیات خداوند، خود را «معلم» می خواند و جالب این که معلم بودن خود را بعد از آفرینش پیچیده ترین و بهترین شاهکار خلقت، یعنی انسان آورده است.مقام معلم بودن خدا، بعد از آفرینش قرارداد. نوعی انسانی را که هیچ نمی دانست، به وسیله قلم آموزش داد که این از اوج خلاقیت و هنر شگفت خداوند در امر آفرینش حکایت دارد:

چو قاف قدرتش دَم بر قلم زد هزاران نقش بر لوح عدم زد

از این رو، می توان گفت که هنر شگفت معلمی از آن خداوند عالم است.ـ شهید ثانی رحمت الله درباره هنر معلمی خداوند می فرماید:

خداوند از آن جهت به وصف (اکرمیت) و نامحدود بودن کرامتش، توصیف شد که علم و دانش را به بشر ارزانی داشته است. اگر هر مزیت دیگری، جز علم و دانش، معیار فضیلت به شمار می رفت، شایسته بود همان مزیت با وصف (اکرمیت) در ضمن این آیات همراه و هم پا گردد و آن مزیت به عنوان معیار کرامت نامحدود خداوند به شمار آید. کرامت الهی در این آیات با تعبیر «الاکرام» بیان شده است. چنین تعبیری می فهماند که عالی ترین نوع کرامت پروردگار نسبت به انسان با والاترین مقام و جایگاه او، یعنی علم و دانش هم طراز است.

منابع :

www.roshd.ir

www.wikipedia.com

 

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 30 فروردین 1393 ساعت: 8:59 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,,,,
نظرات(1)

خلاصه داستان سمک عیار

بازديد: 989

خلاصه داستان سمک عیار

داستان از جایی آغاز می شود که مرزبان شاه پادشاه ولایت حلب در جست و جوی داشتن فرزند است و با چاره جویی هامان وزیر با «گلنار» دختر پادشاه عراق ازدواج می کند. پس از مدتی از گلنار صاحب فرزند پسری می شود و نام او را «خورشید» می گذارد. پس از آن که روزگار کودکی خورشیدشاه سپری می شود. در دوره‌ی جوانی در حین شکار «خرگوری» توجه خورشید شاه را جلب می کند و به این ترتیب خورشیدشاه به شکلی شگفت انگیز عاشق« مه پری» ، دختر فغفور، پادشاه چین می شود. و به همراه برادر ناتنی خود، فرخ روز راهی ولایت چین می گردد

1.      دختر فغفور دایه ای به نام شروانه‌ی جادو دارد که نفوذ قابل توجهی در دربار چین دارد و برای خواستگاران مه پری ـ که خود آن ها را در دام می آورد ـ شروطی تحت عناوین رام کردن اسب سرکش، کشتی گرفتن با غلام وحشی قوی هیکل  و پاسخ گفتن به مسئله‌ی سرو سخن گوی، مطرح می کند.وپس از عاجز شدن خواستگاران در پاسخ گفتن به مسأله ها،آن ها  را ربوده و به مخفی گاه خود می برد. در این میان پس از این که خورشیدشاه از پس شروط اول و دوم دایه ی جادو  برمی‌آید، فرخ روز با توجه به شباهت ظاهری با خورشید شاه فداکارانه جایش را با خورشیدشاه عوض می کند و دایه‌ی جادو فرخ روز را به عوض خورشیدشاه ربوده و به مخفی گاه خود می برد.

2.      پس از این واقعه خورشیدشاه به «سرای جوان مردان» مراجعه کرده و به جوان مردان شهر چین زنهار می برد. که در پی آن جوان مردان شهر چین به سرکردگی شغال پیل زور و سمک عیار تحت تأثیر فداکاری فرخ روز، خورشید شاه را به خود پذیرفته و او را در راه رسیدن به مطلوب یاری می رسانند.

3.      در ادامه‌ی داستان شروانه‌ی جادو به دست سمک عیار کشته می شود و مهران وزیر، پس از کشته شدن شروانه، میدان را خالی دیده و برای رسیدن به حکومت سرزمین چین، اسفهسالار و گروه جوان مردان را تنها سد مو جود در راه رسیدن به هدفش می‌بیند. لذا با چیدن توطئه‌ای، عیاران وجوان مردان را در قصر فغفور قلع و قمع می کند و فقط تعداد کمی از آن‌ها می توانند نجات پیدا کنند. در این حین مهران وزیر با نوشتن نامه ای به ارمن شاه، پادشاه ماچین او را از اوضاع نا به سامان و متزلزل حکومت فغفور آگاه کرده و به این وسیله ارمن شاه و قزل ملک را نیز به جمع خواستگاران و مدعیان حکومت چین اضافه می کند. و در ادامه خود نیز پس از خیانت های متوالی به لشکر ارمن شاه می پیوندد.

4.      پس از کشمکش فراوان عاقبت فغفور، خورشیدشاه را به دامادی پذیرفته و او را مأمور مقابله با قزل ملک و لشکر ماچین می نماید. نزاع و ستیزه‌ی بین چین و ماچین عاقبت با رشادت های خورشیدشاه و عیاران جوان مرد با پیروزی خورشیدشاه پایان پذیرفته و پس از گشوده شدن شهر ماچین، ارمن شاه و لشکریانش به خاورکوه پناه می برند. در ادامه‌ی داستان مه پری بر سر زایمان به همراه فرزند ش می میرد. و پس از مدتی خورشیدشاه با «آبان دخت» دختر «غورکوهی» ازدواج می کند.

5.      پادشاه ولایت خاورکوه شخصی به نام «زلزال شاه» است در این سرزمین دو گروه از عیاران تحت عناوین سرخ علمان و سیاه علمان فعالیت دارند، که خط مشی سرخ علمان نسبت به سیاه علمان جوان مردانه تر است. که به دنبال کشیده شدن جنگ به ولایت خاور کوه گروه سرخ علمان به عیاران و جوان مردان چین و خورشیدشاه متمایل شده و خصومت بین دو گروه سرخ علم و سیاه علم اوج می گیرد که در نهایت با تفوق سرخ علمان پایان می پذیرد. ارمن شاه علی رغم کمک گرفتن از زلزال شاه و پهلوانان متحد نواحی دیگر، باز هم در برابر خورشیدشاه و سمک عیار عاجز می ماند و این بار به «جزیره‌ی آتش» نزد «صیحانه‌ی جادو» نامه نوشته و از او یاری می‌طلبد. اما سمک عیار آخرالامر با استفاده از نیروی جادویی «ماه در ماه» دختر زلزال شاه، صیحانه ی جادو را از پای در می آورد.

6.      در جریان یکی از شبیخون ها «آبان دخت» همسر خورشیدشاه و «فرخ روز» پسرش به اسارت لشکر ارمن شاه درمی‌آیند. و به تدبیر شاهان وزیر برای مصون ماندن از سوء قصد قزل ملک، نزد «گورخان» به «شهرستان عقاب» فرستاده می شوند و به دنبال آنان ارمن شاه به اتفاق زلزال شاه به شهرستان عقاب پناهنده می شوند. اما گورخان با داشتن زمینه‌ی قبلی، عاشق آبان دخت می گردد و از بازگرداندن آبان دخت به خورشید شاه، سرباز می زند.

7.      ناگزیر سمک عیار برای نجات دادن آبان دخت راهی شهرستان عقاب شده و با یاری «الحان» اسفهسالار شهر، که از شادی خوردگان وی است ، وارد قصر گورخان شده و هنگام عبور از راه مخفی قصر گورخان به شکل اتفاقی از وجود گنج خانه‌ی شهرستان عقاب آگاه می شود. و پس از آنکه به ماهیت آن مبنی بر اختصاص گنج به فرخ روز، پی می برد، تمام سعی و اهتمام خود را برای به دست آوردن راه خروج گنج خانه به کار می بندد، به همین دلیل راهی سفر دریایی می شود.

8.      در این حین سمک عیار دچار طوفان گردیده و کشتی او شکسته می شود و به شکل معجزه آسایی به وسیله‌ی «سیمرغ» نجات پیدا می کند. و به «جزیره‌ی سیمرغ» که فرد «یزدان پرستی» در آن جا زندگی می کند، برده می شود. آن گاه با راهنمایی یزدان پرست و با خواندن لوحه ای به راه خروجی گنج خانه پی برده و به یاری سیمرغ به سرزمین «دوالپایان» می رود و آن گاه به وسیله‌ی سیمرغ به شهر «شیث بن آدم»  برده می شود. سمک عیار پس از رسیدن به این سرزمین از دل بستگی «جهان افروز» دختر «شاه شمشاخ» پادشاه شهر شیث بن آدم آگاه شده و به یاری دایه‌ی جادوی جهان افروز به نزد خورشیدشاه باز می گردد.

9.      قبل از رسیدن سمک عیار مرزبان شاه به وسیله‌ی چند تن از لشکریان گورخان ربوده شده و به تدبیر «جهنای»، وزیر «شاه جیپال هندو» به شهر قاف فرستاده می شود . پس از سقوط شهرستان عقاب و کشته شدن گورخان به دست قزل ملک، ارمن شاه و زلزال شاه به اتفاق جهنای وزیر به شهر قاف پناهنده می شوند. ولی سمک عیار قبل از رسیدن آن ها، به اتفاق روز افزون پس از گذشتن از جزیره‌ی «سگساران» به شهر قاف رفته و مرزبان شاه را از قصر شاه جیپال هندو ، نجات می دهد. پس از این ماجرا مرزبان شاه به دلیل فَترت وسستی از حکومت کرانه جسته و تاج پادشاهی را بر سر خورشیدشاه می‌گذارد.

10.  ×     داستان از این به بعد مکرراً به دلیل ناقص بودن نسخه‌ی اصلی مخدوش گردیده و نهایتاً پس از وقفه ای طولانی که از کودکی تا دوران جوانی فرخ روز را در بر می گیرد؛ از سر گرفته می شود.

11.  قسمت دوم یا قسمت بعد از افتادگی های داستان از آن جا آغاز می شود که فرخ روز در میان دریا، در جست و جوی همسر خود «گلبوی گلرخ» دختر «قیمون شاه» می باشد که عاقبت نشانه‌ی او را از شهر «گیرمند» تخت گاه «طوطی شاه» می‌یابد. پس به سوی شهر گیرمند رفته و همسر خود را از طوطی شاه مطالبه می کند. در این حین روز افزون به کمک جوان مردان شهر گیرمند به قصر طوطی شاه نفوذ کرده و گل بوی و «زراستون» دختر طوطی شاه را از راهی پنهانی، نجات می دهد.

12.  به دنبال این واقعه و شکست های متوالی در برابر لشکریان خورشیدشاه، طوطی شاه از خواهرش، «چگل ماه» که پادشاه «جزیره‌ی زعفران» است، کمک می خواهد و چگل ماه علی رغم داشتن اختلاف و خصومت با برادر به یاری او می شتابد. ولی زمانی که بین چگل ماه و فرخ روز رابطه ای عاشقانه پدیدار می شود، طوطی شاه پس از این که چگل ماه و فرخ روز را به بند می آورد و فرخ روز را به قلعه‌ی «بندآفرین» می فرستد، درصدد کشتن چگل ماه برمی‌آید. در این حال «فتنه جوی عیار» اسفهسالار بازنشسته‌ی شهر گیرمند ، دست به کار شده، و با نجات دادن چگل ماه، زمینه‌ی سقوط حکومت  طوطی شاه و گشوده شدن شهر گیرمند را فراهم می آورد.

13.  پس از فتح شهر گیر مند سمک عیار به دنبال روزافزون و گل بوی که پس از آزادی از قصر طوطی شاه ناپدید شده اند، می رود و پس از گذشتن از «جزیره خروس» به شهر «سایه‌ی قاف» می رسد و روزافزون و گل بوی را در بند « فقران شاه » می یابد. آن گاه آن ها را نجات می دهد. اما در راه بازگشت نزد خورشیدشاه دریا طوفانی شده و بار دیگر گل بوی و روزافزون به اتفاق زراستون از سمک عیار دور می افتند. سمک عیار پس از نجات دادن فرخ روز از قلعه‌ی بندآفرین به اتفاق او بار دیگر در پی گل بوی راهی می شود. پس از طی چند روز بر روی دریا به شهر «سیمابیه» که به نام پادشاه آن  سرزمین «سیماب» خوانده می شود ، می رسند.

14.  در این زمان فرخ روز و سمک عیار از وضعیت خراج دهی ولایت سیمابیه به جام شاه پادشاه ولایت «حامیه» آگاه می شوند. و به دنبال آن فرخ روز به تنهایی در مقابل لشکریان «جام شاه» ایستاده و شاه سیماب را از دادن باج و خراج باز می دارد. پس از مدتی خورشیدشاه نیز به یاری فرخ روز می آید و فرخ روز لشکر جام شاه را تا نزدیکی دروازه‌های شهر حامیه عقب می راند. در این میان روزافزون و گل بوی نیز پس از آن که در دریا از سمک عیار جدا می افتند به شهر حامیه رسیده و خود را در زی و هیأت بازرگانان درمی‌آورند. زمانی که راز دختربودن گل بوی آشکار می شود، جام شاه خود شیفته‌ی گل بوی می گردد و بعد از این جنگ بین فرخ روز و جام شاه جنبه‌ی شخصی نیز پیدا می‌کند. و عاقبت سمک عیار گل بوی و «گیتی نمای» دختر شاه را به اردوگاه خورشیدشاه می برد.

15.  زمانی که جام شاه در مقابل فرخ روز و گروه عیاران عاجز می ماند به «رویین شهر» نزد پهلوان «رویین» نامه نوشته و از او کمک می خواهد. در این حال گیتی نمای به هم دستی «بارک» از عیاران ول گرد حامیه، زنان فرخ روز، چگل ماه و گل بوی را به شهر رویین برده و در آن جا مخفی می کند و زمانی که سمک عیار بارک را از پای درمی‌آورد. گیتی نمای به حیله و ترفند، سمک را در بند آورده و نزد جام شاه می‌فرستد. جام شاه نیز به دلیل داشتن کینه های فراوان از سمک به بدترین وجه او را سیاست می کند که در نهایت سمک با کمک خضر پیامبر نجات پیدا می کند .‌

16.  پس از آن که پهلوان رویین نیز در مقابل فرخ روز و جماعت جوان مردان راه به جایی نمی‌برد. «شاه قاطوس» پادشاه ولایت «محترقات» علی رغم داشتن خصومت با جام شاه برای مقابله با بیگانگان ـ خورشید شاه و فرخ روز - به مقابله با آن ها می‌شتابد در این میان فرخ روز به جهت غفلت در دام «زرین کیش» دختر پهلوان رویین می افتد و ابتدا به «زندان فراموشان» در حامیه و سپس به قلعه‌ی «کلاغ» در شهر محترقات فرستاده می شود. در این حال «شروان بشن» دختر شاه قاطوس که خود را در سیمای مردان جنگ جوی درآورده، عاشق فرخ روز شده و فرخ روز را به اتفاق سمک عیار و روزافزون به شهر «شطران» ولایت شاه «غریب» که از دشمنان قاطوس است، می برد.

17.  در این میان فرخ روز در بند سربازان شاه غریب می افتد و سمک عیار با درآوردن زنان فرخ روز ـ گیتی نمای و چگل ماه ـ در هیأت کنیزان و فروختن آن ها به شاه غریب به قصر او راه پیدا کرده و به این وسیله فرخ روز را از زندان «مجده» آزاد می‌کند. سپس فرخ روز به لشکرگاه بازگشته و پس از نبرد با «مردان دخت» دختر «گوراب» رئیس «دره‌ی سیاه» از «هفتاد دره»؛ و بر زمین زدن او، با او ازدواج می کند. سپس فرخ روز به حیله‌ی یکی از عیاران گربز  بدون سلاح به داخل شهر محترقات کشانده می شود، ولی با کمک شروان بشن از توطئه آگاه شده و به سرای جوان مردان پناه می برد و به یاری جوان مردان شهر محترقات  موجب سقوط قاطوس شاه و شهر محترقات می‌گردد.

18.  در این قسمت از داستان به علت افتادگی های متن؛ به دلیل نامعلومی مردان دخت، در دست «قبط پری» پادشاه پریان اسیر می شود و زمانی که فرخ روز برای نجات دادن مردان دخت راهی سرزمین پریان می‌شود به همراه سمک عیار در حصاری جادویی اسیر می‌گردد. اما عاقبت روزافزون با راهنمایی «یزدان پرست» به پری شهر رفته و مردان دخت را از بند قبط پری آزاد می کند و سپس به یاری مردان دخت سمک عیار و فرخ روز را از بند بیرون می‌آورد و در نهایت سمک عیار با استفاده از راهنمایی «شمس پری» وزیر خلع شده‌ی قبط به ظلمات ـ گنج خانه‌ی پریان ـ رفته و صندوق جواهر و طلسمی را که در شکم گاوی در آن جا پنهان است، به یاری روزافزون و مردان دخت بیرون می آورد. و به این وسیله دو گروه از پریان مخالف قبط پری به رهبری «طحنون» و «طیطون» را که به شکل شگفت انگیزی در بند هستند، آزاد می کند و با ربودن پرهای قبط پری، قدرت جادویی را از او سلب کرده و او را از پادشاهی پریان خلع می کند.

19.  «قابوس شاه» پادشاه هفتاد دره نیز مانند قاطوس برای مقابله با بیگانگان به نبرد با فرخ روز می شتابد و پس از کشته شدن قاطوس با نوشتن نامه ای به «هرمون شهر» نزد «کرینوس» برادر قاطوس او را نسبت به خون خواهی برادر تشحیذ می کند. در ضمن یکی از نبردهایی که در غیاب فرخ روز بین لشکر خورشیدشاه و قابوس روی می‌دهد شکست در لشکر قابوس می افتد و قابوس از مقابل لشکر خورشیدشاه می گریزد. ولی شبانه از غفلت لشکریان خورشیدشاه سود برده و بر آنان شبیخون می زند. در این حال خورشیدشاه زخمی شده و در باتلاقی گرفتار می گردد و عاقبت به دست سپاهیان قابوس افتاده و به دستور کرینوس، جلاد سر از تن او جدا می کند.

20.  فرخ روز پس از رها شدن از بند پریان به شهر محترقات باز می گردد و پس از آگاهی از مرگ پدر به تعزیت می نشیند. اما بعد از آن که به دست سمک عیار از تعزیت بیرون می آید، دچار تلبیس «تاج دخت» که برای گرفتن انتقام، خود را در هیأت مطرب به دربار افکنده، می شود. در نتیجه تاج دخت همسران فرخ روز را ربوده و نزد قابوس می برد. آن گاه پس از آزاد شدن همسران فرخ روز به وسیله‌ی سمک و دستیاری  هندس وزیر، لشکر قابوس از مقابل فرخ روز گریخته و هفتاد دره را به حصار می گیرد.

21.  قابوس شاه علی رغم به حصار گرفتن هفتاد دره در دست فرخ روز و جوان مردان همراه او عاجز می آید و از «تیغو» پادشاه دره‌ی «جادوان» کمک می خواهد. ولی باز هم در برابر لشکریان فرخ روز راه به جایی نمی برد. و این بار «قمر» دختر طیطون پری به کمک فرخ روز آمده و جادوان را تار و مار می کند. در این حین تاج دخت باز هم با استفاده از غفلت فرخ روز به لشکرگاه او وارد می شود و این بار از فرصت استفاده کرده و زنان فرخ روز را قتل عام می کند و «مرزبان شاه» فرزند خردسال فرخ روز را ، نزد قابوس شاه می برد.

 

قابوس شاه نیز با دیدن فرّ و شکوه پادشاهی در مرزبان شاه از کشتن او صرف نظر کرده و او را به دره‌ی جادوان نزد تیغو می فرستد، تا این که از دسترس سمک عیار دور باشد. اما سمک عیار با استفاده از موقعیت دره‌های «جوان مردان» و «خونیان» به هفتاد دره نفوذ کرده و با استفاده از اسماء خداوند که خضر پیامبر به او آموخته بر جادوان فایق می آید و مرزبان شاه را پس از کشتن تمام جادوان از دره بیرون می آورد

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 29 فروردین 1393 ساعت: 13:20 منتشر شده است
برچسب ها : ,,
نظرات(0)

خلاصه داستان رستم وسهراب به زبان ساده

بازديد: 177565

خلاصه داستان رستم وسهراب به زبان ساده

یک روزرستم برای شکاربه صحرارفته بودکه بعدازشکارواستراحت متوجه شد که اسبش گم شده است.برای پیداکردن اسب خودبه شهرسمنگان که درآن نزدیکی بود،رفت.

شاه سمنگان ازاوپذیرایی کردوبه اوقول دادکه اسبش راپیداکندوتاشب به قولش عمل کرد.شاه سمنگان دختری داشت به نام تهمینه.رستم با اوازدواج کردوپس ازمدتی خواست که به ایران بازگردد پس مهره ای به تهمینه دادوگفت:«اگرفرزندی به دنیاآوردی که دختربود این مهره رابه موهای اوببندولی اگرفرزندمان پسرشدآن رابه بازویش ببندتابتوانم اورابشناسم.»

رستم رفت وتهمینه پس ازمدتی پسری به دنیا آورد و نامش راسهراب گذاشت.

سال ها گذشت وسهراب بزرگ شدوخواست به دنبال پدرش،رستم برود.مادرش مهره ی پدررابه بازوی اوبست وگفت:«با این نشانه پدرت تورا خواهد شناخت. سهراب با لشکری بزرگ به طرف ایران حرکت کرد.شاه ایران که در آن زمان کی کاووس بود برای مقابله با دشمن رستم را برای جنگ به سوی سهراب فرستاد.

رستم وسهراب در میدان جنگ همدیگر را نشناختند وبه جنگ پرداختند. پس از مبارزه ای طولانی رستم سهراب را شکست داد واو را کشت. سهراب قبل از مرگ به رستم گفت:«من پسر رستم هستم واگر او بداند که من کشته شده ام تو را زنده نخواهد گذاشت.»

رستم گفت:«از کجا بدانم که تو پسر رستم هستی؟» سهراب بازو بندش را نشان داد ورستم او را شناخت امّا پشیمانی سودی نداشتورستم پسر خود را کشته بود!!

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 29 فروردین 1393 ساعت: 13:07 منتشر شده است
نظرات(29)

تحقیق در مورد غزل

بازديد: 9449

مفهوم غزل در لغت

کلمه غزل در اصل لغت، به معني ریسمان رشتن و نوازش سخن گفتن با زنان، عشق¬بازي و حديث عشق و عاشقي کردن است؛ و چون اين نوع شعر بيشتر مشتمل بر سخنان عاشقانه است، آنرا غزل ناميده اند.

  غزل در اصطلاح شعراي فارسي، اشعاري است بر يک وزن و قافيه، با مطلع مصرع که حد معمول متوسط مابين پنج بيت تا دوازده باشد و گاهي بيشتر از آن تا حدود پانزده و شانزده بيت، و به ندرت تا نوزده بيت نيز گفته اند. اگر از پنج بيت کمتر باشد مي¬توان آنرا غزل ناتمام دانست.

  در غزل سرايي حديث مغازله شرط نيست، بلکه ممکن است متضمن مضامين اخلاقي و دقايق حکمت و معرفت باشد که امثال غزل-هاي حکيمانه و عارفانه بسيار است

  فرق ميان غزل با تغزيل قصيده، آن است که ابيات تغزل بايد همه مربوط به يک موضوع و يک مطلب باشد، اما در غزل تنوع مطالب ممکن است؛ چندان¬که آنرا شرط غزل دانسته اند. غزل هر قدر لطيف تر و پرسوز تر باشد، مطبوع تر و گيرنده تر است و همان اندازه که قصيده دارای فخامت و الفاظ قوی و محکم است، در الفاظ و معاني غزل بايد رقت و لطافت بکار برد و از تعبيرات خشن و ناهموار سخت احتراز کرد.

تغزل چند ويژگي عمده دارد كه آن را از غزل پيشرفته فارسي متمايز مي كند:  مهمترين آنها اين است كه تغزل، بيان وصفي موضوع است و شاعر بيشتر صفات عيني را وصف مي كند تا اينكه خاطره و احساس خويش را جايگزين آنها سازد. به همين سبب نيز بيشتر روش تشبيهي در تغزل ديده مي‌شود اين ويژگي سروده هاي تغزلي شاعران ادب فارسي است چكامه ابوشعيب هروي شاعر عهد ساماني با مطلع زير مثالي از اينگونه تغزل است:

دوزخي كيشي بهشتي روي و قد               آهو چشمي ، حلقه زلفي لاله خد

تفاوت ديگر تغزل با غزل در آن باشد كه اولي بيشتر روايي و ستايشي است تا عاطفي . از نظر بافت دروني چنان مي نمايد كه در تغزل تطور  و رشد انديشه مرسوم نيست، بلكه عمدتا مقايسه و تشبيه در ميان است. بيشتر اين صفات در هر چكامه تغزلي ديده مي‌شود و يا به بيان بهتر هر چكامه اي را كه به اين گزينه متصف باشد مي تواند تغزل ناميد. شعر غنايي فارسي بر حسب جنبه تاملي يا تغزلي ، شكلهاي مختلفي يافته ، اين قالبها از قطعه آغاز شده و به زغل رسيده است. تاريخ شعر فارسي نشان مي دهد كه غزل، خلاق ترين شكل چكامه غنايي بوده كه شاعران احساس خود را در آن گنجانيده اند. از تعريفهايي كه براي غزل كرده اند چنين بر مي آيد كه موضوع مركزي آن احساس و محبت آدمي به هم نوع خود به عنوان مظهر كمال و جمال و يا تاثرات و مسائلي بوده كه از اين عاطفه به منزله يك رابطه اجتماعي عايد انسان مي شده است.

ترقي و تكامل غزل در قرن ششم هجري مرهون عوامل اجتماعي و سياسي و طبيعي بود.منظور از عوامل اجتماعي نفوذ تصوف در عقايد است. اگرچه تصوف از مدتها پيش در ايران ظهور يافته و در قرن پنجم به صورت يك مكتب درآمده بود ولي هنوز اشاعه كامل نداشت، در قرن ششم هجري و بويژه در قره هفتم تصوف به اوج رسيد.

از تاثيرهاي مهم تصوف، كشته شدن روح سلحشوري و مقاومت در جامعه بود و شايد اگر اين عامل مهم در كار نبود ايرانيان در برابر حمله مغول شكست نمي خوردند .شكفت نيست كه تصوف در غزل بيش از ساير اقسام شعر تاثير كرده زيرا غزل براي نماياندن عواطف رقيق شاعرانه بهترين وسيله است و افق گسترده اي دارد مي تواند تجليگاه احساسات گوناگون بشري از جمله گوشه گيري و دوري از جامعه باشد.

تحول صناعي و معنوي غزل

  اصطلاح غزل در قديم مخصوص اشعار غنايي و سرودهاي آهنگين عاشقانه بوده است که با الحان موسيقي تطبيق مي شده و آنرا غالباً با ساز و آواز مي خوانده¬اند؛ در عدد ابيات و ساير خصوصيات نيز شرط و قيدي نداشت. بعد آنرا مرادف کلمه نسيب بکار بردند و تغزلات پيش آهنگ قصايد را  غزل ناميدند. تدريجاً همان غزلي که تشبيب قصايد بود به صورت غزل مفرد نظير غزليات عراقي و سعدي و حافظ درآمد و نوعي ممتاز از شعر گرديد؛ و از آن تاريخ قسمت نسيب و تشبيب قصايد را تغزل خواندند.

  در نوع غزل نیز از نظر معني و مضمون نيز به مرور ايام تحول بزرگ روي داد. به اين جهت که شعراي قصيده سراي قديم، بيشتر توجهشان به مدح سلاطين و وزراء و رجال بزرگ عهد خود بود و در غزل¬هاي تشبيب قصيده، از حدود معاني عشقي و وصفي بيرون نمي رفتند. اما چون معاني عالي اخلاقي و مضامين دلپذير حکمت و عرفان وارد شعر فارسي گرديد، انواع شعر مخصوصاً نوع غزل از صورت محدود سابق بيرون آمد و با افکار و معاني بلند اخلاقي و عرفاني بياميخت و بهترين وسيله براي پروراندن معاني عالي حکمت و معرفت گرديد. اصطلاحاتي که از مي و معشوق و ميخانه و پير مي فروش و مغ و مغبچه و خط و خال و چشم و زلف در غزليات باقي ماند، در بيان معاني عالي¬تري غير از آنچه هوس¬بازان کوته بين توهم کرده اند به کار رفت.

حسن تخلص در غزل

صنعت حسن تخلص بيشتر در قصيده معمول است ولی گاه آن¬را در غزل نيز به کار می¬برند. اما به اين طريق که در ابيات آخر غزل گريز به مدح کرده، يکي دو بيت در ستايش ممدوح بگويند و غزل را به دعاي او يا بيت غزلي ديگر ختم کنند؛ به طوري که گاهي مديحه در حکم جمله معترضه باشد.

در اواخر دوازدهم هجري ، شيوه نويسندگي و شعر تغيير كرد و نثرهاي ساده جذاب و بلند پايه با اشعار بسيار نغز در ميان نويسندگان و شعرا پديد آمد. در نتيجه مطالعه كتابهاي گوناگون  و آسايش سي ساله ملت ايران در دوران كريمخان زند   نهضت بزرگي در قرن دوازدهم هجري پديد آمد و چند تن از شعراي معروف مانند سيد محمد شعله ، مير سيد علي مشتاق، ميرزا نصير اصفهاني و ديگران مثل لطفعلي بيگ آذر بيگدلي ، پيشقدم شده به سبك عراقي روي آوردند و آن شيوه ادبي دوباره متداول گرديد.

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 28 فروردین 1393 ساعت: 16:33 منتشر شده است
برچسب ها : ,,
نظرات(4)

تحقیق درباره ادارک

بازديد: 275

ادراك
ادراك فرايندي شناختي است كه به وسيله آن محيط پيرامون خود را تفسير و درك مي كنيم. 
فرايندهاي شناختي شامل راههايي مي شود  كه انسان به پردازش اطلاعات در مورد جهان طبيعي يا اجتماعي مي پردازد.
فرايندهاي شناختي شامل تصور، ادراك و تفكر مي شود كه در هر انساني منحصر به فرد است و در عين شباهت ها در همه انسان ها، هر انساني تفاوت هاي زيادي بقيه انسان ها دارد.
ادراك  يك فرايند شناختي پيچيده و بيانگر تصوير منحصر به فرد هر كسي از جهان پيراموني است. يك نكته بسيار اساسي در فهم ادراك اين است كه تفسير منحصر به فرد افراد از موقعيت هاي سازماني الزاماً‌ منطبق با واقعيت نيست؛ يعني تفسير از واقعيت با خود واقعيت متفاوت است و افراد در درون سازمان بر مبناي ادراك خود از واقعيت عمل مي كنند نه خود واقعيت. هر چقدر شكاف بين ادراك از واقعيت و خود واقعيت كمتر باشد صحت ادراكي بالاتر است.
ادراك ماحصل پردازش اطلاعات است.
فرد به همه محرك هاي بيروني به يك اندازه توجه نمي كند.فيلترهاي وي تعيين مي كنند كه به چه محرك هايي توجه كند و كدام را ناديده بگيرد. بعضي محققان در اين زمينه اهميت ويژه اي براي فيلترها قائل اند. «فيلترها بيش از نژاد، جنسيت، مليت و سن معرف فرد هستند»

 

ويژگي هاي ادراك:
1. زيبايي ساختاري. هر چقدر محرك يا وضعيت از زيبايي ساختاري بالاتري برخوردار باشد بيشتر مورد توجه قرار مي گيرد. بسياري از بازاريابان ازاين اصل براي جلب توجه مشتريان استفاده مي كنند. اكثر افراد هنگام مصاحبه نيز مي كوشند زيبايي ساختاري آنها مورد توجه قرار گيرد.
2. شدت. هر چقدر شدت محرك يا وضعيت خارجي بيشتر باشد، بيشتر مورد توجه قرار مي گيرد. نور زياد، عطر تند و صداي بلند بيشتر از نور كم، عطر ملايم و صداي عادي جلب توجه مي كنند. از عامل شدت در آگهي هاي تلويزيوني كه صدا را يك دفعه بلند يا كم مي كنند استفاده مي شود. مدير وقتي با صداي بلند فرياد مي زند، توجه همه را به خود جلب مي كند.
3. اندازه. اندازه هاي بزرگ، توجه را به خود جلب مي كنند. در يك كارخانه رباتي كه از همه بزرگتر است توجه همگان را جلب مي كند. مديري كه قد بلندتري دارد بيشتر از مدير كوتاه قد هم¬تراز خود توجه زيردستان را جلب مي كند.
4. تباين يا زمينه. محرك هايي كه با زمينه تضاد دارند يا برخلاف انتظارند توجه را جلب مي كنند. كارگر خط مونتاژي كه به صداي بلند ماشين آلات عادت كرده است هرگز توجهش به اين گونه صداهاي كر كننده جلب نمي شود ولي وقتي برق كارخانه دچار مشكل و ماشين آلات متوقف شود، توجه وي جلب مي گردد.
5. تكرار. محرك هايي كه تكرار مي شوند نسبت به محرك هايي كه يك بار رخ مي دهند توجه را بيشترجلب مي كنند. يك كار كسل كننده زماني بهتر انجام مي شود كه به طور مرتب به كارگر دستورهاي لازم داده شود.
6. حركت و تغيير. وضعيت هاي متحرك و متغير نسبت به وضعيت هاي ثابت، توجه را بيشتر جلب مي كنند. ربات هاي در حال حركت بيشتر از ماشين هاي ثابت توجه كارگران را به خود جلب مي كنند و ممكن است به تعميرات و نگهداري آنها بيشتر بها بدهند.
7. جديد بودن و آشنايي، اشياء، رويدادها و موقعيت هاي جديد توجه را جلب مي كنند. چيزهاي جديد در محيط آشنا و چيزهاي آشنا در محيط جديد توجه را جلب مي كنند. متخصصان رفتار سازماني توصيه مي كنند كه كارگران در مشاغل يكنواخت به طور مرتب كار خود را عوض كنند. چرخش شغلي مؤيد اين اصل است.
ويژگي هاي ادراك كننده
عوامل دروني ادارك كننده نيز بر ادراك تأثير مي گذارند. توجه به مجموعه ادراكي در انتخاب ادراكي بسيار مهم است. مجموعه ادراكي مبتني بر ساختار پيچيده روان شناختي هر فرد و بيانگر اين است كه انسان ها بر مبناي شخصيت، يادگيري و انگيزش،‌ محرك ها يا موقعيت هاي محيطي سازگار با خود را انتخاب مي كنند. مجموعه ادراكي، مضامين جالبي براي رفتار سازماني دارد.
سازمان ادراكي
سازمان اداركي عبارت است از دسته بندي محرك ها يا وضعيت هاي محيطي در قالب الگوهاي معني دار و قابل شناسايي. اطلاعاتي كه از طريق انتخاب ادراكي دريافت مي شود در سازمان اداركي سازماندهي مي شود.
1. شكل زمينه
شكل- زمينه اصلي ترين قالب سازمان ادراكي است كه فرد بر مبناي آن ادراكاتش را تنظيم مي كند. هر چند اشياء و وضعيت هاي ادراك شده جدا از زمينه كلي قابل درك اند ولي معمولاً تحت تأثير زمينه ادراك مي شوند.
2. دسته بندي ادراكي
گروه بندي يا دسته بندي ادراكي بدين معني است كه سازمان ادراكي تمايل ذاتي به گروه بندي محرك هاي مختلف در قالب الگوهاي قاب تشخيص دارد. گروه بندي بر مبناي اصولي انجام مي گيرد كه باعث مي شود گروه بندي ها در افراد متفاوت، مشابه باشد. اين اصول عبارت اند از:
الف) مجاورت. محرك هايي كه از نظر مكاني يا زماني در نزديكي يا مجاورت همديگر رخ دهند. به عنوان يك الگوي كلي مرتبط به هم به ادراك در مي آيند.
ب) مشابهت. محرك ها و وضعيت هاي مشابه در قالب يك گروه دسته بندي مي شوند. هر چقدر مشابهت محرك ها بيشتر باشد احتمال دسته بندي آنها در يك گروه زيادتر مي شود. مشابهت به مجاورت ارتباط دارد ولي از آن قوي تر است.
ج) تكميل. بر مبناي تفكرات مكتب گشتالت، انسان در صدد است تا يك كل را در ذهن خود ترسيم كند،  حتي در شرايطي كه آن كل به صورت كامل تر وجود ندارد فرايند ادراكي افراد خود به خود اجزاي ناقص را تكميل مي كند.
د) استمرار. عده زيادي از روان شناسان معتقدند كه تداوم و استمرار در تكميل مستتر است. در حالت تكميل،‌محرك موجود نيست وفرايند ادراركي آن را كامل مي بيند ولي در استمرار شخص تمايل دارد كه امتداد و استمرار يك محرك موجود را ببيند.
3. ثبات اداركي
يكي از پيچيده ترين حالت هاي سازمان ادراكي، ثبات ادراكي است كه موجب مي شود فرد در دنياي متحول و متغير يك نوع ثباتي را احساس كند. اين اصل به انسان كمك مي كند كه جهان اجتماعي پيچيده و متغير را با ثبات ببيند. اين ثبات از الگوي پديده ها ناشي مي شود. اگر ثبات و الگومندي در كار نباشد افراد جهان را بي نظم و آشوبناك ادراك خواهند كرد. مواردي همچون اندازه، رنگ، و شكل به افراد در احساس ثبات كمك مي كنند.
خطاها و تعصبات ادراكي متداول در تصميم گيري
1. ادراك كليشه اي: همه ما در تصميم گيري تا حدودي تحت تأثير كليشه ها هستيم:«افراد متأهل با ثبات تر از افراد مجردند.» ادراك كليشه اي بر مبناي نظريه هويت اجتماعي و طبقات اجتماعي صورت مي گيرد. كليشه بيانگر فرايند ارزيايي خصوصيات ديگران بر اساس عضويت در يك طبقه يا دسته اجتماعي است.
2. اثر هاله اي: اثر هاله اي زماني رخ مي دهد كه يك خصيصه برجسته شخص بر ادراك كلي ما از ساير خصوصيات وي تأثير مي گذارد. وقتي دانشجويي وظايف كلاسي خود را درست انجام نمي دهد،‌ ما ايني وضعيت را به بقيه خصوصيات وي نيز تعميم مي دهيم؛ يعني يك ويژگي مهم،‌ادراكات ما را در مورد اين دانشجو شكل مي دهد و اين شكل دهي، مبناي قضاوت ما درباره ديگر خصوصيات وي مي شود.
3. فرافكني: فرافكني زماني رخ مي دهد كه فرد باور مي كند ديگر افراد نيز رفتارها و اعتقاداتي مثل وي دارند.
4. اثر مقايسه اي: تمايل به ارزيابي افراد، اشياء يا وقايع در قياس با ويژگي افراد، اشياء يا وقايعي كه به خاطر ويژگي بسيار مثبت در ذهن مانده اند بيانگر اثر مقايسه اي است. احتمال بسيار زيادي وجود دارد كه مقايسه با آخرين افراد،‌ اشياء و يا وقايع مشاهده شده صورت گيرد. وقتي دانشجويان در ارزيابي آخر ترم، يك استاد را به استاد نمونه دانشگاه مقايسه مي كنند دچار اين خطا مي شوند.
5. تشديد تعهد: يكي ديگر از خطاهايي كه در تصميم گيري رخ مي دهد تمايل به تشديد تعهد است. تشديد تعهد زماني رخ مي دهد كه روند و جريان تصميم، يك سري از تصميمات متوالي را در پي داشته باشد. تشديد تعهد به اين موضوع اشاره دارد كه حتي وقتي يك تصميم اشتباه است و شواهد و تبعات تصميم نيز اين امر را تصديق مي كند باز هم اصرار بر ادامه آن تصميم وجود دارد و شديدتر مي شود. 
6. تمايل به تأييد: بر مبناي مضامين تصميم گيري عقلايي، فرد اطلاعات را به طور عيني و بدون سوگيري جمع آوري مي كند. در عالم واقعي اين فرض غيرواقعي است. به فرد اطلاعات را به طور انتخابي جمع آوري مي كند. تمايل به تأييد درصدد تبيين اين امر است كه فرد اطلاعاتي را جمع آوري مي كند كه تصميمات گذشته اش را تأييد كند. اطلاعاتي كه تصميمات گذشته را نفي كند يا آنها را به نقد و چالش بكشد ناديده گرفته مي شود.
7. خطاي تكيه گاه- تعديل: خطاي تكيه گاه به تمايل فرد به تثبيت اطلاعات اوليه به عنوان نقطه شروع دلالت مي كند كه تعديل بعدي نيز بر مبناي آن انجام مي شود. در اين حالت تصميمات بعدي از تصميم اوليه تأثير مي پذيرند و وابسته به مسيرند. ذهن براي اطلاعات اوليه اهميت زيادي قائل است و به آن بيش از اندازه توجه و تأكيد مي كند. از اين رو اولين برخوردها، ايده ها و برآوردها نسبت به اطلاعات بعدي اهميت بيشتري پيدا مي كنند.
8. خطاي دسترسي و اثر قالب بندي: خطاي دسترسي بيانگر تمايل فرد به تصميم گيري و قضاوت بر اساس اطلاعات آماده و در دسترس است. ذهن انساني تمايل دارد كه بر مبناي اطلاعات در دسترس به سرعت نتيجه گيري كند. حافظه انسان وقايع احساس برانگيز و به ويژه وقايع اخير را سريع بازيابي مي كند. در ارزش يابي آخر ماه يا آخر سال، وقايع آخر ماه يا سال در دسترس ترند تا وقايع روزها يا ماههاي اول، بنابراين ادراك را تحت تأثير قرار مي دهند.
اثر قالب بندي درصدد تبيين اين مسئله است كه موقعيت هاي مساوي وقتي به صورت متفاوت قالب بندي مي گردند مساوي ديده نمي شوند؛ يعني تأكيد بر نيمه پر ليوان اثر متفاوتي از تأكيد بر نيمه خالي دارد. در اين زمينه سه اثر قالب بندي شناسايي شده است:
اثر قالب بندي گزينه ريسك دار: اين اثر گوياي اين مطلب است كه افراد در مواجهه با موقعيتي كه به مزاياي قطعي تأكيد دارد از ريسك اجتناب مي كنند و وقتي به خسارت احتمالي تأكيد مي شود ريسك مي كنند.
اثر قالب بندي ويژگي: طبق اين اثر وقتي يك ويژگي به صورت مثبت ارائه شود موجب ارزيابي مثبت و وقتي با عبارات منفي توصيف شود موجب ارزيابي منفي مي شود.
اثر قالب بندي هدف: اين اثر بيان مي دارد كه افراد بيشتر تمايل دارند اهدافي را كه با اطلاعات منفي چهارچوب يافته تحقق بخشند تا اهدافي را كه با عبارات مثبت صورت بندي شده است.
9. خطاي نمونه يا نماينده: اين نوع خطا عبارت است از تمايل به ارزيابي علايق، نگرشها و توانايي هاي خود با افراد و گروههاي مشابه موجود. 
10. خطاي شانس- خرافات: ادراك انسان كم و بيش تحت تأثير شانس و خرافات است. البته اين امر در فرهنگ هاي مختلف متفاوت است. براي مثال در مشرق زمين اعتقاد به شانس و خرافات بيشتر است. اين امر با كانون كنترل مرتبط است. در كساني كه كانون كنترل بيروني دارند اعتقاد به شانس و خرافات بيشتر از كساني است كه كانون كنترل دروني دارند. آنها كه كانون كنترل دروني دارند معتقدند كه روي سرنوشت خود و جهان تا حد زيادي كنترل داشته، مي توانند با تصميم گيري عقلايي آينده را متناسب با خواسته خود شكل دهند.
11. توهم يا خطاي پس گويي: پس گويي يا پس بيني، برعكس پيش بيني است. گاهي مواقع افراد باور دارند كه مي توانند پيامد يك واقعه را به درستي پيش بيني كنند، البته بعد از زماني كه آن واقعه اتفاق افتاده است. وقتي واقعه اي رخ مي دهد و فرد بازخور درستي در مورد پيامدهاي آن مي گيرد به راحتي نتيجه مي گيرد كه اين پيامد همانطور كه من قبلاً گفتم بديهي بود. توهم پس گويي، قدرت فرد را در يادگيري از تاريخ گذشته كم و اين حالت را در فرد تقويت مي كند كه توان پيش بيني زيادي دارد؛ در حالي كه در واقع اين قدر توانايي ندارد.
12. اطمينان بيش از حد: در اين حالت فرد يا گروه احساس مي كند كه بيشتر از آنچه مي داند و مي تواند دانايي و توانايي دارد. در اين حالت مسائل و مشكلات پيچيده و بزرگ،‌ ساده و كوچك انگاشته مي شوند. در بسياري از تصميمات سازماني اطلاعات كامل وجود ندارد؛ از اين رو حدي از عدم اطمينان بايد لحاظ شود.
13. اثر تقدم و تأخر: تقدم و تأخر هر دو ادراك را تحت تأثير قرار مي دهند. اثر تقدم به اين جمله معروف اشاره دارد كه «اولين برخورد و اثر، آخرين برخورد است»؛ يعني اولين تأثيرات، احساسات و برخوردها تا آخر در ذهن طرف مقابل ماندگار مي شود و ادراكاتش را تحت تأثير قرار مي دهد. انسان تمايل دارد كه سريعاً بر مبناي اطلاعات اوليه اي كه در مورد يك شخص يا واقعه دريافت مي كند در مورد آن شخص يا رويداد به نظر يا قضاوت برسد. اثر تأخر زماني رخ مي دهد كه آخرين اطلاعات، ادراك ما را تحت تأثير قرار مي دهند. در ارزيابي، آخرين اطلاعات در مورد فرد بيشتر از برخوردهاي اوليه مدنظر قرار مي گيرد، به ويژه اگر فاصله بين برخورد اوليه و زمان ارزيابي بيشتر باشد. با گذشت زمان اثر برخوردهاي اوليه كم رنگ تر شده، آخرين اطلاعات در مورد فرد ادراكات ما را بيشتر تحت تأثير قرار مي دهد. اثر تأخير در ارزيابي عملكرد بسيار نمود دارد. البته مديران بايد مراقب باشند كه بعضي از كاركنان به خاطر آشنايي با اين اثر بهترين عملكرد را در روزهاي قبل از زمان ارزيابي عملكرد ارائه مي كنند.
14. اثر ملايمت و تمايل به مركزيت:  ملايمت نوعي ويژگي شخصي است كه فرد ديگران و وقايع را همواره به روش مثبتي ارزيابي مي كند. افراد ملايم معمولا از توصيف منفي ديگران ابا دارند و از همه جهت ديگران را بدون توجه به عملكرد واقعي، بالا و مثبت ارزيابي مي كنند. تمايل به مركزيت به اين ويژگي شخصي دلالت دارد كه فرد از قضاوت افراطي مي پرهيزد و بدون توجه به عملكرد پايين يا بالا همه افراد و وقايع را متوسط يا خنثي ارزيابي مي كند. اين دو نوع خطاي ادراكي به ويژه در ارزيابي عملكرد موجب انگيزه¬سوزي در كاركنان داراي عملكرد بالا (به خصوص موفقيت طلبان) و بي تفاوتي در كاركنان داراي عملكرد پايين مي شود.
اثر گالاتيا و اثر پيگماليون
يكي از پيامدهاي ادراكي حائز اهميت براي مديران اثر پيگماليون يا پيشگويي كامبخش يا كاميابي فراخود است. اگر انتظارت بالاي يك فرد باعث افزايش عملكرد افراد ديگر شود اثر پيگماليون و اگر انتظارات بالاي فرد باعث افزايش عملكرد خودش شود اثر گالاتيا رخ داده است. جوهره ي كاميابي فراخود يا اثر پيگماليون اين است كه باورها و انتظارات افراد تعيين كننده رفتار و عملكرد آنهاست. عملكرد واقعي افراد تحقق انتظارات آنهاست. انسان بر مبناي ادراك خود از واقعيت (نه خود واقعيت) عمل مي كند و مي كوشد كه ادراكش از واقعيت تحقق يابد، چيزي كه اهميت ندارد فاصله اين ادراك از واقعيت است.
نظريه اسناد 
نظريه اسناد بر اصل علت جويي (كشف رابطه علي و معلولي) انسان استوار است. انسان مي كوشد علل رفتارهايي را كه مشاهده مي كند بداند. فرد پيوسته درصدد است تا علل رفتار خود و ديگران را تبيين كند. اسناد علي، استنباط فرد در مورد علل يك رفتار است. هر چند كه فرد در اسناد علي دچار خودخدمتي شده، اعتبار علت يابي اش خدشه دار مي گردد ولي اين موضوع براي رفتار سازماني از اين جهت اهميت دارد كه فرد بر مبناي اين اسنادهاي علي رفتار مي كند.
نظريه اسناد كلي
به عقيده كلي انسان ها پس از اينكه اطلاعاتي در مورد سه بعد رفتار يعني اجماع،‌ تمايز و ثبات به دست آوردند اسناد علي را انجام مي دهند و علل رفتار را مشخص مي كنند.
اجماع: اجماع به مقايسه رفتار فرد با رفتار همكارانش اشاره دارد. اگر رفتار فرد متفاوت از همكارانش باشد اجماع كم است و اگر رفتارش مثل بقيه همكارانش باشد اجماع زياد است. اجماع زياد به عوامل بيروني و محيطي و اجماع كم به عوامل دروني و شخصي نسبت داده ميشود. 
تمايز: تمايز به مقايسه رفتار فرد در انجام يك فعاليت (وظيفه) نسبت به فعاليت هاي ديگر اشاره دارد. تمايز بالا بدين معني است كه فرد يك فعاليت را نسبت به فعاليت هاي ديگر به صورت كاملا متفاوتي انجام داده است. تمايز كم به معني اين است كه عملكرد فرد از يك فعاليت به فعاليت ديگر نسبتاً ثابت است. تمايز بالا به عوامل بيروني و تمايز كم به عوامل دروني نسبت داده مي شود.
ثبات: ثبات به مسئله زمان اشاره دارد. آيا عملكرد فرد در انجام يك كار مشخص در طول زمان با ثبات بوده است؟ ثبات بالا بدين معني است كه فرد يك كار مشخص را در طول زمان به صورت مشابهي انجام داده است. ثبات پايين بيانگر اين است كه عملكرد فرد در انجام يك كار مشخص از زماني به زمان ديگر متفاوت است. ثبات بالا به عوامل دروني و ثبات كم به عوامل بيروني نسبت داده مي شود.
مديريت تصويرسازي (تأثير گذاري)
مديريت تصويرسازي يكي ديگر از جنبه هاي ادراكي رفتار سازماني است. ادراك اجتماعي به اين موضوع اشاره دارد كه يك فرد ديگران را چطور ادراك مي كند و نظريه اسناد به فرد كمك مي كند كه علل رفتار خود و ديگران را دريابد. تصويرسازي فرايندي است كه فرد آگاهانه مي كوشد ادراكات ديگران را از خودش شكل داده، كنترل يا مديريت كند.
تصويرسازي با نظريه اسناد ارتباط دارد. زيرا فرد مي كوشد براي تصوير سازي، نتايج خوب را به خود و نتايج بد را به ديگران اسناد دهد. مديريت تصوير سازي گاهي ارائه خود نيز ناميده مي شود. به جز موارد خاص و نادر، انسان ها ميكوشند تصوير مثبتي از خود در ذهن مخاطب بسازند؛ از اين رو ممكن است در رفتار سازماني اين شگرد را به كار گيرند.

به طور کلی کارکنان، در تصویرسازی از دو نوع استراتژی استفاده می کنند: استراتژی کاهش که طی آن نقش و مسئولیت خود را در وقایع و نتایج منفی کمتر از حد واقعی نشان می دهند، و استراترژی افزایش که در آن مسئولیت خود را در نتایج مثبت بیش از حد جلوه می دهند. 
استراتژی¬های کاهش عبارتند از:
 1) توجیه / تعذیر     
2) معذرت خواهی    
3) کناره گیری 
استراتژی¬های افزایش عبارتند از: 
1) استحقاق        
2) خودستایی یا افزایش
3) افشای مشکلات     
4) همراهی

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 28 فروردین 1393 ساعت: 16:25 منتشر شده است
برچسب ها : ,,
نظرات(0)

تحقیق در باره انسان در فضا

بازديد: 431

انسان در فضا

مقدمه

در دهه 1950میلادی ، هر دو کشور ایالات متحده آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی سابق به ساخت موشکهای پر قدرتی برای پرتاب ماهواره‌هایشان به فضادست زدند. این دو کشور قصد داشتند، ماهواره‌هایی را در سال 1957 میلادی ، سال ژئوفیزیکی بین المللی ، به فضا پرتاب کنند. شوروی اولین کشوری بود که با پرتاب اسپوتنیک 1 در چهارم اکتبر این سال موفق به انجام چنین کاری شد. از این زمان به بعد اکتشافات فضایی به یک مسابقه بین دو کشور مذکور تبدیل شد. این در حالی بود که رجال سیاسی دو طرف بر اهمیت ساسی و نظامی برخورداری از ماهواره‌ها در مدار و فتح ماه قبل از رقیب دیگر واقف بودند. درآغاز به نظر می‌رسید که روسها در این مسابقه جلوتر از آمریکائیها هستند.

 

img/daneshnameh_up/0/07/Bazgasht.jpg

فرود در آب یکی از کپسولهای آپولو درحال
فرود آمدن در آب است.






 

 

علاوه بر پرتاب اولین ماهواره به فضا ، آنها موفق شده بودند اولین انسان ، یوری گاگارین ، را به فضا فرستاده و اولین راهپیمایی فضایی را نیز بوسیله آلکسی لئونوف در سال 1965 میلادی انجام دهند. با وجود این هر چه دهه 1960 میلادی به پایان خود نزدیکتر می‌شد، آمریکائیها برتری خود را بیشتر نشان می‌دادند. در ژوئیه 1969، آمریکائیها تاریخ ساز شدند. در این تاریخ ، آنها نیل آرمسترانگ و ادوین (باز) آلدرین را به ماه فرستاند. پس از این ، روسیه تلاشهای خود را بیشتر صرف ساختن ایستگاههای فضایی در مدار زمین کرد. در حال حاضر ، ایالات متحده آمریکا و فدراسیون روسیه به همراه چند کشور دیگر با کمک هم در پی ساختن ایستگاه فضایی آلفا هستند.

مأموریتهای شاتل فضایی آمریکا و ایستگاه فضایی میر به دانشمندان کمک می‌کنند تا چگونگی عکس العمل بدن انسان را در فضا مطالعه کنند. اطلاعات دریافتی از این مأموریتها همچنین دانشمندان را در کشف و آماده کردن ابزار لازم برای زندگی احتمالی انسانها در فضا یاری می‌دهد. ماهواره‌ها امروز به جزء لاینفکی از زندگی نوین تبدیل شده‌اند. آنها اطلاعات را از نقطه‌ای به نقطه دیگری منتقل می‌کنند. و با زیر نظر گرفتن کره زمین وضعیت هوا را پیش بینی می‌کنند، بعلاوه کاوشگرها با اکتشافات فضایی خود، حس کنجکاوی ما را درباره جهانی که در آن زندگی می‌کنیم ارضاء می‌کنند.

فضانوردان در بازگشت به زمین در دریا و یا در خشکی فرود می‌آمدند. قبل از اختراع شاتل فضایی ، فضانوردان آمریکایی با استفاده از چترهایی بزرگ از سرعت خود در جو زمین می‌کاستند تا به آرامی در سطح دریا فرود آیند. آنجا کشتیهای نجات آنها را از دریا بیرون می‌کشیدند. فضانوردان روسی نیز در بازگشت به زمین از چترها و همچنین موشکهای معکوسی استفاده می‌کردند که سرعت فرود و شدت اصطکاک سفینه را هنگام تماس با سطح زمین کم می‌کردند. پیش از آن ، فضانوردان در ارتفاع بالا در جو زمین از کپسولهای خود بیرون می‌پریدند و همراه کپسول جداگانه و با استفاده از چتر نجات بر زمین فرود می‌آمدند. شاتل فضایی بمانند یک هواپیما اما سریعتر از آن استفاده از موتورهایش با حرکت در باند فرود به زمین می‌نشیند
بازگشت به جو زمین

سرعت فضاپیما در هنگام بازگشت به جو زمین خیلی زیاد است. این امر باعث می‌شود اصطکاک بین فضاپیما و مولکولهای هوا ، فضاپیما و هوای اطراف آنرا آنقدر گرم کند که هر دو در اثر حرارت به رنگ سرخ در آیند. برخی از فضاپیماها از یک سپر حرارتی برخوردارند، این سپر با جلوگیری از ورود گرما به داخل سفینه ، فضانوردان را در مقابل گرما محافظت می‌کند. البته از این سپر حرارتی فقط یک بار می‌توان استفاده کرد. شاتل فضایی دارای کاشیهای نسوز مخصوصی است که سطح بیرونی آن را در مقابل حرارت محافظت می‌کند.

فرودهای فضایی

فضاپیما باید هنگام نزدیک شدن به یک سیاره یا قمر از سرعت خود بکاهد، تا از هدف خود عبور نکند. فضاپیما در این هنگام به دور خود می‌چرخد و با روشن کردن موتورهایش سرعت خود را کم می‌کند تا بوسیله نیروی جاذبه سیاره مذکور در مدار آن سیاره قرار گیرد. بعد از انتخاب محلی برای فرود ، فضاپیما دوباره می‌چرخد و با روشن کردن موتورهایش از سرعت خود کاسته ، مدار را ترک می‌کند. سپس به طرف سطح مورد نظر فرود می‌آید و با چرخشی دوباره آماده نشستن می‌شود.

 

 

فرودهای آرام

در فرودهای آرام ، فضاپیما از سرعت خود در هنگام نزدیک شدن به سطح مورد نظر می‌کاهند تا به آرامی و بدون آسیب رساندن به فضا پیما و یا محموله آن از جمله مسافران ، بر سطح مذکور بنشینند. وقتی که فضاپیما از میان جو پایین می‌آید، چترهای آن باز شده ، از سرعت فضاپیما می‌کاهند، سپس موشکهای معکوس فضاپیما روشن شده ، فضاپیما را به آرامی فرود می‌آورند. اگر فرود در سرعت بالا صورت گیرد سرنشینان جان سالم به در نخواهند برد. به همین دلیل بود که در نخستین مأموریتهای فضایی ، برای جلوگیری از خسارات فرود ناشی از سرعت زیاد ، فضانوردان از سفینه بیرون می‌پریدند و با استفاده از چتر نجات در دریا فرود می‌آمدند
سقوط بر سطح اجرام آسمانی

 

img/daneshnameh_up/6/68/Soghoot.jpg

کاوشگر های رینجر ، ساخت آمریکا قبل از
سقوط در سطح ماه مبادرت به گرفتن

عکسهایی از سطح آن می کردند.




نخستین کاوشگرها مانند کاوشگرهای رینجر آمریکا از این نو ع فرود استفاده می‌کردند. فضاپیماها در هنگام نزدیک شدن به سطح جرم مورد نظر ، اطلاعات و تصاویر را مخابره کرده ، سپس در سطح آن سقوط می‌کردند. دراغلب موارد کاوشگر متلاشی می‌شد. در مأموریتهای فضایی برای جمع آوری اطلاعات در مورد جو سیاره زهره نیز از این نوع فرود استفاده شد. جهت عبور از ابرهای جوی زهره و فرود در سطح آن از چتر استفاده شد. وقتی که کاوشگرها مأموریت محوله را به اتمام رساند چترها جدا شدند و کاوشگر خود بر سطح زهره سقوط کرد

مانور در فضا

فضاپیماهایی که در محیطهای بدون وزن و بدون اصطکاک فضا حرکت می‌کنند، تا نیروی قویتری بر آنها وارد نشود، از حرکت خود باز نمی‌ایستند. برای تعمیر مسیر حرکت ، فضاپیماها باید از موتورهای موشک خود در سفینه استفاده کنند. آنها می‌توانند یا از موتورهای دوباره روشن شده خود استفاده کنند یا موتور یک موشک دیگر را روشن کنند. مقدار سوخت مصرفی هر موتور با دقت محاسبه می شود تا از هدر رفتن سوخت جلوگیری شود. کاوشگرها برای اصلاح مسیر حرکت ، کند کردن سرعت در هنگام قرار گرفتن در یک مدار و همچنین فرود بر سطح سیاره یا قمر از موتور‌های خود استفاده می کنند. فضا پیماها موتور های خود را با حرکتهای تند کوتاه مدتی روشن می‌کنند تا خود را آرام در مسیر صحیح قرار دهند.

اندازه موتور موشکها در اغلب ماهواره‌ها باهم متفاوت است. فضاپیماها برای رفتن به مدار ، تغییر مدار یا ترک آن و سفر برای ملاقات با دیگر فضاپیماها از موتورهای قویتری استفاده می‌کنند. این موتورها بطور طبیعی در عقب موشک قرار می‌گیرند تا آن را به طرف جلو حرکت دهند. برای بازگشت به زمین در حالی که موتورهایش برای کند کردن آن روشن هستند، فضاپیما باید به طرف عقب برگردد. سپس برای ورود به جو زمین دوباره چرخیده و در مسیر صحیح قرار می‌گیرد

 

مانورهای کوچک

برای انجام چرخشهای کامل ، تغییر و تنظیم سرعت و مسیر در مدار ، از موشکها پیش برنده‌ای استفاده می‌شود که اغلب به شکل گروهی کار می‌کنند. این موشکها را در جهات مختلف نشانه گیری می‌کنند. با روشن کردن ترکیب درستی از موشکهای مذکور ، می‌توان فضاپیما را در جهت دلخواه حرکت داد. علاوه بر 3 موتور اصلی که در هنگام پرتاب مورد استفاده قرار می‌گیرند، شاتل فضایی آمریکا از دو موتور مانور دهنده مدای دیگر نیز برخوردار است. این فضا پیما علاوه بر این موتورها از 26 موشک پیش برنده تنظیم عکس العمل و 4 موشک پیش برنده تنظیم دقیق مسیر حرکت استفاده می‌کنند که در جلو و عقب موشک قرار گرفته‌اند
اینها به فضاپیما اجازه می‌دهند تا با انجام مانورهای دقیق با ایستگاه فضایی میر الحاق فضایی انجام دهد. ایستگاه فضایی میر نیز از موتورهایی برای تنظیم مدار و موشکهای پیش برنده‌ای در مقیاس کوچکتر برخوردار است

img/daneshnameh_up/6/6f/Manovr.jpg






تنظیم جهت وضعی

همه ماهواره‌ها باید جهت وضعی خود _جهتی که به طرف آن نشانه گیری شده‌اند_ را حفظ کنند. این موضوع ضروری است، چرا که اگر باله‌های خورشیدی به طرف خورشید جهت گیری نشده باشند، نمی‌توانند نیروی لازم را برای به حرکت در آوردن ماهواره تولید کنند. از طرف دیگر آنتنها نیز در صورتی که به طرف زمین نشانه گیری نشده باشند، قادر به دریافت و ارسال پیام به زمین نخواهند بود. دستگاه تنظیم جهت وضعی ، ماهواره یا کاوشگر را در جهت وضعی صحیح قرار می‌دهد. دستگاههای حساس موجود در ماهواره قادرند خورشید یا یک ستاره درخشان را شناسایی کنند. آنها همچنین در مواقعی که ماهواره مسیر خود را گم می‌کند، می‌تواند پیامهایی را مبنی بر بروز اشکال در ماهواره به زمین مخابره کنند. دراین صورت دماغه‌های کوچک با خارج کردن گاز از خود، جهت فضا پیما را عوض کرده ، دوباره آنرا در مسیر صحیح قرار می‌دهند
ملاقات و الحاق فضایی

ملاقات فضایی هنگامی رخ می‌دهد که دو فضاپیما به هم نزدیک می‌شوند، اما الحاق انجام نمی‌دهند. از رادارها و رایانه‌های داخل فضاپیما برای دادن اطلاعات مبنی بر موقعیت فضاپیما استفاده می‌شود. با توجه به سرعت زیاد فضاپیما هنگام حرکت در فضا ، مشخص کردن موقعیت لحظه به لحظه فضاپیما ضروری به نظر می‌رسد. برای ملحق شدن به یک فضاپیمای دیگر ، فضاپیما می‌تواند از موتورهای بزرگتر خود استفاده کرده ، با رسیدن به سرعت فضاپیمای مورد نظر دوشادوش آن در فضا حرکت کند. این فرآیند را حفظ موقعیت می‌نامند. بعد از این مرحله از موتورهای پیش برنده کوچکتری برای نزدیک شدن به فضاپیمای مذکور و انجام الحاق فضایی با آن استفاده می‌کند. در ایستگاه فضایی روسیه ، میر ، عملیات الحاق بوسیله آنتنهای مخصوصی که بر روی ایستگاه فضایی میر و فضاپیماهای نزدیک شونده سایوز یا پروگرس تعبیه شده‌اند، هدایت می‌شود
مرکز هدایت زمینی

هر فضاپیما ، کاوشگر و یا ماهواره در حال فعالیتی باید با مرکز هدایت زمینی در ارتباط باشد. فضاپیماها برای در جریان گذاشتن مرکز هدایت زمینی از کارهای عادی خود ، علایمی را به این مرکز مخابره می‌کنند. درضمن مرکز فضایی مربوطه نیز دستورات لازم در مورد مسیر حرکت و دیگر عملیات فضاپیما را برای آن می‌فرستد. در زمان پرتاب فضاپیما از پایگاه پرتاب هدایت می‌شود، اما به محض قرار گرفتن فضاپیما در فضا ، مرکز اصلی هدایت زمینی هدایت آن را بر عهده می‌گیرد. مراکز کوچکتر برقراری ارتباط با فضاپیما در سراسر جهان پراکنده‌اند. این مراکز ارتباط 24 ساعته را با فضاپیما میسر می‌کنند. همچنین ماهواره‌های مخابراتی می‌توانند علایم را از فضاپیما گرفته و به نزدیکترین مرکز هدایت زمینی بفرستند
مرکز فضایی کندی

شاتلهای فضایی ، آپولو و اغلب ماهواره‌ها و کاوشگرهای فضایی آمریکا از مرکز فضایی کندی در فلوریدا (کیپ کاناورال) ، به فضا پرتاب شده اند. این مرکز اکنون صاحب 2 سکوی پرتاب برای شاتلهای فضایی ، 2 سکو برای پرتاب ماهواره‌ها و یک بند فرود برای نشستن شاتلهای فضایی است. تجهیز شاتل در آشیانه‌های بزرگی صورت می‌گیرد. پایگاه نیروی هوایی واندنبرگ در کالیفرنیا یکی دیگر از مهمترین پایگاههای فضایی آمریکا محسوب می‌شودماهواره‌های نظامی و آنهایی که در مدارهای قطبی قرار می‌گیرند، از این پایگاه به فضا پرتاب می‌شوند
سکوهای پرتاب

بایکونور در قزاقستان محل پرتاب تمام پروازهای سرنشیندار روسیه است. از این همچنین برای پرتاب ماهواره‌های زیادی استفاده می‌شودموشکها در آشیانه‌ها ، موشکها را درمقابل شرایط جوی نامناسب از هوای بسیار سرد گرفته تا هوای بسیار گرم محافظت می‌کنند. سکوهای پرتاب شمالی در پلستک روسیه شلوغترین پایگاه پرتاب در جهان بوده اند. از 14 سکوی این پایگاه پرتاب ، ماهواره‌های نظامی زیادی به فضا پرتاب شده‌اند
سفرهای فضایی آینده

تاکنون کره ماه تنها جهان متفاوتی است که انسان آن را ملاقات کرده است. قدم بعدی سفر به یک سیاره خواهد بود. اما فاصله‌های زیاد بین زمین و سیارات دیگر یک مشکل عمده به حساب می‌آید. فضانوردان مجبور خواهند بود برای سفرهای چند ماهه یا چند ساله خود آذوقه ، سوخت و آب حمل کنند. هیچکدام از سیارات شرایط مشابه زمین را برای زندگی انسان فراهم نمی‌کنند. با وجود این ، امکان استفاده از مواد موجود در یک سیاره برای تهیه سوخت مورد نیاز در زمان برگشت وجود خواهد داشت. همینطور امکان استخراج آب و اکسیژن لازم برای تنفس. سفر به ستاره‌ها غیر ممکن است، چرا که فضاپیماها با سرعت بسیار کمی در مقایسه با سرعت نور حرکت می‌کنند و برای رسیدن به حتی نزدیکترین ستاره ، هزاران سال زمان نیاز دارند
تعیین مسیر پرواز

img/daneshnameh_up/1/11/Tadavom.jpg

طی زمانی که کاوشگربه هدف خود
، دراین مورد سیاره زهره می‌رسد، زمین نیز 
مسافت قابل ملاحظه‌ای از مدار خود را می‌پماید.


در سفرهایی که در اطراف منظومه شمسی انجام می‌دهیم، باید مراقب حرکت ثوابت ، سیارات و قمرها در مدارهایشان باشیم. برای مثال ، زهره در مدار خود به دور خورشید از زمین جلوتر و زمین نیز در مدار خود از کره مریخ جلوتر است. رایانه‌ها به محاسبه زمانهایی می‌پردازند که سیارات در بهترین موقعیت خود برای فضاپیمایی که از زمین برای رسیدن به سیاره مذکور پرتاب می‌شود، قرار دارند، این زمانها را پنجره‌های پرتاب می‌نامند. کاوشگرهایی که به قصد دیگر سیارات به فضا پرتاب می‌شوند، ابتدا به مدار اطراف خورشید می‌روند. این مدار انتقالی آنها به شمار می‌رود، چرا که کاوشگرها برای حرکت از مدار زمین به مدار سیاره مذکور از این مدار استفاده می‌کنند. سریعترین و مستقیمترین مسیر برای رسیدن به یک سیاره مستلزم صرف نیرو و سوخت بسیار زیادی است. باصرفه‌ترین مسیر برای رسیدن به یک سیاره را مدار انتقالی ههمان می‌نامند.
در مدار انتقالی ههمان ، نزدیکترین و دورترین نقاط مدار کاوشگر در اطراف خورشید ، از مدار زمین و مدار سیاره مذکور رد می‌شوند. کاوشگر پس از طی کردن نصفی از مدار خود در اطراف خورشید با هدف خود برخورد می‌کند. کاوشگرها در مدار انتقالی ههمان به کمترین سوخت و نیروی رانش نیازمندند، اما برای رسیدن به مقصد خود زمان بیشتری را صرف می کنند

استفاده از نیروی جاذبه سیاره

هنگامی که یک کاوشگر از نزدیکی سیاره‌ای می‌گذرد بوسیله نیروی جاذبه سیاره در مسیری منحنی شکل قرار می‌گیرد. اگر چه کاوشگر برای رسیدن به مدار مقصد با سرعت زیادی حرکت می‌کند، اما با گذشتن از کنار سیاره مذکور ، هم سرعت و هم جهت حرکتش تغییر کرده ، درجهت جدیدی شروع به حرکت می‌کند. فاصله کاوشگر و سیاره مورد نظر محاسبه می‌شود تا باکمک نیروی جاذبه سیاره کاوشگر بتواند در جهت صحیح پیش بینی شده‌اش قرار بگیرد.

منابع :

 

www.wikipedia.com

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 28 فروردین 1393 ساعت: 15:39 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره سفالگری

بازديد: 12293

بسم الله الرحمن الرحیم

سفالگری

تهیه و تنظیم :

دبیر گرامی :

دبیرستان حکیمان

بهار 1393

سفالگری

تاريخچه:

شاید اولین صنعت ساخته دست بشر از خاک بوده ، سفالگری یکی از قدیمی ترین صنایعی است که زادگاه آن میهن کهن سال ما ایران است . قرائن موجود از آثار کشف شده گویای این حقیقت است که تاریخ سفالگری در ایران از هزاره هشتم پیش از میلاد آغاز شده، مردمان آن دوران علاوه بر کشاورزی برای کارهای روزانه و مراسم مذهبی اشیاء گوناگونی را می ساختند که پس از قرنها تکامل و کشف آتش به شکل سفال در آمد.

 در ٦٠٠٠ سال پیش از میلاد اولین نشانه پیدایش کوره پخت در صنعت سفال دیده می شود در ٣٥٠٠ سال پیش از میلاد چرخ سفالگری ساده ای که آن را با دست می گرداندند ساخته شد . پیدایش چرخ سفالگری تحول بزرگی را در این صنعت بوجود آورد . با آغاز دوران اسلامی به علت روح سادگی و بدور از تجمل پرستی فرهنگ اسلامی و همچنین به دلایل اقتصادی به صنعت سفال سازی توجه بیشتری معطوف گردید . بزرگترین و مهمترین موفقیتی که صنعتگران در این دوره کسب نموده اند به کاربردن رنگهای متنوع و بسیار زیبا در لعابهای ظروف سفالین بوده و از ظروف بسیار عالی هنری تا ظروف ساده همه دارای خواص تزئینی ویژه ای است که از خصائص هنر و صنایع اسلامی به شمار می آمد گر چه نقوشی که روی این ظروف به کار برده می شود جنبه تزئینی آنها اساسی است ولی برای سازندگان و کسانی که آنها را به کار می برند ، بسیار بیش از تزئین اهمیت داشته است هنرمندان با حفظ اصالتهای بومی به حفظ و اشاعه این صنعت اصیل پرداخته و سعی بر این بوده است که با بالابردن کیفیت جنس و طرحها و مصرفی کردن محصولات سفالین در سطح شهرها علاوه بر مصرف روستایی و بومی به حفظ و اشاعه این صنعت اصیل پرداخته و سعی بر این بوده است که با بالابردن کیفیت جنس و طرحها و مصرفی کردن محصولات سفالین در سطح شهرها علاوه بر مصرف روستایی و بومی آن ، گامهای مفیدی برداشته شود.

 

وضعیت چند سال اخیر سفالگری:

به دنبال سقوط قاجاریه و قطع نسبی و تدریجی روابط تجاری و سیاسی گذشته ، مجدداً گروهی از دست اندرکاران صنایع دستی به ویژه در مناطق روستایی به احیاء رشته های مختلف صنایع دست ساز و از جمله سفالگری روی آوردند و به پشتوانه عشق و علاقه ای که به کارشان داشتند و نیز با حمایت سازمان صنایع دستی ایران توانستند آب رفته ای را تا حدودی به جوی برگردانند و به این هنر کاملاً نابوده شده هویتی تازه ببخشند . به طوریکه هم اینک سفالگری یکی از برجسته ترین و معروف ترین تولیدات دست ساز ایران را تشکیل می دهد و علاوه بر ساخت کوزه های آبخوری ، گلدانهای سفالی و انواع دیگر وسایل مصرفی که صرفاً فاقد ارزشهای هنر ی است و تهیه و تولید آنها تقریباً در اکثر مناطق روستایی و حتی بسیاری از مناطق شهری کشورمان رواج دارد ، ساخت انواع محصولات مصرفی با ویژگیهای هنری نیز در بسیاری از مناطق کشور رایج می باشد و مناطقی نظیر لالجین ( در استان همدان ) ، روستای مندگناباد  در استان خراسان ) ، بخش میبد ( در استان یزد ) بخش زنوز ( در استان آذربایجان شرقی ، سیاهکل ( در استان گیلان ) ، جویبار (در استان مازندران) و نیز شهرهای قم ، تهران ، تبریز ، شهرضا ، ساوه ، کرج ، استهبان ، نظنز ، اصفهان و ... جزء مراكز اصلی سفالگری ایران به شمار می آید و محصولات تولیدی سفالگران این مناطق ، ضمن داشتن جنبه های قوی مصرفی در محل تولید و رفع قسمت اعظم احتیاجات محلی به تهران و دیگر شهرهای کشور فرستاده می شود و حتی سرامیک و سفال پاره ای از مناطق دارای جنبه صادراتی می باشد و در بازارهای جهانی نیز از استقبال خوبی برخوردار است.

 

سفالگری در حال حاضر:

سازمان صنایع دستی ایران از بدو تأسیس خود کوشیده است با شناسایی مناطقی که کار سفالگری هنوز در آن وجود دارد ، با حفظ اصالت های بومی ، به توسعه و اشاعه این صنعت قدیمی و پر پیشینه بپردازد . سعی سازمان صنایع بر این بوده است که با بالابردن کیفیت جنس و طرح سفالهای مناطق مختلف کشور به مصرفی کردن محصولات سفالی در سطح شهرها (علاوه بر مصرف روستایی و بومی آن ) بپردازد و درقالب این سیاست از موفقیت قابل توجهی به صورت صادر کردن سفال ایران به خارج نیز برخوردار بوده است.

طرز کار سفال سازان ایران وهمچنین ابزار کار آنان کم و بیش همانند است ، صنعتگران محلی که غالباً کار اصلی شان کشاورزی و سایر مشاغل روستایی است در اوقات فراغت خود به تولیدسفال می پردازند و معمولاً در فصل زمستان که وقت بیشتری دارند ، خاک مصرفی سالانه خود رااز معادن نزدیک استخراج می کنند . ( باید خاطرنشان ساخت که خاکهای معمولی ناخالصی هایی از قبیل ماسه ، آهک و غیره دارند که برای ساختن سفال مناسب نیست . ) سپس خاکهای استخراج  شده رادرمحلی نزدیک کارگاه انبار مي نمايند.

کارگاههای سفال سازی همیشه درنزدیکی معادن خاک قابل استفاده سفالگری به وجودمی آید زیرا مقرون به صرفه نخواهد بود که خاک را از محل دوردستی به کارگاه بیاورند . ترکیبات خاک هرناحیه ای کم وبیش با ناحیه دیگر فرق دارد . مثلاً خاک لالجین همدان کمی شبیه به خاک علی آبادتهران است ، ولی با خاک قمشه (شهرضا) و باخاک مشهد تفاوت زیادی دارد. خاک لواسان که دارای چسبندگی زیاد است به تنهایی نمی تواند مصرف شود و آنرا برای اصلاح خاکهایی که چسبندگی کافی ندارند به کار می برند و خاک شمال به علت وجود ترکیبات آهن ، قرمز رنگ است .

درایران به طور کلی دونوع خاک مورداستفاده سفال سازان قرار می گیرد : خاک رس که در همدان ، تهران ، گیلان، مازندران ، اصفهان و به طور کلی دربیشتر نقاط ایران وجود داردو دیگر خاک سفید که ترکیبی از کوارتز ، کائولن و سیلیس است و در بعضی نقاط ایران مانند زنوز آذربایجان  ، منگاباد ، میبد یزد ، استهبان فارس و شهرضا قابل تأمین است.

 

مراحل تاريخي هنر سفالگري

تاريخ آثار سفالي به دست آمده از گنج دره تپه و غار کمربند به حدود ۸۰۰۰سال قبل از ميلاد مي رسد. اين سفالها دست ساز بوده در ساخت آنها فقط از خاک موجود در طبيعت استفاده شده است.

در مرحله دوم (هزاره پنجم و ششم قبل از ميلاد) به سفالهاي «چشمه علي»، «تپه زاغه»، «تپه سيلک» و «اسماعيل آباد» برمي خوريم که مانند سفالهاي دوره اول خشن، با شکلها و تزئينات ساده، در اندازه هاي کوچک و با پخت ناقص ساخته شده اند. در ساخت آنها براي چسبندگي بهتر گل، از کاه خرد شده يا علف خشک استفاده کرده اند. در دوره بعد به واسطه استفاده «چرخ سفالگري» سفالها، ظرافت بيشتري پيدا کرده اند.

 

لعابکاري را «کاسيتها» از بابل که قرن ها در تصرف آنها بود به ايران آوردند. قديمي ترين نمونه تزئينات سفالي لعابداري که در ايران به دست آمده به «معبد چغازنبيل» و عهد عيلام ميانه منسوب است.

اولين ماده مصرفي در ساخت ظروف سفالي گل رس يا خاک رس است.

خاک رس به دو صورت در طبيعت وجود دارد:

 

۱. خاکهاي اوليه :

خاکهايي است که در کنار سنگهاي مادر رسوب نموده، به وسيله آب يا باد جابه جا نشده، به طور نسبي خالص باقي مانده است.

 

۲. خاکهاي ثانويه :

خاکهايي است که بر اثر عوامل طبيعي مانند باد و باران و جريانهاي موقت يا دايمي رودخانه ها از محل اوليه منتقل و در اين جا به جايي با مواد آلي و اکسيدهاي مختلف مخلوط شده است. اين نوع خاکها در مقايسه با خاکهاي اوليه خلوص کمتري دارند اما از چسبندگي بيشتري برخوردار است.

 

موارد و مصالح مورد استفاده در سفالگري از نظر کميت فيزيکي به دو دسته تقسيم مي شوند:

۱. مواد اوليه پلاستيک (شکل پذير يا رُسها) :

به خاکهايي گفته مي شود که خاصيت «پلاستي سته» دارند. يعني خاصيتي که ماده را قادر مي سازد تا در اثر يک نيروي خاري بدون شکست و گسستگي تغيير شکل داده، بعد از حذف يا کاهش نيرو، همچنان شکل خود را حفظ کند.

۲. مواد اوليه غيرپلاستيک : خاصيت تغيير شکل ندارند.

 

   مواد اوليه غير پلاستيک به دو دسته تقسيم مي شوند:

۱. پر کننده ها :

مانند سيليس، سنگ چخماق و تالک، مواد غيرپلاستيکي هستند که به بدنه افزوده مي شوند. معمولاً داراي نقطه ذوب بالا و مقاومت شيميايي خوبي هستند.

 

۲. گداز آورها :

مانند فلدسپات، اکسيدهاي سديم، پتاسيم، بور يا باريم که در بدنه و لعاب سازي به کار مي رود. گداز آورهاي مورد استفاده در سراميک سازي، بسيار متنوع اند.

 ابزار و وسايل توليد:

سنگ خرد کن :

براي تبديل قطعه هاي سنگ بزرگ به خرده سنگ استفاده مي شود.

آسياب :

براي پودر کردن مواد معدني به کار مي رود.

الک :

براي دانه بندي، تميز کردن و جداسازي مواد از يکديگر از الک استفاده مي کنند.

مخلوط کن :

به هم زدن دوغابهاي سراميکي و ورز دادن خمير سراميک با مخلوط کن انجام مي گيرد.

خشک کن :

براي خشک کردن دوغاب بدنه هاي خام قبل از پخت آنها را در خشک کن قرار مي دهند.

کوره :

بدنه هاي خام و لعابدار را در کوره مي پزند.

چرخ سفالگري :

براي ساخت ظرفهاي سفالي از چرخ سفالگري استفاده مي شود.

 

ابزار کوچک چرخکاري: وسايلي است که براي شکل دادن ظرفهاي سفالي، هنگام چرخ کاري به کار مي رود.

توجه. برای حمایت از سایت ما و ایجاد انگیزه برای سایت ما برای گذاشتن بیشتر تحقیقات و جواب سوالات کتاب ها بصورت رایگان برای شما  ، بر روی لینک های زیر هر چند بار خواستید (بعد خواندن مطلب یا قبل از آن ) کلیک کنید :

لیست کلیه اقدام پژوهی ها

لیست کلیه تحقیقات و تجربیات ارتقای شغلی دبیران

لیست کلیه پایان نامه ها

لیست کلیه مقالات و تحقیقات

لیست کلیه پروژه های آماری

لیست کلیه پروژه ها کارآموزی و مالی

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 28 فروردین 1393 ساعت: 12:11 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

نمایشنامه خود کرده را تدبیر نیست

بازديد: 699

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع : نمایشنامه خود کرده را تدبیر نیست

تهیه و تنظیم :

مینا محمدی

دبیر گرامی :

سرکار خانم گلدی زاده

دبیرستان حکیمان

بهار 1393

نمایش نامه:

 

عنوان نمایش:

خودکرده را تدبیر نیست

اشخاص:

1.      1- آسیابان

2.      2- مرد مزاحم

3.      3- رهگذر اول

4.      4- رهگذر دوم

متن نمایش نامه

{در یک آسیاب قدیمی، آسیابان مشغول کار است بعد از چمد لحظه مردی قوی هیکل وارد می شود. او بی آن که حرفی بزند می رود و در گوشه ای می نشیند. آسیابان ابتدا متوجه او نمی شود، ولی هنگامی که او را می بیند تعجب می کند و آرام به طرف او می رود.}

1.      آسیابان:                 سلام.

2.      مرد مزاحم:             سلام.

3.      آسیابان               تو از کجا آمدی؟

4.      مرد مزاحم:              (با لحنی که می خواهد از آسیابان تقلید کند) تو از کجا آمده ای؟

5.      آسیابان:             من از در آمده ام.

6.       مرد مزاحم        من از در آمده ام.

7.      آسیابان:              اسم من "خودم است".

8.      مرد مزاحم:        اسم من "خودم است".

9.      آسیابان:              (به جلو صحنه می آید و با خود حرف می زند)

10.  این دیگر کیست؟... هر چه می گویم، او هم تکرار می کند! (بر می گردد و با احتیاط مرد مزاحم را ورانداز می کند. اما هنگامی که متوجه می شود مرد به او خیره شده است، به سرعت رویش را بر می گرداند).... عجب نگاهی دارد! نکند آدم خطرناکی باشد!... هر طور شده باید از دستش خلاص شوم....(برمی گردد و با احتیاط دوباره به طرف مزاحم می رود. مرد هم بلند می شود و به تقلید از آسیابان به طرف او می رود. آسیابان می ایستد. مرد هم می ایستد.) ...عجب!

آسیابان  نه بابا...!

مرد مزاحم:  نه بابا..!

[آسیابان چند حرکت با سرو دست و پا انجام می دهد. مرد هم ادای او را در می آورد.]

آسیابان که این طور...!

مرد مزاحم: که این طور...!

آسیابان:   (با عصبانیت) مگر تو کارو زندگی نداری؟

مرد مزاحم:  (با عصبانیت) مگر تو کارو زندگی نداری؟

و

.......................

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 28 فروردین 1393 ساعت: 12:09 منتشر شده است
برچسب ها : ,,
نظرات(2)

باید ها و نباید های مدل های انگیزش پورتر

بازديد: 457

فهرست مطالب

باید ها و نباید های  مدل های انگیزش پورتر و لاولر و هاکمن و اولدهام و ارائه يك مدل يكپارچه انگيزش كاركنان.. 3

مقدمه :3

دسته بندی مل های انگیزشی :4

دو راه براي ايجاد يک مدل وسيعتر انگيزش وجود دارد:4

1- رويکرد يکپارچه :4

2- ساخت مدلهاي متعدد که هر يک بعد جداگانه اي از انگيزش را نشان مي دهد.4

مدل ويژگيهاي شغل هاكمن و الدهام. 5

شرح مدل.. 5

حالات روانشناختي به صورت زير تعريف مي شوند:5

* معنادار بودن آزموده شده شغل:5

* آگاهي از نتايج:5

* تفاوتهاي مهارتي:5

* هويتمند بودن شغل:5

* معنا دار بودن(مفيد بودن)وظايف:5

* بازخور:6

نمره بالقوه انگيزشي شغل به صورت زير محاسبه مي شود:6

باید ها و نباید های مدل هاكمن و الدهام و نقد به آن.. 6

1- عدم توجه به اثر ساختار سازماني :6

2- در نظر نگرفتن اثر پاداشهاي خارجي :6

3- عدم توجه به برخي ابعاد مهم شغل :7

4- نقش واسطه حالات روانشناختي جاي سوال دارد :7

5- عدم مطالعه فرآيندهاي شناختي:7

مدل انتظار پورتر و لاولر. 7

شرح مدل پورتر و لاولر. 7

اين مدل مدعي است كه ميزان تلاش فرد براي انجام يك كار به دو عامل بستگي دارد :7

باید ها و نباید های مدل لاولر و پورتر و نقد به آن.. 8

ساخت مدل تجميعي.. 9

اصلاح مدل ويژگي‌هاي شغلي.. 9

وارد كردن اثر ساختار سازماني.. 9

سه رابطه ساختاري.. 10

* مركزيت :10

* اهميت و كليدي بودن :10

* گزينه هاي تراكنشي :11

مهمترين يافته‌هاي مطالعات Brass  عبارتند از :11

وارد كردن اثر عوامل فراموش شده داخلي و خارجي.. 12

بازسازي حالات روانشناختي.. 12

فرآيند شناختي انگيزش.... 13

اصلاح  مدل انتظار لاولر و پورتر. 13

تصحيح رابطه بين تلاش و پاداش مطلوب... 13

مدلسازي رضايت و انگيزش.... 14

وارد كردن عوامل داخلي و خارجي.. 15

وارد كردن اثر تفاوتهاي فردي.. 15

وارد كردن اثر قدرت نياز به رشد فردي.. 16

رابطه بين عملكرد رابطه بين عملكرد؛ پاداش و رضايت... 16

شفاف سازي ارتباط مدل با نظريه انتظار وروم. 17

وارد كردن اثر ساختار سازماني و ويژگيهاي شغل.. 17

تجميع مدل ويژگيهاي شغل و انتظار18

استانداردسازي اصطلاحات مدل انتظار و ويژگيهاي شغل.. 18

تجميع مدلها19

جمع بندي.. 20

(( منابع ))21

 

باید ها و نباید های  مدل های انگیزش پورتر و لاولر و هاکمن و اولدهام و ارائه يك مدل يكپارچه انگيزش كاركنان

مقدمه :

ايجاد انگيزه در كاركنان يكي از مهمترين وظايف مديران به شمار مي رود. مدلهاي انگيزشي متعددي وجود دارند كه هر يك بخشي از عوامل موثر بر ايجاد انگيزه در كاركنان را در برمي گيرند و تجميع اين مدلها به منظور ايجاد انگيزه در كاركنان از ابعاد مختلف ضروري به نظر مي رسد. در اين مقاله ضمن معرفي كلي مدلهاي ويژگيهاي شغل هاكمن و الدهام و انتظار پورتر و لاولر و مطرح كردن نقدهايي در خصوص اين مدلها سعي در رفع نواقص مطرح شده؛ شناسايي نقاط مشترك و تجميع اين دو مدل شده است.

يكي از وظايف مديران در هر سازمان ايجاد انگيزه براي كاركنان در راستاي تحقق اهداف سازمان است. تئوريهاي انگيزش از يك ديدگاه به تئوريهاي مبتني بر نياز (سلسله مراتب نيازهايMaslow 1954 ؛ نظريه بهداشت انگيزش Herzberg 1959 ؛ نظريه ERG Aldfer 1972 ؛ نظريه نيازهاي McCellend ) و تئوريهاي مبتني بر فرآيند (نظريه ارزيابي شناختي ؛ نظريه انتظار Vroom 1964 ؛ نظريه تنظيم اهداف Locke 1968 ؛ نظريه تقويت؛ نظريه برابري( تقسيم ميشوند.

 

 

 

 

 

 

دسته بندی مل های انگیزشی :

مدلهاي انگيزشي به دو دسته مدلهاي شناختي و مدلهاي شناختي اجتماعي تقسيم مي شوند. مدلهاي شناختي بر فرآيندهاي كاري افراد و مدلهاي شناختي-اجتماعي بر تاثير پذيري افراد از اجتماع تمركز دارند.

دو راه براي ايجاد يک مدل وسيعتر انگيزش وجود دارد:

1- رويکرد يکپارچه :

 ساخت يک مدل عمومي يک راه براي يکپارچه سازي مدلها و يافته هاي انگيزشي مختلف است.

2- ساخت مدلهاي متعدد که هر يک بعد جداگانه اي از انگيزش را نشان مي دهد.

در اين مقاله ضمن معرفي مدلهاي ويژگيهاي شغل و انتظار به بيان نقدهايي در خصوص اين دو مدل پرداخته شده است و در نهايت با رفع نقدهاي مطرح شده و شناسايي نقاط مشترك دو مدل يك مدل تجميعي براي انگيزش كاركنان معرفي شده است.

بخش دوم مقاله به معرفي مدل ويژگيهاي شغل هاكمن و الدهام و نقد آن اختصاص دارد. در بخش سوم به معرفي مدل انتظار پورتر و لاولر و نقد آن پرداخته شده است. يخش چهارم مقاله به اصلاح نقدهاي مطرح شده و تجميع دو مدل اختصاص دارد. در بخش پنجم به جمعبندي و ارائه پيشنهاداتي براي مطالعات آتي پرداخته شده است.

 

 

 

 

 

مدل ويژگيهاي شغل هاكمن و الدهام

اين مدل يک مدل شناختي- اجتماعي با رويکرد يکپارچه است.

شرح مدل

مدل ويژگيهاي شغل هاکمن و الدهام بر اثر متقابل حالات روانشناختي و رفتار افراد که تعيين کننده ميزان واكنش مثبت آنها به يک شغل پيچيده و چالش برانگيز است؛ تاكيد دارد.      

حالات روانشناختي به صورت زير تعريف مي شوند:

* معنادار بودن آزموده شده شغل:

 ميزاني که افرادي که کار را تجربه کرده‌اند آن را معنا دار و با ارزش مي دانند.

* مسئوليت آزموده شده براي خروجيهاي شغل:ميزان مسئوليت و پاسخگوئي که افراد در مقابل نتايج کار خود دارند.

* آگاهي از نتايج:

ميزاني که کارکنان به طور مستمر از اثر بخشي کار خود مطلع مي شوند.

ابعاد دروني شغل به صورت زير تعريف مي شوند:

* تفاوتهاي مهارتي:

ميزاني که شغل به فعاليتهايي که شامل مهارتها و بروز استعدادهاي مختلف است؛ نياز دارد.

* هويتمند بودن شغل:

ميزاني که کار به تکميل يک تکه کار کامل و قابل تعريف نياز دارد.(يک کار با شروع؛ پايان و خروجيهاي ملموس)

* معنا دار بودن(مفيد بودن)وظايف:

 ميزاني که شغل؛ زندگي و کار سايرين را چه در سازمان و چه در محيط بيرون تحت تاثير قرار مي دهد.

* استقلال داخلي:ميزاني که شغل به فرد اجازه آزادي ذاتي؛استقلال و نظر دادن در زمانبندي و روش انجام كار مي دهد.

* بازخور:

ميزاني که شغل اطلاعات مستقيم و واضح در مورد اثر بخشي عملکرد فرد به او مي دهد.

 کارهايي که به کارکنان اجازه ميدهد که يک تکه کار هوشمند انجام دهند (متضاد تکرار يک وظيفه ساده) و به مهارتهاي مختلف نياز دارند و ديگران را تحت تاثير قرار ميدهند با ارزش و معنادار هستند. يک اصل اساسي وجود دارد که تفاوتهاي فردي ميان مردم عکس العمل آنها در قبال کارشان را هدايت مي‌کند. مدل هاکمن و الدهام اين اثر را با متغيري به نام " شدت نياز به رشد" ((GNS به مدل وارد مي کند که به عنوان رفتارهاي افراد که تعيين مي کنند فرد تا چه حد به يک کار پيچيده و چالش بر انگيز پاسخ مثبت مي دهد؛ در نظر گرفته مي شود.   

نمره بالقوه انگيزشي شغل به صورت زير محاسبه مي شود:

بازخور*استقلال داخلي*{3/ (هويتمند بودن وظايف +معنادار بودن وظايف + تفاوتهاي مهارتي)} =MPS

باید ها و نباید های مدل هاكمن و الدهام و نقد به آن

 در مجموع باید ها و نباید های زير در خصوص اين مدل مي تواند مطرح شود:

1- عدم توجه به اثر ساختار سازماني :

 با توجه به اينكه ساختار سازماني بر ويژگيهاي شغل موثر است ؛ لازم است سطح چهارمي با عنوان ساختار سازماني به مدل اضافه شود.

2- در نظر نگرفتن اثر پاداشهاي خارجي :

سه حالت روانشناختي مطرح شده در مدل داخلي هستند و تاثيرپاداشهاي خارجي مانند پرداختها و ساير مزاياي خارجي ؛ ساعت کاري و شرايط کاري در نظر گرفته نشده است.

3- عدم توجه به برخي ابعاد مهم شغل :

بعضي ابعاد شغل که در رضايت کارکنان موثر هستند در مدل در نظر گرفته نشده است مانند:روابط اجتماعي و مشارکت در تعيين اهداف و حجم کار و ...

4- نقش واسطه حالات روانشناختي جاي سوال دارد :

با مطالعه ارتباط بين ابعاد شغل و حالات روانشناختي؛  نياز به بازنگري در نقش حالات روانشناختي احساس مي‌شود. اين فرض که سطوح رضايت و انگيزش مي‌توانند با حالات رواني مشخص مانند مسئوليت آزموده شده تعيين شوند؛ ممکن است نادرست باشد.اگر فردي مسئوليت زيادي داشته باشد اما به آن مسئوليت تمايل نداشته باشد ؛ مسئوليت اثر مثبتي بر انگيزه ايجاد نمي كند.

5- عدم مطالعه فرآيندهاي شناختي:

مدل ويژگيهاي شغل فرآيندهايي را که از طريق آنها دريافت پاداش به انگيزش و اقدامات مثبت (افزايش بهره وري)کارکنان تبديل مي شود؛ شرح نمي‌دهد. براي مثال مدل به اثرات متقابل رضايت؛انگيزش و عملکرد   نمي پردازد.

مدل انتظار پورتر و لاولر

اين مدل بر اساس نظريه انتظار شكل گرفته است.

شرح مدل پورتر و لاولر

مدل انگيزشي انتظار پورتر و لاولر (1968) حول محور نظريه انتظار وروم شكل گرفته و شماي كلي آن به صورت زير است.

اين مدل مدعي است كه ميزان تلاش فرد براي انجام يك كار به دو عامل بستگي دارد :

* پاداش كه شامل پاداشهاي خارجي مثل پرداختها و داخلي مثل احساس موفقيت مي شود.

* سطح مطلوبيت پاداش براي تامين رضايت شغلي فرد.

بنابراين با افزايش كميت پاداشهاي دريافتي و همچنين ارائه پاداشهاي مطلوبتر؛ مي توان انگيزش و در نتيجه تلاش فرد را افزايش داد.

باید ها و نباید های مدل لاولر و پورتر و نقد به آن

* ارتباط بين پاداش و درك از احتمال اينكه تلاش به دريافت پاداش مطلوب منجر مي‌شود به درستي مدل نشده است.

* تفاوتهاي مفهومي بين رضايت و انگيزش مدل نشده است: ممكن است فرد از پاداشهاي دريافتي رضايت داشته باشد ولي اين پاداشها موجب ايجاد انگيزه و در نتيجه تلاش بيشتر او نشود.

* مدل فرقي بين نيازها ؛ پاداشها و انگيزش داخلي و خارجي قائل نشده است.

* عدم در نظر گرفتن كامل تفاوتهاي فردي : تفاوتهاي فردي تنها در عبارت "برابري درك شده" كه معياري از درك فرد از عادلانه بودن پاداشها است ؛ تا حدودي مدنظر بوده است. اما تمايلات فرد مثلا به دريافت پاداش داخلي يا خارجي را دربر نمي‌گيرد.

* مدل شدت نياز به رشد را در نظر نمي‌گيرد. افرادي كه ارزشهاي كاري متفاوتي دارند ؛ به تجربيات كاري مشابه ؛ واكنشهاي متفاوتي نشان مي دهند. فردي كه شدت نياز به رشد بيشتري داشته باشد ؛ پتانسيل انگيزشي بيشتري خواهد داشت.

* نقص در ارتباط برقرار شده بين عملكرد؛ پاداش و رضايت: مدل فرض مي‌كند كه عملكرد فرد پاداشهاي او را تعيين مي‌كند در حالي كه اين امر به خصوص در زمينه پاداشهاي داخلي برقرار نيست.

* ارتباط با نظريه انتظار روشن نيست : اين نقد بيشتر به نام گذاري متغيرها برمي‌گردد.

* اثر ساختار سازماني و ويژگيهاي شغل در نظر گرفته نشده است.

ساخت مدل تجميعي

اين بخش به رفع ايرادهاي دو مدل و تجميع آنها اختصاص دارد.

اصلاح مدل ويژگي‌هاي شغلي

در اين بخش به برطرف كردن ايرادات مطرح شده در خصوص مدل ويژگيهاي شغل مي پردازيم.

وارد كردن اثر ساختار سازماني

هاكمن و الدهام فرض كردندكه ساختار سازماني مي‌تواند به طور معناداري كل مقدار چالش برانگيز و پيچيده بودن (استقلال داخلي؛ تفاوت مهارتي؛ يكساني وظايف ؛ معنادار بودن وظايف؛ و بازخور ) شغل را تحت تاثير قرار دهد. چالش برانگيز و پيچيده بودن شغل بر واكنش كاركنان به كار و سازمان موثر است.

بسياري از مطالعات تجربي ؛ نظريه وجود رابطه بين ساختار سازماني و ويژگيهاي شغل را ثابت مي‌كند براي مثال Dunham,Pierce (1978) به اين نتيجه رسيدند كه رسمي سازي و متمركزسازي به طور معنادار و معكوس به توصيف كاركنان از استقلال داخلي؛ يكساني وظايف ؛ بازخور و تفاوتهاي مهارتي وابسته است. Ford (1976) به اين نتيجه رسيد كه اندازه سازمان اثر معناداري بر روزمرگي وظايف كاري دارد. تعداد سطوح سازماني اثر معناداري بر پيچيدگي شغل دارد. كاركنان در سازمانهاي با سطوح سازماني رسمي زياد متمايل به انجام كارهاي اساسا پيچيده هستند.) (Kohn1971 . شايد Gannon و Paine 1974 به نتايج ناسازگار رسيدند . آنها نتيجه گرفتند كه كاركنان سازمانهاي با ساختار پهن مسئوليت شغلي خود را كافيتر از كاركنان سازمانهاي با ساختار بلند مي‌دانند.

مطالعه Oldham , Hackman (1981) يك گام فراتر از آنچه در بالا بيان شد ؛ پيش رفت و اين موضوع مطرح شد كه ويژگيهاي شغل و خصيصه هاي فردي هر دو به عنوان واسطه بين ساختار سازمان و واكنشهاي كاركنان عمل مي‌كنند.

هاكمن و الدهام سپس به امتحان كردن اثر چهار ويژگي ساختاري اندازه ؛ تعداد سطوح سازماني ؛ رسمي سازي و متمركزسازي بر هفت واكنش كاركنان انگيزش داخلي شغل ؛ رضايت از رشد ؛ رضايت عمومي ؛ رضايت اجتماعي ؛ رضايت سرپرستي ؛ رضايت امنيتي ؛ رضايت از پرداخت- به واسطه پنج ويژگي شغلي تفاوت مهارتي ؛ يكساني وظايف ؛ معناداربودن وظايف ؛ استقلال داخلي و بازخور- و سه ويژگي شخصي جنس ؛ سن و تحصيلات پرداختند. پس از جمع‌آوري داده از 2960 نفر از كاركنان 36 سازمان ؛ آنها نتيجه گرفتند كه يافته‌ها  قويا نتيجه مي‌دهد كه كه رابطه بين كاركنان و ساختار سازمان ؛ رضايت و انگيزش مي‌تواند به صورت متصل با ويژگيهاي شغل در ساختار سازمان و ويژگيهاي افرادي كه در سازمان استخدام شده‌اند  توضيح داده شود.

Brass 1981 يك رويكرد متفاوت را براي بررسي روابط بين زمينه ساختاري سازمان ؛ ويژگيهاي شغل و رفتارهاي كاركنان انتخاب كرد. او در مطالعاتش سازمان را به صورت شبكه‌اي از موقعيتهاي وظيفه‌اي مرتبط ؛ با اين فرض كه هر شغل در يك ساختار سازماني بزرگتر قرار مي‌گيرد؛ تعريف كرد. علاوه بر اين موقعيتهاي وظيفه‌اي و كاركناني كه اين موقعيتها را پر مي‌كنند؛ بر اساس جريان كار در سازمان باهم در ارتباطند. ساختار در مطالعات برس به عنوان " سازماندهي موقعيتهاي وظيفه‌اي متفاوت به يك جريان كار يكپارچه و روابط حاصل از اين سازماندهي " تعريف شده است.

سه رابطه ساختاري مورد بررسي قرار گرفت :

* مركزيت :

كار فرد تا چه حد در شبكه جريان كاري مركزيت دارد.

* اهميت و كليدي بودن :

كار فرد تا چه حد در جريان پيوسته مواد (وروديها و خروجيها) در شبكه جريان كاري مهم است.

* گزينه هاي تراكنشي :

تعداد موقعيتهاي مختلفي كه براي يك موقعيت وظيفه اي براي دستيابي به همان وروديها يا توزيع همان خروجيها وجود دارد.

Brass اين سه حالت ساختاري را در برابر پنج ويژگي شغلي هاكمن و الدهام و دو متغير بين پرسنلي حمايت وظيفه‌اي و بازخور از كارگزاران- بررسي كرد.

مهمترين يافته‌هاي مطالعات Brass  عبارتند از :

* به استثناي بازخور از همكاران و بازخور از ديگران ؛ تمام ويژگيهاي شغل به طور مستقيم و معنادار به معيارهاي رضايت و عملكرد مرتبط هستند.

* معيار زيرواحد مركزيت با استقلال داخلي ؛ تفاوت مهارتي و معنادار بودن وظايف و بازخور از ذينفعان رابطه مستقيم دارد. معيار سازماني تمركز به طور معكوس و معنادار با تمام ويژگيهاي شغل به غير از حمايت وظيفه‌اي و بازخور از همكاران رابطه دارد.

* اهميت (كليدي بودن) به طور مستقيم و معنادار با تمام متغيرها به غير از عملكرد رابطه دارد.

* گزينه‌هاي تراكنشي به طور مستقيم و معنادار با حمايت وظيفه‌اي و رضايت مرتبطند.

اين اصل كه روابط ساختاري در افزايش معنادار مقدار اختلاف توضيح داده شده در متغيرهاي وابسته (رضايت و عملكرد) نسبت به آنچه براي ويژگيهاي شغل محاسبه شده ؛ بازمي‌ماند؛ نتيجه مي‌دهد كه ويژگيهاي شغل به عنوان واسطه رابطه بين ساختار و واكنش فردي عمل مي‌كند. Brass نتيجه گرفت كه "نتايج نشان مي‌دهد روابط ساختاري كه ارتباط معنادار آنها با ويژگيهاي شغل بررسي شده بود؛ به طور معنادار با رضايت و عملكرد كاركنان مرتبط هستند". 

مطالعات Hackman & Oldham و Brass مدلي را مطرح مي‌كند كه ساختارسازماني ويژگيهاي شغل و ويژگيهاي شغل رفتارهاي كاركنان را تحت تاثير قرار مي‌دهد. مطالعات Hackman & Oldham بر اهميت ويژگيهاي فردي به عنوان يك عامل واسطه ديگر تاكيد مي‌كند. هر چند اين دو مطالعه مطابقات زيادي دارند اما در مدل كردن ساختار سازماني متفاوتند. Hackman & Oldham ساختار را در چهار مولفه اندازه ؛ تعداد سطوح سازماني ؛ رسميت و تمركز مي‌بينند. Brass ساختار را به عنوان شبكه‌اي از پستهاي وظيفه‌‌اي مرتبط بر اساس جريان كار بيان مي‌كند و سه رابطه ساختاري تمركز ؛ اهميت (كليدي بودن) و گزينه هاي تراكنشي را در نظر مي‌گيرد.

وارد كردن اثر عوامل فراموش شده داخلي و خارجي

گسترش مدل ويژگيهاي شغل مي‌تواند با اضافه كردن متغيرهاي جديد به پنج ويژگي شغل اوليه انجام شود.

بازسازي حالات روانشناختي

همانطور كه پيشتر بيان شد بسياري از مديران به متغيرهاي مطلق مثل " مسئوليت تجربه شده " يا " آگاهي از نتايج " كه در مدل ويژگيهاي شغل به كار مي‌رود و ارتباط غيرشفافي را با معيارهاي خروجي برقرار مي‌كنند ؛ علاقه اي ندارند. همچنين گفته شد كه همسان ديدن رضايت و انگيزش وقتي كه فرد به پاداش تمايل ندارد ؛ مي‌تواند به نتايج نادرست منجر شود.

وقتي هاكمن و الدهام از " معناداري تجربه شده " ؛ " مسئوليت تجربه شده "و " آگاهي از نتايج " صحبت مي‌كنند مقصود اصلي آنها رضايت كاركنان از اين عوامل است. براي مثال مدل پيشنهاد مي‌دهد كه سطح استقلال داخلي در شغل " سطح مسئوليت تجربه شده شغل " را تعيين مي‌كندكه بر كل انگيزش و رضايت كار اثرگذار است. اگر عبارت " رضايت از استقلال داخلي " را با " مسئوليت تجربه شده " جايگزين كنيم ؛ مدل نه تنها براي مديران معنادارتر مي‌شود بلكه اين امكان را در نظر مي‌گيرد كه كه فرد نسبت به شغلي كه پاداش زيادي دارد اما مطلوب فرد نيست واكنش منفي نشان دهد.

عبارت "شرايط كليدي روانشناختي" مي‌تواند با " رضايت از پاداش " و سه حالت روانشناختي با متغيرهاي رضايت فردي براي ويژگيهاي شغلي فردي جايگزين شود. فرض اساسي مدل ثابت باقي مي‌ماند ؛ ويژگيهاي شغلي كه شرايط داخلي فرد را تعيين مي‌كند به جاي شرايط كليدي روانشناختي به صورت رضايت از ويژگيهاي شغل بيان و بر معيارهاي خروجي ؛ تاثيرگذار معرفي مي‌شود.

فرآيند شناختي انگيزش

مدل ويژگيهاي شغل چگونگي تبديل دريافت پاداش به انگيزش ؛ تلاش و عملكرد را توضيح نمي‌دهد. مدل انتظار مدلي بر اساس نظريه انتظار وروم است. اين دو مدل براي ايجاد مدلي بهتر مي‌توانند تركيب شوند.

اصلاح  مدل انتظار لاولر و پورتر

در اين بخش به رفع نقدهاي مطح شده درخصوص مدل انتظار مي‌پردازيم.

تصحيح رابطه بين تلاش و پاداش مطلوب

اگر بخواهيم عبارت " درك از احنمال اينكه تلاش انجام شده به خروجيهاي مطلوب منجر شود " معياري براي ميزاني كه فرد اعتقاد دارد كه تلاش او به دريافت پاداش مطلوب منجر مي‌شود ؛ باشد. معيارهايي براي تعيين اين كه چه پاداشهايي واقعا مطلوبند نيز مورد نياز است.

درابتدا متغيري با نام «رضايت فرد از پاداش» به منظور تعيين سطح رضايت ( رضايت از بازخور ؛ رضايت از پرداخت و ...) فرد از هر پاداش فردي به مدل اضافه مي‌شود.

سپس متغيري با عنوان " اهميت پاداش براي فرد" به منظور تعيين سطح اهميت هر پاداش داخلي و خارجي براي فرد به مدل اضافه مي‌شود. رضايت از پاداش فردي با توجه به اهميت آنها در شكل دهي سطوح " رضايت از پاداش داخلي " و رضايت از پاداش خارجي " وزندهي مي‌شود. پاداشهايي كه اهميت بيشتري براي افراد دارند ؛ نقض مهمتري در رضايت ايفا مي‌كنند.

يك متغير اهميت ديگر با عنوان " اهميت داخلي و خارجي " به منظور بيان مجموع اهميت پاداش داخلي و خارجي به جاي پاداش فردي به مدل اضافه مي‌شود. دو سطح رضايت (داخلي و خارجي) با استفاده اهميت داخلي و خارجي به منظور شكلدهي متغير " رضايت از پاداشهاي مطلوب" وزندهي مي‌شود.

 براي مثال اگر فردي نياز خيلي زيادي به پاداشهاي خارجي و تمايل كمي به پاداشهاي داخلي  داشته باشد ؛ " رضايت از پاداشهاي مطلوب " او در درجه اول با رضايت او از پاداشهاي خارجي تعيين مي‌شود. متغير " رضايت از پاداشهاي مطلوب " تعيين‌كننده " درك از احتمال اين كه اقدام انجام شده منجر به پاداشهاي مطلوب شود" مي شود.

با بازسازي مدل به اين روش انتقاد مطرح شده رفع و متغير " درك از احتمال اين كه اقدام انجام شده منجر به پاداشهاي مطلوب شود" تنها به وسيله خروجيهاي مطلوب براي فرد ؛ تعيين مي شود.

مدلسازي رضايت و انگيزش

به منظور شفاف سازي ارتباط بين برابري درك شده ؛ رضايت از پاداش ؛ انگيزش و تلاش اصلاحات متعددي در مدل اوليه مورد نياز است. اولا متغير " برابري درك شده " با دو متغير "نياز فردي " جايگزين مي شود. متغير "اهميت پاداش فردي" شامل سطح تمايل فرد به هر پاداش دروني فردي مثل تغييرات مهارتي و استقلال داخلي و هر پاداش بيروني فردي مثل پرداخت و شرايط كاري است. متغير " اهميت داخلي و خارجي " شامل معيارهاي نياز افراد به پاداشهاي داخلي و خارجي است. متغير " اهميت پاداش براي فرد" ميزان اهميت پاداشهاي فردي مثل بازخور و استقلال را نسبت به ساير پاداشهاي فردي مثل تغييرات مهارتي و معنادار بودن وظايف بيان مي كند. متغير"اهميت داخلي و خارجي" اهميت دو گروه پاداش داخلي و خارجي را نسبت به يكديگر براي فرد اندازه گيري مي كند. ثانيا دو متغير كه اندازه گيرنده رضايت داخلي و خارجي هستند ؛ به مدل وارد مي شوند.

دو متغير ديگر به منظور بيان سطح انگيزش داخلي و خارجي فرد به مدل اضافه مي شوند. ارتباط بين رضايت داخلي و خارجي و انگيزش داخلي و خارجي بسيار ساده است. انگيزش (داخلي / خارجي ) به صورت حاصلضرب رضايت (داخلي / خارجي ) در اهميت پاداش (داخلي / خارجي ) تعريف مي شود. به منظور بالا بودن انگيزش بايد دو شرط رضايت از پاداش دريافتي و مهم بودن پاداش تامين شود.

با وزندهي انگيزش داخلي و خارجي به وسيله اهميت داخلي و خارجي ؛ انگيزش كل حاصل مي شود. وزندهي دو سطح انگيزش از اين روش بهترين روش نظري تجميع انگيزش داخلي و خارجي است. سوال مهم اين است كه : " آيا فردي كه از هر  دو سطح پاداش داخلي و خارجي انگيزه بالايي دارد بيش از فردي كه فقط از يك پاداش ؛ انگيزه بالايي دارد با انگيزه تر است؟" اگر جواب "بله" باشد ؛ با جمع جبري انگيزش داخلي و خارجي ؛ انگيزش كل حاصل مي شود. اگرچه منطقيتر است كه فردي كه تنها به پاداش خارجي تمايل دارد ؛ قادر به دستيابي به سطحي از انگيزش باشد كه فردي كه به طور مساوي به پاداش داخلي و خارجي تمايل دارد به آن مي‌رسد. بنابراين تجميع وزني مناسبترين روش است .

وارد كردن عوامل داخلي و خارجي

واضح است كه سطح انگيزش داخلي و خارجي از فردي به فرد ديگر متفاوت است. بنابراين طبيعي است كه با انگيزش و رضايت داخلي و خارجي به صورت موجوديتهاي مختلف رفتار شود. همچنين لازم است كه اثرات نظريه ارزيابي شناختي به مدل وارد شود.

وارد كردن اثر تفاوتهاي فردي  

به منظور وارد كردن كامل نيازها و تمايلات كاركنان متغير " برابري درك شده " در مدل اوليه با متغيرهاي " اهميت پاداش فردي " و "اهميت داخلي و خارجي" جايگزين شد. در ابتدا متغيرهاي اهميت پاداش فردي به منظور وزندهي رضايت از پاداش فردي به سطوح رضايت داخلي و خارجي استفاده شد. و سپس متغيرهاي "اهميت داخلي و خارجي" به منظور تعيين انگيزش داخلي و خارجي و وزندهي آنها به منظور دستيابي به انگيزش كل به كار مي‌روند.

وارد كردن اثر قدرت نياز به رشد فردي

مدل انتظار شامل متغيري براي پذيرفتن اثر واسطه اي ارزشهاي مربوط به شغل نيست. اين متغير به عنوان واسطه‌اي براي راههايي كه كاركنان به پتانسيل انگيزشي كار خود پاسخ مي‌دهند عمل مي‌كند. پتانسيل انگيزشي كار بنا به نظر هاكمن و الدهام به روش زير محاسبه مي شود:

پتانسيل انگيزشي = ( تفاوتهاي مهارتي+ معنادار بودن وظايف+يكساني وظايف) * استقلال داخلي*بازخور÷3

در اين رابطه فرض شده است كه پتانسيل انگيزشي يك شغل براي هر شاغل يكسان است. در حاليكه خصوصيات فرد مي تواند پتانسيل انگيزشي كار را تحت تاثير قرار دهد. يك شغل خاص ممكن است  پتانسيل انگيزشي بالايي براي يك كارمند تازه كار و پتانسيل انگيزشي پاييني براي يك مدير اجرايي داشته باشد. بنابراين پتانسيل انگيزشي شغل در بهترين حالت با سطح انگيزش فرد از پاداش شغلي برابر است.

رضايت از پاداش (كه اكنون مي تواند به عنوان پتانسيل انگيزشي شغل در نظر گرفته شود) و انگيزش مفهوم متفاوتي دارند و سطح تمايل به پاداش دريافتي  اين دو را به هم مرتبط مي‌كند. همچنين پيشنهاد مي شود " قدرت نياز به رشد" به عنوان رابطه اي بين  " انگيزش داخلي " و " رضايت داخلي " به كار رود. فرض بر اين است كه پاداش دريافتي از انجام يك شغل؛ سطحي از رضايت از پاداش ايجاد مي‌كند؛ كه اين رضايت از پاداش وقتي با سطح تمايل فرد به پاداش و قدرت نياز به رشد تلفيق شود؛ سطح انگيزش را تعيين مي‌كند. با توجه به طبيعت دروني؛ قدرت نياز به رشد تنها بر انگيزش داخلي موثر است.

رابطه بين عملكرد رابطه بين عملكرد؛ پاداش و رضايت

سطح عملكرد ممكن است در برخي شرايط تعيين كننده سطح پاداش دريافتي نباشد و ارتباط مستقيم بيشتري بر رضايت از پاداش داشته باشد. با افزودن يك رابطه بين عملكرد و رضايت داخلي و خارجي آزمودن اين امر امكان پذير مي شود.

شفاف سازي ارتباط مدل با نظريه انتظار وروم

عبارات مورد استفاده در مدل انتظار پرتر و لاولر با عبارات مورد استفاده در نظريه وروم متفاوتند. بنابراين ارتباط بين مدل و نظريه به وضوح مشخص نيست. شفاف سازي اين ارتباط با تغيير نام دو متغير مدل امكانپذير است.

تلاش صرف شده براي انجام يك كار برابر است با حاصلضرب انتظار از اينكه تلاش به سطح عملكرد مطلوب منجر شود در ميزاني كه اين عملكرد براي رسيدن به پاداش مناسب به نظر مي‌رسد در سطح ارزش پيش بيني شده براي پاداشها.

با برگردان اين عبارات به مدل انتظار ؛ واضح است كه متغير " درك از احتمال اين كه تلاش صرف شده به پاداشهاي مطلوب منجر شود". بستگي به رابطه بين تلاش و پاداش دارد. نظريه وروم اين رابطه را به دو بخش جداگانه تقسيم مي كند. رابطه بين تلاش و عملكرد ( انتظار) و رابطه بين عملكرد و پاداش (كابردي بودن) . متغير " درك از احتمال اين كه تلاش صرف شده به پاداشهاي مطلوب منجر شود" شامل هر دو بعد انتظار و كاربردي بودن نظريه وروم شود.

به منظور شفاف سازي رابطه با نظريه وروم " متغير ارزش درك شده خروجيها " مي‌تواند با "ارزش " جايگزين شود و متغير " درك از احتمال اين كه تلاش صرف شده به پاداشهاي مطلوب منجر شود" مي‌تواند به " انتظار / كاربردي بودن " تغيير يابد.

وارد كردن اثر ساختار سازماني و ويژگيهاي شغل

يكي از اهداف اين مقاله ايجاد مدلي است كه هم مولفه هاي اجتماعي مدل ويژگيهاي شغل و هم مولفه‌هاي اجتماعي-شناختي مدل انتظار را دربرگيرد. اين كار با وارد كردن ويژگيهاي شغل در مدل انتظار ممكن مي شود.

تجميع مدل ويژگيهاي شغل و انتظار

يكي از نقدهاي وارد بر مدل ويژگيهاي شغل اين است كه فرآيند شناختي افزايش انگيزش را مدل نمي كند. بنابراين اين مدل ؛ يك مدل شناختي- اجتماعي است. مدل انتظار در درجه اول يك مدل شناختي است كه كه شامل متغيرهاي اجتماعي يا مفهومي نمي شود. هرچند با تجميع دو مدل اين دو انتقاد مي تواند برطرف شود.

استانداردسازي اصطلاحات مدل انتظار و ويژگيهاي شغل

در نگاه اول ؛ دو مدل انتظار و ويژگيهاي شغل نقاط مشترك كمي دارند. اين مدلها از اصطلاحات متفاوتي براي توصيف متغيرهاي همسان و در برخي موارد از اسامي يكسان براي توصيف متغيرهاي متفاوت استفاده مي كنند. با تشخيص معني اصطلاحات مورد استفاده در دو مدل شباهتهاي آنها مشخص مي شود.

پورتر و لاولر از اصطلاح خروجيها براي معرفي پاداشهاي داخلي و خارجي شغل استفاده مي كنند. پاداشهاي داخلي ؛ پاداشهاي غيرملموسي هستند كه حس مسئوليت ؛ شايستگي و احساس ارزش را در فرد تحت تاثير قرار مي دهند. مثل تفاوتهاي مهارتي ؛ يكساني وظايف و استقلال داخلي.  پاداشهاي خارجي ؛ پاداشهاي ملموسي هستند كه مستقيما به وسيله سازمان كنترل مي شوند. مثل پرداخت. اصطلاح اول در مدل ويژگيهاي شغلي ؛ ابعاد شغل است. پنج بعد شغل شناخته شده توسط هاكمن و الدهام تفاوتهاي مهارتي ؛ يكساني وظايف ؛ معناداري وظايف ؛ استقلال داخلي و بازخور هستند. همانطور كه در بالا گفته شد اين ابعاد شغلي اساسا پاداشهاي داخلي شغل هستند. به اين ترتيب شباهت بين متغير "خروجيها"ي پورتر و لاولر و ابعاد شغل هاكمن و الدهام مشخص مي شود. هر دو متغير ؛ پاداشهايي را كه فرد در نتيجه انجام شغل دريافت مي كند ؛ مشخص مي كنند. تنها تفاوت اين است كه مدل ويژگيهاي شغل پنج پاداش داخلي را مشخص مي كند اما مدل انتظار شامل پاداشهاي داخلي و خارجي است اما هيچ پاداش فردي را مشخص نمي كند. بنابراين دو اصطلاح "خروجيها" و ابعاد شغل"      مي توانند به نام "پاداشها " بيان شوند.

اصطلاح "برابري درك شده" در مدل انتظار معياري براي ميزان رضايت فرد از پاداش فردي است . متغير "رضايت شغلي " در مدل پورتر و لاولر يك اصطلاح مبهم است كه كه رضايت كلي فرد از شغل را منعكس مي‌كند. هر چند با توجه به اينكه اين متغير تلاش را پيش بيني مي كند؛ عبارت "رضايت شغلي" شامل سطح انگيزش فرد نيز مي شود. يكسان بودن رضايت و انگيزش شديدا مورد ترديد قرار دارد . به هر حال به منظور استاندارد سازي دو مدل تغيير نام متغير "رضايت شغلي" به انگيزش منطقي به نظر مي رسد.

هاكمن و الدهام از اصطلاحي به عنوان خروجيها استفاده كرده اند. پورتر و لاولر از اين اصطلاح براي توصيف پاداش شغلي و هاكمن و الدهام براي توصيف سطوح رضايت و انگيزش استفاده كرده اند. به منظور استانداردسازي مدل با مدل انتظار؛ اصطلاح "خروجيها" مي تواند به "انگيزش تغيير نام يابد.

ماهيت دو مدل تغييري نكرده است. اصطلاحات فقط براي مشهود كردن شباهت بين آنها تغيير كرده اند. در مدل ويژگيهاي شغل هاكمن و الدهام مطرح شده است كه سطح پنج بعد شغل (كه اكنون به عنوان پنج پاداش دروني مطرحند) به سوي سه سطح حالات روانشناختي هدايت مي شود (كه اكنون به عنوان سطوح انگيزش از پاداشهاي دروني مطرحند) و در نهايت سطح رضايت شغلي و انگيزش را تعيين مي كند. بر اساس مدل انتظار پورتر و لاولر خروجيهاي عملكرد شغلي (پاداشها) در تجميع با "برابري درك شده" سطح رضايت شغل را تعيين مي كند.

تجميع مدلها

وقتي شباهتهاي دو مدل مشخص شود كار تجميع آنها بسيار ساده مي شود. در واقع وقتي كه اصطلاحات اصلي مجددا تعريف شوند شباهت مدل ويژگيهاي شغل و مدل انتظار مشخص مي شود.. مدل ويژگيهاي شغل به صورت برجسته نمايش داده شده است. متغير "پاداشها" شامل پنج بعد داخلي شغل مربوط به مدل هاكمن و الدهام است. متغير "رضايت از پاداش " حالات روانشناختي فرد شاغل را در پاسخ به پاداشهاي دريافتي و متغير انگيزش سطح رضايت شغلي و انگيزش را مشخص مي‌كند.

وقتي چگونگي تجميع دو مدل اصلي مشخص شد ؛ تجميع دو مدل اصلاح شده نيز به همان روش آسان  است. تنها لازم است كه متغير ساختار سازماني به مدل انتظار موجود اضافه شود تا كاملا با مدل ويژگيهاي شغل اصلاح شده هماهنگ شود. شكل 3 مدل  تجميع و اصلاح شده براساس مطالب بخشهاي 4-1 ؛4-2 و 4-3-1 را نمايش مي دهد.

جمع بندي

در اين مقاله به بررسي و نقد مدلهاي انگيزش ويژگيهاي شغل و انتظار و شناسايي وجوه مشترك آنها و همچنين اصلاح نقدهاي مطرح شده و در نهايت پيشنهاد يك مدل تجميعي پرداخته شد. در مدل جديد از واژه هاي شفافتري استفاده شده و كاربرد بيشتري به عنوان يك ابزار مديريتي نسبت به دو مدل اصلي دارد. پياده سازي اين مدل در شركتهاي مختلف و تحليل نتايج حاصل و اندازه گيري ميزان كاربردي بودن مدل مي تواند به عنوان زمينه‌اي براي مطالعات آتي باشد.

 

 

 

 

 

 

 

 

  (( منابع ))

1 ـ يادداشتهايي درباره نظريه هاي انگيزش در مدیریت   ( دكتر اكبر شعاري نژاد ـ چاپ اول 1378 )

2 ـ روان شناسي تربيتي  (دكتر محمد پارسا ـ انتشارات سخن ـ جلد اول بهار 1374)

3 ـ انگيزش در مدیریت   ( ساموئل بال ـ ترجمه دكتر سيدعلي اصغر مسدد ـ انتشارات دانشگاه شيراز ـ چاپ اول 1373

 

4 ـ روانشناسي پرورشي ( دكتر علي اكبر سيف ـ انتشارات آگاه ـ چاپ نهم پاييز 1382 )

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 27 فروردین 1393 ساعت: 19:37 منتشر شده است
برچسب ها : ,,
نظرات(0)

تحقیق درباره بزهكاري

بازديد: 1083

تعريف بزهكاري

بزهكاري يك پديده بسيار پيچيده اجتماعي است  كه در محيط هاي اجتماعي مختلف به شكل هاي متفاوتي ديده مي‌شود. تعريف بزه و رفتار بزهكارانه در هر جامعه اي توسط قوانين حقوقي و هنجارهاي اجتماعي آن جامعه مشخص مي‌شود. اگر چه در بيشتر جوامع، بزه به عنوان رفتاري قابل تنبيه از طرف قانون تعريف شده است، اما صرفاً در تبيين آن، مفهوم حقوقي مسئله كافي نيست. بزهكاري به معناي تعدادي متغير از اعمال ارتكابي عليه احكام قانوني كه مي‌تواند ماهيت هاي مختلفي داشته باشد، وجه مشترك تمام جوامع انساني است. صرف نظر از موضوع اختلاف ماهيت، اين اعمال تقريباً هميشه توسط قانون تعريف و پيش بيني مي‌شود. در تعريف رفتار بزهكارانه به طور كلي قرن هاست اعمالي مانند قتل، دزدي، نزاع، تخريب، كلاهبرداري، تجاوز، غارت، وحشی گری و آتش افروزی به عنوان رفتار بزهكارانه پذيرفته شده است و تقريباً همه جوامع براي آن تعريف مشخصي دارند. تنها تفاوت مشهود در ميزان و نوع تنبيهي است كه بر اساس قوانين حقوقي آن جامعه تعيين مي‌شود. علاوه بر رفتار هاي ذكر شده، رفتار هاي ديگري هم هستند كه بر اساس ارزش ها و تغيير در ارزش ها يا بر حسب زمان و مكان بزه تعريف مي‌شوند و در جُرم شناسي، مورد توجه قرار مي‌گيرند. مثل قوانين مربوط به رانندگي در حالت مستي كه در بعضي از جوامع به طور كلي در طول زمان، دگرگون شده تا امروز به عنوان جُرم شناخته شده است و از نظر قانوني و حقوقي مشمول مقررات كيفري مي‌باشد. ماهيت اين جرائم با جرائمي كه در بالا ذكر شد متفاوت است. دوركهيم (Durkhim) جامعه شناس فرانسوي بزه را چنين تعريف مي‌كند "هر عملي وقتي جرم محسوب مي‌شود كه احساسات قوي و مشخص وجدان جمعي (گروهي) را جريحه دار سازد". بر اساس اين تعريف به نظر مي‌رسد كه براي تعريف بزهكاري همه جوامع نمي‌توانند با يكديگر هم صدا باشند زيرا قضاوت جامعه در مورد ارزش هاي اجتماعي ـ فرهنگي باعث مي‌شود عملي جرم شناخته شود، نه خصوصيات آن عمل به همين علت تعريف حقوقي بزه و رفتار هاي بزهكارانه در اثر تغيير باورها، ارزش هاي يك جامعه مي‌تواند دگرگون شود دگرگوني هايي كه در اين موضوع مشاهده مي‌شود، طبيعتاً مطالعه بزهكاري را مشكل كرده و در عين حال گسترش ميدهد، تا حدي كه امروزه بزه شناسي، دامنه مطالعه خود را به پديده انحراف از هنجار ها نيز گسترش داده است. بدين معنا كه منحرف ضمن اينكه از نظر قانوني مجرم نيست، اما مجري و مطيع قانون هم نيست از ديدگاه روانشناختي اهميت موضوع رفتار انحرافي، بيم از رفتار بزهكارانه در آينده را مطرح مي‌كند. با توجه به مقدمه فوق به نظر مي‌رسد كه در رويكردهاي مختلف به موضوع بزهکاری به گونه اي متفاوت توجه شده است و تعريف بزه از ديدگاه حقوقي، جامعه شناسي و جرم شناسي متفاوت است.

 

 

 

تعريف بزه در رويكرد هاي مختلف

رويكرد حقوقي جرم

             اگر بپذيريم كه بزه، تخطي از نظام هنجاري جاري در جامعه است كه از طريق قانون جزا مي‌تواند قابل پيگرد باشد، مي‌توان بزه را هر عملي تعريف كرد كه توسط قانون موجب اِعمال كيفر از طرف مقام قضايي است. پيروان اين رويكرد هر عملي را كه بر خلاف اخلاق و عدالت اجتماعي باشد جرم مي‌نامند و هدف از تدوين قوانين كيفري را جلوگيري از رفتار هايي مي‌دانند كه به نحوي به جامعه و افراد آن آسيب مي رساند و نظم اجتماعي را مختل مي كند.

رويكرد جامعه شناختي

رويكرد جامعه شناختي بزه عمدتاً بر نظريات دوركهيم استوار است. اگر چه اين نظريات عمدتاً پيچيده هستند اما تأثير آن ها در جرم شناسي، غير قابل انكار است. بر اساس اين نظريه همانطور كه قبلاً نيز توضيح داده شد "جرم پديده طبيعي است و از فرهنگ، تمدن و فضاهاي هر اجتماعي ناشي مي‌شود". سير تكاملي فرهنگ ها باعث مي‌شود مفهوم بزه، نوع و كيفيت آن نيز دگرگون شود و تجدّد گرايي نيز در اين ميان نقش مهمی پيدا کند  به همين علت اين رويكرد در تعريف بزه به هنجار هاي اجتماعي توجه ميكند و عملي را جرم مي‌داند كه بر خلاف هنجار هاي جامعه باشد و احساسات و وجدان گروهي يا جمعي را متأثر كند.

رويكرد جرم شناسي

از ديدگاه جرم شناسي، ناسازگاري افراد و عمل ضد اجتماعي، جرم ناميده مي‌شود. جرم شناسان نه تنها هر عملي را كه طبق قانون براي آن مجازات قائل شده اند جرم مي‌نامند، بلكه معتقدند كه اعمالي كه در قوانين كيفري براي آنها مجازاتي پيش بيني نشده ولي براي جامعه مضر است، نوعی جرم مي‌باشد و نياز به بررسی دارد. ديدگاه کلی اين رويکرد در تعريف بزه به فعل يا ترک فعل که برای جامعه خطرناک باشد اعتقاد دارد، مانند اعتياد به عنوان فعل و يا عدم رعايت مقررات رانندگي به عنوان ترك فعل.

تعريف انواع بزه هاي معمول

در اكثر جوامع اعمال زير بر اساس تعريفي كه براي آن بيان شده است به عنوان جرم شناخته مي‌شود و از نظر قوانين حقوقي مشمول تنبيه هستند.

 

قتل عمد (Homicide) : عملي كه بدون دليل قانوني سبب مرگ ديگري شود.

تجاوز (Rape): انجام اعمال جنسي و غير قانوني با زور در مورد زنان.

غارتگري(Robbery) : برداشت و يا قصد برداشت به زور و يا تهديد آميز متعلقات ديگران.

نزاع  (Assault): قصد غير قانوني در آسيب رساندن و جريحه دار كردن عواطف مردم از طريق لفظي و يا فيزيكي، نوع شديد آن منجر به ضرب و جرح مي‌شود.

تجاوز به حريم(Burglary) : ورود غير قانوني با زور و يا بدون زور به خانه مسكوني، اداره، كارخانه، محل كار و ... به قصد استفاده و دزدي.

دزدي(Larceny theft) : برداشت ويا سعي در برداشت غير قانوني اموال ديگران بدون توسل به زور مثل جيب بري .

دزدي وسائط نقليه (Motor vehicle theft) : برداشت و يا سعي در برداشتن غير قانوني وسائل نقليه كه به ديگران تعلق دارد.

آتش افروزي (Arson) : ايجاد خسارت عمدي از طريق آتش زدن اموال شخصي ديگران و يا اموال عمومي مردم

كلاهبرداري (Fraud) : قصد عمدي در فريب دادن ديگران به منظور نفع شخصي.

وحشي گري (Vandalism) : غارتگري خصمانه، وارد كردن خسارت به عمد به اموال خصوصي و يا عمومي مثل شكستن شيشه هاي اماكن عمومي و حمله به مردم.

 

فحشا (Prostitution) : انجام رابطه نامشروع و غير قانوني جنسي و يا تبليغ آن.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 27 فروردین 1393 ساعت: 19:33 منتشر شده است
برچسب ها : ,,
نظرات(0)

تحقیق درباره فضایل اخلاقی

بازديد: 3425

 

تحقیق درس اخلاق اسلامی

                استاد: مشفق

  موضوع تحقیق: فضایل اخلاقی

 

اخلاق فضیلت

جین پورتر

به‌بیان‌ کلی، یک‌ فضیلت، یک‌ خصلت‌ شخصیتی‌ قابل‌ تحسین‌ یا مطلوب‌ است. بنابراین‌ می‌توان‌ گفت‌ اخلاق‌ فضیلت‌ شکلی‌ از تأمل‌ و تفکر است‌ که‌ برای‌ این‌ قبیل‌ خصایل‌ شخصیتی‌ مرتبه‌ و موقعیتی‌ اساسی‌ قایل‌ است. اخلاق‌ فضیلت‌ من‌حیث‌هو، اغلب‌ در مقابل‌ آن‌ رویکردها به‌ فلسفه‌ قرار دارد که‌ بر قواعد، تکالیف‌ یا یک‌ الزام‌ کلی‌ نیکوکاری‌ تأکید می‌ورزند، هرچند که‌ رابطة‌ واقعی‌ میان‌ این‌ برداشت‌های‌ گوناگون‌ خود یک‌ موضوع‌ قابل‌ بحث‌ است.

فلسفة‌ اخلاق‌ - اگر آن‌ را یک‌ رشته‌ نظام‌ یافته‌ لحاظ‌ کنیم‌ - با تأمل‌ درباره‌ ماهیت‌ فضایل‌ و جایگاه‌ آنها در تصوری‌ شامل‌ و فراگیر از کمال‌ بشری‌ آغاز می‌شود. تأمل‌ اخلاقی، تحت‌ تأثیر مکتب‌ رواقی2 و سپس‌ آیین‌ مسیحیت،3 ماهیت‌ تکلیف‌ و قانون‌ اخلاقی‌ را نیز بطور روزافزون‌ مورد بحث‌ قرار داده‌ است‌ ولی‌ تصور فضیلت‌ و مفاهیم‌ وابسته، همچنان‌ تا اواخر قرون‌ وسطی‌ بر تأمل‌ درباره‌ حیات‌ اخلاقی‌ مسلط‌ بوده‌اند. اما با ظهور مدرنیته،4 مفهوم‌ فضیلت‌ به‌تدریج‌ جایگاه‌ اساسی‌ خود را در تأمل‌ اخلاقی‌ از کف‌ داد و مفاهیم‌ قانون، تکلیف‌ و الزام‌ به‌ جای‌ آن‌ نشستند. فلاسفة‌ اخلاق‌ موضوع‌ فضیلت‌ را تا دهه‌ 1950 غالباً‌ مغفول‌ نهاده‌ بودند. هرچند نمی‌توان‌ گفت‌ که‌ تأمل‌ درباره‌ فضایل‌ محوریت‌ اولیه‌ خود را باز یافته‌ است، ولی‌ به‌یقین‌ یکی‌ از موضوعات‌ مسلط‌ و مورد علاقه‌ فلاسفه‌ اخلاق‌ معاصر، مخصوصاً‌ محققان‌ جوانتر ا ست.

 ‌تاریخ‌ موضوع‌

مفهوم‌ فضیلت‌ (آرته) نقشی‌ اساسی‌ در نوشته‌های‌ «هومر» ایفا می‌کند، در این‌ نوشته‌ها فضیلت‌ حاکی‌ از کمال‌ یا جوانمردی‌ است، نه‌ حاکی‌ از چیزی‌ که‌ ما معمولاً‌ فضیلت‌ اخلاقی، چنانکه‌ باید، تلقی‌ می‌کنیم. در دوره‌ حماسی5 [تاریخ‌ یونان]، «فضیلت» می‌توانسته‌ است‌ ناظر به‌ هر کیفیتی‌ باشد که‌ فرد را بر اجرای‌ نقش‌ خویش‌ در جامعه‌ به‌روشی‌ قابل‌ ستایش، توانا می‌سازد. مثلاً، شجاعت‌ و توان‌ رزمی‌ فضایل‌ مشخصه‌ جنگ‌ آوران‌ اشرافی‌ و وفاداری‌ و حیأ فضایل‌ مشخصه‌ زنان‌ هستند.

در جامعه‌ آتنی‌ قرن‌ پنجم‌ پیش‌ از میلاد فضایل‌ متناسب‌ با یک‌ جامعه‌ جنگ‌ افروزتر به‌تدریج‌ در بافت‌ حیات‌ شهری‌ جای‌ خود را به‌ فضایل‌ دیگر داده‌ یا دگرگون‌ شد. این‌ تغییرات‌ اجتماعی، به‌نوبه‌ خود، به‌ تلاشهایی‌ برای‌ ارائة‌ تبیینی‌ نظام‌یافته‌ از فضیلت‌ مؤ‌دی‌ شد. سقراط، اولین‌ نمونه‌ فیلسوف‌ اخلاق‌ تلقی‌ شده، لیکن‌ همانطور که‌ محققان‌ اخیر یادآور شده‌اند، فلاسفه‌ دیگر و نیز تراژدی‌نویسان‌ آتنی‌ بنیادهایی‌ برای‌ تأمل‌ و تفکر نظام‌ یافته‌ درباره‌ فضایل‌ تأسیس‌ کرده‌اند (131-45Nussbaum, 2,68,pp.48-32, Mac Intyre 4891, pp.)

افلاطون، معروفترین‌ شاگرد سقراط‌ اولین‌ تحقیق‌ فلسفی‌ مبسوط‌ را دربارة‌ فضایل‌ که‌ تا آن‌ موقع‌ بحثی‌ درباره‌ آنها نشده‌ بود، ارائه‌ کرده‌ است. در سراسر نوشته‌های‌ افلاطون‌ شاهد تلاشهایِ‌ ذهنی‌ درخشان‌ و دقیق‌ برای‌ کنار آمدن‌ با ناسازگاری‌ها و شکاف‌هایی‌ هستیم‌ که‌ در سنت‌ پذیرفته‌ او در خصوص‌ فضایل‌ وجود دارند. بطور خلاصه، او استدلال‌ کرده‌ است‌ که‌ فضیلت، اگر به‌درستی‌ فهمیده‌ شود، اساساً‌ معرفت‌ یا بصیرتی‌ نسبت‌ به‌ چیزی‌ است‌ که‌ حقیقتاً‌ خیر است. فردی‌ که‌ دارای‌ این‌ معرفت‌ است‌ قادر است‌ مؤ‌لفه‌های‌ مختلف‌ نفس‌ خویش‌ را در نسبت‌ صحیحی‌ با یکدیگر قرار داده‌ و مطابق‌ با بصیرتش‌ نسبت‌ به‌ خیر عمل‌ کند. از آنجا که‌ فضایل‌ صور معرفت‌اند، در حقیقت‌ همه‌ آنها ذاتاً‌ یکی‌ هستند. لذا افلاطون‌ به‌ آموزة‌ وحدت‌ فضایل‌ که‌ بسیار مورد بحث‌ قرار گرفته، قایل‌ بوده‌ است. به‌علاوه‌ افلاطون‌ معتقد بوده‌ است‌ که‌ فضیلت‌ قابل‌ تعلیم‌ است، همة‌ اعمال‌ آدمی‌ از نوعی‌ جهل‌ ناشی‌ می‌شوند و فقط‌ شخص‌ با فضیلت‌ حقیقتاً‌ سعادتمند است‌ (85-234(Mussbaum, 6891, pp..

ارسطو، شاگرد افلاطون، نیز به‌نوبه‌ خود، تبیینی‌ بدیل‌ از فضایل‌ ارائه‌ کرده‌ و کوشیده‌ است‌ با ناسازگاری‌های‌ سنت‌ حماسی‌ کنار بیاید. ارسطو تبیین‌ خویش‌ از فضایل‌ را بر تبیینی‌ مسبوق‌ به‌ مابعدالطبیعه، درباره‌ خیر بشری‌ مبتنی‌ کرده‌ است‌ که‌ بر طبق‌ آن‌ آرمانهای‌ رایج‌ حیات‌ فضیلتمندانه‌ را منظم‌ ساخته‌ و معیارهایی‌ برای‌ متمایز ساختن‌ فضایل‌ حقیقی‌ از همانندهای‌ آنها ارائه‌ کرده‌ است‌ (235-372Macintyre, 4991, pp.46-641, Nussbam, 6891, pp.) تبیین‌ هنجاری‌ او از فضایل‌ مشتمل‌ بر ادعایی‌ است‌ که‌ بسیار غلط‌ فهمیده‌ شده‌ است‌ و آن‌ این‌ است‌ که‌ رفتار فضیلتمندانه‌ نشان‌ دهندة‌ یک‌ حد وسط6 است‌ که‌ ناظر به‌نوعی‌ توازن‌ مقتضی‌ میان‌ دواعی‌ رقیب‌ است‌ و بواسطه‌ حکمت‌ عملی7 تعیین‌ یافته‌ است‌ (129-64.(Stocher, 0991, pp, او همچنین، در مقابل‌ افلاطون، استدلال‌ کرده‌ است‌ که‌ ممکن‌ است‌ به‌ خیر علم‌ داشته‌ و در عین‌ حال‌ خلاف‌ آن‌ علم‌ عمل‌ کنیم، و بدین‌ سان‌ بحثی‌ مبسوط‌ درباره‌ مسئله‌ ضعف‌ اراده8 به‌ راه‌ انداخته‌ است.

به‌ تبع‌ این، همه‌ مکاتب‌ فلسفی‌ عمده‌ و بسیاری‌ از سنت‌های‌ دینی‌ عوالم‌ یونانی‌مآبی‌ و رومی‌ در سنت‌ جاری‌ تأمل‌ درباره‌ فضایل‌ شرکت‌ جسته‌اند. متنفذترین‌ نویسندگان‌ این‌ دوره، حداقل‌ در غرب‌ قرون‌ وسطی، عبارتند از سنکا رواقی‌ و سیرون‌ التقاطی‌ (که‌ نوشته‌های‌ اخلاقی‌ اش‌ بسیار متأثر از رواقیان‌ است) و متکلمان‌ مسیحی‌ گریگوری‌ کبیر و آگوستین. تأمل‌ و تفکر قرون‌ وسطی‌ درباره‌ فضایل‌ در همان‌ راستا ادامه‌ یافت‌ و آرمانهای‌ مشخصاً‌ مسیحی‌ فضایل‌ دینی‌ (ایمان، امید و نوعدوستی) را در سنتی‌ که‌ بر فضایل‌ اصلی‌ دوراندیشی، عدالت، اعتدال‌ و بردباری‌ متمرکز شده‌ بود، جای‌ داد. معروفترین‌ بحث‌ قرون‌ وسطایی‌ درباره‌ فضیلت‌ بحث‌ توماس‌آکویناس‌ است‌ که‌ میان‌ عناصر ارسطویی‌ و نوافلاطونی‌ جمع‌ کرده‌ است، عناصر نوافلاطونی‌ از طریق‌ آگوستین، دیونوسیوس‌ - مزعوم9 و شماری‌ از دیگر نویسندگان‌ مسیحی‌ متقدم‌ به‌ او رسیده‌ است. اما خطاست‌ که‌ فرض‌ کنیم‌ تأمل‌ درباره‌ فضایل، در این‌ دوره، به‌ الهیات‌ مسیحی‌ محدود بوده‌ است. اگر بخواهیم‌ فقط‌ یک‌ نمونه‌ خلاف‌ این‌ را ذکر کنیم، فیلسوف‌ و خاخام‌ یهودی، موسی‌بن‌ میمون، نیز نظریه‌ای‌ درباره‌ فضیلت‌ بسط‌ داده‌ که‌ به‌ سبکی‌ مشخص‌ و اصیل‌ میان‌ عناصر فلسفی‌ و یهودی‌ سنتی‌ جمع‌ کرده‌ است.

طی‌ دوران‌ جدید، تا اواخر قرن‌ نوزدهم‌ فلاسفه‌ اخلاق‌ همچنان‌ توجه‌ زیادی‌ را مصروف‌ فضایل‌ می‌کردند. اما پس‌ از این‌ مقطع‌ اخلاق‌ کانتی10 و اصالت‌ فایده11 بر فلسفه‌ اخلاق‌ حاکم‌ شدند و علاقه‌ و اهتمام‌ به‌ فضایل‌ به‌عنوان‌ یک‌ موضوع‌ مستقل‌ برای‌ تأمل‌ و تدبر رو به‌ ضعف‌ نهاد، خواه‌ به‌دلیل‌ اینکه‌ مفاهیم‌ روشنگری‌ از فرد، تصور فضیلت‌ را غیرقابل‌ فهم‌ ساخت‌ (4863-61, pp. و 1(Macintyre و خواه‌ بدلیل‌ اینکه‌ سنت‌های‌ فضایل‌ نتوانستند پیچیدگی‌ گفتار اخلاقی‌ جدید را همراهی‌ کنند. (1990(Schneewind, .

فراموش‌شدگی‌ فضیلت‌ در میان‌ فلاسفه‌ اخلاق، پس‌ از ظهور مقاله‌ معروف‌ الیزابت‌ آنسکمب12 تحت‌ عنوان‌ «فلسفه‌ اخلاق‌ جدید» (58و2(2891 L تغییر کرد. آنسکمب‌ در آن‌ مقاله‌ استدلال‌ می‌کند که‌ مفاهیم‌ اصلی‌ فلسفه‌ اخلاق‌ زمانة‌ او، یعنی‌ تکلیف‌ و قانون‌ اخلاقی، دیگر قابل‌ قبول‌ نیست. تصور قانون‌ اخلاقی‌ هیچ‌ معنایی‌ ندارد مگر اینکه‌ ما به‌ یک‌ قانونگذار الهی‌ معتقد باشیم، که‌ بسیاری‌ از ما چنین‌ اعتقادی‌ نداریم‌ و تصور کانتی‌ از عقل‌ که‌ خود‌ قانونگذارِ‌ خود است، حقیقتاً‌ تصوری‌ ناسازوار است. او، با توجه‌ به‌ این موقعیت، استدلال‌ کرده‌ است‌ که‌ ما باید به‌ تبیین‌ ارسطویی‌ از فضایل‌ باز گردیم‌ تا نقطه‌ عزیمتی‌ برای‌ یک‌ فلسفه‌ اخلاق‌ بدیل‌ که‌ ریشه‌ در علم‌النفس‌ فلسفی13 احیأ شده‌ دارد، تمهید کنیم. به‌تبع‌ آن، السدیرمک‌اینتایر14 در کتاب‌ پایان‌ فضیلت‌ استدلال‌ کرده‌ است‌ که‌ اخلاق‌ معاصر چیزی‌ بیش‌ از پس‌ مانده‌هایی‌ جسته‌ و گریخته‌ از سنت‌های‌ متقدم‌تر نیست، و به‌ همین‌ دلیل‌ نمی‌تواند گفتار اخلاقی‌ را در سطح‌عمومی‌ یا فلسفی‌ زنده‌ نگهدارد.(87-15 MacIntyre, 4891, pp.) بر طبق‌ دیدگاه‌ وی، تلائم‌ در گفتار اخلاقی‌ فقط‌ در بافت‌ سنت‌های‌ جزئی، که‌ بواسطه‌ فضایلی‌ که‌ توصیه‌ و رذایلی‌ که‌ نفی‌ می‌کنند، فحوای‌ اخلاقی‌ انضمامی‌ به‌ آنها بخشیده‌ شده‌ است، قابل‌ حصول‌ است‌ (204-43(pp. .

تأثیر متعاقب‌ این‌ نویسندگان‌ حاکی‌ از آن‌ است‌ که‌ آنها نوعی‌ نارضایی‌ مشترک‌ نسبت‌ به‌ سمت‌ و سویی‌ که‌ فلسفه‌ اخلاق‌ از آغاز قرن‌ نوزدهم‌ اتخاذ کرده، دارند. به‌علاوه‌ آنها بر علاقه‌ و اهتمامی‌ احیأ شده‌ نسبت‌ به‌ نویسندگان‌ کلاسیک‌ به‌عنوان‌ منابعی‌ برای‌ تفکر اخلاقی‌ معاصر اعتماد کرده‌ و به‌ پرورش‌ و تقویت‌ آن‌ علاقه‌ کمک‌ کرده‌اند. مخصوصاً‌ باز هم‌ ارسطو را به‌ عنوان‌ منبعی‌ برای‌ تفکر اخلاقی‌ مناسب‌ تشخیص‌ داده‌اند. این‌ تشخیص‌ هم‌ بر تمایل‌ به‌ بررسی‌ نظریه‌ وی‌ درباره‌ فضایل‌ بر طبق‌ خود آن‌ نظریه، مترتب‌ بوده‌ است‌ و هم‌ به‌ انگیزش‌ تحقیقات‌ فلسفی‌ بیشتر درباره‌ فضایل‌ کمک‌ کرده‌ است.

 ‌پیشرفت‌های‌ معاصر

از زمان‌ تحقیقات‌ آنسکمب‌ و مک‌اینتایر، تحقیقات‌ قابل‌ ملاحظه‌ای‌ درباره‌ فضایل‌ و موضوعات‌ وابسته، از جمله‌ مفاد اخلاقی‌ شخصیت، ماهیت‌ حکم، مفاد اخلاقی‌ عواطف، اهمیت‌ التزام‌ها، روابط‌ و نقش‌های‌جزیی‌ برای‌ حیات‌اخلاقی‌ صورت‌ گرفته‌ است. بیشتر نویسندگانی‌ که‌ در این‌ مباحثات‌ شرکت‌ داشته‌اند، تحقیقات‌ خویش‌ را - حداقل‌ تا حدی‌ - واکنش‌هایی‌ در مقابل‌ خطاها و تحریفات‌ پدید آمده‌ توسط‌ مکاتب‌ مسلط‌ فلسفه‌ اخلاق‌ می‌دانسته‌اند. به‌همین‌ دلیل‌ بحث‌ معاصر را می‌توان‌ بروفق‌ چیزی‌ که‌ طرف‌های‌ مختلف‌ علیه‌ آن‌ واکنش‌ نشان‌ داده‌اند، سازماندهی‌ کرد. این‌ امر ممکن‌ است‌ بیش‌ از اندازه‌ سلبی‌ به‌نظر برسد، ولی‌ حداقل‌ دارای‌ این‌ مزیت‌ است‌ که‌ چیزی‌ را که‌ نویسندگان‌ مختلف‌ مفاد و مضمون‌ اخلاق‌ فضیلت‌ می‌دانند، به‌ ما می‌شناساند. در عین‌ حال، هر طبقه‌بندی‌ از این‌ قبیل، فقط‌ می‌تواند راهنمایی‌ تقریبی‌ به‌ چیزی‌ که‌ مجموعه‌ای‌ از مباحثات‌ کاملاً‌ پیچیده‌ است، باشد و بیشتر فیلسوفان‌ عمدة‌ شرکت‌کننده‌ در این‌ بحث، را می‌توان‌ به‌ بیش‌ از یک‌ نحوه‌ طبقه‌بندی‌ کرد.

یک‌ منظر در این‌ بحث‌ بواسطه‌ این‌ دیدگاه‌ شکل‌ گرفته‌ است‌ که‌ چیزی‌ از بنیاد ناصواب‌ در تصوری‌ از اخلاق‌ که‌ بر جوامع‌ صنعتی‌ امروز حاکم‌ است، وجود دارد. آنسکمب‌ و مک‌ اینتایر هردو به‌ این‌ دیدگاه‌ معتقدند. بطور اخص، آنها بر این‌ اتفاق‌ دارند که‌ ما شبکه سنتی‌ رویه‌ها15 و باورهایی‌ را که‌ فقط‌ در ظرف‌ آن، گفتار اخلاقی‌ متقن‌ ممکن‌ خواهد بود، از دست‌ داده‌ایم. بنابراین‌ می‌توان‌ گفت‌ مفاد مقصود اخلاق‌ فضیلت‌ برای‌ این‌ نویسندگان‌ و اتباع‌ آنها، احیأ یا ساختن‌ شبکه‌ای‌ برای‌ تحلیل‌ هنجاری‌ است‌ که‌ در ظرف‌ آن‌ گفتار اخلاقی‌ متقن‌ عقلانی‌ یکبار دیگر ممکن‌ باشد.

گروه‌ دیگر از فلاسفه‌ هرچند از بسیاری‌ جهات‌ شبیه‌ گروه‌ اول‌ هستند در تلقی‌ خود از مسأله‌ اصلی‌ بحث، با آنها اختلاف‌ نظر دارند. در نظر این‌ نویسندگان‌ مشکل‌ این‌ نیست‌ که‌ مفهوم‌ کلی‌ اخلاق‌ تلائم‌ خود را از دست‌ داده‌ است، بلکه‌ بیشتر این‌ است‌ که‌ رشته‌ دانشگاهی‌ فلسفه‌ اخلاق‌ سمت‌ و سویی‌ غلط‌ پیدا کرده‌ است. متنفذترین‌ طرفداران‌ این‌منظر عبارتند از برنارد ویلیامز16 (1985) و مارتا نوسبام17 (1986)، ولی‌ شماری‌ از دیگر فیلسوفان‌ مهم‌ اخلاقی‌ نیز می‌توانند در این‌ فهرست‌ ذکر شوند. این‌ نویسندگان‌ همگی‌ اتفاق‌ نظر دارند که‌ طرح‌ دوران‌ جدید برای‌ دست‌یابی‌ به‌ نظریه‌ای‌ درباره‌ اخلاق‌ به‌ راهی‌ ناصواب‌ هدایت‌ شده‌ است‌ و باید به‌ نفع‌ تمسکی‌ به‌ برداشت‌ هایی‌ از فضیلت‌ و مفاهیم‌ وابسته، از آن‌ صرف‌ نظر شود. بدین‌ سان، آنها، شاید به‌نحو تأسف‌ آوری، به‌ عنوان‌ مخالفان‌ نظریه‌پردازی‌ اخلاقی18 معرفی‌ شده‌اند.

توجه‌ به‌ این‌ نکته‌ مهم‌ است‌ که‌ ویلیامز، نوسبام‌ و بیشتر فلاسفه‌ دیگری‌ که‌ در دیدگاههایشان‌ مشترک‌ هستند، امکان‌ تحقیق‌ فلسفی‌ ثمربخش‌ درباره‌ اخلاق‌ را منتفی‌ نمی‌دانند. حداقل، ویلیامز امکان‌ بسط‌ و توسعه‌ تبیینی‌ سازنده‌ از حکم‌ اخلاقی‌ را نفی‌ نکرده است‌ (17.(William, 5891, p. در این‌ بافت، «نظریه» معنایی‌ خاص‌تر یافته‌ است. یعنی‌ این‌ نویسندگان‌ نظریه‌ اخلاقی‌ را تبیینی‌ نظام‌یافته‌ از حکم‌ اخلاقی‌ که‌ همه‌ این‌ قبیل‌ احکام‌ را در نوعی‌ اصل‌ اخلاقی‌ بنیادین‌ (فی‌المثل‌ الزام، یا به‌ حداکثر رسانیدن‌ بهروزی) جای‌ می‌دهد و رویه‌ای‌ برای‌ حل‌ تمامی‌ مسایل‌ اخلاقی‌ بر آن‌ مبنا ارائه‌ می‌کند، دانسته‌اند. نوعاً، مخالفان‌ نظریه‌پردازی‌ اخلاقی‌ وجود یک‌ اصل‌ اخلاقی‌ بنیادین‌ یا امکان‌ یک‌ روش‌ تصمیم‌گیری‌ برای‌ احکام‌ اخلاقی‌ یا (معمولاً) هر دو را انکار می‌کنند.

بر این‌ اساس‌ مفاد اخلاق‌ فضیلت‌ به‌روایت‌ این‌ نویسندگان‌ را می‌توان‌ بر وفق‌ چیزی‌ که‌ اثبات‌ می‌کنند، در مقابل‌ چیزی‌ که‌ رهیافت‌ غلط‌ نظریه‌ پردازان‌ اخلاقی‌ تلقی‌ می‌کنند، فهم‌ کرد. هرچند بسیاری‌ از این‌ نویسندگان‌ که‌ عنوان‌ مخالف‌ نظریه‌پردازی‌ اخلاقی‌ را تداعی‌ می‌کنند، توافق‌ دارند که‌ هر دو فرض‌ بنیادین‌ نظریه‌ اخلاقی‌ اشتباه‌ است، می‌توان‌ تفاوتهایی‌ را در تکیه‌ کلام‌ آنها، هم‌ به‌ حسب‌ چیزی‌ که‌ علاقمند به‌ انکار آن‌ هستند و هم‌ به‌ حسب‌ چیزی‌ که‌ سعی‌ بر اثبات‌ آن‌ دارند، تشخیص‌ داد. مثلاً، برای‌ برخی، اخلاق‌فضیلت‌ از آن‌ جهت‌ جذابیت‌ دارد که‌ بیانگر این‌ واقعیت‌ است‌ که‌ احکام‌ هنجاری‌ ما به‌نحوی‌ تحویل‌ناپذیر متکثر19اند. برخی‌ دیگر بیشتر علاقمند به‌ آنند که‌ از اخلاق‌فضیلت‌ در جهت‌ تمهید جایگزینی‌ برای‌ رویه‌ها تصمیم‌گیری‌ نظریه‌ اخلاقی‌ جدید، بهره‌برداری‌ کنند. معمولاً‌ این‌ جایگزین‌ بر حسب‌ تبیینی‌ از حکم‌ که‌ ارسطو مورد استفاده‌ قرار می‌دهد، بسط‌ یافته‌ است، گو اینکه‌ همچنین‌ تبیین‌های‌ مهمی‌ از حکم‌ ارائه‌ شده‌ است‌ که‌ نظرات‌ لودویگ‌ ویتگنشتاین‌ و دیوید هیوم‌ را مورد استفاده‌ قرار می‌دهند.

گروه‌ سوم‌ از فیلسوفانی‌ که‌ در اخلاق‌فضیلت‌ سهم‌ داشته‌اند، مفهوم‌ کلی‌ ما از اخلاق‌ یا از نظریه‌ اخلاقی‌ را، آنگونه‌ که‌ معمولاً‌ عملی‌ شده‌ است، بطور تام‌ و تمام‌ نفی‌ نمی‌کنند. ولی‌ مدعی‌اند که‌ فلاسفه‌ اخیر برخی‌ جوانب‌ مهم‌ حیات‌ اخلاقی‌ را مغفول‌ نهاده‌اند و اخلاق‌فضیلت‌ روشی‌ برای‌ پرداختن‌ به‌ این‌ مباحث‌ ارائه‌ می‌کند. به‌علاوه، شمار روزافزونی‌ از فلاسفه، به‌ اخلاق‌فضیلت‌ همچون‌ شبکه‌ای‌ برای‌ کشف‌ آرمانها و مباحث‌ اخلاقی‌ مخصوص‌ روی‌ آورده‌اند، بالاخره، برخی‌ از مطالعاتی‌ که‌ در این‌باره‌ انجام‌ شده‌ است، کوشیده‌اند تا اخلاق‌ فضیلت‌ را همچون‌ مبنایی‌ برای‌ نقادی‌ اجتماعی‌ مورد بهره‌برداری‌ قرار دهند. مک‌اینتایر دفاع‌ خویش‌ از فضایل‌ را به‌ نقادی‌ لیبرالیسم‌ پیوند زده‌ است‌ (244-55MacIntyr, 4891, pp.)، و لذا این‌ دیدگاه‌ معمول‌ را که‌ اخلاق‌فضیلت‌ قرابتی‌ طبیعی‌ با یک‌ بینش‌ سیاسی‌ محافظه‌کارانه‌ یا جامعه‌گرایانه20 دارد، تقویت‌ کرده‌ است. و اما برخی‌ فلاسفه‌ سیاسی‌ با پروردن‌ تبیین‌هایی‌ از فضایل‌ که‌ مشخصِه‌ لیبرالیسم‌ به‌عنوان‌ یک‌ شیوه‌ زندگی‌ است، با این‌ فرض‌ مخالف‌ کرده‌اند. همچنین‌ باید توجه‌ داشت‌ که‌ شماری‌ از متفکران‌ طرفدار آزادی‌ زنان21 فضیلت‌ و مقولات‌ وابسته‌ را برای‌ نقادی‌ آرمانها و رویه‌های‌ مسلط، مورد استفاده‌ قرار داده‌اند.

 ‌مباحث‌ رایج‌

مباحثی‌ که‌ تأمل‌ کلاسیک‌ درباره‌ فضایل‌ را شکل‌ می‌داده‌اند، هنوز در میان‌ فلاسفه‌ امروز مورد بحث‌ قرار می‌گیرند. مثلاً‌ هنوز می‌توان‌ بحث‌های‌ مبسوطی‌ درباره‌ رابطه‌ میان‌ فضایل‌ و عقل‌ یا معرفت‌ از یک‌ سو، و عواطف‌ و انفعالات، از سوی‌ دیگر، یافت. به‌علاوه، بحث‌هایی‌ درباره‌ این‌ ادعای‌ ارسطو که‌ فضیلت‌ حد وسط‌ میان‌ انواع‌ مختلف‌ ضعف‌ و قصورهای‌ اخلاقی‌ را تحصیل‌ می‌کند، وجود دارد، و نیز این‌ نظریه‌ که‌ فضایل‌ به‌گونه‌ای‌ مرتبط‌ یا متحد هستند که‌ هر کس‌ حقیقتاً‌ یک‌ فضیلت‌ را واجد باشد، بالضروره‌ همة‌ آنها را واجد است، هنوز مورد بحث‌ قرار می‌گیرد. اما بسیاری‌ از مباحث‌ اصلی‌ اخلاق‌فضیلت‌ معاصر، در میان‌ نویسندگان‌ کلاسیک‌ مطرح‌ نشده‌ و یا اگر هم‌ مطرح‌ شده‌ با تفاوتهایی‌ قابل‌ ملاحظه‌ مطرح‌ شده‌اند.

از جمله‌ موضوعاتی‌ که‌ برای‌ بحث‌ معاصر اساسی‌ هستند، یک‌ مجموعه‌ را می‌توان‌ موضوعات‌ مفهومی22 توصیف‌ کرد. منظور از فضیلت‌ چیست‌ و مفهوم‌ فضیلت‌ چه‌ ارتباطی‌ با مفاهیمی‌ چون‌ عادت23 و ملکه24 دارد؟ عموماً‌ پذیرفته‌ شده‌ است‌ که‌ فضایل‌ را نمی‌توان‌ به‌ تمایل‌ به‌ انجام‌ انواع‌ معینی‌ از اعمال‌ تحویل‌ کرد، ولی‌ در آن‌ صورت‌ به‌موجب‌ چه‌ معیارهای‌ می‌توان‌ معلوم‌ کرد که‌ آیا یک‌ شخص‌ دارای‌ فضیلتی‌ معین‌ است‌ و یا به‌طور کلی‌ با فضیلت‌ است؟ همانطور که‌ آنسکمب‌ ملاحظه‌ کرده‌ است، بسیاری‌ از این‌ موضوعات‌ پرسشهایی‌ برای‌ فلسفه‌ نفس25 و همچنین‌ پرسشهایی‌ برای‌ فلسفه‌ اخلاق‌اند (یا پرسشهایی‌ برای‌ فلسفه‌ نفس‌اند به‌جای‌ آنکه‌ پرسشهایی‌ برای‌ فلسفه‌ اخلاق‌ باشند). (41-2(1891 ]8591[, pp..

یک‌ مجموعه‌ پرسشهای‌ مرتبط‌ زمانی‌ مطرح‌ می‌شوند که‌ می‌پرسیم‌ چگونه‌ فضایل‌ خاص‌ را به‌صورت‌ مفهوم‌ دربیاوریم. معنای‌ شجاع، خویشتن‌دار و مهربان‌ بودن، چیست؟ شماری‌ از نویسندگان‌ فضایل‌ را ضرورتاً‌ مبارزه‌ گر26 دانسته‌اند، یعنی‌ تصور کرده‌اند که‌ فضایل‌ به‌واسطه‌ وسوسه‌ای‌ مکرر یا عاطفه‌ای‌ منفی‌ که‌ آن‌ را تصحیح‌ می‌کنند، توصیف‌ می‌شوند. بر طبق‌ این‌ دیدگاه، فی‌المثل، خویشتن‌داری‌ [= اعتدال] به‌حسب‌ تقابل‌ با طمع‌ و شجاعت‌ به‌حسب‌ تقابل‌ با ترس‌ و مانند آن‌ فهمیده‌ می‌شوند. مشکل‌ این‌ رویکرد، جدای‌ از این‌ واقعیت‌ که‌ شخصیت‌های‌ مهمی‌ در این‌ سنت‌ (هم‌ ارسطو و هم‌ آکویناس، اگر بخواهیم‌ به‌همین‌ دو شخصیت‌ بسنده‌ کنیم) آن‌ را مردود دانسته‌اند، این‌ است‌ که‌ این‌ رویکرد در مورد [فضیلتِ] عدالت‌ اصولاً‌ هیچگونه‌ کارآیی‌ ندارد و با بررسی‌ دقیق‌ معلوم‌ می‌شود که‌ حتی‌ در مورد شجاعت‌ یا خویشتن‌داری‌ هم، بخوبی‌ کارآمد نیست. مع‌ الوصف، به‌نظر نمی‌رسد که‌ فضایل‌ خاص‌ مفهوماً‌ با انواع‌ اعمال‌ جزیی‌ پیوند داشته‌ باشند، حداقل‌ به‌ این‌ صورت‌ که‌ انواع‌ متعینی‌ از اعمال‌ وجود داشته‌ باشد که‌ همیشه‌ با فضایل‌ خاص‌ مرتبط‌ بوده، یا همیشه‌ ضد آنها باشند.

یک‌ بحث‌ مفهومی‌ بسیار مهم‌ به‌ رابطه‌ میان‌ داشتن‌ فضایل‌ یا عملی‌ کردن‌ آنها و تبعیت‌ از قواعد اخلاقی‌ مربوط‌ می‌شود. هیچیک‌ از مدافعان‌ اخلاق‌فضیلت‌ تحویل‌ فضیلت‌ به‌ ملکه‌ تبعیت‌ از قواعد اخلاقی‌ را نمی‌پذیرد، لیکن‌ مباحثات‌ قابل‌ ملاحظه‌ای‌ بر سر اینکه‌ رابطه‌ آنها را چگونه‌ باید فهمید، وجود دارد. برای‌ بعضی، قواعد اخلاقی‌ در بهترین‌ حالت‌ دستورالعمل‌هایی‌ تقریبی‌ یا «قواعدی‌ سرانگشتی»27 هستند که‌ می‌توانند و می‌باید جای‌ خود را به‌ حکم‌ دوراندیشانه28 فرد دارای‌ حکمت‌ عملی‌ کمال‌ یافته‌ بدهند. برخی‌ دیگر جایگاهی‌ مستقل‌ برای‌ رفتار تابع‌ قاعده، در حیات‌ اخلاقی، قایل‌ می‌شوند، هرچند که‌ هنوز تبعیت‌ از قاعده‌ مرتبط‌ با فضایلی‌ چون‌ عدالت‌ یا وظیفه‌شناسی29 دانسته‌ می‌شود. در نظر برخی‌ نیز قواعد اخلاقی‌ همچون‌ شیوه‌ عمل‌هایی‌ هستند که‌ فضایل‌ را تغذیه‌ کرده و پرورش‌ می‌دهند.

دومین‌ مجموعه‌ از مباحث‌ را می‌توان‌ هنجاری30 توصیف‌ کرد، گو اینکه‌ آنها ارتباط‌ روشنی‌ با مباحث‌ مفهومی‌ توصیف‌ شده‌ در فوق‌ دارند. یک‌ پرسش‌ بدیهی‌ که‌ در این‌ ارتباط‌ مطرح‌ می‌شود به‌ رابطه‌ میان‌ سنت‌های‌ پذیرفته‌ فضایل‌ و مدافعان‌ معاصر آنها مربوط‌ می‌شود. آیا شناسایی‌ سنتی‌ دوراندیشی‌ [= فرزانگی]،31 عدالت، اعتدال‌ و بردباری‌ [به‌عنوان‌ فضایل] هنوز می‌تواند قابل‌ دفاع‌ باشد، یا اگر نه، کدام‌ فضایل‌ برای‌ ما اساسی‌اند؟ در حقیقت، آیا حتی‌ معقول‌ است‌ که‌ برخی‌ فضایل‌ را به‌عنوان‌ فضایل‌ اولیه32 یا مهمترین‌ فضایل‌ تعریف‌ کنیم.

بعلاوه، تا کجا باید فضایل‌ را کیفیات‌ اخلاقاً‌ مطلوب‌ تلقی‌ کنیم؟ تا حدی، این‌ پرسش‌ بر حسب‌ دفاع‌ یا رد‌ آموزه‌ سنتی‌ وحدت‌ یا ارتباط‌ فضایل‌ دنبال‌ می‌شود. بیشتر قایلان‌ به‌ اخلاق‌فضیلت، اینک‌ این‌ دیدگاه‌ سنتی‌ را که‌ داشتن‌ یک‌ فضیلت‌ بالضروره‌ مستلزم‌ داشتن‌ همه‌ آنهاست، مردود می‌دانند (برای‌ دفاعی‌ نادر از دیدگاه‌ سنتی‌ نگاه‌ کنید به‌ ,1990Stocker, 129-64.(pp. برخی‌ قایلان‌ به‌ اخلاق‌فضیلت‌ که‌ مهمترین‌ ایشان‌ میخائیل‌ اسلوت33 (1992) است‌ از رد‌ و رفض‌ دیدگاه‌ سنتی‌ فراتر رفته‌ و تأکید می‌ورزند که‌ لزومی‌ ندارد فضایل‌ اصولاً‌ کیفیاتی‌ اخلاقاً‌ ممدوح‌ باشد. بر اساس‌ این‌ دیدگاه‌ مقوله‌ «با فضیلت»34 می‌باید بر مفاهیمی‌ از آنچه‌ تحسین‌آمیز و ممدوح‌ است، مشتمل‌ باشد و بر حسب‌ چنین‌ چیزی‌ و نه‌ بر حسب‌ چیزی‌ که‌ اخلاقاً‌ خیر است، بسط‌ داده‌ شود.

سومین‌ مجموعه‌ از مباحث‌ را می‌توان‌ مباحث‌ اجتماعی35 توصیف‌ کرد. یکی‌ انگاشتن‌ اخلاق‌ فضیلت‌ با سیاست‌های‌ [= خطمشی‌های] جامعه‌گرایانه‌ و محافظه‌کارانه‌ (هرچند، همانطور که‌ در بالا گفته‌ شد، مورد مخالفت‌ طرفداران‌ لیبرال‌ اخلاق‌فضیلت36 قرار گرفته‌ است) برخی‌ منتقدان‌ را به‌ این‌ پرسش‌ سوق‌ داده‌ است‌ که‌ آیا سنت‌های‌ فضایل‌ مبنای‌ کافی‌ برای‌ یک‌ نقد اجتماعی‌ تمام‌ عیار ارایه‌ می‌کنند. همچنین، استدلال‌ شده‌ است‌ که‌ سنت‌های‌ فضایل‌ منابعی‌ کافی‌ برای‌ میانجیگری‌ در نزاع‌ اجتماعی‌ موجود در جوامع‌ صنعتی‌ ارائه‌ نمی‌کنند. بالاخره، اخلاق‌ فضیلت‌ به‌ این‌ اعتبار که‌ محرک‌ و مشوق‌ اخلاق‌ فرقه‌ای‌ است‌ مورد انتقاد قرار گرفته‌ و یا در غیر این‌ صورت، استدلال‌ شده‌ است‌ که‌ یکی‌ انگاشتن‌ وثیق‌ فضایل‌ با سنت‌های‌ جزیی‌ حقاً‌ اشتباه‌ است.

اخلاق‌فضیلت‌ و فلسفه‌ دین‌

ممکن‌ است‌ مایه‌ شگفتی‌ باشد که‌ مطالبی‌ این‌ همه‌ اندک‌ دربارة‌ رابطه‌ میان‌ اخلاق‌فضیلت‌ و تفکر دینی‌ گفته‌ شده‌ است. به‌هرحال، در واقع، در این‌ قرن‌ عالمان‌ الهیات‌ و فلاسفه‌ دین‌ در تشخیص‌ اهمیت‌ بالقوه‌ اخلاق‌فضیلت، کُندتر از فلاسفه‌ اخلاق‌ بوده‌اند. تحقیقاتی‌ درباره‌ موضوعیت‌ و ارتباط‌ فضایل‌ با فلسفه‌ دین37 یا با الهیات‌ مسیحی38 صورت‌ گرفته‌ است، اما، فلاسفه‌ دین‌ علاقمند به‌ مباحث‌ اخلاقی، بیشترین‌ توجه‌ خویش‌ را به‌ موضوعات‌ دیگری‌ چون‌ نظریات‌ مبتنی‌ بر فرمان‌ الهی‌ درباره‌ اخلاق39 معطوف‌ داشته‌اند. شمار روزافزونی‌ از عالمان‌ الهیات‌ موضوعیت‌ اخلاق‌فضیلت‌ سنتی‌ و معاصر برای‌ علایق‌ مشخص، خودشان‌ را مورد کندوکاو قرار داده‌اند. احیأ تحقیق‌ مشخصاً‌ الهیاتی‌ درباره‌ فضایل‌ فقط‌ در دهه‌ 1970 با جدیت‌ آغاز شده‌ است‌ و می‌ماند که‌ ملاحظه‌ کنیم‌ دامنه‌ تأثیرش‌ تا چه‌ حد خواهد بود یا مهمترین‌ سهم‌های‌ مشخص‌اش‌ کدامها خواهد بود.

به‌نظر می‌رسد که‌ ممکن‌ است‌ آکویناس‌ تأثیری‌ شبیه‌ به‌ تأثیر ارسطو بر فلاسفه‌ اخلاق، در میان‌ عالمان‌ الهیات‌ و فلاسفه‌ دین‌ ایفا کند. در واقع، تا حدی‌ هم‌ چنین‌ بوده‌ است. طی‌ اولین‌ دهه‌های‌ قرن‌ بیستم، شماری‌ از اندیشمندان‌ برجسته‌ کاتولیک‌ قرائت‌های‌ نوین‌ مهمی‌ از الهیات‌ آکویناس‌ از جمله‌ الهیات‌ اخلاقی40 و بحث‌ وی‌ درباره‌ فضایل‌ دینی41 به‌دست‌ داده‌اند. این‌ کار، یکی‌ از مهمترین‌ منابع‌ برای‌ احیای‌ الهیات‌ اخلاقی‌ کاتولیک، در قرن‌ بیستم‌ بوده‌ است. اخیراً، شماری‌ از اندیشمندان‌ جوانتر به‌ احیای‌ اخلاق‌فضیلت‌ آکویناس‌ عطف‌ توجه‌ کرده‌اند. و اما علاقه‌ به‌ آکویناس، همچون‌ یک‌ منبع‌ مستقل‌ برای‌ اخلاق‌فضیلت‌ تا حدی‌ در میان‌ عالمان‌ الهیات‌ و یقیناً‌ در میان‌ فلاسفه‌ محدود شده‌ است، شاید این‌ امر معلول‌ این‌ واقعیت‌ بوده‌ است‌ که‌ وسیعاً‌ - هرچند به‌ غلط‌ - تصور بر این‌ است‌ که‌ آکویناس‌ در هر جنبه‌ تفکر اخلاقی‌اش‌ که‌ به‌صراحت‌ الهیاتی‌ نیست‌ از ارسطو تبعیت‌ کرده‌ است.

شاید مهمترین‌ سهم‌ اصیلی‌ که‌ اخلاق‌فضیلت‌ در فلسفه‌ دین‌ داشته، از طریق‌ تحقیقات‌ لی‌یرلی42، مخصوصاً‌ کتاب‌ وی‌ منسیوس‌ و آکویناس‌ (1990) بوده‌ است. در یک‌ سطح‌ این‌ کتاب‌ مطالعه‌ای‌ تطبیقی43 درباره‌ تبیین‌هایی‌ از فضیلت‌ است‌ که‌ توسط‌ منسیوس44 (289 - 371)، فیلسوف‌ چینی، و آکویناس‌ پرورده‌ شده‌ است. اما، علاوه‌ بر این‌ یرلی‌ نوعی‌ روش‌شناسی‌ برای‌ مطالعه‌ تطبیقی‌ درباره‌ تبیین‌های‌ دینی‌ مختلف‌ از فضیلت‌ و اخلاق‌ پرورده‌ است. این‌ روش‌شناسی‌ برگرفته‌ از تحلیل‌ آکویناس‌ از فضایل‌ است‌ که‌ در بافت‌ نظریات‌ مردم‌شناختی‌ معاصر قرار گرفته‌ است‌ (203 169-.(0991, pp. به‌ این‌ طریق، او مدعی‌ است‌ که‌ رویکردی‌ ارایه‌ کرده‌ است‌ که‌ از ملاحظه‌ شباهت‌های‌ سطحی‌ به‌عنوان‌ شباهت‌هایی‌ ناقص‌ احتراز می‌کند، ولی‌ نقاط‌ تماس‌ جالب‌ توجهی‌ را در میان‌ تفاوتهای‌ ظاهراً‌ بنیادین‌ مکشوف‌ می‌دارد. فقط‌ زمان‌ خواهد گفت‌ که‌ وعده‌ یرلی‌ مبنی‌ بر کار اصیل‌ و مهم‌ تا چه‌ حد محقق‌ شده‌ است

 

تاملى در مفهوم خير اخلاقى

محمد لگنهاوزن

 

يكى از مباحث عمده‏اى كه در بحث عدالت مطرح است آن است كه كدام يك از حق و خير را بايد مقدم دانست. در اين باره ليبرالها برآنند كه حق بر خير مقدم است، در حالى كه نظريات سنتى مربوط به عدالت، خير را مقدم مى‏دانند. معناى اين سخن آن است كه در تقرير نظريه اسلام درباره عدالت، خير مفهوما مقدم دانسته مى‏شود، به گونه‏اى كه حقوق و وظايف مختلف بر حسب سهمى كه در تحقق خير دارند توجيه خواهند شد. تاكيد بر تقدم خير در نظريه اخلاقى بدان معناست كه خير هم در وحدت بخشيدن به مقولات اخلاقى و هم در توجيه آنها نقش دارد. زيرا كاركرد تمامى مؤلفه‏هاى مختلف اخلاقى آن است كه وضع افراد، جوامع و جهان را بهبود بخشند. از اين رو، اگر تقدم خير بر حق را بپذيريم بايد قدرى درباره اصلاح و بهبودى كه هدف اخلاق است، توضيح دهيم.

به عقيده ارسطو، معيار سنجش خوبى، خوشبختى و سعادت است. زيرا خوشبختى يگانه غايتى است كه مطلوب بودن همه چيزهاى ديگر از آن مايه مى‏گيرد، ولى خود آن نه به سبب چيزى ديگر، بلكه فى‏نفسه مطلوب است. مقصود از اين خوشبختى آن چيزى نيست كه لذت‏گرايان يا فردگرايان به دنبال آنند. ارسطو در توجيه اين كه خوشبختى غير از لذت است، مى‏گويد: زندگى مبتنى بر لذت صرف در مقايسه با زندگى عقلانى، دون پايه است. بدين‏سان، وقتى كه ارسطو در تعريف خوشبختى سخن از شوق به ميان مى‏آورد و مى‏گويد خوشبختى همان است كه انسانها بدان شوق مى‏ورزند، مقصودش شوقى آرمانى است. بى‏گمان، چنين شوقى به ميل و پسند افراد متكى نيست، بلكه مبتنى بر پسندهايى است كه عقل عملى بر آنها مهر تاييد مى‏زند و آنها را با سرشت آدمى و كمال و شكوفايى آن سازگار مى‏داند. اين شكوفايى و بهره‏گيرى از عقل عملى تنها در عرصه جامعه، دولت‏شهر امكان‏پذير است; زيرا بدون بافت اجتماعى، كسب فضيلت ممكن نيست. از اين روست كه شوقهاى فردى و يا حتى پسندهاى آرمانى اگر در بافت جامعه جاى نگيرند خير بدانها محدود نمى‏شود و از آنها فراتر مى‏رود. درست همان‏گونه كه با تكيه بر سرشت عقلانى انسان مى‏توان لذت‏گروى را طرد كرد، با بهره‏جويى از طبع اجتماعى انسان مى‏توان فردگروى را مردود دانست. از ديد افلاطون و ارسطو، خير جامعه مكمل خير افراد است.

ديدگاه ارسطو درباره خير فرجامين، متضمن مطالبى است كه با ديدگاههاى دينى، بويژه يهوديت، مسيحيت و اسلام، انطباق دارد; گو آن كه از ديدگاه اديان، سعادت فرجامين نه در اين نشئه، بلكه در حيات اخروى نهفته است. با اين حال، رنوشت‏حيات اخروى انسان با طرز رفتار او در اين جهان رقم مى‏خورد. بر همين قياس، ارسطو بر اين باور بود كه تا آن هنگام كه زندگى فرد به پايان نرسيده است، براستى نمى‏توان درباره خوشبختى او اظهارنظر كرد. زيرا داشتن زندگى سعادتمندانه به همه رويدادها و از جمله واپسين رويدادهاى زندگى آدمى بسته است. نقطه افتراق ميان ديدگاه ارسطو و ديدگاه اديان اين است كه سعادت فرجامين در ديد اديان نوعى پاداش زندگى خوب به شمار مى‏آيد، در حالى كه در انديشه يونانيان به صراحت اسمى از اين پاداش اخروى به ميان نيامده است. عالمان الهيات و متخصصان ادبيات روم باستان در اين باره كه تا چه ميزان مى‏توان اين ديدگاهها را با هم آشتى داد، اختلاف نظر دارند. تفاوت ديگر تفكر ارسطو با اديان، مساله شانس است. به نظر ارسطو، كسب فضايل شرط لازم نيل به خوشبختى است نه شرط كافى; زيرا كسى كه در اوضاع اسف‏بار رنج مى‏برد هرچند از فضيلت‏بسيار بهره‏مند باشد نمى‏تواند سعادتمند به شمار آيد. در اين باره، تفكر دينى با افلاطون و رواقيان، كه مى‏گويند سعادت فرجامين با زندگى يكسره فلاكت‏بار دنيوى سازوار است، بيشتر هماهنگ است.

اغلب انديشه‏هاى معاصر درباره ماهيت‏خير، هم با تفكر ارسطويى بيگانه است و هم با تفكر دينى. از ديد سودگرايان، انسان اخلاقا ملزم است‏به گونه‏اى عمل كند كه بيشترين خوشى را براى بيشترين افراد جامعه فراهم آورد، هرچند به قيمت از دست رفتن خوشى خود او تمام شود. وظيفه‏گرايان نيز بر آنند كه مقتضيات اخلاقى ممكن است‏با مقتضيات مصلحت‏انديشى در تعارض باشد. ضرورت جمع ميان اين مقتضيات و رفع و رجوع كردن اين تعارضات كانت را بر آن داشت تا برهان اخلاقى خود را براى اثبات وجود خدا پى‏ريزى كند. اما براساس ديدگاههاى دينى، و نيز ديدگاه ارسطو و افلاطون تعارضى در كار نيست تا اقدام به رفع و رجوع آن نمود; زيرا آن هنگام كه ارزش واقعى زندگى فضيلت‏مدارانه را دريابيم آن را در راستاى خير و صلاح خويش به حساب مى‏آوريم و از قوانين اخلاقى فرمان مى‏بريم.

نظريات قراردادگراى معاصر، خير آدمى را در تامين خواسته‏ها، پسندها يا منافعى مى‏دانند كه دستخوش عوامل متعددى است. بعضى تنها خواسته‏هاى عقلانى يا پسندهاى آگاهانه را مى‏پذيرند و بعضى ديگر براى تشخيص خير انسان مراتب مختلفى از خواسته‏ها و منافع را ملحوظ مى‏دارند. صرف نظر از نحوه انجام اين كار، نتيجه آن است كه اين نيازها، خواسته‏ها، منافع و علايق فرد است كه خير و صلاح اجتماعى و سياسى را تعيين مى‏كند. هر گونه تمهيدات سياسى كه منافع و علايق را به شكلى عادلانه يا سودمند براى همه فراهم سازند عادلانه تلقى مى‏گردند. اما در نظر ارسطو موضوع برعكس است; بدين‏معنا كه فعاليت‏سياسى نه تنها صرفا وسيله‏اى براى سعادت فردى است، بلكه از آنجا كه انسان طبعا اجتماعى است، فضيلت او لزوما در بافت اجتماعى تحقق مى‏يابد. در تفكر دينى نيز جامعه چيزى بيش از مجموعه‏اى از تمهيدات مى‏نمايد كه ارزش آنها از گرايششان به ترويج‏سعادت فردى نشات گيرد. آرمانهاى جوامع دينى بر همسان بودن منافع فرد، جامعه و افراد آن تاكيد مى‏نهند.

نظريات جديد در عين حال كه به فردگرايى تمايل بيشترى نشان مى‏دهند تا به جمع‏گرايى، همچنين گرايش دارند كه تفكر اخلاقى را از هويت اصلى آن يعنى عنصر انسانى تهى سازند. در تفكر اخلاقى سودگرايان، وظيفه‏گرايان و قراردادگرايان، جايى براى تامل در باب خير فرجامين كه هدف زندگى آدمى است‏باقى نمانده است. تامل در باره غايات جاى خود را به ملاحظات پيشينى در باب مقتضيات خشك و بى‏روح وظيفه مى‏دهد كه انسان در آنها نقش ندارد. اين گونه نظريات، كنش و رفتار آدمى را نه همچون عناصرى به هم پيوسته در چارچوب تاريخ، بلكه همچون موضوعاتى از هم گسسته در داورى اخلاقى مى‏نگرند. وقتى دستگاه نظريه اخلاقى در مقام تحليل، تمام توجه خود را به جزئيات يك عمل معطوف كند، هماهنگى الگوى تعهدات و تصميمات اخلاقى در هاله‏اى از ابهام باقى مى‏ماند. در مقابل، تفكر دينى وظايف را چارچوبى مى‏داند كه براى به نمايش گذاردن زيباترين ويژگيهاى اخلاقى ضرورت يافته‏اند. ستايش از زندگانى اولياى الهى نه از آن روست كه آنان طبق وظيفه زيسته‏اند، بلكه از آن روست كه با همه دشوارى و پيچيدگى شرايط تاريخى و انسانى همواره غايات دينى را پى جسته‏اند. ارزش دينى و اسوه بودن زندگانى پيامبران الهى را نمى‏توان صرفا بر حسب مقتضيات خشك و بى‏روح قوانين اخلاقى تحليل كرد; بلكه بايد آن را با توجه به اهداف خاص آنان، الگوهاى شكل گرفته از ايثارشان در قلمرو تاريخ و پيوندشان با خدا و خلق خدا ارزيابى كرد. مؤمنان با داشتن تفكر اخلاقى دينى سوداى عدل و انصاف الهى را در سر مى‏پرورانند، اما اين بدان معنا نيست كه اهداف فردى و حتى برداشتهاى محدود از اهداف نهايى يك فرد، فاقد اهميت اخلاقى است و يا آن كه بايد جاى خود را به مقتضيات نظريه اخلاقى غير شخصى بدهد. همچنين تفكر اخلاقى دينى ايجاب نمى‏كند كه مقتضيات قانون اخلاقى فقط زمانى قابل پذيرش باشند كه با ديگر اهداف دينى عامل اخلاقى در تضاد نباشند. قانون اخلاقى را مى‏توان چنان نگريست كه صرفا چارچوبى را مشخص مى‏سازد كه تصميمات مهم درباره بهترين گونه زيستن يا، به تعبير دينى، بهترين راه فلاح و رستگارى در آن انجام مى‏پذيرد. (1) ديدگاههاى راجع به زندگى خوب را مى‏توان به دو ديدگاه وحدت‏انگارى و كثرت‏انگارى تقسيم كرد. (2) كثرت‏انگاران بر اين عقيده‏اند كه اصولا خوبيهاى تحقق‏پذير در زندگى واقعا متنوع‏اند و نمى‏توان آنها را به يك نوع، همچون لذت فروكاست و ثانيا زندگيهاى خوب، بسته به انواع خوبيهايى كه با آنها درآميخته است، داراى مراتب و انواع مختلف است. به سخن ديگر، هم اختلاف نوعى دارند و هم اختلاف به درجه. در مقابل، وحدت انگاران بر اين باورند كه يا خوبيها متنوع نيستند و بر اين اساس اختلاف آنها فقط به درجه است و يا آن كه هر چند خوبيها متنوع‏اند اما تنها يك دسته از خوبيهاست كه مى‏تواند زندگى خوب را فراهم سازد، و يا اگر اين دو قول اخير را نپذيريم باز مى‏توان گفت كه خوبيهاى مورد نياز براى يك زندگى خوب از چنان غنا و نظم و نظامى برخوردارند كه مى‏توانند اين اطمينان را به ما بدهند كه همه زندگيهاى خوب شباهتى بسيار به يكديگر دارند. با ملاحظه اين اقوال، چنين مى‏نمايد كه ديدگاههاى دينى درباره زندگى خوب وحدت‏انگارانه است. چرا كه كسب رضاى خداوند تنها خوبى‏اى است كه مايه رستگارى است. انسان مى‏تواند به مراتب مختلفى از اين هدف نايل آيد، اما جز اين، خير اصيلى وجود ندارد. با اين حال، حتى اگر ديدگاه دينى را به اين لحاظ، وحدت‏انگارانه بدانيم، باز در سطحى عميق‏تر از پژوهش تمايز ميان كثرت‏انگارى و وحدت‏انگارى رخ مى‏نمايد. زيرا مى‏توان اين پرسش را پيش كشيد كه آيا براى سعادت، مرضاة‏الله و نجات و رستگارى، تنها يك گونه تبيين وجود دارد يا مى‏توان آن را به گونه‏هاى مختلفى تبيين كرد. آيا انواع مختلف تحويل‏ناپذيرى از زندگى خوب وجود دارد كه در نزد خداوند از خوبى يكسانى برخوردارند؟ ملاحظات زير متضمن پاسخى مثبت است.

فرض كنيم كه منطقه‏اى را جنگ، قحطى، بيمارى و ظلم و بيداد فراگرفته است. در اين حالت، افراد بسيارى شرايط مادى لازم براى ادامه حيات را نخواهند داشت تا در آن اهدافى تدوين و برنامه‏هايى براى تحقق آنها ريخته شود; قطع‏نظر از اين كه آيا چنين اهداف و برنامه‏هايى ماهيتا دينى باشند يا نباشند. با اين همه، از ديدگاه دينى اين گونه زندگيها مى‏توانند خوب قلمداد شوند و مردم حتى در چنين شرايطى مى‏توانند رضاى خداوند را كسب كنند. حتى زندگى كوتاهى كه كمترين ميزان از توجه به خدا در آن مشاهده شود در آخرت بى‏پاداش نخواهد ماند. كودكى كه در اثر بيمارى رنج كشيده و فرصت‏بيشتر زيستن را از كف داده ممكن است‏به لطف حق به بهشت راه يابد، اما هر چند خداوند بر درجه او بيفزايد، تفاوت اين نوع زندگى در قياس با زندگى آنان كه فرصتهاى بيشترى يافته‏اند تفاوت به نوع است.

خوب بودن زندگى چنين كودكى صرفا به معناى بى‏گناه بودن اوست. از اين گذشته انسانها طبعا ترجيح مى‏دهند كه زندگى سرشار از امكانات مادى، روحى و معرفتى داشته باشند. شرايط لازم براى زندگى متعارف همانهاست كه در اديان، نعمت تلقى شده و بر همين اساس از آنان كه از آن بهره‏مندند خواسته شده تا سپاسگزار حق باشند. اين گونه نعمتها متنوع‏اند; بنابراين مى‏توان انواعى از خوبيها را از ديدگاه دينى تصوير نمود.

فضايل اكتسابى همچون تقوا، امانت‏دارى، فروتنى، خويشتن‏دارى و... از جمله امورى است كه به زندگى خصلت‏خوبى مى‏بخشد. ما بر فطرت توحيد آفريده شده‏ايم و لطف حق از بدو تولد شامل حال ماست و نبايد با عصيان و تقصير خود را از آن محروم سازيم. خداوند با نعمتهاى زيادى كه به ما ارزانى داشته، مجال ظهور و پرورش انواعى از زندگى خوب را براى ما فراهم ساخته است. زندگى خوب مى‏تواند متضمن انواع مختلفى از فضايل انسانى، هماهنگى درونى، فعاليت و آزادى معنادار، زيبايى، بهره‏مندى انسانى و درست‏كارى باشد. همان‏طور كه در بالا يادآور شديم، اين عناصر را مى‏توان با اين ادعا متحد ساخت كه آنچه در نهايت مايه خوب بودن زندگى است آن است‏با خواست‏خدا هماهنگ باشد. اما باز جاى طرح اين سؤال هست كه آيا هماهنگى با خواست‏خدا را مى‏توان به معيار ديگرى تحويل برد يا خير.

به عقيده افلاطون كليد سعادت فرد و جامعه، هماهنگى درونى است. اما مقصود وى از اين هماهنگى آن است كه عقل بتواند ديگر قواى انسانى را متوجه نيل به كمالات يا فضايل نمايد. بنابراين از نظر افلاطون هماهنگى درونى ارزش ابزارى دارد و آنچه براى زندگى خوب ضرورت دارد همان فضيلت است.

انتقال از هماهنگى درونى به فضيلت در مكتب ارسطو انجام گرفت و به مساله وحدت فضايل انجاميد. ارسطو بر اين باور بود كه فضايل به دليل جاذبه‏اى كه براى طبيعت انسان و رشد و شكوفايى او دارند، وحدت مى‏يابند. اما اين مستلزم آن است كه تبيين خاصى از طبيعت انسان و شكوفايى آن را بپذيريم. بعضى گفته‏اند كه انسان طبيعتا خودخواه است و در خودخواهى هيچ‏گونه فضيلتى در كار نيست. برخى ديگر چنين استدلال كرده‏اند كه راه شكوفا ساختن جامعه آن است كه با بيرحمى تمام بر آن حكم رانده شود. اگر اين سخن درست‏باشد معنايش آن است كه بيرحمى خوب است، اما اگر تنها راه حفظ جامعه ظلم و بى‏عدالتى است‏بهتر آن است كه جامعه‏اى نباشد. اين مناقشات بدان معنا نيست كه تبيين ارسطو مردود است، بلكه صرفا گوياى آن است كه تحليل خير به رشد و شكوفايى انسانى و كمال طبيعت‏بشر به اتمام مى‏رسد و ديگر، جا براى چيزى باقى نمى‏گذارد. همين طور قول به اين كه هماهنگى درونى داراى ارزش ابزارى است‏بدان معنا نيست كه آن در تبيين خير نقشى ندارد، بلكه حاكى از آن است كه هماهنگى درونى كافى نيست و براى تكميل نيازمند عناصر ديگرى است تا معلوم شود كه هماهنگى موجود يك هماهنگى الهى است.

انديشمندان دينى، بويژه آنان كه در سنتهاى حقوقى‏اى چون يهود و اسلام مى‏انديشند، گفته‏اند كه زندگى خوب را مى‏توان بر حسب انطباق داشتن آن با قانون [ شريعت] تعريف كرد و بدين ترتيب تبيين واحدى از زندگى خوب را ارائه كرده‏اند. دو اشكال عمده مى‏توان بر اين نظر وارد ساخت: اول آن كه گناهكاران حتى آنهايى كه مرتكب گناه كبيره مى‏شوند و به جاى فضيلت‏به كسب رذايل مى‏پردازند ممكن است‏با اين همه در اثر توبه واقعى نجات يابند. در واقع، كسى كه به رغم زندگى گناه‏آلود خويش توانسته قدرت اراده‏اش را به كار بندد و دست از شرارتهاى قبلى بشويد و مسير زندگى خود را عوض كرده با فروتنى تمام به خدا روى آورد، از نوعى نجابت و شرافت‏برخوردار است. در مورد چنين فردى مى‏توان گفت كه در مجموع خوب زيسته است، هرچند در بخش معظم حيات خود در گناه به سر برده و موارد قانون‏شكنى او بيشتر بوده است.

دوم آن كه كسانى كه مى‏خواهند خير را صرفا بر پايه قانون تعريف كنند از درك تفاوت ميان مراتب خوبى باز مى‏مانند. همچون دو انسانى كه به يك اندازه بر طبق قانون زيسته‏اند، اما يكى از آن دو از صداقت و فداكارى بيشترى برخوردار بوده و به همين جهت زندگى بهترى را سپرى كرده است; هرچند اين صداقت و فداكارى نمود عملى نيافته و به انجام فعاليتهاى آشكارى كه برحسب قانون قابل ارزيابى است نينجاميده است.

يكى از عناصرى كه در زندگى خوب دينى به چشم مى‏خورد رسالتى است كه فرد بر دوش مى‏كشد تا نقش تعريف‏شده‏اى را كه داراى ارزش اخلاقى است‏به انجام برساند; نظير رسالتى كه بر دوش روحانيان و پزشكان است. كسى كه چنين رسالتى را بر دوش مى‏كشد و نقش خود را بخوبى ايفا مى‏كند ممكن است ناگزير باشد تا حدى از آزادى عمل خويش ست‏بشويد. از ديگر سوى اولياى خدا با اين مشخصه باز شناخته مى‏شوند كه بى‏آن كه حرفه خاص و تعريف‏شده اجتماعى داشته باشند توانايى آن را داشته‏اند كه عالى‏ترين زندگى خوب را به نمايش گذارند. رسالت و آزادى عمل، هرچند عناصرى ناساز دارند، هر يك مى‏توانند در زندگى خوب از جايگاه ويژه‏اى برخوردار باشند.

شايد در واقع چنان باشد كه ديدگاه دينى درباره خير، مشتمل بر عوامل عديده‏اى است كه آنها را نمى‏توان جز با ارجاع به لطف، متحد ساخت. چه‏بسا نتوان بر نوع خاصى از زندگى انگشت نهاد و آن را بهترين نوع زندگى يك مسلمان معرفى نمود; همچنين ممكن است نتوان تبيين واحدى از آنچه موجب كسب رضاى الهى مى‏شود ارائه دارد; اما اين سخن بدان معنا نيست كه هيچ تبيينى را نمى‏توان عرضه كرد يا آن كه تبيين‏هاى فلسفى درباره خير دينى را بايد به كنار نهاد، بلكه مقصود آن است كه عوامل تحويل‏ناپذيرى وجود دارد كه بايد تمامى آنها را ملحوظ داشت. اگر كسى درباره راه و رسمى كه در زندگى بايد در پيش گيرد بينديشد، مى‏تواند راههاى ممكن را ارزيابى كند و ببيند كه از ميان آنها كدام‏يك مى‏تواند توفيق بيشترى را براى داشتن زندگى خوب عايد او سازد. به نظر نمى‏آيد كه تنها يك گونه از زندگى دينى از همه اطمينان‏بخش‏تر باشد، بلكه بسته به شرايط خاص يك فرد ممكن است راههاى متعددى موجود باشد كه بايد با توجه به جوانب امر، از ميان آنها آن را كه از همه محتمل‏تر و اطمينان‏بخش‏تر است‏برگزيند; نه از آن رو كه عنصر واحدى وجود دارد كه گونه‏هاى خاصى از زندگى را از بقيه ممتاز مى‏سازد، بلكه از آن رو كه با هولت‏بيشترى مى‏توان آن را ادامه داد.

انواع مختلف زندگى خوب مستلزم وجود انواعى از شرايط مختلف است; شرايطى چون كارآموزى تعليم و تربيت، حمايت‏خانوادگى، استعدادهايى چون خلاقيت، بردبارى، هوشمندى و جز اينها. آدمى مى‏تواند از ميان راههاى موجود بهترين راه را كه متناسب با شرايط خود اوست‏برگزيند. پيداست كه هيچ يك از اين راهها برترى ذاتى بر بقيه ندارد، بلكه انتخاب راه همواره به اوضاع و احوال بستگى دارد. زندگى خوب دينى مى‏تواند مشتمل بر آميزه‏اى از اين عناصر باشد: عقلانيت در ميدان عمل كه اهداف دينى را در نظر داشته باشد، فضايل انسانى به شكل فضايل اخلاقى و بخصوص فضايل دينى، رفتار صحيح، خودجوشى، هماهنگى درونى، رشد و تكامل شخصى. اين عناصر مجموعه‏اى تحويل‏ناپذير از اهداف ارزشمند را تشكيل مى‏دهد كه در زندگى دينى بايد دنبال شود. اين مجموعه را مى‏توان با اين استناد كه جملگى با اراده خدا هماهنگ‏اند متحد ساخت. اما به جز اين، چنين مى‏نمايد كه معيار نظرى قابل قبولى وجود ندارد تا با ارجاع و تحويل، اين عناصر را تحت نام واحدى گرد آورد و يا آنها را در مرتبه واحدى جاى دهد.

لورنس سى. بكر استدلال كرده است كه تبيين‏هاى كثرت‏انگارانه از خير،بر آن دسته از نظرياتى كه خير را بر حسب هماهنگى با يك نظام بيرونى نظير اراده خدا يا قانون طبيعى تبيين مى‏كنند ترجيح دارد. وى اين گونه نظريات را همساز ناميده است. او ادعا مى‏كند كه بسيارى از خوانندگان معاصر تبيين‏هاى همساز را آشكارا مردود مى‏دانند و بر اين باور نيستند كه آموزشهاى دينى براى كسب فضايلى نظير فروتنى، رضا و تسليم، فارغ‏دلى و بى‏علاقگى، مى‏تواند به همه يا بيشتر امورى كه در تبيين زندگى خوب مهم‏شان مى‏دانيم بينجامد; امورى نظير «درست‏كارى، خوشبختى فردى، فضيلت انسانى، هماهنگى درونى، آزادى و فعاليت معنادار و (گاه) زيبايى و/ يا موفقيتهاى‏» بيرونى كه در بالا بدان اشاره شد. ممكن است از چشم خوانندگان امروزى اين موضوع روشن باشد، اما اين دليل نمى‏شود كه ما هم ديدگاه آنان را بپذيريم. بسيارى از خوانندگان معاصر اعتقادى به دين و ديانت ندارند ولى اين موجب نمى‏شود كه ما هم به دين پشت پا بزنيم. بى‏ترديد، براى دستيابى به خوبيهاى فوق توسل به شيوه‏هاى غير دينى، شانس بيشترى از پى جستن آنها در چارچوب تعاليم دينى به همراه ندارد. وانگهى گاه مشاهد مى‏كنيم كه متدينان همه يا بيشتر عناصر را كه بكر بر آن انگشت گذارده است در جريان حيات دينى خويش دست مى‏يابند و همچنان به نظريه همساز پايبند مى‏مانند.

بكر براى رد ديدگاههاى دينى دليل ديگرى نيز دارد:

ارتباط ميان آموزه‏هاى همساز و القائاتى كه موجب پيشداورى، تقويت‏بى‏عدالتى و تداوم ظلم مى‏شود آشكار است. همچنين اين خطر آشكار است كه هماهنگى با نظام بيرونى، فضيلت انسانى را سركوب مى‏سازد. بر همين اساس، پذيرش هر گونه نظامى از الويتهاى سازوار با تبيين وحدت‏انگارانه از زندگى خوب و مبتنى بر نظريات همساز بسيار نامعقول است. (3)

در مقابل بكر بايد بگوييم كه ارتباط ميان ديدگاههاى همساز و پيشداورى، بى‏عدالتى و ظلم به هيچ وجه روشن نيست. به حق، مى‏توان ادعا كرد كه دست كشيدن از ديدگاههاى همساز در غرب به فروپاشى نهاد خانواده، توسل به خشونت در كوچه و خيابان، استفاده روزافزون از مواد مخدر و كوشش براى تسلط يافتن بر جهان براى يافتن انواعى از خوبيها انجاميده است. همچنين دلايل ديگرى كه بكر براى اين ادعاى خود مى‏آورد كه هماهنگى با نظام بيرونى ممكن است فضيلت انسانى را سركوب كند، روشن نيست. اگر قلمرو بيرونى از ناحيه خداى مهربان و قادر مطلق وضع شود نبايد چنين پيامدى را انتظار داشت. بيشتر فرهنگهاى بشرى در تاريخ جهان گونه‏اى از ديدگاههاى همساز را پذيرفته‏اند. ديدگاههاى دارما، تائو، يهوديت، مسيحيت و اسلام و نظريات مبتنى بر قانون طبيعى متضمن نوعى نظريه همساز است. برعكس آنچه بكر ادعا مى‏كند، چنين مى‏نمايد كه والاترين دستاوردهاى فضيلت انسانى را كسانى به دست آورده‏اند كه به نوعى ديدگاه همساز، همچون هماهنگى با خواست‏خدا، معتقد بوده‏اند.

بكر در ادامه چنين مى‏گويد:

اگر بخواهيم اشكالات روشن نظريه همساز را پاسخ گوييم بايد معيار مستقلى براى درست‏كارى در اختيار داشته باشيم تا پيروى از نظام اجتماعى ناعادلانه را طرد كنيم و لازم است كه از نوعى آزادى عمل برخوردار بمانيم. مثلا بر اين نكته تاكيد كنيم كه هماهنگى با نظام بيرونى اختيارى است و هر زمان مى‏توان از آن روى گرداند، يا آن كه بنابر فرض، اين هماهنگى عقلانى است، و يا آن كه هم اختيارى است و هم عقلانى. اما افزودن چنين قيودى به نظريه همساز به تصويرى وحدت‏انگارانه نخواهد انجاميد، بلكه تبيينى كثرت‏انگارانه به دست‏خواهد داد.

چنانكه پيش از اين يادآور شديم، اشكالات به اصطلاح آشكار بكر بر نظريه همساز، فوق‏العاده بى‏پايه است، آنچه وى درباره طرد هماهنگى با نظام اجتماعى ناعادلانه گفته است، مشكل نظريات الحادى مبتنى بر قانون طبيعى را بيشتر عيان مى‏سازد تا نظريات خداباورانه. زيرا اين آموزه مشترك همه اديان سنتى است كه خدا همه نظامهاى اجتماعى غير عادلانه را طرد مى‏كند. بنابراين وجود يك نظام اجتماعى ناعادلانه گواهى است‏بر آن كه آن نظام خداپسندانه نيست. بكر در اين باره پاسخ مى‏دهد كه ما جدا از هماهنگى با خواست‏خدا، بايد مفهومى براى تعيين عدالت داشته باشيم; وگرنه مبنايى نخواهيم داشت تا به ناعادلانه بودن يك نظام اجتماعى حكم كنيم. اما خداباورى سنتى عدالت را صرفا برحسب هماهنگى با واست‏خدا تعريف نمى‏كند، بلكه براى تعيين خير و شر، عدالت و بى‏عدالتى بر شهودهاى مشترك اتكا مى‏كند و آزادى عمل انسان را نيز محفوظ مى‏دارد. بكر هماهنگى با نظام اجتماعى را اختيارى مى‏داند، اما معلوم نيست كه براى چه كسانى اين اختيار وجود دارد. براى كسانى كه در يك نظام اجتماعى ليبرال زندگى مى‏كنند هماهنگى با آن نظام اختيارى نيست، بلكه بايد بر آن گردن نهند. نظريه سنتى افلاطون جانبدار نظامى است كه، بنابر فرض، عقلانى است; اما گمان نمى‏كنم كه چنين نظامى كسى چون بكر را قانع سازد. زيرا معيارهاى عقلانيتى كه افلاطون بدان توسل مى‏جويد با معيارهاى رالز و ديگر نظريه‏پردازان ليبرال بسيار فاصله دارد. همين طور براى توجيه ولايت فقيه مى‏توان به معيار عقلانيت توسل جست; اما اين گونه معيار غير از آنهايى است كه مورد قبول نظريه‏پردازان سياسى مغرب‏زمين است.

سرانجام، بكر ادعا مى‏كند كه پذيرش معيارهاى آزادى عمل و عقلانيت، به ديدگاه كثرت‏انگارى درباره خير مى‏انجامد. اما به نظر ما تبيين خير به يك معنا مى‏تواند وحدت‏انگارانه باشد و به يك معنا كثرت‏انگارانه. در اين مقاله نشان داديم كه ديدگاه دينى درباره خير وحدت‏انگارانه است; به اين معنا كه مى‏توان خير را با همه مسائلى كه موجب خشنودى خداست‏يكسان انگاشت. اما براى تبيين اين كه چه امورى موجب خشنودى خداست، بايد ملاحظات عديده و تحويل‏ناپذيرى را در نظر آورد و به سخن ديگر، ما جانبدار نوعى پلوراليسم اخلاقى هستيم كه از متن وحدت‏انگارى برمى‏جوشد و با آن سازگار است.

 

 

فضائل اخلاقی و مدیر قرن بیست و یکم

از سایت http://www.pamij.com/7_1_01_intro.html

چکیده

مدیران دولتی قرن بیست و یکم با یک شبکه جهــــــانی و جدید مواجه هستند. لذا به کارگیری مدیریت دولتی نوین (NPM) و راهها و شیوه های اخلاقی قرن گذشته در تصمیم گیریها در یک شبکه جهانی و سازمانهایی با ساختارهای شبکه ای دیگر ناکافی بوده و حتی ممکن است به طور بالقوه مشکل ساز نیز باشد. در این مقاله سعی شده است تا با مروری بر فضایل اخلاقی جهانی و نیز بیان مشکلات اخلاقی دنیای مدرن& فرصتها و راه حلهای مناسبی فراروی مدیران بخش دولتی در بدو ورود با این حوزه جدید و بدیع قرار گیرد.

 

مقدمه

به عقیده مارک تواین “MARK TWAIN” خوب بودن و پرهیزگار بودن امری است بسیار شریف و بزرگ ولی آموختن آن به دیگران بسی شریفتر و بزرگتر است.

شاید در دهه 1990 کلمات «تواین» درخصوص فضایل اخلاقی و نیز آموزش این فضایل اخلاقی در بخش دولتی را برای مدیرانی که آموزش می دیدند کمتر به واقعیت نزدیک می دانستند، حتی عده ای نیز معتقد بودند که دانشجویان در این رشته (بخش دولتی) با یک نوع خاص از گفتمان فلسفی درگیرند که به آنها اجازه می دهد که برای رفتارشان سفسطه کنند و احساس مسئولیتی در این میان نداشته باشند. اگرچه این بی میلی بر روی مشارکت در بحث اخلاقی به نظر می رسد به خاطر تاکید بیش از حد بر روی مفهوم مدرنیسم از استدلال و عقل (اعتقاد به جدایی عقل از ارزش) باشد ولی دردهه 1990 چنین مفاهیمی حتی با پیدایش روشهای پست مدرن از «دلیل گرایی اخلاقی» پیچیده تر شده اند (عقل اخلاقی مطرح می شد یعنی عدم جدایی عقل از ارزش). و این درحالی است که نتایج روشهای مدرنیسم و پست مدرنیسم در استدلالهای اخلاقی باعث شد تا مدیران بخش دولتی از هدایتهای سنتی که می توانست اعمال آنها را حتی در شرایط بسیار پیچیده تر هدایت کند، محروم شوند.

 

امروزه افزایش و رشد اطلاعات، اینترنت، سازمانهای مجازی و نیز افزایش پذیرش تکنیک های مدیریت دولتی نوین، همه و همه درضرورت شکل گیری و تاسیس دوباره هدایتها و دستورات اخلاقی دخیل شده اند. بنابراین، سازمانهای دولتی نوین که بعضی از آنها دارای ساختارهای جهانی هستند جانشین سازمانهای دستوری با ساختار سلسله مراتبی شده اند. یک روابط شبکه ای در داخل و خارج سازمان وجود دارد&، همچنین مسائل بالقوه اخلاقی و عملی برای مدیران بخش عمومی از قبیل پاسخگویی به رهبران و نیز اقدامات مسئولانه بیشتر شده است.

 

جهانی شدن اصول اخلاقی

جورج فردریکسون (GEORGE FREDERICKSON) در کتاب خود به نام <<«روح مدیریت دولتی» در سال 1997 به چاپ رسید به این موضوع می پردازد که ناتوانی ما در اینکه بتوانیم به طور دولتی فکر کنیم و دولتی باشیم به افزایش مشکلات و مسائل فسادبرانگیز و لغزشهای اخلاقی برای مدیران بخش دولتی منجر شده است. او حرکت سازمانهای مبتنی بر یک سلسلـــه مراتب سنتی به یک سازمان شبکه ای متهور و جسور را دلیلی برای این وضعیت می داند. ازسوی دیگر، در این زمینه توماس دی لینچ (THOMAS D.LYNCH) و ویلا بروس (WILLA BRUCE) معتقدند که به یک اجماع همگانی نیاز است که در آنجا راجع به اخلاقیات و استدلال اخلاقی در بخش دولتی به بحث پرداخته شود.

 

«لینچ» معتقد است ما بر این باوریم که در حرفه خود نیاز به ادبیاتی داریم که ما را در فهم مسائل اخلاقی و بخصوص فضایل اخلاقی در زمینه جامعه جهانی کمک کند. همان طور که قرن بیستم را پشت سر گذاشتیم، سراسر دنیا نیز بیشتر و بیشتر درحال یکپارچگی و متحدشدن است. و ما باید به فکر اصول اخلاقی در زمینه جهانی باشیم.

 

همان طور که اصول اخلاقی به طور فردی ما را به سوی خیر هدایت می کند، برای سازمانها و خط مشی های دولتها نیز نیازمند اصولی هستیم که بتوانیم بر آن اساس قوانین و سیاستهای مشترک را با توجه به اخلاقیات وضع کنیم.

 

با نگــــاهی به مذاهب و ادبیات فلسفی می توان هر یک از آنها را پایه و اساسی برای روشی مشترک جهت رسیدن به اصول اخلاقی که تقریباً برای همه ادیان این دنیا قابل قبول است پیدا کنیم. ولی به هرحال این راه تنها زمانی امکان پذیر است که ما در جستجوی آن باشیم و فعالانه در بین خودمان به بحث و گفتگو بپردازیم، تا ببینیم که آن راه مشترک کدام است. اگر اخلاق نسبی شود (یعنی از بین رفتن اخلاق) لذا اگر مفاهیمی را از ادیان مناسب استخراج کنیم می توان به یک اصول اخلاقی جهان شمول رسید که مورداعتقاد همه ادیان و مذاهب است.

 

جنبه های اصول اخلاقی

درخصـــوص اصول اخلاقی قابل قبول می توان به سه دیدگاه از لحاظ حرفه ای اشاره کرد، که شامل دیدگاههای ابزاری (DEONTOLOGICAL) ، عدالت (ارزشی) (TELEOLOGICAL) و تقوی یا اخلاق ناب (VIRTUE) است. مسلم است که بحث اخلاق و فضایل اخلاقی بسیار قدیمی و به زمان ارسطو برمی گردد هرچند که تا پایان قرن بیستم درخصوص آن مباحث زیادی مطرح شده بود ولی این امر هیچگاه به صورت یک سری اصول حرفه ای مطرح نشده بود و تاثیر ادبیات روی فضایل اخلاقی هنوز توسعه نیافته بود.

 

اخلاق در بخش دولتی

در ادامــه این مقاله، به تعبیر و تفسیر خلاصه ای از چهار مقاله که هرکدام به طور ویژه ای به موضوع و مسئله اخلاق در مدیریت بخش دولتی اشاره کرده اند، می پردازیم. هریک از این مقاله ها به ترتیب به دنبال یافتن پاسخی برای این سوالات هستند که چگونه به جامعه جهانی برسیم، چگونه مردم و جامعه را حمایت کنیم، چگونه این جوامع را اداره کنیم و چگونه به خواسته های خود برای دنیای استوار، پایدار و ایمن برسیم. اولین انتخاب مــا به کارگیری عقل روحانی و خرد معنوی (APPLYING SPIRITUAL WISDOM) است که توسط <«توماس>» و «لینچ» گردآوری شده است. آنها اعتقاد دارند، تفکر سکولاریسم برای پیروزی وفائق آمدن به چالشهای مستمر بخش دولتی ناتوان و ناکافی بوده و برای اداره جوامع جهـانی نیز ناکافی خواهدبود. بنابراین، ما می بایست درجایی دیگر به دنبال یک اصول هدایت کننده و راهنما بگردیم. این دو نفر ما را دعوت می کنند که جستجو باید ازطریق مبانی مذهبی و فلسفی در تمامی جهان باشد، این موضوع ما را به سمت خرد معنوی که در میان فرهنگها وجود دارد، هدایت می کند و ما را با یک منبع جهانی از دانش آموزان آشنا می سازد و ما را آموزش می دهد که چگونه رفتار و نگرش درست داشته باشیم، اگرچه آنها از یک مذهب و دین خاصی حمایت نکرده اند اما بررسیهای آنها به یک قانون طلایی (GOLDEN RULE) منجر شد که همان ماهیت اخلاق جهانی است&، که در بسیاری از مذاهب جهان وجود دارد. این قانون طلایی در انجیل بدین شکل آمده «آنچه می خواهی دیگران بر تو کنند، تو نیز به ایشان آنچنان کن».

 

این دو دانشمند برای اثبات ادعای خود از مفاهیم گسترده ای مانند جنبش اصلاح طلب، عصر اطلاعات تغییر در پارادایم بعد از تنویر افکــار و نیز کتابها و ضرب المثلها استفاده نموده اند. آنها در خاتمه پیشنهاد می کنند که همچنان که ما بـــــه سمت قرن 21 به پیش می رویم باید از قانون طلایی برای اداره زندگی فردی و اجتماعی خود بهره بگیریم.

مقاله دوم از جیمز گازل (JAMES GAZELL) است. او یک اصول اخلاقی جهانی را که مبتنی بر قانون طلایی است را موردبحث قرار می دهد که همان منشا، و مبدا توسعه اصول اخلاقی جهانی است. او در این مقاله یک تاریخ تفضیلی از حرکتهایی را که در بین گروههای مختلف مذهبی، تجاری و بین المللی درجهت به رسمیت شناختن نیاز به اخلاق جهانی در یک جــامعه جهانی است را مطرح می کند. جامعه ای که در آن ارتباطات همگانی روز به روز بیشتر می شود. او همچنین به بررسی نیروهای مذهبی، اقتصادی و سیاسی که بر روی این حرکتها و جنبشها تاثیر می گذارند می پردازد و بیانیه ها و برنامه های آنها را که توسط گروههای مختلف کاری به سمت ایجاد و توسعه یک اخلاق جهانی ترویج شده است را مطرح می کند.

 

مقاله سومی که انتخاب شده است نیز موضوع اخلاق جهانی را دربرمی گیرد. عنوان این مقاله جهانی شدن، توجیهات اخلاقی و خدمات عمومی است که توسط چارلزگاروفالو (CHARLES GAROFALO) تهیه شده است. در این مقاله به مرور و بررسی توجیهات اخلاقی پرداخته شده که بر روی معیارهای ارزشی بوروکرات ها استوار باشند. در این مقاله چند سوال مطرح می شود و سپس به پاسخ دادن به هریک از آنها می پردازد. سوالاتی همچون: این ارزشها کدامند؟ چگونه این توجیهات و ارزشهای اخلاقی انتخاب می شوند؟ و اینکه این ارزشها چگونه باید باشند؟ در این مقاله یک اصول اخلاقی جهانی را ارائه می کند که به شکل زیر تعریف شده است. مجموعه ای از یک سری اصول و رشته های اخلاقی که در فلسفه ابزاری عدالت (ارزشی) و تقوی (اخلاق ناب) مطرح و پیشنهاد شده اند. که از این اخلاق واحد باید به عنوان چارچوبی برای هدایت تصمیمات مدیران، درجهت پاسخ به پرسشهای مربوط به ارزشهای بوروکراتیک و نیز برای ایجاد یک پایگاه اخلاقی و مشروعیت اخلاقی جهت گفتگوی جهانی و تصمیمات جهانی استفاده بشود.

 

مقاله چهارمی که خلاصه آن مطرح خواهدشد با عنوان گفتمان اخلاقی مدیریت دولتی (P.A-ETH-TALK) از دیوید فارمرز (DAVID FARMER’S) است. او مدلش را تحت عنوان مطالعه و بحث اخلاقیات مدیریت دولتی تعریف می کند. او ممکن است که نسبت به آنچه که در آمریکا تحت عنوان احیای اخلاقیات مطرح شده خوش بین و خوشنود باشد، اما او هشدار می دهد که نباید موضوع اخلاقیات و آموزش اخلاقیات به عنوان ابزار و تاکتیکی از سوی مدیران دولتی استفاده شود. او خاطرنشان می کند که بحث اخلاقی می تواند برای مدیریت دولتی مضر باشد مگراینکه مابین مطالعه و بحث اخلاقی «سالم و ناسالم (ناکارآمد)» تمایز قایل شویم. او براساس یک سری از آثار فلسفی متعلق به «سنت آگوستین» و «جان رولز» سه معیار برای بحث اخلاقی سالم را ارائه می کند:

 

  1 - تشخیص اینکه اصول اخلاقی نه قطعی هستند و نه معین و ممکن است شامـــل تناقض گویی درعمل و تصمیم گیری باشند؛

 

  2 - درک این مطلب که مدیریت دولتی، به منظور گنجاندن یک حوزه عملی گسترده تر باید بیشتر توجه اش را بر روی مسائل اصلی و نیروهای بزرگ اجتماعی معطوف کند؛

 

3 -   تأمل و تفکر مجدد به این موضوع که فرد چگونه دیدگاههای اخلاقی خود را با دیگران سهیم مـــی سازد و یک نوع سازگاری ایجاد می کند.

 

نتیجه گیری

اگر بخواهیم گفته مارک تواین را که در ابتدای مقاله ذکر شده است را تفسیر کنیم، خواهیم دید که تقوی و پرهیزگاری در زندگی انسان به سختی به دست می آید ولی آموزش تقوی و توصیه به پرهیزگاری برای دیگران امری بسیار آسانتر است.

 

این چهار مقاله حول موضوع اصلی «مرور اخلاقیات جهانی» به ما یک دیدگاه خوبی را ارائه می کنند، که چگونه مشکلات اخلاقی را در تمامی حوزه های این جهان شبکه ای شده در قرن بیست و یکم شناسایی کنیم. همچنین مؤلفان به محدودیتهای موجود در دیدگاههای مدرنیستی و پست مدرنیستی که به استدلال و روشهای مدیریت دولتی قرن بیستم سایه افکنده بود، پرداختند. همچنین این مقالات روشهای اخلاقی و ترجیهات اخلاقی را به عنوان عوامل بالقوه ای برای رویارویی با محدودیتهای موجود در پارادایم قرن بیستم پیشنهاد می کنند و نیز این روشها را به عنوان احیاءکنندگان مـــــدیریت دولتی در قرن بیست و یکم به عنوان هنجارهایی لازم جهت اقــدام در یک محیط شبکه ای جهانی معرفی می کنند.

 

 

 

متواضع و فروتن هستید یا ... ؟

 

برگرفته از کتاب اخلاق در قرآن آیت الله مکارم شیرازی

 

یادآوری:

 

ناگفته پیداست که تواضع و فروتنی نقطه¬ی مقابل تکّبر و فخر فروشی است و جداسازی بحث¬های آن دو از یک دیگر کار آسانی نیست و لذا هم در آیات و روایات اسلامی و هم در کلمات بزرگان اخلاق، این دو به یک دیگر آمیخته است.

 

 ریشه ی اصطلاح "تواضع"

 

تواضع در زبان و ادبیات عرب از ریشه¬ی "وَضع" گرفته شده و در اصل به معنی "فرو نهادن" است. هنگامی که آن را به عنوان یک صفت اخلاقی به کار ببریم، مفهومش این است که انسان، خود را پایین¬تر از آنچه موقعیت اجتماعی اوست، قرار دهد.

برخی از ارباب لغت، "تواضع" را به معنی "تذلّل" تفسیر کرده¬اند و منظور از تذلّل در اینجا خضوع، فروتنی و تسلیم است.

مرحوم نراقی در "معراج السعاده" در تعریف تواضع می¬گوید: تواضع عبارت است از شکسته نفسی که نگذارد آدمی خود را بالاتر از دیگری ببیند و لازمه¬ی آن، کردار و گفتاری است که دلالت بر تعظیم دیگران و اکرام آنان می¬کند".

اصطلاح "فروتنی" در زبان فارسی دقیقاً همین معنا را می¬رساند و آن (فروتنی) از خلال گفتار و رفتار انسان¬ها نمایان می¬شود.

 

 حد (گستره) تواضع و کرامت انسان:

 

معمولاً در این گونه مباحث، بعضی راه افراط را در پیش می¬گیرند و بعضی راه تفریط؛ مثلاً بعضی تصور می¬کنند حقیقت تواضع آن است که انسان خود را در برابر مردم خوار و بی مقدار کند و اعمالی انجام دهد که از نظر مردم بیفتد و نسبت به او سؤ ظن پیدا کنند.

اسلام اجازه نمی¬دهد کسی به نام تواضع، خود را تحقیر کند و در نظرها سبک و موهون سازد و کرامت انسانی خویش را پایمال کند، مهم این است که در عین تواضع، شخصیت اجتماعی انسانی ضایع نشود و خوار و ذلیل و بی مقدار نگردد. اگر تواضع به صورت صحیح انجام شود، نه تنها اثر منفی نخواهد داشت بلکه به عکس، ارزش او در جامعه بالاتر می¬رود. به همین دلیل در روایات اسلامی از امیر مؤمنان علی (ع) آمده است که:بِالَّتوَاضُعِ تَکُونُ الّرَفعَةِ: تواضع انسان را بالا می¬برد ...

مرحوم فیض کاشانی رضوان الله می¬گوید: این فضلیت اخلاقی (تواضع) مانند سایر صفات اخلاقی دارای طرف افراط و تفریط و حد وسط است. حد افراط، "تکبر" و حد تفریط، "ذلت و پستی" و حد وسط، "تواضع" است که فضلیت محسوب می¬شود و قابل ستایش است. به عبارت دیگر تواضع همان کوچکی کردن بدون پذیرش پستی و ذلت است. در این جا با ذکر مثالی، حد تواضع را تبیین می¬فرمایند: کسی که سعی دارد بر افراد و امثال خود برتری جوید و آن¬ها را پشت سر اندازد، متکبر است و کسی که خود را بعد از آن¬ها قرار می¬دهد، متواضع است؛ ولی اگر "پاره دوزی" بر دانشمند بزرگی وارد شود و او از جای بر خیزد و او را به جای خود راهنمایی کند و کفش وی را بر داشته و پیش پای او جفت کند و تواضعی در (حد یک عالم بزرگ) نسبت به او روا دارد که این تواضع نیست، بلکه نوعی تذّلل محسوب می¬شود. و قابل ستایش نمی¬باشد. چیزی شایسته¬ی ستایش است که در حد اعتدال باشد و حق هر کس را نسبت به وی ادا نمود.

 

 جایگاه تواضع در قرآن کریم

آیات متعددی وجود دارد که مستقیم یا غیر مستقیم به صفت رفتاری "تواضع" عنایت کرده است. یکی از آیاتی که مستقیماً به صفت پسندیده¬ی تواضع اشاره دارد، آیه 6 سوره فرقان است (که در بالای همین شماره ذکر شده است). این آیه اشاره به اوصاف برجسته و فضایل اخلاقی گروهی از بندگان خاص خدا دارد. در طی آیات سوره فرقان (از آیه 63 تا 74)، دوازده فضلیت بزرگ برای این نوع از مردم ذکر شده است. و جالب این است که نخستین آن صفات دوازده گانه، همان صفت "تواضع" می¬باشد. بندگان خاص خداوند رحمان، کسانی هستند که با آرامش و بی¬تکبر بر زمین راه می¬روند (یَمشُونَ علَیَ الارَضِ هَوناً). "هون" مصدر است و به معنی نرمی و آرامش و تواضع و استعمال مصدر در معنی اسم فاعل در این جا به خاطر تأکید است؛ آنان چنان آرام و متواضعند که گویی عین تواضع شده¬اند و به همین دلیل در ادامه می¬فرماید "و اذا خاطبهم الجاهلون قالؤ سلاماً" و هنگامی که جاهلان آنان را مخاطب سازند، به آن¬ها سلام می¬گوید و با بزرگواری می¬گذرند.

نا گفته پیداست که منظور فقط راه رفتن متواضعانه¬ی آن¬ها نیست، بلکه نفی هر گونه کِبر و خود خواهی است که در تمام اعمال انسان و حتی در کیفیت راه رفتن که ساده¬ترین کار است، آشکار می¬شود. ملکات اخلاقی همیشه خود را در لا به لای گفتار و حرکات انسان نشان می¬دهند تا آنجا که از چگونگی راه رفتن انسان، می¬توان به بسیاری از صفات اخلاقی او پی برد.

 

  تواضع در روایات

در منابع شیعه و اهل سنت، احادیث فراوانی در مورد تواضع به چشم می¬خورد که بعضی درباره¬ی اهمیت تواضع است وبعضی درباره¬ی علامت و آثار متواضعان و یا ثمره¬ی تواضع و حد و آداب آن می¬باشد.

در اهمیت تواضع، می¬توان به این حدیث اشاره داشت:

امیرالمؤمنین (ع) می¬فرمایند: بِخَفضِ الجِنَاحِ تَتَنَظَّمُ الاُمُورِ: با تواضع کارها نظم و سامان می¬یابد.

روشن است که نظم جامعه جز در سایه¬ی همکاری و همدلی حاصل نمی¬شود و همکاری و همدلی مردم در صورتی ممکن است که شخص مدیر نخواهد خود را بر آنان تحمیل کند و یا فخر فروشی کند و خود را برتر از دیگران قلمداد نماید. همیشه مدیرانی موفق هستند که در عین قاطعیت، متواضع و فروتن باشند.

 

 (((یکی دیگر از فضایل اخلاقی صبر واستقامت دربرابر مشکلات است که حضرت علی (ع) درباره آن  می فرماید:  الصبر ظفرٌ؛ صبر مساوى با پیروزى است . در جاى دیگر آن حضرت مى فرماید: «از ناشکیبایى بپرهیز که امید انسان را قطع و کوشش و تلاش را ضعیف ساخته و غم اندوه به بار مى آورد.))) 

 

 

 

 

{{{درپایان امید است این مقاله که فقط بخش  کوچکی  از نوشته های بزرگان  درباره فضیلت اخلاقی  بوده است مورد توجه شما قرار گرفته باشد.}}}

 

 

 

 

پایان

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 27 فروردین 1393 ساعت: 10:26 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 11

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس