تحقیق دانشجویی - 165

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

تحقیق درباره حقيقت علمى روح

بازديد: 153

تحقیق درباره حقيقت علمى روح

 

در تابستان سال ۱۹۹۱ پم رينولدز متوجه وجود تورم و برجستگى در شريان مغزش شد. رابرت اسپتزلر مدير انستيتو مغز و اعصاب فونيكس به مادر سه بچه آتلانتايى گفت كه ممكن است در حين عمل جراحى قلب او از كار بيفتد و نيز در طول مدت عمل فعاليت مغز او نيز متوقف شود و با وجود استفاده از كليه امكانات كلينيكى ممكن است او به مدت يك ساعت بميرد. هنگام بيهوشى رينولدز زير دستگاهى قرار داشت كه صدايى شبيه به كليك را در گوش او وارد مى كرد، به جهت مطلع شدن از فعاليت ساقه مغز او (ساقه مغز در كنترل شنوايى و ساير اعمال غيرارادى نقش دارد.) علاوه بر اين دستگاهى ضربان قلب و تنفس و درجه حرارت و ساير علائم حياتى او را كنترل مى كرد. همان طور كه اسپتزلر مغز او را باز مى كرد، اتفاقى افتاد كه هرگز در پيچيده ترين مانيتورها نيز اتفاق نيفتاده، رينولدز احساس كرد كه از جسم خودش خارج شده. او در فرصتى مناسب از بالاى شانه هاى اسپتزلر به پايين و به عمل جراحى نگاه كرد. اسپتزلر را ديد كه چيزى شبيه به يك مسواك برقى در دست دارد. يك صداى زنانه گفت كه جريان خون بيمار بسيار ضعيف است و اين طور به نظرش رسيد كه آنها مى خواهند كشاله ران او را عمل كنند. رينولدز فكر كرد كه اين نمى تواند صحت داشته باشد. اين يك عمل جراحى مغز بود. با وجودى كه چشم ها و گوش هايش كاملاً بسته بودند، همه كارهايى را كه روى جمجمه اش انجام مى شد، مى ديد و آنچه كه او درك مى كرد واقعاً اتفاق مى افتاد، در واقع چاقوى جراحى واقعاً شبيه يك مسواك برقى بود. در حقيقت جراحان روى كشاله ران او هم كار مى كردند. او به دستگاهى كه فعاليت قلب و شش ها را كنترل مى كرد، وصل بود. در اينجا جراح دستور داد كه كار را متوقف كنند. جهت خارج كردن خون از بدنش همه خون او را از بدنش خارج كردند و حيات پيكر او را ترك كرد. او خودش را ديد كه از تونلى عبور مى كند و به طرف نورى مى رود. در انتهاى تونل او اقوام و آشنايان فوت شده از جمله مادربزرگش را كه ساليان زيادى بود درگذشته بود، ديد. به نظر مى رسيد زمان متوقف شده. سپس ملكى روح او را به بدنش بازگرداند و او را راهنمايى كرد كه برگردد و اين مثل رها شدن در يك استخر آب يخ بود. پس از بازگشت به حيات رينولدز همه چيز را به اسپتزلر گفت. همه چيزهايى را كه ديده و تجربه كرده بود و اسپتزلر به او گفت تجربه شما خارج از تخصص من است و بعد از ۱۲سال هنوز اسپتزلر نمى دانست آن حالت را چگونه توجيه كند

 حقيقت يا توهم
امروزه پيشرفت هاى پزشكى به پزشكان اجازه مى دهد افرادى را كه در زمان هاى گذشته به طور غيرقابل برگشتى ممكن بود، بميرند، به زندگى برگردانند. در حقيقت اين علم عملاً مرز آنچه را كه مرگ مى ناميم، عقب رانده. هيچ كس نتوانسته آمار افرادى كه داستانى نظير داستان رينولدز (تجربه خروج از جسم)، سفر به داخل تونل و مواجه شدن با فرشتگان يا جدا شدن از مرحومان و افراد مورد علاقه شان دارند را بيان كند. اين حقيقت قابل توجه به نام NDE يا «تجربه نزديك به مرگ» نامگذارى شده است. ابتدا تقريباً همه پزشكان چنين گزارش هايى را رد مى كردند و توضيحات علمى و پزشكى آنها آن حالت را به هم ريختگى عصبى كه از تغييرات به وجود آمده، هنگام مرگ مغزى منتج مى شد، مى دانستند. با وجود اين به هم ريختگى عصبى فقط در صورتى كه بنا به دلايلى مغز بعضى از كارايى هايش را حفظ كند، مى تواند اتفاق بيفتد و توضيحى در اين خصوص وجود داشت. در يك مسير مستقيم مغز مى تواند مانند كامپيوترى باشد كه منابع تغذيه ها و آى سى هاى آن را جدا كرده باشند، لذا نمى تواند توهم داشته باشد و اصلاً نمى تواند كارى انجام دهد و همان گونه كه شروع زندگى هوشيارانه را نمى توان مشخص كرد، در مورد پايان زندگى نيز چنين است. مشخص كردن زمان دقيق مرگ معلوم نيست. در حقيقت از نظر پزشكى و علمى غيرممكن است. ميشل سابوم كارديولوژيست مى گويد كه اين طور به نظر مى رسيد كه زمان مرگ يك لحظه واحد در زمان است، ولى حالا اين طور به نظر مى رسد كه مرگ يك پديده مرحله اى است نه يك لحظه منفرد در زمان. ما نياز به چيزى جهت ادامه كار داريم، همانگونه كه جامعه ما از عوامل اجتماعى و قانونى متنوعى تشكيل شده كه نهايت را مشخص مى كند در اينجا نيز مواردى وجود دارد كه با آنها بيشتر آشنايى داريم

 مرگ كلينيكى
تنفس و ضربان قلب متوقف شده اند، شخص ممكن است هنوز قادر به ادامه زندگى توسط دستگاه احياى قلب و ريه يا وسايل ديگر باشد. مرگ كلينيكى بستگى به اين دارد كه علائم حياتى تحت چه شرايطى متوقف شده اند و چرا؟

 مرگ مغزى

فعاليت بخش پايينى يا ساقه مغز كه اعمال غيرارادى و اتوماتيكى بدن را اداره و كنترل مى كند متوقف مى شود و شخص فقط با كمك دستگاه حفظ حيات احياى قلب و ريه مى تواند به زندگى خود ادامه دهد. اظهارنظرها در خصوص طول زمان يا دوره اى كه ساقه مغز غير فعال بوده تا زمانى كه فرد به طور طبيعى مرگ را دريابد متفاوت است

 مرگ بخش بالايى مغز
ساقه مغز هنوز فعال است، قلب، شش ها و سيستم هاضمه كار مى كنند ولى بخش احساس كردن و فكر كردن مغز از فعاليت باز ايستاده، در اينجا اين امكان وجود دارد كه بدن با دستگاه CPR براى مدتى طولانى نيز فعاليت داشته باشد

 مرگ تمامى مغز يا مرگ مغزى كامل
هم بخش پايينى و هم بخش بالايى مغز از كار افتاده و فعاليتش متوقف مى شود گويى به اندازه كافى درهم آميختگى نداشته اند. بعضى از رهبران روحانى و كارشناسان و صاحب نظران مختلف سئوال مى كنند كه آيا روح در هنگام مواجه شدن با يكى از موارد بالا جسم را ترك مى كند؟ تجسم هايى در حالت NDES يا «تجربه هاى نزديك به مرگ» اتفاق مى افتد اين در حالى است كه هيچ فعاليت مغزى جهت دريافت آنها وجود ندارد. دانشمندان و صاحب نظران الهيات و گروه مردم عادى براى دريافت پاسخى گرد آمده اند، در جريان تئورى هاى متداول علمى چنين تجربياتى نمى تواند به سادگى رخ دهد. مرگ و هوشيارى كاملاً دقيق و بدون خطا هستند، در بحث مربوط به تجربه نزديك به مرگ بعضى ها معتقدند كه علم بايد به جهتى سوق داده شود كه جايى براى احتمال وجود روح باز كند. عده اى هنوز بدبين اند. من از محقق بريتانيايى سوزان بلك مور كه داراى مدرك دكترا است سئوال كردم، آنچه كه او در خصوص پم رينولدز بيان مى كند اين است كه او مى گويد اگر آنچه كه شما شرح داديد درست باشد همه علوم مى بايست مجدداً بازنويسى شوندبه هر حال بلك مور مى گويد اطلاعات و آمار دقيق نيستند. او پس از حدود سى سال تحقيق در خصوص مسائل غيرعادى و غيرمتداول مى گويد من فقط مى توانم بگويم كه موارد مانند يكديگر نيستند. او در كتابى به نام من براى زيستن درخصوص تجربه هاى نزديك به مرگ مى گويد: ظواهر اين تجربيات نزديك به مرگ به علاوه عبور از تونل و نيز خارج شدن از جسم مى تواند انگيزه و علت فيزيولوژيكى داشته باشد، مثلاً در حين جراحى مغز و تحت تاثير بيهوشى عمومى بيماران گاهگاهى رويت چيز هايى از دورنماى يك تجربه خارج از جسم بودن را گزارش مى دهند. سايرين تحت تاثير LSD و ترياك، حشيش و قرص هاى آرام بخش و خواب آور و نيز در زمان استرس نظير اين موارد را بيان مى كنند. او معتقد است كه هنگام استفاده از مواد بالا مغز هيچ گونه عكس العملى ندارد. به عقيده او مى توان نتيجه گيرى كرد كه تجربه خروج از جسم و همه عوامل ديگر در تجربه هاى نزديك به مرگ با مرگ مغزى شروع مى شوند و خاتمه مى يابند.
كارديولوژيست و محقق NDE (تجربه نزديك به مرگ) ميشل سابوم آنچه را كه رينولدز بيان كرده و ديده و شنيده با آنچه از يادداشت هاى اسپتزلر جراح او مقايسه مى كند درمى يابد در طول مدتى كه رينولدز تونل را تجربه مى كرده به هيچ وجه فعاليت مغزى نداشته مانند كامپيوترى كه قبلاً صحبتش شد و مغز او با كليه توانايى هايش مرده بوده و يك مغز مرده نمى تواند خصوصيت ديگرى داشته باشد، نه مى تواند چيزى را ببيند و تصور كند و نه مى تواند عكس العملى نسبت به داروى بيهوشى يا ساير مخدرها داشته باشد. او تمام استانداردهاى كلينيكى مرگ را دارا بودطبق اظهارات سابوم او خونى در بدنش نداشت و نيز كاملاً فاقد علائم حياتى بودبنابراين آيا اين مرگ بود؟ و اگر اين مرگ بود تجربه اى كه او در طول اين مدت داشت چه بود؟

اين من نيستم، فقط جسم من است
باربارا رومريك پزشك عمومى در فورت لادرديل فلا اولين بار با بيمارى كه داراى تجربه نزديك به مرگ بود مواجه شد. در زمان رزيدنتى باربارا در سال هاى اوليه۱۹۹۴. او با بيش از ۶۰۰ نفر مصاحبه داشته كه گزارشى از تجربه نزديك به مرگ را داده اند و درخصوص آن نيز كتابى هم نوشته اند، گرچه نقطه نظر او با بسيارى از اين افراد در زمينه پزشكى يكسان نيست، اين مصاحبه ها او را به اين نتيجه رساند كه چيزى وجود دارد كه پس از مرگ ما به زندگى اش ادامه مى دهد

.او مى گويد در طول مدتى كه با اين افراد مصاحبه داشتم آنها مى خواستند با ساير افرادى كه همين تجربيات را داشتند صحبت كنند. او در عوض شروع به حمايت از چنين افرادى كه يكى از گروه هاى بزرگ جهان هستند كرده و مى گويد مى خواستم داستان هايشان را بشنوم بنابراين در گردهمايى هايشان حاضر مى شدم. زوج هايى معمولى بيشتر زنان و مردان ميانسالى بودند كه گرد آمده تا در تجربه اى كه براى بسيارى از آنها تناوب سفر روحى و زندگى بود سهيم شوم. رابرت ميلهم مى گويد كه قلبش در اثر حمله قلبى از كار افتاد. «درد از بين رفته بود من روى جسم خودم معلق بودم و در حالى كه دراز كشيده بودم به خودم نگاه مى كردم كه رويم را مى پوشاندند.» پس از يك زندگى توام با خودخواهى اينك مرگ از من فرد بخشنده اى ساخته بود. آقاى كن اميك درخصوص يك NDE كه پس از يك واكنش آلرژى برايش پيش آمده مى گويد كه نفسش قطع شده و رنگش كبود شده. او مى گويد خودم را در آن حالت مى ديدم، مى توانستم بشنوم، حالاتى مثل ترس و آرامش را حس مى كردم. اميك مكث مى كند انگار كه دوباره آن حالت را تجربه مى كند. پس آن شىء كبود شده روى تخت كيست؟ آن منم. مى دانم كه منم. نگاه كردن به او مرا مى ترساند. اما واقعاً آن من نيستم، آن فقط جسم من است. اين مطالب مداركى كه نشان بدهد آنها از نظر كلينيكى مرده بودند را به دست نمى دهند ولى نكته اى در كنار اين مسئله وجود دارد. اين يك تجربه نزديك به مرگ است و اين است كه آنها را جذب مى كند. رومر مى گويد اينگونه افراد از اينكه مى فهمند تنها و يا ديوانه نيستند آرامش پيدا مى كنند، داستان هاى آنها ممكن است توهمى به نظر برسد ولى اينقدرها هم غيرعادى نيستند. آنها داستان هاى برگرفته از NDES يا تجربيات نزديك به مرگ را در سراسر جهان منعكس مى كنند

 مدارك جديد، نظريه هاى جديد
بسيارى از محققين پزشكى بر اين عقيده اند كه تجربه هاى نزديك به مرگ هنگامى كه مغز فعاليت كامل و كافى نداشته باشد اتفاق مى افتند. آنها مى گويند ممكن است اين تجربيات باوركردنى باشند ولى نه به عنوان وجود زندگى پس از مرگ بلكه چيزى مثل خطور كردن به مغز و نيز معتقدند كه هوشيارى به تنهايى در مغز وجود ندارددر نوشته اى كه در دسامبر ۲۰۰۱ در مجله پزشكى بريتانيايى به نامLancet منتشر شد كارديولوژيست هلندى به نام ون لومل مى نويسد مرد ۴۴ساله اى را كه دچار حمله قلبى شده بود با آمبولانسى به بيمارستان آورده و دكترها قلب او را با دستگاه شوك دهنده به كار انداختند. پرستارى دندان هاى مصنوعى بيمار را از دهان او جهت جاى دادن لوله تنفسى در گلوى بيمار خارج كرد. سپس مرد را به بخش مراقبت هاى ويژه بردند. يك هفته بعد مرد بيمار پرستارى را كه دندان هاى مصنوعى او را از دهانش خارج كرده بود ديد و او را شناخت با اينكه در برخورد قبلى بيمار در حالت كما و مرگ كلينيكى بود. او به پرستار گفت شما دندان هاى مصنوعى مرا از دهانم خارج كرديد و در ادامه به توضيح ساير جزئيات پرداخت و گفت كه جداشدن روح از بدنش را مشاهده كرد. در تحقيقى جهت بيان تفاوت تجربه هاى نزديك به مرگ ون لومل و همكاران محققش با ۳۴۳ نفر كه دچار حمله هاى قلبى شده و زنده مانده بودند مصاحبه كردند. ۱۸ درصد از هوشيارى كامل خود صحبت كردند. ون لومل مى گويد اين افراد همه چيز را به طور كامل از احساس خود و آرامش پرواز به مرحله تجربه نزديك مرگ بيان كردند. متن چاپ شده محققان بريتانيايى در بيمارستان عمومى ساوتهمپتون در مجله«Resuscitation» به اين نتايج اشاره مى كند كه ۱۱درصد از بيماران داراى حافظه كامل در دوره بيهوشى بوده اند. شش درصد از آنها پس از حمله قلبى به هوش آمدند و به زندگى بازگشتند و تجربه هاى نزديك به مرگ خود را بازگو كردند.
هم ون لومل و هم محققين بريتانيايى بر اين باورند كه اين يافته ها بيانگر اين مسئله است كه هوشيارى مى تواند در صورت فقدان فعاليت مغز نيز وجود داشته باشد. «شما مى توانيد مغز را با يك دستگاه تلويزيون مقايسه كنيد.» او مى گويد: «برنامه تلويزيونى در دستگاه تلويزيون شما نيست.» پس هوشيارى كجا است؟ آيا در تك تك سلول هاى بدن است؟
ون لومل مى گويد من فكر مى كنم كه چنين باشد. «ما مى دانيم كه روزانه ۵۰ميليون سلول مى ميرند.» او به اين مسئله اشاره مى كند كه اين نابودى در مقياس بالا به اين معنى است كه تقريباً همه سلول هاى تشكيل دهنده وجود من و شما نو و جديد هستند در صورتى كه ما نسبت به آنچه هميشه بوده ايم تغييرى را احساس نمى كنيم. براى ون لومل مسئله به اين صورت ادامه مى يابد كه بايد «نوعى ارتباط بين سلول هاى ما وجود داشته باشد» يا به عبارت ديگر همه سلول هاى ما نه فقط سلول هاى مغزى بلكه تريليون سلول ديگر كه در ماهيچه ها، استخوان بندى، روده و احشا، پوست و خون وجود دارند «به طريق شبكه مانندى با هم تبادل اطلاعات يا گفت وگو دارند» در نتيجه ما تجربياتمان را فعالانه حفظ كرده حتى در زمانى كه بيليون سلول تشكيل دهنده بدن ما از بين رفته و بيليون سلول ديگر جاى آنها را مى گيرند. پس در اين صورت همه سلول ها هنگام مرگ مغزى نيز زنده اند و مى توانند از طريق ذهن از مسائل به نحو غيرقابل توضيحى آگاه شوند. عقايد و پيشنهادات ممكن است ما را از مراحل توضيحى تجربه هاى نزديك به مرگ دور كند مثل دلايل محكم زندگى پس از مرگ ولى آنها افق هاى جذاب خودشان را دارند. پس اين به چه معنى است اگر ذهن انسان پس از مرگ مغزى فعاليت داشته باشد آيا بايد در مورد بازگشت پس از مرگ مغزى بازنگرى داشته باشيم. تجربه هاى نزديك به مرگ ما را وادار مى سازند كه مجدداً سئوالاتى را كه فكر مى كرديم پاسخشان را مى دانيم امتحان كنيم. مرگ چيست؟ هوشيارى كجا است؟ و آيا علم مى تواند روح را بيابد؟

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 11 فروردین 1394 ساعت: 0:32 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق درباره انرژی خورشیدی

بازديد: 4713

تحقیق درباره انرژی خورشیدی

امروزه بشر با دو بحران بزرگ روبرو است که بیش از آنچه ما ظاهرا تشخیصمی دهیم با یکدیگر ارتباط دارند. از یک طرف جوامع صنعتی و همچنین شهرهای بزرگ با مشکل الودگی محیط زیست مواجهند و از طرف دیگر مشاهده می شود که مواد اولیه و سوخت مورد نیاز همین ماشینها با شتاب روز افزون در حال اتمام است.

اثرات مصرف بالای انرژِی در زمین و آب و هوا آشکارا مشخص می باشدو ما تنها راه حل را در پایین اوردن میزان مصرف انرژی می دانیم ,حال انکه این امر نمی تواند به طور موثر ادامه داشته باشد.توجه و توصل به انرژی اتمی به عنوان جانشینی برای سوختهای فسیلی نیز چندان موفقیت آمیز نبوده است.

صرف هزینه های سنگین و همچنین تشعشعات خطر ناکی که ازنیروگاههای اتمی در فضا پخش شده ,نتیجه مثبتی نداشته است و اگر یکی از این نیروگاهها منفجر شود زیانهای فراوان و جبران ناپذیری به بار خواهد اورد.به علاوه به مشکل اساسی که در مورد مواد سوختی نظیر نفت ,گاز و زغال سنگ داشتیم بر می خوریم بدین معنی که معادن اورانیم که سوخت این نیروگاهها را تامین می کند منابع محدودی هستند و روزی خواهد رسیدکه این ذخایر پایان خواهد یافت و ماده ای که جایگزینان شود وجود نخواهد داشت.

انرژی خورشیدی:

خورشید به عنوان یک منبع بی پایان انرژی می تواند حلال مشکلات موجود در مورد انرژی و محیط زیست باشد.انرژی بدون خطر… باشد.حتی نور کمی که از پنجره به اتاق می تابد دارای انرژی بیشتری از سیم برقی است که به داخل اتاق کشیده شده است.از

 انرژی خورشیدی می توان استفاده های مهم و کاملا مفید, به عنوان یک انرژی تمیز و قابل دسترس در همه جا استفاده کرد. اما از نور خورشید به طور مستقیم نمی توان به جای سوخت های فسیلی بهره برد بلکه باید دستگاههایی ساخته شود که بتوانند انرژی تابشی خورشید را به انرژی قابل استفاده نظیر انرژی مکانیکی, حرارتی الکتریسیته و ...تبدیل کنند.
مصارف انرژی خورشیدی

1)گرم کننده ها مثل ابگرمکن خورشیدی که برای گرمای خانه ها و کوره های خوشیدی که برای ذوب فلزات حتی با دمای بالا نظیر اهن استفاده می شود و دمایی تا حدود 6000درجه سانتی گراد تولید می کنند.

2)دستگاههای اب شیرین کن که توسط اینه هایی نور خورشید را روی مخازن ابمتمرکز می کنند تا کار تبخیر را انجام دهد.

3)الکتریسیته خورشیدی در این روش که نسبت به سایر روشها ارجحیت دارد.انرژی الکتریکی به سادگی قابل تبدیل به سایر انرژی ها بوده و می توان ان را ذخیره کرد.

طریقه دریافت الکتریسیته از انرژی خورشیدی:

نیروگاه های حرارتی که حرارت لازم توسط اینه هایی که نور خورشید را روی دیگ بخار متمرکز میکنند, تولید میشود.

اثر فتوولتایی:در این روش انرژی تابشی مستقیما به انرژی الکتریکی تبدیل میشود.قطعاتی که اثر فتوولتایی از خود نشان میدهند به سلول خورشیدی معروفند .

و در حال حاظر بیشترین استفاده از انرژی خورشیدی با این روش است.در برخی کشورها نیروگاه های فتوولتائیک ساخته شده که برای تولید برق است.

اما بیشترین استفاده از سلولهای خورشیدی در نیروگاه(( فتو ولتائیک50مگاواتی جزیره کرت یونان))است.

اساس کار سلولهای خورشیدی :

سلول خورشیدی عبارت از قطعات نیمرسانایی هستند که انرژی تابشی خورشید رابه انرژی الکتریکی تبدیل میکنند.رسانندگی این مواد به طور کلی به دما ,روشنایی,میدان مغناطیسی و مقدار دقیق ناخالصی موجود در نیم رسانا بستگی دارد.

از ویژگی های سلولهای خورشیدی میتوان به این موارد اشاره کرد:

جای زیادی اشغال نمی کنند .قسمت متحرک ندارند .بازده انها با تغییرات دمایی محیط تغییرات چندانی نمی کنند.نسبتا به سادگی نصب می شوند.به راحتی با سیستمهای به کار رفته در ساختمان جور می شوند.

همچنین از اشکالات سلولهای خوشیدی می توان به تولید وسایل فتوولتائیک که هزینه زیادی دارد و چگالی انرژی تابشی که بسیار کم است اشاره کرد که در فصول مختلف و ساعات متفاوت شبانه روز تغییر می كند که باید ذخیره شود و همین موضوع بسیار هزینه بر است.

کاربردهای سلولهای خوشیدی :

1)تامین نیروی حرکتی ماهواره ها و سفینه های فضایی

2)تامین انرژی لازم دستگاهایی که نیاز به ولتاژهای کمتری دارند مثل ماشین حساب و ساعت

3)تهیه برق شهر توسط نیروگاههای فتوولتائیک

4)تامین نیروی لازم برای حرکت خودروها و قایقهای کوچک

استفاده از انرژي خورشيدي و فناوري نانو در پالايش فاضلاب ها

محققان دانشگاه UniSA استراليا مشغول توسعه روش منحصر به فردي براي پالايش فاضلاب‌ها  مي‌باشند، كه بدون استفاده از  مواد شيميايي گران قيمت، كيفيت آب را بيشتر از روش‌هاي موجود بهبود مي‌بخشد.

به گفته دكتر جين، مدير آزمايشگاه بيوتكنولوژي دانشگاه UniSA٬ بهبود كيفيت فاضلاب تصفيه‌شده براي استفاده مجدد آن، بيش از هر زمان ديگر در استراليا حائز اهميت است، زيرا منابع آب اين كشور در حال كاهش مي‌باشند.

دكتر جين افزود:كيفيت پايين فاضلاب‌ها ي تصفيه‌شده استفاده آنها را در كشاورزي و كشت آبي كاهش داده است.

آخرين مرحله هر تصفيه آبي، حذف موجودات زنده بسيار ريز[1] است. در حال حاضر از كلر به عنوان ماده ضدعفوني‌كننده استفاده مي‌شود، ولي در اين حالت حتي بعد از تصفيه هم تركيبات ارگانيک زيادي در آب حضور دارند. كلر موجودات زنده ريز را از آب حذف مي‌كند، ولي با آلاينده‌هاي ارگانيک واكنش مي‌دهد و محصولات جانبي ضد‌عفوني‌کننده توليد مي كنند كه از نظر زيست‌شناسي تجزيه‌ناپذير و سمي مي‌باشند و نمي توان آنها را از آب حذف نمود، و وقتي به محيط‌زيست منتقل  شوند و در كشاورزي و صنايع ديگر مورد استفاده قرارگيرند مي توانند مشكلات  بهداشتي جدي ايجاد كنند.

دكتر جين گفت : اين مشكل نگراني ويژة سازمان ملل است، و باعث توجه عميق بين‌المللي به آلاينده‌هاي ارگانيک مي‌شود كه نمي‌توان آنها را به روش‌هاي مقرون به صرفه از بين‌برد، ولي راه حلي براي آن در دست بررسي است.

محققان دانشگاه UniSA در حال تكميل يك روش پالايش تك مرحله اي مي باشند كه مي تواند آلاينده هاي زيستي و شيميايي را درتصفيه­خانه آب از فاضلاب حذف كند.

فرآيند جديد تصفيه فاضلاب نانوكاتاليزوري نوري خورشيدي مي تواند جايگزين سومين مرحله تصفيه يعني ضد عفوني با کلر شود تا موجودات زنده ريز و تركيبات آلي را به طور همزمان حذف كرده و فاضلاب را به يك منبع آب مناسب تبديل كند.

دكتر جين گفت : به طور طبيعي موجودات زنده ريز، تركيبات ارگانيک بزرگ را خرد كرده و كوچك‌تر مي‌كنند، اما از آنجا كه اين تركيبات به طور زيستي تجزيه ناپذيرند،  ما مجبور به استفاده از نوعي انرژي براي تجزيه آنها مي باشيم. اين انرژي از اشعه UV نور خورشيد گرفته مي شود و به همراه كاتاليزورهاي نوري مورد استفاده قرار مي‌گيرد. انرژي توليد شده از واكنش سلول كاتاليزوري نوري مي‌تواند موجودات زنده ريز را كشته و تركيبات تجزيه‌ناپذير را تجزيه كند و در نتيجه آبي تميز كه به محيط‌زيست زيان نمي رساند و قابل استفاده در مصارف كشاورزي و غيره مي باشد،  بدست مي آيد.

وي افزود: خبر خوب ديگر، بسيار مقرون به صرفه بودن اين فرآيند خواهد بود، زيرا مي‌توان از كاتاليزورهاي نوري خورشيدي  مجددا استفاده نمود، تا انرژي ارزان خورشيدي را مورد استفاده قرار دهند.

منبع انرژی خورشیدی

با اندازه گیری شار خورشیدی تابشی در بالای جو زمین می‌توان قدرت دریافتی کل انرژی از خورشید را محاسبه کرد. که حدود 1.8x1011 مگا وات است. البته تمام این انرژی به سطح زمین نمی‌رسد مقداری از آن جذب لایه‌های اتمسفر می‌شود.

ماده در عالم اساساً از هیدروژن و هلیوم تشکیل شده که قسمت اعظم آن بینستارهها و کهکشانها توزیع شده استنیروی جاذبه متقابل بین ذرات سبب تراکم گاز و گرد غبار شده و این تراکم احتراما ابر ستاره‌ای را بوجود می آورند.

انرژی پتاسیل گرانشی سبب ازدیاد دمای داخل ستاره شده و آن هم باعث افزایش چگالی ستاره شده در نتیجه دمای داخل آن افزایش می‌یابد تا یک حالت پلاسمای خورشیدی بخود بگیرد.

در یک چنین محیطی شرایط برای همجوشی هسته‌ای مهیا می‌شود. با ترکیبدوترویم و تریتیوم مقداری انرژی آزاد می‌شود (17.6 Mev). بنابراین همانطوری که گفته شد، مقدار انرژیی که از خورشید به زمین می‌رسد، بوسیله جمع کننده‌های خورشیدی کنترل کرده و برای مصارف خانگی و صنعتی مورد استفاده قرار می گیرند.

 

 توجه. برای حمایت از سایت ما و ایجاد انگیزه برای سایت ما برای گذاشتن بیشتر تحقیقات و جواب سوالات کتاب ها بصورت رایگان برای شما  ، بر روی لینک های زیر هر چند بار خواستید (بعد خواندن مطلب یا قبل از آن ) کلیک کنید :

لیست کلیه اقدام پژوهی ها

لیست کلیه تحقیقات و تجربیات ارتقای شغلی دبیران

لیست کلیه پایان نامه ها

لیست کلیه مقالات و تحقیقات

لیست کلیه پروژه های آماری

لیست کلیه پروژه ها کارآموزی و مالی


به کانال سایت علمی و پژوهشی آسمان در تلگرام بپوندید.کلیک کنید

http://up.asemankafinet.ir/view/1069338/chanal1.png

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 11 فروردین 1394 ساعت: 0:31 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق درباره هندبال2

بازديد: 131

تحقیق درباره هندبال2

تاريخچه هندبال:

هوم تاريخ نوين مشهور يونان در كتاب معروف خود او ديه از ورزش هندبال با نام «اورانيا» ياد كرده است. اين بازي كه در سال 600 قبل از ميلاد روي يكي از ديوارهاي آتن قديم حجاري شده بود، در سال 1926 كشف شد.

در قرنهاي شانزدهم و هفدهم ميلادي خانمهاي درباري و شوالبه‌ها به اين بازي كه تغيير مختصري يافته بود مي‌پرداختند و شاعران وقت، آن را اولين بازي تابستاني نام نهاده بودند كزادكخ- كه يك معلم ورزش آلماني بود در سال 1890 هندبال را به صورت جديدتري با نام «رافابل اشپيل» معرفي كرد كه از آن پس آن را به صورت هندبال يازده نفره بازي مي‌كردند كه شباهت زيادي به يكي از بازيهاي محلي چكواسلواكي به نام «هازنا» داشت.

پس از اولين جنگ جهاني، آقاي «هرمان» رئيس فدراسيون هندبال آلمان براي گسترش و تحكيم اين ورزش بسيار خدمت كرد البته دكتر «كارل شلنز» استاد دانشراي عالي تربيت بدني و ورزش بر اين كه او را پدر هندبال ناميده‌اند، بيشتر در سال 1920 مقررات اين ورزش را تدوين كرده و آن را در كلاسهاي خود به مرحله اجرا در آورده بود: لذا پس از او شاگردانش موجبات گسترش اين ورزش را در سراسر آلمان فراهم آوردند.
در كشورهاي شمالي به دليل سردي هوا براي اجراي اين ورزش در سالن، شكل تازه‌اي بدان داده شد كه اين امر باعث پيدايش هندبال هفت نفرة امروزي شد. تا سال 1928 از نظر تشكيلات بين‌المللي نيز هندبال جز و فدراسيون بين‌المللي دو و ميدان محسوب مي‌شد،اما به دليل اهميت هندبال اين فدراسيون در هشتمين كناره خود كه در سال 1926 برگزار شد كميسيون براي مستقل هندبال با يازده كشور هند و در آمسزدام تشكيل شد كه آقاي «اوري بر اندج» عضو هيأت مديره آن، براي گسترش اين ورزش كمكهاي بسياري كرد.
 در سال 1931 كميته بين‌المللي المپيكي اجازه داد كه هندبال جز و بازيهاي المپيك در آتن.

 تعريف و معرفي هندبال:

در اين ورزش كافي است نوعي بازي بسكتبال را در نظر آوريم كه توپ با سرعتي بيش از حد معمول در حدود دروازه‌ها در جريان باشد و بازيكنها با حرارت و جديت بيشتي سعي مي‌كنند به جاي شوت به حلقه، از پشت يك محوطه 6 متري كه محوطه دروازه‌بان است توپ را در دروازه‌اي كه تقريباً نصف دروازه فوتبال است وارد نمايند و يك امتياز كسب كنند. در ايران بصورت رسمي در مدارس برگزار شد 48-1347  1354 فدراسيون هندبال ايران تشكيل شد و اولين رياست دكتر اميرتاش و الان آقاي رحيمي ميباشد.

مزيتهاي هندبال:

ويژگيهاي ورزشهاي اساسي مثل دو و ميداني و نكته‌هاي فني بيشتر ورزشهاي دسته جمعي را داراست و مزيت ديگر براي كسب آمادگيهاي جسماني نظير سرعت، چابكي، استقامت، مهارت، دقت، قدرت و هماهنگر بين اعصاب و عضله‌ها مورد استفاده قرار مي‌گيرد.

تاریخچه هندبال در ایران

 

تاریخچه هندبال در ایران در سال ۱۳۴۴ شمسی ((دكتر علی محمد امیرتاش )) پس از پایان تحصیلات دوره لیسانس در رشته تربیت بدنی و ورزش از كشور فرانسه به ایران مراجعت كرده و گفتگو ها و اقدامات اولیه را جهت تاسیس فدراسیون هندبال ایران از طریق كمیته ملی المپیك شروع نمود. مدارك لازم نیز از فدراسیون بین المللی هندبال گرفته شد تا از این طریق ، مقدمات پیدایش ورزش هندبال هفت نفره در ایران فراهم شود.

اما با تغییرات اداری در یك سال بعد ، در جلسه كنگره روسای تربیت بدنی و مدیران فنی استان ها و فرمانداری های كل ایران كه هم زمان با برگزاری مسابقات ورزشی آموزشگاه های كشور در خرداد ماه سال ۱۳۴۵ در شیراز تشكیل شد ، (( دكتر امیرتاش )) طی شرح مبسوطی ، تصویب و اجرای هندبال در آموزشگاه های كشور را به كنگره پیشنهاد كرد ، لیكن به علت آشنا نبودن شركت كنندگان در كنگره با ورزش هندبال ، متاسفانه این پیشنهاد به تصویب نرسید و بررسی بیشتر درباره آن به آینده موكول شد.

در سال ۱۳۴۷، تغییرات و سازماندهی جدیدی در اداره كل تربیت بدنی وزارت آموزش و پرورش پدید آمد كه تصویب بازی هندبال را همانند یكی از ورزش های رسمی آموزشگاه های كشور هٔ ممكن ساخت. مسئولان وقت كه از افراد با تجربه بودند و با ورزش های جدید نیز آشنایی داشتند، این پیشنهاد را با احتیاط و به طور غیر رسمی پذیرفتند ، و بنا شد (( دكتر امیرتاش )) برای آزمایش ، دو تیم در دبیرستان البرز تهران تشكیل و تمرین دهد تا بتواند ورزش هندبال را در عمل به روسای ادارات و مدیران فنی تربیت بدنی كشور كه بار دیگر در تهران گرد می آمدند، نشان دهد.

هم زمان با تمرین این دو تیم ، اولین نشریه هندبال هفت نفره در ایران كه شامل خلاصه مقررات بازی و مقدماتی از مهارت های انفرادی و دسته جمعی بود، در ۲۷ صفحه تهیه و در اختیار مسئولان و دست اندركاران تربیت بدنی آموزش و پرورش گذاشته شد.

به همت اداره كل تربیت بدنی وزارت آموزش و پرورش ، در بهمن سال ۱۳۴۷، سمینار بررسی مسایل و مشكلات تربیت بدنی و ورزش آموزشگاههای كشور ، با شركت روسای اداره های تربیت بدنی و مدیران فنی استان ها و فرمانداری های كل در تهران تشكیل شد و در ضمن یك مسابقه كامل بین دو تیم هندبال دبیرستان البرز ترتیب یافت و نشریه ۲۷ صفحه ای كه به همین منظور تهیه شده بود در دسترس شركت كنندگان سمینار گذاشته شد، در جلسه بعدی این سمینار تصمیم گرفته شد ، با توجه به امتیازات تربیتی و ورزشی كه هندبال هفت نفره دارد، به عنوان یكی از رشته های ورزشی به آموزش و پرورش ، پیشنهاد شود.

پس از چهار سال انتظار ، این اولین پیروزی بود. پیش از پایان سال ۱۳۴۷ ، پیشنهاد مذكور تصویب شد و فدراسیون هندبال آموزشگاه های كشور شكل گرفت. ریاست فدراسیون به (( جعفر گلبابایی)) كارمند عالی رتبه وزارت آموزش و پرورش و مشاور فنی آن به (( دكتر امیرتاش)) واگذار شد.بع منظور آشنایی معلمان و مربیان ورزش كشور با ورزش هندبال هفت نفره و آماده كردن مقدمات لازم جها مسابقات هندبال در چهار چوب مسابقه های آموزشگاه های كشور كه در دهه اول تیر ماه سال ۱۳۴۸ در تهران برگزار شد ، دو كلاس فشرده آموزش مربی و داوری هندبال ، جهت شركت مربیان استان تهران در دهه دوم اسفند ، و برای مربیان ورزش منتخب از سایر نقاط كشور در دهه سوم اسفند ۱۳۴۷ ، به همت اداره كل تربیت بدنی آموزش و پرورش و با سرپرستی و تعلیم (( دكتر امیرتاش)) در تهران تشكیل و آموزش های لازم داده شد.

سرانجام تیم های تعلیم یافته به كمك مربیانی كه در كلاس های فشرده شركت كرده بودند ، از شهرستان های تهران ، اهواز ، مشهد ، اصفهان، شیراز و كرمان در این مسابقات شركت كردند كه به همین ترتیب مقام های اول تا ششم را به دست آوردند.مقررات كامل ورزش هندبال كه از فدراسیون بین المللی هندبال تهیه و ترجمه شده بود به نام (( فدراسیون هندبال آموزشگاه های كشور)) تكثیر و در همین كلاس ها در اختیار شركت كنندگان گذاشته شد. اكنون زمانی بود كه عده بسیاری از دانش آموزان كشور ، ورزش هندبال را می شناختند و مربیان با علاقمندی بسیار در پی تكمیل معلومات خود در این زمینه بودند. دست اندركاران اداره كل تربیت بدنی آموزش و پرورش نیز كه بر این امر واقف بودند، پیشنهاد (( دكتر امیرتاش)) را مبنی بر دعوت از یك مربی خارجی ، پذیرفتند و پیرو آن بلافاصله از ((لامیشل پائولینی)) فارغ التحصیل دانش سرای عالی تربیت بدنی و ورزش فرانسه و مربی تیم قهرمان هندبال فرانسه و عضو كمیته فنی فدراسیون هندبال آن كشور ، به طور رسمی دعوت شد تا برای تدریس در كلاس هندبال به ایران مسافرت كند .

در مدت ده ماه اقامت وی در ایران ، با همكاری ((دكتر امیرتاش )) یك كلاس تكمیلی برای مربیان استان مركزی ، در دهه دوم مرداد ماه سال ۱۳۴۸ در تهران و یك كلاس تكمیلی دیگر در شهرستان اصفهان برگزار شد.در شهریور ماه ۱۳۴۹ نیز كلاس دیگری برای مربیان هندبال كشور در منظریه تهران تشكیل شد و طی آن ((دكتر امیرتاش)) آخرین تحولات هندبال تا آن زمان را برای شركت كنندگان تشریح كرد. تاسیس فدراسیون هندبال در سال ۱۳۵۲ با توجه به پشتوانه ای كه از نظر تعداد بازیكن و مربی در كشور ایجاد شده بود ، سازمان تربیت بدنی وقت به این ورزش توجه پیدا كرد و سرانجام در سال ۱۳۵۴ فدراسیون هندبال تاسیس و (( مهندس هارون مهدوی )) عهده دار امور آن شد.

 

تاریخچه هندبال در جهان

تاریخچه هندبال در جهان ( هومر) تاریخ نویس مشهور یونان در كتاب معروف خود ( اودیسه ) از ورزش هندبال با نام ( اورانیا) یاد كرده است و تصاویر مربوط به این بازی نیز كه در سال ۶۰۰ قبل از میلاد روی یكی از دیوراهای آتن قدیم حجاری شده بود ، در سال ۱۹۲۶ كشف شد.

تاریخچه هندبال در جهان (( هومر)) تاریخ نویس مشهور یونان در كتاب معروف خود (( اودیسه )) از ورزش هندبال با نام (( اورانیا)) یاد كرده است و تصاویر مربوط به این بازی نیز كه در سال ۶۰۰ قبل از میلاد روی یكی از دیوراهای آتن قدیم حجاری شده بود ، در سال ۱۹۲۶ كشف شد.در قرن های شانزدهم و هفدهم میلادی خانم های درباری و شوالیه های به این بازی كه تغییر مختصری یافته بود می پراختند و شاعران وقت ، آن را اولین بازی تابستانی نام نهاده بودند.

((كنراد كخ)) كه یك معلم ورزش آلمانی بود، در سال ۱۸۹۰ هندبال را به صورت جدیدتری با نام (( رافابل اشپیل)) معرفی كرد كه از آن پس آن را به صورت هندبال یازده نفره بازی می كردند كه شباهت زیادی به یكی از بازی های محلی چكسلواكی به نام ((هازنا)) داشت. پس از اولین جنگ جهانی ((هرمان)) رئیس فدراسیون هندبال آلمان برای گسترش و تحكیم این ورزش بسیار كوشش كرد. البته دكتر((كارل شلنز)) استاد دانش سرای عالی تربیت بدنی و ورزش برلین كه او را پدر هندبال نامیده اند، پیش تر و در سال ۱۹۲۰، مقررات این ورزش را تدوین كرده و آن را در كلاس های خود به مرحله اجرا درآورده بود ، لذا پس از او شاگردانش موجبات گسترش این ورزش را در سراسر آلمان فراهم آوردند.

در كشور های شمالی به دلیل سردی هوا ، برای اجرای این ورزش در سالن ، شكل تازه ای به آن داده شد كه این امر باعث پیدایش هندبال هفت نفره امروزی شد.این ورزش بین سالهای ۱۹۰۴ تا ۱۹۲۰ با استفاده از بعضی قوانین بازی فوتبال ، در قاره اروپا توسعه بیشتری یافت و به همین دلیل ، ((فوتبال)) اثر بسیاری بر آن گذاشته است. قبل از تشكیل فدراسیون هندبال در آلمان ، این ورزش به ضمیمه فدراسیون های ژیمناستیك و دو و میدانی اداره می شد، اما ((كارل دیم)) برای یكنواختی آن اقداماتی انجام داد كه بعدها به نتیجه رسید.

تا سال ۱۹۲۸ از نظر تشكیلات بین المللی نیز هندبال ، جزو فدراسیون بین المللی دو و میدانی محسوب می شد. اما به دلیل اهمیت هندبال ، این فدراسیون در هشتمین كنگره خود كه در سال ۱۹۲۶ برگزار شد ، كمیسیونی برای مستقل كردن آن به وجود آورد و سرانجلم در اوت ۱۹۲۸ ، فدراسیون بین المللی مستقل هندبال با یازده كشور عضو در آمستردام تشكیل شد و ((اوری براندرج)) عضو هیات مدیره آن ، برای گسترش این ورزش كمك های بسیاری كرد. در همان سال اولین بازی نمایشی هندبال در آمستردام انجام شد و در سال ۱۹۳۱، كمیته بین المللی المپیك اجازه داد كه هندبال جزو بازی های المپیك درآید.

از سال ۱۹۲۸ تا ۱۹۳۴ فدراسیون بین المللی هندبال گسترش بسیاری یافت و توانست بیش از ۲۵ كشور را به عضویت بپذیرد، سرانجام اولین بازی های بزرگ و رسمی هندبال در المپیك سال ۱۹۳۶ برلن در رشته یازده نفره مردان انجام یافت، و كشورهای آلمان ، اتریش و سوییس به ترتیب مقام های اول تا سوم را به دست آوردند.

در سال ۱۹۳۷ در بازی های جهانی دانشگاهی ، مسابقات هندبال نیز انجام شد كه آلمان به مقام اول رسید ، سپس در سال ۱۹۳۸ به مناسبت دهمین سال تاسیس فدراسیون بین المللی هندبال ، اولین مسابقات قهرمانی جهان در رشته های هندبال یازده نفره و هفت نفره با شركت كشورهای آلمان ، دانمارك، هلند، مجارستان، لوگزامبورگ، لهستان ، سوئد، سوییس و چكسلواكی در كشور آلمان انجام شد كه در هر دو رشته كشور آلمان به مقام اول نایل آمد و در هندبال هفت نفره ، كشورهای اتریش و سوئد به ترتیب مقام های دوم و سوم را به دست آوردند.

پس از دومین جنگ جهانی ، ارتباطات بین المللی به سرعت از سر گرفته شد و به ترتیب ، فدراسیون قدیمی هندبال منحل شد تا این كه در ژوئیه سال ۱۹۴۶ با پیگیری كشورهای فرانسه وسوئد و با شركت كشورهای دانمارك، فنلاند،فرانسه،هاند،نروژ،لهستان و سوییس ، كنگره ای در اسن شهر تشكیل گردید كه به ایجاد فدراسیون فعلی هندبال در این شهر منجر شد. سپس در سال ۱۹۵۰ محل این فدراسیون ، به كشور سوییس انتقال یافت ، در استكهلم یك كمیسیون فنی بین المللی تشكیل شد كه هدف از تشكیل آن بررسی مقررات هندبال بود.

در سال ۱۹۴۷ اولین دوره داوری هندبال در دانمارك تشكیل شد كه آثار بسیار مهم و مطلوبی در داوری این ورزش به جای گذاشت.در سال ۱۹۴۸ فرانسه مسابقات هندبال یازده نفره را با عنوان ((جام صلح)) برگزار كرد و كشورهای سوئد ، دانمارك،سوییس و فرانسه به ترتیب مقام های اول تا چهارم را به دست آوردند.در سال ۱۹۵۲ دومین دوره مسابقات جهانی هندبال یازده نفره در سوییس برگزار شد كه كشورهای آلمان ، سوئد، سوییس ، اتریش، دانمارك،هلند، فرانسه و اسپانیا به ترتیب مقام های اول تا هشتم را كسب كردند.

در سال ۱۹۵۴ مسابقات جهانی هندبال هفت نفره در سوئد برگزار شد و این كشور به مقام اول رسید و كشورهای آلمان و چكسلواكی به مقام های دوم و سوم رسیدند، در مسابقات بین المللی هندبال یازده نفره نیز كه در سال ۱۹۵۵ در آلمان برگزار شد، كشور میزبان به همراه سوییس و شوروی به مقام های اول تا سوم دست یافتند.در سال ۱۹۵۶ مسابقات جهانی هندبال یازده نفره بانوان در آلمان برگزار شد كه كشورهای رومانی ، آلمان و مجارستان به مقام های اول تا سوم دست یافتند .

سال بعد ، این مسابقات در رشته هندبال هفت نفره در كشور یوگسلاوی برگزار شد كه كشورهای چكسلواكی ، مجارستان و یوگسلاوی به مقام های اول تا سوم رسیدند.در سال ۱۹۵۸ مسابقات جهانی هندبال هفت نفره در آلمان برگزار شد و كشورهای سوئد ، چكسلواكی و آلمان مقام های اول تا سوم را به دست آوردند.در حال حاضر فدراسیون بین المللی هندبال ۱۲۹ عضو دارد كه ۲۳ عضو آن در كنگره بارسلون پذیرفته شده اند. علاوه بر آن ، هندبال در بیش از ۳۰ كشور دیگر نیز علاقه مندانی دارد كه به این ورزش می پردازند. به طور كلی تا سال ۱۹۵۲ هندبال یازده نفره كه در زمین فوتبال بازی می شد بر هندبال هفت نفره كه در زمین كوچكتری ، در داخل سالن بازی می شد، اما از آن پس هندبال هفت نفره به ویژه در كشورهای اسكاندیناوی ، به سرعت رشد كرد و در دیگر كشورها نیز جای هندبال یازده نفره را گرفت.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 11 فروردین 1394 ساعت: 0:30 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق درباره کاربرد روی

بازديد: 483

تحقیق درباره کاربرد روی

 

روی یک عنصر شیمیایی است با علامت اختصاری Zn که دارای عدد اتمی ۳۰ است. روی فلزی است به رنگ سفید متمایل به آبی که بر اثر رطوبت هوا تیره رنگ می‌شود و در حین احتراق رنگ سبز براقی تولید می‌کند. روی بعد از آهن ، آلومینیوم و مس چهارمین فلز مورد استفاده در دنیا می‌باشد. از موارد استفاده روی می‌توان آلیاژهای مختلف و فولاد گالوانیزه را نام برد.

روی یکی از عناصر شیمیایی جدول تناوبی است که نماد آن Zn و عدد اتمی آن 30 میباشد.

 

خصوصیات قابل توجه

 

روی فلزی است که در Vielle Montagne و Zinkgruvan استخراج میشود و برای آبکاری فولاد مورد استفاده قرار میگیرد. مانند فلزات دیگر به آرامی واکنش نشان میدهد . با اکسیژن و دیگر غیر فلزات ترکیب شده و با اسید رقیق واکنش نشان داده و گاز هیدروژن آزاد میکند. چهارمین فلز متداول و مورد استفاده بوده و بعد از آهن آلومینیوم و مس بیشترین فلزی تولیدی میباشد. حالت اکسیداسیون متداول این عنصر +2 میباشد.

 

کاربردها

 

روی برای آبکاری فلزات استفاده میشود تا از زنگ زدگی آنها جلوگیری کند. روی در آلیاژهایی نظیر برنج Nickel Silver فلز ماشین تحریر فرمولهای مختلف لحیم نقره آلمانی و .... بکار میرود. برنج بخاطر استقامت و مقاومت در برابر زنگ زدگی و خوردگی کاربردهای وسیعی دارد. روی به طور گسترده در صنعت خودرو سازی در Die Castingها استفاده میشود. روی لوله ای به عنوان قسمتی از محتوی باطری ها مورد استفاده قرار میگیرد. اکسید روی به عنوان رنگ دانه های سفید در رنگهای آبی و همچنین به عنوان فعال کننده در صنعتRubber استفاده میشود.

به عنوان Over the counter ointment به صورت لایه نازکی بر روی پوست بی حفاظ صورت و بینی استفاده میشود تا از کم شدن آب پوست جلو گیری کرده و در برابر آفتاب سوختگی در تابستان و باد زدگی در زمستان از پوست محافظت کند. استفاده از آن برای کودکان در هر مرحله از عوض کردن کهنه کودک توصیه شده زیرا از تحریکات پوستی جلوگیری میکند. کرلید روی به عنوان بوگیر و همچنین محافظ چوب نیز مورد استفاده قرار میگیرد. سولفید روی در رنگدانه های درخشان ،برای تولید عقربه های ساعت و موارد دیگری که در تاریکی میدرخشد استفاده می شود . محلول های ضد عفونی کننده ای که از Calamine ساخته شده و ترکیبی از Zn-Hydroxy-Carbonate و سیلیکات است برای درمان جوش های پوستی استفاده میشود. فلز روی شامل ویتامینهای مورد مصرف روزانه و مواد معدنی نیز میباشد و با توجه به فلزات دیگر این فلز دارای خاصیت ضد اکسیداسیون است که از پیری زود رس پوست و مفصل های بدن محافظت میکند. با بررسی خواص روی به این نتیجه رسیده اند که این عنصر میتواند به بهبودی بعد از عمل جراحی سرعت بخشد. Zinc Gluconate Glycine از قرصهای مکیدنی برای درمان سرما خوردگی و التهاب دهان و لوزه ها میباشد.

 

تاریخچه

 

آلیاژهای روی از قرنها پیش استفاده میشده است. کالاهای برنجی که به 1000-1400 سال پیش باز میگردند در فلسطین پیدا شده اند و اشیاء رویی با 87% روی در Transylvania ما قبل تاریخ یافت شده اند. به خاطر نقطه جوش پایین و واکنش شیمیایی این فلز (روی جدا شده دود شده و قابل دست یابی نبود) خصوصیات واقعی این فلز در زمان باستان مشخص نشده بود. ساخت برنج به رومی ها نسبت داده شده و مربوط به 30 سال پیش از میلاد میباشد. آنهاCalamine و مس را با یکدیگر در بوته آهنگری حرارت میدادند که در این عمل اکسید روی در Calamine کاهش میافت و فلز روی آزاد توسط مس به دام انداخته میشد و به شکل آلیاژ در می آمد. برنج بدست آمده یا در قالب ریخته میشد یا با چکش به شکلهای مختلف در می آمد.

 

استخراج و تصفیه روی نا خالص در 1000 سال پیش از میلاد مسیح در هند و چین صورت میگرفته است. در غرب نیز کشف فلز روی به Andreas Marggraf آلمانی در سال 1746 بر میگردد. شرح تولید برنج در اروپای غربی در کتابهای Albertus Magnus در سال 1284 به چشم می خورد. این فلز در قرن 16 به میزان قابل توجه شناخته شد. Agricola در سال 1546 اعلام کرد که وقتی که سنگ معدن روی گداخته میشود فلز سفید میتواند منقبض شود و دیواره کوره را بتراشد. او در نوشته های خود به این مسئله نیز اشاره کرد که فلزی شبیه آن به نام Zincum در Silesia تولید می شده است. پاراسلیوس (متوفی به سال 1541) اولین کسی در غرب بود که گفت Zircum فلزی جدید است که در مقایسه با فلزات دیگر خواص شیمیایی جداگانه ای دارد. نتیجه آن است که فلز روی زمانی شناخته شده که Margarafکشفیاتش را شروع کرد و در حقیقت فلز روی دو سال زودتر توسط شیمیدان دیگری به نامAnton Von Swab تجزیه شده و بدست آمده بود. اما تحقیقاتMargraaf جامع تر بود و بخاطر تحقیقاتش به عنوان کاشف روی شناخته شد. قبل از کشف تکنیک غوطه وری سولفید روی Calamine تنها منبع معدنی فلز روی بوده است.

 

نقش بیولوژیکی

 

روی از عناصر ضروری زندگی انسان است که برای بقاء و زندگی انسان لازم است. کمبود روی در حیوانات موجب افزایش وزن میشود. روی در انسولین Zinc Finger Proteins و آنزیم هایی مانند Super Oxide Dismutase وجود دارد. بر اساس بسیاری از منابع مصرف قرصهای حاوی روی میتواند در برابر سرما خوردگی و آنفولانزا ایمنی ایجاد کند. با این حال هنوز بر سر این مساله اختلاف نظر وجود دارد.

 

پیدایش

روی بیست و سومین عنصر در پوسته زمین از نظر فراوانی میباشد. بسیاری از سنگهای معدنی سنگین استخراج شده حاوی 10% آهن و 40-50% روی میباشند. معادنی که از آنها روی استخراج میشود شامل Sphakrite, Zinc Blende, Smith sonite, Calamine, Franklinite میشوند.

 

ترکیبات

اکسید روی معروفترین ترکیبی است که به طور گسترده در ترکیبات روی مورد استفاده قرار میگیرد و به عنوان رنگ دانه سفید در رنگها استفاده میشود. همچنین در صنعت Rubberکاربرد داشته و به عنوان Opaque Sunscreen فروخته میشود. دیگر ترکیبات روی به استفاده غیر صنعتی میرسند مانند: کلرید روی در بو گیر سولفید روی در رنگهای شب تاب و متیل روی در آزمایشگاه شیمی آلی. تقریبا یک چهارم فراورده های روی به صورت ترکیبات روی مورد مصرف قرار میگیرد.

 

ایزوتوپها

روی طبیعی در 4 ایزوتوپ پایدار تشکیل شده است: Zn64 Zn-66, Zn-67, Zn-68 که در این میان Zn64 فراوانترین آنها (48.6% فراوانی طبیعی) میباشد. برای این عنصر 22 رادیو ایزوتوپ اکتیو شناسایی شده است که در میان آنها Zn-65 با نیمه عمر 244.26 روز و Zn-72 با نیمه عمر 46.5 ساعت پایدارترین و فراوانترین ایزوتوپ میباشند. دیگر ایزوتوپهای رادیو اکتیو این عنصر نیمه عمرهای کمتر از 14 ساعت هستند و بیشتر آنها نیمه عمری کمتر از یک دقیقه دارند. این عنصر همچنین 4 حالت متا دارد.

 

هشدارها

فلز روی سمی نیست اما حالتهایی به نام Zinc Shakes و یا Zinc Chills وجود دارند که با استنشاق اکسید روی تازه و خالص تحریک میشوند.


شناخت محیط رشد:روی روی در تولید و فعالیت آنزیم ها، همچنین در ایجاد پروتئین موثر است. کمبود روی باعث کوچک ماندن برگ های گیاه و کوتاه شدن فاصله میان گره ها میشود. واکنش خاک، بر قابل استفاده بودن روی برای گیاه، موثر می باشد. معمولاً در خاک های قلیایی، و در حاک های محتوی فسفر بیش از حد، روی غیر قابل استفاده می گردد. در خاک های شنی، به راحتی شسته شده و از زمین خارج می شود. برای رفع کمبود روی، سولفات روی را به خاک اضافه می کنند. هر چند که شرایط خاک های ایران سولفات روی شدیداً تثبیت میشود و بازده آن کم است و بصورت 
Zn EDTA بازده بیشتری دارد.

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 11 فروردین 1394 ساعت: 0:29 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(1)

تحقیق درباره فردوسی2

بازديد: 95

تحقیق درباره فردوسی

حکیم ابوالقاسم حسن بن علی طوسی معروف به فردوسی (حدود ۳۱۹ تا حدود ۳۹۷ هجری شمسی)، شاعر حماسه‌سرای ایرانی و گویندهٔ شاهنامهٔ فردوسی است که مشهورترین اثر حماسی فارسی است و طولانی‌ترین منظومه به زبان فارسی تا زمان خود بوده‌است. او را از بزرگ‌ترین شاعران فارسی‌گو دانسته‌اند.

 

زندگی

در مورد زندگی فردوسی افسانه‌های فراوانی وجود دارد که چند علت اصلی دارد. یکی این که به علت محبوب نبودن فردوسی در دستگاه قدرت به دلیل شیعه بودنش، در قرن‌های اول پس از پایان عمرش کمتر در مورد او نوشته شده‌است، و دیگر این که به علت محبوب بودن اشعارش در بین مردم عادی، شاهنامه‌خوان‌ها مجبور شده‌اند برای زندگی او که مورد پرسش‌های کنجکاوانهٔ مردم قرار داشته‌است، داستان‌هایی سرِهم کنند.

 

تولد

بنا به نظر پژوهشگران امروزی، فردوسی در حدود سال ۳۱۹ هجری شمسی در روستای باژ در نزدیکی طوس در خراسان متولد شد.

استدلالی که منجر به استنباط سال ۳۱۹ شده‌است شعر زیر است که محققان بیت آخر را اشاره به به قدرت رسیدن سلطان محمود غزنوی در سال ۳۷۵ شمسی می‌دانند:

بدانگه که بُد سال پنجاه و هشت  نوان‌تر شدم چون جوانی گذشت

 

فریدون بیداردل زنده شد  زمین و زمان پیش او بنده شد

و از این که فردوسی در سال ۳۷۵ پنجاه و هشت ساله بوده‌است نتیجه می‌گیرند او در حدود سال ۳۱۹ متولد شده‌است.

تولد فردوسی را نظامی عروضی، که اولین کسی است که دربارهٔ فردوسی نوشته‌است، در ده «باز» نوشته‌است که معرب «پاژ» است. منابع جدیدتر به روستاهای «شاداب» و «رزان» نیز اشاره کرده‌اند که محققان امروزی این ادعاها را قابل اعتنا نمی‌دانند. پاژ امروزه در استان خراسان ایران و در ۱۵ کیلومتری شمال مشهد قرار دارد.

نام او را منابع قدیمی‌تر از جمله عجایب المخلوقات و تاریخ گزیده (اثر حمدالله مستوفی) «حسن» نوشته‌اند و منابع جدیدتر از جمله مقدمهٔ بایسنغری (که اکثر محققان آن را بی‌ارزش می‌دانند و محمدتقی بهار مطالبش را «لاطایلات بی‌بنیاد» خوانده‌است) و منابعی که از آن مقدمه نقل شده‌است، «منصور». نام پدرش نیز در تاریخ گزیده و یک منبع قدیمی دیگر «علی» ذکر شده‌است. محمدامین ریاحی، از فردوسی‌شناسان معاصر، نام «حسن بن علی» را به خاطر شیعه بودن فردوسی مناسب دانسته و تأیید کرده‌است. منابع کم‌ارزش‌تر نام‌های دیگری نیز برای پدر فردوسی ذکر کرده‌اند: «مولانا احمد بن مولانا فرخ» (مقدمهٔ بایسنغری)، «فخرالدین احمد» (هفت اقلیم)، «فخرالدین احمد بن حکیم مولانا» (مجالس المؤمنین و مجمع الفصحا)، و «حسن اسحق شرفشاه» (تذکرة الشعراء). تئودور نولدکه در کتاب حماسهٔ ملی ایران در رد نام «فخرالدین» نوشته‌است که اعطای لقب‌هایی که به «الدین» پایان می‌یافته‌اند در زمان بلوغ فردوسی مرسوم شده‌است و مخصوص به «امیران مقتدر» بوده‌است، و در نتیجه این که پدر فردوسی چنین لقبی داشته بوده باشد را ناممکن می‌داند.

hamoon rad== کودکی و تحصیل == پدر فردوسی دهقان بود که در آن زمان به معنی ایرانی‌تبار و نیز به معنی صاحب ده بوده‌است (ریاحی ۱۳۸۰، ص ۷۲) که می‌توان از آن نتیجه گرفت زندگی نسبتاً مرفهی داشته‌است. در نتیجه خانوادهٔ فردوسی احتمالاً در کودکی مشکل مالی نداشته‌است و نیز تحصیلات مناسبی کرده‌است. بر اساس شواهد موجود از شاهنامه می‌توان نتیجه گرفت که او جدا از زبان فارسی دری به زبان‌های عربی و پهلوی نیز آشنا بوده‌است. به نظر می‌رسد که فردوسی با فلسفهٔ یونانی نیز آشنایی داشته‌است .

 

جوانی و شاعری

کودکی و جوانی فردوسی در دوران سامانیان بوده‌است. ایشان از حامیان مهم ادبیات فارسی بودند.

با وجود این که سرودن شاهنامه را بر اساس شاهنامهٔ ابومنصوری از حدود چهل سالگی فردوسی می‌دانند، با توجه به توانایی فردوسی در شعر فارسی نتیجه گرفته‌اند که در دوران جوانی نیز شعر می‌گفته‌است و احتمالاً سرودن بخش‌هایی از شاهنامه را در همان زمان و بر اساس داستان‌های اساطیری کهنی که در ادبیات شفاهی مردم وجود داشته‌است، شروع کرده‌است. این حدس می‌تواند یکی از دلایل تفاوت‌های زیاد نسخه‌های خطی شاهنامه باشد، به این شکل که نسخه‌هایی قدیمی‌تری از این داستان‌های مستقل منبع کاتبان شده باشد. از جمله داستان‌هایی که حدس می‌زنند در دوران جوانی وی گفته شده باشد داستان‌های بیژن و منیژه، رستم و اسفندیار، رستم و سهراب، داستان اکوان دیو، و داستان سیاوش است.

فردوسی پس از اطلاع از مرگ دقیقی و ناتمام ماندن گشتاسب‌نامهاش (که به ظهور زرتشت می‌پردازد) به وجود شاهنامهٔ ابومنصوری که به نثر بوده‌است و منبع دقیقی در سرودن گشتاسب‌نامه بوده‌است پی برد. و به دنبال آن به بخارا پایتخت سامانیان («تختِ شاهِ جهان») رفت تا کتاب را پیدا کرده و بقیهٔ آن را به نظم در آورد. (سید حسن تقی‌زاده حدس زده‌است که فردوسی به غزنه که پایتخت غزنویان است رفته باشد که با توجه به تاریخ به قدرت رسیدن غزنویان، که بعد از شروع کار اصلی شاهنامه بوده‌است، رد شده‌است.) فردوسی در این سفر شاهنامهٔ ابومنصوری را نیافت ولی در بازگشت به طوس، امیرک منصور (که از دوستان فردوسی بوده‌است و شاهنامهٔ ابومنصوری به دستور پدرش ابومنصور محمد بن عبدالرزاق جمع‌آوری و نوشته شده بود) کتاب را در اختیار فردوسی قرار داد و قول داد در سرودن شاهنامه از او حمایت کند.

 

سرودن شاهنامه

شاهنامه مهم ترین اثر فردوسی و یکی از بزرگ ترین آثار ادبیات کهن فارسی می‌باشد.

فردوسی برای سرودن این کتاب در حدود پانزده سال بر اساس شاهنامهٔ ابومنصوری کار کرد و آن را در سال ۳۷۲ شمسی پایان داد. فردوسی از آنجا که به قول خودش هیچ پادشاهی را سزاوار هدیه کردن کتابش ندید («ندیدم کسی کش سزاوار بود»)، مدتی آن را مخفی نگه داشت و در این مدت بخش‌های دیگری نیز به مرور به شاهنامه افزود.

پس از حدود ده سال (در حدود سال ۳۸۲ هجری شمسی در سن شصت و پنج سالگی) فردوسی که فقیر شده بود و فرزندش را نیز از دست داده بود، تصمیم گرفت که کتابش را به سلطان محمود تقدیم کند از این رو تدوین جدیدی از شاهنامه را شروع کرد و اشاره‌هایی را که به حامیان و دوستان سابقش شده بود، با وصف و مدح سلطان محمود و اطرافیانش جای‌گزین کرد. تدوین دوم در سال ۳۸۸ هجری شمسی پایان یافت (به حدس تقی‌زاده در سال ۳۸۹) که بین پنجاه هزار و شصت هزار بیت داشت. فردوسی آن را در شش یا هفت جلد برای سلطان محمود فرستاد.

به گفتهٔ خود فردوسی سلطان محمود به شاهنامه نگاه هم نکرد و پاداشی را که مورد انتظار فردوسی بود برایش نفرستاد. از این واقعه تا پایان عمر، فردوسی بخش‌های دیگری نیز به شاهنامه اضافه کرد که بیشتر به اظهار ناامیدی و امید به بخشش بعضی از اطرافیان سلطان محمود از جمله «سالار شاه» اختصاص دارد. آخرین اشارهٔ فردوسی به سن خود یکی به حدود هشتاد سال است («کنون عمر نزدیک هشتاد شد/امیدم به یک باره بر باد شد») و یکی به هفتاد و شش سال («کنون سالم آمد به هفتاد و شش/غنوده همه چشم میشار فش»).

 

مرگ و آرامگاه

آرامگاه فردوسی، توساولین منبعی که به سال مرگ فردوسی اشاره کرده‌است مقدمهٔ بایسنغری است که آن را در سال ۴۰۳ هجری شمسی آورده‌است. این مقدمه که امروز نامعتبر شناخته می‌شود به منبع دیگری اشاره نکرده‌است. اکثر منابع همین تاریخ را از مقدمهٔ بایسنغری نقل کرده‌اند، به جز تذکرة الشعراء (که آن هم بسیار نامعتبر است) که مرگ او را در ۳۹۸شمسی آورده‌است. محمدامین ریاحی، با توجه به اشاره‌هایی که فردوسی به سن و ناتوانی خود و آثار پیری کرده‌است، نتیجه گرفته‌است فردوسی حتماً قبل از سال ۳۹۸ مرده‌است.

پس از مرگ، جنازهٔ فردوسی اجازهٔ دفن در گورستان مسلمانان را نیافت و در باغ خود وی یا دخترش در طوس دفن شد. منابع مختلف علت دفن نشدن او در گورستان مسلمانان را به دلیل مخالفت یکی از دانشمندان متعصب طوس (چهار مقالهٔ نظامی عروضی) دانسته‌اند. عطار نیشابوری در اسرارنامه این داستان را به شکل نماز نخواندن «شیخ اکابر، ابوالقاسم» بر جنازهٔ فردوسی آورده‌است و حمدالله مستوفی در مقدمهٔ ظفرنامه این شخص را شیخ ابوالقاسم کُرّکانی دانسته‌است که مریدان زیادی داشته‌است. در بعضی منابع دیگر نام این فرد «ابوالقاسم گرگانی» یا «جرجانی» نیز آمده‌است که احتمالاً مسخ نام کُرّکانی است. ریاحی انتساب این مسئله به کُرّکانی صوفی را تهمت دانسته‌است و از آنجا که او در هنگام مرگ فردوسی حدود سی سال داشته‌است از نظر تاریخی نیز این مسئله را ناممکن گرفته‌است.

از زمان دفن فردوسی آرامگاه او چندین بار ویران شد. در سال ۱۲۶۳ شمسی به دستور میرزا عبدالوهاب خان شیرازی والی خراسان محل آرامگاه را تعیین کردند و ساختمانی آجری در آنجا ساختند. پس از تخریب تدریجی این ساختمان، انجمن آثار ملی به اصرار رئیس و نایب‌رئیسش محمدعلی فروغی و سید حسن تقی‌زاده متولی تجدید بنای آرامگاه فردوسی شد و با جمع‌آوری هزینهٔ این کار از مردم (بدون استفاده از بودجهٔ دولتی) که از ۱۳۰۴ هجری شمسی شروع شد، آرامگاهی ساختند که در ۱۳۱۳ افتتاح شد. این آرامگاه به علت نشست در ۱۳۴۳ مجدداً تخریب شد تا بازسازی شود که این کار در ۱۳۴۷ پایان یافت.

 

افسانه‌های دربارهٔ فردوسی

افسانه‌های فراوانی دربارهٔ فردوسی و شاهنامه وجود دارد که عمدتاً به علت اشتیاق مردم علاقه‌مند به فردوسی و خیال‌پردازی نقالان به وجود آمده‌اند. بیشتر این افسانه‌ها به‌آسانی با استفاده از شواهد تاریخی یا با استفاده از اشعار شاهنامه رد می‌شوند. از این جمله‌است قصهٔ رفتن منبع پهلوی شاهنامه از تیسفون به حجاز و حبشه و هند بالاخره به ایران آمدنش به دست یعقوب لیث، قصهٔ راه یافتن فردوسی به دربار سلطان محمود، مسابقهٔ بدیهه‌سرایی فردوسی با سه شاعر دربار غزنویان (عنصری، فرخی، و عسجدی)، قصه‌های سفر فردوسی به غزنه یا اقامتش در غزنه، قصهٔ فرار او به بغداد، هند، طبرستان، یا قهستان پس از نوشتن هجونامه، قصهٔ اهدا کردن شاهنامه به سلطان محمود به خاطر نیاز مالی برای تهیهٔ جهیزیه برای دختر فردوسی، قصهٔ فرستادن صله‌ای که سلطان محمود به فردوسی قول داده بوده‌است به شکل پول نقره به جای طلا به پیشنهاد احمد بن حسن میمندی و بخشیدن آن صله به فقاع‌فروش و حمامی به دست فردوسی و پشیمانی سلطان محمود و هم‌زمانی رسیدن صلهٔ طلا با با مرگ فردوسی.

 

 

 

آثار فردوسی

صحنه‌ای از داستان‌های شاهنامه (در آرامگاه فردوسی، توس)تنها اثری که ثابت شده‌است متعلق به فردوسی است متن خود شاهنامه‌است (منهای بیت‌هایی که خود او به دقیقی نسبت داده‌است). آثار دیگری نیز به فردوسی نسبت داده شده‌است از جمله چند قطعه، رباعی، قصیده، و غزل که برخی محققان امروزی در این که شاعر آنها فردوسی باشد بسیار شک دارند و از جمله قصیده‌ها را سرودهٔ دوران صفویان می‌دانند

آثار دیگری نیز به فردوسی نسبت داده شده‌است که اکثراً مردود دانسته شده‌اند. معروف‌ترین آنها مثنوی‌ای به نام یوسف و زلیخا است که در مقدمهٔ بایسنغری به فردوسی نسبت داده شده‌است. اما این فرض توسط بسیاری از معاصران رد شده‌است و از جمله مجتبی مینوی در سال ۱۳۵۵ هجری شمسی گویندهٔ آن را «ناظم بیمایه‌ای به نام شمسی» یافته‌است. محمدامین ریاحی این نسبت را از شرف‌الدین یزدی (که ریاحی او را «دروغ‌پرداز» نامیده‌است) دانسته‌است و حدس زده‌است که مقدمهٔ بایسنغری را هم همین شخص نوشته باشد (ریاحی ۱۳۸۰، ص ۱۵۱). یکی از آثار دیگر منسوب به فردوسی گرشاسب‌نامه است که مشخص شده‌است اثر اسدی طوسی است و چند دهه بعد از مرگ فردوسی سروده شده‌است.

نوشتهٔ دیگری که به فردوسی نسبت داده شده‌است «هجونامه»ای علیه سلطان محمود است که به روایت نظامی عروضی صد بیت بوده‌است و شش بیت از آن باقی مانده‌است. نسخه‌های مختلفی از این هجونامه وجود دارد که از ۳۲ بیت تا ۱۶۰ بیت دارند. وجود چنین هجونامه‌ای را بعضی از محققین رد و بعضی تأیید کرده‌اند. از جمله محمود شیرانی با توجه به این که بسیاری از بیت‌های این هجونامه از خود شاهنامه یا مثنوی‌های دیگر آمده‌اند و بیت‌های دیگرش نیز ضعیف‌اند نتیجه گرفته‌است که این هجونامه ساختگی است ولی محمدامین ریاحی با توجه به این که اشاره‌ای به این هجونامه در شهریارنامهٔ عثمان مختاری (مدّاح مسعود سوم غزنوی)، که قبل از چهار مقالهٔ نظامی عروضی نوشته شده‌است، آمده‌است، وجود آن را مسلم دانسته‌است.

جالب این است که معروف‌ترین بیت فردوسی که زیر آمده‌است و بعضی آن را از خود شاهنامه و بعضی از هجونامه دانسته‌اند نیز ممکن است از خود وی نباشد

 

دوست‌داران و مخالفان فردوسی

در همان سال‌های آغازین پس از مرگ فردوسی مخالفت با شاهنامه آغاز شد و عمدتاً به خاطر سیاست‌های ضد ایرانی دربار بنی عباس و مدارس نظامیه ادامه یافت. از جمله سلطان محمود پس از فتح ری در سال ۴۰۷ شمسی، مجدالدولهٔ دیلمی را به خاطر خواندن شاهنامه سرزنش کرده‌است (ریاحی ۱۳۸۰، ص ۱۶۰). نویسندگانی نیز، از جمله عبدالجلیل رازی قزوینی که مانند فردوسی شیعه بوده‌است، شاهنامه را «مدح گبرکان» دانسته‌اند (همین طور عطار نیشابوری) و خواندن آن را «بدعت و ضلالت». شاعران دیگری نیز، از فرخی سیستانی («گفتا که شاهنامه دروغ است سربه‌سر») و معزی نیشابوری («من عجب دارم ز فردوسی که تا چندان دروغ/از کجا آورد و بیهوده چرا گفت آن سمر») گرفته تا انوری («در کمال بوعلی نقصان فردوسی نگر/هر کجا آید شفا شهنامه گو هرگز مباش»)، احتمالاً به دلیل علاقهٔ ممدوحانشان به ردّ فردوسی، شاهنامه را دروغ، ناقص، یا بی‌ارزش دانسته‌اند.

با وجود بایکوتی که دربارهٔ فردوسی وجود داشته‌است و در نتیجهٔ آن بسیاری از منابع نامی از فردوسی یا شاهنامه نیاورده‌اند، در مناطقی که حکومت عباسیان در آنها نفوذ کمتری داشته‌است، از شبه‌قارهٔ هند گرفته تا سیستان، آذربایجان، اران، و آسیای صغیر، کسانی از فردوسی یاد کرده‌اند یا او را ستوده‌اند. از جمله مسعود سعد سلمان گزیده‌ای از شاهنامه تهیه کرد و نظامی عروضی در اواسط قرن ششم هجری اولین شرح حال موجود از فردوسی را در چهار مقاله نوشت. در حدود سال ۶۰۱ شمسی نیز خلاصه‌ای از شاهنامه در شام به دست بنداری اصفهانی به عربی ترجمه شد.

 

پس از حملهٔ مغول و انقراض عباسیان توجه به شاهنامه در محافل رسمی نیز افزایش یافت و از جمله حمدالله مستوفی در اوایل قرن هشتم هجری در دوران ایلخانان تصحیحی از شاهنامه بر اساس نسخه‌های مختلفی که یافته بود ارائه کرد. در دوران تیموریان نیز، در سال ۸۰۴ شمسی در هرات، به دستور شاهزادهٔ تیموری بایسنغر میرزا نسخهٔ مصوری از شاهنامه تهیه شد و احتمالاً تعداد زیادی از روی آن نوشته شد.

صفویان با توجه به این که خودشان مانند فردوسی شیعه و ایرانی بودند، توجه خاصی به فردوسی کردند که تا امروز ادامه یافته‌است. پس از انقلاب ایران در ۱۳۵۷ علیه حکومت پادشاهی، بعضی انقلابیان به این فرض که فردوسی شاه‌دوست بوده‌است یا شاهان را ستوده‌است از او بد گفته‌اند یا از شاهنامه انتقاد کرده‌اند.

از محققان معاصر احمد شاملو نیز از شاهنامه انتقاد کرده‌است که در پاسخ او عطاءالله مهاجرانی کتابی در دفاع از فردوسی و شاهنامه نوشت.

 

فردوسی‌پژوهی

پس از تلاش حمدالله مستوفی در تصحیح شاهنامه در قرن هشتم و شاهنامهٔ بایسنغری در قرن نهم هجری، اولین تصحیح شاهنامه در کلکته صورت گرفت و بار اول به شکل ناقص در ۱۱۹۰ شمسی (توسط ماثیو لمسدن) و بار دوم به طور کامل در ۱۲۰۸ (به تصحیح ترنر ماکان انگلیسی) منتشر شد. از مصححین بعدی شاهنامه می‌توان از ژول مول فرانسوی، وولرس و لاندوئر هلندی، ی. ا. برتلس روس، نام برد. از مصححین ایرانی شاهنامه باید به عبدالحسین نوشین، مجتبی مینوی، محمد مختاری، و جلال خالقی مطلق و فریدون جنیدی اشاره کرد.

 

به علت محبوبیت فردوسی، تحقیقات فراوانی دربارهٔ وی و شاهنامه منتشر شده‌است. ژول مول، تئودور نولدکه، سید حسن تقی‌زاده، هانری ماسه، فریتز ولف، عبدالحسین نوشین، محمد قزوینی، و ایرج افشار از جملهٔ معروف‌ترین محققین دربارهٔ فردوسی هستند.

در میان شاهنامه‌پژوهان نامبرده، جلال خالقی مطلق، منقح ترین متن انتقادی شاهنامه را همراه با پژوهش‌ها و یادداشت‌های فراوان تهیه و منتشر کرده‌است.

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 11 فروردین 1394 ساعت: 0:28 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 792

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس