تحقیق و پروژه رایگان - 279

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

آیات قرآن راجب به عمل انسان

بازديد: 167

سایت علمی و پژوهشی اسمان

عمل انسان

عمل هر انسان تعيين كننده سرنوشت وي

كردار نيك و به هر انساني را چون طوقي بر گردنش آويخته ايم و در روز قيامت بر او نامه اي گشاده بيرون آورديم تا در آن بنگرد.

اسراء آيه 13

و چون به انسان نعمت داديم بگو هر كس به طريقه خويش عمل مي كند.

اسراء آيه 83 و 84

عهد انسان با خدا

پيمان فطري انسان بر پذيرش ربوبيت پروردگار

و پروردگار تو از پشت بني آدم فرزندانشان را بيرون آورد و آنان را بر خودشان گواه گرفت و پرسيد آيا من پروردگارتان نيستم؟ گفتند آري گواهي مي دهيم.

اعراف آيه 172

عهد انسان با خدا مبني بر شكرگزاري در صورت نجات از مرگ

بگو چه كسي شما را از وحشتهاي خشكي و دريا مي رهاند؟ او را به زاري و در نهان مي خوانيد كه اگر از اين مهلكه ما را برهاند ما نيز از سپاسگزاران او خواهيم بود.                                                  انعام آيه 63

اوست كه شما را در خشكي و در دريا مسير مي دهد چون توفان فرا شد و موج از هر سو بر آنها ريزد چنان كه پندارند كه در محاصره قرار گرفتند خدا را از روي اخلاص عقيده‌ت بخوانند كه اگر ما را از اين خطر برهاني از سپاسگزاران خواهيم بود.

يونس آية 22

پرستش خدا و پرهيز از عبوديت شيطان پيماني از سوي خدا بر گردن انسان

اي فرزندان آدم آيا با شما پيمان نبستيم كه شيطان را نپرستيد زيرا او دشمن آشكار شماست.

يس آيه 60

فراموشي انسان

فراموشي انسان در دوران كهن سالي

خدا شما را بيافريد آن گاه مي ميراند و از ميان شما كسي را به فرتوتي مي رساند تا هر چه را كه آموخته است از ياد ببرد.

نحل آيه 70

اي مردم بعضي از شما مي ميرند و بعضي به سالخوردگي برده مي شوند تا آن گاه كه هر چه آموخته اند فراموش كنند.

حج آية 5

فراموشي خدا از سوي انسان به هنگام برخورداري از نعمت

چون به آدمي گزنه اي به پروردگار روي مي آورد و او را مي خواند آن گاه چون به او نعمتي بخششد همه ي آن دعاها را كه پيش از اين كرده بود از ياد مي برد و براي خود همتاياني قرار مي دهد تا مردم را از طريق او گمراه كنند.

زمر آيه 8

فضيلت انسان

فضيلت و برتري انسان بر بسياري از مخلوقات

و ما بر فرزندان آدم كرامت بخشيديم و بر بسياري از مخلوقات خويش برترينشان نهاديم.

اسراء آيه 70

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 18 آذر 1393 ساعت: 10:17 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق درباره خصلت های نابغه ها

بازديد: 161

تحقیق درباره خصلت های نابغه ها

نابغه ها در چه خصلتي مشترك اند؟ البته همه آنها با خلاقيت بسيار به دستاوردهاي عظيمي دست يافته اند، ليكن از نظر ساير خصوصيتها تفاوت‎‎هاي چشمگيري ميان آنان ديده ميشود. اسحاق نيوتون، غالباً پرخاشگر و بد خلق بود، در حالي كه چارلز داروين مردي مهربان و با محبت بود كه كمتر كسي از او مي رنجيد. آلبرت اينشتين معمولاً خوش برخورد و هميشه مايل به بحث درباره كارهاي خود بود و دوستانش او را در زمينه نوازندگي ويلن فرد قابلي مي دانستند و تحسين ميكردند، اما مايكل فاراده در لاك خودش بود و علاقهاي به گفت و گو درباره كارهاي علمي خود نداشت، مگر آن كه در آن زمينه به نتيجه قطعي رسيده باشد.

پيشينه خانوادگي نوابغ نيز با يكديگر تفاوت دارد. خانواده چارلز داروين بسيار ثروتمند بودند، ولي خانواده مايكل فاراده تنگدست به شمار مي آمدند به طوري كه وي به علت فقر در سن سيزده سالگي مجبور به ترك تحصيل شد. وي در مغازه صحافي به شاگردي پرداخت و خوشبختانه استاد وي اجازه داد تا به مطالعه كتابهايي كه صحافي ميكند بپردازد. موتزارت جوان در كودكي نيز نظير پدرش به آموزش موسيقي مشغول شد و پدرش موسيقيدان و معلم موسيقي بود كه در مورد فرزندش نقشه هاي جاه طلبانه اي در سر داشت. چنان كه ديديم جان استوارتميل متفكر جامعه شناس و سياستمدار قرن نوزدهم نيز زير نظر پدرش جيمز ميل آموزش مي ديد كه وي نيز به نوبه خود مردي فاضل اديب به شمار ميآمد و دلش مي خواست كه فرزندش دنباله رو كارهاي او باشد.

تعداد اندكي از نوابغ هم خود مربي خويشتن بوده اند و كمتر از ديگران كمك گرفته اند. يكي از اين افراد، جورج استفنسون بود كه به عنوان مهندس بزرگ راه آهن مشهور است. استفنسون در استفاده از لكوموتيو بخار براي راه آهن نقش بزرگي بازي كرد و باعث شد كه در حمل و نقل مسافر و كالا، انقلاب عظيمي پديد آيد. چنان كه ميدانيم او هرگز به مدرسه نرفت و تازه بعد از آن كه به سن هيجده سالگي رسيد و به عنوان كارگر معدن استخدام شد، توانست معلم خصوصي بگيرد و به سوادآموزي بپردازد.

 

شباهتهاي نابغه ها

اما نوابغ از جهاتي هم به يكديگر شباهت دارند. البته بعضي از اين شباهت ها ظاهري و سطحي است. مثلاً اغلب آنها كارهاي مختص خود را ظاهراً راحت و حتي بدون تلاش انجام ميدهند. اما اين راحتي ظاهري، ناشي از تلاشهاي عظيمي است كه در گذشته انجام داده اند. معروف بود كه موتزارت، شاهكارهاي موسيقي خود را با سرعت بسيار پديد ميآورد، اما سرعت عمل او حاصل آموزش و تمرين مداومي بود كه طي سالهاي بسيار به انجام رسانده بود. افراد هم عصر او گفته اند كه وي در هنگام انجام كار، بسيار متمركز بود. او قادر بود در هنگام انجام هر كاري حواس خود را كاملاً جمع كند.

يكي از شباهتهاي اساسي افراد نابغه، سخت كوشي آنهاست. تقريباً همه آنها تصميم نيرومند دارند و به فعاليتهاي خود پايبند و متعهد هستند. اين افراد، به كاري كه ميخواهند بكنند، ايمان فراوان دارند. شك و عدم اطمينان، باعث عقب افتادن كار مي شود، چنان كه در مورد جيمز وات، مخترع ماشين بخار كه بهبود عظيمي در كارآيي ماشينهاي اوليه پديد آورد، چنين شد. در ضمن همه نوابغ داراي احساس رهبري نيرومندي هستند.

در حقيقت سختكوشي خصلتي است كه در ميان همه نابغه هاي جهان مشترك است. وقتي از دابليو ترنر نقاش بزرگ انگليسي رمز موفقيت او را پرسيدند، صريحاً گفت «تنها راز اين كار، تلاش فراوان است .» اسحاق نيوتون در برابر اين سوال كه چگونه قانون جاذبه عمومي را كشف كرده است جواب داد كه مدام به اين موضوع فكر مي كرده است. چارلز داروين موفقيت خود را تا حدودي ناشي از اين مي دانست كه سالها درباره يك مساله غير قابل توضيح فكر كرده است. عوامل ديگري كه در موفقيت وي دخالت داشته اند، عبارت اند از پشتكار و تصميم. البته داروين همه اين عوامل را با قدرت مشاهده دقيق و مداوم همراه كرده بود. همچنين اينشتين عقيده داشت كه كنجكاوي غير عادي، قدرت تصميم و سخت كوشي، علل اصلي موفقيت وي را تشكيل مي داده است. او نيز قادر بود قدرت تمركز خود را براي حل مساله معيني براي مدت طولاني حفظ كند.

وقتي نابغه ها به كار معيني مشغول باشند، از بقيه امور، غافل ميشوند. موتزارت در هنگام نوشتن موسيقي كوچكترين توجهي به جهان پيرامون خود نداشت. نيوتون ميگفت كه وقتي به مساله معيني فكر ميكند همه چيز را فراموش ميكند. در چنين مواردي اوقات غذا خوردن از ياد ميرفت و عذر هر مهماني را ممكن بود بخواهند. تمام حواس نيوتون جمع مسالهاي مي شد كه درگير آن بود. اينشتين هم به جزئيات روابط اجتماعي بي اعتنا ميشد. گاهي اوقات فراموش ميكرد كه صبحها جورابش را بپوشد و غالباً ميگفت كه آموختن مهارت رانندگي براي وي بسيار دشوار است.

اغلب نوابغ با كمال ميل اعتراف ميكنند كه بيش از حد كنجكاو، و بسيار مصمم و پر تلاش هستند و در عين حال، بعضي از آنها با اصرار، مدعي هستند كه هوشمندتر از مابقي مردم نيستند. جان استوارت ميل كه بدون ترديد يكي از عميق‎‎ترين متفكران قرون و اعصار است، يقين داشت كه زيركي ذاتي او از حد افراد متوسط بيشتر نيست. داروين هم كاملاً اعتقاد داشت كه به هيچ وجه سرعت انتقال و يا هوشمندي خاصي ندارد. اينشتين تأكيد ميكرد كه موفقيتهاي او نه به علت هوش فراوان بلكه به علت كنجكاوي غير عادي او بوده است.

البته اين كه نابغه ها مدعي هستند هوش ذاتي غير عادي ندارند لزوماً به اين معني نيست كه در واقع چنين باشد، ولي البته خوب است كه به نظر آنها توجه كنيم. مردم غالباً تصور ميكنند كه نوابغ كارهايي را در كمال سهولت انجام مي دهند كه براي ديگران دشوار است، ليكن خود نوابغ كارهايي را كه انجام مي دهند،‌ آسان نميدانند.

يكي از خصوصياتي كه نوابغ را از بقيه مردم متمايز ميكند اين است كه اين افراد، دست از تلاش نمي كشند، هر چند كه ادامه فعاليت مستلزم كار فكري طاقت فرسايي باشد. يكي از معاصران نيوتون درباره وي ميگويد كه او به قدري در مطالعات خود غرق ميشد كه اگر بعضي از آزمايش ها و تجارب عملي، تنوعي در زندگي او ايجاد نمي كرد، مطالعات محض او را از پا در مي آورد. سرسختي او در مقابله با مشكلات، فوق العاده بود. زماني كه نيوتون به مطالعه هندسه دكارتي پرداخت گاهي در درك مطلب مواجه با اشكال مي‎‎شد. جان كانديوت عكس العمل وي را در چنين مواردي اين گونه بيان ميكند:

« نزد خود شروع به مطالعه و آموختن مطلب كرد. دو سه صفحه كه خواند، متوجه شد كه ديگر چيزي نميفهمد. آنگاه از اول شروع كرد و سه چهار صفحه پيش رفت تا اين كه دوباره در درك مطلب مواجه با مشكل شد. بار ديگر كتاب را از اول آغاز كرد و به همين ترتيب پيش رفت تا اين كه كاملاً بر آن بخش از رياضيات تسلط يافت.»

به عبارت ديگر نيوتون اهل پشتكار بود. بخش دشوار را بارها و بارها ميخواند تا سرانجام بر آن مسلط شود. و اين كار را نزد خود و بدون كمترين كمك و راهنمايي ديگران انجام ميداد.

سماجت و لجاجت در كار، به خصوص در كارهاي صعب و طاقت فرسا، كه در نوابغي نظير نيوتون ملاحظه مي‏شود، خصوصاً زماني به كار ميآيد كه شخص بخواهد نظير همه بزرگان، دوره هاي يادگيري درازمدتي را پشت سر بگذارد. هر چند اغلب مردم گمان ميكنند كسب دانش و مهارتي كه پايه فعاليتهاي خلاقه است براي افراد نابغه آسانتر است، ولي حقيقت مطلب به طور قطع، غير از اين است هر كس كه بخواهد مهارت دشواري را فرا بگيرد، بايد وقت بسيار و نيروي فراوان صرف كند. نوابغ هم ممكن است به اندازه افراد عادي به صرف وقت نياز داشته باشند و لازم باشد كه از سالهاي اوليه زندگاني به آموختن آن مهارتها آغاز كنند. رينولدز، هنرمند انگليسي قرن هيجدهم ميگويد:

«مهارت در نقاشي نيز هم چون مهارت در نواختن موسيقي، حاصل نميشود مگر با تلاش و تمرين پايان ناپذير. و يقين داشته باشيد كه اگر اين مهارت در جواني به دست نيايد، بعداً‌ فرصتي براي كسب آن نخواهد بود. اين كار دست كم همان اندازه دشوار خواهد بود كه كسي بخواهد بعد از بلوغ، خواندن و نوشتن را فرا بگيرد».

نويسنده: مايكل جي. اي. هاو

مترجم: مهدي مجردزاده كرماني

 

 

منبع : سایت روانشناسی و جامعه

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 17 آذر 1393 ساعت: 21:08 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق درباره نظریه آشوب

بازديد: 431

تحقیق درباره نظریه آشوب

پیچیدگی جهان در تضاد با سادگی قوانین فیزیکی قراردارد. در سالهای اخیر رفتارهای غیر خطی و پویای سیستمها به طور وسیع مطالعه شده است، یعنی رفتارهایی که منجر به پیچیدگی و در نهایت آشوب می شوند. مطالعة این رفتارها، منتهی به وضع قوانین جدیدی در طبیعت نشده ولی باعث شدهاند تا بتوانیم قوانین موجود را عمیقتر درک کنیم. یکی از نکات جالب توجه در پیچیدگی این است که به رغم تصورات پیشین، قوانین ساده میتوانند منجر به بروز رفتارهای بسیار پیچیده شوند. این موضوع میتواند منجر به شناخت عمیقتر عملکرد سیستمها و رفتارهای اجتماعی و سازمانی شود. از همین روست که در حال حاضر اندازه گیری پیچیدگی و راههای کاهش آن در سازمانها و فرآیندهای تصمیم گیری به یکی از مباحث روز تبدیل شده است. همین گستردگی مبحث پیچیدگی باعث شده است که مشارکت تمام علوم نظیر ریاضایت، فیزیک، مکانیک شارهها، شیمی، مدیریت در تحلیل آن اجتناب ناپذیر شود.
در مقالة حاضر سعی شده است تا کلیاتی از پیچیدگی و انواع آن ارائه شود و نقش آن در طبیعت و سیستمهای تولیدی مورد مطالعه قرار گیرد.
کلید واژه ها: پیچیدگی، پیچیدگی ایستا، پیچیدگی پویا، خود سازماندهی، آشوب

 

 

 

 

چكيده:
مقدمه
یکی از وجوه اساسی علم که آن را از هنر و ادبیات متمایز می کند امکان بیان آن به کمک اعداد و کمی کردن آن با استفاده از روابط ریاضی است.این پدیده چنان فراگیر شده است که بسیاری از اوقات کار علمی براساس کیفیت ریاضیات آن سنجیده می‌شود و نه محتوای تجربهاش. به کارگیری روابط ریاضی، علاوه بر ایجاد شرایط جدید برای نگرش به پدیدهها (نوآوری)، نوعی سیستم ارزشی برای اندازهگیری و کمی کردن نیز بهوجود می آورد.
نظریة پیچیدگی مطمئناً راه جدیدی برای نگاه کردن به پدیدههاست و به تدریج در حال تغییر دادن تکنیکهای ریاضی سنتی است. به همین دلیل نیز برخی از دانشمندان نظریة پیچیدگی را گنگ و مبهم میدانند و آن را شایستة عنوان علم نمی‌شناسند. نیاز به تکنیکهای جدید ریاضی جهت مواجهه با علوم جدید، موضوع تازه‌ای نیست (ریاضیات نیوتونی و لایبنیتز، توپولوژی پوآنکاره، هندسة غیر اقلیدسی ریمان، آمار بولتزمن و نظریة مجموعههای کانتور). تمام این دیدگاههای جدید در ریاضیات به دلیل نیاز به کمی کردن نظریه‌های جدید علمی که در آن زمان پا به عرصه وجود گذاشته بودند ابداع شدند.

نظریة پیچیدگی
بهتر است در اینجا نگاهی به اجزای اصلی یک سیستم پیچیده بیندازیم. بهطور کلی هر سیستم پیچیده یک سیستم کاملاً عملکردی است که شامل اجزای متغیر و وابسته به هم است. به بیان دیگر، برخلاف یک سیستم کاملاً سنتی (نظیر هواپیما) اجزا دارای ارتباطات دقیقاًٌ تعریف شده و رفتارهای ثابت یا مقادیر ثابت نیستند و عملکردهای انفرادی آنها نیز ممکن است با روشهای سنتی قابل تبیین نباشد. به رغم این ابهام، این سیستمها بخش اعظم جهان ما را تشکیل می‌دهند و ارگانیسمهای زنده و سیستمهای اجتماعی و حتی بسیاری از سیستمهای غیر ارگانیک طبیعی نیز در زمرة آنها قرار می‌گیرند.
پیچیدگی ایستا (نوع اول). براساس نظریة پیچیدگی اجزایی که دارای برهم کنشهای بحرانی هستند خود را به گونه‌ای سازمان دهی می‌کنند که به سوی ساختارهای تکاملی پیش روند و سلسله مراتبی از خصوصیات سیستمهای غالب را ایجاد کنند. در این نظریه سیستمها را باید به صورت یک کل نگریست و برخلاف دیدگاههای سنتی، از تجزیه و ساده سازی آنها پرهیز کرد. به دلیل وجود عوامل غیر خطی در سیستمهای به شدت وابسته به هم، دیدگاههای سنتی قادر به تجزیه و تحلیل نیستند. در اینجا علتها و معلولها قابل تفکیک از هم نیستند و مجموع اجزا برابر با کل نخواهد شد. رویکرد مورد استفاده در نظریة پیچیدگی بر مبنای تکنیکهای جدید ریاضی قرار دارد که سر منشأ آنها را باید در شاخه های مختلف چون فیزیک، زیست شناسی، هوش مصنوعی، سیاست و ارتباطات راه دور جستجو کرد. ساده‌ترین شکل پیچیدگی که معمولاً توسط ریاضی دانان و دانشمندان مورد مطالعه قرار می گیرد، در ارتباط با سیستمهای ثابت است. در اینجا فرض می کنیم که ساختار مورد نظر در طول زمان تغییر نمی کند. به بیان دیگر، به اصطلاح دانشمندان سیستم، با یک تصویر ثابت از سیستم سرو کار داریم. به عنوان مثال، می توان به یک ریز تراشة کامپیوتر نگاه کرد و آن را پیچیده یافت. می‌توان آن را با یک مدار الکترونیک مرتبط دانست و برای تعیین پیچیدگی نسبی آن، آن را با سیستمهای جانشین مقایسه کرد (مثلاً از نظر تعداد ترانزیستورها). می‌توان همین کار را با اشکال زندة حیات نیز انجام داد و آنها را بر حسب تعداد سلولها، تعداد ژنها و غیره اندازه گیری کرد. تمامی این جنبه های کمی، فاقد مهمترین مسئلة تفکر در پیچیدگی هستند و آن این است که آیا واقعاًٌ پیچیدگی به تعداد اجزا بستگی دارد و چرا پیچیدگی سیستمی مثلاً با 100 جزء متفاوت با سیستم دیگر با همین تعداد اجزاست.
برای نگرشی دقیقتر به این سئوال، نیازمندیم به دنبال الگوها و آمارهای کمیتها باشیم. روشن است که پیچیدگی ترتیبی از 50 توپ سفید و 50 توپ سیاه، از پیچیدگی 5 توپ سیاه، 17 توپ سفید، 3 توپ سیاه، 33 توپ سفید و 42 توپ سیاه کمتر است. با این حال معنای چنین ترتیبی نامشخص است. آیا ترتیب تصادفی است یا معنادار؟ هنگامی که چنین تحلیلهایی به سه بعد تعمیم داده می‌شوند و بیش از یک مشخصه برای هر جز تعریف می‌شود (اندازه، چگالی، شکل) پیچیدگیهای احتمالی به نحوه غیر قابل تصوری افزایش می یابند و توانایی ریاضیات موسوم را به چالش فرا میخوانند. در اینجا صرفاً یک سطح مورد نظر قرار داشت ولی در طبیعت سطوح مختلفی از ساختار در تمام سیستمها وجود دارند و این سطوح باعث افزایش پیچیدگی خواهند شد (پیچیدگی یک مولکول، به علاوة سلول، به علاوة ارگانیسم، به علاوة اکوسیستم، به علاوة سیارة زمین و ...). این پدیده باعث می‌شود تا ریاضیات پیچیدگی ایستا نیز دشوار باشد.
پیچیدگی پویا (نوع دوم). با افزایش بعد چهارم، یعنی زمان، موقعیت بسیار بغرنجتر خواهد شد. از زاویة دید مثبت، شاید تشخیص الگوها با تغییراتشان در زمان ساده تر از حالت سکون آنها باشد (فصول، ضربان). اما از سوی دیگر ممکن است با اجازه دادن به اجزا برای تغییر با زمان، الگوهای حالت سکونی را که قبلاً شناسایی کرده بودیم و طبقه بندیهای انجام گرفته بر پایة آنها از دست بروند (برگها سبز هستند، به جز در پاییز که زرد می‌شوند و در زمستان که اصلاً وجود ندارند!).
تشخیص عملکرد، یکی از راههای اصلی تحلیل علمی است. پرسش «سیستم چه کاری انجام می‌دهد؟» و به دنبال آن «چگونه این کار را انجام می‌دهد؟» هر دو دارای مفهوم حرکت در زمان هستند. با توجه به ضعف ما در بررسی تجربیات تکرارپذیر، مهم خواهد بود که تشخیص دهیم آیا پدیدة مورد مطالعه ایستاست یا آنکه دارای تغییرات دوره‌ای است. علم همواره با آزمایش و تأیید آزمایشها سروکار دارد و پیشنیاز این امر، داشتن نمونه‌های متعدد است. روابط ریاضی مورد استفاده به گونه‌ای هستند که برای داده‌های یکسان، همواره پاسخهای یکسانی را ارائه می کنند و این یک نکتة اساسی در نظریة پیچیدگی است. ما در بسیاری از اوقات ناچار می‌شویم تا به طور مصنوعی پیچیدگی پدیدة مورد بررسی را کاهش دهیم تا در چارچوب محدودیت فوق قرار گیریم. یک فرد دارای وجوه گوناگونی است ولی، او را با آن دسته از مشخصه‌هایش تعریف می کنیم که در طول زمان بدون تغییر باقی می‌مانند (و یا قابل پیش بینی هستند) نظیر نام، رنگ پوست، ملّیت یا سن، شغل، قد و مانند آنها. نظریة پیچیدگی نیازمند آن است که سیستم را به صورت یک کل مورد بررسی قرار و از آن تعریفی به دست دهیم که تمامی جنبه‌های آن را پوشش دهد و در این نقطه است که روشهای سنتی و ریاضی پاسخگو نخواهند بود.
پیچیدگی تکاملی (نوع سوم). یکی از پدیده‌های مهم در اطراف ما پدیده‌های ارگانیک هستند. بهترین مثالهای مربوط به این پدیده‌ها، مربوط به نظریة نوین داروین در انتخاب طبیعی است که طی آن سیستمها در طول زمان تکامل پیدا می‌کنند و سیستمهای دیگری ابداع می‌شوند (مثلاً یک موجود دریایی تبدیل به یک موجود خشکی می‌شود). این شکل از تغییر که ظاهراً منتهایی نیز برای آن قابل تصور نیست، بسیار بغرنجتر از آن است که پیش از این انگاشته می‌شد. می‌توان همین مفهوم تغییرات غیردوره‌ای را با مواردی چون سیستمهای ایمنی بدن، آموزش، هنر و کهکشانها نیز توسعه داد. طبقه بندی پیچیدگی، عملاً به معنای برداشتن قدم دیگری، به سوی تاریکی خواهد بود چرا که اگر امکان شمارش مصداقهای آن وجود نداشته باشد چگونه می‌توان نام علم را بر آن نهاد؟
پاسخ این سئوال به مبحث الگو باز می‌گردد. در هر سیستم پیچیده، ترکیبات بسیار زیادی از اجزا می‌توانند وجود داشته باشند و در حقیقت می‌توان مشاهده کرد که بسیاری از این ترکیبات پیش از این هرگز در طول حیات جهان وقوع پیدا نکرده‌اند. با بررسی تعداد زیادی از سیستمهای متفاوت، می‌توان شباهتها (الگوها) را در آنها تشخیص داد و طبقه بندی هایی را برای تعریف آنها ایجاد کرد. این تکنیکها، که می توان آنها را آماری دانست، بسیار مناسب اند و راهنمایی‌هایی کلی ارائه می‌کنند، ولی فاقد یک نیازمندی اساسی در کار علمی هستند و آن قابلیت پیش‌بینی است. در به کارگیری علم (فناوری) ما نیازمند آن هستیم که سیستم را به گونه‌ای طراحی و ایجاد کنیم که وظایف خاصی را به انجام برساند واین یعنی خواسته‌ای که به نظر نمی‌آید از دیدگاه تکاملی قابل بررسی و تعمیم باشد.
پیچیدگی خود سازمان دهی (نوع چهارم). آخرین شکل سیستم پیچیده، شکلی است که مهمترین و جدیدترین نوع در نظریة پیچیدگی محسوب می‌شود. در اینجا محدودیتهای داخلی سیستمهای بسته (نظیر ماشینها) با تکامل خلاقانة سیستمهای باز (نظیر مردم) با همدیگر تلفیق می‌شوند. در این دیدگاه سیستم با محیط خود تکامل می یابد به گونه‌ای که پس از مدتی، دیگر سیستم در طبقه بندی قبلی خود نمی‌گنجد. در اینجا می‌بایستی عملکردها و وظایف سیستم به گونه‌ای تعریف شوند که چگونگی ارتباط آنها با جهان وسیع خارج از سیستم مشخص شود. از انواع قبلی سیستمهای گسسته و سیستمهای خود نگهدارنده، به نظر می‌آید که به مفهومی از پیچیدگی رسیده‌ایم که نمی‌توان آن را از دیگاه کیفی یک سیستم جدا دانست.
عملاً سیستمهای خود تکاملی نظیر بوم‌شناسی و زبان سعی دارند عملکردهای خود را کاملاً با تطابق با محیط شکل دهند و عملاً از این دیدگاه می‌توان روش شناسی‌ای را تدوین کرد که طی آن فرایند طراحی از درون سیستم به برون آن سوق داده شود. ما می‌توانیم به جای طراحی خود سیستم، محیط آ ن را طراحی کنیم (محدودیتها) واجازه دهیم تا سیستم خود به گونه‌ای تکامل یابد تا پاسخ صحیح را بیابد، نه آنکه پاسخی از طرف ما به سیستم تحمیل شود. این دیدگاه در فناوری ارگانیک، دیدگاهی جدید و نتایج آن در حال حاضر در مهندسی ژنتیک و طراحی مدارها در حال بررسی است.
از دیدگاه نظریة پیچیدگی، بسیار مایل هستیم پیش‌بینی کنیم کدام حل غالب از بین شقها و محدودیتهای گوناگون رخ خواهد داد.

مقدمات کمی سازی پیچیدگی
اگر اعتقاد داشته باشیم که روشهای سنتی کمی سازی در قالب پارامترهای ایستا و یا فرمولها، برای سیستمهای پیچیده غیر کافی هستند، پس چه جانشین دیگری را می‌توان برگزید؟ مخصوصاً با مقادیر ثابت و متغیرهایی که در طول عمر سیستم وقوع خواهند یافت چه باید کرد؟ اصولاً نیازمند آن هستیم که اجازه دهیم تمام پارامترها در سیستم متغیر باشند (در مقیاسهای متفاوت زمانی عمل کنند) و نیز اجازه دهیم تا تعداد پارامترها به صورتی پویا افزایش یا کاهش یابند (شبیه سازی تولد و مرگ). این پدیده نوعی تخطی از سنتها در علوم به شمار می‌رود و نیازمند چیزی است که کوهن نام آن را انقلاب علمی گذاشته است.
با توجه به مسائل گوناگونی که در نظریة پیچیدگی با آنها مواجه خواهیم بود، حال می‌توان به مجموعة کارهایی که در خصوص کمی کردن این نظریه در حال انجام هستند اشاره کرد. این کارها براساس 50 سال تحقیقات روی نظریة عمومی سیستمها یا سیبرنتیک، در زبان، دینامیک و بوم شناسی، ژنتیک مدرن، علوم تلفیقی و هوش مصنوعی قرار دارند. موفقیتها و شکستهای این 50 سال به ما کمک خواهند کرد تا بتوانیم با ایجاد فرضیات صحیحتر و بهره ورتر راه درست را بیابیم.
فرضیات و اهداف. در تفکر پیچیدگی، ما به دنبال معیارها و اندازه‌گیریهای مطلقی هستیم که بتوان آنها را در تمامی محدوده‌ها به کار گرفت. این فرض، در کنار دیگر فرضهای مرتبط، نظیر غیر قابل پیش بینی یودن، عدم تعادل، حلقه‌های علّی، غیر خطی بودن و باز بودن، بدین معناست که جهان ما از بسیاری جهات بسیار متفاوت با آن چیزی است که علوم سنتی به دست می دهند.
اهداف زیادی را می‌توان برای نظریة پیچیدگی بیان کرد که عبارت‌اند از:
• توضیح ساختارهای غالب (خودسازمان دهی)
• اندازه گیری پیچیدگی نسبی(پارامترهای چند گانه سلسله مراتبی)
• تدارک روشهای کنترل سیستمهای پیچیده (نقاط عطف)
• به وجود آوردن مدلهای کارآ (تلخیص)
• به دست دادن پیش گویی کننده های آماری (محدودیتها)
• حل مسائل غیر معمول (میان بر)
• نمایش کاربردهای جدید محتمل (نوآوری)
• کمی کردن قوانین ترتیب و اطلاعات
برای تمام اهداف می بایستی روشهای عملی کمی سازی ایجاد شوند (یعنی باید قابل محاسبه باشند). ما نیازمند ریاضیاتی هستیم که قادر باشد سیستمها را به همان راحتی که انسان الگوها را تشخیص و طبقه‌بندی می‌کند از همدیگر تشخیص دهد و به علاوه امیدوار هستیم که قادر به پیشگویی لااقل برخی از جنبه های آیندة سیستم از رفتار گذشتة آن یا وضعیت حال آن باشیم و به این طریق برخی کنترلها را بر سیر توسعة آن اعمال کنیم.
تحلیل سیستمهای پیچیده. پیش از تلاش برای اعمال هر نوع تکنیک کمی سازی به سیستمها یا سازمانها، می‌باید تصمیم بگیریم که آیا آنها در تمام جنبه‌های خود پیچیده هستند و نیز آیا پیچیدگی خود سازمان دهی در آنها وجود دارد یا خیر. برای این منظور می‌توان از خصوصیات عمومی
SOC برای طبقه بندی این نوع از سیستمها استفاده کرد:
1. نمایة نحوة اتصال
اجزا به طور متوسط دارای بیش از یک ورودی و بیش از یک خروجی هستند (ولی نه آنقدر زیاد که منتهی به آشوب شود)
2. وضعیت تبدیل
نسبت به ورودیهای مورد استفادة سیستم و متوسط خروجیهای ایجاد شده توسط آن به طور تقریبی برابر با 1 است. اگر این اختلاف بسیار کمتر از 1 باشد سیستم به سمت یک وضعیت ایستا همگرا و اگر بسیار بیشتر از 1 باشد، سیستم به سمت وضعیت آشوبناک واگرا خواهد شد.
3. قابلیت یادگیری
اجزا قابلیت یادگیری از تجارب گذشته را دارند. این یادگیری برای تغییر دادن قواعد سیستم و بهینه سازی انتقال وضعیتها به کار می رود.
4. عملکرد موازی
برخی از اجزا به طور خودکار و موازی فعالیت می کنند. این پدیده باعث ارتقای سرعت پاسخگویی و قابلیت تطابق سیستم خواهد شد.
5. تغییر برهم کنشها
اجزا قادرند اجزای دیگر را که با آنها برهمکنش دارند تغییر دهند. این تغییر می‌تواند دائمی یا موقت باشد.
6. حلقه های بازخورد
در حلقة بازخورد خروجیها به سمت ابتدای فرایند بازگشت داده می‌شوند به گونه‌ای که نتایج عملکردهای واقعی باعث تصحیح فرآیند خواهد شد.
7. قابلیت کنترل
تمام متغبرها برای ثبات باید قابل کنترل باشند (متغبرهای غیر قابل کنترل معرف پتانسیل آشوب هستند) ولی کنترل نباید باعث ایجاد تغیر شود، بلکه صرفاً باید سیستم را در محدوده‌های تعریف شده نگهدارد.
8. حوزه های جذب
راههای مختلفی در دسترس هستند که می‌توانند به یک هدف برسند. انعطافپذیری پاسخ و آزادی خلاقیت در اینجا مطرح است.
9. مرزهای خارجی
مرزهای سیستم نه کاملاً بسته‌اند و نه کاملاً باز، از صافی گذراندن اطلاعات در اینجا لازم به نظر میرسد.
10. عملکرد سیستم
اهداف یا عملکردها می‌توانند چند گانه باشند، این امر یک وجهة چند بعدی به سیستم خواهد بخشید.
11. بلوکهای سازنده
زیر سیستمها در ابعاد مختلف می‌توانند وجود داشته باشند که یک ساختار مدولی و فراکتال به سیستم میبخشند.
12.خواص غالب
عملکردهای برنامه‌ریزی نشده در طول عملیات مغلوب و به کنار گذارده خواهند شد.
در حقیقت مدولها، بر اثر برهم کنش اجزا خود را سازمان دهی می‌کنند.
13. ثبات سیستم
برخی اختلالات داخلی و خارجی می‌توانند در درون سیستم مضمحل شوند ولی برخی دیگر باعث بروز عوارض غیر منتظره‌ای در سیستم می‌شوند. قانونی برای میزان انتشار و طول اثر گذاری اختلالات باید وجود داشته باشد.
14. کنترل غیر متمرکز
کنترل در تمام سیستم توزیع شده است و تصمیمهای موضعی توسط اجزا و یا مدولها و در محدودة محدودیتها اتخاذ می‌شوند.
15. جریان اطلاعات
افزایش جریان اطلاعات می‌تواند معرف حرکتی از ثبات به سمت آشوب باشد. در سیستمهای اجتماعی می‌توان این پدیده را از طریق فناوری اطلاعات مورد بررسی قرار داد.
البته این یک نشانة کاملاً مشخص نیست ولی سیستمی که بسیاری از شرایط فوق را داراست بهتر می‌توان با نظریة پیچیدگی تحلیل تا روشهای آماری و با فرض رفتار قطعی و خطی. این نوع معیارها می توانند برای بازسازی اهداف نیز مورد استفاده قرار بگیرند، به خصوص اگر بخواهیم سیستمی را از اشکال ساده به سمت پیچیدگی خود سازمان دهی به پیش ببریم. این امر باعث خواهد شد تا سیستم از طریق نوآوری، بقا و قابلیت تطابق منافع بسیاری را کسب کند.

تکنیکهای کمی سازی
الف) تکنیکهای رویان
با این فرض که توانسته ایم یک سیستم بالقوه پیچیده را شناسایی کنیم، سئوال بعدی چگونگی کمی کردن این پیچیدگی است. تکنیکهای زیر توسط محققان پیچیدگی برای ایجاد دقت ریاضی در این مبحث به کار گرفته شده اند.
آنتروپی. آنتروپی نقطة شروع خوبی برای بررسی
است زیرا به‌طور سنتی از آن برای اندازه‌گیری بی‌نظمی استفاده می‌شود. متأسفانه انواع متعددی از آنتروپی وجود دارد که باعث می‌شوند این مفهوم در عمل چندان کاربردی جلوه نکند. مشل اصلی اینجاست که یک مفهوم نمی تواند به تنهایی قادر به تشخیص و اندازه گیری اشکال گوناگون باشد.
نظریة اطلاعات. این تکنیک که توسط کولوموگروف و چاییتین ابداع شده است سیستمهای پیچیده را بر اساس کوتاهترین برنامة کامپیوتری که می‌تواند آن سیستمها را ایجاد کند مورد بررسی قرار می دهد. از این رو، در اینجا طول برنامه معیاری برای پیچیدگی خواهد بود که مشکل اینجاست که این روش ارزش زیادی برای نوفة تصادفی (که ما عملاً آن را پیچیده نمی‌دانیم) قائل است. در عین حال این روش برای زمان اجرای برنامه اهمیتی قائل نیست. به رغم اینکه تحقیقاتی برای منظور کردن این عوامل در دست انجام است ولی هنوز این روش یک بعدی تلقی می‌شود.
انتقالات فاز. سیستمهای خود سازمان ده، سیستمهایی هستند که از حالتهای ایستا یا آشوبناک، به سمت حالتهای نیمه متعادل حرکت می کنند. این خاصیت در ارتباط با ایدة فیزیک در خصوص انتقالات فاز قرار دارد (مثلاً حالت از یخ به آب تغییر می‌کند) و توسط ویلسون پیشنهاد شده است. تلاش جهت کمی کردن این دیدگاه را می‌توان در کارهای لانکتون روی لاندا و اندازه‌گیریهای مشابه مشاهده کرد. بزرگترین مشکل این است که چنین تحلیلی صرفاً به سیستمهای با ابعاد کوچک (تعداد کم متغیر) محدود می‌شود.
معیار خود سازمان دهی. این تکنیک، که توسط
بک پیشنهاد شده است دارای مشابهت بسیاری با روش انتقالات فازی است ولی بر خلاف آن، روی خصوصیت توزیع پیشامدها متمرکز می‌شود (مرز فازها) و آن را شاخصی از خود سازمان دهی می‌داند. این امر اجازه می‌دهد تا بتوان سیستمهای با ابعاد بیشتر را مورد تحلیل قرار داد، ولی نقطة ضعف آن این است که اطلاعات بسیار کمی را در خصوص طبیعت درونی سیستم به دست می‌دهد.
شیمی آلگوریتمی .یک دیدگاه از این واقعیت بهره می جوید که اجزای سیستم به طور آزادانه عمل می‌کنند. یعنی همانند یک عنصر شیمیایی و همانگونه که عناصر شیمیایی با همدیگر واکنش نشان می دهند و بر هم اثر می‌گذارند، اجزای سیستم نیز چنین واکنشهایی بر همدیگر دارند. تحلیل ریاضی چنین سیستمهایی توسط فونتانا انجام شده است. این طرز تلقی از اجزا، هیچ نوع کمی سازی را از ساختار غالب به وجود آمده به دست نمی‌دهد.
جذب کننده‌ها. تشخیص ساختارهای محتمل با ثبات در سیستمهای متصل، نیازمند ایجاد مفهوم جذب کننده‌هاست و این مفهوم توسط هوپفیلد در شبکه های عصبی، کونن در نقشه های وجوه و ونش در شبکه‌های گسسته به‌کار گرفته شده است. درحال حاضر این تکنیک بهترین تکنیک در تحلیل ساختار داخلی شبکه‌هاست ولی ضعف آن دشواری اجرا در سیتمهای واقعی و با ابعاد بزرگ است.
هم تکامل. با استفاده از مفهوم بیولوژیک تطابق، می‌توان سیستمهایی را چون بوم‌شناسی که اجزای آنها با هم تکامل می‌یابند، مدلسازی کرد. می‌توان این دیدگاه را برای مدلسازی سیستمهای چندگانه نظیر مدل
NKCS کافمان توسعه داد و مقدار تطابق سیستم را اندازه‌گیری کرد. مشکل این دیدگاه این است که در عمل مدلهای محتمل بسیاری وجود دارند که صرفاً می‌توانیم نمونه‌ای از آنها را انتخاب و شاخصهای آماری را از آنها استخراج کنیم.
دینامیک نمادی. این تکنیک که از زبان شناسی گرفته شده است، سیستمها را در قالب دستور زبان می‌نگرد و به دنبال قواعد ترکیب و ساختار است. هلند از این روش استفاده کرده ولی مشکل آن یافتن قواعد سیستمهای موجود است.
میزان دور بودن از تعادل. تحلیل سیستمهایی که در حال تعادل نیستند تکنیکی است که هنوز مراحل اولیة تکامل خود را طی میکند. این تکنیک توسط پریگوژین در سیستمهای فیزیکی و ماتورانا و وارلا در سیستمهای بیولوژیک مورد استفاده قرار گرفته است. این سیستمهای خود نگهدار، ساختارهای خود سازمان ده هستند ولی باز هم در آنها توجه مستقیم کمی به الگو شده است.
ب) دیدگاههای دیگر
برخی تکنیکهای دیگر وجود دارند که کمتر توسط محققان به‌کار گرفته شده‌اند ولی به تدریج شناخت نسبت به کاربرد آنها در نظریة پیچیدگی رو به افزایش است.
نظریة بازیها. در علوم سیاسی، نظریة بر هم کنش میان تصمیمهای متفاوت و برد و باختهای ناشی از این تصمیمها، توسط آکسل رود مورد تحلیل قرار گرفته است. اصولاً نظریة بازیها یک نظریة برای شرایط رقابتی است که طی آن تصمیم گیرندگان مجموعه‌ای از اقدامات در اختیار دارند و هر تصمیم گیرنده بدون اطلاع از تصمیم حریفان خود اقدامی را انتخاب می کند. در نتیجة این انتخاب و همزمان انتخابهای حریفان، برد یا باختی عاید تصمیم گیرنده خواهد شد.
یکی از مشکلات این روش، دشواری اعمال آن بر سیستمهای بغرنج است ولی بزرگترین مزیت آن قابلیت تشخیص بین مسیرهای تکامل مثبت از منفی است.
شیشههای اسپینی . این تکنیک نیز که از فیزیک گرفته شده است می‌تواند بسیاری از پدیده‌های فیزیکی را مدلسازی کند (کارهای راکر ). این تکنیک برای شبیه سازی بسیار مناسب است ولی از نظر ریاضی دشوار و برای دستیابی به حالتهای غالب و ساختار سطح بالاتر خوب است.
تحلیل سریهای زمانی. تحلیل نظم حاکم بر رفتار یک سیستم در طول زمان، از مباحث مهم در تحلیل سریهای زمانی است. تعیین جذب کننده‌های دوره‌ای یا آشوبناک نیز از نتایج این تحلیل است. برخی اوقات این تکنیک در سیستمهای مالی به‌کار گرفته می‌شود. مشکل روش نیاز به حجم زیاد داده‌هاست. ولی مزیت عمدة آن این است که می‌توان حدودی را برای رفتار سیستم تعیین کرد.
منطق فازی. در تحلیل سیستمهای غیر خطی، نیازمند کمی سازی بسیاری از متغیرهای کیفی هستیم و منطق فازی چنین امکانی را فراهم می‌کند، استفاده از این تکنیک در تحلیل پیچیدگی به تازگی آغاز شده است.
روش آنتروپی در محاسبة پیچیدگی ایستا و پویا در فرآیندهای تولید شرکتهای صنعتی و تولیدی در جهان امروز، با مواجه هستند. برای سازگاری با چنین محیط متغیری، شرکتها ناچارند انعطاف بیشتری به فرآیندها و سیستمهای خود بدهند (می یو، 1990؛ پای، 1996). به رغم اینکه داشتن انعطاف می‌تواند مزایایی چون افزایش تولید و افزایش مشتری گرایی را در پی داشته باشد، ولی در صورت کنترل نشدن صحیح ممکن است منجربه تصمیم گیریهای ناکارآمد، زمانهای تحویل طولانی، برنامههای غیر قابل دسترس، بالا رفتن حجم موجودیها، هزینه‌های زیاد و عدم رضایت مشتریان شود. (افستاشیو و همکاران، 1996)، (بائو و همکاران، 1991)، (لویس و همکاران، 1995)، (اسلاک و همکاران، 1995)، (نیلی و همکاران، 1995). افزایش انعطاف پذیری باعث خواهد شد تا تعداد جانشینهای زمان‌بندی افزایش یابد و در نتیجه پیچیدگی تصمیم گیری بیشتر شود. (استوپ و همکاران، 1996)، ( برمجو و همکاران، 1997)، (مک کی و همکاران، 1995). به همین جهت یافتن تعادلی میان انعطاف پذیری سیستم و میزان پیچیدگی آن یکی از مسائل مهم پیش روی مدیران است. عوامل ایجاد کنندة پیچیدگی در تولید به صورت زیر معرفی شده‌اند (کالینسکو و همکاران (1)، 1997)، (کالینسکو و همکاران (2)، 1997).
الف) ساختار محصول (تعداد زیر مونتاژها، زمانهای چرخه، اندازة دسته های تولیدی، نوع وتوالی منابع تولید و...)
ب) ساختار کارگاه یا کارخانه (تعداد و نوع منابع تولید، آرایش، زمانهای راه اندازی، اعمال نگهداری و تعمیرات، زمانهای بیکاری و...)
ج) برنامه ریزی و زمان بندی ( راهکارهای برنامه ریزی و زمان بندی)
د) پویایی، تغییر پذیری و عدم قطعیت در محیط
مدل کلاسیک اندازه گیری پیچیدگی ایستا بر مینای کار فریزل و دودماک قرار دارد (فریزل و همکاران، 1994)، (فریزل، 1996). این مدل دارای سه فرضی اساسی است:
• هر سیستم یک فرآیند دریافت- ارسال است.
• هر چه پیچیدگی یک فرآیند بیشتر شود، قابلیت اطمینان آن کمتر خواهد شد.
• فرآیند با پیچیدگی بیشتر، با احتمال زیاد، گلوگاه خواهد بود.
پیچیدگی ایستا را می توان برای سیستم
S ، از رابطة زیر محاسبه کرد.




که در آن:
M تعداد منابع تولید
Nj تعداد وضعیتهای محامل برای منبع j
pij احتمال اینکه منبع i در وضعیت j قرار داشته باشد.
معمولاً پیچیدگی ایستا در طی یک دورة زمانی بلند مدت (یک سال) اندازه گیری می‌شود.
روش محاسبة پیچیدگی پویا بر اساس مشاهدة مستقیم فرآیند و بخصوص رفتار صفها در سیستم قرار دارد. تحقیق در خصوص علل ایجاد صفها کمک خواهد کرد تا نقاط کور در فرآیند تولید معلوم شوند.
پیچیدگی پویا توسط منابع داخلی (نظیر خوب یا بد کنترل شدن تجهیزات) و یا منابع خارجی (تأثیرات مشتریان و بازار) ایجاد شود.

رابطة زیر معرف پیچیدگی است.

که در آن
p احتمال تحت کنترل بودن سیستم، pq نشان دهندة احتمال وجود صفهای با طول متغیر بیش از 1،pm نیز احتمال داشتن ، pbاحتمال داشتن وضعیتهای غیر قابل برنامه‌ریزی شدن، M نشان°صفهای با طول 1 یا  دهندة تعداد منابع و Nj نشان تعداد وضعیتها در منبع J است.
در عین حال داریم


روش فوق نیازمند آن است که ملاحظات مستقیم در دوره‌های زمانی تعریف شده از سیستم صورت گیرد. زمان بندی، تواتر و طول مدت اندازه‌گیری بایستی با توجه به اطلاعات جزیی در فرآیند تعیین شود. چرخة زمانی ماشین، پیش زمان تولید، اطلاعات مربوط به نوبت کاری، تواتر از کار افتادگی و مانند آنها. یکی از رویکردهای جدید در محاسبة پیچیدگی ایستا این است که برای هر حال یا وضعیتی که سیستم میتواند در آن قرار بگیرد، سهم متفاوتی را در پیچیدگی در نظر بگیریم. این امر باعث خواهد شد تا با مجموعه ای از مدلهای برنامه‌ریزی خطی برای محاسبة پیچیدگی ایستا مواجه شویم (ماکویی و همکاران، 2003).

نتیجه گیری
درک پیچیدگی، قدمی است برای درک واقع ‌بینانه‌تر جهان هستی، قدمی است به سمت واقعیتی که همواره بشر در طول تاریخ خود سعی در گریز از آن داشته است. واقعیت ساده ولی به شدت تکان دهنده این است که جهان بسیار بغرنجتر از آن است که ذهن محدود انسان بتواند آن را فهم کند. جهان و هستی را نباید ساده انگاشت و هر تلاشی را در جهت درک پیچیدگی آن باید به فال نیک گرفت و ارج نهاد.



مرجعها
1-
Meyer W and Isenberg R (1990). Knowledge- based factory supervision: EP 923 Results. Int J CIM 3:206-233
2-
Pai C and Naylor P (1996). Yet it is painful but are not alone-Application of supply chain planning techniques from cognate industries. Presented at the 2nd International conference on production planning and control in the metals Industry, London, UK, November 12-14, 1996. (Available from 12 Technological Inc. Eagle House, The Ring, Bracknell, Berks (RG12 ITB)
3-
Efstashiou J, Calinescu A and Bermejo J (1996). Modeling the complexity of production planning and control. Processing of the 2nd International Conference on Production planning and Control in the Metals Industey, institute of Materials, London, pp 60-66.
4-
Bauer A et al (1991). Shop Floor Control System: from Design to Implementation. Chapman & Hall: London, UK.
5-
Lewis FL, huang HH, pastravanu OC and Gurel A (1995). Control system design for flexible manufacturing system. In: Raouf A and Daya MB (eds). Flexible Manufacturing Systems: Recent Developments. Elservier Science: Amsterdam; New York
6-
Slack N et al (1995), Operations Management. Pitman publishing: London, UK
7-
Neely A, Gregory M and pllats K (1995). Performance measurement system design. Int J Opns & Prod Mgmt 15 (4): 80-116
8-
Stoop PPM and wiers VCS (1996). The complexity of scheduling in practice. Int J opns & Prod Mgmt 16 (10): 37-53
9-
McKay KN, Safeyeni FR and Buacott JA (1995). Common sense realities of planning and scheduling in printed circuit board production. Int Prod Res 33(6): 1585-1603
10-
Berjemo J, Calinescu A, Efstathiou J and Schrin J (1997). Dealing with uncertainty in manufacturing: the impact on scheduling. In: Kochhar A (ed). Proceeding of the 32nd international matador Conference, Macmillan Press, UK. Pp 149-154
11-
Frizella G and Woodcock E (1994). Measuring complexity as an aid to developing operational strategy. Int J Opns & Prod Mgmt 15(5): 26-39
12-
Frizelle GDM. (1996). An entropic measurement of complexity in manufacturing operations Research. Report. Departement of Engineering, University of Cambridge, UK.
13-
Calinsecu A, Efstathiou J, Berjemo J and Schrin J (1997). Modeling and simulation of a real complex process-based manufacturing system. In: Kochhar A (ed). Processing of the 32nd International Matador Conference, Macmillan Press, UK. Pp137-142.
14-
Calinescu A, Efstathiou E, Berjemo J and Schrin J (1997). Assessing decision-making and process complexity in a manufacturer through simulation. In: Brant D (ed). Processing of the 6th IFAC Symposium on Automated Systems Based on Human Skill, IFAC, Germany, pp 159-162.
15-
www.calresco.org/Lucas/quantify(2001)

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 17 آذر 1393 ساعت: 21:06 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق درباره دیدگاه قران درباره مقام منزلت زنان

بازديد: 211

تحقیق رایگان سایت علمی و پژوهشی اسمان

تحقیق درباره دیدگاه قران درباره مقام منزلت زنان


 

آنچه در زير از نظر می گذرد خلاصه ای است از ديدگاه مكتب رهائی بخش اسلام در مورد جايگاه زن كه با توجه به بخشی از سور و آيات قرآن كريم تنظيم شده است .

مقام زن در اسلام چنان است كه در قرآن كريم سومين سوره مفصل به نام "النساء" ناميده شده است و در ده سوره ديگر مسائلی مربوط به حقوق و منزلت زنان است و همه جا در خطابات عام آنان مورد خطابند و همچنين می توان از بسياری از مفاهيم قرآن می توان نكات مهمی را در اين رابطه استنباط كرد و می توان اين ادعای دروغ را كه اسلام برای زن ارزشی قائل نيست بدينوسيله بطور كلی منتفی دانست .

اسلام زن را بعنوان مسئله مهم زندگی و متمم حيات انسانی در مسائل اجتماعی ، اخلاقی و قانونی خود جا داده و او را به عنوان عضو موثر جامعه دانسته است .

 

پيامبر اكرم صلوات الله عليه و اله آنگاه كه از زنان بيعت گرفت به آنان  اعلام كرد شما از عناصر اصلی اجتماع و اركان بنيادی جامعه هستيد و برای حفظ و سلامت آن بايد به ميزان سهم خود از آن پاسداری نمائيد .

يا ايها النبی اذا جاءك المومنات يبايعنك ....

ای پيامبر اگر زنان مومنه آمدند تا با تو بيعت كنند ، (اينكه) با خداوند شريك نگيرند و دزدی نكنند ، و زنا نكنند ، و فرزندان خود را نكشند (سقط جنين نكنند ) و تهمتی نسازند ، از آنچه ميان دست و پای ايشان است ( فرزند غير را به شوی خود نسبت ندهند ) و در نيكوكاری ها از تو پيروی كنند ، با ايشان بيعت كن و برای ايشان از خداوند آمرزش خواه ، بدرستی كه خداوند آمرزنده و مهربان است .  سوره ممتحنه آيه 12

زن بعنوان موجودی زيبا ، ظريف ، مستقل ، آرامی بخش ، با تقدس دختری ، همسری ، خواهری و مادری در مسير تكامل جامعه است و تا ارزش خود را نشناسد و يا جامعه از موهبت او محروم باشد، انحطاط قطعی آن جامعه را بدنبال خواهد داشت .

و الله جعل لكم من انفسكم ازواجا و جعل لكم من ازواجكم بنين و حفده و رزقكم من الطيبات افبالباطل يؤمنون و بنعمت الله يكفرون  سوره نحل آيه 27       

بسياری از تكاليف مشخص شده برای زنان و مردان يكسان بوده و تفاوت های موجود مربوط به نقش ، ظرفيت و لياقت هريك بوده و حقوق آنان نيز بر اين اساس  معين شده است .

يا ايها الناس اتقوا ربكم الذی خلقكم من نفس واحده و خلق منها زوجها و بثّ منهما رجالا كثيرا و نساء و اتقوا الله الذی تسائلون  به و الارحام ان الله كان عليكم رقيبا   -  نساء آيه 1

ای مردم پروا كنيد از خداوندی كه شما را از نفس و ريشه واحد و يگانه آفريد پس از آن از همان ريشه همسرش را آفريد و از آن دو مردان و زنان فراوانی را پديد آورد و پروا كنيد از خداوندی كه به او همديگر را سوگنند می دهيد و پروا كنيد از خويشاوندان ، بدرستی كه خداوتد بر شما ناظر و رقيب است .

ان فی خلق السموات و الارض و اختلاف الليل و النهار لايات لاولی الالباب * الذين يذكرون الله قياما و قعودا و علی جنوبهم و يتفكرون فی خلق السموات و الارض ربنا ما خلقت هذا باطلا سبحانك و قنا عذاب النار * ... فاستجاب لهم ربهم  انی لا اضيع عمل عامل منكم من ذكر او انثی بعضكم من بعض فالذين هاجروا و اخرجوا من ديارهم و اوذوا فی سبيلی و قاتلوا و قتلوا لاكفرن الله سئياتهم و لادخلنهم جنات تجری من تحتها الانهار ثوابا من عند الله و الله عنده حسن الثواب -  آل عمران آيات 190 تا 195

يوم تری المومنين و المومنات يسعی نورهم بين ايديهم و بايمانهم بشريكم اليوم جنات تجری من تحتها الانهار خالدين فيها ذلك هو الفوز العظيم  - حديد آيه 12

بنابراين زن و مرد در بهره مندی از كسب و سعی و تلاش و پاداش عبادت و الزلم به وظايف و مسئوليت ها مساويند .

و لا تمنوا ما فضل الله به بعضكم علی بعض للرجال نصيب مما كسبوا و للنساء نصيب مما اكتسبن واسئلوا الله من  فضله ان الله  كان بكل شيء عليما   _  نساء 32

هر كس متناسب با شرايط خلقت خود از خزانه بی پايان الهی بهره ای دارد كه بايد از فضل و احسان خداوند آنرا جستجو كند و تمنای بی جا نيز نداشته باشد و مرد و زن هر كدام وظايف محوله را از نظر فردی و اجتماعی ايفا نمايند .

و لهن مثل الذی عليهن بالمعروف و للرجال عليهن درجه و الله عزيز حكيم   _ بقره آيه 228   

درجه خاص مرد بر زن امتيازی است كه از نظر مرد بودن و قدرت ، كفالت و رعايت و ...مسئوليت های اجتماعی داراست و بايد در جهت حفظ و آرامش و رفاه خانواده و جامعه صرف گردد و هرگز نشانه كرامت بيشتر او نسبت به زن قلمداد نمی شود زيرا :

ان اكرمكم عند الله اتقيكم

زن نيز به نوبه خود با توجه به آيه فوق امتيازات خاصی را داراست كه منحصر به وجود او و متناسب با خاصه های وجودی و تكوينی اش می باشد .

در قرآن كريم مردان و زنان با القاب مساوی و همسان ياد شده اند كه بر نقش و جايگاه هر يك در جامعه  و مساوی بودن آنان در اصل تكليف تاكيد دارد .

ان المسلمين و المسلمات و المؤمنين و المؤ منات والقانتين و القانتات و الصادقين و الصادقات و الصابرين و الصابرات و الخاشعين و الخاشعات و المتصدقين و المتصدقات و الصائمين و الصائمات و الحافظين لفروجهم و الحافظات و الذاكرين الله كثيرا و الذاكرات اعدّ لهم مغفره و اجرا عظيما   - احزاب آيه 35

ان المصدقين و المصدقات و اقرضوا الله قرضا حسنا يضاعف لهم و لهم اجر كريم - حديد 18

در بعضی از آيات قرآن می توان به برتری زن بر مرد استنباط نمود كه اين امر وظايف آنان را نسبت به جامعه سنگين تر می نمايد.

اذ قالت امرأه عمران رب انی نذرت لك ما فی بطنی محررا فتقبل منی انك انت السميع العليم * فلما و ضعتها قالت رب انی وضعته انثی و الله اعلم بما وضعت و ليس الذكر كالانثی و انی سميتها مريم و انی اعيذها بك و ذريتها من الشيطان الرجيم  - آل عمران آيات 35 و 36

در ادامه اين گفتگو خداوندد می فرمايد : فتقبلها ربها بقبول حسن و انبتها نباتا حسنا ....

 در آيه فوق ( ليس الذكر كالانثی )  به برتری زن بر مرد اشاره دارد كه از نظر قرب و نزديكی او به بارگاه لطف و احسان پروردگار عالم است .

اما در مورد اختلافات حقوقی زن و مرد دلايل متعددی ذكر شده كه از جمله آن روايت زير است :

از امام محمد باقر عليه السلام پرسيدند چرا زن ضعيف و مسكين يك سهم از ارث می برد و مرد دو سهم ؟

حضرت فرمودند : زيرا بر زن جهاد و نفقه و خونبها نيست و اينها همه بر عهده مرد است

حق هر كس بايد متناسب با توجه به مسئوليت و نقش او در جامعه تعيين شود و جامعه ای كه زن را  به تلاش برای كسب در آمد چون مردان از خانه به بيرون كشانده ، سِمَت مادری و زن بودن و نقش های اساسی تربيتی و مديريتی او را ناديده بگيرد  ، اجتماع كامل و ايده آلی نيست . اسلام برای اين نقش اهميت فوق العاده ای قائل شده و جنبه های معنوی تربيتی را عمدتا به او سپرده است .

و وصينا الانسان بوالديه احسانا حملته امه كرها و وضعته كرها و حمله و فصاله ثلثون شهرا حتی اذا بلغ اشده و بلغ اربعين سنه قال رب اوزعنی ان اشكر نعمتك التی انعمت علی و علی والدی و ان اعمل صالحا ترضيه و اصلـــح لی فی ذريتـی انی تبت اليك و انی من المسلمين   - احقاف آيه 15

امام رضا عليه السلام می فرمايند :

"و بدان حق مادر ، لازم ترين حقوق  و واجب ترين آنهاست زيرا او باری را برداشته كه هيچ كس بر نمی دارد و فرزند را حفظ كرد ، با گوش و چشم و ساير اندامها ، در حالی كه به اين كار شاد و خوشرو بود ، با همه دشواريهايی كه هيچ كس بر آن تاب و و شكيبائی ندارد  فرزند خود را حمل كرد ، راضی شد كه خود گرسنه بماند و او سير شود ، و خود تشنه بماند و او سيراب گردد ، و خود برهنه بماند و اورا بپوشاند و خود در آفتاب بماند و او را سايه دهد ، پس بايد شكر از او و نيكوئی به او ، به اين اندازه باشد ، هر چند طاقت ادای كمترين حق او را نداريد ، مگر به ياری خداوند "    

   وجوه اختلافات حقوقی بين زن و مرد بواسطه شرايط روحی و تكوينی او و در راستای نقش او در جامعه  است و اين به معنای بها ندادن و كم ارزش قلمداد كردن او نيست . چنانچه خداوند متعال در ضمن بر شمردن دعاها متقين دعا در باره همسر را در صدر آنها قرار داده است

و الذين يقولون ربنا هب لنا من ازواجنا و ذرياتنا قره اعين و اجعلنا للمتقين اماما  - فرقان 75

 

  والسلام علی من اتبع الهدی      

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 17 آذر 1393 ساعت: 18:25 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق درباره ولایت از نظر قرآن امانت از نظر قرآن محبت از نظر قران

بازديد: 273

تحقیق درباره ولایت از نظر قرآن امانت از نظر قرآن محبت از نظر قران

 

يكی از شيوه های تحقيق در قرآن بررسی موضوعی است ويكی از روشهای تحقيق موضوعی داشتن نگرش مفهومی راجع به موضوع مورد بحث در همه قرآن يا بخشهائی از آن است . در اين تحقيق با بررسی مفهومی جمعی از عزيزان دانش پژوه و عاشقان قرآن و عترت سلام الله عليهم پيرامون ولايت ،امانت ، محبت در 50 آيه سوره غافر - مومن - نتايج زير مورد عنايت قرار گرفت . اميد است با تدبر در آيات كريمه قرآن بتوانيم راه سعادت و كاميابی را برای خود و ديگران به ارمغان آوريم .

مقدمه :

برخی از واژه های ولايت عبارتند از  ولی ، مولا ، وال ، يتولی ، اولياء اولی

و ولی ، وَلاء و توالی به ، حاصل شدن دو چيز يا بيشتر بصورتيكه بين آنها چيز ديگری نباشد ، گويند و به نزديكی مكانی ، نسبتی ، دينی ، درستی ، ياوری و اعتقادی اشاره دارد و وِلايت به معنای ياری و وَلايت به معنی صاحب اختياری است .

محبت از حبّ به معنای دانه گرفته شده و به معنای دوست داشتن است كه چون بذری بايد در درون فرد رويش يابد و شكوفا شود ، در واقع ميوه ای است كه بايد بتدريج در فرد به ثمر نشيند

امانت نيز از واژه امن به معنای اطمينان و آرامش گرفته شده و با واژه های ايمان و مومن ريشه مشترك دارد و از نظر معنائی نيز با هم مرتبط می باشند.

نكات مربوط به ولايت در سوره غافر :

غافرِالذَّنْبِ وقابِل التَّوْبِ شَديدِ الْعِقابِ ذي الطُّولِ لا اله الا هو اِليهِ الْمَصير   آيه 2

خدائی كه بخشنده گناه و آمرزنده توبه و منتقم سخت و صاحب نعمت است ، جز او خدائی نيست و بازگشت همه بسوی اوست .

1 - در آيه فوق با توجه به ذكر دو نوع از صفات خداوند عزوجل - رحمت و عذاب - انسان ها نيز در دو طيف رحمت و عذاب قرار دارند بنابراين برخی خود را در مجرای غافر اذنب و قابل التوب قرار داده و بعضی نيز مستوجب عقاب پروردگارند.و بدين ترتيب می توان نتيجه گرفت كسانيكه خود را در طيف رحمت حضرت او قرار دهند تحت ولايت اويند بخلاف كسانيكه از اوامر او سرپيچی می كنند بعبارت ديگر انسان هميشه در معرض دو نوع  ولايت قرار دارد - ولايت الهی و ولايت غير الهی -

2 - ولايت الهی و غير الهی تجلی صفات الهی است .

ما يُجادِلُ فی ايات الله             الا الذين كَفَروا فَلا يَغْرُرْكَ تَقَلُّبُهم فی البِلاد 

در آيات خدا به انكار و جدال نپرداختند جز مردم كافر برنخيزد پس تو از اينكه كافران در شهر ها متفرقند بی نيازی

  1.  كَذَّبَتْ قَبْلَهُم قَوْمُ نوحٍ وَ الْاَحزابُ مِنْ بَعْدِهِم قبل از آنان قوم نوح و گروه های ديگر بعد از آن پيامبر خود را تكذيب كردند

  2.  وَ هَمَّت كُلُّ اُمَّهٍ بِرسولِهِم لِيَاخُذوه و هر امتی همت می گماشت پيامبر خود را دستگير كند

  3.  وَ جادِلوا بالْباطِلِ لِيُدْحِضوا به الحق ّو جدال به باطل می كردند تا حق را پامال كنند

فَاَخَذَتُهُم فَكيفَ كان عِقاب

 3 - عكس العمل كسانيكه از ولايت الهی خارج و  مبتلا به كفر شدند - يعنی بر حقيقت درونی خود سرپوش گذاشتند-  جدال در آيات الهی است  و به واسطه اين جدال به دروغ و تكذيب رسول و مبازه با او و سرپوش گذاشتن بر حق دچار ودر نهايت  به عذاب او گرفتار شدند

4 - استفاده از واژه كفر - سرپوش گذاشتن - به  غير حقيقی بودن مسير كافران اشاره دارد .

5 - گرفتار شدن به هر يك از ويژگيهای ذكر شده در آيه  - يعنی :جدال در آيات الهی ، تكذيب و مبارزه با رسول و جدال بوسيله باطل برای پامال كردن حق - موجب قرار گرفتن در طيف عذاب الهی است

6 -  يكی از مصاديق بارز نشانه های خدا با توجه به آيه فوق سفيران الهی و پيام آوران  و رسولان اوست و جدال آشكار ونهان با اين رسولان در هر عصر وزمانی - كه صاحبان ولايت الهی هستند - از صفات كافران بشمار آمده است .

الذين يَحْمِلونَ العَرش وَ مَنْ حَوْلَه يُسَبِحونَ بِحَمْدِ رَبّهم  وَ يومنون به و يستغفرون للذينَ امنوا ربنا وسعت كلَّ شيءٍ رَحْمَةً وَعِلما فاغْفِر للذين تابوا و اتبعوا سبيلَك  وَ قِهِمْ عَذاب الْجَحيم 

آيه 7- كسانيكه عرش با عظمت الهی را بر دوش گرفته و آنان كه پيرامون عرشند به تسبيح و ستايش حق مشغولند هم خود به خدا ايمان دارند و هم برای اهل ايمان از خدا آمرزش می خواهند كه ای پروردگار ما علم و رحمت بی منتهايت همه جا را فرا گرفته به لطف وكرمت گناه آنان را كه توبه كرده و از راه تو تبعيت می كنند را بيامرز و آنان ار از عذاب دوزخ محفوظ دار

7 - برای اينكه در طيف رحمت و مغفرت الهی قرار گيريم - كه همان مسير ولايت الهی است - بايد ابتدا در باور و سپس در ذهن و بعد از آن در عمل ، خود را بر فرامين حضرت او جل ذكره منطبق نمائيم .اين سه مرحله در آيه فوق با واژه های ايمان ، توبه و تبعيت ذكر شده است

8 - سه مرحله باور ذهن و عمل را در كافرين نيز می توان با واژه های كفر  ، جدال و تكذيب منطبق دانست.

9 - انسان علاوه بر سعی و تلاش خود در مسير كمال احتياج به عنايت و توفيق الهی دارد كه در در آيه فوق و آيات بعدی با واژه های قِ به معنای نگهدار آمده است .

10 - كسانيكه از دستورات پيام آوران و رسولان الهی پيروی می كنند مشمول عنايات غيبی و دعای ملائكه و ارواح مقدس می باشند .

هو الذی يريكم اياته و ينزل لكم من السماء رزقا و ما يتذكر الا من ينيب  آيه 13

او خدائی است كه آيات خود را به شما نشان می دهد و برای شما از آسمان روزی می فرستد و متذكر نمی شود مگر كسی كه دارای انابه است

11 -  انابه ، كه عامل توجه و يادآوری حق و زمينه ای لازم برای عمل به فرامين الهی است ، به معنای بازگشت بسوی خدا با توجه ، توبه و تذكر است .

12 - در صورتيكه انسان مرتبا اين بازگشت را نداشته باشد دچار غفلت و روی برگردانی از حضرت حق و جدال در آيات می شود.

 .يوم هم بارزون لا يخفی علی الله منهم شی لمن الملك لله الواحد القهار - آيه 16

آن روز همه خلق آشكار شوند و هيچ چيز از آنها بر خدا پنهان نباشد در آن روز سلطنت عالم با كيست ؟  باخدای قاهر منتقم يكتا ست

13 -  آيه فوق بر ولايت كامل الهی بر هستی و اصالت و بقای مطلق و منحصر به فرد آن اشاره دارد . 

او لم يسيروا فی الارض فينظروا كيف كان عاقبة الذين كانوا من قبلهم كانوا هم اشد منهم قوة و اثارا فی الارض فاخذهم الله بذنوبهم

 و ما كان لهم من الله من واق  آيه 21 

در آيه فوق مردم را از گردش نكردن و عبرت نگرفتن از سرگذشت اقوام گذشته مورد سوال و توبيخ قرار داده و در ادامه آثار نامطلوب رفتار آنان را راجع به فرستادگان الهی مطرح ساخته است و در ده آيه - آيه 32 - بصورت مصداقی به  گوشه هائی از سرگشت حضرت موسی (س) اشاره دارد . با توجه به مجموعه اين آيات نكات زير مورد توجه است :

14- وجود وليّ - كه در آيات فوق با عنوان رسول ذكر شده -  يكی از مهم ترين رويدادهای هر زمانی است كه با توجه به نقش او مردم طبقه بندی می شوند .

15-  نگاه به عاقبت تخطی از اوامر ولی می تواند انسان را از غفلت رهانيده و سختی ظاهری تبعيت از او را آسان نمايد .

16- اوامر الهی توسط رسول - كه از جانب پروردگار سرپرستی معنوی مردم را بعهده دارد -  به مردم ابلاغ می شود در صورت مخالفت با او با هر قدرتی كه باشند محكوم به شكست و نابوديند ، در اين رابطه در آيات فوق واژه اخذ بكار رفته است .،

17 - در آيات 23 و 24 گروه بندی پيشوايان كفر - كه بعنوان يك جبهه در مقابل حضرت موسی به مبارزه برخاستند - با نام فرعون ، هامان و قارون مطرح شده كه يكی سمبل حكمرانی و زور مداری و ديگری تزوير و مكرگرائی ،و قارون مظهر سرمايه داری است .و گروه چهارم كه به نظر می رسد مهم تر از سه گروه قبلی هستند با عنوان مسرفين در آيات 28- 34  -43 نامبرده شده كه گروه بی بند وباری هستند كه مخالف وجود حد و حدود در زندگی می باشند

در ادامه آيه فوق  بخشی از تهديدهای فرعون عنوان شده است .تا به اين آنجا كه  از طريق استدلال ، فطرت گرائی مردم را تحريك كرده و اينچنين می گويد:

و قال فرعون ذرونی اقتل موسی ولْيَدعُ ربه انی اخاف ان يبدل دينكم او ان يُظْهِرَ فی الارض الفساد  آيه 26

فرعون گفت : بگذاريد تا من موسی را به قتل برسانم و او خدای خود را به ياری طلبد ، می ترسم كه اگر وی را زنده گذاريم آئين شما را دگرگون سازد يا در روی زمين فساد برانگيرد.

 18- فرعونيان و سرپرستان طاغوت در هر دوره برای اغفال و فريب مردم با زيبا جلوه دادن اهداف شوم خود و

ناخوشايند نشان دادن مقاصد رسول و ولی الهی به مبارزه همه جانبه با حق می پردازند .

قال موسی انی عذت بربی و ربكم من كل متكبر لايومن بيوم الحساب  آيه 27

حضرت موسی فرمود من به خدا كه صاحباختيار من و شماست پناه می برم از هر متكبری كه به روز حساب ايمان نمی آورد.

19 - تكبر به عنوان يكی از آفتهای مهم زير بار نرفتن حق و سرپيچی از اوامر رسول بشمار می رود .

20 - باور نداشتن روز قيامت به همراه  تكبر فرد را به مقابله در برابر ولی فرا می خواند بطوری كه حضرت موسی از اين گروه به خدا پناه می برد كه نشاندهنده شروری است كه از ناحيه اين قبيل افراد متوجه جبهه حق می شود..

22 - نقش كبر و خودبينی در آيات ديگری به طور مفصل بيان شده از جمل اين آيات آيه 56 است كه می فرمايد :

ان الذين يجادلون فی ايات الله بغير سلطان اتيهم ان فی صدورهم الا كبر ما هم ببالغيه فاستعذ بالله انه هو السميع البصير 

 بدرستيكه كسانيكه در آيات الهی بدون دليل و برهانی به جدال می پردازند جز  تكبر در دلهايشان چيز ديگری نيست كه به آرزوی دلشان هم نمی رسند

و در 45 تا 49 كه از رسيدن عذاب به مجموعه جبهه خبر می دهد مجادله و گفتگوئی را كه بين گروه ضعيف و متكبر انجام شده را بيان می فرمايد :

فيقول الضعفؤ للذين استكبروا انا كنا تبعا فهل انتم مغنون عنا نصيبا من النار

ضعيفان ملت به پيشوايان متكبر خود می گويند ما در پيرو شما بوديم آيا اكنون می توانيد ما را از سهميه آتش ما بی نياز كنيد

و قال رجل مومن ..ان الله لايهدی من هو مسرف كذّاب  آيه 28

مرد با ايمانی از آل فرعون كه ايمانش را پنهان می داشت به فرعونيان گفت: آيا مردی را كه می گويد پروردگار من خداست می كشيد در صورتيكه با معجزه و ادله روشن از جانب خدا برای شما آمده است اگر دروغگوست گناه دروغش بر خود اوست و اگر راستگو باشد از وعده های او بعضی به شما برسد و خدا مردم ستمكار و دروغگو را هدايت نخواهد كرد .

21 -  با توجه به آيات فوق و آيات بعد كه راجع به مومن آل فرعون - از آيه 28 تا 33 - آمده در جبهه حق به تناسب سعه وجودی و بصيرت فرد و نزديكی اعتقادی و رفتاری او با ولی هدايت جامعه را بعهده می گيرد در اين رابطه توجه به الفاظی چون انی اخاف - من بر شما بيمناكم - من يضلل الله و...حالت سيطره روحی ومعنوی او را بر ديگران  می رساند از اينرو اين نوع از ولايت امری قراردادی و وضعی نبوده بلكه امری حقيقی .است.

22 - تشابه در برخورد خداوند با ديگر مردمان به عنوان ولی مطلق و رسول به عنوان ولی منسوب شده از طرف خدای عز و جل و ديگر افراد مومن در آيات فوق بخوبی مشهود است و بطور ملموسی همگی به آشكار ساختن و تذكر به جنبه های رحمانيت الهی و تشويق مردم به استفاده از آن و بيم دادن از عقاب و غضب خداوند و پرهيزدادن از زمينه های بروز آن پرداخته اند .و در رهبری معنوی سنخيتی جامع را می توان ديد .

23 - با توجه به مطالب فوق تقرب رسول به خداوند و مومنين به ولی منجر به بروز صفات خداوند در آنها شده و دو وجه رحمت و غضب - غافرالذنب وقابل التوب ، شديدالعقاب - در آنها نيز به تجلی در آمده است .- به همين دليل در اين آيات مصداقهائی از اين دو نوع برخورد از جانب حضرت موسی (س) و مومن آل فرعون  برای هدايت مردم ذكر شده است.    

يا قوم لكم الملك اليوم ظاهرين فی الارض فمن ينصرنا من باس الله ان جاءنا

قال فرعون ما اريكم الا ما اری و ما اهديكم الا سبيل الرشاد  آيه 29

ای قوم امروز ملك و سلطنت در زمين با شماست لكن اگر قهر و انتقام خدا بر ما برسد كيست كه ما را از آن نجات دهد

فرعون باز گفت جز رای - قتل موسی - رای ديگری نمی دهم و شما را جز را رشد توصيه نمی نمايم

24 - انسان ها همگی طالب رشد ، هدايت و توسعه اند از اينرو حاكمان طاغوت سعی در جلب نظر مردم در زمينه های فوق دارند. به همين دليل موممن آل فرعون همين استدلال را برای مردم بكار برد كه يا قوم اتبعون اهدكم سبيل الرشاد آيه 38- ای قوم مرا تبعيت كنيد من شما را به راه رشد و پيشرفت هدايت می كنم. در واقع راه رشد حقيقتا در پيروی از ولی و فرستاده خداست

 يوم  تُولّون مُدْبرين ما لكم  من الله من عاصم وَ مَنْ يُضْلِلِ الله فما له مِنْ هادٍ

روزی كه از عذاب آن از هر سو بگريزيد و هيچ از قهر خدا پناهی نيست و هر كه را خدا گمراه كند ديگر برای او راهنمائی نيست

25 - وَلِيَ هر گاه با مِنْ متعدی شود به عكس معنا ی خود بكار می رود و به  معنای روی برگرداندن است .كسانيكه در اين دنيا تحت ولايت خداوند قرار نگرفتند در روز آخرت از خداوند روی برگردانند تا پناهی را بجويند ، از ولايت خدا فرار می كنند تا در پناه ولايت كسانيكه در دنيا از آنها پيروی می كردند ايمنی حاصل كنند. در حاليكه ولايت ديگران در دنيا سرابی بيش نبوده و فاقد حقيقت بوده است .. واين هشداری است برای همه كسانی كه از زير بار رفتن دستورات رسول و ولی الهی خودداری می كنند.

لقد جاءكم يوسف من قبل بالبينات فما زلتم فی شك مما جاءكم به حتی اذا هلك قلتم لن يبعث الله من بعده رسولا كذلك  يُضل الله من هو مُسْرِف مرتاب  آيه 34

و از اين پيش يوسف بسوی شما با معجزات و ادله روشن به رسالت آمد از آيااتی كه برای شما آورد در شك و ريب بمانديد تا آنكه يوسف از دنيا برفت ، گفتيد كه ديگر خدا پس از يوسف هرگز رسولی نمی فرستد ، بلی خدا مردم ستمگری را كه در آيات او در شك و ريند گمراه می گرداند .

26 - يكی از ريشه ها و عوامل سرپيچی از ولايت الهی اسراف و شك و ريب است

سرف و اسراف در لغت به معنای تجاوز كردن از حد و حدود در هر كاری است

و ريب به معنای توهم داشتن نسبت به چيزی است نه بخاطر اينكه خود آنچيز مبهم است بلكه بخاطر اينكه در آن تشكيك وارد می كنند و ارتاب نيز به معنای در مجرای شك و توهم قرارگرفتن است - شايد به معنای خود را در معرض توهم وشك انداختن  باشد -

در آيه اين دو عامل بعنوان ريشه نافرمانی و موضعگيری مردم با ولی خود شمرده شده است .

27 - در آيه 28 و 34 صفت اسراف يك بار همراه با بسيار دروغ گفتن آمده و بار ديگر به همراه در موضع شك و ترديد قرار گرفتن و اين نشاندهنده اينست كه از حد گذراندن - استفاده از آزادی بی قيد وبند- ريشه دروغ و يا به شك انداختن در افراد است هر چند هر دو اين صفات تقويت كننده اسراف می باشند و لی چون انسان تمايل به بی قيد وبندی دارد برای رسيدن به اين هدف متوسل به دروغ ، توجيه  و شك می شود.و با اين مجموعه صفات در برابر دستورات ولی مقابله می نمايد.

28- از مجموعه چند آيه قبل می توان استنباط نمود كه راه كمال و راه ضلالت قانونمند است - منتسب شدن راه ضلالت به خداوند عز وجل بخاطر همين قانونمندی است - بنابراين  هر كس در  هر مسيری كه قدم بردارد ويژگی های خاصی را از حيث فكر ، عمل و نتيجه كسب می كند.

29 -  سه دستور خداوند به پيامبر خود به عنوان فرستاده و ولی الهی - صبر ، استغفار، تسبيح - نشاندهنده خضوع و خشوع ولی در مقابل اوامر خداوند است بنابراين او بايد بيشترين تبعيت را از دستورات الهی داشته باشد. و شايد بتوان اين سه اصل را از اركان مهم مديريت معنوی در نظام ولائی دانست.

نكات پيرامون محبت در آيات فوق :در آيات فوق هر چند به تصريح از محبت ياد نشده است ولی چنانچه در معنای آن گفته شد بايد در وجود انسان گل كند يعنی چيزی است كه با بوجود آمدن زمينه های لازم و با عنايت الهی در انسان به تجلی در می آيد.بنابراين در آيات فوق می توان مجموعه آياتی را كه در جهت انجام وظايف انسانی و تبعيت از رسول و ولی است را جزء دستورالعمل های لازم برای ايجاد محبت بين انسان و ولی و خالق دانست .


نكات مربوط به امانت در آيات فوق :

امانت آنچيزی كه انسان را به مقام امن و آرامش می رساند ، قرار گرفتن در مقام خليفه و جانشين الهی و رسيدن به اطمينان واقعی در سايه تبعيت از رسول و به تجلی در آوردن صفات خداوند حاصل می شود كه با سعه وجودی فرد خود بر ديگران ولايت معنوی می يابد و بنا به نظر بسياری از مفسرين يكی از مصاديق انا عرضنا الامانه  رسيدن به همين معناست

انا لننصر رسلنا و الذين امنوا فی الحيوة الدنيا و يوم يقوم الاشهاد آيه 56

تحقيق ما رسولان و اهل ايمان را هم در دنيا و هم روزقيامت ياری به خواهيم داد 

فاصبر ان وعد الله حق و استغفر لذنبك و سبح بحمد ربك بالعشی و الابكار   آيه 55

پس صبر پيشه ساز كه وعده خدا حق است و برای گناهان خود آمرزش خواه و در شب وصبح با حمد خدا تسبيح نما

 و لقد اتينا موسی الهدی و اورثنا بنی اسرائيل الكتاب هدی و ذكری لاولی الالباب  آيه 54

ما به موسی مقام هدايت را عطا كرديم و بنی اسرائيل را وارث كتاب گردانديم  تا هدايت يابند و صاحبان خرد پند گيرند

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

بسم الله الرحمن الرحيم

عنوان تحقيق:

ولايت ، امانت ، محبت

در قرآن

  

استاد گرامي :

                           جناب آقاي عبدالهي

 

   تهيه كننده :

 حميد عرب يار محمدي

 

 

 

 

بهار 84


آموزشگده فني امام علي (ع)

 

 

عنوان تحقيق:

محبت در قرآن

 

 

استاد گرامي :

جناب آقاي قريشي

 

 

تهيه كننده :

محمد اسدالله پور

 

ترم يك

 

بهار 85

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 17 آذر 1393 ساعت: 18:24 منتشر شده است
برچسب ها : ,,
نظرات(0)

نقش گیرنده های پوست در سالم ماندن بدن

بازديد: 10447

نقش گیرنده های پوست در سالم ماندن بدن

حس های پوستی:

حس لامسه و فشار:

سه نوع گیرنده اصلی حس لامسه وجود دارد که در احساس تماس و فشار نقش دارند؛ هر چند کارکردهای خاصّ این گیرنده ها به وضوح شناخته نشده اند. پراکندگی این گیرنده ها روی سطح بدن یکنواخت نیست؛ در نتیجه میزان حساسیت در نواحی مختلف بدن، بسیار متفاوت است. همه گیرنده های حس لامسه با تحریک مداوم، سازگار می شوند و هنگامی که وضع تغییر می کند، به سرعت به حالت قبل برمی گردند.

حس درد:

حس درد از این لحاظ که بین تحریک گیرنده ها و احساس ناشی از آن، ارتباط مستقیم بسیار کمتری وجود دارد، از دیگر حس های پوستی متفاوت است. احساس های درد ممکن است در اثر شرایط و حالات روان شناختی تغییر کند، و ظاهراً فرآیندهای شناختی نقش مهمی در این تجربه ایفا می کنند؛ هر چند که مکانیزم های آن هنوز هم روشن نیستند.

حس دما:

پوست، گیرنده هایی برای گرما و سرما دربردارد که به طور نامنظم در سطح بدن پراکنده اند. احساس های گرما و سرما به دامنه ی محدودی از درجه حرارت که صفر فیزیولوژیکی نامیده می شود، ارتباط دارند که در آن دماها، گرما و سرمایی احساس نمی شود. انسان ها به راحتی با تغییرات دما سازگار می شوند؛ هر چند که خارج از دامنه یباشد که معمولاً احساس سرما یا گرما خواهد بود.

احساس وضعی - عضلانی:

طیفی از گیرنده هایی که در ماهیچه ها، مفصل ها و زردپی ها قرار گرفته اند، اطلاعاتی را درباره ی وضعیت های مربوط به دست و پای ما و سنگینی که رویِ ساختار استخوانی ما است، فراهم می کند. این گیرنده ها احساس های آگاهانه پدید نمی آورند؛ ولی کارکرد مناسب آن ها برای کنترل حرکت و وضعیت بدن، لازم است.

دستگاه دهلیزی:

مجاری نیمه دایره و کیسه های دهلیزی، بخشی از گوش درونی را تشکیل می دهند و اطلاعاتی درباره ی جهت یابی فضایی و حرکت چرخشی ما فراهم می کنند. این اطلاعات برای حفظ تعادل ما ضروری است.

حس بساوایی (لامسه) و فشار:

سه نوع سلول گیرنده اصلی وجود دارند که نسبت به لمس حسّاس اند: سلول های حلقوی (1) که در ریشه های مو یافت می شوند؛ دانه های پاچینی (2) که در پوست های بدون (3) مو قرار دارند، و پایانه های عصبی آزاد (4) که گیرنده های اختصاصی ندارند و در هر نوع پوستی یافت می شوند. علی رغم تفاوت ساختاری، به نظر می رسد این سه نوع سلول به صورت افتراقی به انواع خاصی از محرک ها حساس نیستند و سبب احساس های متفاوت نمی شوند.

حساسیت پوست به فشار در نواحی مختلف بدن، متفاوت است؛ به گونه ای که کاملاً با پراکندگی سلول های گیرنده ارتباط دارد. حساسیت به وسیله آستانه دو نقطه ای (5) اندازه گیری می شود که حداقل فاصله بین دو نقطه ی روی پوست است به این صورت که اگر جسم تیزی روی آن دو نقطه فشار آورد، به خوبی قابل شناسایی است. کمترین فاصله آن سر انگشتان و بیشترین آن در پشت عضلات ساق پا است (شکل 1). فشار ممتد روی پوست، منجر به سازگاری (6) و کاهش یا حتی از بین رفتن کامل احساس می شود. سازگاری موقعی که محرک حرکت می کند یا از لحاظ شدت تغییر می یابند، به سرعت به حالت قبل برمی گردد.

ما می توانیم شیوه ی استخراج اطلاعات فضایی مبسوط و پیچیده ای را از طریق تغییرات فشار روی پوست بیاموزیم؛ مثلاً یک خواننده با تجربه خط بریل (7) در هر دقیقه می تواند تقریباً صد کلمه بخواند، و همه ی ما به آسانی شناسایی اشکال سه بُعدی را صرفاً به وسیله ی حس لامسه یاد می گیریم. آزمایش های جانشین سازی بینایی - لامسه (8) نشان می دهد که با مقداری تلاش، ما نیز می توانیم بیاموزیم که اطلاعات فضایی را بازیابی کنیم که از الگوی محرک های لرزشی بر روی سطح پوست که از تصویر ویدئویی تبدیل شده، به دست آمده است.

شکل 1. آستانه های حسی دو نقطه ای برای سطح بدن. کپی از اتکینسون، آر. اِل. اتکینسون، آر. سی، اسمیت، اِی، ای و بِنْ، دی. جی (1993)، مقدمه ای بر روان شناسی. چاپ یازدهم. انتشارات هارکورت، اورلندو، الف اِل.

حس درد

حس درد از دیگر حواس از این لحاظ تفاوت دارد که می تواند تقریباً در هر ناحیه از بدن (از جمله اندام های داخلی و گهگاه در بخش هایی از بدن که قطع شده است) احساس شود. همچنین حس درد ممکن است در نقطه ای از بدن تجربه شود؛ در حالی که در واقع از جای دیگری ناشی می شود و به نام «درد برگشتی» (9) معروف است. گمان می رود گیرنده های درد (که گیرنده حسی حساس به درد نامیده می شود) پایانه های عصبی آزادی باشند که در همه جای پوست و نیز در مفصل ها، عضلات و در خیلی از اندام های داخلیِ بدن ما یافت می شوند. طیف گسترده ای از محرک ها از جمله آسیب مکانیکی و شیمیایی بافت، شدت دما و فشار، می تواند این گیرنده ها را تحریک کند. با این همه، ارتباط بین شدت درد و گستردگی ضایعه، ممکن است از آسیب جزئی با درد شدید تا آسیب شدید با درد کم در نوسان باشد.

پاره ای از عوامل روان شناختی؛ از جمله حالت هیجانی، انتظارات و شرایط اجتماعی می توانند تجربه ی درد را تغییر دهند و محرک های مختلف می توانند درد با کیفیت متفاوت را ایجاد کنند. محرک های پوستی شدید، اما غیر دردناک (نظیر سائیدن و خراشیدن) می توانند تجربه درد را در محل آسیب بپوشاند. بیان قواعد کلی درباره ی ویژگی های سایکوفیزیک دارد، امر دشواری است؛ زیرا آستانه ها به طور قابل ملاحظه ای با شرایط فردی تغییر می کنند. نظریه ی گیرنده های خاص درد نمی تواند به راحتی این تغییرپذیری را توجیه کند. با این همه، نظریه ی کنترل دریچه ای، (10) یک مکانیزم جامعی ارائه می کند که به آسیب آن، علایم ایجاد شده به وسیله مکانیزم های شناختی ممکن است انتقال پیش رونده ی علایم عصبی ناشی از گیرنده ها حسی حساس به درد را از طریق دریچه های عصبی در نخاع شوکی، کنترل کند. (11)

دما

سطح پوست، مشتمل بر نقاط حساس به دماست که به طور نامنظم پراکنده اند؛ بعضی از نقاط به گرما حساس ترند و بعضی دیگر به سرما حساسیّت بیشتری دارند. به نظر می رسد که گیرنده های دما، در پایانه های آزاد عصب قرار دارند؛ ولی مکانیزمی که محرک دما به شلیک عصبی تبدیل می کند، شناخته شده نیست.

احساس دما، - به جز در دماهای بسیار بالا و پایین - امری نسبی است. بدن در شرایط طبیعی، به دامنه ی محدودی از دما (حدود ) که صفر فیزیولوژیکی (12) نامیده می شود، سازگار می شود. هنگامی که پوست در معرض درجه حرارت های نزدیک قرار گیرد، گرمی و سردی احساس نمی کند. در هر حال، سازگاری خیلی سریع صورت می گیرد. افزایش درجه ی حرارت ناحیه ای از پوست به میزان چند درجه، منجر به احساس موقتی گرما می شود که به زودی دوباره احساسِ خنثا جایگزین آن خواهد شد. نسبی بودن احساس دما، با قرار دادن یک دست در ظرف آب گرم و دست دیگر در ظرف آب سرد تا این که هر دو دست به دمای آب سازگار شوند، به آسانی اثبات می شود؛ سپس هر دو دست را در یک ظرف آب در حدّ دمای اتاق قرار دهید؛ دستی که با آب گرم سازگار شده، احساس سردی می کند، و دستی که با آب سرد سازگار شده، احساس گرمی می کند.

به طور کلی هرچه شدت دما بیشتر باشد، مقدار زمانی که برای سازگاری صرف می شود، طولانی تر خواهد بود. سازگاری کامل در دامنه ی محدودی از درجه ی حرارت ها (حدود ) انجام می گیرد و خارج از این دامنه، به ترتیب همواره احساس سرما یا گرما خواهد بود. محرک بسیار گرم در شرایط خاصی می تواند احساس سرما را که سرمای تناقضی (13) نامیده می شود، ایجاد کند. گمان می رود این امر حاکی از آن است که پایانه های عصبی در برخی نقاط سرماگیر، به هر دو محرک سرد و گرم واکنش نشان می دهند؛ ولی خود نقاط سرماگیر تنها سبب احساس های سرما می شوند.

احساس وضعی - عضلانی

احساس وضعی - عضلانی (14) (که گاهی اوقات حس عمقی (15) نامیده می شود) به دستگاهی حسی اشاره دارد که اطلاعاتی درباره ی موقعیت نسبی اندام های حرکتی اسکلت ما فراهم می کند. ظاهراً سه نوع گیرنده مؤثر وجود دارند: دانه های پاچینی (16) (شبیه آنچه در پوست یافت می شود) که در مَفصل ها قرار دارند و در آن جا به طور مکانیکی به وسیله حرکت نسبیِ سطوحشان تحریک می شوند. این دانه ها در ماهیچه ها نیز جای دارند و به واسطه ی تغییرات در تنش تحریک می شوند؛ دانه های رافینی (17) نیز در مفصل ها واقع شده اند و به تغییراتِ در زاویه ای که استخوان ها قرار گرفتند، واکنش نشان می دهند؛ اندام های تاندونی گلژی (18) در پیوندگاه بین زرد پی و ماهیچه قرار گرفته اند و به تغییرات تنش ماهیچه ای حساس هستند. تقریباً تمام اطلاعات درباره ی وضعیت کلی بدن، از گیرنده های موجود در مفصل ها به دست می آیند. دیگر گیرنده ها، اطلاعاتی درباره ی فشار فراهم می کنند که ما را قادر می سازد وضعیت کلی بدن و میزان فعالیت ماهیچه ها در واکنش به مقدار فشار روی اسکلت بدن را تنظیم کنیم.

دستگاه وضعی - عضلانی به طور آشکار سبب احساس های قابل تشخیصی نمی شود؛ ولی با این حال، ما هیچ مشکلی در شناختن وضعیت و تشخیص موقعیت اعضا و جوارح خود در فضا نداریم؛ مثلاً ما دقیقاً می توانیم به بخش هایی از بدن خود بدون استفاده از بینایی اشاره کنیم و بدون نگاه کردن به پاهایمان، از پله ها بالا برویم. ترکیبی از اطلاعات لمسی و وضعی - عضلانی، اساس ادراک مربوط به احساس های پوستی را شکل می دهد. بررسی فعالانه ی اشیا از طریق حس بساوایی (که معمولاً با دست انجام می شود) تجربه های یکپارچه ای را درباره ی شکل، وزن، وضعیت ظاهری و غلظت آن ها فراهم می کند. توانایی ما در تشخیص اشیای معمولی با استفاده از این اطلاعات، به شناخت لمسی (19) معروف است.

دستگاه دهلیزی

دستگاه دهلیزی، در گوش درونی قرار دارد و اطلاعاتی درباره ی حرکت بدن و وضعیت آن نسبت به نیروی جاذبه فراهم می کند. این دستگاه دو جزء دارد: کیسه های دهلیزی (20) و مجاری نیم دایره. (21) دو کیسه ی دهلیزی (اتریکول و ساکول) پر از مایع بوده و با سلول های مژه دار پوشانده شده اند و حاوی کریستال های ریزی از کربنات کلسیم هستند که «اُتولیت» (22) نامیده می شوند. اتولیت ها آزادانه در آن حفره ها حرکت می کنند. دستگاه دهلیزی با خم کردن سلول های مژه دار به وسیله گوش سنگ هایی که با آن ها در تماسند، عمل می کند. هنگامی که ما ایستاده ایم و در حالت آرامش هستیم، اُتولیت ها ته نشین می شوند و سلول های مژه داری را که آن جا هستند، تحریک می کنند. هنگامی که ما حرکت می کنیم مجموعه ی اُتولیت ها - به دلیل اینرسی - به مقدار کمی حرکت می کنند و سبب می شوند سلول های اطراف یا بالای کیسه را بسته به جهت حرکت خم کنند بدین وسیله سلول های مژه دار هم به عنوان تشخیص دهنده ی نیروی جاذبه و هم برای تغییراتی که در حرکت به وجود می آید، عمل می کنند. تارهای عصبیِ کیسه های دهلیزی به نواحی گوناگون مغز، به ویژه مخچه امتداد می یابد.

عملکرد یا فعالیت اولیه (اصلی) سه مجاری نیم دایره ای این است که جهت و گستره ی حرکت چرخشی را نشان دهد. این مجاری نیم دایره ای، تقریباً در یک زاویه ی قائمه نسبت به یکدیگر قرار دارند؛ به گونه ای که هر کدام با یکی از سطوح اصلی بدن، یعنی سطح عمودی، افقی و جلو یا عقب ارتباط دارد. این نظم به مجاری نیم دایره ای اجازه می دهد تا شتاب زاویه ای (23) سر (چرخش سر به هر جهتی) را در فضای سه بُعدی نشان دهد؛ ولی این مجاری دایره ای نسبت به حرکت یکنواخت و ثابت، حساسیتی ندارند. مجاری نیم دایره پر از مایع (آندولنف) هستند و با سلول های گیرنده ارتباط خطی دارند. با حرکت سر این مایع متناسب با سلول های گیرنده حرکت می کند و سلول ها علایمی را درباره ی چگونگی حرکت ایجاد می کند.

تحریک مجاری نیم دایره ای باعث می شود که چشم ها حرکت آهسته ای در جهت مخالف آن چرخش انجام دهند و سپس به صورت موزون سریعاً به جای اولشان برگردند. این بازتاب، نیستاگموس دهلیزی (24) نامیده می شود و به ما کمک می کند که با وجود حرکت سر، یک تصویر بینایی ثابتی داشته باشیم.

 توجه. برای حمایت از سایت ما و ایجاد انگیزه برای سایت ما برای گذاشتن بیشتر تحقیقات و جواب سوالات کتاب ها بصورت رایگان برای شما  ، بر روی لینک های زیر هر چند بار خواستید (بعد خواندن مطلب یا قبل از آن ) کلیک کنید :

لیست کلیه اقدام پژوهی ها

لیست کلیه تحقیقات و تجربیات ارتقای شغلی دبیران

لیست کلیه پایان نامه ها

لیست کلیه مقالات و تحقیقات

لیست کلیه پروژه های آماری

لیست کلیه پروژه ها کارآموزی و مالی

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 17 آذر 1393 ساعت: 18:02 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(12)

معرفی شغل خیاطی

بازديد: 5533

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع : معرفی شغل خیاطی

دامنه تحقیق : روستای زرق اباد

ویژگی های شغل : پارچه نخ سوزن چرخ خباطی

امکانات : کارگاه خیاطی

درآمد : ماهی 700 هزار تومان

بازار کار : مغازه های سطح شهر خانه های شهر

تهیه و تنظیم :


پائیز 1393

 

 

 

 

 

معرفی شغل خیاط

 اگر به پارچه و مد و لباس علاقه زیادی داشته و فرد منظم و دقیقی هستید، این شغل مناسب شماست.

خیاطی هنر و حرفه دوخت انواع لباس، پرده و ... است. خیاط فردی است که بر اساس سفارشات مشتریان به دوخت انواع لباس، پرده و ... می پردازد. برخی از خیاط ها به صورت فردی و برخی در کارگاه های خیاطی یا شرکت های تولید لباس، همراه گروهی از خیاط ها کار می کنند.

هنر خیاطی در بسیاری موارد با هنرهای دیگر مانند بافتني، رودوزي، تكه دوزي، قلاب بافي، سنگ دوزي، مرواريد دوزي و ... در ارتباط است و خیاط در دوخت سفارشات خود از آنها استفاده می کند.

خیاط باید انواع پارچه را شناخته و در دوخت ودوز مهارت داشته باشد. همچنین داشتن خلاقیت و مهارت در طراحی برای این شغل لازم است. در کنار همه این ها شاید بتوان داشتن تجربه را مهم ترین عامل موفقیت در شغل خیاطی دانست. هرچه خیاط تجربه بیشتری داشته باشد، در کارش موفق تر خواهد بود. برای ورود به این شغل می توانید آموزش رسمی دیده و مدرک معتبر دریافت کنید و یا اینکه از راه کارآموزی و کار با یک استاد کار در این شغل ماهر شوید.

ساعت کار خیاط معمولا به صورت تمام وقت است. البته برای برخی سفارشات و در برخی زمان های سال مانند اعیاد، ساعات کاری او بیشتر و فشرده تر خواهد شد. به طوری که گاهی در شب ها و روز های تعطیل نیز مجبور به انجام کار می شود. البته برخی از خیاط ها به خصوص خانم های خیاط، به صورت پاره وقت به این کار مشغول هستند.

محل کار خیاط در کارگاه های خیاطی یا شرکت های تولید لباس می باشد. 

در ادامه برای آشنایی بیشتر با شغل خیاطی اطلاعات کاملی در زمینه وظایف، مهارت و دانش مورد نیاز، تحصیلات لازم و نحوه ورود به شغل، فرصت های شغلی و بازار کار و میزان درآمد خیاط ارائه می شود. 

 

 

وظایف خیاط

خیاط معمولا از طرح های جدید در دوخت لباس ها، پرده ها و... استفاده می کند. در مجموع وظایف خیاط عبارتند از :

        توافق با مشتری درباره نوع پارچه و مدل لباس یا پرده

        گرفتن اندازه مشتری

        تعیین زمان و هزینه لازم برای سفارش مشتری

        ایجاد طرح (مطابق نمونه های موجود یا ایجاد طرح های جدید)، تهیه الگو، برش پارچه و دوخت اولیه

        انجام پرو اولیه

        دوخت نهایی سفارش مشتری

گاهی مشتریان برای تعمیر لباس ها به خیاط مراجعه می کنند. خیاط معمولا زمان زیادی را برای یافتن مدل های جدید از مشتریان، مجلات، بروشورها، کتاب های ژورنال، نمایشگاه ها و ... صرف می کند.

  مهارت و دانش مورد نیاز

        مهارت برش الگو

        شناخت از انواع پارچه ها و ویژگی های آنها

        مهارت عالی در دوزندگی

        علاقه زیاد به طراحی، دوخت و مد و آگاهی از جدید ترین نوع آنها

        توجه به علایق و گرایش های مشتریان

        خلاقیت و قدرت تجسم طرح ها

        مهارت ارتباطی مناسب در مقابل مشتریان

        دقت و توجه به جزئیات

        توانایی حفظ تمرکز در ساعات کار طولانی

        ظاهری خوب و پسندیده

        داشتن پشتکار و تجربه

        داشتن نظم و مدیریت زمان برای تحویل به موقع سفارشات

        داشتن سلامت جسمی

 

نحوه ورود به شغل خیاطی

برای آموزش حرفه ای در این شغل می توانید پس از گذراندن سال اول دبیرستان وارد رشته خیاطی شاخه کار و دانش (گرایش های لباس زنانه، لباس شب و عروس، دوخت های تزئینی، وسایل منزل،ضخیم دوزی، ظریف دوزی، لباس مردانه)  یا فنی و حرفه ای (رشته های طراحی و دوخت) شوید. افراد علاقه مند نیز می توانند در این رشته ها تا مقاطع بالاتر در دانشگاه ها ادامه تحصیل دهند.

افراد علاقه مند با هر سن و تحصیلاتی می توانند به آموزشگاه های خیاطی زیرنظر سازمان فنی و حرفه ای مراجعه و با گذراندن دوره های خیاطی مدرک معتبر دریافت کنند. بیشتر این دوره های آموزشی برای خانم ها برگزار می شود.

در کنار همه این موارد، روش استاد و شاگردی نیز برای یادگیری این شغل امکان پذیر است. علاقه مندان می توانند در کنار یک خیاط ماهر به شکل تجربی کار خیاطی را یاد بگیرند.

 فرصت شغلی و بازارکار خیاطی

 خیاط می تواند برای کارگاه های خیاطی کوچک، تولید کنندگان لباس، شرکت های طراحی مد  لباس و سایر مراکز مرتبط کار کند.

زمینه کارآفرینی و خوداشتغالی در این شغل بسیار زیاد است. خیاطان علاقه مند و توانمند با داشتن تجربه و سرمایه کافی می توانید به طور مستقل کار کنند. به عنوان مثال می توانند کارگاه های خیاطی راه اندازی کنند و یا حتی در خانه به خیاطی بپردازند. همچنین می توانند با گذراندن موفق آزمون مربی گری و دریافت مجوز از وزارت کار، آموزشگاه خیاطی تاسیس کنند و به عنوان مربی به کار آموزش مشغول شوند.برای آشنایی با شرایط تاسیس آموزشگاه های فنی و حرفه ای آزاد روی لینک زیر کلیک کنید :

 

آيين‌نامه نحوه تشكيل و اداره آموزشگاههاي فني و حرفه‌اي آزاد

وضعیت استخدام این شغل در برخی کشورهای جهان به شرح زیر است :

آمریکا - پیش بینی ها نشان می دهد میزان استخدام خیاط ها بین سال های 2010 تا 2020، رشد1  درصدی خواهد داشت. در حالی که متوسط این رشد برای همه مشاغل 14 درصد می باشد.

استرالیا - در بازه زمانی 5 سال گذشته میزان استخدام رشد 5.2 درصدی داشته و روند کاهشی در آینده برای آن پیش بینی شده است.

میزان درآمد خیاط

درآمد خیاط ها بسیار متفاوت است. میزان تجربه، مهارت و نوع کار خیاط در تعیین میزان درآمد او موثر است. هر چه فرد توانمندتر و ماهرتر باشد، سفارشات بیشتری گرفته و درآمد بهتری خواهند داشت. از طرفی خیاطی که در یک کارگاه کوچک مشغول به کار است، با خیاطی که به صورت صنعتی و وسیع کار می کند، درآمدهای متفاوتی دارند.

درآمد خیاط در برخی از کشورهای جهان عبارتند از :

آمریکا - متوسط درآمد  این شغل ساعتی 12.43 دلار در سال 2010 بوده است. همچنین مطابق با آخرین آمارها در سال 2013، درآمد سالانه خیاط 26.150 دلار می باشد.

استرالیا - متوسط درآمد سالانه این شغل 43.200 دلار (قبل از کسر مالیات) می باشد.

انگلستان - متوسط درآمد سالانه این شغل برای افراد تازه کار بین 17.500 تا 20.000 دلار، برای افراد با تجربه بین 21.500 تا 27.500دلار و برای افراد ماهر و در قراردادهای بزرگ تا 76.000 دلار می باشد.

 

 

شخصیت های مناسب این شغل

در یک انتخاب شغل صحیح و درست، عوامل مختلفی از جمله ویژگی های شخصیتی، ارزش ها، علایق، مهارت ها، شرایط خانوادگی، شرایط جامعه و ... برای هر فرد باید در نظر گرفته شوند. یکی از مهم ترین این عوامل ویژگی های شخصیتی می باشد. شناخت درست شخصیت هر فرد فرآیندی پیچیده و محتاج به تخصص و زمان کافی است. البته هر فردی ویژگی های منحصربه فرد خود را دارد، حتی افرادی که به نوعی تیپ شخصیتی مشابه دارند، باز هم در برخی موارد با یکدیگر متفاوت هستند.

به طور کلی همیشه افراد موفقی از تیپ های شخصیتی مختلف در تمام مشاغل هستند و نمی توان دقیقا اعلام کرد که فقط تیپ های شخصیتی خاصی هستند که در این شغل موفق می شوند. اما طی تحقیقاتی که صورت گرفته تیپ های شخصیتی ای که برای این شغل معرفی می شوند، عموما این کار را بیشتر پسندیده و رضایت شغلی بیشتری در آن داشته اند.

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 17 آذر 1393 ساعت: 12:01 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(2)

تحقیق درباره الکتروفورز

بازديد: 707

تحقیق درباره الکتروفورز

مروزه الكتروفورز شايد اصلي ترين تكنيك براي جداسازي ملكولها در آزمايشگاه‌هاي سلولهاي زيستي است. زيرا تكنيك قدرتمندي است و هنوز به طور معقولانه اي آسان و ارزان است و خيلي آسان و پيش پا افتاده شده است. علي رغم بسياري  از آرايش هاي فيزيكي براي دستگاه ها و صرف نظر از محيطي كه ملكولها اجازه مهاجرت در آن دارند جداسازي با الكتروفورز به توزيع بار در ملكولي كه جداسازي مي شود بستگي دارد. الكتروفورز مي تواند يك بعدي يا دو بعدي باشد. الكتروفورز يك بخشي براي جداسازي اغلب پروتئين‌هاي روتين و اسيد نوكلئيك استفاده مي شود. بخش دوم الكتروفورز براي جداسازي پروتئين هايي كه در اثر انگشت هستند استفاده مي شود. محيط كمكي براي الكتروفورز مي تواند در ژل در لوله يا در ورقه هاي صاف خوابيده تشكيل شود لوله ها براي جداسازي يك بعدي استفاده مي شوند و زماني كه ورقه ها فضاي سطحي بلندي را اشغال مي كنند براي جداسازي دو بعدي بهترند. شكل 1-4 نوعي واحد الكتروفورز ورقه اي تخت را نشان مي دهد. زماني كه  ديترجنت SDS سديم دو دسيل سولفات با پروتئين ها استفاده مي شود، همه پروتئين ها داراي بار منفي مي شوند به وسيله وابستگي به آنيون سديم دودسيل سولفات در زمان جدا سازي با ژل پلي آكريلاميد طرز عمل و رويه با پلي آكريلاميد ژل الكتروفورز خلاصه مي شود اين تكنيك براي تعيين وزن مولكولي استاندارد شده است. ژل هاي پلي آكريلاميد از پليمريزه كردن دو تركيب تشكيل شده اند. آكريلاميد و N , N متيلن بيس آكريلاميد.

بيس در اينجا عامل پيوند دهنده براي ژل هاست. پليمريزاسيون با اضافه كردن آمونيوم پرسولفات در زماني كه همچنين دي متيل آمينوپرپيونيتريل يا N , N , N , N تترامتيل اتيل انديامين آغاز مي شود. ژل ها خنثي و هيدروفيل هستند و شبكه سه بعدي از هيدروكربن هاي طولاني كه به وسيله گروه هاي متيلن به هم وصل شده اند تشكيل شده است جداسازي ملكول ها در ژل بستگي به اندازه منفذها و سوراخهاي تشكيل شده در ژل دارد. اندازه سوراخهاي ژل به وسيله دو فاكتور تعيين مي شوند. %T كه مقدار درصد آكريلاميد را نشان مي دهد. %30 كه مقدار درصد پيوند دهنده را نشان مي دهد. هر چه مقدار كل آكريلاميد افزايش يابد اندازه منفذ ژل كاهش مي يابد. پيوند دهنده هاي با 5% C كوچكترين اندازه منفذ را مي دهد. هر افزايش يا كاهش در %C باعث افزايش در اندازه منفذ مي شود. كل آكريلاميد داده شده بعنوان نسبت درصد وزن به حجم از آكريلاميد+بيس آكريلاميد است.

پروتئين ها با وزن مولكولي در محدوده ده هزار يا يك ميليون با 2/71% ژل هاي آكريلاميد جداسازي مي شوند. زماني كه پروتئين ها با وزن ملكولي بالاتر نيازمند تمركز ژل آكريلاميد پايين تر هستند برعكس ژل هاي 30% براي جداسازي پلي پپتيدهاي كوچك استفاده مي شود.

تمركز بيشتر ژل باعث كوچكتر شدن اندازه منفذ ژل و جداسازي بهتر ملكولهاي كوچك مي شود. درصد ژل مورد استفاده بستگي به وزن مولكولي پروتئين مورد جداسازي دارد.

ژل هاي 5درصد براي پروتئين هايي در محدوده 60000 تا 200000 دالتون استفاده مي شوند. ژل هاي ده درصد براي پروتئين هاي 16000 تا 70000 دالتون استفاده مي شوند و ژل هاي پانزده درصد براي پروتئين هاي 12000 تا 45000 دالتون استفاده مي شوند.

سيستم هاي كاتيوني و آنيوني

در الكتروفورز پروتئين ها در يك بار پايه جداسازي مي شوند و بار پروتئين مي تواند مثبت يا منفي باشد.بسته به PH بافر. در عمليات معمولي ستون حاوي ژل قيمت بندي شده در سه قسمت  شامل: 1- ژل جدا كننده 2- ژل توده شده 3- ژل نمونه . ژل نمونه ممكن است حذف بشود و نمونه از طريق غليظ شدن محيط غير هدايتي مانند ساكاروز به وجود بيايد. الكترودها به دو انتهاي ستون متصل مي شوند و جريان الكتريكي از طريق ژل جزءبندي شده عبور مي كند. اگر الكترودها به صورت بالا آرايش پيدا كنند حمام بالايي كاتد و حمام پايين آند (+) است.

آنيون ها اجازه دارند كه به سمت آند بروند و به اين سيستم آنودي مي گويند. كاتيون ها اجازه دارند كه به سمت كاتد بروند و به اين سيستم كاتدي مي گويند.

سيستم هاي لوله اي و ورقه اي

در طراحي پروتكل الكتروفورز دو سيستم نزديك به هم طراحي شده است يكي ستون الكتروفورز كه از ژلهاي لوله مانند در لوله هاي شيشه اي تشكيل شده است و ديگري ژل هاي تخت كه از ژل تخت بين دو صفحه شيشه اي تشكيل شده است. مزاياي ژل هاي تيوبي در حركت ملكولها از طريق ژل ها كمتر مستعد و مهياست تا حركت افقي و بنابراين گسترش آرامي در تجزيه و تحليل باندها به خصوص در پروتئين ها وجود دارد و از نظر اقتصادي هم  به صرفه است زيرا نسبتا آسان است براي ساختن اين سيستم مي توان در خانه از مواد قابل دسترس استفاده كرد. با وجود اينكه ژل هاي تخت مزايايي دارند كه اجازه مي دهند براي تجزيه هاي دو بعدي از آنها استفاده شود جدا كردن چندين نمونه به طور همزمان در يك ژل وجود دارد. ژل هاي تخت طوري طراحي شده اند كه چندين راه باريك دارند كه نمونه ها به طور موازي حركت كنند. اندازه و تعداد راه ها مي تواند مختلف باشد زماني كه نمونه ها در يك محيط حركت مي كنند كمترين همانندي نمونه هاي مختلف منجر به تغييرات جزئي در ساختار ژل مي شود. ژل تخت تكنيكي براي تجزيه هاي لكه‌اي و تجزيه هاي اتوراديوگرافيك است. نتيجتا براي عمليات آزمايشگاهي روزمره مثل تجزيه نوكلئيك اسيدها و كنترل هاي آنتي ژني ژل هاي تخت مناسبند. قابليت استفاده و قيمت تجاري ژل تخت باعث استفاده بيشتر از اينها شده و به ندرت از ژل لوله اي استفاده مي شود. تئوري و عمليات ژل تخت با ژل لوله اي الكتروفورز يكسان است و اين كه از كدام سيستم استفاده كنيم بستگي بيشتر به تجهيزات موجود دارد.

سيستم هاي ژل دنباله دار و بدون دنباله

استفاده اصلي از ژل ها بعنوان محيط جدا كننده كه شامل استفاده از يك ژل با پوشش PH است. مولكولها به وسيله حركتشان در پايه از طريق ماتريكس ژل تنها جدا مي شوند اين سيستم امروزه فقط گاهي در آزمايشگاهها استفاده مي شود. و با سيستم هاي ژل چندتايي بدون دنباله جايگزين شده است. در سيستم هاي ژل چندتايي ژل جدا كننده به ژل توده اي و ژل نمونه انتخابي اضافه مي شود. اين ژل ها مي توانند تجمع متفاوتي در يك محيط كمكي داشته باشند. يا ممكن است به طور كلي عامل هاي متفاوتي داشته باشند. تفاوت كليدي در جداسازي ملكولها زماني كه آن ها به ژل جدا كننده وارد مي شوند است ژل جدا كننده تجمع خواهند كرد. اين منطقه در ژل توده كننده در محدوده ميكرون تا ميليمتر است. زماني كه پروتئينها در باندهاي تجمع توده مي شوند آنها به مهاجرت ادامه مي دهند براي رسيدن به ژل جداكننده تا باندهاي باريك تشكيل دهند. باندها سپس از يكديگر جدا مي شوند.

ژل PH بدون دنباله

ابتدا باندهاي پروتئين به ژل جدا كننده وارد مي شوند جداسازي باندها با يون هاي عبوري از طريق ستون ژل در جفت افزايش مي يابد هر يون در اين جفت داراي پلاريته بار يكسان مانند پروتئين هستند. ولي متفاوت در بزرگي بار هستند. يك يون بزرگي بار بيشتي از پروتئين دارد. در حالي كه ديگري بزرگي بار كمتري از پروتئين دارد. يوني كه بار بيشتري دارد تندتر حركت مي كند و بنابراين يون رهبر خواهد بود و يون با بار كمتر يون دنباله رو خواهد بود در سيستم هاي آنيوني يونهاي كلر و گليسينات از مخزن بافر (تريس گليسين) مشتق مي شوند يون رهبر معمولا كلر و گليسينات يون دنباله رو است طرح اين سيستم آنيوني در شكل 4-3 نمايش داده شده است. يون كلر اول به ژل جدا كننده وارد مي شود و به سرعت از ژل خارج مي شوند سپس پروتئين و بعد يون گليسينات يون گليسينات پروتئين را خارج مي سازد و در آخر يك پوشش گراديان ولتاژ خطي با ژل مي سازد. پروتئين ها سپس خودشان را با اين شيب بر طبق بار و اندازه شان جور مي كنند.

ژل هاي آگارز

زماني كه ژل هاي آكريلاميد براي تجزيه پروتئين ها استاندارد شدند آنها كمتر براي اسيدهاي نوكلئيك با وزن مولكولي بالا مناسب بوده اند به اين منظور براي جداسازي مناسب اين مولكولهاي بزرگ تجمع آكريلاميد نياز به كاهش تا سطحي كه مايع باقي بماند دارد.

ژلها مي توانند تشكيل بشوند با وجود اينكه آگارز اضافه شود (آگارز يك پلي ساكاريد طبيعي است) براي كاهش تجمع آكريلاميد. با اضافه كردن آگارز تجمع آكريلاميد 5% مي شود و مي توان براي ملكولهاي با وزن ملكولي بالاتر از 10 دالتون جداسازي كرد. اين روش مخصوصا براي جداسازي ترتيب طولاني از DNA مفيد است. امروزه ژل هاي آگارز- آكريلاميد به طور گسترده در آزمايش‌گاه‌هاي ژنتيك براي تعيين نقشه ژن ها استفاده مي شود اين فصل بروي جداسازي پروتئين ها متمركز است.

ترمينولوژي براي تكنيكهاي تجزيه اي، مهاجرت الكتروني با لوله موئينه:

تكنيهاي مهاجرت الكتروني با لوله موئينه به طور افزاينده اي در شيمي تجزيه محبوب و مهم شده اند به خصوص در بيوتجزيه . بعضي از ترمينولوژي هاي وابسته در كاغذ يافت مي شوند در ترمينولوژي الكتروفورز در شيمي كلينيكي. اما در بسياري از موارد اينها براي تكنيكها كاپيلاري كاربردي نيستند و در تعاريف آيوپاك به حساب نمي آيند. در 1994 آقاي KNOX مقاله اي را در زمينه تكنيكهاي جداسازي الكتروني منتشر كرد اما اين مقاله هماهنگ با فهرست علائم كروماتوگرافي آيوپاك نبود مقاله جاري بحث مي كند و تعريف مي كند جمله هاي وابسته مورد نياز در تامين جاري، شامل نامهاي تكنيكهاي مختلف كه در اصول مهاجرت الكتروني استفاده مي شود و آن بايد مورد توجه قرار بگيرد كه تعداد موارد مرزي موجود با ترتيب و احترام به نامگذاري تكنيك هاي مخصوص اقدام كند. جداسازي با تكنيك هاي مهاجرت الكتروني كاپيلاري در لوله موئينه باريك به وسيله اعمال ميدان الكتريكي قوي به دست مي آيد اين تكنيكها شامل كاپيلاري الكتروفورز و مشتقات تكنيكهاي مهاجرت الكتروني كاپيلاري است كه بر پايه اصول جداسازي متفاوت اند. در بعضي موارد اين اصول داراي هم پوشاني هستند. ميسلار كاپيلاري الكتروفورز براي جداسازي يونهاي كوچك آلي و معدني و پليمرها رنگها، منفجر كننده ها، پروتئينها، پپتيدها و اسيدهاي نوكلئيك استفاده مي شود. جريان الكترواسمز براي جداسازي همكاري مي كنند اگر چه هميشه مورد نياز نيست. جريان الكتروسمز از تاثير ميدان الكتريكي بر روي بارها در قسمت پخش شده در لايه دوگانه در سطح داخلي كاپيلاري به وجود مي آيند براي مثال در كاپيلاري فيوز سيليكا در برخورد با بافر در PH بالاي 2 سطح گروه هاي سيلانول دپروتونه شده و پروتون از دست مي دهند و ديواره كاپيلاري بار منفي پيدا مي كند. اين گروه ها اتمسفر يوني را بالا مي برند كاربرد ميدان الكتريكي در كاپيلاري باعث مي شود يونهاي داراي بار مثبت به سمت كاتد حركت كنند و آنيونها به سمت آند حركت كنند مزاياي الكترواسمز شامل موارد زير است:

1- جداسازي خوب است

2- زمان جداسازي كوتاه است

3- مقدار نمونه مورد نياز بسيار كم است

4- هزينه تجزيه اي كم است

طول كاپيلاري بين 20 تا 100 سانتيمتر و قطر داخلي 20 تا 100 ميكرومتر استدر جداسازي ملكولهاي كوچك كاپيلاري فيوزسيليكاي غير پوشش دار استفاده مي شود. دما و PH و قدرت يوني محلول روي توزيع تاثير مي گذارد. در آينده كانالهاي ميكرو با ساختار چيپ مانند براي تكنيكهاي مهاجرت الكتروني كاپيلاري با گسترش نانوتكنولوژي استفاده مي شود. اضافه شونده هايي مثل حلال هاي آلي- سيكلودكسترين يا پليمرها براي كنترل مهاجرت يا توليد پيك تيز به كار مي روند. سيكلودكسترين همچنين بعنوان قسمتي از پوشش ديواره نيز به كار مي رود. با استفاده از ملكولهاي انتخاب گر كايرال در سيستم ژل مي توانيم ملكولهاي كوچك كايرال را جدا كنيم. در كاپيلاري الكتروفورز جداسازي در ستون كاپيلاري با پك هاي مخصوص يا با مواد مونوليت است.

نمونه به دو طريق تزريق مي شود: 1- فشاري از طريق ايجاد خلا در انتهاي ستون كاپيلاري 2- نمونه به صورت سينتيكي وارد مي شود.

مونوليتها جداسازي عالي در زمان كوتاه انجام مي دهند براي اينكه ستون با ذرات خيلي ريز پر نشود از مونوليت كه از ميله هاي متخلخل يك پارچه از جنس سيليكا با دو نوع حفره است استفاده مي شود. جريان الكترواسمز ناشي از باردار بودن ديواره كاپيلاري است. گونه هاي مثبت هدف گيري به سمت جداره لوله مي كنند در نزديك جداره چون مثبت هستند تمايل به قطب منفي هم دارند بنابراين حركت مي كنندو گونه هاي خنثي و منفي را در اين مسير مي كشانند و در كاتد جمع مي كنند. بارهاي مثبت هم به لحاظ جريان الكترواسمزي و هم جريان الكتروفورزي به قطب منفي مي روند در نتيجه بارهاي مثبت زودتر از همه سيگنال آنها آشكار خواهد شد و به دتكتور مي رسند جريان الكترواسمزي در نهايت به جريان الكتروفورزي مي چربد در كاپيلاري الكتروفورز ضريب اصطكاك ناشي از حلال است كه پديده حلال پوشي را انجام داده است  و ضريب اصطكاك با سرعت حركت گونه رابطه عكس دارد. اساس الكتروفورز بر مبناي مهاجرت يونها در ميدان الكتريكي در محلول بافر در لوله مويينه است. تكنيكهاي مهاجرت الكتروني كاپيلاري

CE كاپيلاري الكتروفورز ساده ترين فرم است.

CZE: كاپيلاري الكتروفورز منطقه اي. الكتروفورز معمولي است و تركيب بافر ثابت است. براي جداسازي يونهاي كوچك كربوهيدراتها و امينواسيدهاي كوچكتر استفاده مي شود. نمونه به صورت يك باند باريك جداسازي مي شود كه اطراف آن را بافر احاطه كرده است وقتي ميدان الكتريكي اعمال مي شود هر كدام از اجزاي شركت كننده نمونه به صورت منطقه هاي متفاوتي جدا مي شوند جداسازي بر اساس تحرك آن گونه هاست از معايب اين روش اين است كه ملكولهاي خنثي جدا نمي شوند.

CAE كاپيلاري افينيتي الكتروز

CSE: كاپيلاري الكتروفورز الك كردن

تكنيكي كه در كاپيلاري اتفاق مي افتد شامل محيط الك مانند است مثل شبكه پليمري در پيش زمينه اي از الكتروليت است جداسازي بر پايه تفاوت در سايز و شكل بار آناليت است.

CEG: كاپيلاري ژل الكتروفورز

يك سري ماتريكس ها و تركيبات پيچيده پليمري مثل ژل هاي پلي آكريلاميد (ژلهاي خلل و فرج دار) همراه محلول بافر استفاده مي كنيم و حفره ها باعث مي شوند مكانيزم هاي اضافي براي جداسازي داشته باشيم و ژل مانند الك عمل مي كند آنهايي كه درشت تر هستند در حفره هاي ژل گير مي افتند اين روش براي مولكولهاي بزرگ مثل پروتئين ها و اسيدهاي نوكلئيك مفيد است.

CIEF كاپيلاري ايزوالكتري فوكاسينگ

تكنيك الكتروفورز براي جداسازي مواد آمفوتر است. از تفاوت نقطه ايزوالكتريك حل شونده استفاده مي شود و تركيب بافر مرتبا تغيير مي كند در هر لحظه يكي از گونه ها به نقطه ايزوالكتريك خودش مي رسد و خنثي مي شود و حركت الكتروفورز متوقف مي شودو گونه ها از هم تفكيك مي شوند.

CITP كاپيلاري ايزوتاكوفورز:

در اين روش دو نوع بافر متفاوت به كاتد و آند تزريق مي شوند مثلا از كاتد يك بافر بازي و از آند يك بافر اسيدي تزريق مي شود كه تحرك اين دو بافر يكي بشتر از گونه مورد جداسازي و يكي كمتر است در نتيجه گونه هاي مورد جداسازي بين دو لايه بافري محصور شده و با پهن شوندگي كمتر جداسازي انجام مي شود.

EKC الكتروكينتيك كروماتوگرافي:

تكنيك جداسازي بر اساس تركيب الكتروفورز و برخوردهاي آناليت با سورفكتانتها در فاز پخش شده با سرعتهاي مختلف است.

MEKC ميسلار الكتروكينتيك كروماتوگرافي:

نوع خاصي است كه در آن فاز ثانويه فاز پخش شده ميسلار است. مسيل‌ها داراي سر هيدروفيل و دم آب گريز هستند و به انواع كاتيوني آنيوني و زوئيتريون و خنثي تقسيم مي شوند ميسل ها به عنوان فاز ساكن كاذب عمل مي كنند.

MEEKC ميكرو مولژن الكتروكينتيك كروماتوگرافي:

نوعي خاصي است كه در آن ميكرومولژنها بعنوان فاز پخش شده به كار مي روند.

CEC كاپيلاري الكتروكروماتوگرافي

نوع خاصي از كروماتوگرافي مايع لوله موئينه كه حركت در فاز متحرك در لوله مويينه به وسيله جريان الكترواسمزيست و زمان بازداري از تركيب مهاجرت الكتروفورزي و بازداري كوروماتوگرافيك به دست مي آيد.

انتخاب پذيري اين روش از دو روش CE و LC بيشتر است و لوله هاي فيوزسيليكا از پركننده هايي مثل متيل آكريلاميد پر شده اند.

كروماتوگرافي مايع با عملكرد بالا ستون از بشقابكهايي تشكيل شده است. هر چه تعداد بشقابكها بيشتر باشد و ارتفاع ستون كمتر باشد بهتر است.

عوامل پهن شوندگي:

A: نفوذ گردابي است و مستقل از سرعت حركت فاز متحرك است. نمونه به همراه فاز متحرك پايين مي آيد و مسير مارپيچي طي مي كند. نفوذ گردابي به نوع پر كردن بستگي دارد. اگر پركردن ستون نامنظم باشد و ذراتي كه داخل ستون مي ريزيم ابعاد مختلف داشته باشند فضاهاي خالي زياد و نمونه از آن فضاها عبور كند باعث پهن شوندگي مي شوند و نمونه با زمانهاي متفاوت به دتكتور مي رسند.

U: سرعت فاز متحرك

B: نفوذ طولي است و با سرعت نسبت عكس دارد. اگر سرعت خيلي زياد باشد نمونه فرصت زيادي براي پخش شدن در جداره هاي مختلف ندارد. و اگر سرعت را كم بكنيم احتمال نفوذ زياد مي شود و به خاطر كشش سطحي به ديواره ستون كشيده مي شود. زمان بازداري طولاني تري را خواهد داشت.

C: انتقال جرم غير تعادلي است. اگر تعادل بين دو فاز به صورت منظم انجام نشود باعث پهن شوندگي مي شود و انتقال جرم غير تعادلي با سرعت فاز متحرك نسبت مستقيم دارد.

در الكتروفورز به جاي اينكه از فلوي فشاري استفاده كنيم از فلوي الكتريكي استفاده مي كنيم و دو طرف ستون ميدان الكتريكي قرار مي دهيم گونه هاي مثبت به سم قطب منفي مي روند و برعكس. الكتروفورز اعمال جريان الكتريكي به جاي فشار در سيستمهاي كروماتوگرافي مايعي است. اعمال جريان به سادگي نيست و اختلاف تحرك يونها براي مهاجرت از طريق جاذبه يا دافعه در ميدان الكتريكي باعث جداسازي در سيستم الكتروفورز مي شود. در الكتروفورز علت اصطكاك حلال است و حلال معمولا آب است. در كاپيلاري الكتروفورز دو بشر حاوي محلولهاي بافر هستند محلولهاي بافر تنظيم كننده PH هستند. طول كاپيلاري 60 سانتيمتر و قطر داخلي آن 75 ميكرومتر است. در شيشه نمونه قرار دارد و سيستم بالايي دتكتور ماوراء بنفش است. سيستم در داخل آون دماپا در حدود 20 تا 30 درجه سانتيگراد قرار دارد. دما روي تحرك يونها تاثير مي گذارد. بار جداره كاپيلاري منفي است. اولين لايه اطراف گونه (لايه مثبت)بارهاي مثبت نمونه و بار منفي جداره كاپيلاري است. بقيه بارهاي مثبت تمايل دارند به جداره منفي نزديك بشوند بنابراين متحركند و بار مثبت در نزديك جداره بيشتر از وسط لوله است.

كاپيلاري الكتروفورز و ميسلار الكتروكينتيك كروماتوگرافي با آشكار ساز ليزر كاهش يافته فلورسانسي بعنوان وسايل تجزيه اي براي تعيين آمينواسيدهاي مهم كلينيكي:

تجزيه آمينواسيدها در سيالهاي بدن شامل جداسازي مخلوطي از اسيدها، بازها و تركيبات خنثي است. زماني كه بيشتر آمينواسيدها به جز فنيل آلانين، تيروزين، تريپتوفان نياز به گروه قوي كروموفوريك دارند جذب مستقيم يا آشكار كردن فلورسانسي ممكن نيست و مشتق شدن به طور معمول براي كميت استفاده مي شود.

زماني كه HPLC تكنيك تجزيه اي محبوبي براي تعيين آمينواسيدها در سيالهاي بدن بود از اشكالات زير برخوردار بود:

1- نياز به استفاده از گراديان شتستشو براي جداسازي تركيبات مورد نياز در مدت زمان لازم

2- مصرف مشخصي از حلال و نياز به همراه براي خارج كردن حلال اضافي

3- حجم تزريق نسبتا زيادي براي تجزيه نياز است.

امروزه CE داراي مزاياي زير است:

1- تجزيه سريع بدون احتياج به گراديان شستشو

2- جداسازي نمونه به وسيله پتانسيل است كه به اجزاي متحرك پمپ مي شود

3- هدر شدن ناچيز حلال

4- پيشرفت مشخص در يافتن جرم ها به خاطر حجم كم تزريق

5- استفاده گسترده از نمونه هاي آبكي كه تاثير جداسازي CE را افزايش مي دهند

دراين مثاله نويسنده درباره آشكار ساز LIF بحث مي كند تا تهيه كنند به حد زيادي سطوح پايين آشكار سازي آمينواسيدها را با استفاده از چندين ناحيه مختلف فلورسانس در محدوده وسيعي از نمونه هاي كلينيكي بيولوژيكي با استفاده از CE و MCE به طور نمونه حساسيت در محدوده 11- 10 مولار به دست مي آيد با حداقل آشكار سازي كوانتايي در ناحيه زتامول.

روشها و مواد:

سيستم CE مورد استفاده است در وسايل Zeta اتوماتيك CE و اسپكترافورز 100 هر دوي اينها تجهيز شده اند با آشكار ساز LIF . فلورسانس قراردادي با موفقيت به كار برده مي شود در HPLC در زمينه آشكار سازي محدود به 11-10 تا 12-10 مول بر ليتر. حساسيت مي تواند به طور قابل ملاحظه اي با افزايش قدرت منبع نور مونوكروماتيك به وجود بيايد. زماني كه سيگنال فلورسانس مشاهده شده متناسب با قدرت تهييج كاربردي باشد.

براي اين منظور سيستم ليزر مفيد است زيرا منبع نور تهيه مي كند به طور گسترده تعداد زيادي پرتوهاي نوري موازي از مونوكروماتيك راديويي با قدرت خروج چندين وات. در سيستمهاي آشكار ساز LIF قدرت تهييج شايد افزايش يابد 4 تا 6 برابر بزرگي مقايسه با آشكار كردن فلورسانس قراردادي. نتيجتا نسبت سيگنال به نويز خيلي بهتر مي شود. ضمنا پيش زمينه سيگنال نويز احتمالا بالا مي رود به خوبي نتيجه تشديد كردن پراكندگي تهييج راديويي. لابراتورهاي مختلف آشكار سازهاي LIF را در چند سال گذشته گسترش داده اند. آنها ابتدا از HPLC استفاده كرده‌اند و بعدا از CE .

توصيف آشكار ساز ليزر كاهش يافته فلورسانسي: آشكارساز ليزر كاهش يافته فلورسانس زتا آشكار مي كند آرايش هايي كه در يك خط مستقيم واقع شده اند و استفاده مي كنند mm2 از قطر لنز توپي ياقوت را براي تجمع تمام انرژي ليزر به درون قطر كاپيلاري. ين طراحي تجمع فلورسانس را بزرگ مي كند. ليزرها و فيلترهاي مورد استفاده در دتكتور حساسيت را بالا مي برند.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 16 آذر 1393 ساعت: 22:27 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق درباره آلودگی صوتی

بازديد: 14393

تحقیق درباره آلودگی صوتی

اطلاعات اولیه

عامل صدا ، انسان و سایر موجودات زنده را از بین نمی‌بردبلکه باعث ضعف شنوایی ، ناشنوایی وناراحتی‌های عصبیمی‌گردد. معمولا شدت صدارا با واحدی به نامدسی بل نشان می‌دهند برای سنجش صداها نسبت log آنرا تعین می‌کنند. تحقیقات نشان می‌دهد کهاز دست دادن شنوایی با سن افراد در جوامع صنعتی دیده می‌شود.صدا‌های شدید کوتاه مدتدر انسان باعث ناشنوایی موقت می‌شود.

اگر انسان در معرض صداهای بلند ، برایمدت طولانی تری قرار گیرد ناشنوایی دائم پیش می‌آید. صدایی برابر 90 دسی‌بل رویسیستم عصبیتاثیر می‌گذارد. در ممالکپیشرفته قدرت شنوایی زنان بهتر از مردان است. زیرا از نظر مشاغل صداهای کمتری راتحمل می‌کنند. آلودگی‌های صوتی که در اطرافمناطق مسکونیموجب ناراحتی می‌گردند عبارتنداز :

  • کارخانجات
  • کار‌های ساختمانی
  • صدا‌های ناشی از سیستم تهویه منازل
  • صدای ناشی از حمل و نقل (صدایموتور هواپیما،بوغ اتومبیل). (سر و صدای داخل منازل مثلصدایتلوزیونوجاروبرقی و. نیز حایز اهمیت اند.)

اثرات آلودگی صوتی

آزمایشات نشان می‌دهند که صدای به شدت 160-150 دسی‌بلبرای بعضیحیواناتکشنده و مرگبار است. این حیواناتقبل از مرگ بهتشنجات موضعی،فلجورعشهدچار می‌گردند. در انسانها رنگ‌پریدگیوبالارفتن فشارخوناز اثرات آلودگیهای صوتیاست. درجه حرارت بدن نیز کاهش می‌یابد. صدا‌های مداوم عکس العملهایی را در بدنایجاد می‌نماید. از جمله انقباض رگها بیشتر می‌گردد است. درجه حرارت بدننیز کاهش می‌یابد. صدا‌هایمداوم عکس‌العملهایی را در بدن ایجاد می‌نماید از جمله انقباض رگها بیشتر می‌گردد واین حالت پس از قطع صدا هنوز ادامه می‌یابد. بدن انسان در خواب نیز یه محرکهای صوتیپاسخ می‌دهد بدون اینکه فرد از خواب بیدار شود. (ضربان قلب و حالات ماهیچه‌ها تغییرمی‌کند.)

بیماری رینا Rahnauld

بررسی‌ها نشان می‌دهد که کارگران کارخانجات چوب بریکه با اره کار می‌کنند و صدای 125 دسی بل را تحمل می‌نمایند شبها وقتی به خانهبرمی‌گردند انگشتان آنها سبز رنگ بعد سفید می‌گردد که علائمبیماری وازواسپاستیکمی‌باشد که در نتیجهانقباض رگها و نارسایی درجریان خونعارض می‌گردد. که این ناراحتی بهنام بیماریرینالیا انگشتان مرده معروف است.


نتایج حاصل از آزمایشات روی حیوانات

1.      موشهای آزمایشگاهی که در معرض صدای شدید قرار می‌گیرند بهبیماریهایویروسی حساستر می‌گردند.

2.      صدای فوقالعاده شدید در فعالیتها و عملکردکبد حیوانات تغیر ایجادمی‌کند.

3.      صدای بلند بیش از 115 دسی‌بل باشد فساد دندانهای موشها را سبب می‌گردد.

4.      کلسترولوچربی خوننیز افزایش می‌یابد. مقداراسیاسکوربیک کاهش و مقدار گلبولهای سفید تا %50 تقلیل می‌یابد.

تاثیر صدا به چه عواملی بستگی دارد؟

1.      طبیعت وشدت صدا

2.      نزدیکی شخص بهمنبع اصلی صدا

3.      ادامه و مداومت صدا

4.      وضع و موقعیت فیزیکی فرد

روشهای جلوگیری از آلودگی‌های صوتی

باتوجه به اینکه معمولا صدا‌ها از تولید کننده‌ای پخش ، توسط گیرنده‌ای دریافتمی‌شوند بنابراین جهت کنترل این آلودگی ، کاهش شدت صدا جلوگیری از انتشار و نفوذصدا و محافظت از گیرنده (سیستم شنوایی)می‌تواند موثر باشد. بنابرایندر جهت جلوگیری ار آلودگی شدید صوتی :

1.      میزان صدا در محیطهایی که کارگران بطور مداوم در معرضفعالیتهای مغزیقرار دارند نباید از 10دسی‌بل تجاوز نماید.

2.      سعی شود از ورود ماشین آلات که بیش از حد معین آلودگی صوتی تولید می‌کنندجلوگیری شود.

3.      صدای ماشین‌آلات کارخانه‌ها نباید به بیرون ازکارخانه‌ها برسد.

‌#منشا آلودگی صوتی را باید از بین برد.

1.      سعی شود از ایجاد واحدهای مسکونی در مجاورتفرودگاهها جلوگیری شود.

2.      ضد صدا کردن ساختمانها و واحدهای مسکونی.

3.      مضاعف یا دو لایه کردن شیشه پنجره‌ها در جهت جلوگیری از نفوذ صدای بیرون بهداخل ساختمان.

4.      محدود و ممنوع کردن عبور کامیونها و وسائط نقلیه پر صدا.

5.      ایجاد نوارهای عریضی از درختان و پوششهای گیاهی که به میزان 10 دسی‌بل از شدتصوت می‌کاهد.


شدت صوت

احساس بلندی و کوتاهی صدا مربوط به انرژی حمل شده با امواج صوتیاست و بر حسب واحد دسی بل می‌باشد که یک واحد مقایسه‌ای است و عبارت است از دهبرابر log نسبت شدت صدای مورد نظر «I» به شدت یک سطح مقایسه‌ای (0I)= بطور قراردادی صدایی است که دارای 0002/0 میکرو بار فشار بوده و به عنوانآستانه شنواییدر انسان در نظر گرفتهمی‌شود.

(dB=10log)10/10


بنابراین 10 برابر افزایش در شدت یکصدای خالص فقط 10 دسی بل به مقیاس شدت اضافه می‌کند یا اینکه می‌توان گفت مثلا صدای 50 دسی‌بل 10 برابر بلندتر از صدای 40 دسی‌بل و 100 برابر بلندتر از صدای 30 دسی‌بلاست. فرکانس شنوایی انسان بین20000 - 20 سیکل در ثانیه یا معادل شدت صوتی برابر با 120 - 0 دسی بل است. صحبتهای معمولی در فرکانس بین 10000-250 سیکل در ثانیه انجممی‌شود که دارای شدتی برابر با 60 - 30 دسی بل می‌باشد. ترافیک سبک در 30متری دارایشدت صدای 55 دسی بل می‌باشد و عدد برق 120 دسی بل صدا ایجاد می‌نماید.
استانداردهای صدا در هوای آزاد ایران از 7 صبح تا 10 شب و از 10 شب تا 7 صبح بهقرار زیر است.

 

 

7صبح تا 10 شب

10شب تا 7 صبح

منطقه مسکونی

50dB

30dB

منطقه تجاری

65

55

منطقه تجاری مسکونی

60

50

منطقه مسکونی صنعتی

70

60

منطقه صنعتی

75

65


پیامدهای منفی و زیانبارناشی از آلودگی صوتی بطور کلی در انسانها به قرار زیر است:

1.      نگرانی و ناراحتی عصبی

2.      نگرانی همراه با خستگی و کاهش راندمان کار

3.      دگرگونیهای دائم یا موقت در رفتار زیستی از قبیل انقباض نایژکها و تغییر ضربانقلب

4.      ضایعه در دستگاه شنوایی و دیگر دستگاهای بدن.

 

 

توجه

برای حمایت از سایت ما و ایجاد انگیزه برای سایت ما برای گذاشتن بیشتر تحقیقات و جواب سوالات کتاب ها بصورت رایگان برای شما  ، بر روی لینک های زیر هر چند بار خواستید (بعد خواندن مطلب یا قبل از آن ) کلیک کنید :

لیست کلیه اقدام پژوهی ها

لیست کلیه تحقیقات و تجربیات ارتقای شغلی دبیران

لیست کلیه پایان نامه ها

لیست کلیه مقالات و تحقیقات

لیست کلیه پروژه های آماری

 لیست کلیه پروژه ها کارآموزی و مالی  

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 16 آذر 1393 ساعت: 22:24 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق درباره ذخایر معدنی ایران

بازديد: 1479

تحقیق رایگان

سایت علمی و پژوهشی اسمان

تحقیق درباره ذخایر معدنی ایران

معدن:معدن محدوده اي است که از آن يک يا چند ماده معدني استخراج شده يا مي گردد. در اين بانک اطلاعات مربوط به 3132 معدن کشور ارائه شده است، که هر معدن داراي اطلاعات عمومي نظير مشخصات معدن، موقعيت جغرافيايي، راه‌هاي دسترسي، اطلاعات مربوط به ژنز، ابعاد، ذخيره، وضعيت فعلي معدن، روش استخراجي، نام بهره بردار و غيره با امکان انتخاب يک استان، محدوده برگه هاي 1:100000، محدوده برگه هاي 1:250000و نوع ماده معدني مي باشد. اطلاعات فوق از اواخر سال 1379 شمسي با همکاري سازمان صنايع و معادن هر استان گردآوري و مرتبا بروزرساني مي شود.

کانسار:کانسار به يك محدوده که درآن براي استخراج يک يا چند ماده معدني مطالعات تکميلي صورت مي گيرد گفته مي شود. در اين بانک کليه اطلاعات 1752 کانسار کشور شامل اطلاعات عمومي نظير مشخصات كانسار، موقعيت جغرافيايي، ژنز كانسار، ابعاد ماده معدني، ذخيره كانسار، اكتشافات صورت گرفته ، فواصل آن تا مكانهاي مشخص نظير شهر ، روستا و غيره را با امکان انتخاب يک استان، محدوده برگه هاي 1:100000، محدوده برگه هاي 1:250000و نوع ماده معدني ارائه مي گردد. اطلاعات فوق با همکاري سازمان صنايع و معادن هر استان و استفاده از منابع مختلف از اواخر سال 1379 شمسي گردآوري ، و مرتبا بروزرساني مي شود.

نشانه معدني ( انديس ):انديس به معني محدوده اي است که در آن آثار يک يا چند ماده معدني صرف نظر از اقتصادي بودن آن، مشاهده شده باشد. در اين بانک کليه اطلاعات مربوط به 3083 انديس کشور شامل اطلاعات عمومي نظير نام انديس، نوع انديس، نوع ماده معدني، نام زون اكتشافي، موقعيت جغرافيايي و غيره را با امکان انتخاب يک استان، محدوده برگه هاي 1:100000، محدوده برگه هاي 1:250000و نوع ماده معدني ارائه مي شود. اطلاعات مذكور از اواخر سال 1379 شمسي با همکاري سازمان صنايع و معادن هر استان و منابع موجود در پايگاه گردآوري و مرتبا بروزرساني مي شود.

بانك اطلاعاتي طلا:بانك اطلاعات طلا داراي کليه اطلاعات تخصصي 2 معدن، 36 كانسار و 450 انديس معدني طلا همراه با تصاوير مربوطه و نقشه‌ پراكندگي نقاط معدني طلا شامل مشخصات معدن، موقعيت جغرافيايي، راه هاي دسترسي، اطلاعات مربوط به ژنز، ابعاد، ذخيره، اكتشافات صورت گرفته ، فواصل تا مكانهاي مشخص نظير شهر ، روستا و غيره را با امکان انتخاب يک استان، محدوده برگه هاي 1:100000، محدوده برگه هاي 1:250000و نوع ماده معدني در اين بانك قابل دسترسي مي‌باشد. در ضمن اطلاعات عمومي نظير تاريخچه‌ي طلا در ايران و جهان، اخبار طلا، فرهنگ واژه‌ها، پرسش و پاسخ و سايت‌هاي مرتبط با طلا نيز در اين قسمت ارائه مي شود.

بانك اطلاعاتي مس:اطلاعات تکميلي ارائه شده مس شامل کليه اطلاعات تخصصي 145 معدن، 140 كانسار و 640 انديس معدني مس همراه با تصاوير مربوطه و نقشه‌ي پراكندگي نقاط معدني مس شامل مشخصات معدن، موقعيت جغرافيايي، راه هاي دسترسي، اطلاعات مربوط به ژنز، ابعاد، ذخيره، اكتشافات صورت گرفته، فواصل تا مكانهاي مشخص نظير شهر، روستا و غيره را با امکان انتخاب يک استان، محدوده برگه هاي 1:100000، محدوده برگه هاي 1:250000و نوع ماده معدني در اين بانك قابل دسترسي مي‌باشد. در ضمن اطلاعات عمومي نظير تاريخچه‌ي مس در ايران و جهان، اخبار مس، فرهنگ واژه‌ها، پرسش و پاسخ و سايت‌هاي مرتبط با مس نيز ارائه مي شود.

بانك اطلاعاتي آهن:بانك اطلاعات آهن شامل کليه اطلاعات تخصصي 55 معدن، 28 كانسار و 70 انديس معدني آهن همراه با تصاوير مربوطه و نقشه‌ي پراكندگي نقاط معدني آهن شامل مشخصات معدن، موقعيت جغرافيايي، راه هاي دسترسي، اطلاعات مربوط به ژنز، ابعاد، ذخيره، اكتشافات صورت گرفته، فواصل تا مكانهاي مشخص نظير شهر، روستا و غيره را با امکان انتخاب يک استان، محدوده برگه هاي 1:100000، محدوده برگه هاي 1:250000و نوع ماده معدني، در اين بانك قابل دسترسي مي‌باشند. در ضمن اطلاعات عمومي نظير تاريخچه‌ي آهن در ايران و جهان، اخبار مس، فرهنگ واژه‌ها، پرسش و پاسخ و سايت‌هاي مرتبط با آهن نيز در اين بانك ارائه مي شود.

بانک اطلاعات معادن غير فعال:بانک اطلاعات معادن غير فعال کشور در برگيرنده اطلاعات جغرافيائي، زمين شناسي، توپوگرافي، اكتشافي، استخراجي، فرآوري وغيره آن دسته از معادن کشور مي باشد که به هر دليل فعاليت معدني در آنها متوقف گرديده است. اطلاعات عمومي براي کليه معادن غير فعال کشور در قالب يک شناسنامه تک برگ تهيه شده و براي معادني که قابل مدلسازي باشند فايلهاي زير به کاربران ارائه مي شود: 1- مختصات تونل‌ها، ترانشه ها، آناليز نمونه ها، مطالعات ميكروسكوپي و غيره به صورت xls 2- مدل سه بعدي معدن با توجيه مقياس كه شامل توپوگرافي، محل حفر تونل، ترانشه، گمانه و غيره به صورت يك فايل dwg 3- فايل رقومي مربوط به زمين شناسي معدن به صورت dwg 4- يك فايل Gemcom كه شامل كليه اطلاعات موجود و مربوط به معادن مدل شده مي باشد. ارائه كليه اطلاعات موجود و مربوط به معادن از قبيل بهره برداري‌هاي صورت گرفته در معادن، ميزان بهره برداري، ميزان ذخيره محاسبه شده و غيره به صورت يك فايل doc.

بانك داده هاي محيط زيست:اطلاعات محيط زيست معدني در اين بانك شامل دو بخش است كه در بخش نخست، اثرات محيط زيستي قسمتهاي شاخه معدني شامل اكتشاف، استخراج، فرآوري و معادن متروكه معرفي گرديده است. با توجه به اينكه باطله هاي معدني و فرآوري يكي از منابع اصلي مشكلات زيست محيطي صنعت معدن است، لذا در اين بخش از بانك اطلاعاتي، قسمتي تحت عنوان باطله ها منظور شده است كه معرفي انواع باطله، روش‌هاي انباشت، روش‌هاي دورريزي، سد باطله و مطالعات موردي در اين زمينه را در بر مي گيرد.

در بخش دوم، مسائل مرتبط با محيط زيست معدني مورد بررسي قرار گرفته است. اين بخش شامل مشكلات اصلي زيست محيطي فعاليت‌هاي معدني(زهاب اسيدي، آلوده كننده هاي هوا، سيانور و باطله)، مديريت محيط زيستي صنايع معدني، استانداردها و مقادير اندازه گيري شده، بيماري‌هاي مرتبط با هر عنصر و شدت آلودگي انواع مواد معدني و تأثيرات محيط زيستي آنها مي باشد.
بانك داده هاي فرآوري مواد معدني ايران:مجموعه اي از اطلاعات گردآوري شده از كارخانه هاي فرآوري مواد معدني كشور به صورت عكس، فيلم از كليه بخش هاي كارخانه، مشخصات عمومي، مشخصات خوراك و محصول، آزمايشگاه، مدار فرآوري و كليه مشخصات دستگاه ها و... براي هر کارخانه به صورت مجزا مي باشد. اين اطلاعات در دو بخش كارخانه هاي فرآوري مواد فلزي و غير فلزي گرد آوري شده است.

وزير صنايع و معادن: دولت به بخش اكتشافات و توليد مواد معدني توجه ويژه دارد
رييس سازمان زمين شناسي و اكتشافات معدني: سياست سازمان تبديل منابع معدني به ذخاير آستانه است

    رشد امسال بخش معدن 15 تا 17 درصد است

    گروه صنعت و معدن: وزير صنايع و معادن گفت: ماشين آلات معدني و راهسازي از بلاروس وارد خواهند شد.

    دكتر علي رضا طهماسبي كه در نشست تشكل هاي معدني و معدنكاري، كارآفرينان و دانشگاهيان اين حوزه سخن مي گفت، تصريح كرد: بلاروس 20درصد بازار ماشين آلات معدني جهان را در اختيار دارد از اين رو نمي توان گفت كه تكنولوژي آنها قديمي است.وي ادامه داد براي تامين ماشين آلات اين بخش با چند شركت خارجي ديگر نيز مذاكره كرده ايم.
    طهماسبي در پاسخ به سوال درباره بودجه بخش معدن گفت: بودجه اكتشاف در سال 86 افزايش يافته است. وي اما اشاره اي به رقم افزايش يافته نكرد. وي در بخش ديگري از سخنانش به شاخص هاي رقابت پذيري اشاره كرد و اظهار داشت: اكنون ما بحث ارزاني انرژي را داريم اما ممكن است در سال هاي آينده ديگر انرژي ارزان در اختيار نداشته باشيم. طهماسبي، كاهش نرخ سود بانكي، كاهش نرخ حمل و نقل ، اصلاح قوانين كار، اعطاي جوايز صادراتي و كاهش تورم را شاخص هاي اصلي پايين آوردن هزينه توليد دانست.

    وزير صنايع و معادن گفت، در 9ماهه اول امسال شاهد رشد 15 تا 17درصدي در بخش معدن بوده ايم كه اين دستاورد بزرگي محسوب مي شود.وي درباره انتقادهايي كه راجع به تاخير در تدوين استراتژي توسعه معدن مي شود، اظهار داشت: بخش اصلي و چارچوب استراتژي معدن، در استراتژي توسعه صنعتي ذكر شده است، اما جزييات را با دانشگاه تربيت مدرس در دست تدوين داريم.
    پيش از وزير صنايع و معادن، محمدرضا سجاديان رييس كميته معدن مجلس اظهار داشت: در اين كميسيون، نگراني هاي معدنكاران در رابطه با منابع طبيعي را برطرف كرده است . از سوي ديگر زمينه اي فراهم كرده ايم كه هر گونه تعرض و مزاحمت در فعاليت هاي معدنكاري از بين مي رود.

    وي در ادامه از افزايش بودجه شركت هاي دولتي در بخش صنعت و معدن خبر داد و در عين حال گفت: بودجه عمومي و تملك دارايي ها كاهش يافته است. چرا كه رقم آن از 335ميليارد تومان سال 85 به 317ميليارد تومان سال 86 كاهش پيدا كرده است.سجاديان ادامه داد، بودجه پيشنهادي سازمان نظام مهندسي نيز 900ميليارد تومان بود كه تنها 300ميليارد تومان مورد موافقت دولت قرار گرفته است.

    گروه صنعت و معدن: بيست و پنجمين گردهمايي علوم زمين روز گذشته با حضور وزير صنايع و معادن، پژوهشگران، متخصصان و كارشناسان علوم زمين در محل سازمان زمين شناسي و اكتشافات معدني برگزار شد.

    دكتر عليرضا طهماسبي، وزير صنايع و معادن كشورمان در اين همايش با بيان اينكه متخصصان علوم زمين تا الان با وجود محدوديت ها بسيار خوب عمل كرده اند گفت: بنيادي بودن بررسي هاي علوم زمين مي تواند تاثيرات شگرفي در تعيين مزيت هاي نسبي كشور و در جهت گيري هاي كلي اقتصادي و صنعتي داشته باشد.

    طهماسبي تصريح كرد: بخش اساسي كه دولت بيشترين توجه و نگاه اول را به آن دارد بخش اكتشافات معدني و بخش توليد مواد معدني است و در جاهاي مختلفي از برنامه چهارم و در سند چشم انداز بيست ساله به بخش زمين شناسي و اكتشافات توجه ويژه اي شده است.
    طهماسبي با اشاره به اينكه برنامه ريزي در جهت انجام و توسعه اكتشاف، بهره برداري و فرآوري و توليد محصولات صنايع معدني با هدايت و نظارت دولت و براساس فناوري پيشرفته روز و توسط بخش هاي دولتي، خصوصي داخلي و خارجي در دستور كار است گفت: همچنين توسعه بخش معدن با توجه به نيازهاي فعلي و روند عادي صنايع مصرف كننده داخلي، توسعه معدنكاري كوچك، توجه به صيانت و جلوگيري از ضايع شدن ذخاير معدني و آسيب زدن به محيط زيست بحثي است كه در دولت به آن توجه ويژه مي شود.

    وزير صنايع و معادن گفت: متاسفانه در معادن كشور در سال هاي گذشته شاهد بوديم قسمت هاي پرعيار آن استفاده مي شد و با استفاده از روش هاي ابتدايي از آنها بهره برداري اوليه انجام مي گرفت.
    اما هم اكنون يكي از سياست هاي وزارت صنايع و معادن كه تاكيد زيادي بر آن است اين است كه بر روي تكنولوژي هايي كار شود كه ما بتوانيم بيشترين استفاده را از مواد اوليه معدني داشته باشيم و در عين حال بتوانيم در محدوده هاي كم عيار هم به بهترين نحو عمل كنيم.
    وي كاهش هزينه ها در بخش اكتشافات از طريق گسترش آموزش هاي فني و تخصصي، نوسازي تجهيزات اكتشافي و كاهش ريسك از طريق انجام مطالعات علمي و بحث صندوق بيمه را از جمله اولويت هاي بخش معدن عنوان كرد.

    طهماسبي گفت: با توجه به اين كه ما يك درصد از مجموعه ذخاير معدني جهاني را در اختيار داريم بايد يك درصد از كل سرمايه گذاري اكتشافي و هزينه اكتشافي كه در دنيا صرف مي شود را هزينه كنيم.

    به همين خاطر سعي كرديم بودجه سازمان زمين شناسي را افزايش دهيم و علاوه بر آن در متمم بودجه كه به مجلس داده شد 20ميليون دلار بودجه اضافه براي بخش اكتشاف در نظر گرفته ايم كه نشان دهنده نگاه مثبت وزارت صنايع و معادن و دولت به اين بخش است.
    همه چيز مرتبط با علوم زمين

    در اين همايش محمد تقي كره اي، رييس سازمان زمين شناسي و اكتشافات معدني نيز با بيان اينكه منابع معدني، محيط زيست، كشاورزي، انرژي، شهرسازي و صنايع و حتي مسايل امنيتي به نوعي با بحث علوم زمين در ارتباط است، گفت: خوشبختانه علوم زمين در كشور ما بسيار خوب رشد وتوسعه پيدا كرده به طوري كه رشته هاي جديد تخصصي در دانشگاه ها مربوط به اين بحث گسترش پيدا كرده است.

    وي افزود: ساختار تشكيلات سازمان زمين شناسي به عنوان متولي علوم زمين كشور از لحاظ گروه هاي تخصصي خصوصا زمين شناسي، زيست محيطي، ديرينه لرزه شناسي و پيش نشانگرهاي زلزله به سرعت گسترش پيدا كرده است.

    كره اي در ادامه به بيان شاخص هايي در مورد وضعيت فعاليت زمين شناسي در كشور ما و جهان پرداخت و گفت: در كشورهاي در حال توسعه به ازاي هر 1000كيلومتر مربع يك كارشناس زمين شناسي وجود دارد اما در كشور ما به ازاي هر 3500كيلومتر مربع يك كارشناس زمين شناسي وجود دارد.

    كره اي در ادامه به مزيت ايران در تعداد زياد فارغ التحصيلان زمين شناسي اشاره كرد و گفت: بايد برنامه ريزي شود تا اين افراد از لحاظ كاربردي آموزش ببينند.

    رييس سازمان زمين شناسي و اكتشافات معدني در ادامه گفت: متوسط بودجه تحقيقاتي در بخش علوم زمين در دنيا به ازاي هر كيلومتر مربع 100دلار است كه البته ما هم با حمايت هاي دولت مشكلي در اين زمينه نداريم.

    وي در ادامه با اشاره به حادثه سقوط هلي كوپتر در پنج شنبه گذشته كه در آن كارشناسان ژئوفيزيك هوايي سازمان زمين شناسي از شيراز عازم گل گهر بودند، گفت: ما براي تامين هلي كوپتر مناسب براي برداشت هاي ژئوفيزيك هوايي محدوديت هايي داريم.

    كره اي همچنين سياست سازمان زمين شناسي و اكتشافات معدني را تبديل منابع معدني به ذخاير آستانه عنوان كرد.

فلز روي در ايران وجهان

فلز روي پس از مس و آلومينيوم از مهمترين و پرمصرف ترين فلزات و غيرآهني است و به خاطر خواص مطلوب آن در صنايع متعدد مورداستفاده قرار مي گيرد. كاربرد روي، بيشتر گالوانيزه و آلياژهاي مختلف است. به طوري كه مي توان گفت 48 درصد روي توليدي درجهان در صنعت گالوانيزاسيون، 18 درصد در توليد برنج، 15 درصد در توليد آلياژهاي ديگر، 8 درصد در توليد موادشيميايي، 7 درصد در توليد محصولات نيم ساخته و 4 درصد در ساير زمينه ها به مصرف مي رسد. اما ازنظر مصرف نهايي، بررسيها نشان مي دهد كه 48 درصد روي توليدي در صنايع ساختماني، 10 درصد در توليد ماشين آلات و تجهيزات فني، 10 درصد در توليد مصنوعات خانگي، 23 درصد در صنايع اتومبيل سازي و حمل ونقل و 9 درصد در صنايع زيربنايي مورداستفاده قرار مي گيرد.

همچنين بررسيها نشان داده است كه ساليانه حدود 4 درصد از توليد ناخالص داخلي (PDG) كشورها ازطريق خوردگي در فولاد و آهن آلات ازبين مي رود درحالي كه با گالوانيزاسيون مي توان اين خسارت را تاحدود يك درصد كاهش داد.

اگرچه توليد به روش غيراستاندارد روي، داراي آثار نامساعد زيست محيطي است و لذا بايد واحدهاي توليدكننده پيش بيني هاي لازم را درجهت حفظ و حراست از محيط زيست به عمل آورند، اما قابليت بازيافت (GNILCYCER) فلز روي از ويژگيهاي مثبت صنعت و فلز روي است. امروزه با پيشرفتهاي به دست آمده در اين زمينه حدود 36 درصد روي توليدي درجهان ازطريق بازيافت محصولات مستعمل ساخته شده از فلز روي، به دست آيد.

ذخاير معدني روي در ايران و جهان

ذخاير معدني شناخته شده روي درجهان حدود 487 ميليون تن (محتوي فلزي) برآورد گرديده و ذخاير قابل استحصال روي، حدود 140 ميليون تن (محتوي فلزي) است. ذخاير معدني قابل استحصال روي در ايران اعم از اكسيده و سولفوره حدود 23/11 ميليون تن (محتوي فلزي) است. اما گفته مي شود كه كل ذخاير شناخته شده معدني روي در ايران حدود 7 درصد كل ذخاير شناخته شده درجهان را تشكيل مي دهد.

بيش از 90 درصد ذخاير معدني موجود و مورد استفاده روي درجهان، به صورت ماده معدني سولفوره و بقيه، اكسيده است. بنابراين، روي توليدي درجهان به همين نسبت از ماده معدني سولفوره تهيـــــــه مي گردد.

معدن سرب و روي «انگوران» در استان زنجان كه پروانه بهره برداري آن به نام شركت دولتي تهيه و توليد مواد معدني است، داراي حدود 7/14 ميليون تن ذخيره با عيار متوسط 28 درصد روي و 2/4 درصد سرب است. حدود 10 ميليون تن از ذخيره اين معدن با عيار متوسط 25 درصد به صورت اكسيده و روباز است و 7/4 ميليون تن از ذخيره معدن به صورت زيرزميني است و شامل بخش سولفوره (با عيار متوسط 39 درصد) و مخلوط اكسيده و سولفوره (با عيار متوسط 33 درصد) است. معدن «انگوران» ازنظر عيار بالاي فلز محتوي، از معادن نادر در جهان است. اين معدن درحال حاضر به طور انحصاري توسط شركت توسعه معادن روي ايران(به عنوان پيمانكار استخراج و فروش ماده معدني) مورد بهره برداري قرار مي گيرد.

سابقه فعاليتهاي معدني و توليد فلز روي در ايران

در ايران و تا قبل از جنگ جهاني دوم، عمليات معدنكاري در معادن سرب و روي به صورت ابتدايي و سنتي انجام مي پذيرفت. در دهه 1930 ميلادي روشهاي معدنكاري جديد با بهره گيري از روشهاي علمي در معادن فلزي و ساير معادن ايران، توسط آلماني ها آموزش و رواج داده شد. نخستين كارخانه تغليظ سرب و روي به روش جديد در سال 1340 (ش) و با كمك يك شركت فرانسوي در لكان (استان مركزي) مورد بهره برداري قرار گرفت. اما نخستين تلاشهاي همراه با موفقيت براي توليد شمش روي در اشل صنعتي در كشور، در اوايل دهه 1370 (ش) در زنجان آغاز گرديد و در سال 1372 با حمايت مهندس كلاهدوز معاون وزير معادن و فلزات فلز روي در سطح پايلوت توليد و در ادامه در سال 1375 نخستين كارخانه توليد شمش روي به روش هيدورمتالورژي (الكتروليتي) در اين شهر با سرمايه بخش خصوصي و به دست مهندسان ايراني (شركت فرآوري مواد معدني ايران) به بهره‌برداري رسيد.

توليد مصرف روي در ايران و جهان

توليد معادن فعال روي در جهان در سال 2004 حدود 64/9 ميليون تن (فلز روي محتوي) بوده كه 7/4 درصد نسبت به سال قبل افزايش داشته است.

فلز روي توليدي درجهان در سال 2004 حدود 17/10 ميليون تن بوده كه نسبت به سال قبل 6/0 درصد افزايش داشته است.

مصرف فلز روي در جهان درسال 2004 حدود 47/10 ميليون تن بوده كه نسبت به سال قبل نزديك به 3 درصد افزايش داشته است. درسال مذكور فزوني توليد نسبت به مصرف موجب كاهش موجودي انبارهاي روي در جهان گرديد و به بهبود قيمت اين فلز در بازار كمك كرد.
با نگاهي به گذشته دور درمي يابيم كه توليد معادن روي در جهان در سال 1970 ميلادي برابر 59/5 ميليون تن (فلز محتوي)، توليد فلز روي برابر 23/5 ميليون تن ومصرف فلز روي برابر 01/5 ميليون تن بوده است. بدين ترتيب از آن زمان تاكنون رشد توليد معادن روي حدود 72 درصد، رشد توليد فلز روي حدود 94 درصد، رشد مصرف روي حدود 109 درصد بوده است. اختلاف ميان رشد توليد معادن و توليد فلز روي به واسطه توليد روي از طريق بازيافت است. يعني توليد با استفاده از قراضه فلز روي و نه از ماده معدني.

در ايران نزديك به 30 كارخانه توليد روي با ظرفيت توليد 140 هزارتن در سال وجود دارد. اما توليد واقعي آنها كمتر از اين مقدار است. متوسط ظرفيت توليد اين كارخانجات 7/4 تن در سال و بسيار اندك است.

توليد روي در كشور در سال 1383 حدود 90 هزار تن و مصرف آن حدود 60 هزار تن بوده است. ضمنا هر سال مقداري روي از نوع GHS وغيره به كشور وارد و حدود 10 تا 35 هزار تن نيز به خارج صادر مي گردد. ظرفيت توليد كنسانتره روي (اعم از اكسيده و سولفوره) در كشور 270 هزارتن در سال است و درهمين حدود نيز توليد و بخشي از آن صادر مي شود. طبق پيش بيني، توليد

فلز روي در كشور در سال جاري به حدود 100 هزارتن خواهدرسيد. لازم به ذكر است كه چند طرح توليد روي يا افزايش ظرفيت واحدهاي موجود در نقاط مختلف در حال پيگيري است. مشكل صنعت روي كشور در بلندمدت، عدم سرمايه گذاري كافي امروز براي اكتشاف و بهره‌برداري از معادن جديد خواهدبود.

بازار جهاني و داخلي روي

در بازار جهاني روي هرچند سال يكبار با يك شوك كاهش شديد قيمت مواجه مي شويم و اين كاهش قيمت، معمولا پس از چند سال رشد منطقي و يا ثبات نسبي قيمتها اتفاق مي افتد و بازار را با بحران مواجه مي سازد. اين پديده هر بار بنا به دلايل خاصي ايجاد مي گردد.
آخرين بحران كاهش قيمتها در بازار جهاني روي از اواخر سال 2000 ميلادي آغاز گرديد. متوسط نرخهاي فروش هر تن فلز روي در
LME درجدول شماره يك مشخص شده است.
در جدول شماره يك مشخص شده كه متوسط بهاي فروش روي در بازار جهاني در سالهاي 2001 و 2002 به شدت كاهش يافت و در سال 2002 حتي به سطح نازل هرتن 725 دلار نيز رسيد. اين روند كاهش قيمت در 6ماهه اول سال 2003 نيز ادامه پيدا كرد، به طوري كه در اين دوره متوسط نرخ فروش بالغ بر 775 دلار گرديد. اما با پيداشدن نشانه هايي از بهبود شرايط اقتصاد جهاني و بويژه در كشورهاي غربي از نيمه دوم سال 2003 ميلادي بهاي روي در بازارهاي بين المللي به تدريج روبه بهبود گذاشت و متوسط نرخ فروش روي در اين سال به 828 دلار رسيد. به طوركلي چشم انداز بازار روي از سال 2004 ميلادي به بعد توسط صاحبنظران مثبت و اميدبخش ارزيابي گرديده است. نرخهاي فروش روي در بازار داخلي نيز كه تاحد هر كيلوگرم 6800 ريال در سالهاي 80 و 81 و 82 كاهش پيدا كرده بود متناسب با افزايش نرخها در بازارهاي بين المللي بهبود پيدا كرده است و درحال حاضر هر كيلوگرم فلز روي در بازار داخلي حدود 13500 ريال معامله مي شود و بهاي فروش هر تن شمش روي در بورس فلزات لندن مبلغ 1340 دلار است (26 اوت 2005). براي كل سال جاري و چند سال آينده پيش بيني ها از بازار جهاني روي مثبت است.

توزيع جغرافيايي توليد و مصرف روي درجهان

همان طور كه اشاره شد در سال 2004 حدود 17/10 ميليون تن فلز روي در جهان توليد و حدود 47/10 ميليون تن فلز روي درجهان مصرف گرديد. نسبت و درصد توليد و مصرف هريك از قاره هاي جهان از اين فلز در جدول شماره دو مشخص شده است:

نزديك به نيمي از فلز روي جهان در آسيا توليد و مصرف مي گردد. در اين ميان كشور چين با توليد 52/2 ميليون تن و مصرف 47/2 ميليون تن به ترتيب 8/24 درصد توليد و 6/23 درصد مصرف روي جهان را به عنوان بزرگترين توليدكننده و مصرف كننده دراختيار دارد و اقتصاد و بازار جهاني روي كاملا به اين كشور وابسته شده است. ايجاد زيرساختها و برنامه ريزي مناسب اقتصادي و صنعتي در چين، موجبات رشد اقتصادي بالا و مستمر اين كشور را فراهم ساخته و نقش كشور مذكور در تجارت بين المللي هر روز پررنگ تر مي گردد.

مس از جمله فلزاتي است كه در طول ساليان دراز، بسيار مورد استفاده قرار گرفته است. 85 تا 90 درصد مس مصرفي دنيا از طريق استخراج معادن مس حاصل ميگردد. بطور كلي استحصال فلزات از سنگ معدن به دو روش پيرومتالورژي و هيدرومتالورژي صورت مي گيرد. فرآيندهاي پيرومتالورژي از آغاز تاريخ بشر مورد استفاده قرار گرفتهاند و امروزه بيش از 95 درصد فلزات با استفاده از اين روشها تهيه ميشوند. گرچه تاكنون روشهاي پيرومتالورژيكي غالب بودهاند، اما در سالهاي اخير روشهاي جديد هيدرومتالورژيكي مورد توجه قرار گرفته و توليد مس و ساير فلزات پايه از طريق اين روشها افزايش چشمگيري داشته استبر اساس آخرين ارزيابي صورت گرفته در سال 1376 ، ذخاير معدني مس در كل جهان (به استثناي چين و شوروي سابق) معادل 57000 ميليون تن برآورد گرديده است و ذخيره معادن مس ايران حدود 1900 ميليون تن با 14 ميليون تن مس محتوي ميباشد كه حدود 3 درصد از ذخاير معدني مس جهان را در بر ميگيرد. طبق بررسيهاي انجام شده، ايران از لحاظ ذخاير معدني مس بر روي كمربند جهاني اين فلز قرار گرفته است كه در راستاي محور شمال غرب ـ جنوب شرق كشور امتداد دارد.

 
گذشتة مس در ايران

 اشياء مسي و آلياژهاي به دست آمده در نقاط مختلف ايران و همچنين آثار كورههاي قديمي و ابتدايي ذوب مس حاكي از آشنايي ايرانيان قديم با صنعت استخراج و ذوب است. اكتشافات باستانشناسي نشان ميدهد كه در ايران از هزاره پنجم پيش از ميلاد، استفاده از معادن رونق نسبي داشته است. اشياي مفرغي، زري و سيمي بدست آمده از هزارههاي بعد، گوياي پيشرفت بهره برداري از معادن و صنعت ذوب فلزات در ايران است. بعد از ظهور اسلام، خصوصاً در دوران سلجوقيان (قرن ششم هجري) و صفويان (قرن يازدهم هجري)، بهره برداري از معادن و صنعت ذوب فلزات در ايران بسيار شكوفا بوده است .

 شركت ملي صنايع مس ايران

 در 12 تير ماه 1351 ، شركت سهامي معادن مس سرچشمه كرمان، تشكيل و در سال 1355 به شركت ملي صنايع مس ايران كه در برگيرنده كليه فعاليتهاي معادن مس كشور است تغيير نام داد. از وظايف اين شركت، استخراج و بهره برداري از معادن مس، توليد محصولات پر عيار سنگ معدن و محصولات مسي نظير كاتد، اسلب، بيلت و مفتول هشت ميليمتري ميباشد. معادن مس سرچشمه و ميدوك در كرمان و معدن مس سونگون در آذريايجان شرقي از مهمترين معادن مس كشور به شمار ميرود.

تاريخ تأسيس شركت :    7/6/1351 
شماره ثبت :
15957 

شماره و تاريخ پروانه بهره‌برداري :     14/12/79   
تاريخ بهره‌برداري : سال 1361
 
شماره پروانه :  1030105 
محل ثبت : اداره ثبت شركتها و موسسات غير تجاري تهران
 

موضوع فعاليت شركت طبق اساسنامه :

 موضوع فعاليت شركت طبق ماده 2 اساسنامه “ اكتشاف، استخراج و بهره برداري از معادن مس ايران ، توليد،توزيع و فروش محصولات پرعيار شده سنگ مس و فلز مس ، توزيع و فروش محصولات اعم از داخلي و خارجي، مشاركت و جلب مشاركت در طرحهاي سرمايه گذاري مربوط به صنايع مس و انجام كليه عمليات و معاملات مالي ،تجاري،صنعتي،معدني و خدماتي كه بطور مستقيم يا غيرمستقيم به تمام يا هريك از موضوعات مشروحه فوق اعم از داخلي يا خارجي مربوط باشد" است.  

 

گروه صنعت و معدن - احمد نيکنام : ايران با گذر از مرحله چالش هسته اي جهش بزرگي در عرصه صنعتي را شاهد خواهد بود.

به گزارش جهان اقتصاد، عليرضا طهماسبي وزير صنايع و معادن روز گذشته در همايش فرماندهان پايگاه هاي مقاومت بسيج وزارت صنايع و معادن با بيان اين مطلب گفت : ايران آماده جهش اقتصادي و صنعتي است به طوري که هم اکنون در صادرات محصولات صنعتي از برنامه جلو هستيم .
وي به هدف رشد اقتصادي 8 درصدي ايران در برنامه چهارم اشاره کرد و گفت : طبق برنامه چهارم سهم بخش صنعت در تحقق رشد 8 درصدي اقتصادي رشد 13/4 درصدي است که در کل 2/5 درصد از 8 درصد رشد مورد نظر اقتصادي بايد از طريق بهره وري حاصل شود.
وزير صنايع و معادن در ادامه خاطر نشان کرد: اگر چالش انرژي هسته اي جدي شود بايد کمربندها را محکم بست که کانونهاي مقاومت در اين راستا در پيشبرد اهداف بسيار موثر است .
طهماسبي گفت : مقابله با نظام هاي سلطه از طرق مختلف در دنيا صورت گرفته از جمله شيوه هاي فيزيکي ، اقتصادي و اکنون شيوه هاي مقابله فرهنگي مورد نظر است .
وي افزود: در جهاني که نظام سلطه ارزشهاي انساني را زيرپا مي گذارد و جز تسليم کشورهاي مستقل رضايت نمي دهد مديران صنعتي کشور بايد بيش از پيش با هسته هاي بسيج در ادارات همکاري کنند تا با همکاري و همفکري در جهت اعتلاي نظام گام هاي مستحکم و موفقي برداريم .
در پايان خاطر نشان کرد: ثبات نظام سياسي از مزيت هاي کشور ماست لذا تلاش دولتمردان ايران اين است که در جغرافياي سياسي منطقه به قدرت اول منطقه تبديل شويم.
سردار ميرزاده معاون بسيج اداري و کارگري
  نيز در ادامه به تشريح نقش مقاومت مردمي درعقب نشيني غرب در زمان هشت سال دفاع مقدس اشاره کرده و حمله براي سقوط نظام، صدور بيانيه هاي پياپي و صدور قطعنامه را از مراحل اين عقب نشيني توصيف کرد" .
همچنين محمدعبدي فرمانده مرکزمقاومت بسيج وزارت صنايع و معادن درهمايش ياد شده که درمحل شرکت ملي فولاد ايران برگزارشد ضمن اين که حضور ردههاي مقاومت بسيج دربخشهاي مختلف وزارت صنايع ومعادن را مطلوب توصيف کرد افزود : " هدف ازبرگزاري اين همايش تبيين نقش وزارت صنايع ومعادن درارتش بيست ميليوني و نقش بسيج در بخش صنعت ومعدن کشوراست ".

به منظور تشويق سرمايه  گذاران در بخش معدن ، شرايط سرمايه  گذاري براي بخش خصوصي توسط دولت بهبود يافته ، اما استقبال چنداني از آن نشده است.
به گزارش ايلنا ، مهندس ناصرنيا ، رييس سازمان نظام مهندسي معدن کشور ، در گردهمايي بزرگ مهندسان کشور ، گفت: ايران داراي ذخاير معدني هنگفتي است که از دارايي
  هاي بالقوه کشور به شمار مي  رود و البته کشورهايي که قادر به استفاده بهينه از اين منابع باشند به موفقيت مي  رسند.

وي ، با بيان اين  که فروش مواد خام تنها راه دستيابي به توسعه نيست، افزود: استفاده از منابع و ذخاير معدني منجر به کاهش اين صنايع تجديدناپذير شده است.

مهندس ناصرنيا ، با اشاره به اين که ذخاير کشور روزي به پايان مي  رسند ، اظهار داشت: تکيه بر ذخاير معدني دور  انديشي نيست ، بنابراين به کارگيري بهترين اصول به منظور بهره  وري مناسب لازم است.

رييس سازمان نظام مهندسي معدن کشور ، گفت: ذخاير معدني کشور در مقايسه با ذخاير نفت و گاز اندک بوده و از نظر درآمدزايي با يکديگر قابل مقايسه نيستند.

وي ، سهم معادن را در توليد ناخالص داخلي پايين دانست.

مهندس ناصرنيا ، افزود: به منظور تشويق سرمايه  گذاران در بخش معدن شرايط سرمايه  گذاري براي بخش خصوصي توسط دولت بهبود يافته ، اما استقبال چنداني از آن نشده است.
وي ، افزايش بي
  منطق   بهاي دارايي  هايي که کاري بر روي آن صورت نمي  گيرد هم  چون زمين ، سخت  گيري در پرداخت وام و بالا بودن سود آن ، دشواري صادرات ، محدوديت زيست محيطي براي فعاليت  هاي معدني ، ناخوشايند بودن محيط کار در معادن و وجود مشاغل خدماتي پردرآمد و خارج از کنترل دولت در شهرهاي بزرگ را از دلايل عدم استقبال از سرمايه  گذاري بخش خصوصي در بخش معدن دانست.

رييس سازمان نظام مهندسي معدن کشور ، خاطرنشان کرد: سازمان نظام مهندسي معدن با مراقبت و رعايت اصول فني و مهندسي به افزايش سودآوري رفع مشکلات معدن کاران کمک مي  کند.
وي ، اظهار داشت: طبق قانون نظام مهندسي معدن ، اشتغال اشخاص حقيقي و حقوقي مستلزم عضويت در سازمان و داشتن پروانه اشتغال است که تاکنون حدود 600 پروانه اشتغال صادر شده است.
مهندس ناصرنيا ، ايجاد پايگاه
  هاي اطلاعاتي ، تدوين نظام نامه  ها ، تلاش براي اخذ کمک  هاي مالي از دولت ، سازمان  دهي ، تامين و آموزش پرسنل را از برنامه  هاي اين سازمان ذکر کرد.

موسسه بين المللي آهن و فولاد اعلام کرد: توليد فولاد خام ايران در نخستين ماه ميلادي (ژانويه - دي ماه) با 14 درصد افزايش نسبت به مدت مشابه سال قبل به 813 هزار تن رسيد.
به گزارش فارس به نقل از موسسه بين المللي آهن و فولاد ، مجموع توليد 61 کشور جهان در ماه ژانويه ( دي ) به 94/7 ميليون تن رسيد. اين رقم نسبت به مدت مشابه سال قبل بيش از پنج درصد افزايش داشته است.

توليد فولاد خام ايران نيز در اين ماه به 813 هزار تن رسيد. اين رقم نسبت به مدت مشابه سال قبل به ميزان 14 درصد افزايش داشته است . در ماه ژانويه سال 2005 ، 711 هزار تن فولاد خام در ايران توليد شد.

براساس اين گزارش توليد فولاد خام ايران در ماه ژانويه نسبت به ماه قبل از آن ( دسامبر) نيز به ميزان 13 هزار تن افزايش داشته است.

ايران با داشتن 25/3 درصد از ذخاير مس آسيا، دومين کشور داراي ذخاير مس پس از اندونزي محسوب مي شود.

يک کارشناس مسايل اقتصادي در گفت و گو با مهر  در مشهد با اشاره به اين مطلب افزود: براساس آخرين ارزيابي صورت گرفته، ذخاير معدني مس جهان ( به استثناي چين و شوروي سابق) معادل 57 ميليارد تن برآورد شده است .

محمد حسين مدهوش طوسي گفت: معادن مس ايران 5/3 درصد از ذخاير معدني جهان را شامل مي شود. همچنين طي بررسي هاي صورت گرفته، ذخاير معدني مس ايران از شمال غرب شروع و تا جنوب شرق ادامه دارد.

وي با بيان اين که سهم ايران از توليد مس در آسيا دو درصد است، اظهار داشت: يک در صد از سهم توليد مس جهان به ايران اختصاص دارد .

طوسي تصريح کرد: پيش بيني ها نشان مي دهد که ميزان مصرف مس در سال هاي آتي روندي صعودي خواهد داشت .

وي گفت: به همين منظور در حال حاضر عمليات اکتشافي به منظور شناسايي و بررسي امکان بهره برداري موثرتر از پتانسيل هاي معدني مس در ايران در سه بخش مقدماتي- نيمه مقدماتي- نيمه تفضيلي و درشش ناحيه در سطح کشور ( در استان هاي  اذربايجان شرقي- زنجان- قزوين- خراسان جنوبي- سيستان و بلوچستان - کرمان و يزد) در حال انجام است.

وجود ذخاير معدني و معادن فعال در حواشي مراكز جمعيتي، نه تنها باعث بروز مشكلاتي از جمله انواع آلودگي‌ها مي‌شود، بلكه توسعه شهري را از آن جانب محدود مي‌كند.

امروزه با گسترش فزاينده شهرنشيني و شهرسازي، محدوده‌هاي معدني و كانون‌هاي زيستي در تعارض يكديگر قرار گرفته‌اند. از طرفي توسعه محدوده شهري بدون انجام مطالعات لازم به منظور اطمينان از عدم قرارگيري ذخاير پرارزش در گستره شهرسازي، مي‌تواند منجر به غيرقابل استحصال شدن پاره‌اي از ذخاير معدني شود. از طرف ديگر وجود ذخاير معدني و معادن فعال در حواشي مراكز جمعيتي، نه تنها باعث بروز مشكلاتي از جمله انواع آلودگي‌ها مي‌شود، بلكه توسعه شهري را از آن جانب محدود مي‌كند. همچنين پس از اتمام عمر مفيد معدن، اين محدوده‌ها نمي‌توانند به راحتي در توسعه شهري قرار گيرند. ظهور آثار منفي و ناهنجاري مانند گودال‌هاي عظيم ناشي از معدن‌كاري روباز، فرونشست معادن زيرزميني، وجود توده‌هاي عظيم روباره و باطله به صورت تل‌ها يا تپه‌هاي مرتفع همگي موانع عمده براي‌ كاربري شهري اين اراضي محسوب مي‌شوند. البته اتخاذ سياست‌هاي صحيح بهره‌برداري معدني مي‌تواند بسياري از اين جنبه‌هاي نامطلوب را كاهش دهد؛ از اين رو وجود يا نبود معادن و ذخاير معدني در گستره توسعه شهري تاثير به سزايي در انتخاب جهت توسعه محدوده‌هاي شهري و انتخاب ساختگاه‌هاي جديد دارد. همچنين آگاهي از موقعيت و پتانسيل ذخاير عمده تامين‌كننده مصالح ساختماني براي برنامه‌ريزي كلان فعاليت‌هاي عمراني حايز اهميت است.

به طور كلي به علت اهميت اقتصادي، اجتماعي و سياسي معادن، تصميم‌گيري درباره آينده يك معدن يا ذخيره معدني تنها در چارچوب مسايل فني مهندسي معدن ميسر نيست بلكه اين انتخاب در ارتباط تنگاتنگ با عوامل متعدد ديگري است كه خارج از موضوع اين مطالعه است. بدين علت در نوشتار حاضر كه به بررسي گستره «طرح مجموعه شهري تهران و شهرهاي اطراف آن» از نظر پتانسيل وجود ذخاير معدني و مصالح اختصاص يافته، تنها با نگرشي كارشناسانه از نظر زمين‌شناسي و معدن، به مساله توجه شده است و با توجه به مجموعه اطلاعات موجود و در دسترس كه از منابع گوناگون گردآوري شده‌اند، پهنه‌بندي استان تهران در مقياس مطالعاتي مورد نظر از نظر اولويت معدني اين مناطق براي ساخت و ساز پيشنهاد شده است.

در اين فصل سعي شده كه كلياتي درباره مباحث مورد نظر، مشخصه‌هاي خاص محدوده مورد بررسي و نتيجه‌گيري‌هاي انجام شده ارايه شود.

كليات و مفاهيم بنيادي

انسان در طول هزار سال گذشته همواره بخشي از نيازهاي اساسي خود را از دل زمين تامين كرده است. مواد معدني به دست آمده از زمين به منظور ساخت ابزار و تامين منابع انرژي استفاده مي‌شود. همچنين آلودگي و مشكلات ناشي از استخراج مواد معدني به خصوص در معادن زيرزميني همجوار مراكز جمعيتي، در مواردي استفاده از اين معادن را غيرممكن مي‌كند. مطالعه محل‌هاي قديمي استخراج مواد معدني نشان مي‌دهد كه عناصر و تركيبات معدني در فاصله چند كيلومتري در محيط اطراف آنها پخش شده‌اند. مساله نشست زمين در اثر حفاري‌هاي زيرزميني نيز در پايداري سازه‌هاي سطحي موثر است و مشكلاتي را در ساخت شهرها و شهرك‌ها به وجود مي‌آورد.

با پيشرفت فناوري‌ معدن‌كاري و درخواست بيشتر مواد معدني، بسياري از نقاط در محدوده استان تهران فعال شدند و استخراج و تنوع مواد معدني گسترش يافته است. در حال حاضر در استان تهران بيش از 140 معدن فعال موجود است و به همين مقدار نيز در حال اكتشاف هستند، مواد معدني عمده در حال استخراج در استان تهران بدين قرار است:
سنگ ساختماني_سنگ آهك _سرب_مارن_سولفات سديم_فسفات_خاك صنعتي_منگنز_نمك طعام_سيليس_ زغال سنگ_باريت_گچ_دولوميت_خاك رس و شن و ماسه

تحقيق در خصوص وجود يا نبود معادن و ذخاير پرارزش در محدوده ساختگاه‌هاي عمراني اثر به سزايي در انجام عمليات ساختماني، ساخت و سازهاي جديد و گسترش آتي آنها دارد؛ زيرا محل ذخاير معدني، چه در حال حاضر در حال بهره‌برداري باشند يا اين كه مجوزهاي مربوطه براي استخراج آنان صادر شده باشد، در صورتي كه در زمره ذخاير معدني پرارزش باشند، كانون‌هاي زيستي نمي‌توانند آنها را اشغال كنند؛ از اين رو در اين مطالعه، محدوده‌هاي معدني موجود در منطقه شناسايي شده و بر اساس نوع معادن، تقسيم‌بندي و ارايه شده‌اند. بايد توجه داشت كه اگر چه به ظاهر ارزشمندي يك ذخيره معدني به نوع ماده معدني و ارزش آن كانه بستگي دارد، عوامل مختلفي چون گستردگي ماده معدني، كيفيت، محل جغرافيايي و غيره مي‌توانند كانسار يك ماده معدني ارزان‌قيمت را به يك ذخيره پرارزش تبديل كنند.

مساله ديگري كه حايز اهميت است، شناسايي معادن قديمي به ويژه معادن زيرزميني است؛ چرا كه پايداري فضاهاي زيرزميني حفر شده پس از گذشت زمان طولاني و به ويژه با اتمام ذخيره و خاتمه فعاليت‌هاي معدن‌كاري متزلزل شده و با ريزش آنها در عمق زمين، با پديده فرونشست در سطح زمين مواجه مي‌شويم كه مي‌تواند فعاليت‌هاي عمراني و ساخت و سازهاي انجام شده را به مخاطره اندازد. اين امر به ويژه در نواحي كه سابقه معدن‌كاري در آنها طولاني است بايد در نظر قرار گرفته و با شناسايي معادن قديمي، اين گونه مخاطرات پيش‌بيني شده و راه‌كارهاي مناسب گزيده شوند. همچنين انجام فعاليت‌هاي معدني، بسته به نوع فعاليت و گستردگي آنها، محيط زيست پيرامون معدن را تحت تاثير قرار مي‌دهد. به اين امر به ويژه در مجاورت مراكز جمعيتي بايد توجه كرد و در صورت لزوم با در نظر گرفتن حريم‌هاي مناسب، ايمني لازم در برابر انواع آلودگي‌ها تامين شود. در اصل سر و كار داشتن دراز مدت با برخي مواد معدني و با رعايت نكردن مسايل بهداشتي و ايمني، بيماري‌هاي خاصي را به دنبال دارد. در اين ميان عوارض ايجاد شده براي كارگران معادن سيليس، منگنز و آزبست از شناخته شده‌ترين آنهاست. بهره‌برداري از معادن فلزات سنگين نظير سرب، روي، جيوه و نيز مواد راديواكتيو مسايل خاص زيست محيطي و تمهيدات ويژه ايمني را ايجاب مي‌كند. امروزه با ترويج روش‌هاي جديد معدن‌كاري مانند روش‌هاي ليچينگ، پتانسيل آلودگي‌هاي زيست محيطي به مراتب بيشتر مي‌شود و از اين رو مطالعات گسترده ژئوتكنيكي، آب‌ زميني‌ شناختي و زيست‌محيطي براي مقابله با آلودگي‌هاي ايجاد شده و كنترل آنها امري حساس و حياتي است.
جمع‌آوري اطلاعات

يكي از پايه‌هاي تصميم‌گيري درست، داشتن اطلاعات كافي در زمينه مورد نظر است. هر چه اطلاعات كامل‌تر و جامع‌تر باشند، نتيجه‌گيري و تصميم‌گيري از اطمينان بيشتري برخوردار است.

درباره بررسي توسعه شهري و تاثير معدن‌كاري بر آن، در هر منطقه، داشتن اطلاعات معادن موجود، مناطق اكتشافي و انديشه‌هاي معدني، لازم است. در كنار اين اطلاعات، اطلاعاتي نيز از وضعيت اين معادن در كشور و اهميت اقتصادي و صنعتي آنها نيز مورد نياز است. با داشتن اين دو گستره اطلاعاتي امكان بررسي توسعه شهري در منطقه به خوبي مهيا مي‌شود.
به منظور بررسي توسعه شهري در استان تهران، مراكز و منابع اطلاعاتي متعددي در نظر گرفته شدند كه هر كدام اطلاعاتي از وضعيت معادن موجود كشور و فعاليت‌هاي معدني استان تهران را دارا هستند.

اداره كل معادن و فلزات استان تهران

اطلاعات اخذ شده از اين اداره مربوط به طرح بهينه‌سازي معادن استان تهران است كه مربوط به 1372 بوده و شامل معادن سنگ آهك، سنگ لاشه، سنگ‌هاي تزئيني، سيليس، كاني‌هاي صنعتي، سنگ‌گچ، سولفات سديم، منگنز، زغال‌سنگ و ساير مواد معدني (شامل نمك آبي و سنگي، مارن، دولوميت و پوكه معدني) است.

بخش GIS وزارت معادن و فلزات

يكي از مراكز اطلاعاتي كامل و تقريبا به روز معادن كشور بخش GIS وزارت معادن و فلزات است كه اطلاعات آماري آن شامل نقشه معادن فعال و طرح‌هاي اكتشافي به همراه بانك اطلاعاتي معادن فعال شامل نام معدن، شماره مجوز و نوع ماده معدني است.
استانداري تهران

در بين معادن فعال، معادن شن و ماسه و خاك رس زير نظر استانداري تهران فعاليت مي‌كنند. اطلاعات اين نوع معادن در اداره كل معادن و فلزات استان تهران و بخش GIS وزارت معادن و فلزات موجود نيست. به همين دليل با همكاري كارشناسان استانداري تهران مدارك و اطلاعات موجود در اين استانداري، جمع‌آوري شد. حاصل اين جمع‌آوري، اطلاعات معادن شن و ماسه به صورت مكتوب و شامل نام معدن، ذخيره و ميزان حداكثر و حداقل استخراج سالانه اين معادن و غيره است.

اطلاعات و منابع چاپ شده

بخش عمده‌اي از بررسي و تصميم‌گيري بر اطلاعات بايد با توجه به وضعيت معادن در كشور انجام شود. علاوه بر اين براي تعيين محدوده‌هاي مورد نظر معدني و اكتشافي آشنايي با فرآيند كاني‌سازي و تجمع كانسارها و محل‌هاي احتمالي آنها در در سنگ‌ها نيز لازم است. به همين منظور منابع و اطلاعات مكتوب و چاپ شده درباره معادن ايران جمع‌آوري شد. اين منابع شامل دو نقشه چهارگوش كانسارها و آثار معدني تهران و ساوه، نقشه‌هاي چهارگوش زمين‌شناسي محدوده استان تهران، نقشه‌هاي ژئوتكنيك پايه استان تهران، نقشه‌هاي جغرافيايي ارتش موجود استان تهران، كتب طرح تدوين كتاب سازمان زمين‌شناسي و كتاب‌هاي زمين‌شناسي اقتصادي، مقالات و گزارش‌هاي معدني و غيره است.
جمع‌آوري اطلاعات محلي

يكي ديگر از مسائلي كه درباره معادن در توسعه شهري بايد در نظر گرفت تاثير چگونگي استخراج معادن بر سازه‌هاي سطحي است. معادن به دو روش روباز و زيرزميني استخراج شده و مي‌شوند. هر يك از اين دو روش ويژگي‌هاي منحصر به خود را دارند. معادن سطحي اغلب با تخريب سطح زمين استخراج مي‌شوند، بسته به ويژگي‌هاي ماده معدني اين تخريب يا به وسيله ماشين‌آلات يا به وسيله انفجار صورت مي‌گيرد كه هر دوي اين روش‌ها در فاصله مرز تمركز شهري به معادن تاثير گذارند.

درباره معادن زيرزميني، مساله قابل بررسي نشست سطح زمين به علت عمليات معدني است. بسته به روش استخراج انتخاب شده ميزان نشست و گسترش ناحيه فرونشسته و مقدار فرونشست متفاوت است. نشست سطح زمين در مواردي باعث تخريب و انهدام سازه‌هاي سطحي مي‌شود.

با توجه به اين نكات و اهميت آنها، به منظور روشن شدن اين موضوع كارشناسان به جمع‌آوري اطلاعات و مدارك محلي پرداختند.

در بين معادن فعال در گستره طرح، معادن شن و ماسه و محدوده‌هاي برداشت خاك رس وسعت بيشتر خود اختصاص داده‌اند. علاوه بر آن به دليل قرارگيري در نزديكي مراكز جمعيتي موجود و اهميت آنها در صنعت ساختمان‌سازي از اهميت ويژه‌اي برخوردارند. به همين علت، بيشتر مطالعات ميداني درباره اين معادن انجام شده كه شامل وسعت عمليات معدن‌كاري و اثرات سوء ناشي از استخراج اين مواد است.

الف - ماده معدني (كاني): هر ماده يا تركيب طبيعي كه به صورت جامد يا گاز يا مايع و يا محلول در آب در اثر تحولات زمين شناسي به وجود آمده است.

ب - كانه : مواد معدني يا كانيهاي موجود در كانسار كه داراي ارزش اقتصادي است.

پ - ذخيره معدني (كانسار): تمركز و يا انباشت طبيعي يك يا چند ماده معدني در زير يا روي زمين و يا محلول در آب مي‏باشد.

ت - معدن : ذخيره معدني است كه بهره‏برداري از آن مقرون به صرفه باشد.
ث - اكتشاف : تجسس اداري به منظور يافتن كانسار است كه شامل عملياتي از جمله موارد زير مي‏باشد:

1- آثاريابي و نمونه‏برداري و آزمايشات كمي و كيفي.

2- بررسيهاي زمين شناسي ژئوفيزيكي و ژئوشيميايي مانند آنها و انجام اموري كه براي اين گونه بررسي‏ها لازم باشد.

3- حفاري روباز و زيرزميني.

4- تعيين شكل و كيفيت و كميت ذخيره معدني و تهيه نقشه‏هاي مربوطه.

ج - پروانه اكتشاف: مجوزي است كه براي انجام عمليات اكتشافي مواد معدني در محدوده مشخص از طرف وزارت معادن و فلزات صادر مي‏شود.

چ - گواهي كشف : تأييديه‏اي كه توسط وزارت معادن و فلزات پس از اتمام عمليات اكتشافي و كشف كانه به نام دارنده پروانه اكتشاف صادر مي‏شود.
ح - بهره‏برداري: مجموعه عملياتي است كه به منظور استخراج و كانه آرايي و به دست آوردن مواد معدني قابل فروش انجام مي‏گيرد.

خ - بهره‏بردار : شخص حقيقي يا حقوقي اعم از دولتي تعاوني و خصوصي است كه داراي پروانه بهره‏برداري از وزارت معادن و فلزات باشد.

د - استخراج : مجموعه عملياتي است كه به منظور جدا كردن كانه از كانسار و انتقال آن به محل انباشت مواد انجام مي‏گيرد.

ذ - اجازه برداشت: مجوزي است كه از طرف وزارت معادن و فلزات براي تأمين مصالح ساختماني مورد نياز طرحهاي عمراني و برداشت واريزه‏ها و ذخاير محدود و جزئي و نيز عمليات آزمايشگاهي صادر مي‏شود.

ر - حقوق دولتي : عبارت است از درآمد دولت ناشي از استخراج بهره‏برداري و برداشت هر واحد از ماده يا مواد معدني.

ز ـ كانه آرايي: عبارت است از كليه عمليات فيزيكي شيميايي و يا فيزيكوشيميايي كه به‏منظور جدا كردن قسمتي از مواد باطله از كانه و يا تفكيك كانه‏ها از يكديگر انجام مي‏گيرد.

ژ - فرآوري : شامل كليه عملياتي است كه بر روي مواد خام معدني يا كانه آرايي شده آنها انجام و در نتيجه موجب توليد مواد اوليه صنعتي مي‏شود.

س - محل انباشت مواد: محلي است خارج از كارگاههاي استخراج و تونلها و چاهها كه مواد مستخرجه در آنجا انباشته مي‏شود.

ش - مواد باطله : عبارت است از موادي كه در نتيجه استخراج يا كانه آرايي از كانه جدا مي‏گردد.
ص - شن و ماسه معمولي : شن و ماسه‏اي كه حاوي كاني‏هاي با ارزش نبوده و يا تفكيك آنها مقرون به صرفه نباشد و عمدتاً در كارهاي ساختماني راه‏سازي بتن ريزي و نظاير آن استفاده مي‏گردد.

ض - خاك رس معمولي : خاكي است كه براي ساختن خشت و آجر معمولي (غيرنسوز) به كار مي‏رود و نيز در عمليات ساختماني و راه‏سازي و كشاورزي از آن استفاده مي‏شود.
ط - خاك صنعتي : خاكي است كه به علت داشتن خواص فيزيكي و شيميايي خاص مصارف صنعتي مختلف دارد.

ظ - سنگ لاشه و ساختماني : سنگهاي مختلف موجود در طبيعت كه حاوي كانه قابل تفكيك در شرايط كنوني نبوده و عمل آوري آن رايج و معمول و يا مقرون به صرفه نباشد و بنا به تشخيص وزارت معادن و فلزات سنگ تزئيني نيست و عموماً در پي يا ديوارچيني ساختمانها راه‏سازي و ديواره‏سازي و امور نظير آن به كار مي‏رود.
ع - سنگ تزئيني : سنگهاي متبلور و غيرمتبلور رسوبي آذرين و دگرگوني كه حاوي كانه قابل تفكيك در شرايط كنوني نبوده و عمل آوري آنها نظير برش و صيقل رايج و مقرون به صرفه باشد از قبيل مرمر شبه مرمر (مرمريت) تراورتن گرانيت و امثالهم.
غ - پروانه بهره‏برداري : مجوزي است كه توسط وزارت معادن و فلزات براي بهره‏برداري از معادن در محدوده‏اي كه مشخص شده است صادر مي‏گردد.
ف - طرح بهره‏برداري: طرحي است كه در آن جزئيات برنامه‏هاي اجرايي براي بهره‏برداري از معدن و زمان‏بندي اجراي عمليات و ساير اطلاعات براساس شناسنامه معدن در نمونه فرمهاي ويژه وزارت معادن و فلزات توسط عاملين بهره‏برداري درج مي‏گردد.
ق - معادن بلامعارض: به معادني اطلاق مي‏شود كه فاقد بهره‏بردار بوده و يا واگذاري آن از نظر اين قانون منعي نداشته باشد.

ماده 2 - در اجراي اصول چهل و چهارم و چهل و پنجم قانون اساسي مسئوليت اعمال حاكميت دولت بر معادن كشور و حفظ ذخاير معدني و نيز صدور اجازه انجام فعاليتهاي معدني مقرر در اين قانون و نظارت بر امور مزبور و فراهم آوردن موجبات توسعه فعاليتهاي معدني دستيابي به ارزش افزوده مواد خام معدني توسعه صادرات مواد معدني با ارزش افزوده ايجاد اشتغال در اين بخش و نيز افزايش سهم بخش معدن در توسعه اقتصادي و اجتماعي كشور به عهده وزارت معادن و فلزات مي‏باشد. اعمال حاكميت مذكور در اين ماده مي‏تواند مانع اعمال مالكيت اشخاص حقيقي و حقوقي در محدوده مقررات باشد.

ماده 3 - مواد معدني : به شرح زير طبقه‏بندي مي‏شوند:

الف - مواد معدني طبقه يك عبارت هستند از : سنگ آهك سنگ گچ شن و ماسه معمولي خاك رس معمولي صدف دريايي پوكه معدني نمك آبي و سنگي مارن سنگ لاشه ساختماني و نظاير آنها.

ب - مواد معدني طبقه دو عبارت هستند از :

1- آهن طلا كرم قلع جيوه سرب روي مس تيتان آنتيموان موليبدان كبالت تنگستن كادميوم و ساير فلزات.

2- نيتراتها فسفاتها براتها نمكهاي قليايي سولفاتها كربناتها كلرورها (به استثناي مواد ياد شده در طبقه يك) و نظاير آنها.

3- ميكا گرافيت تالك كائولن نسوزها فلدسپات سنگ و ماسه سيليسي پرليت دياتوميت زئوليت بوكسيت خاك سرخ خاك زرد خاكهاي صنعتي و نظاير آنها.

4- سنگهاي قيمتي و نيمه قيمتي مانند الماس زمرد ياقوت يشم فيروزه انواع عقيق و امثال آنها.

5- انواع سنگهاي تزئيني و نما.

6- انواع زغال سنگها و شيلهاي غيرنفتي.

7- مواد معدني قابل استحصال از آبها و نيز گازهاي معدني به استثناي گازهاي هيدروكربوري.

ج ـ مواد معدني طبقه سه عبارت هستند از: كليه هيدروكربورها به استثناي زغال سنگ مانند: نفت خام گاز طبيعي قير پلمه سنگهاي نفتي سنگ آسفالت طبيعي و ماسه‏هاي آغشته به نفت و امثال آنها. قير پلمه سنگهاي نفتي و سنگ آسفالت طبيعي در صورتي كه مورد عمل وزارت نفت شركتها و واحدهاي تابعه و وابسته به آن وزارت نباشد جزو معادن طبقه دو محسوب مي‏گردد.

د - مواد معدني طبقه چهار عبارت هستند از: كليه مواد پرتوزا اعم از اوليه و ثانويه. تبصره - طبقه آن دسته از مواد معدني مرتبط با محدوده طبقات يك و دو كه در طبقه‏بندي فوق مشخص نشده يا مورد ترديد باشد و نيز طبقه موادي شامل چند ماده از يك طبقه و موادي از طبقه ديگر برحسب نوع اهميت و ارزش اين مواد توسط وزارت معادن و فلزات تعيين مي‏شود.

ماده 4 - امور مربوط به مواد معدني طبقات يك و دو به استثناي شن و ماسه معمولي و خاك رس معمولي در چارچوب مقررات اين قانون در حيطه وظايف وزارت معادن و فلزات مي‏باشد.
تبصره - تشخيص معمولي بودن شن و ماسه و خاك رس با وزارت معادن و فلزات است.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 16 آذر 1393 ساعت: 21:51 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره كاربرد های علم شيمي در علوم

بازديد: 407

 

تحقیق درباره كاربرد های  علم شيمي در علوم

 

 

 

دبير گرامي:

 

تهيه كننده:

 

كلاس 107

 

دبيرستان :

 

تجزيه شيميائي

مقصود از تجزيه شيميائي تعيين عهاصر و يا ترکيباتي که يک ماده را تشکيل مي دهند مي باشد خواه اين ماده بصورت جامد و يا مايع و يا گازي شکل و خواه در طبيعت و يا در آزمايشگاه مصنوعا تهيه شده باشد . اين تجزيه شامل دو قسمت مي شود :

1_ تجزيه کيفي يا چوني که بتعيين نوع و طبيعت اجسام ساده و يا ترکيباتي که ماده مورد امتحان را تشکيل مي دهند مي پردازد .

2 _ تجزيه کمي يا چندي که مقادير هر يک از اجزاء تشکيل دهنده را در واحد وزن و يا در واحد حجم معلوم مي سازد .

چون بمنظور تجزيه بيشتر اوقات هر ماده معدني را بصورت املاح محلول در آب در مي آورند و هر محلول معدني هميشه شامل دو يون مثبت و منفي يعني کاتيون و آنيون مي باشد و هر کدام از اين دو دسته هم بين خود تشابه خواص دارند که موجب طبقه بندي آنها مي گردد بنابراين اساس تجزيه چوني و چندي بر رويس همين خواص مشترک برپا گشته است .

اين تجسس شامل سخ مرحله مي شود :

1 _ تعيين دسته فلز

2 _ تشخيص فلزاتيکه در يک دسته وجود دارند .

3 _ از نو بوجود آوردن محلول خالص نمک فلز از انحلال رسوبي که در مطحله 1 و2 بدست آمده است و انجام واکنشهاي مشخص و ويژه هر کاتيون و يا هر آنيون مرحله اخير همان اهميت و ضرورت دو مرحله ديگر را دارا مي باشد .

براي سهولت امر و بمنظور اينکه دانشجويان مبتدي بتوانند بخوبي از عهده تجزيه چوني برآيند ماده مودر امتحان را بصورت يکي از نمکهاي حل شدني معمولا کلرور , سولفات و يا نيترات در دسترس آنان قرار مي دهند بنا براين هر وفت از محلول بدوي يا اصلي ذکري مي شود مقصود محلولي است که براي آزمايش داده شده است .

ولي نبايد محلول اصلي را با ((مادر آب ))اشتباه کرد . هنگاميکه محلول اصلي تحت تاثير معرفي قرار گيرد ممکن است گازي از آن برخيزد و يا رسوبي نمايان شود اگر با جوشاندن تمامي گاز را بيرون آوريد و يا با عمل صافي رسوب را جدا سازيد محلولي بدست مي آوريد که صفات و خصائص اصلي خود را از دست داده و داراي مشخصات ديگري گشته است بچنين محلولي که بعد از جدا نمودن گاز و يا رسوب آن آبهاي شست و شو و معرفات اضافه شده است ((مادر آب )) گفته مي شود .

 

تجسس دسته فلزات يا دسته کاتيونها :

چون منظور از نگارش اين کتاب تجسسس فلزات و آزمايش خواص آنالي تيکي نمکهاي آنها ميباشد لازمست که دانشجو قبلا تئوري آرنيوس Arrhenius و تجزيه شدن محلول املاح را بدو يون مثبت يا کاتيون و منفي يا آنيون بداند و پي برد که در کليه واکنشهائي که در مباحث مختلف اين کتاب از آن گفتگو مي شود فقط يونهاي مثبت و منفي يعني کاتيونها و آنيونها داخل در فعل انفعالات مي شوند و بالنتيجه هر وفت لفظ کاتيون و آنيون از نظر افتاد و بجاي آن کلمه فلز بکار برده شد منظور اينست که فلز مزبور بصورت نمک محلول براي آزمايش در اختياز دانشجو قرار داده شده است و از عنوان تجسس دسته فلزات نبايد معناي ديگري جز تعيين کاتيون استنباط کرد .

طبق آنچه که گفتيم فلزات و املاح آنها بين خود خواص آنالي تيکي مشترک دارند و ممکنست هر چند تاي آنها را جزء يکدسته قرار دهيم مثلا اگر معرف بخصوصي برروي چند تاي آنها رسوبي ظاهر ساخت مي گوئيم که اين چند فلز جزء يکدسته بايد قرار داده شوند .

ظهور رسوب و يا تغيير رنگ با استعمال معرفي موجب شده که فلزات معمولي را بشش دسته تقسيم کنند .

1 _ دسته ايکه اگر اسيدکلريدريک و يا کي کلرور قابل حل بر روي محلول آنها بريزيم رسوب غير فابل حل کلرور آنها توليد مي گردد که در آب سرد و اسيدهاي معدني رقيق غير قابل حل است .

فلزات ايندسته عبارتند از :                                  Ag  وPb  و Hg +

        معرف مشترک                                                              HGl

2 _ دست ايکه کلرور آنها قابل حل در آب ولي سولفور آنها غير قابل حل در آب و اسيدهاي معدني رقيق است . يعني بايد بر روي محلول آنها گاز سولفورئيدرژن H2S در محيط اسيد عبور داد تا فلز بصورت سولفور رسوب کند .

فلزات اين دسته نيز بدو طبقه تقسيم مي شوند :

الف _ کاتيونهائيکه سولفور آنها قابل حل در سولفورآمونيم S( NH4) 2 است و عبارتند از :

                                                                      Sb, Sn , As  

ب _ کاتيونهائيکه سولفور آنها غير قابل حل در سولفور آمونيم مي باشد و شامل فلزات زير مي شوند :

                                                    Hg + + , Bi, Cu , Cb  

و همچين Pb که چون کلرورش کمي قابل حل مي باشد بدسته دوم آمده است .

معرف مشترک                                                             H2S

3 _ دسته و يا کاتيونهائيکه کلرور آنها قابل حل است و سولفور آنها در محيط آب توليد نمي شود ولي ئيدرات آنها در مجاورت املاح آمونياکي غير قابل حل است .

فلزات ايندسته عبارتند از :                                           Fe+ + + , Al , Cr

           معرف مشترک                                          ( NH4Cl + NH4OH)  

4 _ دسته ايکه کلرور آنها قابل حل در آب ولي سولفور آنها که قابل حل در اسيدهاي معدني رقيق است در آب و در سولفورآمونيم غير قابل حل است .

 فلزات ايندسته عبارتند از :                                    Zn , Mn ,Co , Ni  

              معرف مشترک                                             Sn( NH4)2

5 _ دسته ايکه کلرور و سلوفور آنها قابل حل ولي کربنات آنها غير قابل حل در آب و شامل فلزات زير است :                                                         Ba , Sr , Ca , Mg  

معرف مشترک                                                        CO3(NH4)2

در ايندسته کربنات فلزات قليائي خاکي (Ba , Sr , Ca) در مجاورت مقدار کافي املاح آمونياکي غير قابل حل ولي کربنات منيزيم در اين محيط قابل حل است .

6 _ دسته ايکه کلرور و سولفور و ئيدرات و کربنات آن در آب حل مي شود و معرف مشترک ندارد مثل فلزات قليائي ( Na ,K , Li )  و راديکال NH4 .

نکته اول _ از ذکر بار مثبت کاتيون که بايد با علامت + در بالاي فرمول بصورت قوه نمايش داده شود خود داري و فقط در موارد ضروري علامت گذاري شده است .

نکته دوم _ در هر جا نامي S ( NH4)2 ويا پلي سولفور آمونيوم Sn( NH4)2   و سولفيدرات آمونيم Sn( NH4)2H 2  برده مي شود مقصود همان سولفورآمونيوم S ( NH4)2  است که برحسب زمان و مکان در آن کم و بيش مقداري s و يا SH2 حل گشته و باسامي مختلف فوق الذکر نامبرده

 مي شود .

 

جيــوه

جيوه تنها فلزي است که در حرارت معمولي و فشار جوي مايع مي باشد . نقطه ذوب دو فلز سن يوم Cs و گاليوم Ga که به ترتيب 5 و 28 و 75 و 29 مي باشد کمترين نقطه ذوبي است که بين فلزات تا حال ديده شده است معهذا از نقطه ذوب جيوه که 87 , 38 درجه است بمراتب بالاتر مي باشد اين فلز بچگالي 546 , 13 است و در 95 ,‌356 درجه ميجوشد و در طبيعت بصورت سولفور HgS که نام معدن شناسي آن سينابر است وجود دارد . وقتي يک سنگ معدن را کباب مي کنيم و بصورت اکسيد در مي آوريم اکسيد حاصله در نحرارت بيشتر تجزيه مي شود و جيوه مي دهد . جيوه حاصله چندان خالص نيست و بايد آنرا در مجاورت هوا تقطير کرد تا تمام مواد ناخالص و فلزاتي مثل کادميم که بيش از جيوه فعال مي باشند اکسيد شوند و تنها جيوه فرازش حاصل کند و بخارات آن در اطاق ديگر جمع و بعد متراکم گردند . چنين جيوه اي لازمست مجددا با اسيد نيتريک رقيق شسته شود و بعد در خلاء تقطير تا اينکه صددرصد خالصشود . بعلت اينکه در اثر حرارت منحني انبساط آن تقريبا خطي است آنرا براي ترمومتر بکار مي برند ضمنا در مواردي که بخواهند قالب گيري دقيق انجام دهند مصرف مي گردد .

در حالت مايع قابليت هدايت الکتريکي آن نسبتا خوبست و در بعضي موارد آنرا براي سويچ يعني قطع و وصل الکتريسيته بکار مي برند , بحالت بخار که منواتمييک است قابليت هدايت الکتريکي آن زياد و از همين لحاظ بخار آنرا در چراغها براي توليد رنگ آبي روشن زنننده بکار ميبرند . بغير از پلاتين Pt  و کبالت Co و نيکل Ni  و آهن Fe بسياري از فلزات در جيوه حل مي بشوند و با آن ملقمه تشکيل مي دهد بعضي از اين ملقمه ها گشوده هاي واقعي و برخي ديگر گشوده هاي تعليقي مي بشاد يعني ذرات فلزات بحالت پاکنده و تعليق در مايع جيوه وجود دارند . از اين دو خاصيت در صنعت براي استخراج طلا و نقره و در دندانسازي براي پر کردن دندان استفاده مي شود .

ترکيبات جيوه مورد استعمال فراوان ندارند . تمام آنهائيکه قابل حل هستند سمي مي باشند فقط کلرومر کورويا کالومل براي طبابت کبد و فولمينات مرکوريک بعنوان چاشني براي انفجار ديناميت ها بکار مي رود .

اين فلز با دو حالت اکسيد اسيون وارد ترکيبات مي شود در يکي جيوه يک ظرفيتي و نمکهاي آن به مرکورو و ديگري جيوه دو ظرفيتي و نکهاي آن بمرکوريک موسومند . املاح مرکورو  هميشه بصورت جامد غير قابل حل و املاح مرکويک قابل حل در آب مي باشند . معتقدند که يون Hg +  وجود ندارد بلکه اين يون هميشه بصورت Hg +   : Hg +   تشکيل مي شود يعني ساختمان الکتروني جيوه با قشر پنجم تکميل مي گردد و در قشر ششمي هنوز دو الکترن دارا مي باشد که با از دست دادن يکي از الکترنهاي اين قشر خارجي بصورت يون در مي آيد و چون هنوز در اين قشر يک الکترن باقي ميماند دو اتم با پيوند اشتراکي کوئووالانسي با يکديگر متحد مي شوند و ساختمان يون مرکورو را بصورت Hg +   : Hg +     تشکيل مي دهند .

طرق مختلفه براي اثبات چنين يوني وجود دارد يکي بوسيله تعيين و سنجش مقدار ثابت تعادل و ديگري بوسيله قابليت هدايت الکتريکي و مقايسه آن با ساير املاح فلزات سنگيني که مي توانند دو نوع نمک بفرمول MX2  و MX بدهند و بالاخره با مطالعه اشعه ايکس بر روي بلورهاي کلرور مرکورو يا کالومل اخيرا مشاهده کرده اند که آرايش مولکولي بصورت ( - Cl-Hg-Hg-Cl-) x مي باشد و حال آنکه آرايش مولوکولي AgCl بصورت (-Cl-Ag-Cl-Ag-)x مي باشد .

بيشتر واکنشهاي املاح جيوه مرکورو Hg2 + + واکنشهاي کاهش يعني تبديل آنهامرکوريک Hg +  مي باشد .

از سنجش تنش پلاريزاسيون که در زير بيان مي شود نتيجه مي گيريم که کاهش املاح جيوه مرکوريک بجيوه مرکورو و بالاخره بفلز جيوه خيلي آسان مي بشاد و همين نکته موجب سهولت تشخيص اين عنصر مي گردد .

منظور از Hg2 + +  همان يون مرکورو مي باشد که با استدلالي که در فوق نموديم و بعلت عدم وجود بايد بصورت فوق الذکر ارائه شود .

املاح جيوه مرکورو بآساني تفکيک ميشوند و تشکيل کمپلکسهائي مي دهند مهمترين آنها کالومل Hg2Cl2  مي باشد که قابليت حل ان از برمور و يدورد و سولفور بيشتر مي باشد نمکهاي استات , نيرتات و سولفات بآسانس در آب حل مي شوند ولي بتدريج هيدروليز حاصل مي کنند و رسوب املاح بازيک بوجود مي آورند .

املاح جيوه مرکويک شباهت باملاح سرب و کادميوم دارند بدين معني فقط عده محدودي از آنها در رقت هاي متوسط تفکيک حاصل مي کنند و درجه تفکيک هم منوط بنوع آنيوني است که با آنها ترکيب شده است .

اين املاح در آب بآساني هيدروليز مي شوند زيرا Hg(OH)2 باز ضعيفي است و املاح باريک بوجود مي آورد . با آمونياک نيز آمونوليز مي شوند و املاح آميدور که خاصيت بازي دارند بوجود مي آورند . منظور از آمونوليز دخالت يونهاي حاصله از NH4OH در  واکنش مي باشد همانطور که يونهاي H و OH دخالت مي کنند و واکنش هيدوليز انجام مي دهند . چنانکه کمپلکس تترامين که فقط در محيط آمونياک پايدار است در محيط آب هيدروليز حاصل مي کند و تبديل به فرمول زير :

HO-Hg-NH-Hg-I مي گردد انجسم همان يد و آميدورمر کوريک مي باشد که در تحت معرف نسلر شرح آنرا داريم .

سولفور جيوه نامحلول ترين ترکيبات جيوه است ولي محسوسا در سولفورهاي قليائي و در پلي سولفورها حل مي گردد و توليد HgS2 مي کند .

جيوه دو ظرفيتي در بسياري کمپلکسهاي قالبل حل با انديس کوئورديناسيون چهار وارد مي شود .

چون معرفات املاح جيوه مرکورو و املاح جيوه مرکويک از نظر اثر متفاوت هستند ما در بدو امر املاح جيوه مرکورو  Hg2 + +  و بعد املاح جيوه مرکويک  Hg + +   را ذکر مي کنيم . بايد توجه داشت که جيوه مرکوريک دو نوع اکسيد مي دهد يکي برنگ زرد و ديگري برنگ قرمز . چنانچه بر روي ملح مرکوريک سود يا پباس بريزيم اکسيد زرد بدست مي آيد و حال آنکه اگر همين اکسيد را مدتي در شيشه سربسته قرار و يا کمي از آن را در کپسولي حرارت دهيد برنگ قرمز تبديل مي گردد و تا حدي خاصيت اکسيد کنندگي خود را از دست مي دهد .

املاح جيوه يک طرفيتي يا املاح مرکورو معمولا بي رنگ مي باشند و بغير HgCl و HgBr در حرارت قرمز تجزيه مي شوند و محلول آنها رنگ تورنسل قرمز مي سازد . بايد در نظر داشت که املاح جيوه يک ظرفيتي :

1 _ کم و بيش زود تجزيه باملاح جيوه دو ظرفيتي مي گردند و جيوه آزاد مي سازند .

2 _ قابليت حل آنها در محيط اسيد زياد است ولي در محيط خنثي تحت اثر آب ئيدروليز مي گردند و نمک بازي مايل بزرد غير قابل حل مي دهند .

3 _ در حال محلول و دهوا بکندي تبديل باملاح جيوه دو ظرفيتيمي کردند يعني کاهنده هستند .

اسيد کلريدريک _ HCl و کلر ورهاي قابل حل

رسوب سفيد گرد مانند Hg2Cl2 يا کلمل مي دهند .

   اين رسوب اگر خوب شسته شده باشد تحت تاثير HCl و NO3H قرار نمي گيرد و فقط موقعيکه با HCl غليظ آنرا مدت طولاني بجوشانيم بکندي حل مي شود .

رســوب Hg2Cl2 در تيـــزاب سلطاني و يا آب کلر در گرمي قابل حل مي باشد و توليد  HgCl2  

مي کند .

رسوب Hg2Cl2  تحت اثر NO4OH سياه و برسوب خاکستري کلرواميدور مرکورو بفرمول NH2-Hg-Hg-Cl مبدل مي گردد .

رسوب Hg2Cl2   تحت اثر پتاس نيز سياه مي شود و اکسيد مرکورو Hg2O  بوجود مي آيد .

سولفورئيدرژن -  H2S

رسوب سياه Hg2S  مي دهد که فورا تبديل به HgS  و Hg مي شود .

اين رسوب غير قابل حل در S (NH4)2 ولي قابل حل در تيزاب است .

سولفيدرات آمونيوم Sn(NH4)2H2

مانند H2S رسوب HgS وHg  ميدهد .

کربنات سديم CO3Na2

رسوب زرد کثيف يا مات CO3Hg2 ميدهد که اگر آنرا گرم کنيم در درون محلول اول به Hg2O و CO2 تبديل مي شود .

کربنات آمونيوم - CO3(NH4)2

رسوب خاکستري سياه ميد هد ( رجوع باثر آمونياک شود . )

سود NaOH و يا پتاس KOH

رسوب سياه Hg2O غير قابل حل در زيادتي اين معرف مي دهد که بعدا تبديل به HgO مي شود .

آمونياک NH4OH

رسوب سياه مي دهد که فرمول حقيقي آن تا کنون معين نشده است و قديم بمنزله کلرواميدورمر کورو مي گرفتند .

يدور پاتسيم KI

رسوب زرد مايل بسبز Hg2I2 بوجود مي آورد که در مجاورت مقدار زياد تري KI در بدو امر زرد رنگ و سپس حل مي گردد و فقط Hg باقي مي ماند .

کرومات پتاسيم CrO4K2

رسوب قرمز براق CrO4Hg2 مي دهد .

کلرور قلع يا کروراستانو SnCl2

رسوب سفيد Hg2Cl2 مي دهد اين رسوب بعدا تحت زيادتي SnCl2  کاملا کاهيده مي شود و Hg سياه باقي مي گذارد .

تبصره 1 _ در تشخيص املاح مرکورو Hg2++ و مرکوريک (Hg2++  ) دقت نمائيد .

تبصره 2 _ يک تيغه روي , آهن و يا مس در توي محلول املاح مرکورو از يک ورقه خاکستري رنگ جيوه مستور مي شود .

 

اثر آب بر روي رسوب کلرور

رسوب را بعد از شيت و وي کامل در بالن ته گردي قرار دهيد و بر روي آن آب بيفزائيد و جوش آوريد . اگر رسوبي باقي ماند در همان حال جوش آنرا از صافي رد کنيد . بدين نحو محلول نمره (I) بدست مي آيد .

اگر در لوله امتحاني و تحت اثر IK چند قطره اين محلول رسوب زرد داد که فقط در آب جوش حل ودر آب سرد بصورت پولک زرد در مي آيد معلوم مي شود که محلول(I) شامل Pb مي باشد و بايد بر روي آن معرفات خصوصي و ساير واکنش ها را بکار برد ولي اگر محلول نمره (I)  با  IK رسوبي ظاهر نساخت معلوم ميشود که آب جوش بر روي رسوب کلرور بي تاثير بوده و در محللو اوليه Pb وجود ندارد .

اثر NH4OH بر روي محلول باقيمانده

اگر بعد از جوشاندن با آب رسوبي باقي ماند آنرا در لوله امتحاني قرار دهيد و برروي آن با احتياط آمونياک ( تا حد امکان کمتر ) بريزيد و بشدت تکان دهيد و بعد صاف کنيد تا محلول نمره (II) بدست آيد . اگر رسوبي باقي ماند بايد حتما سياه رنگ باشد و اگر سفيد است اشتباه خود را با توجه بنکات زيرين برطرف سازيد :

چند قطره محلول آمونياکي نمره (II) را تحت اثر ايسد معدني رقيق قرار دهيد تا اگر مانند شير بريده رسوب لخته لخته AgCl توليد شد پي ببريد که در محلول نمره (II) Ag وجود دارد پس از آن طبق آنچه که در مبحث معرفات ويژه Ag گفتيم رسوب AgCl را به محلول ملح قابل حل Ag تبديل کنيد و در مورد آن واکنشهاي ويژزه را انجام دهيد .

علل اشتباه _ اگر رسوب بعد ازتاثير آمونياک رنگ سفيد دارد دو علت براي آن مي توان قائل شد :

1 _ در طرز عمل تغييري داده شده است و بجاي اينکه رسوب را کاملا با آب بشوئيد و با آب مقطر بجوشانيد و بعد تحت اثر آمونياک قرار دهيد عمل عکس انجام داده ايد . در اينصورت رسوبي که داراي PbCl2  بوده تحت اثر آمونياک قرار گرفته و بالنتيجه برسوب 3Pb(OH)2 , PbCl2  تبديل شده که در آبجوش غير قابل حل است . رفع اين نقيصه ميسر نيست مگر اينکه تجربه را از نو شروع کنيد و نظم گفته شده را در مد نظر گيريد .

2 _ وگرنه محللو اصلي داراي نمک Bi بوده که در اثر آب ئيدروليز حاصل کرده واکسي کلروربيسموت يا کلرور بيسموتيل داده است .

در اينصورت لازم است که رسوب را با آب اسيد دار مثلا آبي که بآن اسيد کلريدريک N/2 اضافه کردهايد بشوئيد تا اين رسوب در ان حل گردد و بعد آنچه که باقي ماند تحت اثر آب جوش قرار دهيد .

تهيه محلول آزمايش :

با روشي که بيان شد سه فلز دسته اول از هم جدا شدند . حال بايد هر يک را بصورت نمک مناسبي در آورد تا معرفات ويژه نيز در مورد آنها بکار برده شود .

1 _ در محلول نمره (I) رسوب PbCl2  را که در آب جوش حل است با عبور گاز H2S بصورت PbS رسوب دهيد . رسوب سولفور را که بحال خود واگذارده ايد و ته نشين شده است با کج کردن ظرف جدا سازيد و بعد از شيت و شو تحت اثر NO3H قرار دهيد تا تبديل بمحلول (NO3)2Pb شود

2 _ در محلول نمره (II) نقره بصورت کلرور نقره آمونياک دار است که با H2S رسوب Ag2S ميد هد انحلال اين سولفور در NO3H نقره را بصورت NO3Ag  در مي آورد که بر روي آن معرفاب ويژه ريخته مي شود .

3 _ بالاخره بعد از تاثير آمونياک يون Hg+  بصورت رسوب سياه رنگي باقي مي ماند که بايد تبديل به سوبليمه HgCl2 گردد براي اين منظور رسوب را کاملا بشوئيد و تحت اثر تيزات قرار دهيد . بعد در کپسولي آب آنرا تا نزديک بخشگي تبخير کنيد آنجه که باقي مي ماند HgCl2 است که اگر آب بر روي آن بريزيد بصورت محلول در مي آيد .

 

 

 

 

آب _ HOH

ملح باز يک سفيد رنگ اکسي کلرورياکلرو آنتي مونيل توليد مي کند بشرطيکه SbCl3 بحال محلول باشد .

اين فعل و انفعال برگشتني نشان مي دهد که اکسي کلرور در HCI حل مي شود اسيد تارتريک مانع ئيدروليز املاح Sb بواسطه آب مي شود ( اختلاف آن با Bi ) زيرا توليد ملحي بصورت درهم و برهم Complexe مي شود .

اسيد کلريدريک HCI

هيچ اثري ندارد .

سولفور هيدرژن H2S

در محلولي که خيلي اسيد نباشد رسوب قرمز نارنجي Sb2S3 بوجود مي آورد . اگر محلول خيلي اسيدي باشد سولفور در آن حل مي شود .

اگز مقدار اسيد محللو اصلي از 6H2O , HCI کمتر باشد واکنش در جهت (2) والا در جهت (I) انجام مي گيرد .

Sb2S3 قابل حل در HCI غليظ است و توليد SbCl3  مي کند و اگر خوب شسته شده باشد در Sn(NH4)2 بخوبي حل مي شود مخصوصا موقعيکه درجه حرارت بين 60-70 درجه باشد . علت شستن رسوب اينستکهIICI موجود در رسوب را برطرف سازيم والا سولفور آمونيم را تجزيه مي کنيم و گوگرد توليد مي شود .  Sb2S3 قابل حل در KOH است و بهمين مناسبت در محيط قليا گاز H2S با آن رسوبي بوجود نمي آورد . Sb2S3  غير قابل حل در آمونياک و CO3(NH4)2 است ( اختلاف با As ). اسيد اکساليک مانع رسوب شدن Sb2S3  بوسيله H2S نمي شود ( اختلاف آن با Sn ) .

اگر رسوب  Sb2S3   خوب شسته شود و مقداري از آنرا بدون آب با کمي KCN ذوب کنيم توليد ساچمه هاي فلز Sb مي شود .

رسـوب سولفور Sb2S3    در سـود و يا پتــــاس هم حل مي شود و توليد سولفور آنتي مونيت سديم

مي کند .

اين محلول تحت اثر محلول HCI مجددا  رسوب قرمز نارنجي ظاهر مي سازد .

 

 

قلـع

قلع بسه صورت آلوترپي وجود دارد : فرم a يا سفيد آن فرم عادي است که در درجه حرارت معملوي پايدار مي باشد وزن مخصوص آن 31 و 7 و نقطه ذوب آن 8 و 231 درجه است .

چنانچه درجه حرارت را بالا ببريم اين شکل برنک خاکستري که شکل ß است در مي آيد شکل خاکستري ß شکننده و بآساني تبديل به پودر مي شود و حال آنکه شکل سفيد قابليت مفتول شدن و صفحه شدن دارد . چنانچه فرم a را بدرجه حرارت بالاتر از 232 ببريم تبديل بفرم r مي شود که آنهم مانند شکل خاکستري ß شکننده مي باشد .

اين عنصر بصورت اکسيد کاسي تريت SnO2  در طبيعت يافت مي شود و بآساني تحت اثر زغال کاهيده مي شود و بفلز ناخالص بتديل مي گردد کافي است که بعدا براي تخليص آن عمل الکتروليز انجام داده شود .

قلع موارد استعمال صنعتي زياد دارد آب قلع دادن , بسته بندي سيگار و دواجات و شکلات و غيره و همچنين آلياژهاي نرم مثل برنز , بابيت , حروف چاپ و غيره از آن جمله اند .

براي قلع سه حالت اکسيداسيون 2 و 3 و 4 قائل مي شوند و بعلت اينکه يکجسم آمفوتر مي باشد چهار ترکيب مهم مختلف مي دهد .

1 _ ترکيبات استانو که در آن Sn دو ظرفيتي است مثل SnCl2 .

2 _ املاح استانيک که در آن Sn چهار ظرفيتي مي باشد مثل SnCl4 .

3 _ استانيت ها که از اکسيد SnO يعني از يون SnO2مشتق مي شوند مثل استانيت سديم .

4 _ اتانات ها , که مشتق از اييد ارتواسانيک Sn(OH)4 مي شوند .

قلع بآساني رد اسيد کلريدرک حل مي شود و علاوه بر تصاعد هيدرژن توليد کمپلکس کلرو استاتيک SnCl4H2 ميکند ولي در اسيد نيتريک توليد اسيد متااستانيک SnO3H2 مي شود . بطور کلي املاح قلع بعلت کوئووالانسي خيلي کم يونيزاسيون حاصل مي کنند ولي بآساني هيدروليز مي شوند از همين لحاظ است که محلول آنها را بيشتر در مجاورت کمي اسيد نگاهداري مي کنند .

سولفور آن در اسيد و باز و سولفورهاي قليائي و در پلي سولفورها حل مي شود و در مورد معرف اخير توليد تيواستانات بفرمول SnS2  مي کند خواه سولفور قهوه اي SnS و خواه سولفور زرد SnS2  بکار رفته باشد .

معرف آلي اين جسم دي متيل گلي اکسيم و کاکوتلين و سبز دي آزين و بالاخره متيل 4 دي مرکاپتو 1-2 بنزن يادي تيول مي باشد که مفصلا در مبحث ميکروآناليز شرح آزمايش هر يک داده شده است .

ترکيبات استانو معمولا بيرنگ و فقط اکسيد استانو SnO سبز زيتوني يا سياه و سولفوراستانو SnS قهوه اي است .

بطور کلي ترکيبات استانو مانند H2O و SnCl2 بآساني هيدوليز و با ملاح بازيک  غير قابل حل در آب تبديل مي شوند بعلاوه آنها خاصيت اکسيد شوندگي آنها خواه بصورت نمک عادي و خواه بصورت نمک بازيک خيلي زياد مي باشد بنحوي که حتي در معرض هوا هم تبديل باملاح استانيک مي شوند از اينرو استعمال اين جسم بعنوان کاهنده مدلل مي گردد .

املاح استانيک هم بيرنگ مي باشند فقط سولفوراستانيک SnS2  زرد رنگ است کلروراستانيک SnCl4 مايعي است که در هوا دود مي کند و با آب چندين هيدرات متبلور مي دهد چنانکه پانتاهيدرات آن بنام اکسي موريات قلع در رنگ رزي بعنوان دندانه بکار ميرود اگر مقدار بيشتر آب اضافه کنيم اين هيدراتها حل مي شوند تا اينکه واکنش هيدروليز مخصوصا با محلول رقيق تازه تهيه شده جوش بروز مي کند .

املاح قلع دو ظرفيتي با املاح اتانو بيرنگ مي باشند و محلول آنها تورنسل را قرمز مي کند . تحت اثر اکسيد کنندگان بآساني تبديل باملاح استانيک مي گردند بنابراين کليه املاح قلع دو ظرفيتي احيا شونده يا کاهنده مي باشند

پس مطابق واکنش بالا محلولهاي اتانو در محيط اسيد و بمرور زمان تحت اثر اکسژن هوا تبديل باملاح اتانيک مي شوند و اگر درجه اسيدي محلول کمتر باشد اين اکسيد اسيون ناقص انجام مي گيرد و املاح استانوي بازيک هم بوجود مي آيند .

تحت اثر آب واکنش ئيدروليز بوقوع مي پيوندد و رسوب ملح استانو بازيک توليد مي شود .

اسيد کلريدريک HCI

اثر ندارد .

سولفورئيدرژن - H2O

در محلولي که کمي اسيدي باشد رسوب قهوه شوکلاتي رنگ مانند سولفوراستانو SnS توليد مي کند 

SnS شسته شده در پلي سولفور آمونيم Sn(NH4)2 حل استن بخصوص موقعيکه درجه حرارت را به 70-60 درجه برسانيم ولي جوش نياوريم زيرا پلي سولفور تجزيه مي گردد . زيادتي S پلي سولفور SnS ترکيب و SnS2 تشکيل مي شود که با سولفور آمونيم باقيمانده توليد محلول سولفواستانات آمونيم مي نمايد يعني عمل شبيه بهمان عمل Sb2S3 است .

Sn-2 يا گوگرد باقيمانده نيز در پلي سولفور زيادي حل مي گردد پس نتيجه واکنش بالا من حيث المجموع يک محلول است .

اگر بچنين محلول HCI بيافزائيم توليد رسوب زرد سولفور استانيک SnS2 مي شود .

زنگ قهوه شوکلاتي SnS را با رنگ زرد SnS2 اشتباه نکنيد .

SnS2 قابلب حل در HCIغليظ است پس اگر  محلول اصلي خيلي اسيد باشد عبور H2S هيچگونه رسوبي نمي دهد .

SnS قابل حل در KOH ولي غير قابل حل در NH4OH و کربنات آمونيم است ( اختلاف آن با As2S3 ) .

SnS تحت اثر يک اکسيد کننده مثلا اسيد نيتريک تبديل باسيد متااستانيک ( SnO3H2)5 مي شود .

 

آرسنيک As

آرسنيک در طبيعت :

آرسنيک بمقدار زياد بصورت ترکيبات مختلف در طبيعت يافت مي شود در حقيقت مقدار خيلي ناچيز آنرا مي توان درهمه جا يافت . دو سنگ معدن مهم آن عبارتند از ميسپسکل آهن FeSAs يا سولفورآرسنيور و سولفورهاي ارسنيک کاه رئالگار و ارپيمان نيز ناميده مي شوند . اين سنگ معدنها اغلب با سنگهاي معدن سولفوردار ساير فلزات همراه مي باشند . وقتي چنين سولفورهائي را با عمل کباب کردن باکسيد تبديل مي سازند ارسنيک نيز بصورت اکسيد As2O3 که خيلي فرار است در مي آيد . وقتي گازهاي متصاعده As2O3 را وارد اطاقهاي سرد کننده اي مي کنند گرد سفيد اين اکسيد بدست مي آيد که در تجارت آنرا ارسنيک سفيد مي نامند با تصفيه مجدد اين گرد اکسيد ارسنيک خالص حاصل مي شود که از آن ساير ترکيبات را مي سازند .

آرسنيک و آلوترپي :

فلز ارسنيک که ار کاهش اين اکسيد بدست مي آيد بسه و حتي چهار فرم آلوترپي وجود دارد ولي فقط شکل خاکستري آن که تا حدي نماي فلزي دارد پايدار مي باشد اين شکل که آنرا ارسنيک a مي گويند جامد متبلور شکننده ايست که قابليت هدايت الکتريکي و حرارتي آن در حدود 25/1 مس است و وقتي آنرا تا 450 درجه حرارت مي دهيم بخارات زرد رنگ تترا اتمي As4 متصاعد ميشود که در 800 درجه بملکولهاي دي اتمي مبدل مي گردد اين شکل در هواي خشک اکسيد نمي شود ولي در 400 درجه در هوا مي سوزد و شعله سفيدي مي دهد و تبديل به As2O3 مي گردد . نوع ديگر ارسنيک زرد يا ß ارسنيک مي باشد که از تبريد سريع بخارات ارسنيک بدست مي آيد مانند فسفر سفيد اين نوع ارسينک بصورت بلورهاي زرد روشن مي باشد و ملکولهاي تترا اتميک آن در سولفور کربن حل مي گردد .   

وقتي آنرا در درجه حرارت معمولي در معرض هوا قرار مي دهيد بتندي اکسيد مي گردد و نور درخشاني از خود بيرون مي دهد .

در حقيقت شيمي اين عنصر شبيه به شيمي فسفر مي باشد و پنج شباهت کلي زير ذکر مي شود :

1 _ بحالت بخار و يا بحال محلول در بعضي حلالها ملکولهاي اين دو عنصر چهار اتمي مي باشد .

2 _ اين دو عنصر بصورت بلورهاي شفاف زرد روشن وجود دارند که تحت اثر اکسيد اسيون از خود نور بيرون مي دهند و با کسيدي بفرمول X2O3 تبديل مي شوند .

3 _ اين دو عنصر توليد هيدرور غير قابل حل XH3 مي کنندکه بر خلاف NH3 خاصيت قليائي نشان نمي دهد .

4 _ اين دو عنصر توليد اکسيدهاي درهم و برهمي بفرمول X4O6 و X4O10  مي کنند .

5 _ هر دو عنصر اسيدهائي بفرمول XO3 H3 و XO4 H3 مي دهند و ارسنياتها و فسفاتهاي حاصله از آنها با يکديگر ايزومرف مي باشند .

برعکس سه اختلاف مهم نيز بين اين دو عنصر وجود دارد :

1 _ اگر ارسنيک در حالت و شکل عادي خود نماي فلزي دارد فسفر کاملا نافلز است .

2 _ فسفر ترکيباتي بنام ترکيبات فسفونيوم مانند ترکيبات آمونيوم ميدهد که بهترين نمونه آن يدور فسفونيوم PH4I مي باشد و حال آنکه ارسنيک چنين ترکيباتي بوجود نمي آورد .

3 _ پانتوکسيد ارسنيک As2O5 تحت اثر حرارت تجزيه مي گردد و ارسنياتها کسيد کننده مي باشند و حال آنکه  P2 O5 خيلي پايدار و فسفات ها خاصيت اکسيد کنندگي نشان نمي دهند .

موارد استعمال :

ارسنيک موارد استعمال خيلي محدود دارد و بعلت سمي بودن ترکيبات آن را براي کشتن حشرات و ميکربهاي نباتات بکار مي برند . براي اينکه چوب نپوسد آنرا آغشته بمحلول ارسنيت يا ارسنيات مي کنند .

بعضي ترکيبات آنرا بصورت گاز جنگي بکار مي برند .

ارسنيک مي تواند چهار ظرفيت مختلف دارا گردد :

1 _ بصورت ظرفيت منفي مثل AsH3

2 _ ظرفيت سه مثبت مانند AsCl3

3 _ بصورت چهار ظرفيتي در ترکيبات (As4O8)n

4 _ در ترکيبات پنج ظرفيتي بصورت (As2O5)n

در دو حالت اخير معتقدند که حالت پليمري وجود دارد زيرا وزن مولکولي بطور دقيق بدست نيامده است در حالت چهار ظرفيتي مي توان قائل شد که اکسيد چهار ظرفيتي شامل ارنيک سه ظرفيتي و پنج ظرفيتي مي باشد زيرا وقتي اين اکسيد را در محلول قليائي حل مي کنيم مخلوط ارسنيت و ارسنيات بدست مي آيد همانطور که بي اکسيد ازت NO2 در محيط قليا توليد نيتريت و نيترات مي کند .

وقتي اين فلز را در اسيدي غليظ و گرم حل مي کنيم توليد اسيد ارسنيک AsO4 H3 مي شود يعني مانند فلزات ملحي بوجود نمي آيد و هيدرژن هم متصاعد نمي شود .

برعکس وقتي آنرا با اکسيژن , گوگرد و يا هالوژنها حرارت مي دهيم توليد ترکيبات سه ظرفيتي مثل AsCl3 مي شود .

سولفور ارسنيک As2S3 در محلولهاي قليائي و سولفورهاي قليائي حل مي گردد و از اين لحاظ تشابه اين عنصر با قلع و انتيموان و صفات آمفوتري آن تاييد مي گردد و از همين روست که اين عنصر در طبقه اول دسته دوم کاتيونها قرار داده مي شود .

همانطور که گفتيم برا يان عنصر چهار نوع ترکيب مختلف وجود دارد : يکي ترکيبات ارسنيو و ديگري ترکيبات ارسنيک و بالاخره ارسنيت و ارسنياتها , ضمنا بايد توجه داشت که از نظر تئوري ازانيدريد ارسنيو As2O3 چهار نوع اسيد مشتق مي شود :

اسيد متاارسنيو

اسيد ييروارسنيو

اسيد ارتوارسنيو

اسيد پلي ارسنيو

بهمين نحو با نيدريدارسنيک سه اسيد تعلق مي گيرد که هر سه بدست آمده اند .

اسيد متاارسنيک

اسيد پيروارسنيک

اسيد ارتوارسنيک

چون ترکيبات ارسنيت و ارسنياتها از همه مهمتر هستند معرفات اين ترکيبات در زير بيان مي شود :

ازنظر ميکروآناليز و براي تشخيص مقدار خيلي کم آن بيشتر استفاده از موليبدات آمونيم مي شود که در زير بيان گشته است :

اين فلز در شمي تجزيه زماني بصورت ارسنيت ها که اسيد آنها اسيد ارسنيو AsO3 H3مي باشد و تا کنون بحالت آزاد جدا نشده است وجود دارد ارسنيت ها کاهنده يا اکسيد شونده مي باشند . زماني ديگر بصورت ارسنياتها که اسيد آنها اسيد ارسنيک AsO4 H3 است وجود دارد . ما مشخصات هر يک از ايندودست را جداگانه شرح مي دهيم و بالاخره بعضي اوقات هم بصورت نمک مثلا تري کلرورارسنيک AsCl3و يا پانتاکلرورارسنيک AsCl5 مورد آزمايش قرار مي گيرد .


ساختمان اتم :

مدت ¾ قرن دانشمندان مشغول جمع آوري اطلاعات درباره ساختمان اتم بودند . مقداري از اين معلومات از بررسي خواص اجسام راديو اکتيو مانند اوارنيم حاصل شده بود . دستگاههاي پرشتاب کننده ذره ها , در طيف نگار جرمي و دستگاههاي اشعه ‌X و طيف نماها و مقدار زيادي دستگاههاي الکتروني ديگر , اطلاعات بيشتري به دانشمندان دادند , و با مجموعه آنها تئوري قابل فهم ساختمان اتمي عناصر را , بسط دادند .

همانطور که در 3§ از بخش يکم ديديم اين تئوري شامل توضيح مطلب مهم و قابل ملاحظه اي است که بوسيله يک مدل مطابق خواص معلوم عناصر بيان مي شود .

اين مدل ساختملن اتمي , در درس بعد از اين بخش و نيز در بخش چهارم بيان خواهد شد . شما همينطور که مي خوانيد متوجه باشيد که اين توضيحات بر مبناي بهترين توجيه حاصل از آزمايشهائي است که درباره ساختمان اتم بعمل آمده است . ممکن است در صورت لزوم آزمايشهاي بيشتري درباره تحقيق مدل اتمي عناصر بعمل آيد .

در زمان حاضر دانشمندان مشخص کرده اند که اتمها , ذره هاي ساده غير قابل تقسيم نيستند بلکه از چند جزء خيلي کوچکتر که بطور مفصلتري مرتب شده اند تشکيل شده اند .

يک اتم از دو قسمت اصلي تشکيل شده است . قسمت مرکزي که داراي بار الکتريکي مثبت است و به هسته مــوسـوم است . هسته بسيار کوچک و نسبتا سنگين است قطر هسته در حدود

13 10 سانتيمتر است . واحد مناسب تر براي بيان قطر اتم , آنگسترم o A است و يک آنگسترم برابر 8 10 سانتيمتر است . يعني o A 1 بهمان نسبت از cm 1 کوچکتر است که cm1 از 1000 کيلومتر کوچکتر مي باشد . پس قطر هسته در حدود o A 5 10 مي شود و در حدود يک صد هزارم قطر اتم است . سعني اتم در حدود 1 تا 5 آنگسترم قطر دارد . ريزه هاي بسيار کوچک با بارالکتريسيته منقيس و بنام اکترون دور هسته در نواحي بنام لايه ها يا سطحهاي انرژي حرکت مي کنند در حدود سال 1913 نيل بهر دانشمند دانمارکي ( 1855 تا 1962 ) حرکت الکترونها بدوهسته را با حرکت سيارات منظومه شمسي بدور خورشيد مقايسه کرد . هر چند امروزه بعقيده دانشمندان فيزيک و شيمي , مسير حرکت الکترونها بدور هسته, مانند مدار سيارات مشخص و معلوم نيست  و بايد حرکت الکترونها را با حرکت نامنظم زنبوران عسل بدور کندويشان تشبيه کنيم . زيرا الکترونها گاهي به هسته نزديک و گاهي از آن دور مي شوند . پس بايد فضاي خالي نسبتا بزرگي را دور هسته اشغال کنند . بنابراين مي گوئيم يک ابر الکتروني دور هسته , تشکيل مي دهند که به اتم حجم مي دهد و اتمهاي ديکر را طرد مي کنند .

هر اتمي از نظر الکتريکي خنثي است زيرا بارالکتريکي مثبت هسته برابر بار الکتريکي منفي الکترونهاي لايه ها يا سطوح انرژي است .

 

اتم هيدروژن :

معروفترين نوع هيدروژن گاهي بنام پروتيوم خوانده مي شود . و داراي هسته اي شامل يک پروتون است و يک الکترون دور اين هسته در گردش است . اين الکترون در داخلي ترين لايه , يا کمترين سطح انرژي که يک الکترون مي تواند داشته باشد , حرکت مي کند . اين لايه يا سطح انرژي , لايه K يا اولين سطح انرژي نام دارد . براي آنکه اندازه ها و فاصله هاي بين اجزاء اتم پروتيم بهتر فهميده شود . هسته ( يک پروتون ) را باندازه ته يک سنجاق 25/0 سانتيمتر نشان مي دهيم . باين مقياس الکترون که کمي از آن پروتون بزرگتر است , بايد دور هسته و بفاصله اي که بطور متوسط حدود 12 متر باشد , يعني در کره اي باين شعاع حرکت کند . اين الکترون با سرعت دور هسته مي چرخد و عملا چنين فضائي را اشغال مي کند .

عدد اتمي يک اتم , برابر عده پروتونهاي هسته آنست .  يک عنصر شامل اتمهايي است نآن

 

 

 

که همه آنها داراي يک عده مساوي پروتون در هسته شان مي باشند . بنابراين همه شان داراي همان عدد اتمي هستند ( تمام اتمهاي طبيعي که برانگيخته نشده و خنثي هستند , داراي يک آرايش الکتروني مساوي دور هشته شان هستند . ) عنصر هيدروژن شامل اتمهائي است که در هسته شان يک پروتون دارند . بنابراين عدد اتمي آنها برابر 1 است . هر اتمي که داراي عدد اتمي 1 باشد داراي يک پروتون در هسته اش خواهد بود و اتم هيدروژن است .

علاوه بر پروتيوم که 985/99 درصد در هيدروژن طبيعي وجود دارد و نوع ديگر از هيدروژن مي شناسيم که يکي ازآنها دوتريوم است که به نسبت %15 0/0 در هيدروژن طبيعي موجود است و هسته آن داراي يک پروتون و يک نوترون است و يک الکترون در خارج از هسته آن حرکت مي کند . نوع سوم هيدروژن , تري تيم است که خاصيت راديواکتيوي دارد و مقدار آن در طبيعت بسيار کم است .

ولي مصنوعا باواکنش هاي هسته اي ساخته مي شود . هسته تري تيم داراي يک پروتون و دو نوترون است و يک الکترون دور آن در گردش است .

اين سه قسم اتم همه اتم هيدروژن هستند زيرا هسته آنها يک پروتون دارد و عدد اتمي آنها در هر حال برابر 1 است . با وجود اين چون عده نوترونهاي هسته آنها مختلف است , جرم اين اتمها متفاوت است .

اتمهاي يک عنصر که داراي جرمهاي مختلف هستند ايــزوتوپ يعني همخانه ناميده

 مي شوند .

بيشتر عناصسر داري دو يا چند شکل ايزوتوپ هستند که ممکن است طبيعي باشند يا بطور مصنوعي تهيه شوند . با وجود آنکه ايزوتوپهاي عناصر داري جرم مختلف هستند در خواص شيميائي تفاوت زيادي ندارند . 

هر يک از اقسام مختلف اتم که بوسيله ترکيب هسته هايش مشخص مي شود نو کليد مي نامند .

و نو کليدهائي که داراي عدد اتمي مساوي باشند ايزوتوپ ناميده مي شوند سه نوع ايزوتوپ هيدرژن نو کليدهاي پروتيم و دوتريم و تريتيم هستند .

علاوه برنامهائي که به نو کليدهاي هيدرژن داده شده است مي توان آنها را بوسيله عدد جرمي شان مشخص ساخت و عدد جرمي يک اتم برابر حاصل جمع پروتونها و نوترونهاي هسته آن است .

عدد جرمي پروتيم 1 است ( 1 پروتون + 0 نوترون ) در صورتيکه در هسته دو تريم برابر2 است  ( 1 پروتون + 1 نوترون ) و در تريتيم 3 است ( 1 پروتون + 2 نوترون ) . گاهي اين ايزوتوپها را با اسم هيدرژن ي1 و هيدرژن 2 و هيدرژن 3 مشخص مي کنند .

قـانـون تنـاوبي بودن خواص عنـاصـر

 

1_ جدول تناوبي مندليف :

اگر قرار شود , خواص 104 عنصر شيميائي را براي کسب معلومات مختصري هم که باشد , در دانش شيمي بررسي کنيم , کار و تکليف مشکلي در پيش خواهيم داشت , اما اگر بعضي از عناصر خواص شبيه هم داشته باشند و بتوانيم آنها را با هم طبقه بندي کنيم , بخاطر سپردن خواص مشخص کننده هر طبقه زياد مشکل نخواهد بود , حتي ممکن است بعضي تغيير ها را در خواص افراد هر طبقه بخاطر بسپاريم . مخصوصا اگر اين تغييرات بطور منظمي صورت گيرد . در طول اواخر قرن هيجدهم و اوايل قرن نوزدهم , شيمي دانان بعضي اجسام را بعنوان عنصر شيميائي مشخص کردند بعلاوه نشان داند که شباهتهائي بين خواص بعضي عناصر موجود است . از جمله کشف کردند که سديم  و پتاسيم فلزهاي نقره فام نرمي هستند و دريافتند که کلسيم و باريم و استرونسيم فلزي را براههاي شيميائي مشابهي همانندي تشکيل مي دهند ؛ و کلروبرم و يد عناصر غير فلزي رنگين هستند . اما اين قبيل کشفيات

پراکنده براي طبقه بندي تمام عناصر معلوم در يک دستگاه واحد , زياد مفيد و اميد بخش نبود .

 

2_ اولين کوششها براي طبقه بندي عناصر :

در حدود سال 1800 شيمي دانان تعيين وزن اتمي دقيق بعضي عناصر را شروع کردند و بزودي کوششهائي براي طبقه بندي عناصر براين مبني بعمل آمد . در سال 1817 يوهان ولفگانگ دوبرينر

 ( 1849 _ 1780 )   ملاحظه کرد که وزن اتمي استرونسيم تقريبا برابر نصف مجموع وزن اتمي ها ي کلسيم و باريم است . و نيز بعدها مشاهده رد که وزن اتمي برم ميانگين وزن اتمي هاي کلرويد است .همنيطور وزن اتمي سلنيم با متوسط وطن اتمي هاي گوگرد و تلوريم تفاوت چنداني نداشت . دوبرينر اين دسته ها را 3 تائي يا ترياد ناميد .

در سال 1864 جهن نيولاند ( 1898 _ 1838 ) تمام عناصر معلوم آنزمان را بترتيب وزن اتمي شان مرتب کرد و بعد آنها را بدسته هائي که هر يک داراي   هفت عنصر بود تقسيم کرد نيولانداين تقسيم را باين مناسبت انجام داد که عنصر هشتم بنظر او داراي خواص شيميائي نظير عنصر اول دسته قبل بود . آنوقت اين عنصر را اول دسته دوم قرار داد و سعي کرد که بهمکارانش بقبولاند که قانون هشت تائي او مقيد است ولي آنان در کمال ساده دلي باين فکر خنديدند .

لتارمير ( 1895 _ 1830 ) نيز جدولي براي طبقه بندي عناصر مطابق وزن اتمي آنها تنظيم کرد .

 

موزلي عدد اتمي عناصر را تعيين کرد : در حدود 45 سال بعد از کار مندليف درباره جدول تناوبي عناصر , کشف مهم ديگري بعمل آمد که به حل مسئله طبقه بندي عناصر                                                                             کومک کرد . در بخش سوم بيان کرديم که عدد اتمي يک عنصر , عده و پروتونهاي هسته را تعيين مي کند هنري گوين جفري موزلي ( 1915 _ 1787 ) دانشمند برگزيده جوان انگليسي از اشعه X براي تعيين عدد اتمي عناصر استفاده کرد .

شعاعهاي x تشعشعات الکترو مغناطيسي با تواتر زياد و طول موج کوتاه هستند . اشعه x در اين لوله ها با جنس فلزي که هدف قرار گرفته بستگي دارد . بنابراين فلزهاي مختلف از آلومينيم تا طلا را که جرم اتمي آنها بترتيب زياد مي شود هدف قرار داد و مشاهده کرد که : هر چه پروتونهاي هسته اتم فلز بيشتر باشد طول موج شعاع x هدف قرار گيرد , کمتر خواهد بود .

موزلي دريافت که در بعضي موارد يک تغيير غير عادي در طول موج اشعه بين دو عنصر متوالي پيش مي آيد . اين تغيير دو برابر مقدار محاسبه شده بود . موزلي نتيجه گرفت که د راين موارد يک عنصر از جدول تناوبي کم است . بعدها چندين عنصر کشف شد و خانه هاي خالي که موزلي تعيين کرده بود پرشد .

قانون تناوب : وقتي عناصر را در يک جدول تناوبي بجاي ترتيب جرم اتمي صعودي , بترتيب عدد اتمي آنها مرتب کنيم , مسائلي که در تنظيم جدول پيش آمده بود خود _ بخود برطرف مي شود . وقتي جدول را بترتيب جرم اتمي صعودي مرتب کنيم پتاسيم قبل از آرگن قرار مي گيرد . در صورتيکه اگر مطابق خواص شيميائي شان در جدول مرتب کنيم پتاسيم بعد از آرگن واقع مي شود و اينمطلب با عدد اتمي 18 براي آرگن و 19 براي پتاسيم مطابقت دارد . همين طور است در مورد تلوريم 52 ويد 53 .

همنطور که در ( 1 § ) ديديم مندليف اينطور نتيجه گرفت که خواص فيزيکي و شيميائي عناصر تابع تناوبي وزن اتمي آنها است . امروزه کاملا واضح است که عدد اتمي بهتر ترتيب تنظيم جدول تناوبي را مي دهد و نتيجه تحقيقات مندليف امروزه بشرح زير ولي بنام قانـون تنــاوبي بيان

مي شود : خواص فيزيکي و شيميائي عنصرها تابع تناوبي عدد اتمي آنها هستند . بعبارت ديگر وقتي عناصر را به ترتيب عدد اتميشان مرتب کنيم خواص آنها در فواصل معيني تکرار مي شود .

 

تنظيم جدول تناوبي مدرن : مراجعه مکرر باين جدول وقتي اين درس را مي خوانيد به شما در فهميدن و يادگرفتن جدول کمک خواهد کرد . هر عنصر در اين جدول جاي مخصوص و معيني دارد . در ميان هر خانه علامت اختصاري يک عنصر نوشته شده و بالاي علامت اختصاري جرم اتمي و پائين آن عدد اتمي ديده مي شود . طرف راست هر علامت اختصاري اعدادي مي بينيد که عده الکترونهاي هر لايه را نشان مي دهد . عناصري که در يک خط قرار دارند , عناصر يک نوبت يا سري و عناصر يک خط عمودي را گروه يا ستون يا خانواد ه مي نامند .

عدد اتمي هيدرژن 1 است و اين عنصر بتنهائي بالا و بيرون جدول قرار دارد . زيرا داراي چند خاصيت منحصر بخود او است , د رحقيقت , هيدروژن در ستون اول سمت چپ جاي دارد . زيرا مدار خارجي آن مانند ديگر عناصر اين ستون داراي يک الکترون است .

هليم با عدد اتمي 2 بالاي ستون آخر سمت راست قرار دارد و ساده ترين عنصر اين ستون است که به گازهاي نجيب اختصاص دارد . دقت کنيد که هليم دوالکترون در لايه k دارد و اين لايه با 2 الکترون کامل مي شود . هيدروژن و هليم نوبت اول عناصر را تشکيل مي دهند .

نوبت دوم شامل هشت عنصر است . ليتيم يک فلز نرم و نقره فام است . فلز تند اثري است که اتم آن داراي يک الکترون در مدار خارجي L است . بريليم فلزي است نقره فام ولي کم اثر از ليتيم , که اتم آن داراي 2 الکترون در لايه L است . برون يا بر يک جسم جامد سياه زنگ با کمي خاصيت فلزي است و اتمهاي آن داراي 3 الکترون در لايه L هستند . کربن عنصر جامدي است با خواص شيميائي جالب و مخصوص که بين خواص فلزها و غير فلزها است و چها ر الکترون در لايه L دارد . نيتروژن گازيست بي رنگ با خواص غير فلزي که 5 الکترون در لايه دارد . اکسيژن گازيست بي رنگ با خواص غير فلزي که 5 اکترون در لايه L دارد . فلوئور گاريست زرد کمرنگ با خاصيت غير فلزي بسيار شديد و 7 الکترون در لايه L و نئون گازي بيرنگ و کم اثر با 8 الکترون در لايه خارجي L دارد .

در اين شرح مختصر از خواص  اين عناصر , بايد دفت شود که تبرتيب از يک فلز تند اثر شروع شده و بيک غير فلز تند اثرر و يک عنصر بي اثر خاتمه مي يابد . اين تغيير خاصيت فلز تند اثر بغير فلز با تغيير عده اکترونهاي لايه L از 1 تا 7 همراه است و نئون عنصر بي اثر داراي 18 الکترون يک اکته در لايه L است .

نوبت سوم هم شامل هفت عنصر است : سديم فلزي است نفره فام و نرم , مانند ليتيم با يک الکترون در لايه M و منيزيم فلز نقره فام و خواص شبيه بريليم بادو الکترون در لايه M است آلومينيم فلز خاکستري رنگ با کمي خاصيت غير فلزي و 3 الکترون در لايه M . سيليسيم غير فلز تيره رنگ با خواصي شبيه کربن و 4 الکترون در لايه M است . فسفر غير فلز جامد که ترکيباتي شبيه ترکيبات نيتروژن و 5 الکترون در لايه M دارد . گوگرد غير فلزي است جامد برنگ زرد با 6 الکترون در لايه M و کلر عنصر گازي شکل برنگ سبز مايل بزرد با خاصيت غير فلزي شديد شبيه خواص فلوئورو 7 الکترون در لايه M . واپسين آنها آرگن گاز بيرنگ کم اثر با 8 الکترون در لايه M است .

دوباره عناصر با خواص فلز تند اثر تا غير فز تند اثر مرتب مي شوند و عده اکترونها از 1 تا 7 مرتبا زياد مي شود و عنصر گازي شکل کم اثر با 8 اکترون که تشکيل اکته مي دهد يک گاز نجيب است .

دقت کنيد عناصري که داراي خواص مشابه هستند ساختمان الکتروني مدار خارجي شان کاملا يکسان است و در يک ستون يا گروه از جدول تناوبي قرار دارند .

در گروه I جدول تناوبي , خانواده سديم , با 6 عنصر فلزي بسيار تند اثر و. شبيه بهم با خواص فلزي شديد شونده , جاي دارد . اتمهاي آنها همه داراي يک الکترون در لايه خارجي هستند . فرانسيم مفصل ترين اتم گروه سديم است و محل آن در جدول تناوبي نشان مي دهد که بايد تند اثر ترين اين عناصر راديم است .

گروه II شامل 6 فلز تند اثر است که از نظر خواص  شيميائي خيلي شبيه هم هستند و اتم هر يک از آنها داراي 2 الکترون در لايه خارجي است و بخانواده کلسيم موسومند . از نظر شيميائي تند اثر ترين اين عناصر راديم است .

خواص عناصر گروه III ( گروه بر ) هر چه اتمها مفصل تر مي شود , از غير فلزي به فلزي تغيير مي کند . اتمهاي اين گروه داراي 3 الکترون در لايه خارجي هستند .

عناصر گروه IV ( گروه کربن ) بهمين طريق تغيير مي کنند و اتمهاي آنها داراي 4 الکترون در لايه خارجي است . اتمهاي هر دو گروه داراي لايه هاي داخلي بسيار با ثبات هستند .

گروه V ( گروه نيتروژن ) است . نيتروژن و فسفر عناصر بالاي اين گروه غير فلزي هستند . عنصر بيسموت در انتهاي ستون , فلزي  است . ارسنيک و انتيمون خواص فلزي و غير فلزي هردورانشان مي دهند . هر يک از اين اتمها داراي 5 الکتروه در لايه خارجي است و لايه هاي داخلي آنها خيلي باثبات است .

گروه VI گروه اکسيژن است و هر چه ساختمان اتمي آنها مفصل تر مي شود خواصشان از غير فلز تند اثر تافلز تغيير مي کند . هر عنصر داراي 6 الکترون در لايه خارجي است و لايه هاي داخلي آنها خيلي باثبات هستند .

عناصر گروه VII هالوژن نام دارند و غير فلزي هاي تند اثري هستند که اتم هر يک از آنها داراي هفت الکترون در لايه خارجي است . و لايه هاي داخلي آنها خيلي باثبات هستند تند اثرترين هالوژنها ساده ترين آنها , فلوئور است . بنابراين مي بينيم که فعاليت عناصر مرتبا از فعالترين فلزها در پائين و گوشه چپ جدول تناوبي عناصر تا فعالترين غير فلزها در بالا و گوشه راست تغيير مي کند .

گروه VIII گارهاي نجيب هستند که باستثناي هليم که 2 الکترون در لايه خارجي دارد همه اتمهاي اين عناصر داراي 8 الکترون يعني يک اکته در لايه خارجي هستند و اين بزرگترين مقدار الکترونها در يک لايه خارجي است . اين عناصر معمولا کم اثر هستند و تا چندسال قبل آنها را بي اثر مي دانستند . حالا چند ترکيب شيميائي از آنها يعني از کريپتن و گرنن و رادون تهيه شده است .

نوبت چهارم عناصر , اولين نوبت طويل را تشکيل مي دهد و علاوه بر هشت عنصر , در گروههاي I تا VIII , داراي 10 عنصر واسطه هستند . اين عناصر همه فلزي و داراي يک يا دو الکترون در لايه خارجي هستند و الکترونهاي متوالي معمولا در گروه 5 اربي تال فضائي لايه هاي فرعي d 3 وارد مي شوند .

نوبت پنجم عناصر هم , شامل هيجده عنصر است و داراي ده عنصر انتقالي است که در آنها الکترونهاي متوالي در گروه 5 اربي تال فضائي لايه هاي فرعي d 4 وارد مي شوند و تمام اين عناصر انتقالي هم فلزي هستند .

نوبت ششم شامل سي و دو عنصر است . يعني علاوه بر عناصر I تا VIII و 10 عنصر انتقالي داراي گروه 14 تائي عناصر خاکي کمياب مي باشد . خواص شيميائي اين عناصر با هم شباهت زياد دارند و آنها را سري لانتان مانندها مي خوانند . دو لايه خارجي اتمهاي اين عناصر همه يکسان هستند .

الکترونهاي متوالي در گروه 7 اربي تال فضائي لايه هاي فرعي f 4 وارد مي شوند و باينطريق عده الکترونهاي در چهارمين سطح انرژي از 18 به 32 مي رسد .

نوبت هفتم عناصر تا بحال ناقص است ولي کاملا  با نوبت ششم شباهت دارد . عناصر خاکهاي کمياب اين نوبت سري آکتينيم مانندها ناميده مي شوند . تا بحال 18 عنصر از نوبت هفتم جدول تناوبي شناخته شده و خواص آنها از طرف مجمع بين المللي دانشمندان شيمي گزارش شده است .

در جدول تناوبي , عناصر را بدسته هاي فلز و غيرفلز و گازهاي نجيب تقسيم کرده اند . خطي که فلزها را از غير لفزها جدا مي کند بشکل خط شکسته ( زيک زاک ) است که بشکل قطر از بالا بپائين و بطرف راست کشيده شده است عناصري که نزديک اين خط شکسته قررا دارند به شبه فلز موسومند است و خواص فلزي و غيرفلزي هر دورا در شرايط مختلف نشان مي دهند .

اندازه اتمها _ يک خاصيت تناوبي _ در بخش سوم نشان داديم که يک اتم شامل يک هسته مرکزي و يک مقدار الکترون است که دور هسته مي چرخند . چون قطر هسته در حدود يک , يکصد هزارم قطر تمام اتم است مي توان بيشتر حجم اتم را مربوط بحرکت مفصل الکترونها دانست . الکترونها در اثر حرکتشان و نيز در اثر بارالکتريسيته منفي که دارند , عملا فضاي پيرامون هسته اشغال مي کنند و تشکيل ابر الکتروني کروي شکل مي دهند که باتم حجم مي دهند و اتمهاي ديگر را دور نگاه مي دارد . حجم يک اتم مقدار کاملا معيني نيست , زيرا اطراف يک ابر الکتروني سطوح مشخصي ندارد و بنوعي غير مشخص و نامعين است . يک اتم ممکن است در ترکيب با يک اتم ديگر باساني تغيير شکل بدهد اما نيروي بسيار زيادي لازم است , تا بتوانيم آنها را بمقدار قابل ملاحظه اي فشرده و متراکم کنيم . باوجود اين دانشمندان توانسته اند فاصله بين هسته هاي دو اتم متصل بهم را در بلورهاي عناصر و در مولکولهاي عناصر گازي شکل اندازه بگيرند . نصف اين فاصله ها را با تصحيح مختصري برابر شعاع يک اتم مي گيرند . شعاع يک اتم و بنابراين حجم آن , آنطور که ممکن است ما بمناسبت زياد شدن مرتب عده الکترونها در عناصر متوالي , انتظار داشته باشيم ؛ با عدد اتمي مرتبا زياد نمي شود . در جدول تناوبي شعاع اتمها که يک جدول تناوبي کوچک است , در هر ستون از بالا بپائين زياد مي شود و در هر نوبت از چپ براست کاسته مي گردد . در اين جدول عدد اتمي عناصر زير علامت اختصاري ثبت شده است و شعاع اتمي بحسب انگسترم Ao بالاي علامت اختصاري قرار دارد . از اين جدول و منحني زير دو نتيجه درباره رابطه بين شعاع اتمي عناصر و محل آنها در جدول تناوبي عايد مي گردد :

1 _ در گروهها يا ستونهاي جدول تناوبي , بطور کلي شعاع اتمي عناصر با عدد اتمي مرتبا زياد مي شود . هر عنصر در يک ستون از جدول تناوبي از عنصر بالاترش يک سطح انرژي بيشتر دارد . گرچه هر قدر بار هسته زياد مي شود , مي کوشد شعاع لايه هاي الکتروني را کمتر کند و آنها راکتراکم تر سازد , بازهم زياد شدن يک لايه بيشتر از اين مقدار تراکم اثر دارد .

2_ در هر نوبت يا سري شعاع اتمي عموما از گروه I تاگروه  VII مرتبا کم مي شود . اين کم شده عمومي شعاع اتمي در طول يک نوبت , مربوط به زياد شدن نيروي جاذبه هسته ها براي الکترونهاي همان سطح انرژي است , که در نتيجه آنها را  بطرف هسته جذب مي کند . دليل نامنظم بودن اين تغيير هم ممکن است اثر بزرگ شدن سطح انرژي ها و زياد شدن اثر نيروي دافعه الکترونها هنگامي که در يک لايه فرعي وارد مي شوند , باشد .

 

پيوند يوني ( الکترووالانس ) :

در تشکيل يک جسم مرکب بطريقه پيوند يوني , الکترون از مدار خارجي يک اتم بمدار خارجي اتم دوم منتقل مي شود . و در اين را معمولا هر دو اتم به مدار خارجي با هشت الکترون مي رسند . مثلا وقتي سديم و کلر بهر هم اثر مي کنند و تشکيل کلريد سديم مي دهند , الکترون منفرد s 3 از اتم سديم به اربي تال منفرد p3 از اتم کلر منتقل مي شود . اکنون اتم سديم يک الکترون کم دارد و بشکل آرايش اکتروني باثبات نئون در مي آيد و نيز اتم کلر با يک الکترون اضافي بوضع آرايش الکتروني باثبات آرگن مي رسد . چون تنها يک اتم از هر عنصر با انتقال الکترون بوضع الکتروني باثبات  تر در آمده است فرمول جسم حاصل NaCl است . يک فرمول شيميائي يک نوع تندنويسي با علامت اختصاري عناصر است که نسبت ترکيب جسم حاصل را نشان مي دهد . اجزائي که در اين عمل از انتقال يک الکترون حاصل مي شوند , ديگر مانند اتمهاي سديم و کلر از نظر بارالکتريکي خنثي نيستند , بلکه يک يون سديم با يک بارالکتريکي مثبت و يک يون کلر با يک بارالکتريسيته ساکن منفي بيشتر هستند . اين يونها بصورت قرينه در بلورهاي کلريدسديم نسبت يک يون کلر سديم و يک يون کلر مرتب شده اند .

فرمول NaCl که ترکيب کلريدسديم را نشان مي دهد , يک فرمول تجربي است زيرا تنها نوع اتمهاي تشکيل جسم مرکب و ساده ترين عدد کامل آنها را تعيين مي کند . عده پروتنها و الکترونها را د راتم و يون سديم و کلر نشان مي دهد و بارالکتروستاتيک و شعاع آنها را بحسب  Ao   معلوم مي کند

تنها با بکاربردن سومين سطح انرژي الکتروني  , علامت اختصاري سديم بشکل الکترون نقطه , بصورت Na و براي کلر بصورت Cl نوشته مي شود . بعد از انجام عمل ترکيب , فرمول کلريد سديم را مي توان بشکل Na + . Cl -  و يا ساده تر بصورت فرمول يوني Na +  Cl نوشت و o علامت اختصاري الکترون در فرمولاهاي اين فصل کتاب هستند و تنها براي نشان دادن محل اصلي الکترونها بکار مي روند و چگونگي کامل شدن لايه هاي خارجي را نشان مي دهند و تفاوت شکل آنها بدين معني نيست که الکترونهاي اتم عناصر مختلف تفاوت دارند . تمام الکترونها صرف نظر از اتمي که آنها را داده است يک شکل و يکسان هستند .

 

دستور نوشتن فرمولهاي شيميائي :

نوشتن فرمول بيشتر ترکيبات بيشتر ترکيبات يوني با استفاده از جدول يونها , بسيار آسان است و نيازي بساختمان اتمي و پيوند شيميائي آنها ندارد . از فرمول کلريدسديم شروع مي کنيم که داراي يون هاي Na+ و- Cl است . است وقتي فرمول يوني يک جسم مرکب نوشته مي شود , بايد مجموع بارهاي طرف اول ( مثبت ) جسم مرکب با حاصل جمع بارهاي طرف دوم ( منفي ) مساوي و مختلف العلامه باشد . مجموع بارهاي هريون برابر حاصل ضرب باريون , در عده اين يونها است . چون بارالکتريکي يک يون سديم , بار بارالکتريکي يون کلريد مساوي و مختلف العلامه است . NaCl شامل يک يون از هر کدام آنها خواهد بود .

حالا به کلريدکلسيم مي پردازيم , يون کلسيم Ca++  و يون کلر  Cl است . براي مساوي بودن بارهاي مثبت و منفي بايد دو تا   Cl  و يک Ca++ بگيريم تا 2- و 2+ برابر باشند پس فرمول CaCl2 مي شود و زير نويس 2 عده يونهاي کلر را معلوم مي کند حالا ببينيم فرمول برميد آلومينيم چه خواهد بود . يون آلومينيم Al+++ و يون برميد Br است . براي مساوي بودن بارها که بايد 3- و 3+ شود فرمول را AlBr3 مي نوسيسم . البته اين فرمولها تجربي است . و ساده ترين نسبت عددهاي کامل را  در جسم مرکب نشان مي دهد .

 

دستور نوشتن فرمول اجسام مرکب ديگر :

درباره سولفات سرب (II) کار خيلي آسان است زيرا يون سرب Pb + +  و يون سولفات SO4- است يعني داراي بارمساوي و مختلف العلامه هستند . پس از هريون , يکي لازم و کافي است و فرمول PbSO4 مي شود .

در فرمول هيدروکسيد منيزيم Mg + +  و هيدروکسيد OH- است پس بايد از اين يون بيش از يکي يعني دو يون بکار ببريم و در پرانتز بگذاريم Mg(OH) بديهي است اگر پرانتز نباشدMgOH 2 درست نيست . زيرا اينطور معني مي دهد که بجاي دو يون هيدروکسيد [ يک اتم اکسيژن و دو اتم هيـــدروژن در فرمول موجود است . شيمي دانـــان زير نويس را بيرون پـرانتــز قرار مي دهند , تا عده

مرتبه هائي که بايد فرمول تکرار شود معلوم باشد , و الته براي يک بار , راديکال در فرمول پرانتز لازم نيست و K(OH) نمي نويسيم .

اجازه بدهيد , يک فرمول ديگر يعني ترکيبي بنام استــات ســرب (II) را بررسي کنيم . يــون سرب

 Pb + + (II) و يون استات C2H3O2- است . پس براي يک يون سرب C2H3O2- لازم خواهد بود و مطابق انچه درباره هيدروکسيد منيزيم ديديم , بايد يون استات را در پرانتز بگداريم و فرمول را بصورت Pb(C2H3O2-)2 و با زير نويس 2 بنويسيم و نشان بدهيم که دو بنيان استــات با يک يون

 Pb + + (II) ترکيب شده است .

سولفات آمونيم هم داراي 2 راديکال NH4+  و SO4- است . براي انکه بارهاي آنها مساوي و مختلف العلامه باشند NH4  را در پرانتز قرار مي دهيم و براي پرانتز زير نويس 2 مي نويسيم .

بالاخره براي نوشتن فرمول کربنات آهن III مي گوئيم يون آهن (III) Fe + + +  و يون کربنات CO3- است . پس براي آنکه داراي بار مساوي و مختلف العلامه شوند , بايد يون آهن را بازيرنويس 2 و يون کربنات را در پرانتز با زيرنويس 3 بنويسيم Fe2(CO3)3

اگر شما در آموختن شيمي تازه کار باشيد , بايد شکار ا از موارد استثناي زياد که در طريفه بار يوني براي نوشتن فرمولها موجود است آگاه کنيم . از يک فرمول بيش از آنچه براي نوشتن آن لازم است اطلاعي بدست نمي آيد . ممکن است شما فرمول بسياري از اجسام مرکب را بنويسيد و بعد بدانيد که چنين ترکيبي اصلا وجود ندارد . در مقابل عده زيادي از اجسام مرکب مي شناسيم که نمي توان فرمول آنها را بطريفه يوني نوشت .

 

نامگذاري اجسام مرکب از روي فرمول آنها :

براي نامگذاري عده زيادي از اجسام مرکب بايد نخست نام قسمت راست فرمول جسم و بعد نام قسمت چپ را بگوئيم BaSO4 را سولفات باريم بخوانيم ( Ba + +  يون باريم و SO4- راديکال سولفات است )FeCl3 را کلريد آهن (III) مي ناميم . بايد دانست که آهن دو درجه اکسيد اسيون (II) و (III) دارد . يعني FeCl3 از يک يون Fe+ + + با بار 3 + و سه يون - Cl با بار 1- ترکيب شده و کلريد آهن(III) خوانده مي شود و نيز FeCl2 را که يک يون Fe + + با بار 2+ و دو يون Cl با بار 1- دارد , کلريد آهن (II) مي ناميم .

بکار بردن عددهاي رومي براي بيان عدد اکسيداسيون , در نامگذاري تمام ترکيبات شيميائي , هميشه مفيد و ممکن و آسان نيست . راه ديگر براي نامگذاري ترکيبهاي کووالاني دوتائي , بکار بردن پيشوندهاي عددي يوناني است . و ميدانيم ترکيبهاي دو تائي تنها از دو عنصر تشکيل يافته اند و نام آنها بشرح زير داراي دو قسمت است :

1 _ کلمه اول جسم شيميائي دوتائي ع شامل سه قسمت است : الف _ يک پسشوند که عده اتمهاي عنصر دوم را تعيين مي کند . ب _ ريشه نام عنصر دوم . ج _ پسوند , ايد که مخصوصا نشان مي دهد که جسم دو عنصري است .

2 _ کلمه دوم نام جسم شيميادي دوتائي داراي دو قسمت است : الف _ يک پيشوند که عده اتمهاي عنصر اول فرمول را تعيين مي کند . ب _ نام عنصر اول فرمول جسم بنابراين CO را مونواکسيدکربن مي ناميم . و چون تنها يک اتم کربن در فرمول وجود دارد براي نام کربن که عنصر اول فرمول است , به پيشوند احتياجي نيست و پيشوند مونو در کلمه اول نام , براي اين است که معلوم شود تنها يک اتم اکسيژن است و پس از آن دنباله ايد ide گفته مي شود .

بهمين طريق CO2 را دي الکسيد کريتن مي خوانيم . پيشوند تري براي سه و تترا براي چهار و پنتا براي پنج بکار مي رود . اين پيشوندهغ با کلمه اول و دوم نام اجسام بکار مي روند براي مثال SLCl3 را تري کلريد آنتيمون و CCl4 را تتراکلريد کربن و As2S5 را پنتاسولفيد دي ارسنيک مي نامند .

 

معناي فرمول شيميائي :

نوشتن فرمولهاي شيميائي را براي بسياري از اجسام شيميائي ياد گرفتيم و براي اينکار از آنچه درباره بارالکتريکي يونهاي تشکيل دهنده آنها آموخته ايم بهره گرفتيم  . وقتي مي دانيم که اجسام بصورت مولکول ساده هستند , فرمول آنها يک مولکول جسم را نشان مي دهد و بفرمول مولکولي معروف است . براي مثال وقتي فرمول ساختماني جسم معلوم نباشد يا بدانيم که اين جسم نمي تواند فرمول ساده تري داشت باشد , مي گوئيم : فرمول ساده ترين نسبت عدد ي اتمهاي عناصر مرکب کننده را نشان مي دهد . در اينصورت فرمول را ساده ترين فرمول يا فرمول تجربي مي خوانيم .

بگذاريد چند فرمول شيميائي را امتحان کنيم تا معناي اين مطلب را کاملا بدانيم . فرمول آب يک جسم مــرکب , H2O است . اين فرمول مولکولي , يک مـولکـول آب را معرفي مي کند و نشان مي دهد که هر مولکول آب از دو اتم هيدروژن و يک اتم آب ساخته شده است .

چون وزن اتمي هيدورژن 0/1 و وزن اتمي اکسيژن 0/16 است معناي اين فرمول مولکولي آنست که : وزن فرمولي آب 18 است [ 18= 16+ 2 * 1 ] . وزن فرمولي هر جسم مرکب برابر حاضل جمع وزن اتمي هاي تمام اتمهاي موجود در فرمول است .

فرمول تجربي کلريدسديم نمک طعام NaCl است . اين جسم , جسم جامد بلوريني است که فرمول مولکولي ساده تري ندارد و يونهاي سديم و کلر بترتيب بسيار منظمي در آن قرار گرفته اند و اين فرمول تجربي عده نسبي اتمهاي هر يک از عناصر موجود در ترکيب سديم وکلر را بيان مي کند و نشان مي دهد که براي هر اتم سديم يک اتم کلر يا براي هر 23 گرم سديم , 5/35 گرم کلر موجود است . يعني وزن فرمولي کلريدسديم برابر 5/58 = 5/35 + 23 است .

 

وزن مولکولي :

ديديم که فرمول مولکولي بر يک مولکول از جسم دلالت دارد چون H2O يک فرمول مولکولي است و يک مولکول آب را معين مي کند وزن فرمولي آب 18 , وزن نسبي يک مولکول آب است و وزن فرمولي يک جسم شيميائي مولکولي وزن مولکولي آن است .

بمعناي دقيق تر , درست نيست که از وزن مولکولي بر يک جسم غير مولکولي مانند کلريدسديم که بيک فرمول تجربي نشان داد ه شده است صحبت کنيم . عبارت وزن فرمولي کلي تر از اصطلاح وزن مولکولي بکار مي رود و شيمي دانان وزن فرمولي را ترجيح مي دهند . هر چند هردو را بجاي يکديگر بکار مي برند , و در محاسبات تجزيه شيميائي عنصري فرق گذاشتن بين آنها معني ندارد .

وزن فرمولي يک جسم مرکب :

اگر بخواهيد وزن مجموع کلاس شيمي تان را بدانيد , بايد وزن تمام اجزاء و افراد کلاس را باهم جمع کنيد . همين طور براي محاسبه وزن فرمولي هر جسمي که فرمول آن بشما داده شده است , بايد وزن اتمي هاي تمام عناصر موجود در مولکول را در عده خودشان ضرب کرده و حاصل ضربها را جمع کنيم .

براي مثال فرمول قند نيشکر C12H22O11 را حساب مي کنيم :

                عده اتمها                      وزن اتمي                وزن مجموع

                    C12                          0/12                  0/144 = 2*12

                    H 22                          0/1                   0/22 = 1*22

                   O 11                          0/16                  0/176 = 16*11

وزن فرمولي ( وزن مولکولي )                                      0/342

 

فرمول هيدروکسيد کلسيم Ca(OH)2 است وزير نويس 2 که زير پرانتز نوشته مي شود نشان مي دهد که دو بنيان OH که در فرمول هست Ca ترکيب شده است .

                عده اتمها                      وزن اتمي                وزن مجموع   

                 Ca 1                           1/40                   1/40 = 1/40*1

                  O 2                           0/16                   0/32 = 16*2

                  H 2                           0/1                      0/2 = 0/1*2

 وزن فرمولي                                                              1/74

 

گاهي آسانتر است که در تعيين وزن فرمولي اين قبيل اجسام , بجاي آنکه مثلا H,O را جداگانه حساب کنيم عده بنيانهائي مانند OH را باهم به حساب بياوريم .

              Ca 1 با جرم اتمي                    1/40                      1/40 = 1/40*1

              OH 2 با وزن                            17                        0/34 = 0/17*2

وزن فرمولي                                                                          1/74

 

وزن اتمي هاي عناصر وزن هاي نسبي بر مبناي 12- C است که براي آن 12 بطور کامل و دقيق پذيرفته شده است . در بررسي مقداري واکنشهاي شيميائي , وزن اتمي ها و وزنهاي فرمولي کاملا قابل استفاده هستند و استعمال اين اعداد نسبت وزني عناصر يا اجسام مرکبي را که بر هم اثر مي کنند يا ترکيب مي شوند بما مي گويند . و ما مي توانيم اين وزنهاي نسبي را بهر واحدي که بخواهيم تبديل کنيم . بنابراين فرمولها در محاسبات شيميائي نهايت اهميت را دارند .


منبع:

     كتاب شيمي عمومي

نگارش :

                                  دکتر فضل الله شيرواني

 

                                   انتشارات دانشگاه تهران

 

          كتاب شيمي مدرن

 تــرجمه :        احمد رضا قلي زاده

 

    نـوسينـدگان :

                              کــلارک متـکالف

                              جــان اي . ويليامز

                              جوزف اف . کاستکا

             

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 16 آذر 1393 ساعت: 21:46 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقيق درباره ي ويژگي كاني ها و سنگ ها

بازديد: 11591

 

با سلام به شما بازدید کننده گرامی برای حمایتاز سایت ما و قرار دادن بیشتر تحقیقان در سایت بر روی لینک زیر ( بعد از خواند یا قبل از خواند تحقیق)هر چند بار که خواستید کلیک کنید تا ما نیز با علاقه بیشتری تحقیقات دانش آموزی برای شما بگذاریم . باتشکر

 

لیست و فهرست کلیه اقدام پژوهی ها

 


بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ

كاني ها و سنگ ها

نام و نام خانوادگي:

موضوع: تحقيق درباره ي ويژگي كاني ها و سنگ ها

نام دبير: جناب آقاي

دبيرستان دين و دانش

**********

پيدايش كاني شناسي به عنوان يك عمل به نسبت جديد است اما كاربرد هنرهاي كاني شناختي پيشينه هاي به قدمت تمدن بشر دارد. بشر اوليه رنگدانه هايي طبيعي ساخته شده از هماتيت سرخ و اكسيد و منگنز سياه در نقاشي ديوار غارها به كار برد. ابزارهاي ساخته شده از سنگ چخماق در عصر حجر داراي ارزش گرانبهايي بوده است. نقاشي مقبره ها در دره ي نيل مربوط به حدود 5000 سال پيش هنرمندان ماهري را نشان مي دهد كه مالكيت و فلزهاي گران بها را وزن و كانسنگ هاي معدني را ذوب كرده و گوهرهاي زيبايي از لاجورد و زمرد مي ساخته اند و با نزديك شدن عصر حجر به عصر برنز بشر به جست و جوي كاني هايي پرداخته است كه مي توانست از آنها فلزهايي را استخراج كند اولين نوشته در مورد كاني ها از لئوفراستوس فيلسوف يوناني است 400 سال پس از وي نيز پليتي تفكر كاني شناختي زغال را ثبت كرد در سال 1669 نيكلاس استنر با مطالعه بر روي بلورهاي كوارتز كار مربعي در زمينه ي بلور شناسي انجام داد. استنر به اين نكته پي برد كه به رقم تفاوت منشأ اندازه يا ظاهر زاويه ميان وجوه متناظر نمودهاي مختلف يك بلور ثابت است. يك سال بعد رنه جي هائويي نشان داد كه بلورها از روي هم چيده شدن قطعات ساختماني ريز و يكساني كه وي آنها را مولكول تشكيل دهنده ناميده ساخته مي شود. در سال 1912 در آزمايشي كه فردريش نيپنيگ به پيشنهاد فزن لائه انجام دادند نشان داده شد كه بلورها مي توانند پرتو X را پراشيده كنند به اين ترتيب براي اولين بار آرايش منظم مرتب اتم ها در ماده بلور تدين ثابت شد. سنگ هاي آذرين از انجماد ماگما با دماي بالا يعني بين 600 تا 1200 درجه سانتي گراد به وجود مي آيد و رسوبات هم در شرايط عادي سطح زمين تشكيل شده و در طي فرآيند دياژنز به سنگ هاي رسوبي تبديل شده اين دو دسته سنگ در شرايطي كه به وجود آمده اند پايدارند حال اگر اين سنگها در شرايط دمايي و فشاري حد واسط قرار بگيرند كه متفاوت با دماي تشكيل آنها باشد بسياري از كاني ها آنهاي در در اين شرايط تازه حالت تعادل خود را از دست داده و در آنها تغييراتي ايجاد مي شود كه اين تغييرات و حالت جامد به وقوع مي پيوندند و مي توان به آن ها نام دگرگوني داد.

با وجود اينكه در دياژنز رسوبات و حتي هوازدگي سنگها در سطح زمين و با تبلور دوباره در حالت جامد كاني هاي جديدي به وجود مي آيد به اين دليل كه تغييرات در درجات حرارت كم انجام مي شود جزء فرآيندهاي دگرگوني به حساب نمي آيد تغييراتي كه در فرآيندهاي دگرگوني شاهد آن هستيم تغيير در ساخت و يا تغيير در نوع كاني ها و پيرايش كاني ها و ساخت جديد كه با از بين رفتن كاني هاي قبلي و پيدايش كاني هاي جديد و تبلور دوباره ايجاد شده است حتي ما در اين فرآيند بر حذف كاني و يا مجموعه اي از كاني ها را شاهد هستيم اين تغييرات ممكن است بر روي سنگهاي رسوبي يا سنگ هاي آذرين و يا سنگ هاي دگرگوني قبلي باشد.

دگرگوني را فرآيند دياژنز هوازدگي و ذوب قرارداد.

ذوب

فرآيند درگوگوني

هوازدگي

آذرين

دگرگوني

رسوبي

دگرگوني در نوع كاني و ساخت سنگها تغييراتي ايجاد مي كند و اين پديده با حذف برخي كاني ها و ظهور پيدايش مجموعه اي از كاني هاي جديد و يا تبلور مجدد آنها همراه مي باشد. سنگهاي رسوبي از تجمع سيماني شدن رسوبي حاصل مي شوند كه شامل رسوبات تخريبي كه حاصل فرسايش و تخريب زمينها بوده و از كاني هايي نظر كوارتز فلدسپار كاني هاي سنگين و كاني هاي رسي و خرده سنگها تشكيل شده اند. دومين گروه رسوبات شامل مواد شيميايي نابرجا است.

از نظر منشأ و محل تشكيل كاني هايي كه در جاي ديگري به وجود آمده و به سوي عوامل مكانيكي به داخل رسوبات و يا در ساخت سنگ وارد شده اند اصطلاحاً كاني نابرجا يا آلورنيك گفته مي شود و در مقابل اين كاني ها كاني هايي وجود دارد كه در همان محل تشكيل شده و جابه جايي در آنها اتفاق نيفتاده است اين نوع كاني ها را برجا يا ائورنيك مي گويند و در مطالعات و بخش هاي مربوط به كاني شناسي سنگ ها افزون بر تشخيص نوع كاني ها و تركيب شيميايي سنگ و تعيين مقدار كاني هاي تشكيل دهنده ي سنگها لازم است كه كاني ها را از نظر منشأ نيز بررسي كرد.

كاني كوارتز با تركيب شيميايي sio2 مشخص مي شود. اين كاني داراي سختي و مقاومت بالا است به همين دليل باعث فراواني اين كاني در رسوبات مي شود كوارتز موجود در رسوبات ممكن است داراي منشأ هاي مختلفي باشد. كوارتز ممكن است از يكي از سه منشأ سنگ هاي آتشفشاني دروني و يا هيدروترمال به دست آمده باشد.

كاني فلسپار در رسوبات تخريبي هم به جهت كمي و هم به جهت كيفيتي اهميت زيادي داشته و راهنمايي براي مطالعات آب و هواي ديرينه به شمار مي رود. فلدسپارها نيز همانند كوارتزها داراي منشأهاي مختلفي است پايداري شيميايي و مقاومت فيزيكي فلدسپارها كمتر از كوارتز است و اين ابعث كم تر شدن ميزان اين كاني در رسوبات مي شود.

اصولاً رس و كاني هاي رسي در سنگ هاي رسوبي از نظر ويژگي كاني شناسي و تركيب شيميايي آنها مورد مطالعه و بررسي قرار مي گيرد به طور كلي ذرات كوچكتري از 004/0 ميليمتر صرف نظر از تركيب شيميايي آنها جزو ذرات كاني هاي رسي محسوب مي شود ولي رس از نظر كاني شناسي و تركيب شيميايي اسم عامل است كه سيلدكارتاي آبدار آلومينيوم را شامل مي شود. رسها نيز از منابع فرسايش و تخريب سنگهاي رسي از مجموعه و هوازدگي خاكسترهاي آتشفشاني به دست مي آيد.

كاني هاي سنگين:كاني هاي سنگين : به علت وزن مخصوص زياد آنها از ساير كاني ها متمايز مي شوند اين كاني ها معمولاً حدود 1/0 تا 5/0 درصد كاني هاي تخريب را تشكيل مي دهند و در مطالعه منشأ و تاريخچه ي هوازدگي و فرسايش بسيار مفيد است.

كاني هاي تبخيري: اين كاني ها از ته نشين شدن نمك در محلول هاي تغليظ شده و اشباع شده حاصل مي شوند و شامل انواع مختلف از كاني ها هستند كه مهم ترين آنها كلرورها Nacl و Kcl سولفاتها caso4 و 2H2o و كربناتها camg(co3)2مي باشد اغلب اين كاني ها به عمق محلول دياژنز شديد آ‹ها در آب و تأثير هوازدگي به ندرت و در بيرون زدگي هاي سطحي باقي مي مانند امروزه اين كاني ها در درياچه ي اروميه و حوض سلطان قم و مهارلود در استان فارس تشكيل مي شوند.

مطالعه كاني شناسايي تركيبات فسفردار به علت فوق العاده ريز بلور بودن و هم چنين اختلاط با ساير كاني ها با مشكل همراه است مهم ترين كاني فسفردار فسفات كلسيم با فرمول capo4 با آباتيت است.

«كاني آهن دار» در زمينه ي كاني شناسي رسوبات آهن دار مهم ترين دياژنز تعيين منشأ كاني هاي آهن دار در رسوبات است به عبارت ديگر تشخيص اينكه آيا اين كاني ها از منشأ اوليه رسوبي هستند و يا اينكه در طي فرآيندهاي دياژنزي يا دگرگوني و يا هوازدگي به وجود آمده اند حائز اهميت است كاني هاي آهن دار به 4 گروه اسيد، كربنات ها، سيليكاتها، و سولفورها تقسيم مي شوند. به عبارت ديگر وجود كاني ها در محل منشأ به مقدار لازم و باقي از عوامل مهم است كه فراواني آنها در رسوبات تخريبي جديد به اين عامل بستگي دارد هم چنين فراواني نسبي كاني ها در مجموعه هايي رسوبي ماهيت و تركيب سنگ و فشار را منعكس مي كند.

(سختي و مقاومت فيزيكي)

رخ يا سطح شكست در كاني ها يكي از مهم ترين عوامل مؤثر در مقاومت مكانيكي آنهاست اين خصوصيات همراه با سختي كاني در بقا و دوام فيزيكي آن ضمن جابه جايي كه پيدا مي كنند بسيار مهم است.

(سنگ هاي آذرين)

اين سنگها بروده آتش زماني توده اي داغ و مذاب را به نام ماگما تشكيل مي داده اند آنكه سرد شدن تدريجي آنها را به سنگ سخت و جامد تبديل كرده است بنابراين اين گدازه هاي از دهانه ي آتشفشان فوران كرده و به سطح زمين جاري مي شود و به سرعت سرد و سخت مي شود و سنگ آذرين به وجود مي آورد.

(انواع سنگ هاي آذرين)

سنگ هاي آذرين خروجي سنگهاي آذريني را كه از آنها انجماد ماگما در سطح زمين به وجود مي آيد سنگهاي آذرين خروجي مي نامند.

سنگهاي آذرين نفوذي به آن دسته از سنگهاي آذرين كه از انجماد ماگما در داخل پوسته ي زمين تشكيل مي گردد سنگهاي آذرين نفوذي گفته مي شود سنگهاي آذرين نفوذي در پوسته ي زمين به اشكال مختلفي منجمد مي شوند كه شامل موارد زير است:

1- لاكدليت ها 2- سيل ها 3- دايك ها 4- لويوليت ها

«سنگ هاي رسوبي»

سنگهاي رسوبي به دليل داشتن منابع مهم نظير نفت، گاز، ... و نيز موارد مورد نياز در مصالح ساختماني از اهميت خاصي برخوردارند. سنگ شناسي رسوبي يكي از مهم ترين شناسه هاي علوم زمين محسوب مي گردد.

 

 توجه. برای حمایت از سایت ما و ایجاد انگیزه برای سایت ما برای گذاشتن بیشتر تحقیقات و جواب سوالات کتاب ها بصورت رایگان برای شما  ، بر روی لینک های زیر هر چند بار خواستید (بعد خواندن مطلب یا قبل از آن ) کلیک کنید :

لیست کلیه اقدام پژوهی ها

لیست کلیه تحقیقات و تجربیات ارتقای شغلی دبیران

لیست کلیه پایان نامه ها

لیست کلیه مقالات و تحقیقات

لیست کلیه پروژه های آماری

لیست کلیه پروژه ها کارآموزی و مالی

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 16 آذر 1393 ساعت: 21:24 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(15)

تحقیق درباره نفت

بازديد: 12455

تحقیق رایگان

سایت علمی اسمان

تحقیق درباره نفت

نَفت مایع غلیظ و افروختنی به رنگ قهوه‌ای سیر یا سبز تیره است که در لایه‌های بالایی بخش‌هایی از پوسته کره زمین یافت می‌شود. نفت شامل آمیزه پیچیده‌ای از هیدروکربن‌هایی گوناگون است. بیشتر این هیدروکربن‌ها از زنجیره آلکان هستند ولی ممکن است از دید ظاهر، ترکیب یاخلوص تفاوت‌های زیادی داشته باشند.

ریشه واژه نفت از واژه اوستایی «نافتا» است. در برخی منابع قدیمی به صورت نفط نیز آمده است. در فرانسه Naphte گفته می شود و قبل از آن تا سال 1213 میلادی Napte گفته می شد که از واژه لاتین Naphta بر گرفته شده بود. ریشه این کلمه واژه پونانی Naphtha به معنی روغن شرقی یا d'o. orientale است.

کلمه نفت در زبان انگلیسی پترولیوم نامیده می‌شود از دو کلمه پترا (لغت یونانی کلمه سنگ) و کلمه اولئوم (روغن) تشکیل شده است. نفت مایعی است که عمدتاً از دو عنصر آلی هیدروژن و کربن تشکیل شده و دارای مقادیر کمتری از عناصر سنگین مانند نیتروزن اکسیژن و گوگرد می باشد و بصورت طبیعی در زیر زمین وبصورت استثنایی در روی زمین یافت می شود.

تاریخچه نفت

اقوام متمدن دوران باستان ، بویژه سومری‌ها و آشوری‌ها و بابلی‌ها ، در حدود چهار هزار و پانصد سال پیش در سرزمین بین‌النهرین (محل عراق کنونی) با برخی از مواد نفتی که در دریاچه قیر بدست می‌آمد، آشنایی داشتند. آنان از خود قیر به عنوان ماده غیر قابل نفوذ ، استفاده می‌کردند. رومی‌ها و یونانی‌ها نیز مواد قیری را برای غیر قابل نفوذ کردن بدنه کشتیها بکار می‌بردند. همچنین برای روشنایی و گرم کردن نیز از آن بهره می‌جستند.

با توسعه و پیشرفت تکنولوژی حفاری در اواسط قرن نوزدهم و تکنولوژی تقطیر و پالایش نفت در اواخر قرن نوزدهم و استفاده از آن در موارد غیر سوختی ، جهش حیرت‌آوری بوجود آمد. بطوری که امروزه صنایع پتروشیمی نفش اساسی و بنیادی در رفع نیاز عمومی جامعه به عهده دارد.

منشا نفت چیست

بیشتر دانشمندان منشأ تشکیل نفت را گیاهان و موجودات آلی موجود در اقیانوس‌ها اولیه می‌‌دانند. باقی‌مانده حیوانات و گیاهانی که میلیون‌ها سال قبل از محیط دریا (آب)، قبل از دایناسورها زندگی می کردند در طی سال‌ها توسط لپه‌های گل پوشیده شده است. برای تبدیل این موجودات به نفت به گرما و فشار مناسب در طول سالیان دراز نیاز می‌‌باشد که در صورت وجود این شرایط همراه با سنگ مخزن مناسب نفت به مقدار زیاد در حوضچه نفتی جمع می‌‌گردد.

نفت خام حالت روغنی دارد و به شکلهای جامد، مایع و گاز دیده می‌شود. برخی اوقات به تمام اشکال نفت هیدروکربن نیز گفته می‌شود. اگر نفت در محلی جمع گردد به آن محل حوضچه نفتی می‌‌گویند. از مجموع چندین حوضچه نفتی یک میدان نفتی حاصل می‌شود. به سنگ متخلخل در بر گیرنده نفت، سنگ مخزن می‌‌گویند.

اکتشاف نفت

یک منطقه انتخاب شده را با مطالعه نمونه‌های سنگی زمین مورد استخراج قرار می‌دهند. اندازه گیری‌ها انجام می شود و اگر مکان از لحاظ نفتی مکان موفقیت آمیزی باشد، حفاری آغاز می شود. بالای چاه ساختاری که دکل نامیده می شود، برای جا دادن وسایل و لوله های مورد استفاده در چاه ساخته می شود. زمانی که حفاری تمام می شود، چاه حفر شده یک جریان ثابتی از نفت را به سطح زمین خواهد آورد.

آنچه به ادعای مدعیان به اوج رسیدن تولید نفت اعتبار می‌دهد، ماجرایی مشهور در تاریخ نفت است. در سال ۱۹۵۶یک زمین شناس به نام کینگ هوبرت پیش بینی کرد که تولید نفت امریکا در سال ۱۹۷۰ به اوج خود خواهد رسید. مدیران وی در شرکت شل بهتزده شده بودند. آنها حتی کوشیدند آقای هوبرت را متقاعد کنند که از اظهار علنی این ادعا منصرف شود. اما حق با وی بود. تولید نفت امریکا در سال ۱۹۷۰ به نقطه اوج رسید و از آن زمان مرتبا کاهش یافته است.

 

حتی کشف ذخایر قابل ملاحظه در خلیج پرودو در آلاسکا، به میزان ۱۳ میلیارد بشکه، نتوانسته است این روند را تغییر دهد. آقای هوبرت همچنین محاسبه کرد که کل ذخایر قابل استخراج نفت امریکا ۱۷۰ میلیارد بشکه خواهد بود. ابتدا منتقدان با تحلیل وی مخالفت و استدلال کردند پیشرفت فناوری اکتشاف و استخراج سبب می‌شود میزان نفت موجود امریکا افزایش یابد. همین اتفاق افتاد ولی ذخایر امریکا از حدی که آقای هوبرت تخمین زده بود، بالاتر نرفت. حتی اگر نفت آلاسکا را در نظر بگیرید، تاریخ نفت امریکا تقریباً عین پیش بینی آقای هوبرت سیر کرده است و منا بع نفت دا خلی امریکا فقط تا 8 سال دیگر کفا ف می‌دهد.

 

چند سال پیش زمین شناسان شیوه‌های آقای هوبرت را به کل تولید نفت در جهان تعمیم دادند. تحلیل آنها حاکی از آن بود که تولید نفت در خلال اولین دهه قرن بیست و یکم به اوج خواهد رسید. برخی می‌گویند این نقطه اوج در سال ۲۰۰۵یا ۲۰۰۶ از راه می‌رسد. دیوید گواستاین، فیزیکدان موسسه فناوری کالیفرنیا که کتابش با عنوان "پایان نفت" سال گذشته انتشار یافت، پیش بینی می‌کند اوج تولید نفت تا پیش از سال ۲۰۱۰ خواهد بود. رابرت هرش، تحلیلگر انرژی، می‌گوید که سال دقیق خیلی مهم نیست چون همین حالا خیلی دیر شده است. وی در تحقیقی برای وزارت نفت امریکا چنین نتیجه گرفت که بیش از یک دهه وقت لازم است تا اقتصاد این کشور با افت تولید نفت سازگار شود.


پالايش نفت

نفت بصورت خام نمی تواند مورد ستفاده قرار گيرد و بايد در پالایشگاه نفت مورد تصفيه قرار گيد.

صنعت نفت ایران

صنعت نفت ایران از مهم‌ترین صنایع این کشور است. در سال ۲۰۰۰ (م.)، ایران چهارمین تولید کننده نفت خام جهان بود. ذخایر عظیم نفت در ایران، خلیج فارس، عراق، کویت، عربستان سعودی، قراردارد. حدود ۷۵ درصد از کل منابع نفت موجود جهان در خاورمیانه قراردارد. [1]

پژوهش انجام شده با عنوان «نفت و یارانه‌های نفتی در اقتصاد ایران» نشان می‌دهد یارانه‌های پرداختی به سوخت در سال ۸۵ هزینه‌ای معادل ۳۸ هزار و ۷۸۸ میلیارد تومان (معادل ۸۹۹/۴۲ میلیارد دلار) را به اقتصاد ملی ایران تحمیل کرده‌است.[2]

پیشینه

اولین بار در سال ۱۹۰۱م/۱۲۸۰ش امتیاز بهره‏برداری از نفت ایران به یکی از اتباع انگلیسی به نام دارسی واگذار شد. این امتیاز که به «قرارداد دارسی» معروف است در اوایل کار از سوی طرفین قرارداد چندان جدی تلقی نشد و حتی پس از چند سال که از اقدامات بی‏نتیجه اکتشافی آن می‏گذشت امتیازداران درصدد برآمدند از ادامه کار صرفنظر کنند. اما بر اثر مساعدت و جسارت برخی از مدیران و مهندسان دارسی، پس از تلاشهای گسترده سرانجام در سال ۱۹۰۸م/ ۱۲۸۷ش در منطقه مسجدسلیمان یکی از چاهها به نفت رسید و این آغاز تحولی جدید در عرصه سیاسی، اقتصادی ایران و حتی جهان شد. پس از آن صاحبان امتیاز با قاطعیت بیشتری عملیات اکتشافی خود را ادامه دادند و با کشفیات جدید نفت سرمایه‏گذاریهای گسترده‏تری در این باره ضرورت یافت. نفت ایران هنگامی اهمیت بیشتری پیدا کرد که دولت انگلستان در پی محاسبات کارشناسان اقتصادی سیاسی این کشور درصدد برآمد به طور مستقیم‏تری در این پروژه عظیم مشارکت نماید و آن خرید سهام دارسی بود این هدف تا جنگ جهانی اول حاصل شد و پس از آن دولت انگلستان خود مالک بی‌رقیب منابع نفتی عظیم ایران در بخش‌های جنوب و جنوب شرقی شد. از نقش قاطعی که نفت ایران در سراسر دوران جنگ اول جهانی در تأمین انرژی و سوخت لازم جهت ناوگان دریایی انگلستان داشت آگاهی داریم، به ویژه پس از جنگ اول جهانی بود که انگلستان درصدد برآمد نفوذ خود را در حوزه‏های نفتی ایران بیش از پیش مستحکم‏تر سازد و از ورود هر کشور و یا شرکت نفتی خارجی به این مناطق ممانعت به عمل آورد. با توجه به ثروت عظیمی که از کشف و صدور نفت ایران عاید انگلیس می‏شد خیلی زود بر محافل داخلی کشور آشکار شد که قرارداد پیشین دارسی نمی‏تواند حقوق اقتصادی دولت ایران را تأمین نماید، بنابراین زمزمه‏هایی به وجود آمد تا در مفاد این قرارداد تجدیدنظرهایی صورت بگیرد. مسئله دیگر به کشورها و شرکتهای نفتی مربوط می‏شد که با توجه به نتایج اکتشاف دولت انگلیس در حوزه‏های نفتی ایران، که پس از این با نام شرکت نفت ایران و انگلیس از آن یاد خواهد شد، درصدد برآمده بودند سهمی از این غنایم به دست آورند. شرکتهای نفتی آمریکایی از جمله این موارد بودند که، به ویژه از اواخر دوره سلطنت قاجارها در ایران فعالیت‏هایشان را در این زمینه آغاز کرده بودند. اما تلاش دولت شوروی در این باره اهمیت بیشتری پیدا کرده بود. این کشور که در سراسرهای شمالی با ایران هم‏‏مرز بود در یک روند رقابت‏آمیز با دولت انگلیس خواهان نفوذ در حوزه‏های نفتی ایران بود. هرچند هدف اصلی دولت شوروی به دست آوردن امتیاز بهره‏برداری از نفت شمال ایران بود، اما از طرف دیگر نفوذ و تسلط بلامنازع رقیبش دولت انگلیس را در حوزه‏های مهم نفتی ایران در جنوب کشور نیز برنمی‏تابید و پیوسته درصدد بود از دامنه اقتدار این کشور بر آن مناطق بکاهد. بنابر این تا دهه اول سلطنت رضاشاه، افکار عمومی داخلی و خارجی به دلایل عدیده یادشده و غیره درصدد کاستن از شدت تسلط و تملک انگلیس بر منابع نفتی ایران برآمده بودند. در واقع در پی چنین واکنش‏هایی بود که رضاشاه درصدد برآمد برای انحراف اذهان عمومی هم که شده باشد، قرارداد اولیه دارسی را بی اعتبار دانسته و ملغی اعلام دارد. پس از مذاکراتی چند در سال ۱۳۱۲ش/ ۱۹۳۳م میان دولت ایران و دولت انگلیس قرارداد دارسی با تغییراتی جزئی و نه چندان با اهمیت بار دیگر تجدید و تمدید شد و با توجه به اینکه این قرارداد پیش از آنکه آراء معترضین بر قرارداد پیشین دارسی را برآورده سازد به حفظ و استحکام هرچه بیشتر منافع دولت انگلیس معطوف بود، بنابر این از دید مخالفان، این قرارداد بیش از یک مانور سیاسی اقتصادی تلقی نشد. بدین ترتیب از موضع مخالفت‏آمیز کشورهای ذی علاقه به نفت ایران نسبت به قرارداد جدید دارسی در سال ۱۳۱۲ش/ ۱۹۳۳م که بگذریم اعتراضات و مخالفت‏های محافل داخلی در بستر جدیدتری شکل گرفت. اما با توجه به جوّ سرکوب و خفقان‏آوری که بر ایران عصر رضاشاه حاکم بود این مخالفت‏های داخلی مجال چندانی برای ابراز نیافت. مضافاَ اینکه دولت انگلیس در موازات حکومت رضاشاه با بهره گیری از یاری مأموران اطلاعاتی بومی و خارجی‏اش در سرکوب مخالفان داخلی قرارداد تجدیدنظر شده دارسی سود می‏جست. بدین ترتیب این روند که بیشتر به نوعی آتش زیر خاکستر شباهت داشت تا پایان سلطنت رضاشاه تداوم یافت و دقیقاَ پس از عزل وی از سلطنت و جانشینی فرزندش محمدرضا پهلوی بود که آن خشم درونی نجات یافته از جو خشونت‏آمیز پیشین به ناگهان شعله‏ور شد و برنامه‏های گوناگون حکومت پیشین را به باد انتقاد گرفت که از مهم‌ترین این موارد مخالفت با فعالیت شرکت نفت ایران و انگلیس و غارت ثروت طبیعی کشور توسط دولت انگلستان بود. با این حال تا هنگامی که نیروهای اشغالگر متفقین و در رأس آنها انگلستان در ایران حضور داشتند مخالفت‏های داخلی چندان تزلزلی در فعالیت شرکت نفت ایران و انگلیس در حوزه‏های نفتی جنوب ایجاد نکرد، هرچند اعتراضات وجود داشت. از سوی دیگر کشورهای شوروی و آمریکا نیز هر یک به نوعی درصدد رخنه کردن در حوزه‏های نفتی ایران در بخش‏های مختلف کشور برآمده بودند و به ویژه فعالیت‏های گسترده نفتی انگلستان در جنوب ایران را مستمسک ورود خود و شرکت‏های نفتی‏شان در حوزه‏های دیگر نفتی ایران قرار می‏دادند و از آنجایی که نفوذ انگلیس در ایران سد راهی عظیم جهت ورود آنها به ایران بود درصدد بودند از هر وسیله ممکن منافع این کشور در ایران را محدود سازند. این دو کشور برای رسیدن به این هدف حداقل از دو شیوه پیروی کردند که راه اول همان تلاش برای سهیم شدن در دیگر حوزه‏های نفتی ایران، به استثنای حوزه‏های نفتی مربوط به شرکت نفت ایران و انگلیس بود. اما از آنجایی که این روش در شرایط تسلط انگلیس و شرکت نفت ایران و انگلیس بر بخش‏های مختلف ایران چندان کارآیی نشان نداد از روش دومی بهره گرفتند و آن توسل جستن به نیروهای بومی و ایرانی بود. بیشترین موضع‏گیریها در قبال مسئله نفت ایران و حوادثی که پیش روی آن قرار داشت در مجلس شورای ملی رخ نمود؛ هر چند در خارج از مجلس نیز آرایش نیرو و جناح‏بندیهای متعدد سیاسی، اقتصادی در حال شکل‏گیری بود که هر یک از جریان سیاسی مورد علاقه خود پیروی می‏کردند. پس از سقوط رضاشاه مجلس شورای ملی از شکل فرمایشی پیشین فاصله گرفته بود و تا حدّی آزادی عمل داشت. از جمله دلایل این امر شکسته شدن جوّ دیکتاتورمنشانه پیشین و موضع‏گیری جدّی کشورهای خارجی علاقه‌مند در امور سیاسی، اقتصادی ایران در مقابل همدیگر بود. بنابر این هر یک از این کشورها درصدد پیشی گرفتن بر رقیب بودند. از سوی دیگر مجلس شورای ملی پس از سقوط رضاشاه، دیگر فرزند و جانشین وی محمدرضا پهلوی را چندان مهم تلقی نمی‏کرد و جایگاه او را به حد فردی که لازم است فقط سلطنت کند، نه حکومت، تنزل داده بود. بنابر این مهم‌ترین ابزار اعمال سلطه انگلیس در شئون مختلف کشور، یعنی شخص شاه، قدرت در خور توجهی نداشت. به همین دلیل این کشور جهت تحکیم موقعیتش در ایران به قدرتیابی فائقه شاه در مقابل دیگر نیروهای دارای نفوذ و اقتدار داخلی نظیر هیأت دولت و به‌ویژه مجلس شورای ملی نیاز مبرم احساس می‏کرد. اما در مجلس شورای ملی که در واقع مرکز ثقل اصلی تحولات کشور به شمار می‏رفت و تصمیمات مهم و کلان کشور نظیر مسئله نفت در آن مکان حل و فصل می‏شد، نمایندگان آرایش یکدستی نداشتند. گروهی بدون وابستگی به کشورهای خارجی گرایش‏های صرف استقلال‏خواهی و وطن‏پرستانه را دنبال می‏کردند. گروهی از سیاست‏های شوروی در ایران پشتیبانی می‏کردند. گروه سوم به سیاست انگلیس گرایش داشتند و از اهداف مختلف سیاسی، اقتصادی این کشور در ایران پشتیبانی می‏نمودند. با این حال هیچ یک از گروههای سه‌گانه اخیر برتری قاطعی در مجلس نداشت و در صورت ائتلاف دو گروه بر ضد دیگری آرایش و تعادل نیروها به هم می‏خورد. غیر از این گروه‌ها عده‏ای نیز هرچند گرایش‏های استقلال‏خواهی داشتند اما جهت کاستن از نفوذ قدرتهای خارجی بالاخص شوروی و انگلیس بی میل نبودند که پای قدرت دیگری مانند آمریکا نیز به میان کشیده شود تا در فشارهای این دو قدرت بر شئون مختلف کشور اندکی تخفیف حاصل آید. با توجه به موضع‏گیری هر یک از این جناح‏ها و احزاب در مجلس می‏شد ارزیابی کرد که ائتلاف گروههای استقلال‏خواه با طرفداران شوروی و مدافعان تز ورود قدرت ثالث (آمریکا) به ایران،برای مقابله با انگلستان چندان دور از ذهن نمی‏نماید. بدین ترتیب به نظر می‏رسید ائتلافی، هرچند بدون هماهنگی و نامتعارف، بر ضد انگلستان در عرصه سیاسی اجتماعی ایران در حال شکل‏گیری است. در چنین شرایطی بود که به ویژه مجلس شورای ملی طی سالهای۱۳۲۳-۱۳۲۷ قوانینی در جلوگیری از واگذاری امتیازات نفتی به کشورهای خارجی تصویب کرد و در همان حال دولت انگلستان که به درستی بر این باور قرار گرفته بود که منافع (البته نامشروع) عظیم نفتی‏اش در جنوب و غرب ایران با خطرهای جدی مواجه شده‌است، درصدد چاره‏جویی برآمد. قرارداد الحاقی نفت (که اندکی بعد با نام قرارداد گسگلشائیان هم مشهور شد) مهم‌ترین طرحهای بریتانیا برای حفظ و تحکیم موقعیتش در سرپل‏های عظیم نفتی ایران در جنوب و غرب کشور بود.

قرارداد ۱۹۳۳

قرارداد ۱۹۳۳، یا قرارداد ۱۳۱۲ (خورشیدی)، قراردادی بین دولت ایران و شرکت نفت ایران و انگلیس بود که در دوره رضاشاه پس از الغای قرارداد دارسی و عملا برای تمدید مدت آن قرارداد منعقد شد.

شخص رضاشاه پس از مذاکره با سر جان کدمن، رئیس شرکت نفت ایران و انگلیس، و هور سفیر بریتانیا درایران این قرارداد را قبول کرد و مقامات دولت را وادار به تصویب آن کرد. مجلس شورای ملی نیز به اتفاق آرا آن را تصویب کرد.

در این قرارداد شرکت نفت ایران و انگلیس همچنان به اکتشاف و استخراج و فروش منابع نفتی ایران، بدون هیچ الزامی به ارائه صورت عملکرد به دولت ایران، ادامه می‌داد. مدت قرارداد ۶۰ سال تعیین شد.

قانون ملی شدن نفت که در سال ۱۳۲۹ تصویب شد این قرارداد را باطل کرد ولی پس از کودتای ۲۸ مرداد در سال ۱۳۳۲ قرارداد کنسرسیوم جانشین آن شد.

قرارداد گس-گلشائیان

قرارداد گس-گلشائیان یا «قرارداد الحاقی»، قراردادی است که در تاریخ ۲۶ تیر ۱۳۲۸ بین دولت ایران و نمایندگان شرکت نفت انگلیس و ایران به عنوان ضمیمه قرارداد ۱۹۳۳ امضا شد. بر اساس این قرارداد شرکت نفت تعدیلاتی در مبالغ پرداختی به ایران را می‌پذیرفت.

نام قرارداد از نام دوتن از مذاکره کنندگان یعنی سر نویل گس (از مقامات شرکت) و عباسقلی گلشائیان (وزیر دارائی ایران) گرفته شده‌است.

این قرارداد به تصویب مجلس شورای ملی نرسید و به جای آن قانون ملی شدن نفت ایران تصویب شد.

قرارداد کنسرسیوم

قرارداد کنسرسیوم قراردادی است که پس از کودتای ۲۸ مرداد بین دولت ایران و کنسرسیومی از شرکت‌های نفتی بین‌المللی برای بهره‌برداری از منابع نفتی ایران بسته شد.

در این قرارداد که به «قرارداد امینی-پیج» نیز معروف شده‌است برخلاف قانون ملی شدن نفت ایران باز هم اکتشاف و استخراج و فروش نفت به دست شرکت‌های خارجی سپارده شد و ایران به دریافت حق‌الامتیاز (با نام مبهم «پرداخت اعلام شده») اکتفا کرد.

این قرارداد براساس اصل کلی پنجاه-پنجاه طرح شد. مذاکره کننده اصلی ایران در مسائل مربوط به این قرارداد دکتر علی امینی وزیر دارائی کابینه سپهبد زاهدی بود. بر اساس این قرارداد شرکت نفت ایران و انگلیس ۴۰٪، شرکت‌های آمریکائی نیز ۴۰٪، شرکت شل ۱۴٪ و شرکت فرانسوی ۶٪ در منافع کار سهیم بودند.

اقتصاد نفت

ذخایر عظیم نفت در ایران، خلیج فارس، عراق، عربستان سعودی، امریکای جنوبی، امریکا، کانادا، روسیه (ولگا، یورال و سیبری غربی)، افریقا، لیبی، نیجریه، ونزوئلا، خلیج مکزیک و دریای شمال قراردارد. حدود ۷۵ درصد از کل منابع نفت موجود جهان در خاورمیانه قراردارد.

بازارهای جهانی نفت و گاز براساس تفکری منطقی و عقلانی حرکت نمی‌کنند و در پشت هر معامله‌ای ترس و تردید قرار گرفته است. تقاضای بیشتر و محدودیت عرضه نفت سبب بالارفتن قیمت شده است و این (نظريه هوبرت) که کل ذخایر قابل استخراج نفت امریکا حتی اگر نفت آلاسکا را در نظر بگیرید فقط تا 8 سال دیگر (2013) کفا ف می‌دهد، نیز تقویت گشته است و قیمت نفت افزایش خواهد داشت. اگر چه هنوز تردیدهایی برای قیمت ۱۲۰ دلاری نفت وجود دارد، اما تشنج فعلی بازار، و وجود موارد ژئوپلتیک متعدد همگی به یک معنی خواهند بود و آن افزایش قیمت نفت است. عموم مسایل ژئوپلتیک حول محور خاورمیانه می‌گذرد. این بدان دلیل است که سه منبع از چهار منبع اصلی نفت جهان در این منطقه قرار گرفته است.این سه منبع در کشورهای ایران، عراق و عربستان سعودی واقع هستند که هر کدام دستخوش مشکلاتی بوده‌اند. با توجه به تمامی شرایط گفته شده، این گونه به نظر می‌رسد که بازار نفت کماکان آشفته خواهد ماند و فشار بیشتر در جهت افزایش قیمت و نه کاهش آن دیده خواهد شد.

دلایل قیمت‌های بالای نفت چیست؟

قیمت‌های بالا فعلا ماندگار خواهد بود. از جهت عرضه، زمزمه‌هایی مبنی بر کاهش منابع در بخش‌های نفتی غیرعضو در اوپک همانند خلیج مکزیک و دریای شمال به گوش می‌رسد. با استناد بر آمار منتشره آژانس بین‌المللی انرژی (IAEA)، تولیدات عرضه‌کنندگان غیراوپکی تا ۲۰۰هزار بشکه در روز کاهش خواهد یافت. بخشی از دلایل این موضوع آن است که شرایط سیاسی و عدم جذابیت در قوانین سرمایه‌گذاری پاره‌ای کشورها همانند مکزیک و روسیه مشکلاتی در راه کشف و توسعه منابع جدید نفتی در آنها به وجود آورده است.این مساله فشار بیشتری را بر تولیدکنندگان نفت در خاورمیانه به خصوص عربستان سعودی وارد می‌آورد. تقاضای بیشتر و محدودیت عرضه نفت سبب بالارفتن قیمت تا رقمی بالاتر از ۶۵دلار برای هر بشکه شده است.

همچنین با توجه به منازعاتی که بر سر عدم شفافیت گزارش اعلام شده توسط عربستان مبنی بر حجم واقعی منابع ذخیره نفتی آنها به وجود آمده، خود دلیلی دیگر برای متشنج شدن بازار را فراهم آورده است.

از دلایل دیگر می‌توان به مساله ظرفیت بهره‌وری پالایشگاه‌های جهانی اشاره کرد. در اواسط دهه ۸۰، ظرفیت بهره‌وری پالایشگاه‌های جهانی تقریباً ۷۵درصد بود و لیکن امروزه این ظرفیت به بیش از ۹۵درصد رسیده است. خصوصا پالایشگاه‌های ایالات متحده تحت فشار سنگینی قرار گرفته‌اند و ظرفیت بهره‌وری از آنها حتی از ۹۸درصد نیز فراتر رفته است. از نقطه‌نظر تاریخی، بخش پالایشگاهی جزو بخش‌های مشکل‌زا برای شرکت‌های نفتی در جهت درآمدزایی بوده است و نتیجه بلندمدت آن، سرمایه‌گذاری اندک در این بخش بوده است که خود سبب شده است که پالایشگاه‌ها فرسوده و تجهیزات آنها قدیمی مانده باشد. در همین راستا، به سبب دلایل زیست محیطی، از سال ۱۹۸۰ به بعد هیچ پالایشگاه جدیدی نیز در ایالات متحده ساخته نشده است. این نکات نشان می‌دهد که پالایشگاه‌های فعلی تحت ‌فشار هستند و به علت خرابی و تعمیرات می‌بایست بسته شوند. سیستم پالایشگاهی ایالات متحده بیشتر از حد قابل تحمل آن به کار گرفته شده است و مشکلات مربوط چه در ظرفیت پالایش و چه در وضعیت تولید سبب ایجاد حادثه‌های متعدد و به تبع آن از خط تولید خارج گشتن پالایشگاه‌ها گردیده است.

علاوه بر موارد فوق، توفان‌های فصلی در خلیج مکزیک و اضافه شدن تقاضای نفت از طرف چین و هند و همچنین فاکتورهای ژئوپلتیک و گمانه‌زنی‌ها برای قیمت‌های بالاتر نفت نیز تأثیرگذار بوده است. در همین مدت، اقتصاد جهانی کاهش شدیدی را از خود بروز نداده است. در گذشته با بالارفتن قیمت نفت، اقتصاد دچار افت و یا بحران می‌گشت. ولی تاکنون با وجود قیمت‌های بیشتر نفت، رشد اقتصادی مشاهده شده است. همچنین، صندوق بین‌المللی پول رشدی ۶/۳درصدی را برای اقتصاد امریکا در سال ۲۰۰۵ و ۲۰۰۶ به همراه رشد اقتصادی اروپا و ژاپن پیش‌بینی کرده است.

به همین دلیل تقاضا برای نفت کاهش نخواهد یافت و این سبب می‌شود که نفت تبدیل به اهرمی کلیدی برای اقتصاد جهانی در سال‌های آتی شود. دنیای تازه‌ای که این قیمت‌های بالاتر نفت خواهند ساخت، تأثیرات قابل توجهی بر ساختار مناسبات سیاسی کشورها خواهد گذاشت.

تنش‌هایی میان امریکا و چین بر سر تمایل چین به خرید شرکت نفتی امریکایی UNOCAL توسط شرکت نفتی چینی CNOOC پدید آمد. تنش‌های دیگری در بین چین و ژاپن بر سر ذخایر احتمالی نفت و گاز در دریا میان آن دو و همچنین دسترسی به منابع انرژی روسیه به وجود آمده است.

رقابت بر سر در اختیار گرفتن نفت و گاز نظر قدرت‌ها را به منابع موجود در افریقا نیز جلب کرده است و سیاست‌های ضد امریکایی اتخاذ شده توسط هوگو چاوز، رییس جمهوری ونزوئلا که شامل کمک نفتی به کوبا و ایجاد موقعیتی مناسب برای چین در جهت ایجاد رابطه‌ای نزدیک‌تر با کشورهای امریکای لاتین است، خود از دیگر نتایج تغییر در روابط سیاسی است.

مسایل ژئوپلتیک

 عموم مسایل ژئوپلتیک حول محور خاورمیانه می‌گذرد. این بدان دلیل است که سه منبع از چهار منبع اصلی نفت جهان در این منطقه قرار گرفته است.این سه منبع در کشورهای ایران، عراق و عربستان سعودی واقع هستند که هر کدام دستخوش مشکلاتی بوده‌اند.

عراق کماکان دچار درگیری‌ها و جنگ‌های داخلی است و صنعت نفتی آنها هدف خرابکاری‌ها قرار می‌گیرد و تولیدشان بسیار کمتر از ظرفیت آن است.از دیدگاه جهانی برنامه هسته‌ای ایران هم جزو مسایل مرتبط با نفت قرار می‌گیرد و تحولات و گفت‌وگوها و نتیجه‌گیری‌های مرتبط با این موضوع در حرکت دادن قیمت تأثیرگذار است.

عربستان سعودی بزرگ‌ترین تولید کننده نفت نیز با مسایل گوناگون سیاسی دست و پنجه نرم می‌کند. در ظاهر قدرت خاندان سعودی و داشتن رابطه‌های موثر و همچنین کنترل و در دست داشتن دستگاه‌های امنیتی و قدرت سیاستگذاری بر ذخایر نفتی آنها است که خود پایداری و ثبات را نمایش می‌دهد. ولیکن در حقیقت آن گونه که به نظر می‌رسد نخواهد بود و ما شاهد بروز تغییراتی دیگر در آینده خواهیم بود.

با توجه به تمامی شرایط گفته شده، این گونه به نظر می‌رسد که بازار نفت کماکان آشفته خواهد ماند و فشار بیشتر در جهت افزایش قیمت و نه کاهش آن دیده خواهد شد.

اقتصاد جهانی به لطف فناوری‌های گذشته توانسته است با این افزایش قیمت‌ها مدارا کند، اگر چه که نقطه‌ای وجود خواهد داشت که در آن قیمت، اقتصاد جهانی متحمل ضربات سنگینی خواهد شد. اما به راستی این نقطه در چه سطح قیمتی خواهد بود؟

جریان جدید درآمدهای نفتی

مخالفت‌های هوگو چاوز با سیاست‌های ایالات متحده منافعی برای او به همراه داشته است. او از بالاتر رفتن قیمت نفت به محکم ساختن پایه‌های حکومت داخلی خویش پرداخته و کمک‌هایی به دیگر هم‌کیشان خود در امریکای لاتین کرده است. در سال ۲۰۰۲ ذخایر مالی خارجی ونزوئلا کمی بیش از ۸میلیارد دلار بود ولیکن در اواسط سال ۲۰۰۵ این رقم به بیش از ۲۰میلیارد دلار بالغ گشته است.

کشورهای حوزه خلیج فارس از جمله عربستان سعودی، کویت، بحرین، قطر و امارات متحده عربی در حال حاضر برای پاسخگویی به تقاضای موجود با رکوردی که در ۲۵ سال اخیر بی‌سابقه بوده است به استخراج نفت می‌پردازند.

این حرکت در تمامی این کشورها با نرخ رشد سریع‌تر و افزایش منابع مالی خارجی قابل مشاهده است. بنابر تحقیقات موسسه مالی بین‌المللی واشنگتن، کشورهای حوزه خلیج فارس در سال ۲۰۰۵ و ۲۰۰۶ بیش از ۳۶۰میلیارد دارایی خارجی چه از اوراق قرضه و چه از دارایی‌های ثابت خریداری خواهند کرد که این رقم چیزی در حدود ۵۰درصد بیشتر از مجموع خرید همین موارد در پنج سال اخیر بوده است. بیشتر این پول به سمت بازارهای امریکایی و اروپایی سرازیر خواهد شد و همچنین مقداری از آن هم به خاورمیانه وارد خواهد شد.

عربستان همچنان بزرگ‌ترین صادرکننده نفت جهان است و درآمد این کشور از محل صادرات نفت تا پایان سال 2005 به 170 میلیارد دلار خواهد رسید.

 

کشور روسیه با درآمد 130 میلیارد دلاری دومین صادر کننده بزرگ نفت جهان در سال 2005 خواهد بود.

نروژ نیز با کسب بیش از 51 میلیارد دلار سومین کشور جهان از لحاظ درآمد بالای حاصل از صادرات نفت خام در سال 2005 است.

درآمدهای نفتی ایران تا پایان سال 2005 به 49 میلیارد دلار رسید که چهارمین درآمد بالا در میان سایر کشورهای صادر کننده نفت جهان است.

پژوهش انجام شده با عنوان «نفت و یارانه‌های نفتی در اقتصاد ایران» نشان می دهد یارانه های پرداختی به سوخت در سال ٨٥ هزینه‌ای معادل ٣٨ هزار و ٧٨٨ میلیارد تومان (معادل ٨٩٩/٤٢ میلیارد دلار) را به اقتصاد ملی ایران تحمیل کرده است.[1]

سازمان اوپک اعلام کرده که اوپک از روز 1.11.2007 تولید خود را به میزان ۵۰۰هزار بشکه در روز افزایش خواهد داد. افزایش تولید نفت به دلیل مقابله با اثرات منفی قیمت ۷۷ دلاری نفت بر اقتصاد جهانی و کاهش ذخایر جهانی نفت اتخاذ شده است و این ۵۰۰ هزار بشکه بر تولید واقعی کشورهای عضو اضافه می شود به این ترتیب تولید واقعی ده کشور غیر از عراق و آنگولا از روز 1.11.2007 به ۲/۲۷ میلیون بشکه در روز می رسد.[2] ولی علیرغم اعلام افزایش تولید اوپک بهای یک بشکه نفت خام برای اولین بار از مرز ۸۰ دلار عبور کرد.[3]

هم‌زمان با نشست شورای امنیت (گروه 5+1) برای بررسی وضعیت ایران، قیمت نفت در بازارهای آمریکا با افزایش دو و نیم درصدی به حدود 84 دلار در هر بشکه رسید.

در آستانه فصل سرما، بهای نفت در بازارهای جهانی به رکورد کم سابقه ۹۳ دلار برای هر بشکه رسيد ور اين در حالی است که قيمت اين ماده خام در بازارهای خاور دور به بالای ۹۳ دلار رسيد. افزايش بی سابقه بهای نفت را ناشی از تنش ها در خاورميانه و تنزل ارزش دلار می دانند. بازارهای جهانی خود را برای افزايش بهای نفت به ميزان صد دلار در هر بشکه آماده می کنند.[4]

در آخرين روز سال 2007 ميلادي قيمت هر بشکه نفت به بالاي 96 دلار آمريکا رسيد، در حاليکه در آغاز سال 2007 ميلادي قيمت هر بشکه نفت در حدود 60 دلار آمريکا بود. به اين ترتيب قيمت نفت در سال 2007 با افزايشي 58 درصدي، بيشترين افزايش قيمت را در يک دهه گذشته داشته است.

کارشناسان بر اين باورند که تنشهاي موجود در خاورميانه ، کاهش قدرت دلار آمريکا و کمبود گنجايش ظرفيت کاري پالايشگاهها از عوامل موثر در اين افزايش قيمت بوده است. افزايش قيمت نفت بر قدرت خريد مصرف کنندگان در بسياري از کشورها تاثير محسوسي داشته و پيش بيني مي شود که قيمت محصولات نفتي با افزايش نسبتاً چشمگيري در سال جديد ميلادي مواجه شود.

منابع

پیش بینی کاهش چشمگیر درآمد نفتی ایران

Globalsecurity

جایزه: جستجوی حماسی برای نفت، پول و قدرت»، دانیل یرگین (۱۹۹۳)

تمام شدن گاز: پايان دوران نفت» (۲۰۰۴)

اعترافات یک جانی اقتصادی

کنفرانس چشم انداز نفت و گاز خاورمیانه در لندن

 

ايران در سال 1385 بيش از 52 ميليارد دلار درآمد نفتي داشته است

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 16 آذر 1393 ساعت: 21:18 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(5)

تحقیق درباره شيـمـي مـــدرن

بازديد: 185

تحقیق درباره شيـمـي مـــدرن

 

 

      

ساختمان اتم :

مدت ¾ قرن دانشمندان مشغول جمع آوري اطلاعات درباره ساختمان اتم بودند . مقداري از اين معلومات از بررسي خواص اجسام راديو اکتيو مانند اوارنيم حاصل شده بود . دستگاههاي پرشتاب کننده ذره ها , در طيف نگار جرمي و دستگاههاي اشعه ‌X و طيف نماها و مقدار زيادي دستگاههاي الکتروني ديگر , اطلاعات بيشتري به دانشمندان دادند , و با مجموعه آنها تئوري قابل فهم ساختمان اتمي عناصر را , بسط دادند .

همانطور که در 3§ از بخش يکم ديديم اين تئوري شامل توضيح مطلب مهم و قابل ملاحظه اي است که بوسيله يک مدل مطابق خواص معلوم عناصر بيان مي شود .

اين مدل ساختملن اتمي , در درس بعد از اين بخش و نيز در بخش چهارم بيان خواهد شد . شما همينطور که مي خوانيد متوجه باشيد که اين توضيحات بر مبناي بهترين توجيه حاصل از آزمايشهائي است که درباره ساختمان اتم بعمل آمده است . ممکن است در صورت لزوم آزمايشهاي بيشتري درباره تحقيق مدل اتمي عناصر بعمل آيد .

در زمان حاضر دانشمندان مشخص کرده اند که اتمها , ذره هاي ساده غير قابل تقسيم نيستند بلکه از چند جزء خيلي کوچکتر که بطور مفصلتري مرتب شده اند تشکيل شده اند .

يک اتم از دو قسمت اصلي تشکيل شده است . قسمت مرکزي که داراي بار الکتريکي مثبت است و به هسته مــوسـوم است . هسته بسيار کوچک و نسبتا سنگين است قطر هسته در حدود

13 10 سانتيمتر است . واحد مناسب تر براي بيان قطر اتم , آنگسترم o A است و يک آنگسترم برابر 8 10 سانتيمتر است . يعني o A 1 بهمان نسبت از cm 1 کوچکتر است که cm1 از 1000 کيلومتر کوچکتر مي باشد . پس قطر هسته در حدود o A 5 10 مي شود و در حدود يک صد هزارم قطر اتم است . سعني اتم در حدود 1 تا 5 آنگسترم قطر دارد . ريزه هاي بسيار کوچک با بارالکتريسيته منقيس و بنام اکترون دور هسته در نواحي بنام لايه ها يا سطحهاي انرژي حرکت مي کنند در حدود سال 1913 نيل بهر دانشمند دانمارکي ( 1855 تا 1962 ) حرکت الکترونها بدوهسته را با حرکت سيارات منظومه شمسي بدور خورشيد مقايسه کرد . هر چند امروزه بعقيده دانشمندان فيزيک و شيمي , مسير حرکت الکترونها بدور هسته, مانند مدار سيارات مشخص و معلوم نيست  و بايد حرکت الکترونها را با حرکت نامنظم زنبوران عسل بدور کندويشان تشبيه کنيم . زيرا الکترونها گاهي به هسته نزديک و گاهي از آن دور مي شوند . پس بايد فضاي خالي نسبتا بزرگي را دور هسته اشغال کنند . بنابراين مي گوئيم يک ابر الکتروني دور هسته , تشکيل مي دهند که به اتم حجم مي دهد و اتمهاي ديکر را طرد مي کنند .

هر اتمي از نظر الکتريکي خنثي است زيرا بارالکتريکي مثبت هسته برابر بار الکتريکي منفي الکترونهاي لايه ها يا سطوح انرژي است .

 

اتم هيدروژن :

معروفترين نوع هيدروژن گاهي بنام پروتيوم خوانده مي شود . و داراي هسته اي شامل يک پروتون است و يک الکترون دور اين هسته در گردش است . اين الکترون در داخلي ترين لايه , يا کمترين سطح انرژي که يک الکترون مي تواند داشته باشد , حرکت مي کند . اين لايه يا سطح انرژي , لايه K يا اولين سطح انرژي نام دارد . براي آنکه اندازه ها و فاصله هاي بين اجزاء اتم پروتيم بهتر فهميده شود . هسته ( يک پروتون ) را باندازه ته يک سنجاق 25/0 سانتيمتر نشان مي دهيم . باين مقياس الکترون که کمي از آن پروتون بزرگتر است , بايد دور هسته و بفاصله اي که بطور متوسط حدود 12 متر باشد , يعني در کره اي باين شعاع حرکت کند . اين الکترون با سرعت دور هسته مي چرخد و عملا چنين فضائي را اشغال مي کند .

عدد اتمي يک اتم , برابر عده پروتونهاي هسته آنست .  يک عنصر شامل اتمهايي است نآن

 

 

 

که همه آنها داراي يک عده مساوي پروتون در هسته شان مي باشند . بنابراين همه شان داراي همان عدد اتمي هستند ( تمام اتمهاي طبيعي که برانگيخته نشده و خنثي هستند , داراي يک آرايش الکتروني مساوي دور هشته شان هستند . ) عنصر هيدروژن شامل اتمهائي است که در هسته شان يک پروتون دارند . بنابراين عدد اتمي آنها برابر 1 است . هر اتمي که داراي عدد اتمي 1 باشد داراي يک پروتون در هسته اش خواهد بود و اتم هيدروژن است .

علاوه بر پروتيوم که 985/99 درصد در هيدروژن طبيعي وجود دارد و نوع ديگر از هيدروژن مي شناسيم که يکي ازآنها دوتريوم است که به نسبت %15 0/0 در هيدروژن طبيعي موجود است و هسته آن داراي يک پروتون و يک نوترون است و يک الکترون در خارج از هسته آن حرکت مي کند . نوع سوم هيدروژن , تري تيم است که خاصيت راديواکتيوي دارد و مقدار آن در طبيعت بسيار کم است .

ولي مصنوعا باواکنش هاي هسته اي ساخته مي شود . هسته تري تيم داراي يک پروتون و دو نوترون است و يک الکترون دور آن در گردش است .

اين سه قسم اتم همه اتم هيدروژن هستند زيرا هسته آنها يک پروتون دارد و عدد اتمي آنها در هر حال برابر 1 است . با وجود اين چون عده نوترونهاي هسته آنها مختلف است , جرم اين اتمها متفاوت است .

اتمهاي يک عنصر که داراي جرمهاي مختلف هستند ايــزوتوپ يعني همخانه ناميده

 مي شوند .

بيشتر عناصسر داري دو يا چند شکل ايزوتوپ هستند که ممکن است طبيعي باشند يا بطور مصنوعي تهيه شوند . با وجود آنکه ايزوتوپهاي عناصر داري جرم مختلف هستند در خواص شيميائي تفاوت زيادي ندارند . 

هر يک از اقسام مختلف اتم که بوسيله ترکيب هسته هايش مشخص مي شود نو کليد مي نامند .

و نو کليدهائي که داراي عدد اتمي مساوي باشند ايزوتوپ ناميده مي شوند سه نوع ايزوتوپ هيدرژن نو کليدهاي پروتيم و دوتريم و تريتيم هستند .

علاوه برنامهائي که به نو کليدهاي هيدرژن داده شده است مي توان آنها را بوسيله عدد جرمي شان مشخص ساخت و عدد جرمي يک اتم برابر حاصل جمع پروتونها و نوترونهاي هسته آن است .

عدد جرمي پروتيم 1 است ( 1 پروتون + 0 نوترون ) در صورتيکه در هسته دو تريم برابر2 است  ( 1 پروتون + 1 نوترون ) و در تريتيم 3 است ( 1 پروتون + 2 نوترون ) . گاهي اين ايزوتوپها را با اسم هيدرژن ي1 و هيدرژن 2 و هيدرژن 3 مشخص مي کنند .

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

قـانـون تنـاوبي بودن خواص عنـاصـر

 

1_ جدول تناوبي مندليف :

اگر قرار شود , خواص 104 عنصر شيميائي را براي کسب معلومات مختصري هم که باشد , در دانش شيمي بررسي کنيم , کار و تکليف مشکلي در پيش خواهيم داشت , اما اگر بعضي از عناصر خواص شبيه هم داشته باشند و بتوانيم آنها را با هم طبقه بندي کنيم , بخاطر سپردن خواص مشخص کننده هر طبقه زياد مشکل نخواهد بود , حتي ممکن است بعضي تغيير ها را در خواص افراد هر طبقه بخاطر بسپاريم . مخصوصا اگر اين تغييرات بطور منظمي صورت گيرد . در طول اواخر قرن هيجدهم و اوايل قرن نوزدهم , شيمي دانان بعضي اجسام را بعنوان عنصر شيميائي مشخص کردند بعلاوه نشان داند که شباهتهائي بين خواص بعضي عناصر موجود است . از جمله کشف کردند که سديم  و پتاسيم فلزهاي نقره فام نرمي هستند و دريافتند که کلسيم و باريم و استرونسيم فلزي را براههاي شيميائي مشابهي همانندي تشکيل مي دهند ؛ و کلروبرم و يد عناصر غير فلزي رنگين هستند . اما اين قبيل کشفيات

پراکنده براي طبقه بندي تمام عناصر معلوم در يک دستگاه واحد , زياد مفيد و اميد بخش نبود .

 

2_ اولين کوششها براي طبقه بندي عناصر :

در حدود سال 1800 شيمي دانان تعيين وزن اتمي دقيق بعضي عناصر را شروع کردند و بزودي کوششهائي براي طبقه بندي عناصر براين مبني بعمل آمد . در سال 1817 يوهان ولفگانگ دوبرينر

 ( 1849 _ 1780 )   ملاحظه کرد که وزن اتمي استرونسيم تقريبا برابر نصف مجموع وزن اتمي ها ي کلسيم و باريم است . و نيز بعدها مشاهده رد که وزن اتمي برم ميانگين وزن اتمي هاي کلرويد است .همنيطور وزن اتمي سلنيم با متوسط وطن اتمي هاي گوگرد و تلوريم تفاوت چنداني نداشت . دوبرينر اين دسته ها را 3 تائي يا ترياد ناميد .

در سال 1864 جهن نيولاند ( 1898 _ 1838 ) تمام عناصر معلوم آنزمان را بترتيب وزن اتمي شان مرتب کرد و بعد آنها را بدسته هائي که هر يک داراي   هفت عنصر بود تقسيم کرد نيولانداين تقسيم را باين مناسبت انجام داد که عنصر هشتم بنظر او داراي خواص شيميائي نظير عنصر اول دسته قبل بود . آنوقت اين عنصر را اول دسته دوم قرار داد و سعي کرد که بهمکارانش بقبولاند که قانون هشت تائي او مقيد است ولي آنان در کمال ساده دلي باين فکر خنديدند .

لتارمير ( 1895 _ 1830 ) نيز جدولي براي طبقه بندي عناصر مطابق وزن اتمي آنها تنظيم کرد .

 

موزلي عدد اتمي عناصر را تعيين کرد : در حدود 45 سال بعد از کار مندليف درباره جدول تناوبي عناصر , کشف مهم ديگري بعمل آمد که به حل مسئله طبقه بندي عناصر                                                                             کومک کرد . در بخش سوم بيان کرديم که عدد اتمي يک عنصر , عده و پروتونهاي هسته را تعيين مي کند هنري گوين جفري موزلي ( 1915 _ 1787 ) دانشمند برگزيده جوان انگليسي از اشعه X براي تعيين عدد اتمي عناصر استفاده کرد .

شعاعهاي x تشعشعات الکترو مغناطيسي با تواتر زياد و طول موج کوتاه هستند . اشعه x در اين لوله ها با جنس فلزي که هدف قرار گرفته بستگي دارد . بنابراين فلزهاي مختلف از آلومينيم تا طلا را که جرم اتمي آنها بترتيب زياد مي شود هدف قرار داد و مشاهده کرد که : هر چه پروتونهاي هسته اتم فلز بيشتر باشد طول موج شعاع x هدف قرار گيرد , کمتر خواهد بود .

موزلي دريافت که در بعضي موارد يک تغيير غير عادي در طول موج اشعه بين دو عنصر متوالي پيش مي آيد . اين تغيير دو برابر مقدار محاسبه شده بود . موزلي نتيجه گرفت که د راين موارد يک عنصر از جدول تناوبي کم است . بعدها چندين عنصر کشف شد و خانه هاي خالي که موزلي تعيين کرده بود پرشد .

قانون تناوب : وقتي عناصر را در يک جدول تناوبي بجاي ترتيب جرم اتمي صعودي , بترتيب عدد اتمي آنها مرتب کنيم , مسائلي که در تنظيم جدول پيش آمده بود خود _ بخود برطرف مي شود . وقتي جدول را بترتيب جرم اتمي صعودي مرتب کنيم پتاسيم قبل از آرگن قرار مي گيرد . در صورتيکه اگر مطابق خواص شيميائي شان در جدول مرتب کنيم پتاسيم بعد از آرگن واقع مي شود و اينمطلب با عدد اتمي 18 براي آرگن و 19 براي پتاسيم مطابقت دارد . همين طور است در مورد تلوريم 52 ويد 53 .

همنطور که در ( 1 § ) ديديم مندليف اينطور نتيجه گرفت که خواص فيزيکي و شيميائي عناصر تابع تناوبي وزن اتمي آنها است . امروزه کاملا واضح است که عدد اتمي بهتر ترتيب تنظيم جدول تناوبي را مي دهد و نتيجه تحقيقات مندليف امروزه بشرح زير ولي بنام قانـون تنــاوبي بيان

مي شود : خواص فيزيکي و شيميائي عنصرها تابع تناوبي عدد اتمي آنها هستند . بعبارت ديگر وقتي عناصر را به ترتيب عدد اتميشان مرتب کنيم خواص آنها در فواصل معيني تکرار مي شود .

 

تنظيم جدول تناوبي مدرن : مراجعه مکرر باين جدول وقتي اين درس را مي خوانيد به شما در فهميدن و يادگرفتن جدول کمک خواهد کرد . هر عنصر در اين جدول جاي مخصوص و معيني دارد . در ميان هر خانه علامت اختصاري يک عنصر نوشته شده و بالاي علامت اختصاري جرم اتمي و پائين آن عدد اتمي ديده مي شود . طرف راست هر علامت اختصاري اعدادي مي بينيد که عده الکترونهاي هر لايه را نشان مي دهد . عناصري که در يک خط قرار دارند , عناصر يک نوبت يا سري و عناصر يک خط عمودي را گروه يا ستون يا خانواد ه مي نامند .

عدد اتمي هيدرژن 1 است و اين عنصر بتنهائي بالا و بيرون جدول قرار دارد . زيرا داراي چند خاصيت منحصر بخود او است , د رحقيقت , هيدروژن در ستون اول سمت چپ جاي دارد . زيرا مدار خارجي آن مانند ديگر عناصر اين ستون داراي يک الکترون است .

هليم با عدد اتمي 2 بالاي ستون آخر سمت راست قرار دارد و ساده ترين عنصر اين ستون است که به گازهاي نجيب اختصاص دارد . دقت کنيد که هليم دوالکترون در لايه k دارد و اين لايه با 2 الکترون کامل مي شود . هيدروژن و هليم نوبت اول عناصر را تشکيل مي دهند .

نوبت دوم شامل هشت عنصر است . ليتيم يک فلز نرم و نقره فام است . فلز تند اثري است که اتم آن داراي يک الکترون در مدار خارجي L است . بريليم فلزي است نقره فام ولي کم اثر از ليتيم , که اتم آن داراي 2 الکترون در لايه L است . برون يا بر يک جسم جامد سياه زنگ با کمي خاصيت فلزي است و اتمهاي آن داراي 3 الکترون در لايه L هستند . کربن عنصر جامدي است با خواص شيميائي جالب و مخصوص که بين خواص فلزها و غير فلزها است و چها ر الکترون در لايه L دارد . نيتروژن گازيست بي رنگ با خواص غير فلزي که 5 الکترون در لايه دارد . اکسيژن گازيست بي رنگ با خواص غير فلزي که 5 اکترون در لايه L دارد . فلوئور گاريست زرد کمرنگ با خاصيت غير فلزي بسيار شديد و 7 الکترون در لايه L و نئون گازي بيرنگ و کم اثر با 8 الکترون در لايه خارجي L دارد .

در اين شرح مختصر از خواص  اين عناصر , بايد دفت شود که تبرتيب از يک فلز تند اثر شروع شده و بيک غير فلز تند اثرر و يک عنصر بي اثر خاتمه مي يابد . اين تغيير خاصيت فلز تند اثر بغير فلز با تغيير عده اکترونهاي لايه L از 1 تا 7 همراه است و نئون عنصر بي اثر داراي 18 الکترون يک اکته در لايه L است .

نوبت سوم هم شامل هفت عنصر است : سديم فلزي است نفره فام و نرم , مانند ليتيم با يک الکترون در لايه M و منيزيم فلز نقره فام و خواص شبيه بريليم بادو الکترون در لايه M است آلومينيم فلز خاکستري رنگ با کمي خاصيت غير فلزي و 3 الکترون در لايه M . سيليسيم غير فلز تيره رنگ با خواصي شبيه کربن و 4 الکترون در لايه M است . فسفر غير فلز جامد که ترکيباتي شبيه ترکيبات نيتروژن و 5 الکترون در لايه M دارد . گوگرد غير فلزي است جامد برنگ زرد با 6 الکترون در لايه M و کلر عنصر گازي شکل برنگ سبز مايل بزرد با خاصيت غير فلزي شديد شبيه خواص فلوئورو 7 الکترون در لايه M . واپسين آنها آرگن گاز بيرنگ کم اثر با 8 الکترون در لايه M است .

دوباره عناصر با خواص فلز تند اثر تا غير فز تند اثر مرتب مي شوند و عده اکترونها از 1 تا 7 مرتبا زياد مي شود و عنصر گازي شکل کم اثر با 8 اکترون که تشکيل اکته مي دهد يک گاز نجيب است .

دقت کنيد عناصري که داراي خواص مشابه هستند ساختمان الکتروني مدار خارجي شان کاملا يکسان است و در يک ستون يا گروه از جدول تناوبي قرار دارند .

در گروه I جدول تناوبي , خانواده سديم , با 6 عنصر فلزي بسيار تند اثر و. شبيه بهم با خواص فلزي شديد شونده , جاي دارد . اتمهاي آنها همه داراي يک الکترون در لايه خارجي هستند . فرانسيم مفصل ترين اتم گروه سديم است و محل آن در جدول تناوبي نشان مي دهد که بايد تند اثر ترين اين عناصر راديم است .

گروه II شامل 6 فلز تند اثر است که از نظر خواص  شيميائي خيلي شبيه هم هستند و اتم هر يک از آنها داراي 2 الکترون در لايه خارجي است و بخانواده کلسيم موسومند . از نظر شيميائي تند اثر ترين اين عناصر راديم است .

خواص عناصر گروه III ( گروه بر ) هر چه اتمها مفصل تر مي شود , از غير فلزي به فلزي تغيير مي کند . اتمهاي اين گروه داراي 3 الکترون در لايه خارجي هستند .

عناصر گروه IV ( گروه کربن ) بهمين طريق تغيير مي کنند و اتمهاي آنها داراي 4 الکترون در لايه خارجي است . اتمهاي هر دو گروه داراي لايه هاي داخلي بسيار با ثبات هستند .

گروه V ( گروه نيتروژن ) است . نيتروژن و فسفر عناصر بالاي اين گروه غير فلزي هستند . عنصر بيسموت در انتهاي ستون , فلزي  است . ارسنيک و انتيمون خواص فلزي و غير فلزي هردورانشان مي دهند . هر يک از اين اتمها داراي 5 الکتروه در لايه خارجي است و لايه هاي داخلي آنها خيلي باثبات است .

گروه VI گروه اکسيژن است و هر چه ساختمان اتمي آنها مفصل تر مي شود خواصشان از غير فلز تند اثر تافلز تغيير مي کند . هر عنصر داراي 6 الکترون در لايه خارجي است و لايه هاي داخلي آنها خيلي باثبات هستند .

عناصر گروه VII هالوژن نام دارند و غير فلزي هاي تند اثري هستند که اتم هر يک از آنها داراي هفت الکترون در لايه خارجي است . و لايه هاي داخلي آنها خيلي باثبات هستند تند اثرترين هالوژنها ساده ترين آنها , فلوئور است . بنابراين مي بينيم که فعاليت عناصر مرتبا از فعالترين فلزها در پائين و گوشه چپ جدول تناوبي عناصر تا فعالترين غير فلزها در بالا و گوشه راست تغيير مي کند .

گروه VIII گارهاي نجيب هستند که باستثناي هليم که 2 الکترون در لايه خارجي دارد همه اتمهاي اين عناصر داراي 8 الکترون يعني يک اکته در لايه خارجي هستند و اين بزرگترين مقدار الکترونها در يک لايه خارجي است . اين عناصر معمولا کم اثر هستند و تا چندسال قبل آنها را بي اثر مي دانستند . حالا چند ترکيب شيميائي از آنها يعني از کريپتن و گرنن و رادون تهيه شده است .

نوبت چهارم عناصر , اولين نوبت طويل را تشکيل مي دهد و علاوه بر هشت عنصر , در گروههاي I تا VIII , داراي 10 عنصر واسطه هستند . اين عناصر همه فلزي و داراي يک يا دو الکترون در لايه خارجي هستند و الکترونهاي متوالي معمولا در گروه 5 اربي تال فضائي لايه هاي فرعي d 3 وارد مي شوند .

نوبت پنجم عناصر هم , شامل هيجده عنصر است و داراي ده عنصر انتقالي است که در آنها الکترونهاي متوالي در گروه 5 اربي تال فضائي لايه هاي فرعي d 4 وارد مي شوند و تمام اين عناصر انتقالي هم فلزي هستند .

نوبت ششم شامل سي و دو عنصر است . يعني علاوه بر عناصر I تا VIII و 10 عنصر انتقالي داراي گروه 14 تائي عناصر خاکي کمياب مي باشد . خواص شيميائي اين عناصر با هم شباهت زياد دارند و آنها را سري لانتان مانندها مي خوانند . دو لايه خارجي اتمهاي اين عناصر همه يکسان هستند .

الکترونهاي متوالي در گروه 7 اربي تال فضائي لايه هاي فرعي f 4 وارد مي شوند و باينطريق عده الکترونهاي در چهارمين سطح انرژي از 18 به 32 مي رسد .

نوبت هفتم عناصر تا بحال ناقص است ولي کاملا  با نوبت ششم شباهت دارد . عناصر خاکهاي کمياب اين نوبت سري آکتينيم مانندها ناميده مي شوند . تا بحال 18 عنصر از نوبت هفتم جدول تناوبي شناخته شده و خواص آنها از طرف مجمع بين المللي دانشمندان شيمي گزارش شده است .

در جدول تناوبي , عناصر را بدسته هاي فلز و غيرفلز و گازهاي نجيب تقسيم کرده اند . خطي که فلزها را از غير لفزها جدا مي کند بشکل خط شکسته ( زيک زاک ) است که بشکل قطر از بالا بپائين و بطرف راست کشيده شده است عناصري که نزديک اين خط شکسته قررا دارند به شبه فلز موسومند است و خواص فلزي و غيرفلزي هر دورا در شرايط مختلف نشان مي دهند .

اندازه اتمها _ يک خاصيت تناوبي _ در بخش سوم نشان داديم که يک اتم شامل يک هسته مرکزي و يک مقدار الکترون است که دور هسته مي چرخند . چون قطر هسته در حدود يک , يکصد هزارم قطر تمام اتم است مي توان بيشتر حجم اتم را مربوط بحرکت مفصل الکترونها دانست . الکترونها در اثر حرکتشان و نيز در اثر بارالکتريسيته منفي که دارند , عملا فضاي پيرامون هسته اشغال مي کنند و تشکيل ابر الکتروني کروي شکل مي دهند که باتم حجم مي دهند و اتمهاي ديگر را دور نگاه مي دارد . حجم يک اتم مقدار کاملا معيني نيست , زيرا اطراف يک ابر الکتروني سطوح مشخصي ندارد و بنوعي غير مشخص و نامعين است . يک اتم ممکن است در ترکيب با يک اتم ديگر باساني تغيير شکل بدهد اما نيروي بسيار زيادي لازم است , تا بتوانيم آنها را بمقدار قابل ملاحظه اي فشرده و متراکم کنيم . باوجود اين دانشمندان توانسته اند فاصله بين هسته هاي دو اتم متصل بهم را در بلورهاي عناصر و در مولکولهاي عناصر گازي شکل اندازه بگيرند . نصف اين فاصله ها را با تصحيح مختصري برابر شعاع يک اتم مي گيرند . شعاع يک اتم و بنابراين حجم آن , آنطور که ممکن است ما بمناسبت زياد شدن مرتب عده الکترونها در عناصر متوالي , انتظار داشته باشيم ؛ با عدد اتمي مرتبا زياد نمي شود . در جدول تناوبي شعاع اتمها که يک جدول تناوبي کوچک است , در هر ستون از بالا بپائين زياد مي شود و در هر نوبت از چپ براست کاسته مي گردد . در اين جدول عدد اتمي عناصر زير علامت اختصاري ثبت شده است و شعاع اتمي بحسب انگسترم Ao بالاي علامت اختصاري قرار دارد . از اين جدول و منحني زير دو نتيجه درباره رابطه بين شعاع اتمي عناصر و محل آنها در جدول تناوبي عايد مي گردد :

1 _ در گروهها يا ستونهاي جدول تناوبي , بطور کلي شعاع اتمي عناصر با عدد اتمي مرتبا زياد مي شود . هر عنصر در يک ستون از جدول تناوبي از عنصر بالاترش يک سطح انرژي بيشتر دارد . گرچه هر قدر بار هسته زياد مي شود , مي کوشد شعاع لايه هاي الکتروني را کمتر کند و آنها راکتراکم تر سازد , بازهم زياد شدن يک لايه بيشتر از اين مقدار تراکم اثر دارد .

2_ در هر نوبت يا سري شعاع اتمي عموما از گروه I تاگروه  VII مرتبا کم مي شود . اين کم شده عمومي شعاع اتمي در طول يک نوبت , مربوط به زياد شدن نيروي جاذبه هسته ها براي الکترونهاي همان سطح انرژي است , که در نتيجه آنها را  بطرف هسته جذب مي کند . دليل نامنظم بودن اين تغيير هم ممکن است اثر بزرگ شدن سطح انرژي ها و زياد شدن اثر نيروي دافعه الکترونها هنگامي که در يک لايه فرعي وارد مي شوند , باشد .

 

پيوند يوني ( الکترووالانس ) :

در تشکيل يک جسم مرکب بطريقه پيوند يوني , الکترون از مدار خارجي يک اتم بمدار خارجي اتم دوم منتقل مي شود . و در اين را معمولا هر دو اتم به مدار خارجي با هشت الکترون مي رسند . مثلا وقتي سديم و کلر بهر هم اثر مي کنند و تشکيل کلريد سديم مي دهند , الکترون منفرد s 3 از اتم سديم به اربي تال منفرد p3 از اتم کلر منتقل مي شود . اکنون اتم سديم يک الکترون کم دارد و بشکل آرايش اکتروني باثبات نئون در مي آيد و نيز اتم کلر با يک الکترون اضافي بوضع آرايش الکتروني باثبات آرگن مي رسد . چون تنها يک اتم از هر عنصر با انتقال الکترون بوضع الکتروني باثبات  تر در آمده است فرمول جسم حاصل NaCl است . يک فرمول شيميائي يک نوع تندنويسي با علامت اختصاري عناصر است که نسبت ترکيب جسم حاصل را نشان مي دهد . اجزائي که در اين عمل از انتقال يک الکترون حاصل مي شوند , ديگر مانند اتمهاي سديم و کلر از نظر بارالکتريکي خنثي نيستند , بلکه يک يون سديم با يک بارالکتريکي مثبت و يک يون کلر با يک بارالکتريسيته ساکن منفي بيشتر هستند . اين يونها بصورت قرينه در بلورهاي کلريدسديم نسبت يک يون کلر سديم و يک يون کلر مرتب شده اند .

فرمول NaCl که ترکيب کلريدسديم را نشان مي دهد , يک فرمول تجربي است زيرا تنها نوع اتمهاي تشکيل جسم مرکب و ساده ترين عدد کامل آنها را تعيين مي کند . عده پروتنها و الکترونها را د راتم و يون سديم و کلر نشان مي دهد و بارالکتروستاتيک و شعاع آنها را بحسب  Ao   معلوم مي کند

تنها با بکاربردن سومين سطح انرژي الکتروني  , علامت اختصاري سديم بشکل الکترون نقطه , بصورت Na و براي کلر بصورت Cl نوشته مي شود . بعد از انجام عمل ترکيب , فرمول کلريد سديم را مي توان بشکل Na + . Cl -  و يا ساده تر بصورت فرمول يوني Na +  Cl نوشت و o علامت اختصاري الکترون در فرمولاهاي اين فصل کتاب هستند و تنها براي نشان دادن محل اصلي الکترونها بکار مي روند و چگونگي کامل شدن لايه هاي خارجي را نشان مي دهند و تفاوت شکل آنها بدين معني نيست که الکترونهاي اتم عناصر مختلف تفاوت دارند . تمام الکترونها صرف نظر از اتمي که آنها را داده است يک شکل و يکسان هستند .

 

دستور نوشتن فرمولهاي شيميائي :

نوشتن فرمول بيشتر ترکيبات بيشتر ترکيبات يوني با استفاده از جدول يونها , بسيار آسان است و نيازي بساختمان اتمي و پيوند شيميائي آنها ندارد . از فرمول کلريدسديم شروع مي کنيم که داراي يون هاي Na+ و- Cl است . است وقتي فرمول يوني يک جسم مرکب نوشته مي شود , بايد مجموع بارهاي طرف اول ( مثبت ) جسم مرکب با حاصل جمع بارهاي طرف دوم ( منفي ) مساوي و مختلف العلامه باشد . مجموع بارهاي هريون برابر حاصل ضرب باريون , در عده اين يونها است . چون بارالکتريکي يک يون سديم , بار بارالکتريکي يون کلريد مساوي و مختلف العلامه است . NaCl شامل يک يون از هر کدام آنها خواهد بود .

حالا به کلريدکلسيم مي پردازيم , يون کلسيم Ca++  و يون کلر  Cl است . براي مساوي بودن بارهاي مثبت و منفي بايد دو تا   Cl  و يک Ca++ بگيريم تا 2- و 2+ برابر باشند پس فرمول CaCl2 مي شود و زير نويس 2 عده يونهاي کلر را معلوم مي کند حالا ببينيم فرمول برميد آلومينيم چه خواهد بود . يون آلومينيم Al+++ و يون برميد Br است . براي مساوي بودن بارها که بايد 3- و 3+ شود فرمول را AlBr3 مي نوسيسم . البته اين فرمولها تجربي است . و ساده ترين نسبت عددهاي کامل را  در جسم مرکب نشان مي دهد .

 

دستور نوشتن فرمول اجسام مرکب ديگر :

درباره سولفات سرب (II) کار خيلي آسان است زيرا يون سرب Pb + +  و يون سولفات SO4- است يعني داراي بارمساوي و مختلف العلامه هستند . پس از هريون , يکي لازم و کافي است و فرمول PbSO4 مي شود .

در فرمول هيدروکسيد منيزيم Mg + +  و هيدروکسيد OH- است پس بايد از اين يون بيش از يکي يعني دو يون بکار ببريم و در پرانتز بگذاريم Mg(OH) بديهي است اگر پرانتز نباشدMgOH 2 درست نيست . زيرا اينطور معني مي دهد که بجاي دو يون هيدروکسيد [ يک اتم اکسيژن و دو اتم هيـــدروژن در فرمول موجود است . شيمي دانـــان زير نويس را بيرون پـرانتــز قرار مي دهند , تا عده

مرتبه هائي که بايد فرمول تکرار شود معلوم باشد , و الته براي يک بار , راديکال در فرمول پرانتز لازم نيست و K(OH) نمي نويسيم .

اجازه بدهيد , يک فرمول ديگر يعني ترکيبي بنام استــات ســرب (II) را بررسي کنيم . يــون سرب

 Pb + + (II) و يون استات C2H3O2- است . پس براي يک يون سرب C2H3O2- لازم خواهد بود و مطابق انچه درباره هيدروکسيد منيزيم ديديم , بايد يون استات را در پرانتز بگداريم و فرمول را بصورت Pb(C2H3O2-)2 و با زير نويس 2 بنويسيم و نشان بدهيم که دو بنيان استــات با يک يون

 Pb + + (II) ترکيب شده است .

سولفات آمونيم هم داراي 2 راديکال NH4+  و SO4- است . براي انکه بارهاي آنها مساوي و مختلف العلامه باشند NH4  را در پرانتز قرار مي دهيم و براي پرانتز زير نويس 2 مي نويسيم .

بالاخره براي نوشتن فرمول کربنات آهن III مي گوئيم يون آهن (III) Fe + + +  و يون کربنات CO3- است . پس براي آنکه داراي بار مساوي و مختلف العلامه شوند , بايد يون آهن را بازيرنويس 2 و يون کربنات را در پرانتز با زيرنويس 3 بنويسيم Fe2(CO3)3

اگر شما در آموختن شيمي تازه کار باشيد , بايد شکار ا از موارد استثناي زياد که در طريفه بار يوني براي نوشتن فرمولها موجود است آگاه کنيم . از يک فرمول بيش از آنچه براي نوشتن آن لازم است اطلاعي بدست نمي آيد . ممکن است شما فرمول بسياري از اجسام مرکب را بنويسيد و بعد بدانيد که چنين ترکيبي اصلا وجود ندارد . در مقابل عده زيادي از اجسام مرکب مي شناسيم که نمي توان فرمول آنها را بطريفه يوني نوشت .

 

نامگذاري اجسام مرکب از روي فرمول آنها :

براي نامگذاري عده زيادي از اجسام مرکب بايد نخست نام قسمت راست فرمول جسم و بعد نام قسمت چپ را بگوئيم BaSO4 را سولفات باريم بخوانيم ( Ba + +  يون باريم و SO4- راديکال سولفات است )FeCl3 را کلريد آهن (III) مي ناميم . بايد دانست که آهن دو درجه اکسيد اسيون (II) و (III) دارد . يعني FeCl3 از يک يون Fe+ + + با بار 3 + و سه يون - Cl با بار 1- ترکيب شده و کلريد آهن(III) خوانده مي شود و نيز FeCl2 را که يک يون Fe + + با بار 2+ و دو يون Cl با بار 1- دارد , کلريد آهن (II) مي ناميم .

بکار بردن عددهاي رومي براي بيان عدد اکسيداسيون , در نامگذاري تمام ترکيبات شيميائي , هميشه مفيد و ممکن و آسان نيست . راه ديگر براي نامگذاري ترکيبهاي کووالاني دوتائي , بکار بردن پيشوندهاي عددي يوناني است . و ميدانيم ترکيبهاي دو تائي تنها از دو عنصر تشکيل يافته اند و نام آنها بشرح زير داراي دو قسمت است :

1 _ کلمه اول جسم شيميائي دوتائي ع شامل سه قسمت است : الف _ يک پسشوند که عده اتمهاي عنصر دوم را تعيين مي کند . ب _ ريشه نام عنصر دوم . ج _ پسوند , ايد که مخصوصا نشان مي دهد که جسم دو عنصري است .

2 _ کلمه دوم نام جسم شيميادي دوتائي داراي دو قسمت است : الف _ يک پيشوند که عده اتمهاي عنصر اول فرمول را تعيين مي کند . ب _ نام عنصر اول فرمول جسم بنابراين CO را مونواکسيدکربن مي ناميم . و چون تنها يک اتم کربن در فرمول وجود دارد براي نام کربن که عنصر اول فرمول است , به پيشوند احتياجي نيست و پيشوند مونو در کلمه اول نام , براي اين است که معلوم شود تنها يک اتم اکسيژن است و پس از آن دنباله ايد ide گفته مي شود .

بهمين طريق CO2 را دي الکسيد کريتن مي خوانيم . پيشوند تري براي سه و تترا براي چهار و پنتا براي پنج بکار مي رود . اين پيشوندهغ با کلمه اول و دوم نام اجسام بکار مي روند براي مثال SLCl3 را تري کلريد آنتيمون و CCl4 را تتراکلريد کربن و As2S5 را پنتاسولفيد دي ارسنيک مي نامند .

 

معناي فرمول شيميائي :

نوشتن فرمولهاي شيميائي را براي بسياري از اجسام شيميائي ياد گرفتيم و براي اينکار از آنچه درباره بارالکتريکي يونهاي تشکيل دهنده آنها آموخته ايم بهره گرفتيم  . وقتي مي دانيم که اجسام بصورت مولکول ساده هستند , فرمول آنها يک مولکول جسم را نشان مي دهد و بفرمول مولکولي معروف است . براي مثال وقتي فرمول ساختماني جسم معلوم نباشد يا بدانيم که اين جسم نمي تواند فرمول ساده تري داشت باشد , مي گوئيم : فرمول ساده ترين نسبت عدد ي اتمهاي عناصر مرکب کننده را نشان مي دهد . در اينصورت فرمول را ساده ترين فرمول يا فرمول تجربي مي خوانيم .

بگذاريد چند فرمول شيميائي را امتحان کنيم تا معناي اين مطلب را کاملا بدانيم . فرمول آب يک جسم مــرکب , H2O است . اين فرمول مولکولي , يک مـولکـول آب را معرفي مي کند و نشان مي دهد که هر مولکول آب از دو اتم هيدروژن و يک اتم آب ساخته شده است .

چون وزن اتمي هيدورژن 0/1 و وزن اتمي اکسيژن 0/16 است معناي اين فرمول مولکولي آنست که : وزن فرمولي آب 18 است [ 18= 16+ 2 * 1 ] . وزن فرمولي هر جسم مرکب برابر حاضل جمع وزن اتمي هاي تمام اتمهاي موجود در فرمول است .

فرمول تجربي کلريدسديم نمک طعام NaCl است . اين جسم , جسم جامد بلوريني است که فرمول مولکولي ساده تري ندارد و يونهاي سديم و کلر بترتيب بسيار منظمي در آن قرار گرفته اند و اين فرمول تجربي عده نسبي اتمهاي هر يک از عناصر موجود در ترکيب سديم وکلر را بيان مي کند و نشان مي دهد که براي هر اتم سديم يک اتم کلر يا براي هر 23 گرم سديم , 5/35 گرم کلر موجود است . يعني وزن فرمولي کلريدسديم برابر 5/58 = 5/35 + 23 است .

 

وزن مولکولي :

ديديم که فرمول مولکولي بر يک مولکول از جسم دلالت دارد چون H2O يک فرمول مولکولي است و يک مولکول آب را معين مي کند وزن فرمولي آب 18 , وزن نسبي يک مولکول آب است و وزن فرمولي يک جسم شيميائي مولکولي وزن مولکولي آن است .

بمعناي دقيق تر , درست نيست که از وزن مولکولي بر يک جسم غير مولکولي مانند کلريدسديم که بيک فرمول تجربي نشان داد ه شده است صحبت کنيم . عبارت وزن فرمولي کلي تر از اصطلاح وزن مولکولي بکار مي رود و شيمي دانان وزن فرمولي را ترجيح مي دهند . هر چند هردو را بجاي يکديگر بکار مي برند , و در محاسبات تجزيه شيميائي عنصري فرق گذاشتن بين آنها معني ندارد .

وزن فرمولي يک جسم مرکب :

اگر بخواهيد وزن مجموع کلاس شيمي تان را بدانيد , بايد وزن تمام اجزاء و افراد کلاس را باهم جمع کنيد . همين طور براي محاسبه وزن فرمولي هر جسمي که فرمول آن بشما داده شده است , بايد وزن اتمي هاي تمام عناصر موجود در مولکول را در عده خودشان ضرب کرده و حاصل ضربها را جمع کنيم .

براي مثال فرمول قند نيشکر C12H22O11 را حساب مي کنيم :

                عده اتمها                      وزن اتمي                وزن مجموع

                    C12                          0/12                  0/144 = 2*12

                    H 22                          0/1                   0/22 = 1*22

                   O 11                          0/16                  0/176 = 16*11

وزن فرمولي ( وزن مولکولي )                                      0/342

 

فرمول هيدروکسيد کلسيم Ca(OH)2 است وزير نويس 2 که زير پرانتز نوشته مي شود نشان مي دهد که دو بنيان OH که در فرمول هست Ca ترکيب شده است .

                عده اتمها                      وزن اتمي                وزن مجموع   

                 Ca 1                           1/40                   1/40 = 1/40*1

                  O 2                           0/16                   0/32 = 16*2

                  H 2                           0/1                      0/2 = 0/1*2

 وزن فرمولي                                                              1/74

 

گاهي آسانتر است که در تعيين وزن فرمولي اين قبيل اجسام , بجاي آنکه مثلا H,O را جداگانه حساب کنيم عده بنيانهائي مانند OH را باهم به حساب بياوريم .

              Ca 1 با جرم اتمي                    1/40                      1/40 = 1/40*1

              OH 2 با وزن                            17                        0/34 = 0/17*2

وزن فرمولي                                                                          1/74

 

وزن اتمي هاي عناصر وزن هاي نسبي بر مبناي 12- C است که براي آن 12 بطور کامل و دقيق پذيرفته شده است . در بررسي مقداري واکنشهاي شيميائي , وزن اتمي ها و وزنهاي فرمولي کاملا قابل استفاده هستند و استعمال اين اعداد نسبت وزني عناصر يا اجسام مرکبي را که بر هم اثر مي کنند يا ترکيب مي شوند بما مي گويند . و ما مي توانيم اين وزنهاي نسبي را بهر واحدي که بخواهيم تبديل کنيم . بنابراين فرمولها در محاسبات شيميائي نهايت اهميت را دارند . 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 16 آذر 1393 ساعت: 21:13 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق درباره عجائب هفت گانه جهان

بازديد: 383

تحقیق رایگان

سایت علمی و پژوهشی اسمان

تحقیق درباره عجائب هفت گانه جهان

اين هفت بناي باستاني از آن جهت براي مردم بسيار عجيب به نظر مي رسند که انسانهاي قديم آنهارا با کمک ابزارهاي بسيار ابتدايي بنا نهاده اند وکاري ما فوق دانش روزگار خود انجام داده اند. اهرام مصر ساختن اهرام در سرزمين مصر به فرمان فرعونها از سه هزار سال قبل ازميلاد مسيح آغاز شد (حدود ۵۰۰۰ سال قبل) وآخرين آنها در سال ۱۸۰۰ قبل ازميلاد به پايان رسيد هر فرعون براي خود هرمي مي ساخت تا آرامگاه ابدي او باشد تا به اعتقاد مصريان زماني که روح به بدن پادشاه برميگردد بتواند در بدن اوکه موميايي مي شد جاي بگيرد وفرعون د وباره بتواند زندگي را ازسر بگيرد وبه همين علت معمولا بدن موميايي شده فرعون را تابوتي که به شکل صورت او ساخته شده بود قرار مي داد ند ودر کنارش مجموعه اي ازلوازم زند گي - خوراک - پوشاک و حتي کشتي اختصاصي اش را دفن مي کردند هر هرم طي دهها سال و توسط صد ها هزار برده ساخته مي شد. قديمي ترين هرم مصر در ناحيه ساکارا قرار دارد وبزرگترين و کامل تر ين هرم که جزو عجايب هفتگانه به شمار مي رود هرم خئوپس است که که در نزديکي جيزه قرار دارد اين هرم در حد ود ۱۳ جريب زمين مساحت دارد و ارتفاع اصلي آن ۱۴۸ متر بوده که به مرور زمان به ۱۳۸ متر کاهش پيد ا کرده است. باغهاي معلق بابل گفنه مي شود که اين باغها توسط بخت النصر ساخته شد وي بعد از ويران کردن معبد سليمان در محل بيت المقدس کنوني در سال ۶۰۰ قبل از ميلاد اين باغهاي معاق را براي ملکه خو د که د ختر هوخشتر پادشاه قدرتمند ماد بود بنا کر د اين باغ 5 طبقه داشت هر طبقه با ۱۵ متر فاصله بر روي طبقه زيرين ساخته شده بود و در هر طبقه گلها وگياهان فراواني را کاشته بودند وشايد از آن جايي که شاخ وبرگ درختان به سمت طبقه هاي زيرين آويزان مي شده آن را باغهاي معلق گفته اند البته بايد اضافه کرد کشور بابل در منطقه عراق کنوني واقع بود.

مجسمه زئوس مجسمه زئوس در سال ۴۳۵ قبل از ميلا د در شهر المپيا ساخته شد شهري که بازيهاي المپيک از آنجا آغاز شد اين مجسمه که شاهکاري از هنر و دانش بشري بود به نشانه احترام وپرستش زئوس که به اعتقاد يونانيان خداي خدايان بود بر پا شده بود جنس مجسمه از سنگ مرمر خالص بود وبراي تزئئن بخش هاي گوناگون آن از طلا وعاج استفاده کرده بودند و بلنداي آ ن به ۱۳ متر مي رسيد اين شاهکار هنري بر اثر جنگهاي گوناگون به کلي از بين رفت. معبد ديانا اين معبد ۵۵۰ قبل از ميلا د مسيح در ناحيه افه سوس در ترکيه کنوني ساخته شد ساخت اين معبد آنقد ر مهم بود که مردم شهرهاي گوناگون با فرستادن هدايايي در ساحت آ ن شرکت کرد ند و پس از تکميل از تمامي نقاط براي زيارت آن مي آمد ند طول و عرض معبد ۱۳۰ در ۶۹ متر بود و ۲۷ ستون از مرمر خالص سقف آن را نگه مي داشت که هر کدام از اين ستون ها حدود ۱۹ متر ارتفاع داشتند ولي در سال ۳۶۵ بعد از ميلاد اروس توستن فقط به خاطر کسب شهرت وقد رت اين بنا را به آتش کشيد اما بعد مدتي آنرا تعمير کردند و تالار جديدي براي آن ساختند وسرانجام به فرمان نرون آن جا را به کلي ويران ساختند.

مجسمه آپولوگفته مي شود که مجسمه آپولوکه يکي از خدايان يونان قديم بوده است درنزد يکي آسياي صغير و در مدخل خليج رودس برپا شده بود اين مجسمه از جنس برنز و به ارتفاع ۳۰ متر ساخته شده بود نصب اين مجسمه بر روي زمين از شاهکارهاي معماري محسوب مي شده و مخصوصا حالت ايستاده آپولو در حالي که پاهاي خودرا باز کرده بسيار جالب بوده است اما مجسمه در سال ۲۲۴ قبل از ميلاد مسيح بر اثر يک زلزله شديد سرنگون شد و تا ساليان درازي به همان ترتيب بر روي زمين باقي ماند پس از مدتي مردم براي استفاده از فلز برنز بدن مجسمه تکه هاي آن را جدا کردند تا آنکه بالاخره چيزي از آن باقي نماندآرامگاه ماسولوس در سال ۳۵۲ قبل از ميلاد هنگاميکه ماسولوس پادشاه کاريس در ترکيه کنوني درگذ شت آرامگاه باشکوهي از مرمر خالص براي اودر شهر هاليکارناس بنا کرد ند اين ساختمان چهار گوش و محيط آن ۱۴۰ متر بود و سقفي هرمي شکل داشت که بر روي تعدادي ستون استوار بود و بر بالاي آن مجسمه کالسکه پيروزي با چهار اسب که شاه وملکه بر آن سوار بودند نصب ديده مي شد بلندي اين مقبره به بيش ار ۴۰ متر مي رسيد و بارها توسط اعراب و بربر ها مورد حمله قرار گرفت تا اينکه به سبب زلزله شديدي از بين رفت اما در قرن نوزده ميلادي بخشهايي از کشف گرديد که هم اکنون در موزه بريتانيا نگهداري مي شود. فانوس درياي اسکندريه شايد قابل استفاده ترين اين بناهاي هفتگانه چراغ دريايي بود که در بندر اسکندريه مصر برپا شده بود اين بنا ۲۰۰ پيش از ميلاد مسيح توسط يکي از فراعنه وبراي تقديم به يکي از خدايان برپا شده بود اين ساختمان که بر بالاي آن کوهي از آتش برپا مي شد وظيفه راهنمايي کشتي ها را داشت و در حقيقت اولين چراغ دريايي جهان بوده است اين فانوس دريايي تا ۶۰۰ سال به خوبي انجام وظيفه کرد تا آنگه سر انجام بر اثر زلزله اي کاملا از بين رفت.

منبع :

سایت علمی و پژوهشی اسمان

www.asemankafinet.ir



منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 16 آذر 1393 ساعت: 18:54 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره نحوه نفوذ اسلام در اروپا

بازديد: 1137

تحقیق رایگان

سایت علمی و پژوهشی اسمان

تحقیق درباره نحوه نفوذ اسلام در اروپا

مقدمه

محققين تا به حال راههاي گوناگوني را كه جهان اسلام بر اروپاي قرون وسطي اثر گذاشته بررسي و مطالعه كرده و نتايج حاصله از مطالعات خود را نيز طي آثار محققانه و مقالات علمي عرضه كرده اند . معهذا تلاشي براي نشان دادن اين تاثيرات سالمي به صورت يكپارچه انجام نگشته  و اهميت آن در ياري به اروپا و جواب اروپا در مقابل آن نمايانده نشده است .

بنابراين هدف اين بررسي كامل ارائه نظريه جامعي از اين تاثير و عكس العمل در مقابل آن است. مع  الوصف در آغاز بايستي بر اين نكته پاي فشرد كه اين نظريه از نقطه نظر اسلامي عرضه شده نه از نقطه نظر يك مورخ قرون وسطاي اروپا.

امروزه وقتي كه مسيحيان و مسلمين ،‌اروپائيان و اعراب در جهان واحدي هرچه بيشتر درگير مسايل يكديگر هستند، تاثير اسلام بر اروپا مناسب به نظر مي رسد . نويسندگان مسيحي قرون وسطي، براي مدت مديدي از اسلام تصويري ترسيم كرده بودند كه از بعضي لحاظ بدنام كننده بود، وليكن در نتيجه تلاشهاي محققين سده هاي بعد و يا با مشاهده مستقيم ، حالا ديگر آن تصوير از ذهن افراد زدوده شده است.

 

 فلسفه اسلامي اروپا:

 مسلمين و دانشمندان مسيحي اتفاق نظر دارند كه به وسيله اسلام علوم مختلف در اروپا منتشر شده كه فلسفه از جمله آن علوم مي باشد.

فلسفه ، كلمه است يوناني و به دو قسم نظري و عملي تقسيم مي شود.

فلسفه نظري : 1-فلسفه اولي ، فلسفه اوسط ، فلسفه ادني .

فلسفه عملي : 1-تهذيب اخلاف 2-تدبير منزل 3-سياست مدينه

جان ديون پورت مي نويسد:

در زماني كه اروپا در وحشيگري به سر مي برد، فيلسوفان عرب مدارسي تاسيس كرده بودند كه عده اي از مسيحيان در آن درس مي خواندند . و در حقيقت بايد قبول كرد كه كليه علوم و از جمله فلسفه ، از قرن دهم ودر اروپا رونق گرفت و مسلمانان پدران فلسفه اروپائيان مي باشند . بغداد، كوفه ، بصره ،‌قاهره ،‌فارس ،‌مراكش ، قرطبه ،‌قرناطه ،‌و والانس هميشه از بلاغت محافل علمي و منبري برخوردار بودند و فلسفه مخصوصاً  فلسفه ارسطو به سرعت در اروپا منتشر شد.1

فيليپ ك حتي در تاريخ عرب مي گويد:

مسلمانان ، فلسفه و ساير علوم را به اروپا آوردند . زيرا قبلاً در اروپا كسي از اين علم بهره اي نداشت و مسلمانان بودند كه حلقه تاريكي و ضلالت اروپا را پاره كردد و با پاره شدن اين حلقه ، اروپائيان هم از خواب غفلت بيدار شدند . پس در حقيقت اروپائيان بايد ابدالدهر به مسلمين مديون باشند.1

آلفرد كيوم ،‌مدير دانگشاه كلمهم مي نويسد:

مي توان گفت مغرب زمين ، اطلاعات خود درباره ارسطو را به مسملين مديون است و آشنا شدن با افكار مسلمين ، اروپا را به ارسطو علاقمند ساخت و در اين قسمت بدون شك اروپائيان در نتيجه تماس باافكار مسلمين به فلسفه عشق پيدا كردند و شوق فراوان به مطالعه آثار ارسطو پرداختندو يكي از عواملي كه مسيحيان رابه فلسفه و عقايد اسلامي جلب نمود فلسفه ابن رشد بود.

جان برند ترنر ، استاد زبان اسپانياي دانشگاه كمبريج مي نويسد:

بزگرترين چيزي كه مسلمين اسپانيا به اروپا آورده و اهدا نمودند ، آثار فلاسفه بود2

فرهنگ و علوم اسلام در اروپا :

فلسفه  عرفان

براي آغاز حركت فكري و فلسفي در آندلس نمي توان تاريخ دقيقي تعيين كرد ولي در نيمه اول قرن سوم هجري بعضي از معتزله در آندلس زندگي كرده و فعاليت داشتند.

توجه به استدلالهاي منطقي و مباحث عملي كه معتزله آن را در جهان اسلام رايج كردند موجب ظهور متفكران بلند پايه اي درآندلس شد كه در ذيل به برخي از آنها اشاره مي شود:

ابن مسره :

محد بن عباله بن مسره جبلي موسس مدرسه تصوف و عرفان در آندلس است او آموزش خود را در قرطبه آغاز كرد و آشنايي او با فلسفه و عرفان از محضر درس پدرش عبداله آغاز شد.

ابن مسره با اطلاع از فلسفه يونانيان مباني فكري و فلسفي خود را كه بر اساس نظريه فيض و مذهب اشراق است بنا نهاد. رساله اي كه احمد بن خالد الحباب فقيه مالكي عليه ابن مسره نوشت فقهاي مالكي را نسبت به او كاملاً مشكوك و او را در معرض اتهام قرار داد. ابن مسره براي متوقف كردن  شايعات و نجات جان خود به قصد حج از آندلس خارج شد و پس از مدتي طواني و بازگشت از مكه درهمان منطقه كوهستان سيرا مجدداً منزوي شد و به كار تربيتي و تدريس خود ادامه داد تا سوم ماه شوال بدرود حيات گفت.

دو كتاب اويكي كتاب التبصره و ديگري كتاب الحروف است.

افكار ابن مسره سنگ زيربناي مكتب تصوف و عرفان آندلس اس كه بعدها با كوشش ابن باجه و ابن العربي شكوفا شد.


ابن باجه  :

ابوبكر محمد بن يحيي الصائغ معروف به ابن باجه است و باجه در زبان اسپانيايي به معني نقره است ابن باجه دانشمندي لغت شناس ،‌ شاغر ، اديب ، حافظ قرآن بود و موسيقي را خوب مي دانست در علم طب مروري داشت و در منطق و فلسفه و رياضايت ، فلك و طبيعات سرآمد زمان خود بود .

كتابهاي او عبارتند از : تدبير المتوحد، رساله الوداع ، كتاب النفس

ابن طفيل :

فيلسوف  بزرگ ،‌ابن طفيل در شهر قاوس نزديك غرناطه چشم به جهان گشود و در آندلس آموزش و تعليم خود را به كمال رساند . ابن طفيل استاد ابن رشد است و به توصيه او ابن رشد شرح كتب و آراء ارسطو را نوشت كه بزرگترين و بيشترين نفوذ را در غرب و اروپا داشته است . مهمترين تاليف ابن طفيل در فلسفه « حي بن يقطان » مي باشد.

انتقال علوم اسلام به اروپا:

«انتقال علوم اسلام به اروپا به دو روش و در دو مرحله عملي شده است:

1-از راه ترجمه كتب عربي و تحقيقات علماي مسلمان آندلس .

2-از راه تماس و اصطكاك اروپائيان با ملتهاي عرب و مسلمان به ويژه در روزگار جنگهاي صليبي .

ترجمه علوم اسلام به زبان لاتيني ( زبان علمي اروپا در قرون وسطي) مرهون خدمات برجسته و با ارزش گروهي از محققان و مترجمان مسلمان ،‌كليمي  ومسيحي است كه در راس آنان بايد از سه تن ياد كرد.: 1-قسطنطنين  آفريقايي 2-جرارد كرموني 3-فرج بن سليم كليمي »1

قسطنطنين در قرطاجه در نزديكي شهر تونس در شمال آفريقا در خانواده اي مسيحي و عرب زبان چشم به جهان گشود . قسطنطنين در زبان عربي و لاتيني و يوناني تبحر داشت و سرانجام پس از عمري فعاليت علمي و ترجمه كتب علمي و فلسفي از عربي به لاتيني در مونت گازينو درگذشت .

 


عصر فاتحان و واليان در آندلس :

آخرين سنگر اسلام در آندلس

در آن زمان كه مراكز بزرگ آندلس پياپي سقوط مي كردند ،  محمد بن يوسف بن هود جزا ، يكي از رهبران نظامي اندلس مي كوشيد بقاياي اندلس را متحد كند و دوستي براي خود بنا كند كه در اين راه موفقيتهايي به دست آورد اما كشه شد سپس رهبر ديگري به نام محمد يوسف بن نصر بن احمر اولين حاكم «الغائب » با موفقيت به اين مهم همت گماشت و هنگاميكه  جنگجويان اسلامي گرد او جمع شدند به جيان و سپس غرناطه رفت و در آنجا پا گرفت و لشگريان به او پيوستند . برخي از رهبران جنوب مثل : حاكم جيان او را حمايت كردند بدين گونه دولت بني نصر در غرناطه كه آخرين سنگر اسلام در آندلس بود بر پا شد .

خدمات مسلمانان به جغرافيا:

گسترش دانش جغرافياي اروپاي قرون وسطي و گسترش نخستين مراحل جغرافياي نوين را مي توان از خدمات علمي مسلمانان دانست گروهي از دانشمندان برجسته و لايق اروپايي با انجام پژوهشهاي فراوان در ماخذ علوم نوين شواهد غير قابل انكاري از انتقال انديشه هاي علمي اسلامي به اقوام اروپايي ارائه داده اند.

منشاء انتقال علم و جغرافياي اسلامي به اروپا و غرب فراوان بود. اين نقاط تماس مادي و فرهنگي در ا سپانيا ، ايتاليا ، سيسيل قرار داشت . همانگونه كه فعاليتهاي نخستين در ترجمه كتب علمي در بغداد راه را براي آثار علمي جديد باز كرد، به همين ترتيب ترجمه آثار بي شمار عربي در اسپانيا ،‌ايتاليا و سيسيل به پيشرفت انديشه هاي علمي كمك كرد.

تاثیر اسلام و فرهنگ غرب :

اسپانيا و سيسيل بازارهاي معرفتي بودند كه اهل اروپا را با اين متاع هاي نو ظهور آشنا كرد.

در اسپانيا علاقه به فرهنگ اسلامي به قدري در مسيحي ها غلبه مي يافت كه حتي آلوارويك نويسنده مسيحي شكايت دارد از اينكه هموطنان مسيحي او از اشعار و قصه هاي عرب لذت مي برند و آثار حكما اسلامي را مي خوانند ، نه براي آنكه آنها را رد كنند بلكه به قصد آنكه در زبان عربي سبك بيان دلكش و درستي پيدا كنند آشنايي با زبان عربي و فرهنگ اسلامي در ايتاليا و فرانسه تا حدي محرك و انگيزه آن نهضت عظيم علمي و فكري شد كه بعدها رنسانس نا ميده شد و همه اروپا به جنب و جوش آورد بدين گونه اروپا حتي رنسانس خود را به مسلمين مديون است.

درست است كه غرب به تمدن اسلامي خيلي بيش از آنچه خود اعتراف دارد مديون است اما در يك قرن و نيم اخير نيز قسمت عمده اي از اين وام خود را ا دا كرده است با اين همه هنوز فرهنگ اسلامي مايه حياتي خود را حفظ كرده است و هنوز در غرب ورش بيناني هستند كه به درستي انتظار دارند تا آنجا كه ممكن است الهامات تازه اي از شرق و اسلام دريافت دارند1

پس از اينكه فرهنگ و تمدن اسلامي ، مراحل پيشرف تو تكامل خود را طي كرد ،‌ اثرات آن به اروپا هم رسيد و موجبات بيداري مردم آن منطقه را نيز فراهم كرد. ترجمه آثار دانشمندان اسلامي به زبان لايتن ، مهمترين گامي بود كه دراين زمينه برداشته شد . در طي مدت كوتاهي بيش از 1400 كتاب و رساله در جنبه هاي گوناگون علوم و ادبيات و فلسفه از زبان عربي به زبانهاي اروپايي ترجمه شد با و رود اين ترجمه ها ،‌انقلاب عظيمي در اروپا بر پا شد؛ دانشگاه هاي جديد تاسيس شد؛ برنامه هاي درسي مراكز علمي جهان اسلام به اقتباس گرفته شد و مبناي دروس دانشجويان  بر پايه كتب السامي قرار گرفت ؛ در زمينه فلسفه و منطق كتابهاي ارسطو ؤ فارابي ،‌ابن سينا ،و ابن رشد به تدريس گرفه شد؛ انديشه هاي ابن سينا ، آلبرت كبير را به شدت تكان داد و تفكرات ابن رشد د رتوماس موثر واقع شد: راجر بيكن علم فيزيك و نورشناسي را از ابن هيثم بهره گرفت و كتابهاي غزالي و ابن عربي ،‌ريموند لول و دانته و ريموند مارتين راسخت تحت تاثير قرار داد؛ اطلاعات    جغرافيايي ادريسي به دست  جغرافيدانان اروپا افتاد و ن قشه هاي جديدي از رو ي آن تهيه شد و در پي آن اكتشافات جغرافيايي و دريايي گسترش يافت»1

تاثيرات تمدن اسلامي ، تنها به اواخر قرون وسطي و اوايل رنسانس منحصر نشد بلكه در قرون بعد نيز ادامه يافت در قرن شانزدهم و هفدهم ميلادي بود كه تئوريهاي ستاره شناسي رصدخانه هاي مراغه و سمرقند و استامبول به همراه آلات نجومي آنها مورد استفاده رصدخانه هاي اروپا قرار گرفت وپايه اصلي ترقيات منجماني مثل تيكو براهه و كپلر و كوپرنيك شد. در قرون هجدهم ميلادي ، متسكيو و ولتر با الهام از آثار ابن خلدون ، علم جامعه شناسي را به وجود آوردند، بدون اينكه حتي يك بار مراتب امتنان خود را از اين مرد اسلامي ابراز دارند.

راههاي نفوذ تمدن اسلامي در اروپا از سه محور اسپانيا ، سيسيل و جنگهاي صليبي بود، اولاً پيش از اينكه جنگهاي صليبي آغاز شود قسمت زيادي از آثار تمدن اسلامي ابتدا از اسپانيا و سپس از طريق سيسيل به اروپا رسيده بود بنابراين ،‌اسپانيا و سيسيل از لحاظ تاريخ تاثير گذاري مقدم بر جنگهاي صليبي هستند و به نظر مي رسد كه اگر حتي جنگهاي صليبي اتفاق نمي افتاد باز هم اروپا راه بيداري خود را پيدا كرده بود و د رمسير تمدن و فرهنگ گام بر مي داشت منتهي جنگهاي صليبي به حركت آنها سرعت بخشيد و به اوج كمال رسانيد؛ ثانياً تاثيرات تمدن اسلامي از طريق اسپانيا و سيسيل بيشتر جنبه فرهنگي و علمي داشت در حاليكه جنگهاي صليبي اروپائيان بيشتر با مسائل اجتماعي و اقتصادي مسلمانان آشكار شدند . اكثر آثار دانشمندان اسلامي ،‌يهودي ،‌يوناني و هندي، كه در قالب علوم اسلامي آشكار شده بود ،‌توسط مترجمين و دامشندان اروپاي در مراكز علمي اسپانيا و سيسيل ترجمه مي شود و از اين طريق وارد اروپا شده طالبان تشنه علم آن منطقه را سيراب مي كرد اما در جنگهاي صليبي آنچه اذهان مردم اروپا را واله كرده بود اوضاع و احوال حاكمان مسلمانان بود مسيحيان در طي اين جنگها با دنياي وسيع تري آشنا شدند و به تبع آن اقتباسات نيز در سطح   گسترده اي انجام گرفت آنها در اين دوره برعكس اسپانيا وسيسيل بشتر به اخذ مسائل اجتماعي پرداختند . آداب و رسوم مسلمانان وضع پوشاك و خوراك ، سبك معماري ساختمان ها ، شيوه هاي گوناگون آبياري صنايع دستي و  از جمله مواردي است كه در خلال اين جنگها به اروپا راه يافته تحول عظيمي در وضع اقتصادي و اجتماعي مردم اروپا ايجاد كرد.

ترديدي نيست كه نقش تمدن اسلامي در تحولات داخلي اروپا به ويژه در نهضت رنسانس نقش كليدي بود و در مقايسه با عوامل ديگر رنسانس سهم تمدن اسلامي بيشتر از آنها بوده است.

اگر مروري بر تاريخ وقوع نهضت هاي رنسانس اروپا داشته باشيم خواهيم ديد كه همه آنها در يك مقطع زماني اتفاق نيفتاده بلكه رنسانس ايتاليا پيش از همه و در قرن پانزدهم ميلادي صورت گرفته است و پس از آن رنسانس اسپانيا و فرانسه پديد آمده است اما رنسانس انگلستان و برخي از كشورهاي ديگر در نيمه دوم قرن شانزدهم و اوايل قرن هفدهم به وقوع پيوست يكي از دلايل تقدم رنسانس ايتاليا و اسپانيا بر ديگر كشورهاي اروپاي همان ارتباط و تماس تنگاتنگ اين مناطق باتمدن اسلامي بود كه چيزهاي بسيار زيادي از آن اخذ كردند ؛ مثلاً يكي از پيشگامان نهضت رنسانس ايتاليا دانته بود كه از بزرگترين شعراي دنياي غرب نيز به حساب مي آمد.

دانته در دوره اي مي زيست كه بسياري از دانشمندان اسلامي به اروپا راه يافته بود و او قطعاً‌ با چنين آثاري، به ويژه انديشه هاي علمي ، عرفاني و ادبي ابن عربي و ابن سينا و ابن رشد ، آشنايي داشت و حتي در خلق اثر خود ،‌نيز از آنها استفاده كرده بود. وي به كرات از اينگونه افراد نام برده و آنها را در رديف بزرگترين حكماي يونان باستان قرار داده است اما نكته مهم اين است كه علي رغم پذيرش تمام مسائل فوق ،‌نمي توان وقوع رنسانس در اروپا را تنها در سايه نفوذ تمدن اسلامي دانست زيرا كه عوامل ديگري نيز در آن نهضت عظيم موثر بوده ان كه برخي از آنها عبارتند از : اختراع چاپ و تكامل صنعت كاغذ ،‌تصرف قسطنطنيه به دست تركان عثماني و مهاجرت تعدادي از دانشمندان بيزانسي به ايتاليا و ساير كشورهاي اروپا ، گسترش اكتشافات جغرافيايي و دست يابي به آسيا و هندوستان ، كشف آمريكا و بالاخره ظهور فرقه پروتستان و در هم شكستن نفوذ كليسا.

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@1

فعاليت هاي اقتصادي مسلمانان اندلس و نقش آن در اقتصاد اروپا:

كشاروزي و زراعت مسلمانان در اروپا  :

ويل دورانت و آلبر ماله معتقدند كه اروپائيان در توسع كشاورزي خود هم روش هاي فني كشاورزان مسلمان در اسپانيا و سيسيل را فرا گرفتند و هم تعداد زيادي از نباتات و درخت هاي آنها را به اروپا آوردند.

آلبرماله مي نويسد : نباتات تازه از قبيل كتان و شاهدانه و زعفران اغلب از ممالك مسلمان مشرق زمين و سيسيل و اسپانيا راهي به اروپا باز كرده و كشت آن كم كم رواج يافته است.

صنايع :

پيش از ورود مسلمانان به اسپانيا تا دوره امويان  اقتصاد كشور رشد خوبي نداشت اما تثبيت حكومت اويان وحمايت سلاطين آن از هنرمندان مسلمان از يك سو و داد و ستد مردم آن كشور با مسلمانان شمال آفريقا و مراكز تجاري شرق ، چون قاهره بغداد و دمشق و ارتباط با كشورهاي اروپا تحول عظيمي در صنعت منطقه اندلس ايجاد كرد و باعث شكوفايي اقتصاد آن كشور شد و اثرات آن و به امروز اسپانيا و اروپا هم رسيد و در رشد اقتصاد آنها ها هم موثر اقع شد.

 

طرق سرايت فرهنگ اسلام  به اروپا :

اساپنيا اوج هنرنمايي اسلامي است و  اگر هم رشدي در جهان وجود داشت در اسپانيا صورت گرفت غني ترين رشد و توسعه و عالي ترين شكوفايي در جايي قرار گرفت كه كمترين سرمايه را دارا بود شكوفايي تمدن و فرهنگ اسلام در سرزيمن اسپانيا اين گمان باطل كه تمدن السلامي را فقط مقلد حكومتهاي انحطاط يافته و آثار فرهنگي آنان مي داند را بر ملا مي سازد زيرا در اسپانيا چيزي براي جذب كردن آموختن تقليد كردن و نيمه كاره اي را به كمال رسانيدن و ادامه دادن وجود نداشت آنچه تمدن زيباي غني و بي نظير و يگانه آندلس از آن مايه گرفته است مسلماً‌ نه پارسي است و نه يوناني بلكه بيش از هر چيز اسلامي است.

با كاشتن اين نهال مشرق زمين در سرزمين اندلس نهال هنر اسلامي هم در آن سرزمين ريشه كرده و به خوبي پرورش يافت و به زودي شكوفا شد اين درخت تناور قلعه هاي خود را بر فراز مرزها به ديگر شهرهاي اروپا فرستاد هنر معماري اسلامي موزيك و آهنگ هنر شعر و شاعري و هنر عشق ورزيدن.

اروپا هنر خطاطي را نيز از مسلمانان آموخت نقاشيها و مجسمه ها زينت ساختمان هاي تمدن اسلامي هستند هنر معماري اسلامي كه صدها سال در اروپا وطن كرده بود تاثير خود را براي زماني طولاني درمناطق مختلف اروپا به جاي گذاشت نه تنها مسيحياني كه بر اندلس مسلمان نشين پيروز شدند ، كليسا ها و قصرهايشان را به وسيله معماران و صنعتگران مسلمان ساختند و به همين علت امروزه در زبان اسپانيايي واژه هايي كه براي مهندسي ساختمان و بنا و ديگر چيزها كه به اين شغل مربوط مي شود عربي الاصل هستند.

جنگجويان صليبي كه به اروپا بازگشتند علاوه بر ساختن قلاع نظامي سنگي به سبك مسلمانان تعدادي از تكنيكهاي دفاعي آنان را تقليد كرده اند كه تاثير آن بر باروهاي شهرهاي آسمان و نيز قصرهاي انگليسي قطعه هاي نظامي فرانسه به چشم مي خورد.

اسلام در اروپا ؛ سياستهاي دين و امت:

رويدادهايي كه در آن زمان مورد توجه واقع شدند عبارت بودد از انفجار سفارت اسرائيل در لندن كه به مسلمانان خاور ميانه نسبت داده مي شد ، ربودن يك هواپيما از سوي اسلام گرايان الجزايري و نجات حيرت آور گروگان ها در مارسي و بمب گذاري درمتروي پاريس و ميدان شاري دو گل كه تصور مي رفت با افراطيون مسلمان در ارتباط باشد در عين حال در بسياري از تحليل هاي مربوط به درگيري هاي بوسني هرزگوين اين گرايش ديده مي شود كه پيچيدگي هاي زد و خورد در آن منطقه را در قالب ساده پندارانه نوعي رودررويي ابدي و قبيله اي بين مسلمانان و مسيحيان جلوه دهند در همان روزها در خود اروپا به طور روز افزون شواهدي ارائه مي شد كه به ظاهر در تاييد نگراني هاي دوران پس از جنگ سرد در زمينه يك «برخورد  تمدني» رو به ظهور بين دنياي اسلام و غرب مسيحي بود. در واقع ، از زمان  انقلاب ايران توجه عمومي و سوء ظن ارتجاعي در سراسر اروپا به سوي اجتماعات آشكار مهاجران مسلمان و فرزندنشان جلب شده است.

همان گونه كه جان اسپوزيتو نشان داده است گرچه افسانه جاري در خصوص تهديد اسلامي از طريق ادغام عوامل متعددي پديد آمده است اما اين پندار افكار عمومي جهان غير مسلمان را به گونه اي تقريباً‌ يكپارچه فرا گرفته است در واقع تصويرهاي «جوهري شده»1 از اسلام ، پس از باز توليد و شرح و بسط مداوم در برخي حالف در حال حاضر از سوي بسياري از ناظران به عنوان يك عامل تبيين كننده در امور جهاني مورد پذيرش اسلام قرار گرفته است .

در اوايل سال 1995 دبير كل ناتو ويلي كلائوس اسلام رزمنده را به عنوان تهديد شماره يك دنياي غرب پس از سقوط كمونيسم اعلام كرد ديدگاهي كه در موسسات پژوهشي و محافل دولتي در سراسر غرب هوادار بسياري دارد هنگاميكه ساختمان فدرال در اكلاهماسيتي منفجر شد بخش اعظمي از مطبوعات جهان بلافاصله اسلام را مسئول دانستند تا اين كه اطلاعات بيشتري درباره اين حادثه اعلام شد يكي از بدترين گامهاي اين چنيني بعداً  معلوم شد كه اين بمب گذاري هيچ ارتباطي با آرمان هاي اسلامي ندارد با چنين ترس ، سوء‌ظن دشمني گسترده و پر طنيني نسبت به اسلام تعجبي ندارد كه اين قبيل احساسات مآلا  متوجه جمعيت هاي مسلمان ساكن در اروپا شود به همين طريق در ميان اقليتهاي مسلمان اروپايي فعالان دست راستي يك دستاويز آسان و ظاهراً  مقبول عام يافته اند تا در فعاليت سياسي انحصار گرايانه 1 خود به آن متوسل شوند همان طور كه و.ا.ر شديد و پ.س.فان كونينگسولد اظهار مي دارد نسبت دادن هرآنچه كه ضد ارزشهاي بنيادين تمدن غربي است به اسلام ، ابزار موفقي در بسيج سياسي شده است 2

ايدئولوژيهاي نژاد گرا هم اكنون در انتقال ديدگاههاي سياسي خود موفقند در صورتي كه اگر همين عقايد  تحت پوشش انتقاد از اسلام اشاعه داده نمي شدند با مقاومت سختي رو بهرو مي شد امتزاج «نژاد» «ملت» و «مذهب» كه اغلب تحت عنوان كلي فرهنگ انجام مي گيرد، حربه آماده پديده اي شده كه «نژاد گرايي جديد» ناميده مي شود به طور خاص حضور مسلمانان امروزه در اروپا سبب تغليظ گفتارهاي استعماري ونژادگرايانه شده است به طوريكه تصوير پردازي برتري نژادي و تصوير پردازي 1. رقابت فرهنگي و مذهبي يكديگر راتشديد مي كنند.

در انگلستان اين قبيل آراء را در ديدگاه هاي وينستون چرچيل مي توان ديد كه باترسيم تصويري هولناك از بريتانياي  در خطر از سوي خيل مسلمانان ، سفيد پوستان را به هراس انداخته وعليه مهاجران و سياستهاي مهاجرت بسيج كرده است.

ژان ماري لوپن جبهه ملي فرانسه را رهبري مي كند كه خواستار پايان بخشيدن به اسلاميزه شدن فرانسه است و فرانتز شوي نهو بر ، رهبر خوب دسراستي جمهوري خواه اعلام مي كند كه پرچم سبز اسلام هرگز بر فراز آسمان به اهتزاز در نخواهد آمد، و حزب ترقي خواه دانمارك با وعده دانمارك بدون مسلمانان ، كارزار انتخاباتي به راه مي اندازد.

آنچه كه به چشم نمي آيد اين حقيقت است كه هر روزه ميليون ها مسلمان در سراسر اروپا در محيط اجتماعي و اقتصادي خود در نقش ساكنان ، همسايگان ، دانش آموزان و دانشجويان ، كارگران و افراد حرفه اي يا اروپايي هاي واقعي مشاركت مي كنند.با اين همه به رغم برخي علائم موفقيت ،‌انواع مختلف حذف اجتماعي اقتصادي ، سياسي و فيزيكي همچنان وجود دارد حذف كردن اين اشكال از متن جامعه تا حد زيادي مسئول توليد شرايط محروميت جدي جمعيت مسلمانان در اروپا محسوب مي شود جمعيتي كه در يك پيمايش جديد به صورت زير توصيف شده است: تقسيم شده ودردكشيده، رنجور از بيكاري و تحقيقر شده به دليل اتكا به خدمات رفاهي اجتماعي جمعيت مسلماني كه به واسطه ارزش هاي فرهنگي كه در آنها سهيم نيستند از حركت بازمانده‌اند و در طول ساليان كاري براي جذب شدن در جامعة ميزبان انجام نداده‌اند.

«هم اكنون مسلمانان اروپا تأثير تشديد روحيه ضد اسلام گرايي در اروپا (كه خود مي تواند بخشي از يك جوشش احساسات بيگانه ستيزي وخشونت در توده‌ها باشد) را احساس مي كنند اعمال محدوديتهاي بيشتر در زمينه مهاجرت كه به نوبه خود با مفروضات نژادگرايانه و فرهنگ گرايانه روبه تزايد بي ارتباط نيست، بيكاري گسترده ووحشت از ايذا و اذيت كه روزانه براساس اخبار مربوط به سرنوشت مسلمانان همچنان بوسني در اذهان طنين افكن مي‌شود، وجود دارد. اگرچه به قول يك روزنامه انگليسي در يك سرمقاله صريح الحسن، امروزه مسلمان بودن در اروپا آسان نيست،‌اما صف آرايي مخالفان از جمله تبعاتي كه داشته، تشديد يك خودآگاهي جديد در بين مسلمانان اروپايي بوده است. يكي از پيامدهاي اين خودآگاهي جديد، تمايل بيشتر مسلمانان به اروپا به مشاركت از راه‌هاي مختلف و در سطوح گوناگون در حوزة عمومي سياست، در دولتهاي محلي و ملي و در رسانه‌هاست. با وجودي كه تعداد زيادي از مسلمانان پس از پايان جنگ جهاني دوم در اروپا اسكان يافته و در طول دهه‌هاي پيشين سازمان‌هاي اسلامي گوناگون تأسيس كرده‌اند، تنها از اواخر دهه 1980 به اين سو به طور جمعي در حوزة عمومي اروپايي شركت كرده و تأثير قابل توجهي بر آن نهاده‌اند. براي مسلمانان جاي تأسف است كه گام ‌هايي كه آن در بسيج خود برداشتند، با اين ديد كه نگراني‌هاي اساسي گروهي خود را در افكار عمومي طرح و از حقوق خود دفاع كرده و موارد تبعيض را بيان  كنند.‌از سوي بسياري از غير مسلمانان اروپايي چونان شاهد مثالي براي نيروگرفتن دشمني و تجدد ستيز در ميانشان تفسير شده است.» 1

فتواي امام خميني در14 فوريه 1989 كه در آن خواستار مرگ سلمان رشدي شده بود، به عنوان مدرك ديگري از اين خصوصيت گروهي در نظر گرفته شد و به مثابه يك تهديد جهاني از سوي اسلام عليه بريتانيا رنگ و لعاب زده شد. در اين ميان، به درك وبرداشت خود مسلمانان درگير در تظاهرات عمومي از اهانتي كه به آنان رواشده بود واحساسات جريحه دار شدة‌ آنان كمتر توجه شد.نحوة برخورد رسانه‌ها با ماجراي رشدي تصوير يك جمعيت همگن از مسلمانان را ايجاد و تقويت كرد كه هم تهديدي عليه ايدئولوژي‌هاي ناسيوناليستي«بريتانيايي بودن» بود وهم تهديدي عليه مفاهيم ليبرالي معطوف به تجدد، آزادي، و حقوق بشر.

در سال 1989 در قضيه روسر‌ي‌ها در فرانسه شاهد طرح پرسش‌هايي از سوي مسلمانان در حوزة عمومي بوديم كه شامل معضلات جامعه فرانسه و هويت فرانسوي، اصول فلسفة سياسي جمهوري خواه فرانسوي، ماهيت سياست همگون خواهي و راهبرهاي اداره پس از آنكه سه دختر بچة مسلمان در يك دبيرستان در كري در پوشيدن روسري اصرر ورزيدند و قوانين مدرسه در ممنوعيت تظاهر به مذهب را ناديده گرفتند،‌از حضور ايشان در مدرسه جلوگيري شد. اين واقعه در ميان مسلمانان منجر به گام اول به سوي ايجاد ساختارهاي اجتماعي در محيط اجتماعي نامساعد شد.

در ميان غير مسلمانان سراسر فرانسه عناصري از چپ و راست روشنفكري و مردمي به تندي واكنش نشاده داده ودر پاره‌اي موارد اتحادي مضحك پديد آوردند و در مواري ديگر به ظاهر به نقض يكديگر پرداختند. هياهويي كه به راه افتاد سرانجام شوراي دولتي را در سال 1989 و در سال 1992 به نشان دادن واكنش مثبت در برابر حجاب واداشت وشورا اعلام كرد ك ه داشتن پوشش مذهبي در مدارس فرانسوي با آرمانهاي كلي جامعه لاييك مغايرتي ندارد. در اواخر سال 1994، در جريان جلوگيري از دهها دختر مدرسه اي ديگر در چهار شهر فرانسوي از حضور در كلاسها، اين ماجرا دوباره سر برآورد وموج ديگري از احساسات ضد اسلامي و ضدمهاجران به راه افتاد.

«واژه‌هاي مسلماني واسلامي به گونه‌اي روزافزون در فضاي عمومي اروپايي همره با تصاويري جامد، كه ريشه در منابع اسلامي ياغير اسلامي دارد، در معرض ديد قرار گرفت. براي غير مسلمانان اين تصاوير مبتني بر مفروضاتي بود كه به موجب آن در كشورهاي غالباً مسلماني كه كشور مبدأ مهاجران به شمار مي آمدند همه مردم به طور كامل و  عميق مؤمن به يك اسلام واحد و متحدالشكل‌اند. تصوير از اسلام كه بدين گونه ارائه مي شود اسلامي را مي‌شناساند كه در قرون وسطي ايجاد يافته، به زنان ستم روا مي‌دارد، غير عقلايي، ضد غربي ، ضد تجدد و ضد دموكراتيك است، از سوي دين سالاران كنترل مي‌شود و به هيجان هاي شديد و غليان‌هاي توده اي متمايل است. به علاوه از آنجا كه فرض مي شد چنين سلامي به طور ماهوي رفتار مردم را تعيين مي كند ، عقل سليم اقتضا مي كرد كه همين خصوصيت ها بايد در مسلمانان حاضر در اينجا هم وجود داشته باشد، بنابراين اينان در مهاجرت واقعاً در جاي خود نيستند. از سوي ديگر، سردار مشاهده مي كند كه برخي از مسلمانان در اروپا بدون نقد وبررسي تصويري از خود ساخته‌اند كه متضمن نوعي برتري معنوي وانحصار حقيقت است و گونه‌اي عقدة قرباني شدن بردوش مي‌كشند كه به موجب آن همة مسائل مسلمانان مولود فساد، نژادپرستي و اسلام گرايي غربي است و در نتيجه اين امكان را ناديده مي گيرند كه ممكن است برخي از مسائل آنان ناشي از خودشان باشد.»1

هر دو تصوير از اسلام و مردم مسلمان نسبت به انعطاف‌پذيري وخلاقيت تاريخي و جغرافيايي ادبيات، اشكال اجتماعي، نهادها و آداب اسلامي كه در مكاتب فقهي چند گانه، سنت‌هاي اعتقادي و مردمي، و نسبت به تنوع آموزه‌ها و عملكردهاي منطقه‌اي ، حتي در كشورهاي كوچك اسلامي، بي عدالتي فاحشي روا مي دارند. اين تصويرها همچنين برتنوعي كه در جهان امروز در جلوه‌هاي متفاوت از باورها و آداب اسلامي وجود دارد، كه آن نيز به نوبه خودبازتاب شرايط ماهوي تمايز بين شهر وروستا، ساختارهاي متفاوت طبقاتي وسطوح گوناگون آموزش مذهبي و عادي است، پردة ساتر مي افكند. عامل ديگري كه به اين پيچيدگي مي‌افزايد تفاوت هاي موجود در افراد و گروهها در زمينه ميزان درك آنها از اسلام به عنوان يك مذهب خصوصي يا يك فعاليت عمومي و به عنوان يك اصل سياسي محافظه كار  يا يك برنامة انقلابي است.

در اذهان اروپائيان ،‌مسلمان به مردمي كه از كشورهاي عمدتاً مسلمان و داراي ميراث تمدني اسلامي آورده اند اطلاق مي‌شود.

تعريفي يك كاسه از مسلمان در عين حال ممكن است تنوع وتفاوتهاي موجود در شكل وميزان اين هماني بااسلام و عمل به آن تحريف كند. مسلمانان جوان در فرانسه، با وجودي كه هويت مسلماني خود را با جديت حفظ مي كنند، نگرش‌ها ورفتاري بروز مي دهند كه با ديدگاه والدينشان در مورد آنچه يك مسلمان بايد باشد متفاوت است.

يك پيامد ديگري مسلمان بودن اين است كه اروپائيان غيرمسلمان حتي زماني كه مدعي مي شوند به عمق دلبستگي مسلمانان به ديانت واقفند، اين واژه را يكي از مباني اين استدلال قلمداد مي كنند كه مسلمانان واقعاً نمي توانند و نخواهند توانست بخشي از جامعة اروپايي بشوند. به عبارت ديگر، اين گونه استدلال مي كنند كه مسلمانان همواره در جذب و همگون شدن در جامعة اروپايي مشكل مي آفرينند يا اگر مقامات دولتي يا ساير نمايندگان حوزة عمومي بخواهند ژستي در  جهت همگون سازي مسلمانان بگيرند، اين باور پيش مي آيد كه مي توان تعدادي رهبر اجتماعي نامنتخب از سوي مردم و غالباً مسن ومذكر را نماينده كل جمعيت اقليت و واسط كمك هاي مالي در نظر گرفت.

تنوع چشمگير مسلمانان در اروپا به لحاظ پيشينه هاي ملي، تقسيم بنديهاي محلي و زباني و خصوصيت هاي متفاوت اجتماعي ـ اقتصادي، جهتگيريهاي مذهبي وتاريخچه‌هاي اسكان ارائه يك تصوير عمومي يا جامعه شناسي مسلمانان اروپايي غربي را غيرممكن مي سازد.

«هاليدي مي گويد:

تنوع وسياست موجود در زير پوشش ظاهراً جهان شمول اسلام بريكي از جنبه هاي تكراري همه مطالعات جامعه اسلامي چه در اروپاي غربي، چه در كشورهاي دنياي سومي ديگر، دست مي گذارد، اين كه عنوان اسلام تا چه ميزان راهگشاي فهم چگونگي رفتار اين گروهها در محيطهاي اجتماعي و سياسي است..

مطالعه اجتماعات اسلامي را نمي توان صرفاً برپاية نوعي ، جامعه شناسي دين انجام داد، بلكه بايد به جامعه شناسي روابط متقابل ميان مذهب با سير نيروهاي قومي،‌فرهنگي و سياسي نيز پرداخت.» 1

گرچه جامعه شناسي مسلمانان به عنوان يك گروه اجتماعي فرهنگي ممكن نيست، تحولات اخير نشان دهندة آنست كه نوعي جامعة شناسي سياسي مي تواند در خدمت يك رهيافت مناسب براي فهم آنچه كه در نظر اول يك جنبش اجتماعي نوين وگسترده مي آيد وارزيابي فعل وانفعالات پيراموني آن قرار گيرد. روشن است كه در سالهاي اخير در ميان مسلمانان اروپا نوعي ، سياست هاي دين وامت ظهور كرده است.

از يك سو، چنين جنبشي را مي توان بخشي از يك روند گسترده در ميان گروههاي اقليت جوامع غربي در نظر گرفت كه به ترويج سياست هاي تفاوت يا سياست هاي شناسايي پرداخته اند. آنان مدعي اند كه دولتها بايد حقوق و امتيازهاي ويژة گروهي براي آنان تعيين كنند تا شرايط حذف وتبعيض كه در طول تاريخ عليه آنان شكل گرفته است خنثي شود. از سوي ديگر، بخي صاحب نظران مسلمان تصريح مي كنند كه سياست هاي جديد تدين وامت در ميان مسلمانان غرب بخشي از بيداري جهاني اسلامي است.

با وجودي كه بررسي هاي جمعيت شناختي، تارخي ومردم شناختي جمعيت مسلمان اروپا نشانگر تنوع اجتماعي، فرهنگي، فكري وسياسي اين جمعيت است، يافته هاي مذكور نبايد براين حقيقت سايه افكند كه به گونه اي روزافزون در سطح، محلي، ملي واكنون حتي در سطح كل اروپا، تعداد زيادي از مسلمانان به عنوان مسلمان براي احقاق حقوق و منافع اجتماعي خود بسيج شده و مقاومت ومبارزه مي كنند. يك جنبه كليدي از آنچه ما «سياست هاي دين و امت» مي ناميم راهبرد بسيج قومي است. اين بسيج فرايندي است كه از طريق آن گروههاي قومي خود را با توجه به ضوابط تعلق مشخصي هشيارانه تعريف مي كنند،‌منابع مالي ونمادين را جمع آوري وهدايت مي كنند، شبكه هاي اجتماعي را رسميت مي بخشند، آداب واعمال اجتماعي منتخبي را نهادينه مي كنند و در حوزة عمومي گسترده تر شركت مي كنند تا آرمانهاي خاص گروه را پيش ببرند.

فرايند هاي بسيج ، بيان وساخت چارچوب هاي مناسب براي ارتباط رسمي با مقامات دولتي اجزاي اصلي سياست هاي جديد دين وامت در ميان مسلمانان اروپا را تشكيل ميدهد.

اثرات حضور مسلمانان در اروپا :

حضور اسلام در اروپا به طور قطع محدود به دوران حاضر نمي شود، مسلمانان در سرتاسر اين ناحيه جغرافيايي از هزاران سال پيش و عملاً از همان ابتداي تاريخ اسلام، زندگي و مسافرت كرده اند با اين همه،علاوه بر افت و خيز حضور اجتماعي و سياسي مسلمانان در طول اعصار ،  كه در اسپانيا،سيسيل و بالكان از همه چشمگيرتر بوده است، جوانبي از تمدن اسلامي به استغناي ميراث فكري،‌هنري، و ساير منابع فرهنگي اروپاي غربي ودر حقيقت خود تمدن اروپايي  كمك كرده است. اما غالباً به دليل تصويرهاي نامتمدني كه از اسلام در طول تاريخ ترسيم و بزرگ نمايي شده تا به صليبيون مسيحي قوت قلب ببخشد،توسعه طلبي استعماري را توجيه كند، يا به طور كلي اروپائيان را نسبت به برتري معنوي خويش متقاعد كند.

استيلاي مسلمين براسپانيا:

«تاثير فرهنگي اسلام براروپا بيشتر به دنبال استيلاي اسپانيا وسيسيل صورت گرفت. شروع برخورد نظامي بايستي در سال 710 ميلادي رخ داده باشد يعني زمانيكه يك گروه چهارصد نفره از مسلمين ، شمال آفريقا را تاحاشيه جنوبي اسپانيا در نورديده اند. اين رويداد جز يك بازديد مقدماتي از نيروهاي دشمن چيز ديگري نبوده از اينرو گزارش شده كه اين گروه در موقع برگشت و در سال بعد تشويق شده اند كه يك اقدام جدي و موفقيت آميز در حمله به آنجا انجام دهند. ارتش مهاجم مركب از 7000 نفر بوده كه بلافاصله با يك نيروي 5000 نفري ديگر تقويت شده است وليكن اين نيرو براي شكست كامل رودريك، شاه ويزيگوت كافي بود كه تشكيلات مركزي صنعت وي را در هم بريزد. در مقابل مسلمين جز در سطح محلي هيچ نوع مقاومتي نشده است. در حدود سال 715م. آنها تمام شهرهاي عمده اسپانيا را اشغال كرده اند و يا باحكام محلي به انعقاد قراردادهايي دست يازيده اند. در ميان جاهايي كه اشغال كرده اند ناربن در جنوب فرانسه بوده، چرا كه اين شهر و مضافات آن قسمتي از قلمرو ويزيگوتها را تشكيل مي داده است، اسپانيا به عنوان يكي از ايالات امپراتوري عرب در آمد كه  حاكم آن اغلب نه تنها به طور مستقيم در مقابل خليفه دمشق ،‌بلكه در برابر حاكم شمال آفريقا نيز كه متكي بر قيروان در تونس بود مسئوليت داشت. اسپانيا زير يوغ حكومت عرب رفت و اغلب اوقات از صلح و صفا برخوردار شد. گاهگداري بين جناحهاي مختلف مسلمين در آنجا نزاعهايي به وقوع مي پيوست»1

حضور اسلام در اروپا و عكس العمل اروپا:

استيلاي اعراب براسپانيا و سيسيل معني اش اين بود كه در مزرهاي مسيحيت قرون وسطي،‌اسلام براي مدت نامعلومي حضور خواهد داشت. مع الوصف اين حضور در نوع خود يك مساله فوري نبود كه به استثناي همسايگان مسلمانش، مستلزم عكس العمل شديدي باشد. نهضت صليبي قرن يازدهم ميلادي را ممكن است عكس العملي شديدي در  قبال اسلام دانست ولي مركز اين نهضت در شمال فرانسه يعني در نقطه بسيار دور از دولتهاي اسلامي بود.

به غير از روابط بازرگاني كه بين فرانسه واسپانيا بود بين آنها رفت و آمد زيادي وجود داشت، در ميان فرانسويان احتمالاً هنوز خاطر پيروزي شارل مارتل در سال 732م. برمسلمين و لشكركشي هاي شارلماني وجود داشتة، هر چند كه اين واقعه تا قرن يازدهم ميلادي به طور مفصل وارد نگرديده بود.

شارلماني با هارون الرشيد خليفه بغداد وامير اموي اسپانيا دشمن هارون روابط سياسي برقرار كرده بود، و از همين رهگذر بود كه اروپا با قدرت  و وسعت دنياي اسلامي آشنا شده است.

ايتالياي مركزي هم درسدة نهم ميلادي مستقيماً تحت تاثير اسلام قرار گرفت.

حضور اسلام در اسپانيا وسيسيل در نواحي شمالي نيز انعكاس داشته است.

گسترش فرهنگ اسلامي در اروپا:

از راه تماسهاي تجاري و از طريق حضور سياسي در اسپانيا و سيسيل ، فرهنگ عالي اسلامي به تدريج در اروپاي غربي نفوذ پيدا كرد. هرچند كه اروپاي غربي با بيزانس در رابطه بودولي تاثيراتي كه از فرهنگ اسلامي پذيرفت بسيار بيشتر از تاثيرات بيزانسي بود يعني دليل ديگري مبني بر اينكه كمك جنگهاي صليبي براي اختلاط فرهنگها يكي از مهمترين علل اين اختلاط بوده است.

اهميت تماس با اسلام براي اروپا:

حال به اهميت تماس با اسلام براي مسيحيت اروپاي غربي مي پردازيم . احساس خود كم بيني وتحقيري كه اروپاي غربي در مقابل تمدن اسلام داشت داراي جنبه هاي مختلف بود. تكنولوژي اسلامي در بسياري نقاط برتكنولوژي اروپايي برتري داشت ووسايل راحتي وتجمل زيادي در اختيار مسلمين ثروتمند قرار داشت؛ وليكن اين مسئله احتمالاً عامل كوچكي به شمار مي رفته است.و ساراسن ها در گذشته از نظر نظامي وحشت آفرين بودند ولي حالا شواليه هاي نورمني بر آنها پيشي گرفته بودند. معهذا گسترش حكومت اسلامي سهمگين بود. انسان در اوايل قرن دوازدهم ميلادي تصور ميكرد كه دنيامركب از سه قسمت آسيا، آفريقا و اروپا است. تصور ميشد كه آسيا بزرگترين اين قاره ها و نيز قسمت اعظم آفريقا از آن مسلمين است در حاليكه فقط قسمتي از اروپا از آن مسيحيان به شمار مي رفت. در اين رهگذر گمان مي كردند كه تقريباً دوسوم دنيا را مسلين فرا گرفته اند. در نظر بعضي از مسيحياني كه با مسلمين رابطه داشتند، برتريت مسلمين چون وچراناپذير نبود. به طور كلي احساسات اروپائيان غربي نسبت به مسلمين مثل احساسات طبقات پائين جامعه نسبت به طبقات بالاي آن بود. آنها همانند طبقات بي امتياز جوامع، براي تأئيد خود در برابر طبقات ممتاز رو به سوي دين خود، خصوصاً به سوي آنچه كه دو شكل جديد دين مسيحي يعني زيارتگاه سن جيمز دركومپوستلا و احساس عميق نسبت به جنگهاي صليبي براي گرفتن بيت المقدس كه اين دو ، كانونهاي نهضت مذهبي مردمي به شمار مي رفت ، مي آورند.

«يكي از محققين جديد در مورد جان‌وكليف كه در نيمه دوم قرن 14 فعالت داشته مي نويسد: در نظر او ويژگيهاي اصلي اسلام همان ويژگيهاي اصلي كليساي اروپاي غربي در آن زمان بود. البته اين به معني نيست كه وي نظرخوشي به اسلام داشته است بلكه برعكس ، ويژگيهاي عمده اسلام و كليساي غربي در نظر او عبارت بود از : تفاخر ،‌آزو و طمع، اشتياق براي قدرتمداري ، ميل به تملك ، توسل به شدت عمل ، و ترجيح هوش و استعداد بشري نسبت به كلام خدا. اين ويژگيها در غرب علت اصلي انشقاق مسيحيت و انشقاق غرب از همسايگانش بود.»1

وقتي كه تمام جنبه هاي تماس اروپاي ميانه را با اسلام در نظر بگيريم در مي يابيم كه تاثير اسلام بر مسيحيت غربي بسيار بالاتر از آن است كه تاكنون معلوم شده است. اسلام در محصولات مادي و اكتشافات تكنولوژي اروپاي غربي سهيم بود، اسلام از نظر فكر در تحريك اروپا در زمينه هاي علم و فلسفه دست داشت؛ و نيز اين اسلام بود كه باعث شد اروپا تصوير جديدي از خود ترسيم كند . از آنجا كه اروپا مي خواست در مقابل اسلام واكنش نشان دهد لذا تاثيرات ساراسن ها را برخود كم بها داده و در اتكايش بر ميراث يوناني و رومي اغراق كرده است.

در اينجا لازم است به سه نكته توجه كنيم:

1-                     كمك هاي اعراب به اروپاي غربي بيشتر در زمينه مسائلي بود كه با بهبود زندگي و اصلاح اساس و ركن مادي آن رابطه داشت؛

2-                     اكثر اروپائيان آگاهي كمي از ويژگي عربي واسلامي آنچه كه اقتباس مي كردند ، داشتند؛

3-                     زندگي مرفه و اشرافي اعراب و ادبياتي كه به دنبال اين زندگي بود نه تنها تخيل اروپائيها ، بلكه نبوغ شعري خلق هاي روماني را نيز برانگيخت.

تاثير فرهنگ و تمدن اسلامي بر اروپا :

«با وجود اينكه در دنياي اسلام 1300 سال است پيش روي اروپا قرار دارد، اما اطلاعات اروپائيان در اين باب كمتر از اطلاعاتشان از بعضي تمدنها و ملتهاي انحطاط يافته ديگر است. و آن مقدار اطلاعاتي قليلي هم كه دارند، اكثراً غلط است. با وجود اينكه وزرا و تجار اروپايي با فعاليت زياد به سوي صاحبان چاههاي نفت كه براي صنايع غربي ماده اي حياتي است مي شتابند، شناختشان از ملل اسلامي و از تمدن آن وكارهاي علمي و صنعتي اش ، از سهيم بودن مسلمانان در تمدن غرب و تمدن جهان ، آنجا كه از روي پيش داوريهاي كهنه نباشد ، حداقل محدود به مقدار قضاوت متحجر ملت غرب است. نزديكترين همسايه اروپا يعني مسلمانان در مدت 800سال پيشروي جهان متمدن بوده اند.

شكوفايي تمدن اسلامي دوبرابر تمدن يونان بود و همين مسلمانانند كه خيلي مستقيم تر و چند جانبه تر از يونان ، جهان غرب را تحت تاثير قرار دادند.

اروپا از مسلمانان در تمام زمينه هاي علمي ، فرهنگي و اقتصادي تقليد كرده اند و چيزها آموخته اند كه اگر مسلمانان نبودند اكنون خبر از تمدن اروپا و غرب نبود.»1

«دكتر گوستاولوبون فرانسوي مي نويسد: موسي بن نصير قصد داشت پس از فتح اسپانيا از راه فرانسه و آلمان به قسطنطنيه رفته وآنجا را نيز فتح نموده تمام جهان آن روز را تحت نفوذ اسلام در آورد، ولي به واسطه اينكه خليفه او را در آن وقت به دمشق احضار كرد نتوانست اين مقصود را انجام دهد، و اگر چنين موفقيتي نصيب او مي شد بدون شك اروپا رامسلمان كرده بود و در ميان ملتهاي متمدن يك وحدت مذهبي نيز ايجاد كرده بود و گذشته ممكن بود اروپا را از دوران قرون وسطي نجات دهد، و چنانچه اسپانيا به واسطه وجود اعراب (مسلمانان) در آنجا دچار جنايات قرون وسطايي نشد اروپائيان نيز دچار آن نمي گشتند» 1

 

 


 

نتيجه گيري:

امروزه مغرب زمين ادعاي برتري بردنيا به ويژه مشرق زمين را دارد، ارتباط مسلمانان با اروپائيان از اهميت خاصي برخوردار است، هم براي مغرب زميني ها لازم است كه بدانند اگر امروزه از لحاظ صنعت و تكنيك برتري دارند به سبب ارتباط با مسلمانان بوده است. كه با آموزش و فراگيري تمدن و دانش مسلمانان به اين درجه رسيده اند و هميشه وام دار و مديون مسلمانان بوده و خواهند بود و حق آن است كه سپاسگزار مسلمانان باشند نه آنكه بر مسلمانان فخر بفروشند و موجبات ازار و اذيت آنان را فراهم آورند.

از طرفي ما مسلمانان نيز بايستي به اين بخش از تاريخ پر افتخار خود بباليم و با عبرت و پند گيري از گذشته خود در زماني كه مغرب زمين در قرون وسطي از تمدن بالايي برخوردار نبوده اند و مسلمانان از هر جهت (ابعاد مادي و معنوي تمدن) در اوج بودند دوباره با اعتماد به خويش، خود را حداقل در بعد مادي به غرب رسانيده و حتي پيشي هم بگيريم و چنان نپنداريم كه ديگر ممكن نيست حتي بايستي مطمئن باشيم كه ريشه هاي ترقي و پيشرفت (هم در بعد مادي و هم در ابعاد معنوي) در مكتب انسان ساز و جهان افروز اسلام بسيار بيشتر از مكاتب مادي نگر و كم توجه به معنويت نهفته است.

در پايان من ، بازگشت راستين به توانائي هاي مسلمانان در جهان و عدم بهت زدگي و يا از خود بيگانه شدن در برابر تازه به دوران رسيده را از خداوند ممنان خواستارم.

سایت علمی و پژوهشی آسمان

 

 

 

 


فهرست منابع ومأخذ:

 

عنوان

مؤلف

اسلام در غرب .................................................................................

نورالدين آل علي

تمدن اسلام و عرب.........................................................................

گوستاولوبون

كارنامه اسلام...................................................................................

عبدالحسين زرين كوب

آندلس مظهر اسلام در اروپا.........................................................

محمد رمضانپور

اسلام در اروپا................................................................................

استيون ورتووك، سري پيچ

تاثير اسلام در اروپا.......................................................................

مونتگمري وات

فرهنگ اسلام در اروپا....................................................................

دكتر زيگريدهونكه

تاريخ قرون وسطي.........................................................................

فيبليپ گ. حتي

ميراث اسلام  ..................................................................................

الفردوكيوم، ج .ب. ترند

تابش اسلام دراروپا........................................................................

 

 

 


منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 16 آذر 1393 ساعت: 18:46 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,,,
نظرات(0)

اطلاعات پایه برای ساخت یک گلخانه

بازديد: 275

تحقیق رایگان

سایت علمی و پژوهشی اسمان

اطلاعات پایه برای ساخت یک گلخانه

طي سالهاي اخير شاهد روند رشد روز افزودن احداث واحدهاي گلخانه اي در سراسر كشور هستيم . در واقع گلخانه به مثابه يك تكنولوژي جديد به شدت مورد پذيرش كشاورزان قرار گرفته است . توليد در خارج از فصل ، امكان كنترل عوامل محيطي ، امكان كشت هر محصول در هر منطقه آب و هوايي ، كنترل آفات و بيماريها ، مصرف كمتر آب ،‌راندمان بالاي توليد ،‌دوام محصول پس از برداشت ، قيمت بالاتر محصول براي فروش در خارج از فصل كشت محيط آزاد و مواردي از اين دست مزاياي اين روش كشت هستند . و كشت گلخانه اي به دليل همين مزايا امروزه به عنوان يكي از مهمترين و پيشرفته ترين شاخه هاي علوم كشاورزي نمود پيدا كرده است . در حال حاضر بيش از 1500 هكتار گلخانه براي توليد محصولات مختلف در كشور احداث شده است و هر سال بر اين مقدار افزوده ميشود . عمده ترين محصول توليدي گلخانهاي ايران خيار گلخانه اي است كه بازار خوبي هم براي صادرات دارد و به دنبال آن صيفي جات ديگر نظير گوجه فرنگي ، طالبي ،‌توت فرنگي ، فلفل دلمه اي ، لوبيا سبز و نيز توليد مي شوند و حتي پرورش موز و آناناس هم در برخي نقاط رواج يافته است ( شهرك هزار واحدي گلخانه اي رشت ) . توليد گلهاي زينتي نيز از ديرباز در گلخانه هاي رايج بوده است و با توجه به پتانسيل خوب كشور ايران مي رود كه به عنوان يكي از شاخه هاي مهم صادراتي كشور ظاهر شود . همچنين طي سالهاي اخير پرورش گياهان داروئي نيز در برخي نقاط ( اطراف كرج ،‌يزد و اصفهان ) رواج يافته است . گياهان داروئي نيز داراي راندمان بالاي توليد در گلخانه و سودآوري بالائي هستند.

نواع گلخانه ها :
گلخانه ها از نظر نوع توليد و نوع تيپ سازه داراي انواع مختلفي به شرح ذيل مي باشند.
تقسيم بندي بر اساس نوع توليد:
 
1-گلخانه هاي توليدي سبزي و صيفي شامل محصولاتي نظير خيار, گوجه فرنگي, توت فرنگي, فلفل, بادمجان, طالبي, سبزيجات برگي(ريحان- شاهي و........) مي باشد.
2-گلخانه هاي توليد گل و گياهان زينتي براي توليد انواع گلهاي شاخه بريده(رُز- ژربرا
گلايول داودي) وگلهاي آپارتماني مي باشد.
3-سالنهاي گلخانه اي توليد قارچ دكمه اي و قارچ صدفي
از نظر نوع سازه گلخانه ها به دو دسته چوبي يا سنتي و مدرن يا فلزي تقسيم مي شوند.
4-گلخانه هاي چوبي
اسكلت اصلي اين گلخانه ها از چوب با پوشش پلاستيك مـي باشد. ارتفاع در ايـن سازه هـا 2 تا 3 متر و سيستم گرمايي و تهويه مناسبي ندارد و بدليل ارتفاع پايين مناسب كشت محصولاتي نظير خيار و گوجه فرنگي نمي باشد. مزيت اين گلخانه ها قيمت ارزان احداث هر واحد آن مي باشد ولي بدليل نامناسب بودن محيط داخلي براي رشد گياه معمولاً ميزان توليد در واحد سطح در مقايسه با گلخانه هاي مدرن بسيار كمتر است. بدلايل ذكر شده اين نوع گلخانه ها توسعه نيافته است و گلخانه هاي چوبي كه قبلاً احداث شده به تدريج به گلخانه هاي مدرن تبديل مي شوند.
5-گلخانه هاي فلزي يا مدرن
اسكلت اين گلخانه ها از فلز است كه معمولاً با پلاستيك هاي ضد اشعه ماوراء بنفش (
uv) پوشش و داراي سيستم گرمايشي و تهويه مناسب مي باشد. ارتفاع اين نوع گلخانه ها بيش از 5/4 متر است و بدليل شرايط مناسب رشد گياه در اينگونه سازه, عملكرد در واحد سطح نسبت به گلخانه هاي چوبي افزايش دارد.
اتصال قطعات در گلخانه هاي فلزي بوسيله پيچ ومهره(پرتابل)و يا استفاده از جوش مي باشد. هزينه واحد گلخانه هاي پرتابل نسبت به سيستم جوشي 20-15% بيشتر است ولي نصب آن آسانتر و تغييرات در سازه راحت تر است.

 

انواع گلخانه ها از لحاظ پوشش

پلاستیکی

پوششهای پلاستیکی می تواند از جنس پلی استر ، پلیوینل کلراید (P.V.C) پلی وینل فلوراید(P.V.F) باشد . از مزایای این پوششها عدم نیاز به اسکلتهای سنگین وکاهش هزینه گرم کردن تا حدود 40% نسبت به گلخانه های شیشه ای یک لایه است.
اغلب پوششهای پلاستیکی از نوع پلی اتیلن بوده که معمولاً به ماده مقاوم کننده در مقابل
UV( اشعه ماورای بنفش ) آمیخته شده اند که در این صورت طول عمر آنها تا حدود 3 سال قابل افزایش است . امروزه در کشورهای پیشرفته پلی اتیلن و سایر پوششهای پلاستیک را به مواد نگهدارنده نور مادون قرمز (IR) آمیخته می کنند که تلفات دمای گلخانه را در شب 15 تا 25 درصد کاهش می دهند .
PVF نیز یکنوع پوشش پلاستیکی جدید است که تا ده سال دوام داشته و واکنش آن نسبت به نور وقیمت آن تقریباً معادل شیشه است.پوششهای دوبل پلاستیکی نیز کاهش هزینه سوخت
تا یک سوم نقش موثری دارند . امروزه عملاً تمام گلخانه های مدرن دارای پوشش پلاستیکی از سیستم هوای فشرده بین دولایه استفاده می کنند. دولایه پلاستیک که یکی از آنها مستقیماً روس سطح خارجی ورقه دیگر قرار می گیرند، توسط بالشتکی از هوای فشرده از یکدیگر جدا می شوند. لایه خارجی پلاستیک جهت کاهش نور ماوراءبنفش (
U.V) باید 0.152mm ضخامت داشته باشد در حالیکه لایه درونی فقط نیاز به 0.102mm ضخامت دارد زیرا نور U.V در این محل کمتر است.

شیشه ای

گلخانه های شیشه ای از پر هزینه ترین نوع گلخانه های صنعتی محسوب می شوند. نیاز به اسکلت محکم و نیز استفاده از پوشش شیشه و همچنین مصرف سوخت بالا در این گلخانه ها باعث افزایش قیمت این نوع گلخانه ها در مقایسه با پلاستیکی و پلی کربنات گردیده است. از مزیتهای این نوع گلخانه ها به قابلیت بالای عبور نور و حرارت آفتاب می توان اشاره کرد که در مناطق سردسیر و کم نور دارای کارایی بالایی می باشند. همچنین گلخانه های شیشه ای نسبت به انواع دیگر گلخانه ها دارای بیشترین طول عمر می باشد که البته به همان نسبت هزینه های نگهداری آن نیز نسبت به دیگر انواع گلخانه ها بالاتر می باشد.

 پلی کربنات
از جمله مزیتهای پوشش پلی کربنات به جای شیشه هزینه کمتر ونیز وزن سبک تر آن می باشد. همچنین مقاومت بالای آن نسبت به پلاستیک باعث تقاضای روزافزون آن به عنوان پوشش در صنعت گلخانه گردیده است .پوشش پلی کربنات اغلب جهت پوشش قسمت های جلو ، عقب و نیم دایره های مربوطه و یا کناره ها و سقف گلخانه درصورت تقاضای مشتری درنظرگرفته میشود. ورقهای پلی کربنات جایگزین مناسبی برای شیشه بوده و باعث صرفه جویی در انرژی می شوند. بطوريكه در تابستان از ورود گرما به داخل جلوگيري كرده و در زمستان مانــــع خروج و هـدر رفتن گرمــــــاي داخـل مي شوند.

 

خصوصيات سازه هاي پيشرفته و مدرن
امروزه بارزترين خصوصيت استاندارد گلخانه هاي چند دهانه و پيشرفته (
Multi Span & High Technology) دنيا، ارتفاع بلند و عرض زياد آنهاست. چرا كه هر چه گلخانه مرتفع تر باشد حجم هواي داخل گلخانه بيشتر خواهد شد و اين خود نه تنها باعث كاهش مصرف انرژي گرمايش و سرمايش گلخانه خواهد گشت بلكه باعث كاهش رطوبت اضافي و نيز تجمع هواي نامطلوب در بالاي گلخانه و در دسترس قرار گرفتن هواي تازه در كنار گياه خواهد شد. 
حجم زياد هواي گلخانه امكان ثابت نگه داشتن دماي داخل گلخانه را نيز فراهم مي آورد و در نتيجه خطرات ناشي از تنش هاي وارده بر گياه در اثر تغيير ناگهاني دماي خارج گلخانه از بين مي رود.
بيشتر بودن عرض گلخانه نيز مزايايي همچون استفاده بهينه و راحت تر از فضاي بين دو ستون و در نتيجه كرت بندي بيشتر و امكان اتوماسيون را فراهم مي آورد.
به علاوه عرض بيشتر باعث كاهش تعداد ستونها و ناوداني ها ميشود و اين خود نه تنها نور بيشتري را فراهم مي آورد بلكه باعث كاهش قيمت تمام شده نيز ميگردد.
از نظر فني نيز در ساخت گلخانه هاي پيشرفته به موازات افزايش ارتفاع و عرض گلخانه، استحكام و مقاومت سازه در برابر باد (
Wind Load) برف (Snow load) و بار آويزان (Crop load) ضمن سبكتر ساختن سازه مي بايست محاسبه گردد، چرا كه هر چه ارتفاع گلخانه افزايش يابد، شدت باد نيز افزايش مي يابد. همچنين هر چه عرض گلخانه بيشتر شود فشار بار آويزان و بار برف بر روي سقف و احتمال فروريختن سقف، افزايش مي يابد. در كنار يك سازه خوب، تجهيزات متناسب با كشت مورد نظر و اقليم خاص منطقه احداث گلخانه بسيار ضروري و عامل تعيين كننده در موفقيت و يا عدم موفقيت يك پروژه محسوب مي گردد.
7 متر مربع ارتفاع،9 متر و 60 عرض 3 مترو 40 عرض دريچه سقفي حجم بيشتر
مصرف سوخت و انرژي كمتر، تنظيم بهتر و راحت تر فاكتورهاي رشد‌(نور، دما، رطوبت) و حذف تنش حرارتي .http://www.etarh.com/images/golkha1.gif
امروزه پوشش هاي پلي اتيلن( نايلون) گلخانه هاي پيشرفته علاوه بر خصوصيت ضد اشعه ماوراي بنفش (
Anti -UV) داراي خاصيت تفرق نور (Diffusion) نيز مي باشند. بدين معنا كه نه تنها بايد قابليت عبور نور را به خوبي دارا باشند بلكه نور را متفرق مي كنند تا درتمام جهات و زوايا به گياه بتابد. 
اين خصوصيت راندمان گياه را بالاتر برده و در زمستان كه شدت نور كمتر است بسيار مفيد واقع مي گردد. (قرمز شدن گوجه فرنگي در زمستان)
امروزه جهت عايق نمودن جداره گلخانه ها و كاهش تبادل حرارت با محيط بيرون، پوشش پلاستيك دو جداره باد شونده مي سازند.(30 سانتي متر فاصله دو جداره)
اين مزيت نه تنها باعث كاهش چشم گير مصرف سوخت و انرژي مي شود بلكه خود باعث حذف چكه هاي آب از سقف(
Condensed water) مي گردد.
از ديگر خصوصيات مهم يك گلخانه استاندارد و پيشرفته تهويه سقفي آن است، كه هر چه اين تهويه بهتر انجام شود راندمان توليد نيز افزايش مي يابد. تهويه مناسب باعث مي شود كه هواي تازه شامل اكسيژن و
Co2 همواره در دسترس گياه باشد. بعلاوه رطوبت اضافي نيز به هنگام تخليه هواي نامناسب تجمع يافته در بالاي گلخانه خارج مي شود.
نصب آسان توري ضد حشره، قابليت نصب پرده هاي سايه افكن و يا نگهدارنده گرما (
Energy Saver) و همچنين قابليت اتوماسيون از ديگر خصوصيات سازه هاي استاندارد و پيشرفته دنيا است. 
اتوماسيون سازه و تجهيزات، نه تنها هزينه پرسنل را به حداقل مي رساند بلكه باعث كاهش دخالت انسان و در نتيجه كاهش خطا مي گردد.

 

طرح گلخانه FAO

در طرحی كه این سازمان برای سازه‌های گلخانه‌ای معرفی كرده تمام اسكلت گلخانه پیش ساخته و بدون استفاده از هرگونه جوشكاری و تماماً فلز آهن گالوانیزه بوده و توسط پیچ و مهره و بست مونتاژ می‌شود. 
ارتفاع و عرض دهانه بنا به نوع كشت متفاوت بوده و این سازه از نظر مهندسی لزوماً باید در برابر باد با سرعت
۱۲۰ كیلومتر در ساعت و وزن برف تا ارتفاع ۸۰ سانتیمتر (در صورت روشن بودن سیستم گرمایشی) مقاوم باشد. در این سازه جهت تهویهٔ مناسب، پنجره‌های كناری به ارتفاع ۵/۱ متر در طرفین و سیستم پد و فن در ابتدا و انتهای گلخانه و پنجرهٔ سقفی سراسری دقیقاً در راس كمان تعبیه می‌شود. برای پوشش این سازه از پلاستیك آنتی UV (حداقل دارای ۳% مادهٔ موثر) و ضد عرق و در مكانهای سردسیری و كم نور استفاده از پوشش پلی كربنات دو جداره (حداقل فاصلهٔ دو جداره ۸ میلیمتر) پیشنهاد می‌شود. جهت حفظ دما و انرژی، این سازه به صورت به هم پیوسته بوده و حتی‌الامكان یك‌پارچه و دارای اندازهٔ طول و عرض نزدیك به هم (تقریباً مربع شكل) می‌باشد.

مشخصات فنی سازه های گلخانه های تونلی

1- سازه و پوشش: 

1-1- مشخصات گلخانه:
 

2-1-1- ابعاد پيشنهادی گلخا نه:
 

ابعاد گلخانه ها بستگی به اندازه زمين دارد. با توجه به اينکه عرض هر دهنه 8 متر می با شد عرض گلخانه می تواند هر ضريبی از 8 باشد و طول آن با توجه به اينکه الکتروموتورها قادر به بازوبسته کردن 120 متر پنجره می باشند، اين طول توجيه اقتصادی بيشتری دارد اما در مجموع هرطول و عرضی امکان پذير است.
 

برای مثال اندازه و ابعاد یک گلخانه در جدول زير مشخص شده است:

مساحت گلخانه  4320 متر مربع

6

تعداد تونلها

8 متر

پهنای هرتونل

48 متر

عرض گلخانه

90 متر

طول گلخانه

4320 مترمربع

مساحت گلخانه

50 /2متر

فاصله بين قوسها

4 متر

ارتفاع زير ناودان

5 متر

فاصله بين ستونهای داخلی

50 /2 متر

فاصله بين ستونهای کناری

 6 متر

ارتفاع تا زير قوس

2-1- فونداسيون: 

جهت قرارگيری ستونهای 2*50*100 و یا2*80*80 ميليمتر، در زمين چاله ها به قطر 50 سانتيمتر، عمق 90-80 سانتيمتر، و بفاصله 50/ 2متر از يکديگر در کناره ها، 3 متردر جلوی دهنه های 8 متری و 5 متر درداخل گلخانه حفر می شوند. ستونها در عمق 60 سانتيمتری قرار ميگيرند و با بتنی که دارای مشخصات فنی بخصوصی ميباشد پر ميشوند.

3-1- شيب: 

شيب گلخانه تقريباً 1/0 % يعنی بسته به مقدار و تناوب بارندگی در منطقه در هر صد متر 15-10 سانتيمتر خواهد بود. لوله های خروج آب باران حدوداً در هر 55 مترناودان نصب خوهد شدکه آب را به داخل گلخانه هدايت ميکنند و از آنجا در زير يا روی زمين بوسيله لوله ها به حوضهای ذخيره آب منتقل خواهند شد تا در صورت نياز و مناسب بودن کيفيت جهت آبياری مورد استفاده قرار گيرد.
 

4-1- قطعات سازه: (اندازه ها و ابعاد داده شده درموارد مختلف قابل تغييرند)
 

1-4-1- ستونها: قوطی هاي 2*50*100 ميليمتر که گالوانيزه گرم هستند ساخته شده اند. فاصله ستونها از يکديگر در کناره ها 5/2 متر، در جلوها 3 متر ، در داخل گلخانه 5 متر و طول ستونها 6/4 متر ميباشد.
 

2-4-1- ستونهای باد شکن : قوطي هاي 2*80×80 ميليمتر (گالوانيزه گرم) در جلو گلخانه در هر دهنه 8 متری 2 عدد به فاصله 3 متر از يکديگر نصب ميشوند.
 

3-4-1 - قوس ها: لوله های گرد 5/1
x60 (گالوانيزه سندزايمر). فاصله قوسها ازيکديگر50/2متر بوده و با پيچ مهره به محل پيش بينی شده در سر ستونهای دوبله متصل ميشوند. تمام قوسها از ناحيه نوک جهت استحکام بيشتردر طول گلخانه بوسيله لوله های کمر بندی بهم متصل ميشوند. بعلت فاصله کم هلالی ها از يکديگر(5/2) وترکيب علمی سازه، پلاستيک پوشش نيازی به سيم کشی نخواهد داشت. 

4-4-1- سرستونها: وظيفه سرستونها اتصا ل چهارعنصر اصلی گلخانه يعنی قوس، ستون، ناودان و ميان بند ميباشد. سرستون از ورقه گالوانيزه دو ميليمتری وباماشين آلات ديجيتالی ساخته ميشود تا محل قرار گرفتن چهار قطعه اصلی را بد قت مشخص کند. طراحی سرستون به نحوی است که کانال، ميان بند، قوس و ستون کاملاً و دقيقا در محل خود نشسته و فشاری به يکديگر وارد نمي کنند.


5-4-1- باد شکن های گوشه ای و جلوئی: لوله های قوطی 2
x80x80 در گوشه های گلخانه و لوله های گرد 5/1x48 يا قوطی در قطعات پلی. تعداد ، ابعاد و نحوه قرارگيری اين باد شکن ها بستگی به سرعت بادهای مسلط در محل مورد نظر گلخانه خواهد داشت. 
طرح زير نماي کناری اين بادشکن ها را نشان ميدهد.

6-4-1 - ميان بند: لوله های گرد5 / 1 x 40 که ستونها را در عرض بهم متصل ميکنند. وظيفه اين ميان بند ها علاوه بر استحکام بيشترايجاد تکيه گاه برای صيفی جات از قبيل فلفل ، گوجه فرنگی و خيار بوده و فاصله آنها از يکديگر5 متر ميبا شد. 

7-4-1- لوله کمر بندی قوس: لوله های 5/1
x32 که قوسها را در امتداد تونل از نوک بهم متصل می کنند. 

8-4-1- باد شکن های ميان بندها:
 
باد شکن بلند: لوله های گرد 50/ 1
x25 يک عدد برای هرميان بند. 
باد شکن کوتاه: لوله های گرد 50/1
x25 دو عدد برای هرميان بند. 
باد شکن به شکل هفت: لوله های گرد50 /1
x32 دو عدد برای هر ميان بند که از وسط در دو جهت مخالف به نوک قوس ها متصل می شوند.

 
9-4-1- ناودانها: 2
x450x5000 ميليمتر (گالوانيزه گرم). در طراحی ناودان ها د قت بسياری شده است تا آنها به طريقی به سر ستون متصل شوند تا آب باران به داخل گلخانه نفوذ نکرده و همچنين در اثرتماس مرتب پيچها با آب باران دچار مشکل نشوند. بعلاوه در اين پيچها ازواشرهای مخصوص استفاده میشوند. همچنين در محل اتصا ل دو کانال به يکديگراز سيليکان نيزاستفاده می شود.

10-4-1- لوله های پلی اتيلن: لوله های نگاه دارنده پوشش گلخانه از جنس پل اتيلن به طول 40/2 متر که در امگا قرار ميگيرند. 

11-4-1- امگا: امگاها به ضخامت 5 /1 ميليمتر ، گالوانيزه گرم هستند. وظيفه آنها نگهداری پلاستيک به کمک لوله های پلی اتيلن در کناره ها، جلوها و سقف گلخانه است. گالوانيزه گرم با کيفيت اروپائی
 
63.1-75.2طبق مقررات UNE-EN1179, UNE-37501 و UNE-ISO1461 
امگا با طراحی مدرن ساخته شده و نيازی به پيچ و يا ورقه جهت نگهداری پلاستيک ندارند. تعداد:
 
درناودان ها دو رديف 
درکناره ها سه رديف 
درجلو،بالای دهنه يک نيم دايره چسبيده به قوس 
درجلو دهنه 4 رديف

5-1- کيفيت مواد: 

کليه قطعات و لوازم جانبی گلخانه های شرکت آشيانه سبز تهران با همکاری و نظارت معتبرترين شرکت های اسپانيائی و هلندی آماده و نصب ميشوند. برخی قطعات و تاسيسات گلخانه در صورت امکان و با در نظر گرفتن توجيه اقتصادی و بدون ايجاد خدشه در کيفيت و کارآئی آنها در ايران توليد می شوند، ديگر قطعات و تاسيسات مستقيما از کشورهای اسپانيا و هلندخريداری ميشوند. شرکت آشيانه سبز تهران گواهی ميکند که گالوانيزه موادی که درساخت گلخانه مورد استفاده قرار ميگيرند با رعايت قوانين اروپائی انجام شده وکليه قطعات دارای يک پوشش مشخص و استاندارد گالوانيزه هستند.
 


6-1- درب ها:
 

درب های کشوئی 3
x50/ 3 متراز جنس آهن بوده و جهت پوشش آن از پلی کربنات استفاده میشود.

7-1- پنجره ها يا تهويه های طبيعی: 

معمولا حدود 25% از سطح کل يک گلخانه جهت تهويه طبيعی يا پنجره درنظر گرفته ميشود.
 
1-7-1- پنجره های سقفی: پنجره های سقفی 2/ 1 یا 4/1 در نمام تونل ها با در نظر گرفتن باد غالب طراحی میشوند.
 

اجزائ تشکيل دهنده: 

موتورهای دنده ای: که حرکت را به لوله انتقال جهت بازوبسته شدن پنجره منتقل ميکنند.
 
بازوهای پنجره: لوله های قوطی 50/1
x30x50 منحنی گالوانيزه گرم که درقسمت بالا دارای دنده هائی ميباشند. 
گروه چرخ و دنده: که حرکت را ازلوله انتقا ل به بازوی پنجره منتقل ميکنند تا پنجره بازوبسته شود.
 

ريلها: به ضخامت 3 ميليمترو طول 2 متر

2-7-1- پنجره های کناری: تهويه کناری به تبادل طبيعی هوای داخل گلخانه کمک ميکند. (در اين طرح تنها يک پنجره کناري در روي پد در نظر گرفته شده است) 

اجزاي تشکيل دهنده آن عبارتنداز: 

موتورهای دنده ای: چرخش اتوماتيک را به لوله تلسکوپی 20
x20 منتقل ميکنند که با چرخش خود پلاستيک را به دورخود جمع می کنند و در نتيجه پنجره باز ميشود. 
ورقه ثابت موتورکاهش دهنده: به ضخامت 6 میلیمتر و دو لبه
 
لوله های محافظ: 5/1
x32 که از پلاستيک محافطت ميکنند. 

تهویه بال کبوتری: تهویه بال کبوتری شامل دو موتور و دو محور مجزا میباشد که در سقف نصب میشود.. این نوع پنجره در صورت نیاز بجای پنجره یک طرفه سقفی 4/1 و 2/1 پیش بینی شده است.

8-1- پيچ و مهره ها: 

کليه قطعات گلخانه پيش سا خته بوده ودر عمليات نصب از جوش استفاده نميشود. پيچ ومهره های مورد استفاده دارای کيفيت و مقاومت بالابوده و با رعا يت استاندارد های اروپائی ساخته شده اند.
 

9-1- مقاومت ها: (اثراتی که در محاسبات سازه درنظرگرفته ميشوند)
 

محاسبات سازه ها با رعايت قوانين اروپائی انجام شده اند. دراسپا نيا جهت سا خت گلخانه اثرات زير در نظر گرفته ميشوند:
 

اثرات دائم : اثرات ناشی از وزن قطعات سازه ای يا غير سازه ای. تاسيسات جانبی حتی اگر بطور دائم نصب شده باشند شامل اين اثرات نيستند. 
اثرات تاسيسات جانبی دائم: اثرات ناشی از اين تاسيسات يا خدمات که شامل وزن های این تاسيسات، مانند گرمايشی، خنک کننده، نور مصنوعی، سایيان ها ، آبياری، تهويه و ايزولاسيون می باشند. 
اثرات باد: مقاومت سازه طبق قوانين تجربی اروپائی در مقابل سرعت 120 کيلومتر در ساعت محاسبه شده است. 
اثرات برف: مقاومت سازه طبق قوانين تجربی اروپائی در مقابل 40 کيلوگرم در مترمربع محاسبه شده است. 
محصول ها: مقاومت سازه در مقابل وزن محصولات گلخانه ای طبق قوانين تجربی محا سبه شده است و برابر با 40 کيلوگرم در هر مترمربع می با شد. 
مقاومت سازه درمقابل وزن عمودی برسازه: مقاومت سازه در مقابل وزن نيروی انسا نی جهت عمليات نگهداری وتعميرات روی سازه. 
مقاومت در مقابل تاسيسات موقتی: مقاومت سازه در مقابل وزن هائی که بوسيله ماشين آلات متحرک مانند جرثقيل، ريلها، ماشين آلات تميزکننده و يا کاربران آنها محاسبه می شود. 
اثرات حرارتی: مقاومت سازه در مقابل تغييرات دما محاسبه ميشود. 
اثرات زلزله ای: محاسبات مقاومت سازه درمقابل زلزله طبق قوانين اروپائی انجام می شوند. 

10-1- رنگ سازه
 

در حالت عادی ، جهت پوشش قطعات سازه گلخانه از یک لایه گالوانیزه استفاده میشود که پس از مدتی شروع به شوره زدن وزنگ زدن کرده و باعث کوتاهی عمرگلخانه میشوند.
 
رنگ الکترواساتیک بصورت پودری روی سطح قطعات سازه گالوانیزه پاشیده شده و درون کوره با حرارت بالا پخته می شود. این امر باعث ایجاد یک لایه بسیار مقاوم روی گالوانیزه شده که در نتیجه طول عمر آهن را بالا برده و همچنین از پرت حرارتی و داغ شدن آن درروزهای گرم تابستان(بدلیل سفید بودن) جلوگیری کرده و طول عمر گلخانه افزایش پیدا میکند. بعلاوه سطح صاف به تمیزترنگه داشتن هرچه بیشتر سازه و در نتیجه افزایش طول عمر سازه کمک میکند.

11-1- پوشش پلاستیکی: 
پوشش پیشنهادی گلخانه فیلم حرارتی
Anti-UV بوده که شامل کلیه لوازم جانبی جهت نصب آن به سازه می باشد. 
پوشش گلخانه به شکل ذیل پیشنهاد می شود:

پوشش گلخانه

پوشش ثابت

فیلم حرارتی ضد یو وی

کناره ها

فیلم حرارتی ضد یو وی

انتها

فیلم حرارتی ضد یو وی

پنجره های بالا

فیلم حرارتی ضد یو وی

پنجره های کناری

فیلم حرارتی ضد یو وی

پنجره های انتها

ندارد

پارتیشن بندی

ندارد

نیم دایره جلو

فیلم حرارتی ضد یو وی


لوازم جانبی جهت نصب پوشش به سازه شامل طرح می باشد.
 

1-11-1- مشخصات فنی فیلم حرارتی:
 

درشرایط عادی عمر این پلا ستیک در اسپا نیا سه فصل پیش بینی می شود. این فیلم دارای افزودنی های
UV و فیلترهای IR و سه لایه جهت کیفیت بهتر می باشد. 

مشخصات استثنائی فیلم فشرده سه لایه:
 
مقاومت بالای مکانیکی 
مشخصات فنی حرارتی و نوری عا لی 
گارانتی سه لایه(200میکرون) 
قابلیت عبورنوربالاوبی رنگ 
ترکیب سه لایه طبق نیازهای مشتری قابل تغییرند.

مقیاس

ارزش

واحد

قانون

رنگ

بی رنگ

 

 

ضریب فلوئنسی

4/0

گرم/10دقیقه

ASTM D-1238

چگالی اسمی

945

کیلوگرم/مترمکعب

ASTM D-1505

محتوای AV

10

%

 

عبور نور

89

%

ASTM D-1003

نورپراکنده

50

%

ASTM D-1003

مقاومت در مقابل ضربه

1300

Gr(F50)

ASTM D-1709

کشش

120

Mpa

ASTM D-638/882

مقاومت فشاری طولی

22

Mpa

ASTM D-638/882

مقاومت فشاری عرضی

22

Mpa

ASTM D-638/882

مقاومت کششی طولی

550

%

ASTM D-638/882

مقاومت کششی عرضی

550

%

ASTM D-638/882


12-1-پوشش پلی کربنات:
 

پوشش پلی کربنات جهت پوشش قسمت های جلو و عقب و نیم دایره های مربوطه و یا کناره های گلخانه درصورت تقاضای مشتری درنظرگرفته میشود.
 
کلیه قطعات، پروفیل ها و پیچ و مهره ها جهت نصب پلی کربنات شامل پیشنهاد می باشد.
 
پلی کربنات ساخت اروپا بوده که صرفا" به منظور استفاده در پوشش های گلخانه ای با در نظر گرفتن مقاومت در مقابل اشعه های مضر خورشید و دیگر مسائل فنی تولید شده است
 

مشخصات فنی پوشش پلی کربنات ضد یو وی ساخت اروپا :

مشخصات فیزیکی

چگالی

120 گرم/سانتی مترمکعب

جذب آب

0.15%

مشخصات نوری

انتقال نور

90%

انتفال opal  سفید

46%

انتقال نور برنز

46%

مشخصات مکانیکی

مقاومت به تغییرشکل تا حد کشش

>60N/MM2

مقاومت به تغییرشکل تا حدشکستن

>60N/MM2

افزایش طول تا حد کشش

7%

افزایش طول تا حد شکستن

>80%

انعطاف حد کشش

2300 N/M2

انغطاف Module

1890 N/MM2

مقاومت شوک ایزود

800 J/M

سختی هارد ول

118 E.R.

مشخصات حرارتی

حرارت خدماتی دراز مدت

-40 + 100 C

حرارت خدماتی کوتاه مدت

-40 + 120 C

درحه حرارت VICAT

145-150 سانتیگراد

حرارت تغییر شکل درمقابل بار

135-140 سانتیگراد

ضریب انبساط حرارتی

6.7-10-5 m/mºC

هدایت حرارتی

0.21 W/mºC



شرايط عقد قرارداد ساخت گلخانه با پيمانكاران واجد شرايط و نحوه پرداخت تسهيلات
الف- نوع و خصوصيات سازه
1- تمامي قطعات به كار برده شده فلزي الزاما بايد آبكاري شده باشد.
2-لوله هاي به كار گرفته شده بايد ساخت يكي از كارخانجات معتبر و با آبكاري گرم باشد.
3- سازه حداقل بايد داراي دو پوشش ثابت و موازي كه پوشش اول آنتي
U.V با ضخامت حداقل 180 ميكرون و پوشش دوم آنتي فوگ باشد .
4-سازه گلخانه بايد پرتابل و با استفاده از پيچ و مهره و يا پين و بست نصب گردد و استفاده از جوشكاري در ساخت اجزا اصلي گلخانه مجاز نمي باشد .
5- گلخانه الزاما بايد داراي پنجره بغل و پنجره سقفي به صورت اتوبوسي باشد.
6
ارتفاع مفيد گلخانه تا زير ناودان حداقل 5/3 متر و ارتفاع نهايي سازه حداقل5 متر باشد.
7-خصوصيات كليه قطعات مورد مصرف و نقشه تاييد شده سازه بايد ضميمه قرارداد گردد و به امضاي طرفين قرارداد رسيده باشد.
8-پيمانكار سازنده بايد گلخانه را در برابر برف تا ارتفاع 60 سانتيمتر و باد تا سرعت 120 كيلومتر ضمانت نمايد(نصب تجهيزات مناسب جهت ايجاد مقاومت در برابر باد الزامي است) همچنين سازه را به مدت يكسال در برابر حوادث طبيعي بيمه نمايد.
9-هر گونه خسارت وارده به خريدار در اثر كيفيت سازه بايستي توسط سازنده پرداخت گردد.
 
ب- نحوه پرداخت مبالغ خريد و نصب سازه گلخانه
 
1- تا40% از مبلغ قرارداد خريد و نصب قطعات همزمان با عقد قرارداد جهت خريد و حمل قطعات گلخانه به محل
 
2-تا80% از مبلغ قرارداد خريد و نصب قطعات بعد از تحويل كليه قطعات و نصب آنها و سيم كشي ( مرحله قبل از نصب پوشش)
3- تا 90% از مبلغ قرارداد خريد و نصب قطعات بعد از انجام پلاستيك كشي
4- باقيمانده از مبلغ قرارداد خريد و نصب قطعات(حداقل 10%) به عنوان حسن انجام كار بعد از اتمام سازه و رفع كليه نواقص حداكثر بعد از سه ماه( اين مبلغ همزمان با آزاد سازي قسط سوم احداث گلخانه در حساب جداگانه اي به نام پيمانكار و قابل برداشت تنها با نامه مديريت جهاد كشاورزي شهرستان واريز مي گردد. )
5-خريد ساير تجهيزات( سيستم آبياري- سيستم گرمايشي- سيستم روشنايي و.....)با قرارداد جداگانه و يا ارايه فاكتور از سازندگان معتبر با شرط رعايت حداقل هاي تعيين شده و پس از تاييد امكان پذير است .
تذكر 1 : به ازاء هر
  هزار متر مربع گلخانه تامين حداقل 250000 كيلو كالري گرما الزامي است و سيستم آبياري شامل مخزن ذخيره آب به ميزان هر متر مربع گلخانه 4 ليتر و الكترو پمپ متناسب با وسعت گلخانه، تانك كود، فيلتر و لوله هاي اصلي و فرعي است.
تذكر 2: جهت هر واحد گلخانه حداقل دو دستگاه بخاري مورد نياز است .
تذكر3: مديريت جهاد كشاورزي شهرستان به عنوان ناظر پروژه بر عمليات ساخت و نصب نظارت خواهد داشت و پرداخت هر گونه وجه بعد از تاييد آن مديريت خواهد بود و سازمان به عنوان ناظر عالي در اجراي پروژه نظارت داشته و بر حسب ضرورت از نحوه اجراي طرح بازديد خواهد داشت.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 16 آذر 1393 ساعت: 18:06 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره علائم و نشانه های ظهور

بازديد: 443

به نام خدا

تحقیق رایگان

سایت علمی و پژوهشی اسمان

تحقیق درباره علائم و نشانه های ظهور

امام علی (ع) می فرماید: من المحتوم الذی لابد منه ان یکون قبل القائم.

 

« خروج السفیانی و خسف بالبیداء و قتل النفس زکیه و المنادی من السماء و خروج الیمانی»

 

                             کتاب ارشاد- شیخ مفید

 

طبق این روایت علائم قطعی و نشانه های حتمی ظهور پنج دسته اند که ما هر یک از آنها را به اختصار بیان می نماییم:

 

۱-خروج و شورش سفیانی:

قطعی ترین نشانه در روایات شیعه شورش و خروج سفیانی است اما در کتب حدیث اهل سنت از سفیانی اسمی نیست و در عوض در کتب اهل تسنن از شخصی به نام دجال سخن رفته و تعداد احادیث مربوط به او بسیار بیشتر از روایات شیعه در مورد سفیانی است البته از دجال در بعضی از از روایات شیعه هم نام برده شده است که بعدا به توصیف آن خواهیم پرداخت(انشاالله). اما در مورد سفیانی از امام صادق(ع) رسیده است که:

«و من یحتوم خروج سفیانی من رجب» از علائم حتمی ظهور٬ شورش سفیانی در ماه رجب است.

                    کتاب الغیبه

 در روایت دیگری حضرت فرموده اند که: سفیانی طبق روایتی از امیر المومنین(ع) فردی است با نام عثمان از نوادگان ابوسفیان و بسیار خبیث و قسی القلب و مدت ۸ یا۹ ماه غارت و کشور گشایی می کند.

سپس حضرت مهدی(عج) او را از بین می برد و در بعضی روایات آمده که حضرت عیسی (ع) در بیت المقدس سفیانی را می کشد. اما قبل از نابودی شخص سفیانی لشکر خونخوار او در سرزمین بیداء به زمین فرو می روند.

(خسف بیداء) که خسف بیداء نیز این خود از علائم حتمی ظهور است و ما قبل از شرح این واقعه مختصری در وصف دجال می گوییم:

 دجال:

دجال صیغه مبالغه از کلمه دجل به معنای پنهان کننده حق و آشکار کننده باطل و گفته شده که نام اصلی دجال ٬ صاید بن صید است و والدینش هر دو یهودی اند و ۳ سال قبل از خروجش قحطی می شود. در روایات اهل تسنن خصوصیاتی برای دجال گفته شده از جمله اینکه فردی کافر کیش و دارای عمر طولانی٬کوتاه قد٬ چاق و زشت رو است. که تمام عالم جز مکه و مدینه را تصرف می کند و هنگام خروجش حضرت بقیه الله بر سفیانی فائق آمده است.

۲- خسف بیداء:

بیداء نام سرزمینی است در دو منزلی مدینه و خسف٬ به معنای بلعیدن و نابود کردن است و طبق روایات متعددی تمام لشکر سفیانی پس از جنایتهای بی شمار هنگام عبور از این سرزمین به دل زمین فرو رفته و نابود می شوند و فقط سه نفر از این لشکر زنده می ماند(امام باقر(ع))

     کتاب الغیبه

 

در جای دیگر امام باقر می فرماید: و ینرل جیش السفیانی البیداء فینادی مناد من السماء یا ابیدالقوم٬ فیخسف بهم. «سپاه سفیانی در سرزمین بیداء فرود می آیند٬ پس منادی آسمانی بانگ می دهد ای سرزمین بیداء این جمعیت را نابود ساز٬ آنگه همگی در کام زمین فرو می روند.»

 

  ارشاد مفید

 

۳- صیحه ی آسمانی:

 از مجموع روایات در باب نداهای آسمانی بر می آید که این ندا ها دو نوعند:

۱) یک دسته جزء نشانه های غیر حتمی اند مثل ندای آسمانی در ماه رجب

۲) یک دسته جزء نشانه های حتمی ظهورند مثل دو صیحه ی آسمانی که در یک روز از ماه رمضان واقع می شوند.

امام باقر(ع) می فرماید: .لابد من هاتین الصوتین قبل خروج القائم صوت من السماء و هو صوت جبرئیل و صوت من الارض و هو صوت ابلیس اللعین.

 

کتاب الغیبه شیخ طوسی

حتما قبل از ظهور قائم(عج) این دو صوت شنیده می شودیکی از آسمان که صدای جبرئیل است و دیگری از زمین صدای شیطان لعین است.

امام صادق در دنباله ی آیه ی: واستمع یوم ینادی المنادی من مکان قریب یوم یسمعون الصیحه القائم من السماء و ذلک یوم الخروج.

سوره ق

(آنگاه که منادی از مکانی نزدیک ندا می دهد گوش فرا دار) می فرمایند:

ینادی المنادی باسم القائم و اسم ابیه علیهماالسلام و الصیحه فی هذه الایه صیحه القائم من السماء و دلک یوم الخروج.

تفسیر قمی

 

«منادی با نام حضرت قائم و نام پدرش ندا سر می دهد و صیحه در این آیه همان بانگ آسمانی و صیحه زمان قیام حضرت است و آن روز روز خزوج قائم است.»

در روایتی پیامبر اکرم (ص) می فرمایند: مفاد و مضمون این آیه چنین است:

ایها الناس قطع عنکم مده الجبارین و ولی الامر خیرامه محمد فالحقوا بمکه.

کتاب الاختصاص شیخ مفید

هان ای مردم مهلت ستمگران به پایان رسیده و بهترین امت محمد(ص) به پیشوایی برگزیده شد٬ خود را در مکه به او برسانید.

امام باقر می فرمایند:«منادی آسمانی در ابتدای روز بانگ می زند ای مردم! آگاه باشید حق با علی(ع) و شیعیان اوست وشیطان لعنه الله درآخر روز صدا می زند حق با سفیانی و پیروان اوست.»

ارشاد- شیخ مفید

 

۴- قتل نفس زکیه:

 

اغلب روایات در باب کشته شدن نفس زکیه متعلق به کتب بزرگ شیعه است ولی در کتب اهل سنت روایتی بر رد آنها نبوده استو بعضا روایاتی موافقی هم وجود دارد در مورد نفس زکیه سه نظریه وجود دارد که عبارتند از:

 

۱- نفس زکیه از نظر لغت به معنای انسان کامل و تذهیب نفس کرده است و محدثین آن را لقب جوانی از بنی هاشم از فرزندان امام حسین (ع) می دانندکه جزو لشکریان امام زمان بوده و حضرت او را به عنوان پیک برای رساندن پیام خود به مردم مکه به آنجا می فرستند و او پس از ابلاغ پیام حضرت در مکه مورد هجوم مردم قرار می گیرد و مظلومانه در بیت الحرام در بین رکن و مقام در ماه حرام به شهادت می رسدو طبق روایت پانزده روز پس از این واقعقیام حضرت واقع می شود.

۲- بعضی دیگر از محدثین نفس زکیه را از اولاد امام حسن(ع) می داند و می گویند وی پشت دروازه ی کوفه(نه مکه) به همراه هفتاد نفر از صالحین به شهادت می رسد.

۳- گروه سوم گفته اند که او کسی نیست جز ابو عبدالله محمد بن عبدالله بن الحسن ابن الحسن بن علی بن ابی طالب که در زمان منصور دوانیقیخلیفه عباسی سر به شورش برداشت و کشته شد.

 

این گروه وی را از مدعیان مهدویت دانسته و از نظر اخلاقی انسان چندان پاک و کاملی نمی دانند.

۵-خروج و قیام یمانی:

امام صادق(ع) نسب یمانی را چنین معرفی می کند:

خروج رجل من ولد عمی زید بالیمن

     کتاب بشاره الاسلام

از نشانه های ظهور یکی از اولاد عمویم زید است در یمن.

در حدیث دیگری آمده:

پادشاهی در صنعاء یمن به نام حسن یا حسین خروج می کند.

 

و در روایتی از پیامبر اکرم(ص) آمده است که خروج سفیانی و خراسانی و یمانی در یک روز واحد است.

 

و امام باقر(ع) فرموده اند که سفیانی (عثمان بن عنبس یا عثمان بن عتبه) از شام و یمانی از یمن(از آبادی به نام کرعه) و سید خراسانی (شعیب بن صالح) از ری قیام میکنند.

“و لیس فی الرایات اهی من رایه الیمانی هی رایه هدی لانه یدعو الی صاحبکم “

در بین این سه یمانی هدایت کننده تر از دیگران است و شما را به سوی صاحبتان دعوت و هدایت می کند.

آنگها که او قیام کرد به سوی او شتاب کن که پرچم هدایت برافراشته استو بر هیچ مسلمانی سرپیچی از او روا نیست و هرکه نافرمانی او کند اهل آتش است.

                    کتاب الغیبه طوسی

و در بعضی از روایات دارد که سید خراسانی نیز با لشکرش به یمانی پیوسته و با سفیانی جنگیده و او را شکست می دهند.

قیام و خروج سید خراسانی

در برخی از روایات از خروج سید خراسانی به عنوان علائم ظهور نام برده شده (اما ظاهرا در هیچ حدیثی به صراحت جزو علائم حتمی شمرده نشده است.) برخی محدثین سید خراسانی را با سید حسنی یکی دانسته اند. و بعضی نفس زکیه را همان سید حسنی دانسته اند. به هر شکل تعداد زیادی احادیث همزمان با قیام یمانی و شورش سفیانی از سید خراسانی هم نام برده اند. طبق احادیث سید خراسانی جوانی گندمگون و چهارشانه اهل تمیم است به نام شعیب بن صالح که با چهار هزار نفر از ری قیام می کند. لباسهی ایشان سفید و پرچم هایشان سیاه است و وارد سرزمین ایلیا (قدس) می شود و پرچمدار حضرت مهدی (عج) خواهد بود.

 

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 16 آذر 1393 ساعت: 17:02 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

زندگی نامه یک دانشمند مسلمان ایرانی

بازديد: 827

بیوگرافی و زندگینامه دانشمند مسلمان ایرانی خوارزمی

 

دانشمند ايراني، متولد 198 هجري قمري برابر 192 شمسي و 813 ميلادي در خوارزم(خیوه کنونی) متولد شد و مؤلف كتب متعدد در نجوم و رياضيات استاجداد خوارزمی احتمالاٌ اهل خوارزم بودند ولی خودش احتمالاٌ از قطر بولی ناحیه ای نزدیک بغداد بود. به هنگام خلافت ماموی عضو دارالحکمه که مجمعی از دانشمندان در بغداد به سرپرستی مامون بود، گردید خوارزمی کارهای دیونانتوس را در رشته جبر دنبال کرد و به بسط آن پرداخت خود نیز کتابی در این رشته نوشت. . او در كتاب ” حساب الهند“ دستگاه شمارشي هندي را توضيح داده است.

گرچه نسخة عربي اين كتاب مفقود است، اما ترجمه لاتين آن از قرن دوازدهم موجود است. اين كتاب يكي از آثاري بود كه آشنايي اروپاي غربي را با دستگاه مكاني اعشاري موجب شد. عنوان ترجمه Algorithmi de numero Indorium اصطلاح الگوريتم (Algorithmus) را كه لاتين شده نام خوارزمي است به زبان رياضي افزود. كتاب ديگري از خوارزمي كه مغرب زمين از طريق ترجمة لاتين با آن آشنا شد و متن عربي آن موجود است، كتاب « حساب الجبر و المقابله » مي‌باشد. اين ترجمه‌ها كلمه ال جبر را مترادف با تمام علم «جبر» قرار دادند كه در واقع تا ميانه قرن نوزدهم چيزي جز علم معادلات نبود. جداول نجومي و مثلثاتي خوارزمي (با سينوس و كتانژانت) نيز از زمرة آثار عربي او است كه بعدها به لاتين ترجمه شد. آثار خوارزمي اهميت زيادي در تاريخ رياضيات دارد، زيرا يكي از منابع عمده‌اي است كه از طريق آن شماره‌هاي هندي و جبر عربي به اروپاي غربي راه گشود. از افتخارات بزرگ اين دانشمند مسلمان ايراني كه موفق به اندازه‌گيري يك درجه از قوس نصف النهار شد، همين بس كه صفحة 379 دايره المعارف اسلام فقط شرح كارهاي رياضي اوست و فرمولهاي جالبي را تجزيه و تحليل كرده است. اولين بار Edgar Bath كتاب او را با عنوان Algorithmi de Numero Indorium به لاتين ترجمه كرد و جرج سارتن George Sarton در كتاب مشهور خود يعني تاريخ علم، نيمه اول قرن نهم رياضي را دوران خوارزمي خوانده است. در 1831، Rosen كتاب او را به انگليسي ترجمه كرد كه متن نسخه خطي اين كتاب با شمارة Hunt, 214 در كتابخانه اكسفورد نگهداري مي‌شود. الجبر و المقابله که به مامون تقدیم شده کتابی است در باره ریاضیات مقدماتی و شاید نخستین کتاب جبری باشد که به عربی نوشته شده است دانش پژوهان بر سر این که چه مقدار از محتوای کتاب از منابع یونانی و هندی و عبری گرفته شده است اختلاف نظر دارند معمولاٌ در حل معادلات دو عمل معمول است خوارزمی این دو را تنقیح و تدوین کرد و از این راه به واردساختن جبر به مرحله علمی کمک شایانی انجام داد اثر ریاضی دیگری که چندی پس از جبر نوشته شد رساله ای است مقدماتی در حساب که ارقام هندی(یا به غلط ارقام عربی) در آن به کار رفته بود و نخستین کتابی بود که نظام ارزش مکانی را(که آن نیز از هند بود) به نحوی اصولی و منظم شرح می داد اثر دیگری که به مامون تقدیم شد زیج السند هند بود مه نخستین اثر اختر شناسی عربی است که به صورت کامل بر جای مانده و شکل جداول آن از جداول بطلمیوس تاثیر پذیرفته است. کتاب صورت الارض که اثری است در زمینه جغرافیا اندک زمانی بعد از سال 195 – 196 نوشته شده است و تقریباٌ فهرست طولها و عرضهای همه شهرهای بزرگ و اماکن را شامل می شود این اثر که احتمالاٌ‌ مبتنی بر نقشه جهان نمای مامون است(که شاید خود خوارزمی هم در تهیه آن کار کرده بوده باشد)، به نوبه خود مبتنی بر جغرافیای بطلمیوسی بود این کتاب از بهضی جهات دقیق تر از اثر بطلمیوس بود خاصه در قلمرو اسلام. تنها اثر دیگری که بر جای مانده است رساله کوتاهی است در باره تقویم یهود. خوارزمی دو کتاب نیز در باره اسطرلاب نوشت آثار علمی خوارزمی از حیث تعداد کم ولی از نفوذ بی بدیل برخوردارند زیرا که مدخلی بر علوم یونانی و هندی فراهم آورده اند بخشی از جبر دوبار در قرن ششم / دوازدهم به لاتینی ترجمه شد و نفوذی عمده بر جبر قرون وسطایی داشت رساله خوارزمی در باره ارقام هندی پس از آنکه در قرن دوازدهم به لاتینی ترجمه و منتشر شد بزرگترین تاثیر را بخشید نام خوارزمی مترادف شد با هر کتابی که در باره حساب جدید نوشته می شد(و از اینجا است اصطلاح جدید))الگوریتم)) به معنی قاعده محاسبه کتاب جبر و مقابله خوارزمی که به عنوان الجبرا به لاتینی ترجمه گردید باعث شد که همین کلمه در زبانهای اروپایی به معنای جبر به کار رود نام خوارزمی هم در ترجمه به جای الخوارزمی به صورت الگوریتمی تصنیف گردید و الفاظ آلگوریسم و نظایر آنها در زبانهای اروپایی که به معنی فن محاسبه ارقام یا علامات دیگر است مشتق از آن می باشد.

 

ارقام هندی که به غلط ارقام عربی نامیده می شود از طریق آثار فیبوناتچی به اروپا وارد گردید همین ارقام انقلابی در ریاپیات به وجود آورد و هر گونه اعمال محاسباتی را مقدور ساخت باری کتاب جبر خوارزمی قرنها در اروپا ماخذ و مرجع دانشمندان و محققین بوده و یوهانس هیسپالنسیس و گراردوس کرموننسیس و رابرت چستری در قرن دوازدهم هر یک از آن را به زبان لاتینی ترجمه کردند نفوذ کتاب زیج السند چندان زیاد نبود اما نخستین اثر از این گونه بود که به صورت ترجمه لاتینی به همت آدلاردباثی در قرن دوازدهم به غرب رسید جداول طلیطلی(تولدویی) یکجا قرار گرفتند و به توسط ژرار کرمونایی در اواخر قرن یازدهم به لاتینی ترجمه شدند، از مقبولیت گستره تری در غرب برخوردار شدند و دست کم یکصد سال بسیار متداول بودند از کارهای دیگر خوارزمی تهیه اطلسی از نقشه آسمان و زمین و همچنین اصلاح نقشه های جغرافیایی بطلمیوس بود جغرافیای وی تا اواخر قرن نوزدهم در اروپا ناشناخته ماند، دیگر از کتب مهم خوارزمی کتاب مفاتیح العلوم است که کتاب مهم و ارزنده ای است خوارزمی در حدود سال 848 میلادی مطابق با 232 هجری قمری در گذشت.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 16 آذر 1393 ساعت: 16:53 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

رابطه سوره فیل و حادثه طبس

بازديد: 259

رابطه سوره فیل و حادثه طبس

بسم الله الرحمن الرحیم * أَلَمْ تَرَ کَیْفَ فَعَلَ رَبُّکَ بِأَصْحَابِ الْفِیلِ * أَلَمْ یَجْعَلْ کَیْدَهُمْ فِی تَضْلِیلٍ * وَأَرْسَلَ عَلَیْهِمْ طَیْرًا أَبَابِیلَ * تَرْمِیهِم بِحِجَارَةٍ مِّن سِجِّیلٍ * فَجَعَلَهُمْ کَعَصْفٍ مَّأْکُولٍ.

(ای رسول ما) آیا ندیدی که خدای تو با اصحاب فیل چه کرد(۱) آیا کید و تدبیری که برای خرابی کعبه اندیشیدند تباه نکرد؟(۲) و برای هلاکت آنان مرغان ابابیل را فرستاد(۳) تا آن سپاه را با سنگهای سجیل سنگباران کردند(۴) و تنشان را همچون کاهی که خرد شده باشد، قرار داد(۵). سوره فیل

شبانگاهان که شب تیره بر پهنه زمین گسترده شد، ابرهه سوار بر فیل و همراه فیل سوارانش با تمامى توش و توان و ساز و برگ، عزم ویرانگرى خانه خداى کرده و به سوى کعبه روانه شد.

سپاهیانش متکبرانه سایه شوم خود را بر هر راه و مسیرى در صحرا و بیابان افکندند. در آن لحظات حساس نه کسى را یاراى ایستادن و نه فردى بیدار بود، جز مردى کهن سال، دل سوخته و بیدار از سلاله پاک ابراهیم خلیل.

چنین شد که خداوند بر آن سپاه فرو رفته در غفلت و غرور، ابابیل را با سنگ هایى از جنس گل فرستاد که به سویشان پرتاب کرده و آنان را همچون برگ‏هاى خورده شده از درون و برون متلاشى نمود. کید و حیله آنان را به تباهى و نابودى کشانید و آن‏ها که تصور مى‏نمودند تمامى اهل زمین مقابل قدرت و ساز و برگشان تسلیم اند دیگر باره دیدند آنچه بر سرزمین ایران حاکم است ایمان مى‏باشد و آنچه خود به آن اتکا دارند جز آهن خُرد شده و پوسیده چیزى نیست و خدا خواست این بارقه الهى باقى بماند تا آن روح قدسى، خمینى کبیر – که حرکت انبیا و اولیا را استمرار مى‏بخشید – در پرتو این نور الهى به قیام «الله اکبر» ایستاده و جهانیان رابه اعجاب و شگفتى وا دارد. شرق و غرب را در بهت و تحیّر فرو برده و به همگان ثابت کند: «امریکا هیچ غلطى نمى‏تواند بکند.»

بیابان طبس، بهترین راوی معجزه ای است که دل تاریخ را به لرزه در آورد.

تفسیر آیة « و مَکَرُوا و مَکر الله و الله خیرُ الماکرین » را باید از کویر تفتیدة طبس پرسید؛ بیابان خشک طبس، تبلور مرصاد الهی شد برای گرگ های در کمین نشسته ای که راوی سیاه مرگ بودند.

حادثه طبس، نصرت الهى، بارقه‏ اى ملکوتى‏ بیابان طبس، بهترین راوی معجزه ای است که دل تاریخ را به لرزه در آورد

تفسیر آیة « و مَکَرُوا و مَکر الله و الله خیرُ الماکرین » را باید از کویر تفتیدة طبس پرسید؛ بیابان خشک طبس، تبلور مرصاد الهی شد برای گرگ های در کمین نشسته ای که راوی سیاه مرگ بودند.

به راستى اگر آن دانه‏ هاى کوچک شن جلو دید خلبان هواپیما را نمى‏گرفت و آن برخورد و آتش سوزى به وجود نمى‏آمد، چه کسى توانایى آن را داشت که از اجراى این نقشه شوم و گسترده جلوگیرى کند؟

چنین بود که شن‏هاى کوچک بیابان بر نشانه‏ هاى بزرگ قدرت مادى مستکبران فائق آمد و مسلمانان مشاهده کردند که خداوند با هواپیماهاى غول پیکر جنایت کاران چه کرد و چگونه کیدشان را تباه نمود و مزدورانشان را روسیاه ساخت.

اگر استکبار جهانى در مقابل نظام اسلامى ایران ایستاده و با هزاران نیرنگ با انقلاب اسلامى مبارزه مى‏کند بى‏جهت نیست، زیرا هرگز بدینسان تحقیر نگردید و به این اندازه طبل رسوائیش نواخته نشده بود.

استفتاح (توطئه نافرجام آمریکا در صحرای طبس)

در شامگاه چهارم اردیبهشت ۱۳۵۹ ه.ش هفت فروند هواپیماى غول پیکر نظامى ۱۳۰ – C و هشت فروند بال گرد نظامى مجهز امریکایى مرزهاى هواى جنوبى ایران را بدون کوچک‏ترین مقاومتى پشت سر گذاشته و وارد حریم هوایى جمهورى اسلامى ایران مى‏گردند. یکى از پاسگاه‏هاى مرزى عبور آنها را گزارش مى‏دهد، امّا به دلایلى نامعلوم به آن گزارش ترتیب اثر داده نمى‏شود.

هواپیماها و بال گردها پس از طى مسافتى بیش از هزار کیلومتر در حریم هوایى ایران بدون برخورد با هیچ گونه مانعى جهت سوخت‏گیرى و احتمالاً براى هماهنگى شروع عملیات در یک فرودگاه متروکه – که در جنگ جهانى دوم در نزدیک رباط خان طبس توسط قواى متفقین ساخته شده بود – فرود مى‏آیند. توطئه گران مجهز به تمامى تجهیزات نظامى و حتى تانک، موتور سیکلت‏هاى پرقدرت سریع و سنگین (تریل) اتومبیل جیپ و سلاح‏هاى مختلف بودند. زمان فرود اندکى قبل از نیمه شب چهارم اردیبهشت بود.

یک اتوبوس مسافربرى از کوره راه نزدیک عبور مى‏کند. با پنتاگون تماس گرفته شد که چه تصمیمى در مورد چهل سرنشین اتوبوس بگیرند، دستور داده شد که تمامى مسافران را بازداشت نموده و درون یک هواپیماى” ۱۳۰ ” C قرار داده و به طور موقت آنان را از ایران خارج سازند. حساس‏ترین لحظات مأموریت فرا مى‏رسید. یکى از مسافران ایرانى گفت: ما در حال سوار شدن به داخل هواپیما بودیم که ناگهان مشاهده کردیم یکى از هواپیماها آتش گرفت. حقیقت مطلب این بود که یکى از بال گردها در زمین از هواپیماى ۱۳۰ C-بنزین‏گیرى کرده بود، از زمین بلند شد تا بال گرد دیگرى جهت سوخت‏گیرى آماده شود، اما در این لحظه خلبان، بال‏گرد RH-S3D را به سرعت به سوى جلو راند. در این لحظه پروانه آن با بدنه هواپیما برخورد نمود و در همان موقع هر دو آتش گرفتند و هشت امریکایى هلاک گردیدند.

هم چنین قبل از آتش سوزى یک کامیون به طرف جاده مى‏آمد که راننده‏ اش پس از تیراندازى به سوى تانکر متوارى شد. ترافیک غیر منتظره در جاده‏اى کویرى و احتمال فاش شدن مأموریت، مرگ کماندوها و احتیاج فورى به رسانیدن زخمى‏ها به بیمارستان یک تصمیم بسیار دشوارى را پیش مى‏کشید که امریکایى‏ها باید هر چه زودتر صحرا را ترک کنند. زمانى باقى نمانده بود تا بدنه هواپپیما خنک شود و آنها اجساد را بیرون بکشند. در عوض نجات دهندگان باید در مرحله اول خود را از این وضع مى‏رهانیدند. پس به سوى هواپیماى ۱۳۰-C رفتند و سوار آن شدند و پا به فرار گذاشتند. در این هنگام توفان شن تمام شد و هوا کاملا صاف گردید. ناگهان سه یا چهار فانتوم از روى بال گردها عبور کردند، چرخى زده و به سوى آنها بازگشتند و با کالیبر ۵۰ به سمت بال گردى که دستگاه رادارى در آن روشن بود شلیک کردند. در یک لحظه آن بال گرد منهدم شد و از بین رفت. فانتوم‏ها که دور شدند دو پاسدار به سرعت حدود صد متر از آنها فاصله گرفتند و روى زمین دراز کشیدند، اما فانتوم‏ها همچنان در حال پرواز بودند و به سوى دو پاسدار و دیگر نیروهاى اعزامى از سپاه یزد که داخل جیب کنار جاده بودند، تیراندازى مى‏نمودند. سرانجام در اثر انفجار یک راکت، برادر پاسدار محمد منتظر قائم فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامى یزد به شهادت رسید و دو تن دیگر زخمى گردیدند که به طبس انتقال یافتند. پیکر مطهر شهید منتظر قائم شب هنگام بر شن‏هاى کویر آمیخته با خون خویش باقى مى‏ماند و صبح گاهان براى بردن اولین شهید حمله نظامى مستقیم امریکا به ایران، به سوى کویر مى‏آیند و این در حالى بود که یک دستش قطع شده و پاره ‏هاى آهن راکت در قلبش فرو نشسته و به دیدار حق شتافته بود.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 16 آذر 1393 ساعت: 16:37 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق کامل درباره ریاضی

بازديد: 6515

تحقیق رایگان

سایت علمی و پژوهشی آسمان

تحقیق کامل درباره ریاضی

 هدف از علم ریاضی

«رياضيات علم نظم است و موضوع آن يافتن، توصيف و درك نظمي است كه در وضعيت‌هاي ظاهرا پيچيده‌ نهفته است و ابزارهاي اصولي اين علم ، مفاهيمي هستند كه ما را قادر مي‌سازند تا اين نظم را توصيف كنيم» .

دكتر ديبايي استاد رياضي دانشگاه تربيت معلم تهران نيز در معرفي اين علم مي‌گويد:
«علم رياضي، قانونمند كردن تجربيات طبيعي است كه در گياهان و بقيه مخلوقات مشاهده مي‌كنيم . علوم رياضيات اين تجربيات را دسته‌بندي و قانونمند كرده و همچنين توسعه مي‌دهند.»

دكتر رياضي استاد رياضي و رئيس دانشگاه صنعتي اميركبير نيز در معرفي اين علم مي‌گويد: «رياضيات علم مدل‌دهي به ساير علوم است. يعني زبان مشترك نظريات علمي ساير علوم ، علم رياضي مي‌باشد و امروزه اگر علمي را نتوان به زبان رياضي بيان كرد، علم نمي‌باشد.»

 

 

اهداف گرايش‌هاي ریاضی در دانشگاه:

1- رياضي كاربردي: هدف از اين شاخه تربيت كارشناسي است كه با اندوخته كافي از دانش رياضي، توانايي تحليل كمي از مسائل صنعتي، اقتصادي و برنامه‌ريزي را كسب نموده، توان ادامه تحصيل در سطوح بالاتر را داشته باشد.

2- رياضي محض: هدف از اين شاخه رياضي، تربيت متخصصان جامع در علوم رياضي است كه آمادگي لازم براي ادامه تحصيل در جهت اشتغال به پژوهش و نيز انتقال علم رياضي در سطوح دانشگاهي را داشته باشند. آشنايي با تجزيه و تحليل مسائل در قالب رياضي و مدل‌سازي رياضي نيز از اهداف ديگر شاخه رياضي محض است.

3- رياضي دبيري: هدف از شاخه دبيري تربيت دبيران و كارشناسان متخصص آموزش رياضي است كه پاسخگوي نيازهاي آموزش و پرورش كشور در سطوح پيش‌دانشگاهي باشند.

ماهيت :

« رياضيات بر خلاف تصور بعضي از افراد يكسري فرمول و قواعد نيست كه هميشه و در همه‌جا بتوان از آن استفاده كرد بلكه رياضيات درست فهميدن صورت مساله و درست فكر كردن براي رسيدن به جواب است و براي به دست آوردن اين توانايي ، دانشجو بايد صبر و پشتكار لازم را داشته باشد تا بتواند حتي به مدت چندين ساعت در مورد يك مساله رياضي فكر كرده و در نهايت با ابتكار و خلاقيت آن را حل كند»

فارغ‌التحصيلان اين رشته مي‌توانند پس از پايان تحصيلات، در ادارات دولتي براي مسووليتهايي كه به نوعي با تجزيه و تحليل مسائل سروكار دارند، در بخش‌ خصوصي در اموري همانند طراحي سيستمها در امر بهينه‌سازي و بهره‌وري ، در بخش صنعت براي اموري همانند مدل‌سازيهاي رياضي و در آموزش و پرورش و ... ، مسووليتهاي متفاوتي را به عهده گيرند.

گرايش‌‌هاي رشته ریاضی در  مقطع ليسانس:

«رئيس اتحاديه بين‌المللي رياضيدانان جهان در يازدهمين اجلاس آكادمي جهان سوم كه اخيرا در تهران برگزار شد، عنوان كرد كه بهتر است بگوييم رياضيات و كاربردهاي آن، نه اينكه رياضيات را به محض و كاربردي تفكيك كنيم چرا كه به اعتقاد رياضيدانها هيچ مقوله رياضي نيست كه روزي كاربردي براي آن پيدا نشود.»

«رياضيات محض بيشتر به قضايا و استدلالها ، منطق موجود در آنها و چگونگي اثباتشان مي‌پردازد اما در رياضيات كاربردي چگونه استفاده كردن و به كارگرفتن قضايا، آموزش داده مي‌شود، به عبارت ديگر در اين شاخه، كاربرد رياضيات در مسائل موجود در جامعه بيان مي‌گردد»

«وقتي صحبت از رياضي محض مي‌شود نبايد تصور كرد كه تنها بايد در گوشه‌اي نشست و به حل مسائل رياضي پرداخت بلكه اين علم ، بخصوص در مدارج بالا، ارتباط نزديكي با طبيعت دارد به عبارت ديگر ايده‌هاي رياضي از ذهن پژوهشگران نمي‌رويد بلكه رياضيدانها غالبا الهام خود را از طبيعت مي‌گيرند و به قول «ژان باپتيت فوريه» رياضيدان مشهور قرن نوزدهم فرانسه «تعمق در طبيعت، پربارترين منابع اكتشافات رياضي است.»

عموما رياضيات كاربردي به شاخه‌اي از رياضي گفته مي‌شود كه كاربرد علمي مشخصي داشته باشد براي مثال در اقتصاد، كامپيوتر،‌فيزيك و يا آمار و احتمال كاربرد داشته باشد و رياضي محض نيز به شاخه‌اي گفته مي‌شود كه به نظريه‌پردازي رياضي مي‌پردازد اما بايد توجه داشت كه امروزه اين دو گرايش آن‌چنان در هم ادغام شده‌اندكه مرزي را نمي‌توان بين آنها مشخص كرد.

زيا گاه يك تئوري كاملا محض وارد مرحله كاربردي شده و چون در عمل با مشكل روبرو مي‌شود، بار ديگر به حوزه تئوري برمي‌گردد و در نهايت پس از رفع نقايص، دوباره وارد مرحله كاربردي مي‌شود. يعني يك تعامل و ارتباط دوجانبه‌اي بين رياضي كاربردي و محض وجود دارد و هريك از اين دو شاخه، از تجربيات شاخه ديگر به بهترين نحو استفاده مي‌كند و به همين دليل يك رياضيدان موفق بايد از هر دو شاخه اطلاع داشته باشد.»

معرفي مختصري از درسهاي تخصصي گرايش رياضي كاربردي

رياضيات گسسته: هدف از اين درس، آشنايي با زمينه‌هاي مختلف رياضيات گسسته و كاربردهاي آن با تاكيد بر اثبات و ارائه الگوريتمهاي مناسب است. سرفصلهاي اين درس عبارتنداز : معادله تفاضلي و رابطه بازگشتي ، تابع مولد، اصل شمول و طرد، گراف و ماتريس، تطابق و ديگر كاربردهاي گراف، جبربول و كاربردهاي آن و آشنايي با طرحهاي بلوكي، مربع لاتين، صفحه‌هاي تصويري ، كدگذاري و رمزنگاري.
برنامه‌سازي پيشرفته : در اين درس، دانشجويان به مباحثي همچون برنامه‌سازي صحيح ،‌ مستند سازي برنامه‌ها ، برنامه‌سازي ساخت يافته، آشنايي با زبان دوم برنامه‌سازي و مقايسه آن با زبان اول، اشكال‌زدايي و آزمايش برنامه، حصول اطمينان از صحت برنامه‌ها ، الگوريتمهاي غير عددي شامل : پردازش رشته‌ها، روشهاي جستجو و مرتب كردن ، آشنايي مقدماتي با كامپايلرها و ديگر برنامه‌هاي مترجم، اجراي طرحهاي بزرگ و ... مي‌پردازند

آناليز عددي: هدف از اين درس، ارائه الگوريتمهاي عددي و بررسي خطاهاي ايجاد شده از حل عددي مسائل است. در خصوص روشهاي تكراري، بررسي همگرايي و نرخ همگرايي نيز مورد تاكيد مي‌باشند. در اين درس سرفصلهاي موجود عبارتند از : نمايش اعداد حقيقي، انواع مختلف خطاها، آناليز خطاها ، حل معادلات خطي، مشتق و انتگرال‌گيري عددي و حل معادلات ديفرانسيل عددي و ... .

ساختمان داده‌ها: در اين درس، دانشجويان با آرايه‌ها ، بردارها، ماتريسها ، صفها و رديفا، ليستهاي پيوندي ، خطي، حلقوي ، روش نمايش و كاربرد ليستهاي پيوندي ، درختها و پيمايش‌ آنها، روش نمايش و كاربرد درختها، درختهاي تصميم‌گيري ، گرافها و نمايش آنها، تخصيص حافظه به صورت پويا و مسائل مربوط آشنا مي‌شوند.

تحقيق در عمليات: در اين درس ، دانشجويان با زمينه تحقيق در عمليات، انواع مدلها و مدلهاي رياضي، برنامه‌ريزي خطي، شبكه‌ها و مدل حمل و نقل، ساير مدلهاي مشابه، آشنايي با برنامه‌ريزي متغيرهاي صحيح ،‌برنامه‌ريزي پويا، برنامه‌ريزي غيرخطي و مدلهاي احتمالي آشنا مي‌گردند.

آينده شغلي ، بازار كار ، درآمد رشته ریاضی:

«كاربرد رياضي در علوم مختلف انكارناپذير است. براي مثال مبحث آناليز تابعي در مكانيك كوانتومي، كاربرد بسياري زيادي دارد و يا در بيشتر رشته‌هاي مهندسي معادله «لاپ لاسي» كه يك معادله رياضي است، مورد استفاده قرار مي‌گيرد. در جامعه‌شناسي نيز نظريه احتمال و نظريه گروهها نقش بسيار مهمي ايفا مي‌كند. در كل بايد گفت كه همه صنايع ،‌زير ساخت رياضي دارند و به همين دليل در همه مراكز صنعتي و تحقيقاتي دنيا، رياضيدانها در كنار مهندسان و دانشمندان ساير علوم حضوري فعال دارند و آنچه در نهايت ارائه مي‌شود، نتيجه كار تيمي آنهاست.»

دكتر رياضي از اساتيد دانشگاه در مورد فرصت‌هاي شغلي موجود در ايران مي‌گويد:
«اگر در جامعه ما مشاغل جنبه علمي داشته باشند، قطعا به تعداد قابل توجهي رياضيدان نياز خواهيم داشت چون يك رياضيدان مي‌تواند مشكلات را به روش علمي حل كند. البته اين به آن معنا نيست كه در حال حاضر هيچ فرصت شغلي براي يك رياضيدان وجود ندارد اما بايد حضور رياضيدانها در مراكز تحقيقاتي و صنعتي پررنگتر باشد.»

هرچقدر كه شغل يك فرد تخصصي‌تر شود، ميزان رياضياتي كه لازم دارد، بيشتر مي‌گردد.

براي مثال يك مهندس الكترونيك از آناليز تابعي و فرآيندهاي تصادفي استفاده مي‌كند و يا يك برنامه‌ريز پروژه‌هاي اقتصادي از مطالب پيشرفته آماري مانند سريهاي زماني ، به عنوان ابزار كار ياري مي‌گيرد. به همين دليل امروزه تربيت متخصصان علم رياضي، يعني افرادي كه قادر هستند رياضيات مورد نياز را آموزش داده و يا توليد كنند، اهميت بسيار زيادي دارد. چرا كه لازمه پيشرفت در تكنولوژي ، توجه به دانش رياضي مي‌باشد.

اما يكي از دانشجويان اين رشته نظر جالبي در مورد توانايي يك فارغ‌التحصيل رشته رياضي دارد:

«درست است كه در جامعه ما مكان مشخصي براي جذب فارغ‌التحصيلان رياضي وجود ندارد اما يك ليسانس رياضي به دليل نظم فكري و بينش عميقي كه در طي تحصيل به دست مي‌آورد، مي‌تواند با مطالعه و تلاش شخصي در بسياري از شغل‌ها ، حتي شغل‌هايي كه در ظاهر ارتباطي با رياضي ندارد موفق گردد.»

توانايي‌هاي مورد نياز و قابل توصيه :

شايد مهمترين توانايي علمي يك دانشجوي رياضي ، تسلط بر درس رياضي دبيرستان ‌باشد كه اين امر صرفا زاييده علاقه شخصي به اين درس است.

«اين رشته نيازمند دانشجوياني است كه از نظر ذهني آمادگي جذب ايده‌هاي جديد را داشته باشند و بتوانند الگوها و نظم را درك كرده و مسائل غيرمتعارف را حل كنند. به عبارت ديگر يك روحيه علمي ، تفكر انتقادي و توانايي تجزيه و تحليل داشته باشند.»
از آنجا كه رياضيات ورود به عرصه‌هاي ناشناخته و كشف قوانين آن است ، علاقمندي به مباحث رياضي از همان دوران تحصيل در دبيرستان مشخص مي‌شود. همين علاقمندي است كه مي‌تواند راه‌هاي بسيار سخت را براي دانشجوي اين رشته هموار سازد.
يك رياضيدان قبل از هرچيز بايد جرات قدم‌گذاري در وادي ناشناخته‌ها را داشته باشد.
بطور كلي دقت ،‌تجزيه و تحليل صحيح و صبر و پشتكار سه عامل اصلي در توفيق داوطلب در اين رشته مي‌باشد.

وضعيت نياز كشور به اين رشته در حال حاضر:

دكتر بابليان معتقد است هر وزارتخانه يا شركتي نياز به افرادي دارد كه علاوه بر دانستن الفباي كامپيوتر، داراي توانايي تجزيه و تحليل و تصميم‌گيري مناسب باشند. در اين زمينه شركتها مي‌توانند فارغ‌التحصيلان رياضي محض و يا كاربردي را جذب نمايند.
رشته‌هاي مختلف رياضي جايگاه وسيعي در جامعه دارند از آن جمله : تمام رشته‌هاي مهندسي ، رشته‌هاي مختلف علوم پايه (فيزيك ، شيمي ،‌زيست‌شناسي، زمين شناسي)، پزشكي، علوم كامپيوتر، اكتشافات فضايي،‌ بازرگاني، برنامه‌ريزيهاي دولتي، غالب رشته‌هاي وابسته به صنعت ، مديريت و رشته‌هاي مختلف كشاورزي به رشته رياضي وابسته‌اند و از آن به طور مستقيم استفاده مي‌كنند؛‌ همچنين بخش بزرگي از فعاليتهاي اقتصادي و توليدي كشور در طرحهاي مختلف نظير: نفت ، پتروشيمي، حمل و نقل و ... ، مستقيم و يا غيرمستقيم از رياضي استفاده مي‌كنند.

نكات تكميلي :

گرايشهاي مختلف مقاطع كارشناسي ارشد و دكتري

فارغ‌التحصيلان مقاطع كارشناسي رياضي كاربردي مي‌توانند در مقاطع كارشناسي ارشد در گرايشهاي مختلف: تحقيق در عمليات ، آناليز عددي ، بهينه سازي و نظريه كنترل به تحصيل ادامه دهند. فارغ‌التحصيلان كارشناسي رياضي محض و دبيري مي‌توانند در مقاطع كارشناسي ارشد در گرايشهاي مختلف آناليز رياضي، جبر، هندسه و معادلات ديفرانسيل ادامه تحصيل دهند. در هر يك از گرايشهاي ياد شده زير شاخه‌هاي تخصصي‌تري وجود دارد كه در مقطع دكتراي تخصصي (P.h.D) و نيز در رساله دكتري به آن پرداخته مي‌شود.

تواناييهاي فارغ‌التحصيلان مقاطع كارشناسي ارشد و دكتري

نظر به اين كه در مقاطع تحصيلات تكميلي به جنبه‌هاي پژوهشي، تحقيقاتي و كاربردي با ديدي عميقتر پرداخته مي‌شود، فارغ‌التحصيلان اين مقاطع داراي تواناييهاي علمي و تحقيقاتي و محاسباتي زيادي هستند و در كارهاي اجرايي نقش مهم و ارزنده‌اي دارند. در مقطع دكتري، دانشجويان ضمن افزايش مراتب علمي خود در يك زمينه خاص، قدرت ، توان و صلاحيت خود را در جهت انجام طرحهاي تحقيقاتي در سطح ملي و منطقه‌اي افزايش مي‌دهند و قادر به توسعه مرزهاي دانش و رفع معضلات علمي و اجرايي از طريق پژوهش مي‌باشند. فارغ‌التحصيلان مقاطع تحصيلات تكميلي مي‌توانند با توجه به تخصص ويژه خود، در مراكز علمي و پژوهشي، مراكز تحقيقاتي، دانشگاهها و صنايع و مراكز آموزش عالي به عنوان عضو هيات علمي يا عضو پژوهشي جذب گردند.

خوشبختانه با رويكرد صنايع و موسسات به انجام امور تحقيقاتي، هم‌اكنون امكان جذب بسياري از فارغ‌التحصيلان تحصيلات تكميلي رشته‌هاي رياضي ، فراهم شده


منبع :

سایت علمی و پژوهشی آسمان

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 16 آذر 1393 ساعت: 11:54 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,
نظرات(1)

تحقیق در مورد احسان

بازديد: 5197

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع : احسان

تهیه و تنظیم :

احسان

احسان و نیکوکاری، یکی از اصول اساسی ارزش ها در جامعه اسلامی است. براین اساس، خداوند در قرآن همگان را به انجام آن فرمان داده و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله این آیه را جامع همه ارزش ها دانسته است. مرحوم علامه طباطبایی رحمه الله نیز می نویسد: «احسان، یعنی نفع و نیکی رساندن به دیگران، بدون انتظار پاداش متقابل و جبران نیکی؛ به گونه ای که در نیکی فزون تر و شایسته تر عمل کرده و در بدی در مرتبه ای پایین تر پاسخ دهد، یا اینکه به دیگران خدمت کند بی آنکه در انتظار پاداش باشد». آنچه از آیات قرآن به دست می آید این است که احسان، نوعی گذشت از حق شخصی و ایثار است. به همین دلیل مولای متقیان، علی علیه السلام می فرماید: «مهم ترین جزء ایمان، احسان به مردم است.»

 احسان در مکتب علوی

در جامعه ای که بر مبنای الگوی اسلامی و مکتب علوی تشکیل شده است، مسلمان نمی تواند در برابر نیازها و گرفتاری های برادران دینی خود بی تفاوت باشد، بلکه با احساس مسئولیت، در پی کمک و رفع مشکلات آنان خواهد بود. تا آنجا که در سخنان امامان معصوم علیهم السلام ، کمک به برادر دینی، با صد مرتبه طواف واجب خانه خدا برابری می کند. بر همین اساس، پس از اجرای حکم خدا و پیاده کردن احکام الهی، خدمت به محرومان، از شیرین ترین عبادت ها و سنت پیامبر و معصومان علیهم السلام بوده است.

 گذرگاهی برای آخرت

  دنیا، ظاهری فریبنده دارد؛ در حالی که محتوای آن رنج و سختی است و همیشه در حال گذر است و هیچ آسایشی برای انسان نمی آورد، مگر اینکه رنج و مشقتی در آن نهفته باشد. با این حال، گاه زینت های دنیا چنان آدمی را می فریبد و او را به خود مشغول می کند که از توجه به خلق خدا غافل می شود. انسانی که فقط خود را می بیند، زیبایی و لذت نیکوکاری را درک نمی کند.

وظایف مسلمانان

انسان ها در جامعه در مورد یکدیگر وظایفی دارند. مسلمان متعهد خود را در خصوص برادران دینی مسئول احساس می کند. امام صادق علیه السلام به یکی از یارانش می فرماید: «آنچه برای خود دوست می داری، برای برادر دینی ات هم دوست بدار و آنچه برای خویش ناخشنود می دانی برای او هم ناخوشایند بدان». یکی از بزرگ ترین تکالیف ما در مورد برادران دینی مان، کوشش در برطرف ساختن نیاز مؤمنان و مشکلات ایشان است. این کار بالاترین حق انسانی ما به شمار می آید.

           تا توانی به جهان خدمت محتاجان کن

به دمی یا درمی یا قلمی یا قدمی

محبوب ترین عبادت ها

اسلام می خواهد که روابط اسلامیِ سالم و سازنده در بین مؤمنان برقرار باشد؛ از این رو، بخش مهمی از توصیه های معصومان علیهم السلام در این باره است. رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله می فرماید: «قسم به آن کس که جانم در دست اوست، وارد بهشت نخواهید شد مگر آنگاه که ایمان آوردید، و ایمانتان درست و استوار نیست مگر آن گاه که یکدیگر را دوست بدارید». بنا به فرموده امام باقر علیه السلام «محبوب ترین عبادت ها، به دست آوردن دل مؤمن و شاد کردن اوست». پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله هم در این مورد می فرماید: «هنگامی که در دل مؤمنی مسرت ایجاد شود، آدمی به برترین و نزدیک ترین مقام خود به نزد خدا دست می یابد.»

 اهمیت احسان

از رسول خدا صلی الله علیه و آله در مورد معنای شاد کردن مؤمن پرسیدند، حضرت فرمود: «غرض سیر کردن او، از میان برداشتن دشواری و رنج او و قضای دین اوست». امام باقر علیه السلام نیز در حدیثی می فرماید: «از حق مؤمن بر مؤمن، سیر کردن شکم او، پوشاندن بدن او و از میان برداشتن رنج و دشواری و قضایِ دین اوست. نیز اینکه پس از مرگ، سرپرستی خانواده و فرزندان او را برعهده بگیرد و به آنها محبت کند». همه این سخنان گهربار، بر اهمیت نیکوکاری به برادران و خواهران نیازمند تکیه می کند؛ تا آنجا که به فرموده پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله «کسی که از این کار روی بگرداند و به فکر دیگران نباشد، مسلمان نیست». نیز از ایشان است که: «مؤمنان همواره در برآوردن نیازهای دیگران حریص هستند.»

 مسابقه نیکی ها

امام صادق علیه السلام به یاران خود می فرمود: «در خیر رساندن به برادران خود و نیکی به آنها مسابقه بدهید و اهل نیکی و خیر به مردم باشید؛ چرا که برای بهشت دری است به نام معروف و تنها کسانی از این در وارد بهشت می شوند که در دنیا به کار خیر مشغول بوده اند. هرگاه بنده ای به دنبال برطرف ساختن حاجت برادر مؤمنش حرکت می کند، خداوند دو فرشته را بر او می گمارد که یکی از چپ و دیگری از راست برای او از پروردگارش استغفار می طلبند از خدا برآورده شدن نیازهایش را می خواهند». سپس حضرت فرمود: «به خدا قسم رسول خدا صلی الله علیه و آله به هنگام برآوردن حاجت مؤمن، از خود آن فرد خوشحال تر بود.»

 ارزشمندتر از طواف کعبه

یکی از یاران امام صادق علیه السلام نقل می کند: نزد آن حضرت نشسته بودیم که یکی از اهالی مکه وارد شد و برای رفتن از مدینه به مکه چهارپایی طلبید. امام به من فرمود: برخیز و به برادر مؤمنت کمک کن. برخاستم و با او حرکت کردم و چهارپایی برایش کرایه کردم. هنگامی که به خدمت امام برگشتم، حضرت پرسید: در مورد حاجت برادر مؤمنت چه کردی؟ پاسخ دادم: پدر و مادرم به فدایت! خدا حاجت او را برآورد. حضرت فرمود: «کمک به برادر مؤمن، از یک هفته طواف به در خانه خدا در نزد من دوست داشتنی تر است.»

 

 

  پیمان برادری

قرآن کریم می فرماید: «مؤمنان با یکدیگر برادرند. پس میان برادران خود اصلاح کرده، تقوا پیشه کنید؛ باشد که مشمول رحمت او شوید». برادری دینی، تنها امری عاطفی و درونی نیست، بلکه مسئولیت آور است و در عرصه های فردی و اجتماعی نمود عملی دارد. دین اسلام برآورده کردن نیاز برادران مؤمن را رحمت الهی می خواند. امام کاظم علیه السلام دراین باره فرموده است: «نیاز برادر مؤمن به مؤمن دیگر، رحمتی است که خدای تبارک و تعالی به سوی او فرستاده است. پس اگر آن را بپذیرد، به ولایت ما پیوند می خورد و البته ولایت ما هم به ولایت خدا پیوسته است.»

تعاون و همیاری

انسان برای آسایش و آرامش خود نیازمند دیگران است و همین نیاز او را به مشارکت با دیگران تشویق می کند؛ دیگرانی که در اسلام از آنها با عنوان برادران دینی یاد شده است. البته برادری دینی، امری لفظی و تشریفاتی نیست، بلکه آثاری دارد که از جمله آن تعاون و عهده داری امور همدیگر است. هر توانمندی می تواند با به عهده گرفتن امری از امور جامعه و کمک به نیازمندان، در اداره و تأمین اجتماع سهیم باشد. فرصتی مناسب برای آراسته شدن به این صفات والای اخلاقی و دینی است.

 مایه عزت

خداوند در قرآن می فرماید: «هیچ چیزی را انفاق نمی کنند... مگر اینکه در حساب ایشان نوشته شود، تا خداوند به نیکوترین صورت برای کارهایی که انجام داده اند به ایشان پاداش دهد». علامه طبرسی در مورد مفهوم این آیه می نویسد: «مقصود آیه این است که در راه های خیر و نیکوکاری هر خرجی بکنند، اندک یا بسیار، اگر به قصد عزت یافتن دین خدا و سود رسانی به مسلمانان و تقرب پیدا کردن به خدا باشد، به نیکوترین شکل به پاداش خواهند رسید. نیز آنچه بر ثروتمندان واجب است اینکه، فزونی اموال خویش را برای عزت یافتن دین خدا و به سود مسلمانان برای هدف های فردی و اجتماعی، از جمله دستگیری از نیازمندان مصرف و انفاق کنند. پس اگر چنین نکنند، به عزت دین و حیثیت و قوام مسلمانان آسیب رسانده اند.»

 عوض در دنیا و آخرت

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید: «ندا دهنده ای هر شب چنین ندا سر می دهد که: خدایا، به انفاق کننده عوض ده، و منادی دیگری چنین می گوید: خدایا، مال بخیل را تلف کن». ایشان در جای دیگری می فرماید: «هر کار خیر و نیز مالی که شخص به واسطه آن آبروی خود را حفظ کند، صدقه است. همچنین خداوند ضامن مال خرج شده مؤمن است و جای آن را پر می کند، مگر آنکه در راه معصیتی مصرف شده باشد.»

اینک زمان معامله است؛ با بهترین سود و بهره جاودانی و سرمایه گذاری برای وقتی که همه محتاج اعمال نیک اند؛ چنان که در روایات آمده است: «هر کس به هنگام کار خیری هزینه ای صرف کند، خداوند عوض آن را در دنیا و دو چندان در آخرت به او می دهد.»

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 15 آذر 1393 ساعت: 19:50 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تقش آفرینی حضرت ابوالفضل در واقعه عاشورا

بازديد: 237

به نام خدا

موضوع : تقش آفرینی حضرت ابوالفضل در واقعه عاشورا              تهیه و تنظیم : شجاع

نقش ‏آفرینی حضرت عباس(ع) در حماسه عاشورا

آب‏رسانی

روز هفتم محرم، سه روز پیش از شهادت امام، عبیداللّه به عمر سعد نگاشت: «...به هوش باش! وقتی نامه‏ام به دستت رسید، به حسین(علیه‏السلام) سخت بگیر و اجازه نده از آب فرات حتی قطره‏ای بنوشد و با آنان همان کاری را بکن که آنان با بنده پرهیزگار خدا عثمان بن عفان کردند. والسلام.»1

امام، حضرت عباس(علیه‏السلام) را فرا خواند و سی سوار را به اضافه بیست پیاده با او همراه کرد تا بیست مشکی را که همراه داشتند، پر از آب نمایند و به اردوگاه امام بیاورند. پانصد سواره‏نظام دشمن در کرانه فرات استقرار یافته و مانع برداشتن آب شدند. حضرت عباس(علیه‏السلام) به مبارزه با نگاهبانان فرات پرداخت و افراد پیاده، مشک‏ها را پر کردند. وقتی همه مشک‏ها پر شد، حضرت عباس(علیه‏السلام) دستور بازگشت به اردوگاه را داد و محاصره دشمن را شکسته و توانست آب را به اردوگاه برساند.2

از آن پس حضرت عباس(علیه‏السلام) به «سقّا» مشهور شد.3 یکی از شعارهای بنی‏امیه در مقابله اهل‏بیت(علیهم‏السلام)خونخواهی عثمان بوده است. اما ادعای عبیداللّه در این نامه افترایی بیش نیست؛ زیرا امام علی(علیه‏السلام) و فرزندان او آب را بر عثمان نبستند و این قاتلین عثمان بودند که برای بیرون کشیدن او از خانه‏اش آب را به خانه او بستند و در واقع این امیرمؤمنان(علیه‏السلام)بود که در اعتراض به این حرکت، به امام حسین(علیه‏السلام) دستور داد تا به او و خانواده‏اش آب برساند.4

نمایندگی و سخنگویی از جانب امام

شب عاشورا یا تاسوعا عمر سعد در برابر لشکر خود ایستاد و فریاد کشید: «ای لشکریان خدا! سوار مرکب‏هایتان شوید و مژده بهشت گیرید». امام حسین(علیه‏السلام)جلوی خیمه‏ها بر شمشیر خود تکیه کرده بود. حضرت عباس(علیه‏السلام) با شنیدن سر و صدای لشکر دشمن، نزد امام آمد و عرض کرد: «لشکر حمله کرده است». امام حسین(علیه‏السلام)برخاست و به او فرمود:

«عباس! جانم به فدایت. سوار شو و نزد آنان برو و اگر توانستی، [حمله] آنان را تا فردا به تأخیر بینداز و امشب آنان را از ما بازدار تا شبی را برای پروردگارمان به نماز بایستیم و او را بخوانیم و از او طلب آمرزش نماییم که او می‏داند من به نماز عشق می‏ورزم و خواندن قرآن و دعای بسیار و طلب بخشایش را دوست می‏دارم». حضرت عباس(علیه‏السلام) به سوی لشکرگاه دشمن رفت و موفق شد جنگ را به تأخیر بیندازد.5

پاسداری از خیمه ‏ها

شب عاشورا حضرت عباس(علیه‏السلام)پاسداری از حرم را بر عهده گرفت. اگر چه ایشان آن شب را از دشمن مهلت گرفته بود، ولی از پستی و دون‏مایگی آنان بعید نبود که پیمان‏شکنی کنند. آن شب، هنگامی که حضرت عباس(علیه‏السلام) از گفتگو با شمر در مورد پذیرش یا ردّ امان‏نامه بازگشت، زهیر نزد او رفت. زهیر دیر زمانی بود که با خاندان امام علی(علیه‏السلام) آشنایی داشت. او پرچمی را که در دست «عبداللّه بن جعفر بن عقیل» بود، گرفت. عبداللّه پرسید: «ای برادر! آیا در من ضعف و سستی‏ای دیده‏ای که پرچم را از من می‏گیری؟» زهیر پاسخ داد: «خیر، با آن کاری دارم». سپس نزد عباس(علیه‏السلام) آمد. حضرت بر مرکب خویش سوار و با نیزه‏ای در دست و شمشیری به کمر مشغول نگاهبانی بود.10 زهیر نزد او آمد و گفت: «آمده‏ام تا با تو سخنی بگویم». حضرت که بیم حمله دشمن را داشت، فرمود: «مجال سخن نیست، ولی نمی‏توانم از شنیدن گفتار تو بگذرم. بگو، من سواره می‏شنوم». زهیر جریان خواستگاری علی(علیه‏السلام) از امّ‏البنین(علیهاالسلام) را بیان کرد و انگیزه امام را از ازدواج با او یادآور شد و افزود: «ای عباس(علیه‏السلام)! پدرت تو را برای چنین روزی خواسته، مبادا در یاری برادرت کوتاهی کنی!» حضرت عباس(علیه‏السلام) از شنیدن این سخن خشمگین شد و سخت برآشفت و از عصبانیت آن قدر پایش را در رکاب اسب فشرد که تسمه آن پاره شد و فرمود: «زهیر! تو می‏خواهی با این سخنانت به من جرأت دهی؟! به خدا سوگند تا دم مرگ، از یاری برادرم دست بر نمی‏دارم و در پشتیبانی از او کوتاهی نخواهم کرد. فردا این را به گونه‏ای نشانت می‏دهم که در عمرت نظیرش را ندیده باشی».11

 

 

پرچمداری‏سپاه

صبح عاشورا، وقتی امام از نماز و نیایش فارغ شد، لشکر دشمن آرایش نظامی به خود گرفت و اعلان جنگ نمود. امام افراد خود را آماده دفاع کرد. لشکر امام از سی و دو سواره و چهل پیاده تشکیل شده بود. امام در چینش نظامی لشکر خود، زهیر را در «مَیمنة» و حبیب را در «مَیسره» گماشت و پرچم لشکر را در قلب سپاه، به دست برادر خود حضرت عباس(علیه‏السلام) داد.12

شکستن حلقه محاصره دشمن

در نخستین ساعت‏های جنگ، چهار تن از افراد سپاه امام حسین(علیه‏السلام) به نام‏های «عمرو بن خالد صیداوی»، «جابر بن حارث سلمانی»، «مجمع بن عبداللّه عائذی» و «سعد؛ غلام عمر بن خالد» حمله‏ای دسته جمعی به قلب لشکر کوفیان نمودند.

دشمن تصمیم گرفت آنان را محاصره نماید. حلقه محاصره بسته شد؛ به گونه‏ای که کاملاً ارتباط آن‏ها با سپاه امام قطع گردید. در این هنگام حضرت عباس(علیه‏السلام)با دیدن به خطر افتادن آن‏ها، یک تنه به سوی حلقه محاصره تاخت و موفق شد حلقه محاصره دشمن را شکسته و آن چهار تن را نجات بدهد، به طوری که وقتی آن‏ها از چنگ دشمن بیرون آمدند، تمام پیکرشان زخمی و خون آلود بود.13

کندن چاه برای تهیه آب

 

 

در میانه روز، آن گاه که تشنگی بر کودکان، زنان و حتی سپاهیان امام فشار شدیدی آورده بود، امام به حضرت عباس(علیه‏السلام)دستور داد اقدام به حفر چاه نماید؛ چرا که سرزمین کربلا بر کرانه رودی پر آب قرار داشت و احتمال آن می‏رفت که با کندن چاه به آب دست یابند. حضرت عباس(علیه‏السلام) مشغول کندن چاه شد. پس از مدتی کندن زمین، از رسیدن به آب از آن چاه ناامید گردید، از چاه بیرون آمد و در قسمت دیگری از زمین دوباره شروع به حفر چاه نمود، ولی از چاه دوم نیز آبی نجوشید.14

پیش فرستادن برادران برای نبرد

وقتی حضرت عباس(علیه‏السلام) بدن‏های شهیدان بنی‏هاشم و دیگر شهدا را بر گستره کربلا دید، برادران مادری خود، عبداللّه، جعفر و عثمان را فراخواند و به آن‏ها فرمود: «ای فرزندان مادرم! پیش بتازید تا جانفشانی شما را در راه خدا و رسول خدا(صلی‏الله‏علیه‏وآله) شاهد باشم». آنان که خون علی(علیه‏السلام) در رگ‏هایشان جاری بود، پیش تاخته و پس از مدتی نبرد با دشمن، پیش چشم حضرت عباس(علیه‏السلام) به شهادت رسیدند.15

پیکار شجاعانه

حضرت با سه تن از جنگجویان دشمن روبه رو می‏شود، نخستین آنان، «مارد بن صُدَیف» بود. او دو زره نفوذناپذیر پوشیده، کلاهخودی بزرگ بر سر نهاده و نیزه‏ای بلند در دست گرفته بود. وقتی به میدان آمد، نیزه‏اش را به حمایل سینه حضرت فرو کرد. عباس(علیه‏السلام) سر نیزه او را گرفت و پیچاند و نیزه‏اش را از دستش بیرون آورد و او را با نیزه خودش هلاک کرد.19

نفر دوم، «صَفوان بن ابطح» بود که در پرتاب سنگ و نیزه مهارت فراوان داشت. او پس از چند لحظه رویارویی، مجروح شد، ولی بخشش حضرت، زندگی دوباره به او بخشید.

سومین رزم‏آور «عبداللّه بن عقبة غَنَوی» بود. حضرت، پدر او را می‏شناخت و برای این که کشته نشود، مهرورزانه به او گفت: «تو نمی‏دانستی که در این جنگ با من روبه‏رو می‏شوی. به سبب احسانی که پدرم به پدرت کرده‏است، از جنگ با من دست بردار و برگرد». خیرخواهی حضرت در او اثر نکرد و به جنگ پرداخت. ساعتی نگذشته بود که شکست خورد و مفتضحانه از میدان نبرد گریخت.20

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 15 آذر 1393 ساعت: 19:40 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق درباره اربعین حسینی

بازديد: 2715

تحقیق درباره اربعین حسینی

1. عدد چهل‌

نخستين مسأله‌اي كه در ارتباط با «اربعين‌» جلب توجه مي‌كند، تعبير اربعين ‌در متون ديني است‌. ابتدا بايد نكته‌اي را به عنوان مقدمه يادآور شويم‌:

اصولا بايد توجه داشت كه در نگرش صحيح ديني‌، اعداد نقش خاصي به‌ لحاظ عدد بودن‌، در القاي معنا و منظوري خاص ندارند؛ به اين صورت كه‌ كسي نمي ‌تواند به صرف اين كه در فلان مورد يا موارد، عدد هفت يا دوازده ياچهل يا هفتاد به كار رفته‌، استنباط و استنتاج خاصي داشته باشد. اين يادآوري‌، از آن روست كه برخي از فرقه‌هاي مذهبي‌، بويژه آنها كه تمايلات‌ «باطني‌گري‌» داشته يا دارند و گاه و بيگاه خود را به شيعه نيز منسوب مي ‌كرده‌اند، و نيز برخي از شبه فيلسوفان متأثر از انديشه‌هاي انحرافي و باطني ‌و اسماعيلي‌، مروج چنين انديشه‌اي درباره اعداد يا نوع حروف بوده و هستند.

در واقع‌، بسياري از اعدادي كه در نقلهاي ديني آمده‌، مي ‌تواند بر اساس يك‌محاسبه الهي باشد، اما اين كه اين عدد در موارد ديگري هم كاربرد دارد و بدون يك مستند ديني مي‌توان از آن در ساير موارد استفاده كرد، قابل قبول نيست‌. به‌عنوان نمونه‌، در دهها مورد در كتابهاي دعا، عدد صد بكار رفته كه فلان ذكر را صد مرتبه بگوييد، اما اين دليل بر تقدس عدد صد به عنوان صد نمي‌شود. همينطور ساير عددها. البته ناخواسته براي مردم عادي‌، برخي از اين اعداد طي‌ روزگاران‌، صورت تقدس به خود گرفته و گاه سوء استفاده‌هايي هم از آن‌ها مي‌شود.

تنها چيزي كه درباره برخي از اين اعداد مي‌شود گفت آن است كه آن اعداد معین نشانه كثرت ‌است‌. به عنوان مثال‌، درباره هفت چنين اظهار نظري شده است‌. بيش از اين ‌هر چه گفته شود، نمي ‌توان به عنوان يك استدلال به آن نظر كرد.

مرحوم اربلي‌، از علماي بزرگ اماميه‌، در كتاب كشف الغمه في معرفة الائمة ‌در برابر كساني كه به تقدس عدد دوازده و بروج دوازده ‌گانه براي اثبات امامت‌ائمه اطهار(ع) استناد كرده‌اند، اظهار مي‌دارد، اين مسأله نمي‌تواند چيزي را ثابت كند؛ چرا كه اگر چنين باشد، اسماعيليان يا هفت امامي‌ها، مي‌توانند دهها شاهد ـ مثل هفت آسمان ـ ارائه دهند كه عدد هفت مقدس است‌، كما اين كه اين كار را كرده‌اند.

عدد «اربعين‌» در متون ديني‌

يكي از تعبيرهاي رايج عددي‌، تعبير اربعين است كه در بسياري از موارد به كار رفته است‌. يك نمونه آن كه سن‌ّ رسول خدا (ص‌) در زمان مبعوث شدن‌، چهل بوده است‌. گفته شده كه عدد چهل در سن انسانها، نشانه بلوغ و رشد فكري است‌. گفتني است كه برخي از انبياء در سنين كودكي به نبوّت رسيده‌اند. از ابن عباس (گويا به نقل از پيامبر (ص‌)) نقل شده كه اگر كسي چهل ساله شد و خيرش بر شرش غلبه نكرد، آماده رفتن به جهنم باشد. در نقلي آمده است ‌كه‌، مردمان طالب دنيايند تا چهل سالشان شود. پس از آن در پي آخرت خواهند رفت‌. (مجموعه ورام‌، ص 35)

در قرآن آمده است «ميقات‌» موسي با پروردگارش در طي چهل روز حاصل‌شده است‌. در نقل است كه‌، حضرت آدم چهل شبانه روز بر روي كوه صفا در حال سجده بود. (مستدرك وسائل ج 9، ص 329) در باره بني اسرائيل هم آمده كه‌ براي استجابت دعاي خود چهل شبانه روز ناله و ضجّه مي ‌كردند. (مستدرك ج 5،ص 239) در نقلي آمده است كه اگر كسي چهل روز خالص براي خدا باشد، خداوند او را در دنيا زاهد كرده و راه و چاه زندگي را به او مي ‌آموزد و حكمت ‌را در قلب و زبانش جاري مي‌كند. بدين مضمون روايات فراواني وجود دارد. چله نشيني صوفيان هم درست يا غلط‌، از همين بابت بوده است‌. علامه مجلسي در کتاب بحار الانوار در اين باره كه برگرفتن چهل نشيني از حديث مزبور نادرست است‌، به تفصيل سخن گفته است‌.

اعتبار حفظ چهل حديث كه در روايات ‌فراوان ديگر آمده‌، سبب تأليف صدها اثر با عنوان اربعين در انتخاب چهل ‌حديث و شرح و بسط آنها شده است‌. در اين نقلها آمده است كه اگر كسي از امّت من‌، چهل حديث حفظ كند كه در امر دينش از آنها بهره برد، خداوند در روز قيامت او را فقيه و عالم محشور خواهد كرد. در نقل ديگري آمده است كه ‌اميرمؤمنان (ع‌) فرمودند: اگر چهل مرد با من بيعت مي‌كردند، در برابر دشمنانم مي‌ايستادم‌. (الاحتجاج‌، ص (84

مرحوم كفعمي نوشته است‌: زمين از يك ‌قطب‌، چهار نفر از اوتاد و چهل نفر از ابدال و هفتاد نفر نجيب‌، هيچگاه خالي‌نمي‌شود. (بحار ج 53، ص 200)

درباره نطفه هم تصور براين بوده كه بعد از چهل‌ روز عَلَقه مي‌شود. همين عدد در تحولات بعدي علقه به مُضْغه تا تولد درنقلهاي كهن بكار رفته است‌، گويي كه عدد چهل مبدأ يك تحول دانسته شده‌است‌.

در روايت است كه كسي كه شرابخواري كند، نمازش تا چهل روز قبول‌ نمي‌شود. و نيز در روايت است كه كسي كه چهل روز گوشت نخورد، خلقش ‌تند مي‌شود. نيز در روايت است كه كسي كه چهل روز طعام حلال بخورد، خداوند قبلش را نوراني مي‌كند. نيز رسول خدا(ص) فرمود: كسي كه لقمه حرامي‌بخورد، تا چهل روز دعايش مستجاب نمي‌شود. (مستدرك وسائل‌، ج 5، ص 217)

اينها نمونه‌اي از نقلهايي بود كه عدد اربعين در آنها به كار رفته است‌.

2. اربعين امام حسين (ع‌)

بايد ديد در كهن‌ترين متون مذهبي ما، از «اربعين‌» چگونه ياد شده است‌. به عبارت ‌ديگر دليل برزگداشت اربعين چيست‌؟ چنان كه در آغاز گذشت‌، مهمترين نكته درباره اربعين‌، روايت امام عسكري (ع‌) است‌. حضرت در روايتي كه در منابع ‌مختلف از ايشان نقل شده فرموده‌اند: نشانه‌هاي مؤمن پنج چيز است‌: 1 ـ خواندن پنجاه و يك ركعت نماز (17 ركعت نماز واجب + 11 نماز شب + 23نوافل‌) 2 ـ زيارت اربعين 3 ـ انگشتري در دست راست 4 ـ وجود آثار سجده ‌بر پيشاني 5 ـ بلند خواندن بسم الله در نماز.

اين حديث تنها مدرك معتبري است كه جداي از خود زيارت اربعين كه درمنابع دعايي آمده‌، به اربعين امام حسين (ع‌) و بزرگداشت آن روز تصريح كرده ‌است‌.

اما اين كه منشأ اربعين چيست‌، بايد گفت‌، در منابع به اين روز به دو اعتبار نگريسته شده است‌.

نخست روزي كه اسراي كربلا از شام به مدينه مراجعت كردند.

دوم روزي كه جابر بن عبدالله انصاري‌، صحابي پيامبر خدا (ص‌) از مدينه به ‌كربلا وارد شد تا قبر حضرت اباعبدالله الحسين (ع‌) را زيارت كند. شيخ مفيد (م 413) در«مسار الشيعه» كه در ايام مواليد و وفيات ائمه اطهار علیهم السلام است‌، اشاره به روز اربعين‌كرده و نوشته است‌: اين روزي است كه حرم امام حسين (ع‌)، از شام به سوي مدينه مراجعت كردند. نيز روزي است كه جابر بن عبدالله براي زيارت امام ‌حسين (ع‌) وارد كربلا شد.

كهن‌ترين كتاب دعايي مفصل موجود، كتاب «مصباح المتهجّد» شيخ طوسي از شاگردان شيخ مفيد است كه ايشان هم همين مطلب را آورده است‌. شيخ ‌طوسي پس از ياد از اين كه روز نخست ماه صفر روز شهادت زيد بن علي بن‌الحسين (ع‌) و روز سوم ماه صفر، روز آتش زدن كعبه توسط سپاه شام در سال‌هجري است‌، مي‌نويسد: بيستم ماه صفر (چهل روز پس از حادثه كربلا) روزي است كه حرم سيد ما اباعبدالله الحسين از شام به مدينه مراجعت كرد ونيز روزي است كه جابر بن عبدالله انصاري‌، صحابي رسول خدا (ص‌) ازمدينه وارد كربلا شد تا قبر حضرت را زيارت كند. او نخستين كس از مردمان بود كه امام حسين (ع‌) را زيارت كرد. در چنين روزي زيارت آن حضرت‌مستحب است و آن زيارت اربعين است‌. (مصباح المتهجد، ص 787) در همانجا آمده است كه وقت خواندن زيارت اربعين‌، هنگامي است كه روز بالا آمده ‌است‌.

در كتاب «نزهة الزاهد» هم كه در قرن ششم هجري تأليف شده‌، آمده‌: در بيستم ‌اين ماه بود كه حرم محترم حسين از شام به مدينه آمدند. (نزهة‌الزاهد، ص 241) همين طور در ترجمه فارسي فتوح ابن اعثم (الفتوح ابن اعثم‌، تصحيح مجد طباطبائي‌، ص‌) و كتاب مصباح كفعمي كه از متون دعايي بسيار مهم قرن نهم هجري است‌اين مطلب آمده است‌. برخي استظهار كرده‌اند كه عبارت شيخ مفيد و شيخ‌طوسي‌، بر آن است كه روز اربعين‌، روزي است كه اسرا از شام به مقصد مدينه ‌خارج شدند نه آن كه در آن روز به مدينه رسيدند. (لؤلؤ و مرجان‌، ص 154) به هر روي‌، زيارت اربعين از زيارت‌هاي مورد وثوق امام حسين (ع‌) است كه ازلحاظ معنا و مفهوم قابل توجه است‌.

3. بازگشت اسيران به مدينه يا كربلا

اشاره كرديم كه شيخ طوسي‌، بيستم صفر يا اربعين را، زمان بازگشت اسراي ‌كربلا از شام به مدينه دانسته است‌. بايد افزود كه نقلي ديگر، اربعين را بازگشت اسرا از شام را به «كربلا» تعيين كرده است‌. تا اينجا، از لحاظ منابع كهن‌، بايد گفت اعتبار سخن نخست بيش از سخن دوم است‌. با اين حال‌، علامه مجلسي پس از نقل هر دو اين‌ها، اظهار مي‌دارد: احتمال صحت هر دوي اينها (به لحاظ زماني‌) بعيد مي‌نمايد. (بحار ج 101، ص 334 ـ 335) ايشان اين ‌ترديد را در كتاب دعايي خود «زاد المعاد» هم عنوان كرده است‌. با اين حال‌، درمتون بالنسبه قديمي‌، مانند «لهوف» و «مثيرالاحزان» آمده است كه اربعين‌، مربوط ‌به زمان بازگشت اسرا، از شام به كربلاست‌. اسيران‌، از راهنمايان خواستند تا آنها را از كربلا عبور دهند.

بايد توجه داشت كه اين دو كتاب‌، در عين حال كه مطالب مفيدي دارند، ازجهاتي‌، اخبار ضعيف و داستاني هم دارند كه براي شناخت آنها بايد با متون ‌كهن‌تر مقايسه شده و اخبار آنها ارزيابي شود. اين نكته را هم بايد افزود كه ‌منابعي كه پس از لهوف‌، به نقل از آن كتاب اين خبر را نقل كرده‌اند، نبايد به‌عنوان يك منبع مستند و مستقل‌، ياد شوند. كتابهايي مانند «حبيب السير» كه به ‌نقل از آن منابع خبر بازگشت اسرا را به كربلا آورده‌اند، (نفس المهموم ترجمه شعراني‌، ص 269) نمي‌توانند مورد استناد قرار گيرند.

در اينجا مناسب است دو نقل را در باره تاريخ ورود اسرا به دمشق ياد كنيم‌. نخست نقل ابوريحان بيروني است كه نوشته است‌:

در نخستين روز ماه صفر، أدخل رأس الحسين عليه السلام مدينة دمشق‌، فوضعه يزيد لعنه الله بين يديه‌و نقر ثناياه بقضيب كان في يده و هو يقول‌:

لست من خندف ان لم أنتقم‌

من بني أحمد، ما كان فَعَل‌

ليْت‌َ أشياخي ببدرٍ شهدوا

جَزَع الخزرج من وقع الاسل‌

فأهلّوا و استهلّوا فرحا

ثم قالوا: يا يزيد لاتشل‌

قد قتلنا القرن من أشياخهم‌

و عدلناه ببدر، فاعتدل (الاثار الباقيه‌، ص 422)

وی روز اول ماه صفر را روزی می داند که سر امام حسین (ع) علیه السلام را وارد دمشق کرده و یزید هم در حالی که اشعار ابن زبعری را می خواند و بیتی هم بر آن افزوده بود، با چوبی که در دست داشت بر لبان امام حسین (ع) می زد.

دوم سخن عماد الدين طبري (م حوالی 700) در «كامل بهائي» است كه رسيدن اسرا به دمشق را در16 ربيع الاول دانسته ـ يعني 66 روز پس از عاشورا ـ میداند كه طبيعي‌تر مي‌نمايد.

 

4. ميرزا حسين نوري و اربعين‌

علامه ميرزا حسين نوري از علماي برجسته شيعه‌، و صاحب كتاب «مستدرك الوسائل» در كتاب «لؤلؤ و مرجان در آداب اهل منبر» به نقد و ارزيابي برخي از روضه‌ها و نقلهايي پرداخته كه به مرور در جامعه شيعه رواج يافته و به نظر وي ‌از اساس‌، نادرست بوده است‌. ظاهرا وی در دوره اخیر نخستین کسی است که به نقد این روایت پرداخته و دلایل متعددی در نادرستی آن اقامه کرده است.

ايشان اين عبارت سيد بن طاوس در لهوف را نقل كرده‌است كه اسرا در بازگشت از شام‌، از راهنماي خود خواستند تا آنها را به كربلا ببرد؛ و سپس به نقد آن پرداخته است‌. (لؤلؤ و مرجان‌، ص 152)

داستان از اين قرار است كه سيد بن طاوس در «لهوف» خبر بازگشت اسراء را به‌كربلا در اربعين نقل كرده است‌. در آنجا منبع اين خبر نقل نشده و گفته مي‌شود كه وي در اين كتاب مشهورات ميان شيعه را كه در مجالس سوگواري بوده‌، درآن مطرح كرده است‌.

اما همین سيد بن طاوس در «اقبال الاعمال» با اشاره به اين كه شيخ طوسي در مصباح‌ مي ‌گويد اسرا روز اربعين از شام به سوي مدينه حركت كردند و خبر نقل شده ‌در غير آن كه بازگشت آنان را در اربعين به كربلا دانسته‌اند، در هر دو موردترديد مي‌كند. ترديد او از اين ناحيه است كه ابن زياد مدتي اسراء را در كوفه ‌نگه داشت. با توجه به این مطلب و زمانی که در این نگه داشته صرف شده و زماني كه در مسير رفت به شام و اقامت یك ماهه در آنجا و بازگشت مورد نياز است‌، بعيد است كه آنان در اربعين به ‌مدينه يا كربلا رسيده باشند. ابن طاوس مي‌گويد: اين كه اجازه بازگشت به كربلا به آنها داده باشد، ممكن است‌، اما نمي‌توانسته در اربعين باشد. در خبر مربوط به‌بازگشت آنان به كربلا گفته شده است كه همزمان با ورود جابر به کربلا بوده و با او برخورد کرده اند . ابن طاوس در اين كه جابر هم روز اربعين به كربلا رسيده باشد، ترديد مي‌كند. (اقبال الاعمال‌، ج 3، ص 101).

این ممکن است که ابن طاوس لهوف را در جوانی و اقبال را در دوران بلوغ فکری تألیف کرده باشد. در عین حال ممکن است دلیل آن این باشد که آن کتاب را برای محافل روضه خوانی و این اثر را به عنوان یک اثر علمی نوشته باشد. دلیلی ندارد که ما تردید های او را در آمدن جابر به کربلا در روز اربعین بپذیریم. به نظر می رسد منطقی ترین چیزی که برای اعتبار اربعین در دست است همین زیارت جابر در نخستین اربعین به عنوان اولین زایر است.

اما درباره اعتبار اربعین به بازگشت اسرا به کربلا توجه به این نکته هم اهمیت دارد که شيخ مفيد در کتاب مهم خود در باب زندگی امامان و در بخش خاص به امام حسین (ع) از کتاب «ارشاد» در خبر بازگشت اسرا، اصلا اشاره‌اي به اين كه‌اسرا به عراق بازگشتند ندارد. همين طور ابومخنف راوي مهم شيعه هم‌اشاره‌اي در مقتل الحسين خود به اين مطلب ندارد. در منابع كهن تاريخ كربلاهم مانند انساب الاشراف‌، اخبارالطوال‌، و طبقات الكبري اثري از اين خبرديده نمي‌شود.

روشن است كه حذف عمدي آن معنا ندارد؛ زيرا براي چنين‌حذف و تحريفي‌، دليلي وجود ندارد.

خبر زيارت جابر، دركتاب بشارة المصطفي آمده‌، اما به ملاقات وي با اسرا اشاره نشده است‌.

مرحوم حاج شيخ عباس قمي هم‌، به تبع استاد خود نوري‌، داستان آمدن‌اسراي كربلا را در اربعين از شام به كربلا نادرست دانسته است‌. (منتهي الامال‌، ج 1،صص 817 ـ 818) در دهه‌هاي اخير مرحوم محمد ابراهيم آيتي هم در كتاب‌بررسي تاريخ عاشورا بازگشت اسرا را به كربلا انكار كرده است‌. (بررسي تاريخ‌عاشورا، صص 148 ـ 149) همین طور آقای مطهری که متأثر از مرحوم آیتی است. اما این جماعت یک مخالف جدی دارند که شهید قاضی طباطبائی است.

5. شهيد قاضي طباطبائي و اربعين‌

شهيد محراب مرحوم حاج سيد محمدعلي قاضي طباطبائي رحمة الله عليه‌، كتاب‌ مفصلي با نام «تحقيق درباره اولين اربعين حضرت سيد الشهداء» درباره اربعين ‌نوشت‌که اخیرا هم به شکل تازه و زیبایی چاپ شده است.

هدف ايشان از نگارش اين اثر آن بود تا ثابت كند، آمدن اسراي از شام‌به كربلا در نخستين اربعين‌، بعيد نيست‌. اين كتاب كه ضمن نهصد صفحه‌چاپ شده‌، مشتمل بر تحقيقات حاشيه‌اي فراواني در باره كربلاست كه بسيارمفيد و جالب است‌. اما به نظر مي‌رسد در اثبات نكته مورد نظر با همه زحمتی که مؤلف محترم کشیده ، چندان موفّق‌نبوده است‌.

ايشان در باره اين اشكال كه امكان ندارد اسرا ظرف چهل روز از كربلا به كوفه‌، از آنجا به شام و سپس از شام به كربلا بازگشته باشند، هفده نمونه از مسافرتها ومسيرها و زمانهايي كه براي اين راه در تاريخ آمده را به تفصيل نقل كرده‌اند. دراين نمونه‌ها آمده است كه مسير كوفه تا شام و به عكس از يك هفته تا ده دوازده ‌روز طي مي‌شده و بنابر اين‌، ممكن است كه در يك چهل روز، چنين مسيررفت و برگشتي طي شده باشد. اگر اين سخن بيروني هم درست باشد كه سر امام حسين (ع‌) روز اول صفر وارد دمشق شده‌، مي‌توان اظهار كرد كه بيست ‌روز بعد، اسرا مي‌توانستند در كربلا باشند.

بايد به اجمال گفت‌: بر فرض كه طي اين مسير براي يك كاروان‌، در چنين زمان ‌كوتاهي‌، با آن همه زن و بچه ممكن باشد، بايد توجه داشت كه آيا اصل اين ‌خبر در كتابهاي معتبر تاريخ آمده است يانه‌. تا آنجا كه مي‌دانيم‌، نقل اين خبر در منابع ‌تاريخي‌، از قرن هفتم به آن سوي تجاوز نمي‌كند. به علاوه‌، علماي بزرگ شيعه‌، مانند شيخ مفيد و شيخ طوسي‌، نه تنها به آن اشاره نكرده‌اند، بلكه به عكس‌ِ آن تصريح كرده و نوشته‌اند: روز اربعين روزي است كه حرم امام حسين (ع‌) وارد مدينه شده يا از شام به سوي مدينه خارج شده است‌.

آنچه مي ‌ماند اين است كه نخستين زيارت امام حسين (ع‌) در نخستین اربعين، توسط جابر بن عبدالله انصاري صورت گرفته است و از آن پس ائمه اطهار علیهم السلام كه از هر فرصتي براي رواج زيارت امام حسين (ع‌) بهره مي‌گرفتند، آن‌روز را كه نخستين زيارت در آن انجام شده‌، به عنوان روزي كه زيارت امام‌حسين (ع‌) در آن مستحب است‌، اعلام فرمودند.

متن زيارت اربعين هم از سوي حضرت صادق علیه السلام انشاء شده و با داشتن آن مضامين عالي‌، شيعيان را از زيارت‌آن حضرت در اين روز برخوردار مي‌كند.

اهميت خواندن زيارت اربعين تاجايي است كه از علائم شيعه دانسته شده است‌، درست آن گونه كه بلند خواندن بسم الله در نماز و خواندن پنجاه و يك ركعت نماز در شبانه روز درروايات بيشماري‌، از علائم شيعه بودن عنوان شده است‌.

زيارت اربعين در «مصباح المتهجد» شيخ طوسی و نيز «تهذيب الاحكام» وي به نقل ازصفوان بن مهران جمال آمده است‌. وي گفت كه مولايم صادق (ع‌) فرمود: زیارت اربعین که باید وقت برآمدن روز خوانده شود چنین است..... (مصباح المتهجد، ص 788، تهذيب الاحكام‌، ج 6،ص 113، اقبال الاعمال‌، ج 3، ص 101، مزار مشهدي‌، ص 514 (تحقيق قيومي‌)، مزار شهيد اول (تحقيق‌مدرسة الامام المهدي‌، قم 1410)، ص 185 ـ 186).

اين زيارت‌، به جهاتي مشابه برخي از زيارات ديگر است‌، اما از آن روي كه‌مشتمل بر برخي از تعابير جالب در زمينه هدف امام حسين از اين قيام است‌، داراي اهميت ويژه مي‌باشد. در بخشي از اين زيارت در باره هدف امام حسين‌(ع‌) از اين نهضت آمده است‌:"... و بذل مهجته فيك ليستنقذ عبادك من الجهالة ‌و حيرة الضلالة‌... و قد توازر عليه من غرّته الدنيا و باع حظّه بالارذل الادني‌".

خدايا، امام حسين (ع‌) همه چيزش را براي نجات بندگانت از نابخردي وسرگشتگي و ضلالت در راه تو داده در حالي كه مشتي فريب خورده كه انسانيت ‌خود را به دنياي پست فروخته‌اند بر ضد وي شوريده آن حضرت را به‌شهادت رساندند.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 15 آذر 1393 ساعت: 11:06 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

معرفی موزه كاخ گلستان

بازديد: 197

تحقیق رایگان

معرفی موزه كاخ گلستان

آدرس: ميدان امام خميني

مجموعه كاخ گلستان، يادگاري به جاي مانده از ارگ تاريخي تهران محل اقامت شاهان سلسله قاجار و از زيباترين و كهنترين بناهاي پايتخت دويست ساله ايران مي‌باشد. اين بنا روزگاري همانند نگيني در ميان اين ارگ مي‌درخشيد.

سابقه تاريخي ارگ سلطنتي كه محدوده مكاني تاريخي آن را در شمال خيابان و ميدان امام خميني (سپه) در سمت غرب خيابان خيام ، در شرق خيابان ناصرخسرو و در جنوب خيابان پانزده خرداد و ميدان ارگ تشكيل مي‌دهد، به صفويه باز مي‌گردد.

شاه طهماسب اول صفوي (930-984) نخستين پادشاهي بود كه در سفرهاي خود به قصد زيارت مقبره حضرت عبدالعظيم دستور داد بارويي به طول يك فرسخ به دور قصبه تهران احداث شود. پس از او شاه عباس صفوي در قسمت شمالي حصار طهماسبي چهارباغ و چنارستاني احداث نمود كه بعدها ديوار بلندي گرد آن بنا كرده و عمارات مقر سلطنتي را در داخل آن ساخته ، ارگ ناميدند.

در اواخر عهد صفوي تهران گاهي مقر موقت در بارشاهان صفوي قرار مي گرفت و حتي شاه سليمان (1077-1105) كاخي در اين شهر براي خود بنا نهاد. ولي ا مروز اثر از بناهاي دوره صفوي باقي نمانده است.

كهنترين بناهاي موجود در مجموعه گلستان، ايوان تخت مرمر و خلوت كريمخاني متعلق به دوران كريمخان زند است . وي در نبردهاي خود بر ضد محمد حسن خان قاجار در سال 1172 تهران را مركز اردوكشي خود قرار داد وپس از پيروزي در اين جنگ در ديوانخانه قديم تهران كه در زمان شاه سليمان ساخته شده بود بار عام داد و با عنوان وكيل الرعايا حكومت ايران را در دست گرفت.

به فرمان او در تابستان همان سال حصار ارگ مجددا احياء شد و يك دست حرمخانه و خلوتخانه و عمارت دارالحكومه در داخل آن بنا گرديد و در تابستان سال بعد (1173) كه اردوي خود را به چمن سلطانيه (زنجان) منتقل نمود، دستور داد يك دست عمارت خاصه و دوانخانه بزرگ به سبك ساساني و باغي در جنب آن بنا نمايند.

پس از مرگ كريمخان زند در 1193 آغا محمدخان قاجار در 1200 تهران را به پايتختي برگزيد، ولي به دليل لشكركشيهاي دائمي كمتر در مقر حكومت خود به سر مي‌برد، و براي عمارت و آباداني چندان فرصت نداشت. تا آنكه فتحعلي شاه در سال 1211 بر تخت سلطنت ايران جلوس كرد، از آن زمان به بعد با گسترش دستگاه اداري و تشريفات سلطنتي بناهاي متعددي در داخل ارگ تهران عمدتاً در زمان فتحعلي شاه و ناصرالدين شاه قاجار احداث شد.

در دوران رضا شاه پهلوي، بخشهاي بزرگي از ارگ تهران، از جمله حصار دور آن ، سردر باب عالي، نارنجستان، باغ گلشن و ساختمانهاي اندروني تخريب شد. محل سكونت شاه به سعدآباد و سپس در دوران رضا شاه پهلوي به نياوران منتقل و مجموعه گلستان به محل پذيرايي از ميهمانان خارجي تبديل گرديد. پس از انقلاب مجموعه گلستان همچون اغلب عمارات سلطنتي ديگر بصورت موزه درآمد تا همگان بتوانند از آن ديدن كرده و از تماشاي زيباييهاي حاصل فكر و دست هنرمندان و صنعتگران ايراني بهره برند.

بخشهاي مختلف اين مجموعه در حال حاضر عبارت است از :

انيوان تحت مرمر، خلوت كريمخاني، اتاق موزه (تالار سلام) و حوضخانه آن، تالار آينه، تالار عاج يا سفره‌خانه، تالاربرليان يا تشريفات، ساختمان كتابخانه، عمارت شمس‌العماره، عمارت بادگير و حوضخانه وسيع آن، تالار الماس، كاخ ابيض، چادرخانه.

اشخاصي و گروه‌هاي مشمول بازديد رايگان

1-    گروه هاي سني كمتر از 7 سال و بيشتر از 70 سال با ارائه كارت معتبر.

2-    بازنشستگان بار ارائه يا حكم بازنشستگي.

3-     پژوهشگران و محققان با ارائه تاييديه از مراكز تخقيقاتي و

4-    مدعوين و ميهمانان رسمي دولت بار ارائه دعوت نامه بربوطه

5-     اشخاصي كه به منظور انجام فرايض و آيين هاي ديني مساجد و اماكن متبركه مي شوند.

6-     عموم مردم در 28 ارديبهشت (روز جهاني موزه)

7-     كودكان و نوجوانان و والدين همراه ايشان در روز 16 مهر (

8-     گروه هاي دانش‌آموزان و دانشجويي به همراه سرپرستان آنان با ارائه معرفي‌نامه هماهنگي قبلي

9-     دانش‌آموزان و دانشجويان در ايام دهه فجر با ارائه كارت

10-            اعضاي ايكوم (سازمان جهاني موزه‌ها) با ارائه كارت شناسائي

در گوشه شمال غربي محوطه گلستان ، ديوار به ديوار تالار سلام، بنايي سرپوشيده و ستوندار بصورت ايوان سه دهنه اي وجود دارد كه در مركز آن حوض جوشي ساخته شده و پيشتر از اين آب قنات شاه از ميانه حوض مي جوشيده است. اين قسمت از كاخ گلستان كه جلو خان يا خلوت كريمخاني ناميده مي شود. چنانچه از نامش پيداست ، از بناهاي دوره كريمخان زند است و قسمتي از خلوت خانه وي به شمار مي آمده است.

اين بنا ظاهراً در سال 1172 هـ.ق احداث گرديده و در زمان ناصرالدين شاه، كه بناي جديد تالار سلام ساخته مي شده است، قسمت اعظم آن تخريب گرديده و امروزه تنها بخشي از آن باقي مانده است.

قبلاً ميانه اين بنا حوضي كوچك وجود داشته كه آب قنات شاهي از آب نماي اين حوض بيرون مي‌آمده و در باغ جاري مي شده. اين بنا خلوت كريم خاني نام دارد و در گذشته بخشي از اندرون خانه وي به شمار مي رفته است.

در اين محل نيز يك تخت مرمرين قرار دارد كه بسيار كوچكتر و ساده تر از تخت مرمر اصلي است. معروف است كه ناصرالدين شاه اين گوشه كاخ گلستان را بسيار دوست داشته و اغلب در اين محل خلوت مي كرده و قليان مي كشيده. ضمن آنكه سنگ قبر ناصرالدين شاه بعد از جابه جايي هاي فراوان سرانجام در همين محل نگاهداري مي شود.

عمارت خوابگاه جزء جديدترين ساختمانهايي است كه در كاخ گلستان ساخته شده، كه در سال 1339 شمسي به مناسبت سفر اليزابت دوم ملكه انگلستان به ايران احداق گرديد. اين ساختمان تا مدتي محل اقامت پادشاهان و روساي جمهور بود و به نام خوابگاه معروف شد. در حال حاضر قرار است اين ساختمان به كتابخانه سلطنتي دوره قاجار كه مجموعه هاي است از نفيي ترين كتب خطي، اختصاص يابد. اين مجموعه كتبي بس گرانبها نظير مرقع گلشن، شاهنامه بايسنقري و هزار و يك شب مصور شده را در خود جاي داده است.

علاوه بر كتب خطي ، مجموعه نفيس عكس هاي دوره قاجار كه تعدادي از آنها توسط شخص ناصرالدين شاه برداشته شده است و مركز اسناد تاريخي در بنا مستقر خواهد شد.

اين بنا شاخص ترين بناي كاخ گلستان و ممتازترين ساختمان ضلع شرقي مجموعه است.

گويا ناصرالدين شاه قبل از سفر به اروپا و بر اثر ديدن تصاوير بناهاي فرنگستان، تمايل پيدا مي‌كند بنايي مرتفع ، نظير آنها در پايتخت خود ايجاد نمايد تا از بالاي آن بتواند به همراه درباريان منظره شره و دورنماي اطراف را اتماشا كند.

ساخت عمارت در سال 1282 هـ . ق آغاز مي گردد و پس از دو سال پايان مي پذيرد و آن را شمس العماره مي نامند و تاريخ بنايش را به حساب جمل كاخ شاهنشاه مي‌يابند. طرح و نقشه آن ظاهراً از معيرالممالك و معمار آن استاد علي محمد كاشي بوده است.

شمس العماره يا بناي خورشيد از شاخص ترين و زيباترين بناهاي كاخ گلستان است. دليل شاخص بودن آن ارتفاع ، تزيينات و طاحي اين بناست.

ناصرالدين شاه با ديدن تصاويري از بناهاي چند طبقه در كشورهاي اروپايي تمايل پيدا مي كند بنايي مرتفع در كاخ گلستان بسازد تا از بالاي آن بتواند منظره شهر و دورنماي اطراف آن را تماشا كند.

ساختمان دو برج هم شكل دارد. كاشي كاري و پنجره سازهاي آن ايراني است و بهره‌اي هم از معماري غربي دارد.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 14 آذر 1393 ساعت: 16:07 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 331

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس