تحقیق و پروژه رایگان - 281

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

داستان رستم و سیاوش

بازديد: 357

 

تحقیق رایگان

سایت علمی و پژوهشی اسمان

داستان رستم و سیاوش

افراسیاب که خوابی بیم انگیز دیده بود، بر آن شد تا با سیاوش آشتی کند بنابراین گرسیوز را با هدیه هایی به نزد سیاوش و رستم فرستاد و پیشنهاد آشتی کرد امّا رستم که به گرسیوز بد گمان بود از وی خواست تا صد تن از بستگان نزدیک خود را به گروگان به ایرانیان سپارد و سرزمین های اشغالی ایران را باز پس دهد و گرسیوز و افراسیاب این دو درخواست را پذیرفتند و سیاوش رستم را برای گزارش چگونگی آشتی به نزد کاوس فرستاد امّا کاوس که با آشتی همداستان نبود خشمناک شد و رستم را مسئول این آشتی دانست:

تن آسانی خویش جستی بر این                     نه افروزش تاج و تخت و نگین          ۳/۶۳/۹۶۸

و رستم را نزد خود نگهداشت و طوس سپهدار را به نزد سیاوش فرستاد تا او را به جنگ برانگیزد:

غمی گشت رستم به آواز گفت                      که گردون سر من نیارد نهفت

اگر طوس، جنگی تر از رستمست                چنان دان که رستم ز گیتی گمست        ۳/۶۴/۹۷۵

و با خشم از درگاه کاوس بیرون آمد.

چون سیاوش، سیاوش گرد را بنا نهاد، فرمان داد تا تصویر رستم را بر دیوارها بنگارد (۳/۱۱۲) امّا دیری نپایید که سیاوش کشته شد و رستم یک هفته در سوک وی نشست و آن گاه با سپاهی فراوان به ایران رو نهاد و سوگند خورد تا سلاح از تن برنگیرد و سر از خاک نشوید مگر آن که انتقام سیاوش را گرفته باشد.

رستم خشمناک به درگاه کاوس رفت و او را ملامت کرد آن گاه به سرای سودابه شتافت و گیسوان او را گرفته از کاخ بیرون کشید و در راه وی را به دو نیم کرد[۲]. (۳/۱۷۲) (> سودابه و سیاوش) و به نبرد باتورانیان رو نهاد و چون فرامرز، سرخه پسر افراسیاب را اسیر کرد؛ رستم به رغم درخواست پهلوانان ایرانی فرمان داد تا او را بر دار کشیدند و سپس رستم پیلسم تورانی را کشت و در نبردگاه با افراسیاب روبرو شد و نیزه ای بر اسب او زد و اسب و سوار بر زمین غلتیدند و رستم خواست تا افراسیاب را گرفتار سازد که هومان گرزی گران بر شانه ی رستم کوبید و تا رستم خواست که با هومان درآویزد افراسیاب گریخت و شکست در سپاه توران افتاد. و رستم بر تخت افراسیاب نشست و گنج های افراسیاب را به ست آورد و در میان سپاه ایران بخش کرد و خود به شاهنشهی نشست و طوس را منشور چاچ داد و فرمود تا هر کس را که مقاومت کند و یا نام افراسیاب را بر زبان راند بکشد. رستم گودرز و فریبرز کاوس را نیز منشور فرمانروایی نواحی دیگر داد و مردم سرزمین های چین و ماچین چون خبر پادشاهی رستم را شنیدند به درگاه او روی نهادند و هدیه های فراوان آوردند. سال ها بر این برآمد و رستم بار دیگر برای گرفتن کین سیاوش به جستجوی افراسیاب برخاست:

همان غارت و کشتن اندر گرفت                            همه بوم و بر دست بر سر گرفت

ز توران زمین تا به سقلاب و روم                 نماندند یک مرز آباد بوم

بر این گونه فرسنگ بیش از هزار                برآمد ز کشور سراسر دمار     ۳/۱۹۴/۲۹۷۵

مردم به ستوه آمدند و افراسیاب را نفرین ها کردند و رستم را بندگی کردند ولی گفتند که

ندانیم ما، کان جفاگر کجاست                       به ابرست یا در دم اژدهاست    ۳/۱۹۵/۲۹۸۱

و رستم در جستجوی افراسیاب به قچقارباشی رفت و چون شش سال بود که از کاوس جدا مانده بود از بیم این که مبادا افراسیاب بر کاوس تاخته باشد به ایران بازگشت و با هدیه های فراوان به نزد کاوس و دستان رفت. (۳/۱۹۶)

چون کیخسرو به پادشاهی نشست[۳] رستم با زال و گروهی از بزرگان به دیدار وی شتافت تا بداند که او زیبای گاه هست یا نه و کیخسرو که خبر آمدن رستم را شنیده بود سپاه و پهلوانان را به استقبال رستم فرستاد:

که اویست پروردگار پدر                            وز اویست پیدا به گیتی هنر               ۴/۱۰/۳۴

و از این پس رستم مشاور همیشگی کیخسرو بود (۴/۱۴۳) و در نبرد بزرگ کیخسرو با افراسیاب، رستم به یاری شاه برخاست و از زابلستان به نزد شاه آمد و شاه را ستود:

تو شاه نوآیین و من چون رهی                     میان بسته ام چون تو فرمان دهی

شوم با سپاهی کمر بر میان                         بگردانم این بد، ز ایرانیان       ۴/۱۵۸/۶۶۶

و با سی هزار سوار شمشیر زن به هماون رو نهاد:

دو منزل همی کرد رستم یکی                      نیاسود روز و شبان اندکی       ۴/۱۶۰/۶۹۱

در هماون، دیده بانان ایرانی طوس را از آمدن رستم آگاه ساختند:

درفش سپهبد گو پیلتن                                پدید آمد از دور با انجمن

سپهبد واری چو یک لخت کوه                     زمین گشته از نعل اسبش ستوه

یکی گرز همچون سر گاومیش                     سپاه از پس و نیزه دارانش پیش

همی جوشد از گرز آن یال و کفت                 سزد گر بمانی ازو در شگفت   ۴/۱۸۰/۱۰۷۰

پدید آمد آن اژدها فش درفش                        شب تیره گون کرد گیتی بنفش  ۴/۱۸۵/۱۱۱۳

طوس و گودرز و بزرگان ایرانی به پیشواز رفتند و او را از چگونگی نبرد با تورانیان آگاه ساختند و رستم قلب سپاه ایران را برآراست و چون اسبش خسته بود از ایرانیان خواست تا آن روز را ایستادگی کنند. پس خود بر فراز کوهی رفت و سپاه دشمن را نگریست:

همی گفت تا من کمر بسته ام                       به یک جای یک سال نشسته ام

فراوان سپه دیده ام پیش ازین                       ندانم که لشکر بود بیش ازین    ۴/۱۹۵/۱۲۷۹

آن گاه تیری بر اسب اشکبوس زد و اشکبوس را از اسب فرو افگند و:

کمان را بمالید رستم به چنگ                       به شست اندر آورد تیر خدنگ

بر او راست خم کرد و چپ کرد راست           خروش از خم چرخ چاچی بخاست

چو سوفارش آمد به پهنای گوش                   ز چرم گوزنان برآمد خروش

چو بوسید پیکان سر انگشت اوی                  گذر کرد از مهره ی پشت اوی

بزد بر بر و سینه ی اشکبوس                      سپهر آن زمان دست او داد بوس

قضا گفت گیر و قدر گفت ده                        فلک گفت احسنت و مه گفت زه

کشانی هم اندر زمان جان بداد                      چنان شد که گفتی ز مادر نزاد   ۴/ ۱۹۷/۱۳۰۵

پس از کشتن اشکبوس، رستم ه جنگ با کاموس کشانی روی آورد که الوای، نیزه دار وی را کشته بود. رستم کاموس را در کمند خود گرفتار ساخت و بر زمین افگند و دست های وی را بست و در پیش سپاه ایران آورد و فرو افگند و سپاهیان ایرانی او را کشتند. چنگش تورانی به کین خواهی کاموس برخاست امّا در نبرد با رستم پای داشتن نتوانست و گریخت امّا رستم او را دنبال کرد و:

دم اسب ناپاک چنگش گرفت                        دو لشکر بدو مانده اندر شگفت

زمانی همی داشت تا شد غمی                      ز بالا بزد خویشتن بر زمی

بیفتاد زو ترگ و زنهار خواست                    تهمتن ورا کرد با خاک راست            ۴/۲۱۲/۶۶

 

خاقان چین که شکست خود را حتمی می دید، پیران سپهسالار توران را به پیغامبری نزد رستم فرستاد امّا رستم از وی خواست تا کشندگان سیاوش را تسلیم کند و خود نیز کمر بسته به نزد کیخسرو رود. تورانیان این دو شرط را نپذیرفتند ولی حاضر شدند که باجگزار ایران باشند، در نتیجه با دیگر نبرد درگرفت و این بار حریف رستم، شنگل بود که بزودی مغلوب گشت و رستم او را بر زمین افگند و می خواست وی را بکشد که تورانیان او را یاری کرده از دست وی رهانیدند و رستم به سپاه توران حمله برد و میسره ی سپاه چین را درهم شکست:

کسی کو کند زین سخن داستان                     نباشد خردمند همداستان

که پرخاشخر نامور صد هزار                      بسنده نبودند با یک سوار         ۴/۲۴۵/۴۶۴

پس رستم به میمنه ی سپاه دشمن که زیر فرماندهی «کندر» بود حمله برد و آن را درهم کوبید و ساوه از خویشان کاوس و گهارگهانی را کشت و با صد سوار ایرانی به سوی قرارگاه خاقان چین تاخت تا پیل و تخت و یاره و طوق و تاج خاقان را بستاند.

رستم بسیاری از یاران خاقان را کشت و اسیر ساخت و خاقان که راهی جز تسلیم نمی دید از رستم آشتی خواست امّا رستم این پیشنهاد را نپذیرفت و او را پاسخ داد:

به تاراج ایران نهادید روی                          چه باید کنون لابه و گفتگوی    ۴/۲۵۳/۶۹۰

به سوی خاقان که برپیلی سپید سوار بود تاخت و او را در کمند خود اسیر ساخت و پیاده تا رود شهد به دنبال خود کشانید:

ازان پس به گرز گران دست برد                  بزرگش همان و همان بود خرد

چنان شد درو دشت آوردگاه                         که شد تنگ بر مور و بر پشه راه

ز بس کشته و خسته شد جوی خون                یکی بی سر و دیگری سرنگون ۴/۲۵۴/۷۰۶

پس از این پیروزی، رستم خدای را سپاس گزارد و به بزم نشست و سپیده دمان به جستجوی پیران ویسه پرداخت؛ و هدیه های فراوان به وسیله ی فریبرز کاوس برای کیخسرو فرستاد و شاه ایران با شنیدن خبر پیروزی های رستم خدای را نیایش کردن گرفت که

سپاس از تو دارم نه از انجمن                      یکی جان رستم تو، مستان ز من         ۴/۲۶۶/۸۸۴

رستم، از کوه هماون به ساحل شهدرود لشکر کشید و چون دو منزل شد در بیشه ای فرود آمد و فرستادگان کشورها را که با نثارهای فراوان به نزد او آمده بودند بار داد و سپس رهسپار سغد شد و دو هفته در آن جا بماند و سپس به شهر «بیداد» رسید که مردمی آدمی خوار داشت.

رستم گستهم را به گشودن شهر گماشت امّا گستهم کاری از پیش نبرد با «کافور» فرمانروای شهر بیداد که بسیاری از ایرانیان را کشته بود شتافت و او را کشت. رستم دستور داد تا شهر را در حصار گرفتند و بن باره های دژ را کندند و دیوارها را خراب کردند. مردم شهر از دیوارها فرو افتادند و رستم شهر را به آتش کشید و بسیاری را کشت و گرفتار ساخت و زر و سیم و ستور و غلام وپرستاران فراوان به دست آورد و بزرگان ایرانی، رستم پیروزمند را ستودند:

خروشان بدیم از دم اژدها                            کمان تو آورد ما را رها          ۴/۲۷۶/۱۰۴۸

بار دیگر رستم، با سپاه افراسیاب روبرو گشت و نبرد پیوست. در این نبرد «پولادوند» تورانی دلاورانی چون طوس و گیو و رهام و بیژن را از اسب سرنگون و درفش کاویانی را به دو نیم کرد و فریبرز و گودرز به نزد رستم شتافتند که

 

همه رزمگه سر به سر ماتمست                             بدین کار فریادرس رستمست    ۴/۲۸۸/۱۲۲۹

 

رستم به نبرد با پولادوند رو نهاد و با وی درآویخت و سرانجام کمند پولادوند را گسیخت و پولادوند را به گردن برآورد و بر زمین زد و چون می پنداشت که او را کشته است بر رخش نشست و رهسپار سپاه ایران گشت امّا پولادوند جان بدر برد و به سپاه افراسیاب رفت چون بار دیگر نبرد درگرفت از لشکرگاه افراسیاب گریخت و به سرزمین خود رفت و افراسیاب که یارای برابری با رستم را نداشت سپاه و ساز و برگ خود را بر جای نهاد و با ویژگان به چین و ماچین گریخت.

 

رستم پس از آن که بسیاری از تورانیان را کشت و اسیر ساخت به ایرانیان فرمان داد که دست از کشتن دشمنان بدارند. آن گاه دارایی تورانیان را برگرفت و به سپاه بخش کرد و برای شاه فرستاد و بار دیگر به دنبال افراسیاب لشکر کشید امّا هر چه توران را بیشتر جست کمتر یافت و سرانجام پهلوان پیروزمند به سوی ایران رو نهاد و کیخسرو او را استقبال کرد و هدیه ها بخشید و با وی به بزم نشست و در این بزم:

 

بدو گفت گودرز کای شهریار                       ز مادر نزاید چو رستم سوار

 

اگر دیو پیش آید ار اژدها                           ز چنگ درازش نیابد رها        ۴/۲۹۹/۱۳۹۵

 

رستم پس از آن که یک ماه با کیخسرو بود هوای چهر زال کرد و کیخسرو او را هدیه ها بخشید و دو منزل بدرقه کرد و پهلوان دلاور به زابلستان بازگشت.

 

[۱] طبری به این که رستم سیاوش را تربیت می کند (ج۱، ص۵۸۹) و همچنین نبردهایی که برای انتقام از کشندگان سیاوش انجام می دهد اشاره دارد. (ج۱، ص۶۰۲؛ تاریخ بلعمی، ص۴۷؛ اخبارالطوال، ص۱۴).

 

[۲] ثعالبی که داستان سیاوش و کاوس و سودابه و افراسیاب را به تفصیل آورده است، چگونگی کشتن سودابه را چنین توصیف کرده است: «چون خبر مرگ سیاوش به ایران رسید رستم از فرط پریشانی نتوانست خود را از دویدن به دربار کیکاوس حفظ کند و چون سر و پای برهنه، مویه کنان به درگاه وی رسید او را گفت چون تو نخواستی عیوب این سودابه ی جادوگر بی حیا را دیده باشی، در ارتکاب قبایحش آزاد گذاشتی و آن گاه به حرمسرا دویده گیسوان سودابه را بگرفت و به محضر کیکاوس آورد و در مقابلش او را بکشت و کیکاوس چنان زار و نزار بود که دم برنیاورده مانع او نگردید» (شاهنامه ی ثعالبی، ص۹۷).

 

[۳] در غرر هم داستان به شاهی نشستن کیخسرو و استقبال رستم و بزرگان از وی آمده است. (شاهنامه ی ثعالبی، ص۱۰۱).

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 10 آذر 1393 ساعت: 18:03 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

زندگینامه صادق هدايت

بازديد: 147

 

 


زندگینامه صادق هدايت

صادق هدايت در سه شنبه 28 بهمن ماه 1281 در خانه پدري در تهران تولد يافت. پدرش هدايت قلي خان هدايت (اعتضادالملک)‌ فرزند جعفرقلي خان هدايت(نيرالملك) و مادرش خانم عذري- زيورالملك هدايت دختر حسين قلي خان مخبرالدوله دوم بود. پدر و مادر صادق از تبار رضا قلي خان هدايت يكي از معروفترين نويسندگان، شعرا و مورخان قرن سيزدهم ايران ميباشد كه خود از بازماندگان كمال خجندي بوده است. او در سال 1287 وارد دوره ابتدايي در مدرسه علميه تهران شد و پس از اتمام اين دوره تحصيلي در سال 1293 دوره متوسطه را در دبيرستان دارالفنون آغاز كرد. در سال 1295 ناراحتي چشم براي او پيش آمد كه در نتيجه در تحصيل او وقفه اي حاصل شد ولي در سال 1296 تحصيلات خود را در مدرسه سن لويي تهران ادامه داد كه از همين جا با زبان و ادبيات فرانسه آشنايي پيدا كرد. در سال 1304 صادق هدايت دوره تحصيلات متوسطه خود را به پايان برد و در سال 1305 همراه عده اي از ديگر دانشجويان ايراني براي تحصيل به بلژيك اعزام گرديد. او ابتدا در بندر (گان) در بلژيك در دانشگاه اين شهر به تحصيل پرداخت ولي از آب و هواي آن شهر و وضع تحصيل خود اظهار نارضايتي مي كرد تا بالاخره او را به پاريس در فرانسه براي ادامه تحصيل منتقل كردند. صادق هدايت در سال 1307 براي اولين بار دست به خودكشي زد و در ساموا حوالي پاريس عزم كرد خود را در رودخانه مارن غرق كند ولي قايقي سررسيد و او را نجات دادند. سرانجام در سال 1309 او به تهران مراجعت كرد و در همين سال در بانك ملي ايران استخدام شد. در اين ايام گروه ربعه شكل گرفت كه عبارت بودند از: بزرگ علوي، مسعود فرزاد، مجتبي مينوي و صادق هدايت. در سال 1311 به اصفهان مسافرت كرد در همين سال از بانك ملي استعفا داده و در اداره كل تجارت مشغول كار شد.

در سال 1312 سفري به شيراز كرد و مدتي در خانه عمويش دكتر كريم هدايت اقامت داشت. در سال 1313 از اداره كل تجارت استعفا داد و در وزارت امور خارجه اشتغال يافت. در سال 1314 از وزارت امور خارجه استعفا داد. در همين سال به تامينات در نظميه تهران احضار و به علت مطالبي كه در كتاب وغ وغ ساهاب درج شده بود مورد بازجويي و اتهام قرار گرفت. در سال 1315 در شركت سهامي كل ساختمان مشغول به كار شد. در همين سال عازم هند شد و تحت نظر محقق و استاد هندي بهرام گور انكل ساريا زبان پهلوي را فرا گرفت. در سال 1316 به تهران مراجعت كرد و مجددا در بانك ملي ايران مشغول به كار شد. در سال 1317 از بانك ملي ايران مجددا استعفا داد و در اداره موسيقي كشور به كار پرداخت و ضمنا همكاري با مجله موسيقي را آغاز كرد و در سال 1319 در دانشكده هنرهاي زيبا با سمت مترجم به كار مشغول شد.

در سال 1322 همكاري با مجله سخن را آغاز كرد. در سال 1324 بر اساس دعوت دانشگاه دولتي آسياي ميانه در ازبكستان عازم تاشكند شد. ضمنا همكاري با مجله پيام نور را آغاز كرد و در همين سال مراسم بزرگداشت صادق هدايت در انجمن فرهنگي ايران و شوروي برگزار شد. در سال 1328 براي شركت در كنگره جهاني هواداران صلح از او دعوت به عمل آمد ولي به دليل مشكلات اداري نتوانست در كنگره حاضر شود. در سال 1329 عازم پاريس شد و در 19 فروردين 1330 در همين شهر بوسيله گاز دست به خودكشي زد. او 48 سال داشت كه خود را از رنج زندگي رهانيد و مزار او در گورستان پرلاشز در پاريس قرار دارد. او تمام مدت عمر كوتاه خود را در خانه پدري زندگي كرد.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 10 آذر 1393 ساعت: 17:04 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

علت و عوارض گوش میانی و چرا از نقاط دیگر گوش خطراتش بیشتر است ؟

بازديد: 709

 

به نام خدا

موضوع :

علت و عوارض گوش میانی و چرا از نقاط دیگر گوش خطراتش بیشتر است ؟

تهیه و تنظیم :

 

 

علت و عوارض گوش میانی و چرا از نقاط دیگر گوش خطراتش بیشتر است ؟

به علت موقعیت قرار گیری گوش میانی این قسمت بیشتر از همه قمست ها عوارض و خطرات دارد .

توضیحات :

عفونت گوش در بچه ها شایع است اما می‌تواند در هر سنی رخ دهد. علامت اصلی درد گوش و احساس ناخوشایند در گوش است. درمان اصلی استفاده از مسكن است. به مصرف آنتی بیوتیك معمولا نیازی نیست اما در برخی موارد باید تجویز شود. عفونت معمولا ظرف چند روز از بین می‌رود.

عفونت گوش میانی چیست ؟

عفونت گوش میانی هنگامی‌ اتفاق می‌افتد كه باكتری ها به گوش میانی حمله كنند .

گوش میانی شامل پرده صماخ و فضای پشت آن است . به عفونت گوش میانی گاهی اوقات  " اوتیت حاد مدیا " می‌گویند. البته یك نوع دیگر از عفونت مجرای شنوایی هم وجود دارد در اثر عفونت گوش خارجی رخ می‌دهد كه به آن " اوتیت اكسترن " می‌گویند .

چگونه عفونت گوش اتفاق می‌افتد ؟

فضای كوچك پشت پرده صماخ به صورت طبیعی پر از هوا است . این فضا از طریق یك كانال باریك به نام لوله استاش به حلق مرتبط می‌شود .

فضای گوش میانی برخی از اوقات پر از ترشحات یا مایع می‌شود و برخی اوقات در اثر تماس با سرما ، این ماده مخاطی می‌تواند توسط باكتری یا ویروس دچار عفونت شود .

كودكانی كه در گوش میانی خود ترشح ، به خصوص ترشحات غلیظ و چسبنده دارند ، بیشتر از دیگران مستعد عفونت گوش میانی هستند . برخی از اوقات ، عفونت گوش میانی بدون هیچ دلیل خاصی به صورت ناگهانی اتفاق می‌افتد .

عفونت گوش چه علایمی‌ دارد ؟

* درد گوش علامت شایعی است اما همیشه، یا در همه افراد اتفاق نمی‌افتد .

* كاهش شنوایی می‌تواند برای چند روز ایجاد شود .

* درجات تب بالا نیز در این بیماری شایع است .

* كودكان می‌توانند دچار احساس ناخوشی و بیماری یا استفراغ شوند، علائم این بیماری در كودكان ناخوشایند است .

* كودكان كوچكتر نمی‌توانند محل درد خود را نشان دهند و یكی از دلایل تب با علت ناشناخته در كودكان و یا گریه بیش از حد و تحریك پذیری شیرخواران می‌تواند عفونت گوش میانی باشد . 

* گاهی از اوقات در این بیماری، پرده گوش پاره شده و ترشحات از گوش خارج می‌شود، پس از خروج ترشحات، درد به صورت ناگهانی، كم می‌شود و پرده صماخ چند روز پس از آن خود به خود ترمیم می‌شود .

گوش درد:

درد گوش علامت شایع عفونت گوش است. اما هر گوش دردی نشانه ی عفونت گوش نیست. اگر كودك گوش در دارد اما حال عمومی‌اش خوب است، احتمال عفونت گوش كم است.

 

 گوش درد خفیف می‌تواند به خاطر تشكیل ترشحات در گوش میانی، پس از یك سرماخوردگی باشد. این مشكل معمولا ظرف چند روز خود به خود برطرف می‌شود. برخی اوقات دردی كه در گوش احساس می‌كنید ممكن است در اثر مشكلات دیگری مانند مشكلات دندانی باشد.

 

درمان عفونت گوش چیست؟

 

بیشتر عفونتهای گوش بدون درمان و خود به خود ظرف 3-2 روز برطرف می‌شوند و سیستم ایمنی معمولا می‌تواند باكتریها و ویروسهایی را كه منجر به عفونت گوش می‌شوند را از بین ببرد. اما درمانهایی كه انجام می‌شوند شامل این موارد هستند:

 

مسكنها:

 

اگر عفونت گوش ایجاد درد كند برای كودكان مسكن تجویز می‌شوند تا وقتی كه شدت درد كاهش پیدا كند و برطرف شود. ممكن است استامینوفن و یا ایبوپروفن تجویز شود. این داروها تب را نیز كاهش می‌دهند و كودك احساس بهتری خواهد داشت. اگر آنتی بیوتیك تجویز شود نیز می‌توان تا زمانی كه درد برطرف شود از مسكنها استفاده كرد. مطالعات جدید نشان می‌دهند كه ممكن است استفاده از بی حس كننده ی موضعی به ساكت شدن درد كمك كند البته برای اینكه بتوان از این داروها استفاده كرد باید مطالعات بیشتر ی انجام گیرد.

 

آنتی بیوتیكها فقط در برخی موارد تجویز می‌شوند:

 

در بیشتر موارد آنتی بیوتیك تجویز نمی‌شود چون اكثر اوقات عفونت گوش خود به خود طی  3-2 روز بهبود می‌یابد. اگر به مصرف آنتی بیوتیك نیاز نباشد بهتر است استفاده نشود چون ممكن است عوارضی مانند اسهال یا بثورات پوستی ایجاد كنند. آنتی بیوتیك در این موارد تجویز می‌شوند:

 

* بچه های زیر دوسال، چون خطر ایجاد عوارض در این سنین بیشتر است.

 

* عفونت شدید

 

* برطرف نشدن عونت طی 3-2 روز

 

* عفونت گوشی كه عوارض ایجاد كند.

 

وقتی عفونت گوش ایجاد می‌شود باید به پزشك مراجعه كنید. معمولا پزشك 3-2 روز منتظر می‌ماند تا ببیند عفونت برطرف می‌شود یا نه. در این روزها از مسكنها و ضد درد استفاده می‌شود. در اكثر موارد عفونت برطرف می‌شود. اما اگر خوب نشود آنتی بیوتیك تجویز می‌شود. ممكن است از همان اول پزشك برای شما آنتی بیوتیك تجویز كند كه در صورتی كه ظرف 3-2 روز آینده مشكل برطرف نشد آن را مصرف كنید.

 

عوارض عفونت گوش كدامند؟

 

* بعد از برطرف شدن عغونت گوش ممكن است ترشحات مخاطی ، پشت پرده ی صماخ باقی بماند. این حالت ممكن است برای مدتی منجر به كاهش شنوایی شود. معمولا این مشكل ظرف یك هفته رفع می‌شود و شنوایی به حد نرمال برمی‌گردد.

 

* بعضی اوقات ترشح گوش كاملا برطرف نمی‌شود و حالت چسبنده پیدا می‌كند. در این حالت ممكن است شنوایی كم شود. اگر بعد از عفونت گوش شنوایی شما به حالت اول برنگشت به پزشك مراجه كنید.

 

* اگر پرده ی صماخ سوراخ شود معمولا طی چند هفته بعد از برطرف شدن عفونت ترمیم می‌شود. برخی موارد سوراخ پرده گوش باقی می‌ماند و برای بهبود آن به درمان نیاز است.

 

* در صورتی كه كودك مبتلا به صورت طبیعی خوب شود خطر عوارض جدی كه در اثر عفونت گوش ایجاد می‌شود بسیار كم است.

 

* ندرتا ممكن است استخوان پشت گوش در اثر عفونت دچار عفونت جدی شود. به این حالت ماستوئیدیت گفته می‌شود. در موارد بسیار نادرتری عفونت پیشرفت می‌كند و به گوش داخلی ، مغز یا سایر بافتهای مجاور منتشر می‌شود.  این مشكل علائم متفاوت و مختلفی ایجاد می‌كند و می‌تواند مغز و اعصاب مجاور را تحت تاثیر قرار دهد.

 

در صورتی كه كودك بیمارتر شد یا طی 2-3 روز خوب نشد و یا دچار علائمی‌شد كه به نظر شما غیر طبیعی است و اطلاعی راجع به آنها ندارید حتما به پزشك مراجعه كنید.

 

آیا عفونت گوش بازهم ایجاد می‌شود؟چگونه می‌توان از عفونت گوش پیشگیری كرد؟

 

ممكن است كودك در طول دوران كوركی دچار 2 یا چند بار عفونت گوش شود. در بیشتر موارد برای پیشگیری از عفونت گوش كار زیادی نمی‌توان انجام داد.

 

 اما شواهدی هست كه نشان می‌دهد احتمال ایجاد عفونت گوش در این موارد كمتر است:

 

* در كودكانی كه از شیر مادر تغذیه كرده اند.

 

* در بچه هایی كه از پستانك استفاده نمی‌كنند.

اگر به كودك خود پستانك می‌دهید بهتر است استفاده از آن را محدود كنید. برای مثال از آن فقط برای خواباندن كودك استفاده كنید نه همیشه.

* در بچه هایی كه در هوای عاری از دود سیگار تنفس می‌كنند.

 در شیرخواران و كودكانی كه در محیط خانه در معرض دود سیگار هستند ، خطر ایجاد عفونت گوش و بسیاری از مشكلات دیگر افزایش می‌یابد.

به ندرت در برخی از كودكان عفونت گوش مكرر و با فواصل زمانی كم روی می‌دهد. در این موارد ممكن است پزشك برای مدت طولانی تری آنتی بیوتیك تجویز كند تا از ایجاد عفونت بعدی پیشگیری شود.

 منبع : سایت علمی و پژوهشی اسمان

www.asemankafinet.ir


منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 10 آذر 1393 ساعت: 16:51 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق درباره استاندارد خروجي فاضلابها

بازديد: 127

 

تحقیق رایگان

سایت علمی و پژوهشی آسمان

تحقیق درباره استاندارد خروجي فاضلابها

پیش گفتار و تعاریف

اين استاندارد به استناد ماده 5 آيين نامه جلوگيري از آلودگي آب و با توجه به ماده 3 همين آيين نامه و با همكاري وزارتخانه هاي بهداشت درمان و آموزش پزشكي ، نيرو، صنايع، صنايع سنگين، معادن و فلزات، كشور و كشاورزي توسط سازمان حفاظت محيط زيست تهيه و تدوين گرديده است. در اين استاندارد تعاريف و اصطلاحاتي كه به كار رفته است به شرح ذيل مي باشد:

آب سطحي:

عبارت است از آبهاي جاري فصلي يا دائمي ، درياچه هاي طبيعي يا مصنوعي و تالابها

چاه جذب:

عبارت است از حفره يا گودالي كه قابليت جذب داشته و كف آن تا بالاترين سطح ايستايي حداقل 3 متر فاصله داشته باشد.

ترانشه جذبي:

عبارت است از مجموعه اي از كانالهاي افقي كه فاضلاب به منظور جذب در زمين به آنها تخليه شده و فاصله كف آنها از بالاترين سطح ايستايي حداقل 3 متر باشد.

كنار گذر:

كانالي است كه فاضلاب را بدون عبور از بخشي از تصفيه خانه يا كل آن بخش ديگر و يا كانال خروجي هدايت كند.

نمونه مركب:

عبارت است از تهيه يك نمونه 24 ساعته از نمونه هايي كه با فواصل زماني حداكثر 4 ساعت تهيه شده اند.

 

ملاحظات كلي:

1-   تخليه فاضلابها بايد ير اساس استانداردهايي باشد كه به صورت حداكثر غلظت آلوده كننده ها بيان مي شود و رعايت اين استانداردها تحت نظارت سازمان حفاظت محيط زيست ضروري است.

2-   مسئولين منابع آلوده كننده بايد فاضلابهاي توليدي را با بررسي هاي مهندسي و استفاده از تكنولوژي مناسب و اقتصادي تا حد استانداردها تصفيه نمايند.

3-   اندازه گيري غلظت مواد آلوده كننده و مقدار جريان در فاضلابها بايد بلافاصله پس از آخرين واحد تصفيه اي تصفيه خانه و قبل از ورود به محيط انجام گيرد.

4-   اندازه گيري جهت تطبيق با استاندارهاي اعلام شده قبل از تأسيسات تصفيه فاضلاب بايد بر مبناي نمونه مركب صورت گيرد. در سيستم هايي كه تخليه ناپيوسته دارند اندازه گيري در طول زمان تخليه ملاك خواهد بود.

5-   لجن و ساير موارد جامد توليد شده در تأسيسات تصفيه فاضلاب قبل از دفع بايستي به صورت مناسب تصفيه شده و تخليه نهايي اين مواد نبايد موجب آلودگي محيط زيست گردد.

6-   فاضلاب تصفيه شده بايد با شرايط يكنواخت و بنحوي وارد آبهاي پذيرنده گردد كه حداكثر اختلاط صورت گيرد.

7-   فاضلاب خروجي نبايستي داراي بوي نامطبوع بوده و حاوي كف و اجسام شناور باشد.

8-   رنگ و كدورت فاضلاب خروجي نبايد ظواهر طبيعي آبهاي پذيرنده و محل تخليه را به طور محسوس تغيير دهد.

9-   روشهاي سنجش پارامترهاي  آلوده كننده بر مبناي روشهاي ذكر شده در كتاب Standard Methods for the Examination of water and  wastater خواهد بود.

10-                       استفاده از سيستم سپتيك تانك و ايمهوف تانك با بكارگيري چاهها و يا ترانشه هاي جذبي در مناطقي كه فاصله كف چاه يا ترانشه از سطح آبهاي زيرزميني كمتر از 3 متر مي باشد ممنوع است.

11-                       ضمن رعايت استانداردهاي مربوطه خروجي فاضلابها نبايد كيفيت آب را براي استفاده هاي منظور شده تغيير دهد.

12-                       رقيق كردن فاضلاب تصفيه شده يا خام به منظور رسانيدن غلظت مواد آلوده كننده تا حد استانداردهاي اعلام شده قابل قبول نمي باشد.

13-                       استفاده از كنار گذر ممنوع است كنار گذرهايي كه صرفا جهت رفع اشكال واحدهاي تصفيه اي به كار رفته و يا در زمان جمع آوري توام فاضلاب شهري و آب باران مورد استفاده قرار مي گيرند مجاز است.

14-                       تأسيسات تصفيه فاضلاب بايستي به گونه اي طراحي  احداث و بهره برداري گردد تا پيش بيني لازم جهت به حداقل رسانيدن آلودگي در مواقع اضطراري از قبيل شرايط آب و هوايي نامناسب ، قطع برق، نارسايي تجهيزات مكانيكي و... فراهم گردد.

15-                       آن دسته از فاضلابهاي صنعتي كه آلودگي آنها بيش از اين استانداردها نباشد مي تواند فاضلاب خود را با كسب موافقت سازمان بدون تصفيه دفع نمايند.

 

 

 

جدول استانداردهاي خروجي فاضلابها

شماره

مواد آلوده كننده

تخليه به آبهاي سطحي

Mg /I

تخليه چاه جاذب

Mg /I

مصارف كشاورزي و آبياري

Mg /I

1

 

1

1/0

1/0

2

 

5

5

5

3

 

1/0

1/0

1/0

4

 

2

1

1

5

 

5

1

1

6

 

1/0

1

5/0

7

 

75

-

-

8

 

1/0

1/0

5 0/0

9

 

1

1

21/0

10

 

600

600

600

11

 

1

1

1

12

 

1

ناچيز

1

 

شماره

مواد آلوده كننده

تخليه به آبهاي سطحي

Mg /I

تخليه چاه جاذب

Mg /I

مصارف كشاورزي و آبياري

Mg /I

13

 

5/0

1/0

1/0

14

 

1

1

5 0/0

15

 

5/0

1

1

16

 

2

2

2

17

 

1

1

2/0

18

 

5/2

2

2

19

 

3

3

3

20

 

ناچيز

ناچيز

ناچيز

21

 

5/2

5/2

5/2

22

 

100

100

100

23

 

1

1

1

24

 

1 0/0

1 0/0

1 0/0

 

 

شماره

مواد آلوده كننده

تخليه به آبهاي سطحي

Mg /I

تخليه چاه جاذب

Mg /I

مصارف كشاورزي و آبياري

Mg /I

25

 

2

2

2

26

 

5/2

1

-

27

 

10

10

-

28

 

50

10

-

29

 

6

6

-

30

 

1

1

1

31

 

1

1/0

1/0

32

 

3

3

3

33

 

1

1

1

34

 

400

400

500

35

 

1/0

1/0

-

36

 

2

2

2

 

 

شماره

مواد آلوده كننده

تخليه به آبهاي سطحي

Mg /I

تخليه چاه جاذب

Mg /I

مصارف كشاورزي و آبياري

Mg /I

37

 

 

 

 

38

 

5/1

5/0

 

39

 

30

30

100

40

 

60

60

200

41

 

2

-

2

42

 

تبصره يك

تبصره دو

-

43

 

40

-

100

44

 

0

-

-

45

 

5/8 -5/6

9-5

5/8-6

46

 

0

0

0

47

 

50

-

50

48

 

75

75

75

 

 

شماره

مواد آلوده كننده

تخليه به آبهاي سطحي

Mg /I

تخليه چاه جاذب

Mg /I

مصارف كشاورزي و آبياري

Mg /I

49

 

تبصره 3

-

-

50

 

400

400

400

51

 

1000

1000

1000

52

 

-

-

تبصره 4

 

 

تبصره يك:

تخليه با غلظت بيش از ميزان مشخص شده در جدول در صورتي مجاز خواهد بود كه پساب خروجي غلظت كلرايد سولفات و مواد محلول منبع پذيرنده را در شعاع 200 متري بيش از 10 % افزايش ندهد.

تبصره دو:

تخليه با غلظت بيش از ميزان مشخص شده در جدول در صورتي مجاز خواهد بود كه افزايش كلرايد سولفات و مواد محلول پساب خروجي نسبت به آب مصرفي بيش از

10 % نباشد.

تبصره سه:

درجه حرارت بايد به ميزاني باشد كه بيش از 3 درجه سانتيگراد در شعاع 200 متري محل ورود آن درجه حرارت منبع پذيرنده را افزايش يا كاهش ندهد.

تبصره چهار:

تعداد تخم انگل (نماتد) در فاضلاب تصفيه شده شهري در صورت استفاده از آن جهت آبياري محصولاتي كه به صورت خام مورد مصرف قرار مي گيرد نبايد بيش از يك خدد در ليتر باشد.

منبع

سایت علمی و پژوهشی اسمان

www.asemankafinet.ir


منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 10 آذر 1393 ساعت: 16:42 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

آیا مورچه صدا ندارد یا انسان صدایش را نمی شنود ؟

بازديد: 1897

 

آیا مورچه صدا ندارد یا انسان صدایش را نمی شنود ؟

مورچه صدا دارد ولی انسان آن را نمی شنود .

مورچه در هنگام احساس خطر , صدايي كه مخصوص به احساس خطر كردن را نشان مي‌دهد از خود صادر مي كند در همين حين مورچه‌ها اين نوع صدا را به همه دوستانشان مي‌فرستند و آنها اين صدا را مي‌شنوند و در مقابل آن عكس‌العمل نشان مي‌دهند.

 

دانشمندان تأكيد دارند كه مورچه‌ها به انسانها شباهت دارند. به اين ترتيب كه مورچه كارهايش را به طور منظم انجام مي‌دهد. هنگام كار كردن با همديگر صحبت مي‌كنند. بعضي از مورچه كار جمع آوري غذا را انجام مي دهند و بعضي ديگر مسير رفت و آمد را تنظيم مي‌كنند.

همه اين كارها را با اصوات خاصي كه نوع امر كردن, ياد دادن و ... مي‌باشد صادر مي‌كند و ديگر مورچه‌ها نسبت به اين صداها عكس‌العمل نشان مي‌دهند.

 

هنگامي كه مورجه‌اي از طرف دشمن مورد حمله قرار مي‌گيرد, صداي وحشتناك از خود صادر مي‌كند. اين صدا كاملاً ناشناس بوده و به صداي جنگ ميان انسانها شباهت دارد. اين صدا را براي ترساندن دشمن از خود درمي‌آورد.

 

 Phil Devries به اين نتيجه رسيد كه حشرات, ارتعاشات صوتي ضعيفي را از خود صادر مي‌كنند كه فقط مورچه مي‌تواند آن را تشخيص بدهد. به اين منوال كه مورچه حشراتي كه ماده اي شيرين از خود ترشح مي‌كنند را دوست دارد. حشرات در هنگام اين كار ارتعاشات صوتي خاصي را از پراكنده مي‌كنند كه مورچه آن را دريافت كرده و به سوي روزي خود روان مي‌شود.

 

در پايان ارتعاشات صوتي تنها وسيله براي ارتباط حشرات با يكديگر است و به اين منظور است كه خداوند فرموده:

 

«و هیچ موجودی نیست مگر اینکه به ستایش او تسبیح می گوید. ولی شما تسبیحشان را نمی فهمید، به راستی که او بردبار و آمرزنده است.»

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 09 آذر 1393 ساعت: 16:45 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(1)

تحقیق در مورد آسفالت

بازديد: 1127

 

 

تحقیق رایگان

سایت علمی و پژوهشی آسمان

تحقیق در مورد آسفالت

آسفالت بطور کلی مخلوطی است از مصالح سنگی بادانه بندیپیوسته و یک ماده چسباننده کهمعمولاقیراست. آسفالت با توجه به کاربرد آن بهصورتهای گوناکون ساخته می شود. آشناترین نوع آسفالت همان آسفالت گرم یا بتن آسفالتیگرم است. مصالح سنگی معمولا بیش از 90 درصد مخلوط آسفالت را تشکیل می‌دهند. ازاینرو مصالح سنگی تاثیر بسزایی در کیفیت آسفالت حاصلهدارد.

 

بتن آسفالتی

بتن آسفالتی ، پوسته متراکم و سیاهرنگی است که قسمت عمده وبطور کلی استخوان بندی آن را مصالح سنگی دارای دانه بندی پیوسته (با کمترین فضایخالی) تشکیل می‌دهد و ذرات آن به توسط قیر به هم چسبیده‌اند. بتن آسفالتی جسم همگنو توپری است که خود بار می‌برد،مقاومت برشینسبتا زیاد دارد، در برابرعوامل جوی و چرخ وسایل نقلیه پایداری می‌کند و نیاز به تعمیر همیشگیندارد.

به عبارت دیگر بتنی است که در آن ، به جای دوغاب سیمان ، قیر بکاررفته است و برای پر کردن هر چه بیشتر فضاهای خالی آن از گرد سنگ استفاده شده است. بتن آسفالتی را به روش گرم و معمولا در ماشینهای خودکار ساخته و مخلوط می‌کنند وسپس در سطح راه پخش نموده و می‌کوبند. آسفالت را تا 4 یا 5 سانتیمتر در یک قشر وکلفت تر از آن را در بیش از یک قشر می‌سازند.

ویژگیهای آسفالت در قسمتهای مختلف راه

معمولا قشرها از رویه و آستر تشکیلمی‌شود. لایه رویی که تحت تاثیر عوامل جوی و چرخ وسایل نقلیه است، باید از جنسممتاز ساخته شود. یکی از وظایف اصلی لایه زیرین که در روی پی (زیرسازی) راه قرارمی‌گیرد و ممکن است خود از یک یا چند لایه درست شده باشد، انتقال بار از رویه بهزیرسازی راه است. قشر آستر معمولا با دانه بندی درشت تر و قیر کمتر و قشر رویه بادانه بندی ریزتر و قیر بیشتر ساخته می‌شود.
در زمان تهیه آسفالت ، علاوه برنوع مصرفی که خواهد داشت به حمل مصرف آن توجه می‌شود. از آن جمله است: آفتابی یاسایه بودن محل ، روباز بودن یا قرار گرفتن درون تونل ، خشکی و نمناکی محل کار ،تغییرات دمایی که باید تحمل کند، فصل ساختن راه و مانند آن.

انواع مصالح سنگی آسفالت

مصالح سنگی درشت

شامل ذرات درشت تر از الک شماره 8 (یا 10) است. این مصالحکه معمولا از شن طبیعی و سنگ یاقلوه سنگشکسته است، باید عاری از موادپوشاننده سطح دانه‌ها (مانند لای یا رس) یا هر نوع ماده مضر دیگر که مانع چسبیدنقیر به ذرات می‌شود ذرات سست و کلوخه‌های گلی و سنگهای تجزیه شده باشد. ساییدگی اینمصالح در 500 دور چرخش ماشین لوس آنجلس نباید از 40 برای آستر و از 30 برای رویهتجاوز کند. همچنین باید لااقل 60 درصد وزنی دانه‌های درشت ، حداقل در دو چشمه شکستهباشند. مقاومت اینگونه مصالح در مقابل عوامل جوی پس از 5 چرخه آزمایش باسولفات سدیمنباید از 8 درصد بیشتر باشد.

مصالح سنگی ریز

به مصالحی اطلاق می‌گردد که از الک شماره 8 می‌گذرند، ولیروی الک شماره 200 باقی می‌مانند. این مصالح از شکستن سنگ یا شن یا از ماسه طبیعییا مخلوطی از آنها بدست می‌آیند. مصالح سنگی ریز ، باید تمیز و سخت و بادوام و تاحد امکان گوشه‌دار و عاری از پوشش رسی ، لای یا هرگونه مواد مضر دیگر ، که مانعچسبیدن قیر به ذرات می‌گردد، باشند. علاوه بر آن باید عاری از کلوخه‌های رسی ودانه‌های سست سنگهای تجزیه شده باشند. مقاومت این مصالح در مقابل عوامل جوی پس از 5چرخه آزمایش با سولفات سدیم باید کمتر از 8 درصد باشد (افت وزنی کمتر از 8 درصد

 

 

 

مصالح سنگی فیلر (پرکننده)

فیلربه دانه‌های ریزی از مصالح سنگی اطلاقمی‌شود که از الک شماره 200 می‌گذرند. این ذرات باید عاری ازمواد آلیورس باشند. فیلررا می‌توان از شکستن و خرد کردن سنگهای مناسب بدست آورد. هرگاه فیلر موجود (حاصل ازشکستن سنگ یا قلوه سنگ و شن) کافی یا مرغوب نباشد، می‌توان از گردسنگهای آهکی، آهک شکفته ،سیمان پرتلندیا سایر موارد معدنی مشابه کهخمیرسان نباشند و با استاندارد کار وفق دهند، استفاده کرد

فیلر مصرفی درآسفالت ، چه به صورت فیلر موجود در مصالح سنگی درشت و ریز و چه به صورت فیلری کهاحیانا جداگانه تهیه و به مخلوط اضافه می‌شود، باید به اندازه‌ای باشد که دانه بندیمصالح سنگی و فیلر به روی هم در حدود فرمول کارگاهی شود.

ویژگیهای مصالح سنگی بتن آسفالتی

مصالح سنگی بتن آسفالتی باید دارای دانهبندی پیوسته باشد. به نحوی که ذرات ریز فضاهای بین ذرات درشت تر را پر نماید. دانهبندی مصالح سنگی و فضای خالی آن فوق العاده در کیفیت آسفالت حاصله تاثیر دارد. مصالح سنگی پس از آن که بر طبق فرمول کارگاهی مخلوط شدند، باید آزمون ارزش ماسه‌ایبر روی آنها انجام شود. نتیجه این آزمون باید لااقل 50 باشد. قیر مصنوعی در آسفالتگرم معمولا 70/60 است. البته ممکن است، با توجه به وضع آب و هوا و نوعترافیک، از انواع دیگر قیر نیز استفادهشود. مقدار قیر مصرفی در مخلوط آسفالت بیشتر به صورت درصد قیر نسبت به مخلوط آسفالتنشان داده می‌شود.

کمیت و کیفیت مصالح سنگی و قیر و نحوه اختلاط آنها معمولابر طبق بررسیهایی که در مورد همان کار مخصوص انجام گرفته و به طرح آسفالت موسوماست، انجام می‌شود. آسفالتها انواع دیگری نیز دارند که از آن میان می‌توان ازآسفالت نفوذناپذیر نام برد که برای جلوگیری از نفوذآب به داخل جسم راه اجرا می‌شود یاآسفالت سرد که در آن به عنوان ماده چسبنده از مخلوطقیرو قطران ، که در سرما نیز مایع است،استفاده می‌شود. آسفالت سرد را بیشتر بطور برجا می‌سازند.

مباحث مرتبط با عنوان

·         راه سازی

·         زیر سازی راه

·         شن و ماسه

·         فیلر

·         قیر

·         ماشین آلات سنگین

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 09 آذر 1393 ساعت: 11:18 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره صادرات و بازاریابی

بازديد: 677

 

 

تحقیق رایگان

سایت علمی و پژوهشی آسمان

تحقیق درباره صادرات و بازاریابی

پیشگفتار :

در برنامه سوم و چهارم ، صادرات به عنوان یک عنصر موثر و کلیدی در توسعه اقتصادی کشور محسوب شده است و بر آمادگی زیرساختهای فرهنگی و اجتماعی جهت بکارگیری استراتژی های صادراتی تأکید گردیده است .

توسعه صادرات و ورود صحیح به بازارهای جهانی و حفظ شرایط ماندگاری در آن حاصل نمی شود مگر با ایجاد یک راهبرد مشخص و پایدار صادراتی که بصورت قانون غیر قابل تغییر درآمده و هر کدام از دستگاههای اجرایی مرتبط با امر صادرات و همچنین اتحادیه ها
و تشکلهای صادراتی و سازمانهای خدمات رسانی تجاری از قبیل بانکها ، بیمه ، حمل و
نقل و . . . به وظایف خود به خوبی عمل نمایند و در جامعه نیز آمادگی فرهنگی تولید بهترین کالا برای صادرات بوجود آید .

در این گزارش بطور مختصر و مفید به مفهوم صادرات و بازاریابی می پردازیم با این
شعار که :

 

« در دنیای آینده ، بازاریابی جهانی و جهان بازاری شدن ملاک عمل قرار می گیرد . »

 

 

 

 

***************************************

 

مفهوم و تعریف صادرات :

صادرات عبارتست از ارتباط و کارکردن با بازارهای حرفه ای و حرفه ای های بازار در آن سوی مرزها .

صادرات نقطه آغاز ارتباط برقرار کردن با دیگران است . صادرات برای رشد و توسعه اقتصادی کشور است که از فروش تولیدات یا خدمات به کشورهای دیگر برای کسب
درآمد ارزی حاصل می شود و در برقراری موازنه تجاری وایجاد تعادل اقتصادی کمک شایانی می نماید .

 

شرایط  صادرات  :

1.  اولین شرط صادرات ، تسلط بر مهارتهای ارتباطی با انسانها و گروههای خارجی است .

2.  دومین شرط صادرات کار کردن است کار به مفهوم جهانی یعنی هدف گرا کار کردن .

3.  سومین شرط صادرات ، پیکار نمودن در میدان رقابت است .

4.  چهارمین شرط صادرات ، پشتکار داشتن در امر صادرات است .

 

اصول و قواعد صادرات چیست

یکی از قواعد و مقررات صادرات شناخت اصول و ضوابط حرفه ای و بین المللی بازار است .

بازار سه اصل دارد :

1.          هیچ چیز ثابت نیست .

2.          هیچ کس کامل نیست .

3.          هیچ چیز مطلق نیست .

 

 

پنج ویژگی حرفه ها در صادرات :

1.      تخصص داشتن علمی ، اخلاقی ، رفتاری و کاری در امر صادرات

2.      تعهد داشتن به صادرات

3.      تعلق داشتن به صادرات

4.      تداوم داشتن در امر صادرات

5.      تحول داشتن در امر صادرات

 

صادرات نیازمند حرفه ای شدن است چون کل صادرات شکارگاهی است که به قدرت فرصتهایی بدست می آید برای شکار ، در بازارهای جهانی فرصتها به ندرت بدست می آید و به سرعت از بین می رود .

صادرات یعنی بازاریابی فرامرزی یعنی حرکت در آنسوی مرزهای ملی که از نظر فرهنگی ، اقتصادی ، سیاسی ، اجتماعی و اقلیمی با ما فرق دارند و لذا شیوه های برخورد ما هم باید متناسب با آن باشد .

اصول بازاریابی در تمام دنیا یکی است ولی شرایط محیطی و فرهنگی فرق دارد بنابراین

در بازاریابی جهانی نکات زیر را باید مورد توجه قرار داد :

1.          تلاش برای متمایز ساختن محصول و شرکت

2.          تولیدات انعطاف پذیر به جای تولیدات انبوه

3.          سرعت و نوآوری در ارائه خدمات بهتر و بیشتر

4.          بازار گرایی و توجه به نیازها و خواسته های روز بازار

5.          تلاش برای ایجاد ارزش افزوده بیشتر نسبت به سایر محصولات رقبا

6.          توجه به تشکل گرایی و هم گرائی در بازار

7.          ارتباط نزدیک و دائمی با توزیع کنندگان و مشتریان

8.          توجه به تحقیق و بررسی بازار به شکل های مختلف

9.          حضور هدفمند در نمایشگاهها و انجام تبلیغات هدفمند

10.     توجه به خدمات فراگیر ( خدمات قبل از فروش ، خدمات در جریان فروش و خدمات بعد از فروش )

11.     مطالعه جدی در مورد بهره وری و مدیریت کیفیت و ا ستانداردهای بین المللی

12.     آشنایی و استفاده از تکنیک های مدرن فروش از جمله E-Commerce

13.     استفاده از قدرت روابط عمومی خود برای ایجاد ارتباط با مقامات و تصمیم گیرندگان و هسته های قدرت

14.     حساس شدن به عوامل محیطی و برون سازمانی

15.     مدیریت و واکنش سریع در مقابل عملکرد رقبا

 

بطور کلی می توان گفت :

صادرات یک سیستم است با اجزاء مختلف و همه اجزاء بایستی با هم فعالیت کنند تا سیستم بخوبی کار کند .

 

تعریف بازاریابی چیست (MARKETING )

بازاریابی شامل شناخت نظام بازار و نیازها و خواسته هاورفع آنها ازطریق مبادلات مطلوب است .

سه بعد بازاریابی :بازارشناسی ، بازارسازی و بازارداری

1 – بازارشناسی چیست :یعنی انجام تحقیقات بازاریابی برای شناخت نظام بازار و نظام صادرات قبل از هرگونه انجام عملیات صادراتی .

مدل 4C برای بازار شناسی وجود دارد :

الف : شناخت خودمان ( شرکت )  Company

ب : شناخت مشتری یا مخاطب     Costumer

ج : شناخت رقبا                         Competitor

د : شناخت محیط و عوامل محیطی Change Fuctor

 

2 – بازارسازی چیست یعنی استفاده از کلیه عوامل تکنیک ها و استراتژی ها جهت ایجاد و افزایش سهم بازار

 

مدل 4P برای بازار سازی وجود دارد :

الف : محصول خوب Product

ب : قیمت مناسب price

ج : توزیع بموقع Place

د : تبلیغ بجا Promation

بایستی این چهار عامل را طوری ترکیب کنیم که مورد قبل مشتری قرار گیرد .

 

3 – بازار داری چیستیعنی روشها و تکنیک ها و ابزارهایی را بکار برد  تا سهم بازار و مشتریان حفظ شوند و روابطی بلندمدت و توأم با وفاداری برای ایجاد صادرات پایدار بوجود آورد .

مجموعه بازارشناسی ، بازار سازی و بازار داری رابازارگردانی می گویند .

 شناسائـی ، شناسانـدن ، رضایـت              کـنـد بازاریابـی را حکایـت

دریغـا قـدر آن را کـس نـدانـد             در ایـن آشفتـه بـازار ولایت

 

 

 

 

 

اطلاع رسانی در صادرات

در سیستم اطلاع رسانی مهمترین ویژگی اینست که موقعیت هر کس را در بازار شناخت و الگوبرداری کرد و نوآوری نمود و الگوی جدید ارائه داد .

یک سیستم اطلاع رسانی در صادرات و بازاریابی بایستی علائم زیر را دارا باشد .

جذابیت ظاهری ( Attention )

علایق های مشتری ( Interests  )

کشش و جاذبه ایجاد کردن ( Desire )

انجام فروش کالا ( Action  )

رضایت مشتری ( Satisfaction  )

 

فردی در سیستم اطلاع رسانی موفق است که یاد بگیرد هر چیزی را لازم است دریافت کند و خوب پردازش دهد و خوب در اختیار متقاضیان قرار دهد

در مورد اطلاع رسانی می توان گفت 20 درصد از اطلاعات ما هشتاد درصد نقش را در فعالیتهای ما خواهد داشت و بنابراین بایستی رفت و این 20 درصد اطلاعات کلیدی را بدست آورد که شامل تجزیه و تحلیل رقبا ، تجزیه و تحلیل شرکت ، تجزیه و تحلیل محیط و تجزیه و تحلیل بازار می باشد .

 

الف : تجزیه و تحلیل رقبا در بازار یابی و صادرات :

1 شناخت رقبای اصلی و اهداف و رفتار آنان در بازار .

2 سهم رقبا در بازار و میزان رشد آنان .

3 کیفیت خدمات رقبا در بازار .

4 جایگاه بازار رقبا .

5 عملیات رقبا در بازار .

6 منابع و امکانات رقبا در بازار .

ب : تجزیه و تحلیل شرکت در بازاریابی و صادرات:

1 اهداف و آرمان های خودمان .

2 سهم خودمان در بازار چگونه است .

3 رشد در بازار چگونه است .

4 کیفیت خدمات در بازار چیست .

5 جایگاه در بازار کدام است .

6 منابع و استراتژی ما در بازار چگونه است .

 

ج : تجزیه و تحلیل محیط دربازاریابی :

1 رابطه ما با کشور بازار هدف از نظر سیاسی چگونه است .

2 ساختار اقتصادی آن کشور چیست .

3 فرهنگ و آداب اجتماعی کشور بازار هدف چگونه است .

4 نوع تکنولوژی غالب در کشور بازار هدف چگونه است .

5 قوانین و مقررات حاکم بر آن کشور چیست .

6 اثرات محیط جهانی در آن بازار چگونه است .

 

د : تجزیه و تحلیل بازار چیست:

1 اندازه بازار هدف به لحاظ میزان خرید و مصرف کالای مورد نظر .

2 رشد بازار هدف چگونه است .

3 تقسیمات جمعیتی بازار به لحاظ عرضه و تقاضا .

4 شناخت رفتار خریداران و سبک زندگی افراد آن جامعه .

5 شناخت واسطه ها در بازار ( شرکتهای تجاری و صادراتی و . . . )

6 شناخت علائق و رضایت مشتریان .

 

 اصطلاحات بازرگانی

 

·            اعتبارات اسنادی LC  چیست ؟

تعهدی است که بانک گشایش کننده اعتبار بر عهده می گیرد تا در قبال دریافت اسنادی وجه اعتبار را به فروشنده پرداخت کند .

 

·            اعتبار اسنادی غیرفعال (LC ) NON Operative کدام است ؟

اعتباری است که گشایش شده و به ذینفع ابلاغ گردیده است اما در متن آن شرایطی ذکر شده تا در صورت تحقق آن شرایط این اعتبار اسنادی فعال گردد .

 

·            اعتبار اسنادی یوزانس Usance LC چیست ؟

اعتباری است که پرداخت وجه کالا به فروشنده در صورت تحقق شرایط اعتبار بصورت مدت دار ( 90 یا 180 روز ) توسط بانک گشایش کننده اعتبار یا بانک کارگزار پرداخت
می گردد .

 

·            فرم S.A.D در گمرک چیست ؟  

سند یا اظهار نامه واحد گمرکی است که به منظور یکسان سازی جمع آوری اطلاعات و پدازش ماشینی آن طراحی گردیده است .

 

·            CRF چیست ؟

یک سند گمرکی  است که توسط موسسات بازرسی کالا صادر می شود و نشان می دهد که قیمت کالا در مبدأ مورد تأیید شرکت بازرسی قرار  گرفته است .

 

·            معامله Bay back چیست ؟

فروشنده در یک کشور خارجی ماشین آلات و دانش فنی و تأسیسات و امکانات را به کشور خریدار می دهد تا در آنجا کالا تولید شود و به کشور فروشنده برگردد .

·            فرم SD چیست ؟

سندی که تولیدکننده کالا به موجب آن کتباً اقرار می کند که کالای تولید شده مطابق استاندارد خواسته شده آن تولید گردیده است .

 

·             فرم  MD چیست ؟

اظهار نامه تولید کننده کالاست که به موجب آن تأئید می کند کالا براساس ضوابط استاندارد تولید گردیده ا ست .

 

·            گواهی SFR چیست ؟

گواهی ثبت استاندارد در موسسه استاندارد است .

 

·            منطقه آزاد تجاری – صنعتی چیست ؟

قسمتی از قلمرو سیاسی یک کشور که کالای عرضه شده در آنجا از لحاظ ارتباط حقوق و عوارض ورودی مشمول نظارتهای معمول گمرکی نمی شود . واردات کالا به مناطق آزاد از خارج تابع مقررات صادرات و واردات و امور گمرکی مناطق آزاد جمهوری اسلامی و مقررات متحدالشکل اعتبارات اسنادی ( UCP500 )بوده و از مقررات صادرات و واردات کشور مستثنی می باشد .

 

·            کشورهای CIS ( کشورهای مستقل مشترک المنافع ) کدامند ؟

جامعه کشورهای مستقل مشترک المنافع در سال 1991 تأسیس گردیده و اتحادیه ای است که از جنبه های قوانین داخلی و بین المللی جانشین اتحاد جماهیر شوروی سابق شده است و سه کشور روسیه ، اوکراین و روسیه سفید آن را بنیاد نهاده اند و کشورهای آذربایجان ، ارمنستان ، ازبکستان ، ترکمنستان ، تاجیکستان ، قرقیزستان ، قزاقستان و مولداوی و گرجستان به عضویت آن درآمده اند .

 

·            بازارچه های مرزی چیست ؟

محوطه ای است محصور واقع در نقطه صفر مرزی و در جوار گمرکات مجاز به انجام تشریفات ترخیص کالا قرار دارند و اهالی دو طرف می تواند کالا و محصولات مورد نیاز خود را با رعایت مقررات صادرات و واردات در این بازارچه ها عرضه نماید .

 

·            روش خریدهای متقابل چگونه است ؟

روش خریدی است که در آن پرداخت بهای کالای خریداری شده بصورت غیرنقدی صورت می گیرد .

 

·            ورود موقت چیست ؟

رویه گمرکی است که به موجب آن برخی از کالاها بدون پرداخت حقوق ورودی عوارض به قصد خروج مجدد در مدت مقرر وارد قلمرو گمرکی می گردد و سه گونه است :

1 ورود موقت کالا جهت تعمیر یا تولید و بسته بندی

2 ورود موقت به منظور نمایش در نمایشگاهها

3 ورود موقت خودرو

 

·            اصطلاحات اینکوترمز : international  commercial terms کدامند ؟

طبقه بندی چهارگروه اینکوترمز

گروه      E

گروه F

گروه C

گروه D

تحویل کالا در نقطه عزیمت در مبدأ (EXW)

تحویل کالا به خریدار بدون پرداخت کرایه حمل در مبدأ

Fas – Fca

FOB

تحویل کالا در مبدأ به خریدارباپرداخت کرایه حمل

Cif – Cfr

Cip ,Cpt

تحویل کالا در مقصد

DAF

DES-DEQ

DDU , DDP

EXW        تحویل کالا در محل کار ( کارخانه ، انبار و . . . )

Fca         تحویل کالا به حمل کننده در مبدأ

Fas         تحویل کالا در کنار کشتی در مبدأ

FOB         تحویل کالا در عرشه کشتی در مبدأ

Cfr         ارزش و کرایه حمل تا مقصد

Cif          ارزش ، بیمه و کرایه حمل تا مقصد

Cpt         تحویل با پرداخت کرایه حمل تا مقصد

Cip          تحویل با پرداخت کرایه حمل و بیمه تا مقصد

DAF         تحویل در مرز ( مرز تعیین شده )

DES          تحویل در عرشه کشتی ( در مقصد )

DEQ         تحویل در اسکله ( در مقصد )

DDM        تحویل در مقصد بدون پرداخت حقوق و عوارض گمرکی

DDP         تحویل در مقصد با پرداخت حقوق و عوارض گمرکی

 

·            معنی صادرات چیست ؟  

کسب درآمد ارزی برای رشد و توسعه اقتصادی است که از فروش تولیدات یا خدمات به کشورهای دیگر حاصل می شود و می تواند در برقراری موازنه تجاری و ایجاد تعادل اقتصادی کمک شایانی نماید .

 

·            مشکلات داخلی صادرات کدام است ؟

این مشکلات اصولاً به تولید و کیفیت و قیمت و حمل و نقل داخلی و بازاریابی و بسته بندی برمی گردد .

 

·            مشکلات بین المللی صادرات کدامند ؟

محور بودن اقلام صادراتی ، کشش پذیری کالاها ، وجود رقبا ، عدم انجام به موقع تعهدات ، عدم شناخت فرهنگ مصرفی کشورهای خریدار ، ضعف تبلیغات .

·            مراحل انجام صادرات کدام است ؟  

1 بازاریابی ( شناخت بازارهای خارجی و راههای نفوذ به آن )

2 کسب مجوز صدور که در حال حاضر صدور اغلب کالاها نیاز به مجوز ندارد و فقط کالاهای خارجی نیاز به مجوز دارند .

3 تعیین قیمت صادراتی توسط کمیسیون 5 نفره نرخ گذاری .

4- صدور پروفرما ( سندی که توافقات اولیه فروشنده و خریدار را نشان می دهد )

5 تهیه و تدارک و بسته بندی کالا

6 دریافت گواهی بازرسی کالا از اداره استاندارد

7 صدور فاکتور و اخذ گواهی مبداء

8 سپردن پیمان ارزی

9 عقد قرارداد حمل و نقل و بیمه

10 اظهار کالا به گمرک

11 ارسال کالا

12 دریافت واریز نامه یا تصدیق صدور

 

·            روش های پرداخت در معاملات تجاری چگونه است ؟

در حال حاضر متداولترین و مهمترین شیوه پرداخت در معاملات که در دنیا متداول است روش پرداخت با شیوه اعتبارات اسنادی است .

اعتبارات اسنادی تعهدی است که بانک گشایش کننده اعتبار برعهده می گیرد تا در قبال اخذ اسناد معینی ، مطالبات ذینفع اعتبار یا فروشنده را بپردازد ، یا برات وی را قبول نویسی کند ، یا حواله های درخواستی وی را پرداخت کند و یا بانک دیگری را مأمور این عملیات نماید .

این پرداخت یا از طریق برات ارزی (  B/E ) و یا اعتبارنامه (L/C ) صورت می گیرد .

 

·            اعتبار نامه (L/C) یا (  latter of credit) چیست ؟  

فرم قراردادی است که به موجب آن بانک بازکننده اعتبار بنا به درخواست خریدار ، بانک دیگری را که بانک ذینفع یا کارگزار نام دارد مجاز می دارد حداکثر تا پایان مدت تعیین شده ، اسناد حمل کالاهای مورد معامله را به بانک تسلیم کند و آن بانک حداکثر تا میزان اعتبار را پرداخت نماید .

بانک کارگزار سپس اسناد مزبور را جهت واگذاری به خریدار برای بانک دستور دهنده ارسال می کند .

اعتبار نامه قابل معامله نمی باشد .

 

·            برات ارزی (B/E ) یا (Bill of Exchange ) چیست ؟

برات ارزی توسط فروشنده ( ذینفع ) نوشته می شود و از طریق بانک ابلاغ کننده یا بانک ذینفع ارسال می شود و پس از قبول نویسی ، صادرکننده یا فروشنده می تواند بلافاصله و یا بعد از تاریخ تعیین شده مبلغ مندرج در آن را دریافت کند . برات قابل معامله است .

 

·            فاینانس ( Finance ) چیست ؟

در مواقعی که فروشنده کالا حاضر به قبول اعتبار اسنادی مدت دار نمی گردد و خریدار به خاطر فقدان نقدینگی قادر به افتتاح اعتبار اسنادی نمی باشد معمولاً خریدار از یک شرکت مالی درخواست می کند که وارد معامله شود و وجه معامله را به فروشنده نقداً پرداخت کند و بهره گیرد . این موسسات را فاینانس مالی می گویند .

 

·            کنوانسیون های حمل و نقل کدامند ؟

1 کنوانسیون CMR :

این کنوانسیون جهت تأمین منافع و حقوق دست اندرکاران حمل و نقل جاده ای و یکنواخت کردن شرایط حاکم بر قرارداد حمل و نقل بین المللی جاده ای ایجاد شده است .

 

2 کنوانسیون TIR :

این کنوانسیون برای ایجاد تسهیلات در رابطه با تشریفات گمرکی کامیونهای حامل کالا که در جاده های بین المللی تردد و از گمرکات کشورهای ثالث عبور می کنند تدوین و به مرحله اجرا درآمده است .

 

3 کنوانسیون کوتیف COTIF  :

این کنوانسیون مربوط به حمل و نقل بین المللی با راه آهن است .

 

·            ارزش CIF کالا چگونه محاسبه می شود ؟

ارزش کالا ( COST ) + بیمه ( IN SURANC ) + کرایه حمل ( FRESGHT  )

 

·            ترانزیت چیست ؟

روش گمرکی است که براساس آن کالاها تحت نظارت گمرک از یک گمرک به گمرک دیگر حمل می گردد .

 

·            ترخیص چیست ؟

به معنی تسویه حساب با گمرک پس از انجام تشریفات قطعی گمرک است .

 

·            اظهار نامه گمرکی چیست ؟

عبارتست از هر اظهار یا اقدامی راجع به اطلاعات خاص مورد نیاز گمرک به هر شکل که توسط گمرک توصیه شده یا مورد قبول واقع شده است .

 

·            کابوتاژ چیست ؟

حمل کالا از یک نقطه به نقطه دیگر در یک کشور از راه دریا یا رودخانه های مرزی .

انواع واردات : 1 واردات قطعی . 2 ورود موقت . 3 کالای مرجوعی . 4 ترانزیت که شامل : داخلی و خارجی می باشد .

 

·            حق العمل کاری گمرکی چگونه است ؟

حق العملکار در گمرک به شخصی اطلاق می شود که تشریفات گمرکی کالای متعلق به اشخاص دیگر را به وکالت از طرف آن شخص در گمرک انجام دهد .

 

·            تعرفه چیست ؟

تعریف اول : طبقه بندی (NOMENCLATURE  ) مثلاً تعرفه 15/85 تعیین کالا در فصل 85 و ردیف 15 قرار دارد .

تعریف دوم : حقوق و عوارض گمرکی (TARIFE ) مثلاً می گویند تعرفه تلویزیون 30% است یعنی حقوق و عوارض گمرکی آن 30% است . غ/گزارش/6/10

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 09 آذر 1393 ساعت: 11:06 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,
نظرات(1)

تحقیق درباره بهره وری

بازديد: 2221

 

تحقیق رایگان سایت علمی و پژوهشی اسمان

تحقیق درباره بهره وری

مفهوم بهره‌وري

که يکي از مفاهيم اقتصاد است اينگونه تعريف مي‌شود: "مقدار کالا و يا خدمات توليد شده در مقايسه با هر واحد از انرِِِِژي و يا کار هزينه شده". به ديگر سخن بهره‌وري عبارتست از بدست آوردن حداکثر سود ممکن با بهره گيري و استفاده بهينه از نيروي کار، توان، استعداد ومهارت نيروي انساني، زمين، ماشين، پول، تجهيزات، زمان، مکان وبه منظور ارتقاء رفاه جامعه .

بر خلاف پندار برخي افراد بهره وري فقط براي صنايع نيست بلکه بهره وري سطوح مختلفي دارد و همه افراد در همه سطوح نقش دارند يعني اينکه افراد مي‌توانند با تفکر، ابداعات و نوآوري‌هاي خود عملا" در چند سطح گوناگون موثر واقع گردند، سطوح مختلف بهره وري عبارت‌اند از:

سطوح بهره وری

    1- سطح فرد

    2- سطح گروه کاري

    3- سطح سازماني

    4- سطح رشته‌هاي تجاري، خدماتي، صنعتي و يا کشاورزي

    5- سطح بخش‌هاي اقتصادي

    6- سطح ملي و کشوري

    7- سطح جهاني


در سطوح فردي به دنبال تدابيري براي افزايش بهره وري فردي هستيم . و در سطح گروه نيز به دنبال افزايش بهره وري گروه کاري هستيم. بديهي است که موضوع بهره وري بيشتر در سطوح سازماني و رشته‌ها مطرح مي‌شود و بيشترين ضوابط و شرايط مربوط به بهره وري را مي‌توان در آنها مشاهده کرد. چه بسا برخي مشاغل و حتي برخي دستگاهها به دليل انجام فعاليت‌هاي موازي و تکراري بودن وظايف سازماني در يکديگر ادغام شده و برخي از آنها حذف شده‌اند. برخي مواقع ايجاب مي‌کند که بدليل مصالح ملي برنامه ريزان اقتصادي و سياست گذاران مثلا" در زمان جنگ دستور دهند کارخانه‌هاي کالاهاي غيرضروري و لوکس اقدام به همکاري با ساير کارخانه‌هاي توليد مواد غذائي و حتي کارخانه‌هاي ساخت جنگ افزار نمايند و توليد کالاي خود را تعطيل نمايند. و يا مصالح عمومي ايجاب مي‌کند جند خانه که در مسير طرح يک شاهراه واقع گرديده خريداري يا معاوضه گرديده و تخريب شود.

براي بهبود بهره وري موانعي به شرح ذيل وجود دارد:

·         نداشتن اعتقاد و باور ملي به نتايج وفوايد بهبود بهره وري

·         ترس از برخي نمودهاي ظاهري بهره وري از جمله ترس از بيکاري

·         ناآگاهي عمومي نسبت به مفاهيم وجايگاه بهره وري، ميزان اهميت آن ونقش ووظايف افراد در اين راستا

·         بي توجهي به فکرهاي خلاق ومبتکر

·         مقاومت افراد در مقابل تغييرات وعدم تمايل به ترک برخي عادات

·         غرق شدن در روش‌ها و تکنيکها و تغيير باورهاي فکري

·         بلند پروازي وبي توجهي به مسائل به ظاهر کوچک وراه حلهاي خرد

·         مشخص ننمودن متولي کار

·         ناهماهنگي ونبود هدايت ونظارت مناسب

·         ضعف تعهد اجرايي

·         عجله در حصول نتيجه

·         دخالتهاي بي جاي برخي کارشناسان در ساير حوزه‌هاي کاري واظهار نظرهاي غير کارشناسانه

·         عدم وجود کارشناسان خبره و يا عدم انگيزش آنها در ارزيابي سيستم و تجزيه و تحليل و اندازه گيري بهره وري

·         برخورد مقطعي با موضوع بهره وري وناپيوستگي روند بهره وري




فوايد عمومي بهره وري:

·         صرفه جويي در هزينه‌ها

·         افزايش کيفيت (مرغوبيت و مطلوبيت)کالاها وخدمات

·         ثبات قيمتها و يا حتي کاهش آن

·         افزايش سطح رفاه عمومي جامعه

·         افزايش درآمد وسود

·         رضايت عمومي افراد

·         رونق اقتصادي

·         افزايش توليد و ارائه خدمات

·         ثبات اقتصادي در بازار جهاني

·         ايجاد اشتغال

·         توسعه صنعتي


منافع وفوايد بهره وري

براي سيستم‌هاي دولتي و شرکتها را مي‌توان به شرح ذيل برشمرد:


افزايش سود و درآمد

·         کاهش هزينه‌ها

·         افزايش تقاضا

·         رضايت شغلي کارکنان

·         سرعت عمل کارکنان

·         دقت عمل کارکنان

·         ايجاد رقابت سالمتر

·         ارتقاي شغلي کارکنان

·         ايجاد محيط کاري جذاب

·         آموزش عمومي کارکنان

·         افزايش حقوق و دستمزد

·         امنيت شغلي کارکنان

·         انجام درست کارها و انجام کارهاي درست

·         افزايش کيفيت زندگي کاري

·         افزايش رفاه کارکنان

·         افزايش انگيزه کاري


بهبود و ارتقاي بهره وري مستلزم کوشش و تلاش برنامه ريزي شده همه جانبه از سوي افراد و مسئولين ذيربط است که خود نيازمند بهبود شرايط کار و تغيير محرکه‌ها و روشهاي انگيزشي کارکنان، بهبود نظامها، دستورالعملها، قوانين، بخشنامه‌ها، دستورالعملها، روشها، فناوري و غيره مي‌شود.

بطور کلي عوامل موثر براي افزايش سطح بهره وري را مي‌توان چنين برشمرد:

·         1- بهبود کيفي عامل کار، با توجه به اينکه نيروي انساني مهم‌ترين عامل در بهبودي بهره وري مي‌‌باشد لذا مي‌توانند با بکارگيري نکات ذيل موجبات ارتقاي بهره وري را فراهم نمايند .

  الف: نگرشهاي مثبت کاري، به‌عنوان مثال غرور داشتن در کار و متمايل به پيشرفت مستمر.

  ب: کسب مهارتهاي جديد و ارتقاي تخصص با کمک آموزش.

  ج: کمک به همکاران در مواقع لزوم و اجراي کارها به صورت گروهي و دسته جمعي

  د: مشارکت در برنامه‌هاي بهبود بهره وري همچون کميته‌هاي بهره وري، طرح پيشنهادها، نظام جامع کيفيت مديريت و گروههاي کنترل کيفي

  ه: انجام درست کارها از بدو امر

  و: حفظ سلامت جسماني و تغذيه مناسب افراد

  ز: انگيزش مناسب کارکنان از طريق اعطاي پاداشهاي مادي، تفويض اختيار، ايجاد محيط دوستانه و روابط غيررسمي بين کارکنان

  ح: بالا رفتن سطح آموزش مستمر و مداوم نيروي کار

  ط:انجام پژوهش و تحقيقات متناسب با کار

  ي: سپردن کار به کاردان و گماردن افراد در مشاغل متناسب

  ک: ايجاد شرايط خوب کاري و تفريحات سالم براي کارکنان

  ل: بهبود روشهاي انجام کار

  م: استفاده از سيستم مکانيزه و روش خودکار

  ن: حذف مراحل زايد

·         2- بهبود روابط حاکم بين مدير و کارکنان

  الف: بکارگيري سبک مديريتي صحيح و علمي

  ب: توجه مديريت به مشکلات کاري و زندگي کارکنان

  ج: ايجاد سيستم اطلاعاتي مديريتي صحيح جهت استفاده مديران از اطلاعات و آمار درست و دقيق درباره عملکرد سيستم و عمليات انجام شده و ساير اطلاعات مورد نياز.

  د: ايجاد روابط دوستانه و صميمي مديريت با کارکنان

  ه: دادن آگاهي و شناخت به کارگران و کارکنان درباره اهداف و وظايف سازماني و جايگاه افراد درآن.

  ز: ايجاد روحيه همکاري و مشکل گشايي در سازمان و باور داشتن آن توسط مديران و کارکنان.

  ج: کوشش و پشتيباني مديريت در زمينه مديريت مشارکتي و بهره وري .

  ي: بهره‌گيري از سرمايه‌هاي درونمرزي و برونمرزي در فعاليتهاي توليدي و داراي ارزش افزوده و پرهيز از مصرف در امور غير ضروري غير توليدي.

·         3- بهبود در بکارگيري رهاوردهاي فناورانه

  الف: استفاده از ماشين آلات و تجهيزات بهتر و سرمايه گذاري بيشتر در تجهيزات و ماشين آلات.

  ب: اهميت دادن و استفاده از قدرت نوآوري و خلاقيت کارکنان و پژوهشهاي کاربردي آنها

  ج: تحولات و پيشرفت فني و دگرگونيهاي فناورانه

  د: استفاده صحيح و کامل تجهيزات فني و فناوري‌ها

  ه: ايجاد واحدواحدهاي تحقيق و توسعه و اهميت به جايگاه آنها

  و: انجام پژوهش جهت دستيابي به فناوري برتر و کاهش هزينه‌هاي توليد و ابداع محصولات جديد و کيفيت برتر و افزايش توليد.

  ز: يکپارچه کردن صنايع و ايجاد واحدهاي عظيم و توليد هنگفت جهت صرفه جويي ناشي از توليد انبوه.

  ج: تغيير و دگرگوني در کيفيت مواد اوليه و بهبود آن

  ط: تغيير دگرگوني در فرآيند ساخت و عملکرد سيستم و بهبود شيوه‌ها و فنون مهندسي صنايع.

  ي: استفاده از تدابير ارگونومي (مهندسي انساني يا دانش هماهنگ سازي ميان انسان، محيط و ماشين) به منظور سلامتي، شادابي، رفاه و ايمني کودکان

  ک: نظام به موقع خدمات و توليد به هنگام، نظام (just in time production system git)

  ل: نظام موجودي صفر يا بدون انبار، نظام (zero inventory) به منظور صرفه جويي در هزينه‌هاي سرمايه‌اي و عملياتي انبار و انبارداري

  م: استفاده از منابع پربازده.


بديهي است براي افزايش سطح بهره وري عامل يا علت بخصوصي را نمي‌توان ارائه کرد بلکه ارتقاي بهره وري معلول ترکيبي از عوامل گوناگون است و هرکدام به نوبه خود تأثير لازم را مي‌‌گذارد

منابع :

www.asemankafinet.ir


منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 09 آذر 1393 ساعت: 8:20 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,
نظرات(0)

تاثیر کاهش نرخ سود بر سرمایه گذاری در ایران

بازديد: 179

 

 

 تحقیق رایگان

سایت علمی و پژوهشی اسمان

تاثیر کاهش نرخ سود بر سرمایه گذاری در ایران

کندی روند سرمایه گذاری ، نبود قوانین کار آمد و بروز شده در ایران و همچنین تورم بیش از اندازه و رشد نقدینگی که در سالهای اخیر رشد فزایده ای نیز داشته است و همچنین افزایش فعالیتهای واسطه گری و نبود بازار سرمایه کار آمد ما را بر آن داشت تا بررسی هرچند کوتاه در خصوص عوامل بروز چنین مشکلاتی را در جامعه ایران اسلامی داشته باشیم در این مقال سعی شده با تحقیق کتابخانه ای کتب مختلف اقتصاد خرد و کلان ارتباط آن با حسابداری ملی و کاربرد آنها می توان مطالبی نو را در این مقطع زمانی که ما در آن قرار داریم در جهت بهبود اقتصاد کشور ارائه نماییم.
يكي از مهمترين مطالبي كه مي توان در باره پول گفت اين است كه پول ارزش زماني دارد و قيمت آن را بهره تعيين مي كند . اما قبل از آنكه راجع به بهره و نرخ آن صحبت كنيم بهتر است تفاوت بين بهره و سود را بدانيم :

سود ما به التفاوت درآمد از هزينه است . به عنوان مثال بابت توليد كالايي هزينه مي كنيد و سپس آن هزينه را از درآمد فروش كالا كم مي كنيد و آن چه مي ماند سود است .

در حالي كه بهره عبارت است از وام دادن يا قرض دادن پول با شرط دريافت مازاد به ازاء قرض ، مهم نيست كه كم يا زياد باشد ، اين بهره است . بهره يكي از اجزاء هزينه است و با سود فرق دارد ، سود ناشي از يك فعاليت اقتصادي و ما به التفاوت در آمد و هزينه است .

پس بهتر است وقتي صحبت از كاهش نرخ سود بانكي مي كنيم از واژه ی کاربردی آن كه همان نرخ بهره است استفاده كنيم .

براساس تئوری های اقتصادی نرخ بهره بايد متناسب با نرخ تورم يا همان افزايش شاخص قيمت ها باشد ، اما چه عواملي باعث ايجاد تورم يا افزايش شاخص قيمت ها مي شود .

علل تورم در ایران

علل تورم را مي توان به دلايل ذيل بر شمرد :

الف تورم ناشي از تقاضاي بيش از عرضه كل كه خود به دو دليل ممكن است در جامعه اي بوجود آيد :

الف 1 تورم ناشي از فشار تقاضا به دليل واقعي

الف 2 تورم ناشي از فشارتقاضا به دليل افزايش عرضه پول

ب - تورم ناشي از افزايش هزينه ها

ج تورم بخشي

د تورم ساختاري يا نهادي

با توجه به آنكه بحث ما راجع به كاهش نرخ بهره بانك و اثر آن بر ميزان سرمايه گذاري است تورمهاي ناشي از افزايش تقاضا كل كه مخارج سرمايه گذاري نيز از اجزاتقاضاي كل مي باشد و همچنين تورم ناشي از فشار تقاضا به دليل افزايش عرضه پول در ايران را مورد بررسي قرار مي دهيم .

ما مي دانيم كه افزايش در مخارج سرمايه گذاري عاملي است كه موجب افزايش تقاضاي كل مي شود . مخارج سرمايه گذاري ممكن است به دلايل گونا گوني افزايش يابد به طور مثال هر عاملي كه سبب افزايش سود انتظاري سرمايه گذاري شود باعث افزايش سرمايه گذاريها مي شود . مانند كاهش نرخ بهره بانكي ، بهبود تكنولوژي و يا خوشبيني سرمايه گذاران نسبت به آينده اقتصاد ، هر چند افزايش مخارج سرمايه گذاري به عنوان يكي از اجزاي تقاضاي كل باعث افزايش تقاضاي كل و به التبع افزايش تورم مي شود . اما اقتصاددانان معتقدند به دليل آنكه مخارج سرمايه گذاري باعث افزايش ظرفيت اقتصادي و به التبع افزايش ظرفيت مالي جامعه مي شود در آينده اي نزديك عرضه فراوان مي تواند با اين افزايش تقاضا رقابت كرده و تورم را به عقب  براند اما اين همه داستان نيست بلكه در قسمت بعدي بيشتر راجع به اين قضيه صحبت مي كنيم .

اما عامل ديگري كه باعث افزايش تورم در يك اقتصاد مي شود : افزایش فشار تقاضا به دليل افزايش عرضه پول است . عرضه پول ممكن است به دلايل گوناگوني ازجمله افزايش مخارج دولتي از طريق سياست كسر بودجه و تامين كسر بودجه به وسيله سيستم بانكي به وجود آید .

قطعاً در اقتصادي كه حجم نقدينگي ( كه خود شامل پول + شبه پول است ) از ظرفيت اقتصادي آن جامعه به سبب كمبود سرمايه گذاري در زير ساختها براي جذب اين حجم نقدينگي بيشتر باشد خود باعث افزايش لجام گسيخته قيمتها خواهد شد . دولتهايي كه با مشكل ركود اقتصادي و يا بيكاري مواجه هستند سعي مي كنند با افزايش مخارج خود (G) در داخل كشور رونق ايجاد كنند . اما به سبب فراهم ننمودن بستر و زير ساختهای لازم این مبالغ پول به عوض بلعيده شدن در صنعت ، خدمات ، كشاورزي و در يك كلام توليد و هضم آن توسط اين بخشها ، به دليل عدم وجود مكانيزم هضم كه بايستي قبلاً به شكل افزايش درسرمايه گذاري ايجاد مي شد با عث افزایش تورم می شودیعنی این افزایش نقدینگی در اثر افزایش مخارج باعث افزایش تقاضا شده و به علت عرضه محدود باعث متورم شدن قيمت ها مي شود . هر چند در ابتدا به طور موقت مشكل بيكاري مرتفع مي گردد اما دير زماني نمي پايد كه به علت افزايش چشم گير قيمتها و عدم توانايي افراد در خريد و بهتر بگوئيم كاهش تقاضاي موثر كارخانجات مجبور به كاهش توليدات خود شده و اين امر چاره اي جز اخراج كارگران را به دنبال نخواهد داشت .

ساده ترين توجيه علمي براي تورم ناشي از افزايش عرضه پول را مي توان با توجه به نظريه مقداري پول كلاسيك ها تحليل كرد .

بر اساس نظر كلاسيك ها همزمان با تقاضا براي كالاها و خدمات مختلف ، در مقابل و معادل ارزش آنها عرضه پول انجام مي شود . به بيان ديگر متقاضيان كالاها و خدمات ، عرضه كنندگان پول و عرضه كنندگان كالاها و خدمات متقاضيان پول هستند ، بنابراين در يك اقتصاد فرضي عرضه پول بايستي با تقاضا براي آن (يعني ارزش توليد يا درآمد ملي ) برابر مي كند .

به عبارت ديگر اگر مقدارعرضه پول در اقتصاد را با M و در آمد ملي را با Y نشان دهيم خواهيم داشت :

M=Y

به هر حال چون افزايش سطح قيمت ها باعث مي شود مقدار بيشتري تقاضا براي پول به وجود آيد در رابطه فوق به جاي Y از P.Y استفاده مي شود از طرف ديگر چون از هر واحد پول در طول يك دوره ( يكساله ) بيش از يكبار استفاده مي شود .

تعداد دفعات گردش واحد پول كه اصطلاحاً به آن سرعت گردش پول (V) گفته مي شود ، نيز در طرف چپ معادله بايستي منظور مي شود ، د رواقع تئوري تساوي مبادله را مي توان به صورت فرمول زير نوشت :

MV=P.Y

در این رابطه M نشان دهنده مقدار عرضه پول در اقتصاد ، V سرعت گردش پول ، P سطح عمومي قيمتها و Y در آمد ملي واقعي است .

فرض كنيد در اقتصادي عرضه پول 200 تومان ، سرعت گردش پول 5 ، سطح عمومي قيمت ها 2 و توليد واقعي 500 تومان است . اگر سطح توليد واقعي در اشتغال كامل در اين اقتصاد فرضي 550 تومان باشد با افزايش عرضه پول به 220 و سپس 240 تومان چه بر سر سطح عمومي قيمت ها و توليد واقعي خواهد آمد ؟

در صورتي كه سرعت گردش پول ثابت است و قيمت ها تا رسيدن به توليد در اشتغال كامل با ثباتند .

پاسخ : وقتي سرعت گردش پول در 5 ثابت مي ماند و عرضه پول از 200 تومان به 220 تومان و سپس 240 تومان افزايش مي يابد ، توليد يا درآمد اسمي از 1000 تومان ابتدا به 1100 و سپس به 1200 تومان افزايش مي يابد

 

MV = P.V      220×5=2×Y         Y=550

240×5=2/18×550           P=2/18

 

ملاحظه مي كنيد كه توليد واقعي درحالت  اول به 550 تومان افزايش مي يابد ، اما درحالت دوم كه توليد يا درآمد اسمي 1200 مي باشد تمامي تغييرات در درآمد اسمي ،در درآمد واقعي منعكس نمي شود و بلكه بخشي از آن موجب افزايش سطح قيمت ها مي شود چون توليد واقعي در 550 تثبيت مي شود ، سطح قيمت ها به 18/2 افزايش مي يابد ، يعني سطح قيمتها 9% افزايشيافته است .

همان طور كه گفته شد با افزايش سرمايه گذاري در يك اقتصاد حجم نقدينگي در آن جامعه بالارفته و تورم ايجاد مي شود اما از آن جا كه اين سرمايه گذاري باعث افزايش كليه سطوح يك اقتصاد و در يك كلام باعث زمينه سازي فعاليت هاي گسترده در آينده خواهد شد اين تورم موقتي است و در زمان كوتاه با مديريت بر نوع سرمايه گذاري به طور موثري از ميزان تورم كاسته مي شو د .

 *****************************************************************************

با مشاهده منحني سرمايه گذاري به خوبي در مي يابيم كه با افزايش حجم سرمايه گذاري نرخ بهره كاهش مي يابد البته در اينجا بايد به اين نكته مهم و حياتي اشاره كرد كه سرمايه گذاري با دادوستد و واسطه گري متفاوت است . وقتي يك نفر با يك حجم زيادي از نقدينگي در بازار به صورت غير رسمي به واسطه گري مي پردازد بدون آنكه آن پول را صرف افزايش سرمايه در كشور و استخدام نيرو انساني گرداند . بی شک در ميزان سرمايه گذاري در كشور تغييري ايجاد نشده و اشتغالي هم صورت نگرفته است.و حتی خود عاملی در جهت افزایش تورم است چرا که سرمايه گذاري يعني افزايش سرمايه در يك جامعه و سرمايه عبارت است از آن بخش از كالا ها كه خود توليد كننده كالاها و خدمات ديگر هستند.و می بینیم در اینجا هیچ کدام از این اتفاقات رخ نداده است زیرا افزايش حجم سرمايه گذاري باعث افزايش توليد و افزايش عرضه و كاهش قيمت خواهد شد .

ولی عده ای به اشتباه در زمان خرید یک منزل مسکونی می گویند که ما با خرید آن سرمایه گذاری کرده ایم که این جمله اشتباه است زیرا خرید دارایی های موجود به وسیله یک فرد اگر چه از نظر وی سرمایه گذاری محسوب می شود اما همزمان با این خرید بخشی از سرمایه فروشنده آن دارایی کاهش یافته است و بنابر این در کل اقتصاد تغییری در موجودی سرمایه ایجاد نشده است.

 با توجه به ارتباط متقابل نرخ بهره و نرخ تورم با كاهش نرخ تورم نرخ بهره نيز كاهش مي يابد و با توجه به نمودار سرمايه گذاري كاهش نرخ بهره مجدداً حجم سرمايه گذاري را افزايش مي دهد . در اين قسمت به اين بحث مي پردازيم كه آيا اعلام دستوري كاهش نرخ سود بانكي از طرف دولت بر اساس برنامه توسعه مي تواند تاثيري بر ميزان سرمايه گذاري در كشور داشته باشد .

بر اساس تئوري هاي نظري اين كار دولت درست است و مي تواند با كاهش نرخ بهره سرمايه گذاري را افزايش دهد . اما در اين ميان از يك قدرت بزرگ به نام بازار غفلت كرده ايم . هر چند مدت هاست معتقديم دست نامرئي آدام اسميت نمي تواند به صورت خودكار عرضه و تقاضا را در بازار به تعادل برساند اما بايد قبول كرد كه حتي كنزینها هم به سيستم بازار و تعادل در بازار به طور خودكار تا حدود زیادی معتقدند و نقش دولت را نقش راهبردي مي دانند و در صورتي دولت مي تواند سلايق خود را بر بازار تحميل كند كه باعث شود در نقطه اي ديگر با توجه به خواست او و ايجاد بسترهاي مناسب كه از قبل ايجاد كرد تعادلي جديد به وجود آيد ، وقتي دولت بستر هاي لازم براي افزايش سطوح اقتصاد مانند بهبود سيستم حمل و نقل كه تاثير به سزايي در جابه جايي كالا ، و صادرات محصولات و در نتیجه كاهش قيمت تمام شده محصول (با توجه به آنكه هزينه حمل يكي از اجزاي بهاي تمام شده كالا است) دارد ايجاد ننموده است و همچنین مواردی از این دست.

نمي تواند با كاهش نرخ بهره باعث افزايش سرمايه گذاري شود چرا كه سيستم بازار بر اساس  عرضه و تقاضا خود نرخ بهره ديگري را كه خيلي بيشتر از نرخ بهره اعلام شده توسط بانك است را ( به سبب نرخ بالاي تورم ) اجرا  مي كند . در اين حالت اتفاقي كه خواهد افتاد تقاضاي بسيار زياد براي اخذ وامهای بانکهای دولتی با نرخ سود پايين مي باشد كه حتي اين وامها نيز وارد عرصه توليد نمي شوند . چرا كه قوانين و وسايل لازم براي حمايت از توليد كننده وجود ندارد و اين وامها كه با قصد سرمايه گذاري به جامعه تزريق شده است به سمت واسطه گري رفته و همانطوركه در قسمت تئوري مقداري پول گفته شد باعث افزايش قیمت كالاهاي گوناگون مانند : ساختمان ، زمين ، طلا و . . . . مي شود و ارائه اين وامها با نرخ پايين به افراد جز به هدر دادن منابع كشور و دادن سوبسيد به بانكها نتيجه اي ديگر به همراه نخواهد داشت . تازه آنچه كه دولت به عنوان نرخ 12درصد بهره بانك اعلام نموده است نرخ بهره واقعی نیست.

 با ملاحظه فرمول جدید محاسبه نرخ بهره بانکی که اخیرا توسط بانکها به خصوص بانکهای خصوصی در حال انجام می باشد بیشتر متوجه این قضیه خواهید شد و خواهید دید که مردم عملا همان نرخ بهره بانکی سابق را می پردازند برای روشن شدن موضوع ذکر یک مثال ضروری است.

مثال:

برای دریافت مبلغ 50 میلیون ریال تسهیلات با نرخ 12 درصد (فرمول جدید) و مدت 5 سال به صورت ماهانه فرمول مربوطه به صورت زیر است.

 

نرخ سود بانکی R=، قسط ماهانهY=، تعداد اقساط n= اصل مبلغ تسهیلات C=

 

 

 

ریال (قسط هر ماه)                                                                                                   1.112.122=y

اصل و سود                                                                                         66.733.320=60*1.112.222

سود تسهیلات                                                                      16.733.320=66.733.320-50.000.000

در واقع با نرخ 12درصد و فرمول جدید سود پرداختی بابت دریافت تسهیلات 50 میلیون ریالی حدود 7/16 میلیون ریال خواهد بود حال می خواهیم مبلغ سود را در فرمول قبلی محاسبه سود قرار دهیم و نرخ واقعی دریافت تسهیلات را محاسبه کنیم . در فرمول قبلی (موجود ) محاسبه سود بانکی را

داریم:

 

   =سود تسهیلات

 

مشاهده می شود با تغییر فرمول محاسبه سود بانکی فقط 8/0درصد (کمتر از یک درصد) نرخ سود بانکی کاهش یافته است و حال آنکه در ظاهر این نرخ دو درصد کاهش خواهد یافت.

هرچند دولت سعی دارد با دخالت در سیستم بانکی و اعمال فشار بر بانکها که در اصل مغایر با ماهیت وجودی آنهاست در صدد کاهش نرخ سود بانکی بر آید اما ابزار های لازم برای این کار وجود ندارد.

نبود سیستم ها و الگوریتم های مشخص برای اخذ وام و مدیریت بر حسن اجرای آن، ارائه وام را به سمتی خارج از میدان هدف دولت سوق داده است. ناکارآمد بودن قوانین تجاری جاری مملکت به علت کهنگی قوانین و طولانی بودن مسیر اخذ مجوزهای لازم برای احداث کارگاههای تولیدی و بررسی طولانی توجیه اقتصادی طرح ها برای ارائه وام توسط افرادی که از توانایی لازم در این خصوص برخوردار نیستند آنقدر زمان بر است که حتی افراد مصمم را نیز از نیمه راه باز می دارد در حالی که در کشوری مانند چین این فرایند ها در طی حدود 4 الی 7 روز انجام می شود در ایران این پروسه آنقدر طولانی است که گاهی برخی مجوزهای اخذ شده توسط فرد در مراحل ابتدایی کار به علت سپری شدن زمان منقضی شده و فرد در وسط کار دوباره باید برای اخذ آن مجوزها به ادارات مربوطه که بروکراسی آنها کشنده است مراجعه نماید و درصدی از وامی را که دریافت نموده است در این مسیر هزینه نموده و در پایان تنها یک بدهی سنگین برای او باقی خواهد ماند .

پس انسانهای عاقل پس از اخذ وام به عوض استفاده در تولید آن را در مسیر واسطه گری قرار داده تا بتوانند حداقل بازپرداخت وام را انجام دهند. و در حقیقت با این کار گره اقتصادی مملکت را کورتر کرده ایم. و تنها کسانی در عرصه تولید باقی می مانند که یا با توجه به بنیه مالی قوی خود احتیاجی به اخذ وام نداشته تا مجبور باشند هزینه های سرسام آور بهره های  وامهای بانکی را بپردازند و یا اینکه به تولید محصولاتی با کیفیت پایین رو آورده و همچنین به نحوی از انحاء مانند پرداخت نکردن حقوق کارگران به طور منصفانه و... هزینه های خود را کاهش می دهند که برای هر دو حالت ذکر شده نمی توان آینده روشنی را تصور کرد.

عدم ثبات اقتصادی حتی در سیاستهای کوتاه مدت دولت باعث شده همواره بازار در التهاب و رکود به سر برده و منتظر هیجانات و اخبارهای ناگهانی از سوی دولت مانند سهمیه بندی بنزین، واردات نابهنگام کالاهایی که تولید آن در کشور به طور انبوه انجام شده و انبارهای این محصولات در داخل کشور پر است مانند شکر و ... باشد که هیچ گاه امکان برنامه ریزی را برای سرمایه گذار فراهم نخواهد نمود پس آنچه می توان از این رهگذر به آن رسید این است که کاهش نرخ بهره بانکی در جامعه بایستی به طور خود به خود ، پویا و پیوسته به وسیله ایجاد زمینه های مناسب برای تولید و حذف فوری واسطه گری همراه باشد .کاری که مستلزم برنامه ریزی بلند مدت و ایجاد فرهنگ تولید در مردم و به خصوص قشر نخبه و تحصیل کرده جامعه است و تا زمانی که شرایط برای واسطه گری و سودهای بدون زحمت فراهم باشد صحبت از کاهش نرخ بهره بانکی به منظور افزایش سرمایه گذاری سخنی عبث و بی نتیجه خواهد بود.

 برای تشویق سرمایه گذاری مجلس باید با تصویب قوانین جامع و دولت با اجرای دقیق این قوانین و همچنین قوه قضائیه به عنوان حامی اجرای قانون و ضمانت اجرای آن باید در صدد بر آیند تا هرچه سریعتر نسبت به کاهش سفته بازی در جامعه اقدام نمایند تا شاهد ایرانی شکوفا و با صلابت باشیم .

منابع :

www.asemankafinet.ir


 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 09 آذر 1393 ساعت: 8:10 منتشر شده است
برچسب ها : ,,
نظرات(0)

چوب نرم و سخت با انواع درخت

بازديد: 277

 

چوب نرم و سخت با انواع درخت

انواع چوب

چوب سخت

عموماً چوبهاي سخت به خوبي و به آرامي ميسوزند و ذغالهاي بادوامي را به جا ميگذارند. درختهاي آنها پهن برگ هستند. برگ اکثر آنها در پاييز مي ريزد. چوبهاي سخت لزوماً هميشه محکمتر و مقاومتر از چوبهاي نرم نيستند.

چوب نرم

آتش توليد شده آنها داراي حرارت زيادي است ولي عمر کوتاه دارد. اين درختها برگهاي سوزني دارند. اکثراً هميشه سبز هستند (در پاييز برگهايشان نمي ريزد)، البته غير از انواع کاج اروپايي، سرو و سياه کاج با ميوه هاي مخروطي شکل.

چوب مناسب آتش

بايد از موارد زير اطلاع حاصل کنيد:

حرارت توليدي انواع مختلفي از چوبها هر چوب سبز و تازه چگونه ميسوزد؟

ذغال کداميک بادوام بوده و چه چوبي سريعاً به خاکستر تبديل ميشود؟

آتش گرفتن چه چوبي با جرقه همراه است؟

اين امر ميتواند باعث سوراخ شدن کيسه خواب، لباسها و چادر شده و يا منجر به آتش سوزي در جنگل شود.

درجه سختي انواع چوب در ايجاد برش درجه سهولت و سرعت در آتش گرفتن.

انواع درختان برگ سوزنی  (چوب نرم ):

سوزنى‏برگ‏ها درختانى بسیار مقاوم و همیشه سبزند و با توجه به تنوعى كه دارند مى‏توانند موارد استفاده زیادى داشته باشند.

به اعتقاد گیاه‏شناسان، درختان سوزنى‏برگ قدمتى دیرینه داشته و در چند میلیون سال پیش قسمت‏هاى وسیعى از پوشش گیاهى كره زمین را به خود اختصاص داده بودند.

در آثار به جا مانده از هنرمندان ایرانى طرح‏هاى زیبایى از شاخ و برگ‏هاى سوزنى‏برگ‏ها مشاهده مى‏شود. در سنگ‏ها و كتیبه‏ها و آثار عتیقه ایرانیان نیز طرح‏هایى از میوه‏هاى مخروطى‏شكل كاج وجود دارد كه نشان‏دهنده علاقه ایرانیان قدیم به سوزنى‏برگ‏هاست.

سرو، نوعى سوزنى‏برگ است كه از دیرباز مورد احترام ایرانیان قرار داشته و آن را در اماكن متبركه و مساجد مى‏كاشتند. در كشور ما بعضى از سروها شهرت خاصى به دست آورده و اسم‏گذارى شده‏اند. چنین درختانى معمولاً عمرى متجاوز از هزار سال دارند. درختان سرو در ادبیات فارسى سمبل عزت و آزادگى هستند.

مسیحیان در اعیاد و مراسم مذهبى سوزنى‏برگ‏هایى چون نوئل، نراد و كاج را تزئین نموده و به عنوان یك درخت مقدس به آن نگاه مى‏كنند.

از باغچه تا پاسیو، به هر صورتى كه بخواهیم مى‏توانیم سوزنى‏برگ‏ها را مورد استفاده قرار دهیم. باید دانست بعضى از آنها بسیار درشت و غول‏پیكرند. انواعى كه سرخدار نامیده مى‏شوند با رشد بیش از حدِ خود مانع ورود نور به خانه گشته و اتاق‏ها را تاریك مى‏كنند اما همه آنها این طور نیستند.

سروِ رونده یا سروِ كوهى درختچه بسیار كوتاهى است كه حالت رونده داشته و براى قسمت‏هاى میانى یا فقط در كنجى از باغچه مناسب است. اگر این درختچه را داخل باكس‏ها و سكوها بكاریم شاخه‏هایش را به پایین مى‏آویزد كه در این حالت بسیار تماشایى خواهد بود.

سروِ رونده بدون اینكه به مراقبت خاصى نیاز داشته باشد به صورت دایمى در تمام طول سال، باغچه شما را زیبا و سرسبز نگه مى‏دارد. حتى بعضى از سوزنى‏برگ‏ها را مى‏توانیم در گلدان‏هاى بزرگ و عمیق بكاریم و در پاسیو یا روى پله‏هاى ورودى ساختمان قرار دهیم.

سوزنی برگ ها درختانی بسیار مقاوم و همیشه سبزند و با توجه به تنوعی که دارند می توانند موارد استفاده زیادی داشته باشند.

سوزنی برگ ها درختانی بسیار مقاوم و همیشه سبزند و با توجه به تنوعی که دارند می توانند موارد استفاده زیادی داشته باشند.

به اعتقاد گیاه شناسان، درختان سوزنی برگ قدمتی دیرینه داشته و در چند میلیون سال پیش قسمت های وسیعی از پوشش گیاهی کره زمین را به خود اختصاص داده بودند.

در آثار به جا مانده از هنرمندان ایرانی طرح های زیبایی از شاخ و برگ های سوزنی برگ ها مشاهده می شود. در سنگ ها و کتیبه ها و آثار عتیقه ایرانیان نیز طرح هایی از میوه های مخروطی شکل کاج وجود دارد که نشان دهنده علاقه ایرانیان قدیم به سوزنی برگ هاست.

سرو، نوعی سوزنی برگ است که از دیرباز مورد احترام ایرانیان قرار داشته و آن را در اماکن متبرکه و مساجد می کاشتند. در کشور ما بعضی از سروها شهرت خاصی به دست آورده و اسم گذاری شده اند. چنین درختانی معمولاً عمری متجاوز از هزار سال دارند. درختان سرو در ادبیات فارسی سمبل عزت و آزادگی هستند.

 

مسیحیان در اعیاد و مراسم مذهبی سوزنی برگ هایی چون نوئل، نراد و کاج را تزئین نموده و به عنوان یک درخت مقدس به آن نگاه می کنند.

از باغچه تا پاسیو، به هر صورتی که بخواهیم می توانیم سوزنی برگ ها را مورد استفاده قرار دهیم. باید دانست بعضی از آنها بسیار درشت و غول پیکرند. انواعی که سرخدار نامیده می شوند با رشد بیش از حدِ خود مانع ورود نور به خانه گشته و اتاق ها را تاریک می کنند اما همه آنها این طور نیستند.

سروِ رونده یا سروِ کوهی درختچه بسیار کوتاهی است که حالت رونده داشته و برای قسمت های میانی یا فقط در کنجی از باغچه مناسب است. اگر این درختچه را داخل باکس ها و سکوها بکاریم شاخه هایش را به پایین می آویزد که در این حالت بسیار تماشایی خواهد بود.

سروِ رونده بدون اینکه به مراقبت خاصی نیاز داشته باشد به صورت دایمی در تمام طول سال، باغچه شما را زیبا و سرسبز نگه می دارد. حتی بعضی از سوزنی برگ ها را می توانیم در گلدان های بزرگ و عمیق بکاریم و در پاسیو یا روی پله های ورودی ساختمان قرار دهیم.

راکز فروش گل و گیاه، انواعی از سوزنی برگ ها را در پلاستیک یا پیت های حلبی عرضه می کنند. در هنگام تهیه سوزنی برگ های جوان بهتر است از فروشنده بخواهیم تا در مورد ارتفاع و شکلی که گیاه در زمان پیری پیدا می کند توضیح بدهد.

بعضی از سوزنی برگ ها وقتی پیر می شوند شکل تازه ای پیدا می کنند که با زمان جوانی شان کاملاً متفاوت است. به طور مثال یک سروِ خمره ای در وقت پیری حالت خمره ای خود را از دست می دهد. و یا کاجِ چتری که در زمان جوانی شاخ و برگ های یکدست و خوش ترکیب دارد وقتی پا به سن می گذارد برگ های شاخه های پایینی اش زرد می شوند.

در دو فصل پاییز و اواخر زمستان می توانیم درختان سوزنی برگ را به باغچه یا گلدان منتقل کنیم. برای این منظور باید قبل از کاشت به آنها آب بدهیم و بستر کاشت را به عمق ۳۰ سانتی متر خالی کنیم. سپس ریشه های نهال را در داخل زمین قرار داده و اطرافش را به وسیله مخلوطی از خاک باغچه، ماسه و خاکبرگ می پوشانیم.

اغلب سوزنی برگ ها را به وسیله کاشت بذر می توانیم تکثیر کنیم. خوشبختانه میوه های مخروطی شکل که بذر زیادی دارند همه جا پیدا می شوند. این بذرها را جمع آوری کنید و در داخل ظرفی از ماسه شسته بکارید.

درختان پهن برگ ( چوب سخت ):

 درختان پهن برگ، برگ هایی درشت و پهن دارند و در فصل پاییز برگ آنها می ریزد مانند گونه های چنار، راش ، توسكا و ... پهن برگان معمولا دارای چوبی محكم تر و ریزبافت هستند.

دیرینه شناسان آمریکایی دریافتند که علت انقراض پستانداران عظیمی مانند ماموتها در آخرین عصر یخبندان گسترش جنگلهای درختان پهن برگ بوده است.

دانشمندان دانشگاه ویسکونسین مدیسون در این بررسیها کشف کردند که تولد و رشد جمعیت جدیدی از گیاهان پهن برگ به خصوص درختان افرا، زبان گنجشک و نارون در آمریکای شمالی علت انقراض ماموتها بوده است.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 08 آذر 1393 ساعت: 20:13 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

معرفی ورزش والیبال

بازديد: 207

 

به نام خدا

معرفی ورزش والیبال

تهیه و تنظیم :

اول دبیرستان کلاس 101

مدرسه

 

 

 

معرفی ورزش والیبال

 والیبال ورزشی پرطرفدار است که در آن تیمها که به‌وسیله یک تور از هم جدا شده‌اند توپی را با زدن ضربه میان دو تیم رد و بدل می‌کنند. هر تیم برای رد کردن توپ به سوی دیگر تور تنها اجازه سه بار ضربه زدن را دارد. به هنگام برخورد توپ به زمین حریف یا در اثر خطای یک تیم، امتیازی به تیم مقابل داده می‌شود. واليبال درسال 1895 ميلادي مطابق باسال 1274 شمسي توسط ويليام .ج . مورگان مدير Y.m.c.a در هوليک ايالت ماساچوست آمريکا ابداع شد. درابتدا اين ورزش مينتونت نام گذاري شده بود ودليل انتخاب اين نام براي همگام نامعلوم بود.

 تحت تأثير محبوبيت فراوان بسکتبال در بين عامه، مورگان تصميم گرفت براي دانشجويان خود ورزشي را به وجود آورد که بازي ازروي تور انجام گيرد و لذت بخش باشد. مورگان با استفاده ازتوئي توپ بسکتبال که به دليل سبکي وزن به دست ها آسيب نمي رساند بازي را شروع کرد. با وجود اينکه به طور آهسته و کند از Y.m.c.a آغاز شد ولي طولي نکشيد که در کليه شهرهاي ماساچوست و نيوانگلاند عموميت يافت.

والیبال ورزشی تیمی و بسیار مهیج است، که پیشینه ای یکصد و ده ساله دارد و امروزه تقریباً تمامی کشورهای جهان عضو فدراسیون جهانی آن هستند.

  قوانین و مقررات والیبال

  تعداد کل بازیکنان هر تیم: ۱۲ نفر.

  تعداد بازیکنان داخل زمین: ۶ نفر.

  تعداد کل داوران: ۱۰ نفر (یک داور بالا، یک داور پائین و یک داور ذخیره- ۴ داور خط و یک داور خط ذخیره- یک نویسنده و یک کمک نویسنده.)

  اندازه زمین: طول ۱۸ متر و عرض ۹ متر.

  نِت (تور): برخورد توپ به لبه تور اشکال ندارد و خطا نیست.

  مقدار باد توپ: معمولاً با فشار انگشتان شصت بر روی توپ مشخص می شود.

  وزن و رنگ توپ: وزن توپ ۲۶۰ گرم است و تا ۱۰ گرم کمتر یا بیشتر اشکال ندارد و رنگ آن مخلوطی از زرد و آبی و سفید می باشد. (استاندارد فدراسیون جهانی)

  شروع بازی: شروع بازی به وسیله سکه توسط داور قرعه کشی می شود تا یک تیم زمین و تیم دیگر توپ را انتخاب کند.

  زمان بازی: ۵ گیم بصورت رالی، ۴ ست با نتیجه ۲۵ امتیاز و ست آخر با نتیجه ۱۵ امتیاز می باشد. (البته در مسابقات مدارس ۳ گیم می باشد.)

  تعداد استراحت: در امتیاز ۸ و ۱۶، اولین تیمی که به این امتیاز رسید یک استراحت فنی به مدت یک دقیقه به هر دو تیم داده می شود. هر تیم به غیر از استراحت فنی دارای ۲ استراحت ۲۰ ثانیه ای می باشد.

  روش تعویض بازیکنان: داور ابتدای خط یک سوم رو به تور می ایستد و همانجا بازیکن ورودی، تابلوی شماره تعویض را به بازیکن خود می دهد. (در قسمت یک سوم زمین)

  تعداد تعویض: هر تیم ۶ تعویض می تواند داشته باشد. مثلاً اگر بازیکن شماره ۵ به جای بازیکن شماره ۸ وارد زمین شد، در تعویض بعدی حتماً ۸ باید به جای ۵ وارد زمین شود (یک رفت و یک برگشت).

  شماره بازیکنان: از ۱ الی ۱۵ (البته در مسابقات جوانان شماره بالاتر اشکال ندارد).

  طریقه زدن توپ (سرویس): سرویس از پشت خط عرضی و با سوت داور زده می شود و باید توپ از دست جدا شود.

  پهنای خطوط: پهنای خطوط زمین والیبال ۵ سانتی متر می باشد.

  اخطار: برای اخطار داور کارت زرد به بازیکن نشان می دهد و یک امتیاز هم به تیم مقابل تعلق می گیرد و اگر سرویس هم داشته باشند به تیم مقابل واگذار می شود.

  اخراج و جریمه آن: داور کارت قرمز نشان می دهد و بازیکن یک ست اخراج می شود. و تیمی که اخراجی داشته، یک امتیاز از دست می دهد و بازیکن اخراج شده باید روی صندلی پشت نیمکت ذخیره ها بنشیند.

  ارتفاع تور تا زمین: برای بزرگسالان در بخش مردان ۴۳/۲ متر و در بخش زنان ۲۴/۲ متر می باشد.

  بازی مساوی: نتیجه تساوی برای مسابقه والیبال وجود ندارد و اگر امتیاز هر دو تیم در یک ست ۲۴یا ۱۴ شود، بازی ادامه خواهد داشت تا اینکه یک تیم با اختلاف ۲ امتیاز برنده شود.

  لیبرو: لیبرو بازیکنی است که رنگ پیراهنش با بقیه هم تیمی هایش متفاوت است و فقط می تواند توپ را جمع کند و پاس بدهد اما حق سرویس و آبشار را ندارد و تعویضش در ورقه نوشته نمی شود و وقتی در منطقه ۵ قرار داشت، موقع چرخش بیرون می رود و با بازیکنان مناطق ۱-۶-۵ می تواند تعویض شود.

  ابعاد تور: تور والیبال ۵/۹ متر طول و یک متر عرض دارد و ابعاد سوراخ تور ۱x۱ سانتی متر می باشد و همچنین طرفین تور ۲۵ سانتی متر خارج از خط می باشد.

نکات دیگر

 - تعویض لیبرو همیشه بعد از یک رالی انجام می شود.

 

- در ست پنجم برای انتخاب زمین با سرویس، داور قرعه کشی می کند. در امتیاز ۸، جای تیم ها در زمین عوض شده و استراحت فنی هم وجود ندارد و فقط هر تیم می تواند درخواست یک وقت استراحت نماید.

 

- چرخش بازیکن در مناطق زمین در جهت حرکت عقربه های ساعت انجام می شود.

 

- اگر یک تیم امتیازی از تیم مقابل که سرویس می زند بگیرد، چرخش انجام می شود. چرخش بازیکنان به این صورت است که بازیکن منطقه ۱ به منطقه ۶، منطقه ۶ به منطقه ۵، منطقه ۵ به منطقه ۴، منطقه ۴ به منطقه ۳، منطقه ۳ به منطقه ۲ و منطقه ۲ به منطقه ۱ می رود.

 

- آنتن موجود در طرفین بالای تور، محدوده زمین را مشخص می کند و اگر توپ با برخورد به آنتن، به زمین حریف برسد، قبول نیست. ارتفاع آنتن هم ۱۸۰ سانتی متر می باشد.

 

- توپ سرویس، دفاع روی تور ندارد.

 

- تماس بدن با تور، عبور تمام پا از خط و حمل توپ با دست خطا می باشد.

 

- اگر تیمی در ست اول سرویس بزند، در ست دوم تیم مقابل زننده نخستین سرویس خواهد بود.

 

- اگر در بالای تور دو یار مقابل، همزمان به توپ ضربه بزنند، سرویس تکرار می شود و اگر روی نوار قل خورد و به آنتن برخورد نمود، سرویس دوباره تکرار می شود ولی اگر در داخل زمین هر تیمی افتاد، امتیاز به نفع تیم مقابل می باشد.

 

- سرویس باید از قسمت پشت خط عرضی زده شود.

 

- در هنگام بازی، با هر قسمت از بدن می توان به توپ ضربه زد.

 

والیبال

 

 

مناطق زمین والیبال

 

- منطقه ۲: قسمت زیر تور طرف راست زمین.

 

- منطقه ۱: پشت منطقه ۲ قسمت عقب زمین.

 

- منطقه ۳: قسمت زیر تور وسط زمین.

 

- منطقه ۶: پشت منطقه ۳ زمین.

 

- منطقه ۴: قسمت زیر تور طرف چپ.

 

- منطقه ۵: پشت منطقه ۴ در قسمت عقب زمین.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 08 آذر 1393 ساعت: 19:57 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

زندگی نامه ژرژ براک

بازديد: 593

 

زندگی نامه  ژرژ براک

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

ژرژ براک

0000074091-192905-7502041-.jpg

زادهٔ   ۱۳ مهٔ۱۸۸۲

ارژانتوی،

درگذشت         ۳۱ اوت ۱۹۶۳ میلادی (۸۱ سال)

پاریس،

ملّیت   فرانسوی

حوزه فعالیت    نقاشی، مجسمه سازی

جنبشکوبیسم، فوویسم

آثار      برهنه بزرگ

 

ژرژ براک (به فرانسوی: Georges Braque) ‏ (۱۹۶۳-۱۸۸۲) نقاش، مجسمه ساز و چاپگر فرانسوی، وی از پیشگامان هنر مدرن و یکی از بنیان گذاران جنبش کوبیسم به شمار می‌آید. آثار فووها درسالن پاییز (۱۹۰۵) او را سخت تحت تأثیر قرار داد. اثرپذیری از فوویسم را در منظره‌هایی که او با تکه رنگ های خالص نقاشی کرده است، به روشنی می توان بازشناخت.) بندرگاه آنتورپ- ۱۹۰۶) براک این منظره ها را نخستین آثار مورد علاقه ی خود به شمار می‌آورد. او در ایجاد بافت های مرمرین و چوبین روی بوم، بر پیکاسو مقدم بود.

 

براک و پیکاسو با ژرف نگری در ساختمان اشیاء تفسیری نو از واقعیتی مرئی عرضه کردند و نمونه ای برای تحولات بعدی نقاشی و پیکره سازی خلق کردند که در آن ها انضباط بصری در قیاس با کارهای پیشین، تخفیف یافته است. کیفیت هایی که آثار کوبیست براک را از آثار کوبیست پیکاسو در مقایسه با کارهای پیشین او متمایز می‌کرد -از جمله خصلت نقاشانه- در برخی از آثار این دوره آشکارتر می‌شوند. (گیتار و پارچ آب ۱۹۲۷)

 

این مرحله از هنر پالایش یافته ی براک، مفهوم زیبایی «کلاسیکی» را بر اساس تعادل و نظم در قالبی نو ارائه می‌دهند.

 

محتویات  [نهفتن]

۱ 'زندگی نامه'

۱.۱ اوایل زندگی و آثار

۱.۲ فوویسم

۱.۳ سزان

۱.۴ مراحل تکاملی در کار براک (۰۹-۱۹۰۸)

۱.۵ براک وپیکاسو [۴]

۱.۵.۱ از کوبیسم نخستین تا اوج کوبیسم(۱۹۱۲-۱۹۰۹)

۱.۵.۲ کوبیسم متأخر

۱.۵.۳ جنگ جهانی اول

۱.۶ دهه های ۲۰ و ۳۰

۱.۷ سالن ها، کارگاه ها و پرنده ها

۲ آثار شناسی

۳ 'نقل قول ها'

۴ پانویس

۵ منابع

۶ جستارهای وابسته

۷ پیوند به بیرون

'زندگی نامه'[ویرایش]

اوایل زندگی و آثار[ویرایش]

براک در ۳۰ می ۱۸۸۲ در ارژانتوی، شهری نه چندان دور از پاریس به دنیا آمد. امروزه آرژاتویی از طریق امدادهای شهری تغذیه می شود اما در زمان کودکی براک به عنوان شهر کوچکی که امپرسیونیست ها در آن نقاشی می کردند، به یاد آورده می شود.

 

کلود مونه که در دهه ی ۱۸۷۰ در آن جا زندگی می کرد، تصاویری از ارژانتوی آن زمان که در بدو تبدیل شدن به روستایی صنعتی بود اما همچنان با رودخانه ای که با قایق ها خال خال شده بود و سواحل سرزنده اش به یاد آورده می شد، نقاشی کرده است.گوستاو کالیبو معمار نیروی دریای پاریسی که از امپرسیونیست ها حمایت می کرد، آثار آنان را جمع آوری و گاهی همراه آنان نقاشی می کرد، زمانی که خانواده براک در آنجا زندگی می کردند خانه ای ساخت و براک آن را به عنوان نقطه عطفی به یاد می آورد. وقتی براک هشت ساله بود، خانواده اش به لو اور (Le Havre) نقل مکان کردند.این شهر بندری هم امپرسیونیست ها را با محتوای اصلی تغذیه می کرد.

 

براک تأکید می کند که گذراندن سال های کودکیش در مکان هایی که با هنر پیشرفته ارتباط نزدیکی دارند در آنچه که او"احساس برای نقاشی"می نامد، سهیم بوده است.گرچه به نظر بعید می آید که امپرسیونیست های نوظهور لطف چندانی در خانواده ی براک که دستی در نقاشی داشتند،یافته باشند.خلق هنر به طور واضح، وظیفه ی جدی و مشروع به شمار می رفت. هم پدر و هم پدربزرگ براک هر دو نقاشانی آماتور بودند.پدر براک منظره هایی به شیوه ژان باتیست کامیل کورو می کشید که با موفقیت کافی برای نمایش هر از چند گاه آنها در سالن حزب محافظه کار هنرمندان فراهم می شد. پسرش او را در سفرهای نقاشی یکشنبه همراهی می کرد و هنگام نقاشی کردن او را تماشا می کرد. تحصیل رسمی براک ناچیز بود، او در سال های پایانی زندگی اش اظهار می کند که در حدود سن دوازده سالگی با کپی کردن تصاویر روزنامه محبوب "جیل بلاس"، که پدرش هم در آن اشتراک داشت به خودش نقاشی یاد داده است. براک جوان به خصوص طراحی های پر حرکت تئوفیل استاینلن و هنری تولوز لوترک را دوست می داشت و پوستر های آرت نووی آن زمان مجذوبش می کردند و شبانه طراحی های دلخواه لوترک را از دیوار می کنده است. خانواده ی براک علاقه ی او به هنر را تشویق کردند و به او دوچرخه ای هدیه دادند و اجازه دادند که با پول توجیبی اش جعبه رنگی بخرد.

 

وقتی که همچنان در دبیرستان بود، در کلاس های عصرانه ی مدرسه هنر های زیبا شرکت کرد، که تفاوت اندک آن را با کلاس های عادی طراحی مدرسه که او را بی حوصله می کرد را یادآور می شود. تاریخ دوستی براک با رائول دافی که ظاهراً تنها پسر دیگری در لواور بود که برای نقاشی کردن تلاش می کرد به آن زمان بر می گردد. برادر بزرگتر دافی به براک فلوت یاد می داد.

 

فوویسم[ویرایش]

La-ciotat-harbor-1906.jpg!Blog.jpg

اثرپذیری از فوویسم را در منظره‌هایی که او با تکه رنگ‌های خالص نقاشی کرده‌است به روشنی می‌توان بازشناخت. براک این منظره‌ها را نخستین آثار علاقهٔ خود به شمار می‌آورد.انرژی و شدت تصاویر فوو ها براک را هیجان زده کرده بود، با این وجود با موفقیت آشکار به خلق آثار به شیوه تونال و سرد نقاشی های نورماندی ادامه داد وقتی در بهار 1906 هفت تابلو از مناظر، طبیعت بیجان ها و یک برهنه را با این شیوه به سالن مستقل ها ارائه داد، همه پذیرفته و آویزان شدند.این اولین نمایشگاه براک بود و قابل درک می بود اگر نقاش جوان، هیجان داوران را به عنوان تشویقی برای ادامه دادن سبکی که شروع کرده بود، قبول کند. اما برعکس، او این برنامه را به عنوان جمع بندی یک دوره به شمار آورد، نه شروع آن.

 

براک به طور واضح برای گونه ای تغییر آماده بود و حتی دیدن آثار ماتیس، درن، دافی، فریس و دیگر اعضای فووها در همجواری نزدیک آثار خودش در سالن مستقل ها نارضایتی اش را متبلور کرد و او را در تغییر دستیابی اش به صورت افراطی به تفکر واداشت.

 

سزان[ویرایش]

می گویند کوبیسم از نقاشی سزان نشأت گرفته و متضمن بازنمایی اشیا از زوایای مختلف است. نقاشی های کوبیستی به راستی در مواردی نقاشی های رنگ روغن و آبرنگ های سزان را تداعی می کنند که در آن ها گویی سطوح مختلف اشیا به وسیله ضرب قلم های درشت و مجاور هم نمایانده شده اند. سزان به براک چگونگی زنده کردن هیجان و اندازه روی بوم را بدون نیاز به تصویر کردن جزء به جزء توده ها نشان داد.ولی سزان می خواست نقش مایه هایش را شفاف و بی ابهام بازنمایی کند و به وجود مادی آن ها، و فضاهای بین آن ها، ارزش درخورشان را بدهد. او به استثنای مواردی نادرف ساعت ها نقش مایه اش را اتود می کرد تا بتواند آن را روی بومش جفت و جور کند. پیکاسو و براک برای موضوعات تابلو هایشان چنین وسواسی نداشتند. گویی آن ها بیش از شور و احساس، از روی تفنن، سوژه هایشان را می پرداختند و توجهشان بر گویش تصویری شان متمرکز بود. اما هر چه به اواخر ۱۹۰۹ نزدیک می شویم، براک به دنبال پیکاسو به اهمیت فضای بین توده ها بیشتر از خود توده ها علاقه نشان می دهد. در آن چه او "این راهی که کسی پیش می گیرد تا به سمت شیء برود"می نامد.

 

اگر براک به آن سبک نقاشی کردن ادامه می داد، هم اکنون به عنوان یکی از مهم ترین اعضای نسل خودش به شمار می آمد. اما همانطور که براک حداقل ده سال پس از اولین نمایشگاهش با کان وایلر در دفترچه یادداشتش می نویسد:"نباید چیزی را که آرزوی خلقش را داری تقلید کنی."براک آثار سزان را در سال ۱۹۰۸ تقلید نمی کرد.بیشتر از آن سعی در بازآفریدن صادقانه ی آن چه که در طبیعت می دید داشت، اما به خاطر اتفاقات بعدی او احساس می کند که باید فاصله خودش را با استاد منتخبش بیشتر کند.

 

مراحل تکاملی در کار براک (۰۹-۱۹۰۸)[ویرایش]

در پاییز ۱۹۰۸، هنگامی که براک از استاک به پاریس برگشت مجموعه ای از آخرین منظره های خود را به سالن پاییز عرضه کرد که هیئت داوران آن ها را رد کردند. لذا وی در ماه نوامبر این آثار و چند پرده ی دیگر را در گالری کان وایلر به نمایش گذاشت و به همین مناسبت بود که لوئی ووسل[۱]، در مقاله ای در ژیل بلا[۲] برای اولین بار به روش کار او در تبدیل«همه چیز، منظره، فیگور، و خانه ها، به خطوط هندسی و مکعب» اشاره کرد.چند ماه بعد همین منتقد، ضمن نوشته ای درباره ی نقاشی هایی که براک در ماه مارس ۱۹۰۹ در «سالن مستقلین» به نمایش گذاشت، از «شگفتی های کوبیک»[۳] او سخن به میان آورد. و به این ترتیب شیوه ی جدید نقاشی در نزد مردم به کوبیسم شهرت یافت.

 

پیشرفت براک به سوی کوبیسم از منظره های سزان گونه ی استاک به بعد پیشرفتی مداوم و سریع بود، اما در حالی که پیکاسو فرم ها و حجم ها را با سادگی ابتدایی شان نشان می داد و مکان فضایی شان را هموار می نمود تا از عقب رفتن و عمق یافتن آن جلوگیری کندَ، براک اشیاء را در سطح تابلو به گونه ای ارائه می کرد که عمق فضای پیرامون آن ها مبهم می شد. او هنوز آن قدر آمادگی نداشت که بدون توسل به پرسپکتیو با مشکل نمایش فضا درآویزد. با این همه او نیز همچون پیکاسو می دانست که این امر موکول به زمانی می شد که آن ها بتوانند هر شیئی را چنان بنمایانند که مجسمه گونه و قابل لمس جلوه کند. براک یک بار کفت:«این کافی نیست که مردم را به دیدن چیزی که کشیده ایم وادار کنیم؛ آدم باید بتواند آن ها را به لمس کردن وادارد.» لذا در این هنگام جدل میان آن دو واقعیتی که تکامل کوبیسم بدان ها وابسته بود- یعنی واقعیت فضایی اشیاء و واقعیت سطح هموار تابلو- درگرفته بود.

 

در اینجا نگاه به «درختان سبز در استاک» (۱۹۰۸)[4] اثر رائول دوفی ، که مدتی از تابستان را در کنار براک کار کرد، می تواند مفید باشد. زیرا دوفی، شاید به خاطر آن که بیشتر تحت تأثیر ماتیس بود تا سزان، نسبت به واقعیت گرایی تمایلی نداشته، و برخلاف براک و واقعیتی فضایی یا ملموس رغبت نشان نداده است. این ترکیب بندی دوفی مرکب از فرم های طبیعی خلاصه شده است که با حالت تزیینی در فضایی کم عمق جا گرفته اند: لذا تأثیر حاصله را می توان با یک پرده دیوارکوب مقایسه کرد. حال آن که براک و پیکاسو در نقاشی های خود علاقه ی مشترکی به نمایش دروس واقعیت نشان می دادند و این به طور گسترده ای آثار آن ها را از آثار دوستانشان متمایز می کرد[7 و 8] نکته قابل توجه این که دوفی لاس زدن با کوبیسم را در همین جا متوقف کرد.

 

براک وپیکاسو [۴][ویرایش]

اولین بار گیوم آپولینر بود که ژرژ براک را به کارگاه پیکاسو برد. آپولینر با سمت ها و مشاغل مختلفش به عنوان روزنامه نگار، منتقد هنری، سخنگو و مدیر نمایشگاه، دارای نفوذ و تأثیر بسیاری بود و نیز با هنرمندان بی شماری در پاریس و خارج از پاریس روابط دوستانه ای داشت. بنابراین برای وی کار ساده ای بود که براک جوان را به پیکاسو، که انقلابی را بنیان نهاده بود، معرفی کند.احتمالاً اواخر نوامبر یا اوایل دسامبر سال ۱۹۰۷ بود که براک با همراهی آپولینر به کارگاه پیکاسو رفت. در آن زمان، پیکاسو به تازگی کار بر روی تابلوی دوشیزگان آوینیون را به پایان برده بود و تابلوی سه زن (Trois Femmes) را آغاز کرده بود. واکنش ژرژ براک نسبت به تابلوی دوشیزگان آوینیون پیکاسو غیرعادی بود. به گفته ی فرنانده اولیویه، همسر پیکاسو در آن زمان، براک بعد ار دیدن این تابلو با هیجان گفت: «ظاهراًشما با تابلوهایتان می خواهید در ما احساسی را برانگیزید که گویی مجبور به بلعیدن طناب یا نوشیدن نفت سفید شده ایم.» براک در خود فرو رفته بود و در ابتدا این طور به نظر می رسید که قادر نیست با چیزی که دیده بود رابطه برقرار کند.

 

این حالت می باید به سرعت تغییر کرده باشد، زیرا از آن زمان به بعد نقاشی های براک حکایت از یک دانش و درک عمیق از آخرین تابلوهای پیکاسو داشت. همچنین یک رابطه دوستانه نزدیک، به سرعت بین این دو نقاش شکل گرفت. در مراحل اولیه این رابطه، براک موضوعات جدیدی در کارش وارد می کرد. او در سال ۱۹۰۸ تابلوی برهنه ی بزرگ(Grand nu)، یکی از معدود زنان برهنه اش را خلق کرد که با ابعاد ۱۴۰*۱۰۰ سانتی متری اش بنابراین از این لحاظ قابل مقایسه با تابلوی بزرگ دوشیزگان آوینیون پیکاسو بود یکی از تابلو های عظیم براک به شمار می رفت.

 

وقتی در ۱۹۰۷ دیدارهای این دو جوان نقاش بیشتر شد، تحت تأثیر الهامات متفاوتی قرار داشتند.همچنان که براک در جنوب بررسی های جزء به جزء و زیبایی شناسانه اش از قلمروی سزان را تقویت می بخشید، پیکاسو اشیای آفریقایی موزه قوم نگاری تروکادرو را کشف می کرد و شروع به کشیدن بدن های برهنه ای با صورت های ماسک مانند و آناتومی های عجیبی از زوایا و برآمدگی ها کرد.

 

به دلیل تبادل نظریات بسیار عمیق و ارتباط دوستانه ای که میان این دو هنرمند بود، ویژگی های مشترک بسیاری در کار آن ها وجود داشت که طبیعتاًهم دوره های آنان نیز، گاهی اوقات به طور انتقادی، این امر را مشاهده کرده بودند. بنابراین تابلویی که براک در سال ۱۹۰۸ از یک زن برهنه ترسیم کرد و برایش غیر معمول بود، شباهت های قابل توجهی با تابلوی دوشیزگان آوینیون پیکاسو دارد. دانیل-هنری کان وایلر، معرفی کننده هر دو هنرمند، شاهد این بود که در زمستان سال۹-۱۹۰۸«کار مشارکتی و هم زمان این دو هنرمند»آغاز شد. کان وایلر در اثر موفقش، «طلوع کوبیسم»، در سال ۱۹۲۰ نوشت:

 

«هر دوی این هنرمندان از بانیان بزرگ کوبیست هستند. همکاری این دو در توسعه این هنر جدید بسیار به یکدیگر وابسته است به طوری که اغلب به سختی می توان آن ها را از هم تشخیص داد. خارج از عالم دوستی، بحث های برادرانه ای بین آن ها به وجود می آمد که باعث پیشرفت در نحوه ی بیان جدیدی می شد و گاهی این و گاهی آن دیگری اول اقدام به استفاده عملی در کارهایش می کرد. این اعتبار مدیون هر دوی آن هاست. هر کدام از آن ها در جای خود، هنرمندان بزرگ و قابل تحسینی هستند.»

 

پابلو پیکاسو و ژرژ براک کمابیش هر روز با یکدیگر ملاقات داشتند و عقایدشان را در مورد مسائل هنری

 

عمیقاًبا هم در میان می گذاشتند. پیکاسو خاطر نشان می سازد: «تقریباًهر شب یا من برای دیدن براک به کارگاهش می رفتم یا او نزد من می آمد. ما هر دو باید آن چه را دیگری در طول روز انجام داده بود، می دیدیم.» ارتباط آن ها همراه با اعتماد کامل بود. بحث های فشرده ی میان این دو هنرمند به طور خاص زمانی آشکار می شد که آن ها در طول ماه های تابستان و معمولاً در مکان های مختلفی خارج از پاریس به اقامت فصلی می پرداختند. فقط در این دوران بود که آن ها به ارتباط مکاتبه ای اکتفا می کردند و امروزه این مکاتبات، یا حداقل گزیده ای از آن ها، ما را به تاریخچه دوستی شان نزدیک تر می کند. برای مثال، در سپتامبر سال ۱۹۱۲ ، ژرژ براک در نامه ای به تاجر آثارش، کان وایلر شکایت می کند که: «عزیمت پیکاسو خلاء بزرگی را ایجاد کرده است.» پیکاسو نیز برای دوست نزدیک اش دلتنگی می کرد؛در ماه مه سال ۱۹۱۲ وی به براک اینگونه نوشت: «اما من دلتنگ هستم. کجاست آن پیاده روی ها و احساساتمان؟ من نمی‌توانم در نوشته ها بحث هایمان را در مورد هنر پیش ببرم.» در اوایل سال ۱۹۱۳ وقتی براک در نامه ای به پیکاسو می نویسد: «خیلی بد است که تو نمی‌توانی تلفنی با شهر سره ارتباط داشته باشی - این جا چه بحث های شیرینی در مورد هنر انجام می دهیم»، پیکاسو متوجه می شود که گفتگوهای پرشوری را با دوست هنرمندش براک از دست داده است.

 

نزدیکی این دو هنرمند منجر به این شد که موضوعات مورد انتخاب آن ها، بدون هماهنگی قبلی، همه یکسان باشد. بنابراین براک و پیکاسو در زمستان سال های ۹-۱۹۰۸ خودشان را سرگرم موضوع طبیعت بیجان کردند و به همین دلیل نیز - در مقایسه با آبتنی کنندگان سزان- به سراغ یکی از موضوعات ابتدایی پل سزان رفتند. در اینجا باتید یه این نکته توجه داشت که ژرژ براک در گذشته عمدتاً با ترسیم مناظر سروکار داشت، در حالی که پیکاسو با هیئت انسانی رابطه احساسی برقرار می کرد.

 

مواجهه با مجسمه های آفریقایی در حدود سال ۱۹۰۶، و نمایش مجموعه آثار سزان در سال ۱۹۰۷ عوامل اصلی سوق دادن ژرژ براک و پابلو پیکاسو به ابداع کوبیسم بین سالیان ۱۹۰۷ و ۱۹۱۴ است.[۵]این دو هنرمند در دو مرحله تحولی، نقاشی را از پیوندهای قبلی اش به واقعیت بیرونی می رهانند و پیش نیازهای نظری و هنری یک هنر خودسامان را به وجود می آورند.

 

از کوبیسم نخستین تا اوج کوبیسم(۱۹۱۲-۱۹۰۹)[ویرایش]

نخستین بار در کارهای پیکاسو و براک، به ویزه در نقاشی های حدود سال های ۱۹۰۹ تا ۱۹۱۱ آن هاست که شکل نمایی [یا فیگوراسیون] در برابر انتزاع [یا آبستراکسیون] قرار می گیرد و تقابل آن ها، نظرها را به خود جلب می کند. این آثار عنوان کوبیسم تحلیلی [یا آنالیتیک] را می یابند، و هر چند این اصطلاح [به لحاظ معنا] مانند بسیاری از برچسب های کوتاه شده ی دیگر گمراه کننده است،ارجاع و اشاره به آن دوره یا سبک آثار پدید آمده را تسهیل می کند.(روش های تشریح و تجزیه و تحلیل عقلانی، نا متکی به مشهودات خود آثار، معنای مستتر در این اصطلاح است.)

 

در مرحله نخست کوبیسم، براک و پیکاسو رهیافت ساختاری سزان را فارغ از شیوه رنگ پردازی اش برمی گیرند و با محدود کردن خویش به رنگسایه قهوه ای و اخرایی و سبز و خاکستری بیشتر بر فرم کارشان تأکید می ورزند. آنان از طریق تجزیه ی موزون جسم و فضا به تراشه های کوبیستی گام به گام شکل چیزها را ساخت گشایی می کنند و نوعی ساختار بلورآسای مستقل از شیء می آفرینند، چنان که نقاشی هایشان خوانایی تصویری مرسوم را از دست می دهند و به شکل بندی های صوری خودسامان تبدیل می شوند.

 

دوشیزگان آوینیون نوعی پیوند و همکاری بین پیکاسو و براک به وجود آورده بود. آن ها مدتی در یک محل با هم زندگی می کردند، معاشر و همدم یکدیگر بودند و کارهای یکدیگر را با دقت از نظر می گذراندند.با وجود آنکه مشرب و مزاجی کاملاً متفاوت از یکدیگر داشتند، ولی حتی امروز هم دشوار بتوانیم از روی ظاهر تابلوهایی که در آن سال ها کشیده اند، تشخیص بدهیم که کدامشان پدیدآورده ی کدام یک از آن ها بوده اند.براک بعد ها گفت که آن ها «همچون دو کوهنوردی بودند که طنابی آن دو را به هم متصل می کرد.» موضوعات تابلوهای کوبیست تحلیلی ان ها تقریباً همیشه موضوعات داخل آتلیه بودند:بیشترشان نقش اشیاء [یا طبیعت بیجان] و گاه مدل های نشسته در میان اشیاء. عناوینی که تابلو ها را با آن ها می شناسیم، فروشندگان تابلوها ، به قصد سهوت ارجاع به آن ها و نیز کمک به مخاطبان، انتخاب می کردند.اشیاء واحد یا مشابه، تکی و گروهی، بارها و بارها در نقاشی های آن ها تکرار می شوند. از جمله نمونه های اولیه ی نقاشی این دوره ی آن ها، گیتار و آکاردئون (۱۹۰۸) ، کار براک است که شاید نخستین کار از مجموعه ی تابلوهای نقش اشیاء آن ها از آلات موسیقی باشد(شکل 43). هر دو چندین ساز موسیقی داشتند، ولی این تابلو چنین می نمایاند که براک آن را به کمک تخیل خویش، و نه از روی مجموعه ای از اشیاء که روی میز بدین منظور چیده شده باشند، کشیده است. بنابراین، این تابلو از روی دانش نقاش، و نه دیده های او، کشیده شده است، و این دانش، بدون شک آشنایی با نقاشی طبیعت بیجان قرن هجدهم فرانسه و بازتاب آن در نقوش برجسته ی کنده کاری و قالب گیری تزیینی را شامل می شده است که وجه مشخصه ی تزیینات داخلی باب روز روکوکو بودند.بطور کلی می توان گفت که پیکاسو و براک نقاشی های کوبیستی شان را بدون نگاه به مدل می کشیدند.

 

از زمانی که براک و پیکاسو نیروهای خود را یک کاسه کردند و به قول براک، «به دو کوهنورد که با طناب به یکدیگر متصل شده اند» شباهت پیدا کردند، تکامل کوبیسم در واقع بیان نوعی بده بستان منظم میان طبایع مختلف آن ها بود. هر دو می کوشیدند تا کیفیات شخصی کار خود را بالا ببرند آن را بهتر کنند و به خاطر سبک کوبیسم به یک نوع گمنامی دوجانبه تن در دهند، و این از اکراهی که در آن روزها از امضاء کارهای خود داشتند مشهود است. به همین دلیل ما نمی‌توانیم تفکیک آشکاری میان سهم آن ها قائل شویم حداقل تا پیش از سال ۱۹۱۴ و یا اهمیت نسبی یکی را بر دیگری ارزیابی کنیم. با این حال، امروز که به آثار ایشان نگاه می کنیم،نقاشی های آن دو خیلی کمتر از آن فاقد شخصیت جلوه می کنند که احتمالاً خود گمان می کردند؛و چشم مجرب به طور غریزی میان آن ها فرق خواهد گذاشت. لذا به طور کلی، کافی است بگوییم در حالی که نقاشی های پیکاسو به طرزی کاملاً آشکار خطی تر و خشک تر، و از حیث بیان بی واسطه تر، و حتی از جهت تصور مجسمه گونه تر هستند،آثار براک نقاشی نماتر، تغزلی تر،ملایم تر، و منسجم ترند.

 

 

تأثیر اتحاد این دو مرد به زودی در کار براک، مخصوصاً در دو طبیعت بیجان عالی «ویولن و پیانو» و «پیانو و ماندولین» که در زمستان ۱۰-۱۹۰۹ ترسیم شده اند، ظاهر شد. در اینجا براک به پیکاسو نزدیک شده و در تجزیه و تحلیل فرم ها شهامت بیشتری از خود نشان داده است، به نحوی که تراش بندی های او استادانه نر شده و او تداوم خطوط محیطی را از میان برده و حجم را از طریق مجموعه ای از مکعب های درهم بافته ارائه کرده است. مع‌هذا اشیاء ارائه شده خوانا و روشن باقی‌مانده اند. اهمیت این پاره پاره کردن را براک بعداً روشن کرد و گفت این کار وسیله ای است برای نزدیک تر شدن به اشیاء «در محدوده ای که نقاشی اجازه می دهد» و همچنین وسیله ای است برای ارائه ی «فضا و حرکت در فضا». به عبارت دیگر،این طریقه ای بود برای تلفیق دانش او از نظم سه بعدی طبیعت با این اعتقادش که نظم تصویری معادل آن نباید به حریم سطح دوبعدی تابلو تجاوز کند. اما تذکر این نکته هم اهمیت دارد که نه در کار براک و نه در کار پیکاسو، در فرایند تجزیه و تحلیل کوبیستی هیچگونه محاسبه ی ریاضی قبلی در کار نبود. تجزیه تحلیل آن ها از فرم، که عبارت بود از ترکیب وجوه مختلف یک شیء به طوری که چشم بتواند حجم کلی آن را دریابد، برخی از نویسندگان را به اشتباه انداخته است و آن ها این تجزیه و تحلیل را متضمن اشاره ای به«بعد چهارم» یا بعد زمان، دانسته اند.چنین تعبیری به یقین نادرست است.[۶] باید گفت که چنین تعبیری شاید در مورد کارهای کوبیستی دوشان و یا آثار برخی از فوتوریست ها صادق باشد، ولی در مورد براک و پیکاسو به هیچ روی مصداق ندارد.زیرا نه براک و نه پیکاسو، خود یا بیننده آثارشان را در حال قدم زدن در اطراف، یا در میان اشیایی که ارائه می نمودند مجسم نمی‌کردند.غرض آنها این بود که تراش های مختلف یک فرم، همزمان، به صورت عناصری دیده شوند و موجودیت بیابند که در روی یک سطح هموار قرار گرفته اند؛سطحی که نمی‌خواهند هیچ گونه توهمی از فضا ارائه نماید، مع‌هذا نوعی نمایش در فضا در آن هست.درست است که این دو هنرمند در حذف وحدت موضع ناظر ، نقطه گریز، تابش نور،و خط افق از سزان پای فراتر می نهند، اما تجزیه فضا و اشیا نتیجه ی بازنمایی همزمان زوایا و دیدگاه های مختلف نیست و ناشی از ملاحظاتی است یکسر متفاوت.این عمل در واقع پیش شرط تعیین کننده ی «سنکوب» یا تغییر جای اصلی صفحه ی تصویر است که از طریق آن براک و پیکاسو قلمرو جدیدی را در نقاشی مشخص می کنند که جَز بعدها در حوزه ی موسیقی نشان داد.

 

دو طبیعت بیجان براک که ذکرش گذشت [۷]، و «زن نشسته»ی پیکاسو، مرحله ای را نشان می دهد که در آن تکامل تکنیک تراش بندی که آنها به مدد آن می توانستند حجم را نشان بدهند و فضا را قابل لمس گردانند باعث شد که دو هنرمند متوجه شوند می باید در مورد استفاده از رنگ ونور تصمیم بگیرند.در این سه تابلو هر دوی آنها از رنگ های محدود ولی متنوع سبز، اُکر، و خاکستری استفاده کرده و قسمت های مختلف اشیاء را از زوایای مختلف نور داده اند.به عبارت دیگر به رنگ واقعی اشیاء اتنایی ننموده و خاص تصویری خود را به فرم ونور تحمیل کرده اند. براک حتی با رفتار طعنه آمیزش با میخی که در بالای تابلو ترسیم شده و پالتی از آن آویزان است بر ناهماهنگی های حاصله و ابداعات سبک شناختی کوبیسم تأکید کرده است.چرا که این میخ را به صورتی کاملاً چشم فریب و طبیعت گرایانه کشیده و با سایه ای صحیح و به جا تکمیل اش نموده و بدینوسیله به تضاد میان روش ابداعی خود و روش چشم فریب و آشنای نمایش واقعیت اشاره کرده است.باری، تکنیک تراش بندی ترکیب پیچیده ای از سطوح ایجاد می کرد که در تراز های مختلف با راستاهای گوناگونی قرار می گرفتند.اضافه بر این سطوح، براک شبکه ای از سطوح کوچک در هم رفته را نیز به کار می گرفت تا به اشیاء و فضای پیرامون آن ها یگانگی بدهد. اینجا بود که برای هر دو هنرمند مسأله تفکیک سطوح از یکدیگر جنبه ای اساسی پیدا کرد. انجام این کار با کنتراست های رنگ های قوی ممکن بود ساختمان ظریف فضایی را در هم بریزد. و اگر به نور متوصل می شدند با مسائل اصلاح رنگ و سائیدگی فرم مواجه می شدند. بنابرین براک وپیکاسو ضمن بذل توجه به نمایش اشیاء و تکمیل سیستم یادداشت برداری فضایی کوبیسم، از نقش نور کاستند و رنگ های مورد استفاده ی خود را به رنگ های خنثای خاکستری و اکر محدود کردند.

 

نیت اساسی براک و پیکاسو از ابداع کوبیسم صرفاً این نبود که بیشترین اطلاعات ضروری را درباره ی فیگورها یا اشیاء به بیننده بدهند، بلکه می خواستند واقعیت بصری را به صورت هنری غیر تقلیدی و متکی به خود هرچه کاملتر باز بیافرینند. آن ها هنوز نظام یادداشت برداری جامعی به وجود نیاورده بودند، پس مشکل بعدی شان ساختن چنین نظامی بود. در این مرحله، کوبیسم، به ویژه در کار پیکاسو، به مرز تجرید کامل رسید، زیرا در اواسط ۱۹۱۰ در حالی که توجه‌شان به این جنبه معطوف شده بود همچنان که یک بار دیگر در ۱۹۱۱ این موضوع تکرار شد براک و پیکاسو برای مدتی پذیرفتند که محتوای عینی تابلوهاشان(که تا آن زمان آشکار بود) از زیر ترکیب مسلطی از خطوط و سطوح تنها به صورتی خفیف خود را نشان بدهد (نوازنده کلارینت، ۱۹۱۱ پیکاسو). در این جا به پیچیده ترین لحظه ی «اوج» کوبیسم می رسیم؛ مرحله ای که به «سربسته» مشهور شده است. اما این صفت سربسته که معنای کیپ یا غیر قابل نفوذ و درنیافتنی را دارد کاملاً نامناسب است البته یک چشم ناآزموده ممکن است در ابتدا در فهم این نقاشی ها دچار اشکال شود، اما تفسیر و تعبیر آن ها شدنی است. کافی است این نکته را بدانیم که در آثار این مرحله، خطوط و سطوح، جنبه ها و بخش های مختلفی از بدن یا اشیاء را نشان می دهند و از زوایایی می گذرند که،گر چه گاه با واقعیت های طبیعی مطابقت دارند، اساساً از ملاحضات فضایی و ضرورت تصویری تبعیت می کنند. و ما می توانیم میزان تمایل به حفظ رابطه با واقعیت را، که محرک این دو هنرمند کوبیست بود، از روی تلاش هایی که برای جلوگیری از غیر تصویری، و تجریدی شدن نقاشی هایشان به عمل می آوردند اندازه گیری کنیم. زیرا این دو، مجموعه ای از علائم اختصاری اختراع کرده بودند که آن ها را، مثل علائم هیروگیلیفی، به آثار خود وترد می کردند تا به کمک شان خصوصیات ویژه را قابل تشخیص نمایند و برای ساختمان کل ترکیب بندی مفتاحی به دست بدهند. بنابراین در«تک چهره کان وایلر»[۲۳]، که در پاییز ۱۹۱۰ کشیده شده است، پیکاسو زحمت بسیاری متحمل گردید، و ساخت مسطح نقاشی خود را، با ترسیم جزئیات توصیفی نظیر چشم، بینی، موی شانه خورده، زنجیر ساعت جیبی، دست های به هم قلاب شده، و اشیاء طبیعت بیجان کنار و پشت سر مدل، تشریح کرده است.

 

براک و پیکاسو در فاصله تابستان ۱۹۱۰ تا بهار ۱۹۱۲ بارها به مرز هنر تصویری رسیدند، هرچند که براک هرگز به قدرت پیکاسو به تجرید کامل نزدیک نشد. البته، هر بار، هر دو هنرمند دوباره خود را یافتند. اما باید دید که چرا این مسأله پیش می آمد. ظاهراً جواب این است که براک و پیکاسو هرقدر بیشتر عناصر واقعی را به آثار خود وارد می کردند(پیکاسو،«لیوان آبجو،بطری، بادبزن و ادوات موسیقی روی پیانو» ۱۱-۱۹۱۰ ، و براک «طبیعت بیجان با تاس و پیپ»۱۹۱۱) به همان نسبت بیشتر پی می بردند که وضوح ساختمان فضای آثارشان به واسطه ی جزئیات توصیفی، شلوغی های فرمی و بازی پیچیده ی نور سایه مبهم می شود. مع‌هذا هر زمان علیه این ابهام واکنش نشان دادند و آن را از میان بردارند دریافتند که از واقعیت ملموس به دور افتاده اند.

 

طی تابستان ۱۹۱۱ ، یعنی زمانی که براک و پیکاسو به اتفاق در سِرِه واقع در پیرنه کار می کردند، سرانجام راه واضح نشان دادن اشیاء را یافتند،و شروع به ساختن ترکیب بندی هایی کردند که متراکم تر و فشرده تر، اما واضح تر، بودند. آن ها از نوعی داربست خطی (که به وضوح در دو اثر حکاکی یعنی «شیشه مارک» و «فوکس» (۳۸-۳۷) مربوط به ۱۲-۱۹۱۱ دیده می شود) برای نشان دادن فواصل و انسجام بخشیدن به ترکیب بندی استفاده می کردند، و وظیفه ایجاد حجم و پر کردن فاصله زمینه تا پلان اول تابلو را نیز به عهده ی مجموعه ای از سطوح و مکعب ها، که بر روی آن ها جزئیات واقع گرایانه ترسیم می شد، می کذاشتند[۳۵-۲۶-۲۵-۱۷].استفاده از بوم بیضی شکل هم از مشخصات این مرحله از نقاشی های کوبیست است.براک می گفت این کار امکان«دوباره کشف کردن معنای خطوط عمودی و افقی» را به او داد. اما دلیل دیگری که براک و پیکاسو بوم های بیضی شکل را قابل استفاده دانستند این بود که این بوم ها هیچ گوشه ای نداشت که در آن جا نمایش فضا بخواهد مبهم شود و این کیفیت به آن ها کمک می کرد تا حواس خود را به موضوع معطوف نمایند و ساخت تصویری متراکم تری به وجود بیاورند. خصوصیات دیگر این مرحله ضربه های مقطع قلمویی است که این دو به کار می بردند تا نوعی ضربان و تپش نوری ایجاد کنند، سطوح را از یکدیگر متمایز نمایند، و سطح تابلو را پر ارتعاش تر و ملموس تر گردانند. تمام این ابتکار ها را می توان در طبیعت بیجان هایی نظیر «ویلن و شمعدان»[۳۳] براک (۱۹۱۰) و«طبیعت بیجان با کلارینت» پیکاسو(۱۹۱۱) مشاهده کرد. اما از این هم بیشتر می توان آن ها در ترکیب بندی های فیگوری نظیر«مردی در حال دود کردن پیپ» اثر پیکاسو و یا در «پرتقالی ها»ی براک - هر دو متعلق به سال ۱۹۱۱ - ملاحظه نمود. این پرده دومی احتمالاً نخستین پرده ای بود که در آن حروف استنسیل ظاهر شد. این ابتکار- که استفاده ی غیر منتظره ای از مصالح نقاش ساختمانی بود- قطعاً حاصل قریحه براک بود. در یک طبیعت بیجان مربوط به اوایل سال ۱۹۱۰ از براک، روزنامه ای ظاهر می شود که عنوان آن پیداست، اما در اینجا حروف مذکور صرفاً به تشخیص هویت فرم کمک می کند و هیچ نقش ساختمانی ندارد. به هر حال، از تابستان ۱۹۱۱ به بعد براک و تقریباً بلافاصله پیکاسو، کلمات، حروف، و علامت ها را به عنوان یک عنصر فعال تصویری به آثار خود داخل کردند. یعنی، عناصر مذکور را نه تنها اضافات تزیینی در نظر نمی‌گرفتند بلکه،آن ها را متناسب با موضوع تابلو انتخاب کمی کردند تا به واقع گرایی تابلو کمک کنند. اما این عناصر در عین حال به نحو متناقضی، اختلاف میان واقعیت و نقاشی را نشان می دادند و از این لحاظ با آن میخ «چشم فریب» طبیعت بیجان ۱۹۰۹ براک نقش قابل مقایسه ای داشتند. به عقیده براک حروف روزنامه ای مجموعه ای از «فرم ها (بودند) که نمی شد شکل آن ها را تغییر داد، و چون به خودی خود مسطح بودند، در فضا نبودند، و بنابراین حضور آن ها در تصویر امکان تفکیک میان اشیاء مستقر در فضا را از اشیایی که در فضا نبودند فراهم می کرد.» به عبارت دیگر حروف روزنامه ای بر ماهیت دوبعدی سطح نقاشی شده تأکید می کرد اما به صورت یک Repoussoir برعکس عمل می نمود و محتوای عینی را وامی داشت تا به صورت ضمنی فضا و فاصله را تداعی نمایند.

 

با تحولات دیگری که در نیمه نخست سال ۱۹۱۲ در نقاشی براک و پیکاسو رخ داد، زبان «اوج» کوبیسم به کامل ترین بیان خود رسید و اندکی بعد دو هنرمند به دوره کاملاً جدیدی از پیشرفت قدم گذاشتند که همان مرحله ی « متأخر» کوبیسم می باشد. لذا سال ۱۹۱۲ پایان یک تحول طولانی و آغاز یک تحول دیگر را مشخص می دارد.

 

کوبیسم متأخر[ویرایش]

جنگ جهانی اول[ویرایش]

با آغاز جنگ جهانی اول، براک به ارتش فرانسه فراخوانده می شود. کیفیت آثار پیکاسو، محروم شده از تأثر برانگیزاننده و انضباط بخش براک رو به ضعف می گذارد. او با هم وطن اش، خوان گریس، که پنج سال از او کوچکتر است بیش از پیش دم خور می شود و متأثر از نقاشی دو بعدی و به شدت هندسی گریس(ت ۱۰۴) از سال ۱۹۱۶ سبک تزیینی و معماری وار کوبیسم متأخرش را پدید می آورد که نقطه اوج و فرجام آن سال ۱۹۲۱ و خلق دو نقاشی با عنوان سه نوازنده است (ت۱۰۵). سپس مسیری را که تا این برهه در پیش گرفته بود وا می نهد تا در عرصه جدید طبع آزماید که حاصلش نقاشی های نئو کلاسیک اوست.

 

براک و پیکاسو آثار مهم کوبیستی خود را بین سالیان ۱۹۰۷ و ۱۹۱۴ می آفرینند. با برپایی چند کارنما، نام کوبیسم به زودی در تمامی شهرهای بزرگ اروپا بر سر زبان ها می افتد. هنرمندان بیشماری به این سبک جدید روی می آورند، ولی درست همان طور که معاصران سزان، گوگن و وان گوگ از اهمیت انقلاب تصویری پدید آمده به دست این هنرمندان درک درستی نداشتند، مقلدان براک و پیکاسو هم اهمکیت سبک آنان را به درستی درنمی یابند. گروه «تقسیم طلایی»، دلونه و فرانتس مارک، فوتوریست های ایتالیا، ورتیسیست های انگلیس، و کوبیست - فوتوریست های روسیه همگی ویژگی های ظاهری کوبیسم را برمی گیرند،اما هم چنان به نگرشی آرمان گرایانه و مغایر با مسائل تصویری کوبیسم وفادارند.[۸]

 

دهه های ۲۰ و ۳۰[ویرایش]

همگامی نزدیک براک و پیکاسو، زمانی که به خاطر بروز جنگ براک به جبهه رفت، ناگهان به پایان رسید. به این ترتیب تداوم تکامل تصویری براک، برخلاف تکامل پیکاسو، به مدت سه سال دچار وقفه گردید. و هنگامی که مجدداً به نقاشی پرداخت به ناچار می باید راه خود را به تنهایی می یافت، و مسلماً این مستلزم صرف وقت بود. اما سرانجام شخصیت یگانه ی براک، که پیش تر در نقاشی های ۱۴-۱۹۱۳ خود را نشان داده بود، در مجموعه ی پرشکوهی از نقاشی ها،که در فاصله تابستان ۱۹۱۷ و ۱۹۲۱ کشیده شدند، به طور کامل تجلی کرد. به دنبال مختصری تجربه تازه با «کاغذ چسبها» به مقیاس وسیعتر، و پس از ترسیم یک فیگور تمام قد («نوازنده ی گیتار» ۱۸-۱۹۱۷) بهخ شیوه ی مغلق و بسیار پیچیده ی کوبیسم ترکیبی، براک در تابلوهای «کوبیست»ی نظیر «گیتار» [۲۴۹] (۱۹۱۸) و «طبیعت بیجان با ادوات موسیقی»[۲۴۸] (۱۹۱۸) به روش آزادانه و استادانه ای در ارائه ی فرم و فضا دست یافت. براک در پی آن نبود که کار خود را از مرحله ای که قبلاً رها کرده بود دنبال کند، او همچنین، برخلاف پیکاسو، ارزش های طبیعت گرایی را دوباره نمی‌آموزد. براک صرفاً شیوه ی کوبیست ترکیبی پیشین خود را اصلاح می کرد تا آن را با برداشت جدید خویش از واقعیت حسی تر سازگار نماید. لذا کار با فرم های مشخص تر، آزادتر و ملموس تر (گرچه مسطح شده) را آغاز کرد و رنگ های همسازتر و تنوعات بافتی لطیف تری را به کار گرفت. در حالی که اصولاً در سال های پیش از ۱۹۱۴، براک مسائل فرم و فضا را با روش عقلانی حل کرده و تنها در چند ماه آخر پیش از بسیج نظامی خود به ارزش های تزیینی و حسی اجازه ی خودنمایی در آثار خویش را داده بود، در فاصله سال های ۱۹۱۸ تا ۱۹+۲۱ ارزش های مذکور نزد او اعتبار عمده ای یافتند. همچون پیکاسو، براک نیز، گرچه با روش هایی کاملاً متفاوت و شخصی، می کوشید شیوه ی کوبیست متأخر خود را انسانی و آراسته کند.[۹] از مشخصات کار او در این زمان آرامش، نرمی، ملایمت و هماهنگی است؛ گرچه فرم های او آزادانه تر از پیش اند و از نرمشی درخور توجه برخوردار هستند، و گرچه بیش از پیش با ظواهر طبیعی مطابقت دارند مع‌هذا از حیث تصور گوبیستی اند. خلاصه آن که، براک در این نقاشی های کوبیست متأخر می کوشید تا بیننده را در برابر تجربه ای ملموس از واقعیت، و نه یک تجربه ی بصری یا ذهنی، قرار بدهد. این وظیفه ای بود که براک برای تکامل کوبیسم متأخر از حیث بیانی بر عهده گرفت، و طی ده سال بعدی در مجموعه ای از طبیعت بیجان های دلپذیر، متعادل و تغزلی آن را به مرحله ی اجرا درآورد.

 

سالن ها، کارگاه ها و پرنده ها[ویرایش]

آخرین دستنوشته ی دفترچه براک در نسخه ی ۱۹۴۸ ذکر می کند: "همچنان که پیرتر می شوید، هنر و زندگی یکی می شوند.

 

در بالای صفحه طراحی از فنجان، لیمو با تکه ای بریده شده از آن و یک چاقو-که ظواهر عادی آداب آشنای محلی اند و موضوعات نقاشی های بیشمار طبیعت بیجان را تشکیل می دهند-دیده می شد. براک بیشتر و بیشتر چگونگی جداناپذیری هنر و زندگی روزانه اش را آشکار می ساخت.استودیو، سالن و هراز گاهی تراس و اتاق های اطراف، روزمرگی و مضمون عکس هایش را تعریف می کند. تصاویر او راهنمایی هایی به بیوگرافی نیستند، در صورتی که در مورد پیکاسو اغلب چنین است، اما همچنانکه در مورد نقاشی های پل سزان از مکان ها و اشیای خاص، اثاثیه و محیط های کما بیش دورگیری شده، از حیاتی به ظاهر آرام شده آگاه شدیم، در مورد براک نیز آگاه می شویم.

 

در تلاش های ناچیز براک، طبیعت گرایی ملایمی حکم فرماست. بنابر این ما این نقش مایه ها را بدون آزمایش ادراک علیه ابتکار درک می کنیم. اما زمانی که او در بهترین شرایط است، ما موضوع را فراموش و به روی آنچه انجام شده، به چگونگی انتقالش توسط زیرکی هنرمند تمرکز می کنیم.

 

سالن ها، فضاهای داخلی محلی، طبیعت بیجان، کارگاه، میز های بیلیارد و صندلی های باغ که چرخه ی عظیم نقاشی های سال های رشد براک را تشکیل می دهند، از یک سو به سادگی رونق حال و هوای خودمانی روزهای نخستین کوبیسم را نشان می دهند. (تنها مورد استثناء تصاویر پرنده هاست که براک در آخرین سال های حیاتش مورد توجه قرار می دهد. اما گویا پرنده ها هم از پنجره کارگاه وارد شده اند.)تصاویر به عمد تکرار و محدود شده برای براک تازه نیستند.اما به نظر میل به کار کردن در سری های منسجم با تصاویر و فضاهای داخلی عظیم سال های ۷-۱۹۳۶ شروع شد. تصاویر فشرده شده ی خارق العاده مانند "زن روی سه پایه" یا "دو نفر" که در آنها سالن و کارگاه ها در هم می آمیزند.

 

آثار شناسی[ویرایش]

Grandmother-s-friend-1900.jpg!Blog.jpg

Grandmother-s-friend-1900

 

Antwerp-harbor-1905.jpg!Blog.jpg

Antwerp-harbor-1905

 

Ship-at-le-havre-1905.jpg!Blog.jpg

Ship-at-le-havre-1905

 

Estaque-the-harbour-1906.jpg!Blog.jpg

Estaque-the-harbour-1906

 

 

La-ciotat-harbor-1906

 

Port-of-antwerp-1906.jpg!Blog.jpg

Port-of-antwerp-1906

 

The-estaque-1906.jpg!Blog.jpg

The-estaque-1906

'نقل قول ها'[ویرایش]

کلمات قصار براک که به ظاهر با عجله در حواشی نقاشی هایش یادداشت شده اند هم بر استقلال کوبیسم-ایجاد واقعیتی تصویری-و هم بر موقعیت آن به عنوان شکلی از بازنمایی تاکید دارد.برای نخستین بار پیر روردی[۱۰]این نظریه ها را جمع آوری کردو در نشریه خود،نور-سود[۱۱]، پاریس،1917 به چاپ رسانید.

 

1. رشد در هنر نه در بسط که در شناخت حدود آن است.

2. حدود روش به کار گرفته شده ی سبک را تعیین می کند، شکل جدید را به وجود می آورد و به سمت خلق کردن سوق میدهد.

3. جذابیت و قدرت نقاشی های کودکان اغلب از شیوه های محدودی که به کار می گیرند ناشی می شود. برعکس، انحطاط هنری نتیجه بسط است.

4. روش های نو، موضوعات نو.

5. موضوع هدف نیست؟یکدستی تازه است، تغزلی که یکسره از روش به کار گرفته شده نشأت می گیرد.

6. تفکر نقاش به شکل رنگ و شکل است.

7. هدف، بازآفرینی واقعیتی داستان گونه نیست بلکه آفرینش واقعیتی تصویری است.

8. نقاشی شیوه ی از بازنمایی است.

9. نباید آنچه را در آرزوی خلق آن هستیم تقلید کنیم.

10. کسی از ظاهر تقلید نمی‌کند، ظاهر آن چیزی است که به دست می آید.

11. نقاشی برای اینکه تقلید محض باشد باید از آنچه که در ظاهر به چشم می آید جلوه ای انتزاعی به وجود آورد.

12. کار از روی طبیعت بداهه سازی است.باید از فرمولی همه منظوره که علاوه بر واقعیت برای تفسیر هنر های دیگر نیز مناسب است و به جای خلق، تنها به ایجاد سبک،یا به بیانی دقیق تر به شیوه پردازی[۱۲] می انجامد بر حذر بود.

13. هنر هایی که به واسطه خلوص شان تأثیر می گذارند هرگز هنر هایی چند منظوره نبوده اند. مجسمه های یونانی و انحطاط شان در میان سایر انواع هنر این نکته را به ما می آموزاند.

14. حواس از شکل می اندازد، ذهن شکل می بخشد.باید برای تکامل ذهن کار کنید. هیچ قطعیتی وجود ندارد، مگر در آنچه ذهن درک می کند.

15. نقاشی که سعی در ایجاد یک دایره دارد تنها یک حلقه به وجود می آورد.ممکن است ظاهر آن او را راضی کند امّا او در شک خواهد بود.پرگار اطمینان را به او بازمی گرداند.در نقاشی من کلاژها به من نوعی اطمینان بخشیده اند.

16. نقاشی های سه بعدنما[۱۳] ناشی از اتفاقی داستان گونه هستند که به واسطه سادگی واقعیت ها تأثیر خود را می گذارند.

17. کلاژها، چوب مصنوعی-و عناصر دیگری با طبیعت مشابه-که در برخی از نقاشی هایم از آنها استفاده کرده ام نیز به واسطه سادگی واقعیات تأثیر می گذارند و همین نکته موجب شده مردم آنها را با نقاشی های سه بعد نما که درست برعکس آنها هستند اشتباه بگیرند.آنها هم واقعیاتی ساده اند امّا ذهن، آن ها را خلق کرده است و به این ترتیب یکی از دلایل موجه ایجاد شکلی جدید در فضا هستند.

18. اصالت از احساسات کنترل شده ناشی می شود.

19. احساس ها نباید با لرزشی که ناشیاز هیجان است کشیده شوند.احساس ها چیزی اضافه شده یا تقلید شده نیستند؛ احساس ها جوانه اند و اثر، گل آ جوانه.

20. قانونی که احساس ها را اصلاح میکند، بسیار دوست دارم.

پانویس[ویرایش]

پرش به بالا L.Vavxcelles

پرش به بالا Gil Blas

پرش به بالا Bizzaries Cubiques

پرش به بالا قسمت عمده ای از فعالیت هنری براک در عرصه ی کوبیسم در کنار پیکاسو بوده است که تفکیک آن دو را از یکدیگر ناممکن میکند، لذا پرداخت به آن ضروری می نماید.

پرش به بالا در مورد پیکاسو،تأثیر آنری روسو نیز قابل توجه است.نخستین تجربیات «کوبیستی» پیکاسو از ایجاز مادی در نقاشی گمرکچی تأثیر گرفت.

پرش به بالا آپولینر از نخستین کسانی است که در کتب نقاشان کوبیست (۱۹۱۳)،این گسترش دامنه ادراک از طریق هم زمان نمایی را هم سویی نقاشی با بحث روز آن دوره درباره ی بعد چهارم(زمان) تعبیر می کند. (پیکاسو در نامه ای به کان وایلر این گونه نوشته است:«کتاب آپولینر در مورد کوبیسم به دستم رسیده است. واقعاً از این همه یاوه گویی غصه دار شدم.»

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 08 آذر 1393 ساعت: 19:56 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق درباره اداب زندگی

بازديد: 39051

 

به نام خدا

موضوع :  اداب زندگی

 

 

وارد جمع که می شوید بلند و با خوشرویی سلام کنید و موقع خروج خداحافظی را جدی بگیرید. چه کسی گفته شما دیده نمی شوید و رفتارتان از نظر دیگران اهمیت ندارد. شما همان طوری که هستید، ملاحظه می شوید. پس شخصیتتان را همانطور که دوست دارید ملاحظه شود شکل دهید.

** وقتی به میهمانی، جشن، مراسم تجلیل ،عروسی، عزا و ... دعوت می شوید، دعوت را اجابت کنید مگر اینکه از این اجابت، ضرری قابل توجه متحمل شوید یا ارزشی را زیر پا بگذارید. این قبیل مراسم همیشه فرصتی برای نشان دادن شخصیت افراد و شناخت آنهاست. ضمن آنکه موجب دوستی ها و رفع کدورتها هم می شود. درس خواندن ، سرکار رفتن و ... بهانه درستی برای جای خالی شما نیست. باید طوری برنامه ریزی کنید که اقلا برای یک حضور حداقلی فرصت داشته باشید. وقتی دیگران را جدی بگیرید، با شخصیت شناخته خواهید شد.

** وقتی طبق سنتهای اجتماعی لازم است برای دیگران کادو ببرید از این سنتها بی جهت سرباز نزنید و در کادو خریدن خساست نشان ندهید که نیمی از آبرو و محبوبیت ما در گرو همین چیزهاست.اگر قصد خودنمایی نداشته باشیم با سخاوت در تهیه کادو می توانیم احساس مثبت و احترام دیگران را نسبت به خودمان افزایش دهیم. در مقابل چیزی که به دست می آوریم ، پولی که خرج می کنیم ناچیز خواهد بود. به هیچ وجه این پول را هدر رفته فرض نکنید. یا با آن معامله نکنید مثلا به فکر پس گرفتن مقابلی برای آن نباشید.

**وقتی به شما محبتی می شود هر چند کوچک و ناچیز، تشکر را واجب بدانید. تشکر گاهی در حد کلام و گاهی لازم است در رفتار هم جاری شود. کسی که تشکر نمی کند متکبر یا کم اهمیت تلقی خواهد شد.

**به جای آنکه روی لهجه و لباس و تیپتان کار کنید روی صحت رفتار و گفتارتان دقت کنید. کسانی که به زور ظاهر، خودشان را مطرح می کنند اگر چه مورد توجه قرار گیرند مورد احترام و محبت قرار نمی گیرند. بلکه اطرافیان همواره دوست دارند فرصتی برای انتقاد از اینها پیدا کنند.

** دید و بازدید از اقوام مخصوصا اقوام درجه یک را جدی بدانید و برای آن ارزش قائل شوید. رفتار شما با اعضای خانواده و اقوامتان نشان دهنده روحیات و خرد شماست. قطع ارتباط باخویشان نوعی پیمان شکنی با خدای سبحان به شمار می آید(سوه بقره آیه ٢٧).

کسی که خودش را با جدایی از مردم راحت کند، دیگر نباید از دیدن بی احترامی ناراحت شود. طبیعی است که جدی حسابش نکنند و به نظرش اهمیت ندهند. معاشرت صحیح با مردم نشان دهنده عقل و هوش افراد است

 

 

** با دوستان هم سن و سالتان شوخی کنید اما به شوخی تا حدی عادت نکنید که نتوانید با دیگران با ادب و احترام رفتار کنید. شوخ طبعی وقتی از حد بگذرد دشمن آبرو می شود. همان قدر که یک انسان خشک و عبوس، اصطلاحا نچسب و مورد نفرت است یک انسان لوده نیز از چشم افتاده است هر چند خودش متوجه این مسئله نباشد.

 

** وقتی به مهمانی تشریف می برید برای صاحبخانه زحمت نباشید و تا حد امکان به او کمک کنید . این کمک کردن از انجام کارهای خودتان مهمتر است زیرا در محبوبیت و انعکاس شخصیت شما بسیار تاثیر گذار است. همیشه تواضع انسان را دوست داشتنی و قابل اعتماد تر می کند.

** ...

ضرورت رعایت آداب معاشرت را درک کنید

اگر چه تغییر عقیده برای خوشایند مردم کار درستی نیست اما رعایت نکردن مسائلی که از آن به آبروداری تعبیر می شود نیز به بهانه تفاوت سلیقه یا تفاوت اعتقاد، از بی خردی است.

 

انسان موجودی اجتماعی است و هر چه در اجتماع جایگاه بهتری داشته و از مقبولیت بیشتری بهرمند باشد، از بهداشت روانی بیشتری نیز برخوردار خواهد شد. بی توجهی به آداب معاشرت، موجب از دست دادن اعتبار و مقبولیت اجتماعی _که از نیازهای روانی ماست،_  خواهد شد و کم کم فرد را منزوی خواهد نمود. کسی که خودش را با جدایی از مردم راحت کند، دیگر نباید از دیدن بی احترامی ناراحت شود. طبیعی است که جدی حسابش نکنند و به نظرش اهمیت ندهند. معاشرت صحیح با مردم نشان دهنده عقل و هوش افراد است.

در روایات حسن معاشرت و مدارا با مردم، علامت عقل معرفی شده  است .أَعْقَلُ‏ النَّاسِ‏ أَشَدُّهُمْ مُدَارَاةً لِلنَّاس‏ : عاقلترین مردم کسی است که با مردم بیشتر مدارا کند. (أمالی الصدوق 21 المجلس السادس)هرچه به سنمان افزوده شود بیشتر متوجه اهمیت رعایت آداب و اصول اجتماعی خواهیم شد. زیرا تجربیات گوناگون کم کم به ما می فهماند که چقدر نظر دیگران در پیشبرد اهداف ما و کیفیت زندگیمان موثر است. رعایت آداب معاشرت وقتی بیشترین اهمیت خود را نشان خواهد داد که ببینیم در ازدواج خود و یا فرزندانمان تاثیر گذار گردیده است. زیرا اقبال عمومی همیشه به سمت کسانی بیشتر است که در اجتماع وجهه بیشتری داشته باشند که رابطه مستقیمی با همان رعایت آداب معاشرت دارد.

  چگونه با تغییر نگرش، رفتار خودمان را تغییر دهیم؟

شیوه فكر كردن شما تمام ابعاد زندگی‌تان را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد. اگر سعی كنید به حس درونی خود توجه كنید می‌توانید با الگوی فكری خود آشنا شوید و پی ببرید چگونه روی برخورد شما با موقعیت‌های دشوار زندگی تاثیر می‌گذارد.

بسیاری از انسان‌‌ها پی برده‌اند وقتی كه به واژه‌های درونی خود توجه می‌كنند، اغلب با افكاری منفی مواجه می‌شوند. افكاری مانند <من نمی‌توانم> و <اگه نتوانم چی؟> می‌توانند آثار منفی بر رفتار شما به‌جای بگذارند. این به نوبه خود، تمامی‌ نقاط زندگی شما را تحت تاثیر قرار می‌دهد. وقتی كه تحت فشار هستیم، هورمون‌های به‌خصوصی در بدن ما تولید می‌شوند. اگر به‌ندرت تولید شوند ضرری ندارند اما چنان‌چه به‌طور دایم در بدن جریان داشته باشند ضررهای زیانباری به بار خواهند آورد. بیماری قلبی در نتیجه تولید مداوم هورمون‌های استرس به‌وجود می‌آید. رمز زندگی كردن بدون افكار منفی و بدون درنظر گرفتن احساسات لحظه‌ای، شناختن خود است. برای بیشتر افراد گام نهادن به سوی آگاهی مثبت مستلزم برداشتن قدم‌های كوتاه در مسیری است كه انتخاب كرده‌اند. نكات زیر می‌ توانند ابزار موثری در رسیدن به زندگی رضایت بخش باشند

خوب بخوابید

خواب راحت برای تقویت و حفظ سطح انرژی بدن، سیستم ایمنی، شفافیت ذهنی و احساسی و به‌طور كلی كیفیت زندگی ما حیاتی است. وقتی‌كه حال‌‌تان خوب است عملكرد‌تان نیز بهتر می‌شود.

اگر دوست دارید بهتر بخوابید نكات زیربه شما كمك می‌كنند:

ـ ‌‌فعالیت‌های ذهنی را در شب كم كنید.

ـ برای روز بعد‌تان برنامه‌ریزی كنید.

ـ رایحه‌‌های آرامش بخش، نور و موسیقی می‌توانند بسیار موثر باشند.

ـ اگر مشكل خواب دارید، مكان دیگری را در منزل برای خوابیدن انتخاب كنید.

ـ به صدای طبیعت گوش دهید ( امواج، باد، آبشار، رودخانه، غیره )

ـ دارو‌های طبیعی مانند هومیوپاتی، گیا‌هان دارویی و برخی از ویتامین‌ها می‌توانند تاثیر مثبت داشته باشند ( كلسیم، ملاتونین، گل ساعتی یا سنبل‌الطیب قبل از خواب.)

ـ تمام چراغ‌ها را خاموش كنید.

ـ نكته آخر بسیار حایز اهمیت است چون به‌هنگام خوابیدن با چراغ روشن، تولید ملاتونین ( هورمون اصلی خواب و ترمیم سلول‌ها ) كاهش می‌یابد.

نگرش خود را مثبت كنید

به واژه‌‌های درونی توجه كنید. یك یا چند ورق كاغذ را به دو ستون تقسیم كرده و به‌مدت چند روز پیاپی در ستون سمت راست، تمامی‌ افكار منفی را كه به ذهن‌‌تان خطور می‌كنند یادداشت كنید. هریك از فكر‌ها را به‌صورت مثبت در ستون دوم بازنویسی كنید و این كار را در ذهن خود نیز تمرین كنید تا به‌صورت عادت درآید. برای مثال: < من نمی‌توانم این كار را امروز تمام كنم> ! به این صورت نوشته شود: <من احتمالا تا امشب بیشتر این كار را تمام می‌كنم.

ارتباط برقرار كردن را بیاموزید و از به زبان آوردن چیز‌هایی كه احساس می‌‌كنید ممكن است به احساس آزردگی، انزجار، عصبانیت و دلهره، ختم شوند، پرهیز كنید.

رمز خودكاوی

دست كسی را بگیرید، كمك كردن به دیگران حس خوبی به ما می‌دهد.

بُعد معنوی خود‌تان را پیدا كنید. تحقیقات نشان داده‌اند افرادی كه از طریق تماس داشتن با افراد روشن‌بین با اعتقادات شخصی و به‌خصوص با بُعد معنوی خود آشنا شده‌اند، عمر طولانی‌تر و زندگی بهتری دارند.

به دیگران فرصت دهید تا دوست‌تان بدارند. توانایی عشق ورزیدن دوطرفه والاترین خصلت انسانی به شمار می‌آید. ارتباط ما انسان‌ها به‌طور كلی با این نیاز بسیار حیاتی قطع شده است و علایم این خلاء نیز احساسات حاكی از ترس (افسردگی، تنهایی، عذاب وجدان و خشم) است. بخندید و در مسایل روزمره نیز نكته‌ای خنده‌دار پیدا كنید. خندیدن عامل موثری در تقویت حالات روانی است. اگر غمگین هستید كتاب‌های طنز بخوانید، فیلم كمدی ببینید یا هرچند وقت یك بار از خود‌تان مسخره بازی در بیاورید! گاهی اوقات به خود‌تان فرصت دهید تا بتوانید دنیا را از دید یك كودك ببینید.

توجه داشته باشید كه رسانه‌‌های خبری اغلب اطلاعاتی را منتشر می‌‌كنند كه به احساس ترس، افكار و احساسات منفی ختم می‌شود. وقت گرانبهای‌تان را صرف انجام كار‌های مثبتی مانند مطالعه یك كتاب مثبت، قدم زدن در طبیعت یا انجام كار‌های خیر كنید.

خود‌تان را از <بار احساسی> كه شما را از روشن‌بینی واقعی جدا می‌سازد، آزاد كنید. هر آنچه لازم دارید در اعماق وجود‌تان همین حالا نیز وجود دارد پس بنابراین قدرت خود‌تان را با پیروی كردن كوركورانه از دیگران، از دست ندهید. در عوض به خوبی‌‌هایی كه هم اكنون نیز در قلب‌‌تان لانه كرده‌اند، اعتماد كنید. تنها با رجوع كردن به قلب‌‌تان می‌توانید به‌صورت شفاف ببینید.

تصمیم بگیرید روز مثبتی داشته باشید

منتقد درونی ما همان صدای واژه‌های درونی است كه ما با خود می‌‌گوییم و از خود ایراد می‌گیریم؛ حس آزاردهنده یا صدای درونی كه موجب می‌‌شود از خودمان و دیگران انتقاد كنیم. وقتی كه می‌آموزیم با طبل خواسته‌‌ها و نیاز‌های دیگران رژه برویم، به انتقاد كردن از خودمان عادت می‌‌كنیم و نیز یاد می‌گیریم زمانی كه آنها طبق خواسته‌‌های ما عمل نكنند و نیاز‌های ما را برطرف نسازند از آنها انتقاد كنیم. منتقد درونی به‌هنگام قضاوت خودمان و دیگران صدایش را بلند می‌كند. صدایی كه آماده انتقاد و سرزنش كردن است. صدای اسارت ما در نفس‌‌هایمان و در نیاز‌های دیگران. گاه منتقد درونی، به ما احساس خودناباوری می‌‌دهد و گاه به ما اجازه می‌‌دهد تا درباره دیگران احساسات منفی و قضاوت كننده‌ای داشته باشیم.

زمانی كه به منتقد درونی گوش می‌‌دهیم در واقع به جنبه‌‌های منفی كه ما را از خودِ برتر و نیز از دیگران دور می‌سازد گوش می‌دهیم.

جاده زندگی

خودِ برتر ما از آنجایی می‌‌آید كه در آن خودباوری و عشق به خود وجود داشته باشد. زمانی كه بتوانیم خودمان را از صمیم قلب دوست داشته باشیم و بپذیریم، قادر خواهیم بود آنهایی را كه در دنیای ما نقش دارند، به‌عنوان شریكان راه خودسازی‌مان ببینیم. عشق جاده‌ای است كه ما را به بذر خلاقیت و مكانی كه بتوانیم در آن رشد كرده و بیاموزیم تا دیگران را در شادی خود سهیم كنیم، نزدیك‌تر می‌كند. ما همگی در سفر انسانیت هم سفر هستیم و بزرگترین چالش ما در مسیر راه موفقیت شخصی و نیز شغلی این است كه نسبت به انسانیت خود، عشق‌ورزی و تقسیم با دیگران كه ما را در مسیر زندگی با یك‌دیگر خواهر و برادر می‌كند، وفادار بمانیم. یك روز از هر هفته را برای خاموش كردن صدای منتقد درونی خود اختصاص دهید تا خود را از صفات منفی و قضاوت‌های خود آفریده ر‌ها سازید. به‌مدت ۲۴ ساعت تمام قضاوت‌ها و نگرش‌‌های منفی را از وجود‌تان حذف كنید. تنها روی جنبه‌‌های خوب زندگی خود و افرادی كه به‌طور روزانه با آنها در ارتباط هستید تمركز كنید. به منتقد درونی‌‌تان یك روز مرخصی دهید و با این كار یك روز كامل را با خودِ برتر، ارزشمندتر و كامل‌ترتان صرف كنید.‌

 

تحقیق 2

 

مهارت ها و آداب زندگی

در جوامع امروزي تغييرات عميق فرهنگي، اجتماعي روي داده و به دنبال آن سبک و شيوه زندگي افراد نيز تغيير يافته است. در حال حاضر افراد جامعه براي کنار آمدن با اين تغييرات و سازگاري بيشتر با محيط اجتماعي لازم است به مجموعه اي از تواناييها و مهارتها مجهز باشند تا بتوانند با سرعت بيشتري با تغييرات بوجود آمده سازگار شوند، و اين در حالي است که همه افراد قادر به چنين کاري نيستند، از سويي زندگي جديد آشنايي با مهارتهاي جديد را نيز مي طلبد که اغلب مردم با اين مهارتها آشنايي ندارند و يا به عبارتي نمي دانند چگونه مشکل را حل کنند و يا با آن مقابله نمايند. آنچه مسلم است هر فردي براي مقابله با مسائل و مشکلات زندگي، به شيوه خاص خود پاسخ مي دهد.مطالعات روان شناسان نيز مؤيد اين مطلب است که راهبردهاي مقابله اي با مشکلات زندگي در افراد به دو صورت انجام مي شود:

  1. يا فرد به صورت منطقي موقعيت را شناسايي و با استفاده از سيستم هاي حمايتي مؤثر با شرايط سازگار مي شود.
  2. و يا فرد به جاي استفاده از شيوه هاي منطقي روياروئي با موقعيت، از رو به رو شدن با آن اجتناب کرده و به عوامل ناکارآمد مانند الکل، اعتياد و ...پناه مي برد. گرچه اين عوامل در کوتاه مدت، مؤثر واقع مي شود ولي در دراز مدت پيامدهاي منفي براي فرد در بر دارد.

در عصر حاضر افراد براي تأمين سلامت روان و خودکار آمدي بيشتر و سازنده تر لازم است با مهارت هايي آشنا شوند تا بتوانند از پس الزامات زندگي برآيند و از اين طريق گام مثبتي در پيشگيري از ابتلاء به بيماري هاي رواني، آشفتگي هاي روحي، از هم پاشيدگي خانواده، عدم سازگاري با محيط اجتماعي و ...بردارند.

تعریف مهارتهای زندگی

 

 

 

امروزه علی رغم ایجاد تغییرات عمیق فرهنگی در شیوه های زندگی ، بسیاری از افراد در رویارویی با مسائل زندگی فاقد توانایی های لازم و اساسی اند.و همین امر آنان را در مواجهه با مسائل و مشکلات زندگی روزمره و مقتضیات ان آسیب پذیر نموده است.
مهارتهای زندگی ، توانایی های روانی،اجتماعی برای رفتار انطباقی و موثر هستند که افراد را قادر می سازند تا به طور موثرتری با مقتضیات و چالشهای زندگی روزمره مقابله کنند.

مهارتهای زندگی شامل ده مهارت اصلی و اساسی هستند که غالبا بصورت جفت جفت طبقه بندی می شوند ، زیرا بین هر جفت ارتباط طبیعی وجود داشته و در حقیقت به منزله دو روی سکه هستند و این مهارتها عبارتند از:

•          خودآگاهی / همدلی

•          ارتباط / روابط بین فردی

•          تصمیم گیری / حل مساله

•          تفکر خلاق / تفکر انتقادی

•          مقابله با هیجانات / مقابله با استرس

 

 توجه. برای حمایت از سایت ما و ایجاد انگیزه برای سایت ما برای گذاشتن بیشتر تحقیقات و جواب سوالات کتاب ها بصورت رایگان برای شما  ، بر روی لینک های زیر هر چند بار خواستید (بعد خواندن مطلب یا قبل از آن ) کلیک کنید :

لیست کلیه اقدام پژوهی ها

لیست کلیه تحقیقات و تجربیات ارتقای شغلی دبیران

لیست کلیه پایان نامه ها

لیست کلیه مقالات و تحقیقات

لیست کلیه پروژه های آماری

لیست کلیه پروژه ها کارآموزی و مالی

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 08 آذر 1393 ساعت: 18:24 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(19)

تحقیق درباره اثرات املاح معدنی بر بدن انسان

بازديد: 291

 

تحقیق رایگان


سایت علمی و پژوهشی اسمان

تحقیق درباره اثرات املاح معدنی بر بدن انسان

تمام غذاها علاوه بر اجزای اصلی دارای مقادیر متفاوتی مواد معدنی هستند . مواد معدنی ممکن است بصورت نمکهای آلی یا غیر‌آلی یا بصورت ترکیب شده با مواد آلی وجود داشته باشند . برای مثال می‌توان به فسفر موجود در فسفوپروتئین و فلزات موجود در آنزیم‌ها اشاره کرد.

بیش از 60عنصر در غذاها وجود دارد.

دسته بندی مواد معدنی

معمولا مواد معدنی را به دو دسته تقسیم می‌کنند.

1-   اجزاء نمکی اصلی 2- عناصر ناچیز

اجزای نمکی اصل شامل پتاسیم ، سدیم کلسیم منیزیم ، کلرید، سولفات ، فسفات و بی‌کربنات هستند. . عناصر ناچیز را می‌توان به سه گروه تقسیم کرد.

1-     عناصر مغذی ضروری که شامل آهن،‌مس، ید، کبالت، منگنز و روی می‌باشند.

2-     عناصر غیر رسمی مغذی، که شامل آلومینیوم ، بر، نیکل ، قلع، کروم هستند.

3-     عناصر سمی غیر مغذی که شامل جیوه، سرب ارسنیک ،‌کادمیم و آنتیموان می‌باشد.

معمولا مواد معدنی موجود در غذاها توسط خاکسترسازی یا سوزاندن معین می‌گردد. این عمل مواد آلی موجود در غذا را نابود می‌کند و فقط مواد معدنی باقی می‌ماند.

در اواسط قرن 19دانشمندان نشان دادند که مخلوطی از کربوئیدارت چربی ، پروتئین و اب، بتنهایی قادر به تامین رشد نمی‌باشد بدینجهت دانشمندان به خاکسر باقیمانده غذا که غیر قابل احتراق بود توجه بیشتر کردند. از سال 1880تاکنون پی‌بردند که این خاکستر از عناصر بسیاری که در تغذیه انسان نقش حیاتی دارد تشکیل شده است.

عنصر معدنی چه زمانی ضروری می شود ؟

یک عنصر معدنی وقتی ضروری شناخته می شود که .

1- اضافه کردن ان به یک غذای خالص سبب رشد و سلامت حیوان گردد.

2- که حذف آن از غذائی که حاوی مقدار کافی و نه مقدار زیاد بوده سبب ایجاد علائم کمبود گردد

3- که مصرف کمرا بتوان با کاهش آن عنصر در خون یا بافتهای دیگر ارتباط داد.

4- عناصر معدنی ضروری اغلب به ماکرو (عناصر که باندازه زیاد وجود دارد) و میکرو (عناصری که با اندازه کم وجود دارد ) تقسیم بندی شده‌اند . عناصر ماکرو اغلب بمقدار زیادتر و عناصر میکرو یا (Trace Element) بمقدار کم تر از 005/0 درصد (یعنی 50 قسمت در میلیون) وزن بدن می‌باشد.

در غذاهائی که منشا حیوانی دارند مواد معدنی در غلظت بیشتری وجود دارد و جذب آنها نیز بسهولت بیشتری انجام می‌شود. بنابراین غذاهای حیوانی از مواد معدنی به منابع گیاهی ارجحیت دارند.

مقدار مواد معدنی که نیاز را برآورده کند از چند میکروگرم برای برخی از مواد مانند کوبالت تا 2 گرم برای سدیم متغیر است . بدون توجه به مقدار لازم، مصرف مقدار ناکافی منجر به تغییرات مشخصی مانند پائین بودن هموگلوبین در کمبود آهن یا مسائل قلبی در کمبود پتاسیم میگردد.


عناصر معدنی ماکرو کلسیم چیست

کلسیم یک عنصر معدنی نسبتا بی‌اثری است که در ساختمان دندانها و استخوان شرکت دارد. استفاده از واژه کالسیفیکاسیون یا آهکی اهمیت علمی را می‌رساند که کلسیم در آن سبب استحکام و مقاومت استخوانها می‌گردد. کلسیم نقش مهمی در این جریان دارد اما تنها یکی از عوامل موثر لازم در تشکیل ساختمان استخوان و دندان است ضمنا نقش کلسیم در ساختمان استخوان و دندانها یکی از وظایف حیاتی این عنصر در بدن می‌باشد.

نقش مواد معدنی در تشکیل استخوان:

در ابتدای مرحله تکامل جنینی یک قالب یا الگوی پروتئینی قوی و قابل انعطاف و تغییر (کلاژن) برای استخوان تشکیل میشود. شکل این الگو بهمان شکل استخوان طبیعی است ولی فاقد قدرت و استحکام است الگو تا بعد از تولد نسبتا قابل انعطاف باقی میماند تا جریان تولد را آسنان و امکانپذیر سازد. این قالب استخوان که بحساب 30 درصد استخوان است از الیاف پروتئینی کلاژن در یک زمینه ژلاتینی متشکل از یک کربوهیدرات موکوپولی ساکارید احاطه شده است. اندکی بعد از تولد این قالب در نتیجه ذخیره و رشد کریستالهای کلسیم در عملی به نام آهکی شدن قوی و سخت می‌شود این کریستالها ترکیبی است از فسفات و هیدروکسید کلسیم که از نظر فیزیولوژیکی ترکیب پایدار بنامه هیدروکسی آپاتیت را میسازد چون کلسیم و فسفر عمده ترین عناصر در هیدروکسی آپاتیت هستند لذا حضور مقدار کافی دو مادة معدنی قبل از اینکه آنها بتوانند از مایعات اطراف در داخل قالب استخوان برای رشد بافت استخوانی رسوب کنند لازم می‌باشد.

هنگامیکه محصول کلسیم و فسفر غیر آلی متجاوز از 30 میلی‌گرم درصد میلی‌لیتر خون و مایعات خارج سلول شود آهکی شدن انجام می‌شود.

بدنة اصلی استخوانها قبل از اینکه طفل شروع به راه رفتن کند بعضی اوقات حتی قبل  از 8 ماهگی ، کلسیفیه و سخت و محکم می‌شود تا بدینوسیله قابل تحمل برای وزن بدن کودک شود.

مقدار کلسیم مورد لزوم جهت برآورده کردن رشد استخوان با میزان نمو اسکلت استخوانی متغیر است.

نقش مواد معدنی در تشکیل دندان:

مواد معدنی دانتین و مینای دندان همان هیدروکسی آپاتیت موجود در استخوانهاست اما غلظت کریستالها بیشتر و آب آنها کمتر است. پروتئین مینای دندان کراتین و در دانتین کلاژن است بر عکس استخوانها از لحاظ متابولیکی نسبتا فعال هستند تغییر در دندانها پس از ظهورشان بسیار ناچیز است میزان تعویض بین کلسیم دندان و بدن کند و کاملا محدود به لایه دانتین است. اگرچه مدارک جمع آوری شده حاکی از آنست که مقدار فعل و انفعال میکروشیمیائی شامل تعویض کلسیم مینای دندان با بزاق انجام می‌شود و این تعویض با پوسیده شده دندان تسریع می‌گردد.

آهکی شدن دندانهای شیری در هفته بیستم زندگی جنین شروع و اندکی قبل از ظاهر شدن در حفره دندانی کامل میشوند دندانهای دائمی موقعی شروع به آهکی شدن میکنند که سن شیرخوار بین 3 ماهگی تا 3 سالگی باشد رد صورتیکه آهکی شدن دندانهای عقل ممکن است تا سن 18 تا 20 سالگی هم انجام نشود. یک دندان کامل در افراد بالغ حاوی 11 گرم کلسیم یا حدود یک درصد کل کلسیم بدن است.

چون دندانها بعد از ظهور قادر به ترمیم و جبران کردن خود نیستند ، احتیاج به رژیمی که حاوی کلسیم بیشتری برای نگهداری یا مرمت دندان باشد لازم بنظر نمی‌آید . کمبود کلسیم در دوران تشکیل دندان ممکن است بشکل ضعف در ساختمان و اف زایش حساسیت دندان به خراب شدن حتی اگر از لحاظ بافت شناسی یک دندان معمولی باشد منعکس شود. همچنانکه در مورد استخوان ذکر شد در ساختمان دندان هم علاوه بر کلسیم کمبود مواد مغذی دیگر نیز دخالت دارند.

نقش مواد معدنی در انعقاد خون :

نقش کلسیم در انعقاد خون یکی از وظایف روشن و آشکار آن است وقتیکه سلولها آسیب دیده باشند کلسیم یونیزه که بیش از نیمی از مجموع کلسیم خون را تشکیل میدهد سبب تحریک و بالنتیجه‌ رها شدن ترومبوپلاستین از پلاکتهای خون میگردد. ترومبوپلاستین کاتالیزور تبدیل پروترومبین به ترومبین است. سپس ترومبین حاصله در پلی مریزاسیون فیبرینوژن و تبدیل آن به فیبرین و در نتیجه انعقاد خون کمک می‌کند.

 

 

 

 

نقش مواد معدنی کاتالیزور واکنش‌های بیولوژیکی :

نقش کلسیم بعنوان یک کاتالیزور در واکنش‌های بیولوژیکی است و بدینجهت برای اعمال طبیعی بدن حیاتی است . جذب کوبالامین (ویتامین B12) از دیوارة روده بستگی به وجود کلسیم دارد. لیپاز لوزالمعده که آنزیم جدا کننده چربی است همچنین بسیاری از آنزیم‌هائی که از کربوهیدرات‌، چربی و پروتئین انرژی آزاد میکنند بوسیله کلسیم فعال می‌شوند.

نگهداری و عمل غشاء سلول

کلسیم موجود در غشاء سلول بطور نزدیکی با فسفولیپید، لسیتین ،‌متصل شده است در آنجاست که کلسیم باعث نفوذپذیری مواد مختلف مغذی از غشاء سلول میشود و بنابراین جذب آن مواد مغذی بوسیلة سلول را کنترل می‌کند به همین طریق کلسیم نقش بزرگی را در انقباض و انبساط فیبرهای عضلانی و عبور تحریک از سلولهای عصبی بازی میکند.

عوامل مساعد کننده جذب کلسیم

-      ویتامین D

-       اسیدیته تودة هضمی

-      لاکتوز

-      نسبت کلسیم به فسفر

-      چربی

-      حالت روانی

-      نیاز به کلسیم

عواملی که جذب کلسیم را کاهش می‌دهند

-      اسید گزالیک

-      اسید فنتیک

-      پروتئین غذائی

-      چربی

-      افزایش تحریک معدی روده‌ای

-      تحرک نداشتن


متابولیسم

کلسیم جذب شده از دیواره روده به پلاسمای خون منتقل شده در مایعات بافتی بدن پخش می‌شود از این قسمت سلولها مقدار کلسیمی را که برای اعمال طبیعی و رشد احتیاج دارند میگیرند مقداری از کلسیم بصورت قسمتی از ترشحات دستگاه گوارشی در می‌آید مقدار بیشتر این کلسیم دوباره جذب می‌شود اما بدون در نظر گرفتن مصرف کلسیم مقدار کلسیم داخلی در مدفوع حدود 130 میلی‌گرم است همانطور که خون در کلیه صاف و تصفیه می‌شود حدود 99 درصد کلسیم (10 گرم در روز) جذب مجدد میشود 1 درصد باقیمانده از ادرار دفع می‌شود که معمولا 100 تا 175 میلی‌گرم در روز است.

کلسیم خون با کلسیم استخوان در حال تعادل است حدود یک چهارم از کلسیم وجود برای نگهداری میزان کلسیم خون بکار میرود (9 تا 11 میلی‌گرم در 100  میلی‌لیتر خون) غدة‌ پاراتیروئید نقش اساسی در نگهداری این مقدار دارد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

متابولیسم غیر عادی کلسیم.

پوکی استخوان (استئوپروز)

پوکی استخوان حالتی است که در آن غلظت استخوان کم شده ولی ترکیب باقیمانده تودة استخوانی طبیعی است اینحالت بیشتر در زنان میان سال مشاهده شده است این مسئله در کوتاه شدن جثه قابلیت شکنندگی استخوان و نشانه‌های از پشت درد موثر می باشد. برآورد شیوع این بیماری در اشخاص 50 ساله به بالا بین 10 تا 50 درصد است.

در حال حاضر استئوپروز ریشه‌های متعددی دارد بهمین دلیل است که کلسیم به مقدار زیاد لزوما پیشگیری کننده نبوده و بمقدار کم نیز توان با مقدار کم ضایعات استخوانی نمی‌باشد استئوپروز ممکنست مربوط به کم شدن توده استخوان در نتیجه مصرف ناکافی مواد غذایی حاوی کلسیم در طی سالیان دراز و کاهش جذب و مورد استفاده کلسیم باشد علل احتمالی دیگر عبارتست از عمل پاراتیروئید در تحریک رها کردن کلسیم از استخوان ، احتمالا در اثر عکس العملی به مصرف مقدار زیاد فسفات،‌قصور در سنتز قالب کلاژن استخوان ، عدم حرکت و از دست رفتن موادیکه محرک تشکیل استخوان است و از استروژن بدست می‌آید میباشد عقیده بر اینست که در استئوپروز سرعت تشکیل استخوان معمولی است ولی رها شدن کلسیم از استخوان به سرعت زیادی که باعث کم شدن غلظت استخوان می‌گردد اتفاق میافتد . افزایش رها شدن کلسیم از استخوان ممکن است برای نگهداشتن سطح کلسیم خون در زمانیکه مصرف روزانه کم است یا وقتیکه احتیاجات روزانه به دلیل جذب کم، خیلی بالاست اتفاق افتد.

در افراد مبتلا به استئوپروزیر معمولا مصرف کلسیم در مدت زمان طولانی‌ کمتر از میزان طبیعی بوده است افراد مسن کمتر از جوانترها و مبتلایان به استئوپروز کمتر از افراد سالم و طبیعی کلسیم جذب می‌کنند.


اسئومالاسی (نرمی استخوان)

در شرائطی که کاهشی در مواد معدنی استخوان و نه در مقدار کل آن روی دهد اسئومالاسی ایجاد میشود نرمی استخوان بیشتر در بین زنان نواحی کم آفتاب و یا زنانی که لباسهای تیره که مانع نفوذ نور خورشید است می‌پوشند کسانی که رژیمشان کم کلسیم است. آنهائی که داروی ضد تشنج مصرف میکنند و بالاخره زنانی که حاملگی پی در پی و دوره شیردهی طولانی داشته و ذخایر معدنی‌شان تهی گشته است ایجاد میشود در بیشتر موارد به درمان ویتامین D پاسخ داده می‌شود.

هیپرکلسمی

هیپرکلسمی در کودکانی که ویتامین D زیاد مصرف کرده باشند یا در کودکانی که نسبت فسفر به کلسیم در رژیمشان بالا است گزارش شده است.

همچنین در کودکانی که از مواد غذائی تکمیل شده با ویتامین D و یا شیر کامل (که چربی آن در جذب کلسیم و نه فسفر اختلال بوجود میاورد) استفاده میکنند مشاهده شده است در اینگونه موارد بهترین راه برطرف کردن هیپرکلسمی مصرف باندازة ویتامین D و نه کاهش مقدار کلسیم میباشد.

تتانی (تشنج) و سختی کلسیم:

زمانیکه میزان کلسیم خون (و بنابراین مایعات خارج سلولی)‌ کاهش یابد در تحریک سلولهای عصبی تغییر ایجاد شده و بالنتیجه قابلیت تحریک عصب افزایش یافته و به تشنج و عدم کنترل اعمال بافت ماهیچه‌ای منجر میشود این شرائط و حالت را تتانی ، مینامند ،‌زمانیکه میزان کلسیم زیادتر از حد طبیعی شود در فیبرهای ماهیچه‌ای حالتی از انقباض ایجاد میگردد. که بعنوان سختنی کلسیم شناخته میشود. هیچ یک از این حالات دلیل مقدار نامتعادل کلسیم در رژیم نمیباشد. و هر دو حالت واکنشی است که از غیر عادی بودن عمل پاراتیروئید حاصل می‌شود.

فسفر

فسفر 22 درصد خاکستر مواد معدنی در افراد بالغ یا (درصد کل بدن را تشکیل میدهد . فسفر از عناصر معدنی است که در بدن بمقدار زیاد یافت می‌شود و بهمین جهت در طبقه‌بندی جزء عناصر ماکرو بشمار میرود. غالبا این حقیقت که مباحث فسفر با کلسیم آمده تائیدی است بر نقش سفر در تشکیل بافتهای سخت و نتیجتا اینکه به نقش‌های حیاتی و بهمان اندازه با اهمیت فسفر توجه زیادی نشده است در بالغین مقدار فسفر 12 گرم بازاء هر کیلوگرم بافت بدون چربی برآورده شده است و این مقدار در مردان حدود 670 گرم و در زنان 630 گرم می‌باشد 85 تا 90 درصد این مقدار بشکل کریستال فسفات کلسیم (آپاتیت) غیر قابل حل است که سبب استحکان و قدرت استخوان و دندان میشود 10 تا 15 درصد باقیمانده در سرتاسر سلولهای بدن پراکنده است که نیمی از این مقدار در شیارهای ماهیچه‌ای قرار گرفته است. فسفر قسمتی از هسته و سیتوپلاسم هر سلول را تشکیل می‌دهد فسفر نه تنها نقش مهم و اساسی در بسیاری از فعل و انفعالات بدن دارد بلکه بعنوان جزء ساختمانی آنها نیز محسوب می‌شود فسفر در تمام واکنش‌هائی که مربوط به گرفتن یا آزاد کردن انرژی است شرکت دارد و بنابراین در تمام واکنش‌های بیولوژیکی تا اندازه‌ای دخالت دارد.

نقش

تنظیم رها شدن انرژی:

فسفات که یک ماده حاوی فسفر است مسئول کنترل ردها شدن انرژی از احتراق یا اکسیداسیون کربوئیدرات چربی و پروتئین می‌باشد.

ترکیب فسفر با یا آدنوزین دی فسفات سبب تشکیل ATP یا آدنوزین‌تری فسفات یعنی به صورتی که انرژی ذخیره میشود میگردد این یک اتصال
پر انرژی است.

جذب و انتقال مواد مغذی:

فسفات در داخل سلول به بسیاری از مواد مانند مونوساکاریدها در عملی بنام فسفریلاسیون متصل می‌شود. فسفریلاسیون در زمان جذب از دیوارة روده در زمان رها شدن از جریان خون به مایعات داخل سلولی و بالاخره در زمان ورود به اندامک‌های داخل سلول صورت می‌گیرد. چربیها که غیر قابل حل در آب هستند انتقالشان در خون بصورت فسفولیپید (که ترکیبی است از فسفات با ملکول چربی که انحلال چربی را بیشتر میکند) انجام میشود موقعیکه گلیکوژن از کبد یا ذخایر ماهیچه آزاد میشود و بعنوان منبع انرژی مورد استفاده قرا رمیگیرد بصورت ترکیبی از گلوکز فسفورپله شده که باز نوع مهمی از فسفر است ظاهر می‌شود.

تنظیم تعادل اسیدی بازی:

قابلیت ترکیب فسفر یا یون هیدروژن اضافی که در اثر متابولیسم بدن ایجاد میشود سبب اهمیت فسفر در نقش یک تامپون (بافریا) و بالنتیجه ممانعت از تغییر در اسیدتیه مایعات بدن می‌گردد. بطور کلی بحث و مذاکره در مورد تمام واکنش‌های بیولوژیکی که فسفر در آن نقش دارد از حوصله این کتاب خارج است نقش ‌های اشاره شده فقط نوعی از واکنش‌هائی را که فسفر در آن دخالت دارد خاطر نشان میکند.

منابع غذائی حاوی فسفر

غذاهای غنی از پروتئین  معمولا غنی از فسفر نیز هستند بنابراین گوشت، ماهی، طیور خانگی و تخم مرغ منابع اولیه فسفر در رژیم غذایی است.

تمام دانه‌های غلات محتوی اسید فنتیک هستند که فسفریست محتوی یک اسید آلی و در بدن قابل استفاده نمی‌باشد. اسید فنتیک ممکنست با کلسیم ترکیب پیچیده غیر قابل حل و جذبی را تشکیل دهد و کلسیم مصرفی را غیر قابل استفاده نماید:

کمبود:

بعلت توزیع زیاد فسفر در غذاهای مختلف دلیلی مبنی بر کمبود فسفر وجود ندارد کمبود ممکنست در افرادیکه مقادیر زیادی آنتی اسید (که در جذب فسفر دخالت میکند) مصرف میکنند مشاده شود. علائم کمبود فسفر، آهکی نشدن استخوان ، از دست رفتن اشتها و خستگی است.

منیزیم

وجود منیزیم در موجودات زنده از سال 1859 شناخته شده است. اگرچه مدتها بعنوان مادة شفا دهنده زخم بیهوشی کنند و ضد تشنج بکار رفته بود عملا کلیه اطلاعات بیولوژیکی مربوط به آن از سا ل1950 جمع‌آوری شده است در سال 1932 برای موشهای آزمایشگاهی ضروری تشخیص داده شد. اما روشن کردن وضع آن در تغذیه انسان بیش از حد مشکل است بررسی اثرات کمبود منیزیم بعلت ذخائر قابل توجه آن در استخوان که مقداری از آن میتواند نیاز بافتهای نرم را در موارد احتیاج برآورده کند و بعلت جذب مجدد کلیه در هنگام احتیاج مشکل است.

در گیاهان منیزیم قسمت ضروری پیگمان سبز کلروفیل است. اختلاف منیزیم با هموگلوبین خون فقط در جایگزین شدن منیزیم بجای آهن بعنوان مادة معدنی در ساختمان کلروفیل میباشد.


توزیع و متابولسیم

منیزیم موجود در بدن نوزاد حدود 5/0 گرم در هنگام تولد است ولی ازآنجائیکه منیزیم آزادانه از جفت عبور میکند مقدارش با مقدار منیزیم موجود در بافت ما در تغییر می‌نماید . مقدار منیزیم در بالغین از 21 تا 28 گرم متغیر است. 50 تا 60 درصد  آن در استخوان متمرکز است بطوریکه 5/0 تا 7/0 درصد خاکستر استخوان را تشکیل میدهد. حدود 3/1 منیزیم متصل به فسفات بوده و باقیمانده در سطح استخوان جذب شده و این منیزیم برای نگهداری مقدار طبیعی آن در خون و بافت قبل برداشت است. در بافتهای نرم منیزیم مانند پتاسیم داخل سلول متمرکز شده در خون اصولا در گلبولهای قرمز بیشتر از سرم وجود دارد.

با افزایش مصرف پروتئین نگهداری منیزیم  در بدن زیاد میشود. دفع منیزیم از کلیه بوسیله هورمون آلدوسترون مترحشه از غدة آدرنال در پاسخ به تغییرات مقدار منیزیم خون تنظیم میگردد. مقداری که از طریق ادرار از دست میرود با استفاده از مواد مدر و با مصرف الکل افزایش مییابد مقدار کمی منیزیم داخلی در مدفوع دیده میشود مقداری که از طریق عرق از دست میرود 15 میلی‌گرم در روز است از آنجائیکه منیزیم مایعات معدی نسبتا زیاد است در موقع استفراغ مقدار زیادی منیزیم نیز از دست میرود.


نقش منیزیم

نقش منیزیم در سلول بعنوان کاتالیزور در چند صد واکنش بیولوژیکی شرکت دارد.  و قسمت اصلی نقش منیزیم در میتوکندریای سلول انجام میشود در ایجاد ATP و کلیة ‌تغییرات ATP  به ADP دخالت دارد.

این تغییر تمام واکنشهائی که انرژی را مصرف و یا آزاد میکنند مانند سنتز ترکیبات بدن جذب و عبور مواد غذائی و فعالیت فیزیکی را در بر میگیرد اهمیت منیزیم در متابولیسم سلولی با علم با این حقیقت است که میزان منیزیم داخل سلولی در عضلاتی که بطور متابولیکی فعالند و همچنین کبد 7 برابر مقدار آن در خون است. بطور قطع منیزیم در سلولهای تنفسی لازم است اگرچه در بعضی واکنشها سایر عناصر 2 ظرفیتی نظیر منگنز می‌تواند جانشین آن شود. منیزیم همچنین بوسیلة اثر بر روی اجزاء سلولی سازنده پروتئین ، ریبوزوم‌ها و بوسیله آسان نمودن اتصال RNA به ریبوزوم بر روی سنتز پروتئین تاثیر می‌گذارد علاوه بر آن منیزیم برای فعال کردن اسیدهای آمینه که بتوانند برای سنتز پروتئین در مولکولهای پروتئین بهم متصل شوند و همچنین برای پایداری مادة ارثی DNA لازم است اگرچه فقط 1 درصد منیزیم در مایعات خارج سلولی قرار دارد یکی از عناصر معدنی مناسب محیط خارج سلولی سلولهای عصبی است که هدایت تحریکات عصبی را بهتر کرده و سبب انقباض طبیعی ماهیچه‌ای میگردد در این حالت منیزیم و کلسیم نقش آنتاگونپست یا مخالفت یکدیگر را دارند کلسیم بعنوان یک تحریک کننده و منیزیم بعنوان یک مادة سست کنند عمل میکند اثر سست کننده منیزیم در مواردیکه مقدار این عنصر در خون افزایش یافته و حالت بیهوش کننده داشته مشخص شده است.

کمبود

یک نوع شناخته شده کمبود منیزیم ، تتانی (منیزیم تتانی) در اثر پائین بودن منیزیم است که شبیه حالتی است که موقع پایین آمدن کلسیم خون ایجاد میگردد 250 تا 100 روز پس از مصرف رژیم فاقد منیزیم بدن کنترل انقباض و انبساط ماهیچه‌ای را از دست می‌دهد دردهای اختصاصی ناشی از عدم کنترل اعصاب ماهیچه‌ای نظیر تکانها و در مردحل پیشرفته تشنج که بیشتر در مورد فقدان منیزیم بوجود میاید خیلی زود تشخیص داده میشود این نشانه‌ها غالبا در شرایط ایجاد میشود که فرد بر روی رژیم کم منیزیم بوده و در عین حال جذب منیزیم کم و دفع آن زیاد گشته باشد الکل مقدار دفع منیزیم را افزایش می‌دهد بدین جهت عدم کنترل اعصاب ماهیچه‌ای مانند تتانی منیزیم در اشخاص الکلی را تا اندازه‌ای میتوان توصیف کرد.

در فقدان منیزیم کافی سیستم قلبی عروقی و کلیوی تحت تاثیر قرار گرفته و علائمی مانند اتساع عروق و تغییرات پوستی مشاهده شده است. تزریق داخل وریدی سولفات منیزیم سبب برطرف شدن این علائم گردیده است.

تعیین منیزیم ذخیره

میزان منیزیم سرم نمایانگر خوبی از مقدار آن در سلولها نمی‌باشد. چه حدود 35 درصد منیزیم خون با پروتئین متصل شده و بوسیل روشهای موجود قابل اندازه‌گیری نمیباشد. بافتها ممکنست تهی از منیزیم شوند در حالیکه میزان آن در سرم بحد طبیعی باقی میماند.

در صورتیکه در زمان تشکیل استخوان منیزیم کافی در دسترس باشد استخوان دارای 16 درصد منیزیم است که این را میتواند در مواقع کمبود رها کرده و به برقراری منیزیم خون در حد طبیعی کمک نماید. در حالیکه اگر در موقع تشکیل استخوان منیزیم کافی در دسترس نباشد در مواقع کمبود حتی مختصر منیزیم موجود در رژیم جذب استخوان شده و لذا میزان آن در خون کاهش می‌یابد.

سدیم

لزوم و ضرورت نمک که منبع اصلی سدیم است از قرنها پیش شناخته شده است. ولی فقط در سال 1937 سدیم بعنوان یک عنصر ضروری شناخته شده است. در بسیاری از کشورها تنها منبع نمک تبخیر آب دریا است.

توزیع

سدیم یک یون یک ظرفیتی مثبت است که بیشتر در مایعات خارج سلولی بدن مایعات داخل عروقی خونی و مایعاتی که اطراف سلولها را احاطه کرده است وجود دارد حدود 56 گرم یا 50 درصد کل سدیم بدن در این مایعات بدن جائیکه قسمت مهمی از محیط سلول را تشکیل می‌دهد یافت میشود در تحت شرایط طبیعی میزان سدیم موجود در سلولها کم و با اندازة 10 درصد کل سدیم بدن است بدن نیز همیشه سدیم را بخارج از سلول میراند 40 درصد سدیم باقیمانده متصل به سطح کریستالهای استخوانی اسکلت بدن است.

جذب و متابولیسم

مقدار کمی سدیم از طریق معده جذب میشود ولی بیشتر جذب از طریق رودة کوچک بسرعت انجام میگیرد جذب سدیم یک جذب فعال است (نیاز به انرژی دارد). سدیم جذب شده بوسیله جریان خون به کلیه حمل می‌شود و در آنجا سدیم تصفیه شده و مجدد بمقداری که برای بدن لازم است به خون برگردانده میشود سدیم اضافی که حدود 90 تا 95 درصد سدیم مصرف شده است. از طریق ادرار رفع میشود این تنظیم متابولیسم در کلیه بوسیله هورمون آلدوسترون مترشحه از غده آدرنال کنترل میشود.

از آنجائیکه مقدار سدیمی که میتواند در حجم معینی از ادرار دفع شود محدود است اگر مقدار سدیم در رژیم بیش از قابلیت دفع کلیه شود مقدار آن در خون و مایعات خارج سلولی زیاد خواهد شد. موقعیکه میزان سدیم خون زیاد شود مرکز تشنگی در هیپوتالاموس مغز بوسیله احساس تشنگی تحریک میشود و این حالت منجر به مصرف مایعات بیشتر میشود و مایعات بیشتر به کلیه اجازة دفع ادرار بیشتر و در نتیجه سدیم بیشتر را میدهد با کاهش تشنگی مقدار سدیم خون نیز کم میشود.

نقش

سدیم بعنوان یک الکترولیت (یون. مثبت) در مایعات خارج سلولی کمک به نگهداری فشار اسمزی خارج از غشاء سلول کرده و اثری مشابه پتاسیم در داخل سلول برای نگهداری طبیعی موازنة آب دارد بطور طبیعی بدن قادر به برقراری موازنه سدیم در خارج و پتاسیم در داخل سلول است این امر موازنة‌آب بین داخل و خارج سلول را تنظیم میکند.

سدیم 90 درصد یونهای بازی مایعات خارج سلولی را تشکیل داده و بوسیله بی‌اثر کردن عناصری که تشکیل اسید میدهند بدن را در حالت خنثی نگه میدارد. زمانی که در مایعات بدن مقادیر زیادی از عناصر تشکیل دهندة اسید ظاهر شوند سدیم بمنظور مقابله با حالت اسیدی میتواند از ذخایر استخوانی آزاد شده و اسید را بی‌اثر کند.

محدودیت سدیم

تحت شرائط خاصی مانند فشار خون و اختلال کلیه محدودیت مصرف سدیم از رژیم مصرفی لازمست درجه محدودیت با تشدید بیماری متفاوت است.

در گذشته در مسمومیت دوره حاملگی رژیم کم سدیم توصیه میشد بررسیهای بالینی نشان داده است که رژیم‌های حاوی سدیم زیاد در جلوگیری یا تسکین اثرات مسمومیتها فشار خون بالا خیز وجود پروتئین در ادرار و تار شدن چشم موثرتر از رژیم کم سدیم است.

استفاده از غذاهای جامد و غذاهای تجارتی مخصوص کودکان که با آن نک اضافه شده است ممکن است شیرخوار را بخصوص در ماههای اول زندگی که قابلیت غلظت دادن ادرار کمتر از کودکان بزرگسال است مستعد ابتلاء‌به فشار خون در زندگی بعدی بنماید.

پتاسیم

توزیع

پتاسیم یک ظرفیتی است و از لحاظ خواص شیمیایی یک ظرفیتی و شبیه سدیم است اما از نظر فیزیولوژیکی چون پتاسیم در داخل سلول بیشتر از مایعات خارج سلولی است. شباهتی ندارند نسبت سدیم به پتاسیم در سلول 1/10 و در مایعات خارج سلولی 28/1 است بیشتر 250 میلی‌گرم از پتاسیمی که بطور طبیعی در بدن وجود دارد در داخل سلولها است بنابراین پتاسیم خون نشان دهندة خوبی از وضع پتاسیم بدن نمی‌باشد بنابراین مقدار پتاسیم موجود در پلاسما نشان دهندة متابولیسم سلولی تا ذخیرة پتاسیم بدن میباشد.

پتاسیم پلاسما در موقع اضمحلال بافت بدن (کاتابولیسم) و همچنین در اسیدوز افزایش می‌یابد این حالت دلالت بر خروج پتاسیم از داخل سلول جهت کمک به برقراری موازنة حالت طبیعی اسدی و بازی بدن مینماید.

پتاسیم در زمان سنتز پروتئین یا افزایش گلیکوژن داخل سلول یا الکالوژنز ایجاد حالت قلیائیت وارد سلول شده و میزان آن در خون کاهش می‌یابد اگر میزان پتاسیم خون و در نتیجه مایعات خارج سلولی بیش از 7 میلی اکی والان یا 5/0 گرم در لیتر افزایش یابد کار عضلات بزحمت صورت گرفته و در مواردی کار قلب ممکنست متوقف شود. و این عمل بدینجهت است که کلیه کار خود را برای دفع پتاسیم به خوبی انجام نداده است بدن استعداد کمی برای نگهداری و جذب مجدد پتاسیم دارد و بطور طبیعی حدود 7 درصد پتاسیم خون از طریق ادرار از دست میرود . وجود کلر به نگهداری پتاسیم کمک می‌کند.

نقش

پتاسیم در داخل سلول بعنوان کاتالیزور در واکنشهای بیولوژیکی بسیاری بخصوص واکنشهای انرژی زا سنتز پروتئین و گلیکوژن شرکت میکند اگر مقدار سدیم در مواد داخل سلولی افزایش یابد ممکن است اثر کاتالیزوری پتاسیم را خنثی کرده و در متابولیسم داخل سلولی بخصوص سنتز پروتئین اختلال بوجود آورد پتاسیم یکی از عوامل نگهداری فشار اسمزی سلول بشمار میرود.

اهمیت وجود پتاسیم در سلول نگهداری تعادل اسیدی بازی است ولی در این نقش پتاسیم باسانی سدیم در مقابل عناصری که تشکیل اسید اضافی میدهند بحرکت در نمیاید پتاسیم همچنین در انتقال تحریکات عصبی و آزاد کردن انسولین از لوزالمعده نقش دارد پتاسیم همواره با منیزیم بعنوان یک منبسط کننده ماهیچه در مقابل کلسیم که سبب انقباض ماهیچه میشود عمل میکند.

کمبود

علائم کمبود پتاسیم بخوبی شناخته شده است اما کمبود بندرت در اثر کمی پتاسیم در رژیم اتفاق میافتد حالکت کمبود پتاسیم ممکنست در کودکانی ایجاد شود که از اسهال رنج می‌برند چه موقعی که محتویات روده‌ای بسرعت عبود مینماید. جذب پتاسیم رژیم کاهش می‌یابد و پتاسیم موجود در ترشحات هضمی نیز شانس جذب مجدد را ندارند و جذب نشده دفع می‌شوند استفراغ، استفاده از مواد مدر (ادرار آور) سوء تغذیه پروتئینی کالری و همچنین جراحی ممکن است منجر به تهی شدن پتاسیم بدن گردد. از مشخصات آن ضعف ماهیچه‌های سطحی، کم شدن تونوس روده‌ای همراه با تورم ناحیه شکم، غیر عادی بودن قلب و ضعف ماهیچه‌های تنفسی را میتوان نام برد.


عناصر کمیاب

آهن

عنصر آهن اولین بار بعنوان یکی از اجزاء بافتهای بدن در سال 1713شناخته شد مقدار آهن موجود در بدن در حدود 004/0 درصد وزن بدن را تشکیل می‌دهد و بطور کلی مقدار آن از 3 تا  5 گرم متفاوت است این مقدار بستگی به سن ، جنس ، اندازه ، وضع غذائی ، سلامت و میزان آهن ذخیره دارد. همه آهن موجود در بدن جهت حمل ذخیره موجود در آنزیمها و یا ترکیبات تنفسی بصورت ترکیب با پروتئین است. آهن از نظر تغذیه دارای اهمیت فراوانی است و در واکنشهای اسید و احیای سلولی نقش مهمی را عهده‌دار میباشد.

نقش

حمل کننده اکسیژن و اسید دوکربن

آن مسئول قدرت هموگلوبین و میوگلوبین جهت حمل اکسیژن لازم برای تنفس و گازکربنیک حاصله از سلولها به ریه است. در ضمن  هموکلوبین میل ترکیبی بیشتر برای اکسیژن دارد.

میزان تخریب گلبولهای قرمز در اثر کمبودهای تغذیه‌ای مانند کمبود اسید آسکوربیک ویتامین E و B12 (کوبالامین) که همه در تشکیل گلبولهای قرمز و سنتز هموگلوبین شرکت دارند تسریع میگردد.


سایر وظایف

شواهد قابل ملاحظه ای مبنی بر اهمیت آهن در بسیاری از اعمال که ارتباط با تشکیل خون و انتقال اکسیژن دارد در دست است وظایف غیر هم عبارتند از کاتالیزور تبدیل بنا کاروتن به ویتامین A سنتز پوربن‌ها که قسمت عمده‌ای از اسید نوکلئیک می‌باشد. برداشتن لیپیدهای خون ، سنتز کلاژن ، تولید پادتن و ضد سم سازی داروها در کبد.

نیاز به آهن

جانشین شدن آهن از دست رفته بدن

اگرچه آهن پس از جذب در بدن باقی میماند و مکانیسمی برای دفع آهن وجود ندارد ولی روزانه مقدار کمی آهن از دست میرود که میبایستی جایگزین شود آهن در تمام سلولهای بدن وجود دارد بنابراین هر سلولی که از بین میرود معرف از دست رفتن آهن است افتادن سلولهای سطحی بدن افتادن سلولهای مخاطی دستگاه گوارش ریختن مو و چیدن ناخن و غیره همه را به از دست رفتن آهن بدن کمک میکند آهنی هر روز از طریق ادرار تنفس افتادن سلولهای از دست میرود حدود 2/0 تا 5/0 میلی‌گرم برآورد شده است.

رشد

احتیاج به آهن در خلال رشد  در نتیجه افزایش حجم خون و همزمان با آن افزایش هموگلوبین و تودة بافتنی و آنزیمهای محتوی آهن است افزایش آهن بدن از 5/0 گرم در زمان تولد به 5 گرم در افراد بالغ افزایشی در حدود 5/4 گرم را در دوره 20 ساله رشد نشان می‌دهد اگر میزان رشد را یکنواخت فرض کنیم میزان افزایش آهن برای هر سال حدود 225میلی‌گرم یا 6/0 میلی‌گرم در هر روز خواهد بود.

بر مبنای همین مشاهدات نگهداری آهن در کودکان بیش از سه ماهه 5/0 میلی‌گرم و کودکان بزرگسال 2/0 در روز و افراد نوجوان حدود 5/0 میلی‌گرم آهن در روز است

جذب

آهن موجود در غذا بفرم اولیه اکسیده آهن فریک و مقداری به فرم آهن فروز یافت می شود هر دو اینها به ترکیبات آلی متصل هستند و قبل از جذب شدن جدا میگردد. بدن میتواند شکل دیگری از آهن را مورد استفاده قرار دهد.

اما شواهد موجود نشان میدهد که بطور طبیعی آهن فروز بیشتر از فریک مورد استفاده است و آهن فریک میباید قبل از اینکه جذب گردد بصورت فروز احیا شود این عمل بوسیله اسیدیته محتویات معده آسان میشود در گوشت حدود نیمی از آهن قسمتی از ملکول هموگلوبین است و بعنوان آهن هم گفته می‌شود تمام آهن موجود در غذا بعنوان آهن غیر هم نامیده میشود.


عوامل موثر در جذب آهن

-      - نیاز بدن به آهن

-       نوع آهن

-      ترکیب غذا

-      حجم رژیم

-      مقدار خوراک

نیاز بدن به آهن:

احتیاج بدن به آهن بستگی به میزان ترانسفرین متصل نشده خون و مقدار آهن موجود در سلولهای مخاطی دیواره روده دارد وقتی این مقادیر زیاد میشود نشان می‌دهد که آهن از خون به بافتها یا نقاط ذخیره آهن برگردانده شده است و آهن بیشتری جذب شده تا نگهداری آهن را بمیزان ثابتی در خون بعهده گیرد هنگامیکه ترانسفرین با آهن اشباع شود نمایانگر کاهش احتیاج سلولهای بدن به آهن است و جذب آهن کمتر صورت میگرد بنابراین مکانیسم جذب آهن بستگی به احتیاج بدن به آهن دارد.

سایر عوامل

اسید با آهن بشکل یک ترکیب غیر قابل حل ترکیب شده و نمیتواند مورد استفادة بدن قرار گیرد.

غذاهای حاوی اسید فنتیک زیاد وقتی بصورت غذای معده در رژیم باشند اثرات سوئی بر روی جذب آهن ممکن است داشته باشد.

فسفر اضافی نیز ممکن است اثرا ممانعت کننده بر روی جذب آهن داشته باشد وجود تانین در چای و قهوه سبب کاهش جذب آهن میگردد. بنابراین مصرف چای یا قهوه با غذا بطوریکه گزارش شده است سبب کاهش جذب آهن از 41 تا 95 درصد میگردد.

مدفوع چرب یک حالت غیر طبیعی است که مقادیر بیش از حد طبیعی چربی در مدفوع دیده میشود و در این مواقع میزان جذب آهن کاهش مییابد.

ارتفاع از سطح دریا نیز بر روی اندازة جذب آهن اثر می‌گذارد جذب آهن در ارتفاعات بالا افزایش و در ارتفاعات پائین‌تر کاهش می‌یابد.

مقدار ید در لبنیات و تخم مرغ متغییر است و بستگی به فصل سال و میزان ید در خاکی دارد که حیوان بر روی آن پرورش یافته است مصرف نمک یاد دار در جیوه غذائی گاو باعث افزایش ید موجود در شیر گاو میگردد.

بیشتر دانه‌های غلات ، حبوبات ، میوه‌جات و سبزیجات حاوی ید کمی هستند و این مقدار نیز بستگی به خاکی دارد که گیاهان درآن پرورش یافته است.

مصرف نمک ید دار در تهیه غذا، بهترین روش اطمینان بخش مصرف مقدار کافی ید است.


کمبود ید

کریتینیسم اغلب در میان شیرخوارانی که مادرانشان در دوران نوجوانی و حاملگی ید کمی مصرف کرده‌اند و همچنین در نواحی که گواتر اندمیک وحود دارد زندکی کرده‌اند مشاهده میشود این کودکان که از هیپوتیروئیدیسم رنج می‌برند از نظر فیزیکی کوتوله هستند و به عقب ماندگی ذهنی نیز دچار هستند. در صورتیکه معالجه بلافاصله بعد از تولد شروع شود بسیاری از علائم کرتینیسم قابل برگشت است ولی اگر دیرتر در دوران طفولیت معالجه شوند از اختلال در رشد فیزیکی و عقب ماندگی ذهنی نمیتوان جلوگیری کرد.

گواتر

ید بعنوان عامل موثر در معالجه گواتر شناخته شده است غده تیروئید جهت مقابله با کمبود ید که برای سنتزتیروکسین لازم است فعالیت زیاد میکند و این افزایش فعالیت منجر به بزرگ شدن تیروئید میشود.

گواتر ساده یک بیماری بدون دردی است که وضع ظاهری فرد را تغییر میدهد و بعد از ایجاد گواتر معالجه با ید نمیتواند اندازه غده را تغییر دهد .

کمبود ید علت اصلی ولی نه تنها علت گواتر ساده است گواتر ممکنست در اثر عوامل دیگری از قبیل اختلال در ید غذایی موجود افزایش غیر طبیعی نیاز غده تیروئید اختلال در مورد استفاده قرار گرفتن ید در غده تیروئید حضور شیمیایی به وجود آید.

منبع و مأخذ

 

مبانی تغذیه : ترجمه دکتر مینو فروزانی

اصول نوین تغذیه  :  در سلامتی و بیماری تالیف دکتر منوچهر سعادت نوری

شیمی مواد غذایی : ترجمه مهندس بابک قنبرزاده

اصول تغذیه و مواد غذایی : حسن محمدیها

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 08 آذر 1393 ساعت: 18:01 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره عوامل موفقیت جوانان

بازديد: 397

 

  تحقیق درباره عوامل موفقیت جوانان

 

بزهکاري در جوانان


  بزهكارى نوجوانان و جوانان يكى از مقوله‌هاى مهم درحوزه مسائل جوانان به شمار مي‌آيد كه در سطح ملى و بين‌المللى توجه زيادى را به خودمعطوف داشته است؛ چنان که پيشگيرى از بزهكارى و اصلاح بزهكاران جوان و نوجوان، يكىاز محورهاى عمده سياست گزاريهاى ملى بسياري ازکشورها درمورد جوانان مي باشد. آمارهانشان مي‌دهند كه بيشتر مناطق جهان طى دهه گذشته با مشكل افزايش بزهكارى و جرائم درميان جوانان مواجه بوده‌اند و اين امر در كشورهاى در حال گذار شدت بيشترى داشتهاست. در سطح بين‌المللى نيز كنفرانس‌ها، كنگره‌ها، همايش‌ها و كارگاه‌هاى علمىمتعددى در خصوص اين موضوع به ويژه طى دو دهه اخير برگزار شده است و «برنامه عملجهانى براى جوانان تا سال 2000 و پس از آن» نيز موضوع بزهكارى را به عنوان يكى ازده حوزه اولويت‌دار براى رسيدگى به امور جوانان تعيين كرده است. اين امر در موردمراكز علمى و دانشگاهى نيز صادق مي‌باشد و هم اكنون در رشته‌هايى همچون : حقوق وروان شناسى، درس خاصى موسوم به بزهكارى نوجوانان يا اطفال به عنوان يكى از دروساصلى دانشگاهى گنجانيده و ارائه مي گردد ـ علاوه بر آن كه در مراكز علمى مربوط بهمطالبات جوانان نيز به اين مسئله به عنوان يك موضوع مهم تحقيقاتى نگاه مي‌كنند. ريشه اين توجه خاص به مسئله بزهكارى نوجوانان را مي‌توان در اذعان عمومى به ايننكته جستجو كرد كه رفتارهاى خلاف قانون نوجوانان، ماهيتى متفاوت با جرائم بزرگسالاندارد و به همين دليل بايد به گونه‌اى متفاوت از بزرگسالان با آنان برخورد كرد. دراين زمينه، متخصصان رشته‌هاى مختلف علوم انسانى نقش ايفا كرده‌اند، اما نقشروان‌شناسى بويژه «روان‌شناسى رشد» از برجستگى خاصى برخوردار است؛ به گونه‌اى كه مىتوان از سيطره روان شناسى بر بحث بزهكارى نوجوانان سخن گفت. در حال حاضر، بيشتركتاب‌هاى مربوط به اين حوزه با چنين نگرشى تأليف مي‌شود و حاصل جمع تخصص كارشناسانحقوق و روان شناسى به شمار مي‌آيد.

 

اعتماد به نفس

در ميان خصلت هاى انسانى و فضيلت هاى اخلاقى،برخى چنان با اهميت اند كه مى توان از آنها به «صفات سرنوشت ساز» يادكرد. خودباورىيا اعتماد به نفس، از شمار اين گونه فضايل روحى است. خودباورى، انواعى دارد كهآشنايى با آنها، براى همگانْ مفيد و بلكه لازم است، بدين قرار:
   1.
خودباورى انسانى،
2.
   خودباورى مذهبى،

   3.
خودباورىملّى،
4.
    خودباورى شخصى.
نخستين نهاد خودباورى و اعتماد بهنفس، باور به خودِ انسانى است و توجّه به ماهيتى كه فراتر از حيوان و عالى تر ازماشين است؛ انسان، موجودى است كه استعدادها، ظرفيت ها و زمينه هاى رشد بى كراندارد، خداوند متعال، او را تكريم كرده است، فرشتگان، بر آستان او سجده گزارده اند،با بهترين نظامْ آفريده شده است و مى تواند خداگونه شود و در درون خود، داراى جهانىبزرگ تر است.

اين خودباورى انسانى، در برابر خود باختگى ها و از خودبيگانگى هاى گوناگون، مطرح مى شود. هنگامى كه اين خود باورى انسانى از انسان، رختبربندد و انسان به خوهاى حيوانى روآورد، هويت حيوانى پيدا مى كند؛ و اگر از عواطفانسانى تهى شود و از كشش ها و گرايش هاى متعالى دور گردد، خصلت هاى ماشينى پيدا مىكند، رايانه متحرّك و ماشين آدمْ نما مى شود و اين، همان «خودباختگى» يا «ديگر شدن)اِليناسيون( است.

خودباورىِ دينى در جوانان
دين، هويّت ملّى و فردى مارا شكل داده و از ديرباز، با همه چيز ما عجين گشته است. عشق ها، آرمان ها، غم ها،شادى ها و خلاصه، نظام زندگى ما، همه برآمده از آموزه هاى كانون ديناست.
دين، با درونْ مايه هاى غنى و زندگى سازى كه دارد و با الگوها،نمادها، شعائر، سنّت ها و ارزش هايش، آشناترين خانه زاد ماست.
ما بايدتمام تلاش هاى خويش را در بستر دين، سامان دهيم و باور داشته باشيم كه دين، بهترينبستر براى رشد و تعالى فردى و اجتماعى است.
مسلمانان در طول تاريخ، درهمين بستر، قلّه هاى بلند فرهنگ و تمدّن را فتح كردند. اكنون اگر اين باورْ سستگردد و پذيرش انديشه ها و فرهنگ هاى بيگانه از دين يا مخالف آن گسترش يابد، به ازخودبيگانگى دينى دچار خواهيم شد.
امروز، خودباورى دينى به اين معناست كهبا عمق جان دريابيم كه «الإسْلامُ يَعْلُو وَ لا يُعْلى عليه.. اسلام، از هر مكتب وهر بينشى بالاتر و والاتر است و هيچ مكتبى بر آن، برترى ندارد» و باور داشته باشيمكه اسلام، تنها دين مورد قبول خداوند است. روشن است كه چنين باورى، تنها مى تواندبا آگاهى و كسب معارف دينى و تجربه هاى معنوى به دست آيد.
خودباورىملّى در جوانان
ما به عنوان يك ملّت با پيشينه درخشان فرهنگى و نقش كار ساز درتمدّن اسلامى و بشرى و داراى سهم قابل توجّه در پيشبرد دانش جهانى، پيوسته در طولتاريخ، شايستگى هاى خويش را نشان داده ايم. اكنون نيز بايد با باور كردن ظرفيت ها،استعدادها و توانايى هاى ملّى، سرنوشت خود را در جهان كنونى، رقم بزنيم و حاكميتهاى فكرى و فرهنگى بيگانه را نپذيريم. خودباورى ملّى، در برابر از خود بيگانگى ملّىو در برابر خودباختگى نسبت به فرهنگ ها و تمدّن هاى بيگانه است.
پذيرشغيرآگاهانه و غير سود بخش نمادها، ارزش ها و سنّت هاى بيگانه، بدترين شكل سقوطخودباورى ملّى است. به همين جهت، علامه محمد اقبال (طرّاح «فلسفه خودى») همگان رادعوت مى كند كه با پاى خويش راه بروند و با بال خود، پروازكنند:

همچو آيينه مشو محو جمال دِگران
از دل وديده فروشوىْ خيال دگران
در جهان،بال و پَر خويش گشودن آموز
كه پريدن نتوان با پر و بالدگران
اگر خود باختگى ملّى در جامعه اى پديدآيد، نسبت به اصالت ها، سنّت ها و ارزش هاى ملّى، بى اعتماد مى شود و پيوسته، رو بهبيگانه مى كند. داستان اين از خود بيگانگى ملّى را از زبان امام خمينى ـ كه مردمايران، خودباورى ملّى خويش را سختْ مديون او هستند ـ بشنويد:
آن وقت كهدر تركيه تبعيد بودم، مجسّمه آتاتورك را ديدم كه رو به غرب بود و دستش را بالا كردهبود، و آن جا به من گفتند كه اين، علامت اين است كه ما هر چه بايد انجام بدهيم، ازغرب خواهد بود.
و چه زيبا متفكّر شرق، اقبال لاهورى، در اين باره دادسخن درداده كه:

قيمت شمشاد خود، نشناختى
سروِديگر را بلند انداختى
مثل نِى، خود را ز خود كردى تهى
بر نواى ديگران دل مى نهى
اى گداى ريزه خوار ازخوان غير!
جنس خود مى جويى از دكّانير؟

اين نوع از خود بيگانگى را در غرب فوئرباخ،هِگِل و ماركس، و در جوامع اسلامى، سيد جمال الدين اسدآبادى، محمّد عبدُه، محمداقبال لاهورى، اميركبير، جلال آل احمد، شهيد مدرّس و حضرت امام(ره) مطرح ساختند. البته اين خود باورى ملّى، به معناى گرايش هاى ملّى گرايانه جدا شده از دين نيست. اسلام، اساس هويّت ملّى ماست و تفكّر تقابل ايران و اسلام، يك انديشه پوچ است؛وگرنه، ملّيت ايرانى، بيش از هزار سال است كه با هويت اسلامى آميخته است و اكنون،تفكيك اسلام از هويّت ملّى ما ممكن نيست. اسلام، عاملِ وحدت ملّى ما در طول تاريخبوده است. همه افتخارات ملّى ما در هزار سال گذشته، در بستر اسلام، آفريده شده اندو اكنون، تمدّن ملّى ما بخشى از تمدّن اسلامى است.
اهتمام شگفت كشورهابه حفظ و حراست بناهاى كهن و بزرگداشت شخصيت هاى تاريخى خويش ونيز مشاركت فعّالآنها در مسابقات بين المللى علمى و ورزشى و هنرى، از عنايت آنها به خودباورى ملّىمايه مى گيرد. اين باور، مادام كه به پرستش ملّيت و قوم گرايى افراطى نينجامد، نهتنها همسو با تعاليم دينى است، بلكه از راه كارهاى دين براى پيراستن مردم و حاكمانمسلمان از آلودگى هاست؛ زيرا به حتم، مردمى كه خود را باور كنند و براى خود، پيشينهو اعتبار بسيار ببينند، ديرتر و سخت تر به گناه ها و خوارى ها تن مىدهند.

خودباورى شخصى در جوانان
جدا از باورهاى زندگى ساز به خودِانسانى، ملّى و دينى، هر كس در قلمرو شخصى و شخصيتى خويش ـ با تمام ويژگى هايى كهاو را از ديگران جدا مى سازد ـ ، توانايى ها، استعدادها و ظرفيت هاى خاصّى دارد كهبايد آنها را بشناسد،استخراج كند و به كار گيرد و با باورمندى به عظمت آنها، ضعفها، كمبودها و شكست هايش را جبران سازد. اين خودباورى، بايد ريشه نااميدىرا بركَنَد، ناتوانى هاى خيالى را از پندار انسان برگيرد و نشاط و شوربيافريند.
اين خودباورى، بايد بنيان سست انديشى و وابستگى بى جهت بهديگران را از بين ببرد و شخص را به استقلال در انديشه و تلاش، وادارد و رهاوردهايىاز اين دست دارد:

1.
   از اتّكاى بى جهت به اين و آن، جلوگيرى مىكند؛
   2.
يأس و نااميدى را مى زدايد؛
3.
   خودباختگى،خودناشناسى و خودكم بينى را از بين مى بَرد؛
   4.
اراده را توانمند مىسازد؛
   5.
به انسان، شجاعت اقدام هاى بزرگ مى دهد.
گفتنى استكه اين خودباورى، در طول اعتماد، توكّل وتفويض به خداوند متعال و جزئى از آن و ازجنس آن است، نه در عرض آن و روياروى آن. در بينش اسلامى، نيروها و عظمت هاى شخصى،مستقل و قائم به ذات نيستند؛ بلكه برآمده از كانون قدرت آفرين الهى اند؛ حتّىاعتماد به خداوند و توكّل و تفويض، ممكن است براى بهره ورى بهينه از اين نيروهاىشخصى و گوهرهاى نهفته در جان آدمى باشند.


آفت هاى خودباورىشخصى در جوانان
آفت هاى خودباورى شخصى بدين شرح اند:
  1.
خود كمبينى،
  2.
نقص هاى جسمى،
  3.
شكست ها،
  4.
پذيرفتهنشدن،
5.
  كمداشت محبّت،
  6.
وابستگى افراطى،
7.
   تحقيرها،
  8.
فقر و تنگدستى.
اينك به ترتيب، هركدام از اينموارد را شرح مى دهيم:
خود كم بينى يا عقده حقارت، نگرش منفى نسبت بهخويش و كم انگاشتن يا ناديده گرفتن توانايى ها و ارزش هاى خوداست.
اسلام، مؤمن را عزيز و گران قدر مى پرورانَد و او را داراى شخصيتوالايى مى داند:
وَلله العِزَّهُ وَلِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤمِنين
عزّت، براى خدا، رسول او ومؤمنان است.
اسلام،به هيچ مؤمنى اجازه نمى دهد كه خود را خوار سازد و شخصيت خود را ناديدهانگارد.
بسيارى از كسانى كه دچار خَلأهاى روانى، ناهنجارى هاى اخلاقى وبزهكارى مى شوند، آنهايى هستند كه خود را خوار مى پندارند.
عزّت نفس،نقش عمده اى در رفتارهاى منطقى و بهنجار و يا رفتارهاى نابهنجار و ناسازگار وبزهكارى افراد دارد. چنان كه بر اساس تحقيقات انجام شده، عزّت نفس، مى تواند موجبپيشگيرى، تعديل و يا تشديد برخى از رفتارها گردد.
در كتاب روان شناسىاجتماعى مواردى ازمطالعات و تحقيقات در اين زمينه، بيان شده است. ازجمله، مؤلّف در مورد چگونگى احساس درونى افراد، پس از ارتكاب اعمال نامطلوب، چنينمى گويد:
وانگهى، همان طور كه انتظار مى رود، افرادى كه عزّت نفس دارند،اگر به نحوى ابلهانه و بى رحمانه رفتار كنند، بيشتر از ديگران، احساس ناهماهنگى مىكنند.
در مورد ديگر، نتيجه آزمايش انجام شده از دانشجويان، در خصوصارتباط عزّت نفس با امكان ارتكاب به تقلّب، نشان مى دهد دانشجويانى كه قبلاًاطّلاعات مربوط به عزّت نفس پايين دريافت كرده بودند، خيلى بيشتر از آنهايى كهاطّلاعات مربوط به عزّت نفس بالا دريافت كرده بودند، مرتكب تقلّبشدند.
در روايت آمده است:
مَنْ هانَتْ عليه نَفْسُه فَلاتأمَنْ شَرّه.
كسى كه نفسش بر او خوار شده، از شرّش آسودهمباش.

و در روايت ديگرى آمده است:
مَنْ هانَتْ عليه نَفْسُهفَلا تَرْجَ خَيْرَه.
كسى كه نفس او برايش خوار شده، اميد خوبى از اونداشته باش.


نقص هاى جسمى در جوانان
نقص عضو، بيمارى هاى مزمن، ناتوانىهاى جسمى، زشتى چهره، فلج بودن برخى از اعضا و...، از عواملى است كه برخى افراد رادچار چالش بى اعتمادى به خويش مى سازد. اين گونه افراد، بايد على رغم بعضى ضعف هابه توانايى هاى عظيم خويش باور داشته باشند و بكوشند با استفاده بهينه از ديگرتوانايى ها و بسيج ظرفيَت ها در قلمرو ويژه، ناتوانى ها را جبرانكنند.
بسيارى از نام آوران بزرگ تاريخ، دچار نقص عضو يا ناتوانى هاىخاصّ جسمانى بوده اند. در باره جاحظ، شخصيت ماندگار تاريخ، نوشتهاند:
جاحظ، در لغت عرب، كسى را گويند كه چشم هايش برآمدگى داشته باشد. چون عمرو بن بحر نيز اين چنين بوده، به همين لقب (جاحظ) اشتهار يافته است، چنان كهاو را به همين جهت، حَدَقى نيز گويند، كنايه از آن كه حدقه هاى [چشم] او بزرگ تر وبرآمده بود.
و باز در توصيف او نگاشته اند:
جاحظ، بسيار زشترو و بد صورت و زبانزد عموم مردم بود، به طورى كه پس از قرون متواليه كه ما درزمان، در هر عصر و اوان، اشخاص گوناگون در آغوش خود بپروريده باز هم زشتْ رويى اوضرب المثل است.


او با همين زشتْ رويى كم نظير، از دانشمندان نام آورجهان شد و نام خويش را در صف بزرگان تاريخ، جاودانه ساخت و كتاب هاى او هنوز مورداستفاده جهانيان است.

رودكى، شاعر بلندآوازه در تاريخ ادبيات فارسى،نابينا بود. ابو العلاى مَعَرّى، شاعر، اديب و نقّادِ عرب نيز از نعمت چشم، بهره اىنداشت. بتهووِن، موسيقيدان بزرگ جهان غرب، كَر بود. دكتر طاها حسين، نويسنده بنامِعرب، از كودكى كور بود. ابو بصير، شاگرد فرزانه امام صادق عليه السّلام نيز نابينابود.
زَمَخشَرى، مفسّر بزرگ قرآن كريم، يك پايش قطع شده بود وبا كمك
چوب، حركت مى كرد تيمور جهانگشا، لنگ بود و دو انگشت دست راستش نيزافتاده بود.
هِلِن كِلر، زن نابينا و كَر و لالى بود كه با استعداد خود،دنيا را به تحسين و اعجاب واداشت. او همه مراحل تحصيلى را با رنجى وصف ناشدنى پيمودو در بيست و چهار سالگى مدرك كارشناسى گرفت و سپس، در شمارِ نويسندگان معروف امريكادرآمد
بلال حبشى، هم غريب بود، هم سياه، و هم فقير؛ ليكن نردبان ترقّىمعنوى را با پايدارى و پايمردى، تا اوجْ پيمود و از مردان جاودانه نامِ تاريخگشت.
مكفوف، به معناى نابينا، در علم رجال، لقب: ابراهيم بن يزيد، جابر،جعفر بن احمد، حَكم بن مسكين، عبدالله بن محمّد، علاء بن يحيى، على بن حاتم، ليثمرادى، موسى بن ابى عمير، يحيى بن قاسم و بعضى از ديگر محدّثان و راويان حديثاست.
اَعْرَج، به معناى لَنگ، لقب عبدالرحمان بن داوود، حافظ، قارى واديب مشهورى است كه ادبيات عرب را در مدينه گسترش داد.
اَعوَره، بهمعناى يك چشم، لقب چند تن از بزرگان تاريخ اسلام است.
چهزيباست اين حكايت سعدى:
مَلِك زاده اى را شنيدم كه كوتاه بود و حقير، وديگر برادرانش، بلند و خوبْ روى. بارى، پدر به كراهيت و استحقار در وى نظر مى كرد. پسر، به فراست و استبصار، به جاى آورد[35] و گفت: اى پدر! كوتاهِ خردمند، بِهْ كهنادانِ بلند. نه هر چه به قامتْ مِهتر، به قيمتْ بهتر!

شكستها در دوره جوانی
زندگى، سرشار از ناكامى ها و كاميابى هاست. روزگار، با شادى و غم، وشكست و پيروزى آميخته است.
امير مؤمنان، على عليه السّلامفرمود:
الدَّهْرُ يَومان: يَومٌ لَكَ وَيَومٌعَلَيْكَ.
روزگار، دو روز است: روزى به سود توست و روزى به زيانتو.
خودباوران، از هر شكستى درس پيروزى مى گيرند؛ ولى برخى از مردم، بايك شكست


اجتماعى يا فردى، خويش را مى بازند، به انزوا مى گرايند واعتماد به خود را از دست مى دهند. ما بايد هر شكستى را با تلاش و اعتماد به نفس،جبران سازيم.
مرحوم ملّا حسينقلى همدانى، از علما و عرفاى برجسته قرنچهاردهم هجرى بود كه در حكمت، از شاگردان فيلسوف بزرگ، ملّا هادى سبزوارى و درعرفان و سير و سلوك، از شاگردان مرحوم سيد على شوشترى بود. او بسيار كوشيد تا درمسير سير و سلوك، به مراد و مقصود برسد؛ ولى از اين كه به هدف نرسيده، پريشان بود. او خود مى گويد: در كنار مرقد شريف امام على عليه السّلام در نجف اشرف، در گوشه اىنشسته بودم. ديدم كبوترى بر زمين نشست و پاره نانى بسيار خشكيده را به منقار گرفت. هرچه به آن نوك مى زد، خُرد نمى شد. پرواز كرد و رفت. پس از ساعتى بازگشت و به سراغآن تكّه نان رفت. باز چند بار به آن نوك زد. باز شكسته نشد. پس از چند بار رفت وآمد، سرانجام، آن تكّه نان را با منقارش خُرد كرد و خورد. همين همّت و استقامت آنكبوتر و به هدف رسيدن او، براى من درسى شد و گويى به من الهام شد كه در راه وصول بههدف، همّت بايد كرد. با اراده و همّت، دنبال سير و سلوك را گرفتم و به مقصود ومراد، رسيدم.
اسلام، با نااميدى مى ستيزد و چشم اندازهاى روشنى را پيشچشم شكست خوردگان مى اندازد. حضرت على عليه السّلام فرمود:
لا تَيْأسَمِنَ الزَّمانِ إذا مَنَعَ.
از زمانه نااميد مشو، هنگامى كه از تو دريغكند.
پذيرفته نشدن انسان، نياز به پذيرفتگى و مورد قبول ديگران واقع شدندارد. برخى از جوانان، هنگامى كه مقبوليت خانوادگى يا اجتماعى خويش را از دست مىدهند، به خود، بى اعتماد مى شوند. يكى از پژوهشگران در اين زمينه مىنويسد:
نوجوانان و جوانان، گاهى به علّت داشتن نقايص بدنى و يا به علّتمسائل و دشوارى هاى خانوادگى، شكست ها، محروميت ها و ناكامى هاى دوران گذشته زندگى،تمسخر و استهزاى دوستان و همسالان، سرزنش هاى مكرّر معلّمان و هم كلاس ها، و يا بهدليل طرد شدن ها و بىتوجّهى ها و يا داشتن مسائل روانى ديگر، اعتماد به نفس خود رااز دست داده، دچار احساسحقارت مى شوند و تصوّر مى كنند ديگران برترىهايى دارند كه آنها ندارند و در انجام امور، ناتوان تر از ديگران هستند و مسئوليتهيچ كارى را به تنهايى نمى توانند بپذيرند.
مكانيزمى (ساز و كارى) كهنوجوان به كار مى اندازد تا عليه [احساس] كهِترىِ خود مبارزه كند، همواره بر يكاصلْ متّكى است و آن، اصل جبران يا تلافى است
محقق ديگرى مىگويد:
جبران يا تلافى، به معناى زيستى كلمه، وسيله اى است كه طبيعت،براى سرپوش گذاردن بر روى نارسايى ها و كمبودهاى بدن به كار مى برد و از اين راه،تا حدّى تعادلى در وجود فرد برقرار مى سازد؛ تعادلى كه پيش از اين، وجود نداشته ويا بر هم خورده است... وقتى فردى كه از [احساس] كِهترى رنج مى برد، نمى تواند باكِهترى خود به مبارزه برخيزد و بر آن چيره شود و يا در خود، استعدادهايى را گسترشدهد كه آن كهترى را جبران كنند و تعادلى در وى به وجود آورند و زمانى كه فرد، آنقدرها دورانديش و گشاده نظر نيست و بينش فلسفى كافى ندارد كه قبول كند از ديگرانكهتر است، سعى مى كند يا كتمان كردن كهترى خود، يا با پيش دستى در حمله كردن،اطرافيان خود را نسبت به نظرى كه در باره وى دارند، فريب دهد.
كمداشتمحبّت
يكى از نيازهاى اصيل روانى، نياز به محبّت است. رشد يافتگان درخانواده هاى نابِهنجار و آشفته و كسانى كه در كانون خانواده، مدرسه و اجتماع، محبّتنديده اند، اعتماد به نفس كمترى دارند.
دينِ زندگى آموز اسلام، تلاش مىكند تا خانواده، چشمه سار محبّت باشد و ارتباط هاى درون خانوادگى، سرشار از صميميتو مهر گردد.
وابستگى افراطى در دوره جوانی
همان گونه كه ارضاى نياز بهمحبّت در حدّ مناسب، مى تواند مفيد و سازنده باشد، محبّت و حمايت افراطى والدين ازفرزند نيز تأثيرات نامطلوبى خواهد داشت كه رشد وى را با خطرهايى مواجه ساخته، موجباختلال در شخصيت و رفتارهاى وى خواهد شد. مثلاً كودكى كه دائم تحت مراقبت و محبّتمادر قرار دارد، تمام نيازهاى او بدون هيچ گونه تلاشى ارضا مى شود و در هر موردى،از قبيل: لباس پوشيدن، غدا خوردن و رفع ديگر نيازهاى خود، متّكى به مادر است؛ هر چهرا كه بخواهد، بى وقفه دراختيارش قرار مى گيرد و حتّى در مقابل هر رفتار سوئى، موردحمايت قرار مى گيرد. چنين كودكى، نوعاً از اعتماد به نفس لازم برخوردار نيست و درسنين نوجوانى و جوانى نيز توان مقابله با مشكلات زندگى و حلّ مسائل شخصىِ خود راندارد و نمى تواند انسانى مسئول و مفيد باشد. چنين فردى (در عوضِ داشتن شخصيتىمستقل)، وابسته و فرمانبُردار است.
گفتنى است: بر اساس معارف اسلامى، سهگونه اعتماد، قابل پژوهش است:
   1 .
اعتماد به خدا،
   2 .
اعتمادبه نفس،
   3 .
اعتماد به غير.
اعتماد به خداوند كه در معارفاسلامى با عناوين: الثِّقَه باللّه،[42] تفويض،[43] توكّل،[44] تعويذ،[45] و... بدان اشاره شده، يكى از ارزش هاى دينى است و پيوسته، پويايى وشكوفايىمى آورد، نااميدى ها را مى زدايد و صلابت در شخصيت و جدّيت در تصميم را درپى دارد وانسان را با كانون قدرتِ بى كران الهى پيوند مى زند.
امّا اعتماد به نفسرا مى توان دو گونه تفسير كرد:
1)
نفس مدارى؛ يعنى اين كه انسان، پيروگرايش هاى نفسانى و تمايلات شخصى گردد و خواهش هاى نفسانى را مدير زندگى خويشگرداند. بى ترديد، اين نوع اعتماد به نفس (نفس حيوانى)، زندگى سوز است و در روايتآمده است:

مَنْ وَثَقَ بِنَفْسِهِ خانَتْهُ.
كسىكه به نفس خويش اعتماد كند، نفسش به او خيانت مى كند.
2)
خودباورى،خودشناسى، احساس عجز و واماندگى نكردن و ناديده نگرفتن استعدادهاو....
بى شك، اين نوع تفسير از خودباورى، در برابر اعتماد به خداوندنيست؛ بلكه در برابر اعتماد به غير و در طول اعتماد به خداوند و از جنس آن است. ايناعتماد، ارزيابى واقع بينانه از توانايى هاى خويش است. در روايت آمدهاست:
خداى، رحمت كند كسى را كه اندازه و ارزش خويش را بشناسد و از قلمروخود، تجاوز نكند.
امّا اعتماد به غير، يعنى دل بستگى و وابستگى بهديگران، اگر به شكل سربار بودن و بدون ضرورت هاى واقعى باشد، نكوهش شده است و بااعتماد به خويش و خودباورى، و از سوى ديگر، با اعتماد به خداوند متعال، منافات داردو در معارف اسلامى، مقوله ارزشمند «الإستغناء عن الناس»، يعنى احساس بى نيازى ازمردم، مطرح شده است.
تحقيرها
تهديدها، تحقيرها و تنبيه ها درخانه و مدرسه و اجتماع، در غالب موارد، نتيجه اى جز شكسته شدن صلابت شخصيت، از بينرفتن اعتماد به نفس و تضعيف احساس ارزشمندى و مفيد بودن و عزّت نفس در كودك، نوجوانو جوان، به همراه ندارد. به همين جهت، دينِ زندگى آموز اسلام، هرگونه تحقير و اهانتبه شخصيت ديگران را ناروا مى شمُرَد.
معارف اسلامى، سرشار از سفارش هادستورهايى براى پاسداشتِ حرمت و شخصيت ديگران است. به ذكر نمونه هايى از توصيه هاىاسلام در اين زمينه، بسنده مى كنيم:

1 .
نام حقارت آميز براى فرزندانتانانتخاب نكنيد.
2 .
يكديگر را مورد تمسخر، قرار ندهيد.
3 .
بالقب هاى ناشايست، يكديگر را نخوانيد.

فقر و تنگدستى در دوره جوانی

فقر و بىنوايى با بازتاب هاى منفى اى كه دارد، مثل عدم مقبوليت اجتماعى، گاه زمينهناخودباورى مى گردد. اميرالمؤمنين عليه السّلام مى فرمايد:


اِنّالفَقْرَ مِذَلَّهٌ لِلنَّفسِ، مِدْهَشَهٌ لِلْعَقْلِ، جالِبٌلِلْهُمُوم.
به درستى كه فقر، وسيله خوارى نفس و حيرانى عقل و به خودجلب كننده اندوه هاست.


سخن پايانى
خودباورى، كيميايى است كهناتوان ترين انسان ها را، توفيق هاى بزرگ مى دهد و دشوارترين راه ها را براى آنانهموار مى كند. اين گوهر كمياب، انواعى دارد كه ما براى رسيدن به آمال و آرمان هاىخود، به همگى آنها نيازمنديم. همچنين براى «خود باورى» كه نهال ارزشمندى در بوستانزندگى است، آفات بسيارى شناسايى شده است كه مهم ترين آنها را بر شمرديم. اينك مىافزاييم كه نشانه خود باورى، آن است كه موزونِ خويش باشيم و ميزانِ خود. يعنى همارهدرپى آن نباشيم كه خود را با ساز ديگران موزون كنيم و يا خويشتن را با كسانى كهشناخت عميقى از آنان نداريم، بسنجيم. آن كه خود و مذهب و مليت خود را باور كردهاست، مساعدترين زمينه را براى شكوفايى استعدادهاى خويش فراهم آورده است، و آن كه بهچنين باور ارزشمندى نرسيده، عمر گران مايه خود را صرف موزون كردن خود با ديگران،يعنى هيچ، كرده است.

 

منبع :

سایت علمی و پژوهشی اسمان

www.asemankafinet.ir


http://www.fatehnet.net/info/fa/projects/detail.asp?pid=966936647405762

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 08 آذر 1393 ساعت: 17:28 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,,,,,
نظرات(0)

تحقیق کامل درباره معرفی کشور سودان

بازديد: 265

 

 تحقیق رایگان

سایت علمی و پژوهشی اسمان

 

معرفی کشور جمهوري‌ سودان‌

(SUDAN)

1) جغرافياي‌ طبيعي‌ و ويژگيهاي‌ اقليمي‌کشور سودان

             جمهوري‌ سودان‌ با 2 ميليون‌ و 505 هزار و 810 كيلومتر مربع‌ مساحت‌ در شمال‌ آفريقا و در كنار درياي‌ سرخ‌، ميان‌ مصر و اريتره‌ واقع‌ شده‌ است‌. 2 ميليون‌ و 376 هزار كيلومتر مربع‌ از مساحت‌ اين‌ سرزمين‌ در خشكي‌ و 129 هزار و 810 كيلومتر مربع‌ از آن‌ در آب‌ واقع‌ شده‌ است‌. طول‌ خطوط‌ ساحلي‌ سودان‌ به‌ 853 كيلومتر مي‌رسد. همچنين‌ اين‌ كشور از سمت‌ شمال‌ 1273 كيلومتر با مصر، از شمال‌ غرب‌ 383 كيلومتر با ليبي‌، از سمت‌ غرب‌ 1360 كيلومتر با چاد، از سمت‌ جنوب‌ غربي‌ 1165 با آفريقاي‌ مركزي‌، از سمت‌ جنوب‌ 628 كيلومتر با جمهوري‌ دمكراتيك‌ كنگو و 435 كيلومتر با اوگاندا، از سمت‌ جنوب‌ شرق‌ 232 كيلومتر با كنيا و بالاخره‌ از سمت‌ شرق‌ 605 كيلومتر با اريتره‌ مرز مشترك‌ دارد.

             بخش‌ وسيعي‌ از سودان‌ را دشتهاي‌ بزرگي‌ تشكيل‌ مي‌دهد كه‌ توسط‌ دره‌ وسيع‌ رودخانه‌ نيل‌ به‌ دو بخش‌ شرقي‌ و غربي‌ تقسيم‌ مي‌شود. همچنين‌ 5 درصد از خاك‌ اين‌ سرزمين‌ را اراضي‌ قابل‌ كشت‌ و زرع‌ و 46 درصد از آن‌ را مراتع‌ طبيعي‌ شامل‌ مي‌شوند. پست‌ترين‌ نقطه‌ سودان‌ در ساحل‌ درياي‌ سرخ‌ هم‌ سطح‌ آبهاي‌ بين‌المللي‌ است‌ و ارتفاع‌ بلندترين‌ نقطه‌ اين‌ كشور در قله‌ «كينيتي‌  » به‌ 3187 متر مي‌رسد. آب‌ و هواي‌ سودان‌ گرم‌ و خشك‌ است‌.

 

2) جمعيت‌ و ويژگيهاي‌ فرهنگي‌ و اجتماعي‌ کشور سودان

             طبق‌ جديدترين‌ برآورد بانك‌ جهاني‌ (جولاي‌ 2000 ميلادي‌) جمهوري‌ سودان‌ بالغ‌ بر 30 ميليون‌ و 200 هزار نفر جمعيت‌ دارد كه‌ 45 درصد از آنها زير 14 سال‌، 53 درصد بين‌ 15 تا 65 سال‌ و 2 درصد بقيه‌ بيشتر از 65 سال‌ سن‌ دارند.

             نرخ‌ رشد سالانه‌ جمعيت‌ سودان‌ در سال‌ 1999 ميلادي‌ به‌ 3/2 درصد رسيد. اين‌ كشور به‌ ازاي‌ هر هزار نفر از جمعيت‌ خود 58/34 نفر نرخ‌ زاد و ولد، 28/12 نفر نرخ‌ مرگ‌ و مير و 7/0 نفر نرخ‌ مهاجرت‌ دارد.

             اميد به‌ زندگي‌ در بين‌ مردان‌ سوداني‌ به‌ 49/55 سال‌ و در زنان‌ اين‌ كشور به‌ 66/57 سال‌ مي‌رسد. از سوي‌ ديگر 52 درصد از ساكنين‌ اين‌ كشور از نژاد سياهپوستان‌ آفريقايي‌، 39 درصد عرب‌ و 8 درصد از نژاد قبيله‌ «بجا  » هستند.

             مسلمانان‌ اهل‌ تسنن‌ 70 درصد، پيروان‌ اديان‌ ابتدايي‌ 25 درصد و مسيحيان‌ 5 درصد از ساكنين‌ سودان‌ را تشكيل‌ مي‌دهند.

             زبان‌ عربي‌ زبان‌ رسمي‌ سودان‌ است‌ ولي‌ گروه‌ زيادي‌ از مردم‌ به‌ زبان‌ محلي‌ قبايل‌ خود صحبت‌ مي‌كنند.

             حداقل‌ 9/59 درصد از مردان‌ و 9/44 درصد از زنان‌ بالاي‌ 15 سال‌ سودان‌ باسوادند.

             جنگهاي‌ خونين‌ سودان‌ با همسايگان‌ و مناقشات‌ داخلي‌ اين‌ كشور مانع‌ از توسعه‌ امكانات‌ و فعاليتهاي‌ بهداشتي‌ در اين‌ كشور شده‌ است‌. اين‌ كشور در چند سال‌ اخير از داشتن‌ غذا و بهداشت‌ بي‌بهره‌ بوده‌ است‌.


******************************************

ويژگيهاي جمعيتي کشور سودان

در آستانه  سال 2000 ميلادي

 

مساحت

2505810 كيلومتر مربع

جمعيت

30200000 نفر

نسبت جمعيت زير 14 سال

45 درصد

نسبت جمعيت 15 تا64 سال

53 درصد

نسبت جمعيت بالاي 65 سال

2 درصد

نرخ رشد سالانه جمعيت

3/2 درصد

ميانگين نرخ رشد جمعيت 1998-1990

2/2 درصد

نرخ زاد و ولد در هرهزار نفر

58/34 نفر

نرخ مرگ و مير در هر هزار نفر

28/12 نفر

نرخ مرگ و مير كودكان در هر هزار نفر

21/70 درصد

نرخ باروري زنان

47/5 درصد

نرخ مهاجرت در هر هزار نفر

7/0 نفر

نسبت جنسي مردان در كل جمعيت

03/1

اميد به زندگي در بين مردان

49/55 سال

اميد به زندگي در بين زنان

66/57 سال

نسبت  با سوادي مردان بالاي 15 سال

9/59 درصد

نسبت با سوادي زنان بالاي 15 سال

9/44 درصد

تيره هاي جمعيتي

عرب , بجايي

مذهب اكثريت جمعيت

اسلام 70 درصد

مذهب اقليت جمعيت

مسيحي , اديان ابتدايي

زبان رسمي

عربي

          3) تقسيمات‌ كشوري‌ و ويژگيهاي‌ سياسي‌ کشور سودان

             پايتخت‌ سودان‌ «خارطوم‌  » نام‌ دارد و از شهرهاي‌ مهم‌ آن‌ مي‌توان‌ بحيره‌  ، جزيره‌  ، اُمّ دورمان‌  ، كسالا   و وراب‌   اشاره‌ كرد.

             سودان‌ علاوه‌ بر سازمان‌ ملل‌ متحد  (UN) ، در بانك‌ عرب‌ براي‌ توسعه‌ اقتصادي‌ آفريقا  (ABEDA) ، صندوق‌ توسعه‌ اقتصادي‌ و اجتماعي‌ عرب‌  (AFESD) ، اتحاديه‌ عرب‌  (AL) ، صندوق‌ پول‌ اعراب‌  (AMF) ، اتحاديه‌ اقتصادي‌ آفريقاي‌ مركزي‌  (CAEU) ، سازمان‌ خواروبار و كشاورزي‌ ملل‌ متحد  (FAO) ، گروه‌ 77  (G-77) ، آژانس‌ بين‌المللي‌ انرژي‌ اتمي‌  (IAEA) ، بانك‌ بين‌المللي‌ ترميم‌ و توسعه‌ وابسته‌ به‌ بانك‌ جهاني‌  (IBRD) ، سازمان‌ بين‌المللي‌ هواپيمايي‌ كشوري‌  (ICAO) ، جامعه‌ بين‌المللي‌ توسعه‌  (IDA) ، بانك‌ توسعه‌ اسلامي‌  (IDB) ، صندوق‌ بين‌المللي‌ توسعه‌ كشاورزي‌  (IFAD) ، بنگاه‌ مالي‌ بين‌المللي‌ وابسته‌ به‌ بانك‌ جهاني‌  (IFC) ، سازمان‌ بين‌المللي‌ كار  (ILO) ، صندوق‌ بين‌المللي‌ پول‌  (IMF) ، سازمان‌ بين‌المللي‌ دريانوردي‌  (IMO) ، سازمان‌ بين‌المللي‌ پليس‌ جنايي‌  (INTERPOL) ، كميته‌ بين‌المللي‌ المپيك‌  (IOC) ، سازمان‌ بين‌المللي‌ مهاجرت‌ (IOM) ، سازمان‌ بين‌المللي‌ استاندارد  (ISO) ، جنبش‌ عدم‌ تعهد  (NAM) ، سازمان‌ وحدت‌ آفريقا  (OAU) ، سازمان‌ كنفرانس‌ اسلامي‌  (OIC) ، كنفرانس‌ صلح‌ آفريقا  (PCA) ، كميسيون‌ سازمان‌ ملل‌ براي‌ تجارت‌ و توسعه‌  (UNCTAD) ، سازمان‌ اقتصادي‌، اجتماعي‌ و فرهنگي‌ ملل‌ متحد  (UNESCO) ، كميسيون‌ حقوق‌ بشر سازمان‌ ملل‌ متحد (UNHCR) ، سازمان‌ توسعه‌ صنعتي‌ ملل‌ متحد  (UNIDO) ، فدراسيون‌ جهاني‌ اتحاديه‌ كارگري‌  (WFTU) ، سازمان‌ بهداشت‌ جهاني‌  (WHO) ، سازمان‌ جهاني‌ مالكيت‌ معنوي‌ (WIPO) ، و سازمان‌ هواشناسي‌ جهاني‌  (WHO)  عضويت‌ دارد.

             سودان‌ كه‌ تا نيمه‌ قرن‌ بيستم‌ جزيي‌ از خاك‌ مصر به‌ شمار مي‌رفت‌ و تحت‌ سيطره‌ انگليسي‌ها بود، در سال‌ 1956 از مصر جدا شد و به‌ استقلال‌ رسيد. ژنرال‌ «عمر حسن‌ احمد البشير» از سال‌ 1993 تاكنون‌ رئيس‌ جمهور سودان‌ است‌.

 

 د) ويژگيهاي‌ اقتصادي‌کشور سودان

             جنگهاي‌ داخلي‌، بي‌ثباتي‌ ديرين‌ نظام‌ سياسي‌، شرايط‌ بد آب‌ و هوايي‌، ضعف‌ ارزش‌ كالاهاي‌ توليدي‌ در بازار جهاني‌ و سياستهاي‌ نادرست‌ اقتصادي‌ از عمده‌ دلايل‌ فقر اقتصادي‌ سودان‌ به‌ شمار مي‌رود.

             حدود 80 درصد از نيروي‌ كار اين‌ كشور در بخش‌ كشاورزي‌ شاغلند ولي‌ اين‌ بخش‌ عمدتاً غيرمكانيزه‌ و توسعه‌ نيافته‌ است‌. صنايع‌ فعال‌ سودان‌ نيز بيشتر در زمينه‌ فرآوري‌ و تبديل‌ محصولات‌ كشاورزي‌ ايجاد شده‌اند.

             انزواي‌ بين‌المللي‌ كشور سودان‌ لطمات‌ فراواني‌ به‌ اقتصاد اين‌ جمهوري‌ وارد كرده‌ است‌ ولي‌ دولت‌ اين‌ كشور اخيراً تصميم‌ گرفته‌ تا با استفاده‌ از الگوهاي‌ خارجي‌ به‌ توسعه‌ بخش‌ نفت‌ بپردازد.

             ميزان‌ توليد ناخالص‌ داخلي‌ سودان‌ در سال‌ 1999 به‌ 4/11 ميليارد دلار رسيد كه‌ حداقل‌ 41 درصد از آن‌ مربوط‌ به‌ بخش‌ كشاورزي‌، 17 درصد مربوط‌ به‌ بخش‌ صنعت‌ و 42 درصد مربوط‌ به‌ بخش‌ خدمات‌ است‌.

             نرخ‌ رشد توليد ناخالص‌ داخلي‌ اين‌ كشور در پايان‌ سال‌ 1999 ميلادي‌ به‌ 4 درصد رسيد، درحالي‌ كه‌ ميانگين‌ نرخ‌ مذكور در فاصله‌ سالهاي‌ 1990 تا 1998 (95/2-) درصد بود.

             سودان‌ كشور فقيري‌ است‌ به‌ طوري‌ كه‌ درآمد سرانه‌ ملي‌ آن‌ در سالهاي‌ اخير از
 320 دلار فراتر نرفته‌ است‌ و حداقل‌ 47 درصد از جمعيت‌ آن‌ در زير خط‌ فقر زندگي‌
 مي‌كنند.

 نرخ‌ تورم‌ اين‌ كشور حدود 20 درصد است‌ و شاخص‌ قيمت‌ كالا و خدمات‌ مصرفي‌ آن‌ رشدي‌ معادل‌ 16 درصد در سال‌ دارد. سودان‌ نزديك‌ به‌ 12 ميليون‌ نفر نيروي‌ كار دارد و نرخ‌ بيكاري‌ آن‌ بيش‌ از 40 درصد است‌.

             از سوي‌ ديگر اين‌ كشور ظرفيت‌ توليد يك‌ ميليارد و 815 ميليون‌ كيلووات‌ ساعت‌ انرژي‌ الكتريكي‌ دارد.

             سودان‌ داراي‌ ذخاير غني‌ از سنگ‌ آهن‌، نفت‌، مس‌، كروم‌، روي‌، تنگستن‌، ميكا، نقره‌ و طلاست‌. توليد طلاي‌ سودان‌ در آستانه‌ سال‌ 2000 ميلادي‌ به‌ حدود 5 تن‌ در سال‌ رسيد.

             منسوجات‌، سيمان‌، فرآورده‌هاي‌ نفتي‌، شكر، صابون‌ و كفش‌ مهمترين‌ توليدات‌ صنعتي‌ سودان‌ هستند. ضمن‌ آنكه‌ عمده‌ترين‌ محصولات‌ كشاورزي‌ اين‌ سرزمين‌ را پنبه‌، ارزن‌، خرما و سبزيجات‌ تشكيل‌ مي‌دهند.

             سودان‌ در سال‌ 1999 بالغ‌ بر 580 ميليون‌ دلار كالا به‌ خارج‌ صادر كرد كه‌ بيشتر شامل‌ پنبه‌، كنجد و دامهاي‌ اهلي‌ بود.

             عربستان‌ سعودي‌، ايتاليا، آلمان‌، مصر، فرانسه‌، ژاپن‌ و چين‌ بزرگترين‌ خريداران‌ كالا از سودان‌ هستند.

             اين‌ كشور همچنين‌ در سال‌ 1999 ميلادي‌ بيش‌ از 4/1 ميليارد دلار كالا خريد كه‌ عمدتاً شامل‌ مواد غذايي‌، فرآورده‌هاي‌ نفتي‌، كالاهاي‌ صنعتي‌، ماشين‌ آلات‌ و لوازم‌ نقليه‌، دارو و تجهيزات‌ پزشكي‌، پوشاك‌ و منسوجات‌ بود. چين‌، فرانسه‌، انگلستان‌، آلمان‌، ژاپن‌، هلند و كانادا در رديف‌ عمده‌ترين‌ صادركنندگان‌ كالا به‌ سودان‌ قرار دارند.

             سودان‌ بالغ‌ بر 24 ميليارد دلار بدهي‌ خارجي‌ دارد كه‌ حداقل‌ 5/7 ميليارد دلار از آن‌ كوتاه‌ مدت‌ است‌.

             واحد پول‌ سودان‌ «دينار» است‌ و هر دلار آمريكا تقريباً با 7/258 دينار سودان‌ معاوضه‌ مي‌شود. (نرخ‌ برابري‌ 10 مي‌ 2001 ميلادي‌)

 

 

 

ويژگيهاي اقتصادي کشور  سودان در آستانه سال 2000 ميلادي

 

ميزان توليد ناخالص داخلي

4/11 ميليارد دلار

ميزان توليد ناخالص ملي

4/9 ميليارد دلار

نرخ رشد توليد ناخالص داخلي

4 درصد

ميانگين نرخ رشد توليد ناخالص داخلي 1998-1990

(95/2-) درصد

سهم بخشهاي اقتصادي در توليد ناخالص داخلي

كشاورزي 41 درصد , صنعت 17 درصد , خدمات 42 درصد

درآمد سرانه ملي

320 دلار

نسبت جمعيت زير خط فقر

47 درصد

نرخ تورم

20 درصد

تعداد نيروي كار

12 ميليون نفر

نرخ بيكاري

40 درصد

ظرفيت توليد انرژي الكتريكي

815/1 ميليارد كيلووات ساعت

ذخاير معدني

نفت , سنگ آهن , مس , كروم , طلا , روي

توليدات  صنعتي

منسوجات , سيمان , فرآورده هاي نفتي , شكر

محصولات كشاورزي

پنبه , ارزن , خرما و سبزيجات

ارزش كالاهاي صادراتي

580 ميليون دلار

عمده كالاهاي صادراتي

پنبه , كنجد , دامهاي زنده

عمده شركاي صادراتي

عربستان سعودي , ايتاليا , آلمان , مصر و فرانسه

ارزش كالاهاي وارداتي

4/1 ميليارد دلار

عمده كالاهاي وارداتي

مواد غذايي , ماشين آلات صنعتي , لوازم نقليه

شركاي عمده وارداتي

چين , فرانسه , انگلستان , آلمان

ميزان بدهي خارجي

24 ميليارد دلار

حجم بدهيهاي خارجي كوتاه مدت

7 ميليارد دلار

واحد پول و ارزش برابري آن ( 10 مي 2001 ميلادي)

دينار ( هر دلار آمريكا برابر با 7/258 دينار سودان)

 

 

 

ميزان تغييرات سالانه شاخص قيمت كالا و خدمات مصرفي سودان

 

سال

ميانگين 1982 تا 1991

1992

1993

1994

1995

1996

1997

1998

1999

ميزان تغييرات (درصد)

8/51

6/117

3/101

5/115

4/68

8/132

7/46

1/17

16

IMF, World Economic Outlook-Focous on Transition Economic (October 2000)

 

 

 

 

جدول (4-25)

ارزش تجارت سودان با شركاي عمده تجاري مسلمان در سال 1998

 

نوع مبادله

شريك نخست

ارزش مبادله

شريك دوم

ارزش مبادله

شريك سوم

ارزش مبادله

صادرات

عربستان سعودي

24%

ايتاليا

10%

آلمان

5%

واردات

چين

27%

فرانسه

14%

انگستان

10%

ماخذ : http://icdt.org/cgi-bin/ts.asp

 

 

 

جدول (5-25)

ارزش تجارت سودان با شركاي عمده تجاري مسلمان در سال 1997

 

(برحسب ميليون دلار)

نوع مبادله

شريك نخست

ارزش مبادله

شريك دوم

ارزش مبادله

شريك سوم

ارزش مبادله

ارزش كل مبادله با كشورهاي اسلامي

صادرات

عربستان سعودي

109

اردن

21

مصر

21

222

واردات

ليبي

252

عربستان سعودي

148

عمان

59

633

ماخذ : http://icdt.org/cgi-bin/ts.asp

 

 

سرانه واردات سودان از شركاي عمده تجاري در سال 1998

 

نوع كالا

سرانه واردات برحسب دلار

شريك نخست

شريك دوم

شريك سوم

شير و لبينات ( خشك و تازه )‌

4/0

هلند

فرانسه

بلژيك

گندم و جو

4/0

فرانسه

كانادا

آمريكا

برنج

3/0

مصر

ايتاليا

چين

دارو و تجهيزات پزشكي

7/0

چك

فرانسه

اتريش

قارچ و حشرات مفيد

8/0

فرانسه

چك

ايتاليا

پليمرها

3/0

آلمان

هلند

ايتاليا

لاستيك

3/0

چين

ژاپن

كره

چوب

3/0

سوئد

اتريش

روماني

كيسه هاي كنفي و گوني

7/0

بنگلادش

چين

بلژيك

لوله و پروفيل

6/0

چين

سنگاپور

آمريكا

ابزارهاي صنعتي دستي

3/0

چين

فرانسه

ايتاليا

بويلرهاي صنعتي

2/0

ژاپن

چين

فرانسه

وسايل مورد نياز در طراحي و مهندسي خاك

5/0

انگلستان

فرانسه

آلمان

پمپهاي تخليه

4/0

فرانسه

هلند

ايتاليا

وسايل الكترونيكي

6/0

انگلستان

كره

آمريكا

تراكتور

7/0

فرانسه

ژاپن

ايتاليا

وسايل حمل و نقل عمومي

2/0

ژاپن

كره

تركيه

كاميون و تريلر

3/0

چين

كره

آلمان

ماخذ : W.W.W.intracen.org

 

ه-  ) ويژگيهاي‌ ارتباطي‌

             در سودان‌ نزديك‌ به‌ 80 هزار شماره‌ تلفن‌ ثابت‌ و 3500 شماره‌ تلفن‌ همراه‌ وجود دارد.

             مردم‌ اين‌ جمهوري‌ امواج‌ 12 ايستگاه‌ راديويي‌  (AM) ، يك‌ ايستگاه‌ راديويي‌  (FM)  و يك‌ ايستگاه‌ راديويي‌ با طول‌ موج‌ كوتاه‌ را دريافت‌ مي‌كنند و برنامه‌هاي‌ تلويزيون‌ سودان‌ از طريق‌ 3 شبكه‌ دولتي‌ در سراسر كشور پخش‌ مي‌شود.

             از نظر امكانات‌ ترانزيتي‌ و راههاي‌ مواصلاتي‌ نيز بالغ‌ بر 5311 كيلومتر خط‌ آهن‌، 11 هزار و 900 كيلومتر جاده‌ اصلي‌ و فرعي‌، 5310 كيلومتر راه‌ آبي‌، 7 بندر صيادي‌ و تجاري‌ و 61فرودگاه‌ بزرگ‌ و كوچك‌ در سودان‌ وجود دارد كه‌ تنها يك‌ فرودگاه‌ از آنها توانايي‌ پذيرش‌ هواپيماهاي‌ پهن‌ پيكر را داراست‌.

 

 و) مناسبات‌ اقتصادي‌ جمهوري‌ اسلامي‌ ايران‌ و سودان‌

             جمهوري‌ اسلامي‌ ايران‌ و سودان‌ به‌ لحاظ‌ اشتراكات‌ فرهنگي‌ و سياسي‌ ارتباطات‌ گسترده‌اي‌ با يكديگر دارند. بيشتر مناسبات‌ اقتصادي‌ دو كشور در قالب‌ صدور خدمات‌ فني‌ و مهندسي‌ ايران‌ به‌ سودان‌ شكل‌ گرفته‌ است‌. مهمترين‌ اين‌ نوع‌ همكاريها اخيراً از سوي‌ وزارت‌ جهاد كشاورزي‌ با اتمام‌ مراحل‌ ساخت‌ بزرگراه‌ «صلح‌» در اين‌ كشور انجام‌ شد. اين‌ بزرگراه‌ كه‌ بيش‌ از 10 ميليون‌ دلار مراحل‌ ساخت‌ آن‌ هزينه‌ دربرداشت‌ شمال‌ و جنوب‌ سودان‌ را به‌ يكديگر متصل‌ مي‌كند.

             پنجمين‌ كميسيون‌ همكاريهاي‌ مشترك‌ دو كشور با هدف‌ ارتقاء سطح‌ روابط‌ اقتصادي‌ ايران‌ و سودان‌ در شهريور ماه‌ 1379 برگزار شد.

             جمهوري‌ اسلامي‌ ايران‌ در شش‌ ماهه‌ نخست‌ سال‌ 1379 بالغ‌ بر 3167 تن‌ كالا به‌ ارزش‌ 2/4 ميليون‌ دلار به‌ سودان‌ صادر كرد و در عوض‌ 15 هزار و 300 تن‌ كالا به‌ ارزش‌ 4 ميليون‌ دلار از اين‌ كشور خريد.

             بنياد مستضعفان‌ و جانبازان‌ انقلاب‌ اسلامي‌ نيز اخيراً موفق‌ به‌ عقد يك‌ قرارداد خارجي‌ با مقامات‌ سوداني‌ شد كه‌ براساس‌ اين‌ قرارداد  3 ميليون‌ و 50 هزار دلاري‌، كارشناسان‌ ايران‌ لكوموتيوهاي‌ سودان‌ را بازسازي‌ مي‌كنند.

             طبق‌ اين‌ قرارداد تعداد 10 لكوموتيو براي‌ بازسازي‌ از سودان‌ به‌ ايران‌ منتقل‌ مي‌شوند. در فوريه‌ سال‌ 2001 نخستين‌ دستگاه‌ از اين‌ مجموعه‌ در ايران‌ مورد بازسازي‌ قرار گرفت‌ و به‌ سودان‌ ارسال‌ شد.

جدول(7-25)

آمار مبادلات بازرگاني جمهوري اسلامي ايران با سودان

 

سال

وزن صادرات

(كيلوگرم)

ارزش صادرات

(دلار آمريكا)

وزن واردات

 (كيلوگرم)

ارزش واردات

( دلار آمريكا)

1374

508006

351412

91200

129133

1375

1721723

2525179

-

-

1376

708493

756534

227477

4567764

1377

18112052

3842301

-

-

1378

16444984

9117895

-

-

شش ماهه اول سال 1379

3167398

4258151

15301677

4003031

ماخذ : گمرك جمهوري اسلامي ايران

           

 منابع :

سایت علمی و پژوهشی اسمان

www.asemankafinet.ir


http://www.irtp.com/farsi/references/info/bazar/rah25.htm

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 08 آذر 1393 ساعت: 17:17 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره کشور توگو

بازديد: 315

 

تحقیق رایگان

سایت فروشگاه علمی اسمان

معرفی کشور جمهوري‌ توگو

(TOGO )

         1) جغرافياي‌ طبيعي‌ و ويژگيهاي‌ اقليمي‌کشور توگو

 جمهوري‌ توگو با 56 هزار و 785 كيلومتر مربع‌ مساحت‌ در غرب‌ آفريقا بين‌ بنين‌ و غنا قرار دارد. حداقل‌ 54 هزار و 385 كيلومتر مربع‌ از خاك‌ اين‌ سرزمين‌ در خشكي‌ و نزديك‌ به‌ 2 هزار و 400 كيلومتر از آن‌ در آب‌ مستقر است‌.

             توگو از سمت‌ غرب‌ به‌ طول‌ 644 كيلومتر با بنين‌، از سمت‌ شمال‌ به‌ طول‌ 126 كيلومتر با بوركينافاسو و از سمت‌ شرق‌ به‌ طول‌ 877 كيلومتر با غنا مرز مشترك‌ دارد. طول‌ خطوط‌ ساحلي‌ اين‌ جمهوري‌ با خليج‌ بنين‌ به‌ 56 كيلومتر مي‌رسد.

             توگو به‌ لحاظ‌ واقع‌ شدن‌ در نزديكي‌ خط‌ استوا آب‌ و هوايي‌ گرم‌ و مرطوب‌ دارد و مناطق‌ نزديك‌ به‌ اقيانوس‌ اطلس‌ از آب‌ و هوايي‌ اقيانوسي‌ برخوردارند. 38 درصد از خاك‌ اين‌ سرزمين‌ قابل‌ كشت‌ و زرع‌، 4 درصد مرتع‌ طبيعي‌ و 17 درصد جنگلي‌ است‌.

             از سوي‌ ديگر توگو سرزمين‌ نسبتاً همواري‌ است‌ زيرا بلندترين‌ نقطة‌ آن‌ در قله‌ «آگو  » 986 متر ارتفاع‌ دارد.

 ******************************************

2) جمعيت‌ و ويژگيهاي‌ فرهنگي‌ و اجتماعي‌ کشور توگو

             طبق‌ جديدترين‌ برآورد (جولاي‌ سال‌ 2000 ميلادي‌) جمهوري‌ توگو نزديك‌ به‌ 5 ميليون‌ و 18 هزار نفر جمعيت‌ دارد. 46 درصد از ساكنين‌ توگو كه‌ شامل‌ يك‌ ميليون‌ و 161 هزار پسر و يك‌ ميليون‌ و 153 هزار دختر مي‌شوند، زير 14 سال‌ سن‌ دارند. از سوي‌ ديگر 51 درصد از ساكنين‌ اين‌ جمهوري‌ كه‌ شامل‌ يك‌ ميليون‌ و 254 هزار مرد و يك‌ ميليون‌ و 327 هزار زن‌ مي‌شوند، بين‌ 15 تا 64 سال‌ سن‌ دارند.

             نسبت‌ افراد بالاي‌ 65 سال‌ توگو، كمتر از 3 درصد كل‌ جمعيت‌ اين‌ كشور است‌. نرخ‌ رشد جمعيت‌ توگو در پايان‌ سال‌ 1999 به‌

 7/2 درصد رسيد در حاليكه‌ ميانگين‌ نرخ‌ رشد جمعيت‌ اين‌ كشور در فاصله‌ سالهاي‌ 1990 تا 1998 حدود 6/2 درصد بود.

             به‌ طور ميانگين‌ در هركيلومتر مربع‌ از خاك‌ اين‌ سرزمين‌ 3/88 نفر زندگي‌ مي‌كنند. ضمن‌ آنكه‌ نرخ‌ زاد و ولد در اين‌ جمهوري‌

 02/38 نفر و نرخ‌ مرگ‌ و مير آن‌ 18/11 نفر به‌ ازاي‌ هر هزار نفر است‌. توگو به‌ ازاي‌ هر هزار نفر از جمعيت‌ خود 16/0 نفر نرخ‌ مهاجرت‌ دارد.

             مردم‌ توگو از 37 قبيله‌ تشكيل‌ مي‌شوند كه‌ 99 درصد آنها از نژاد سياه‌ پوست‌ و متعلق‌ به‌ تيره‌هاي‌ «منيا»   و «كابره‌  » هستند. اروپاييان‌ و تعدادي‌ از سيرالئونيها نيز اقليت‌ جمعيتي‌ توگو را تشكيل‌ مي‌دهند. 70 درصد از توگويي‌ها پيرو دين‌ آنيميست‌   هستند. 20 درصد نيز مسيحي‌ و تنها 10 درصد از آنان‌ مسلمانند. زبان‌ رسمي‌ مردم‌ توگو فرانسوي‌ است‌ ولي‌ عمده‌ مردم‌ به‌ لهجه‌ محلي‌ صحبت‌ مي‌كنند.

             اميد به‌ زندگي‌ در مردم‌ توگو با توجه‌ به‌ تلفات‌ بيماري‌ ايدز روز به‌ روز كاهش‌ مي‌يابد به‌طوري‌ كه‌ مردان‌ اين‌ كشور 57/52 سال‌ و زنان‌ آن‌ 71/56 سال‌ اميد به‌ زندگي‌ دارند.

             از سوي‌ ديگر تنها 67 درصد از مردان‌ و 37 درصد زنان‌ بالاي‌ 15 سال‌ توگو باسوادند.

             توگو يكي‌ از عقب‌ افتاده‌ترين‌ جوامع‌ آفريقايي‌ است‌ كه‌ سطح‌ پايين‌ سواد در ميان‌ مردم‌ آن‌ و عدم‌ دسترسي‌ آنها به‌ امكانات‌ بهداشتي‌ موجب‌ شيوع‌ انواع‌ بيماريهاي‌ مرگبار در اين‌ جمهوري‌ شده‌ است‌. طي‌ سالهاي‌ 1995 تا 2000 توگو همواره‌ در ردة‌ 10 كشور اول‌ مبتلايان‌ به‌ ايدز قرار داشته‌ است‌.

 

*************************************************************

ويژگيهاي جمعيتي جمهوري توگو

 

 

در آستانه  سال 2000 ميلادي

 

مساحت

54 هزارو 785 كيلومتر مربع

جمعيت

5018000 نفر

نسبت جمعيت زير 14 سال

46 درصد

نسبت جمعيت 15 تا64 سال

51 درصد

نسبت جمعيت بالاي 65 سال

3 درصد

نرخ رشد جمعيت 

7/2 درصد

ميانگين نرخ رشد جمعيت در سالهاي 1998-1990

6/2 درصد

تراكم نسبي جمعيت در هر كيلومتر مربع

3/88 نفر

نرخ زاد و ولد در هرهزار نفر

02/38 نفر

نرخ مرگ و مير در هر هزار نفر

18/11 نفر

نرخ مهاجرت در هر هزار نفر

16/0 نفر

نرخ مرگ و مير كودكان در هر هزار نفر

55/71 نفر

نرخ باروري زنان

5/5 درصد

اميد به زندگي در بين مردان

75/52 سال

اميد به زندگي در بين زنان

71/56 سال

نسبت  با سوادي مردان بالاي 15 سال

67 درصد

نسبت با سوادي زنان بالاي 15 سال

37 درصد

نسبت جنسي مردان در كل جمعيت

97/0 درصد

تيره هاي جمعيتي

سياهپوستان قبايل منياوكابره

مذهب اكثريت جمعيت

آنيميست

مذهب اقليت جمعيت

مسيحيت و اسلام

زبان رسمي

فرانسوي

بيماريهاي شايع

ايدز

 

ج‌) تقسيمات‌ كشوري‌ و ويژگيهاي‌ سياسي‌

             شهر «لوم‌  » پايتخت‌ توگوست‌ و از ميان‌ مراكز پرجمعيت‌ آن‌ مي‌توان‌ به‌ «كارا  » ، «بازار  » و «مانگو  »، اشاره‌ كرد. اين‌ كشور در بيست‌ و هفتم‌ آوريل‌ 1960 ميلادي‌ از زير نفوذ فرانسويان‌ خارج‌ شد و از آن‌ زمان‌ تاكنون‌ نظاميان‌ در اين‌ جمهوري‌ حكومت‌ مي‌كنند. درحال‌ حاضر ژانرال‌ «ايادما  » رئيس‌ جمهور و آقاي‌ «كوفي‌ ادوبولي‌  » نخست‌ وزير توگو هستند.

 

 

 

             توگو علاوه‌ بر سازمان‌ ملل‌ متحد  (UN) ، در كنگره‌ سراسري‌ آفريقا  (APC) ، بانك‌ توسعه‌ آفريقا  (ADB) ، كميسيون‌ اقتصادي‌ آفريقا  (ECA) ، جامعه‌ اقتصادي‌ كشورهاي‌ آفريقاي‌ غربي‌  (ECOWAS) ، سازمان‌ خواروبار و كشاورزي‌ ملل‌ متحد  (FAO) ، گروه‌ 77  (G-77) ، بانك‌ بين‌المللي‌ ترميم‌ و توسعه‌  (IBRD) ، سازمان‌ بين‌المللي‌ هواپيمايي‌ كشوري‌  (ICAO) ، اتاق‌ بازرگاني‌ اسلامي‌  (ICC) ، كنفدراسيون‌ بين‌المللي‌ اتحاديه‌هاي‌ كارگري‌ آزاد  (ICFTU) ، جامعه‌ بين‌المللي‌ توسعه‌  (IDA) ، صندوق‌ بين‌المللي‌ توسعه‌ كشاورزي‌  (IFAD) ، بنگاه‌ مالي‌ بين‌المللي‌  (IFC) ، سازمان‌ بين‌المللي‌ كار  (ILO) ، صندوق‌ بين‌المللي‌ پول‌  (IMF) ، سازمان‌ بين‌المللي‌ دريانوردي‌  (IMO) ، سازمان‌ بين‌المللي‌ ارتباطات‌ دورماهواره‌اي‌  (INTELSAT) ، سازمان‌ بين‌المللي‌ پليس‌ جنايي‌ (INTERPOL) ، اتحاديه‌ بين‌المللي‌ ارتباطات‌ دور  (ITU) ، سازمان‌ بين‌الدولتي‌ اقيانوس‌ شناسي‌  (IOC) ، جنبش‌ عدم‌ تعهد  (NAM) ، سازمان‌ وحدت‌ آفريقا  (OAU) ، سازمان‌ جهاني‌ اتحاديه‌هاي‌ كارگري‌  (WFTU) ، سازمان‌ جهاني‌ بهداشت‌  (WHO) ، سازمان‌ جهاني‌ مالكيت‌ معنوي‌

 منابع :

سایت علمی و پژوهشی آسمان

 www.asemankafinet.ir


http://www.irtp.com/farsi/references/info/bazar/rah20.htm

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 08 آذر 1393 ساعت: 17:11 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,
نظرات(0)

تفاوت آداب نماز با احکام نماز چیست ؟

بازديد: 15537

 با سلام به شما بازدید کننده گرامی برای حمایتاز سایت ما و قرار دادن بیشتر تحقیقان در سایت بر روی لینک زیر ( بعد از خواندن یا قبل از خواندن تحقیق)هر چند بار که خواستید کلیک کنید تا ما نیز با علاقه بیشتری تحقیقات دانش آموزی برای شما بگذاریم . باتشکر

 

لیست و فهرست کلیه اقدام پژوهی ها


 

تفاوت آداب نماز با احکام نماز چیست ؟

احکام نماز واجبات نماز است که در صورت رعایت نکردن ان ها نماز باطل می شود ولی آداب نماز موجب بطلان نماز نمی شود ولی رعایت کردن آن باعث ثواب بیشتر می شود . در زیر به نمونه های احکام و اداب نماز می پردازیم :

آداب نماز

1 - استفاده از انگشتر عقيق (175).

2 - پوشيدن لباس پاكيزه (176).

3 - شانه كردن موها(177).

4 - مسواك كردن قبل از نماز.

5 - خود را براى نماز خوشبو نمودن (178).

6 - خواندن نماز در اول وقت ؛ هر چه به اول وقت نزديكتر باشد، بهتر است ، مگر آنكه تاءخير آن از جهاتى بهتر باشد؛ مثلا صبر كند، تا نماز را به جماعت بخواند(179).

7 - خواندن نماز به جماعت .

8 - گفتن اذان و اقامه به گونه اى كه بين اذان و اقامه به اندازه يك سجده فاصله بيندازد و دعاهاى وارده را بخواند(180).

9 - همراه داشتن عمامه با تحت الحنك در نماز(181).

10 - پوشيدن لباس سفيد و عبا براى نماز(182).

مستحبات و مكروهات اذان و اقامه

1 - بلند كردن صدا در اذان و اقامه براى مرد مستحب است ؛ به گونه اى كه بلندى صدا در اقامه ، بلندتر از صداى اذان نباشد(183).

2 - مستحب است كه زن موقع نبودن مرد نامحرم كلمات اذان و اقامه را آهسته بگويد.

3 - مستحب است كه نمازگزار اذان را آرام و شمرده بگويد؛ (يعنى كلمات اذان را آشكارا ادا كند، به طورى كه شنونده بتواند حروفش را بشمارد)(184). و همچنين مستحب است كه وقف كردن در آخر هر بخش ‍ اذان را كمى طول بدهد(185).

4 - به سرعت گفتن اقامه مستحب است ؛ آن به اين معنى كه وقف در آخر هر بخش را طول ندهد(186).

5 - مستحب است كه اذان گو در جايى بلند، مانند مناره ، بايستد تا صدايش ‍ به نمازگزاران برسد(187).

6 - مستحب است كه اذان گو در وقت گفتن اذان و اقامه ، مخصوصا در اقامه رو به قبله باشد و كراهت دارد كه انسان در گفتن بعضى جملات اذان روى خود را به طرف راست يا چپ بچرخاند(188).

7 - سخن گفتن در بين جمله هاى اذان و اقامه مخصوصا در بين جمله هاى اقامه مكروه است (189).

8 - مستحب است كه اذان گو در وقت گفتن اذان با طهارت و وضو باشد(190).

9 - مستحب است كه انسان وقتى صداى اذان را مى شنود آن را همراه مؤ ذن آهسته تكرار كند(191).

10 - اگر مؤ ذن صدا را در گلو بيندازد، چنانچه غنا نشود، مكروه است (192).

11 - اگر نماز جماعت داخل مسجد باشد و او بخواهد در بام مسجد نماز بخواند مستحب است اذان و اقامه بگويد(193).

12 - اگر نمازگزار بين اذان و اقامه بقدرى فاصله دهد كه اذانى را كه گفته است ، اذان اين اين اقامه حساب نشود، مستحب است كه اذان و اقامه را دوباره بگويد(194).

13 - اگر نمازگزار بين اذان و اقامه و نماز بقدرى فاصله دهد كه اذان و اقامه آن نماز حساب نشود، مستحب است كه دوباره براى آن نماز،اذان و اقامه بگويد(195).

14 - اگر پيش از آنكه نمازگزار به اندازه ركوع خم شود، يادش بيايد كه اذان يا اقامه را فراموش كرده است ، چنانچه وقت نماز وسعت دارد، مستحب است كه براى گفتن اذان و اقامه نماز خود را بشكند(196).

 

  احكام نماز

  1. وقت نماز

 خواندن نماز قبل از اذان يا شك در آن

1. سال‏ها بود اذان صبح، طبق كتاب «أحسن التّقويم» مرحوم آية‏اللّه‏ اديب ـ رحمة‏اللّه ‏عليه ـ پخش مى ‏شد و ما طبق آن عمل مى‏كرديم و بعدا اعلام كردند كه طبق نظر افراد خبره، اذان صبح حدود ده دقيقه زودتر از موقع پخش مى‏ شده است و ساعات جديدى تعيين كردند و البتّه اينجانب هميشه پس از اذان قدرى احتياط مى ‏كردم ولى دقيقا نمى ‏دانم نمازم داخل وقت بوده يا قبل از آن، تكليفم چيست؟

ج. نمازهايى كه يقين داريد تمام آن قبل از وقت خوانده شده قضا دارد، در غير اين صورت قضا ندارد.

 مراد از يقين

2. اين كه گفته مى ‏شود: «بايد براى نماز، يقين به دخول وقت داشت» مراد يقين شخصى است يا عرفى؟

ج. منظور يقين شخصى، اعمّ از اطمينان است ولى به وسوسه اعتنا نشود.

اعلام شدن وقت اذان از رسانه‏ ها

3. وقت اذان كه توسّط رسانه‏ ها اعلام مى ‏شود؛ آيا حجّت شرعى براى نماز و افطار و... مى ‏باشد؟

ج. ميزان احراز دخول وقت است.

 شب‏هاى مهتابى كه ماه كامل است

4. مسأله طلوع فجر در ليالى مقمره‏اى كه آقايان اختلاف نظر دارند، نظر حضرت عالى چيست؟

ج. در نزد اينجانب با شب‏هاى ديگر تفاوتى ندارد و ميزان احراز طلوع فجر است.

 بيدار ماندن با احتمال خواب براى نماز صبح

5. اگر كسى بترسد كه در صورت بيدار ماندن تا آخر شب، براى نماز صبح بيدار نشود؛ آيا جايز است بيدار بماند؟ و اگر بيدار ماندن براى انجام كار واجب باشد؛ چه حكمى دارد؟ [منظور از واجب، واجب عرفى است].

ج. بيدار ماندن جايز است، ولى بايد طورى باشد كه با اهميّت شأن نماز منافات نداشته باشد و موجب از دست رفتن وقت نماز نشود.

 وقت نماز ظهر در روز جمعه

6. اگر موفّق به شركت درنماز جمعه نشويم؛ وقت نماز ظهر چه موقع است؟

ج. در وقت نماز جمعه، خواندن نماز ظهر اشكال ندارد.

 درك نكردن شب در هواپيما

7. در بعضى از سفرهاى خارجى كه با هواپيما است اشخاص، 24 ساعت طى مسافت مى ‏كنند و همه ى اين زمان روز است و شبى را درك نمى ‏كنند. بلكه گاهى از اوّل صبح شروع مى ‏كنند و بعد از 24 ساعت وقتى به مقصد مى ‏رسند، در مقصد، ظهر شرعى نشده؛ اوقات نماز آن‏ها در اين 24 ساعت چگونه بايد باشد؟

ج. در هر زمان كه يكى از اوقات فعليّت پيدا كرد، وظيفه خود را در همان زمان انجام مى‏دهد و در جايى كه اوقات نماز هر چند به مقايسه به نزديك‏ترين مكان‏ها معلوم نيست، بايد جايى كه مبدأ و آغاز سير او بوده براى وقت صبح و ظهر و مغرب حساب كند، بنابر احتياط وجوبى، گرچه محتمل است عدم تكليف.

 

خواندن نماز صبح در مكانى و رسيدن به جايى كه طلوع فجر نشده

8. اگر انسان نماز صبح را در جايى خواند و با هواپيما به محلّى مسافرت كرد كه هنوز در آن جا فجر طلوع نكرده؛ آيا پس از طلوع فجر بايد نمازش را اعاده كند؟

ج. احتياطا خوانده شود.

با سلام به شما بازدید کننده گرامی 

برای حمایتاز سایت ما و قرار دادن بیشتر تحقیقان در سایت بر روی لینک زیر ( بعد از خواندن یا قبل از خواندن تحقیق)هر چند بار که خواستید کلیک کنید تا ما نیز با علاقه بیشتری تحقیقات دانش آموزی برای شما بگذاریم . باتشکر

 

لیست و فهرست کلیه اقدام پژوهی ها

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 08 آذر 1393 ساعت: 16:35 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(8)

اصل 50 قانون اساسی چیست

بازديد: 417

 

اصل 50 قانون اساسی  :

در اصل 50 قانون اساسي آمده است:«در جمهوری‏ اسلامی، حفاظت‏ محیط زیست‏ كه‏ نسل‏ امروز و نسل‌های‏ بعد باید در آن‏ حیات‏ اجتماعی‏ رو به‏ رشدی‏ داشته‏ باشند، وظیفه‏ عمومی‏ تلقی‏ می‏شود. از این‏ رو فعالیت‌های‏ اقتصادی‏ و غیر آن‏ كه‏ با آلودگی‏ محیط زیست‏ یا تخریب‏ غیر قابل‏ جبران‏ آن‏ ملازمه‏ پیدا كند، ممنوع‏ است.»

زمین سرمایه مشترک بشر برای نسل حاضر و نسل‌های آینده است؛ به همین دلیلی تمامی تلاش‌هایی که برای حفاظت محیط زیست انجام می‌شود در حقیقت گام برداشتن در مسیر حفظ نسل بشری است. با این حال در گیر‌ودار زندگی روزمره، گاهی انسان‌ها کمتر به میراث گرانبهای زندگی خود توجه دارند و گاه عمدا به تخریب آن می‌پردازند که به همین دلیل قوانینی برای حمایت از محیط زیست به تصویب رسیده و مجازات‌هایی را برای کسانی که این میراث خدادادی را نادیده می‌گیرند، در نظر گرفته است.

*ابهام در تعریف محیط زیست

 ابهام در تعريف تفسير ماهوي مربوط به معناي قانوني محيط زيست اشکالاتي را به وجود آورده ؛ چرا که هيچ متن حقوقي محيط زيست را به صورت جامع و مانع تعريف نکرده است، بلکه در همه تعاريف تنها از سه عنصر طبيعت، منابع طبيعي، شهر و مناظر سخن گفته‌اند و حقوق و تكاليف را حول آن محورها بيان كرده‌اند. به طور مثال مي‌توان به برخي از قوانين و مقررات موضوعه مانند قانون حفاظت و بهسازي محيط زيست. قانون حفاظت و بهره‌برداري از جنگل‌ها و مراتع کشور، قانون شکار و صيد، قانون نحوه جلوگيري از آلودگي هوا، قانون شهرداري و... اشاره كرد.

*حقوق و حفظ طبيعت

تصویب قوانین و مقررات همیشه راهکار حل مشکل نیست؛ اما برای مقابله با تهدیدات موجود برای محیط زیست وجود قوانین و مقررات کارآمد می‌تواند بسیار مفید و موثر باشد. قوانين، آيين‌نامه‌ها و مصوبات فراواني به تصويب مقنن رسيده است تا محيط زيست را از تخريب محافظت كند و اغلب اين قوانين اقدام به جرم‌انگاري فعاليت‌هاي مخرب محيط زيست كرده‌اند که در نتیجه مفهومي به نام جرايم زيست محيطي به وجود آمده است.

در تعريف چنين جرايمي آورده‌اند كه جرايمي هستند كه باعث ورود آسيب و صدمه شديد به محيط زيست و به خطر افتادن جدي و سلامت بشر مي‌شوند. اولين قوانين و مقررات مرتبط با این حوزه را مواد مربوط به صید و شکار در قانون مدنی، یعنی مواد 179 و 189 است ؛ قانون شکار (مصوب 4/12/1335) و قانون شکار و صيد (مصوب 16/3/1346) صرفا درباره محيط زيست طبيعي بوده است؛ اما اولين قانون جامع که به طور نسبي در خصوص همه ابعاد محيط زيست به تصویب رسید و تغییر ساختار تشکيلات سازمان حفاظت محيط زيست را نيز در پي داشت، قانون حفاظت و بهسازي محيط زيست در مورخ 28/3/1353 است.

 

 

*جرایم محیط زیستی

برخورد سریع و قاطع با جرایم زیست محیطی می‌تواند تاثیر بازدارنده‌ای در کاهش تخلفات علیه محیط زیست داشته باشد. یکی از این جرایم ارتکابي نسبت به جانداران محيط زيست بجز انسان است كه شامل تمامي گياهان و حيوانات مي‌شود.

بر همين اساس تخريب جنگل‌ها و مراتع از جمله مواردي است كه باعث بر هم خوردن تعادل در محيط زيست و بنابراين عملي مجرمانه محسوب مي‌شود. اما گروه ديگر، جرایم ارتکابي نسبت به عناصر بي‌جان محيط زيست از قبيل آب و هوا، خاک، صدا و آلودگي‌هاي شیمیایی را در بر می‌گیرد.

 آنچه از وضع قوانين و مقررات بر مي‌آيد نشان مي‌دهد كه حقوق براي حفظ طبيعت عزم خود را جزم كرده، حجم وسيعي از قوانين در اين باره تصويب شده است و از سوي ديگر رشته حقوق محيط زيست هم در سطح كارشناسي ارشد در دانشكده حقوق دانشگاه شهيد بهشتي راه‌اندازي شده است تا مشكل كمبود نيروي انساني متخصص در اين حوزه را برطرف كند؛ اما این کارها برای جلوگیری از تخریب بی رویه محیط زیست کافی نیست؛ زیرا علاوه بر وجود قوانین و مقررات کارآمد.

*متوليان محيط زيست چه کساني هستند؟

متولی اصلی محیط زیست در ایران را باید سازمان حفاظت محيط زيست دانست. مهم‌ترین اهداف اين سازمان اقداماتي مثل تحقق اصل پنجاه قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به منظور حفاظت از محیط زیست و تضمین بهره‌مندی درست و مستمر از آن و حفاظت از تنوع‌ زیستی کشور است. قانون حفاظت و بهسازي محيط زيست از جمله وظايف اين سازمان را پيشگيري و ممانعت از آلودگي و هر اقدام مخربي که موجب بر هم خوردن تعادل و تناسب محيط زيست مي‌شود، می‌داند.

 علاوه بر نهادهاي دولتي سازمان‌هاي خودجوش غير دولتي زيادي براي حفظ محيط زيست تلاش مي‌كنند.

سمن‌های زیست محیطی از نظر کمی رشد خوبی داشته‌اند، اما رشد كیفی این تشكل‌ها نتوانسته است چون رشد كمی آنها منحنی رو به بالایی داشته باشد كه باید مورد بررسی قرار گیرد. وابسته‌نبودن به بودجه‌های دولتی و ایجاد بسترهای مناسب برای توانمندسازی این سازمان‌های زیست‌محیطی غیردولتی، دادن آزادی عمل به آنها برای فعالیت‌های آموزشی، اجتماعی و فرهنگی و به رسمیت شناختن آنها به عنوان نهادهای غیردولتی و غیرسیاسی می‌تواند تشکل‌های زیست‌محیطی را به مهم‌ترین اهرم‌های اجرایی در رفع مشكلات زیست‌محیطی جامعه بدل كند. اين سازمان‌هاي مردم نهاد براي فعاليت مي‌توانند در سازمان محيط زيست يا وزارت كشور يا سازمان ملي جوانان به ثبت برسند.

در مجموع باید گفت وضعیت محیط زیست در کل دنیا و از جمله کشورما واجد وضعیت امیدبخشی نیست؛ به طوری که این سرمایه مشترک بشری رو به زوال می‌رود؛ بر این اساس قوانین و مقرراتی به تصویب رسیده است تا بلکه این روند‌نگران کننده را متوقف کند. اما در کنار این قوانین و مقررات آنچه می‌تواند حل مشکل تخریب محیط زیست را به دنبال داشته باشد، نهادینه کردن اخلاق زیست محیطی است به گونه‌ای که هر شخص خود را ملتزم به حفظ محیط زیست بداند. در کنار آن تصویب قوانین بازدارنده و کارآمد و مهم‌تر از آن، اجرای جدی آنها می‌تواند در حفاظت بهتر از محیط زیست موثر باشد.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 08 آذر 1393 ساعت: 10:41 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

بحران کمبود آب در ایران؛ دلايل و راهکارها

بازديد: 10615

 

 با سلام به شما بازدید کننده گرامی برای حمایتاز سایت ما و قرار دادن بیشتر تحقیقان در سایت بر روی لینک زیر ( بعد از خواند یا قبل از خواند تحقیق)هر چند بار که خواستید کلیک کنید تا ما نیز با علاقه بیشتری تحقیقات دانش آموزی برای شما بگذاریم . باتشکر

 

لیست و فهرست کلیه اقدام پژوهی ها

 

تحقیق رایگان

بحران کمبود آب در ایران؛ دلايل و راهکارها

کشور ايران در فاصله عرض جغرافيايي 25 الي 40 درجه شمالي قرار دارد. در اين عرض جغرافيايي چه شمالي و چه جنوبي به دلايل متعدد آب و هوايي ، بارش ها نسبت به ساير عرض ها بسيار اندک است و اکثر کشور هايي که در اين عرض قرار دارند با مشکل کمبود آب مواجه هستند. متوسط بارش در کشور ایران کمتر از 250 ميلي متر در سال است که آن را در رديف کشور هاي خشک جهان قرار داده است.

در گذشته با توجه به جمعيت و نيز عدم توسعه کشور، همين مقدار کم بارش نيز پاسخگوي نياز ها بود. چه آنکه در حدود 60 سال پيش به دليل بالا بودن سطح دشت هاي ّآبي، تالاب ها و مرغزارهاي بزرگ و کوچک فراواني در سراسر کشور وجود داشتند.تبديل ايران سنتي به ايران نوين و حرکت به سوي صنعتي شدن از يک سو و نيز افزايش بي رويه جمعيت از سوي ديگر نياز به اين ماده حياتي را به سرعت افزايش داد. همچنين عدم آگاهي و دورانديشي مديران کلان از کمبود منابع آبي و اقليم خشک ايران بر سرعت کاهش ذخاير ارزشمند آبي ايران افزود.

استراژی های غلط و ناتواني مديران در ايجاد اشتغال در ساير بخش ها و نيز کوته انديشي، باعث ايجاد صنايعي محتاج به آب در سراسر کشور حتي مناطق کويري گرديد. همچنين اين ناتواني باعث صدور بي رويه پروانه حفر چاه هاي کشاورزي و صنعتي عميق و نيمه عميق نيز گرديد. به طوري که ناگهان تعداد چاه هاي داراي مجوز صدها و شايد هزاران برابر گرديد. در کنار اين مجوز ها، عدم نظارت کافي و نيز پاره اي مشکلات ديگر، باعث ايجاد هزاران چاه غيرمجاز در سراسر کشور گرديد که هم اکنون نيز در حال بهره برداري مي باشند. در نتيجه سطح آب دشت هاي کشور به شدت کاهش يافت. عمده تالاب ها و مرغزار ها نيز خشک شدند.

پديده هاي آب و هوايي نيز به اين مشکل افزودند و خشکسالي هاي پي درپي اين سوء مديريت را تشديد کردند.

در بخش آب هاي سطحي نيز اوضاع بهتر نيست. انتقال آب هاي غير کارشناسي، سد سازي زياد و مجدداً ايجاد اشتغال از طريق احداث شيلات بي رويه و ... آب هاي سطحي ما را در وضعيت نامناسبي قرار داده است. به کمبود آب، مشکلات زيست محيطي و آلودگي ناشي از پساب شيلات هاي مجاز،غيرمجاز و فصلي و نيز صنايع آلوده را نيز بيافزاييد.

نتايج موارد فوق باعث شده است کشور ما در بحران بي سابقه کمبود آب قرار گيرد که نيازمند بازنگري کلي در سياست هاي کلان در حوزه آب مي باشد. اما چگونه مي توان اين بحران استراتژيک را با حداقل هزينه ها حل نمود؟ راهکارهاي آن چيست؟

موارد زير بخشي از راهکار هايي است که مي بايست فوراً و بدون فوت وقت انجام گيرد تا لااقل وضعيت آبي کشور در همين حالت بحران باقي بماند و تنها کنترل شود. وگرنه بازگرداندن وضعيت منابع آبي به دوران گذشته بسيار بعيد است:

1. استفاده از روش آبياري قطره اي  و ممنوعيت کشاورزي به روش غرقابي و حتي باراني

 

بيش از 92 درصد منابع آبي کشور در بخش کشاورزي مصرف مي شود. ولي آيا بازدهي اين بخش در چه حدي بوده است؟ کشاورزي ما علي رغم مصرف حجم عظيم آب کشور محصولات نسبتاً کم کيفتي را روانه بازار هاي داخلي و خارجي مي نمايد و دليل آن عدم آگاهي اکثر کشاورزان از چگونگي توليد محصول با کيفيت جهاني است که اين آگاهي بخشي وظيفه مديران اين بخش است. حل بخش اعظم مشکلات آب کشور بر دوش مديران کشاورزي مي باشد. مديران اين بخش مي بايست کشاورزي به روش غرق آبي (جز موارد استثناء) را ممنوع اعلام نمايند و کشاورزان را ملزم به کشت بصورت گلخانه اي و آبياري به روش قطره اي نمايند. حتي روش باراني نيز به دليل تبخير بالا مي بايست کنار گذاشته شود.

2. تغيير در کشت محصولات با نياز آبي زياد و به محصولات با نياز آبي کم

مديران کلان کشاورزي کشور مي بايست ضمن هدايت و ملزم نمودن کشاورزان و باغدارن به توليد محصولات با مصرف آب کم، روش و راهکارهاي توليد محصول سالم و با کيفيت روز را نيز به کشاورزان آموزش دهند. برنجکاري را محدود و کشت ديم را مي توان گسترش داد.

3. توقف کامل سد سازي

سد سازي در کشوري که ميزان تبخير آن بسيار بالا مي باشد مي بايست با مطالعات بيشتري صورت مي پذيرفت. عملاً بخشي از سدهاي ساخته شده نه تنها کمکي به افزايش منابع آبي کشور نکرده است بلکه احداث سد بر روي رودخانه هاي کم آب  و مناطق با تبخير بالا و یا احداث مخزن سد بر روی گسل عمیق، نتيجه عکس داده است و باعث هدر رفت آب گرديده است. بنابر اين لازم سد سازي در کشور بدون مطالعات گسترده و دورانديشي کاملاً متوقف گردد.

4. انتقال صنايع با نياز آبي بالا

کج انديشي در محل احداث صنايع با نياز آبي فراوان در مناطق خشک و يا در کنار منابع آب شيرين، يکي ديگر از معضلات بخش آب کشور مي باشد. صنايعي که مي بايست در کنار دريا احداث گردد. بهترين منطقه جهت احداث اين صنايع در جنوب شرق کشور و حدفاصل ميناب تا چابهار است، تا ضمن توسعه آن مناطق، رفع محروميت و استفاده از آب دریا، منابع باقيمانده آب شیرین نيز حفظ گردد. جهت کاهش هزينه ها نيز مي توان سوله هايي در آن مناطق در حاشيه دريا احداث نمود و دستگاهها را به آنجا انتقال داد و جاي خالي اين صنايع را با صنايع بي نياز به آب پر نمود.

5. تعمير و تغيير لوله هاي انتقال آّب در تمامي بخش ها

بيش از 20 درصد هدر رفت آب در کشور ما در بخش انتقال صورت مي گيرد. لوله هاي فرسوده و عدم تعمير و تعويض آنها بخشي از اين منبع محدود ما را از بين مي برد. بنابراين لازم است به اين موضوع رسيدگي شود که اگر هزينه تعويض نيست لااقل تعمير شوند.

6. تغيير فرهنگ استفاده از آب در بخش شرب

علي رغم قرار گرفتن کشور در زمره کشور هاي خشک جهان اما اطلاع رساني و فرهنگ سازي مدوني در اين خصوص صورت نگرفته است. مثلاً لازم است مردم بدانند شستشوي اتومبيل با شلنگ آب در کشوري خشک، جرم است. اطلاع رساني هدفمند از طريق تلويزيون و راديو و نيز جرايد و بيلبورد ها نيز مي بايست مد نظر قرار گيرد.

7. نظارت قاطعانه شرکت هاي آب منطقه اي بر چاه هاي غيرمجاز

علاوه بر صدور بي رويه پروانه برداشت آب سطحي و زير زميني، هزاران چاه غير مجاز نيز حفر گرديده اند اما متولي نظارت که شرکت هاي آب منطقه اي هستند به دلايل گوناگون از جمله مصلحت انديشي، عدم بودجه لازم و حتي فساد اداري نظارت جدي بر چاه هاي غيرمجاز نداشته و ندارند. لازم است شرکت هاي آّب منطقه اي با قاطعيت و پلمپ بدون قيد و شرط چاه هاي غيرمجاز حتي در داخل منازل و با حکم دادستاني گام بزرگي در جهت جلوگيري از کاهش ذخاير آب هاي زيرزميني بردارند. در ارتباط با آبهاي سطحي نيز همين قاطعيت لازم است.

8. محاسبه مجدد ميزان بهره برداري پروانه چاه هاي کشاورزي به صورت فوري

با ممنوع کردن آبياري غرقابي، شرکت هاي آب منطقه اي مي بايست با محاسبه مجدد ميزان بهره برداري پروانه هاي کشاورزي بر اساس آبياري قطره اي، ميزان بهره برداري کليه پروانه ها را حداقل حداقل 50 درصد کاهش دهند.

9. محاسبه مجدد نياز آبي کليه صنايع به صورت فوری

شرکت هاي آب منطقه اي مي بايست ملزم گردند استعلام مجدد جهت محاسبه مجدد نياز آبي صنايع انجام دهند تا اگر تغييري در نياز آبي صنايع صورت پذيرفته است، مجدد محاسبه گردد و پروانه ها اصلاح گردد.

10. تغییر فوری قوانین قضایی و تعیین هدر دادن آب به عنوان جرم

لازم است اصلاحاتی در زمینه قوانین قضایی صورت پذیرد و هر شخص حقیقی و یا حقوقی که مرتکب زیاده روی در مصرف آب و یا به نحوی در ضایع شدن آب شیرین نقش داشته باشد مجرم تلقی گردیده و مجازات گردد.

این تنها بخشی از پیشنهادهایی است که می تواند در پیشگیری از وخیم تر شدن وضعیت منابع آبی کشور موثر باشد. اگر چه برای این اقدامات کمی دیر است اما چاره ای جز اقدامات پیشگیرانه نیست. امیدواریم مسئولان و مردم با یک یا دو بارش باران و برف که شاید یک هزارم منابع از دست رفته را نیز نمی تواند جبران کند معضل کم آبی را فراموش نکنند. این را باید بدانیم که بارش های سالیانه با این حجم عظیم بهره برداری، برابری نمی کند

 

 با سلام به شما بازدید کننده گرامی برای حمایتاز سایت ما و قرار دادن بیشتر تحقیقان در سایت بر روی لینک زیر ( بعد از خواند یا قبل از خواند تحقیق)هر چند بار که خواستید کلیک کنید تا ما نیز با علاقه بیشتری تحقیقات دانش آموزی برای شما بگذاریم . باتشکر

 

لیست و فهرست کلیه اقدام پژوهی ها

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 08 آذر 1393 ساعت: 10:40 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(9)

چرا زیستگاه ­ها تخریب می­شوند؟

بازديد: 6009

 

چرا زیستگاه ­ها تخریب می­شوند؟

تخریب زیستگاه فرایندی است که در آن زیستگاه طبیعی توانایی خود برای پشتیبانی از زیستن جانداران درون خود را ز دست می‌دهد. در این فرایند، یاختگانی که پیشتر در محل بوده‌اند جابجا و یا نابود می‌شوند؛ چنین چیزی کاهش تنوع زیستی را در پی دارد.

تخریب زیستگاه توسط فعالیت‌های انسانی اغلب به منظور بهره‌گیری از منابع طبیعی برای تولیدات صنعتی و شهرسازی انجام می‌شود. پاکسازی زمین‌ها برای فعالیت‌های کشاورزی یکی از دلایل اصلی نابودی زیستگاه‌ها است. از دیگر عوامل مهم می‌توان به معدن‌کاری، چوب‌بری، ترال، و گسترش شهرها اشاره کرد. تخریب زیستگاه هم اکنون به عنوان نخستین عامل انقراض جانوران در جهان معرفی شده‌است.

افزایش جمعیت

غلبه انسانها در بیوسفر نتیجه افزایش تعداد آنها و پیشرفت فن آوری است. افزایش جمعیت کره زمین در قرن اخیر ناراحت کننده بود و مهمترین دلیل آن کاهش مرگ و میر است. این افزایش ، منابع کره زمین را دچار مخاطره کرده و رفته رفته زیستگاه را تخریب می‌کند. چشمگیرترین اثر انسان بر اکوسیستمهای طبیعی ، تخریب زیستگاه است این تخریب عمدتا از فشار کشاورزی زیاد ، صنعتی شدن ، شهرنشینی و نیز تخریب منابعی همچون جنگلها ایجاد می‌شود.

گسترش کشاورزی

افزایش زمینهای شاورزی بسیاری از زیستگاهها را تخریب نموده است بطوری که باتلاقها و برکه‌ها در روند کشاورزی خشک شده و تاثیر مساعد آنها بر رویش گیاهی و جانوری از بین می‌رود. نیز آبیاری زمینهای کشاورزی ، مناطق خشکی پسند را نابود می‌سازد. بسیاری از ساختارهای اساسی جنگلی جهت انجام کشاورزی از بین رفته‌اند این پدیده در مناطق معتدله بیشتر دیده می‌شود.

برهم زدن زمین(Scarification)

این اصطلاح عمومی برای شرح تخریبهایی در سطح زمین استفاده می‌شود که در اثر استخراج مواد معدنی سنگهای معدنی و... بوجود می‌آید. استخراج از معادن باز تاثیر فراوانی بد اکوسیستم دارد زیرا لایه‌های سطحی را به کلی واژگون می‌کند. استخراج مواد از لایه‌های زیرین زمین اغلب با خروج مواد سمی همراه است و این مواد اکوسیستمهای همجوار را تحت تاثیر قرار می‌دهد و گاهی 50 سال زمان لازم است تا در زمینهای مسموم شده دوباره رویش گیاهی صورت گیرد.

 

 

 

شهرنشینی

افزایش تعداد شهرهای جهان با افزایش جمعیت کره زمین و افزایش صنعتی شده همراه است. سروصدا ، آلودگی و تخریب زمینها از جمله عوامل موثر در تخریب زیستگاه است. همگام با ساخته شدن یک شهر یک اکوسیستم از بین می‌رود ولی از طرف دیگر ، اکوسیستمهای دست ساخته بشر ، در شهر بوجود می‌آیند.

چرای بیش از اندازه در مراتع طبیعی

استفاده ممتد از مراتع طبیعی بدون بازگرداندن مواد تغذیه‌ای خارج شده از آن یکی از جنبه‌های مهم اکثر مراتعی است از که آنها استفاده اقتصادی می‌کنند. در بسیاری از مراتع پدیده چرای بیش از حد نیز به منظور دستیابی به بهره اقتصادی انجام می‌گیرد. و نتیجه این عمل ، از بین رفتن رویش گیاهی و تخریب خاک و در نتیجه تخریب اکوسیستم و کاهش ظرفیت محیطی می‌باشد.

از بین رفتن جنگلها

افزایش نیاز بشر به غذا و کاغذ عاملی بود که باعث شده روند تخریب جنگلها سرعت یابد. هر چند در بعضی از مناطق ، از جمله: مناطق معتدله ، فعالیت جنگلکاری رشد یافته است ولی این پدیده نتوانسته همپای تخریب جنگلها پیش برود و می‌توان گفت تا به حال ناموفق بوده است. تخریب یک رویش جنگلی چرخه عناصر معدنی را تخریب می‌کند علاوه بر پدیده‌های مربوط به آب نیز مختل گردیده و به اکوسیستمها آسیب اساسی می‌رساند.

ایجاد زیستگاههای جدید

سطوح شهری

شهرها و روستاها زیستگاههای مختلفی را برای موجودات زنده فراهم ساخته‌اند. مثل گیاهان و جانوران ممکن است در پارکها ، باغچه‌ها ، فاضلابها و یا حتی خانه‌ها زندگی کنند. بطوری که ، مناطق شهری زیستگاههای مناسبی را برای برخی پستانداران مثل روباه ، جوجه تیغی و موش ایجاد نموده‌اند اما موشهای بزرگ مهمترین زباله خوارهای پستاندار شهرها محسوب می‌شوند. طبق برآوردهای انجام شده یک کیلومتر از مجاری فاضلاب می‌تواند 500 موش را در خود جای دهد. موشها به عنوان ناقلان بسیاری از جمله باکتری عامل بیماری لپتوسپروسیس محسوب می‌گردند. سگهای اهلی و گربه‌ها نیز مهمترین ناقلان انگلهایی چون کرمهای پهن و گرد می‌باشند.

انسان و ایجاد انواع آلودگیهای محیطی

هوا: اغلب مواد آلوده کننده هوا از مناطق شهری یعنی از فعالیتهای صنعتی ، سیستمهای تولید نیرو و فعالیتهای حمل و نقل ایجاد می‌گردند.

آبها: آلاینده‌های آب شامل پسابهای صنعتی ، کوره‌ها ، فاضلابها و آلودگی طبیعی است که توسط نمکها ایجاد می‌شود.

مواد اضافی حشره کشها و مواد رادیواکتیو

سمی‌ترین موادی که در کره زمین وجود دارند عبارتند از: حشره کشها و مواد رادیواکتیو حاصل از انفجارات هسته‌ای. چرا که به راحتی به مواد غیر مضر تجزیه نمی‌شوند و مدتها زیادی در طبیعت باقی می‌مانند تا دوباره به زنجیره‌های غذایی باز گردند. گرچه این مواد در غلظت بسیار کم در هوا ، آب ، خاک ، دیده می‌شوند که در طول زنجیره‌های غذایی تغلیظ می‌شوند. مثلا د.د.ت در سطوح مختلف غذایی تجمع یافته و در سطوح آخر غذایی ، غلظت آن بسیار زیاد می‌شود.

چشم انداز بحث

بر اساس این بحث ، فعالیت انسان اکوسیستمها را ساده کرده به زنجیره‌های غذایی را تخریب نموده و زیستگاهها را نامناسب و آلوده کرده و الگوی پراکنش طبیعی موجود است را مختل نموده است و تمام این موارد باعث می‌شود اکوسیستمها ناپایدار شده و منابع طبیعی در معرض نابودی قرار گیرد. بنابراین باید به مدیریت منابع طبیعی پرداخت تا در جهت رسیدن به تعادل بهتر جنبه‌های مختلف حیات و نمای طبیعت قدم برداشت اهمیت حفظ منابع طبیعی در سال 1930 آشکار شد و در سال 1934 انجمن حفاظت خاک آمریکا تاسیس شد. این اقدام قدم مهمی در تاریخ حفاظت از منابع طبیعی محسوب می‌گردد زیرا نیاز بوجود مدیریت در منابع طبیعی را در برنامه خود لحاظ کرده بود.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 08 آذر 1393 ساعت: 10:39 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(3)

چگونه آمار جمعیت مردم گرفته می­شود؟

بازديد: 289

 

چگونه آمار جمعیت مردم گرفته می­شود؟

سرشماری عبارت است از شمارش و محاسبه تعداد کل نفرات یا اشیای مورد نظر مانند تعداد کل نفراتی که در یک کشور زندگی می‌کنند. سرشماری محدود به انسانها نیست و ممکن است شامل محصولات و کارگاه‌های صنعتی و کشاورزی نیز شود. یک نوع سرشماری نیز مربوط به حیات وحش است که طی آن گونه های مختلف حیوانات وحشی ازقبیل پرندگان، پستاندارن، آبزیان و خزندگان سرشماری میشوند که این کار توسط سازمان حفاظت محیط زیست در کشور اجرا شده و هدف از آن پی بردن به تعداد افراد جمعیت و مطالعه روی رفتارهای مهاجرتی آنهاصورت میپذیرد.تفاوت سرشماری با آمارگیری در این است که در سرشماری تعداد کل اعضای جامعه مورد نظر تک به تک شمارش و کنترل می‌شوند. اما در آمارگیری معمولاً درصد کوچکی از جامعه مورد مطالعه به عنوان نمونه آماری مورد مطالعه قرار می‌گیرند و سپس نتایج حاصله به کل جامعه مورد نظر تعمیم داده می‌شود.

 

تقریباً تمام کشورهای جهان به طور منظم تعداد افراد کشور را شمارش می‌کنند. بیشتر کشورها هر ده سال یکبار جمعیت را سرشماری می‌کنند. در سرشماری اطلاعات مهمی همچون میزان درآمد افراد، چگونگی محل زیست، متاهل یا مجرد بودن و تعداد فرزندان خانواده به دست می‌آید. در برخی کشورها سرشماری عمومی جمعیت هر پنج سال یکبار انجام می‌گیرد.

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 08 آذر 1393 ساعت: 10:37 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

مراکز آمار گیری را چه کسی تاسیس کرد ؟

بازديد: 229

 

مراکز آمار گیری را چه کسی تاسیس کرد ؟

اداره ثبت احوال از اولين اركان نظام آماري كشور به سبك جديد بودكه در كابينه دوم وثوق الدوله و در سال۱۲۹۷هجري شمسي براي ثبت وقايع چهارگانه ولادت، فوت، ازدواج و طلاق به طور رسمي زير نظارت وزارت داخله ( وزارت كشور فعلي ) تأسيس شد. با ايجاد تشكيلات جديد بلديه ( شهرداري ) در سال ۱۳۰۱ شمسي در تهران، سرشماري ديگري در پايتخت صورت گرفت كه جمعيت تهران را بالغ بر ۲۱۰ هزار نفر شمارش نمود. با توجه به اهمیت روز افزون آمار و پراکنده بودن مراکز تهیه آماردر كشور، نیاز به وجود اداره ای مستقل که بتواند به امر جمع آوری آمارهای مختلف بپردازد کاملا ًمشهود گردید، لذا در سال ۱۳۰۳ و با تصويب هیأت وزیران، مسئوليت جمع آوري و مركزيت بخشيدن به آمارهاي مورد نياز كشور بر عهده اداره كل احصائيه و سجل احوال ممكتي زير نظر وزارت كشور گذاشته شد و براي اولين بار اجراي سرشماري به عنوان يك تكليف قانوني به شمار آمد. پس از آن در سال ۱۳۰۷ ه.ش. شورای رسمی و دایمی احصائيه، مرکب از نمایندگان تمامي وزارتخانه ها و به مرکزیت وزارت کشور تشکیل شد ولی تا چند سال اقدام خاصی توسط اين شوراصورت نپذیرفت. در سال ۱۳۱۲ ه.ش. و به منظور ايجاد هماهنگي در توليد آمار و اطلاعات در كشور نظام نامه شوراي عالي احصائيه تنظيم و براساس ماده اول آن نظام نامه، نمايندگان همه وزارتخانه ها كه در شوراي مزبور عضويت داشتند موظف به جمع آوری و تحصیل آمار و اطلاعات لازم از تمام مبادی و منابع کشور شدند. شوراي عالي احصائيه در سال ۱۳۱۴ ه.ش به شوراي عالي آمار تغيير نام داد. طي آن سال ها ،اداره کل آمار و ثبت احوال تنها به ثبت وقایع چهار گانه (تولد، فوت، ازدواج وطلاق) می پرداخت تا آن که در سال ۱۳۱۸ ه.ش. قانون سرشماری از تصویب مجلس شورای ملی گذشت.

 

  اجراي اولين سرشماري سراسري نفوس در ايران در سال۱۳۱۸ ه.ش. در شهر كاشان آغاز شد و تا شهريورماه سال ۱۳۲۰ ه.ش. ۳۵ شهر ايران سرشماري شدند. با گسترش دامنه جنگ جهاني دوم و ورود متفقين به كشور در همان سال، انجام اين سرشماري ناتمام ماند. با ورود رئيس اداره آمار و سرشماري سازمان ملل متحد به ايران در سال ۱۳۲۸ ه.ش. باب مراودات و همكاري اداره كل آمار و ثبت احوال با سازمان ملل متحد گشوده شد. در سال ۱۳۳۱ ه.ش. موافقتنامه ای بین سازمان برنامه، وزارت کشور و «اصل چهارترومن» به امضا رسید که به موجب آن صندوق مشترک سازمان همکاری آمار تشکیل شد و «اداره آمار و سرشماری» به عنوان واحدی در زيرمجموعه اداره کل آمار و ثبت احوال آغاز به کار نمود. به دلیل کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ ه.ش. و وقایع سیاسی پس از آن، تحرک و تفکر عمیقی که در ارتباط با آموزش و تولید آمار صحیح در كشوربه وجود آمده بود تا اوایل سال ۱۳۳۴ ه.ش. یا به کندی گرایید و یا متوقف شد. در تیرماه ۱۳۳۴ ، اداره آمار و سرشماری از اداره کل آمار و ثبت احوال منتزع و به «اداره آمار عمومی» تغییر نام یافت. به دنبال این تحول، قانون آمار و سرشماری با سازمانی جدید در ۱۳۳۴ ه.ش. از تصویب مجلس گذشت و در ماده یک این قانون، منظور از تأسیس اداره آمار عمومی(وابسته به وزارت كشور)، جمع آوری و تمرکز آمارهای متنوع اجتماعی، اقتصادی، کشاورزی، فرهنگی، بهداشتی و اجرای آمارگیری هاي نفوس و کشاورزی ذکر شد.

 

 براساس اين قانون وظيفه تدوين استانداردها و اصول علمي اجراي فعاليت هاي آماري و همچنين تعيين و انتصاب رؤساي آمار مؤسسات و ادارات دولتي و بانك ها به عهده اداره آمار عمومي گداشته شد. مدت زمان تصدي مدير مسئول اداره آمار عمومي حداقل پنج سال تعيين شد و براي متخلفين از قانون آمار و سرشماري نيز جريمه هاي نقدي پيش بيني شد. يكي از وظايف فوري اداره آمار عمومي پس از تشكيل، اجراي سرشماري نفوس در سال ۱۳۳۵ در سراسر كشور بود. با اجراي اين سرشماري توسط اداره آمار عمومي در سال۱۳۳۵ ه.ش. جمعيتي بالغ بر ۱۸۹۵۴۷۰۴ نفر در كشور شمارش شد. طي سال هاي ۱۳۳۹تا ۱۳۴۳ آمارگيري هاي ديگري نيز توسط اين اداره انجام شد كه مهمترين آن ها آمارگيري كشاورزي در سال ۱۳۳۹ و آمارگيري نمونه اي نفوس، سرشماري صنعتي و آمارگيري بودجه خانوار در سال ۱۳۴۲ ه.ش. كه اجراي اين طرح ابتدا در نقاط روستايي واز سال ۱۳۴۶ه.ش. در نقاط شهري وروستايي آغاز وتاكنون نيز به صورت سالانه ادامه دارد.

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 08 آذر 1393 ساعت: 10:26 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق درباره قنات چیست؟

بازديد: 29295

 

تحقیق درباره قنات چیست؟

کاریز یا قنات یا کهریز به راهی که در زیر زمین کنده شده تا آب از آن جریان یابد می‌گویند. کاریز کانالی است در عمق زمین برای ارتباط دادن رشته چاه هایی که از «مادر چاه» سرچشمه می‌گیردبه منظورهدایت آب به سطح زمین و مدیریّت آب برای کشاورزی و سایر مصارف. این کانال ممکن است تا رسیدن به سطح زمین هزارها متر به طول بیانجامد و سرانجام آب این کاریزها برای شرب و کشت و کار روی زمین می‌آیند که به این محل دهنه کاریز یا سر قنات می گویند.

مشخصات کاریز

کاریز، از یک دهانه یا هرنج که روباز است و یک کانال طولی شیب دار زیرزمینی تشکیل شده و چندین چاه عمودی که کانال زیر زمینی سرانجام به سطح زمین مرتبط می‌سازد، چاه‌ها- که به آن‌ها در موقع حفر، میله هم گفته می‌شود- علاوه بر کاربرد برای انتقال مواد حفاری شده به روی زمین، عمل تهویه کانال زیرزمینی را نیز انجام می‌دهند و راه ارتباطی برای لای‌روبی، تعمیر و بازدید از داخل کاریز نیز به شمار می‌روند..به محل خروج آب قنات مظهر نیز می‌گویند.

آغاز کاریز

آغاز کاریز همان دهانه کاریز است که «مظهر کاریز» نیز نامیده می‌شود. مظهر کاریز جایی است که آب از دل کاریز بیرون می‌آید و ظاهر می‌شود و می‌تواند برای آبیاری و دیگر مصارف مورد استفاده قرار بگیرد. قسمت انتهایی کاریز، «پیشکار کاریز» نامیده می‌شود که در آخرین قسمت آن، چاه مادر کاریز قرار گرفته‌است. قسمت‌هایی از کاریز که با حفر آنها هنوز آب بیرون نمی‌آید «خشکه کار» و قسمتی که آبدار است (قسمت انتهایی) قسمت «آبده کاریز» نامیده می‌شوند

ویژگی‌های کاریز

سیستم استخراج در کاریز طوری است که آب بدون کمک و صرف هزینه فقط با استفاده از نیروی ثقل از زمین خارج می‌گردد. با توجه به چاه‌ها و کاریزهای موجود، آب کاریز در مقابل آبی که از چاه استخراج می‌شود، ارزانتر تمام می‌شود. آب کاریز دائمی است و در مواقع اضطراری کشت و زراعت و در مواقع حساس(نیاز به آب)، قطع نمی‌شود. منابع آب زیر زمینی توسط کاریز دیر تمام می‌شوند و استفاده طولانی دارند، هر چند به طور دائم آب‌ها - چه مصرف شوند و چه نشوند - خارج می‌گردند. کاریز دارای مزایای بسیار زیادی است که در اینجا فقط به تعداد محدودی از آن‌ها اشاره شده‌است.

معایب کاریز

در زمین‌های هموار و نواحی‌ای که زمین شیب کافی ندارد و نیز زمین‌های خیلی سست و ماسه‌ای امکان حفر کاریز نیست. آب کاریز، به طور دائم جریان دارد و قابل کنترل نیست. به همین خاطر کاریز مدام باعث تخلیه آب زیرزمینی می‌شود. در فصولی که به آب احتیاج نیست و یا احتیاج به آب خیلی کم است، امکان جلوگیری از جریان و یا کنترل کاریز وجود ندارد.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 08 آذر 1393 ساعت: 10:26 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(12)

خواص تغذیه ای بعضی از میوه ها خواص تغذیه ای انجیر خواص تغذیه ای لیمو خواص تغذیه ای طالبی

بازديد: 137

 

تحقیق رایگان

خواص تغذیه ای بعضی از میوه ها

خواص تغذیه ای انجیر

خواص تغذیه ای لیمو

خواص تغذیه ای طالبی

انجیر

انجیر میوه ای مقوی و شیرین است که در قرآن به آن قسم خورده شده است. نام عربی آن " تین " و نام انگلیسی آن " "FIG"می باشد.

درخت انجیر بومی آسیای غربی و كشورهای مدیترانه است و از آنجا به عربستان ، سوریه و فلسطین اشغالی برده شده است .

انجیر درختی است با برگ های زرد و پنجه ای و به رنگ سبز خاكستری كه بلندی آن تا شش متر می رسد و به دلیل عدم مقاومت در مقابل سرمای شدید ، در مناطق معتدله و گرمسیر كشت می شود .

درخت انجیر معمولا از سال چهارم شروع به میوه دادن می كند و تا سن بیست سالگی میوه می دهد.

ارزش غذایی انجیر

انجیر، قند زیادی دارد. 50 درصد انجیر خشک را قند تشکیل می دهد. همچنین منبع خوبی از پتاسیم ، منیزیم  ، کلسیم  ، فسفر  و ویتامین های C  , B , A  است.

انجیر منبع غنی فیبر غذایی می باشد. لیگنین یک نوع فیبرغذایی غیرمحلول است که به مقدار زیاد در انجیر وجود دارد و نقش عمده ای در جلوگیری و رفع یبوست دارد.

انجیر منبع غنی فیبر غذایی و نیز منبع خوبی از منیزیم ، کلسیم ، فسفر و ویتامین های C , B , A است.

سایر خواص غذایی انجیر عبارتند از :

1- از انجیر می توان در رژیم های غذایی خاص مثل رژیم کم چربی ، کم سدیم ، پرفیبر ، کاهش وزن ، دیابتی و حتی رژیم غذایی مدیترانه ای استفاده کرد.

2- انجیر سدیم و چربی ندارد و مانند سایر میوه ها بدون کلسترول است.

3- 40 گرم انجیر تازه یا یک چهارم لیوان از خرد شده ی آن، معادل یک واحد میوه است.

4- 5/1 عد انجیر خشک معادل یک واحد میوه یا 15 گرم کربوهیدرات است که کربوهیدرات آن از گلوکز و فروکتوز تشکیل شده است.

5- انجیر، فیبر غذایی بالایی دارد و هر واحد آن 20 درصد نیاز روزانه را تأمین می کند که بیش از هر نوع میوه تازه یا خشک می باشد.

6- انجیر بیش از سایر میوه ها املاح دارد. 40 گرم انجیر تازه دارای 244 میلی گرم پتاسیم ( 7 درصد نیاز روزانه ) ، 53 میلی گرم کلسیم ( 6 درصد نیاز روزانه ) و 2/1 میلی گرم آهن ( 6 درصد نیاز روزانه ) می باشد.

خواص درمانی انجیر

انجیر از نظر طب قدیم ایران ، گرم و تر است .

- انجیر تعرق بدن را زیاد می كند .

- ادرار آور است . اگر ترشح ادرار كم باشد ،خوردن انجیر باعث ازدیاد آن می شود .

- حرارت بدن را كاهش می دهد .

- چاق كننده است و برای آنهایی كه می خواهند وزن اضافه كنند بسیار مفید است . بدین منظور می توان آن را با شیر مخلوط كرد و در بین غذاها خورد.

- انجیر ( تازه یا خشک ) یبوست را برطرف می كند و یكی از بهترین میوه ها برای تمیز كردن روده بزرگ و رفع یبوست است . در قدیم برای از بین بردن یبوست از شربت انجیر استفاده می كردند .

- برای درمان ناراحتی های سینه حدود 20 گرم از خرما ، عناب ، انجیر خشك و مویز را با هم مخلوط كرده و آسیاب می کنند. سپس این پودر را با یك لیتر آب می جوشانند تا حجم آن به نصف برسد . از این جوشانده می توان به مقدار سه فنجان در روز مصرف نمود .

- جوشانده انجیر خشك درمان كننده التهاب مجاری دستگاه تنفسی ، كلیه ، ذات الریه ، ذات الجنب ، سرخك ،مخملك و آبله می باشد .

- جوشانده غلیظ انجیر خشک برای رفع سرماخوردگی بسیار مفید است و غرغره کردن آن گلودرد را برطرف می کند.

خواص تغذیه ای و درمانی انجیر

- برای برطرف كردن سیاه سرفه ، برونشیت و ذات الریه از " قهوه ی انجیر" استفاده كنید. برای درست كردن این قهوه ، انجیر خشک را ابتدا بو می دهند و سپس آن را آسیاب می كنند تا بصورت پودر درآید .

- انجیر دستگاه هاضمه را تقویت می كند .

- انجیر برای درمان سوء هاضمه مفید است .

- سوپ انجیر بسیار مقوی است و برای افزایش شیر در زنان شیرده مفید است .برای تهیه سوپ ، انجیر نرسیده را با گوشت بپزید .

- برای برطرف كردن ورم گلو ، 50 گرم انجیر زرد را در 500 گرم شیر ریخته و مدت 15 دقیقه بگذارید بماند. سپس آن را غرغره كنید و مقدری از آن را نیز بنوشید. می توانید آن را با عسل هم شیرین كنید .

- انجیر خشک جوشیده شده در شیر برای درمان آنژین ، ورم لثه و ورم مخاط دهان مفید است .

- یكی از داروهای بسیار موثر برای درمان آرتروز و درد مفاصل، مخلوط شیر بز و انجیر سیاه می باشد . این مخلوط سموم مختلف را از بدن خارج كرده و درد را از بین می برد.

 انجیر ، به خصوص انجیر خشک خیسانده در آب یا شیر ، موثرترین درمان برای رفع یبوست است.

- انجیر را می توان همراه با میوه های دیگر مصرف كرد. انجیر با میوه های اسیدی مانند پرتقال و گریپ فروت سازگار نیست .

- انجیر برای آنهایی كه قند خونشان پائین می آید و یك دفعه احساس ضعف می كنند مناسب است، زیرا قند آن به سرعت در روده كوچك جذب می شود.

- خوردن انجیر باعث افزایش نیروی جنسی می شود .

- برای برطرف كردن ورم بناگوش و دمل ها ، ضمادی از انجیر خشك با آرد جو و گندم درست كنید و روی ورم دمل بگذارید .

- دم كرده انجیر با شنبلیله ، برای سینه درد مفید است .

- برای رفع ورم طحال، انجیر را به مدت 9 روز در سركه خیس كنید و هر روز پنج عدد از آن را با سركه بخورید .

- انجیر ضد سرطان است .

- انجیر در معالجه بیماری های پوستی  موثر است .

- مربا و کمپوت انجیر برای درمان یبوست موثر است ،5 لذا می توان 3 یا 4 انجیر تازه را چهار قطعه کرد و در نیم لیتر شیر جوشاند تا بپزد و آن را با 12عدد کشمش صبح ناشتا بخورند.

- هضم انجیر آسان است و مصرف آن برای بچه ها و اشخاصی که از بستر بیماری برخاسته اند و دوره نقاهت را می گذرانند، بسیار مفید است.

- انجیر به علت دارا بودن دانه های ریز، باعث تقویت معده و روده می شود، ولی برای کبدهای ضعیف زیان آور است.

- سرشار بودن انجیر از پتاسیم، تامین کننده سلامتی کودکان ضعیف و کم خون  و بی اشتها ست.

- اگر انجیر و عسل را به طور مساوی با هم مخلوط نمایید و بخورید، جهت زخم معده  بسیار مفید است.

- انجیر به علت داشتن پتاسیم، درجه قلیائیت بدن را بالا برده و در دفع اوره و چربی خون بسیار موثر است.

- شربت انجیر، تسکین دهنده دردهای گلو و سرفه  است.

- انجیر خشک خیسانده شده در شیر بسیار خوشمزه و برای درمان یبوست شدید بسیار مفید است. همچنین خوردن انجیر خشک خیسانده در روغن زیتون  در صبح ناشتا ، برای رفع یبوست موثر است.

طالبی

ارزش تغذیه ای طالبی

طالبی یكی از پرطرفدارترین میوه های فصل تابستان حتی در آن سوی دنیاست و به خاطر عطر و طعم دلپذیرش بسیار محبوب است. نام انگلیسی آنCantaloupe است كه از نام یك دهكده در ایتالیا به نامCantalup گرفته شده كه در این محل طالبی برای اول بار در سال 1700 میلادی كاشت شده است. طالبی متعلق به خانواده خیار و كدو است. گرمك و طالبی، شبیه خربزه هستند و از جهت غذا و پزشكی شباهت زیادی به خربزه دارند با این تفاوت كه پیش از خربزه می رسند و لطیف تر هستند و هضم آنها آسان تر است. طالبی و گرمك از میوه های پرآب فصل تابستان است. طالبی شیرین و خوشبوتر از گرمك است. قسمت های مورد استفاده طالبی و گرمك عبارتند از:میوه و تخم میوه.

فواید تغذیه ای طالبی

طالبی یكی از بهترین منابع ویتامینA است و مملو از بتا كاروتن است كه در بدن تبدیل به ویتامینA می شود. در یك فنجان آب طالبی فقط 56 كالری انرژی وجود دارد ولی 129% نیاز روزانه ما به ویتامینA را تامین می كند كه تاثیر آن در بهبود بینایی و پوست بدن بر همه واضح است.

ارزش تغذیه ای طالبی

طالبی یكی از غنی ترین میوه های حاوی ویتامینC است. طالبی علاوه بر ویتامین هایA وC حاوی مواد مغذی مفید دیگری مثل پتاسیم، فولات، فیبر، منیزیم، ید و ویتامین هایB6،B3،B5  وB1 است.

طبق نمودار بالا طالبی منبع غنی ویتامین هایوC  ومنبع بسیار خوب ویتامینB6  و پتاسیم ومنبع خوبی از سایر مواد مغذی ذكر شده است.همانطور كه ویتامینA آنتی اكسیدان محلول در چربی است، ویتامینCآنتی اكسیدان محلول در آب است و مصرف این میوه به دلیل دارا بودن مقدار زیادی از این دو ویتامین، ابتلا به بسیاری از بیماری های مزمن مثل بیماری های قلبی، سكته و سرطان را كاهش می دهد . وجود مجموعه ای از ویتامین های گروهB در این میوه آن را به یك ماده بسیار خوب برای سوخت و ساز انرژی در بدن تبدیل كرده است. از این رو میوه ای بسیار مفید برای افزایش وزن كودكان و نوجوانان و افراد لاغر است.

انتخاب طالبی

برای خرید یك طالبی خوب و رسیده، با كف دست به آن ضربه بزنید باید یك صدای تو خالی داشته باشد. وقتی آن را در دست می گیرید باید نسبت به اندازه اش سنگین به نظر برسد و هیچ نقطه له شدگی یا نرم شدگی نداشته باشد. پوست آن باید به رنگ كرم یا زرد مایل شده باشد ( رنگ سبز پوست نشانه كال بودن آن است). محل اتصال آن به ساقه باید كمی نرم باشد و باقی مانده ساقه باید به راحتی كنده شود. یكی دیگر از نشانه های رسیده بودن طالبی بوی ملایم شیرینی است كه از پوست آن به مشام می رسد.

ارزش تغذیه ای طالبی

خواص درمانی گرمك و طالبی

1- طالبی میوه ای اشتها آور است.

2- طالبی، ادرارآور، نرم كننده (ملیّن) و موجبطراوت و شادابی پوست بدن است.

3- خوردن طالبی، بعد از غذا برایدرمان كم خونی مفید است.

4- مصرف طالبی برای كسانی كه سل ریوی دارند و یا مبتلا به یبوست و بواسیر هستند، مفید است.

5- گرمك سرشار از ویتامین هایA وC و سلولز است.

6- گرمك ملّین است؛ مخصوصاً برای كسانی كه از یبوست می نالند مفید است.

7- گرمك و طالبی، تشنگی را در تابستان تسكین می دهد.

8- گوشت طالبی برای تسكین سوختگی های سطحی و یا درمان ورم پوست موثر است.

9- آب طالبی برای نرم نمودن پوست مفید است.

احتیاط لازم در مصرف طالبی

1- كسانی كه مرض قند دارند باید در خوردن طالبی جانب احتیاط را رعایت كنند و یا آن را مصرف نكنند.

2- كسانی كه ورم معده دارند، نباید در مصرف طالبی زیاده روی كنند.

لیموترش فراتر از یک میوه‌ی ساده

همه‌ی ما برای خوش‌طعم کردن غذا لیموترش استفاده می‌کنیم بدون اینکه بدانیم زیر این پوست زرد طلایی چه خبر است!

لیمو

 

خواهش می‌کنیم هیچ ماده‌ی غذایی را دست کم نگیرید. لیموترش گنجینه‌ای از خواصی است که سلامتی را ارتقا می‌دهد و بسیاری از ناخوشی‌ها را از ما دور می‌کند.

اگر می‌خواهید سیری در عالم این میوه داشته باشید مطالعه‌ی این مطلب را از دست ندهید.

 

لیموترش: یک میوه‌ی ساده یک دنیا خاصیت

حتماً شما هم وقتی سرما می‌خورید سراغ لیموترش و عسل می‌روید. همه‌ی ما می‌دانیم که لیموترش منبع ویتامین C می‌باشد اما خواص آن به همین جا ختم نمی‌شود. «آتنا» الهه‌ی جنگاوری یونانیان قدرت «ضد زهری» لیموترش را ستوده است. گویا در افسانه‌های یونانی دو تن را محکوم می‌کنند تا به قفس افعی‌ها انداخته شوند. آن دو شروع به خوردن لیموترش می‌کنند و بدنشان ایمن می‌شود به طوری که نیش کشنده‌ی این خزنده‌ی وحشتناک در آن‌ها کارگر نمی‌افتد. حالا بماند که در افسانه‌ها اغراق می‌کنند اما یافته‌های محققان حاکی از این است که لیموترش خواص شگفت‌انگیزی دارد. به عقیده‌ی محققان سیترات سدیم و سیترات پتاسیم موجود در لیموترش قدرت شگفت‌آوری در تصفیه‌ی خون دارند. این ترکیبات حالت چسبندگی خونی را کاهش می‌دهند. زمانی که خون حالت چسبندگی غیر نرمال نداشته باشد به راحتی در رگ‌ها به جریان در می‌آید و در نتیجه فشارخون نیز کاهش می‌یابد. در این حالت نیز سرم خون راحت تر از فیلتر جداره‌ی عروق می‌گذرد و مواد مغذی به میزان کافی و مستمر به سلول‌های می‌رسد.

 

زیر پوست لیموترش

لیموترش حاوی میزان کمی ویتامین A، ویتامین B1 و B2 و همچنین فلاوونوئیدها و پکتین می‌باشد. بخش اعظم لیموترش را ویتامین C تشکیل می‌دهد. هر 100 گرم از این میوه حدود 50 میلی‌گرم ویتامین C دارد. لیموترش همچنین حاوی کاروتنوئیدها و کورامین می‌باشد که همه‌ی این ترکیبات خواص آنتی‌اکسیدانی قوی دارند و ضدعفونی‌کننده‌اند. فراموش نکنید که ویتامین C نقش مهمی در رشد و تقویت استخوان‌ها و دندان‌ها داشته، سلامت بافت‌های خونی و مویرگ‌ها را بالا می‌برد. ناگفته نماند که این ویتامین همچنین باعث کنترل فشار و قند خون می‌شود، از عدسی چشم محافظت کرده و باعث تحریک غدد فوق کلیوی و عملکرد تخمدان‌ها می‌شود.

ویتامین C یکی از آن آنتی‌اکسیدان‌های قوی می‌باشد که اثرات منفی استرس‌های زندگی را کاهش می‌دهد.

 

یک میوه‌ی اسیدی که خون را آلکانیک می‌کند

احتمالاً شما هم شنیده باشید که لیموترش خاصیت اسیدی دارد و حالت آکانیک یا بازی بدن را از بین می‌برد؛ اما باید بدانید که این باور صحیح نمی‌باشد. سیترات ها در بدن سوخته و بقایایی بازی از خود به جا می‌گذارند. برای همین با وجود اینکه لیموترش اسیدی است اما خون را اسیدی نمی‌کند.

سیترات سدیم و سیترات پتاسیم موجود در لیموترش قدرت شگفت‌آوری در تصفیه‌ی خون دارند. این ترکیبات حالت چسبندگی خونی را کاهش می‌دهند. زمانی که خون حالت چسبندگی غیر نرمال نداشته باشد به راحتی در رگ‌ها به جریان در می‌آید

و در نتیجه فشارخون نیز کاهش می‌یابد

لیموترش و قدرت ضدعفونی‌کنندگی‌اش

لیموترش ضدعفونی‌کننده‌ی فوق‌العاده‌ای است که به طور موثر با بیست نوع میکروب مقابله می‌کند. برای همین می‌تواند با هر نوع بیماری به ویژه بیماری‌های فصل سرما مانند سرماخوردگی و آنفلوانزا مقابله کند. لیموترش باعث کاهش تب می‌شود. اگر از عفونت ادرار یا عفونت مثانه و کلیه‌ها رنج می‌برید به لیموترش اعتماد کنید. خاصیت دیورتیک (ادرارآوری) این میوه باعث دفع توکسین ها یا همان سموم بدن می‌شود. ترکیبات لیموترش عفونت و بیماری‌ها مانند اسهال را از دستگاه گوارش دور کرده و سلامت آن را تضمین می‌کند.

 

لیموترش و گردش خون

لیموترش در دستگاه گردش خون نیز دخالت کرده و باعث کاهش میزان کلسترول آن می‌شود. افرادی که از بیماری‌های قلبی رنج می‌برند به طور مرتب آسپرین مصرف می‌کنند تا خونشان رقیق شود و از ایجاد لخته‌ی خون پیشگیری کنند؛ اما با این حال حتماً می‌دانید که مصرف زیاد آسپرین عوارض جانبی خود را دارد و باعث خون‌دماغ شدن گاه و بی‌گاه می‌شود. خوشبختانه لیموترش باعث رقیق شدن خون می‌شود بدون اینکه چنین عوارضی بروز دهد. حتی می‌تواند به سرعت مشکل خون‌دماغ شدن را نیز برطرف کند. پس اگر می‌خواهید دستگاه گردش خون و قلب و عروقتان سالم تر بماند لیموترش را دریابید.

 

لیموترش و دستگاه گوارش

معمولاً لیموترش را عامل افزایش اسید کلریدریک و سوزش معده می‌دانند. برخی از افراد نیز آن را باعث بروز زخم معده عنوان می‌کنند. درست است که در برخی افراد بعد از مصرف کردن لیموترش سوزش معده اتفاق می‌افتد اما باید بدانید که این سوزش معانی دیگری نیز دارد. اینکه تغذیه‌ی شما باید بازنگری شود. در بیشتر مواقع سوزش و ترش کردن معده که بعد از مصرف لیموترش ایجاد می‌شود نتیجه‌ی ترکیبات نامناسب محتویات بشقاب‌های ماست. واقعیت این است که مصرف همزمان و زیاد پاستاها، مواد نشاسته‌ای، نان سفید، برنج سفید، مواد قندی و غیره به همراه لیموترش مشکل زا می‌شود. باید لیموترش را بعد از هضم کامل این مواد غذایی میل کنید. بهتر است که برای بهره مندی از تمام خواص لیموترش آن را به همراه غذا میل نکنید. البته افرادی که معده‌ی حساسی دارند و یا عصبی هستند نباید لیموترش را صبح‌ها و به صورت ناشتا مصرف کنند. بهترین زمان برای مصرف لیموترش بعدازظهر حدود دو ساعت بعد از غذا می‌باشد.

 

لیموترش و پوست

هیچ‌چیز مانند لیموترش نمی‌تواند باعث جوانی و شادابی پوست شود. این میوه‌ی زردرنگ باعث می‌شود که تعادل Ph پوست حفظ شود. شما می‌توانید با ترکیب عسل و لیموترش ماسک خانگی تهیه کرده و استفاده کنید. برای درمان زخم‌ها و جراحات سطحی می‌توانید از چند قطره لیموترش استفاده کنید تا زخم ضدعفونی شود. توجه داشته باشید که ترکیب لیموترش، روغن زیتون یا روغن بادام شیرین برای بهبود اگزما موثر است.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 08 آذر 1393 ساعت: 10:09 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(1)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 331

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس