علوم انسانی - 2

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

رابطه بین پرخاشگری کودکان و بازی های رایانه ای

بازديد: 737

رابطه بین  پرخاشگری کودکان و بازی های رایانه ای

خشم و پرخاشگری یکی از پیچیده ترین هیجان های انسانی است که با او زاده می شود. همه در طول زندگی بارها در موقعیت های مختلف خشم و پرخاشگری را تجربه کرده ایم. خشم کنترل نشده ما را از رسیدن به اهدافمان باز می دارد و به اختلال در روابط بین فردی و به هم ریختگی ساختار درونی و روانشناختی ما منجر می شود.

به تعبیری می توان گفت: به خشم امدن سهل و آسان است ولی مدیریت و کنترل آن سخت و دشوار است.

همواره از سوی والدین و مربیان پرسشهایی در این موضوع مطرح است از آن جمله:

رابطه خشم و پرخاشگری چیست؟

خشم و پرخاشگری در چه وضعیتی طبیعی و در چه وضعیتی غیر طبیعی است؟

چه عواملی موجب پیدایش و یا تشدید آن می شود؟

علائم و نشانه های پرخاشگری چیست؟

انواع خشم و پرخاشگری کدام است؟

چه عوارضی کسانی را که مورد خشم و پرخاشگری مستمر قرار می گیرند، تهدید می کند؟

چه راهکارهایی برای پیشگیری از خشم و پرخاشگری در بزرگترها(والدین) وجوددارد؟

برای پیشگیری از خشم و پرخاشگری در کودکان چه راهکارهایی توصیه می شود؟

آیا خشم و پرخاشگری در انسان ها ذاتی است یا اکتسابی؟

راههای درمانی افراد خشمگین و پرخاشگر چیست؟

....

از آنجایی که انسان امروز بیش از هر زمان نیازمند آرامش و صلح درونی است بایستی ضمن شناخت ماهیت خشم و پرخاشگری راه های مقابله و مدیریت بر آن را کسب کنیم تا بتوانیم از این موهبت الهی در مسیر صحیح استفاده نمائیم.

تعریف خشم و پرخاشگری

یک واکنش احساسی و هیجانی غیر ارادی نسبت به یک تهدید حقیقی یا خیالی است که هر چه میزان تهدید بیشتر باشد میزان بر انگیختگی بیشتر است.

پرخاشگری رفتارهای تهاجمی و خصمانه و واکنشی نسبت به ناکامی و سرکوبی امیال است که به صورت ضرب و جرح، آزار و اذیت، تخریب و صدمه رسانی به خود و دیگران و یا اشیای اطراف نمایان می شود.

پرخاشگری واکنشی دفاعی است که هدف آن رفع مانع و حذف عامل تهدید است که موقتاً فرد را به آرامش می رساند.

انواع خشم و پرخاشگری

1- خشم بجا: یک واکنش هیجانی طبیعی و مفید است که دارای ویژگیهایی می باشد از جمله:

الف)زمانی است که یک تهدید واقعی در کار باشد.

ب) میزان خشم متناسب با شدت تهدید باشد.

ج) اقدامات بعدی به گونه ای موثر از شدت تهدید بکاهد و به ما و دیگران کمترین آسیب را وارد کند.

2- خشم بی جا: زمانی است که دارای ویژگیهایی باشد از جمله:

الف) تهدید واقعی متوجه ما نباشد.

ب) میزان خشم متناسب با تهدید نباشد.

ج)اقدامی که صورت می پذیرد نامناسب باشد.

علائم خشم و پرخاشگری

علائم پرخاشگری را می توان به دو دسته طبق بندی کرد:

پرخاشگری به خود: دارای علائمی است از جمله:

احساس خستگی و فرسودگی/ دروغگویی/ نگاههای تند و خشن/ به هم فشردن دندانها/ پیدایش چین و چروک در صورت/ افزایش فشار خون/ بالا رفتن ضربان قلب/ اختلال در دستگاه گوارش/ کاهش دقت/ گره/ گوشه گیری/ خود خوری/ خشک شدن دهان/ تکانش در رفتار و حالات دفاعی/ گشاد شدن مردمک چشم/ منقبض شدن عضلات/ برافروختگی رنگ چهره/ داغ شدن یا یخ کردن بدن/ تغییر تنفس/ افسردگی و حتی در مواقعی موجب سکته و حمله قلبی می شود.

پرخاشگری به دیگران:دارای علائمی است از جمله:

ایجاد مزاحمت برای اطرافیان/ سرزنش دیگران/ به هم زدن نظم/ دزدی/ تخریب/ دروغگویی/ ضرب و رجح/ استهزاء دیگران/ جنگ و ستیز و درگیری/ فحاشی/ نادیده گرفتن دیگران/ تجاوز/ شکستن اشیاء/ سلطه جویی/ زمینه سازی برای ایجاد درگیری/ عدم رضایت از ارتباط با دیگران/ عدم خاطره خوش از مدرسه و معلم/ وحشت از بیان احساسات بر علیه والدین و دیگران.

علل خشم و پرخاشگری

1- غریزی: فروید پرخاشگری را حالتی غریزی و ذاتی می داند و معتقد است که کودک از بدو تولد کم و بیش برای بروز رفتارهای پرخاشگرانه آمادگی دارد.

روانشناس دیگری معتقد است که غریزه پرخاشگری در تمام حیوانات و از جمله انسان به طور ارثی وجود دارد و یک ویژگی طبیعی است.

2- زیستی: هورمون های مختلف و مواد شیمیایی مغز با پرخاشگری ارتباط دارند. برای نمونه یکی از دلایل اینکه جنس نر نسبت به ماده پرخاشگر تر است میزان بالای هورمون «تستوسترون» در جنس نر است و یا پایین بودن سطح گلوکز خون عامل دیگر پرخاشگری است.

3- علل محیطی و یادگیری: نظریه پردازان یادگیری اجتماعی پرخاشگری را رفتاری می دانند که در نتیجه پاداش و تنبیه است و فرد از طریق تقلید از الگو ها می آموزد.

ژان ژاک روسو می گوید:

«انسان در محیط های طبیعی موجودی مهربان شاد و خوب است قیود اجتماعی او را مجبور به پرخاشگری و فساد می کنند.»

انقلاب تامل برانگیز

انقلاب و خیزش استقلال طلبانه هندوستان به رهبری گاندی در نوه خود بی نظیر و بدیع است. بر خلاف تمام انقلاب ها و حرکتهای آزادیخواهانه، گاندی برای اولین بار از استراتژی «عدم خشونت» یا «اهیسما» استفاده کرد.

او در این باره می گوید: من به راههای خشونت بار اعتراض دارم. حتی اگر در مسیر نیکی از این راه ها استفاده شود. نیکی حاصل از آن موقتی و گذرا است. ماندگار و همیشگی است. خشونت هرگر خشونت را محو نمیکند بلکه تنها بر شدت آن می افزاید.

عدم خشونت و ترس با یکدیگر جمع نمی شوند. می توان مردی را غرق در سلاح تصور کرد که در دل ترسو ست. داشتن اسلحه، به معنای وجود رگه هایی از ترس در انسان است. اما عدم خشونت حقیقی بدون وجود بی باکی خالص در روح فرد میسر نیست.

گاندی همواره می گفت: دست شستن از خشونت برای افراد قوی دشوار نیست. این ضعیفانند که چنین کاری را غیر ممکن می دانند، چرا که عدم خشونت یعنی عشق ورزیدن به کسانی که از ما متنفرند و ابراز همدردی توام با شکیبایی در مقابل خشن ترین دشمنان. این سخت ترین آموزه ای است که فرد می تواند در زندگی فراگیرد. به همین دلیل است که «بهاگاوادیتا» می گوید.

اگر می خواهید شجاعان را بیابید کسانی را جستجو کنید که قادر به خشونتند و اگرمی خواهید قهرمانان را بیابید، کسانی را بجویید که قادرند در مقابل نفرت عشق بورزند.

در میان کوه های خشن و صخره ای استان مرزی شمال غربی هند، رهبر بزرگی به ظهور رسید که نزد مردم به «گاندی مرزی» شهرت یافت. این فرد «عبدالغفار خان» بود. برخاسته از جامعه ای که در آن قانون «چشم درمقابل چشم و دندان در مقابل دندان بود» مردم او پاتان ها- مردمی بی باک و جنگجویانی پرشور بودند که عشق به آزادی وجودشان را شعله ور ساخته بود. وقتی گاندی تصمیم گرفت به مرز شمالی برود، همه مردم هند نگران سلامتی او شدند، دوستانش گفتند:« این ها مردمی خشن هستند. دیدار آن ها چه فایده ای دارد؟ جنگیدن تنها چیزی است که بلدند.

گاندی پاسخ داد: «من نیز جنگجویم،می خواهم به آنها بیاموزم که چطور بدون خشونت و ترس بجنگند.»

جمعیتی از پاتان ها اسلحه بر دوش، کنجکاوانه گرد این مرد کوچک اندام با آن لنگی که به خود پیچیده بود حلقه زدند تا ببینند چه می گوید. به نرمی پرسید:« آیا می ترسید؟! اگر نمی ترسید پس چرا با خود اسلحه حمل می کنید.»

پاتان ها مبهوت تنها خیره اش شدند. تابه حال کسی جرئت نکرده بود این چنین با آنها حرف بزند گاندی ادامه داد:« من هیچ ترسی در دل ندارم به همین دلیل مسلح نیستم، واهیسما یعنی همین.» عبدالقادر خان اسلحه اش را کنار گذاشت و پاتان ها به تبعیت از رهبر خود به عده ای شجاع ترین پیروان راه عشق بدل شدند، راه عشقی که گاندی به آنان عرضه داشته بود.

راههای کنترل خشم و پرخاشگری در بزرگسالان

1) ترک صحنه: برای کسانی که خلق و خوی انفجاری دارند. اولین گام آن است که بیاموزند چگونه هنگام حمله ی خشم از صحنه بیرون بروند البته با وجود اینکه ساده به نظر می ردس اغلب عمل کردن به آن دشوار است.

2) فعالیت جسمانی: در مدت خارج شدن از صحنه انجاک یک فعالیت جسمانی مانند پیاده روی مفید است چون موجب می شود تنشی که در اثر خشم ایجاد شده تخلیه گردد.

3) خشم خود را بپذیرید، تصمیم بگیرید وفراموش کنید: هنگامی که خشمگین هستید ابتدا با خود بگویید«الان من خشمگین هستم» و بعد تصمیم بگیرید که در مقابل خشم خود چکار کنید که به نفعتان باشد و بعد از پایان یافتن ماجرا به هر شکل ممکن خود را آرام نگه دارید و سعی در فراموش کردن آن داشته باشید.

4) منطقی باشید: بخش وسیعی از خشم و ناراحتی به خاطب این است که نمی خواهیم کوتاه بیاییم. این «باید ها و نبایدها» هستند که ما را خشمگین می کنند.

5) ابراز خشک به شیوه سازگارانه:مانند مکاتبه کردن- گفتگو کردن و یا انتقال گله و شکایت توسط واسطه ها.

6) شناخت موارد استرس زا و تلاش برای از بین بردن آنها:مانند موضوعات نگران کننده و بی اهمیت مثلاً کودک به فکر ان باشد که بچه ای دیگر میخواهد وسایل بازی را از او بگیرد.

اتفاق های بعید مانند ازدواج مجدد پدر خانواده- زندگی با ناپدری و یا نامادری و...

اتفاق هایی که هنوز رخ نداده مانند فکر کردن پیرامون خود- والدین- مشاجره والدین و فوت والدین.

7)کاهش فشار کاری: اعم از مطالعه زیاد- بی خوابی- کار طاقت فرسا و پر تنش.

8) ورزش: روشی برای انحراف ذهن از شرایط خشم و پر استرس و راه فراری از ناکامی هاست و به دلیل بالابردن سطح «اندروفین» باعث نشاط و سرخوشی می شود. ورزش در فضای باز مثل پیاده روی- دویدن- نرمش- شنا- کوهنوردی و... سبب مصرف زیاد و مداوم اکسیژن می شود و خود کنترلی به دنبال دارد.

9) تفریح: هر فعالیتی که موجب مفرح شدن روح و انبساط خاطر انسان شود تفریح است و ذهن را از تنش ها، هیجانها، خشم و ترس و نومیدی دور می سازد.

10)شوخ طبعی و مزاح: خنده بر هر درد بی درمان دواست. شوخ طبعی به شما کمک می کند تا دیدگاه متعادل داشته باشید. نرمان کازنیز در کتاب آناتومی بیماری خاطر نشان می کند که ده دقیقه خنده از ته دل اثر تسکینی قوی بر درد و ناراحتی دارد. ما و اطرافیان را شاد می کند. باعث افزایش انرژی و توان برای حل مشکلات می شود و خوش بینی را افزایش می دهد.

11) رژیم غذایی: مصرف آب به مقدار زیاد« حداقل 8 لیوان در شبانه روز»- مصرف میوه های تازه و گاز زدنی مانند سیب و خیار و... مصرف کاهو و سبزیجات / پرهیز از خوردن مواد اسیدی (ترشیجات)/ پرهیز از خوردن مواد کافئین داد/ پرهیز از خوردن غذاهای چرب.

12) تنفس عمیق: موجب رسیدن اکسیژن بیشتر به خون می شود که این امر باعث بیدار کردن مغز، شل کردن عضلات و آرام کردن فعالیت های ذهنی می گردد و همه جا و همه وقت می توان انجام داد و اثر بخشی آن نیز سریع و فوری است.

برای تنفس عمیق با یک شماره هوا را از راه بینی وارد ششها کرده و تا چهار ثانیه هوا را در شش ها حبس می کنیم و بعد با دو شماره از راه دهان هوا را آرام بیرون می دهیم.

13) مدیتیشن(مراقبه): نوعی عکس العمل آرامش بخشی است که بر پایه تنفس عمیق استوار است ولی یک گام از ان جلوتر می رود و در آن فرد با چشمان بسته در وضعیت چهارزانو می نشیند و یک «ذکر» را در ذهن خود تکرار می کند. در این صورت مغز از نظر عملکرد وارد محدوده ای می شود که مثابه خواب است ولی مزایای بیشتری به همراه داردمانند آزاد کردن هورمون های خاصی که موجب ارتقاء سلامتی می شود.

14) تصویر سازی ذهنی: یادگیری تصویر سازی ذهنی نیازمند زمان بیشتری است و این در صورتی است که فرد یک تصویر خوشایند مثل دریا، طبیعت در ذهن خود متمرکزمی شود. پخش کردن صداهای طبیعت مانند صدای آب پرندگان و... به صورت ملایم به غوطه وری بیشتر در این تجربه کمک می کند.

15) انقباض انبساط عضلانی: با سفت کردن و سپس شل کردن عضلات بدن در چند دقیقه می توان تنش ها را کاهش داد و احساس آرامش بیشتری کرد.

همه عضلات بدن از نوک انگشتان پا تا گردن را سفت کنید.(آدم آهنی شوید) و به مدت 10 تا 15 ثانیه نگه دارید سپس همه عضلات را با هم شل کنید. (عروسک پارچه ای شوید) با این کار درخواهید یافت سریعتر و راحتتر تنش ها در شما کاهش می یابد.

16) موسیقی: کسانی که به موسیقی علاقمندند در هنگام بروز هیجان خشم و پرخاشگری موسیقی بدون کلام مناسب می تواند فشار خون را پایین آورد. بدن را آرامش بخشیده و ذهن را ناآرام سازد. این عمل می تواند همراه با فعالیت های هادی روزانه صورت پذیرفته و وقت خاصی را از شما نمی گیرد.

17) مسئله گشایی: بعضی اوقات ناکامی و به دنبال آن خشم و پرخاشگری ناشی از مسائل واقعی و غیر قابل اجتناب زندگی است. یک باور فرهنگی مبنی بر اینکه هر مشکلی راه حلی دارد وجود دارد. ولی ما گاهی نمی توانیم راه حلی پیدا کنیم. باید دانست که همیشه بهترین کار یافتن راه حل نیست بلکه بهتر است بدانید که چگونه با مسئله روبرو شوید یعنی اگر نقشه ای کشیدید به حل مسئله منجر نشد خود را تنبیه نکنید زیرا آنچه مهم است تلاش و کوشش برای حل مسئله است.

18) اجتناب: اگر هنگام ورود به اتاق کودکتان بی نظمی اتاقش سبب عصبانی شدن شما می شود فوراً در اتاق را ببندید و از هر عاملی که خشم شما را بر می انگیزد پرهیز کنیدف نگوئید: «چون من عصبی شدم بچه ام باید اتاقش را مرتب کند.» این درست نیست. درست اسن است که خودتان را آرام کنید. یا برای رهایی از دردسرهای ترافیک باید مسیر روزانه تردد خود را تغییر دهید و یا از اتوبوس و مترو استفاده کنید.

19) برقراری ارتباط بهتر: زمانی که فردی از ما عیبجویی می کند، دفاع کردنمان طبیعی است ولی با او نمی جنگیم و تلافی نمی کنیم. می توانیم بگوییم که وی از روی جهل و نادانی صحبت می کند، ما را دوست ندارد.

او فرد کم حوصله و ناشکیبایی است. نیاز به مقداری تنفس و استراحت برای رسیدن به آرامش دارد باید در اینگونه مواقع خودتان را خونسرد نشان دهید تا از وقوع یک فاجعه جلوگیری کنید.

20) زمان بندی: انسان همیشه در یک حالت و وضعیت روحی روانی نیست. بعضی افراد صبح ها سرحال و پر انرژی اند و عصر های کسل و خسته اند به همین دلیل عصر ها و شب ها ممکن است سطح تحملشان پایین و آماده پرخاشگری باشند. توصیه می شود اینگونه افراد اگر شب هنگام با موضوعات بحث برانگیزی از سوی دیگران مواجه شدند، طرح موضوعات را به زمانی که سرحال هستند موکول کنند.

21) خود کنترلی بند ورایی: این نوع خود کنترلی توسط بندورا مطرح شد و دارای سه مرحله است:

1- توجه مشاهده اعمال و رفتار خود

2- قضاوت در مورد اعمال و رفتار خود

3-پیامد های شخصی

در این روش از فرد خواسته می شود در پایان روز (مثلاً آخر شب) دفعات عصبانیت و خشم خود را روی یک کاغذ یادداشت کند و آنها را بشمارد. فردا نیز این عمل را انجام دهد.اگر تعداد دفعات عصبانیت امروزش کمتر از دیروز بود خود را با شنیدن یک موسیقی یا دیدن فیلم مورد علاقه اش، رفتن به پارک و.... تشویق کند و اگر تعداددفعات بیشتر از دیروز بود خود را به طرق مختلف مانند محروم کردن خود از یک وعده غذای دوست داشتنی، ندیدن یک برنامه جذاب تلویزیونی و.... تنبیه کند. با این عمل می توان خشم و پرخاشگری و عصبانیت خود را کاهش داده تا اینکه در حد طبیعی باشد.

22) مراجعه به متخصص و مشاور: اگر احساس می کنید عصبانیت شما خارج از کنترل است و تاثیرات منفی بر روابط اجتماعی، خانوادگی و شغلی تان گذاشته است یک روانشناس یا مشاور متخصص می تواند به شما کمک کند تا با بکار گیری تکنیک های تغییر افکار و رفتار اعمال خود را کنترل کنید.

23) هیچگاه مشکلات را پیش بینی نکنید: برخی افراد انواع و اقسام دشواری ها و مشکلاتی را که ممکن است اصلاً به وقوع نپیوندد در خیال خود مجسم می کنند. چنین افرادی به اضطراب خود که خشم و پرخاشگری را به دنبال دارد دامن می زنند. بهتر است هیچوقت تا هنگامی که مسائل، مشکل واقعی ایجاد نکرده است، از آنها مشکلی نسازید زیرا مشکل را دو برابر خواهید کردچه بسا مشکل شما مثل یک حباب باشد که به آسانی از بین می رود.

24) ایمان خود را افزایش دهید: ایمان همان دیدن با چشم دل است وقتی که چشم دل باز باشد می توانیم ببینیم آنچه اتفاق افتاده برای خوبی و صلاح ما بوده است و آنچه هم اتفاق خواهد افتاد برای خیر و خوبی ماست.

انسان با ایمان می داند خداوند همیشه و همه جا با اوست و از او در مقابل آسیب ها مراقبت می کند و این یاد و نام خداست که به او آرامش داده و او را از خشم و پرخاشگری رها می سازد.

داستان تامل برانگیز

روزی جنگجویی سامورایی نزد استادی آمد و پرسید: آیا بهشت و جهنمی وجوددارد؟ اگروجوددارد پس در ورودی آنها کجاست؟ تا بتوانم از یکی اجتناب و وارد دیگری شوم.

استاد گفت: آیا تو سامورایی هستی؟ پس چرا بیشتر شبیه گدایانی؟

سامورایی به قدری عصبانی شد که اصلاً فراموش کرد که برای چه موضوعی نزد او آمده است. استاد غرور وی را جریحه دار کرده بود. جنگجو برای کشتن استاد شمشیرش را از نیام بیرون کشید. استاد خندیدو گفت: این دروازه جهنم است. این خشم اینطور شمشیر کشیدن، در جهنم را باز می کند.

سامورایی بلافاصله فهمید و شمشیر را در نیامش گذاشت.

استاد دوباره خندید و گفت: الان و همین جا دروازه بهشت به رویت باز شد.

راههای کنترل خشم و پرخاشگری در کودکان

1- فرزندان را به دیدن برنامه های مشخصی از تلویزیون سوق دهید که عاری از خشونت باشد. 2- از وسایل مورد علاقه فرزندان مثل پازل، بازی های فکری، مداد شمعی، مداد رنگی، کاغذ، کتاب و مجلات به عنوان جایگزین فیلم ها و بازیهای رایانه ای نامناسب استفاده شود.

3- بازی های رایانه ای فرزندان تحت کنترل و برنامه ریزی قرار گیرد. خصوصاً بازی هایی که فرد به تعداد آدم هایی که به قتل می رساند امتیاز کسب می کند که این خود موجب نهادینه شدن خشونت در نظام شخصیتی و رفتاری کودک می شود.

4- او را به فعالیت های ورزشی خصوصاً راه رفتن، دویدن، شنا، ژیمناستیک و.. تشویق نمایید.

5- زمینه بازی هایی که با دست انجام می شود را بیش از پیش برای او فراهم آورید مانند بازی با گل رس، خمیر بازی- خانه سازی به وسیله مکعبها- شن بازی، نقاشی و...

6- درهنگام خشم و پرخاشگری او را به آرامش دعوت کنید.

7- در جوی کاملاً آرام، با آرامش اما جدی او را به سکوت تشویق نمایید.

8- احساس خود را از عملکرد او بیان کرده و یادآور شوید از کاری که او انجام می دهد ناراحت هستید.

9- از تهدید، تمسخر، تحقیر وتنبیه او در هنگان پرخاشگری اکیداً خودداری نمایید.

10-وسایل خطرناک و مشکل آفرین در خانه از جمله شکستنی ها و اشیاء نوک تیز را از دسترس او خارج سازید.

11- در صورت امکان او را لمس کرده و در آغوش گرفته و از او بخواهید که سکوت کند و آرام گیرد.

12- علاقه و دوست داشتن خود را به او ابراز نموده و بگویید به دلیل رفتار بدش از او ناراحت هستید.

13- سعی کنید علت رفتار پرخاشگرانه اش را از او جویا شوید.

14- او را نسبت به کاری که کرده و عواقب احتمالی آن آگاه سازید.

15- چگونگی کنترل بر خشم و داشتن اعتماد به نفس و برخورد با مسائل و شکست ها را به او آموزش دهید.

16- دلایل خود مبتنی بر ناپسند بودن رفتارش را عنوان نموده و راه های بهتر را بازگو کنید.

17- برای اطمینان از این که به حرف های شما گوش داده یا نه، از او بخواهید مطالب شما را تکرار کند.

18- تا حد ممکن محرک هایی که باعث بروز رفتارهای پرخاشگرانه می شود را از محیط پیرامونش حذف کنید، این محرک ها ممکن است مستقیم و زنده مانند رفتار های خود پدر و مادر و یا غیر مستقیم از طریق تلویزیون و سینما و بازیهای رایانه ای و... باشد.

19- از مواردی که احساس می کنید کودک مساعد پرخاشگری است پیشگیری کنید.

20- از او بخواهید چیزهایی که باعث ناراحتی می شود را به راحتی با شما در میان بگذارد یا با یکدیگر راه حلی پیدا کنید.

21- هنگام صحبت او در مورد موضوع گوش شنوایی برای شنیدن حرفهایش داشته باششد.

22- اگر احساس می کنید که از نظر جسمی ضعیف است تقویتش کنید.

23- اگر دچار بحران عاطفی است او را مورد حمایت عاطفی قرار دهید.

24- در صورتی که مشکل او از درک و یادگیری او نشات می گیرد و امکان برخورد با مشکلات پیش آمده را ندارد، به او کمک فکری دهید تا موانع را از سر راه بردارد.

25- در آغاز کودکان یاد می گیرند که دعوا و جیغ زدن می تواند در دستیابی به خواسته هایشان موثر باشد سپس رفته رفته این رفتارها به پرخاشگری جامعه ستیز در خانه و بیرون از خانه تعمیم می یابد هرگز به او اجازه ندهید از راه پرخاشگری به خواسته های خود برسد. قاطع و جدی در مقابل رفتار منفی او بایستید.

26- چون گاهی پرخاشگری تقلیدی و اکتسابی است و در اثر مشاهده رفتار پرخاشگرانه دیگران به وجود می آید پس او را از محیط های پر تنش و جنجالی دور نگه دارید.

27- بستری فراهم آورید که کودکان با دویدن، مشت زدن بر کیسه بوکس، نرمش های هوازی، فریاد زدن در کوهستان یا در کنار امواج ساحل هیجان خشم و عصبانیت خود را تخلیه کنند تا حس ترس و ناراحتی و اندوه از آنان گرفته شود.

28- در خانه وضع قوانین ناعادلانه اکیداً پرهیز کنید زیرا پرخاشگری هنگامی از ناکامی یا حادثه ناخوشایند بر می خیزد که این حوادث ناعادلانه تصور شوند.

29- انتظارات خود را از کودک با وسع و توانایی او هماهنگ نمایید.

30- از تربیت نادرست و خشن کودکان بر حذر باشید مطالعات بیانگر آن است که والدینی که از روش مستبدانه و تسلیم شونده در تربیت فرزندان خود استفاده می کنند فرزندان آنها بیشتر دچار ناکامی منجر به خشم و پرخاشگری می شوند.

31- منزوی کردن کودک پرخاشگر نیز یک شیوه کاهش پرخاشگری است و این کار باید تا زمانی که او دریابد خشونت سودی ندارد ادامه یابد.

32- از طریق داستان و شعر و سرود که در کودکان تاثیر گذار تر است باید نسبت به رشد فکری کودکان اقدام نمود تا با شناخت مسائل و واقعیات قدرت حل مسئله آنها نیز افزایش یابد.

33- در تامین نیاز ها و خواسته های فرزندان به اعتدال رفتار کنید.

مشاهده شده است کسانی که در کودکی همیشه توقعات و خواسته هایشان بلافاصله و آنی برآورده شده بیشتر از کسانی که تامین نیاز ها و خواسته هایشان قدری به تعویق افتاده و یا گاهی بر آورده نشده خشمگین و پرخاشگر می شوند چون این افراد معمولاً با ناکامی روبرو نبوده اندو نحوه صحیح برخورد با ناکامی را نیاموخته اند. وقتی بزرگتر می شوند چون به دست آوردن خواسته هایشان را در جامعه سهل الوصول نمی بینند، زودتر عصبانی و به پرخاشگری متوسل می شوند.

34- اولین الگوی فرزندان والدین هستند، تجربه نشان داده است که بیشتر کودکان پرخاشگر والدینی خشن و متخاصم داشته اند. آنها نه تنها از محبت کافی والدین برخورداد نبوده اند بلکه الگوی پرخاشگری هم درخانه داشته اند پس ضروری است والدین نزاع و کشمکش خود را در حضور فرزندان آشکار نسازدند.

25-رفتارهای پرخاشگرانه او را تایید نکنید. هستند کسانی که نه تنها پرخاشگری و زورگویی را زشت نمی شمارند بلکه به غلط آن را نشانه شهامت و قدرت می دانند.

36- رفتار پرخاشگرانه او را تشویق نکنید. گاه با والدینی مواجه می شویم که با انگیزه آموزش دفاع از خود به کودک می گویند نباید از کسی بخوری (اگر از کسی خوردی تو را تنبیه کب کنم) این وضع برای کودکانی که به درستی انگیزه پرخاشگری را درک نکرده اند بیشتر مسئله ساز است.

37- پرخاشگری کودکان را با پرخاشگری و خشونت و تنبیه و داد کشیدن پاسخ ندهید.

38- نسبت به رفتار پرخاشگرانه کودک بی تفاوت نباشید. عده ای بر این باورند که با بی تفاوتی و بی اعتنایی (عدم واکنش) از سوی والدین و مربیان پرخاشگری کاهش می یابد در صورتی که ممکن است او تصور کند این عمل مورد قبول و تایید است و به پرخاشگری خود ادامه دهد.

39- به آنها بفهمانیم که ناموفق بودن در امری دلیل بر وجود نفی یا بی اعتبار بودن آنها نیست یعنی هر چند ممکن است از عهده کاری به خوبی بر نیاید ولی شخصیت آنها قابل قبول و احترام است.

40- از تبعیض قائل شدن بین فرزندان و مقایسه آنها با یکدیگر اکیداً پرهیز کنید چون نه تنها موجب خشم و پرخاشگری می شود بلکه چون والدین دیگران را برتر از او می دانند نسبت به آنها حس کینه و دشمنی پیدا می کند.

41- به او کمک نمائید تا با افزایش خودآگاهی نقاط مثبت و منفی خود را بهتر بشناسند و حتی نقاط ضعف خود را مانند نقاط مثبتش بپذیرد.

42- پرخاشگری کودک را در حضور او و دیگران مطرح نکنید چون اینگونه برداشت می کند که توانسته دیگران را به خود متوجه نموده و منظور خود را تامین کند بنابراین مکرر از این وسیله برای رسیدن به خواسته هایش استفاده می کند و در مقابل انتقاد دیگران مقاوم می شود یا عزت نفس خود را از دست می دهد.

43- او را همیشه با انجام کار مورد علاقه سرگرم کنید.

44- او را به انجام فعالیت های ورزشی تشویق کنید.

45- بستری فراهم آورید تا عقده هایش را بر سر اسباب بازی هایش خالی کند.

46- به او مسئولیت هایی واگذار کنید و غیر مستقیم تلاش نمائید تا به عنوان رهبر گروه تعیین شود.

داستان تامل برانگیز

پسر بچه ای بود که اخلاق خوبی نداشت. پدرش جعبه ای میخ به وی داد و گفت هر بار عصبانی می شود باید یک میخ به دیوار بکوبی. روز اول پسر بچه سی و هفت میخ به دیوار کوبید.

طی چند هفته همانطور که یاد می گرفت چگونه عصبانیتش را کنترل کند. تعداد میخ های کوبیده شده به دیوار کمتر می شد. او فهمید که کنترل عصبانیتش آسان تر از کوبیدن میخ ها به دیوار است.

بالاخره روزی رسید که پسر بچه دیگر عصبانی نمی شد. او این مسئله را به پدرش گفت و پدر نیز پیشنهاد داد هر بار که می تواند عصبانتیش را کنترل کند یکی از میخ ها را از دیوار در آورد. روزها گذشت و بالاخره پسر بچه توانست به پدر بگوید که تمام میخ ها را از دیوار بیرون آورده است. پدر دست پسر بچه را گرفت و به کنار دیوار برد و گفت:

پسرم تو کار خوبی انجام دادی و تونستی بر خشمت پیروز شوی اما به سوراخ های دیوار نگاه کن. دیوار دیگر مثل گذشته اش نمی شود. وقتی تو در هنگام عصبانیت حرف هایی می زنی آن حرف ها چنین آثاری به جای می گذارد.

تو می توانی چاقویی در دل انسانی فرد کنی و آن را بیرون آوری، اما هزاران بار عذر خواهی هم فایده ندارد. آن زخم سر جایش است. زخم زبان هم به اندازه زخم چاقو دردناک است.

آسیب های نوپدید

موبایل (تلفن همراه)

با رشد فزاینده علم و تکنولوژی شاهد فروپاشی مرزهای اطلاعاتی و ارتباطی در عصر حاضر هستیم و همانطور که بروز و ظهور هر فناوری و پدیده های جدید امید و رفاه و آسایش و سرعت عمل و دسترسی به اطلاعات را برای نسل امروز به ارمغان آورده است. بدیهی است موجی از هراس را نیز فراروی بشر پدیدار نماید. یکی از این موارد آسیب هایی است که در سازمانهای رسانه ای شکل می گیرد و سوار بر امواج به ما می رسد که با عنوان «آسیب های نو پدید» یا «نوظهور» از آنها یاد می شود. از این پدیده های مهم انقلابی که در کمیت و کیفیت ارتباط های انسانی به وجود آورد «موبایل» یا «تلفن همراه» است.

واقعیت این است که گریز از مواجهه به فناوری های ارتباطی جدید نه امکان پذیر است نه عاقلانه چون آنها هم مثل هر پدیده دیگر آمیزه ای از فرصت ها و تهدید ها هستند که با اتخاذ روش های درست و فرهنگ سازی می توان امکان برخورداری افراد را از فرصت های آن بیش از پیش فراهم آورد.

والدین در جلسات آموزشی ومشاوره ای باتوجه به اطلاعات و گزارش ها و حوادثی که در جامعه مطلع می شوند عموماً پرسش هایی در مورد تهیه موبایل برای فرزندان دارند از جمله:

1- امواج تلفن همراه برای افراد به ویژه فرزندان مضر است یا خیر؟

2- از چه سنی بهتر است برای فرزندان تلفن همراه تهیه کرد؟

3- اصلاً از نظر تربیتی برای آنها مفید است یا آسیب رسان؟

4- با توجه به اینکه فرزندان یا در خانه هستند که از تلفن ثابت استفاده می کنند و یا در مدرسه که همراه داشتن وبایل ممنوع است اصلاً تهیه آن لزومی دارد؟

5-چرا دانش آموزان اصرار بر تهیه آن توسط والدین دارند؟

6-منافع و فرصت های تلفن همراه برای فرزندان چیست؟

7- ضررها و تهدید های تربیتی تلفن همراه برای فرزندان چیست؟

8-آیا ممکن است در افراد وابستگی و اعتیاد ایجاد کند؟

9- چگونه می توان از آسیب های احتمالی تلفن همراه پیشگیری کرد؟

10- والدین چه اقدامهایی داشته باشند تا فرزندان از آسیب های احتمالی مصون بمانند؟

11-....

فرصت های تلفن همراه از دیدگاه جوانان امروز

1- تخلیه روانی: از طریق تلفن با ارسال پیامک نه تنها خود را تخلیه روانی می نمایند بلکه با حمایت روانی که از این راه به دست می آید به آرامش و تعادل دست می یابند وخستگی، بی حوصلگی، دلتنگی و دل گرفتگی خود را کم می کنند. نمونه ای از پیام های رد و بدل شده که نوعی حمایت روانی دارد:

«الان از آسمون تماس گرفتن که زیبا ترین و مهربانترین و نازترین فرشتشون رو گم کردن، نترس لوت نمی دم.»

2- هیجان جویی

تلفن همراه و به خصوص پیامک آن برای تحقق هیجان جویی عرصه مناسبی است و از طریق آن به موارد زیر دست می یابند:

احساس رضایت خاطر و با خبر شدن از دوستان

احساس شادی از تماس های غیر منتظره

تازه شدن روحیه

افزایش شادی و آرامش

هیجان ارسال و دریافت پیام

نمونه ای از پیام طنز آمیزی که بین کاربران رد و بدل شده و موارد فوق را به همراه داشته است:

«بروپایین، حالا برو بالا» ورزش اس ام اسی.»

3- سرگرمی و بازی با تلفن همراه

تلفن همراه به عنوان یک سرگرمی معمول برای دختران و پسران و حتی بزرگسالان مطرح است. به طوری که گروهی معتقدند موبایل در جامعه ما یک اسباب بازی مدرن است. منتهی نه برای بچه ها بلکه برای بزرگترها. شاخصه های اساسی که روان شناسان در تعریف بازی مطرح کرده اند:« بی مصرف بودن بازی، خود جوش بودن، رفع خستگی، متضمن لذت بردن جنبه تمرینی داشتن، رمزی و فکری بودن بازی و نظایر آن است.»

4- ایجاد امکان برای بروز خلاقیت های فردی

دلایل بروز خلاقیت ها» دوری افراد از عوامل بازدارنده در فضای مجازی، طنز آمیز دیدن سرویس پیامک، برخوردهای انعطاف پذیر، حجم گسترده وسیع وشوخی، طنز و مطایبه، کچ گیری، سرکار گذاشتن، ارسال پیامک های رسمی، اطلاعیه، پیام تبریک و تسلیت.

نمونه هایی از پیام های ابتکاری و تولیدات خلاق که کاربران رد و بدل نموده اند:

«اگر یک مشکل بزرگ داشتی، نگو خدایا، من یک مشکل بزرگ دارم، بگو هی مشکل، من یه خدای بزرگ دارم.»

«تا حالا شده یکی تو رو، تو یکی رو، یا یکی دیگرو، یا دو تا یکی رو، یا تو دو تا رو، یا تو دو تا این رو جوری که من تو رو، سر کار می ذارم،سر کار گذاشته باشه؟»

5- سایر فرصت های روانی

مدیریت تعامل ها، کاهش محدودیت های افراد ناتوان جسمی، ارضای خود نمایی جوان با تلفن همراه، حفظ ارتباط با دیگران با عوارض کمتر، استفاده های آموزشی و پژوهشی و .... ازدیگر کاربردهای روانی تلفن همراه بر شمرده می شوند.

تهدید های تلفن همراه

1- گرفتن فرصت تامل و تانی درونی کاربران

زمانیکه نیاز به تنهایی و تانی و نیاز به آرامش و استراحت و تمرکز در کارهایشان دارند، تلفن همراه مزاحم آنها می شود.

2- ایجاد اشتغال و درگیری های ذهنی

اشتغال ذهنی با رسیدن یک پیامک در کلاس درس، حین عبور از خیابان، پشت فرمانن اتوموبیل و سایر موقعیت ها که امکان ایجاد خطر و آسیب وجوددارد.

3- ایجاد برخی اختلال های روانی

استفاده مفرط از تلفن همراه موجب بروز ناراحتی و عصبانیت، اضطراب، وسواس، غم و ... می شود.

4- ایجاد هویت کاذب

جوانانی که به دلیل سردرگمی هویتی از آرامش درونی لازم برخوردار نیستند، تلاش می کنند تا با توسل به دستاویز های بیرونی برای خود نوعی هویت که از آن بی بهره اند خلق کنند مثل:

وصل شدن به سرویس پیامک

داشتن گوشی مدل بالا

ارسال پیامک بیشتر

زنگ خور بیشتر داشتن

5- وابستگی و اعتیاد به تلفن همراه

که در اثر ایجاد عادت در کاربران به وجود می آید و گاهی تا پاسی از شب به SMS بازی با بازی ها در موبایل مشغولند.

6- هیجان جویی مرضی

برخی جوانان روش صحیح شاد بودن را نمی دانند لذا برای ارضای هیجان طلبی خود با توسل به «آزار و اذیت»، «سرکار نهادن» وحال گیری، مزاحمت و درخواست روابط نامشروع، ارسال جوک های خفن و تمسخر سیاسی، سعی در ارضای حس هیجانی و شاد نمودن خود دارند، که به این حالت «هیجان جویی مرضی» می گویند.

نمونه ای از پیامک های سرکاری:

«به اشتیاق اولین دانه برف، به تحمل آخرین برگ پاییز، به گرمای تن خورشید و به زیبایی آسمان شب، قسم می خورم که سر کاری...!»

7- اتلاف وقت

به طوری که فرد از خوب و استراحت و درس خواندن و کار خود می زند. کاربران زیادی خاطر نشان ساخته اند: تماس های بی مورد، تلاش برای رو کم کردن، کوشش برای کم نیاوردن، سعی در ساختن بهترین پیام کوتاه، اس ام اس بازی، سرگرم شدن به بازی های تلفن همراه و نظایر آن ، اتلاف وقت و هدر دادن انرژی و پول شده است.

8- گسترش روابط دختر و پسر

متاسفانه برخی جوان ها برای تسهیل ایجاد رابطه با جنس مخالف در صدد تهیه موبایل هستند و معتقدند بوسیله آن قدری از محدودیت هایی که فراروی دختر هاو پسر ها هست از بین می رود، که عموماً پیام کوتاه به ظاهر اشتباهی را برای فردی فرستاده و همان بهانه ای برای دوست شدن آنها بوده است و یا...

9- کاهش شرم و حیا

عدم ارتباط رو در روی کاربران، ارسال پیامک های حاوی مسائل نامناسب و غیر اخلاقی، بیان کردن مطالبی که قبلاً توتم و تابو بوده (و قبلاً در گفت و شنود های روزانه به ندرت مطرح می شده) اشاعه فرهنگ برهنگی که موجب کاهش تدریجی شرم و حیای کاربران شده به طوری که زشت ترین و رکیک ترین حرف ها و عبارات یا تصاویر به جای نشاندن عرق شرم بر چهره جوان، وی را به خنده و شادی وا می دارد!

10- تغییر برخی از ارزش های اجتماعی

در حال تلفن کردن جواب دیگران را دادن، بی حرمتی و بی احترامی ها در روابط اجتماعی و...

11- کاهش تعامل رو در رو:

باتوسعه ارتباط کلامی و پیامک تعامل چهره به چهره و «صله ارحام » در بین خانواده ها تقلیل یافته و حتی دوستان و اقوام و آشنایان به سه دسته تقسیم شده اند: گروهی که در مناسبت ها و اعیاد کافی است پیامکی برای آنها ارسال کنیم. گروه دوم انهایی هستند که در مناسبت ها تلفنی تماس می گیریم و اقلیتی هم هستند که به دیدارشان می رویم.

12- بی محتوا شدن تعاملات اساسی کاربران

که عموماً کاربران پیام مشخص و حقیقی و خاصی ندارند و گاهی یک پیامک را که دریافت کرده اند برای دوستان زیادی ارسال می کنند.

13- تقلب سر جلسه توسط دانش آموزانم و دانشجویان

14- ابتلا به برخی مشکلات جسمی

تعدادی از کاربران در اثر استفاده مفرط از پیام کوتاه برخی از مشکلات زیستی را تجربه کرده اند از جمله: درد انگشتان دست، درد مچ دست، درد چشم، ریزش اشک چشم، درد گردن وکمر، سردرد و سرگیجه، احساس تهوع و نظایر آن.

15- تعمیم خرافه گرایی

برخی از کاربران هم در پرتو امکانات تلفن همراه به گسترش خرافه گرایی روی آورده اند، از جمله پیامک ها در این زمینه: «نیت من و اینو برای ده نفر بفرست تا امشب یک معجره ببینی، پاکش نکن، حقیقت داره، کسانی که این کار را نکرده اند ظرف یک هفته یکی از نزدیکانشان را از دست داده ند.!»

16- تهدید امنیت و حریم خصوصی افراد

باتوجه به امکانات ضبط، عکسبرداری و فیلمبرداری تلفن همراه کاربرانی می توانند به ضبط صدای افراد بدون اجازه آنها با عکسبرداری و فیلم برداری در محیط های ممنوعه یا از افراد بدون رضایت آن ها اقدان نمایند و اسباب سوء استفاده و باج خواهی های بعدی از ایشان را فراهم آورند.

17- امکان شایعه پردازی با ایجاد موج سیاسی

از دیگر مواردی است که معدودی از کاربران برای هیجان جویی مرضی با اهداف خاص از آن استفاده می کنند.

18- سایر تهدیدات روانی

آنتن ندادن، ایجاد نوسان های عاطفی که در اثر تماس با دریافت پیامک فرد بین شادی بسیار یا ناراحتی، خشم و تاسف شدید قرار می گیرد.- ترس از ویروسی شدن تلفن همراه- ترس از دزدیده یا گم شدن تلفن همراه- تبعاات ناخوشایند ارسال پیام های اشتباه و یا خط روی خط افتادن از دیگر تهدیدات روانی به شمار می آید.

والدین بیشتر بدانند

1- بیشترین استفاده نوجوانان از سرویس پیامک تلفن همراه است و بیشتر هم دختران استفاده می کنند.

2- تلفن همراه برای عموم کارکرد اصلی اش را از دست داده و بیشتر به عنوان «اسباب بازی مدرن» و وسیله تفریحی به شمار می رود.

3- بیشترین کاربرد پیامک در بین جوانان به استناد مصاحبه با 120 نفر از کاربران به قرار زیر است:

70% طنز شوخی- لطیفه های سکسی- جوک های سیاسی

30% بقیه در مرحله اول اطلاع رسانی- تبریک و تسلیت- چرت و پرت و چرند و پرند- وقت گذرانی و سرگرمی- ایجاد مزاحمن- ارسال تصاویر خفن- مطالب عاشقانه و عشقولانه در مرحله بعد ارسال مطالب سودمند- رفع کارهای فوری- ویروسی کردن موبایل- ارسال پیام هنگام تدریس استاد،

4-بعضاً مشاهده می شود که تلفن همراه به بنیان عشق در تشکیل زندگی سالم نیز آسیب جدی وارد نموده است.

5- بعضاً مشاهده می شود با استفاده نادرست از تلفن همراه به حریم خصوصی افراد و خانواده ها تجاوز شده و امنیت خانواده و جامعه به خطر می افتد.

6- بعضی از پژوهشگران قرار گرفتن در معرض امواج تلفن همراه برای کودکان، بیماران و افراد مسن که به آنها «جمعیت حساس» گفته می شود را بی تاثیر ندانسته اند و آنها را از قرار گرفتن در معرض امواج پرهیز داده اند

7- بعضی از محققان به دلایل مختلف از جمله اینکه سر و دستگاه عصبی انسان تا 16 سالگی در حال رشد و بسیار آسیب پذیر است توصیه نموده اند بهتر است پس از 18 سالگی تلفن همراه در اختیار فرزندان قرار گیرد.

اقدام های پیشگیرانه والدین

1- تربیت دینی، معنوی و انقلابی فرزندان: هویتی خدا مدار، حق طلب، متعهد، مسئول جهت دارد و مبارز به فرزند می بخشد و آنها را از بسیاری آسیب ها مصون نگه می دارد.

2- تربیت نوع دوستانه فرزندان: یاد بگیرند که دیگران را دوست داشته باشند و احترام بگذارند و در این صورت هیچگاه عملی از آنها سر نمی زند که تجاوز به حقوق دیگران باشد.

3- رشد تفکر خلاق و نقاد در فرزندان: در اینصورت در ارتباط با دیگران و دریافت پیامک های ناشناس ساده لوحانه برخورد نمی کنند که در بازی عاطفی دیگران وارد شده و مورد سوء استفاده قرار گیرند.

4- تربیت هنری فرزندان: احساسات و عواطف و استعداد و زیبا جویی آنها در مسیر صحیحی قرار می گیرد و به رشد و کمال نائل می شوند.

5- غنی سازی اوقات فراغت فرزندان با کار و ورزش: با صرف وقت و انرژی خود را از طریق کار و ورزش به سالم سازی روح و روان می پردازد و اسیر حاشیه های زندگی نمی شود.

6- هویت بخشیدن به فرزندان: یکی از علل رویکرد فرزندان به تلفن همراه کسب وهویت کاذب است و چون در نوجوانی با بحران هویت روبرو می شود بدنبال پر کردن این خلاء هویتی است.

7- شکوفا سازی استعداد های فرزندان: با شناسایی استعداد های درونی فرزندان و زمینه سازی برای شکوفایی آنها قوای فکری و ذهن و جسمی آنها در کانال صحیح و سالمی قرار می گیرد و از حواشی های غیر اخلاقی دور می مانند.

8- ارضای هیجان جویی فرزندان: راههای صحیح تخلیه هیجانات سرگردان آنها را فراهم نمائیم تا از آسیب هاب احتمالی مصون بمانند.

9- توجه به گروه همسالان: در دوره نوجوانی گروه دوستان و همسالان تاثیر شگرفی در فرزندان دارند که دقت نظر والدین در معاشرت و همنشینی آنها با دوستانشان، راهنمایی و هدایت غیر مستقیم والدین در هنگام ضرورت می تواند از خطراتی که ممکن است توسط دوستان ناصالح آنها را تهدید کند پیشگیری می نماید.

10- کسب اطلاعات اولیاء: در مورد آسیب های نوپدید و تکنولوژی های جدید و انتقال آن به فرزندان می تواند موثر باشد.

11- فرهنگ سازی برای استفاده بهینه فرزندان از تلفن همراه

12- عقد قرارداد و توافق نامه: سقف گذاشتن برای پیامک و تماس تلفن همراه و عقد قراردادی با فرزندان مبنی بر پرداخت جریمه از قبل تعیین شده که البته ضروری است مفاد قرارداد به توافق طرفین رسیده باشد.

13- تشویق به خاطر استفاده های نامناسب: فرزندان برای ارسال پیام به دوستان و اقوام در مناسبت ها و اعیاد مذهبی و ملی تشویق شوند تا کارهای مثبت در آنها تثبیت گردد.

14- پاسخ ندادن به پیام های غیر ضروری: به آنها آموزش دهیم که پیام ها و تماس های ناآشنا اصلاً پاسخ ندهند و در مقابل مزاحمت های احتمالی ، بهترین راه این است که واکنشی هیجانی نداشته باشند و بلافاصله تلفن را قطع نمایند و در صورت ضرورت توسط والدین از مراجع ذیصلاح درخواست کمک شود.

بازی های رایانه ای

دنیای مجازی دنیای دروغین و غیر واقعی است که ورود مستمر به آن موجب فاصله گرفتن انسان از دنیای طبیعی و واقعی می شود و یکی از پدیده های دنیای مجازی «بازی های رایانه ای» است که سعی دارد نسل جدید را با خلق بازی های پر جذبه و پر کشش از بازی های طبیعی و تربیت طبیعی باز دارد؛ به طوری که شرکت های سازنده بازی های موفق شدند تا ضمن نفوذ در جمعیت دختران و زنان آمار کاربران خود را افزایش دهند.

نیومن(2004) گزارش می دهند فروش بازی های در سال 2008 بالغ بر 6.1 میلیارد پوند برای شرکت های سازنده سود داشته است.

در سال 2005 بالغ بر 33.5 میلیارد دلار و در سال 2007 بالغ بر رقمی معادل 58.4 میلیارد دلار رسیده که تقریباً دو برابر 2005 است.

حال با رشد فزاینده فرزندانمان به بازی های رایانه ای آیا تا کنون اندیشیده ایم که:

ویژگی های مثبت بازی های رایانه ای برای فرزندان چیست؟

آسیب های ناشی از بازی های رایانه ای برای فرزندان چیست؟

عموماً اولیا چه دیدی نسبت به بازی های رایانه ای دارند؟

راز جذابیت بازی های رایانه ای چیست؟

آیا بازی های رایانه ای اعتیاد آور است؟

والدین چگونه می توانند به بازی های رایانه ای فرزندان جهت مثبت بدهند؟

اثرات مثبت و منفی بازی های رایانه ای در تندرستی فرزندان چیست؟

...

فرصت ها یا ویژگی های مثبت بازی های رایانه ای

(اگر محتوای بازی های مثبت باشد)

1- افزایش هماهنگی دست و چشم

2-افزایش خلاقیت

3- غنی سازی محیط های آموزشی

4- افزایش انگیزه و تمرکز در بازیگر

5- تحول نظام آموزشی سنتی به پیشرو

6- پر کردن اوقات فراغت دانش آموزان/ بیماران/ سالمندان

7- آموزش مهارت های اجتماعی و اساسی زندگی/ اعتماد به نفس/ حل مسئله/ مهارت های شناختی.

8- بالا بردن قدرت عکس العمل: بعضی از بازی ها قدرت عکس العمل فرد را در جهان واقعی در برابر تهدید ها بالا می برد.

9- انتقال و آموزش پیام های اجتماعی و بهداشتی مانند ایدز، مواد مخدر، خشونت و...

10- آموزش ورزش هایی مانند شطرنج، یوگا، فوتبال و...

11- امروزه در بعضی از کشورها بهره وری درمانی در زمینه اختلال روانی، شناختی، حرکتی، تکمیلی، اضطراب و اسکیزوفرنی و.... هم یافته است.

تهدید ها یا آسیب های ناشی از بازی های رایانه ای

اگر زمانی که صرف بازی های رایانه ای می شود بسیار طولانی باشد و در انتخاب بازی ها دقت نظر صورت نگیرد آسیب های زیر امکان بروز دارد:

1- افزایش پرخاشگری

2- دزدی ( به علت صرف پل زیاد برای بازی ها و تامین هزینه و مخارج)

3-اعتیاد به بازی

4- کاهش ارتباطات اجتماعی و انزوای بازیگر

5-القای عقاید- تغییر عقاید مذهبی

6- تغییر در هنجارها و ارزش ها

7- بیداری و تحرک میل جنسی: امروزه جایزه برای رفتن به مرحله بالا دیگر قرچ و گل نیست بلکه زن و....)

8- تبلیغ مد در جامعه دختران و زنان(مثل بازی طرح مد باربی).

9-آموزش خشونت، قتل و جرم و جنایت بزهکاری.

10- بازی های عاشقانه و تعمیم آن به زندگی روز مره

11-لذت: ایجاد احساس لذت از کارهای خشن مثل جنگ و خونریزی و..

12- احساس ترس: (مثل بازی کلوپ مرگبار، برای پذیرفته شدن و عضویت در کلوپ تنها 2 شرط لازم است: 1- پول فراوان 2- لذت بردن از دیدن جنگ و خونریزی)

13- تحریک روانی به چالش فرخواندن کابر یا قرار دادن آنها در نقش منجی بشریت:گاهی در ابتدای بازی از بازیگر تقاضا می کنند روح خودشان را به قهرمان بازی به ودیعه و امانت بسپرند تا به این ترتیب قادر به ادامه بازی باشند.

14- ادغام عوامل پر هیجان، با توجه به نیازهای نوجوان وجوان: مانند قدرت، هیجان، ماجراجویی، سکس و.... موجب تاثیر گذاری و ماندگاری اثر بازی در اذهان می شود.

15- اثرات منفی ویدئو کلوپ ها و گیم نت ها: شرط بندی، قمار بازی، سیگار کشیدن، رد و بدل شدن حرف های رکیک و ناسزا، دزدی پول، رد و بدل شدن فیلم ها و سی دی های نامناسب، امکان وجود مشروبات الکلی، مواد مخدر، برقراری رابطه های غیر اخلاقی بزرگترها با کوچکتر ها و....

16- ایجاد اختلال خواب

17- برانگیختگی فیزیولوژیک: تغییر در سوخت و ساز بدن، صرع ناشی از دیدن بازی ها، اضطراب.

18- چاقی به دلیل عدم فعالیت بدنی

19- بی علاقگی به درس و افت تحصیلی

20- القاء هویت منفی

21- القائات سیاسی و عقیدتی: در برخی بازی ها مانند«؟» افراد متجاوز یکدیگر را با الفاظی مانند سید، حاجی و... صدا می زنند.

22- تضاد با ملیت گرایی، وطن دوستی: در بازی هایی که باید تروریست از بین برده شود، ابتدا تفکر نقاد را از بازی می گیرند که او فکر نکند که براستی تروریست کیست؟

در بازی هایی مانند «؟» ماهیت تروریست ها آشکار می شود که ایرانی هستند.

در بازی«حمله به ایران» کاربر نقش نظامی امریکایی را می گیرد و به منظور آسیب به تاسیسات آب سنگین اراک، تاسیسات اتمی نطنز وارد ایران می شودو..

23- آموزش قانون شکنی، هنجار شکنی، ضد ارزش عمل کردن.

24- بهره جستن از رفتارهای غریزی به جای رفتارهای عقلانی.

25- اقدام بدون تامل و تدبیر.

26- آموزش پرخاشگری عملی: با انتخاب بازی هایی مثل کشتی کج، شکستن گردن حریف،خرد کردن قفسه سینه، خرد کردن دندان حریف، ستون فقرات و....

27- اعمال بزهکارانه: گاهی اقدام به عمل خلاف قانون گر بیانگر کاربران می شود.

بررسی نقش والدین

1- والدینی که خود از سرعت پیشرفت و تحولات فناوری های ارتباطی جدید بازمانده اند، عموماً ارزیابی عمیقی از بازی های رایانه ای نداشته اند در غالب موارد بازی های یارانه ای فقط با دید مثبت می نگرند.

2- برخی والدین (عموماً تک فرزند) که با خرید یک دستگاه سگا، پلی استیشن، رایانه و.... وقتی می بینند فرزندانشان برای ساعت های متمادی سرگرم بازی می شوند و در مقابل پرسش های مداوم بچه ها که «چکار کنم؟ حوصله ام سر رفته» راحت می شوند. بازی های رایانه ای را تایید می کنند.

3- برخی والدین که با دقت در بازی ها، خطرات بالقوه ی بازی های پر خشونت، پر زد و خورد، عاشقانه و محرک و نظایر آن را احساس کرده اند خود به عمد دست به تخریب وسایل بازی فرزندانشان می زنند و یا به بهانه ای از دسترس او دور نگه می دارند.

4- والدینی که از محیط اجتماعی (کوچه، پارک و..) واهمه دارند نیز بازی های رایانه ای را تایید می کنن چون معتقدند آنها را خانه نشین می کند و زبان انگلیسی آنها هم بهتر می شود.

5- چون اغلب بازی های کارتونی است، عموم والدین نسبت به آن ها احساس خطر وتهدید نمی کنند.

در سال 1997 مایکل کارنیل که معتاد به بازی های کامپیوتری است با شلیک گلوله 3 نفر از همکلاسیهایش را در کنتاکی امریکا به قتل می رساند.

از 9 گلوله که طی 30 ثانیه شلیک شد 8 گلوله به هدف اصابت کرده است.

در صورتی که کارنیل در تمام عمر حتی یکبار اسلحه به دست نگرفته بود و فقط در اثر بازی های رایانه ای آموخته بود که چگونه مانند افراد اسلحه کش تیرها را به هدف (گردن و صورت) همکلاسی هایش شلیک کند.

اعتیاد بازی های رایانه ای

کاربران به تدریج به بازی های رایانه ای عادت می کنند (معتاد می شوند) ومثل یک «معتاد به مواد مخدر» وقتی که به هر علت امکان بازی نداشته باشند احساس می کنند که چیزی کم دارند و به دنبال فرصتی برای بازی بر می آیند و در این مسیر ممکن است حتی قراردادهای عرفی خانواده و جامعه و قوانین جاری را زیر پا بگذارند.

آنها چون معتادان به مواد مخدر منزوی می شوند و از معاشرت با دیگران و مسافرت و میهمانی رفتن همراه اعضای خانواده سرباز می زنند و همه وقت خود را صرف بازی های رایانه ای و تهیه بازی های جدیدتر و مهیج تر می کنند.

اخیراً در بعضی کشورهای غربی درپی افزایش آمار معتادان رایانه ای«کلینک ترک اعتیاد رایانه ای» نیز راه اندازی شده است.

دانش آموزان معتاد رایانه ای برای درس خواندن به ویژه فراگیری نکات و مباحث جدید وقت کم می آورند. برخی از آنها در مدرسه برای تعطیل شدن و بازگشت به منزل لحظه شماری می کنند تا هر چه زودتر خود را در عالم «بازی های رایانه ای» غرق می کنند.

راز جذابیت بازی های رایانه ای

1- شروع جذاب بازی ها کارتونی بودن مخاطب را جذب می کند.

2- در گیر ساختن عمیق کاربر با بازی قدرت انتخاب قهرمان یا ماشین، اسلحه و... را به کاربر می دهد.

3-تنوع بخشیدن به بازی سلایق مخاطبان مختلف را تامین می کند.

4- توجه به هیجان جویی نوجوانان و جوانان: خلق صحنه های هیجان انگیز، نیاز به هبجان جویی مخاطبان را تامین می کند.

5- تلاش برای ارضای کنجکاوی و ماجراجویی جوان ها بر خورد با موقعیت های چالش برانگیز ذهنی و ایجاد احساس پیگیری مسئله و پی بردن به راز و رمز قضا یا در بازی.

6- توجه به ابعاد هنری و جلوه های گرافیکی بازی ها زیبایی های هنری، کاربران را وا می دارد دست به تعقیب و ادامه مراحل بزنند و لذت ببرند.

7- تلاش جهت تداوم بخشیدن به بازی ها تکرار شخصیت ها و مضامین بازیها، مفاهیم مورد نظر طراحان را در اذهان کاربران تثبیت می کند.

8- گسترش عرصه بازی ها: گسترش در عرصه سینما و ادبیات و... امکان تبادل سوژه ها را در عرصه های اخیر فراهم آورده است.

9- تلاش در جهت ادغام عوامل پر هیجان در یکدیگر

10- تلاش برای حفظ همخوانی با واقعیت

11- تلاش برای انعطاف پذیر بازی ها

12- حریف خستگی ناپذیر حریف کاربران در بازی های رایانه ای دستگاه بازی اوست که به دلیل غیر انسانی بودن، نداشتن روح ومعرفت و اندیشه خستگی ناپذیر است و بعد از هر GAME OVER با زدن یک دکمه سرحال و قبراق و پرتوان آماده مبارزه است که گذر زمان را از ذهن کاربر را می گیرد.

چگونه والدین می توانند به بازی های رایانه ای فرزندان جهت مثبت و ارزشمند دهند؟

امروزه بازی های رایانه ای بسیار پر قدرت، جذاب و پر کشش است به حدی که افراد تا حد اعتیاد به آنها آلوده می شوند. بهتر است والدین سعی کنند حداقل از این بازی ها به عنوان ابزاری در جهت توسعه مهارت های فرزندان استفاده کنند.

در بازی های رایانه ای عناصر بسیاری وجود دارد که والدین می توانند ضمن آگاهی از آنها به ارتقا سلامت روانی و رشد شخصیت و شناخت و یادگیری فرزند خود کمک کنند از جمله:

1-ایجاد هدف درمانی یا آموزشی: والدین با شناسایی و در دسترس قرار دادن بازیهای که یکی از اهداف مد نظر آنها را تامین می کند می توانند به صورت غیر مستقیم تمرکز نمایند.

2- نوع بازی: هر بازی ویژگی خاص خود را دارد. ماجراجویی و جستجوگریريال شبیه سازی، عبور از پیچ و خمها و... تشویق والدین هنگام بازی هایی که در جنبه های شاختی موثرند می تواند موجب افزایش انگیزه کودکان در استفاده از این بازی ها شود.

3- میزان فعالیت: یازی های رایانه ای به گونه ای طراحی شده اند که میزان فعالیت فرد در آن گاه به صد در صد و گه به صفر نزدیک می شود یعنی خود فقط تماشا می کند. بازی هایی را در دسترس او قرار دهیم کهمیزان فعالیت کودک در آن بالا باشد و معمولاً ایجاد سئوالی نماید تا کودک مجبور به تفکر و تصمیم گیری سریع شود.

4- اطلاعات و قوانین بازی: بازی هایی که قوانین و اطلاعات بازی را به فرد ارائه می دهد راهبردهای شناختی بیشتری دارند و می تواند آنها را به استفاده از راه و روش و برنامه ریزی زندگی تشویق نماید.

5- نقش شانس در پیروزی کودکان بازی می کنند تا برنده شوند، بازی هایی را تهیه کنیم که رسیدن به موفقیت بر حسب تلاش فرد باشد نه شانس.

6- میزان مشکل بودن بازی بازی هایی را تهبه کنیم که از آسان به سخت باشد تا جذابیت بازی را برای او بیشتر کند.

توصبه هایی به والدین

1- آگاهی خود را نسبت به فیلم «بازی های رایانه ای» ارتقا دهند.

2- نظارت مستمر به بازی های فرزندان داشته باشند

3- در مورد ویژگی های مثبت و منفی بازی های رایانه ای کسب اطلاعات نموده و به فرزندان انتقال دهند.

4- تفکر خلاق و نقاد (از مهارت های زندگی) را به فرزندان آموزش دهند.

5- اوقات فراغت فرزندان را با کار و ورزش فعالیت های هنری و... را غنی نمایند تا فرزند صرفاً به بازی های رایانه ای نپردازد.

6- اثرات روانی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی و... را در بازی های رایانه ای برای فرزندان بیان نمایند.

7- سعی نمایند نگرش فرزند را به سطح رفتار و عملش ارتقا دهند.

8- با توافق فرزندان قواعد و برنامه و ساعت مشخصی را برای استفاده از «بازی های رایانه ای» تهیه نمایند و آن را در منظر دید طرفین قرار دهند.

9- بهتر است دستگاه بازی در فضای عمومی خانه قرار گرفته تا اعمال نظارت صورت پذیرد.

10- بهتر است بازی های چند نفره تهیه شود و اولیاء نیز درجریان بازی آن ها قرار گیرند.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 18 خرداد 1393 ساعت: 12:32 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق در مورد انواع دیابت:

بازديد: 563

تحقیق در مورد انواع دیابت:

دیابت نوع 1: دیابت قندی وابسته به انسولین چیست

- حدود تا 10 درصد بیماران دیابتی مبتلا به دیابت نوع 1 هستند.

- در این نوع دیابت سلول های بتا در پانکراس که در حالت عادی انسولین تولیدی کنند طی یک روند خود ایمنی تخریب می شوند.

- تزریق انسولین جهت کنترل قند خون الزامی است.

- دیابت نوع 1 شروع ناگهانی داشته و اغلب قبل از سن 30سالگی بروز پیدا میکند.

- کنترل میزان قند خون به صورت روزانه: 7 بار در روز (قبل و بعد از سه وعده اصلی و یک بار قبل از خواب)

دیابت نوع 2: دیابت قندی غیروابسته به انسولین

- حدود 90 تا 95 درصد از بیماران دیابتی دارای دیابت نوع 2 هستند.

- این نوع دیابت ناشی از کاهش حساسیت به انسولین (مقاومت به انسولین) یا ناشی از کاهش تولید انسولین می باشد.

- دیابت نوع 2 ابتدا با کمک رژیم غذایی و ورزش و سپس داروهای خوراکی پایین آورنده قند خون درمان می شود.

- دیابت نوع 2 بیشتر در افراد بالای 30 سال و در بیماران چاق رخ می دهد.

- کنترل قند خون روزانه، 4بار در روز (ناشتا و 2ساعت بعد از وعده اصلی)

 

دیابت شیرین حاملگی چیست:

- دیابت حاملگی با درچه ای از عدم تحمل گلوکز با شروع در طی حاملگی (سه ماهه دوم یا سوم) مشخص گردد.

- این نوع دیابت در خانه های 25 سال به بالا، خانم های چاق کمتر از 25سال، خانمهای با سابقه فامیلی رخ می دهد.

تظاهرات بالینی:

- پلی ادری، پرنویسی و پلی ناژی (بیش خوری)

- ضعف، خستگی، تغییرات ناگهانی در بنیایی، سوزون سوزن شون یا کرختی در دست ها و پاها، پوست خشک، دیر خوب شدن زخم ها و عفونت های مراجعه

- بروز دیابت نوع 1 ممکن است با تهوع، استفراغ یا دردهای شکمی همراه باشد.

- بروز دیابت نوع 2 با عدم تحمل به گلوکز به طور آهسته (طی سالها) و یا یک سیر پیشرونده شروع شده و اگر برای چندین سال تشخیص داده نشود به عوارض طولانی مدت مانند بیماری چشمی، نورپاتی محیطی، بیماری عروق محیطی منجر می گردد.

روش های ارزیابی و تشخیص دیابت

سطوح بالای قند خون، سطح قند ناشتای پلاسمایی Mg/dl 126 یا بیشتر، یا نمونه اتفاقی قند پلاسما بیش از Mg/dl 200 در بیش از یک فرمت.

پیشگیری از دیابت:

برای بیماران چاق (به خصوص مبتلایان به دیابت نوع2) کاهش وزن اکید درمانی

عوارض دیابت چیست

عوارض مربوط به هر نوع دیابت به دو نوع حاد و مزمن تقسیم بندی می گردد. عوارض حاد ناشی از اختلال کوتاه مدت در توازن قند خون بوده و شامل این موارد است:

- هیپوگلیسمی

- DKA

- HHNS

عوارض مزمن معمولاً 10 تا 15 سال بعد از وقوع دیابت قندی به وقوع می پیوندد و شامل این موارد است:

- بیماری ماکروواسکوکر (عروق بزرگ): جریان خون عروق کردند، عروق محیطی و عروق مغزی را تحت تأثیر قرار می دهد.

- بیماری میکروواسکوکر: چشم ها (رتینوپاتی)، کلیه ها (مفروپاتی) را تحت تأثیر قرار می دهد. کنترل قند خون جهت به تأخیر انداختن یا جلوگیری از بروز عوارض مربوط به عروق بزرگ و کوچک باید انجام بگیرد.

- بیماری نوروپاتیک: اعصاب حسی-حرکتی و اتونوم را تحت تأثیر قرار داده و منجر به مشکلاتی از قبیل ناتوانی جنسی (impotence) و زخم های پا می گردد.

درمان طبی دیابت

کنترل دیابت 5 جز دارد:

تغذیه، فعالیت ورزشی، پایش، درمان دارویی، آموزش

- درمان اولیه دیابت نوع 1 انسولین است

- درمان اولیه دیابت نوع 2 کاهش وزن

- فعالیت ورزشی در افزایش اثر بخشی انسولین مهم است.

- اگر ورزش در رژیم غذایی در کنترل گلوکز خون موثر باشد باید از داروهای پایین آورنده قند خون استفاده کرد.

- از انسولین در شرایط حاد استفاده می شود

- چون درمان در طول بیماری به علت تغییرات در نحوه زندگی و شرایط فیزیکی و روحی و روانی و همچنین پیشرفت های درمانی تغییر می کند باید به طور پیوسته شیوه درمانی را مورد ارزیابی قرار داد. آموزش به بیمار و خانواده از ملزومات درمان است.

کنترل تغذیه ای دیابت:

- برنامه غذایی بر پایه عادات غذایی معمول بیمار و نحوه زندگی، تنظیم شود، باید تمام مواد غذایی مورد نیاز مانند ویتامین و مواد معدنی را در رژیم غذایی لحاظ کرد.

- چربی

- 25-20% از کل مصرف کالری

- چربی اشباع شده کمتر از 7% کل کالری

- کلسترول رژیم غذایی کمتر از 20mg در روز

- مصرف 2 با یا بیشتر ماهی در هفته حاوی اسیدهای چرب امگا 3

- کربوهیدرات

- 65-45% از کل مصرف کالری استفاده از رژیم کم کربوهیدرات توصیه نمی شود.

- پروتئین ها

- 35-10% از کل مصرف کالری ( رژیم پر پروتئین توصیه نمی شود).

- مصرف غذا های حاوی فیبر، سبزیجات و غلات می توانند از بال رفتن گلوکز بعد از صرف غذا به کار روند

- شیرین کننده غیر قندی

مراقبت های پرستاری

در مورد بیماری که به تازگی تشخیص دیابت برای او داده شده است.

ارزیابی

- به علائم و نشانه های هیپر گلیسمی طول کشیده و عوامل فیزیکی، اجتماعی و روحی روانی دخیل در توان یادگیری و انجام فعالیت های مراقبت از خود در مورد بیماری دیابت توجه داشته باشید.

- در مورد علائم قبل از تشخیص دیابت سئوال کنید، پلی اورمی، پلی فاژی، خشکی پوست کدورت و ضعف بینایی- کاهش وزن، خارش واژن، زخم هایی که خوب نمی شوند.

- نشانه های DkA را مورد بررسی قرار دهیم. کتونوری، تنفس کوبسمال، هیپوتانسیون اورتوستاتیک و خواب آلودگی

- در مورد DKA یعنی تهوع، استفراغ و درد شکمی سئوال کنید

- نشانه های آزمایشگاهی مربوط به اسیدوز متابولیک (PH پایین، بی کربنات پایین) و عدم تعادل الکترولیتی را چک کنید.

- بیمار مبتلا دیابت نوع 2 را از جهت علائم HHNS مورد ارزیابی قرار دهید

هیپتانسیون، تغییرات سطح هوشیاری، تشنج، کاهش تورگور پوستی، هیپراسمولاریته و عدم تعادل الکترولیتی

- عوامل فیزیکی که موجب اختلال توانایی در یادگیری یا به کار گیری مهارت های مراقبت از خود می گردند را مورد ارزیابی قرار دهید: نقایص بینایی، اختلالات حرکتی، نقایص عصبی

- وضعیت اجتماعی بیمار را از نظر فاکتور هایی که رژیم درمانی دیابت و برنامه آموزش به بیمار را تحت تاثیر قرار می دهد مورد بررسی قرار دهیم.

- بررسی وضعیت روحی روانی

تشخیص های پرستاری

- خطر کمبود حجم مایع مربوط به پلی اورمی و دهیدارتاسیون

- بر هم خوردن تعادل تغذیه ای مربوط به عدم تعادل انسولین- غذا و فعالیت فیزیکی

- دانش کافی در مورد مهارت های مراقبت از خود در دیابت

- عدم توانایی در مورد مهارت هار مراقبت از خود به خاطر نقایص فیزیکی یا عوامل اجتماعی

- اضطراب ناشی از نبود کنترل ترس از علائم توانایی در کنترل و پیگیری دیابت، ندانستن اطلاعات کافی راجع به دیابت و ترس از عوارض دیابت.

خطر ناشی از عوارض

مشکلات همراه / عوارض بالقوه

- افزایش حجم مایع، ادم ریوی، نارسایی احتقانی قلب

- هایپوکانمی

- هایپر گلیسمی و DKA

- هیپو گلیسمی

- ادم مغزی

مداخلات پرستاری

حفظ تعادل آب و الکترولیت

- میزان مایع دریافتی و دفعی را اندازه بگیریم

- آب و الکترولیت ها را طبق دستور تجویز نماییم

- بیمار را تشویق به مصرف مایعات کنیم

- الکترولیت های سرم (سدیم و پتاسیم) را چک کرده و به دقت کنترل نماییم.

- علائم حیاتی را از نظر بروز دهیدراتاسیون مورد بررسی قرار دهیم. تاکی کاردی، هیپوتانسیون ارتوستاتیک

طرح برنامه غذایی

- رژیم غذایی را جهت کنترل گلوکز به عنوان ابتدایی ترین هدف طرح ریزی نماییم

- شیوه زندگی، زمینه فرهنگی، سطح فعالیت و ترجیح غذایی بیمار را مدنظر داشته باشیم.

- به بیمار توصیه می نماییم همانطور که در رژیم دیابتی پیش بیتی شده است وعده های غذایی خود را به طور کامل مصرف کرده و از مواد غذایی جزیی بین غذاهای اصلی استفاده کند.

- تدبیری اتخاذ کنیم تا بیمار قبل از افزایش فعالیت فیزیکی مقادیر مصرفی خوراکی را افزایش دهد.

- دقت کنیم مقادیر انسولین درخواست شده برای بیمار بر اساس تاخیر در مصرف مواد غذایی که ممکن است به خاطر انجام روش های تشخیصی یادگیری روش ها به وجود آید تنظیم گردد.

کاهش اضطراب بیمار

- بیمار را مورد حمایت روحی- روانی قرار دهیم. زمانی را جهت صحبت کردن با بیمار اختصاص دهیم.

- سوء تعبیرات بیمار و خانواده را در ارتباط با دیابت برطرف نمایید.

- بیمار را تشویق کنیم تا اقداماتی را که اکثراً برای بیمار وحشتناکتر است انجام دهد. مانند تزریق کردن به خود و یا سوزن زدن به انگشت برای چک کردن قند خون.

- بیمار را جهت مراقبت از خود مورد تشویق و حمایت قوی قرار دهیم.

کنترل و مراقبت از عوارض بالقوه:

افزایش بیش از حد مایع: علائم حیاتی را چک کنیم و CVP را همراه وضعیت همو دینامیک در طول فواصل مکرر بررسی نمایید. ضربان قلب و ریتم قلب، صداهای تنفسی، تورگور برگشتی برون ده ادراری چک شود. مایعات در بدن و دیگر مایعات مصرفی را کنترل کنیم.

هایپو کالمی: پتاسیم را باید خیلی با دقت در بدن جایگزین نمود و قبل از تجویز باید از عملکرد فعالیت داشتن کلیه های مطمئن بود. تعداد ضربان قلب، ریتم، نوار قلبی ECG و پتاسیم سرم چک شود.

هیپر گلیسمی و DKA: سطوح قند خون و کتون ادراری چک شود، داروهای مربوطه (انسولین دیابت پایین آورنده قند خون) را تجویز نمایید. علائم و نشانه های هیپر گلیسمی و DKA را در نظر داشته باشیم و جهت تصحیح آن از انسولین، مایعات داخل وریدی استفاده کنیم.

هیپوگلیسمی: ما قرص های گلوکز یا آب میوه برطرف کنیم. تشویق بیمار به مصرف وعده های غذایی به طور کامل و مصرف خوراکی ها بین وعده های غذایی تشویق نماییم

ادم مغزی: با کاهش دادن تدریجی سطح قند خون می توان جلوی آن را گرفت. قند خون الکترولیت های سرم، برون ده ادراری، وضعیت عملکرد مغزی (mental states) و علائم نوردلوژیک را چک کنید

آموزش در مورد مراقبت از خود:

بیمار را در مورد اقدامات پیشگیرانه برای عوارض دیابت در طولانی مدت و مهارت های حفظ آموزش دهیم. در مورد پاتوفیزیو لوژی و اقدامات درمانی چگونگی شناسایی پیشگیری از عوارض حاد توضیح داده و برخی اطلاعات لازم را در اختیار او قرار دهیم.

اطلاعات را با توجه به توانایی های او در فهم آنها به او بدهیم

خانواده بیمار را جهت کمک رسانی در کنترل دیابت راهنمایی کنیم.

- آموزش در ارتباط با پرداختن به اهمیت ادامه عادات غذایی، بیان ارتباط غذا و انسولین و بیان اختصاصی بودن برنامه غذایی هر فرد برای خود آن فرد

- آموزش به انجام ورزش

- آموزش پایش قند خون به طور فردی به بیماران

- آموزش در ارتباط با نحوه استفاده و تزریق انسولین

- شناسایی مشکلاتی که همراه مصرف انسولین رخ می دهد برای بیماران

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 18 خرداد 1393 ساعت: 12:29 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,,
نظرات(0)

تحقیق در مورد خصوصیات اخلاقی حضرت امام رضا

بازديد: 679

تحقیق در مورد خصوصیات اخلاقی حضرت امام رضا

حلم: در شناخت‏حلم آن حضرت، شفاعت وی در نزد مامون در حق جلودی کافی است جلودی کسی بود که به امر هارون رشید به مدینه رهسپار شد تا لباس زنان آل ابو طالب را بگیرد و بر تن هیچ یک از آنان جز یک جامه نگذارد. وی همچنین بر بیعت مردم با امام رضا(ع) انتقاد کرد. پس مامون او را به حبس افکند و بعد از آن که پیش از وی دو تن را کشته بود او را خواست. امام رضا(ع) به مامون گفت: ای امیر مؤمنان! این پیرمرد را به من ببخش!جلودی گمان برد که آن حضرت می‏خواهد از وی انتقام گیرد. پس مامون را سوگند داد که سخن امام رضا(ع) را نپذیرد مامون هم گفت: به خدا شفاعت او را درباره تو نمی‏پذیرم و دستور داد گردنش را بزنند. در صفحات آینده تفصیل این مطلب را در خبر مربوط به عزم مامون بر خروج از مرو، ذکر خواهیم کرد.

تواضع: در بخش صفات و اخلاق آن حضرت از قول ابراهیم بن عباس نقل کردیم که گفت: چون امام رضا(ع) تنها بود و برای او غذا می‏آوردند آن حضرت غلامان و خادمان و حتی دربان و نگهبان را بر سر سفره‏اش می‏نشاند و با آنها غذا می‏خورد. همچنین از یاسر خادم نقل شده است که گفت: چون آن حضرت تنها می‏شد همه خادمان و چاکران خود را جمع می‏کرد، از بزرگ و کوچک، و با آنان سخن می‏گفت. او به آنان انس می‏گرفت و آنان با او. کلینی در کافی به سند خود از مردی بلخی روایت می‏کند که گفت: با امام رضا (ع) در سفر به خراسان همراه بودم. پس روزی خواستار غذا شد و خادمان سیه چرده خود را نیز بر سفره خود نشاند یکی از یارانش به او عرض کرد: ای کاش غذای اینان را جدا می‏کردی. فرمود: پروردگار تبارک و تعالی یکی است و مادر و پدر هم یکی. و پاداشها بسته به اعمال و کردارهاست.

اخلاق نیکو: در بخش صفات آن حضرت از ابراهیم بن عباس نقل کردیم که گفت: امام رضا(ع) با سخن هرگز به هیچ کس جفا نکرد و کلام کسی را نبرید تا مگر شخص از گفتن باز ایستد. و حاجتی را که می‏توانست‏برآورده سازد رد نمی‏کرد. پاهایش را دراز نمی‏کرد و هرگز روبه‏روی کسی که نشسته بود، تکیه نمی‏داد و هیچ کس از غلامان و خادمان خود را دشنام نمی‏داد. هرگز آب دهان بر زمین نمی‏افکند و در خنده‏اش قهقهه نمی‏زد بلکه تبسم می‏نمود. کلینی در کافی به سند خود نقل کرده است که مهمانی برای امام رضا(ع) رسید. امام شب در کنار مهمان نشسته بود و با وی سخن می‏گفت که ناگهان وضع چراغ تغییر کرد. مرد مهمان دستش را دراز کرد تا چراغ را درست کند ولی امام او را از این کار بازداشت و خود به درست کردن چراغ پرداخت و کار آن را راست کرد. سپس فرمود: ما قومی هستیم که میهمانان خود را به کار نمی‏گیریم. همچنین در کافی به سند خود از یاسر و نادر خادمان امام رضا(ع) نقل شده است گفتند: ابو الحسن، صلوات الله علیه، به ما فرمود: اگر من بالای سرتان بودم و شما خواستید از جا برخیزید، در حالی که غذا می‏خورید برنخیزید تا از خوردن دست‏بکشید و بسیار اتفاق می‏افتاد که امام بعضی از ما را صدا می‏زد و چون به ایشان گفته می‏شد آنان در حال خوردن هستند، می‏فرمود: بگذاریدشان تا از خوردن دست‏بکشند.

کرم و سخاوت: هنگام ذکر اخبار مربوط به ولایت عهدی آن حضرت خواهیم گفت که یکی از شاعران به نام ابراهیم بن عباس صولی به خدمت آن حضرت آمد و امام به او ده هزار درهم داد که نام خودش بر آن ضرب شده بود. همچنین آن حضرت به ابو نواس سیصد دینار جایزه داد و چون جز آن، مال دیگری نداشت استر خویش را هم به وی بخشید. و نیز به دعبل خزاعی ششصد دینار جایزه داد و با این وجود از وی معذرت هم خواست.

در مناقب از یعقوب بن اسحاق نوبختی نقل شده است که گفت: مردی به ابو الحسن رضا(ع) برخورد کرد و گفت: به قدر مردانگی‏ات بر من ببخش. امام گفت: به این مقدار ندارم. مرد گفت: به قدر مردانگی خودم ببخش. امام فرمود: این قدر دارم. سپس فرمود: ای غلام دویست دینار به او بده.

همچنین در مناقب از یعقوب بن اسحاق نوبختی نقل شده است که امام رضا(ع) تمام ثروت خود را در روز عرفه تقسیم نمود. پس فضل بن سهل به وی گفت: این ضرر است. امام فرمود: بل سود و بهره است. چیزی را که پاداش و کرامت‏بدان تعلق می‏گیرد ضرر محسوب مکن.

کلینی در کافی به سند خود از الیسع بن حمزه نقل کرده است که گفت: در مجلس ابو الحسن رضا(ع) بودم. مردم بسیاری به گرد آن حضرت حلقه زده بودند و از وی درباره حلال و حرام پرسش می‏کردند که ناگهان مردی بلند قامت و گندمگون داخل شد و گفت: السلام علیک یا بن رسول الله. من یکی از دوستداران تو و پدران و نیاکان تو هستم، من از حج‏باز می‏گردم و خرجی خود را گم کرده‏ام و با آنچه همراه من است نمی‏توانم به یک منزل هم برسم، پس اگر صلاح بدانی که مرا به دیارم روانه کنی که برای خدا بر من نعمتی داده‏ای و اگر به شهرم رسیدم آنچه از تو گرفته‏ام به صدقه می‏دهم. امام(ع) به او فرمود: بنشین خدا تو را رحمت کند. آنگاه دوباره با مردم به گفت و گو پرداخت تا آنان پراکنده شدند و تنها سلیمان جعفری و خیثمه و من مانده بودیم پس امام فرمود: اجازه می‏دهید داخل شوم سلیمان گفت: خداوند فرمان تو را مقدم داشت. پس امام برخاست و به اتاقش رفت و لختی درنگ کرد و سپس بازگشت و در را باز کرد و دستش را از بالای در بیرون آورد و پرسید: آن خراسانی کجاست؟پاسخ داد: من اینجایم. فرمود: این دویست دینار را برگیر و در مخارجت از آن استفاده کن و بدان تبرک جو و آن را از جانب من به صدقه بده. اکنون برو که نه من تو را ببینم و نه تو مرا. مرد بیرون رفت. سلیمان به آن حضرت عرض کرد: دایت‏شوم بخشش بزرگی کردی و رحمت آوردی، پس چرا چهره از او پوشاندی؟فرمود: از ترس آن که مبادا خواری خواهش را در چهره او ببینم. مگر این سخن رسول خدا را نشنیدی که می‏گوید: آن که به نهان نکویی آورد با هفتاد حج‏برابری می‏کند و آن که پلیدی و زشتی را اشاعه می‏دهد، مخذول و خوار است و کسی که در نهان گناه کند، آمرزیده است. آیا سخن اول را نشنیده‏ای که می‏گوید:

متی آته لا طلب حاجة

رجعت الی اهلی و وجهی بمائه (1)

ششم، فراوانی صدقات: پیش از این از ابراهیم بن عباس صولی نقل کردیم که گفت: امام رضا(ع) بسیار نکویی می‏کرد و در نهان صدقه می‏داد و بیشتر این عمل را در شبهای تاریک به انجام می‏رساند.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 18 خرداد 1393 ساعت: 12:25 منتشر شده است
برچسب ها : ,,
نظرات(0)

تحقیق درباره بررسی عوامل ایجاد تورم

بازديد: 565

تحقیق درباره بررسی عوامل ایجاد تورم

تامین کسری بودجه با استقراض از بانک مرکزی، افزایش حجم نقدینگی، افزایش قیمت انرژی، حذف یارانه‌ صنعتی و صنفی پس از اجرای سیاست‌های تعدیل، افزایش ریسک فعالیت‌های مولد اقتصادی، ضعف در مدیریت خصوصا مدیریت ارز و کاهش ارزش پول و بالاخره افزایش قیمت‌های جهانی، عوامل اصلی تورم در ایران اعلام شد.

از آنجایی که تورم یکی از عوامل مهم نابرابری توزیع درآمد، اهرم فشار اقتصادی بر اقشار آسیب‌پذیر و گرایش به فعالیت‌های دلالی است و همچنین از آنجایی که تورم موجب بی‌ثباتی اقتصاد در نتیجه کاهش رشد اقتصادی در درازمدت می‌شود هرگونه کار تحقیقی در این زمینه شناخت عوامل موثر بر آن حائز اهمیت است.

تورم مزمن پدیده‌ای نسبتا بلندمدت در اقتصاد ایران بوده و بالا گرفتن نرخ تورم در سال‌های اخیر مشکل اساسی کشور است.

نتیجه تحقیقات انجام شده حاکی از گسترش عوامل موثر بر تورم در اقتصاد کشور است و مهم‌ترین این عوامل رامی‌توان به این شرح برشمرد. تامین کسری بودجه دولت از طریق استقراض از بانک مرکزی و به تبع آن افزایش حجم نقدینگی، افزایش قیمت حامل‌های انرژی و حذف یارانه‌های صنعتی و صنفی پس از اجرای سیاست‌های تعدیل، افزایش ریسک مربوط به فعالیت‌های مولد اقتصادی، ضعف در مدیریت خصوصا مدیریت ارز و کاهش ارزش پول و بالاخره افزایش قیمت‌های جهانی.

در این کار بررسی رفتار تورم در کشور با اقتباس از یک مدل پولی با تمرکز بر حجم نقدینگی به نرخ بهره، قیمت کالاهای خارجی، نرخ ارز، تولید کالاهای صنعتی، انتظارات تورمی صورت گرفته است که در آن ارتباط تورم را با این متغیرها بررسی کردیم. نتیجه تحقیقات حاکی از آن است که در بلندمدت سطح عمومی قیمت‌ها با حجم نقدینگی، تولیدات صنعتی و قیمت کالاهای خارجی ونرخ ارز ارتباط دارد.

به این صورت که افزایش حجم نقدینگی منجر به افزایش سطح عمومی قیمت‌ها و افزایش تولیدات خصوصا تولیدات صنعتی نیز دربلندمدت منجر به کاهش سطح عمومی قیمت‌ها می‌شود و در عین حال افزایش قیمت کالاهای خارجی و نرخ ارز، سطح عمومی قیمت‌ها را در بلندمدت افزایش می‌دهد.

در این کار تحقیقی بین رشد سطح عمومی قیمت‌ها ونرخ بهره در بلندمدت ارتباط معنا داری بدست نیامد. به طور کلی با استناد به نتایج این تحقیق و دیگر تحقیقات صورت گرفته در این زمینه می‌توان تورم در ایران را پدیده‌ای پولی دانست که سایر عوامل از جمله عوامل مربوط به سمت عرضه یا فشار هزینه آثار کمتری بر آن دارند. به عبارت دیگر شدت پولی پدیده تورم نسبت به سایر عوامل در کشور زیادتر بوده و لذا نحوه اثر متغیرهای پولی و حجم نقدینگی بر بخش واقعی اقتصاد کمتر می‌باشد.

به دلیل بالا بودن تورم نسبت به نرخ بهره اسمی، افزایش یا کاهش نرخ بهره در کشور اثر معنا دار و قابل توجهی بر سطح عمومی قیمت‌ها ندارد در این کار تحقیقی همچنین رابطه پویا و کوتاه مدت تورم بررسی شد و یکی از نتایج آن نقش مهم تورم انتظار در فرآیند تورم می‌باشد.

به عبارت دیگر بخش خصوصی تورم را به عنوان یک شاخص از امنیت و ثبات اقتصادی همواره در تصمیم‌گیری‌های خود دخیل می‌داند و این امر در نحوه تخصیص منابع به سمت کالاهایی می‌شود که از درجه نقدینگی بالاتری برخوردار بوده و کمتر تمایل به سرمایه‌گذاری در بخش‌های مولد اقتصادی یافته‌اند.

تورم یکی از موضوعات مهم در کشور ماست. در ایران درصد تورم در سالهای اخیر بسیار زیاد بوده است، به طوری که قیمت‌ها در هر سال بسیار افزایش یافته و قدرت خرید مردم يا ارزش پول به همان نسبت کم شده است. تورم مزمن پدیده‌ای نسبتا بلندمدت در اقتصاد ایران بوده و بالا گرفتن نرخ تورم در سال‌های اخیر مشکل اساسی کشور است. نتیجه تحقیقات انجام شده حاکی از گسترش عوامل موثر بر تورم در اقتصاد کشور است و مهم‌ترین این عوامل را می‌توان به این شرح برشمرد.

تامین کسری بودجه دولت از طریق استقراض از بانک مرکزی و به تبع آن افزایش حجم نقدینگی، افزایش قیمت حامل‌های انرژی و حذف یارانه‌های صنعتی و صنفی پس از اجرای سیاست‌های تعدیل، افزایش ریسک مربوط به فعالیت‌های مولد اقتصادی، ضعف در مدیریت خصوصا مدیریت ارز و کاهش ارزش پول و بالاخره افزایش قیمت‌های جهانی.

تورم و نرخ پول در نظریه های اقتصادی

در نظريه هاى اقتصادى تورم را به سه نوع تقسيم مى كنند:

1. تورم خفيف: اين نوع ـ كه غالبا از آن به ((تورم خزنده)) و گاهى ((تورم آرام يا بى سروصدا)) تعبير مى شود ـ به افزايش ملايم قيمت ها اطلاق مى گردد.

2. تورم شديد: در اين نوع ـ كه از آن به ((تورم شتابان يا تازنده)) ياد مى شود ـ آهنگ افزايش قيمت ها تند و سريع است.

3. تورم بسيار شديد: اين نوع ـ كه از آن به ((تورم افسار گسيخته, فوق تورم و ابر تورم)) تعبير مى شود ـ شديدترين حالت تورم به شمار مى رود.

در مورد تفكيك قلمرو آن ها هيچ توافقى بين صاحب نظران اقتصادى وجود ندارد; مثلا براى تورم خفيف, افزايش بين 1 تا 6 درصد, حداكثر 4 درصد, بين 4 تا 8 درصد در سال را ذكر كرده اند. براى تورم شديد, 15 تا 25 درصد در سال را نوشته اند. معيار تورم بسيار شديد را 50 درصد در ماه يا دو برابر شدن قيمت ها در مدت شش ماه و ... بيان داشته اند.

بنابراين نمى توان معيار ثابتى را براى انواع تورم در همه مكان ها و زمان ها ارائه داد; چرا كه عرف و عقلاى زمان ها و مكان هاى مختلف ممكن است در مقابل يك نرخ مشخص, واكنش هاى متفاوتى از خود نشان دهند. چه بسا در عصر پول فلزى, مردم در مقابل اندك افزايش قيمت ها از خود واكنش نشان مى دادند, اما در زمان پول هاى جديد در برابر آن نرخ تورم از خود همان واكنش را نشان ندهند. حتى ممكن است عرف جامعه اى در طول زمان به نرخ مشخصى, عادت كرده, بعد از مدتى حساسيت گذشته را از خود نشان ندهد يا در گذشته حساس نبود, ولى در زمان بعد كاملا حساسيت خود را نمايان سازد. بنابراين ممكن است نرخ خاصى از تورم در جامعه اى خفيف و همان نرخ در جامعه اى ديگر, شديد به شمار آيد.

به زبان ساده، تورم، مقدار بالا رفتن قیمت اجناس در طول مدت یکسان - مثلاً یک سال- را می گویند. اما گرانی تقریبا در مورد قدرت خرید مردم است.

برای درک تفاوت آن، مثالی ساده می زنیم: ممکن است که مثلا در یکسال نرخ تورم 30% باشد، اما این نرخ تورم در قدرت خرید مردم احساس نشود! چون قدرت خرید مردم بالاست و بخاطر همین موضوع نرخ تورم به چشم نمی آید! اما دقیقا این موضوع می تواند برعکس هم باشد! مثلا نرخ تورم حتی تک رقمی و زیر 5% هم باشد؛ اما بخاطر قدرت پایین خرید، احساس کند شدن چرخه اقتصادی بازار را می توان درک کرد.

در برخی از مواقع شما قدرت خرید پایین را احساس می کنید، اما این موضوع اصلا به گرانی و تورم ربطی ندارد! بخصوص در بازارهایی، چون بازار ایران!!

بازار ایران بر پایه حقوق کارمند و کارگر می چرخد! برخلاف بازارهای صنعتی که برپایه تولید و صادرات می چرخد! وقتی حقوق یک کارگر یا کارمند، در حدی غیرقابل تصوری، پایین باشد، مسلم است که قدرت خرید هم پایین می آید و این یعنی اینکه به طور ناخودآگاه، بازار دچار رکود اقتصادی می شود. در نتیجه احساس گرانی باز هم پیش می آید!

در بازار ایران برخلاف بازارهای جهان، و بر خلاف تصور بسیاری، اجناس گران نیست! آنچه که بیشتر باعث می شود که احساس گرانی کنیم، همین پایین بودن حقوقهاست. بعنوان مثال، در کشورهای شرق آُسیا، حقوق کارمندان و کارگران، ماهیانه تا 15 تا 20 هزار دلار می تواند باشد! یعنی چیزی در حدود 15 تا 20 میلیون تومان! بنابراین با داشتن چنین حقوقی، می توان تصور کرد که چرا با توجه به بالا بودن هزینه ها در این کشورها، کمتر کسی احساس گرانی و تورم را درک می کند.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 18 خرداد 1393 ساعت: 12:17 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,
نظرات(0)

تحقیق در مورد علل موثر بر پیشرفت تحصیلی

بازديد: 1355

تحقیق در مورد علل موثر بر پیشرفت تحصیلی

در اين مقاله كوشش شده است يافته هاي عمده اين مطالعات مورد بازنگري قرار گيرد. كشف اثرات متغيرها بر پيشرفت تحصيلي موضوع ساده اي نيست. نتايج پژوهش ها بر روي روابط و همبستگي ها بايد در عمل مورد آزمايش قرار گيرند. هر يك از نتايج بايد به دفعات متعدد به وقوع پيوندد تا به توان نسبت به صحت آنها اطمينان حاصل كرد.

مطالعات كيفي كه بر پايه روش هاي مشاهده اي و تكنيك هاي مصاحبه انجام مي گيرد، اين امكان را به پژوهشگر مي دهد كه به نكات ظريفي كه در كلاس نقش دارند و بر پيشرفت تحصيلي دانش آموزان موثرند كه تشخيص آنها جز با بكارگيري اين روش ها ممكن نيست.

برنامه درسي و پیشرفت تحصیلی

برنامه درسي را مي توان به سه گروه “برنامه درسي مورد انتظار (آنچه كه در فهرست دروس و يا هدف هاي يادگيري مندرج است)،” برنامه درسي اجرا شده “ (آنچه كه معلمين عملاً تدريس مي كنند در زبان پژوهش به آن اغلب فرصت يادگيري مي گويند) و “ برنامه درسي فرا گرفته” (آنچه كه كودكان واقعاً ياد مي گيرند) تقسيم نمود. شواهد زيادي وجود دارد مبني بر اينكه تقاضاي برنامه درسي در پيشرفت تحصيلي مؤثر است. به طور خلاصه مي توان اظهار داشت كه اگر دانش آموزان فرصت يادگيري چيزي را داشته باشند، معمولاً “آن را فرا مي گيرند و اگر اين فرصت براي آنها فراهم نباشد، از يادگيري آن محروم خواهند شد. به عبارت ديگر ، هر چه ميزان تقاضا در “ برنامه درسي مورد انتظار” با ثابت فرض كردن بقيه عوامل بيشتر باشد، كودكان بيشتر ياد خواهند گرفت.

بسياري از كشورهاي در حال توسعه داراي مراكز برنامه ريزي درسي هستند، گر چه در بسياري از كشورها برنامه هاي درسي براي رهايي از نفوذ برنامه هاي قدرت هاي استعماري گذشته به صورت “ملي” تدوين شده اند، هنوز در برنامه هاي درسي برخي از كشورها اين وضعيت وجود ندارد و يا آنكه در طرف ديگر طيف به آنچه كه در ديگر كشورها كودكان براي يادگيري بخصوص در زمينه خواندن، رياضيات و علوم دارند، توجه كافي مبذول نشده است.

دو مقوله بايد مورد توجه قرار گيرد يكي تكنولوژي برنامه ريزي درسي (Lewy 1978) و ديگري عوامل تعيين كننده برنامه درسي ، بسياري از عوامل مطالعات اندكي نياز دارند كه مراكز برنامه ريزي درسي بايد به انجام آن توجه داشته باشند.

تمايل به افزودن مطالب بيشتري به برنامه هاي درسي مشاهده مي شود بدون آن كه هرگز چيزي از آن كاسته شود. اخيراً حركت هايي براي پيراسته كردن برنامه هاي درسي ديده مي شود زيرا وضعيت كنوني و انباشتگي مطالب از جمله عوامل استاندارد پايين آموزشي به شمار مي رود.

برنامه هاي درسي بايد با دقت جرح و تعديل شوند و بايد توجه كرد كه مدارس حداقل آنچه را كه فارغ التحصيلان براي شروع به كار نياز دارند به كودكان بياموزند دانس آموزان بايد همچنين پايه لازم را براي اينكه بتوانند به يادگيري پس از فارغت از تحصيل ادامه دهند و محتوايي را كه بعداً به آن ها آموخته مي شود، سريعاً بياموزند، در مدرسه كسب كرده باشند.

برنامه هاي متعددي نظير ادغام آموزش و كار توليدي يا اضافه شدن موضوعات پيش حرفه اي به برنامه هاي درسي مورد آزمايش و تجربه قرار گرفته اند. ارزشيابي از چنين برنامه هايي، مادامي كه مسئله بيكاري حل نشده، تشويق به خود اشتغالي فارغ التحصيلان صورت نگرفته يا منابع مورد نياز افزايش نيافته است، نااميد كننده به نظر مي رسد.

بر اساس برخي از مطالعات، در حقيقت آن چه كه براي خود اشتغالي بزرگسالان در مناطق روستايي و شهري بصورت بالقوه از سودآوري بيشتري برخوردار است، سواد آموزي و مهارت هاي محاسبه، دانش كشاورزي و يا تا حدودي دانش علمي است. از نقطه نظر مسائل تعليم و تربيت، به نظر مي رسد برخي از اين برنامه هاي حرفه آموزي اگر معلمان از انگيزه كاري بالايي برخوردار بوده و آموزش موضوعات علمي را با آموزش مطالب نظري براي درك بهتر آن مطالب پيوند داده باشند كم و بيش نتايج جالبي دارند موفقيت آنها در حقيقت تا حدود زيادي به منابعي كه در اختيار بوده است بستگي دارد.

برنامه هاي درسي اغلب مورد انتقاد قرار مي گيرند و سبب عدم پيشرفت تحصيلي تلقي مي شود. معمولاً در اين امر عوامل عديده اي دخالت دارند و دانش كم معلم نيز به وضوح يكي از مشكلاتي است كه در بعضي از كشورها دليل شكست برنامه هاي درسي مي باشد.

زبان آموزش و زباني كه مواد آموزشي و كتابها به آن نوشته مي شود از مسائل ديگر است. براي نمونه نيجريه پس از استقلال زبان انگليسي را به عنوان زبان آموزش در پايه اول دبستان پذيرفت. در منطقه اي كه در آن مردم به زبان Yorubaصحبت مي كنند كودك بايد ابتدا زبان محلي را بياموزد و سپس زبان Yoruba و بعد وارد مدرسه اي شود كه در آن آموزش به زبان انگليسي صورت مي گيرد.(نظير كودك انگليسي زباني كه وارد مدرسه اي مي شود كه در آن به زبان ژاپني درس مي دهند.)

مطالعاتي در مناطقي كه از نيجريه كه به زبان هاي Yoruba و Hausa تكلم مي كنند صورت گرفته نشان مي دهد يادگيري كودكان وقتي با زبان محلي تحت آموزش قرار مي گيرند بيشتر از زماني است كه آموزش آنها با زبان انگليسي صورت مي گيرد البته تغيير همه مواد آموزشي يا بازنويسي آنها به زبان هاي محلي كاري پر هزينه است. از طرف ديگر استفاده از زبان محلي ممكن است به يك موضوع سياسي تبديل شود زيرا بعضي از گروه ها ممكن است استفاده از زبان گروه ديگر را نپذيرند و در نتيجه اين مشكل در بسياري از كشورها حل نشده باقي بماند.

بالاخره امتحانات ملي بايد آنچه را كه در برنامه هاي درسي مورد توجه است منعكس كنند زيرا معلمين بر اساس محتواي سئوالات امتحاني تدريس مي كنند. در تمامي اين فعاليت ها مركز برنامه ريزي درسي بايد نقش قاطعي ايفا نمايد.

كتاب هاي درسي و مواد آموزشي آن

هر جا كه كمبود كتاب و مواد آموزشي وجود دارد پيشرفت تحصيلي پايين تر است. تأمين يك كتاب به ازاي هر دانش آموز (و تضمين اينكه كتاب ها به مدرسه برسند و مورد استفاده معلمين و دانش آموزان قرار گيرند.)، ميزان پيشرفت تحصيلي و نرخ ماندگاري را افزايش مي دهد. در فيليپبن وقتي تعداد كتاب هاي درسي دوره ابتدايي از يك كتاب براي ده دانش آموز به يك كتاب براي دو دانش آموز تغيير يافت درصد قبولي دانش آموزان از 50 به 70 درصد در طي يك سال تحصيلي افزايش پيدا كرد (بانك جهاني 1989)

فولر (fuller 1986 ) نشان داد كه كمبود كتاب درسي در برخي از موضوعات درسي مسئله اي وخيم تر از بقيه است ولي همواره اين كمبود بر ميزان پيشرفت دانش آموزان تأثير مي گذلرد مشكل اصلي اين است كه چگونه مي توان كتاب درسي (يا حتي چند برگ) به تعداد كافي و به قيمت ارزان تأمين كرد و در عين حال تضمين نمود كه مواد آموزشي به دست دانش آموزان خاصه به مدارس مناطق روستايي خواهد رسيد. مطالعات انجام شده در زمينه توزيع كتاب هاي درسي در نيجريه و اندونزي مشكلات عديده اي را كه در اين زمينه وجود دارد نشان مي دهد كه بر اساس آنها اقدامات اصلاحي آغاز شده است. چاپ كتاب هاي درسي به تنهايي كافي نيست بلكه بايد مطمئن بود كه اين مواد به مدارس خواهند رسيد كه مشكل اجرايي است و اين كه آنها بوسيله معلمان مورد استفاده قرار خواهند گرفت كه يك مشكل تعليم و تربيتي و در عين حال اجرايي است. در ارتباط با مواد آموزشي امكان دسترسي داشتن دانش آموزان به كتاب ها از طريق كتابخانه مدرسه نيز مطرح است. مطالعات Fuller و Ifa هر دو نشان مي دهد كه هر چه تعداد بيشتري كتاب از كتابخانه مدارس توسط دانش آموزان به امانت گرفته شود ميزان پيشرفت تحصيلي دانش آموزان بيشتر است و در مدارس ابتدائي هر چه تعداد كتاب هايي كه در گوشه اتاق هاي درس قرار داده مي شود بيشتر باشد ميزان پيشرفت دانش آموزان در خواندن بيشتر خواهد بود.

1ـ معلم، روش تدريس و تربيت معلم

پژوهش هاي زيادي در ارتباط با روش هاي تدريس و آنچه معلمان بايد براي به دست آوردن پيشرفت بيشتر در امر فرايند يادگيري ياددهي انجام دهند، صورت گرفته است.

1-3- تجربه معلمان

معلمان با سابقه گرايش بيشتري به سمت به پرورش مهارت هاي آموزشي و كلاس داري از خود نشان مي دهند. آنها ميزان وقتي را كه براي امور اداري كلاس صرف مي شود، كاهش مي دهند. در بازگرداندن نظم به كلاس به سرعت عمل مي كند و روش تدريسي را برمي گزينند كه وظايف بيشتري را بر دوش دانش آموزان قرار دهد. (Anderson et al . 1988) از اين بررسي نتيجه مي شود كه بايد تمام كوشش را به كاربست تا معلمين مجرب به طور يكسان در مناطق شهري حاشيه شهرها و مناطق روستايي به كار گرفته شوند و ترك خدمت و جابجايي تقليل يابد البته اين مسئله با حقوق معلمان و ارتقاء منزلت آنها ارتباط دارد.

2-3- آماده كردن درس و نمره دادن

معلمين كه براي آماده ساختن درس و همچنين نمره دادن تكاليف درسي و كار كلاس دانش آموزان وقت گذاري مي كنند نسبت به معلميني كه اين كار را انجام نمي دهند، دانش آموزان آنها نتايج بهتري كسب مي نمايند. اگر در تربيت معلم بر اين موضوع تأكيد شود و اگر معلمين براي در آمد اضافي مجبور به كار اضافي نباشند انتظار مي رود فرايند يادگيري بهبود يابد.www.zibaweb.com

3-3- مهارت ها

معلمين كه در نظر دانش آموزان سخت گيرتر و متوقع تر هستند معلميني كه توانايي برقراري سريع نظم را در كلاس درس دارا هستند معلميني كه به روش نظام مند از كار خود ارزيابي مي كنند و بر آنچه كه يك دانش آموز ياد گرفته يا يادنگرفته در برابر همه آنچه بايد ياد مي گرفت به درستي واقفند و به دانش آموزاني كه مطالب را در بار نخست ياد نگرفته اند، فرصت فراگيري مجدد را مي دهند و معلميني كه به دانش آموزان كمك مي كنند تا ميزان اهميت مطالب را پي ببرند و بتوانند بين مطالب اصلي و فرعي تميز دهند، در معلمي موفق تر از معلمين ديگرند و دانش آموزان آنها از پيشرفت تحصيلي بالاتري برخوردارند.

برخي از معلمين فداكار توانايي اين را دارند كه در محرومترين مناطق دانش آموزان را به فراگيري مطالب تشويق نمايند. آوالوس (Avalos . 1986) در اين زمينه مطالعاتي در چهار كشور آمريكاي لاتين انجام داده است و آنان را گل هاي سرخ فرهنگي ناميده است. ليكن مطالعات بيشتري نياز است تا بتوان به شيوه كار اين گونه معلمان كه نتايج بسيار خوبي را در كار با دانش آموزان محروم بدست مي آيند پي برد.

× تحصيلات عمومي و پیشرفت تحصیلی

مطالعات نشان مي دهد كه معلميني كه داراي مدارج تحصيلي بالاتري پس از دوره متوسطه مي باشند نسبت به معلميني كه از مدارك تحصيلي پايين تر بر خوردارند موفقيت بيشتري داشته اند. البته اين دستاورد براي مسئولان آموزش و پرورش كشورهايي كه با كاهش بودجه آموزش و پرورش و با افزايش تعداد دانش آموزان روبرو هستند و مجبورند با گذراندن دوره هاي يك ساله براي فارغ التحصيلان سيكل اول يا دوم متوسطه آنها را براي تدريس در مدارس متوسطه آماده سازند، چندان تسلي بخش نيست.

× تحصيلات در زمينه تعليم و تربيت

پاسو (Passow et al , 1976) هيچ گونه تفاوتي بين ميزان پيشرفت تحصيلي دانش آموزان و طول دوره هاي آموزش تعليم و تربيت معلمان آنها پيدا نكرده است. اين نتيجه نشان مي دهد كه در محتواي دوره هاي تربيت معلم مشكلاتي وجود دارد. چه نوع فعاليت هايي براي تدريس/ يادگيري انواع مختلف هدف ها و وظايف آموزشي در موضوعات مختلف درسي مورد نياز است؟ برخي از نتايج حاصله از فعاليت هاي معلمان كه بر يادگيري دانش آموزان اثر بخش است قبلاً ارائه شد. از اين گونه مطالعات است كه محتواي قسمت هاي تربيتي دوره هاي تربيت معلم بايد بيرون كشيده شود. اين مطالعات همچنين نشان مي دهد كه مي توان مدت زماني را كه به آموزش مطالب تعليم و تربيت به معلمان اختصاص داده مي شود كاهش داد مشروط بر آنكه انتخاب درستي از آنچه كه براي معلمان ضرورت دارد، انجام شده باشد.

آموزش ضمن خدمت به صورت معمول است: دوره هاي كوتاه مدت يك هفته اي و آنچه كه آموزش از طريق كار ناميده مي شود.

در حالت دوم معلمين در طي هفته به فعاليت خود يعني تدريس در مدارس مشغول مي شوند ولي در هفته يكبار (نصف روز يا تعطيل آخر هفته) به همراه معلمين مدارس همجوار در مركز معلمان (يا در اتاقي از يكي از مدارس) دور هم جمع مي شوند. آنها به بحث پيرامون مشكلات مشترك مي پردازند و افرادي را نيز به عنوان ناظر يا راهنما به جلسات خود دعوت مي كنند. گفته مي شود كه آموزش از نوع اول فقط دو برابر مدت آموزش اثر بخش است و بعد از آن ارزش خود را از دست مي دهد. يعني اگر طول دوره ضمن خدمت يك هفته باشد معلمين تا دو هفته آنچه را كه آموخته اند در كلاس درس به كار خواهند بست و بعد از آن به شيوه گذشته عمل خواهند نمود. Flugger نشان داده است كه اثرات آموزش از طريق كار بر روي فعاليت هاي معلمان (و يادگيري شناختي) ماندگارتر از اثرات آموزش به شيوه دوره هاي ضمن خدمت كوتاه مدت خواهد بود. در اين زمينه نيز قبل از نتيجه گيري كلي بايد پژوهش هاي بيشتري انجام گيرد.

در برخي از كشورها آموزش ضمن خدمت اجباري نيست. نتايج مطالعات IEA نشان مي دهد كه وقتي آموزش معلمان با فعاليت هاي عملي توام باشد (نظير توليد مواد آموزشي، ساختن ابزار ارزيابي) موفقيت آنها در امر تدريس بيشتر از معلماني است كه دوره هاي آموزشي را نديده اند و يا دوره هايي را گذرانده اند كه صرفاً جنبه نظري داشته است.

در بسياري از كشورها هنگامي كه معلمين در كلاس هاي ضمن خدمت شركت مي كنند دانش آموزان آنها تعطيل مي شوند و به اين ترتيب براي شركت معلمان در اين گونه كلاس ها هيچ گونه پرداخت اضافي صورت نمي گيرد. در برخي از كشورها نيز براي شركت معلمان در دوره هاي ضمن خدمت حق الزحمه هزينه سفر و مأموريت پرداخت مي شود كه مي توانند بسيار پرهزينه باشد.

پيشنهاد مي شود كه آموزش ضمن خدمت يا از طريق كار اجباري و حق الزحمه اي هم بابت آن پرداخت مگردد. اين دوره ها لازم است به جنبه هاي عملي بيشتر توجه كنند و بر آموزش از طريق كار بيشتر تأكيد شود.

1ـ مدت زمان تحصيل در مدرسه و منزل

مدت زماني كه به آموزش اختصاص داده مي شود در پيشرفت تحصيلي دانش آموزان نقش زيادي دارد. بطور كلي هر چه كودكان زمان بيشتري صرف مطالعه نمايند. با ثابت نگهداشتن بقيه عوامل مطالب بيشتري فرا خواهند گرفت. تعداد روزهاي مفيد سال تحصيلي بين كشورها از 120 روز تا 240 روز در نوسان است. تعداد ساعات آموزش روزانه 2 تا 7 ساعت مي باشد. سن ورود به مدرسه از 4 سالگي تا 7 سالگي و (حتي بيشتر) تغيير مي كند. بنابراين براي كودكاني كه تا سن 14 سالگي در مدرسه مي مانند ، تعداد ساعات آموزش مي تواند بين 4000 تا 10000 ساعت در نوسان باشد.

بايد توجه داشت كه تعداد ساعات واقعي كه به امر آموزش اختصاص داده مي شود ممكن است با آنچه كه بر روي كاغذ مي آيد متفاوت باشد. كشورهاي زيادي وجود دارد كه در آنها سال تحصيلي رسماً 240 روز است ولي در عمل دانش آموزان 30 روز از سال تحصيلي را به دليل تعطيلات عمومي ديدار شخصيت ها و غيبت معلمين ناشي از بيماري، فوت و ازدواج خانواده، شركت در كلاس هاي ضمن خدمت و غيره آزاد هستند. بنابراين تعداد روزهاي واقعي تحصيل به مراتب كمتر خواهد بود. حضور معلم در مدرسه مسئله اي است كه نياز به توجه ويژه دارد. در برخي از كشورها اقداماتي بايد صورت گيرد (براي نمونه، دخالت دادن انجمن محلي يا والدين در مديريت مدرسه) تا معلمان براي تدريس در مدارس حضور پيدا كنند.

در خصوص مدت زماني كه بايد به آموزش هر ماده درسي اختصاص يابد و اينكه چند ساعت در هفته و براي مدت چند سال يك ماده درسي بايد آموزش داده شود، مطالعات زيادي مورد نياز است.

كارول (Carroll,1975) پيشنهاد كرد براي اينكه يك دانش آموز به خواندن درك مطلب زبان فرانسه به عنوان زبان خارجي تسلط يابد، به طور متوسط به شش سال مطالعه مداوم (با چهار يا پنج جلسه هفتگي) براي 40 هفته در سال نياز دارد كه دانش آموزان از انگيزه خيلي بالا برخوردار باشند و شرايط تدريس نيز بسيار خوب باشد اين مدت را مي توان حداكثر به 4 سال تقليل داد.

مدت زمان آموزش را مي توان از جنبه ديگري هم مورد مطالعه قرار داد و آن مدت زماني است كه عملاً در كلاس درس به امر يادگيري و تدريس اختصاص مي يابد و مدت زماني كه دانش آموزان عملاً براي يادگيري در كلاس صرف مي كنند (در مقابل خيال پردازي و غيره) بسياري از مطالعات انجام شده در اين زمينه نشان مي دهند كه هر چه اين مدت زمان بيشتر باشد با ثابت نگهداشتن بقيه عوامل، ميزان يادگيري دانش آموزان بيشتر است.

بالاخره، تكاليف درسي از اهمّيّت زيادي برخوردار دارند. دانش آموزاني كه تكاليف درسي بيشتري انجام مي دهند، در مقايسه با بقيه موفق ترند هر چند كه آن تكاليف مورد ارزشيابي و نمره گذاري قرار نگيرند. اگر به تكاليف درسي نمره داده شود و معلم ويژگي هاي هر دانش آموز را مورد توجه قرار دهد و به او كمك كند تا نقاط ضعف خود و راه اصلاح آنها را بشناسد، ميزان يادگيري به مراتب افزايش مي يابد. بديهي است اگر معلمين از انگيزه كافي براي كار كردن برخوردار نباشند يا به فعاليت هاي ديگر در ساعات بيكاري مشغول شوند، احتمال اينكه تكاليف درسي دانش آموزان مورد نمره گذاري قرار گيرد كم خواهد بود.

1ـ سازمان و تسهيلات مدرسه

مطالعات (Fuller IER,Ibid ) نشان مي دهند كه هيچ گونه اختلافي بين ميزان پيشرفت تحصيلي دانش آموزان در مدارس كوچك و بزرگ با تعداد دانش آموزان متفاوت مشاهده نشده است و در نتيجه مي توان ابعاد مدرسه را افزايش داد مشروط بر آنكه مديران اين گونه مدارس قبلاً آموزش هاي مناسب را ديده باشند.

در رابطه با نقش تراكم كلاس (تعداد دانش آموزا در كلاس) بطور كلي مطالعات نشان مي دهند كه در كلاس هاي كم تراكم موفقيت دانش آموزان بيشتر نيست، مگر آن كه تراكم كلاسي كمتر از 15 نفر باشد كه در اين صورت امكان آموزش انفرادي فراهم مي شود. همچنين مي توان اظهار داشت كه ميزان پيشرفت تحصيلي دانش آموزان در كشورهاي صنعتي در كلاس هاي بيش از 45 نفري و در كشورهاي در حال توسعه در كلاس هاي بيش از 55 نفري كاهش مي يابد. جالب توجه است كه در مقايسه تطبيقي انجام شده بين دانش آموزان پايه پنجم 15 كشور كره با تراكم 60 نفر در كلاس و ژاپن با 42 دانش آموز در كلاس رتبه اول را بدست آورده اند (IEA , 1988) بنابراين آنچه در پيشرفت دانش آموزان نقش مهمي ايفا مي كند، تراكم كلاسي نيست بلكه آن چيزي است كه در كلاس اتفاق مي افتد. در مورد كلاس هاي با تراكم بيش از 60 دانش آموز در كلاس هيچ گونه مطالعه اي در دسترس نيست و به نظر مي رسد كه عدد 60 را بتوان به عنوان تراكم حدأكثر به حساب آورد البته مشروط بر آن كه اتاق درس به اندازه كافي براي آن تعداد دانش آموزان بزرگ باشد و معلم قبلاً با شيوه تدريس در اين گونه شرايط آشنا شده باشد.

يكي از مشكلاتي كه وجود دارد اين است كه معلمين معمولاً براي تدريس در كلاس هاي با تراكم متوسط آماده مي شود. بايد توجه داشت كه اگر تراكم كلاسي بالا رود، معلمين بايد آموزش هاي لازم را براي تدريس در كلاس هاي با تراكم بالا ببينند. همچنين بايد انگيزه كافي براي حضور آنها در كلاس هاي پر تراكم به وجود آيد كه به سادگي ممكن نيست.

استفاده از مدارس دو شيفت و سه شيفت اين امكان را مي دهد كه بدون افزايش هزينه اي سرمايه اي بتوان از تعداد بيشتري دانش آموز ثبت نام كرد. در صورتي كه معلمين فقط در يكي از نوبت ها تدريس كنند به نظر مي رسد اينكه دانش آموز در كدام نوبت در مدرسه حضور يابد، تأثيري در پيشرفت تحصيلي وي نخواهد داشت. البته بسياري از معلمان براي بدست آوردن درآمد بيشتر در دو نوبت (گاهي در دو مدرسه متفاوت) تدريس مي كنند از والدين نيز ترجيح مي دهند فرزندان آنها در نوبت اول كه هوا خنك تر است و كودكان آماده ترند، به مدرسه بروند. گرچه در بسياري از كشورها مدارس بصورت دو يا چند نوبتي در آمده اند، به نظر مي رسد كه تأثير چنداني بر نتايج نداشته است. جمع آوري اطلاعات بيشتر در اين زمينه بسيار مفيد خواهد بود.

1ـ مدارس شهري و روستايي

در بسياري از كشورها، بين پيشرفت تحصيلي دانش آموزان مناطق شهري و روستايي اختلاف زيادي مشهود است و به ندرت ممكن است اين اختلاف به نفع مناطق روستايي باشد، مگر در مقايسه با مناطق پست حومه شهرهاي بزرگ كه ممكن است از كيفيت پايين برخوردار باشند. در بقيه موارد اين مناطق روستايي هستند كه از وضعيت بدتري نسبت به مناطق شهري برخوردارند.

در اين خصوص بايد توجه كرد كه تخصص نابرابر منافع بين مدارس مختلف در پيشرفت تحصيلي دانش آموزان آن مدارس مؤثر است. اطلاع از نسبت تعداد ميز و نيمكت به ازاي هر دانش آموز تعداد تخته سياه قابل استفاده به ازاي هر اتاق درس، تعداد اتاق هاي درس با كف خشتي، چوبي، سيماني تعداد روشنايي به ازاي هر اتاق درس، تجهيزات مورد نياز براي آموزش عملي علوم (ويا حتي در كشورهاي غني تر، فضاي آزمايشگاه و كاربرد آنها به ازاي هر دانش آموز) و با استفاده از نتايج سرشماري به سادگي ميسر است.

وقتي دستيابي به اين گونه اطلاعات اساسي در سطح ناحيه، منطقه يا كشوري ممكن نباشد به ناچار بايد حدأقل هر چند سال يكبار اين گونه اطلاعات جمع آوري شود. مي توان در جايي كه سرشماري صورت نمي گيرد. اين گونه اطلاعات را با استفاده از روش نمونه گيري به دست آورد داده بايد تجزيه و تحليل شوند و اقدامات مناسب براي هر چه بيشتر بر قرار كردن برابري بين مدارس انجام گيرد. از انجمن هاي محلي نيز مي توان در اين زمينه كمك خواست. از سياست ملي هند در اين مورد مي توان بسياري مطلب آموخت. تسهيلات اساسي نظير دو اتاق نسبتاً وسيع تخته سياه، نقشه، نمودار و ديگر مواد آموزشي براي همه مدارس ابتدايي بايد فراهم گردد.

مشكلات ويژه اي در مدارس مناطق دور افتاده وجود دارد. مدارس در اين گونه مناطق اغلب كوچك هستند و گاهي فقط يك معلم دارند كه بايد شش پايه دوره ابتدايي را به تنهايي تدريس كند. در چنين شرايطي بايد آموزش هاي لازم به معلمين داده شود و در اين زمينه كشورهاي در حال توسعه مي توانند از تجربيات كشورهاي پيشرفته استفاده كنند. مشكل ديگر جذب معلمين براي كاركردن در مدارس روستايي (اغلب دور افتاده) و نگهداري آنها در اين گونه مناطق است. (Chivore,1988)

عدم تمايل معلمين آموزش ديده براي رفتن و ماندن در مناطق روستايي به خوبي آشكار است. كيفيت معلمين مناطق روستايي با ميزان پيشرفت تحصيلي دانش آموزان ارتباط دارد. پاداش نقدي و تأمين مسكن رايگان كه مي تواند پرهزينه باشند هميشه كافي نيستند.

نقش مدير مدرسه نيز بسيار حائز اهميت است. فولر (Fuller,1986) نشان داده است كه نقش مدير مدرسه اغلب با نوع مدرسه (نظري، حرفه اي) و فرهنگ محيط در ارتباط است. آموزش رسمي مديران مدارس پس از انتخاب آنها به اين سمت، اثرات مثبتي بر نحوه اداره مدرسه داشته و بايد احتمالاً بخشي از آموزش ضمن خدمت يا از طريق كار تلقي شود. هزينه اين آموزش از طريق كار ناچيز است مگر براي گروهي كه در رابطه با محتواي اين دوره و تهيه مواد آموزشي مورد نياز فعاليت مي كند. محتواي آموزشي اين دوره ها بايد به صورت ملي تهيه شوند و در هنگام بررسي محتواي چنين دوره هايي در ديگر كشورها به ويژه كشورهاي صنعتي بايد دقت كامل مبذول گردد.

در مناطقي كه بيشتر والدين بي سواد يا كم سواد هستند، مديران مدارس مي توانند برنامه هايي را براي والدين تهيه كنند و از اين طريق در رفتار والدين تغيير ايجاد كنند. براي نمونه به آنها بياموزند كه فرزندان خود را مجبور كنند تا درس ها را براي آنان بخوانند، يا به والدين آنچه را كه آموخته اند تعريف نمايند. چنين برنامه هايي اثرات بسيار شگفتي بر پيشرفت دانش آموزان به ويژه دانش آموزان پايه هاي دوم و سوم كه از نظر خواندن ضعيف هستند داشته باشد.

اقدامات زيادي در اين زمينه صورت گرفته كه ارزش ثبت و خلاصه كردن را دارد. در تمامي اين اقدامات نقش مديران مدارس توجه بوده است.

1ـ آموزش از راه دور

وقتي از برنامه هاي آموزشي از راه دور و استفاده از راديو يا وسايل ارتباطي ديگر به عنوان يك وسيله تكميلي براي آموزش در كلاس درس استفاده شود، در بالا بردن پيشرفت تحصيلي دانش آموزان مي تواند مؤثر باشد. (Mcanany et al,1982)

توليد اوليه برنامه هاي درسي پرهزينه است. ليكن هزينه سرانه به ازاي هر دانش آموز كم خواهد بود. همان گونه كه Mcanany et al تأكيد مي ورزند، ضرورت است كه هر يك از عناصر مورد آزمايش قرار گيرند و در صورت ضرورت قبل از اجراي برنامه تجديد نظر لازم در آنها صورت گيرد. وقتي تمرين ها خيلي به سرعت و بدون اجراي آزمايش هاي لازم شود، تأخيري بر پيشرفت تحصيلي دانش آموزان نخواهد داشت و هزينه هاي اوليه توليد به هدر خواهد رفت.

عوامل زيادي وجود دارند كه فرايند يادگيري را تحت تأثير قرار مي دهند و پژوهش هاي زيادي در اين زمينه انجام شده كه ارائه آنها در اينجا ممكن نيست. با گسترش پژوهش ها بايد به توان تأثيرات عوامل مختلف را تشخيص داد. ضروري است نسبت به جمع آوري اطلاعاتي كه پيشرفت دانش آموزان تأثير مثبت يا منفي و يا احتمالاً تأثيري ندارند، اقدام شود. نظرات زيادي در اين زمينه مجود دارد كه اين پژوهش ها مي تواند صحت و سقم آنها را نشان دهد. به علاوه ضروري است هر كشوري مكانيزمي براي قضاوت در مورد سلامت آموزش و پرورش و هدف هاي برنامه ريزي در اختيار داشته باشد.

اولياء و معلمين براي اين كه از وضعيت تحصيلي دانش آموزان در مواد درسي مختلف آگاه شوند و بدانند در چه قسمتي بايد بيشتر كوشش نمايد، نيازمند اطلاعات هستند، مدير مدرسه نياز دارد در باره نقاط قوت و ضعف هر يك از كلاس هاي مدرسه (در باره تفاوت هاي جنسي) اطلاعات داشته باشد و همچنين بايد بداند و ضعف مدرسه او در هر پايه تحصيلي در مقايسه با مدارس مشابه ديگر چگونه است؟ مدير مدرسه بايد مجموعه فعاليت هاي مدرسه را برنامه ريزي كند و اطلاعات لازم را براي برنامه ريزي فعاليت هاي سال آينده در اختيار داشته باشد. مسئول منطقه بايد بداند كه هر يك از مدارس چگونه كار مي كند، نسبت به تفاوت هاي شهري و روستايي و نظاير آن آگاهي داشته باشد تا بداند در چه قسمتي داد منابع بيشتر مفيد خواهد بود و براي اين كار نيازمند اطلاعات است. اداره برنامه ريزي ملي در زمينه نحوه عملكرد مناطق و استان هاي مختلف كشور نيازمند اطلاعات است. همچنين اطلاعاتي در زمينه نقش هر يك از عوامل (موقعيت مكاني، تجهيزات، آموزش معلمان، كيفيت تدريس، مديريت مدرسه و ) در پيشرفت تحصيلي دانش آموزان در مواد درسي مختلف و مناطق و مدارس نياز دارد. اداره برنامه ريزي همچنين بايد بداند كه آيا فارغ التحصيلان و آموزش ديدگان در ارتباط با جامعه به آساني كار پيدا مي كنند و مشاركت آنها در توسعه اقتصادي و اجتماعي چگونه است؟ كه اين موضوع البته مطمح نظر اين نوشته نيست.

چنين داده هايي را مي توان از طريق بررسي هاي منظم جمع آوري و در اختيار تصميم گيرندگان سطوح مختلف قرار داد. وقتي كه نظام هاي آموزشي اطلاعات لازم را در چنين زمينه هاي اساسي نظير تعداد دانش آموزان هر كلاس/مدرسه، تعداد اتاقهاي درس ، كتاب و ميز تحرير و نظاير آن در اختيار نداشته باشند، مي توان به سادگي آنها را از طريق ارزيابي هاي منظم به دست آورد.

وقتي تفاوت هاي زيادي در تدارك و همچنين عملكرد مدارس يا مناطق نسبت به هم وجود داشته باشد مي توان تأخير اين تفاوت ها را بر نتايج عملكرد مدرسه، نظير پيشرفت تحصيلي دانش آموزان ، رفتار و مهارت هاي آنها ارزيابي نمود. اين ها از اطلاعاتي هستند كه برنامه ريزان آموزشي به آنها نياز دارند.

ضمناً داشتن اطلاعاتي از ديگر كشورها و مقايسه ميزان پيشرفت تحصيلي يك كشور با آن ها (به ويژه با كشورهايي كه از نظر اقتصادي در مرتبه مشابهي دارند) و مقايسه ميزان تفاوت ها در مقايسه با ساير كشورها مي توان بسيار سودمند باشد.

والدين و پيشرفت تحصيلي دانش آموزان

 

يکي از جامع ترين تحقيقات حاکي از اين است که بيش از 86 درصد از دانش آموزان بويژه در مقطع دبستان و راهنمايي براي انجام تکاليف خود و موفقيت هاي مطالعه از والدين کمک مي گيرند.

مشخص شده دانش آموزان بيشترين درخواست کمک را در سنين 9 تا 12 سال دارند. 66 درصد از والدين در اين مرحله به فرزندان دانش آموز خود کمک مي کنند و 59 درصد آنها چندبار در هفته و هر بار دست کم يک ساعت براي اين کار زمان مي گذارند.

بررسي ها نشان مي دهد در مقطع راهنمايي هفته اي 3ساعت براي کمک به انجام تکاليف دانش آموزان توسط والدين کافي است.

گفتني است همکاري والدين در کمک به انجام تکاليف و مطالعه دانش آموزان لزوما به معناي موفقيت آنها در تحصيل نيست. پس بهتر است از وقتي که دانش آموزان به سن 9 سال مي رسند و هنوز به دبستان مي روند والدين آنها را به مطالعه و پيشرفت هاي تحصيلي علاقه مند کنند و به تدريج مسووليت هاي درسي را به عهده خودشان بگذارند تا اين که پا به پاي آنها و در کنارشان درسها را مرور و تمرين حل کنند.

آموزش مهارت هاي تقويت فکر و حافظه و مديريت زمان نيز نقش قابل توجهي در اين ميان ايفا مي کند، زيرا در حال حاضر حجم مطالب و تکاليف افزايش يافته و چنانچه بتوان به دانش آموز ياد داد که چگونه زمان بندي کند تا به تکاليف خود برسد و در ضمن با علاقه مطالعه کند نتايج به مراتب مطلوب تر خواهد بود.

اما بسياري از والدين خواهان اين هستند که بدانند چگونه مي توانند موثرترين نقش را در اين کار داشته باشند تا دانش آموزانشان موفق تر باشند.

در اين خصوص مي توان به چند مورد اشاره کرد از جمله اين که: به جاي اين که شما براي فرزندتان مطالبي را بخوانيد و او گوش کند بهتر است جايتان را عوض کنيد. دانش آموزاني که در منزل و براي والدين به خواندن کتاب ، مجله، روزنامه و... مي پردازند در مدرسه عملکرد بهتري دارند.

وقتي دانش آموز مطلبي را برايتان مي خواند درباره چگونگي و مفاهيم آن با وي گفتگو کنيد تا درک مطلب و تفکر او نيز تقويت شود. از تلويزيون به نحو احسن استفاده کنيد.

بررسي ها نشان مي دهد کارايي دانش آموزاني که هر روز به مدت چند ساعت متوالي پاي تلويزيون مي نشينند به مراتب کمتر از افرادي است که درنهايت روزي2 ساعت تلويزيون مي بينند. پس برنامه ريزي صحيحي براي تماشاي تلويزيون داشته باشيد. در ضمن انتخاب برنامه ها و محتواي آنها نيز بايد به دقت و با نظارت شما انجام شود.

براي کمک به فرزند دانش آموزتان يک برنامه ريزي درسي منظم داشته باشيد تا هر روز سر ساعات مشخص به انجام تکاليف خاص بپردازد و شما نيز طبق برنامه معين شده در زمانهاي مشخص به او کمک مي کنيد نه اين که مرتب و در هر درسي شما را صدا بزند تا کنارش باشيد و با او درسها را مرور کنيد.

براي مثال هفته اي 3 روز سر يک ساعت معين به او کمک کنيد. با مدرسه و معلمان در تماس باشيد. منتظر نباشيد تا از طرف مدرسه براي شرکت در يک جلسه خاص دعوت شويد. با معلمان در تماس باشيد تا بدانيد فرزندتان در چه دروسي قوي تر و در کدام دروس ضعيف تر است که در برنامه ريزي هاي منزل وقت بيشتري را براي از ميان بردن نقاط ضعف اختصاص دهيد. زماني را براي گفتگو و نه سوال و جواب هاي گزارشي و خسته کننده با دانش آموز اختصاص دهيد.

براساس آمار بيش از 72 درصد از دانش آموزان تمايل دارند درباره مسائل مختلف که بعضي نيز لزوما درسي نيستند و شايد محيطي و ارتباطي باشند با والدين صحبت کنند؛ البته در شرايطي آرام و دوستانه نه اين که دائم مورد انتقاد واقع شوند.

همين مساله مي تواند موجب صميميت بيشتر دانش آموزان با والدين شده و انگيزه آنها را به تحصيل افزايش دهد. براي کمک به تحصيل فرزندانتان بايد از شيوه هاي معلمان در کلاس نيز آگاه باشيد تا هماهنگ با آن عمل کنيد. در غير اين صورت ممکن است اقدام به شيوه خودتان موجب بروز اختلاف و سردرگمي در روشهاي مدرسه شود. در دسترس باشيد، اما در هنگام لزوم عمل کنيد.

گاهي متاسفانه برخي والدين به دليل توجه بيش از حد به دانش آموز مرتب هنگام درس خواندن به او سر مي زنند و از او مي پرسند صفحه چندم است و اوضاع چگونه پيش مي رود و تمرکز او را بر هم مي زنند.

کارشناسان توصيه مي کنند که والدين در دسترس و در صورت امکان در منزل باشند، اما مشغول کارهاي خود باشند تا دانش آموز نيز در آرامش به درسهاي خود برسد. مي توانيد از منابع جالب و سرگرم کننده غيردرسي براي کمک به فرزند دانش آموزتان کمک بگيريد. در عين حال نکاتي هم هست که والدين هنگام برنامه ريزي درسي براي فرزندان خود مدنظر داشته باشند تا نتيجه بهتري به دست آيد:

شيوه هاي قضاوت

 

والدين بايد شيوه هاي مناسبي را براي برخورد با فرزندان پيش بگيرند و آنها را از آغاز سال تحصيلي رعايت کنند.

يکي از اين موارد ملاک قرار ندادن نمرات براي قضاوت در مورد دانش آموزان است.

آرامش ، لازمه مطالعه موفق براي دانش آموزان است و چنانچه نمره ملاک ارزيابي اين مطالعه باشد به جاي آرامش موجب اضطراب مي شود.

چنانچه والدين از دانش آموزان بخواهند که به طور دائم مشغول درس خواندن باشند و نمرات عالي بگيرند آرامش را که لازمه مطالعه موفق است از فرزندانشان خواهند گرفت.

علاقه از نوع بي قيد و شرط و پیشرفت تحصیلی

 

يکي از مواردي که مانند بنزين براي حرکت موتور دانش آموز موثر است باور او توسط والدين است. علاقه بي قيد و شرط به دانش آموز کمک قابل ملاحظه اي به تصوري که او از خود دارد خواهد کرد.

دانش آموزاني که والدينشان با تغيير يک نمره بالاتر يا پايين تر رفتاري متغير دارند دچار تزلزل شخصيت شده و گمان مي کنند اين نمره است که موجب مقبوليتشان مي شود نه خود آنها؛ اما وقتي او را با هر شرايطي باور کنيد و در برطرف ساختن نقاط ضعف و کاستي ها او را مورد حمايت قرار دهيد انگيزه بيشتري براي پيشرفت داشته و خودش سعي مي کند شما را خوشحال کند.

در چنين شرايطي تصوير ذهني او از خود مثبت بوده و موفقيت بيشتري براي خود متصور و قابل دسترس مي بيند تا شکست و همين مساله نقش قابل ملاحظه اي در رفتار و افکارش خواهد داشت.

وقتي والدين مرتب نگران افزايش يا کاهش نمرات فرزندان دانش آموز خود باشند اين نگراني را به طور غيرمستقيم به فرزندان نيز انتقال داده و فرزندان هنگام درس خواندن نيز به جاي اين که با آسودگي خيال به تمرکز روي مطالب درسي بپردازند نگران چگونگي سوالات بوده و به نوعي دچار اضطراب و تشويش خواهند شد. آنها نگران شيوه پاسخگويي به پرسشها، کمبود وقت و نرسيدن بموقع به کلاس خواهند شد. از طرفي نگران اين مورد مي شوند که اگر نتوانند نمرات خوبي کسب کنند چه عواقبي در انتظارشان خواهد بود.اين که والدين از آنها نااميد مي شوند نيز خود موجب بروز اضطراب در زماني مي شود که در منزل حضور دارند و مطالعه مي کنند.

در عين حال اين نگراني ها علاوه بر اين که کارايي ذهني را کاهش مي دهند موجب بروز اختلالات رفتاري و ايجاد تنش در روابط والدين و فرزندان هم مي شود.

بنابراين بهتر است والدين شيوه متعادل و منعطف تري را از آغاز سال تحصيلي پيش بگيرند تا فرزندان بموقع تشويق شده و انگيزه بيشتري براي مطالعه داشته باشند.

زمان يادگيري را محدود نکنيد

 

تحقيقات جديد حاکي از فعاليت هاي شبانه مغز است و بر همين اساس کارشناسان اعلام کرده اند که هنگام شب زمان خوبي براي يادگيري و مطالعه است.

اين يافته نشان مي دهد برخلاف تصور عموم مبني بر مطالعه و آموزش مفيد در روز، شب نيز زمان خوبي براي به کارگيري امواج مغز در جهت يادگيري مطالب است.

حتي برخي افراد معتقدند مغز انسان شب هنگام بهتر مسائل را فرامي گيرد.

دانشمندان با استفاده از يک ذهن مغناطيسي شبيه سازي شده و نيز کورتکس مصنوعي مغز موفق به اثبات اين فرضيه علمي شدند.

محققان اعلام کردند زماني که فرد بيدار مي شود، هورموني ترشح مي شود و فرآيند يادگيري شکل ديگري به خود مي گيرد. به شکلي که ممکن است تا يکي دو ساعت بعد تمام مطالب فراگرفته شده از شکل منسجم خود خارج شوند.اما در شب، مغز از هجوم انواع افکار مزاحم در امان است و روند يادگيري به سبب همين موضوع بيشتر مي شود. به همين دليل بسياري افراد معترفند که در شب بهتر از روز ياد مي گيرند، زيرا فکرشان پاک تر و آماده تر است و تمرکز بيشتري دارد.

گاهي اوقات والدين دانش آموزان را صبح زود براي مطالعه بيدار مي کنند يا ساعاتي از روز که دانش آموز خسته است و نياز به استراحت فکري دارد براي مطالعه و انجام تکاليف او در نظر مي گيرند و او را اجبار به مطالعه در اين زمان مي کنند که چنانچه اين زمان تناسبي با وضعيت فکري و يادگيري دانش آموز نداشته باشد نه تنها موثر نيست، بلکه خستگي فکري و روحي او را نيز مضاعف خواهد کرد.

پس بهتر است به دانش آموزان کمک کنيم که زمان موثر براي مطالعه و يادگيري شان را به بهترين شکل پيدا کنند و در آن زمان به اين کار بپردازند.

علل افت تحصيلي دانش آموزان چیست

 

از مهمترين آفتهاي نظام‌هاي آموزشي جهاني و من جمله كشور ما افت تحصيلي است كه همه ساله به صورت هاي گوناگون تعداد بسياري از استعدادهاي بالقوة انساني و منابع اقتصادي جامعه را هدر داده و نابسامانيهاي فردي و اجتماعي را بر جاي مي‌گذارد، هرچند پاره اي از موارد افت تحصيل در بعضي از رشته‌هاي خاص بيشتر مشاهده مي‌شود ولي مي‌توان علل آن راتقريباً يكسان دانست: از جمله افت بر اثر قصور در اعمال و روش هاي مناسب آموزشي و پرورشي توسط نظام آموزش و پرورش،معلمان، خانواده، .

بررسي عوامل مؤثر بر پيشرفت و ترقي جوامع پيشرفته نشان مي‌دهد كه همة اين كشورها از آموزش و پرورش توانمند و كارآمد برخوردار بوده‌اند. اين نهاد از يك سو با كودكان و نوجوانانو جوانان خلاق، مبتكر و مستعد واز طرف ديگر با طيف گسترده اي از مردم به عنوان خانواده يا اولياي دانش‌آموزان در ارتباط است و تعليمات وآموزش‌هاي خود را چه مثبت و چه منفي به پيكرة جامعه تزريق مي‌كند.

بدون ترديد هيچ نظام آموزشي نمي‌تواند صددرصد به اهداف آموزشي خود برسد،ولي موفق بودن هر نظام آموزشي نزديك‌تر شدن هرچه بيش‌تر به اهداف تعيين شده بستگي دارد براي نزديك‌تر شدن به اهداف نظام آموزشي حتماً مي‌بايست عوامل مؤثر بر افت تحصيلي را شناخت و اثرهاي آن راكاهش داد.

چرا درس نمي خوانيد؟!

 

يكي ازمهمترين آفات نظام آموزشي جهان از جمله كشور ما «افت تحصيلي» است كه همه ساله به صورتهاي گوناگون بخش عمده اي از استعدادهاي بالقوه انساني و منابع اقتصادي جامعه رابه هدر مي دهد و نابسامانيهاي فردي و اقتصادي زيادي برجاي مي گذارد. اين پديده بهصورت مردودي يا ترك تحصيل و يا كجرويهاي ديگر جلوه مي نمايد.

كارشناسان مسائلاجتماعي در بررسي علل و عوامل افت تحصيلي دانش آموزان به دو دسته عوامل فردي واجتماعي اعتقاد دارند كه توجه به آنها و ريشه يابي اين عوامل مي تواند در دست يابيبه موفقيت دانش آموزان مؤثر واقع شود درحالي كه عدم توجه به اين عوامل و سهل انگاري در اين مورد ضررها و زيان هاي جبران ناپذيري به نسلي وارد خواهد ساخت كه آينده كشوربا دستهاي آنان ساخته خواهد شد.

شرايط خانوادگي

 

مطالعه دانش آموزاني كه داراي افت تحصيلي هستند نشان مي دهد يكي از عوامل مؤثر براين پديده مسائل خانوادگي به ويژه از هم گسيختگي خانواده، كم سوادي والدين، مشكلات عاطفي،انزوا، جو اجتماعي، رواني خانواده، عدم ارتباط صميمانه با پدر و مادر، ميزان درآمدخانواده، شغل والدين، ميزان تفاهم والدين، حضور يا عدم حضور والدين، وضعيت تحصيلي ساير خواهران و برادران مي باشد كه در سلامت روحي و جسمي دانش آموز تأثير فراواني مي گذارد.

دانش آموزي كه از شرايط خانوادگي مناسب و پشتيباني و حمايت عاطفي والدين خود برخوردار نيست و نيازهاي روحي و رواني اش تأمين نمي شود درپي ارضاي احتياجات خود دچار بي توجهي به تحصيل يا ترك آن مي شود.

پاسخ گفتن به نيازها ازسوي والدين لازمه موفقيت هر دانش آموز است درحالي كه برخي از والدين بدون آگاهي ازوظيفه خود در قبال دانش آموز فقط از او انتظار موفقيت دارند.

نتايج يك تحقيقنشان مي دهد كه ميزان تحصيلات والدين تأثير فراواني در كيفيت تحصيلي دانش آموزدارد، زيرا والدين تحصيل كرده به ويژه پدران در حل مشكلات درسي فرزندان بهترين ياورآنها خواهند بود و مي توانند براي فرزندان خويش الگوهاي بسيار زيبايي از تعليم وتربيت باشند.

عامل اقتصادي و افت تحصیلی

 

عدم اشتغال سرپرست خانواده و ناتواني او دربرآوردن كامل نيازهاي افراد خانواده در افت تحصيلي فرزندان تأثير فراواني دارد، چرا كه عدم توجه به ارضاي نيازهاي اوليه فرزندان موجبات بي توجهي به نيازهاي روحي و عاطفي آنها نيز مي شود و بچه ها برايتامين نيازهاي خود مجبور به ترك تحصيل و ورود به بازار كار و اشتغال مي گردند.

تحقيقات نشان مي دهد كه بحران هاي اقتصادي، كاهش درآمد و فقر و بيكاري خانواده ها نه تنها در افت تحصيلي دانش آموزان تأثير مي گذارد، بلكه انگيزه اي براي سوق دادن افراد به سوي جرايم و تخلف از مقررات اجتماعي مي شود.

همچنين فراهم نكردنتسهيلات آموزشي از جمله مدارس خوب، وسايل تحرير مناسب، البسه و تغذيه كافي و مناسباز سوي والدين باعث سرخوردگي و عدم گرايش كودكان و نوجوانان به مدرسه و درس خواندنمي شود.

حضور پدر در خانه از جمله عواملي است كه بر روي نرفتن يا رفتن دانشآموز به مدرسه تأثير مي گذارد. مطالعه تقريباً نيمي از كودكاني كه از درس خواندن محروم شده اند نشان مي دهد كه والدين اين كودكان يا از هم جدا شده اند يا فوت كرده اند يا احياناً داراي پدر معتاد بوده اند، چرا كه الكل و ديگر مواد مخدر نيز برزندگي نوجواناني كه والدين آنها به مصرف مواد مخدر وابسته باشند تأثير فراواني برجاي مي گذارد. اين قبيل نوجوانان نه تنها بعدها در معرض خطرات ناشي از مصرف موادمخدر هستند بلكه از مشكلات رواني، اجتماعي نيز رنج مي برند.

شيوه كنترل دانش آموزان در مدرسه چگونه است

 

هرچ هشيوه كنترل دانش آموزان در مدارس آمرانه، خشك و قيم مابانه باشد احساس ازخودبيگانگي، ترك تحصيل، افت تحصيلي، بي انضباطي، رفتارهاي نامتعادل و مخرب و عدم مشاركت در بين دانش آموزان مشاهده مي شود.

در حالي كه ارتباط صميمانه و صادقانه بين مدير، كادر آموزشي و دانش آموزان نشان دهنده جوي آزاد و باز در مدرسه است وكنترل دانش آموزان به سمت شيوه هاي انساني، متعادل و دموكراتيك جهت گيري پيدا ميكند و بازده تحصيلي دانش آموزان افزايش مي يابد و زمينه هاي پيشرفت آنان نه تنها دردرس بلكه در زندگي فراهم مي يابد.

مطالعه دانش آموزاني كه داراي افت تحصيلي هستند نشان مي دهد كه اگر اين دانش آموزان با معلمان خود ارتباط صميمانه اي برقراركنند در كاهش مشكلات عاطفي و پيشرفت تحصيلي آنان بسيار موثر مي باشد اين قبيل دانش آموزان اگر در فاصله اي نزديك از معلم در كلاس قرار بگيرند قادر خواهند بود كه وقت بيشتري را صرف فعاليت هاي درسي كنند و از حمايت بيشتر معلم برخوردار شوند كه همين مسئله در رشد تحصيلي آنان تأثير خواهد گذاشت.

البته بايد توجه داشت كه كودك ونوجوان احتياج به انضباط دارد اگرچه انضباط و آزادي بي اندازه هر دو زيان آور است،اما كودك و نوجوان احتياج به محدوديت و كنترل منطقي و عاقلانه دارد و اگر از حد خودپا را فراتر بگذارد بايد متوجه باشد كه تنبيه در انتظار اوست. اين تنبيه بايد توأم با محبت و دلسوزي باشد و نوجوان به خوبي آن را درك كند.

تغذيه مناسب

 

تغذيه مناسب به ويژه وجود ذخاير غني آهن در غذاهاي دانش آموزان باعث افزايش توانايي آنان در فراگري دروس مختلف خواهد شد. دختران و پسراني كه به سن بلوغ مي رسند به علت جهشيكه در رشد پيش مي آيد به آهن بيشتري نياز دارند و اين مسئله در ميان دختران بيشتروجود دارد و اگر از تغذيه مناسب برخوردار نباشند به فقر آهن دچار مي شوند. اثرات فيزيولوژيك و جسماني ناشي از فقر آهن در دانش آموزان به كاهش بازدهي و بهره وريذهني و بدني مي انجامد.

شواهد مختلف نشان مي دهد كه كاهش ذخاير آهن بدن، حتي اگركم خوني وجود نداشته باشد، اثرات بسيار منفي بر فرايندهاي شناختي، يادگيري، قدرتتوجه و تمركز ذهني خواهد داشت.آهنبراي عملكرد صحيح مغزدر تمامي سنين يك عنصر ضروري است.

از سوي ديگر كلسيم، پروتئين، فسفر، ويتامين D و ساير ويتامين هاي موجود در غذاها بر روي استخوان سازي، رشد جسماني و فعاليت مغزاثر مطلوبي مي گذارد؛ بنابراين توصيه هاي تغذيه اي بويژه خوردن لبنيات، انواع گوشتها، سبزيجات، ميوه و حبوبات براي تأمين نيازهاي تغذيه اي دانش آموزان ضروري و حياتي است.

بنابراين توجه به نيازهاي تغذيه اي دانش آموزان بايد در رئوس اقدامات برنامه ريزان و مسئولين آموزشي كشور قرار گيرد تا تمام دانش آموزان از اين امكانات برخوردار باشند و دانش آموزاني كه به دليل درآمد پايين والدينشان از تغذيه مناسب برخوردار نيستند و متقابلاً از هوش و استعداد بالايي برخوردارند دچار افت تحصيلي نشوند.

ارائه تغذيه رايگان در مدارس به ويژه در مدارس ابتدايي و راهنمايي ميتواند از جمله گام هاي مؤثر در اين زمينه باشد.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 18 خرداد 1393 ساعت: 7:55 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره انواع نظام خانواده

بازديد: 819

 تحقیق درباره انواع نظام  خانواده

تعریف نظام باز و بسته خانوادگی

نظام خانوادگی را از جهت ارتباط والدين با فرزندان می توان به نظام " باز و بسته " تقسیم كرد.

خصوصیات  نظام باز خانوادگی

الف- سطح ارزش اعضاء خانواده بالاست و هر یك از اعضاء ارزش دیگری را درك می كند و به او احترام می گذارد.

ب - ارتباط اعضاء خانواده با یكدیگر صادقانه ، روشن و مستقیم است . از بیان مطالب ترسی ندارند و مقاصد خود را به وضوح بیان می كنند.

ج - قواعدی كه حاكم بر خانواده است انسانی ، قابل انعطاف و تغییر ناپذیر است. هر یك از اعضاء خانواده می تواند آزادانه نیازها و خواست خود را بیان كند و پذیرای انتقاد سایرین باشد.

نظام بازخانوادگی محلی مناسب برای رشد اعضاء و تبادل نظر و بالندگی است. دراین خانواده هرفردی به تناسب توان واستعداد خود رشد می یابد و پیشرفت می كند.

خصوصیات  نظام بسته خانوادگی

الف ارزش اعضاء خانواده پایین است . هركدام از اعضاء ، دیگری را تحقیر می كند و به او احترام نمی گذارد.

ب ارتباط اعضای خانواده با یكدیگر غیر صادقانه و مبهم است. معمولاً اعضاء خانواده یكدیگر را سرزنش می كنند و مطالب را به صورتی پوشیده و به اصطلاح مبهم بیان می كنند.

ج قواعد حاكم برخانواده غیر انسانی ، خشك و تغییرناپذیراست. هركس در این خانواده به فكر خویش است و توجهی به نیازها و خواسته های سایر اعضاء ندارد .

در نظام بسته آشفتگی مشهود است. گرچه خانواده ها مشكلات خود را در قالب مشكل یكی از اعضاء و غالباً كودكان و نوجوانان بیان می دارند ولی باید مشكل را در ساخت خانواده و نظام آن و در شبكه ارتباطات خانوادگی جستجو كرد.

در خانواده هایی كه مشكل دارند خانواده درست سازمان نیافته ، هر یك از اعضاء نقش خود را درست ایفا نمی كند ، دارای شبكه ارتباطی مناسبی نیست و پیامها به صورت صادقانه و روشن رد و بدل نمی شود.

لازم به ذكر است كه شبكه ارتباطات فقط شامل پیام كلامی نمی شود. بلكه شامل كلمات ، وضعیت بدن ، اشارات وعلائم و حتی نحوه لباس پوشیدن و آراستگی ظاهر نیز هست .

در نگاهي ديگر انواع خانواده از نظر تربيت كودك به شرح زير است :

الف - خانواده خشك و سخت گير ( والدين سخت گير و مستبد )

ب - خانواده سهل گير و آسان گير

ج - خانواده گسسته (‌ خانواده پريشان )

د - خانواده دمكرات (‌ خانواده سالم )

 

 خصوصیات خانواده سالم در تربيت فرزندان

خانواده سالم :

1- افراد خانواده سرزنده و با محبت هستند و همه رفتار و اعمال آنان با نوعي اصالت توام است.

2 - افراد خانواده به طور آشكار رنج و ناراحتي و نيز احساس همدري خود را نسبت به افراد ديگر خانواده بيان مي

كنند.

3 - افراد خانواده از ريسك (‌خطر كردن )‌ معقول و سنجيده نمي هراسند و مي دانند كه ممكن است با خطر كردن

اشتباهاتي نيز داشته باشند ‍ ، ولي اشتباهات شخصي هم مي تواند خود مقدمه اي براي شناخت اشكالات

شخصي و بنابراين زمينه اي جهت رشد و كسب تجربه بيشتر باشد.

4 - افراد خانواده براي يكديگر ارزش و احترام قايل اند و يكديگر را دوست دارند و از اين احساس خود شادمان

هستند.

5 - روابط افراد خانواده با يكديگر هماهنگ و روان است و با آهنگي پرمايه و روشن با يكديگر سخن مي گويند.

6 - زماني كه در خانواده سكوت برقرار است ‍، سكوتي است آرامبخش و نه سكوت مبتني بر ترس يا احتياط.

7 - وقتي در خانواده سرو صدا هست ‍، صداي فعاليتي پر معني است و نه غرشي رعد آسا و براي خفه كردن

صداي ديگران.

8 - هريك از اعضاء خانواده مي دانند حق آن را خواهند داشت كه حرف خود را به گوش ديگران برسانند و در اين

زمينه نيازي به سكوت و تحمل فشار حاصل از آن نمي باشد.

9 - اگر يكي از اعضاي خانواده هنوز فرصتي براي صحبت كردن پيدا نكرده است ‍، به دليل تنگي وقت بوده است و نه

كمي محبت ‍ ،‌ كم توجهي يا بي ملاحظه بودن اعضاي ديگر خانواده .

10 - اعضاي خانواده به راحتي يكديگر را نوازش مي كنند و در آغوش گرفتن فرزندان توسط پدر و مادر امري است

عادي و توام با تجربه عشق و محبت خانوادگي.

11 - افراد خانواده صادقانه با هم صحبت مي كنند ، با علاقه به سخنان يكديگر گوش مي دهند ، با يكديگر رو راست

و صادق هستند و به راحتي علاقه خود را به يكديگر نشان مي دهند.

12 - افراد خانواده به راحتي و آزادنه با يكديگر درد دل مي كنند و اين حق را دارند كه درباره هر موضوعي (‌ مثل

ناكاميها ، ترسها ، صدمه هايي كه ديده اند ،‌ خشم خود ،‌ انتقاد از ديگري ، خوشيها يا كاميابيها )‌ ،‌ با يكديگر سخن

بگويند.

13 - افراد خانواده براي كارهاي خود برنامه ريزي مي كنند و در اين راه اگر مشكلي با مزاحم اجراي برنامه هاي از

قبل تعيين شده آنان شود ،‌ به سادگي خود را با آن تطبيق مي دهند و در نتيجه قادر هستند بدون تجربه احساس

ترس يا واهمه ،‌ بيشتر مشكلات زندگي خود را حل و فصل كنند.

14 - در خانواده ،‌ زندگي آدمي و احساسات بشري، بيش از هر عامل ديگري مورد توجه و احترام است.

15 - در خانواده ،‌ پدر و مادر خود را مدير يا رهبر خانواده مي دانند و نه رئيس يا ارباب خانواده و نيز مي دانند كه در

موقعيت هاي مختلف چگونه به فرزندان خود بياموزند تا به مرحله يك انسان واقعي بودن نزديك شوند.

16 - اعضاي خانواده در مورد اشتباهات خود (‌ در قضاوت ، رفتار ،‌ بروز هيجانها و ... ) به همان سهولتي با يكديگر

سخن مي گويند كه در مورد اعمال ، كردار و گفتار صحيح خود اظهار نظر مي كنند.

17 - رفتار اولياي خانواده با آنچه به فرزندان خود مي گويند - يا توصيه مي كنند - مطابقت كامل دارد و در اين راه از

خود صداقت بسيار نشان مي دهند.

18 - پدر و مادر خانواده مانند هر مدير يا رهبر موفق ،‌ نسبت به زمان حساس هستند و مترصد آن مي باشند تا از

هر فرصت مناسب براي سخن گفتن و تعامل با فرزندان خود ،‌ استفاده كنند.

19 - اگر يكي از افراد خانواده مرتكب اشتباهي شد و نادانسته خسارتي ايجاد نمود ، پدر و مادر و بزرگترها در كنار او

قرار مي گيرند تا از او حمايت كنند . اين رفتار باعث خواهد شد تا فرزند بي دقت ،‌ بر احساس ترس يا گناه خود فايق

آيد و از فرصت آموزشي كه پدر و مادر براي او فراهم كرده اند ،‌ بيشترين بهره را بگيرد.

20 - اولياء خانواده مي دانند كه فرزندانشان عمدا بدي نمي كنند. به همين دليل ، اگر متوجه شوند كه فرزند آنان

در زمينه اي خرابكاري كرده است به اين نتيجه مي رسند كه يا سوء تفاهمي در كار بوده است و يا احساس ارزش

فردي و احترام به خويشتن ،‌ در فرزند آنان كاهش پيدا كرده است و بايد براي اين مشكل راه حلي را پيدا كرد.

21 - اوليا خانواده مي دانند هنگامي فرزند آنان براي يادگيري آمادگي بيشتري خواهد داشت كه خود را با ارزش

بداند و احساس كند كه ديگران نيز براي او ارزش قايل هستند.

22 - اولياء‌ خانواده مي دانند كه هر چند با شرمنده ساختن كودك و تنبيه بدني فرزندان مي توان رفتار آنان را تغيير

داد ،‌ اما اين آگاهي را نيز دارند كه آثار اين تنبيه ها بر ذهن آنان باقي مي ماند و به سادگي و به سرعت قابل ترميم

نمي باشد.

23 - وقتي يكي از فرزندان خانواده عملي را انجام مي دهد كه براي تصحيح عمل يا كار او الزامي به نظر مي آيد ،

پدر و مادر آموزش فرزند خود را با گوش دادن - حس كردن - فهميدن - و در نظر گرفتن زمان و دوره خاص رشد او ،

آغاز مي كنند.

24 - پدر و مادر خانواده مي دانند كه در زندگي هر شخص مشكلاتي پيش خواهد آمد و اجتناب از همه مشكلات

زندگي امكان ناپذير مي باشد . بنابراين گوش به زنگ آن هستند كه براي هر مشكل تازه ،‌ راه حلي پيدا كنند و به

فرزندان خود نيز مي آموزند تا چگونه در حل مشكلات از خلاقيت و نو آوري بهره بگيرند.

25 - اولياي خانواده مي دانند كه تغيير و تحول از ويژگيهاي زندگي است ، بنابراين ، مي پذيرند كه فرزندان آنان به

سرعت مراحل مختلف رشد را طي مي كنند و هيچگاه نبايد سد راه رشد و تغيير فرزندان خود شوند.

 

نتیجه گیری :

گفته مي شود كه از هر صد خانواده تنها در صد اندكي ( سه يا چهار خانواده ) مي دانند كه چه بايد كرد و به مرحله

سلامت و بالندگي قابل توجه رسيده اند. محصول خانواده هاي پريشان يا آشفته فرزندان بيمار ،‌ نوميد ، افسرده ،

بزهكار و ضد اجتماعي ،‌ معتاد و .... است و اكثريت افراد مبتلا به بيماري هاي رواني و اختلالات رفتاري ،‌ الكليك ،

معتاد ‍ ‍، فقير ،‌ از خود بيگانه ،‌ جاني و ... در خانواده هاي پريشان رشد پيدا كرده اند.

مي توان ويژگيهاي مهم خانواده هاي پريشان و خانواده سالم را چنين خلاصه كرد.

خانواده پريشان :

1 - در خانواده ارزش و احترامي كه هر فرد براي خود قائل است در حد پائين مي باشد.

2 - ارتباطها غير مستقيم ، مبهم و كاملا نادرست است.

3 - قواعد و مقررات خانواده ،‌ خشك ، نامردمي ، ناسازگار و هميشگي است.

4 - پيوند و رابطه با جامعه بسته ، مايوس كننده و ياس آور است و براساس ترس انجام مي گيرد.

 

خانواده سالم يا بالنده  چیست

1 - سطح ارزش و احترامي كه هر فرد براي خود قايل است ، در حد معقول و منطقي مي باشد.

2 - ارتباطها مستقيم ،‌ واضح ، صريح و مبتني بر درستكاري است.

3 - قواعد قابل انعطاف ، انساني ، منطقي دستخوش تغيير است.

4 - پيوند با جامعه باز ، سالم و اميد بخش مي باشد.

 

خانواده پريشان در تربيت فرزندان  چه خصوصیاتی دارد

 

ج ) خانواده گسسته (‌خانواده پريشان ):

1 - در اين خانواده ها بعلت اختلاف بين والدين ، معمولا به صورت قهر و آشتي به سر مي برند كه تاثير منفي روي كودكان مي گذارد.

2 - گاهي كودك به عنوان قاضي در نظر گرفته مي شود و گاهي قرباني يكي از طرفين مي گردد.

3 - كودك علاوه بر اينكه نيازهاي رواني و جسمانيش ارضاء نمي گردد ،‌ بتدريج الگوهاي پرخاشگري را مي آموزد . (‌ كودكاني كه بدون مقدمه بچه هاي ديگر را مي زند)

4 - ميزان ارزش و احترامي كه هر يك از افراد خانواده براي خود قائل هستند ‍ ، ناچيز است.

5 - چهره افراد خانواده غالبا عبوس و افراد خانواده معمولا غمگين ‍، گرفته ‍،‌ افسرده و بي احساس به نظر مي آيند.

6 - گوش افراد خانواده براي شنيدن خواسته هاي يكديگر سنگين است و صداي آنان يا بلند و خشن و گوشخراش است و يا به اندازه اي آرام و نجوا مانند است كه به سختي قابل شنيدن مي باشد.

7 - نشانه دوستي و صميمت در بين افراد خانواده كم است و در مواردي حتي از وجود يكديگر نيز بي اطلاع هستند.

8 - شوخي هاي افراد خانواده با يكديگر در بيشتر اوقات گزنده ‍،‌ بيرحمانه و مبتني بر قساوت قلب است.

9 - بزرگترهاي خانواده تا آن ميزان سرگرم امر و نهي كردن و دستور دادن به كوچكتر ها هستند كه براي مثال پدرو مادر هرگز نمي فهمند فرزندان آنان داراي چه ويژگيهاي شخصيتي هستند .

10 - فرزندان خانواده كمتر از وجود پدر و مادر خود به عنوان دو انسان بالغ ‍ ،‌ فهميده ،‌ باشعور ،‌ اصيل و دوست داشتني ،‌ بهره مند مي شوند.

11 - پدر و مادر براي احترازو دوري از يكديگر ، آن چنان خود را مشغول كارهاي خارج از محيط خانواده مي كنند كه گويي تنها وظيفه آنان كار كردن و تامين مايحتاج زندگي است.

12 - افراد خانواده ، احساس تنهايي و بي ياور بودن مي كنند و به اين باور مي رسند كه بيچاره و نگون بخت هستند و در واقع نوعي درماندگي آموخته شده را تجربه مي كنند.

13 - افراد خانواده غالبا تكانشي عمل مي كنند ‍ ،‌ عصبي هستند ، احساس گناه و تقصير مي كنند يا بر عكس ‍ ،‌ احساس مي كنند مورد ظلم و ستم قرار گرفته اند و براي جبران اين احساس گاه با يكديگر رفتاري بسيار خشونت آميز و غير انساني نشان مي دهند.

14 - افراد خانواده براي كنترل امورغير ممكن ،‌ تلاش فراوان مي كنند و هرگز متوجه نمي شوند كه انجام بعضي از خواسته هاي آنان به وسيله طرف مقابل ‍، غير ممكن است.

15 - افراد خانواده گاه گرفتار مشكل كمال طلبي مي شوند و در اين راه ،‌ هم خود متحمل فشارهاي رواني زياد مي شوند و هم بر افراد ديگر خانواده فشارهاي فزاينده اي را مي آورند.

16 - افراد خانواده حالت اصطلاحا نهايت نگري دارند. و در نظر آنان همه پديده هاي عالم در دو حد يك طيف هستند و هر پديده ‍ ، شي ، صفت ،‌ مفهوم يا سفيد است يا سياه - يا خوب است يا بد - يا زيان آور است يا سودمند - يا دوست داشتني است يا غير دوست داشتني - لذا هيچ حد واسطي را در نظر نمي گيرند.

17 - وابستگي افراد خانواده با يكديگر نا سالم است و در اين موارد يا نسبت به احساسات ، خواسته ها و نيازهاي خود بي توجه هستند يا خود را مركز و محور عالم به حساب مي آورند و خود خواهي آنان در همه رفتارهايشان تجلي پيدا مي كند.

18 - افراد خانواده نسبت به هر موضوع يا پديده اي تعصب بي مورد و شديد نشان مي دهند و اين ويژگي باعث مي شود از استدلال ، منطق ، و عقل سليم فاصله بسيار داشته باشند.

19 - افراد خانواده و خاصه فرزندان اين خانواده ها با يكديگر به رقابت ناسالم مي پردازند و موفقيت يكي از آنان در زمينه خاصي ( مثل موفقيت شغلي ‍ ، خريد يك ماشين ، خريد يك لباس و ... ) موجب رنجش ، نگراني ،‌ اضطراب و حسادت شديد فرد يا افراد ديگر خانواده مي شود.

20 - افراد خانواده مسائل و مشكلات خود را انكار مي كنند و به همين دليل نيز مشكلات آنان هرگز حل نمي شود و اين مشكلات در همه ابعاد رفتاري آنان تجلي پيدا مي كند.

21 - افراد خانواده در مورد خود و ديگران به داوريها و قضاوت هاي نادرست مي پردازند و يكي از اعتياد هاي مضر و در عين حال لذت بخش آنان ‍ ، غيبت و بدگوئي از ديگران است.

22 - دروغگويي در بين اعضاي خانواده شايع است و هر يك از افراد خانواده ياد گرفته اند كه براي اجتناب از درگيري و مشاجره هاي پايان ناپذير بعدي ، به افراد ديگر دروغ بگويند.

23 - به سادگي افراد خانواده به يكديگر فحش مي دهند ،‌ همچنين خشونت هاي جسمي نيز رايج است. و نگرش هر يك از افراد خانواده بر اين استوار است كه طرف مقابل آنان فردي خود راي ،‌ نفهم ، خود خواه و ... است و بهترين راه براي به زانو در آوردن او كتك زدن و تحقير اوست.

24 - نگرشهاي افراد خانواده در زمينه هاي مختلف ، تحريف شده است و باورداشتهايي نظير - به زن نمي توان اعتماد كرد - همه آدمها بد هستند - هر فرد بايد فقط به فكر خودش باشد و ... به سادگي تبليغ مي شود.

25 - فرزندان خانواده ميل شديدي را براي مورد تاييد قرار گرفتن به وسيله اولياي خود نشان مي دهند و با از دست دادن هويت خود و نيز بر خلاف ميل و خواسته خويش ‍، به خواسته هاي هر چند نادرست پدر و مادر يا بزرگترها تن در مي دهند.

26 - احساس عدم رضايت از خود يا حالت از خود راضي بودن افراطي در بين افراد خانواده شايع است و آثار اين نوع احساس در همه ابعاد رفتاري آنان مشاهده مي شود.

27 - احساس تنهايي و بي يار و ياور بودن در بين اعضاي خانواده شايع است و در اين راه به بن بست رواني يا غم و اندوه و مزمن و افسردگي مي رسند.

۲۸ - افراد خانواده از اضطراب دائمي و احساس سردرگمي در رنج هستند و به همين دليل ، اختلالات شناختي ، هيجاني و نيز اختلالات رفتاري در بين اين خانواده ها شايع است.

 

خصوصیات خانواده سخت گير در تربيت فرزندان  

 

الف - خانواده خشك و سخت گير:

1 - پدر و مادر ها با بچه ها همان طور رفتار مي كنند كه والدين خودشان رفتار كرده اند.

2 - تصميم گيري با يكي از والدين ( خصوصا پدر )‌ انجام مي گيرد. معمولا پدر خانواده حاكم بر رفتار و اعمال فرزندان است و هيچ يك از اعضاي خانواده اجازه اظهار نظر ندارند.

3 - والدين چنان رفتار مي كنند كه فرزندان مي آموزند حق هيچ گونه ابراز عقيده اي را - حتي در مواردي كه مي تواند مانع از بروز بعضي مشكلات براي خانواده گردد - ندارند.

4 - اگر فرزندان از فرمان والدين اطاعت نكنند ‍ ، والدين آنان ناراحت ، خشمگين و آزرده خاطر مي شوند.

5 - فرزندان جرات سئوال كردن در مورد انجام دادن يا انجام ندادن كارها را ، از والدين خود ندارند.

6 - والدين بر رفتا و كارهاي فرزندان خود كنترل شديد دارند و همه تصميمات را شخصا اتخاذ مي كنند.

7 - والدين دليلي را - براي دستوراتي كه صادر مي كنند - براي فرزندان خود ارائه نمي دهند و از آنان مي خواهند بدون چون و چرا از اين دستورات اطاعت كنند.

8 - نسبت به رعايت نظم و انضباط ،‌ ارزشي افراطي قايل هستند و والدين توانايي تحمل هيچ گونه بي نظمي را از طرف فرزندان خود ندارند.

9 - به سخنان كودكان خود گوش نمي دهند و اگر هم سخني را بشنوند براي آن است كه با آن مخالفتي را نشان دهند.

10 - در مواردي كه فرزندان خود را نصيحت يا آنان را از انجام دادن كاري منع مي كنند ،‌ دليل خاصي را ارائه نمي دهند.

11 - براي تصميات فرزندان خود ،‌ حتي اگر اين تصميمات معقول و مستند باشد ،‌ احترام قائل نيستند.

13 - معتقدند كه چون سن ‍، تجربه و دانش آنان بيشتر از فرزندانشان است ‍، بنابراين ، حق دخالت در همه امور و حتي در خصوصي ترين كارهاي فرزندان خود را دارند.

14 - برخورد آنان با فرزندان خود احترام آميز نيست و حتي از تحقير فرزندان خود در حضور ديرگان نيز ابايي ندارند.

15 - غالبا نيازهاي عاطفي كودكان ارضاء نمي شود.

16 - ممكن است كه والد ضعيف در چنين خانواده اي با كودكان ائتلاف كند در چنين حالتي ارزش هر دو والد نزد كودك شكسته مي شود . اگر بنا باشد يكي از والدين به عنوان منبع قدرت خانواده آسيب ببيند مي توان تصور كرد والد ديگر نيز ارزش پيشين خود را نخواهد داشت.

17- چنين كودكاني احتمالا جذب گروه هاي بيرون شده و با عزت نفس پائين كه دارند دچار بزهكاري مي شوند.

18 - بسياري از اين والدين ممكن است به خاطر كمال گرايي كه دارند ، كودكان را تحت فشار قرار دهند و از آنها بالاترين انتظارات را داشته و پيوسته به شكل نوين بر آنها سخت گيري كرده و برنامه هاي سخت گيرانه برايشان تدارك ببيند.

19 - احتمال دروغ گويي و ريا كاري در كودكان چنين خانواده هايي به علت ترس از تنبيه و سرزنش افزايش مي يابد.

20 - چنين كودكاني به علت اينكه مرتبا علايقشان سركوب شده و موجب تحقير قرار گرفته اند و همچنين ديگران براي اموراتشان تصميم گرفته اند ،‌ از خلاقيت كمي برخوردارند . اگر چه ممكن است به علت سخت گيري والدين از نظر آموزش بعضي از مهارتها ، پيشرفتي كرده باشند.

21 - اضطراب ،‌ افسردگي ،‌ همچنين وسواس و كمال گرايي ،‌ نا اميدي و بسياري از مشكلات رواني ممكن است دامنگير كودكان خانواده هاي سخت گير گردد.

22 - غالبا والدين سخت گير ، خود را منطقي نيز تصور مي كنند. و براي هر كارشان دليل تراشي مي كنند. ولي غير مستقيم به خاطر سختي گيري آنهاست كه كودكان فرمانشان را اجرا مي كنند نه منطقشان.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 18 خرداد 1393 ساعت: 7:26 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,
نظرات(0)

تحقیق کامل درباره امیدواری و خوش بینی

بازديد: 7903

تحقیق کامل درباره امیدواری

     آيا هرگز درباره خود و نوع نگاهتان به زندگي به قضاوت نشسته ايد كه چگونه فردي هستيد؟ خوش بين يا بدبين، اميدوار يا نا اميد؟ نسبت به آشنايان و اطرافيان خود چه احساس و برداشتي داريد؟ مثبت يا منفي؟ آيا همه چيز و همه كس را تار و تهديد كننده مي بينيد يا دلپذير و قابل اعتماد؟ آيا بر اين باوريد كه در گير و دار زندگي پر چالش امروز، خوش بيني و اميدواري، ساده لوحي و سطحي انديشي است؟ آيا در زندگي احساس خستگي و شكست مي كنيد و نسبت به توانمندي هاي خود براي حل مشكلات و نسبت به آينده دچار نگراني و ترديد جدي هستيد؟ به خداوند چطور؟ به رحمت بي كران خداوندي و امدادهاي غيبي او به چه ميزان اميدوار و خوش گمان هستيد؟

هنگامي كه از احساسات و افكار خوبي برخورداريم و با نشاط هستيم، مايليم زندگي را با عينك خوش بيني ببينيم و زماني كه دچار آشفتگي هاي هيجاني و انديشه هاي منفي هستيم، همه چيز و همه كس را تيره و نوميد كننده مي يابيم.

روانشناسان معتقدند به هر نسبتي كه هيجانهاي منفي مانند غم، عصبانيت، نا اميدي و بد بيني در زندگي ما كم رنگ تر باشد، قابليتهاي شخصي و اجتماعي مان در كنار آمدن با مشكلات و كنترل فشار هاي رواني افزايش مي يابد.

خوش بینی چیست ؟

واقعا خوش بيني چيست و انسان خوش بين چه كسي است؟ محققان خوش بيني را انتظار وقوع اتفاق خوب و مثبت در آينده مي دانند. مارتين سليگمن (1990) خوش بيني را در شيوه اي مي داند كه افراد، موفقيت ها و شكست هاي خود را براي خودشان تعريف مي كنند.

از منظر هوش هيجاني، خوش بيني نگرشي است كه افراد را در برابر رويدادهاي سخت زندگي، نوميدي، بي تفاوتي و افسردگي مقاوم مي كند و با كاركرد مثبت و سازگاري در زندگي رابطه مستقيم دارد.

افراد خوش بين شكستهاي خود را در زندگي قابل جبران مي دانند و خود را بر تغيير شرايط توانا مي يابند در حالي كه افراد بدبين معمولا دچار اضطراب انتظاري هستند و همواره نگرانند كه حادثه نا خوشايندي در راه است. تحقيقات نشان مي دهد كه افراد خوش بين به طور كلي كارايي بيشتري در زندگي فردي و اجتماعي خود دارند و از لحاظ جسمي و ذهني سالم تر از افراد بدبين هستند.

بدبيني با افت كارايي دستگاه ايمني بدن و ضعف سلامتي رابطه دارد در حالي كه ميان خوش بيني و سلامت عاطفي- رواني بيماران به ويژه بيماران سرطاني و صعب العلاج رابطه مثبت وجود دارد. خوش بيني در دوره سالمندي نيز موجب افزايش تحمل پذيري عاطفي، رواني و مشكلات جسماني سالمندان مي شود و سازگاري آنان را با زندگي افزايش مي دهد.

خوش بيني مانند اميد كه خويشاند نزديك آن است زندگي ما را سالم تر و شاداب تر مي سازد. خوش بيني و اميد را مانند درماندگي و نا اميدي مي توان آموخت. زير بناي هر دو اين حالتها، نگرشي است كه روانشاسان آن را خودباوري مي دانند، يعني اين باور كه مي توانيم بر تحولات زندگي خود مسلط باشيم و در برابر شكستها احساس نا تواني نكنيم.

امید چیست ؟ انسان امیدوار کیست ؟

اما اميد چيست و انسان اميدوار كيست؟ اريك فروم در كتاب انقلاب اميد مي گويد: اميد پديده اي متناقض است نه انتظاري انفعالي و كنش پذير، و نه نيروي غير واقع بينانه كه بتواند شرايط نا ممكن بوجود آورد.

امروزه محققان در يافته اند كه نقش اميد از آن كه تنها نيروي تسلي بخش در اوج احساس غم زدگي و نا كامي باشد بالاتر است. اميد مانند خوش بيني نقش مقتدرانه و شگفت آوري در زندگي ايفا مي كند و در عرصه هاي گوناگون از موفقيت تحصيلي و شغلي گرفته تا ارتباطات خانوادگي و اجتماعي مزاياي فراواني به همراه دارد. گلمن (1995): اميد اعتماد به حال و آينده و معني دار بودن زندگي است. به قول اشنايدار از استادان روانشناسي، اميد، اعتقاد بر اين امر است كه هدفتان هر چه باشد، هم اراده دستيابي به آن را داريد و هم راه آن را مقابل شما گشوده است.

اگر انسان اميد خود را از دست بدهد، چه بداند و چه نداند، به قول اريك فروم به دروازه هاي جهنم قدم گذاشته و انسانيت خود را پشت سر گذاشته است. انسانهاي اميدوار، در تعقيب هدفهاي خود در زندگي كمتر دچار افسردگي و اضطراب و درماندگي هاي عاطفي مي شوند زيرا نشانه هاي زندگي تازه را مي بينند و هر لحظه آماده اند به تولد آن چيزي كه آماده تولد است كمك كنند.

در اين جا سخن از خوش بيني هاي ساده لوحانه و اميدهاي دروغين و فريبنده نيست، بلكه از خوش بيني و اميدي مي گوييم كه به عنوان كيفيت اساسي يك زندگي سالم و پرنشاط مطرح است و عوامل جدي رشد و تعالي فرد و جامعه مي باشد.

در آموزه هاي قرآني و ديني ما، نوميدان از رحمت الهي و امدادهاي خداوند در شمار كافران و گمراهان به حساب مي آيند. امام علي (ع) در دعاي كميل از اميد به عنوان يك سرمايه انساني ياد مي كند. ايمان بدون اميد قابل دوام نيستو پايگاه اميد چيزي جز ايمان و اعتقاد به خداوند نمي باشد. به قول وحشي بافقي: به راه اين اميد پيچ در پيچ / مرا لطف تو مي بايد، دگر هيچ. آميختگي ايمان و اميد در قيام عاشورا و حماسه حسيني از جنبه هاي زيبا و تحسين بر انگيز اين حادثه پويا و زنده تاريخ اسلام است.

چهره مصمم و اميدوار امام حسين (ع) و ياران اندك و حماسه آفرين او به گونه اي است كه گويي آثار نوراني و اميد بخش قيام خود را در آينده اي نزديك مي بينند. تبلور خوش گماني به الطاف بي كران خداوندي و اميد به پيروزي حق بر باطل از جمله ابعاد برجسته حماسه عاشوراست كه كمتر مورد توجه قرار گرفته است.

انتظار ظهور مهدي موعود (عج) نيز اميد به آينده و خوش بيني نسبت به استقرار عدالت اجتماعي و حاكميت حق و انصاف بر ستمگري و بي انصافي است.

آخرين كلام اين كه رشد خوش بيني و اميد در انسان به ميزان زيادي معلول آموزش ها و يادگيري هاي او در جامعه، خانواده و يا طبقه اي است كه وي در آن زندگي مي كند. گل زيباي روئيده در كنار خار در نتيجه تلاش و اميد باغبان سخت كوش به بار نشسته است. آري، باغبان به اميد آن همه تيمار بيند / تا روزي بر آن گل بار بيند.

 

یک داستان درمورد حضرت عیسی درباره امیدوار بودن

روزي حضرت عيسي ( ع ) در محلي نشسته بود . پيرمردي داشت زمين را براي زراعت آماده مي كرد . حضرت گفت :" خدايا ! آرزو را از دل اين مرد زايل كن ."

همان دم پيرمرد بيل خود را به يك طرف انداخت و روي زمين خوابيد . ساعتي گذشت ، عيسي ( ع ) باز گفت :" خداوندا ! دوباره آرزو وامـــــــيد را به او برگردان ."

ناگاه پيرمرد از جا برخاست و شروع به كار كرد . حضرت از او پرسيد :" چه شد بيل را بر زمين گذاشتي و باز بعد از ساعتي ، آن را برداشتي و به كار مشغول شدي ؟"

پيرمرد گفت :" در حين كار كردن با خودم گفتم تا كي بايد زحمت بكشي ؟ تو پير و از كار افتاده اي ، شايد اجل همين الان به سراغت بيايد . با اين انديشه ، از كار دست كشيدم ." وقتي روي زمين دراز كشيده بودم ، با خود گفتم :" حالا كه زنده هستي ، بايد كار كني و زاد و توشه اي فراهم آوري ." اين بود كه باز بيل را برداشتم و مشغول به كار شدم .

با استقامت مي توان امــــــيدوار بود و با امـــــــــيد مي توان پايداري كرد . كسي كه از رسيدن به مقصود ناامــــــيد شده و استقامت نداشته باشد ، همه ي مشكلات را غيرقابل حل مي بيند ، چرا كه امـــــــيد لازمه ي تداوم زندگي است .

ويكتورهوگو معتقد است :" امـــــــيد در زندگي انسان همان قدر اهميت دارد كه بال براي پرندگان ."

دهخدا مي گويد :" امـــــــيد و آرزو آخرين چيزي است كه دست از گريبان بشر بر مي دارد."

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 18 خرداد 1393 ساعت: 7:17 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره افسردگی دوره نوجوانی

بازديد: 1761

 تحقیق درباره افسردگی دوره نوجوانی

مقدمه

افسردگي در بين نوجوانان بيشتر از آنچه قبلاً فكر مي‌كردند، رايج تر شده است. نوجواني كه بنظر گوشه‌گير و تنها مي‌رسد، در بيشتر موارد درگير يك دوره حل مسئله است. در حاليكه براي برخي ديگر يك مشكل جدي تر است كه حتي در مواردي مي‌تواند منجر به خودكشي شود. نوجوانان افسرده احساس غمگيني مي‌كنند و ممكن است اين حالت را بعنوان احساس بي‌كسي استنباط نمايند. معمولاً اينگونه نوجوانان در ارتباطات خود با خانواده و دوستان راحت نيستند. آنها اغلب توانايي تمركز حواس ضعيفي دارند، در شروع عمل و اقدامات خودانگيخته بي‌نهايت مشكل دارند، تغييرات قابل توجهي در نحوه تفكر و رفتار آنها مشاهده مي‌شود، اغلب اوقات در طول شب با اختلالات خواب مواجهند و تغييراتي در الگوهاي غذاخوردن آنها مشاهده مي‌شود، ممكن است احساس شديد خستگي كنند، انگار خود را بزور حركت مي‌دهند يا برعكس برخي از آنان بسيار پرانرژي هستند، ممكن است احساس گناه يا بي‌ارزشي كنند. نوجواني كه مبتلا به بيماري افسردگي است، اگر كمكي كه به آن نياز دارد دريافت نكند، ممكن است اقدام به خودكشي نمايد. بطور عادي نوجوانان وقتي كه غمگين باشند درباره غمشان شكايت يا صحبت مي‌كنند و سعي مي‌كنند كه براي رفع آن كاري كنند. بطور كلي افراد در نوجواني از والدينشان دور مي‌شوند و بيشتر با همسالان خود تماس و ارتباط برقرار مي‌كنند. تفاوت بين غم معمولي نوجوانان و افسردگي بستگي به مدت زمان، شدت و ميزان انحراف خلق از خلق و رفتار معمول نوجوان دارد. نوجوانان به دلايل مختلف غمگين مي‌شوند. نوجواناني كه بطور ممتد تحت فشار رواني هستند، افسرده مي‌شوند و اين موارد بيشتر در خانواده‌هايي اتفاق مي‌افتد كه مورد مشابهي در بين اعضاي خانواده از افسردگي وجود داشته است.

 

علائم افسردگي نوجوانان

درصورتي كه متوجه شديد حداقل 3 مورد يا بيشتر از موارد ذيل بمدت دوهفته يا بيشتر ادامه دارد احتمال ابتلا به افسردگي نوجواني وجود دارد:

- گريه كردن، غمگيني يا بداخلاقي

- گوشه گيري (احتراز از دوستان، فعاليتها و وقايع اجتماعي)

- مشكلات خواب

- مشكلات تغذيه

- افت عملكرد مدرسه اي

- فعاليت زيادي يا فقدان فعاليت انرژي

- احساس گناه يا خودكم بيني

- خستگي بيش از حد و دائمي

- اشتغال ذهني بيش از حد در مورد مرگ، مردن يا آرزوي مرگ

اگر نوجواني كه مبتلا به افسردگي است كمكي دريافت نكند ممكن است بعنوان يك راه فرار از اين موقعيت، اقدام به خودكشي نمايد.

چهارنشانه‌اي كه احتمال اقدام به خودكشي را مشخص مي‌كند عبارتند از :

1- تهديد يا صحبت كردن در مورد كشتن خود

2- ابراز آمادگي براي مرگ مثل بخشيدن مايملك خود، وصيت‌نامه، نامه‌هاي وداع، يا خداحافظي كردن)

3- بنحويي صحبت كردن كه انگار هيچ اميدي به آينده ندارد.

4- احساس بيكسي و نااميدي نسبت به خود يا سايرين

نوجواناني كه هر كدام از اين علائم را نشان دهند بايستي حتماً به روانپزشك ارجاع شوند و كمك تخصصي ويژه دريافت كنند. اگر احساس مي‌كنيد كه نوجوان شما ممكن است از افسردگي رنج ببرد پيشنهاد مي‌شود كه نسبت به ارجاع او به يك متخصص باتجربه بهداشت روان و انجام ارزيابي دقيق اقدام نماييد.

چند نكته مهم

- در اجراي انضباط از تقويت مثبت استفاده كنيد. شرمساري و تنبيه در برقراري انضباط ممكن است باعث بروز احساس بي‌ارزشي و عدم كفايت در اداره امور زندگي در نوجوان گردد.

- از ابراز حمايت بيش از حد و راهنمايي بي حد به نوجوان احتراز كنيد. حمايت بيش از حد امكان هر گونه بروز اشتباهي را از نوجوان مي‌‌ گيرد. هدايت و راهنمايي بيش از حد در زمينه آنچه كه بايد و آنچه كه نبايد توسط والدين باعث مي‌شود كه نوجوان فكر كند آنها به او اعتماد ندارند.

- انتظار پذيرش مطلق از طرف نوجوان خود نداشته باشيد.

- از نوجوان خود انتظار تكميل و برآوردن آرزوها و اهداف ناكام خود را نداشته باشيد.

مجدداً ذكر مي‌گردد كه گاهگاهي احساس ناخشنودي در بين نوجوانان شايع است.

كمكهايي كه شما مي‌توانيد بكنيد:

- داوطلب گوش دادن به صحبتهاي آنان باشيد. زماني را واقعاً صرف نوجوان خود كنيد. احساس نكنيد كه هميشه بايد توان پاسخگويي به سئوالات آنها را داشته باشيد . فقط گوش كنيد.

- مسئله مطرح شده توسط آنها را كاملاً جدي بدانيد. آن مسئله ممكن است براي شما مهم نباشد ولي براي آنها اهميت دارد. به نوجوان خود نشان دهيد كه مورد توجه شماست و سعي در درك او داريد.

- نوجوان خود را تنها نگذاريد. بيان اين جمله كمكي به نوجوان نمي‌كند: «چيزي نشده، سرت را بالا بگير، فردا حتماً روز بهتري خواهد بود، مسئله‌اي كه بوجود آمده براي او كاملاً جدي و واقعي است.

- نوجوان را تشويق كنيد كه با ساير بزرگسالان نيز همانند شما صحبت كند. به او پيشنهاد كنيد كه به آنها بعنوان يك دوست بزرگسال اعتماد كند. (اين افراد مورد اعتماد والدين باشند)

- سعي كنيد نشان دهيد كه آنها برايتان اهميت دارند. آنها ممكن است از شما دوري كنند. در كنار آنها بمانيد. سعي كنيد شرايطي را فراهم كنيد كه با شما كاري را بطور مشترك انجام دهند. به آنان تأكيد نكنيد كه بايستي شاد باشند. با آنها و احوالشان كنار بياييد.

- به موقع به آنها پيشنهاد كمك كنيد. دريافت كمك به موقع مانع از فرورفتن نوجوان در افسردگي عميق تر مي‌شود و پيشگيري از بروز اختلال مي‌گردد.

- سعي كنيد تا علت اندوه نوجوان را دريابيد . منشاء غم كجاست؟ با درك منشاء بروز غم نوجوان بهترين وسيله براي آزادساختن خود از اثرات آنرا در اختيار دارد.

- انتظار طرد داشته باشيد. اگر سعي در ارتباط يا حمايت از نوجوان افسرده‌اي را داريد تعجب نكنيد كه گاهي پاسخهاي منفي و يا رفتار تحريك پذيري نشان دهند. اين وضعيت را شخصي و خصوصي تعبير نكنيد. يك اصل مهم صبوري و تحمل است.

- بخاطر داشته باشيد كه شما نمي‌توانيد مسئول اعمال شخص ديگري كه تحت فشار رواني يا افسردگي يا افكار خودكشي است باشيد. آنچه كه شما مي‌توانيد انجام دهيد ايفاي نقش بعنوان يك دوست مسئول علاقمند در كنار نوجوان به هنگام موقعيتهاي سخت مي‌باشد. در اين برهمه زماني مي‌توانيد به نگراني‌هاي آنها گوش كنيد، از آنها حمايت كنيد و براي دريافت كمك‌هاي تخصصي آنها را راهنمايي و ارجاع دهيد.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 17 خرداد 1393 ساعت: 23:19 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق در باره انواع نیروگاه ها

بازديد: 501

تحقیق در باره انواع نیروگاه ها

مقدمه

پنج منبع انژری وجود دارد که تقریباً در کنار هم تأمین کنندة تمام الکترویسیته به شمارآیند. این منابع عبارتند از زغال سنگ، نفت، گاز طبیعی، نیروی هیدروالکتریک و انژری هسته ای. زغال سنگ، نفت و نیروگاه های هسته ای از چرخة بخار برای تبدیل گرما به انژری به انژری الکتریکی به صورت زیر استفاده می کنند. نیروگاه های بخار از آب خیلی خالص در یک چرخة بسته استفاده می کند. ابتدا آب در دیگ های بخار گرم می شود تا بخاری با فشار و دمای بالا تولید کند، طبق معمول 1150 اتمسفر و 550 درجه سلسیوس در نیروگاه مدرن، بخار تولید شده با فشار بالا از توربین ها عبور می کند و ژنراتورهای الکترویکی را به کار می اندازد به طوری که مستقیماً با آن جفت شده است. بیشترین مقدار انژری تنها در صورتی از بخار به توربین انتقال می یابد که توربین های دیگر اجاره داده شود تا در فشار خیلی کم تخلیه شوند، مطلوب این است که خلا وجود داشته باشد. این عمل می تواند بوسیله تقطیر کردن بخار خروجی به آب انجام پذیرد. سپس آب به داخل دیگ ها پمپ می شود و این چرخه دوباره تکرار می گردد. در مرحلة تقطیر مقدار زیادی از گرما باید از سیستم استخراج شود. این گرم در چگالنده جابجا می شود که نوعی مبدل گرمایی است. مقدار بسیار زیادی از آب ناخالصِ سرد از یک طرف چگالنده وارد می شود و به صورت آب گرم خارج می گردد، و گرمای کافیِ بخار خروجی برای چگالیدن از آب گرفته می شود. به آسانی و به فاصلة کمی به دریا بر می گردد، یک نیروگاهA2GW به 60 تن آب دریا در هر ثانیه نیاز دارد. این مشکل در ساحل نیست، اما در مناطق غیر ساحلی، مکان های خیلی کمی وجود دارند که بتوانند آب به این مقدار را در تمام سال فراهم آورند. روش تناویی، باز گردش آب ناخالص است.

برج های خنک کننده برای سرد کردن آب ناخالص استفاده می شوند، به طوری که می توانند به چگالنده باز گردند، و همان آب پیوسته به گردش در آید. یک برج خنک کننده ساختار محکمی شبیه به یک دودکش خیلی پهن دارد و به یک صورت عمل می کند، به طوری که یک کشش طبیعی ایجاد می کند. حجم زیادی از هوا در اطراف پایه بیرون کشیده می شوند واز رأس بازخارج می شوند. آب گرم ناخالص ازطریق فواره کوچک به داخل دکل پاشیده می شود، و در هنگام ریزش توسط هوای صعودی خنک می شود و سرانجام در مخزن زیر برج جمع آوری می گردند. در واقع برج خنک کننده مبدل گرمایی ثانویه است که گرمای آب ناخالص از هوای اتمسفر عبور می کند، اما برخلاف مبدل گرمایی اولیه، دو سیال اجارة ارتباط می یابند و در نتیجه مقداری از آب بصورت تغییر ازدست می رود.

برج های خنک کننده هرگز قادر به کاهش دمای آب ناخالص تا دمای هوا محیط نیستند، به طوری که کارایی چگالنده و کارایی کل نیروگاه در مقایسه با مکان ساحلی کاهش مختصری می یابد. همچنین بنا کردن برج های خنک کننده هزینه سرمایه ای ساخت نیروگاه ها را افزایش می دهد. نیاز به آب خنک کننده عواملی مهم برای انتخاب جایگاه های زغال سنگ، نفت و نیروگاه های هسته ای است. جایگاهی که برای نیروگاه مناسب است و از یک نوع سوخت استفاده می کند، ضرورتاً برای نیروگاهی که از سوخت دیگری استفاده می کند، مناسب نیست.

1-1نیروگاه های زغال سوز چیست

نیروگاه های زغالی اولیه نزد یک باری که فراهم می کردند ساخته می شدند. یک نیروگاه با خروجی 2Gw، حدوداً 5 میلیون تن زغال در سال مصرف می کند. در بریتانیا کشوری که بیشترین زغال نیروگاه آن توسط راه آهن حمل می شود، بیانگر میانگینی در حدود 13 قطار در روز است که هر کدام 1000 تن زغال حمل و نقل می کنند. این بدین معناست که نیروگاه های زغال سوز بزرگ نیازمند یک خط راه آهن هستند مگر این که نیروگاه درست در سر معدن زغال سنگ ساخته شده باشد.

2-1 نیروگاه های نفت سوز (گازوئیل سوز)

نفت نیروگاه می تواند تقسیم شود به نفت خام، نفتی که از چاه استخراج می شود و نفت مازاد، نفتی که هنگامی که تکه های ارزشمندتر در پالایشگاه نفت استخراج شده اند، باقی می ماند. هزینة جابجایی نفت توسط خط لوله کمتر از جابجایی زغال توسط راه آهن است با این که نیروگاه هایی که نفت خام را می سوزانند اغلب نزدیک لنگرگاه های آبی عمیق برای تخلیه تانکرهای متوسط مناسب می باشند. نیروگاه هایی که نفت مازاد می سوازنند نیازمند آن هستند که نزدیک پالایشگاهی که آن ها را فراهم می کنند، قرار بگیرند. به علت است که نفت مازاد بسیار غلیظ است و تنها می تواند به طور اقتصادی توسط خطوط لوله جابه جا شود که گرم نگه داشته شود.

 

نیروگا ه های هسته ای چیست

برخلاف زغال سنگ و نفت، هزینة انتقال سوخت هسته ای قابل چشم پوشی است زیرا میزان بسیار کمی از آن استفاده می شود. یک نیروگاه GW1 حدوداً به 5/4 تن اورانیوم در هر هفته نیاز دارد. این میزان با 50000 تن سوختی که هر هفته در یک نیروگاه زغال سوز قابل مقایسه، می سوزد، بسیار مناسب تر است. نیروگاه های هسته ای کنونی آب خنک کنندة بیشتری نسبت به نیروگاه های قابل قیاس زغال سوز یا نفت سوزی که در نتیجة کارآیی کمترشان است، استفاده می کند. تمام نیروگاه های هسته ای در بریتانیا، به استثنای یکی، در سواحل واقع شده اند و از آب دریا برای خنک کردن استفاده می کنند.

نیروگاه های هیدرولیکی

نیروگاه های هیدرولیکی باید در هِد که قابل دسترس است واقع شوند، و از آن جایی که اغلب این (هِد) در نواحی کوهستانی است، احتمال دارد این نیروگاه ها به خطوط انتقال طولانی برای حمل نیرو به نزدیک ترین مرکز بار اتصال به یک شبکه، نیاز داشته باشند. تمام برنامه های هیدرولیکی به دو عامل اساسی بستگی دارند. به جریان آب و تفاوت سطح یا هد.هِد لازم ممکن است بین یک دریاچه و یک درة نزدیک، یا با احداث یک سد کوچک در یک رودخانه ای که جریان به طرف نیروگاه منحرف کند، یا با احداث یک سد بلند در عرض یک دره به منظور ایجاد دریاچة مصنوعی، بدست آید.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 17 خرداد 1393 ساعت: 23:12 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,
نظرات(0)

اشتباهات والدین در تربیت فرزندان

بازديد: 357

اشتباهات والدین در تربیت فرزندان

والدین به علت علاقه شدید به فرزندانشان ممکن است از چیزهای مهمی که در زندگی کودکان آنها اهمیت دارند غفلت کنند و به اشتباه کارهایی انجام دهند که برای تربیت بچه ها درست نباشد. در اینجا ۱۰ اشتباه بزرگ که والدین مرتکب می شوند نوشته کرایگ پلی استد آورده شده است.

۱) لوس کردن فرزندان:

کاملاً واضح است که والدین فرزندانشان را دوست دارند و می خواهند فرزندانشان هر آنچه که می خواهند داشته باشند و آنها هیچ کم و کاستی نداشته باشند. این کار ناشی از نیت خوب والدین است، اما گذشته از هزینه ای که این کار می برد بچه ها هم لوس می شوند. این کار باعث می شود بچه ها با وجود از تمام چیزهایی که دارند شاد و راضی نباشند و بیشتر بخواهند. آنها نیاز به داشتن وسایل بیشتر ندارند، بلکه نیازمند زمان بیشتری هستند که در کنار والدین خود باشند. از این سمت به موضوع نگاه کنید: آیا آنها یاد گرفته اند برای تمام چیزهایی که دارند متشکر باشند؟ آیا آنها با داشتن همه چیز در کوکی، سرد و ناامید نخواهند شد؟ آیا فکر کرده اید با خواسته های دوران جوانی آنها چه خواهید کرد؟

 

۲) نظم و انضباط ناکافی:

زمانیکه شما برای نظم و تربیت دادن به فرزندنتان تنبلی کنید یک شیطان کوچولو در خانواده خلق می کنید که خویشاوندان و معلمها و مربیها و دوستان از دست او در امان نیستند. این صحیح نیست که به کودکانتان اجازه دهید که هر طور که می خواهند در خانه رفتار کنند، مثل پریدن روی مبل ها و تخت. زیرا آنها در خانه های مردم هم همینطور رفتار خواهند کرد، در صورتیکه آنها باید یاد بگیرند که رفتار بهتری در بیرون از خانه داشته باشند. زندگی کردن با بچه هایی که تخت گران قیمت را مثل توری اکربات می بینند کابوس است. اگر شما در تربیت کودکانتان کوتاهی کنید دیگران اینکار را خواهند کرد و شما مسلماً این را دوست ندارید.

 

۳) کوتاهی کردن در ارتباط با مدرسه:

مدرسه جایی است که بچه ها وقت زیادتری را نسبت به جاهای دیگر در آنجا صرف می کنند، همچنین جایی است که مسئولیتهای زیادی را به آنها واگذار خواهند کرد. سؤال این است: آیا آنها آمادگی مواجه شدن با این مسؤلیتها را دارند؟ و شما چگونه می توانید بدون حضور فیزیکی در مدرسه او را همیاری کنید؟ این مهم نیست که شما یا همسرتان باشید، نیاز است که یکی از والدین حتماً در مدرسه حضور داشته باشد. حداقل یک ایمیل در هفته با معلم کودکتان داشته باشید، این موضوع باعث می شود که معلم بداند شما علاقمند به پیشرفت کودکتان هستید و او می تواند شما را از هر خبری آگاه کند و هر موضوع مهمی را در ارتباط با کودکتان با شما درمیان بگذارد. اگر آموزگار فعالیت شما و حساسیت شما را ببیند، نسبت به آموزش و تربیت کودک شما فعالتر خواهد بود.

 

۴) تحسین و تشویق نابجا:

هنگامیکه می خواهیم کودکانمان را تشویق کنیم یک نکته مهم وجود دارد. ساختن اعتماد به نفس در کودکان بسیار مهم است اما بر پا کردن یک جشن بزرگ برای یک پیشرفت معمولی توقع آنها را بالا می برد و یک موقعیت واقعی را تحریف می کند. آنها باید با واقعیتها مواجه شوند. مثلاً در ورزشی مثل بستکبال که جایزه این بازی به صورت مشارکتی است، پسر من هم در تیم مدرسه بازی می کرد با اینکه باید به تیم جایزه داده شود، بسیاری از مادرها اصرار داشتند که به تک تک بچه ها جایزه داده بشود. در طی ۴ فصل که پسر من در این تیم بازی کرد جایزه هایش بیشتر از من است که بیشتر از ۴۰ فصل بازی کرده بودم، نباید به کودکان اعتماد به نفس کاذب داد.

 

۵) واگذار نکردن مسئولیت کافی به کودکان:

کودکان شما نباید انتظار هر پرداختی را برای انجام کارهای عادی و روزمره در خانه داشته باشند. اینجا خانه است، یک هتل نیست. یک مقرری، ایده بسیار خوبی است برای کارهای فوق العاده، نه برای کارهای روزمره. آنها هم عضوی از خانواده هستند پس باید مقداری از بار خانواده بر دوش آنها باشد. اگر آنها بزرگ شوند بدون داشتن مسئولیت کافی، چگونه انتظار دارید عهده دار یک شغل شوند و یا دانشکده خود را به پایان برسانند؟ مهم است که مطمئن شوند قسمتی از بار خانواده بر دوش آنهاست مثل خالی کردن ماشین ظرف شویی و یا زباله ها. نه اینکه آنها برده شما باشند و نه اینکه فکر کنند همیشه در تعطیلات بسر می برند.

 

۶) همسر خوبی نبودن:

چطور رفتار کردن شما با همسرتان در ایجاد ارتباطات فرزندانتان بسیار اهمیت دارد. اگر رفتار شما با همسرتان درست نباشد و یا ارتباط شما با هم با فریاد و داد و هوار باشد، به فرزندتان یاد می دهید که رفتاری مشابه شما داشته باشد. بچه ها بیشتر از دیدن شما می آموزند تا گوش دادن به حرفهای شما. اگر شما با همسرتان با عشق و احترام رفتار کنید، آنها نیز ارزش خانواده تان را در جلوی دیگران با چنین رفتاری نشان خواهند داد. رفتار صحیح پدر و مادر با یکدیگر باعث می شود که کودکان خانه را یک پناهگاه ایمن و دوست داشتنی در دنیای ترسناک خارج از خانه بدانند.

۷) انتظارات نا معقول:

باید در ارتباط با فرزندانتان از آنها انتظارات معقول داشته باشید. اگر شما از کودک ۲ ساله تان انتظار دارید که مثل یک شاهزاده خانم کوچک بنشیند و شما با همسرتان برای صرف شامی عالی به رستوران بروید سخت در اشتباه هستید، و همچنین اگر پسر کوچک شما ۳۵ کیلو گرم وزن دارد و از او انتظار دارید ستاره فوتبال مدرسه خود باشد، انتظار نامعقولی دارید، شاید او دوست دارد نوازنده کلارینت بشود. انتظاراتی از آنها داشته باشید که آنها بتوانند از پس آنها بر آیند. انتظارات نا معقول باعث اضطراب و ناراحتی در آنها می شود.

 

۸) وابسته کردن آنها:

بسیاری از والدین فرزندانشان را نازپرورده بزرگ می کنند و هر آنچه که آنها می خواهند برایشان فراهم می کنند و کارهایی که آنها باید خودشان انجام دهند پدرو مادر انجام می دهند، تا نکند او سختی کوچکی را متحمل شود. من از آن می ترسم که ما در آینده نسلی بزدل داشته باشیم که حتی از تمیز کردن اتاق خود هم بر نمی آیند چه برسد به مشکلاتی که در آینده باید با آنها دست و پنجه نرم کند. باید اجازه دهید آنها مستقل بزرگ شوند و کارهای خود را خودشان انجام دهند، این کار نشان می دهد که شما آنها را دوست دارید نه اینکه به آنها علاقه کمی دارید.

 

۹) آنها را خودتان فرض کردن:

اجازه دهید بچه ها بچه باشند و مرحله به مرحله بزرگ شوند و به آنچه علاقه دارند برسند. والدین نباید بچه ها را راهی برای رسیدن به اهدافی که خودشان نتوانسته اند به آن برسند، بدانند. شما نباید برای آنها چشم اندازی از آینده داشته باشید، چون آنها به راهی خواهند رفت که خودشان دوست دارند نه شما، چنان که شما هم همین کار را کردید. اجازه دهید آنها خودشان را بیابند و استعدادشان را نشان دهند.

۱۰) تا آخر دنبال نکردن:

اگر شما از پسرتان خواسته اید نرده ها را رنگ آمیزی کند باید تا آخر کار را دنبال کنید که او این کار را انجام دهد. تا به آخر رساندن خواسته ها شما و حتی تنبیهات، زندگی را کمی مشکل خواهد کرد، اما او می فهمد که حرف شما تغییر نخواهد کرد. اگر این چنین نباشید آنها می پندارند که هر چیزی که شما گفته اید فقط گفته اید. آنها روی حرف شما حساب باز نمی کنند و به شما اعتماد نخواهند داشت.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 17 خرداد 1393 ساعت: 23:04 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق در باره تاثیر استرس بر روی سرطان

بازديد: 507

 

تحقیق در باره تاثیر استرس بر روی سرطان

بر اساس تحقیقات انجام شده در دنیا، ثابت شده که استرس، عامل اصلی در پیشرفت سرطان است. استرس ذهنی و احساسی دلیل اکثر بیماری هایی است که انسان تسلیم آنها می شود و روز به روز جامعه پزشکی نسبت به پتانسیل تمرینات یوگا در جلوگیری و درمان این بیماری ها بیشتر پی می برد.

استرس ذهنی و احساسی با چه مکانیسمی در بافت ها و اندام های بدن تولید بیماری می کند؟ اولین بررسی در مورد تاثیرات استرس بر بدن، توسط دکتر هانس سلی در دهه های 50 و 60 انجام شد. او دریافت که پستانداران با ترشح هورمون های استرس آدرنالین و نورآدرنالین که از غدد آدرنال در واکنش به سیستم عصبی سمپاتیک آزاد می شوند ـــ با استرس مقابله می کنند .

اخیرا محققان کشف کرده اند که استرس های روانی، محیطی و احساسی از طریق سیستم عصبی با تحریک هیپوتالاموس در مغز، تعدیل می شوند. افزایش فعالیت هیپوتالاموسی منجر به فعال شدن غده هیپوفیز - غده ای مهم که در سطح زیرین هیپوتالاموس بعنوان برون ده رشد عمل می کند می شود. ترشح هورمون های هیپوفیز در جریان خون، غدد درون ریز بدن را که شامل غدد تیروئید، تخمدان ها و کورتکس غدد آدرنال که در قطب بالایی کلیه ها قرار گرفته اند، است فعال می کند. کورتکس آدرنال، کورتیکوسترویدها را در خون آزاد می کند. این استروئیدها از بافت های بدن در برابر تاثیرات زیان آور استرس شدید و طولانی مدت، محافظت می کنند.

آخرین گزارشات تحقیقات اخیر در دانشگاه استنفورد و مرکز پزشکی ولی (valley) در آمریکا نشان می دهد که استرس ذهنی و احساسی بر سیستم دفاعی بدن نیز تاثیر می گذارد. این سیستم، مراقب بدن است و مسئول مقاومت در برابر بیماری و عفونتهاست. تحقیقات اخیر درباره سرطان در جهت یافتن راه هایی برای دستکاری سیستم دفاعی و تلاش برای مجهز کردن سیستم دفاعی بدن و هدایت آنها در مقابل سلول های حمله کننده سرطان، صورت گرفته است. این تلاش ها ناموفق بوده اند ولی این اصل اساسی که سرطان در نتیجه تخریب سیستم مراقبتی بدن است، به نظر صحیح می رسد.

یک تیم کالیفرنیایی با کار بر روی حیوانات آزمایشگاهی، نشان داده اند که استرس، واکنش های سلولی و ترشحی(هورمونی) سیستم دفاعی را ضعیف می کند. آنها مسلم دانستند که استرس در یک زمان بحرانی در زندگی موجب از کار انداختن سیستم دفاعی و توسعه سرطان یا تومور می شود. بنابراین حتی اگراسترس ذهنی و احساسی در نهایت کاهش یابد، ممکن است تومور بدخیم آنقدر پیشرفت کند که بر مقاومت ایمنی بدن غلبه کند.

رابطه بین استرس و سیستم دفاعی روشن تر شده است. مطالعات بر روی حیوانات نشان داده است که آسیب های هیپوتالاموس موجب کاهش عملکرد سیستم دفاعی می شود و گمان می رود که افسردگی روانی تاثیر مشابهی بر سوژه های انسانی دارد که موجب ازکارافتادن سیستم دفاعی و آمادگی بیشتر برای پیشرفت سرطان می شود. هر چیز که افسردگی را کاهش دهد، برای مقاومت در برابر تومور، به افراد کمک می کند.

درمان افسردگی با یوگا، ساده و موثر است. افسردگی نشانه کاهش انرژی ذهنی و فیزیکی است. در بسیاری از موارد نیازی به مسکن ها و درمان با شوک الکتریکی نیست. انجام آساناهای مناسب، تمرینات پرانایاما همراه با خدمت بدون چشمداشت ، حتی عمیق ترین سطح افسردگی را از بین می برد. هزاران موفقیت در " درمان معجزه آسا" گزارش شده که در آن با برانگیختن امید در قربانیان مبتلا به سرطان که بسیار افسرده هستند، موجب تقویت سیستم دفاعی بدن با تحریک هیپوتالاموسی و خلاص شدن از پیشرفت سرطان شده اند.

بسیاری از پزشکان و مددکاران اجتماعی مشاهده کرده اند، افرادی که قادر به ابراز و برون ریزی افسردگی یا اندوه خود نیستند و از روی عادت اندوه خود را در دراز مدت در درون خود می ریزند، بیشتر مستعد سرطان هستند. گفته می شود که سرطان بروز فیزیکی و قابل مشاهده این غم و اندوه درونی شده و ابراز نشده است که در طول زندگی بر روی هم انباشته شده است.

مطالعه واکنش سوگواری که اخیرا در استرالیا انجام شد نشان داد که در اولین هفته های مرگ همسر، سیستم دفاعی فرد، بسیار ضعیف بود. در تحقیق دیگری در موسسه اسلون کتنینگ نیویورک، محققان که شاهد پیشرفت سرطان در هر دو نفر در 1400 زوج بودند، اظهار کردند که وقتی سرطان دریکی از همسران پیشرفت می کند یا به خاطر آن می میرد، استرس احساسی ممکن است منجر به پیشرفت سرطان در دیگری شود.

شواهد به دست آمده از مطالعه بیماران در دانشگاه پزشکی ویرجینیا در آمریکا نشان داده است که می توان به تنهایی ازعوامل رفتاری و شخصیتی بیماران برای تشخیص اینکه آیا آنان دچار سرطان ریه هستند ، استفاده کرد.

در یک تحقیق بلند مدت دیگر که دانشجویان پزشکی انجام داده اند، محققان نوعی از شخصیت را تعریف کردند که ادعا می کنند بیشتر مستعد سرطان است. چنین افرادی، افراد خیلی مهم یا پرخاشگری نیستند،بلکه درونگرا، دمدمی و مایل به تنها بودن ومحروم از روابط نزدیک با والدینشان هستند.

سرطان در تمام نقاط جهان، موضوعی است که به احساسات مربوط می شود. رشد سریع آن در جوامع ما، با مرگ و میر بالایی که به دنبال دارد، در بسیاری از ما حس ترس و درماندگی به وجود می آورد. آنچه از تحقیقات اخیر به دست می آید این است که چنین احساساتی ممکن است سیستم دفاعی بدن را از کار بیندازد و عامل اصلی تسلیم فرد، به سرطان باشد.

تمرینات یوگا که تاثیرات عمیقی بربدن دارد، ممکن است کارایی سیستم دفاعی بدن را افزایش داده و انرژی بیشتری برای جلوگیری از تکثیرسلول های متمرد سرطان در مرحله مهم پیشرفت تومور، فراهم کند. تاکنون تحقیق مهمی درباره تاثیرات تمرین های یوگا بر پیشرفت تومور انجام نگرفته است، اگرچه این امر کاملا تضمین شده است و قطعاٌ نتایج خوبی در بر خواهد داشت.

تحقیق اولیه ایی توسط یک روانپزشک استرلیایی به نام انسلی میرز(Ensley Mears)، در ژورنال پزشکی استرالیا گزارش شده است. میرز طبق این تحقیق به فواید این روش در کاهش بیماریهای مربوط به استرس در بیمارانی که دچار ناراحتی های روانی و بیمارانی که مشکلات جسمی دارند ، واقف شده است . وی نویسنده کتاب مشهور "تسکین بدون دارو" است. او تکنیک هایش را که بسیاری از تحقیقات پزشکی به آن سمت سوق داده می شدند در بیماران مبتلا به سرطان به کار گرفت. او کارش را به این صورت توضیح می دهد :

"شواهد نشان می دهد که بعضی از سرطان ها تحت تاثیر واکنش های دفاعی هستند. بین واکنش های دفاعی و واکنش های حساسیتی ( آلرژیک) کمی شباهت وجود دارد. بعضی از واکنش های آلرژیک با تجربه ذهن ورزی اصلاح می شوند. به علاوه بعضی از سرطان ها تحت تاثیر واکنش های غدد درون ریز هستند و بعضی از واکنش های غدد درون ریز با تجربه ذهن ورزی اصلاح می شوند."

دکتر میرز علاقمند به توسعه کارهایش در مطالعات گسترده تر است، اما اغلب بیماران نمی توانند شکل جدید درمانی اش را که نیازمند انگیزه و تعهد بالایی است، به کار گیرند. بسیاری از بیماران، درمان را رها می کنند و ترجیح می دهند منتظر مرگ باشند تا اینکه تلاشی پیوسته و آگاهانه انجام دهند تا رشد سرطان در بدن را متوقف یا تحت کنترل آگاهانه اراده درآورند.

بیماران مبتلا به سرطان اغلب در حالت ضعیف شده و کمبود انرژی هستند، زیرا سرطان به بدنشان حمله کرده و برای تکثیر بیرحمانه خود، انرژی زندگی آنها را گرفته است. تکنیک های یوگا که سطح انرژی را بالا می برند می توانند به بیماری که ضعیف شده، انگیزه دهند تا برای درمان بیماری اش تلاش کند. تکنیک هایی مانند سوریا ناماسکارا(سلام بر خورشید)، پرانایاما، مودراها و باندها، سطح انرژی را سریع و با قدرت می سازند . اما چنین برنامه ای باید با راهنمایی کافی صورت گیرد.

وضعیت دشواری که بیمار مبتلا به سرطان با آن مواجه است، این است که آیا با دست کشیدن از ادامه کار، باید منتظرمرگش باشد یا با تمام وجود تلاش کند تا بر سرطان چیره شود. سعی کنید مشتاق عمق تعهدی که این تقلا کردن نیازمند آن است، باشید. برای بازیافتن سلامتی، افکار فرد بیمار باید به چیز دیگری معطوف شود و قدرت اراده اش به طور پیوسته بیدار و مجهز باشد و خود را مانند قبل نبازد و با این الگوی ذهنی که این بیماری غیر قابل اجتناب و غیر قابل تغییر است، همچون فردی درمانده خود را به سمت مرگ رها نکند. از این نظر، بیمار مبتلا به سرطان ممکن است با وضعیت دشوارش همچون نتیجه یک "آرزوی مرگ" بلند مدت برخورد کند که بر زندگی، مخاطرات و روابطش تاثیر گذاشته است. در این مدل فکری، او بعنوان یک " قربانی " در موقعیت های زندگی فرض می شود. " این زندگی اشتباه است، من مسئول نیستم، نباید اینگونه باشد، این عادلانه نیست." چنین فردی هیچ وقت صریح و بی پرده با زندگی مواجه نمی شود. او ترجیح می دهد در دنیای خیالی زندگی کند تا در دنیای واقعی. این فرد به ندرت در زندگی موفق است، زیرا کاملا درگیر مسائل نمی شود و بازی زندگی را آنگونه که هست با تمام ناملایمت ها و ناسازگاری هایش، نمی پذیرد. او احساس می کند نمی تواند تلاش و کوشش دائمی لازم برای مواجهه شجاعانه با زندگی را ادامه دهد. پس از یک عمر گریز از واقعیت، اکثر بیماران مبتلا به سرطان نمی توانند نقش محتومشان به عنوان " قربانی " را تغییر دهند و ناگزیر به سمت مرگ حرکت می کنند.

این افکار، توسط پروفوسور ژان کوهلر، استاد آمریکایی موسیقی مطرح می شوند. او طبق تشخیص، مبتلا به سرطان پانکراس غیر قابل عمل جراحی بود که در یک عمل جراحی اکتشافی مشخص شد و به او گفته شد که چند ماه بیشتر زنده نخواهد ماند. او چالش را پذیرفت و زندگی اش را به دست خود گرفت و خود را کاملا وقف علم ماکروبیوتیک(علم طولانی کردن عمر) کرد. بعد از 5 سال او هنوز زنده است و بدون هیچ نشانه ای از سرطان، خود را درمان کرده است.

با الهام از آنچه به آن دست یافته بود، احساس می کرد ماموریت دارد که به سایر بیماران سرطانی که با مرگ مواجه هستند، کمک کند. او به یک سخنران تبدیل شد و در کشور سفر کرد و با بسیاری از بیماران مبتلا به سرطان تماس برقرار کرد. با این وجود او دریافت که تنها 10تا 25 درصد این بیماران حاضر بودند شخصا برای غلبه بر سرطان موجود در بدنشان، تلاش لازم را انجام دهند. دکتر کوهلر می گوید :

" اساسا بیماران مبتلا به سرطان ناراحت (ناخرسند)هستند و اکثر قربانیان این برنامه را رد می کنند، نه از روی تردید، بلکه به این دلیل که نمی خواهند روش زندگی شان را عوض کنند. آنها می خواهند زندگی کنند، ولی به روش خودشان. هنگامی که مشکلی دارند، اگر نتوانند مشکلشان را آنطور که دوست دارند حل کنند، آن را رها می کنند. "

مطالعات علمی، به وضوح حقیقت مباحث یوگا را نشان می دهند، به این ترتیب که سلامت ذهنی و احساسی ما در وضعیت سلامت فیزیکی مان منعکس می شود و ریشه بیماری در افکار بیمار و کنترل نشده ما نهفته است. با در نظر گرفتن این مطالعات می توان پیش بینی کرد که یوگا نقش مهمی در حفاظت از جوامع ما در برابر تهاجمات سرطان در سال های پیش رو دارد. به وسیله یوگا، عقده ها و موانع نهفته در عمق ویژگیهای بیهوده شخصیتی و الگوهای رفتاری نارضایتی از خود، به طور سیستماتیک روشن شده و از بین می روند. کسی که یوگا انجام می دهد با آمادگی بیشتری خود را با جریان زندگی وفق می دهد و از سلامت ذهنی و احساسی بهتری بهره مند است. او نسبت به افراد دیگر حساسیت بیشتری پیدا می کند و قادر به ایجاد روابط انسانی عمیق و راضی کننده است و یاد می گیرد به تجربیات فراوان و متنوع زندگی به شیوه مثبت و خلاق پاسخ دهد.

انسان با وارد کردن اصول یوگا به سبک های زندگی متنوع اش، به طور اصولی بین ابعاد فیزیکی، ذهنی، احساسی و روانی وجودش تعادل برقرار می کند تا به سلامتی واقعی دست یابد. هیچ ضرورتی برای تسلیم در برابر درد پیش از اینکه واقع شود، یا مرگ ناشی از سرطان یا بیماری های جدی دیگر، وجود ندارد. امروزه چنین دیدگاه های درماندگی و تسلیم، یکی از دلایل اصلی عدم سلامت کلی ماست. یوگا مسیر پذیرش مثبت و مسئولیت پذیری در برابر سلامت، اعمال و تقدیرمان را هموار می کند.

منبع: سایت بیهار

(فوریه 1979)

مترجم : مینا خراسان فردی

 

 

 

خنده بر درمان سرطان موثر است

 

بررسی های پژوهشگران نشان می دهد، "خنده" می تواند در مهار روند سرطان و درمان آن، موثّر باشد.

به گزارش سلامت نیوز، پایگاه اینترنتی "گوگل نیوز" نوشت: پژوهشگران مراكز درمان سرطان آمریكا، "سی تی سی ای" در ایلینوی، با برگزاری جلسات خنده درمانی دریافته اند، "لبخند"، خنده معمولی، خنده با صدای بلند و قهقهه، سبب افزایش اكسیژن بدن، كاهش استرس، بهبود تنفس، كاهش فشار خون بالا، بهبود عملكرد ماهیچه ها و قلب و افزایش روحیه بیماران می شود. در این جلسات، بیماران برای هم لطیفه می گویند و می خندند.

پژوهشگران دریافته اند، خنده با ایجاد این تاثیرات مثبت، سبب از بین رفتن سلول های سرطانی یا كاهش سرعت تكثیر آنها و بهبود بیماران می شود. هر روز بیماران بیشتری در این مراكز ابراز می كنند كه خنده، حال آنان را بهتر می كند، به طوری كه تاثیر آن حتی از داروهای سرطان نیز بیشتر است، ضمن اینكه هیچ عوارضی ندارد.

 

تاثیر شاد بودن بر درمان سرطان چیست

پژوهشگران از تاثیر شوخی و شاد بودن بر درمان سرطان خبر دادند. به گزارش سلامت نیوز، پژوهشگران مركز سرطان اینشتین بیمارستان مونتفیور در برونكس آمریكا تعدادی از بیماران مبتلا به سرطان را در كلاس های خنده درمانی شركت دادند.برخی از این بیماران در مراحل پیشرفته سرطان بودند و در این جلسات بیماران جوك های مكتوب یا شفاهی می گفتند و می شنیدند ، فیلم های خنده دار می دیدند و لباس دلقك می پوشیدند و شوخی می كردند.نتیجه این بود كه بعد از مدت كوتاهی از میزان پیشرفت بیماری آن ها كاسته شد و به آن ها احساس بهبود دست داد.پژوهشگران می گویند: خنده و شادی با كاستن از فشارخون موجب كاهش استرس و افزایش آرامش می شود ، ضمن اینكه تنفس را بهتر می كند و عملكرد ماهیچه ها را افزایش می دهد.

 

استرس احتمال بروز سرطان را در زنان افزایش می دهد

تحقیقات نشان داده استرسهای شدید بر توانایی بدن در مقابله با انواع عفونت و در نهایت سرطانهای رحم در زنان تاثیر منفی دارد. به گزارش سلامت نیوز به نقل از هلت دی نیوز، محققان با بررسی زنانی که مبتلا به سرطانهای رحم و دهانه رحم بودند دریافتند این گروه برای مدت طولانی تحت تاثیر فشار روحی شدید و مشکلات زیادی بوده اند.محققان با بررسی 105 نفر از زنانی که بیش از مدت یک ماه تحت استرس فراوان بوده اند و علت آن نیز جدایی و طلاق و یا مرگ یکی از نزدیکان بوده است دریافتند که 78 مورد از آزمایشات پاپ اسمیر آنها به منظور تشخیص زودهنگام سرطان مثبت بوده است.محققان دریافتند که سیستم ایمنی زنان در مواجهه با استرسهای روزانه بسیار شدیدتر از مردان تحت تاثیر قرار گرفته و ضعیف می شود که همین امر زمینه را برای بروز سرطان فراهم می کند.

از طرف دیگر بررسی ها نشان داد حتی در مورد زنانی که مدتی تحت استرس روحی شدید بوده اند اما نتایج آزمایش آنان طبیعی بود بر میزان عفونتهای بدنی و بیماریهای ویروسی افزوده شده بود که این خود دلیل دیگری مبنی بر ضعف سیستم ایمنی در این گروه بوده است.کارشناسان هشدار می دهند که استرس موجب سرکوب سیستم ایمنی و مستعد شدن بدن برای ابتلا به انواع بیماریهای مزمن می شود و این تاثیر در زنان به مراتب شدیدتر از مردان است.

 

استرس مي‌تواند باعث عود و گسترش سرطان شود

‌تحقيقات جديد دانشمندان نشان مي‌دهد که پس از عمل جراحي و خارج کردن تومور بدخيم از بدن بيمار، ‌احتمال بروز دوباره سرطان در جاي ديگري از بدن زياد است. به نوشته ساينس ديلي، دانشمندان با انجام تحقيقات گسترده دريافتند که مي‌توان با کنترل استرس از ريشه گرفتن دوباره سرطان در بدن و بروز چنين سلول‌هاي سرطاني پيشگيري کرد. تحقيقات دانشمندان نشان مي‌دهد، استرس‌هاي رواني و جسماني پيش ، در جريان و پس از عمل جراحي تاثير بيولوژيکي بر عملکرد سيستم ايمني بدن دارد و اختلال در عملکرد سيستم ايمني بدن موجب کاهش روند بهبود بيماري به‌ويژه در نقطه حساسي که تحت عمل جراحي قرار گرفته مي‌شود.

تحقيقات جديد نشان مي‌دهد که هورمون استرس مانند آدرنالين که پيش و در جريان عمل جراحي ترشح مي‌شود، علت اصلي اختلال در عملکرد سيستم ايمني بدن است و عملکرد ضعيف سيستم ايمني بدن يکي از عوامل اصلي بروز دوباره سرطان پس از عمل جراحي است.

 

تاثير استرس بر فعاليت عوامل سرطان‌زا چیست

محققان اعلام کردند که استرس توانايي بدن را در مهار ويروس‌هاي سرطان‌زا کاهش مي‌دهد.به گزارش بي‌بي‌سي، تازه‌ترين بررسي محققان سرطان شناسي فيلادلفيا نشان مي‌دهد که زندگي مملو از فشارهاي عصبي، توانايي بدن را براي مقابله با عوامل سرطان‌زا از جمله ويروسي که در بيشتر موارد به عنوان عامل بروز سرطان رحم شناخته مي‌شود، تضعيف مي‌کند. اين محققان در بررسي علت واکنش مختلف سيستم ايمني بيماران به اين عوامل سرطان‌زا مشاهده کردند، استرس نقشي اساسي در اين خصوص دارد. در اين بررسي از هفتاد و هشت زن خواسته شد که ميزان فشارهاي عصبي روزانه خود را مطرح کنند. سپس توانايي سيستم ايمني بدن آنها در واکنش به ويروس اچ پي وي شانزده که شناخته‌شده‌ترين عامل ويروسي سرطان رحم است، اندازه‌گيري شد. محققان فيلادلفيا به دنبال اين بررسي مشاهده کردند که سيستم ايمني در زناني که سطح استرس روزانه بالاتري داشتند، ضعيف‌تر عمل مي‌کند.

 

استرس، مهم‌ترين عامل بروز سرطان است

رييس مركز تحقيقات سرطان در دانشگاه علوم پزشكي مشهد گفت: «استرس مهم‌ترين عامل بروز سرطان در انسان شناخته شده است.» دكتر محمدرضا قوام نصيري افزود: «استرس با تحت تاثير قرار دادن سيستم ايمني بدن زمينه بروز سرطان را در انسان تشديد مي‌كند.

تسكين استرس مي‌تواند به کنترل سرطان کمک کند

 

دانشمندان سالهاست مي‌دانند درصورتي كه بيماران سرطاني نتوانند با استرس ناشي از بيمار شدن برخورد كنند، سرطان در آنها سريعتر از افرادي كه آرامش خود را حفظ مي‌كنند، پيشرفت مي‌كند.

 

به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز به نقل از فيزورگ ، پزشكان براي مقابله با اين پديده درمانهايي را ارائه مي كنند كه مي‌تواند به بيماران سرطاني كمك كنند تا استرس خود را كنترل كنند دانشمندان اين فرضيه را مطرح كردند كه تسكين استرس مي‌تواند ناشي از افزايش بتا اندورفين پپتيد ( ( bepيا همان هورمون احساس خوب در مغز باشد كه در جريان ورزش، گفت و گوي مطلوب و جنبه‌هاي بسيار ديگري از زندگي كه به انسان شادي مي‌دهد،ترشح مي‌شود.

 

بر اساس فرضيه محققان دانشگاه راتجرز، bepكه توسط نورون‌ها توليد مي شود نه تنها حس خوبي را در فرد ايجاد مي‌كند بلكه در تنظيم واكنش استرس و عملكرد ايمني مهاركننده رشد و گسترش تومورها نيز نقش دارد.

 

نتايج اين تحقيقات در نشريه مجموعه مقالات فرهنگستان ملي علوم آمريكا منتشر شده است.

 

دكتر ديپاك كي. ساركار و همكارانش با انجام آزمايش‌هايي نشان دادند كه سازوكارهاي فيزيكي از اين فرضيه پشتيباني مي‌كند.

 

ساركار مجري طرح و استاد علوم جانوري و مدير برنامه غدد درون ريز در دانشكده محيط زيست و علوم زيستي دانشگاه راتجرز گفت يافته‌هاي ما نويد بخش ارائه درمانهايي براي بهبود عملكرد ايمني است.

 

تحقيق پيشين نشان داده است كه ميزان بسيار كم و يا غيرفعال نورون‌هاي bep با بروز بيماري‌هاي مختلفي ارتباط دارد.

 

بعنوان مثال تعداد كم نورون‌هاي توليدكننده bepدر مغز بيماران مبتلا به افسردگي و شيزوفرني مشاهده شد. همچنين نورون‌هايي كه ميزان بسيار كمي bep توليد مي‌كنند در بسياري از افراد چاق يافت شد.

 

در هر دوي اين موارد بيماران، بيشتر به عفونت و سرطان مبتلا شدند.

 

دانشمندان روتگرز براي آزمودن فرضيه نقش bepدر مهار رشد و پيشرفت تومور، سلول‌هاي بنيادي عصبي را با استفاده از مواد شيميايي خاصي به نورون‌هاي توليدكننده bepتبديل و سپس آنها را به مغز موش‌هاي زنده تزريق كردند.

 

پژوهشگران رشد تومورها را در موشهايي كه براي ابتلا به سرطان پروستات مهندسي ژنتيك شده بودند بررسي كردند.

 

محققان مي‌گويند نورون‌هاي bepبا افزايش فعاليت انواعي از سلول‌هاي ايمني خاص و كاهش التهاب، سيستم ايمني را بهبود بخشيدند.

 

اين نورون‌ها موش‌ها را در ۹۰درصد موارد از ابتلا به سرطان پروستات نيز محافظت كردند.

 

ساركار با ابراز خوشبيني از اينكه اين تحقيقات مي‌تواند براي درمان انسان بكار گرفته شود گفت به جاي پيوند سلول، افزايش bepبا استفاده از راهكارهاي شيميايي را مورد بررسي قرار خواهيم داد.

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 17 خرداد 1393 ساعت: 23:01 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره ادب

بازديد: 8087

تحقیق درباره ادب

از قیمتی ترین سرمایه ها و میراثهای حیات آدمی «ادب» است،

حتی بالاتر از ثروت و سرمایه است (ادب مرد، به ز دولت اوست).

در بر خورد ها چیزی به زیبایی و جذابیت ادب نمی رسد. باید آن را آموخت، به كار بست تا روابطی سالم و احترام آمیز و پایدار میان افراد، حاكم شود. اما همین واژه متداول و مشهور، گاهی تعریفی ناشناخته و حدّ و مرزی مبهم دارد. ازاین رو مناسب است كه بر مفهوم و جایگاه و شرایط آن، تأملی مجدد داشته باشیم و بدانیم كه به راستی «ادب چیست؟»

ادب چیست؟

این صفت كه سر مایه ارزشمند رفتاری انسان و رسالت پدر و مادر و مربی است بر چه پایه هایی استوار است؟ آیا یك خصلت درونی است؟ آیا رفتاری اجتماعی است یا حالتی روحی؟ رمز اینكه انسان ازافراد مؤدب، خوشش می آید چیست؟

وقتی سخن از«ادب» به میان می آید، نوعی رفتار خاصّ و سنجیده با افراد پیرامون (از كوچك و بزرگ و آشنا و بیگانه) در نظر می آید. این رفتار كه از تربیت شایسته نشأت می گیرد، به نحوه سخن گفتن، راه رفتن، معاشرت، نگاه، در خواست، سؤال، جواب و ... مربوط می شود.

ادب، هنری آموختنی است. می توان گفت:«ادب، تربیت شایسته است»، خواه مربی، پدر و مادر باشد، یا استاد و مربی.

امام صادق (علیه السلام) فرمود: پدرم مرا به سه نكته ادب كرد... فرمود: هر كس با رفیق بد همنشینی كند، سالم نمی ماند و هر كس كه مراقب و مقید به گفتارش نباشد پشیمان می گردد و هر كس به جاهای بد، رفت و آمد كند، متهم می شود: «ادبنی ابی بثلاث... قال لی:یا بنی! من یصحب صاحب السوء لا یسلم و من لا یقید الفاظه یندم ومن ید خل مداخل السوء یتهم

آنچه در این حدیث مطرح است، ضابطه داشتن « دوستی» و «گفتار» و«معاشرت» است. دوست داری با تو چگونه رفتار كنند؟ نام و لقب زشت بر تو نگذارند؟ مگر نَه اینكه از توهین و تحقیر و استهزای دیگران نسبت به خودت ناراحت و رنحیده می شوی؟ مگر نه اینكه دوست داری در جمع مردم، مورد تكریم و تشویق و توجه قرار گیری؟ یكی از نكات مهم مربوط به معاشرت، آن است كه آنچه را درباره خود نمی پسندی، در باره دیگران هم روا ندانی و آنچه نسبت به خویش دوست می داری، برای دیگران هم بخواهی و آنچه را در كار دیگران زشت می شماری، برای خود نیز زشت بدانی. اگر از كارهای ناپسند دیگران انتقاد می كنی، همان كارها و صفات در تو نباشد. این نوعی «خود ادب كردن» است و كسی به این موهبت دست می یابد كه از فرزانگی و هوشیاری و عقلانیّتی تیز و بصیر برخوردار باشد. به فرموده حضرت امیر (علیه السّلام):

«كفاك ادبا لنفسك اجتناب ما تكرهه من غیرك»؛

در ادب كردن تو نسبت به خویشتن، همین تو را بس كه آنچه را از دیگری ناپسند می بینی از آن پرهیز كنی.

هر كس حدّ و مرز خود را بشناسد و از آن فراتر نرود، دارای ادب است. بی ادبی، نوعی ورود به منطقه ممنوعه و پایمال كردن حدّ و حریم در برخورد هاست. این سخن بلند علویّ را هم در این زمینه بخوانیم كه فرمود:

«افضل الادب ان یقف الانسان علی حده و لا یتعدیّ قدره»؛

برترین ادب، آن است كه انسان بر سر حدّ و مرز و اندازه خویش بایستد و از قدر خود فراتر نرود. ادب، به خودی خود یك ارزش اخلاقی و اجتماعی است و ارزش آفرین، هم برای فرزندان، هم برای اولیاء كه تربیت كننده آنانند.

ادب در هر كه و هر كجا باشد، هاله ای از محبت و مجذوبیت را بر گرد خود پدید می آورد و انسان با ادب را عزیز و دوست داشتنی می كند.

ادب، خودش یك سرمایه است و هر سر مایه ای بدون آن بی بهاست.

مدالی است بر سینه صاحبش كه چشمها و دلها را خیره و فریفته می سازد.

آراستگی هر چیزی به چیزی است.

آن گونه كه علم، با حلم آراسته می گردد،

وشجاعت، با گذشت و عفو زینت می یابد،

و ثروت، با انفاق و بخشش، ارزش پیدا می كند،

حسب و نسب هم با ادب، ارج می یابد. شرافت نسب و اعتبار خانوادگی و آبرو و وجهه اجتماع، بدون داشتن ادب، آرایشی سطحی بر چهرهای زشت است. این سخن حضرت علی(علیه السلام) است كه:

«لاشرفمعسوءالادب»؛

با بی ادبی؛ هیچ شرافتی نیست.

كسی كه بی اصل و تبار و نسب و حسب باشد، اگر ادب داشته باشد، شرافت می یابد.ادب حتی نسب و تبار نامناسب را هم می پوشاند. كلام امیرالمؤمنین( علیه السلام) چنین است:

«حسنالادبیسترقبیح النّسب»

 

توانایی ایجاد ارتباط

ارتباط را می‌توان جریانی چند طرفه دانست که طی آن دو یا چند نغر به تبادل افکار ، نظریات ، احساسات و حقایق می‌پردازند و از طریق بکاربردن پیامهایی که معنایش برای کلیه آنها یکسان است به انجام این امر مبادرت می‌ورزند. هنگامی که ارتباط را کوشش آگاهانه فرستنده پیام برای سهیم ساختن گیرنده در اطلاعات ، عقاید و طرز فکرهایش می‌دانیم، مسئله تفاهم و هماهنگی فرستنده و گیرنده اهمیت اصلی و اساسی خود را به دست می‌آورد، هرگونه انتقال پیام بین فرستنده از یک طرف و گیرنده از طرف دیگر ارتباط محسوب می‌شود.

چه فرستنده انسان باشد و چه یک دستگاه مکانیکی ارسطو فیلسوف معروف هدف ارتباط را جست و جو برای دست یافتن به کلیه وسایل و امکانات موجود برای ترغیب و امتناع دیگران می‌داند. به این صورت که برقرار کننده ارتباط از هر راه و وسیله‌ای که امکان داشته باشد طرف مقابل ارتباط یا مخاطب خود را تحت نفوذ در آورده و نظر و عقیده خود را به او بقبولاند. البته برای ارتباط تعاریف متعدد و مختلفی از سوی صاحب نظران و پژوهشگران ارتباطات ارائه شده است هر یک از صاحب نظران امور ارتباطات با توجه به زاویه دید و اهمیتی که برای عناصر ارتباط قائل هستند ارتباط را تعریف کرده‌اند. که به برخی از آنها اشاره می‌کنیم.

تعاریف ویژه ارتباط

عقیده ادوین امری در مورد ارتباط (Edwin Emery)چیست

او در کتاب مقدمه ای بر ارتباط جمعی ارتباط را این گونه تعریف می‌کند: «ارتباط عبارت از فن انتقال اطلاعات ، افکار و رفتارهای انسانی از یک شخص به شخص دیگر است» برای نمونه انسان وقتی می‌خندد نشاط و شادی خود را با لبخند نشان می‌دهد. و یا اگر فردی به فرد دیگر سلام می‌دهد یا عصر به خیر می‌گوید با بیان شفاهی دوستی و صمیمیت خود را به او ابراز می‌دارد و در واقع به گونه‌ای ارادت خود را می‌فهماند. و همچنین زمانی که شخصی به شخص دیگر کارت تبریک یا نامه‌ای ارسال می‌کند هدف و منظور خود را به شکل کتبی ارائه می‌دهد و با او ایجاد رابطه می‌نماید.

عقیده جان ای. آ‌ر.لی(Lee john A.R) درباره ارتباط

ارتباط را عموما به مفهوم فراگرد حمل و نقل و ارسال میان محلها و مردم می‌دانند. در نظر مسئولان برنامه ریزی ، ارتباط معمولا به معنای حمل و نقل کالاها و مردم از راه خشکی ، آب و هوا ارسال پیامها از طریق وسایل مخابراتی بوده ‌است. ولی مفهوم ارتباط در جامعه که بویژه به ظرفیت اطلاعاتی لازم برای جامعه به منظور عملکرد مؤثر جریان ارتباط در سراسر بافت اجتماعی توجه دارد با این معنای محدود تطبیق نمی‌کند.

عقیده ابراهیم رشیدپور درباره ارتباط

ارتباط جریانی است که طی آن دو نفر یا بیشتر از طریق کاربرد پیامهایی که معنای آن برایشان یکسان است به تبادل افکار ، نظرات ، احساسات و عقاید خود می‌پردازند.

عقیده جورگن درباره ارتباط

او معتقد است ارتباط عبارت است از فراگردهایی که بر مبنای آن انسانها همدیگر را تحت نفوذ قرار می‌دهند.

عقیده کارل هاولند (Hovland) درباره ارتباط

او می‌گوید: «ارتباط عبارت است از فراگرد انتقال یک محرک (معمولا علامت بیانی) از یک فرد (ارتباط گر) به فردی دیگر (پیام گیر) به منظور تغییر رفتار او

عقیده مانیوس اسمیت (smith.M) درباره ارتباط

هر نوع عملی که بوسیله فردی انجام شود که طی آن فرد دیگری بتواند آنرا درک کند ارتباط نامیده می‌شود. خواه این عمل با استفاده از یک وسیله انجام شود یا بدون وسیله.

عقیده آرانگارن (Aranguren 1970.p11 )در مورد ارتباط

ارتباط عبارت است از انتقال اطلاعات در محدوده سه چیز انتشار (emission) انتقال (Conduction) و دریافت پیام (message)

انواع ارتباط جمعی

ارتباط خصوصی و بدون واسطه

ارتباطی است رودررو خوری که طی آن پیام بدون واسطه و مساقیم بین پیام گیرنده و پیام دهنده مبادله می‌شود. این نوع ارتباط ویژگیهایی هم دارد :

فرصت جابجایی پیام گیرنده و پیام دهنده

فرصت تصحیح یکدیگر

ارتباط چهره به چهره و عمیق

قابل رویت بودن آثار پیام

ارتباط جمعی یا عمومی: ارتباط جمعی یا عمومی تعبیر جدیدی است که جامعه شناسان آمریکایی برای مفهوم Mass Media بکار برده‌اند. این واژه که از ریشه لاتین Media (وسایل) و اصطلاح انگلیسی Mass یا توده تشکیل شده است، از نظر لغوی به معنای ابزارهایی است که از طریق آنها می‌توان با افرادی بطور جداگانه یا با گروههای خاص و همگون و جماعت کثیری از مردم به صورت یکسان دسترسی پیدا کرد امروزه این وسایل عبارتنداز : روزنامه‌ها - رادیو - تلویزیون - سینما - اعلانات بدیهی است که در میان ابزارهایی پخش پیام روزنامه و رادیو و تلویزیون دارای نکات مشترکی است که پیامهای آنها به صورت متناوب پخش می‌شود.

ارتباط نوشتاری: ارتباط نوشتاری ارتباطی است که در آن اطلاعات از طریق قلم بر کاغذ نقش می‌بندد. (مانند نامه - روزنامه و کتاب و …)

ارتباط غیر نوشتاری: ارتباطی است که اطلاعات و افکار از طریق امواج (مانند رادیو - تلویزیون - تلفن - تلگراف و )میان مردم مبادله می‌شود.

ارتباط ملی: ارتباطی است که پیامها ، اطلاعات و مفاهیم از طریق وسایل ارتباط جمعی نظیر (رادیو - تلویزیون - مطبوعات و )در چهار چوب جغرافیایی یک کشور منتشر می‌شود.

ارتباط فرا ملی: پیام‌ها و اطلاعاتی که از طریق ماهواره‌ها مرزهای جغرافیایی را در می نوردند و موجبات نزدیکی میان انسانها بر روی کره زمین می‌شود (مانند تلویزیون آسیایی و اروپایی و تلویزیون بدون مرز و …)

ارتباط کلامی: در این نوع ارتباط اطلاعات و افکار ار طریق زبان و گفتار منتقل می‌شود (نظیر تلفن و تلگراف)

ارتباط غیر کلامی: ارتباطی است که مفاهیم و معانی از طریق غیر زبانی و گفتاری میان انسانها منتقل می‌شود (نظیر عکس ، تصویر ، فیلم و رنگها ، لباس و …)

ارتباط انسانی: اطلاعات و مفاهیمی که میان دو انسان ردوبدل می‌شود (مانند نامه - تلفن و …)

ارتباط ابزاری یا ماشینی: در این نوع ارتباط ، که درست بر عکس ارتباط انسانی است، گردش اطلاعات میان دو ابزار یا ماشین ردوبدل می‌شود (نظیر اطلاعات مخزن به بلندگو یا صفحه تلویزیون)

ارتباط زمانی:ارتباطی است که انتقال اطلاعات باید در زمان معین انجام گیرد در غیر این صورت ازرش چندانی ندارد (مانند گزارش‌های خبری)

ارتباط غیر زمانی: که درست برعکس ارتباط زمانی ، محدود به زمان خاصی نیست و اطلاعات آن می‌تواند پیوسته معتبر باشد (مانند کتابخانه)

ارتباط سازمانی: در این ارتباط سازمانی انتقال اطلاعات و دریافت پیام به امکانات گسترده فنی و برنامه ریزی و سازماندهی و نیز بودجه و پرسنل و نیاز دارد (مانند رادیو و تلویزیون تلکس و فاکس)

ارتباط غیر سازمانی: ارتباطی است که به امکانات فنی و بودجه و سازماندهی و مقررات نیاز ندارد (مانند نامه و گفت و شنودهای حضوری)

ارتباط نمادین: ارتباطی است که طی آن پیامها در قالب علائم و نشانه‌ها ار طریق حواس فرد دریافت می‌شود (مانند حالات چهره پیام دهنده - لحن و طنین صدا - حرکات و زشت) این عوامل بخشی از پیام هستند که پیام گیر آن را نشانه خوانی می‌کند و این حالات و حرکات می‌تواند در فرهنگ‌های مختلف معانی متفاوتی داشته باشد.

فرا ارتباط: در این نوع ارتباط فقط جزئی از پیام را پیام دهنده ولی پیام گیر تمام پیامها را در می‌یابد.

نگرش

نگرش، از مفاهیم کاربردی در علم روان‌شناسی اجتماعی است. این اصطلاح در دهه 1950 به بعد متداول گردید و امروزه یکی از مهمترین مفاهیم مورد استفاده در روان‌شناسی اجتماعی آمریکا می‌باشد.

ترکیب شناخت‌ها، احساس‌ها و آمادگی برای عمل نسبت به یک چیز معین را نگرش شخص نسبت به آن چیز گویند.[معادل انگلیسی کلمه نگارش، واژه Attitude می‌باشد که چندین معنا دارد. این واژه از کلمه لاتین Optus گرفته شده که به معنی مناسبت و سازش‌یافتگی است و ریشه دیگر این کلمه Aptitude بوده که به معنی حالت و آمادگی ذهنی یا فکری برای عمل می‌باشد. از اینرو در کاربرد این دو ریشه در روان‌شناسی اجتماعی بین دو دسته نگرش تفکیک قایل شده‌اند: Mental attitude یا نگرش‌های ذهنی و Motor attitudes یا نگرش‌های حرکتی.

یکی از اولین کسانی که از واژه نگرش ذهنی استفاده کرد، هربرت اسپنسر بود. وی در یکی از نخستین آثار خود در سال 1862 نوشت: داوری صحیح درباره پرسش‌های مورد بحث تا اندازه‌ای به نگرش‌ها در هنگام شنیدن ناله یا شرکت در مناقشه بستگی دارد و برای داشتن نگرش صحیح لازم است میانگین درستی یا نادرستی باورهای انسانی را بدانیم.

چند نفر از متخصصان، روان‌شناسی اجتماعی را در حکم "مطالعه علمی نگرش‌ها" می‌دانند. اما تعریفی که اکثر روان‌شناسان اجتماعی از واژه نگرش دارند عبارت است از: نگرش، نظامی بادوام است که شامل یک عنصر شناختی، یک عنصر احساسی و تمایل به عمل است. عنصر شناختی، شامل اعتقادات و باورهای شخص درباره یک اندیشه یا شیء است. عنصر احساسی یا عاطفی، آن است که معمولا نوع احساس عاطفی با باورهای ما پیوند دارد و تمایل به عمل به جهت آمادگی برای پاسخگویی به شیوه‌ای خاص اطلاق می‌شود.[4] به عنوان مثال، نگرش فرد به یک شخصیت سیاسی ممکن است حاوی بعد شناختی باشد که او را یک شخصیت سیاسی می‌داند. بعد احساسی آن ممکن است شیفتگی فرد به طریق سخنرانی آن شخصیت سیاسی باشد و بخش عمل یا رفتاری، آن است که فرد همواره آماده ملاقات یا شرکت در جلسات آن شخصیت سیاسی است.

 

پارک((Park برای نگرش 4 ویژگی زیر را بیان می‌کند:

1. نگرش در بعد اهداف و ارزش‌ها سوگیری مشخصی دارد و از این منظر با بازتاب‌های ساده و شرطی‌شده تفاوت دارد.

2. نگرش به هیج وجه، کرداری خودبخودی و روزمره نیست. برعکس، حتی هنگامی که پنهان است تنش‌هایی از خود ظاهر می‌کند.

3. نگرش شدت‌های متفاوتی دارد. برخی اوقات مسلط و حاکم و برخی دیگر نسبتا بی‌اثر.

4. نگرش، ریشه در تجربه دارد. از اینرو نمی‌تواند تنها یک غریزه اجتماعی باشد.

 

تفاوت نگرش با ارزش، عقیده و علاقه درچیست

ارزش‌ها، هدف‌هایی گسترده‌تر و انتزاعی‌ترند و غالبا فاقد شیء یا موضوع مشخص یا نقطه ارجاع‌اند. شجاعت، زیبایی و آزادی ارزش‌اند و به عنوان معیاری برای قضاوت به حساب می‌آیند که شخص از آن‌ها برای تصمیم‌گیری بهره می‌برد و از آن طریق نگرش‌های خاصی را در خود ایجاد می‌کند. عقیده نیز چیزی است که شخص بر مبنای واقعیات مورد قبول خود درست می‌پندارد. بدین‌سان عقاید دو نوع هستند: برخی عقاید عاری از هیجان و شور است مثل اعتقاد به این که کمربند ایمنی در جلوگیری از آسیب سانحه اتومبیل مفید است. اما دسته‌ای از عقاید علاوه بر یک جزء ارزشی دارای جزء هیجانی هم هستند که نگرش خوانده می‌شوند مثلا اعتقاد به این که مردم فلان شهر خسیس هستند علاوه بر این که ارزشی است، توام با هیجان است. اما نگرش و علاقه هر دو به دوست داشتن و دوست نداشتن مربوط می‌شوند، هر دو می‌توانند به ترجیح دادن‌ها در مورد فعالیت‌ها، نهادهای اجتماعی یا گروه‌ها مربوط باشد و هر دو شامل احساس‌های شخصی نسبت به یک شیء یا نهاد اجتماعی یا گروه تصور می‌شود و علایق، احساس فرد نسبت به یک فعالیت است.

 

شکیبایی

کسی که تحمل هیچ چیز را ندارد، خود نیز تحمل ناپذیر است.

«ژانه»

عاقبــت جویـنده یابنـده بــود که فـرج از صــبر زاینـده بـود

«مولوی»

راه‌های رسیدن به قله‌ی موفقیت در شرایط و موقعیت‌های مختلف، متفاوت است و یکی از شیوه‌هایی که در موقعیت‌های بسیار سخت و دشوار می‌تواند ما را به موفقیت نزدیک کند، صبر و شکیبایی است.

شکیبایی از ارزش‌های متعالی است که در برخی نظام‌های اخلاقی و مذهبی یک فضیلت ارزنده به شمار می‌رود.

شکیبایی رمز رستگاری و راز پیروزی انسان در همه‌ی شئونات معنوی است که مراتب مادی حیات نیز به آن وابسته است به طوری که صبر و شکیبایی راه و رسم مردان بزرگ الهی است.

مسائل و مشکلات ناخوشایند زندگی روح و روان انسان را در تنگنا قرار داده و فشارهای عصبی را برای او فراهم می‌نماید. اگر او توانمند و مقاوم نباشد به رفتارهایی دست خواهد زد که نه تنها به حل مشکل خود کمک نخواهد کرد، بلکه بر میزان درد و رنج او خواهد افزود.

همه‌ی ما نیازمند مهارتی هستیم که بتوانیم از وضعیت بحران‌گذر کرده و از فشار روانی خود بکاهیم.

گاهی در عصر «نتوانستن» انتخاب گزینه‌ی صبر ممکن است بسیار سخت و تلخ به نظر آید، ولی باید دانست که همواره در تلخی صبر، شیرینی‌هایی نهفته است که می‌توان از حلاوت آن کام زندگی را شیرین کرد.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 17 خرداد 1393 ساعت: 22:54 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,
نظرات(0)

اثر اندیشه بر سلامت و جسم چیست

بازديد: 337

اثر اندیشه بر سلامت و جسم چیست

جسم خادم روح است.

 از عملکرد ذهن پیروی می کند، چه بطور ارادی انتخاب شده باشند یا بطور اتوماتیک بیان شده باشند. با ورود افکار خلاف جسم بسرعت در بیماری و تباهی فرو می رود؛ تحت فرمان شادی و افکار زیبا ملبس به جوانی و زیبایی می شود.

بیماری و سلامتی، مانند شرایط، ریشه در اندیشه دارد. افکار بیمار خودشان را از طریق جسمی بیمار بروز خواهند داد. معلوم شده است که افکار ترس انسان را به سرعت یک گلوله می کشد، و افکار بیمار پیوسته هزاران نفر را یقینا می کشند گرچه با سرعت کمتر. افرادی که با ترس از بیماری زندگی می کنند کسانی هستند که آنرا می گیرند. اضطراب بسرعت کل بدن را تضعیف می کند، و آنرا برای ورود بیماری باز می کند؛ و افکار نادرست، حتی اگر بصورت جسمانی آزاد نشوند، بزودی سیستم عصبی را خرد خواهند کرد.

افکار نیرومند، خالص، و شاد جسم را قدرتمند و زیبا می کنند. جسم یک ابزار لطیف و انعطاف پذیر است، که به آسانی به افکاری که تحت تاثیرشان قرار می گیرد پاسخ می دهد، و عادتهای فکری اثرات خودشان را، خوب یا بد، برآن خواهند گذاشت.

انسانها تا وقتی که افکار ناپاک منتشر می کنند، پیوسته خون ناخالص و مسموم خواهند داشت. زندگی و جسم پاک از یک قلب پاک حاصل می شود. ذهن الوده یک زندگی الوده و جسم فاسدی را بوجود می آورد. فکر منشأ عمل ، زندگی و مظهر است ؛ این منشأ را پالایش کنید، و همه چیز پالایش خواهد شد.

اگر جسم تان را کامل کنید، از ذهن تان محافظت می کنید. اگر جسم تان را تجدید کنید، ذهن تان را زیبا می کنید. افکار بداندیش، حسادت، نامایدی، اندوهگینی، سلامتی و زیبایی جسم را غارت می کنند. یک چهره عبوس تصادفا بوجود نمی آید؛ با افکار عبوس ایجاد می شود. چروکهایی که از شکل می اندازند ناشی از بیخردی، هوس و غرور هستند.

من زن نود و شش ساله ای را می شناسم که چهره معصوم و درخشان یک دختر را دارد. مرد میانسالی را می شناسم که صورتش طرحی ناموزون گرفته است. یکی ناشی از خلق مطبوع و روشن است؛ دیگری نتیجه هوس و ناخشنود است.

همانطور که نمی توانید یک منزل مطبوع و سرحال داشته باشید مگراینکه هوا و آفتاب را آزادانه در اتاقهایتان پذیرا باشید، بنابراین یک بدن نیرومند و درخشان، خوشحال، یا سیمای آرام تنها می تواند ناشی از پذیرش آزادانه افکار شاد و حسن نیست و آرامش در ذهن باشد.

در چهره های مسن چین و چروک های ناشی از همدردی وجود دارد، دیگری توسط افکار نیرومند و پاک، دیگری آثار هوس است. کیست که نتواند آنها را تمییز دهد؟ برای کسانی که درست زندگی کرده اند، سن آرام، زیبا، و به نرمی جاافتاده است، مانند غروب آفتاب. من اخیرا فیلسوفی را در بستر مرگ دیدم. او جز به سال پیر نبود. او به مطبوعی و آرامی که زندگی کرده بود مرد.

هیچ پزشکی مانند اندیشه شاد برای از بین بردن بیماریهای بدن وجود ندارد؛ تسلایی مانند حسن نیت برای از بین بردن سایه های اندوه و غم وجود ندارد. زندگی مداوم با افکار مریض، هوس، بدگمانی و حسد محبوس شدن در یک سوراخ زندان خودساخته است. اما خوب اندیشیدن به همه، شاد بودن با همه، یادگیری صبورانه برای یافتن خوبی در همه چنین افکار غیرخودخواهانه ای دروازه های بهشت هستند؛ و اقامت روزمره در افکار صلح و دوستی نسبت به همه مخلوقات صلح فراوان برای دارندگانش ارمغان می آورد.


منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 17 خرداد 1393 ساعت: 22:45 منتشر شده است
برچسب ها : ,,
نظرات(0)

تحقیق درباره انواع دستگاه های حفاظتی

بازديد: 607

تحقیق درباره انواع دستگاه های حفاظتی

مقدمه

برای آن که سیستم توزیع خوب کار کند و برای رضایت بخش بودن عملکرد آن باید اشکلات هر بخشی از آن جدا و ازبقیه ی سیستم با سرعتی که امکان دارد قطع کرد. در حقیقت، اگر ممکن باشد باید از بوقوع پیوستن چنین اشکالاتی جلوگیری کرد. ابزار اصلی برای انجام این امر شامل : فیوزها، تقسیم کننده های خودکار، وصل کننده های مجّدد، کلیدهای مدار، برق گیرها یا اضافه جهش گیرها می باشد. با این حال موفقیّت به هماهنگی این وسایل بستگی داردبه طوری که عملکردشان با یکدیگر منافاتی نداشته باشد. نمودار1-5 نشان می دهد که این ابزار به کدام قسمت این سیستم مرتبط می شوند.

 

2-1 فیوزها  چیست؟

ویژگی جریان زمان. اساساً یک فیوز شامل یک اِلمنت فلزی است که وقتی جریان بیش از حدی از میان آن جاری می شود، المنت ذوب می شود. مقدار(بزرگی ) جریان بیش از اندازه به طور معکوسی با طول مدت آن متغیّر خواهدبود. این ویژگی جریان زمان نه تنها بوسیله ی نوعی فلز استفاده شده وابعاد آن (شامل شکل آن) تعیین شده است، بلکه همچنین با نوعی ضمیمه های آن ومحافظ نیز تعیین شده است. مورد دومی نه تنها بر زمان ذوب تأثیر می گذارد بلکه، برزمان تخلیه ی قوس نورهم تأثیر می گذارد. پس ((زمان تخلیه ی )) فیوز، حاصل جمع زمان ذوب زمان تخلیه ی قوس نور می باشد. به نمودار 1-5 و 2-5 مراجعه نمایید. اشاره می کند که در منحنی b در نمودار3-5، زمان تخلیه برای مقدار معینی از جریان نسبت به منحنی a کمتر است، از این رو، فیوز با ویژگی b که به عنوان ((فیوز محکم )) رجوع شده، با فیوز منحنی a مقایسه می شود.

فیوزهای سریع برحسب ولتاژ، توانایی حمل عادی جریان را ارزیابی می کنند و معمولاً ویژگی های قطع را توسط منحنی های جریان زمان نشان می دهند. در واقع هر منحنی مُعرف ارتباطی بین پایین ترین و بالاترین زمان تخلیه برای یک فیوز خاص می باشد.

هماهنگی فیوز. تعداد، سرعت و نوع ابزار قطع کننده که در نمودار 1-5 نشان داده شده، به سیستم ولتاژ، جریان عادی، بالاترین خطای جریان و بخش ها وتجهیزات مرتبط با آن ها، بستگی دارد و شرایط عادی دیگر. این ابزار معمولاً در مدار شاخه ای بخش خای درونی قرار گرفته اند، و باید طوری هماهنگ شوند که تنها بخش آسیب دیده را از جریان باز دارند.

2-2 فیوزهای تکرار کننده (تقویت کننده)

فیوزهای ردیفی که گاهی 2 تایی و 3تایی (هر فاز ) نصب می شوند، به عنوان فیوزهای تکرار کننده شناخته شده اند که دارای وقفه زمانی بین هر دو واحد فیوز می باشند. زمانی که اشتباهی رخ می دهد، فیوز اول می پرد و فیوز دوم به طور خودکار و با باز شدن فیوز اول، در مدار قرار می گیرد. اگر این اشتباه ادامه یابد، فیوز دوم می پرد، اگر فیوز سوّمی هم باشد، این فرضیه تکرار می شود. اگر اشتباه همیشگی است، تمام فیوزها خواهند پرید و بخش آسیب دیده از مدار جریان بازداشته می شوند. جایی که خازن خا برای تغذیه کنندگان به منظور اصلاح عامل قدرت به کار می روند.

فیوزها برای محافظت ردیف از گروه آسیب دیده ( وبرعکس) انتخاب می شوند و همچنین باید برای تقسیم شدن و ابزار دیگر مدار واقع در پشت منبع هماهنگ باشند.

3-2 فیوز های ترانسفورماتور چیست

فیوزهای در قمست اولیه از ترانسفورماتورهای توزیع بکار می روند تا نه تنها در موقع اشتباه در ترانسفورماتور یا قسمت ثانویه، بلکه همچنین وقتی که بار عادی دو ترانسفورماتور آن قدر زیاد می شود که نقصی در شرف وقوع است، ترانسفورماتور را از مدار قطع می کنند. فیوزها در قسمت ثانویه ترانسفورماتور را از اشتباهات و یا بار اضافی در مدار ثانویه به کار رفته، محافظت  می کند.

ویژگی های فیوز اولیه، حد وسط و سازشی بین محافظت از اشتباه و محافظت از بار اضافی می باشد، با این وجود، فیوز باید با فیوزهای دیگر در آن ردیف هماهنگ باشد. تلاش برای حل این مسأله، ترانسفورماتور های کاملاً خود محافظ CSR هستند که در آن فیوز اولیه با ویژگی های تنها براساس محافظت در برابر خطا، در میان مخزن ترانسفورماتور قرارگرفته اند. (برای تشخیص آن راخط اتصال نامیده اند). در حالی که حفاظت بار اضافی در قسمت ثانویه ی ترانسفورماتور که در میان مخزن قرار گرفته است، توسط کلیدهای مداری با ولتاژ پایین انجام می شود. کلیدهای مدار تنها بار باز می شوند، با این وجود باید به صورت دستی دوباره بسته شوند.

فیوزها درقسمت ردیفی محافظت کننده ها در شبکه های ثانویه با ولتاژ پایین تأمین شده اند. این ها محافظت تقویت کننده در مواقعی هستند که محافظ نمی تواند در طول تغذیه از شبکه به فیوز اولیه باز شود وقتی که آسیب دیده اند و یا به طور آگاهانه به زمین متصل شده اند.

 فیوزهای ثانویه که محدود کننده نیز می نامند، در هنگام اتصال شبکه های اصلی ثانویه تأمین شده اند تا بخش های آسیب دیده ی شبکه های اصلی ثانویه را جدا کنند و از گسترش آتش سوزی در رساناها (معمولاً در سیستم های برق ) جلوگیری کنند جایی که جریان کافی خطا برای سوزاندن آن سیم ها وجود ندارد پس در بخش کوچکی از شبکه های اصلی تخلیه می شوند.



منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 17 خرداد 1393 ساعت: 22:40 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,
نظرات(0)

تحقیق کامل درباره جامعه شناسی ماکس وبر

بازديد: 995

تحقیق کامل درباره جامعه شناسی ماکس وبر

 

((ماکس وبر و جامعه شناسی شناخت)) برای اولین بار در سال ۱۳۸۳ توسط نشر قطره در تیراژ ۱۱۰۰ نسخه در ۳۱۲ صفحه و با بهای ۲۵۰۰ تومان منتشر شده و مورد توجه علاقمندان جامعه شناسی معرفت قرار گرفته است. این اثر که در چهار فصل:

۱) شرح مختصر زندگی و آثار وبر

۲) طرح موضوع و مسئله ماکس وبر و جامعه شناسی شناخت

۳) بحث انتقادی درباره جامعه شناسی شناخت احتمالی وبر و

۴) منابع و مآخذ و تذکرات و ملاحظات و لیست آثار وبر و درباره وبر، در اختیار علاقمندان قرار گرفته با یادبود گادامر و آلفرد وبر استادان نویسنده به دیگر اساتید وی کارل لویت و دیتر هنریش که از سوی آشتیانی با عنوان ماکس وبر شناسان راستین معرفی شده اند، تقدیم شده است.

در این مقال سعی می شود معرفی اجمالی از این کتاب صورت پذیرد با ذکر این مقدمه که نثر کتاب مانند سخنرانی های آشتیانی روان و حماسی و تا حدودی مارکسیستی و البته آکنده از اصطلاحات و لغات آلمانی است و در کل برای آشنایی و نقد وبر و جامعه شناسی شناخت او (بیشتر از منظر مارکسیستی)، اثری قابل ملاحظه و خواندنی است.

شرح مختصر زندگی و آثار ماکس وبر

نویسنده در این بخش، زندگی وبر، حیات علمی و سیاسی او و داوری ها و نظریات مختلف درباره این جامعه شناس بزرگ آلمانی را واکاوی می کند و ضمن بررسی مفاهیمی چون عقل و اقتصاد و جامعه و معرفت نزد او و نیز بررسی کتاب اخلاق پروتستان و روحیه سرمایه داری به طور چشمگیری به رابطه مارکس و وبر می پردازد که به برخی از سرفصل های مطالب مطروحه می پردازیم.

۱) آشتیانی در بازخوانی زندگی وبر به این نکته اشاره می کند که وی استاد حقوق و سیاست اجتماعی و اقتصاد در دانشگاه برلین، فرایبورگ، هایدلبرگ و مونشن بوده، بنیانگذار انجمن جامعه شناسی و پایه گذار جامعه شناسی تفهمی محسوب می شود و آثار وی میان سه جریان جامعه شناسی تفهمی، تاریخ جهان و نظریه سیاسی نوعی وحدت ایجاد می کند و در نهایت سه شخصیت فیلسوف، مورخ و جامعه شناس ماکس وبر را به هم متصل می کند. البته آشتیانی تاکید می کند که ((زندگانی سیاسی ماکس وبر با تلاطم شایان توجهی روبرو گردیده است و همین امر به جامعه شناسی سیاسی او تلون شگرفی بخشیده و حتی گاه آن را تا حد جامعه شناسی فراگیر، تمام جامعه شناسی وبر وسعت داده است)). (صفحه ۱۵) در همین حیطه از اقدامات سیاسی وبر می توان به آموختن زبان روسی بعد از انقلاب ۱۹۰۵ روسیه، راضی نمودن کارگران به حفظ وحدت کلی ملی، تشویق کلیسا به انجام رفورم های اجتماعی و منصرف کردن بورژوازی آلمان از اتکا به تفکرات ناسیونالیستی یکجانبه، مخالفت با سیاستهای جنگ طلبانه آلمانی در اوایل قرن بیست و... اشاره کرد. البته این موضوع موجب شده تحسین اندیشمندان مختلف از جمله ((کارل یاسپرس)) و ((هارناک)) را برانگیزاند که او را قوی ترین پیکر عقلانی اروپا می دانستند و در مقابل، مخالفت عده دیگری را موجب شود از جمله ((لوکاچ)) و ((مارکوزه)) که وبر را سخنگوی برجسته امپریالیسم آلمان در عصر ویلهلمی بر می شمردند.

۲) نویسنده در ادامه این سوال را مطرح می کند که آیا وبر دارای سیستمی مشخص است؟ و در پاسخ اشاره می کند که وبر ضمن دارا بودن تضاد در مراحل مختلف پژوهش، خود، شرح منظمی درباره سیستم جامعه شناسی خویش ارائه نکرده است، در اکثر موارد در نظراتش از علم فرهنگ به جای علم اجتماع سخن به میان آورده و نمی توان یک جامعه شناسی مشخص و سیستماتیک را از وی انتظار داشت. چنان چه ((وایس)) در پنج قلمرو تضادهای وبری را آشکار می کند: رابطه ارزشی و آزادی از داوری ارزشی تفهم و شرح آن فرآیند عقلانی شدن و عقلانیت سپهر مقولات مرکزی وبر در سطوح تئوریکی و متدلوژیکی فردگرایی در قلمرو نظر و روش. به هر صورت آشتیانی تاکید می کند که علیرغم این تناقض ها می توان جامعه شناسی وبر را در دو عرصه متمرکز دید چرا که ((وبر، لازم دیده است تا جامعه شناسی خود را به دو لحاظ تعیین کند و مستحکم سازد: یکبار به لحاظ علمی توانمندِ شرح و قادر به توصیف ... و بار دیگر از نقطه نظر علمی برای درک و تفهیم واقعیت های اجتماعی)). (ص ۲۹).

۳) با توجه به نگاه مارکسیستی دکتر آشتیانی، نویسنده در جای جای کتاب از مقایسه وبر و مارکس غفلت نکرده و از ابعادی وبر را تاثیرپذیر از مارکس می داند از جمله در رفتار شناسی، جامعه شناسی دین و... و از ابعادی دیگر بین این دو اندیشمند تضاد قائل است. به ادعای نویسنده، وبر یک جانبگی های به زعم خود دگماتیک مارکس را من جمله تبعیت روبنا از زیربنا رد می کند و حدسیات نبوغ آمیز مارکس همانند شکست نهایی کاپیتالیسم وپیروزی پرولتا را رد می کند. آشتیانی در عین این که معتقد است موضع گیری های انتقادی وبر علیه مارکس، الزاما بورژوایی نیست و از دیدگاه جامعه شناسی دین، نظریات او بارورتر از تئوری های مارکس هستند (صفحه ۴۰)، اما درعین حال جامعه شناسی شناخت مارکس را بسیار قدرتمندتر از وبر می داند و تاکید می کند روش او به شکلی است که ((به جای آن که به سوی روشن ساختن نحوه مناسبات تولیدی و مالکیت برود، بر عکس طبق رسم معمول در جهان بورژوازی به طرف تبیین مناسبات اجتماعی تعیین کننده حکومت می رود...گویا بحث بر سر احراز حق و تحقق عدالت در جامعه بشری نیست و پیام سوسیالیزه کردن جامعه در برابر بوروکراتیزه اجتماع و حکومت رنگ می بازد... این گونه تحلیلها اغلب توسط آن متفکرمآبانی انجام می گیرد که ...کام زندگی شان را از آخور سرمایه داری تا حدی سیر و لذا دستان فکرشان به افسار سرمایه داری تا حدی گیر است!)). (صفحه ۴۲ و ۴۳). در نهایت در این زمینه به کلام کارل لویت اشاره شده که توسط لوکاچ و اندیشمندان دیگری نیز تایید شده و آن این که ((ماکس وبر در اکثر برخوردهای خود با مارکس، نخست افکار او را سطحی و عامیانه می سازد و آن گاه غیر مستقیم به رد و نفی این افکار سطحی می پردازد)). ( صفحه ۹۱).

۴) نویسنده در پایان این بخش همچنین به بحث عقل نزد وبر نیز می پردازد و نقدهایی بر آن وارد می سازد و نیز بحث هایی درباره اقتصاد و جامعه، اثر مهم وبر ارائه شده است.

طرح موضوع و مسئله «ماکس وبر و جامعه شناسی شناخت»

۱) در این فصل، نویسنده جامعه شناسی شناخت وبر را بیشتر مورد بررسی قرار می دهد. در ابتدا اشاره می کند که وبر و جامعه شناسی معرفت، رابطه ای سهل و ممتنع دارند! می دانیم که از یک سو وبر از پایه گذاران این سپهر است و از دیگر سو درباره این که او جامعه شناس معرفت است، سوالهای و تشکیک هایی وجود دارد! منوچهر آشتیانی در این زمینه می نویسد که آثار وبر با کسانی که صاحب اثر یا دارای تاثیر در جامعه شناسی شناخت هستند مثل مارکس و شئلر و مانهایم و لوکاچ و گورویچ و... قابل مقایسه نیست و تنها مقالاتی چند در این زمینه دارد! همچنین با مراجعه با دائره المعارف ها و تالیفات له و علیه وبر، نامی از او در سپهر جامعه شناسی معرفت نیست! در عین حال نمی توان از جامعه شناسی معرفت وبری غافل ماند که به واقع در همه زمینه ها ، همه جانبه نگر است، به جامعه شناسی تفهمی و تعمیقی عنایت دارد، سعی می کند به تشریح و تبیین فرآیندهای اجتماعی از حیث جریانهای شناختی نهفته در آن بپردازد و در سه پهنه جامعه شناسی دین، جامعه شناسی فرهنگ و مبادی و اصول جامعه شناسی از همه حیث (مقوله سازی ، تحلیل و متد) لایه هایی از جامعه شناسی معرفت را به نمایش می گذارد!

۲) در ادامه به تعاریفی از جامعه شناسی شناخت اشاره شده، آن گونه که گورویچ آن را ((بررسی روابط یا همبستگی های کارکردی بین گونه های مختلف معرفت و صورت های گوناگون آن... از یکسو و قالب های اجتماعی... و طبقات اجتماعی... و عناصر میکروسوسیولوژیکی از سوی دیگر)) می داند یا مانهایم که معتقد است جامعه شناسی شناخت ((یک نظام جدیدالتاسیس جامعه شناختی است که از دیدگاه نظریه ای، آموزه ای درباره پیوند وجودی شناخت برپا می دارد... و می کوشد تا این پیوند وجودی فکر را بر مبنای محتواهای مختلف معرفتی مربوط به گذشته و حال بشریت مشروح سازد.)) (صفحه ۷۵). لذا به اعتقاد نویسنده جامعه شناسی شناخت در پی آن است که چگونگی تاثیر موقعیت اجتماعی فرد بر نحوه کارکرد و ساخت اندیشه و شناخت او را بشناسد و بالعکس.

۳) از دیگر موضوعات مهم در این بخش از نگاه نویسنده، تز راسیونالیزاسیون و بررسی عقلانیت در جامعه و تاریخ است. نویسنده اشاره می کند: وبر مشاهده می کرد که به تدریج دیانت، نقش خود را در ایجاد رفورم ها و اصلاحات اجتماعی از دست می دهد، نظریه های دینی به مرور فاقد اعتبار علمی و مشروعیت اجتماعی می شوند و جهان به سمت افسون زدایی و بیگانگی با خدا و عاری شدن از پیامبری حرکت می کند، در چنین جهانی به زعم وبر، الهیات، لیبرال می شود و دراینجاست که خرد و عقلانیت در زندگی انسان رشد می یابد، درونی شدن دیانت فردی رواج می یابد و جهان به سمت عقلانیت دائم التزاید حرکت می کند که وبر به تیپ شناسی و تبارشناسی و جامعه شناسی این عقلانیت گرایی در سرمایه داری جدید می پردازد و آشتیانی در دو سطح رابطه بنیادین میان راسیونالیزاسیون و سکولاریزاسیون را تشریح می کند. در ادامه به سه مفهوم راسیونالیته نزد وبر اشاره می شود و عقلانیت به مفهومی که در علوم تجربی به کار می رود، به معنای تفسیر مفهومی جریان های اجتماعی و به مفهوم اخلاق عملی مورد توجه قرار گرفته است. به هرحال دکتر آشتیانی بر این مدعا ست که ((آن چه از دیدگاه وبر در دورنمای گسترده پیدایش و تکوین دنیای مدرن هر ناظر منصفی را به نظاره می کشد، وجود تعاطی و تعاملی است که به طور مستمر بین کاپیتالیسم (یعنی نظام جدید سرمایه داری) و سکولاریسم (یعنی منش و شیوه زندگانی انسان های مدرن) و راسیونالیسم (یعنی نحوه تفکر انسان دوران مدرنیسم) وجود دارد.)) (صفحه ۱۰۶) و البته نویسنده سعی کرده به ارتباط هر یک از این مفاهیم با جامعه شناسی معرفت نیز بپردازد.

۴) مبحث مورد توجه دیگر در این فصل، نظریه قرابت انتخابی یا تجاذب گزینشی وبر است که از دیدگاه نویسنده نوعی نظریه وابستگی متقابل است که اساس آن را روش گزینش تشکیل می دهد و با دیالکتیک نهفته در نظریه روبنا و زیربنای مارکس مرتبط است. ارتباط این نظریه با جامعه شناسی معرفت و پیوند آن با نظریات جامعه شناسی شناخت مارکس و شئلر به تشریح بیان شده و مصادیق این نظر در آرای وبر از جمله ارتباط میان اشکال ساخت های اجتماعی و اشکال معین اقتصادی، بین روابط روحی و عوامل مادی، قرابت انتخابی میان رهبران اصناف و طبقات و قرابت انتخابی درونی بین اصول ساختاری فرقه با ساختار دموکراسی که در دو اثر ((اخلاق پروتستان)) و ((اقتصاد و جامعه)) یافت می شود، تبیین گردیده است.

۵) مفهوم تیپ ایده آل نیز به عنوان یکی از عناصر جامعه شناسی شناخت وبر در بخشی مجزا مورد توجه نویسنده قرار گرفته است. بدین شکل که ابتدا به نظریات اندیشمندان مختلف در این زمینه اشاره شده، سپس مطالبی درباره تکوین و تشریح این مفهوم و رابطه آن با جامعه شناسی شناخت نگاشته شده است.

 

نویسنده چهار نوع تیپ ایده آل را در نزد وبر از هم متمایز می کند و ضمن این تقسیم بندی (مفاهیم نوعی تیپ ایده آلی، تیپ های ایده ها، تیپ های ایده آل ایده آلها و تیپ های ایده آل مربوط به ساختارسازی های ارتباطات معنایی) معتقد است که تمایز وبر نسبت به دیگر اندیشمندانی از جمله ارسطو، سیسرون و مونتسکیو که قبلا نیز به سنخ آرمانی اشاره داشته اند، این است که تنها به کاری انتزاعی روی نیاورده و در واقع تیپ ایده آل را با قلمرو معرفت شناسی مرتبط کرده است. ((وبر می کوشد تا از طریق آن (ارتباط با معرفت شناسی) این سنخ آرمانی (یا تیپ ایده آل) را با واقعیات متیقن تجربی در قلمروهای گوناگون اجتماع و تاریخ نزدیک و گاه حتی عجین سازد، لذا الگو سازی وبر از یکسو بر اساس قواعد تجربی و اصول تجربه است... و از سوی دیگر او سعی می کند حاصل مطالعه جزئیات را در خدمت کلیت و تمامیت مقولات مفهومی تنظیم کننده آنها قرار دهد.)) (صفحه ۱۳۹ و ۱۴۰). به هرحال تیپ ایده آل وبر از مفاهیم مهمی است که آشتیانی آن را ابزاری مفید برای اندازه گیری می داند، در عین این که روشی ایستا نیست و با تغییرات جامعه تغیر می کند و در نهایت به نظر نویسنده نوعی الگوی تفهیمی است که قادر است در پهنه تشکیل مفهوم و مدل به جامعه شناسان یاری رساند و ضمنا ارتباط جایگاه این مفهوم مهم در عرصه جامعه شناسی شناخت وبر از زوایا و ابعاد مختلفی از سوی نویسنده مورد واکاوی قرار گرفته است.

۶) آخرین بحث در این بخش، بررسی مفهوم تفهم است که در آثار مختلف وبر و به عنوان بنیاد جامعه شناسی تفهمی نقش زیادی دارد و به اعتقاد نویسنده، این مفهوم، دانش جامعه شناسی وبر را به قلمرو میراث عظیم معرفت شناسانه اروپایی نزدیک می کند. نویسنده تاکید می کند که وبر در پی شناخت واقعیت اجتماعی پیرامون خویش است، او جامعه شناسی را علمی واقعی و دارای نظم و نظامی خاص می داند و در تلاش است که بخش های مختلف معنی رفتاری و موقعیتی جهان زندگی و حیات علمی را نسبت به هم مقایسه شونده سازد. وبر در تعریفی از مفهوم تفهم که آن را محصول فرآیند رفتار اجتماعی انسانی می داند، ((تفهم را بر حسب جهت گیری آن به سوی نمونه مفهومی و ارزشی که هم به نحو عقلانی و هم به گونه عاطفی ساختاربندی شده است، معنی می کند.)) (صفحه ۱۸۵ و ۱۸۶). به زعم آشتیانی وبر به این واقعیت رسیده بود که ((اساسا علم تاریخ و جامعه شناسی نمی توانند حاوی شناخت چیزی باشند مگر آن که در بطن هستی اجتماعی و تاریخی آنها مفهوم و معنا و دریافتی مضمر باشد.)) (صفحه ۱۶۳). به هرحال دکتر آشتیانی در این بخش ضمن تشریح مفهوم تفهم و تقسیم بندی ها و انواع آن و بسط آن در جامعه شناسی شناخت وبر به کنش اجتماعی و ربط وثیق آن با تفهم، معنادار بودن کنش های اجتماعی، عمل اجتماعی و تاریخی انسان، کلیت اجتماعی و تاریخی و... هر یک به طور مفصل می پردازد و ارتباط این موضوعات با جامعه شناسی شناخت وبر را تشریح می کند. در نهایت نویسنده مدعی است که جامعه شناسی شناخت وبر بدون مفهوم تفهم بی معناست و ((عمل و کردار و کنش انسانی، طبق رای وبر، مولد و خاستگاه درک احساس مشترکی است که در بطن و متن درونیت و اجتماعیت یافتن اعمال (معنادار) آدمی پدید می آید و از اینرو هرگونه ارتباط پذیری نزد او عمیقا مترادف با معنی دار و یا فهمیدنی بودن است.)) (صفحه ۱۹۲). و لذا اصطلاح مفهوم نزد او بیانگر شکل عینی موقعیت های رفتاری و کنشی است و از دیدگاه این متفکر آلمانی تنها جهانی که به مفهوم تفسیر یابنده در برابر ما قرار گیرد، جهانی تغییر پذیر و دگرگون شونده است!

بحث انتقادی درباره جامعه شناسی شناخت احتمالی ماکس وبر

نویسنده در این فصل و نیز ابتدای فصل پیشین به صراحت، تشکیک هایی درباره جامعه شناسی شناخت وبر مطرح می سازد و با آن که صراحتا در جای جای کتاب ضمن تشریح به نقد آرای وبر نیز پرداخته است، اما لازم می داند که در بخشی جداگانه نیز انتقادهای کلی دیگر را پیرامون برخی آرای وبر خصوصا در زمینه جامعه شناسی شناخت او مطرح سازد. در این زمینه درباره تیپ ایده آل، از نامعین بودن سنخ آرمانی و آرمان های سنخ بحث می شود و این سوال را مطرح می کند که ((این ایده آل است که مضمون سنخ را تعیین می کند و یا این سنخ است که محتوای ایده آل را می سازد؟)) (صفحه ۱۹۷). همچنین درباره نظریه قرابت انتخابی وبر بحث و بررسی صورت پذیرفته و به تناقض ها و کلی نگری ها و سوالات و انتقادات در این زمینه اشاره می شود. سومین انتقاد در زمینه کار است و رویکرد مارکسیستی، نویسنده را واداشته تا این انتقاد را به وبر وارد سازد که وی ضمن بی اعتنایی به کار، آن را تنها به معنای اشتغال در نظر گرفته و با رویکرد خرد گرایانه و میکروسوسیولوژیکی از آن غفلت کرده است! بحث انتقادی دیگر نویسنده در زمینه مسئله تفهم است که ضمن توضیحی ادعا می کند وبر برای احتیاط از لغزیدن به سمت تفکر واقع گرایانه انتقادی و مارکسیستی، ملزومات و مقتضیات مربوط به واقعیات عینی زندگانی اجتماعی و تاریخی را آن طور که باید و شاید در تحلیل ها و محاسبات جامعه شناسانه خویش وارد نکرده است! آخرین انتقاد، مشکل عقلانیت یافتگی جوامع و شناخت انسانها نزد وبر است که در این زمینه نیز به تشریح بحث و نقد و بررسی صورت گرفته و در پایان سعی می شود به این سوال پاسخ داده شود که آیا می توان وبر را در زمره جامعه شناسان معرفت دانست یا نه؟

پایان

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 17 خرداد 1393 ساعت: 15:56 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره مدیریت ارتباط با مشتری(CRM)

بازديد: 3569

تحقیق درباره مدیریت ارتباط با مشتری(CRM)

تاریخچة مدیریت ارتباط با مشتری

مدیریت ارتباط با مشتری یکی از موضوعات پویا در هزاره جدید می¬باشد. البته مدیریت ارتباط با مشتری، مفهوم  جدیدی نیست و همیشه به شکلی در سازمان ها وجود داشته است. اصل اثبات شده مدیریت ارتباط با مشتری، توجه و احترام به نیازهای مشتریان به طور مداوم و در طی سالیان می¬باشد. سازمان ها با هر اندازه از نوعی استراتژی مشتری- محور برای رقابت و بقا در تقسیم بندی مشتریان استفاده میکنند

پایه فلسفی مدیریت ارتباط با مشتری بازاریابی رابطه ای، حفظ مشتری، سودآوری، ارزش دوره زمانی و ایجاد رضایت از طریق فرایندهای مدیریت کسب و کار می باشد (Chen & Chen, 2004). ضمناَ Bose شرح میدهد که، بخاطر این¬که مشتریان در ترجیحات و عادات خرید متفاوت هستند، مدیریت ارتباط با مشتری بوجود آمد؛ اگر تمام مشتریان مشابه بودند نیاز کمی به مدیریت ارتباط با مشتری بود. بنابراین، فهم محرک های مشتری و سودآوری مشتری، شرکت¬ها را در بهتر کردن پیشنهادات خاص برای حداکثر کردن ارزش کلی پرتفوی مشتری یاری می¬کند (Chen & Chen, 2004).

 

 

در اواخر دهه 1990، دانشمندان صنعت رسماً مدیریت ارتباط با مشتری را تصدیق کردند. بر این اساس، دگرگونی ملایمی از تک کانالی و محصول محوری شرکت¬ها به چند کانالی و مشتری مداری، به همراه افزایش توانایی فروش به مشتریان وفادار و سود آور و یکپارچگی سیستم¬ها و فرایندها صورت گرفت. البته، داوطلبان و پیش¬قدمان بزودی دریافتند که ایجاد بخش¬هایی مانند بازاریابی، فروش، خدمات مشتریان، تغییر فرایندها و اطلاعات و سپس این سیستم¬های جدا از هم را بهم متصل کردن در حرف زدن آسان است نه در عمل (Gentle, 2002).

در سال¬های اخیر رشد مدیریت ارتباط با مشتری به عنوان یک رویکرد مهم در تجارت مطرح شده است. این موضوع به بازگشت دنیا به بازاریابی فردی بر می¬گردد. در این رویکرد فرد به فرد، اطلاعات در مورد مشتری (گذشته و خریدهایی که کرده، نیازها و خواسته¬ها) به عنوان چارچوبی برای آن¬چه مشتری می¬پذیرد، استفاده شده است. این رویکرد با استفاده از فناوری اطلاعات سریع¬تر و آسان¬تر پیشرفت می¬کند. مدیریت ارتباط با مشتری بر مبنای اصول بازاریابی رابطه¬ای می¬باشد. تغییر در تقاضای بازار و رقابت شدید منجر به حرکت از بازاریابی معامله¬ای ابتدایی به بازاریابی رابطه¬ای گردیده است. مدیریت ارتباط با مشتری در سال 1950 پدیدار شد ولی در سال¬های 1990 به عنوان واژه¬ای در کسب وکار و میان مشاوران و کاربران در آمد (Grabner, Moedritsscher, Waiguny, & Mussing, 2007).

تئوری¬های مدیریت، مشتری¬گرایی را در دهه¬های مختلف اظهار كرده¬اند ولی عملاَ در نهایت محصول محوری باقی مانده است. اگرچه اكنون تركیبی از عوامل به طور همزمان شركت¬ها را برای سازماندهی مجدد پیرامون مشتریان مجبور و توانا ساخته است؛ تغییرات وسیع در فرایندهای كسب وكار، رشد بخش خدمات و در دسترس بودن یك نرم¬افزار كه از لحاظ هزینه اثربخش باشد، می¬تواند چالش¬ها را حل نماید. اگرچه این عوامل، تغییر از مدیریت محصول به تمركز بر مشتری را تسهیل می¬كند ولی این تغییر به سادگی امكان¬پذیر نیست. تغییرات ضروری بر راه¬هایی كه شركت¬ها به مشتریانشان می¬نگرند و چگونگی ارتباط با آن¬ها، و این¬كه چگونه آنها خودشان را سازماندهی می¬كنند و چگونه آن¬ها ارزیابی و به موفقیت می¬رسد اثر می¬گذارد (Muazu, 2007).

قبل از 1993، مدیریت ارتباط با مشتری شامل دو بخش اصلی بوده است:

1- اتوماسیون نیروی فروش( SFA)    

2- خدمات مشتریان( CS)

اتوماسیون نیروی فروش ابتدا برای حمایت نیروی فروش در مدیریت نقاط در دسترس و برای تامین اتفاقات رخ داده آن¬ها در مورد مشتریان بکار می¬رفت. معنی گسترده SFA شامل مدیریت فرصت است که متدولوژی فروش و ارتباط تعاملی با دیگر بخش¬های شرکت مانند تولید می¬باشد. خدمات مشتریان(CS) یک فعالیت بعد از فروش برای رضایت مشتریان است. هدف خدمات مشتری حل مشکلات داخلی و بیرونی به طور سریع و موثر می-باشد. با پاسخ¬های سریع و با دقت به مشتریان، شرکت می¬تواند هزینه¬ها را کاهش داده و وفاداری و منفعت مشتریان را بالا ببرد. خدمات مشتریان شامل مدیریت مرکزی، مدیریت خدمات در هر بخش و کمک¬های مدیریتی می¬باشد (Feiberg & Romano, 2003).

امروزه مدیریت ارتباط با مشتری شامل تمام کاربردهای مورد نظر مشتری است که عبارتنداز:

    اتوماسیون نیروی فروش(SFA) 

    خدمات مشتری(CS)

    مدیریت بازاریابی و فروش(SMM )

    مدیریت فعالیت و ارتباط (Bohling, et al., 2006).

استراتژی بازاریابی سنتی بر اساس p4 (قیمت، محصول، ارتقا، توزیع) برای بالا بردن سهم بازار تاکید دارد، که هدف اصلی در آن افزایش میزان معامله میان خریدار و فروشنده است. مدیریت ارتباط با مشتری یک استراتژی کسب و کار است که میزان تعاملات را بالا برده و هدف آن افزایش سودآوری، بازگشت سرمایه و رضایت مشتری می باشد. با توجه به افزایش شدید رقابت جهانی بالابردن سهم بازار می¬تواند بسیار هزینه¬برتر از پیاده سازی یک  مدیریت ارتباط با مشتری موفق باشد.  جهت دستیابی به مدیریت ارتباط با مشتری، یک شرکت باید مجموعه¬ای از ابزارها، تکنولوژی¬ها و فرایندها را در جهت ارتقاء ارتباط با مشتری برای بالا بردن فروش انجام دهد (Swift, 2002). مدیریت ارتباط با مشتری بیش¬تر از این¬که یک مبحث تکنولوژیکی باشد یک بحث استراتژیک است. بسیاری از شرکت¬ها بر این تفکر می¬باشند که تنها با خرید یک نرم افزار مدیریت ارتباط با مشتری به اهداف مدیریت ارتباط با مشتری دست یافته¬اند، در صورتی که آن¬ها در صورت موفقیت تنها به اهداف تکنولوژیک دست یافته اند و این در حالی است که مدیریت ارتباط با مشتری یک دیدگاه استراتژیک می¬باشد (Gray & Byun, 2001).

مدیریت ارتباط با مشتری چیست ؟

پیتر دراکر بیان می دارد که"هدف یک کسب وکار ایجاد مشتری است". تاکید صحبت وی بر اهمیت اطمینان بر نگهداری مشتریان و رشد عمیق روابط با آنها است. تحقیق انجام شده توسطFrederick Reichhold and Earl Sasser، در سال 1996 در مدرسه بازرگانی هاروارد نشان می¬دهد که بیش¬تر مشتریان تنها در سال دومی که با شرکت کار می¬کنند سودآور هستند. در ابتدا مشتریان جدید هزینه¬بر هستند: هزینه¬های تبلیغات، بازاریابی، هزینه درک نیاز مشتری و اینکه یاد بگیریم چگونه می¬توانیم با مشتریان بهترین کارکرد را داشته باشیم. مدیریت ارتباط با مشتری تنها سلاح قوی است که یک مدیر را از بدست آوردن مشتری و وفادار ماندن آن مطمئن می¬سازد (Anderson C. , 1998).

تعاریف مدیریت ارتباط با مشتری با توجه به ادراکات گوناگون از آن متنوع می¬باشد و یک تعریف واضح و عمومی هنوز وجود ندارد؛ و این درک صحیح از مدیریت ارتباط با مشتری قبل از اینکه بتوان آن را بطور موثر مدیریت کرد، لازم می¬باشد. تعاریف گوناگون نشان¬دهنده دیدگاه¬های متفاوت می¬باشد و هر یک از بعد خاص به مدیریت ارتباط با مشتری می¬نگرد. جهت آشنایی بیش¬تر با دیدگاه¬ها گوناگون به بررسی تعدادی از آن¬ها می-پردازیم. مدیریت ارتباط با مشتری، ایجاد و مدیریت ارتباط با مشتریان را از طریق تجزیه و تحلیل جزئی و صحیح اطلاعات مصرف کننده و با استفاده از تکنولوژی¬های اطلاعاتی متنوع به طور اثربخش انجام  می¬دهد (Anderson & Kerr, 2002).

بر مبنای Swift، مدیریت ارتباط با مشتری یک رویکرد سازمانی برای درک و تحت تاثیر قراردادن رفتار مشتری از طریق ارتباطات با معنی به منظور بهبود فرایند کسب، نگهداری، وفاداری و سودآوری مشتریان           می باشد. همچنین Kincaid، مدیریت ارتباط با مشتری را به عنوان "استفاده استراتژیک از اطلاعات، فرایندها، فناوری و افراد برای مدیریت ارتباط با مشتری درتمام طول چرخه حیات مشتری می¬داند." بر مبنای (KO, Lee, & Woo, 2004)، مدیریت ارتباط با مشتری هم¬چنین به عنوان استراتژی یکپارچه شده مشتری در یک شرکت برای مدیریت اثربخش¬تر مشتریان بوسیله فراهم کردن کالاها و خدمات خاص و حداکثر کردن ارزش دوره حیات مشتری می¬داند (KO, Lee, & Woo, 2004).

مدیریت ارتباط با مشتری مفهومی است که یک سازمان را در فراهم¬کردن خدمات خاص برای هر مشتری توانمند می¬سازد و درنتیجه یک رابطه صمیمی با مشتری ایجاد می¬کند. مدیریت ارتباط با مشتری ممکن است یک تجربه یک به یک را ایجاد کند که مورد توجه است؛ بنابراین فرصت¬های جدید بازاریابی را بر مبنای گذشته و ترجیحات مشتری ایجاد می¬کند (Peppers, Rogers, & Dorf, 2000).

مدیریت ارتباط با مشتری به عنوان یک رویکرد بر مبنای نگهداری روابط مثبت با مشتریان، افزایش وفاداری مشتری و افزایش ارزش دوره حیات مشتری می¬باشد (Backus, 2001).

(Boulding, Richard, Michael, & Wesley, 2005)، دامنه مدیریت ارتباط با مشتری را به عنوان در برگیرنده استراتژی، تفسیر می¬کند که مدیریت ایجاد ارزش دوطرفه، هوش استفاده از داده¬ها و تکنولوژی، کسب و انتشار دانش مشتری برای سهام¬داران، توسعه یک رابطه مناسب بلند مدت با مشتریان یا گروهی از مشتریان خاص و یکپارچه کردن فرایندها در زمینه¬های مختلف شرکت و در طول شبکه شرکت¬ها به منظور ایجاد ارزش مشتری بیش¬تر می¬باشد.

مدیریت ارتباط با مشتری به معنی یک محیط بسیار تکه تکه شده می¬باشد و به معنی چیزهای مختلف برای افراد مختلف است (Mckie, 2000). همان¬طور که ملاحظه می¬شود دیدگاه¬های مختلف بر لزوم ایجاد ارزش برای مشتری و سودآوری تاکید دارند. هم¬چنین مدیریت ارتباط با مشتری به¬طور عمومی به¬عنوان "مدیریت روابط دو طرفه سودآور از دیدگاه فروشنده" تعریف می¬شود.

Bain  و مدیران شرکت در مجله هاروارد این تعریف را ارائه کردند که " مدیریت ارتباط با مشتری، به شرکت¬ها اجازه می¬دهد که اطلاعات مشتریان را با تامین محصولات و خدمات خاص¬تر افزایش دهد (Righy, Reichheld, & Schefter, 2002).

وینر مدیریت ارتباط با مشتری را به معنی چیزهای مختلف برای افراد مختلف بیان می¬کند. برای بعضی مدیریت ارتباط با مشتری، به معنی ایمیل¬های مستقیم است. برای دیگران، این به معنی توسعه و یا شخصی کردن محصولات با توجه به نیازهای افراد می¬باشد. برای مشاورین فناوری اطلاعات، مدیریت ارتباط با مشتری، به معنی تبدیل کننده گفتار نا مفهوم و پیچیده به واژه¬هایی مانندOLAP  و CICS   می¬باشد. اخیراً (Sowalskie, 2001)، مدیریت ارتباط با مشتری را در سطح روبرو شدن با مشتری مفهوم¬سازی کرده است. براساس دیدگاه او، مدیریت ارتباط با مشتری، فرایند ارتباط می¬باشد. او این چنین ادعا کرده است که سه مرحله در روابط با مشتری وجود دارد: آشنایی، نگهداری و خاتمه که فرایند مدیریت ارتباط با مشتری را تحت تاثیر قرار می¬دهند. بر این مبنا او مدیریت ارتباط با مشتری را "یک فرایند سیستماتیک برای مدیریت ارتباط، آشنایی، نگهداری و خاتمه با مشتری و در ارتباط با تمام مشتریان به منظور افزایش ارزش پرتفوی" تعریف می¬کند. (Parvatiyar & Sheth, 2001)، نیاز برای یک تعریف از مدیریت ارتباط با مشتری که خصوصیات منحصر به فرد آن را بشمارد را بیان می¬کنند و به طور مثال: ارتباط یک به یک، فرایند تعاملی به جای معامله¬ای، فعالیت¬های ایجاد ارزش از طریق وابستگی متقابل و دو طرفه، همکاری میان تامین کنندگان و مشتری را بیان می¬کنند. با دقت در این تعاریف، می-توان به این نکته دست یافت که ارتباط با مشتری را می¬توان به صورت کاملاً ساده و عامیانه نیز بیان کرد، اگر شما تلفن یا ایمیل جهت ارتباط با مشتریان داشته باشید و آن¬ها بتوانند با شما به راحتی ارتباط برقرار کنند و خواسته¬های خود را مطرح کنند و این موضوع در نهایت به رضایت آن¬ها و سودآوری شرکت بیانجامد، خود نوعی مدیریت ارتباط با مشتری می¬باشد.

مدیریت ارتباط با مشتری شامل ایجاد یک استاندارد برای تعامل میان کسب و کار و مشتریان می¬باشد و خدمات متنوعی را با توجه به ویژگی¬های مشتری و با کمک تکنولوژی اطلاعات ارائه می¬دهد. مفهوم اصلی مدیریت ارتباط با مشتری تامین مشتری با ارائه خدمات جدید و ایجاد ارزش مشتریان به منظور ایجاد یک وفاداری بلند مدت در مشتری می¬باشد (Ryals & Knox, 2008).

مدیریت ارتباط با مشتری یک رویکرد جامع برای کسب، نگهداری و گسترش روابط با مشتری می¬باشد. اجازه دهید نگاهی دقیق¬تر به این تعریف داشته باشیم. اولاً به کلمه"جامع" دقت کنید. مدیریت ارتباط با مشتری  تنها برای فروش و بازاریابی نیست و هم¬چنین تنها در مسئولیت گروه ارائه¬دهنده خدمات به مشتریان نیست و همچنین تنها پایه¬ای برای گروه تکنولوژی نیست و این در حالی است که هر یک از این زمینه¬ها ممکن است در در سازماندهی خودشان، CRM داشته باشند. مدیریت ارتباط با مشتری درحقیقت باید مسیری برای انجام کسب وکار در تمام زمینه¬های مربوطه باشد. مثلاً هنگامی که یکی از این زمینه¬ها از برنامه مدیریت ارتباط با مشتری کنار می¬رود، سازمان دچار ریسک بزرگی در روابط با مشتریان می¬شود و به دنبال نگهداری از آن¬ها می¬باشد. دومین کلید تعریف،"رویکرد" می¬باشد. یک رویکرد، بر اساس فرهنگ Webster  "راهی برای رفتار کردن و یا رسیدگی کردن با بعضی چیزها می¬باشد" (Seo, 2009). مدیریت ارتباط با مشتری راهی برای تفکر در جهت رسیدگی به روابط با مشتریان می¬باشد. شاید بتوانیم کلمه استراتژی را در اینجا استفاده کنیم زیرا مدیریت ارتباط با مشتری به خوبی شامل یک نقشه و یا راه روشن می¬باشد. در حقیقت ما معتقدیم که استراتژی مدیریت ارتباط با مشتری می-تواند واقعاً به عنوان یک معیار برای استراتژی شرکت بکار رود. هر استراتژی دیگری که هدفی به غیر از کسب، نگهداری و توسعه ارتباط با مشتریان داشته باشد، نمی¬تواند به سازمان خدمتی ارائه دهد. استراتژی، راهنمایی برای سازمان می¬باشد و هر استراتژی که در مقابل با مشتری باشد شرکت را به مسیر غلط هدایت می¬کند (Seibel, 2007).

اکنون به لغات " کسب ، حفظ و توسعه" توجه داشته باشید. مدیریت ارتباط با مشتری در مورد تمام ابعاد چرخه مشتری می¬باشد. زمانی که شما استراتژی مدیریت ارتباط با مشتری را بکار می¬برید، شما داده¬هایی در مورد اهداف مشتریانتان و عادات خرید آن¬ها بدست می¬آورید و سپس آن¬ها را تجزیه و تحلیل می¬کنید. از این اطلاعات ارزش-مند، شما رفتار مصرف¬کننده را درک و پیش¬بینی می¬کنید. روابط با مشتری بوسیله اطلاعات جزئی¬تر در مورد ترجیحات مشتری و آنچه باعث رضایت آن¬ها می¬شود، شکل می¬گیرد.

نهایتاَ منظور از "ارتباط با مشتری" در اقتصاد امروزی چیست؟  جایی¬که ما با افراد و شرکت¬هایی تجارت می-کنیم که ممکن است هرگز آن¬ها را ندیده¬ایم و یا نمی¬خواهیم که ببینیم و کم¬ترین شناخت در ارتباط فرد به فرد وجود دارد. مدیریت ارتباط با مشتری در مورد داشتن بیش¬ترین ارتباط در محیط تکنولوژیکی می¬باشد. به¬طور خلاصه، مشتریان می¬خواهند با شرکت¬هایی تجارت کنند که آن¬چه آن¬ها می¬خواهند و نیاز دارند را درک کنند. شما در هر قسمتی از سازمان که باشید، مدیریت ارتباط با مشتری پیرامون مدیریت روابط به طور اثربخش¬تر می¬باشد، تا شما  بتوانید هزینه¬ها را کاهش داده و در عین حال قدرت ارائه خدمات و محصولات شما افزایش یابد. تعریف ارائه شده یک تعریف عمومی از مدیریت ارتباط با مشتری می¬باشد که هر یک از ابعادآن توضیح داده شد.

همان¬طور که در تعاریف مختلف مدیریت ارتباط با مشتری را بیان شد هر گروه از آن¬ها از دیدگاه خاصی به تعریف مدیریت ارتباط با مشتری پرداخته¬اند. با مطالعه عمیق¬تر هر یک از این تعاریف و درک عمیق آن¬ها می¬توان آن¬ها را در 5 گروه قرار داد، که ازآن¬ها به عنوان دیدگاه¬های مدیریت ارتباط با مشتری یاد می¬شود که بیش¬تر بر مبنای مطالعات (Zablah, 2005)می¬باشد که عبارتند از:

1) فرایند

2) استراتژی

3) فلسفی

4) توانمندی

5) تکنولوژیک

بر مبنای اندازه سازمان، کسب وکارها به پذیرش مدیریت ارتباط با مشتری برای ایجاد و مدیریت ارتباطات با مشتریانشان به طور موثرتر اقدام می¬کنند. ارتقاء ارتباط با یک مشتری می¬تواند نهایتاَ به وفاداری و حفظ و سودآوری بیش¬تر مشتری منجر گردد. بعلاوه با رشد سریع اینترنت، فرصت¬های بازاریابی فراوانی را مهیا ساخته و روابط مشتریان و شرکت را مدیریت کرده و تغییر شکل داده است (Bauer, Grethern, & Leach, 2009).

مفهوم موجود در پس مدیریت ارتباط با مشتری تازه نیست. مدیریت ارتباط با مشتری یک رویکرد بنگاهی به منظور درک و اثرگذاری بر رفتار مشتری از طریق ایجاد ارتباطات معنی¬دار و به منظور بهبود کسب مشتری، وفاداری مشتری، و سودآوری مشتری است (Evans & Laskin, 1994). بسیاری از تعاریف در مورد جذب، ارائه خدمت و نگهداری مشتری صحبت می¬کنند. ایده مدیریت ارتباط با مشتری با این تفکر کسب و کاری شروع می¬شود که باید فعالیت¬های شرکت را پیرامون نیازهای مشتریان شکل داد (Kannabiran, Xavier, & Anantharaaj, 2004). مدیریت ارتباط با مشتری نیازمند یک چشم انداز کسب و کاری و فرهنگ مشتری¬محور است که از بازاریابی، فروش و فرایندهای خدماتی اثربخش حمایت نماید. از این رو، مدیریت ارتباط با مشتری یک استراتژی کسب و کاری به منظور انتخاب کردن و مدیریت نمودن ارزش¬مندترین روابط با مشتریان است. هدف اصلی آن، بهینه سازی ارزش مشتری در درون چرخه زندگی مشتری است. مدیرتی ارتباط با مشتری بر مبنای اصول بازاریابی رابطه شکل گرفته است. برخلاف بازاریابی معامله که بر فرایند فروش تمرکز می¬نمود، بازاریابی رابطه به معنی جذب کردن، حفظ و تقویت روابط با مشتریان است.

در واقع، مدیریت ارتباط با مشتری به مجموعه¬ای از تکنیک¬های و فناوری¬های یاری¬کننده سازمان¬ها در زمینه مدیریت تعامل¬شان با مشتریان¬شان مربوط می¬شود. در این راه باید دانش و درک بهتری از نیازهای مشتریان به دست آید. در نتیجه، جمع¬آوری و ثبت دقیق اطلاعات مربوط به مشتریان چه به صورت فردی و چه جمعی در دل مدیریت ارتباط با مشتریان است. می توان به سه روش عملیاتی، به منظور حمایت از دفتر فروش در هنگام تعامل با مشتری؛ تحلیلی، به منظور بخش¬بندی و طبقه¬بندی مشتریان و مدل¬سازی و پیش¬بینی رفتار آتی مشتری؛ و هماهنگی، به منظور ارائه قابلیت¬های خودخدمت؛ از این اطلاعات استفاده کرد (Richter & Cornford, 2007).

اصول اساسی مدیریت ارتباط با مشتریان، شخصی¬سازی (کالاها، اطلاعات، خدمات)، یکپارچه¬سازی (فرایندهای برنامه¬ریزی، مهندسی مجدد فرایند کسب و کار، توسعه کالا)، تعامل (کانال¬ها، ارتباطات بلندمدت، پیمایش) و انتخاب (تعیین20 درصد از مشتریان که 80 درصد سود را ایجاد می کنند) است. به اضافه، مدیریت تغییر و یک استراتژی به منظور ترفیع فرهنگ مشتری¬گرایی برای هر پروژه یا مفهوم مدیریت ارتباط با مشتری حیاتی است. هر چند شناسایی و حفظ سودآورتری مشتریان از لحاظ تجاری هدف مدیریت ارتباط با مشتری بخش عمومی نیست، اما ارائه با کیفیت¬ترین خدمات عمومی در فهرست اهداف هر دولتی است (Schellong, 2005).

اهداف مدیریت ارتباط با مشتری

شناخت اهداف مدیریت ارتباط با مشتری می¬تواند شرکت¬ها را در حرکت به سمت مدیریت ارتباط با مشتری و شناسایی عوامل کلیدی موفقیت آن یاری رساند. همان¬طور که در بخش¬ها قبل ملاحظه گردید افراد با توجه به دیدگاه¬های متفاوتی که از مدیریت ارتباط با مشتری دارند به تعاریف متفاوتی پرداخته¬اند، این موضوع در برشمردن اهداف مدیریت ارتباط با مشتری نیز ملاحظه می¬شود و اهداف متفاوت با توجه به دیدگاه¬های متفاوت وجود دارد. برای پی بردن به اهداف مدیریت ارتباط با مشتری در ادامه سوالاتی مطرح می¬شود که جواب دادن به آن¬ها؛ شرکت¬ها را در شناخت اهداف مدیریت ارتباط با مشتری کمک می¬کند.

     به طور کلی، هدف از مدیریت ارتباط با مشتری بدست آوردن یک مزیت رقابتی در مدیریت مشتری و در نهایت افزایش سطح سودآوری می¬باشد (Gartner, 2006). برای این¬که مقصد مدیریت ارتباط با مشتری خود را مشخص کنید، برای یک لحظه در مورد مشتریانتان فکر کنید، آنها درونی هستند یا بیرونی، مصرف¬کننده هستند یا قصد تجارت با شما را دارند.

    چه عاملی مشتریان را برای انجام کسب و کار با شما تشویق می¬کند؟

    در صورتی که انتخاب¬های گوناگون واقعی وجود داشت، آیا مشتریان شما را برای انجام کسب و کار انتخاب می¬کردند؟

     شما به چه نیاز دارید تا مشتریان خود را در کسب و کار در بر بگیرید، یا این¬که آن¬ها را بهتر درک کنید، و این¬که آن¬ها چه می¬خواهند و چگونه می¬توانید خواسته¬های آن¬ها را به طور اثربخش تامین کنید؟

    چه چیزی باعث تحریک مشتریان برای ادامه کسب و کار با شما می¬شود؟

    چه اطلاعاتی از مشتریان به شما کمک خواهد کرد تا راه¬هایی را که آن¬ها پول بیشتری با شما خرج کنند را بشناسید؟

جواب دادن به این سوالات شما را در شناخت اهداف مدیریت ارتباط با مشتری کمک می¬کند (Anderson & Kerr, 2002). این سوالات می¬تواند به شما در دستیابی به اهداف مدیریت ارتباط با مشتری در شرکت خودتان نیز کمک کند ولی در ادامه بعضی از اهداف بیان شده توسط دانشمندان این رشته بیان می¬گردد.

 انواع مدیریت ارتباط با مشتری

با توجه به نقطه نظرات گوناگون می¬توان انواعی از مدیریت ارتباط با مشتری را بیان کرد ولی انواع مدیریت ارتباط با مشتری که در ادامه بیان می¬شود متداول¬ترین مدل می¬باشد. تنوع و گاهی اوقات اشتراک مفاهیم مدیریت ارتباط با مشتری از سه بعد مدیریت ارتباط با مشتری نشات می¬گیرد که عبارتند از: مدیریت ارتباط با مشتری تحلیلی ، مدیریت ارتباط با مشتری عملیاتی و مدیریت ارتباط با مشتری مشارکتی.

مدیریت ارتباط با مشتری تحلیلی بر ابزارهای تحلیلی پیچیده برای تعامل داده در انبارداده¬ها برای روشن ساختن روندهای آینده و الگوی خرید مشتریان می¬باشد.

مدیریت ارتباط با مشتری عملیاتی، فرایندهای کسب و کاری که مدیریت ارتباط با مشتریان را بهینه می¬کند اشاره دارد.

مدیریت ارتباط با مشتری مشارکتی، در مورد یکپارچگی و مشارکت منابع داخلی سازمان و میان سازمان و شرکاء و مشتریان می¬باشد (Reynolds, 2002).

 عوامل کلیدی موفقیت مدیریت ارتباط با مشتری

 

برای بسیاری از مدیران عامل، مدیریت ارتباط با مشتری یک لبه رقابتی نهایی است که به یک شرکت اجازه می-دهد که بیش¬تر مشتریان سودآور خود را شناسایی، جذب و حفظ کنند و از طریق کانال¬های گوناگون فروش، فروش بیش¬تر داشته باشند و یک وفاداری و رضایت¬مندی مناسبی را فراهم آورند. مدیریت ارتباط با مشتری حقیقتاً یک مفهوم است که بسیاری از اصول را در بر می¬گیرد و در جایی که بسیاری از افراد تمایل دارند که یک وسیله یا فناوری داشته باشند تا پیچیدگی فرایندها و تغییرات سازمانی را تخمین بزند بسیار طرفدار دارد و...

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 16 خرداد 1393 ساعت: 18:19 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,
نظرات(1)

تحقیق درباره رویکرد روان‌پویشی

بازديد: 555

تحقیق درباره رویکرد روان‌پویشی

  زیگموند فروید بنیان‌گذار رویکرد روان‌پویشی در روان‌شناسی است. این مکتب فکری بر تأثیر ذهن ناهشیار یا ناخودآگاه بر رفتار انسان، تأکید دارد. فروید عقیده داشت که ذهن انسان از سه عنصر تشکیل شده است: نهاد ، خود و فراخود.

نظریه‌های فروید درباره مراحل روانی- جنسی، ناهشیار (ناخودآگاه) و نمادگری رویا (خواب)، علیرغم آن که امروزه با شک و تردید بسیاری به آن نگریسته می‌شود، به عنوان یک موضوع مورد توجه، هم در بین روان‌شناسان و هم مردم عادی، باقی مانده است. بسیاری از مشاهدات و نظریه‌های فروید بر پایه موارد بالینی و موارد مطالعاتی بوده و این امر، تعمیم یافته‌های او را به جمعیتی بزرگتر دشوار می‌سازد. باوجود این، نظریه‌های فروید، طرز فکر ما نسبت به ذهن و رفتار انسان را تغییر داده و تاثیر ماندگاری بر روان‌شناسی و فرهنگ بجا گذاشته است.

یک نظریه‌پرداز روان‌پویشی دیگر به نام اریک اریکسون، نظریه‌های فروید را گسترش داد و بر اهمیت رشد در طول دوره زندگی انسان تأکید گذاشت. نظریه مراحل روانی - اجتماعی شخصیت که توسط اریکسون ارائه شده است امروزه بر درک ما از رشد انسان تاثیرگذار است.

متفکران بزرگ رویکرد روان‌پویشی در روان‌شناسی عبارتند از: ریگموند فروید، آنا فروید و اریک اریکسون.

 

 

 

عبارت‌های کلیدی در رویکرد روان‌پویشی چیست

 

موردپژوهی یا مورد مطالعاتی - مطالعه عمیق یک فرد. بسیاری از کارها و نظریه‌های فروید از طریق موردپژوهی‌های منفرد به دست آمده است. در یک موردپژوهی، تقریباً تمام جنبه‌های زندگی و تاریخچه فرد، مورد تحلیل قرار می‌گیرد تا الگوهای رفتاری و علل آن‌ها کشف گردد. امید این است که با اطلاعات به دست آمده از مطالعه یک مورد بتوان آن را به بسیاری دیگر تعمیم داد. متاسفانه، موردپژوهی‌ها بسیار ذهنی هستند و تعمیم نتایج آن‌ها به جمعیتی بزرگتر دشوار است.

هشیار یا خودآگاه- در نظریه روانکاوی شخصیت فروید، ذهن هشیار شامل تمام چیزهایی است که در درون آگاهی ما وجود دارد. این عبارت است از جنبه‌هایی از پردازش ذهنی ما که می‌توانیم به شیوه‌ای منطقی و عقلانی درباره‌اش فکر کنیم و سخن بگوئیم.

ساز و کار دفاعی- تاکتیکی که توسط «خود» برای محافظت در برابر اضطراب به وجود می‌آید. ساز و کارهای دفاعی، از ذهن در برابر احساسات و افکاری که کنار آمدن با آن‌ها برای ذهن هشیار بسیار دشوار است، محافظت می‌کنند. در برخی موارد، ساز و کارهای دفاعی مانع از ورود افکار و تکانه‌های ناخواسته یا نامناسب به ذهن هشیار می‌شوند.

«خود»- «خود» عمدتاً عبارت است از بخش ناهشیار (ناخودآگاه) شخصیت که واسطه تقاضاهای «نهاد»، «فراخود» و واقعیت است. «خود» ما را از عمل بر پایه امیال بنیادی (که توسط «نهاد» ایجاد می‌گردند) باز می‌دارد امّا سعی می‌کند که تعادلی بین استانداردهای اخلاقی و استانداردهای آرمان گرایانه ما (که توسط «فراخود» ایجاد می‌گردند) به وجود آورد.

«نهاد»- آن مؤلفه شخصیتی که از انرژی روانی ناهشیار تشکیل شده است. این انرژی در جهت برآورده ساختن امیال، نیازها و تمایلات بنیادی عمل می‌کند.

«فراخود»- آن مؤلفه شخصیتی که تشکیل شده است از ایده‌آل‌های درونی‌سازی شده ما که از جامعه و پدر و مادرمان به دست آورده‌ایم. «فراخود» در جهت سرکوب و بازداری امیال «نهاد» عمل می‌کند و سعی می‌کند «خود» به جای رفتار واقعگرایانه، رفتاری اخلاقی داشته باشد.

ناهشیار یا ناخوداگاه- منبع احساسات، افکار، امیال و خاطراتی که بیرون از آگاهی هشیار ما قرار دارند. اغلب محتویات ناهشیار، مانند احساس درد، اضطراب یا تعارض، ناپذیرفتنی و ناخوشایندند. به اعتقاد فروید، ناهشیار بر تاثیرگذاری بر رفتار و تجربه ما ادامه می‌دهد، حتی با وجودی که ما از این تاثیرات نهفته ناآگاهیم.

انتقادهایی بر رویکرد روان‌پویشی چیست

 

نظریه‌های فروید بیش از حد بر ذهن ناهشیار، انگیزه جنسی، پرخاشگری و تجربیات دوران کودکی تاکید دارد.

بسیاری از مفاهیم ارائه شده توسط نظریه‌پردازان روان‌پویشی به سختی قابل اندازه‌گیری و کمّی کردن است.

نقاط قوت رویکرد روان‌پویشی چیست

 

با وجودی که اغلب نظریه‌پردازان روان‌پویشی بر پژوهش‌های تجربی تکیه نکرده‌اند امّا روش‌ها و نظریه‌های تفکر روان‌پویشی در روان‌شناسی تجربی تاثیر گذار بوده است.

 

بسیاری از نظریه‌های شخصیت که توسط متفکران روان‌پویشی ارائه شده، از جمله نظریه مراحل روانی- اجتماعی اریکسون و نظریه مراحل روانی-جنسی فروید، هنوز موثر و تعیین کننده‌اند.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 16 خرداد 1393 ساعت: 18:12 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره روان شناسی انسان گرایانه

بازديد: 439

تحقیق درباره روان شناسی انسان گرایانه

در خلال نیمه اول قرن بیستم، رفتارگرایی و روانکاوی بر حوزه روان‌شناسی تسلط داشتند. در واکنش به این امر، روان‌شناسی انسان‌گرایانه به عنوان یک رویکرد جدید پدیدار گشت که به «نیروی سوم» در روان‌شناسی معروف شده است. در حالی که رفتارگرایی، نقش انتخاب را نادیده می‌گیرد و روانکاوی بر آسیب‌شناسی روانی و بیماری‌های ذهنی تمرکز دارد، روان‌شناسی انسان‌گرایانه بر اهمیت اراده آزاد و خود مختاری تأکید می‌ورزد.

 

«نیروی سوم» در روان‌شناسی

 

در خلال دهه 1950، روان‌شناسی انسان گرایانه، در واکنش به روانکاوی و رفتارگرایی که دو مکتب فکری غالب در حوزه روان‌شناسی در آن زمان بودند، مطرح شد. روان کاوی بر درک انگیزه‌های ناخودآگاه در رفتار انسان‌ها تمرکز داشت و رفتارگرایی به مطالعه فرایندهای شرطی‌سازی که به وجود آورنده رفتارها بودند می‌پرداخت.

 

متفکران انسان‌گرا احساس کردند که رفتارگرایی و روان‌کاوی، هر دو خیلی بدبینانه هستند و یا بر مصیبت بارترین هیجانات تمرکز می‌کنند و یا نقش اختیار و تصمیمات شخصی را در نظر نمی‌گیرند.

 

روان‌شناسی انسان‌گرایانه در عوض، بر توانائی‌های بالقوه هر فرد تمرکز دارد و بر اهمیت رشد و خودشکوفایی تأکید می‌ورزد. اعتقاد بنیادی در روان‌شناسی انسان‌گرایانه بر این است که مردم به طور ذاتی و فطری خوب هستند و مشکلات روانی و اجتماعی، نتیجه انحراف از این گرایش طبیعی است.

 

در سال 1962، آبراهام مزلو کتاب «به سوی روان‌شناسی بودن» را منتشر ساخت که در آن، از روان‌شناسی انسان‌گرایانه به عنوان «نیروی سوم» در روان‌شناسی نام برد. نیروی اول و دوم، رفتارگرایی و روانکاوی بودند.

 

البته لزومی ندارد که به این سه مکتب فکری روان‌شناسی، به صورت عناصر متضاد و یا متناقض نگریسته شود. هر شاخه از روان‌شناسی در درک ما نسبت به ذهن و رفتار انسان سهیم بوده است. روان‌شناسی انسان‌گرایانه نیز بُعد دیگری بر ابعاد قبلی دانش ما در مورد خصوصیات جسمی و روحی و روانی افراد افزوده است.

 

متفکران اصلی روان‌شناسی انسان‌گرایانه چه کسانی هستند

 

آبراهام مزلو

کارل راجرز

رویدادهای مهم در روان‌شناسی انسان‌گرایانه

 

1961- مجله روان‌شناسی انسان‌گرایانه منتشر شد.

1962- انجمن روان‌شناسی انسان‌گرایانه آمریکا تأسیس شد.

1971- روان‌شناسی انسان‌گرایانه به عنوان یک بخش ازانجمن روان‌شناسی آمریکا درآمد.

انتقادهایی بر روان‌شناسی انسان‌گرایانه

 

معمولاً خیلی ذهنی به نظر می‌آید- اهمیت تجربیات فردی، مطالعه عینی و ارزیابی پدیده‌های انسان‌گرایانه را بسیار دشوار می‌سازد. چگونه می‌توان به طور عینی «خودشکوفایی» را در یک نفر تشخیص داد؟ پاسخ البته منفی است. ما تنها می‌توانیم بر تخمین خود فرد از تجربیاتش تکیه کنیم.

مشاهدات قابل درستی سنجی نیست - روش دقیقی برای ارزیابی یا کمّی نمودن این کیفیت‌ها وجود ندارد.

نقاط قوت روان‌شناسی انسان‌گرایانه چیست

 

تأکید بر نقش خود فرد- روان‌شناسی انسان گرایانه، اعتبار بیشتری برای افراد در کنترل و تعیین وضعیت سلامت روانیشان قائل است.

در نظر گرفتن تأثیرات محیطی- روان‌شناسی انسان‌گرایانه به جای تمرکز صرف بر افکار و تمایلات درونی، برای تأثیرات محیطی بر تجربیات ما نیز اعتبار قائل است.

روان‌شناسی انسان‌گرایانه بر روش‌های درمانی، اموزشی و مراقبت‌های بهداشتی تأثیر قابل ملاحظه‌ای گذاشته است.

 

روان‌شناسی انسان‌گرایانه به برطرف کردن برخی بدفهمی‌هایی که در مورد روان‌درمانی وجود داشت کمک شایانی نموده و باعث شده است که افراد عادی و سالم نیز برای کشف توانائی‌های بالقوه خود از طریق روان‌درمانی اقدام کنند.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 16 خرداد 1393 ساعت: 18:09 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره روان شناسی قانونی

بازديد: 401

تحقیق درباره روان شناسی قانونی

رمان‌های جنایی، فیلم‌های سینمایی و برنامه‌های تلویزیونی، علاقه‌مندی به روان‌شناسی قانونی را در سال‌های اخیر به نحو قابل ملاحظه‌ای افزایش داده است. تعداد برنامه‌های دانشگاهی که به ارائه مدرک دوگانه در روان‌شناسی و حقوق می‌پردازند و تعداد فارغ‌التحصیلان روان‌شناسی قانونی به طور مداوم رو به افزایش است. با وجودی که روان‌شناسی قانونی تنها چند سالی است که به عنوان یک رشته تخصصی جداگانه از سوی انجمن روان‌شناسی آمریکا پذیرفته شده است امّا خاستگاه این رشته تخصصی به تأسیس نخستین آزمایشگاه روان‌شناسی در آلمان توسط ویلهلم وونت باز می‌گردد. در این مقاله به طور خلاصه با رویدادهای عمده و اشخاص کلیدی در این رشته روبه رشد آشنا می‌شویم.

 

پژوهش‌های اولیه در روان شناسی قانونی

مک کین کاتل (J. Mckeen Cattell) نخستین پژوهش‌ها را در زمینه روان‌شناسی شهادت دادن انجام داده است. او در سال 1895 چند مجموعه پرسش در اختیار دانشجویان دانشگاه کلمبیا قرار داد و از آنان خواست که ضمن پاسخگویی به پرسش‌ها، میزان اطمینان خود به پاسخ‌هایشان رانیز برآورد کنند. نتایج به دست آمده، نشانگر میزان شگفت‌انگیزی از بیدقتی بود و همین امر سایر روان‌شناسان را ترغیب کرد که به آزمایش‌هایی در زمینه شهادت عینی بپردازند.

آلفرد بینت (Alfred Binet) با الهام از کارهای کاتل، پژوهش او را تکرار کرد و نتایج آزمایش‌های دیگر روان‌شناسی که مربوط به رشته حقوق و دادگاه‌های جنایی بود را مورد مطالعه قرار داد. کارهای او در زمینه آزمایش هوش نیز در توسعه روان‌شناسی قانونی اهمیت بسزایی داشته است و بسیاری از ابزارهای ارزیابی که بعداً ساخته شدند بر پایه کارهای او بوده‌اند.

ویلیام استرن (William Stern) نیز موضوع اظهارات شهود را مورد مطالعه قرار داده است. در یک آزمایش، از دانشجویان خواسته شد که نظرشان را در مورد دعوای دو همکلاسی که شاهدش بودند به طور خلاصه بنویسند. استرن دریافت که خطا در بین شاهدان بسیار شایع است و چنین نتیجه‌گیری کرد که هیجانات و عواطف باعث کاهش دقت در اظهارات شهود می‌گردد. (استرن، 1939) استرن به مطالعه درباره شهادت دادن ادامه داد و پس از مدتی، نخستین مجله علمی در زمینه روان‌شناسی کاربردی را پایه‌گذاری کرد.

 

 

تاریخچه روان‌شناسی در دادگاه‌ها

همزمان در اروپا نیز روان‌شناسان به عنوان شاهد خبره در برخی دادگاه‌های جنایی حضور یافتند. در سال 1896، روان‌شناسی تحت نام آلبرت فون شرنک نوتزینگ در یک دادگاه جنایی درباره تاثیرات تلقین‌پذیری بر شهادت شهود، شهادت داد.

اعتقاد عمیق هوگو مانستربرگ (Hugo Munsterberg) در باره این که روان‌شناسی دارای کاربردهای عملی در زندگی روزمره است نیز در توسعه روان‌شناسی قانونی نقش داشته است. در سال 1908، مانستربرگ کتاب خود تحت عنوان در جایگاه شهود را منتشر نمود و از به کارگیری روان‌شناسی در موضوعات قانونی حمایت کرد. مانستربرگ علیرغم مشارکت‌هایش در این زمینه، مورد استقبال روان‌شناسان دیگر و همچین جامعه قضایی قرار نگرفته است.

لوئیس ترمن (Lewis Terman)، روان‌شناس دانشگاه استنفورد، در سال 1916 شروع به به‌کار بستن روان‌شناسی در اِعمال قانون نمود. او پس از تجدید نظر در آزمون هوش بینت، از آزمون جدید استنفورد-بینت برای ارزیابی هوش متقاضیان کار در حرفه‌های مرتبط با اعمال قانون استفاده کرد.

در سال 1917، ویلیام مارستون (روان‌شناسی که قبلاً دانشجوی مانستربرگ بود) دریافت که فشارخون حداکثر شریانی (سیستولیک)، ارتباطی قوی با دروغگویی دارد. این کشف بعداً به طراحی دستگاه‌های مدرن دروغ‌سنج انجامید.

 

 

روان شناسی قانونی پس از جنگ جهانی دوم

توسعه جدّی و مهم در زمینه روان‌شناسی قانونی، پس از جنگ جهانی دوم به وقوع پیوست. در بسیاری از دادگاه‌ها، روان‌شناسان به عنوان شاهد خبره به ادای شهادت ومشاوره پرداختند و نظر آنان در رأی دادگاه تاثیر گذار گشت.

تکامل روان‌شناسی قانونی ظرف سه دهه گذشته ادامه یافته است. افزایش تعداد برنامه‌های دانشگاهی که به ارائه مدرک دوگانه در روان‌شناسی و حقوق می‌پردازند و نیز پیدایش رشته تخصصی روان‌شناسی قانونی، دلیلی بر این ادعاست. در سال 2001، انجمن روان‌شناسی آمریکا رسماً روان‌شناسی قانونی را به عنوان یک رشته تخصصی در حوزه روان‌شناسی اعلام نمود.

هم اکنون 7 مجله تخصصی در زمینه روان‌شناسی قانونی تنها در آمریکا به چاپ می‌رسد.

افراد کلیدی در روان‌شناسی قانونی چه کسانی هستند

 

مک کین کاتل- روان‌شناسی شهادت دادن را مورد مطالعه قرار داد.

هوگو مانستربرگ - غالباً به عنوان پدر روان‌شناسی کاربردی نامیده می‌شود.

آلفرد بینه - کارهای او در زمینه آزمون‌های روان‌شناسی، پایه بسیاری از ارزیابی‌های نوین قرار گرفته است.

ویلیام استرن - به پژوهش در زمینه دقت اظهارات شهود پرداخت.

ویلیام مارستون- ارتباط بین فشارخون و دروغگویی را کشف کرد.

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 16 خرداد 1393 ساعت: 18:06 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره ساخت گرایی و کارکرد گرایی

بازديد: 671

تحقیق درباره ساخت گرایی و کارکرد گرایی

مکاتب فکری اولیه

پس از شکل‌گیری روان‌شناسی به عنوان یک رشته علمی جدا از زیست‌شناسی و فلسفه، بحث درباره چگونگی توصیف و تشریح ذهن و رفتار انسان آغاز شد. ساختارگرایی به عنوان نخستین مکتب فکری، بر اثر کوشش‌های ویلهلم وونت، بنیانگذار نخستین آزمایشگاه روان‌شناسی، به وجود آمد. تقریباً بلافاصله نظریه‌های دیگری نیز به عنوان رقیب مطرح گشتند که معروف‌ترین آن‌ها، کارکردگرایی بود که تحت نفوذ متفکرانی چون چارلز داروین و ویلیام جیمز در آمریکا به وجود آمد.

مری ویتون کالکینز در سال 1906 مقاله‌ای در «مجله روان‌شناسی» منتشر ساخت که در آن خواستار آشتی و سازش بین این دو مکتب فکری شد. او چنین استدلال کرده بود که ساختارگرایی و کارکردگرایی، تفاوت چندانی با هم ندارند زیرا هر دو اساساً به ذهن هشیار(خودآگاه) انسان نظر دارند. با وجود این، تهمت‌زنی دوطرف نسبت به یکدیگر ادامه یافت. ویلیام جیمز در مقاله‌ای نوشت که ساختارگرایی «مکاتب زیادی دارد ولی فاقد فکر است» (جیمز، 1904) و ویلهلم ووندت نیز کارکردگرایی را نه یک مکتب فکری بلکه جزء «ادبیات روان‌شناسی» می‌دانست.

سرانجام، این دو مکتب فکری با پیدایش رفتارگرایی، روانکاوی و انسان‌گرایی، تسلّط خود را بر روان‌شناسی از دست دادند.

 

1- ساختارگرایی چیست ؟

 

ساختارگرایی نخستین مکتب فکری در روان‌شناسی بود و بر شکستن فرایندهای ذهنی به پایه‌ای‌ترین مولفه‌ها، تمرکز داشت. پژوهشگران سعی می‌کردند با استفاده از روشی به نام درون‌نگری، به درک عناصر اساسی هشیاری(خودآگاهی) بپردازند. ویلهلم ووندت، بنیانگذار نخستین آزمایشگاه روان‌شناسی، مبلّغ اصلی ساختارگرایی بود و غالباً از او به عنوان پدرساختارگرایی نام برده می‌شود.

با وجودی که کارهای ووندت به تثبیت روان‌شناسی به عنوان یک علم جداگانه کمک کرد و روش‌هایی را برای روان‌شناسی تجربی در اختیار گذاشت امّا مکتب فکری ساختارگرایی، پس از مرگ ادوارد تیچنر، شاگرد ووندت، دوام چندانی نیافت.

 

 

متفکران برجسته ساختارگرایی چه کسانی هستند

 

ویلهلم ووندت

ادوارد تیچنر

انتقاداتی بر ساختارگرایی

 

با استانداردهای علمی امروز، روش‌های تجربی به کار رفته برای مطالعه ساختارهای ذهن، بسیار ذهنی بودند. استفاده از درون‌نگری به کاهش انعطاف‌پذیری در نتایج می‌انجامد.

ساختارگرایی بیش از حدّ به رفتارهای درونی توجه داشت. این رفتارها نه قابل مشاهده مستقیم‌اند و نه قابل اندازه‌گیری دقیق.

نقاط قوت ساختارگرایی چیست

 

ساختارگرایی از این نظر اهمیت دارد که نخستین مکتب فکری عمده در روان‌شناسی است.

ساختارگرایی بر روان‌شناسی تجربی تأثیر گذار بوده است.

2- کارکردگرایی

 

کارکردگرایی در واکنش به ساختارگرایی شکل گرفت و به شدّت تحت تأثیر کارهای ویلیام جیمز و نظریه تکامل چارلز داروین بود. کارکردگرایی درجستجوی توضیح فرایندهای ذهنی به روشی دقیق‌تر و سیستماتیک‌تر بود. کارکردگرایی به جای تمرکز بر عناصر هشیاری، بر هدف و منظور هشیاری و رفتار تمرکز داشت. کارکردگرایی همچنین بر تفاوت‌های فردی که بر آموزش تأثیر گذار بودند، تأکید داشت.

 

 

متفکران برجسته کارکردگرایی چه کسانی هستند

 

ویلیام جیمز

جان دیوئی

هاردی کار

جان انجل

انتقاداتی برکارکردگرایی

 

ویلهلم ووندت درباره کتاب «اصول روان‌شناسی» ویلیام جیمز گفته بود: «جزء ادبیات است، زیبا است، ولی روان‌شناسی نیست

نقاط قوت کارکردگرایی چیست

 

اثرگذار بر رفتارگرایی و روان‌شناسی کاربردی بوده است.

 

اثر گذار بر سیستم‌های آموزشی بوده است، به ویژه با توجه به این عقیده جان دیوئی که کودکان باید در سطحی آموزش ببینند که از نظر رشدی آمادگی دارند.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 16 خرداد 1393 ساعت: 18:02 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره مخابرات و تاریخچه آن

بازديد: 2811

مخابرات

مقدمه

فعالیت مناسب شبکه­های مخابراتی به دلیل وجود تکنولوژی­هایی است که عموما از دید کاربران آن مخفی است. این بخش چگونگی کارکرد این تکنولوژی­های کلیدی و هم­چنین جایگاه آن­ها را در شبکه مخابراتی نشان می­دهد.

تکنولوژی­های مورد بحث عبارتند از:

تکنولوژی­های دسترسی

روش مرسوم دسترسی به شبکه مخابراتی با به کارگیری سیم مسی با توان عملیاتی پایین، خط دیجیتال مشترک (DSL) پرسرعت، اتصالات کابلی و رادیویی بی­سیم صورت می­گیرد.

انتقال آنالوگ

این تکنولوژی در بخش­هایی از شبکه که ارتباط منزل یا محل کار را به مرکز سوئیچ شرکت مخابرات فراهم می­کند و هم­چنین در بعضی از قسمت­های ارتباطات موبایل وجود دارد.

انتقال دیجیتال

این تکنولوژی اولین بار زمانی معرفی شد که در سال 1960 تجهیزات سیم مسی برای اتصال مراکز سوئیچ به یکدیگر به کار می­رفت. پیامد این تکنولوژی، شبکه­های فیبر نوری در سال 1970 و شبکه­های بی­سیم در سال 1990 بود.

انتقال دیجیتال از نرخ بیت زیاد صوت، دیتا و شبکه­های اینترنت پشتیبانی می­کند.

انتقال بی­سیم

مخابرات بی­سیم در تمام اطراف ما وجود دارد. با هر کس و در هر زمان می­توان در خیابان، بازار و مغازه تماس گرفت. مفهوم سلولی استفاده مجدد فرکانس (Frequency Reuse) استفاده از مخابرات بی­سیم در تمام دنیا را ممکن ساخته است.

انتقال نوری

استفاده از تجهیزات فیبر نوری در تمام دنیا فراگیر شده و این تکنولوژی، انتقال دیجیتال با نرخ بیت زیاد و هم­چنین انتقال سیگنال­های آنالوگ را پشتیبانی می­کند.

سوئیچ در شبکه

سابقه این تکنولوژی حدود یک صد سال است و امکان اتصال مشترکین را در هر گوشه دنیا فراهم می­کند. سوئیچ­های امروزی از دو تکنولوژی استفاده می­کنند.

سوئیچ مداری دیجیتال (Digital circuit switching)

سوئیچ­های مداری بیشتر برای شبکه­های صوتی استفاده می­شوند.

سوئیچ پاکتی دیجیتال (Digital packet switching)

تکنولوژی­های پاکتی برای مسیردهی دیتا و ترافیک اینترنت شبکه­های مخابراتی به کار می­روند. این کار باعث می­شود سوئیچ­های مداری برای ترافیک­های کوتاه­مدت مانند صوت و فاکس آزاد شوند.

مالتی پلکس

سوئیچ هزاران مشترک در یک زمان و هم­چنین سیستم­های انتقالی که تا 10 گیگا بیت اطلاعات را در یک ثانیه حمل می­کنند به دلیل وجود تکنولوژی مالتی پلکس کردن می­باشد. وجود این تکنولوژی این امکان را می­دهد که اطلاعات بیشتر و بیشتری روی یک سیستم قرار دهیم.

دسترسی به شبکه چگونه صورت می­گیرد؟

دسترسی عبارت است از مسیری که شما را به یک شبکه متصل می­کند و به شش روش اصلی صورت می­گیرد.

1- از یک خط مشترک آنالوگ در محل سکونت یا محل کار

2- از یک خط مشترک دیجیتال در محل سکونت یا محل کار

3- از طریق یک مرکز تلفن خصوصی (PBX) در محیط­های کار

4- از طریق سوئیچ پاکتی در محیط­های کار

5- از یک مودم کابلی در محل سکونت یا محل کار

6- به وسیله دسترسی بی­سیم با استفاده از تلفن کابل محل یا کامپیوتر کیفی

شماره­گیری از طریق خط مشترک آنالوگ

اگر در منزل هستید احتمال دسترسی شما به یک سایت اینترنت از طریق آن­چه که خط مشترک نامیده می­شود میسر شده است. این خط از یک مجموعه زوج سیم به هم تابیده مسی (mm-22 AWG6/) یا (AWG24mm-4/) تشکیل شده است که تلفن شما را به سوئیچ مداری مرکز متصل می­کند.

از طریق این زوج سیم، سرعت دریافت (Download-53Kb/s) و سرعت ارسال 6/33 کیلوبایت بر ثانیه امکان­پذیر است. محدودیت این سرعت­ها به دلیل وجود پدیده هم­شنوایی می­باشد. از آن­جا که خط مشترک مرسوم فقط انتقال آنالوگ را پشتیبانی می­کند برای انتقال دیتا، باید از مودم استفاده کرد.

ممکن است دسترسی شما به شبکه از طریق سیستم مالتی پلکس کننده صورت گرفته باشد. سیستم مالتی پلکس کننده سیستم دیجیتالی است که امکان ارسال چندین کانال را هم­زمان روی حامل T1 یا امکانات فیبر نوری فراهم می­کند.

با استفاده از مالتی پلکس، تعداد خطوط فیزیکی تلفن آنالوگ که به مرکز سوئیچ متصل می­شوند کاهش می­یابد.

امروزه این سیستم­ها، سرویس­های دیگری شامل ISDN و داده­های دیجیتال را پشتیبانی می­کند. از آن جا که ارتباط تلفن محل سکونت به سیستم مالتی پلکس به صورت آنالوگ است، برای انتقال دیتا، باز هم باید از مودم استفاده کرد.

سرعت بیشتر با استفاده از خطوط مشترک دیجیتال

با استفاده از خطوط مشترک دیجیتال (DSL) سرعت­های ارتباط بیش از Kb/s56 میسر می­شود. به این روش دسترسی، دسترسی خطوط خصوصی نیز گفته می­شود.

نسخه­های متعددی از تکنولوژی خط مشترک دیجیتال وجود دارد و اصطلاح Xdsl به منظور اشاره به کل گروه ابداع گردیده است. برای هر یک از این تکنولوژی­ها توضیحات مختصری ارائه می­شود:

7- (Line- ADSL Asymmetric Digital Subscriber) سرعت دریافت kb/s32 تا Mb/s 8192 و سرعت ارسال Kb/s640 از طریق ز.ج سیم به هم تابیده مس میسر می­شود.

این تکنولوژی برای دسترسی به اینترنت، ویدئو مبتنی بر درخواست (VOD) ویدئو ساده و دسترسی دور دست LAN به کار می­رود.

8- Digital Subscriber line- DSLدر سرعت ماکزیمم Kb/144 برای خطوط مشترکین ISDN به کار می­رود. ISDN برای مخابرات صوت و دیتا استفاده می­شود.

9- (High- bit rate DSL- HDSL) برای نرخ متقارن دیتا تا سرعت Mb/s1544  به صورت Full duplex برای سرویس­های معادل T1/E1 و یا در سرعت Mb/s248به صورت Duplex با دو زوج سیم برای خطوط مشترکین و یا سرعت Mb/s248با سه زوج سیم برای سرویس­های WAN دسترسی LAN یا دسترسی سرور به کار می­رود.

10- (Rate adaptive ADSL- RADSL) یک نسخه از ADSL است که مودم آن در شروع کار، خط را تست کرده و نرخ دیتا را به صورت ضرایبی از Kb/s32 بر حسب حداکثر توان عملیاتی قابل حصول خط، تنظیم می­کند.

11- (Single line DSL- SDSL) کانال­های دومسیره را روی یک زوج سیم مسی ارائه می­کند. سرعت­های دسترسی Mb/s 1544 یا Mb/s248را برای خط مشترک به صورت duplex فراهم می­کند.

12- (Very high-bit rate DSL- VDSL) سرعت دریافت Mb/ 9/12 تا Mb/s8/52 و سرعت ارسال Mb/s5/1 تا Mb/s 3/2 را فراهم می­کند. البته حداکثر فاصله به 300 تا 1400 متر محدود شده و احتیاج به کابل فیبر نوری دارد. برای دسترسی از طریق زوج سیم مسی در حال توسعه است.

13- (DSL- VADSL Very high- bit rate asymetric) که در سرعت­های VDSL کار می­کند.

14- (Universal ADSL) اصطلاحی است که یک گروه از پیشگامان صنایع مخابرات، شبکه و کامپیوترهای شخصی به کار می­برند و هدف از آن دسترسی به اینترنت با قیمت مناسب و نرخ بیت زیاد می­باشد. این تکنولوژی نوعی ADSL است که در طرف مشترک، احتیاج به شکاف­دهنده (Splitter) برای جدا کردن سیگنال­های صوت از سیگنال­های دیجیتال رشته دیتا نمی­باشد. این روش یک ADSL از نوع Plug & Play ارائه می­کند که کاربر به سادگی کامپیوتر خود را به خط مذکور متصل کرده و از سرویس­های آن استفاده می­کند. این تکنولوژی نرخ بیت کمتری نسبت به ADSL موجود ارائه می­کند اما باز هم بیش از 25 بار سریع­تر از مودم­های Kb/s 56 فعلی است.

به علت توان عملیاتی زیاد DSLهایی که در سرعت­های Kb/s56 تا Kb/s144 کار می­کنند می­توانند به سوئیچ­های مداری وصل شوند اما در دفاتر مرکزی ارائه­دهندگان سرویس­های مخابراتی به علت توان عملیاتی زیاد، DSLها به سوئیچ­های پاکتی متصل می­شوند.

دسترسی از طریق یک مرکز سوئیچ اختصاصی (PBX) یا سوئیچ پاکتی

ممکن است در محل کار شما از یک سوئیچ اختصاصی (PBX) استفاده شود که در واقع یک سوئیچ مداری با کارکردهای مختلف است:

1- اولا این سوئیچ به شما این امکان را می­دهد که تنها با گرفتن چهار شماره با دیگر کارکنان تماس بگیرید.

2- ثانیا این سوئیچ به مرکز تلفن متصل بوده و ارتباط شما را با دیگر نقاط خارج از محل کار برقرار می­کند.

احتمال دارد کامپیوتر شما برای انتقال دیتا به یک سوئیچ پاکتی متصل باشد که:

1- مسیردهی e-mail انتقال فایل یا سرویس­های دیگر دیتا را از طریق یک LAN میسر می­کند.

2- امکان ایجاد شبکه­های (Network- Wan Wide Area) و (Metropolitan Area Network- MAN) را با اتصال به دیگر سوئیچ­های پاکتی فراهم می­کند.

3- به اینترنت یاد دیگر ارائه­دهندگان سرویس­های دیتا متصل است.

دسترسی با استفاده از مودم کابلی

دسترسی به اینترنت با سرعت و پهنای باند زیاد از طریق شبکه­های تلویزیون کابلی (CATV) به وسیله مودم­های کابلی صورت می­گیرد. با این روش دسترسی اینترنت مناطق مسکونی که برای کمپانی­های تلویزیون­های کابلی، سیم­کشی شده­اند میسر می­شود.

دو کلاس مختلف مودم کابلی وجود دارد:

1- مودم­های هایبرید فیبر- کواکس (HFC)

2- مودم­های یک طرفه

مودم­های هایبرید فیبر- کواکس، تجهیزات دوطرفه­ای می­باشند که روی کابل­های HFC عمل کرده و حدود 10 تا 12 میلیون خانه را در آمریکا سرویس می­دهند. مودم یک­طرفه، قدیمی­تر بوده و روی کابل­های مرسوم کواکسیال تلویزیون عمل می­کند و فعلا بیش از 50 میلیون خانه را سرویس می­دهند. مودم­های HFC دارای سرعت دریافت اطلاعات Mb/s3 تا Mb/s 30 و سرعت ارسال اطلاعات Kb/s 128 تا Mb/s10 می­باشند. یک نرخ نمونه دیتا حدود Mb/s4 است. مودم­های کابل کواکسیال یک طرفه دارای سرعت دریافت تا Mb/s2 بوده و برای کامل کردن ارتباط، در قسمت لینک ارسال اطلاعات احتیاج به یک مودم شماره­گیری (dial-up) دارد و پهنای باند بین تمام کاربران یک سگمنت کابل مشخص به صورت مشترک می­باشد.

اگر CATV خراب شود دسترسی تمام کاربران آن خط آسیب می­بیند در حالی که خرابی ADSL فقط بر یک مشترک اثر می­گذارد اما با این حال مودم­های کابلی مبتنی بر شبکه­های HFC رقیبی برایتکنولوژی ADSL می­باشد.

انتقال آنالوگ

ابتدا چگونگی عملکرد یک گوشی تلفن را بررسی می­کنیم:

1- با برداشتن گوشی تلفن، یک مدار الکتریکی در تلفن بسته شده و از تلفن شما به سوئیچ مرکز تلفن شرکت مخابرات یک جریان مستقیم با ولتاژ کم جاری می­گردد. این جریان مستقیم، جریان حامل (Carrier current) نامیده می­شود.

2- با شروع صحبت، امواج صوتی تولید شده توسط حنجره شما به دیافراگم میکروفون کوچک گوشی تلفن ضربه شده و باعث نوسان آن می­گردد.

3- نوسان دیافراگم، یک مدار الکتریکی را در گوشی تلفن باز و بسته کرده و جریانی الکتریکی تولید می­کند که فرکانس آن تقریبا همان فرکانس امواج صوتی شما می­باشد. این جریان الکتریکی با امواج صوتی تولید شده توسط حنجره شما مشابه (Analogous) بوده و به این دلیل به این سیگنال، سیگنال آنالوگ گفته می­شود.

4- این سیگنال آنالوگ، روی جریان حامل خط مشترک آنالوگ از تلفن شما به مرکز منتقل می­گردد. در آن جا به سیگنال دیجیتال (DS0) تبدیل شده و سپس از طریق شبکه تلفن به مقصد مورد نظر شما سوئیچ می­شود.

اغلب منازل و بسیاری از مراکز تجاری با استفاده از خطوط تلفن آنالوگ به دیگر نقاط دنیا متصل هستند.

در مرکز تلفن گیرنده، مراحل برعکس است:

1- یک رمزگشا یا دیکودر در مرکز تلفن گیرنده، سیگنال­های دیجیتال را از سوئیچ دریافت کرده و آن­ها را به سیگنال آنالوگ تبدیل می­کند.

2- سیگنال آنالوگ از طریق خط مشترک آنالوگ به شخص مورد نظر شما منتقل می­شود.

3- سیگنال الکتریکی دریافتی باعث نوسان دیافراگم گوشی تلفن گیرنده می­شود.

4- امواج صوتی تولید شده در گوشی، توسط گوش شنونده شنیده می­شود.

اتصال کامل شده است.

سیگنال آنالوگ چگونه است؟

به سیگنال آنالوگ، شکل موج پیوسته نیز گفته می­شود و برخلاف سیگنال­های دیجیتال گسسته (صفر و یک­ها) سیگنال­های آنالوگ یک الگوی پیوسته­ای از چندین فرکانس و دامنه دارند.

تارهای صوتی انسان می­تواند امواج صوتی در محدوده 50 هرتز تا 5000 هرتز تولید کند.

در دهه 1920 دانشمندان متوجه شدند که عمده انرژی سیگنال صحبت در محدوده فرکانسی 4000 هرتز است و برای درک سیگنال­های دریافتی و تشخیص گوینده لزومی به ارسال تمام سیگنال صحبت از طریق شبکه تلفن نمی­باشد.

در نتیجه به جای انتقال کل انرژی صحبت انسان، سیگنال از یک فیلتر میان گذر عبور داده شده و تمام سیگنال­های خارج از محدوده 300 تا 3400 هرتز حذف می­شود. این سیگنال فیلتر شده (خطوط قرمز شکل بالا) می­تواند برای انتقالی کارامد، نسبتا مطمئن و اقتصادی از طریق شبکه تلفن یا دیگر سیگنال­های آنالوگ تسهیم فرکانس (Frequency multiplexed) شود.

هر صوتی که با عبور از فیلتر فوق، کیفیت آن خیلی افت نکند را می­توان از طریق سیم­های تلفن آنالوگ منتقل کرد.

مثلا می­توان یک کنسرت ارکستر سمفونی را ارسال کرد اما شاید کیفیت صوت دریافتی راضی کننده نباشد انا در مورد اپرا که با صداهای زیر اجرا می­شود انرژی صوتی حتی به محدوده 1000 هرتز نیز رسیده و پس از فیلتر شدن، کیفیت صوت دریافتی ابدا رضایت­بخش نخواهد بود.

اجتناب از نویز در انتقال آنالوگ

تا سال 1962 همه شبکه­های تلفنی از نوع سیستم­های آنالوگ بودند. یکی از دلایل اولیه برای جایگزین کردن انتقال آنالوگ با انتقال دیجیتال، مشکل اعوجاج حاصل از نویز بود.

نویز، تداخل الکترومغناطیس ناشی از دیگر منابع مانند خطوط برق، ماشین­های الکتریکی، وسایل منزل و حتی خود شبکه تلفن می­باشد. سیگنال آنالوگ که یک شکل موج پیوسته با فرکانس و دامنه متغییر است با عبور از شبکه در اثر اعوجاج نویز، آسیب دیده و از شکل اصلی خارج می­شود.

تکنیک­های پیشرفته­ای برای اجتناب از نویزهای ناخواسته ایجاد شده­اند اما روشی برای جدا کردن نویز از سیگنال آنالوگ وجود دارند و در هر حال نویز باعث کاهش کیفیت صحبت و یا دیتای انتقالی از طریق شبکه می­گردد.

تکرار کردن سیگنال­های آنالوگ

اگر یک سنگ کوچک را در دریاچه یا حوض آب بیاندازید می­بینید که امواج حاصل به تدریج که از نقطه اصابت دور می­شوند، تضعیف می­گردند.

این مورد برای امواج الکتریکی نیز صادق بوده و سیگنال­هایی که از طریق شبکه حرکت می­کنند پس از چند کیلومتر تضعیف شده و انرژی خود را از دست می‏دهند و در نتیجه بایستی تکرار شوند

برای تشخیص این‏که سیگنال‏های آنالوگ تضعیف شده‏اند و همچنین تکرار آن‏ها برای قسمت طولانی بعدی، از تکرار کننده‏های الکتریکی استفاده می‏شود. اما از آن‏جا که برای جدا کردن نویز سیگنال آنالوگ، نسبت سیگنال به نویز، سریعا کاهش یافته و در نتیجه فاصله بین تکرار کننده‏ها کاهش می‏یابد. اما برعکس، یک سیستم دیجستال دارای دامنه و فرکانس ثابت است

 

اگر چه سیستمک دیجیتال نیز مشکلات نویز و تضعیف را دارد اما تصحیح این مسائل خیلی ساده‏تر است چون بایستی فقط پالس‏های با دامنه‏ی ولتاژ مشخص متناظر کدهای باینری برای نوسازی تشخیص داده شوند.

 

مزایا و معایب سیستم آنالوگ

مزایای سیگنال آنالوگ

از مزیت‏های که سیگنال آنالوگ دارند می‏توان به موارد زیر اشاره کرد:

1- با سوئیچ‏های الکترومکانیکی و سپس الکترونیکی نیمه اول قرن بیستم سازگار بودند.

2- طی سال‏های متمادی آزمایش خود را پس داده و سرویس‏های نسبتا مطمئنی ارائه کرده­اند.

3- نصب ساده و نسبتا ارزان دارند.

4- سیگنال­ها می­توانند روی سیم یا کابل کواکسیال، تسهیم فرکانسی شده و یک محیط کارآمد برای اتصال مراکز سوئیچ فراهم کنند.

5- افزایش تقاضای صوت و دیتا با پیشرفت­های تکنولوژیکی انتقال آنالوگ مایکروو برآورده شده است.

معایب سیگنال­های آنالوگ

چندین عیب برای سیگنال­های آنالوگ وجود دارد:

1- این سیگنال­ها مستعد تداخل الکتریکی منابع خارجی مانند خطوط برق، تشعشعات خورشیدی، طوفان­های رعد و برق و هم­چنین نویز ناشی از خود شبکه تلفن می­باشند.

2- انتقال اطلاعات تا حدود 1400 بیت در ثانیه از طریق خط مشترک امکان­پذیر است و توان عملیاتی بیشتر با استفاده از تکنیک­های کدینگ سیگنال و فشرده­سازی صورت می­گیرد.

3- با افزایش استفاده از سوئیچ­های دیجیتال در دهه­های هفتاد و هشتاد میلادی یک نقطه سر به سر اقتصادی اتفاق می­افتد که برچیدن ترانک­های آنالوگ بین مراکز مقرون به صرفه­تر شد.

4- با کاهش هزینه­های الکترونیک دیجیتال در دهه هشتاد، تجهیزات دیجیتالی اقتصادی­تر شد.

5- در شبکه­های صوتی با افزایش تجهیزات فیبر نوری در دهه­های هشتاد ونود، تجهیزات آنالوگ دیگر قادر نبودند از لحاظ توان عملیاتی، قابلیت اطمینان و سرویس­دهی رقابت کنند.

6- در شبکه­های دیتا نیز توان عملیاتی و نرخ­های خیلی بیشتر سیستم­های دیجیتال و سپس تجهیزات فیبرنوری­ سیستم­های آنالوگ را از گردونه رقابت خارج کردند.

حرکت از انتقال آنالوگ به انتقال دیجیتال

در سال 1962 انتقال T1 دیجیتال بر روی سیم مسی ارائه گردید. در آن سال­ها، به علت هزینه­های زیاد الکترونیک دیجیتال، استفاده از این تجهیزات بین مراکز تلفن و تا حدود 500 کیلومتر مقرون به صرفه نبود. برای فواصل بیشتر شرکت­های تلفن از سیستم­های رادیویی مایکروویو آنالوگ و بعدا دیجیتال استفاده می­کردند. درواقع انتقال راه دور از سیستم­های آنالوگ مبتنی بر سیم مسی شروع و سیر تکاملی خود را با مایکروویو آنالوگ و بعدا دیجیتال ادامه داد. با گسترش و توسعه کابل­های فیبر نوری در سال 1977 و با ارائه تجهیزات کامل دیجیتال فیبر نوری. سیستم­های انتقال سریع، تکاملی بیشتری پیدا کردند.

در قسمت سوئیچ، تا سال 1974 که سوئیچ دیجیتال ارائه گردید، سوئیچ­های تلفن فقط از سیگنال­های آنالوگ استفاده می­کردند و بعدها با کاهش هزینه­های تولید سوئیچ­های دیجیتالی، جایگزینی ترانک­های انتقال آنالوگ با تجهیزات دیجیتال مقرون به صرفه- تر شد.

انتقال اطلاعات روی خطوط آنالوگ

در صورتیکه از یک مودم روی خط مشترک آنالوگ استفاده شود به دلیل وجود هم شنوایی (Crosstalk) تداخل نویز درمرکز تلفن- انتقال دیتا نمی­تواند با سرعت Kb/s56 صورت گیرد. با استفاده از مودم­های V.90 سرعت ارسال دیتا به حدود، Kb/s 6/33 و سرعت دریافت به Kb/s 53 محدود می­شود البته مودم­های جدیدتر V.92 سرعت ارسال دیتا را حدود 50% افزایش می­دهند. در صورتی شمااز یک خط اختصاصی دیجیتال دائمی (Kb/S56(Leased line استفاده می‏کنید، می‏توانید با سرعت kb/S56 اطلاعات را ارسال کنید. سیگنال دیجیتال ارسالی شما از طریق خط اختصاصی به مرکز تلفن رسیده و از طریق سوئیچ دیجیتال و سپس شبکه منتقل می‏شود در طرف دیگر، سوئیچ محلی دریافت کننده، گیرنده نهایی را تشخیص می‏دهد و در صورتی‏که کیرنده دارای خط آنالوگ باشد اطلاعات دیجیتال را به آنالوگ تبدیل کرده و آن‏ها را از طریق خط مشترک به مودم گیرنده ارسال می‏کند.

اطلاعات آنالوگ توسط مودم گیرنده به سیگنال‏های دیجیتال تبدیل شده و به کامپیوتر ارسال می‏گردد. در صورتی‏که وضعیت خط مشترک مناسب باشد و گیرنده از مودم 90.V استفاده کند می‎‏تواند با سرعت Kb/s 53 اطلاعات ارسالی شما را دریافت کند و اگر از مودمی غیر از90.V استفاده می‏کنند، مودم گیرنده و مودم مرکز تلفن اطلاعاتی را به یکدیگر رد و بدل کرده و حداکثر سرعت ممکن تبادل اطلاعات را به دست می‏آورند.

سیگنال‏های آنالوگ در چه بخش‏های شبکه مخابراتی وجود دارند؟

در بعضی از مراکز سوئیچ و سیستم‏های انتقال دنیا هنوز از سیگنال‏های آنالوگ استفاده می‏شود که به تدریج با تجهیزات دیجیتال در حال جایگزین شدن می‏باشند.

امروزه سیگنال‏های آنالوگ در دوبخش عمده شبکه‏های مخابراتی پیشرفته وجود دارند.

1. خط مشترک محلی- آن بخش از شبکه تلفن که مشترکین منازل و مرکز تلفن متصل می‏کند. در این بخش هنوز احتیاجات دسترسی شبکه اکثر مشترکین با انتقال آنالوگ برآورده می‏شود. البته این بخش نیز در حال دگرگونی است اغلب منازل و تعداد زیادی از مراکز تجاری کوچک با خط مشترک آنالوگ به دیگر نقاط دنیا متصل هستند.

2. تلفن‏های موبایل سلولی- در اوایل 1980 که نصب می‏شدند همگی آنالوگ بودند. این سیستم‏های سلولی قدیمی، امروزه با تجهیزات سلولی دیجیتال در حال جایگزینی هستند. از دلایل عمده جایگزینی، قیمت مناسب، هزینه‏های نگهداری کم و نیازهای جدید مشتریان مانند دیتای بی‏سیم است.

چه موقع سیگنال‏های آنالوگ کنار گذاشته می‏شوند؟

تا همین چند سال اخیر، انتقال آنالوگ در حلقه محلی (Local Loop برای سرویس‏های تلفن قدیمی ساده (POST) کارآمد، مقرون به صرفه و بسیار مطمئن بود. با پیشرفت‏های اینترنت و سرویس‏های دیجیتال، مشتریان سرویس‏های POST بیشتری نیاز دارند اما متقاضی پهنای باند بیشتری نیز هستند که انتقال دیجیتال می‏تواند این نیازمندی‏ها را برآورده کند. تا زمانی که این درخواست‏ها با بکارگیری مودم برای انتقال سیگنال‏های دیجیتال به شکل آنالوگ در نرخ‏های حدود (Kb/S56 آن‏ها راضی نگه دارد فشار زیادی برای جایگزینی انتقال آنالوگ صورت نمی‏گیرد.

از طرفی شرکت‏های مخابراتی در بخش تجهیزات خط مشترک محلی، سرمایه‏گذاری‏های زیادی انجام داده‏اند و مایل هستند که بین سرمایه‏گذاری انجام شده وسرویس‏های جدید مورد نیاز مشتریان یک تعادلی ایجاد کنند.

با افزایش تقاضای نرخ بیشتر انتقال دیتا، ارائه دهندگان سرویس‏های مخابراتی از روش‏های زیر می‏تواند استفاده کنند:

1. خطوط شخصیاختصاصی دیجیتال که می‏تواند توان عملیاتی56 (Kb/S64 و Kb/S و یا بیشتر را ارائه کند.

2. ISDN با نرخ Kb/s144 برای اینترفیس پایه (BRI) که دو سرویسKb/S64 یا کانال حاملB و یک کانالKb/S16 نوعD را بر روی خط مشترک با استفاده از زوج‏سیم مسی ارائه کند.

3. ADSL می‏توواند5،2-1Mb/s را روی بستر زوج سیم مسی ارائه کند.

4.DSL که توان عملیاتی 5،1Mb/s شامل 16 خط تلفن دیتای سرعت بالای اختصاصی و دسترسی به اینترنت روی بستر زوج سیم مسی را ممکن می‏سازد.

5. مودم‏های کابلی می‏توانند نرخ بیت 5،1Mb/s و یا بیشتر را روی کابل کواکیسال ارائه کنند.

خطوط مشترک دیجیتال، دسترسی دیجیتال به شبکه را در سرعت‏های مختلف میسر می‎‏کنند.

6. اتصال بی‏سیم به مراکز تلفن

 

سرانجام با افزایش نیازمندی‎‏های دیجیتال مشتریان، تمام منازل و مناطق تجاری یک اتصال دیجیتال خواهند داشت.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 16 خرداد 1393 ساعت: 8:21 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,
نظرات(1)

امداد رساني در انواع حوادث

بازديد: 369

امداد رساني در انواع حوادث 

برق گرفتگي

داشتن اطلاعات در مورد برق، نحوه نصب وسايل روشنايي و تعمير بعضي از اسباب برقي براي همگان ضروري به نظر مي رسد. آموزش تدريجي اين مسائل از سنين نوجواني يكي از ضروري ترين موارد آموزشي عصر ما تلقي مي شود.

 بدن انسان هادي جريان برق است. اگر بدن انسان به برق اتصال پيدا كند منجر به عبور جريان برق از بدن فرد به زمين خواهد شد. در جريان برق گرفتگي علاوه بر سوختگي پوست كه محل ورود و خروج جريان برق را شامل مي شود بافتها هم دچار آسيب مي شود. اگر جريان برق از قلب عبور كرده باشد منجر به اختلال در سيستم قلب و اگر از مغز عبور كند منجر به مهار مركز تنفس و وقفه تنفسي خواهد شد. 

برق گرفتگي به دو دسته تقسيم مي شود.

۱- با ولتاژهاي بالا

۲- با ولتاژهاي پائين

 در موارد با ولتاژ بالا، حتماً بدن لازم نيست مستقيم با سيم يا كابل برق تماس داشته باشد بلكه ممكن است در فاصله ۲٠ متري هم جريان برق از هوا عبور كند و به بدن فرد منتقل شود و باعث برق گرفتگي شود. در اين موارد هر چقدر ولتاژ برق و رطوبت هوا بالا باشد ميزان انتقال و آسيبي كه به بدن وارد مي شود بيشتر است.

  موارد ولتاژ پائين بيشتر در خانه اتفاق مي افتد. مثلاً فرد از سيم لخت و يا وسايل برقي مخصوصاً آن دسته از وسايل كه در آنها آب ريخته مي شود آسيب مي بيند.ممكن است از طريق كليد برق برق گرفتگي ايجاد شود.

 در برق گرفتگي با ولتاژ پائين بدن فرد دچار لرزش مي شود حال آنكه در موارد با ولتاژ بالا بدليل گرفتگي عضلات، منجر به اتصال دائم با آن وسيله خواهد شد.

 كمكهاي اوليه كه در برق گرفتگي با ولتاژ پائين در منزل مي توانيم انجام دهيم رعايت جوانب احتياط است. مسائلي است كه فرد كمك كننده بايد انها را رعايت كند. بدين ترتيب كه تا وقتيكه جريان برق به مصدوم متصل است نبايد به مصدوم دست بزنيم. ابتدا بايد جريان برق قطع شود كه با قطع كردن فيوز يا كشيدن دو شاخه از پريز ممكن مي شود.

 بعد از قطع جريان برق بايد بدن مصدوم را از اتصال به لوازم برقي جدا كرد. فرد كمك كننده بايد دمپايي لاستيكي به پا كند و يا اگر زمين خيس است از چند روزنامه براي خشك كردن استفاده كند و توسط يك چوب و يا هر چيزي كه غير رسانا است فرد مصدوم را از محل كه برق در آن وجود دارد دور كند.

 بعد از قطع ارتباط برق در ابتدا بايد تنفس مصدوم را كنترل كرد. اگر تنفس نداشت بايد تنفس دهان به دهان انجام شود. بالافاصله بايد ضربان قلب و نبض كنترل شود. در صورتيكه نبض وجود نداشت ماساژ قلبي ضروري است.

 در هر نوع برق گرفتگي شخص بايد به بيمارستان منتقل شود و بايد تا ۲٤ ساعت تحت نظر باشد. البته تا رسيدن به پزشك يكبار تنفس مصنوعي و همچنين ٥ بار ماساژ قلبي لازم است.

در برق گرفتگي با ولتاژ بالا تا زماني كه جريان برق قطع نشده حتي نمي توان به مصدوم نزديك شد چون در فاصله ۶ متري هم ممكن است به فردي كه مي خواهد كمك كند برق منتقل شود.

  نكاتي كه بايد در هنگام صاعقه رعايت شود تا باعث پيشگيري از برق گرفتگي شود:

۱- دوري از درختان و پايه هاي برق

۲- گريز از روي ارتفاعات

۳- خوابيدن روي زمين يا جاي گود

سوختگي هاي الکتريکي

عبور جريان برق از بدن احتمالاً باعث ايجاد جراحتهاي وخيم و حتي مرگ آور مي شود . جريان برق ممکن است از يک منبع توليد برق با ولتاژ پايين ( وسايل الکتريکي خانگي ) يا ولتاژ بالا ( بيش از ۱۰۰۰ ولت - معمولاً در کارخانه ها يا در خيابان ) و يا احتمالاً از صاعقه ( برق زدگي )‌باشد . وقتي جريان برق از نقطه اي وارد بدن مي شود از محل ديگر که در آن بدن با زمين تماس دارد خارج مي شود . نقاط ورود و خروج جريان برق از بدن آسيب مي بيند و آسيب اين نقاط به صورت حفره اي شبيه به محل ورود گلوله به چشم مي خورد . به غير از محل ورود و خروج جريان برق ،‌بافتهايي که در مسير اين دو نقطه قرار دارند نيز تحت تأثير جريان برق و حرارت توليد شده تخريب مي شوند به طوري که هرچه ولتاژ برقي که وارد بدن مي شود بيشتر باشد ، سوختگي ايجاد شده عميق تر و جراحتهاي باقي مانده وخيم تر خواهند بود . علاوه بر اين ،‌ جريان الکتريکي ضمن عبور از بدن در اعصاب ( محيطي و مرکزي ) ، ماهيچه ها و قلب تغييرات شيميايي قابل توجهي ايجاد مي کند و باعث اختلال در واکنش هاي بدن شده و يا به طور کلي باعث توقف آنها مي شود ، در بسياري از موارد اگر چه سوختگي خارجي ( محل ورود و خروج جريان برق ) به طور فريبنده اي کوچک است اما اين مقدار کوچک نبايد پوششي بر آسيب هاي وخيم تر عمقي باشد و ما را به اشتباه بياندازد .ابزار و سيمهاي برق با ولتاژ پايين که در خانه يا محل کار يافت مي شوند مي توانند باعث برق گرفتگي بشوند . اکثر سيمها و ابزار الکتريکي توسط روکش هاي عايق پوشانده شده اند تا انسان تماس مستقيم با برق نداشته باشد . بسياري از برق گرفتگي ها ناشي از خراب بودن کليدها ، سائيده شدن روکش سيمها يا خرابي خود وسيله الکتريکي است . کودکان بيشتر در معرض خطر برق گرفتگي قرار دارند چرا که دوست دارند با کليدها ، سيمها و يا پريزها بازي کنند .

آب يک هادي خوب جريان برق است لذا تماس با وسايل الکتريکي با دست خيس يا زماني که زير پاها خيس است ، خطر برق گرفتگي را افزايش مي دهد .

صاعقه يک منبع طبيعي توليد الکتريسيته ( جريان مستقيم با سرعت و ولتاژ فوق العاده زياد ) است که به طور عادي براي رساندن خود به زمين از نزديکترين زائده بلندي که در آن حوالي وجود دارد استفاده مي کند و اگر شخصي در تماس با ، يا حتي نزديکي به يک زائده طبيعي مانند درخت ، برج يا دکل باشد صدمه شديدي خواهد ديد . الکتريسيته توليد شده به وسيله برق آسمان عمرش فوق العاده کوتاه است اما مي تواند موجب مرگ آني ( به علت ايست قلبي - تنفسي ) يا حداقل سبب به آتش کشيدن لباس شخص شود ( اما صدمات بافتهاي عمقي به نسبت سبکتر است ) . بنابراين در زمان رعد و برق بايد به سرعت از محلهاي خطرناک دور شد .

عوارض تهديد کننده جان مصدوم در صدمات الکتريکي

با ورود جريان برق به بدن در اثر انقباضهاي الکتريکي سفت ( کزازي شکل ) عضلات تنفسي يا آسيب مراکز تنفسي در مغز ( در بصل النخاع ) ايست تنفسي عارض مي شود و پس از مدتي قلب نيز از حرکت مي ايستد . البته اگر جريان برق از خود قلب نيز عبور کرده باشد با ايجاد انقباضات کرمي شکل و غيرمؤثرو اسپاسموديک در بطن ( فيبريلاسيون بطني ) ايست قلبي اوليه خواهيم داشت . پس از ايست قلبي - تنفسي اگر در عرض ۴ تا ۶ دقيقه عمليات احياء شروع نشود مرگ قطعي و حتمي خواهد بود . اما قبل از شروع عمليات احياء ابتدا بايد تماس مصدوم را با جريان برق از بين ببريم .

قطع جريان کم ولتاژ

معقولترين کار قطع کليد کنتور است . اگر دسترسي سريع به فيوز امکان پذير نبود دو شاخه را از پريز بيرون بياوريد يا سيم روکش دار را بکشيد تا از پريز خارج شود و مطمئن شويد که خود در يک محل بي خطر و سالم قرار گرفته ايد . اگر نتوانستيد جريان برق را به اين ترتيب قطع کنيد روي يک ماده عايق خشک مثل روزنامه يا يک تخته چوبي يا لاستيک بايستيد و با يک وسيله چوبي بلند ( مثل جارو ) منبع برق را از مصدوم دور کنيد . يا اينکه يک طناب را به دور رانها يا دست مصدوم بياندازيد و او را به سمت خود بکشيد تا از منبع دور شود .

توجه کنيد : از به کار بردن وسايل فلزي يا مرطوب يا از تماس با بدن لخت مصدوم کاملاً خودداري کنيد . اگر هيچ راهي وجود نداشت گوشه لباس مصدوم را که خشک است بگيريد و او را بکشيد .

برق گرفتگي با جريانهاي پر ولتاژ

در مواردي که با برق گرفتگي ولتاژ بالا روبرو هستيد به هيچ عنوان به مصدوم نزديک نشويد مگر اينکه از طرف پليس يا شخص مسئولي به شما اطمينان داده شود که مي توانيد به مصدوم نزديک شويد . تماس با برق هاي پرولتاژ در خطوط فشارقوي هوايي معمولاً سبب مرگ آني مي شود . در چنين مواردي ضمن ايجاد سوختگي هاي شديد ، در اثر نيروي ناشي از اسپاسم ناگهاني ماهيچه اي ، مصدوم به مساحتي دورتر از محل تماس پرت مي شود . اگر مصدوم همچنان در تماس با برق مانده بود يا اينکه کمتر از ۱۸ متر از خطوط فشار قوي فاصله داشت هرگز کوشش نکنيد که او را نجات دهيد ، حتي به او نزديک هم نشويد تا اينکه برق به وسيله مسئولين قطع شود چرا که برق فشار قوي حالت قوسي داشته و مي تواند مسافتهاي دور را نيز تحت تأثير قرار دهد در اين موارد مواد عايق ، مانند چوب خشک يا لباس خشک به هيچ وجه حفاظتي براي شما ايجاد نخواهد کرد . بلافاصله به پليس خبر دهيد و اجازه ندهيد کسي به مصدوم نزديک شود و زماني کمک هاي اوليه را شروع کنيد که از طرف مسئولين يا مراجع رسمي به شما اطلاع داده شود که برق قطع شده است .

ارزيابي مصدومين برق گرفتگي

شکايات وعلائم

مصدومي که دچار برق گرفتگي مي شود ممکن است يکي يا تمام شکايات و علائم زير را داشته باشد :

·         سوختگي هاي محل ورود و خروج جريان برق از بدن

·         قطع راههاي عصبي که به صورت فلج اندام تظاهر مي کند .

·         درد و حساس شدن ماهيچه ها

·         افزايش فشار خون يا کاهش فشار خون همراه با علايم و شکايات ناشي از شوک

·         مشکل شدن تنفس  يا ايست تنفسي ( ممکن است زبان ورم کند و راه هوايي را مسدود نمايد)

·         ضربانات نامنظم قلب يا ايست قلبي.

·         بي قراري و تحريک پذيري ، اگر مصدوم هوشيار است .

·         بيهوش شدن .

·         اختلالات بينايي .

·     شکستگي استخوانها ( از جمله ستون مهره ها ) و دررفتگي مفاصل به علت انقباضات شديد عضلات يا پرت شدن .

·         تشنج ( در موارد شديد )

مراقبت از مصدوم

مراحل مراقبتهاي اورژانس

·         مطمئن شويد که خود و مصدوم در يک منطقه بي خطر قرار داريد .

·     براي مصدوم يک راه هوايي مطمئن برقرار کنيد و اگر لازم است ( در موارد ايست قلبي - تنفسي ) عمليات احياي قلبي - تنفسي مقدماتي را شروع کنيد .

·     در صورت وجود ضايعات نخاعي و ستون فقرات ، آسيب هاي سر و شکستگي شديد ، مراقبتهاي اوليه مربوط به آنها را انجام دهيد .

·     سوختگي هاي الکتريکي را ارزيابي کنيد . در جستجوي حداقل دو محل سوختگي خارج باشيد : يکي محل تماس با منبع انرژي الکتريکي و ديگري محل تماس با زمين .

·         محل هاي سوختگي را سرد کنيد .

·         بر روي مناطق سوخته پانسمان استريل خشک قرار دهيد .

·         مراقب شوک باشيد . آن را درمان کرده و اکسيژن با غلظت بالا تجويز کنيد .

·     مصدوم را هر چه زودتر منتقل کنيد . بعضي از عوارض سوختگي ( مثل تورم راههاي هوايي و در نتيجه خفگي ، نارسايي کليه ، اختلالات قلبي و شوک ) شروع تدريجي دارند . بنابراين بايد مصدوم را سريعاً به مرکز مجهز منتقل کرد و او را تحت نظر قرار داد .

 

توجه کنيد : آسيب هاي الکتريکي سبب تخريب وسيع عضلات شده ، که اين باعث آزاد شدن مواد سمي ( مثل ميوگلوبين ) به داخل خون مي شود . اين مواد از راه خون به کليه ها رسيده و در ادرار ترشح مي شوند و رنگ آن را قرمز مي کنند و از طرفي با رسوب در کليه ها سبب نارسايي کليه خواهند شد . بنابراين براي جلوگيري از اين عارضه به مصدومين برق گرفتگي که ادرار قرمز دفع مي کنند بايد حجم زيادي از مايعات داخل وريدي ( ترجيحاً حاوي بي کربنات سديم ) تزريق کرد تا با شسته شدن کليه ها ، آسيب کليوي تقليل يابد .

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 15 خرداد 1393 ساعت: 22:18 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق در مورد بسم الله الرحمن الرحيم

بازديد: 1917

تحقیق  در مورد بسم الله الرحمن الرحيم

مقدمه:

قرآن كتاب مقدس و پر ارزشى است كه محصول مغز بشر نيست، مجموعه اى از سخن الهى است كه در مدت 23 سال بوسيله امين وحى خدا بر قلب نازنين پيشواى گرامى اسلام نازل گرديد. كلمات نغز آن سايه روشنهائى حيرت انگيز است كه بلنداى معانى و فصاحت آن از اوج تصور هر خردمند بالاتر است، به حدى كه با آن كه پانزده قرن است فرياد تحدى و مبارزه طلبى آن در جهان طنين انداز است، جهانيان در برابر اين دعوت آن سر در گريبان حيرت فرو برده اند و در مقابل جلال و عظمت بيكران آن مات و مبهوت مانده اند. معانى ظريف آن چون پرتو آينه لرزان و از دسترس ‍ انديشه گريزان است ولى وقتى در دلى افتاد تا ناپديدترين زواياى روان او نفوذ كرده و آن را دربست مجذوب خود مى سازد. تعاليم و رهنمودهاى آن شعله هاى فروزانى از نور الهى است كه در طى سالهاى زياد بر جهان دانش ‍ گرمى و نور پاشيده و بشر هر اندازه در جاده علم به پيش مى رود و از اسرار پيچيده جهان خلقت پرده بر مى دارد چهره پر فروغش درخشان تر و حقيقتش نمودارتر مى شود. با اين همه از همان روز نخست كه اين كلمات از حنجره پاك محمد (صلى الله عليه وآله وسلّم ) در زير سقف نيلگون آسمان جزيرة العرب طنين انداخت و گوش دلها را به خود متوجه ساخت، اهريمنانى انسان نما كه نشر و گسترش آن را مخالف منافع شيطانى خود مى پنداشتند بيكار ننشستند و به تلاشهاى مذبوحانه اى دست زدند، نغمه هاى ناموزونى ساز كردند سحر آشكارش خواندند،اساطير الاولينش گفتند، خيالات پريشانش پنداشتند،افتراء به خدا دانستند و چون از اين راه به مقصود خود نرسيدند به معارضه با آن برخاستند ولى جز رسوائى محصولى به بار نياوردند. پيغمبر اكرم (صلى الله عليه وآله وسلّم ) تا زنده بود كمال مراقبت در حفظ و پاسدارى از دستاوردهاى آن را داشت و به مسلمين توصيه مى فرمود: به اين ريسمان محكم الهى چنگ بزنيد و خود را از چاه ضلالت برهانيد. و در حديثى كه مسلم بين الفريقين است پيغمبر اكرم (صلى الله عليه وآله وسلّم ) فرمود: من دو چيز بزرگ و گرانبها در در ميان شما مى گذارم اگر به اين دو چنگ زده و متمسك شويد هرگز گمراه نخواهيد شد و قطعا نجات مى يابيد، و اين دو يكى قرآن و ديگرى اهل بيت من است .

اين تحقيق سعي دارد كه به بررسي يكي از مهمترين آيات قران بپردازد، آيه اي كه هر سوره( به جز سوره توبه) با آن آغاز مي شود: بسم الله الرحمن الرحيم

گرچه هر چه گفته اند و بگوييم و بگويند، قطره اي بيش نيست از درياي معرفت ازلي چرا كه معروف است على (عليه السلام) از سر شب تا به صبح براى ابن عباس از تفسير بسم الله سخن مى گفت ، صبح شد در حالى كه از تفسير با بسم الله فراتر نرفته بود.

 

دليل شروع سوره هاي قران با " بسم الله الرحمن الرحيم":

 

هر كار مهمى كه بدون نام خدا شروع شود بى فرجام است.(رسول اكرم)

ميان همه مردم جهان رسم است كه هر كار مهم و پر ارزشى را به نام بزرگى از بزرگان آغاز مى كنند ، و نخستين كلنگ هر مؤسسه ارزنده اى را به نام كسى كه مورد علاقه آنها است بر زمين مى زنند ، يعنى آن كار را با آن شخصيت مورد نظر از آغاز ارتباط مى دهند .

اين معنا در كلام خداى تعالى نيز جريان يافته ، خداوند متعال كلام خود را به نام خود كه عزيزترين نام است آغاز كرده ، تا آنچه كه در كلامش هست نشانه او را داشته باشد، و مرتبط با نام او باشد، و نيز ادبى باشد تا بندگان خود را به آن ادب ، مودب كند، و بياموزد تا در اعمال و افعال و گفتارهايش اين ادب را رعايت نموده ، آن را با نام وى آغاز نموده ، نشانه وى را به آن بزند، تا عملش خدائى شده ، صفات اعمال خدا را داشته باشد، و مقصود اصلى از آن اعمال ، خدا و رضاى او باشد، و در نتيجه باطل و هالك و ناقص و ناتمام نماند، چون به نام خدائى آغاز شده كه هلاك و بطلان در او راه ندارد. خلاصه اينكه پايدارى و بقاء عمل بسته به ارتباطى است كه با خدا دارد . در تاييد اين سخن حديثي از امام باقر (عليه السلام) نقل مي كنم : سزاوار است هنگامى كه كارى را شروع مى كنيم ، چه بزرگ باشد چه كوچك ، بسم الله بگوئيم تا پر بركت و ميمون باشد .

 گفتن بسم الله در آغاز هر كار هم به معنى استعانت جستن به نام خدا است ، و هم شروع كردن به نام او و اين دو يعنى استعانت و شروع كه مفسران بزرگ ما گاهى آن را از هم تفكيك كرده اند و هر كدام يكى از آن دو را در تقدير گرفته اند به يك ريشه باز مى گردد ، خلاصه اين دو لازم و ملزوم يكديگرند يعنى هم با نام او شروع مى كنم و هم از ذات پاكش استمداد مى طلبم . به هر حال هنگامى كه كارها را با تكيه بر قدرت خداوند آغاز مى كنيم خداوندى كه قدرتش مافوق همه قدرتها است ، سبب مى شود كه از نظر روانى نيرو و توان بيشترى در خود احساس كنيم ، مطمئنتر باشيم ، بيشتر كوشش كنيم ، از عظمت مشكلات نهراسيم و مايوس نشويم ، و ضمنا نيت و عملمان را پاكتر و خالصتر كنيم . و باز روى همين اصل ، تمام سوره هاى قرآن - با بسم الله آغاز مى شود تا هدف اصلى كه همان هدايت و سوق بشر به سعادت است از آغاز تا انجام با موفقيت و پيروزى و بدون شكست انجام شود .تنها سوره توبه است كه بسم الله در آغاز آن نمى بينيم چرا كه سوره توبه با اعلان جنگ به جنايتكاران مكه و پيمان شكنان آغاز شده ، و اعلام جنگ با توصيف خداوند به رحمان و رحيم سازگار نيست .

نقل است كه حضرت نوح (عليه السلام) در آن طوفان سخت و عجيب هنگام سوار شدن بر كشتى و حركت روى امواج كوه پيكر آب كه هر لحظه با خطرات فراوانى روبرو بود براى رسيدن به سر منزل مقصود و پيروزى بر مشكلات به ياران خود دستور مى دهد كه در هنگام حركت و در موقع توقف كشتى بسم الله بگويند ( و قال اركبوا فيها بسم الله مجراها و مرسيها ) ( سوره هود آيه 41 ) . و آنها اين سفر پر مخاطره را سرانجام با موفقيت و پيروزى پشت سر گذاشتند و با سلامت و بركت از كشتى پياده شدند چنانكه قرآن مى گويد : (قيل يا نوح اهبط بسلام منا و بركات عليك و على امم ممن معك) ( سوره هود آيه 48 ) . و نيز سليمان در نامه اى كه به ملكه سبا مى نويسد سر آغاز آن را بسم الله قرار مى دهد ( انه من سليمان و انه بسم الله الرحمن الرحيم ... ) (سوره نحل آيه30 ).

 

لفظ جلاله " الله":

در لغت، لفظ جلاله الله در اصل ال اله بوده ، كه همزه دومى در اثر كثرت استعمال حذف شده ، و بصورت الله در آمده است ، و كلمه اله از ماده اله است، كه به معناى پرستش مي باشد ، وقتى مى گويند اله الرجل و ياله معنايش اين است كه فلانى عبادت و پرستش كرد.

اما در معني، كلمه الله جامعترين نامهاى خدا است . زيرا بررسى نامهاى خدا كه در قرآن مجيد و يا ساير منابع اسلامى آمده نشان مى دهد كه هر كدام از آن يك بخش خاص از صفات خدا را منعكس مى سازد ، تنها نامى كه اشاره به تمام صفات و كمالات الهى ، يا به تعبير ديگر جامع صفات جلال و جمال است همان الله مى باشد .به همين دليل اسماء ديگر خداوند غالبا به عنوان صفت براى كلمه الله گفته مى شود. مثلا ميگوئيم الله رحمان است، رحيم است، ولى بعكس آن را نميگوئيم، يعنى هرگز گفته نميشود: كه رحمان اين صفت را دارد كه الله است. به نمونه هاي بيشتري در قران توجه كنيد:

غفور و رحيم كه به جنبه آمرزش خداوند اشاره مى كند ( فان الله غفور رحيم - بقره - 226 ) .

سميع اشاره به آگاهى او از مسموعات ، و عليم اشاره به آگاهى او از همه چيز است ( فان الله سميع عليم - بقره - 227 ) .

بصير ، علم او را به همه ديدنيها بازگو مى كند ( و الله بصير بما تعملون - حجرات - 18 ) .

رزاق ، به جنبه روزى دادن او به همه موجودات اشاره مى كند و ذو القوه به قدرت او ، و مبين به استوارى افعال و برنامه هاى او ( ان الله هو الرزاق ذو القوة المتين - زاريات - 58 ) .

و بالاخره خالق و بارء اشاره به آفرينش او و مصور حاكى از صورتگريش مى باشد ( هو الله الخالق البارى المصور له الاسماء الحسنى - حشر - 24 ) .

آرى تنها الله است كه جامعترين نام خدا مى باشد ، لذا ملاحظه مى كنيم در يك آيه بسيارى از اين اسماء ، وصف الله قرار مى گيرند: هو الله الذى لا اله الا هو الملك القدوس السلام المؤمن المهيمن العزيز الجبار المتكبر : او است الله كه معبودى جز وى نيست ، او است حاكم مطلق ، منزه از ناپاكيها ، از هر گونه ظلم و بيدادگرى ، ايمنى بخش ، نگاهبان همه چيز ، توانا و شكست ناپذير ، قاهر بر همه موجودات و با عظمت .

يكى از شواهد روش جامعيت اين نام آنست كه ابراز ايمان و توحيد تنها با جمله لا اله الا الله مى توان كرد ، و جمله لا اله الا العليم ، الا الخالق ، الا الرازق و مانند آن به تنهائى دليل بر توحيد و اسلام نيست ، و نيز به همين جهت است كه در مذاهب ديگر هنگامى كه مى خواهند به معبود مسلمين اشاره كنند الله را ذكر مى كنند ، زيرا توصيف خداوند به الله مخصوص مسلمانان است .

 

معنی رحمن و رحیم و فرق آن دو:

 

مشهور در ميان گروهى از مفسران اين است كه صفت رحمان ، اشاره به رحمت عام خدا است كه شامل دوست و دشمن ، مؤمن و كافر و نيكوكار و بدكار مى باشد. زيرا مى دانيم باران رحمت بى حسابش همه را رسيده ، و خوان نعمت بى دريغش همه جا كشيده همه بندگان از مواهب گوناگون حيات بهره مندند ، و روزى خويش را از سفره گسترده نعمتهاى بى پايانش بر مى گيرند، اين همان رحمت عام او است كه پهنه هستى را در بر گرفته و همگان در درياى آن غوطه ورند .

ولى رحيم اشاره به رحمت خاص پروردگار است كه ويژه بندگان مطيع و صالح و فرمانبردار است ، زيرا آنها به حكم ايمان و عمل صالح ، شايستگى اين را يافته اند كه از رحمت و بخشش و احسان خاصى كه آلودگان و تبهكاران از آن سهمى ندارند، بهره مند گردند .

تنها چيزى كه ممكن است اشاره به اين مطلب باشد آنست كه رحمان در همه جا در قرآن به صورت مطلق آمده است كه نشانه عموميت آنست ، در حالى كه رحيم گاهى به صورت مقيد ذكر شده كه دليل بر خصوصيت آن است مانند و كان بالمؤمنين رحيما : خداوند نسبت به مؤمنان رحيم است ( احزاب - 43 ) و گاه به صورت مطلق مانند سوره حمد .

در روايتى نيز از امام صادق (عليه السلام) مى خوانيم كه فرمود : و الله اله كل شيىء ، الرحمان بجميع خلقه ، الرحيم بالمؤمنين خاصة : خداوند معبود همه چيز است ، نسبت به تمام مخلوقاتش رحمان ، و نسبت به خصوص مؤمنان رحيم است از سویى ديگر رحمان را صيغه مبالغه دانسته اند كه خود دليل ديگرى بر عموميت رحمت او است، و رحيم را صفت مشبهه كه نشانه ثبات و دوام است و اين ويژه مؤمنان مى باشد .

شاهد ديگر اينكه رحمان از اسماء مختص خداوند است و در مورد غير او به كار نمى رود ، در حالى كه رحيم صفتى است كه هم در مورد خدا و هم در مورد بندگان استعمال مى شود ، چنانكه درباره پيامبر (صلى الله عليه وآله وسلّم) در قرآن مى خوانيم عزيز عليه ما عنتم حريص عليكم بالمؤمنين رؤف رحيم : ناراحتيهاى شما بر پيامبر گران است، و نسبت به هدايت شما سخت علاقمند است، و نسبت به مؤمنان مهربان و رحيم مى باشد ( توبه - 128 ) .

لذا در حديث ديگرى از امام صادق (عليه السلام) نقل شده : الرحمان اسم خاص ، بصفة عامة ، و الرحيم اسم عام بصفة خاصة : رحمان اسم خاص است اما صفت عام دارد ( نامى است مخصوص خدا ولى مفهوم رحمتش همگان را در بر مى گيرد ) ولى رحيم اسم عام است به صفت خاص ( نامى است كه بر خدا و خلق هر دو گفته مى شود اما اشاره به رحمت ويژه مؤمنان دارد ) .

با اين همه گاه مى بينيم كه رحيم نيز به صورت يك وصف عام استعمال مى شود البته هيچ مانعى ندارد كه تفاوتى كه گفته شد در ريشه اين دو لغت باشد ، اما استثناهائى نيز در آن راه يابد . در دعاى بسيار ارزنده و معروف امام حسين (عليه السلام) بنام دعاى عرفه مى خوانيم : يا رحمان الدنيا و الاخرة و رحيمهما : اى خدائى كه رحمان دنيا و آخرت توئى و رحيم دنيا و آخرت نيز توئى !  سخن خود را در اين بحث با حديث پر معنى و گويائى از پيامبر اكرم (صلى الله عليه وآله وسلّم) پايان مى دهيم آنجا كه فرمود : ان الله عز و جل ماة رحمة ، و انه انزل منها واحدة الى الارض فقسمها بين خلقه بها يتعاطفون و يتراحمون ، و اخر تسع و تسعين لنفسه يرحم بها عباده يوم القيامة ! : خداوند بزرگ صد باب رحمت دارد كه يكى از آن را به زمين نازل كرده است ، و در ميان مخلوقاتش تقسيم نموده و تمام عاطفه و محبتى كه در ميان مردم است از پرتو همان است ، ولى نود و نه قسمت را براى خود نگاه داشته و در قيامت بندگانش را مشمول آن مي سازد .

اين درس را نيز از بسم الله به خوبى مى توان آموخت كه اساس كار خداوند بر رحمت است و مجازات جنبه استثنائى دارد كه تا عوامل قاطعى براى آن پيدا نشود تحقق نخواهد يافت، چنانكه در دعا مى خوانيم يا من سبقت رحمته غضبه : اى خدائى كه رحمتت بر غضبت پيشى گرفته است . انسانها نيز بايد در برنامه زندگى چنين باشند ، اساس و پايه كار را بر رحمت و محبت قرار دهند و توسل به خشونت را براى مواقع ضرورت بگذارند ، قرآن 114 سوره دارد ، 113 سوره با رحمت آغاز مى شود ، تنها سوره توبه كه با اعلان جنگ و خشونت آغاز مى شود و بدون بسم الله است !

 

تفسیر ادبی و عرفانی "بسم الله الرحمن الرحیم"

 

نزد اهل عرفان: ب بهار خدا و سین سنای خدا و میم مُلک خدا.

نزد اهل معرفت: ب بهای احدیت، سین سنای صمدیت، میم مُلک الوهیت.

نزد اهل ذوق: ب بّر با اولیاء، سین سّر با اصفیاء، میم منت بر اهل ولاء، ب بّر او با بندگان، سین سّر او با دوستان، میم منت او بر مشتاقان.

آغاز کتاب خدا بر نام الله و رحمن و رحیم از آن جهت است که همه معانی در آن سه نام جمع است و آن معانی سه قسم است: قسمی جلال و هیبت و آن در نام الله است، قسمی نعمت و تربیت و آن در نام رحمن است، قسمی رحمت و مغفرت و آن در نام رحیم است!

معنی دیگر آنست که در آن زمان که خداوند پیغمبر را به خلق فرستاد مردم سه گروه بودند: بت پرستان، جهودان، ترسایان.

گروه نخست نام آفریننده را الله می دانستند و این نام در میان آنان مشهور بود، گروه دوم نام او را رحمن می دانستند و در تورات مذکور، گروه سوم نام او را رحیم می دانستند و نزد آنان در انجیل معروف است.

اینکه آغاز به نام الله و بعد رحمن و سپس رحیم شده. جهت آنست که سرآغاز همه، آفرینش است و بعد قدرت و پرورش و سپس رحمت و آمرزش. یعنی که به قدرت بیافریدم و به نعمت بپروریدم و به رحمت بیامرزیدم!

 

منابع:

1-تفسیر نمونه اثر آيت الله ناصر مكارم شيرازي

2- تفسیر المیزان اثر علامه سيد محمد حسين طباطبايي

3- قرآن هرگز تحريف نشده اثر استاد علامه حسن حسن زاده آملى

4- تفسير ادبي و عرفاني قران اثر خواجه عبدالله انصاري( از وبلاگ كلئوپاترا دختر فيليپ)

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 15 خرداد 1393 ساعت: 9:29 منتشر شده است
برچسب ها : ,,
نظرات(0)

تحقیق درباره روان شناسی رنگ ها

بازديد: 595

تحقیق درباره روان شناسی رنگ ها

انسان-وبه تبع او اثر هنري-موجوديت نمي يابد،مگر انكه قالب وروحي داشته باشد0قالب و روح دو وجه منفك ياهمراه و تركيبي نيستند ،بلكه وجوهي محشور و عجيبند كه هيچ كدام بدون ديگري موجوديت و معنا نمي يابد0نه هر فالبي محمل هر روحي است و نه هر روحي تاب نشستن برهر قالبي رادارد0اين دو تنها با يكديگر موجوديت مي يابند و رشد مي كنند و مرتبت وجودي مي يابند0

در هنر معماري ، اثر و روح حاكم بر جايجاي آن از يكديگر منفك نيستند و نمي توانند كه باشند0نمي توان فضايي را تخيل نمود ؛بدون انكه صورت و شمايلي برايش قائل گشت و به همين منوال نمي توان صورت و شمايلي تصور نمود و مصالح ان را در نظر نداشت 0روح فراخ در همنشيني با قالب تنگ ،همچون انيسش خرد وحقير مي گردد يا قالب شكسته بر مي دارد0قالي فراخ نيز ذيل روح خرد شده ، ويران مي شود0 اين دو تنها با رشد متناسب و همپاي يكديگر ،كاراو زيبنده مي گردند0

هر عنصر يا واحد معماري در همان بدو پيدايي ، متحد با مصالح و پيكره ،معرفتي را نيز هويدا و اشكار مي گرداند كه به واسطه اين معرفت است كه آن پيكره ادراك مي شود0هرچند كه مصالح بنايي عامل ايستايي و برپا شدن هر اثر معماري است اما معرفت حاكم بر ان است كه حافظ و نگارنده كليت و گاه حتي جزئيات اثر خواهد بود و گرنه متروك خواهد ماند و ايستايي اش نيز ديري نخواهد پاييد و رو به ويراني خواهد گذاشت0

نقش و رنگ ،نقش پويايي در معماري دارند0 هنرمند در سطوح رنگارنگ كاشي كه به نحوي مانع حضور و قرب به جهت جاذبه خاص است-نمايش عالم ملكوت و مثال را ، كه عاري از خصوصيات زمان و مكان و فضاي طبيعي است، مي بيند0

پيشگفتار:

در هنر و معماري ايراني با دو پديده شكل و محتوا-يا عينيت و ذهنيت-و در يك كلام قالب و روح مواجهيم0اين مقولات در بر گيرنده هر سه جنبه از هنر معماري، يعني جايگاه اثر در شهر يا معماري شهري ، طراحي خود را بنا يا حجم اثر ، و در نهايت هنرهاي وابسته به معماري كه شامل مواردي چون رنگ و نقشي محوري در انچه كه معماري ايراني ناميده مي شود دارد، اما در دوره هاي پسين، اين شيوه يا مهجور گشته يا نقشي حاشيه يي يافته است 0 حال انكه چنين ظرفيتي را دارد كه فضاسازي كند و بدون اينكه تركيب احجام نا متجانس ضرورت يابد، فضاهاي دلخواه را ايجاد نمايد0

نقش و رنگ كه مبنا و اساس كاشي كاري مي باشند؛ چنانكه زاينده دنيايي از رموز و اسرار عميق اند و رنگ كه مبين حالات روحاني و نفساني ادمي در عالم ملكوت است وازصدها سال پيش مزين مساجد و مقابر و 000 بوده و در هر دوره سير تحولي ويژه خود را داشته است؛ در عصر حاضر به انزال و انزوار روي كرده است و توجه شاياني به ان نمي شود و كاشي كاري ، امروزه به صورت ماشيني انجام مي گردد و روح هنر امروز ، تجلي گاه روحيات عالي هنرمند نيست0

رنگ ها ، رنگ باخته اند و نقش ها مانند ستاره هاي درخشان اسمان بر صفحه كاشي كاري نمي درخشند0 باشد كه بدرخشند0

اين روزها بسياري از رنگ ها از دايره كلمات انسان دي حذف شده اند0 كسي حالا اسمشان را زبان نمي اورد0 كودكان اين دوره نمي دانند بيد مشكي چه رنگي است0 زرين ، لعل، مينايي ، ازرق ، گلگون ، و كهربايي هم به گوش نا اشنا هستند0ودر حال انقراض 0

محمدكاظمي ،نويسنده و پژوهشگر مي نويسد: از نظر عرفا مسائل غير مادي يا معنوي نيز رنگين بوده اند 0 ما بر  خلاف گذشتگان رنگ هاي مادي را هم از ياد مي بريم0 حال انكه انان معتقدبه رنگ هايي براي معنويات و ناديدني ها هستند0 رنگي براي دوست، رنگي براي صلاح و رنگي براي خدا0

ايه 138سوره بقره مي فرمايد: " اين رنگ خداست و چه رنگي بهتر از رنگ خداست؟ و ما پرستندگان اوييم" 0

فصل اول

رنگ

رنگها هر يك بنا بر مميزات خويش متضمن معنايي سمبوليك هستند0 حالات روحاني و نفساني ادمي و نحوه تحقيق وجود موجودات و اموردر عالم  همواره بابيان سمبوليك در ساخت هنر توام بوده است0 در سمبوليسم طبيعي ، رنگها بسيار ساده در كار مي ايند ، چنانكه سبز و سفيدو ابي و بي رنگ مظاهر تازگي ، پاكي ، اسمان و بي تعلقي است0 اما در هنر ديني و اساطيري حد مظهريت رنگها از اين فراتر مي رود0 في المثل در فرهنگ اسلامي سمبوليسم سبز متضمن عاليترين معاني عرفاني است و به اين صورت بالاخص در اطراف نام حضرت خضر(ع)تجلي مي كند .خضرسبز پوش جاويد است.

رنگ سبز سمبوليسم جاودانگي و نيكويي است كه صورتش از عالم طبيعت و محسوس اخذ شده ،اما معنايش از عالم معاني و نامحسوس .

درعين حال خشم و غضب و جنگ و جهاد نيزبا زبان خون ظاهر شده است و شياطين و ديو سيرتان در لباسي قرمزرنگ در نظر امده اند. علي رغم ايت تلقي ثا نوي رنگ سرخ از حيث زيبايي بسيار به هم نزديكند .بديسان نوعي سمبوليسم دوگانه از رنگ سرخ القا شده است كه درمورد رنگ سياه صدق مي كند .

نظام سه رنگه

سه در حد عدد ، و در حد مثلثدر هندسه  ، بازتابي از مفهوم بنيادي روح ، نفس ، و جسم است كه تمامي افرينش را مي سازد0 اگر از سوي ديگر در حد سيرهاي سه گانه روح در نظر گرفته شود، ياداور اعمال نزول، وبسيط عرضي است كه به ترتيب نمايشگر صفات انفعالي ، فاعلي ، و خنثي هستند( پيكره 66 )

سفيد غايت يكپارچگي همه رنگها است، پاك و بي الايش 0 در حالت نا مظهر خويش ، رنگ نور محض است پيش از تجزيه و پيش از انكه يكي خود بسيار گردد0 نور ، كه از حالت نمادين سفيد تلقي مي شود ، از خورشيد نازل مي شود و نماد توحيد است 0

همچنانكه رنگ با سپيدي اشكار مي گردد ، با سياهي پوشيده مي ماند ؛ " پوشيده از روشني بسيارش" سياه ، " شبي روشن ميان روز تاريك  " است ، چنانكه از خلال اين سياهي تابناك است كه مي توان وجوه پنهان حقتعالي را يافت 0 اين دريافت از طريق سياهي مردمك چشم حاصل مي شود كه ، در حد مركز چشم ، رمزا" حجاب بينش دروني و بيروني ، هردو است0 سياه فناي خويشن است0

نظام چهار رنگه

چهار در حد عدد ، و در حد مربع درهندسه ، بازتابي از نقش بندي تصويري نفس كل است كه به گونه ي صفات فاعلي طبيعت ( گرم ، سرد ، تر ، خشك) و كيفيات انفعالي ماده (اتش ، اب ، هواو خاك) ظاهر گشته است0 ( جدول 2) چهار ربع روز ، تربيعات قمر ، چهار فصل ، و بهره هاي چهارگانه ي زندگاني اين جهاني ادمي بازتاب هاي ثانوي اين نظام اند ( پيكره ي 67)0

رنگ هاي اوليه سرخ ، زرد ، سبز، و ابي به چشم مي ايند 0 اين چهار رنگ با چهار عنصر اصلي ( " اركان اربعه " ) همخواني دارند0 طبيعت ،عامل فاعلي در قبال ماده ، دائر كننده ي خلقت دنيوي ست و نواخت هاي ظاهر و باطن تمامي هستي راتعين مي بخشد 0 ادمي از طريق نظام چهار رنگه همخواني هاي محسوسي با جنبه هاي گونه گون اين نيروي جبلي طبيعت برقرار مي كند كه پيوسته در طلب حالت تعالي متماثل با حالت ازلي انتظام  خود است0

سرخ تداعي با اتش دارد ، نمايشگر صفات طبيعي و جفت گرمي و خشكي است 0خود مبين روح حيواني است-فاعلي، انبساطي ، انعقادي 0 از لحاظ زماني ، همان بامداد ، بهار ، و كودكي است0 سبز مكمل سرخ است ، نمايشگر صفات متضاد سردي و رطوبت است 0 سبز نماينده ي اب است و نفس مطمئنه ، با صفاتي انفعالي ، انقباضي ، و انحلالي 0 از لحاظ زماني همان شامگاه ، خزان ، و پختگي ست0 زرد هواست ، گرم و تر 0 صفتي فكورانه ، فاعلي ، انبساطي ، وانحلالي دارد0

ابي نماينده خاك است،سرد و خشك، ابي نشانه ي نفس اماره است ،با صفاتي انفعالي ،انقباضي، و انعقادي، ضمن انكه نمايشگر پايان دوره هاست ،زيرا كه شب است، زمستان است ،و پيري0سيرهاي نزولي و عروجي اين رنگها ،چون در حد حركتي از طريق چهار ربع يك دايره در نظر گرفته شوند، خود دايره ئي تمام و كمال ترسيم مي كنند؛ پايان يك دوره هيچ نيست جز نشانه ي اغاز دور ه ئي

ديگر0

سبز در اسلام برين هر چهار رنگ به شمار مي رود چرا كه متضمن ان سه رنگ ديگر هم هست0زرد وابي رويهم آميزه ئي متعادل از سبز به دست مي دهند كه سرخي ،پسديد آنست0سبز با دو ساحت فطري اش كه گذشته يا ازليت (ابي)و آينده يا ابديت (زرد)باشد،و با ضدش،زمان حال سرخ فام ،نشانه ي اميد ،باروري ،وجاودانگي ست0

هماهنگي رنگهاي همجوار

رنگهاي همساز ،يارنگهائي كه در دايره اي رنگ كنار هم هستند ،معمولا"در طبيعت يافت مي شوند0رنگين كمان مقياسي از سرخ تا به نارنجي و آبي تابه بنفش دارد0رنگهاي پائيزي رنگ سرخ را از خلال نارنجي ،زرد،طلايي،قهوئي ،و ار غواني در جه بندي مي كند0برگهاي در ختان با سبز زرد گونه ،سبز ،سبز ابي گونه درجه بندي مي شود 0بيشتر رنگها از حيث سايه-روشن با رنگهاي همجوار درجه بندي مي شوند0

رنگهاي همساز بر تاثيرات رنگي تاكيد دارد،همچنانكه در تمام موارد رنگ ساده ي اصلي يا فرعي به پيشگرمي دو همسايه ي واسط،كه نمايشگر منش اصلي انند،تشديد مي شود0

هماهمنگي رنگهاي ناهمساز

تضاد همزمان رنگهاي ناهمساز (مخالف)روي دايره ي رنگ در طبيعت نيز به همان فراواني رنگهاي موافق و همساز رخ مي نمايد0اين تضاد يا تخالف به شدت هر رنگ مي افزايدو،به اتكا‌ي پديده هاي پسديد، به هر كدام درخشش ،وضوح ،و باروري مي بخشد0

گلهاي بنفشه كه بيشتر مركز زرد فام دارند؛ بالهاي مرغ نيلي كه با تلا لو هاي مخالفتاب ،نارنجي زرد گونه مي زند؛و صحنه ي يك غروب نارنجي بر اسمان بحري سير هيچ نيستند جز نمو نه ئي چند استفاده عالي طبيعت از تضاد هماهنگ رنگها (پيكره ي 70)

با رنگهاي مكمله يا ناهمساز ،يك رنگ كرم (اغلب به مساحتهاي كوچك)را مي توان بر مساحتهاي بزرگي از رنگهاي سرد نشاند و بدينسان براي در هم شكستن كيفيتي انفعالي كيفيتي مثبت بر انگيخت 0ترتيب ناهمساز ها ،البته ،نه محدود به دايره ي رنگ بلكه شايد به بر جسته ترين نحوي در دو رنگ مكمل سياه و سفيد جلوه گر است 0

هفت رنگ

سنتا" مجمو عه ي هفت رنگ به مفهوم كلي رنگ نافذ است 0سفيد ،سياه ،و سندل فام،در حد گروه سه رنگه ي اول ،مكملسرخ ،زرد،سبز،و آبي اند كه در حد چهار رنگه ي دوم تلقي مي شوند0اينها رويهم ،به تعداد،گروهبندي  عالي هفت رنگ را نشان مي دهند0اين مشخصه ي عددي اساس درك نظام سنتي رنگ است0

رنگ سفيد:

سفيدي حتي "در بسياري از اشيا ي طبيعي نيز به نحو صفا بخشي زيبايي را تعالي مي بخشد ،چنان كه در مورد مرمر و مرواريد و گل ياس چنين است-بعضي از ملت هاي مختلف به طريقي در اين رنگ نوعي قداست و تاثير گذاري تشخيص داده اند 0در فلسفه حيات و رمزهاي مردمان ، اين رنگ نشانه بسياري چيز هاي موثر و بزرگ بوده است همچون عصمت نو عروسان وبركت پيري 0يا مثل تقدس آتش سپيد زبانه كشيده نزد زرتشتيان ،ولباس رو حانيان زرتشتي ،كه نشانه اي است از همان احساس احترام و حرمت ،ونيز پاكي دور از دسترسي كه براي روحانيت و مقام آن تصور  شده است0در بسياري از نقاط عالم ،سفيدي در پوستي كه بر گردن قضاوت مي افكنند ،حاكي از عظمت نمادين و عدالت در داوري است0هم چنين اين رنگ در بسياري از فر هنگ هاي ملل ،خبر آور نوعي شادي و بشارت نيز شده است0چنان كه در ميان روميان ،سنگ سفيد نشانه روز  خوش بود0

البته همه اين معاني و رموز رنگ سفيد و خصايص آييني آن ،كه به حالت خواسته يا نا خواسته در ذهن معماران اثار اسلامي ودر هيئت و جامه دروني و گاه بيروني اين بناها (به خصوص در مناطق كويري)متجلي مي گردد،علي رغم گوناگوني نظرات و تشتت اعتقاداتي كه اين رنگ در فر هنگ هاي قبلي داشته ،در مسجد اسلامي ،شكل واحدي و توحيدي به خود مي گيرد،از اعتقادات و معاني بومي فراتر رفته و در جهت بيان حالات قدسي و ان روح عبادتگر و نيايشگري قرار مي گيرد كه ديده بر نقطه اي واحد و نوري متجلي از منبع فياض وحدانيت دارد0

رنگ سفيد،هم چنان كه "پر معني ترين رمز پديده هاي روحاني است ،عامل تشديد در تمامي چيز هايي نيز هست كه براي بشر از همه چيز پر مهابت تر ،وحشتناك تر و حتي تر ساننده تر هستند0

رنگ سياه:

رنگ سياه در عرف عام با تيرگي و پريشاني روزگار و فلاكت و بدبختي قريت است0اما حضور آن در آداب ور سوم مختلف حكايت از معني دو گانه آن مي كند0لباس برخي روحانيون مسلمان و مسيحي  و لباستيره كاهنان  بابلي كه قبايي به شكل ماهي سياه بود از معاني مثبت آن حكايت مي كند0در محافل اشرافي قديم رنگ سياه رنگ رسمي لباسها بوده است0خلعت سياه از اين زمره است

سياه پوشي در برخي اقوام معنايي قريب به معتقدات اسلامي در باره سبز پوشي خضر دارد0

در ادبيات و عرفان اسلامي رنگ سياه نشانه تعالي است0چنانكه آب حيات در ظلمات به دست مي ايد و مقام شب قدر نشانه تعالي شب از روز است0

سندل فام خاكي ست، رنگ زمين:"تهي از رنگ" 0

سندل فام ،از جنبه ي نمادين ،همان آدمي ست به اجمال ،زمين است به تفصيل،جسم نزد صنعتگر ،سطح خنثي نز دهندسه دان،و كف از براي مهندس ومعمار0

آميزش بصري رنگها:

رنگها از كيفياتي واجد بعد بر خوردارند0رنگهاي كرم از قبيل سرخ ،نارنجي وزرد فاعلي و پيشتاز ،رنگهاي سرد از قبيل سبز ،آبي و بنفش انفعالي اندو پسنشين0با اين اصل ،سلسله هائي از تراز هاي اوليه ،ثانويه و ثالثه ،وابسته به پس زمينه ،الگوها و روشني ها يا تلالو حاصل مي ايد0

پس زمينه ،سنتا"به رنگي واحد يا به رنگهاي همساز متمركز به رنگ آبي كه همجوار با سبز-آبيها يا آبي-بنفش هايند،گرايش دارند0تراز هاي ثانويه ،در حالي كه سوي ناظر پيش مي آيند و گاهي اوقات مركب از الگوهاي بسيارند،نمايشگر رنگهاي مكمله ي پسزمينه هايشان هستند0تسلط عمده يرنگ زرد ويژگي اين تراز است،اما الگوهاي ثانويه ي فيروزه ئي هم رايج اند0در مورد اخر،اما،تاكيد اصلي هميشه روي تراز هاي نارنجي زرد گونه است0

روشنه هاي شكو فه هاي سفيد وزرد روشن يا ديگر نقشمايه ها ويژگي بخش تراز ثالثه اند كه به ناظر از همه نزديك تر مي نمايد0اين روشنه ها لاجرم به پسنشين ترين نظامالگو هاي ثانويه تعلق مي گيرند و بدينسان عمق بصري با توازني پديد مي اورند0

رنگها،نمايشگر اندازه ي نسبي آشكاري هستند ،چون رنگهاي روشن مايل به انبساط اندو رنگهاي تيره مايل به انقباض0زرد فراخمايه ترين رنگها مي نمايد ودر پي ان سفيد،سرخ ،سبز،آبي   و سرانجام سياه قرار داردكه تنكمايه ترين رنگهاست0گزينش عاقلانه ي شكوفه هاي كوچك سفيد يازرد در تراز هاي ثالثه، كه پيش تر مطرح شد، شاهدي است براي آگاهي هنرمند سنتي از اين ظرايف كاربرد رنگ0

قوانين آميزش بصري رنگ با تضاد هاي همزمان يا متوالي رنگها سرو كار دارد 0اگر رنگها پر تضاد در مساحت هاي كوچك ارائه شده باشند به چشم از هم شناخته نمي شوند و خبط بصر به بار مي اورند0اگر سرخ و سبز در اميزند حاصل كار قهوه اي گلفام است0

رنگ در معماري اسلامي

در معماري اسلامي به خصوص مساجد ،نقوش گچبري ها ،آجر كاريها و كاشي كاريها بر مبناي معناي سمبوليك هر يك از انها و حس پوياي زيبا پسندي مذهبي مردمان انتخاب مي شوند0ختايي ها ،اسليمي ها و ديگر نقوش كاشيكاري كه با رنگ هاي ملايم و تضاد هاي دلنشين كنار هم و در لابلاي هم مي خزند ،چشم را با منحني هاي بيكران به هم بافته شان به مسير هاي بي انتهاي مامني نامعلوم و بهشتي گم شده سوق مي دهند0

بيشترين قسمت سطوح كاشي كاري به رنگ هاي سردي چون زنگاري ها ،فيروزه اي ها و لاجوردي ها تعلق دارد0لاجوردي ها ورنگ هاي آبي خام،عمق دارند كه آدمي را به بي نهايت و به جهاني خيالي و دست نيافتني مي برند0ابي گستردگي و وسعت آسمان صاف را به ياد مي آورد0نشانه صلح است و بهجت و فرحناكي ورنگ بي گناهي 0نور ابي،كساني راكه بي قرارند،ارام مي كند0آبي همواره متوجه درون است و جنبه هاي گوناگون روح آدمي را نشان مي دهد ،در فكر و روح اوداخل مي شود و باروان او پيوند مي خورد0آبي معني ايمان مي دهد واشاره اي است به فضاييلايتناهي وروح0براي مردم مشرق زمين ،آبي سمبل جاودانگي است0وقتي به تاريكي مي گرايد،معني وهم ،بيم،وغم واندوه،يامرگرا به خود مي گيرد0مردمان آيين پرداز باستان،به قداست فيروزه اي معتقد بودند 0به زعم انها،فيروزه سوي چشم را زياد مي كرد0رنگ رويش وتعالي بود،نازايي و بي باري را از بين مي برد،عزت وسلامت نفس مي اورد ،و نقشي داشت در چيرگي نور بر ظلمت0

لاجورد رنگ عالم مثال است،حكمت عاليه عالم علوي است 0تماشاي اين رنگ،تماشاي وسعت درون است،رسيدن به شعور را زناك و شهود متاعلي است0بيانگر بيكرانگي آسمان آرام و تفكر بر انگيز سحرگاهان صاف و صميمي است0

در زمينه كاشيكاري ،اين رنگ به نهايت گويايي مي رسد و همچون سينه فراخ لاجوردين سپهر،تماميت فضاي ميان نقش ها را مي اكند و نقوش زير زرد و نارنجي در ميانه ان بسان ستارگاني در اسمان بيكرانه شب هنگام ، مي درخشند0

در اين عرصه ،هر عاملي كه به كار گرفته مي شود و هر فني كه مايه زايش و افرينش اثري است،نشان از جهان علوي دارد و هر نقش ورنگ ،در تمام نماد وسمبل ،بيانگر چيزي از همان عالم است وهنر مند در اين فرايند ،در مقام انساني است كه به صورت ،ديدار و حقيقت اشيا در وراي عوارض و ظواهر مي پردازد0او صنعتگري است كه هم عابد است وهم زائر،وبراي اين است كه صورت خيالي هنر اسلامي متكفل محالات و ابداع نور جمال ازلي حق تعالي است ؛ نوري كه جهان در آن آشكار مي شود و حسن جمال اورا چون اينه جلوه مي دهد.

نتيجه:

لذت ارتجالي از زيبايي رنگ ونوربي شك با معاني ماوراي طبيعي نور و تصاوير استعاري حاصل از رخشندگي و تابندگي مطلق آن قابل حس است.

رنگ ها هر يك نشانگر موجوديتي خاص هستند ،ويژگي هر رنگ با خصوصيت هر وجودي تطابق دارد ،رنگ ها به آنها شخصيت مي دهند و هر كدام را متمايز از ديگري مي كنند اين موجوديت شامل حالات روحاني ،دوره هاي مختلف زندگي زمان و عناصر چهارگانه و... مي باشد.

فصل دوم : كاشي كاري

سابقه تاريخي

كاشي سازي و كاشيكاري كه بيش از همه در تزيين معماري سرزمين ايران ،وبه طور اخص بناهاي مذهبي به كار گرفته شده ، داراي ويژگي هاي خاصي است0

اين هنر و صنعت از گذشته بسيار دور در نتيجه مهارت ،ذوق و سليقه كاشي ساز در مقام شيئي تركيبي متجلي گرديده ،بدين ترتيب كه هنرمند كاشيكار با كاربرد و تركيب رنگهاي گوناگون و يادر كنار هم قرار دادن قطعات ريزي از سنگهاي رنگي و بر طبق نقشه اي از قبل طرح گرديده ،به اشكال متفاوت وموزون از تزينات بنا دست يافته است0

طرح هاي ساده هندسي ،خط منحني ،نيمدايره،مثلث،و خطوط متوازي كه خط عمودي ديگري بر روي انها رسم شده از تصاويري هستند كه بر يافته هاي دوره هاي قديمي تر جاي دارند،كه به مورور نقش هاي متنوع هندسي ،گل و برگ،گياه و حيوانات كه باالهام و تاثير پذيري از طبيعت شكل گرفتند پديدار مي گردند،و در همه حال مهارت هندمند و صنعت كار ، در نقش دادن به طرحها و هماهنگ ساختن انها ،بارزترين موضوع مورد توجه مي باشد0

اين نكته را بايد ياد اور شد كه مراد كاشيگر و كاشي ساز از خلق چنين اثار هنري هرگز رفع احتياجات عمومي وروزمره نبوده ،بلكه شناخت هنرمند از زيبايي و ارضاي تمايلات عالي انساني و مذهبي مايه اصلي كارش بوده است 0مخصوصا"اگر به ياد اوريم كه هنرهاييي كاربردي بيبشتر جنبه كاربرد مادي دارند ،حال انكه خلق اثار هنري نمايانگر روح تلطيف يافته انسان مي باشد0

هنر كاشي كاري معرق، تركيبي از خصايص تجريدي و انفرادي اشيا و رنگهاست ،كه بيننده را به  تحسين ذوق وسليقه واعتبار كار هنرمند در تلفيق و تركيب پديده هاي مختلف وادار مي سازد0

وجه تسميه كاشي

جغرافي نويسان قديم عرب  شهر كاشان را قاشان نوشته اند ،ودر شرق زمين ساخت يك نوع اجر معروف به كاشي يا كاشاني به اين شهر نسبت داده شده است0

هنر در عرصه معنا

در تذهيب ها ،گچبري ها ،و معماري و كاشي كاري ،هر تصوير ي، نشان از بهشت مثال روح دارد0

ضمنا" انچه فرش را پيوند و يگانگي مي دهد همانا پود است كه در حواشي ظاهر مي شود0از نظرگاه سمبوليسم هنر ديني تارهاي پود مانند "اسما و صفات خدا "است كه زير بناي همه هستي است اگر ان را از فرش بكشيم سراسر مي پاشد0

باكمي تعمق روشن مي گردد كه هنرمندي كه همه نيروهاي باطني خودرا براي به وجود اوردن اثاري كه ابعاد ان از چند سانتي متر فراتر نمي رود گرد مي اوردو همه پريشانيهاي خاطررا به هنگام طرح دقيق و رنگ اميزي و قلم زني و اتصال ظريف چوب  و كاشي وفلز و ايجاد خطوط و نقوش برروي فلزات و شيشه و كاشي و چوب از ياد مي برد و جمعيت خاطر را جايگزين انها مي سازد،  در ان حال امادگي براي  الهامات و پذيرش صور خيالي ابداعي ،پيدا مي كند استاداني كه با قلم گيري ظريف سروكار دارند مجبورند نفس را در سينه حبس نمايند و مرتبا"لحظاتي چند به اين حالت كار كنند0معلوم است كه در اثار اين گونه هنرمندان  چه اندازه رنج و درد و زحمت وجود داشته كه طبيعتا"در نفوس انها اثري تهذيبي و پالايشي دارد، و خود يك نحوه  رياضت روحاني است كه در مراحل بعد با ادمي همراه مي شود كه سيرر وسلوك هنرمند را هنگام كار بيان مي كند0

از روحانيت هنر در اسلام است كه بسياري از هنرمندان اهل سير و سلوك بوده و ادابي معنوي را در صنايع اسلامي ايجاد كردند و به همين جهت صوفيه براي انان ادابي معنوي پرداختند كه از معماري گرفته تا چيت سازي را در بر مي گرفت و به اين فنون روحانيتي عميق مي بخشد0علاوه بر اين ،اوضاع خاص حاكم بر هنر هاي مستظرفه خود بر اين حالت مي افزود و ان عبارت از ريزه كاريهاي مندرج در كار صنايع بود 0

كاشي كاري در دوره هاي مختلف ايران

در ايران مراوده فرهنگي ،اجتماعي ، نظامي ،دادو ستد هاي اقتصادي و رابطه صنعتي ، گذشته از ممالك همجوار  با ممالك دور دست حتي از دوران تاريخي سابقه داشته است0اين روابط تاثير متقابل فرهنگي را در بسياري از شئون صنعتي و هنري به ويژه هنر كاشي كاري و كاشي سازي به همراه داشته ،كه اولين اثار و مذاهب اين هنر در اواخر هزاره دوم ق0م0 جلوه گر مي شود0در كاوش هاي باستان شناسي چغازنبيل ،شوش وساير نقاط باستاني ايران،علاوه بر لعاب روي سفال ،خشت هاي لعاب دار نيز يافت شده است0فن و صنعت موزاييك سازي يعني تركيب سنگ هاي كوچك و طبق طرح هاي هندسي و با نقوش مختلف زيبا در اين زمان به اوج ترقي و پيشرفت خود رسيده است0

تزينات به جاي مانده از زمان هخامنشيان حكايت از كاربرد اجرهاي لعاب دار رنگين و منقوش و تركيب انها دارد،بدنه ساختمان هاي شوش و تخت جمشيد با چنين تلفيقي ارايش شده اند ،دو نمونه  جالب توجه از اين نوع كاشي كاري در شوش بدست امده كه به "شيران وتير اندازان"معروف است علاوه بر موزون بودن و رعايت تناسب كه در تركيب اجزاي طرحها به كار رفته ،نفش اصلي همچنان حكايت از وضعيت و هويت واقعي سربازان دارد0چنانكه چهره ها از سفيد تا تيره و باالاخره سياه رنگ مي باشد، وسايل زينتي مانند گوشواره و دستبندهايي از طلا در بردارند و يا كفش هايي از چرم زرد رنگ به پادارند0از تزينات كاشي همچنين براي ارايش كتيبه ها نيز استفاده شده است 0 رنگ متن اصلي كاشي هاي دوره هخامنشيان اغلب زرد ،سبز و قهوه اي مي باشد و لعاب روي اجر ها از گچ و خاك پخته تشكيل شده است0

در دوره اشكانيان صنعت لعاب دهي پيشرت قابل ملاحظه اي كرد ،و به خصوص استفاده از لعاب يكرنگ براي پوشش جدار داخلي و سطح سفالين معمول گرديد، و همچنين غالبا" قشر ضخيمي از لعاب بر روي تابوت هاي دفن اجساد كشيده شده است0در اين دوره به تدريج استفاده از لعاب هايي به رنگ هاي سبز روشن و ابي و فيروزه اي رونق كرده است0

طرح هاي تزيني اين دوره از نقش هاي گل و گياه  ،نخل هاي كوچك، برگ هاي شبيه گل لوتوس و تزينات انساني و حيواني است0

در عصر ساسانيان هنر و صنعت دوره هخامنشيان مانند ساير رشته هاي هنري ادامه پيدا كرد ، و ساخت كاشي هاي زمان هخامنشيان با همان شيوه و با لعاب ضخيم تر رايج گرديده است0نمونه هاي متعددي از اين نوع كاشي ها كه ضخامت لعاب انها به قطر يك سانتي متر مي رسد در كاوش هاي فيروز اباد و نيشابور به دست امده است0در دوره ساسانيان علاوه بر هنر كاشي سازي هنر موزاييك سازي نيز متداول گرديد0 رنگ اميز هاي متناسب ، ايجاد هماهنگي و رعايت تناسب از ويژگي هاي كاشي كاري هاي اين دوره مي باشد 0

پس از گسترش دين اسلام  به مرور ،هنر كاشي كاري يكي از مهمترين عوامل تزيين و پوشش براي استحكام بناهاي گوناگون به ويژه بناهاي مذهبي گرديد0يكي از زيباترين انواع كاشي كاري را در مقدس ترين بناي مذهبي يعني قبه الصخره به تاريخ قرن اول هجري مي توان مشاهده كرد0

از اوايل دوره اسلامي كاشيكاران و كاشي سازان ايراني  مانند ديگر هنرمندان ايراني پيش قدم بوده و طبق گفته مورخين اسلامي شيوه هاي گوناگون هنر كاشي كاري  را با خود تا دورترين نقاط ممالك تسخير شده يعني اسپانيا نيز برده اند0

هنرمندان ايراني از تركيب كاشي هايي با رنگ هاي مختلف به شيوه موزاييك نوع كاشي هاي "معرق"را به وجود اورده اند0و خشت هاي كاشي هاي ساده و يكرنگ دوره قبل از اسلام را به رنگ هاي متنوع اميخته و نوع كاشي "هفت رنگ"را ساختند0 همچنين از تركيب كاشي هاي ساده با تلفيق اجر و گچ نوع كاشي هاي معلقي را پديد اوردند0و به اين ترتيب از قرن پنجم هجري به بعد كمتر بنايي را مي توان مشاهده كرد كه بايكي از روش هاي سه گانه فوق و يا كاشي هاي رنگي تزيين نشده باشد0

انواع كاشي:

1-كاشي يكرنگ 2- كاشي معرق 3-كاشي هفت رنگ 4-كاشي زرين فام 5- كاشي با تلفيق اجر6-كاشي معلقي

سير تحول هنر كاشي سازي از اوايل دوره اسلامي تا عصر حاضر

ارزش و اعتبار معماري ايران تا حدود زياد ي به تزينات ان بستگي دارد 0كاشي كاري از مهم ترين خصوصيات معماري بوده ،و بسياري را عقيده بر اين است كه ايران اولين كشوري بوده كه از كاشي به عنوان عاملي براي تزئين و سپس استحكام بنا از ان بهره گرفته است0قبل از رواج كاشي كاري در معماري تقريبا"از اوايل دوره سلجوقيان اغاز مي شود ،"اجركاري "و "گچ كاري"دو عنصر مهم در تزيينات بودند0شيوه اجركاري  در معماري ايران منجر به "كاشي كاري گرديده است 0

از اوايل دوره اسلامي تا قرن چهارم هجري، گچبري ، " نقاشي" و " سنگ كاري " بيشترين تزئينات بناهاي مذهبي و غير مذهبي را در بر گرفته ، به نظر مي رسد بهره گيري از تزئينات اجر تا قبل از حدود سال سيصد هجري چندان متداول بوده است0

در دوره غزنويان نيز اجر كاري از اهميت ويژه اي برخوردار بوده و هنرمندان و معماران اين دوره بسياري از بناها را با اجر تزئين كرده اند0

با اغاز قرن پنجم هجري ،شيوه اجر كاري كه در اغاز از شرق ايران شروع شده بود تقريبا"در تمامي نقاط در تمامي نقاط به خصوص قسمت شمال متداول گرديد،و بناها ي مذهبي و غير مذ هبي با اين شيوه تزيين شدند0

از دوره سلجوقيان هنرمندان به رموز ساخت اجرهاي لعابدار اشنا بوده اند ،هم چنين پاره يي از منابع اوليه و تاريخي حكايت از ان دارد كه در اوايل دوره اسلامي بناها با نوعي كاشي اراسته شده اند0

معماران ايراني در اوايل دوره اسلامي در پوشش اجر با لعاب يكرنگ پيشقدم و مبتكر بودند و در رنگ اميزي كاشي ،رنگ ابي فيروه اي را بر ساير رنگها برتري دانسته و مورد توجه قرار داده ، و همراه با تلفيق اجر كاشي هاي فيرو زه يي رنگ استفاده كرده اند و به نحوه مانند نشانيدن نگين انگشتري ، تكه هاي رنگين كاشي را به اشكال هندسي در اندازه هاي مختلف ميان اجر هاي قالب زده ويا در بين اجر هاي تزئيني به صورت كتيبه هاي كوفي قرار داده اند 0

در دوره كوتاه مدت خوارزمشاهيان هنر اجر كاري و كاشي كاري يكرنگ به شيوه دوره متقدم ادامه يافت0 سردر وروديه بناها مزين به سوره هاي قراني به خط كوفي به رنگ فيروزه يي زيباترين نوع تزيين بنا با كاشي يكرنگ را در بر مي گيرند0

حملات "مغول" زماني فعاليت هاي هنري را دچار وقفه ساخت ولي به تدريج از اواسط قرن هفتم هجري ،با پذيرش دين اسلام توسط حكمرانان ايلخاني ، احداث بناهاي مذهبي و غير مذهبي همراه با تزينات اجر كاري و كاشيكاري اغاز گرديد0از اين زمان به بعد استفاده از رنگهاي ديگري چون زرد ،نيلي ،قهوه يي ،سياه و سفيد رواج يافت0

تزينات كاشيكاري كه تا دوره ايلخاني فقط سطوح خارجي بناها را مزين مي كردند،از اين دوره به بعد براي پوشش سطوح داخلي بناها نيز به كار گرفته مي شدند0

در اواخر دوره ايلخانيان و آغاز عهد تيموريان هنر كاشيكاري با سابقه يي در حدود سه قرن ، به زيباترين شكل خود يعني كاشي "معرق " نمايان گرديد0

هنر كاشي سازي معرق يا كاشي گل وبته به تدريج زينت بخش معماري ايران ،به ويژه بناهاي مذهبي گرديد0اهميت كاشي معرق نسبت به انواع ديگر كاشي ،زيبايي فو ق العاده و درجه استحكام آن است،وبه همين دليل پس از گذشت ساليان سال بر روي بناها بر جاي مي ماند0

هنرمندان دوره تيموريه كاشيكاري معرق رادر شرق ايران توسعه داده و بسياري از بناهاي مذهبي اين ناحيه ،به ويژه در هرات ،سمرقند و بخار اپايتخت هاي تيمورو جانشينان او با كاشي معرق تزيين گرديده است0

در كاشيكاري معرق، رنگ هاي متنوع بكار برده شده كه در اين بين رنگهاي متنوع سفيد وآبي تيره ،فيروزه يي ،سبز و پرتقالي بيشتر به چشم مي خورد0

از اواخر دروره تيموريه و آغاز دوره صفويه استفاده از نوع ديگري از كاشي معروف به كاشي "خشتي"يا"هفت رنگ" در تزيين بناهاي گوناگون متداول شد0

در اواخر دوره هاي تيموري و صفويه به تدريج تزئينات كاشي " هفت رنگ " جايگزين كاشي كاري معرق گرديد 0 تحول و رواج كاشي " هفت رنگ " را تا حدودي مي توان ناشي از دلايل اقتصادي و سياسي دانست 0 با توجه به اهميت معماري و احداث روز افزون بناهاي مذهبي و غير مذهبي در دوره صفويه معماران بر ان شدند كه در تزئين بناهاي گوناگون از شيوه تزئيني كاشي "هفت رنگ " بهره گيرند0

براي ساخت كاشي هفت رنگ ابتدا طرحهاي مورد نظر را روي كاشي ساده اماده ساخته ، و سپس نقش ها و نگاره ها را به رنگهاي مختلف دراورده و سر انجام لعاب داده و به كوره مي برند0 كه هر يك از كاشي هاي مربع ، خود شكل قسمتي از طرح تزئيني را تشكيل مي داده است0

طرح اسليمي از جمله طرحهاي متنوع كاشي هفت رنگ است كه هنرمندان دوره صفويه به ان توجه فراواني داشته اند اين شيوه امكان هماهنگ ساختن با معماري اسلامي را به ميزان زياد فراهم مي اورد ، كه از جمله پوشش گنبد هاي مزين به طرح اسليمي تناسب چشمگيري با اندازه گنبد دارند0

كاربرد كاشي كاري هفت رنگ كه از اواخر دوره تيموري در بناهاي مختلف مامور گرديد ، تا دوره قاجاريه ادامه داشت، ولي متاسفانه در دوره متاخر اين شيوه تزئين از نظر ساخت ، رنگ و لعاب به استثناي چند مورد نادر سير نزولي پيموده است0 رنگ هاي زرد و نارنجي روشن از جمله رنگ هاي متداول دوره قاجاريه هستند0

از ديگر انواع كاشي هاي تزييني دوره اسلامي ، كه به سابقه ساخت و استفاده از ان در تزيين معماري به قرون اوليه اسلامي باز مي گردد، نوع طلايي و زرين فام است 0 كه پس از اندك زماني در قرون اوليه اسلامي نزديك شد0

توسعه تدريجي ساخت كاشي زرين فام و استفاده ان در معماري به ويژه در بناهاي مذهبي از اواخر دوره سلجوقيان اغاز گرديد، و در دوره هاي خوارزمشاهيان و به خصوص ايلخانيان به اوج ترقي رسيد و تحول چشميگري در ان به وجود امد 0

برجسته اري در روي كاشي در زمان مغول رواج داشته و تعداد زيادي از كاشي هاي ستاره اي شكل اين دوره كه در حاشيه با كتيبه و در وسط با نقوش انسان ، حيوان و يا گل و گياه مزين گرديده در كارگاههاي كاشي سازي تخت سليمان ساخته شده است0 از انواع ديگر نقشهاي مختلف ، مخصوصا" نقش اژدها در روي كاشي ها مستطيل شكل بيشتر به شيوه برجسته در كاشي هاي كوكبي شش ضلعي و هشت ضلعي به شكل ساده به چشم مي خورد 0 اغلب نوشته هاي دور كاشي هاي كتيبه دار روي زمينه لاجوردي به رنگ قهوه اي ساده نوشته شده است0

در قرن هفتم هجري قمري كاشي كاران هنرمند با الهام از گرايشهاي مذهبي ، زيبا ترين كاشي هاي محرابي را ساختند0

شيوه كاشي  با تلفيق  اجر همانند شيوه اجر و كاشي يكرنگ بوده ،با اين تفاوت كه به جاي كاشي يكرنگ از كاشي هاي الوان استفاده شده است0تلفيق اجر و كاشي كه عموما"با حركت زيباي شطرنجي شكل مي گيرد ،ارزش ويژه اي به معماري دوره اسلامي بخشيده است0

استفاده از كاشي و اجر در ارايش بناهاي مذهبي و غير مذهبي از قرن هفتم هجري به بعد از زماني توسعه يافت كه هنرمندان كاشي كار در صنعت كاشي سازي با لعاب الوان به مرحله پيشرفته اي رسيدند، و به رنگهاي مورد نظر مانند لاجوردي، سفيد، آبي و سبز با لعاب هاي گوناگون دست يافتند0

تزينات خط بنايي كه به علت شيوه خاص نگارش آن به خط معلق نيز شهرت يافته زيباترين شكل تركيب اجر و كاشي را به روي نناها  نمايش مي دهند  ،اين شيوه به خصوص نقش افرين سطوح بناهاي مذهبي متعددي گرديده است0

هنر معلقي را مي توان مكمل كارها وتزيناتي دانست كه در اناوع نماسازيها و پوشش هاي خارجي و داخلي به كار گرفته مي شود0

در قرن چهارم و پنجم هجري براي زيبا سازي و نماسازي ساختمانها،از روش تزينات اجري در رج چيني بناها استفاده مي شد و اتصال و پيوند يك جاي نما به بنا از ويژگي هاي اين روش بود اين ،پيوند را در اسلام معماري "امود"مي نامند0

سنگ كاري ،اجر كاري ،گچبري و كاشيكاري از تزينات چهار گانه معماري دوره اسلامي ايران هستند ،كه در هر دوره اي از تاريخ عوامل مختلف طبيعي ،سياسي و اقتصادي را پشت سر گذاشته وراه خود را طي كرده و نمايشي از زيباييها افريده و به جايي گذاشته ،ولي در يكي دو قرن اخير،وبا اغاز عصر ماشين و توسعه هنر هاي جديد ،هنرهاي سنتي تزيني معماري ايران به دست فراموشي سپرده شده است0

گذشت 14قرن از معماري ايران، و انچه تا كنون از هنر اجر كاري ،گچبري و كاشيكاري در كشور پهناور ايران بر جاي مانده همگي ياد اور ذوق و سليقه و مهارت و ابتكار هنر مندان و استاد كاراني است ، كه هنر خود را با الهام از عقايد مذهبي به كار گرفته و با ايمان به وحدانيت در تزيين معماري ايران به خصوص كاشيكاري ، به زيباترين شكل به ان ارزش جاودانه اي بخشيده اند0

نگارش بر كاشي در تمامي ادوار اسلامي يكي از تزينات مهم و مورد علاقه سفالگران بوده است،كه زماني با الهام از عقايد و گرايش هاي مذهبي ،و زماني تحت تاثير ادبيات شكل گرفته و زيبايي و جلوه يي خاص به اين هنر  سنتي ايران بخشيده است0در اوايل دوره اسلامي از قرن دوم الي چهارم  هجري قمري كتيبه هاي ظروف سفالين را كلمات قصار ،احاديث، گفته هاي بزرگان ،ضرب المثل هاو همچنين عباراتي در طلب بركت و خوشبختي براي صاحب ظرف و تو كل به خدا در بر مي گيرد ،كه عموما"به شيوه كوفي به ويژه در جدار داخلي و سپس بر كف و يا بر روي آن جاي گرفته است0سفالگران همچنين پندواندر زهاي بزرگان و يا احاديثي منسوب به حضرت محمد (ص ) پيامبر اسلام ،حضرت علي (ع )پيشواي شيعيان جهان ،حضرت امام حسين (ع)و ديگر نام آوران دين اسلام ياد كرده ،و اين گفته ها را بر روي سفالينه ها و كاشي ها به تحرير در اورده اند0

 علاوه برشيوه كوفي  ساده، شكسته و تزييني از ديگر شيوه هاي نگارش است كه در تحرير كلمات بر روي كاشي به كار گرفته شده است0بسياري از نوشته ها ي روي كاشي از نظر شكل حروف و تحرير با نوع كتابت قران هاي اوايل دوره اسلامي هماهنگي و شباهت دارند0از انواع سفالينه ها كه در قرون اوليه سلامي با نوشته هاي كوفي همراه بوده مي توان از سفالينه با پوشش گلي وزرين فام اوليه ذكر كرد0

در قرون وسطي (از دوره سلجوقي تا پايان دوره تيموري) شيوه نوشته هاي كاشي ها تغيير نموده و به سبك هاي گوناگون روي سفالينه ها و كاشيها آرايش شده است0

از ديگر شيوه هاي نگارش برروي كاشي و سفالينه ،شيوه شكسته نستعليق است0

اواسط دوره ايلخاني به اين سبك آرايش شده است،و تزيينات عموما" جدار داخلي ،كف ظرف و سطح كاشي را در بر مي گيرد0مضمون نوشته ها عموما"رباعي يا غزل است كه از ديوان شعراي بزرگ آن دوره برگزيده شده ،كه اشعار فردوسي ،بابا افضل كاشاني ،ظهير فاريابي ،حافظ، ظغانشاه مجد الدين بغدادي و مولانا بيشترين نو شته ها را شامل مي شود0

از اين دوره به تدريج نام سفالگر و تاريخ ساخت سفالينه ظاهر مي شود كه پي امد ان بسياري از ظروف و كاشي هاي عهد خوارزمشاهي و ايلخاني داراي نام سازنده و تاريخ ساخت مي باشد0

هنر كاشي سازي از اوايل قرن ششم هجري 0قمري وارد مرحله نويني گرديد،و ساخت كاشي هاي گوناگون مانند كاشي هاي مربع ،كوكبي ، ستاره اي و چند ضلعي و محرابي رايج شد0اين گونه كاشي ها كه بر اي تزيين بناها ي مذهبي مانند مساجد ، مقابر يا مدارس و ديگر بناها مورد استفاده قرار گرفته نقوش تزييني و نوشته هاي گوناگون را در بر مي گيرد0

از دوره صفويه ،نوشته هاي تزييني به شيوه هاي نسخ و ثلث تغيير يافت ، و بسياري از بناهاي مذهبي مانند مساجد و مقابر با دارا بودن تزيينات كاشي كاري گو ناگون ساده ،معرق و هفت رنگ شيوه هاي متفاوت نگارش را نمايش مي دهند0

نتيجه

كاشي و كاشي كاري پايه پيشرفت و تو سعه بي نظير تزئينات در معماري اسلامي است0

كاشي كاري اميزه اي از نقش و رنگ مي باشد و هنر كاشي كار كارفن را به خدمت گرفته تاهنر خودرا به صورت الوان ترين تزينات در كنار ترسيمات و تناسبات عرضه دارد تكامل شناخت نقش و رنگ در هر دوره سير تكاملي كاشي كاري را در بر داردو بالعكس0

فصل سوم :مسجد و مدرسه سپهسالار

كتيبه هاي تاريخي بنا: كتيبه هشتي ورودي مدرسه تاريخ 1298را نشان مي دهد وبر ازاره سنگي ايران تاسال 1301خوانده مي شود و كتيبه سردر بنا مورخ به سال 1302است0كتيبه اي در جلو خان مدرسه داراي تاريخ 1311ه0ش0 مي باشد0

باني و سازندگان بنا : باني مدرسه ميرزا حسين خان سپهسالار متوفي به سال 1298بوده كه پس از فوت وي بناي مدرسه توسط برادرش ميرزا يحيي خان مشير الدوله ادامه يافت0از جمله معماران سازنده بنا مي توان به استاد جعفريان معمار باشي كاشاني و حاج ابوالحسن معمار اشاره كرد0

حجاران مدرسه استاد سيد محمد ،استاد عبداله قزويني ،عمر غلامحسين و استاد ابراهيم بوده اند 0و از استادان كاشي كار مهدي ومحمد صادق كاشاني در كتيبه ها نام برده شده اند0خطاطان كتيبه جلو خان ميرزا غلام رضا خوشنويس و ميرزا حسين خان عماد الكتاب سيفي بوده اند0

سير تحول بنا:چنانچه امد سپهسالار در قسمت جنوبي باغ شخصي خود به سال 1296بناي مدرسه را آغاز نمودو پس از وي برادر ش مشير الدوله به امر ناصر الدين شاه قاجار مامور اتمام بنا گرديد، وليكن پيش از اتمام بنا  در گذشت و قسمتي از تزيينات ان ناتمام ماندكه در دوره هاي بعد تكميل شد0

در سال 1326طد گلوله باران مجلس شورا توسط سربازان روسي گنبد مدرسه سپهسالار نيز مورد حمله قرار گرفتو اسيب ديد0

كاشي كاري گنبد در سال 1307و1308ه0ش0انجام شده ودرسال1319 ه0ش در مدخل شرقي تهيه و نصب گرديده است0

كتابخانه مدرسه از اثار دوره رضاخان مي باشد و تاسال 1339محل فرهنگستان ايران بوده و سپس كتابخانه مدرسه به انجا منتقل شده است0در سال هاي اخير مرمت هايي در گنبد خانه و ايوان جنوب غربي بنا به عمل امده است0

اغلب مدارس همانند بيشتر فضاي هاي معماري-شهري ايران سبب خصوصيت اقليمي ،اجتماعي ،فاقد نماي بسيار متمايز ي نسبت به محيط پيرامون خود بوده اندو به طور عمدهبه وسيله يك ورودي مرتفع و مزين موقعيت خودرا نسبت به فضاهاي پيرامون متمايز مي كردند،فضاي داخلي مسجد به صور گوناگون و بيشتر به توسط كاشي هايي با نقش هاي هنري ودر برخي مواقع با خطاطي به صورت معرق ،معلقي و يا خشتي ،هفت رنگ و000همچنين با استفاده از كاربندي ،مقرنس تزيين شده است0

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 14 خرداد 1393 ساعت: 12:31 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره روانشناسی سازمانی

بازديد: 2754

روانشناسی سازمانی         

روانشناسی سازمانی عبارت است از علم بررسی مجموعه عوامل و متغیرهایی که رفتار فرد را در دنیای کار تحت تأثیر قرار می‌دهند. بطور کلی روانشناسان سازمانی رفتار را در موقعیتهای کاری مورد مطالعه و بررسی قرار می‌دهند.

تاریخچه روانشناسی سازمانی

قبل از سال 1900 حتی نامی از روانشناسی سازمانی وجود نداشت. تا اینکه روانشناسی به نام برایان مقاله‌ای در این باره که چگونه تلگرافچیهای حرفه‌ای مهارت خود را در زمینه فرستادن و گرفتن پیام توسعه دهند، انتشار داد. چند سال بعد در سال 1904 مطالعه روانشناختی تحت عنوان فعالیتها و کنشهای بهم پیوسته که در زندگی روزانه آشکار می‌شود، انجام گرفت که گامهای آغازین در مطالعات مربوط به حوزه روانشناسی سازمانی بود. سه شخص به عنوان پدران بنیان گذار روانشناسی سازمانی شناخته شده‌اند که هر چند بطور مستقل کار کرده‌اند، ولی در اصل آنها آشکارا همپوشی داشته است.

والتر دلیل اسکات به عنوان یک روانشناس بر این نکته تأکید داشت که رهبران مؤسسات بازرگانی در تبلیغات خود نیاز به کاربرد علم روانشناسی دارند. فردریک تیلور ارزش طراحی مجدد شرایط کاری را برای دستیابی به بازده والتر برای کارخانه و دستمزدی بهتر را برای کارگران محقق ساخت. هوگو مونستربرگ یک روانشناس آلمانی یا آموزش آکادمیک سنتتی بود. او به کاربرد روشهای سنتی روانشناسی به مشکلات عملی صنعت علاقمند بود. او در کتاب خود گزینش کارکنان ، طراحی شرایط کار و کاربرد روانشناسی فروش را مورد بحث قرار داده است. بعد از جنگ جهانی اول و دوم روانشناسی سازمانی توسعه بیشتری پیدا کرد و قلمرو تخصصی خود را وسعت داد.

زمینه‌های روانشناسی سازمانی

استخدام و گزینش کارکنان

استخدام و گزینش کارکنان برای محیطهای کاری ، ادارات ، سازمانها ، کارخانجات و ... حائز اهمیت فراوانی است. نیازهای یک سازمان ، تواناییها و قدرتهای لازم برای احراز یک وظیفه و شغل انتخاب افراد مناسب طراحی می‌سازد. روانشناسی سازمانی در بررسی ویژگیهای افراد مفید برای احراز یک شغل نقش اساسی دارند.

ارزیابی عملکرد کارکنان

برای نظارت بر چگونگی پیشرفت کار در یک محل کاری نیاز به بررسیها و ارزیابیهای مختلف از عوامل دخیل در چگونگی عملکرد است. بر این اساس لازم است برای رفع مسائل احتمالی عملکرد کارکنان مورد بازبینی و ارزیابیهای مناسب قرار گیرد. روانشناسان سازمانی تحقیقات متعددی را در چگونگی انجام این ارزیابیها انجام داده‌اند که در مراکز مختلف مورد استفاده قرار می‌گیرد.

توسعه و آموزش کارکنان

روانشناسان سازمانی مسائل پیرامون توسعه و آموزش نیروی انسانی را نیز در خط مشی وظایف خود می‌دانند. در برخی از حرف و مشاغل نیاز به آموزش و توسعه با شدت بیشتری احساس می‌شود که روانشناسان سازمانی چگونگی و شیوه انجام این امر را عهده دار هستند و بهترین روشها را پیشنهاد می‌کنند.

انگیزش و خشنودی شغلی

بررسی رضایت شغلی کارکنان مسأله‌ای است که توجه بسیاری از اقشار شغلی را به خود جلب کرده است. فقدان و احساس خستگی و نارضایتی شغلی با کاهش عملکرد کارکنان ارتباط تنگاتنگ دارد. روانشناسان سازمانی به دنبال ارائه روشهایی هستند که انگیزش شغلی و خشنودی شغلی کارکنان را بالا ببرند.

محیط کار (بهداشت ، ایمنی ، استرس)

در بررسی عواملی که در محیط فیزیکی و روانی کار نقش مهمی روی افراد دارند. روانشناسان سازمانی نفوذ زیادی دارند، این روانشناسان در چگونگی طراحی فیزیکی محیط اعم از نور ، صدا ، رنگ ، طراحی تجهیزات و ایجاد محیط روانی و ارتباطی مناسب نقش مهمی ایفا می‌کند.

روانشناسی مهندسی

طراحی ابزار کار و تجهیزاتی که در برخی مشاغل کاربرد دارد با مسائل روانشناختی افراد در ارتباط هستند. روانشناسان سازمانی توصیه‌های مفیدی را برای طراحی این ابزار به روانشناسان مهندسی ارائه می‌کنند.


نیازهای ارباب رجوع و مصرف کننده

توجه به نیازهای ارباب رجوع مورد توجه روانشناسان سازمانی است که در پیشبرد اهداف سازمان ، کارخانه یا شرکت نقش مهمی دارد. طلب رضایت ارباب رجوع یا مصرف کننده در واحدهای تولیدی با راه کارهای روانشناسی سازمانی عملی است.

مدیریت و رهبری

استفاده از راه کارهای مدیریتی مناسب و قوی و سبکهای رهبری از جمله مباحثی است که روانشناسان سازمانی به آن می‌پردازند. اینکه کدام شیوه مدیریتی و رهبری می‌تواند نتایج بهینه‌ای به همراه داشته باشد، نتیجه تحقیقات و پیشنهادات این روانشناسان است.

روشهای پژوهش در روانشناسی سازمانی

این دسته از روانشناسان از شیوه‌های مختلف پژوهشی استفاده می‌کنند، به این دلیل که اغلب راه کارهای خود را از یاخته‌های تحقیقاتی که انجام می‌دهند، بدست می‌آورد. تمام روشهای رایج در روانشناسی و علوم انسانی کاربرد خوبی در این تحقیقات دارد، از جمله روشهای مشاهده ، مصاحبه ، پرسشنامه نگرش سنجی و ... .

روانشناسی صنعتی سازمانی چرا؟

          به طور کلی روانشناسان صنعتی سازمانی رفتار را در موقعیت‌های كاری مورد مطالعه و بررسی قرار می‌دهند. روانشناسی صنعتی سازمانی دارای دو جهت است: علم و عمل.   

عنوان روانشناسی صنعتی سازمانی، با حفظ تفاوت‌های مفهومی موجود، در انگلستان روانشناسی حرفه‌ای،‌ بیشتر كشورهای اروپایی روانشناسی كار و سازمانی، كانادا و استرالیا روانشناسی صنعتی سازمانی و آفریقای جنوبی روانشناسی صنعتی اتلاق می گردد و تحت این عنوان‌ها روانشناسان به كار و فعالیت می‌پردازند.

در جامعۀ آمریكا به عنوان مهد روانشناسی دنیا، تقریباً چهاردرصد از كل روانشناسان در زمینۀ صنعتی سازمانی فعالیت دارند، این در حالی است كه در كشور ما تعداد روانشناسان صنعتی سازمانی، دارای مدرك تحصیلات دانشگاهی فوق‌لیسانس و بالاتر در این رشته به صورت خالص، از شمار انگشتان دو دست نیز كمتر است.

تقریباً نصف كل روانشناسان در جامعه آمریكا در حیطۀ تخصصی روانشناسی بالینی و روانشناسی مشاوره كار می‌كنند و همین عامل می‌تواند به طور كلی منجر به شكل‌گیری نوعی قالب فكری نسبت به فعالیت روانشناسان گردد. به نحوی كه در جامعه خودمان به وضوح شاهد این پدیده‌ایم. تعریفی كه جامعۀ ما از روانشناسان و روانشناسی ارائه می‌نماید حاكی از خلاصه شدن روانشناسی در سر و كار داشتن با بیماران روانی است.

سالیان پیش بلوم و نیلور (۱۹۶۸) روانشناسی صنعتی سازمانی را این چنین تعریف كردند:

« كاربرد یا گسترش حقایق و اصول روانشناختی به مشكلات انسان‌هایی كه در زمینۀ صنعت و تجارت كار می‌كنند.»

به طور کلی روانشناسان صنعتی سازمانی رفتار را در موقعیت‌های كاری مورد مطالعه و بررسی قرار می‌دهند. روانشناسی صنعتی سازمانی دارای دو جهت است: علم و عمل.

جهت اول: روانشناسی صنعتی سازمانی دارای حق قانونی تفحص علمی است، و علاقه‌مند به رشد و توسعۀ دانش در موضوع انسان در محیط كار.

جهت دیگر: روانشناسی صنعتی سازمانی ـ جهت حرفه‌ای ـ مربوط به كاربرد دانش برای حل مشكلات واقعی دنیای كار است. یافته‌های پژوهشی روانشناسی صنعتی سازمانی را در زمینه‌های استخدام بهتر كاركنان، كاهش غیبت، بهبود ارتباطات، افزایش خشنودی شغلی و حل مشكلات بی‌شمار دیگر دنیای كار، می‌توان به كار گرفت.

روانشناسی صنعتی سازمانی چیزی بیش از یك وسیله است كه در اختیار رهبران تجارت و صنایع قرار گیرد، تا فقط بتواند كارآیی واحد ایشان را افزایش دهد.

متد علم روانشناسی عینی است، چون بر مشاهده متمركز است. روانشناسان رفتار انسان را مشاهده می‌كنند ـ حركت‌ها، سخنان و كارهای خلاق. این رفتارها تنها جنبه‌های موجود انسان است كه می‌توان آنها را به صورت عینی مشاهده كرد (مثل دیدن و شنیدن) و اندازه‌گیری و ثبت نمود. چیزهای دیگری نیز هستند كه به طور مستقیم قابل مشاهده نیستند و همچون جنبه‌های ناآشكار انسان مثل انگیزه‌ها، عواطف، ادراك، تفكرات و احساسات ولی به طریقی رفتار انسان را تحت تأثیر قرار می‌دهند. مثلاً، انگیزه‌ كه به عنوان یك سایق درونی مشاهدۀ آن غیرممكن است ولی بر عملكرد تأثیر مستقیم دارد و قابل مشاهده و اندازه‌گیری است. بنابراین آثار انگیزه قابل مشاهده است. یك فرد عصبانی رفتارهای بسیاری همچون صورت برافروخته، تنفس تند و مشت‌های گره كرده را نشان می‌دهد. فردی كه نیازی بسیار به پیشرفت دارد رفتاری متفاوت‌تر از فردی كه نیازی اندك به پیشرفت دارد، از خود بروز می‌دهد، چه در شغل، چه در یك میهمانی و یا در یك آزمون روانشناختی.

هوش را به طور مستقیم نمی‌توانیم مشاهده كنیم، اما رفتارهای بسیاری را كه نشانه‌هایی از سطح هوشی متفاوت‌اند می‌توانیم مشاهده كنیم.

روانشناسان صنعتی سازمانی رفتار كاركنان را در مشاغلشان تحت شرایط كنترل دقیق و نظام‌مند مشاهده می‌كنند. آنان پاسخ رفتاری، چون تعداد قطعات تولید شده در یك ساعت، تعداد كلمات تایپ شده در یك دقیقه و یا كیفیت تصمیم‌گیری‌های مدیریتی و را ثبت می‌كنند. آنان شرایطی را كه تحت آن یك شغل انجام می‌گیرد، را تغییر می‌دهند و سپس هرگونه تفاوت نتیجه در كاركردها را اندازه‌گیری می‌كنند.

روانشناسان صنعتی و سازمانی در چهار زمینهٔ اصلی می‌كوشند. در دانشگاه‌ها روانشناسان صنعتی و سازمانی بیشتر عالم هستند در زمینه‌های مشاوره بیشتر به كار گیرنده علم بوده‌اند و در دولت و تجارت و صنایع، تركیبی از هر دو می‌باشند.

روانشناسی صنعتی سازمانی برای شما چه مفهومی دارد

حرفۀ شما و هر فرد دیگری یك احساس هویت و جایگاه (منزلت) برای شما و دیگران فراهم می ‌كند كه در حقیقت بیانگرآن است كه شما « كی» هستید. شغل شما شاید شرایطی را برایتان فراهم كند كه مهارت جدیدی را یاد بگیرید و درگیر چالشی تازه شوید. همچنین آن شغل موجبات پاداش اجتماعی را دربرآوردن نیاز شما به تعلق داشتن به گروهی خاص فراهم می ‌نماید و این آسودگی خاطر در شما ایجاد می ‌كند كه فردی مورد قبول و با ارزش برای همان گروه هستید. یك شغل می ‌تواند فرصت‌های دوست‌یابی را برای شما فراهم آورد و شرایطی را مهیا نماید كه بتوانید با افرادی كه به آنها علاقه‌مندید، ملاقات نمایید.

از سوی دیگر كار می ‌تواند برای سلامتی شما خطرناك باشد. علاوه بر خطرات بدنی موجود در اغلب محیط‌های كاری، شرایط نامساعد كار می ‌تواند اضطراب و محرومیت را پدید آورد. اگر شما در كار خود خسته شدید تمام برنامه‌هایتان برای پیشرفت بی ‌نتیجه خواهد ماند و یا از مافوق خود خشمگین خواهید شد و در پایان کار روزانه این نارضایتی را به خانه خواهید برد و بستگان و خانواده و دوستان خود را متأثر خواهید كرد.

استرس‌های كاری به عدم سلامت روانی و جسمانی منجر می‌گردند. یك مطالعۀ تحقیقی طولی نشان داد كه خشنودی شغلی یك پیش‌بین مهم برای طول عمر می ‌باشد. كاركنانی كه از شغل خود خشنوداند عمر طولانی ‌تر از آنهایی دارند كه از شغل‌شان ناخشنودند.

یكی از مهمترین تصمیم‌هایی كه انسان در طول زندگی خود می‌گیرد انتخاب یك شغل به نحوی است كه با علایق، مهارت‌ها و خلق و خوی او هماهنگ باشد. به همین دلیل مطالعه و آشنایی با رشتۀ روانشناسی صنعتی سازمانی شاید بیشترین رابطه شخصی را با زندگی حرفه‌ای شما در آینده داشته باشد. یافته‌ها و كنش‌های روانشناسان صنعتی سازمانی در سازمان‌ها از توانایی‌های شما لزوماً حمایت می‌كند و وضعیت شما را در سازمان مشخص خواهد كرد، از جمله شیوۀ انجام وظایف شغلی شما، منزلت و میزان حقوق، سطح مسئولیت و آن رضایت شخصی را كه می‌خواهید به آن برسید، تعیین خواهد نمود.

روانشناسی صنعتی سازمانی و شغل شما

برخورد رسمی شما با روانشناسان صنعتی سازمانی، هنگام پركردن فرم تقاضای استخدامی، مصاحبه، انجام تست‌های روانشناختی و سایر ابزارهای گزینش است كه از این ابزارها در جهت تطبیق شغل مورد نظر با فرد متقاضی و فرد با شغل مورد نظر بهره می‌گیرند و به عبارتی می‌خواهند مشخص كنند كه آیا شخص متقاضی برای شغل مورد نظر مناسب است یا خیر و همین‌طور آن شغل برای آن شخص.

بعد از فرایند انطباق، پیشرفت شما در سازمان وابسته به عملكردتان در انجام كار و برنامه‌های آموزشی خواهد بود كه این ارزیابی توسط معیارهای تهیه شده توسط روانشناسان صنعتی سازمانی انجام خواهد گرفت و در زمان ارتقا، آزمون‌های خاص دیگری در رابطه با تعیین این‌كه آیا شما برای ارتقا مناسب هستید یا خیر؟ انجام خواهد گرفت. اغلب تصمیم‌های واحد درباره ارتقای به سطح متوسط یا بالا و دادن پاداش به توصیه‌های روانشناس صنعتی سازمانی، سازمان نیاز دارد. مدیران شركت‌ها و سازمان‌ها در هنگام احراز این پست و بعد از عهده‌دار شدن آن باید نسبت به عوامل انگیزشی و عاطفی گوناگون افرادی كه برای آن‌ها كار می‌كنند، آگاه و حساس باشند. مدیران در جهت هدایت زیردستان، برانگیختن و دلگرم نگه داشتن آنان به آگاهی از تحقیقات روانشناسی صنعتی سازمانی دربارۀ این عوامل نیاز دارند.

اگر شما زیردست مستقیم ندارید و به عنوان مهندس، حسابدار و یا تكنسین در میان دیگر كاركنان كار می‌كنید، باید مهارت‌های روابط انسانی را به خوبی كسب نمایید. دانستن این‌كه چگونه با دیگران كنار بیایید می‌تواند معانی متفاوتی میان شكست و پیروزی داشته باشد. شما طالب موفقیت و رشد سازمانی كه در آن كار می‌كنید، هستید. سازمان باید محصولات خود را با بالاترین اثربخشی و كیفیت تولید نماید. ماشین‌آلات، تجهیزات و شرایط كاری باید جوّ كاری موّلد را ایجاد نماید.

روانشناسان صنعتی سازمانی در جهت كمك به طراحی محیط كارخانه در راستای به حداكثر رساندن كارایی و تولید اقدامات مؤثری می‌كنند. فرآورده‌های كارخانه باید به نحوی بسته‌بندی و تبلیغ و بازاریابی گردد كه مردم برای خریدن آنها جلب شوند. روانشناسان صنعتی و سازمانی در تمام این فعالیت‌ها نقش مؤثری را ایفا می‌كنند.

روانشناسان صنعتی سازمانی، در تمام سطوح زندگی سازمانی، برای كاركنان وكارفرمایان خدمات اساسی ارائه می‌كنند. روانشناسی كه در دنیای كار كاربرد دارد برای دو موضوع ارائه خدمت می‌كند. « برای شما و برای سازمان شما» یكی نمی‌تواند بدون آن‌كه دیگری منتفع گردد سود ببرد.

روانشناسی صنعتی سازمانی و زندگی روزانه شما

روانشناسی صنعتی سازمانی در زندگی شخصی شما كاربرد بیشتری دارد تا در زندگی شغلی شما. این علم نگرش‌ها و رفتارهای شما را در سایر نقش‌ها تحت تأثیر قرار می‌دهد. برای مثال، به عنوان مصرف كننده، رأی دهنده و راننده. چه نیرو و عاملی در استفاده از یك نوع خمیر دندان خاص و نوع ماكارونی كه مرتباً آن را مصرف می‌كنید، انتخاب شما را تحت تأثیر قرار می‌دهد؟

آگهی‌های تجاری به ما می‌گویند كه پوشیدن فلان لباس، استفاده از نوع اودكلن خاص و سوار شدن در فلان خودرو، مقبولیت عام ما را بیشتر می‌كند و سبب افزایش موفقیت ما خواهد گردید. اغلب كسانی كه این نیازها را تشخیص می‌دهند و ایجاد می‌نمایند و در جهت برآوردن آنها شعار می‌دهند، روانشناس‌اند. تكنیك‌های روانشناسی برای ترویج و تبلیغ كاندیداهای سیاسی مورد استفاده قرار می‌گیرند. كسب آرای عمومی نیازمند كسب آگاهی رهبران سیاسی است از این‌كه مردم در مورد نكات مختلف چه احساسی دارند.

روانشناسان در طراحی و طرح‌ جلوه‌ها و تابلوها به مهندسان مثل وسایل نشانگری كه در جلو خودرو تعبیه شده است، كمك می‌كنند. برای اطمینان از این‌كه استفاده از تابلوها آسان و نمایش‌های بصری مطلع‌كننده و برای تفسیر آسان باشند. شكل و رنگ‌های علائم بزرگراه‌ها نتیجه تحقیقات روانشناسان صنعتی سازمانی است. روانشناسان اتاقك خلبان در هواپیما، وسایل خودكار تلفن‌ها، اجاق‌های میكروویو، و نمایشگر (مونیتور) و كی‌بورد و نوت بوک را به نحوی برای ساخت طراحی می‌كنند كه استفاده‌كنندگان از این وسایل آن‌ها را هم دوست داشته باشند و هم برای آنان كارآیی داشته باشد.

مفهوم روانشناسی صنعتی سازمانی برای كارفرمایان

مشكلی به نام غیبت كاركنان در نظر بگیرید. تكنیك‌های مورد استفاده روانشناسان صنعتی سازمانی برای كاهش غیبت می‌تواند صرفه‌جویی بسیار قابل توجهی را به دنبال داشته باشد.

یك مشكل بسیار مهم و قابل توجه از مشكلات سازمان‌ها ترك كار است. با ترك كار یك كارمند و یا كارگر، شركت سرمایه‌گذاری‌های مصروف روی آن فرد را كه برای انتخاب و آموزش او هزینه كرده از دست می‌دهد و سپس از نو باید فرد جایگزین او را گزینش و آموزش دهد و برای فرد تازه استخدام دوباره سرمایه‌گذاری نماید.

مطالعات انجام گرفته توسط روانشناسان صنعتی سازمانی و به كارگیری راه‌های پیشنهادی آنان می‌تواند به میزان قابل توجهی سبب كاهش ترك كار گردد.

یكی دیگر از علایق اصلی روانشناسان صنعتی سازمانی خشنودی شغلی است. بهبود نگرش نیروی كار از شغل و كارفرما می‌تواند شكایات و دیگر مناقشه‌های كاركنان را كاهش دهد و سبب كاهش غیبت، دیرآمدگی، ترك كار، كم‌كاری، تولید بنجل (بدون كیفیت) و حوادث گردد. روش‌های مناسب گزینش كاركنان كه توسط روانشناسان صنعتی سازمانی طراحی شده به حصول این اطمینان كه متقاضیان شایسته استخدام گردند، یاری می‌رساند.

به طور كلی استفاده از آزمون‌ها در برنامه‌های گزینش، ورود تعداد افراد استخدام شده فاقد صلاحیت را به میزان ۶۱ درصد كاهش داده است.

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 14 خرداد 1393 ساعت: 12:25 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 11

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس