سایت اقدام پژوهی - گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان
1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819 - صارمی
2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2 و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .
3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل را بنویسید.
در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا پیام بدهید آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet
پولشویی به عنوان یک جرم مالی تأثیر منفی چشمگیری بر رشد و توسعه اقتصادی کشورها به جای میگذارد.
گرچه اندازه گیری این آثار منفی به آسانی میسر نمیشود، اما شواهد موجود از آن حکایت دارد که این قبیل فعالیتهای مجرمانه نه تنها موجب استمرار فعالیت های مجرمانه دیگری می شود ، بلکه سبب :
- تخریب بازارهای مالی
- ورشکستگی بخش خصوصی (که به صورت قانونی مشغول فعالیت است)،
-کاهش بهرهوری در بخش واقعی اقتصاد
-افزایش ریسک خصوصی سازس،
- تخریب بخش خارجی اقتصاد ،
- بیثباتی در روند نرخهای ارز و بهره،
- توزیع نابرابر درآمد و آثار منفی دیگر میشود که همه آنها به نحوی رشد و توسعه اقتصادی را تحت تأثیر منفی قرار میدهند.
گرچه در کشورهای مختلف تلاش زیادی به منظور مبارزه با جرم پولشویی انجام شده ، به دلیل گستردگی جرم مذکورنبود اطلاعات لازم درباره آن ، به خصوص در کشورهای در حال توسعه، نتیجه فعالیت چندان رضایت بخش نبوده است.
در این مقاله، به منظور تبیین و شناسایی پدیده پولشویی، به بررسی مفهوم و تأثیرات منفی آن بر اقتصاد کشورهای در حال توسعه خواهیم پرداخت. در آغاز مفاهیم اساسی پولشویی و این که پولشویی در کجا، به چه منظور و چگونه انجام میگیرد بررسی میشود. سپس به تجزیه و تحلیل آثارمستقیم و غیرمستقیم پولشویی بر بخش مالی و بخش واقعی اقتصاد میپردازیم.
1-مقدمه:
پولشویی از جمله فعالیتهای ناسالم اقتصادی است که خود زاییده و در عین حال تکمیل کننده فعالیتهای مجرمانه دیگری به حساب میآید. چنین فعالیتی نه تنها اقتصاد کشورها، روابط اجتماعی و سیاسی آنها را نیز تحت تأثیر منفی و زیانبار خود قرار میدهد. به همین علت، بررسی اثرت منفی و نحوه مبارزه با آن در دستور کار سیاستگذاران اقتصادی و مورد توجه دستگاه قضایی کشورها قرار گرفته است. گرچه تلاش زیادی در جهت مبارزه با این جرم مالی انجام گرفته، به علت پیچیدگی عملیات پولشویی و گستردگی آثار و تبعات منفی اقتصادی و اجتماعی آن از یک سو، و فقدان تحقیق و پژوهشهای لازم برای شناسایی این پدیده، به خصوص در کشورهای در حال توسعه از سوی دیگر، توفیق چندانی به دست نیامده است.
اقتصاد ایران به علت قرار گرفتن در کریدور فعالیتهای قاچاق، فعال بودن بخش های زیر زمینی، نبود قوانین و مقررات لازم برای مبارزه با پولشویی، به حساب میآید. از این رو ، لازم است با تلاشی دو چندان ، ضمن برخورد با پدیده پولوشیی ، به تدوین و اجرای سیاست هایی به منظور جلوگیری از پیدایش زمینه و شرایط تحقق آن اقدام شود .
این مقاله با هدف تبیین و شناسایی پدیده پولشویی و آثار منفی اقتصادی آن نوشته شده ، از دو قسمت تشکیل می شود. در مرحله نخست ، به مفهوم پولشویی و این که پولشویی در کجا ، به چه منظوری و چگونه انجام می گیرد اشاره خواهد شد . سپس ، به بررسی آثار و تبعات اقتصادی آن خواهیم پرداخت . با توجه به محدودیت زمانی و برای دستیابی به نتایج ، سخن خود را در قالب پاسخ به چند پرسش ارایه می کنم .
2-پولشویی چیست و به چه منظور انجام می گیرد ؟
در مقالات و سخنرانی های ایراد شده ، عمدتاً ، پولشویی را به معنای قانونی کردن درآمدهای غیر قانونی ، مشروع کردن پول های نامشروعیا تطهیر پول های حرام تعریف نموده اند . اما ، واقعیت این است که در عملیات پولشویی نه در آمدهای غیر قانونی ، قانونی می شود نه پول حرامی تطهیر می شود و نه پول نامشروعی به پول مشروع تبدیلمی شود . قانونی شدن یا مشروع بودن هردرآمدی ( فارغ از بار ارزشی که این مفاهیم به دنبال دارند ) از نظر اقتصادی ، نه تنها باید ضرری به اقتصاد یک کشور نداشته باشد ، باید به عنوان یک عنصر موثر در رشد و توسعه اقتصادی ایفای نقش کند .
در عملیات پولشویی ، به عنوان یک فعالیت مجرمانه مالی ، درآمدهایی که زاییده فعالیت های غیر قانونی است به گونه ای با درآمدهای حاصل از فعالیت های قانونی در می آمیزد که امکان شناسایی و تفیک آن ها از یکدیگر ممکن نیست و می توان از این درآمدهای غیر قانونی با حداقل ریسک برای فعالیت های دیگری در آینده استفاده کرد .
عملیات پول شویی به منظور تأمین منابع برای فعالیت های مجرمانه بعدی در مقایسه با دیگر آثار منفی آن از اهمیت بیشتری برخوردار است . این که پولشویی می تواند به عنوان یک جرم مستقل در نظر گرفته شود و حساسیت به وجود آمده برای مبارزه با پولشویی و مجازات در نظر گرفته شده و برای آن به میزان بیش از مجازات لحاظ شده برای جرائم منشاء می تواند به همین دلیل باشد .
3 – پولشویی در کجا انجام می گیرد ؟
انجام هر فعالیت مجرمانه نیازمند شرایط و محیط مناسب برای تحقق آن جرم است .
شناسایی این شرایط برای جلوگیری از وقوع جرم اهمیت زیادی دارد . بررسی ماهیت جرم پولشویی و شواهد موجود نشان می دهد که پولشویی در محیطی که شرایط زیر را داشته باشد قابل انجام خواهد بود .
- کریدور فعالیت ها مجرمانه و غیر قانونی باشد .
- بخش های غیر رسمی اقتصادی فعال باشند .
- بخش های رسمی ، به خصوص بازار مالی از کارایی لازم برخوردار نباشد .
- قوانین ضد پولشویی چندان فعال نباشد .
- ریسک عملیات پولشویی چندان قابل توجه نباشد .
بازارهای مالی به صورت حاشیه ای و توسعه نیافته ، ام مرتبط با بازارهای مالی پیشرفته وجود داشته باشد .
روش های پول شویی برای دست اندر کاران بازارهای مالی قانونی ، بانک ها و دیگر عوامل اجرایی شناخته شده نباشد .
و به راحتی بتوان درآمد به دست آمده را برایفعالیت های مجرمانه دیگر به مکان های دیگر انتقال داد.
4- آیا امکان اندازه گیری حجم عملیات پولشویی وجود دارد ؟
جواب صریح و روشن این است که ، متأسفانه ، تاکنون روش قابل قبولی برای اندازه گیری حجم پولشویی ارایه نشده است . با توجه به وابستگی عملیات پولشویی با فعالیت های غیر رسمی اقتصادی طبیعی است که نباید انتظار برآورد حجم پولشویی را داشته باشیم . گرچه در مطالعات تجربی به عمل آمده روش هایی ارایه شده که از آن جمله می توان روش پنج درصد GDP هر کشور ، بررسی مازاد پس انداز در نظام بانکی ، روش داده ها و ستاده ها و ، همچنین ، روش خرد به شکل مراجعه به بازار و تحت نظر گرفتن افراد مجرم ، چه به صورت مستقیم و چه به صورت غیر مستقیم ، را نام برد . اما هیچ یک از این روش ها توان برآورد دقیق و قابل قبول حجم پولشویی را نداشته اند.
جلوگیری از پول شویی
در تاریخ 1 آوریل 1998 ، دولت فدرال سوئیس قانونی را به تصویب رساند که در ارتباط با مساله پول شویی در موسسات و بخشهای مالی بود. از آن زمان به بعد، فرایند کارهای مالی در شرکتهای مالی و بانکها با دقّت و نظارت خاصی دنبال شده ومحدودیتهای خاصی هم اعمال گردیده است. ACM نیز به عنوان شرکتی که خدمات مالی اریه می کند، ملزم به اجرای قوانین و متابعت ازرویه ای است که مقامات فدرال سوئیس در خصوص پول شویی تعیین کرده اند.این مساله با درخواست از مشتریان برای ارایه هویت و مشخص کردن منبع پولی که حواله می شود اجرا می شود و بدین ترتیب، ACM خواهد توانست نسبت به کنترل و مشخص کردن منشاء پول ارسالی اقدام کند.بدین منظور، ما برای مشتریانمان روش کار را شرح می دهیم تا آنها با رویه اجرایی بهتر آشنا شوند و در نتیجهاز علت درخواست ما برای تعیین هویت، آگاه گردند.
پول شویی چیست؟
تبهکاران برای اینکه بتوانند پولی را که از اعمال مجرمانه خود بدست می آورند، "پاکسازی" کنند، تلاش دارند تا با قراردادن پولهای نامشروع خود در سیستمهای اقتصادی اقدام به پول شویی نمایند و بدین ترتیب از هرگونه اتهام و سوءظن نسبت به کسب دارایی های خود، جلوگیری نمایند. اگر آنها قادر باشند که پول نامشروع خود را وارد سیستم اقتصادی نمایند، خواهند توانست آن را با حسابهای بانکی یامحصولات افتصادی در سراسر جهان جابجا کنند ویا اینکه با آن اقدام به خرید کالاها و خدمات نمایند. هدف آنها آن است که منبع پول نامشروع خود را قانونی جلوه دهند. تبهکاران تمامی تلاش خود را بکار می برند تا سابقه کسب پول نامشروع خود را از دسترس مقامات قضایی دور نگاه دارند. شایان ذکر است کهپول "پاکسازی شده"نیز اغلب برای دیگر اعمال تبهکارانه مثل اقدامات تروریستی، هزینه می شود.
چرا باید هویت خود را برای ACMمشخص کنیم؟
تبهکاران برای خرید محصولات مالی و اقتصادی یا خدمات وگشایش حساب، از نام و آدرس واقعی خود استفاده نمی کنند، زیرا در این صورت یافتن منشاء پول آنها کار راحتی خواهد بود. به این دلیل آنها از اسامی جعلی و آدرس نادرست استفاده می کند. حتی آنها ممکن است در خرید یک محصول یا افتتاح یک حساب بانکی از نام و هویت شما استفاده کنند. به همین دلیل شرکتهایی از قبیل ACMکه خدمات مالی ارایه می دهند، مسئولیت دارند تا هویت اشخاص را کنترل نمودهتا از مشتری خود قبل از افتتاح حساب و یا خرید محصول یا خدمات آنها شناخت داشته باشند و از هویت آنها اطمینان کسب کنند.
در خصوص تعین هویت، چه مدارک و اطلاعاتی را باید برای ACM فراهم کنم؟
شما می بایست ثابت نمایید کهآنچه در مورد خود و محل سکونتتان اعلام داشته اید، مستند و واقعی است. همچنین طبق قرارداد، شما می بایست کاملاً مشخص نمایید که حواله شما دقیقاً از کجا صادر می شود ( کدام بانک، شماره حساب و غیره). علاوه بر آن، طبق قرارداد می بایست مشخص کنید که منبع کسب درآمد شما از کجاست.
کپیاصلشناسنامه یا پاسپورت . ( شما می توانید این مدرک را از دفتر خانه رسمی یا مقامات دولتی که معمولاً عهده دار تایید چنین مدارکی هستند، تهیه نمایید.)
عکس و امضای شما می بایست کاملاً واضح ومشخص باشد تا ACM بتواند آن را با امضای قرارداد، تطابق دهد.
شما می بایست در قرارداد مشتری با ACM، کاملاً مشخص نمایید که پول حواله شده شما از کدام بانک ارسال شده، شمار ه حساب و نام صاحب حساب دقیقاً قید شده باشد (نام صاحب حساب می بایست با اسمی که در قرارداد آمده است تطابق داشته باشد: یعنی نام صاحب حساب با نام صاحب قرارداد یکی باشد. علاوه بر آن، هرگونه سود و یا برداشتی از حساب، می بایست به همان شماره حسابی بازگردد که صاحب حساب در قرارداد قید کرده است.
همچنین شما می بایست در متن قرارداد مشخص نمایید که منشاء کسب پول شما از کجاست.
ارایه مدارک رسمی بدین علت مورد نیاز است که جعل آنها کار دشواری است. لطفاً به خاطر داشته باشید که طبق قوانین پول شویی سوئیس، ACM ملزم است تا هویت شما را کاملاً شناسایی و تایید کند و مدارک را که شما ارایه می دهید را نزد خود نگاه خواهد داشت. در صورتیکه هویت شما تایید نشود، مطابق قانون، ACM قادر به ارایه خدمات و محصولات خود به شما نخواهد بود
پول شويي، تطهير و قانوني جلوه دادن عوايد حاصل از رفتارهاي مجرمانه مي باشد. امروزه پول شويي به دليل رشد چشمگير جرايم و اعمال خلاف در سطح جهان، رشد بسياري يافته است بطوريكه به يكي ازمعضلات حاد اقتصاد جهاني تبديل شده و رشد و توسعه اقتصاد جهاني را مورد تهديد قرار داده است. به همين دليل عزم جامعه بين المللي بر مبارزه با آن متمركز شده است و تدابيرمختلفي را براي نيل به اين امر بكار برده اند. در ايران نيز مدتي است كه توجه ها به سمت آن جلب شده است. در اين مقاله به شناسايي موضوع و راههاي مبارزه با آن پرداخته خواهد شد.
تعريف پول شويي (Money Laundry)
پول شويي يك فعاليت غيرقانوني است كه در طي انجام آن، عوايد و درآمدهاي ناشي از اعمال خلاف قانون، مشروعيت مي يابد. به عبارت ديگر پولهاي كثيف ناشي از اعمال خلاف به پولهاي تميز تبديل گرديده و در بدنه اقتصاد جايگزين مي شود.
اين عمل، يك روش معمول و منطقي براي بدست آوردن سود از فعاليتهاي غيرقانوني براي مجرمان مي باشد. پول شويان كساني هستند كه يا خود اعمال خلاف را انجام داده و پولهاي ناشي از آن را تطهير مي كنند و يا افرادي هستند كه پولهاي خلاف را بطور آگاهانه يا نا آگاهانه در سيستم مالي و اقتصادي كشور وارد ميكنند.
خلافكاران از طيف وسيع اعمال غير اخلاقي و غير قانوني مانند قاچاق مواد مخدر، تقلبات، ثروتهاي قابل مصادره، گروگانگيري، قمار و همچنين اهداي پول به سازمانهاي تروريستي و حتي تقلبات مالي در اينترنت و يا ديگر ابزار اطلاع رساني سودهاي كلاني را بدست مي آورند. وچون ردپاي اين افراد در معاملات مالي و بانكي به صورت زنجيروار در وجوه پس انداز شده آنها آشكار مي گردد، بنابراين مجرمان از ابزارهاي مالي مانند چكها، كارتهاي اعتباري (credit card) و كارتهاي هوشمند (smart card) اجتناب كرده و به استفاده از پول نقد رو مي آورند. پول نقد نيز به علت عدم مزيت نسبت به ساير ابزارهاي مالي مانند حجم بالا، مشكلات در حمل و نقل و كاهش قدرت خريد در طول زمان به ناچار به پول شويان داده مي شود تا در طي مراحلي به شبكه اقتصادي كشور وارد گردد.
شيوه هاي پول شويي
با توجه به متنوع بودن روشهاي كسب سود از اعمال خلاف، بالطبع شيوه هاي تطهير پول نيز پيچيده و متنوع خواهد بود. به عبارت ديگر شيوه هاي پول شويي، به عواملي چون نوع خلاف انجام شده، نوع سيستم اقتصادي و قوانين ومقررات كشوري كه در آنجا خلاف صورت گرفته و نوع مقررات كشوري كه درآنجا پول تطهير مي شود، بستگي دارد. از معموليترين و مهمترين روشهاي پولشويي اين است كه پول شويان براي كاهش جلب توجه مجريان قانون به عمليات پول شويي، مقادير زيادي پول نقد را به مقادير كوچكي تبديل نموده و يا بطور مستقيم در بانك سرمايه گذاري كرده و يا با آن ابزارهاي مالي چون چك، سفته و غيره خريده و در مكانهاي ديگر سپرده گذاري مي كنند.
ازشيوه هاي ديگر تطهير پول مي توان به سرمايه گذاري موقت در بنگاههاي توليدي - تجاري قانوني، سرمايه گذاري در بازار سهام و اوراق قرضه، ايجاد سازمانهاي خيريه قلابي، سرمايه گذاري در بازار طلا و الماس، شركت در مزايده هاي اجناس هنري و كالاهاي قديمي و انتقال پول به كشورهاي داراي مقررات بانكي آزاد مثل كشور سوئيس اشاره نمود. به صورتي كه پول كثيف زماني كه در فعاليتهاي قانوني وارد شده وسرمايه گذاري شود، در طول گردش و دست بدست شدن با پولهاي تميز مخلوط مي شود، بطوري كه ديگر شناسايي آن ناممكن مي گردد. مراحل عمليات پولشويي بطور معمول در 3 مرحله مكان يابي (Placement)، طبقه بندي يا لايه لايه كردن (Layering) و ادغام (Integration) انجام مي پذيرد. مكان يابي به مرحله اي گفته مي شود كه پول نقد بطور فيزيكي وارد سيستم مالي مي شود. اين مرحله در هنگام سپرده گذاري پولهاي غير قانوني در نهادهاي مالي اتفاق مي افتد. طبقه بندي يا لايه لايه كردن مرحله اي است كه در طي آن درآمدهاي نامشروع با يكسري فعاليتهاي مبادلاتي به منظور تغيير وضعيت بين وجوه منابع غير قانوني به اجرا در مي آيد. به عنوان مثال، نقل و انتقال وجوه بين بانكها جزء اين مرحله محسوب مي گردد. در مرحله ادغام ، وجوه غير قانوني با يكسري فعاليتهاي تجاري و قانوني به بدنه اصلي اقتصاد تركيب مي گردد و در موسسات تجاري قانوني سرمايه گذاري مي شود . يكي از روشهاي جديد پول شويي از طريق سيستمهاي پرداخت شبكه اي (Cyberpayment Systems) مي باشد. در اين سيستم ها، پرداخت از طريق شبكه اينترنت، شبكه هاي محلي، ماهواره اي و يا از طريق موبايل صورت مي گيرد. پول شويان، بدليل شرايط خاص اين شبكه ها مانند نقل و انتقال بدون واسطه پول و بي نام بودن نقل و انتقالات وجوه و گسترش اين نوع سيستم پرداخت در سطح جهان، مراحل گوناگون پولشويي را از اين طريق انجام مي دهند.
اثرات پول شويي بر اقتصاد كلان
با توجه به فعاليتهاي غير قانوني و بزهكارانه وسيع در دنيا، حجم بزرگي از پولهاي در جريان دنيا، پولهاي كثيف مي باشند. در قطعنامه اي كه در ژوئن سال 1998 در مجمع عمومي سازمان ملل متحد تصويب گرديد، تخمين زده شد كه سالانه دست كم 2 ميليارد دلار پول تطهير مي گردد. در نتيجه، وجود اين حجم وسيع پول كثيف ناشي ازعمليات پول شويي بالطبع اثرات زيادي درسطح اقتصاد كلان خواهدگذاشت. افزايش پول شويي و جرم و جنايت سبب كاهش تقاضاي پول و كاهش معيني در نرخ سالانه GDP مي شود. همچنين رشد فعاليتهاي زير زميني بعلت رشد پول شويي، به دليل عدم ثبت در GDP سياستهاي اقتصادي را تحت تاثير قرار مي دهد. علاوه بر اين پول شويي بر توزيع درآمد در سطح جامعه نيز تاثير مي گذارد. در سطوح وسيع، فعاليتهاي غير قانوني نهفته، درآمد را از پس انداز كنندگان بزرگ به سمت سرمايه گذاران و پس انداز كنندگان كوچگ و يا از سرمايه گذاريهاي شفاف به سمت سرمايه گذاريهايي پر ريسك و با كيفيت پايين هدايت مي كند و در نتيجه بر رشد اقتصادي تاثير خواهد گذاشت. همچنين پول شويي سبب آلودگي مبادلات قانوني خواهد شد. بدين صورت كه اعتماد به بازارها و مبادلات قانوني به دليل آلودگي ناشي از سطح وسيع اختلاس و كلاهبرداري ها مورد ترديد قرار خواهد گرفت. همچنين يكي از اثرات منفي پول شويي، فرار سرمايه به صورت غير قانوني از كشور مي باشد. بدين صورت كه پولهاي خلاف براي تطهير و سرمايه گذاري به كشورهاي توسعه يافته غربي منتقل مي شوند.
روشهاي مبارزه با پولشويي
دولتها بايد براي مبارزه با پول شويي، يكسري از قوانين و مقرراتي را كه به پول شويي مجال مي دهند، تغيير دهند و همچنين با پيگيري يكسري از سياستها به مبارزه با پولشويي بپردازند. براي تدوين سياستهاي ضد پول شويي، تهيه گزارشات آماري دقيق مورد احتياج مي باشد. سپس بايد به تدوين و تصويب قانون ضد پول شويي پرداخته شود. در بسياري از كشورها، با استفاده از تكنيكهاي فني IMF قوانيني را كه بانكهاي مركزي، بانكهاي تجاري و ارزي توسط آنها اداره مي شود، فرمول بندي كرده اند. براي اين منظور بايد قوانيني براي بانكداري تصويب گردد كه كليه بانكها و شعب خارج آنها را از پول شويي دور سازد.
سياست ديگر، كنترل و نظارت بر ارزهاي خارجي مي باشد. بدين صورت كه دولتها بايد با ارائه تمهيداتي در راس بازارهاي مالي قرار گرفته و بر نقل و انتقالات ارزهاي خارجي نظارت داشته باشند. اعمال نظارت بر موسسات مالي و بانكها نيز سياست ديگر مبارزه با پول شويي مي باشد. براي اين منظور، FATF و كميته بال براي جلوگيري از استفاده غير قانوني اعضاي سيستم بانكي اعلاميه اي صادر نموده اند. اين اعلاميه، همكاري مجريان قانون را در راستاي شناسايي مشتريان بانكها و نظارت بر رفتارهايشان را با نگهداري و ثبت اطلاعات مربوطه و گزارش رفتارهاي غير قانوني آنها مورد توجه قرار داده است . زيرا پول شويي در سطح وسيع منجر به آلوده شدن مديران سيستم بانكي و در نتيجه كل سيستم مالي خواهد شد.
يكي ديگر از سياستهاي كلان دولت، وصول ماليات مي باشد. بدين ترتيب كه اصلاح ساختار مالياتي كشور، سبب جلوگيري از فرار مالياتي و در نتيجه جلوگيري از ايجاد پول هاي كثيف و پولشويي خواهد شد.
سازمان بين المللي مبارزه با پول شويي (FATF)
FATF يك سازمان بين المللي مبارزه با پول شويي مي باشد. در اين راستا، سازمان FATF مبارزه با فعاليتهاي غير قانوني كه دامنه وسيع فعاليتهاي اقتصادي را نيز در بر مي گيرد، آغاز نموده است. در حال حاضر FATF شامل 31 عضو (29 كشور و2 سازمان بين المللي) مي باشد.
اعضاي FATF شامل كشورهاي آرژانتين، استراليا، اتريش، بلژيك، برزيل، كانادا، دانمارك، فنلاند، فرانسه، آلمان، يونان، هنگ كنگ، سوئيس، ايسلند، ايرلند، ايتاليا، ژاپن، لوكزامبورگ، مكزيك، هلند، سوئد، نروژ، پرتغال، سنگاپور، اسپانيا، نيوزلند، تركيه، انگلستان و آمريكا و دو سازمان بين المللي اتحاديه اروپا و شوراي همكاري خليج فارس مي باشد كه عمدتا مهمترين مراكز مالي جهان محسوب مي شوند. سازمان FATF داراي يك دستورالعمل 40 ماده اي مي باشد كه كليه جنبه هاي مبارزه با پول شويي را در برگرفته و اعضاي آن ملزم به انجام آنها مي باشند.
مثالهايي از عمليات ضدپول شويي در دنيا
دولتها براساس روشهاي متفاوت پول شويي در كشورشان، راههاي متفاوتي را نيز براي عمليات ضد پول شويي انجام مي دهند. يكي از اصلي ترين روشها، با نام كردن حسابهاي بي نام در زمان افتتاح و يا بستن اينگونه حسابها مي باشد. اين نوع روش ضد پول شويي به خصوص در كشور استراليا قابل ذكر است. يك مثال عملي ديگر براي وضع قوانين ضد پولشويي مي توان به عمليات قوانين محرمانه بانك BSA، (The Bank Secrecy Act) در آمريكا اشاره نمود. بر طبق اين قانون به وزير خزانه داري آمريكا اجازه داده شده است كه براي نظارت هر چه بيشتر موسسات مالي و بانكها، به سندهاي شناسايي افراد و پرونده ها و گزارشات محرمانه موسسات مالي و بانكها دسترسي داشته باشد تا افرادي كه حسابهاي بي نام گشوده اند شناسايي شوند. (BSA) كه در آمريكا درسال 1970 درواكنش به سوء استفاده نهادهاي مالي، براي مبارزه با عمليات غير قانوني ايجاد شده است، از ابزارهايي مانند ثبت و بازبيني گزارشات، به خصوص در مواردي كه مربوط به فعاليتهاي مشكوك و مبادلات پول نقد و ابزارهاي پولي بي نام شبيه چكهاي مسافري بي نام و گزارشات و صورت حسابهاي بانكهاي خارجي مي باشد، استفاده مي نمايد. به عنوان نمونه گزارش مبادلات پول در جريان CTR، (Currency Transaction Report) بدينصورت است كه موسسات مالي بايد پرونده اي از CTR براي مبادلات تجاري بيش از 10000 دلار داشته باشند و كليه مبادلات بيش از 10000 دلار در آن ثبت شود. به مورد ديگر مي توان به گزارش مبادلات بين المللي پول جاري و ابزارهاي پولي CMIR (Report of International Transportation of Currency and Monetary Insurance)، اشاره نمود. (BSA) افراد را ملزم مي نمايد كه بايد هنگام خروج از مرز آمريكا و انتقال پول در جريان و يا ديگر ابزارهاي پولي بيشتر از 10000 دلار، آن را اظهار نمايند.
درميان كشورهاي خاور ميانه كه سازمان ملل، آنها را در ارتباط با پول شويي نگران كننده تشخيص داده، مي توان به كشورهاي لبنان، امارات متحده عربي و كما بيش مصر و بحرين اشاره نمود. البته اعلام شده است كه اردن، كويت، عمان، قطر، عربستان سعودي و سوريه نيز بايد تحت نظارت و كنترل قرار گيرند. در اين كشورها نيز تلاش هايي براي ضد پول شويي در جريان است.
كشور لبنان كه داراي يكي از ليبرالترين و پيشرفته ترين نظامهاي مالي در خاور ميانه مي باشد و از همكاري با FATF نيز خودداري كرده است، در سال 2001، قانوني را مبني بر جرم شناخته شدن عمليات پول شويي در اين كشور به تصويب رساند. علاوه بر اين بانك مركزي لبنان نيز با صدور بخشنامه اي، نظارت بر عمليات پول شويي و ارايه گزارش از تمامي عمليات بانكي مشكوك را در دستور كار خود قرار داده است. امارات نيز در يكم دسامبر سال 2000، طي بخشنامه اي تمامي نهادهاي مالي را ملزم نمود كه هرگونه معاملات مشكوك را به واحد موارد مشكوك و ضد پول شويي بانك مركزي گزارش دهند و يا هر فرد و يا سازماني كه مشاركتشان در پول شويي محرز شود، به مشاركت تلويحي يا غير مستقيم درپول شويي متهم كنند.
جمع بندي و نتيجه گيري
اكتساب پولهاي كثيف و تطهير آن عملي خلاف و غير قانوني بوده و داراي تبعات منفي بسياري بر اقتصاد كشور مي باشد. به همين دليل مبارزه با پول شويي مورد توجه جامعه جهاني قرار گرفته است و كشورها براي نيل به اين مقصود اقدام به تصويب قوانين و مقررات ويژه اي نموده اند. سازمان بين المللي مبارزه با پول شويي (FATF) كه شامل 29 كشور به همراه اتحاديه اروپا و شوراي همكاري خليج فارس مي باشد، دستورالعملي را جهت مبارزه با پول شويي تصويب و اعضا را به رعايت مفاد آن ملزم نموده است. در ايران نيز پولهاي ناشي از رفتارهاي مجرمانه اي نظير فرار مالياتي، ارتشاء، اختلاس، قاچاق كالا و همچنين خريد و فروش مواد مخدر و موارد ديگري از اين قبيل وجود دارد كه به دليل فقدان الزامات قانوني، به سادگي در قالب فعاليتهاي مالي و سرمايه گذاري تطهير گشته و منشاء اصلي آنها گم مي شود. عدم مبارزه با پولشويي موجب شيوع بيشتر جرايم شده و تمايل به سرمايه گذاري در فعاليتهاي مولد را كاهش داده و موجب تضعيف بنيانهاي اقتصادي كشور مي گردد. به همين دليل ضروري است كه با تصويب قوانين و مقررات لازم و همچنين اتخاذ تدابير مناسب جهت مبارزه با تطهير پولهاي كثيف اقدام شود تا از اين طريق عرصه بر رفتارهاي مجرمانه تنگ شده و كساني كه صاحب پولهاي كثيف مي گردند به سادگي قابل شناسايي باشند.
هیدریدها یا نسل اول گیاهان تولید مثل بعد از یک تلاقی اغلب بنیههیبریدی یا هتروزیس را برای عملکرد نشان می دهند و در این رابطه کیفیت بذر مقاومت به خشکی بنیه یا دیگر صفات مطلوب بهبود می یابد . موفقیت گیاهان زراعی هیبرید مانند ذرت و سورگوم نشان می دهد که در آینده تمام گیاهان زراعی هیبرید خواهند بود این خصوصیات مربوط به چگونگی تکثیر گیاهان می شود . به عنوان مثال غلات به صورت جنسی به وسیله بذر تکثیر می شوند و به دو گروه تقسیم می شوند . تشکیل بذر معمولا به صورت خود گرده افشانی و دگر گرده افشانی می باشد . گروه دیگری از گیاهان زراعی شامل گونه هایی می شود که به صورت غیر جنسی از طریق کاشت اندامهای رویشی یا پیوند زدن تکثیر می شوند .
اساس برنامه های اصلاح نباتات شامل ایجاد آگاهانه تنوع ژنتیکی و انتخاب گیاهان برتر از آن می باشد . اقتضای روش اصلاح نباتات عمدتا به وسیله طبیعت جنسی گیاه زراعی یعنی اینریدینگ ( خود گرده افشانی ) یا اوت بریدینگ ( دو گرده افشانی ) ساختمان ژنیتیکی ساختمان فیزیکی آن و اهداف اصلاح مشخص می شود . توسعه ذرت هیبرید
ذرت یک گیاه دگرگشن است که بعد از قرنها تلاقی طبیعی شدیدا هتروزایگوس است گیاه ذرت دارای گل های نر و ماده به صورت جداگانه روی یک گیاه است و از این نظر در بین غلات عمدهبی نظیر است . اصلاح نباتات به دلیل طبیعت شدیدا هتروزایگوس گیاه ذرت زیاد موفقیت آمیز نبوده است ، تولید ذرت هیبرید وسیله ای برای افزایش عملکرد است ولی مهمتر اینکه بر جفت گیری ها کنترل دارد به طوری که می توان نتایج قابل تکراری به دست آورد . این سیستم همچنین روشی را برای انتخاب اینبردهای برتر فراهم می کند که برای عمل تلاقی استفاده می شود .
روش شامل اینبریدینگ یا خودگشن کردن گیاهان ذرت برای شش تا ده نسل است تا لاین های خالص تولید شود اگر چه اینبریدینگ با کاهش محسوس در بنیه گیاه همراه است ولی اینبریدینگ فرقی را برای شناسایی و حذف خصوصیات نامطلوب به ارث رسیده فراهم می کند که به وسیله ژنهای مغلوب کنترل می شوند و در حالت متروزایگوس پوشیده هستند .
زمانی که دو اینبرد غیر خویشاوند یا دو لاین خالص غیر خویشاوند تلاقی داده شود نتایج f1 معمولا قوی بوده و عملکرد بالایی دارند . ترکیب دو اینبرید یک سینگل کراس تولید می کند ، هیبریدهای برتر f1 برای تولید تجارتی می توان با ترکیب بعضی از هیبریدها تولید کرد .
سورگوم هیبرید :
سورگوم معمولا یک گیاه زراعی خود بارور است ولی همیشه مقدار کمی در گرده افشانی رخ می دهد . برای دو گرده افشانی وجود ندارد ، خود گرده افشانی کنترل شده برای اجتناب از آلودگی با گرده خارجی با قراردادن کیسه های کاغذی ضد آب روی پانیکول ها به آسانی انجام می شود . برای انجام دو گرده افشانی باید از خود گرده افشانی جلوگیری کرد این عمل با استفاده از نر عقیمی سیتوپلاسمی ( از طریق سیتوپلاسم نه هسته به ارث می رسد ) که مانع از تولید گرده زنده می شود انجام می گیرد به خاطر اینکه هیچ گرده ای تولید نمی شود . گیاهان را نر عقیم گویند .
کشف و توسعه نر عقیمی سیتوپلاسمی و مکانیسم تجدید باروری باعث شده ارقام سورگوم هیبرید به صورت تجارتی تولید شوند .
ارزن مروارید هیبرید :
ارزن مرواریدی گیاهی یک ساله و دگر گشن که دارای اندامهای نر و ماده در هر گل در بخش فوقانی گیاه می باشد . ارزن مرواریدی مکانیسمی به نام پرتوژنها را نشان می دهد که باعث کاهش خود گرده افشانی می شود . این مکانیسم با توسعه و رسیدگی تخمدانها قبل از گرده صورت می گیرد . حدودا 80 درصد گلها به صورت طبیعی دگر گرده افشانند ولی دگر گرده افشانی کامل به ندرت رخ می دهد زیرا کلاله های پنجه های بعدی اغلب گرده گلهای پنجه های زود رسته را دریافت می کنند و بعضی اوقات بساک ها ممکن است کلاله های دیر رس تر را روی همان خوشه گرده افشانی کنند به علاوه تنوع در درجه پرتوژنی می تواند به اندازه دو گرده افشانی طبیعی اثر بگذارد .
برای خود گرده افشانی کنترل شده خوشه های قبل از ظهورکلاله ها در کیسه قرار می دهند زمانی که بیشتر خوشه در مرحله آبستنی است . اگر پرتوژنی باعث وقفه زمانی طولانی مدتی بین ظهور کلاله ها و آزاد شدن گرده ها شود باعث دانه بندی کمی در اثر خود گرده افشانی می شود .
گندم هیبرید :
تولید بذر گندم هیبرید سه مرحله مشخص و مجزا در تولید بذر دارد افزایش تجدید کننده باروری افزایش نر عقیم و تولید بذر هیبرید .
نسبت کم تکثیر بذر توسعه اقتصادی را در هر یک از این سه مرحله متوقف می کند . در گندم و دیگر غلات دانه ریز معمولا از جمعیت زیاد گیاهی استفاده می شود که باعث می شود بذر معرفی برای کاشت چندین بربرابر ذرت ، سورگوم ، ارزن یا آفتاب گردان باشد .
گندم و دیگر غلات دانه ریز به جز چاودار خود گرده افشان اند و برای توسعه هیبریدها باید در شرایط مزرعه دو گرده افشانی طبیعی رخ دهد . معمای اقتصادی تولید بذر هیبرید تجاری دانه بندی به روش دگر گرده افشانی روی والد نر عقیم است . و محیط و ژنتیک هر دو اثر زیادی بر دگر گرده افشانی دارند . لوکن ( 1981 ) دریافت که بعضی از والدین نر عقیم همیشه دانه بندی بیشتر و عملکرد دانه بالاتر می دهند . بعضی از والدین تجدید کننده ، گرده افشانهای موثر تری نسبت به بقیه هستند . ژنوتیپ می تواند اختلاف عملکردی اندازه دو برابر سه برابر ویا بیشتر ایجاد کند . لازم است تا جفت شدن مناسب گلچه های نر عقیم با والد گرده افشان صورت گیرد .
از زمان کشف ویلسون وراس ( 1972 ) در مورد نر عقیمی حاصل از سیتوپلاسم در Triticum tirnopheevi بیش از 15 سیتوپلاسم مختلف مشخص شده اند که بعضی از آنها نر عقیمی را در گندم ایجاد می کنند و می تواند اساسی برای سیستمهای دیگری تولید گندم هیبرید باشند گو سیستم های دیگر مزیت مشخصی نسبت به سیستم timopheeviنداشته باشند . زمان قابل توجه و هزینه سرمایه گزاری شده در ترکیب سیتوپلاسم timopheeviو ژنهای تجدید کننده برای ایجاد گندم مناسب زراعی تغییر به سیستمهای دیگر را محدود خواهد کرد .
نمایش رضایت بخش هیبریدها
برنج هیبرید :
همانند گندم ، توسعه هیبریدها در برنج به این دلیل که گیاهی خودگشن است مشکل است . تحقیق بر روی برنج هیبرید در سال 1970 در IRRI شروع شد و منابع دیگری از نر عقیمی سیتوپلاسمی را با برنج INDICA ترکیب کردند . تقریبا در همان زمان محققین برنج در جمهوری خلق چین جستجوی امکانات برنج هیبرید را شروع کردند .
راتجر و کارناهان (1981 ) علاوه بر نر عقیمی سیتوپلاسمی و نگه دارنده ها و تجدید کننده مورد نیاز برای توسعه هیبرید f1 ، عنصر چهارمی را در تولید بذر برنج هیبرید پیشنهاد کردند که یک ژن مغلوب برای پایبندی بود ، معمولا در غلات ، بلندی بر پاکوتاهی غلبه دارد . این امر باعث می شود که در تلاقی پابلندها و پاکوتاها گیاهان هیبرید پا بلند به دست آید که ارتفاع بلند از مکانهایی که گیاهان پاکوتاه تولید بیشتری دارند صفتی نامطلوب است با استفاده از یک والد نر پابلند حاصل یک ژن مغلوب برای طویل شدن میان گره مزیت مشخصی در پراکنده شدن گرده در بین والدین ماده نیمه پاکوتاه یا پاکوتاه به وجود می آید .
جو هیبرید
روشهای مربوط به نر عقیمی سیتوپلاسمی در جو وجود دارد ولی در مقایسه با گندم توسعه کمتری پیدا کرده است . ترکیب نر عقیمی از جو وحشی در ارقام مناسب در حال انجام است . نیاز دوم یعنی تجدید باروری هنوز ناقص است .
نر عقیمی کنترل شده به وسیله ژنهای اصلی به عنوان مسیری برای توسعه جو هیبرید f1 دنبال شده است . یک ژن مغلوب برای نر عقیمی در دو روش اصلی استفاده شده است : ( a ) با استفاده از گیاهان تریزومی ثالث متوازن شده و ( b ) با استفاده از واکنش حساسیت / مقاومت .
استفاده از تریزومیکهای ثالث متوازن شده
نر عقیمی در جو را می توان به وسیله یک کروموزوم اضافی از طریق انتقال دو جانبه به دست آورد و این حالت تریزومیک ثالث متوازن شده ( BTT ) نامیده می شود .
کروموزوم اضافیBTT یک الل باروز غالب را از ژن نر عقیم حمل می کند و علل های مغلوب نر عقیم روی یک جفت کروموزم معمولی حمل می شوند .
خود گشن کردن گیاه BTT که در آن کروموزوم اضافی از طریق تخمکها و نه از طریق گرده منتقل شده است . 30 درصد گیاهان BTT نر بارور مشابه والد و 70 درصد گیاهان دیپلوئید هموزایگوس برای نر عقیمی تولید می کنند .
مخلوط بذر را می توان بر اساس اندازه بذر تفکیک کرد . معمولا بذر تریزومی کوچک تر است و گیاهان با بنیه کمتری را نسبت به بذر دیپلوئید معمولی تولید می کند . بذر BTT را می توان یا برای تولید والدین دارای گرده یا برای تولید گیاهان دیپلوئید نر عقیم استفاده کرد یا می توان به صورت ایزوله برای تکثیر افزایش داد .
روش تولید جو هیبرید جدا کردن بذور درشت تر است که به عنوان والد ماده دیپلوئید نر عقیم کاشته می شود . این بذر با تراکم زیادی کاشته می شود به طوری که گیاهان BTT باقیماندهو با بنیه کمتر در اثر رقابت حذف می شوند . بذر BTT کوچک تر تنگ کاشته می شود تا گیاهان دیپلوئید نر عقیم و از نظر مورفولوژیکی مشخص را بتوان با دست حذف کرد . مشکل این سیستم فقدان هموژنیتی بذر F1 است زیرا تفکیک کردن بذر دیپلوئید از بذر تریزومیک از نظر وزنی کامل نیست . عمل تفکیک کردن رضایت بخش تر را زمانی می توان به دست آورد که کروموزوم اضافی را در یک زمینه ژنیتیکی دو ردیفه کامل سازگار یافته ترکیب کرد نه در ارفام شش ردیفه که دانه های کوچک تری را روی سنبلچه های جانبی در مقایسه با سنبلچه های وسطی خوشه تولید می کنند . مشکل دیگر قطعه قطعه شدن کروموزوم منتقل شده با تغییرات ژنیتیکی مربوط می باشد .
یکی از مزایای روش اصلاح تریزومیک حذف کاهش بذر به دلیل باروری ناقص مربوط به نر عقیمی سیتوپلاسمی می باشد .
اولین جو هیبرید با استفاده از روش BTT در سال 1968 در آریزونا تولید شد و 15 تا 20 درصد عملکرد بیشتری از رقم تجارتی داشت .
مشکلات دگر گرده افشانی ، مکانیک کاشت و برداشت بذر و میزان هتروزیس باعث بررسی های اقتصادی در جو مشابه با گندم شده است .
سیستم حساسیت / مقاومت
تنها طرح برای تولید جو هیبرید F1 با استفاده از گیاهان دیپلوئید به وسیله ویب پیشنهاد شد ( 1960 ) . واکنش حساسیت / مقاومت که به صورت ژنتیکی کنترل می شود می تواند برای حذف گیاهان نر بارور در جمعیت در حال تفکیک برای نر عقیمی استفاده شود . این سیستم نیاز به اتصالهای خیلی زیادی بین ژنهای مغلوب برای مقاومت به عقیمی شیمیایی و نر عقیمی دارد . چنین طرحی تا به حال در عمل اجرا نشده است .
چاودار هیبرید
توسعه هیبریدها در چاودار در ابتدای دهه 1970 زمانی که نر عقیمی سیتوپلاسمی و ژنهای تجدید کننده هسته شناسایی شدند شروع شد . از آنجا که چاودار یک گیاه زراعی دگر گرده افشان است به نظر می رسد توسعه تجارتی آن آسانتر باشد . بسیاریاز برنامه های اصلاح هیبریدها نیز در اروپا شروع شده زیرا در این مناطق چاودار به صورت گسترده تر ی در مقایس با سایر مناطق دنیا کشت می شود .
نتایج در چاودار به نظر امیدوار کننده می باشد و تعدیل روشها و اهداف اصلاحی ممکن است باعث سازگاری تجارتی شوند .
مطالعات در آلمان که شامل عملکرد ، ثبات و اقتصاد تولید بذر می شود دبل کراس یا شکل معادلی با دو لاین مصنوعی به والد گرده افشان را نشان داد که در حال حاضر نوع مساعدی از هیبرید برای چاودار است .
غلات هیبرید و بیماری ها
سیاهک آشکار ( Ustilago spp ) وارگوت ( Claviceps purpurea ) ممکن است مشکلاتی در تولید بذر F1 به وجود آورند زیرا لاینهای نر عقمیم آزاد گلده گیاهان زراعی خود گرده افشان حساس هستند . قارچ کش های سیستمیک سیاهک آشکار را کنترل می کنند ولی شکل جدید و زیان آوری که مقاوم به مواد شیمیایی است به وجود می آید . سیاهک آشکار از طریق گیاهک منتقل می شود و چنانچه کنترل نشود تلفات قابل توجه و آلودگی در نسل F1 ایجاد می کند .
قارچ آرگوت در غلات و علفهای چمنی در مناطق معتدله دیده می شود .آلودگی می تواند از علفهای چمنی حاشیه مزارع شروع شود . گلچه های آلوده شده با اسپورهای ارگوت که با باد منتقل می شوند جسمسختی را تولید می کند که ممکن است با دانه برداشت شود یا روی زمین بیافتد . در شرایط دگر گرده افشانی مدت زمان طولانی تری در مقایسه با خود گرده افشانی لازم است تا لقاح صورت گیرد و حساسیت افزایش می یابد .
البته هیبریدهای F1 وسیله موثری را با استفاده از ژنهای غالب برای مقاومت به بیماری ها و حشرات آفت به غیر از آنهایی که اندامهای گلده را آلوده می کنند نشان می دهند . ترکیب دو ژن غالب متفاوت در هیبرید F1روشی برای تولید هتروزایگوسیتی برای مقاومت غیر ویژه به نژاد می باشد . طیف مقاومت را می توان با استفاده از یک والد متفاوت تغییر داد .
مواد شیمیایی ایجاد کننده هیبریداسیون
روش جالب دیگر برای توسعه نر عقیمی و تجدید باروری استفادهاز مواد شیمیایی است که به صورت انتخابی باعث نر عقیمی می شود . با استفاده از این تکنیک ، ارقام متداول را می توان با تیمار کردن با مواد شیمیایی قبل از باز شدن گلها به والدین ماده تبدیل کرد .
یک در میان کاشتن والدین نر تیمار نشده به عنوان گرده افشان سبب می شود تا بذر هیبرید تولید کنند . برنامه های تحقیقاتی تعدادی از شرکت های تولید کننده مواد شیمیایی در جهت شناسایی ، ساخت و ارزیابی باالقوهاین ترکیبات بوده است .
تنش های محیطی مانند یخبندان ، خشکی یا درجه حرارت بالا که باعث نر عقیمی می شوند نشان می دهد که حساسیت مختلف وراثتی بین اندامهای زایشی نر و ماده وجود دارد .
این خصوصیت برای موفقیت عوامل شیمیایی هیبریداسیون کننده ( CHA ) ضروری است . همچینین مشخص شده است که ژن های هسته ای جداگانه یا مکانیسمهای سیتوپلاسمی بر نر عقیمی اثر می گذراند با اینحال CHA باید نر عقیمی را به صورت انتخابی کامل یا نسبتا کامل ایجاد کند و نباید باروری ماده را کاهش دهد و باید به اندازه کافی پایدار باشدتا پنجه های زود و دیر هنگام را عقیم کند و باید حداقل اثر متقابلی با ژنوتیپ و محیط داشته باشد . CHA از نظر عمل باید سیستماتیک باشد . اثرات دیگر باید حداقل باشند و هیچ اثر باقیمانده ای در نسل F1 نداشته باشند .
اولین مواد شیمیایی تست شده به عنوان عوامل ایجاد کننده هیبریداسیون یکی دو جنبه را نداشتند و طویل شدن میانگرهها را کاهش می دادند ، در ظهور سنبله از غلات بزرگ پرچمی اختلال ایجاد می کردند بدین ترتیب دگر گرده افشانی را کاهش می دادند ، تکامل عادی سنبله را به هم می زدند ، باعث کلروز برگها می شدند ، تاریخ خوشه دهی را به تاخیر می انداختند و بر تکامل بذر اثر می گذاشتند . بسیاری از این عوامل عملکرد را کاهش میدهند وبه خاطراینکه نر عقیمی غالبا فقط 90 درصد می باشد پیشرفت بعدی برای استفاده تجارتی موفق ، نیاز است . به خاطر ادامه پیشرفت و موفقیت در حداقل کردن این مشکلات امیدبه CHA افزایش پیدا کند .
CHA ها باعث کاهش برنامه اصلاح به منظور دست کاری سیتوپلاسم و ژنهای تجدید کننده باروری می شوند وهمچنین می توانند مشکلات مربوط به افزایش نر عقیم ها را که گران و وقت گیر است کاهش دهند . زمان برای افزایش والدین کاهش می یابد . ارقام با خروج ضعیف بساک از جمله نیمه پاکوتاه ها و پاکوتاه ها را می توان به عنوان والدین ماده استفاده کرد بدون اینکه توجهی به خروج بساک در والدین نگه دارنده شود . نر عقیمی ایجاد شده به وسیله مواد شیمیایی می تواند روش سریعی برای غربال کردن ترکیبات والدین مختلف زمانی باشد که در جستجوی هیبریدهای F1 باشیم که هتروزیس مثبت را برای عملکرد نشان می دهند .
CHA ها برای توسعه هیبریدهای گیاهان زراعی جامع الشرایط نیستند . آنها نمی توانند مشکلات مربوط به ارقامی را که فاقد خصوصیات گلچه و سنبله برای دگر گرده افشانی اقتصادی در ماده هستند ، برطرف کنند . زمان مناسب کاربرد CHA می تواند در شرایط بارانی مشکل باشد . زمانی که باد برای مدت طولانی بوزد و بذر کاری به صورت ردیف های متناوب باشد باد سبب انتقال ذرات محلول پاشی روی والد ماده خواهد شد .
بنیه هیبریدی یا هتروزیس
هتروزیس اهمیت زیادی در اصلاح نباتات عملی دارد و در تمام زمینه های تحقیقات ژنتیکی مورد توجه است . بدون شک دلایل بنبه هیبریدی حاصل فرآیندهای ژنتیکی می باشد ولی هتروزیس به طور کامل شناخته نشده است . بعد از سالها تحقیق روشهای ژنتیکی و روشهای فیزیولوژیکی نمی توانند آنرا توضیح دهند .
از نظر کاربردی ، هتروزیس مترادفبا افزایش عملکرد می باشد . بدون افزایش عملکرد برای جبران هزینه ها تولید تجارتی بذر هیبرید جالب توجه نیست . افزایش عملکرد باید به اندازه کافی باشد تا هزینه اضافی تولید بذر هیبرید جبران شود .
از نظر ژنتیکی دو فرضیه غالبیت و فوق غالبیت در مورد هتروزیس وجود دارد .
با توجه به فرضیه غالبیت ژنهای مغلوب مضر به وسیله ژنهای غالب پوشیده می شود ، مثلا AaBb = AAbb×aaBB گیاه AaBbژن غالبی در هر الل دارد . که باعث هتروزیس می شود .
با توجه به فرضیه فوق غالبیت هتروزایگوسیتی به خودی خود می تواند مطلوب باشد . عقیده بر این است که وضعیت هتروزایگوس Aa به وضعیت هموزایگوس AA یا aa به دلیل عمل بافری برتری دارد . سپس فوق غالبیت در لوکاس های مختلف جمع شده و هتروزیس را ایجاد می کنند .
البته هتروزیس ممکن است با افزایش عملکرد همراه نباشد . در وضعیتی که تولید علوفه عملکرد اقتصادی است هتروزیس را می توان بر حسب عقیمی بیان کرد و هیچ ظرفیت زایشی وجود ندارد .
از نظر تکاملی هتروزیس به عنوان ابزاری برای حفظ انعطاف پذیری ژنتیکی در نظر گرفته می شود و این جنبه مقایسه میانگین هیبرید با میانگین والدین منطقی به نظر می رسد . در مقابل ، تولید کننده محصولات زراعی در جستجوی نتایجی است که نسبت به هر دو والدین برتر باشد .
سیج و هابون ( 1973 ) هتروزیس را از جنبه فیزیولوژیکی بر اساس استخراج و تعیین میتوکندری ها از بخشهای هوایی گیاه اندازه گیری کردند این تکنیک شاید به عنوان غربال کردن اولیه لاین های باالقوه والد ارزش داشته باشد تا انتخاب منطقی مواد مناسب برای تولید گندم هیبرید را آسان کند . نتایج به دست آمده به وسیله تعیین کارایی اکسیداتیو مخلوط میتوکندری های والیدن باالقوه به وسیله لوپتن ( 1976 ) پیشنهاد شد و اظهار داشت که می تواند معیار پتانسیل عملکرد تلاقی ها باشد ولی این معیار ممکن است به وسیله بروز بیماری یا دیگر محدودیتهای کشاورزی برای عملکرد محصولات زراعی بی ارزش باشد . لوپتن نتوانست هتروزیس عملکرد را به اختلافات موجود در فعالیت فتوسنتزی گیاهچه ها ربط دهد . شاید روابط مخزن – منبع مانع از این شده که درجه فتوسنتزی بیشتری به مصرف برسد .
بخشی از مشکل شناخت هتروزیس مربوط به تعداد تئوری های مبهم ارائه شده می باشد . شاید هتروزیس را نتوان به صورت جنبه های مجزا تفکیک و بررسی کرد .
کونارف ( 1976 ) هتروزیس را به طور جامع بررسی کرد . وی هتروزیس را به صورت پدید ه بیولوژیکی کمپلکسی توصیف کرد که از نظر برتری هیبریدها نسبت به والدین بر طبق درجه تکامل یک یا چند خصوصیت مشخص می شود . کونارف مشاهده کرد که هتروزیس در بسیاری از تلاقی های بین گونه ای و در تعدادی از تلاقی های بین واریته های یک گونه بروز می کند . هتروزیس عمدتا در نسل f1 به وجود می آید و به سرعت در نسلهای بعدی کاهش می یابد . زمانی که از اینبردها به عنوان والدین استفاده می شود ترکیبات ویژه بیشترین سطح هتروزیس را تولید می کنند . با تلاقی دادن ایندرتها هتروزیس را می توان به صورت ژنتیکی در تعدادی از تلاقی ها کنترل کرد .
شش فرضیه برای هتروزیس به وسیله کونارف ارائه شده است . هتروزیس می تواند در اثر عوامل زیر در یک هیبرید ظاهر شود :
1.جلوگیری از فعالیت منفی بعضی از ژنهای مغلوب به وسیله ژن های غالب
2.فعالیت مرکب عوامل غالب مساعد
3.جبران یک ژن مغلوب ناقص ( مثلا موتانت ) یک والد به وسیله ژن معمولی از والد دیگری
4.برتری هتروزایگوتها (Aa ) نسبت به هموزایگوتها ( AA ، aa )
5.تشکیل کمپلکسهای ژنتیکی کامل به وسیله ژنهای اضافی .
6.تغییر توازن ژنتیکی یک ژنوم در فرایند اثر متقابل ژنوتیپهای مختلف
شاید این شش دلیل همگی در هتروزیس موجود باشند ولی میزان ظهور آنها ممکن است فرق کند بر این اساس کونارف (1976 ) اظهار داشت که فرضیه عمومی هتروزیس تمام داده های موجود را با هم ترکیب می کند . فرضیه پیشنهادی (( توازن ژنتیکی و تکمیل کمپلکس ژنتییکی )) می باشد .
توازن ژنتیکی نشان می دهد که عملکرد هر خصوصیتی به وسیله رابطه بسیاری از عوامل تعیین می شود بر طبق این نظر اینبریدینگ باعث توسعه فرمهایی می شود که از نظر ژنتیکی متوازن نیستند . زمانی که دو اینبرد تلاقی داده می شود توازن ژنتیکی بهبود می یابد .
جزء دوم فرضیه نشان می دهد که علل هتروزیس از طریق فعالیت افزایشی و تغییر یافته ژنها بروز می کند . در حال حاضر عقیده بر این است که گیاه یک سیستم است و هر یک از خصوصیات گیاه به وسیله فعالیت اولیه ژنهای مربوطه و به وسیله وضعیت کل سیستم ژنتیکی تعیین می شود . البته غالبا به نظر می رسد هتروزیس بر حسب افزایش توسعه هر یک از صفات مانند ارتفاع گیاه ، وزن ریشه ، سطح برگ ، مقاومت به بیماریها و تحمل سرما بیان می شود . هتروزیس به ندرت بر کل گیاه اثر می گذارد . بنابراین می توان نتیجه گیری کرد که یک سری سیستمهای ژنتیکی مجزا ( شش مورد لیست شده ) با هم اثر متقابل داشته و هتروزیس به وجود می آید .
مک کی (1976 ) هتروزیس را از 3 جنبه در نظر گرفت :
1-جهت : هتروزیس ممکن است مثبت یا منفی باشد . این امر باعث می شود که از تعریف خود یعنی افزایش اندازه عملکرد ، بنیه و غیره که به وسیله شول (1948 ) در سال 1914 زمانی که وی اصطلاح هتروزیس را معرفی کرد منحرف شود . هتروزیس منفی با تعداد خانه ها در هر میوه گوجه فرنگی نشان داده شد نسل F1 تعداد خانه های کمتری از هر یک از والدین خود داشت که این هتروزیس منفی ولی مطلوب بود .
2-تظاهر : هتروزیس ممکن است ثمر دهنده باشد که بر حسب افزایش اندازه گیاه ؛سازگاری ، انتخابی و یا زایشی به صورت مزیت یا عیب بیان می شود .
3-قابلیت انتقال به نسل جنسی بعدی : هتروزیس ممکن است غیر قابل تثبیت باشد یا ممکن است در ترکیب هموزایگوس یا هتروزایگوس توازن یافته تثبیت شود .
با وجود پیچیدگی هتروزیس و با وجود این واقعیت که روش قابل قبولی برای ثابت کردن آن وجود ندارد ولی شناخت مکانیسمهای مربوط به هتروزیس مورد توجه است . هتروزیس بیش از علاقه اساتید دانشگاه اهمیت دارد و می تواند در اندازه گیری و شناخت ترکیب پذیری لاین های والد که جزء مهمی در تولید ارقام هیبرید هر گیاه زراعی است مفید باشد . پیش گویی پیشرفت نمایش هر ترکیب احتمالی ، ارزش زیادی دارد زیرا اصلاح کنندگان تجاری با انتخاب نامحدودی از ترکیبات ارقام اینبرد ذرت یا دیگر گیاهان زراعی برای ایجاد هیبریدها مواجه هستند . اندازه گیری ترکیب پذیری و هتروزیس مربوطه با تولید مقادیر کافی بذر هیدرید انجام می شود تا آزمایشات مقایسه عملکرد انجام شود . برآورد ترکیب پذیری بالقوه بدون نیاز به ایجاد ترکیب واقعی هیدرید ارزشمند خواهد بود .
آینده گیاهان زراعی هیبرید
این عقیده که هیبریدهای F1 به صورت باالقوه در تمام گیاهان زراعی وجود دارد امکان پذیر است . هر سالی که می گذرد این اطمینان بیشتر می شود که تغییرات موازی مکانیسمهای لازم برای تولید هیبریدها را فراهم می کند . بیوتکنولوژی امیدوار کننده است زیرا صفات بخصوصی را می توان از یک گونه زراعی به دیگری منتقل کرد . از نظر بیولوژیکی موفقیت هیبریدها مشخص است ولی موفقیت تجاری آنها کمتر مشخص است .
در هر یک از گیاهان زراعی که هیبریدها توسعه می یابند مشکلات جدیدی به وجود می آید . کوشش برای حل آنها منجر به پیشرفت بهبود ارقام متداول و هیبریدها می شود . البته تغییر ارقام متداول به سمت هیبریدهای F1 در مقیاس جهانی مطلوب نیست . آن ذرت می باشد .
از زمان توسعه ذرت هیبرید در سال 1909 صدها اینبرد تست و ارزیابی شده اند ولی فقط تعداد محدودی به صورت گسترده مورد استفاده قرار گرفته اند زیرا اقتصاد به آسانی اظهارمی کند اینبردهایی که فقط هیبریدهای F1 با عملکرد بالا تولید می کنند مورد استفاده قرا ر می گیرد . بررسی شرکت های تولید بذر تجارتی در سال 1970 مشخص کرد که 71 درصد از تمام اینبردهای تولید شده در ایالات متحده از شش اینبرد توسعه یافتند و سه تا از این شش تا از یک منبع مصنوعی به وجود آمدند . درجه زیاد یکنواختی حاصله در بین گیاهان یک رقم هیبرید ویژه و فقدان تنوع در بین ارقام محیط مساعدی را برای حمله آفات به وجود آورده است .
مورد دوم کاهش بالقوه پایه ژنی است که از آن اینبردهای جدید در نتیجه حذف واقعی ارقام ذرت آزاد گرده افشان بدست می آیند . گرده افشانی آزاد تنوع ژنتیکی ایجاد می کند . هر کاهشی در تغییر پذیری ژنتیکی ممکن است بهبود و منابع جدید مقاومت به آفات و دیگر صفات زراعی را محدود کند .
مورد سوم مربوط به فقدان ثبات عملکرد در شرایط متغیر به خصوص در ارتباط با هیبریدهای سینگل کراس می شود . ذرت هیبرید ممکن است توانایی عملکرد بالایی داشته باشد ولی شاید فاقد ثبات عملکرد باشد .
نظر دانشمندان درباره تنوع ژنتیکی موجود در والدین اینبرد الیت یا هیبریدها فرق می کند . هیبریدهای جدید بی ثبات هستند ولی دارای بنیه هیبریدی هستند که در آنها تحمل به تنشها را ایجاد می کند .
همچنین تعدادی از شرکتهای تولید بذر تجارتی در بازاریابی هیبریدها رقابت می کنند . وجود این شرکت ها باعث می شود که تنوع ژنتیکی در بین ارقام فروش رفته حتما وجود داشته باشد . با خرید بذر چندین هیبرید از یک شرکت یا خرید بذر هیبریدها از چند شرکت تنوع ژنتیکی افزایش می یابد .
ضرورت بانکهای ژن که ارقام قدیمی تر یا ارقام آزاد گرده افشان ذرت را حفظ می کنند و سدی در برابر کاهش تنوع ژنتیکی هستند بیشتر مشخص می شود .
غلات هیبرید امیدوار کننده هستند ولی نباید در آینده به عنوان تنها وسیله برای تکامل در نظر گرفته شوند . اصلاح نباتات با روشهای متداول همچنان سهم زیادی در تولید تجارتی و پیشرفت توسعه هیبریدها دارند . شاید ترکیبی از روشها نیاز باشد تا موانع پیشرفت در اصلاح نباتات مرتفع شود . این نظر با این گفته که روزی تمام گیاهان زراعی هیبرید خواهند بود منافاتی ندارد .
پنج سال وقت صرف ويندوز ويستاشد، خطوطي از کد که براي چندين بار پوشاندن کره خاکي کافي است، هزاران ساعت از وقت توسعهدهندگان و برنامهنويسان که براي نگهداري و بررسي همه آنها به يک سوپرکامپيوتر نياز داشتند – و سرانجام ويندوز ويستا (Vista) ارائه شد.
ويستا " شامل تغييرات چشمگيري از جمله امكان قابل لمس بودن صحنه، " سايد بار " ويندوز متفاوت كه تمامياطلاعات از جمله ساعت، پيامهاي الكترونيكي، تازه رسيده و قرار ملاقات آينده رانشان ميدهد، ميباشد .
" جيم آلچين " مدير برنامههاي ويندوز در اين رابطه ميگويد: "حتي اگر هيچ يك از اين نوآوريها براي مشتريان جذاب نباشد، اما ويندوز ويستا باز هم ارزش آن را دارد تا خريداري شود، چرا كه ضريب دفاعي بالاي آن در برابر حملات ناگهاني جاسوسي و ديگر كدخوانيهاي بدخواهانه از ويژگيهاي منحصر به فرد آن است.
وي با تاكيد دوباره بر ضريب ايمني و امنيت بالا ويندوز ويستا افزود: اين ويندوز همچنين بر شاخه " People Near me " است كه از طريق آن كاربراني كامپيوتر آنان منجر به ويستا است، ميتوانند با برقراري ارتباط با ديگران كاربراني كه همين ويندوز را استفاده ميكنند يك شبكه را به وجود آورند .
گفتني است؛ ويندوز ويستا براي نخستين بار در ماه دسامبر از سوي " بيل گيتس " معرفي شد
ضريب امنيت بالا: به رغم آنكه شركت مايكروسافت تلاش كرد با انتشار مجموعه اصلاحي و به روزكننده "سرويس پك 2 براي "ويندوز اكسپي" اين سيستمعامل را از لحاظ امنيتي به حد قابل قبولي برساند، اما حتي ضريب امنيت "ويندوز اكس پي" مجهز به "سرويس پك 2 نيز با ضريب امنيت "ويندوز ويستا" قابل مقايسه نيست. "ويندوز ويستا"، امكان كنترل بيشتر كاربر اصلي يك رايانه بر حافظههاي قابل حمل "فلش" و هارد ديسكهايي خارجي است كه اغلب توسط كابلهاي "يو اس بي" به رايانه متصل ميشوند. اين ويژگي جديد از كپي برداشتن و يا ربودن اطلاعات از هارد ديسك رايانه توسط افراد فاقد صلاحيت جلوگيري ميكند.
برخورداري از يك ديوارآتش (فايروال) قدرتند و دو طرفه كه اطلاعات ورودي و خروجي از رايانه را بررسي ميكند، فنآوري "ويندوز سرويسز هاردنينگ" كه از اجرا شدن مخفيانه كدهاي مخرب در رايانه و تغييرات ناخواسته تنظيمات سيستمعامل جلوگيري ميكند، رمزنگاري تمامي اطلاعات موجود در هارد ديسك رايانه به منظور جلوگيري از سوءاستفاده از اطلاعات شخصي كاربران، فنآوري "يوزر اكاونت پروتكشن" به منظور محدود كردن اختيارات امنيتي كاربر با هدف حفاظت از رايانه، تنها بخشي از توانمنديهاي جديد امنيتي سيستمعامل "ويندوز ويستا" هستند.
برخورداري از اينترنت اكسپلورر 7 مايكروسافت با تقليد از مرورگر محبوب "فايرفاكس" تلاش كردهاست نگارش جديد "اكسپلورر" را به قابليتهايي نظير مشاهده چند وب سايت در يك پنجره مرورگر (Tab Browsing ) مديريت بهتر ويژگيهاي امنيتي، امكان شناسايي وب سايتهاي مشكوك به حملات "فيشنگ" و جلوگيري از دانلود و اجرا شدن كدهاي مخرب از اينترنت بدون آگاهي كاربر، مجهز كند.
كيفيت گرافيك بسيار بالا: شركت مايكروسافت براي نخستين بار كيفيت گرافيك سيستمعال "ويندوز" خود را به حد بالايي رساندهاست. در "ويندوز ويستا" محيط گرافيكي زيبايي به نام "ايرو گلس" (Aero Glass ) وجود دارد كه فعال كردن آن تصاوير متحرك، جلوههاي سهبعدي و تصاوير شفاف (Transparencies )
آيكنها و پنجرههاي شفاف را به ارمغان ميآورد و نه تنها ظاهر "ويندوز" را دگرگون ميكند بلكه كار كردن با آن را نيز بهبود ميبخشد. (فعال كردن قابليت "ايرو گلس" نيازمند كارت گرافيكي و پردازنده قدرتمند است)
قابليت جستجوي دسكتاپ: شركت مايكروسافت جستجوگر دسكتاپ بسيار قدرتمندي را در "ويندوز ويستا" گنجانده كه به هيچ وجه با گزينه كند و ناكارامد "جستجو" (Search) در "ويندوز اكسپي" قابل مقايسه نيست و كاربران ميتوانند با استفاده از آن با سرعت و دقت بالا در ميان انواع فايلها، ايميلها و مطالب اينترنتي موجود در هارد ديسك رايانه خود و يا شبكه رايانهاي مورد استفاده، به جستجوي موارد مورد نظر خود بپردازند.همچنين كاربران ويندوز ويستا مي توانند به راحتي در ميان پنجره هايي كه باز است جستجو كنند و پنجره مورد نياز خود را بيابند.
به روزنگاري اينترنتي: "ويندوز ويستا" بر خلاف "ويندوز اكسپي" از مرورگر "اينترنت اكسپلورر" براي دانلود به روز نگارها(آپ ديت) استفاده نكرده و خود به يك برنامه به روزنگار مجزا مجهز شده كه نتيجه آن به روز نگاري متمركز و سريعتر ويندوز و برنامههاي جانبي آن است.
بهبود قابليتهاي صوتي تصويري: نرمافزار "مديا پلير" در "ويندوز ويستا" از ابزار نه چندان محبوبي كه هماكنون در "اكسپي" ميبينيم، به يك برنامه صوتي و تصويري كامل و جذاب بدل شدهاست. برنامه "ويندوز فوتو گالري"(Windows Photo Gallery )سرانجام قابليت مديريت عكسهاي ديجيتالي را به "ويندوز" آورده كه به كمك آن ميتوان به راحتي عكسها را مديريت، طبقه بندي، ويرايش و چاپ كرد. برنامه "دي وي دي ميكر"( DVD Maker )نيز امكانات جالبي را براي ساخت و ويرايش تصاوير ويدئويي در اختيار كاربران "ويستا" قرار ميدهد.
كنترل دسترسي اطفال(Parental Control ): "ويندوز ويستا" به قابليتي مجهز شده كه والدين، معلمان و مسئولان كتابخانهها ميتوانند از جهات مختلف بر نحوه دسترسي اطفال به رايانه نظارت داشتهباشند. به كمك اين ويژگي ميتوان وب سايتهاي خاص را در اينترنت فيلتر كرد، دانلود فايل را محدود نمود، برنامهها و بازيهاي رايانهاي قابل اجرا در رايانه را مشخص كرد و حتي روز و ساعت دسترسي كودك به رايانه را نيز تعيين نموده و محدود نمود.
قابليت پشتيباني از اطلاعات هارد ديسك: "ويندوز ويستا" به منظور حفاظت از كاربر در برابر احتمال فاجعه پاك شدن و يا از بين رفتن ناگهاني اطلاعات، به قابلت پشتيباني(Back Up ) جديدي مجهز شده و به علاوه ويژگي "سيستم رياستور"(System Restore )در آن براي بازگرداندن رايانه به بهترين وضعيت قبلي در هر لحظه، بهينهسازي شدهاست.
به اشتراكگذاري هارد ديسكها: "ويندوز ويستا" به توانايي به اشتراكگذاري هارد ديسكها(Peer–To–Peer) مجهز شده كه كاربران گروههاي مشخص شده ميتوانند با استفاده از آن از طريق اينترنت به تبادل فايل و پيغام ميان يكديگر بپردازند.
نصب در تنها 15 دقيقه! : هرچند نگارشهاي آزمايشي فعلي "ويندوز ويستا" براي نصب شدن روي رايانه همانند "ويندوز اكسپي" دست كم به حدود يك ساعت زمان نياز دارند اما مايكروسافت وعده دادهاست نسخه نهايي اين سيستمعامل به گونهاي طراحي شده كه كاربران ميتوانند در حدود 15 دقيقه آن را روي رايانه خود نصب و راهاندازي كنند.
- "ويندوز ويستا" براي عملكرد بهينه نيازمند يك رايانه قدرتمند است و به همين علت كاربران رايانههاي قديميتر بهتر است پيش از نصب آن به فكر ارتقاء رايانه خود باشند.
- "ويندوز ويستا" هنوز به يك نرمافزار ضد ويروس متمركز مجهز نشده و شما همچنان مجبور خواهيد بود پس از نصب آن از يك نرمافزار آنتيويروس جداگانه براي حفاظت از رايانه خود بهره بگيريد.
- كار كردن با "ويستا" به ويژه با قابليتهاي در ظاهر پيچيدهاي نظير "فلدرهاي مجازي"(Virtual Folders)اندكي مشكل بوده و تغييرات فراوان در منوي "استارت" ممكن است كاربران نسخههاي قديميتر "ويندوز" را دچار سردرگمي كند.
- مايكروسافت برخي ويژگيهاي استاندارد شده در "ويندوز"هاي قبلي را در "ويستا" تغيير داده كه اين امر ميتواند سبب نارضايتي كاربران شود. به طور مثال پيش تنظيمات "ويندوز ويستا" به گونهاي است كه "ويندوز" به جاي خاموش كردن (شات داون) رايانه، آن را "هايبرنيت" ميكند و كاربر مجبور است براي "شات داون" كردن كامل رايانه، پيش تنظيمات "ويندوز ويستا" را تغيير دهد.
- حدود دو ميليون( 27 درصد) خصوصيات افزوده شده ويستا بدون ارتقا بخشي از ايكسپي همانند مرورگر اينترنت اكسپلورر 7 و ويندوز مديا پلير قابل فروش دسترس بودهاند، هر دو اين محصولات را ميتوان به صورت رايگان براي ويندوز ايكسپي دانلود كرد.همچنين برنامه "ويندوز ميل"(Windows Mail )در حقيقت همان "آوت لوك اكسپرس" با تغييرات جزيي است و "ويندوز ديفندر"(Windows Defender )نيز همان "مايكروسافت آنتياسپايور" است كه تنها به روزنگاري شدهاست.
-دسترسي به اينترنت با ويندوز ويستا با كامپيوتر هايي كه داراي مودم هاي قديمي تر هستند امكان پذير نيست.
مقایسهویندوز xp و 2003
مایکروسافت ويندوز سرورNT و ويندوز سرور 2000 را به صورت پيش فرض، غير ايمن طراحي كرده است . گرچه مايكروسافت و ساز و كارهاي امنيتي متعددي ايجاد كرده است ، اما نصب آنها به عهده كاربران است . اين در حالي است كه وقتي مايكرو سافت ويندوز 2003 را انتشارداد ، با اين كار ، فلسفه جديد اين است كه بايد به صورت پيش فرض ايمن باشد. اين ايده بسيار خوبي است ، اما مايكروسافت نتوانست در ویندوز2003آن را به طور كامل پياده كند . با آن كه ويندوز 2003 را انتشار داد ، با اين كار ، فلسفه خود را تغيير داد. اما با انتشار و ساخت ویندوز xp بر این مسئله فایق آمد. هم اکنون برخی از ویژگی های ویندوز xp و ویندوز 2003 را بیان می کنیم تا به تفاوت های موجود پی ببریم.
ویژگی های ویندوز 2003
1- براي ويندوز سرور 2003 ميتوانيد در نقش يك كنترل كننده دامنه ( domin Contoller ) ، يك سرور عضو ( member server )، سرور پايه( )سرور فايل ( )، سرور پرينت ( ) ، سرور پايانه ( ) و يا حالت هاي متعدد ديگر عمل كند. يك سرور همچنين مي تواند تركيبي از اين نقش ها را به عهده داشته باشد.
2- ويندوز2003 از ابزاري برخوردار است كه محدوده امنيتي و ابزار تحليل ( And Analysis Tool Security Configuration ) ناميده مي شود . اين ابزار به شما اجازه مي دهد كه خط مشي امنيتي جاري سرور را با خط مشي امنيتي ليست پايه كه درون يك فايل الگو قرار دارد ، مقايسه كنيد .
3- تغيير دادن اعتبارهاي داخلي
سالها مايكرو سافت به شما توصيه كرده است كه نام كاربر مدير ا( Administrator account ) را تغيير دهيد و قابليت ايجاد كاربر ميهمان ( Quest account ) را غير فعال كنيد تا به وضعيت امنيتي خوبي دست يابيد. در ويندوز سرور 2003، به صورت پيش فرض ، قابليت ايجاد كاربر مهمان غير فعال شده است ، اما وظيفه تغيير نام مدير سيستم همچنان بر عهده شما است . اين تغيير نام ، ايده خوبي است زيرا هكر ها و مهاجمان معمولي سعي مي كنند تا به ( Administrator account ) آسيب بر سانند . تعداد زيادي از ابزارهاي هك وجود دارد كه نام اصلي Administrator account را از طريق امتحان S I D پيدا مي كنيد .
Xp ویژگی های ویندوز
۱- کمک به حفاظت از کامپیوتر شما از پیوست های خطرناک
ویندوزXP سرویس پک 2 با هشدار در مورد پیوست های نا امن ممکن از کامپیوتر شما در مقابل ویروس هایی که از طریق Internet Explorer , Outllook Express , Windows Messenger گسترش می یابند دفاع می کند.
۲- بهبود بخشیدن به امنیت شما بر روی وب
از اطلاعات محرمانه شما بر روی فایل ها روی کامپیوتر شخصی تان بوسیله تنظیمات امنیتی نگهبانی و حفاظت می کند.
۳- پرهیز ازدانلود های نا امن
تنظیم Internet Explorer Information Bar که در مورد دانلود های نا امن به شما هشدار می دهد و انتخاب را به شما واگذار میکند تا از دانلود آن فایل هائی که می توانند خطرناک باشند جلوگیری کنید.
pop-up ۴- کاهش های آزار دهنده
Internet Explorer pop-up Blocker جستجو و گردش در اینترنت را با کمک به شما در کاهش آگهی و تبلیغات نا خواسته و نوشته های pop-up وقتی که شما در حال وب گردی هستید برای شما لذت بخش تر میکند.
Firewall ۵-بکار گیری دیواره آتش
دیواره آتش قدرتمند ویندوز اینک در به صورت پیش فرض روشن است. این به حفاظت ویندوز XP در مقابل ویروس ها و کرم ها که در در اینترنت گسترده شده اند کمک میکند.
۶- به کار گیری تنظیمات امنیتی شما
Windows security center جدید به شما اجازه میدهد تا به راحتی وضعیت امنیتی خود را بررسی کنید و بر تنظیمات امنیتی خود مدیریت کنید.
۷- دریافت جدیدترین بروز ترین بروزرسانی به آسانی
افزوده شدن بروز رسانی اتوماتیک ویندوز ایکس پی بروز رسانی را راحت تر کرده است به علاوه اینکه اضافه شدن فناوری جدید به قسمت Help Dial-up customer بازدهی بروز رسانی ها را افزایش داده است.
۸- کمک به شما برای حفاظت از آدرس های پست الکترونیک
باز سازی Outlook Express بوسیله محدود سازی آدرس ایمیل شما به کاهش ایمیل های ناخواسته به وسیله Spam ها کمک میکند.
Wireless۹-به کار گیری فناوری بدون دردسر
xpپشتیبانی از wireless را بهبود بخشیده و فرایند یافتن و وصل شدن به شبکه های بی سیم را برای شما در خانه یا سفر ساده کرده است.
با پيشرفت بشر در زمينههاي مختلف علمي و افزايش سطح آگاهي انسان دربارة پديدههاي مختلف و البته نياز رو به گسترش ما به دانش و اطلاعات در اين عصر زمينه براي بروز پديدههاي مختلفي كه بتواند خواستههاي علمي و اطلاع رساني انسان را براي برآورده سازد افزايش يافته است . با ساخت كامپيوتر در اواسط قرن گذشته مقداري از نيازهاي انسان برآورده شد با گذشت زمان اين دستگاه در قسمتهاي مختلف جامعه نفوذ كرد و تا امروز كه در جاهايي مانند مراكز نظامي، پزشكي و اداري به وفور استفاده ميشود .
در دهههاي پاياني قرن گذشته با افزايش نيازبه اطلاعات بصورت روزانه گسترش ارتباط بين سازمانها و نهادها . نياز به يك شبكه جهاني احساس شد كه هم اطلاعات به روز شده و فراواني بتواند در آن وجود داشته باشد و هم به سادگي و ارزان در اختيار مردم قرار گيرد . كه اينترنت بر اين اساس شكل گرفت . امروزه اينترنت به سرعت در حال وارد شدن به زندگي مردم است اين رسانه با مطالب فراوان و متنوعي كه دارد توانسته است قشرهاي مختلف مردم را به خود جذب كند .
امروزه عده زيادي از مردم عادي، ادارات دولتي، سازمانها ، … در روز از اينترنت استفاده ميكنند . به همين خاطر به مكانيزمي نياز شد كه كاربران بتوانند امكان جستجو داشته باشند در نتيجه موتورهاي جستجوگر در اين رسانه ايجاد شده است تا بتواند مطالب مورد نظر كاربر را به سرعت پيدا كنند .
موتورهاي جستجو از ابتداي تشكيل خود با امكان جستجوي مطلب در بعضي از سايتهاي اينترنتي قرار گرفتند. اين سايتها با گذشت زمان توانستند مكانيزم جستجوي خود را بهينه و از طرفي گستردهتر كنند . با گسترش استفاده از اينترنت احتياج به موتور جستجوي فارسي بشدت مشاهده ميشد كه اين كار توسط GOOGLE انجام شده است . و ميتوان به كمك آن اطلاعات فراواني را بصورت فارسي در زمينههاي مختلف بدست آورد . گستردگي اين مطالب بقدري زياد است كه پيشنهاد ميشود كه هر كاربر اسم خود را يك بار در موتور جستجو نوشته و نتيجه كار را مشاهده كنند .
سايتهاي موتور جستجو در حال حاضر نيز در حال بهتر كردن الگوريتم جستجوي خود و اضافه كردن كاراييهاي ديگر به سايت خود هستند كه در قسمت پاياني تحقيق آمده است . در اين تحقيق سعي شده است مطالبي راجع به موتورهاي جستجو و انواع آن و نسل
آينده آنها مطالبي آورده شده است .
موتور جستجوگر چگونه كار مي كند ؟
وقتي جستجويي در يك موتور جستجوگر انجام و نتايج جستجو ارائه ميشود، كاربر در واقع نتيجه كار بخشهاي متفاوت آن موتور جستجوگر را ميبينند .
موتور جستجوگر قبلاً پايگاه دادهاش «Database » را آماده كرده است و اين گونه نيست كه در همانلحظه جستجو، تمام وب را بگردد . بسياري از خود ميپرسند كه چگونه امكان دارد گوگل « Google» در كمتر از يك ثانيه تمام سايتهاي وب را بگردد و ميليونها صفحه را در نتايج جستجوي خود ارائه كند ؟
نه گوگل و نه هيچ موتور جستجوگر ديگري توانايي انجام اين كار را ندارد. همه آنها در زمان پاسخگوي به كاربران، تنها در پايگاه دادهاي كه در اختيار دارند به جستجو ميپردازند و نه در وب ! موتور جستجوگر به كمك بخشهاي متفاوت خود، اطلاعات مورد نياز قبلاً جمعآوري، تجزيه و تحليل ميكند و آنرا در پايگاه دادهاش ذخيره مينمايد، بخشهاي مجزاي يك موتور جستجوگر عبارتند از :
·Spiderيا عنكبوت
·Crawlerيا خزنده
·Indexerيا بايگاني كننده
·Databaseيا پايگاه داده
·Rankerيا سيستم رتبه بندي
الف ـ Spider(عنكبوت)
اسپايدر يا روبوت « Robot » نرم افزاري است كه كار جمعآوري اطلاعات مورد نياز يك موتور جستجوگر را بر عهده دارد . اسپايدر به صفحات مختلف سر ميزند، محتواي آنها را ميخواند و اطلاعات مورد نياز موتور جستجوگر را جمعآوري ميكند و آنرا در اختيار ساير بخشهاي موتور جستجوگر قرار ميدهد.
كار يك اسپايدر، بسيار شبيه كار كاربران وب است. همانطور كه كاربران، صفحات مختلف را بازديد ميكنند، اسپايدر هم اين كار را انجام ميدهد با اين تفاوت كه اسپايدر كدهاي HTML صفحات را ميبيند اما كاربران نتيجه حاصل از كنار هم قرار گرفتن اين كدها را.
اسپايدر، به هنگام مشاهده صفحات، از خود بر روي سرورها « رد پا بر جاي ميگذارد . شما اگر اجازه دسترسي به آمار ديد و بازديدهاي صورت گرفته از يك سايت و اتفاقات انجام شده در آنرا داشته باشيد، ميتوانيد مشخص كنيد كه اسپايدر كدام موتورهاي جستجوگر صفحات سايت را مورد بازديد قرار دادهاند .
اسپايدرها كاربردهاي ديگري نيز دارند، به عنوان مثال عدهاي از آنها به سايتهاي مختلف مراجعه ميكنند و فقط به بررسي فعال بودن لينكهاي آنها ميپردازند و يا به دنبال آدرس پست الكترونيكي « Email » افراد ميگردند .
ب ـ Crawler (خزنده )
كراولر، نرم افزاري است كه به عنوانفرمانده براي اسپايدر عمل ميكند. كراولر مشخص ميكند كه اسپايدر كدام صفحات را مورد بازديد قرار دهد. در واقع كراولر تصميم ميگيرد كه كدام يك از لينكهاي صفحهاي كه اسپايدر در حال حاضر در آن قرار دارد، دنبال شود. ممكن است همه آنها را دنبال كند، بعضيها را دنبال كند و يا هيچ كدام را دنبال نكند .
كراولر، ممكن است قبلاً توسط دارندگان موتورهاي جستجوگر برنامهريزي شده باشد كه آدرسهاي خاصي را طبق برنامه در اختيار اسپايدر قرار دهد تا از آنها ديدن كند .
دنبال كردن لينكهاي يك صفحه به اين بستگي دارد كه موتورهاي جستجوگر چه حجمي از اطلاعات يك سايت را ميتواند در پايگاه دادهاش ذخيره كندو همچنين ممكن است اجازه دسترسي به عضي از صفحات به موتورهاي جستجوگر داده نشده باشد.
شما به عنوان دارنده سايت، همان طور كه دوست داريد موتورهاي جستجوگر اطلاعات شما را با خود ببرند، ميتوانيد آنها را از بعضي از صفحات سايتتان دور كنيد و اجازه دسترسي به محتواي آن صفحات را به موتورهاي جستجوگر ندهيد .
تنظيم ميزان دسترسي موتورهاي جستجوگر به محتواي يك سايت توسط پروتكل Robots انجام ميشود . به عمل كراولر، خزش (Crawling) ميگويند.
ج ـ Indexer ( بايگاني كننده )
تمام اطلاعات جمعآوري شده توسط اسپايدر در اختيار ايندكسر قرار ميگيرد . در اين بخش اطلاعات ارسالي مورد تجزيه و تحليل قرار ميگيرند و به بخشهاي متفاوتي تقسيم ميشوند . تجزيه و تحليل بدين معني است كه مشخص ميشود اطلاعات از كدام صفحه ارسال شده است، چه حجمي دارد، كلمات موجود در آن كدام است، كلمات چند بار تكرار شده است، كلمات در كجاي صفحه قرار دارند و….
در حقيقت ايندكسر صفحه را به پارامترهاي آن خرد ميكند و تمام اين پارامترها را به يك مقياس عددي تبديل ميكند تا سيستم رتبه بندي بتواند پارامترهاي صفحات مختلف را با هم مقايسه كند.
در زمان تجزيه و تحليل اطلاعات، ايندكسر براي كاهش حجم دادهها از عضي كلمات كه بسيار رايج هستند صرفنظر ميكند. كلماتي نظير a، an، the، www، isو … از اين گونه كلمات هستند .
د ـ Database( پايگاه داده )
تمام دادهها تجزيه و تحليل شده در ايندكسر، به پايگاه داده ارسال ميگردد. در اين بخش، دادهها گروهبندي، كدگذاري، و ذخيره ميشود . هنچنين دادهها قبل از آنكه ذخيره شوند، فشرده ميشوند تا حجم كمي را اشغال كنند.
يك موتور جستجوگر بايد پايگاه داده عظيمي داشته باشد و به طور مداوم حجم محتواي آنرا گسترش دهد و البته اطلاعات قديمي را هم به روز كند. بزرگي و به روز بودن پايگاه داده يك موتور جستجوگر براي آن امتياز محسوب ميگردد. يكي از تفاوتهاي اصلي موتورهاي جستجوگر در حجم پايگاه داده آنها و همچنين روش ذخيره سازي داده است .
و ـ Ranker( سيستم رتبه بندي )
بعد از آنكه مراحل قبل انجام شد، موتور جستجوگر آماده پاسخگويي به سئوالات كاربران است. كاربران چند كلمه را در جعبه جستجوي « Search Box» آن وارد ميكنند و سپس با فشردنEnterمنتظر پاسخ ميمانند . در اين مرحله، سيستم رتبه بندي وارد عمل ميشود و ابتدا تمام صفحات موجود در پايگاه داده، كه به موضوع جستجو شده، مرتبط هستند را مشخص ميكند . سپس آنها را به ترتيب از بيشترين ارتباط تا كمترين ارتباط مرتب ميكند و در نتايج جستجو به كاربر ارائه ميكند .
حتي اگر موتور جستجو گر بهترين و كاملترين پايگاه داده را داشته باشد اما نتواند پاسخهاي مرتبطي را ارائه كند، يك موتور جستجوگر ضعيف خواهد بود .
سيستم رتبهبندي قلب تپنده يك موتور جستجوگر است و تفاوت اصلي موتورهاي جستجوگر در اين بخش قرار دارد. سيستم رتبه بندي براي پاسخگويي به سئوالات كاربران، پارامترهاي بسياري را در نظر ميگيرد تا بتواند بهترين پاسخها را در اختيار آنها قرار دهد.
الگوريتم ، مجموعهاي از دستورالعملها است كه موتور جستجوگر با اعمال آنها بر پارامترهاي صفحات موجود در پايگاه دادهاش ، تصميم ميگيرد كه صفحات مرتبط را چگونه در نتايج جستجو ، مرتب كند . در حال حاضر قدرتمندترين سيستم رتبهبندي را گوگل دراختيار دارد .
البته ميتوان با ادغام كردن وظيفههاي اسپايدر با كراولر و همچنين ايندكسر با پايگاه دادهموتور جستجوگر را شامل سه بخش زير دانست كه اين گونه تقسمبندي هم درست ميباشد :
·كراولر
·بايگاني
·سيستم رتبهبندي
تذكر ـ براي سهولت در بيان مطالب بعدي هرگاه صحبت از بايگاني كردن ( شدن ) به ميان ميآيد ، مقصود اين است كه صفحه تجزيه و تحليل و به پايگاه داده موتور جستجوگر وارد ميشود .
براي آنكه تصور درستي از نحوه كار يك موتور جستجوگر داشته باشيد مثال غير متعارف زير را با هم بررسي ميكنيم .
يك شكارچي تصميم به شكار ميگيرد :
ـ كار كراولر:
او قصد دارد براي شكار به منطقه حفاظت شده ابيورد ، در شهرستان درگز ( شمال خراسان ) برود .
ـ پروتكل Robots :
ابتدا تمام محدوديتهاي موجود براي شكار در اين منطقه را بررسي ميكند :
آيا در اين منطقه ميتوان به شكار پرداخت ؟
كدام حيوانات را ميتوان شكار كرد ؟
حداكثر تعداد شكار چه ميزاني است ؟
و….
فرض ميكنيم او مجوز شكار يك اوريال ( نوعي آهو ) را دريافت ميكند .
ـ كار اسپايدر :
او اوريال رعنا را شكار ميكند و سپس آنرا به منزل ميبرد .
ـ كار ايندكسر :
شكار را تكهتكه كرده ، گوشت ، استخوان ، دل و قلوه ، كله پاچه و … آنرا بستهبندي ميكند و بخشهاي زايد شكار را دور مياندازد .
ـ كار پايگاه داده :
بستههاي حاصل را درون فريزر قرار داده ، ذخيره ميكند .
ـ كار سيستم رتبهبندي :
مهمان سراغ او ميآيدهمسر او بسته به ذائقه مهمانان براي آنها غذا طبخ ميكند ، ممكن است عدهاي كله پاچه ، عدهاي آبگوشت ، عدهاي جگر و … دوست داشته باشند . پخت غذا طبق سليقهمهمانان كار سختي است . ممكن است همه آنها آبگوشت بخواهند اما آنها مسلماً با مزهترين آبگوشت را ميخواهند !
انواع موتورهاي جستجوگر :
موتورهاي جستجوگر( با درجات متفاوتي از موفقيت ) در واقع يك كار انجام ميدهند :
فراهم آوردن يك وسيله جستجوي ساده براي كمك به كاربران در رسيدن به اطلاعات مورد نياز .
براي نيل به اين مهم ، موتورهاي جستجوگر از اطلاعات موجود در پايگاه دادهشان كمك ميگيرند . اطلاعات اين پايگاه داده نيز به روشهاي گوناگوني تامين ميشود . كار جمعآوري داده را اسپايدرها بر عهده دارند . اما آيا همه موتورهاي جستجوگر ، اسپايدر دارند ؟آيا همه اسپايدرها مثل هم كار ميكنند ؟
با توجه به نوع جمعآوري اطلاعات ، شيوه ارائه نتايج و مواردي ديگر ، موتورهاي جستجوگر به انواع گوناگوني تقسيم ميشوند كه عبارتند از :
·Saerch Engine
·Directory
·Meta Search Engine
·Pay Per Click Search Engine
·Specialty Search Engine
الف ـ Saerch Engine يا موتورهاي جستجوگر
در اين نوع از موتورهاي جستجوگر ، كار جمعآوري اطلاعات بر عهده اسپايدرها است . در حالت كلي زماني كه صحبت از موتورهاي جستجوگر ميشود ، مقصود ، اين نوع آن است .
پايگاه داده اين نوع از موتورهاي جستجوگر بزرگتر از ساير انواع است و اطلاعاتي را كه آنها ارائه ميدهند ، معمولاً به روزتر ميباشد . عمليات به روز رساني و گسترش پايگاه داده موتورهاي جستجوگر از يك هفته تا چند ماه به طول ميانجامد .
اسپايدرها ، هيچگاه از كار نميايستند و به طور مداوم به جمعآوري اطلاعات مشغولهستند. ممكن است اطلاعات جمعآوري شده توسط اسپايدرها از صفحات جديدي باشد و يا اطلاعات به روز شده از صفحاتي بشد كه قبلاً هم به آنها مراجعه كردهاند .
وقتي كه صحبت از تكنيكهاي بهينهسازي رتبه سايتها ميشود در واقع تكنيكهايي مطرحاند كه براي كار با اين نوع ازموتورهاي جستجوگر مؤثرند . بعضي از اين نوع موتورهاي جستجوگر عبارتند از :
دايركتوريها اطلاعات را در گروههاي مختلف دستهبندي ميكنند . تفاوت اصلي دايركتوري با يك موتورهاي جستجوگر در اين است كه دايركتوري اسپايدر ندارد .
دارندگان سايتها به دايركتوري مراجعه ميكنند ، گروه مناسب براي سايت خود را در آن بر ميگزينند و سايت خود را به آن گروه معرفي ميكنند . پس از آنكه اطلاعات سايتها به گروههاي مختلف ارسال شد ، ويراستاران دايركتوري آن اطلاعات را بررسي ميكنند . در صورتي كه گروه درخواست شده ، با زمينه فعاليت سايت معرفي شده يكي باشد و همچنين ساير قوانين دايركتوري نيز رعايت شده باشد ، سايت معرفي شده را در گروه ياد شده ميپذيرد و در غير اينصورت از قبول آن امتناع ميكنند.
در صورتي كه كاربران استفاده درستي از گروه دايركتوري بنمايد ميتوانند اطلاعات مفيدي رابه كمك آنها كسب كنند .
دايركتوري از وجود يك سايت مطلع نميگردد مگر زماني كه آن سايت به دايركتوري معرفي شود تا در يكي از گروههاي آن قرار گيرد .
يكي از ايراداتي كه به دايركتوريها وارد ميشود اين است كه سايتهاي مرده زيادي در خود دارند . به عبارت ديگر يك سايت بعد از آنكه به آن معرفي شده است ديگر به فعاليت خود ادامه نداده است اما با اين حال هنوز هم دايركتوري آن به عنوان يك سايت فعال به كاربران معرفي ميكند .
البته دايركتوريهاي حرفهاي با استخدام ويراستاران زيادي تلاش بسياري براي رفع اين نقص مينمايند .امكان دارد دايركتوريها براي بررسي اين مورد از اسپايدرها هم كمك بگيرند .در اين مورد خاص ، كار اسپايدر اين است كه بررسي كند كه آيا سايتهايي كه قبلاً در گروهها قرار گرفتهاند ،هنوز هم فعال ميباشند ؟
قرار گرفتن در پايگاه داده دايركتوريهاي عمده ، نقش مهمي در كسب رتبههاي بالا در موتورهاي جستجوگر ( نوع اول ) دارد . دايركتوريهاي عمده عبارتند از :
Yahoo , Look Smart , Dmoz
ج ـ Meta Search Engineيا ابر جستجوگر
ابر جستجوگر از نتايج ساير موتورهاي جستجوگر استفاده ميكند . كار بدين صورت است كه سئوالات كاربران را همزمان به موتورهاي جستجوگر مختلفي ارسال و نتايج جستجوي آنها را بررسي ميكند و در نهايت رتبههاي بالاي آنها را با اعمال پارمترهاي مورد توجه الگوريتم رتبهبندي خود ، به عنوان نتايج جستجوي خود نشان ميدهد .اين نوع موتور جستجوگر اسپايدر ندارد .
دـ Pay Per Click Search engineيا موتورهاي جستجوگر رتبهبندي به ازاي پول!
كار آنها بسيار شبيه يك مزايده است :
با توجه به واژه كليكي انتخابي ، براي بالاترين رتبه ، بايد بالاترين قيمت نسبت به ساير متقاضيان پرداخت شود .
در واقع نحوه ارائه نتايج جستجو در PPC با اين ترتيب است كه اگر سايتي خواهان بالاترين رتبه (رده اول) در نتايج جستجوي آن ميباشد ، بايد بالاترين رقم به ازاي هر كليك را نسبت به تمام رقبا بپردازد .
به عنوان مثال اگر سايتي مكان اول را براي عبارت""Persian carpetبه قيمت 28 ريال خريده باشد هر بار كه عبارت ياد شده جستجو گردد و كاربر با دنبال كردن پيوند ارائه شده به سايت خريدار مراجعه كند 28 ريال از سوي سايت خريدار رتبه به موتور جستجوگر بايد پرداخته شود . اگر هزار نفر اين كار را انجام دهند آنگاه 1000×28 ريال بايد پرداخته شود .
البته اين گونه نيست كه اين گونه از موتورهاي جستجوگر فقط سايت هايي را نمايش دهند كه با آنها قرارداد تجاري دارند . بلكه ابتدا تمام سايت هايي را كه با آنها قرار داد تجاري دارند نمايش ميدهد و سپس سايت هاي ديگر را براي تكميل كردند نتايج جستجوي خود به سايت هاي ياد شده مي افزايند .
روش ارائه نتايج در يك موتورهاي جستجوگر رتبه به ازاي پول
سايت هاي رده 110 و 111 براي عبارت ""free stuff هزينه ميپردازند كه بالاتر از سايت رده 112 ايستادهاند . به عبارتهاي listing sponsored و additional listing
توجه كنيد . فكرش را بكنيد كه 111 سايت حاضر به پرداخت پول براي اين عبارت بودهاند در حالي كه همه آنها ميدانستهاند در چه رتبهايي نشان داده خواهند شد . اگر فرض كنيم كه سايت رده 111 براي هر كليك تنها يك سنت بپردازد و اختلاف هر رتبه با رتبه هاي ديگر تنها يك سنت باشد آنگاه سايت رتبه اول حاضر به پرداخت 111 سنت براي هر كليك بوده است . سايت هاي را مشاهده كرده اند كه حاضر به پرداخت 14 دلار به ازاي هر كليك نيز بوده اند !
اين رقابت شديد در اين نوع از موتورهاي جستجوگر ميتواند ناشي از بازده بسيار بالاي اين نوع موتورهاي جستجوگر و همين طور اطمينان دارندگان سايت ها از فروش خود باشد . البته مي توانيد سايت هايي را كه ناشيانه حاضر به پرداخت رقم بالايي را شده اند را هم به دلايل بالا بيافزايد .
فوايد آنها :
ـ دارنده سايت تنها زماني پول ميپردازد كه واقعاً بينندهاي به سايت او بيائيد .
ـ سايت تقريباً در عرض چند ساعت و يا حداكثر يك هفته در نتايج جستجو قرار مي گيرد و ديگر نيازي به چندين ماه ماندن نيست تا در نتايج جستجوي ساير موتورهاي جستجوگر قرار گيرد كه آن هم معلوم نيست در چه رتبهايي قرار خواهد گرفت .
ـ سايتي اگر بالاترين رتبه را ميخواهد كافي است كه بالاترين قيمت را بپردازد و ديگر نيازي به كاربرد تكنيكهاي رايج براي كسب رتبههاي بالا نيست .
ـ يك سايت با استفاده از سيستم اين موتورهاي جستجوگر در نتايج جستجوي شركاي تجاري آنها هم قرار ميگيرد .
ه ـ Specialty Search Engine يا موتورهاي جستجوگر خاص
اين نوع از موتورهاي جستجوگر بر موضوعي خاص تمركز دارند و تنها سايتهاي مرتبط با آن موضوع را در پايگاه داده خود قرار ميدهند. به عنوان مثال يكي از آنها ممكن است تنها سايتهاي ايراني را بپذيرد و موضوع فعاليتش سايتهاي ايراني باشد .
اين موتورهاي جستجوگر معمولاً اطلاعات تخصصيتري را ارائه ميدهند زيرا معمولاً توسط افراد متخصص درآن زمينه اداره ميشوند . موتورهاي جستجوگر منطقهاي و موضوعي نيز با اين دسته تعلق دارند . دراين مورد ميتوان به مواردي نظير :
chemicalSearch , IndustrySearchاشاره كرد .
نسل بعدي موتور جستجوگر
سرعت باور نكردني و دامنه عملكرد و دسترسي فوقالعاده موتورهاي پر قدرت جستجوي اينترنتي از يك محدوديت و شايد بتوان گفت نقطه ضعف اساسي رنج ميبرند. اينكه تنها در پاسخ به كلمات به كار ميافتند ، اگر لحظهاي عمقي به مسئله نگاه كنيد ، متوجه موجوديت كسل كننده و يكنواخت اين سايتها خواهيد شد . اين درحالي است كه جهان فوقالعاده درخشان ، متنوع و مملو از اشياء و الگوهايي است كه هر يك در برگيرنده توصيفاتي قابل جستجو هستند . اكنون پژوهشگران عرصه كامپيوتر به اميد بهرهمندي هر چه بيشتر از اين نعمات خداوندي ، موتورهاي جستجوگر جديدي طراحي كردهند كه ميتوانند منبع سرشاري از كاتالوگهاي اشياء 3 بعدي مانند قطعات هواپيما يا مشخصههاي معماري را در اختيار كاربران قرار دهند .
در ورود به اين سايتها تنها كاري كه خود بايد انجام دهد ، آن است كه آنچه در ذهن خود دارد و به دنبالش است ، با خطوط كلي ترسيم نمايد . در اين حالت موتورهاي جستجو اشياء مشابه و همتراز آن را در فهرست نتايج آن ارائه ميكند .
«كارتيك راماني » پروفسور دانشگاه « پرديو » و خالق سيستمي كه قادر به يافتن قطعات صنعتي طراحي شده توسط كامپيوتر ميباشد ، در مورد اختراع خود ميگويد : ايده دانش و اطلاعات و بازيابي آن دانش مدتها بود كه توجه و كنجكاوي من را به خود جلب كرده بود و اكنون احساس ميكنم كه مكانيسم ابداعيام مفهومي مستحكم و يكپارچه به اين بازاريابي ميبخشد .
« راماني » انتظار دارد موتور جستجويش بويژه براي كمپانيهاي بزرگ صنعتي كاربردهاي فراواني داشته باشد خصوصاً اين كه مهندسين اين شركتها غالباًوقت و انرژي قابل توجهي را صرف طراحي يك قطعه تخصصي ميكنند در حالي كه پيشتر فرد ديگري نوع مشابه آنرا خلق كرده است ، استفاده نموده و و يا كنار گذاشته است « ريك جفز » مهندس ارشد مركز موتورهاي «كاترپيلار» معتقد است تكنولوژي « راماني » ميتواند به كمپانيها در ساده ساختن صورت موجوديشان كمك نمايد .
موسسه «جفز» به تنهايي دهها هزار قطعه جورواجور توليد ميكند «جفز» در تشريح بيشتر موضوع ميگويد : اگر شما قصد طراحي يك زانويي جديد براي خط لوله نفت را داشته باشيد ، در كاخانهها به وفور از اين قطعه توليد ميشود اما خلق CAD در حال حاضر گرچه بسياري از آنها با كمك نرمافزار طراحي كامپيوتري ميگردند ، براي اينكه بصورت كاتالوگ درآيند ، بايستي هر يك جداگانه مورد آزمايش قرار گيرند . كا كسل كنندهاي كه حتي اغلب انجام نميگيرد زيرا عملي و معقول نيست .
حال با اين روش كارخانجات ميتوانند صورت موجودي خود را به سادهترين شيوه ممكن تهيه و ارائه نمايند . با بهرهگيري از موتور جستجوي جديد ، طراحان ميتوانند طرح قطعه مورد نياز خود را بصورت كلي ترسيم كنند و ظرف مدت چند ثانيه تعداد بيشماري قطعه در قالب صورت موجوديهاي گوناگون در برابر ديدگانش ظاهر خواهد گشت كه با نوع مورد درخواست آنها شباهت و حتي مطابقت خواهد داشت در صورتي كه يك قلم از نتايج ارائه شده با اندك تفاوتهايي نزديك به طرح مورد نظر كاربر باشد ، وي ميتواند اسكلتي از آن قطعه را مشاهده كرده و بر روي صفحه كامپيوتر خود آنرا دستكاري نمايد به عنوان مثال ابعادش را كوتاه و بلند كرده و يا منحني بسازد ، سپس مجدداً پايگاه دادههاي موتور جستجو را مورد كاوش قرار دهد در دنياي امروز نياز براي سرعت در پروسه توليد محصولات بيش از هر زمان ديگري احساس ميشود و اين موتور جستجو از نوع پيشرفتهايي است كه ميتواند در تحقق اين هدف، فوقالعاده موثر واقع شود مضاف براين كه كارآيي و بازده را نيز به نحوه قابل توجهي بالا ميبرد .
البته موتورهاي جستجوي رايج در اينترنت هنوز در تلاش براي تسلط پيدا كردن بر تصاوير دو بعدي هستند به عنوان مثال برنامه جستجوي عكس گوگل نتايج نسبتاً خوبي ارائه مينمايد اما عملاً قادر به گشتن در مجموعه تصاوير خود نيست و بيشتر متن حاشيهاي طرح را ملاك كار قرار ميدهد .
در هر حال موتورهاي جستجوي سه بعدي كه به عنوان ابزاري خلاق و قدرتمند ظاهر گشتهاند ميروند تا عرصه كار با كامپيوترها را متحول سازند، نرم افزارهاي دو سويه طراحي و مدل سازي نيز مجموعه طرحهاي موجود براي جستجو را نه تنها در زمينه هاي صنعتي بلكه در عرصه دنياهاي مجازي آن لاين گسترش دادهاند .
محققان بسياري در اين حوزه وارد شدهاند از آن جمله مهندسين كمپاني بوئينگ هستند كه چند سالي است با هدف استفاده مجدد از برخي قطعات يك موتور جستجوي سه بعدي براي خود ابداع كردهاند .
پرفسور « توماس فانخوسر» و همكارانش از دانشگاه پرينستون نيز نوعي موتور جستجوي سه بعدي در اينترنت راه اندازي كردهاند كه براي افراد اين امكان را فراهم ميآورد تا با استفاده از يك ماوس كامپيوتر طرح كلي يك شئي را ترسيم نموده، توضيحات متني به آن اضافه كرده و سپس براي مدلهايي مشابه آن در پايگاه داده هايي طراحي به جستجو بپردازند . نتايج ميتواند شگفت آور و خيره كننده باشد به گونهاي كه شما را به حيرت وا دارد . به عنوان مثال اگر يك سيب زميني بزرگ بكشيد سيستم با ارائه مجموعهاي از اشياء با ظاهر سيبزميني مانند پاسخ مي دهد اما اين عين حال چند سماور نيز برايتان نمايش خواهد داد. شايد در نظر اول تصور كنيد سايت در نتايج خود دچار اشتباه شده اما با چرخاندن طرح سيبزمينيتان ، متوجه مي شويد كه موتور جستجو درست حدس زده و طرح شما در صورت عمودي قرار گرفتن ، در قسمت بالا و انتهايي باريك تر و در بخش مياني برجسته است و اين بدان معناست كه سايت كليه حدس هاي احتمالي را در نظر ميگيرد . اين تواناييهاي خارق العاده فرآيند جستجوي قديمي بر مبناي درج كلمات كليدي را به نوعي ابزار كند و كسل كننده بدل ساخته است . البته ترديدي نيست كه «متن» مي تواند همچنان دقيق تر از «طرح» عمل كند.
حال پرسش اينجاست كه يك برنامه كامپيوتري چگونه به دنبال اشياء مي گردد . راز اين دستاورد پديدهاي به نام « ووكسل» . مالكين دوربين هاي ديجيتال با «پيكسل » آشنايي دارند كه عنصر پايهاي يك تصوير ديجيتال است . هر «پيكسل»ذره كوچكي از رنگ ميباشد . به همين شكل « ووكسل» نيز عنصر اصلي يك شي سه بعدي است كه درون كامپيوتر نمايش داده ميشود. هر«ووكسل» كه در برگيرنده حجم شي مورد نظر دارد. در كه توسط كاربران ترسيم گرديده ، به CAD برنامه « راماني» نيز بطور مثال طرح هاي «ووكسل» تبديل مي شوند. سپس الگوهايي« ووكسل»موجود در پايگاه داده ها براي يافتن شباهت هاي احتمالي با طرح ترسيم شده كاربر مقايسه مي شوند. به دليل آنكه «ووكسلها» بيشتر در برگيرندهحجم هستند تا شكل، برنامه مزبور مي تواند مثلاً يك فنجان قهوه را به عنوان حجم كار در نظر گرفته و مشخصه گود و توخالي بودن آن را مد نظر قرار دهد بدون توجه به دسته توپري كه مي تواند داشته باشد .
مكانيسم جستجوي سه بعدي به تدريج از اين هم هوشمند تر خواهد شد . اين برنامه را ميتوان به گونه اي تجهيز كرد كه با درك عمقي كاوش هاي كاربران ، در نهايت الگوهاي مشترك را از يكديگر تمييز دهد. يك كامپيوتر مي تواند نهايتاً تشخيص دهد كه چند تصوير به ظاهر متفاوت همگي نشان دهنده يك انسان هستند حتي اگر در حالات و ژست هاي مختلف باشند .
در آينده نزديك سيستم جستجوي سه بعدي به احتمال قوي بيشتر براي كاربردهاي صنعتي اختصاص خواهد يافت با اين وجود « پيترنورويگ»مدير كيفيت جستجوي گوگل ، تكنولوژي جديد را جالب خوانده و خاطر نشان مي سازد در صورت آغاز پروسه ، طراحان گوگل با جديتبيشتري به آن خواهند پرداخت «قرار راماني» هنوز در حال تنظيم و تكميل موتور جستجوي سه بعدي خود مي باشد و مجوز صادر مي گردد . وي Imaginesticsاست براي ابداع وي از سوي موسسه تحقيقاتي كه هنوز در مورد پيشرفت حاصله و قابليت دسترسي به اشياء از طريق كامپيوتر هيجان شده است ، مقطع كنوني را آغاز عصر اطلاعات توصيف مي كند.
منابع و مآخذ :
1ـ WWW. Iranseo. Com
2ـ آموزش اينترنت در 10 روز نوشته احمد سعادت
3ـ مقاله نسل فرداي موتورهاي جستجوگرمجله كامپيوتر
4ـ اينترنت نوشته علي صداقتانتشارات آذرخش
5ـ CD آموزشي اينترنت ساخته شده توسط شركت رايان گستر
8-نمایش انواع شیرهای مورد استفاده در کلینیک دندانپزشکی
9-نمایش و دتییل مربوط به اتاق رادیولوژی
10-نمایش مصالح مناسب برای کف کلینیک
11-نور
12-رنگ
13-سیر کولاسیون
14-منابع و ماخذ
ریز فضاهای کلینیک دندانپزشکی
1-ورودی
2-پذیرش
3-سرویس ( بیماران- معلولین)
4-بخش پذیرش ( اطفال- بزرگسالان)
5-اتاق انتظار
6-پاتولوژی
7-پروتز
8-پریو
9-لابراتور
10- اندو
11- بخش ترمیمی
12- ارتودنسی
13- رادیولوژی
14- آبدارخانه
15- رختکن پرسنل
16- اتاق اسراحت
تویضیح زیر فضاها
ورودی: کلینیک دندانپزشکی باید دارای ورودی مناسب بوده تا رفت و آمد برای کلیه بیماران سهل العبور باشد . استفاده از رمپ برای معلولین و ایجاد اختلاف مصالح برای نابینایان بسیار مهم می باشد .
ایجاد این فضا حدودا 6 متر است .
پذیرش : پذیرش دارای ابعادی حدودا 30 متر مربع است و جهت پذیرش بیمار و تشکیل پرونده می باشد
انتظار: اتاق انتظار باید نزدیک پذیرش بوده و فضایی به ابعاد 45 متر مربع را اشغال می کند .
بخش تشخیص: بخش تشخیص شامل دو قسمت اطفال و بزرگسالان است شامل اتاق معاینه ، جایگاه استرل می باشد . اتاق معاینه شامل یک یونیست و لوازم مربوطه ( سینک، صندلی، یونیتو ... ) است در این بخش بیمار پس از معاینه به بخشهای تخصصی فرستاده می شود.
بیمار پذیرش انتظارتشخیص
لابراتور : یک لابراتور برای قالب سازی و ساختن دندان در کلینیک پیش بینی می شود مساحت این بخش حدود 12 متر مربع و علاوه بر قفسه و پیشخوان کار دارای محلی برای قرار گیری یک موتور برقی جهت کارایی قالب سازی می باشد. بهتر است این قسمت مابین بخش پریو و پروتز قرار گیرد.
اندو: بخش اندو یا عصب کشی نیاز بیشتری به رادیولوژی داشته که در بخش اندو یک دستگاه دستی رادیولوژی بدون تاریکخانه در حدود بخش طراحی می شود. این بخش بعد از بخش جراحی قرار می گیرد و پس از جراحی بیمار برای عصب کشی به این بخش ارجاع داده می شود .
ترمیمی:پر نمودن دندانها در این بخش انجام می شود. ابعاد این بخش 20 متر مربع است.
ارتودنسی: مرتب نمودن دندانها که این بخش نیز مشابه بخشهای دیگر شامل یونیت و سینک و... می اشد . این بخش در اخرین قسمت کلینیک قرار می گیرد.
پاتولوژی : اندازه این بخش حدودا 25 متر مربع است و نزدیک به رادیولوژی و بخش تشخیص می باشد که مجهز به دستگاه های نمونه برداری است . پس از تشخیص بیمار ، در صورت نیار بیمار به این بخش ارجاع داده می شود تا از بیماری وی نمونه برداری بعمل آید.
پروتز: ابعاد بخش پروتز حدودا 25 متر مربع است. بهتر است به قسمت تشخیص نزدیک باشد . برای این بخش لابراتور جدا گانه ای نیز در نظر گرفته می شود . شامل دو بخش پروتز ثابت و پروتز متحرک است. در بخش ثابت فقط مقداری از دندانها ی بیمار معدود معاینه قرار می گیرد اما در بخش متحرک ، یک دست دندان کامل برای بیمار گذاشته می شود. وسایل مورد نیاز این بخش شامل یونیت ، سینک . میز کار می باشد.
پریو:جرم گیری در این قسمت انجام می شود اندازه حدودا 20 متر مربع است بخش پریو بهتر است نزدیک به بخش تشخیص و پروتز باشد و از قسمتهای جراحی باید جدا باشد.
رادیولوژی : بهتر است یک اتاق سرب کوبی شده برای عکسبرداری از فک و دندان اختصاص پیدا کند که مستقیما به اتاق جراحی دندان مرتبط شود برای قرار دادن دستگاه یا متحرک عکسبرداری از فک و دندان در رفت و آمد بیمار فضا یا به ابعاد 20/2 متر در 60/1 متر کافی است. مسئول عکسبرداری از این اتاق خارج می شود ( در موقع عکسبرداری ) و دستگاه کنترل نیز در خارج از اتاق قرار دارد .
جراحی: این بخش عمدتا برای قرار دادن دستگاه دندانپزشکی و اعمال مختلفی از پر کردن و کشیدن دندان گرفته تا ترمیم دندانها و جراحی فک در نظر گرفته می شود. اگر صرفا فضای لازم جهت استقرار یونیت دندانپزشکی و ک سینک را در نظر بگیریم حد اقل مساحت لازم برای چنین اتاقی 10 متر مربع خواهد بود که باید امکان استفاده حد اکثر از نور طبیعی را داشته باشد. علاوه بر این فضایا جهت کار پرستار و وسایل و ابزار استریل نیز در این قسمت ضروری است که آنهم حداقل معادل 4 متر مربع خواهد بود . این قسمت باید بعد از رادیولوژی و پاتولوژی باشد.
آبدارخانه: ابعاد این بخش 12 متر مربع است و نزدیک به بخش استراحت پزشکان قرار می گیرد .
استراحت: فضایا در حدود 15-12 متر مربع برای استراحت پزشکان مناسب است.
ضوابط و مقررات محیط دندانپزشکی
1- اتاق کار دندانپزشک دارای نور کافی و تهویه مناسب بوده و حداقل فضای لازم جهت اتاق کار 12 متر برای هر یونیت می باشد .
2- محل نصب یونیتها به نحوی است که پس از قرار گیری کابینها و سایر ملزومات به منظور جلوگیری از آلودگی محیط اطراف حداقل به شعاع یک متر در اطراف یونیت فضای باز وجود دارد .
3- کمپرسور یونیت که دارای صدا و ارتعایش است خارج از اتاق کار دندانپزشک نصب شده باشد.
4- حداقل تجهیزات ضروری جهت مطب دندانپزشکی شامل یونیت استاندارد و اینستر و منت و کمپر سور، اتو کلاو، فور و دستگاه آمالگاتور و کپسول اکسیژن وست احیا و داروهای دندانپزشکی اورژانس( دارای تاریخ مصرف ) موجود باشد .
5- وجود دستگاه رادیولوژی پری اپیکال در مطبهای دندانپزشکی بارعایت اصول حفاظت در برابر اشعه
6- واکسیناسیون کلیه کارکنان شامل مطب دندانپزشکی بر علیه بیماری هپاتیت B و حفظ سوابق واکسیناسیون یا مصونیت جهت ارائه به بازرسین
7- استفاده از وسایل یکبار مصرف نظیر ساکشن، دستکش، لیوان، برس، پولیش دندان لوله پلاستیکی یکبار مصرف روی پوآ هوا
8- بعد از ویزیت هر بیمار تمیز نمودن قسمتهای یونیت که در ارتباط با بیمار و دندانپزشک بوده نظیر پوآر آب و هوا ، دسته چراغ ، دسته صندلی و کراش وار با محلول ضد عفونی کننده مناسب
9- فرز برای هر بیمار تعویض و استریل شود.
10- رعایت تفکیک زباله های خطرناک و عفونی ، کلیه سرسوزنها و دگر وسایل نیز مصرف شده در ظروف مقاوم و در بسته جمع آوری و دفع بهداشتی می گردد.
11- استفاده از دستگاه اتو کلاو برای استرالیزاسیون وسایل و ابزار دندانپزشکی طبق ظوابط وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی
12- کلیه قالبهای تهیه شده قبل از ارسال به لابراتوار یا گچ گیری شستشو شده و با ماده مناسب ضد عفونی و مجددا شستشو می شوند.
13- دفع فاضلاب یونیتهای دندانپزشکی به روش بهداشتی و با لوله کشی مناسب
بهداشت محیط
نکات اصلی در ضد عفونی کردن سطوح محیط کار :
از موارد تائید جهت مراحل تمیز کردن و ضد عفونی استفاده نمائیم . استفاده از فنلهای در این مورد مناسب می باشد . زیرا هم دارای خاصیت تمییز کنندگی و هم خاصیت ضد عفونی کنندگی هستند جهت رقیق کردن این ترکیبات ار آب برای الکل استفاده نمائید.
سطوحی ضد عفونی کردن آن مشکل است مانند کلیدهای صندلی دندانپزشکی ، کلیدها ( موجود بر روی سرنگ آب و هوا ، کلیدهای چراغ و یونیت و شیلنگهای وسایل چرخشی و سرنگ آب و هوا و نگهدارنده ای آنها می بایست توسط روپوشهای پلاستیکی یا فویل آلومینیومی یا سایر مواد غیر قابل نفوذ نسبت به آب پوشانده شوند . این پوشش ها می بایست در فاصله بین بیماران تعویض شدند. انجام کار باعث اتلاف وقت کمتری نسبت به زمان مورد نیاز برای ضد عفونی این قسمتها در فاصله بین بیماران می گردد. ضد عفونی کلیدها ی الکتریکی بر روی صندلی و یا یونیت باعث احتمال آسیب به آنها می گردد، بنابر این پوشاندن آنها با پوششهای محافظ روش مناسبتری است.
در نظر گرفتن اصول کنترل عفونت در طراحی مطب:
طراحی مطبهای دندانپزشکی عملا بدون درنظر گرفتن اصول کنترل عفونت انجام می گیرد . موفقیت در انجام برنامه های کنترل عفونت تا حدی به طاحی صحیح مطب بستگی دارد. طراحی قسمتهای زیر در یک مطب می باست بر اساس اصول زیبایی ، خواسته های بیمار و اثر آنها در انجام کار بویژه انجام صحیح روشهای کنترل عفونت صورت گیرد:
1-طرح مطب و مسیر عبور بیماران و پرسنل از قسمتهای مختلف مطب
2-مواد و مصالح به کار گرفته شده در اجزاء مختلف مطب
3-ملزومات
4-طراحی اتاق کار
5-اتاق مخصوص شستشو و استیلیزاسیون وسایل
در یک مطب یا کلینیک دندانپزشکی بر اساس نوع کاربری هریک از بخشهای مطب ، سه ناحیه مجزا را می توان در نظر گرفت که شامل نواحی درمان، نواحی در ارتباط با درمان و نواحی غیر درمانی می باشد.
نواحی درمانی : به ناحیه ای اطلاق می شود که تماس مستقیم داخل دهانی با سطوح مخاطی اتفاق می افتد که این شامل اطاق کار ، اتاق رادیولوژی و محلهایی است که برای آموزش بهداشت به کار می روند.
نواحی در ارتباط با درمان: تماس غیر مستقیم یا بیمار از طریق کاربرد وسایل مانند وسایل قالب گیری ، وسایل و فیلمهای رادیوگرافی گرفته شده ، از بیمار بوجود می آید . مثالهایی از این نواحی مانند لابراتوار، محل تمیز کردن و استریل وسایل و محل ظهور فیلمهای رادیو گرافی هستند.
نواحی غیر درمانی : معمولا نیازی به تماس با بیمار در آنها وجود ندارد مانند دفتر کار ، پذیرش ، دستشوی های بیمار دستشوی های پرسنل ، اتاق استراحت پزسنل که بطور معمول بعنوان نواحی غیر درمانی محسوب می شوند .
طراحی محل کارمی بایست به نحوی باشد که بیماران و مراجعین از داخل لابراتوار یا محل شستشو و استریلیزاسیون وسایل عبور نکنند. دسترسی مستقیم از محل پذیرش تا محل انجام درمان می بایست میسر باشد. نواحی که جهت مشاوره به کار می روند می بایست تا حد ممکن به محلهای پذیرش نزدیک باشند. بیمارانی که به وقت کاری بیشتری نیاز دارند می بایست در اطاقهای کار نزدیکتر قرار داده شدند. با اینکار مسیر حرکت بیماران و مراجعین تا حد ممکن از نواحی که درمانهای وسیع انجام می گیرد و نواحی جنبی کاهش می یابد .
استرالیزاسیون وسایل دندانپزشکی
استریل کردن وسایل دندانپزشکی با چندین روش می تواند صورت گیرد که می توان آنها را به دو دسته کلی روشهای فیزیکی و روشهای شیمیایی طبقه بندی نمود.
روشهای فیزیکی استریلیزاسیون شامل موارد زیر است :
1-بخار تحت فشار 2- حرارت خشک3- استریل کردن با بخار شیمیایی اشباع نشده
روشهای شیمیایی استریل کردن شامل موارد زیر است:
1- استفاده از محلولهای شیمیایی2- استفاده از بخارهای شیمیایی
مشخصات استرالیزاسیون با اتو کلاو
درجه حرارت 121 درجه سانتی گراد ( 250 درجه فارنهایت ) و فشار PSI 15 و زمان 15 تا 20 دقیقه کلیه وسایل را استریل می کند ، بین نوع استریل بایستی به نحوی است که اجازه نفوذ به بخار را بدهد.
مزایا: 1- زمان کوتاه2- قدرت نفوذ مناسب3- تنوع وسیع موادی که می توان توسط ین روش آنها را استریل نمود .
معایب: 1- خوردگی وسایل ساخته شده از کربن2- کندشدگی وسایل تیز و برنده3- مرطوب بودن وسایل در پایان عمل استریل5- تخریب وسایلی که نسبت به حرارت حساس می باشد.
مشخصات استرالیزاسیون توسط حرارت خشک:
در درجه حرارت 160 درجه سانتی گراد ( 320 فارنهایت) و در زمان 2 ساعت وسایل استریل می شوند.
مزایا: روش موثر و مطمئن برای استرالیزاسیون وسایل فلزی و آیینه ها می باشد2- باعث کند شدن وسایل برنده نمی شود3- باعث خوردگی و زنگ زدگی نمی شود.
معایب : زمان طولانی مورد نیاز جهت استرالیزاسیون2- قدرت نفوذ ضعیف3- تخریب با تغییر رنگ وسایل
اتاق رادیولوژی به دلیل اشعهو عبور اشعه ها از دیواره های آجری نیاز به سربکوب دارد . به طریق زیر اتاق رادیولوژی را سرب کوبی می کنند:
1-بعد از چیدن دیوار آجری و مشخص کردن محوطه ی اتاق رادیولوژی روی دیوار آجری توری گالوانیزه قرار می دهند. 2- لایه ای سرب را توسط میخ های آهنی به دیوار می چسبانند. 3- به دلیل اینکه میخ آهنی ، اشعه را از خود عبور می ده ، بنابر این قبل از اینکه ورق سرب اصلی را به دیوار میخ کنند از ورقهای کوچکتری به اندازه ای که محفظه و روی سر میخ را بپوشاند ، روی ورقه سرب اصلی می گذاریم و بعد میخها را طوری می کوبیم که میخ در قسمت بالای ورق کوچک سرب قرار گیرد و قسمت پائین ورق کوچک را روی میخ برمی گردانیم 4- بعد سرب کوبی روی
رنگ
یونیت دندانپزشکی محلی است که بیمار تمام زمان خود را روی آن می گذراند و در عین حال تمام ترس و اضطراب خود از کارهای دندانپزشکی محل را تحمل می کند. یونیت دندانپزشکی با توربین و ساکشن و تمام دستگاههای مربوطه به آن برای کودکان و بزرگسالان دلهره آور است. بنابر این باید بنحوی طراحی شود که روبروی پنجره مطب بوده و اگر مطب در طبقه همکف و مجاور حیاط است می توانید از شیشه ای قدی استفاده کنید و در باغچه روبروی این پتجره قدی انواع و اقسام گیاهان سیز بکارید. اگر مطب در زیر زمین باشد و این امکانات برایش فراهم نباشد می توان از تابلوی آرامش بخش ، آکواریومی با ماهیها ی مختلف در مقابل یونیت خود تدارک ببیند به این دلیل که آب و حرکت آرام ماهی به کاهش اضطراب کمک می کند. می توانیم هدفونها یا را در اختیار بیماران روی یونیت قرار دهید و موسیقی آرام پخش کنید یا تلویزیون در مقابل یونیت قرار دهید تا ذهن بیمار مشغول شود. رنگ و نور و آب می تواند به شما در ایجاد محیطی شفاف و زنده در مطب کمک کند.
برای اتاق انتظار کودک استفاده از رنگهای شاد بسیار اهمیت دارد . در انتخاب رنگ مطب باید به هماهنگی رنگها با یکدیگر دقت داشته باشید . استفاده از رنگهای روشن مانند آبی یا کرم فضای مطب را وسیعتر نشان می دهد. بنابراین در مطب کوچک و دیگر می توان از این رنگها استفاده کرد. استفاده از آیینه نیز می تواند به بزرگتر بودن مطب و رنگها ی ملایم در آرامش فرد موثر باشد. برای اتاق انتظار و درمان بهتر از یک نوع رنگ البته با درصد تیرگی متفاوت استفاده شود. در کلینیکها ، استفاده از نور سفید با زرد مناسب نیست ، با ترکیب این دو رنگ و نصب این نور در لامپها ی مناسب، نوری شبیه نور روز به وجود می آید . انتخاب رنگ دندان و انواع کامپوزیتهای ، چینی ها در این شرایط بسیار مناسبتر است.
آثار باستانی به دست آمده در سراسر استان يزد سوابق زندگی در اين منطقه را به سالهای بسيار دور میرساند. اين آثار خود به عنوان بهترين راهنمای ما برای شناخت چگونگی زندگی اسلاف در اين آب و خاک است. پوشاک يزديان در گذشتههای دور نيز بر اين شناخت میافزايد.
پوشاک مردان یزدی موارد زیر را شامل می شده است. پيراهن مردان از جنس چلوار يا مكمل بود يک نوع پارچه نازک سفيد با آستين گشاد كه مچ نداشت با يقه زبانهدار كه از روی شانه بسته می شد.
تنبون: شلوار مردانهای كه جنس آن از چلوار سفيد، كرباس رنگ سره، متقال بود كه به جای كمربند و زيپ و دكمه داخل بند گاهش بند میكشيدند.
شال: مردان به جای كلاه امروزی شال ميبستند كه انواع مختلف داشت شال هراتی حاشيهدار، شال شير و شكری.
عرقچين: عرقچين از پارچه چلوار بود كه دور آن را با قلم نقش و نگار میكشيدند و دستدوزی میكردند. بهترين نوع عرقچين فلفل نمكی بود.
قبا: قبا لباس تابستانی بود كه از پارچه چلوار آبی يا شكری رنگ دوخته میشد.
ارخالق: لباسی از جنس نخی يا ابريشمی بود كه معمولاً زير قبا میپوشيدند.
ردا يا عبا: معمولاً مردان روی قبا به تن میكردند كه هم نازک و هم كلفت بود.
لباده: فراخ و بلند بود و مردان كه در برخی از اوقات به تن میكردند.
شال كمر: مردان معمولاً روی لباس شال كمر میبستند كه از جنسهای مختلف از جمله شال ترمه، شال چلوار، شال سفيد مكمل، شال سبز جنس رفس، دبيت. كفشهايی كه مردان قديم در يزد میپوشيدند شامل گيوه ملكی سفيد رنگ، گيوه چينی، نعلين كه از چرم خوب زرد يا سفيد، نخودی رنگ بود.
پوشاک زنان یزدی نیز شامل موارد زیر می شده است. پيراهن بانوان در دورههای گذشته كوتاه بود و تا روی زانو میآمد. جنس آن بيش تر از چيت و آستين اين پيراهن گشاد بود، دور بقيه آن يا بند میكشيدند و يا با قيطون به جای دكمه گره میزدند و زير آن شلوا پا میكردند كه جنس اين شلوارها شلر مشكی، پارچه می و گاندی يزدی بود.
شليته: يک نوع دامن پرچين كه معمولاً از پارچه چيت گلدار بود.
چارقد: زنان یزدی از روسری استفاده نمیكردند بلكه به جای آن چارقد میبستند كه معمولاً مثلثی بود و انواع متعددی داشت از جمله تور مرواريد، تور اشرفی، تور خيابانی يا عاليم پسند و چارقد چيتدار گلدار.
چاقچور: چاقچور شبيه دامن شلواری است كه دو تا پاچه دارد كه دور مچ پاچين میخورد كه با كفی و روپايی بسته میشد كه معمولاً از پارچه مشكی يا آبی بود.
چادر: در گذشته چادر زنان از پارچه پشمی بود كه در زمستان و از پارچههای فاق يا مسی، تافته مشكی يزدی در ايام ديگر استفاده میكردند. كفش هايی كه زنان قديم میپوشيدند میتوان، نعلين، ساغری، پاشنهدار، ارسی، پاشنه صناری، ترا،گالش، گالش نو سرج، راسی و گيوه را نام برد.
روبند: روبند معمولاً پارچه چلوار سفيد دراز و باريک بود كه تا حدود كمر میرسيد كه از روی چادر با قلاب به روسری بسته میشد.
پيچه: پيچه از موی اسب مشكی بافته میشد كه كوتاه به اندازه صورت بود.
پوشاک مردان زرتشتی شامل پنج تكه است و عبارت اند از: سربند، پيراهن زير، پيراهن رو، شلوار و كفش.
سربند: به طور كلی سربند مردان زرتشتی به چادر شب معروف است و طبق رنگ و نوع بافت، هر كدام اسم خاصی را به خود گرفته است. مانند: چادرشب خرده نباتی، چادر شب وزيری كه معمولاً با نخهای پنبهای بافته ميشود و زمينه آن چهارخانه و تركيبی از رنگهای حنايي، سفيد، قرمز، عنابی و مشكی است.
پيراهن زير: اين پيراهن از پارچه سفيد كتانی با آستين كوتاه و قد كوتاه تهيه میشود و يقه آن در جلو نيمدايره و چاكی دارد. لباس زير به سده هم معروف است.
پيراهن رو: پيراهنی يک دست سفيد از پارچه كتانی است. يقه پيراهن گرد و چاكی در وسط،جلو يا در كنار گردن دارد كه با دكمه بسته میشود. قد پيراهن تا بالای زانو بوده و در دو طرف جيب دارد و شالی دور كمر روی آن بسته میشود.
شلوار: شلوار مردان زرتشتی به غير از رنگ كه سفيد بود،تفاوت ديگری با شلوار مسلمانان نداشت.
كفش: كفش مردان زرتشتی شكل خاصی نداشت و معمولاً از نوع كفشهای موجود در بازار بود.
پوشاكی كه زنان زرتشتی از آن استفاده میكنند؛ عبارت اند از: كلاهک، سدره (پيراهن زير)، پيراهن مولی، روسری، شلوار و كفش.
كلاهک: كلاهک زنان زرتشتی از پارچههای الوان و زری تهيه میشود و از لحاظ تركيب و تزيينات شبيه كلاههای زنان بندری است.
سدره: پيراهنی است گشاد با آستين كوتاه و بدون يقه كه از پارچه سفيد دوخته شده و زرتشتيان آن را زير لباسهای ديگر میپوشند. جلو سدره از گريبان تا سينه چاك دارد و در زير چاک كيسه كوچكی به نام «كيسه كرفه». به معنی ثواب و كار نيک قرار دارد. واژههايی كه در اوستا برای سدره آمده، «هومنو» و «ستره» است. به معنی لباس نيکانديشی. سدره جامه ستايش و بندگی اهورامزدا و به منزله زره و جوشنی است كه پوشنده را از شر تمايلات نفسانی و صفات نادرست حفظ میكند.
پيراهن مولی: پيراهنی يقه گرد با آستينهای راسته و سرآستين حاشيهدار است كه معمولاً در پشت و جلو چاكی كوتاه دارد. دامن اين پيراهن فراخ است و معمولاً پايين و دور تا دور آن را حاشيه میدهند. اين پيراهن از زير سينه تا پايين با تكههای مختلف تركيب میشود.
روسری: پارچهای رنگين با نقش و نگار و به طول سه متر و نيم و عرض يک متر است. آن را روی كلاهک میگذارند و برای ثابت ماندن بر سر، روی آن را با دستمال كلاغی میبندند.
شلوار: پاچههای شلوار را از تكههای باريک پارچههای الوان و نقش و نگاردار میدوزند و بدين ترتيب جلوه خاصی به شلوار میدهند. دم پای شلوار را نيز به وسيله بند و به دور ساق و مچپا جمع میكنند و كمر آن ليفی است.
طرز كار قطب نما عقربه قطب نما هنگام باز نمودن درب آن ، آزاد شده و حول محور خود ميچرخد وسپس به علت نيروي مغناطيسي كره زمين هميشه در يك جهت معين كه همان قطب شمالمغناطيسي است مياستد و آن را به ما نشان ميدهد. عقربه مذكور هيچگاهاشتباه نميكند مگر آنكه در نزديكي اشياي آهني يا فولادي و يا كابلي قرار گرفتهباشد . بنابراين ، هنگام استفاده از قطب نما بايستي مطمئن شويم كه از اشياي انحرافدهنده آن ، بطور كلي دور است. كاربردهاي قطبنما به كمك قطب نما ميتوانيم گراي مغناطيسي كليه امتدادهايمورد نظر را اندازه گرفته و با در دست داشتن گراي مغناطيسي يك امتداد ، جهت يابيبكنيم.
در كشتي ها و هواپيماها براي جهت يابي از آن استفاده ميشود. در صنايع نظامي كاربرد وسيعي دارد از جمله ديدهبانها در مناطق عملياتي بهكمك آن جهت يابي ميكنند. در صنايع مخابرات ، كارهاي پژوهشي و ساختمان قبلهنماها به كار برده مي شود. قطب نمايپيشرفته قطب نماهاي پيشرفته كه بيشتر در صنايع مخابرات و امورنظامي به كار برده ميشوند، مجهز به سلولهاي شب نما ميباشند كه حتي در تاريكي شبعمل جهت نمايي را صورت دهند. اين نوع قطب نماها در دوربينهاي دو چشمي نظامي ،تانكها ، نفربرها و حتي در ساختمان برخي خودروهاي پيشرفته نيز به كار مي رود. از قطب نماهاي پيشرفته در اندازه گيري طول جغرافيايي و عرض جغرافيايي محلنيز استفاده ميكنند كه در نقشه خواني ، پياده سازي عمليات نظامي ، ديده باني درمناطق جنگي و ... نقش تعيين كننده دارند.
اختراعات و ابتكارات ايرانيان در پهنه دريانوردي و نجوم
بسياري از ابزارهاي دريانوردي و نجوم توسط ايرانيان اختراعشده است.
كهنترين سند دريانوردي ايرانيان، مهري است كه در چغاميش خوزستان بدست آمده است. تاريخ تمدن ناحيه چغاميش به ششهزارسال پيش از ميلاد ميرسد. اين مهر گلين، يك كشتيرا با سرنشينانش نشان ميدهد. در اين كشتي يك سردار پيروز ايراني، بازگشته از جنگ،نشسته، و اسيران زانوزده در جلوي او ديده ميشوند. در اين مهر يك گاو نر و يك پرچمهلالي شكل هم ديده ميشوند. نقشهاي برجسته پاسارگاد نمايانگر توانمندي درياييايرانيان و فرمانروايي ايشان بر هفتدرياست. قطبنما در مورد اختراع قطبنما روايتهاي زيادي وجود دارد. تني چنداز دانشمندان آن را به چينيها و يا حتي ايتالياييها نسبت ميدهند. اما بيشتردانشمندان متفقالقولند كه قطبنما به وسيله ايرانيان ساخته شده است. قطبنمايايراني برخلاف قطبنماي چيني كه 24 جهت داشت، داراي 32 جهت بودهاست. عدد 32 علاوهبر نشاندادن دقت بيشتر قطبنماي ايراني، نمايانگر آشنايي ايرانيان با اعداد درمبناي 2 و دانش رياضي پيشرفته آنان است،كه خود بحث جداگانه و بسيار مفصلي راميطلبد. در افسانههاي كهن ايراني آمده است كه اسفنديار رويين به هنگام حركت براينبرد با اژدها از پيكاني آهنين سود ميجسته، كه همواره جهت ثابتي را به او نشانميداده است. در دوران نخستين اسلامي، قبلهنما توسط ايرانيان به قطبنما افزوده شدتا همواره و در هر وضعيتي بتوان جهت درست قبله را پيدا نمود. ايرانيان از ايناختراع استفاده كامل نموده و آن را به ديگر مسلمانان شناساندند. نامهاي فارسياجزاي قطبنما در زبان عربي شاهد تاريخي مسلمي است كه كاربرد قطبنما از طريقايرانيان به دست ديگر ملتهاي مسلمان رسيده است.
مسافت ياب دريانوردان ايراني، اززمانهاي باستان، ابزارهايي براي پيمودن مسافتهاي دريايي به كار ميبردهاند.يكياز اين ابزارها ريسماني بوده كه به تدريج باز ميشده، كه پس از رسيدن به انتها، آنرا ميپيچيدند و دوباره استفاده ميكردهاند.
رهنامهها راهنامهها، نقشهها و نوشتههاييبودند كه در آنها كليه اطلاعات مربوط به دريانوردي ثبت و مستند شده بود. ايرانياناز روزگار باستان، مبتكر و صاحب رهنامههايي بودهاند و به كمك آنها دريانوردي ودرياپويي ميكردهاند. رهنامههاي ايرانيان، اطلاعات و آگاهيهايي در مورد بنادر وجزاير، گاهشناسي و جهت يابي، جريانهاي دريايي، جريانهاي هوايي، ابزارهايدريانوردي و ... را در بر داشتهاند. پس از اسلام، بسياري از رهنامههاي دورانساساني به عربي ترجمه شد و دريانوردان دوران اسلامي، بهره فراواني از آنانبرگرفتند. اكتشاف اين اختراع ايرانيان به اندازهاي تعجب و شگفتيجهانيان را بر انگيخت كه حتي برخي از دانشمندان اروپايي و امريكايي اين اختراعايرانيان را به موجودات فضايي و ساكنان فراهوشمند سيارات ديگر كه با بشقابهايپرنده و كشتيهاي فضايي به زمين آمده بودند، نسبت دادند، و آن را فراتر از دانشانديشمندان و پژوهشگران ايراني دانستند. براي ايشان پذيرفتني نبود كه ايرانيان 1500سال پيش از گالواي ايتاليايي(1786 ميلادي) پيل الكتريكي را اختراع نموده باشند براي آگاهي بيشتر ميتوانيد به كتاب ارابه خدايان نوشته اريكفندنيكن مراجعهكنيد.
ايرانيان از اين پيلهاي الكتريكي جريان برق توليد ميكردند و از آنبراي آبكاري اشيا زينتي سود ميجستند. اما در پهنه دريانوردي ايرانيان از ايناختراع جهت آبكاري ابزارهاي آهني در كشتي و جلوگيري از زنگ زدن و تخريب آنهااستفاده ميكردند.
قطبنما
قُطبنما وسیلهای برای تعیین جهت و جهتیابی. این وسیله با استفاده از میدان مغناطیسی زمین جهت قطب شمال را نشان میدهد که در حقیقت شمال مغناطیسی زمین است؛ که با شمال حقیقی مقداری فاصله دارد. زاویه بین شمال حقیقی و شمال مغناطیسی، میل مغناطیسی نامیده می شود. امروزه برای تعیین شمال حقیقی از قطبنماهای پیشرفتهتری مانند قطبنمای ژیروسکوپی استفاده میشود.
تأثیرات جاذبههای مغناطیسی موضعی (فلز و الکتریسیته)
هر گاه قطبنما در نزدیکی اشیای آهنی یا فولادی و یا منابع الکتریکی قرار گرفته باشد، عقربهاش از جهت قطب مقداری منحرف میشود، که به آن انحراف مغناطیسی میگویند. کلاً به همراه داشتن اشیایی از جنس آهن یا انواع مشابه آن می تواند باعث اختلال در حرکت عقربه شود. حتی وجود یک گیره کاغذ روی نقشه ممکن است مساله ساز شود. بنابراین، هنگام استفاده از قطبنما باید مطمئن شویم که از اشیای انحرافدهنده آن، بهطور کلی دور است. همچنین احتمال تأثیرگذاری جاذبههای مغناطیسی موجود در خاک نیز وجود دارد، که بسیار نادر است.
قطبنمای پیشرفته
قطبنماهای پیشرفته که بیشتر در صنایع مخابرات و امور نظامی به کار برده میشوند، مجهز به سلولهای شبنما هستند که حتی در تاریکی شب عمل جهتنمایی را صورت دهند. این نوع قطبنماها در دوربینهای دو چشمی نظامی، تانکها، نفربرها و حتی در ساختمان برخی خودروهای پیشرفته نیز به کار می رود. از قطب نماهای پیشرفته در اندازه گیری طول جغرافیایی و عرض جغرافیاییِ محل نیز استفاده میکنند که در نقشهخوانی، پیادهسازی عملیات نظامی، دیدهبانی در مناطق جنگی و ... نقش تعیینکننده دارند.
از میدان مغناطیسی زمین چه استفادههایی میشود؟
در دریانوردی و هوانوردیجدید ، دیگر قطب نمای مغناطیسی تنها وسیلهای برای سمت گیری و تعیین مسیر کشتی یاهواپیما نیست. برای این منظور وسایل دیگری نیز وجود دارد. با وجود این ، از اهمیتقطب نمای مغناطیسی به هیچ وجه کاسته نشده است. تمام کشتیها و هواپیماهای امروزی بهقطب نمای مغناطیسی مجهزند. زمین شناسان ، شکارچیان و مسافران نیز از قطب نما خیلیاستفاده میکنند. وجود میدان مغناطیسی زمین انجام پارهای از بررسیهای مهم دیگر رامیسر ساخته است. از آن جمله میتوان از روشهای اکتشاف و مطالعه ذخایر آهن نام برد.
قطبهای مغناطیسی زمین
پیرامون زمین را میدان مغناطیسی کهماینوتسفر یا مغناطو کره نامیده میشود احاطه نموده است. باید توجه داشت که نقاط بههم رسیدن خطوط میدان مغناطیسی روی سطح زمین قرار ندارد، بلکه قدری از آن پایینترهستند. همچنین قطبهای مغناطیسی زمین با قطبهای جغرافیایی آن منطبق نیستند. محورمیدان مغناطیسی زمین ، یعنی خط مستقیمی که از هر دو قطب مغناطیسی میگذرد، از مرکززمین نمیگذرد و از اینرو قطر زمین نیست. مغناطو کره توسط دو عامل مشخص میشود: انحراف مغناطیسیوشیب مغناطیسی. انحراف مغناطیسی عبارتاست از زاویه انحراف عقربه مغناطیسی از نصف النهار جغرافیایی مورد نظر. خطوط واصلنقاط دارای انحراف مغناطیسی مساوی که خطوط هم گوشه نام دارند، در جنوب و شمال قطبینمغناطیسی که مخالف قطبین جغرافیایی است، همگرا می شود. برخی از محققان ، عدم تطابققطبهای مغناطیسی و جغرافیایی را به توزیع نایکنواخت خشکی و آب در زمین توجیهمینمایند. شیب مغناطیسیعبارت است از زاویه میان عقربه مغناطیسینسبت به افق (در نیمکره شمالی سر شمالی عقربه و در نیمکره جنوبی عقربه به افقمتمایل می شود). ضمن حرکت از استوا به سوی قطبین ، شیب مغناطیس افزایش می یابد. خطواصل نقاط دارای شیب صفر استوای مغناطیسی نام دارد . استوای مغناطیسی ، استوایجغرافیایی را در دو نقطه، یکی با 169˚ طول شرقی و دیگری با ˚23 طول غربی به جنوب ودر نیمکره شرقی به شمال منحرف می گردد. در قطبین مغناطیسی شیب به ˚90 می رسد.
لازمه ی تقسیم کار در زندگی اجتماعی وجود حدی از نابرابری در بهره مندی از مزایاست . این به معنای آن است که بدون وجود حدی از نابرابری ، زندگی اجتماعی دچار اختلاف و از هم پاشیدگی و رکود می شود . از سوی دیگر ، به احساس بی عدالتی نسبت به نابرابری و پیامدهای آن که زندگی اجتماعی را دچار اختلال و دگرگونی های شدید می کند ، اشاره کردیم . آثار دو گانه ی نابرابری – تداوم و از هم پاشیدگی زندگی اجتماعی – این سوال را در پی دارد که «نابرابری در مزایا باید در چه حدی باشد تا هم زندگی اجتماعی گرفتار وقفه و رکود نگردد و هم به علت بی عدالتی دچار از هم پاشیدگی نشود؟»
بهره مندی برابر، لازمه بقای زندگی اجتماعی
افراد برای ایفای نقش در نقش های تعریف شده باید از حداقل شرایط زندگی برخوردار باشند . برخوردار از ثروت در حد تامین شرایط اولیه زندگی مانند مسکن ، پوشاک و ... ، برخورداری از احترام به عنوان یک انسان و شهروند ، برخورداری از قدرت به عنوان یک شهروند، حداقل هایی است در بهره مندی از مزایا که برخورداری برابر از آن برای تداوم حیات اجتماعی ضروری است و نابرابری در آن ، نوعی بدعدالتی تلقی می شود؛ زیرا بدون این حداقل ها نمی توان انتظار داشت کارگرانی که از حداقل شرایط زندگی محروم اند، در اداره ی امور کارخانه سهمی ندارند و با آن ها با بی احترامی برخورد می شود، صرف نظر از این که چنین رفتاری با ارزش های مورد قبول اکثر جوامع انسانی تعارض دارد ، برای خود سرمایه دار وصاحب کارخانه هم موجب ضرر و زیان است؛ زیرا چنین کارگرانی توانایی انجام امور محوله و انگیزه ی لازم برای کار و بهبود آن را نخواهند داشت.
در اروپای قرن نوزدهم ، سرمایه داران کم ترین دستمزد را به کارگران می پرداختند و زندگی کارگران با بدبختی وفقر مفرط همراه بود. این امر از یک سو ، اعتراض ها و آشوب های پیاپی کارگران را در پی داشت و از سوی دیگر با افت تولید و بازده ی کم کارخانه ها همراه بود همین امر موجب شد تا سرمایه داران ، به انگیزه ی سود شخصی و فشار اجتماعی به استقرار تامین اجتماعی ، بیمه بیمه ی بیکاری و سایر حقوقی که زندگی کارگران را در شرایط حداقل تضمین می کرد، تن در دهند.
امروزه تامین اجتماعی به عنوان یک حق قانونی شهروندان در اکثر کشورها مورد توجه قرار گرفته است و با وجود آن ، شهروندان در شرایط مختلف احساس نا امنی و به خطر افتادن نمی کنند. به همین جهت هم برای کسب ثروت ، کم تر به کارهای غیر قانونی دست می زنند.
در عرصه ی قدرت، اصل «مشارکت» در تصمیم گیرها از طریق انتخاب نماینده در شوراهای محلی ، شهری و مجالس قانون گذاری حداقل های بهره مندی از مزیت قدرت را تامین می کند. بر خلاف گذشت که قدرت حاکمان ، مستقل از رای مردم بود (مانند قدرت شاهان و سلاطین) امروزه قدرت رهبران سیاسی در بسیاری از کشورها قدرتی است که مردم به آنان تفویض می کنند و آن ها وظیفه دارند که این قدرت را در نقش هایی چون رئیس جمهوری ، نماینده مجلس و ... به کار گیرند. برخلاف سلاطین که قدرت را حق ارثی خود می دانستند در این نقش ها قدرت ، برای انجام وظیفه است و با کنار رفتن از هر نقش ، قدرت هم از صاحب نقش سلب می شود.
اصل مشارکت در تصمیم گیرها – اگر به عنوان یک حق هم در نظر گرفته نشود مانند تامین حداقل شرایط مساوی زندگی کارگران برای اداره ی بهتر کشور و زندگی اجتماعی ضروری است ؛ زیرا شهروندانی که خود را در تصمیم گیرها شریک نمی دانند نسبت به تصمیماتی که صاحبان قدرت می گیرند بیگانه خواهند بود و تا زمانی از آن تبعیت می کنند . که زور پشت سر آن تصمیمات قرار داشته باشد. در حالی که شهروندان به میزان که خود را در تصمیم گیرها دخیل بدانند تصمیمات اخذ شده را تصمیم و اراده ی خود می انگارند و به همان اندازه به اجرای آن ها حساس خواهند بود.
بهره مندی نابرابر لازمه ی تداوم زندگی اجتماعی
با استفاده از بحث تقسیم کار در زندگی اجتماعی و تجربه ای که از زندگی روزمره دارید. می دانید که ثروت (سرمایه برای ایفای بعضی از نقش ها ضروری است و بدون سرمایه نمی توان وارد بازار کسب و کار شد. در حالی که در ایفا بعضی از نقش ها برخورداری از ثروت ضروری نیست ؛ مانند شغل وکالت و قضاوت . از این رو افراد نیز انتظار ندارند که ایفا کنندگان نقش های مختلف به صورت برابر از ثروت برخوردار باشند. در مورد مزایای دیگر نیز همین امر صادق است . برای کسانی که در عالم کسب و کار هستند ، بهره مندی از قدرت لازمه ی ایفای نقش نیست یا سهم اندکی دارد. در حالی که برای قاضی ، رئیس اداره و مدیر مدرسه حدی از قدرت برای ایفای نقش لازم است.
بنابراین ، می توان گفت بهره مندی از مزایا تا آن حد لازمه ی ایفا نقش افراد است،
به صورت نابرابر توزیع می شود و این نابرابری لازمه ای تداوم حیات اجتماعی است.
بهره مندی نابرابر ، مخرب زندگی اجتماعی
همان طور که در دروس گذشته آموختید ، در بهره مندی از مزایا فقط نقش یا نقش هایی که فرد بر عهده می گیرد، موثر نیستند بلکه اصل مالکیت و هنجارهای دیگری که در جوامع وجود دارد ، این امکان را به فرد می دهد تا بر مزایای خود بیفزاید ، آنها را انباشت کند و در شرایطی غیر از شرایط ایفای نقش از آن ها بهره مند شود. همین اصل موجب می شود که افرادی به دلیل نقش انتسابی خویشاوندی از ثروت یا قدرت بهره مند گردند. (اصل وراثت ثروت و سمت)
هم چنین ، تجربه ی زندگی روزمره و بررسی های تاریخی نشان می دهد که افراد با کسب نوعی از بهره مندی می توانند به انواع دیگر آن نیز دست یابند پول و ثروت نیز بر قدرت فرد می افزاید و متقابلا قدرتمند شدن فرد سبب می شود تا اعتبار و احترام وی افزایش یابد. نمونه ی این مورد ،شاهان حکام و امپراتورها هستند.
در تحلیل دموکراسی های غربی یکی از نکاتی که به آن اشاره می شود ، نفوذ سرمایه داران بر نمایندگان و دولت مردان است که گاه تا حد دست نشاندگی هم پیش می رود.
امکان بهره مندی از این نوع مزایا را ارزش ها و هنجارهای اجتماعی پدید می آورند.
قاعده ی مالکیت یکی از مهمترین قواعد و هنجارهایی است که بهره مندی از ثروت را در شرایط مختلف مشخص می سازد . هنجارهای مربوط به حکومت گاه این امکان را برای حکام پدید می آورد که علاوه بر قدرت ، به ثروت های شخصی هم دست یابند . این امر که افراد هوشمند تر باید از احترام ، قدرت ، به ثروت بیشتری برخوردار شوند، هنجاری اجتماعی است که در بعضی جوامع پذیرفته شده است و مبنایی است که افراد بر اساس آن می توانند به مزایایی فراتر از آن چه لازمه ی ایفای نقش آن هاست ، دست یابند .
بنابراین می توان گفت که افراد ، فراتر از مزایایی که لازمه ی ایفای نقش آنهاست ، به مزایایی دست می یابند که اگر چه نتیجه ی فعالیت آن ها در نقش های اجتماعی است ، به دلیل وجود هنجار ها فراتر از آن تداوم می یابد و افراد می توانند از آن بهره مند شوند .
بهره مندی افراد از این نوع مزایا نیز نابرابر است . البته برخلاف نابرابری مزایا به دلیل تقسیم کار و تفاوتنقش ها ، این نوع نابرابری لازمه ی تداوم حیات اجتماعی نیست و در بسیاری از موارد از عوامل اختلال و از هم پاشیدگی زندگی اجتماعی محسوب می شود .
رفع نابرابری ؟
آموختید که مزایای اجتماعی به صورت نابرابر در جامعه توزیع می شود و با محرومیت نسبی بخشی از افراد جامعه در مقابل دیگران همراه است . این محرومیت اگر موجب درگیری و کشمکش نشود ، دست کم با ناخرسندی ، نارضایتی و احساس محرومیت همراه است .
به همین سبب نابرابری – حتی شکل عادلانه ی آن – امری منفی تلقی می شود و افراد و جوامع به دنبال یافتن راه حلی برای آن هستند . راه حل های مختلفی برای رفع نابرابری اندیشیده شده وگاه به اجرا در آمده است که بعضی از آنها موفق و بعضی نیز ناموفق بوده اند یا پیامدهای منفی داشته اند که به اندازه ی نابرابری ناگوار بوده است .
بعضی برای رفع نابرابری پیشنهاد کرده اند که بهره مندی افراد از مزایا به یک اندازه باشد یا هر کس به اندازه ی نیازش از مزایا – به ویژه ثروت – بهره مند شود و به اندازه ی توانایی اش کار کند . تحقق این امر ، ممکن است در زمینه ی ثروت امکان پذیر باشد اما در مورد قدرت ممکن نیست ؛ زیرا تحقق همین پیشنهاد مستلزم آن است که افرادی بیش از سایرین قدرت داشته باشند تا بتوانند آن ها را به رعایت هنجار مذکور ملزم نمایند و این خود به معنای نابرابری در قدرت است که می تواند نابرابری در ثروت را هم در پی داشته باشد .
از سوی دیگر ، تحقق این پیشنهاد با نوعی احساس بی عدالتی همراه است ؛ زیرا کسانی که توانایی بیشتری دارند یا نقش هایی که بر عهده گرفته اند با فعالیت و کار بیش ترهمراه است ، احساس می کنند نسبت به فعالیت خود از مزایای کمتری برخوردارند .
علاوه بر این – همان طور که گفته شد یکی از انگیزه های افراد برای تلاش و فعالیت در جامعه ، دست یابی به مزایاست . زمانی که افراد ، صرف نظر از نوع و میزان فعالیتشان به سهم برابریازمزایا دست یابند ، دیگر به فعالیت بیشتر احساس نیاز نمی کنند . به همین جهت ، بعد از گذشت مدت زمانی از اجرای پیشنهاد یاد شده ، جامعه دچار رکود می شود .
راه حل دیگر برای رفع نابرابری ، تامین حداقل شرایط زندگی و تعدیل بهره مندی هایی است که لازمه ی ایفای نقش نیست . همان طور که گفته شد ، نابرابری درسه حالت قابل تفکیک است :
1- بهره مندی از مزایا درحد تامین حداقل شرایط زندگی
2- بهره مندی از مزایا که لازمه ی ایفای نقش است
3- بهره مندی فراتر از حدی که لازمه ی ایفای نقش می باشد . در این پیشنهاد ، نابرابریدر حدی که لازمه ی ایفای نقش است ، پذیرفته می شود اما درباره ی بهره مندی از مزایا در حد برخورداری از حداقل شرایط زندگی و فراتر از حدی که لازمه ی ایفای نقش است . چاره جویی می شود : تامین و تعدیل
راه حل سوم که مکمل راه حل دوم است ، علاوه بر این که تعدیل ثروت و تامین حداقل شرایط زندگی را می پذیرد ، به مزایا و بهره مندی از آن به عنوان وسیله می نگرد تا هدف و ارزش .
در بعضی جوامع ، دست یابی به ثروت یا قدرت امری با ارزش تلقی می شود و افراد برای دست یابی به آنها تشویق می گردند اما ممکن است هنجارها و ارزش های جامعه به نحوی باشد که ثروت و قدرت گر چه برای افراد مطلوب است اما از لحاظ اجتماعی ارزشمند تلقی نشود بلکه به عنوان وسیله به آن نگاه کنند یا حتی منفی ارزیابی و تلقی گردد .
در جامعه ای که تفاخر یا تجمل گرایی مذموم است ، خود به خود از ارزش ثروت و قدرت هم که از لوازم این امورند ، کاسته می شود . در حالی که اگر جامعه دست یابی به حداکثر ثروت و قدرت را تمجید و تشویق کند . افراد نه تنها به طبع بلکه به عنوان یک اجبار اجتماعی تلاش می کنند تا به ثروت و قدرت بیشتری دست یابند .
از سوی دیگر ، تاکید جامعه برارزش ها و هنجارهایی که تحقق آنها لزوما نیازمند به ثروت و قدرت نیست ، موجب کاهش ارزش مزایا می شود واین امر به تعدیل نابرابری کمک می کند . برای مثال : اگر جامعه ارزش افراد را به اخلاق و تقوا بداند وافراد متقی و آراسته به اخلاق نیکو را ارجمند تر بپندارند ، در این حالت ، افراد جامعه به جای آن که برای دست یابی به قدرت و ثروت با یک دیگر رقابت کنند ، برای انجام دادن کارهای نیک به رقابت خواهند پرداخت . در این رقابت ، امکان انجام دادن کارهای نیک برای همه یکسان است وبرخورداری یکی با محرومیت دیگری همراه نیست .
در ادیان توحیدی که قرب به خداوند و جلب توجه و نظر او بالاترین هدف یک فرد دیندار محسوب می شود ، به تبع این هدف و ارزش ، کسب ثروت و قدرت جنبه ی وسیله ای پیدا می کند و تا آنجا مجاز است که مانع فرد برای دست یابی به آن هدف نشود و اگر حالت مانع پیدا کند ، مذموم شمرده می شود . در این شرایط ، کسانی که ثروت و قدرت کمتری دارند ، کمبود ثروت و قدرت را نوعی کاستی به حساب نمی آورند ؛ زیرا احساس می کنند بدون آنها هم می توانند به هدف مورد نظر خود دست یابند . کسانی هم که به این مزایا دسترسی دارند ، از آنها به عنوان وسیله ای برای قرب به خداوند سود می جویند . به همین جهت ، به جای انباشت ثروت یا استفاده از آن در جهتبرتری جویی بر دیگران ، آن را در جهت مقاصد جمعی جامعه ، کمک به دیگران و رشد و توسعه ی جامعه به کار می برند . این امور با نوعی تعدیل در مزایا همراه است . از سوی دیگر ، همیشه دغدغه ی آن را دارند که بهره مندی از مزایا مانع دست یابی به آن هدف والا نشود که این امر ، خود از تمایل آنها به دست یابی بی حد و حصر به مزایا می کاهد .
در دين مقدس اسلام، اگرچه حضرت محمد (ص) نسبت به ساير انبياء ازجايگاه و مقامبالاتري برخوردار مي باشد، اما دراين دين تمامي پيامبران الهي، قابل تکريم و احترامهستند؛ چرا که آنان برگزيدگان پروردگار بوده اند و مسلمين موظفند که به جميع رسولانالهي محبت داشته و آنها را محترم بشمارند.
در کتاب مقدس مسلمانان، قرآن کريم، سرگذشت برخي از پيامبران الهي ذکر گرديده، ازآن جمله است؛ سرگذشت زندگي حضرت عيسي (ع) که به طور اجمالي به آن مي پردازيم.
"نحوه تولد ايشان"
خداوند پس از بيان وقايع تولد حضرت مريم عليهاالسلام،چگونگي خدمتگزاري او در معبد، به ذکر نحوه مادرشدن وي مي پردازد و چنين مي فرمايد:
- (اي رسول خدا) در اين کتاب – قرآن– از مريم ياد کن، آن هنگام که از خانواده اشجدا شد و درناحيه شرقي قرارگرفت. (مريم/16)
او مي خواست مکاني خلوت و فارغ از دغدغه پيدا کند که به راز و نياز با خداي خودبپردازد و چيزي او را از ياد محبوب غافل نکند، به همين دليل طرف شرقي بيت المقدس رابرگزيد.
- در اين هنگام، ما روح خود را به سوي او فرستاديم و او در شکل انساني بي عيب ونقص بر مريم ظاهر شد.(مريم/17)
اين وضعيت براي مريم بسيار سخت بود. او که همواره پاکدامن زيسته، در دامان پاکانپرورش يافته و درميان مردم ضرب المثل عفت و تقوا است، با ديدن اين صحنه که مردبيگانه و زيبايي به خلوتگاهش راه يافته دچار ترس و وحشت مي شود، لذا:
- صدا زد:من از تو به خداي رحمان پناه مي برم، اگر پرهيزگار هستي.(مريم/18)
مريم با گفتن اين سخن درانتظار عکس العمل آن مرد ناشناس بود، انتظاري آميخته باوحشت و نگراني. پس از لحظاتي او چنين پاسخي را شنيد:
- من فرستاده پروردگار توام، من آمده ام تا پسر پاکيزه اي از نظر خلق و خوي وجسم و جان به تو ببخشم.(مريم/19)
حضرت مريم از شنيدن اين سخن سخت به لرزه افتاد و در نگراني عميقي فرورفت:
- گفت: چگونه ممکن است من صاحب پسري شوم، در حالي که تاکنون انساني با من تماسنداشته و هرگز زن آلوده اي نبوده ام؟!(مريم/20)
فرستاده خدا با صراحت گفت:
"مطلب همين است که پروردگارت فرموده، اين کار بر من سهل و آسان است."
دراين آيات تلويحاً به اين مطلب اشاره شده که: اي مريم! خوب از قدرت من آگاهي،تو که ميوه هاي بهشتي را در فصلي که در دنيا شبيه آن وجود نداشت، درکنار محرابعبادت خود ديده اي، تو که آواي فرشتگان را که شهادت به پاکيت مي دادند شنيده اي، توکه مي داني جـَدَّت آدم از خاک آفريده شده، پس نبايد ازاين امرخدا نيز تعجب بنمايي.
- ما مي خواهيم او (پسر) را آيه و اعجازي براي مردم قرار دهيم، مي خواهيم او رارحمتي از سوي خود براي بندگان بنماييم. اين امري حتمي است و جاي گفتگو ندارد. (مريم/21)
- سرانجام(مريم) باردار شد و او را به نقطه دوري برد. (مريم/22)
- درد وضع حمل، او را به کنار تنه درخت خرمائي کشاند (که خشکيده بود)، در اينحال گفت: اي کاش پيش از اين مرده بودم و به کلي فراموش مي شدم. (مريم/23)
-ناگهان از پائين پاي خود صدايي شنيد که غمگين مباش. پروردگارت زير پاي تو چشمهآب (گوارايي) قرار داده است.(مريم/24)
- و نظري به بالاي سرت بيفکن، بنگر چگونه ساقه خشکيده به درخت نخل باروري تبديلشده که ميوه ها، شاخه هايش را زينت بخشيده اند.
- تکاني به اين درخت نخل بده تا رطب تازه بر تو فرو ريزد.(مريم/25)
- از اين (غذاي لذيذ) بخور، و از آن (آب گورا) بنوش، و چشمت را (به اين مولودجديد) روشن دار، و هرگاه کسي را ديدي با اشاره بگو:من براي خداي رحمان روزه گرفتهام و امروز با احدي سخن نمي گويم. (اين نوزاد خودش از تو دفاع خواهد کرد) (مريم/26)
- سرانجام مريم در حالي که کودکش را در آغوش داشت، از بيابان به سوي اقوامشآمد.(مريم/27)
- هنگامي که آنها کودک را در آغوش او ديدند، دهانشان از تعجب بازماند. آنها کهآوازه تقوا و کرامت او را شنيده بودند، سخت نگرانش شده و به شک و ترديد افتادند،برخي در قضاوت، عجله کرده و زبان به ملامت و سرزنش او گشوده و گفتند:
- "اي خواهر هارون! نه پدر تو مرد بدي بود و نه مادرت زن بدکاره اي!(مريم/28)
اما چرا مريم را خواهر هارون گفتند؟ چون هارون مرد پاک و صالحي بود و در ميانبني اسرائيل ضرب المثل شده بود، هر کس را مي خواستند به پاکي معرفي کنند، مي گفتند: او برادر يا خواهر هارون است. در اين هنگام، مريم به فرمان خدا سکوت کرد، و"بهنوزادش عيسي، اشاره نمود".
"مردم به او گفتند: ما چگونه با کودکي که در گهواره است سخن بگوييم."(مريم/29)
و پس از لحظاتي نوزاد لب به سخن گشود:
- "من بنده خدايم، او به من کتاب (آسماني) عطا نموده و مرا پيامبر قرار دادهاست." (مريم/30)
- "(و خداوند) مرا وجودي پربرکت قرار داده در هر کجا که باشم و مرا توصيه بهنماز و زکات نموده تا زماني که زنده ام."(مريم/31)
- مرا نسبت به مادرم، نيکوکار، قدردان و خيرخواه قرار داده و مرا جبار و شقيقرار نداده است. (مريم/32)
و در نهايت حضرت عيسي مي فرمايد:
- "سلام و درود خدا بر من باد، آن روز که متولد شدم، آن روز که مي ميرم و آن روزکه زنده برانگيخته مي شوم."(مريم/33)
در اين آيه به يکي از معجزات حضرت مسيح عليه السلام اشاره مي شود که:"او با مردمدر گهواره آنگونه سخن گفت که در کهولت سخن مي گويد و او از صالحان است."
- "و (خداوند) او را رسول و فرستاده اي به سوي بني اسرائيل قرار مي دهد. (و حضرتعيسي مي گويد)من از گل چيزي به شکل پرنده مي سازم، سپس در آن مي دمم که به فرمانخدا پرنده اي مي گردد. من کور مادرزاد و مبتلا به بيماري برص (پيسي) را بهبودي ميبخشم. من مردگان را به فرمان خدا زنده مي کنم و شما را از آنچه مي خوريد و در خانهها ذخيره مي کنيد، خبر مي دهم."(آل عمران/49)
در آيه 110مائده، خداوند به معجزات حضرت عيسي که درآيه (49/ آل عمران) ذکر شده،اشاره مي نمايد وچنين مي گويد که اين معجزات به اذن خدا صورت گرفته، وتو به اذن منمرده را زنده نمودي، کور مادرزاد را شفا دادي، بيماري برص را بهبود بخشيدي.
حواريون چه کساني هستند؟
در قرآن مجيد پنج بار از حواريون حضرت مسيح عليهالسلام ياد شده، که دو مرتبه آن در سوره صف است. اين تعبير اشاره به دوازده نفر ازياران خاص حضرت مسيح است، که نام آنها در انجيل هاي کنوني (انجيل متي و لوقا – باب6) ذکر شده، اين واژه از ماده"حور" به معني شستن و سفيد کردن است، و چون آنهاقلبي پاک و روحي با صفا داشتند و در شستشوي روح و جان خود و ديگران تلاش و کوشش ميکردند، اين واژه بر آنها اطلاق شده است.
در بعضي از روايات آمده که حضرت عيسي (ع) هر يک از آنها را به عنوان نماينده خودبه يکي از مناطق مختلف جهان فرستاد، آنها افرادي مخلص، ايثارگر، مجاهد و مبارزبودند و شديدا به حضرت عيسي (ع) عشق مي ورزيدند.
كتاب: وحى در اديان آسمانى، ص 172
نويسنده: ابراهيم امينى
قرآن كريم حضرت عيسى را يك بشر مىداند كه از طريق اعجاز و بدون پدر از مريم به وجود آمده و به عنوان پيامبر و براى ارشاد مردم مبعوث شده است و مانند ساير پيامبران با خداوند جهان در ارتباط بوده، حقائقى دريافت مىكرده و به مردم ابلاغ مىنموده است.نه خدا بوده نه پسر خدا، بلكه بنده خدا بوده است.و اگر در انجيل گاهى به عنوان پسر معرفى شده بايد به صورت تشريفات توجيهشود.و اگر كلمه به او اطلاق شده، بدين جهت است كه بدون وجود پدر و به وسيله كلمه (كن) تكوينى به وجود آمده است.قرآن عقيده به تثليث را شرك و كفر مىداند .و خود عيسى نيز از آن تبرى مىجسته است.
لقد كفر الذين قالوا إن الله هو المسيح ابن مريم و قال المسيح يا بنى إسرائيل اعبدوا الله ربى و ربكم إنه من يشرك بالله فقد حرم الله عليه الجنة و مأواه النار و ما للظالمين من أنصار*لقد كفر الذين قالوا إن الله ثالث ثلاثة و ما من إله إلا اله واحد (1) ؛
كسانى كه گفتند: «خدا همان مسيح پسر مريم است كافر شدند.» مسيح مىگفت: «اى بنى اسرائيل خدا را كه پروردگار من و شماست بپرستيد.هر كس كه به خدا شرك آورد بهشت بر او حرام است و جايگاهش دوزخ است، و ستمكاران ياورى ندارند.» كسانى كه گفتند خدا سومين شخص تثليث است كافر شدند.خدايى جز خداى يگانه وجود ندارد.
و إذ قال الله يا عيسى ابن مريم أأنت قلت للناس اتخذونى و أمى إلهين من دون الله قال سبحانك ما يكون لى أن أقول ما ليس لى بحق إن كنت قلته فقد علمته تعلم ما فى نفسى و لا أعلم ما فى نفسك إنك أنت علام الغيوب*ما قلت لهم إلا ما أمرتنى به أن اعبدو الله ربى و ربكم (2) ؛
ياد كن هنگامى را كه خدا گفت: «اى عيسى پسر مريم! آيا تو به مردم گفتى: «من و مادرم را، به جاى خدا، خدا بگيريد» ؟» عيسى گفت: «خدايا تو منزه هستى.مرا نرسد كه درباره خودم چيزى بگويم كه حقم نيست.
اگر آن را گفته بودم تو مىدانستى.آنچه را در دل دارم تو مىدانى ولى آنچه را در ذات توست من نمىدانم.همانا كه تو داناى رازهاى نهانى.جز آنچه را تو به منامر كردى چيزى به آنان نگفتم.به آنان گفتم: «خدا را كه پروردگار من و شما است پرستش كنيد.»»
عيسى خود را بنده خدا و پيامبر معرفى مىكرد:
قال إنى عبد الله اتانى الكتاب و جعلنى نبيا؛
عيسى گفت: «من بنده خدا هستم، به من كتاب داده و مرا پيامبر قرار داده است.»
لن يستنكف المسيح أن يكون عبدا لله (3) ؛
مسيح از بنده خدا بودن خود امتناع نداشت.
إن هو إلا عبد أنعمنا عليه و جعلناه مثلا لبنى إسرائيل (4) ؛
عيسى جز بندهاى كه بر او منت نهده و وى را براى فرزندان اسرائيل نمونهاى قرار داديم نبود.
و إذ قال عيسى ابن مريم يا بنى إسرائيل إنى رسول الله إليكم (5) ؛
ياد كن زمانى را كه عيسى پسر مريم به بنى اسرائيل گفت: «من رسول خدا به سوى شما هستم .»
و يعلمه الكتاب و الحكمة و التوراة و الإنجيل و رسولا إلى بنى إسرائيل (6) ؛
به او كتاب و حكمت و تورات و انجيل مىآموزد و او را به عنوان پيامبر به سوى بنى اسرائيل مىفرستد.
و مصدقا لما بين يدى من التوراة و لأحل لكم بعض الذى حرم عليكم (7) ؛
آمدم تا تورات را كه پيش از من نازل شده تصديق كنم و برخى از چيزها را كه برشما حرام شده حلال نمايم.
عيسى خود را مانند ساير بندگان مىدانست كه ولادت و مرگ و زنده شدن بعد از مرگ دارد .
و السلام على يوم ولدت و يوم أموت و يوم أبعث حيا (8) ؛
سلام بر من روزى كه زاده شدم و روزى كه مىميرم و روزى كه دوباره زنده مىشوم.
قرآن عيسى را با اذن خدا، داراى معجزه و كارهاى خارق العاده مىداند.
و أبرئ الأكمه و الأبرص و أحى الموتى بإذن الله و أنبئكم بما تأكلون و ما تدخرون فى بيوتكم (9) ؛
نابيناى مادرزاد و مبتلا به پيسى را به اذن خدا شفا مىدهم.و از آنچه مىخوريد و در خانه ذخيره مىكنيد خبر مىدهم.
در عين حال او را كلمه خدا مىداند كه بدون پدر آفريده شده و از آفرينش ويژهاى برخوردار است.
إن مثل عيسى عند الله كمثل ادم خلقه من تراب ثم قال له كن فيكون (10) ؛
مثل عيسى نزد خدا مانند آدم است كه او را از خاك آفريده و به او گفت: «وجود پيدا كن پس به وجود آمد.»
إن الله يبشرك بكلمة منه اسمه المسيح عيسى ابن مريم (11) ؛
فرشتگان به مريم گفتند: «خدا تو را به كلمهاى از جانب خود كه مسيح، عيسى نام دارد بشارت مىدهد.»
اول باید بدانیم اضطراب چیست . از خودتان بپرسید : آیا اغلب ناراحت هستید و نمی توانید آرام شوید ؟ آیا عصبی هستید و لرزش دارید ؟ آیا مشکل خواب دارید ؟ آیا فکر می کنید خیلی تحت فشار هستید ؟ آیا غالبا بیقرار هستید و نمی توانید سر جایتان بنشینید ؟ آیا فکر می کنید حل مشکلات تان از توان شما خارج است ؟ پاسخ آری به هر یک از این سوال هابه منزله یمضطرب بودن شماست . اگر پاسخ سوال 4 آری باشد احتمال ابتلا به فشار خون دو برابر می شود .
یک فهرست کوچک از علایم به این قرار است :
1- واکنش جسمانی : گرفتگی یا درد عضله ، تیک ( مثل پرش پلک ) لرزش دست ، بیقراری ،دست زدن مداوم به قسمتی از بدن ، صاف کردن صدا ، سرماخوردگی مکرر ، درد ، ناراحتی معده ، تعریق ، خارش ، سیخ نشستن ، محکم گرفتن هر چیز ، حساسیت به صدا ، سردرد ، بالا بودن فشار خون ، زخم معده ، ناراحتی قلبی ، ورم روده ، بواسیر ، دانه های قرمز پوستی ، اسهال و تکرر ادرار .
2- علایم رفتاری و احساسی : فعالیت بیش از حد ، تند راه رفتن ، تند حرف زدن ، عجله داشتن ، عصبانیت از تاخیر ، برافروختگی ، اجتناب از مردم ، ناخن جویدن ، سیگار کشیدن ، پرخوری ، حافظه ی ضعیف ، گیجی ، حواس پرتی ، نگرانی شدید ، مشغولیت ذهنی به یک موضوع خاص ، گریه ، وسواس ، احساسات انفجاری ، خواب های وحشتناک و غیره .
3- خستگی و بیحالی : بی علاقگی ، ضعف ،تلویزیون نگاه کردن و خوابیدن ، پرخوابی ،بی خوابی ، آه کشیدن و آهسته کار کردن .
4- مشغولیت ذهنی : با یک نفر یا در یک موقعیت خاص ، کنجکاوی شدید در علت رفتار دیگران ، وسواس ، احساسات غیر قابل توقف ( دلتنگی ، عصبانیت ، حسادت ، احساس گناه و غیره ) ، واکنش های انفجاری ، بی خوابی و خواب های بد ، درد و بقیه ی احساسات نامطلوب .
طبیعتا هیچکس همه ی این علامت ها را یکجا ندارد و داشتن فقط چند علامت هم هیچ معنایی ندارد . اما داشتن یک علامت به شکل شدید به معنی اضطراب است .
حدود 100 تست برای سنجش اضطراب وجود دارد . در یکی از بهترین تست ها از شما سوال می شود چقدر نگران زمان هستید ؟ چقدر از دیر رسیدن بدتان می آید ؟ چقدر از منتظر ماندن متنفر هستید ؟ چقدر هنگام فشار ، آرامش خود را از دست می دهید ؟ چقدر از اشتباهات دیگران عصبانی می شوید ؟ با صدای بلند حرف می زنید ؛ احساس رقابت دارید ؛ عجله دارید ؛ هنگام بیکاری احساس گناه می کنید و غیره . اگر غالبا این طور هستید ، شخصیت شما از نوع « آ » است .
اضطراب ، واکنش پیچیده ای است که اجزای احساسی ، رفتاری ، فکری و جسمی دارد ولی می شود آن را اندازه گرفت . ولی : ( 1 ) هر کسی واکنش های خاص خودش را نشان می دهد ؛ شاید یک نفر ناراحتی معده داشته باشد اما تپش قلب نداشته باشد و بالعکس . ( 2 ) هر کس به تست یک جور پاسخ می دهد ؛ یک نفر خودش را مضطرب می داند اما یک نفر دیگر با همین وضعیت خود را مضطرب نمی داند ( 3 ) وسعت مفهوم اضطراب آن چنان زیاد و مبهم است که هیچگاه نمی شود آن را به دقت ارزیابی کرد . « من مضطربم ، یعنی « من مشکلی دارم » پس باید مشکل را پیدا کرد ، باید علل احتمالی را بدانید .
موقعیت های اضطراب آور
هر تغییری می تواند اضطراب ایجاد کند چون فشاری برای مقابله با موقعیت جدید ایجاد می شود . اضطراب هزاران علت دارد . وقتی در آن واحد با چندین موضوع درگیر هستیم مضطرب می شویم . اگر هیچ کاری نداشته باشیم هم بی حال می شویم .
استرس خوب وبد که یادتان هست . با چند استرس بد آشنا شویم :
1- مرگ همسر ( 100 % ) ، طلاق ( 70 % ) ، بیماری وخیم ( 50 % ) ، اخراج از محل کار ( 50 % ) ، تغییر شغل ( 40 % ) ، مشجاره با همسر ( 35 % ) ، و ...
حالا با چند خوب آشنا شوید : ازدواج ( 50 % ) ، رجوع پس از طلاق ( 45 % ) ، بازنشستگی ( 45 % ) ، بچه دار شدن ( 40 % ) ، خانه خریدن ( 30 % ) ، موفقیت غیر منتظره ( 30 % ) ، فارغ التحصیلی ( 30 % ) ، دوست پیدا کردن ( 20 % ) ، و مسافرت ( 10 % ) ، و هر چقدر این استرس ها بیشتر باشد احتمال بیمار شدن بالاتر می رود .
امروزه پیشرفت فناوری چنان سرعت تغییرات را بالا برده که هیچ کس از پس کنترل این سیل اطلاعات و قدرت انتخاب بر نمی آید . جامعه چنان در حال تغییر است که کمتر رابطه ای مستحکم می ماند و همه چیز یک بار مصرف شده است حتی عشق .
می گذاریم و می گذریم . حتی تغییرات آهسته هم به اندازه تغییرات سریع اضطراب آور هستند راننده ای که جلوی ما آهسته می راند عصبانی مان می کند .
تغییر باعث نگرانی می شود چون جزئی از خود را پشت سر می گذاریم و یک چیز آشنا را که برایمان معنایی داشت از دست می دهیم . از این هم که شاید با این تغییر به نتیجه نرسیم می ترسیم . بد ون شک همه در برابر تغییر مقاومت می کنند ، البته نیرویی درونی در برابر این مقاومت می ایستد ، زیرا همه دنبال بهتر شدن هستند . غلبه بر اضطراب حاصل از تغییر ، وجه جدیدی از بلوغ است .
شما در چه حال هستید ؟ دوست دار آسایش هستید یا تغییر ؟ دانستن این سوال اهمیت ویژه ای دارد .
جرو بحث های روز مره اضطراب تولید می کند
جر و بحث های کوچک ، بیش از حوادث مهم سبب نگرانی میشوند و نهایتا مشکلات جسمی و روانی تولید می کنند . اضطراب می تواند مولود تنشی کوچک اما مداوم مثل تنهایی و بی میلی یا حوادث دردناک بزرگ باشد . حتی یک حادثه کوچک غیر متقربه مثل یک مهمان ناخوانده هم می تواند مولد اضطراب باشد .
پس هر حادثه ای چه بزرگ و چه کوچک می تواندمادر اضطراب باشد . سلامت ، حاصل غلبه بر هیجان ها است نه نتیجه هیجان ها . نمی شود جلوی اضطراب را گرفت اما می توان بر آن غلبه کرد .
ناکامی ، خطر و تضاد از عوامل ایجاد اضطراب هستند
عوامل مولد اضطراب می توانند واقعی یا خیالی ، جدید یا قدیمی باشند . ناکامی درد کهنه ای است که هر کسی را می آزارد . خطر چیزی است که انتظار وقوع آن در آینده می رود . البته شاید این انتظار آری از حقیقت باشد اما به هر طریق سبب نگرانی می شود . یکی از مشکلات رایج آدم ها این است که آرزوها ، نیازها و تمایلات شان آنها را به جهات متفاوتی می کشاند و این یعنی تضاد .
تضاد پنج نوع است :
1- یک چیز را هم می خواهیم . هم نمی خواهیم : انواع وسوسه از این دست هستند مثل شیرینی که دوستش داریم اما پرهیز می کنیم . از ظاهر یک نفر خوشمان می آید اما رفتارش مایوسمان می کند . من دوست دارم به بچه های دبیرستانی درس بدهم اما حق التدریس این کار کم است از آن وقت هاست که :
گر بیایی دهمت جان ، ور نیایی کشدم غم
من که بایست بمیرم ، چه بیایی چه نیایی
حال اگر جاذبه موضوعی بیش از دافعه اش باشد به آن نزدیک می شویم و اگر دافعه بیش از جاذبه باشد از آن دور می شویم . یعنی به نحوی درگیر هستیم . مثل وقتی که شیفته یک نفر هستیم اما می ترسیم روی خوش نشان ندهد ، دلمان می خواهد جلو برویم و خواسته مان را بگوییم اما تا نزدیک می شویم ، یخ می کنیم و پا به فرار می گذاریم . اما باز هم جلو می رویم و این قصه تکرار می شود . این کشمکش غالبا مدتی طولانی ادامه می یابد .
نکته : ناکامی به نوعی مشابه این تضاد است با این تفاوت که در ناکامی مانعی سر راه است و در این نوع تضاد خصوصیات منفی هدف ، ما را دور می کند . مثال : حقوق ناکافی باعث میشود رغبتیبه یک شغل نداشته باشیم ؛ این تضاد است اما اگر استخدام در شغل دیگری میسر نباشد تبدیل به ناکامی می شود .
سن ، جنسیت ، نداشتن پول ، توانایی و انگیزه از عوامل شایع ناکافی هستند . یک نوجوان دوره طغیان و اضطراب را پشت سر می گذارد . در اوان نوجوانی همه او را بچه می دانند . هیچکس به یک زن جوان کارهای یک مرد جوان را نمی دهد . همه وقتی 16 ساله هستند بیش از هر وقت دیگری دوست دارند یک اتومبیل اسپرت داشته باشند ولی پولش را ندارند . خیلی ها دلشان می خواهد خواننده بشوند اما صدای خوبی ندارند . به این ترتیب ناکامی های آدمیزاد انتهاندارد .
2- همزمان از دو چیز خوشمان می آید اما داشتن هر دو محال است : این تضاد به راحتی برطرف می شود ، به این شکل که یکی را انتخاب می کنیم ، اما بعضی ها به محض انتخاب پشیمان می شوند . بعضی ها آن را که خطر کمتری دارد یا نتیجه ی تضمینی دارد انتخاب می کنند و عده ای همین تصمیم را با تردید می گیرند . به هر شکل این انتخاب اضطراب آور است . حتی وقتی با کسی که عاشقش هستیم ازدواج می کنیم اضطراب داریم . به هر حال هر کسی در راه رسیدن به هدفش تا اندازه ای اضطراب دارد .
3- می توانیم چند چیز را انتخاب کنیم اما هیچکدام را دوست نداریم : دو سر ، سوخت است . مثال : یا باید یک کتاب قطور را تا صبح بخوانیم یا فردا امتحان را خراب کنیم .
خانمی باردار است ، بچه نمی خواهد اما سقط را هم گناهمی داند . کسی با شوهرش رابطه ی بسیار آآ آآبدی دارد اما طلاق هم نمی خواهد . شخصی همیشه با پدر و مادرش دعوا دارد اما نمی خواهد از آنها جدا شود . اکثر آدمها در چنین موقعیتی فرار را انتخاب می کنند . فرار از مشکل فقط وضع را خرابتر می کند ، اما گاهی فرار هم یک انتخاب منطقی است . مثلا طلاق بهترین راه حل در برابر یک ازدواج شکست خورده است .
4- راه های متعددی جلو پایمال است که هر کدام خوبی ها و بدی هایی دارند :
می شود گفت که دنیا کلا همین جور است . سینما یک فیلم جالب را نمایش می دهد اما فردا امتحان دارید. خیلی درس دارید اما حالش را ندارید . شاید بتوانید فرد مورد علاقه تانرا در پیتزفروشی ببینید اما پیتزا چاق می کند . . شغل خوبی پیدا کرده اید اما باید به خاطر آن ، درس را رها کنید . می بینید هر کدام خوبی ها و بدی هایی دارند و شما فقط چند دقیقه وقت دارید تا تصمیم بگیرید .
5- می شود پرهیز کرد اما نمی توانید : به محض این که به مورد ، نزدیک می شوید نمی توانید جلو خودتان را بگیرید . اکثر احساسات از این دست هستند . از خیلی چیزهایی که پرهیز می کنیم وقتی به آنها نزدیک می شویم می فهمیم که دوستشان داریم .
بقیه ی عوامل درونی و بیرونی تولید اضطراب
عوامل بیرونی
سرو صدا ، هوای آلوده ، تاریکی ، ازدحام ، روابط نامطلوب ، تغییرات زندگی ، مسئولیت کم یا زیاد و قانون .
عوامل درونی
غذای نامناسب ، کم تحرکی ، فشار جسمی ، عقب ماندن از دیگران ، متضاد دیدن یا جدی گرفتن همه چیز ، ناکامی جنسی ، کم رنگ بودن جاذبه ی زندگی و این که وقت چندانی صرف خود نکنیم .
هر احساس می تواند مادریک احساس دیگر باشد . بعضی احساسات مثل دو قلوهای به هم چسبیده هستند . مثلا اضطراب وافسردگی ، پس هز وقت یکی از این ها به سراغتان آمد منتظر بعدی هم باشید . گاهی یک احساس چنان نامطلوب است که آن را انکار می کنیم ، مثل عصبانیت اما خودمان می دانیم که هست چون اذیتمان می کند . در چنین حالتی کاهش ظاهری ناراحتی مشکلی راه حل نمی کند ، باید آن را اساسا اصلاح کرد .
البته اینها که گفتیم همه ی علت های ایجاد اضطراب را شامل نمی شود . مثلا یادم رفت بگوییم انتظارات نابجا ، افکار غلط ، تخیلات خطرناک و بدبینی نسبت به خود هم می توانند اضطراب به وجود بیاورند .
حدود پنجاه سال پیش یک پزشک جوان متوجه شد که بعضی از مریضی ها بدون در نظر گرفتن علت بیماری ؛ یک سری علائم مشابه دارند .
انگار بدن برای دفاع ا زخود در مقابل بیماری و هر نوعاسترس کارهای مشابهی می کند . این بیماری که به آن « مشکل تطبیق » می گویند ، سه مرحله دارد .
مرحله اول : وحشت : قلب تندتر می زند ، نفس سریعتر می شود ، پوست عرق می کند ،همه ی حس ها بیدار هستندو بدن آماده ی دفاع یا حمله است . این واکنش ها میلیون ها سال است که سبب بقای آدمیزاد می شود ، اما بروز آن به شکل ترس ، اضطراب ، وحشت ، عصبانیت و افسردگی سبب به هم ریختن روان می شود . یک سخنران وحشت زده بیشتر آماده ی دویدن است تا حرف زدن ، بنابراین تپق می زند . وقتی سر کارگر به یک کارگر عصبی نگاه می کند ، آن کارگر بیشتر اشتباه می کند .
با ادامه ی استرس بدن وارد مرحله دوم می شود ، یعنی مرحله ی مقاومت : بدن نمی تواند در حالت خبردار باقی بماند ، توانش را ندارد . پسدست به کار تعدیل استرس می شود . کمی آرام می شود اما قصه ادامه دارد .به استرس عادت می کند ، اما تمرکز ندارد ونمی تواند درست تصمیم بگیرد .
اگر استرس خیلی طولانی ( چند روز ، هفته یا ماه ) شود ، مقاومت در هم شکسته شده و مرحله ی سوم یعنی خستگی آغاز می شودکه بدن توان ادامه ی تعدیل استرس را ندارد وتسلیم می شود در حالی کهبه بعضی اندام ها خصوصا قلب و معده آسیب وارد شده است . شاید هم از دنیا برود ! علت بعضی از مرگ های بی دلیل همین است . بعضی بیماری های روان تنی ( بیماری جسمی با علت روانی ) مثل خستگی ، درد ، فشار خون و کهیر هم در این مرحله بروز می کنند . شخص در این حالت دیگر تحمل کسی را ندارد ، دچار ناامیدی ، ضعف ، گیجی و شاید بیماری ها ی روانی می شود .
استرس مداوم یک مشکل جدیست .
آثار دراز مدت استرس مداوم
حوادث دوران کودکی عواقب عجیبی دارند . کسانی که در کودکی پدر یا مادرشان را از دست داده اند بیشتر دچار افسردگی می شوند . بچه های طلاق ده سال بعد ( یا بیشتر ) دچار خوابگردی می شوند . این افراد 5 سال کمتر از بقیه عمر می کنند و احتمال سکته قلبی کسانی که اسیر جنگی بوده اند 8 برابر دیگران است . زن هایی که در کودکی مورد تجاوز قرار گرفته اند هیپوکامپ آنان ( قسمتی از مغز ) کوچک تر از دیگران است . پس استرس مداوم روی مغز ، قلب ، ایمنی و خیلی جاهای دیگر بدن اثر می گذارد .
هیچ کس نمی داند چرا یک استرس ، دائمی می شود . البته بعضی ها یک واکنش شیمیایی در بدن را دخیل دانسته و عده ای آن را نوعی یادگیری می دانند . با توجه به این مطلب که نحوه ی تفکر در کودکی شکل می گیرد ، اگر این انفعال با اضطراب همراه باشد افکار منفی شکل می گیرند : « من طرد خواهم شد ، همه می خواهند به من کلک بزنند ، از پس زندگی بر نخواهم آمد ، من مادرزاد معیوبم و بقیه دوستم ندارند ، خواست من ارزشی ندارد ، هر چه من بخواهم نمی شود ، احساسات و کارهایم دست خودم نیست و ... » الگوی تفکر به سختی عوض می شود و سال ها بعد، الگوهای ناهنجار سبب افسردگی ، اضطراب ، تغییرات جسمی مثل فشار خون ، سکته و ... می شوند . به این ترتیب قطعا و ضعیت روان بر جسم و رشد آن موثر است .
سطح استرس هر کس با دیگری متفاوت است و با واقعه ای که رخ داده ارتباط مستقیم ندارد . یکی از عوامل تعیین کننده ، تعداد و انواع مشکلات است . آدم ها به عوامل تنش ساز ، واکنش های متفاوت نشان می دهند به طور مثال بعضی ها پس از طلاق بدجوری بهم می ریزند ، بعضی دیگر هم هفته ی بعد ازدواج می کنند . اخراج شدن ، بعضی ها را له می کند اما عده ای دیگر معتقدند شغل بهتری در انتظارشان است . معلولیت ، عده ای را قهقرای « خود کم بینی » می کشاند اما عده ای چنان پرتلاش می شوند که از همه پیش می افتند . پس یک جوری باید این تفاوت ها را توضیح داد .
عوامل ارثی
ژن ها « از گهواره تا گور » روی رفتار ما تاثیر می گذارند .بیش از 60 % موارد فشار خون ، ارثی است . فرزندان افراد مبتلا به بیماری ها ی روانی احتمال ابتلاشان به همان بیماری بیش از دیگران است . اگر یکی از دو قلوهای همسان دچار اسکیزوفرنی شود ، احتمال ابتلاء دیگری 50 % است . در حالی که صفات شخصیتی ارثی نیستند ولی خجالتی بودن استثناست .
جنب و جوش نوزادها با میزان اضطراب مادرشان در دوران حاملگی ارتباط دارد . پدر و مادر های پر جنب و جوش بچه های پر جنب و جوشی هم دارند . از طرفی میگرن و آسم هم ارثی هستند ؛ همان طور که افت قند خون ، اعتیاد به الکل و صرع هم ظاهرا ارثی هستند . دوقلوهای همسان از نظر شب ادراری ، مشکلات قاعدگی و عادت های عصبی ( ناخن جویدن ، خاراندن پیشانی و ... ) شبیه هم هستند . اینها حتی برای توصیف اضطراب هم از کلمات مشابه استفاده می کنند ، حتی اگر جدای از هم زندگی کرده باشند . قدرت ژن ها خارق العاده است اما نباید همه ی تقصیر را گردن آنها انداخت .
ناکامی از عوامل اضطراب است . وقتی مجبور به قضاوت هستیم دچار اضطراب می شویم ؛ وقایع عجیب و غیر معمول هم باعث استرس می شوند ؛ اکثر آدم ها از دیدن جسد می ترسند . واکنش های دفاعی هم غریزی هستند و بیش از 50 % بچه هایی که از آب می ترسند هیچ تجربه منفی از قبل ندارند . با این حال ارثی بودن مشکل ، به معنای لاعلاج بودنش نیست . فقط باید بیشتر تلاش کرد تا مشکل حل شود ، چون داروها روی رفتار ما تاثیر می گذارند پس حتما پای فعل و انفعالات شیمیایی درون بدن هم ، در میان است .
چطور می توان شدت استرس را تعیین کرد ؟
فواید استرس
1- همه بر مقدار هیجان نیاز دارند؛ اگر استرس در حد صفر باشد زندگی خسته کننده می شود.
2- استرس منبعی از انرژی است که می توان به آن ، جهت داد، اگر کسی نگران آینده نباشد درس نمی خواند.
3- استرس در حد متوسط (مطلوب ) آدم ها را فعال می کند.
4- کسی که قبلا بر استرس غلبه کرده حالا بهتر از پس آن بر می آید.
5-استرس زنگ خطر است.
تحقیقات ثابت کرده اند آدم ها اگر تجربه ی یک موقعیت را داشته باشند حتی در حد یک فیلم با اضطراب کمتری در آن موقعیت مواجعه می شوند.
مضرات استرس
1- ایجاد احساسات نامطلوب
2- مشغولیت ذهنی با چیزهای ترسناک ؛ که اغلب بزرگتر از آنچه که هستند تصور می شوند.
3- بسیاری از بیماری های روانی ریشه در استرس دارند.
4- ارتباز با دیگران مختل می شود.
5- احساس خستگی مداوم
6- ایجاد عادات بد: عادات سبب رفع موقتی اضطراب می شوند.
مثل وقت تلف کردن.
7- ایجاد بیماری های روانی که با علایم جسمانی ظاهر می شوند.
8- کاهش کارایی: این کاهش سبب مشکلات متعد بعدی می شود.دانش آموزانی که از امتحان می ترسند نمراتشان از بقیه کمتر می شود.
مردهایی که دچار اضطراب جنسی هستند نمی توانند بین زن ها تفاوت قائل شوند و طبعا در گزینش همسر مناسب ناموفق هستند.
9- محرومیت از بسیاری چیزهای لذت بخش و مفید.
راه های کنترل استرس و اضطراب
چه باید بکنیم ؟
بعد از تشخیص علت و شدت اضطراب باید دنبال درمانش بود.
اینجاست که دانش ، تلاش، تجربه به شهامت به کار می آیند. البته شدت اضطراب نتیجه را تعیین می کند . بعضی موارد باید توسط روان پزشک درمان شوند؛ کار شما نیست.
برای کسانی که آموزش ندیده اند بهترین روش قبول مسئولیت طراحی یک روش، منطقی عمل کردن و خود داری از واکنش های عجولانه، نظر خواهی و جلب حمایت دیگران است. در این گروه بدترین واکنش ها کینه ورزی تظاهرات احساسی در ملاعام ، سرزنش خود، بلاتکلیفی ، نادیده فرض کردن موضوع به این امید که خودش درست می شود، سرکوب احساسات ، تسلیم شدن و یا فرار (سیگار مشروب...) هستند.
این آدم ها از پس مشکلات بر می آیند: (1) مسئولیت مشکل حادث شده را می پذیرند، (2) به توانای های خود اعتماد دارند، (3) توانایی ارزیابی وضعیت را دارند و در صورت نیاز از دیگران کمک می خواهند . همچنین بعد از ارزیابی چند روش ، یکی را انتخاب می کنند و (4) توان اجرای طراحی را که انتخاب کرده اند دارند، همراه با اجرا یاد می گیرند و پیشرفت می کنند . پس برای مواجه شدن با مشکلات بعدی هم آماده می شوند.
هیچکس ذاتا توان مواجهه با مشکلات را ندارد؛ باید یاد بگیرد . برای کسب این توانایی باید مسئولانه و به اندازه تلاش کرد، فکری باز داشت و خوب اعمال دیگران را نگاه کرد. باید شهادت به کارگیری چند راه حل و اراده ی ارزیابی صادقانه ی آنها را داشت . در اینجا هم مراحل خود امدادی کاربرد دارند.
اضطراب منابع متعددی دارد درمان های متعددی هم دارد.
روش های کاهش اضطراب باید با شرایط شما (شخصا) سازگار شوند . تنها راه تشخیص موثر بودن روش ، به کار بستن آن است. شاید سخت باشد اما چاره ای نیست ، باید بلد باشید هر چه بیشتر بلد باشید احتمال موفقیت افزایش می یابد . یادتان باشد اضطراب را نمی شود با سیگار ، مشروب پرخوری ، خرید کردن ، قمار ، دائم نشستن پای تلویزیون و ضبط صوت و ....
درمان کرد. درمان وقتی موثر واقع می شود که ریشه ی اضطراب را بخشکاند . درمان های ساده و سریع خوبند اما نه همیشه . مثلا ریلکسیشن (آرام تنی! ) و داروهای آرام بخش هر آدمی را آرام می کنند . اگر اضطراب کوتاه مدت باشد. ریلکسیشن مشکل را حل می کند . اما اگر مزمن باشد.
ریلکسیشن و دارو (مخدر و غیر مخدر) فقط علایم ظاهری را درمان می کنند اما ریشه را نمی خشکانند . بعد از قطع دارو و یا بر طرف شدن تاثیر ریلکسیشن ، دوباره بر می گردید . سر خانه اول . درمان باید متناسب مشکل باشد . شاید بد نباشد ابتدا همیشه یکی از این روش های ساده را امتحان کنید، اگر جواب نداد سراغ روش های خاص بروید.
هشدار : اگر مشکل شدید روانی دارید باید به روان پزشک مواجهه کنید حتی به خود امدادی فکر هم نکنید.
مشکلات شدید روانی
اضطراب در حددی که امکان مطالعه و طراحی یک روش خود امدادی وجود نداشته باشد.
مشکل ، نیاز به درمان فوری داشته باشد.
مشکل ، در حد باشد که آدم را فکر خود کشی بیندازد.
مشکل در حدی باشد که موجب پناه آوردن به مشروب و یا مواد مخدر بشود.
مشکل ، همراه با ناراحتی قلبی ، آسیب مغزی ، آسم ، زخم معده ، ورم روده و ... باشد.
قبل از این مشکل به خاطر مشکل دیگری دارو و مصرف می کرده اید.یا تخت روان درمانی بوده اید.
پرداختن به وجوه رفتاری و محیطی مسئله
1- پیدا کردن علت: هر وقت اضطراب تان عود کرد یادداشت کنید ؛ روز ، ساعت ، مکان ، کاری که مشغول آن بودید، باد چه کسی بودید ، به چه چیز فکر می کردید ، دوست داشتید چه کار کنید ، چه احساس دیگری داشتید و ... سعی کنید شمایی از علت بدست آورید ، یادتان نرود که برخی واکنش ها در برابر اضطراب ارثی هستند . کم خوابی، گرسنگی ، خونروی ماهانه و افت قند خون هم وضعیت های روانی خاصی به وجود می آورند. پس حواس تان جمع باشد.
2- فرار از اضطراب : باید از تنش اجتناب کرد، البته اگر امکان پذیر باشد. تغییر محیط یکی از مهم ترین روش های خود امدادی است. این روش برای اضطراب های موقتی مفید است . کسانی هم که تحت فشار مزمن هستند باید هر دو یا سه ساعت به خودشان یک استراحت کوتاه بدهند . از کسی که سبب عصبانیت تان می شود دوری کنید ، رانندگی نکنید ، اتوبوس سوار شوید ، سر و صدای خانه را کاهش دهید، از وقت تان منطقی استفاده کنید ، اول کارهای مهم را انجام دهید، «نه » گفتن را یاد بگیرید.
اگر نمی توانیداز محیط اضطراب آور دوری کنید، به تقویت خودتان اهتمام کنید . ورزش کنید. خوب بخوابید ، اگر وقت اضافه داشتید کتاب بخوانید ، موسیقی گوش کنید و در تعطیلات جدا تفریح کنید.
شاید علت خودتات باشید. شاید از آن دسته آدم ها هستید که خیلی به خودشان سخت می گیرند؛ می خواهید خیلی با هوش و تیز به نظر بیایید، تقصیرها را به گردن بقیه می اندازید ، می خواهید همه را ارضی نگه دارید، برای اطرافیان خیلی مایه می گذارید.
از این به بعد گاهی هم برای دل خودتان زندگی کنید . کارهای متفاوتی انجام دهید می شود گاهی کاری را نکرد ، یک نفر را ندید و حرفی نزد مشکلی پیش نمی آید.
کاهش اضطراب از طریق کسب مهارت ها
1- کسب مهارت : اگر احساس ضعف می کنیم باید دنبال رفع آن باشیم . آموزش مهارت هایی از قبیل حل مسئله ، تصمیم گرفتن ، ارتباط برقرار کردن ، قاطعیت ابراز همدردی، مطالعه رهبری و ... از واجبات کاهش اضطراب با مدد گرفتن از روش های درمانی هستند.
2- مدل سازی : رفتار کسی را که مشابهی دارد و بر آن غلبه می کند زیر نظر بگیرید . اگر می خواهید از مار نترسید بهترین راه ، دیدن کسی است که مارها را به دست می گیرد و به آنها غذا می دهد.
3- روان درمانی : اگر تفسیر شما در مورد یک چیز عوض شود احساس شما نسبت به آن هم عوض می شود . یک روش تغییر ، نوع حرف هایی است که به خود می زنیم . یعنی به جای جمله های نا امید کننده، جملات مثبت و سازنده به خودمان بگوییم . در این روش ها به طریقی فکر نسبت به یک چیز عوض می شود . روان درمانی باید حتما توسط یک متخصص طراحی و هدایت شود.
4- اصلاح افکار غلط: یکی از مهم ترین نکات این است که دیگران فکر ما را ارزیابی کنند. گاهی خودمان نمی دانیم چه افکار غلطی داریم ، اما اگر بدانیم بهتر است با دیگران در میان بگذاریم کسی که دچار فوبی است نباید به آنچه خودش می بیند اعتماد کند؛ بهتر است هر چه را که می بیند و می ترسد به یک نفر که نمی ترسد نشان دهد تا مطمئن شود درست دیده است آدم های منفی باف هر نتیجه ای را عدم موفقیت تفسیر می کنند .
بنابراین تلاش را بی نتیجه می بینند. اینها باید در مورد تفسیر نتیجه، از چند نفر دیگر نظر بخواهند و باید مثبت گرایی را یاد یگیرند . کسی که دچار حملات وحشت زدگی می شود ممکن است قبل از هر حمله دچار تهوع ، لرز، تپش قلب و تنگی نفس شود . او فکر می کند: «خدا کند اینجا حالم به هم نخورد » ، «دارد حالم به هم می خورد» ، «الان سکته می کنم !» «الان می میرم» ، «باید از اینجا بروم»یا «دارم دیوانه می شوم» . این آدم باید یاد بگیرد با نشستن روزنامه خواندن و ریلکسیشن توجه خود را از موضوع منحرف کرده و این افکار وحشتناک را با : «می توانم جلو حلمه را بگیرم».
«قلبم تند می زند ولی شکلی نیست » و ... جایگزین نماید . این کارها را می شود یاد گرفت . البته اصلاح طرز تفکر کار ساده و کوتاه مدتی نیست .
درمان اضطراب های شایع
اضطراب شایع ترین دلیل مراجعه به روان پزشک است . در دنیا از هر 20 نفر، یک نفر به نوعی مبتلا به اضطراب است . تقریبا همین تعداد هم به اضطراب و افسردگی توام گرفتار هستند . درمان اضطراب ، احتمال افسردگی را کاهش می دهد. انواع اضطراب عبارتند از اضطراب عمومی ، وحشت زدگی و فوبی. خانم ها 2 یا 3 برابر آقایان دچار اضطراب می شوند. اضطراب در فقرا شایع تر است. شاید فکر کنید که مدیران پرکار بیشتر به اضطراب مبتلا می شوند . درست نیست . کارمندهای عادی که تحت فشار هستند و اختیار چندانی هم ندارند ، مستعدتر هستند . کارگرها ، خدمه ها و تایپیست ها بیش از دیگران مبتلا به اضطراب می شوند . چون ساعت کار ثابتی دارند ، کارشان یکنواخت است و حرف چندانی برای گفتن ندارند . مدیران ، تجار و متخصصان نگرانی های زیادی دارند اما کمتر دچار اضطراب می شوند، چون اینها انگیزه ، انعطاف پذیری و اختیار بیشتری در کارشان دارند.
در سوابق خانوادگی یک آدم مضطرب ، احتمال اضطراب و مشلات تطبیق (مثلا ترک تحصیل ) بالاتر است. حملات وحشت با اضطراب کم می گیرد. تقویت اعتماد به نفس این مشکل را حل می کند و البته گاهی هم نگرانی هدفمند است : «من یک پدر خوب و نگران هستم » گاهی هم نگرانی در جهت پوشاندن یک ترس عمیق به کار گرفته می شود: به جای فکر کردن به مشکلات که با همسرم دارم سعی می کنم دخترم را از شر پسرها دور نگه دارم.
ایجاد آرامش (ریلکس کردن)
آموزش آرامش بخشیدن به جسم ، معمولا با آن چه در اذهان عمومی وجود دارد، متفاوت است. این عمل ماورای منحرف کردن ذهن از امور دیگر با تماشای یک فیلم سینمایی و یا استراحت . این عمل ماورای منحرف کردن ذهن از امور دیگر با تماشای یک فیلم سینمایی و یا استراحت و بیرون راندن خستگی از تن با پیاده روی طولانی و آرام است.
منظور روانشناسان از «یادگیری کسب آرامش » اشاره به تمرین مداوم یک یا چند گروه اعمال خاص می باشد . این تمرینات معمولا ترکیبی از تنفس عمیق ، رها سازی عضلات و روش های جسمی است که اثر آن ها در بیرون راندن تنش هایی که بدن در طول روز در خود ذخیره می سازد ، به اثبات رسیده است.
در طول یادگیری این عمل در جلسات مختلف ، به این حقیقت پی خواهید برد که افکار متهاجم شما به زودی آرام خواهند گرفت و از شدت هجوم آن ها کاسته خواهد شد ، و احساس ترس و اضطراب شما به طور قابل ملاحظه ای کاهش خواها یافت . در وافع زمانی که جسم شما کاملا آرامش می یابد، امکان احساس ترس و یا اضطراب غیر ممکن است. در سال 1975 ، هربرت بنسون به این پژوهش پرداخت که چگونه زمانی که بدن آرامش کامل می یابد ، تغییرات محسوسی در آن مشاهده می شود . در طول زمانیکه بنسون آن را «عکس العمل آرامش جسمانی» نامید، او مشاهده کرد که ضربان قلب، تندی تنفس، میزان فشار خون، تنش های عضلانی ، میزان سوخت و ساز ، میزان مصرف اکسیژن و قدرت هدایت الکتریکی پوست کاهش می یابند . از جانب دیگر امواج مغزی آلفا – که مرتبز با احساس آرامش و سلامت می باشد – افزایش می یابند . هر یک از این شرایط جسمانی کاملا مخالف واکنش ها بیست که اضطراب و ترس در بدن تولید می کنند . کسب عمیق و اضطراب دو قلب متضاد روانی هستند.
اثرات درمانی
پس از تمرین های دقیق و مکرر ، آموزش کسب آرامش در کاهش اضطراب عمومی- اضطراب عملکرد و اضطراب میان فردی و یا اجتماعی موثر خواهد بود. تمرینهایی که در این جا ذکر شده اند ، اجزای اصلی قوانینی هستند که ترس های موضی و یا خشم مزمن را که در فصل های بعد به آن ها اشاره خواهد شد، درمان می کنند . همچنین آموزش های دیگری برای کاهش تنش های عضلانی مزمن ، پشت درد و گردن درد .اسپاسم عضلانی و فشار خون حاد پیشنهاد شده است.
زمان لازم برای یادگیری
به طور کلی شما اثرات این تمرین ها را با استفاده از هر یک از مراحلی که در زیر ذکر شده است ، در عرض یکیدو جلسه تجربه خواهید کرد. اغلب اوقات دو روش یا بیشتر با یکدیگر تلفیق می گردند تا موثر واقع شوند؛ برای مثال شما می توانید منظره آرامش بخشی را در مقابل چشمانتان مجسم کنید و در عین حال به تنفس عمیق بپردازید .
تنفس بطنی (شکمی) رها سازی ماهرانه عضلات ، کسب آرامش بدون تهاجم نگرانی و کسب آرامش با استفاده از کنترل الگوی محرک باید جزء به جزء آموخته شوند.
روش اخیر را (سریع ترین و ساده ترین روش ها را) نمی توانید انجام دهید ، مگر آن که سه مرحله اول را فراگرفته باشید . تمام این نیازمند سه تا چهار هفته یادگیری است.
دستور عمل
این فصل اختصاص به روش های بسیار موثری دارد که اگر به طور مداوم تکرار شود، منجر به کسب آرامش کامل خواهد شد.
در بدو امر شما برای انجام تمرین های خود به فضای آرامی احتیاج دارید که کسی یا چیزی مزاحمتان نشود. بعدها، زمانی که تبحر لازم را به دست آوردید می توایند این حرکات را در فضای بیرون و یا اماکن عمومی نیز انجام دهید . اگر مایل بودید می توانید از اصوات سفید صدای دستگاه تهویه هوا و یا بادبزن و غیره نیز استفاده کنید که اصوات غیر قابل کنترل را تحت الشعاع قرار دهند. لباس های آزاد و راحت به تن کنید . در آغاز هر تمرینی به حالت خوابیده و یا نشسته خود را در وضعیت مناسبی قرار دهید به طوری که بدنتان کاملا احساس راحتی کند.
تمرینات شکمی
دسته ای از عضلات که معمولا در مقابل استرس راکنش به خرج می دهند آن هایی هستند که در جدار شکم جای گرفته اند . زمانی که این عضلات گرفته می شوند به دیافراگم فشار می آورند و بر روی هر یک از نفس های شما تاثیر می گذارند . این فشار مقدار هوای دریافتی شما را محدود می سازد و آن را در قسمت بالای ریه هایتان محبوس می سازد.
زمانی که تنفس شما سطحی و تند است، انگار دچار کمبود اکسیژن می شوید . این عمل استرس زاست و زاست و زنگ های خطر را برایتان به صدا در می آورد که در معرض خطر واقع شده اند . برای جبران کمبود هوا، احتمالا شما به جای ریلکس کردن عضلات شکم و گرفتن نفس های عمیق تر ، تنفس سطحی و سریع داشته باشید . این نفس تند و سطحی احتمال دارد منجر به نفس نفس زدن شود که از عوامل اولیه ترس است.
تمرینات شکمی این جریان را کاملا تغییر می دهد و با ریلکس کردن عضلاتی که بر روی دیافراگم فشار می آورند از تندی نفس هایتان می کاهند سه یا چهار تنفس عمیق تقریبا یک آرامش بخش قوی فوری است.
یادگیری این روش بسیار ساده است. تمری زیر را در حدود سه دقیقه انجام دهید.
1- بر روی زمین دراز بکشید و چشم هایتان را ببندید . لحظه ای بر روی بدن خود تمرکز کنید. به قسمت هایی که دچار تنش هستند ، توجه کنید . چند نفس بکشید و توجه کنید که نحوه نفس کشیدنتان به چه صورتی است. نفس هایتان در کدام قسمت متمرکز می شوند؟ آیا تمامی ریه هایتان از نفس هایتان پر می شوند؟ آیا سینه شما در زمان دم و بازدم به حرکت در می آید ؟ شکمتان چطور؟ و یا هر دوی آن ها؟
2- یک دستتان را روی سینه تان قرار دهید و دست دیگر را درست بر روی شکم.
زمانی که نفس را به درون می کشید، تصور کنید که تمامی نفس را به دورترین نقطه بدنتان می فرستید . احساس کنید که ریه هایتان کاملا از نفس پر شده و انبساط یافته است . در هنگام اجرای این عمل ، دستی که بر روی سینه قرار گرفته است ، باید تا حد ممکن بی حرکت بماند ، اما دست دیگر بر روی شکم ، بایستی با هر نفس بالا وپایین برود.
3- به دم و بازدم آرام و ملایم ادامه دهید. بگذارید نفستان ریتم منظم خود را بیابد.
اگر احساس می کنید که ریتم تنفس شما غیر طبیعی است، سعی کنید در حین دم و بازدم بر روی این احساس تمرکز نمائید نهایتا هر نوع فشار و حالت غیر طبیعی خود به خود آرام خواهد شد.
اگر هنگام تنفس ، دستی که بر روی شکمتان قرار دارد ، بی حرکت مانده است ویا هر دو دست حرکت می کنند ، سعی کنید که دست خود را محکم بر روی شکمتان بفشارید و بعد نفستان را طوری هدایت کنید که با فشار خود دستتان را وادار به حرکت کند.
4- پس از آن که چند نفس عمیق کشیدید، شروع به شمارش باز دم خود بکنید پس از شمارش ده ، دوباره از شماره یک شروع کنید ، زمانی که مورد تهاجم افکار متفرقه قرار می گیرید که شمارش شما را مختل می سازند ، فقط تمرکز خود را بر روی تمرینات خود قرار دهید و دوباره از یک شروع به شمارش بکنید . این عمل را برای ده دقیقه ادامه دهید واطمینان حاصل کنید که با هر نفس شما دستتان به حرکت در می آید .
تمرین های پیشرفته آرامش عضلانی
این تمرین های که پی ام آر (PMR ) نیز نامیده می شوند ، شامل روش هایی هستند که متسلزم منقبض کردن و ریلکس کردن عضلات مختلف بدن شما در تسلسلی خاص است. این روش توسط دکتر ادموند جی کوبسون در سال 1929 ، ارائه شده است.
دکتر جی کوبسون با دریافتن این نکته که بدن در مقابل افکار اضطراب آور و ترسناک با جمع کردن تنش در عضلات ، واکنش نشان می دهد ، به این نتیجه دسید که این تنش را می توان با انقباض آگاهانه بیش از حد متعارف عضلات و بعد رها سازی ناگهانی آن ها ، ناپدید ساخت . دکتر جی کوبسون دریافت که تکرار این جریان با هر دسته از عضلات بدن، منجر به احساس آرامش عمیقی خواهد شد.
دستورهای اولیه جی کوبسون برای پی ام ار شمل بیش از 200 تمرین در ریلکس عضلانی مختلفبود. از آن زمان به بعد پژوهشگران به این نتیجه رسیده اند که انجام روزانه شانزده تمرین می تواند به همان اندازه موثر واقع شود. این تمرین ها عضلات بدن را به چهار دسته اصلی تقسیم می کند : بازوها ، سر ، قسمت میانی ، و ساق پاها.
اگر شما پی آم آر را به صورتی که در زیر ذکر شده است ، انجام دهید، تاثیرات بدنی آن را به صورتی که هربرت بنسون – عکس العمل جسمانی کسب آرامش خطابشان می کند – تجربه خواهید کرد. مهمتر از همه این که اگر شما برای چند ماه به این تمرین ها ادامه دهید ، میزان اضطراب ، خشم و یا سایر احساسات دردناکتان که معمولا در زندگیتان ظاهر می شوند، به طور قابل ملاحظه ای کاسته خواهد شد.
دستورهای انجام پی ام آر
تمرین ها زیر را هرروز حدود بیست تا سی دقیقه انجام دهید. بدون توجه به این که آن ها را دوست دارید یا خیر. شما به مهارتی دست خواهید یافت که همان قدرت کسب آرامش است. در بدو امر ، احتمالا نیازمند زمانی طولانی برای ریلکس شدن ولو به مقدار ناچیزی هستید . اما ادامه تمرین، با سرعت بیشتر و کیفیت مطلوب تری نتیجه مطلوب عایدتان خواهد شد.
در حین تمرین ها، جریان انقباض و انبساط هر گروه از عضلات را تکرار کنید، هر دسته از عضلات را برای چند ثانیه سفت و محکم کنید و بعد برای بیست ثانیه رها سازید . هر بار در حین نقباض ، کاملا عضلات را در هم کرده و محکم کنید و بعد آن را به طور سریع و کامل رها سازید. به احساس آرامش خود توجه کنید . آیا عضلاتتان سنگین و گرم شده اند و یا احساس سوزش می کنید؟ یادگیری شناسایی عکس العمل های جسمانی آرامش ، یکی از ارکان اصلی این جریان است.
پیشروی از دسته ای از عضلات به دسته دیگر ، نیازمند یک تسلسل منطقی است و بیشتر افراد پس از چندین بار تمرین ، توالی آن ها را به سادگی به خاطر می سپارند . اگر برای شما به خاطر سپردن این تسلسل دشوار است، می توانید از نواری که دستورها را بر روی آن ضبط کرده اند ، استفاده کنید.
بازوها
1- هر دو دست خود را مشت کنید و محکم بفشارید و این فشار را برای چند لحظه ادامه دهید . به حالتی که در عضلات بازو به هنگام انقباض ایجاد می شود ، توجه کنید . حال آن ها رارها سازید و به احساس متفاوتی که در بازوها ایجاد می شود، توجه کنید. تمرکز خود را به این احساس جدید معطوف دارید . پس از بیست ثانیه دوباره دست های خود را مشت کنید حالت انقباض را برای چند ثانیه ای ادامه دهید، و دوباره برای مدت بیست ثانیه ریلکس کنید.
2- در مرحله بعد، هر دو آرنج را خم کنید و بای سپ ها (عضلات دو سر) را منقبض کنید . این حالت را برای هفت ثانیه حفظ کنید، و بعد آن را رها سازید. برای باز ناشی از کسب آرامش است، توجه کنید.
3- تراش سپ ها (عضلات سه سر) را منقبض کنید همان عضلاتی که در زیر بازوسایتان قرار دارند. با قفل کردن آرنج ها و کشش بازوها قرار دارند . با قفل کردن آرنج ها و کشش بازوها تا جایی که ممکن است در کنار بدن ، بعد آن ها را رها سازید . برای بار دوم این عمل را تکرار کنید و به احساس مطبوع ناشی از ریلکس شدن توجه کنید.
سر
1- تا آن جا که امکان دارد ابروهایتان را بالا ببرید به طوریکه فشار را بر روی پیشانی خود احساس کنید . این وضعیت را چند ثانیه خفظ کنید و بعد یکمرتبه ابروها را پایین بکشید و رها سازید . این عمل را چند بار تکرار کنید.
2- تمام صورت خود را جمع کنید، درست مثل این که قصد دارید تمام اجزای صورت را در نوک دماغتان جمع کنید . به نقطه ای که تحت فشار است توجه کنید . بعد صورت را رها سازید و به احساس بدنی خود توجه کنید این عمل را تکرار کنید.
3- چشم هایتان را محکم ببندید و لبخند بزنید و تا آن جا که می توانید دهانتان را باز کنید چند لحظه ای این حالت را حفظ کنید و بعد رها سازید این عمل را تکرار کنید.
4- چانه تان را محکم بفشارید و بعد زبانتن را به سقف دهانتان بچسبانید. این حالت را چند ثانیه حفظ کنید و بعد رها سازید و دوباره تکرار کنید . بعد دهانتان را به صورت یک « او» بزرگ باز کنید . حالت خود را خفظ کنید و بعد رها سازید به طوری که چانه تان به وضعیتی بازگردد . این عمل را تکرار کنید.
سرتان را تا آن جا که می توانید به عقب بکشانید به طوری که سر ، انتهای گردن را لمس کند. این حالت را حفظ کنید و بعد رها سازید . این حالت را حفظ کنید و بعد رها سازید و دوباره تکرار کنید . سرتان را به سمت راست شانه تان بکشانید . این حالت را حفظ کنید و بعد رها سازید و دوباره تکرار کنید . حال سرتان را به سمت شانه چپ بکشانید ، این حالت را حفظ کنید و رها سازید و بعد تکرار کنید . سرتان رابه حالت اول برگردانید ، احساس خواهید کرد که تنش جسم ، شما را ترک می کند . دهانتان را کمی باز کنید . سرتان را به طرف پایین بکشانید با تا بر روی سینه قرار گیرد . با بر گرداندن سرتان به وضعیت عادی ، تنش رااز خود دور بسازید . این عمل را تکرار کنید .
قسمت میانی بدن
1- شانه هایتان را تا آن جا که ممکن است بالا بکشید . درست مثل این که قصد دارید گوش هایتان را به شانه هایتان لمس کنید . شانه ها را بالا نگه دارید و یک مرتبه آن ها را رها سازید. شانه هایتان را به طرف عقب بکشانید ، درست مثل این که قصد دراید تیغه های شانه ها را به هم برسانید . این حالت را حفظ کنید ، بعد دست ها را در کنار بدنتان رها سازید . این عمل راتکرار کنید.
2- بازوهایتان رامستقیما به طرف جلو بکشانید به طوری که بازوها به صورت موازی با یکدگیر واقع شوند بعد . در حالی که دست هایتان را به همان حالت نگه داشته اید ، یک بازو را از روی بازوی دیگر رد کنید و بازوها را تا جا که ممکن است بالای سرتان بکشانید . کشش پشت خود را احساس کنید . این حالت را حفظ کنید حال بازوها را در کنار بدن رها سازید و بعد به احساس رهایی و آرامش خود توجه کنید . این عمل را تکرار کنید.
3- نفس عمیقی بکشید و قبل از بازدم ، تمام عضلات شکم را منقبض نمائید این حالت را حفظ کنید و بعد در حین بازدم عضلات را رها سازید . این عمل را تکرار کنید.
4- به آرامی پشتتان را خم کنید و به همین حالت بمانید و بعد در روی زمین ، یا وی صندلی یا روی تخت پشت را رها سازید و صاف کنید . این عمل را تکرار کنید .
ساق پاها
1- ران ها و باسن خود را منقبض کنید . میزان فشار رابا صاف کردن ساق پا ها و وارد کردن تمام سنگینی بدن بر روی پاشنه ها ، تشدید کنید. این حالت را حفظ کنید و بعد آن را رها سازید . آن را تکرار کنید.
2- عضلات داخل ران ها را با فشردن شدید ساق پاها به همدیگر منقبض کنید . بعد آن ها را رها سازید به احساس آرامشی که در ساق پاهایتان احساس می کنید توجه کنید . این عمل را تکرار کنید.
3- در حالی که انگشت شست پاهایتان را تیز کرده اید ، عضلات ساق پاها را منقبض کنید . این حالت را حفظ کنید، بعد با برگرداندن انگشتان شست پا به وضعیت عادی، عضلات را رها سازید . این عمل را تکرار کنید.
انگشتان
4- انگشت شست پاهای خود را به طرف بالا بکشانید و آن ها را منقبض کنید . عضله پشت پا را نیز منقبض کنید. این حالت را حفظ کنید. بعد عضلات پاها را رها سازید و آنها را به راحتی آویزان کنید. این عمل راتکرار کنید.
ریلکس کوتاه مدت عضلات – انقباضات توام و همزمان
اگر چه روش پی ام آر اصلی ، راهی برجسته برای بدست یافتن به آرامش است اما نیازمند زمانی طولانی برای انجام زنجیره ای از تمرین های دسته های متفاوت عضلات است تا نتیجه نهایی کسب شود. برای دست یافتن به آرامش سریع ، شما بایستی روش کوتاه زیر را فراگیرید.
کلید استفاده از این روش، یادگیری و رها ساختن همزمان عضلات در چهار قسمت بدن می باشد. شما بایستی هر دسته از عضلات را برای مدت هفت ثانیه منقبض کنید و بعد به مدت بیست ثانیه رها سازید ، درست به همان ترتیب که در تمرین های پی ام آر کامل انجام دادید . هر چه بیشتر تمرین کنید، به زمان کمتر برای انقباض و رها سازی نیاز خواهید داشت:
1- مشت هایتان را محکم گره کنید و در عین حال عضلات بای سپ را منقبض سازید . و یا اگر احساس می کنید که اعمالتان در محیط اطرافتان بیش از حد جلب توجه می کند فقط تمام عضلات بازوها را که دو طرف بدن قرار گرفته اید ، منقبض نمائید این حالت را حفظ کنید و بعد رها سازید.
2- سرتان را تا آن جا که ممکن است به عقب بکشانید بعد آن را به صورت دایره کامل بچرخانید ، بعد یک بار دیگر در جهت مخالف به حرکت در می آورید . در حین انجام این تمرین صورتتان را کاملا جمع کنید ، درست مثل این که قصد دارید تمامی اجزاء صورت را به نوک بینی برسانید خود را رها سازید . حال چانه و عضلات گردن خود را منقبض سازید و شانه هایتان را به طرف بالا بکشانید . این حالت را حفظ کنید و بعد رها سازید .
3- در حالی که نفس عمیقی می کشید ، پشتتان را با ملایمت به عقب خم کنید . این حالت را حفظ کنید و بعد رها سازید نفس عمیق دیگری بکشید و این بار در حین بازدم ، شکمتان را به بیرون فشار دهید و بعد را سازید.
4- انگشت شست پاهایتان را به طرف صورتتان بکشانید و در عین حال عضلات نرمه پا را منقبض کنید . این حالت را حفظ کنید و بعد رها سازید . حال انگشتان شست پا را جمع کنید و عضلات نرمه پا و ران ها و باسن را منقبض کنید . این حالت را حفظ کنید و رها سازید.
ریلکس بدون تنش
پس از هفت تا چهار ده جلسه تمرین های پی ام آر ، شما در شناسایی و رها سازی تنش هایی که در ماهیچه ها به وجود می آیند ماهر خواهید شد. پس از این مدت ، شاید دیگر نیازی به انقباض و کشش عمدی ماهیچه ها قبل از هر عمل ریلکسی نباشد . در عوض، می توانید در درون بدنتان ، چهار دسته از عضلات را در جستجوی یافتن تنشی بررسی کنید اگر متوجه گرفتگی هر نوع از ماهیچه ها شدید ، سعی کنید به سادگی آن را رها سازید درست مانند عملی که در تمرین های پی ام آر ، پس از هر انقباضی انجام می دادید . فکر خود را کاملا متمرکز نمائید و هر احساسی را در درون خود لمس کنید . با قسمتی از عضلات باز هم احساس گرفتگی می کنید ، آن را و یا آن دسته از عضلات را منقبض کنید و بعد رها سازید . شما این روش راسریع تر از تمرین های اختصادی پی ام آر خواهید یافت . در ضمن این روش برای شل کردن عضلات کوفته ای که مایل نیستید با انقباض ، شدید شان کنید، مناسب تر است.
کسب آرامش با کنترل الگوی محرک
در این روش ، شما می آموزید که چگونه عضلاتتان را هر زمان که اراده کنید با استفاده از تنفس شکمی و دستورات شفاهی ، ریلکس کنید . ابتدا ، در موقعیت راحتی خودتان را قرار دهید ، سپس با استفاده از روش ریلکس بدون انقباض ، تا آن جا که می توانید تنش را از خود دور سازید. به حرکات شکمتان با هر دم و بازدمی توجه کنید . نفس هایتان را آرام و آهنگین سازید . با هر نفسی خود را بیشتر رها کنید . حال با هر دم به خود بگویید : «نفس بکش» و با بازدم بگویید: «رها کن» این دستورها را به هر دم و باز دمی تکرار کنید و در حین این عمل ، تمامی تنش را از بدن خود بیرون برانید . این تمرین را به مدت پنج دقیقه انجام دهید و عبارات فوق را با هر دم و باز دم تکرار کنید.
این روش به جسم شما می آموزد که چگونه با شنیدن عبارت «رها کن» احساس رها بودن و ریلکس شدن را در خود لمس نماید . پس از مدتی که از این روش استفاده می کنید و ارتباطی قوی میان کلمه و احساس فوق ایجاد شده است ، شما در هر مکانی و هر زمانی قادر خواهید بود که عضلات خود را تنها با تکرار ذهنی «نفس بکش ... رها کن.» ریلکس کنید و هر نوع احساس کشیدگی را از بدن خود برانید . این روش می تواند در کمتر از یک دقیقه ، استرس را از جسم شما خارج کند و یکی از مواد اصلی روش درمانی اضطراب و خشم است.
تجسم یک صحفه آرامش بخش
شما قدرت آن را دارید که به طور ذهنی منظره آرامش بخشی را که اجازه ورود به آن را دارید ، در لحظاتی که تحت استرس هستید ، در مقابل چشمانتان مجسم کنید . این منظره باید از نقطه نظر شما جالب و جذاب باشد. تجسم منظر ه ای که به شما احساس امنیت و ایمنی می بخشد ، جایی که کاملا ماسک دفاعی خود را کنار می گذارید و ریلکس می شوید.
یافتن یک صحنه آرامش بخش
در وضعیت راحتی قرار بگیرید ، یا به صورت نشسته و یا به صورت خوابیده و چند دقیقه ای به این تمرین بپردازید . تجسم صحنه های دلپذیر در صورتی بسیار موثر است که شما خود را کاملا ریلکس کرده باشید . بنابراین ریلکس شدن به خود فرصت کافی بدهید.
حال به سادگی از ضمیر ناخود آگاهتان بخواهید که منظره ای روحنواز را به شما نشان دهد . کم کم تصویری در تخیلات شما جان می گیرد و یا به جای تصویر ، احتمالا شما کلمه ، عبارت یا صدایی را «بشنوید» که به تجسمی جان ببخشد .در هر حال اگر تجسمی در ذهنتان شکل می گیرد ، هیچ سوالی را مطرح نسازید و ن را تنها به صورت متن آرامش بخشی بپذیرید.
اگر تصویری ظاهر نمی شود ، امکان یا فعالیتی را که مورد علاقه شماست ، انتخاب کنید . دلتان می خواهد در این لحظه کجا باشید؟ در ییلاق؟ جنگل ؟ مرغزار؟ در داخل یک کشتی؟خانه ای که در آن بزرگ شده اید ؟ پنت هاوس که مشرف به پارک مرکزی است؟
پس از آن که صحنه ای در تخیلات شما جان گرفت ، توجه کنید که چه چیز هایی در اطرافتان وجود دارد . به رنگ و شکل آن ها توجه کنید ، چه صداهایی را می شنوید؟ هوا آکنده از چه رایحه ای ؟ شما در حال انجام چه کاری هستید؟ احساس بدنیتان که تلاش می کنید، باز هم بخش هایی از این صحنه مبهم و غیر روشن بر جا می مانند . این امری کاملا طبیعی است . ناامید نشوید . با تمرین و ممارست ، شما توانایی آن را خواهید یافت که تمامی جزییات را بیرون بکشید و صحنه را کاملا واضح و روشن در مقابل چشمان خود بیابید.
فوت و فن تجسم سازی
تجسم سازی نیازمند مهارت خاصی است. مانند بسیاری از مهارت ها ، از جمله نقاشی یاخیاطی بعضی از افراد به طور ذاتی در این زمینه دارای استعداد خاصی هستند. شما ممکن است یکی از افرادی باشید که می توانید بنشینید و صحنه ای را آن چنان به وضوح از نو خلق کنید که احساس کنید عملا در همان صحنه قرار دارید و یا بر عکس ممکن است تجسم صحنه ای کاملا برایتان دشوار باشد.
حتی اگر به طور ذاتی هم فاقد این استعداد باشید، می توانید با تمرین ، این مهارت را کسب کنید . راه های پیشنهادی زیر به شماکمک خواهید کرد که به تجسمات خود جان ببخشید.
1- زمانی که صحنه ای در مقابل چشمتان ظاهر می گردد ، اگر دارای نقص است – مثلا قسمتی از آن مبهم است و یا صحنه ای فاقد هر نوع تصویری است- تمام توجه خود را همان زمینه متمرکز سازید و از خودتان سوال کیند : « این چیست؟» همچنان تمرکز خود را حفظ کنید و ببینید آیا تصویری شکل می گیرد؟ هر چه که در تخیلات شما ظاهر می شود ، حتی زمانی که مبهم و غیر واضح است، با دقت هر چه تمام بررسی آن بپردازید.
2- این نکته بسیار اهمیت دارد که صحنه ظاهر شده را تا حد امکان «واقعی » جلوه دهید . یکی از راه های موثر در این زمینه ، اضافه کردن جزییات فراوانی است که با کمک حواس پنجگانه به صحنه اضافه می شوند شما با توجه به طرح کلی صحنه ، می توانید به اجزای آن شکل بدهید ، درست مثل این که با مدادی خطوط اصلی را دنبال می کنید . به رنگ های صحنه توجه کنید . آیا رنگ ها زنده و درخشان و یا قسمت ها در سایه قرار گرفته اند ؟ سعی کنید همه چیز را ببینید ، درست مثل این که در آن صحنه حاضر هستید.
3- به اطلاعاتی که از طریق سایر حواس گرد آوری کرده اید ، توجه کنید . اگر در صحنه عملا حاضر بودید ، چه اصواتی را می شنیدید؟ محیط اطرافتان آکنده از چه بویی است؟ با لمس کردن ، چه چیزی احساس می کنید ؟ آیا بخش هایی سرد و قسمت هایی گرمند؟ آیا نسیمی می وزد؟ در صورتی که بر وی زمین نشسته و یا دراز کشیده اید ، می توانید فشاری را در قسمت هایی از بدنتان که با زمین تماس دارد،احساس کنید، با انگشتانتان اشیای مختلف را لمس کنید و به ماهیت آن ها توجه کنید و بعد به احساسی که این عمل در شما خلق می کند.
4- به دور نمایی که از آن صحنه را تماشا می کنید توجه کنید . آیا خود را بیگانه ای می یابید که از دور شاهد این صحنه است؟ «مشاهده از دور» به این صورت است که شما تصویر خیالی «خود» را در صحنه تماشا می کنید . اگر تجسمتان به این صورت است، آن را به هم بریزید را در صحنه تماشا می کنید . اگر تجسمتان به این صورت است ، آن را به هم بریزید و به خلق صحنه ای می پردازید که خودتان عملا در آن قرار دارید . مثلا اگر صحنه ای را مجسم می کنید که «شما» در نیز سایه درختان آرمیده اید ، تجسم خود را عوض کنید به طوری که تنها چیز درختان را بر دامن آسمان آبی نظاره کنید . اگر شما در داخل صحنه قرار بگیرید ، خود را کاملا جزیی از آن یافته و به جای نظاره آن صحنه ، عملا بازیگر آن هستید .
5- هر زمان که افکار نامربوط هجوم می آورند ، به محتویات آن ها توجه کنید و دوباره توجه خود را به صحنه ای که خلق کرده اید معطوف سازید.
نمونه هایی از صحنه های آرامش بخش
مثال های زیر احتمالا می تواند شما را راهنمایی کند تا صحنه های مختلف خود را کنار هم قرار دهید .
ساحل . شما همین حالا از پله های چوبی قدم پایین گذاشته اید و خودتان را در ساحل بیکرانی که تا بی نهایت گسترده است می یابید . ساحلی است عریض که گوشه و کنار آن ناپیداست . شما بر روی شن های ساحل می نشینید و آن ها را سفید و نرم و گرم می یابید . با شن ها بازی می کنید و آن ها را از لابلای انگشتانتان به زمین می ریزید . بر روی شکمتان دراز می کشید و احساس می کنید ک شن های گرم به فوریت به شما آرامش می بخشند.
نسیمی صورت شما را نوازش می کند . امواج دریا به صورت ستیغی سفید رنگ به جانب شما حرکت می کنند و بعد با برخورد با شن ها به عقب بر می گردند. همه جا بوی نمک و دریا به مشام می رسد و شما نفس های عمیق می کشید و خود را آرام و بی دغدغه می یابید.
جنگل . شما در داخل جنگل هستید و در زیر چتری از درختان بسیار بلند دراز کشیده اید زیر انداز شما، خزه های خشک و ملایمند . هوا مملو از رایحه کاج هاست و همه جا را سکوت فراگرفته است . انوار آفتاب را که از لابلای شاخه های درختان بر شما می تابد، خوش آمد می گویید . باد گرمی می وزد . درختان بلند اطرافتان رقص کنان در مقابلتان سر تعظیم فرود می آورند و برگ های آن ها هم صدا و هماهنگ آواز می خوانند . با هر وزش نسیم ، شما خودرا آرامتر و آرامتر می یابید . عضلاتتان آرام می گیرند ، دو پرنده از فاصله ای دور آواز می خوانند . سنجابی در بالای سرتان زمزمه می کند . احساس آرامش و لذت سر تا پای وجودتان را فرا می گیرد.
قطار . شما در یک کوپه خصوصی در انتهای یک قطار بلند هستید تمامی سقف قطار ، گنبدی از شیشه های رنگین است و این نجسم را به شما می بخشد که در فضای باز، در داخل فضای سبز بیرون شهر به پرواز در آمده اید . یک مبل و دو صندلی از دور به چشم می خورند و یک میز کوچک در وسط آن ها دیده می شود که تمامی مجله های محبوب شما بر روی آن قرار دادند . شما در داخل یکی از صندلی ها خودتان را رها می کنید ، کفش هایتان را در می آورید و پاهایتان را بر روی میز قرار می دهید . در بیرون ، صحنه متحرکی از شما به طور مرتب دورتر می شود: کوه ها ، درخت ها ، قله ه های پوشیده از برف و دریاچه ای که از دور دیده می شود. آفتاب تقریبا طلوع کرده است . آسمان با رنگ های بنفش و نارنجی پوشانده شده است و ابرهای قرمز – نارنجی در آن به رقص در آمده اند و شما در حالی ک به این منظره خیره شده اید ، همراه با آهنگ چرخ های قطار ، در خود آرامش را حس می کنید و گویی حرکت یکنواخت قطار برایتان لالایی می خواند.
مواد شیمیایی بطور عمده به دو گروه بزرگ مواد معدنی و مواد آلی تقسیم بندی میشوند. هر یک از این دو گروه ، در دو مبحث شیمی آلی و شیمی معدنی بررسی میشوند. در این مطالعه ، خواص فیزیکی و شیمیایی مواد آلی و معدنی ، منابع ، طریقه سنتز و واکنشها و ... مورد بررسی قرار میگیرند.
مواد شیمیایی آلی
در قدیم ، ماده آلی به مادهای اطلاق میگردید که بوسیله بدن موجودات زنده ساخته میشد. تا اینکه در سال 1828 ، "وهلر" (Wohler) دانشمند آلمانی ، برای اولین بار جسمی به نام اوره به فرمول CO(NH2)2 را در آزمایشگاه از یک ترکیب معدنی به نام ایزوسیانات تهیه نمود و از آن پس معلوم شد که میتوان مواد آلی را نیز در آزمایشگاه ساخت.
امروزه بیش از یک میلیون نوع ماده آلی شناخته شده است که بسیاری از آنها را در آزمایشگاهها تهیه میکنند. مواد آلی ، به مواد غیر معدنی گفته میشود و با مواد معدنی تفاوتهای کلی در چند مورد دارند.
مواد شیمیایی معدنی
اگر شیمی آلی به عنوان شیمی ترکیبات کربن ، عمدتا آنهایی که شامل هیدروژنیا هالوژنها به علاوه عناصر دیگر هستند، تعریف شود، شیمی معدنی را میتوان بطور کلی به عنوان شیمی عناصر دیگر در نظر گرفت که شامل همه عناصر باقیمانده در جدول تناوبی و همینطور کربن ، که نقش عمدهای در بیشتر ترکیبات معدنی دارد، میگردد.
شیمی آلی - فلزی ، زمینه وسیعی که با سرعت زیاد رشد میکند، به علت اینکه ترکیبات شامل پیوندهای مستقیم فلز - کربن را بررسی میکند دو شاخه را بهم مرتبط میسازد. همانطوری که میتوان حدس زد، قلمرو شیمی معدنی با فراهم کردن زمینههای تحقیقی اساسا نامحدود ، بسیار گسترده است.
ریشه لغوی
واژه ایزومری اولین بار به توسطبرزلیوس (J.J.Berzelius) برای معرفی ترکیبات شیمیاییگوناگون دارای ترکیب درصد عناصر یکسان ، به عبارت دیگر تناسبهای نسبی یکسان عناصرسازنده ، مورد استفاده واقع شد. این احتمال که یکسانی ترکیب درصد عناصر سازندهبتواند دلالت بر وجود دو یا چند ماده به عنوان ایزومرهای یکدیگر نماید، از تئوریساختمانهای آلی مشتق شده است. در حالت کلی ، میتوان ایزومرها را به دو نوعایزومری ساختمانیوایزومری فضاییتقسیم بندی نمود. که هر کدام ازاین ایزومرها دارای انواع مختلف میباشند.
ایزومری ساختمانی
ایزومری ساختمانی بوسیله ترکیباتی که درفضای کوئوردیناسیونخود لیگاندهای متفاوتیدارند نمایش داده میشود. و انوع زیرا را در بر میگیرد:
ایزومری یونش
در این نوع ایزومری ،یونیا یونهایی که در یک ایزومر در کرهکوئوردیناسیون خارجی قرار دارند، در ایزومر دیگر در نقش لیگاند در کرهکوئوردیناسیون داخلی وارد میشود و در ترکیبهایی کهآنیوندر ساختار داخلی و خارجی کره کوئوردیناسیون شرکت دارد مشاهده میشود.
pt(NH3)3Cl) I ↔ (pt(NH3)3I) Cl)
ایزومری هیدراته شدن
مولکول آب در ترکیب کوئوردیناسیون ممکن است مستقیمابافلزپیوند داشته باشد یا درکره کوئوردیناسیون خارجی به عنوانآب تبلورشرکت کند. ترکیبهایی که بر اساساین تفاوت دسته بندی میشوند، ایزومرهای هیدرات (هیدراتاسیون) نامیده میشوند و دارای خواص فیزیکی و شیمیایی متفاوتی هستند.
CO(NH3)3(H2O)2 Cl ↔ (CO(NH3)3(H2O) Cl Br) Br.H2O
ایزومری کوئوردیناسیون
در ترکیبات یونی که هم کاتیون و هم آنیون آنهاکمپلکسمشاهده میشود و تفاوت آنها در توزیع لیگاندها اطراف اتمهای مرکزی است. این دوایزومر در اثر تعویض لیگاندها اتم مرکزی بوجودمیآید.
این ایزومرها به خانوادههای متفاوتی از ترکیبات آلی مربوطمیشوند که تنها فرمولهای مولکولی مشابه دارند. بطور مثالالکلواتربا هم ایزومرگروه عاملی هستند. در ترکیبهایی دیده میشود که یک یا چند لیگاند دارای دو اتمکوئوردیناسیون دهنده باشند، برای مثال یون نیتریک NO-2میتواند از طریق یک اتم اکسیژن یا از طریق اتم نیتروژن کوئوردیناسیونبدهد.
زرد NH3)5CO(NO2)) Cl2)) و قرمز NH3)5-CO-ONO) Cl2))
ایزومری فضایی
شامل ایزومری هندسی و نوری میباشد.
ایزومری هندسی
ترکیبات وقتی ایزومرهای فضایی یکدیگرند که در فضایکوئوردیناسیون خود لیگاندها یا گروههای یکسان داشته باشند ولی نحوه آرایش آنها درفضا متفاوت باشد. یک نوع این ایزومر فضایی ،ایزومری هندسی، یاایزومری سیس- ترانس، است. درآلکنها، وقتی گروههای مشابه در یک طرفپیوند دوگانهباشند، ایزومر سیس و اگر در دوطرف پیوند دوگانه باشند، ایزومر ترانس است. اگر دو گروه مشابه به یک کربن آلکن متصلباشد، ایزومری سیس و ترانس وجود ندارد. اما اگر گروههای مختلف به کربنهای پیونددوگانه متصل باشند، ایزومری هندسی دیده میشود.
اگر در آلکنها ، فقط یک اتمهیدروژن و سه عامل جانشینی دیگر داشته باشیم، بجای سیس و ترانس از سیستم Z و E استفاده میکنیم. روی کربن متصل به پیوند دوگانه دو گروه وجود دارد یکی از این دوگروه بر دیگری ارجحیت دارد. آن گروه را مشخص میکنیم. مشخص کردن آنها به عدد اتمیعنصر متصل به کربن بستگی دارد که هر چه بیشتر باشد، ارجحیت بیشتری دارد. در موردترکیبات کوئوردیناسیون ، این نوع ایزومری در اثر اشغال موقعیتهای مختلف در اطرافاتم مرکزی توسط لیگاند بوجود میآید و در گونههای مسطح مربعی و هشت وجهی اهمیتبیشتری دارد. برای مثال در ایزومر سیس- دی کلرو دی آمین پلاتین (II) اتمهای کلرروی گوشههای مجاور مربع (در امتداد یک ضلع) واقع شدهاند، در حالیکه در ایزومرترانس ، اتمهای کلر گوشههای مقابل دور امتداد را اشغال میکنند. مثلا برای ترکیبدو فرمولگسترده فضایی میتوان نوشت:
ایزومری نوری
نوع دیگری ایزومر فضایی ،ایزومری نوریاست. پارهای از مولکولها ویونها در دو شکل که قابل انطباق بر یکدیگر نیستند، رابطه بین آنها مثل رابطه دستهایراست و چپ است وجود دارند و از چنین مولکولها و یونهایی به عنوان نامتقارن یادمیشود و این ایزمرها راانانتیومر (تصویرآینهای) مینامند. این ایزومرها دارای خواص فیزیکی یکسان میباشند و تنهاتفاوت ایزومرهای نوری تاثیر برنور قطبیشده است.
این نوع ایزومریدرمولکولهای کایرالوجود دارد. اگر دو ترکیباز هر لحاظ با هم مشابه باشند بر یکدیگر منطبق میشوند در حالیکه یک مولکول کایرالممکن است دارای یکایزومر فضاییباشد که بر تصویر آینهاشمنطبق نیست (انانتیومر). تفاوت چنین ایزومرهایی مانند اختلاف دست چپ و راست است. ایزومر راست گردان (d) نور قطبی شده (نوری که در یک صفحه نوسان میکند) را به راستو ایزومر چپ گردان (L) آن به چپ میچرخاند. مخلوط مساوی از دو ایزومر رااسمیکمینامند، اثری بر نور قطبی شده ندارد.
باریم فلزی نرم به رنگ سفید- نقره ای با فعالیت شیمیایی زیاد است. ساختار بلورینمکعبی ( کوبیک ) شکل دارد . کانی اصلی آن باریت (سولفات باریم ) است و در ویتریت (باریم کربنات) نیز موجود است. فلز خالص آن از الکترولیز نمکهای مذاب باریم یا بهطریق صنعتی از احیاء باریم اکسید با آلومینیم بدست می آید. فلز باریم اولین بار درسال 1808 توسط Humphry Davy با تکنیک الکترولیز جدا شد.
کانی باریت در سال 1774 از سنگ آهک توسط Scheele کشف شد. این عنصر فقط به صورت ترکیب یافت می شود. و مهمترین ترکیبات آن با سولفات، کربنات است و این عنصر از الکترولیز کلرید به دستمی آید. باریم در حالت خالص به رنگ سفید نقره ای است . از گروه فلزات قلیاییخاکی است و از نظر شیمیایی به کلسیم شباهت دارد . این ماده به راحتی اکسید می شود وحتماً باید زیر نفت نگهداری شود تا هوا به آن نرسد . باریم توسط آب و الکل تجزیه میشود. از مهمترین ترکیبات آن پراکسید ، کلرید ، سولفات ، کربنات ، نیترات وکلرات هستند . Lithopone ( لیتوپن ) یک دانه رنگی است که سولفات باریم و سولفید رویرا شامل می شود و دارای توان پوششی خوب است . سولفات مانند ماده ای سفید پایدار درنقاشی ، ساخت شیشه و کارهای تشخیصی با اشعه x استفاده می شود . از کربنات برای مرگموش استفاده می شود در حالیکه نیترات و کلرات در آتش بازی بکار می روند . سولفیدناخالص بعد از پرتوگیری در قابل نور تابیده می شود . تمام ترکیبات باریم که در آبیا اسید قابل حل هستند سمی اند . باریم از مخلوط 7 ایزوتوپ پایدار بدست می آید .
اثرات زیست محیطی باریم باریم فلزی نقره ای- سفید رنگ است که در محیط زیست بهطور طبیعی وجود دارد. باریم در ترکیب با دیگر عناصر شیمیایی مانند سولفور، کربن بااکسیژن وجود دارد. ترکیبات باریم در صنعت نفت و گاز در تهیه گل حفاری به کار میرود. گل حفاری، با روان کردن سنگها، حفاری سنگها را آسان تر می کند. ترکیبات باریمدر نقاشی، آجرسازی، کاشی سازی، شیشه سازی و پلاستیک سازی هم به کار می روند. بهعلت مصارف گسترده باریم در صنعت، فعالیتهای بشری مقدار زیادی باریم را در محیط زیستپراکنده کرده است. در نتیجه غلظت باریم در بسیاری جاها در هوا، آب وخاک بیشتر از حدطبیعی است. باریم در اثر فعالیتهای معدنی، فرآیند تصفیه، و تولید ترکیبات باریموارد هوا می شود. به علاوه در اثر سوختن ذغال و نفت هم باریم وارد هوا می شود. بعضی از ترکیبات باریم که در اثر فرآیندهای صنعتی در محیط پراکنده می شوند، بهآسانی در آب حل می شوند و در دریاچه ها، رودخانه ها و جریانها یافت می شوند. بهخاطر حلالیت باریم در آب، ترکیبات باریم می توانند در مسافتی طولانی پراکنده شوند. هنگامی که ماهی ها و دیگر جانداران آبزی ترکیبات باریم را جذب می کنند، باریم دربدن آنها تجمع می یابد. ترکیبات باریم پایدار معمولا در سطوح خاک یا در رسوباتموجود در آب باقی می مانند. باریم در خاک اکثر مناطق وجود دارد. ممکن است میزانباریم در محل دفن زباله های خطرناک، بیشتر باشد.
ساختار بلوري عنصرباريم
تجهیزات آزمایشگاهی مورد استفاده در تجزیه اسپکترومتر جرمی ، میکروسکوپ ، کرماتوگرافی مایع و گازی ، اشعه x ، جذب اتمی ،مادون قرمز ، کروماتوگرافی مایع با عملکرد بالا و اسپکترومتر نشری
خواصفیزیکی و شیمیایی عنصر باریم : عدد اتمی: 56 جرم اتمی: 137.327 نقطه ذوب: C° 729 نقطه جوش : C° 1805 شعاع اتمی : Å 2.78 ظرفیت: 2 رنگ: سفیدنقره ای حالت استاندارد: جامد مغناطیس نام گروه: 2 انرژی یونیزاسیون : Kj/mol 502.9 شکل الکترونی: 6s2 شعاع یونی : Å 1.35 الکترونگاتیوی: 0.89 حالت اکسیداسیون:2 دانسیته: 3.59 گرمای فروپاشی : Kj/mol 7.8 گرمایتبخیر : Kj/mol 142 مقاومت الکتریکی : Ohm m 0.000000332 گرمای ویژه: J/g Ko 0.204 دوره تناوبی:6
شماره سطح انرژی : 6 اولین انرژی : 2 دومینانرژی : 8 سومین انرژی : 18 چهارمین انرژی : 18 پنجمین انرژی : 8 ششمینانرژی : 2 ایزوتوپ : ایزوتوپ نیمه عمر Ba-130 پایدار Ba-131 11.7 روز Ba-132 پایدار Ba-133 10.5 سال Ba-133m 1.6 روز Ba-134 پایدار Ba-135 پایدار Ba-135m 1.2 روز Ba-136 پایدار Ba-137 پایدار Ba-137m 2.6 دقیقه Ba-138 پایدار Ba-139 1.4 ساعت Ba-140 12.8 روز Ba-141 18.3 دقیقه Ba-142 10.7 دقیقه
اشکال دیگر : هیدریدباریم BaH2 اکسید باریم BaO کلرید باریم BaCl2
منابع : کانی هایباریت و ویتریت کاربرد : در لامپهای فلورسنت ، آتشبازی ، برای تخلیه هوا ازتیوپبه کار می رود . همچنین در علم پزشکی نیز کاربرد دارد .
در اسلام زنان چون مردان در مسائل اجتماعى پايگاه و جايگاهى مناسب دارند و از حركتهاى اجتماعى و فعاليتهاى گروهى ممنوع نگرديدهاند، بلكه طبق مسلمات قرآنى و حديثى مسئوليتهاى اجتماعى بسيار بطور يكسان متوجه مرد و زن است. البته تكليف «جهاد» ابتدائى و جنگ تهاجمى از زنان برداشته شده است. قرآن مىفرمايد: و المؤمنون المؤمنات بعضهم اولياء بعض يأمرون بالمعروف و ينهون عن المنكر و يقيمون الصلوة... مردان مومن و زنان مومن برخى بر برخى ولايت (سرپرستى) دارند به معروف يكديگر را امر مىكنند و از منكر باز مىدارند و نماز مىگذارند و زكات مىدهند و از خدا و پيامبرش فرمان مىبرند، خدا اينان را رحمت خواهد كرد، خدا پيروزمند و حكيم است (توبه، 71) . در اين فرموده خداوند، زنان چون مردان داراى مسئوليتهاى بزرگ ولايت اجتماعى مىباشند، از اين رو به هدايتگرى و امر به معروف و بازدارندگى از زشتيها و ناهنجاريها در همه زمينههاى سياسى و فرهنگى و حقوقى مىپردازند. با گستردگى مفهوم «منكر» و «معروف» در اسلام گستره دخالتهاى اجتماعى زن روشن مىشود. بنابراين در همه عرصههايى كه مردان دخالت مىكنند، زنان نيز مىتوانند دخالت كنند مگر موارد استثنايى .
پيامبر (ص) طبق دستور قرآن كريم با زنان مستقلا بيعت مىكند و بر سر اصول و معيارهايى پيمان مىبندد و بدين گونه اين بدنه از جامعه اسلامى را با مسئوليتهاى سياسى اجتماعى خويش آشنا مىسازد. درباره چگونگى اين بيعت گفتهاند كه پيامبر (ص) با زنان، با گفتار و كلام بيعت مىكرد و يا اينكه دستور مىداد ظرف آبى مىآوردند و خود دست در ظرف فرو مىبرد سپس زنان دست در ظرف مىنهادند و بدين گونه پيمان بزرگ رابطه فرد و دولت تحقق مىيافت. برخى گفتهاند كه بيعت با زنان در زمان پيامبر (ص) از روى لباس و پوشش بوده است. در روز غدير نيز در روايات آمده است كه براى بيعت با زنان با امام على (ع) ظرف آبى آوردند.
زنان در نهضت بزرگ اجتماعى ـ سياسى هجرت نيز شركت كردند و مهاجرت آنان چون مردان و بدون هيچ تفاوتى پذيرفته و در وحى شريف، به عنوان پديدهاى اصيل مطرح شد. آنهم در دورانى كه زنان از اكثريت حقوق خويش محروم بودند و حق دخالت در كوچكترين مسائل اجتماعى را نداشتند . در نهضتهاى اجتماعى نيز زنان مىتوانند مشاركت داشته باشند و جريانها و حركتهاى سالمى براى هدايت جامعه پديد آوردند، مانند نهضت عاشورا و در دوران اخير نقش زنان در نهضت تنباكو در زمان حاضر نقش آفرينىهاى حماسى زنان در انقلاب روشن است. جز يكى دو مورد در همه مسئوليتهاى اجتماعى زنان مىتوانند شركت كنند. تنها در موضوع امامت كه وضعيت استثنايى دارد. البته صعود به مقام عصمت و ولايت كه جوهر اصلى نبوت و امامت است در شأن زن نيز هست و به عنوان نمونه بانوى بزرگ حضرت فاطمه (س) داراى اين مقام است، ليكن رسالت و امامت اجتماعى كه با دشواريهاى طاقت فرسايى همچون جنگها و... همراه است تكليفى است كه زن از آن معاف شده است.
حقوق زن در اسلام
چرا ارث زن نصف ارث مرد است؟
موضوع نصف شدن ارث زنان در برخی موارد به معنای ناقص بودن یا نصف بودن شخصیت و ارزش زنان نیست که برخی به غلط آن را تبلیغ میکنند. در دین مبین اسلام شخصیت انسانی زن برابربا مردان بوده و در رسیدن به درجات کمال انسانی هیچ تفاوتی بین این دوجنس قرار داده نشده است که آیات قرآن و احکام دین مبین اسلام به خوبی گویای آن است.
قانون ارث موضوع مالی و اقتصادی است که در اسلام بر پایه عدالت اجتماعی بنیان نهاده شده و در آن مسئولیت های اجتماعی و خانوادگی هر یک از زن و مرد رعایت شده است. اگر از درون نظام حقوق اسلام به ارث نگاه شود، سهم زنان که هیچ مسئولیت اقتصادی بر دوش ندارند، کاملا منصفانه و ضامن کرامت و عزت نفس زن مسلمان است.
در زمان ظهور اسلام و نزول قرآن کریم، محرومیت زنان از ارث میان همه اقوام ملل بشری در سطح دنیا وجود داشت و زن به هیچ یک از عناوین همسر، مادر، دختر و یا خواهر ارث نمی برد. اسلام در زمینه ارث ، انقلاب به وجود آورد و اولین نظام حقوقی جهانی بود که به زنان حق ارث عطا کرد و تمام قوانین ظالمانه دوران جاهلیت را که بر پایه اعتقادات و آداب و رسوم قبیله ای بود منسوخ نمود. در دوران جاهلی نه تنها به زن ارث نمی دادند بلکه بدون توجه به رضایت او همانند دیگران اموال متوفی وی را به ارث می بردند. این قانون جاهلی به وسیله قرآن کریم منسوخ شد. (1)
اسلام، احکام ارث را بر اساس جنسیت مرد یا زن بودن وضع نکرده ، بلکه براساس مسؤلیت مالی و موقعیتی است که این دو در خانوار دارند. در پاره ای از موارد زن بیش از مرد سهم می برد، بنابراین سهم ارث متناسب با نظرگاه کلی اسلام نسبت به خانواده، تقسیم وظایف و مسؤلیت ها سازگار و عادلانه است.
در بحث ارث زنان سه فرض مطرح است که معمولا یک فرض آن ذکر می شود و از دو فرض دیگر غفلت می شود:
1 – در مواردی زن و مرد همتا و مساوی ارث می برند، مانند صورتی که میت (فرزند) پدر و مادر داشته باشد که هر کدام به طور یکسان یک ششم ارث می برند و سهم پدر به عنوان مرد بودن بیش از سهم مادر نیست.
2 – در مواردی زن کمتر از مرد ارث می برد، مانند دختر که کمتر از پسر ارث می برد.
3 – در مواردی سهم زن بیش از سهم مرد می باشد، مانند موردی که میت غیر از پدر و دختر، وارث دیگری نداشته باشد که در این جا پدر یک ششم می برد و دختر بیش از آن . نیز مانند موردی که میت دارای نوه باشد و فرزندان او در زمان حیات وی مرده باشند که در این جا نوه پسری سهم پسر را می برد و نوه دختری سهم دختر را، یعنی اگر نوه پسری دختر باشد و نوه دختری پسر باشد، دختر دو برابر پسر ارث می برد. (2)
بنابراین ،سوال را به صورت کلی نمی توان طرح کرد که چرا ارث زن نصف مرد است، زیرا در مواردی ارث زن و مرد مساوی و در موارد دیگر ارث زن از مرد بیشتر است و فقط در برخی از موارد است که ارث از مرد کمتر است، پس بهتر است سؤال را این طور مطرح کنیم: چرا در برخی موارد ارث زنان نصف مردان است؟
اما رضا علیه السلام در پاسخ به این سئول فرمود: «زن وقتی که شوهر کرد، مالی به عنوان مهر می گیرد و هزینه زندگی وی بر عهدة مرد است و مرد باید نفقه و سایر مخارج زن را بدهد، ولی بر عهده زن چیزی نیست، از این جهت حق مرد بیشتر است».(3)
اما صادق علیه اسلام فرمود :«علتش این است که اسلام سربازی را بر زن واجب نکرده و مهر و نفقه را بر مرد لازم شمرده است از جرائم اشتباهی که خویشاوندان مجرم باید دیه بپردازند ، زن از پرداخت دیه و شرکت با دیگران معاف است».(4)
با توجه به این دو روایت و با نگاه به احکام دیگر اسلام متوجه می شویم که نصف شدن ارث زن نسبت به مردان در برخی موارد با توجه به مسولیت های اقتصادی در خانواده و جامعه مانند دادن نفقه ومهر و دیه عاقله و شرکت در جهاد و پرداخت حقوق واجب اجتماعی که بر عهده مردان نهاده شده تنظیم شده است و دین اسلام برای ایجاد تعادل میان مسئولیت و حق این احکام را وضع نموده است .طبیعی است که دین اسلام وقتی مسئولیت مالی بیشتری را بر دوش مردان قرار داده حق بیشتری را نیز در ارث قرار داده تا بین مسئولیت و حق تعادل بر قرار شود. و چون به موضوع مهریه و نفقه(دادن خرج خانواده) نگاه کنیم بخشی از این حقوق(اموال مردان) به زنان برگشت می نماید.
گذشته از این که احکام ارث به لحاظ مصلحت های اجتماعی وضع شده و در مواردی که مصلحت اقتضا کند یا شخص تمایل داشته باشد که بازماندگانش به یک اندازه از اموال او بهره برند، می تواند از حق وصیت خود برای تقسیم سهام و برابری آن استفاده کند.
جایگاه و اهمیت حقوق زن در اسلام
اسلام در چهارده قرن پيش ظهور کرد. در جامعه ای که زن بسيار حقير و پست شمرده می شد، تا جايي که زنده به گور می شد.اسلام آمد و خط بطلان بر روی تمام عقايد جاهلی کشيد.اسلام در تمام مسائل و مواردی که ارتباط با زن دارد، صحبت کرده و آيات و روايات فراوانی در اين زمينه ذکر شده است. زن از منظر قرآن همان است که در طبيعت هست.
از اين رو است که هماهنگی و انطباق کامل بين دستورات الهی اسلام و دستورات فطرت و طبيعت می باشد.اسلام بزرگترين خدمت را با اصولی که در قوانين و احکام مربوط به زن قرار داده به زن اعطا کرده. همزمان با آشنا کردن زنان به حقوق واقعی خود شخصيت و کرامت فراموش شده ايشان را احيا نمود.
اسلام به شيوه های مختلف کرامت انسانی زن را برای همگان آشکار می سازد. اسلام در حق زن نظريه ای ابداع کرده که از روزی که جنس بشر پا به عرصه دنيا گذاشت تا آن روز چنين طرز تفکری در مورد زن نداشت. اسلام در اين نظريه خود، با تمام مردم جهان درافتاد، و زن را آنطور که هست و بر آن اساسی که آفريده شده، به جهان معرفی کرد، اساسی که به دست بشر منهدم شده و آثارش نيز محو گشته بود.
اصل تساوی زن و مرد به کار بردن واژه تساوی بسيار ظريفانه است. در اسلام تساوی حقوق زن و مرد مطرح است نه تشابه. برعکس جامعه غرب که سعی می کنند تساوی را با تشابه يکی فرض کنند. مساوات در اسلام، اصلی غير قابل انکار و حتی ترديد ناپذير می باشد و ريشه در تمام قوانين ودستورات اسلامی دارد.گرچه اين اصل، قلمرو گسترده دارد و نمی توان آن را محدود به بعضی مسائل کرد ؛ اما به طور نمونه می توان به موارد زیر اشاره نمود:
ازدواج: در امر ازدواج زن همانند مرد در تصميم گيری و انتخاب در اين امر آزاد است و هيچ اجباری در کارنيست و بدون رضايت او، پيوند ازدواج اعتباری ندارد. امام صادق (ع) می فرمايند: «تستأمروا البکر و غيرها و لاتنکِح الا باَمرِها» (وسائل الشيعه، جلد 14، ص 214) با زنان چه باکره و چه غير باکره در امر زناشويي مشورت کنيد و با آنان پيوند زناشويي نبنديد مگر به خواست خودشان.
پاداش و کيفر: زن و مرد هردو، در تکاليف و وظايف معنوی خود يکسان و برابرند و به صورت يکسان از ثواب و عقاب اعمال خود بهره می گيرند. در قرآن حتی يک آيه هم وجود ندارد که در آن به مردان برتری خاصی ببخشد ويا آنان را مستحق عنايتی بيشتر از زنان قرار دهد. آيات الهی هر دو جنس را در واجبات و اوصاف عالی برابر می داند.
تعليم و تربيـت: فرا گرفتن علم و دانش موضوعی است که در آيات و روايات بدان سفارش فراوان شده است و برای هر زن ومردی ضرورت دارد. در ديدگاه اسلام آموزش حقی است که زن و مرد از آن بطور يکسان بهره می گیرند. پيامبر اسلام (ص) می فرمايند: «طلبُ العلمِ فريضةٌ علی کل مسلم و مسلمة» جستجوی دانش بر زن و مرد واجب است (وسائل الشيعه، ج 18، ص 13-14).
ارث: زمانی که اسلام ظهور کرد، زنان از ارث محروم بودند؛ اما اسلام تفاوت بين زن و مرد را از بين برد و حق ارث زنان را برای همگان آشکار ساخت.
قرآن می فرمايد: «للرجالِِ نصيبٌ مما ترک الوالدانِ و الاقربون و للنساء نصيبٌ مما ترک الوالدان و الاقربون مما قل منه و کثر نصيباً مفروضاً»: براى مردان، از آنچه پدر و مادر و خويشاوندان از خود بر جاى مىگذارند، سهمى است و براى زنان نيز، از آنچه پدر و مادر و خويشاوندان مىگذارند، سهمى خواه آن مال، كم باشد يا زياد اين سهمى است تعيين شده و پرداختنى (نساء، 7)
قانون ارث در نظام حقوقی اسلام بر پايه عدالت بنيان گذاری شده است و اگر به اين نکته توجه شود که زن هيچگونه مسئوليت مالی در برابر اطرافيانش ندارد، بسيار منصفانه و منطبق بر شأن و کرامت زن نشان می دهد. البته در مواردی سهم الارث زن برابرسهم مرد وشايد بيشتر هم باشد که در احکام و قوانين اسلامی و مدنی توضيح آن آمده است. پس به عبارت بهتر می توان گفت: اسلام ارث را بر اساس زن يا مرد بودن بنيان نکرده، بلکه بر پايه مسئوليتها و وظايفی که افراد در قبال ديگران دارند، وضع نموده است.
عقيده و ايمان:
اصل وحدت هويت و بعد انسانی زن و مرد آفرينش: زن و مرد ازيک گوهر و سرشت، بدون هيچگونه برتری از نظر خلقت نسبت به يکديگر آفريده شده اند. و اين نکته در آيات نورانی قرآن کريم بارها يادآوری شده است.
آنجا که می فرمايد: «هو الذی خلقَکم من نفسٍ واحدةٍ و جعل منها زوجَها ليسکنَ اليها...» (سوره اعراف، آيه 189): اوست که همه شما را از يک تن بيافريد و از آن يک تن زنش را نيز بيافريد تا با او آرامش یابد. «و مِن اياتِه اَن خلق لکم مِن انفسکم ازواجاً لِتَسکنوا اِليها...» (سوره روم، آيه 21) و از نشانه های قدرت اوست که برايتان از جنس خودتان همسرانی آفريد تا در کنار ايشان آرامش يابيد.... پس زن در خلقت از همان جوهر مرد است و عقايد باطلی که در اين زمينه مخصوصا در دوره جاهليت رواج داشته، همه توسط آيات نورانی قرآن فسخ شده است و «من نفس واحده» و «من انفسکم» در آيات ياد شده نشان از همين مطلب دارد.
تکامل زن: زنان همانند مردان می توانند به رشد معنوی و تکامل روحی دست يابند و اين مسئله اختصاصی به جنس مرد ندارد. همان گونه که قرآن اين نکته را به روشنی تصريح می کند:«و مَن يَعمل مِن الصالحات مِن ذکرٍ اَو اُنثی و هو مُؤمِن فَاولئک يَدخُلون الجنة و لايظلمون نَقيرا» (سوره نساء،آيه 124) و هرکس کاری شايسته کند، چه زن و چه مرد، اگر مومن باشد به بهشت می رود و به قدر آن گودی که بر پشت هسته خرماست به کسی ستم نمی شود. «مَن عمل صالحاً مِن ذکرٍ اَو انثی و هو مُومن فلنحيين ه حياةً طيبة و لنجزين هم اجرُهم باحسن ما کانوا يعلمون» (سوره نحل، آيه 97 ) هر مرد و زن که کاری نيکو انجام دهد، اگر ايمان آورده باشند، زندگی خوش و پاکيزه ای به او خواهيم داد وپاداشی بهتر از کردارشان.
اصل تفاوت طبيعی بين زن و مرد : بدون شک بين زن و مرد از لحاظ های گوناگون تفاوت است و به هيچ عنوان نمی توان آن را انکار کرد ؛ اما هرگز نمی توان اين تفاوتها را کمبود و نقص برای يک جنسو برتری برای جنس مخالف برشمرد. به عبارت ديگر تفاوتهای زن و مرد تناسب است نه نقص و کمال، قانون خلقت خواسته است با اين تفاوتها تناسب بيشتری ميان زن و مرد که قطعا برای زندگی مشترک ساخته شده اند به وجود آورد.
بعد جسمی: روشن است که زن ومرد از نظر جسمی تفاوتهای زيادی دارند و هيچ فردی اين را انکار نمی کند. حتی هر يک از سلولهای بدن هر انسانی نشان از جنسيت خويش دارد و اين تفاوتها دليل بر فرق در توان کاری و قدرت بدنی شده که به طور معمول مردان از زنان قويتر می باشند و از اين نظر برتری دارند. اما رشد دختران از پسران شديدتر و بلوغ آنها زودتر صورت می گيرد. ازدواج و توليد نسل معلول همين تفاوتها است.
بعد روانی و عاطفی: زنان سرشار از عواطف و احساسات می باشند و زودتر از وقايع تأثير می پذيرند و به هيجان می آيند. البته اين وجود مالامال از احساس حکمتی است تا کار توليد نسل و تشکيل خانواده بهتر صورت گيرد. زن در عين دارابودن مشترکات از جهاتی با مرد اختلاف دارد. چون ويژگيهای ساختمانی متوسط زنان نظير: مغز، قلب، شريانها، اعصاب، قامت و وزن، طبق آن چه که در کالبد شناسی توضيح داده شده است از متوسط مردان در همان ويژگي ها مؤخرتر است و اين مسئله موجب شده است که جسم زن لطيفتر و نرم تر از مرد باشد و در مقابل جسم مرد درشت تر و سخت تر باشد. و احساساتی لطيف نظير: دوستی، رقت قلب، زيباگرايي و آرايش جويي در زن بيشتر و انديشه گرايي در مرد فزون تر شود. بنابراين زندگی زن «احساس گرا» و زندگی مرد «انديشه گرا» است.
اصل استقلال و آزادی زنبعد فرهنگی: اسلام می خواهد زن آشنا به تمام معارف الهی باشد و از نظر فرهنگی و علمی رشد کند تا بتواند نسلی عالم به معارف حقه و سرشار از علم و دانش بپروراند. به همين دليل آموختن علم و دانش را محدود به زمان و مکان نکرده و بر هر انسانی اعم از مرد و زن ضروری و لازم دانسته است. حتی در آموختن اصول اعتقادات و احکام شرعی که بر زنان تکليف و واجب می باشد، اجازه شوهر شرط نيست و منع شوهر در آن تأثيری ندارد.
بعد اجتماعی: در اسلام زنان در مسائل اجتماعی شرکت می کنند و هيچ منعی برای شرکت در فعاليتهای گروهی ندارند. مانند شهادت دادن، سرگرمی در اوقات قراغت، حق امر به معروف و نهی از منکرقرآن می فرمايد: «والمؤمنينَ و المؤمنات بعضهم اولياء بعض يأمرون بالمعروف و ينهَون عن المنکر و يقيمون الصلوة و يؤتون الزکوة و يُطيعون الله و رسوله اولئک سيرحمهم الله اِن الله عزيٌز حکيمٌ» (سوره توبه، آيه 71) مردان مؤمن و زنان مؤمن برخی بر برخی ولايت (سرپرستی) دارند. به معروف يکديگر را امر می کنندو از منکر بازمی دارند و نماز می گذارند و زکات می دهند و از خدا و پيامبرش فرمان می برند، خدا اينان را رحمت خواهد کرد، خدا پيروزمند و حکيم است.
البته اسلام حضور زن در اجتماع را مشروط بر حفظ حجاب و پوشش کامل او دانسته؛ که اين به معنی محدود کردن زن نيست. به عبارت ديگر اسلام با حضور اجتماعی زن مخالف نيست؛ بلکه با بی بندوباری و بی پروائی و بی عفتی اجتماعی مخالف است. حجاب در اسلام به معنی منع حضور زن در جامعه نيست؛ بلکه به معنی حضور تحت شرايط معين است.
بعد سياسی: در زمان پيامبر اکرم (ص) شوهر يا پسر بجای زن نمی توانست بيعت کند ؛ بلکه پيامبر (ص) طبق دستور قرآن کريم با زنان بيعت کردند و در تاريخ نيز ثبت شده است.
قرآن می فرمايد: «يا ايها النبی اذا جاءک المؤمنات يبايعنک علی اَن لايشرکنَ بالله شيئاً و لايسرقن و لايزنين و لايقتلن اولادهن و لايأتين بهتان يفترينه بين ايديهن و ارجلهن و لايعصينک فی معروف فبايعهن و استغفر لهن الله اِن الله غفورٌ رحيم» (سوره ممتحنه، آيه 12): ای پيامبر اگر زنان مؤمن نزد تو آمدند با بيعت کنند، بدين شرط که هيچ کس را با خدا شريک نکنند و دزدی نکنند و زنا نکنند و فرزندان خود را نکشند و بهتان نزنند و فرزندی را که از آن شوهرشان نيست به او نسبت ندهند و در کارهای نيک از تو نافرمانی نکنند، با آنها بيعت کن و برايشان از خدا آمرزش بخواه که خداوند آمرزنده و مهربان است.
پس زنان به عنوان يک فرد در جامعه انسانی می توانند در فعاليتهای سياسی شرکت کنند و نظر خود را درباره موضوعات سياسی آزادانه بيان کنند.همچنين زنان در زمان پيامبر (ص) در نهضت بزرگ اجتماعی – سياسی هجرت شرکت کردند. قرآن کريم می فرمايد: «يا ايها الذين امنوا اذا جاءکم المؤمنات مهاجرات فامتضوهن الله اعلم بايمانهن فان علمتموهن مؤمنات فلاترجعوهن الی الکفار» ( سوره ممتحنه، آيه 10) ای ايمان آورندگان! چون زنان مؤمنی که مهاجرت کرده اند به نزدتان آيند، بيازماييدشان. خدا به ايمانشان داناتر است. پس اگر دانستيد که ايمان آورده اند، نزد کافران بازشان مگردانيد...
بعد اقتصادی:اسلام زن را در مباحث مالی و اقتصادی آزاد گذاشته است. «للرجال نصيبٌ مما اکتسبوا و للنساء نصيبٌ مما اکتسبن»: مردان نصيبى از آنچه به دست مىآورند دارند، و زنان نيز نصيبى (و نبايد حقوق هيچ يك پايمال گردد) (سوره نساء، آيه 32) اسلام به شکل بی سابقه ای جانب زن را در مسائل مالی و اقتصادی رعايت کرده، از طرفی به زن استقلال و آزادی کامل اقتصادی داده و دست مرد را از مال و کار او کوتاه کرده و حق قيموميت در معاملات زن را از مرد گرفته و از طرف ديگر با برداشتن مسؤوليت تأمين بودجه خانوادگی از دوش زن، او را از هر نوع اجبار و الزامی برای دويدن به دنبال پول معاف کرده است. علاوه بر آزادی اقتصادی زن در اموال خود، اسلام برای زن مهريه و نفقه قرار داده است ؛ به اين علت که نيروی جسمانی او کم است و همچنين قوای بدنش در اثر دوران بارداری و شيردهی و تربيت فرزند نيز کمتر می شود و پرداخت نفقه و مهريه بر مردان واجب است.
اصل بزرگداشت شخصيت زن:
در نقش همسری: قرآن می فرمايد:«و عاشروهن بالمعروف»: با آنها با نیکی رفتار و زندگی کنید. (سوره نساء، آيه 19 ) معروف همان چيزی است که متضمن هدايت عقل و حکم شرع و فضيلت و محاسن خلق نيکو و سنتهای حسنه در آداب است. در روايات نيز مردان به نيکی کردن و حسن معاشرات با همسرانشان سفارش شده اند. پيامبر اسلام (ص) می فرمايند: «خيرکم، خيرکم لأهله و أنا خير لأهلی» (وسايل الشيعه، ج 20، ص 171، ح 8) بهترين شما کسی است که برای خانواده خود بهترين باشد و من برای خانواده ام بهترينم. پيامبر (ص): «اقربکم منی مجلسا يوم القيامة... خيرکم لاهله» (وسايل الشيعه، ج8، ص 507) نزديکترين شما به جايگاه من در روز قيامت، کسانيند که با همسرانشان بهتر رفتار کنند.
در نقش مادری: در مکتب انسان ساز اسلام بر احترام به پدر و مادر سفارش شده است. «و قضی ربک ألا تعبدوا إلا اياه و بالوالدين إحسانا....»: و پروردگارت فرمان داده: جز او را نپرستيد! و به پدر و مادر نيكى كنيد! هر گاه يكى از آن دو، يا هر دوى آنها، نزد تو به سن پيرى رسند، كمترين اهانتى به آنها روا مدار! و بر آنها فرياد مزن! و گفتار لطيف و سنجيده و بزرگوارانه به آنها بگو (سوره اسری، آيه 23) «و وصينا الانسان بوالديه...»: و ما به انسان درباره پدر و مادرش سفارش كرديم مادرش او را با ناتوانى روى ناتوانى حمل كرد (به هنگام باردارى هر روز رنج و ناراحتى تازهاى را متحم ل مىشد)، و دوران شيرخوارگى او در دو سال پايان مىيابد (آرى به او توصيه كردم) كه براى من و براى پدر و مادرت شكر بجا آور كه بازگشت (همه شما) به سوى من است (سوره لقمان، آيه 14)اما در مورد مادر و احترام نسبت به او بيشتر سفارش شده است.«الجنة تحت اقدام الامهات») (مستدرک الوسائل، ج 15 ص 180) بهشت زير پای مادران است.
در نقش فرزندی: تا قبل از ظهور اسلام به علت وجود عقايد جاهلی که بين مردم رواج داشت، فرزند دختر را ننگ و حقير می شمردند. اما اسلام به دختر ارج نهاد و شخصيت و کرامت انسانی او را احيا کرد. پيامبر (ص) دست دخترشان را می بوسيدند و به ايشان احترام می گذاشتند.
«وقتی به پيامبر (ص) خبر دادند خداوند دختری به او عطا کرده نگاه حضرت به صورت اصحابش افتاد، آثار ناخشنودی را در چهره آنان ملاحظه کرد، سپس فرمود: اين چه حالتی است که در شما می بينم؟ خداوند گلی به من داده ؛ آن را می بويم و روزيش با خداست.» (وسائل الشيعه، ج 21، ص 365) امام صادق (ع): «البنات حسنات و البنون نعمة و الحسنات يثاب عليها و النعمة يسأل عنها»: دختران خوبیها هستند و پسران نعمت، به خوبیها پاداش داده می شود و از نعمت سوال می شود (وسائل الشيعه، ج 15، ص 10323)
اهداف
احيای شخصيت زن: اسلام کرامت و شخصيت زن را زنده و احيا کرد؛ شخصيتی که به فراموشی سپرده شده و از بين رفته بود. زنانی که در دوره جاهليت از حقوق انسانی خود محروم بودند و حتی به ديد يک انسان به آنها نگاه نمی شد، با حقوق خود آشنا شدند و اجازه يافتند در جامعه حضور فعال داشته باشند.
لغو بدبينی ها: زن را در دوران قبل از اسلام، عامل وسوسه، فريب و گول زدن مردان و مايه ننگ و خواری برای خانواده و پست و حقير می شمردند. اسلام با شخصيت دادن به زن و سفارش های فراوان نسبت به زن و احترام به جايگاه زن و بيان حقوق او تمام اين عقايد خرافی و جاهلی را از بين برد و ريشه کن کرد.
لغو ضرب و شتم و آزار رساندن به زنان: در آيات و روايات بسيار بر حسن معاشرت و نيکويي به زنان سفارش شده و از آزار رساندن به زنان نهی شده است. در دوران تاريک قبل از اسلام به اين دليل که برای زن هويت انسانی قائل نبودند، از هرگونه آزار و اذيت نسبت به او دريغ نمی کردند. رسول اکرم (ص) می فرمايند: «مَن ضرَب اِمرأة بغير حق فأنا خَصمُه يومَ القيامة»: کسی که همسر خود را بدون حق بزند من در روز قيامت دشمن او هستم (ارشاد ديلمی (1) و (2) ص 291).
احيای حقوق زن: در آن روزگاری که برای زن ارزش و منزلتی قائل نبودند، اسلام مردان را به پرداخت نفقه و مهر فرمان داد و آن را به عنوان يک وظيفه و مسئوليت برعهده مردان نهاد. اسلام در تمام مسائلی که مطرح می کند، سيستم خاص خودش را دارد. بسيار قاطع با اصول والای انسانی و اهدافی بسيار عالی که در هيچ کدام از قوانين بشری و مکاتب ساخته دست بشر يافت نمی شود. به اين علت که تمام احکام و قوانين آن منطبق بر اصول فطرت و خلقت می باشد و هيچ گونه تضادی با قوانين حاکم بر طبيعت ندارد.
هر انسانی چه زن و چه مرد از نظر ايمان مساوی هستند و هيچگونه تفاوتی از اين مورد بين آنها وجود ندارد. قرآن کريم می فرمايد: «وَالذين يُؤذون المؤمنين و المؤمناتِ بِغَير ما اکتَسَبوا فقدِ احتَمَلوا بهتاناً و اثماً مبينا ً»: و آنان كه مردان و زنان باايمان را به خاطر كارى كه انجام ندادهاند آزار مىدهند بار بهتان و گناه آشكارى را به دوش كشيدهاند. (سوره احزاب، آيه 58) و آنان که مردان و زنان با ايمان و بی تقصير و گناه را بيازارند، دانسته گناه و تهمت بزرگی را مرتکب شده اند.
منابع
1ـ مسالهي زن, اسلام دكتر محمد منصور نژاد, انتشارات برگ زيتون 1381
2ـ شخصيت و حقوق زن در اسلام, مهدي مهريزي, انتشارات علمي و فرهنگي ؛ ويل درانت, لذات فلسفه
3ـ مسالهي زن, اسلام ؛ ايدئولوژيهاي سياسي, ترجمهي قايد, نشر مركز 13
4ـ همان منبع و مسالهي زن, اسلام ؛ جميله كديور, زن ؛ محمد حكيم پور، حقوق زن در كشاكش سنت و تجدد.
5ـ محمد غزالي, ميزان العمل, ترجمهي علي اكبر كسمايي, چاپ سروش 1376, مسالهي زن پيشين.
6ـ تفسير الميزان, ج 4 ترجمهي سيد محمد باقر موسوي همداني, انتشارات جامعهي مدرسين
7ـمسالهي زن و اسلام.
8ـ شخصيت و حقوق زن در اسلام؛ زن در جامعه قاجار
9ـ قواعد الاحكام كتاب جزيه.
10ـ دايره المعارف كويتي, كتاب جزيه.
11ـ شخصيت و حقوق زن در اسلام ؛ جلال ستاري, سيماي زن در فرهنگ ايران
12ـ جميله كديور, زن, انتشارات اطلاعات, تهران 1378 .
13ـ شخصيت و حقوق زن در اسلام ؛ سيماي زن در فرهنگ ايران
14ـ شهيد مطهري, نظام حقوق زن در اسلام, انتشارات صدرا 1383
15ـ شخصيت و حقوق زن در اسلام
16ـ همان, دكتر علي شريعتي, زن, انتشارات سبز ج 2
17ـ استاد مطهري, مجموعه آثار, انتشارات صدرا ج19
18ـ شخصيت و حقوق زن.
19ـ علي نريماني, زن بر ترين پديده در عرفان, انتشارات ميثم تمار 1381.
عبادت از ریشه «عَبَدَ» و به معنای پرستش و اطاعت خاشعانه و نهایت خضوع است. از ریشه عبد دو مصدر عبودیت و عبادت مشتق شدهاست. این دو واژه در عبری و عربی کاربرد داشته و معنی همسان دارد.
ابوعلی سینا گفتهاست::: العباده هی غایه الخضوع و التذلّل (عبادت نهایت خصوع و فروتنی است). مرتضی مطهری در تعریف عبادت میگوید: پرستش آن حالتی است که در آن انسان یک توجهی میکند که از ناحیه باطن خودش به آن حقیقتی که او را آفریدهاست و خودش را در قبضه قدرت او میبیند، خودش را به او نیازمند و محتاج میبیند. در واقع سیری است که انسان از خلق به سوی خالق میکند. این امر اساساً قطع نظر از فایده و اثری که داشته باشد، خودش یکی از نیازهای روحی بشر است.
پرستش در ادیان ابراهیمی
عبادت و پرستش در سه دین ابراهیمی یهودیت، مسیحیت و اسلام به عنوان یک اصل جدایی ناپذیر برشمرده میشود که در هر سه دین به عنوان یکی از اولویتها بر آن تأکید شدهاست. این تأکید به حدی است که در آرمان و هدف بعثت موسی(ع) آمده که او مأمور شده بنیاسرائیل را برای عبادت خداوند از مصر بیرون ببرد. قرآن نیز اولین دعوت پیامبر را دعوت به توحید، عبادت خدا و دوری از شرک ذکر میکند. ادا کردن عبادت در زندگی انسان با آغاز خلقت بوده به طوری که اولین عبادت به صورت قربانی در تورات و قرآن در مورد دو پسر آدم(ع) (قابیل و هابیل) ذکر شدهاست. عبادت در طول زمان، صورتهای مختلفی به خود گرفتهاست. عبادت به معنی اخص آن عبارت است از عبادات شریعت که در شریعت یهود، عمدتاً به قربانی، عشریه، روزه، اعیاد و نماز و در شریعت اسلامی عمدتاً به نماز، روزه، زکات و حج اطلاق میشود.
پرستش در یهودیت
عبادت از منظر کتب عهد قدیم، اطاعت کامل و محض خداوند میباشد چنانچه در «اول تواریخ» آمده:
حال ای پسر من سلیمان، بکوش تا خدای اجداد خود را بشناسی و با تمام دل و جان او را بپرستی و خدمت کنی. خداوند تمام دلها را میبیند و هر فکری را میداند. اگر در جستجوی خداباشی، او را خواهی یافت، ولی اگر از او برگردی، تو را تا ابد طرد خواهد کرد.
در مزامیر نیز آمدهاست که: خداوند را با تمام دل خود، در مجلس راستان و میان قوم او ستایش خواهم کرد. اطاعت در عهد قدیم شامل اطاعتی میشود که از روی میل و رغبت است. و عبادت مختص خداوند بوده و برای غیر خدا سزاوار نمیباشد و تنها اوست که شایسته عبادت است. در یهودیت حتی جنگ هم در راستای عهد خداوند عبادت است. در یهودیت آمدهاست: خداوند، جان پناه من است، او صخره من است و مرا نجات میبخشد. خدایم صخره محکمی است که به آن پناه میبرم. او همچون سپر از من محافظت میکند. به من پناه میدهد و با قدرتش مرا میرهاند. او را به کمک خواهم طلبید و از جنگ دشمنان رهائی خواهم یافت. ای خداوند بزرگ تو شایسته پرستش هستی. (مزامیر ۱۸:۲-۳)
پرستش در مسیحیت
خداوند، در یهودیت خدائی است مهربان و بخشنده که پناهگاه و محل انس و امنیت است برای مردم زمانه، و همه چیز با او معنا پیدا میکند امّا در عهد جدید خداوند معنای عمیقتر و باشکوهتر دارد. از دیدگاه مسیح خداوند را باید با تمام قلب و جان دوست بدارید و این اولین و مهمترین دستور خدا است. ایمان و عبادت در مسیحیت به دو معنای دوست داشتن خداوند با تمام قلب و جان و محبت و خدمت به مردم به کار رفتهاست. امّا در مسیحیت از آنجائی که باور عهد جدید بر آن است که عیسی پسر خداوند است، عبادت هم شامل خداوند آسمانی میشود و هم خداوندی که جسم شد؛ یعنی مسیح. پس پرستش و عبادت خداوند، بدون اطاعت و پرستش مسیح غیر ممکن است. مسیح چهره دیدنی خدای نادیدهاست. او فرزند خداست و بر تمام موجودات برتری دارد. در واقع هستی به وسیله عیسی مسیح به وجود آمدهاست....... (کولسیان ۱:۱۵-۱۹)
پرستش در اسلام
روشهای صحیح و کاربردی عربی نشان میدهند که عبادت، نوعی از خضوع در نهایت درجه آن و ناشی از دریافت قلبی نسبت به عظمت و سلطه معبود است. برای عبادت دو چیز لازم است: اول: پایبندی به آنچه خداوند به صورت امر و نهی و حلال و حرام تشریع نموده و توسط پیامبران ابلاغ گردیدهاست. این امر به عنصر اطاعت و خضوع در برابر خدا عینیت میبخشد. کسی که از پذیرش فرمان خدا سرپیچی کند و از پیروی راه و پایبندی به شریعت او استکبار ورزد، بنده و پرستش کننده خدانیست؛ هر چند او را خالق و روزی دهنده خود بداند و بدین امر اعتراف کند، چنانچه مشرکان عرب هم چنین ادعایی داشتند.
دوم: پایبندی او، از دل سرشار از محبت خدا برخیزد؛ زیرا در هستی، چیزی دوست داشتنیتر از خدا وجود ندارد. برای اینکه او صاحب فضل و احسان است و انسان را که چیزی نبود به وجود آورد و آفرید. اساس محبت خداوند متعال، آگاهی از فضل، نعمت، نیکی، رحمت، احساس جمال و کمال اوست. اگر کسی احسان را دوست دارد، صاحب احسان اوست و اگر زیبائی را دوست دارد، مصدر زیبائی اوست و اگر کسی طالب کمال است، کمال حقیقی اوست و اگر کسی خود را دوست دارد، بداند که آفریننده و پدید آورندهاش خداوند میباشد. کسی که خدا را بشناسد، او را دوست دارد و به اندازه درجه شناخت خویش، نسبت به او محبت پیدا میکند. به همین دلیل محبت محمد نسبت به خداوند، از همه بیشتر بود؛ زیرا معرفت بالاتری نسبت به خدا داشت.
- علم ( science)
محصول مواجه خاصي از آدمي با جهان ( طبيعت و انسان) و دين محصول مواجهه انسان با امر قدسي (the Holy, the Sacred, ) به حساب مي آيند. از اين رو، هم علم و هم دين را مي توان در دو حوزه به بررسي نشست : ساحت حضوري ( تجربه ، experience و ساحت حصولي ( تعبير، interpretation . اين دو حوزه البته مربوط به دو حوزه از آدمي هستند كه در يك حوزه، معرفت و شناخت آدمي قرار دارد و در حوزه ديگر، ساحت وجودي انسان رخ مي نمايد. ارتباط انسان با خود و ديگري ابتدا در حوزه وجودي آدمي صورت مي گيرد و پس از وقوع اين تجربه است كه انسان، آن را به حوزه معرفتي وارد مي كند و از آن تجربه، مفهوم سازي مي نمايد. علم و دين نيز از اين قانون مستثنا نيستند و انسان ابتدا از ارتباطش با جهان (مبدأ علم) و امر قدسي (مبدأ دين) تجربيات و اثراتي اخذ مي كند و ساحت حضوري و وجودي اش را غني و سرشار مي سازد و آنگاه با تحويل داده هاي اين ساحت حضوري ، به ساحت حصولي، زمينه پيدايش مفاهيم و تعابير آن تجربيات و تاثيرات را فراهم مي كند. از رابطه انسان با جهان (از منظر علم) تجربه علمي حادث مي شود و از رابطه انسان با امر قدسي ، تجربه ديني و تنها پس از اين رابطه است كه در مقام حصول، معرفت علمي و معرفت ديني با مفهوم سازي آن تجربيات، حاصل مي شوند.
آنچه البته از تعارض علم و دين مراد است بيشتر به تعارضاتي كه در مقام حصول حادث مي گردند، توجه دارد و آنجا كه از تعارض روش علم و دين، زبان آنها، موضوعاتشان و پرسش هاي آنها سوال مي شود، تعارضات در ساحت حصولي ( تعبير) مد نظر هستند و پرسش هايي چون : تفاوت ها و تشابهات زبان علم و زبان دين چيستند؟ معرفت علمي از چه رويكردهايي سود مي جويد و اين رويكردها چه نسبتي با روش هاي معرفت ديني پيدا مي كنند؟ پرسش هاي معرفت ديني و معرفت علمي هر يك چه ماهيت و مبنايي دارند؟ معيارهاي سنجش گزاره هاي ديني و علمي چه هستند و ارتباط آنها با هم چگونه است؟ گوشه اي از ارتباط علم و دين را در مقام حصول نشان مي دهند. (1) اما اين، همه ماجرا نيست و جست وجوي ارتباط علم و دين در مقام حضور نيز مي تواند مكمل نگاه، از منظر حصول باشد و علاوه بر آن، چه بسا هر سختي در مورد نسبت به معرفت علمي و معرفت ديني مي رود اگر پيشاپيش توجهي در خور در ماهيت تجربه ديني و تجربه علمي را به همراه نداشته باشد، سخن و كلام عميقي محسوب نمي شود. هدف ما در اين مقاله آن است كه رويكردي متفاوت به تجربيات ديني و علمي داشته باشيم و با مشخص كردن دو تجربه اصيل و عميق ديني و علمي ( يعني تحير عابدانه و تعجب عالمانه)، نسبت علم و دين را از اين دريچه به بررسي بنشينيم. به زعم ما نكاتي در مقايسه اين دو تجربه وجود دارند كه پيش از اين به طور تخصصي نظر كسي را جلب نكرده است و مقاله ما اگر نقطه عطفي داشته باشد در همين تذكار تمايز و البته تشابه ميان گونه اي تجربه ديني (حيرت) با نوع تجربه علمي (تعجب) به حساب مي آيد.
2 - تجربه علمي آدمي از جهان (انسان و طبيعت) را مي توان با نمودهاي متفاوتي مشخص كرد: منظم ديدن جهان، بر انگيختن حس زيبايي شناختي (2)، تعجب و شگفتي و حتي ترس، برانگيخته شدن حس شفقت ورزي انسان ( در علوم انساني ) و حس دسترس ناپذيري عالم و آدم، از جمله تجليات تجربه علمي در حوزه احساسي و وجودي انسان به شمار مي روند.
انسان با توجه به آدم و عالم (موضوعات علم) نظمي را ميان اجزاي آنها درك مي كند و مي تواند ميان اين مولفه ها چنان تناسب و هماهنگي دريابد كه حس زيبايي شناختي او تحريك شود. حتي دسترس ناپذير بودن و تو در تو ديدن جهان مي تواند گونه اي ترس و واهمه را براي وي به همراه داشته باشد، اما شايد حسي كه بتواند همه اين مظاهر را در برگيرد، تعجب و شگفتي باشد كه از مواجهه انسان با عالم و آدم (طبيعت و انسان) به او دست مي هد. تعجب و شگفتي، حالاتي از وجود انسان هستند كه پس از مواجهه وي با امر يا اموري بس پيچيده حادثه مي شوند، حالاتي كه وجود انسان از درك آنها عاجز است. (3) از اين رو، دور از واقع نيست اگر تجربه دانشمندي را كه با طبيعت، آسمان ، گياه، انسان و يا هر يك از اجراي آنها مواجه مي شود، تجربه اي شگفتي زا و تعجب آور نام نهيم (هر چند كه بايد براي هر يك از اين تجربيات شگفتي زا و حيرت آور عمق و وسع متفاوتي قائل شد كه از دانشمندي به دانشمند ديگر متفاوت است و حتي براي يك دانشمند در زمان هاي متفاوت گوناگون است). عالمي كه نگاهي عميق به انسان و طبيعت مي كند با ديدن اين همه پديده ها و نشانه ها كه هم علت آنها و هم فرايندشان براي وي مجهول اند، بسي دچار تعجب و بهت مي شود؛ بهت و تعجبي كه وجود انسان در رابطه با پديده هايي فوق تصور از خود نشان مي دهد.
به نقل ار سي پي اچ
خیرخواهی نباید حق شهروندی را نادیده بگیرد
محمد صادق جنان صفت
رعایت حق شهروندان و خیرخواهی برای آن ها دو مقوله جداگانهاند. عدم تفکیک دقیق این دو مقوله از سوی نهاد دولت و سایر نهادهای قدرت به صورت عمدی یا بر پایه سهو و اشتباه، عموماً به زیان شهروندان است. حق شهروندی، چیزهایی است که در عرف جامعه یا قانون به عنوان منافع مدنی برای شهروندان لحاظ شده است.
زندگی، آزادی، تندرستیآسایش تن و همچنین تملک اشیای خارجی مثل پول، زمین، مسکن، اثاثیه و لوازم منزل از جمله چیزهایی است که ذیل مقوله حق شهروندی میگنجند. نهاد دولت و حاکمان سیاسی وظیفه دارند با اجرای عادلانه عرف و قانونهای برابر، از منافع مدنی شهروندان حراست کنند.
خیرخواهی برای شهروندان و ملزم کردن آن ها به خیرخواهی و اقدام خیربرای دیگران اما جزو وظایف و اختیارات نهاد دولت قرار نمیگیرد و یک مقوله شخصی و فردی است. شهروندان مطابق با عرف و قانون میتوانند حق شهروندی خویش را از نهاد دولت مطالبه کرده و در صورت امتناع دولت یا ناتوانی در رعایت این حق، انتقاد و اعتراض کنند.
شهروندان اما نمیتوانند از دولت و سایر نهادهای موثر بر سرنوشت شهروندان، مطالبه خیرخواهی کرده و آنها را مجبور کنند اقدامهای خیرخواهانه فراتر از عرف و قانون انجام دهند یا از فرد و گروههای اجتماعی مطالبه خیرخواهی کنند. به این ترتیب، دولت میتواند به شهروندان و به زیرمجموعه خود فرمان دهد حق شهروندی دیگران را مراعات کنند، اما برای این که آنها اقدامهای خیرخواهانه انجام دهند، جز ترغیب و تشویق هیچ ابزار دیگری نباید به کار گرفته شود.
فرض کنیم رییس دولت یا حکومت در یک جامعه به این باور برسد که اجرای یک تصمیم یا یک فکر به نفع و خیر شهروندان یا گروهی از آنها است، در این وضعیت چه باید کرد؟ معلوم است که حاکم سیاسی حق ندارد آن تصمیم یا اندیشه را بدون این که به عرف یا قانون تبدیل کند به مرحله اجرا گذارد. حاکم سیاسی در صورتی که بر اندیشه خود اصرار داشته باشد باید آن اندیشه خیرخواهانه را به صورت برنامه و طرح به مجلس قانونگذاری تقدیم کند تا دستکم، صورت قانون داشته باشد.
تجربه، اندیشه و عمل جامعههای انسانی نشان میدهد خیرخواهی حاکمان سیاسی و نهاد دولت در خالصترین شکل و ماهیت و خوشبینانهترین نگاه به ویژه اگر خارج از عرف، قاعده و قانون باشد نه ضرورت دارد، نه فایدهای ملموس برای شهروندان خواهد داشت. چون خیر هر فرد یا گروه اجتماعی ممکن است به لحاظ تشخیص و در واقعیت با خیر یک فرد یا گروه اجتماعی دیگر در تعارض باشد.
واقعیت این است که نهاد دولت در ایران به دلایل گوناگون به ویژه به این دلیل که سرچشمههای قدرت و ثروت در اختیارش است، خیرخواهی صوری و بدون اندیشه و تفکر منسجم را به جای رعیات حق شهروندان گذاشته و تصمیمها و اقدامهای عجیب اتخاذ و اجرا کرده و میکنند.
به طور مثال میتوان به برخی تصمیمهای دولت فعلی اشاره کرد. دولت آقای احمدینژاد در یکی از تصمیمهای خویش، سازمانهای تحت مدیریت و مالکیت خویش را ناگزیر کرد در محیط کار به جای این که به کارمندان قند بدهند تا آنها با آن چای بنوشند از خرما و توت خشک استفاده شود. علت این تصمیم، خیرخواهی برای کارمندان بود و استدلال میشد خوردن قند برای بدن مضر و خوردن خرماو توت مفید است. این تصمیم خیرخواهانه، اما در صورت اجرای کامل، به زیان گروهی از کسانی بود که خوردن چای با خرما برایشان لذتی نداشت. این اقدام خیرخواهانه به این دلیل که در عرف و در قانون جایی نداشت و ندارد، متضمن فایده ملموسی نبوده و حق شهروندی را رعایت نکرده است. به این ترتیب که اگر گروهی از کارمندان بخواهند برای خوردن چای از منابع مالی خویش قند خریداری کنند، حق آنها توسط نهاد دولت نادیده گرفته شده است، چون بقیه کارمندان ناگزیر به این اقدام نیستند و از منابع عمومی استفاده میکنند.
تجربه 3 سال اخیر نشان میدهد، دولت فعلی در این مسیر، گامهای بلندتر و شتابانبرداشته و با انگیزههای تعریف ناشده، تلاش میکند اقدامهای خیرخواهانه را با جلوه بیشتری انجام داده و بعضا جایگزین حق شهروندی کند.
مثال بارز و آشکار این اندیشه و عمل متعاقب آن را میتوان درباره روش برخورد با پسانداز و دسترنج شهروندان ایرانی دید. اندیشه، روش و اقدام دولت برای کاهش دستوری نرخ سود تسهیلات، اقدام یا شروع به مطالعه درباره ادغام بانکهای دولتی و تبدیل بانکهای تجاری به بانکهای قرضالحسنه، بخشیدن بدهی گروهی از شهروندان به بانکهای دولتی، پرداخت منابع بانکی با نرخ سود ترجیحی به متقاضیان تاسیس بنگاههای زودبازده، ایجاد و گسترش «صندوق مهررضا» با منابع دولتی برای پرداخت وام ازدواج و اقدامهای خیرخواهانهای از این دست که یک بسته سیاستگذاری به هم پیوسته را تشکیل میدهند، با رعایت حقوق شهروندان تناسبی ندارد و عمدتاً ذیل مقوله خیرخواهی جای میگیرند.
نتیجه و دستاورد این اندیشه و روش، اما در واقعیت رشد شتابان نرخ تورم و کاهش سطح قدرت خرید شهروندان بوده است. به این ترتیب، اقدامهای خیرخواهانه نهاد دولت نه تنها دستاورد مثبت و فایدهمندی بر جای نگذاشته است، بلکه حق برخورداری آنها از بهرهمندی پساندازشان را به بوته فراموشی سپرده است. بر پایه کدام خرد و منطق میتوان دسترنج یک شهروند ساکن منطقه محروم دهلران را که برای در امان ماندن پسانداز خویش از شر تورم، آن را به بانک دولتی گذاشته است به یک دامدار یا ماهیگیر تهرانی یا بندرعباسی بخشید؟ این رفتارهای غمانگیز متاسفانه تبدیل به روش شده و دیگر استثنایی در کار نیست و ادامه آن میتواند به مبهم شدن معنای خیرخواهی در گستره وسیع منجر شود. دشواری کار این است که شهروندان برای حق از دست داده خویش و قربانی شدن آن زیر پای خیرخواهیهای تعریف نشده و با انگیزههای مبهم کاری از دستشان برنمیآید.
روانشناسی احساس
مقدمه
تمام اطلاعاتی که ما از جهان پیرامون خود داریم از طریق حواس ما بدست میآید. حواس ، ما را از خطرات احتمالی آگاه میسازد و اطلاعات لازم را برای تفسیر رویدادها و پیش بینی آینده در اختیار میگذارد. همچنین از راه حواس است که لذت و درد را احساس میکنیم، رنگها را تشخیص میدهیم. همه این اطلاعات به ما کمک میکنند تا فرآیندهای پیچیدهتری چون ادراک و شناخت را داشته باشیم. در واقع بدون حواس این فرآیندها نیز اتفاق نخواهد افتاد و ما نخواهیم توانست تواناییهای دیگر ذهنی خود را بکار بگیریم.
با توجه به علاقهای که روانشناسان به بررسی اینگونه فرآیندهای پیچیده و درک آنها دارند در مرحله اول لازم به نظر میرسد که از گامهای اولیه آغازین این فرآیندها اطلاعات کامل داشته باشند. از اینجاست که به بررسی چگونگی احساسات انسان میپردازند. روانشناسان احساس تلاش میکنند از راه پروژهش کاربردی در زمینه فرآیندهای حسی سعی دارند توانایی تمییز و تفسیر محرکهای حسی را در آدمیان تعیین کنند تا این توناییها بر الزامات تکالیف گوناگون منطبق شود.
موضوعات مورد بحث در روان شناسی احساس
بینایی
دستگاه بینایی انسان از چه اجزایی تشکیل یافته است؟ چگونه این اجزاء فعالیت میکنند و فعالیت آنها چه ارتباطی با یکدیگر دارند؟ انطباق با تاریکی چگونه اتفاق میافتد؟ پدیده زنگ بینی به چه صورت است و چگونه رنگها را تشخیص میدهیم؟ نظریههای مختلف در رنگ بینی کدامها هستند؟
ابعاد روانشانسی رنگ ، مساله کوررنگی ، ردهای تصویری طرح بینی و تفکیک دیداری ، پردازش عصبی طرحها ، بازشناسی طرحها و ... از جمله مباحثی هستند که در بخش مربوط به بینایی توجه روانشناسان احساس را خود جلب کردهاند. همچنین روانشناسان احساس در پی آنند تا ارتباط این حس را با فرآیندهای دیگر ذهنی مثل تفکر ، حافظه و ... مورد بررسی قرار دهند. در این راستا مبحث حافظه تصویری و تفکر مطرح میشود.
شنوایی
دستگاه شنوایی انسان از چه اجزایی تشکیل یافته است؟ به چه محرکاتی پاسخ میدهند و این محرکات چه ویژگیهایی باید داشته باشند تا احساس شوند؟ نظریههای مربوط به شنوایی ، تاثیرات روان شناختی صداها ، مساله سر و صدا و ... از جمله مواردی هستند که مورد توجه و بحث و بررسی روان شناسان احساس هستند. در این راستا روانشناسان سعی میکنند بین ویژگیهای شنوایی و ادراک ذهنی ارتباط پیدا کنند.
بویایی
بویایی از نظر تکاملی یکی از ابتداییترین و مهمترین حسهاست. هر چند که ظاهرا اهمیت آن کمتر از بینایی و شنوایی به نظر میرسد، اما اندام حس بویایی جایگاه برجستهای را در مغز اشغال میکند. جایگاهی شایسته ، حسی که باید بر رفتار فرمان براند. از آنجائیکه بویایی از هر حس دیگر به شیوه مستقیم با مغز ارتباط دارد، از لحاظ کارکردهای روان شناختی نیز بسیار مورد توجه بوده است. شناسایی اجزاء دستگاه بویایی ، مناطق مغزی درگیر در حس بویایی و کارکردهای روان شناختی بویایی مثل تأثیر آن در یادگیری ، حافظه و ادراک از موارد مورد بحث در حیطه روان شناسی احساس است.
به عنوان مثال ، دانشمندان دریافتهاند که حشرات و بعضی از جانوران راههای بالاتر از حس بویایی برای برقراری ارتباط استفاده میکنند. این جانوران نوعی ماده شیمیایی به نام فرومونها از خود ترشح میکنند و در هوا پخش میشود و همنوعان جانور را بسوی او جذب میکند. شواهد، حاکی از آنست که بقایای تحولی نوعی فرومون ممکن است بر رفتار آدمیان نیز اثر بگذارد. یکی از این تاثیرات در رفتار جنسی میمونها و انسان دیده شده است. تأثیرات فرمونها هر چند به اندازه تاثیر آنها در جانوران ردههای پایینتر نباشد، چرا که عوامل فردی و اجتماعی دیگر در این امر نقش دارند، اما هر چند خفیف هنوز در آدمیان در کار است. سازندگان انواع ادکلنهای زنانه و مردانه از این یافته روانشناسی احساس کمک میگیرند.
تداعی یک سو با شرایط و موقعیتهای خاص و همچنین به یاد آوردن خودبخود یک بو و احساس آن از مطالب دیگر مورد بررسی در روانشناسی احساس بویایی است. حتما به یاد دارید که گاهی یک بوی خاص انواعی از خاطرات را برای شما زنده میکند، اینکه چه ارتباطی بین این خاطرات و بو وجود دارد در حوزه روانشناسی احساس قابل بررسی است. علاوه بر این بخاطر آوردن احساس آن در ذهن به عنوان یک مساله جالب مورد توجه است. آیا این بو همان تأثیرات عصبی یک بوی واقعی را بر میانگیزد یا نه؟ چه عواملی در به یادآوری آن سهیم هستند؟ در قلمرو احساس مطرح هستند.
چشایی
بررسی اجزا درگیر حس چشایی ، ارتباط آنها با ادراک چشایی ، تأثیرات روانی از بین رفتن چشایی و تفاوتهای فردی در ادراک چشایی از جمله مباحث مورد علاقه روانشناسی احساس است. تفاوتهای فرهنگی در ترجیحات مربوط به مزهها نیز اغلب مورد بحث و جالب توجه روانشناسان بوده است. برخی از فرهنگها گرایشات بیشتری نسبت به یک مزه نشان میدهند. به نظر میرسد ترجیحات چشایی به مسائل فرهنگی ، جغرافیایی ، آب و هوا و ... ارتباط دارد.
حسهای پوستی
فشار ، درد ، گرما و سرما حسهای اصلی پوستی هستند. احساسات دیگر پوستی مثل خارش ، غلغلک ، درد تند و تیز ، درد آرام آمیزههای مختلفی از همان چهار حس اصلی هستند. بررسی ماهیت روان شناختی این احساسات اغلب مورد توجه روانشناسان است. آگاهی از شیوه عمل این حواس روانشناسان در بررسی پدیدههای پیچیدهتری مصل درک یک حس پوستی در شرایطی که محرک واقعی وجود ندارد یاری کرده است.
حس جنبش و تعادل
در واژگان روزمره واژهای وجود ندارد که بیانگر دستگاه حسی بخصوصی باشد که ما را از موقعیت و جنبش اعضای بدن خویش آگاه کند. به زبان این حس را حس جنبش میخوانند، یعنی حس مربوط به ماهیچه ، زردپیها و مفصلها.
اگر حس جنبش نبود کار حفظ موقعیت بدن و راه رفتن ، بالا رفتن و کنترل حرکات ارادی از قبیل دراز کردن دست و یا چنگ زدن دستکاری بسیاری دشوار میشد. معمولا چندان توجهی به این حس نداریم تا اینکه تصادفا پایمان به خواب میرود و متوجه میشویم که راه رفتن بدون اطلاع از تماس پا به کف تا چه حد سخت است. حس تعادل نیز به عنوان همکار حس جنبش با موقعیت کل بدن در ارتباط است و جهت گیری بدن در فضا از تنظیم میکند.
ارتباط روانشناسی احساس با سایر حوزهها
روانشناسی احساس با سایر حوزههای روانشناسی ارتباط عمیق دارد، بطوری که یافتههای آن اغلب مورد استفاده در زمینه روانشناسی بالینی ، روانشناسی صنعتی و سازمانی بوده است. ارتباط آن با حوزه روانشناسی فیزیولوژیک و روان شناسی ادراک بسیار عمیقتر از سایر حوزههای روان شناسی است. در حوزه روانشناسی تفاوتهای فردی نیز از یافتههای روانشناسی احساس استفاده فراوان میشود. در دیگر شاخههای علمی روانشناسی احساس با علوم زیستی ، فیزیولوژی و علوم پزشکی ارتباط نزدیک دارد.
خلاقیت
مقدمه
آرامش زندگی در گرو برآوردن نیازهاست. نیازها به طور کلی به 5 گروه تقسیم میشوند:
•نیازهای فیزیولوژیکی
•نیاز به امنیت
•نیازهای اجتماعی
•نیاز به احترام
•نیاز به خودیابی
که بترتیب نیازهای اولی نیازهای رده پایین و نیازهای آخری نیازهای رده بالا به حساب آمده و نیاز به خودیابی حد بالای نیازهاست.
برآورده شدن مناسب نیازها شرط لازم برای بوجود آمدن آمال و آرزوهاست. به عنوان مثال یک فرد گرسنه و آواره هرگز به فکر پرواز بر فراز کوهها نخواهد افتاد. بسیاری نیز معتقدند که خلاقیت در نیاز متولد میشود همانگونه که بسیاری از اختراعات بزرگ نه محصول تعریف مشکلی خاص بلکه برای برآورن نیازی خاص به وجود آمدهاند.
اصول اولیه خلاقیت
به طور کلی خلاقیت فرایندی است که طی زمان ادامه داشته و ابتکار، انطباقپذیری و تحقق از خصوصیات بارز آن به شمار میآیند و میتواند جوابگویی برای مشکلات باشد. برخی از محققان اصولی برای مشخص شدن مرزهای خلاقیت تعریف نمودهاند: اول اینکه خلاقیت متضمن پاسخ یا مفهومی نو باشد یا آنکه احتمال وقوع آن بسیار کم باشد. اما باید توجه داشت که نو بودن و اصالت با آنکه شرط لازم خلاقیت است اما کافی نیست. زمانی یک پاسخ را میتوان بخشی از یک فرایند خلاقیت به شمار آورد که تا اندازهای با واقعیت مطابقت داشته یا اصولاً واقعی باشد. دوم خلاقیت باید گرهای را بگشاید یا با وضعیتی تناسب داشته و یا مقصود معینی را برآورد. سوم، خلاقیت واقعی مشروط به دوام آن بینش ابتکاری، ارزیابی و تفسیر و رشد آن باشد. در جملهای کوتاه میتوان اینگونه بیان کرد «خیلیها ایدههای خوب دارند اما عده کمی آنها را عملی میکنند». همچنین یکی از عواملی که معمولاً با خلاقیت مربوط میدانند موضوع هوش است.
وجوه هوش
یک مبنای طبقهبندی، نوع فرایند و یا نحوه عملکرد خاصی است که انجام میگیرد. این نوع طبقهبندی شامل 5 گروه اصلی از توانشهای هوشی میباشد که عبارتند از عوامل
•شناخت
•حافظه
•تفکر همگرا
•تفکر واگرا و
•ارزشیابی
شناخت، کشف و یا کشف دوباره و بازشناسی است. حافظه عبارت از حفظ آن چیزی است که درک شده است. در تفکر واگرا ما در جهات متفاوت تفکر میکنیم، گاهی به تفحص میپردازیم و گاهی در جستجوی تنوع هستیم در حالی که در تفکر همگرا اطلاعات به یک جواب درست و یا به بهترین جواب شناخته شده و قراردادی منتج میگردد. واضح است که یکی از توانشهای تفکر واگرا گوناگونی پاسخهایی است که تولید میشود. این نوع تولید تماماً زاده اطلاعات ارایه شده نیست. در اینجاست که مبحث انعطافپذیری در تفکر پیش میآید که از مباحث اصلی خلاقیت به شمار میآید.
با این حال در بررسی افراد خلاق این نتیجه به دست آمده است که اگر چه داشتن حد معینی از هوش لازم است ولی شرط کافی نیست و لزوماً افراد با هوش خلاق نبودهاند در حالی که افراد با هوش متوسط میتوانند افراد خلاق برجستهای باشند. در واقع امور خلاقیت شاید بیشتر اکتسابی باشد تا فطری و میتوان با آموزشهایی این توانایی را در خود افزایش داد.
خصوصیات افراد بسیار خلاق
از مطالعه افراد بسیار خلاق موارد زیر نتیجه شده است. البته این خصوصیات شخصیتی آنهاست نه اینکه با اینگونه رفتارها، انسان بتواند به خلاقیت برسد:
•تمایل به تعریف و تمجید از خود دارند
•اشخاص خلاق مخصوصاً خواهان قبول پیچیدگی و حتی بینظمی در دریافتهای خود هستند بدون آنکه نگران آشفتگی ناشی از این امر باشند. این بدان معنی نیست که آنان فی نفسه بینظمی را دوست دارند بلکه پرمایگی موجود در بینظمی را به کم مایگی نظم ترجیح میدهند. تمایل دارند نزد دیگران به داشتن نظرات تند و احمقانه شهرت داشته باشند.
•کارهای آنها با اظهار نظر اینکه از موضوع پرت هستند مشخص میشود. شوخطبعی و بذلهگویی از صفات بارز این افراد است. باید به این افراد کمک کرد که بدون اینکه کینهتوز و پرخاشگر باشند جسارت خود را حفظ کنند.
عوامل باز دارنده خلاقیت
•تلاشهای قبل از بلوغ برای حذف خیالبافی
•محدودیتهای بازدارنده قوه تدبیر و کنجکاوی کودکان
•تکیه بیش از حد به نقش جنسیت؛ تفکر خلاق مستلزم حساسیتی بیش از حد (خصوصیتی کاملاً زنانه) و وابستگی به غیر و اتکای به خود (خصلتی کاملاً مردانه) است. از همین رو یک پسر بسیار خلاق نسبت به سایر همجنسان همسال خود بیشتر دارای صفات زنانه به نظر میرسد.
•تاکید زیاد بر پیشگیری (نحوه پاسخگویی کودکان به مسایلی که مستلزم چارهاندیشی فرد هنگام قرار گرفتن در وضعیتی بنبست است نشان میدهد که تأکید بر پیشگیری قوه تصور بسیاری از کودکان را از رشد باز داشته است).
•القای ترس و کمرویی
•تاکید بر مهارتهای کلامی
خطری که استعداد خلاق فرد را تهدید میکند، قضاوت یا ارزیابی تجربه فرد نیست بلکه پیشداوری است که به تبع آن تجارب بسیاری در حوزه دریافت را نمییابند. خطری که آموزشهای معمول چه در خانه و چه در مراکز آموزشی در بردارند این است که نظرات نو و احتمال وقوع اعمال جدید خیلی زود و بیش از اندازه مورد انتقاد قرار میگیرند.
عوامل تشدیدکننده خلاقیت و نوآوری
حس درونی تفکر، انسان را قادر میسازد شرایطی را که وجود خارجی ندارند، در درون ذهن شبیهسازی نماید و به وی این امکان را میدهد تا در امکانات یکسان با سایرین برای خود فرصتهای بهتری بیافریند. در واقع امور خلاقیت شاید بیشتر اکتسابی باشد تا فطری و میتوان با آموزشهایی این توانایی را در خود افزایش داد. مجموعه عواملی که باعث تشدید و ترغیب فرد به نوآوری میگردند به عوامل تشدیدکننده تعبیر میگردند که خود به دو بخش کلی انگیزهها و ابزارها تقسیم میشوند که در اینجا توضیح داده میشوند.
انگیزهها
انگیزههای ترغیب کننده به نوآوری، میتوانند به خصوصیات و زندگی خصوصی افراد مربوط باشد و یا اینکه به اجتماع محل سکونت فرد بستگی داشته باشد که ما در اینجا دلایل بروز هر یک را بررسی میکنیم.
انگیزههای بیرونی
به همه انگیزههایی که از جامعه به فرد القاء میگردند گفته میشود که خود بر اثر موارد زیر ناشی میگردند:
•بحرانهای جامعه:
میدانیم سرچشمه خلاقیت نیاز است. اغلب مواقع اگر نیازی در زندگی بشر مشاهده نشود، الزامی به خلاقیت وجود نخواهد داشت. نیازهای بشر معمولاً به طور یکنواخت بروز مییابند مگر در شرایطی استثنایی مانند بحرانهای مختلف از جمله بحرانهای طبیعی چون سیل و زلزله و آتشفشان و طوفان و همچنین بلایایی که خود انسان مسب آنهاست که بارزترین آنها جنگ است. نوع و دلیل بروز یک بحران در اینجا مد نظر نیست و آنچه حائز اهمیت است هجوم سیل عظیمی از نیازها پس از وقوع بحران است که میتواند در جامعه سبب یک انقلاب فکری در نزد افراد گوناگون گردیده و به شکل نوآوری و خلاقیت بروز نماید.
•سطح توقعات جامعه:
جامعهای که در آن سیر صعودی پیشرفت حاکم باشد، هر روز از طرف تک تک اعضای خود شاهد خلاقیت و نوآوری است. در این جامعه نوآوری به قشر متفکر و اندیشمند محدود نگردیده و همه مردم را شامل میشود بطوریکه حتی تبهکاران نیز در این جامعه هر روز به فکر خلق روشی نو در روند کاری خود میباشند.
انگیزههای درونی
انگیزههایی که از درون شخص، منشاء میگیرند را انگیزههای درونی مینامند که شامل موارد زیر میباشند:
•اسعتداد ذاتی فرد:
این امر حتی بدون وجود هر گونه محرک خارجی ممکن است آگاهانه یا ناآگاهانه صورت گیرد و با داشتن هوشی متوسط و آموختن راههای افزایش تفکر خلاق، کاملاً قابل دسترسی برای همه نیازهای زندگی میباشد.
•نیازهای درونی:
گاهی اوقات افراد در خود نیرویی احساس میکنند که همواره آنان را وا میدارد که در جهت کمک به دیگران و ارتقای سطح زندگی در جامعه، دست به نوآوری بزنند. این افراد از هر جنس و سن و شغلی میتوانند باشند. به عنوان مثال خانمی در آمریکا که از آگهی های تجاری تلویزیون ناراضی بود آنها را مطابق با ذوق خود مجدداً مینوشت.
•بحرانهای شخصی:
بحرانهای شخصی نیز مانند بحرانهای جامعه، میتوانند محرک بسیار قوی در امر نوآوری برای شخص باشند.
ابزار ها
برخی فاکتورهای تعیینکننده برای دستیابی به تفکر خلاق و جود دارند که میتوان از آنها به عنوان ابزارهای نوآوری یاد کرد. این ابزارها عبارتند از:
•اراده
•اعتماد به نفس
•کمیت
•شبیه سازی
•استمداد از دیگران
•مجاورت / تشابه / تباین
•تغییر دادن
•فعالیتهای جنبی و . . .
شش دانشمند جهان
ايزاك نيوتن
ايزاك نيوتن در سال 1642 در انگلستان بدنيا آمد.پدرش دو ماه قبل از متولدشدنش درگذشته بود. زماني كه ايزاك 3 ساله بود مادرش دوباره ازدواج كرد،واو نزد مادربزرگش باقي ماند. او علاقه اي به مزرعه خانوادگي نداشت،به همين جهت او براي تحصيل به دانشگاه كمبريج فرستاده شد.
ايزاك تنها چند ماه بعد ازمرگ گاليله متولد شد،يكي از بزرگترين دانشمندان تمام قرن ها. گاليله ثابت كرده بود كه اين سياره ها هستند كه به دور خورشيد مي چرخند و نه بدور زمين،آمطور كه عموم مردم مي انديشيدند. ايزاك نيوتن به دستاوردها و اكتشافات گاليله و ديگران بسيار علاقمند بود. ايزاك فكر مي كرد كه عالم هستي مثل ماشيني عمل مي كند كه قوانين كم و ساده اي بر آن حاكم است.
بنيامين فرانكلين
بنيامين فرانكلين يك ديپلمات، سياستمدار، صاحب چاپخانه و دانشمند بود. او عدسيهاي دوكانوني، فرخوراك پزفرانكلين، اختراع کرد
آزمايشاتي در رابطه با الكتريسيته انجام داد. فرانكلين در 1706 در بوستون، ماساچوست متولد شد. او هوش و استعدادش را در خواندن و نوشتن به زودي نشان داد. در سن ده سالگي مدرسه را ترك كرد تا حرفة پدرش ساختن شمع را ياد بگيرد. بنيامين جوان از اين كار متنفر بود و در سال بعد در مغازه چاپ برادرش جيمز شروع به شاگردي كرد. بعد از 5 سال مغازه برادرش را ترك كرد و به نيويورك رفت. در نيويورك كاري پيدا نكرد. بنابراين به فيلادلفيا رفت. فيلادلفيا در آن زمان شهر بزرگتري بود. فرانكلين به عنوان يك چاپگر بسيار موفق بود. ثروت به او فرصت داد تا روي اختراعات و علاقهمنديهايش كار كند. فرانكلين فهميد كه اجاقهاي معمولي ناكارا هستند. او اجاق فرانكلين را براي استفاده بهتر از حرارت طراحي كرد. اجاق او هواي سرد را گرفته گرم ميكردو سپس هواي گرم شده را به چرخش در ميآورد.
زندگينامه آلبرت انيشتين
اين سخن بسيار گفته شده است كه براي پي بردن به ساختمان پركاهي با عمق و دقت ؛بايد جهان را به درستي شناخت امّا آن كس كه بتواند با چنين عمق و دقتي به ساختمان پركاهي پي برد. در هيچ يك از امور جهان نكته تاريكي نخواهديافت ، من براي شرح حال و زندگي انيشتن را نه براي رياضدانان ونه براي فيزيكدانان ،نه براي اهل فلسفه نه براي طرفداران استقلال يهود بلكه براي آن كساني كه مي خواهند چيزي از جهان پرتناقض قرن بيستم درك كنند . و اينك شرح حال زندگي او از كودكي تا پابان عمر :
آلبرت انيشين در چهاردهم مارس 1879 در شهر اولم كه شهر متوسطي از ناحيه و ورتمبرگ آلمان بود متولّد شد . امّا شهر مزبور در زندگي او اهميتي نداشته است . زيرا يك سال بعد از تولّد او خانواده وي از اولم عازم مونيخ گرديد.
پدر آلبرت ، هرمان انيشتين كارخانه ي كوچكي براي توليد محصولات الكتروشيميايي داشت و با كمك برادرش كه مدير فني كارخانه بود از آن بهره برداري مي كرد. گر چه در كار معاملات بصيرت كامل نداشت .پدر آلبرت از لحاظ عقايد سياسي نيز مانند بسياري از مردم آلمان گرچه با حكومت پروسي ها مخالفت داشت امّا امپراتوري جديد آلمان را ستايش مي كرد و صدراعظم آن « بيسمارك » و ژنرال «مولتكه » و امپراتور پير يعني «ويلهم اول» را گرامي مي داشت.
ابوعلي سينا
در دنياي امروز كمتر ملتي است كه به مفاخر گذشته خود توجه نكند زيرا يكي از علايم حيات و زنده بودن ملت ها ملتفت بودن و توجه داشتن به مفاخر گذشته فلسفي. علمي.فرهنگي .ادبي .سياسي.اجتماعي و ملي انهاست كه اين گذشتگان با وجود گذشت روزگار و سير زمان و وقوع حوادث نا گوار با هزاران خون دل براي اينده گان خود به ميراث گذ اشته اند كه بايد انرا گرامي و عزيز داشت و انرا بارور ساخت.
شيخ الرئيس نواسه علي سينا، معروف به ابن سينا . به قولي در ماه صفر سال 370 هجري قمري(مطا بق 980 ميلادي ) از پدر بلخي ايي بنام عبدالله ( از سبب وزير ماليه بودن در زمان سلطنت نوح بن منصور به بخارا مركز ماورالنهرو خراسان انزمان انتقال نموده بود) و مادر بخارايي بنام ستاره در قريه خورميثن(قريه اي ميان بلخ و بخارا)طفلي چشم به جهان گشودکه نام او را حسین گذاشتند
افلاطون ( Plato )
افلاطون در سال 427 قبل از در خانواده اي اشرافي به دنيا آمد. در 18 سالگي با سقراط آشنا شد و مدت 10 سال را به شاگردي سقراط به سر برد. بعد از اعدام سقراط يك سلسله سفر را آغاز كرد كه در طي اين سفرها از نقاط مختلفي از جهان نظير مصر و سيسيل و فلسطين ديدن كرد كه در اين سفرها با انديشه هاي متفاوتي آشنا شد كه تاثير آنها در افكار افلاطون هويدا است.هنگامي كه افلاطون به آتن بازگشت 40 سال داشت. در اين زمان بود كه مدرسه معروفش را به نام آكادمي تاسيس كرد. اين مدرسه را مي توان اولين دانشگاه محسوب كرد كه در آن دروسي نظير فلسفه رياضيات و نجوم تدريس مي شد.
براي مطالعه افلاطون يقينا بهترين منبع همان آثار اوست كه در قالبي ادبي نوشته شده اند. با مطالعه اين آثار به راحتي مي توان به قريحه ادبي افلاطون پي برد. مهمترين و در عين حال كاملترين اثر افلاطون كتاب جمهوريت است. كه او در اين كتاب در باره مسايل فلسفي مختلفي سخن رانده است از اخلاق گرفته تا ساسيت و هنرو تربيت و مابعد الطبيعه سخن رانده است.
با مطالعه نوشته هاي افلاطون مي توان به سير افكار او پي برد. كتب وي را مي توانيم بر اساس دوره اي از زندگي كه افلاطون اقدام به نگارش آن كرده است به سه دسته تقسيم بندي نماييم.
دسته اول كتب و رسالاتي هستند كه در دوران جواني او نگاشته شده اند. نوشته هاي اين دوران اكثرا ديالوگهايي بدون نتيجه گيري هستند. سمت و سوي نوشته هاي اين دوران مربوط به فعاليت هاي تربيتي است.
آثار دوره ميانسالي بر خلاف دوره جواني حاوي ديالوگهايي با نتيجه گيري است. درآثار اين دوره است كه مسايل اساسي فلسفه فلاطون نظير ايده و مثل مطرح مي گردد . اثر برجسته افلاطون در اين دوره جمهوريت است.
و بالاخره آثار دوران كهولت افلاطون كه مي توان آنها را آثار دوران پختگي و اصلاح آثار قبلي دانست .براي مثال از آثار اين دوره مي توان به قانون و نواميس اشاره كرد.
زندگينامه دانشمندان - سقراط
سقراط را بيشتر از طريق ارسطو به خصوص شاگردش افلاطون مىشناسيم. زيرا او در طول زندگىاش چيزى ننوشت وبيشتر اطلاعات ما از او از شاگردانش بدست آمده است. كه همين امر و مرگ دلخراشش باعث شده است كه دركتب زيادى وى با مسيح مقايسه گردد.
او نخستين فيلسوف مهمى بود كه در آتن بدنيا آمد كه بيشتر عمر خود را صرف گفتگو ومباحثه در كوچه و بازارهاى آتن مىكرد. او جوانانى را ازاقشار مختلف و باعقايد گوناگون دور خود جمع مىكردو به گفتگو با آنها مىپرداخت . كه بعدها بسيارى از اين جوانان نماينده هاى فكرى فلسفه هاى گوناگون در يونان باستان شدند. كه همين امر باعث شد كه مكاتب زيادى سقراط را از خود بدانند. او به غير از مباحثه وتفكر كار ديگرى نمىكرد و شغل خاصى نداشت و نسبت به فردايش بىاعتنا شده بود. در خانه هم دل خوشى نداشت و به فكر همسر و فرزند نبود وهمواره به خاطر اين خصوصياتش با زنش مشكل داشت. البته مىتوان گفت كه در نهايت زنش به اوعلاقه داشت زيرا بعد از اعدام سقراط نمىتوانست به خود تسلى خاطر بدهد.
شايد بتوان گفت بارزترين موضوعى كه هنگام مطالعه سقراط به آن برمىخوريم هنر گفت و شنود سقراط باشد. او خود در اين باره مىگويد: من نيز مانند مادرم هنر مامايى دارم. مامايى من مامايى حقيقت و دانش است او دايما تاكيد مىكرد كه خود چيزى نمىداند بلكه مانند مامايان عمل مىكند يعنى با گفتگويى هدفمند نقاط ضعف و قوت افكار عقايد افراد را به آنها نشان مىدهد و از اين طريق به زاده شدن حقيقت و دانش در آنها كمك مىكند
دهه فجر
دههٔ فجر به روزهای ۱۲ تا ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ گفته میشود که طی آن سید روحالله خمینی بعد از تبعید پانزده ساله در دوازدهم بهمن سال ۱۳۵۷ یه ایران وارد و در نهایت با اعلام بیطرفی ارتش شاهنشاهی، سلطنت پهلوی در بیست و دوم بهمن ماه منقرض شد.
۱۲ بهمن روز ورود روحالله خمینی به ایران
در اینروز بزرگترین استقبال تاریخ در تهران برگزار شد؛ بطوری که طول جمعیت استقبال کننده از آیت الله خمینی به ۳۳ کیلومتر رسیده بود. در ساعت ۹:۵۰ دقیقه بامداد روز دوازدهم بهمن هواپیمای حامل خمینی در میان تدابیر شدید امنیتی در فرودگاه مهرآباد برزمین نشست. خمینی پس از ورود به فرودگاه و ایراد سخنرانی طبق برنامهای که از قبل تنظیم شده بود عازم گورستان بهشت زهرا شد. خمینی در میان استقبال گسترده مردم تهران در ساعت یک بعد از ظهر وارد قطعه ۱۷ که مدفن شهدای انقلاب بود شد و سخنرانی خود را ایراد نمود.[۱]
وقایع ۲۲ بهمن
در این روز به ترتیب زندان اوین، ساواک، سلطنت آباد، مجلسین سنا و شورای ملی، شهربانی، ژاندارمری و ساختمان زندان کمیته مشترک به تصرف مردم در آمد.[۹] در تسخیر شهربانی سپهبد رحیمی فرماندار نظامی تهران به دست انقلابیون مسلح افتاد. پادگان باغشاه و دانشکده افسری، دبیرستان نظام، زندان جمشیدیه، پادگان عشرت آباد و پادگان عباس آباد یکی پس از دیگری تسلیم شدند و آخرین مرکزی که به تصرف درآمد رادیو و تلویزیون بود.[۱۰]
اربعين در فرهنگ عاشورا
در فرهنگ عاشورا، اربعين به چهلمين شب شهادت حسين بن علي(ع) گفته ميشود که مصادف با روز بيستم ماه صفر است. از سنتهاي مردمي گرامي داشت چهلم مردگان است، که به ياد عزيز فوت شده خويش، خيرات و صدقات ميدهند و مجلس ياد بودبر پا ميکنند، در روز بيستم صفر نيز، شيعيان، مراسم سوگواري عظيمی را در کشورها و شــــهرهاي مختلف به ياد عاشوراي حسيني بر پا ميکنند. عاشقان و پيروان آن امام، در سحال اســـــرار اربعين به ذکر پرداخته وباران اشکبارچشم خويش را با مظلوميت حسين و يارانش پيوند مي زنند. اين راه، راه تداوم عشق است و بي گمان هيچگاه بي رهرو نخواهد بود.
نخستين اربعين
در نخستين اربعين شهادت امام حسين (ع)، جابر بن عبدالله انصاري و عطيه عوفي موفق به زيارت تربت و قبر سيد الشهدا شدند. بنا به برخي نقلها، در همان اربعين، کاروان اسراي اهل بيت (ع) دربازگشت از شام و سر راه مدينه، از کربلا گذشتند و با جابر ديدار کردند. البته برخي از مورخان نيز آن را نفي کرده و نپذيرفته اند، از جمله مرحوم محدث قمي در «منتهي الامال» دلايلي ذکر ميکند که ديدار اهل بيت از کربلا در اربعين اول نبوده است. به هر حال، تکريم اين روز و احياي خاطره غمبار عاشورا، رمز تداوم شعور عاشورايي در زمانهاي بعد بوده است.
اربعين و عرفان
اربعين از رازهاي هستي، خصوصيت عدد چهل و اسرار نهفته در آن براى ما روشن نيست. البته چه بسا، با توجه به ويژگى هاى انسان، «چهل بار» تكرار يك رفتار پسنديده موجب ملكهمعنوى و تعميق آن رفتار و قابليت نزول فيض خاص خداوند مى شود. در فرهنگ اسلامى هم عدد چهل (اربعين) جايگاه ويژه اى دارد. چله نشينى براى رفع حاجات، حفظ كردن چهل حديث، اخلاص چهل صباح، كمال عقل در چهل سالگى، دعا براى چهل مؤمن، از اين نمونه هاست.
آمده است که چون حضرت موسي (ع) را قابل استماع کلام بي واسطه خداوند ميکردند چهل روز به خلوت فرستادند و خداوند فرمود: «… و اذا واعدنا موسي اربعين ليله »
پيامبر حکيم (ص) فرمود:
« من اخلص لله اربعين يوماً فجر الله ينابيع الحكمة من قلبه على لسانه»: هر كس چهل روز فقط براى خداوند تعالى اخلاص چشمه های خداوند ورزد حكمت را از قلبش بر زبانش جارى مى سازد.»
صاحب مرصاد العباد، عارف نامي نجم الدين شيرازي نيز گفته است: "و عدد اربعين را خاصيتي است در استکمال چيزها که اعداد ديگر را نيست." چنانکه در حديث صحيح آمده است:
ان خلق احدکم بجمع في بطن امه اربعين يوما ثم يکون علقه مثل ذلک.
و خواجه عليه السلام ظهور چشمه هاي حکمت از دل بر زبان را اختصاص اخلاص اربعين صباحا فرموده است، و حوالت کمال تخمير طينت آدم عليه السلام به اربعين صباحا کرد و از اين نوع بسيار است."
تقویت روح و جسم
ورزش نياز روح و جسم
مقدمه
از مهمترين و اساسيترين نيازها و خواستههاي انسان، نياز به تحرّک، فعاليت، تفريح و سرگرمي است. تداوم زندگي انسان به حرکت، نيرو و تلاش و کوشش بستگي دارد. بنابر اصل فيزيولوژيک و پاتولوژيک(آسيبشناختي،Pathological) «عضوي که کار نکند، محکوم به فناست.» موجود زنده اگر در حد توانايي، ظرفيت و تحمل طبيعي خود فعاليت داشته باشد، طبعاً سالمتر و شادابتر از زماني خواهد بود که کمتر از اقتضاي حال طبيعي و نياز فطرياش فعاليت و حرکت کند.
عضلات بدن اگر دچار کمتحرکي يا سکون شود، روز به روز ضعيف و لاغر ميگردد و رفته رفته تحرک وسلامت خود را از دست ميدهد. بدين دليل است که مهندس ازلي شوق تحرک، گردش، فعاليت و ورزش را در وجود انسانها به وديعه نهاده، تا در اثر اين خواسته و کشش، ترک تنبلي و کمتحرکي کنيم. پس انسان در مقابل تأمين اين نياز مهم خويش مسؤل و پاسخگو است و بايد آن را با فعاليّت و تلاش و کوشش ارضا کند؛ بهترين دشمن سکون و کمتحرکي، ورزش است.
امروزه، علل و عوامل بسياري دست به دست هم داده و به طور محسوسي از قدرت، تحرک و فعاليت انسانها کاسته، که خود منشأ پيدايش بسياري از بيماريهاي جسمي و رواني شده است. ابنخلدون ميگويد: «ورزش در تعب ونشاط روح دخيل است، که اين تعب و نشاط در شهر نشينان کمتر است؛ به دليل اين که در پيش شهر نشينان، ورزش وجود ندارد؛ علتش اين است که آنان غالباً درحالت سکون و آرامشاند و از ثمرات ورزش به هيچوجه بهرهمند نميشوند، و هيچ نشانهاي از آن در ميان ايشان يافت نميشود؛ بدين دليل، بيماريهاي بسياري در شهرها و بلاد بروز ميکند و نسبت به بروز امراض، مردمِ شهرها به اين فن [پزشکي] نيازمند ميشوند.» [1]
دين فطري و انسانساز اسلام که به اميال، غرايز وفطرت انسان آگاهي کامل دارد، به اين نياز و خواستة انسان توجه ويژهاي کرده، و با توصيهها و برنامههاي خود پيروانش را به تحرّک و فعاليت فراخوانده و کسالت، کمتحرکي و بينشاطي را دشمن کار و کوشش و مُضرّ به دين و دنياي انسان معرفي ميکند. امام صادق(عليه السلام) در اين باره ميفرمايد:
«عَدوُّ العَمَلِ الکَسَلُ [2]»؛ «دشمن کار و کوشش، کسالت و تنبلي است.»
«الکَسَلُ يَضُرُّ بِالدِّينِ و الدُّنيا [3]»؛ «کسالت و تنبلي، به دين و دنياي شخص ضرر ميزند.»
کساني که نميخواهند ورزش را به صورت حرفهاي دنبال کنند و يا فرصت چنين کاري را ندارند، به ورزش به عنوان يک تفريح سالم نيازمندند. زندگي بانشاط و رو به تعالي، بدون تفريح سالم ميسر نيست؛ تفريحات، مخصوصاً براي آنان که کارهاي فکري ميکنند و يا به تحصيل مشغول هستند، لازمتر است. از اقسام تفريحات سالم، ترک کردن کار يکنواخت است، حتي همان کشاورزي که هميشه در هواي آزاد و آرام زندگي ميکند، از اين زندگي يکنواخت خسته ميشود و لازم است بخشي از وقت خود را به تفريح اختصاص دهد.
از اين رو، مقام معظم رهبري(دام ظله) نيز با توجه به اهميت و نقش فوقالعادة ورزش در دستيابي به زندگي بانشاط و سعادتمند، تأکيدات و سفارشات فراواني نسبت به اين امر دارند. ايشان در يکي از ديدارهايشان با جوانان، آنها را به تحصيل، تهذيب و ورزش فرا خواندند. اين که رهبر بزرگوارمان ورزش را در کنار تحصيل و تهذيب قرار دادهاند حاکي از آن است که ورزش در رسيدن به موفقيت تحصيلي و تربيتي نقش فراواني دارد.
نياز به ورزش
نياز انسان به ورزش، از نياز به بدن سالم و تندرست و روح شاداب و با نشاط سرچشمه ميگيرد. ورزش از بهترين، پرفايدهترين و مطمئنترين اسباب و وسايل تأمين کنندة اين نيازها ميباشد. ورزش براي رشد و بالندگي، ايجاد توانايي و نيرو، گسترش مهارت در زندگي، تقويت روحية کار و تحصيل، تأمين نيازهاي غريزي، بهداشت رواني و پرورش روح، ايجاد هماهنگي بين قواي جسماني و رواني، دستيابي به استقامت بدني، شهامت و آمادگي بهتر براي رويارويي با شدايد و سختيهاي زندگي و ... لازمه يک زندگي مطلوب و توأم با شادي و تندرستي است.
بهطور کلي ورزش در ارضاي نيازهاي زير اثرات مطلوبي دارد:
•نياز به بدن سالم و نيرومند؛
•نياز به تحرّک و تخليه انرژي به گونهاي مفيد؛
•نياز به سلامتي رواني و تعادل هيجاني و عاطفي؛
•نياز به حل مشکلات شخصي و خانوادگي؛
•نياز به آموختن اصول و قواعد زندگي اجتماعي و جذب ارزشهاي فرهنگي؛
•نياز به جلب احترام و پذيرش و توفيق؛
•نياز به درک ارزش وجود خويشتن؛
•نياز به شکوفايي استعدادهاي وجودي و ظاهري.
هدف اسلام از ورزش نيز تأمين کردن سلامتي و تندرستي، تقويت قواي جسماني و توان رزمي و کسب نشاط و شادابي، براي تلاش و کوشش، رشد و چابکي، پيشرفت و کاميابي و داشتن زندگي هدفمند و سعادتمندانه در اين دنيا؛ و در سايه آن پرداختن به پرورش و پاکي روح، بندگي خداوند و خدمت به خلق خدا، و در نتيجه رسيدن به آرامش واقعي و کمال مطلق ميباشد. لذا اميرالمؤمنين(عليهالسلام) در مناجاتهايش اينگونه ميفرمود: «اِلهي قَوِّ عَلَي خِدمَتِکَ جَوارِحي» [4]؛ «خدايا! اعضا و جوارحم را در راه خدمت و بندگي خودت، قوي و نيرومند گردان.»
ورزش موجبات تندرستي جسم و شادابي روان را فراهم ميسازد، و جسم و روان سالم و باطراوت وسيلهاي مناسب براي پرواز دادن روح به ملکوت اعليٰ ميباشد. امام علي(عليهالسلام) همچنين در تفسير آيه «و ابْتَغِ فِيما ءَاتاکَ اللهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ و لا تَنْسَ نَصِيْبَکَ مِنَ الدُّنْيا» [5]، ميفرمايد: «تندرستي و توانايي و آسودهخاطري و جواني و نشاطت را فراموش مکن، و با استفاده از آنها آخرت را بطلب.» [6]
ورزش عامل ورزيدگي جسم و جان
انسان موجودي دوبعدي و دوساحتي است، و روح و جسم شالکه اصلي آدمي را تشکيل ميدهند. چنانکه اين جسم و بدن به غذا، تقويت و ورزش نيازمند است، روح و روان نيز به ورزش و پرورش نيازمند ميباشد. اسلام عنايت خاصي به نيرومندي و تندرستي جسم و از آن بيشتر به پرورش و ورزيدگي روح دارد. لذا در دعاهايمان سلامتي و تقويت هر دو بعد را از خدا ميخواهيم؛ «اَللّهُمَّ أَعْطِنِي ... الصِّحَّةَ في الْجِسْمِ وَ القُوَّةَ فِي البَدَنِ و السَّلامَةَ فِي الدِّينِ» [7]؛ «خدايا! صحّت و سلامت در جسم و قوّت در بدن و سلامت در دين به من عطا فرما.»
جسم و روان آدمي با هم در ارتباط مستقيم و تنگاتنگ بوده و در همديگر تأثير ميگذارند. اين امر به بديهيات عصر کنوني تبديل شده و در بينش انسانساز الهي هم به آن تأکيد شده است، که حالتها و چگونگي هر يک در سلامت و نشاط يا ضعف و بيماري ديگري اثر مستقيم دارد. يکي از مربيان تعليم و تربيت ميگويد: «ميان جسم و روان، اتصال و پيوستگي و فعل و انفعال مشترک و متقابل وجود دارد؛ به اين معني که جسم در روان، و روان در جسم تأثير ميکند. ما نميتوانيم ميان جسم و روان جدايي ببينيم؛ چون نميتوانيم از يک جنبش جسماني بحث کنيم که از حد و مرز روان خارج باشد.» [8]
امروزه ثابت شده است که در تحول و گسترش تعداد زيادي از بيماريهاي جسمي، به ويژه بيماريهاي قلبي، سرطان، روماتيسم، التهاب کيسه صفرا، ميگرن، آسم و اختلالهاي معده و روده مثل زخم معده و ورم روده، عوامل رواني نقش مهمي دارند. [9] همچنين بررسيهاي متخصصان تربيت بدني نشان داده است که بسياري از ناراحتيها، ريشه رواني از قبيل ترس، خشم، يأس و نااميدي و ... دارند. فشار و انقباض عضلاني که در اثر ناراحتيهاي رواني و عاطفي پيش ميآيد، از عوامل مهم اختلالات و کسالتهايي است که به پارهاي از آنها در فوق اشاره شد. [10]
از طرف ديگر، وجود بيماريها و اختلالات جسمي و به هم ريختن تعادل حياتي فرد و فشارهاي ناشي از آنها، در اکثر مواقع باعث به هم ريختن تعادل رواني فرد و از دست رفتن نشاط و شادابي او شده و در مواقعي عامل مهمي در بروز بسياري از اختلالات رواني همچون افسردگيها، اضطرابها و بيماريهاي روانتني [11] ميگردد. «فشارهاي ناشي از اشتغال ممتد ذهني و جسمي (به خصوص ذهني) نه تنها ممکن است همراه با از دست دادن نشاط و تعادل حياتي فرد باشد؛ بلکه در مواقعي عامل مهمي در بروز بسياري از اختلالات رواني همچون نوروزها و افسردگيها و نارساييهاي جسمي از نوع بيماريهاي روانتني (سايکوسوماتيک) ميگردد.» [12]
پس ورزش تنها براي سلامتي و تقويت اندامها و عضلات بدن نبوده، و پرورش و ورزيدگي روح و روان انسان را نيز در پي دارد. از اين رو، فرهنگهاي فارسي، براي ورزش معناي وسيع و عامي را درنظر گرفتهاند. به عنوان نمونه فرهنگ معين مينويسد: «ورزش، اجراي مرتب تمرينهاي بدني به منظور تکميل قواي جسمي و روحي است.» [13]
امام خميني(ره) ميفرمايد: «ورزشکارها هميشه اين طور بودند که يک روح سالمي داشتند، از باب اين که توجه به شهوات نداشتند، توجه به لذّات نداشتند، توجه به يک فعاليت جسمي داشتند که «عقل سليم در بدن سالم است.» و شما اگر دقت کنيد در حال جامعهها و طبقات جامعه ميبينيد که آنهايي که در عيش و عشرت ميگذرانند، حقيقتاً عيش و عشرت نيست؛ بدنها افسرده، روحها پژمرده و کسالت سرتاپاي آنها را فرا گرفته است. اگر دو ساعت عشرت ميکنند، بيست و دو ساعت در ناراحتي آن هستند. اشخاصي هستند که اهل خدا هستند، توجه به خدا دارند، ورزش جسمي ميکنند و ورزش روحي، آنها در تمام مدت، اشخاصي هستند که پژمردگي در آنها نيست، افسردگي در آنها نيست. و اين يک نعمتي است از خداي تبارک و تعالي که خداوند نصيب همه بکند، ان شاءالله.» [14]
در فرهنگ اصيل اسلامي، ورزشکاران و به ويژه پهلوانان همواره توأم با خصلتهاي جوانمردي، صداقت و درستي، انساندوستي، ياري دادن به ديگران و دستگيري از ضعفا و سرکشي در مقابل نهادهاي قدرت و ظلم بودهاند. که اين صفتها جز با پرورش و ورزيدگي روح حاصل نميشود.
آیین کلی دورکیم تاکیدش بر این است که بررسی جامعه باید موضوعش را جدا از موضوعهای دیگر در نظر گیرد و پدیده های اجتماعی را به عنوان موضوع خاص خود برگزیند .
دور کیم با طرد تفسیرهای زیست شناختی و روان شناختی ، توجه اش را به عوامل اجتماعی – ساختاری تعیین کننده مسائل اجتماعی انسان معطوف ساخته بود .
دورکیم تبیین های غیر جامعه شناختی رفتار اجتماعی را مورد انتقاد صریح قرار داده بود . وی معتقد بود پدیده های اجتماعی ، « واقعیت های اجتماعی » هستند و همین واقعیت های اجتماعی نیز موضوع جامعه شناسی را تشکیل می دهند . بنظر او ، این واقعیت ها ویژگی ها و عوامل اجتماعی تعیین کننده ای دارند که با مفاهیم زیست شناختی و روان شناختی قابل تبیین نیستند .
واقعیت های اجتماعی نسبت به هر فرد زنده جنبه ای خارجی دارند . این واقعیت ها با گذشت زمان پایدار می مانند ، حال آنکه افراد خاص می میرند و جایشان را به دیگران می دهند . وانگهی ، واقعیت های اجتماعی نه تنها بیرون از فرد قرار دارند ، بلکه « از چنان قدرت وادارنده ای برخوردارند که بر فرد و اراده فردی تحمیل می گردند » . هر گاه تقاضاهای اجتماعی برآورده نشوند ، الزام ها چه بصورت قانون و چه به شکل رسوم وارد عمل می شوند .
این الزامهای قانونی و سنتی بر افراد تحمیل می شوند و آرزوها و تمایلات آنها را جهت می دهند . پس ، یک واقعیت اجتماعی ر ا می توان این چنین تعریف کرد : « هر شیوه عمل ثابت یا نا ثابتی که بتواند بر فرد یک نوع الزام خارجی را تحمیل کند » .
( کوزر – 9- 1968 )
دیدگاه امیل دورکیم درباره انحرافات
یکی از رهیافت کارکردی دور کیم ، بحث او درباره بزهکاری است . او در بحث از انحرافات و بزهکاری ، از روش متعارف کاملا دوری می گزیند . بر خلاف بیشتر جرم شناسان که جرم را یک پدیده آسیب شناختی تلقی می کردند و به دنبال علت های روانشناختی آن در ذهن بزهکار بودند ، دورکیم رخداد جرم را یک پدیده بهنجار می دانست وحتی برای پیامدهای آن ، کارکردهای مثبت اجتماعی نیز قایل شده بود .
جرم برای آن بهنجار است که هیچ جامعه ای نیست که بتواند سازگاری تام با دستورهای اجتماعی را بر همه اعضایش تحمیل کند واگر هم بتواند چنین کاری را انجام دهد ، چنان سرکوبگر می شود که برای همکاری های اجتماعی افرادش هیچگونه آزادی باقی نمی گذارد .
برای آنکه جامعه انعطاف پذیر بماند و درهایش به روی دگرگونی و تطبیق های تازه باز باشد ، انحراف از هنجارهای جامعه ضرورت دارد . « هر جا جرم وجود داشته باشد ، احساسات جمعی به آن اندازه انعطاف پذیری دارند که صورت تازه ای به خود گیرند و جرم گهگاه به تعیین صورتی که این احساسات در آینده به خود خواهند گرفت ، کمک می کند . یک جرم اگر بارها در جامع رخ دهد ، در واقع نشان دهنده صورت اخلاقی آینده است واز پیش تعیین می کند که اخلاق در آینده چه صورتی را به خود خواهد گرفت . » ( کوزر 9- 1968 )
دورکیم در کارکردهای غیر مستقیم جرم چنین استدلال می کرد که یک عمل بزهکارانه از طریق برانگیختن احساسات جمعی علیه دست درازی به هنجارهای جامعه ، منهیات اجتماعی را مشخص می سازد . از این رو ، جرم به گونه ای پیش بینی نشده ، توافق هنجار بخش در مورد مصلحت عامه را تقویت می کند . « جرم وجدان های درستکار را گرد هم می آورد و به آنها تمرکز می بخشد . »
( کورز – 9-1968 )
دورکیم چه در بررسی پدیده های ، مذهبی یا اعمال بزهکارانه و چه در روشن ساختن تاثیر اجتماعی تقسیم کار یا دگر گونی های ساختار اقتدار خانواده ، همیشه خود را به سان یک تحلیل گر توانای کارکردی نشان می دهد . او به پیدا کردن رد خاستگاه های تاریخی پدیده های مورد بررسی اکتفاء نمی کند ، بلکه گذشته از جستجوی علت های موثر پدیده ها ، به بررسی پیامدهای پدیده ها برای ساختارهایی که این پدیده ها به صورت های گوناگون در آنها جاگرفته اند ، نیز توجه دارند .
بنابراین ، خطوط اصلی دیدگاه دورکیم را در خصوص انحرافات می توان بدین صورت بیان کرد:
الف ) چون بزهکاری یک پدیده عادی است ، بنابراین از علل استثنائی و اتفاقی ناشی نمی شود .
ب ) برای شناخت علت بزهکاری باید ساختمان و فرهنگ اجتماع رامورد مطالعه قرار داد .
ج ) چون بزهکاری نتیجه جریانات بزرگ دسته جمعی اجتماعی است ، روابطش با مجموعه ساختمان اجتماعیش یک خصوصیت مداوم را بیان می دارد .
د ) بزهکاری نباید توسط خودش تجربه و تحقیق شود ، بلکه از نقطه نظر فرهنگی که از جهت زمانی و مکانی معین و مشخص شده است باید مورد مطالعه قرار گیرد .
هـ ) جرم یک عامل سلامت عموم و یک پدیده تکمیل کننده هر اجتماع سالم است .
( مظلومان 1351 )
تبهکاری نه تنها اجتناب ناپذیر است که می تواند « کارکردی » هم باشد .
دورکیم استدلال می کند که تبهکاری فقط هنگامی بدون کارکرد می شود که میزان آن به طور غیر عادی افزایش یابد . وی می گوید : تمام تغییرات اجتماعی با نوعی انحراف آغاز می شوند . برای اینکه در یک جامعه تغییر رخ دهد ، انحراف دیروز باید امری عادی برای امروز نشود ، برای اینکه جامعه ای بتواند به جای رکود ، پیشرفت داشته باشد ، مقدار معین تغییر و دگرگونی برای سلامت آن ضرورت دارد .
برای اینکه تغییر رخ دهد ، احساسات جمعی نسبت به تغییر ، نباید خیلی شدید و خصمانه باشد ، بلکه باید متعادل باشد . چنانچه احساسات بسیار شدید شد ، « اصالت » همه چیز فرو می پاشد و این فروپاشی هم اصالت تبهکار و هم اصالت نابغه را تهدید می کند .
به بیان دورکیمبرای اینکه پیشرفت حاصل شود ، اصالت فرد باید بتواند مکنونات خود را بروز دهد . برای اینکه فرد آرمان گرا که رویای او فراتر از عصر خویش است ، بتواند بروز کند ، لازم است اصالت تبهکار ، که رویایش پایین تر از زمان اوست نیز امکان بروز داشته باشد . زیرا رخداد یکی از آنها بدون دیگری میسر نیست .
( صفوی ، رشد علوم اجتماعی 7 و 6 – ص 27-22 )
دورکیم معتقد است که نقش مجازات این نیست که تبهکاری در جامعه را از بین بردارد ، بلکه مجازات به خاطر آن است که فشار احساسات جمعی را در حد لازم خود نگه دارد .
به گفته دورکیم ، مجازات ، جراحاتی را که به احساسات جمعی وارد می آید درمان می کند. بدون مجازات ، احساسات جمعی قدرت خود را برای کنترل رفتار از دست می دهد و میزان تبهکاری به درجه ای می رسد که بدون « کارکرد » می شود . به نظر دورکیم ، یک جامعه سالم هم به تبهکاری و هم به مجازات نیاز دارد . این دو اجتناب ناپذیر و « کارکردی » هستند . ( صفوی ، رشد علوم اجتماعی )
بنابراین ، میخواهم دیدگاه دور کیم را درباره انحرافات و کارکرد آن در جامعه با وضع کنونی جامعه ما مورد بررسی قرار دهم . هر پدیده ای که در جامعه وجود دارد دارای کارکرد مثبت یا منفی است . زندان نیز به عنوان واقعیت اجتماعی کارکرد مثبت اش تادیب و ترمیم رفتارهای ناهمنوا با هنجارهاست ، ولی کارکردهای منفی زیادی دارد که در نظام اجتماعی اختلال ایجاد می کند . بر همین اساس کارکردهای منفی مجازات زندان در دو سطح مورد تحلیل جامعه شناختی قرار می گیرد : یکی سطح خرد و فرد زندانی است ، و دیگر سطح میانی و به عبارتی خانواده زندانی است .
کارکرد منفی مجازات زندان بر فرد زندانی این است که بیماری اجتماعیرا تشدید می کند ، به طوری که ، فرد زندانی در محیطی قرار می گیرد که تجارب بیشتری در زمینه انحرافات کسب می کند و با الگوهای خرده فرهنگ منحرفان همنوا می شود. به همین خاطر است که بازگشت مجدد زندانیان را پس از آزادی شاهد هستیم . (طبق آمار سازمان زندانهای ایران 30 الی 40 درصد زندانیان آزاد شده مجددا به زندان بر می گردند1382)
مجازات زندان موجب زائل شدن نیروی زندانی و هم چنین بر اثر طولانی شدن حبس او احتمال از دست دادن شغل را در پی دارد.
در سطح میانی مجازات زندان ، بر خانواده زندانی ( همسر و فرزندان) مشکلاتی از قبیل اجتماعی شدن فرزندان با تک والد خود، امکان تکرار جرم توسط اعضای دیگر خانواده مثل فرزندان، فشارهای هنجاری از طرف همسایگان و آشنایان برخانواده زندانی ، احتمال طلاق و از هم گسیختگی خانواده و ... را بوجود می آورد . اگر از چشم انداز سیستمی به قضیه نگاه کنیم ، می بینیم که مجازات زندان، نه تنها کارکردی نیست بلکه وجدان جمعی را نیز جریحه دار می کند . و در دراز مدت منجر به مشکلات اجتماعی و اقتصادی و حتی فرهنگی خواهد شد. و جامعه کنترل رفتاری را از دست خواهد داد. به عنوان مثال : بیکاری، طلاق از هم گسیختگی خانواده ها و .... نشانه ای از آن است.
دور کیم معتقد است نقش مجازات این نیست که تبهکاری را در جامعه از بین بردارد، بلکه به خاطر آن است که فشار احساسات جمعی را در حد لازم نگه دارد. بنابراین مجازات طولانی مدت، جرائم دانستن خیلی از تخلفات کوچک که می تواند جرم نباشد، نگهداری (محبوس کردن) این همه انسانها در داخل زندانها، چقدر می تواند تاثیر گزار باشد؟
آیا منجر به اصلاح آنان می گردد ؟ آیا شیوه به اصلاحی با مجازات می تواند با یکدیگر جمع شوند؟ پرواضح است فرزندان آنان (زندانیان) در غیاب والدین احساس خود مختاری و آزدادی بیشتری نموده واوقات فراغت خود را در بیرون از خانه با گروه های همسالان و بزهکاران سپری می کنند ، و یا اینکه از طرف گروه دوستان همنوا با ارزشهای جامعه طرد می شوند و نوعی برچسب انحراف به آنان زده می شود. و در نتیجه منجر به انزوای اجتماعی در مدرسه ، افت تحصیلی ، اخراج از مدرسه و غیره خواهد شد.
به قول فوکو«به جای آنکه زندان برای اجرای قوانین و آموزش احترام به قوانین در نظر گرفته شود تمامی عملکرد آن بروجه سوء استفاده از تشدید آنچه «لمرت» انحراف ثانویه می نامد می گردد.»
در نتیجه آنچه از استدلال دور کیم در خصوص کارکرد تبهکاری بر می آید ، این است که اگر میزان تبهکاری به طور غیر عادی افزایش یابد، بدون کارکرد خواهد بود . و جامعه کنترل رفتاری را از دست خواهد داد. آیا با وجود 152223 نفر زندانی ( طبق آمار سازمان زندانهای ایران 1387) که بیش از 80 در صد شان متاهل و دارای خانواده و فرزند هستند ، این میزان غیر عادی تلقی نمی شود؟ آیا کنترل رفتاری می تواند در چنین جامعه ای وجود داشته باشد؟
باورم این است، که دیدگاه دور کیم می تواند، درباره انحرافات در جامعه ما کار کرد داشته باشد. البته اگر خطوط اصلی دیدگاه وی در جامعه تعریف و ترسیم شود . و در برخورد با مجرمین از حالت عادی خارج نشود (هر چیز جزئی و یا تخلفی مجرمانه تلقی نگردد و برایش مجازات زندان قائل نشوند) . و نگرش ها نسبت به مجازات حبس تغییر یابد ، تا جامعه در مسیر پیشرفت قرار گیرد.
والسلام
برداشت از :
1- زندگی و اندیشه بزرگان جامعه شناسی – نوشته کوزر – ترجمه محسن ثلاثی – انتشارات علمی چاپ سیزدهم
2- مجموعه مقالات آسیب های اجتماعی ایران چاپ یکم 1383- موسسه انتشارات آگاه
روزه و سایر وسایل درمانی………………………………...............26
بخش یک
خواص داروهای گیاهی در درمان امراض
"درمان بیماریها مربوط به جریان خون"
جریان خون نقش مهمی دربدن انسان دارد به این دلیل که خون اکسیژن و غذا را به تمام قسمت های بدن می رساند و همچنین سموم را از داخل بدن انسان دفع می کند واز بدن در مقابل بیماری حفاظت می کند.
سبزیجات و گیاهان درتنظیم جریان خون نقش مهمی را ایفا می کند گیاهانی مانند کلروفیل,سبزیجات,آهن مورد نیازخون را فراهم می سازد و فشارخون را تنظیم می کند.
از جمله گیاهان وسبزیجات دارویی که در جریان خون نقش مهمی را ایفا می کند باقلی،پیازکوهی،خیار،لوبیا سبز،نخود سبز،کاهو و برگ زیتون می توان نام برد.
"درمان بیماری های کبد"
کبد را میتوان انبار و کارخانه ی بدن معرفی کرد زیرا گلیکوژن و صفرا تولید می کند به همین دلیل باید از کبد به خوبی محافظت کرد و بهداشت آن را رعایت کرد بنابراین باید ازخوردن بعضی از خوراکی ها و نوشابه های الکلی که دشمن کبدات شدیدا باید خودداری کرد زیرا این دستهاز داروها به اسناج و عروق صدمه می زند بیماریهایی چون مالاریا و یرقان صدمه ی فوق العاده ای به کبد می زنند.
ولی خوشبختانه با داروهای گیاهی می توان طحالی که در اثر مالاریا متورم شده به حال عادی بر گرداند و باهمین داروها می توان این بیماری و یبوست ناشی از بیماری های کبد را درمان کرد.
از جمله این دروهای گیاهی میتوان زردآلو،برگ نارنج،اسفناج ،کنگر،کرفس،تمشک جنگلی،چای سبز،گل ختمی،نعناع صحرایی،درخت چنار و نعناع معمولی را می توان نام برد.
درمان بیماری های تناسلی
"انجیر"
انجیر نیروبخش است افراد ضعیف انجیر بخورند تا قوی شوند.
در یونان انجیر میوه ی مقدسی است و صدور انجیر به خارج ممنوع است وهر کس این کاررا بکند مجازات خواهد شد.
رومیان برای نیرو بخشی به کشتی گیران به آنها انجیر می دادند و همچنین به افرادی که به مدت طولانی مریض بودند انجیر می دادند که خوب شوند.
انجیر یک مسهل ملایم است در آلمان این مسهل را درست می کنند و به اطفال می دهند.
انجیر دارای شیره ی سفید رنگی است که در درمان زگیل مورد استفاده قرار می گیرد. برگ انجیر هم برای زخم ها مفید است.
"پونه"
پونه دردهای معده را تسکین می کند و برای بیماری های مغزی و رحمی توصیه می شود.
"درمان بیماری های مثانه وکلیه"
کلیه یکی از چهار عامل برای دفع مواد زائد ازبدن و همچنین کلیه مواد سمی را نیز از بدن دفع می کند.
خوشبختانه گیاهان و داروها و میوه هایی هستند که سلامت کلیه را تضمین می کند ولی داروهای شیمیایی برای کلیه ها ضرر دارند که باید از خوردن آنها اجتناب کرد.
برخی از سبزیجات و میوه هایی که برای سلامتی کلیه ها به کار می روند عبارتند از:
1- ریحان،که ضد نفخ و فرق و خنک کننده است و از نظرطلبی برای بیماری های مثانه و کلیه به کار می رود. 2- کنگر 3- بامیه ، که شفا دهنده زخم است و به صورت جوشانده باعث جلوگیری از سنگ مثانه می شود.4- جعفری که مقوی و خلط آور است. جوشانده ی جعفری برای سنگ کلیه و غشاء مجرای ادراری موثر است. 5- برگ هلو که ضد زخم است و برگهای آن برای دفع کرم معده موثر است.6- گل تلگرافی که مقوی برای درمان دیابت و امراض پوست مفید است.
"درمان بیماری های مغزی"
داروها به طور مستقیم و غیر مستقیم بر روی مغز تاثیر میگذارد.
داروهایی مثل برننجاسف به طور غیر مستقیم و از طریق ستون فقرات بر روی مغز تاثیر دارد.
قدرت معجزه گرایی بعضی از داروهای گیاهی بهتر از داروهای شیمیایی است.
برای مثال بیماری صرع را نمی توان به طور قطع با داروهای شیمیایی درمان کرد ولی با داروهای گیاهی می توان آن را معالجه کرد.از جمله گیاهانی که می توان در درمان بیماریهای مغزی استفاده کرد.
1-گردو که قابض و پاک کننده است و جوشانده برگ گردو در خون اثر خاصی دارد.
2-تره کوهی که تصفیه کننده ی خون است وبرای آسم مفید است.
3-کشمش که مقوی اعصاب است و برای بیماری صرع نیز زیاد استفاده می شود این دارو برای ورم خوب است به همین دلیل برای تورم مغز مفید است.
4- برنجاسفمغز را تقویت می کند و برای راه رفتن در خواب مفید است. این گیاه برای صرع هم مفید است.
"بابونه"
بابونه دونوع است که هر دونوع آن خاصیت ضد عفونی کننده دارد قسمت مهم بابونه در وسط آن است. که رنگش زرد است جوشانده ی آن را در درمان تشنجات مغزی موثر است.
بابونه دارویی است مقوی تب بر ضد کرم و دم کرده ی آن برای سوء هاضمه ای ها مفید است.
برای بیماری هایی مثل رماتیسم و سردرد مورد استفاده قرار می گیرد. جوشانده ی گل بابونه به صورت محلول برای ورم های چشم مفید است.
همچنین از بابونه برای دفع پشه و مگس دراتاق استفاده می شود. از پماد بابونه که از گل خشک بابونه و روغن زیتون و کافور درست می شود.برای مواضعی که درد می کنند استفاده می شود.
"بید خشت"
بید خشت ملین و برای امراض سینه مفید است و همچنین برای امراض سنگ مثانه هم استفاده می شود چون مدر است.
"زردچوبه"
زرد چوبه بادشکن و محرک جهاز هاضم است. در هند زردچوبه را در مراسم های مذهبی مورد استفاده قرار می دهند ضماد زردچوبه برای بیماری های پوستی مفید است.
پاشیدن گرد زردچوبه برای بند آوردن خون مفید است.
"برای شکستن درد دندان مالیدن گرد زردچوبه بر لثه است."1
زعفران برای سرفه و دندان درد درد عضلات و بیماریهای مثانه مفید است.زیاد خوردن زعفران برای اعصاب مضر است.
"زیتون"
زیتون ضد مسمومیت و دارای طبیعت گرم است. برای بیماری سنگ کلیه و یبوست مفید است.
مالیدن روغن زیتون بر سر باعث جلوگیری از سفید شدن موی سر می شود.
بخش دو
"خواص سبزیجات"
"اسفناج"
اسفناج دارای ویتامین های آ،ب،و ویتامین ث ،د،و کلسیم و فسفر وپروتئین و چربی و قند آهن و آهن و ید و بسیاری ازاملاح دیگر است.1
اسفناج سرد است و به صورت پخته می تواند سرفه های خشک را درمان کند.
برای بیماری آسم هم توصیه می شود. آب اسفناج برای خارش مفید است.
اسفناج انرژی بدن را زیاد می کند. و به علاوه ضد سرطان است. برای تشنگی هم مفید است.
خوردن عصاره ی اسفناج برای نیش زدگی زنبور درمان است.
" بادنجان"
بادنجان طبیعت گرم دارد و مقوی و ملین است.زیاده روی در خوردن بادنجان باعث درد پهلو می گردد. بادنجان دارای ویتامین آ، ث،وآهن است.
"پیاز"
پیاز دارای ویتامین آ.ب وث است و درحین اینکه غذا است دوا هم هست.
پیاز دافع سنگ کلیه و برای میگرن و ادرار مفید است. پیاز پخته نیز برای یبوست توصیه می شود.
پیاز باعث زودتر هضم شدن غذا و تصفیه ی خون و دفع سموم می شود. اگرچند قطره سرکه را درپیاز رنده شده بریزند و در بینی بچکانند از خون دماغ جلوگیری می کندو همچنینپیازرنده شده را مقدار مساوی سیب مخلوط کنند برای دفع اسهال مناسب است پیاز جوشانده نیز برای درمان بی خوابی مفید است. پیاز همچنین دافع خوبی برای سرما خوردگی است.
" پیاز به واسطه فسفری که دارد انجام کار فکری را آسان می کند و به واسطه گوگردی که دارد برای خون ضدعفونی کننده خوبی است گوگرد پیاز وقتی وارد خونمی شود و در ریه ها وارد می گردد. و با بیماریهای مجاری تنفسی مثل آسم و برزشیت و گریپ و غیره مبارزه می کند.1
"تره"
تره مقداری آهن و ویتامین های آ،ب 1وث دارد. تره معالج بیماریهای دستگاه تنفسی مخصوصا سیاه سرفه و گرفتگی صدا است.تره برای درد مفاصل مفید بوده و از آب تره برای درمان کهیر استفاده می شود.اگر کسی به خون دماغ مبتلا شد. چند قطره آب تره با سرکه برایش معالج است.
" جعفری"
برگ جعفری دارای پروتئین،چربی و آهن و کلسیم است. جعفری گرم است و بادشکن معده است.
جوشانده ی 15 الی 60 گرم جعفری در آب اشتها آور و برای معالجه بیماری هایی از قبیل تنگی نفس،سستی عمومی بدن اثرشفابخش دارد. جعفری ضد اسهال و حل کننده و ضد عفونی کننده است.
در آن ماده ای است که برای سرطان جلوگیری کننده ی خوبی است. در خوردن عصاره ی جعفری باید تعدیل کرد چون محرک اعصاب است.
"جو"
جو دارای ویتامین های آ،ث و برای اشخاص ضعیف بسیار مفید است جو طبیعت سرد دارد واز گندم زودتر هضم می شود.
"سیب زمینی"
سیب زمینی مقداری مواد هیدروکربن،فسفر،کلسیم وآهن دارد. برای مبتلایان به بیماری قند مضرنیست. سیب زمینی را اگر روی سوختگیها بمالند برای تسکین سوختگیها مفید است. سیب زمینی برای تقویت نیروی بدنی مفید است و نفخ آور است. همچنین دارای طبیعت سرد و خشک است. برای اشخاصی که به باد مفاصل مبتلا نیز مضر است. سیب زمینی آب پز اگر زیاد بماند مسمومیت آور است. ضماد سیب زمینی برای رفع درد و ورم خوب است و سیب زمینی سرخ کرده برای بیماری معده مضر است. سیب زمینی برای بیماری های قلبی مفید است.
"شلغم"
شلغم پروتئین،کلسیم و آهن دارد و همچنین ویتامین آ،ث نیز دارد. شلغم را برای تقویت بینایی و دفع سنگ مثانه و سرما خوردگی مفید است. شلغم گرم و سرد و مصلح آن نمک یا شیرینی است.سرفه را رفع می کندو تن را فربه.شلغم برای تقویت کبد و اعصاب مفید است. خیلی دیر فاسد می شود و دارای آنتی بیوتیک طبیعی است. قند شلغم نیزبرای بیماری های قند مضر نیست ولی شلغم برای افرادی که بیماری گواتر دارنداصلا توصیه نمی شود.
"سیر"
سیر دارای ویتامین ث است و طبیعت گرم دارد. صفرا بر،ضد عفونی کننده و برای معالجه ی اسهال ساده و بیماری های تنفسی مفید است و فشار خون را نیز پایین می آورد. سیر برای جلوگیری از سرطان و فلج مفید است. یکی از پزشکان ایرانی هر روز صبح چند پر سیر می خورد تااز کلیه امراض درامان باشد.
سیربرای سر درد، سر گیجه و ضعف حافظه مفیداست. سیر نیرو بخش است. سیر برای معالجه امراضی مثل مالاریا ،بی خوابی، سرما خوردگی،تنگی نفس،سیاه سرفه و عفونت روده ها مفید است.
سیر باعث تمیزنگه داشتن کلیه ها شده و ترشحات معده را زیاد می کند. سیر همچنین رطوبت معده را نابود می سازد. و عضلات قلب را نیزمی کند و جریان خون را درشرائین تنظیم می کند.
"شنبلیله"
شنبلیله برای رفع لاغری و رفع بی اشتهایی مفید است و اگر با عسل پخته شود برای آسم معالج است. تخم شنبلیله برای تقویت جسم و بیماری های قند و سل مفید است. هندیها در غذای خود تخم شنبلیله را می کوبند و می ریزند.
"عدس"
عدس برای آنهایی که زیاد کار می کند و ضعیف. البته هستندمفید است ولی ضرر هم دارد زیرا خون راغلیظ می کند و دیر هضم است و دچار پریشانی درخواب می شود. عدس تن را فربه می کند ولی برای اعصاب خوب نیست. عدس دارای آهن،کلسیم و فسفرو ویتامین ب است. برای تسکین سرفه و درد سینه مفید است. چنانچه عدس را با پماد به صورت ضماد بر روی ورم های چرکی بگذارند ورم را می خواباند.
"فلفل و فلفل فرنگی"
دارای پروتئین ،مواد چربی ،کلسیم و آهن و ویتامین های مختلف است.طبیعت گرمدارد وبرای اشتها و تقویت اعصاب وهضم غذا مفید است. از فلفل برای رفع سرفه های متوالی سیاه سرفه میگرن و براسیر استفاده می شود. ولی نباید در خوردن آن افراط کرد زیرا باعث استفراغ و سقط جنین می شود. در استعمال خارج برای تسکین دردهای عصبی فلجهای موضعی درد کمر نقرس و رماتیسم ممکن است از ضماد فلفل استفاده کنند. که از فلفل سبز و روغن پیه و آرد نخود به دست می آید.
"فلفل سیاه"
فلفل سیاه طبیعت گرم دارد و ضد نفخ است و زیاده روی در خوردن آن ضرر دارد. فلفل سیاه برای فلج مفید است.
اگر فلفل سیاه را روی دندان پوسیده و کرم خورده بمالند ازپیشرفت آن جلوگیری می کند. فلفل سیاه برای مبتلایان به بیماری سل هم مفید است.
"در هند از فلفل سیاه کوبیده و نمک و استخوان سوخته و کوبیده گوسفند کوبیده گرد دندان بسیار مفید می سازند که هم دندان را تمیزمی کند و هم آن را از پوسیدگی حفظ می کند و هم لثه را تقویت می کند. متاسفانه کسی در ایران از این گرد دندان مفید و ارزان خبر ندارد. وهم با استفاده از خمیر دندان های گران وحتی زیان آور استفاده می کنند."1
"کلم"
کلم کثیر الغذا و تصفیه کننده ی خون است و برای کرم معده مفید است. کلم به دلیل داشتن ویتامین A برای درمان اولیه زخم معده و روده مفید است. ولی بهتر است که کلم خام را با کرفس خام بخورند که نتیجه ی مطلوبتری به دست می آید.
"کاهو"
کاهو دارای طبیعت سرد و حاوی پروتئین،کلسیم و ... است. کاهو برای دفع یبوست و درمان یرقان و افزایش حجم ادرار و تسکین سوزش مجرای ادرار و تصفیه ی خون و رفع عطش و سردرد مفید است. مبتلایان به سل و تنگی نفس مفید است. مصلح کاهو نعناع است. کاهو ملین و خواب آور است وبرای درد مفاصل مفید است. کاهو خون را صاف می کند.کاهو برای نیروی بدنی مفید است و دارای ویتامین آ و ب و ید است.چنانچه کاهو با عصاره ی هویج مخلوط شود بر خاصیت آن افزوده می گردد. کاهو مسکن اعصاب است ورنگ مو را براق و رنگ روی را گلگون می کند. اگر کاهو را بعد از غذا بخورند به زودتر هضم شدن آن کمک می کند. کاهو برای نیامدن ادرار و برای اشخاص عصبانی و پریشان مفید است. کاهو همچنین باعث آرامش درخواب و باعث درمان بیماری بی خوابی است.
"کدو سبز"
کدو سبز برای دفع حالت استفراغ مفید است و برای مبتلایان به کیسه ی صفرا توصیه می شود.
"گوجه فرنگی"
گوجه فرنگیدارای قند،چربی،کلسیم ، آهن و ویتامین و پروتئین است. ویتامین آ در گوجه فرنگی فراوان است و برای تقویت بینایی و رشد استخوان ها لازم است.
گوجه فرنگی برای سرطان مضر است. گوجه فرنگی خام دیر هضم است و برای کسانی که آلرژی دارند مضر است. گوجه فرنگی برای کبد هم مفید است و هم مضر. یعنی خود گوجه فرنگی مفید ولی ماده ی قرمز آن زیان آور است خوردن زیاد گوجه فرنگی باعث سنگ مثانه می شود ولی با تهیه ی سالاد آن با روغن زیتون از این بیماری جلوگیری کرد.
"گندم"
آرد گندم با سبوس دارای مقداری ویتامین د می باشد. ولی آرد گندم بدون سبوس که نان سفید از آن تهیه می شود و فاقد ویتامین است چنانچه نانی که از آرد گندم خالص سبوس تهیه می شود. با شیر تازه خالص خورده شود. یک غذای کامل خواهد بود. نان گندم سبوس دار دارای مقدار زیادی ویتامین د است.1
" میوه های زهرآلود"
از مصرف میوه های خشکی که با سولفور دود زده شده اند باید خودداری کرد. چون این میوه ها ظاهری تمیز و باطنی آلوده به سم دارند.
" دو علت اصلی اینکه چرا به میوه ها دود سولفور می دهند این است که :1- دود سولفور رنگ میوه را تغییر داده و ظاهر آنرا زیباتر و جذاب تر می سازد بطوریکه مشتری بیشتر رغبت می کند آن را بخرد.
2- نسبت آب در میوه های زهرآلود با سولفور بیشتر است لذا فروشنده آن می تواند استفاده بیشتری از آن ببرد.
یکی از فوائدی که برای میوه های سولفوریزه ذکر کرده اند این است که این نوع میوه ها دیرتر خراب می شوند. علتش هم آن است که حشرات ناقل میکروب به علت آلوده بودن آنآن را نمی خورند ولی انسان فریفته ی ظاهر آن شده و با این عمل به کبد و کلیه های خود صدمه فراوان می رساند."2
از عوارض میوه های آلوده شده مسمومیت بدن است و عوارض آن خستگی مفرط، سردرد،کمر درد،استفراغ و احساس سرما است. گذشته از این سولفور ویتامین های میوه را کاملا از بین می برند.[3]
بخش سه
" خواص میوه ها"
"انجیر"
انجیر خاصیت گرم دارد و برای سرفه و بیماری های کبد مفید ولی برای چشم و معده مضر است.
انجیر سرشار از ویتامین ب است. انجیر خشک با آب جوشانده شده برای تورم حنجره و برنشیت های کهنه مفید است. همچنین ترکیب آن با شیر می توان در تحریک گلو و تورم لثه ها دندان به دو صورت مضمضه و غرغره نتایج موثری دست یافت. مربا یا کمپوت انجیر برای افرادی که سوء هاضمه و یبوست دارند مفید است انجیر ملین و تقویت کننده ی قوه و بنیه است. انجیر مغذی تر از نان است. و مقدار سدیم ،آهن و سولفور آن بیشتر از شیر و گندم است.
" چون انجیر بسیار مغذی و مقدر است لذا برای افرادی که کارهای مغزی می کنند و افرادی که کارهای عملی و بدنی انجام می دهند مفید است بی جهت نیست که گفته اند " انجیر بخور زنجیر بشکن"1
"انبه"
انبه نارس معرض و خنک کننده است و شدت آن در تابستان مفید است وانبه ی رسیده ملین و مقوی است همچنین انبه ی نارس برای خونریزی لثه و مغز هسته اش ضد عفونی کننده است.
" بادام شیرین"
یک ضرب المثل می گوید: هرکس می تواند بدون هیچ غذایی هر مسافتی را طی کند مشروط بر اینکه جیب هایش پر از بادام باشد.[4]
بادام برای تقویت حافظه و بینایی مفید است بادام برای سرفه های خشک سودمند است. بادام دارای خاصیت ضد کرم بوده و مصلح آن شکر است. بادام دارای ویتامین آ،ب و قند و چربی و روغن مایع می باشد.
" بادام تلخ"
بادام تلخ دارای سم مهلکی است که برای درمان بعضی از بیماریها مورد استفاده قرار می گیرد. مثل فرو نشاندن ورم و یرقان و سنگ مثانه و کلیه را می شکند. ولی چون بادام تلخ حاوی سم استمصرف زیاد آن باعث سرگیجه می شود. و تشنج ایجاد می کند.
"بادام زمینی"
" پروتئین ومواد ازته و روغن آن فوق العاده زیاد است. بادام زمینی مقدار زیاد ویتامین ب و پروتئین دارد."1
" خرما"
کثیر الغذا است و کلیه و کمر را تقویت می کند.خرما تن را فربه و خون را زیاد می کند ولی برای دندانها مضر است. خرما ویتامین ب،ث، قند ،املاح مغذی وبه مقدار کمتر دارای کلسیم،آهن می باشد. به علت داشتن منیزیم خرما ضد سرطان است. شیره ی خرما برای مبتلایان به بیماری قند و اسهال نیز بسیار مفید است. چنانچه با ماست مخلوط گردید فایده اش بیشتر می شود.شربت خرما که از خرما و آب درست می شود. برای بیماری رماتیسم خوب است و همچنین اگر خرما را با عسل مخلوط گردد و برای خون دماغ مفید است.
مقداری خرما را در آب نیمه گرم و گرفتن شیره ی آن با شیر برای افرادی که ضعیف البته هستند مفید است.
گرم و خشک است دارای ویتامین آ و د است و یکی از مفید ترین روغن ها است که برای کبد مفید است. زیتون حرارت بدن را زیاد می کند و لثه را تقویت می کند و خون را صاف می کند. برای جلوگیری از ریزش مو مصرف زیتون توصیه می شود. آب زیتون برای استحکام لثه ها مفید است.
" سیب"
سیب ریه و مغز را تقویت می کند. اشتها آور و رنگ صورت را روشن می کند. سیب مولد خون است. خوردن سیب پس از غذا برای تقویت لثه ها مفید است.
سیب دارای ویتامین ب است به همین جهت برای بیماری اعصاب مفید است. سیب معده را ضد عفونی می کند. و آب آن تب بر است. سیب دارای آهن است که برای خون و فسفر آن برای قلب نافع است. سیب دهان را ضد عفونی می کند. سیب غده های بزاق دهان و ترشحات عصیر معده را تقویت می کند. و برای افرادیکه یک جا نشسته و حرکت نمی کنند مفید است. مصرف سیب برای اخاصی که مبتلا به درد مفاصل، تبخال وچاقی ،امراض ریوی وکبدی شده اند تجویز می کنند اگر سیب بدون پوست را قبل ازخواب بخورند برای یبوست های مزمن خوب است در کشور روسیه کسانی که هرروز سیب بخورند از سلامتی بیشتری برخوردارند وعمرشان طولانی تر است.
"فندق"
تازه اش زود هضم وخشکش دیر هضم است روده را تقویت می کند و دافع سرفه است روغن آن بهترین دوا برای سرفه است.
"لیمو ترش"
لیمو ترش دارای ویتامین ث زیادی است به هضم غذا کمک می کند. اثر مخصوصی بر جوان نگه داشتن شرائین دارد. لیمو ترش برای رفع تشنگی و جلوگیری از تهوع نیز مفید می باشد.
لیمو دارای آهن ، کلسیم، فسفر و ضد اسید می باشد. آب لیمو وبا و اسهال را می کشد و ضد کم خونی و غلظت خون است. آب لیمو سر درد و کمر درد راتسکین می دهد و کلا ضد درد است.
عصاره لیمو ضد وحشت و دلتنگی است.آب لیمو ادرار را زیاد می کند و ضد خون دماغ است.
" برای کسانیکه اشتها ندارند دارویی بهتر از لیمو وجود ندارد. عصاره ی لیمو ترش عمل هاضمه را تحریک می نماید. آب لیمو از طاس شدن سر جلوگیری می کند وموها ی سر را تقویت می کند. بر این مقصود مالیدن آب لیمو بر روی سر مفید است. لیمو ترش برای درمان تمام امراض قلبی مفید است زیرا عدم ترتیب حرکات قلب نتیجه ی بدن هضم و سموم کبد است. برای اینکار لازم است که آب لیمو جرعه جرعه با نفس عمیق نوشید. آب لیمو نور چشم را زیاد می کند مخصوصا اگر شب یک قطره در چشم بچکاند البته سوزش دارد. احتیاط البته "1
" خواص میوه ها در درمان بیماری ها"
" بیماری های مغزی"
" میوه های تازه و کهنه هر دو برای افرادی که مبتلا به بیماری های مغزی هستند مفید است مخصوصا بادام خشک تاثیر مهمی در برطرف کردن ضعف مغزی دارد. بادام علاوه بر تقویت مغز و اعصاب را هم تقویت می کند و ام[6]راض صفرایی را
برطرف می کند. خوردن بادام به طور مداوم برای مدت دو ماه تاثیر خاصی در تقویت اعصاب دارد به شرطیکه روز اول فقط یک مغز بادام خورده شود واز روز دوم بتدریج روزی یک مغز بادام بر آن افزوده گردد تا اینکه پس از دو ماه به روزی شصت بادام برسد ولی باید توجه داشت که مغز بادام مزبور را نباید با پوست خورد بلکه باید پوستش را کنده و آنرا در هاون سائیده و با کره مخلوط نموده مصرف نمود.
بسیاری از سردردها را می توان بار نخستین ده الی دوازده قطره روغن بادام شیرین در بینی معالجه نمود گردو از خوراک های مغزی دیگر است که مغز واعصاب را تقویت می کند خوردن مغز گردو با انجیر و یا کشمش و یا مویز بر خاصیت آن می افزاید بادام، انجیر، انگور،خرما،سیب و پرتقال به مقدار زیاد مواد فسفری دارند و برای افرادی که کارهای فکری می کنند بسیار نافع است."
" بیماری های چشم "
خوراکی هایی که می خوریم حاوی پروتئین، آب ، چربی و کربوهیدراتهایی است که اینها نقش اساسی در بدن ما دارند مثلا پروتئین ها سوخت و ساز بدن را بر عهده دارند و آب مسموم بدن را از طریق ادرار و عرق دفع می کند. چشم نیز که سلطان بدن است باید از مواد فوق نیرو بگیرد تا بتواند کارهای خود را به خوبی انجام دهد چون سلامتی جسم بستگی زیادی به سلامتی چشم دارد. برای اینکه چشم و جسم سالم بماند باید به مقدار زیاد میوه خورد زیرا میوه ها دارای انواع ویتامین ها و مواد مغذی می باشند.
" ویتامین آ" از شیره غشاء مخاطی قرنیه، شبکیه چشم محافظت می کند. این ویتامین قوه ی باصره را تقویت می کند.
ویتامین"ب" برای رشد و سلامتی شرائین،عضلات واعصاب اطراف چشم لازم است ویتامین "ث" ضد خونریزی لثه و مواد گلبول های قرمز خون است.
ویتامین "د" به جذب کلسیم کمک می کند. ویتامین "ای" برای خوب کار کردن جهاز تناسلی مرد و زن لازم است زیرا اندازه ی سلامتی آنها در سلامتی چشم تاثیر می گذارد."1
" بیماری قند"
پزشکان معتقدند نارسایی کبد یکی از علل اصلی پیدایش این بیماری است. علاوه بر کبد بیماری های پانکریاس،بیماری قلبی و مغزی و مثانه نیز دخالت دارند. پانکریاس هورمونی ترشحمی کند که معروف به انسولین است کمبود انسولین در انسان تولید بیماری قند می کند. تعدادی از پزشکان برای افزایش انسولین در بدن انسولین حیوانی را تجویز می کند ولی این انسولین کارساز نیست چون علت اصلی بیماری قند کبداست بنابراین برای بهبود کبد بیشتر باید کوشید. پس بهترین راه مبارزه با بیماری تقویت کبد و پانکریاس و تقویت اعصاب و برطرف کردن سوء هاضمه است. برای دستیابی به این مهم باید میوه های مناسبی خورد و رژیم گرفت.
" قبل از گرفتن رژیم باید مدت یک هفته روزه گرفت تا سموم و مواد زائد از قدفع گردد وهاضمه به اندازه ی کافی استراحت نماید.پس باید درهنگام ناهار نان سبوس دار با مقدار سبزی خورد و عصرها و صبح اول وقت میوه هایی از قبیل عصاره ی انگور،انار،مرکبات وانبه میل نمود. علاوه بر گرفتن رژیم بیمار باید از تشویش و نگرانی اجتناب کرد و صبحها وعصرها در هوای آزاد گردش نماید و با آب نیمه گرم هفته ای دو با استحمام نماید. و بدن خود را ماساژ بدهد."1
شیر خوراک طبیعی بشر نیست چون در بعضی از قبایل پس از اینکه در بچگی به او شیر دهند دیگر به او شیر نمی دهند بعضی از قبایل هم شیررا به عنوان خوراک های اصلی به شمار می آورند.
در مناطقی مثل چین و ژاپن که گوشت و شیر هم زیاد مصرف نمی کنند دهقانان نیرومند و قدرتمند هستند.
حال ببینیم شیر دارای چه خواصی هست:
1- پروتئین که برای رشد و ساختار بدن لازم است و همچنین برای اطفال و افراد سالخورده شیر غذای مفیدی به حساب می آید. 5/3 در صد شیر مواد پروتئین است.
2- مواد چربی که گرمای بدن را تولید می کند . 5/3 در صد شیر حاوی چربی است ولی چربی شیر را سالخوردگان نباید زیاد مصرف کنند چون برای آنها ضرر دارد پس باید آنها شیر کم چرب مصرف کنند.
3- کربوهیدرات ها که انرژی بدن را تامین می کنند وقتی باکتری وارد این ماده شود شیر ترش می شود.
4- املاح معدنی شیر حاوی کلسیم (که برای استخوان ها مفید است) آهن (که برای خون مفید است)و ... می باشد.
5- انواع ویتامین ها مثل ویتامین آ، ب،ث و د
" کلسیم "
یک پنجم بدن از کلسیم تشکیل شده است. و بیشتر کلسیم در استخوان ها و مقدار کمی از آن در خون است. اگر چه کلسیم موجود در خون کم است ولی مقدار کم آن اهمیت بسزایی دارد چون اگر کلسیم نباشد خون منعقد نمی شود. و اینقدر خون از بدن خارج می شود که منجر به مرگ شخص می شود. ولی به طور طبیعی خون در بدن حاوی کلسیم کافی است که اگر در خون نباشد آن را از استخوان ها می گیرد. کلسیم برای کارکرد عضلات هم مفید است و بدون آنها عضلات دچار تشنج شدید می شوند. این نیاز در زنان شیر ده بیشتر به چشم می آید. افرادی که دندانهایشان فاسد می شود به دلیل کمبود کلسیم است و افراد سالخورده ای که به رماتیسم دچار هستند نیز به دلیل کمبود کلسیم است. علاوه بر شیر و گندم آرد گندم خالص با سبوس هم دارای مقدار زیادی کلسیم است. هندوهایی که در پنجاب زندگی می کنند به دلیل مصرف نان سبوس دار دارای استخوان بندی های درشت و دندانهای قرص و محکمند واز لحاظ کمبود کلسیم بدن آنها هیچ مشکلی ندارد.در نتیجه در می یابیم که نانی که از آرد سفید درست می شود از لحاظ مقدار کلسیم و هضم آن برای بدن مضر است.
"خواص ماست"
در بین ماست هایی که تولید می شود ماستی که از گاو میش درست می شود از همه چربتر است و ماستی که از شیر الاغ درست می شود سریع هضم می شود و برای کودکان بسیارمفید است. ما باید همراه غذایمان چند قاشق ماست بخوریم چون ماست باکتریهایی را در معده تولید می کند که به زود هضم شدن غذا کمک می کند. و نفخ را از بین می برد. دوغ نیز معده را ضد عفونی می کند.
فرانسوی ها زیاد ماست می خورند و این عادت را از همسایگان مسلمانان اسپانیایی خود فرا گرفته اند. فرانسیس اول امپراطور فرانسه که به بیماری سختی دچار شده بود به وسیله ی ماستی که از شیر بز درست شده بود درمان پیدا کرد که این یکی از دلایل رواج ماست در بین فرانسوی ها بود.
ماست یبوست های مزمن و اسهال را برطرف می کند. خوردن دو روزی یک لیوان دوغ نیز پس از هر غذا باعث تخلیه امهاء و جلوگیری از عفونت معده می شود. ماست برای معالجه ی سل نیز هم مفید است.
خوردن ماست موجب طول عمر زیاد می شود. ماست انسان را از ابتلا به جهاز هاضمه اسهال و ورم روده ی بزرگی و بعضی از امراض پوستی مثل کهیر درامان نگه می داردو به دلیل داشتن فسفر مقوی حافظه است و به دلیل داشتن کلسیم باعث آرامش اعصاب می شود. و به دلیل داشتن ویتامین "د" استخوان ها را محکم می کند.
" اصول درمان طبیعی"
علم درمان طبیعی ابتدا در آلمان پیدایش یافت و سپس در آمریکا و سایر کشورها مورد استفاده قرار گرفت. درمان طبیعی نه تنها مردم را از چنگال بیماری نجات می دهد بلکه از هزینه های زیان آور نیز جلوگیری می کند. درمان طبیعی که از قدرت طبیعت به ما رسیده است نیروی شفا بخشی است که می تواند ما را از چنگال بیماری نجات دهد. غرائض طبیعی وقتی که ما مریض می شویم به ما می گویند کمتر غذا بخور به اندازه ی کافی استراحت کن. از خشم و اندوه و دغدغه بپرهیزید.
اشتباهاصلی علم طب این است که توجه آنها بیشتر به طرف معلول بیماری است تا اینکه به علت آن یعنی بیشتر عوامل بیرونی را در نظر می گیرند تا عوامل درونی.
علت اینکه مردم نمی توانند باور کنند که دارو اثرات بدنی دارد این است که اثرات این نوع داروها گاه ده یا بیست سال پس از مصرف ظاهر می شود. مثلا اگر کسی کبدش مریض شد و با دارو معالجه نگردید. ده یا بیست سال دیگر سینه پهلو می کند.می گوید. به علت قوی این عقیده غلط است که میکروب بیماری را به وجود می آورد ولی در واقع این بیماری است که میکروب را به وجود می آورد. به همین جهت است که با این همه پیشرفتی که در علم طب به دست آمده ولی روز به روز بر تعداد بیماریهایافزوده می شود. در واقع بیماری میکروب رابه وجود می آورد و میکروب نه تنها برای بدن مضرنیست بلکه عامل خوبی برای نابودی بیماری هاست. هر چه بیماری آلوده تر باشد میکروب ها را از بین ببریم نه تنها سلولهای بدن تضعیف تر می کنیم بلکه باعث تقویت بیماری و توانا تر شدن آن می شویم.
دکتر تیلون یکی درمان طبیعی مریض را وا می دارد که با روزه گرفتن و خوردن غذاهای مناسب و به مقدار کم بر بیماری غلبه کند.
درمان طبیعی به سه اصل استوارند که عبارتند از:
1- اصل اول : بیماری می خواهد از هر نوعی باشد. ناشی از یک علت است و آن هم جمع شدن کثافات در بدن که ناشی از پر خوری زیاد و خوردن غذاهای نامناسب،نگرانی،خستگی وعدم استدلال در زندگی است و تنها راه درمان آن هم روزه گرفتن،ورزش است.
اصل دوم : اعضای بدن همیشه به نفع آدمی کار می کنند اگر فرد نکات بهداشتی و رعایت تغذیه درست را انجام ندهد آن ها از وظایف خود کوتاهی نمی کنند. بنابراین بیشتر سرما خوردگی ها و تب ها و بیماری های دیگر برای از بین بردن این سموم است وداروهای شیمیایی تنها سموم را از جایی به جای دیگر می برند و همچنین به سموم وارد شده به بدن نیز اضافه می شوند.
اصل سوم:
در خود بدن نیروی شفا دهنده ی است که اگر ما به طور صحیح از این نیرو استفاده کنیم آن خودش بیماری را درمان می کند. پس با این وضع شفا نه درداروست ونه در تیغ جراحی. بلکه تنها کسی که می تواند ما را درمان کند. خود ماهستیم به شرطی که از این قانون به درستی تبعیت کنیم.
"بیماری چیست"
بدن انسان به استراحت ،غذا،هوا و آب نیاز دارد و آنها را باید در حد احتیاج روزمره اش به کار گیرد و مصرف کند. اگرمثلا در طول روز استراحت کافی نداشته باشیم بیمار می شویم و همین طور اگر غذای ما به اندازه ی کافی نباشد چه کمترچه بیشتر این روی اعضای بدن تاثیر می گذارد.
مثلا اگر ما در خوردن غذا افراط کنیم یا غذا راخوب نجویده بخوریم این مواد اضافی نمی توانند در اثر عرق و ادرار و مدفوع دفع شوند چون اعضای بدن نمی توانند آنها را دفع کنند اینها به صورت مواد زائد در کثافتهایی در بدن باقی می مانند و موجب بیماری می شوند.
حال اگر می خواهیم از شر بیماری راحت شویم باید غذای کمتری بخوریم تا بدن بتواند احتیاجات خود را دفع کند و مابقی را از بدن دفع کند.
ما می توانیم تعریق دفع کردن مواد زائد ازبدن را از طریق آب و استفاده از حمام بخار تسریع کنیم ودفع این مواد موجب ریشه کن شدن بیماری می شود. اگر ما به کسالتهای جزئی خود توجهی نکنیم این بیماری ها در نتیجه ی جمع شدن روی هم مواد زائد باعث بروز بیماری های خطرناک تر می شود و شاید نیاز به عمل جراحی باشد که می توانیم از این کار با درمان طبیعی در موقع بروز بیماری های جزئی جلوگیری کنیم.
"ورزش ،خواب،گشاده روئی"
ورزش بهترین راه برای جلوگیری از بیماری ها و همچنین تقویت بدن است. ما انواع و اقسام ورزش ها را داریم که بر سه نوع است.
1- ورزش ،ورزشهایی مثل فوتبال،ورزش باستانی که زیر نظرات فن باید انجام گیرد چون انجام دادن آنها به صورت یک اصولی برای بدن نه تنها فایده ندارد بلکه ضرر نیزدارد.
2- ورزش دو،پیاده روی و شنا که می توان آنها را خود انجام داد. در ضمن ورزش های سخت که به مدت طولانی انجام شود ولی یک دفعه ترک شود اعضای بدن شل می شوند. بنابراین می توان به ورزش هایی مثل دو که هر موقعی می توان انجام داد روی آورد که بدن انسان همیشه قوی باقی بماند.
اکثر امراض از یک معده ی ناسالم و روده ی ناتوان ناشی می شود که به اندازه هضم شدن غذا و تخلیه ی صحیح آن بستگی دارد.
سلامتی جسم ارتباط مستقیمی با سلامتی ستون فقراتمان دارد ازاین رو می توان ستون فقرات را با ورزش کردن تقویت شود.
انسان همچنان که به آب و غذا نیاز دارد به هوای پاک نیز نیاز دارد. سپس می تواند با استشمام هوای پاک هوای سالم وارد ریه ی خود بکند. پس افرادی که در شهر شلوغ و پر جمعیت زندگی می کند و اگر بتوانند به روستا و شهرهای کوچک بیایند و در هوای پاک زندگی کند عمرشان دو برابر خواهد شد.
هر کس روزانه 6 الی 8 ساعت خواب نیاز دارد و خواب زیاد نیز برای افراد خوب نیست و همچنین خوب خوابیدن نیز در تختخواب نرم و راحت بستگی ندارد. زیرا با تختخواب مسطح و همچنین بالش مسطح می توان خواب خوبی داشت.
تندرستی جسمانی بستگی زیادی به تندرستی روانی دارد زیرا اگر انسان قوی هم باشد ولی روانی ضعیف داشته باشد نمی تواند به اندازه ی کافی از سلامت جسمانی خود بهره برد.
بنابراین انسان همیشه می تواند با خنده و روحیه ی شاد خود نه تنها خود بلکه دیگران را نیز تحت تاثیر قرار دهد. انسان افسرده و ناامید نمی تواند بر محیط خود مسلط شود و دیگران را نیز شاد کند. بنابراین برای دیگران نیز هیچ فایده و ارزشی نیز نخواهد داشت.
هر انسانی محتاط نیز ممکن است اشتباه کند و به بیماری دچار شود. ولی باید با پیروی کردن از اصول به حالت طبیعی خود بازگشت.
" روزه و سایر وسائلدرمانی"
اگر در هنگام کسالت روزه بگیریم آن بیماری رفع خواهد شد. مثلا اگر تب کردیم باید روزه بگیریم مادام بر اینکه ادامه داشته باشد.پس می بینیم که ما کمک درمان طبیعی خیلی زود از شر بیماری خلاص می یابیم. البته بایدبه درمان طبیعی نیز تعیین داشته باشیم چنانچه به درمان تعیین داشته باشیم این درمان هیچ اثری نخواهد کرد.اگر به سرما خوردگی و سرفه دچار هستید می توانید از بنحوی استفاده کنید به طوری که سر خود را روی کتری آبگرمکه همراه با چایسبز و روغن او کالیپتوس است بگیریم و با پتو خود را بپوشانیم. انواع سردرد ها را می توانیم با روزه ودرمان کرد.همچنین برای تب و دردهای جسمی استفاده از حمام بخار مفید خواهد بود.
بیماری سل را نیز می توان با روزه گرفتن وخوردن فقط شیر و دوغ پس از بیماری درمان درمان کرد.یعنی ما می توانیم برای مدت دو هفته فقط شیر و دوغ بنوشیم و بعد از دو یا سه هفته غذای زود هضم بخوریم تا بیماری ریشه کن شود. سرطان را نیز می توان با خوردن انگور و آب انگور به مدت 6 هفته درمان کرد زیرا انگور به پاک سازی سلولهای سرطانی کمک میکند.
" غذا"
آنچه که بدن را پرورش می دهد غذا است از این رو غذا زندگی است. غذا دو نوع است،نباتی و حیوانی غذای حیوانی مثل تخم مرغ ولی اگر دارای نطفه نباشد نباتی است. پروتئین برای سلامتی مفید است. پروتئین در شیر و گوشت گرانبها تر از پروتئین در نباتات است. پروتئین درون تخم مرغ از سهل الهضم ترین پروتئین هاست پس از گندم ،برنج و سایر حبوتات اهمیت فراوان دارند. مخصوصا گندم جویدن تاثیر زیادی در هضم شدن غذا دارد. مواد نشاسته ای را باید به صورت خشک جوید.پس از حبوبات،سبزیجات و میوه جات اهمیت دارند.
[1]- خواص میوه ها و خوراکی ها،انتشارات خشایار،چاپ اول سال 136.صفحه115
به زبان ساده مى توان گفت: مجموعه اى از میله ها یا خطوط سیاه رنگى که معمولاً بر روى زمینه اى سفید چاپ مى شود و به وسیله آن از کالاى خریدارى شده شناسایى لازم به عمل مى آید و قیمت آن مشخص مى شود و اگر به دنبال تعریف دقیق ترى هستید، باید گفت:
بارکد عبارت است از انتقال داده ها از طریق امواج نورى. آنها مجموعه اى از خطوط میله اى موازى با عرضهاى گوناگون (پهن و نازک)هستندکه اندازه هر خط معنا و مفهوم خاصى براى دستگاه بارکدخوان دارد.
در حقیقت دستگاه بارکدخوان ماشینى است که اطلاعات را به شکل بصرى بر روى صفحه نمایش مى دهد.
ضرورت استفاده از بارکد:
گرداندن یک فروشگاه کار مشکل و پردردسرى است. مدیران و صاحبان آن باید از میزان موجودى که از هزاران کالاى کوچک و بزرگ دارند، مطلع باشند (کالاهایى که مجبور به خرده فروشى آن هستند و در زمان طولانى از انبارهایشان بیرون مى روند.)
همین طور که فروشگاهها، بزرگ و بزرگتر شدند تا به فروشگاههاى زنجیره اى امروزى رسیدند، کار مشکل و مشکل تر شد. نخست مجبور شدند در فروشگاهها را هرچند وقت یکبار ببندند و تمام کیسه ها و بسته ها و کنسروها را شمارش کنند. کار بسیار دشوارى بود.
این کار سخت و هزینه بردار بیش از یک بار در سال انجام نمى شد (انبارگردانى)، بنابراین مدیران فروشگاهها مجبور بودند بیشتر کارهایشان را بر اساس حدس و گمان انجام دهند و در نهایت این نیاز مادر اختراع شد!
سیستم بارکدگذارى چگونه آغاز شد؟
در سال ۱۹۳۲ گروهى از دانشجویان رشته مدیریت بازرگانى دانشگاه هاروارد، تصمیم گرفتند روشى را انتخاب کنند تا بر اساس آن مشتریان کالاى مورد نظرشان را از درون کاتالوگى پیدا کنند و سپس با برداشتن کارت هاى خاص چسبانده شده در کنار نام هر کالا و تحویل به مسؤول کنترل و قرار دادن آن در دستگاه کارت خوان و پانچ، مستقیماً کالا را از طریق انبار به باجه کنترل انتقال دهند و صورتحساب کامل را دریافت کنند و مهم تر از همه صاحبان فروشگاه از موجودى انبار خود اطلاعات به روزى داشته باشند.
البته ایده سیستم «بارکدینگ» مدرن و پیشرفته از سال ۱۹۴۸ وارد سیستم تجارى شد.
سیستم بارکد امروزى چگونه شروع به کار کرد؟
سال ۱۹۴۸ بود که رئیس یک فروشگاه مواد غذایى در آمریکا از کار کند و بى دقت کارکنان فروشگاه به ستوه آمد و براى پیدا کردن راه حل به مسؤولان دانشگاه (Drexel) مراجعه کرد تا تقاضاى ساخت سیستم کنترل خودکارى را داشته باشد، اما مسؤولان دانشگاه از این نظریه استقبال نکردند.
یکى از دانشجویان فارغ التحصیل این دانشگاه به نام باب سیلور «Bob Silver» این گفت و گو را شنید و آن را با یکى از دوستانش Norman Joseph Woodland در میان گذاشت و تصمیم گرفتند براى ساخت چنین سیستمى شروع به کار کنند. آنها در شروع از رمز و الفباى سیستم مورس الهام گرفتند و سعى کردند با چاپ و طراحى میله هاى پهن و باریک این شیوه را راه اندازى کنند و مدتى بعد هم به فکر سیستم بارکد نقطه اى و دایره اى افتادند.
سال ۱۹۴۹ بود که توانستند اختراع خود را ثبت کنند و در سال ۱۹۵۲ نخستین سیستم بارکدخوان را ساختند. «وودلند» که از سال۱۹۵۱در شرکت IBM مشغول به کار شده بود، توانست با استفاده از موقعیتهایى که در آنجا برایش ایجاد مى شد، به کمک دوستش در سال ۱۹۵۲ دستگاهى به بزرگى یک میز تحریر بسازد و ۲ جزء اصلى در آن تعبیه کرد:
۱- یک حباب (لامپ) ۵۰۰ واتى به عنوان منبع نور.
۲- با استفاده از آنچه در سیستم ساخت فیلم (براى تراک هاى صوتى استفاده مى شد) مجرایى لوله اى ساخت و این لوله را به یک نوسان سنج متصل کرد و سپس یک قسمت کاغذ را به شکل کدهاى خطى در جلوى پرتوى نور خارج شده از منبع نور، علامت گذارى کرد. پرتو منعکس شده به مجرا مى رسید و در طرف دیگر گره اى ناشى از حباب پرقدرت کاغذ را مى سوزاند. او بدون هیچ کم و کاست به آنچه مى خواست، رسیده بود. درحالى که کاغذ حرکت مى کرد، علایم روى دستگاه نوسان سنج تغییراتى مى کرد و در نهایت توانسته بودند دستگاهى داشته باشند که به کمک آن موضوعات چاپ شده، خوانده مى شد.
بعداً متوجه شدند لامپ ۵۰۰ واتى میزان الکتریسیته اى زیادتر از آنچه آنها نیاز داشتند، تولید مى کند و میزان اضافى، علاوه بر بالا بردن هزینه ها، گرماى اضافى هم تولید مى کرد و از طرفى نگاه کردن به آن باعث آسیب چشم مى شد، بنابراین به فکر استفاده از منبعى افتادند که تمام نور مورد نیاز آنها را در فضاى کوچکى متمرکز کند. همان کارى که امروزه «لیزر» انجام مى دهد، اما در سال ۱۹۵۲ لیزر موجود نبود!
بعدها با گسترش و تولید لیزر «Laser» توانستند دستگاههاى بارکدخوان ارزان ترى تولید کنند. گرچه «باب سیلور» فرصت استفاده درست از دانش خود را در شرایط آسان تر نیافت و در ۳۸سالگى فوت کرد، اما همکارش کار را ادامه داد.
در سال ۱۹۷۲ سیستم بارکد نقطه اى نیز در عمل مورد استفاده قرار گرفت، اما این روش چندان موفق نبود (زیرا حین چاپ براحتى مغشوش مى شد.)
در سال ۱۹۷۴ وودلند در IMB سیستم بارکد خطى را گسترش داد و نخستین محصول خرده فروشى (محصولاتى چون آب میوه و آدامس) به این طریق فروخته شد. (و جالب اینکه در حال حاضر یک بسته از آن آدامس در موزه اى در آمریکا نگهدارى مى شود)
و سرانجام آقاى وود در سال ۱۹۹۲ توانست مدال ملى تکنولوژى را بابت به کارگیرى سیستم بارکد دریافت کند. (تنها به خاطر استراق سمع دوستش آقاى سیلور!)
خلاصه آنکه، بارکدها و سایر برچسب هاى خوانا در جایى که نیاز به خوانده شدن اطلاعات با پردازش توسط کامپیوتر وجود دارد، استفاده مى شوند و کاربرها به عوض تایپ کردن رشته اى طویل از داده ها، تنها بارکد مورد نظر را جلوى دستگاه بارکدخوان قرار مى دهند و پردازش بدون نیاز به نیروى انسانى به طور کاملاً خودکار انجام مى شود. بنابراین بارکد شیوه شناسایى و تعیین هویت خودکار داده ها است.
رقمى که توسط بارکد تولید مى شود، عموماً محصول خاصى را نشان مى دهد. سیستم بارکدینگ به طور معکوس هم کار مى کند، یعنى قادر است با دریافت رقم مربوط به یک محصول، بارکد مورد نظر را ایجاد بکند و در واقع نوعى خود شناسایى انجام مى شود.
فواید بارکد کردن
1- مصون بودن از خطاپذیرى به علت کاهش دخالت نیروى انسانى و وارد نشدن دستى اطلاعات.
۲- دسته بندى دقیق اطلاعات.
۳- سرعت بالا به همراه صحت ۱۰۰درصد.
۴- دسترسى آسان به اطلاعات واقعى و حقیقى (در جریان روند مدیریت) البته اگر: با دقت تمام کالاها در فروشگاهها بارکدگذارى شوند تا مراجعه کنندگان دچار دردسرهایى که ما با آن خوب آشنایى داریم، نشوند
كاربردهاي CONTACTLESS CARD :
از كاربردهاي اين كارت مي توان به موارد زير اشاره نمود:
1-سيستم نگهدارنده زمان ورود و خروج
اين سيستم ازدو قسمت تشكيل شده است :
كارت پرسنلي كارمند از نوع CONTACTLESS همراه باMICROCHIP وكارت خوان با اطلاعات جنبي .
اين نوع كارت با فضاي KB 1 مي تواند اطلاعات 30 روز را در60 خط ذخيره كند.اين اطلاعات هم در كارت و هم در دستگاه READER ذخيره مي شود.
2-سيستم كنترل ورود
اين سيستم از سه قسمت اصلي تشكيل شده است :
كارت CONTACTLESS به عنوان كليد ، READER با سيستم كنترل ورودي و قفل الكتريكي در.
اطلاعات مربوط به باز شدن در هم دركارت و هم درREADER قرار دارد و زماني كه كارت روبرويREADER قرار مي گيرد قفل در به صورت الكتريكي بازمي شود . مي توان چك كرد كه چه كسي و در چه زماني وارد منزل يا اتاق شده است.
3-سيستم كارت عضويت هتلها ، رستورانها و باشگاهها
4-سيستم كارت تلفن
5-سيستم قابل استفاده در بخش حمل و نقل و كارهاي بازرگاني
6-سيستم مورد استفاده درمعاملات بانكي به عنوان جايگزين پول
7-به عنوان گواهينامه
انواع باركد :
سمبلهاي مختلفي براي باركد وجود دارد كه در جزييات فني با هم فرق دارند اين جزييات عبارتند از:
عرض نوارها، ست كاراكتر،روش به رمز در آوردن، خصوصيات CHECKSUM وغيره دو نوع باركد وجود دارد: خطي و دو بعدي .
باركد خطي :
يك باركد خطي مي تواند حداكثر حدود 20 كاراكتر را در خود جاي دهد .اسكن كردن يك باركد دسترسي اتوماتيك به اطلاعات بانك داده را ميسر مي كند . اين باركد به دو قسمت تقسيم مي شود كه هر قسمت داراي انواع مختلفي مي باشند كه در ادامه توضيح داده شده است :
1- باركد رقمي :
اين باركد شامل انواع زير است :
EAN-13 (مخصوص اروپا )
EAN-8 (نوع فشرده كد EAN براي استفاده در توليدات كوچك )
UPC-A (مخصوص توليدات جهاني در امريكا و كانادا )
UPC-E (نوع فشرده كد UPC براي استفاده در توليدات كوچك )
CODE11 (مورد استفاده در تجهيزات مخابراتي )
فشردهINTERLEAVE 2 OF 5 (كد جهت استفاده در صنعت و بارهاي هوايي )
قديميINDUSTRIAL 2 OF 5 (يك نوع كد )
STANDARD 2 OF 5 (يك نوع كد قديمي )
برايCODA BAR (يك نوع كدقديمي استفاده درسيستم كتابخانه ها و بانكهاي خون)
)PLESSEY (يك نوع كد قديمي
MSI (نوع تغيير يافته PLESSY كه در امريكا استفاده مي شود)
(سرويس ارسالPOSTNET اتوماتيك پستي در امريكا )
2- باركد ALPHANUMERIC:
اين باركد انواع زير را دارا است :
در تمام كشور ها )CODE 39 (مورد استفاده
CODE 93 (كد فشرده شبيه به كد 39 )
قابليت ذخيره و چگالي بالا مورد استفاده درCODE 128 (داراي تمام كشورها)
39 )LOGMARS (شبيه به كد
باركد دوبعدي :
باركد دوبعدي مي تواند تا 1850 كاراكتر را در يك سمبل ذخيره كند و مي تواند مقدار قابل توجهي آسيب را تحمل كند در حاليكه به وسيله اسكنر مي تواند خوانده شود.
اين نوع باركد داراي انواع مختلف زير مي باشد :
PDF 417 (مناسب براي به رمز در آوردن حجم بالاي اطلاعات )
DATAMATRIX (مي تواند حجم بالاي اطلاعات را نگهداري كند)
طول ثابت كه براي بسته بندي اتوماتيك استفاده ميشود)MAXICODE (داراي
QRو تاييد سفارش )CODE (براي كنترل مواد
DATA CODE
CODE 49
16K
چاپ باركد :
نشانه هاي باركدممكن است به روشهاي مختلفي ايجاد شوند كه در زيربه آنها اشاره شده است :
توسط علامت گذاري مستقيم،توسط قلم ليزري يا چاپ جوهرافشان،يا به طورعادي تر و عمومي تر بوسيله تصوير كردن يا چاپ نشانه باركد بر روي يك بر چسب مجزا . اصطلاح چاپ يا چاپگر در اينجا به موضوع توليد باركد اشاره دارد.
چرا ADSL را رایگان نمی کند چرا هیچ فعالیت در این زمینه نشده است چرا قیمت اینترنت پایین نیامده
دربارهبارکد
بارکد تقریبا در تمام بخشهای زندگی ما وجود دارد , در سوپر مارکتها , بیمارستانها زندانها و حتی در خانه خودمان !
بارکد تقریبا به عنوان بخشی از زندگی روزمره ما مورد قبول همه قرار گرفته اما واقعا بارکد چیست و چه چیزی را نمایش میدهد ؟
مطمئن باشید فقط شما نیستید که دوست دارید سر از راز این خطوط و فضاهای میان آنها دربیاورید خطوطی که هر روز حد اقل بر روی برچسبهای مواد غذائی یا نامه های پستی خود می بینید . همه آنها به نظر یکسان می آیند اما اینچنین نیست زیرا هر صنعتی روش کدگذاری مخصوص به خود را دارد و از آن به عنوان استاندارد استفاده میکند که در بخشهای بعدی این روشها را توضیح خواهیم داد . اگر در فکر بکارگیری تکنولوژی بارکد در شغل خود هستید موارد مهمی است که باید در نظر بگیرید تا این تکنولوژی بر تمام مشکلات شما غلبه کرده و کار شما را سهولت ببخشد .
به تمام سوالاتی که در ذهن شما نقش بسته به درستی پاسخ دهیدتا بتوانید برنامه خود را اجرا کنید .
در اینصفحات شما درباره موارد زیر اطلاعاتی را به دست خواهید آورد :
* - بارکد
* - روشهای کدگذاری
* - انواع بارکد خوان ( ثابت و سیار )
* - سازگاری بارکد با کامپیوتر شما
* - چاپ بارکد
* - صنایع و نرم افزارها
انواع مختلف روشهای کدگذاری
بارکد در شکلهای مختلف ارائه میشود که ساده ترین نوع آن را حتما در فروشگاهها و یا سوپر مارکتها دیده اید .
اما استانداردهای دیگر بارکد هم وجود دارد که در صنایع مختلف استفاده می شود مثل : مراکز درمانی , کارخانه های صنعتی و ... که تمام اینها نحوه کدگذاری (Symbology) منحصر به فرد برای خود را دارند که غیر قابل تغییر هستند.حال این سوال پیش می آید که چرا اینهمه کدهای متفاوت وجود دارد ؟ این سوال به سادگی قابل جوابگوئی است چرا کهSymbology های مختلف برای حل مشکلات صنایع گوناگون به وجود آمده اند .
حالا با هم نگاهی کوتاه به برخی از Symbology های معمول می اندازیم و ببینیم چگونه و کجا و چرا از آنها استفاده میکنیم :
UPC/EAN
این نوع کدگذاری برای کنترل خروجی ( کنترل نهائی ) به کار برده میشود . کد UPC با طول ثابت میباشد و به طور خاص در فروشگاهها و کارخانجات تولید کننده مواد غذائی کاربرد دارد . این کد برای سوپرها و این چنین مواردی در نظر گرفته شده است که با استفاده از 12 رقم فضای مناسبی برای تعریف محصولات در اختیار ما قرار میدهد .
Code 39
این روش کد گذاری به این دلیل ایجاد شد تا در صنایعی که احتیاج به استفاده از حروف نیز در کنار ارقام دارند به کار برده شود . این روش کدگذاری عمومی ترین روش کدگذاری است که از قدیم به کار برده میشود . این نوع کدگذاری معمول درا تمام صنایع -به استثناء تولید کنندگان موادغذائی – به کار گرفته میشود اما با توجه به اینکه بارکد دارای طول زیادی خواهد بود برای مواردی که اندازه برچسب روی اقلام تولیدی گزینه ای قابل توجه باشد پیشنهاد نمی شود.
Code 128
این روش کدگذاری وقتی به کار می آید که شما انتخاب زیادی از حروف و ارقام داشته باشید . در صنایعی که اندازه برچسب روی اقلام
گزینه قابل توجه باشد این روش کدگذاری انتخابی مناسب برای شماست چرا که فشرده و خوانا است . از این روش کدگذاری معمولا در حمل و نقل استفاده میکنند که در آن اندازه لیبل یک مورد مهم میباشد .
Interleaved 2 of 5
از دیگر روشهای کدگذاری معمول در صنایع حمل و نقل است که در کنار آن کاربرد بسیاری در انبارها و شرکتهای عمده فروش می باشد . این کدها هم به صورت فشرده و کم جا هستند .
PDF417
این روش کدگذاری به عنوان روش دو-بعدی ( 2D ) شناخته شده است که به صورت خطی نبوده و بیشتر شما را به یاد جدول روزنامه ها می اندازد اما تفاوت این کد با سایر کدهائی که در بالا توضیح داده شد این است که PDF417 واقعا یک فایل داده های سیار ( Portable Data File )است که مثلا میتواند شامل : اسم , آدرس , شماره تلفن منزل , شماره گواهینامه رانندگی و عکس و حتی خلاصه سوابق رانندگی شما باشد !
در نهایت اینکه این روش کدگذاری میتواند اطلاعات کامل و جامعی را در خود جای داده و حجمی در حد یک تمبر پستی داشته باشدالبته طبیعی است هر چه اطلاعات شما کاملتر باشد حجم این کد نیز بزرگتر خواهد شد .
بارکدها چگونه خوانده میشوند :
بارکدها با کشیده شدن تابش کوچکی از نور روی کد چاپ شده قابل خواندن هستند . چشمان شما تنها خط قرمزی از نور را میبیند کهاز بارکد خوان تابیده میشود اما چه اتفاقی در تابش و بازتاب آن نور قرمز در میان این خطوط تیره و روشن می افتد ؟ قطعه ای در بارکدخوان بازتاب نور را دریافت کرده و آنرا به سیگنالهای الکتریکی تبدیل میکند . منبع تابش لیزر شروع به خواندن فضای خالی قبل از اولین خط مشکیمیکند و این کار را تا انتهای کد انجام میدهد – اگر بارکد دارای این فضای خالی معین در ابتدا و انتهای خود نباشد قابل خواندن نیست که به این فضا ها
Quiet Zone می گوئیم – هر چه کد ما طولانی تر باشد تعداد نوارهای ما نیز بیشتر خواهد بود و هر چه تعداد نوارهای ما بیشتر باشد باید ارتفاع نوارها نیز بیشتر شود تا کد به راحتی قابل خواندن باشد .
: بارکد خوانها
به طور کلی سه مدل بارکد خوان وجود دارد : ثابت ,بارکدخوانهای سیار دسته ای و بارکدخوانهای سیار بی سیم
1 – بارکدخوانهای ثابت :
به کامپیوتر متصل میشوند و داده ها را هر بار که خوانده میشوند انتقال میدهند . وقتی یک بارکد اسکن میشود به سرعت از طریق داده الکتریکی به کیبورد منتقل میشود وباعث میشوند تا کاراکترها به سرعت هر چه تمامتر روی صفحه نمایش داده شوند . این دستگاه به قدری سریع است که در بسیاری مواقع کاربران ترجیح میدهند ازآن به عنوان صفحه کلید دوم استفاده کنند . بزرگترین مزیت این دستگاهها این است که بدون احتیاج به تغییر داده ها یا احتیاج به برنامه خاص در تمام برنامه هائی که ورودی داده از صفحه کلید را قبول میکنند مورد استفاده می باشند .
نوع دیگری از این بارکدخوانها نیز موجود است که از طریق کابل RS232 به کامپیوتر متصل میشود و به صورت کد ASCII داده را به برنامه میشناساند .
2 – بارکدخوانهای سیار دسته ای :
این نوع بدون اینکه به طور مستقیم با کامپیوتر متصل باشند اطلاعات را در حافظه خود ذخیره کرده و سپس با استفاده از پایه اطلاعات آن روی کامپیوتر منتقل میشود . . این دستگاهها شامل یک اسکن کننده بارکد , یک صفحه نمایش برای انجام کار مورد نظر و یک صفحه کلید کوچک برای وارد کردن داده های مورد نظر مثل تعداد کالا و ... هستند . ضمن اینکه یک پایه (Cradle) نیز برای انتقال اطلاعات به کامپیوتر حتما باید تهیه شود . این مدل بارکدخوانها در مواردی به کار میروند که احتیاج به جابجائی کاربر الزامی و داده های جمع آوری شده در لحظه مورد نیاز نیستند . این دستگاهها به صورتهای زیر استفاده میشوند که برنامه شما تعیین میکند که به کدام صورت استفاده شود :
1 – قرار گرفتن روی دست (Handheld)2- قرار گرفتن در کیف (Wearable)3-قرار گرفتن در ماشین(Truck)
3 – بارکدخوانهای سیار بی سیم :
این نوع از بارکدخوانها هم اطلاعات را در حافظه نگهداری میکنند اما انتقال اطلاعات به صورت بلادرنگ انجام میشود این مدل از بارکدخوانها در مواردی که دسترسی اطلاعات برای تصمیمات مهم است استفاده میشود . . این دستگاهها شامل یک اسکن کننده بارکد , یک صفحه نمایش برای انجام کار مورد نظر و یک صفحه کلید کوچک برای وارد کردن داده های مورد نظر مثل تعداد کالا و ... هستند . ضمن اینکه یک پایه (Cradle) نیز برای انتقال اطلاعات به کامپیوتر حتما باید تهیه شود. وقتی شما احتیاج به انتقال سریع اطلاعات دارید این دستگاههای بی سیم هستند که کار شما را عملی میکنند .این دستگاهها به صورتهای زیر استفاده میشوند که برنامه شما تعیین میکند که به کدام صورت استفاده شود :
1 – قرار گرفتن روی دست (Handheld)2- قرار گرفتن در کیف (Wearable)3-قرار گرفتن در ماشین(Truck)
اسکنر چکونه کار میکند :
پایه هر دستگاه بارکد خوان یک اسکن کننده , یک رمزگشاینده و یک کابل ارتباطی میان کامپیوتر و دستگاه بارکد خوان میباشد .
وظیفه اسکن کننده این است که کد را اسکن کرده و داده های خروجی الکتریکی ایجاد نماید که داده ها با نوارهای مشکی و فاصله بین آنها مرتبط است . این داده های الکتریکی سپس توسط رمز گشا آنالیز شده و بر اساس نوع کدگذاری و محتوی کد به صورت متعارف کامپیوتری ( شامل حروف – اعداد و یا علامتهای دیگر استاندارد مثل " – " و " . " و ... ) نمایش داده می شود .
همچنین اسکن کننده ها میتوانند که این رمزگشا را به صورت داخلی داشته باشند و یا کدها را به صورت رمزگشائی نشده در خود نگهداری کنند که در این حالت احتیاج به وسیله ای دیگر دارند که به آن رابط یا Wedge می گوئیم . در این حالت کدها به محض اتصال به این رابط توسط رابط رمزگشائی میشوند و به مکان مورد نظر ما ( برای مثال بانک داده ها ) منتقل میشوند .
این روش اسکن شدن بیشتر در بارکدخوانهای سیار به کار برده میشود .
کدام بارکدخوان برای کار و نرم افزار شما مناسب است ؟
با تمام انتخابهائی که برای شما وجود دارند مهمترین نکته برای انتخاب درست دستگاه این است که شما به خوبی محیط کار و برنامه خود را قبل از اینکه هر تصمیمی بگیریدمطالعه کنید . برای این منظور سوالات زیر شما را در این انتخاب راهنمائی میکند :
* - دستگاهها در چه محیطی به کار میروند ؟ در یک محیط کاملا سخت صنعتی یا در یک فروشگاه معمولی !
* - استفاده از دستگاه برای مدت مشخصی می باشد یا به طور دائم از آن استفاده خواهد شد ؟
* - آیا به قابلیت سیار بودن دستگاه احتیاج دارید ؟
* - آیا خواندن کدها در نزدیکی کالاها می باشد یا در فاصله دورتر قرار دارند ؟
*-دستگاه چگونه به کامپیوتر متصل میشود ؟
*- آیا اطلاعات خوانده شده باید سریعا منتقل شوند یا خیر ؟
به خاطر داشته باشید که دامنه انتخاب دستگاههای بارکد خوان بسیار وسیع هست که از انها در هر برنامه ای بتوان استفاده کرد پس هرگز اولین دستگاهی را که به نظر مناسب کار شما بود انتخاب نکنید چه بسا ارزانترین دستگاه به راحتی و مفیدتر برای شما مورد استفاده داشته باشد .
آیا دستگاه بارکد خوان با کامپیوتر من سازگار است ؟
هیچ برنامه خاصی لازم نیست که اطلاعات را به کامپیوتر شما انتقال دهد . این دستگاهها به راحتیتوسط اسکن کننده و رمزگشای خود اطلاعات را به سیستم شما انتقال میدهند و لازم نیست شما کار دیگری انجام دهید . هرچند کامپیوتر شما برای خواندن کدها مشکل خاصی را نخواهد داشت اما در مواقعی ممکن است قابلیت چاپ کدها را نداشته باشد که در این صورت شما با ارتقاء سیستم خود و یا با خرید برچسبهای از قبل چاپ شدهو یا حتی خرید دستگاههای چاپ بارکدبه راحتی این مشکل را حل خواهید کرد و برچسبهای خود را بر روی محصولاتتان می چسبانید .
چاپ بارکد :
با داشتن یک برنامه خوب کامپیوتری تمام پرینترهای سوزنی , حرارتی و لیزری قادر هستند تا بارکد را با کیفیتی خوب چاپ کنند اما اگر شما میخواهید که بهترین چاپ را داشته باشید از چاپگرهای مخصوص چاپ برچسب استفاده کنید که برای چاپ تعداد زیادی برچسب هم مناسب هستند .اما اگر احتیاج به چاپ چند لیبل در زمانی خاص دارید میتوانید از چاپگرهای سوزنی نیز استفاده کنید .تقریبا اکثر صنایع – کوچک و بزرگ – از چاپگرهای حرارتی مخصوص برچسب استفاده میکنند زیرا به راحتی رولهای برچسب را چاپ کرده و مهمتر از آن چاپ سریع و با کیفیت بارکدهاست که این پرینترها را در اولویت اول قرار میدهد .
استفاده از بارکد در هر کجا !
تمام صنایع میتوانند از مزیتهای تکنولوژی بارکد سود ببرند .در زیر برخی از موارد کاربردی بارکدها را ذکر میکنیم :
کارخانجات :
کارخانجات بزرگ و کوچک , انبارها میتوانند از مزایای سهولت استفاده از بارکد استفاده کنند که این سیستم با تمام روشهای مدیریتی مثل MRP , WMS وMESسازگار است .
حمل و نقل :
استفاده از بارکد در صنعت حمل و نقل باعث راحتی مدیریت کالاهای ثابت یا در حال حرکت می شود .
هماهنگی بارکد با سیستمهای مختلف شبکه ای باعثکاهش هزینه ها و ایجاد خدمات بهتر برای مشتریان می شود .
فروشگاهها :
با استفاده از بارکد در فروشگاهها میتوان کنترل دقیقی روی ورود و خروج کالاها , موجودی انبار و قیمت جنسها در لحظه داشت ضمن اینکه با استفاده از ارتباط بی سیم میتوان به راحتی در لحظه سفارش مشتری را ثبت و خرید را انجام داد .
مراکز درمانی :
استفاده از سیستم بارکد در مراکز درمانی باعث میشود تا مدیریت اطلاعات مهمی نظیر : پیشینه پزشکی بیمار , نوع بیمه و سایر اطلاعات به دست آورد .
مقدمه
شاید بتوان بارکد را به عنوان نهاد ديجيتالي شدن امور جاري زندگي دانست که رفته رفته کاربردهاي فراوان تر و اجتناب ناپذيرتر مي یابد. يکي از کاربردهاي بسيار رايج بارکد،استفاده از آن براي تعيين مشخصات کالاست،آنچه که هر روزه در فروشگاهها شاهد آن هستيد. در اين مقاله به معرفي يکي از پرکاربردترين سيستم هاي بارکد مي پردازيم.
بارکد EAN13
بارکدEANبراي نخستين بار جهت تعيين مشخصات کالا در سوپر مارکت ها استفاده شد. بدين ترتيب محصولي که داراي بارکد EANبود همه مشخصات خود را به همراه داشت.
تعداد رقمهاي EAN در حالت استاندارد 13 رقم است اما در حالت هاي خاص از کد 8 رقمي نيز استفاده مي شود.
نخستين دو رقم (گاهي سه رقم) اول مربوط به کد کشور است مثلا" کشور آلمان با اعداد 43،42،41،40 و کشور ايران با عدد 626 مشخص مي گردد.
بنابراين يکي از راههايي که مي توانيد کشور توليد کننده محصولات مورد نظر خود را با آن تشخيص دهيد کنترل بارکد محصول و دو يا سه عدد اول آن است.
کافي است عدد آنرا با جدول ارائه شده مقايسه کنيد.
5 رقم بعدي توليد کننده محصول را مشخص مي کند که البته در کشورهايي کهکدآنها سه رقمي است 4 رقم نمايانگر توليد کننده خواهد بود.براي مثال چنانچه محصولات شرکت نيوا را با هم مقايسه کنيد خواهيد ديد که کد شرکت نيوا عدد 5808 است. بنابراين چنانچه تنها يک بار کد بدستشان برسد، توليد کننده و کشور توليد شده را خواهيد يافت.
بدنبال آن 5 رقم بعدي کد محصول است که توسط توليد کننده تعيين مي گردد.و بالاخره عدد آخر رقم کنترل است.اين رقم با محاسباتي از 12 رقم قبلی بدست مي آيد.
در کشور هايي که استفاده از EAN را پذيرفته اند موسسه اي جهت ارائه و ثبت اطلاعات بارکد وجود دارد سيستم که EAN تحت پوشش موسسه بین المللی قرار دارد که مقرر آن از بروکسل بلژيک است.
Article Numbering Association
تاريخچه:
در سال 1977 کد EAN در بین 12 کشور جامعه اروپا مورد استفاده قرار گرفت. اما امروزه در اغلب کشورهاي اروپايي، آمريکا،کانادا،استراليا و آسيا مورد استفاده مي باشد.
اجناس بارکددار در سوپر مارکت ها شناسنامه خود را همراه دارند و بدين صورت کار محاسبات را آسان مي کنند. کالاي انتخاب شده در معرض يک اسکنر بارکد يا بارکد خوان قرار مي گيرد،قيمت آن محاسبه شده،از موجود انبار کسر و کار به سرعت و با دقت انجام مي گيرد.
چنانچه شکل بارکد مخدوش شده باشد بطوريکه بارکد خوان قادر به خواندن آن نگردد ناچار به وارد کردن عدد بارکد خواهيم بود که البته کار وقت گير و کم دقتي است. چرا که امکان وارد کردن کد اشتباه وجود دارد.
محاسبه عدد کنترلي (رقم سيزدهم)
محاسبه رقم کنترل يا همان رقم 13 بارکد EAN13 به اين صورت است.
طبق جدول اعداد را از سمت چپ زوج و فرد در نظر بگيريد زوجها را در عدد 1 و فردها را در عدد 3 ضرب کرده و سپس با هم جمع کنيد. عدد به دست آمده را بايستي با کوچکترين عددي که حاصل کار قابل تقسيم بر 10 باشد جمع بزنيد. اين عدد کوچک همان رقم کنترل بارکد است. شما مي توانيد به راحتي اين محاسبات را روي بارکد محصولات آزمايش کنيد و از صحت آن مطمئن شويد.
ساختار بارکد
هر خط بارکد نشان دهنده عدد 1 و هر فضاي خالي نمايش دهنده صفر است و تمام بارکد با صفر و يک نمايش داده مي شود.
بهتر است براي سادگي کار يک مثال عددي بزنيم و همه چيز را از آغاز شرح دهيم.
بارکد مورد نظر 0075678164125 يک عدد 13 رقمي که در اين حالت عدد آخر يعني 5 عدد يا رقم کنترل است Check digit][
[00]رقم سيستم است که در اين حالت کشور آمريکا را نشان مي دهد.
[ 75678] کد يا رقم مربوط به توليد کتتده کالا است.
[16412] کد يا رقم مربوط به کالاي توليدي است.
بنا بر اين بايستي رقم کنترلي را براي بارکد 007567816412 محاسبه کنيم. طبق جدول زير عمل کنيد.
21 4618765700بارکد
فردزوجفردزوجفردزوجفردزوجفردزوجفردزوجموقعيت
313131313131عدد ثابت
3*21*13*41*63*11*83*71*63*51*73*01*0محاسبه
6112638 21615700نتيجه
اعداد نتيجه را با هم جمع کنيد.
85=6+1+12+6+3+8+21+6+15+7+0+0
عدد بدست آمده يعني 85 را بايستي با يک عدد جمع کرد بطوريکه حاصل قابل تقسيم بر 10 باشد. عدد مورد نظر عدد کنترلي خواهد بود در اينجا عدد 5 بنابراين بارکد مورد نظر به صورت زير خواهد بود.
0075678164125
بارکد را بطور کلي به دو قسمت که با خطوط حفاظتي وسط از هم جدا مي گردد به بارکد هاي سمت چپ و راست تقسيم مي کنند.
هر عدد بسته به موقعيت قرارگيرد زوج و فرد بودن آن صفر و يک هاي متفاوتي به خود مي گيرد که از جدول زير تبعيت مي کند.
کدگذاري سمت چپکدگذاري سمت چپعدد
زوج و فردزوجفرد
1110010010011100011010
1100110011001100110011
1101100001101100100112
1000010010000101111013
1011100001110101000114
10011100111001011000115
1010000000010101011116
1000100001000101110117
1001000000100101101118
1110100001011100010119
مثال 2) بارکدمورد نظر 750103131130
75کد کشور مکزيک
1031 که توليد کننده در اينجا شرکت پپسي کولا
31130 محصول مورد نظر نوشابه قوطي
براي محاسبه به شکل زير عمل مي کنيم.
031131301057Barcode
OEOEOEOEOEOEPosition
313131313131weighting
0*33*11*31*13*31*13*30*11*30*15*37*1calculation
0331919030157Weighted sum
نتيجه را با هم جمع مي کنيم
51=0+3+3+1+9+1+9+0+3+0+15+7
عدد 51 را بايستي با عدد 9 جمع کرد تا حاصل قابل تقسيم بر 10 باشد بنابراين عدد کنترلي 9 مي باشد
بر اساس آنچه گفته شد اعداد به گونه زير کد گذاري مي شوند.
1.خطوط حفاظتي سمت چپ (هميشه يکسان) 101
2.رقم دوم کد سيستم (5) 0110001
3.اولين رقم توليد کننده (0) 0100111
4.دومين رقم توليد کننده (1) 0011001
5.سومين رقم توليد کننده (0) 0100111
6.چهارمين رقم توليد کننده (3) 0111101
7.پنجمين رقم توليد کننده (1) 0110011
8.خطوط حفاظتي وسط (هميشه يکسان) 01010
9.اولين رقم توليد کننده (3) 1000010
10.دومين رقمتوليد کننده (1) 1100110
11.سومين رقم توليد کننده (1) 110010
12.چهارمين رقم توليد کننده (3) 1000010
13.پنجمين رقم توليد کننده (0) 1110010
14.رقم کنترلي (9) 1110010
15.خطوط حفاظتي سمت چپ( هميشه يکسان) 101
بارکد و مشکلات آن
معمولا" موسسه ثبت بارکد براي هر محصول توليدي شرکت هاي مختلف يک پرينت ارائه مي کند. بسياري از طراحان گرافيک بارکد را اسکن کرده و بر روي طرح محصول جايگزين مي کنند.
غافل از اينکه ممکن است اين عمل مشکلاتی به بار بياورد.
دقت کنيد که بارکد را به حالت Gray scale اسکن نماييد يا اينکه بعد از اسکن آنرا تبديل به Gray scale کنيد. بارکد هايي که به شکلCMYKچاپ مي شوند، ممکن است غير قابل استفاده باشند. مشکل از آنجا ناشي مي شود که هنگام چاپ هر رنگ با کمي جابجايي ضخامت خطوط و فاصله سفيدي بين آنها دچار تغيير شده و همين مسئله دستگاه بارکد خوان را دچار مشکل مي کند.
آنچه که مهم است اين است که ضخامت و فاصله بين خطوط تغيير نکند. ضخامت و فاصله اي که معيار آن دو خط اول و دو خط آخر هر بارکد در استاندارد EAN13 است.
نصب بارکد
با استفاده از نرم افزار Corel DRAW مي توانيد بارکد EAN13 را به راحتي نصب نماييد.
کافي است از Edit در نرم افزار Corel DRAW به سراغ انتخاب Insert Barcode برويد. با انتخاب آن پنجره مربوطه باز مي شود. در پنجره باز شده استاندارد EAN13 را انتخاب نماييد و 12 عدد خود را وارد نماييد بعد از تايپ آخرين يا دوازدهمين رقم ،سيزدهمين رقم که همان کدکنترل يا Check digit است ظاهر مي گردد.
شما مي توانيد با توجه به روشي که توضيح داديم اين عدد را حدس بزنيد.بعد از کليک روي Nextپنجره بعدي باز مي شود در اين قسمت مشخصات بارکد از نظر ابعاد و دقت خروجي سئوال مي شود و در انتها نيز بارکد مورد نظر روي صفحه Corel DRAW ظاهر مي گردد
چکیده: در این مقاله پس از طرح مسئله ، به تعریف حصرگرایی روش شناختی پرداخته و آفات آن را برشمرده و در ادامه پس از تعریف مطالعه میان رشته ای به اهمیت و ضرورت مطالعه میان رشتهای در دینپژوهی پرداخته شده است .
مطالعات دینی از تنوع رویآورد و تعدد روش برخوردار است. تعدد روش در علوم دارای دو گونهِ متفاوت است. گونهِ خاصی از آن در دانش کلام قابل مشاهده است. علم کلام، بنابه تعریف،دارای روشهای گوناگون است. در این نوع، تعدد روش، مسایل مختلف و روشهایگوناگون را به میان میآورد. هر دانشی که به لحاظ سنخ مسائل، گوناگونیداشته باشد، از حیث روش نیز مختلف است. گونهِ دیگر از تنوع روش ناظر بهمسئله واحد است. هر یک از مسائل در حوزه دین پژوهی، مانند روان شناسی دین،فلسفه دین، الهیات نوین، و تاریخ ادیان مورد بحث است و در هر گستره ای تفسیرمختلف و یا متخالف نسبت به گستره ای دیگر به میان میآید. تنوع روش وکثرت روی آورد در مطالعات درون دینی، به ویژه در تفسیر قرآن، سابقه طولانی ودامنه وسیع دارد. روی آوردهای ادبی، روایی یا به طور کلی تفسیر ماثور،رهیافت فلسفی، کلامی، عرفانی، فقهی و علمی (تجربی)، مکاتب مختلف تفسیری رابه میان آورده است. کثرت روش و گوناگونی مکاتب سبب ظهور و رواج تفسیرهایمختلف و فهمهای متخالف از آیات قرآنی شده است.دیدگاه مفسرانی چون بحرانیو ملامحسن فیض کاشانی که به مکتب تفسیر ماثور تعلق خاطر دارند با آراءتفسیری کسانی چون ابوعبید مثنّی و به طور کلی مؤلفان مجازالقرآن ومعانیالقرآن که بیش و کم مکتب تفسیری ادبی را بنیان نهادهاند، دارایاختلاف فراوان و تاملبرانگیز است.
تنوع روش در فهم آموزهِ واحد و تعدد روی آورد در تحلیل پدیدار دینی واحد،موجب اختلاف فهم و گوناگونی دیدگاه شده است و این امر عامل ابهام، تردید،حیرت و سرگشتگی شده است. در فهم این آیه کدام تفسیر مُصاب است و در تحلیلآن پدیدار دینی کدام دیدگاه به حقیقت نزدیکتر است؟ آیا میتوان در همهِموارد و مواضع خلاف به قاعده اذا تعارضا تساقطا عمل کرد ویا باید به الجمعمهما امکن اولی منالترک تمسک جست؟
کسانی که با دغدغهِ روش بااختلاف دیدگاهها مواجهه دارند گامی به عقب برمیدارند و از روشها میپرسند: دراختلاف روی آوردها کدام روش را باید اخذ کرد؟ با چه ملاکی میتوان روشی رانسبت به سایر روشها ترجیح داد؟ و مهمتر از همه آنها، آیا صرفاً باید روش، رویآورد و مکتب خاصی را برگزید و دیگر روشها را باید فرو گذاشت؟ آیا چنین اقدامیاثربخشی تحقیق را کاهش میدهد یا آنرا افزایش میدهد؟ مواجهه مناسب با روشهایمتنوع چیست؟ آیا اخذ همه روی آوردها و برگرفتن تعداد فراوانی از روشها درتحلیل مسئله واحد ممکن و مجاز است و یا از حصر توجه به روش واحد گریزینیست؟ کارآمدی تحقیق وابسته به کدامیک از این دو وضعیت است؟ آیا برگرفتنروشهای مختلف به التقاط مبانی و درآمیختن دیدگاهها نمیانجامد؟
پرسشاز نحوه مواجهه با نوع روش در مطالعات دینی را میتوان به دو مسئله متمایزتحلیل کرد: مسئله منطقی و پرسش تاریخی. سؤال تاریخی به مواجهه محققان و دینپژوهان در تاریخ تفکر دینی مربوط است. پژوهشگران این حوزه معرفت باروشهای متنوع چگونه مواجهه دارند؟ این سوال از نظر سنخ مسئلهتوصیفیDescriptive است. مسئله منطقی، برخلاف سؤال تاریخی، توصیهایNormative است و از روش شایسته در مواجهه با تنوع روی آوردها میپرسد. راهها وچاهها دراین موضع کدام است؟ آیا مواجهه حصرگرایانه قابل توصیه است یا شایسته تحذیر؟پاسخ به این سؤال، ترازویی است برای نقد آنچه در پاسخ سؤال نخست به دستمیآید.
پرسش از نحوه مواجهه با تنوع روشها، خود مسبوق به تبیین آن ووقوف بر عوامل تنوع روش در مطالعات دینی و نیز آثار و لوازم آن است. نکتهمهمی که در این مقام قابل توجه است تنوع مواجهه با کثرت روشها است: حصرگرایی و بسنده کردن به یک روش نوعی از مواجهه است و کثرت گرایی و اخذروشهای متنوع گونهای دیگر از مواجهه است. در اخذ روشهای مختلف میتوانروشمند عمل کرد و بر اساس طرح پیشین و برنامهِ پژوهشی معینی روی آوردهایگوناگون را به کار بست و همچنین میتوان بدون برنامه همه آنها را برگرفت.
حصرگرایی روش شناختی
حصر توجه به دانش خاص و غفلت ازسایر علوم و روی آوردها را در تحلیل مسایل، حصرگرایی روششناختی Methodological exclusivismمینامیم. دانشآموخته مدرسه فلسفه باچهارچوب، روی آوردها و ابزارهای فلسفی در تحلیل مسائل آشنا است و همهپدیدارها را فقط با همین نظرگاه تحلیل میکند و نسبت به تحلیلهای رایج درسایر دانشها بیخبر و یا منکر است. تحلیلهای کلامی یا عرفانی را تفسیری ناقصیا ناروا میانگارد. متکلمان نیز همین موضع را دارند. خود را مُصاب و دیگرانرا ناکامیاب میپندارند. هر گروهی از ارباب صناعات و متخصصان به آنچه باابزارهای خود به دست میآورند خرسند هستند و نسبت به آنچه نصیب دیگرانمیشود احساس بینیازی میکنند و در نتیجه نسبت به دیدگاههای دیگر غافل و یامنکر میگردند. کل حزب بما لدیهم فرحون (سوره روم آیه 32).
جزمگرایی و دگماتیسم موجبافزایش حصرگرایی و آثار آن میگردد. تعصب ورزیدن به آنچه در یک گسترهمعین در دام تحقیق افتاده استمحقق را به اخذ مواضع نادرست و انکارآمیزنسبت به سایر گستره ها سوق میدهد. حصرگرایی نزاعهای فراوان و غالباًبیحاصل را در تاریخ تفکر به میان آورده است. نزاع اهل کلام با فیلسوفان وفلاسفه با اهل حدیث و هر سه گروه با عرفا معروفتر از آن است که شواهدی برآن ذکر شود.اگرچه غالب مسائل الهیاتی و مباحث دین پژوهی در علوم مختلفمورد بحث است اما کمتر دانشمندی از گستره خود فراتر رفته و دیدگاههای سایرعلوم را قابل توجه میانگارد. الهیات، به معنیالاخص فیلسوفان، با مباحثمتکلمان، عرفا، مفسران و اهل حدیث بیش و کم مسائل یکسان دارد اما هردانشمندی با حصر توجه به ابزارها، مبانی و رهیافتهای موجود در دانش خود بهتحلیل مسایل پرداخته و از توجه به مباحث سایر علوم در همین زمینه بهصورت هشیار یا ناهشیار محروم شده است.
ردیه نویسی و مسابقه درزبده`النقض نوشتن ناشی از حصرگرایی، بخشی از ادبیات پژوهشی درتاریخ تفکراست. غالب نقض نویسی ها مبتنی بر سوء فهم نظریههای مورد نقد است که ازحصرگرایی ناشی میشود. این گروه، دیدگاه آن صنف را بدون آنکه در مقام فهمآن باشد، خلاف حکم عقل میانگارد و گروه دیگر آراء دسته نخست را بدون فهمدرست تخطئه میکند. این، ره آورد آن را خردستیز مییابد و آن رهیافت این راخلاف شرع و دین ستیزانه میبیند. متکلم بر ضد فیلسوف، " مصارعه`الفلاسفه " مینویسد و اندیشههای فلسفی را خودستیز میانگارد و اهل حدیث را علیه متکلمالجامالعوام عن علمالکلام می انگارد و دانشمند سلفی مشرب، در نگه داشت ذهنو زبان از دو دانش منطق و کلام، کتاب میپردازد.
حصرگرایی نسبت بهدیگر علوم به تدریج به درون گستره سرایت مییابد. فیلسوفان، به عنوانمثال، نه تنها نسبت به سایر دانشها به شرط لا عمل میکنند بلکه هر نظامفلسفی نسبت به نظامهای فلسفی دیگر نیز همین مواجهه را دارد. نزاع بینمتکلم و فیلسوف و یا فیلسوف و عارف به نزاع بین مشاء و اشراق و اختلافبین کرّامی و ماتریدی مبدل میگردد. عارفان عملی سعی عرفان نظری در کسبمعارف را بیمقدار و جهد بیتوفیق میانگارند و عرفای نظری آنها را به دیدهفروتر میبینند واهل حدیث هر دو را به باد نقد میگیرند. حصرگرایی رایج درتفکر سنتی بیش و کم معلول عوامل شخصیتی و روانی است. سختگیری و تعصبناشی از خامی و فقدان بصیرت است : سختگیری و تعصب خامی است / تا جنینی،کارخون آشامی است.
اخد موضع حصرگرایانه در تنوع رهیافتها و دیدگاههاناشی از بی خبری و جهل است و یا ناشی از عدم تعادل روانی است، زیرا بداهتعقل حکم میکند که همه دیدگاهها را حق نپنداریم و همه آنها را باطل ندانیم. به تعبیر مولوی: این حقیقت دان، نه حقاند همه/ نی به کلی گمرهانند اینهمه ؛ آنکه گوید جمله حقند، احمقی است / و آنکه گوید جمله باطل، اوشقی است .
حصرگرایی روش شناختی در دوره جدید شتاب زیاد و پیچیدگی فراوانیافته است و این معلول تخصصی شدن علوم و گزینشی بودن تحقیقات تجربی است. دانشمندان دوره رنسانس علامههای ذوفنون و در غالب دانشهای رایج روزگار خودمتخصص و صاحب نظر بودند. دکارت که سرآغاز فلسفه جدید تلقی میشود، در غالبعلوم آن روزگار سرآمد بود و در فیزیولوژی، فیزیک، ریاضیات، فلسفه، اخلاق وسیاست آثار مؤثر و مهمی نوشته بود. ظهور و توسعه پرشتاب علوم امکان تربیتچنین علامههایی را از بین برد. رشد تند آهنگ دانشها، تخصص گرایی راسبب شد. هر علمی به شاخههای فراوان تجزیه شد و هر شاخهای خود علم باروری شد وآبستن شاخههای متعدد دیگر گردید.
تخصصی شدن علوم، تخصص گرایی درپژوهش را نیز سبب شد. هیچ دانشمندی نمیتوانست در همه علوم و با استفاده ازابزارها و چارچوبهای آنها به پژوهش بپردازد. مطالعات، به ناچار، به گسترهخاصی محدود شد. تخصصهایی که امروزه در پژوهشهای فلسفی به عنوان مثال وجوددارد خیره کننده است و فاصلهای که دو پژوهشگر حوزهِ مطالعات فلسفی نسبتبه هم یافتهاند بیش از فاصلهای است که دو قرن پیش روانشناسان باجامعهشناسان داشتهاند. تخصصی شدن علوم بر حصرگرایی شتاب افزون داده وآنرابسیار فراخ دامن نموده است.
عامل دیگر را نیز باید بر تخصصی شدن علومافزود و آن گزینشی بودن علم تجربی است. مطالعات تجربی به لحاظ روش شناسیگزینشی هستند. در علوم تجربی نمیتوان به صورت کل گرایانه هوس مطالعهتمام هستی و یا همه هویت یک پدیدار را تحقق بخشید بلکه صرفاً بُعدی ازپدیدار مورد مطالعه قرار میگیرد و سایر ابعاد آن از این مطالعه برون میماند. برگرفتن ضلعی از شیء و فرو نهادن اضلاع دیگر آن در علوم تجربی گریزناپذیرستو در این خصلت تفاوتی بین علوم طبیعی و علوم اجتماعی وجودندارد.
گزینشی بودن از عوامل مهم حصرگرایی روش شناختی است زیراگزینش ضلع خاصی از پدیدار مستلزم غفلت از اضلاع دیگراست. مولوی ارتباط بینگزینش و عطف توجه به یک بعد و غفلت از سایر ابعاد را در داستان معروفاختلاف کردن در چگونگی و شکل پیل (دفتر سوم بیتهای 1259 تا 1268) آوردهاست که در بحث از تحویلینگری به آن اشاره خواهیم کرد.
عواملمتعددی از جمله تخصصی شدن علوم، گزینشی بودن تحقیقات تجربی و تعصب وسختگیری ناشی از بیخبری، حصرگرایی روش شناختی را در دوره مدرن افزایش دادهاست. گزینشی بودن، دامنه جهل به سایر گستره ها را بیشتر میکند و عداوتبرخاسته از جهل (الناس اعداء لما جهلوا) ، انکار رهیافتهای دیگر را افزایشمیدهد. امروزه فیلسوفان تحلیلی علیرغم برخورداری از دغدغه روش، رهیافتاگزیستانسیالیسم رابا حصرگرایی ناموجه تخطئه میکنند و اگزیستانسیالیستهااندیشههای تحلیلی را بیمقدار و غیرقابل اعتنا میپندارند و هر دو گروه نسبتبه متافیزیسینها موضع انکار و تخطئه اخذ میکنند. پوزیتویسم با همه آفات وآثار سوء آن، حاصل حصرگرایی تجربهگرایان است.
حصرگرایی در دین پژوهی نویننیز به نحو تشدید پذیری وجود دارد. روان شناسان دین نسبت به رهیافتهایجامعهشناسان ناشنوا هستند و پژوهشگران تاریخ ادیان از تحلیلهای فلسفی درپدیدارهای دین غافلند. فیلسوفان دین به ندرت با پژوهشها تجربی درباره دینآشنایی دارند. این که در جامعه ما علیرغم طرح فلسفه دین و کلام جدید، مباحثروان شناختی دین هنوز طرح نشده و شاغلین به تاملات فلسفی در باب دین باآراء و تحقیقات گستردهِ در حوزه مطالعات تجربی دین ناآشنا هستند، ناشی ازحصرگرایی نزد دین پژوهان جامعه ما است. حصرگرایی روش شناختی در مطالعاتدینی - به شرحی که بیان خواهد شد - پر آسیب تر و زیانبارتر است.
تحویلینگری مولود حصرگرایی
مهمترین آفت حصرگرایی، خطای تحویلینگری(Reductionism) است. مراد از تحویلی نگری ارجاع یک پدیدار به امر فروتراز آن و اخذ وجهی از شیء به جای کنه و حقیقت آن است. منطقدانان مسلماناین خطا را در شکل ساده آن به عنوان، مغالطه کنه و وجه، صورتبندیکردهاند.
گزینشی بودن تحقیق صرفاً بعدی از پدیدار را برای پژوهشگر مکشوفمیسازد و حصرگرایی، محقق را سوق میدهد تا ابعاد دیگر را انکار کند و به اینترتیب چنین بپندارد که شیء چیزی جز همان بعدی که برای وی مکشوف شدهنیست.
مطالعه تاریخی، به عنوان مثال، نقش مهمی در شناخت پدیدار دارداما حصر توجه به مطالعه تاریخی و انکار و اعراض از رهیافتهای دیگر سبب میشودهویت شیء در حیثیت تاریخی آن پنهان شود و گمان گردد که آن شیء چیزی نیستجز جنبه مکشوف در مطالعه تاریخی. تاریخی نگری که یکی از مصادیق حصرگراییاست سبب ظهور انسان شناسی، هستیشناسی و دین شناسی تحویلی نگرانه اصالتتاریخی شده است.
مطالعه تجربی پدیداری چون، تجربه دینی، به عنوانمثال، برخی از اضلاع آن را میشناساند اما حصر توجه به این رهیافت موهماین پندار است که تجربه دینی چیزی جز زمینههای زیست شناختی و روانشناختی مکشوف به ابزار تجربی نیست. حصر توجه به مفهوم سازیهای فلسفی ازخدا و اوصاف او، محقق را از نیل به تصوری عمیقتر از خدا که در روی آورددرون دینی میتوان به دست آورد و یا با رهیافت وجودی میتوان به آننزدیک شد محروم میسازد. به دلیل حصرگرایی روش شناختی است که برخی ازمتکلمان و فیلسوفان از زبان قرآن دورتر شده و تحلیل آنها از مسائل دینیتفاوت آشکار با حقایق قرآنی یافته است.
پدیدارها و آموزه های دینی دارای اضلاعو بطون متعددی است و حصرگرایی در شناخت دین سبب محروم شدن محقق از هویتو حقیقت آن میگردد. رواج تصورهای مُثلهای از دین و پدیدارهای دینی، حاصلحصرگرایی در دینشناسی نوین است. بیان مطالبی از این قبیل که دین چیزینیست جز اخلاق، دین چیزی نیست جز ایدئولوژی، دین چیزی نیست جز معرفت دینی،نمونههایی از این مثلهکردن دین به چاقوی حصرگرایی و تحویلینگری برخاستهاز آن است.
ناموفقیت پدیدارشناسی در درمانتحویلینگری
پدیدارشناسان نخستین متفکرانی بودند که به ابعادآسیب تحویلینگری در تفکر عصر خود بصیرت یافتند و در مقام ارایه روشی برایپیشگیری و درمان آن برآمدند. آنها از حیث توجه دادن به خطرات تحویلینگریدر شناخت پدیدارهای انسانی به ویژه پدیدارهای دینی نقش طبیبانهای دارند. از نظر آنها اخذ روی آوردهایی چون جامعه شناسی دین، روانشناسی دین و تاریخادیان سبب ظهور و رواج تحویلینگری در مطالعات دینی میگردد و تنها راهپیشگیری و درمان آن اخذ رهیافت پدیدار شناختی در شناخت حقیقت دین وپدیدارهای دینی است.
روی آوردهای دیگردر مطالعات دینی، از نظرپدیدارشناسان به دلیل این که صرفاً ابعاد سطحی و اضلاع ظاهری پدیدارهایدینی را مکشوف میسازند، محقق را از وقوف به حقیقت و هویت آنها دور میسازددر حالی که از طریق پدیدارشناسی میتوان هویت پدیدارهای دینی را فراترازعوارض و لواحق آن و به طریق مطالعه مستقیم و از نزدیک شناخت و به اینوسیله از مغالطه کنه و وجه مصون ماند. پدیدارشناسی دین کنه پدیدارهایدینی را مکشوف میسازد و سایر رهیافتها صرفاً برخی از وجوه و ابعاد آن رامیشناساند.
پدیدارشناسی دین از حیث تذکار دادن نسبت به آفت شایع درتفکر روزگار خود توفیق فراوانی داشت اما چنین نیست که هر که بر آفات وآسیبها وقوف یابد لزوماً در مصون ماندن از آن نیز توفیق خواهد داشت. بدونتردید کشف خطای تحویلینگری را مرهون تاملات روش شناختی پدیدارشناسانهستیم اما آیا آنها در مصونیت از آسیب تحویلینگری، روش و ابزار رهگشایی نیزارائه کردهاند؟
پدیدارشناسی علاوه بر شخصی بودن و فقدان ملاکهمگانی که کارآیی آن را به منزله روش تحقیق و قواعد تفکر با تردید مواجهمیسازد، به دلیلی که بیان خواهد شد در درمان تحویلینگری توفیقی نداشتهاست. تحویلینگری صرفاً معلول اخذ رویآورد تاریخی یا رهیافت جامعهشناختی وروانشناختی در شناخت دین نیست بلکه حاصل حصرگرایی نسبت به روی آوردهاییاد شده است. اگر اخذ روی آورد تجربی در مطالعات دینی با حصرگرایی مقارن وهمراه نباشد به تحویلینگری نمیانجامد. بنابراین تشخیص پدیدارشناسان از علتتحویلینگری در واقع برگرفتن آنچه دلیل نیست به جای دلیل (اخذ مالیس بعلهعله`ً) است.
پدیدارشناسی خود بر نوعی حصرگرایی مبتنی است. به تعبیردقیقتر، پدیدارشناسان، روی آورد خود را با حصرگرایی همراه کردهاند. از نظر آنهاپدیدارهای دینی اموری هستند که صرفاً با رهیافت پدیدارشناختی قابل فهمهستند و نه با روی آورد تاریخی و یا روی آورد دیگر. از آنجا که تحویلینگریمعلول حصرگرایی روششناختی است (کبری) و پدیدارشناسی نیز به نحوی متضمنحصرگرایی روش شناختی است (صغری) بنابراین پدیدارشناسی نه تنها درمان وپیشگیری کننده تحویلینگری نیست، بلکه در عمل چیزی جز امعان و فرورفتن درآن نیست (نتیجه).
تحویلینگری، برخاسته از حصرگرایی روش شناختیاست و به همین دلیل پیشگیری و درمان آن نیز از طریق شکستن این حصر و رویآوردن به کثرتگرایی روش شناختیMethodological pluralism است. مطالعه میانرشتهای (interdisciplinary study) به منزله برنامه پژوهشی مبتنی برکثرتگرایی روش شناختی، محقق را از حصر توجه به دانش واحد فراتر برده و اورا نسبت به دانشهای مختلف ناظر به مساءله واحد شنوا میسازد.
تعریف مطالعه میان رشتهای
برای دستیابی بهتعریف روشن و متمایز از مطالعه میان رشتهای سعی میکنیم از طریق تقسیم،امورمشتبه و متشابه با آن را تمایزدهیم. اولین نکته این است که مطالعهمیان رشتهای برخورداری از کثرت روشها و ابزارها است و در برابر اخذ روش ورویآورد واحد قرار دارد. دومین نکته تمایز، دو گونه تنوع روش است: گاهیتنوع روش به تبع تنوع مسئله است. علم واحدی به دلیل اشتمال بر مسایلگوناگون از روشهای متنوعی برخوردار است. دانش کلام به عنوان مثال، برخلاففلسفه اولی مسائل مختلف از حیث ساختار و نوع دارد و در نتیجه از روشهایگوناگون در اثبات مسایل خود استفاده میکند. در کلام سنتی به عنوان مثال،برای اثبات صانع سعی میشود برهان منطقی اقامه شود در حالی که در نبوتخاصه استدلال تاریخی بیان میشود و درامامت خاصه به ادله درون دینی وابزارهای تاریخی توسل میشود و در دیگر مسائل روشهای دیگر. تنوع روش درکلام جدید دامنه بسیار فراختری یافته است. علم اصول نیز به همین معنا ازتنوع روش برخوردار است.
مراد از کثرت گرایی روششناختی که در تعریف مطالعه میان رشتهای اخذ میشود، صرف تعدد روش نیستبلکه مراد، تعدد روش متعلق به مسئله واحد است. گاهی مسئله واحد به روشهایمختلف مورد تحلیل واقع میشود. تجربه دینی مسئلهای است که با ابزارهایروانشناختی، رهیافتهای تاریخی، روی آورد منطقی و فلسفی مورد تحلیل قرارمیگیرد. الهیات به معنیالاخص فیلسوفان، مباحث خداشناسی عرفا و بحث ازاثبات صانع و اوصاف او در کلام، بیش و کم مسائل واحد را شامل میشود که باروی آوردهای گوناگون و روشهای مختلف مورد بحث و نظر قرار میگیرد. تنوع روشناظربه مسئله واحد را کثرت گرایی روش شناختی مینامیم.
کثرت گراییبه این معنا به دو صورت قابل ملاحظه و اجرا است: گاهی محقق سعی دارد نسبتبه ره آورد تمامی دانشهایی که در مسئلهِ وی سخن گفتهاند، اقبال کند و ازآنها استفاده کند اما وی برای نیل به این مقصد روش تعریف شده ای ندارد وبدون برنامه دقیق پژوهشی به جمعآوری اطلاعات میپردازد. وی با شعار الجمعمهما امکن اولی منالترک سعی دارد آراء مختلف و متخالف را در تحلیل مسئلهواحد جمعآوری کند اما در این مقام هیچ گونه روش منطقی ندارد. چنین کثرتگرایی به التقاط اندیشهها و خلط مبانی میانجامد و آثار سوء آن کمتر ازآفات حصرگرایی روش شناختی نیست.
زیاد دیده میشود مجموعهای ازفیشهای پراکنده از علوم مختلف در مسئلهای واحد که با شگردهای کتاب سازیتدوین شده و به نام تحقیق و تالیف ارایه میگردد. اطلاعات وسیع از علوممختلف داشتن شرط لازم مطالعه میان رشتهای است اما شرط کافی نیست و شرطکافی وجود روش منطقی در بارور ساختن اطلاعات مختلف است. مطالعه میانرشتهای کثرت گرایی روشمند است.
کثرت گرایی روشمند از حیث برنامهپژوهشی بر دو گونه است: کثرت گرایی مبتنی بر برنامهِ مکانیکی و کثرت گراییمبتنی بر برنامهِ دینامیکی. محقق در قسم اول آراء مختلف را از علوم گوناگوناخذ میکند اما هر یک از آراء را با طرح و برنامهِ پیشین در نظام معرفتیمعیّنی جای میدهد. دیدگاه یک گستره را چون ریشهها، و دیدگاه گسترهِ دیگررا چون تنه و سومی را چون شاخه و برگ نظام خود قرار میدهد. در این برنامهمحقق با پرهیز از حصرگرایی روش شناختی از دیدگاهها مختلف بهره مند میشود ونسبت به هیچ دیدگاهی اعراض و انکار نمیورزد. اما بهره مندی وی از دانشهایمختلف صرفاً در جهت تاسیس نظام معرفتی خاصی است. عده ای از ملاصدرا شناساناقبال ویبه دانشهای مختلف ناظر به مسایل مبداء و معاد را بر اساس اینمدل تحلیل کردهاند. در باب این تحلیل و نقد آن سخن خواهیم گفت. نمونهبارز چنین روی آوردی به دانشهای مختلف کارل مارکس است. وی اقتصاد را ازسن سیمون، ماتریالیسم را از اندیشههای ماتریالیستی رایج در قرون هفدهم وهیجدهم (ماتریالیسم مکانیک) و دیالکتیک و نیز تاریخینگری را از هگل برگرفتاما اندیشههای وام گرفته شده از گستره های مختلف را در نهایت به شکلنظام کاملاً نوین مارکسیسم بنیان نهاد. کثرت گرایی مبتنی بر برنامهدینامیکی، اساساً و به یک معنا، در مقام جمع آراء نیست بلکه در واقع آراءمختلف را به طریق پویا در تصرف و ترکیب میگیرد تا در این میان به دیدگاهیژرفتر برسد، کثرت گرایی در این معنا، برنامههای پژوهشی مختلفی دارد. یکی ازکارآمدترین روشها چالش یا گفت وگوی مؤثر بین دیدگاهها است و به همین دلیلچنین مطالعهای را کثرتگرایی دیالکتیکی و یا مطالعه میانرشتهایمینامیم.
مطالعه میان رشتهای با حصرگرایی روش شناختی در این نکتهبسیار مهم متفاوت است که دیدگاههای دیگر را مردود و ناقص نمیانگارد و خود رامحتاج مواجهه جدی و با برنامه نسبت به آنها میداند و طریق مواجهه با آنهارا روش گفت وگوی مؤثر مینامد. تاکید بر قید مؤثر در اینجا موجب تمایز آن ازمجادلات رایج نزد حصرگرایان است. غالباً طرفین چنین مجادلاتی صرفاً هنر گفتندارند نه حوصله و توان شنیدن. آنچه در فن مغالطه تبکیت بیرونی نامیدهمیشود و به ویژه خلط انگیزه و انگیخته عوامل مختلفی هستند که ناشنوایینسبت به سخن گوینده را تشدید میکنند. محققی که در مقام مطالعه نقدی کهبر وی نوشته شده است میگوید ناقد پای را از گلیم خود فراتر نهاده است،چگونه میتواند نسبت به دیدگاه ناقد شنوایی یابد. او حتی در مقام شنیدنسخن ناقد صرفاً در تلاش برای پاسخ به ناقد و رهایی از نقد وی بر میآید و ازفهم مراد وی ناتوان میگردد. محقق معتقد به مطالعه میان رشتهای در مواجههبا اندیشهها و دیگران به گفت وگوی مؤثر مینشیند، گفت وگویی که به وسیلههنر شنیدن اثربخش میگردد و از آفاتی چون تبکیت بیرونی مصون میشود. هدف ازاین گفت وگو صرفاً برخورداری از دیدگاههای دیگران نیست.
مطالعه میانرشتهای با کثرت گرایی مکانیکی در این نکتهِ مهم متفاوت است که در کثرتگرایی مکانیکی امر تحقیق به جمع آراء میانجامد، مجموعههای البته بانظامنوین ولی مؤلف از اندیشهها و دیدگاهها، در حالی که مطالعه میان رشتهای بهجمع دیدگاهها نمیانجامد بلکه به یافتن روی آوردی ختم میشود که حاصل آنبه دست آوردن دیدگاه نوین و خاص میباشد. در مطالعه میان رشتهای،دیدگاههای مختلف به عنوان رویکردهای گوناگون، به چالش و گفت و شنود مؤثرمیپردازند تا مواضع ضعف و قوت هر روی آوردی معلوم گردد و در نهایت رویآوردی ژرفنگر فرا روی محقق قرار گیرد.
روان شناس دین در فهمتجربه دینی، مادامی که محدود به ابزارها و رهیافتهای رایج در دانش خود است،صرفاً از منظری معین، بعدی از تجربه دینی را میشناسد. اما زمانی که با عطشتحقیق از گستره های دیگر جستجو میکند و سعی دارد از نظرگاه جامعهشناس، مورخ،فیلسوف دین و مفسران متون دینی نیز به تجربه دینی نگاه کند ونگاهها رابهچالش فراخواند، چالش این رهیافتها وسعت دید وی را افزایش میدهد و بصیرت ویرا ژرفتر میسازد. در این صورت وی به تحلیلی نوین از تجربه دینی میرسد ونه مجموعهای بسامان و یا نابسامان از دیدگاهها.
بنابراین، مطالعه میانرشتهای، کثرت گرایی روش شناختی مبتنی بر گفت وگو و چالش مؤثر بین گستره هادر تحلیل مسئلهِ واحد است. به دیگر سخن مطالعه میان رشتهای، شناخت یک پدیداردر پرتو گفت وگوی مؤثر بین رهیافتهای دانشهای مختلف است. قید مسئله واحد، آنرا از تنوع روش برخاسته از تنوع مسئله تمایز میدهد و کثرت گرایی روششناختی، آن را از طرفی از حصرگرایی روش شناختی تفکیک میکند و از طرف دیگراز کثرتگرایی معرفتی، دینی و از قبیل آن متمایز میکند. قید ابتنای بر گفت وگوی مؤثر نیز تفاوت آن را از جمعگرایی غیر روشمند و نیز کثرتگرایی مکانیکینشان میدهد. همان گونه که بیان شد این تعریف از طریق تقسیم به دستمیآید.
ضرورت مطالعه میان رشتهای در دینپژوهی
چنانچهبیان شد مطالعهِ میان رشتهای، تحلیلی از مسئله واحد در پرتو رهیافت رشتهها ودانشهای گوناگون است. در تحلیل هر مسئلهای به اخذ روی آورد میان رشتهاینیازمند نیستیم بلکه مسئلهای محتاج چنین مطالعهای است که چندتباریMultiple origens باشد. مسئله چندتباری آن است که به دلیلکثیرالاضلاع و ذو بطون بودن، ریشه در علوم مختلف دوانده است. اگرچه اینمبنا در ظاهر موهم دوری بودن است اما تعریف چند تباری این توهم را برطرفمیکند. مسئله چند تباری، مسئله متعلق به پدیدهای است که یا به دلیلبرخورداری از عوامل گوناگون و یا به دلیل داشتن آثار گوناگون، ریشه درزمینههای معرفتی گوناگون دوانده است. به عنوان مثال خودکشی پدیدهای استکه عوامل بسیار مختلف دارد از عوامل روانشناختی تا عوامل جامعهشناختی،فرهنگی وغیر آن و به همین دلیل پدیدهای است چندتباری. و تبیین دقیق آنمحتاج اخذ مطالعهِ میان رشتهای در آن است.
آنچه بیان شد یک مقدمه (مقدمهِ کبری) در استدلال بر ضرورت اخذ روی آورد میان رشتهای در مطالعاتدینی است. گفتنی است که مسائل چندتباری محتاج مطالعه میان رشتهای ومیان ریشهای است. برای تکمیل استدلال محتاج مقدمه دیگری (صغری) هستیم: آیامسائل مطالعات دینی، چندتباری اند؟ تامل در پدیدارهای دینی و توجه بهپیچیدگی آنها پاسخ مثبت این سوال را نشان میدهد. دین همزاد و همراه بشراست و در تمامی سطوح حیات آدمی تجارب و حالات شخصی، خانواده، جامعه، تاریخو تمدن بشری نقش بسیار مؤثری ایفا کرده است و در تحول شخصیتی، وجودی،اجتماعی و تاریخی بشر حضور فعال داشته است، پدیدارهای دینی به همین دلیلریشه در زمینههای مختلف دوانده و با عناصر مختلف روان شناختی، نهادهایگوناگون اجتماعی و زیرساخت تمدنهای بشری در ارتباط متقابل قرار گرفته است. و اینها کثیرالاضلاع بودن و برخورداری از مراتب مختلف را نشانمیدهد.
کارکرد دین مسئلهای است که فهم و تبیین آن، محتاج بهروشهایی چون روان شناسی، جامعه شناسی، تاریخ و تمدن، فلسفه دین، الهیات و... است. همان گونه که با ابزارهای تجربی و تحلیلی نیز میتواند پاسخیابد.چگونه میتوان مسئله انتظار بشر از دین را صرفاً مسئله روان شناختیدانست و ریشههای آن را در زمینههای اجتماعی و تاریخی انکار نمود؟ بنابراین،چندتباری بودن مسایل حوزه تحقیقات دینی ضرورت اخذ مطالعه میان ریشهای رانشان میدهد: مسایل دینپژوهی چندتباریاند (صغری) و مسایل چند تباری محتاجروی آورد میان ریشهای هستند (کبری).
کسانی که با حصرگرایی به تحلیلمسایل این حوزه معرفتی و شناخت پدیدار دینی میپردازند، صرفاً بخشی ازحقیقت را مییابند و ضلعی از پدیده را مکشوف میسازند و غفلت از سایر ابعادآنها را در معرض افتادن در چاه تحویلی نگری قرار میدهد. گفتن این که دینچیزی نیست جز اخلاق، دین امری نیست جز ایدئولوژی و دین چیزی نیست جزتجربه دینی، چیزی نیست جز فعل و انفعالات روان شناختی، همگی مصادیق بارزتحویلینگری در دین است که جز با اعجاز مطالعه میان رشتهای قابل درماننیست.
بزرگترین استادی که در نظم و نثر فارسی در قرن نهم تاریخ اسلام در سرزمین ایران به ظهور رسیده است، علی التحقیق نورالدین عبدالرحمان جامی است که صیت فضیلت و دانش او نه تنها در خراسان که وطن اوست بلکه در تمام اقطار ممالک فارسی زبان از هندوستان و افغانستان و ماوراء النهر تا آسیای صغیر و استانبول انتشار یافته و همچنین نام نامی او نه تنها در زمان خود وی بلکه تا این روزگاران نزد اهل ادب قرین عزت و احترام است.
از معاصرین وی امیر نظام الدین علیشیر که دست ارادت به دامان وی زده بود بلافاصله بعد از فوت وی کتابی به نام خمسة المتحیرین سراسر در شرح احوال ذکر مکارم و توصیف صفات او تألیف نموده است و نیز ظهیر الدین بابر مولف (با برنامه ) و موسس سلطنت گورکانیه هندوستان در کتاب خود نام وی را به خدمت بسیار ذکر کرده و بعد از آنکه می نویسد: «وی را در علوم صوری و معنوی همتا و برابری در عصر خود نبود. اضافه می کند که جامی را حاجتی به مدح و ستایش نیست بلکه ذکر نام او از باب تبرک است.
و نیز دیگر تذکره نویسان آن زمان مانند دولتشاه سمرقندی و سام میرزای صفوی و خوند میر صاحب حبیب المسیر هر یک در تالیف خود، وی را به عزت و احترام بسیار نام برده و هر یک به زبانی دیگر با شرح و بسط بسیار جلالت قدر و علو مرتبت او را ستوده اند. حتی محققین اروپایی در این اواخر که از تاریخ ادبیات ایران سخن رانده اند همگی مرتبت استادی او را اعتراف نموده اند یکی از آنان گفته است وی یکی از نوابغ نامی است که در سرزمین ایران به ظهور رسیده زیرا وی هم شاعری بزرگ و هم محققی بزرگ و هم عارفی بزرگ است.
دیگری در فضیلت جامی چنین نوشته است: جامی نه تنها از لحاظ شعر و شاعری بلکه از جنبه تحقیق و فضایل علمی نیز مسلما صاحب قریحه سرشار و دانش بسیار است.
محیط جامی
جامی در قرن نهم (در اواخر آن ) در شهر هرات می زیسته است و در آن زمان سرزمین ایران به دو قسمت تقسیم شده بود و زیر پرچم دو خاندان بود. در مشرق ایران سلاطین تیموری که پایتخت آنان سمرقند و هرات بوده است سلطنت می کرده اند و جامی با این طایفه هم زمان بود. یک قسمت از سلطنت شاهرخ(817 تا 850) و تمام دوره سلطنت میرزا ابوالقاسم بابر (856تا 861) و میرزا ابو سعید گورکان (861تا 873) و قسمت اعظم سلطنت سلطان حسین بایقرا (875 تا 899) را درک فرمود.
و در مغرب و جنوب ایران نخست ترکمانان قراقاینلو و سپس ترکمانان آق قوینلو سلطنت می کردند که پایتخت آنها شهر تبریز بود. و جامی معاصر بود با جهان شاه قراقوینلو (841تا 873) حسن بیک یا اوزن حسن آق قوینلو (871تا 883) سرش یعقوب بیگ (884تا 896).
جامی که تحصیلات اول خود در هرات و سمرقند بود در آغاز شباب که زمان تکمیل نفس و هنگام تربیت باطن است با بزرگان این سلسله آشنا شد و در مهد عقاید ایشان (نقشبندیه) پرورش یافت. دست ارادت به دامن مولانا سعدالدین کاشغری (متوفی به سال 860) که ز پیشوایان آن فرقه است زده و نزد او به قدری تقرب حصل کرد که به شرف مصاهرت و قرابت وی اختصاص یافت.
میرزا ابوالقاسم بابر (در اشعار جامی)
در آثار جامی کتابی است منثور در اصول و قواعد فن معما موسوم به حلیه حلل که در سال 856 تالیف شده و آن مصدر است. به نام میرا ابوالقاسم بابر و نام او را هم در صدر کتاب بر سبیل تعبیه ذکر کرده و هم در خلل کلام و بیان انواع معماها اشعاری به طور معما به نام او به تمثل آورده است و نیز غزلی در دیوان غزلیات او در مدح این پادشاه دیده می شود که مطلع و مقطع آن این دو بیت است :
بیا ای ساقی مهوش بده جام می رخشان
بروی شاه ابوالقاس معزالدوله بابر خان
ز نظم دلکش ساقی سرود بزم او بادا
برای عشرت ساقی نوید عیش جاویدان
ابوسعید گورکان
درآثار جمی تالیف کتابی به نام سلطان ابو سعد به نظر نرسید و این ممکن است از آن سبب باشد که مولانا در زمان سلطان ابو سعید به درگاه پادشاه راهی نبود و سلطان او را چنان که باید نمی شناخته و در سال 873 که سلطان ابوسعید به قتل رسید جامی 56 ساله بوده است.
جامی و سلاطین صفویه
از آنجا که جامی در هرات از اجله ی پیشوایان و علماء اهل سنت و جماعت به شمار می رفت و به طعن و انتقاد بر متعصبین از روافض معروف بود سلاطین صفویه وی را به نظر شیعه پاک اعتقاد ننگریسته و او را مطعون و مذموم می داشته اند.
روابط جامی با هندوستان
در مجموعه مراسلات جامی چند فقره نامه دیده می شود که مخاطب آن شخصی موسوم به ملک التجار هندوستان است و غالبا این مراسلات در جواب مکاتیبی است که ان شخص و یا پسرش (خواجه علی) به جامی نگاشته اند و ظاهرا ملک التجار مزبور شخص محترم و مجللی بوده است.
و سر عرفان و تصوف نیز داشته و به مولانا مراسلات طولانی با ذوق و حال می نوشته. جامی نیز عنان قلم رها کرده نامه های طولانی ومفصل مشتمل به دقائق عرفانی ومزین به لطافت اشعار تازی و پارسی در پاسخ او می نوشته است او را در یکی از نامه ها جلال الدین غیاث الاسلام خوانده تحقیق احوال این شخص با وسایل موجود برای نگارنده میسر نگردید.
زندگی جامی
تولد در شرح حالی از جامی در کتاب (الشقائق المغانیه فی علماء دوله العثمانیه ) تالیف احمدبن مصطفی طاشکیری زاده و در مصر به سال 1310 در حاشیه (وفیات الاعیان) به طبع رسیده.
در آنجا در ذیل طبقه هفتم که خاص علماء سلطان محمد خان ملقب به فاتح است شرح حال نسبتا مفصلی از مولانا جامی منقول است و چون این کتب به سال 965 یعنی 67 سال بعد از وفات استاد جام تالیف شده دارای صحت و اعتبار است.
در باب حیات و ممات مولانا جامی رضی الدین عبدالغفور که خواص تلامیذ او بوده در ذیل حاشیه نفحات الانس شرحی مختصر و مفید نگاشته است « ولادت حضرت ایشان علیهم الرحمه و الرضوان در خرجرد جام بوده است وقت العشا ثالث والعشرین من شهر الشعبان المعظم سنه ی سبع عشر و ثمانیه.
لقب اصلی ایشان عمادالدین و لقب مشهور ایشان نورالدین است و نام مبارکشان عبدالرحمن است. والد حضرت ایشان احمدبن محمد الدشتی است که از دشت اصفهان که محله ای است از ری و خدمت مولانا محمد یکی از فرزندان امام محمد شیبانی رحمه الله علیه را در عقد نکاح خود درآورده بودند و مولانا احمد که والد ایشان است از وی متولد شدند و 81 سال عمر کردند.
تحصیلات
در باب تحصیلات مولانا جامی صفی الدین در (رشحات) شرحی جامع و مفید ذکر کرده: چون ایشان به همراه واد شریف خود به صغرسن آمدند و در مدرسه نظامیه اقامت کرده اند و به درس مولانا جنید اصولی که در علم عربیت ماهر بوده است و درآن فن شهرت تمام داشته در آمده اند.
بعد از آن به درس مولانا خواجه علی سمرقندی که از اعظام مدققان روزگار بوده در آمد بعد شاگرد سید شریف جرجاتی رحمه الله تعالی گردید و وی در طریق مطالعه بی مثل بود اما به قریب 40 روز از او مستغنی شده و بعد از او به درس مولانا شهاب الدین محمد جاجرمی که از افاضل مباحثان زمان خود بود در آمد. و بعد شاگرد قاضی زاده روم که از محققان عصر بود شد و ساکن روم گردید و ... .
استادان معنوی جامی
درباره استادان معنوی جامی باز بهتر آن است که شرح شاگردش مولانا عبدالغفور لاری گفته شود: ابتدا استاد کاشغری بود و بعد از مرگ ایشان به خراسان رفت و هم صحبت مختم او شد که منظور از مختوم واجه بعدالدین کاشغری است و خواجه محمد پارساست و دیگری مولانا فخرالدین لرستانی بود.
و دیگری برهان الدن ابو نصر پارسا و دیگری شیخ بهاء الدین عمر بود و دیگری خواجه شمس الدین محمد کوسویی بود و دیگری مولانا جلال الدین پورانی و دیگری مولانا شمس الدین محمد اسد بود از همه پیش تر خواجه احرار در زندگی جامی تاثیر داشته زیرا که جامی نام ایشان(خواجه ناصرالدین عبیدالله) به تفصیل برده است.
مسافرت های جامی
1)در طفولیت همراه والد خود از جام به هرات آمده و پیش خواجه علی سمرقندی درس خواند.
2)در جوانی در زمان شاهرخ ازهرات به سمرقند رفت.
3)مراجعت از سمرقند مجمرات و ملاقات وتحصیل نزد علاءالدین علی قوشجی ودست ارادت زدن به دامان مولانا سعدالدین کاشغری.
4)سفر به مروازهرات برای خواجه عبدالله احرار.
5)سفردوم به سمرقندبرای ملاقات خواجه عبیدالله در سال 870.
6)سفرسوم به سمرقندبرای ملاقات خواجه مذکور در فاراب تاشگند درسال 884.
7)سفر حجاز از خراسان در 887 و عبور از همدان، کردستان، بغداد، کربلا، نجف، مکه، مدینه ، دمشق، حلب و تبریز و بازگشت به خراسان.
اساتید سخن جامی
از مطالعه سخنان جامی به خوبی مشهود است که تا چه پایه قوت طبع وکمال شاعری او مرهون مطالعه دواین و آثار بزرگان شعر و ادب می باشد در یک جا تراز غزلسرایی خویش را به اسلوب کمال خجندی منسوب می دارد و دیگر جا روش مثنوی سراییخودرا مدیون حکیم نظامی وامیر خوسرو دهلوی داشته. ودرقصیده ی از حکیم خاقانی یاد کرده ،و همچنین در مثنوی تصنیفی دیگر به جلالت قدر عارف روم(مولانا جلال الدین رومی) اشاره کرده است.
اعتقادت دینی جامی
در پاین دفتر اول سلسله الذهب جامی را منظومه ای است که درآن از اصول عقاید خود بنابر آنچه مطابق مبادی متکلمین عامه و اهل سنت و جماعت است و خلاصه ای به نظم آورده واز توحید ونبوت و امامت بحث کرده وآن منظومه موسوم به( اعتقاد نامه) است ونیز در اشعار جامی مداءح برای خاندان رسالت بسیار است و هر چند کهدر اغاز مثنویات سبعه غالباًًً ذکر ومدح خلفاء ثلاثه را نموده ولی در قصاید وغزلیات اودر مدیحه بعضی از ائمه(ع)
مانند امیرالمومنین علی بن ابیطالب(ع) وحسین بن علی (ع) وعلی بن موسی (ع) اشعار بسیار دیده می شود.بعضی از شیعیان ایرنی کهبه جامی محبتی دارند سعی کرده اند که اورا باطناً شیعه خالص العقیده بدانند.
آثار جامی
کتاب ها وآثار جامی در ایران و هندوستان مکررا چاپ شده وبهترین فهرست کتابهایش در کتاب (تحفه سامی) تالیف سام میرزای صفوی است که در انجا شماره مولفات جامی 45 جلد کوچک و بزرگ ازعربی وفاسی است:
جامی می گوید: چون مولد این فقیر ولایت جام است که مرقد مطهر و مشهد معطر شیخ الاسلام احمد جامی قدس السره السامی آن جاست. و این مهنی را اشحه ای از جام ولایت وی می دانند تحقیق نسبت را به ولایت جام و جام ولایت شیخ الاسلام جامی تخلص کرده شد.
مولدم جام ورشحه ای قلممجرعه ی جام شیخ الاسلام است
لاجرم در جریره شعاربدو معنی تخلصم جامی است
مزار جامی
جامی در هفدهم محرم 898 وفات یافته است یعنی پیش از ده سال از وفات سلطان حسین پایقرا که در مورد حال افرا در مرگ جامی امیر علیشیر نوشته چون خبر فوت جامی در شهر منتشر شد اکابر و اشراف از اطراف رسیده و همگی لباس ماتم پوشیدند و سطان صاحب قران (حسین بایقرا) تشریف آورده و به ها های گریستند . سلطان احمد میرزا و مظفر حسین میرزا و سایر شاهزادگان در به دوش گرفتن تابوت به یکدیگر سبقت می گرفتند.
مقبره ملانا جامی در مقبره مولانا سعدالدین کاشمری واقع شده و این مقبره به (تخت مزار) معروف است و در شهر هرات واقع گشته و مردم در روز شنبه به زیارت ایشان می روند.
جامی که بود مایل جنت مقیم گشتفخار و خته مخلوه عرضها السماء
کلک قضا نوشت روان بر در بهشتتاریخه و من دخله کان آمنا
قطعه
قناعت
جامی ارباب کرم نایاب چون عنقا شدنداهل همت را بود قاف قناعت فرض عین
راج راحت نیست در جام غم انجام طمعکاس یاس از کف منه کالیاس احدی الراحتین
***
رباعی
روز و شب
روزم به غم جهان فرسوده گذشت شب در هوس بوده و نابوده گذشت
عمری که از او دمی جهانی ارزدالقصه به فکرها بیهوده گذشت
بدون شك دانش آموزان هرجامعه ، سرمايه هاي گرانبهائي اند كه اگر مورد بي توجهي قرارگيرنددر تصميم گيري ها مد نظر نبا شند، آن جامعه دچار خسران زيادي خواهد شد .با نگاهي به ارقام بودجه كشورهاي صنعتي وپيش رفته در مقايسه با كشورهاي جهان سوم فاصله زياد بين آن دورا مي توان ديد .
بسياري از كشور هاي توسعه يافته معتقدندكه هرچه دراينارتباطهزينهنمايند ، تبديل به سرمايه هاي ديگري در ابعاد مختلف آن كشور خواهد شد .در ميان دانش آموزان با توجه به دانش آموزان متوسط جايگاه ويژه اي دارد .زيرا علاوه بر اين كه در آينده نزديك مي توانند در امور جامعه مؤثر واقع شوند .در زمان تحصيل هم به دليل ويژگيهاي خاصي كه دارند ،قادرند منشا ءحركت هاي سازنده يا مخرب شوند . بدين لحاظ هر چه به اين نيروي خارق العاده توجه شوداز قدرت خروشان وپر تحرك آنانمي توان بهره جست و هر چه به بوته فراموشي سپرده شوند ،اين سيل عظيم مي تواند خسارت زيادي را به وجود آورد ،
سئوا لي كه دراين جا مطرح است اين است كه دربرابر هدر رفتن فرصت هاي جواني چه كساني مسئولند .بديهي است كه نظام تعليم وتربيت به تنهايي نمي تواند در تربيت واستفاده صحيح از جوانان موفق شود .يكي از موضوعات بسيار مهم برنامه ريزي براي اوقات فراغت دانش آموزان مي با شد كه اگر اصولي و حساب شده باشد ميتوانند زمينه رشد و تعالي جامعه مهيا نمايند و كشور را از آسيبها وخطرات احتمالي كه ممكن است در اثر بي توجهي به اين امر گريبان گير كشور شود مصون بدارد .فلسفه اوقات فراغت از پيچيدگي ،تنوع وتفاوتهاي بنيادي برخورد است هرفرد براساس تفا وت هاي زيست شناختي (بيولوژيك )فرهنگي ،نگرش و تجربيات گذشته واهداف ومقاصدي كه براي آينده خود دارد، تعبيرمتفاوت يا ومتضاد نسبت بهديگران از تأمين اوقات فراغت وچگونگي تأثيرآن برانگيز دارد . اگر ما بتوان تأثير وتأثري را كه اين دو واثرانگيزواوقات فراغت يكديگردارند را به درستي مشخص نمائيم قدم مثبتي در راه كسب هر چه بهتر علم و دانش همراه با لذت بردن از زندگي برداشته ايم .
تعريف اوقات فراغت :
اوقات فراغت را غالباً به معنا ي بيكاري ،اوقات غيرموظف ،ساعات بدون برنامه ، اوقات غير رسمي و … تلقي مي نمايند .به همين علت بزرگسالان مربيان واوليا براي جلوگيري از هدر رفتن اين اوقات سعي مي كنند كه با برنامه ها ،سرگرمي و اشتغالات مختلف اوقات فراغت دانش آموزان را پر كنند .
حال فلسفه اوقات فراغت اين است كه فرد بدون اجبار وخارج از چارچوب هاي قبلي بودن اشتغال ورزي ديگرساخته خود با ميل و رغبت به فعاليت هاي دلخواه خويش بپردازد و از طرف ديگر گفته مي شود كه اوقات فراغت منشاء خلاقيت ها باروري افكار ، شكل دهي شخصيت ، تأمين انرژي و بازيابي قواي حيات و كشف و اختراع و نوآوري و ابتكار ، بازانديشي و اصلاح افكار ، محاسبه ومراقبت ، ارزيابي و بازيابي و ايجاد انگيزه و رغبت و ميل در فرد مي شود .
اوقات فراغت را به حسب تفاوت هاي ارزشي و فرهنگي ، نگرش ها ، تجربيات ، شرايط و موقعيت هاي مادي و معنوي هر فرد تعريف كرد . طبيعت آدمي اساساً به گونه اي است كه دائماً در حال تعادل جوئي است . نظريه در روان شناسي انگيزشي وجود دارد كه معتقد است حالات هيجاني و انگيزش با حالات متضاد و متعارض همراه مي گردد كه اين نظريه به عنوان نظريه فرآيند متضاد OPPOMENT PROGRESS THEORY مشهود است .
پس موضوع تحقيق :
( بررسي رابطه بين اوقات فراغت و انگيزه تحصيلي دانش آموزان مدارس متوسطه شهرستان گچساران مي باشد )
هدف از انتخاب موضوع :
اگر بپذيريم كه مهمترين بخش شكل گيري شخصيت نوجوانان وجوانان در اوقات آزاد ، فارغ از همه وظايف و برنامه هاي از پيش تعيين شده بيروني وديگر ساخته است و اگر قبول كنيم كه ذهن هنگامي به جوشش و خلاقيت مي افتد كه منشاء تحريك آن تمايلات دروني و خود انگيخته باشد و فرد فعالانه و با انتخاب آزادو به دور از انتظارات بيروني ومقبوليت نهادي و نقش بازي كردن هاي تصنعي ، در شكل دادن افكار و انديشه ها واعمال خود دخالت نمايد ، آنگاه مي تواند به فلسفه وجودي اوقات فراغت ، آن همبا جهت گيري مثبت ، رشد دهنده و كمالزا پيبرد .
با توجه به انحرافات و مشكلات پيچيده و عديده اي كه در جامعه امروزي وجود دارد براي استفاده بهينه از اوقات فراغت و تأثير بيشتر آن بر ايجاد انگيزه در دانش آموزان به نظر رسيد كه مي توان قدم مثبتي در اين راه برداشت و همين امر ما را مصمم كرد كه به اين عنوان بپردازيم شايد مثمرثمر واقع گردد .
علل و دلايل انتخاب موضوع :
نكاتي در پي مي آيد مي توانند در علل و دلايل انتخاب موضوع مؤثر باشند :
1)فعاليت ها و برنامه هاي متنوع و متعددي وجود داشته باشند كه در خلال آن دانش آموزان بتوانند به صورت انتخابي ، آزاد . خودانگيخته و به ميل خود به آن ها مشغول شوند وبازدهي و كارآئي مناسبي دهند .
2)از تبديل اوقات فراغت به اوقات سرگرمي و گذراندن وقت ، صرف انرژي بيهوده و اشتغالات بدون هدف پرهيز شود .
3)زمينه اي فراهم نمود كه دانش آموز فرصت كاوش ، تفكر و تأمل درباره خود ، قابليت و خداي خويش داشته باشد .
4)باعث حرمت نفس ، شكوفائي ، زيبا دوستي ، حقيقت يابي . خيرخواهي و خير دوستي از جمله عناصر سازندة برنامه اوقات فراغت مي باشد .
5)دانش آموز بايد بين لذت و فرح و نشاط تفاوت قائل شود .
6)زمينه بهتر ومناسبي براي حسن كنجكاوي ، حيرت ، شكوه و پرسش گري دانش آموز را اوقات فراغت تحريك مي كند .
قلمرو تحقيق :
الف-قلمرو موضوعي :
همانگونه كه از عنوان تحقيق پيداست قصد بر آن است كه رابطه اوقات فراغت و انگيزه تحصيلي پرداخته شود . اين موضوع گرچه تاحدود زيادي گسترده است و انجام تحقيق را نيز با مشكل مواجه مي كرد ولي به حول وقوه الهي اين مهم صورت گرفت . اميد است كه پاره اي از مشكلات را مشخص ساخته و درحل آنها راه حل هائي نيز بتواند ارائه و پيشنهاد نمايد .
ب-قلمرو زماني :
قلمرو و دوره زماني اين تحقيق در سال تحصيلي 80-79 مي باشد .
ج-قلمرو مكاني :
قلمرو مكاني اين تحقيق مدارس متوسطه دخترانه وپسرانه شهر گچساران اعم از دولتي و غير انتفاعي مي باشد كه اطلاعاتي از مدارس سطح شهر جمع آوري گرديد وبراساس آن اطلاعات به تجزيه و تحليل موضوع پرداخت خواهد شد .
محدوديت هاي تحقيق :
بيشتر تحقيقات علوم اجتماعي كه اساس و پايه اش انسان است هميشه با شكل جمع آوري اطلاعات مواجه بوده است . اين مشكل در كشورهاي جهان سوم كه فاقد فرهنگ ، روحيه و مديريت تحقيق مي باشند، مضاعف است تحقيق حاضر از اين امر مستثني نيست درامر جمع آوري اطلاعات با مشكلات عديده اي روبرو بوده است .
×محدوديت دوم : محدوديت منابع ، مأخذ غني و تحقيقات انجام شده قبلي در زمينه موضوع تحقيق يا موضوعات مرتبط با آن است با توجه به نقشو اهميت خاص كه اوقات فراغت درايجاد انگيزه در مدارس متوسطه دارد تحقيقات بسيار كمي در اين زمينه انجام شده استبه همين خاطر در بخش ادبيات تحقيق و مباني نظري با مشكل منابع و مأخذ مواجه بوده است .
×يكي ديگر از محدوديت ها ، محدوديت بودجه بود . با توجه به گستردگي تحقيق به فراخوي موضوع به بودجه هنگفتي نياز دارد و هيچ سازمان و نهادي هم هزينه را تقبل ننموده بود .
×محدوديت ديگر به نظر مي رسيد كه افراد با ميل و رغبت و براساس بينش و آگاهي قابل قبولي به پرسش ها پاسخ نمي دهند و وقت زيادي را صرف خواندن و مطالعه سئوالات نمي كردند كه همين امرما را به وسواس انداخته بود كه نكند نتايج قابل قبولي به دست نيايد .
×شاغل بودن و داشتن شغل دوم به علت فشار مالي و اقتصادي شايد بتوان به عنوان يكي از محدوديت ها از آن ذكر كرد .
انگيزه :
عبارت است از نيروي محرك دروني افراد كه آنها را وادار به انجام عملي مي كند .
هيچ كس به اجبار و فشار تن در نمي دهد مگر ناگزير باشد . ( برشت )
تعريف انگيزش :
انگيزش ، فرآيند انگيز به نيروهاي پيچيده ، سائقه هاي نياز وشرايط تنش زا يا مكانيسم هاي ديگري اطلاق مي گردد كه فعاليت انسان را جهت تحقيق هدف هاي وي آغاز نموده و به آن تداوم مي بخشد . به عبارت ديگر ترغيب كردن افراد به انجام كار را انگيزش مي گويند.
اوقات فراغت :
اوقات فراغت را غالباً به معناي بي كاري ، اوقات غير موظف ، ساعات بدون بهره ، اوقات غير رسمي و … تلقي مي نمايند . يا به عبارتي :
وقت فراغت زماني است كه احساس مسئوليت فرد درآن شرايط به پائين ترين وضعيف ترين درجه خود برسد .
پيشرفت تحصيلي :
پيشرفت تحصيلي را مي توان گام هائي به جلو براي استفاده بهينه از استعداد و توانائي هاي خدادادي امكانات و منابع آموزشي جهت كسب بيشتر علوم و معرفت انساني تعريف نمود .
مدارس :
مكان يا جاهاي مناسبي كه عده اي اعم از معلم و دانشن آموز گردهم جمع شده اند در آن به كسب علم ودانش ومعرفت بشري جهت شناخت موانع و مشكلات و ياد دهي و يادگيري يا تغيير رفتار مي پردازند .
تعريف بازدهي ( كارآئي ) :
عبارت است از ميزان محصول افراد يك سازمان ، ميزان تلاش فرد براي تحقق اهداف و انتظارات .
انگيزش :
گوياي عملي ارادي و دلخواه از سود فرد ،فردكاركن ممكن است بر آن شود كه تا سخت بكوشد و تلاش جانانه به عمل آورد . پس فهم انگيزش مستلزم درك آن نيروهاي دروني است كه به فرد توان مي بخشد و او را در راستاي رفتاري كه به عمل مي آورد سوق مي دهد .
يادگيري :
يادگيري اساس رفتار افراد را تشكيل مي دهد . از طريق يادگيري فرد با محيط خود آشنا مي شود و يادگيري را با مفاهيم زير ارتباط دارد :
×يادگيري به عنوان كسب اطلاعات و مهارت ها :
تعليم و تربيت با توجه به اين امور عبارت است از : انتقال معلومات علمي و ادبي به درذهن شاگردان
×يادگيري به معني تغيير رفتار از راه تجربه :
يادگيري در اين معني جرياني است كه در آن رفتار فرد از طريق تجربه تغيير مي كند ، يادگيري امري دائمي است و نسبت به افراد مختلف فرق مي كند درجريان ياد گيري كل شخصيت فرد دخالت دارد .
عوامل ياد گيري :
1-آمادگي :
آمادگي را مي توان شرايط اساسي يادگيري دانست منظور از آمادگي دارا بودن رشد كافي در زمينه هاي مختلف است .
2-تجربيات قبلي :
تجربيات قبلي پايه و اساس فهم و بصيرت ادراك حسي و يادگيري است.
3-موقعيت يادگيري :
موقعيت يادگيري را به عنوان شرايطي اطلاق مي كنند كه درجريان يادگيري تأثير دارد .
4-فعاليت يادگيرنده :
بعضي از رواشناسان فعاليت را يكي از احتياجات اساسي افراد مي دانند .
سئوالات تحقيق :
عنوان : بررسي رابطه بين اوقات فراغت و انگيزه تحصيلي دانش آموزان مدارس متوسطه شهرستان گچساران
1)اردوهاي تابستاني توسط واحدهاي آموزشي باعث افزايش انگيزه دانش آموزان مي گردد .
2)برگزاري كلاس هاي فوق برنامه در طول سال تحصيلي باعث افزايش انگيزه به درس مي گردد ( مثل : ورزش ،كامپيوتر ، هنر ، احكام و غيره )
3)مشاركت دادن دانش آموزان در امور مدارس باعث افزايش دانش آموزان در امر تحصيلي مي گردد.
4)انتخاب دانش آموزان و فرستادن آنها به ارودهاي تابستاني براساس معدل و ميانگين نمرات باعث ايجاد رقابت سالم درميان آنان و افزايش انگيزه مي گردد.
5)انتخاب دانش آموزان منضبطو با اخلاق و درس خوان و معرفي آنان به ديگر دانش آموزان و فرستادن آنان به اردوهاي تابستاني باعث ايجاد انگيزه براي بهتر شدن اخلاق و انگيزه در آنان در امر تحصيل مي گردد.
6)قول مساعد راجع به اعزام دانش آموزان براي ديدن آثار باستاني و اماكن متبركه و … در تابستان باعث ايجاد انگيزه در آنان مي گردد .
7)قول مساعد به دانش آموزان در مورد اعزام آنان براي ديدار با اشخاص مهم دولتي و مملكتي ( كشوري ) انگيزه آنان را در توجه بيشتر به تحصيل افزايش مي دهد .
8)برگزاري كلاس هاي آموزشي وسرگرمي ( هنر و خط و نقاشي و …) ضمن ايجاد مهارت در دانش آموزان باعث افزايش انگيزه به مطالعه و تمرين دروس آنان مي گردد .
9)برگزاري كلاس هاي آموزش كامپيوتر ضمن مهارت آموزش باعث رشد و شكوفائي و آماده سازي ذهن آنان به فراگيري دروس عملي مي گردد و انگيزه به درس را افزايش مي دهد .
10)برگزاري كلاس هاي احكام ، قرآن ، … باعث ايجاد انگيزه براي پذيرش و تعلق بيشتر به مسائل ديني در دانش آموزان و باعث رشد و شكوفائي دروس آنان مي گردد.
11)برگزاري كلاس هاي بدن سازي و مهارت هاي فردي ضمن تقويت روحيه و سلامت جسم انگيزه لازم براي فراگيري بهتر دروس را ايجاد مي كند .
12)مشاركت دادن دانش آموزان در امور مدارس مثل برگزاري مراسم ( صبحگاهي و ظهرگاهي – جشن ها و اعياد ) باعث ايجاد انگيزه لازم براي توجه بيشتر به درس در آنان مي گردد.
13)در انجام بعضي از امور مدارس مشورت كردن با دانش آموزان باعث تقويت انگيزه آنان و توجه بيشتر به امر تحصيلي مي گردد .
14)انتخاب بعضي از دانش آموزان به عنوان شوراي مدرسه و نظر خواهي از آنان راجع به بعضي از مسائل و مشكلات مدرسه باعث ايجاد انگيزه در آنان و ديگر دانش آموزان درتوجه بيشتر به دروس مي گردد .
15)همكاري نزديك عوامل اجرائي مدارس و دانش آموزان و نظر خواهي از آنان باعث ايجاد انگيزه لازم در دانش آموزان براي توجه بيشتر به دروس مي گردد .
16)مشاركت دادن دانش آموزان در تصميم گيري ها انگيزه لازم پذيرش قوانين و مقررات مدرسه و توجه بيشتر به دروس را افزايش مي دهد .
17)نظرخواهيراجع به چگونگيپر كردن اوقات فراغتوتهيهپرسشنامه اي جهت گرفتن و عمل كردن به نظرات مفيد دانش آموزان باعث افزايش انگيزه مي گردد .
18)جلساتي با حضور اولياء و د انش آموزان در اوقات فراغت جهت استفاده بهتر از اين اوقات باعث افزايش انگيزه مي گردد .
19)پخش برنامه هاي متنوع از شبكه هاي گوناگون و صدا و سيما ونوارهاي ويدئوئي باعث ايجاد انگيزه در دانش آموزان در طول سال تحصيلي مي گردد .
20)پر كردن اوقات فراغت دانش آموزان در تابستان باعض كاهش بزهكاري و ناهنجاري هاي اجتماعي و ايجاد انگيزه لازم در آنان براي توجه بيشتر به درس مي شود .
21)هماهنگي بين دستگاهها و سازمان هاي ذيربط متصدي پر كردن اوقات فراغت دانش آموزان انگيزه بيشتر براي توجه به درس را ايجاد مي كند .
ادرار مخلوطي از آب ، اوره و مواد زائد است كه توسط كليه ها دفع مي شود
براي انجام آزمايشات آن را در ظرف تميز جمع آوري مي كنيمو براي ميكروبشناسي بايد ظرف استريل باشد.
انواع نمونه برداري :
1.اول صبح براي پروتئينها
2.24 ساعت براي مبكروبي و تعيين هورمونها
3.بعد از غذا براي تعيين ميزان قند.
ادرار پس از مدتي رنگ خود را عوض مي كند و باكتري ها در آن رشد كرده PH آن را تغيير ميدهد.
آزمايشات فيزيكي :
1)مقدار آن در شب كمتر ـ در مردان بيشتر و بستگي به سطح بدن دارد مقدار دفع نرمال آن 1500 ـcc 2000 است .
بر حسب ميزان دفع به سه دسته :
1.آنوري
2.اوليگوليوري
3.پلي يوري
علت فيزيولوژيك اليگويوري ( كم گرفتن آب و از دست دادن زياد آن است )
علت پاتولوژيك اليگويوري ( اسهال ـ تب ـ بيماري هاي قـلبي ـ خونريزيها ـ تحريكات مغزي )
علت فيزيولوژيك پلي يوري ( زياد گرفتن آب و از دست دادن كم آن است )
علت پاتولوژيك پلي يوري ( ديابت ـ بيماري هاي كليوي ـ هيستري ـ سقط جنين )
2) رنگ :
رنگ آن زرد ـ شفاف و علت آن متابوليسم Hb و رنگينه هاي رژيم غذايي است ، رنگدانه اصلي ادرار اوروكروم است.
(a)كاملا بي رنگ : ( ديابت بي مزه ـ زياد گرفتن آب )
(b)قرمز رنگ : ( تب ـ رنگدانه غذايي ـ خونريزي ـ مواد شيميائي )
(c)نارنجي : ( اوروبيلينوژن ـداروي سانترنين ـ اسيد كرنوفنيك )
(d)سبز : ( يرقان ـ ادرار مانده)
(e)سبز ـ آبي : ( تيفوئيد ـ وبا ـ مواد شيميائي )
(f)قهوه اي : ( خونريزي ـ Hb يوري ـ پرونيرين يوري )
3) بو :بوي نامطبوع و طبيعي خود را دارد .
(a)بوي سيب ( كتون يوري )
(b)بوي آمونياك (فعاليت باكتري ها )
(c)بوي زرد آلو (خوردن مارجوبه )
4) ثبات :
بطور طبيعي شكل آب ولي در شرايط يرقان ـ ديابت ـ Hb يوري ثبات آن زياد مي شود .
5) ظاهر :
به طور طبيعي صاف اما كدورت آن به علت تغييرات PH ماندن زياد است علت فيزيولوژيكي كدورت ( اوراتها ـ فسفاتها در ادرارهاي اسيدي و قليايي است )
علت پاتولوژيك كدورت ( عفونت ادراري ـ هماتوري ـ دفع كريستال ـ اوراتها ـ پيوري )
6) وزن مخصوص :
فاكتور نشاندهنده سلامت است نرمال آن 1010 ـ1020 است مقدار زياد آن در تعريق غليظ بودن ادرار ـ ديابت ـ نفريتهاي شديد و مقدار كم آن در كم گرفتن آب ـ نفريت مزمن ـ ديابت بي مزه است .
آزمايشات شيميائي :
1.PH :
به طور طبيعي اسيدي است و با رژيم غذايي تغيير مي كند يك عامل تعيين كننده نيست بعضي از باكتري ها مثل ECOLI آن را اسيدي و PROTEUS آن را قليايي مي كند در نوع كريستالها و سنگهاي ادراري PH موثر است .
2.پروتئين :
وجود آن در ادرار به پروتئين يوري معروف است . روش هاي متفاوت اسيد سولفوساليسيليك معرف اسباخ جهت آن به كار مي رود حداكثر دفع آن 150 mgاست .
انواع البومين يوري باليني و پاتولوژيكي :
1.فيزيكي :در اثر فعاليتهاي فيزيكي
2.وضعي در اثر زياد ايستادن
3.خوشخيم در دوران بچگي و بلوغ ديده مي شود.
4.حاملگي در دوران پس از حاملگي تمام مي شود .
5.غذايي تغذيه بعضي از مواد ممكن است انسان را دچار آلبومين يوري بكند .
6.تصادفي در اثر مخلوط شدن ادرار با بعضي از مواد مثل خون ـ ترشحات واژن
7.اعضايي :
1.پري نرمال : بيماري اوليه اي است كه كليوي نمي باشد و سريعا از بين
مي رود .
2.نرمال : تمام اشكال بيماري هاي كليوي همراه با آلبومبن يوري است .
بررسي هاي آزمايشگاهي آلبومين يوري :
1.وقتي آلبومبن در ادرارديده شد دو دسته اطلاعات لازم است:
(a)آلبومين يوري دوره اي كه شدت آن متوسط است .
(b)آلبومين يوري ثابت كه شدت آن زياد است .
قند :
وجود قند در ادرار را گلوكز زوري گويند مقدار قند خون يستگي به فيلتراسيون گلوكزيورا و مقدار جذب آن را درتوبولار و آستانه كليوي است .
بررسي آزمايشگاهي هماتوري :
1.آزمايشات فيزيكي
2.آزمايشات شيميائي
3.آزمايشات ميكروسكوپي
4.كشت ميكروبي
رنگينه هاي صفراوي :
بيليروبين از تجزيه هموگلوبين بوجود مي آيد و به علت اتصالي كه با پروتئين دارد نمي تواند از طريق فيلتراسيون دفع شود بنابراين در ادرا ر ديده نمي شود .
آزمايشات ميكروسكوپي :
جهت آزمايش ميكروسكوپي نمونه بايد صاف باشد بزرگنمايي ميكروسكوپ بايد رعايت شود .
فسپاتها :
در ادرار هاي قليايي ديده مي شوند ، رنگ ندارند و بطور مشخص داراي شكل تابوتي هستند ، فسپاتهاي ستاره اي در ادرارهاي اسيدي و قليايي ديده مي شوند و بسيار بي رنگ هستند .
فسفات منيزيم :
در ادرارهاي اسيدي و قليايي ديده مي شوند، بي رنگ و بي شكل اند
فسفاتهاي آمور :
در ادرارهاي قليايي به صورت گرانول هاي بي رنگ بوده .
اورات آمونيوم و سديم :
به صورت بلور ديده مي شوند نوع آمونيوم آن در ادرار قليايي و معمولا رنگي يا به شكل سيب پاره شده و شكل هاي ناجور دارند نوع سديم آن در ادرار اسيدي ديده مي شود و به شكل سوزني يا ستاره اي است .
اسيد اوريك :
كريستالهاي رنگي در اسيدي ديده مي شود رنگ آن صورتي مايل به قرمز قهوه اي است كه به علت رنگينه هاي ادراري است .
سلولها :
1.اپي تليال : تعداد كمي سلول از بافت قسمتهاي مختلف دستگاه ادراري در شخص سالم ديده مي شود .
2.سلولهاي كوچك گرد
3.سلولهاي شفاف كه از بافت شفاف مثانه جدا مي شود .
سنگهاي بدن :
سنگها را مي توان به چهار دسته تقسيم نمود :
1.سنگهاي بزاقي و پانكرانس
2.سنگهاي صفراوي
3.سنگهاي مدفوعي
4. سنگهاي ادراري
عفونتهاي دستگاه ادراري :
اين عفونت ها بيشتر عفونت هاي انساني است دستگاه ادراري بالايي انسان مثل كليه ، ميزناي و دستگاه پاييني مثل مثانه است .
عفونتهاي ادراري در تمام سنين ديده مي شود شيوع آن در پسران بيشتر است و اغلب باكتريمين ديده مي شود .
دختران در سنين قبا از دبستان بيشتر از پسران مبتلا مي شوند در زمان بلوغ تا 65 سالگي وقوع بيماري در مردان شديدا پايين است و اگر باشد همراه با بيماري هاي پروستات ، اختلالات عضوي پيدا مي كنند .
مايعات بدن :
مايعات بدن در صورت زياد شدن در بين فضاي داخلي بدن جمع شده و توهم ايجاد مي كند .
آزمايشات فيزيكي :
1.حجم
2.رنگ اهميت تشخيصي مهم دارد
3.ظاهر
4.انعقاد در زمان نگهداري
5.وزن مخصوص
آزمايشات شيميائي :
1.پروتئين :
T : تاgr 3 درصد و بيشتر آلبومبن دارد
E: بيشتر ازgr 4درصد و شامل همه پروتئينهاي پلاسماست
2.L∆H :
T : L∆H كمتر از 200 واحد و E بيشتر از 200 واحد است
آزمايشات ميكروبشناسي :
1. رنگ آميزي
2. كشت
3. سرولوژي
4. بيو شيميائي
عرق :
اين آزمايش در عوارض لوزالمعده توصيه مي شود . براي گرفتن عرق معمولا دست پا ساعد را در يك كيسه پلاستيك قرار داده و آنرا در آب گرم قرارمي دهند و در داخل آن گاز يا كاغذ صافي كه قبلا وزن آن مشخص شده است قرارمي هند بعد آنرا با آ ب مقطر دوبار تقطير شسته و آزمايات سديم پتاسيم ـ كلر آن را اندازه مي گيرند .
سنگهاي بزاقي و پانكراس :
بندرت ديده شده و از كربنات كلسيم ـ فسفات كلسيم يا مخلوطي از هر دو است .
سنگهاي صفراوي :
اين سنگها در كيسه صفرا بوجود آمده و به سه نوع :
1.كلسترولي كه معمولا كمرنگ و صاف است .
2.سنگهاي رنگينه اي صفراوي كوچك و زمخت است .
3.مخلوطي از هر دو است.
سنگهاي مدفوعي :
بندرت ديده مي شود و از تركيبات فسفاتي يا فسفري است .
سنگهاي ادراري :
كه معمولا در مثانه يا حوضچه كليوي پيدا مي شوند ممكن است :
1.ساده
2.مخلوط
3.اجسام خارجي كه وارد بدن شده و هسته مركزي براي ايچاد سنگ شده اند .
آزمايشات براي سنجش كليوي :
1.آزمايشات مربوط به پالايش گلومري:
a)كليرانس ها
b)NPN
2. آزمايش مربوط به فعاليت لوله هاي نفرون .
3.آزمايشات :
a)كامل ادرار
b)تجزيه سنگهاي ادراري
آزمايشات فعاليت هاي كليوي :
مواد زائد توسط كليه ها دفع مي شود و بعضي مثل الكتروليتها جذب دوباره مي شوند.
واحد سلولي كليه يك نفرون است كه از كپسول بومن ـ لوله هاي پروكسيمال ـ هتري هنله ـ لوله هاي ديستال ـ و لوله هاي جمع آوري كننده ساخته شده است .
بيماري هاي كليوي 3 دسته اند :
1. پري رنال
2. رنال
2.پست رنال
پري رنال :
بيماري هايي هستند كه مستقيما با اعمال كليه ها رابطه ندارند مثل اسهال طولاني ـ انسداد روده اي حجم خون يا پلاسما و سرعت گردش آن كاهش مي يابد .
رنال :
بيماري هاي اين دسته به سه گروه تقسيم مي شود :
1.ميزان پالايش گلومري
2.فعاليت لوله هاي نفرون
3.كم شدن جريان خون نفرون
پست رنال :
بيماري هايي هستند كه در خروج ادرار اثر داشته و 3 گروه اند :
علل عدم اجراي قانون ماليات بر ارزش افزوده و بيان علل تعليق اين قانون
(نسخه اصلاح شده)
1-بيان و علل وجود مسأله:
1-1 بيان مساله:
يکي از مهم ترين مشکلات ساختاري اقتصاد کشور، ضعف نظام مالياتي است. شرايط اين نظام به گونه اي است که کمتر مي توان نشانه هايي از يک نظام مالياتي کارآمد در آن پيدا کرد. چرا که اگر کارآيي را انجام درست کار بدانيم، نظام مالياتي ايران کار خود را درست انجام نمي دهد. به عبارت ديگر اين نظام فاقد شاخص هاي اثبات کننده انجام درست کار يعني دقت، سرعت و حداقل هزينه است.
در حاليکه در اکثر کشورها يکي از منابع اصلي درآمد دولت ماليات است که تحت عناوين مختلف وصول مي شود و درآمد حاصل از ماليات بخش قابل ملاحظه اي از بودجه دولت ها را تشکيل مي دهد و در کشورهايي که ماليات از نظام قانوني و مردمي برخوردار است بيش از 60 درصد بودجه عمومي را تشکيل مي دهد.
در اقتصاد ايران متناسب با رهنمودهاي کلي برنامه سوم توسعه، به منظور کاهش اتکاي بودجه دولت به درآمد نفت، مقرر شد تا سهم درآمدهاي مالياتي در ترکيب منابع درآمدي دولت با گسترش پايه هاي مالياتي از طريق وضع ماليات بر ارزش افزوده افزايش يابد.
از اين رو متناسب با مفاد ماده 59 قانون برنامه سوم توسعه، سازمان امور مالياتي کشور زير نظر وزارت امور اقتصادي و دارايي تأسيس شد که از جمله وظايف اين سازمان در راستاي اصلاح و تحول نظام مالياتي، وضع ماليات بر ارزش افزوده است.
اما قانون ماليات بر ارزش افزوده و حذف قانون تجميع عوارض مانند بسياري از قوانين ديگر بسيار شتابزده به اجرا درآمد و هنوز مدت زيادي از بدو اجراي اين قانون که براي آزمايش 5 ساله به دستگاه هاي مختلف ابلاغ شده نگذشته است که با اعتراض گسترده اي روبه رو شده و حتي به تعطيلي چند روزه بازارهاي برخي استان هاي بزرگ کشور انجاميده است. بر اساس اين قانون عرضه کالاها و ارايه خدمات و همچنين واردات و صادرات آن ها مشمول مقررات اين قانون خواهد شد.
اما بسياري از صاحب نظران اقتصادي معتقد هستند که اين قانون به علت نداشتن پايه علمي و کارشناسي و همچنين آماده نبودن بستر لازم براي اجرا، قابليت اجرا نداشته، بنابراين موفق نخواهد بود و به شکست خواهد انجاميد.
به گفته بسياري متأسفانه مانند موارد ديگر در اجراي ناگهاني اين قانون نيز شرايط مناسب آن در نظر گرفته نشده است زيرا در الگوهاي اجرايي ديگر اين قانون درکشورهاي مختلف نخستين لازمه آن ثبات بازار، کنترل دولت بر روند توليد، عرضه و فروش و يکدستي قيمت ها است که در کشور ما به طور کلي اين شرايط وجود ندارد.
1-2دلايل وجود مساله:
1)در نظام مالياتي ايران، ماليات ها به موقع وصول نمي شود.
2)عدالت چندان تحقق نمي يابد.
3)ظرفيت هاي مالياتي بالفعل با ظرفيت هاي مالياتي بالقوه تفاوت قابل توجه دارد.
4)هزينه وصول ماليات نيز بالاست. ]1-2-3[
2- تببين و علل بروز مساله:
2-1 تببين مساله:
ماليات بر ارزش افزوده در مقايسه با ساير ماليات هاي مرسوم نوعي از يک ماليات جديد است. گسترش اين سيستم، يکي از مهم ترين توسعه هاي مالياتي و بي شک يکي از جدال برانگيزترين مباحث اواخر قرن بيستم است. اين سيستم مالياتي با تلاش اقتصاددانان براي رفع يا کاهش اختلال و نارسايي هاي مالياتي سنتي و همچنين افزايش درآمد دولت شکل گرفته است.
2-2علل بروز مساله:
1) فقر اطلاعات مالياتي جامع در کشور:
ماليات و رقم دريافتي آن ارتباط مستقيم با متغيرهاي پولي و درآمدي و ارزش افزوده در فرآيند توليد دارد. اما هنوز طرح جامع مالياتي در کشور استقرار نيافته است و اقتصاد زيرزميني هنوز وجود دارد و غير قابل انکار است.
2) معافيت هاي ماليات بر ارزش افزوده هنوز به طور شفاف اطلاع رساني نشده است تا گروه هاي مشمول و غير مشمول از آن اطلاعات مؤثر و کارآيي را به دست آورند.
3) موارد معاف از ماليات در مرحله نخست و سقف ماليات ها هنوز دقيقاً شفاف نشده است.
4) اطلاع رساني کافي نبوده است:
بخشي از مشکلات اجرايي اين قانون نيز نداشتن اطلاعات مؤثر و دقيق برخي از موديان بوده است که عده اي هم از آن ها کمال سوء استفاده را کرده اند.
5) ظاهراً سازمان مالياتي هم دغدغه کافي را براي اطلاع رساني نداشته است و خيلي از موديان ادعا کرده اند که آموزش هاي لازم را نديده اند و نمي دانند چطور کار کنند.
به نظر مي رسد شيوه هاي اطلاع رساني از لحاظ کمي و کيفي به ويژه از طريق رسانه ملي کافي و مؤثر نبوده است و عده اي فرصت طلب نيز از اين وضع به شدت سوء استفاده کرده اند و روند اجراي اين قانون را تخريب کرده اند که بايد ميان اين عوامل تفکيک قائل شد زيرا عده اي هم که مشمول قانون ماليات بر ارزش افزوده نيستند اعتراض کرده اند.
6) وجود پندارهاي اشتباه:
بخشي از موديان ماليات بر ارزش افزوده، درک درست و دقيقي از واژه و مفهوم ارزش افزوده ندارند و در مواردي هم آن را معادل قيمت تمام شده تلقي مي کنند. اگر آن ها بدانند که نرخ ماليات بر ارزش افزوده کمتر از نرخ عوارض است حتماً استقبال مي کنند. اما برخي فکر مي کردند اين سه درصد مازاد بر ماليات هاي گذشته است و حتي آن را روي قيمت کشيدند.
7) بيشتر کساني که مستقيم در اجراي ماليات بر ارزش افزوده نقش دارند مانند توزيع کنندگان خرده و عمده فروش، اطلاع کافي از نحوه اجراي آن ندارند و نمي دانند چگونه مبلغ ماليات بر ارزش افزوده را محاسبه و ثبت کنند. بستر محاسبات عملياتي و فروش با برگه فروش براي همه موديان شايد فراهم نشده است.
8) متأسفانه بخشي از مديريت اصناف و واحدهاي توليدي نيز که بايد راهبر اجرايي اين قانون باشند مشکل ساز شده اند و با ياري برخي از رسانه هاي مکتوب به ويژه چند روزنامه اقتصادي خواستار تعليق و حتي توقيف قانون ماليات بر ارزش افزوده شده اند.
9) وجود مقاومت عده اي از فعالان اقتصادي و توليدي در برابر اين قانون:
اصلي ترين هدف قانون ماليات بر ارزش افزوده شفاف سازي هر نوع فعاليت اقتصادي است. به همين خاطر مهمترين عامل مقاومت در برابر اين قانون، نگراني از شفاف شدن معاملات، درآمدها و گزارش مالي است. بخشي از اصناف نگراني هايي نسبت به شفاف شدن درآمدشان دارند و ماليات واقعي که بايد در آينده بپردازند.
10) نهادها و اتحاديه هاي اصناف و توليدکنندگان و تشکل هاي توليدي و توزيعي هم در اين زمينه به وظايف خود عمل نکردند و مجموعه هاي تحت پوشش خود را توجيه نکرده اند.]4-5[
3-ادبيات موضوع:
3-1 تاريخچه ماليات برارزش افزوده:
ماليات بر ارزش افزوده يک نوع ماليات بر فروش چند مرحله است که خريد کالاها و خدمات واسطه اي را از پرداخت ماليات معاف مي کند، در واقع يک اعتبار مالياتي براي خريدهاي واسطه اي بنگاه هاي اقتصادي در نظر گرفته مي شود که باعث از بين رفتن ماليات بندي مضاعف مي شود. بنابراين عوامل اقتصادي براي هر ارزش ايجاد شده فقط يک بار ماليات مي پردازند.
براي درک بهتر ماليات بر ارزش افزوده لازمست که ابتدا تعريفي از ارزش افزوده ارائه دهيم.
ارزش افزوده به چه معناست؟
هر کالايي که در بازار فروخته مي شود، در فرآيند توليد خود، توسط چند توليد کننده به تدريج ساخته شده است. به عنوان نمونه يک نان ابتدا گندم بوده سپس تبديل به آرد شده، سپس خمير مايه شده و نهايتاً در تنور پخته و نان شده است. قيمت گندم موجود در هر عدد نان تا قيمت نان فروش رفته در نانوايي در اين مراحل به تدريج افزايش يافته که اين افزايش حاصل زحمت توليدکنندگان مختلف توليد گندم تا فروش نان بوده است. به اين ارزش اضافي ايجاد شده از دانه گندم تا نان ارزش افزوده گفته مي شود و نحوه محاسبه ارزش افزوده بدين صورت مي باشد:
پيش از اين ماليات بر ارزش افزوده به صورت غير مستقيم اجرا مي شد و تعداد کمي از توليد کنندگان مانند حامل هاي انرژي و... را پوشش مي داد. با استقرار سيستم ماليات بر ارزش افزوده در کشورهاي غربي و پس از آن کشورهاي آفريقاي جنوبي، اجراي آن در بسياري از کشورها مورد توجه قرار گرفت تا اهداف اقتصادي تحقق يابد.
ماليات بر ارزش افزوده نخستين بار در سال 1918 ميلادي از سوي فون زيمنس (Voh Siemens) ارائه گرديد و تا چند دهه پس از آن مورد بحث و بررسي قرار گرفت.
اين نوع ماليات با ارائه روش اعتباري آدامز (Adams-1921) از سوي لاره (Laure) توسعه يافت و در نهايت در سال 1948 ميلادي در اين کشور اجرا شد (فرانسه).
اين ماليات پس از اصلاح سيستم ماليات بر فروش تحت عنوان ماليات بر ارزش افزوده از نوع مصرف در فرانسه اعمال گرديد. البته اين نوع ماليات به طور جامع براي نخستين بار در سال 1968 ميلادي در برزيل پياده شد. اين در حالي بود که کميته مالي اتحاديه اروپا، اجراي ماليات بر ارزش افزوده را از سال 1962 به کشورهاي عضو اين اتحاديه توصيه مي کرد. شوراي اتحاديه اقتصادي اروپا نيز در نهايت براي هماهنگ سازي سيستم هاي مالياتي و حمايت از تجارت، تمام اعضا را ملزم کرد تا از اول ژانويه 1970 ميلادي، اين سيستم را در تمام کشورهاي عضو اتحاديه اروپا اعمال کنند.
در اين دوره ماليات بر ارزش افزوده عمده ترين منبع درآمدي در فرانسه، آلمان، بلژيک، هلند، دانمارک، نروژ و سوئد بود. اگرچه اين نوع ماليات در يک دهه رشد چنداني نداشت اما در نيمه دوم دهه 1990-1980 به اوج خود رسيد تا جايي که در دو دهه پاياني قرن بيستم سريع ترين رشد را در کشورهاي جهان داشت و بر اساس آخرين آمار ماليات بر ارزش افزوده هم اکنون در 140 کشور دنيا اجرا مي شود.
3-2انواع ماليات بر ارزش افزوده:
اين نوع ماليات به سه دسته ماليات بر ارزش افزوده 1)توليد 2)درآمد 3)مصرف تقسيم مي شود.
1) ماليات بر ارزش افزوده توليد:
اين نوع ماليات کل مخارج به استثناي مخارج دستمزدي دولت را مشمول پرداخت ماليات مي داند.
2) ماليات بر ارزش افزوده درآمد:
اين نوع ماليات نيز مخارج ناخالص سرمايه گذاري، قسمتي از مخارج کل و پايه ماليات بر ارزش افزوده از نوع توليد را تشکيل مي دهد. همچنين کل مخارج واقعي اقتصاد روي کالاهاي سرمايه اي را در يک دوره زماني نشان مي دهد.
3) ماليات بر ارزش افزوده از نوع مصرف:
اين نوع ماليات معادل ماليات بر خرده فروشي است.
3-3مبلغ ماليات بر ارزش افزوده چقدر است؟
قانون تجميع عوارض مقرر مي کرد هر توليدکننده ايراني، چه کساني که ماده اوليه را توليد مي کنند و چه کسي که کالا و خدمت نهايي را، 5/1 درصد بابت شهرداري ها و 5/1 درصد بابت عوارض ساير نهادهاي دولتي به سازمان امور مالياتي بپردازد. قانون ماليات بر ارزش افزوده پرداخت 5/1 درصد شهرداري ها را به حالت قبلي گذاشته و دريافت 5/1 درصد سهم دولت را به عهده فروشنده نهايي قرار داده است.
3-4ماليات بر ارزش افزوده شامل چه کالاهايي مي شود؟
قانون ماليات بر ارزش افزوده شامل همه کالاها و خدمات که در بازار ايران به فروش مي رسند به استثناي 17 قلم کالاي ذکر شده در ماده 12 اين قانون مي شود. درباره دو کالاي خاص سيگار و سوخت هواپيما هم اين قانون استثنا دارد که از سيگار 12 درصد و از سوخت هواپيما 20 درصد ماليات بر ارزش افزوده اخذ خواهد شد.]6-7[
4-پيامدهاي مساله:
1)عدم اجراي قانون ماليات بر ارزش افزوده در درجه اول به ضرر توليدکننده داخلي است. در زمان اجراي قانون تجميع عوارض، توليدکنندگان ايران ناچار هستند به طور سلسله وار براي يک کالا مکرراً ماليات بپردازند. يعني مثلاً براي يک خودرو هم توليدکننده مواد اوليه، هم قطعه ساز و هم کارخانه توليدکننده به طور جداگانه و هرکدام سه درصد ماليات تجميع عوارض مي پردازند، اما در عين حال بنگاه هاي فروش خودرو، دلالان خودرو و شرکت هاي واردکننده خودرو، از پرداخت اين ماليات معاف هستند.
اما درصورت اجراي ماليات بر ارزش افزوده، سلسله مراتب توليد از پرداخت ماليات بر تجميع عوارض معاف مي شوند و در عوض اين توليدکننده نهايي است که بايد ماليات را محاسبه و از خريدار نهايي دريافت کند.
2)با عدم اجراي ماليات بر ارزش افزوده دو گروه از فعالان بازار نفع ميبرند. در درجه اول کساني که پشت پرده به دلالي و واسطه گري مشغولند، کساني که بدون اين که در زحمت توليد شريک باشند و بدون اينکه در مقابل مصرف کنندگان تعهدي به عهده بگيرند با قرار گرفتن در مسير توليد تا مصرف با خريد و فروش هاي مکرر باعث عدم شفافيت و التهاب در بازار مي شوند و در نتيجه از اين عدم شفافيت سود ميبرند.
گروه ديگري که از عدماجراي ماليات بر ارزش افزوده نفع ميبرند، قاچاقچيان هستند. کساني که خارج از مسير قانوني و رسمي واردات، کالاهاي خارجي را از بازارهاي امارات، عمان، کردستان، آسياي ميانه و حتي افغانستان و پاکستان دور از چشم قانون به داخل ايران منتقل کرده و بازار ايران را مملو از کالاهاي بي کيفيت خارجي کرده اند. ويژگي اصلي اين عده، عدم تعهد آنان در برابر مصرف کنندگان است چرا که نه گارانتي معتبري ارائه مي کنند و نه حتي در قبال صحت و سلامت کالايي که ارائه مي کنند مسئوليتي مي پذيرند.
با عدم اجراي قانون ماليات بر ارزش افزودهاين دسته از خرابکاران بازار نيز نفع زيادي ميبرند. به طور خلاصه، عدم ماليات بر ارزش افزوده به نفع کساني است که از شفافيت بازار گريزانند و منافعشان در بهره برداري از شايعات، رانتهاي اطلاعاتي و قاچاق مي باشد. ]8[
5-نتيجه گيري و ارائه راهکار:
در مجموع به نظر مي رسد اجراي قانون ماليات بر ارزش افزوده نياز به صرف زمان طولاني مدت، دقت، نظارت و کار کارشناسي بيشتري دارد، زيرا ساختار فعلي اقتصاد ايران بسيار آسيب پذير است و هر حرکتي در آن تلاطم شديدي را در اقتصاد کشور سبب خواهد شد و به همين علت است که بسياري از الگوهاي اقتصادي که در کشورهاي ديگر نتايج مثبتي به همراه داشته اند در ايران قابل اجرا نيستند.
اما واقعيت اين است که ماليات بر ارزش افزوده داراي مزاياي گسترده مستقيم مالياتي و اقتصادي است، که ايجاب ميکند دولت براي اجرايي ساختن آن حداکثر هوشمندي را به کار گيرد و قانون ماليات بر ارزش افزوده از اين توان برخوردار است که قاچاق را به شدت کاهش دهد و مسير واقعي فعاليت هاي اقتصادي را براي تصميم سازان و تصميم گيران معلوم کند و در مجموع در تصميم گيري خرد و کلان عامل مؤثري به حساب مي آيد.
بنابراين تغيير و تحول در اقتصاد کشور و در نتيجه تغيير در نحوه توليد و توزيع ثروت و درآمد مستلزم بازنگري و تجديد نظر در انواع ماليات ها و نحوه وصول آنهاست.
در خاتمه به برخي از راهکارهاي موجود براي حذف موانع بازدارنده بر سر راه اجراي اين قانون اشاره مي شود:
1) طرح جامع اطلاعات مالياتي بايد تهيه شود.
و به طور کل شناخت دقيق و مانع و جامع پايه هاي مالياتي در اقتصاد ملي پيش نياز اجراي هر نوع طرح مالياتي است.
2) اگر قانون ماليات بر ارزش افزوده با شرايط کنوني اجرا شود به دليل نبود زيرساخت الکترونيکي آن با مشکل مواجه مي شود و هزينه هاي اجراي آن بيشتر از منابع آن خواهد بود و اين قانون در بسياري از کشورهاي دنيا به دليل وجود زيرساخت هاي آن اجرا شده و داراي نتايج مثبت بوده است. پس ابتدا بايد زيرساخت هاي لازم براي اجراي اين قانون را فراهم ساخت و بايد دولت ملزم به ايجاد زيرساخت هاي آن در کشور شود.
3) درباره معافيت هاي ماليات بر ارزش افزوده هنوز به طور شفاف اطلاع رساني نشده تا گروه هاي مشمول و غيرمشمول از آن اطلاع مؤثري داشته باشند، پس اين اطلاع رساني نيز بايد صورت گيرد.
4) سازمان ماليات بايد از طريق نهادهاي مشمول وارد عرصه اطلاع رساني شود و خود تشکل ها و نهادهاي توليدي و توزيعي در اين خصوص پاسخگو باشند.
5) رسانه ملي بايد متناسب با تحرکات سازمان ماليات اطلاع رساني کند و سازمان ماليات بايد از ظرفيت هاي رسانه ملي به خوبي استفاده کند.
6) آسيب شناسي مرحله ناکامي در اجراي اين قانون انجام گيرد و برنامه هاي آموزشي در کنار خبررساني مورد توجه قرار گيرد.
7) تبيين دقيق قانون ماليات بر ارزش افزوده براي مجريان نهايي آن در واحدهاي صنفي لازم است تا بهانه ها از دست همه موديان خارج شود.]9[
منابع:
1)"ماليات بر ارزش افزوده"، نشر مرکز اداره کل آموزش و پژوهش گروه اقتصاد، 28/8/87.
2)"قانون ماليات بر ارزش افزوده نيازمند فرصت- دقت- نظارت"، اتاق بازرگاني و صنايع و معادن ايران، 16/10/87.
3)"آشنايي با ماليات بر ارزش افزوده"، سازمان امور مالياتي کشور.
4)" ماليات بر ارزش افزوده چيست؟ چرا اجراي آن متوقف شد؟"، مقاله اي از گروه اقتصادي.
5)"گزارش مرکز پژوهش ها در مورد موانع اجراي قانون ماليات بر ارزش افزوده".
6)"نگاه ناقص به ماليات بر ارزش افزوده".
7)" ماليات بر ارزش افزوده و تاريخچه آن"، رسانه مالياتي، سايت حسابيران.
8)ماليات بر ارزش افزوده چيست؟ به نفع کيست و ضرر چه کساني؟"، هفته نامه گزارش بازار.
9)" ماليات بر ارزش افزوده از تولد تا اجرا"، حامد سليمان فلاح.
وسعت موضوع: اين مبحث به قدري گسترده است كه بايد به ناكامل بودن هميشگي آن اعتراف كرد. زيرا انسان همواره مسير كمال را طي مي كند و در هر برهه از زمان و از ديدگاه هر يك از افراد, مي توان مورد دگري را نيز به اين مجموعه اضافه كرد. دليل اصلي قصور عقل و ذهن آدمي در اين گسترش, تقابل روح و جسم است. زيرا خود شناسي نقطه ي عطف برخورد شايسته ي روح و سرشت هميشه پاك انساني با جسم چند گانه و متغير او مي باشد. در اين باب هر چه بگوييم باز به آخر خط نخواهيم رسيد ؛ چنانكه ابن سينا مي گويد :
دل اگر چه در اين باديه بسيار شتافتيك موي ندانست ولي موي شكافتاندر دل من هزا ر خورشيد بتافتوآخر به كمال ذره اي راه نيافت
ادراك حس خشنودي خداوند در دل: اگر آدمي شناخت صحيح و درستي از خود داشته باشد, تمامي مواهب الهي را در خود مي بيند, لذا گزاف نمي خواهد و بدانچه خداوند تبارك و تعالي برايش گسترده شاكر است و خدا هم از چنين بنده اي خشنود است . اين احساس رضايت خداوند در دل , بزرگترين نعمت و برترين وابستگي است.به تكامل رسيدن: در اين مرحله, انسان با علم به حضور خداوند در امور و استغناي ذهني كه براي خويش بوجود آ ورده به تكامل مي رسد كه اين كامل شدن چيزي جز بي نيازي نيست. زيرا اساس اول عالم در تكامل است و اين خصيصه در تمام كائنات مشهود است.بوجود آمدن شخصيت ايماني: انسان با شناخت خود به نور ايمان مي رسد و اين شخصيت برتر را در وجود خود حس مي كند. ايمان, اين ويژگي عظيم انساني, سرمنشاء تقويتمحسنات است و به عبارتي, گام اول خود شناسي مي با شد.
كمتر گناه كردن: سپس در نيل به هدف شناخت, كاستن از گناهان مي باشد. ما هيچ گاه نبايد عملي را سبك بشماريم كه اين خود نوعي گناه است. بايد از انس با گناه دوري كرد كه مانوس شدن با گناه, كليد شقاوت انسان است. از مقايسه ي گناهان بايد شديداُ پرهيز كرد. زيرا نفس گناه حرام است و صغيره و كبيره نمي شناسد.امام رضا (ع) مي فرمايد:
از گناهان صغيره بپرهيزيد كه دريچه ي ورود به گناهان كبيره است.
روحيه ى اصلاح پذيري :يك انسان آگاه هميشه و همه جا روحيه ي اصلاح پذيري خود را حفظ مي كند. چون اين روحيه لازمه ي حركت او در مسير شناخت صحيح از خود و اطرافيان مي باشد.ظرفيت پذيرش پيشنهاد و انتقاد :او هميشه از پيشنهادات و انتقادات سازنده براي كامل كردن شخصيت خود و شناخت واقعي ذات خود بهره مي برد.استفاده از نظرات ديگران :مشورت هميشه توصيه بزرگان ما بوده است, همواره بايد نيكي هاي ديگران و عيوب خود را ببينيم.اوج اين مطلب در حديثي از امام رضا (ع) مي باشد :
"بهترين دوستان من, كساني هستند كه عيوب مرا به من هديه دهند".
استفاده از تمامي امكانات و شرايط : ما هيچ گاه نبايد تنها شرايط و امكانات ايده آل را براى چگونگي شناخت خود در نظر بگيريم. زيرا بروز تكامل شخصيت بايد در روند طبيعي خود انجام شود و نبايد محدوديتي قائل شد.احساس رضايت از خود و ديگران : انسان پس از طي مراحل شناخت خداوند و كسب ايمان, اين بار در كشف خود و شناخت نفس خود, به احساس رضايت از خود مي رسد. اين احساس موجب گسترده شدن در سطح اطرافيان او نيز مي شود. پس انسان رو به رشد از خود, خانواده, محيط واطرافيان خود راضي است. چرا؟! زيرا دليلي براي نارضايتي نمي بيند.
ارشاد ديگران به انجام چنين كاري: هنگامي كه انسان خود بدين مرحله رسيد, خود را مجاب مي بيند كه به ديگران نيز رسيدگي كند. آنها را راهنمايي و گهي از آنان پند بگيرد. او حس < امر به معروف و نهي از منكر > كه جزء پسنديده ترين اخلاقهاي انساني است را نيز در خود پرورش مي دهد.
صبر و غلبه بر مشكلات : انسان در مسير شناخت خود, طبعا به مشكلات و معضلاتي نيز بر مي خورد. او با ايمان قلبي, علاج و حلال اين مشكلات را در چيزي بجز صبر و شكيبايي نمي بيند. همواره به خاطر دارد كه : خدا صابرين را از لطف خود دريغ نمي كند.اميد در مصائب: مورد ديگري كه در برخورد با نا ملايمات, لازم و حياتي تلقي مي شود, اميد است. ارزش اين حس به قدري است كه برخي آن را مهم ترين عامل در پيروزي قلمداد مي كنند. در اينجا يك حديث وسخني از يكي از بزرگان تاريخ مي خوانيم :<< اميدوارترين مردم كسي است كه اگر نقصي در كارش پيش آمد, بي درنگ در جهت بر طرف كردن آن اقدام نمايد >> .امام علي (ع)
اميد هرگز از بين نمي رود, تنها هنگامي نابود مي شود كه تو از زندگي محو مي شوي . روز مرگ اميد, تنها همان روز مرگ تو مي باشد.
الگو گرفتن از اطرافيان : يكي از كارهاي والاي انساني, الگو گرفتن در جهت سازندگي خود است. بهترين نمونه ي انساني را در الگو گرفتن, در لقمان حكيم سراغ داريم تا جايي كه خداوند در قرآن, او را مي ستايد- او نيكي هاي خوبان را انجام و بدي هاي بدان را از خود مي زدود-
مقايسه ي خود, فقط با افراد برتر و مصلح تر : در جهت پيشرفت, بخصوص در خود شناسي, لازم است در باب مقايسه, فقط خود را با بزرگان و مهتران قياس كنيم و هيچ گاه دچار افول و بازگشت نشويم.
حس نوع دوستي : يك انسان كامل و آگاه, اين حس را نيز فراموش نمي كند و جزء يكي از رئوس شخصيتي خود قرار مي دهد. در اينجا به ذكر يك جمله ي بسيار زيبا و جامع از ويليام شكسپير , اديب بي همتاي انگليسي, مي پردازيم : < Love all, Trust a few, Do wrong to none>.
< به همگان مهرورزي كن, ولي به عده كمي اعتماد, و به هيچ كس ضرر و زيان نرسان >.
اعتماد به نفس : يك گام موثر و يك خيز اساسي براي رسيدن به هر هدفي است. تنها با اتكا به خود مي توان به خود رسيد. با همين اعتماد به خود, به دامنه ي وسيعي از صفات بارز انساني مي ر سيم. فقط به شرطي كه گامي به عقب بر نداريم. يك ضرب المثل پر معناي انگليسي مي گويد:
Never Say Never! هرگز نگو هرگز!
اصلاح و انقلاب در جامعه با اتكاء به شناخت نفس خود:وقتي انسان مراحل شناخت را طي كرد, هنگامي كه به خوبي از خود آگاهي پيدا كرد, آن گاه مي توان دست به اقدامات بزرگتر زد. مي توان يك انقلاب و دگرگوني به وجود آورد. مي توان يك جامعه را اصلاح كرد. ما اگر هر كدام خود را بشناسيم و خود را اصلاح كنيم, آن گاه است كه جامعه به پيشرفت و ترقي مي رسد, احساس افتخار ملي رشد مي كند و مي توان به آ سودگي عمومي رسيد. ولي متاسفانه در جامعه ي امروز ما, هر كس ديگري را مقصر مي داند و او را بازخواست مي كند. هيچ كس داوطلب بررسي خود نمي باشد. هيچ كسي حس مسووليت را نمي بيند.غالبا خواستار مدد از ديگران هستند بدين ترتيب يك سيكل بوجود مي آيد كه هر كس, دِين خود را قبول ندارد و به گردن ديگري مي افكند. تا اين سيكل و اين زنجير گسسته نشود, هيچ جامعه اي به اهداف عالي خود نخواهد رسيد. تا زماني كه خودمان, خودمان را باور نكنيم, ديگران هم براى ما اراده اي ندارند. لذا در يك جامعه از راس تا قعر, هر كس بايد تنها ابتدا خود را پرورش دهد و سپس اين حس را در ديگران بپروراند.
بعثت:خداوند او را پس از یسع برای هدایت مردم نینوا بر انگیخت
محل دفن:شهر کوفه در کشور عراق
نسب: یونس بن متی از طرف پدر به هود واز طرف مادر به بنی اسراییل می رسد.
مختصری از زندگینامه:
حضرت یونس در نینوا مردم را به خداپرستی دعوت می نمود. ولی انها از دستورات او سر پیچی کرده و به گفتار او عمل نمی کردند. حضرت یونس از لجاجت ان مردم ناراحت شد وبا حالت قهر انها را ترک کرد وسوار کشتی شد ماهی بزرگی سر راه کشتی امدو مانع عبور ان گردید قرعه زده شد سه یا هفت بار قرعه به نام یونس افتاد عاقبت او را به دریا انداختند و ماهی بزرگی وی را بلعید ولی از سوی خداوند ندا امد: ای ماهی! ما یونس را روزی تو نکردهایم انگاه ان حضرت به مدت۳ روز یا بیشتر در شکم ماهی بود تا به امر خداوند ماهی یونس پیامبر را به ساحل افکند.
فهرست سورههایی که در ان نام یونس ذکر شده:نساء- انعام- یونس- صافات
در شهر نینوا و در اوج بت پرستی و در تاریكی جهل و شرك، یونس نور ایمان را شعله ور ساخت و پرچم توحید را بر كف گرفت و به قوم نادان خود گفت: عقل شما عزیزتر از آنست كه بت را عبادت كند و جبین- پیشانی- شما گرامی تر از آن است كه بر این جمادات بی روح سجده كند، به خود آیید و از خواب غفلت بیدار شوید و به چشم دل بنگرید تا ببینید كه در ورای این جهان بدیع، خدایی بزرگ وجود دارد كه یگانه و بی نیاز است و تنها ذات كبریایی او شایسته عبادت و ستایش است.
او مرا برای راهنمایی شما فرستاده و از در رحمت، مرا بر شما مبعوث كرده تا شما را به سوی او راهنمایی و ارشاد كنم، زیرا پرده های جهل و نادانی عقل و دیده شما را پوشانده و از درك حقایق عاجزید.
قوم یونس با شنیدن این سخنان تازه و صحبت از خدای یگانه، دچار حیرت و وحشت شدند و چون از خدایی شنیدند كه تاكنون او را نشناخته اند، بر ایشان گران آمد كه ببینند یك نفر از خودشان بر آنان برتری یابد و ادعای پیغمبری و رسالت نماید، لذا به یونس گفتند: این مهملات چیست كه می بافی؟! این خدایی كه ما را به سوی آن دعوت می كنی كیست؟ ما خدایانی داریم كه پدرانمان سالیان سال آنها را پرستش می كرده اند و ما هم اكنون آنها را می پرستیم. چه چیز تازه ای در جهان به وجود آمده و چه حادثه جدیدی اتفاق افتاده كه ما باید دین اجدادمان را كنار بگذاریم و به دین ابداعی و تازه تو روی آوریم؟
یونس گفت: پرده های تقلید را از چشم های خود بردارید و عقل خود را از حجاب خرافات برهانید، اندكی فكر كنید و قدری بیاندیشید. آیا این بت هایی را كه صبح و شب مورد توجه قرار می دهید، در برآوردن حاجات و یا دفع شر و بلیات می توانند شما را یاری كنند، برای شما نفعی دارند و یا می توانند شری را از شما بر طرف گردانند؟! آیا این بت ها می توانند چیزی را خلق و یا مرده ای را زنده نمایند، بیماری را شفا دهند و یا گمشده ای را هدایت كنند؟!
آیا اگر من بخواهم به آنها ضرری برسانم می توانند از این امر جلوگیری كنند؟ و یا اگر آنها را بشكنم و ریز ریز كنم می توانند دوباره خود را استوار سازند!
یونس گفت: چرا از دینی كه شما را به سوی آن دعوت می كنم روی می گردانید و از آن اعراض می كنید، در حالی كه این دین به شما قدرت می دهد امور خود را اصلاح كنید، وضع جامعه خود را سامان دهید و اجتماع خود را تقویت و بهسازی كنید. دین من شما را امر به معروف و نهی از منكر می نماید، ستمگری را مغضوب و صلح و عدالت را تایید و تمجید می كند، امنیت و اطمینان را بین شما به وجود می آورد، شما را توصیه می كند كه نسبت به مستمندان مهربانی و به بینوایان لطف روا دارید، گرسنگان را اطعام و اسیران را آزاد سازید. به عبارتی، دین من، شما را به سعادت و صلابت رهبری می كند.
یونس پیوسته از سر خیر خواهی و مهربانی قوم خود را پند و اندرز داد ولی در پاسخ غیر از عناد و استدلال های جاهلانه چیزی نمی شنید.
مردم نینوا در پاسخ به استدلال یونس گفتند: تو نیز مانند ما بشری و یكی از افراد اجتماع ما هستی، ما نمی توانیم روح خود را آماده پیروی از تو كنیم و گوش به سخنان تو بسپاریم و دعوتت را تصدیق بنماییم. دست از دعوت خود بردار و ما را به حال خود واگذار! آنچه تو از ما می خواهی برای ما قابل پذیرش نیست.
یونس گفت: من با زبان خوش و مسامحه با شما سخن گفتم، و با منطق شما را به خیر و صلاحتان دعوت كردم، اگر گفتار من در اعماق روح شما اثر كند به هدفی كه به آن امیدوار و به ایمانی كه طالب آن بوده ام، رسیده ام؛ ولی اگر دعوت مرا رّد كنید باید بدانید كه بلایی سخت بر شما نازل می گردد و هلاكت شما نزدیك است. به زودی پیش درآمد عذاب را می بینید و باید منتظر عواقب آن باشید.
قوم به یونس گفتند: ای یونس، ما دعوت تو را نمی پذیریم و از تهدید تو نیز هراسی نداریم، اگر راست می گویی آن عذابی كه ما را از آن می ترسانی بر ما نازل كن!
در این حال دریافتند كه باید به خدای یونس پناه ببرند و به او ایمان آورند و از گذشته و گناهان خویش توبه نمایند. به همین منظور سر به كوهستان ها و دره ها و بیابان ها نهادند و با آه و ناله و گریه و تضرع به درگاه خدا شتافتند و بین مادران و اطفالشان، و میان حیوانات و بچه هایشان جدایی افكندند، ناله و فریاد آنان كوه و دشت را پر كرد و شیون مادران و غوغای چهار پایان در نشیب و فراز كوه و دشت پیچید!
صبر یونس لبریز شد، عرصه بر او تنگ آمد و چون از بحث خود نتیجه ای نگرفت، از آنان ناامید گشت و با خشم و ناراحتی دست از آنان شست و شهر و قوم خود را رها كرد، زیرا هر چه مردم را دعوت كرد، آنان ایمان نیاوردند و حجت و برهان او را نپذیرفتند و در آن تفكر و تامل نكردند. بدین ترتیب یونس فكر كرد كه مسئولیت او به پایان رسیده است و آنچه انجام داده كفایت می كند، در صورتی كه اگر یونس بر دعوت خود پافشاری و اصرار می كرد و با صبر بیشتر آن را پی گیری می كرد شاید در میان مردم نینوا افرادی پیدا می شدند كه به او ایمان آورند و دعوت او را لبیك گویند و دل به حقیقت بسپارند، از كرده خود پشیمان گشته و توبه كنند، ولی یونس تاب نیاورد و به استقبال قضاء و نزول كیفر الهی از شهر خارج شد.
هنوز یونس از نینوا دور نشده بود كه مردم اعلام خطر عذاب و پیش درآمد هلاكت خود را دیدند. هوای اطرافشان تیره و تار شد، رنگ رخسار آنها دگرگون گشت و اضطراب آنان را فرا گرفت و بیم و هراس بر آنها مستولی شد. در این حال دریافتند دعوت یونس حق و هشدارش صحیح بوده است و بدون تردید عذاب دامنشان را فرا می گیرد و سرنوشت عاد و ثمود و نوح همانگونه كه شنیده بودند در مورد آنان نیز تكرار خواهد شد.
در این حال دریافتند كه باید به خدای یونس پناه ببرند و به او ایمان آورند و از گذشته و گناهان خویش توبه نمایند. به همین منظور سر به كوهستان ها و دره ها و بیابان ها نهادند و با آه و ناله و گریه و تضرع به درگاه خدا شتافتند و بین مادران و اطفالشان، و میان حیوانات و بچه هایشان جدایی افكندند، ناله و فریاد آنان كوه و دشت را پر كرد و شیون مادران و غوغای چهار پایان در نشیب و فراز كوه و دشت پیچید!
در این حال خدا بال و پر رحمت خویش را بر سر آنان گشود و ابرهای عذاب خود را از فراز آنان كنار زد، توبه آنان را قبول كرد و به ناله آنان پاسخ داد، زیرا در توبه خود بی ریا و در ایمان خود صادق بودند و خدا هم عقاب را از آنان برداشت و عذاب خود را بر طرف ساخت و مردم نینوا با ایمان كامل و امنیت خاطر به خانه های خود بازگشتند و آرزو كردند كه یونس به جمع آنان باز گردد و در بین آنان به عنوان پیغمبر و رسول، و رهبر و پیشوا زندگی كند.
اما یونس نینوا را ترك كرده و آن سرزمین را رها نموده بود و به راه خود ادامه داد تا به دریا رسید، آنجا عده ای را دید كه قصد عبور از دریا را داشتند، لذا از آنان اجازه خواست كه با آنان همسفر گردد و بر كشتی ایشان سوار شود. مردم خواست او را با آغوش باز پذیرفتند و او را ارج نهادند و به وی احترام گذاشتند، زیرا آثار بزرگواری و عظمت روح در سیمای او دیده می شد و پیشانی درخشانش از تقوا و پرهیزكاری او خبر می داد، اما كشتی هنوز از ساحل دور نشده بود و از خشكی فاصله زیادی نگرفته بود كه دریا طوفانی شد و امواجی سهمگین كشتی را متلاطم ساخت و سرنشینان كشتی فرجام بدی را برای خود پیش بینی می كردند، چشم ها خیره شده بود و قلب ها به تپش و دست و پای افراد به لرزه در آمده بود و در این حال راهی جز سبك كردن كشتی به نظرشان نمی رسید. مسافرین با یكدیگر مشورت كردند كه چه كنند، سپس به توافق رسیدند كه قرعه بیاندازند و به نام هر كس افتاد او را به دریا بیافكنند. پس قرعه انداختند و به نام یونس در آمد، ولی به خاطر احترام و ارزشی كه برای او قائل بودند، حاضر نشدند او را به دریا اندازند؛ پس بار دیگر قرعه را تجدید كردند، باز هم به نام یونس در آمد، اما این بار هم دریغ كردند كه او را به دریا افكنند و برای سومین بار قرعه انداختند و این بار نیز قرعه به نام یونس در آمد.
یونس چون دید سه بار قرعه به نامش در آمد، دریافت كه در این پیشامد سرّی نهفته است و خدا در این حادثه تدبیر و حكمتی دارد. سپس به اشتباه خود پی برد و دریافت كه قبل از این كه اجازه هجرت و ترك شهر و مردمش را داشته باشد و پیش از صدور امر الهی، قوم و دیار خود را ترك كرده است. به همین جهت خود را در میان دریا انداخت و جان خویش را تسلیم امواج خروشان دریا كرد و در اعماق دریا و در آغوش متلاطم امواج و ظلمت دریا فرو رفت.
در این هنگام خدا به ماهی بزرگی دستور داد یونس را ببلعد و او را در شكم خود مخفی سازد ولی نباید گوشت او را بخورد و استخوانش را بشكند، زیرا او پیغمبر خداست كه دچار عجله و ترك اولایی شده و از تعجیل خود نادم و پشیمان است. سپس ماهی را وحی كرد یونس امانتی است در شكم تو و هر گاه خدا دستور داد باید او را سالم تحویل دهی.
یونس در شكم ماهی قرار گرفت و ماهی امواج را شكافت و در اعماق تیره دریا فرو رفت، عرصه بر یونس تنگ آمد و غم و اندوه وجودش را فرا گرفت و در این حال از درگاه خدای یكتا استمداد طلبید و به یاور مصیبت زدگان و دادرس ستمدیدگان پناه آورد؛ خدایی كه رحمان و رحیم، توبه پذیر و بخشنده گناهان است. یونس "در قعر دریا و تاریكی های آن فریاد برآورد: ای معبود سبحان، خدایی غیر از تو نیست. بار خدایا! تو منزهی و من درباره خود از ستمگرانم!"
خدا دعای یونس را به اجابت رساند و به ماهی فرمان داد كه میهمان خود را در ساحل دریا بگذارد، زیرا كه او كیفر مقدر و مدت حبسش را به پایان رساند. ماهی یونس را با بدنی لاغر و نحیف كنار ساحل انداخت، رحمت خدا او را دریافت و بوته كدویی بالای سرش رویید، یونس از میوه آن خورد و در سایه اش آرمید تا نیروی خود را باز یافت و به زندگی امیدوار شد.
یونس در شكم ماهی قرار گرفت و ماهی امواج را شكافت و در اعماق تیره دریا فرو رفت، عرصه بر یونس تنگ آمد و غم و اندوه وجودش را فرا گرفت و در این حال از درگاه خدای یكتا استمداد طلبید و به یاور مصیبت زدگان و دادرس ستمدیدگان پناه آورد؛ خدایی كه رحمان و رحیم، توبه پذیر و بخشنده گناهان است. یونس "در قعر دریا و تاریكی های آن فریاد برآورد: ای معبود سبحان، خدایی غیر از تو نیست. بار خدایا! تو منزهی و من درباره خود از ستمگرانم!"
سپس خدایتعالی به او وحی كرد " به شهر خود باز گرد و به جمع بستگان و طایفه خود بپیوند، زیرا آنها ایمان آورده اند، بت ها را كنار گذاشته و اكنون در جستجوی تو و منتظر بازگشت تو هستند."
یونس به شهر خود بازگشت و با تعجب دید آنهایی كه به هنگام هجرت یونس به پرستش بت ها كمر بسته بودند، اكنون زبانشان به ذكر خدا باز شده است و خدای یكتا را سپاس و ستایش می كنند.
منبع: قصه های قرآن
چرا حضرت يونس به كام نهنگ رفت؟
حضرت يونس (عليهالسلام) به ستمگر بودن خويش اعتراف كرده است؛ چنانكه قرآن ميفرمايد: "و ذاالنون إذ ذهب مغاضباً فظنّ أن لن نقدر عليه فنادي في الظّلمات أن لا إله إلاّ أنت سُبحانك إنّي كنتُ من الظّالمين"(1)؛ يادآور حال يونس را هنگامي كه از ميان قوم خود خشمگين بيرون رفت و چنين پنداشت كه ما هرگز او را در تنگنا قرار نخواهيم داد؛ اما وقتي به كام نهنگ فرو رفت، در آن تاريكيهاي دريا و شكم نهنگ فرياد برآورد: خدايا! جز تو معبودي نيست. تو از شرك و شريك و هر عيب و آلودگي پاك و منزهي و من از ستمكارانم.
در اينجا سوالي مطرح ميشود كه اگر خشمناك شدن حضرت يونس(عليه السلام) از دست مردم به حق بود، چرا به كام نهنگ فرو رفت و خود را ستمكار خواند؟
كارحضرت يونسبه قدري سنگين و مشكل بود كه خداوند در اين باره فرمود: اگر او از تسبيح كنندگان نبود، تا روز قيامت در شكم ماهي زنداني ميماند.
اين امور با معصوم بودن يك پيامبر سازگار نيست. به ويژه، كار او به قدري سنگين و مشكل بود كه خداوند در اينباره فرمود: اگر او از تسبيح كنندگان نبود، تا روز قيامت در شكم ماهي زنداني بود: "فلولا أنّه كان من المسبّحين . للبث في بطنه إلي يوم يُبعثون(2)؛ ولي لطف خدا شامل حال او شد و دعايش به هدف اجابت رسيد و از اندوه نجات يافت؛ زيرا او مؤمن واقعي بود و خداوند مؤمنان راستين را از اندوه ميرهاند: "فاستجبنا له و نجّيناه من الغمّ و كذلك نُنجي المؤمنين."(3)
برخي در پاسخ گفتهاند: حضرت يونس، مرتكب ترك اولي شد. او ميبايست تحمّل و صبر فراوان به خرج ميداد و شتاب و عجله نميكرد. لذا، قرآن به اين نكته تذكر داده است كه او زود صبر را از دست داد و شكيبايي و حوصلهاش به سر رسيد. از اينرو، خداي سبحان، خطاب به پيامبر اسلام(صلي الله عليه و آله و سلم) ميفرمايد: فاصبر لحكم ربّك و لاتكن كصاحب الحوت إذ نادي و هو مكظوم . لولا أن تداركه نعمةٌ من ربّه لنُبذ بالعراء و هو مذموم . فاجتباه ربّه فجعله من الصّالحين(4)؛ در امتثال حكم پروردگارت شكيبا باش و مانند همدم ماهي (حضرت يونس عليهالسلام) مباش؛ آنگاه كه اندوه زده ندا داد. اگر لطفي از جانب پروردگارش تدارك حال او نميكرد، قطعاً نكوهش شده بر زمين خشك انداخته ميشد. پس، پروردگارش او را برگزيد و از شايستگانش گردانيد.(5)
مأمون از امام هشتم علي بن موسي الرضا (عليهالسلام) درباره آيه: "و ذا النّون إذ ذهب..." سؤال كرد آن حضرت فرمود: اين شخص يونس بن متي است. او يقين داشت كه خداوند بر او تنگ نميگيرد، ولي وقتي به شكم ماهي فرو رفت و از مسبّحين بود، گفت: من از ستمكاران بودم كه ميتوانستم همه اوقات خويش را صرف اين عبادت (تسبيح و تقديس خدا) كنم و اينگونه كه الآن (در شكم ماهي) به ذكر عبادت مشغولم، اشتغال نورزيدم: "بتركى مثل هذه العبادة التى قد فرغتنى لها فى بطن الحوت." آنگاه خداوند، دعاي او را به هدف استجابت رساند و فرمود: "فلولا أنّه كان من المسبّحين. للبث في بطنه إلي يوم يبعثون."(6)
برخي گفتهاند: حضرت يونس، مرتكب ترك اولي شد. او ميبايست تحمّل و صبر فراوان به خرج ميداد و شتاب و عجله نميكرد. لذا، قرآن به اين نكته تذكر داده است كه او زود صبر را از دست داد و شكيبايي و حوصلهاش به سر رسيد. از اينرو، خداي سبحان، خطاب به پيامبر اسلام(صلي الله عليه و آله و سلم) ميفرمايد: در امتثال حكم پروردگارت شكيبا باش و مانند همدم ماهي (حضرت يونس عليهالسلام) مباش؛ آنگاه كه اندوه زده ندا داد. اگر لطفي از جانب پروردگارش تدارك حال او نميكرد، قطعاً نكوهش شده بر زمين خشك انداخته ميشد. پس، پروردگارش او را برگزيد و از شايستگانش گردانيد.(4)
در حديث آمده كه حضرت يونس (عليهالسلام) خاطر جمع بود كه خداوند بر او تنگ نخواهد گرفت. لذا، خداوند او را تنها يك لحظه به خود واگذاشت و او شكيبايي خود را از دست داد و بر قومش خشمگين شد. از اينرو، امّ سلمه (همسر پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله) گويد: شبي كه نوبت من بود تا پيامبر در اتاقم بيتوته كند، در دل شب ديدم كه پيامبر در رختخوابش نيست. هنگام جستوجو او را ديدم كه در گوشه خانه ايستاده و دستها را به جانب آسمان بلند كرده است و گريان ميگويد: اللّهم لا تنزع منّى صالح ما أعطيتنى أبداً، اللّهم لا تُشمت بى عدوّاً ولا حاسداً، اللّهم لاتردّنى فى سوء استنقذتنى منه أبداً، اللّهم و لاتكلنى إلي نفسى طرفة عين أبداً."
امّ سلمه گويد: در حالي كه ميگريستم به اتاقم بازگشتم. پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) بازگشت و سبب گريهام را پرسيد. عرض كردم كه براي گريه شما گريان شدم كه با اين همه مقام و منزلتي كه در پيشگاه خداوند داريد، اينسان ميگرييد؟ حضرت رسول (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمود: چگونه گريه نكنم و ايمن باشم، حال آن كه خداوند، حضرت يونس بن متي را يك لحظه به خود واگذاشت و چيزي به سرش آمد كه آمد: يا اُمّ سلمة! و ما يؤمننى و إنّما و كلّ الله يونس بن متي إلي نفسه طرفة عين، فكان منه ما كان. (7)
تذكر نكاتي قابل توجه در مورد حضرت يونس عليه السلام:
1. حضرت يونس (عليهالسلام) گذشته از مقام شامخ نبوّت، رسالت و عصمت، مورد عنايت ولايي خداوند بود و از نعمت ولايت ويژه الهي طرفي بسته بود؛ زيرا قرآن كريم در اين باره چنين فرموده است: «لو لا أن تداركه نعمة من ربّه لنُبذَ بالعراء و هو مذموم»(8)؛ زيرا مقصود از اين نعمت، همان فيض ولايت خداست و كسي كه تحت ولايت مستقيم خداست، از گزند هر كژراهه مصون است. پس، هيچ انحرافي در سيره و سنّت آن حضرت (عليهالسلام) پديد نيامد و نيز مورد هيچگونه نكوهش نبوده و نيست.
2. صبر و استقامت، داراي درجات متعدّد و گونهگونه است و مقدار لازم آن كه نصاب مسؤوليتپذيري است، در همه رهبران معصوم بوده است؛ ولي مرتبه برين و برتر آن در برخي از انسانهاي معصوم حاصل است و در بعضي نسبت به برخي از موارد، منتفي است.
3. آنچه درباره حضرت يونس (عليهالسلام) رخ داد، همان فقدان مرتبه برين صبر در گوشهاي از مأموريتهاي راجح (نه واجب) بوده است و قرآن كريم در اين باره فرمود: "فاصبر لحكم ربّك و لا تكن كصاحب الموت إذ نادي و هو مكظوم"(9)؛ يعني پيامبر! در برابر حكم پروردگارت صابر و بردبار باش و مانند صاحب ماهي ـ يعني حضرت يونس (عليهالسلام) ـ مباش؛ هنگامي كه پروردگار خود را خواند، در حالي كه خشم خود را تحمّل، و دشواري هضم آن وي را اندوهناك كرد.
4. پديد آمدن چنين دشواري دردناك از يك سو، و از دست دادن مرتبه برين بردباري از سوي ديگر، زمينه نقص را فراهم كرد كه همين مطلب، مصحّح اسناد ظلم به معناي نقص است.
پينوشتها:
1. سوره انبياء، آيه 87 .
2. سوره صافات، آيات 143 ـ 144.
3. سوره انبياء، آيه 8 .
4. سوره قلم، آيات 45 ـ 48 .
5. تفسير كبير، ج 21، ص 214 ـ 215.
6. سوره صافات، آيات 143 ـ 144؛ بحارالأنوار، ج11، ص82؛ تفسير نورالثقلين، ج3، ص 449 .
7. تفسير نورالثقلين، ج 3، ص 450، ح 140.
8. سوره قلم، آيه 49 .
9. سوره قلم، آيه 48 .
منبع:
وحي و نبوت، آيةالله جوادي آملي، صص 268- 271 ، با تصرف .
طاعون سیاه یا مرگ سیاه یک اپیدمی طاعونخیارکی است که کل اروپارا در سال ۱۳۴۷ تا ۱۳۵۰ میلادی دربرگرفت. این اولین همهگیریبزرگ اروپا نیست، ولی تنها اولین اپیدمیای است که به طور دقیق توسط مورخان توصیف شدهاست. تعداد مرگومیر از بیماری طاعون در این دوره کاملاً مشخص نیست، اما برآورد آن حدود یکچهارم تا پکسوم جمعیت اروپا، یا ۲۵ ملیون نفر طی این سه سال است. در همان دوره، تقریباً همین تعداد کشته (از طاعون) در آسیابرآورد میشود. منابع تاریخی زیادی دربارهٔ اپیدمی طاعون سیاه در آسیا وجود ندارد
نحوهٔ شیوع طاعون سیاه در اروپا
طاعون خیارکی در این دوره در آسیای مرکزیشایع بود و به نظر میرسد که جنگ مغولانو چینیهاسبب شروع این اپیدمی شدهاست. طاعون در سال ۱۳۳۴ در یکی استان هوبئیچین شایع شد و به سرعت در استانهای اطراف سرایت یافت. در سال ۱۳۴۶ میلادی، تاتارهاآن را به اروپای شرقی منتقل کردند و در اواخر سال ۱۳۴۷ کشتیهایی که از آسیای مرکزی میآمدند، بیماری را در جنواو مارسیشیوع دادند. در تابستان سال ۱۳۴۸ طاعون در ونیزنیز شایع شد و در عرض یک سال تمام سواحل مدیترانه را فراگرفت. پس از آن، طاعون به سرعت به سمت شمال اروپا حرکت کرد و جمعیت این نواحی را، که پس از قحطیهای پیدرپی، اپیدمیهای مختلف به علت سردی هوا و جنگهای طولانی به شدت در برابر هر سانحهای ضعیف شدهبودند، درهم شکست. انتقال بیماری از طریق موشهانقش مهمی در این روند داشت و گربههادر اروپا تقریباً نایاب شدند.
شیوع در اروپا
طاعون به سرعت در اروپا شیوع یافت. بین ۶۰ تا ۱۰۰٪ افرادی که به این بیماری مبتلا میشدند زنده نمیماندند و به این ترتیب یک چهارم تا یک سوم کل جمعیت اروپا، و یک سوم تا یک دوم جمعیت اروپای غربی از بین رفتند. اپیدمی در یک شهر به طور متوسط بین ۶ تا ۹ ماه طول میکشید. باید توجه داشت که طاعون در مناطق مختلف به یک اندازه سرایت نکرد. بعضی از روستاها و حتی بعضی شهرها و نواحی اصلاً به طاعون دچار نشدند. برای مثال میتوان بروژ، میلان، نورمبرگو لهستانرا نام برد.
توصیهٔ پزشکان
پزشکان قرن چهاردهم در برابر طاعون ناتوان بودند، با این وجود توصیههایی بیفایده به مردم میکردند که در بعضی آثار از آنها نام بردهشده است.
خوراندن مواد تهوعآورو ملین، که درواقع باعث ضعفبیمار و مرگ زودتر میشد
گردهمآیی برای دور کردن اجنه
پیآمدهای طاعون سیاه
اعدام یهودیان طی طاعون سیاه
طاعون سیاه بحرانهای شدید اقتصادی، اجتماعی و مذهبی بهدنبال داشت.
نیروی کاری بسیار کاهش یافت و دستمزدش چند برابر شد و به این ترتیب مشکلات زیادی را به خصوص در کشاورزی بهوجود آورد.
مردم روستاها و زمینهای خود را ترک کردند و زمینها کمکم به جنگل تبدیل شدند.
مردم شهرها را یکی پس از دیگری ترک کردند، درحالی که اطبا آگاهی و توانایی لازم را برای مبارزه و جلوگیری از شیوع طاعون نداشتند.
تورم شدید ایجاد شد و قیمتها در عرض چند هفته ده برابر شدند.
مردم به کلیساها روی آوردند، برخی برهنه در کوچهها راه میرفتند و خود را شلاق میزدند تا گناهاشان پاک شود و ... بسیاری از افراد عقیده داشتند که آخرت نزدیک است.
کلیسا که دربرابر مردم بیجواب مانده بود خرافات را میان مردم رواج یافت. از اعمال کلیسا (با وجود تلاشهای پاپ کلمنت ششمبرای جلوگیری از آن)، سوزاندن یا دار زدن یهودیان، کولیها، بیگانگان و جادوگران بود که به نوعی مقصر این بلاها محسوب میشدند
آنفلوآنزای خوکی
آنفلوآنزای خوکی بیماری تنفسی خوکها است که از ویروس آنفلوانزا نوع «A» نشأت میگیرد. ویروس آنفلوآنزای خوکی (SIV) به بیماری آنفلوآنزاییاشاره دارد که توسط اورتومیکسوویروسهاییایجاد میشود که در میان خوکهابومگیرهستند.
آنفلوآنزای خوکی یک بیماری ویروسی است که معمولاً خوک را مبتلا میکند اما هرساله مواردی از ابتلای انسان به این بیماری، به ویژه از راه تماس با این حیوان، گزارش میشود.[۴]
این بیماری در انسان از طریق تماس با فرد مبتلا نیز سرایت میکند و نشانههای معمول آن تب، سرگیجه، خشکی مفصلها، حالت تهوعو در موارد پیشرفته، بیهوشیو مرگاست.[۴]
موارد انسانی آنفلوآنزای خوکی ابتدا بیشتر در افرادی رخ میداد که در فاصله نه چندان دوری در نزدیکی خوکها بهسر میبرند اما الان ویروس از انسانی به انسان دیگر منتقل می شود
بیماری آنفلوانزای خوکی از نوع اچ۱ان۱ است که قبلاً هم وجود داشته و شناخته شدهاست و همهگیریجهانی آنفلوانزا در سالهای ۱۹۱۸ و ۱۹۱۹ نیز به علت شیوعهمین نوع آنفلوانزا بودهاست. با این وجود بررسیهای اخیر نشان میدهد که تغییراتی در ساختار این ویروس در آنفلوانزای خوکی به وجود آمدهاست. به همین علت از ۵ آوریل ۲۰۰۹ موارد مرگ و میر ناشی از این بیماری در مکزیک و آمریکا روی داد. نوع جدید آنفلوآنزا که در سال ۲۰۰۹ در مکزیک و آمریکا کشف شد ترکیبی از ویروسهای آنفلوآنزای خوکی، انسانی و حاد پرندگان است.
پیش از شیوع آنفلوآنزای خوکی در مکزیکدر سال ۲۰۰۹، مواردی از ابتلای گسترده دامی و انسانی به این بیماری در آمریکادر سال ۱۹۷۶ و در فیلیپیندر سال ۲۰۰۷ گزارش شده بود
علائم آنفلوآنزای خوکی در میان انسانها به آنفلوانزای انسانی یعنی تب، سرفه، گلودرد، سردرد، احساس سرما و خستگی شباهت دارد. برخی از افراد نیز پس از مبتلا شدن به این بیماری دچار اسهال و استفراغ میشوند
بر اساس اعلام اداره سلامت ایالات متحده (CDC)، دو داروی تامیفلوو رلنزاکه داروهای رایج برای مقابله با آنفلوآنزا هستند، برای مقابله با تمام گونههای کنونی آنفلوآنزای خوکی نیز مؤثرند
شیوع آنفلوآنزای خوکی ۲۰۰۹
آنفلوانزای خوکی در مناطق مختلف جهان در حال پیشروی است. سازمانهای بینالمللی بهداشت با اعلام مرحله ۵ وضعیت هشدار اعلام کردند که شیوع جهانی آنفلوانزای خوکی امری حتمی خواهد بود. این اولین بار بود که سازمان بهداشت جهانی وضعیت هشدار خود را به مرحله ۵ ارتقا میداد که یک مرحله مانده تا وضعیت قرمز است و نشان دهنده اینکه اپیدمی جهانی این بیماری حتمی است
ویروس جدید همهگیرشده در سال ۲۰۰۹ میلادی، یکی از انواع H1N1است. N و H مخفف واژههای «نورامینیدازو«هماگلوتینین»و نام دو پروتئین غشاء سلولی ویروس هستند. در مجموع ۱۶ گونه از «هماگلوتینین» و ۹ زیرمجموعه از «نورامینیداز» وجود دارند که میتوانند ترکیبهای مختلفی با هم تشکیل دهند. گونههای «A H1N1» ویروس آنفلوانزا برای نخستین بار در سال ۱۹۳۰ میلادی قرنطینهشدند
علائم
علائم انفلوانزای خوکی در میان انسانها به آنفلوانزایانسانی شباهت دارد. این علائم شامل تب، سرفه، گلودرد، سردرد، احساس سرما و خستگی می باشد.
برخی از افراد نیز پس از مبتلا شدن به این بیماری دچار اسهالو استفراغمیشوند. به علت این شباهتها پزشکان قادر به تشخیص قطعی آنفلوانزای خوکی نیستند، و تشخیص قطعی آن فقط با انجام تست لابراتواریممکن است.
۴علامت اصلی تب بالای ۳۸ درجه، سردرد، گلودردو سینه دردو سرفهاز علائم اصلی این بیماری هستند که اگر کسی ۲ تا ۳ علامت ذکر شده را داشته باشد مشکوک به بیماری آنفلوانزای نوع A است. اسهال، استفراغ، تهوع، کوفتگی عضلات، عطسهو آبریزش بینیاز علائم فردی این بیماری است که چنانچه با ۲ تا ۳ علامت اصلی همراه باشد فرد مشکوک به این بیماری است
پیشگیری
آنفلوآنزای خوکی از راه سرفه، عطسهو تماس با اشیای آلوده به ویروس و تماس دهان و بینی یا چشم خود منتقل میشود. ویروس از راه فرآوردههای خوراکی و خوردن گوشت خوک منتقل نمیشود. آنفلوآنزای خوکی بیشترین سرایتپذیری را در ۵ روز اول بیماری دارد که در بچگی این دوره انتقال تا ۱۰ روز هم میتواند طول بکشد. تشخیص بیماری با نمونهگیری در این ۵ روز میسر است.
پیشگیری از ابتلا
«پیشگیری از ابتلا» با رعایت دستورات پیشگیری از آنفلوآنزامیسر است. این موارد عبارتند از:
دستان خود را به طور مرتب با آب و صابون و یا محلولهای ضدعفونی حاوی الکل بشویید، مخصوصا زمانی که عطسه یا سرفه میکنید و یا وقتی که از بیرون به خانه باز میگردید.
ضدعفونی سطوح داخلی خانه با محلولهای حاوی کلر در کاهش احتمال انتقال بیماری موثر است.
از تماس نزدیک با خوکها و یا انسانهایی که آلوده هستند بپرهیزید.
فاصله گرفتن از اجتماعات عمومی در محیط هایی که احتمال می رود ویروس در آنجا شایع باشد نیز توصیه می شود.این اقدام با توجه به درصد و میزان شیوع این بیماری در شهر و کشور مربوطه می باشد.
از دست زدن و تماس با اشیا و سطوحی که ممکن است آلوده باشند، مخصوصاً در اماکن عمومی به شدت بپرهیزید (مانند بوسیدن ضریحهای اماکن مذهبی، دست زدن به میزهای کافی شاپها و رستورانها، دستگیره درب وسائل حمل و نقل عمومی، نردهها و ….)
از دست زدن به دهان، بینی و چشمان خود بپرهیزید.
در صورتی که خود مشکوک به ابتلا به آنفلوآنزا هستید، حتماً هنگام عطسه و سرفه جلوی دهان و بینی خود را بگیرید. اگر دستمال به همراه ندارید، هنگام عطسه یا سرفه قسمت داخلی آرنج خود را در برابر دهان و بینی بگیرید تا دستانتان آلوده نشوند. هر فردی که دچار علایم شبهآنفلوآنزا شامل تب ناگهانی، سرفه و دردهای عضلانی شد باید از رفتن به سرکار و استفاده از وسایل حملونقل عمومی پرهیز کرده و سریعا به پزشک مراجعه کند.
از فرد مبتلا به آنفلوانزا باید حدود 1 تا 2 متر فاصله گرفت.
درمان
در بسیاری از موارد این آنفلوانزا هم مانند سایر انواع آنفلوانزا ممکن است بهبود خودبخود داشته باشد. با وجود این استفاده از داروهای ضدویروس هم شدت بیماری را کم میکند و هم از بروز عوارض بعدی بیماری جلوگیری میکند.
چهار داروی آنتی ویروس آمانتدین، ریمانتدینو اوسلتامیویر (Tamiflu) و زانامیویر (Relenza) برای درمان آنفلونزای خوکی در آمریکا دارای مجوز میباشند. در مورد آنفلونزای خوکی که درسال ۲۰۰۹ در مکزیک شیوع پیداکرد، دونوع اوسلتامیویر (oseltamivir) و زانامیویر (zanamivir) توسط «مرکز درمان و پیشگیری از بیماریها» در آمریکا توصیه شده است، چرا که ویروس جدید در مقابل آمانتادین و ریمانتادین مقاوم گزارش شده است
ديابت
مرض قند یا دیابت شیرین یک اختلال سوخت و سازیدر بدن است. بدین صورت که سرعت و توانایی بدن در استفاده و سوخت و ساز کامل قندهاکاهش مییابد. از اینرو قند خون افزایش مییابد.در واقع دیابت یک بیماری است که در آن بدن دچار کمبود انسولین است یا انسولین تولیدی را به درستی مصرف نمیکند.انسولین یک هورمون است که برای تبدیل شکر ونشاسته ودیگر غذاها به انرژی مورد نیاز فعالیتهای روزانه در سلولهای بدن ضروری ومورد نیاز است. عوامل به وجود آورنده دیابت همواره به صورت یک راز بوده وهنوز هم به طور کامل شناخته نشدهاست البته عوامل ژنتیکی و چاقی وتحرکات کم و ورزش نکردن نقش مهمی در ابتلای فرد به دیابت دارند. در حال حاضر در آمریکا حدود ۲۳٫۶ میلیون نفر به دیابت مبتلا هستند که از این میان تنها حدود ۱۷٫۹ میلیون نفر دیابت انها توسط پزشکان تشخیص داده شده وحدود ۵٫۷ ملیون نفر هنوز از بیماری خود اطلاعی ندارند. برای تشخیص اینکه آیا فرد مبتلا به دیابت است یا در استانه ابتلا به دیابت است دو نوع تست انجام میگیردراست. که به نامهای فستینگ گلوکز پلاسما تست (GPF) وتست تلورنس گلوکز بزاق (TTGO) معروفند.هر دو تست میتواند تشخیص دهد که ایا فرد به دیابت مبتلا هست یا در استانه ابتلا به دیابت قرار دارد. مرکز دیابت آمریکا تست GPF را پیشنهاد میکند چراکه این تست اسان تر کم هزینه وسریع میباشد.با انجام این تست اگر سطح گلوکز خون افراد بین ۱۰۰ تا ۱۲۵ ld/g m باشد فرد در آستانه ابتلا به دیابت است و اگر سطح گلوکز خون ۱۲۶ وبالاتر باشد فرد مبتلا به دیابت است.ولی در تستTTGO سطح گلوکز خون فراد بعد از روزه بودن وسپس اینکه فرد بعد از ۲ ساعت یک اشامیدنی که مقدار گلوکز فراوان را دارا است مینوشد وبعد از ان اگر سطح گلوکز خون افراد بعد از ۲ ساعت بعد از نوشیدن نوشیدنی ۱۴۰ تا ld/ gm۱۹۹باشد فرد در استانه ابتلا به دیابت قرار دارد واگر سطح گلوکز خون ۲۰۰ وبالاتر باشد فرد مبتلا به دیابت است.
گونههای مرض قند
دیابت نوع یک
بدن مبتلایان به دیابت نوع یک که اغلب در سنین زیر ۳۰ سالگی نمایان میشود ، توانایی تولید انسولینرا ندارد و این امر موجب افزایش سطح قند خون میگردد. این امر به دلیل از دست رفتن سلولهای β جزایر لانگرهانسپانکراساتفاق میافتد. دلیل اصلی از دست رفتن سلولهای β، حمله سلولهای لنفوسیت Tبه دلیل خودایمنیاست که در بیشتر موارد بروز بیماری بدنبال ابتلا به یک بیماری ویروسی اتفاق میافتد. روش درمانی آن تزریقانسولین و کنترل دائمی میزان قند خون میباشد.انسولین هورمونی است که راه را برای ورود گلوکز به سلولها باز میکند و در انجا این مواد را میسوزاند.حدود ۵ تا ۱۰درصد افراد دیابتی در آمریکا که دیابت انها به اثبات رسیده به این نوع دیابت مبتلا هستند.دیابت نوع یک در افراد زیر چهل سال ومعمولا در کودکان بروز میکند. علائم دیابت نوع اول عبارتند از تشنگی بیش ازحد, گرسنگی دایمی , تکرر ادرار (به خصوص در شب) , کاهش وزن ناگهانی , خستگی مفرط و تاری دید.
دیابت نوع دوم
در مرض قند نوع دوم بدن فرد مبتلا انسولین تولید میکند و حتی ممکن است غلظت انسولین در خون از مقدار معمول آن نیز بیشتر باشد اما گیرندههای یاختهای فرد نسبت به انسولین مقاوم شده و در حقیقت نمیگذارند انسولین وارد سلولها شده و اعمال طبیعی خود را انجام دهد. در این حالت میتوان با درمان رژیمیو ورزشغلظت قند خون را کاهش داد. شیوع این نوع در حال ازدیاد است. مرض قند نوع دوم در افراد چاقدیده میشود و درصد شیوع این بیماری در زنانبیش از مرداناست. به بیان دیگر این نوع دیابت ناشی از مقاومت بدن در برابرمصرف انسولین(شرایطی که بدن از استفاده صحیح انسولین خودداری میکند) وهمچنین کمبود مقدار انسولین نیز وجود دارد.بسیاری از آمریکاییهایی که به دیابت مبتلا هستند دیابتی از این نوع دارند
دیابت بارداری
تجهیزات آزمایشات شخصی دیابت بارداری در آمریکا
دیابت بارداریمربوط به چند ماهه آخر دوران بارداریاست و معمولاً سابقه خانوادگی در ابتلا به آن نقش دارد. کاهش مصرف کربوهیدراتهاو محدود کردن دریافت قندهای خالص و افزایش تعداد وعدههای غذاو کاهش حجم وعدهها از جمله عوامل بهبود بخش میباشند. ناگفته پیداست که این نوع دیابت فقط در بانوان شیوع دارد.در واقع این دیابت مختص به دوران بارداری زنان است ولی حدود ۵ تا ۱۰٪ از این زنان فورا بعد ازاینکه بار دار شدند دیابت آنها به دیابت نوع دو تبدیل میشود.
علائم دیابت
بیشتر انواع دیابت بدون علائم اولیه قابل تشخیص هستند و اگر هم علائمی داشته باشند٬ به دلیل اینکه این علائم بی درد هستند٬ قابل تشخیص نیست
عوارض دیابت
دیابتیها در معرض آسیبهایی مانند حملات قلبی ، مشکلات کلیوی ، نابینایی ، ناشنوایی و نشانگان پاهای سوزان هستند . یکی از دلایل این امر چسبیدن قند بالای به یاختهها و تبدیل آن به مادهای مضر به نام سوربیتولمیباشد. پزشکان بهوسیله انجام آزمایشی بنام هموگلوبین A1C و اندازه گیری میزان قند چسبیده به سلولها به میزان آسیبهای عصبی وارد شده پی میبرند.
دیابت ممکن است منجر به اختلال در کارکرد سرخنای (مری) و تنبلی معده، اختلالات کیسه صفرا، اختلالات عملکرد کبدی و اختلال در عملکرد روده بزرگ و کوچک شود که هر کدام به نوع خود باعث بروز علائم ویژهای میشود
حمله قلبي
شرح بیماری
حمله قلبی عبارت است از مرگ سلولهای عضلانی قلب در اثر کاهش یا توقف جریان خون سرخرگهای قلب. غالباً در افراد بالای 40 سال رخ میدهد. این بیماری در مردان شایعتر است، اما میزان بروز آن در خانمها نیز رو به افزایش گذاشته است.
علایم شایع
درد قفسه سینه یا احساس «سنگینی، فشردگی یا لهشدگی» در قفسه سینه
دردی که از میان قفسه سینه به جناغ و گاهی به آرواره، گردن، بازوها، بین دو کتف یا بالای شکم نیز تیر میکشد.
احساس نزدیکی مرگ
تنگی نفس
تهوع و استفراغ
تعریق
منگی
ضعف
احساس خفگی
علل
بسته شدن نسبی یا کامل سرخرگهای قلب توسط لخته خون، گرفتگی یا انقباض عروقی ؛ یا اختلال شدید در ضرباهنگ قلب
عوامل افزایش دهنده خطر
سیگار کشیدن
چاقی
استرس
بالا بودن سطح کلسترول بد خون، یا پایین بودن سطح کلسترول خوب خون
اکثراً انجام کارهای نشستنی و نداشتن فعالیت در زمان ابتلا به این بیماری بدنی کافی
ورزش در گرمای زیاد یا سرما و باد
پیشگیری
حتیالمقدور اجتناب از یا کنترل عوامل خطر
عواقب مورد انتظار
با درمان اورژانس و بستری کردن بیمار در بخش مراقبتهای ویژه قلبی (سیسییو)، اکثر بیمارانی که دچار اولین حمله قلبی خود شدهاند بهبود مییابند. تأخیر در درمان غالباً مرگبار خواهد بود. پس از رفع خطر باید 8-4 هفته فرصت داد تا بهبودی حاصل شود. تکرار حمله قلبی امری شایع است.
عوارض احتمالی
نامنظم بودن ضرباهنگ قلب شوک؛ التهاب پردههای دور قلب
پاره شدن دیواره بین بطنی یا دیواره خارجی قلب
آنوریسم (بیرونزدگی) دیواره بطن
خطر حمله قلبی در آینده
درمان
اصول کلی
اگر هرگونه علامتی از حمله قلبی را دارید، فوراً کمک پزشکی بخواهید. توجه داشته باشید که داروهای حلکننده لخته تنها در ساعات اولیه حمله مؤثر خواهند بود.
اگر فردی که دچار حمله قلبی شده است بیهوش است و نفس نمیکشد: ـ با فریاد کمک بخواهید و وی را ترک نکنید. ـ از یک نفر بخواهید اورژانس را خبر کند. ـ فوراً تنفس دهان به دهان را شروع کنید. ـ اگر ضربان قلب وجود ندارد، ماساژ قلبی بدهید. ـ تا زمانی که کمک نرسیده باشد عملیات احیا را ادامه دهید. به هنگام بستری شدن در بیمارستان: بررسیهای تشخیصی ممکن است شامل نوار قلب، اسکن رادیواکتیو با تکنسیم 99، آنژیوگرافی (عکسبرداری از رگها با اشعه ایکس به کمک تزریق ماده حاجب درون آنها)، و اندازهگیری آنزیمهایی که از عضله قلب آسیب دیده به درون خون آزاد میشود.
اکسیژن و داروهای مختلف امکان دارد برای به کار انداختن قلب نیاز به تحریک الکتریکی وجود داشته باشد.
شاید جراحی (کار گذاشتن دستگاه ضربانساز، آنژیوپلاستی با بادکنک کوچک، یا جراحی بایپاس سرخرگهای قلب)
داروها
داروهایی که به سرعت لختههای خون را حل میکنند (باید در عرض 3-1 ساعت از زمان بروز حمله داده شوند). داروهای ضد درد داروهای ضد بینظمی قلب و داروهای ضد آنژین صدری، مثل مسدودکنندههای بتا آدرنرژیک یا مسدودکنندههای کانال کلسیمی، برای پایدار کردن نامنظمی ضربان قلب داروهای ضد انعقاد برای جلوگیری از تشکیل لخته خون نیتروگلیسیرین برای گشاد کردن سرخرگها و افزایش خونرسانی قلب داروی دیژیتال برای تقویت انقباضات عضله قلب و پایدار کردن ضربان قلب
فعالیت در زمان ابتلا به این بیماری
به هنگام بهبودی، کارهای روزمره خود را تدریجاً از سر گیرد. قبل از آغاز مجدد فعالیت در زمان ابتلا به این بیماری جنسی یا رانندگی با پزشک خود مشورت نمایید.
در صورت در دسترس بودن، در یک برنامه بازتوانی قلبی شرکت کنید.
رژیم غذایی
رژیم غذایی کمچرب (چربی باید کمتر از 20% کل کالری دریافتی را تأمین کند) و پر فیبر وزن خود را در حد مطلوب نگاه دارید. اگر اضافه وزن دارید، یک رژیم لاغری مناسب و تأیید شده توسط پزشک بگیرید.
شیر غذایی است که هیچ جانشین مناسبی برای آن وجود ندارد . شیر دارای ترکیباتی از جمله لیپیدها ، کربوهیدرات ها ، پروتئین ها و بسیاری از ترکیبات آلی حل شده در آب می باشد . مهمترین شیری که به کار برده می شود ، شیر گاو می باشد . به جزء شیر ، محصولات شیری دیگری از جمله محصولات تخمیری و غیر تخمیری وجود دارند . محصولات غیر تخمیری شامل عصاره پروتئین آب پنیر ، شیر پس چرخ ، شیرغلیظ شیرین ، شیر خشک ، خوآ ، بستنی و خامه می باشد و محصولات تخمیری شیر شامل کره ، پنیر ، کشک و ماست می باشند . پاستوریزاسیون ، تغییر مهمی در ارزش غذایی شیر به استثنای کاهش ویتامین های حساس به حرارت مثل تیامین و اسید اسکوربیک ، ایجاد نمی کند .
شیر امروزه بعنوان یکی از مهمترین مواد غذایی برای مصرف انسان محسوب می گردد . و همچنین منبع مفیدی برای کلسیم و برخی ویتامین ها از جمله ریبوفلاوین می باشد . ترکیب شیر با گونه ، نوع ، رژیم ، دوره شیردهی و فصله بین شیر دوشی تغییر می کند .
چربی شیر ترکیبی از چند گیلسریدمتفاوت است . همچنین شیر شامل مقادیر قابل توجهی اسیدهای چرب با زنجیره کوتاه می باشد .که طعم و مزه خاصی می بخشد . اسیدهای چرب اشباع شده اسید بوتریک و اسید کاپروئیک ، 62 درصد و اشباع نشده 37 درصد تشکیل می دهند . از اسیدهای چرب اشباع نشده 38 درصد اسیدهای چرب چند غیر اشباعی بوجود می آید .
پروتئین های شیر شامل کازئین و پروتئین های آب پنیر می باشد .
کازئین یک فسفر پروتئین و همچنین یک گیلوپروتئین است و 80% کل نیتروژن موجود در شیر را تشکیل می دهد.
پروتئین های آب پنیر شامللاکتالبومین وBلاکتوگلوبولین ، سرم آلبومین ، ایمونوگلوبولین ، آنزیم ها و پروتئوزپتون می باشد .
لاکتوز : کربوهیدرات عمده در شیر محسوب می شود . لاکتوزشیرینی ساکارز وحلالیت آن را در آب دارد .
املاح : شامل کلریدها ، فسفات ها ، سیترات ها ، سولفات ها و بیکربنات های سدیم ، پتاسیم ، کلسیم و منیزیم می باشد .
آنزیم ها : شامل فسفاتاز قلیایی ، لیپاز و گزانتین اکسیداز می باشد .
ویتامین ها : مهمترین ویتامین های موجود در شیر ویتایمن B12,B3,B2,B1,A می باشد .
ویتامین B2 ، نسبت به سایر ویتامین های B در غلظت بالاتری وجود دارد . و مقاومت آن در برابر حرارت آنرا بعنوان منبع مطمئنی از این ویتامین در شیر می سازد . البته این ویتامین نسبت به نور حساس است . شیر منبع خوب تریپتوفان می باشد . مقدار ویتامین A و D بستگی به تغذیه دام دارد .
از آزمایش ژربر برای تعیین درصد چربی در شیر استفاه شد . از آزمایش فسفاتاز قلیایی نیز برای حصول اطمینان از پاستوریزاسیون استفاده شد . که اگر جواب منفی باشد یعنی اینکه شیر پاستوریزه شده است .
روشهای مورد استفاده در پاستوریزاسیون :
1- Batch(بسته) : دمای شیر به c65 می رسد . آن هم به مدت 30 دقیقه .
2- HTST(روش دمای بالا – زمان کوتاه یا روش پیوسته ) : عملیات بصورت مداوم انجام می گیرد .
دمای شیر به c72 بمدت 15 دقیقه می باشد . این روش موجب طعم بد نمی شود .
3- UHTS( روش دمای بسیار بالا ) : شیر در c 4/93 به مدت 3 دقیقه و یا c 149 به مدت 1 دقیقه نگه داری می شود . این نوع شیر عمر ماندگاری طولانی تری دارد .
اثر پاستوریزاسیون بر شیر :
-ارزش غذایی : پاستوریزاسیون ، تغییر مهمی در ارزش غذای بوجود نمی آورد . به به استنای کاهش کم در ویتامین های ناپایدار در گرما مثل تیامین و اسید اسکوربیک ، همچنین پروتئین های آب پنیر کمی دهیدراته می شوند .
-طعم ک پاستوریزاسیون طعم ناخوشایندی به وجود نمی آورد .
-میکروارگانیسم ها : تقریباً 99درصد باکتری ها ، مخمر ها و کپک ها با پاستوریزاسیون از بین می روند . ولی اسپور باکتری از بین نخواهد رفت .
-آنزیم ها : به غیر از فسغاتاز ، لیپازنیز غیر فعال می شود .
هموژنیزاسیون :
فرآیند ایجاد یک امولسیون ثابت چربی شیر و سرم شیربا عملیات مکانیکی و دادن ترکیب یکنواخت می باشد .
در اثر هموزنیزاسیون اندازه گلبول های چربی کاهش یافته ولی تعداد و سطح آنها افزایش می یابد . شیر هموزنیزاسیون اندازه گلبول های چربی کاهش یافته ولی تعداد و سطح آنها افزایش می یابد . شیر هموژنیزه شده ساختار خامه مانندتر ، طعم ملایم تر و ظاهر سفیدتری دارد . هنگام دلمه شدن نیز ، دلمه نرمتری شکل می یابد که قابلیت هضم بیشتری دارد .
اما هموژنیزه کردن فعالیت لیپاز را افزایش داده و لیپولیز اتفاق می افتد .
تولیدات شیر :شامل محصولات غیر تخمیری و تخمیری می باشد .
محصولات غیر تخمیری :
عصاره پروتئین آب پنیر : در این محصول ترکیبات زیست فعال آب پنیر حفظ و تغلیظ می گردند . مثلاً سیستئین ، سیستم گلوتامین را که یک آنتی اکسیدان قوی است ، را تحریک می کند . ارزش بیولوژیکی و میزان کارایی پروتئین نیز بالاست .
- شیر پس چرخ : معمولاً این شیر با ویتامین های A و D غنی می شود . شیر پس چرخ در صنعت پخت . کارخانه شیرینی پزی بسیار مورد استفاده قرار می گیرد . شیرین چرخ برای رژیم های کم کالری و بچه های کم نیاز به پروتئین بالا دارند استفاده می شود .
شیر غلیظ شیرین : این شیر استریل نمی باشد . شکرعامل بازدارنده و فعالیتهای میکروبی است . غلظت شکر 65 درصد است. و این شیر جایگزین مناسبی برای شیر تازه برای بچه ها نمی باشد .
شیر خشک : عمرماندگاری بالای این محصول آن را تولیدی ارزشمند ساخته است . این پودر بسیار جاذب است رطوبت است . این نوع شیر به دلیل تمایل چربی به اکسیده کردن ، به مدت شش ماه ذخیره می شود .
خوآ : نیمه جامدی است که از شیر بخار داده شده در ظروف بازحاصل می شود . این شیر مقادیر ویتامین A و برخی ویتامین های قابل حل در آب پایینی دارد . این محصول شامل 35 درصد چربی می باشد .
بستنی : محصول منجمد شیر می باشد که شامل شیر پس چرخ ، شیر خالص ، خامه ، کره ، شیر خشک یا شیر غلیظ می باشد . همچنین دارای مواد دیگری از جمله شکر ، نثبیت کننده ، امولسیفایر و مواد طعم دهنده می باشد .
خامه : چربی شیر با سانتریفیوژ جدا می شود ، خامه نامیده می شود . خامه در تولیدات پخته شده و نیز در سس های سالاد نیز استفاده می شود .
محصولات تخمیری شیر :
-کره : ححجم چربی کره معمولاً حدود 80 درصد است . ترکیبات بدون چربی شامل رطوبت ، مواد جامد بدون چربی ، و نمک در صورت افزودن می باشد . کره از خامه ترش یا شیرین بدست می آید .دو نوع استارتر برای تهیه کره وجود دارد استرپتوکوکوس کرموریس و لاکتوباسیلوس لاکتیس همچنین لوکونوستوک سیترووروم ، دی استیل تولید می کند که عامل طعم و عطر کرهمی باشد . رنگ کره به خاطر کاروتن مشتق ده از غذای حیوان می باشد .
-پنیر : پنیر از کازئین درست می شود . انواع پنیر براساس طعم ، حالت ، و بافت متفاوتند که به ترتیب به نوع شیر ، روش تولید ، املاح و مواد افزوده شده و نوع باکتری و گونه کپک بکار گرفته شده در تولید ، بستگی دارد .
مراحل تولید پنیر عبارتند از : تشکیل دلمه – بریدن دلمه – خشک کردن دلمه – جدا کردن – افزودن نمک – فشردن – عمل آمدن
-کشک : رایج ترین تولید شیر در هند است . قابلیت هضم بالایی دارد . محتوای کلسیم و فسفر بالاتری داشته و دلمه نسبت به شیر دارای ویتامین B بیشتری می باشد . طی تشکیل کشک ، لاکتوز شیر به اسید لاکتیک تبدیل می شود . اسید ، پروتئین شیر را دلمه می کند .
-ماست : از شیرهای خالص ، کم چرب و بدون چربی و حتی خامه ای می توانند برای تولید ماست استفاده کنند .
طی فرآیند تخمیر غلظت اسیدفولیک افزایش می یابد . ماست در افرادی که از حساسیت لاکتوز رنج می برند ، محصول مناسبی است .
شیر و محصولات شیری ( لبنی) دارای ارزش غذایی بسیار بالایی است . علاوه بر خواص خود شیر که مهمترین آن منبع کلسیم مفید و ضروری برای رشد انسان تلقی می شود ، تولیدات لبنی نیز خواص ارزشمند غذایی دارند .
شیر و محصولات آن کاربرد فراوانی در صنایع غذایی دارند ، از جمله :
•به عنوان عامل غلیظ کننده همراه با نشاسته در محصولاتی مانند سس سفید و سوپهای خامه ای استفاده می شود .
•شیر به افزایش طعم و نره محصول کمک می کند مثلاً در قهوه
•دلمه بعنوان یک عامل ترد کننده در جوجه و گوشت استفاده می شود .
•دوغ کره نمک زده شده برای برطرف کردن تشنگی استفاده می شود .
سامانه خرید و امن این
سایت از همهلحاظ مطمئن می باشد . یکی از
مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می
توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت
بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم
اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه 09159886819 در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما فرستاده می شود .
آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی
سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس
مطالب پربازديد
متن شعار برای تبلیغات شورای دانش اموزی تحقیق درباره اهن زنگ نزن انشا در مورد 22 بهمن