دانش آموزی - 14

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

نظریات آدلر و کارکردهای آن

بازديد: 251

 

فهرست مطالب

چکیده3

مقدمه. 4

زندگی نامه:4

ویژگی های اصلی نظریه آدلر:5

ویژگی های اصلی نظریه فروی به شرح زیر است:5

علل احساس حقارت را می توان اجمالاً به سه دسته تقسیم كرد:5

۱)محیط:5

۲)كهتری واقعی بدنی یا روانی:6

۳)محرومیت از محبت و به خود رها شدگی:6

عقده برتری:7

تلاش براي برتري جويي :7

غایت نگری خیالی:8

علاقه اجتماعی:9

اهمیت علاقه اجتماعی:9

سبک زندگی.. 10

در شکل گیری شیوه زندگی اجزا زیر نقش دارند:10

راه های شناخت سبک زندگی فرد:11

نگرش های سبک زندگی:11

مفهوم اضطراب.. 13

اضطراب فراگیر. 13

ترتیب تولد. 13

فرزند اول:13

فرزندان دوم:14

فرزندان آخر:14

تک فرزند:14

چشم اندازی بر روان شناسی آدلر:15

مراحل و تکنیک‌های درمان آدلری.. 16

مرحله اول: ایجاد رابطه. 16

مرحله دوم: ارزیابی، درک، تشخیص و طبقه­بندی مشکلات.. 17

مرحله سوم: آشنا­سازی مجدد. 18

انتقادات وارده بر نظریه آدلر. 19

منابع :20

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نظریات آدلر و کارکردهای آن

چکیده

علیرغم این که آدلر و سیستم روانشناسی او تاثیر زیادی در بسیاری از حیطه های روانشناسی و روان پزشکی داشته ،بسیار مورد کم توجهی قرار گرفته است.لذا در این مقاله سعی شده است در حد امکان به بررسی نظرات ادلر و مختصری از زندگی نامه وی پرداخته شود.عمده نظریات بررسی شده در این پژوهش بشرح زیر میباشد:

احساس حقارت ، عقده برتری ، عقده حقارت ، سبک زندگی ، ترتیب تولد ، علاقه اجتماعی ،تیب های شخصیتی از دیدگاه آدلر ، نیروی خلاق خود و غایت نگری خیالی . در ادامه به بررسی چگونگی ارزیابی فرد از دیدگاه روانشناسی آدلر شامل نظرات وی در مورد خاطرات اولیه دوران کودکی تعبیر رویا و سایر موارد اشاره میشود و در انتها به برخی تحقیقات انجام شده در مورد نظرات آدلر اشاره شده ودر ادامه روش های درمانی وی و در پایان به منظور بازنگری اشکالات این مکتب مطرح میشود.

بدون شک آلفرد آدلر یکی از متفکرانی است که تاثیر قابل ملاحظه ای بر علوم روانشناسی و روان پزشکی داشته است.با این وجود نظرات وی آنگونه که شایسته است در مجامع علمی مورد توجه قرار نگرفته است.همچنین او به دلیل دارا بودن نگرشی اجتماعی تاثیر بسزایی بر جنبش های اجتماعی زمان خود از جمله قوانین مربوط به حقوق زنان و برابری دو جنس داشته است.آدلر دارای نگرشی فلسفی بوده و مکتب روانشناسی فردی او بر همین اساس بنا شده است. دیدگاه آلفرد آدلر یکی از دو نظریه رقیب فروید میباشد.

روش:این مطالعه به روش مروری انجام شد.

 

کلید واژه ها: آدلر،روانشناسی فردی،شخصیت، علاقه ی اجتماعی.

 

 

 

 

 

مقدمه

زندگی نامه:

وی در سال 1870(هفتم فوریه) در یکی از حومه های وین در خانواده ای یهودی به دنیا آمد.او نیز مانند فروید پسر یک بازرگان متوسط الحال بود اما از انجا که فروید در محله ای یهودی بزرگ شده بود همیشه خود را عضوی از یک اقلیت زجر دیده میدید ولی آدلر به وضوح زمینه نژادی خود را رها کرد.در کل لهجه و نگرش او بیشتر وینی بود تا یهودی.(هجل و زیگلر,1379).در حقیقت آدلر در بزرگسالی به کیش پروتستان گروید.

آدلر در دوران کودکی به بیماری های مختلفی نظیر راشیتیسم و اسپاسم ناحیه حلق و حنجره  مبتلا بود.وقتی که سه ساله بود برادر کوچکترش در رختخواب کنار وی مرد.سال بعد دچار بیماری ذات الریه شد و تا نزدیکی مرگ رفت.وقتی که شنید که دکتر به پدرش میگوید بچه شما از دست رفته است تصمیم گرفت که دکتر شود.(شولتز و شولتز,1390).آألر دو بار در کودکی دوچار سانحه تصادف شد که او را تا سر حد مرگ پیش برد.او رشد فیزیکی خوبی نداشت و از این لحاظ به برادر بزرگترش که قوی بنیه و سالم بود حسادت میکرد و به دلیل همین ضعف هایش مادرش او را لوس کرده بود. (هجل و زیگلر,1379). اما وقتی برادر کوچکترش به دنیا آمد آدلر از جانب مادرش طرد شد. او در دوران مدرسه دانش آموز ضعیفی بود تا جایی که معلم ریاضی به پدرش توصیه کرد که او را در نزد یک کفاش به شاگردی بگمارد.آینده ای که برای آدلر وحشتناک می نمود. پس در صدد جبران بر آمد.مدتی بعد وضعیت تحصیلی او رو به بهبودی رفت و در بزرگسالی برای تحقق بخشیدن به آرزوی کودکی خود به تحصیل پزشکی در دانشگاه وین پرداخت و به عتوان چشم پزشک آغاز به کار کرد.وی از 1902 تا 1911 عضو حلقه فعال خصوصی کسانی بود که گرداگرد فروید بودند.اما به زودی شروع به رشد و گسترش اندیشه هایش کرد.اندیشه هایی که که مخالف افکار فروید و دیگر همکاران نظریه روان تحلیل گری بود.فروید به رویگردانی آدلر با عصبانیت واکنش نشان داد.وی آدلر را نفرت انگیز نابهنجار و پارانویید توصیف کرد و نظریه او را بی ارزش دانست. .(شولتز و شولتز,1390).

آدلر در 1912 انجمن روانشناسی فرد نگر را دایر کرد .پس از جنگ جهانی دوم دولت اتریش از آدلر خواست که مرکز راهنمایی کودک را در مدارس راهنمایی سازمان دهد تا در انجا کودکان مشکل دار بتوانند با والدینشان تحت مشاوره قرار گیرند.این تلاش پیشگامانه در راستای هدفی بود که امروزه به روان پزشکی اجتماعی معروف است.

آدلر سخنرانی خودانگیخته،مردم پسندو خستگی ناپذیر بود.وی در 28 مه 1937 در مسافرتی که به منظور سخنرانی در آبردین اسکاتلند انجام داد به گونه ی ناگهانی در گذشت.

روونا وانشاکر که بسیاری از نوشته های آدلر را ویراستاری کردند او را اینگونه توصیف کردند:

از نظر جسمی چاق اما حرکاتش سریع بود.صدایی ملایم ,نگرشی دوستانه و چشمانی نافذ داشت. خوش برخورد و اجتماعی بود و هنر را دوست داشتودر رابطه درمانی اش آرامش بخش ,پذیرنده و تشویق کننده بود.

آدلر در مقام یک نویسنده پر کار حدود 300 کتاب و مقاله در طول زندگی خویش منتشر کرد.

کتاب تجربه و نظریه های روانشناسی فردی( 1927 ) شاید معروف ترین کتاب اوست و در میان کتاب های مهم دیگری که ترجمه آن در دست است میتوان به موارد زیر اشاره کرد:

ساخت روان رنجوری(1927), مطالعه حقارت عضوی و جبران روانی آن(1917), فهم ماهیت انسان(1927),علم حیات(1929), الگوی زندگی(1930),زندگی باید برای شما چه معنایی داشته باشد(1931) و علاقه اجتماعی,چالشی برای نوع انسان(1939). (هجل و زیگلر,1379)

ویژگی های اصلی نظریه آدلر:

اساس نظریه آدلر در کتاب معروف جنبه نظری و علمی روانشناسی فردی که در سال 1928 انتشار یافت توضیح داده شده است.آدلر بر خلاف فروید که غریزه را عامل اصلی رفتار میدانست و بر خلاف یونگ که صورت های ازلی را رهبر انسان میدانست بر جنبه اجتماعی بودن انسان تاکید می ورزید.وی همچنین دلیل اصلی انرژی و انگیزه های بشری را میل به قدرت می دانست و با عدم پذیرفتن مرز مشخص بین خود آگاه و تاخود آگاه مکانیسم واپس زنی فروید را رد کرد و همچنین امیال پرخاشگرانه را جانشین امیال جنسی که مورد تایید فروید بود کرد.(کریمی,1389)

ویژگی های اصلی نظریه فروی به شرح زیر است:

احساس حقارت:

یکی از مفاهیم اولیه که آدلر ارایه نمود احساس حقارت بود.او ابتدا مفهومی کاملا انتزاعی از احساس حقارت داشت که ریشه آن عمدتا در نقایص جسمانی بود ولی بعد ها این مفهوم را گسترده تر کرد.چرا که این احساس می تواند مرتبط با برخی از موقعیت های خانوادگی باشد.

علل احساس حقارت را می توان اجمالاً به سه دسته تقسیم كرد:

۱)محیط:

عامل اصلی كه موجب احساس حقارت می شود، محیط خانواده از اهم آن است. مقایسه های نادرست،فرزندان بزرگ را بچه پنداشتن،تحقیر كردن، دامن زدن به رقابت ها، زیاده از حد از فرزند خواستن و از سویی دیگر نازپروردگی همگی از عواملی هستند كه موجب ایجاد احساس خود كهتری می شوند. در وهله نخست محیط خانوادگی غالباً نقش مساعدی ایفا می نماید و احساس كهتری را كه در بدو امری عادی است به طرز نامطلوبی تند وتیز می كند.

مساله اكثر پدران و مادران خود خواه و مغرور كه می خواهند حتماً فرزند آنان در شمار نوابغ باشد مرتباً او را با سایر افراد خانواده و یا فرزندان همسایه و یا دوستان درخشانتر او مقایسه می كنند و او را در عذاب سرزنشی می گذارند كه چرا همسان و همتراز آنان نیست. گاهی برادران و خواهران بزرگتر،خواهر یا برادر كوچك خود را دائماً به چه می پندارند و آنان را هیچ می شمارند و خصوصاً اگر با استعداد تر باشند آن وقت بر اساس یك نوع حسادت ناآگاهانه دائماً ایشان را تحقیر می كنند.

بطور كلی نباید از انسان بیش از آنچه در توانایی اوست، انتظار داشت در غیر این صورت همواره محكوم به قبول این فكر است كه هیچ گاه نتیجه رضایت بخشی بدست نیاورده و از كوشش خود حاصلی بر نگرفته است. مهم تر آنكه احساس می كنند، تنها دیگران راضی نمی نماید بلكه رضایت خاطر خود را نیز فراهم نیاورده است و در نتیجه هر بار عمیق تر از پیش این مساله در ذهن وی ریشه می دواند كه از سطح و طراز عادی و طبیعی پایین تر است.

همچنین اگر به فردی در آغاز زندگی این فرصت داده شود كه در موقعیت های بسیار آسانی مرتباً غوطه ور گردد این حالت نیز بر خلاف انتظار وی را به سوی كهتری هدایت می كند زیرا آنچه كه احساس اعتمادی كه بدین ترتیب بدست آورده است در برابر موقعیت های جدید متزلزل شود آن وقت احساس می كند كه تا آن زمان در اشتباه به سر می برده و دریچه چشم او بر روی حقایق گشوده می شود. بدین دلیل و به دلایلی نظیر آن، كودكانی كه در خانه عزیز دردانه اند و پدر و مادر پروانه وار به دور آنان می چرخند، غالباً با احساس كهتری رو به رو می شوند. زیرا پس از بهشتی كه در آن سرمست بسر برده اند، اولین روز مدرسه برای آنان آغاز مصیبت بزرگی است انگار از بهشت به دوزخ عدم گذاشته اند. در واقع اینها در اولین برخورد با محیط خارج از خانواده چون نمی توانند به توقعات محیط جدید پاسخ دهنند و خویش را سازگار نمایند، احساس كهتری می كنند.

۲)كهتری واقعی بدنی یا روانی:

كودكانی كه نقایص جسمانی و بدنی دارند و از معلولیت ها در رنج می باشند، مورد ناراحتی والدین و تحقیر همكلاسان و دوستان واقع می شوند كه می تواند به احساس حقارت بدنی یا روانی منجر شود. یك نقص عضو ممكن است بسیار ناچیز باشد اما چگونگی برداشت و اهمیت دادن به آن برای طقل مهم است.

۳)محرومیت از محبت و به خود رها شدگی:

آدلر تاكید فراوانی به این جنبه می نماید كه بیانگر اهمیت و نقش عامل نخستین (محیط) است.

مادر باید در برداشت عاطفی كودك، به عنوان پشتوانه امنیت خاطر و جلب اعتماد تو قرار گیرد. از محبت مادرانی كه جوانه احساس همبستگی و تعاون بارور می شود.

آدلر احساس حقارت را کاملا طبیعی میداند و معتقد است که انسان بودن یعنی احساس حقارت داشتن که بصورت ثابت و فعال فرد را بسوی کمال و شدن بر می انگیزد.(ماسک,1380)

نکته غیر طبیعی و نابهنجار تبدیل احساس حقارت به عقده حقارت می باشد ،دین معنا که فرد برای رفع نقص ها،ضعف ها و کاهش احساس حقارت اش به جستجوی جبران نا توانی ها و نقص ها بر آید که در اکثر موارد راه های غیر سالم و بعضا ضد اجتماعی را بر می انگیزد.(اسپربر,1379)

عقده برتری:

منبع عقده هر چه که باشد فرد ممکن است جبران افراطی کند و چیزی را که آدلر عقده ی برتری نامید پرورش دهد فرد در این حالت درباره ی توانایی ها و موفقیت های خود اغراق میکند چنین فردی ممکن است در درون احساس رضایت و برتری کند ونیازی به آشکار نمودن برتری خود با دستاوردها و موفقیتها نشان ندهد. یا اینکه ممکن است چنین نیازی را احساس کرده و بکوشد تا شدیدا موفق شود در هر دو مورد کسی که عقده ی برتری دارد خودستایی میکند تکبر دارد و خود خواه است و به تحقیر دیگران گرایش دارد . .(شولتز و شولتز,1390). میتوان تصور کرد که چنین فردی خویشتن پذیری بسیار کمی دارد (بمعنای کوتاه نظری نسبت به خود) و تنها از طریق تحمیل به دیگران است که می تواند احساس مهم بودن بکند. (هجل و زیگلر,1379)

تلاش براي برتري جويي :

 

آدلر در سال 1908 اعتقاد داشت که شدید ترین نیروی پویا که بر رفتار فرد فرمان میراند پرخاشگری است,یعنی شروعی نیرومند برای غلبه بر موانع.اما بعد از مدتی اندیشه تکانه پرخاشگری را به سود مفهوم قدرت خواهی کنار گذاشت.در این مفهوم زنانگی برابر با ضعف و مردانگی برابر با قدرت تعبیر میشود.در این مرحله آدلر اندیشه اعتراض مردانه را مطرح کرد.این مفهوم اشاره به شکلی از جبران مفرط دارد که هر دو جنس برای از میان برداشتن احساس بی کفایتی و حقارت به کار میگیرند.اما در سال 1912 مفهوم اعتراض مردانه را به عنوان یک توضیح رضایت بخش برای انگیزش افراد بهنجار کنار میگذاردو گسترش می دهد که افراد را در حال تلاش برای برتری جویی به تصویر میکشد.

ادلر در سال های آخر زندگی چنین نتیجه میگیرد که تلاش برای برتری جویی حقیقت بنیادی زندگی انسان است((چیزی که زندگی بدون آن غیر قابل تصور خواهد بود))(ادلر,1370)

آدلر در هر پديده رواني تلاش براي برتري جويي را امري آشكار مي داند . وي اين پديده را موازي با رشد جسمي دانسته و از آن به عنوان يك ضرورت كاملاً ذاتي در زندگي ياد مي كند . به نظر وي اين مفهوم همتراز با مفهوم كمال است و كمال عبارتست از نوعي چيرگي ، تكاپويي رو به بالا ، يك افزايش ، يك انگيزش از پايين به بالا يا نيروي محركه اي از كاهش به سوي افزايش .

آدلر دو نكتة‌ ديگر را در تلاش براي برتري يادآوري مي كند . نخست ، اين تلاش در جهت افزايش تنش عمل مي كند تا جهت كاهش آن . برخلاف فرويد ، آدلر انگيزة اصلي ما را تلاش در جهت كاهش تنش و حفظ حالت خنثي و فارغ از تنش نمي داند . تلاش براي كمال يا مفاهيم مرتبط با آن از قبيل به سوي بالا و به جلو ، مستلزم صرف تلاش و انرژي بسياري است . دوم اينكه هم فرد و هم جامعه تلاش براي برتري را به نمايش مي گذارد .

آدلر تلاش برای برتری را بعنوان واقعیت اساسی زندگی توصیف کرد.(شولتز و شولتز,1390)

غایت نگری خیالی:

آدلر پس از جدايي از فرويد و استفاده از عقايد وي هينگر ، مبني بر اينکه زندگي بشر مجموعه اي از افکار تخيلي است که در عالم واقيت وجود خارجي ندارند ، اعتقاد بر آن پيدا کرد که محرک اصلي رفتار بشر ، هدفها و انتظارات او از آينده است . در اين زمينه مي توان گفت که روانشناسي فرويد بر اساس قانون عليت بنا شده است ولي روانشناسي فردي بر اصل فيناليزم يا توصيف اعمال از راه تشخيص هدف ( غايت گرايي ) استوار است . به عقيدة آدلر انسان سالم قادر است خود را از قيد و بند اين تخيلات رها کند و به هنگام لزوم با واقعيات روبرو شود . در حاليکه فرد روان نژند به اين کار قادر نيست و همواره در خيال پردازيهاي خود غوطه ور است . در نظر آدلر هدفهاي تخيلي علت ذهني رويدادهاي رواني هستند .

پيش فرض پيروان آدلر آن است که هدف روان تأمين برتري است . هدف هر فردي در ماههاي اولية زندگيش در کودکي شکل مي گيرد و تحت تأثير محيط تعيين مي شود . هر يک از ما فقط آن چيزي را ارزش مي نهد که متناسب با هدف اوست . بدون درک روشني از هدف نهايي فرد ، درک واقعي رفتار او غير ممکن است و نيز ، تا ندانيم که کل فعاليت فرد تحت تأثير هدفش قرار دارد ، نمي توانيم هيچ يک از جنبه هاي رفتار و در نتيجه کل شخصيت او را ارزشيابي کنيم .

غتیت نگری از مفاهیم عمده مکتب آدلر می باشد و به معنای نگرشی مشاهده گر بسمت جلو است.آدلر اصطلاح غایت نگری را به این صورت بکار برد که ما هدفی اساسی داریم که باید به سمت آن پیش برویم. .(شولتز و شولتز,1390). ما برای مفاهیم انتزاعی ذهنمان تلاش میکنیم نه انچه که عینی است و در عالم واقع وجود دارد.آدلر تاکید می کند که اهداف نا خود آگاه فرد در شکل دهی آینده فرد نقش مهمی دارند.از نظر او آنچه که در شکل دهی آینده او نقش مهمی دارد اتفاقاتی نیست که قبلا افتاده بلکه آن چیزی است که فرد دوست دارد که انجام شودیعنی دورنمایی که فرد در نظر دارد میتواند بر آینده او اثر بگذارد.اینجا یکی از تفاوت های آدلر با فروید مشخص میشود زیرا که برای فروید اتفاقاتی که در گذشته اتفاق افتاده است تعیین کننده حال است ولیکن آدلر انگیزش را حرکت بسمت آینده می داند.

پس همه ما یک هدف نهایی داریم و به سمت آن حرکت می کنیم. بسیاری از این هدف ها خیالی اند یعنی نمیتوان آنها را در جهان واقعی آزمود.

علاقه اجتماعی:

به عقيده ي آدلر علاقه ي اجتماعي، جبران صحيح ومسلم همه ي ضعف هاي طبيعي يک فرد است. استعدادي ذاتي براي همکاري با ديگران جهت رسيدن به اهداف شخصي واجتماعي است که از طريق تجارب ياد گيري در دوره کودکي رشد مي کند.آدلر معتقد است که علاقه ي اجتماعي امري ذاتي است وانسان به طور ذاتي مخلوقي اجتماعي است، نه اينکه از روي عادت اجتماعي شده باشد.از نظر او، هر شخص پيش از هر چيز يک موجود اجتماعي ونه زيستي است؛ شخصيت مادر اثر محيط وتعامل هاي اجتماعي فردي شکل مي گيرد، نه در اثر نيازهاي زيستي وتلاش پيوسته ما براي ارضاي آنها. وجود يک احساس اجتماعي همگاني است. به طوري که تمام انسان ها را با يکديگر برابر مي کند. احساس اجتماعي ، پايه واساس تمام پيشرفت هاي مهم تمدن است.نقطه ي مقابل احساس اجتماعي، تمايلات وتلاش هايي است که در جهت قدرت شخصي وبرتري انجام مي گيرد.

به نظر آدلر شخصيت هاي بيمار گونه آنهايي هستند که نتوانسته اند به شيوه اي که از لحاظ اجتماعي سازنده است، به برتري برسند. اين شخصيت ها از خانواده هايي به وجود مي آيند که رقابت، بي توجهي، سلطه گري، بهره کشي ، يا لوس کردن برآنها حکم فرماست وتمام اين ها، از علاقه اجتماعي جلوگيري مي کنند. فرزندان اين خانواده ها با صدمه زدن به ديگران ، براي زندگي کامل تر تلاش مي کنند.کودکاني که از علاقه اجتماعي منع شده اند براي رسيدن به برتري يکي از اين چهار هدف خودخواهانه را انتخاب مي کنند: محبت خواهي، قدرت طلبي، انتقام جويي، واعتراف به نارسايي وشکست. از ديد آدلر مشکلات ارتباط، اصولا مشکلات همکاري هستند. ارتباط کار آمد بنابر ماهيت آنها نوعي مشترک است. اگر کسي به خاطر تمايلات شخصي از دادن اطلاعات خود داري کند، يا اگر کسي براي کسب امتياز رقابت طلبانه اطلاعات گمراه کننده بدهد، ارتباط دچار تعارض خودهد شد. زوج هايي که بر سر رقابت، مثل رقابت نقش جنسي، با هم تعارض دارند، با اينکه هر يک مي توانند با دوست يا هم جنس خود ارتباط خوبي داشته باشند. اغلب از مشکلات موجود در ارتباط با يکديگر شاکي هستند.

اهمیت علاقه اجتماعی:

 از نظر آدلر,علاقه اجتماعی تنها مقیاسی است که می توان برای قضاوت کردن ارزش یک نفر بکار برد.(فیست وفیست,1391).شکل زیر نشان میدهد که چگونه این نیروی تلاش فطری همراه با نقایص جسمانی اجتناب ناپذیر ,احساس همگانی حقارت را ایجاد میکند که می تواند اغراق آمیز یا طبیعی باشد.احساس های حقارت آمیز به سبک زندگی روان رنجور می انجامد در حالی که احساس های طبیعی ناقص بودن به سبک زندگی روان رنجور می انجامد در حالی که احساس طبیعی ناقص بودن سبک زندگی سالم را ببار می آورد

نیروی تلاش فطری

نقایص جسمانی

احساس های حقارت

                        احساس های طبیعی نقص                احساس های اغرق آمیز                

                             علاقه اجتماعی                        موفقیت شخصی

 

سبک زندگی

هريک از افراد براي رسيدن به کمال به شيوه اي خاص رفتار مي کنند تا به وسيله آن، احساس حقارت واقعي يا خيالي خود را جبران کنندما الگو های منحصر بفردی از خصوصیات ,رفتار ها و عادت ها را پرورش میدهیم که آدلر آن را سبک زندگی نامید.او معتقد بود که  سبک زندگی در سنين 4 يا 5 سالگي شکل میگیرد. (سیاسی,1354).شيوه زندگي، ترکيبي مشخص ومنحصر به فرد از انگيزه ها ، خصلت ها ، علايق و ارزش هست که درهر عملي که فرد انجام مي دهد تجلي مي شود که تعيين کننده نحوه انديشيدن ، آموختن ورفتار کردن است.بنابراين اين طرح از پيش تعيين شده که زير بناي تمام زندگي رواني را تشکيل مي دهد وتمام رفتار فرد از آن نشات مي گيرد، درسال اي نخست زندگي فراهم مي شود که نقطه عطف آن بر نحوه کيفيت روابط پدرومادر وکودک استوار مي شود. رابطه بين مادر وکودک، تماس بدني ورواني به هنگام شستشو نظافت ولبخندها و واکنش هاي کودک، درتحکيم روابط مادر وکودک بسيار اساسي است .دراين مقطع زماني، شرايط بايد به گونه اي فراهم شود که فرد متوجه ارزش شخصي وقدرت خويش شود ودر نتيجه آن تمايل به تسلط يافتن که در نهاد هر کسي نهفته است ارضا مي گردد.موفقيت ها ، توانايي ها وعمل چيزي جز اثبات شخصيت واحساس مهمتري نيست.

در شکل گیری شیوه زندگی اجزا زیر نقش دارند:

1.چگونگی برخورد مراقبین اولیه با کودک.

2.فهم فرد از احساس حقارت خویش و چگونگی مواجه با آن:مثلا واکنش سه کودک از دیدن شیر متفاوت است. یکی میگوید خیلی ترسیدم زود به خانه برویم .دومی خود را بی تفاوت نشان میدهد و سومی می خواهد به جنگ با شیر برود. .(هجل و زیگلر,1379)

راه های شناخت سبک زندگی فرد:

آدلر بار ها تاکید کرده  است که طفولیت و اوایل کودکی سال های تکوینی است یعنی دوره ای که سبک زندگی اولیه ما بنا می شود.او یاد آور می شود که ماهیت سبک زندگی بستگی به تعامل ما با والدین خود دارد یعنی زمانی که تلاش میکنیم تا احساس حقارت خود را جبران کنیم. .(همان,1379)

برای شناخت سبک زندگی 2 راه وجود دارد:

1.بیاد آوردن ابتدایی تریت خاطره دوران کودکی:صحت این خاطرات اهمیتی ندارد .آنچه که مهم است ادراک فرد نسبت به رویداد هایی است که یاد آوری می کند.به اعتقاد آدلر ابتدایی ترین خاطرات که به ذهن می آید با سبک زندگی فرد هماهنگ است اگر این خاطره نا خوشایند باشد احتمالا سبک زندگی وی دلالت بر نگرشی مخرب و جبری خواهد داشت و اگر این اولین خاطره خوشایند باشد سبک زنگی وی دلالت بر نگرشی سازنده و خوشبینانه نسبت به دیگران نمایان می شود.

2.شناخت سبک زندگی به وسیله مشاهده فرد به هنگام بحران های شخصی است.

3.مفهوم فرد از خود: شامل نگرش فرد نسبت به خود است.

4:خود ایده آل:شامل آن چیزی است که فرد دوست دارد باشد یا بلعکس.

5.نگرش فرد نسبت به زندگی

6.اخلاقیات:مجموعه ای از باید ها و نباید ها است که فرد انجام دهد.

تناسب این اجزا با هم بسیار مهم است چرا که عدم تناسب خود باز باعث ایجاد عقده حقارت می شود.

شیوه زندگی یک رفتار مشخص نیست بلکه عامل موثری در شکل دهی رفتار های ماست که در کنار علاقه اجتماعی می تواند باعث ایجاد رفتار های سازنده و یا مخرب شود پس میتوان گفت که سبک زندگی باعث پیش بینی رفتار فرد می شود.

نگرش های سبک زندگی:

آدلر شخصیت را بر حسب دو نکته تقسیم بندی کرده است.

1.کوشش برای رسیدن به برتری و چگونگی برخورد با وظایف زندگی

2.سازش و انطباق با اجتماع(علاقه ی اجتماعی)

آدلر مشکلات همگانی را در سه گروه طبقه بندی کرد:

 

1.مشکلات مربوط به رفتار ما در قبال دیگران

2.مشکلات شغلی

3.مشکلات مربوط به عشق و محبت

وی چهار سبک زندگی را برای حل و فصل این مشکلات مطرح کرد:

1.تیپ سلطه جو:( تیپ مسلط-حکم فرما): در این نوع تلاش برای رسیدن به برتری زیاد و علاقه اجتماعی کم است.نوع افراطی این تیپ به دیگران حمله کرده و آزارگر,بزهکار و جامعه ستیز است. نوع کمتر خطرناک این تیپ الکلی و معتاد به مواد مخدر شده و یا دست به خود کشی می زند.آنان باور دارند با ضربه زدن به خودشان به دیگران صدمه میزنند.آنان تهاجمی,قاطع,فعال و زرنگند و بر مشکلات زندگی چیره می شوند و در ارتباط با فعالیت های اجتماعی تهدید کننده اند.

2.تیپ گیرنده: ( تکیه دهنده-گیرنده ): این افراد برای رسیدن به برتری و علایق اجتماعی تلاش کمی میکنند.دایما انتظار دارند که دیگران نیاز های آنان را بر آورده کنند و فراهم کننده علایقشان باشند.آنان با دنیای خارجی به شیوه ی انگلی ارتباط بر قرار می کنند و برای ارضای اغلب نیاز های خود به دیگران متکی هستند. هجل و زیگلر,1379). از نظر آدلر تیپ گیرنده رایج ترین تیپ است. .(شولتز و شولتز,1390)

3.تیپ دوری جو:( اجتناب گر ): این افراد به دنبال کسب موفقیت هستند اما سعی می کنند با دور شدن از مشکلات و اجتناب از شکست از انان دور شوند.تلاش برای رسیدن به برتری در این گروه مشابه گروه قبلی کم و علاقه ی اجتماعی آنان کمتر از گروه قبلی است.

4.تیپ مفید بحال جامعه: (تیپ سودمند اجتماعی):این نوع شخصیت نمایانگر سلامت روانی در نظام آدلر است.این افراد سعی می کنند مشکلات زندگی را حل کنند وآماده مشارکت با دیگران و چیره شدن بر مسایل زندگی هستند. این افراد به سه وظیفه عمده زندگی یعنی حرفه,دوستی و عشق و ازدواج به دید مسایل اجتماعی نظر می کنند و اعتقاد دارند که حل مشکلات اجتماعی نیاز به همکاری ,شهامت شخصی و میل به سهیم شدن در آسایش دیگران دارند

آدلر خاطر نشان میکند که هیچ شخصی را نمی توان منحصرا با این 4 نوع شخصیت دانست .هر نوع سنخ شناسی صرف نظر از این که چگونه ممکن است تحریف به نظر آید هرگز نمی توان توصیف صحیحی از سبک زندگی افراد به دست آورد.سر انجام تنها فرد و شیوه منحصر به فرد اوست که اهمیت دارد .با این وجود شناخت نگرش های سبک زندگی میتواند درک رفتار انسان را از دیدگاه آدلر نهسیل کند.(همان,1390)

مفهوم اضطراب

اضطراب، یک خصوصیت فوق­العاده گسترده و همه­گیر است که از روزهای اول کودکی تا سنین پیری با کودک همراه است. خواست‌های زندگی به اضافه محیط به اضافه تجربه به اضافه فرد برابر است با روان‌نژندی. علایم مرضی فرد روان­نژند در این بیان است که می­گوید: "چون من مریضم، از من ساخته نیست". حرکت شخص مضطرب موید این بیان است که "من نخواهم توانست، زیرا ممکن است عزت­نفسم آسیب ببیند". او می­داند که چه چیزی را باید انجام دهد یا احساس کند، ولی نمی­تواند. آدلر، بر این شخص نام شخصیت "بلی، اما ..." را گذاشته است.) شفیع‌آبادی,(1387

اضطراب فراگیر

از نظر پیروان آدلر، اضطراب فراگیر و تنش، عرق کردن، تپش قلب و دیگر نشانه‌های بدنی، معرف ناتوانی مراجع در کنارآمدن با مشکلات هستند. چنین مراجعانی در زندگی شکست خورده­اند و در تصمیم­گیری­های مهم تردید دارند. این مراجعان، احساس حقارت کرده و نمی­توانند تصمیم بگیرند و یا به دیگران بی‌علاقه­اند. در سطح بیرونی نیز گاهی دیگران را متوجه اضطراب خود می­کنند و با ایجاد نگرانی در آنان بابت نشانه‌های اضطرابی خویش درصدد زیر سلطه گرفتن آنان برمی­آیند.

ترتیب تولد

شاخص تشخیصی دیگر آدلر ترتیب تولد است که در آین تبحر زیادی داشت.از جمله که از روی رفتار افاد در مهمانی ها دس می زد که آنتن رزند چندم خانواده هستند.البته آدلر این عامل را نظیر سایر موارد در شکل گیری روش زندگی فرد موثر می دانست و عقیده داشت که فرد از این موقعیت برای ساختن زندگی خود استفاده میکند. وی در باره ی 4 موقعیت نوشت:فرزند اول،فرزند دوم،فرزند آخر،تک فرزند.

فرزند اول:

تا مدت ها تنها فرزند خانواده بوده و نقش مرکزی داشته است و حداقل برای مدتی موقعیت بی همتا و حسادت بر انگیزی داشته است.معمولا والدین از تولد وی خوشحالند و زمان زیادی را صرف وی می کنند. در نتیجه این کودکان تا زمانی که فرزند دوم به دنیا بیاید وجود شاد و امنی دارند ولی بهد از پدیدار شدن کودک دوم باید توجه پدر و مادر را با تقسیم احساس محرومیت را تجربه و برای بدست آوردن توجه از دست رفته تلاش کنند که این می تواند مرکز شکل گیری روش زندگی او شود.روشی که گاه سبب شکل گیری مشکلاتی از قبیل مشکلات روان نژند ها یا الکلی ها می شود. این کودک چون توجه قبلی را از مادر نمی گیرد گاه به سمت پدر می رود و گاه منزوی می شود. یعنی سعی می کند که آنچه را که می خواهد به تنهایی بدست آورد و چون بهترین زمان زندگی کودک قبل از تولد فرزند جدید بوده است اغلب به گذشته علاقه ی زیادی دارد و نسبت به آینده بد بین است . البته نتایج سالمی هم امکان پذیر است . گاهی می تواند از والدین یاد بگیرد که چگونه به دیگران توجه کند و نمایی از پدر و مادر شود.

 

به طور کلی هر چه فرزند اول هنگامی که فرزند دوم وارد می شود بزرگتر باشد عزل کمتری را احساس می کند. فرزندان اول اغلب نقش معلم و رهبر را ایفا می کنند.آنان از نظر عقلانی بیشتر ار فرزندان کوچکتر پخته می شوند. علاقه زیادی به حفظ نظم و اقتدار دارند.انسان های با وجدان ،وظیفه شناس،خودکامه و محافظه کار خواهند بود. آدلر معتقد بود که افراد روان رنجور،منحرف،تبهکاراغلب از فرزندان اول هستند.

فرزندان دوم:

در محیطی بزرگ شده اند مه در آن مادر توجه اش را بین دو کودک تقسیم کرده است.تو همیشه میخواسته به منافع و شرایط فرزند بزرگتر برسد .وی آنگونه رفتار میکند که انگار در حال مسابقه است، مسابقه ای که در آن یک نفر چند قدم جلوتر از اوست و او عجله دارد مسابقه را ببرد. از مطالب بالا می توان چنین نتیجه گرفت که ویژگی فرزند دوم با رقابت جویی و جاه طلبی زیاد مشخص می شود، سبک زندگی او بر تلاش دایمی در جهت اثبات این نقطه قرار می گیرد که وی بهتر از خواهران و برادران خویش است. به همین دلیل می توان کودک میانی را با ویژگی پیشرفت مدار برای برتری یافتن بر همشیران بزرگتر مشخص کرد.شاید یاد آوری این نکته جالب باشد که آدلر خود نیز فرزند دوم خانواده بوده است.

فرزندان آخر:

در یک خانواده گسترده،هر کودکی با تولد کودک بعدی موقعیت قبلی خود را از دست میدهد و احساس عزل می نماید ولی این برای کودک آخر اتفاق نمی افتد بنابر این کودک آخر همیشه ناز پرورده است. آدلر معتقد بود که بخش قابل ملاحظه ای از کودکان مشکل دار کودک آخر هستند چرا که به علت توجه زیاد خانواده نمی توانند مستقل شوند.کودکان آخر بسیار جاه طلب در عین حال تنبل هستند.اما فرزندان آخر یک مزیت دارند و آن این است که انگیزه شدید برای برتری یافتن بر خواهر و برادر بزرگتر از خود دارند.آدلر به این کودکان لقب جوان ترین کودک جنگنده را میدهد زیرا احتمال زیادی برای اینکه انقلابی شوند وجود دارد. .(هجل و زیگلر,1379).البته بر عکس آن نیز می تواند وجود داشته باشد و این در صورتی است که فرزندان آخر بیش از حد ناز پرورده باشند و به این باور برسند که نیازی ندارند خودشان چیزی یاد بگیرند . این کودکان وقتی بزرگتر می شوند ممکن است وابستگی کودکی خود را حفظ کنند. این افراد به تلاش و تقلا خو نگرفته اند و عادت کرده اند که از آنان مراقبت شودبنابر این سازگار شدن با بزرگسالی را مشکل می یابند.(شولتز و شولتز,1390)

تک فرزند:

به علت موقعیتی که در خانواده دارند هیچ گاه تقسیم کردن و رقابت را نمی آموزند، رقیب او پدرش است و به وسیله مادر ناز پرورده می شود . وی توقع ناز پروردگی از همه دارد. وابستگی و خود محوری کیفیت های عمده ی این نوع سبک زندگی است.هر چند تک فرزندی به خودی خود مشکل نیست ولی در غیاب روش های آموزشی مناسب ممکن است نتایج بدی داشته باشد. این کودکان وقتی که متوجه می شوند در زمینه های زندگی خارج از خانواده کانون توجه نیستند دچار مشکلاتی می شوند اگر توانایی های آنان مورد توجه و تایید واقعی قرار نگیرند احتمالا احستس نا امیدی خواهند کرد. آنان به دلیل این که زمان بیشتری را با والدین میگذرانند اغلب زود پخته می شوند و رفتار و نگرش های بزرگسالان را نشان می دهند.

مفروضه های اساسی آدلر در ارتباط با ماهیت انسان:

در ادامه مطلب موضع آدلر در را در قبال 9 مفروضه اساسی در باره ی ماهیت انسان را به صورت جدول نشان خواهیم داد.

چشم اندازی بر روان شناسی آدلر:

بسیاری ار نظریات آدلر منعکس کننده ی زمینه تجربی،فردی،فلسفه ی اجتماعی و محکومیت های سیاسی اوست.روان شناسی فردی آدلر در بر گیرنده بسیاری از قضاوت های ارزشی است که امکان دارد کسی با آن موافق و یا مخالف باشد اما نمی توان آن را به صورت تجربی مورد آزمایش قرار داد به همین دلیل نمی توان با قاطعیت میزان مفید و یا بی ارزش بودن نظریه آدلر را مورد قضاوت قرار داد.با این وجود روان شناسی فردی آدلر در عین گیرا بودن درست در نقطه ی مقابل صورت بندی گکانیکی فروید و عقاید عرفانی یونگ قرار دارد.نظریات آدلر یک صورتبندی خوش بینانه است مه ویژگی هایی همچون انسان دوستی،نوع پرستی،همکاری،خلاقیت،یگانگی و آگاهی را به بشر ارزانی می دارد. با توجه به این که نظریات آدلر در مورد شخصیت جنبه اجتماعی دارد بنابر این مس تواند به عنوان الگو و راهنما از آن استفاده کرد.شباهت های زیادی بین نظریه آدلر با نظریه راجرز و مازلو وجود دارد اما تفاوت اصلی بین این نظریه پردازان این است که آدلر تمایل برای رسیدن به کمال را فطری و ذاتی نمی دانداما انسان گرایانی مانند راجرز و مازلو آن را یک تمایل فطری می دانند.

بین عقیده ی فروید و آدلر هم تفاوت های زیادی وجود دارد. فروید تمایل اساسی را میل جنسی یا غرایز قلمداد میکرد اما آدلر به جای آن روی تلاش برای رسیدن به کمال و برتری تاکید کند از سوی دیگر فروید کاهش تنش را یک اصل می داند و در این دیدگاه انسان دایما در تلاش است که تنش خود را کاهش دهد.اما آدلر این نکته را نمی پذیرد و اعتقاد دارد که انسان ها در تلاش هستند تا تنش خود را افزایش دهند. (دارابی،1384)

 

 

 

 

 

تحقیقات مرتبط با نظرات آدلر:

1.رویا ها:مشابه نظرات آدلر در تحقیقات مشاهده شده درصد زیادی از رویا ها مربوط به مسایل جاری هستند.

2.خاطرات اولیه: در تحقیقات بین خاطرات اولیه و برخی از اختلالات روانشناسی نوعی هم خوانی مشاهده شده است.

3.علاقه اجتماعی: روانشناسان ازمونی به نام مقیاس علاقه اجتماعی ( (sis   ابداع کرده اند که دز آن فرد باید بین یک جفت کلمه ،کلمه ای را انتخاب کند که آن چیزی را که او دوست دارد بهتر توصیف میکند.انتخاب کلماتی نظیر سودمند،همدلانه و با ملاحظه این امر را نشان می دهد . همچنین آزمون دیگری به عنوان شاخص علاقه ی اجتماعی (SII) وجود دارد که در آن افراد در مورد خصوصیات شخصی خود قضاوت میکنند و بدان درجه می دهند. مطالعات نشان دهنده ی وجود ارتباط مستقیم بین علاقه ی اجتماعی و درجه انطباق فرد است. همچنین این افراد قدرت خود شکوفایی بیشتری دارند.

4.ترتیب تولد:در تحقیقات مشخص شده است فرزندان اول دستاورد های بیشتری در زمینه های مختلف وجود دارد به علاوه بین بچه اول و تک فرزندها شباهت وجود دارد.به علاوه بین بچه اول و تک فرزندها شباهت وجود دارد و هر دو اغلب شخصیت تیپ A  ومستعد بروز بیماری های قلبی هستند. اغلب بچه های آخر محبوب ترند ولی احتمال الکلی شدن آنها بیشتر است.

مراحل و تکنیک‌های درمان آدلری

فنون آدلری برای کمک به مددجویان، بسیار متعدد و متنوع است. مراحل راهبردهای عملی و تکنیک‌های هر مرحله بدین شرح است:

مرحله اول: ایجاد رابطه

برای ایجاد رابطه به منظور تسهیل حرکت به سوی اهداف این مرحله(ایجاد اعتماد متقابل، تعهد به اهداف، ایجاد فرضیات آموزشی درباره رفتار مراجع و شناسایی نگرش‌ها، افکار و رفتارهای مراجع که می­تواند در رابطه مشاوره­ای دخالت داشته باشند)، تکنیک‌های زیر به‌کار می­رود:

1.رفتار توأم با توجه و گوش­ دادن با دقت، مشتمل است بر تماس خوب چشمی، حالتی آرام که همراه با فعالیت و درگیری است و اظهارنظرهایی که مستقیما از گفته­های مراجع نشأت می­گیرد.

2.بستن یک قرارداد، مراجع را نسبت به اهداف مشاوره متعهد می­کند که به وضوح انتظارات و اهداف مراجع و همچنین برنامه مشاور را برای کمک مشخص می­کند.( شیلینگ، لوئیس،1386)

 

3.در گوش­دادن بازتابشی، درمانگر نه ­تنها به کلمات و سخنان مددجو گوش فرا می­دهد، بلکه می‌کوشد تا احساس‌هایی را که در ورای جمله­ها و کلمات بیان‌شده از طرف مددجو وجود دارد، حس کند.(ساعتچی،1379)

4.استفاده از سکوت به معنی آن است که مشاور، سکوت را بدون آنکه مضطرب شود، بپذیرد. این کار به مراجع کمک می­کند تا مسئولیت خود را برای شروع صحبت و در میان گذاشتن نگرانی­های خود بشناسد.

5.ارتباط غیرکلامی مانند حالت چهره، حالت بدن، سفت­کردن عضلات، آهنگ و زیروبمی صدا و سرعت نفس کشیدن می­تواند به اندازه ارتباطات کلامی مهم باشد. مشاور، پس از اینکه چندین بار حالت‌های غیرکلامی را مشاهده نمود براساس آنها استنباط کرده و می­گوید: به نظر می­رسد که برایت مشکل است در این مورد صحبت کنی. ( شیلینگ، لوئیس،1386)

 مرحله دوم: ارزیابی، درک، تشخیص و طبقه­بندی مشکلات

این مرحله دارای دو هدف عمده است: درک شیوه زندگی مراجع و اینکه چگونه این شیوه زندگی کارکرد فعلی فرد را تحت­ تأثیر قرار می­دهد. در این مرحله دو تکنیک متفاوت وجود دارد که می­تواند مورد استفاده قرار گیرد

1.خاطرات قدیمی: آدلر، برای آگاهی از شخصیت بیماران از آنها می­خواست خاطرات قدیمی خود را تعریف کنند. گرچه او باور داشت که خاطرات یادآوری‌شده، سرنخ‌هایی را برای آگاهی­یافتن از سبک زندگی بیماران در اختیار می‌گذارند، اما معتقد نبود که این خاطرات تأثیر تعیین­کننده­ای دارند.(فیست و فیست)

2.رویاها: سبک زندگی فرد در رویاها نیز منعکس می­شود. آدلر، با عقیده فروید مبنی بر اینکه رویاها ابراز امیال کودکانه هستند، مخالف بود؛ در عوض، او رویاها را آینده­نگر ­می‌دانست و باور داشت که سرنخ‌هایی را برای حل­ کردن مشکلات آینده در اختیار می­گذارند. مراحل تشخیص مشکلات عبارتند از:

الف. توضیح: عبارت­ است از فرایند بررسی گفته­های مراجع به منظور اطمینان‌ یافتن از اینکه مشاور، مفاهیم مراجع را به همان‌گونه­ای که وی در نظر دارد متوجه شده و درک کرده است. ( شیلینگ، لوئیس،1386)

ب. تفسیر: مشاور، می­تواند با یاری گرفتن از فن تفسیر، امکان کامل‌تر یا روشن‌تر شدن ظن‌ها و فرضیه­ها را فراهم سازد. مشاور، می­کوشد با استفاده از شیوه­ی تفسیر کردن، دلایل اصلی رفتار مددجو را روشن سازد. در این موارد، پاسخ مشاور به صورت آزمایشی و غیرقطعی بیان می­شود تا مددجو مقاومت نشان ندهد. مشاور، در هنگام استفاده از شیوه­ی تفسیر، می­کوشد تا چرا­های رفتار مددجو را بیش از هنگامی که فنون دیگر را به‌کار گیرد، روشن سازد. تفسیر باید در زمان مناسب و هنگام ارزیابی یا آزمایش قرار گیرد که:

 

· مددجو، آمادگی آن را پیدا کرده باشد.

· مددجو، بتواند آن را با هدف‌های خیالی خود همخوان احساس کند.

· مددجو، قادر باشد از آن برای توجه نشان دادن و استفاده از شیوه­های جدید رفتار، استفاده کند.

ج. مواجهه: مشاور، در به‌کار­گیری فن مواجهه، می­کوشد با شیوه­ای غیرتنبیهی، همه ناهمخوانی‌ها و تفاوت‌های بین آنچه مددجو می­گوید و آنچه انجام می­دهد را مشخص ساخته و درباره­ی این ناهمخوانی‌ها با او به گفتگو بپردازد.

د. درک یا فهم خویشتن: درست در موقعی که مددجو، هدف‌های خیالی خود را درک می­کند و می­خواهد درباره­ی آن کاری انجام دهد، مشاور فهرستی از علایم توقف ­ذهنی را در اختیار او قرار می­دهد. در اختیار داشتن این فهرست به مددجو امکان می­دهد تا در حین انجام چنین رفتارهایی، متوجه عمل خود شود و بدون متهم کردن خود یا دیگری و بدون داشتن احساس گناه، از رفتار غیر­منطقی خویش دست بردارد. مددجو باید به دفعات مختلف به تمرین فن درک یا فهم خویشتن بپردازد تا این توانایی را پیدا کند که برخلاف تمرینات اولیه، سریع‌‌تر متوجه رفتار خود شود.

ه. سوال: آدلر، از آن جهت سوال می­کرد که تشخیص دهد آیا مشکل شخص دارای ریشه ارگانیکی است یا کارکردی. ( شیلینگ، لوئیس،1386)

مرحله سوم: آشنا­سازی مجدد

در این مرحله، مشاور و مراجع با یکدیگر کار می­کنند تا مراجع، دیدگاه موثرتری نسبت به زندگی داشته باشد. انواع راهبردهای آشناسازی مجدد، مشتمل است بر:

1.فوریت: به معنی آن است که مراجعان بتوانند در هر لحظه از درمان، تجربه خود را ابراز نمایند.

2.فن متناقض: در این فن، از مراجعان خواسته می­شود نشانه­هایشان را تشدید کنند. برای مثال، به کسی که وسواس دست شستن دارد، می­گویند دستش را بیشتر بشوید.

3.تعیین تکلیف و تعهد: گاهی مراجع و درمانگر روی برخی اقدامات به توافق می‌رسند. پس از انتخاب اقدام مورد نظر، بهترین راه اجرای آن را مشخص می‌کنند. بهترین راه آن است که کوتاه و شانس موفقیت در آن زیاد باشد. به این ترتیب، درمانگر راحت­تر می­تواند مراجع را دلگرم کند. در صورت عدم موفقیت نیز درمانگر و مراجع سعی می­کنند تغییراتی بدهند که اقدام مورد نظر موثر­تر شود.

4.تکلیف منزل: پیروان آدلر غالبا به مراجعان تکلیف منزل می­دهند. تکلیف­هایی که آنان می­دهند، معمولا ساده­اند و بین جلسات درمان اجرا می­شوند. درمانگران در تکلیف دادن به مراجعان خیلی دقت می­کنند. بعضی از درمانگرها هر هفته به مراجعان تکلیف می­دهند.

5.تف انداختن در غذای مراجع: مشاوران، رفتارهای مراجعان را می­سنجند و اظهارنظرهایی می­کنند تا جذابیت رفتار آنها را کم کنند. مثلا وقتی مادر پولداری می­گوید وقت و پول زیادی صرف فرزندانش می­کند، درمانگر، به آن زن نمی­گوید آن رفتار را انجام ندهد بلکه جذابیت آن رفتار را کم می­کند.

6.فن تکمه­ای: در این فن، از مراجعان خواسته می­شود که چشمان خود را ببندند و یک واقعه خوشایند را به یاد آورند و بعد از آن یک موضوع ناخوشایند و دوباره صحنه خوشایند قبلی را تجسم کنند. این فن به مراجعان نشان می­دهد قدرت تغییر احساسشان را دارند.

7.حل مشکل و تصمیم­گیری: مشاور و مراجع هدف‌ها را تنظیم و راه‌های مختلف را بررسی می­کنند و آن­ وقت موثرترین شیوه را اجرا می­نماید.

8.علاقه یا احساس اجتماعی: علاقه اجتماعی، چیزی نیست که بتوان یاد داد بلکه چیزی است که از طریق فعالیت و ارتباط بین مراجع و درمانگر به وجود می‌آید. این علاقه، در وهله اول از طریق پذیرش کلامی و غیرکلامی به مراجع منتقل می­شود و هنگامی که درمانگر، نقش یک الگو برای مراجع را دارد شدت می­یابد. علاقه اجتماعی، به روش سومی نیز شدت می­یابد و آن هنگامی است که درمانگر به مراجع کمک می­کند تا او به ارزش خود به عنوان یک انسان و ارزش دیگران پی ببرد.

انتقادات وارده بر نظریه آدلر

با اینکه عقاید آدلر مقبولیت عام یافت ولی شهرت آدلر بعد از مرگ او در سال 1937 افت کرد و بعدا کمتر از خدمات او تجلیل شد. مفاهیم متعددی از نظریه­ی او اقتباس شده، بدون آنکه به آن اعتراف شده باشد. نمونه­ای از این فقدان شهرت را می­توان در آگهی ترحیم زیگموند فروید در روزنامه ­تایمز لندن یافت که از فروید به عنوان مبتکر اصطلاح عقده­ی حقارت نام برد.

با اینکه نظریه­­ی آدلر بسیار بانفوذ بود اما منتقدانی نیز داشت. فروید، این اتهام را به آدلر زد که روان‌شناسی او ساده­انگاری بیش از حد است و به این علت برای خیلی از افراد جالب است که ماهیت پیچیده ناهشیار را حذف کرده، مفاهیم دشوار ندارد و مسایل جنسی را نادیده گرفته است. فروید، اظهار داشت که برای آگاهی از روانکاوی او 2 سال یا قدری بیشتر زمان لازم است، در حالی که عقاید و فنون آدلر را می­توان به راحتی ظرف دو هفته یاد گرفت؛ زیرا در نظریه­ی آدلر چیز چندانی برای دانستن وجود ندارد. اتهام دیگر این است که به نظر می‌رسد مفاهیم آدلر قویا بر مشاهدات عقل سلیم از زندگی روزمره استوار هستند.(شولتز و شولز،1390)

آیا روان‌شناسی فردنگر، همسانی درونی دارد؟ آیا اصطلاحاتی را دربردارد که به صورت عملیاتی تعریف شده باشند؟ نظریه­ی آدلر فاقد تعریف‌های عملیاتی دقیق است. اصطلاحاتی چون هدف برتری و نیروی خلاق، تعریف علمی ندارد. اصطلاح نیروی خلاق بسیار موهوم است. این نیروی سحرآمیز چیست که مواد خام وراثت و محیط را می­گیرد و شخصیت منحصر به فردی را از آن شکل می‌دهد؟ متأسفانه، روان‌شناسی فردنگر تا اندازه­ای فلسفی است و حتی اخلاق‌باورانه است و برای این سوال‌ها جوابی ندارد. بنابراین، به خاطر فقدان تعاریف عملیاتی، روان‌شناسی فردنگر به لحاظ همسانی درونی، ضعیف ارزیابی می­شود. آخرین ملاک برای نظریه­ی مفید، سادگی یا ایجاز است. روان‌شناسی فردنگر، از این نظر، متوسط ارزیابی می­شود.(همان،1390)

منتقدان، آدلر را متهم می­کنند به اینکه از لحاظ تفکر بی­ثبات و نامنظم بوده و نظریه­ی او شکاف‌ها و سوال‌های بدون جوابی را دربردارد. آیا احساسات حقارت تنها مشکلی هستند که در زندگی با آنها روبرو می­شویم؟ آیا می­توانیم با درجاتی از حقارت خود را سازگار کنیم که دیگر برای جبران کردن آن تلاش نکنیم؟ به این سوال‌ها و سوال‌های دیگری که مطرح شده­اند، نمی­توان با سیستم آدلر به نحوه شایسته جواب داد؛ با این حال، اغلب نظریه­پردازان سوال‌های بدون جوابی را برای ما باقی گذاشته­اند. برخی روان‌شناسان، موضع آدلر را درباره مساله جبرگرایی در برابر اراده آزاد زیر سوال برده‌اند. آدلر در اوایل زندگی حرفه‌ای خود با مفهوم جبرگرایی مخالف نبود. جبرگرایی در علم آن زمان به‌طور گسترده پذیرفته شده بود و مشخصه نظریه­ی روانکاوی فروید نیز به‌شمار می‌رفت. بعدا آدلر احساس کرد که بهتر است خودمختاری بیشتری به خود(self) بدهد و در تدوین نهایی، جبرگرایی را رد کرد. دیدگاه او درباره خودخلاق اعلام می­دارد که قبل از 5 سالگی، سبک زندگی را از موادی که وراثت و محیط در اختیار ما قرار داده است، می­سازیم. با این حال، معلوم نیست که چگونه کودک می­تواند چنین تصمیم بسیار مهمی بگیرد. می­دانیم که آدلر طرفدار اراده آزاد و مخالف این عقیده بود که ما قربانی نیروهای فطری و رویدادهای کودکی هستیم. این موضع روشن است ولی جزئیات شکل­گیری سبک زندگی روشن نیست.

محدودیت عمده­ای که به نظر می­رسد در تکنیک آدلر وجود داشته باشد این است که آدلر و شاگردانش وقت بسیار کمی را به نظریه و اصول درمان روان‌شناسی فردی و همین‌طور به تحقیق و تجربه درباره­ی این شیوه اختصاص داده­اند. خوشبختانه بسیاری از پیروان جدید آدلر شروع به پرکردن این شکاف کردند و آنها به نظر می­رسد که از اعتراف به کمک‌هایی که غیر پیروان آدلر به نظام آدلر کرده­اند، ابایی ندارند.( شیلینگ، لوئیس،1386)

 

منابع :

www.sid.ir

www.noormags.com

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 23 خرداد 1395 ساعت: 17:43 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,,,
نظرات(0)

مزایا و معایب فرزند آوری بیشتر

بازديد: 1133

 

فهرست مطالب

مزایا و معایب فرزند آوری بیشتر. 2

چند فرزندی.. 2

مزایای داشتن خانواده پر جمعیت.. 2

مشکلات و معایب چند فرزندی.. 3

تک فرزندی.. 3

مزایای داشتن خانواده کم جمعیت.. 3

مشکلات و معایب تک فرزندی.. 3

نقش و اهمیت فرزند آوری و جمعیت دراسلام. 4

فرزند، زینت و نورچشم والدین.. 4

دعای فرزند، دستورخدا4

سبب ثواب و بخشش گناهان. 5

عامل شکوفایی عواطف.. 5

شادابی خانواده های پرجمعیت.. 6

ثواب حسنه با خداست.. 6

چگونه فرهنگ فرزند آوری بیشتر در مردم نهادینه شود ؟. 7

پیشنهادات برای نهادینه کردن فرزندآوری بیشتر در ایران. 8

منابع :10

 

 

 

مزایا و معایب فرزند آوری بیشتر

  در خانواده‌‌های پر جمعیت همبستگی بین اعضای خانواده بیشتر است. از طرفی کودکان همیشه هم بازی دارند.

هر زن و شوهری، یک روز باید درباره تعداد فرزندانی که می‌‌خواهند داشته باشند، تصمیم بگیرند. در این مقاله سعی کرده‌ایم کمی از مزایا و معایب هر دو (تک فرزندی یا چند فرزندی) سخن بگوییم و به شما در گرفتن تصمیم نهایی کمک کنیم.

چند فرزندی

مزایای داشتن خانواده پر جمعیت

 در خانواده‌‌های پر جمعیت همبستگی بین اعضای خانواده بیشتر است. از طرفی کودکان همیشه هم بازی دارند.

 خواهرها و برادرها پشتیبان روحی یکدیگر در تمام طول زندگی هستند. آن‌‌ها اولین روابط اجتماعی و صمیمانه خود را با هم تجربه می‌‌کنند. روابط خانوادگی عموما نسبت به روابط دوستانه و دیگر روابط دوام و استحکام بیشتری دارند.

 کودکان وقتی خواهر یا برادر دارند در دوران کودکی‌شان کمتر بی‌حوصله‌گی و روزمرگی را تجربه می‌‌کنند.

 ضرورت پذیرش مسئولیت در خانواده‌‌های پر جمعیت بیشتر احساس می‌‌شود.

 داشتن برادر و خواهر این امکان را به کودکان می‌‌دهد که هویت خود را شکل بدهند؛ چرا که آن‌‌ها به کمک بودن در کنار خواهر و برادر خود راحت تر می‌‌توانند شخصیتشان را بشناسند و آن را بسازند.

مشکلات و معایب چند فرزندی

 والدین در صورت داشتن چند فرزند، وقت کمتری را می‌‌توانند به طور اختصاصی به هر فرزند اختصاص دهند. در نتیجه احتمال به وجود آمدن حس سرخوردگی و گاه ناامیدی در کودکان و همچنین پدر و مادر وجود دارد. در مواردی این امر سبب می‌‌شود بین فرزندان حس رقابت بوجود بیاید.

   تک فرزندی

مزایای داشتن خانواده کم جمعیت

کودکان در خانواده‌‌های تک فرزند از فواید فراوانی بهره می‌‌برند:

 آن‌‌ها متناسب با ریتم زندگی بزرگسالان زندگی می‌‌کنند.

 بیشتر این امکان را دارند که در فعالیت‌‌های فرهنگی بیرون از خانه شرکت کنند.

 آن‌‌ها در خانه، مشکل درگیری و رقابت با کودک دیگری را ندارند.

 معمولا این کودکان اعتماد به نفس بالایی دارند.

 مشکلات و معایب تک فرزندی

حتی در کودکانی که تنها فرزند خانواده هستند خودخواهی و زیاده خواهی مشاهده می‌‌شود که معمولا توجیه مناسبی برای آن وجود ندارد. در حقیقت چالش‌‌هایی که این کودکان در زندگی خود آن‌‌ها را تجربه می‌‌کنند، منحصر به شرایط زندگی آن‌‌هاست. بهتر است که توجه کافی را در تربیت آن‌‌ها داشته باشیم؛ چرا که این امکان وجود دارد:

 آن‌‌ها به کودکانی خرابکار و غیر قابل تحمل بدل شوند.

 اعمالشان بیش از حد زیر ذره بین دیگران قرار گیرد.

 بیش از حد تحت مراقبت و توجه قرار گیرند و در نتیجه کمتر امکان ماجراجویی داشته باشند.

 فرصت کافی برای معاشرت با کودکان همسن خود را نداشته باشند.

نقش و اهمیت فرزند آوری و جمعیت دراسلام

فرزند، زینت و نورچشم والدین

نگاه به فرزند تنها نگاه دنیوی نیست، فرزند صالح هم به درد دنیا می خورد هم آخرت. فرزند در دنیا و آخرت نورچشم است. در دنیا یار و یاور پدرومادر است. نگاه مهربانانه فرزند به چهره پدر و مادر به اندازه عبادت ارزش دارد. او یاد گرفته است به آنها نباید اف بگوید و می داند والدین چه شأن ومنزلت بالا و خطیری دارند و اگر سعادت و خوشبختی می خواهد نباید نسبت به والدینش حتی ابراز ناراحتی درونی کند. داشتن چنین فرزندی برای پدر و مادر سعادت دنیوی است. درصحیفه سجادیه دعاهای زیادی درباره فرزند وجود دارد و یاد می دهد نگاهمان به فرزند چگونه باشد. امام سجاد(ع) می فرماید: « خداوندا این بچه ها را یاور من قراربده و کاری کن که اینها دورمن بگردند و زینتم باشند و تنهایم نگذارند».امام باقر(ع) سعادت مرد را آن می داند که فرزندانی داشته باشد و از آنها برای احتیاجات روزمره اش کمک بگیرد. پیامبر(ص) نیز با تشبیه فرزند به میوه درخت، فرزند را میوه دل می نامد و فرزند صالح را گلی از گلهای بهشت می داند.

 دعای فرزند، دستورخدا

در کتاب شریف کافی از امام صادق(ع) نقل شده است که مردی فرزند نداشت، وقتی به مکه رفته و در صحرای عرفات نوجوانی را می بیند که همراه دعا کردن، زار زار گریه می کند و برای پدر ومادرش دعاها می کند، این فرد هم رغبت می کند تا فرزند داشته باشد. همچنانکه ذکریا، نیز وقتی دید برای حضرت مریم(س) مائده آسمانی آمده است همان جا دست به دعا برمی دارد واز خداوند تقاضای فرزند می کند. همان طور که می دانید دعای فرزند برای پدرومادر یکی از دستورهای قرآن است و به فرزندان گفته شده است بگویند «خدایا پدر و مادرم را مشمول رحمتت بگردان، آنچنان که آنها در کودکی مرا تربیت کرده و رشد داده اند». از فواید دیگر ازدواج و فرزند دار شدن این است که انسان حق پدرومادر را بهتر می شناسد وقدر آنها را بیشتر می فهمد. ازدواج و فرزند دار شدن، باب معرفت را برای انسان باز می کند، بدین ترتیب انسان معارف را بهتر درک می کند.پیامبر(ص) فرمود: «ارث خداوند به بنده مؤمنش فرزند صالح است تا برایش استغفارکند.» در این جمله نگاه اخروی به فرزند دیده می شود.

 سبب ثواب و بخشش گناهان

ثوابهای فرزند آوری و تربیت فرزند یکی از انگیزه هایی است که افراد را به فرزند آوری ترغیب می کند. اگرکسی زندگی را فرصتی می داند برای جمع آوری زاد و توشه برای آخرتش، بداند که پیامبر فرمود: «فرزندانتان را گرامی بدارید وادب آنان را نیکو کنید تا خداوند شما را ببخشد». فرزند و تلاش برای نیکو ادب کردن و تحمل رنجهای شیرین فرزندداری، موجب بخشش گناهان انسان می شود. امام صادق (ع) نیز دراین باره از پیامبر نقل کردند که حضرت عیسی (ع) از کنار قبری می گذشتند که صاحبش عذاب می شد سال بعد صاحب همان قبر عذاب نمی شد. حضرت علتش را ازخداوند سوال می کنند و خداوند می فرماید، فرزند این مرد بالغ شد و پس از آن راهی را اصلاح کرد و به یتیمی جا داد. به خاطرعمل فرزند این مرد در دنیا، پدراز عذاب در برزخ نجات یافت.

 عامل شکوفایی عواطف

یکی دیگر از امتیازات داشتن فرزند، این است که با وجود او، عواطف و ابعاد گوناگون انسان شکوفا می شود. پیامبر(ص) فرمود:«کودکانتان را زیاد ببوسید که به ازای هر بوسه ای که به گونه فرزندت می زنی خداوند به اندازه 500 سال راه درجه ای در بهشت برای تو می دهد». شرط محبت کردن به فرزند این است که نیت کنی. این سخن پیامبر(ص) اصلاً تعجبی ندارد، زیرا وقتی قرار است تا ابد در بهشت زندگی کنیم هرچقدر وسعت بدهند بازهم کم است، به همان دلیلی که در روایت آمده است سعادت دنیوی مرد این است که زندگی اش در تنگنا نباشد. گاهی از این نکته غافلیم وتوجه نداریم که اگر کسی که یکی دو فرزند داشته و آنها به خانه بخت رفته باشند دیگر کسی نیست که با بوسیدن ونگاه کردن به فرزندش که عبادت محسوب می شود وسیله ارتقای معنوی اش را فراهم کند.

 شادابی خانواده های پرجمعیت

در سبک زندگی سنتی ایرانیان و آنچه پیامبر(ص) به آن تشویق کرده است همیشه فرزندی در خانه هست و خانواده های پرجمعیت نگرانی ای از تنها شدن ندارند و همیشه نورچشمی هست تا به زندگی نشاط وشادابی بدهد. پیامبر(ص) با ترسیم رابطه مستقیمی بین فرزندان و والدین، می فرماید: «بچه ها را دوست داشته باشید و به آنها ترحم کنید خداوند به اندازه ای که به بچه ها رحم می کنید به شما رحم می کند».

 ثواب حسنه با خداست

با وجود نگاه مشفقانه اسلام نسبت به فرزندان در روایات توجه بیشتری به فرزندان دختر شده است دختر را حسنه دانسته و ثواب حسنه را خدا می دهد. با نگاهی به زندگی علما و بزرگان می بینیم که با تمام مشغله هایی که داشته اند از محبت به بچه ها غفلت نکرده اند. به عنوان مثال امام راحل(ره) وقتی در جماران بچه ای گریه می کرد عواطفشان متوجه صدای بچه می شد.

امام(ره) نقش مادر را درتربیت فرزند بسیار موثر می دانست. عروس ایشان می گوید به شوخی به امام (ره) گفتم با این حساب، زن باید همیشه درخانه بماند. با صراحت گفتند: خانه را دست کم نگیرید. در روایت است که پیامبر(ص) فرمودند: «جبرییل از خداوند لطیف خبیر خبر آورده است که دختران مثل میوه درخت هستند وقتی بالغ می شوند اگرازدواج نکنند مثل میوه ای می شوند که چیده نشده اند وآسیب می بینند». دختر امام(ره) می گوید از شیطنت بچه ام به امام(ره) شکایت کردم. در پاسخ گفتند:« من حاضرم ثوابی را که از تحمل شلوغی فرزندت می بری با تمام ثواب عبادات خودم عوض کنم». این نکته قابل توجهی است که گاهی از ثوابهایی که می بریم، غافلیم. در روایت است وقتی خانمی باردار می شود به منزله روزه دار نماز شب خوان و مجاهدی است که با جان و مالش جهاد می کند. خداوند متعال مهری به مادر داده است که رنج حاملگی و زایمان را شیرین می کند. در این باره این گونه سختی ها در قرآن دو آیه داریم، آیه ای می گوید:« پس از سختی شیرینی می آید».

 یعنی بچه وقتی از آب و گل بیرون می آید نورچشم می شود وسختی هایش تمام می شود و شیرینی هایش به دل می نشیند. در باره دوران سختی ها نیز خداوند می گوید: «بدرستی که درسختی ها شیرینی است». یعنی زنان شیرده از این رنج لذت می برند. این است که همسرانی که فرزند ندارند با تحمل رنج فراوان و با توسل به هر وسیله ای تلاش می کنند فرزندی بیاورند.

چگونه فرهنگ فرزند آوری بیشتر در مردم نهادینه شود ؟

1. مطمئننا به آن سرعت و یکباره گی که کاهش جمعیت صورت گرفته افزایش جمعیت شکل نخواهد گرفت و ترمیم آن به این سرعت هم معقول و منطقی نیست.

2. مردم با آمادگی کامل ذهنی برای ضرورت های کاهش جمعیت به آن روی آورده اند، دلایل محسوس و مشهود آن به قرار ذیل بود:

الف) مشکلات شدید اقتصادی خانوار ها

ب) مشکلات فرهنگی و تربیتی فرزندان

ج) مشکلات اساسی و زیر ساختی اجتماعی مانند چند وقته شدن مدارس ، بی کاری ، ازدواج ، مسکن و امثالهم

د) تبدیل شدن این تبلیغ به فرهنگ و رویه که فرزند کمتر آسایش و آرامش بیشتر و زندگی بهتر

دلایل افزایش جمعیت هم باید قاتع کننده تدوین و تبلیغ شود.

3. روابط فامیلی و اجتماعی که در گذشته بزرگترین شاخصه و ویژگی جامعه ما بوده است امروزه به مزاحمت و دردسر تعبیر و تبدیل شده است ، دلیل واضح و آشکار آن هم تشریفاتی شدن همنشینی ها ، کم شدن تعداد فرزندان خانوارها که عامل اصلی ارتباط های خانوادگی بوده اند و عدم وجود وقت و زمان لازم برای این دور هم بودن ها به دلیل اجبار به کار و درآمد بیشتر خانوارها ، وسایل متعدد سرگرمی های عمومی و امثال آن است.

4. عدم وجود عوامل و دلایل کافی برای ایجاد انگیزه در خانواده ها برای داشتن فرزند بیشتر ، همانگونه که اشاره شد انگیزه های کافی در گذشته برای این امر بوده است ولی امروزه توجیهات مناسبی وجود ندارد.

هرچند احتمالا همه ی جوانب توسط کارشناسان مورد بررسی قرار گرفته و ممکن است به این موارد نیز توجه شده باشد ، لیکن از آنجا که در اظهار نظر های کارشناسان و رفتارهای دولتمردان و برنامه های صدا و سیما چنین تغییر رفتاری مشاهده نمی شود.

پیشنهادات برای نهادینه کردن فرزندآوری بیشتر در ایران

1)فرزند بیشتر باری بر دوش خانواده ها از جنبه های متفاوت نخواهد بود و دولت برای آن برنامه دارد ، یعنی زیر ساختها برای جمعیت بالاتر مطالعه و تامین شده است ، به این دلایل مشهود که اگر نرخ رشدمان را مثلا 3% کنیم ، این تعداد مسکن برای نسل به دوران رسیده ، این میزان مراکز آموزشی ، این حجم کار ، این محدوده فضاهای تفریحی و ورزشی ، این تعداد امکانات رفاهی و غیره فراهم کرده ایم ، بستر آماده است و ما فقط منتظر جمعیت هستیم ، یعنی اضافه شدن به جمعیت تا این مرز نگران کننده نیست ، به نظر شما این تزریق و تبلیغ نگرانی های هرروزه ی دولت مردان در افزایش قیمت نهاده ها و نیازمندی های روزمره زندگی - کاهش یا حذف یارانه ها - عدم ثبات اقتصادی - خالی بودن صندوق ذخیره ی ارزی - بدهی های میلیاردی دولت به شرکت ها و دستگاه هایی که وظیفه ی ارائه ی خدمات اجتماعی را بر عهده دارند و از وظایف بدیهی خود وامانده اند - بلوکه شدن سرمایه ها و دارایی های کشور و امثالهم با شعار افزایش جمعیت سازگار است؟ آیا مردم فکر نمی کنند که دولتمردان در اداره ی همین جمعیت هم مانده اند تا چه رسد به جمعیت بیشتر؟

2)داشتن فرزند بیشتر مایه ی حقارت و بی فرهنگی نیست ، شانیت اجتماعی ، اسلامی و انسانی خانواده های پرجمعیت پررنگ شود ، باید به گونه ای تبلیغ و عمل شود که افتخار به داشتن خانواده پرجمعیت تبدیل به فرهنگ و رفتار شود.

3)صدا و سیما دست از ساختن فیلم ها سریال هایی که بی ادبی و بد اخلاقی فرزندان به والدین ، عدم رفتار محترمانه ، محبت آمیز و دوستانه به اعضای خانواده ، رفاه طلبی و تجمل پرستی ، کم محتوا یا بی محتوا بودن نمایش های خانوادگی از تربیت و اخلاق دینی ، بی رنگ بودن نقش پدر به عنوان تصمیم گیرنده و ستون خانواده برداشته و با مشورت با خانواده های موفق که علیرغم جمعیت زیاد توانسته اند شخصیت های مهمی به جامعه تحویل داده و ارتباط و رفتار بسیار صمیمانه و حتی عاشقانه ای در خانواده ها داشته باشند به تبلیغ این فرهنگ کمک کند.

4)خانواده ها به عنوان مهمترین رکن جامعه که می تواند و باید موثرترین نقش را در محاسبات کشور ایفا کند به جایگاه اصلی اثرگزاری خود بر میگردد و نظام خانوادگی شکل سابق خود را که انگیزه اصلی تشکیل خانواده های بزرگ بود ، یعنی تبیین و تحکیم جایگاه پدر ،مادر ، و فرزندان خواهد یافت و دیگر اعضای خانواده باهم بیگانه نخواهند بود.

5)با کاهش جمعیت چه خطرات بزرگی ازجمله وابستگی فکری ، ضعف امکان مقابله با تهدید ها ، پایین آمدن توان و حجم کار ، کاهش نیروی انسانی در هنگام دفاع و اثبات و اعمال نظر در مجامع بین المللی، کشور ، اسلام و خصوصا شیعه را تهدید می کند و وظیفه ی جامعه اسلامی برای مقابله با این تهدید ها چه ضرورت هایی را ایجاب میکند.

6)جمعیت بیشتر کشور با رعایت ، لحاظ و تامین تمامی نیازمندی ها و زیر ساخت ها چه نقش اساسی و کلیدی ای در حل معضلات آینده ی کشور و رفع خطرات پیش رو از حوزه ی ملی ، دینی و اعتقادی خواهد داشت.

7) راه هایی برای شکوفایی اقتصادی ، رفاه اجتماعی ، آرامش عمومی ، عدم نگرانی از آینده ، فراهم نمودن نیاز های اساسی ، فراهم بودن بسترهای مورد نیاز و ضروری فعالیت های اجتماعی و اقتصادی نسل آینده اندیشیده و ارائه شود تا زمینه ی ایجاد جمعیت بیشتر فراهم گردد ، ازقدیم گفته اند در آرامش ، جمعیت زیاد و در اضطراب و نگرانی جمعیت کاهش می یابد ، دلایل و عوامل این آرامش ها و نگرانی ها باید شناخته شده و فراهم یا رفع شود در غیر این صورت نتیجه ی مطلوب حاصل نخواهد شد.

منابع :

www.sid.ir

www.noormags.com

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 23 خرداد 1395 ساعت: 17:40 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,
نظرات(0)

تحقیق و مقاله در مورد توحید و انواع آن

بازديد: 4229

 

فهرست مطالب

توحید و انواع آن. 2

چکیده:2

مقدمه. 2

توحید چیست؟. 2

حق و ارزشهای راستین است؟. 2

توحید در خالقیت :3

دلایل یگانگی خدا:4

1.دو گانگی مستلزم ترکیب است.. 4

2.هما هنگی و پیوستگی اجزای جهان :4

3.حکومت دو خدا بر یک جهان مایه تباهی جهان ا ست.. 5

اقسام توحید. 5

صفات سلبی صفات نقص یا صفات جلال. 6

    توحید اطاعتی و ولایتی :7

چگونگی پیاده کردن انواع توحید در مقام عبادت و اطاعت.. 7

رابطه توحید با سایر اصول دین.. 8

رابطه توحید و سایر عقاید. 8

تفاوت توحیدهای نظری و توحید های عملی.. 8

نتیجه. 8

منابع و مآخذ. 9

 

 

 

توحید و انواع آن

چکیده:

 توحید به معنای یگانه پرستی است که  برای یگانگی خدا دلایلی ذکر میشودو بعد از آن اقسام توحید بیان میشود که بر پنج قسم می باشد و در این مقاله  رابطه توحید با سایر اصول دین و در پایان تفاوت توحید نظری با توحید عملی بحث میشود

کلید واژه : توحید. توحید در خالقیت. دلایل  یگانگی  خدا. اقسام  توحید. رابطه توحید با سایر اصول دین . تفاوت توحید نظری با عملی

مقدمه                                                                       

مسئله توحید در نظر پیشوایان دین آنچنان  اهمیت داشته که هیچ فرصتی را برای پرداختن به آن از دست نمی دادند .لذا هدف انبیا بود  که این اصل اساسی هر چه بیشتر در اذهان مردم جایگزین و مسلمانان به همه ابعاد آن آشنایی کامل پیدا کنند تا تاثیر خودش را در سعادت دنیا وآخرت آنها ببخشد و از خطوط انحرافی و لغز شهایی که ریشه در انحراف از توحید دارد ،مصون بمانند.

اگر توحید آنچنان که باید شناخته شود زندگی انسان سرا پا الهی شده و میتواند بینش انسان را نسبت به جهان هستی و رفتن به سوی کمال تضمین کند.

حد نصاب توحید در اسلام یعنی اولین مرتب هایی که یک انسان از دید گاه اسلامی ،موحد شناخته میشودآن است که قائل به وحدت خالق و وحدت رب تکوینی و رب تشریعی الهی باشد یعنی هم خا لق را یگانه بداند و هم رب و کردگار و صاحب اختیار جهان را و هم قا نون گذار اصیل را.

توحید چیست؟

توحید به معنای یگانه دانستن است ما در صدد این هستیم که احدیت پروردگار عالم را هم بفهمیم وهم باورکنیم .توحیدریشه همه عقاید حق و ارزشها را تشکیل میدهد .

اما چگونه باید این مطلب را بیان کرد تا اثبات شود که توحید اساس همه عقاید

حق و ارزشهای راستین است؟

قرآن کریم برای تبیین رابطه توحید با نظام اعتقادی و نظام ارزشی از مثالی بسیار ارزنده بهره میگیرد :

((الم تر کیف ضرب الله مثلا کلمة طیبة کشجرة طیبه ‍ٍاصلها ثابت ٌو فرعها  فیالسماء))

مثل سخن خوش و اعتقاد حق مثل درختی  است که ریشه اش در زمین استوارو شاخ و برگش به سوی آسمان بالا رفته باشد چنین درختی همواره میوه های شیرین و لذیذ خودش را به بار خواهد آورد اما سخنی که ریشه ثابت نداشته و مبتنی بر پایه های محکم و استوار حق و حقیقت نباشد مثل درختی است که ریشه اش از زمین کنده شده باشد چنین درختی نه تنها بار و میوه ای نمی آورد بلکه طولی نمیکشد که پوسیده و از بین میرود .  

((و مثل کلمة ٍخبیثةٍ کشجرة خبیثهٍ اجتثت من فوق الارض مالها منقرار))

در این مثال قرآنی نظام اسلام به منزله درختی تلقی شده که پایه آن کلمه طیبه

((لا اله  الا الله است )).این سخن واین اعتقاد ریشه ای است استوارکه در دلهای انسانهای مستعد پا برجا میشود وریشه های دیگری را تولید میکند.

 توحید در خالقیت :

یکی از ساده ترین وقابل فهم ترین درجات توحید، توحید در خالقیت است یعنی این که انسان معتقد باشد که جهان هستی آفریده یک آفریدگار است. این اعتقاد حتی در میان بسیاری از مشرکین هم وجودداشت .قرآن کریم ازقول مشرکین مکه وبت پرستانی که در زمان پیامبر اکرم(ص)بودند نقل میفرماید که آنهادر مورد بتهایشان به آفریدن معتقد نبودند بلکه بتها را وسیله ای برای تقرب به

سوی خدای یگانه تلقی می کردند.

در آیه دیگری میفرماید :اگر از این بت پرستان بپرسی که چه کسی آسمان ها وزمین را آفریده خواهند گفت :الله .پس مشرکین منکر خداوند نبودند بلکه به خدایانی پایین تر از مرتبه خدای یگانه اعتقاد داشتند و با ساختن مجسمه هایشان آنهارامی پرستیدند.آنها معتقد بودند خدایان صاحب اختیار جهانند و تدبیر جهان بر طبق نظرآنها انجام میگیرد. آنها هستند که در گردش ماه و خورشید پدید آمدن پدیده های زمینی و آسمانی و سعادت و شقاوت انسانها موثرند . این مشرکین، کارگردانان جهان را متعدد میدانستند و معتقد به ارباب انواع بودند و این موضوعی است که قران کریم با شدت هر چه بیشتر به مبارزه با آن پرداخته و برای مردم بیان میکند که همان کسی که آفرید گار جهان است هم او تدبیر کننده جهان میباشد و دیگری نمیتواند در مخلوقات او کمترین تصرفی را بی اذن او انجام دهد .  

با این توضیح روشن میشود که اعتقاد به وحدت خالق و یگانگی آفریننده در اسلام کافی نیست و اسلام چنین افرادی را موحد و یکتا پرست نمیشمارد بلکه باید توحید درربوبیت هم به آن اضافه شود.

دلایل یگانگی خدا:

1.دو گانگی مستلزم ترکیب است

هر گاه فرض کنیم که برای مبدا جهان نظیر و همتایی وجود دارد لازم آن این است که هر یک از این دو مبدا از دو جز تشکیل یافته باشد و ترکیب ،مایه احتیاج و نیاز است و احتیاج با مقام شامخ مبدا جهان ساز سازگار نیست .

 هر گاه برای جهان دو مبداء فرض کنیم ناچار باید هر دو مبداء را ازدو جز مرکب بدانیم زیرا از آن جا که هر دو مبدا وجود وهستی دارند در اصل هستی با هم شریک خواهند بود و(اصل هستی ) جهت اشتراکی برای هر دو شمرده خواهد شد ولی از آنجا که هر دو مبدا از هم متمایز و جدا بوده و مستقل از یک دیگرند نا چار باید هر کدام دارای خصوصیتی باشد که در دیگری نباشد و الا موضوع دو تا بودن منتفی شده و تعددی در میان نخواهد بود .

در این صورت هر دو مبدا از دو جز (شرکت در اصل هستی و اختلاف از جهات دیگر) ترکیب خواهند یافت یعنی باید در هر یک از دو خدا یی که برای جهان فرض کردیم دو ج قبلا تحقق پذیرند و سپس دست به دست هم دهند مبدا جهان  را به وجود بیاورند ودر این صورت خدای جهان به اجزای پدید آرنده خود که غیر او هستند نیازمند خواهد بود .از این رو میگویند ترکیب نشانه احتیاج و نیاز است زیرا مرکب در تحق خود به اجزا خود نیاز دارد تا در سایه آنها جامه هستی بپوشد و خدای نیازمند که در هستی خود به دو جز غیر از خود نیاز داشته باشد نمیتواند سرچشمه هستی و مبدا مستقل جهان باشد بلکه خود او نیز معلول آن دو جز بوده و مخلوقی مانند مخلوقات دیگر خواهد بود. نتیجه این که تعداد مبدا جدا از ترکیب نیست و ترکیب نشانه احتیاج و امکان میباشد و مقام ربوبی از هر نوع نیاز و احتیاج و امکان و فقر پیراسته است.

2.هما هنگی و پیوستگی اجزای جهان :

این دلیل که ما را به یگانگی پدید آورنده جهان رهبری میکند حاصل همان نتایجی است که از علوم طبیعی به دست می آید.

جهان آفرینش بزر گترین کتاب تکوینی است و در تمام اجزای آن یک نوع نظم معین و پیوستگی خاص وهماهنگی غیر قابل توصیفی مشاهده نموده واین مطلبی است که همگی بر صحت آن اتفاق نظردارند.

قوانینی که برجهان حکومت میکند آنچنان عمومی وکلی است که ازآزمایش کوچکی درگوشه ای از این جهان میتوان یک قانون کلی وعمومی که برسراسر جهان آفرینش حکومت میکندبه دست آورد .با تدبردرهستی ،آثار وحدت ویگانگی واحد به خوبی به چشم میخورد هر گاه مبدا آفرینش یکی نبود، دو رای ودو فکر برجهان حکومت میکرد وازنظم وتدبیر یگانه خبری نبود ونتیجه یک چنین از هم گسیختگی ،همان فساد در دستگاه خلقت و نظام هستی آفرینش است.

3.حکومت دو خدا بر یک جهان مایه تباهی جهان ا ست

هرگاه بر زمین و آسمان دو آفریننده حکومت کنند این دو خدا به دو صورت متصور می باشند

    دو خدای مماثل و همانند یکدیگرند .

    دو خدای متبائن که با یکدیگر اختلاف و تباین کلی دارند هر گاه مماثل و همانند یکدیگر باشند در این صورت باید در یک قسمت شبیه و مانند یکدیگر باشند اما در قسمت دیگر باید اختلاف داشته باشند زیرا معنی ندارد که دو موجود از هر نظر مانند یکدیگر باشند و هیچگونه تفاوتی در بین آنها نباشد با این وصف دو موجود جدا شمرده می شوند .

هر گاه یک چنین دو خدایی بر عالم آفرینش حکومت کنند تدبیر هر کدام مباین و مخالف دیگری خواهد بود و نتیجه حکومت دو تدبیر بر زمین و آسمانها، به هم خوردن نظم و از هم گسیختی روابط و بروز اختلاف در دستگاه آفرینش و از بین رفتن هماهنگی از نظر اداره خواهند بود .

اقسام توحید

    توحید ذاتی : این عالم آفریدگاری دارد. حالا می گوییم ذات آن خالق یکی بیشتر نیست و دارای یگانگی در ذات است و دارای توحید ذاتی است که سه مشخصه دارد

خداوند متعال دوئیت و تعدد نمی پذیرد .

ذات مقدس او نیازمند نیست و غنی بالذات است .

خداوند مثل و مانند ندارد .

خداوند ذاتش ترکیبی ازماده و صورت ندارد . اگر خداوند عالم را مثل موجودات غیر مادی فرض کنیم( مثل موجودات مجرد) آنها اگر چه ترکیب خارجی از ماده وصورت ندارند اما ذاتشان مرکب از وجود و ماهیت است . غیر خداوند عالم هیچ موجودی نداریم که بسیط حقیقی باشد و به تعبیر فلاسفه "کل ممکن زوج ترکیبی"    هر موجود ممکنی از ممکنات را در نظر بگیریم جفت و مرکب از ماهیت و وجود است . موجودات مادی هم همینطور ، پس اینکه ما میگوییم خداوند توحید ذاتی دارد یعنی موجودی را میگوییم خدا و به وجود چنین خدایی اعتقاد داریم که این خدا ذاتش مانند موجودات دیگر نیست .

    توحید صفاتی : برای روشن شدن توحید صفاتی لازم است به یک نکته توجه شود وآن اینکه متکلمین و فلاسفه صفات الهی را به دو دسته تقسیم کردند

    صفات ایجابی : به عبارت دیگر صفات ثبوتی و یا به تعبیر دیگر صفات جمالی که همه اینها به یک معنا بر میگردند. "کمال"

    صفات سلبی صفات نقص یا صفات جلال

پش ما دو دسته صفات داریم صفات ثبوتی : که عبارت است از آن صفاتی که بودن آنها در موصوف کمال می آورد اما صفات سلبیه یا صفات عدمیه یا صفات جلال یا صفات نقص عبارت است از آن صفاتی که در خدا نیست و بودن آنها نقص است برای موجود . 

    علم ،حیات ،قدرت ،قیومیت ،احاطه داشتن  سمیع بودن  بصیر بودن حکیم بودن اینها جز صفات ثبوتیه خداوند است از طرف دیگر صفاتی است که خداوند آنها را ندارد مانند فقر، عجز ،مردن و...که از خدا مسلوب است و اینها را صفات سلبی میخوانند .منظور از توحید صفاتی این است که صفات کمالی الهی و ثبوتی عین ذات خدا بوده و زاید بر ذات و نیست .

    توحید افعالی:در نظام عالم در عین اینکه علل و اسبا ب ورابطه علت و معلول را میپذیریم با  این همه معتقد هستیم در نظام وجود ، وجود از خداست ما نظام عالم رانظام خیر میدانیم و به عبارت دیگر ما این عالم و نظام این عالم را نظام طولی میدانیم .ما معتقدیم در عین اینکه هر معلولی به علت خودش استناد دارد و با علت خودش ارتباط دارد، در عین حال آن معلول و علتش،و علت علتش ،و علت علت  علتش هم فعل خدا و کار خدا و آثار خداست. آن که بعد از فراهم شد ن زمینه ها وجود می بخشد خدا ست و در این جاست که روح و معنی توکل تبلور پیدا میکند و چون ما عالم را فعل الله میدانیم و ما فوق هر عمل و محیط بر هر کاری میدانیم در مقام نتیجه لا ز م میدانیم زمینه را فراهم کنیم اما نتیجه را از او میدانیم منظور ما از توحید فعلی  همین است .

    توحید ذاتی، توحید صفاتی و توحید افعالی اقسام سه گانه توحید نظری هستند .یعنی این که  در این سه مرحله باید از نظر فکر اوج بگیریم با پرواز روح،پرواز دل و پرواز عقل مادر این سه مرحله باید از ماده جدا شویم و معارف عمیق مافوق عالم ماده به خوبی درک کنیم که در غیر این صورت  توحید های بعدی ما هم توحید کامل نخواهد بود.توحید در عبادت و اطاعت فرع این سه مرحله از توحید است اگر این سه مرحله درست و کامل باشد جهان بینی توحیدی سالم به دست میاید که عمل توحید ی خالص درانسان ایجاد میکند.

    توحید عبادتی :عبارت است از این که انسان درمقام بندگی و عبودیت برای خداوند باشد. در عبارتی از امام حسین(ع) نقل کردند روزی شخصی تقا ضا میکند آقا به من مو عظه کن .حضرت فرمود:

اگر میخواهی گناه کنی این شش شرط و موضوع را در نظر داشته باش جایی گناه کن که مال خدا نباشد ،گفت نمیتوانم . فرمود پس اگر گناه میکنی روزی خدا را نخور، گفت نمیتوانم.گفت پس جایی گناه کن که خدا تو را نبیند گفت نمیتوانم. گفت اگر میخواهی گناه کنی در موقعی که ملک الموت میاید قبض روحت کند مقاومت کن بگو نمی خواهم  بمیرم،گفت نمیتوانم گفت اگر گناه میکنی در روز قیامت که خواستند تو را به پای حساب بیاورند آن جا مقاومت کن بگو نمیخواهم به پای حساب بروم. گفت وقتی که گناهکاری تو تثبیت شد و محکوم شدی که تو را بیندازند به جهنم

بگو نمیروم،گفت نمیتوانم .گفت پس چرا گناه میکنی1؟

تمام ما بایدعبد یک موجود باشیم یعنی هنگامی که میخواهیم عملی را انجام دهیم تنها برای رضای الهی باشد و این معنای توحید عبادتی است :

(افرایت من اتخذ الهه هویه و اضله الله علی علمٍ )

آیا دیده اید کسانی را که خدای آنها هواهای نفسانی و امیال حیوانی آنهاست و خداوند آنان را آگاهانه گمراه ساخته است؟

    توحید اطاعتی و ولایتی :

این توحید جنبه سیاسی دارد. افرادی که به توحید صفاتی ،ذاتی و افعالی معتقدند و کسانی که عبد یه معبودند و آوای یک معبود را دارند چنین افرادی باید معتقد باشند بین عبودیت و سیاست تفکیک و جدایی نیست خط مشی سیاسی آنها را ایدئولوژی آنها تشکیل می دهد نمی شود .یک انسان ازنظر ایدئولوژی موحد باشد اما ازنظر سیاسی اطاعت از طاغوت کند و نمی شود نماز را برای خدا بخواند و  اقتصادش را از سوسیالیستها الهام بگیرد چنین شخصی که دارای این نوع طرز فکر است موحد نیست بلکه مشرک است . امکان ندارد بین این پنج توحید تفکیک حاصل شود .

چگونگی پیاده کردن انواع توحید در مقام عبادت و اطاعت

به این معنا که قبل از پاسخ دادن به نحوه پیاده کردن توحید در مقام عمل لازم است این نکته را در نظر داشته باشیم که توحیدهای عبادتی و اطاعتی دارای درجات و مراتب است که امام علی (ع) در نهجه البلاغه عبادت را اینگونه معرفی کرده :

    عبادت تجار : عده ای که عبادت می کنند و موحدند توحید عبادتی دارند اما توحیدشان حالت تجاری دارد مثل بازرگانان و تجار که به دنبال سود و اندوخته هستند یا افرادی که در فکر حوریان بهشتی هستند در فکر درجات بهشتیند مانند همان تجار و بازرگانان .

    عبادت عبید : کسانی که موحدند عبادت می کنند ، افراد خوبین ، در فکر بهشت نیستند اما اینها از ترس عذاب و ملک الموت تن به عبادت می دهند پس در حقیقت اینها عبدالله نیستند چون میدانند خدا قهار است از این نظر بنده خدا هستند .

    عبادت احرار ( آزاد مردان ) : این دسته بندگی خدا را می کنند نه به خاطر بهشت و ترس از جهنم بلکه به این خاطر که خداوند را محبوب خود می دانند . انسانهای آزاد مرد چنین افرادی هستند .

رابطه توحید با سایر اصول دین

اصل اول از اصول دین این است که خدا یکی است و دونیست .اصل دوم این است که خدا عادل است. اصل سه یعنی پیامبرانی برحق برا ی هدایت مردم آمده اند .اصل چهارم جانشین پیامبر امامی است که از طرف خدا تایین شده و ا صل پنجم معاد می باشد . اگر این مفاهیم را باهم بسنجیم رابطه ای بین آنها نخواهیم دید این عدم ارتباطی که در ابتدا به ذهن افراد میرسد به خاطر آن است که توحید درست شناخته نشده است . مرحوم طباطبایی می فرمود: توحید وقتی گسترش پیدا کند می شود کل اسلام و اسلام وقتی فشرده شود توحید به دست می آید . توحید در ظاهر به عنوان اصل  اعتقادی ساده جلوه گر می شود اما کل اسلام مانند پیکری است که از اعضای گوناگون تشکیل شده و روحش توحیداست اگر توحید یعنی روح در این پیکر دمیده شود به نظام بی جان و مرده تبدیل خواهد شد .

رابطه توحید و سایر عقاید

با الهام گرفتن از آیه (( تُؤتی اُکُلَها حِینٍ بِأذنِ رَبِها))  می توانیم به تبیین این مطلب بردازیم که چه رابطه ای بین توحیدو سایرعقاید وهمچنین بین توحید ونظام ارزشی اسلام وجود دارد برخلاف بسیاری از مکتبها (که بر اساس افکار ناقص عناصری را تلفیق نموده و بدون اینکه رابطه ای بین آن اصول و عناصر در نظر گرفته باشند می گویند مجموعه این ایدئولوژی از چند اصل تشکیل می شود ) دین اسلام تمام نظامش یک سیستم منسجم  هم بسته و هماهنگ است که تمام عناصرش با هم مربوطند و هیچگونه ناهماهنگی بین آنها وجود ندارد .

تفاوت توحیدهای نظری و توحید های عملی

1.اولین تفاوت بین آنها این است که این توحید های سه گانه علم ، ادراک و معرفت ما را می سازند و جنبه علمی دارند و ذهن مارا وسعت می دهند اما آن دو جنبه عملکردی دارند . همانطوری که در کارمان طرح و برنامه در ذهن داشته باشیم ، در باب توحید هم همینگونه است بنابراین توحید های سه گانه اولی جنبه ذهنی ، علمی و شناختی دارند اما توحید عملی جنبه پیاده کردن وعمل را دارند

2. توحید ذاتی ، صفاتی و افعالی درست اندیشدن است این غیر از مطلق اندیشه است و به تعبیر استاد شهید  مطهری: اندیشه راستین را این توحیدهای سه گانه به ما میدهند

نتیجه

توحید تنها اقرار به زبان و شهادت به وحدانیت و رسالت نیست ( اگر چه گفتن شهادتین موجب این میگردد که یک سلسله احکام ظاهری در این عالم بر انسان مترتب شود اما آن توحیدی که منشاء سعادت ابدی و کمال حقیقی انسان است دائر مدار لفظ و زبان نیست ) بلکه حقیقتی است در دل و ایمانی است در قلب اظهار توحید و گفتن شهادتین عاملی است برای اینکه با گوینده رفتار انسانی انجام شوداز متن نتیجه میشود بر یگانگی خداوند وشعور درونی هم بر یکتایی او گواهی میدهد دلایل پیشین که همگی بر یگانگی او گواهی میدهد یک رشته دلایل عقلی و فلسفی است کسانی که با این نوع دلایل انس ذهنی دارند به آسانی ازاین دلایل میتوانندبه یگانگی او پی برند و مطلوب خود را استنتاج کنند افرادی که استمداد درک دلایل عقلی و پیمودن راه های پر پیچ و خم علمی و فلسفی را ندارندهمواره قایلند به جای پیمودن راه عقل ،راه دل(فطرت)را بپیماند راهی که از هر نوع چون و چراپیرا سته است و راهنمای انسان در آن جا شعور باطنی انسان است و از راه فطرت کمک میگیردتا به هدف برسد و اما کسانی که به یگانگی او اعتقاد ندارند مانند مسیحیان که اعتقاد به تثلیث در کتابهای آنها وجود دارد . قران مجید معتقد است که موضوع تثلیث در ادیان سابقه دارد و مسیحییان پس از رفتن مسیح، سه گانه پرستی را از ادیان دیگر گرفته و ان را با اییین پاک مسیح که جز یگانه پرستی چیزی نبوده است در هم امیخته اند

نکته اخر :بعضی از افراد وقتی  با آیات مشابه برخورد میکنند انها را به نفع خود معنا کرده و به دنبال روایات تفسیر کننده ایات متشابه نمیروند روایتی است که اگر کلمه(( لا الا الله الا)) را کسی بگوید وارد بهشت میشود د رصورتی که گفتن لفظی کافی نیست و منظوراز گفتن این کلمه اعتقاد قلبی است.

منابع و مآخذ

1.بیات،اسدالله.اصول عقاید توحید.تهران:دانشگاه صنعتی شریف ،1364

2.سبزواری ،محمد باقر .اصول فلسفه و روش رئالسیم .قم :بوستان ،1381

3. مصباح یزدی ،محمد تقی. توحید در نظام عقیدتی در نظام ارزشی اسلام . تهران : شفق 1367

4 .مطهری ،مرتضی .توحید .تهران: صدرا،1374

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 22 خرداد 1395 ساعت: 11:21 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق در مورد آلودگی محیط زیست و عوامل آن

بازديد: 355

 

به نام خدا

موضوع : آلودگی محیط زیست

تهیه و تنظیم :

 

دبیر گرامی :

آلودگی محیط زیست

مسأله آلودگی یکی از مهمترین و حادترین مسائل ناشی از تمدن انسانی در جهان امروز به شمار می رود چرا که از اعماق چند هزار متری زمین گرفته تا معادن ، آبهای تحت الارضی، بیوسفر، تروپوسفر و حتی در داخل هواپیماهای بلند پرواز و جو خارجی زمین، چرخه و سیستم حیات را مورد تهدیدقرارداده است .مولکول آلاینده ای که امروز از کارخانه یا منبع آلوده کننده دیگری مثلاَ در اروپا، وارد محیط می شود اگر تجزیه نشود یا تغییر شکل ندهد احتمالاَ بعد از چندی می تواند در ریه انسانهایی که در قلب جنگلهای آفریقا یا دشتهای وسیع آسیا زندگی می کنند وارد شود .

تعریف آلودگی محیط زیست :

آلودگی برای افراد مختلف مفهوم و معنی متفاوتی دارد . مردم معمولی ممکن است تحریک چشم ناشی از یک گاز یا آب آلوده را آلودگی به حساب آورند . برای کشاورزی که یک عامل به گیاهان یا حیواناتش آسیب می رساند آلودگی محسوب می شود اما هر گاه بخواهیم تعریف جامع و کلی برای آلودگی محیط زیست در نظر بگیریم چنین می توان گفت که آلودگی محیط عبارت است از «وجود یک یا چند ماده آلوده کنند در محیط زیست به مقدار و مدتی که کیفیت یا چرخه طبیعی را بطوری که مضر به حال انسان یا حیوان، گیاه و یا اثار و ابنیه باشد تغییر دهد . به بیان ساده تر هر گاه ماده یا موادی بیگانه با غلظتی خاص وارد عناصر محیطی شوند و تعادل طبیعی آنها را بر هم بزنند صحبت از آلودگی می شود.

سه عامل مهم در طبیعت وجود دارد که می تواند آثارمخربی روی محیط زیست ایجاد کند :

آلودگی هوا

آلودگی آب

آلودگی خاک

منابع آلودگی هوا

بطور کلی منابع الوده کننده هوا عبارتند از منابع طبیعی و منابع غیرطبیعی یا مصنوعی با توجه به تأثیرات مثبت فعل و انفعالات عناصر طبیعی در دراز مدت مانند طوفانها گرد و غبار صحراها دود و خاکسترهای آتش سوزی های جنگلی ، املاح موجود در جو، فعالیتهای آشتفشانی ، شهاب های آسمانی و منابع گیاهی و حیوانی ، بعضی عقیده دارند که در کوتاه مدت ، اینگونه منابع در اثر بر هم زدن تعادل ظاهری در محیط زیست ، موجب آلودگی می شوند . بدان جهت اینگونه فعل و انفعالات طبیعی را در گروه آلاینده های طبیعی قرار می دهند .منابع غیرطبیعی یا مصنوعی ، بر عکس به دست انسان بوجود آمده و آلودگیهای ناشی از آن حاصل فعالیتهای آدمی است . از جمله وسایل نقلیه صنایع منابع تجاری و خانگی و

مطالعات و اندازه گیریهای انجام یافته بر روی غلظت آلاینده ها در نقاط مختلف شهرهای پرترافیک نشان داده است که در خیلی از موارد هوایی که تنفس می کنیم از نقطه نظر مونواکسید کربن و هیدروکربوهای نسوخته به مراتب از حد مجاز آلوده تر است . اگرچه صنعت و تکنولوژی ، عامل رشد اقتصادی کشورها هستند ولی آلودگی هوا نیز ره آورد آنهاست. یعنی اگر توجه نکنیم به همان اندازه که پیشرفت و تولید خوش ایند به نظر میاید تبعات منفی هم دارد واز اثر تولید بی رویه »واد آلوده کننده ذیل بوجود میاید. که عبارتند از مونواکسید کربن اکسیدهای گوگرد اکسیدهای ازت اکسید کننده های فتوشیمیایی هیدروکربورها ذرات معلق در هوا و مواد رادیو اکتیو .

مونوکسیدکربن

گازی است بی رنگ، بی بو و بی مزه که قسمت اعظم آن از احتراق ناقص مواد کربن دار ایجاد می شود . منبع اصلی تولید مونواکسید در شهرها، وسایط نقلیه موتوری است . البته فعالیتهای صنعتی و احتراق ناقص سوخت در تأسیسات تجاری و دستگاههای حرارتی و سوختن زباله نیز در تولید این گاز سهیم هستند ولی میزان تولید این گاز از طریق این منابع در درجات بعدی اهمیت قرار دارد .شاید در شهر ما مسائل چون تولید کم باشد واما نسبت خالی بودن دشت ها از ساحه سبز تولید کمی این مواد برای تخریب محیط زیست کافیست.

هیدروکربورها

تولید ذخیره و پخش مواد نفتی سوزاندن ضایعات و زغال چوب و همچنین تبخیر و احتراق ناقص سوختها در موتور وسایط نقلیه همگی از عوامل موثر پخش هیدروکربورها در هوا می باشند معادن زغال سنگ ، گاز طبیعی و نواحی نفت خیز نیز مقادیری از این گاز را در هوا پخش می کنند وما در اینده شاهد کشف معادن در محیط وسر زمین خود هستیم وباید از همین حال متوجه عواقب آن نیز باشیم که منافع وضرر را طور درست محاسبه وترازوئی کنیم.

ذرات معلق درهوا

ذرات از منابع مختلف وارد هوا می شوند که احتراق مواد سوختی، ذوب فلزات ، کارخانجات مواد کیمیائی ، عملیات خرد کردن و ساییدن و کارخانجات تولید مصالح ساختمانی از آنجمله اند .

تأثیرات: مطالعات زیست محیطی نشان داده اند که ذرات معلق هوا در انتقال و ورود بسیاری از گازهای آلوده کننده به قسمتهای مختلف دستگاه تنفس نقش عمده ای دارند زیرا نفوذ آنها در مجاری تنفسی به تنهایی و بدون کمک ذرات امکان پذیر نیست . ضمناَ از اثرات نامطلوب ذرات و گرد و غبار در هوا، کاهش میدان دید قابل بررسی است که بروز مشکلاتی در حمل و نقل زمینی از آنجمله اند .

موادرادیواکتیو

بعد از جنگ جهانی دوم، استخراج کانه های مواد رادیو اکتیو طبیعی ، انفجارهای اتمی ، راکتورهای جدید و صنعت انرژی اتمی ، مصرف مواد رادیو اکتبو در کشاورزی. صنعت ، طب و سایر امور سبب آلودگی هوا با مواد رادیو اکتیو گردیده است . استرنسیوم ، سزیوم ، ید ، اورانیوم، کربن ، پلوتونیوم ، فسفر ، سدیم و کلسیم نمونه هایی از این مواد رادیواکتبواند . سالانه مقداری رادیواکتیو نیز بطور طبیعی در اثر تشعشعات کیهانی، رادون و تورون موجود در هوا و غیره بوجود می آیند که میزان و اثرات آنها در مقایسه با مواد رادیواکتیو ناشی از فعالیتهای انسانی بسیار ناچیز است .

آلودگی آب

از نظر مقدار و حجم، 2/97 درصد از آبهای موجود در سیاره زمین در اقیانوسها و دریاها انباشته شده اند . حجم آبهای شیرین در جهان بسیار کم و فقط 8/2 درصد آبها است از این میزان نیز، مقدار زیادی به شکل یخ در یخچالهای قطبی و کوهستانی (15/2 درصد ) و ابهای زیرزمینی (62/0 درصد) قرار دارد و تنها 0001/درصد از کل حجم آبهای جهان در دسترس انسان است . این میزان نیز با توجه به عوامل زیر در معرض آلودگی قرار دارند .

ضایعات تقاضا کننده اکسیژن :

این ضایعات مواد آلی هستند که بوسیله باکتریها اکسیده شده و مبدل به دی اکسید کربن و اب گردیده اند منابع تولید کننده این ضایعات مصارف محلی، صنعتی و کشاورزی می باشند که موجبات کمبود اکسیژن در آب را فراهم می کنند این خصیصه به بی . اُ . دی (B.O.D) معروف است . افزایش بی . اُ . دی نشانگر کاهش میزان اکسیژن در آب و در نتیجه تهدید حیات آبی و اختلال در فتوسنتز در آب است اصولاَ می بایست در نظر داشت که در یک جامعه زنده ، تعدادی از موجبات زنده می میرند و جسدشان به آب وارد گردیده و با خود عوامل چرک زا را نیز به آن وارد می کنند . بعلاوه بیمارستان ها نیز مقدار زیادی ضایعات تولیدی را به راه های ابی و سیستم های آب زیرزمینی وارد می سازند این مواد اکثراَ توسط باکتری ها تجزیه گردیده و به نیترات ها فسفات ها و دی اکسید کربن تبدیل می شوند و بدین طریق حیات آبی را مورد تهدید قرار می دهند .

مواد غذایی گیاهی :

فسفر و ازت و سایر عناصر تشکیل دهنده مواد غذایی گیاهان بتدریج با وارد شدن به سیستم آبهای شیرین، اوتروفیکشین موجود را تسریع می کنند . اینگونه مواد معمولاَ در آبهای زیر زمینی جمع میگردند ضمن اینکه آبهای زیر زمینی را نیز که به آبهای سطحی می پیوندند تحت تأثیر قرار می دهند، مواد ذخیره شده نیز به سطح آمده و در اختیار مصرف کنندگان قرار می گیرند . وفور مواد غذایی در آبهای سطحی توازن فسفر و ازت را بهم زده و بر مقدار رشد گیاهی نیز تأثیر می گذارد . وقتی که گیاهان می میرند بقایای آن ها در ته جریانات آب قرار گرفته و شروع به تجزیه می کنند به اینوسیله بی . اُ. دی محیط آبی بالا می رود .

مواد شیمیایی آلی :

موادی هستند که در ساختمان شیمیایی آنان، یک یا دو اتم کربن وجود دارد . مواد آلی که به آبها وارد می شوند از نوع سمهای گیاهی ، پاک کننده ها و هیدروکربن ها هستند . سمهای گیاهی ، دسته ای از مواد معدنی هستند که کشنده آفتهای گیاهی ، جلبکی و جوندگان می باشند\

 

مواد رادیواکتیو :

همچنانکه در قبل اشاره گردید مواد رادیواکتیو در غلظتهای بسیار کم هم کشنده بوده و در کمترین زمان بالاترین مقدار آلودگی را ایجاد می کنند بالاترین موارد آلودگی مواد رادیو اکتیو از جانب آزمایشات اتمی ، کارخانجات تولید برق هسته ای ، کارخانجات تهیه مواد اولیه اتمی ، آزمایشگاههای تحقیقات اتمی و بیمارستانهایی که از مواد رادیو اکتیو بهره گیری می نمایند متوجه محیط زیست است . امروزه، توجه بشر در این مورد برر روی ید رادیو اکتیو و استرانسیوم رادیو اکتیو که در انتهای زنجیره غذایی جمع می گردد تمرکز یافته است .

حرارت :

مهمترین عامل ایجاد آلودگی حرارتی آبها، کارخانه های تولید کننده انرژی الکتریکی بصورت حرارتی هستند که از آب بعنوان سرد کننده بمقدار بسیار زیاد استفاده می کنند . اب گرم شده به سیستمهای آبی وارد و باعث گرم شدن آبهای مسیرش می شود . زمانی این نوع آلودگی اثرات سوء را نشان می دهد که اب گرم شده به ابهائی که مورد تصفیه دقیق قرار نگرفته اند وارد شود . پس از مدتی درجه حرارت اب مورد بحث افزایش یافته و در نتیجه قابلیت حل اکسیژن کاهش می یابد . در دریاچه ها ، اشکالات از این هم فراتر رفته و باعث بوجود آمدن دوران قطحی مواد غذایی و توزیع دوباره مواد غذایی می شود

یکی از آثار و نتایج آلودگی هوا باران اسیدی است دردودهه اخیردربرخی ازنواحی صنعتی و بر اثر فعالیت‌های کارخانه‌ها میزان دی‌اکسید گوگرد و دی‌اکسید ازت در هوا افزایش یافته است بخار آب بااکسیژن این دوماده در اتمسفرو به صورت اسید نیتریک و اسید سولفوریک در می‌آید. این ذرات اسیدی مسافت‌های طولانی را بوسیله باد طی می‌کنند و به صورت باران اسیدی بر سطح زمین فرو می‌ریزند. چنین بارش‌هایی ممکن است به صورت برف یا باران یا مه نیز در بیاید.

پیامدهای باران اسیدی باران اسیدی باعث از بین رفتن بناها و آثار تاریخی بخصوص در ساختمان‌هایی که از سنگ مرمر یا آهک ساخته شده باشند، می‌شود باران اسیدی میزان حاصلخیزی خاک را کاهش می‌دهد و حتی ممکن است موادسمی را وارد خاک‌ها کند .باران اسیدی موجب نابودی درختان و کاهش مقاومت آنها بخصوص در برابر سرما می‌شود .

آلودگی خاک

آلودگی خاک حاصل تجمع سالانه میلیونها زباله ، قوطی های کنسرو ، آهن اسقاطی ، کاغذ ، شیشه ، پلاستیک و .. در محیط زیست است. چون اغلب این مواد توسط باکتریها تجزیه ناپذیرند یاسرعت تجزیه ی آنها بسیار کم است ، آثار آنها همچنان در خاک باقی می ماند و آلودگی خاک را سبب می شود . در حال حاضر ، روشهایی برای تهییه بیوگاز (گازی است که براثر انجام فرآیند های زیست شیمیایی باکتریها بر روی زباله ها بوجود می آید و درصد زیادی آن را گاز متان تشکیل می دهد.)از زباله ، بازیافت آهن از آهن اسقاطی ، بازیافت کاغذ از زباله های کاغذی و .در حال تحقیق و اجراست که تاحدی از شدت این الودگی می کاهد.عامل مهم دیگر در آلودگی خاک ، اضافی کودهای شیمیایی ، مواد حشره کش ، قارچ کش و علف کش است که برروی گیاهان یا زمین می پاشند. اغلب، اغلب این مواد ترکیب های سمی و کلر دارند که خود به خود تجزیه نمی شوند. .

اشخاص بزرگ و با همت به کوه مانند، هر چه به ایشان نزدیک شوی عظمت و ابهت آنان بر تو معلوم شود و مردم پست و دون همانند سراب مانند که چون کمی به آنان نزدیک شوی به زودی پستی و ناچیزی خود را بر تو آشکار سازند.

تأثیر لایه ازنها بر محیط زیست.

لایه ازن پدیده مفیدی است که زمین را در برابراشعه های مضر خورشید بخصوص اشعه ماوراء بنفش(UV)ساطع شده ازخورشید محافظت می کند.

طبق تحقیقات انجام شده پس از سال1970لایه ازن شروع به نازک شدن کرده است . بطوری که درسال1985سوراخ ایجاد شده درلایه ازن قابل مشاهده یودیکی از مهمترین عوامل تخریب لایه ازن استفا ده از گاز کلروفلوئور کربن(CFC)است . از عوامل دیگر میتوان به نقش گازهای گلخانه ای . بخارآب . لکه های خورشیدو پرواز هوا پیماهای بلند پرواز اشاره کرد با تخریب تدریجی لایه ازن کره زمین در معرض دریافت اشعه ما وراءبنفش خواهد بود.که در نتیجه آن ســـرطان پوست، بیماریهای چشمی وآب مروارید وتضعیف سیستم ایمنی بدن برروی انسانها، تاثیر بر اکو سیستم آبی وکاهش تعداد ماهیها، تاثیر بر روی حلقه زنجـــیره غذایی تاثیر بر اکوسیستم خشکی وکاهش بازده وکیفیت محصولات کشاورزی از جمله غلات می باشد. اگر تخریب لایه ازن ادامه یابد سلامتی تمام موجودات زنده به خطر می افتد. دراین مقاله عوامل تخریب لایه ازن وخسارات ناشی از تخریب لایه به طور مختصر بیان شده است. ودر انتها پیشنهاداتی برای جلوگیری ازتخریب لایه ازن ارایه شده است.

منبع :

www.asemankafinet.ir

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 13 خرداد 1395 ساعت: 9:21 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

دو داستان در باره حجاب

بازديد: 2143

 

داستان شماره یک در باره حجاب

بانوی باحجابی داشت در یکی از سوپرمارکت‌های زنجیره‌ای در فرانسه خرید می‌کرد؛ خریدش که تمام شد برای پرداخت رفت پشت صندوق.

صندق‌دار زنی بی‌حجاب و اصالتاً عرب بود.

صندوق‌دار نگاهی از روی تمسخر به او انداخت و همینطور که داشت بارکد اجناس را می‌گرفت اجناس او را با حالتی متکبرانه به گوشه میز می‌انداخت.

اما خواهر باحجاب ما که روبنده بر چهره داشت خونسرد بود و چیزی نمی‌گفت و این باعث می‌شد صندوقدار بیشتر عصبانی شود!

بالاخره صندوق‌دار طاقت نیاورد و گفت: «ما اینجا توی فرانسه خودمون هزار تا مشکل و بحران داریم و این نقابی که تو روی صورتت داری یکی از همین مشکلاته که عاملش تو و امثال تو هستید! ما اینجا اومدیم برای زندگی و کار نه برای به نمایش گذاشتن دین و تاریخ! اگه می‌خوای دینت رو نمایش بدی یا روبنده به صورت بزنی برو به کشور خودت و هر جور می‌خوای زندگی کن

خانم محجبه اجناسی رو که خریده بود توی نایلون گذاشت، نگاهی به صندق‌دار کرد روبنده را از چهره برداشت و در پاسخ خانم صندوق‌دار که از دیدن چهرهٔ اروپایی و چشمان رنگین او جا خورده بود گفت:

«من جد اندر جد فرانسوی هستم این دین من است و اینجا وطنم شما دینتان را فروختید و ما خریدیم!»

 

 

 

داستان شماره 2 :

روزي مرد نابينايي با كسب اجازه به محضر حضرت زهرا(علیها السّلام) آمد. حضرت از او فاصله گرفت و خود را پوشانيد، پيامبر اكرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) كه در آن جا حضور داشت از حضرت زهرا(علیها السّلام) پرسيد: «با اين كه اين مرد نابيناست و تو را نمي‏بيند، چرا خود را پوشاندي»؟ حضرت زهرا(علیها السّلام) در پاسخ فرمود: «اگر او مرا نمي‏بيند، من كه او را مي‏بينم، وانگهي او بو را استشمام مي‏كند». حضرت زهرا(علیها السّلام) فرموده اند: برترين كار براي زنان اين است كه آنها مردان نامحرم را نبينند، و مردان نامحرم آنها را نبينند.

نيز روايت شده: روزي جابر بن عبدالله انصاري همراه رسول خدا(صلّی الله علیه و آله و سلّم) به سوي خانه فاطمه(علیها السّلام) رهسپار شدند. وقتي كه به در خانه رسيدند، پيامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) اجازه ورود طلبيد. فاطمه(علیها السّلام) اجازه داد، پيامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمود: شخصي همراه من است، آيا اجازه هست با او وارد خانه شويم؟ فاطمه(علیها السّلام) عرض كرد: «اي رسول خدا «قِناع» (يعني مقنعه و روسري) ندارم.» پيامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمود: اي فاطمه! زيادي لباس بلند روپوش خود را بگير و سرت را با آن بپوشان».

حضرت زهرا(علیها السّلام) در عين آن كه حجاب كامل را رعايت مي‏كرد، حجاب را پرده‏نشيني و انزواي زنان نمي‏دانست، بلكه شواهد بسياري وجود دارد كه آن حضرت حجاب را هرگز دست و پاگير و مانع تلاش‏هاي اجتماعي و سياسي نمي‏دانست. از اين رو، در عرصه‏هاي مختلف اجتماعي و سياسي شركت فعّال داشت، به عنوان نمونه:

چگونگي خطبه خواندن حضرت زهرا(علیها السّلام) در مسجدالنّبي

يكي از امور مهمّي كه در زندگي حضرت زهرا(علیها السّلام) همواره مي‏درخشد، خطبه غرّاي او در مسجدالنّبي پس از رحلت پيامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) در ازدحام مردم است، كه او با اين خطبه غاصبان و خطاكاران را به محاكمه كشيد و آنان را قاطعانه محكوم كرد، و از حريم ولايت و رهبري اميرمؤمنان علي(ع) به دفاع برخاست.

چگونگي حركت حضرت زهرا(علیها السّلام) از خانه‏اش (كه مجاور مسجد بود) به مسجد، در رابطه با مراعات حفظ حريم حجاب به قدري دقيق و ظريف است، كه جدّا سزاوار است همگان در اين مورد با نظر دقيق بنگرند، و نكته‏ها را دريابند، و سپس خطبه غرّاي او را در آن اجتماع و جوّ حاكم مورد بررسي قرار دهند.

به راستي كه منظره خطبه خواندن حضرت زهرا(علیها السّلام) تابلو گويا و بسيار روشن درباره حفظ حريم حجاب، و در عين حال شركت كامل در صحنه براي سخنراني و دفاع از حريم حق است و اين همان راه اعتدال است كه اسلام در همه جا به آن سفارش نموده است.

ما در اين جا چگونگي حركت آن حضرت براي القاي خطبه را شرح مي‏دهيم، تا مسأله مهم حجاب را از مكتب زهراي اطهر(علیها السّلام) بياموزيم، و هم باور كنيم كه زن مي‏تواند در عين حفظ حريم حجاب، از پرده‏نشيني خارج گردد، و به عنوان نيمي از جامعه انساني، رسالت خود را به انجام رساند.

شرح اين چگونگي، نيز مي‏تواند جواب دندان‏شكني به آن افرادي باشد كه حجاب اسلامي را كمرنگ گرفته، و خطبه خواندن حضرت زهرا(علیها السّلام) در مسجد را به عنوان شاهد عقيده ناصحيح خود مي‏آورند، غافل از آن كه شش دليل و شاهد محكم در مقدّمه خطبه وجود دارد، كه هر كدام نشان دهنده اهميّت حجاب از نظر حضرت زهرا(علیها السّلام) است. اينك شرح مطلب:

عبدالله بن حسن (نوه امام حسن مجتبي عليه السلام) از پدران خود نقل مي‏كند، هنگامي كه مسأله غصب فدك رخ داد، و اين خبر به حضرت زهرا(علیها السّلام) رسيد، در اين هنگام حضرت زهرا(علیها السّلام) تصميم گرفت به مسجد برود و در آن جا به عنوان حمايت از حق، سخنراني كند، چگونگي حركت حضرت زهرا(علیها السّلام) در متن عبارت چنين آمده:

حضرت زهرا(علیها السّلام) روسري خود را بر سرش پيچيد و عباي خود را (كه روپوشي وسيع بود) به سر نمود، و ميان گروهي از ياران و زنان خويشاوندش (به سوي مسجد) حركت كرد، آن حضرت هنگام راه رفتن (بر اثر شتاب يا بلندي لباس) به قسمت پايين لباسش پا مي‏گذاشت (در نهايت پوشيدگي راه مي‏رفت) شيوه راه رفتن او (در متانت و وقار) هم چون شيوه راه رفتن رسول خدا(صلّی الله علیه و آله و سلّم) بود،

تا اين كه بر ابوبكر وارد شد، ابوبكر در ميان ازدحام مسلمانان قرار گرفته بود، در اين هنگام ميان آن حضرت و مردم، پرده‏اي نصب شد، حضرت زهرا(علیها السّلام) نشست، سپس ناله جانسوزي نمود كه بر اثر آن، صداي همه حاضران به گريه بلند شد، به گونه‏اي كه گويي از صداي گريه، مسجد به لرزه درآمد، سپس حضرت زهرا(علیها السّلام) اندكي سكوت كرد، تا مردم آرام شدند، و جوش و خروششان بر اثر گريه، فرونشست، آن گاه خطبه را شروع كرد». (احتجاج طبرسي)

 

تجزيه و تحليل عبارت فوق

در اين عبارت، در رابطه با حفظ حريم حجاب و عفاف در عين شركت در يك صحنه پرشور سياسي و اجتماعي، شش نكته است كه هر كدام از جهتي بيانگر اهميّت و عظمت مقام حجاب در سيره حضرت زهرا(علیها السّلام) است، كه به اختصار بدان اشاره مي‏شود:

1ـ آن حضرت روسري خود را كه به طور كامل سر و گردن و سينه‏اش را مي‏پوشانيد، بر سر گرفت، تعبير واژه (پيچيد) حاكي است كه روسري به طور كامل و چسبان به سر و گردن گرفته شده بود، نه به طور سبك و وارفته كه با اندكي تكان دادن از سر رد شود و موي سر آشكار گردد؛

2ـ حضرت زهرا (علیها السّلام) علاوه بر آن روسري، لباس روي لباس‏هايش مانند عبا را بر سر و تن خود پوشانده بود

3ـ لباسي كه بر تنش بود به قدري بلند بود كه در راه رفتن، گاهي قسمت پايين لباس زير پاي حضرت زهرا(علیها السّلام) قرار مي‏گرفت.

4ـ آن حضرت همانند رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) با متانت و وقار حركت مي‏كرد، يعني هيچ گونه حركات نامناسب و دور از نزاكت در حركت او ديده نمي‏شد؛

5ـ علاوه بر اين ها در مسجد پرده‏اي به احترام او نصب كردند، و آن حضرت در پشت آن پرده خطبه خواند.

6ـ دوستان و زنان خويشانش، اطرافش را گرفته بودند.

به اين ترتيب نتيجه مي‏گيريم، حضرت زهرا (علیها السّلام) در عين آن كه در همايش پرشكوه و پرجنجال شركت نمود، همه نمادهاي حريم حجاب و عفاف را رعايت نموده است.

 

[zarinpalpaiddownloads id="4"] 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 25 اردیبهشت 1395 ساعت: 18:35 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

داستان در مورد حجاب

بازديد: 103

 

چادرم، هدیه ای از امام رضاست

 

تا هفت سال پیش به شدت از چادر بدم می آمد . یعنی چی که یک پارچه سیاه رو می کشند سرشون؟ چه لزومی داره ؟ چرا خودشونو با چادر انگشت نما میکنن ؟ آخه چه قشنگی داره ؟ این امل بازی ها چیه ؟اما الان عاشق چادرم هستم . یعنی بمیرم هم از خودم جدایش نمیکنم . تو دنیا خرید هیچی به اندازه چادر شادم نمیکنه . آخه هدیه ست؛ هدیه عشقم ، امامم ، هدیه ای که باهاش شرمنده ام کرد .هفت سال پیش بود . کلاس زبان میرفتم . یک روز تو کلاس زبان معلممون پرسید چه شهری رو دوس دارید ؟ هر کسی یه شهری رو گفت یکی شیراز، یکی اصفهان، یکی مشهد،  یکی  یزد و … .

من گفتم اصفهان. آخه به طور مثال مشهد چی بود که اون خانم مسن گفت مشهد؟؟؟ اصلا به تیپش هم نمی آمد اهل مشهد رفتن باشه؛ خیلی جینگول بود و بد حجاب . بنظر من پول حرووم کردن بود مشهد رفتن . چقدر من نادون بودم . چقدر کور بودم . خدایا منو ببخش ..معلم ازمون خواست که دلیلهامون رو به انگلیسی بگیم، هر کسی دلایل خودش رو گفت اون خانم گفت من مشهدو فقط و فقط به خاطر امام رضا دوس دارم . اما من بازم درک نکردم اون خانم چی میگه خوب همه امام رضا رو دوس دارن البته به زبون دیگه . دوس داشتن واقعی کجا ادعای دوس داشتن کجا ؟

یادمه حتی تو همون روزا یکی از دوستام داشت میرفت سفر بهش گفتم کجا میری؟ گفت مشهد . گفتم دیوونه ای این همه هزینه میکنی میری مشهد ؟؟؟ برو شمال، مشهد چیه آدم دلش میگیره . یا امام رضا شرمندتم اون روزا حال خیلی پریشونی داشتم همش در حال بغض و گریه بودم . یه گوله غم تو گلوم نشسته بودو مدام قورتش میدادم گاهی میخواست خفم کنه . رفتم خونه بازم بغض داشتم . یاد حرف اون خانم افتادم که گفت یه بار میگم یا امام رضا جوابمو میده حتی از راه دور . باور نکردم اما تا یاد خانمه افتادم گفتم یا امام رضا شاید کمکم کنه اما اصلا امید نداشتم دیگه هم بهش فکر نکردم .اصلا منتظرم نبودم .

یکی از همون شبا که با غم و بغض و گریه خوابم برد، خواب دیدم: دیدم دارم میرم مشهد . تو جاده ام گنبد طلا هم انتهای جاده ای بود که توش بودم، اما نمیرسیدم. ساعتها با ماشین به سمت گنبد میرفتم اما ذره ای از مسیر کم نمیشد . تو خواب همش حرص میخوردم چرا نمیرسم چرا ؟؟؟یه ماهی بود این خواب مدام تکرار میشدو منو به شدت عصبی میکرد . دیگه آرزو شده بود حتی تو خواب بهش برسم .عشق امام رضا عجیب افتاده بود به جونم با اون خوابائی که میدیدم چرا بهش نمیرسیدم ؟؟؟

 

 

یه شب یه خواب خیلی عجیب دیدم که هنوزم لحظه به لحظه شو یادمه . خوابی که عشقم هزاران هزار برابر کرد؛خواب دیدم توی یه جای تاریکه تاریک نشستم زانوهامو بغل کردم دارم زار زار گریه میکنم . اینقدر که تو خوابم گلوم درد میکرد . همونطور که صورتم خیش اشک بود و سرم رو زانوم، دو نفر اومدن سمتم دستمو گرفتن و بلندم کردند، مثل یه زندانی دو طرفم ایستادند و دستمو گرفتند

اصلا رمق حرکت نداشتم کمکم میکردند حرکت کنم . بهشون گفتم شما کی هستید؟ نه نگام کردند نه جوابم رو دادند . هر چی می پرسیدم انگار نمیشنیدند . چرا اینجوری بودن ؟ من حتی صورتشونم نمیتونستم ببینم پوشونده بودنش .تو مسیر خیلی ها بودن همه فانوس به دست از یکیشون پرسیدم اینا منو کجا میبرن؟ گفت حرم امام رضا . منم آغاز کردم به گریه تا رسیدیم به صحن .

یهوئی یه چادر افتاد رو سرمو رفتم تو حرم . دیدم همه مشغول دعا نماز و اشک و آهند منم اشک ریختم و زیارت کردم .از خواب بیدار شدم . عین دیوونه ها شده بودم همش اشک میریختم و به مامان و بابام التماس میکردم منو ببرند مشهد، میگفتن عید. هیچ کس حالمو درک نمیکرد .داداشی میخواست بره شاهرود منم بدون اینکه حرفی از مشهد بزنم باهاش راهی شدم . به خاله ام جریان رو گفتم، گفت خودم می برمت .یادم نیست فکر کنم ولادت امام رضا بود و بلیط پیدا نمیشد داداشیم گیر داده بود برگردیم و رفت بلیط تهران رو گرفت . منم اشک میریختم و میگفتم یا امام رضا من تو رو خواستم، تو منو نخواستی؟ دلمو شکوندی؟ عاشقم کردی، اما به عشقم نرسوندی؟ چرا پس اون همه تو خواب دلبری کردی ؟ که بیام دلمو بشکنی ؟

خوابم برد صبح دیدیم داداشی که شب میگفت صبح ساعت ۶حرکته تا صبح خوابش نبرده و رفته بلیط ها رو پس داده ، الهی خواهرت دورت بگرده .با هزار زحمت و رو زدن به این و اون بلیط جور شد طفلی شوهر خاله ام و داداشی و پسر خاله رفته بودن راه آهن جلوی گیشه هر کی تک تک بلیط می آورد مرجوع کنه میخریدن ازش و هی بهمون زنگ میزدن یکی جور شد حالا یکی دیگه .بالاخره ۶تائی رفتیم مشهد با خواهر و داداشی و پسر خاله و دختر خاله عزیزم .بدون چادر رفتم .

نزدیکای حرم چادرو از تو کیفم درآوردم سر کردم . تا گنبد رو دیدم غم از تو گلوم عین یه گوله اومد بیرون حس کردم امام رضا بغض و غم چند ماهه رو از تو گلوم برداشت . چه عاشقانه زیارت کردم تمام مدت اشک میریختم اینقدر که چشمام درد گرفت بود آخه لحظه شیرین وصال بود .از حرم اومدم بیرون چادر و تا کردم گذاشتم تو کیفم حس بدی گرفتم اما اهمیت ندادم گفتم جوگیر شدی توجه نکن اما تمام مدت ذهنم پیش چادر بود و حس خوبی که بهم داده بود .

برگشتم تهران با یه دنیا عشق .یکی دوماهی گذشت اما دیدم نه انگار بحث جوگیر شدن نیست انگار واقعا به چادر محتاج شده بودم همش با دست و کیفم و مقنعه ام خودم و می پوشوندم . به خانواده و دوستام گفتم انگار باید چادر سر کنم تو خواب دیدم تو حرم چادر اومد رو سرم فکر کردم خوب عادیه همه تو حرم چادر سر میکنن اما انگار یه تکلیف بوده .همش خانمای چادری رو نگاه میکردم و ازشون در مورد چادر میپرسیدم مامانم حاضر نبود واسم چادر بگیره یکی از دوستام واسم خرید ودوخت و تو امام زاده حکیمه خاتون سرم کرد و از اون روز عاشق چادرمم دیگه نمیتونم از خودم دورش کنم .

جالب اینه که اونائی که منعم میکردن از چادر چقدر از چادرم خوششون اومد و می گفتد بهم میاد خیلی ها هم به چادر مشتاق شدند .اون موقع بود که فهمیدم هدیه است که اینهمه واسم عزیزه وگرنه من و افکار قبلی کجا چادر کجا؟ خدایا شکرت

داستان شماره دو

به حرمت شهدا چادری شدم

خرداد سال ۶۰بود هر روز منتظر خبری تازه بودیم از جبهه از عملیاتها هر روز شاهد تشییع پیکر تعدادی از بهترین فرزندان غیور این مملکت بودیم و تنها کاری که از دست ما برمی آمد این بود که هرکجا امکان کمک به جبهه برای دختران وجود داشت حاضر شویم.پیام شهدا را “که خواهرم چادر سیاه تو بیشتر از خون سرخ من دشمن را می ترساند  “با جان و دل شنیده بودیم و سعی میکردیم این پیام را به همه ی دختران  سرزمینمان برسانیم

معصومه دوست بسیار خوب و ساده ی من که در مدرسه و کلاس هم بودیم نسبت به حجاب خود تقیدی نداشت، بارها و بارها با او صحبت کردم که چادر بپوشد اما گوش نمی داد فصل امتحانات بود ناگهان معصومه را دیدم که با رنگ پریده و صدای لرزان وارد مدرسه شد.از او سوال کردم چه اتفاقی افتاده؟

گفت الان که از میدان شهدا به سمت مدرسه می آمدم تشییع جنازه ی یک شهید بود من هم چند قدمی خواستم در تشییع جنازه ی شهید شرکت کنم ناگهان آقایی از میان جمعیت خارج آمد و گفت: خواهرم چرا حجابت را رعایت نمی کنی اینها به خاطر ما و آسایش ما و دین ما مثل گل پر پر شده اند چرا این طور در خیابان ظاهر می شوید؟ خلاصه معصومه بسیار تحت تاثیر آن آقا قرار گرفته بود

امتحانات خرداد ماه گذشت در تابستان هم خبری از هم نداشتیم مهرماه در حیاط مدرسه منتظر آمدن دوستانم بودم که ناگهان دیدم معصومه با یک چادر مشکی و حجاب کامل وارد مدرسه شد.از خوشحالی در پوست خود نمی گنجیدم او را در آغوش گرفتم و به خاطر حجابش به او تبریک گفتم و پرسیدم: چه شد هرچه ما گفتیم تو چادر نپوشیدی حالا چه اتفاقی افتاده؟

بعد از ساعتی که کنار هم بودیم بالاخره معصومه در مورد سبب چادری شدنش صحبت کرد: یادته اون روز که امتحان داشتیم گفتم آقایی به من تذکر داد برای حجابم؟گفتم: بله ادامه داد: تابستان یک روز رفته بودم مزار شهدا، همین طور که بین قبور شهدا قدم می زدم چشمم به عکس همان آقا افتاد که در ردیف اول قطعه ی سوم در قبری ارام خفته بود و به خیل شهدا پیوسته بود گویا آن لحظه تمام وجودم را به آتش کشیدند و شرمنده تمام شهدا شدم و تصمیم گرفتم به حرمت شهدا چادر بپوشم و محافظ حجابم باشم.

امر به معروف آن شهید چه اثری بر قلب دوست من گدذاشته بود شاید آن روز که به خاطر خدا امر به معروف کرده بود نمی دانست که کلام او چقدر تاثیرگذار یم شود چرا که او هم مثل همه ی شهدا خود را مکلف به این امر کرده بود نه به نتیجه.مشتاقانه منتظر پنج شنبه و رفتن به میعادگاه بچه های حزب الله ؟؛ مزار شهدا بودم تا با معصومه به آنجا رفتیم

نورانیت آن شهید آنقدر ما را مجذوب کرد که ساعت ها کنار مزارش نشستیم و با او حرف زدیم سالها از آن ماجرامی گذرد و هنوز هرهفته که برای زیارت اهل قبور می رویم خاطره شهید محمد نوربهشت ما را به کنار مزارش م یکشاند و به یاد آن روزها اشکمان را جاری می کند خواهر این شهید که سالها بعد با ایشان همکار شدم می گفت از این خاطره ها از زندگی محمد برای ما بسیار نقل میکنند

راستی معصومه کاملا مسیر زندگی اش عوض شد با یک اقای بسیار مذهبی ازدواج کرد و الان یک خانواده ی نورانی و فرزندان صالحی دارد و زندگی بسیار پربرکتی نصیب او شده است ما آن زمان شهدا را به خاک نسپردیم بلکه به یادمان سپردیم و هنوز برای حاجات مادی و معنوی خود به آن پاکان که شاهدان ما می باشند متوسل می شویم و از خداوند می خواهیم به حرمت خون پاکشان و صفای قلب و خلوصشان ما را یاری کنند که عبد خوبی برای پروردگار شویم و ان شاء الله صاحب نفس مطمئنه

 

اللهم اجعل محیای محیا محمد و آل محمد و مماتی ممات محمد و ال محمد

. ..

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 18 اردیبهشت 1395 ساعت: 20:18 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

داستان به زبان عربی همراه با ترجمه

بازديد: 747

 

داستان عربی مریض شدن شیر همراه با ترجمه فارسی

ظل أسدٌ قویٌ یحکم الغابةَ سنواتٍ طویلةً و کانت جمیعُ الحیوانات تخافه و تطیع أوامرَه؛ کان الأسد یحصل على طعامه بالقوة یطارد الفریسة و یهجم علیها و یفترسها بأنیابه الحادة و لایترکها حتى یشبع ثم تأتی الحیوانات و تأکل من بقایا طعامه.

شیری قوی سال‌های طولانی بر جنگلی حکومت می‌کرد و همه حیوانات از او می‌ترسیدند و اوامرش را اطاعت می‌کردند، شیر، غذایش را با قدرت تمام  به دست می‌آورد و شکار را دنبال می‌کرد  و به آن حمله‌ور می‌شد  و با چنگال‌های تیزش آن را شکار می‌کرد و  رهایش نمی‌کرد تا اینکه سیر می‌شد.  سپس حیوانات دیگر می‌آمدند و باقیمانده غذایش را می‌خوردند.

کبر الأسد و صار عجوزاً ضعیفاً و ذات یوم شـــَعـــَر بالمرض و أحسّ بالضعف الشدید و أصبح غیر قادر على أن یصطاد. شعر الأسدُ بالجوع و راح یفکــّر فی طریقةٍ یحصل فیها على طعامه.

شیر مسن شد و پیر و ضعیف گردید و روزی احساس بیماری کرد و ضعف شدیدی را حس نمود و به گونه‌ای شد که قادر به شکار کردن نبود. احساس گرسنگی کرد و به راهی فکر می‌کرد که از آن طریق غذایش را بدست بیاورد.

قال الأسدُ لنفسه ما زالت الحیواناتٌُ تحترمنی و تخافنی و تسمع کلامی لا ینبغی أبداً أن أظهر لها أننی أصبحتُ کبیرَ السن ضعیفاً و إلا فإنها لن تخشانی و لن تطیع أوامری لکن سأعلن عن مرضی و أبقى داخل بیتی و لابدّ أن تحضر الحیوانات لزیارتی و بذلک سیأتینی طعامی من غیر أن أتعب نفسی فی الحصول علیه.

شیر با خود گفت: هنوز حیوانات به من احترام می‌گذارنند و از من می‌ترسند و سخن مرا گوش می‌دهند اصلاً سزاوار نیست که به آن‌ها ابراز کنم که پیر و ضعیف شده‌ام و گرنه آن‌ها از من نخواهند ترسید و اوامرم را اطاعت نخواهند کرد ولی مریضیم را اعلام خواهم کرد و داخل خانه‌ام می‌مانم و ناچار حیوانات به عیادت من می‌آیند و بدین ترتیب غذایم را بدون اینکه خودم را در راه حصول آن خسته کنم بدست خواهم آورد.

قصد الأسدُ أن یعلن خبرَ مرضه للجمیع کانت الحیواناتُ تخاف غضبَ الأسد وبطشه إن هی لم تقم بالواجب لذلک سارعت الحیوانات إلى زیارته فی بیته والسؤال عنه والدعاء له بالشفاء لکن کلما دخل حیوانٌ بیتَ الأسد هجم علیه وفتک به وأکله . کان الأسد سعیداً لأنه لا یتعب فی الحصول على طعامه. فهو لم یعد قادراً على أن یطارد أیّ حیوان مهما کان بطیئاً لکن الطعام اللذیذ کان یأتی إلیه فی بیته و هو جالس لا یتحرک فیأکل منه حتى یشبع.

شیر تصمیم گرفت که خبر بیماریش را به همه اعلام کند؛ حیوانات از خشم و عصبانیت شیر می‌ترسیدند اگر به تکلیف خود عمل نمی‌کردند به خاطر همین حیوانات برای دیدنش و احوالپرسی و دعا برای شفایش به خانه‌اش شتافتند ولی هر حیوانی که داخل می‌شد شیر به او حمله می‌کرد و او را می‌درید و می‌خورد. شیر خوشبخت بود زیرا برای بدست اوردن غذایش خسته نمی‌شد. او قادر به دنبال کردن هیچ حیوانی نبود هر چند که آن حیوان کند راه می‌رفت ولی غذای لذیذ خودش به خانه‌اش می‌آمد در حالی که او نشسته بود و حرکت نمی‌کرد پس از آن می‌خورد تا سیر می‌شد.

و فی یوم من الأیام کان الدور على الثعلب لیزور الأسد ویسأله عن صحته ویطمئن على حاله. توجه الثعلبُ إلى بیت الأسد وهمّ بالدخول لکنه نظر إلى الأرض عند مدخل البیت وتوقف سأل الثعلب الأسد عن حاله وهو واقف فی مکانه خارج البیت أجاب الأسد ما زلت مریضاً یا صدیقی الثعلب  لکن لماذا تقف بعیداً أدخل یا صدیقی لأستمتع بحدیثک الحلو وکلامک الجمیل فأجابه الثعلب لا یا صدیقی الأسد کان بودی أن أدخل بیتک لأنظر إلیک من قرب لکنی أرى آثار أقدام کثیرة تدخل بیتک ولم أرى أثر لقدم واحدة خرجت منه.

در روزی از روز‌ها نوبت به روباه رسید که شیر را ملاقات کند و از سلامتش بپرسد و از حالش مطمئن شود روباه به خانه شیر روی آورد و تصمیم گرفت داخل شود ولی او به زمین نزد ورودی خانه نگاه کرد و ایستاد. روباه از شیر حالش را پرسید در حالیکه در جایش در خارج از خانه ایستاده بود. شیر پاسخ داد هنوز مریضم‌ ای دوست روباهم! ولی چرا دور می‌ایستی. داخل شو دوست من تا از سخن شیرینت استفاده کنم روباه جواب داد: نه‌ ای دوست شیر من، شایسته دوستیمان است که داخل خانه‌ات شوم و تو را از نزدیک ببینم ولی من جای پاهای زیادی را می‌بینم که به خانه‌ات وارد شده‌اند ولی حتی یک جای پا نمی‌بینم که از خانه‌ات خارج شده باشد.

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 18 اردیبهشت 1395 ساعت: 19:31 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

قدرت ذهن!

بازديد: 145

قدرت ذهن!

ذهن انسان یکی از اسرار طبیعت محسوب می‏شود که هنوز دانش بسیار اندکی درباره قدرت ذهن و بسیاری از پدیده‏های مربوط به آن برای بشر امروز آشکار شده است. طی دهه‏های گذشته دیدگاه‏های برخاسته از تکنولوژی، موجب شده که وجود نیروهای ذهنی کنار گذاشته شود یا به کلی انکار گردد. اما اخیراً بینش جدید و غیر متعصبانه علوم، برخی از این نیروها را دوباره مورد تأیید قرار داده و اسرار آن‏ها را از نو بررسی کرده است. امروزه پزشکان و دانشمندان با بررسی‏ها و تحقیقات علمی به عمل آمده پذیرفته‏اند که نیروی ذهن نقش بسیار مهمی در سرنوشت و سلامتی انسان ایفا می‏کند. اگر بگوییم انرژی ذهن از نیرومندترین انرژی‏ها در زندگی بشر است اغراق نکرده‏ایم.

 

در فرهنگ‏های گوناگون داستان‏های مختلفی در مورد پدیده‏های غیرمتعارف و خارق‏العاده نقل شده که در گذشته هیچ گونه تحقیقی در مورد آن‏ها به عمل نیامده است، اما در سال‏های اخیر دامنه تحقیق در مورد ماوراء الطبیعه، انرژی ذهنی و گشودن راز رابطه متقابل و عجیب میان ذهن و بدن گسترش پیدا کرده است که روشن می‏کند تأثیرات و مبادله‏هایی آرام، نادیدنی و پنهان میان ذهن و بدن در جریان است و این جریان جزئی از ساختار طبیعت است.

 

در سال‏های اخیر محققان برروی موارد مختلف از جمله تجویز داروهای بی‏اثر یا استفاده از روش‏هایی که نیروی ذهن منجر به کاهش ضربان قلب یا فشار خون می‏شود، آزمایش‏های مکرری انجام داده و تأثیرات عمیق ذهن بر بدن را به اثبات رسانده‏اند.

 

عده‏ای می‏گویند این نظریه، مقوله جدیدی نیست و پزشکی به ارتباط میان ذهن و بدن از زمان بقراط پی‏برده است آنها سخن سقراط را مثال می‏آورند که : بیماری جسم جدا از ذهن نیست .

 

 ذهن انسان همچون اقیانوسی عظیم از انرژی، شعور و آگاهی است. ذهن را می‏توان معیاری جهت سنجش بیماری و یا به عبارتی انحراف از سلامتی دانست زیرا ذهن نتیجه ارتباط شعور فرد با شعور کل است و ذهن ناهنجار، ذهنی است که شعور آن از حالت تعادل با شعور کل منحرف شده باشد. به عبارتی می‏توان گفت علت بیماری انحراف شعور از حالت تعادل است. همه افکار، اعمال، احساسات و حتی وضعیت تندرستی ما از همین اقیانوس آگاهی نشأت می‏گیرد.

 

انسان موجودی است که در تمام طول روز دمی از تفکر بازنمی‏ماند. هر فکری که از ذهن می‏گذرد، بر ترکیبات شیمیایی بدن تأثیر می‏گذارد و اگر افکار انسان منفی و مخرب باشد احساسات و عواطف ویرانگری را موجب می‏شود. اینگونه هیجانات و تنش‏ها به جسم لطمه می‏زند و سبب بیماریهایی از قبیل زخم‏های دستگاه گوارش، عوارض قلبی، فشار خون، انواع بیماری‏های عصبی و غیره می‏گردد.

 

دکتر دیپاک چوپرا عقیده دارد که مسئله بهبود و شفا اساساً یک امر فیزیکی نیست بلکه فرآیندی ذهنی است . وقتی یک استخوان شکسته در بدن جوش می‏خورد یا یک سرطان خود به خود معالجه می‏شود، این شفای خود به خود ناشی از یک آگاهی درونی است. بیمارانی که پیوستگی ذهن و بدن را درک کرده‏اند، قادرند نیروی خود درمانی را به حرکت وا دارند و از آن نیز فراتر رفته، به راز شفای کوآنتوم دست یابند. شفای کوآنتومی روشی نوین در امر پیشگیری و درمان است که در آن به واحد بنیادی روند درمان، یعنی اتصال ذهن و بدن پرداخته می‏شود به این نحو که ذهن روی تمام سلول‏های بدن تأثیر می‏گذارد. ذهن می‏تواند بیماری را تسریع و یا از سرعت آن بکاهد، می‏تواند برای مدتی آن را متوقف سازد و حتی آن را به عقب بازگرداند. در واقع شفای کوآنتومی با ارائه تعاریف علمی از موضوعاتی نظیر سلامتی، درمان، درد و بیماری دیدگاه‏های جدیدی را به پزشکی متعارف ارائه می‏دهد.

شفای کوآنتومی ،یگانگی ذهن و بدن است، پیوستگی ذهن و بدن به حدی است که تفکیک این دو به عنوان دو جزء تشکیل دهنده وجود انسان، نوعی خطا محسوب می‏شود. ارتباط این دو است که نظام واحدانسان را تشکیل می‏دهد و پرداختن صحیح به درمان یا شفای هر یک از این دو ، زمانی موفقیت‏آمیز خواهد بود که به جنبه دیگر نیز توجه شود.

 

به عبارت دیگر شفا یا درمان جسم بدون حضور فعال ذهن امری خیالی است. شفای کوآنتومی حاصل عمیق‏ترین هسته نظام هستی است که روند شفا از این هسته آغاز می‏گردد و برای وصول به این نقطه می‏باید از سطوح بیرونی بدن، سلول‏ها، بافت‏ها، اعضای بدن و دستگاه‏ها گذشت و به نقطه پیوست ذهن - بدن رسید، نقطه‏ای که از آن جا آگاهی تأثیر خود را آغاز می‏نماید.

 

دکتر چوپرا معتقد است که فرآیند شفا، فرآیندی زنده و جامع است که هنوز علم پزشکی قادر به توضیح آن نیست . با این همه وقتی امر شگفتی روی می‏دهد و بیماری لاعلاجی به گونه‏ای ناگهانی و مرموز ناپدید می‏شود، فرضیه پزشکی دچار سرگردانی شده و در آن لحظه همه محدودیت‏ها شکسته می‏شوند. هنگام رخ دادن این وقایع نباید تصور کرد که معجزه‏ای روی داده است بلکه وقوع این رویدادها دال بر این است که ذهن انسان توانایی این را دارد که هر نوع بیماری را از بین ببرد.

 

چند سال قبل یک پسر بچه آمریکایی، دچار سرطان وخیم مغز شد. اطباء به والدین او گفتند که دیگر هیچ کاری از دستشان برنمی‏آید و او به زودی خواهد مرد. پدر و مادر کودک نمی‏خواستند این موضوع را قبول کنند بنابراین پسرشان را به یک کلینیک بردند که به دلیل نوآوریهایش در پزشکی شهرت داشت. در آنجا چند نفر از پزشکان با پسر صحبت کردند و به او فهماندند که ذهن او می‏تواند بیماریش را معالجه کند. او می‏تواند بیماریش را به هر شکلی که می‏خواهد مجسم کند و در ذهنش آن را نابود نماید. پسر تصمیم گرفت یک نوع بازی خیالی در ذهنش ترتیب دهد: سفینه‏های فضایی درون سرش می‏چرخیدند و به غده که آن را (گُنده خاکستری )می‏نامید، شلیک می‏کردند. قرار شد او روزی چند ساعت به این بازی بپردازد. بعد از گذشت چند ماه پسر به پدرش گفت امروز که سوار سفینه شدم و در مغزم جستجو کردم اثری از غده ندیدم .او به طور چشمگیری بهتر شده بود و توانست به مدرسه بازگردد. همان روز در زمین بازی مدرسه زمین می‏خورد و ناچار می‏شوند او را به بیمارستان ببرند.

 

دکتر نتیجه‏گیری کرد که غده سرطانی باعث ضعف و زمین خوردن او شده است. قرار شد از مغز او عکس بگیرند. تصویر به دست آمده نشان داد هیچ اثری از غده موجود نیست و سلول‏های سرطانی بدون به جا گذاشتن کوچک ترین اثری ناپدید شده‏اند.

 

در واقع شفای کامل عبارت از یک روند درمانی است که به طور همزمان و هماهنگ به شفای کامل ذهن و بدن بپردازد. نمود یک بیماری کاملاً جسمانی نباید به هیچ وجه ما را از توجه به جنبه‏های ذهنی آن غافل سازد و بالعکس.

 

در حال حاضر با توجه به موشکافانه بودن و جامعیت شفای کوآنتومی می‏توان آن را یکی از روش‏های درمان حقیقی مبتنی بر پایه‏های کاملاً علمی و منطقی دانست. البته پرداختن به موضوع شفای کوآنتومی در این مختصر امکان‏پذیر نیست و هدف از ارائه این مقوله صرفاً معرفی و آشنایی با سیستم درمانی ذهن - بدن است .

 

اکنون به معرفی روش‏های درمانی دیگری می‏پردازیم که بر توانایی ذهن در کنترل بدن و بسیاری از فعالیت‏های آن استوار است و همگی بر ظرفیت ذهن در برقراری آرامش و سلامتی تکیه دارند.

 

 دارونما یا گول دارو ، در لاتین به معنی می‏خواهم (I please) است و از لحاظ داروشناسی ماده‏ای غیر فعال می‏باشد که توسط پزشک به بیمار تجویز می‏گردد و در اثر باوری که بیمار به خوردن آن و تأثیراتش دارد، در اثر تلقین بهبود می‏یابد.

 

دکتر دیپاک چوپرا تحصیلات دانشگاهی و تخصصی خود را در هند و امریکا به پایان رسانده است. وی متخصص غدد داخلی و شاغل در امر طبابت، رئیس سابق گروه پزشکی بیمارستان مموریال نیوانگلند واقع در ستونهام ایالت ماساچوست و رئیس و مؤسس انجمن امریکایی پزشکی آیورودا می‏باشد

robabnaz66.persianblog.ir 
برچسب ها: قدرت ذهن، معجزه ذهن، ذهن انسان، 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 12 اردیبهشت 1395 ساعت: 11:53 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق درباره نظریه گشتالت

بازديد: 2737

 

فهرست

چکیده2

نکات کلیدی :2

مقدمه. 3

ماهیت انسان از دیدگاه روانشناسی گشتالت.. 4

مكتب گشالت.. 4

ولفگانگ کهلر (1967ـ1887)5

گذشته ی گشتالت.. 6

نکات مثبت گشتالت درمانی.. 7

انتقادات وارده بر گشتالت درمانی.. 7

نقش مواجههگر مشاور8

نقد گشتالت‌درمانی از دیدگاه روانکاوی.. 8

کارکرد مشاور گشتالتی.. 8

کاربرد گشتالت درمانی.. 9

نظريه شناختي گشتالت.. 9

قانون‌هاي گشتالت :10

يادگيري از ديدگاه گشتالت :10

در كاربرد آموزشي نظريه شناخت‌شناسي تكويني بايد موارد زير را در نظر گرفت :11

مفاهیم اساسی گشتالت‌درمانی.. 12

1.نظریه ی شخصیت.. 12

2.ماهیت انسان. 13

خودگردانی.. 13

آگاهی.. 13

3.مفهوم اضطراب.. 13

افسردگی.. 14

درمان کوتاه‌مدت.. 14

گشتالت درمانی یا تمرکزدرمانی.. 14

نتیجه گیری.. 15

منابع. 16

 

چکیده

درک روان‌شناسی گشتالت عبارت است از درک مفاهیم مرکزی آن، که در میان مفاهیم اصلی، گشتالت و میدان(field  ) را می‌توان نام برد. کلمه آلمانی گشتالت در انگلیسی به قالب، هیئت و ساختار، شکل یا الگو ترجمه شده است. مکتب گشتالت اولین حرکت روان‌شناختی آلمان، بر مبنای روش آزمایش بود. استدلال اصلی آن‌ها این بود که حقایق روان‌شناختی «از ذرات ایستاینامربوط تشکیل نمی‌شود» و لذا مطالعه آن‌ها نیازمند شیوه کل‌گراست. آن‌ها عقیده داشتند که ادراک، ترکیب نامتشکلی از عناصر نیست که بطور متوالی بصورت مفاهیمی معنی‌دار در ذهن با هم پیوستگی داشته باشند، بلکه ادراک را کلیتی منسجم و متشکل از یک هیئت(configuration) یا یک گشتالت می‌دانستند.

آ‌ن‌ها اعتقاد داشتند که یادگیری بصورت ناگهانی و از طریق کسب بینش صورت می‌گیرد. "کهلر" اعتقاد داشت که در حل مساله، میمون‌ها به آزمایش و خطا نپرداختند بلکه به کسب «بینش» رسیدند. نظریه گشتالت یکی از معدود نظریه‌هایی است که در زمان طرح دیدگاه‌های تجربه‌گرایی، با رویکرد خردگرایانه مطرح گردید.

گشتالت گرایان، کار خود را با مفاهیم نسبتا انتزاعی در خصوص طبیعت ادراک و تفکر و ساخت تجربه روانی آغاز کردند. آن‌ گاه به تفسیر مشاهدات روزمره در چارچوپ این مفاهیم نو پرداخته و نمود نیروهای سازمان دهنده مفروض در نظریه‌شان را به وضوح در آزمایش‌های خود به اثبات رساندند. ادراک و نیز فرایندهای مساله‌گشایی بیش از هر چیز دیگر مورد توجه روان‌شناسان گشتالت بود، و یادگیری یک امر ثانوی و فرعی و کم اهمیت تلقی می‌شد.

این مکتب، نقش زمینه(background) و سازمان‌یابی(organization) را در فرایندهای ادراک پدیداری، چنان بصورت قانع کننده‌ای نمایان ساخت که فقط مخالفان سرسخت ممکن است دستاوردهای آن را بی اعتبار اعلام کنند.

نهضت گشتالت، اثری ماندگار بر روان‌شناسی بر جای گذاشت و در زمینه‌های  ادراک، یادگیری، تفکر، شخصیت، روان‌شناسی اجتماعی و انگیزش تاثیر کرد. آن‌ها تاکید بر تجربه هشیار از نوع پدیدارشناسی می‌کردند.

در این مقاله که به روش توصیفی و از روی منابع اینترنتی و کتابخانه ای تهیه شده است به بررسی نظریه روان شناسی گشتالت می پردازیم .

نکات کلیدی :

نظریه روان شناسی گشتالت مفاهیم اثرات

 

 

 

 

 

مقدمه

روان‌شناسی گشتالت، در دهه دوم قرن بیستم به منزله اعتراضی نسبت به عنصرگرایی روان‌شناسی "وونت" در آلمان آغاز شد. کار ویلیام جیمز(William James)، یعنی مخالفت با عنصرنگری روان‌شناسی نیز صورت ابتدایی روان‌شناسی گشتالتی است.

گشتالت(Gestalt)، عبارت است از کلیتی پویا که از دو یا چند بخش تشکیل شده است.

گشتالت درمانی(Gestalt Therapy)، با کل فرد سر و کار دارد که چیزی بیش از جمع رفتارهایش است. گشتالتدرمانی، روشی پدیدارشناختی است که تجربه انسان را منبع دادهها میداند و بر تجربه درمانگر و مراجع از واقعیت تاکید دارد. گشتالت درمانی، یک رویکرد وجودی است که بر مسئولیت‌پذیری افراد در قبال خودشان و نقش آنان در تجربه های کنونی خودشان تاکید دارد. در گشتالت  درمانی، معضلات مربوط به گذشته و آینده در قالب زمان حال بررسی میشوند.

هدف کلی گشتالت  درمانی، خودآگاهی از دیگران و محیط است که موجب کمال و یکپارچگی انسان میشود.

شواهد تحقیق نشان میدهند که گشتالت  درمانی توسط یک درمانگر بالیاقت و موثر، میتواند تغییرات مفید و مهمی را ایجاد نماید و در مقابل، درمانگران ناآگاه اثرات مخرب و غم  انگیزی را به وجود می‌آورند.

در نهضت گشتالت و در میان کسانی که سخت تحت تاثیر مفاهیم گشتالت قرار گرفته‌اند به گروه‌هایی بر می‌خوریم.

کهلر، کافکا و ورتایمر که بنیانگذار رسمی مکتب گشتالت شناخته می‌شوند. و لوین(Lewin) از جمله اندیشمندانی بوده‌است که با طرح "نظریه میدانی" به توسعه مکتب گشتالت کمک زیادی نموده است.

در سال 1921، ورتایمر، کافکا، و کهلر با همکاری گلدشتاین(Goldstein) و گروهل(Gruhle ) مجله پژهش روان‌شناختی را پایه‌گذاری کردند، که ارگان رسمی  مکتب فکری گشتالت شدند.  

درک روان‌شناسی گشتالت عبارت است از درک مفاهیم مرکزی آن، که در میان مفاهیم اصلی، گشتالت و میدان(field) را می‌توان نام برد.

کلمه آلمانی گشتالت در انگلیسی به قالب، هیئت و ساختار، شکل یا الگو ترجمه شده است. مکتب گشتالت اولین حرکت روان‌شناختی آلمان، بر مبنای روش آزمایش بود. استدلال اصلی آن‌ها این بود که حقایق روان‌شناختی «از ذرات ایستای نامربوط تشکیل نمی‌شود» و لذا مطالعه آن‌ها نیازمند شیوه کل‌گراست. آن‌ها عقیده داشتند که ادراک، ترکیب نامتشکلی از عناصر نیست که بطور متوالی بصورت مفاهیمی معنی‌دار در ذهن با هم پیوستگی داشته باشند، بلکه ادراک را کلیتی منسجم و متشکل از یک هیئت(configuration) یا یک گشتالت می‌دانستند.(1)

آ‌ن‌ها اعتقاد داشتند که یادگیری بصورت ناگهانی و از طریق کسب بینش صورت می‌گیرد. "کهلر" اعتقاد داشت که در حل مساله، میمون‌ها به آزمایش و خطا نپرداختند بلکه به کسب «بینش» رسیدند.

نظریه گشتالت یکی از معدود نظریه‌هایی است که در زمان طرح دیدگاه‌های تجربه‌گرایی، با رویکرد خردگرایانه مطرح گردید.

گشتالت گرایان، کار خود را با مفاهیم نسبتا انتزاعی در خصوص طبیعت ادراک و تفکر و ساخت تجربه روانی آغاز کردند. آن‌ گاه به تفسیر مشاهدات روزمره در چارچوپ این مفاهیم نو پرداخته و نمود نیروهای سازمان دهنده مفروض در نظریه‌شان را به وضوح در آزمایش‌های خود به اثبات رساندند. ادراک و نیز فرایندهای مساله‌گشایی بیش از هر چیز دیگر مورد توجه روان‌شناسان گشتالت بود، و یادگیری یک امر ثانوی و فرعی و کم اهمیت تلقی می‌شد.

این مکتب، نقش زمینه(background) و سازمان‌یابی(organization) را در فرایندهای ادراک پدیداری، چنان بصورت قانع کننده‌ای نمایان ساخت که فقط مخالفان سرسخت ممکن است دستاوردهای آن را بی اعتبار اعلام کنند.(2)

نهضت گشتالت، اثری ماندگار بر روان‌شناسی بر جای گذاشت و در زمینه‌های  ادراک، یادگیری، تفکر، شخصیت، روان‌شناسی اجتماعی و انگیزش تاثیر کرد. آن‌ها تاکید بر تجربه هشیار از نوع پدیدارشناسی می‌کردند.

رویکرد پدیدارشناسی در روان‌شناسی اروپا گسترده‌تر از ایالات متحده است، اما تأثیر آن را بر روان‌شناسی آمریکا می‌توان مشاهده کرد.(3)

     ماهیت انسان از دیدگاه روانشناسی گشتالت

از نظر صاحبنظران گشتالتی انسان از نظر عملی ماهیتی تعاملی و از نظر اخلاق ، طبیعتی خنثی دارد. در این دیدگاه انسان به منزله یک ارگانیزم و یک کل است که نیاز شدیدی به محیط و تعامل با آن دارد. انسان کلا یک موجود احساس کننده ، تفکر کننده و عامل است که از لحاظ اخلاق نه خوب است و نه بد.

روانشناسان گشتالتی به ذاتی بودن نیاز انسان به سازمان و وحدت تجربه ادراکی معتقدند.انسان تمایل دارد تا در جهت چیزهای کل و یا هیات‌های خوب حرکت کند تا از تنشهای خود بکاهد و کلیت خود را به ظهور برساند. تمایل اساسی انسان تلاش برای کسب تعادل به عنوان یک ارگانیزم است. ارگانیزم انسان یک واکنش کننده یا دریافت کننده منفعل و فعل پذیر نیست. یک ادراک کننده و سازمان دهنده فعال است که بر طبق نیاز و علاقه خودش اجزای جهان مطلق را انتخاب می‌کند و دنیای خودش را از دنیای عینی بوجود می‌آورد. چون ارگانیزم موجودی خود کفا نیست پیوسته با محیط خود در تعامل است تا به نیازها و علائق خود جامه عمل بپوشاند.

مكتب گشالت

ايتلسون (1974) دو مكتب رفتارگرايي و گشتالت را تز و آنتي تز همديگر مي نامد، يكي از مهمترين اختلاف هاي اين دو مكتب اين است كه طرفداران مكتب گشتالت معتقدند پديده ها و رويدادهاي مركب و همچنين رفتار را نمي توان به اجزاي ساده (به عنوان مثال تداعي هاي   ) تجزيه كرد، زيرا تركيب و هيئت هر پديدة‌مركب (يعني گشتالت آن) متفاوت از مجموع اجزاي آن است. پس رفتار و فرايندهاي پاية رواني از قبيل ادراك، شناخت، احساس و تفكر را نيز نمي توان به اجزاي تشكيل دهندة آنها مانند «پيوندها» تجزيه كرد.

پژوهشگران مكتب گشتالت بيش از ديگر مكاتب به شرايط محيط (به معني جامع آن) توجه دارند، كوفكا (1935)، از بنيانگذاران اين مكتب، محيط را به دو نوع «جغرافيايي» و «رفتاري» تفكيك ميكند. «محيط جغرافيايي» به معني «محيطي كه به طور عيني وجود دار» و «محيط رفتاري» بدان گونه كه «به وسيلة فرد تجربه مي شود» به كار مي رود. يك نفر ممكن است از يك محيط جغرافيایي در دو مقطع زماني، دو نوع ادراك و تجربة مختلف بيابد. به طور مثال، يك بار براي گردش و تفريح و بار ديگر براي معالجة يكي از نزديكان خود از شهرستان به تهران مي آييم. اگر براي سير و سياحت به تهران آمده باشيم، ممكن است مشكلات رفت و آمد و سر و صداي شهر را ناراحت كنده نيابيم و كوشش كنيم دوران اقامتمان در تهران طولاني تر شود. اگر براي معالجه به تهران آمده باشيم، احتمالاً مشكلات رفت و آمد را به زحمت تحمل مي كنيم. «محيط جغرافيايي» بخشي از «محيط رفتاري» است، زيرا ويژگي هاي محيط جغرافيایي نيز شناختي را كه از محرك ها و رويدادها حاصل مي شود متاثر مي سازد.

دخالت محيط جغرافيايي در محيط رفتاري از يكسو و اكتسابات و تجارب مشترك افراد حين اجتماعي شدن از سوي ديگر موجب مي شود در محيط رفتاري افراد و گروه ها جنبه هاي مشترك به وجود آيد.   کورت کافکا (1941ـ1886) کورت کافکا که در برلين به دنيا آمد احتمالاً مبتکرترين فرد از پايه‌گذاران روانشناسي گشتالت است. او تحصيلات خود را در دانشگاه برلين گذراند و به علوم و فلسفه علاقه‌مند گرديد.

روانشناسي را با کارل استامپ خواند و درجه دکتري خود را در 1909 دريافت کرد. در 1910 رابطه‌اي پر بار و طولاني را با ورتايمر و کهلر در دانشگاه فرانکفورت آغاز نمود. سال بعد در دانشگاه جيسن، در 60 کيلومتري فرانکفورت شغلي را پذيرفت و تا سال 1924 در آنجا باقي ماند. درخلال جنگ جهاني اول در درمانگاه روانپزشکي با بيماران داراي آسيب مغزي و زبان‌ پريش کار کرد.

بعد از جنگ، که روانشناسان ايالات متحد از شکل‌‌گيري مکتب جديدي در آلمان آگاه شدند، کافکا مقاله‌اي براي مجله آمريکايي بولتن روانشناختي نوشت. اين مقاله با عنوان «ادراک: مقدمه‌اي بر نظريه گشتالت» (کافکا، 1922) مفاهيم اصلي روانشناسي گشتالت و نتايج و معاني ضمني تحقيقات قابل ملاحظه‌اي را ارائه داد. اگرچه اين مقاله براي بسياري از روانشناسان آمريکايي اولين تبيين نهضت گشتالتي بود، ممکن است به نهضت زيان رسانيده باشد. عنوان مقاله «ادراک»، سوء‌تفاهمي را به وجود آورد که سال‌‌ها دوام يافت؛ مخصوصاً اين انديشه که روانشناسي گشتالت انحصاراً با ادارک سر و کار دارد و بنابراين با ساير زمينه‌هاي روانشناسي بي‌ارتباط است.

درحقيقت، روانشناسي گشتالت به‌طور گسترده با مسائل تفکر و يادگيري و درنهايت با تمام جنبه‌هاي تجربه هشيار سر و کار داشت.

مهمترين دليل براي اينکه روانشناسان گشتالتي اوليه انتشارات منظم خود را بر ادراک متمرکز کردند روح زمان بود: روانشناسي وونتي، که گشتالتي‌‌ها در مقابل آن قيام کردند، بيشترين پشتيباني خود را از پژوهش درباره احساس و ادراک به دست آورده بود. بنابراين، روانشناسان گشتالتي ادراک را به عنوان عرصه خود انتخاب کرده بودند تا از سنگر خود وونت به او حمله کنند. (ميکائيل ورتايمر، 1979، ص. 134)

در 1921 کافکا کتابي در زمينه روانشناسي رشد کودک به نام رشد ذهن منتشر کرد که هم در آلمان و هم در ايالات متحد با توفيق روبه‌رو گشت. او به عنوان استاد مدعو دانشگاه کرنل و دانشگاه ويسکانسين به آمريکا رفت و در 1927 در کالج اسميت در نورتمپتن ماساچوست جايي که تا زمان فوتش در 1941 در آنجا ماند به مقام استادي منصوب شد.

در 1935 کتاب اصول روانشناسي گشتالت را منتشر کرد که مطالعه آن مشکل بود و آنگونه که منظور او بود به‌طور واضح روانشناسي گشتالت را توضيح نداد.

ولفگانگ کهلر (1967ـ1887)

 ولفگانگ کهلر سخنگوي نهضت گشتالت بود. کتاب‌هاي او با مراقبت و دقت نوشته شده، در چندين جنبه از روانشناسي گشتالت کارهايي استاندارد است. تربيت کهلر در فيزيک زير نظر ماکس پلانک او را ترغيب کرد که روانشناسي بايد خود را با فيزيک متحد کند و گشتالت‌‌ها (شکل‌‌ها يا الگوها) در روانشناسي مثل فيزيک به وقوع مي‌پيوندند.

کهلر پس از مهاجرت به ايالات متحد در کالج سوارتمور در پنسيلوانيا به تدريس پرداخت، چندين کتاب منتشر کرد و ويرايش مجله گشتالتي پژوهش روانشناختي را به عهده گرفت. در 1956 از انجمن روانشناسي آمريکا جايزه خدمات برجسته علمي را دريافت کرد و مدت کوتاهي پس از آن به عنوان رئيس انجمن انتخاب گرديد.

گذشته ی گشتالت

کهلر در یکى از سخنرانى‌هاى خود مى‌گوید "به عقیدهٔ من، ما هیچگاه نخواهیم توانست هیچ مسئله‌اى را حل کنیم، مگر اینکه به منشاء مفاهیم مورد نظر خود بازگردیم، یا به عبارت دیگر، تا زمانى که از روش پدیدارى استفاده نمائیم، یعنى روش تحلیل کیفى تجربه را".

او در ادامه گفت که این روش مورد اقبال همگان واقع نشده و مخالفان آن را کسانى دانست که "ترجیح مى‌دهند با مفاهیمى سروکار داشته باشند که در جریان علوم، معانى آن روشن شده و از موضوع‌هائى که این مفاهیم در مورد آنها صادق نیست، مى‌پرهیزند". این بیانیه در واقع درخواست او براى استفاده از پدیدارشناسى به‌عنوان توصیف آزاد از تجارب فورى بدون تجزیه و تحلیل آنها به اجزاء بود.    

البته توصیف همواره در علم، مقدم است، و بررسى براساس فرضیهٔ مشخص، پس از آن مى‌آید. از این‌رو است که تشریح، مقدم بر فیزیولوژى است، زیرا علم با مشاهده آغاز مى‌شود. در هر مرحله از علم، مشاهدهٔ دقیق، ضرورى است، در حالى‌که فرضیات را بعد هم مى‌توان انجام داد. ارسطو و ارشمیدس هر دو مشاهده‌گران خوبى بودند. لئوناردو داوینچى مشاهده‌گرى عالى بود. گالیله مشاهده‌گر و فرضیه‌ساز خوبى بود، همانند کپلر و نیوتن. همان‌طور که مى‌بینیم، پدیدارشناسى از مراحل مقدم علم است.   

   گوته را مى‌توان یک پدیدارشناس دانست و به‌گونه‌اى در رأس سنت روانشناسى قرار مى‌گیرد. مشاهدات بسیار او در زمینه ی رنگ‌ها، مورد قبول دانشمندان زمان خود قرار گرفت. پرکینى مشاهده‌گرى دقیق بود. در حقیقت تمام فعالیت‌هاى فیزیولوژیست‌هاى حواس قبل از هلم هولتز بیشتر پدیدارشناسانه بودند. کتاب اول یوهانس میولر در سال ۱۸۲۶در باب پدیدارشناسى بینائى بود. بخش عمده‌اى از کتاب Psychophysik فخنر (۱۸۶۰) پدیدارشناسى بود.

مشاهدات او دربارهٔ حافظهٔ رنگ (که حالا روانشناسات گشتالت آن را ثبات رنگ - Color Constansy مى‌نامند). پدیدارى بود، همان‌طور که مشاهده او در این زمینه که اندازهٔ اصلى اشیاء در حال دورشدن به آن سرعت که تصویر شبکیه‌اى آنها کوچک مى‌شود، تغییر نمى‌کنند (که حالا به آن ثبات اندازه - Size Constancy مى‌گویند)

   هرینگ روش گوته و پرکینى را دنبال کرد. او بانفوذترین پدیدارشناس سال‌هاى (۱۸۷۰-۱۹۰۰) بود. روانشناسان گشتالت اهمیت و نفوذ او را حس کردند. هرینگ همانند فخنر، پدیده‌هاى "ثبات رنگ" و "ثبات اندازه" را مشاهده و توصیف کرد. آزادى توصیف در این افراد خیلى بیشتر از کسانى بود که مجبور شدند قیودات و مقررات شدید روش وونت را رعایت کنند. به‌طور کلی، پدیدارشناسان سعى بر یافتن یک "آزمایش اساسی" (Emperimentum crucis) کردند، آزمایشى بسیار اساسى و قانع‌کننده که بتواند یک موضوع کلى مورد مشاهده را به اثبات برساند. مثلاً مشاهدات پرکینى در سپیده‌دم از تغییر رنگ‌ها از این گونه است.   

از آنجا که پدیدارشناسى با تجربهٔ آنى سروکار دارد، نتیجه‌گیرى‌هاى آن نیز بلافاصله است. این برآیندها به فوریت به‌دست آمده و نیازى به اینکه صبر کنیم تا نتایج محاسبات و اندازه‌گیرى‌هاى کمى روشن شوند، نیست. به‌همین دلیل، یک پدیدارشناسى از آمار استفاده نمى‌کند، زیرا به‌دست آوردن فراوانى (Frequency) در یک لحظه مقدور نیست و مشاهدهٔ آن بلافاصله ممکن نمى‌باشد. از این‌رو بود که بسیارى از دستگاه‌هاى پیچیده‌اى که هرینگ ساخته بود، بیشتر براى نمایش موضوع‌ها تا آزمایش آنها بود. هرینگ قبل از به‌کار بردن دستگاه داده‌هاى علمى را مى‌دانست، او فقط از آن وسایل و ابزار براى قانع کردن دیگران استفاده مى‌کرد. روانشناسان گشتالت معاصر نیز از همین روال تبعیت مى‌کنند و نمودارهاى نمایشى تر و تمیز آنها بیشتر براى این است که خواننده را پیرو پدیدارشناسى کنند تا موضوعى را به اثبات رسانند.   

  سؤال مهم دیگرى که در رابطه با پدیدارشناسى مطرح مى‌شود، موضوع فطرت‌گرائى (Nativism) است. طى چهل سال آخر قرن نوزدهم، بحث و جدلى مداوم در مورد ادراک فضائى در جریان بود. فطریون معتقد بودند که ادراک روابط فضائى فطرى و تجربه‌اى آنى است.

عینى‌گرایان (Empiricists) اعتقاد داشتند که این رابطه اکتسابى است. کانت از فطریون حمایت کرد. نظریهٔ لتزى دربارهٔ شکل‌گیرى مفهوم فضا در تجربه از عینى‌گرایان پشنیبانى نمود. هلمهولتز و وونت عینى‌گرا بودند، هرینگ و اشتومف فطرت‌گرا. به‌نظر ما کاملاً روشن است که پدیدارشناسى فطرت‌گرا است، یعنى معتقد است ادراک فطرت انسان است و نگران اینکه چگونه چنین چیزى در تجربه حاصل مى‌گردد، نمى‌باشد.

روانشناسان جدید گشتالت بدون تردید با عینى‌گرائى هلم هولتز دربارهٔ ادراک فضائى مخالف هستند. براى مثال مى‌گویند که یک خط، یک تجربهٔ آنى از یک پدیدهٔ مداوم و متصل است و نه یک سرى از نقطه‌هاى جداگانه. بنابراین، بى‌اساس نیست اگر بگوئیم که فطرت‌گرائى بخشى از زمینه‌هاى آماده براى پیدایش روانشناسى گشتالت بود.   

     واژه ی پدیدارشناسى هنگامى به روانشناسى وارد شد که هوسرل در سال ۱۹۰۱توجه را به آن جلب نمود. در سال ۱۹۰۷که اشتومف معتقد شد که روانشناسى علم کنش‌هاى روانى است و نه محتواى آن، او از پدیدارشناسى استفاده کرد. هم‌چنین مک در سال ۱۸۸۳و کالپى در سال ۱۸۹۳با قبول فضا به‌عنوان یک احساس، موضع پدیدارشناسى گرفته بودند، زیرا داده‌هاى تجربهٔ شخصى را در علم، مورد قبول قرار داده بودند. این موضع را با واژهٔ مثبت‌گرائى معرفى نموده‌اند، ولى مثبت‌گرائى اولیهٔ مک و کالپى در راستاى پدیدارشناسى بود. در حالى‌که مثبت‌گرائى اشلک (Schlick)، کارنپ (Carnap) و سایر پیروان معاصر آن، پدیدارگرا نبودند. گاهى شنیده مى‌شود که روانشناسان گشتالت از مثبت‌گراهاى جدید و معاصر شکایت مى‌کنند، ولى به‌هرحال، مک یکى از اجداد آنها بود که باید به وجود وى افتخار نمایند. اگر تجربه مستقیم و آنى منظور نهائى است، پس ورتهایمر هم مانند مک، یک مثبت‌گرا بود.   

 این واقعیت که پدیدارشناسى فضاى علمى آن زمان را پر کرده بود و جهت توصیف تجربه به آن متوسل مى‌شدند را در نوشته‌هاى آزمایشگاه میولر در گوتینگن، جینش (Jaensch)، کتز، و روبین در سال‌هاى (۱۹۰۹-۱۹۱۵) مى‌توان یافت. کتز در نوشته‌هاى خود "تأسیس" روانشناسى گشتالت در سال ۱۹۱۲را پیش‌بینى کرد.   

  نکات مثبت گشتالت درمانی

  گشتالت درمانی، از روشنفکرگرایی انتزاعی که در بقیه دیدگاه‌ها وجود دارد، اجتناب کرده و مراجعان را تشویق به آگاهی یافتن و به‌کار بردن تمام ظرفیت هیجانی خود مینماید. به نظر میرسد که این رویکرد، مخصوصا برای افرادی که نسبتا باز و بیپرده و بیش از حد روشنفکر هستند، مفید باشد؛  زیرا که بر آزادی‌های حال مراجع، نسبت به استبداد گذشته تاکید می کند. گشتالت‌درمانی با دیدگاه مثبتی که از ماهیت انسان دارد، خود را از بدبینی دیگر رویکردها آزاد میسازد. 

انتقادات وارده بر گشتالت درمانی

گشتالت  درمانی، در عین حال که فواید عملی زیادی دارد، خالی از محدودیت نیز نیست. برجستهترین محدودیت گشتالت درمانی مساله مهارت، تربیت، تجربه و قضاوت درمانگر است. چون در تکنیک‌های گشتالتدرمانی سعی میشود عواطف شدید شناسایی شوند و رهایی آنها تسهیل شود، مشاوری که این شیوه را به‌کار میبرد، باید در امر اجازه دادن به مراجع برای به تجربه درآوردن عواطف شدید شایستگی داشته باشد و از آن نهراسد. مشاور، باید در ایجاد رابطه نیکو نیز تبحر و تخصص داشته باشد. میگنا دات آی آر، مشاور، باید در زمینه کاربرد تکنیک‌ها بداند که چه موقع، با چه کسی و در چه موقعیتی از آنها استفاده کند. چون در گشتالتدرمانی تاکید زیادی بر فرایند حال و آگاهی و تجربه مستقیم گذاشته میشود، احتمال دارد مراجعانی که این شیوه در مورد آنها اعمال می‌شود با جامعه فعلی، هماهنگی مطلوب نداشته باشند. با وجود این، امید می‌رود که آنها به ایجاد جامعه نوتر و مهربان‌تری برانگیخته شوند؛ جامعهای که در آن افراد میتوانند انسانیت تام و تمام خود را رشد داده و از آن لذت ببرند.(3)

محدودیت عمده گشتالت درمانی، دامنه نسبتا محدود تعداد مراجعان است که چنین درمانی برای آنها قابل اجرا است. این محدودیت نشات گرفته از چند عامل زیر است:

نقش مواجههگر مشاور

شدت تجربه هیجانی مراجع در درمان

  فلسفه فردگرایی بسیار شدید که به نظر میرسد هر نظام اجتماعی و روش زندگی دیگر را حقیر میشمارد.

  انتقادهایی نیز از دیدگاه‌های رفتاری، روانکاوی، بافتی و یکپارچه‌نگر بر گشتالت‌درمانی به شرح زیر وارد شده است:

 نقد گشتالت‌درمانی از دیدگاه رفتاری

  باید قبول کنیم که در سطح اجتماعی، نتیجه نهایی گشتالتدرمانی، هرج  و مرج است. شاید شعار "تو کار خودت را بکن، من هم کار خودم را" شعاری سطحی است که به پرورش افراد خودشیفته و خودمحور کمک میکند که دلیلی برای نگرانی در مورد دیگران ندارند. پرلز، صریحا میگوید که فرد ایدهآل او، مسئولیت هیچ کس را قبول نمیکند. در این صورت مسئولیت والدین چه می‌شود؟ اگر انتظارات و تایید اجتماعی که به هدایت رفتار انسان کمک می‌کنند، رد شوند، آیا دلیلی وجود دارد که انسانها بتوانند در جوامع به‌طور مسالمت‌آمیز و امن زندگی کنند؟(5)

 نقد گشتالت‌درمانی از دیدگاه روانکاوی

  خود را رها کنید، بگذارید نهاد، شما را هدایت کند! گشتالتی، دوست دارد این موضوع را نادیده بگیرد که در واقع تکانههای زیستیای وجود دارند که میتوانند سلامت روانی فرد و نظم اجتماعی را مختل کنند. گشتالتی، چگونه با یک بیمار پارانوئید و سایر بیمارانی که فرایندهای خود آنها زیر بار خشم، در خطر از پای درآمدن است، برخورد میکند؟

گشتالتی، از مسئولیت زیاد حرف میزند و با این حال، بیمسئولیتی حرفهای را ترغیب میکند، به این صورت که به بیماران توصیه میکند اگر میخواهند دیوانه شوند یا خودکشی کنند، به خودشان بستگی دارد. این فلسفه، شاید در کارگاههایی که پر از افراد بهنجار رشدگراست، موثر واقع شود، ولی برای بیماران بسیار خطرناک است.

کارکرد مشاور گشتالتی

هماهنگ با نظریه تغییر، کارکرد و وظیفه اصلی درمانگران گشتالتی این است که آگاهی مراجع را تسهیل نمایند. برای انجام این کار، مشاور ابتدا رابطهای را از طریق ورود به زمان حال مراجع برقرار میسازد. او تعبیر و تفسیر نمیکند اما بر "چه" و "چگونگی" تجربه مراجع در آن لحظه تاکید میکند. درمانگر از وسایل بسیار متفاوتی برای افزایش آگاهی مراجع استفاده میکند که معمولا به عنوان تجربه به مراجع ارائه میگردد. به مراجع کمک میشود تا از تفاوت بین بیانات کلامی و غیرکلامی خود آگاه شود. همه این کارکردها در جهت افزایش آگاهی مراجع از "حال" است. آن‌وقت این آگاهی یافتن، هم خود روش است و هم هدف.

  در بعضی از اوقات، درمانگران گشتالتی میبایست به عنوان والدینی موثر برای مراجعان خود خدمت کنند. زمانی که به مراجعان اجازه میدهند تا با ناکامی خود روبرو شوند، از آنها حمایت میکنند. به مراجعان اجازه میدهند، آن کسی باشند که هستند و در همان حال آنها را تشویق به ریسک کردن می‌کنند. زمانی که از حمایت بیش از حد پرهیز میکنند، به آنها رسیدگی می‌نمایند. درمانگران گشتالتی، در اوقات دیگر به عنوان معلم عمل کرده و مراجعان خود را به سوی یک زندگی موثر همراه با مهارت‌های مقابله با آن هدایت مینمایند.

کاربرد گشتالت درمانی

گشتالت درمانی، با شیوه  های مختلفی میتواند مورد استفاده قرار گیرد. پرلز، کارگاه را به شکل متمرکز آن بیشتر ترجیح می-دهد. درمانگران دیگری ترجیح میدهند که روش‌های گشتالت درمانی را در موقعیت گروه‌های کم و بیش سنتی به‌کار گیرند. برخی نیز رویکرد گشتالت را در جلسات فردی دنبال می‌کنند. در این تصمیم گیری که آیا نظریه و شیوه  های گشتالت مورد استفاده قرار میگیرد یا خیر، درمانگر باید از اخطارهای فرد آگاه باشد.

به‌طورکلی گشتالت درمانی بیشتر با افراد به‌شدت اجتماعی، محدودشده و تحت فشار قرار گرفته‌شده موثر است. از این‌گونه افراد اغلب به عنوان روانرنجور، دارای هراس، کمالگرا، غیرموثر، افسرده و غیره نام برده میشود. کارکرد آنها محدود یا ناهمسان است و اصولا به محدودیت‌های درونی آنها مربوط میشود و لذت‌های آنها از زندگی نیز حداقل است.

 

به نظر می  رسد که بعضی از شیوه  های آگاهی یافتن گشتالت  درمانی، با کودکان به عنوان شیوه آموزش مربوط به رشد مفید باشد.

گشتالت درمانی در زمینه افراد بهنجار، تربیت گروه‌های حرفهای در زمینه آگاهی، در کلاس درس و در مورد کودکان مضطرب و مراکز مراقبت کودک به‌کار گرفته میشود. لازم به تذکر است که اطلاعات حاصل از راه خواندن نظریه و تکنیک‌های گشتالت، عملا سودمند نخواهد بود و این اطلاعات باید توام با تجربه و کارورزی و نظارت دقیق باشد. استفاده از گشتالتدرمانی در موارد گروهی، امری عادی است ولی اغلب به صورت مشاوره فردی در وضعیت گروهی اجرا می‌شود.

نظريه شناختي گشتالت

اساس نظريه شناختي را قانون تعادل رواني تشکيل مي دهد. بنابراين هر انساني در تلاش است تاکل وجود او از نظامي متعادل وپايدار برخوردار باشد. ولي يادگيري يعني مواجه شدن با آنچه تا به حال ناشناخته بوده است تعادل فرد رابهم زده زمينه ايجاد تعادلي جديد را در او فراهم مي کند.

پس در نظريه شناختي يادگيري فرايندي است که باعث فروپاشيدگي تعادل فعلي فرد مي شود واو ميکوشد تابه يک تعادل رواني تازه دست پيدا کند.(سعادت،183:1383)

گشتالت : وضع و شكل يا هيأت كل ، تصوير كلي سازمان‌يافته و شناخته شده . فرد مي‌كوشد موجودات مادي را به صورت و هيأت كل درك كند ، يا به آن‌ها معنا و مفهومي سازمان‌يافته بدهد و در آن وحدتي به وجود آورد .  در روانشناسي گشتالت ؛ پي بردن به ادراكِ ارتباط است كه موجب رفتارِ معنادار مي‌شود .

در روانشناسي گشتالت به دو عاملِ تصوير و زمينه توجه خاصي نشان مي‌دهند و يادگيري را در نظر اول از برآيندِ اين دو عامل ميسر مي‌دانند .

زمينه : درامر يادگيري ومسايل آموزشي عبارت از آن چيزهايي است كه شاگرد با آن‌ها آشنايي دارد .مانند : معلم ، دوستان ، بستگان و موجوداتي كه رنگ و شكل خاصي دارند و به طور كلي تمامي آن چيزهايي است كه محيط مادي و محسوس شاگرد را تشكيل مي‌دهد .

به عبارت ديگر زمينه : آن چيزي است كه به تصوير در زمان و مكان مفهوم واقعي مي‌بخشد .

در روانشناسي گشتالت : ادراك به رشد اندام‌ها يا رشد طبيعي فرد بستگي دارد و در اين مورد محقق شده كه ادراك كودكان از محيط و جهان پيرامون خود با ادراك بزرگسالان تفاوت دارد . ادراك از راه تجربه و آشنايي با مفهوم‌هاي اصلي طرح‌ها و الگوها حاصل مي‌شود .

قانون‌هاي گشتالت :

روانشناسان گشتالتي معتقدند كه در گشتالت نيروي خاصي وجود دارد كه مسايل و امور را در طرح‌ها ، شكل‌ها و قالب‌هاي معيني سازمان مي‌دهد و اساس ادراك و بينش را پايه‌ريزي مي‌كند .

1 ـ قانون فراگيري يا جامعيت ، بيانگر اين واقعيت است كه سازمان رواني همواره به هيأت و شكل مطلوب و كمال‌يافته گرايش دارد . در اين سازمان ويژگي‌هايي مانند نظم و ترتيب ، سادگي و پايداري برقرار است .

2 ـ قانون مجاورت ، بيانگر عوامل سازنده‌ي يك ميدان است كه در نتيجه‌ي نزديك بودن به يكديگر تشكيل دسته يا رده‌هاي مشخصي را مي‌دهد .

3 ـ قانون مشابهت ، موارد مشابه بر حسب ويژگي‌هاي خاصي كه دارند مانند شكل ، رنگ و جز آن . گروه‌هاي مشتركي را به وجود مي‌آورند .

4 ـ قانون بستگي ، در فرد گرايشي وجود دارد كه همواره مي‌خواهد شكل‌ها و موقعيت‌هاي ناجور و نامتقارن را تكميل كند ، يادگيري آن‌گاه انجام مي‌شود كه طرح مطلوب يا هيأت نيكو حاصل آيد .با سازمان دادن اوضاع يا رفع نقص حالت خشنودي در فرد فراهم مي‌شود .

5 ـ قانون نيك‌پيوستگي ، همانند قانون بستگي هر دو داراي جنبه‌هاي صراحت و زيبندگي يا كمال مطلوب مي‌باشند .

يادگيري از ديدگاه گشتالت :

به صورت هيأت كل مطرح مي‌شود نه از تركيب يا تحليل اجزاء . قياسي است و نه استقرايي . يادگيري عبارت از وقوع تغييراتي است كه در پاسخ به الگوها يا هيأت‌هاي كلِ معنادار حاصل مي‌گردد . چنانچه وقتي دانش‌آموز با مسأله‌ي جديدي روبه رو مي‌شود بي‌درنگ به طرح و الگوهاي گذشته‌اش مراجعه مي‌كند تا در حل مسأله او را ياري نمايند و نهايتاً اين‌كه يادگيري از ديدگاه گشتالت با ادراك ، بينش و حل مسأله ملازمت دارد .

ادراك زماني تحقق مي‌يابد كه عواملي مانند : توجه ، احساس ، تجربه قبلي و معنا زمينه‌ساز آن باشد .هيأت كل همواره قبل از اجزا درك مي‌شود . نقش بينش :يادگيري عبارت است از يافتن بينش‌هاي جديد يا تغيير در بينش‌هاي گذشته بينش : احساس و گرايشي است كه موجود زنده نسبت به ارتباط اجزا و موقعيت‌ها نشان مي‌دهد .

به عبارت ديگر : بينش عبارت از راه يافتن به كم و كيف يك مشكل و پي بردن به حل آن است . فرق يادگيري گشتالي با يادگيري تداعي‌گرايان (رفتارگرايي و ...) در گشتالت ، يادگيري با ادراك ، انديشه‌ي بارور و بينش سر و كار دارد . در تداعي‌گرايان ، يادگيري ارتباط اجزايي مانند محرك و پاسخ مطرح است كه غالباً آن را مكانيكي و گشتالت را غيرمكانيكي ناميده اند ارتباط رفتار با يادگيري رفتار در نظر رفتارگرايان هرنوع فعاليت محسوس عضلاني يا تراوش بروني غده‌هاست مثل اشك و عرق و ... اما از نظر گشتالت : رفتار رواني به طور مستقيم مشهود نيست بلكه امري استنباطي است . تداعي‌گرايان (محرك ـ پاسخ) معتقدند كه هر نوع تغييري در رفتار به منزله‌ي يادگيري است و عكس آن نيز درست است . گشتالت در مخالفت اظهار مي‌دارد : تغيير در بينش داراي اهميت است . تغيير در رفتاري يادگيري زماني معتبر است كه بر پايه‌ي بينش استوار باشد.و يادگيري هم بدون تغييرات محسوس و مشهود در رفتار امكان‌پذير است مانند وقتي كه براي فردي محرز شود كه كمك به بنگاه‌هاي خيريه سودمند و موثر است اما اگر استطاعت مالي نداشته باشد ممكن است هيچ فرصتي براي تغيير رفتار در او پيش نيايد . لذا نبايد نتيجه گرفت كه هر تغييري دليل بر يادگيري است و يادگيري هنگامي حاصل مي‌شود كه الزاماً تغيير در رفتار محسوس پديد آيد .

طرفداران گشتالت به تجربه بيش از رفتار توجه مي‌كنند و تجربه را رويدادي مي‌دانند كه فرد از راه عمل و مشاهده به نتايج فعاليت‌خاصي پي مي‌برد . نكته‌ي منفي در اين است كه در شيوه‌هاي ارزشيابي فقط رفتار مشهود را در نظر مي‌گيرند و حكم مي‌كنند كه افراد چه رفتاري بايد انجام دهند و آنان را به ابزارِ رفتارِ مطلوبِ خود وادار مي‌سازند .

نظريه‌ي شناخت‌شناسي تكويني (ژان پياژه) بدون آشنايي با ويژگي‌هاي فكري و عقلي كودكان در هر دوره‌ي سني نمي‌توان در پيشرفت تحصيلي آنان توفيق ارزنده‌اي به دست آورد .در نظام پياژه اساس يادگيري بر داد و ستد فرد با محيط و دوره‌ها و مراحل رشد استوار است .كودك در نتيجه‌ي تعامل با افراد و شرايط زيستي و اجتماعي ، خود را با محيط سازگار مي‌سازد ، بنابراين ، مفاهيم و محتوا ساخت و كاركرد از اهميت بالايي برخوردارند .

در كاربرد آموزشي نظريه شناخت‌شناسي تكويني بايد موارد زير را در نظر گرفت :

1 ـ همنوايي فكري

2 ـ بهره‌گيري از مطالب عيني

3 ـ تنظيم سلسله مراتب درسي

4 ـ توجه به سطح اختلاف مطالب موجود و جديد

5 ـ آموزش انفرادي ارزشيابي با رويكرد شناخت گرايي

*درارزشيابي با رويكرد شناخت گرايي، علاوه بر آزمون هاي عيني از آزمون‌هاي انشايي و باز- پاسخ نيز استفاده مي شود.

*درارزشيابي با رويكرد شناخت گرايي، هر روش ، ابزار يا موقعيتي كه براي سنجش وارزشيابي دانش اموزان استفاده مي شود بايد با توجه به رشد سني و شناختي دانش آموزان انتخاب شده باشد.

*درارزشيابي با رويكرد شناخت گرايي، تكاليفي براي فراگيران مطرح مي شود كه با سطح توانايي فرد آن ها متناسب باشد. هيچ چيز به اندازه‌ي شكست و ناكامي بيش از حد برانگيزش و علاقه تأثير مخرب ندارد.

*درارزشيابي با رويكرد شناخت گرايي، تكاليفي براي فراگيران ارائه مي شود كه به گام هاي كوتاه تقسيم مي شود تا در آن ها براي توسعه‌ي شناخت از گام ساده به پيچيده استفاده شود.

*درارزشيابي با رويكرد شناخت گرايي، فرآيند كسب دانش مورد‌ارزيابي‌قرار‌مي‌گيرد.

*در ارزشيابي با رويكرد شناخت گرايي، راهبردهايي كه دانش آموز از آن ها استفاده مي كند تا دانش، مهارت ها وعادت هاي كاري را به گونه‌اي معنادار، در انجام تكاليف به كار ببرد، مورد قضاوت قرار مي گيرد.

 مفاهیم اساسی گشتالت‌درمانی

 1.نظریه ی شخصیت

  پرلز، انسان را موجودی وحدت‌یافته، خودنظم، کلنگر، وابسته به محیط و تجربهگر میانگارد که شخصیتی با ابعاد اجتماعی، روانی جسمانی و روحی دارد. این سه بعد، به هنگام تولد، به‌طور بالقوه در فرد وجود دارند و در امتداد یک پیوستار قرار می-گیرند.   مرحلهی اجتماعی، که به فاصلهی بسیار کمی پس از تولد آغاز میشود، به وسیله آگاهی و توجه به دیگران خصوصا به والدین، مشخص میشود. البته جنبه جسمانی نیز در این مرحله وجود دارد ولی بدون آگاهی و شعور انجام می‌پذیرد. در خلال مدت زمانی که تعامل با دیگران ضرورت مییابد و مرحلهی اجتماعی نامیده میشود، کودک به ارتباط با دیگران اقدام میکند. سطح اول بدان دلیل مرحلهی اجتماعی نامیده میشود که در آن به ارتباط با دیگران شدیدا احساس نیاز میشود. در این مرحله، دیگران باید به منزله منبع و مرجع مورد استفاده قرار گیرند.

مرحله  ی بعدی، یعنی مرحلهی جسمانی روانی، به وسیله آگاهی فرد از خصوصیات شخصی خودش مشخص میشود. در این مرحله، کودک به عوامل جهان خارج با معیارهای گستردهتر روانی پاسخ میدهد و این پاسخ با آگاهی و وجه تمایز بیشتری همراه است. در خلال این مرحله است که اکثریت مردم اوقات زیادی از زندگیشان را به مفهوم سازی و ایجاد ارتباط با عوامل مادی و مکانیکی سپری میکنند.

  در آخرین مرحلهی آگاهی، انسان از وجود مادیش فراتر رفته، هستی خویش را به طریق دیگری تجربه میکند و آگاهیش تغییر مییابد. برای مثال، از حالت احساس حسی به آن چیزی که احساس ماوراء حسی نامیده میشود، تغییر جهت می‌دهد.

مرحله سوم دارای منبع درونی و قائم به ذات است و پس از تشکیل، به صورت ارتباطی با اولوهیت درمی‌آید. 

در نظریه ی شخصیت از دیدگاه گشتالتی، گفته میشود که آدمی به دلیل کوشش و تقلای مداوم خود در جهت تعادل حیاتی، انگیخته میشود. این‌گونه تلاش و کوشش برای ایجاد تعادل حیاتی، دارای اساس و پایه غریزی است و معنی آن این است که این تعادل و توازن در نتیجهی نواخت طبیعی و خودگردان موجود زنده یا جاندار در بین حالت‌های تعادل و عدم تعادل یا توازن به جریان افتد.

اصل تعادل حیاتی، موجب پیدایی ساخت ادراک‌های فرد و به نظم درآوردن این ادراک‌ها میگردد. این ادراک‌ها نیز به نوبه خود به صورت تجربهی اصلی ادراک شکل در مقابل یک زمینه، سازمان داده میشوند. وقتی شخص یک نیاز مثل گرسنگی یا تشنگی را احساس میکند، گفته میشود که جاندار در حالت عدم موازنه قرار گرفته است. ضمنا همگامی تعادل و توازن مجدد برقرار می-شود که شخص بتواند چیزی را از محیط جذب کرده و نیاز خود را برآورده سازد. پس از آنکه جاندار در حالت موازنه یا تعادل قرار گرفت، پیشنما برای ظهور یک شکل در آگاهی او، صاف و روشن و به عبارت دیگر، آماده خواهد شد. بدین ترتیب، شخص در حالت نسبتا ثابت جریانی قرار میگیرد که طی آن، یک شکل در زمینه ظاهر میشود، راهی نیز برای ارضای نیاز انتخاب می-گردد، شکل از زمینه دور می‌شود و مجددا یک شکل در زمینه ظاهر میشود. برای توصیف نظریهی گشتالت در زمینه شخصیت، باید هم با اصل تعادل حیاتی و هم با اصل کلنگری آشنا باشیم.

در توضیح اصل کلنگری باید گفت: در این اصل، دو نوع رابطه تعریف میشود. در اولین رابطه که اصطلاحا به آن ماهیت کلنگر آدمی گفته میشود، این اعتقاد وجود دارد که بدن و روح آدمی، نوعی ذات وابسته به هم و غیرقابل‌ تفکیک را تشکیل میدهند. معنی این جمله آن است که آدمی موجودی اصطلاحا یکی‌شده و کل است و شامل کلیت روانی و جسمانی میباشد.

دومین رابطه، اصل کل‌نگر است که انسان و محیط او، تشکیل نوعی وحدت ارگانیسمی محیطی را می دهند؛ یعنی آدمی و محیط او به هم بسته می‌باشند.

 2.ماهیت انسان

  پرلز، معتقد بود که هر شخصی استعداد آن را دارد که آزادانه انتخاب کند و مسئول رفتار خود باشد. خودشکوفایی دیدگاه خوشبینانه پرلز در مورد انسان بر این فرضیه او استوار است که همه موجودات زنده ذاتا به سوی خودشکوفایی کشیده می-شوند. البته او این کار را به عنوان فرایندی ناتمام مینگرد: ما به‌طور دائم در حال شدن هستیم، ما هرگز به‌طور کامل "شکوفا نمی‌شویم". این تمایل به خودشکوفایی فطری، انگیزش برای کلیه رفتارهای انسان است. 

خودگردانی

  هر ارگانیسمی سعی دارد که به وسیله کامرواسازی یا حذف نیازهای به وجود آمده که تعادل فرد را به هم زدهاند، به تعادل حیاتی دست یابد. آنها به این فرایند تعادل حیاتی "خودگردانی ارگانیسمی" نام نهاده‌اند. زمانی که ارگانیسم نوعی درد را تجربه میکند(عدم تعادل)، او میتواند خودگردانی را از طریق تخلیه تنش به وسیله تجربه هیجانی شدید یا برآوردن آن نیاز انجام دهد.

 آگاهی

  آگاهی، کلید گشتالت‌درمانی است. تمام این رویکرد براساس کمیت آگاهی مراجع است. اجتناب از آگاهی، مشکل را تشدید میکند؛ زیرا به جای هدایت انرژی به سوی برآوردن نیاز، این انرژی صرف بازداشتن نیاز یا هیجانی میشود که نیاز را اعلان کرده و خبر داده است.

  پرلز، بیشتر به عمل و تجربه علاقهمند بود تا به فلسفه. او به اهمیت فلسفه گشتالت‌درمانی پی‌برد، اما در امور به وجود آوردن یک فلسفه منظم گشتالت‌درمانی مردد بود. با این حال، این فلسفهها روشن باشند یا پنهان، فرضیاتی در مورد ماهیت انسان و تجربه در گشتالت‌درمانی وجود دارد. چندین فرضیهی اصلی در مورد ماهیت انسان وجود دارد که اساس گشتالت‌درمانی را تشکیل میدهند:

  انسان، یک کل است شامل جسم، هیجانات، افکار، احساسات و ادراکات که همه اینها در ارتباط با یکدیگر عمل میکنند.

  انسان، بخشی از محیطش است و نمیتواند بدون آن درک شود.

انسان، موجودی فعال است نه موجودی واکنشی. او پاسخ‌های خود را به محرک‌های برونی و درونی تعیین میکند.

انسان، قادر است از احساسات، افکار، هیجانات و ادراکات خود آگاه شود.

انسان، از طریق آگاهی قادر به انتخاب بوده و بنابراین مسئول رفتار آشکار و نهان خود است.

 3.مفهوم اضطراب

اضطراب، فاصله و شکاف میان حال و آینده است. انسان بدان دلیل مضطرب میشود که وضعیت موجود را رها کرده و دربارهی آینده و نقش‌های احتمالی که ایفا خواهد کرد، به تفکر میپردازد. دلهره و مشغولیت در زمینه فعالیت‌های آینده باعث "ترس صحنهای" میشود. ترس صحنهای، از توقع و انتظار فرد از اتفاقات بد و ناگوار در رفتار و نقش‌های آیندهی او به وجود میآید. فرد با تشخیص اینکه این اضطراب از چه منبعی حاصل میشود، باید به خود آید و در زمان حال زندگی کند. اگر فرد در زمان حال به سر برد، مضطرب نخواهد شد؛ زیرا هیجان و تحریک به فوریت در فعالیت خودبه‌خودی او جریان یافته و خلاق و مبدع میشود.

نوروز[9]، توقف و یا رکود رشد است. واکنش فرد رواننژند، به جای آنکه تعامل با محیط و جذب آن باشد، کنترل محیط و ایفای نقش‌های معین است. انرژی، به جای آنکه صرف رشد و تکامل شود، مصروف ایفای نقش میشود.   خودنظمی فرد رواننژند به طریق متعددی سد میشود و نیروهای مشخص نمیتوانند بر تماس ارگانیسمی با محیط تأثیر کاملی داشته باشند. این نوع ممانعت‌ها سه نوع هستند: یکی آنکه در فرد رواننژند تماس ادراکی ضعیفی با دنیای خارج و با خود بدن وجود دارد. دیگر آنکه ابراز آشکار نیازها سد میشود. سوم آنکه سرکوبی، از شکلبندی هیئت‌های خوب جلوگیری میکند. 

افسردگی

  درمانگران غیرگشتالتی، افسردگی را یک تشخیص مجزا در نظر میگیرند ولی گشتالتدرمانگرها میگویند میزان افسردگی در طول جلسه درمان نوسان دارد. چون در گشتالتدرمانی، رفتارها به صورت لحظهای تغییر میکنند، روش ثابت و معینی برای رفع افسردگی مطرح نمیشود.

 روانتنی کاذب

  گشتالتدرمانگرها، گاهی افرادی را درمان میکنند که بخشی از مشکلشان یا کل آن فیزیولوژیک است. گشتالت درمانگرها نسبت به فرایندهای فیزیولوژیک حساسیت و توجه خاصی دارند.

 درمان کوتاه‌مدت

  هم‌اکنون رواندرمانی انفرادی گشتالتی کوتاه‌مدت یا دارای محدودیت زمانی وجود ندارد. گشتالتدرمانگرها معمولا بیماران را هفته ای یک جلسه و آنهایی را که مشکل شدیدتری دارند، هفتهای چند جلسه میبینند. برگزاری جلسات به فاصلهای بیش از یک هفته این خطر را به دنبال دارد که بیماران از محتوای جلسات فایده‌ای نبرند. اگر هم جلسات در فواصل خیلی کوتاه برگزار شوند، احتمالا بیماران به درمانگر وابسته شده و فرصت کافی برای لحاظ کردن محتوای جلسات در زندگی خود را نداشته باشند.

 گشتالت درمانی یا تمرکزدرمانی

  معمولا گشتالتدرمانی به تمركزدرمانی نیز معروف است. زیرا هدفش آن است كه به فرد كمك كند تا به تجربهاش از طریق آگاهیش بیفزاید و تجارب و تلاش‌های ناكامكنندهای كه این آگاهی را سد و متوقف میكنند، واقف شود. جنبه دیگر تمركز آن است كه فرد روابط بین شكل و زمینه را توسعه میدهد، به‌طوری كه بتواند توجه كاملش را به شكل یا هیئت اصلی معطوف دارد و هر چیز دیگری را در زمینه رها کند.

در شیوه درمان گشتالتی، با آوردن رفتارهای اجتنابی به آگاهی، سعی میشود حالت عدم تعادل به تعادل برگردانده شود. هدف آن است كه فرد هر چه بیشتر با محیط خود در تماس و تعامل طبیعی قرار گیرد، از عواطف و تحریك‌های ناخواسته خویش آگاهی یابد، با خود و با محیط واقعی كاملا در تماس قرار گیرد و كلیت ارگانیزم او حفظ شود. اساس درمان گشتالتی توجه به زمان و موقعیت موجود و كسب حداكثر آگاهی است. در سایه وجود آگاهی، فرد میتواند براساس اصل سالم گشتالت عمل كند، یعنی مهمترین موقعیت یا كار ناتمام را تشخیص دهد و با آن برخورد اصلاحی داشته باشد. موقعیت ناتمام یا كار و امر ناتمام، همان نیازهای ارضانشدهای هستند كه گشتالت‌های ناقص را تشكیل میدهند. موقعیت‌ها و امور ناتمام معمولا نیرو و فشار زیادی وارد آورده و رفتار خود را شدیدا تحتتاثیر قرار میدهند.

 

--------------------------------------------------------------------------------

نتیجه گیری

 بهترین کاربرد این نظریه در آموزش ، استفاده از آن جهت جایگزین کردن فهم و بینش به جای حفظ طوطی وار اطلاعات، شناخت اجزای مسئله و توانایی حل مسئله می باشد.

 نظریه گشتالت در کل و به طور خلاصه می گوید : کل چیزی بیش از اجزای آن است. و این اصل است که در تمام پژوهش ها ، آزمایش ها و قانون های تعریف شده توسط صاحبنظران مورد تأیید و تأکید قرار گرفته است.

 پس از مطالعه جزئیات این نظریه آنچه به ذهن متبادر می شود اینست که 1- باید جامعه و خصوصیات تأثیر گذار وتأثیر پذیرآن به خوبی شناخته شوند و یک نگاه کلی ، با توجه به شناخت و ادراک کل جامعه و با تمام جزئیات ، زوایا ، ویژگی ها و... وجود داشته باشد. 2- نظام آموزش و پرورش جزئی از یک جامعه است که برای عملکرد صحیح وحرکت در جهت هدف های کل جامعه ، خود باید به عنوان یک کل نظام مند و هماهنگ وجود داشته باشد. 3- نظام آموزش و پرورش در سایه ترکیب و انسجام هدفها ، فرایندها و غایت ها تأثیر گذارترین جزء یا خورده نظام یک جامعه است که می تواند باعث رشد و شکوفایی و خوشبختی آن جامعه شود و یا صرفاً به انتقال معلوماتی به صورت پراکنده و فاقد ارزش و اعتبار عملی و کاربردی بپردازد که در اینصورت مایه در خودماندگی و نادانی و عدم رشد و توسعه آن جامعه خواهد بود. 4- برای ساختن یک نظام آموزشی وپرورشی ساختمند و علمی جهت رسیدن به یادگیری اصیل عمیق و پایدار و پرورش افرادی برای قبول مسئولیت اجتماعی و رسیدن به رشد و شکوفایی و تولید و تأثیر گذاری در جامعه فقط و فقط باید برنامه ریزی کرد ، آن برنامه را دقیقاً اجرا کرد ، بر اجرای آن نظارت داشت و سپس بازخورد و آثار مثبت و منفی آنرا به بهترین شکل به برنامه ریزان ارائه کرد. 5- اگر تعیین نیازها ، هدف گذاری و انتخاب هدف های رفتاری آموزش و پرورش در سطح کلان تصمیم گیری به صورت علمی انجام شود و برنامه ریزان بتوانند با توجه به تصویر و شناخت کل جامعه برنامه ریزی کنند آنگاه باید این نحوه شناخت و ادراک به سایر بخش های نظام آموزش و پرورش تسری پیدا کند. تا معلم ، دانش آموز و محتوای درسی به عنوان اجزای کل نظام آموزشی هماهنگی و انسجام خود را حفظ کنند.

 

 

 

 

منابع

 1-میزیاک هنریک، سکستون ویرجینیا استاوت؛ تاریخچه و مکاتب روان‌شناسی، احمد رضوانی، انتشارات آستان قدس رضوی، 1376، چاپ دوم، ص 528 ،533.

2-شولتز، دوان پی، شولتز سیدنی الن؛ تاریخ روان‌شناسی نوین، علی اکبر سیف و همکاران، تهران، انتشارات آگاه، 1384، چاپ چهارم، ص 403 ، 400 ،429.

3-هیلگارد ارنست، باور گوردن؛ نظریه‌های یادگیری، محمد نقی براهنی، تهران، نشر دانشگاهی، 1371، چاپ دوم، ص 385 ، 381.    

4 - منایع اینترنتی : آفتاب / پزوهشگاه باقرالعلوم (ع) : معصومه ابوالفتحي / روانکده : نویسنده: امیرحسن مجردکاهانی

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 11 اردیبهشت 1395 ساعت: 19:37 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق درباره رابطه رشد تحصیلی وانگیزه دانش آموزان

بازديد: 235

 

رابطه رشد تحصیلی وانگیزه دانش آموزان

انگیزه

به حرکت های درونی فرد که موجب هدایت رفتار او به سوی نوعی هدف است انگیزه گفته می شود.

محققان یکی از دلایل افت تحصیلی را نداشتن انگیزه پیشرفت می دانند.برای ایجاد انگیزه در دانش آموزان باید تلاش نمود تا فرد احساس نیاز کند.وقتی دانش آموزان در اثر شکست در دل تازه نسبت به آن نگرشی منفی پیدا می کنند باید به او کمک کرد در درس تازه موفقیت کسب کند در نتیجه به تصویری مثبت تر به توانایی خود در مورد یادگیری مطلب درسی دست یابد زیرا یادگیری همراه با موفقیت به ایجاد انگیزه منجر می شود.و باید شرایطی را فراهم کرد که دانش آموزاموفقیت خود را احساس می کند زیرا هیچ چیز مانند خود موفقیت به آن کمک نمی کند.معلمان تکالیف یکنواخت ارائه ندهند به عبارت دیگر از خاصیت برانگیختگی مطالب مختلف استفاده کنند

1-     هدف

افرادیکه هدف از تحصیل خود را ندانسته یا هدف خاصی را دنبال نمی کنند انگیزه کافی برای تلاش جهت نیل به پیشرفت تحصیلی نخواهند داشت.بدیهی است اگر دانش آموزی خود هدف خود را انتخاب کند تمایل قلبی بیشتری برای تلاش تحصیلی و پیشرفت خواهد داشت.

2 عزت نفس (اعتماد به نفس)

عزت نفس عبارت است از احساس ارزشمند بودن .این حس از مجموع افکار ، احساسات ، عواطف و تجربیات انسانها در طول زندگی ناشی می شود.عزت نفس که همه افراد صرف نظر از تفاوتها به آن نیازمندندواقعاً بر همه سطوح زندگی آنها اثر می گذارد.انسانی که به جز عزت نفس در زندگی هیچ چیز نداشته باشد همه چیز به دست خواهد آورد.اما اگر فردی همه چیز داشته باشد ولی عزت نفس نداشته باشد همه آن داشته های خود را از دست خواهد داد. دانش آموزی که فاقد عزت نفس است بدون شک دچار افت تحصیلی خواهد شد. دانش آموز  فاقد عزت نفس دارای ویژگیها و علائمی خاص به شرح زیر است.

1- مسئولیت پذیر هستند

2- به پیشرفت هایشان افتخار می کنند

3- مستقل عمل می کنند

4- به چالشهای جدید مشتاقانه رو می آورند

5- دامنه وسیعی از هیجانها و احساسات را نشان می دهند

6- ناکامی ها را به خوبی تحمل می کنند

7- احساس می کنند که می توانند دیگران را تحت تاثیر قرار دهند

یادگیری و دانش آموز

یکی از سوژه های مورد توجه اکثر خانواده‌ها مسائل تحصیلی فرزندان است . والدین دوست دارند فرزندانشان بیشترین و بهترین پیشرفت تحصیلی را داشته باشد و از طرف دیگر ، افت تحصیلی ، برای آنها موضوعی غیر قابل پذیرش است . والدین از این که فرزندانشان به هنگام ورود به دوره‌های راهنمایی و متوسطه دچار افت می‌شود ، متعجب شده و سئوال می‌کنند که چرا دیگر فرزندشان انگیزه ای برای درس خواندن ندارد؟ دریافتن دلایل ضعف و مشکلات تحصیلی دانش آموزان عمدتاً به مسائلی از قبیل تنبلی و بی خیالی و بازیگوشی استناد می‌شود . ولی آیا این همه داستان است ؟

 

به جرات می توان گفت که والدین مدارس معلمان و سایر افراد در ارتباط با موضوع مسائل تحصیلی دانش آموزان ، بسیار ساده انگارانه و سطحی رفتار می کنند . کمتر کسی است که در علت یابی افت تحصیلی به ” لذت یادگیری ” نیز توجه کند .

 

به چندین و چند دلیل ، ما یعنی مدرسه و والدین کاری می‌کنیم که لذت یادگیری از دانش آموز گرفته می‌شود . وقتی این لذت کم می‌شود و یا از بین می‌رود طبعاً افت انگیزه و به دنبال آن افت تحصیلی پیش می آید . و ما چه می کنیم تا این افت ها جبران شود ؟

 

اگر درک کنیم که ” یادگیری لذت است ” شاید بهتر بتوانیم پی ببریم که چرا از تلاش هایمان کمتر نتیجه می‌گیریم ؟ مگر می‌توان در کسی به زور انگیزه ایجاد کرد ؟ مگر لذت بردن از چیزی می‌تواند تحمیلی باشد ؟ چه پیش می‌آید که یک دانش آموز کنجکاو و علاقمند به یادگیری ، در 6 سالگی به تدریج به فردی بدون انگیزه تبدیل می‌شود ؟ یک دلیل عمده آن همین است که فرایند یاددهی یادگیری در جامعه ما نه تنها منطقی نیست ، بلکه گاهی جنبه منفی هم دارد . مدارس و کلاس‌های ما گاهی نه تنها ایجاد انگیزه نمی‌کنند ، بلکه انگیزه های داشته را هم از بین می‌برند . بازخواست‌های معلم و والدین از درس و مشق ، امتحانات ، سخت گیری ها و کنترل‌ها ، تکالیف تحمیلی و غیر فعال ، تاکید صرف و جایزه و ایجاد انگیزه‌های بیرونی و سایر موارد ، منجر به یک نتیجه می شوند : یادگیری از عملی اختیاری به عملی اجباری تبدیل می‌شود . در این وضعیت کودک یا نوجوان ، دیگر از یادگیری لذت نمی‌برد و آن راکاری برای خودش نمی‌داند . چرا بعضی از دانش آموزان به تدریج از درس و مدرسه نیز بیزار می‌شوند ؟ آیا این پدیده ذاتی است ، یا محصول اکتساب است ؟‌چرا به جای آنکه موقعیت هایی برای لذت بردن از یادگیری تدارک ببینیم ، کاملاً برعکس عمل کرده و موقعیت‌ها و فرصت‌ها را علیه ” لذت یادیگری ” به کار می‌گیریم ؟ نیت مدارس و والدین خیرخواهانه است اما این خیرخواهی با ناشیگری و ناکارآمدی توام شده و بازخوردی منفی برجای می‌گذارد . در بیشتر تلاش‌های مدارس و والدین برای ارتقاء و انگیزه تحصیلی و ایجاد زمینه برای پیشرفت تحصیلی نوعی از زور و تحکم نهفته است . البته دلیل اصلی استفاده از چنین روشهایی بی‌حوصلگی و تسریع در نیل به نتیجه است

 

امروزه ادامه تحصیل برای دانش آموزانی که فاقد انگیزه و مفهوم روشنی از مسیر هستند نارضایت بخش و سرچشمه تشویش و نگرانی سایر دانش آموزان است . در کشورما و منطقه ما دانش آموزان به آموزش نگرش ابزاری دارند . وظیفه مدرسه و آموزش را گشودن فرصت ها به ویژه فرصتهای شغلی می دانند و هنگامی که آموزش و پرورش نتواند آن را برآورده سازد نتیجه آن دلسردی ، کسالت ، دشمنی و گسستن از مدرسه است .

در جامعه ما نبود شغل برای دانش آموختگان باعث گردیده دانش آموزان نسبت به تحصیل بی علاقه شده تحصیل را رها کرده و از همان ابتدا به کار مورد علاقه خود مشغول شوند

 

 

دانش آموز های دوره راهنمایی و متوسطه عمدتا نوجوان وجوان بوده و از خانواده های با دیدگاههای متفاوت و طبقات متفاوت و فرهنگ متفاوت هستند

یک نکته مشترک در بیشتر مدارس راهنمایی ودبیرستان های دخترانه و پسرانه بوکان وجود داشت وان اینکه بیشتر محصلین از خانواد های بودند که در زمانی نه چندان دور از روستا به شهر مهاجرت کرده اند و هنوز بخشی از درامد خانواده انها از راه کشاورزی تامین می شود .

یک نکته که با پرسش از دانش اموزان و پرونده تحصیلی انان داشتم اغلب انها در دوره تحصیلی ابتدایی دارای پیشرفتهایی خوبی بوده اند و نمرات درسی انان در حد قابل قبولی است اما با تغییر دوره به راهنمایی یک پسرفت و تغییر بسیار محسوس ونگران گننده وجود دارد .

بیشتر خانواده های این دانش اموزان یک دیدگاه سنتی وعامیانه نسبت به تحصیل مدرسه و معلم دارند

هرچند که در داخل خانواده اولین مورد ی که در مورد بچه ها گفته می شود مبحث تحصیل انان است اما یک بحث عمقی و قابل پی گیری نیست و تنها در حد حرف زدن ونصیحت و پند واندرز است

درکل همه خانواده ها  دوست دارند فرزندانشان بیشترین و بهترین پیشرفت تحصیلی را داشته باشد و از طرف دیگر ، افت تحصیلی ، برای آنها موضوعی غیر قابل پذیرش است . والدین از این که فرزندانشان به هنگام ورود به دوره‌های راهنمایی و متوسطه دچار افت می‌شود ، متعجب شده و سئوال می‌کنند که چرا دیگر فرزندشان انگیزه ای برای درس خواندن ندارد؟ در داخل بیشتر خانواده های شهر بوکان دلایل ضعف و مشکلات تحصیلی دانش آموزان عمدتاً به مسائلی از قبیل تنبلی و بی خیالی و بازیگوشی استناد می‌شود  اما قاطعانه دنبال علل وریشه ان را نمی گیرند .

در طول زمان تحصیل اغلب خانواده ها بدلیل استمرار وجود مدرسه و مشغله های زندگی و شرایط اجتماعی واقتصادی پیش امده کمتر وقتی برای برنامه ریزی اقتصادی اموزش کودکان خود دارند و هنوز این برنامه زندگی، جایگاهی در میان خانواده ها پیدا نکرده است . انان زمانی به اهمیت قضیه پی می برند و در مورد آن حداقل حرف می زنند زمانی است که با ترک تحصیل ویا مردودی کودکانشان مواجه می شوند در این زمان است که به بازنگری انچه رخ داده است می پردازند وبا حساب دخل وخرج خانواده  در طول مدت تحصیل به عمق فاجعه پی می برند . این مورد در میان خانواده های که دو فرزند دانش اموز یا بیشتر دارند نمود بیشتری دارد ودختران بیشتر از پسران در این مورد سرزنش می شوند .

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 11 اردیبهشت 1395 ساعت: 9:45 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

روز شمار هفته ی مشاغل در سال 1395:

بازديد: 293

 

روز شمار هفته ی مشاغل در سال 1395:

 

روز اول : ايجاد فر هنگ كارآفريني با تكيه بر تجربه، مهارت وخلاقيت دانش آموزان

روز دوم : تاثير انتخاب مناسب وآگاهانه رشته هاي تحصيلي دانش آموزان در توسعه متوازن رشته هاي تحصيلي ومشاغل در آينده مهين اسلامي

روز سوم : آشنايي با اطلس مشاغل بومي، منطقه اي واستاني

روز چهارم : آشنايي دانش آموزان با قابليت هاي متنوع و فر صت هاي اقتصادي متفاوت براي اشتغال زايي در سطح مناطق واستانها

روز پنجم: نقش مشاوران ودانش آموزان در عملياتي كردن شعار اقتصاد وفرهنگ با عزم ملي و مديريت جهادي

روز ششم : تاثير علائق و استعدادها و توانمندي هاي دانش آموزان در موفقيت تحصيلي

روز هفتم: نمايش سازه ها و دست ساخته هاي دانش آموزي همراه با آشنايي دانش آموزان با آينده شغلي رشته هاي تحصيلي دانشگاهي

واحد مشاوره

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 31 فروردین 1395 ساعت: 18:57 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق درباره ویروس آنفلوانزا

بازديد: 163

 

تاریخچه بیماری

در قرن بیستم ویروس آنفلوآنزا در سال 1918 شیوع پیدا کرد و تا امروز آمار مرگ و میر یک سیر نزولی را طی کرده است. به این صورت که در آغاز فعالیت این ویروس مرگ های دسته جمعی حتی 40 میلیون نفر در یکسال گزارش شده است اما به مرور کاهش یافت. امروزه گونه های جدیدتر این ویروس مانند آنفلوآنزای پرندگان یا آنفلوآنزای خوکی نیز ظهور کرده اند.

افرادی که در معرض آنفلوآنزا هستند

بیماری هایی چون قلبی، ریوی، کلیوی، دیابت، آسم، بارداری و کهنسالی امکان مبتلا شدن افراد به آنفلوآنزا را افزایش می دهند . همچنین کودکان به علت سیستم دفاعی ضعیف بیشتر به این بیماری مبتلا می شوند. چون این بیماری واگیر دار است در مکان های عمومی امکان انتقال این بیماری زیاد می باشد.

 

علائم بیماری

- بالا بودن درجه حرارت بدن ( درجه حرارت بدن به مدت بیش از دو روز بیشتر از 8/37 درجه سانتی گراد باشد )

- ابتلا به درد ناگهانی یا ترشح از یک یا دو گوش

- احساس درد در گوش خود و ادامه آن به مدت بیش از چند روز

- آبریزش و گرفتگی بینی بیش از 10 روز

- سرفه همراه با خلط غلیظ و بدبوی زرد و سبز رنگ

- گلودرد بیش از 48 ساعت به هنگام بلع غذا

- حساسیت های پوستی یا جلدی غیر قابل توجیه

- سفتی گردن همراه با سردرد مداوم

- درد در ناحیه سینوزیت ها، تب و ترشحات زرد یا سبز رنگ بینی که بیش از 48 ساعت طول بکشد

تب و لرز، سردرد، دردهای عضلانی از جمله کمردرد، خستگی، سرفه (که ممکن است با خلط همراه باشد.)، گلودرد، خشونت صدا، استفراغ. گلودرد خارش بدن کوفتگی از علایم شایع بیماری هستند. آنفلوآنزا در تمام سنین به غیر از دوران شیرخوارگی دیده می شود. شیوع ناگهانی انواع مختلف آنفلوآنزا تقریباً هر زمستان رخ می دهد و شدت آنها متفاوت است. همچنین کسانی که قبلاً دچار این بیماری نشده اند امکان بروز این بیماری دربدن انان بیشتراست..***

 

 

عوارض و علل بیماری 

 

 

عوارض بیماری

هرچند دورهٔ معمولی بیماری 3 تا 4 روز است اما چون در جریان آنفلوآنزا میکروب های دیگری به بدن حمله می کنند ازاینرو سبب پیدایش عفونت های ثانوی به خصوص در دستگاه تنفس هم می گردند و این بدان معنا است که آنفلوآنزا مقاومت بدن را کم کرده و آن را برای دچار شدن به بیماری های دیگر آماده می سازد. به کار بردن ماسک، گندزدایی هوای اتاق بیماران و جدا کردن سریع مبتلایان از افراد سالم تا حدی مانع شیوع آنفلوآنزا می شود.

 

علل بیماری

ویروس های عامل آنفلوآنزا از سرده اورتومیکسو ویروس ها هستند. آنفلوآنزای شامل ویروس آنفلوآنزای A ، آنفلوآنزای B و آنفلوآنزای C . این ویروس ها در اثر تماس مستقیم یا غیرمستقیم (مثلاً استفاده از لیوان آلوده) گسترش می یابند.

 

موارد خطرناک

اگر یکی از موارد زیر به هنگام درمان رخ دهند

افزایش تب یا سرفه

وجود خون در خلط

گوش درد

تنگی نفس یا درد قفسه سینه

ترشحات غلیظ از بینی، سینوس ها یا گوش ها

درد سینوس

درد یا سفتی گردن.

 

مردم برای کاهش علائم و نشانه های سرماخوردگی آسپرین مصرف می کنند اما تحقیقات نشان داده است که آسپرین تعداد ویروس هایسرماخوردگی در ترشحات بینی را افزایش داده و در نتیجه شانس سرایت بیماری را از شخصی به شخص دیگر افزایش می دهد؛ بنا بر نظر سازمان ملی تحقیقاتی آلرژی و بیماری های واگیردار آمریکا، انجمن متخصصین اطفال آمریکا توصیه می کنند که نباید به بچه ها و نوجوانان آسپرین یا هر داروی دیگر که حاوی آسپرین است جهت درمان بیماری های ویروسی - به خصوص آبله مرغان و آنفلوانزا- تجویز شود. نتیجه تحقیقات پزشکی حاکی از این است که استفاده از آسپیرین برای درمان بیماری های ویروسی سرماخوردگی در کودکان باعث بیماری REYE می شود. این بیماری می تواند باعث زیان های غیر قابل جبران مغز و کبد شود و در مواقعی مرگ اطفال را نیز به دنبال داشته باشد.

 

آنفولانزا در کودکان

اگر کودک شما نشانه های زیر را داشت احتمالا به آنفولانزا مبتلا شده است؟

تب ناگهانی – 38.3 درجه سیلسیوس یا بالاتر

خستگی، بی حالی به همراه نشانه هایی همچون سرفه های خشک و بینی گرفته

اگر نشانه هایی همچون گرفتگی بینی یا سرفه قبل از تب پدیدار شدند، به احتمال زیاد فرزند شما سرما خورده است.

از دیگر نشانه های آنفولانزا می توان به زودرنج شدن، بی میلی و کم اشتهایی، گلودرد و ورم گلو اشاره کردآنفولانزا همچنین باعث ایجاد درد در ناحیه شکم و اسهال و استفراغ می شود.

 

کودکان چگونه آنفولانزا می شوند؟

ویروس های نوع A و نوع B آنفولانزا، به سرعت در محیط  منتشر و پخش می شوند. اگر کودک شما در نزدیکی فردی قرار دارد که آنفولانزاگرفته و سرفه و عطسه می کند، احتمال دارد قطرات سرفه یا عسطه او به دهان یا بینی کودک وارد شوند. فرد مبتلا به آنفولانزا، از یک روز پیش از بروز علائم بیماری و 5 روز پس از آن ناقل بیماری است.

از آنجا که ویروس آنفولانزا به سرعت تکثیر می شود، این بیماری می تواند به راحتی در مدرسه، مراکز نگهداری کودکان، زمین های بازی و حتی خانواده پخش شود. بیشتر مواقع، حتی افرادی که تصور می شود مبتلا نشده اند نیز پس از یک تا 4 روز علائم بیماری را نشان می دهند.

البته از آنجا که مقاومت افراد در مقابل ویروس آنفولانزا متفاوت است، شاید فردی به آن مبتلا باشد و خودش خبر نداشته باشد. یا نشانه های خفیفی داشته باشند که تصور شود سرماخوردگی است و به راحتی این ویروس را به بقیه افراد منتقل کند.

 

نکاتی در مورد آنفولانزا در کودکان 

 

 

 

چه زمانی باید فرزند خود را پیش دکتر ببریم؟

اگر نشانه های زیر را در کودک خود مشاهده کردید، حتما او را نزد پزشک ببرید:

•    اگر کودک شما زیر سه ماه است و تب 38 درجه سیلسیوس یا بیشتر دارد. کودکان در این سن حتما باید تحت مراقب پزشک برای تشخیص عفونت های جدی یا بیماری های احتمالی قرار بگیرند.

•    اگر کودک شما بین 3 تا 6 ماه سن و تب بالای 38.3 درجه سیلسیوس یا بیشتر دارد.

•    اگر کودک شما بالاتر از 6 ماه سن و تب بالای 39.4 درجه سیلسیوس یا بیشتر دارد.

•    بیشتر از سه روز تب داشتن

•    سرفه هایی که پس از یک هفته هنوز خوب نشده اند

•    داشتن نشانه های آنفولانزا در صورت داشتن بیماری های مزمن همچون سرطان، کم خونی داسی شکل، دیابت یا ناراحتی های قلب، ریه یا کلیه

•    داشتن نشانه های آنفولانزا و آرتروت روماتیسمی یا کاواساکی که هر دو با آسپرین درمانی برای مدت طولای بر طرف می شوند.

•    گوش درد داشتن

•    خس خس کردن گلو یا سخت نفس کشیدن

•    دوباره مریض شدن بلافاصله پس از خوب شدن و درمان آنفولانزا

•    کم آب شدن بدن

 

تزریق واکسن

مرکز پیشگیری و درمان بیماری ها، توصیه می کند همه افراد – کودکان و بزرگسالان – از شش ماهگی هر سال واکسن آنفولانزا تزریق کنند. تزریق واکسن برای کودکانی که بیماری های جدی تر همچون دیابت، سیستم دفاعی ضعیف، کم خونی شدید یا بیماری های قلب، ریه و کلیه دارند، بسیار مهم تر و ضروری تر است.

متاسفانه واکسن های آنفولانزا عاری از خطا نیستند. تاثیر این واکسن به سلامت بدن کودک شما و چگونگی تطابق واکسن با ویروس، بستگی دارد. هر چه کودک بدن سالم تری داشته باشد، این واکسن تاثیر بیشتری خواهد داشت. در بعضی از سال ها، بدن افراد تطابق زیادی با واکسن دارد اما ممکن است در سال های دیگر اینگونه نباشد.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 28 فروردین 1395 ساعت: 19:47 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق درباره تقلب

بازديد: 3129

 

 موضوع :

تقلب

 

 

 

فهرست مطالب

تقلب کردن یعنی چه؟. 3

آدم‌ها چطور تقلب می‌کنند؟. 3

چرا بچه‌ها تقلب می‌کنند. 3

حقیقت و عواقب کار4

عوامل پدیدآوردنده تقلب.. 4

نشانه‌های دانش‌آموزانی که در پی تقلب هستند. 5

راه‌های کاهش تقلب.. 6

بررسی تقلب از نگاه دانش‌آموزان. 6

منبع :7

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

تقلب کردن یعنی چه؟

تقلب کردن یعنی وقتی یکی عمداً یکی را گمراه کند، فریب دهد یا با بی‌صداقتی رفتار کند. برای بچه‌ها، تقلب کردن می‌تواند در مدرسه، خانه یا حتی موقع ورزش و بازی اتفاق بیفتد. اگر مثلاً یک تیم فوتبال برای بچه‌های 8 سال به پایین است، اینکه یک بچه 9 ساله در آن شرکت کند، تقلب کردن است.

در مدرسه هم می‌توان در امتحان تقلب کرد که می‌تواند با دزدیدن ایده یکی از همکلاسی‌هایتان یا کپی کردن یک کار از اینترنت و ارائه آن بعنوان کار خودتان اتفاق می‌افتد. اینکه حرف‌ها یا کارهای یک نفر دیگر را کپی کنید و بعد بگویید مال خودتان است یعنی تقلب کردید.

آدم‌ها چطور تقلب می‌کنند؟

تقلب کردن به شکل‌‌های مختلف اتفاق می‌افتد. مثلاً مریم با دزدیدن جواب‌ سوال‌های امتحان اینکار را می‌کند اما می‌شود در قوانین یک بازی یا مسابقه هم تقلب کرد یااینکه وانمود کنید یک چیزی مال شما است درحالیکه اینطور نیست. وقتی آدم‌ها تقلب می‌کنند، برای بقیه مثلاً بچه‌هایی که برای امتحان حسابی درس خوانده بودند یا مثلاً در مسابقه حقشان بوده که برنده شوند، ناعادلانه می‌شود.

تقلب کردن کار خیلی وسوسه‌انگیزی است چون کارهای خیلی سخت را به نظر آدم آسان می کند، مثل دادن جواب درست به همه سوال‌های امتحان. اما مشکل ندانستن جواب و امتحان‌های بعدی را حل نمی‌کند مگراینکه آن فرد دوباره تقلب کند.

گاهی ‌وقت‌ها به نظر می ‌رسد که آنهایی که تقلب می‌کنند حساب همه چیز را کرده‌اند. می‌توانند به جای درس خواندن تلویزیون تماشا کنند اما احترامشان را پیش بقیه از دست می‌دهند و بقیه کمتر دوستشان دارند. خود اینها هم احساس بدی پیدا می‌کنند چون می‌دانند نمره‌هایی که می‌گیرند حقشان نیست. و اگر موقع تقلب دستگیر شوند، در مدرسه و حتی در حانه به مشکل می‌خورند.

چرا بچه‌ها تقلب می‌کنند

بعضی از بچه‌ها به این خاطر تقلب می‌کنند که سرشان شلوغ است یا تنبل هستند و نمی‌توانند درس بخوانند تا در مدرسه نمرات خوبی بگیرند. یکسری دیگر از بچه‌ها هم فکر می‌کنند اگر تقلب نکنند نمی‌توانند در آن درس قبول شوند. حتی اگر دلیل خوبی برای تقلب کردن وجود داشته باشد، اینکار اصلاً کار خوبی نیست.

اگر شب قبل چیزی ناراحتتان کرده بود یا مریض بودید و نتوانستید درس بخوانید، بهتر است با معلمتان حرف بزنید. و اگر به خاطر تمرین شنا وقت کافی برای درس خواندن نداشته‌اید، باید با پدرومادرتان درمورد تنظیم کردن وقت تمرین شنا و درس خواندتان حرف بزنید.

بچه‌ای که فکر می‌کند تقلب کردن تنها راه قبول شدن در یک درس است باید با معلم یا والدینش صحبت کند شاید آنها بتوانند راه‌حلی برای مشکل او پیدا کنند. حرف زدن درمورد این مشکلات و حل کردن آنها خیلی بهتر از تقلب کردن است.

حقیقت و عواقب کار

خیلی از بچه‌ها بعضی وقت‌ها وسوسه می‌شوند که تقلب کنند. خیلی‌ها در برابر آن مقاومت می‌کنند و به جای آن بهتر درس می‌خوانند. بعضی دیگر از بچه‌ها یکبار تقلب می‌کنند و چون بعد آن احساس خیلی بدی پیدا کردند دیگر اینکار را تکرار نمی‌کنند. یکسری دیگر هم موقع تقلب دستگیر می‌شوند و بعد به این نتیجه می‌رسند که اصلاً ارزشش را ندارد. متاسفانه، بعضی از بچه‌ها به تقلب کردن خود ادامه می‌دهند و فکر می‌کنند که هیچ‌وقت مچشان گرفته نمی‌شود.

بچه‌هایی که تقلب می‌کنند همیشه از اینکه دستشان رو شود می‌ترسند. این بچه‌ها چه مچشان گرفته شود چه نشود، همیشه احساس گناهکار بودن، خجالت و ترس دارند. حتی اگر احساس بدی هم نداشته باشند و کسی هم متوجه کارشان نشود به این معنی نیست که همه چیز خوب است. اگر ببینید کسی تقلب می‌کند یا کسی از شما می‌خواهد که کارتان را کپی کند، می‌توانید به معلمتان یا یکی از بزرگترها بگویید.

وقتی معلم متوجه تقلب یک نفر شود، نمره امتحانش را صفر می‌دهد و او را به دفتر مدیر می‌فرستد و با والدینش تماس می‌گیرند. بدتر از نمره بدی که می‌گیرند این است که پدرومادرشان و معلمانشان را ناامید می‌کنند. والدین ممکن است همیشه نگران باشند که آن بچه فرد صادقی نیست و در امتحان‌های بعدی هم معلم بیشتر از بقیه بچه‌ها‌ حواسش به او خواهد بود.

بچه‌ها به این خاطر تقلب می‌کنند که برای یاد گرفتن درس تلاش نمی‌کنند. مثلاً اگر در امتحان دیکته تقلب کنید، هیچوقت طرز نوشتن کلمه‌ها را یاد نمی‌گیرید، حتی تا وقتی که بزرگ شوید. و تا آخر عمرتان همیشه فردی متقلب می‌شوید که در کار و درس و خانواده تقلب می‌کنید.

عوامل پدیدآوردنده تقلب

1. فراهم بودن شرایط تقلب

وقتی دانش‌آموز به هر دلیل به دنبال کسب نمره دل‌خواه است، اگر نتواند آن‌را از راه صحیح به دست آورد و شرایطی مانند سخت‌گیر نبودن مراقب جلسه امتحان، فراهم باشد احتمال اقدام به تقلب زیاد است.

2. توقعات نادرست وخارج از ظرفیت دانش‌آموز از سوی اولیا و مربیان.

3. سهل‌انگاری در انجام تکالیف و مطالعه کم و بی‌دقت در ایام آموزش و در نتیجه، عدم آمادگی برای امتحان.

4. مشغول‌بودن دانش‌آموز به کارهای غیردرسی و فرعی (بازی، تلویزیون، کامپیوتر و ...) به گونه‌ای که دقت مطالعه برای وی باقی نمی‌ماند.

5. نپذیرفتن شکست در امتحان به دلیل ترس از والدین یا به دلیل حفظ آبرو و موقعیت خویش در خانواده و هم‌کلاسی‌ها.

6. عقب‌ماندگی درسی و یادنگرفتن مواد آموزشی.

7. دست‌کم‌گرفتن امتحان و عادت به تقلب

8. احساس برتری‌طلبی و شجاعت به دلیل انجام تقلب

9. وجود عوامل روانی مانند: راحت‌طلبی، اضطراب، اعتماد به نفس پایین و کم‌بودن هوش و حافظه.

10. فقدان روش تربیتی صحیح در خانواده به همراه هرج و مرج در آن.

نشانه‌های دانش‌آموزانی که در پی تقلب هستند

معمولاً دانش‌آموزانی که ویژگی‌های زیر را دارند، بیش‌تر در پی تقلب هستند:

1. رفتارهای غیرصادقانه و دروغین دارند.

2. از راه‌های نادرست برای رسیدن به اهداف خویش استفاده می‌کنند.

3. به حقوق دیگران کم‌تر احترام می‌گذارند.

4. مسئولیت‌پذیر نمی‌باشند.

5. درشت‌گو می‌باشند و میل شدید به برتری نسبت به دیگران دارند.

 

راه‌های کاهش تقلب

برای کاهش تقلب بایستی به چند محور اصلی توجه داشت:

1. باید علت اساسی تقلب را شناخت و درصدد برطرف کردن آن بود. به عبارت دیگر، وقتی که تقلب دانش‌آموز مشخص شد، بایستی کوشید و مشخص کرد که چرا از بین راه‌های مختلف، تقلب را انتخاب کرده است؟! آیا به اندازه کافی درس نخوانده است؟ آیا عادت به تقلب دارد؟ آیا به امید کسب نمرة بالاتر بوده است؟ و ... در هرکدام از موارد، می‌توان راه‌کار ویژه آن‌را ارائه داد. مثلاً اگر علت تقلب، کسب نمرة بالاتر بوده است، بایستی دانش‌آموز را توجیه نمود که خوب درس‌خواندن بسیار مهم‌تر از کسب نمرة بیش‌تر است و فایده‌های زیادتری هم در پی خواهد داشت.

2. از بین بردن زمینه‌های تسهیل تقلب

به دانش‌آموزان توضیح داده شود که تقلب، انتخاب صحیحی نیست و راه‌های دیگر وجود دارند که با آن می‌توانند نتایج بهتر و ماندگارتری را به‌دست آوردند. بایستی درست‌کاری مورد تشویق قرار گیرد و اهمیت تلاش درست‌کارانه و صادقانه در ذهن دانش‌آموز نقش بندد. اگر مشکلی در زمینه یادگیری و مهارت‌های دیگر وجود دارد؛ بایستی بیش‌تر به آن‌توجه کرد و این مهارت‌ها را آموزش داد و آن‌ها را برای روز امتحان آماده ساخت و در نهایت، امتحان در عین وجود جو اعتماد و راحتی بایستی کنترل شده باشد که کسی سوء‌استفاده نکند.

3. خانواده و مدرسه، انگیزة تقلب را در دانش‌آموزان ایجاد نکنند.

گاهی شرایط در خانه و مدرسه به گونه‌ای است که به طور غیرمستقیم دانش‌آموز را متمایل به تقلب می‌کند. محیط آکنده از رقابت برای گرفتن نمره بالا و تأکید زیاد بر برد و باخت، احتمال تقلب را زیاد می‌کند. ترس از آوردن نمره پایین و چشم و هم‌چشمی و توقعات غیرواقع‌بینانه از دانش‌آموز نیز انگیزه تقلب را ایجاد می‌نماید. بنابراین با استفاده از شیوه‌هایی که احساس حقارت دانش‌آموز را کاهش داده، اعتماد به نفس وی را افزایش می‌دهد و با توقعات واقع‌بینانه از دانش‌آموز، می‌توان انگیزه تقلب را کاهش داد.     

بررسی تقلب از نگاه دانش‌آموزان

دانش‌آموزان پاسخ می‌دهند: چرا تقلب؟!

تقلب بنویسید اما تقلب نکنید.

ترس از حقارت و سرزنش

به دلیل ترس از گرفتن نمره کم در درس و تحقیر شدن پیش دانش‌آموزان و خانواده

از نظر من علت فراگیر شدن این شیوه بی‌توجهی بعضی از مراقبان امتحان و سوءاستفاده دانش‌آموزان از مکان‌های مختلف که دور از دید مراقبان است می‌باشد.

پیشنهادات:

همانطور که در مقاله غلل وراهکار های تقلب بیان شد میتوان گفت که ریشه ی ان در جامعه و خود آموزش نهفته است وبه گونه ای این معضل در آموزش ما نهادینه شده است ،که عدم توجه به آن تهدیدی برای آموزش فراگیران ودر کل برای جامعه است شاید تقلب عاملی ساده وفراگیر به نظر بیاید اما اگر با دید منطقی ان را بررسی کنیم می فهمیم که علاوه بر ترویج ودروغگویی تمام ابعاد وجودی محصلان وزندگی انها را تحت تاثیر قرار میدهد از جمله پیشنهاد های که در این راستا میتوان در نظر گرفت به شرح ذیل است:

1)تغیر دیدگاه های خود آموزش دهندگان از تقلب است میدانیم که خود معلمان به عنوان یک الگوی برای  دانش آموزان هستند و هر گونه حرکات واعمال وسهل انگاری در رفتار خود از طرف معلمان  برای دانش اموزان قابل قبول است و عدم توجه به تقلب دانش اموزان و تشویق به این عمل از سوی معلم یک معضل بزرگی است که موجب تحریک فراگیر ودر نتیجه او را از سعی وتلاش باز می داردباید خود مسئولان در ابتدای امتحان به دانش اموزان گوشزد کنند که مطمئنا در همان ابتدا دانش اموزان از این عمل زشت باز داشته شوند تا اخر زندگی و طی تحصیل لاتشان زشتی این عمل از ذهن او خاج نمی شود .

2) اصلاح وترویج فرهنگ درست از طرف تولید کنندگان فرهنگ مثل صدا وسیما که امروزه نمی توان نقش ان را در فرهنگسازی نادیده گرفت متاسفانه این نهاد ها خودشان دروغگویی وتشویق به تقلب را در ذهن بینندگان زنده می کنند،طوری که در جامعه به عنوان یک عامل عادی در ذهن مردم جریان می یابد که نه در حوزه ی اموزش بلکه در ارتباطات روز مره مردم عینا مشاهده می شودبنابراین باید مسئولان به این امر توجه داشته با شندکه واقعا این امر دانش اموزان را تنبل به بار می اورد به طوری که انها پشتکار در خواندن دروس نشان نمی دهند و به جای حفظ کردن و اماده شدن برای امتحان اقدام به تقلب می کنند ودر نتیجه انگیزه برای یاد گرفتن ومطالعه ندارند.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 27 فروردین 1395 ساعت: 11:22 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق درباره قوانین و مقررات داوری در بسکتبال

بازديد: 2719

 

فهرست مطالب

مقررات و قوانین بسكتبال. 2

1-تعریف:2

2-تخلف ها :2

3 -خطاها :3

4- زمان بازی :4

5- زمان استراحت (Time Out) :4

6 - امتياز مساوی و وقت اضافی :4

7 - تعويض بازيكنان :5

8-لباس بازيكنان :5

9- داوران :5

10- وظايف سرداور :6

11-وظايف داور :6

12-وظايف منشي و كمك منشي :6

13- وظايف وقت نگهدار :7

14-وظايف مسئول بيست و چهار ثانيه :7

15- وظايف كاپيتان :7

قوانین جدید بسکتبال :7

تصویب تغییرات و قوانین جدید بسکتبال. 7

آخرین تغییرات قوانین بسکتبال. 7

تغییرات صورت گرفته در قوانین 2014. 8

24 ثانیه:8

خطای فنی.. 8

خطای غیر ورزشی.. 9

لباس های تیم. 9

بازیکن مجروح یا مصدوم. 9

وقت استراحت.. 9

منابع :10

 

مقررات و قوانین بسكتبال

1-تعریف:

بازی بسكتبال توسط دو تیم انجام می پذیرد كه هر تیم شامل 5 بازیكن می باشد، هدف آنها عبور دادن توپ از حلقه و ممانعت از گل زدن تیم مقابل است. اندازه زمین بسكتبال باید (28*15) یا (26*14) یا (24*12) باشد و ارتفاع زمین بازی تا سقف سالن باید هفت متر باشد.

تمامی خطوط زمین باید 5 سانتیمتر عرض داشته باشد: شعاع دایره ها باید 08/1 متر باشد. اندازه تخته باید 180 * 05/1 متر باشد كه با فاصله 09/2متر از سطح زمین نصب می گردد.

یك بازی بسكتبال با یك سر داور و یك داور، منشی، وقت نگهدار مسؤول 24 ثانیه، مسؤول تابلو و یك ناظر فنی مسابقات برگزار می شود. بازی بسكتبال با 5 بازیكن شروع می شود و با دو نفر هم می توانند ادامه دهند كمتر از دو نفر بازی انجام نمی شود. بازی در چهار پریوت ده دقیقه ای انجام می شود. بین ده دقیقه اول و دوم یك وقت دو دقیقه استراحت و بین ده دقیقه دوم و سوم كه نیمه اول هم نامیده می شود یك وقت ده تا پانزده دقیقه استراحت و بین ده دقیقه سوم و چهارم یك وقت دو دقیقه ای استراحت انجام می شود. تایم استراحت هر ده دقیقه، یك تایم استراحت یك دقیقه ای و ده دقیقه آخر تیمها می توانند از دو تایم استراحت یك دقیقه ای  استفاده نمایند.

2-تخلف ها :

سه ثانیه : زمانی كه تیمی توپ را در اختیار دارد نباید هیچ یك از بازیكنان آن تیم بیش از سه ثانیه در منطقه ذوزنقه تیم مقابل توقف نمایند. تمامی خطوط منطقه ذوزنقه جزء منطقه محدوده محسوب می شوند .

هشت ثانیه : زمانی كه بازیكنی مالكیت توپ را در زمین دفاعی خود در اختیار  می گیرد بایستی در عرض هشت ثانیه توپ را از زمین خارج كرده و به زمین حمله ببرد.

24 ثانیه : اگر تیمی مالك توپ شده باشد. باید در عرض 24 ثانیه توپ را وارد حلقه حریف بكند یا به طرف حلقه تیم مقابل شوت بزند در زدن شوت توپ باید حتماً به حلقه بخورد تا 24 ثانیه صفر شود اگر توپ به تخته بخورد 24 ثانیه ادامه می یابد و اگر توپ توسط تیم مقابل اوت شود باز هم 24 ثانیه ادامه می یابد. 24 ثانیه موقعی صفر می شود كه 1- خطا صورت بگیرد 2- بازیكن تیم مقابل با پا توپ را به اوت بیاندازد. اگر دستگاه 24 ثانیه بوق بزند و توپ از دست بازیكن رها شده و در هوا باشد، اگر گل شود گل قبول می باشد. اگر در هوا با دست بازیكنی لمس شود  و گل شود گل مردود می باشد .

رانینگ (Running): موقعی كه بازیكن توپ را در دست گرفته و یك یا دو گام به اطراف برود، رانینگ نام دارد.

دبل (Double) :دريبل كردن از زماني شروع مي شود كه بازيكن كنترل توپ را دراختيار گرفته و با انداختن و زدن آن در تماس با زمين دوباره آن را قبل از اينكه به بازيكن ديگري برخورد كند لمس نمايد. زماني دريبل خاتمه مي پذيرد كه با دست آن را گرفته و يا اجازه دهد توپ در دست يا دستها استراحت نمايد. زمانيكه توپ با دست دريبل كننده در تماس نيست ، تعداد گامهاي برداشته محدود نخواهد بود.

بازيكن مجاز نيست پس از خاتمه دريبل ، براي بار دوم اقدام به دريبل نمايد. درصورتيكه اين عمل را انجام دهد مرتكب تخلف ’’دبل‘‘ شده است.

پای پیوت (pivot) : اگر بازیكنی توپ را در دست داشته و یك پا را ثابت و پای دیگر را به هر طرف كه بخواهد به حركت در آورد پای ثابت را پای پیوت می گویند. اگر بازیكنی با توپ با دو پا همزمان به زمین بیاید هر دو پای او پای پیوت می باشد. اگر یك پای خود را بلند كند پای دیگر به عنوان پای پیوت خواهد بود.

3 -خطاها :

خطای شخصی : 1- بلاك كردن 2- شارژ كردن 3- دفاع از پشت سر 4- تماس با دست  5 - نگهداشتن  6- استفاده غیرقانونی از دستها  7- هل دادن  8- اسكرین غیر قانونی خطای شخصی در تمامی حالات جهت بازیكن خاطی اعلام می شود.

خطای طرفین : خطایی است كه دو بازیكن مخالف روی همدیگر در یك زمان انجام   می دهند.

خطای غیر ورزشی : خطای شخصی است كه به طور عمد روی بازیكن با توپ و یا بدون توپ صورت می گیرد و جریمه آن دو پرتاب آزاد و مالكیت توپ از وسط زمین می باشد.

 دیسكالیفه (اخراج) : هرگونه خطایی خارج از روحیه ورزشكاری را با دیسكالیفه (اخراج از زمین بازی) جریمه و دو پرتاب آزاد و مالكیت توپ از وسط زمین به حریف داده     می شود.

خطای فنی : خطایی است كه بدون برخورد بازیكن بوجود می آید. جریمه آن یك پرتاب آزاد با مالكیت توپ از وسط زمین می باشد. خطای فنی برای بازیكن ذخیره دو پرتاب آزاد با مالكیت توپ و خطای فنی برای مربی و همراه تیم دو پرتاب آزاد و مالكیت توپ است.

  خطای تیمی : در هر ده دقیقه، تیمی كه خطاهای انجام شده آن بیش از 4 خطا باشد، خطای تیمی محسوب می شود و جریمه آن دو پرتاب آزاد توسط بازیكنی كه خطا روی آن اتفاق افتاده است انجام می شود.

 

پنج خطا :در بازي هايي كه در چهار وقت ده دقيقه اي برگزار مي گردد ، بازيكن پس از انجام 5 خطا بايد زمين را ترك كند و تا 30 ثانيه بعد ، يك بازيكن ديگر جايگزين وي گردد. اين قانون را قانون پنج خطا مي گويند.

خطای تماس با توپ بالای سطح حلقه :بازيكن مدافع و مهاجم ، توپي را كه براي شوت رها شده و در حال پيمودن قوس نزولي است و كاملا بالاي استوانه حلقه قرار دارد نبايد لمس كنند يا بزنند ، همچنين زمانيكه توپ به تخته برخورد مي كند و در بالاي سطح حلقه است ، مجاز به لمس توپ نيستند. در غير اينصورت ، مرتكب تخلف شده اند كه سخت ترين جريمه آن پذيرش گل است.

نيمه (برگشت توپ به زمين دفاعی) :زمانيكه يك بازيكن در زمين حريف (زمين حمله) مالكيت توپ را دراختيار مي گيرد ، نبايد توپ را به زمين دفاعي (زمين خودي)

برگرداند. اين امر يك تخلف است و توپ دراختيار تيم مقابل قرار خواهد گرفت.

4- زمان بازی :

زمان بازي از چهار دوره (پريود) ده دقيقه اي تشكيل مي شود. زمان استراحت بين دوره اول و دوم 2 دقيقه است و زمان استراحت بين دوره سوم و چهارم 15 دقيقه است (نيمه بازي). زمان استراحت بين دوره سوم و چهارم 2 دقيقه است.

5- زمان استراحت (Time Out) :

زمان استراحت ، يك دقيقه است كه درصورت درخواست به تيم واگذار مي شود. زمان استراحت مطابق مقررات زير به تيم ها داده مي شود :

براي بازي هايي كه در چهار دوره 10 دقيقه اي برگزار مي شود ، براي نيمه اول دو زمان استراحت به هر تيم داده مي شود و در نيمه دوم ، سه زمان استراحت براي هريك از تيم ها منظور مي شود. براي هر وقت اضافي نيز يك زمان استراحت براي هر تيم مجاز است.

6 - امتياز مساوی و وقت اضافی :

درصورت مساوي بودن امتياز در پايان نيمه دوم ، بازي با وقت اضافي 5 دقيقه اي ادامه مي يابد. درصورت تساوي مجدد ، 5 دقيقه هاي اضافي بهمين ترتيب تكرار مي شود. قبل از شروع هر 5 دقيقه وقت اضافي ، دو دقيقه براي استراحت منظور مي شود. هر 5 دقيقه مثل شروع دو نيمه، با مالكيت تناوبي آغاز مي گردد. در وقت اضافي ، تيم ها با همان حلقه نيمه دوم يا پريود چهارم ، بازي را دنبال خواهند كرد.

7 - تعويض بازيكنان :

تعداد تعويض ها در بسكتبال محدوديت ندارد ، ولي انجام تعويض در شرايط زير مجاز نيست :

1-    بعد از گل شدن توپ (مگر اينكه تيمي كه گل خورده است درخواست تايم استراحت كند و يا اينكه خطايي اعلام شود)

2-    زمانيكه توپ در بازي به جريان بيفتد. همچنين در مرحله پرتاب پنالتي.

3-    در بين پرتاب هاي پنالتي ، مگر اينكه بين پرتاب ها خطا انجام شود.

8-لباس بازيكنان :

بازيكنان هر تيم بايد داراي پيراهن و شورت يك رنگ و يك شكل باشند. جلو و عقب پيراهن و شورت بايد يك رنگ باشد. لباسها از اعداد چهار تا پانزده شماره گذاري     مي شوند. شماره هاي جلوي پيراهن ده سانتيمتر و شماره هاي پشت پيراهن بيست سانتيمتر عرض دارند. رنگ شماره بايد از رنگ پيراهن متمايز باشد. پيراهن هاي يك تيم بايد يك رنگ و ساده باشد. پيراهن هاي يك تيم بايد يك رنگ و ساده باشند. پيراهن هاي يك تيم بايد يك رنگ و ساده باشند. پوشيدن پيراهن آستين دار مجاز نيست. پوشيدن تي شرت در زير پيراهن مجاز نيست ، مگر اينكه با مجوز كتبي پزشك و همرنگ پيراهن باشد. پوشيدن زيرشورتي نيز درصورت همرنگ بودن با شورت بلامانع است. شماره ها بايد براي منشي و داوران ، واضح و قابل رويت باشد. تبليغات روي پيراهن موقعي مجاز است كه مانع ديدن شماره بازيكن نشود. در هيچ شرايطي نبايد شماره از اندازه هاي اعلام شده كوچكتر باشد. تيم ها بايد دو رنگ لباس (تيره و روشن) دراختيار داشته باشند. در هر مسابقه ، تيم اول (ميزبان) بايد لباس روشن بپوشد و تيم دوم (ميهمان) لباس تيره رنگ داشته باشد. پايين پيراهن بايد در داخل شورت قرار گيرد.

حداقل بيست دقيقه قبل از شروع مسابقه ، مربي موظف است اسامي كليه بازيكنان ، كاپيتان ، پنج نفر بازيكن شروع كننده ، مربي و كمك مربي را به ميز منشي ارائه نمايد.

9- داوران :

مسابقه معمولا با همكاري شش نفر داوري مي شود. اين افراد عبارتند از : سرداور و كمك داور كه توسط داوران نشسته يعني : منشي ، كمك منشي ، وقت نگهدار و مسئول بيست و چهار ثانيه همراهي مي شوند. در بعضي موارد ممكن است ناظر فني نيز وجود داشته باشد كه بين منشي و وقت نگهدار قرار مي گيرد و زمانيكه بازي متوقف باشد ، مي تواند سرداور و داور را كمك و راهنمايي كند. داوران بايد لباس مخصوص داوري به تن داشته باشند كه شامل پيراهن طوسي ، شلوار بلند مشكي ، كفش مشكي بسكتبال و جوراب مشكي است.

10- وظايف سرداور :

سرداور بايد تمامي تجهيزاتي كه مورد استفاده داوران قرار مي گيرد ، از جمله ساعتها را بازرسي و تاييد نمايد. سرداور نبايد اجازه دهد كه بازيكنان وسايل خطرناك همراه داشته باشند (وسايلي مانند انگشتر ، گردن بند ، گيره سر ، محافظ انگشت دست ، مچ و بازو و ...). سرداور در آغاز هر نيمه يا هر دوره بازي يا وقت هاي اضافي ، توپ را در دايره وسط زمين بين دو بازيكن مخالف به هوا مي اندازد (جامپ بال). داور مي تواند در موقعيت هاي خاصي بازي را قطع نمايد اما تصميم گيري درباره ادامه يا توقف بازي از اختيارات سرداور است. البته در اين موارد ، سرداور مطابق مقررات عمل مي نمايد. سرداور هر وقت لازم بداند ، مي تواند ورقه امتياز را بررسي كند و بالاخره نظريات اعضاي گروه داوري ، با تصويب او بعنوان نتيجه مسابقه اعلام مي گردد. سرداور موظف است در مواردي كه در قانون پيش بيني نشده است ، تصميم لازم را اتخاذ نمايد.

11-وظايف داور :

تشخيص و اعلام گل شدن توپ ، برعهده داور است. داور مي تواند در موقعيت هاي خاص ، بازي را قطع كند. داوران ، بازي را بر طبق قوانين مربوطه اداره خواهند كرد و اين اداره نمودن شامل به بازي گذاشتن توپ ، قطع كردن بازي و اعلام توپ مرده با به صدا درآوردن سوت در موقع لزوم است. از جمله وظايف داوران ، موارد زير قابل ذكر است : به صدا درآوردن سوت براي متوقف ساختن هر نوع عمل بعد از اعلام توپ مرده ، تعيين جرايم خطاها ، اعلام تايم اوت براي استراحت ، اشاره كردن با سر براي داخل شدن بازيكن ذخيره به زمين بازي ، دادن توپ (نه پرتاب كردن) به بازيكن كه آن را از خارج زمين بهمان ترتيبي كه در اين مقررات پيش بيني شده ، به داخل پرتاب كند ، شمردن آهسته ثانيه ها براي اجراي مقررات مربوط به پرتاب آزاد و به جريان انداختن توپ از بيرون بعد از خطاي ده ثانيه.

مسئوليت اداره مسابقه از بيست دقيقه قبل از شروع تا خاتمه آن بعهده داوران است.

12-وظايف منشي و كمك منشي :

منشي بايد اسامي و شماره كليه بازيكنان ، افرادي كه بازي را شروع مي كنند و ذخيره هايي كه بعدا وارد زمين خواهند شد ، در جدول ثبت كرده باشد. او بايد همواره مجموع امتيازات را داشته باشد. گل هاي 2 يا 3 امتيازي و پرتاب هاي آزاد به ثمر رسيده را ثبت نمايد و همچنين خطاهاي شخصي يا فني بازيكنان را پس از اعلام ثبت كند ، پنجمين خطاي بازيكن (در بازي هاي شامل چهار دوره ده دقيقه اي) را سريعا اعلام نمايد. منشي بايد زمانهاي استراحت و محدوديت آن را اطلاع دهد. در ضمن بايد جمع خطاهاي هر بازيكن و تيم را همواره حاضر داشته باشد تا در موقع لزوم آن را اعلام نمايد. همچنين منشي ، مسئول اعلام محدوديت خطاي تيمي نيز هست. در ضمن مسئوليت تعويض جهت مالكيت تناوبي نيز بعهده منشي مي باشد.

13- وظايف وقت نگهدار :

وقت نگهدار ، مسئول نگهداري وقت بازي است. او بايد سه دقيقه قبل از شروع نيمه ، داوران را آگاه سازد. در هنگام زمان استراحت ، وي مسئول راه اندازي ساعت است و بايد 50 ثانيه پس از شروع زمان استراحت ، خاتمه آن را اعلام نمايد. وقت نگهدار بايد با صداي بوق خاتمه دوره ، نيمه يا وقت اضافي را اعلام كند.

14-وظايف مسئول بيست و چهار ثانيه :

به محض دريافت توپ توسط بازيكن در زمين ، دستگاه بيست و چهار ثانيه شروع بكار مي كند. تا زمانيكه تيم مقابل ، كنترل را به دست گيرد ، دستگاه متوقف مي شود و هيچ ثانيه اي را نبايد نشان دهد و مجددا بكار بيافتد كه اين از جمله وظايف مسئول بيست و چهار ثانيه است.

15- وظايف كاپيتان :

درصورت لزوم ، كاپيتان ، نماينده تيم در زمين خواهد بود. او اطلاعات موردنياز را دراختيار داور قرار مي دهد. كاپيتان با رفتار مودبانه و زمانيكه وقت مرده باشد ، از داور اطلاعات لازم را كسب مي كند. درصورت عدم حضور مربي ، كاپيتان بعنوان مربي مي تواند انجام وظيفه نمايد.

قوانین جدید بسکتبال :

تصویب تغییرات و قوانین جدید بسکتبال

همزمان با برگزاری مراسم قرعه کشی رقابتهای بسکتبال بازیهای المپیک در پکن، تغییرات قوانین بسکتبال توسط هیئت مدیره فیبا به تصویب رسید.طی جلسات دو روز گذشته، هیئت مدیره فیبا تغییرات تاریخی قوانین بسکتبال که پیش از این توسط گروه کارشناسان کمیته فنی فیبا بطور کامل بررسی و پیشنهاد شده بود را مورد تصویب قرار داد. این تصمیمات از آن جهت حائز اهمیت است که به یکسان سازی قوانین بسکتبال در سراسر جهان کمک می کنند.

آخرین تغییرات قوانین بسکتبال

فدراسیون جهانی بسکتبال FIBA هر چند وقت یکبار تعدادی از قوانین خود را جهت هر چه صحیح تر و زیباتر شدن بسکتبال تغییر می دهد در سال جاری نیز برخی از این قوانین تغییر پیدا کرده اند که فدراسیون بسکتبال جمهوری اسلامی ایران نیزقصد دارداین قوانین را در مسابقات و لیگهای خود اجرا نماید.

 

از کلیه باشگاه ها تقاضا می شود ضمن در اختیار گذاشتن قوانین روز بسکتبال، به مربیان، بازیکنان و کلیه عوامل اجرائی خود بر لزوم رعایت قوانین بسکتبال تاکید نمایند.

 مسولین محترم باشگاه ها با مراجعه به فدراسیون بسکتبال، می توانند کتاب قوانین 2012 و تغییر قوانین  2014 را دریافت نمائید.

 تغییرات صورت گرفته در قوانین 2014

مهمترین تغییرات قوانین 2014 عبارتند از:

 24 ثانیه:

-         پس از برخورد توپ به حلقه حریف دستگاه 24 ثانیه

·         به 24 ثانیه تنظیم می شود اگر تیم مقابل کنترل توپ را در اختیار بگیرد

·         به 14 ثانیه تنظیم می شود اگر همان تیم مالک قبلی کنترل توپ را در اختیار بگیرد

(در قانون قبلی پس از شوت بطرف حلقه و ریباند مجدد یک 24 ثانیه جدید برای تیم حمله کننده واگذار می شد.)

خطای فنی

-         بازیکن با دریافت 2 خطای فنی از ادامه بازی محروم می شود

-         جریمه

·         در حین مسابقه یک پرتاب بعلاوه مالکیت توپ از ادامه خط نیمه.

  20 دقیقه اینتروال تایم قبل از شروع بازییک پرتاب و جامپ بال در دایره وسط زمین .

Game disqualification (GD) :

-         پس از دریافت دو خطای فنی یا دو خطای غیر ورزشی که منجر به اخراج بازیکن یا مربی می شود در جدول مسابقه عبارت GD به معنی Game disqualification می بایست در ستون خالی بعدی ثبت شود.

 

GD

T1

P3

T1

P2

P1

یا

 

GD

T1

T1

P

خطای غیر ورزشی

-         تعریف: خطای غیر ورزشی بازیکنی که

·         به عقیده داور حرکت منطقی از نظر روح ورزشی و نرمال از نظر قوانین بسکتبال، برای تصاحب توپ نباشد.

·         ضربه یا برخورد شدید بوسیله بازیکن برای تصاحب توپ.

·         برخورد با مهاجم از پشت یا از پهلو برای جلو گیری از یک ضد حمله، در حالیکه بازیکن مدافع دیگری بین حمله کننده و حلقه مدافع وجود نداشته باشد.

·         برخورد بازیکن مدافع با بازیکن مهاجم در 2 دقیقه انتهائی بازی یا زمانهای اضافه وقتی توپ هنوز در اختیار داور یا بازیکن پرتاب کننده به داخل باشد.

لباس های تیم

-         شورت ورزشی بازیکنان می بایست بالاتر از زانو باشد

-         شماره پیراهن بازیکنان می توانند 0-00 یا از 1-99 باشد.

بازیکن مجروح یا مصدوم

-         پنج نفر مشخص شده از سوی مربی برای شروع مسابقه یا بازیکن پرتاب کننده آزاد، در صورت مجروح شدن می تواند تعویض شود. در این حالت تیم مقابل نیز مجاز می باشد به همان تعداد تعویض انجام دهد.

وقت استراحت

-        وقت استراحت برای هر تیم به نحو زیر در نظر گرفته شده است.

·         2 وقت استراحت در نیمه اول.

·         3 وقت استراحت در نیمه دوم با حد اکثر دو وقت استراحت در 2 دقیقه انتهای بازی.توضیح اگر تیمی از وقت های استراحت خود در کوارتر سوم و چهارم تا دو دقیقه مانده به آخر بازی استفاده ننمود.یکی از تایم اوت ها اتوماتیک کم خواهد شد.و فقط میتواند از دو تایم اوت در زمان مانده تا آخر بازی استفادهُ نماید.

·         1 وقت استراحت در هر وقت اضافه.

استفاده از سیستم بازبینی فوری

در صورت وجود امکانات سیستم بازبینی فوری، سرداور مسابقه می تواند قبل از امضا برگه مسابقه موارد زیر را بازبینی، تائید و اعلام رای نماید.

-     در انتهای هر زمان بازی یا هر زمان اضافه

·         توپ گل شده آیا قبل از به صدا در آمدن بوق خاتمه مسابقه رها شده است یا خیر

·         چقدر زمان می بایستی روی تابلو سالن درج گردد اگرقبل از به صدا در آمدن بوق خاتمه مسابقه.

1.      تخلف اوت انجام شده باشد

2.      تخلف 24 ثانیه انجام شده باشد

3.      تخلف 8 ثانیه انجام شده باشد

4.      خطائی اعلام شده باشد.

-   در هر زمان مسابقه یا زمانهای اضافه تابلو سالن 2 دقیقه یا کمتر را نشان می دهد.

·         آیا توپ قبل از به صدا در آمدن بوق 24 ثانیه از دستان بازیکن مهاجم رها شده است؟

·         آیا توپ قبل از به صدا در آمدن سوت داور برای اعلام خطا از دستان بازیکن مهاجم رها شده است؟

·         تشخیص آخرین بازیکنی که قبل از رفتن توپ به بیرون آن را لمس کرده است.

-     در هر زمان هنگام بازی

·         توپ به ثمر رسیده از منطقه 2 یا 3 امتیازی رها شده است

·         در صورت بروز مشکل برای ساعت های مسابقه، چقدر زمان می بایستی روی تابلو سالن یا تابلو 24 ثانیه می بایستی درج شود

·         تشخیص بازیکن پرتاب کننده آزاد

·         تشخیص اعضا در گیر از هر تیم در یک نزاع.

نیم دایره No Charge

- در قوانین جدید خطوط منطقه نیم دایره جزء نیم دایرهNo Chargeمحسوب شده.

منابع :

http://www.iranbasketball.org/                                                                                                                           

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 24 فروردین 1395 ساعت: 16:44 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

خلاصه زندگینامه شهید باهنر

بازديد: 7723

 

خلاصه زندگینامه شهید باهنر

حجت الاسلام دکتر محمد جواد باهنر در سال 1312 در یک خانواده پیشه ور ساده در شهر کرمان به دنیا آمد و خواندن و نوشتن و قرائت قرآن را در مکتب آموخت و سپس به تحصیل علوم دینی در مدرسه معصومیه آن شهر پرداخت .

همزمان تحصیلات ابتدایی و متوسطه را نیز ادامه داد و پس از اخذ دیپلم در سال 1332 به قم رفت و سطوح عالی علوم اسلامی را در حوزه عامیه قم طی کرد . وی فقه را در محضر مرحوم آیت الله بروجردی ، فقه و اصول را در محضر امام خمینی ( ره ) و تفسیر و فلسفه را نزد علامه طباطبایی فراگرفت .

شهید باهنر سپس به تحصیلات دانشگاهی رو آورد و حدود سال 1337 موفق به اخذ لیسانس در رشته الهیات و بعد از آن موفق به اخذ فوق لیسانس در رشته علوم تربیتی و سپس دکترای الهیات از دانشگاه تهران شد .

شهید باهنر ضمن تدریس و ایراد خطابه و برناه ریزی دینی به تألیف کتب درسی اشتغال ورزید و حدود سی کتاب و جزوه تعلیمات دینی را برای تدریس از دوره ابتدایی تا دانشسرا تألیف کرد . وی همزمان فعالیتهای اجتماعی خود را نیز ادامه داد و در تأسیس « دفتر نشر فرهنگ اسلامی » کانون توحید و « مدرسه رفاه » نقش مؤثری داشت .

شهید باهنر در سال 1341 همکاری خود را با نهضت اسلامی و سیاسی روحانیت به رهبری امام خمینی ( ره ) اغاز کرد و در اسفند ماه 1342 پس از ایراد سخنرانی هایی در مساجد هدایت ، الجواد ، و حسینیه ارشاد به مناسبت سالگرد حادثه فیضیه دستگیر شد و پس از آن متناوبا شش بار به زندانهای کوتاه مدت محکوم شد و از سال 1350 ممنوع المنبر گردید و بالاجبار در جلساتی که به عنوان کلاس درس بر پا می شد سخنرانی و به بیان نقطه نظرات اسلامی و انقلابی خود می پرداخت .

وی در سال 1357 به فرمان امام ( ره ) و به همراه چند تن از یاران مأمور تنظیم اعتصابات شد و در همان سال نیز با فرمان امام ( ره ) به عضویت شورای انقلاب در آمد .

دیگر مسؤلیتهای شهید باهنر پس از پیروزی انقلاب اسلامی عبارتند از : مسؤلیت نهضت سواد آموزی ، نماینده مردم کرمان در مجلس خبرگان ، نماینده شورای انقلاب اسلامی در وزارت آموزش و پرورش ، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی .

شهید باهنر که به سرنوشت آموزش کشور و آینده نونهالان انقلاب اسلامی بی اندازه توجه داشت و مدام به فکر بهبود و پیشرفت آن بود سرانجام در کابینه مهمد علی رجایی به سمت وزیر آموزش و پرورش منصوب شد . پس از فاجعه شوم بمب گذاری در دفتر حزب جمهوری اسلامی و شهادت دکتر بهشتی ، شهید باهنر به عنوان دبیر کل حزب جمهوری اسلامی انتخاب شد و به دنبال انتخاب شهید رجایی به سمت ریاست جمهوری به عنوان نخست وزیر جمهوری اسلامی به مجلس معرفی شد که با رای قاطع مجلس به تشکیل کابینه خود پرداخت .

این شهید فرزانه و سراسر اخلاق و اخلاص و تواضع که خود را وقف خدمت به مردم ستمدیده کرده بود سرانجام پس از سالها مبارزه و تلاش به همراه یار و یاور دیرینه اش شهید رجایی رئیس جمهور اسلامی ایران در هشتم شهریور 1360 در انفجار ساختمان نخست وزیری که به دست منافقینکوردل صورت گرفت به مقام منیع شهادت دست یافت .

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 23 فروردین 1395 ساعت: 19:34 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

زندگی نامه یک شاعر خراسان شمالی و شعر از او

بازديد: 10725

 

زندگی نامه عارف بجنوردی و شعر از او

«سید مرتضی رضوی نژاد» متخلص به «عارف» در سال 1284 هجری شمسی در روستای خراشا از توابع جاجرم از محال بجنورد چشم به جهان گشود.

خواندن و نوشتن و قرآن را نزد جد پدری اش «میرزا هدایت» که مکتبدار آبادی بود, آموخت. عارف برای ادامه تحصیل به مشهد رفت و در مدرسه نواب شروع به تحصیل نمود.

عارف برای مدتی مدیریت مدرسه ای را در چناران مشهد به عهده گرفت. سرانجام پس از چند سال دوری از بجنورد, به شهر خود بازگشت و به معلمی پرداخت. عارف پس از چندی از کار معلمی دست کشید و بقیه عمر را درویش وار بدور از آوازه طلبی, در سرودن و گاه نوشتن گذراند.

عارف بجنوردی فوق العاده به بجنورد علاقه داشت و در قالب شعر اشاراتی به این موضوع دارد. عارف بجنوردی تسلط به دستور زبان فارسی و عربی و آشنایی کامل به قرآن و مضامین حکمی که در اشعار او مشهود می باشد است.

عارف برای سروده هایش اهمیت قائل نبود و انها را بر روی تکه های متفرقه کاغذ و پاکت سیگار یادداشت می کرد و یا به حافظه می سپرد. هنگامی که حالی خوش داشت و شعری قرائت می کرد و اهل ذوق شعری از ایشان تقاضا می نمودند خودداری کرده و حتی اجازه نمی داد که هنگام قرائت شعر, شعرش یادداشت شود.

عارف در سال 1353 هجری شمسی در سن 69 سالگی درگذشت.

من که اندر شمار اوباشم    عارف مست و رند و قلاشم

از گدایان خانه بردوشم    لاابالی و ساتکین نوشم

صوفی جرعه نوش و درویشم

خرقه پوشی است مسلک و کیشم

از قلندروشی ابا نکنم

زهد نفروشم و ریا نکنم

رهسپار ره خراباتم

گوش بر بسته از خرافاتم

سالک مسلک طریقم من

همدم باده رحیقم من

ساتکین را کشند در دم

عارف نکته سنج بجنوردم.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 20 فروردین 1395 ساعت: 18:00 منتشر شده است
برچسب ها : ,,
نظرات(1)

روش پاک کردن لکه ها

بازديد: 181

روش پاک کردن لکه ها

یک نکته در مورداستفاده از مواد پاک کننده

اگربرای لکه گیری از مواد پاک کننده استفاده می کنیددر نظر داشته باشید که حتماً از آب سرد استفاده کنید زیرا آب  گرم باعث می شوند که لکه هااز بین نروند.

پاک کردن لکه شمع

لکه ی شمع برروی کاغذ دیواری

اگر شمع برروی کاغذدیواری بچکدهمانطور که می دانید کاغذ دیواری غیر قابل شستشواست بنابر این با کارد قسمت های شمع روی دیوار را جدا کنید سپس با یک مداد و پاک کن آن را خوب تمیز کنید.

لکه ی شمع روی وسایل چوبی

مورد بعدی چکیدن شمع روی وسایل چوبی جلادار است درچنین حالتی نباید شمع را تراشیدیاسمباده کشید کافی است قسمتلک شده را به آرامی با آب گرم بشویید وفوراً با پنبه پاک کنید.

لکه ی شمع برروی تابلوهای نقاشی

با تیغه ی کارد شمع را پاک کنیدوبعدبا آب وصابون واسفنج به آرامی انرا بشویید وبا آب نیمه گرم  پاک کنید سپس یک پارچه ی نخی به ملایمت  روی قسمت شسته شده بکشید اثری از لکه باقی نمی ماند

لکه ی شمع بر روی موزاییک

ابتدا کمی سرکه ی گرم برروی لکه بزنید بعد با آب و صابون نیمه گرم بشویید

لکه ی شمع برروی پارچه

در دو طرف پارچه کاغذ خشک کن قرار داده وروی آن اتوی داغ بگذارید شمع به کاغذ خشک کن می چسبد واز بین می رود

 

پاک کردن لکه ی سوختگی

 

پاک کردن لکه ی سوختگی سطحی توسط قند

زمانی که لباس شما بر اثرسوختگی یا سیگار زرد شده با قند بر روی لکه ی زرد رنگ بکشیدآنقدر این کارراانجام دهید تا لکه از بین برود

تمیزکردن  اثرسوختگی بااتو

اگرلباس شما بر اثر گرمای زیاداتو زردرنگ شدمیتوانید پیاز رادونیم کرده وروی پارچه ی کتانی بمالید لکه های زرد نگ بر طرف خواهد شد وبعد آن را داخل آب سرد به مدت چند دقیقه خیس کرده وسپس آن را بشویید

لکه ی سفیده ی تخم مرغ

لکه ی سفیده تخم مرغ را هرگز با آب گرم نشوییدزیرالکه ثابت می ماند بلکه برای از بین بردن لکه محل لکه را با آب سرد کاملاً بشویید

لکه بر روی سفره

اگر سفره شما بر اثر چربی لک گرفته است می توانید سفره را بعداز شستن روی بند لباس پهن کنیدویک روز جلوی نور افتاب بگذارید با این کار نور خورشید لکه های سفره رااز بین می  برد

لکه واکس کفش

اگر بر اثر بی احتیاتی لکه ی کفش بر روی فرش یالباستان مالیدمی توانیدابتدا پنبه ای را خیس کنیدوروی آن بکشید سپس روی پنبه مقداری مایع ظرف شویی بریزیدوبرروی لکه بکشید بعدازاین کار پنبه را آغشته به آب خالص کنید وبر روی لکه بکشید تالکه کاملاً ازبین برود واگر با این کار لکه از بین نرفت مقداری الکل برروی دستمال ریخته وبرروی لکه بکشید تاکاملاً تمیز شود اگر لباس قابل شستشو باشد بعداززدودن لکه لباس را با پودر لباس شویی و آب نیم گرم کاملاً بشویید

جوهرسیاه

برای ازبین بردن جوهر سیاه بر روی فرش مقداری ماست راروی محل لکه ریخته وباقاشق ماست ها را جمع کنیدچند مرتبه هین کار را تکرار کنید لکه کاملاً از بین می رود

لکه ی چای

برا از بین برد ن لکه ی چایی باید فوراً لکه را تمیز کرد ابتدا پارچه ی خیس را روی لکه می کشیم اگر پاک نشد پارچه را آغشته به آب وپودر لباس شویی می کنیم بر روی لکه بکشید فوراً تمیز می شود

لکه ی قیر

برای از بین بردن لکه ی قیر بهترین روش به کار بردن بنزین است

لکه ی آدامس

برای از بین برد ن لکه ی آدامس از شیره ی درخت کاج ویاروغن نباتی استفاده کنید وبعداز آن لباس را کاملاً بشویید برای از بین بردن آدامس از روی لکه ی لباس یک تکه یخ بر داشته و چند مر تبه بر روی لکه ی آدامس کشیده تااز روی لباس جدا شود اگر آدامس از روی آن جدا نشد می توانید از بنزین استفاده کنید

لکه ی خون

محل لکه را زیر آب سرد قرار داده و آب سرد را با فشار روی لکه بریزید واگر لکه از بین نرقت می توانید بعد از شستن بااب

سرد روی لکه را نشاسته ذرت مالیده ودر افتاب قرار دهید بعداز خشک شدن نشاسته هن لباس را بشویید لکه از بین میرود

لکه ها ی روی گلدان

می توانید بعد از شستشوی اولیه مقداری سرکه یا نمک  داخل گلدان ریخته چند ساعت بماند بدین صو رت جرمها در محلول حل شده  وگلدان تمیز می شود

لکه ی خودکار

برای از بین بردن لکه ی خودکار می توانید اسفنجی را آغشته به شیر کنید وبه محل لکه بمالید لکه به راحتی از بین می رود

لکه چسب

یک تکه پارچه را آغشته به سرکه کرده وروی چسب بگذارید چسب سفتی خود را از دست داده واز لباس جدا می شود

لکه ی روغن

لباس را با پودر ماشین لباس شویی بشویید لکه  فوراً از بین خواهد رفت

لکه گیری ظروف چینی

ظروف چینی از جمله استکان ،نعلبکی ،لیوان ،وغیره   راداخل ظرف ریخته آب سرد روی آن ریخته مقداری پودر لباس شویی روی آن بریزید وروی اجاق بگذارید تا چند دقیقه بجوشد تمام لکه ها از بین می رود

 

لکه  ی  زنگ زدگی برروی لباس

یک لیمو ترش را دونیم کرده ویک نیمه ی آن را آغشته به نمک کرده بر روی لکه بمالید پس از پاک شدن لکه لباس را آب بشویید

لکه گیری شیشه ها

اغلب خانمها زمانی که شیشه پاک می کنند می بینند که بر روی شیشه لک افتاده است ومرتب دو طرف شیشه را پاک می کنند برای راحتی کار می توانید از این روش استفاده کنید یک طرف شیشه را به طور عمودی پاک کنید وطرف دیگر شیشه را به طور افقی پاک کنید بااین روش خیلی راحت متوجه می شوید لکه کدام طرف شیشه است

کندن آدامس از مو

اگر آدامس به موی شما چسبید می توانید برای کندن آن از دو روش کمک بگیرید

روش اول :یک تکه یخ بر روی آدامس چند بار بکشید تا سفت شود سپس آدامس را از مو جدا کنید

روش دوم :کمی کرم مرطوب کننده به همان قسمت مو بکشید سپس با یک دستمال خشک همان قسمت مو را به مو چند بار بکشیدآدامس از موی شما جدا خواهد شد

شستشوی ظروف

چندنکته در مورد ظروف روی

بعداز خریدن ظروف روی قبل از این که از آن استفاده کنید می توانید داخل ظرف را آب بریزید چندقاشق سرکه به آب اضافه کنید و آن را چند دقیقه روی اجاق قرار دهید تا بجوشد وبعداب آن را خالی کرده واز ظرف استفاده کنید هرگز سیاه  نمی شود

اگرظرف روی شما سیاه شده برای تمیز کردن آن از سیم ظرف شویی و صابون استفاده کنید

اگر ظرف روی شما بر اثر سرخ کردن یا پختن غذا سیاه شده می توانید ظرف خالی را روی اجاق گاز قرار دهید وشعله را روشن کنید با این کار تمام قسمت های سیاه ظرف به صورت دود از ظرف خارج می شود و ظرف شما کاملاً سفید می شود به شرط این که  بعد از خاموش کردن اجاق تا قبل از سرد شدن ظرف آب به ظرف نپاشد زیرا در این صورت باعث سوراخ شدن ظرف می شود (به عنوان اخرین راه حل )

تمیز کردن ظرقی که در آن غذا سوخته است

اگر غذا به ته قابلمه چسبیده است هرگز کارد ،قاشق،یا کفگیر فلزی برای پاک کردن آن به کار نبرید کافی است آن را از آب گرم پر کنید ویک مشت نمک به آن اضافه کنید اگر غذا خیلی محکم به قابلمه چسبیده است مقداری سرکه در آن بریزید وبجوشانید تا تا کاملاً پاک شود

برای بر طرف کردن بوی پیاز از کارد

اگر کارد شما بوی پیاز می دهد با کارد هیج را حلقه حلقه ببرید با این کار بوی پیاز از بین می رود

تمیز کردن قوری استیل

اگرقوری شما جرم گرفته بود قوری را پر از آب کرده مقداری آبلیمو در آن ریخته بگذارید روی اجاق تا بجوشد قوری شما کاملاً تمیز می شود

شستن فلاسک چای

ابتدا تفاله های جای را از فلاسک چای خالی کنید ،سپس آن را با آب گرم شستشو دهید مقداری آب گرم در فلاسک ریخته کمی مایع ظرف شویی به آن اضافه نموده یک اسکاج نرم داخل فلاسک انداخته ودر آن را ببندید وخوب تکان دهید تا تمیز شود وبعد با آب گرم خو ب شستشو دهید

پاک کردن ظروف المینیومی

برای پاک کردن این ظروف می توانید از سرکه استفاده کنید چند قاشق سرکه ی داغ داخل ظرف بریزید ظرف شما کاملاً نو و درخشان می شود

شستن بشقابها

قبل از اینکه شروع به شستن ظرف ها بکنید انها را درون ظرف بزرگی قرار دهید ودرون آن را آب بریزید سپس چند قاشق سرکه به آن اضافه کنید چند دقیقه ای صبر کنید سرکه تمام چربی ها را به خود می گیرید سپس بشقابها را بشویید تا تمام چربی ها از بین برود.

شستشوی ظروف بلوری

برای شستشوی ظروف بلوری به این صورت عمل کنید که در کف گودی ظرف شویی یک حوله پهن کنید تا اگر ظرف بلوری از دستتان لیز خورد لب پر نشود .

شستن لباس وپارچه

شستن لباس های استرج وکشی :

در نظر داشته باشید که هرگز این لباس ها را پس از شستن روی طناب آویزان نکنید زیراسرازیر شدن آب باغث کش آمدن لباس شما می شود وزیبایی خود را از دست می دهد به همین منظور همیشه بعد از شستن آن ها را در سبد گذاشته بگذارید تا خشک شود با این کار هیچ صدمه ای به لباس شما وارد نمی شود

شستن ملافه

برای این که ملافه ی شما تمیز شسته شود ودر ضمن به تار وپود پارچه آسیب وارد نشود از مواد پاک کننده استفاده نکنید بلکه به جای این کار از پودر صابون و یا پودر رنده شده اشتفاده کنید به این صورت که ملافه ها را داخل ماشین لباس شویی بریزید سپس مقداری پودر صابون ویاتکه ای صابون رارنده کنید وداخل لباس شویی بریزید بعد از 15دقیقه شستن می بینید که ملافه ها بسیار تمیز شده اند بدون این که لکه ای داشته باشند

مشکل شستن دستمال اشپز خانه

به دلیل کوچک بودن دستمال اشپزخانه شستن آن ها مشکل می باشد برای رفع این مشکل یک کیسه بدوزید تمام دستمالها را داخل کیسه بریزید ودهانه ی آن را با کش جمع کنید وحال این کیسه راداخل ماشین لباس شویی بیندازید بااین کار مشکلتان حل خواهد شد

شستن لباس بانوشابه

اگر لباس های شما بسیار کثیف شده اند می توانید از نوشابه ی گاز استفاده کنید به این صورت که یک  شیشه نوشابه را همراه با پودر لباس شویی روی لباس های کثیف بریزیدو به طور معمول آن ها را بشویید خواهید دید که لباس ها چقدر تمیز می شوند

شستن لباس هایی که اپل دارند

همان طور که می دانید وقتی لباس هایی را که دارای اپل هستند راداخل ماشین لباس شویی می اندازیم اپل آن ها از بین می رود برای جلوگیری از این کار از چند روش می توانید استفاده کنید .

اپل ها را با سنجا ق به لباس وصل کنید تادر موقع شستن اپل را از لباس جدا کنید وسپس اپل هارا لباس وصل کنید.

می توانید از چسب هایی که در بازار هستند استفاده کنید وبرای بستن کفش ها هم از آن ها استفاده می شود کمک بگیرید به این صئورت که یک طرف چسب رابه لباس وطرف دیگر رابه اپل بدوزید تا در موقع شستن اپل را از لباس جدا کنید.می توانید هر کدام از اپل ها را داخل پلاستیک کرده وخیلی محکم گره بزنید وبعد لباس  را داخل ماشین لباس شویی بیندازید بااین کار اپل ها سالم می مانند

 

نظافت پرده ی حمام

پرده ی حمام راروی یک سطح صاف پهن کنید بااسفنج آغشته به آب صابون دو طرف آن را تمیز کنید سپس با آب گرم بشویید و آن رادر آفتاب خشک کنید ودر ضمن در نظر داشته باشید که پرده ی حمام را لوله نکنید و آن را برای آبگیری فشار ندهید .

پاک کردن یقه ی بلوز مردانه

از مایع ظرف شویی استفاده کنید .

تمیز کردن اسفنج

برای نو کردن اسفنج آن رایک شب داخل آب نمک ویا محلول جوش شیرین و آب بگذارید کاملاًتمیز میشود

آویزان کردن برروی طناب لباس

برای این که کمتر احتیاج به اتو داشته باشد می توانید از چوب لباسی استفاده کنید چوب لباسی راداخل لباس قرار دهید به همان صورتی که می خواهید لباس را داخل کمد قرار دهید وحالا چوب لباسی رابه طناب لباس آویزان کنید با این روش هم حجم کمی می گیرید و هم کمتر احتیاج به اتو پیدا می کند یااینکه لباس هارا از یقه به طناب  لباس با گیره لباسی آویزان کنید .

شستن پرده ی کرکره افقی

برای شستن پرده ی کرکره از این روش کمک بگیرید ابتدا پرده ها را پایین بکشید حالا همین طور که پرده ها پایین است پرده ها را از جایگاه در بیاورید وهمین طور روی زمین پهن کنید با آب وپودر شوینده و برس نرم ابتدا یک طرف پرده را کاملاًبرس بکشید وسپس به کمک یک نفر دیگر پرده را بر گردانید وطرف دیگر راهم برس بکشید پس از شستن دو طرف پرده از یک سمت شروع کرده و آب کش کنید و آن را لوله کنید وحالا پرده ها را ایستاده کنار دیوار قرار دهید تا آب آن ها برود و خشک بشود .

تمیز کردن شیشه

بری بهتر پاک کردن شیشه ودر ضمن صرفه جویی در هزینه به جای شیشه پاک کن می توانید از محلول آب وسرکه (2قاشق غذا خوری سرکه )استفاده کنید وبا روزنامه و دستمال شیشه ها را پاک کنید .

تمیز کردن وسایل چوبی

برای تمیز کردن وسایل چوبی مانند میز تلویزیون، کمد، ویترین، وغیره می توانید از روغن چرخ استفاده کنید به این صورت که چند قطره روغن چرخ برروی پارچه ی نرمی بریزید وبعد برروی میز ویا اشیاء دیگر بکشید می بینید که چقدر تمیز وبراق می شود وحتی باعث می شود که اشیاءچوبی خاک به خود نگیرد.

تمیز کردن کاشی اطراف شومینه

اگر آجر کاشی اطراف شومینه کثیف شد از سرکه استفاده کنید قلمو را داخل سرکه ی سفید زده وروی آجرها بکشید سپس بایک دستمال خشک روی آجرها بکشید آجرها کاملاً تمیز می شوند

تمیز کردن پله های سنگی

همان طور که می دانید وقتی پله های سیاه خانه تان را تمیز می کنید بعد از خشک شدن به صورت لکه های سفید روی پله نمایان می شود برای سیاه ماندن پله ها می توانید پارچه ای را آغشته به مقدارکمی گازوئیل کنید و به پله ها بکشید می بینید که پل ها براق می شود .

تمیز کردن مخلوط کن :

برای اینکه مخلوط کن را راحت تمیز کنید کمی آب داخل مخلوط کن بریزید سپس چند قطره مایع ظرفشویی به آن اضافه کنید پس از آن برای چند ثانیه مخلوط کن را روشن کنید تمام مواد چسبنده به مخلوط کن از دیواره مخلوط کن جدا می شود و می توانید مخلوط کن را بشویید

تمیز کردن پشت تلویزیون یا وسایل برقی دیگر

همانطور که می دانید وسایل برقی  مانند یخچال و تلویزیون هرچه خاک بیشتر بگیرند زودتر خراب می شوند برای دوام وسایل برقی  از هوای جاروبرقی استفاده کنید هر دو هفته یک بار هوای جارو برقی را روی سوراخ های تلویزیون بگیرید تا خاک های داخل آن خارج شود اگر جاروی شما هوا ندارد از همان قسمت مکش هم می توانید استفاده کنید بااین روش خاک ها را جاروبرقی به داخل خود می کند .

تمیز کردن دیوارهای نقاشی شده

اگر دیوارهای شما دارای رنگ روغن می باشد به هیچ عنوان از مواد پاک کننده برای تمیز کردن آن استفاده نکنید زیراباعث می شود رنگ دیوار در اثر مواد پاک کننده از بین برود وحالت زیبایی خودش رااز دست بدهد بلکه فقط از آب سرد ومواد شوینده استفاده کنید .

تمیز کردن اجاق گاز

اگر غذا یا شیر سر رفته است وتمیز کردن آن برایتان مشکل است کافی است مقداری رب گوجه فرنگی را روی لکه ها مالیده وشب تا صبح بگذارید بماند صبح با استفاده از یک اسفنج یا ابر نرم و مقداری آب گرم وصابون لکه ها را پاک کنید ملاحظه خواهید کرد که چقدر تمیز کردن اجاق گازتان به هین صورت راحت می شود.

تمیز کردن آباژورهای پلاستیکی

برای تمیز کردن این نوع آباژورها می توانید از آب نیم گرم وصابون استفاده کنید کافی است پارچه ی سفیدی را در این محلول خیس کنید وروی آباژور بکشید سپس بایک پارچه ی خیس آن راتمیز کرده وبلافاصله  خشک کنید .

تمیز کردن آباژورهای کاغذ مخملی

این نوع آباژورها را بایک برس معمولی ویاجاروبرقی پاک کنید

نکته ای در مورد تمیز کردن چرم

اگر باگردگیری اولیه چرم تمیزنشد مقداری کف صابون درست کنید وبافرجه  کف صابون را روی وسیله ی چرمی بمالید وبا پارچه خشک کنید حالا صبر کنید تا چرم خوب خشک شود بعد آن را چرب کنید و واکس بزنید .

تمیز کردن اتو

1- اتو رابه شدت گرم کنید وسپس روی پارچه ی خشن وبی مصرفی بکشید تا تمیز شود .

2- می توانید با کشیدن سنباده بریک تکه کف آن را تمیز کنید .

برای برطرف کردن برچسب از روی شیشه اتومبیل

برای کندن برچسب از شیشه اتومبیل می توانید از این روش استفاده کنید مقداری سرکه ویا آبلیمو را برروی اجاق گذاشته تابجوش اید سپس اسفنج را داخل سرکه یا آبلیمو زده وبر روی برچسب ها بکشید اگر چند بار این کار را تکرار کنید تمام برچسب ها کنده می شود .

شستن پنجره اتومبیل

برای شستن پنجره ها و چراغ جلو وسپر اتومبیل از جوش شیرین استفاده کنید که به راحتی تمام کثیفی ها و گرد وغبار را از روی ماشین پاک می کند به این صورت که کمی جوش شیرین بر روی اسفنج نرم بریزید وعمل شستشوی شیشه ها و قسمت های دیگر اتومبیل را آغاز کنید .

تمیز کردن سپر اتومبیل

اگر سپر اتومبیل شما به هر دلیل کثیف شده ومواد چسبنده ای به روی آن بچسبد همان طور که می دانید با آب پاک نمی شود برای از بین بردن مواد چسبنده از روی سپر از استون استفاده کنید کمی استون بر روی آن بمالید بعد از چند دقیقه با تیغ  یانوک چاقو به آرامی روی آن بکشید تاتمیز شود .

شستن اتومبیل

برای شستن اتومبیل از آب فراوان یا پودر استفاده نکنید  بلکه از یک سطل آب ویا یک فنجان کوچک نفت استفاده کنید وبایک دستمال نرم اتومبیل تان راتمیز کنید با این کار نیاز به خیس کردن اتومبیل ویا آب کشیدن بعدی ندارد .

نظافت وسایل شخصی

تمیز کردن عینک :

بری تمیز کردن شیشه ی عینک از چند قطره سرکه ویا الکل استفاده کنید چند قطره از آن را روی شیشه بچکانید وبادستمال کاغذی تمیز کنید .

تمیز کردن( طلا):

می توانید تمام جواهرات خود را داخل ظرف ریخته مقداری آب وپودر لباس شویی ویا مایع ظرف شویی داخل آن ریخته به مدت چند دقیقه روی اجاق گذاشته تا بجوشد جواهرات شما مانند روز اول می شود .

تمیز کردن نقره :

اگر انگشتر نقره به هر دلیلی مثلاً مجاورت بامایع سفید کننده (وایتکس )سیاه شد ناراحت نباشید آن را مدتی داخل آب نمک غلیظ بیندازید سپس چند دقیقه آن را روی فرش که پرز دار است محکم بکشید می بینید که مثل اول سفید می شود .

تمیز کردن کفش :

علاوه بر واکس از دو راه برای تمیز کردن کفش می توانید استفاده کنید .

سفید ه ی تخم مرغ را خوب بزنید سپس بایک دستمال سفیده را بر روی کفش های چرمی  خود بکشید می بینید که چقدر کفش هایتان تمیز وبراق شده اند .از روغن پارافین ویا روغن مایع استفاده کنید کفش های شما براق می شوند .

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 20 فروردین 1395 ساعت: 11:21 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره خواص میوه های به زبان عربی

بازديد: 5874
تحقیق درباره خواص میوه های به زبان عربی

میوه خیار

الخيار ثمر أسطواني مطاول محدب الطرفين، أوراقه شبه مثلثية كبيرة الحجم وتشكل مظلةَ للثمرة من أشعة الشمس والعوامل المؤثرة، وسيقانه قصيرة زغباء، شعرها كثير، يتراوح طول الثمرة من 2.5-90 سم، ولها أجزاء لولبية تسمىالمحاليق تنتشر عليها، لها قشر رقيق أخضر اللون في الوضع الطبيعي، أما حين اصفرار الثمرة فإن طعمها يصبر مريراً أو حامضاً بعض الأحيان.

مُخلل مصنوع من الخيار

ويقوم الناس بتخليل ثمارها لتحفظ على مدار العام ويصنعون منه المخلل، أزهارها صفراء مائلة للأبيض، حيث يطغى الماء على ۹٥% من كتلتها، ومع أن هذه النبتة تصنف نباتياً على أنها من الفواكه إلا أنها تستعمل في أغراض الطهي والمقبلات والشطائر وتحضر في الطعام كوجبة رئيسية.

الفوائد الصحية

هو من النباتات الغنية بالماء وتحتوي على مواد قلوية ويعتبر الخيار من النباتات المدرة والتي تمنع تكون الحصى والملينة المفيدة لتمشية الأمعاء لما تحويه من ألياف، كما أن الخيار غني بفيتامين C ويحوي على القليل من فيتامين A و B كم يحوي أيضا على الأملاح المعدنية الهامة واللازمة لبناء الجسم مثل الصوديوم والكالسيوم والفوسفور والمغنزيوم.

هناك أنواع عديدة من الخيار فمنها خيار الماء والقثاء.

الخيار مفيد لعمل الماسكات للبشرة، كما تساعد قشوره في تخفيض درجة الحرارة عند استعمالها ككمادات ويساعدعلى تخفيف الاضطرابات العصبية ويحتوي على ألياف غذائية تسهل عملية الهضم وتطرد السموم وتنظف الأمعاء والخيار مدر جيد للبول لذا يمكن وصفه للأشخاص المصابين بالتهابات المسالك البولية كما يعد مادة قوية ملينة للأمعاء نظرا لاحتوائه على نسبة عالية من الألياف الغذائية والخيار يخفف الآلام الناجمة عن الصداع وينقي الجسم من الفضلات ويهدئ الأعصاب ويحافظ على صحة البشرة.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 19 فروردین 1395 ساعت: 19:07 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,
نظرات(7)

مهمترین منابع آب آشامیدنی در ایران

بازديد: 1095

 

مهمترین منابع آب آشامیدنی در ایران

آبهای زیرزمینی (چاه ، چشمه ، قنات)

آبهای جوی (باران ، برف)

آبهای سطحی (رودخانه ، دریاچه ، دریا ، اقیانوس)

آب باران

اصولا انتظار می‌رود که آب باران کاملا خالص باشد، ولی به علت تماس آن با گرد و خاک ، ذرات معلق گازهای مخلوط در هوا ، مقادیر قابل توجهی از آنها را در خود حل و به زمین می‌آورد. گازهایی چون اکسیژن ، گاز کربونیک و ازت نیز در آب باران موجود خواهد بود که حلالیت هر یک از آنها در آب باران ، علاوه بر ساختمان شیمیایی‌شان به فشار جزئی آنها در اتمسفر مربوط می‌شود. علاوه بر گازهای فوق ، در آب باران مقادیری  ،  ،  ،  وجود دارد.

انحلال این مواد در آب باران علاوه بر نامطلوب کردن آن از نظر بهداشت برای بسیاری از وسایل خانگی و فلزی خطرناک است.  و  عمدتا از طریق سوخت منازل و کارخانجات ( بویژه زغال سنگ ) داخل اتمسفر می‌شود، در حالیکه اکسیدهای ازت از طریق سوخت وسایل نقلیه و رعد و برق (تجزیه  و ترکیب آن با ) تولید می‌شود و پراکسی الکوکسیل نیترات نیز از ترکیب اکسید ازت با منوکسید کربن و هیدروکربورهای سوخته حاصل می‌شود. در آب باران ، مواد رادیواکتیوی چون ید (131) و سدیم (24) نیز گاهی دیده شده است.

علاوه بر مواد ذکر شده در بالا ، باید میکروارگانیسمها را که باران در حین نزول خود به زمین با خود همراه می‌آورد اشاره کنیم. در نقاطی که استفاده از آبهای سطحی ، یا زیرزمینی با اشکالاتی مواجه باشد، بکار بردن آب باران به عنوان منبع آب آشامیدنی توصیه شده است، کما اینکه در سال 1903 در حدود یک چهارم سکنه ایتالیا از آب بارانی که در منابع مخصوص ذخیره می‌نمودند، به عنوان آب آشامیدنی استفاده می‌کردند و شاید هنوز هم در آفریقا ، آسیای جنوب شرقی ، جاهایی وجود دارد که آب باران تنها منبع آب آشامیدنی آنهاست.

در ایران قدیم نیز در مهمانسراهای بین راه ، از آب باران ذخیره شده برای تامین آب مشروب مسافران استفاده می‌نمودند.

آب رودخانه‌ها

رودخانه‌ها از زمانهای قدیم یکی از مهمترین منابع تامین آب اجتماعات بشری بوده است. رودخانه‌ها از این نظر باز همچنان اهمیت خود را حفظ کرده‌اند، بطوریکه هم اکنون در آمریکا و آلمان به ترتیب 80 درصد و 50 درصد از آب آشامیدنی مردم از رودخانه‌ها تامین می‌شود. یاد آور می‌شود ضمن استفاده از آب رودخانه‌ها باید به مساله تصفیه و ضد عفونی کردن آنها توجه کافی داشت.

امروزه ایجاد دریاچه‌های مصنوعی پشت سدها ، یکی از بهترین روشها برای تامین آب مورد نیاز شهرها است. قابل توجه است که این دریاچه‌های مصنوعی علاوه بر تامین هدف مذکور ، در تامین آب برای کشاورزی منطقه و تهیه و تولید انرژی برق نقش و اهمیت زیادی دارد. سدهای کرج و جاجرود در تامین نیازهای شهر تهران در زمینه‌های یاد شده نقش مهمی دارند.

ذخیره آب رودخانه‌ها در دریاچه‌های مصنوعی ، علاوه بر اهمیت ذخیره سازی آن ، از این نظر که ضمن این عمل ، مواد معلق و گل و لای آب رودخانه‌ها در پشت سدها ته‌نشین می‌شود، در تقلیل هزینه تصفیه اهمیت زیادی دارد. گاها" برای تکمیل این نظر ، مابین دریاچه مصنوعی و محل تصفیه خانه حوضهای ته‌نشینی ایجاد می‌نمایند.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 19 فروردین 1395 ساعت: 17:51 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(2)

تحقیق درباره انواع سنگ های آتشفشانی

بازديد: 265

 

Text Box: تحقیق درباره سنگ های آتشفشانیسنگ های آتشفشانی سنگهایی هستند که به صورت ماگمای گداخته در سطح زمین به سرعت سرد می شوند و به علت سرد شدن سریع دارای شیشه می باشند و یا آن قدر ریز دانه اند که نمی توان مود آن هارا تعیین نمود.

 

img/daneshnameh_up/2/2b/lavastone.jpg

انواع بافت سنگ های آتشفشانی :

پورفیریک:

بلورهای درشت یا فنوکریست در متن ریز بلور یا شیشه ای
بافت اینترسرتال:

در بین کانی های سنگ فضاهای خالی دیده می شود که این فضاها با شیشه یا محصول دگرسانی آن پر می شود
بافت تراکیتی:

نوعی بافت پورفیریک با خمیره میکرولیتی یا میکرولیتی شیشه ای که در آن میکرولیت هایفلدسپار، حالت جریانی دارند
بافت اسفرولیتی:

بافتی که در آن شیشه ای فلدسپاری و سیلیسی به صورت شعاعی متبلور شده اند
بافت شیشه ای:

قسمت اعظم سنگ از شیشه تشکیل شده و گاهی حالت جریانی دارد که بافت شیشه ای جریانی می گویند
بافت دم چلچله ای:

بلورهای سنگ و شیشه به حالت دم پرستویی و حاصل سرد شدن یا تبلور سریع می باشند
بافت اسپینیفکیس:

بافتی که در سنگ های اولترامافیک خروجی ( گدازه کوماته ایت ) دیده می شود. در این بافت الیوین ها و پیروکسن ها به صورت اسکلتی، داربستی یا زنجیره ای دیده می شوند

img/daneshnameh_up/f/f5/volcanic.jpg

انواع سنگ های آتشفشانی:

سنگ داسیتی ریولیتی:

دارای فنوکریستهای کوارتز همراه با کانی فلدسپار و پلاژیوکلاز در یک زمینه دانه ریز فلدسپار و کوارتز. این سنگ ها معادل آتشفشانی سنگ های گرانیتی می باشند
سنگ تراکیتی:

حجم اصلی این سنگ ها را فلدسپار به ویژه فلدسپات آلکالن تشکیل می دهد که به صورت فنوکریست و خمیره سنگ یافت می شود
سنگ آندزیت و بازالت:

فراوانترین سنگ های آتشفشانی که دارای کانی های رنگین زیادی است. مانند تراکیتها، فنوکرسیت کوارتز وجود ندارد ولی فنوکرسیت پلاژیوکلاز و کانی های رنگین زیاد است. در خمیره نوع سنگ فلدسپار آلکالن وجود ندارد و خمیره عمدتا از پلاژیوکلاز و پیروکسن می باشد



سنگ های فنولیتی، تفریتی و بازانیت:

تشخیص صحرایی این سنگ ها بسیار مشگل است، مگر اینکه سنگ دارای مقدار زیادی فنوکریست های فلدسپاتوئید مانند لوسیت، نفلین و آنالسیم باشد. این سنگ ها در بازالت آلکالن و مناطق ریفت قاره ای وجود دارد
سنگ لاتیت:

معادل آتشفشانی سنگ مونزونیتی که در مقایسه بازالت و آندزیت، دارای فلدسپار غنی از پتاسیم می باشد
سری ماگمایی:

سنگهای آتشفشانی شامل سریهای تولئیتی، کالکوآلکالن، آلکالن و شوشونیتی می باشند
سری تولئیتی:

شامل بازالت تولئیتی، سنگ های حدواسط و اسیدی می باشد. سری تولئیتی از نظر سدیم و پتاسیم و دیگر عناصر آلکالن و همچنین عناصر خاکی نادر و سیلیس غنی می باشد که در مناطق سازنده و در داخل صفحات و گاهی در مناطق در حال فرورانش یافت می شوند

img/daneshnameh_up/5/55/coldlava.JPG

سری کالکوآلکالن:

یا سری هیپرستن که مانند سری تولئیتی غنی از سیلیس است و درصد Al2O3 آن بیش از 17% است و در مناطق فرورانش دیده می شود

سری آلکالن:

فقیر از سیلیس، عناصر آلکالن، عناصر خاکی نادر، مواد فرار، ارتوپیروکسن و پیژونیت و حاوی الیوینپایدار و بدون حاشیه واکنشی و دارای فلدسپاتوئید ( نفلین آنالیسم، لوسیت ) می باشد و در داخل صفحات قاره ای و اقیانوسی دیده می شوند
سری شوشونیتی:

دارای پتاسیم زیاد نسبت 1= Kzo/ NazO می باشد و در مناطق در حال فرورانش فراوان است ولی مانند کالکوآلکالن نمی تواند شاخص خوبی برای این مناطق باشد، زیرا سری شوشونیتی در داخل صفحات قاره ای نیز دیده می شود

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 19 فروردین 1395 ساعت: 10:07 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق درباره آداب و رسوم در عید نوروز

بازديد: 253

 

آداب و رسوم در عید نوروز

آداب و سنن مردم در اعیاد، فرهنگ و تمدن ملل مختلف را نشان می‌دهد، البته آداب و سنن در ملل گوناگون مختلف است، مثلا در عید یهودیان کشتن انسان و خون گرفتن از انسان و داخل نان ریختن مطرح است و در بعضی عید‌های مسیحیان با شراب خمیر و نان درست می‌کنند، لذا این اعیاد سنن قابل توجهی است و هویت و عظمت برخی ملل و یا سقوط و رکود و جمود برخی دیگر را نشان می دهد و عید هر ملتی در خور فرهنگ آن ملت است. البته همین مسیحیان در کریسمس، شخصی به نام بابانوئل دارند که با ریش سفید، نماد پیران جامعه است و به خانه ها می‌آیند و برای کودکان هدیه می آورد و این امر پیوند کودکان با پیران و پیوند کودکان با دین و مسیح را از نخستین روزهای زندگی محکم می کند.

پیراستگی و نظافت

اسلام نیز به عید نوروز 11آداب و سنن زیبا و غنی را تزریق کرده است، یکی از آنها پیراستگی نظافت و بهداشت است که در میان ایرانیان به خانه تکانی معروف شده است، بدون شک اسلام دین بهداشت و نظافت و پیراستگی است و «ویل‌دورانت» می گوید: فرانسوی ها توالت نداشتند و ساخت آن را از مسلمین یادگرفتند همچنین درجنگ های صلیبی وقتی مسلمین شکست خوردند، در بین ارتش مسیحیان نفوذ کردند و فرمانده ارتش مسیحیان اعلام کرد باید مسلمین را شناسایی کنیم و راه شناخت آنها از میان مسیحیان این است که هر که بوی عطر و تمیزی می دهد مسلمان است و هر که بوی عرق و کثیفی می دهد مسیحی است، چون اسلام به پاکی و پاکیزگی توجه زیادی دارد، لذا پیراستگی و نظافت را اسلام به عید نوروز و آداب آن ترزق کرده که بسیار زیبا است.

محاسبه نفس

از آدابی که در بین کاسبان و تاجران و رعایت می‌شد، محاسبه مالی است که قاعدتا در اول سال مطرح است و توده های مردمی که دستی بر اقتصاد دارند قبل و در آستانه عید دست به محاسبه مالی می‌زنند که از نظر اسلام اگر برای خارج کردن خمس و زکات و حقوق دیگر باشد واجب شرعی است، نکته اینجا است که اسلام یاد می‌دهد در پایان سال همانطور که محاسبه مالی می کنیم محاسبه نفسانی کنیم یعنی یک سال عمر خود را مورد بازبینی قرارداده و قبل از آنکه به حساب ها رسیدگی کنند به حسابمان رسیدگی کنیم.

 عید نوروز,آداب و رسوم عید نوروز,آداب عید نوروز

دید و بازدید در عید نوروز

یکی از سنت های عید نوروز دید و بازدید است که این کار از سنت های بسیار ارزشمند فرهنگ اسلامی است وکسی که مومنی را زیارت کند،گویا خدا را در عرش زیارت کرده و کسی که در راه دیدن مومن به مشکلی برخورد کند خدا هفتاد مشکل از او را برطرف می کند.

صلح و آشتی

 از آداب و سنن دیگر عید نوروز صلح و آشتی دادن است که میان ایرانیان رسم است، دل های کینه ورز را به هم نزدیک می کردند و صلح می دادند و این از پیام های بسیار ارزشمند قرآن است که بین مومنین صلح ایجاد کنید تا روابط اصلاح شود.

نو پوشی، تمیز پوشی، مصافحه و معانقه

 از دیگر آداب اسلامی تزریق شده در عید نوروز نو پوشی و تمیز پوشی است که از ارزش های بزرگ اسلام است و همچنین بوسیدن از آداب دیگر آن است، البته دین اسلام جامع است و برای همه کلان رفتارهای انسانی و ریزه کاری های انسان برنامه دارد، لذا برای بوسیدن نیز برنامه دارد و این نکته گفتنی است و باید توجه کرد که دین اسلام می فرماید بوسیدن پدر و مادر عبادت است و بوسیدن فرزندان درجات بهشت را بالاتر می برد و در معارف اسلامی، بین اجر و درجه مثل نظامیان تفاوت است، گاهی کسی کاری می کند که برای یک بار ارج می‌نهند و گاهی کاری می‌کند که درجه می‌دهند و تا آخر عمر از آن درجه بهره‌مند است، لذا در اسلام بوسیدن سفارش شده و در معارف اسلامی گفته شده که بوسیدن، عقده زدایی می‌کند و بوسیدن پیام ساکت محبت است.

 ثواب دارد چون پیشانی جای سجده خدا و عبادتگاه خدا است که بوسیده می‌شود، همچنین مصاحفه و دست دادن از آداب دیگر عید است و در روایات آمده تا دستان مومنین در دست یک دیگر است همچون برگ پاییز گناهانشان می ریزد.

  عید نوروز,آداب و رسوم عید نوروز,آداب عید نوروز

سفر کردن

سفر کردن از آداب دیگر عید نوروز  و از لازمه های زندگی بشر می‌باشد و همواره هجرت ها در طول تاریخ تمدن ساز و تمدن پرور بوده است و سفر ها در ایام عید با هدف صله رحم، تفریح و یا زیارت انجام می شود که بسیار نیکو است.

زیارت اهل قبور در عید نوروز

یکی از چیزهایی که اسلام به نوروز تزریق کرده صله قبور است و این که مردم از اموات و گذشتگان یاد می کند این سنت از ادیان الهی است و مختص به اسلام نیست . زیارت قبور سنت بسیار شایسته و بایسته است.

دعای هنگام تحویل سال

یکی از زیباترین چیزهایی که اسلام به عید نوروز تزریق کرده، قرین شدن تحویل سال با دعا است و پیوند تحویل با دعا از افتخارات اسلام است که این سنت باستانی را بازسازی کرده است و یکی از لحاظات نورانی وشکوه‌مند لحظه تحویل سال در زیارتگاه های معصومین‌(ع) است، لحظات خاص نیایش و کرنش در برابر خدا که اسلام به عید نوروز تزریق کرده است که هزاران هزار نفر لحظات تحویل سال را در جوار حرم اهل بیت‌(ع) با حالات دعا و نیایش آغاز می کنند.

هدیه دادن به دیگران در عید نوروز

یکی از آداب دیگری که همواره در عید نوروز وجود داشته، هدیه دادن است که به شکلی شایسته است البته در نوروز باستان فرودستان هدیه می دادند و اسلام آن را دگرگون کرده است و بزرگان به بینوایان و مسکینان هدیه می دهند که با ساز و کار اسلام همسانی عمیقی دارد.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 17 فروردین 1395 ساعت: 19:31 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

نقش دانشمندان در زندگی انسان

بازديد: 62383
نقش دانشمندان در زندگی انسان

 

نقش دانشمندان در زندگی انسان

دانشمندان به انسان شناخت و توانایی بخشیده اند. علم دانشمندان مانند نور روشنی بخش است. ما با کمک دانشمندان  توانسته ایم جهان را از ذره های کوچک درون اتم تا جرم های آسمانی و کهکشان ها تا اندازه ای بشناسیم. گرچه یقین قطعی بر قانون های علمی نداریم ولی تا آن جا که توانسته ایم قانون های علمی را به کمک تجربه دانشمندان کشف و تأیید کرده ایم و توانسته ایم با آن ها برخی حوادث و رویدادهای آینده را پیش بینی کنیم.

اکنون به کمک علم دانشمندان ، از زمین و از جغرافیای جهان آگاه شده ایم و به دنیای بی نهایت کوچک ها راه یافته ایم. روابط میان برخی پدیده ها را کشف کرده ایم و به علت پیدایش بعضی از پدیده ها آگاه شده ایم.

شناخت علمی دانشمندان  در زندگی ما مؤثر بوده است، به طوری که توانسته ایم ابزار و وسایل و روش های جدیدی را برای زندگی بیابیم و به کمک آن ها کارهایمان را آسان تر وسریع تر انجام دهیم. فناوری، روش علمی پاسخ گویی به مسائل زندگی است و امروزه کاملاً بر علم تکیه دارد.

از راه علم دانشمندان و دستاوردهای آنان انسان به حمل و نقل سریع، ارتباطات گسترده، انرژِی های نو، ساخت وسازهای راحت و محکم و تولیدات فراوان دست یافته است.

با پیشرفت روز افزون علم و همگانی شدن روش تحقیق می توان امیدوار بود که روزی بسیاری از ناشناخته های دیگر برای انسان شناخته شود و توانایی انسان برای کنترل بیماری ها و عوامل نامساعد طبیعی افزایش یابد.

توجه داریم که پایانی برای پرسش ها نیست و انسان افزون طلب و قدرت خواه است

سه نوع فعالیت علمی و در نتیجه سه نوع دانشمند قابل تشخیص است.(7)
1- دانشمند به عنوان کشف کننده...(8) (که بنا به آن دانشمند جنبه های مجهول جهان خارجی را کشف می کند یا از آن پرده برمی دارد).(9)
2- دانشمند به عنوان یک نظریه پرداز(10) (که طبق آن دانشمند مسئول کنار هم چیدن داده های معرفتی در یک ساخت یا شبکه به هم پیوسته منطقی و پرداختن نظریه ها است).
3- دانشمند به عنوان یک تکنولوژیست(11) (که بنابر آن دانشمند نظریات به دست آمده از کشفیات تجربی را در مسیر حل مسائل مشخص انسانی به کار می اندازد)..

آیا روزی انسان به همه ی پرسش ها می تواند پاسخ دهد؟

یکی از دانشمندان در پاسخ گفته است که اگر در مرکز دایره ای قرار گیرد که شعاع آن متناسب با دانش شما باشد، سطح درون دایره معرف جهان شناخته شده ی شما و سطح بیرون دنیای ناشناخته ای است که در مرز آن علامت های پرسش وجود دارد که دانشمندان در جهت پاسخ گویی آن ها هستند. معلوم است که هر قدر دانش افزایش یابد، سطح شناخته شده بزرگ تر و در عوض تعداد علامت های پرسش نیز بیش تر خواهد شد. بنابراین دانشمندان مردم کسی است که بیش ترین پرسش ها را در مقابل خود دارد.

علم ومعرفت در ابعاد مختلف زندگی فردی و اجتماعی ، دنیوی واخروی انسان کاملا تاثیرگذاراست ،انجا که پیامبر اسلام (ص)  می فرمایند: «علم آموزید که آموختنش کاری نیک است، گفتگو درباره آن تسبیح خداست، بحث و بررسی آن جهاد به شمار می آید، آموزشش به آن کس که نمی داند، صدقه محسوب می شود. بذل و بخشش آن به اهلش سبب تقرب به خدا می گردد؛ زیرا معیار شناسایی حلال و حرام است، و دانشجو را به راه های بهشت می کشاند و از هراس تنهایی می رهاند و در غربت دمساز او می گردد. [علم] راهنمای امور پنهانی است، اسلحه ای است برای مقابله با دشمنان، زیوری است برای دوستان. خداوند به خاطر علم، مردمی را سرفراز گرداند تا جایی که آنان را در امور خیر پیشوای دیگران سازد و از ایشان پیروی شود. و کارهایشان مورد توجه قرار گیرد و آثارشان قابل فراگیری گردد و فرشتگان شیفته دوستی آنانند، زیرا علم، احیاگر دل ها و روشنگر دیدگان از نابینایی است و سبب قدرت بدنی از سستی و تنبلی می شود و خداوند دارنده علم را به مقام محبان می رساند و همنشینی با نیکان را در دنیا و آخرت نصیبش گرداند. در سایه علم، خدا را فرمان برند و پرستش نمایند و در سایه علم، خداشناسی صورت پذیرد و به یگانگی شناخته شود و به وسیله علم صله رحم انجام گیرد...»

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 17 فروردین 1395 ساعت: 16:54 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,
نظرات(53)

خلاصه زندگی نامه سعدی

بازديد: 1073

 

زندگی نامه سعدی

سعدی در شیراز دیده به جهان گشود. خانواده‌اش از دین‌آموختگان بودند و پدرش در دستگاه دیوانی اتابک سعد بن زنگی، فرمانروای فارس شاغل بود. پس از درگذشت پدر، سعدی که هنوز نوجوان بود، به توصیه اتابک برای ادامه تحصیل عازم بغداد شد و در مدرسه مشهور نظامیه و دیگر حوزه‌های علمی آن شهر به دانش‌آموزی پرداخت. تا ۶۲۳ (هجری قمری) (۱۲۲۶ (میلادی)) سعدی به عنوان طالب علم در بغداد ماند و از محضر استادانی چون شیخ ابوالفرج جوزی و شیخ شهاب‌الدین سهروردی بهره برد. پس از دانش‌آموختگی تصمیم به ترک بغداد گرفت ولی چون ایالت فارس ناامن و محل تاخت و تاز مغولان بود، به شیراز بازنگشت و برای حج گزاردن و جهانگردی یک رشته سفرهای طولانی را در پیش گرفت.

در این که سعدی از چه سرزمین‌هایی دیدن کرده میان پژوهندگان اختلاف نظر است و به حکایات خود سعدی هم نمی‌توان چندان اعتماد کرد، زیرا بسیاری از آنها پایه نمادین و اخلاقی دارند نه واقعی. مسلم است که شاعر به عراق، شام و حجاز سفر کرده است و شاید از هندوستان، ترکستان، آسیای صغیر، غزنه، آذربایجان، فلسطین، یمن و افریقای شمالی هم دیدار کرده باشد. او در این سفرهای سخت ماجراهای بسیار از سر گذراند که اسارتش به دست فرانک‌ها و بردگی در کار ساختمان برج و باروی شهر طرابلس از آن جمله است.

پس از حدود سی سال جهانگردی، وقتی سعدی به زادگاه خود بازگشت، مردی کهنسال بود (۱۲۵۵ (میلادی)) و ابوبکر بن سعد بن زنگی بر فارس حکومت می‌کرد. سال‌های باقیمانده عمر سعدی به موعظه و نگارش گذشت. با استفاده از تجربه‌ها و آموخته‌هایش کتاب بوستان را در سال ۶۵۵ (هجری قمری) (۱۲۵۷ (میلادی)) به نظم، و گلستان را در سال ۶۵۶ (هجری قمری) (۱۲۵۸ (میلادی)) به نظم و نثر نگاشت.

گلستان سعدی

گلستان سعدی نام کتابی است که سعدی در میانه‌های عمر و یک سال پس از نوشتن بوستان (کتاب نخستش) آن را به نثر روان فارسی نوشت. از نثرهای روان، و بی‌مانند گلستان است که آن را استاد سخن می‌دانند. سعدی در همان ابتدا و در دیباچه‌ گلستان، کتاب خود را با نثری آغاز می‌کند که به واقع نشان دهنده چیرگی او در سخنوری و دانش او در واژه گزینی فارسی است. رفتار شاهان، منش درویشان، مزایای سکوت، جوانی و پیری از جمله موضوعاتی است که سعدی در هشت باب گلستان از آنها سخن می‌راند. پایان یافتن گلستان به دست سعدی برابر است با زمانی که مغولان به وسیله هلاکوخان موفق به فتح بغداد شدند

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 12 فروردین 1395 ساعت: 11:38 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

آشنایی با دانشگاه علوم پزشکی چابهار

بازديد: 19

آشنایی با دانشگاه علوم پزشکی چابهار

دانشگاه بین‌المللی علوم پزشکی چابهار یا شعبه بین‌المللی دانشگاه علوم پزشکی زاهدان (چابهار) در سال ۱۳۸۵ در چابهار بنیان گذاشته شده است. 



تاسیس دانشگاه بین‌المللی علوم پزشکی چابهار 

در 85/۷/22 شورای آموزش پزشکی و تخصصی وزارت بهداشت با تاسیس شعبه بین‌المللی دانشگاه علوم پزشکی زاهدان در چابهار موافقت کرد و سرانجام این شعبه در مورخ ۱۳/۸/۸۵ رسما تاسیس شد و یک سال بعد اولین دوره دانشجویان در رشته‌های پزشکی و دندانپزشکی رسما تحصیلات خود را در دانشگاه بین‌المللی علوم پزشکی چابهار آغاز نمودند. 




اهداف دانشگاه بین‌المللی علوم پزشکی چابهار 

مهمترین اهداف دانشگاه علوم پزشکی زاهدان از افتتاح شعبه بین‌المللی چابهار عبارتند از: 

تسریع در حل مشکلات بهداشتی و درمانی. 
ایجاد زیرساختهای لازم برای تبدیل چابهار به قطب توریسم درمانی منطقه آسیای جنوب غربی و حوزه خلیج فارس. 
نهادینه کردن توسعه پایدار در جنوب استان سیستان و بلوچستان. 
امکان جذب دانشجویان متقاضی تحصیل از کشورهای همجوار. 
ورود دانشگاه به عرصه جهانی آموزش پزشکی و امکان برقراری ارتباط با دانشگاه‌های معتبر داخلی و خارجی. 



رشته‌های تحصیلی دانشگاه بین‌المللی علوم پزشکی چابهار 

مقطع دکتری:پزشکی و دندانپزشکی کارشناسی ارشد:آموزش بهداشت کارشناسی:مامایی.پرستاری.فناوری اطلاعات سلامت(hit).تغذیه 

رشته کارشناسی تغذیه به دلیل عدم تقاضا حذف شد!

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 19 اسفند 1394 ساعت: 9:02 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تاثیر فناوری های ارتباطات بر روابط انسان ها

بازديد: 3349

 

 

موضوع :

تاثیر فناوری های ارتباطات بر روابط انسان ها

 

فهرست مطالب

مقدمه تحقیق :3

ابعاد روابط انسانی :3

فناوری نوين ارتباطي و جوامع بشري :4

اثرات اجتماعي.. 4

اثرات اقتصادي.. 5

اثرات سياسي.. 6

اثرات حقوقي.. 7

اثرات رواني.. 7

نتیجه :8

منابع:11

 

 

 

 

 

 

 

 

مقدمه تحقیق :

امروزه در عصري زندگي مي كنيم كه دگرگوني هاي عظيمي در دنيا به وقوع پيوسته ويا در حال وقوع است. تحولات عظيم در حوزه فناوري هاي نوين ارتباطي و صنايع اطلاعاتي، پيامدهاي اقتصادي، سياسي، فرهنگي و اجتماعي خاصي را در پي داشته و دارد. تكنولوژي هاي نوين ارتباطي با بسط و گسترش بزرگراه هاي اطلاعاتي و استفاده از امكانات ماهواره اي و كامپيوتري در جهان، اثرات قابل توجهي بر رفتارهاي فردي و جمعي انسان ها گذاشته كه اين اثرات را مي توان در بخشهاي اجتماعي، اقتصادي، روانشناسي و بسیاری دیگر مورد بررسي قرار داد. اين اثرات به قدري برجسته و پررنگ است كه توجه بسياري از متفكران و انديشمندان را به خود معطوف ساخته است، كه نظرات متنوع، متعدد و گاه متناقضي را در اين راستا ارائه كرده اند. در اين مقاله به تحولات فناوری ارتباطات و تاثیر آن بر روابط انساني خواهیم پرداخت.

ابعاد روابط انسانی :

روابط انساني از جمله مهمترين شاخصه هاي فرهنگي و اجتماعي جوامع هستند كه بسياري از ابعاد و جنبه هاي زندگي بشري را متاثر مي سازد. روابط انساني شامل سه  بعد اساسي ارتباط فرد با خود، ارتباط فرد با ديگران و ارتباط جمعي يا عمومي مي شود.

 در مرتبه نخست هر يك از ما ابتدا با خود ارتباط برقرار مي سازيم و جريان تفهيم و تفاهم را در درون خود انجام مي دهيم، كه اين يك نوع ارتباط دروني است. ارتباط با خود دربرگيرنده مشكلات دروني يا حل تعارضات دروني فرد است. اين ارتباط علاوه بر برنامه ريزي براي آينده، عملكرد عاطفي و ارزيابي خود و ديگران و روابط ميان خود و ديگران را مورد توجه قرار مي دهد. ارتباط با خود، خود را مورد توجه و محور اصلي بحث و گفتگو قرار مي دهد؛ اين ارتباط بايد شناخته شود زيرا پايه و مبنايي براي ارتباطات بعدي است.نبايد تصور شود كه اين نوع ارتباط فقط در تنهايي و انزوا انجام مي گيرد، زيرا اين ارتباط در تمام احوال و در ميان جمع و جماعات نيز وقوع يافتني است در واقع ارتباط با خود، عملي پيوسته، مداوم و فراگير است.

مرتبه دوم ارتباط با ديگران، فراگرد تفهيم وتفاهم و تسهيم معني بين يك شخص و انسان هاي ديگر، حداقل يك نفر ديگر است. اين ارتباط به دلايل گوناگون از قبيل: حل مسائل و مشكلات خود با ديگران، رفع تضادها و تعارضات، رد وبدل كردن اطلاعات،درك بهتر خود، رفع نيازهاي اجتماعي همانند نياز تعلق به گروه ؛ جمع و دوست داشتن و دوست داشته شدن، انجام مي گيرد. ارتباط با ديگران به گونه اي جدي و برانگيزاننده براي هر انساني مطرح مي شود.ارتباط با ديگران در بيشتر موارد در شرايط رسمي برگزار مي شود و شامل ارتباط چهره به چهره بوده كه از طريق كلامي ويا غير كلامي انجام شدني است.

و در گام سوم ارتباط جمعي يا عمومي نيز نوعي از ارتباط است كه بر اساس آن فرد با تعداد كثيري از انسانهاي ديگر ارتباط برقرار مي كند.اين ارتباط در اكثر موارد بر اساس هدف اطلاعاتي و يا اقناع و متقاعد سازي شكل مي گيرد؛ ولي علاوه بر آن ممكن است هدف آن مشغول كردن ويا ايجاد وضعيت تفريحي براي ديگران باشد، يا آنكه به معرفي وخوشامد گويي ويا موارد ديگر كه مرتبط با جمع زيادي از انسانهاست باشد، مي پردازد. ارتباط جمعي ممكن است بي واسطه و يا با واسطه و از طريق مجراهاي گوناگون و بويژه با استفاده از رسانه ها، وسايل نوين ارتباط جمعي ، چند رسانه اي ها و... انجام گيرد.

ارتباط فرد با ديگران و ارتباط عمومي از جمله نيازهاي طبيعي و به حق انساني است، به طوري كه ابراهام مازلو در هرم سلسله مراتب نيازهاي انساني،نيازهاي اجتماعي و قدر و منزلت را در رده دوم و سوم پس از نيازهاي جسماني و ايمني قرار داده است.

 فناوری نوين ارتباطي و جوامع بشري :

اثرات قابل توجه فناوري هاي نوين ارتباطي برجوامع انساني در بخش هاي اجتماعي،اقتصادي،روان شناسي و حقوقي را مي توان به شرح ذيل توضيح داد:

اثرات اجتماعي

1-  نداشتن قدرت جايگزيني: قبل از آمدن رسانه های چندوجهی ( Multy Media) اگر چنانچه افراد جامعه به يكي از وسايل ارتباط جمعي دسترسي نداشتند، مي توانستند نيازهاي خود را با جايگزين كردن رسانه اي ديگر برطرف كنند، ولي با رشد تكنولوژي هاي نوين ارتباطي و ادغام چند رسانه با هم بر روي يك خط پيوسته، ديگر نمي توان رسانه اي را جايگزين اين مجموعه كرد.

2-  در عصر فناوری هاي نوین ارتباطی برخلاف دوران شفاهي و كهكشان گوتنبرگ كه ارتباط از منبع پيام ( مانند نشريات، راديو، تلويزيون، تلفن و تلگراف ) يكسويه بود و گيرنده پيام نمي توانست بازخور (Feed back ) داشته باشد، اكنون با ايجاد سيستم هاي نوين مانند تلفن تصويري و تله كنفرانس، امكان ارتباط جمعي دوسويه فراهم شده است. بزرگراه هاي اطلاعاتي، همچنين نوعي بازگشت به ويژگي هاي ارتباطات فردي با واسطه را فراهم كرده اند.

3- دروازه بانان خبر : ضرورت ادامه حيات دروازه بانان خبر در سيستم های نوین ارتباطی ، مولتي مدياها و اينترنت برای گزينش اطلاعات و در اختيار قرار دادن آنها برای مشتريان و مخاطبان. صاحبان كامپيوترها نمي توانند بنشينند و از ميان ميلياردها اطلاعات آنچه را كه مي خواهند انتخاب كنند به نظر مي رسد رسالت خبرنگاران در آينده، كمك به مشتريان اينترنت باشد. از اين رو، صاحبان انديشه هاي ارتباطي، اهميت مي يابند و لازم است در جهان سوم به جاي تربيت پزشك، به تربيت متخصصان ارتباطات بيشتر اهميت داده شود.

 اثرات اقتصادي

1- تسلط اقتصادی : امروزه صاحبان وسايل ارتباط جمعي بر جامعه حاكم هستند. به قول رايت ميلز قبلاً نخبگان حاكم بودند و صاحبان وسايل ارتباط جمعي، رابط آنها با جامعه بودند. ولي اكنون ، صاحبان رسانه ها ديگر واسطه نيستند، كه خود عين قدرتند بي هيچ واسطه ای.

2- خصوصی سازی : واگذاري مالكيت رسانه ها به بخش خصوصي و ارائه تز خصوصي سازي در كشورهاي درحال توسعه به منظور فروش انحصاري اطلاعات توسط صاحبان شبكه هاي ارتباطي انحصاري و تغيير برخي مفاهيم اقتصادي مانند: تغيير معيارهاي رشد و توسعه- ثروت ملي به جاي درآمد ملي و موادری دیگر.

3- تجمیع انحصارات : ادغام هرچه بيشتر انحصارات تبليغاتي و افزايش سرمايه هاي كلان صاحبان ارتباط جمعي در دست كساني چون برلوسكوني در ايتاليا، بيل گيتس در مايكروسافت ، تد ترنر در سي.ان.ان و رابرت مرداك در استار تي.وي . ( البته این افراد هر کدامشان یک امپراطوری ارتباطی نوین را هدایت می کنند)

4- بازار پیام :  جايگزيني خريد و فروش اطلاعات به جاي خريد و فروش سهام كارخانجات و شركت هاي چند مليتي، به دليل نياز مديريت ها در كشورهاي در حال توسعه به اطلاعات همیشه و هر آن به اطلاعات و اخبار جدید نیازمندند و بابت آن مبالغ هنگفتی می پردازند.

5- فضای بی انتهای اخبار : افزايش سرسام آور اطلاعات بشري حاصل از ماهواره هاي زمين شناسي، و جاسوسي و سرريز شدن اطلاعات به دليل رشد روزافزون اطلاعات و دشواري روزافزون دسته بندي اطلاعات و ارقام جهت استفاده مطلوب.

ترافيك سنگين داده ها در بزرگراه هاي اطلاعاتي باعث می شود بسياري از اطلاعات حاصل از تكنولوژي هاي نوين ارتباطي دست نخورده باقي مي مانند. اگر روزي بشر، مشكل نداشتن اطلاعات را پيش رو داشت، حالا از مشكل عدم توانايي جهت استفاده از سيل بي امان اطلاعات رنج مي برد.

 اثرات سياسي

1- تحولات سياسي : تحولات سیاسی ناشي از گسترش وسايل ارتباط جمعي با گسترش حيطه عمل رسانه هاي جمعي، امكان دخالت در جهت دهي رويدادهاي سياسي توسط صاحبان رسانه ها را بيشتر کرده است. به عنوان نمونه، رويدادهاي چين و تظاهرات سياسي دانشجويان ، جریانات فتنه انگیز انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری ایران و نحوه پوشش خبري آن توسط رسانه هاي غرب و يا پوشش خبري تظاهرات سراسری در فرانسه و انگلیس و بسیاری دیگركه در هر يك از اين رويدادها، شبكه هاي تلويزيوني ماهواره اي همچون شبكه سي.ان.ان ، بی بی سی ، العربیه ، فاکس نیوز و بسیاری دیگر افكار عمومي جهان را در شناخت اين رويدادها به نفع طیفی خاص ساماندهي می كردند.

2- تاریخ انقضاء :كاهش اقتدار چهره هاي سياسي و دولت ها، زايل شدن اسطوره مردان قدرتمند، به دليل اطلاع مردم از زواياي مختلف زندگي معمولي آنها، انديشه هاي سياسي شان، شكست ها و خلاصه عادي شدن رفتارهاي آنان توسط دوربين هاي خبري و وسايل ارتباط جمعي. اگر روزي مردان سياسي در پشت اتاق هاي دربسته تصميمات سياسي را اخذ و يا دور از چشم مردم عادي زد و بند داشتند، اكنون به دليل افزايش آگاهي عمومي، دست آنها رو شده است و ديگر آن حالت اسطوره اي را ندارند. ديگر هاله اي از اوهام پيرامون شخصيت آنها  نيست. حتي در كشورهاي جهان سوم نيز حجاب پيشين، كه واسطه اي ميان مردم عادي و صاحبان قدرت بود از ميان رفته است.

 اثرات حقوقي

1- مفاهیم جدید : در هم ريختن قواعد حقوقي و پديدار شدن آسيب هاي جديد اجتماعي ، ازنظرحقوقي به دليل عدم تسلط دولت ها بر بزرگراه هاي اطلاعاتي و احتمال سرقت، دزدي، قتل و موارد ديگر جرايم فردي، نياز به فصل تازه اي در حقوق دارد كه كار تدوين آن با توجه به ضعف مفرط سازمان هاي بين المللي كنوني بسيار دشوار به نظر مي رسد. به عنوان مثال، نشريه  ال پائيس خبر داد كه : يك نوجوان توانسته است با استفاده از اطلاعات كسب شده از شبكه اينترنت، بمب ناپالم بسازد. همچنين بازار توليد نرم افزارهاي تقلبي رو به افزايش نهاده است، به نحوي كه در حال حاضر 96 درصد نرم افزارهاي خاورميانه تقلبي و غيرمجاز است و اين موضوع ضرورت تصويب برخي ميثاق ها و معاهدات را ميان دولت ها ايجاب مي كند.

 اثرات رواني

1- تکروی بشر : تنهايي انسان در جهان اطلاعات و ادامه فردگرايي شديد به دليل امكاني كه تكنولوژي هاي نوين ارتباطي و اطلاعاتي در خصوص كار در خانه ( Home working ) و یا دورکاری براي انسانها پديد مي آورند ديگر نيازي نيست كه فرد از خانه خارج شود و در محيط اجتماعي ضمن انجام كارهاي روزمره از ارتباطات چهره به چهره و اجتماعي استفاده كند  و نيازهاي اجتماعي و قدر و منزلتي كه مازلو بدان اشاره كرده برآورده شوند، در نتيجه افراد به دليل خصلت انساني و اجتماعي خود در دراز مدت و در صورت تداوم دائمي چنين شرايطي به تدريج دچار افسردگي هاي روحي و رواني شده ، احساس خلا و... ميكنند، كه نهايتاً اين امر مي تواند سلامت روحي و جسمي افراد جامعه را به مخاطره اندازد كه تبعات آن نه تنها فردي بلكه اجتماعي خواهد بود. ( به عنوان مثال افراد مي تواند قبوض خود را از طريق رايانه پرداخت نمايند و يا نويسندگان مي توانند از درون منزل، مطالب خود را به تحريريه بفرستند، تحريريه اي كه ديگر وجود ندارد، چرا كه حتي صفحه روزنامه نيز روي شبكه هاي ارتباطي بسته مي شود، اصلاً روزنامه اي منتشر نمي شود، ولي روزنامه خريد و فروش مي شود، البته نه در بازار بلكه در منازل و از طريق رايانه هاي خانگي)

2- صنعتي شدن هنر: بيم آن مي رود كه خلاقيت هاي هنري انساني جايش را به طرح هاي پيچيده كامپيوتري بدهد. اكنون طرح هاي كامپيوتري با قابليت هاي بالا، جايگزين نقاشي سنتي مي شود كه فاقد احساسات صادقانه نقاشان سنتي است." ميلان كوندرا" در مقاله تحليلي " رمان و اروپا" مي نويسد: " اين ايده ها كه در كامپيوترها نوشته مي شوند كه تمامي انديشه اصيل و فردي را در هم كوبد و بدين ترتيب، رشد جوهر فرهنگ اروپايي عصر جديد را مانع شود.

3-  سرگشتگي انسان به دليل حجم انبوه  و تراكم اطلاعات.

نتیجه :

همانطور كه در ابتداي اين مقاله آمد، ما درعصري زندگي مي كنيم كه انفجار اطلاعات در آن اجتناب ناپذير است و وقوع جامعه اطلاعاتي، گسترش فناوری هاي نوين ارتباطي و اطلاعاتي، با تمامي پيامدهاي مثبت و منفي اش در حال تكوين است.

 افزايش فناوري هاي جديد مي تواند اين اثر مفيد را داشته باشد كه در امر انفجار اطلاعات اختيارات بيشتري به کاربران بدهد. اين اختيارات به استفاده كنندگان كمك مي كند با تراكم اطلاعات يا تاخير معني (Meaning lag ) مقابله كنند. استفاده كنندگان با گزينشگري بيشتر مي توانند كنترل بيشتري بر جريان اطلاعات داشته باشند. هر كس مي تواند اطلاعات مورد نياز را گزينش كرده و بقيه را حذف كند.

فناوري جديد ممكن است مستلزم ايجاد مشاغل جديد نيز باشد؛ يعني راهنماياني كه در مسير بياباني الكترونيك به ما كمك مي كنند. اين افراد به استفاده كنندگان كمك مي كنند تا اطلاعات را دسته بندي و جدا كرده و از تراكم آن جلوگيري كنند. بعضي از اين صاحبان مشاغل جديد ممكن است نوع توسعه يافته كتابداران سنتي باشند، يعني كارشناساني كه به افراد كمك مي كنند، اطلاعات را پيدا كنند ولي اين كار را از طريق سيستم هاي الكترونيكي اطلاعات انجام مي دهند. ديگران ممكن است نوع جديدي از ادغام كننده و تركيب كننده اطلاعات باشند، يعني كساني كه تكه هاي كوچك اطلاعات را به شيوه اي معنادار كنار هم مي گذارند.

همچنين مي توانيم انتظار داشته باشيم كه بعضي از اين كمك ها در پردازش اطلاعات، از خود رايانه به دست آيد. روزي در آينده هنگامي كه ما در حال استفاده از رايانه براي به دست آوردن اطلاعات هستيم، ممكن است با عاملي به كنش و واكنش بپردازيم كه دستور ما را انجام دهد. عامل مي تواند در حالي كه ما خفته ايم كار ما را انجام دهد. مثلاً مي تواند صدها بانك اطلاعاتي را در طول شب براي ما جستجو كند و روز بعد روزنامه اي شخصي را نشان دهد كه فقط براي ما درست شده است. احتمال دارد عاملي در شبكه نيمه هوشمند ظاهر شود، به طوري كه بتوانيم با او صحبت كنيم. يك هدف عمده عامل اين خواهد بود كه بازيافت رايانه اي اطلاعات را براي استفاده كننده هر چه بيشتر دوستانه سازد. اما شكل عامل چيزي  نخواهد بود كه بازيافت رايانه اي اطلاعات را براي استفاده كننده هر چه بيشتر دوستانه سازد. اما شكل عامل چيزي نخواهد بود كه تصور كنيم خيلي هوشمند است؛ زيرا عامل اشتباه مي كند.

بديهي است اطميناني وجود ندارد كه اين فناوري هاي جديد ارتباطي در دسترس همه قرار گيرد تا همه به طور برابر از آنها استفاده كنند. يك نگراني اين است كه فناوري جديد، به علت گران بودن و اين احتمال كه افراد داراي تحصيلات بيشتر از آن استفاده كنند، به نوعي گسترش شكاف ميان داراهاي اطلاعاتي و ندارهاي اطلاعاتي كمك مي كند كه نتيجه مي تواند نوعي شكاف آگاهي باشد.

ديگر نتيجه فرعي نامطلوب گزينشگري  عرضه شده با فناوري جديد اين است كه اين فناوري افراد مخاطب را به جايي خواهد برد كه خود را از اطلاعاتي كه ممكن است به نظرشان ناخوشايند يا مخل آسايش بيايد، دور نمايند. شايد فرايندهاي مواجهه گزينشي و درك گزينشي با فناوري جديد ارتباطي بيشتر شود. اين امر مي تواند نوعي از بحث آزاد را كه يك جامعه آزاد نياز به انجام آن دارد، به شدت كاهش دهد.

اما براي مقابله با نتايج منفي عصر اطلاعات، بايد با آموزش و تربيت شهروندان آنان را به شكل و شيوه درست استفاده از رسانه هاي همگاني از راديو و كامپيوتر تا تلويزيون و اينترنت آشنا كرد. به قول مك لوهان تربيت عبارت از حفاظت شهروندان در برابر باران راديواكتيو رسانه هاست. يكي از راه هاي مقابله با اين خطر آن است كه شنوندگان و بينندگان رسانه هاي همگاني خود در توليد يا انتخاب برنامه هاي اين رسانه ها شركت كنند.

در خصوص اخلال در روابط انساني نيز آموزش اين امر ضروريست كه روابط الكترونيكي هرگز نمي تواند جايگزين روابط انساني و چهره به چهره باشد، چرا كه اين ارتباط فاقد ابعاد انساني، احساسي، عاطفي و... است؛ بنابراين اتكا بيش از حد به اينگونه ارتباط بدون رعايت حد اعتدال، هيچ سودي جز افسردگي و اختلال هاي روحي و رواني را براي اشخاص به همراه نخواهد داشت.

Home working، به معناي كار در انزوا، از راه كاهش تماس هاي اجتماعي واقعي به افزايش شيوع افسردگي، دلهره و فرسودگي هاي رواني كمك خواهد كرد. برخي پژوهشگران معتقدند كه براي جبران اين كمبود بايد تماس هاي مجازي ميان انسان ها را از راه كامپيوتر و تلويزيون گسترش داد؛ اما اين روابط به طور قطع  نمي توانند جايگزين ارتباطات زنده شوند. بنابراين تقويت روابط اجتماعي و برقراري ارتباطات انساني از نوع چهره به چهره مي تواند از بروز آسيب هاي روحي و رواني عصر اطلاعات به ميزان قابل توجهي بكاهد.

در مورد مقابله با انباشت اطلاعاتي نيز، آموزشهاي اصولي و تقويت سواد سايبرنتيكي كه توانايي انسان در جستجو و دريافت اطلاعات و تشخيص سره از ناسره را تقويت مي كند، مي تواند راه حل مطمئني باشد.

 

 

 

 منابع:

1.  نظريه هاي ارتباطات، ورنر سورين و جيمز تانكارد، ترجمه: دكتر عليرضا دهقان، تهران  ،انتشارات دانشگاه تهران،1382.

2. رسانه هاي همگاني و دوران اطلاعات، دكتر عباس طاهري، تهران: انتشارات پويند، 1379.

3. ارتباطات انساني( جلد اول)، دكتر علي اكبر فرهنگي، تهران:موسسه خدمات فرهنگي رسا، 1379.

4. اجلاس جهاني سران درباره جامعه اطلاعاتي ( جلد يكم)، دكتر كاظم معتمد نژاد، انتشارات مركز پژوهشهاي ارتباطات، 1382.

5. رويارويي تمدن ها، ساموئل هانتيگتون، ترجمه مجتبي اميري، مجله اطلاعات اقتصادي سياسي، شماره هاي 69-70، خرداد و تير 1372.

6. رويارويي تمدن ها، هانتيگتون و منتقدانش، ترجمه مجتبي اميري، مجله اطلاعات اقتصادي سياسي، شماره هاي 73-74.

7. تكنولوژي هاي ارتباطي و رسانه هاي نوين در جامعه، اپورت.ام.راجرز، ترجمه سيما و احمد جعفري چمازكتي، روزنامه قدس، مشهد. 25 آذر 1372، شماره 1731، ص 5 و روزنامه اطلاعات 30 ارديبهشت 1374.

8. تكنولوژي هاي نوين ارتباطي و انسان معاصر. مجله سنجش، شماره 6، سال دوم، 1374.

9. انقلاب اطلاعاتي؛ پيامدهاي پيدا و پنهان، دونالد چتفيلد، ترجمه فرزين قريشي ، روزنامه همشهري، 10 تير 1374.

10. نظريه هاي جامعه اطلاعاتي، مارك وبستر، ترجمه اسماعيل قديمي، تهران، انتشارات قصيده سرا، 1380.

11. عصر اطلاعات ( جلد دوم)، مانوئل كاستلز، ترجمه احمد عليقليان و افشين خاكباز، تهران انتشارات: طرح نو.1380.

12. چيستي جامعه اطلاعاتي، يونجي ماسودا، ترجمه دكتر سيد محمد مهدي زاده، فصلنامه رسانه، شماره 62، تابستان 1384.

13. رسانه هاي جديد و جامعه اطلاعاتي، نيك استيونسن، ترجمه پيروز ايزدي. فصلنامه رسانه، شماره 62، تابستان 1384.

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 18 اسفند 1394 ساعت: 19:15 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 165

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس