سایت اقدام پژوهی - گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان
1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819 - صارمی
2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2 و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .
3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل را بنویسید.
در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا پیام بدهید آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet
موجودات زنده با موجودات غیر زنده متفاوتند. آجر، صندلی و کتاب جزء موجودات غیر زنده و پروانه، درخت و گنجشک جزء موجودات زنده هستند. رشد، حرکت و تولید مثل از مهم ترین تفاوت های موجودات زنده و غیر زنده می باشد.
سلول چیست؟
بدن ما و همه موجودات زنده از واحدهای بسیار کوچکی به نام سلول ساخته شده است. سلول واحد ساختمانی بدن است.
ساختمان سلول: برای دیدن سلول به دلیل کوچک بودن آن، باید از وسیله ای به نام میکروسکوپ استفاده کنیم. با میکورسکوپ می توان همه چیز را بیشتر از 1000 برابر بزرگ کرد.
هر سلول 3 بخش دارد:
1- پوسته
2- سیتوپلاسم
3- هسته
1 – پوسته :
پوسته مانند پوششی در اطراف سلول کشیده شده است.
2- سیتو پلاسم :
سیتوپلاسم شبیه مایع غلیظی به نظر می رسد که حاوی مواد مختلف از جمله آنزیم هاست.
آنزیم ها از جنس پروتئین بوده و درون خود سلول ساخته می شوند و وظیفه ی آنها اداره کردن تغییرات شیمیایی داخل سلول است.
در واقع شبیه یک کاتالیزور عمل می کنند. یعنی انجام یک واکنش شیمیایی را تسریع می کنند، بدون اینکه خود در آن شرکت کنند و بنابراین مصرف نمی شوند؛ لذا می توانند بارها و بارها مورد استفاده قرار گیرند.
علاوه بر آنزیم ها در سیتوپلاسم تعدادی اجزای بسیار کوچک وجود دارند که در ساختن سیتوپلاسم نو، و همچنین تولید موادی که در خارج از سلول باید مصرف شوند و یا در تجزیه ی مواد برای تولید انرژی، نقش دارند.
ضمنا دانه های نشاسته یا قطرک های چربی که در واقع غذاهای ذخیره ای تلقی می شوند نیز ممکن است در سیتوپلاسم یافت شوند....
و در نهایت هسته ی سلول ها درون سیتوپلاسم جای دارد.
3- هسته :
هسته ی هر سلول در واقع نقش مدیریت تغییرات شیمیایی که درون سیتوپلاس رخ می دهد را بر عهده دارد.سلول چیست؟
هر سلول دارای یک هسته است که معمولاَ کروی بوده و همانطور که ذکر شد به وسیله ی سیتوپلاسم احاطه شده است.
از دیگر وظایف هسته کنترل تقسیم سلولی است. در واقع سلول بدون هسته قادر به تولید مثل نیست.
هر سلول برای تولید مثل می بایست به دو سلول دیگر تقسیم شود. و این تقسیم تنها مناطق رشد صورت می پذیرد.
از نمونه های مهم رشد می توان به دو سر استخوان ها و بشره پوست در جانوران و انتهای ریشه ها و جوانه ها در گیاهان اشاره کرد.
هر سلول تقسیم شده و دو سلول جدید پدید می آورد؛ دو سلول حاصل نیز ممکن است روند تقسیم را ادامه داده، سلول های جدیدی را پدید آورند...
اما معمولاَ یکی از دو سلول رشد می کند و به منظور انجام کار ویژه ای شکل و ساختارش تغییر می یابد.
به عبارت بهتر این سلول در حال رشد تخصصی می شود و با این اتفاق قابلیت تقسیم بیشتر را از دست می دهد.
هسته همچنین با توجه به مواد شیمیایی که درون خود دارد، تعیین می کند که سلول از چه نوعی است.
مثلا سلول خونی است یا مربوط به بافت کبد است.
وظایف سلول ها :
سلول ها کار های مختلفی انجام می دهند. مثلاً سلول عصب (انتقال پیام) سلول استخوان (استحکام) سلول ماهیچه(حرکت) و سلول روده (جذب) غذا را به عهده دارند.
شباهت های سلول ها:
1- همه سلول ها سه بخش اصلی (پوسته،هسته، سیتوپلاسم) دارند.
2- همه سلول ها رشد می کنند.
3- همه سلول ها تقسیم می شوند.
نتیجه گیری :
بدن همه موجودات زنده از سلول تشکیل شده است . سلول ها از بخش های کوچکتری تشکیل شده اند . ما با آموختن این شگفتی های آفرینش پی به قدرت خداوند می بریم و او را به خاطر این نعمت ها شکر گزاری می کنیم .
سپاسگذاری :
بدینوسیله از معلم عزیزمان و مدیر عزیزمان که ما را در تهیه این پروژه یاری نمودند ، تشکر می نمایم .
گیاهان گروه بزرگی از گونههای زندگی هستند و شامل موجودات زنده ی آشنایی چون درختان، علف، بوته، سبزه، درخت مو، سرخس، خزه و خزه دریایی میشوند.
ویژگی گیاهان
1 - آن ها برگ های سبز دارند.
2 -آن ها دارای ریشه،ساقه و برگ هستند.بعضی از آن ها گل،میوه و دانه نیز دارند.
3 - آن ها به صورت عمودی رشد می کنند،ریشه های آن ها به سمت پایین و ساقه ها و برگ هایشان به سمت بالا می رود.
4 - آن ها قادر به تغییر محل زندگی شان نیستند.
5 - آن ها در مکان هایی رشد می کنند کهآبوجود داشته باشد.
طبقه بندی گیاهان
1-درختان: آن ها 3 الی 20 متر رشد می کنند.بعضی ها بلند و تنه های تنومندی دارند و بعضی دیگر بلند و باریک هستند.
2-درختچه: آن ها به اندازه ی نیم متر یا به اندازه ی قد یک انسان رشد می کنند.گیاهان تزیینی جزء این گروه هستند.
3-سبزه ها: اندازه ی آن ها از 2سانتی متر تا نیم متر در نوسان است.علف ها،چمن ها،سبزه ها و علف های هرز باغ ها متعلق به این گروه هستند.
معمولا گیاهان گلدهنده به دو قسمت تقسیم بندی میشوند که عبارت اند از :
۱) گیاهان تک لپه
۲)گیاهان دو لپه
این دو گیاهان تفاوتهای عمده ای با هم دارند که در اکثر منابع تقریبا همه آنها نگاشته شده است. یک دانشجوی گیاهشناسی یا باغبانی باید در وهله اول بتواند تفاوتهای عمده این دو گیاه را بداند تا بتواند در زمینه گیاهشناسی و سایر موارد که عمده هدف اصلی آن از تشخیص گیاه منتج میشود ، موفق باشد.
گیاهان تک لپه
در هنگام جوانه زنی بذر یک گیاه تک لپه ،لپه ها به بیرون از خاک نمی روند.
سیستم ریشه ای در گیاهان تک لپه به صورت نابجا بودهو معمولا از دسته های آوندی منشاء میگیرند. ریشه به حالت افشان است.
در هنگام جوانه زنی بذر یک گیاه تک لپه در وهله اول یک برگ خارج میشود.
عمدتا گیاهان تک لپه دارای برگهای کشیده و خطی بوده و رگبرگ در آنها موازی میباشد.
اندام های گل یعنی گلبرگ و کاسبرگ در گیاهان یک لپه ، سه و مضربی از سه است.
گیاهان تک لپه رشد ثانویه ندارند ، یعنی کامبیوم پسین ندارند.یعنی رشد قطری ندارند.
در گیاهان تک لپه دسته جات اوندی به صورت پراکنده وجدا از هم است. به همین جهت نمیتوان در گیاهان تک لپه پیوند زد.
در گیاهان تک لپه سطح دانه گرده دارای یک شیار یا منفذ است.
در گیاهان تک لپه ، یک برگ بذری یا لپه داریم و معمولا لپه ها به اصطلاح لاغراند. زیرا آندوسپرم در داخل لپه نیست.
گیاهان دو لپه
معمولا در گیاهان دو لپه ، در هنگام جوانه زنیلپه ها از خاک خارج میشوند.برای مثال لوبیا را در نظر بگیرید.
سیستم ریشه ای در گیاهان دو لپهمعمولا از ریشه چه منشاء گرفتهوریشه راست و عمودی میباشد.
در هنگام جوانه زنی بذر یک گیاهدولپه در وهله اول دو برگ خارج میشود.
عمدتا گیاهان دولپه دارای برگهای پهن و بزرگ بوده و رگبرگ در آنها شبکه مانند و منشعب است.
اندام های گل یعنی گلبرگ و کاسبرگ در گیاهان دو لپه ، چهار و یا پنج و مضربی از پنج میباشد.
گیاهان دو لپه دارای رشد پسینورشد قطری میباشند . یعنی دارایکامبیوم پسین هستند.
در گیاهان دو لپه دسته جات آوندی به صورت حلقوی و منظم است. به همین جهت میتوان در گیاهان دولپه پیوند زد.
در گیاهان دو لپه سطح دانه گرده دارای سه شیار یا منفذ است.
در گیاهان دو لپه ، دو برگ بذری یا لپه داریم.و معمولا لپه ها به اصطلاح چاق اند. زیرا آندوسپرم در لپه ها ذخیره میشود.
طبقه بندی علمی دیگر از گیاهان
جلبک
آن ها ریشه،ساقه و برگ ندارند.اکثریت آن ها میکروسکوپی هستند،اما بعضی از آن ها حدود 15 سانتی متر رشد می کنند.آن ها معمولاً در پایدرختانیا روی خاک رشد می کنند.اکثر آن ها سبز رنگ هستند. سبزال دریایی متعلق به این گروه است.
تعدادی از آن ها مانند علف دریایی قرمز خوراکی هستند و باید قبل از خوردن آن ها را بخار پز کرد،اما تعدادی از آن ها را می توان به صورت تازه در سالاد استفاده کرد.
قارچ ها
آن ها مشابه گیاهان هستند اما دارای کلروفیل(ماده سبز گیاهی) نیستند.آن ها قادر به تولید غذای خودشان نیستند و برای تهیه ی آن به دیگران وابسته اند.کپک های نان نمونه ی خوبی هستند.قارچ کپکی سبزگونه ی کپکی است که منبع آنتی بیوتیک پنی سیلین است.مخمر مسئول عمل آوردنناناست.
خزه ها
آن ها حدود 3 الی 5 میلی متر رشد می کنند.خزه شامل ساختار ریشه مانند است که ریشه نما نام دارد.آن ها ساقه های به سمت بالا و ساختارهای برگ مانند دارند.گیاه شناسان آن ها را به عنوان ریشه و برگ در نظر نمی گیرند.آن ها معمولاً در مکان های پر از رطوبت رشد می کنند و بوسیله ی هاگ ها تکثیر می شوند.
سرخس ها
آن ها در مکان های مرطوب،سایه دار و خنک زندگی می کنند.آن ها دانه تولید نمی کنند اما بوسیله ی هاگ ها تکثیر می شوند.ارتفاع بعضی از آن ها درجنگل هایبارانی و گرمسیر به 16 متر می رسد و برگ هایشان تقریباً 4 متر رشد می کنند.
گیاهان باغی
آن ها دارای گیاهان گل دار و دانه دار هستند.گیاهان گل دار به دو دسته ی تک لپه و دو لپه تقسیم می شوند.برگ های تک لپه ها رگه های موازی دارند و دانه هایشان شامل یک لپه است،در حالی برگ های دو لپه ها رگه های مشبک دارند و دانه هایشان شامل دو لپه است.
ما به گیاهان به خاطرغذا،اکسیژن دارو نیاز داریم.آن ها مواد لازم برای پناهگاه،لباس را برای ما فراهم می کنند و محیطی رنگارنگ و زیبا را به ما هدیه می دهند.
جانوران یا حیوانات یکی از انواع مهم جانداران هستند که از دو زیرگروه اصلی مهرهداران و بیمهرگان تشکیل شده است.
ویژگیها
به طور کلی، همه جانوران توانایی حرکت دارند، و از آن میان، انسانها قادر به تفکر نیز هستند. اغلب جانوران پرسلولیاند.
ویژگیهای سلولهای جانوری
üسلولهای جانوری بدون شکل منظماند.
üنسبت به گیاهان کوچکترند.
üواکوئل کوچکتری نسبت به گیاهان دارند.
üلیزوزوم دارند اما گیاهان ندارند.
üکلروپلاست ندارند.
üسلولهای جانوری فاقد دیواره سلولی میباشند.
üسلولهای گیاهی به طور کلی فاقد سانتریول میباشند.
نام جانوران
جانوان وحشی
شیر
ببر
پلنگ
گرگ
روباه
شغال
جانوان اهلی
گاو
الاغ
اسب
گوسفند
بز
طول عمر برخی جانوران
ـ گوسفند ۱۰ سال
ـ خرگوش ۶ تا ۱۰ سال
۰ـ زنبور عسل ۲ سال
ـ ملخ یکسال
ـ مورچه یکسال
ـ قورباغه ۱۵ سال
ـ گربه ۱۵ سال
ـ گرگ ۱۰ تا ۱۵ سال
ـ بلبل ۱۲سال
ـ مار ۱۰ سال
ـ اسب ۲۵ تا ۳۰ سال
ـ گاو ۲۵ سال
ـ پرستو ۱۸ سال
ـ سگ ۱۵ تا ۲۵ سال
ـ خرچنگ ۲۰ سال
ـ میمون ۴۰ سال
ـ شتر ۳۵ تا ۴۰ سال
ـ لک لک ۳۵ تا ۴۰ سال
ـگوزن ۲۵ تا ۴۰ سال
ـ عقاب ۳۰ سال
ـ کلاغ ۵۰ سال
ـ خرس ۵۰ سال
ـ شیر ۵۰ سال
ـ مرغ ماهیخوار ۵۰ سال
ـ سوسمار ۴۰ سال
ـ لاک پشت ۱۰۰ سال
ـ طوطی ۱۰۰ سال
ـ فیل ۱۰۰ سال
ـ سلطان ماهی ۱۰۰ سال
ـماهی آزاد ۱۰۰ سال
ـ پشه ۶ ماه
ـ مگس ۳ تا ۴ ماه
ـ پروانه ۲ماه
ـ گورخر ایرانی ۴۰سال
تقسیم بندی جانوران :
1-مهره داران
مهره داران یکی از بزرگترین زیرشاخههای جانوران طنابدار هستند.
حیواناتی که در این راسته هستند دارای یک رشته (نخاع) هستند که در طول بدنشان به سمت پایین کشیده شدهاست. در مهرهداران این رشته توسط ستون مهرهها محافظت میشود. مهرهداران بخش عظیمی از حیوانات استخواندار را تشکیل میدهند و شامل بزرگترین و باهوشترین حیوانات جهان میشوند. این زیرشاخه بیش از ۶۴۰۰۰ گونه از مهرهداران را در بر میگیرد که به ۷ رده تقسیمبندی میشوند.
üپستانداران
üماهیهای غضروفی
üماهیهای بدون آرواره
üماهیهای استخوانی
üپرندگان
üخزندگان
üدوزیستان
2-بی مهره داران
üبیمهرگان گروه بزرگی از جانوران را تشکیل میدهند که در همه جای کره زمین پراکنده هستند و شامل شاخهها و ردههای زیادی هستند.
üبیمهرگان فراوانترین گروه جانوران روی زمیناند.
üانواع بی مهرگان :
ü۳.۱ شاخه کیسه تنان
ü۳.۲ شاخه شانهداران
ü۳.۳ شاخه کرمهای پهن
ü۳.۴ شاخه کرمهای خرطومدار
ü۳.۵ شاخه کرمهای کیسهای
ü۳.۶ شاخه بازوپایان
ü۳.۷ شاخه نرمتنان
ü۳.۸ شاخه کرمهای حلقوی
ü۳.۹ شاخه بندپایان
ü۳.۱۰ شاخه کرمهای پیکانی
ü۳.۱۱ شاخه کرمهای ریشی
ü۳.۱۲ شاخه نیمتاران
ü۳.۱۳ شاخه خارپوستان
نتیجه گیری :
فسیل ها بقایای موجودات زنده بر روی زمین می باشند که طی هزاران سال در زیر زمین مدفون شده اند . اینها نشانه ای از عظمت خداوند بزرگ هستند و ما باید به خاطر این نعمت از او تشکر نمائیم .
سپاسگزاری :
بدینوسله از زحمات پدران و مادران عزیزمان و همچنین معلم گرامیان ، جناب آقایکه در تهیه این تحقیق ما را یاری نمودند قدردانی و تشکر می نمائیم .
همه ما با علم به اینکه بینایی چشم تا چه حد اهمیت دارد، به این مسأله بی توجهی می کنیم. حدود 25 میلیون نفر در سراسر جهان بینایی خود را از دست داده و حدود 80 میلیون نفر نیز دچار اختلال بینایی هستند. حال ببینیم چه راهکارهایی می تواند به شما در حفظ بینایی مطلوب کمک کند.
جدی ترین مشکلات بینایی، لکه های ناشی از افزایش سن، گلوکوم، رتینوپاتی دیابتی و آب مروارید است. این بیماری ها باید سریع تشخیص داده شود تا درمان شوند. به این منظور، معاینات دوره ای چشم، هر شش ماه یکبار ضروری است. چشم پزشک می تواند این قبیل مشکلات را حتی قبل از بروز علائم تشخیص دهد.
استفاده از عینک آفتابی
همانطور که بیرون از منزل از کرم ضد آفتاب استفاده کرده و پوست خود را از اشعه آفتاب محافظت می کنید، باید مراقب چشمان خود نیز باشید. چشم های ما بدون نگاه کردن مستقیم به خورشید نیز صدمه می بینند. اشعه UV خورشید می تواند با انعکاس بر روی سطح برف، شن و ماسه، آسفالت و آب به چشم آسیب بزند. این آسیب به مراتب بیشتر از لکه های وابسته به سن و حتی آب مروارید است. اشعه UV در شرایطی قادر است قرنیه را دچار آفتاب سوختگی موسوم به فوتوکرانتیس (Photokeratits) کند که منجر به کوری موقت می شود. پس لازم است استفاده از عینک آفتابی را جزء عادات روزمره خود قرار داده و هنگام خروج از منزل آن را به چشم بزنید و دقت داشته باشید که عینک آفتابی شما حتماً محافظت 100 درصد اشعه UV را داشته باشد.
اجتناب از فشار و خستگی چشم
تاثیرات کوتاه مدت خستگی چشم عبارتند از: درد، اشک ریزی، تاری یا دوبینی و سردرد، کار با رایانه برای ساعت های طولانی تأثیرات سویی بر بینایی دارد. اگر چه نسل جدید مانیتورهای ال سی دی این اثر مخرب را کاهش می دهد، اما رعایت نکات زیر در هنگام استفاده از رایانه ضروری است: 1- استفاده از فیلتر تابش در صورت لزوم 2- تغییر متناوب زاویه مانیتور و همینطور زاویه قرار گرفتن پشت مانیتور 3- رعایت فاصله مناسب با مانیتور 4- پیروی از قاعده 20/20/20 (هر 20 دقیقه حداقل 20 متر دورتر را به مدت 20 ثانیه نگاه کنید)
حفاظت از چشم
غیر از بیماری ها، آسیب های محیطی نیز می تواند روی چشم ها و بینایی اثر مخرب داشته باشد. در مشاغل خطرناک باید از عینک ایمنی استفاده کرد. غیر از آن، استفاده از عینک محافظ در موارد زیر نیز توصیه می گردد: 1- استفاده از ماشین چمن زنی و وسایلی که سنگریزه و گرد و غبار شدید به اطراف پرتاب می کنند. 2- کار بر روی خودرو و ماشین آلاتی که مواد اسیدی و از این قبیل دارند. 3- کار با مواد شیمیایی (به عنوان مثال کار روی پروژه های شیمی در دانشگاه). 4- کار با ماشین آلاتی که تراشه های فلز و چوب به اطراف پرتاب می کنند (مانند ماشین آلات نجاری و آهنگری)
ورزش و رژیم غذایی مفید
خوردن هویج اگر چه به سرعت و به طور معجزه آسا بر بهبود بینایی تأثیر ندارد، اما ویتامین ها و مواد معدنی ضروری آن مطمئناً برای چشم ها مفید است. توصیه ما برای شما داشتن یک رژیم غذایی متعادل و سالم، سرشار از ویتامین های E,A و C، همچنین روی، مس، سلنیوم و آنتی اکسیدان ها است. تمرینات چشمی را با مشورت چشم پزشک خود آغاز کرده و هرگز بدون توصیه و مشورت با دکتر از لنزهای چشمی استفاده نکنید.مواظب چشم های خود باشید!
سید محمود حسابی، فیزیکدان ایرانی، در سال 1281 ه.ش در تهران متولد شد. فرنام «پدر علم فیزیک ایران» از آن اوست.
پدرش (سید عباس معزالسلطنه) و مادرش (گوهرشاد حسابی) هر دو اهل تفرش بودند. او چهار سال اول دوران کودکیاش را در تهران سپری نمود. سپس به همراه والدین و برادرش عازم شام شد. در هفت سالگی تحصیلات ابتدایی خود را در بیروت، با تنگدستی و مرارتهای دوری از میهن، در مدرسه کشیشهای فرانسوی آغاز کرد. در همان زمان تعلیمات مذهبی و ادبیات فارسی را نزد مادرش فرا می گرفت. او قرآن کریم و دیوان حافظ را از حفظ می دانست. وی اعتقادی ژرف به قرآن داشت. او همچنین بر کتب بوستان ، گلستان سعدی ، شاهنامه فردوسی ، مثنوی مولوی و منشات قائم مقام اشراف کامل داشت. محمود حسابی در12شهریور سال 1371 هجری شمسی در بیمارستان دانشگاه ژنو درگذشت. آرامگاه (خانوادگی) وی در شهر تفرش قرار دارد.
سید محمود حسابی و مادرش
تحصیلات
شروع تحصیلات متوسطه او مصادف با آغاز جنگ جهانی اول, و تعطیلی مدارس فرانسوی زبان بیروت بود. از این رو, به مدت دو سال در منزل به تحصیل پرداخت. پس از آن در کالج آمریکایی بیروت به تحصیلات خود ادامه داد. در سن هفده سالگی لیسانس ادبیات، و در سن نوزده سالگی لیسانس بیولوژی را اخذ نمود. پس از آن در رشته مهندسی راه و ساختمان فارغ التحصیل شد. در آن دوران با اشتغال در نقشه کشی و راهسازی، به امرار معاش خانواده کمک میکرد. او همچنین در رشتههای پزشکی, ریاضیات و ستاره شناسی به تحصیلات دانشگاهی پرداخت. شرکت راهسازی فرانسوی که او در آن مشغول به کار بود, به پاس قدردانی از زحماتش, وی را برای ادامه تحصیل به فرانسه اعزام کرد. در سال 1924م به مدرسه عالی برق پاریس راه یافت و در سال 1925م فارغ التحصیل شد.
پروفسور حسابی به همراه برخی فارغ التحصیلان
خلاصه ای از تئوری معروف وی:
دكتر حسابی یكبار تابستان برای مدت كوتاهی به ایران بازگشت و در خانه ای متعلق به آقای جمارانی تابستان را سپری می كرد و در همین ایام در حین مطالعات به این فكر افتادند كه علت وجود خاصیتهای ذرات اصلی باید در این باشد كه این ذرات بی نهایت گسترده اند و هر ذره ای در تمام فضا پخش است و نیز هر ذره ای بر ذرات دیگر تاثیر می گذارد. به این ترتیب به فكر آزمایشی افتاد كه این نظریه را اثبات و یا نفی كند. او با خود فكر كرد اگر این تئوری صحیح باشد باید چگالی یك ذره مادی به تدریج با فاصله از آن كم شود و نه اینكه یك مرتبه به صفر برسد و نباید ذره مادی شعاع معینی داشته باشد. پس در اینصورت نور اگر از نزدیكی جسمی عبور كند باید منحرف شود و پس از اینكه محاسبات مربوط به قسمت تئوری این نظریه را به پایان رسانید پس از بازگشت به امریكا به راهنمایی پرفسور انیشتین در دانشگاه پرنیستون به تحقیقات در این زمینه پرداخت. پرفسور انیشتین قسمت نظری تئوری را مطالعه كرد و دكتر حسابی را به ادامه كار تشویق كرد. دكتر حسابی به راهنمایی پرفسور انیشتین به تكمیل نظریه پرداخت سپس یك سال دیگر در دانشگاه شیكاگو به كار پرداخت و آزمایشهایی در این زمینه انجام داد. وی با داشتن یك انتر فرومتر دقیق توانست فاصله نوری را در عبور از مجاورت یك میله اندازه بگیرد و چون نتیجه مثبت بود آكادمی علوم آمریكا نظریه دكتر حسابی را به چاپ رسانید. برخی همكاران از نامأنوس بودن و جدید بودن این فكر متعجب شدند و برخی از این نظریه استقبال كردند.
شرح آزمایشهای انجام شده و نتیجه آن:
در اثبات این نظریه اگر در آزمایش، نور باریك لیزر از مجاورت یك میله وزین چگال عبور داده شود، سرعت نور كم می شود. در نتیجه پرتو لیزر منحرف میگردد. هرگاه پرتو لیزر بطور مناسبی از میان دو جسم سنگین كه در فاصله ای از هم قرار دارند عبور داده شود انحراف آن هنگام عبور از مجاورت جسم اول و سپس از مجاورت جسم دوم به خوبی معلوم میشود و این انحراف قابل عكسبرداری است. این آزمایش گسترده بودن ذره را نشان می دهد. بر طبق این آزمایش انحراف زیاد پرتو لیزر فقط در اثر پراش نبوده بلكه مربوط به جسم است. بر حسب این نظریه هر ذره، مثلاً الكترون، كوارك یا گلویون نقطه شكل نیست بلكه بی نهایت گسترده است و در مركز آن چگالی بسیار زیاد بوده و هر چه از مركز فاصله بیشتر شود آن چگالی بتدریج كم می شود. بنابراین یك پرتو نور از یك فضای چگالی عبور كرده و شكست پیدا میكند و انحراف می یابد.
خدمات فرهنگی ایشان
موزه پروفسور حسابی
پژوهشهای فرهنگی استاد شامل رسالهی راه ما (1935)، كتاب نامهای ایرانی(1319) و رسالهای دربارهی فیزیك جدید و فلسفهی ایران باستان است. در زمینهی زبان، كتابهای وندها و گهوارههای فارسی(1368)، فرهنگ حسابی 372، رسالهی توانایی زبان فارسی(1350) از آثار ماندنی در فرهنگ فارسی هستند. دكتر حسابی در كتاب وندها و گهوارههای فارسی مینویسد:
"زبان فارسی یكی از زبانهای هند و اروپایی است. این زبانها دارای ریشههای مشتركی هستند و از هندوستان و ایران و كشورهای اروپا تا جزیرهی ایسلند گسترش دارند. این زبانها از نوع زبانهای تحلیلی و دپسا (Analytic and Agglutmating )میباشند. در ساختمان این زبانها دو جزء وجود دارد. یكی ریشهها و دیگری وندها. ریشهها شامل فصل و اسم و صفتاند و وندها شامل پیشوند و پسوند. از تركیب این دو جزء واژهها ساخته می شوند. مثلأ واژه (پیشرفت) از دوسیدن (الساق) ریشه (رفتن) به پیشوند (پیش) ساخته شده است و واژه (گفتار) از ریشه گفتن و پسوند ( آر) ساخته شده است. شماره واژههایی كه با چند ریشه و پسوند و چند پیشوند میتوان ساخت بسیار زیاد است. با 1500 ریشه و 150 پسوند میشود 225000 = 150×1500 واژه ساخت. با تركیب این 225000 واژه با 200 پسوند میشود 45000000 = 200×225000 ( چهل و پنج میلیون) واژه دیگر ساخت. در فارسی تركیبهای فراوان دیگری هم هست كه به این شماره افزوده می شود. مانند تركیب اسم با صفت چون (روش اول) و پیوند اسم با اسم چون (خردپیشه) و فعل با صفت چون و فعل با فعل چون (گفت و شنود)."
امروزه ورزش یکی از اموری است که به عناوین مختلف در جهان مطرح شده و گروه زیادی به اشکال گوناگون با آن سرو کار دارند. برخی از مردم، ورزشکار حرفه ای اند و گروهی ورزشکار آماتور . گروهی طرفدار و علاقه مند به ورزش و دیدن برنامه ها، مسابقات و نمایش های ورزشی بوده، وعده ای نیز از راه ورزش امور زندگی خویش را می گذرانند.
وزارتخانه ها و ادارات ورزشی فراوانی تاسیس شده و مخارج زیادی صرف ورزش ، ساختن استادیوم ها، مجتمع ها و باشگاه های ورزشی و نیز تهیه وسائل و لباس های ورزشی و یا تماشای مسابقات ورزشی می شود. بخش های قابل توجهی از برنامه های تلویزیون ، رادیو، مجلات و سایر رسانه های گروهی، به ورزشی و اخبار ورزشی اختصاص دارد و خلاصه ورزش یکی از اموری است که در جهان به صورت جدّی مطرح بوده و از جهات مختلف دارای اهمیت می باشد
فعاليت بدني، آمادگي جسماني، تندرستي و طول عمر
نقش و اهميت فعاليتهاي بدني ديرزماني است كه در ميان افراد كم تحرك شناخته شده است. اين مسئله باعث شد تا افراد جامعه تمايل پيدا كنند نسبت به تأثيرات مختلف فعاليتهاي بدني حساس شوند و تلاش نمايند تا دانش و اطلاعات خود را توسعه بخشند. در اين مورد، رابطة بين ورزش، آمادگي جسماني و بهداشت (تندرستي) با تضادهاي آن در شكل زير به خوبي ترسيم شده است.
طول عمر زياد=تندرست=ورزيده=فعال
طول عمر كوتاه= بيمار= غير ورزيده = بيتحرك
بدون ترديد آرزوي هر فردي بهبود كيفيت و طول عمر زندگياش ميباشد. با اين همه، نكاتي كه باعث پيشبرد موضوع مورد بحث ما ميشود همچنان ناشناخته باقي مانده است. حتي تعاريف ابتدايي مربوط به ورزش (تمرين)، آمادگي جسماني و تندرستي نيز همواره مورد بحث و مجادله است.
بعضي، فعاليت بدني يا تمرين را تحرك بدن همراه با انقباض عضلاني و مصرف انرژي تعريف ميكنند. بنابراين از آمادگي جسماني نيز به عنوان يك سري از شاخصهاي تعيينكنندة ظرفيت در اجراي فعاليتهاي بدني نام ميبرند. تندرستي هم بود يا نبود بيماري نيست، بلكه تندرستي شاخصي است كه تمامي مراحل مختلف حيات جسماني از آغاز تا پايان زندگي را در بر ميگيرد.
ورزش ، علمی است که در آن به مسائل علمی و تخصصی ورزش پرداخته می شود و هدف از این علم آن است که علاقه مندان به ورزش از این طریق پی به کلیه مسائل مربوط به علوم ورزش برده و آن را بکار بندند تا کمتر دچار آُسیب شده و همچنین از طریق علم ورزش مهارت خود را در هر رشته ورزشی افزایش دهند
ورزش کمک می کند تا:
1- که بهتر و راحت تر بخوابید.
اگرچه ممکن است از نظر شما مسئله ای بدیهی بیاید، اما تحقیقات مربوط به ورزش کردن با راحت خوابیدن به تازگی انجام شده است. این تحقیقات نشان داده است که به طور میانگین 20 الی 30 دقیقه ورزش برای سه تا چهار روز در هفته کمک می کند که خواب راحت تری داشته باشید. هر چند، بهتر است که روز ها یا بعد از ظهرها ورزش کنید نه شب ها قبل از خواب چون در اینصورت خیلی پرانرژی خواهید شد و به سادگی خوابتان نخواهد برد.
ورزش کردن کمک می کند راحت تر خوابتان ببرد و بهتر بخوابید و ساعت خوابتان را هم بیشتر خواهد کرد. همچنین کیفیت خواب شما را هم بالاتر خواهد برد و سبب می شود که خواب عمیق تری داشته باشید.
2- باعث می شود دیرتر پیر شوید و از مرگ نابهنگام هم جلوگیری می کند.
هر چه سنتان بالاتر می رود، ورزش منظم می تواند شما را از نظر بدنی متناسب و سالم نگاه دارد. همچنین وضعیت پوست و ماهیچه های شما را هم بهتر خواهد کرد، قابلیت انعطاف شما را بالاتر خواهد برد و از بسیاری بیماری های مربوط به پیری از قبیل پوکی استخوان و بیماری های قلبی جلوگیری خواهد کرد.
3- مفصل ها، استخوان ها و ماهیچه های شما را سالم تر نگاه خواهد داشت.
هر چه سنتان بالاتر می رود، تراکم استخوان هایتان و انعطاف پذیری مفصل هایتان کمتر خواهد شد. ورزش کردن به طور منظم یکی از بهترین راه ها برای کم کردن مشکلات مربوط به ماهیچه ها، مفصل ها و استخوان ها است. یک برنامه ورزشی منظم به شما کمک می کند که قوا و انعطاف پذیری خود را حفظ کنید.
4- سیستم دفاعی بدنتان را تقویت خواهد کرد.
تحقیقات مختلفی نشان داده است که ورزش قدرت سیستم دفاعی بدن را بالا می برد. در نوجوانان و بزرگسالان ورزش می تواند به عنوان یک محرک طبیعی برای سلول های دفاعی به حساب آید. در افراد سالخورده عملکرد سیستم دفاعی خود به خود ضعیف می شود که می تواند خطر ابتلا به بیماری های مسری و واگیردار را افزایش دهد. اما تمرینات ورزشی منظم و متعادل مثل پیاده روی و دوچرخه سواری می تواند به طور تقریبی این ضعف سیستم دفاعی را در بدن کاهش دهد.
5- حافظه را قوی تر خواهد کرد.
پیاده روی سه روز در هفته به مدت 45 دقیقه برای بالا بردن زیرکی و هوش شما کافی است تحقیقات بسیاری نشان داده است که افرادی که روی قاعده ای منظم ورزش می کنند و قدرت تمرکز بهتری دارند. ورزش های هوازی قسمت های جلویی و جداره های بالایی مغز که به تمرکز مرتبط است را تحریک می کند.
6- اعتماد به نفس را بالا می برد.
این سوال ساده را از خود بپرسید: در کدام لحظه احساس بهتری دارم؟ وقتی روی مبل لم داده ام و مشغول خوردن یک پاکت چیپس هستم یا بعد از انجام یک تمرین ورزشی عالی از باشگاه برگشته ام؟ اگر مدتی است که بد هیکل شده اید، تمرینات ورزشی را شروع کنید، بنیه، ماهیچه ها و قدرت بدنیتان را افزایش خواهید داد و از نظر روحی حال بهتری خواهید داشت. این خود به خود باعث می شود که تصویر بهتری از خود داشته باشید و اعتماد به نفستان بالا رود.
7- انرژی و تحمل شما را بالا می برد.
تا به حال چند بار از باشگاه در رفته اید فقط چون خسته شده و دیگر تحمل ادامه تمرینات را نداشته اید؟ اما آیا زمانی که تنبلی را کنار گذاشته و به تمرینات ادامه داده اید احساس بهتری نداشته اید و پرانرژی تر نشده اید؟ افرادی که به طور مداوم ورزش می کنند، انرژی، قدرت بدنی و تحمل بیشتری دارند. مدت کمی بعد از آغاز تمرینات این انرژی بیشتر را در خود کاملاً حس خواهید کرد.
8- فشارهای عصبی، افسردگی و اضطراب را کاهش می دهد.
ورزش باعث می شود که اضطراب و استرس شما به پائین ترین حد خود برسد. در این حالت بدن شما بعد از یک یا دو ساعت بعد از اتمام تمریناتتان اندورفین بیشتری تولید خواهد کرد که اعصاب شما را تسکین داده و آسودگی خیالتان را افزایش خواهد داد. فایده دیگر فعالیت بدنی این است که شما را به داشتن رژیم غذایی مناسب تشویق می کند و تغذیه مناسب هم استرس را کاهش می دهد. حتی بعضی تحقیقات نشان داده است که از ورزش می توانیم به عنوان درمانی برای افسردگی نیز استفاده کنیم.
واژه "System" در لغت بهمعنای دستگاه، سیستم، نظام، قاعده، دستگاه حکومت و ... میباشد.[1]سیستم مجموعهای از اجزا و روابط میان آنهاست که توسط ویژگیهای معین، به هم وابسته یا مرتبط میشوند و این اجزا با محیطشان یک کل را تشکیل میدهند[2]مانند یک کارخانه یا بدن انسان. این اجزاء در راه تحقق یک هدف حرکت میکنند و یکدیگر را در جهت تحقق این هدف کامل مینمایند. البته در فارسی معمولا از واژه نظام بهعنوان معادل سیستم استفاده میشود.[3]
نظریه سیستمها بهعنوان نوعی روششناسی علمی و نگرش به جهان میباشد که بر پایه بهکارگیری رویکرد سیستمی انجام میگیرد. لذا لازم است تا مراحل مختلف روششناسی علمی که منجر به ظهور تفکر سیستمی شده مورد بررسی قرار گیرد تا به فهم دقیقتر نظریه سیستمها نایل شد.
مفهوم نظریه عمومی سیستمها
لودویک فون برتالنفی، زیستشناس و متفکر اتریشی، مفهوم نظریه عمومی سیستمها را در طی سالهای 1930 و 1940 مدون کرد. وی که ازدیدگاه ارگانیستی به موجودات زنده مینگریست بهتدریج دریافت که این نظرگاه میدانی بس وسیع را دربر میگیرد و مفهوم ارگانیسم نیز خود مفهومی جهانشمول است. برتالنفی با تکیه بر آنکه ارگانیسمها، سیستمهای بازی[13]هستند، یعنی با محیط اطراف خود تبادل مادهای دارند، خویشتن را از بستر علوم کلاسیک به مجراهای نوین فکری سوق داد. به این ترتیب نظریه سیستمهای باز وی وسیلهای شد تا وی افکار خویش را اوج داده و محدوده آن را از زمینه علوم زیستی به شاخههای دیگر معرفت نیز گسترش دهد. ابداع نظریه عمومی سیستمها از فراوردههای گسترش چنین اندیشهای بوده است. رویکرد سیستمی که مکتب ارگانیستی و کلیگرایی را شامل میشده، نگرشی جامع به موجودیتها بوده و برعکس شیوههای فکری تجزیهگرایانه و اتمی جوینده حقیقت را از غرق شدن در بطن جنبه یا هستهای خاص از موجودیتها و پدیدهها به دور میداشته است.[14]بنابراین نگرش سیستمی میتواند در همه شاخههای علوم گسترش یابد.
هدف نظریه عمومی سیستمها کشف قوانین و نظم ذاتی پدیدههاست، از اینرو میتوان آن را سیالترین نظریه سیستمی بهشمار آورد، زیرا در چهارچوب نظری آن هیچ نظریه قاطعی ارایه نشده است.[15]بنابراین اندیشمندان معمولا بهجای تعریف مستقیم این نظریه، اصولی عمومی را که هر سیستم بهعنوان پدیده مورد مطالعه نظریه سیستمها دارد را ذکر کردهاند. اندیشمندان درباره اصول و ویژگیهای کلی زیر در مورد سیستمها اتفاق نظر دارند:
1- ارتباط و وابستگی متقابل؛عناصر مستقل و غیرمرتبط هرگز نمیتوانند یک سیستم را بهوجود آورند.
2- کلگرایی؛کلیتهای نظاممند را نمیتوان با تجزیه شناخت، بلکه آنها را بهعنوان یک سیستم میتوان شناخت.
3- هدفمندی؛تعامل سیستمی باید نتیجتا به هدف یا اهدافی منتهی شود و نهایتا تعادل نوینی را به وجود آورد.
4- فرایند؛همه سیستمها برای تحقق اهدافشان دروندادهای خود را تحت یک فرایند مشخص و معین به برونداد مبدل میسازند.
5- درونداد و برونداد؛همه سیستمها دارای ورودی و خروجیاند. در سیستمهای بسته مثلا یکبار ورودی برای همیشه وارد سیستم میشود ولی در سیستمهای باز ورودیهای اضافی بهطور منظم از محیط دریافت میگردد.
6- فرسایش؛در داخل همه سیستمها مقداری بی نظمی و تصادف وجود دارد که سبب فرسایش درونی آنها میشود.
7- قانونمندی و نظم؛عناصر تشکیل دهنده یک سیستم بهگونهای منظم و قانونمند با یکدیگر در ارتباطند که اهداف آنها قابل تشخیص و تمیز است.
8- سلسلهمراتب؛هر سیستم پیچیده از سیستمهای سادهتر تشکیل شده و خود جزیی از یک سیستم پیچیدهتر است (این سلسلهمراتب از دوسوی تا بینهایت ادامه مییابد).
9-تفکیک و تمایز؛در سیستمهای پیچیده واحدهای تخصصی برای نقشهای ویژه وجود دارند و این ویژگی همه سیستمهای پیچیده است.
10- همپایانی و چندپایانی؛سیستمهای باز راههای متفاوت و جانشینی برای تحقق اهداف خود در فرایند تبدیل درونداد به برونداد، فراروی خود دارند تا به اهداف خود جامه عمل بپوشانند. با توجه به ویژگیهای فوق میتوان یک شرکت، بیمارستان یا یک دانشگاه را بهعنوان سیستم در نظر گرفت و آن را از ابعاد متعدد بررسی کرد.[16]
ورود اندیشه سیستمی به حوزه علوم اجتماعی و جامعهشناسی
در ابتدا نظریات کلاسیک در جامعهشناسی بر اندیشههای مکانیستی و قالبهای فکری متداول در علوم فیزیک کلاسیک متکی بود، چنانکه مفاهیمی چون تعادل، توازن قوا، سکون اجتماعی و قانون سکون یا اینرسی که در علم فیزیک برای اجسام مادی وجود داشتند، در جامعهشناسی نیز راه یافته بودند. در نتیجه دانش اجتماعی کلاسیک، چهره فیزیکی به خود گرفته، در واقع نوعی جامعهشناسی فیزیکی و علم فیزیک اجتماع پدید آمده بود. با پیشرفت علومی چون زیستشناسی و تفکر اجتماعی، مسلم شد که پدیدههای اجتماعی از قوانین فیزیک پیروی نکرده و سیستمهای بستهای نیستند. چنانکه متفکران اولیه جامعهشناسی همچون اسپنسر جامعه را شبیه ارگانیسم زنده قلمداد کردند.[17]با نگرش به متون علمی دیده میشود که بعد از وایتهد و به پیروی از او جی فورستر (Jay Forrester) نیاز به کاربرد تفکر سیستمی را در جامعه و علوم اجتماعی مورد مطالعه قرار داد. وی بر این عقیده بود که نگرش سیستمی را میتوان مثل علوم مهندسی در علوم اجتماعی نیز بهکار برد. طیف گسترده نظریههای جامعهشناسی معاصر همراه با آشفتگی و تضادهای دامنگیرش انسان را به این نتیجه میرساند که پدیدههای اجتماعی را بهعنوان سیستمها در نظر آورد. اگر علوم اجتماعی را شامل جامعهشناسی، اقتصاد، علم سیاست، روانشناسی اجتماعی، مردمشناسی فرهنگی، زبانشناسی و بخش بزرگی از تاریخ قلمداد کنیم و علم را کوششی مبتنیبر قانون تعریف کنیم (ترتیبی از واقعیتها و تدوینی از تعمیمها) پس با اطمینان میتوانیم بگوییم که علوم اجتماعی، علم سیستمهای اجتماعی است و بنابراین به یمن پیدایش وجوه مشترک بسیار از قبیل تجزیهگرایی، ذرهگرایی و کلگرایی در علوم مختلف، اعم از فیزیک و زیستشناسی و روانشناسی و علوم اجتماعی، یک تفکر همهجانبه و سیستمی ضروری مینمود.[18]
جامعهشناسی با رشتههای پیوستهاش اساسا مطالعه گروهها یا سیستمهای اجتماعی است. از گروههای کوچک مانند خانواده یا گروه کارکنان سازمانهای رسمی و غیررسمی گرفته تا بزرگترین واحدهایی چون ملتها، بلوکهای قدرت و روابط بینالمللی.[19]جامعهشناسی مبتنیبر نگرش سیستمی به کلیه عناصر و اجزاءجامعه (نظیر گروهها، اقشار و طبقات اجتماعی، نهادها و سازمانهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی و فرهنگی) بهعنوان عناصر سیستمهای باز اجتماعی که با محیط پیرامون خود در یک سلسلهروابط متقابلاند، مینگرد و در نهایت در پی کشف قانونمندی حاکم بر آنها از طریق یک تحلیل جامع و کلی مجموعه عناصر یاد شده و تاثیرات متقابل آنان با بهرهگیری از مجموع روشهای تحقیق است.[20]
محققان در سده بیستم، اشکال مختلف نظریه سیستمها را بهکار بستند، و در این میان نظریه کارکردگرایی دیرپاترین و نیرومندترین آنها بود.[21]مهمترین اندیشمندانی که در حوزه جامعهشناسی نگرش سیستمی را به خدمت گرفتند تالکوت پارسونز امریکایی و شاگرد آلمانی وی نیکلاس لومان بود.
تالکوت پارسونز؛کارکردگرایی پارادایم مسلط جامعهشناسی در نیمه اول قرن بیستم بود. کارکردگرایی میکوشد تا هر نهاد مشخص اجتماعی و فرهنگی را در قالب پیامدهایی که برای جامعه بهمثابه کل دارد، تبیین کند. پیچیدهترین تفسیری که از کارکردگرایی در دست است حاصل کار تالکوت پارسونز است. وی از رویکرد سیستمی سود جسته و جامعه را بهعنوان یک سیستم در نظر میگرفت که دارای چهار پیشنیاز کارکردی است که برای بقاء به انجام آنها نیاز است. اول سازگاری با محیط بیرونی که وظیفه خردهسیستم اقتصاد است. دوم هدفجویی که به عهده خردهسیستم (نهاد) سیاسی است. سوم یکپارچگی که نظم درونی سیستم را حفظ میکند و به عهده قانون است. چهارمین نیاز حفظ الگو است که متضمن انگیزش اعضای سیستم برای انجام کارهایی است که از آنها خواسته میشود و به عهده خردهسیستم فرهنگی است.[22]انتقاد اصلی از کارکردگرایی، بهویژه در تفسیر پارسونز، این است که بر حفظ و وجود تعادل، همسازی، همایستایی، ساختارهای نهادی پویا و غیره بیش از حد تاکید میکند و نتیجه اینکه تاریخ، فرایند، تغییر اجتماعی، تکامل هدایتشده درونی و غیره دستکم گرفته میشوند و دستبالا به عنوان (مفاهیم) انحرافی با ارزش منفی ضمنی ظاهر میگردند. بنابراین به نظر میرسد که این نظریه (کارکردگرایی) از نوع نظریههای محافظهکارانه و همنواگرانهای باشد که از سیستم (مثلا جامعه) بهگونهای که هست دفاع میکند و بهطور مفهومی تغییر اجتماعی را نادیده انگاشته و مانع آن میشوند. در حالیکه نظریه عمومی سیستمها، حفظ و وجود تغییر، نگهداری از سیستم و کشمکش درونی را به یکسان در هم میآمیزد و بنابراین میتوان آن را بهعنوان چارچوب منطقی مناسب در نظریه پیشرفته جامعهشناسی بهکار برد.[23]
نیکلاس لومان (1988-1927)؛انتقاد اصلی برتالنفی بر نظریه پارسونز، وجود درجههای متفاوت یکپارچگی بود (نه یکپارچگی دایمی بلکه یکپارچگی ضعیف یا قوی) که هسته اصلی تفکر نوکارگردگرایانی چون نیکلاس لومان شد. لومان یکپارچگی را فرایندی با ثبات دایمی نمیدانست تفاوتهای فردی منبعی دایمی برای ایجاد بینظمی در سیستم میباشد. یکپارچگی از طریق تعیین و بستن مرز بین سیستم و محیط آشفتهای که سیستم در آن قرار دارد بهدست میآید. لومان تعداد خردهسیستمها را بسیار بیشتر از چهار خردهسیستم پارسونزی میدانست. به نظر وی جامعه از تعداد بیشماری خردهسیستمهای کوچکتر مانند گروه، قشر و طبقه تشکیل شده است. لومان با ارایه مفهوم خودمرجعی معتقد است که سیستمها برای انجام وظایف و کارکردهایشان نیازی به مرجع و ابزاری بیرون از خود ندارند. هر سیستمی در درون خودش و بر اساس منطق درونی ارتباطیاش بینیاز به دیگر سیستمها قادر به ادامه حیات است و این مساله باعث تفکیک سیستمها از یکدیگر میشود. پیوند میان خردهسیستمها بهوسیله رسانههای نمادین حفظ میشود که در کل، انسجام سیستم را تامین میکنند، مثلا رسانه نمادین مالیات رابطه خردهسیستمهای اقتصاد و سیاست را برقرار میکند.[24]
این نظریه توسط اقای استونر در 1995 مطرح شد . این نظریه بیان می دارد که درمدیریت چیزی بنام بهترین شیوه وجود ندارد هیچ برنامه،ساختار سازمانی،رهبری، شیوه کنترول و غیره ... که متناسب با همه ی موقعیت های مختلف باشد را جستجو و پیداکرد
این نظریه نیز همانند سایر نظریه های مدیریت بر مبنای کاربرد مفاهیم و اصول مکتبها و نظریه های ما قبل خود پدید امده است.این نظریه ی بر این اندیشه است که چونموقعیت ها مختلف است نتایج نیز مختلف است از این رو تأکید این نظریه بر تناسب بینشیوه انجام کارهای سازمانی و ویژگی موقعیت هاست .
مدیرت اقتضایی مستلزم توانایی مدیر در تشخیص موقعیت هاو شرایط سازگار کردنرفتارها و اقدامات با نیازهای آن است در اینجا این سوال مطرح میشود که وظیفه یک مدیر کار آمد درسیستم مدیریت اقتضاییچیست؟ در جواب به این سوال باید گفت وظیفه مدیر در سیستم مدیریت اقتضایی عبارتاست از : تشخیص اینکه چه نوع تصمیم ویا اقدامی درموقعیت خاص و درشرایط خاصو در زمان خاص جهت تحقق اهداف مدیریتی را اجرا نماید .
برای اطلاع بیشتر در مورد مدیرت اقتضایی لازم است تا اطلاعاتی هرچند مختصر درمورد تاریخچه مدیرت و در پی ان نظریه ی اقتضایی داشت چرا که بدون این اطلاعاتنمیتوانیم به اهمیت این نظریه پی ببریم.
از بنیان گذاران مکتب مدیریت اقتضایی می توان به نظریه پردازانی همچون فیدلرگالبرایت،خانم ودوارد،پرو و پارسونز که در سالهای 1960،1970به این مهم میپرداختند اشاره نمود نظریه های مختلفی در مدیریت بیان شده از جمله این نظریه هانظریه کلاسیک،نئوکلاسیک و سیستمی می باشد. در این مقاله سر بر ان است در موردنظریه ی جدید و کاملی به نام نظریه ی اقتضایی بحث و گفتگو شود .
در اینجا تفاوت های عمده نظریه های قبلی را با نظریه ی اقتضایی مورد بحث وبررسی قرار می دهیم.دیدگاه های کلاسیک و نئوکلاسیک مدیریت، اصول و فنونمدیریتی خودشان را جهان شمول می دانستند درحالی که هر عقل سلیم و منطقی بر اینباور است که هیچ قانون یا متن جهان شمولی که بتوان آن را در تمام شرایط مکانی ومواضع زمانی به کار برد وجود ندارد از طرف دیگر به لحاظ کلی بودن و جامع بودننظریه ی سیستمی صرفا اتکاء مطلق به آن مشکلات عدیده ای را به وجود می آورد ، زیرا کار برد نظریه سیستمی مستلزم اگاهی از تمام ابعاد سیستمی است که امری غیرممکن است. بدین ترتیب نارسایی ها و یک سونگری مکاتب کلاسک و نئو کلاسیک وپیچیدگی های مربوط به کاربرد نظریه ی سیستمی در عمل توجه متفکران و نظریهپردازان مدیرت را به سوی نظریه ی واقع بینانه تر با عنوان مدیریت اقتضایی کهمیتوان آن را به نوعی از پدیده های نو در مسیر مدیریت و پیشرفت دانست جلب کرد.
ناگفته نماند نظریه ی مدیریت اقتضایی خود حاصل تکامل نظریه ی سیستمی میباشد ودرواقع پلی است بینن شکاف موجود میان نظریه ی و عمل .
در سالهای اخیر، شرکتهای مدرن در معرض تغییرات بسیار زیاد اقتصادی، سیاسی، فنی و اجتماعی قرار گرفتند.
از سوی دیگر، افزایش رقابت و ظهور تکنولوژیهای جدید و قابلیتهای اطلاعاتی و ارتباطاتی مدرن، ضرورت بکارگیری مفهومی جدید در شرکتهای تجاری را بیان میکند.
به عبارت دیگر، سازمانها برای تجارت در یک محیط رقابتی و پویا، نیازمند ارتقاء و بهبود مداوم عملکرد تجاری و قابلیتهای خود هستند.
مدیریت جامع کیفیت، راهکاری موفقیتآمیز جهت رویارویی با تغییرات سریع این محیط می باشد، به عبارت دیگر یکی از عوامل تعیینکننده و اساسی برای بقای سازمانها در چنین شرایطی، بکارگیری تکنیکهای مدیریت جامع کیفیت است.
رویکرد مدیریت جامع کیفیت ایده کاملاً جدیدی نیست. این ایده، در اواسط دهه ۱۹۴۰میلادی توسط William Edwards Deming ،Joseph Juran و Kaoru Ishikawa توسعه داده شد.
هدف یک سازمان، حفظ و تقویت خود در راستای کمک به ثبات جامعه، فراهم آوردن محصولات و خدمات با کیفیت برای مشتریان و ایجاد محیطی سالم جهت رشد اعضاء میباشد.
با درنظر گرفتن این هدف، میتوان چندین فرضیه را مطرح نمود:
فرضیه اول: هزینه به وجود آمده ناشی از کیفیت پایین به مراتب بیشتر از هزینهای است که یک سازمان در ابتدای کار، برای تأمین کیفیت متحمل میشود.
این بدان معناست که توجه به کیفیت اگرچه ابتدا هزینههایی را برای سازمان ایجاد میکند، لیکن در نهایت موجب پیشرفت چشمگیر اقتصادی و ایجاد توانایی رقابتی بالا میشود.
فرضیه دوم: کارمندان ذاتاً مراقب کیفیت کاری که انجام میدهند، بوده و درصورت وجود محیط مدیریتی مناسب و کارآمد، میتوانند حداکثر ابتکار عمل خود را به منظور ارتقاء کیفیت بکارگیرند.
محیط ناآرام که ترس از ارزیابی نابجا در آن حس شود، کاملاً در تقابل با تولید مؤثر است. مدیران ارشد در قبال مدیریت کیفیت یک سازمان مسئول هستند، درنتیجه تعهد آنها برای موفقیت در بهبود کیفیت سازمان، بسیار حیاتی است.
فرضیه سوم: مشکلات کیفیت، اغلب وابستگی شدیدی به فرآیندهای کاری طراحی شده در سازمان -که منجر به تولید محصولات و خدمات شده است- دارند.
اتفاقات و تغییرات کنترل نشده، دلایل اصلی مشکلات کیفیتی هستند. این مشکلات میبایست توسط کارمندانی که با آنها مواجه هستند مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و در نهایت کنترل شوند.
برنامههای بهبود و ارتقاء کیفیت، باید بر مبنای جمعآوری اصولی دادهها، تحلیل منطقی و انجام آزمایشاتی برای پیادهسازی راهحل، پایهریزی شوند.
تلاش برای بهبود کیفیت، همواره باید به صورت یک اصل بیپایان تلقی شده و آموزش کارمندان -به عنوان یک بخش اساسی- در مسیر رسیدن به حداکثر کیفیت در نظر گرفته شود.
با توجه به فرضیات فوق میتوان چندین راهکار برای افزایش کیفیت را ارائه نمود.
اولین راهکار، شناسایی نیازهای مشتریان از طریق همکاری با عرضهکنندگان کالا -نه فقط مبتنی بر بررسی هزینه- میباشد و این درحالیست که در گذشته، ضرورت تمرکز بر نیاز مصرفکننده مثل امروز حس نمیشد.
دومین راهکار، ایجاد تیمهایی به منظور تحلیل و یافتن راهحلهای مواجهه با مشکلات کیفیتی است. به عبارت دیگر، هنگام رویارویی سازمان با مشکلات پیشبینی نشده، این تیم میبایست دلایل ایجاد مشکل را ریشهیابی نموده و راهحلهایی را به منظور مقابله با آن ارائه دهد.
سومین راهکار، مبتنی بر بکارگیری روشهای علمی جهت نظارت بر کیفیت و شناسایی حوزههای بهبود کیفیت میباشد که روشهای علمی در این مورد بیشتر به روشهای آماری و احتمالاتی اطلاق میگردد.
این تکنیکها شامل بکارگیری نمودارهای کنترلی، تحلیل Pareto و تجزیهوتحلیل هزینههای کیفیت است.
نمودارهای کنترلی به منظور بررسی کیفیت از طریق نمونههای آماری مورد استفاده قرار میگیرند. این نمودارها به وضوح، عدم ثبات و در نتیجه نیاز به بهبود را نمایان میسازد.
تحلیل Pareto نیز به قانون ۲۰/۸۰اشاره دارد. این قانون بیان میکند که تنها ۲۰درصد عوامل، موجب ایجاد ۸۰درصد از نتایج میشوند.
پس میتوان بدین روش، فاکتورهای اساسی و مهم در تعیین کیفیت را شناسایی نموده و مورد توجه قرار داد.
همچنین با استفاده از روش تجزیهوتحلیل هزینهها -که شامل کمیسازی هزینههای بهبود کیفیت است، میتوان راهکارهای کاهش هزینهها را شناسایی و بکار گرفت.
آخرین راهکار، استفاده از تکنیکهای مدیریت فرایند به منظور شناخت فرصتهای بالقوه در زمینه ارتقاء کیفیت میباشد.
امروزه شرکتهای متعددی تکنیک مدیریت جامع کیفیت را به عنوان یکی از تکنیکهای مهم ارتقاء کیفیت -به منظور دستیابی به موفقیت تجاری- پیادهسازی نمودهاند.
این تکنیک طبق استاندارد ISO، چنین تعریف میگردد: «رویکردی مدیریتی با تمرکز بر کیفیت و بر پایه فعالیتهای تمام اعضای سازمان -به منظور دستیابی به موفقیت بلندمدت- از طریق رضایتمندی مشتری و سودرسانی به تمام اعضای سازمان و جامعه."
همچنین دایرةالمعارف بریتانیکا این تعریف را ارائه نموده است: "راهکارهای مدیریت جامع کیفیت به منظور ارتقاء بازده فرایندهای سازمانی در صنعت و تجارت طراحی شدهاند. این تکنیک که مبتنی بر تئوری مدیریت و رضایتمندی است، شامل روشهایی برای دستیابی به کارایی، حل مشکلات، استانداردسازی و کنترل آماری، تعدیل طراحی و سایر جنبههای تجاری و فرایندهای تولید میباشد."
در پاسخ به اين سوال محققان هنوز کاملا مطمئن نيستند، اما تحقيقات زيادي نشان داده تعامل پيچيده اي از ژن ها و طبيعت اين مسئله را باعث مي شود. در حالي که ژن هاي خاصي به نام "ژن هاي چپ دستي" هم پيدا نشده اند. اما چيزي که ما مي بينيم اين است که افراد چپ دست در خانواده و اصل و نسبشان چپ دست هاي بيشتري داشته اند.
صرف نظر از اينکه چه چيزي باعث چپ دست و راست دست شدن افراد مي شود، تحقيقات برخي تفاوت هاي فيزيولوژيک و شخصيتي افراد چپ دست با راست دست ها را پيدا کرده اند.
2- چپ دست ها در خطر بيشتري براي ابتلا به بيماري هاي رواني قرار دارند
همانطور که گفتيم چپ دست ها چيزي حدود 10 درصد افراد جامعه را تشکيل مي دهند. اما محققان دريافته اند در جامعه هايي که شيوع بيماري هاي عصبي و رواني خاص در آنها بالاتر است، درصد چپ دست هاي جامعه نيز بالاتر بوده است.
مطالعات پيشين دريافته اند که 20 درصد افراد مبتلا به اين بيماري ها از جمله افسردگي، اختلال دوقطبي، اسکيزوفرني و شيدايي، چپ دست بوده اند. اما امروزه مطالعات جديدتر اظهار مي دارند که شيوع اين بيماري در چپ دست ها بيشتر از 20 درصد خواهد بود.
3- چپ دست و راست دست بودن سلامتي شما را هم تعيين مي کند
دانشمندان همچنين دريافته اند شيوع اختلالات شنوايي، بيش فعالي و برخي اختلالات رفتاري خاص در چپ دست ها بيشتر است. با اين حال دليل واقعي اين مساله هنوز به طور کامل مشخص نشده، اما به نظر مي رسد مغز اين افراد پيچيدگي بيشتري نسبت به راست دست ها داشته باشد.
هنر و خلاقيت چپ دست ها بالاتر از راست دست ها است. آنها جالب تر و پيچيده تر فکر مي کنند و معمولا در يک گروه از دوستان، ايده هاي بهتري به سرشان مي زند.
مغز انسان به دو نيمکره تقسيم شده است، نيمکره راست و نيمکره چپ مغز. بيشتر افراد براي انجام بيشتر فعاليت هايشان، مثل عمل صحبت کردن به نيمکره چپ مغز وابسته هستند. بيشتر راست دست ها در اين گروه قرار دارند. اما حدود 30 درصد چپ دست ها براي بيشتر فعاليت ها به نيمکره راست مغز وابسته اند و در بقيه آنها در انجام فعاليت ها نيمي از مغز بر نيمي ديگر برتري ندارد.
بر اساس مطالعات موجود، وجود يک نيمکره مغزي غالب در انجام فعاليت هاي روزانه باعث افزايش کارايي فرد مي شود و به همين خاطر است که خطر اختلالات يادگيري و ناهنجاري هاي رواني در چپ دست ها بيشتر خواهد بود.
اگر از جهت ساير شرايط باليني بخواهيم آنها را مقايسه کنيم، مطالعه هاي زيادي نشان داده اند که شيوع بيماري هاي نظير آرتريت روماتوئيد و زخم هاي گوارشي در جمعيت چپ دست به طور قابل توجهي کمتر از راست دست ها خواهد بود.
4- شنوايي و سخنراني چپ دست ها با راست دست ها متفاوت است
چپ دست ها قدرت بالاتري در شنيدن تغييرات ريز و ظريف صداها دارند. جالب است بدانيد نيمکره هاي راست و چپ مغز هر کدام در درک و تحليل برخي صداهاي خاص قدرت دارند و چيزي که واضح است قدرت نيمکره راست مغز، يعني همان نيمکره اي که چپ دست ها بيشتر به کار مي گيرند قدرت بيشتري در تحليل و شناخت تغييرات ريز و دقيق در صداها دارد.
5- چپ دست ها هنرپيشه هاي قوي تري هستند
هنر و خلاقيت چپ دست ها بالاتر از راست دست ها است. آنها جالب تر و پيچيده تر فکر مي کنند و معمولا در يک گروه از دوستان، ايده هاي بهتري به سرشان مي زند. جالب است بدانيد مطالعه هاي انجام شده پي برده اند که چپ دست ها در انتخاب يک کار و روش، کمتر به نقاط منفي آن فکر مي کنند و به همين خاطر قدرت ايده پردازي و خلاقيت آنها بالاتر است.
6- چپ دست ها در مسابقه هاي ورزشي هم شما را شکست خواهند داد
اگر نگاهي به تاريخ ورزش و قهرمانان جهاني بيندازيد، متوجه مي شويد که تعداد بالايي از قهرمانان ورزشي چپ دست بوده اند، مخصوصا در ورزش هايي مانند گلف و تنيس.
در حقيقت چپ دست ها در ورزش هايي که نياز به تمرکز بيشتر دارد موفق ترند، مانند تنيس، بوکس، بيس بال و بولينگ.بررسي ها نشان داده اند که شانس موفقيت چپ دست ها در مسابقات ورزشي زماني که رقيب آنها يک راست دست است بيشتر خواهد بود و اين همان قوت قلبي است که قهرمانان چپ دست در مسابقات نهايي به آن نياز دارند و با شنيدن آن دلگرم مي شوند.
مشاوره بهبودفعالیت کاری واستغال زایی خرد وکلان ( شناسایی نقاط قوت وبحران بنگاه اقتصادی ، شناسایی استعدادهای شخصی افراد وایجادانگیزه ، هندلینگ و تیم سازی درشروع فعالیت ) ، مشاغل خانگی ، بازاریابی شبکه ای : تیم سازی ومعرفی کار وآموزش وپشتیبانی ، شرکت مخا
جنسیت: زن
وضعیت تاهل: مجرد
عکس:
اطلاعات کارآفرینی:
بخش کار آفرینی: استانی
استان: اصفهان
کارآفرین سال: سال 1392
نام جشنواره: منتخبین سایت کارآفرینان ایرانی
نوع کارآفرینی: خدمات
تاریخ تولد:دوشنبه, فروردين 27, 1363
مدرک تحصیلی: لیسانس
رشته تحصیلی: روانشناسی
محل اخذ مدرک: پیام نور
زندگی نامه شخصی: متولد 27/1/1363 صادره از اصفهان ،دیپلم ریاضی فیزیک ،دانشجوی روانشناسی دانشگاه پیام نور ،شاغل درشرکت مخابرات استان اصفهان از سال 1382
مدیرامورمشتریان (crm & cem )درآژانس مسافرتی هوایی ،آموزش ، مشاوره (فردی وگروهی ) درراه اندازی کسب وکار شرکت ها و گروه های کاری ،شرکت درنمایشگاه ها درمحل دائمی نمایشگاه ها ی استان ،مدیراجرایی وتیم سازی دراردوهای تفریحی وتحقیقاتی ،مقاله وگزارش نویس خبری ،بازاریابی شبکه ای e – commerce ،انجام پروژه های پیمانکاری وحجمی موقت ،سوپروایزری مراکز تماس شرکت مخابرات استان اصفهان (9990 و 2020)
تخصص ها و مهارت ها:
دارای گواهینامه های داخلی وخارجی درزمینه :اصول وفنون مذاکره واقناع مخاطب ،چگونگی انتقال خبر بد درمواقع بحران ،مدیریت تغییر ،بالینت گروه ، مدیریت زمان ،مهارت ها وتکنیک های نوین فروش ،شم اقتصادی ومقابله بابحران ،تکنیک های حل خلاقانه مسائل TRIZ ،رفتارهای غیرکلامی وربان بدن ، روش های نوین حفظ سهم بازار وافزایش فروش دربحران اقتصادی ،مهارت های ارتباطات موثر ،مدیریت ارتباط بامشتری CRM ،مدیریت سلامت وزندگی ، مدیریت احساس مشتری CEM ،برندسازی وتبلیغات موثر ، گزارش نویسی / روزنامه نگاری مطبوعاتی / اصول خبرنویسی وخبرنگاری ،سایکوسوماتیک ( شناسایی بیماریهای روان تنی ) ، اصول قراردادهاو قوانین ومقررات اداره کارو تعاون ، تامین منابع مالی ، اصول وفنون ارتباطات وفروش تلفنی ،فن بیان واصول گویندگی ،شبکه های کامپیوتری MCSE ، مهارت های صنایع دستی ،کاریکاتور ،TEAM WORK ،هوش هیجانی ،تدوین فرآیندهای کاری براساس قواعد تضمین کیفیت وایزو
علایق کاری{ کدام زمینه های کاری برای شما مفید خواهد بود؟} ::
آموزش /تحقیقات /مدیریت منابع انسانی وارتباط بامشتری
محصولات و خدماتی که ارائه می دهید::
خدمات توریستی وگردشگری ،خدمات چاپ وطراحی تبلیغات ،خدمات فیلمبرداری از مجالس وبرگزاری جشن ها ،صنایع دستی : کیف دست دوز چرمی ،بازاریابی وفروش : محصولات غذایی ، محصولات آرایشی وبهداشتی ، لوازن خانگی ونوشت افزار ، محصولات مخابراتی /محصولات نساجی
جدیدترین فعالیتهای کارآفرینی::
ارائه طرح دپارتمان آموزشی تلفیقی 3 علم ( روانشناسی ، روابط عمومی و فروش ) در 3 سطح اداری ( قبل ، حین وبعد استخدام ) ، خانگی ( مشاغل خانگی وفرهنگی خانواده ها ) ، اجتماعی ( شبکه های اجتماعی وفرهنگ سازی محیط های فیزیکی )
قلم را در دست می گیرم و انشایم را آغاز می کنم . خداوند مهربان نعمت های بسیاری آفریده که نمی توانم از کدام یک شروع کنم.محیط زیست یعنی جایی که زندگی می کنیم ، یعنی طبیعت زیبا که از آن بهره های زیادی می بریم .
محیط زیست خود را باید تمیز نگه داریم ، جایی مثل خانه ، مدرسه و خیابان ، مثلا در مدرسه وقتی که خوراکی می خوریم نباید آشغال آن را روی زمین بریزیم ، بلکه باید آن را در سطل زباله بریزیم وقتی که سوار ماشین هستیم و خوراکی می خوریم یا بطری آبی را که خالی شده است ، نباید از پنجره ی ماشین به خیابان پرتاب کنیم .
ما باید به هم کلاسی های خود و یا خواهرو برادر کوچکتر خود یاد بدهیم که این مقررات را رعایت کنند که باعث آلودگی محیط زیست نشود
و درباره ی درختان و گل ها هم همین طور، روی درختان نباید خراش ایجاد کنیم و یا روی آنها یادگاری بنویسیم .
اگر درختان ، پر از شاخ و برگ نباشند محیط زیست ما معنایی ندارد . و نمی توانیم از طبیعت زیبا بهره مند شوند .
درباره گل ها و سبزه های داخل پارک هم همین حرف را باید زد که روی علف های هرز که داخل پارک هستند نباید نشست و آشغال نباید ریخت ، گل های زیبایی که نگهبان پارک به زحمت از آنها نگهداری می کند و آنها را آبیاری می کند ،نباید این گل ها را از ساقه جدا کرد ، چون پژمرده می شوند ، ولی وقتی که روی ساقه ی گل باشد ، محیط زیست ما خیلی زیبا و دلنشین می شود و ما لذّت می بریم .
تعریف محیط زیست : همه ی محیط هایی که در انها زندگی جریان دارد محیط زیست نامیده می شود .به عنوان مثال : استخر آب، یک شهر ، اقیانوس و کویر همگی انواعی از محیط زیست به حساب می آیند.
هم زیستی یعنی زندگی کردن با یکدیگر و با هم زیستن اما در اکولوژی منظور از هم زیستی ، هر نوع ارتباط نزدیک میان دو نوع موجود زنده است . صورت هایی از هم زیستی عبارتند از : هم سفرگی در این نوع هم زیستی یکی از افراد نه سود
می برند نه زیان و دیگری سود می برد مانند رابطه چسبیدن ماهی بادکش دار ، بدون کوسه ماهی ، که ماهی بادکش دار در این رابطه سود می برد .
مقدم در محیط زیستی عوامل غیر زنده مانند خاک ، آب ، گازها و غیره به همراه جانداران وجود دارند ، موجودات زنده با هم و با محیط غیر زنده خود ارتباطی متقابل می سازند ، این ارتباط ها برای بقای محیط زیست بسیار لازم هستند.
کارشناسان محیط زیست هنگام بررسی مناطق زیستی را مورد مطالعه قرار می دهند .
منطقه زیستی شامل موجودات زنده ، موجودات غیر زنده می باشد. اکوسیستم نام دارد و دانشی که بررسی می کند اکو سیستم ها را ، اکولوژی نام دارد .
توجه :
حتما نظرات خود را زیر هر انشابنویسید تا ما نیز بیشتر برای شما انشا در سایت قرار بدهیم .باتشکر
برای دیدن سایر انشا ها بر روی هر کدام از موضوعات زیر کلیک کنید :
کشاورزی به تولید مواد غذایی و کالا از راه زراعت و جنگل داری و دامداری است. کشاورزی همان چیزی است که به ظهور تمدن منجر شد. مطالعهٔ کشاورزی به نام علم کشاورزی شناخته میشود.
کشاورزی شامل طیف وسیعی از تخصصها و فنون، از جمله راههایی برای گسترش زمینهای مناسب برای زراعت گیاه، حفر کانالها و فرمهای مختلف آبیاری میباشد. در دنیای امروز با نگرانیهای موجود و کمبود منابع نیاز است تا کشاورزی را به سوی کشاورزی پایدار (مثلا کشاورزی زیستی) یا کشاورزی فشرده (مثلا صنعتی) پیش ببریم تا بتوانیم نیازها را در آینده برطرف نماییم.
زراعت مدرن، اصلاح نباتات، سموم، دفع آفات و کود و پیشرفتهای تکنولوژیک به شدت باعث افزایش بازده محصول میشوند ولی باید در نظر داشت که این محاسن در کنار عیوبی چون آسیب گسترده زیست محیطی و اثرات منفی سلامت انسان حاصل میشوند. شیوههای مدرن در دامپروی نیز به همین گونهاست یعنی با افزایش تولید گوشت ما مشکلاتی چون ستم به حیوانات و تبعات بهداشتی ناشی از آنتی بیوتیکها، هورمون رشد، و سایر مواد شیمیایی که معمولاً در تولید گوشتهای صنعتی استفاده میشود را داریم
محصولات کشاورزی را میتوان به صورت عمده به غذاها، الیاف، سوخت، مواد اولیه، دارو و زینت آلات تقسیم نمود.
غذاهای عبارتند از غلات، سبزیجات، میوهها، و گوشت. الیاف عبارتند از پنبه، پشم، کنف، ابریشم و کتان. مواد خام مانند چوب. مخدره عبارتند از تنباکو، الکل،تریاک، کوکائین. از دیگر مواد مفید توسط گیاهان، از رزین میتوان نام برد. سوختهای زیستی شامل متان از زیست تودهها، اتانول و بیودیزل.
تاریخچه کشاورزی
از آنجا که قدمت کشاورزی به ۱۰،۰۰۰ سال پیش باز میگردد دارای گستره وسیعی در سراسر جهان میباشد. روشهای مختلف در کشاورزی از قبیل آبیاری، تناوب زراعی، کودها و سموم دفع آفات مدتها پیش توسعه داده شده بود، اما گامهای بزرگ در قرن گذشته برداشته شد. در جوامع اولیه افرادی که تولید کشاورزی آنهابیش از نیاز خانواده شان بود قادر بودند تا افراد دیگر را به طرف خود جذب نمایند. برخی از تاریخ دانان بر این عقیدهاند که توسعه کشاورزی باعث به وجود آمدن تمدنها گردید.
کشاورزی گذرا (نوبتی)
در بعضی از مناطق کره زمین، بعضی از قبایل درختان جنگلها را میسوزانند و یا قطع میکنند و فضایی را که قبلا جنگل بودهاست، به زمینهای کشاورزی تبدیل کرده و در آن کشاورزی میکنند. البته این نوع کشاورزی چندان دوام نداشته و خیلی زود به دلیل رویش سریع درختان و گیاهان هرز دیگر و کم قوت بودن زمین، دست از کشاورزی میکشند و آن مکان را ترک میکنند و به محل دیگری میروند و در آن مکان هم همین کار را تکرار میکنند و این نوع کشاورزی کم کم باعث تخریب زیست بومهایجنگلی میشود. به این نوع کشاورزی در اصطلاح کشاورزی گذرا یا نوبتی گویند.
توف:(tuff)سنگهای آذر آواریرا که بیشتر از ذرات خاکستر آتشفشانی تشکیل شده باشند،توفمینامند.
در واقع به سنگهاي پيروکلاستيکي که بيش از 75 درصد قطعات آن کوچکتر از 2 ميلي متر باشد، توف گفته مي شود. توفها را براساس اندازه قطعات به انواع توف دانه درشت و توف دانه ريز تقسيم مي کنند. براساس نوع قطعات به توف شيشه اي، توف بلورين و توف سنگي تقسيم مي شوند. در توف شيشه اي بيش از 50 درصد قطعات را شيشه آتشفشاني تشکيل مي دهد. در توف بلورين بيش از 50 درصد توف از همان ماگماي عامل انفجار تشکيل شده و حاوي بلورهاي زياد است. توف سنگي حاوي بيش از 50 درصد قطعات سنگي است که از محدوده دهانه آتشفشاني به هنگام انفجار کنده و پرتاب شده اند.
و به قطعات منفصل آتشفشانهاى زيردريايى اغلب با رسوبات دريايى مخلوط مى شوند توفيت گويند. غبار آتشفشانى يک گدازه سخت شده مىباشد که شامل ذرات ريز مىباشد. اين غبار در طى فوران يک اتشفشان خارج شده است.
فاصله میان ۱۲ ربیع الأول که سالکَرد ولادت بیامبر اکرم (ص) بنا بر روایات أهل سنت تا ۱۷ ربیع الأول که تاریخ ولادت رسول الله محمد صلى الله علیه و آله بنا بر روایات موجود در شیعه است ، از سوی امام خمینی ره ، به عنوان هفته وحدت نامکَذاری شده است . ارکَانی رسمی هم با نام ( مجمع تقریب بین مذاهب اسلامی ) رسما الان در حال فعالیت هست ( ابتدا زیر نظر سازمان فرهنکَـ و ارتباطات بود اما اکنون جند سالی است که به شکل مستقل کار می کند و از این سازمان جداشده است ، و هر ساله کنفرانسهایی برگزار می کند ، که کنفرانس بین المللی وحدت در هفته وحدت هر ساله در تهران برکَذار می شود و علمای بزرکَـ را از کشورهای مختلف دور هم جمع می کند . و همواره از شخص مقام معظم هبری تا همه مسولین این مملکت تأکید دارند که وحدت میان مسلمانان باید ایجاد شود و عوامل تفرقه خشکانده شود. به امیدروزی که به این آرزوی دیرینه قرآن،اسلام،پیامبر،امام،رهبروهمه مسلمین جامه عمل پوشانده شود پس به پیش بسوی وحدت واتحاد اسلامی دربرابرکفروشرک ونفاق واستکبارواستثمار
تاریخ هفته وحدت
دوازده تا بیست ودو ربیع الاول هفته وحدت امت اسلامی
دلیل نام گذاری هفته وحدت چیست
۱-به دلیل این که دین اسلام دین کامل و تحریف نشده یکتاپرستی است.
۲-برای حفظ وحدت میان اهل سنت وشیعه که در زادروز رسول ا… اتفاق نظرندارند.
۳-برای این که قرآن کتابی است آسمانی و جامع که برای راهنمایی همه بشریت نازل شده. ۴-به دلیل پیروزی انقلاب اسلامی که مدیون وحدت امت اسلامی است
شعر هفته وحدت
امشب رسیده رهبری که معنی دینه باید برای عرض ادب برم مدینه ۲ تویی همه ی دین من آرامش و تسکین من ای مظهر آیین من ابا الزهرا ۳ شراب چشات کوثره شور عاشقیت محشره دل تو جای حیدره ابا الزهرا ۳
********
با اومدن تو دلامون به شور و شینه ساقیِ می امشب ما جد حسینه ۲ آروم وقرار دلم نشاط بهار دلم طبیب و نگار دلم ابا الزهرا ۳ یارم حبیب سرمده توی دلبرا ارشده لقب زیباش احمده ابا الزهرا ۳ شاعر : میثم میرزایی
فاصله میان ۱۲ ربیع الأول که سالگرد ولادت بیامبر اکرم (ص) بنا بر روایات أهل سنت تا ۱۷ ربیع الأول که تاریخ ولادت رسول الله محمد(ص) بنا بر روایات موجود در شیعه است، از سوی امام خمینی ره، به عنوان هفته وحدت نامگذاری شده است . ارگانی رسمی هم با نام مجمع تقریب بین مذاهب اسلامی رسما در حال فعالیت هست و هر ساله کنفرانسهایی برگزار می کند که کنفرانس بین المللی وحدت در هفته وحدت هر ساله در تهران برگزار می شود و علمای بزرگ را از کشورهای مختلف دور هم جمع می کند.
پيروزي انقلاب اسلامي كه در سايه وحدت افراد ملت و اقشار و طوايف آن در اسلام به تحقق پيوست، موجبات وحدت ملل مسلمان را فراهم كرد. اين وحدت به صورت حركت و نهضت اسلامي عليه طاغوت و سلطه هاي اشغالگران و استعمار منجر به پيروزي انقلاب اسلامي شد. در مقابل استعمارگران، از دو طريق در صدد جلوگيري از وحدت رو به رشد ملت هاي اسلامي برآمد:
- تقويت تعصب نژادي و قومي و طايفه اي يا ملي گرايي؛
- تحريك تعصبات فرقه اي يا شيعه و سني
امام خمینی(ره) در واکنش به اين سياست خصمانه فرمودند:«از ملي گرايي خطرناك تر و غم انگيزتر ايجاد اختلاف بين اهل سنت و جماعت با شيعيان است و القاء تبليغات فتنه انگيز و دشمن ساز بين برادران اسلامي است. بحمدالله تعالي در انقلاب اسلامي ايران هيچ اختلافي بين دو طايفه وجود ندارد و همه با دوستي و اخوت در كنار هم زندگي مي كنند، اهل سنت كه در ايران جمعيتش بي شمارند و در اطراف و اكناف كشور زيست مي كنند و داراي علما و مشايخ بسيار هستند، با ما برادر و ما با آنها برادر و برابريم، و آنان با نغمه هاي نفاق افكنانه اي كه بعضي جنايت كاران و وابستگان به صهيونيسم و آمريكا ساز نموده اند، مخالف اند. برادران اهل سنت در كشور اسلامي بدانند كه عمال وابسته به قدرت هاي شيطاني بزرگ خيرخواه مسلمين و اسلام نيستند و لازم است مسلمانان از آنان تبري كنند و به تبليغات نفاق افكنانه آنان گوش فرا ندهند. من دست برادري به تمام مسلمانان متعهد جهان مي دهم».
بر اين اساس چون روز ولادت پيامبر اكرم(ص) طبق روايات شيعه 17 ربيع الاول و طبق روايات برادران اهل سنت 12 ربيع است، و برگزاري دو جشن چندان خوشايند نيست، در 6 آذر 1360 طي پيامي از طرف قائم مقام رهبري روزهاي دوازدهم تا هفدهم ربيع الاول هر سال قمري به عنوان هفته وحدت اعلام شد تا در ايران و سراسر جهان اسلام با تشكيل اجتماع و كنگره اسلامي و جشن، ضمن تحكيم وحدت و برادري اسلامي، به پيشبرد انقلاب جهاني اسلام كمك شود، از آن زمان تا كنون در ايران و ساير كشورهاي اسلامي هفته وحدت با شكوه تمام برگزار مي شود.
در اين رابطه توجه به نكات زير حائز اهميت است :
1. معنا و مفهوم وحدت و اتحاد شيعه و سني: منظور از وحدت شيعه و سني کنار گذاشتن مسائل اختلافي و تکيه بر مشترکات و مبنا قرار دادن آنها در تعامل با يکديگر و در مسائل مربوط به جهان اسلام و صحنه بين المللي است. به گونه اي که مسلمانان فارغ از اختلافات و با پرهيز از تفرقه در مسائل جهان اسلام همسو و هم جهت حرکت کنند. به تعبير ديگر اختلافات مانع از اخوت اسلامي و وحدت صفوف مسلمين در برابر دشمنان نيست از اين رو معناي اتحاد شيعه و سني دست برداشتن و کوتاه آمدن از اصول و اعتقادات خويش نيست بلکه در عين وجود اختلافات زمينه تعامل و جهت گيري يکسان در مسائل کلي و بين المللي در ميان آنها وجود دارد به همين جهت مطابق قانون اساسي «دولت جمهوري اسلامي ايران موظف است سياست کلي خود را بر پايه ائتلاف و اتحاد ملل اسلامي قرار دهد و کوشش پيگير به عمل آورد تا وحدت سياسي، اقتصادي و فرهنگي جهان اسلام را تحقق بخشد» (1). مقام معظم رهبري فرمودند: «معناي اتحاد بين ملت هاي اسلامي اين است که در مسائل مربوط به جهان اسلام همسو حرکت کنند و به يکديگر کمک کنند و در داخل اين ملت ها سرمايه هاي خودشان را بر عليه يکديگر به کار نبرند» (2).
2. ضرورت و لزوم اين وحدت: در شرايطي که دشمنان اسلام تمام تلاش خويش را براي مبارزه و مقابله با اسلام به کار بسته و آشکارا اعلام مي کنند «جهان اسلام در قرن بيست و يکم يکي از مهمترين ميدان هاي زورآزمايي سياست خارجي آمريکاست» و «تقابل اصلي آينده جوامع بشري برخورد فرهنگ اسلامي و فرهنگ غربي است»(3). تأکيد بر مسائل اختلافي و تفرقه ميان صفوف مسلمانان منطقي نيست. در زماني که مسلمانان مي توانند با توجه به جمعيت بيش از يک ميليارد نفر و منابع و امکاناتي که در اختيار دارند به عنوان يک قدرت تأثيرگذار در صحنه بين المللي مطرح باشند پرداختن به اختلافات و مسائل تفرقه انگيز نتيجه اي جز به هدر رفتن سرمايه ها و استفاده دشمن از اين اختلافات، نخواهد داشت.
3. اخوت اسلامي: اسلام مسلمانان را امت واحده خوانده است: «ان هذه امتکم امه واحده و انا ربکم فاعبدون» (4). و مؤمنان برادر يکديگر معرفي شده اند: «انما المؤمنون اخوه فأصلحوا بين اخويکم» (5). قال الصادق(ع) «المسلم اخ المسلم» (6). بنابراين اختلاف در پاره اي از مسائل مانع اخوت اسلامي و وحدت مسلمانان نمي شود وقتي اسلام به مسلمانان سفارش مي کند که با پيروان اديان آسماني و مکاتب ديگر بشري با عدل و مسالمت رفتار شود و آنان را به مشترکات توجه مي دهد «قل يا اهل الکتاب تعالوا الي کلمه سواء بيننا و بينکم الا نعبد الا الله ولا نشرک به شيئا ولا يتخذ بعضنا بعضا اربابا من دون الله فان تولوا فقالوا شهدوا بانا مسلمون؛ بگو اي اهل کتاب بياييد به سوي سخني که ميان ما و شما يکسان است که جز خداوند يگانه را نپرستيم و چيزي را همتاي او قرار ندهيم و بعضي از ما بعضي ديگر را غير از خداي يگانه به خدايي نپذيرد هرگاه سرباز زنند بگوييد گواه باشيد که ما مسلمانيم» (7). آيا مسلمانان نبايد با توجه به مشترکات و کنار گذاردن اختلافات با يکديگر با مسالمت و عدل رفتار کنند. بنابراين با توجه به آنچه بيان شد روشن است که وحدت ميان مسلمانان و اتحاد بين فرق اسلامي امري لازم و ضرروي است هر چند ممکن است اهميت اين امر در شهرهاي مرکزي ايران و مناطق شيعه نشين محسوس نباشد اما در مناطق مرزي ايران و نقاطي که شيعيان و اهل تسنن در کنار يکديگر زندگي مي کنند همچنين در صحنه بين المللي و مناسبات کشورهاي اسلامي با يکديگر وحدت و اتحاد بين مسلمين و پرهيز از اختلافات ضرورت و اهميت اين امر به خوبي قابل درک است امام خمینی در این زمینه فرمودند: «امروز اختلاف بين ما تنها به نفع آنهايي است که نه به مذهب شيعه اعتقاد دارند و نه به مذهب حنفي و يا ساير فرق آنها مي خواهند نه اين باشد نه آن راه را اين طور مي دانند که بين شما و ما اختلاف بيندازند» (8).
پي نوشت ها:
1. قانون اساسي، اصل 11.
2. حديث ولايت، ج 4، ص 262.
3. حميد نگارش، هويت ديني و انقطاع فرهنگي، نمايندگي ولي فقيه در سپاه، ص 184.
4. سوره انبياء، آيه 92.
5. سوره حجرات، آيه 10.
6. شيخ عباس قمي، سفينه البحار، انتشارات اسوه، 1416 ه.ق، ج 1، ص 54.
هر سال در ماه ربیع الاول به مناسبت میلاد پیامبر اسلام (ص) در فاصله 12 تا 17 ربیع الاول در ایران و بسیاری از کشورهای اسلامی هفته وحدت برگزار می شود. به اعتقاد اکثریت اهل سنت 12 ربیع الاول و به نظر اکثریت اهل شیعه 17 ربیع الاول روز میلاد پیامبر اسلام (ص) است. این اختلاف سبب شد تا امام خمینی(ره) با نام گذاری این ایام به نام هفته وحدت هم به نظر دو مذهب بزرگ اسلام احترام گذاشته و هم بر لزوم وحدت بیش از پیش جهان اسلام صحه گذارد.مسلمانان در تاریخ پر فراز و نشیب اسلام، بارها شاهد تلاش دشمنان قسم خورده برای برهم زدن وحدت اسلامی مسلمانان بوده اند. دشمنان بارها با حربه های گوناگون سعی در از بین بردن اسلام و اندیشه های ناب محمدی (ص) از پهنه جهان هستی داشته اند. می توان دلیل ناکامی آنها را وحدت و بصیرت مسلمانان نامید. از این رو هرگاه دشمنان توانسته اند در این وحدت خللی وارد کرده و یا با فتنه انگیزی طیفی از مسلمین را از بصیرت بر امور و فهم حقیقت بازدارند زندگی اجتماعی، سیاسی و فرهنگی مسلمانان دستخوش ناملایمات بسیاری شده است. بنیانگذار انقلاب اسلامی ایران همواره به منظور تحقق وحدت اسلامی در جامعه تلاش نموده است. یکی از آثار و برکات وحدت اسلامی پیروزی انقلاب اسلامی ایران است که مردم با صرف فعل خواستن و دست در دست یکدیگر توانستند دست طاغوتیان و کشورهای سلطه گر را از کشور عزیزمان کوتاه کنند. هم اکنون نیز نتیجه این وحدت و همدلی را در الگو قرار گرفتن انقلاب ما و حرکت مردم کشورهای مختلف و وحدت آنها با هر نوع دین و مذهب در برابر سطله و ستم مستکبران هستیم. در کل با هر نوع جهان بینی که به اهمیت وحدت بین اقشار مختلف جامعه نگاه کنیم، نتیجه می گیریم تا وحدت و یکپارچگی بین آحاد مختلف مردم وجود دارد، دشمنان با هیچ حربه و نیرنگی نمی توانند به خواسته های شوم خود برسند و هرگاه تخم نفاق و جدایی از درون جامعه گذاشته شود، بین مردم اختلاف نظرها به تغییر دیدها بدل شده و اینجاست که راه برای نفوذ دشمنان باز می شود.امید است با گرامی داشتن بیش از پیش این هفته فرخنده و اعیاد مبارک میلاد رسول اکرم (ص) و میلاد امام جعفر صادق (ع) و با تلاش بیشتر در تبیین نقش وحدت، کشور ایران همیشه سرآمد تحرکات علمی و فرهنگی در تمام جهان باشد.
در دسته اول، اغلب راههاي پيشگيري از خشونت به زمينههاي ذهني، تربيتي و تعليمي افراد مربوط ميشود كه از آن به جامعهپذيري و فرهنگ پذيري، كه از عمق تأثير بيشري برخوردار است[1]، تعبير ميكنيم. جامعه پذيري، فراگردي مستمر ودائمي است كه الگوها، مفاهيم اجتماعي، ضوابط رفتاري، زبان، ارزشهاي فرهنگي و هنجارهاي گروهي به افرد جامعه انتقال ميدهد[2]كه در آن نمايندگان گوناگون جامعه اعم از والدين، معلمان و رهبران شيوههاي زندگي را آموزش ميدهند.[3]جامعهپذيري از مهمترين مسائلي است كه فرايند ثبات و بقاء اجتماعي به آن بستگي دارد و به وسيلۀ آن دادهها و اطلاعات نسل امروز - به عنوان فرهنگ و تمدن- به نسل فردا منتقل ميشود. به هر مقدار كه جامعه پذيري در يك جامعه موفقتر صورت گيرد يگانگي اجتماعي بيشتر و به دنبال آن انسجام اجتماعي مستحكمتري بين مردم ايجاد ميشود و در اين صورت، نيل به اهداف مشخص شده آسانتر شده كه نتيجۀ آن توسعۀ پايدار جامعه خواهد بود. در واقع يكي از معيارها و شاخصهاي رشد و توسعه يك جامعه، ميزان انطباق افراد با هنجارها، ارزشها و قواعدي است كه دريك جامعه وجود دارد. اين قواعد هرچه به سوي تعادل جامعه پيش رود به توسعه جامعه كمك خواهد كرد. يقينا پيشگيري از انواع خشونت اگر از كودكي و از نهادهاي خانواده و آموزش در افراد نهادينه شود سبب كاهش بسياري از تنشهاي ديگر در دورههاي سني بالاتر و در سطوح كلانتر جامعه خواهدشد.
فرد يا افراد جامعه در صورتي كه دوران تربيتي خود را در فضاي فرهنگي، اعم از خانواده يا آموزش گذرانده باشند كه حد و مرزهاي انساني كه بر مبناي معنويت و تدين شكل گرفته رعايت شود، مسلما چون همواره خود را در منظر و مرآي الهي ميبيند، به وظايفي كه به دوش دارد بدون لزوم نظارت كسي عمل ميكند. اعتقاد به جهان اخروي و فرهنگ پذيري ديني، خود مانع بزرگي براي جلوگيري از ميل به خشونت و عموما انحرافات در فرد است. بنابراين چنانچه فرد در درون خود محدوديت و پرهيزي از روي آوردن و ميل به خشونت و انحراف نبيند اين را بايد در عدم جامعه پذيري و فرهنگ پذيري او جستجو كرد كه در اينجا از آن به «بحران هويت» ياد ميكنيم.
واكنشافراد نسبت به وقايع، بازتابي از جامعه پذيريشان در محيط زندگي آنهاست كه در زمينه روي آوردن به خشونت يا عدم خشونت و نيز مصاحبت با افراد يا گروههايي كه با آنان رشد كرده بسيار مهم است. آيات و روايات زيادي وجود دارد كه عامل بسياري از رستگاريها و يا تيرهبختيها را در همراهي و همنوايي با افراد ميبيند.
امام سجاد عليهالسلام، مجالست و مصاحبت با صالحين را انگيزهاي مهم براي رستگاري ميداند[4]، همانگونه كه همنشيني با بدكاران و اهل دنيا انسان را خوار و ذليل كرده و به گمراهيهاميكشاند. از امام صادق (ع) نقل شده است: «از مجالست با اهل دنيا بر حذر باش كه موجب بر باد رفتن دين شماست و موجب راه يافتن نفاق و ترديد در شماست و اين بيماري خواركننده اي است كه درمان پذير نيست»[5]. قرآن، احوال زيانكاران روز قيامت را چنين توصيف ميكند: «روزى است كه ستمكار دست هاى خود را مىگزد و مىگويد: اى كاش با پيامبر راهى برمىگرفتم، اى واى، كاش فلانى را دوست نگرفته بودم».
استحكام نظام خانواده نيز از جمله عواملي است كه به خاطر فرآيند اجتماعي كردن صحيح در فرد، در اجتناب از خشونتگرايي مؤثر است؛ به جرأت ميتوان گفت تزلزل و بحران در نظام خانواده چون نظام فكري و ذهني فرد را دچار تناقضهاي زيادي ميكند، فرد را در مسلك و مرام خود در روي آوردن به خشونت و عدم رعايت حقوق ديگران پرجرأتتر ميسازد. مسلما تعادل در اين نهاد با اهميت، و ايجاد الگوهاي رفتاري و تربيتي مناسب كه جانب توازن را مراعات كند، نقش بهسزايي در كاستن بسياري از خشونتها ايفا ميكند.
ب-پيشگيريهايي كه جنبه اجتماعي دارد
در دسته دوم، معمولا راههاي پيشگيري از خشونت جنبه اجتماعيتر و كلانتر دارد. وجود فاصلههاي طبقاتي و فقر و غناي بيش از حد، از عواملي است كه در خشونتگرايي و جرمزايي تأثير زيادي دارد، زيرا در اينصورت سطوح بالاي جامعه كه از زر و زور بيشتري برخوردارند براي حفظ موقعيت خويش راههاي گوناگون طغيان را در پيش ميگيرند و در مقابل، سطوح نازل جامعه نيز بهطور انتقام جويانه دست به خشونتهايي ميزنند تا موقعيت از دست رفته را به دست آوردند يا بهتر سازند.
امام علي(ع) در نامهاش به مالك اشتر ميفرمايد: «به كارگزارانت روزي فراوان ارزاني دار كه با گرفتن حقوق كافي در اصلاح خود بيشتر ميكوشند و با بينيازي دست به اموال بيتالمال نميزنند و اتمام حجتي است بر آنان اگر فرمانت را نپذيرند يا در امانت تو خيانت كنند»[6]
البته در اينكه فقر يا غنا كداميك بيشتر جرمزاست و موجب خشونتهاي اجتماعي بيشتري است، شايد چندان با قطعيت نتوان قضاوت كرد، اما بالاخره هريك از ايندو موجب برهم خوردن تعادل جامعهاند. آن حضرت در توصيف اخلاق رذيله انساني ميفرمايد: « اگر بينياز گردد، مست و مغرور شود و اگر تهيدست گردد، مأيوس و سست شود»[7]گرچه شايد بتوان گفت طبقه مرفهتر جامعه سهم بيشتري در برهم زنندگي اين تعادل دارند، اما بهخاطر قدرت لاپوشاني جرائم خود، شايد بروز و ظهور آن در جامعه به اندازه جرائم قشر ضعيف نمايان نميشود. قرآن، طغيان ناشي از غناي زياد را در آيات زيادي خاطر نشان كرده است. در سوره علق ميفرمايد: «انسان زماني كه احساس بينيازي كند طغيانگر ميشود»[8]. و در وصف كافران ميگويد: «و دارايي بسيار به او بخشيدم... و برايش عيش خوش آماده كردم، باز هم طمع دارد كه بيفزايم، ولي نه، زيرا او دشمن آيات ما بود».[9]
از ديگر عواملي كه در دسته دوم، در پيشگيري از خشونت داراي جنبه اجتماعي است و توجه به آن از آسيبهاي ناشي از خشونت خواهد كاست، از ميان برداشتن زمينههاي ارتكاب خشونت است. زمينههايي بايد فراهم شود تا آحاد جامعه چشم بيناي ديگران باشند و عدهاي براي نظارت و كنترل اوضاع جامعه گمارده شوند تا بسياري از زمينههاي وقوع خشونت در جامعه به محاقِ فراموشي سپرده شود.
پ-پيشگيريهايي كه جنبه كيفري دارد
اين قسم از پيشگيريها كه جنبه كيفري دارد و اسلام بر آن اهتمام زيادي دارد، بخشي از سياست جزايي اسلام به شمار ميرود و به منظور جلوگيري از سقوط و انحطاط جامعه و براي درمان آسيبها و مقابله با خشونتهاي داخلي و خارجي تعبيه شده،-در احكامي مانند حدود، قصاص، جهاد و...- باعث گرديده عدهاي به خاطر درك ناصحيح از فلسفه وجودي آن، چهره ي خشونتباري را از اسلام معرفي كنند.
تشريع احكام جزايي و كيفري با هدف جلوگيري از ناهنجاريها و تأمين مصالح جامعه و برقراري امنيت و دفاع از حقوق اكثريت مردم به وجود ميآيد، از اين رو در قرآن، اجراي قانون قصاص به عنوان تضمين كننده حيات اجتماعي قلمداد شده است: « وَ لَكُمْ فِي الْقِصاصِ حَياةٌ ».[10]لذا راهكارهاي باز دارندهاي كه قرآن در برابر هرج و مرجها جعل كرده را نبايد از مصاديق خشونتورزي دانست، بلكه خود نوعي جلوگيري از خشونتهايي است كه ممكن است در جامعه رخ دهد. تشريع مجازاتها در اسلام با توجه به حقوق از بين رفته افراد و حقوق جامعه و تعالي شخص مجرم در آخرت بوده و هرگز خاستگاه انتقامي و تلافي ندارد. در واقع استيفاي حقوق و ايجاد زمينة مساعد تربيتي، امنيت اجتماعي و حقوقي و جلوگيري از جرائم و خشونتهاي آتي است كه صلاح جامعه در آن تضمين ميشود. يادآوري اين نكته لازم است كه اجراي اين قوانين جزايي و كيفري نه اولين راهكار اسلام براي ممانعت از بروز خشونت، كه آخرين راهكار است و پيش از آن راههاي مسالمت آميز و مهرجويانهاي از جمله اتخاذ سياستهاي منطقي فقرزدايي، جامعهپذير و فرهنگپذير ساختن افراد جامعه، اشاعه باورهاي دينيو اجراي برنامههاي سازنده براي استحكام نظام و جامعه را پيشنهاد ميدهد كه در دو مورد قبل بدان اشاره شد.
[1]گلابي، سياوش، اصول و مباني جامعه شناسي، چاپ نهم، تهران، نشرميترا، 1378، ص143.
پدر و مادر به عنوان دو انسان فداكار و زحمتكش كه تمام بار مسئوليت هاي مربوط به تربيت فرزند را بر دوش دارند، در نزد خداوند از جايگاه منحصر به فردي برخوردار هستند به طوري كه در چندين آيه قرآن كريم، بر لزوم اطاعت و تكريم آنها فرمان داده شده است و ذات باري تعالي نام آنان را در رديف نام خود قرار داده و بر رعايت مقام و منزلت آنها تأكيد نموده است. در مقاله حاضر نويسنده ضمن تشريح موضوع احترام، به پاره اي از تأكيدات قرآن درخصوص ضرورت تكريم پاسداشت مقام پدر و مادر اشاره كرده است كه اينك با هم آن را از نظر مي گذرانيم.
جايگاه احترام در جامعه و رفتارهاي انساني
احترام در حوزه كنش هاي ارتباطي از جايگاه خاصي برخوردار است. اصولا انسان هاي بي احترام نمي توانند اجتماعي را تشكيل دهند. از اين رو احترام متقابل به عنوان عنصر و مولفه اصلي در ايجاد جامعه داراي جايگاه و اهميت خاصي است. باحفظ حريم ها و حرمت هاست كه زمينه تعامل سازنده و مثبت ميان دو شخص فراهم مي شود. به هر حال دو شخص، شخصيت ها و انديشه ها و خواسته ها و منافع و نيازهاي مستقل و جداگانه اي دارند و گاه اين تفاوت ها خود عامل مهمي براي اختلاف و جدايي است. از اين رو برخي از انديشمندان چون استاد مرتضي مطهري بر اين باور هستند كه اصل، در ميان انسان اختلاف است و تنها با بهره گيري از اصولي انساني مي توان آن را به اتحاد تبديل كرد.
علامه طباطبايي خاستگاه و ريشه آن را در اصل استخدام مي داند و بر اين نكته تأكيد مي ورزد كه استخدام، خود عاملي مهم در ايجاد اختلافات و هم چنين ايجاد و پديداري جوامع است. به اين معنا كه دو شخص با دو شخصيت مستقل و متفاوت با يك ديگر، اختلاف طبيعي دارند ولي از آن جايي كه مي كوشند منافع خود را كه به تنهايي قابل دست يابي نيست با استخدام و بهره گيري از ديگري برآورده سازند و لذا با دست كشيدن از برخي خواسته هاي كوچك تر و ريزتر و كوتاه آمدن از برخي ديگر، اجتماع را تشكيل مي دهند تا با بهره گيري و استخدام ديگري به خواسته ها و منافع بزرگ تري دست يابند. البته استخدام و ايجاد اجتماع، پيامدهاي نابهنجار و تضادهايي را به همراه دارد كه گاه به تنازع و حتي درگيري هاي خشونت آميز مي انجامد. از اين روست كه قانون براي جلوگيري از افزايش اختلافات و تنازع به وجود آمد.
به هر حال اصول اجتماع بر پايه احترام متقابل و حفظ قانون و رعايت آن نهاده شده است. البته پيش از اين كه قانون حضور يابد احترام متقابل است كه پايه هاي اجتماع را حفظ مي كند و جامعه را معنا مي بخشد. دو شخص، تنها زماني نياز به قانون مي يابند كه نتوانند با توجه به اصول انساني و ظرفيت هاي عاطفي و اخلاقي با يك ديگر تعامل سازنده داشته باشند و كنار بيايند.
زماني قانون پا به ميدان مي گذارد كه عواطف و اصول اخلاقي انساني نتواند تعامل را در موقعيت خود به درستي حفظ و برقرار كند. از اين زمان است كه عقل به شكل قانون حضور مي يابد و با اصول خشك و غيرعاطفي و احساسي مي كوشد تا تعادلي ميان دو سوي درگيري برقرار كند.
بنابراين احترام كه خاستگاهي عاطفي و احساسي دارد عاملي مهم و اساسي در حفظ تعادل اجتماعي و بقاي ارتباط ميان دو شخص و يا اشخاص و يا گروه هاي اجتماعي به شمار مي آيد.
خانواده، اجتماعي متفاوت
مسئله زن و شوهر در تحليل قرآني از هر اجتماع ديگري متفاوت است و تحليل و تبيين ديگري دارد. اصولا نمي توان روابط زن و شوهر را براساس روابط اجتماعي اي سنجيد و يا تحليل كرد كه بيرون از دايره زن و شوهري هستند.
زن و شوهر در تحليل قرآني تنها براي استخدام اجتماع، خانواده تشكيل نمي دهند تا اصول اجتماعي آن را همانند ديگر اجتماع فرض كرد و يا اصول اجتماعي بيرون از دايره خانواده را بدان تعميم و گسترش داد. بررسي اين مطلب فرصت ديگري را مي طلبد ولي در كوتاه سخن مي توان گفت كه خانواده از نظر قرآن تنها نهادي است كه بر پايه عاطفه و احساس شكل مي گيرد و مرد در تحليل قرآني تنها با زن آرامش و سكونت مي يابد و زن بي مرد اصولا قوام نمي يابد و بي بهره گيري از تكيه گاهي به نام شوهر اصولا نمي تواند برپا باشد. از اين رو زن براي قوام خويش به مرد نياز ذاتي دارد و مرد براي دست يابي به آرامش درون، نياز ذاتي به زن دارد بر اين اساس اجتماع زن و شوهر را نمي توان در دايره ديگر اجتماع ديد. اصول و معيارهاي ايجادي و پايداري آن با ديگر اجتماعات، تفاوت اساسي دارد و تنها وجه مشابهت آن در همان جمع و اجتماع دوتن البته با دو جنسيت مخالف و متفاوت يعني زن و مرد است.
هر اجتماعي حتي اجتماع زن و شوهر و خانواده (دراين جا شامل فرزندان نيز مي شود) براساس اصل احترام متقابل قوام مي يابد و پايدار مي گردد. از اين روست كه احترام در همه حوزه هاي اجتماعي از خرد تا كلان نقش سازنده و اساسي ايفا مي كند.
احترام در آموزه هاي قرآني
احترام از واژه هاي غيرمصرح قرآني است كه از ريشه حرم و حرمت گرفته شده. حريم چاه به معناي آن محدوده اي است كه نمي توان بدان نزديك شد و كسي حق تصرف و حفر چاه ديگر در آن محدوده را ندارد.
حرمت شخص به معناي چيزي است كه شخص از آن حمايت و دفاع مي كند. احترام براين اساس چنان كه در اصطلاحات عرفي نيز آمده به معناي تعظيم و تكريم و گرامي داشت شخص است كه بي ارتباط با معناي لغوي آن نيست؛ زيرا شخص يا هر چيز ديگري كه محل احترام است، از نظر مردم داراي حرمت و حريمي است كه مي بايست آن را حفظ كرده و هتك آن نكرد.
چنان كه گفته شد در قرآن اين اصطلاح با لفظ احترام به كار نرفته ولي مفهوم آن به شكل اصطلاحات ديگر و يا بيان مصداقي احترام، تبيين و توصيه شده است. از اين رو در آيات قرآني سخن از حرام به معناي محترم شمردن ماه هاي خاص (توبه آيه 5)، نفس و جان آدمي (انعام آيه 151) خانه خدا (مائده آيه 97) و نيز تكريم (علق آيه 3 و اسراء آيه 70) و احسان و نيكوكاري (بقره آيه 83 و نساء آيه 36) و توقير و بزرگداشت (فتح آيه 9) و تعزيز (همان) و تعظيم (حج آيه 30 و 32)، بسيار آمده كه همه اين ها همان مفهوم احترام اصطلاحي را به گونه اي بازگو مي كند.
قرآن در برخي از موارد با بيان مصاديق، به بازگويي احترام پرداخته و با تبيين موضوعي و مصداقي، مردمان را به عملي كردن احترام توجه داده است. به سخن ديگر احترام را تنها در حوزه گفتاري نگه نداشته و به حوزه عمل و رفتار اجتماعي سوق داده است تا شخص در كنش ها و واكنش هاي رفتاري، هنجار خاصي را به عنوان احترام مراعات نمايد. به عنوان نمونه همان گونه كه از صلوات فرستادن بر پيامبر به زبان و دل به عنوان نوعي احترام و تكريم آن حضرت(صلی الله علیه و آله و سلم) ياد كرده (احزاب آيه 56 و نور آيه 27) و يا از سلام و تحيت گفتن زباني سخن گفته است، (نساء آيه 86) از سجده كردن (يوسف آيه 100) اذن و پيش اجازه (احزاب آيه 53 و نور آيه 27) به عنوان نمودهاي خارجي و عملي احترام ياد نموده است.
عدم تقدم بر ديگري، بلند نكردن صدا در برابر ديگران و آرام سخن گفتن، از ديگر نمونه هاي مصداقي احترام است كه قرآن به آن اشاره كرده است.اين آيات هرچند كه درباره چگونگي احترام گزاري به پيامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) است ولي مي توان آن را به ديگر افراد نيز تعميم داد.
در عرف مردم، روش هاي ديگري براي احترام وجود دارد كه هريك با توجه به سنت ها و آداب اجتماعي و فرهنگي مردم هر منطقه و يا هرجامعه متفاوت است. بلند شدن و يا دست به سينه بودن و يا بوسيدن پاي والدين از نمونه هايي است كه در جوامع مختلف براي احترام گذاشتن استفاده مي شود.
انسان، نيازمند احترام
انسان به طور طبيعي احساس نياز مي كند كه مورد توجه و احترام و تكريم قرار گيرد. گرايش ذاتي انسان به اين است كه آبرومند و با كرامت و با شخصيت و اعتبار اجتماعي باشد و از سوي مردم تكريم شود و آبروي وي حفظ و حرمت هايش پاس داشته شود. در داستان يوسف و زن عزيز مصر به اين نكته به روشني اشاره شده است. با آن كه عمل خلاف و ناهنجاري از سوي همسر عزيز صورت گرفته اما وي از يوسف(علیه السلام) مي خواهد كه به پاسداشت آبرو و حيثيت اجتماعي از بيان داستان و رخداد خودداري كند. (يوسف آيه 29) هم چنين حضرت لوط(علیه السلام) از مردم خويش مي خواهد كه به خاطر حفظ احترام و پاسداشت آن، از تعرض به ميهمانان وي خودداري كرده و او را نزد ميهمانانش شرمنده نسازند. (حجر آيه 68 و 69)
قرآن از مردم مي خواهد كه براي حفظ آبرو و حرمت و احترام خويش به اعمالي نپردازند كه موجبات خواري و بي احترامي شان را فراهم مي آورد و آبروي آنان را در دنيا و آخرت از بين مي برد. (نور آيه 4 و 23 و نيز نساء آيه 148 و زمر آيه 25)
از نظر قرآن احترام به ديگران و بي احترامي به آنان داراي آثار وضعي و تكليفي و نيز پاداش و كيفر خاصي است. در برخي از آيات قرآني به اثر وضعي بي احترامي، اهانت و تحقير ديگران در آخرت اشاره شده است. (مطففين آيه 29 تا 36) در برخي ديگر نيز اشاره شده كه كاهش نعمت و عدم جلب سود و يا خير، به علت و سبب بي احترامي و عدم پاسداشت امري بوده است كه مي بايست حرمت و احترام آن نگه داشته مي شد. (حج آيه 30)
جايگاه تكريم پدر و مادر در نزد خداوند
احسان و تكريم به پدر و مادر از جايگاه بسيار بلندي برخوردار است و خداوند همواره پس از بيان حكم وجوب پرستش خداي يگانه، به احترام و تكريم پدر و مادر اشاره كرده و حكم مي كند: و بالوالدين احسانا (بقره آيه 83 و نيز نساء يه 36)
قرآن در آيه 83 سوره بقره احسان به پدر و مادر را به عنوان پيمان خداوند با بني اسرائيل ياد كرده است و مي فرمايد: و اذ اخذنا ميثاق بني اسرائيل لاتعبدون الاالله و بالوالدين احسانا؛ و هنگامي كه از بني اسرائيل پيمان و عهد گرفتيم كه جز خدا را نپرستند و به پدر و مادر احترام گذارند و احسان و نيكي كنند.
در اين آيه و نيز در چهار مورد ديگر از جمله در سوره اسراء آيه 23 هنگامي كه خداوند به مردمان فرمان مي دهد كه تنها او را بپرستند، بي درنگ حكم و فرمان احسان و نيكي به پدر و مادر را مطرح مي سازد كه بيانگر ميزان اهميت و جايگاه احسان به پدر و مادر در پيشگاه خداوند است. به اين معنا كه پرستش خداي يگانه و احسان به والدين در كنار هم آمده تا مردمان از جايگاه پدر و مادر آگاه شوند.
اگر خداوند به عنوان آفريدگار و پروردگار مي بايست پرستش شود، پدر و مادر نيز به عنوان واسطه فيض وجود و نعمت هاي خداوندي بر انسان، بايد مورد احترام و احسان قرار گيرند. از اين رو خداوند امور چندي را كه مي تواند نسبت به خدا و پدر و مادر به جا آورده شود در كنار هم مي آورد. به سخن ديگر اگر عبوديت و پرستش كسي غير از خدا جايز بود آن شخص همان والدين هستند و از آن جايي كه چنين امري كفر و شرك است خداوند فرمان مي دهد كه به جاي پرستش ايشان در حق آنان احسان شود. احسان، برترين حالتي است كه پس از پرستش مي توان تصور كرد. به اين معنا كه احسان مرتبه دوم پرستش است و اگر پرستشي به غير خدا جايز بوده حكم به آن مي شد و چون امكان پذير نيست مرتبه دوم آن مورد تأكيد قرار گرفته است. امور ديگري كه جايز است انسان هم نسبت به خدا و هم غير خدا به جا آورد، خداوند در آيات قرآني به آنها فرمان داده و از مردمان خواسته است تا آنها را انجام دهند. از اين رو در آيه 14 سوره لقمان فرمان مي دهد: ان اشكر لي و لوالديك؛ از من و پدر و مادرتان تشكر كنيد.
برخي از مفسران باتوجه به نكره بودن احسان در آيه 23 سوره اسراء بر اين باورند كه نكره آوردن به معناي آن است كه فرزندان مي بايست در همه امور در حق آنان مراعات احسان را بكنند و چيزي را فروگذار نكنند. اين حكم قرآني اختصاصي به مؤمنان نداشته و همه انسان ها را دربرمي گيرد. قرآن به اين شيوه ديگراني را كه ايمان به قرآن و خدا ندارند تشويق مي كند كه حداقل در حق پدر و مادر خويش به حكم وظيفه انساني، احسان و احترام بگذارند.
روشهاي احسان و تكريم والدين
احسان و احترام به پدر و مادر باتوجه به سنت ها و فرهنگ ها متفاوت است ولي اصولي انساني است كه مي توان در همه جا آن را يافت و بدان پاي بند بود.
برخورد پسنديده براساس عرف هر جامعه و به كارگيري واژگان زيبا و شيوا، تواضع و فروتني در برابر آنان، مهرباني و محبت، دعاي خير كردن براي ايشان، دوري از درشت گويي و يا حتي به كار نبردن واژه اف و خسته شدم و آخ و ديگر اصوات نابهنجاري كه ايشان را ناخوش آيد از جمله روش هاي احسان و اكرام و احترام به پدر و مادر است.
فرياد زدن و درشتي كردن و اف و اخ كردن و اعتراض نمودن و دشنام و ناسزا دادن و پيشي گرفتن از ايشان در نشستن و دراز كشيدن و امور ديگر مي تواند از مصاديق بي احترامي به آنها باشد كه مي بايست از آنها پرهيز كرد.اطاعت كامل از پدر و مادر امري است كه قرآن بدان فرمان داده و تنها موردي كه استثنا شده و شخص مي تواند از دستور پدر و مادر اطاعت نكند و با حفظ احترام ايشان از آن سرپيچي كند دستور آنها به كفر خداست كه در اين مورد مي توان از حكم و فرمانشان اطاعت نكرد. اما در همأ موارد ديگر مي بايست از ايشان اطاعت كرد و فرمان برد.
در روايت اهل بيت(علیه السلام) احترام به پدر و مادر و احسان به ايشان به معناي برخورد نيكو و رسيدگي به نيازهاي آنان پيش از درخواست، و ابراز قول كريم به معناي طلب مغفرت آمده است.
تعبير جناح الذل نيز نگاه با رأفت و رحمت و دوري از نگاه هاي تيز و تند و بلند نكردن صدا و بالا نبردن دست و پيش نيفتادن از آنان معنا شده است. (كافي ج2 ص715 تا 316) بر جاي بلند و برتر نشاندن از ديگر روش هاي تكريم و احسان به پدر و مادر و احترام نهادن به آنان است كه از آيه 010 سوره يوسف مي توان آن را به دست آورد.به هر حال تكريم و احترام به پدر و مادر امري است كه بيش از هر كار ديگري بدان تأكيد شده و نمي توان از آن چشم پوشيد. ناديده گرفتن و بي احترامي به ايشان در اين دنيا موجب مي شود تا شخص گرفتار مصيبت ها و بلايا گردد و خير و بركت از زندگي او برود و در آخرت نيز خوار و ذليل شود.
زندگی نامه شهید قرنی محمدولی قرنی، نخستین رییس ستاد ارتش جمهوری اسلامی ایران، فروردین ۱۲۹۲ در تهران و در خانوادهای مذهبی دیده به جهان گشود.
پدرش، میرزا آقاجان، از مدیران مخابرات تهران بود. وی در ده سالگی پدرش را از دست داد و از آن پس، در کنار مادرش زندگی سختی را ادامه داد.
دوره ابتدایی را در دبستان گلبهار اصفهان گذراند و دوره متوسطه را دردبیرستان دارالفنون تهرانآغاز کرد و در دبیرستان نظام ارتش در تهران به پایان رسانید.
پس از دریافت دیپلم، در اول مهرماه 1309 در دانشکده افسری ارتش پذیرفته شد و در 1311 با درجه ستوان دومی در رسته توپخانه دانشآموخته شد.
قرنی افزون بر دانشکده افسری، دوره ستاد دانشگاه جنگ و دوره سه ماهه این دانشگاه را نیز سپری نمود.
قرنی؛ پیش از انقلاب اسلامی:
قرنی به علت شایستگی و کاردانی، رتبههای نظامی را یکی پس از دیگری پشت سر گذاشت و در آخرین مرحله پس از کودتای 28 مرداد 1332، با درجه سرتیپی در راس رکن دوم ستاد ارتش قرار گرفت و تا 20 بهمن 1336 در این سمت بود. در زمان کودتای 28 مرداد 1332، فرمانده نظامی تیپ گیلان بود.
بر پایه اسناد موجود، خردهگیری سیاسی قرنی علیه حکومت سرسپرده محمدرضا شاه پهلوی، مهره استکبار جهانی به سرکردگی آمریکا و صهیونیسم بینالملل، از پایان 1335 و در دوران نخستوزیری حسین علاء آغاز شد. در این دوران، جایگاه سیاسی قرنی در چارچوب انتقاد از دولتهای وقت بود و این انتقاد، با نخستوزیری منوچهر اقبال در فروردین 1336 بالا گرفت.
قرنی در مهرماه 1336 به درجه سرلشکری رسید که این امر نشانگر اعتماد محمدرضا پهلوی به او تا این تاریخ میباشد. در 20 بهمن 1336 وی که با درجه سرتیپی در جایگاه رکن دوم ستاد ارتش بود، با به دستآوردن عنوان محترمانه معاون دوم ریاست ستاد ارتش، از سمت یاد شده، برکنار و در 26 بهمن 1336 از جایگاه پایانی نیز کنار گذارده شد.
مبارزه سیاسی عملگرایانه سپهبد قرنی از 1336 آغاز شد. او دردوران خدمت، به فساد مالی در درون ارتش پی برد و در رایزنی با گروهی از همفکران و همکاران، خود را برای اصلاح این وضعیت شروع نمود. برای اینکار، در 1336 هنگامی که ریاست رکن دوم ارتش را به دوش داشت، طرح کودتایی را برای براندازی تاج و تخت محمدرضاشاه پهلوی ریخت که افشای آن، به دستگیری وی در هشت اسفند 1336 انجامید.
پس از رو شدن سندهایی درباره نقش آمریکا در این ماجرا و دستگیری قرنی، وی در 31 تیر1337، از ارتش شاهنشاهی اخراج گردید.
قرنی در هشتم آذر 1339، پس از گذراندن 2 سال و 8 ماه زندان، آزاد شد. پس از آزادی از زندان، از 1341 کوشش خود را علیه حکومت بیگانهدوست پهلوی پررنگتر ساخت. برپایه گزارش ساواک، در این دوره از فعالیت قرنی که تا انقلاب اسلامی دنبال گردیده است، هیچ ردپایی از ارتباط وی با آمریکا موجود نیست.
همزمان با آغاز مبارزه سیاسی حضرت امام خمینی(ره)علیه حکومت دستنشانده شاهنشاهی پهلوی و آمریکا و اسراییل، دلبستگی محمدولی به خواندن کتابهای سیاسی و مذهبی، او را نیز به گرد شاگردان جنبش اسلامی امام(ره) وارد کرد.
در همین راستا، به چهرههای مذهبی؛ همچون آیتالله سیدمحمود طالقانی و آیتالله سید محمدهادی میلانی نزدیک میگردد. به زودی پیوندهای قرنی با آیتالله طالقانی، دیدار وی با آیتالله میلانی در جریان قیام 15 خرداد 1342و حضورش در برخی نشستهای مذهبی فاش شد.
ساواک، در پنجم دیماه 1342، او را به همراه شماری دیگر دستگیر کرد. پس از دستگیری، برخورد حکومت ساواک با قرنی خشن بود. او به مدت 9 ماه در زندان انفرادی به سر برد. سپس، در بیدادگاه نظامی به سه سال زندان محکوم شد و تا 20 آذر 1345 در زندان بود. از این زمان تا واپسین روزهای دستگاه حاکم پهلوی، پیوسته ساواک قرنی را میپایید.
وی از نظر گذران زندگی، سخت در تنگنا افتاده بود. گزارش ساواک، پس از رهایی قرنی از زندان، نشان از آن داشت که او مبارزه را از سر گرفته است. از این رو، در 14 خرداد 1346، تیمسار حسین فردوست، جانشین ساواک، شهید قرنی را فراخواند و به وی چنین یادآوری شد: «شما فعالیتهای مشکوکی دارید و لازم است از این قبیل فعالیتها خودداری نمایید.»
قرنی؛ پس از انقلاب اسلامی:
قرنی به این باور رسیده بود که تنها راه رهایی از سرکوب حکومت دستنشانده محمدرضا پهلوی، پیروی از فرمانهای امام(ره) میباشد. او باپیروزی انقلاب اسلامی ایرانپیوسته برای دیدار باامام(ره)به مدرسه علوی تهران میرفت.
با برپایی نظام جمهوری اسلامی ایران و پایهریزی ارتش مکتبی و مردمی ایران، بنابر حکمی از سوی حضرت امام (ره) به درجه سرتیپی ارتقاء یافت و به سمت نخستین رییس ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران پس از انقلاب برگزیده شد. همزمان، عضو شورای انقلاب اسلامی نیز بود.
در همان روزهای آغازین انقلاب اسلامی، گروهکهای مجاهدین خلق، فداییان خلق و بسیاری ضدانقلابهای دیگر شعار انحلال ارتش سر داده بودند که امام(ره) مخالف این شعار بودند. در همین دوران، سرلشکر قرنی، رییس ستاد کل ارتش جمهوری اسلامی ایران، در گفتگویی اظهار داشت که «اگر ارتش ملی را به هر وسیله تضعیف کنند، استقلال ملی و تمامیت ارضی کشور به خطر میافتد.
در ارتش شکلی بهوجود میآورم که دشمنان کشور نتوانند کوچکترین لطمهای به ایران وارد کنند. ارتش بر مبنای ایدئولوژی اسلامی و عدل، باید بهتدریج و با مرور زمان صورت بگیرد ... .»
در دولت نوپای جمهوری اسلامی، سپهبد قرنی پس از بازگرداندن نظم اولیه در نیروهای سهگانه ارتش، در سرکوب و ناکامی گروهکهای ضدانقلاب نقش بسزایی ایفا کرد.
شهادت:
شهید سپهبد قرنی که در جریان آشوبآفرینی ضدانقلاب در کردستان توانسته بود جلو پیشروی آنها را بگیرد، خشم این پادوهای استکبار و سازمانهای جاسوسی سیاسی آمریکا و موساد اسراییل را برانگیخت و نخستین شهید پس از پیروزی انقلاب اسلامی شد.
گروهک فرقان، در سوم اردیبهشت 1358 شهید سپهبد محمدولی قرنی را در حالیکه هیچ سمتی نداشت، در حیاط خانهاش در میدان ولیعصر تهران زیر گلولههای آتشین خود قرار داد و به شهادت رساند.
پیکر پاک شهید قرنی، در حرم حضرت معصومه(س) در قم به خاک سپرده شد.
برای یک شهروند خوب بودن پیش از هرچیز باید انسان خوبی بود؛ کسی که پایبند اصول اخلاقی است و در هر شرایطی ارزشهای انسانی را زیر پا نمیگذارد.
روشهای یک شهروند خوب بودن
با تعاریفی که از یک شهروند خوب شد میتوان به این نتیجه رسید که شهروندان خوب در جامعهشان زندگی فعالی دارند و برای بهبود و ارتقای آن بسیار تلاش میکنند. همه ما دوست داریم بهعنوان یک شهروند خوب شناخته شویم و هرکس که واقعا چنین آرزویی دارد میتواند با روشهای زیر به این هدف دست پیدا کند:
1ـ آگاهی
پیش از هرچیز باید آگاه به امور و مسائل مختلف جامعه تان باشید. برخی این آگاهی را با تحصیل در رشتههای مختلف به دست میآورند و برای بهبود اوضاع اقتصادی و اجتماعی جامعه شان قدمهایی برمیدارند و برخی دیگر با مطالعه فراوان به این منظور میرسند. آگاهی بیشتر منجر به تصمیمگیریهای بهتر، هم برای زندگی فردی و هم اجتماعی منجر میشود. به طور مثال هنگام رای گیری و دیگر فعالیتهای مدنی میتوانید امیدوار باشید که انتخاب درستی داشتهاید.
2ـ سختکوشی
سختکوشی یکی دیگر از ویژگیهای یک شهروند خوب است. فرقی نمیکند در چه حرفهای مشغول به کار باشید. درعین حال که میتوانید شغل و درآمد داشته باشید، به جامعهتان هم خدمت میکنید و در نتیجه جامعهتان اقتصادی قویتر خواهد داشت.
3ـ به روز بودن
یک شهروند خوب هرگز از مسائل روز که روی زندگی جامعه و در نهایت وضع شخصیاش اثرگذار است، بیخبر نیست. باید از اخبار و وقایع روز مطلع باشید و در عین حال وظیفه دارید نظرات و عقاید گروههای مختلف را بشنوید و همه چیز را صرفا سفید یا سیاه نبینید. در برنامههای مختلف جامعه شرکت کنید و هر کمکی از دستتان برمیآید، انجام دهید. البته به دنبال سود شخصی در کمکهایتان نباشید.
4ـ همیاری و کارهای داوطلبانه
هرگز از کمک کردن به دیگران اجتناب نورزید. شما به روشهای مختلف میتوانید به جامعهتان کمک کنید:
میتوانید در سازمانهای محل زندگیتان که در جامعه و بهبود آن نقش بسزایی دارند، داوطلبانه کمک کنید. مثلا سازمانهایی که برنامههای خانهسازی برای فقرا دارند.
خودتان را به رفتارهای انسانی عادت دهید. اگر توان مالی دارید، به کسانی که دچار مشکل هستند، یاری برسانید.
در برنامههای عامالمنفعه مانند تهیه غذا برای بیپناهان و بیخانمانها شرکت کنید.
خون و پلاسما اهدا کنید. خون و پلاسما مایعات حیاتی بدن هستند و میتوانند جان هزاران بیمار را نجات دهند، بویژه اگر دارای گروه خونی کمیاب هستید. کوچکترین کمک شما میتواند تفاوتی بزرگ بین مرگ و زندگی دیگری باشد. این کار بویژه در مواقع بحران ـ مانند بلایای طبیعی و جنگ ـ بسیار حیاتی است.
به سازمانهای خیریه پول اهدا کنید. البته باید سازمان خیریه مورد نظرتان را بخوبی بشناسید و سازمانی باشد که در کار خود صداقت دارد. زیرا برخی سازمانها از پولهای جمعآوری شده فقط برای اداره موسسه خود بهره میجویند.
در برنامههای بهبود و پاکسازی محیط زیست شرکت کنید.
از خریدن اجناس خارجی امتناع ورزید و با خریدن کالاهای ساخت کشور خود، از صنایع کشورتان و رونق اقتصادی جامعهتان حمایت کنید.
در مصرف انرژی، مقتصدانه و صرفهجویانه رفتار کنید و به آیندگان خود نیز اهمیت بدهید.
5ـ کمکهای اولیه
یادگرفتن کمکهای اولیه و دیگر عملیات اورژانسی، یکی از کارهایی است که هر شهروند خوب و مسئولی باید بداند تا بتواند در مواقع بحران به داد همنوعان خود برسد. اگر شما قبلا این آموزشها را دیدهاید، سعی کنید هرچند سال یکبار اطلاعاتتان را به روز کنید تا از مهارتتان کم نشود؛ زیرا تحت فشار روحی ممکن است براحتی آموختههایتان را فراموش کنید.
6- سالم بودن
یک شهروند خوب به سلامت خود نیز اهمیت میدهد. زیرا بیماری نهتنها باعث آزار خود فرد میشود، بلکه دیگران را هم به دردسر میاندازد. بنابراین با دوری از رفتارهای مخرب مانند اعتیاد و رعایت تغذیه درست و ورزشهای مناسب، تا جایی که میتوانید مراقب سلامت و بهداشت خود باشید.
*** اگر به رشتههاي حقوق، حسابداري، روانشناسي، ادبيات، مديريت، فلسفه، جامعهشناسي، علوم سياسي و کليهي رشتههاي مربوط به علوم انساني علاقهمنديد و آيندهي شغليتان را در اين رشتهها ميبينيد و در درسهاي حفظي قوي هستيد به رشتهي علوم انساني خوش آمديد.
رشتهاي فوقالعاده جذاب که از همهي درسها شمّهاي داشته و ترکيب بسيار زيبايي ايجاد کرده است.
دروسي از قبيل (فلسفه ـ منطق ـ رياضي ـ ادبيات ـ تاريخ ـ جغرافيا ـ روانشناسي) دروس اين رشته هستند که جامع همهي علومي هستند که از آنها نهايت لذت را خواهيد برد.
دروس فلسفه و منطق و رياضي، دروسي تفهمي هستند که ذهنتان را به شکلي جذاب درگير ميکند و نرمش مناسب ذهني براي خواندن دروس تاريخ، جغرافيا، روانشناسي و … هستند.
درس زيباي ادبيات (عروض، اوزان شعر فارسي)، جذابترين درس اين رشته است که لذت دوچندان بردن از اشعار فارسي، نتيجهي خواندن اين درس است.
اگر علاقهمند به حقوقدان شدن و حرفهي وکالت هستيد، رشتهي حقوق مناسب شماست.
اگر شمّ مديريتي قوياي داريد و تمايل به مديريت کردن داريد، تمامي گرايشهاي مديريت (صنعتي، بيمه، مالي، دولتي و …) پيشروي شماست.
اگر علاقه به ادبيات و شعر داريد، رشتهي ادبيات فارسي، منتظر شماست.
رشتههاي فلسفه، جامعهشناسي، علوم سياسي، اقتصاد، رشتههاي زيبا و فوقالعاده جذاب و عميقي هستند که افراد فهيم و باتعمّق را ميطلبد.
رشتهي روانشناسي، براي افرادي که علاقهمند به تفکر و تأمّل در روحيات و افکار و روان انسان هستند، با ورود به رشتهي علومانساني، پيشروي شماهاست.
ما براي کمک کردن به زمينهي علاقهمندي شما، از برترينهاي هر رشته از علوم انساني خواستهايم تا رشتهشان را براي شما معرفي کنند که از اين هفته يک به يک، در سايت، قابلملاحظه خواهد بود.
دانشآموز در این رشته با دروس اصلی از قبیل اقتصاد، تاریخ و جغرافیا، علوم اجتماعی، فلسفه و منطق و روانشناسی آشنا میشود و باید فردی منطقی بوده و نظریاتش مستند به دلیل و مدرك بوده و ظرفیت بالایی داشته باشد تا در بمباران مسایل روزمره گیج نشده و عمق ارتباط داشته باشد تا بفهمد كه مردم جامعهاش به چه فكر میكنند و نیازهای آنها چیست؟ علاوه بر این قابلیت تجزیه و تحلیل مسایل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را داشته باشد. همچنین باید به تحقیقهای نظری و عملی علاقهمند باشد یعنی از یكسو نظریههای متفاوتی را مطالعه كرده (اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی) و آنها را مورد نقد و تحلیل قرار دهد و از سوی دیگر بین مردم جامعه رفته و به تحقیقهای میدانی علاقهمند باشد. دانش و بینش ریاضی در این رشته بسیار مهم است. یعنی دقیق فكر كردن و دقیق اندیشیدن در پژوهشها حساس و مهم است. دانشآموز این رشته میتواند پس از اخذ مدرك پیشدانشگاهی در مقاطع بالاتر (دانشگاهی) به تحصیلات خود در رشتههای مختلف علوم انسانی ادامه دهد.
با اميد آن روز که حقوقدانان، مديران، فيلسوفان، روانشناسان، جامعهشناسان، اقتصاددانان و … برجستهي اين مرز و بوم، شما عزيزان باشيد.
وصیتنامه شهیده مریم فرهانیان - به ولايت فقيه ارج بنهيم و بدانيم كه الان امام خميني بر ما ولايت دارد
تولد : ۲۴دی ماه سال ۱۳۴۲
محل تولد : آبادان در خانوادهای متوسط و مذهبی
تاریخ شهادت : ۱۳مرداد ماه ۱۳۶۳
محل شهادت : گلستان شهداء آبادان در اثر اصابت خمپاره دشمن
محل دفن : گلزار شهدای آبادان
در ۱۴سالگی با کمک برادر رشید خود «شهید مهدی فرهانیان» خود را مجهز به سلاح معرفت و بصیرت الهی کرد و با درک صحیح از وضعیت حاکم بر کشور و نیز ماهیت استکبار جهانی امپریالیسم،مبارزات خود را علیه ظلم های رژیم پهلوی آغاز کرد .
این شهیده بزرگوار با اوجگیری مبارزات مردم در جریان انقلاب اسلامی در تظاهرات و راهپیماییهای مردمی علیه حکومت شاهنشاهی شرکت کرد و با پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی و تشکیل سپاه پاسداران به جمع این خیل عاشق پیوست و دورههای آموزشی را با موفقیت به پایان رساند.و با آغاز جنگ تحمیلی درشهر آبادان را ترک نکرد و دوشادوش برادران رزمنده به دفاع ازخاک کشورش پرداخت .
شهیده مریم فرهانیان درسن ۱۷سالگی در بیمارستان امام خمینی (ره) آبادان مشغول امدادگری شد و به مدت سه سال به کار امدادگری و پرستاری از مجروحین جنگ در بیمارستان های مختلف آبادان ادامه داد که در این مدت یک بار به شدت زخمی شد و به اجبار در بیمارستان بستری شد .
وی کسی بود که زینب وار از برادران رزمنده مجروح پرستاری می کرد.مریم فرهانیان یکی از ۱۸نفر خواهران، امدادگران داوطلب بود که در زمان جنگ در بیمارستان طالقانی آبادان در قسمتهای مختلف، خالصانه خدمت کرد وی در تمام مدت عمر گرانبهایش با بیداری و هوشیاری سیاسی، دینی زندگی کرد رفتار و منش این شهیده الگوی زن مسلمان ایرانیست .
اين شهيده بزرگوار از ابتداي پيروزي انقلاب اسلامي تا روز شهادت با بيداري كامل و حس زيباي عشق و ايثار در شهر مقاوم آبادان مشغول خدمت و ترويج اخلاق، رفتار و منش يك زن مسلمان بود. به هنگام شكست محاصره آبادان و آزادي خرمشهر و بسياري از عملياتهاي ديگر فعاليت چشمگيري داشت تا بالاخره بر اثر متوقف شدن عمليات پس از آزادي خرمشهر بهمنظور رسيدگي به خانواده شهدا در واحد فرهنگي بنياد شهيد آبادان مشغول فعاليت شد .
اسامی افراد سرشناس ترور شده توسط گروهک های منافقین از بدو انقلاب اسلامی به شرح زیر است:
* انفجار 8 شهريور 1360 و شهادت محمد علي رجايي و محمدجواد باهنر
* ترور اسدالله لاجوردي، يك شهريور 1377
* ترور حجت الاسلام سيد على خامنه اى و جانباز شدن وی، ششم تیر 1360
* ترور علي صياد شيرازي، ارديبهشت 1378
* ترور دکتر محمد مفتح،27 آذر 58
* ترور دانشمند مسعود علیمحمدی، 22 دی 88
* ترور مجید شهریاری و فریدون عباسی استادهای دانشگاه شهید بهشتی و دانشمند هسته ای، 8 آذر 89
* ترور "شهدای محراب"
* انفجار دفتر حزب جمهوري اسلامي 7 تير 1360 و شهادت آيتالله سيدمحمد حسيني بهشتي و بيش از 70 نفر از اعضاي حزب جمهوري اسلامي
انفجار 8 شهريور 1360 و شهادت محمد علي رجايي و محمدجواد باهنر/
در روز هشت شهریور سال 1360 در یک اقدام تروریستی بیسابقه جلسه شورای امنیت کشور با حضور رئیس جمهور و نخست وزیر منفجر شد و شهید رجایی و شهید باهنر به همراه دفتریان و وحید دستجردی در این انفجار تروریستی به شهادت رسیدند. نفوذ ضدانقلاب به دستگاههای امنیتی تا حد دبیری شورای امنیت کشور و چگونه تبرئه شدن عوامل این نفوذ موضوعی است که سالها درباره آن در محافل سیاسی و امنیتی بحث میشود. در ادامه گزارشی از چگونگی ارتقای مسعود کشمیری عامل این انفجار به دبیری شورای امنیت کشور و مسائل بعدی مربوط به پرونده انفجار نخست وزیری میآید
ساعت 3 بعدازظهر روز هشت شهریور، جلسه شورای امنیت کشور؛ حاضران: محمدعلی رجایی رئیس جمهور، محمد جواد باهنر نخست وزیر و مسعود کشمیری جانشین دبیر شورای امنیت بالای میز جلسه نشستهاند. تیمسار وحید دستجردی کنار باهنر و بعد از او اخیانی به جای فرماندهی ژاندارمری کل نشسته، در کنار وی به ترتیب تیمسار کتیبه، سرورالدینی معاون وزیر کشور، خسرو تهرانی از اطلاعات نخست وزیری، کلاهدوز قائم مقام سپاه یک طرف میز بودند و طرف دیگر میز تیمسار شرف خواه معاون نیروی زمینی، سرهنگ وحیدی معاون هماهنگی ستاد مشترک، سرهنگ وصالی فرمانده عملیات نیروی زمینی و سرهنگ صفاپور فرمانده عملیات ستاد مشترک قرار دارند.
شهید ترور/ اسدالله لاجوردی
شهید لاجوردی در دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامینقش فعالی ایفا کرد و با توجه به شناخت جریانات سیاسی کشور، در سمت دادستانی نظام جمهوری اسلامی قرار گرفت و در برخورد با جریانات فکری و سیاسی ضدانقلاب وظیفهی سنگینی پذیرفت. وی به تعقیب و خنثیکردن توطئههای گروهکهای معاند سیاسی، بهویژه گروهک فرقان و منافقین پرداخت و در این زمینه تلاشهای فراوانی کرد.
بدینترتیب لاجوردی عهدهدار حفظ و حراست از نظام نوپای جمهوری اسلامیگردید و توانست گروهکهای منافقین و فرقان را از بین ببرد. مقارن با پایان جنگ تحمیلی، لاجوردی به ریاست سازمان زندانهای کشور منصوب شد و با توجه به شرایط دشوار زمانی و مشکلات عدیدهای که پس از جنگ گریبانگیر جامعهای ایران شده بود، توانست هم در عرصهی تربیت و بازپروری مجرمین و هم در عرصهی مدیریت سازمان زندانها به توفیقات زیادی دست پیدا کند.
وی در سال1376 ش از ریاست سازمان زندانها، و اقدامات تأمینی تربیتی کشور استعفا داد و بار دیگر به حجرهی کوچکش در بازار تهران بازگشت. شهید لاجوردی در اول شهریور 1376 ش توسط علی اصغر غضنفرنژاد و علی اکبر اکبری ده بالایی از اعضای گروهک منافقین مورد سوء قصد قرار گرفت و به شهادت رسید.
جانباز ترور/ حجت الاسلام سيد على خامنه اى
پس از عزل بنى صدر، منافقين اعلام قيام مسلحانه كردند. بنى صدر به منزل منافقين پناهنده شد و توسط آنان همراه با رجوى از ايران گريخت و به دامن غرب پناه برد.حزب الله، در جنگهاى خيابانى، منافقين و گروههاى ماركسيستى چپ مسلح را سركوب و آرامش را به كشور بازگرداند.اما از شخصيتهايى كه بيشترين سهم را در پيروزى حزب الله، تداوم خط ولايت امام و اجراى احكام الهى در جامعه داشتند، انتقام گرفتند. آنان آيت الله خامنهاى را در تاريخ 6 تير ماه 60، هنگامى كه در مسجد «ابوذر» تهران سخنرانى مىكردند، ترور نمودند كه بشدت مجروح شدند و به مدت 42 روز تحت معالجه قرار گرفتند، كه پس از مرخصى از بيمارستان، از ناحيه دست راست همچنان دچار مشكل ماندند و به عنوان افتخارآميز جانباز انقلاب اسلامى نائل شدند.
شهید ترور/ سپهبد علی صیاد شیرازی
در بامداد 21 فروردین 1378، امیر سپهبد علی صیاد شیرازی در حال خروج از منزل، به وسیله ی منافقین مسلح در پوشش رفتگر، در برابر دیدگان فرزندش به شهادت رسید و منافقین كوردل، رسماً اقدام به این جنایت هولناك را به عهده گرفتند.
شهید ترور/ دکتر محمد مفتح
با پیروزی انقلاب اسلامی نه تنها فعالیتهای دکتر مفتح خاتمه نیافت بلکه وی در ابعاد گوناگون صادقانه و با جدیت خاصی در سنگرهای مختلف حضور یافت تا دین خود را به این بارقه الهی ادا کند و نهال نوپایی انقلاب را پاسداری نماید او در حالیکه عضو فعال و پر تلاش و موثر شورای انقلاب اسلامی بود ریاست دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران را نیز عهده دار بود و برای تغییر نظام آموزشی و هماهنگ کردن آن با انقلاب کوشش زاید الوصفی به خرج داد. در سالگرد شهادت آیت الله حاج سید مصطفی خمینی(ره) اولین سمینار وحدت حوزه و دانشگاه برگزار کرد.
اما سرانجام در صبح صادق روز بیست و هفتم آذر اندیشههای منجمد و راکد مارقین از کمینگاههای خویش چون خزندگانی موذی و پلید با نیشی زهرآگین سر برآورده و در تدارک فاجعهای دیگر نشسته بودند. در صبح روز سهشنبه ۲۷آذرماهسال۱۳۵۸هنگامی که دکتر مفتح میخواست وارد دانشکده الهیات شود مورد هجوم گلولههای سه تروریست شیطان صفت از گروهک فرقان قرار میگیرد و دکتر به سبب شدت جراحات نقش بر زمین میگردد دانشجویان ایشان را به بیمارستان منتقل میکنند امام تلاش تیم پزشکی هم سودی نمیبخشد و در ساعت دوازده همین روز دکتر مفتح به آرزوی دیرین خود که شهادت است میرسد.
شهید ترور/ پرفسور مسعود علیمحمدی
صبح روز بیست و دوم دی ماه سال 88 ساعت 8 صبح بمبی که در موتور سیکلتی جلوی درب منزلوی جاسازی شده بود منفجر شد و این استاد دانشگاه تهران در این اقدام تروریستی عناصر ضد انقلاب و استکبار به شهادت رسید.
در این حادثه یک دستگاه خودرو پژو 80 درصد، یک دستگاه خودرو پراید 60 درصد و یک دستگاه موتورسیکلت 100 درصد آسیب دید و تا شعاع صد متری شیشه های منازل و برخی خودروهای پارک شده هم شکست.
شهید ترور/ مجید شهریاری و فریدون عباسی استادهای دانشگاه شهید بهشتی و دانشمند هسته ای
در روز 8 آذر سال 89 مجید شهریاری و فریدون عباسی دو استاد دانشگاه شهیدبهشتی و دانشمند هسته ای توسط عوامل ضدانقلاب مورد سوقصد قرار گرفته اند.
دكتر فريدون عباسي كه به اتفاق همسرش در ميدان شهيد بهشتي مورد سوءقصد افراد ناشناس قرار گرفت. وی استاد فيزيك هستهاي و مسئول پروژه غني سازي ليزري وزارت دفاع بود. دكتر فريدون عباسي از ابتداي انقلاب عضو سپاه پاسداران بود، سه دور در جبهه جنگ ايران و عراق حضور داشت و بعد از جنگ، دكتراي فيزيك هسته اي گرفت.
در ترور دیگر دکتر مجید شهریاری عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی به شهادت رسیده و دو نفر همراه وی مجروح شده اند.
این دو حادثه همزمان در صبح 8 آذر 89 رخ داد و هر دو عامل بمب گزاری موتور سوار بودند و مشخص یود که هر دو از یک نقشه پیروی می کنند و از یکجا سازمان دهی شده اند.
شهدای محراب/
شهید ترور/ آيت الله محمد صدوقي
در يك روز گرم كويري ناگهان صداي جمهوري اسلامي ايران، خبري جانكاه را چنين اعلام كرد:«شنوندگان عزيز توجه فرماييد، شنوندگان عزيز توجه فرماييد با كمال تأسف اطلاع حاصل شد كه حدود ساعت يك و نيم بعد از ظهر امروز جمعه يازدهم تيرماه 1361 عالم رباني، مجاهد خستگيناپذير، آيتالله صدوقي يار امام و امت و نمايندهي امام و امام جمعهي يزد با دهان روزه، در محراب نماز جمعه به شهادت رسيده است....».
شهید ترور/ آيتالله سيد اسدالله مدني
منافقين ايشان را از عوامل مهم ناکامي خود جهت جذب جوانان به تشکيلات خود ميدانستند. با روي آوري به ترور، منافقين تصميم گرفتند تا جهت تضعيف انقلاب اسلامي، برجستهترين علماي طرفدار امام خميني را در سراسر کشور ترور کرده و به قتل برسانند. اولين برنامه حذف فيزيکي ائمه جمعه پرنفوذ از سوي منافقين،طرح ترور آيتالله مدني در تبريز بود. در حالي که جنگ در سراسر جبههها ادامه داشت منافقين شقي جهت جلوگيري از هجوم مردم به جبههها سعي کردند تا با به شهادت رساندن آيتالله مدني کمک بزرگي به رژيم بعثي عراق و صدام حسين بنمايند و عامل اصلي تشويق مردم به حضور در جبههها در آذربايجان را از ميان بردارند. سر انجام منافقين توانستند با يک عمليات انتحاري آيتالله مدني را پس از اقامه نماز جمعه در ميدان نماز در ظهر 20 شهريور ماه 1360 به شهادت برسانند و مردم آذربايجان را از گرماي وجود ايشان محروم کنند. شهادت آيتالله مدني بسياري از مردم ايران را که از ايشان شناخت لازم را داشتند متأثر نمود و امام خميني پيام بلندي را در سه صفحه درتجليل از اين ذريه رسول الله و مجاهد عزيز صادر نمودند و او را از چهرههاي کم نظيري دانستند که به حد وافر از علم و عمل و تقوا و تعهد و زهد و خودسازي برخوردار بود.
شهید ترور/ آیت الله سید عبدالحسین دستغیب
با شروع نهضت روحانیت در سال 1341 مبارزه ایشان با رژیم شاه که از زمان رضاخان ادامه داشت، علنی و آشکار گردید و شب های جمعه پس از دعای کمیل سخنرانی سیاسی و تهییج کننده ایشان تا نیمه خرداد 42 در جمع انبوه شنوندگان نقش بزرگی در پیشبرد انقلاب داشت و نوار سخنرانی های ایشان تا اقصی نقاط ایران منتشر می گردید. در خرداد 42 بازداشت و به تهران اعزام گردیدند و پس از آزادی از زندان مدتی نیز تبعید و در سال 43 نیز مجددا زندانی و تبعید گردیدند و در سال 56 نیز مدتی زندانی و یا در منزل محاصره و تحت نظر بودند و با تمام این فشارها حاضر به مذاکره و مصالحه با رژیم پهلوی نشدند و پرچم مبارزات مردم فارس را در این مدت پانزده ساله بر دوش داشتند.
پس از پیروزی انقلاب به نمایندگی اول فارس در مجلس خبرگان انتخاب شده و همزمان به درخواست اهالی شیراز و فرمان امام خمینی امامت جمعه را عهده دار شدند و مشغول خدمت به مردم مستضعف بودند که در تاریخ بیستم آذرماه 1360 مطابق با 14 صفرالخیر 1402 هنگامی که عازم نماز جمعه بود به دست منافقین از خدا بی خبر به درجه رفیع شهادت نایل گردید و به اجداد طاهرینش پیوست.
شهید ترور/ آيتالله عطاءالله اشرفي اصفهاني
منافقين کوردل، پس از دوبار عمليات ناموفق ترور، در سومين اقدام در روز جمعه 23 مهر 1361 هنگامي که خطبه اول نماز را آغاز کرده بود، با انفجار نارنجکي، ايشان را در حاليکه به حالت سجده به زمين افتاده بود، به شهادت رساندند و امام و امت را در سوگ اين شهيد محراب سوگوار نمودند.
فرازي از پيام امام خميني دروصف شهيد: او در جبهه دفاع از حق از جمله اشخاصي بود که مايه دلگرمي جوانان مجاهد بود.
شهید ترور/ آيت الله قاضي طباطبايي
بعد ازپيروزي انقلاب نيز از سوي حضرت امام به عنوان امام جمعه تبريز انتخاب گرديد و اولين نماز جمعه تاريخي خود را در 23 ماه مبارك رمضان 1399 مطابق با 27 مرداد 1358 در روز جهاني قدس با سيل عظيمي از مردم در تبريز برگزار نمود كه واقعاً يك نماز جمعه استثنايي، تاريخي و داري خصوصيات ويژهاي بود؛ نماز عبادي سياسي در ماه مبارك رمضان، روز جمعه، روز قدس، با انبوه عظيم جمعيت، توأم با شور و احساسات سرشار انقلابي !!
واقعاً نماز جمعه استثنايي و تاريخي بود؛ وی بالاخره در ماه ذيالحجه سال 1399 پايان قرن 14 هجري قمري مطابق با 10 آبان سال 1358 هجري شمسي، در 65 سالگي به فيض عظماي شهادت نايل آمد و در روز عيد قربان در راه اسلام و انقلاب اسلامي قرباني شد و در جرگهي شهداي فضيلت قرار گرفت و مصداق « ختامه مسك » گرديد كه « عاش مجاهداً و مات شهيداً »
شهدای فاجعه هفتم تیر 1360/
اسامي شهدايي كه در فاجعه انفجار دفتر مركزي حزب جمهوري اسلامي در سرچشمه تهران همراه با شهيد مظلوم دكتر بهشتي در 7تير 1360 به شهادت رسيدند، بدين شرح مي باشد:
نام: علياصغر نام خانوادگي: آقا زماني سال تولد: 1331 سمت: سرپرست واحد دانشجويي كميته و نماينده حزب در جهاد و عضو نهضت سوادآموزي و رييس دفتر رياست مجلس تحصيلات: فوق ليسانس حسابداري از دانشكده نفت محل تولد: قبضه نراق از محلات
نام: عباس نام خانوادگي: ابراهيميان سمت: خدمت در كميته امداد روابط عمومي حزب
نام: حسن نام خانوادگي: اجارهدار سال تولد: 1329 سمت: عضو شوراي مركزي حزب خدمت در بخش هماهنگي كارخانجات تحصيلات: ديپلم رياضي محل تولد: تهران
نام:علياكبر نام خانوادگي: اژهاي سال تولد: 1331 تحصيلات: ليسانس روانشناسي و فلسفه از دانشگاه اصفهان محل تولد: اصفهان
نام:رحمان نام خانوادگي: استكي سال تولد: 1329 سمت: نماينده مردم شهركرد و معاون آموزش و پرورش چهارمحال تحصيلات: فارغ التحصيل رشته علوم تربيتي محل تولد: شهركرد
نام: جواد نام خانوادگي: اسداللهزاده سال تولد: 1329 سمت: معاون بارزگاني خارجي وزارت بازرگاني تحصيلات: دكتراي مديريت از آمريكا محل تولد: مشهد
نام: محمدصادق نام خانوادگي: اسلامي سال تولد: 1311 سمت: معاون هماهنگي و پارلماني وزارت بازرگاني و مسئول واحد اصناف حزب تحصيلات: مهندسي محل تولد: تهران
نام:حسين نام خانوادگي: اكبري سال تولد: 1323 سمت: مديرعامل بانك كشاورزي تحصيلات: فارغ التحصيل رشته دامپروري دانشگاه تهران محل تولد: تهران
نام: عبدالحسين نام خانوادگي: اكبري مازندراني- ساروي سال تولد: 1315 سمت: مديرعامل بانك كشاورزي تحصيلات: تحصيل در علوم ديني درمشهد و نجف اشرف محل تولد: روستاي لاليم شهر ساري
نام:مهدي نام خانوادگي: امينزاده سال تولد: 1328 سكت: معاون بازرگاني داخلي وزارت بازرگاني تحصيلات: دكتراي بازرگاني و اقتصاد از تگزاس
نام: هادي نام خانوادگي: اميني سال تولد: 1332 سمت: سرپرست يكي از گروههاي بنياد مستضعفان تحصيلات: متخصّص رشته تأسيسات- مهندسي مكانيك محل تولد:تهران
نام:محمود نام خانوادگي: بالاگر سال تولد: 1338 سمت: مسئول واحد ضبط صوت در حزب تحصيلات: ديپلم محل تولد: اراك
نام:حسين نام خانوادگي: بخشايش سال تولد: 1336 سمت: از بنيانگذاران كانون نهضت اسلامي تبريز تحصيلات: سال 55 وارد دانشكده علوم دانشگاه تبريز شد محل تولد: تهران
نام: سيدرضا نام خانوادگي: پاك نژاد سال تولد: 1303 سمت: نماينده مردم يزد در مجلس تحصيلات: دكترا از دانشگاه پزشكي تهران محل تولد: يزد
نام: سيدمحمد نام خانوادگي: پاكنژاد سال تولد: 1318 سمت: عضو هيئت مديره مركز چوب و كاغذ تحصيلات: دكتراي اقتصاد از آلمان و سوئيس محل تولد: يزد
نام: محمد نام خانوادگي: پورولي سال تولد: 1335 سمت: عضو فعال بخش دانش آموزي حزب تحصيلات: رشته بازرگاني و مديريت دانشگاه غزالي قزوين محل تولد: تهران
نام: رضا نام خانوادگي: ترابي سال تولد: 1336 سمت: مسئوليت قسمت تبليغات شاخه دانشجويي تحصيلات: دانشجوي رشته برق دانشگاه تهران محل تولد: تهران
نام: محمود نام خانوادگي: تفويضي زواره سال تولد: 1326 سمت: معاون وزارت راه و ترابري تحصيلات: مهندس ساختمان از دانشگاه پلي تكنيك محل تولد: تهران
نام عليرضا نام خانوادگي: چراغ زاده دزفولي سال: 1338 سمت: سرپرست بخشداري هفت گل و نماينده مردم در مجلس تحصيلات: ليسانس حسابداري محل تولد: اهواز
نام: مهدي نام خانوادگي: حاجيان مقدم سال تولد: 1333 سمت: مسئول واحد مهندسيين حزب جمهوري تحصيلات: ليسانس مديريت اقتصاد از ايران و ليسانس مديريت مهندسي از آمريكا محل تولد: تهران
نام: سيدمحمدتقي نام خانوادگي: حسيني طباطبايي سال تولد: 1307 سمت: نماينده مردم زابل درمجلس و از ائمه جماعت مجلس تحصيلات: حوزوي محل تولد: زابل
نام: سيدمحمدباقر نام خانوادگي: حسينيلواساني سال تولد: 1340 سمت: رياست مدرسه عالي بهداشت و بنيانگذار شاخه پزشكي و معاون بهزيستي و وزير بهداري تحصيلات: متخصص گوش و حلق و بيني محل تولد: تهران
نام شمس الدين نام خانوادگي:حسيني نائيني سمت: كارشناس مسئول امور ديني و تربيتي در آموزش و پرورش و نماينده مردم نائين در مجلس تحصيلات: فوق ليسانس از دانشگاه الهيات و معارف محل تولد:سلطان نصير نائين
نام: غلامحسين نام خانوادگي: حقاني سال تولد: 1323 سمت: نمانيده امام و رياست دادگاه و حاكم شرع در سيستان و بلوچستان و امام جمعه بندرعباس و نماينده مردم و عضو شوراي عالي تبليغات اسلامي و اولين دبير شوراي تبليغات تحصيلات: تحصيلات حوزوي و ديپلم از دبيرستان محل تولد: قم
نام: محمدعلي نام خانوادگي: حيدري سمت: امام جمعه نهاوند ( از طرف امام ) و حاكم شرع استان همدان و نماينده مردم نهاوند تحصيلات: درجه اجتهاد محل تولد: قم
نام: عباس نام خانوادگي: حيدري سال تولد: 1323 سمت: نماينده مردم بوشهر تحصيلات: ديپلم محل تولد: بوشهر
نام: محمد نام خانوادگي: خوشزبان سال تولد: 1340 سمت: عضو حزب و سرپرست منطقه - سرپرست تبليغات استان تهران - سرگروه انتظامات نماز جمعه و راهپيماييها تحصيلات: ديپلم محل تولد:
نام: سيدمحمدكاظم نام خانوادگي: دانش سال تولد: 1318 سمت: نماينده مردم شوش و انديمشك در مجلس و سرپرست كميته و امام جمعه شوشتر تحصيلات: حوزوي محل تولد: دزفول
نام: غلامرضا نام خانوادگي: دانش آشتياني سال تولد: 1309 سمت: نماينده مردم تفرش و آشتيان و مديريت دبيرستان جهان تحصيلات: دكتراي الهيات محل تولد: آشتيان
نام: علي نام خانوادگي: درخشان سال تولد: 1319 سمت: عضو شوراي مركزي و مسئول امور مالي حزب جمهوري تحصيلات: دكتراي الهيات محل تولد: آشتيان
نام: علي اكبر نام خانوادگي: دهقان سمت: نماينده مردم تبربت جام تحصيلات: فوق ديپلم رشته رياضي و علوم طبيعي محل تولد: تربت جام
نام: سيدعبدالحميد نام خانوادگي:ديالمه سمت: نماينده مردم مشهد در سن 26 سالگي تحصيلات: دكترا از دانشگاه علوم پزشكي مشهد محل تولد: تهران
نام: سيدفخرالدين نام خانوادگي: رحيمي سال تولد: 1323 سمت: نماينده مردي ملاوي درمجلس محل تولد: خرم آباد
نام: توحيد نام خانوادگي: رزمجومين سال تولد: 1303 سمت: مدير داخلي شركت ساراول و سرپرست شوراي اسلامي و رييس انجمن اسلامي كارخانه تحصيلات: ليسانس صنايع از دانشگاه تهران محل تولد: مشهد
نام:محمد نام خانوادگي: رواقي سال تولد: 1328 سمت: عضو هيئت مديره و مديرعامل شركت فرش ايران تحصيلات: فوق ليسانس مديريت بازرگاني - دانشگاه آمريكا محل تولد:مشهد
نام: جواد نام خانوادگي: سرافراز سال تولد: 1332 سمت: عضو شوراي مركزي - سرپرست منطقه 11 حزب و مدير روابط عمومي ايزايران وابسته به وزارت دفاع و مدير مسئول رايانه - رييس دفتر آموزش و پرورش تحصيلات: جامعه شناسي از هند و انگليس محل تولد: تهران
نام: جواد نام خانوادگي: سرحديزاده سال تولد: 1317 سمت: مديرعامل سازمان تعاون شهر و روستا تحصيلات: ليسانس اقتصاد از دانشگاه هوستون محل تولد: سنقراز كرمانشاه
نام: حسن نام خانوادگي: سعادتي سال تولد: 1335 سمت: عضور دفتر مركزي حزب در امور شهرستانها تحصيلات: حوزوي محل تولد: نيشابور
نام: علي اكبر نام خانوادگي: سليمي جهرمي سال تولد: 1317 سمت: دبير كل سازمان امور اداري و استخدامي تحصيلات: فارغ التحصيل زبان محل تولد: جهرم
نام: عباس نام خانوادگي:شاهوي سال تولد: 1332 سمت: معاون وزارت بازرگاني- مديريت گروه صنعتي فولاد ايران- مديرعامل مركز تهيه و توليد تحصيلات: فوق ليسانس مديريت بازرگاني - دانشگاه آمريكا محل تولد: قنات آباد تهران
نام: سيدمحمدجواد نام خانوادگي: شرافت سال تولد: 1306 سمت: نماينده مردم شوشتر در مجلس- مشاور وزير آموزش و پرورش - عضو هيأت رئيسه بنياد فرهنگي البرز محل تولد: شوشتر
نام: ايرج نام خانوادگي: شهسواري سال تولد: 1325 سمت: معاون وزارت آموزش و پرورش تحصيلات: فوق ليسانس زبان و ادبيات فارسي محل تولد: بيجار
نام: ميربهزاد نام خانوادگي: شهريار سال تولد: 1333 سمت: نماينده مردم رودباران در مجلس تحصيلات: الهيات و معارف از دانشگاه مشهد محل تولد: بهشهر
نام: قاسم نام خانوادگي: صادقي سال تولد: 1315 سمت: نمانيده مردم مشهد در مجلس تحصيلات: دكتراي فقه و حقوق اسلامي محل تولد: گرمه بجنورد
نام: محمدحسين نام خانوادگي: صادقي سال تولد: 1302 سمت: نماينده مردم درود و ازنا- مسئول كميته انقلاب در ازنا و رياست دادگاه عليگودرز تحصيلات: حوزوي محل تولد: لرستان
نام:نورالله نام خانوادگي: طباطبايي نژاد سال تولد: 1319 سمت: نماينده مردم اردستان تحصيلات: حوزوي محل تولد: ظفرقند اردستان
نام: محمدحسين نام خانوادگي: طيبي سال تولد: 1310 سمت: نماينده مردم اسفراين در مجلس تحصيلات: حوزوي محل تولد: روستاي روئين از توابع اسفراين
نام: حسن نام خانوادگي: عباسپور سال تولد: 1323 سمت: وزير نيرو و عضو شوراي مركزي حزب تحصيلات: فوق ليسانس الكترونيك و دكتراي برنامه ريزي و مديريت سيستمهاي انرژي از دانشگاه لندن محل تولد: تهران
نام: سيف الله نام خانوادگي: عبدالكريمي سال تولد: 1312 سمت: نماينده مردم در مجلس و مسئول كميته لنگرود استاد الهيات و دانشگاه مشهد تحصيلات: فوق ليسانس فلسفه و حكمت و تحصيل دروس حوزوي محل تولد: لنگرود
نام:حسن نام خانوادگي: عضدي سال تولد: 1325 سمت: نماينده استان گيلان در مجلس- عضو هيئت رئيسه مجلس خبرگان- عضو ستاد انقلاب اسلامي گيلان- سرپرست مدرسه عالي ترجمه در دانشگاه- سرپرست مجتمع دانشگاهي ادبيات و علوم انساني- عضو كميته 5 نفري ادغام دانشگاهي عالي- عضو فعال شوراي وحدت و دانشگاه - معاون وزير فرهنگ و آموزش عالي و رئيس سازمان امور دانشجويان حوزه و سازمان سنجش آموزش و پايه گذار حزب در گيلان تحصيلات: ليسانس رشته روزنامه نگاري- فوق ليسانس علوم سياسي و ليسانس مديريت بازرگاني از دانشگاه دالاس آمريكا و دكتراي اقتصاد سياسي از همين دانشگاه محل تولد: رشت
نام: علياكبر نام خانوادگي: فلاح شورشاخي سال تولد: 1319 سمت: دبير دبيرستان كامران تحصيلات: فوق ديپلم تأسيسات محل تولد: قزوين
نام: محمدعلي نام خانوادگي: فياض بخش سال تولد: 1316 سمت: سرپرست سازمان بهزيستي كشور و مدير كل توابخشي وزارت بهداري تحصيلات: تخصص جراحي محل تولد: تهران
نام: عبدالوهاب نام خانوادگي: قاسمي سال تولد: 1312 سمت: نماينده مردم ساري تحصيلات: حوزوي تا اجتهاد محل تولد: ليورك از قراء سوادكوه
نام: محمود نام خانوادگي: قندي سال تولد: 1323 سمت: وزير پست و تلگراف- رييس دانشكده مخابرات تحصيلات: دكتراي مهندسي برق و الكترونيك محل تولد: تهران
نام: عمادالدين نام خانوادگي: كريمي سال تولد: 1311 سمت: نماينده مردم در مجلس تحصيلات: ديپلم متوسطه و تحصيلات حوزوي محل تولد: كشكك حوالي نوشهر
نام: موسي نام خانوادگي: كلانتري سال تولد: 1327 سمت: وزير راه و ترابري تحصيلات: فوق ليسانس راه و ساختمان محل تولد: تهران
نام: جواد نام خانوادگي: مالكي سال تولد: 1331 سمت: عضو مركزي حزب تحصيلات: تحصيل در دانشگاه تربيت معلم محل تولد: تهران
نام: حبيبالله نام خانوادگي: مالكي سال تولد: 1334 سمت: فرماندار ايرانشهر- عضو واحد دانش آموزي حزب تحصيلات: ديپلم محل تولد: تهران
نام: علي محمد نام خانوادگي: مجيدي سال تولد: 1325 سمت: مشاور عرفي وزارت كشور تحصيلات: مهندس راه و ساختمان از دانشگاه تهران
نام: محمدحسين نام خانوادگي: محمد عيني سال تولد: 1330 سمت: فعاليت در سازمان گسترش وزارت صنايع و معادن و مأمور تداركات مجلس شورا و مسئوليت نگهداري انبار اسلحه به دست آمده در دوره پيروزي انقلاب تحصيلات: ديپلم محل تولد: قم
نام: غلامعلي نام خانوادگي: معتمدي سال تولد: 1327 سمت: معاون رفاه تعاون وزارت كشور - مشاور اقتصادي استانداري اصفهان - مسئول بخش كارگري تحصيلات: مهندس مكانيك از دانشگاه تهران محل تولد: شيراز
نام: هاشم نام خانوادگي: جعفري معبري سال تولد: 1309 سمت:معاون درماني وزارت بهداري تحصيلات: تخصص جراحي عمومي محل تولد: تبريز
نام: سيدكاظم نام خانوادگي: موسوي سال تولد: 1314 سمت: معاون وزارت آموزش و پرورش- عضو دادگاه تجديدنظر اداري شوراي انتخاب نشريه وزارت ارشاد تحصيلات: فوق ليسانس رشته زبان و ادبيات عرب و تحصيلات حوزوي محل تولد: حسينآباد ميامي از توابع شاهرود
نام: سيدمحمد نام خانوادگي: موسوي فر سال تولد: 1337 سمت: عضو حزب جمهوري اسلامي تحصيلات: دروس حوزوي محل تولد:تقرآباد نيشابور
نام: محسن نام خانوادگي: مولايي سال تولد: 1339 سمت: فعاليت در كميته انقلاب- عضو واحد دانش آموزي حزب محل تولد: تهران
نام: محمد نام خانوادگي: منتظري سال تولد: 1323 سمت: نماينده مجلس - مدير مجله الشهيد به زبان عربي تحصيلات: حوزوي محل تولد: اصفهان
نام: حبيبالله نام خانوادگي: مهديزاده سال تولد: 1330 سمت: فعاليت در كميته و در جهاد سازندگي تحصيلات: فوق ليسانس مديريت و اقتصاد محل تولد: تبريز
نام: حبيبالله نام خانوادگي: مهمانچي سال تولد: 1329 سمت: معاون پارلماني و هماهنگي وزارت كار تحصيلات: فوق ليسانس مديريت بازرگاني از آمريكا محل تولد: تهران
نام: عباسعلي نام خانوادگي: ناطقنوري سال تولد: 1314 سمت: نماينده مردم نور تحصيلات: حوزوي محل تولد: نور نام: مهدي نام خانوادگي: نصيريلاري سال تولد: 1312 سمت: نماينده مردم لارستان تحصيلات: فارغالتحصيل دانشسراي عالي محل تولد: دهستان آرزويه سيرجان
نام: علي نام خانوادگي: هاشمي سنجاني سال تولد: 1290 سمت: نماينده مردم اراك تحصيلات: دروس حوزوي محل تولد: اراك
چرا دختران در 9 سالگي به سنّ تكليف و بلوغ مي رسند، اما پسران در 15 سالگي؟
بلوغ، يكي از مراحل حساس زندگي بشر بشمار مي رود، زيرا دراين مرحله از زندگي، نه تنها جسم انسان دچار تغيير مي شود، بلكه خلق و خوي و روح انسان هم متحول مي گردد و قدرت فهم و درك انسان نيز بالا مي رود. به عبارت ديگر در اين دوران، شخصيت انسان كم كم تكوّن پيدا مي كند، و از انديشه ها و كارهاي كودكانه خويش خداحافظي مي كند، و اكنون آن چيزهايي را كه قبلاً در نظرش بزرگ و مهم جلوه گر مي شدند، كوچك و حقير مي شمارد، و به چيزهاي مهم تر و بزرگتري مي انديشد، و خويشتن را براي پذيرش بعضي از مسئوليت هاي خطير، آماده مي بيند، و سعي مي كند كارهائي انجام دهد كه بزرگترها انجام مي دهند. همه ي اينها، نشان دهنده اين است كه شخص بالغ به مرحله اي از تكامل عقلي و رشد فكري رسيده است كه مي توان بر او كارها و وظايفي را محوّل كرد كه پيش از اين ممكن نبود، و شايد خداوند متعال هم به همين خاطر يكي از شرايط تكليف را بلوغ قرار داده است.
اما اينكه چرا سنّ بلوغ زن با مرد متفاوت است؟
در اين شكي نيست كه خداوند به حكم قانون خلقت، زن و مرد را متفاوت آفريده است و طبق تحقيقات زيست شناسان و فيزيولوژيست ها و روان شناسان، همه ي اين تفاوت ها را نمي توان با مطالعه و تجربه مختصر به دست آورد، بلكه بدست آوردن آن نياز به پژوهش و تحقيقات فراوان دارد، ـ كه مرحوم شهيد مطهري مقداري از اين تفاوت ها را در كتاب «نظام حقوق زن در اسلام»[1] ذکر کرده است ـ و قطعاً اين تفاوت ها داراي آثاري خواهد بود، از جمله اينكه موجب زودتر بالغ شدن دختر از پسر است.
الكسيس كارل، فيزولوژيست و جراح و زيست شناس معروف فرانسوي ـ كه شهرت جهاني دارد ـ در كتاب «انسان موجود ناشناخته» در مورد تفاوت هاي زن و مرد و تأثير اين تفاوت ها در بين وظايف زن و مرد، چنين مي نويسد: اختلافي كه ميان زن و مرد موجود است تنها مربوط به شكل اندام هاي جنسي آنها و وجود زهدان و انجام زايمان نزد زن و طرز تعليم خاص آنها نيست، بلكه نتيجه علّتي عميق تر است كه از تأثير مواد شيميايي مترشحه غدد تناسلي در خون ناشي مي شود. به علت عدم توجه به اين نكته اصلي و مهم است كه طرفداران نهضت زن، فكر مي كنند كه هر دو جنس (زن و مرد) مي توانند يك قسم تعليم و تربيت يابند و مشاغل و اختيارات و مسئوليت هاي يكساني به عهده گيرند. زن در حقيقت از جهات زيادي، با مرد متفاوت است، (حتي) يكايك سلول هاي بدني و همچنين دستگاههاي عضوي، مخصوصاً سلسله عصبي نشانه جنس (مخصوص) خود را بر روي خود دارند. قوانين فيزيولوژي نيز همانند قوانين جهان ستارگان، سخت و غير قابل تغيير است، و ممكن نيست تمايلات انساني در آنها راه يابد. ما مجبوريم آنها را طوري كه هستند بپذيريم.
زنان بايد به بسط مواهب طبيعي خود در جهت و مسير خطير خاصّ خويش بدون تقليد كوركورانه از مردان، بكوشند، وظيفه ايشان در راه تكامل بشريت خيلي بزرگتر از مردهاست و نبايستي آن را سرسري بگيرند و رها كنند.[2]
از بعضي از بزرگان در مورد زودتر بالغ شدن دختران چنين نقل شده: آنچه تحقيقات علمي ثابت كرده اين است كه: رشد زن سريعتر از مرد است، بنابراين دوراني كه مرد در مدت پانزده سال طي مي كند، زن در نه سال طي مي نمايد، و اين موضوع، اختصاص به زن و مرد ندارد، بلكه در تمام جانداران وگياهان هم، همينطور است، رشد انواع ضعيف تر در دوران كوتاهتري انجام مي پذيرد. مثلاً رشد گياهان نيلوفر خيلي سريعتر از رشد درخت چنار است. خلاصه هر موجودي كه لطيف تر است، رشد آن سريعتر است و هر موجودي كه خشن تر است، رشد آن كندتر انجام مي يابد و به همين دليل، بسياري از دختران در سنين يازده يا چهارده سالگي آماده بارور شدن و مادر شدن از نظر جنسي هستند، در حالي كه پسران در اين سنّ معمولاً آمادگي پدر شدن از نظر جنسي را ندارند.[3]
نكته ديگري كه شايد به ذهن بيايد اين است: دختر زودتر از پسر به سن تكليف مي رسد، اين به مشقّت انداختن جنس زن است، و اين يك نوع تبعيض و برتري جنس مرد را مي رساند.
در پاسخ اين اشكال بايد بگوئيم كه: اين سخن درستي نيست، زيرا رسيدن به تكليف يك نوع كمال است، و رشد عقلي مكلّف را نشان مي دهد. در واقع، اين يك توفيق براي انسان است كه لياقت پيدا كند كه مخاطب امر الهي واقع شود.
يكي از بزرگان مي فرمايد: مي توان گفت توفيق زن بيش از مرد است و اگر انسان تنزل كند حدّاقل بايد بگويد زن همانند مرد است. زيرا 6 سال قبل از اينكه مرد مكلّف بشود، زن را ذات اقدس اله به حضور پذيرفته است. زن همين كه از 9 سالگي گذشت و وارد دهمين سال زندگي شد، خدا او را به حضور پذيرفته است و با او سخن مي گويد و روزه را بر او واجب مي كند، مناجات هاي او را به عنوان دستور مستحب شرعي گوش مي دهد، آن وقتي كه هنوز مرد به عنوان يك نوجوان مشغول بازي است، زن مشغول راز و نياز و نماز ست. همه ي اينها نشانه آن است كه زن براي دريافت فضايل شايسته تر از مرد است. اگر اين منطق درست تبيين و اجرا گردد، نتيجتاً معلوم خواهد شد كه زن بالاتر از مرد و لااقل همتاي مرد است... عمده آن است كه مرد وقتي پانزده سالگي را تمام کرد و وارد شانزده سالگي شد، شايستگي خطاب الهي را كسب مي كند و قبل از آن چنين لياقتي را ندارد، زيرا بلوغ زمينه تشرّف به مقام عبوديت است.
باز در ادامه مي فرمايد: بلوغ يك شرافت است، آنها كه اهل سلوكند، مي گويند، ما مشرّف شديم، نه مكلّف، چون زحمت و مشقّتي در كار نيست، بلكه شرف در كار است... اگر كسي به جائي برسد كه ذكر خدا گويد و در سايه اين ذكر، به ياد خدا و خدا به ياد او باشد شرافتي نصيب او گرديده است، و زن 6سال قبل از مرد به اين شرافت مي رسد.[4]
نتيجه آنکه بين بلوغ و تکليف تفاوت وجود دارد. بلوغ يکي از شرايط تکليف است و چون دختر زودتر بالغ ميشود، زودتر هم مکلف ميشود، و اگر در کسي - دختر يا پسر- نشانههاي بلوغ آشکار نشد، معيار ديگري مطرح ميشود که رسيدن به سن خاص است.
این پرنده نامهای مختلفی در زبان فارسی دارد. هدهد و شانه بهسر دو نام اصلی اویند که اولی به صدای وی و دیگری به کاکل شانهمانند روی سرش اشاره دارد. پوپک نام دیگری است که آن هم از آواز این پرنده گرفته شده و مرغ سلیمان هم نامی ست که به نقش وی در ماجرای پیامبری او از سلیمان به بلقیس ملکهٔ سبا اشاره دارد.
زیستگاه:
زیستگاه این پرنده در آسیا، اروپا، شمال آفریقا، آفریقای جنوب صحرا و ماداگاسکار است. بیشتر هدهدهای شمال آسیا و اروپا در زمستان به نواحی گرمسیری مهاجرت میکنند، اما هدهدهای آفریقایی تمام طول سال را در یک جا میمانند. این پرنده بهطور سرگردان در بسیاری از نواحی دیگر دنیا از جمله در آلاسکا هم مشاهده شدهاست.
زیستگاه هدهد بایستی دو ویژگی اصلی را داشته باشد؛ وجود زمینهای بایر یا با پوشش گیاهی اندک که بتواند در آنها به دنبال حشرات، غذای اصلیش، بگردد و و وجود اجسام عمودی دارای شکاف (مثل درختها، صخرهها و حتی دیوار) که بتواند در آن لانهسازی کند. این دو ویژگی در بسیاری از زیستبومها دیده میشود، در نتیجه هدهدها در زیستگاههای مختلف و متفاوتی مانند مناطق گرمسیری، استپهای جنگلی، ساوانا، علفزار و فضاهای خالی درون جنگلها زندگی میکنند و در زمینهای تغییریافته توسط انسانها همچون مراتع، زمینهای کشاورزی، باغها و حتی نواحی شهری هم دیده میشوند. اما در زمینهای شدیدأ زراعتی کمتر دیده میشوند در جنوب اروپا و آسیا هم شکار عامل دیگر کاهش جمعیت آنها در نواحی نزدیک به سکونت انسانهاست.
مشخصات:
هدهدی در هند:
اندازه هدهد ۲۵ تا ۲۹ سانتیمتر است، طول بالهایش به ۴۴ تا ۴۸ سانتیمتر میرسد. این پرنده سیاه و سفید و صورتی در واقع یکی از بی اشتباهترین پرندهها است مخصوصا پرواز نا منظم این پرنده بی نظیر است. میتوان به آن عنوان یک پروانه غولپیکر را اعطا کرد. کاکل شانهمانند این پرنده بیشتر اوقات بسته است و گاهی در مواقع بروز خطر آن را باز می کند.
این پرنده سر و بدن قهوهای مایل به صورتی کم رنگ، دم و بالها با راه راه عرضی پهن سیاه و سفید، کاکل بلند با پرهای بلند نوک سیاه و منقار دراز و خمیده دارد که از آن برای بیرون آوردن کرمها و حشرات از سوراخ ها و زمین استفاده می کتد.
هدهد ماده در هنگام لانه سازی و پرورش جوجهها از انتهای بدنش ترشحات بد بویی خارج میشود و موجب میشود تا بوی بسیار بدی از لانه بیاید. این بو شکارچیان این جانور و انگلها را فراری میدهد و خصوصیات ضدمیکروبی نیز دارد. این ترشحات با خروج جوجهها از لانه متوقف میشود. این درحالیست که اکثر مردم بر این تصورند که بوی بد به علت مدفوع این حیوان است.
هدهد پرندهای است که بیشتر روی زمین و در فضای باز تغذیه میکند، پروازش کند و موجیست، توام با باز و بسته کردن آهسته بالهاست.
تشخیص این پرنده خیلی آسان است، نر و ماده همشکل هستند، نشانههای تشخیص آن عبارت است از سر وبدن حنایی کمرنگ دم وبالها را راهراه عرضی پهن سیاه وسفید. کاکُل بلند (تاجی قشنگ) بر سر دارد. باپرهای بلند نوک سیاه، ومنقار دراز خمیده، بیشتر روی زمین ودر فضای باز تغذیه میکند. پروازی کند وموجی وهمراه با باز و بسته کردن آهسته بالهاست. در زمینهای باز و پردرخت دیده میشود.
سامانه خرید و امن این
سایت از همهلحاظ مطمئن می باشد . یکی از
مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می
توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت
بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم
اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه 09159886819 در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما فرستاده می شود .
آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی
سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس
مطالب پربازديد
متن شعار برای تبلیغات شورای دانش اموزی تحقیق درباره اهن زنگ نزن انشا در مورد 22 بهمن