سایت اقدام پژوهی - گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان
1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819 - صارمی
2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2 و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .
3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل را بنویسید.
در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا پیام بدهید آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet
خلاقیت یا آفرینندگی فرآیند ذهنی کشف ایدهها و مفاهیم، یا آمیزش
ایدهها و مفاهیمِ موجود است که توسط فرآیند بینش خودآگاه یا ناخودآگاه تحریک میشود.
در واقع خلاقیت یعنی بکارگیری تواناییهای ذهنی برای ایجاد یا تبلور یک فکر یا مفهوم
جدید که برخی نیز آن را به ترکیب ایدهها یا ایجاد پیوستگی بین ایدهها تعبیر نمودهاند.
در تعریفی دیگر خلاقیت بازی با تخیل و امکانات است که در حین تعامل با عقاید، افراد
و محیط، منجر به ارتباطات و نتایج جدید و معنا دار می شود.
اصول اولیه خلاقیت
به طور کلی خلاقیت فرایندی است که طی زمان ادامه داشته و ابتکار،
انطباقپذیری و تحقق از خصوصیات بارز آن به شمار میآیند و میتواند جوابگویی برای
مشکلات باشد. برخی از محققان اصولی برای مشخص شدن مرزهای خلاقیت تعریف نمودهاند: اول
اینکه خلاقیت متضمن پاسخ یا مفهومی نو باشد یا آنکه احتمال وقوع آن بسیار کم باشد.
اما باید توجه داشت که نو بودن و اصالت با آنکه شرط لازم خلاقیت است اما کافی نیست.
زمانی یک پاسخ را میتوان بخشی از یک فرایند خلاقیت به شمار آورد که تا اندازهای با
واقعیت مطابقت داشته یا اصولاً واقعی باشد. دوم خلاقیت باید گرهای را بگشاید یا با
وضعیتی تناسب داشته و یا مقصود معینی را برآورد. سوم، خلاقیت واقعی مشروط به دوام آن
بینش ابتکاری، ارزیابی و تفسیر و رشد آن باشد. در جملهای کوتاه میتوان اینگونه بیان
کرد «خیلیها ایدههای خوب دارند اما عده کمی آنها را عملی میکنند». همچنین یکی از
عواملی که معمولاً با خلاقیت مربوط میدانند موضوع هوش است.
وجوه هوش
یک مبنای طبقهبندی، نوع فرایند و یا نحوه عملکرد خاصی است که
انجام میگیرد. این نوع طبقهبندی شامل 5 گروه اصلی از توانشهای هوشی میباشد که عبارتند
از عوامل
شناخت
حافظه
تفکر همگرا
تفکر واگرا و
ارزشیابی
شناخت، کشف و یا کشف دوباره و بازشناسی است. حافظه عبارت از
حفظ آن چیزی است که درک شده است. در تفکر واگرا ما در جهات متفاوت تفکر میکنیم، گاهی
به تفحص میپردازیم و گاهی در جستجوی تنوع هستیم در حالی که در تفکر همگرا اطلاعات
به یک جواب درست و یا به بهترین جواب شناخته شده و قراردادی منتج میگردد. واضح است
که یکی از توانشهای تفکر واگرا گوناگونی پاسخهایی است که تولید میشود. این نوع تولید
تماماً زاده اطلاعات ارایه شده نیست. در اینجاست که مبحث انعطافپذیری در تفکر پیش
میآید که از مباحث اصلی خلاقیت به شمار میآید. با این حال در بررسی افراد خلاق این
نتیجه به دست آمده است که اگر چه داشتن حد معینی از هوش لازم است ولی شرط کافی نیست
و لزوماً افراد با هوش خلاق نبودهاند در حالی که افراد با هوش متوسط میتوانند افراد
خلاق برجستهای باشند. در واقع امور خلاقیت شاید بیشتر اکتسابی باشد تا فطری و میتوان
با آموزشهایی این توانایی را در خود افزایش داد.
خصوصیات افراد بسیار خلاق
از مطالعه افراد بسیار خلاق موارد زیر نتیجه شده است. البته
این خصوصیات شخصیتی آنهاست نه اینکه با اینگونه رفتارها، انسان بتواند به خلاقیت برسد:
تمایل به تعریف و تمجید از خود دارند
اشخاص خلاق مخصوصاً خواهان قبول پیچیدگی و حتی بینظمی در دریافتهای
خود هستند بدون آنکه نگران آشفتگی ناشی از این امر باشند. این بدان معنی نیست که آنان
فی نفسه بینظمی را دوست دارند بلکه پرمایگی موجود در بینظمی را به کم مایگی نظم ترجیح
میدهند. تمایل دارند نزد دیگران به داشتن نظرات تند و احمقانه شهرت داشته باشند.
کارهای آنها با اظهار نظر اینکه از موضوع پرت هستند مشخص میشود.
شوخطبعی و بذلهگویی از صفات بارز این افراد است. باید به این افراد کمک کرد که بدون
اینکه کینهتوز و پرخاشگر باشند جسارت خود را حفظ کنند.
عوامل باز دارنده خلاقیت
تلاشهای قبل از بلوغ برای حذف خیالبافی
محدودیتهای بازدارنده قوه تدبیر و کنجکاوی کودکان
تکیه بیش از حد به نقش جنسیت؛ تفکر خلاق مستلزم حساسیتی بیش
از حد (خصوصیتی کاملاً زنانه) و وابستگی به غیر و اتکای به خود (خصلتی کاملاً مردانه)
است. از همین رو یک پسر بسیار خلاق نسبت به سایر همجنسان همسال خود بیشتر دارای صفات
زنانه به نظر میرسد.
تاکید زیاد بر پیشگیری (نحوه پاسخگویی کودکان به مسایلی که مستلزم
چارهاندیشی فرد هنگام قرار گرفتن در وضعیتی بنبست است نشان میدهد که تأکید بر پیشگیری
قوه تصور بسیاری از کودکان را از رشد باز داشته است).
القای ترس و کمرویی
تاکید بر مهارتهای کلامی
خطری که استعداد خلاق فرد را تهدید میکند، قضاوت یا ارزیابی
تجربه فرد نیست بلکه پیشداوری است که به تبع آن تجارب بسیاری در حوزه دریافت را نمییابند.
خطری که آموزشهای معمول چه در خانه و چه در مراکز آموزشی در بردارند این است که نظرات
نو و احتمال وقوع اعمال جدید خیلی زود و بیش از اندازه مورد انتقاد قرار میگیرند.
عوامل تشدیدکننده خلاقیت و نوآوری
حس درونی تفکر، انسان را قادر میسازد شرایطی را که وجود خارجی
ندارند، در درون ذهن شبیهسازی نماید و به وی این امکان را میدهد تا در امکانات
یکسان با سایرین برای خود فرصتهای بهتری بیافریند. در واقع امور خلاقیت شاید بیشتر
اکتسابی باشد تا فطری و میتوان با آموزشهایی این توانایی را در خود افزایش داد. مجموعه
عواملی که باعث تشدید و ترغیب فرد به نوآوری میگردند به عوامل تشدیدکننده تعبیر میگردند
که خود به دو بخش کلی انگیزهها و ابزارها تقسیم میشوند که در اینجا توضیح داده میشوند.
انگیزهها
انگیزههای ترغیب کننده به نوآوری، میتوانند به خصوصیات و زندگی
خصوصی افراد مربوط باشد و یا اینکه به اجتماع محل سکونت فرد بستگی داشته باشد که ما
در اینجا دلایل بروز هر یک را بررسی میکنیم.
- انگیزههای بیرونی
به همه انگیزههایی که از جامعه به فرد القاء میگردند گفته
میشود که خود بر اثر موارد زیر ناشی میگردند:
بحرانهای جامعه:
میدانیم سرچشمه خلاقیت نیاز است. اغلب مواقع اگر نیازی در زندگی
بشر مشاهده نشود، الزامی به خلاقیت وجود نخواهد داشت. نیازهای بشر معمولاً به طور یکنواخت
بروز مییابند مگر در شرایطی استثنایی مانند بحرانهای مختلف از جمله بحرانهای طبیعی
چون سیل و زلزله و آتشفشان و طوفان و همچنین بلایایی که خود انسان مسب آنهاست که بارزترین
آنها جنگ است. نوع و دلیل بروز یک بحران در اینجا مد نظر نیست و آنچه حائز اهمیت است
هجوم سیل عظیمی از نیازها پس از وقوع بحران است که میتواند در جامعه سبب یک انقلاب
فکری در نزد افراد گوناگون گردیده و به شکل نوآوری و خلاقیت بروز نماید.
سطح توقعات جامعه:
جامعهای که در آن سیر صعودی پیشرفت حاکم باشد، هر روز از طرف
تک تک اعضای خود شاهد خلاقیت و نوآوری است. در این جامعه نوآوری به قشر متفکر و اندیشمند
محدود نگردیده و همه مردم را شامل میشود بطوریکه حتی تبهکاران نیز در این جامعه هر
روز به فکر خلق روشی نو در روند کاری خود میباشند.
- انگیزههای درونی
انگیزههایی که از درون شخص، منشاء میگیرند را انگیزههای درونی
مینامند که شامل موارد زیر میباشند:
استعداد ذاتی فرد:
این امر حتی بدون وجود هر گونه محرک خارجی ممکن است آگاهانه
یا ناآگاهانه صورت گیرد و با داشتن هوشی متوسط و آموختن راههای افزایش تفکر خلاق،
کاملاً قابل دسترسی برای همه نیازهای زندگی میباشد.
نیازهای درونی:
گاهی اوقات افراد در خود نیرویی احساس میکنند که همواره آنان
را وا میدارد که در جهت کمک به دیگران و ارتقای سطح زندگی در جامعه، دست به نوآوری
بزنند. این افراد از هر جنس و سن و شغلی میتوانند باشند. به عنوان مثال خانمی در آمریکا
که از آگهی های تجاری تلویزیون ناراضی بود آنها را مطابق با ذوق خود مجدداً مینوشت.
بحرانهای شخصی:
بحرانهای شخصی نیز مانند بحرانهای جامعه، میتوانند محرک بسیار
قوی در امر نوآوری برای شخص باشند.
ابزار ها
برخی فاکتورهای تعیینکننده برای دستیابی به تفکر خلاق و جود
دارند که میتوان از آنها به عنوان ابزارهای نوآوری یاد کرد. این ابزارها عبارتند از:
اراده
اعتماد به نفس
کمیت
شبیه سازی
استمداد از دیگران
مجاورت / تشابه / تباین
تغییر دادن
فعالیتهای جنبی و . . .
این عوامل راهکارهایی برای آموزش نوآوری و تفکر خلاق ارائه میدهند.
در آینده نزدیک این عوامل شرح داده میشوند.
«شخصیت» یک «مفهوم انتزاعی»
است، یعنی آن چیزی مثل انرژی در فیزیک است که قابل مشاهده نیست، بلکه آن از طریق ترکیب
رفتار (Behavior) ، افکار (Thoughts) ، انگیزش (Motivation) ، هیجان (Emotion) و … استنباط میشود. شخصیت باعث تفاوت (Difference) کل افراد (انسانها)
از همدیگر میشود. اما این تفاوتها فقط در بعضی «ویژگیها و خصوصیات» است. به عبارت
دیگر افراد در خیلی از ویژگیهای شخصیتی به همدیگر شباهت دارند بنابراین شخصیت را میتوان
از این جهت که «چگونه مردم با هم متفاوت هستند؟» و از جهت این که «در چه چیزی به همدیگر
شباهت دارند؟» مورد مطالعه قرار داد.
از طرف دیگر «شخصیت» یک موضوع پیچیده است ولی از زمانهای قدیم
برای شناخت آن کوششهای فراوانی شده است که برخی از آنها «غیرعملی» ، بعضی دیگر «خرافاتی»
و تعداد کمی «علمی و معتبر» هستند. این تنوع در دیدگاهها به تفاوت در«تعریف و نگرش
از انسان و ماهیت او» مربوط میشود. هر جامعه برای آنکه بتواند در قالب فرهنگ معینی
زندگی کرده ، ارتباط متقابل و موفقیت آمیزی داشته باشد، گونههای شخصیتی خاصی را که
با فرهنگش هماهنگی داشته باشد، پرورش میدهد. در حالی که برخی تجربهها بین همه فرهنگها
مشترک است، بعید نیست که تجربیات خاص یک فرهنگ در دسترس فرهنگ دیگر نباشد.
شخصیت از دیدگاه مردم
واژه «شخصیت» در زبان روزمره مردم معانی گوناگونی دارد. یکی
از معانی آن مربوط به هر نوع «صفت اخلاقی یا برجسته» است که سبب تمایز و برتری فردی
نسبت به افراد دیگر میشود مثلا وقتی گفته نمیشود «او با شخصیت است» یعنی «او» فردی
با ویژگیهایی است که میتواند افراد دیگر را با «کارآیی و جاذبه اجتماعی خود» تحت تأثیر
قرار دهد. در درسهایی که با عنوان «پرورش شخصیت» تبلیغ و دایر میشود، سعی بر این است
که به افراد مهارتهای اجتماعی بخصوصی یاد داده ، وضع ظاهر و شیوه سخن گفتن را بهبود
بخشند با آنها واکنش مطبوعی در دیگران ایجاد کنند همچنین در برابر این کلمه ، کلمه
«بیشخصیت» قرار دارد که به معنی داشتن «ویژگیهای منفی» است که البته به هم دیگران
را تحت تأثیر قرار میدهد، اما در جهت منفی.
در اجتماع گاهی به جای این کلمات از مترادف آنها «شخصیت خوب
یا بد» صحبت میشود که هر یک ویژگیهایی را میرسانند و گاهی از کلمه شخصیت به منظور
توصیف بارزترین ویژگی افراد استفاده میشود مثلا وقتی گفته میشود«او پرخاشگر است»
یعنی ویژگی و خصوصیت غالب «او» پرخاشگری است. در کنار این موضوعات گاهی کلمه شخصیت
جهت «احترام» به چهرههای مشهور و صاحب صلاحیت «علمی ، اخلاقی یا سیاسی» بکار میرود
نظیر «شخصیت سیاسی ، شخصیت مذهبی و شخصیت هنری و …».
شخصیت از دیدگاه روانشناسی
دیدگاه روانشناسی در مورد «شخصیت» چیزی متفاوت از دیدگاههای
«مردم و جامعه» است در روانشناسی افراد به گروههای «با شخصیت و بیشخصیت» یا«شخصیت
خوب و شخصیت بد» تقسیم نمیشوند؛ بلکه از نظر این علم همه افراد دارای «شخصیت» هستند
که باید به صورت «علمی» مورد مطالعه قرار گیرد این دیدگاه به«شخصیت و انسان» باعث پیدایش
نظریههای متعددی از جمله : «نظریه روانکاوی کلاسیک (Classical Psychoanaly Theory) ،
نظریه روانکاوی نوین
(Neopsychoanalytic Theory) ، نظریه انسان گرایی (Humanistis Theory) ،
نظریه شناختی (Cognitive
Theory) ، نظریه یادگیری اجتماعی (Social-learning Theory) و … » در حوزه مطالعه این گرایش از علم روانشناسی شده است.
نقش وراثت زیستی در رشد شخصیت
وراثت به منزله مواد خام شخصیت است. این مواد به اشکال مختلف
شکل میپذیرند. بعضی از همانندیهای موجود در شخصیت و فرهنگ انسان ناشی از وراثت است،
مثلا هر گروه انسانی ، مجموعه نیازها و قابلیتهای زیستی مشترک و یکسانی به ارث میبرد.
این نیازها ، شامل اکسیژن ، غذا ، آب ، استراحت ، فعالیت ، خواب ، پرهیز از شرایط هولناک
و اجتناب از درد و نظایر آن است.
اهمیت محیط طبیعی در رشد شخصیت
محیط طبیعی نیز بر شخصیت تأثیر میگذارد، زیرا افراد تا حد وسیعی
سطح کارآیی خود را که برای حفظ حیاتش ضروری است، از محیط میگیرد واقعیت امر این است
که در هر محیط طبیعی ، انواع مختلف شخصیت و فرهنگ ، و در محیطهای طبیعی کاملاً متفاوت
، فرهنگهای مشابهی ملاحظه میشوند.
رابطه فرهنگ و شخصیت
بعضی از تجربههای فرهنگی بین همه افراد انسانی مشترک است. از
تجربههای اجتماعی مشترک بین اعضای یک جامعه معین ، یک صورت بندی ویژه شخصیتی پدید
میآید که شاخص و معرف شخصیت بیشتر اعضای آن جامعه است و اصطلاحا شخصیت نمایی (Modal Personality) یا شخصیت اساسی (Basic
Personality) یا رفتار اجتماعی (خوی اجتماعی) (Social Character) خوانده میشود. این مفاهیم به ویژگیهای فرهنگی مشترکی که همه اعضای یک جامعه در
آنها سهیماند، اشاره میکنند.
نقش تجربه گروهی در رشد شخصیت افراد
کودک نوزاد به صورت یک ارگانیسم به دنیا میآید. با اخذ و کسب
مجموعهای از نگرشها و ارزشها ، تمایلات و بیزاریها ، هدفها و مقاصد ، و یک مفهوم عمیق
و ناپایدار از اینکه چه نوع شخصی است، به تدریج یک موجود انسانی مبدل میشود. همه این
ویژگیها را از طریق فراگرد اجتماعی شدن بدست میآورد. این فراگرد ، یادگیری او را از
حالت حیوانی به شخصیت انسانی تغییر میدهد. به عبارت دقیقتر ، هر فرد از طریق فراگرد
اجتماعی شدن ، هنجارهای گروههای خود را میآموزد تا اینکه یک خود مشخص که او را بیهمتا
میسازد، پدید میآید. شاید بتوان گفت که تشکل تصور خود ، مهمترین فراگرد در رشد شخصیت
به شمار میرود.
اهمیت تجارب شخصی در رشد شخصیت
چرا کودکانی که در یک خانواده پرورش مییابند، حتی اگر تجربههای
یکسانی هم داشته باشند، با یکدیگر متفاوتاند؟ نکته مهم این است که آنان تجربههای
یکسانی نداشته ، بلکه در معرض تجربههای اجتماعی از برخی جهات مشابه و از برخی جهات
نامشابه قرار گرفتهاند. تجربه هرکس بیهمتاست. بدین معنا که هیچ کس دیگر بطور کامل
، نظیر آن تجربه را ندارد. یادداشت دقیق تجربههای روزانه کودکان یک خانواده میتواند
گوناگونی تجربههای آنان را به خوبی آشکار سازد. هر کودک اولاً ، وراثت زیستی بیهمتایی
دارد که کسی دیگر عینا نظیر آن را ندارد، ثانیاً ، از مجموعه بیهمتای تجربههای زندگی
برخوردار است که باز ، کسی دیگر ، عینا از آن برخوردار نیست.
نوآوری زمانی رخ میدهد که ایده به صورت محصول، فر آیند یا خدمتی
توسعه یابد. تعاریف مختلفی از نوآوری ارائه شدهاست. پیتر دراکر نوآوری را همانند هر
فعالیت عینی درکنار نبوغ و استعداد، نیازمند دانش، توجه و سختکـــوشی همه دست اندرکاران
میداند. او معتقد است آنچه در میان کارآفرینان مشترک یافتم نه گونه خاصی از شخصیت
بلکه تعهد سیستماتیک به نوآوری بوده است. مایکل تاشمن نوآوری را بستر پیروزی در کسب
وکار دانسته تا مدیران در پی شناسایی سازوکار چرخه فناوری و جویبار نوآوری بتوانند
به کمک انجام دگرگونیهای ناپیوسته در سازمان به امتیازهای ناشی از آنها برسند. خلاقیت
و نوآوری، استعداد مرموز نزد افراد نیست بلکه فعالیت روزمره برای برقراری روابطی است
که قبلاً دیده نشده و برقراری ارتباط بین مسائلی است که به طور معمول در کنار یکدیگر
قرار نمی گیرد. البته نوآوری در سایه نبوغ محض هم وجود دارد ولی بیشتر نوآوران به ویژه
پیروزمندان آنها، از راه جستجوی آگاهانه و هدفمند فرصتهای کمیاب به نتیجه رسیدهاند.
هالت اصطلاح نوآوری را در یک مفهوم وسیع به عنوان فرآیندی برای استفاده از دانش یا
اطلاعات مربوط به منظور ایجاد یا معرفی چیزهای تازه و مفید به کاربرد. در ادامه توضیح
می دهد که نوآوری هر چیز تجدید نظر شده است که طراحی و به حقیقت درآمده باشد و موقعیت
سازمان را در مقابل رقبا مستحکم کند و نیز یک برتری رقابتی بلند مدت را میسر سازد.
به عبارتی دیگر نوآوری خلق چیز جدیدی است که یک هدف معین را دنبال و به اجرا رساند.
اوریب، نیز بیان میکند نوآوری توسعه و کاربرد ایده جدید به صورت محصول، فرآیند یا
خدمت جدیدی است که منجر به رشد پویای اقتصاد ملی و افزایش استخدام برای تولید سود در
شرکت نوآور میباشد. نوآوری پدیدهای نیست که فقط یک بار رخ دهد، بلکه فرآیندی مستمر
و متشکل از فرآیند تصمیمگیری سازمانی در تمام مراحل، از توسعه ایده جدید تا کاربردی
شدن آن میباشد. ایده جدید اشاره به درک نیاز جدید مشتری یا روش جدید تولید دارد و
از طریق جمع آوری اطلاعات با دیدگاه کارآفرینانه توسعه مییابد. در فرایند کاربردی
شدن ایده جدید، به صورت محصول، فرآیند یا خدمت، به کاهش هزینه و افزایش بهرهوری باید
توجه شود
طبقه بندی نوآوری های عمومی:
نوآوری تکنولوژیکی
ارتباطات بین اجزا، روشها، فرآیندها و تکنیکهایی است که در
محصول یا خدمت استفاده میشوند و ممکن است به نوآوری سازمانی نیاز داشته باشد و یا
نداشته باشد. میتواند نوآوری محصول، فرآیند یا خدمت باشد. نوآوری محصول/خدمت باید
محصول جدیدی باشد که هدف آن ارضای بخشی از نیازهای بازار است. نوآوری فرآیند با معرفی
عناصری به عملیات سازمان میپردازد مانند مکانیسم جریانهای کار، اطلاعات و تجهیزات
مورد استفاده در تولید محصول/خدمت.
نوآوری بازار
شامل دانش جدید در کانالهای توزیع، محصول و کاربردها برای انتظارات،
ارزش، نیازها و خواستههای مشتریان است و هدف اصلی آن بهبود آمیخته بازاریابی (محصول،
قیمت، توزیع و ترفیع) است. فراسکاتی مانوئل بیان میکند که نوآوری بازار به بازاریابی
محصولات جدید و کلیه فعالیتهایی که به نحوی مرتبط با توسعه محصول جدید است توجه میکند
این فعالیت ممکن است شامل قسمتهای بازار، پذیرش محصول در بازارهای مختلف و تبلیغات
باشد ولی شامل ایجاد شبکه های توزیع برای نوآوری بازار نیست.
انواع نوآوری
نوآوری تدریجی
عبارت است از اضافه کردن تغییراتی بر روی مدل کسب و کار و یا
تکنولوژیهای موجود و بهبود آن ها. پورتفولیو یک شرکت معمولا مملو از نوآوریهای تدریجی
به عنوان روشی جهت کسب ارزش بیشتر از محل محصولات و خدمات موجود میباشد. نوآوری تدریجی
بسیار زیاد، در مواردی که منابع و زمان را به بهبود محصولات و خدمات کم ارزش موجود
تخصیص میدهد (در حالی که میتوان این منابع و زمان را به خلق محصولات باارزش تر تخصیص
داد)؛ میتواند مهلک و کشنده باشد. سرمایه گذاری کامل بر روی نوآوری تدریجی میتواند
سازمان را در مقابل رقابت آسیب پذیر کند.
نوآوری نفوذی
گویای تغییر اساسی در مدل کسب و کار (ربع پایین سمت راست ماتریس
تکاملی) یا تکنولوژی (ربع بالای سمت چپ ماتریس تکاملی) میباشد. شرکت کامپیوتری اپل،
به صورت تاریخی در حوزه نوآوری نفوذی، با توجه به معرفی نوآوریهای فنی رقابتی، عمل
میکند (ربع بالای سمت چپ)، در حالی که شرکت دل با معرفی یک مدل کسب و کار جدید که
به صورت مستقیم کالا را به دست مشتری میرساند و دردسرهای سیستم توزیع سنتی را ندارد،
در این حوزه بر اساس نوآوری در مدل کسب و کار (ربع پایین سمت راست) عمل میکند. شرکتها
در مواجه با این نوآوری، معمولا با تصمیمات پیچیده و دشواری روبه رو هستند؛ زیرا باید
در مورد این که تکنولوژی را تغییر بدهند و یا مدل کسب و کار را و همچنین باید در مورد
این که چگونه سرمایه گذاری اثربخش بر روی هر دو انجام شود، تصمیم گیری کنند. این ابهام
در سازما نها موجب اغتشاش و تعارض سازمانی و استفاده ناکارآمد از منابع خواهد شد.
نوآوری رادیکال
این نوآوری حاصل مدیریت موفق شرکت در مواردی است که به صورت
همزمان مدل کسب و کار و تکنولوژی تغییر میکند. یک نوآوری رادیکال مناسب میتواند در
محیط رقابتی صنعت تغییرات اساسی ایجاد کند. نوآوریهای رادیکال بیش از حد، میتوانند
منابع را هدر داده و موجب شکل گیری انتظارت غیرواقعی در مورد خلق چیزهای جدید در آینده
شو ند که ممکن است برای شرکت مهلک و کشنده باشند. بدون حمایت قدرتمند از قابلیتها
در نوآوریهای تدریجی و نفوذی و ایجاد یک ترکیب استراتژیک از انواع نوآوری ها، نوآوری
رادیکال میتواند بسیار پرهزینه باشد. باید توجه کرد که ایجاد تعادل و انسجام در پورتفولیو
سرمایه گذاری و ایجاد ترکیبات مناسب از نوآوریهای تدریجی، نفوذی و رادیکال برای تطابق
با واقعیات شرکت، از اهمیت بسزایی برخوردارند. این مهم نیاز به مدیریت مشخصههای تعاملی
مدلهای کسب و کار و تکنولوژی در طی ماتریس تکاملی دارد.
نظریهپردازان هوش هیجانی معتقدند که IQ به ما میگوید که چه کار میتوانیم
انجام دهیم در حالیکه هوش هیجانی به ما میگوید که چه کاری باید انجام دهیم . IQ شامل توانایی ما برای یادگیری ، تفکر منطقی و انتزاعی میشود ، در حالی که هوش
هیجانی به ما میگوید که چگونه از IQ در جهت موفقیت در زندگی استفاده کنیم. هوش هیجانی شامل توانایی
ما در جهت خودآگاهی هیجانی و اجتماعی ما میشود و مهارتهای لازم در این حوزهها را
اندازه میگیرد. همچنین شامل مهارتهای ما در شناخت احساسات خود و دیگران و مهارتهای
کافی در ایجاد روابط سالم با دیگران و حس مسئولیتپذیری در مقابل وظایف میباشد .
مقایسه هوش هیجانی و هوش عمومی
هوش عمومی و هوش هیجانی توانائیهای متفاوتی نیستند بلکه بهتر
است که چنین بیان نمود که از یکدیگر متفاوت هستند . همه ما ترکیبی از هوش و هیجان داریم
، در واقع بین هوش عمومی و برخی از جنبههای هوش هیجانی همبستگی پایینی وجود دارد
و باید گفت این دو قلمرو اساساً مستقلاند. براساس مطالعات دانیل گلمن در بهترین شرایط
همبستگی اندکی (07/0) بین هوش عمومی و برخی از ابعاد هوش هیجانی وجود دارد بطوریکه
میتوان ادعاد کرد آنها عمدتاً ماهیت مستقل دارند . وقتی افراد دارای هوش عمومی بالا
در زندگی تقلا میکنند و افراد دارای هوش متوسط به طور شگفتانگیزی پیشرفت میکنند
، شاید بتوان آن را به هوش هیجانی بالای آنان نسبت داد (گلمن ، 1995).
روون بار ـ آن (1999) در پی یافتن پاسخی برای این سؤال که چرا
برخی از افراد نسبت به برخی دیگر در ابعاد مختلف زندگی موفقترند ، به تحقیقات بسیاری
دست زده است. این سؤال لزوم مرور کامل عواملی که تصور میشود موقعیت کلی را رقم میزنند
و سلامت هیجانی را موجب میشوند ، ایجاب میکند . بار ـ آن دریافت که تنها کلید موفقیت
و تنها عامل پیشبینی کننده موفقیت آنها هوش کلی نیست، بلکه باید در جستجوی عوامل دیگری
بود .
دیدگاههای هوش هیجانی
با نگاه به تعاریف متعدد هوش هیجانی میتوان دو راهبرد نظری
کلی را در این زمینه مشخص نمـود :
1ـ دیدگاه اولیه از هوش هیجانی که آن را به عنوان نوعی از هوش
تعریف میکند که در برگیرنده عاطفه و هیجان میباشد .
2ـ دیدگاه دوم که به دیدگاه مختلط مشهور است و هوش هیجانی را
با دیگر توانمندیها و ویژگیهای شخصیتی مانند انگیزش ترکیب میکند .
دیدگاه توانمندی (پردازش اطلاعات)
اصطلاح هوش هیجانی ، برای اولین بار از سوی سالوی و مایر در
سال 1990 ، به عنوان شکلی از هوش اجتماعی مطرح شد . الگوی اولیه آنها از هوش هیجانی
شامل سه حیطه یا گستره از تواناییها میشد :
1ـ ارزیابی و ابراز هیجان : ارزیابی و بیان هیجان در خود توسط
دو بعد کلامی و غیرکلامی همچنین ارزیابی هیجان در دیگران توسط ابعاد فرعی ادراک غیرکلامی
و همدلی مشخص میشود .
2ـ تنظیم هیجان در خود و دیگران : تنظیم هیجان در خود به این
معناست که فرد تجربه فراخلقی ، کنترل ، ارزیابی و عمل به خلق خویش را دارد و تنظیم
هیجان در دیگران به این معناست که فرد تعامل مؤثر با سایرین (برای مثال آرام کردن هیجاناتی
که در دیگران درمانده کننده هستند) میباشد.
3ـ استفاده از هیجان : استفاده از اطلاعات هیجانی در تفکر ،
عمل و مسأله گشایی است .
شاخه بندی هوش
مایر ، سالوی و کاروسو (1997) مدل اصلاح شدهای از هوش هیجانی
را تدوین کردند که این مدل هوش هیجانی را به صورت عملیاتی در دو سیستم شناختی و هیجانی
بررسی میکند . این مدل در یک الگوی کاملاً یکپارچه عمل میکند اما با این وجود مدل
مورد نظر از چهار شاخه یا مؤلفه تشکیل میشود. (مایر و سالوی ، 1997) که هر یک طبقهای
از توانمندیها را که براساس پیچیدگی و به صورت سلسله مراتبی ، منظم شدهاند ، نشان
میدهد . این چهار شاخه عبارتند از :
1ـ ادراک هیجانی که در برگیرنده شناسایی و دروندهی اطلاعات
از سیستم هیجانی است .
2ـ تسهیلسازی هیجانی از افکار
به طور کلی تسهیل هیجانی شاخه تفکری در برگیرنده استفاده هیجان
برای بهبودی فرآیندهای شناختی است حال آنکه شاخه فهم هیجانی در برگیرنده پردازش شناختی
هیجان است .
3ـ فهم هیجانی که در برگیرنده پردازش آتی و جلوتر اطلاعات هیجانی
با نگاهی به حل مسأله.
4ـ مدیریت هیجان در رابطه با خود و دیگران
شاخه اول
اولین شاخه از هوش هیجانی با گنجایش ادراک و اظهار احساسات آغاز
میشود . هوش هیجانی نمیتواند بدون اولین شاخه آغاز شود . اگر زمانی که احساس بدی
در فرد ظهور پیدا کند فرد توجهاش را از آن برگرداند تقریباً هیچ چیز از احساس خودش
یاد نمیگیرد . ادراک هیجان در برگیرنده ثبت ، توجه و رمزگشایی کردن پیامهای هیجانی
است ، همانگونه که در اظهارات و بیانات صورتی ، تون صدا ، اشیاء هنری و دیگر دستاوردهای
هنری فرهنگی اظهار شدهاند
شاخه دوم
دومین شاخه هوش هیجانی در رابطه با تسهیلسازی هیجانی است .
هیجانات سازمانهای پیچیدهای از ابعاد فیزیولوژیکی ، هیجانی ، تجربی شناختی و هشیاری
از زندگی روانی هستند. هیجانات هم به عنوان احساسات (همانگونه که فرد احساس غمگینی
میکند) و هم به عنوان شناختارهای تغییر شکل یافته به سیستم شناختی ورود پیدا میکنند
، (به عنوان مثال زمانی که فرد غمگین فکر میکند که الآن حالم خوب نیست) . هنگامی که
هیجانات شناسایی شده و برچسب زده میشوند ، فهم هیجانی یا شاخه سوم آغاز میشود .
سؤالی که در اینجا مطرح است این است که تسهیلسازی هیجانی یا
همان شاخه دوم بر چه چیزی تمرکز دارد ؟ چگونه هیجانات به سیستم شناختی ورود پیدا میکنند
؟ برای کمک به تفکر چگونه شناختها را تغییر میدهند ؟
البته شناخت توسط اضطراب خراب میشود اما هیجانات میتوانند
الویتهایی را تحمیل کنند بهگونهای که سیستم شناختی به آنچه که مهمترین مطلب قلمداد
میشود ، توجه کند و حتی بر آنچه که به بهترین نحوی در یک خلق انجام میپذیرد ، متمرکز
شود.
همچنین هیجانات شناختها را تغییر میدهند. ممکن است زمانی
که فرد خوشحال است آنها را مثبت کنند و هنگامی که فرد ناراحت است آنها را منفی کنند.
این تغییرات، سیستم شناختی را معطوف به مشاهده موارد از جوانب مختلف میکند ، برای
مثال میان نقطه نظرات خوشایند و شکاکانه تفاوت قائل شود . سودمندی اینگونه تغییر و
تحولات برای تفکر کاملاً واضح است . نقل و انتقال نقطه نظر از شکاک بودن به خوشبینی
، فرد را تشویق میکند به اینکه نقطه نظرات چند گانهای را ببیند و به عنوان نتیجه
در باب مشکل عمیقتر و خلاقانهتر فکر کند .
شاخه سوم
سومین شاخه در برگیرنده فهمیدن و استدلال با هیجان است . همانگونه
که سابق بر این قید شد هیجانات شکل دهنده یک دسته از سمبلهای غنی و پر از روابط پیچیدهای
هستند که بسیاری از فلاسفه برای قرنها راجع به آن بحث و جدل کردهاند . فردی که قادر
است هیجانات را درک کند به عبارت دیگر درک معانی آنها و اینکه چطور خمیرهشان با هم
ممزوج میشود و چطور در طول زمان رشد میکنند ، حقیقتاً با گنجایش فهم حقایق بینادی
طبیعت بشری و روابط بین فردی مأنوس میشود و مورد تمجید قرار میگیرد . در حقیقت افرادی
که دارای هوش هیجانی بالا هستند به طور منظم با حالات بیثباتی خلقی مواجه شده و بر
آنها فائق میآیند و این نیازمند فهم قابل توجهی از خلقیات میباشد .
شاخه چهارم
چهارمین شاخه مدیریت هیجانی است . فردی که دارای مدیریت هیجانی
میباشد از اینرو باید بعضی از خطوط راهنما را رعایت کند ولی آن کار را با انعطافپذیری
انجام دهد . برای مثال : باز بودن به سوی یک احساس یک باید است اما نه همیشه . گاهی
اوقات برای هر کسی اتفاق میافتد ، خیلی دردناک است که با مطلبی مواجه شود و احتمالاً
هیجانپذیری به بهترین نحوی بسته میشود . مدیریت هیجانی دربرگیرنده این است که چگونه
یک فردی پیشرفتهای هیجانی را در روابطش با دیگران بفهمد . این روابط میتواند غیرقابل
پیشبینی باشد ، از اینرو مدیریت هیجانی دربرگیرنده خصوصیت و اهمیت راههای هیجانی
مختلف و انتخاب میان آنهاست.
برای انطباق با واکنشهای هیجانی بسیار محتمل در موقعیتها
، مدیریت هیجانی بایستی دارای انعطافپذیری لازم باشد . این مطلب به فرد اجازه میدهد
که در جهاتی پیشرفت کند که او فکر میکند بهترین جهت است . اینکه از نظر هیجانی ، معنوی
و دیگر زمینهها غنی باشی ضرورتاً به این معنی نیست که فرد بخواهد در یک شغلی بماند
و یا اینکه یک ازدواج را نجات دهد . اینکه باهوش باشی بدین معنی نیست که فرد در یک
روز کتابهای چالش برانگیز را بخواند بلکه به این معنی است که دیگر بخشهای شخصیت
و دیگر موقعیتهایی هستند که باید به حساب بیایند و درک کنیم که آن وقت چه اتفاقی
میافتد. در اینجاست که نیاز به انعطافپذیری توضیح میدهد که چرا هوش هیجانی به عنوان
یک توانمندی سنجیده میشود و هیچگونه همبستگی بالایی با خوشبینی ، خوشحالی و مهربانی
، درست بودن و دیگر خصوصیات ندارد . با این وجود نتایج مهم زندگی را پیشبینی میکند.
دیدگاه مختلط
هوش هیجانی از سوی بعضی از پژوهشگران برای توصیف کردن اسنادها
یا تواناییهایی که برخی از جنبههای شخصیت را نشان میدهد ، به کار رفته است. مایر
و سالوی و کاروسو (1997) مدل توانمندی را از مدل مختلط هوش هیجانی متمایز کردند . مدل
مختلط شامل طیف وسیعی از متغیرهای شخصیتی است که مخالف با مدل توانمندی مایر و سالوی
میباشد که کاملاً شناختی است . یک وجه کاملاً متفاوت این دو مدل، تفاوت میان مفهوم
«صفت» و «پردازش اطلاعات» هوش هیجانی است . این وجه تفاوت در دیدگاههای مختلف سنجش
و تعاریف عملیاتی از سوی نظریهپردازان مدل مختلط و توانمندی ، نمایان است . مفهوم
«صفت» هوش هیجانی با شاخصهای بین موقعیتی رفتار نظیر همدلی ، جرأت و خوشبینی ارتباط
دارد ، در حالیکه مفهوم «پردازش اطلاعات» مربوط به توانائیهایی نظیر توانایی تشخیص
، ابراز و بر چسب زدن هیجان میباشد . مفهوم «صفت» ریشه در چارچوب شخصیتی دارد که از
طریق پرسشنامههای خودسنجی که رفتار خاصی را میسنجند ، اندازهگیری میشود.
این دیدگاه در بررسی هوش هیجانی تحت الشعاع متغیرهای شخصیتی
(نظیر همدلی و تکانشی بودن) و ساختارهایی که همبستگی بالقوه با آنها دارند (مانند انگیزش
، خودآگاهی و امیدواری) قرار میگیرند ، برعکس دیدگاه «پردازش اطلاعات» بیشتر بر بخشهای
سازنده هوش هیجانی و رابطه آن با هوش سنتی متمرکز میشود.
هوش هیجانی از نقطهنظر گلمن
به نظر گلمن (1995) هوش هیجانی هم شامل عناصر درونی است و هم
بیرونی . عناصر درونی شامل میزان خودآگاهی ، خودانگاره ، احساس استقلال و ظرفیت خودشکوفایی
و قاطعیت میباشد . عناصر بیرونی شامل روابط بین فردی ، سهولت در همدلی و احساس مسئولیت
میشود . همچنین هوش هیجانی شامل ظرفیت فرد برای قبول واقعیات ، انعطافپذیری ، توانایی
حل مشکلات هیجانی ، توانایی حل و مقابله با استرس و تکانهها میشود .
گلمن هوش هیجانی را از IQ جدا کرده و به نظر او هوش هیجانی
شیوه استفاده بهتر از IQ را از طریق خودکنترلی ، اشتیاق و پشتکار و خودانگیزی شکل میدهد.
او مفهوم هوش هیجانی را در 5 حوزه قرار میدهد :
آگاهی از هیجانات خود
خودآگاهی ـ بازشناسی احساس ، آنگونه که رخ میدهد ـ محور اصلی
هوش هیجانی است . توانایی کنترل لحظه به لحظه احساسات ، برای بینش روانشناختی و درک
خویشتن ، اساسی است . تعریفی که گلمن (1995) برای خودآگاهی در نظر گرفته است چنین است
: «درک عمیق و روشن از احساسات ، هیجانات ، نقاط ضعف و قوت ، نیازها و سائقهای خود
. افرادی که به احساسات و هیجانات خود اطمینان بیشتری دارند ، مهارت بیشتری در هدایت
و کنترل وقایع زندگی از خود نشان میدهند ، در کارهای خود دقیق هستند امیدواری آنها
غیرواقع بینانه نمیباشد و مسئولیتی را قبول میکنند که در حد توان آنها میباشد .
همچنین این افراد با خود و دیگران صادق بوده و خیلی خوب میدانند که هر نوع احساسی
تا چه اندازه بر آنها و اطرافیان تأثیر میگذارد .
کنترل هیجانات
کنترل هیجانات به شیوهای مناسب مهارتی است که به دنبال خودآگاهی
ایجاد میشود . اشخاص کارآمد در این حیطه بهتر میتوانند از هیجانهای منفی نظیر ناامیدی
، اضطراب ، تحریکپذیری رهایی یابند و در فراز و نشیبهای زندگی کمتر با مشکل مواجه
میشوند و یا در صورت بروز مشکل به سرعت میتوانند از موقعیت مشکلزا و ناراحتکننده
به شرایط مطلوب بازگردند . برعکس افرادی که در این حیطه توانایی کمتری دارند ، همواره
درگیر احساسات درمانده کننده هستند .
خود انگیختگی
این مؤلفه مربوط به تمرکز هیجانها برای دستیابی به اهداف با
قدرت ، اطمینان، توجه و خلاقیت میباشد . افراد خود انگیخته ، ارضا و سرکوب خواستهها
را به تأخیر میاندازند ، اغلب به تکمیل یک عمل میپردازند . آنها همواره در تکاپو
و حرکت هستند و تمایل دارند که همواره مؤثر و مولد باشند . از نظر گلمن (1995) خودانگیزی
زبان سائق پیشرفت میباشد و کوششی است که جهت رسیدن به حد مطلوبی از فضیلت افرادی که
این خصیصه را زیاد دارند ، همیشه در کارهای خود نتیجه محور و سائق زیادی در آنها برای
رسیدن به اهداف و استانداردها ، وجود دارد . به طور کلی خودانگیختگی یک صفت ضروری برای
افراد میباشد زیرا از طریق خودانگیختگی است که میتوان به پیشرفت مورد انتظار رسید .
تشخیص هیجانات در دیگران
همدلی اساس مهارت مردمی است . افراد همدل با سرنخهای ظریف اجتماعی
و تعاملهایی که بیانگر نیازها و خواستههای دیگران باشند ، مأنوس و آشنا هستند
. این مهارت افراد را در حیطه ای آموزش حرفهای و مدیریت توانمند میسازد. این مؤلفه
با احساس مسئولیت در قبال دیگران نسبت بیشتری دارد و به عقیده گلمن عبارت است از درک
احساسات و جنبههای مختلف دیگران و به کارگیری یک عمل مناسب و واکنش مورد علاقه برای
افرادی که پیرامون ما قرار گرفتهاند . همدلی به معنی من خوبم و تو خوبی نیست و به
این معنی هم نیست که تمام احساسات طرف مقابل را تأیید و تحسین کنیم ، همدلی بیشتر به
معنی تأمل و ملاحظه احساسات دیگران میباشد .
کنترل روابط
مهارت در این حیطه با توانایی مشترک در کنترل هیجان و تعامل
سازگارانه با دیگران همراه است . همچنین به جنبههای ذاتی رهبری و روابط میان فردی
منظم ، موزون و سازگار ارتباط دارد. به نظر گلمن افرادی که میخواهند در ایجاد رابطه
با دیگران مؤثر واقع شوند باید توانایی تشخیص ، تفکیک و کنترل احساسات خود را داشته
باشند ، سپس از طریق همدلی یک رابطه مناسب برقرار کنند. این مهارت فقط شامل دوستیابی
نمیشود گر چه افرادی که این مهارت را دارند خیلی سریع یک جو دوستانه با افراد ایجاد
میکنند ولی این مهارت بیشتر به دوستیابی هدفمند مربوط میشود . این افراد به راحتی
میتوانند مسیر فکری رفتار دیگران را در سمتی که میخواهند هدایت کنند (گلمن ،
1995). گلمن (1998) همچنین در کتاب اخیر خود با عنوان «هوش هیجانی در کار» پنج مؤلفه
فوق را به بیست و پنج توانش هیجانی متفاوت تقسیم میکند ، نظیر : آگاهی سیاسی ، نظم
کارکنان، اعتماد به نفس، هشیاری و انگیزه پیشرفت، استقامت، اشتیاق، خوشبینی و کنترل
خود.
هوش هیجانی از نقطه نظر بار ـ آن
یکی دیگر از نظریهپردازان مدل مختلط هوش هیجانی بار ـ آن
(1997) است ؛ هوش هیجانی به وسیله بار ـ آن به این صورت تعریف شده است : « یک دسته
از مهارتها ، استعدادها و توانائیهای غیرشناختی که توانایی موفقیت فرد را در مقابله
با فشارها و اقتضاهای محیطی افزایش میدهد » . بنابراین هوش هیجانی یکی از عوامل مهم
در تعیین موفقیت فرد در زندگی است و مستقیماً بهداشت روانی فرد را تحت تأثیر قرار میدهد
. هوش هیجانی با سایر تعیینکنندههای مهم (توانایی موفقیت فرد در مقابله با اقتضاهای
محیط) از قبیل آمادگیهای زیست ـ پزشکی، استعداد هوش شناختی و واقعیتها و محدودیتهای
محیطی در تعامل است.
مدل بارـ آن از هوش هیجانی چند عاملی است و مربوط به استعدادهایی
برای عملکرد است تا خود عملکرد (یعنی استعداد موفقیت تا خود موفقیت) . این مدل همچنین
فرآیند مدار است تا نتیجه مدار . ماهیت جامع این مدل مفهومی براساس گروهی از مؤلفههای
عاملی (مهارتهای هوش هیجانی) و روشی که آنها تعریف میشوند ، قرار دارد.
بار ـ آن پانزده هوش هیجانی در پانزده خرده مقیاس پرسشنامه هوشبهر
هیجانی بار ـ آن معرفی کرده است . هوش هیجانی و مهارتهای هیجانی طی زمان رشد میکنند
، طی زندگی تغییر میکنند و میتوان با آموزش و برنامههای اصلاحی مانند تکنیکهای
درمانی آن را بهبود بخشید.
پانزده عاملی که توسط بار ـ آن به عنوان عاملهای هوش هیجانی
در نظر گرفته شدهاند عبارتند از : 1ـ خودآگاهی هیجانی ، 2ـ احترام به خود ، 3ـ قاطعیت
، 4ـ خودشکوفایی ، 5ـ استقلال ، 6ـ همـدلی ، 7ـ انعطافپذیری ، 8ـ تحمل استرس ، 9ـ
حل مسأله ، 10 ـ واقعیتسنجی ، 11ـ مسئولیتپذیری اجتماعی ، 12ـ کنترل تکانه ، 13ـ
شادکامی ، 14ـ خوشبینی ، 15ـ روابط بین فردی .
بار ـ آن مدلی از توانشهای هیجانی را ارائه داده است که این
مدل پنج حیطه یا گستره از مهارتها یا توانائیها را در بر میگیرد :
1ـ مهارتهای درون فردی : که خود آگاهی هیجانی (بازشناسی و
فهم احساسات خود) ، جرأت (ابراز احساسات ، عقاید ، تفکرات و دفاع از حقوق شخصی به شیوهای
سازنده) ، خود تنظیمی (آگاهی ، فهم ، پذیرش و احترام به خویش) ، خودشکوفایی (تحقق بخشیدن
به استعدادهای بالقوه خویشتن) و استقلال (خودفرمانی و خود کنترلی در تفکر و عمل شخص
و رهایی از وابستگی هیجانی) را در برمیگیرد.
2ـ مهارتهای میان فردی : که شامل روابط میان فردی (آگاهی ،
فهم و درک احساسات دیگران) ایجاد و حفظ روابط رضایتبخش دو جانبه که به صورت نزدیکی
هیجانی و وابستگی مشخص میشود ) ، تعهد اجتماعی (عضو مؤثر و سازنده گروه اجتماعی خود
بودن ، نشان دادن خود به عنوان یک شریک خوب) و همدلی است .
3ـ سازگاری : که شامل مسألهگشایی (تشخیص و تعریف مسایل ، همچنین
ایجاد راهکارهای مؤثر)، آزمون واقعیت (ارزیابی مطابقت میان آنچه به طور ذهنی و آنچه
به طور عینی تجربه میشود) و انعطافپذیری (تنظیم هیجان ، تفکر و رفتار به هنگام تغییر
موقعیت و شرایط) میباشد .
4ـ کنترل استرس : که توانایی تحمل استرس (مقاومت در برابر وقایع
نامطلوب و موقعیتهای استرسزا) ، کنترل تکانه (ایستادگی در برابر تکانه یا انکار
تکانه) را شامل میشود .
5ـ خلق عمومی : که شامل شادی (احساس رضایت از زندگی خویشتن ،
شاد کردن خود و دیگران) و خوشبینی (نگاه به جنبههای روشن زندگی و حفظ نگرش مثبت
حتی در مواجهه با ناملایمات است ) (بار ـ آن ، 1997)
بطور کلی تعاریف متعددی را که توسط روان شناسان برای هوش ارائه
شده است، میتوان به سه گروه تربیتی (تحصیلی)، تحلیلی و کاربردی تفسیم کرد.
تعریف تربیتی هوش
به اعتقاد روانشناسان تربیتی ، هوش کیفیتی است که مسبب موفقیت
تحصیلی میشود و از این رو یک نوع استعداد تحصیلی به شمار میرود. آنها برای توجیه
این اعتقاد اشاره میکنند که کودکان باهوش نمرههای بهتری در دروس خود میگیرند و پیشرفت
تحصیلی چشم گیری نسبت به کودکان کم هوش دارند. مخالفان این دیدگاه معتقدند کیفیت هوش
را نمیتوان به نمرهها و پیشرفت تحصیلی محدود کرد، زیرا موفقیت در مشاغل و نوع کاری
که فرد قادر به انجام آن است و به گونه کلی پیشرفت در بیشتر موقعیتهای زندگی بستگی
به میزان هوش دارد.
تعریف تحلیلی هوش
بنابه اعتقاد نظریه پردازان تحلیلی ، هوش توانایی استفاده از
پدیدههای رمزی و یا قدرت و رفتار موثر و یا سازگاری با موقعیتهای جدید و تازه و یا
تشخیص حالات و کیفیات محیط است. شاید بهترین تعریف تحلیلی هوش به وسیله « دیوید وکسلر
» ، روان شناس امریکایی ، پیشنهاد شده باشد که بیان میکند: هوش یعنی تفکر عاقلانه
، عمل منطقی و رفتار موثر در محیط.
تعریف کاربردی هوش
در تعاریف کاربردی ، هوش پدیدهای است که از طریق تستهای هوش
سنجیده میشود و شاید عملیترین تعریف برای هوش نیز همین باشد.
تاریخچه مطالعات مربوط به هوش
مساله هوش به عنوان یک ویژگی اساسی که تفاوت فردی را بین انسانها
موجب میشود، از دیرباز مورد توجه بوده است. زمینه توجه به عامل هوش را در علوم مختلف
میتوان مشاهده کرد. برای مثال زیست شناسان ، هوش را به عنوان عامل سازش و بقا مورد
توجه قرار دادهاند. فلاسفه بر اندیشههای مجرد به عنوان معنای هوش و متخصصان تعلیم
و تربیت ، بر توانایی یادگیری تاکید داشتهاند.
در مقالهای معتبر که در سال 1904 منتشر شد، « چارلز اسپیرمن
» ، روان شناس بریتانیایی ، نخستین کوشش برای تحقیق در ساختمان هوش را با روشهای تجربی
و کمی تشریح کرد. پیدایش مقیاس هوشی بینه سیمون ، در سال 1905 و به دنبال آن تهیه و
استاندارد شدن مقیاس استنفرد _ بینه ، در سال 1916 در امریکا ، از فعالیتهای اولیه
به منظور تهیه ابزار اندازه گیری هوش بوده است. البته در سال 1838 « اسکیرول » به منظور
تهیه ضوابطی برای تشخیص و طبقه بندی افراد عقب مانده ذهنی ، روشهای مختلفی را آزمود
و به این نتیجه رسید که مهارت کلامی فرد بهترین توانش ذهنی اوست. جالب آن که بعدها
نیز مهارت کلامی از عوامل اساسی توانش ذهنی شناخته شد و امروز نیز محتوای اکثر تستهای
هوش را مواد کلامی تشکیل میدهد.
ترستون ، ثرندایک ، سیریل برت ، گیلفورد ، فیلیپ ورنون ، از
دیگر افرادی بودند که در زمینه هوش به تحقیق و بررسی پرداختند.
عوامل موثر بر هوش
از عوامل مهم موثر بر هوش ، تغذیه و دیگر شرایط دوران بارداری
است. تغذیه مناسب در این دوران و رعایت بهداشت جسمی و روحی مادر ، تاثیر مهمی در هوش
نوزاد خواهد داشت. سطح هوشی والدین ، تغذیه دوران کودکی و نوزادی ، شرایط و امکانات
محیطی ، نوع ارتباط والدین با کودک از دیگر عوامل موثر در رشد و شکوفایی هوش به شمار
میروند. عوامل محیطی مثل وجود محرکات مناسب در محیط پرورش کودک که او را به کنجکاوی
و کنکاش وا میدارد، در بروز و ظهور و شکوفایی هوش وی نقش اساسی دارد.
انواع آزمونهای هوش
تست بینه به عنوان قدیمیترین آزمون برای سنجش هوش شناخته میشود
که آزمون استنفرد _ بینه شکل تجدید نظر شده است که به فارسی نیز برگردانده شده است.
تست ریون از دیگر آزمونهای هوش است که به لحاظ سهولت اجرا معروف است. آزمون وکسلر که
آزمونی پیشرفته برای سنجش ابعاد مختلف هوش است، آزمون دقیقی است که برای گروههای سنی
خردسالان و کودکان و بزرگسالان فرمهای مجزایی دارد.
طبقات هوش
با توجه به نمرات حاصل از اجزای آزمونهای هوشی و تعیین بهره
هوشی ، افراد در طبقات مختلفی قرار میگیرند. در طبقه بندیهای گذشته افراد دارای هوش
پایین در طبقات کودن ، کانا و کامیو قرار میگرفتند. امروزه دیگر این طبقه بندی رایج
نیست و از طبقه بندی عقب مانده ذهنی ، بهره هوشی پایین ، متوسط و بالا استفاده میشود.
مدولاسیون در مهندسی عبارت است از سوار کردن سیگنال اطلاعات
(سیگنال باند پایه∗ یا پیام) بر روی سیگنال معمولاً
فرکانس بالاتری (سیگنال حامل∗) به منظور افزایش برد سیگنال و
بهرهوری انتقال و استفاده بهتر از پهنای باند کانال. در مدولاسیون یکی از خواص سیگنال
حامل (مثلاً دامنه، فرکانس، فاز یا ...) با توجه به تغییرات سیگنال پیام تغییر داده
میشوند. به طور کلی فرایند گنجاندن سیگنال حاوی اطلاعات در سیگنالی دیگر را مدولاسیون
می نامند.همچنین اخذ سیگنال حاوی اطلاعات دمدولاسیون نام دارد.
ضرورت مدولاسیون
از پهنای باند استفادهای
بهینه شود و هر پیام در کانال خاصی قرار گیرد.
مسافت انتقال پیام
(که در فرکانسهای پایین کم است.) افزوده شود.
اگر کانال مخابراتی شامل فضای آزاد باشد در این صورت برای انتشار
و دریافت سیگنال آنتنهایی مورد نیاز است طول این آنتنها متناسب با طول موج سیگنال
فرستاده شدهاست. بسیاری از سیگنالهای صوتی دارای مولفه فرکانسی ۱۰۰ هرتز یا پایین
تر هستند. برای ارسال این سیگنالها اگر سیگنال مستقیما انتشار یابد به آنتنهایی با
طول حدود ۳۰۰km نیاز است. اما اگر از مدولاسیون برای سوار کردن سیگنال بر روی یک فرکانس حامل مثلاً
۱۰۰Mhz استفاده کنیم در این
صورت طول آنتنها حدود یک متر خواهد بود.
انواع مدولاسیون چیست
مدولاسیون انواع مختلفی دارد. همچنین مدولاسیون به انواع آنالوگ
و دیجیتال هم تقسیم میشود. برای اشاره به مدولاسیونهای دیجیتال بیشتر از اصطلاح کلیدزنی (Keying) استفاده میشود.
در مدولاسیون سیگنال فرکانس بالا (حامل) بر اساس سیگنال پیام
تغییر داده میشود. سیگنال حامل خواص مختلفی دارد که میتواند بر اساس سیگنال پیام
تغییر داده شوند و از این رو انواع مختلفی از مدولاسیون پدید میآید.
مدولاسیون دامنه (AM): سطح یا دامنهٔ سیگنال حامل بر اساس تغییرات سیگنال پیام تغییر داده میشود.
مدولاسیون فرکانس (FM): فرکانس سیگنال حامل بر اساس تغییرات سیگنال پیام تغییر داده میشود.
مدولاسیون فاز (PM): فاز سیگنال حامل بر اساس تغییرات سیگنال پیام تغییر داده میشود.
مدولاسیون تقسیم فرکانس
عمود برهم(ofdm):پهنای باندبین چند زیرحامل که برهم عمودهستند تقسیم می شود.
روش های مدولاسیون علاوه بر آن که امکان گنجاندن اطلاعات را
بر روی سیگنالی که انتشار موثرتری دارد را فراهم می کند، این امکان را نیز می دهد که
چند سیگنال دارای طیف همپوشان از طریق یک کانال انتقال یابند، این مفهوم را مالتی پلکس
گویند
فرستنده
فرستنده رادیویی (به انگلیسی: Radio Transmitter) یک دستگاه الکترونیکی
است که معمولا با کمک آنتن و تابش الکترومغناطیسی سیگنالی (مانند سیگنال رادیویی، تلویزیونی)
را مخابره میکند.
گیرنده فرستنده های آنالوگ RF
[size=small]گیرنده فرستنده های آنالوگ عموما به دو دسته طبقه بندی می شوند. AM ،
که در آن اطلاعات ارسالی در دامنه موج حامل مدوله شده و گیرنده فرستنده های FM که در آن اطلاعات
ارسالی در فاز موج حامل قرار می گیرد.
عموما گیرنده فرستنده
ها دارای بخش های زیر هستند:
•اسیلاتور، که
فرکانس موج کاریر باند فرستنده رادیویی را تعیین می کند.
•میکسر ، که اطلاعات
ارسالی را در باند فرکانسی مورد نظر مدوله می کند.
همانطور که گفته شد
در طراحی هر گیرنده و فرستنده دو بخش اصلی وجود دارد. اسیلاتور و میکسر . اسیلاتور
فرکانس موج حامل را تعیین می کند. در اینجا مداری را که می خواهیم طراحی کنیم باند
وسیعی از فرکانس های رادیویی AM مانند باند ۱۰۴مگا هرتز رادیو پیام ، فرکانس ۹۸ مگا هرتز رادیو
تهران و … و همچنین باند مورد استفاده برای فرستنده AM طراحی شده در این پروژه می باشد
. بنابراین در طراحی اسیلاتور موج حامل از یک خازن متغیر در مدار تیونر اسیلاتو استفاده
می کنیم.
بنابراین اولین قدم
در طراحی یک گیرنده فرستنده ، طراحی اسیلاتور است. اسیلاتور در واقع مداری است که پس
از طی مدت زمان کوتاهی پس از اتصال تغذیه DC ، به نوسانات پایدار
می رسد. اسیلاتور ها در ابتدا با استفاده از فیدبک مثبت ناپایدار شده و دامنه نوسانات
رو به افزایش می نهد. اما در دامنه ای معین این افزایش دامنه متوقف شده و نوسان ساز
در آن دامنه شروع به نوسان می کند. لذا به طور خلاصه خصوصیات یک اسیلاتور را می توان
به شرح زیر توصیف نمود:
۱- یک اسیلاتور
بایستی دارای فیدبک مثبت برای افزایش دامنه نوسانات باشد.
۲- یک اسیلاتور
می بایست پس از رسیدن به دامنه نهایی از ناپایدار شدن نوسانات جلوگیری کند. و با آن
دامنه به نوسانات خود ادامه دهد.این امر از طرق مختلفی قابل دستیابی است. برای مثال
استفاده از خاصیت بهره ترانزیستور که در آن با افزایش دامنه سیگنال اعمالی به بیس ترانزیستور،
بهره تقویتی ترانزستور کاهش می یابد و به جای تقویت ، تضعیف صورت می گیرد. بهره متغیر
ترانزیستور با پارامتر (x)g نشان داده می شود. و با سیگنال اعمالی به بیس ترانزیستور رابطه
معکوس دارد.
اسیلاتورهای معمول در
رادیوهای AM و FM ، عموما از مدار اسیلاتور کولپیتس، استفاده شده است.
FSK یا frequency shift keying چیست
همانطور که در مطالب
قبلی نیز اشاره کردم ، امروزه FSK رایج ترین روش مدولاسیون است که در ساخت مودم های PLC برای کاربرد
های خانگی یا اصطلاحا indoor استفاده می شود و تقریبا بیشتر مودم های PLC که تا کنون تولید
شده اند از این طرح مدلاسیون استفاده می کنند . FSK مشکلاتی نیز دارد که سعی میکنیم
از این پس به فواید و معایب این روش بپردازم ، اما پیش از هرچیز می بایست بدانیم که
اساس FSK بر چیست . از این رو در مقالات آتی FSK را بیشتر شرح میدهم . با جستجوی
لغت frequncy shift
keying در موتورهای جستجو تعاریفی از این روش
ارائه شده است که ترجمه خلاصه شده ای از آن ها را در ادامه می آورم .
تعریفFSK :
fsk روشی برای ارسال
سیگنال های دیجیتال است . اگر دو حالت باینری موجود یعنی صفر و یک منطقی را توسط یک
شکل موج آنالوگ تعریف کنید ، صفر منطقی در این روش توسط یک موج با فرکانس خاص و یک
منطقی نیز توسط موجی دیگر با فرکانس متفاوت تعریف می شود . یک مودم FSK اطلاعات باینری
موجود در کامپیوتر را به سیگنال FSK تبدیل می کند تا بتوان آن ها را روی خطوط تلفن ، کابل ها ، فیبر
نوری و یا به صورت بی سیم ارسال کرد . این مودم همچنین میتواند سیگنال های FSK رسیده را نیز
به حالت های صفر و یک دیجیتال تبدیل کند تا کامپیوتر بتواند آن ها را بفهمد .
استفاده از روش FSK برای اولین بار
در چاپگرهای ماشینی راه دور در اوسط قرن بیستم مرسوم شد . سرعت استاندارد این ماشین
ها ۴۵ باوود ، معادل ۴۵ بیت بر ثانیه بود . وقتی که کامپیوتر های شخصی رایج شدند و
شبکه ها رونق گرفتند ، این چنین سرعتی برای ارسال یک سند متنی بزرگ یا مثلا ارسال برنامه
ها واقعا اذیت کننده بود . در دهه ۱۹۷۰ مهندسان در جستجوی دستیابی به پهنای باند بیشتر
مودم هایی ساختند که با سرعت بیشتری کار میکرد ، تلاشی که تا امروز ادامه داشته است
. امروزه یک مودم تلفنی استاندارد می تاند با سرعتی تا هزاران بیت بر ثانیه کار می
کنند . حتی مودم های بی سیم و کابلی می توانند با سرعتی بیشتر از یک مگابیت بر ثانیه
کار کنند و مودم های فیبر نوری با سرعتی در حد چندین مگابیت بر ثانیه عمل می کنند
. جالب توجه است که بدانید اصول ابتدایی FSK بیش از نیم قرن است که تغییر نکرده
است .
البته در تعریف فوق
هیچ اشاره ای به استفاده از روش مدولاسیون FSK برای ساخت مودم های PLC نشده است ولی
جالب خواهد بود اگر بدانید مودم های PLC که از روش FSK استفاده می کنند سرعتی تا ۱۰۰ مگابیت بر ثانیه ارائه خواهند
کرد یک نکته ای که به طور غیر مستقیم در این تعریف آورده شده این بود که در روش FSK دو فرکانس حامل
خواهیم داشت که سیستم به طور پیاپی بین این دو فرکانس کلید زنی می کند .
تعریف روش های مدولاسیون
دیجیتال FSK در سایت از سایت دپارتمان UCL :
طبق متنی که در این
سایت آمده است FSK یکی از روش های مدلاسیون دیجیتال است که در آن فرکانس موج سینوسی
حامل بر اساس سیگنال پیام تغییر می کند . از دیگر روش های مدولاسیون دیجتال ASK و PSK را می توان نام
برد که در ASK دامنه و در PSK فاز موج حامل تغییر می کند.
در روش FSK از یک حامل
( یا دو حامل ) با فرکانس های متفاوت برای ۰ و ۱ استفاده می شود سیگنال مدوله شده منتج
ممکن است همچون جمع دو سیگنال دامنه مدوله شده باشد که فرکانس حامل شان متفاوت بوده
است .
برای عدم تداخل سیگنال
های ارسالی توسط فرستنده مان با سیگنال های رادیویی ارسالی توسط فرستنده های رادیو
و تلوزیون باند فرکانسی را انتخاب می کنیم که سیگنالی در ان ارسال نشده باشد.
شیعه در لغت بر دو معنا اطلاق میشود، یکی توافق و هماهنگی دو
یا چند نفر بر مطلبی، و دیگری، پیروی کردن فردی یا گروهی، از فرد یا گروهی دیگر. در
زبان عربی در اصل به معنای یک، دو یا گروهی از پیروان است. در قرآن این لفظ چندین بار
به این معنا به کار رفتهاست. برای نمونه در آیه ۱۵ سوره قصص درباره یکی از پیروان
موسی از عنوان شیعه موسی و در جای دیگر از ابراهیم به عنوان شیعه نوح یاد میکند. در
تاریخ اسلام لفظ شیعه، به معنای اصلی و لغویاش برای پیروان افراد مختلفی به کار میرفت.
برای مثال، گاهی از شیعه علی بن ابیطالب و گاهی از شیعه معاویه بن ابیسفیان نام برده
شده. اما این لفظ به تدریج معنای اصطلاحی پیدا کرد و تنها بر پیروان علی که به امامت
او معتقدند اطلاق میشود. و با تعالیم جعفر بن محمد به صورت یک مذهب مستقل درآمد.
«شیعه» در اصطلاح به آن عده از مسلمانان گفته میشود که به خلافت
و امامت بلافصل علی معتقدند، و بر این عقیدهاند که امام و جانشین پیامبر اسلام از
طریق نصّ شرعی تعیین میشود، و امامت علی و دیگر امامان شیعه نیز از طریق نص شرعی ثابت
شدهاست.
باورهای سازمانیافته و کلامی شیعه امروز بر این است که تبیین
و تفسیر امر دین پس از پیامبر و اداره امور مسلمانان بر عهده اشخاصی است، که از سوی
خدا معین شده و دارای ویژگیهایی همچون عصمت و عدالت هستند، این افراد امام نامیده میشوند.
نخستین امام شیعیان علی است. بر پایه باور شیعه، طبق احادیث متواتر محمد بارها پیش
از درگذشتش و به ویژه در غدیر خم آشکارا به جانشینی او تصریح کرده بود.
اصول دین شیعیان پنجگانهاست و علاوه بر سه اصل دین توحید، نبوت
و معاد به دو اصل دیگر یعنی عدل و امامت نیز باور دارند. اصل عدل بین شیعیان و معتزله
تا حدی مشترک است و اصل امامت ویژه این فرقهاست. شیعیان همچنین مانند بسیاری دیگر
از فرق اسلامی بر معاد جسمانی بسیار تاکید دارند وگرچه برخی شبههها و احتمالات درباره
روحانی بودن معاد مطرح شدهاست، اما همواره
از طرف علمای شیعه و سنی از جمله شیخ طوسی، خواجه نصیرالدین طوسی و امام محمد غزالی
جواب داده شده و بر جسمانی بودن معاد تاکید شدهاست، تا آنجا که ابن سینا با آنکه معاد
را در دوصورت جسمانی و روحانی قابل تصور میداند، اما میگوید: ... معادی که در شرع
نقل شدهاست، راهی برای اثبات آن جز از طریق شرع و تصدیق إخبار پیامبر نیست. وآن معادیست
که برای بدن است... اگرچه قرنها پس از وی، صدرالمتالهین شیرازی به اثبات آن فائق آمد.
و در واقع اینکه، این ضرورت در دین، اعتقاد به معاد جسمانی است نه معاد مادّی وطبیعی.
همچنین شیعیان قرآن را کتابی محفوظ میدانند و همه آنها مدعی
پیروی از قرآن و سنت محمد هستند و بخاطر پیروی از سنت پیامبر اسلام و دستور خداوند-
شیعه تعیین جانشین پیامبر را تنها ویژه خدا و پیامبر میداند.
باور به ظهور یا بازگشت منجی(نجات دهنده) و موعود در اکثر فرق
اسلامی و همچنین دیگر ادیان روشن و غیرقابل کتمان است، آنچنانکه یهودیان چشم به راه
پادشاه بنیاسرائیلاند و مسیحیان به بازگشت عیسی باور دارند، در باورهای زرتشتیان،
بودیسم و برخی دیگر ادیان نیز میتوان گونههای مشابه این باور را یافت، در فرق اسلامی،
مخصوصا فرق شیعه، در قرون پس از اسلام، این باور بسیار رایج و مشهود بودهاست. کیسانیه
قائم را محمد حنفیه فرزند دیگر علی بن ابیطالب میدانند، اسماعیلیه نیز قائم را اسماعیل
فرزند ارشد جعفر بن محمد صادق میدانند. اما باور شیعیان اثنی عشری، این است که منجی
آخرالزمان از آل محمد است و او را قائم آل محمد یا مهدی مینامند و معتقدند او آخرین
و امام دوازدهم شیعیان، حجت بن حسن عسکری است.
اعتقاد به رجعت به معنای زنده شدن بعضی از مردگان در این دنیا
و در هنگام ظهور مهدی، از دیگر باورهای شیعهاست، برخی از علمای شیعه، رجعت را از ضروریات
شیعه نمیدانند، اما هیچیک بدلیل ادله عقلی
و نقلی و قرآنی آن را انکار نمیکنند. اگرچه برخی ادیان و حتی فرق اسلامی به گونههایی
از بازگشت به زندگی پس از مرگ در اشکال مختلفی چون بازگشت روح در بدنی دیگر یا به تناسخ
یا بشکل حلول باور دارند، اما دیدگاه بخصوص شیعه در رجعت، یکی از بزرگترین تفاوتهای
شیعه با دیگران است، بدین معنی که شیعیان نه تنها به معاد جسمانی باوری عمیق دارند،
بلکه معتقدند که در آخر زمان و پس از ظهور قائم آل محمد،
برخی از انبیاء مانند عیسی مسیح و اولیاء خدا مانند مالک اشتر
و برخی از امامان شیعیان و همچنین برخی از اشقیاء و بدکاران دورانهای بشری رجعت نموده،
به دنیا باز میگردند. بدین ترتیب در آخرالزمان، نیکوکاران بر دنیا حکمرانی نموده و
بدکاران به مجازات خواهند رسید.
امامت
شیعه معتقد است قرآن و سنت پیامبر اسلام برای ایمان حقیقی لازم
ولی ناکافی است. یک مسلمان برای شناخت وظیفه خود و سلوک به سوی خدا در هر زمان نیازمند
پیشوایی است، که راه شناس و درستکار باشد و او را به سوی خدا راهنمایی کند؛ در غیر
این صورت هر کس بر اساس تشخیص شخصیاش امر دین را تفسیر میکند و گمراه میگردد. این
پیشوا حجتی است که توسط خدا انتخاب و توسط پیامبر و امامان پیشین به مسلمانان معرفی
میگردد. بنابراین امامت مفهومی بسیار بنیادی است و امام ویژگیها و مسئولیتهای متعددی
از جمله تبیین و تفسیر دین و هدایت مردم دارد. خلافت پایین مرتبهترین سطح وظایف امام
است و تنها وقتی امام به خلافت دست مییابد که مسلمانان او را بخواهند و یاری نمایند.
چنانکه امام علی در زمان خلافت میگوید:
«اگر نبود حضور حاضران و اقامه حجت به واسطه یاران و اگر نبود
عهدی که خدا از آگاهان گرفتهاست تا بر ستمگری ظالم و ستم بر مظلوم آرام نگیرند، افسار
شتر خلافت را وا مینهادم.(خلافت را نمیپذیرفتم.)»
البته یکی ازمنابع فقهی شیعه اجماع است درصورتی که کاشف از رای
معصوم باشد وروایات ائمه وپیامبر سنت نامیده میشوند.
عصمت
واژه «عصمت» در لغت عربی به معنای نگاه داشتن، حفاظت و ممانعت
است. اما این کلمه در اصطلاح علم کلام، به معنای مصونیت از گناه یا لغزش برای برخی
از انسانها مانند پیامبران و امامان آمدهاست.
دانشمندان علم کلام اسلامی مانند خواجه نصیر الدین طوسی در کتاب
تجرید الاعتقاد و علامه حلی در شرح تجرید، به این نکته اشاره کردهاند که بحث عصمت
در سه سطح مطرح میگردد:
سطح اول: عصمت به معنای باز دارندگی از اشتباه در ابلاغ رسالت.
در این زمینه دانشمندان علم کلام اعم از اهل تشیع و اهل تسنن، عصمت به معنای یادشده
را در مورد پیامبر اسلام تایید میکنند. زیرا آیه سوم از سوره نجم با صراحت این امر
را بیان کردهاست که هرگز پیامبر از روی هوا و هوس سخن نمیگوید و سخن او چیزی جز وحی
الهی نیست.
سطح دوم: عصمت به معنای باز دارندگی از گناه و معصیت. در این
زمینه عموم علمای علم کلام شیعه، معتقد به عصمت پیامبران و امامان و فاطمه زهرا هستند.
سطح سوم: عصمت به معنای باز دارندگی از هرگونه لغزش و اشتباه.
در این زمینه میان دانشمندان علم کلام شیعه اتفاق نظر نیست، اما از نظر اکثریت آنان،
پیامبر اسلام، دخترش فاطمه زهرا و ائمه شیعیان در مرتبهای قرار دارند که از هر گونه
خطا و اشتباه مبرا میباشند. از این رو به آنان معصوم گفته میشود. در مقابل اکثریت
یادشده، برخی از دانشمندان شیعه مانند شیخ صدوق در مبحث "سهو النبی"، صدور
لغزش های کوچک در قضایای شخصی و غیر مبحث ابلاغ و حی و رسالت را محال نمی شمارند.
همه شیعیان معتقد به انتخاب خلیفه توسط خدا و ابلاغ آن توسط
پیامبر هستند و بنابراین بر اساس حدیث غدیر (و آیاتی چون آیه ولایت و آیه تطهیر و احادیث
متواتر دیگر، همچون حدیث منزلت و حدیث ثقلین.) علی را خلیفه بر حق میدانند، اما اهل
سنت آنچه را در عمل واقع شده و سیره اصحاب پیامبر است، مشروع میدانند. بنابراین خلفای
انتخابی بعد پیامبر را به ترتیب ابوبکر، عمر، عثمان و علی نامیده، به ایشان خلفای راشدین
میگویند.
شیعیان بر این باورند که محمد در زمان حیاتش، جانشین پس از خود
را تعیین کرد و پسر عمو و دامادش علی بن ابیطالب را به عنوان وصی و خلیفه پس از خود
اعلام نمود. شیعیان بر این باورند که اساس و خاستگاه شیعه، دفاع از اسلام و ولایت و
عدل است.
همچنین شیعیان در اثبات حقانیت خود به روایاتی از پیامبر اسلام
در منابع اهل سنت استناد میکنند، که در آنها به «شیعه علی» اشاره شدهاست. از جمله
سیوطی سنی مذهب روایت میکند زمانی پیامبر رو به امام علی کرد و گفت: «سوگند به آن
که جانم به دست اوست این شخص - علی - و کسانی که شیعه و پیرو اویند در قیامت رستگارند.»
علامه امینی از علمای شیعهاست که از محبوبیت خاصی در میان شیعیان برخوردار است. وی
تمامی روایات درباره واقعه غدیر را از کتب اهل سنت جمعآوری نموده و در چهل مجلد الغدیر
منتشر نمود.
در مقابل، امروزه برخی، شیعه را مذهبی ساختگی دانسته و آن را
به فردی بنام عبدالله بن سبا نسبت میدهند. اگرچه برخی از تواریخ و «کتب ملل و نحل»،
وی را از غُلات (غالیان) شیعه و موسس فرقه سبائیه میدانند که قائل به الوهیت علی بودهاست
و بهمین دلیل مورد لعن و تکفیر علی بن ابیطالب واقع شدهاست و حتی برخی اخباری نقل
میکنند که وی و پیروانش، بدستور علی در آتش سوزانده شدهاند. مرتضی عسکری در کتاب
خود و همچنین برخی از خاورشناسان و حتی علمای سنی در قرون اخیر، عبدالله بن سبا فردی
خیالی و ساخته و پرداخته مخالفان شیعه میدانند.
برخی از اهل سنت نیز بین فقه جعفری -آموزههای فقهی امام صادق-
با مذهب تشیع تفاوت قائلند. نظیر شیخ شلتوت، مفتی اعظم الازهر که مذهب جعفری را نظیر
مذاهب چهارگانه اهل سنت معتبر میدانست.
بيوتكنولوژي در اوايل قرن بيستم وارد عرصه جهاني شد. ليكن مهندسي
بيوفرايند بعد از جنگ جهاني دوم و با توليد صنعتي پني سيلين به روش تخمير وارد معادلات
علمي، تجاري و اقتصادي جهان شد. بيوتكنولوژي يك مفهوم كلي و يك موضوع بين رشته اي است
كه دامنه وسيعي از علم (مهندسي، پزشكي، كشاورزي، صنايع غذايي . . .) را شامل مي شود.
شايد يكي از تعاريف ساده و نزديك به ذهن در بيوتكنولوژي، انواع دسته بنديهاي محصولات
حاصل از تخمير باشد كه عمده ترين آن شامل مولكول هاي كوچك (Small Molecules) ، ماكرومولكولها
(مانند آنزيمها و پروتئين ها) ، مواد ساده سلولي(مانند مخمرنان) و محصولات كمپلكس(مانند
غذاهاي تخميري و محصولات كشاورزي) است.
ماكرومولكولها كه از مهمترين محصولات حاصل از تخمير به شمار
مي آيند، بخش بسيار وسيعي از فرايندهاي بالادستي و پايين دستي بيوتكنولوژي را به خود
اختصاص داده و بيوتكنولوژي نيز بيشترين پيشرفت و توسعه را به اين دست از محصولات اختصاص
داده است. به لحاظ اهميت و گستره اين محصولات، لقب نسل اول مواد و يا محصولات بيوتكنولوژيكي (First Generation) را مي توان به آنها اطلاق كرد.
اما در سالهاي اخير علاقه مندي بشر به نسل ديگري از محصولات
بيوتكنولوژيكي افزون شده، تا جايي كه تكنيكهاي بالا دستي و پايين دستي را كاملاً تحت
شعاع خود قرار داده است. امروزه نياز فراواني براي توليد، بازيافت و خالص سازي نانو
بيومواد (محصولات) نظير پلاسميد DNA و ويروس ها براي ژن درماني، اسمبلي ماكرومولكولها (مانند پروتئين
نانو ساختارها)، بعنوان حامل دارو و ذرات ويروس مانند (Virus-like particle) براي استفاده
در واكسن ها (Vaccine
Components) وجود دارد و محققين، خود را مواجه با
مشكلات و معضلات جديدي در اين خصوص مي بينند. نانو بيو مواد بواسطه اندازه ويژه شان
(با قطر10-300 نانومتر)، شيمي سطح پيچيده و ارگانيزمهاي دروني شان، تكنيكهاي بالا دستي
و پايين دستي گسترش يافته براي نسل اول مواد بيولوژيكي را به چالش طلبيده و روش هاي
جديدي را براي توليد و بازيافت طلب مي كنند. به همين منظور با يك دسته بندي منطقي مي
توان اين دست از محصولات بيو تكنولوژيكي را نسل دوم (Second Generation) محصولات ناميده و راه
كارهاي جديد را در مواجهه با آنها جستجو كرد.
تعريف:
نانوتكنولوژي مجموعه اي است از فناوري هايي كه بصورت انفرادي
يا با هم براي به كارگيري و يا درك بهتر علوم مورد استفاده قرار مي گيرند. بعضي از
اين فناوري ها هم اكنون در دسترس و بعضي نيز در حال توسعه و پيشرفت اند كه ممكن است
در طي سالها و يا دهه هاي بعد مورد استفاده واقع شوند. بيوتكنولوژي جزو فناوري هاي
در حال توسعه است كه با به كارگيري مفهوم نانو به پيشرفتهاي بيشتري دست خواهد يافت.يك
تعريف كلاسيك از تعامل بيوتكنولوژي و نانو تكنولوژي بصورت زير بيان مي شود:
»بيوتكنولوژي به نانو تكنولوژي مدل ارايه مي دهد، در حالي كه
نانوتكنولوژي با در اختيار گذاشتن ابزار براي بيوتكنولوژي آنرا براي رسيدن به اهدافش
ياري مي رساند.«
پر واضح است كه تعامل بيوتكنولوژي و نانوتكنولوژي و يا به تعبيري
نانوبيوتكنولوژي بسيار فراتر از اين است. شايد بتوان گفت نانو بيوتكنولوژي مترادف با
استفاده از قابليت هاي نانو در كاربردهاي زيستي است. اين شاخه از فناوري به ما اجازه
مي دهد تا اجزا و تركيبات را داخل سلولها بصورت عام قرار داده و يا با استفاده از روش
هاي جديد خود آرايي و مكان آرايي در موج اول نانو بيوتكنولوژي، نانو بيو مواد را ساخته
و با تكنيكهاي پيشرفته به خالص سازي و باز يافت آنها بپردازيم. بي گمان زمينه ها و
فازهاي بعدي اين فناوري جديد به توليد وسايل نانو بيو (موج دوم) و در نهايت به ارايه
ماشين هاي هوشمند و روبات ها منجر خواهد شد (موج سوم)كه كاربردهاي فراواني در حوزه
هاي مهم بيوتكنولوژي مانند پزشكي، كشاورزي و صنايع غذايي خواهند داشت.
سؤالي كه به ذهن متواتر شده و محققان و متخصصان علوم بيوتكنولوژي
و نانو بيوتكنولوژي را متوجه آن كرده، اين است كه مرز بيوتكنولوژي و نانو بيوتكنولوژي
در كجاست؟
اگر چه اين دو فناوري هم پوشانيهاي زيادي دارند و به تعبيري
داراي مرزهاي نامشخص (Fuzzy) هستند، اما شايد دسته بندي محصولات بيوتكنولوژيكي به نسل اول
و نسل دوم كمك قابل توجهي به اين موضوع كند. حوزه اي از فناوري كه با توليد، باز يافت
و بكارگيري نسل دوم مواد و محصولات بيوتكنولوژيكي سروكار دارد، همان نانوبيوموادي كه
توليد و بازيافت و خالص سازيشان خصوصاً در ابعاد صنعتي به شدت تكنيك هاي موجود را به
مخاطره انداخته و روشهاي نوين را مي طلبد، مي تواند محدوده كاري نانوبيوتكنولوژي و
يا بيونانو تكنولوژي باشد.
با تقسيم بندي اولويت هاي تحقيقاتي نانو بيوتكنولوژي به سه موج
نانو بيومواد، نانو وسايل و نانو ماشين ها، لزوم تمايز بيوتكنولوژي و نانو تكنولوژي
بطور وضوح در محدوده كاري موج اول نانو بيوتكنولوژي خود را نمايان مي سازد. چون بي
ترديد موج هاي دوم و سوم اين فناوري هم پوشاني بسيار ناچيزي با بيوتكنولوژي به معناي
عام خواهند داشت.
اما موضوع بعدي كه ضرورت شفاف سازي و بيان واژه ها در آن مهم
است، تشابه و تمايز نانوبيوتكنولوژي و بيونانو تكنولوژي است. به بيان ديگر اصولاً فرقي
بين اين دو واژه وجود دارد و اگر چنين است اين تمايزات چيست؟
براي ساخت تمام نانو موادها(ذرات) همواره دو روش در نانوتكنولوژي
مد نظر است. ابتدا روشهاي بالا به پايين (Top down) و سپس روش هاي پايين
به بالا (Bottom up) . نانو بيو ذرات نيز از اين قاعده مستثنا نبوده و از طريق يكي
از اين دو روش توليد مي شوند. اگر يك نانو بيو محصول از روش هاي بالا به پايين توليد
شود، به بيان ديگر با تكيه براصول و مباني اصلي بيوتكنولوژي، و در ادامه با روشهاي
اصلاح شده خالص سازي و بازيافت – كه با كمك تكنيكهاي جديد توسعه يافته و براي محصولات نسل دوم
(نانو بيوموادها) بكار گرفته مي شود به محصول نهايي (End Product) تبديل شود، به اين مجموعه
از فناوريها بيونانو تكنولوژي اطلاق مي شود. به عنوان مثال بيو راكتوري را در نظر بگيريد
كه يك سلول حيواني خاص در آن كشت داده شده و در شرايط ويژه رشد كند. محصول مورد نظر
يك ويروس درون سلولي است كه براي استفاده در ژن درماني با درجه خلوصي ويژه مورد نياز
است. بدين ترتيب نانو بيو محصول مورد نظر در درون سلول توليد شده و سپس بازيافت مي
شود (از بالا به پايين). از طرف ديگر اگر با بهره گيري مستقيم از فناوري نانو يك نانو
بيو محصول از پايين به بالا ساخته شود، مي توان اين حوزه از فناوري نانو را نانو بيوتكنولوژي
دانست. مثال واضح آن توليد تمام نانو بيو ذرات از طريق خود آرايي و مكان آرايي است
كه با در كنار هم قرار گرفتن اجزاي تشكيل دهنده، محصول مطلوب توليد مي شود. اسمبلي
ماكرومولكولها و بطور خاص پروتئين نانو ساختارها از مثال هاي جالب توليد از پايين به
بالاي نانو بيو مواد است كه مي توانند بعنوان حاملهاي دارو استفاده شوند. بكارگيري
اين روش در ابعاد آزمايشگاهي خوشبختانه در داخل كشور آغاز شده و در حال گسترش و تكامل
است.
بطور كل بنظر مي رسد كه پژوهشگران دنيا در ساخت مواد از بالا
به پايين تا حدود زيادي موفق بوده و از ساخت توده اي مواد و بازيافتشان (بيونانو تكنولوژي)
و رسيدن به بيوذرات در اندازه نانو بهره گرفته اند. ضروري است در ايران نيز با برنامه
ريزي مدون، اين مهم را گسترش داد و تقويت كرد. (البته پژوهشگران ايراني در اندازه هاي
آزمايشگاهي موفق بوده اند و بايد در فاز بعدي به سمت توليد انبوه و صنعتي بروند). ساخت
از پايين به بالاي بيوذرات در دستور كار مراكز تحقيقاتي جهان قرار دارد و پيش بيني
ها حاكي از آن است كه دنيا بتواند به توليدات قابل توجهي در اين خصوص تا سال2015 ميلادي
دست يابد.
همانند مبحث قبلي (مرزهاي بيوتكنولوژي و نانو بيوتكنولوژي) با
عبور از موج اول تحقيقات و توليدات، اهميت شفاف سازي واژه ها بين بيونانوتكنولوژي و
نانو بيوتكنولوژي نيز كم رنگ شده و نانو بيوتكنولوژي تا حد زيادي موج هاي دوم و سوم
تحقيقات و فعاليتها را در انحصار خود قرار مي دهد.
محققان همواره براي رسيدن به اهداف ريز و درشت علمي تحقيقاتي
خود به دسته بندي ها و اولويت بنديها نياز دارند. با توفيقات نسبتاًَ خوبي كه در زمينه
هاي تحقيقاتي بيونانو تكنولوژي در فرآيندهاي بالا دستي بوجود آمده است، لزوم توجه بيشتر
به فرآيندهاي پايين دستي بيونانو تكنولوژي بيش از پيش نمايان مي شود. البته نياز پژوهشگران
به بهينه سازي توليد نانو بيو مواد در ابعاد صنعتي همچنان از دغدغه هاي جدي در سالهاي
آينده است.
در كنار بيو نانو تكنولوژي كه به تعبيري مقدم بر نانو بيو تكنولوژي
است، بايد با جديت به نانو بيوتكنولوژي و سه موج مهم آن پرداخت و براساس اولويت هاي
مطرح شده براي رسيدن به اهداف كوتاه مدت، ميان مدت و بلند مدت برنامه ريزي كرد تا بتوان
همگام با ديگران در جهان، شعار تعلق قرن بيست و يكم به نانو تكنولوژي را به منصه ظهور
رساند.
نقش یادگیری در همه صحنههای زندگی نمایان است. یادگیری تنها
آموختن مهارتی خاص با مطالب درسی نیست؛ بلکه در رشد هیجانی ، رشد شخصیتی ، تعامل اجتماعی
انسان دخالت دارد. انسان یاد میگیرد که از چه چیزی بترسد، چه چیزی را دوست بدارد و
کجا چگونه رفتار کند. در واقع نوزاد از همان لحظه تولد درگیر فرآیند یادگیری میشود
و این توانایی است که باعث پیشرفت و تفاوت روزانه او تفاوت انسانهای یک نسل از انسانهای
نسل قبل از خودشان میشود.
ویژگیهای یادگیری چیست
تغییر در رفتار
یادگیری همره با "تغییر" است، به گونهای که بعد از
کسب یادگیری موجود زنده (از جمله انسان) رفتارش (بیرونی یا درونی) به یک روش یا حالت
جدید تغییر مییابد. این تغییر هم در رفتارهای ساده و هم در رفتارهای پیچیده دیده میشود.
پایداری نسبی
درست است که یادگیری همراه با تغییر است ولی هر تغییری یادگیری
محسوب نمیشود، بلکه تغییرات ناشی از یادگیری پایداری (Permanency) دارند؛ و تغییراتی که
پایداری نداشته باشند را نمیتوان به یادگیری نسبت داد (نظیر تغییرات ناشی از مصرف
دارو یا مواد ، هیجانها ، خستگی و... که پس از رفع اثر دارو ، موضوع هیجان یا رفع خستگی
و...تغییرات نیز ناپدید میشوند). فردی که مسئله یا چیزی را یاد گرفته است تغییرات
حاصل از آن را همواره با خود دارد و در مواقع لازم به اجرا در میآورد.
تواناییهای بالقوه
یادگیری در فرد نوعی توانایی ایجاد میکند، بدین معنی که
" تغییرات پایدار در رفتار" نتیجه تغییر در "تواناییها" است،
نه تغییر در رفتار ظاهری. اگر طرف دیگر این تواناییها همیشه مورد استفاده قرار نمیگیرند
بلکه بعضی مواقع بصورت بالقوه هستند و هر وقت موقعیت و فرصت استفاده فراهم شود؛ از
حالت بالقوه خارج و به حالت بالفعل (عمل) در میآیند. مثلا فردی که دوچرخه سواری را
یادگرفته است، اگر موقعیت دوچرخه سواری برای او فراهم نباشد این توانایی بصورت بالقوه
در فرد باقی میماند و هر وقت موقعیت و فرصت دوچرخه سواری فراهم شود (مثلا یک دوچرخه
در اختیار او قرار گیرد) این توانایی از بالقوه به بالفعل (حالت عمل) در میآید. این
بدان معنی است که یادگیری هیچ وقت از بین نمیرود.
تجربه
هر نوع تغییر در تواناییهای بالقوه زمانی یادگیری محسوب خواهد
شد که بر اثر "تجربه"
(Experience) باشند، یعنی"محرکها" (عوامل)
بیرونی و درونی بر فرد (یاد گیرنده) تاثیر بگذارد (نظیر خواندن کتاب ، گوش دادن به
یک سخنرانی ، زمین خوردن کودک و فکر کردن در باره یک مطلب و ...) بدین ترتیب تغییرات
پایداری که در توانایی افراد بوسیله عواملی به غیر از تجربه بدست میآید یادگیری محسوب
نمیشود. تغییرات پایدار غیر تجربهای بیشتر عوامل رشدی را دربر میگیرند (نظیر عضلانی
شدن ، دندان درآوردن ، تغییرات بلوغ ، پیر شدن و ...).
ارتباط یادگیری و وراثت
بحث در مورد نقش یادگیری و وراثت (Inheritance) به سه نظریه متفاوت
که هر یک طرفداران خود را دارند؛ منتهی میشود. گروه اول از این دیدگاه دفاع میکنند
که "این وراثت است که رفتار و اعمال ما را شکل میدهد و یادگیری نقشی زیادی ندارد.
گروه دوم به نقش مطلق یادگیری تاکید و وراثت را رد میکنند. اما در دهههای اخیر نظریه
سومی نیز مطرح گردید که در آن بر نقش "تعاملی وراثت و یادگیری" تاکید شده
است. هم از لحاظ نظری و هم از دیدگاه تحقیقی نظریه سوم بهترین دیدگاه و راهکار را دارد.
از دیدگاه این گروه هیچ کدام مطلق نیستند، بلکه آنها کامل کننده یکدیگر هستند.
"انسان موجودی یادگیرنده است اما انسان چیزی را یاد نمیگیرد،
مگر آنکه قبلا در ساخت ژنتیکیاش ، تواناییها و برنامه ریزیهایی وجود ندارند که مستقل
از توارث باشد و هیچ رفتاری وجود ندارد که تحت تاثیر یادگیری قرار نگیرد مثلا کودکان
بعد از سن معینی شروع به "خزیدند ، ایستادن و راه رفتن" میکنند (نقش وراثت)
با این حال در ابتدا نواقص و مشکلات زیادی دارند که با گذشت زمان و در اثر تجاربی که
بدست میآورند، آنها را اصلاح میکنند (نقش یادگیری)
نظریههای یادگیری
تداعی گرایی
(Associationism)
تداعی سنت گرایی از ارسطو فیلسوف یونانی باقی مانده است که در
اواخر قرن نوزده و در اوایل قرن بیستم بصورت علمی و با عنوانهای "شرطی سازی ،
نظریههای محرک - پاسخ و رفتار گرایی" در آزمایشهای پاولف (Pavlov )،
ترندایک ( Thorndike) و اسکینر (Skinner) و ..." مورد مطالعه واقع شده است. این نظریات بر پیوند
بین محرکها و پاسخها تاکید و یادگیری را حاصل آن میدانند. این نظریات "شناخت
، تفکر " و هر فرآیندی را که قابل مشاهده مستقیم نباشد را مردود میدانند.
یادگیری اجتماعی (Social
Learning)
نظریه یادگیری اجتماعی شکل دیگری از نظریههای تداعی گرا است
که در کارهای البرت بندورا (Albert
Bandura) و جولیان راتر (Julien Rotter) دیده میشود. این نظریهها
هم بر رابطه "محرک- پاسخ" تاکید دارند ولی در کنار آن بوجود "متغیرها
و عوامل شناخت درونی" واسطه بین "محرک- پاسخ" اعتقاد دارند. این کار
آنها بازتاب و تقویت کننده رویکردهای شناختی در روانشناسی است.
شناخت گرایی (Cognitiveism)
تاکید "رویکرد شناختی" معمولا ، بر ادراک (Perception) ،
تصمیم گیری (Decision
making )، پردازش اطلاعات و... است این نظریهها
در مخالفت با "تداعی گرایی افراطی" بوجود آمدند. در واقع این نظریهها به
جنبههایی از فرآیند یادگیری توجه کردند که در نظریههای تداعی گرا کنار گذاشته و حتی
مردود اعلام شده بود. از نظریه پردازان این حوزه میتوان با نظریههای (Gestalt)،
پردازش اطلاعات و ... اشاره کرد.
حافظه و یادگیری
به نظر میرسد انسان هر چه دارد (منظور پیشرفتها) از برکت وجود
حافظه (Memory) دارد. در واقع اگر حافظه نبود، شواهدی هم برای وجود یادگیری
در دسترس نبود. گفته شده اگر حافظه نبود انسان مجبور بود هر لحظه و هر روز روشن کردن
آتش را یاد بگیرد. بدین ترتیب حاقظه و یادگیری بطور جداییناپذیری باهم ارتباط دارند.
حافظه ، یادگیری را با ذخیره کردن تجربیات و یکپارچه کردن آنها تسهیل میکند.
برای ثبت ، نگهداری و بازخوانی موضوعات یادگرفته شده مراحل سه
گانه "رمز گردانی (Coding)، اندوزش (Storage) و بازیابی (Retrieval) لازم است. و این سه مرحله خود در قالب انواع سه گانه حافظه یعنی
حافظه فوری (Immediate
Memory)، حافظه کوتاه مدت Short- Term Memory)) و حافظه بلند مدت (Long- Term
Memory) مورد بررسی قرار میگیرد.
فیزیولوژی یادگیری و حافظه
تمام اتفاقات مربوط به یادگیری (چه از نوع تداعی و چه از نوع
شناختی) و تمام مراحل و فرایندهای مربوط به حافظه در مغز انجام میگیرد. تحقیقات زیادی
درمورد محل و موقعیت نورونهایی که با یادگیری و حافظه در ارتباط هستند، شده است تا
به سوالاتی از قبیل "مکانیزم عصبی یادگیری و یادآوری چگونه است؟ ، چگونه خاطرهها
نگهداری میشوند؟ و... پاسخ داده شود.
این تحقیقات به نظریههای زیاد و متفاوتی مانند نظریه تثبیت (Consolidation Theory) ، نظریه سنتز پروتئین (Portion
Synthesis Theory) ، نظریه میانجیهای
عصبی
(Neurotransmitter Theory) و... منجر شده است.
اما باز هم اطلاعات و آگاهی انسان از فرایند دقیق این اعمال ناقص است و پژوهشهادر
این زمینه ادامه دارد.
بر اساس مطالعاتي كه در سال 1954 توسط گروه تحقيقاتي Matson با هدف توسعه حمل و نقل و سيستم توزيع كالا صورت گرفت مشخص گرديد كه تقريبا 50
درصد از هزینه هاي حمل و نقل کالا (از ابتدا تا انتها) مستقيما مربوط به تخلیه و بارگیری
از كشتي بوده است.
اولین بار در سال 1956 یک کامیون دار به نام Mclean تصمیم گرفت با ابتکار جالبی زمان و هزینه تخلیه و بارگیری را کاهش دهد.
وی با جمع کردن تعدادی تریلر کامیون با بار عدل پنبه و قراردادن
آنها روی کشتی اقدام به بارگیری کالا از مبدا در این تریلرها نمود.
با این ابتکار هزینه و زمان تخلیه کالا در مقصد کاهش چشمگیری
پیدا کرد. بدين ترتيب اولین کشتی تغيير يافته کانتینری با نام Ideal X با 58 باکس كه در واقع اولين نوع از کانتینر به شمار مي رود در سال 1956 وارد بندر
هوستون شد.
آقاي مك لين در واقع يك شبه باعث ايجاد انقلابي در صنعت حمل
و نقل و تغيير چشمگيري در اقتصاد حمل و نقل كالاهاي جنرال گارگو گرديد.
بر اساس محاسبات آقاي مك لين در همان زمان هزینه تخلیه و بارگیری
كشتي Ideal X 6دلار در هر تن بود كه با اجراي ابتكار استفاده از كانتينر، این
میزان به 16/0 دلار در هر تن (براي يك كشتي جنرال كارگو متوسط) کاهش یافت.
ایشان بعد از مدتی شرکت کشتیرانـی Sea Land را ایجاد نمود و در
اواخر 1990 این شرکت را به شرکـت کشتیرانی Maersk فروخت و نام کمپانی به Maersk Sealand تغییریافت. آقای مک لین پدر سیستم کانتینری در سن 87 سالگی درمی سال 2001 در گذشت.
بدین ترتیب اولین کشتی کانتینری با 58 باکس کانتینر در سال
1956 وارد بندر هوستون آمریکا و نیز اولین کشتی کانتینری در سال 1966 وارد اروپا شد.
در شهريور ماه 1307 شمسي بانك ملي ايران در حالي تاسيس شد كه
بنياد بانكداري در دنيا ، سالها قبل از آن ريخته شده بود ، هرچند تاريخ كشور نشان ميدهد،
در طول جنگهاي ايران و روس در نيمه اول قرن سيزدهم ، اولين تلاش ها براي تاسيس نوعي
بانك به عمل آمده بود ، ضمن آن كه قرنها پيش از آن ، زمان داريوش اول ، ايران اقدام
به ضرب سكه طلا و نقره ، مي كرده است .
امروز بانك ملي ايران در حالي هفتاد و پنجمين سال تاسيس خود
را گرامي ميدارد كه بانكداري نوين در جهان هم سو با پيشرفتهاي گوناگون در عرصه هاي
سخت افزاري و نرم افزاري فن آوري ، راه رشد خود را طي مي كند .
در سال 1307 و در شرايط توسعه يافتگي نظام بانكي در گوشه هاي
ديگر از زمين ، در سايه همت والا و انديشه ژرف بزرگ مردان و زنان ايراني، تاسيس بانك
ملي ايران ، ورود كشور به قلمرو بانكداري را رقم زد . امروز همه تلاش مديران بانك ملي
ايران بر بهره گيري هرچه سريعتر و كاملتر از شيوه هاي پيشرفته بانكداري عصر حاضر ،
استوار است .
صنعت بانكداري در عرصه ي بين المللي ،پديده اي بنام بانكداري
نوين را تجربه مي كند.پديده اي كه استنباط كلي از آن متوجه ظهور و استفاده از تكنولوژي
هاي پيشرفته ،براي انجام كارهاي گوناگون بانكي است .
اين استنباط ،البته چندان بي راهه نيست ومفهوم كلي بانكداري
نوين را مي توان در آن جستجوكرد. گرچه بانكداري نوين فقط اين موضوع را دربرنمي گيرد .
نوشتار پژوهشي زير ،بدون وارد شدن به قلمرو تئوريك موضوع ، در
قالبي كاربردي ،به تفصيل، چالشهاي فني ،حقوقي و اجتماعي بانكداري نوين را تشريح مي
كند .
اهميت اين موضوع در آن است كه هر يك از اجزاي مطالب ارائه شده
، مي تواند سرفصل يك موضوع پژوهشي براي مطالعه از سوي دست اندركاران مرتبط درنظام بانكي
كشور و به ويژه بانك ملي ايران باشد تا در آينده هنگام معرفي خدمات جديدتر و پيشرفته
تر بانكي با مشكلات كمتري مواجه شوند .
اين نوشتار ، « سرقت هويت » را به عنوان مهم ترين چالش بانكداري
نوين به ميان مي آورد واجزاي گوناگون آن را به لحاظ فني ، حقوقي و اجتماعي بر مي شمرد .
نگاه « نوشتار » به طور عمده متوجه چند وچون بانكداري نوين در
آمريكا است ،هرچند،مصداق هايي از چند كشور ديگر را هم ذكر مي كند.
گرچه،بحث عمده دراين نوشتار پيرامون “سرقت هويت” دور مي زند
ولي بحث هاي ديگري را هم دررابطه با بانكداري نوين،از جمله،« انتقال نيروي انساني وكارهاي
بانكي » شماري از بانكهاي بزرگ دنيا به خارج از كشور ، به ويژه هندوستان ،اجباري شدن
تهيه « گزارش كنترل داخلي » « نگراني بابت افزايش شمار سرقتهاي مسلحانه » و « صنعت
رهن » را دربر مي گيرد .
زبان اين نوشتار بر اساس آمار و ارقام ونگاه آن به سوي آينده
وتا سال 2007،توجه نشان مي دهد .
از جمله موضوعاتي كه شايد دركمتر مرجعي بتوان سراغي از آن گرفت
، « روابط عمومي وبانكداري نوين» است و درسرفصلهايي با عناوين ، “بهره گيري از تكنيك
هاي روابط عمومي” ، “ كم كاري روابط عموميها” و“ اهميت توجه به روابط عمومي” ، به
بحث گذاشته مي شود .
برپايه آنچه كه به « روابط عمومي وبانكداري نوين » مي توان اطلاق
كرد ،عامل اصلي موفقيت در محيطي كه تكنولوژيهاي پيشرفته اي از قبيل « اينترنت » يا
« تلفن هاي همراه » ،براي صنعت بانكداري فراهم ميكنند ، به روابط عمومي و اتخاذ استراتژيهاي
ارتباطي علمي ومناسب ،بستگي دارد .
در اين زمينه وبه عنوان مثال در متن نوشتار مي خوانيم ، يك بانك
تجاري در آمريكا كه شيوه بانكداري با استفاده از تلفن همراه را نيز در كنار شيوه سنتي
،مراجعه فيزيكي ارائه مي دهد ،با اين مشكل روبرو شده كه بسياري از مشتريان آنها گرچه
كاربر دريافت خدمات بانكي روي تلفنهاي همراه هستند ،ولي به سبب بياعتمادي وترس ، در
پي انجام هر داد و ستد بانكي الكترونيك ،از مراجعه فيزيكي به بانك نيز غفلت نميورزند!
مشكل فوق اساساً به خاطر عدم توجه وكم كاري روابط عمومي بانك
ياد شده به وجود آمده است .
البته بديهي است روابط عمومي در آن محيط ، با آنچه كه امروز
در ايران به آن عمل مي شود ، بسيار متفاوت خواهد بود، به طوريكه از يك سو نياز به حمايت
قاطع عالي ترين مقام هاي اجرايي بانكها دارد و از سوي ديگر مديران و پرسنل روابط عمومي
بايد از لحاظ كيفي، خلاق ،آموزش ديده و با تجربه در سطح استانداري هاي بين المللي باشند .
اهميتي بيش از بي كاري يا اختلاس در شركتها:
امروز “ سرقت هويت ” افراد به آنچنان درجهاي از اهميت رسيده
است كه مردم آمريكا را نسبت به آن بيش از بيكاري يا اختلاس در شركتها نگران ميكند.
در مورد ميزان اين نگراني، آنرا تا آن حدي دانستهاند كه ميتواند
سرنوشت انتخابات رياست جمهوري آن كشور را در سال آينده رقم بزند!
به واسطه همين موضوع، در يك نظرسنجي كه از 2000 شهروند آمريكايي
در ماه آوريل 2003 ، توسط شركتي بنام “ STAR
SYSTEMS” صورت گرفت، 9 آمريكايي از 10 نفر، تقاضاي
وضع قوانين جديدي در سطح فدرال براي برخورد با “ سارقان هويت ” داشتند .
بر اساس اين نظرسنجي ، دو سوم پرسششوندگان ( 66 درصد) گفتند
كه صنعت خدمات مالي نياز به كار بهتري در عرصه تاييد هويت مشترياني دارد كه حسابهاي
بانكي باز ميكنند.
72درصد از پرسش شوندگان، همين موضوع را در مورد كساني بيان كردند
كه قصد دريافت كارت اعتباري دارند.
12ميليون قرباني:
در اين زمينه. 6/5 درصد از كساني كه در نظرسنجي شركت “ STAR SYSTEMS ” شركت داشتند ، گفتند كه قرباني “ سرقت هويت” بودهاند. به عبارتي ديگر، ميتوان
12 ميليون نفر از جمعيت آمريكا را قرباني اين نوع سرقت به شمار آورد.
البته چنانچه مجموع افراديكه در دام جعل كارتهاي اعتباري و
“ سرقت هويت” گرفتار آمدهاند را درنظر بگيريم،به رقمي حدود 9/15 درصد مصرفكنندگان
ميرسيم كه قرباني يكي از اين نوع جرائم بودهاند.
ارقام فوق در حاليست كه در كل نميتوان در زمينه “ سرقت هويت
” آمار دقيقي ارائه كرد، زيرا بخشي از اين جرائم ماهها ناشناخته ميمانند.
حل مشكل در گرو زماني چند ساله:
به طور معمول ، بيش از يك سال طول ميكشد تا شخص متوجه شود كه
در دام سرقت هويت خود گرفتار و شخصي با استفاده از اطلاعات بدست آورده ، مرتكب تقلب
شده است!
به گفته “ BARBARA
SPAN” معاون مديرعامل شركت “ STAR SYSTEMS ” ، تازه، زمانيكه
وقوع اين نوع سرقت كشف شود، سالها به طول ميانجامد تا بتوان مشكل را حل كرد، در حاليكه
، در آن زمان ، متقلب آزاد و سرگرم انجام تقلبكاريهاي بيشتري خواهد بود!
آگاه نشدن قرباني از سرقت عليه خود:
در حقيقت وجه تمايز “ سرقت هويت ” آن است كه قرباني در اغلب
موارد، از اينكه جرمي عليه او روي داده است ، آگاه نيست !
به گفته “DON GHEE” مدير ارشد ريسك عملياتي در بانك “JP MORGAN CHASE” ، چنانچه سارقي آدرس
جديد روي كارت تعبيه كرده باشد، در آن صورت ، دارنده كارت قادر به دريافت صورت حسابهايي
كه به حساب وي خرج شده نيز، نخواهد بود.
متعاقباً ، زمانيكه شخصي به منظور پرداخت، چكي را مينويسد،
زمانيكه اين چك برگشت ميخورد، 12 ماه به طول ميانجامد تا كشف شود، آنهم تازه زمانيكه
از سوي شركت صادركننده كارت اعتباري، تلفني ميشود و ميپرسد كه چه موقع قصد پرداخت
و تسويه مثلاً 2400 دلار بدهي خود را داريد؟!
“سرقت هويت”، سودمندتر از قاچاق مواد مخدر!
نكته جالب آنكه ،اين نوع سرقت آنقدر حرفهاي شده كه شماري از
باندهاي تبهكاري مربوط به مواد مخدر، زمينه كاري خود را عوض و به اين امر رويآوردهاند،
زيرا آنها “ سرقت هويت” را سودمندتر و بيدردسرتر از قاچاق مواد مخدر ميدانند!
“ كميسيون فدرال تجارت آمريكا” در سال 2002 ، 161819 مورد شكايت
مربوط به “ سرقت هويت” را ثبت كرد كه 42 درصد آن به تقلب در كارتهاي اعتباري ،22 درصد
تقلب در تلفن يا شركتهاي عامالمنفعه، 17 درصد به تقلب در امور بانكي و 9 درصد به تقلب
در موارد استخدامي ، مربوط ميشد.
خسارتي 24 ميليارد دلاري:
در همين سال، بر اساس برآورد شركتي بنام “ CELENT COMMUNICATIONS” ، مجموع خسارتي كه از بابت “ سرقت هويت” در سال 2004 وارد خواهد شد
به 8 ميليارد دلار خواهد رسيد، گر چه رقم واقعي بمراتب بيشتر از آن خواهد بود.
“SPAN” در اين زمينه اعتقاد دارد، چنانچه شمار بزرگ سالان آمريكايي،
كه قرباني “ سرقتهاي هويت ” شدهاند ، يعني 12 ميليون نفر را در متوسط رقم خسارت
2000 دلار ضرب كنيم، رقمي نزديك به 24 ميليارد دلار خسارت وارد شده ، بدست ميآيد!.
اهميت “ سرقت هويت ” و رقم بالاي خسارت وارده ناشي از آن ، سبب
شده تا موضوع به صورت يك بحث سياسي مهم، دست كم در ايالات متحد آمريكا، مطرح و به همين
دليل يك سري قوانين جديدي در اين زمينه به ميان آيد.
سرقت هويت ، يك جرم فدرال:
شروع اين قوانين را بايد در قانون “ سرقت هويت” (IDENTITY THEFT ) سال 1998 دانست كه به موجب آن “سرقت هويت” يك جرم فدرال به حساب ميآيد.
انتقال آگاهانه يا استفاده از يك ابزار براي شناسايي كس ديگري
با قصد ارتكاب يا كمك و يا معاونت در هرگونه فعاليت غيرقانوني ، موضوع اين قانون را
تشكيل ميدهد.
در همين راستا براي پيشگيري از “ سرقت هويت” يك سري قوانين ديگر
در ايالات متحد آمريكا به تصويب رسيده كه از جمله آنها ميتوان به قانون “ USA PATRIOT “ قانون “ISO 17799” يا
GRAMM-“LEACH-BILLEY و قانون “ BASEL II” اشاره كرد.
گردآوري اطلاعات استاندارد:
بخش 326 قانون “ PATRIOT” كه از اكتبر امسال ( مهر 1382) به مورد اجرا در خواهد آمد، مقرر
ميدارد، موسسات مالي بايد هويت كليه اشخاصي را كه حساب باز ميكنند، به منظور حفظ
سوابق براي احراز هويت آنها و اطمينان از اينكه در فهرست تروريستها يا سازمانهاي تروريستي
شناخته شده و يا مظنون قرار ندارند، مورد تائيد قرار دهند.
به همين منظور مقرر شده تا روش هاي اجرايي لازم براي گردآوري
اطلاعات استاندارد از قبيل نام مشتريها، آدرس، تاريخ تولد و شماره تأمين اجتماعي آنها
تدوين شود.
به گفته “SPAN” بخش 326 قانون “ PATRIOT” از آنجا اهميت دارد كه براي شناخت مشتريها به كار ميرود. اين
بخش ضرورت امر را براي مؤسسات مالي فراهم ميكند تا هويت هر شخص را از طريق درخواست
دو فرم ارائه هويت و ثبت مشخصات اودر فرمهاي درخواست ، بمنظور نگهداري در سوابق ،
مورد تاييد قرار دهند.
قانون “PATRIOT ” ، فقط تأمين حداقل استانداردهاي لازم:
با اينهمه ، قانون “PATRIOT” فقط حداقل استانداردهاي
لازم را براي جلوگيري از “ سرقت هويت ” فراهم ميكند و به منظور تحقق بخشيدن به منظور
اصلي قانون، يعني عدم دسترسي جنايتكاران به نظام مالي نهادهاي مالي ،لازم است ، گامهاي
بيشتري برداشته شود.
در همين زمينه ، بانكها از ديرباز مجبور بودهاند بخشي از سرمايه
خود را براي پوشش خسارت احتمالي ناشي از اختلاس يا هرگونه سوء استفاده ديگر كنار بگذارند،
ولي ازدياد “ سرقت هويت ” باعث شده تا آنها تعريف خسارتهاي حداقل و قابل قبول را مورد
بررسي مجدد قرار دهند.
لزوم در نظر گرفتن هزينه ريسك عملياتي توسط بانكها :
همين موضوع سبب شده تا قانون “ BASEL II” كه از سال 2006 بايد
به مورد اجرا درآيد، مطرح شود. قانوني كه بر مبناي آن بانكها براي نخستين بار بايد
هزينه سرمايه مرتبط با ريسك عملياتي را به منظور شناسايي زمينه هاي ريسك عملياتي و
تعيين كميت خسارت مربوط به آنها، كنار بگذارند.
به طور كلي مديريت ريسك در صدر جدول اولويتهاي سرمايهگذاري
مؤسسات مالي قرار گرفته است، به گونهاي كه در سال جاري، 42 درصد از مؤسسات مالي بزرگ
در آمريكا، بين 000ر500 تا 5/2 ميليون دلار، روي تكنولوژي اطلاعات براي مديريت ريسك
سرمايهگذاري ميكنند.
مسئوليت مديريت ريسك در مؤسسات مالي همچنين از سطح هر اداره،
به سطح كلان يك مجموعه واحد، تابع مديران ارشد، ارتقاء پيدا كرده است .
نقش اينترنت در تكوين پايگاههاي اطلاعات مربوط به تقلب:
در اين ميان ، ظهور اينترنت و ساير ابزارهاي “ سلف سرويس” به
نحو چشمگيري موارد تقلب در كارتهاي اعتباري و سرقت هويت را افزايش داده و در نتيجه
لزوم پيدا كردن راهحلهاي جديدي را براي احراز هويت، به ميان آورده است .
به عنوان مثال “ WEB” اين امكان را براي مؤسسات مالي كوچكتر فراهم ميكند تا به پايگاههاي
اطلاعــــــات مربوط به تقلب در امور بانكي، از جمله پايگاه ملي اطلاعات شركتـــي بنــام PRIMARY “ “PAYMENT SYSTEMS دسترسي داشته باشند. پايگاهي كه در آن موارد بينظمي 200 ميليون
حساب مؤسسات مالي بزرگ آمريكا نگهداري ميشود.
اين پايگاه اطلاعاتي قابل دسترس از طريق اينترنت، در حقيقت مدل
اينترنتي يك ابزار ويژه احراز هويت بنام “ IDENTITY CHEK” به شمار ميرود كه شركت “PRIMARY PAYMENT SYSTEMS” مستقر در “آريزونا”، آن را طراحي كرده است .
60آزمايش روي هر چك:
“ IDENTITY CHEK
” كه در 21 بانك بزرگ از 30 بانك بزرگ آمريكا مورداستفاده
قرار ميگيرد، در سال گذشته ، بيش از 30 ميليون درخواست رامورد پردازش قرارداد كه روي
هر يك 60 آزمايش انجام شد.
“ IDENTITY CHEK
” موارد مربوط به عدم اعتبار يا وجود عناصر غير معمول
در حسابهاي جاري و پسانداز، درخواست كارتهاي اعتباري، اعطاي وام و تغييرات آدرس را
بررسي و به مؤسسه مالي اطلاع ميدهد.
از جمله بررسيهايي كه “ IDENTITY CHEK ” انجام ميدهد، به عنوان
مثال ، تطبيق دادن تاريخ تولد با شماره تأمين اجتماعي، يا كدپستي با آدرس خيابان،
است .
شناسايي ، احراز و اعتبار:
در مجموع استراتژي پيشگيري از “سرقت هويت ”سه مرحله شناسايي،
احراز و اعتبار را در برميگيرد.
شناسايي شامل چك كردن اطلاعات شخصي از قبيل نام با استفاده از
كارتهايي مانند تأمين اجتماعي، گواهينامه رانندگي ، گذرنامه و غيره ميشود.
احراز فرايند، اثباتي است كه مشخص ميكند، شناسهها واقعي هستند
و اعتبار، به هويت سازهاي منحصر بفرد هر كس از قبيل رمز عبور،شكل فيزيكي يا مشخصات
بيومتريك ( اثر انگشت ، تن صدا، اسكن و غيره ) مربوط ميشود و اينكه آيا اين مشخصات
واقعي و اصل هستند يا خير.
نياز به اعتبار، هم كاركنان يك سازمان و هم ارباب رجوع و مشتريان
آن را در برميگيرد و امنيت اطلاعات نيز از اسناد فيزيكي تا درخواستهاي “ON- LINE ” با تكنولوژي پيشرفته است .
بازار داغ انواع نرم افزارها:
در زمينه نرم افزارهاي تكنولوژيك مربوط به احراز هويت، سيستمهاي
ديگري هم در آمريكا وجود دارند، از جمله شركتي بنام “ ATTUS TECHNOLOGIES ” يك سري توليداتي
بنام “ WATCHDOG” دارد كه به مؤسسات مالي در راستاي تحقق بخش 326 قانون “USA PATRIOT” كمك ميكند.
با استفاده از اين نرمافزار ، زمانيكه شماره تأمين اجتماعي
و تاريخ تولد فردي وارد سيستم ميشود، اين سيستم به بررسي اين نكته ميپردازد كه آيا
زمان صدور شماره با ايالتي كه صادر شده مطابقت دارد و اينكه آيا آن شماره به لحاظ سن
با مشتري سازگاري دارد يا خير.
اين سيستم همچنين عكس روي شناسنامه ( كارت شناسايي) را بررسي
ميكند و چنانچه بجاي عكس واقعي از تدابيري همچون هولوگرام استفاده شده باشد، كاربران
را از موضوع مطلع ميكند.(1)
علاوه بر نرمافزارهاي فوق، گزارش ديگري به اين نكته اشاره ميكند
كه “ انجمن بانكداران آمريكا” ، توصيه ميكند، نرمافزاري بنام “ID POINT ” محصول شركت “ LEXIS NEXIS”
واقع در شهر ديتون ايالت اوهايو، در راستاي قانون “ USA PATRIOT” مورد استفاده بانكهاي آن كشور قرار گيرد.
“ ID POINT ” سوابق 330 پايگاه اطلاعات عمومي را كه از سوي بانكها براي مشتريان
جديد تقاضا ميشوداز طريق مطابقت نام، آدرس ، شماره تأمين اجتماعي ،تاريخ تولد و شماره
تلفن آنها با يكديگر كنترل ميكند، ضمن آنكه ميتواند تلفن محل كار و آدرس قبلي آنها
را نيز كنترل كند.
بانكها ميتوانند از طريق سرويس “WEB “ همزمان اطلاعات لازم را كنترل كنند
يا آنكه يك سري اسم را به “مركز ملي (كشف) تقلب” “ NATIONAL FRAUD CENTER ” ارسال و از طريق آنها وضعيت مشتري جديد را استعلام كنند.
به گفته آقاي “ JAMES
VALUES” مدير “مركز ملي (كشف ) تقلب” آمريكا،
كه بيش از اين ، سرپرست همين بخش در “FBI” به شمار ميرفت ، بانكهاي كوچك كه روزانه 5 افتتاح حساب دارند،
ميتوانند مشخصات مشتريها را از طريق سيستم “WEB” و بانكهاي بزرگ كه روزانه 100 افتتاح
حساب دارند ، ميتوانند اين مشخصات را از طريق مركز فوق كنترل كنند.
اين مركز به نوبهي خود اطلاعات مورد نظر را از طريق سه پايگاه
اطلاعاتي جستجو ميكند كه پايگاه سوم با استفاده از نرمافزار “ ID POINT“ ،
اطلاعات دو جستجوي اول را به يك نمره عددي تبديل و با استفاده از آن هرگونه بينظمي
يا نشانهاي از تقلب را ، كشف ميكند.
نشان تقلب ميتواند، به عنوان نمونه، نشانههايي از اينكه آدرس
داده شده در يك زندان يا يك صندوق پست قراردارد يا اينكه تلفن ارائه شده وصل نيست و
يا اينكه شماره تأمين اجتماعي قبل از تاريخ تولدشخصي صادر شده است ، باشد.
البته ، سيستم “ID POINT” بايد به گونهاي عمل كند كه “ خطاهاي انساني” را به حساب “ نشانه
تقلب” ، به حساب نياورد.
پس از اينكه احراز هويت مشتري به اثبات رسيد، آنگاه مشخصات درخواست
كننده افتتاح حساب با فهرستي كه دولت در “ اداره كنترل داراييهاي خارجي” OFFICE OF FOREIGN ASSETS CONTROL” نگهداريميكند، مطابقت داده ميشود تا وي در ميان تروريست هاي
مظنون يا شناخته شده نباشد.
سرانجام براي اطمينان از حصول كار و جلوگيري از هر گونه سوء
استفاده و جستجويي كه به عمل ميآيد، نام مسئول و اپراتور كار نيز ثبت ميشود.(2)
300000سرقت هويت ظرف كمتر از سه سال:
پيش از اين اشاره شد كه “كميسيون فدرال تجارت آمريكا ” در سال
2002، 161819 مورد “سرقت هويت” را ثبت كرد . با اين رقم، رقم كل سرقت هاي هويت كه كميسيون
فدرال تجارت آمريكا، از بدو تأسيس پايگاه اطلاعات مربوط به اتاق پاياپاي اين موضوع
،در سال 2000، ثبت كرده است به 300000 مورد، افزايش مييابد.
همين موضوع سبب شده تا خسارت وام دهندگان نيز افزايش پيدا كند
و به حدود 1 ميليارد دلار در سال برسد.
اين افزايش ميزان خسارات، به نوبه خود وام دهندگان را وادار
كرده تا توجه بيشتري به هشيارسازي مصرف كنندگان، نسبت به سرقت هويت خود، نشان دهند.
بهرهگيري از تكنيك هاي روابط عمومي:
از جمله راههايي كه آنها به اين منظور در پيش گرفتهاند، بهرهگيري
از تكنيك هاي روابط عمومي به ويژه ارسال نامه براي آنها و توصيه به مراقبت از اطلاعات
شخصي خود است ، ضمن آنكه شماري از اين مؤسسات مرتبط با موضوع، از قبيل “كميسيون فدرال
تجارت” و“ فدرال رزور بانك” آمريكا، هم پوشش رسانهاي اطلاع رساني را زياد كردهاند،
و هم روش تهيه گزارشهاي خود را به سوي مركز گرايي سوق دادهاند.
اين اقدامات سبب شده تا ميزان انوع گوناگون خسارتهاي ناشي از
سوء استفاده از كارتهاي اعتباري مربوط به “سرقت هويت” كاهش يابد گرچه انواع ديگر اين
سوء استفاده ها رو به ازدياد رود.
صنعت نرم افزارسازي آمريكا در اين رشته نيز فعال بوده و نرم
افزارهاي گوناگوني به اين منظور نوشته و عرضه شدهاند كه از جمله آنها ميتوان به نرمافزاري
موسوم به “ IDENTICATE” ساخت شركتي بنام “AMERICAN
MANAGEMENT SYSTEMS” در شهر “ فيرفكس” ايالت “ ويرجينيا”
اشاره كرد.
شركت “ LEXIS NEXIS”
كه پيش از اين هم در رابطه با نرم افزاري بنام “ ID POINT ” به آن اشاره رفت، در اين مورد، نرم افزاري بنام , INSTANT ID ” دارد كه آنرا به طور
مشترك با “انجمن بانكداران آمريكا” طراحي كرده است .
از ابزاري بنام “ FRAUD
DEFENDER” به عنوان مكمل نرم افزار “INSTANT ID ” نيز ياد ميشود كه در راستاي احراز هويت به جستجوي پايگاههاي اطلاعات مربوط به
موارد غير اعتباري چندگانه، ميپردازد.
شركتي ديگر موسوم به و “ BANKERS SYSTEM INC” نيز در همين
راستا ، نرم افزاري بنام “ ID FLAG” را عرضه ميكند و شركت “ ID ANALYTICS INC” هم نرم افزار “ ID SCORE“را معرفي كرده است . (3)
كم كاري روابط عمومي ها :
دستاوردهاي صنعت نرم افزارسازي در حالي عرضه ميشود كه نگراني
در مورد سرقت هويت و ايمني اطلاعات شخصي، همچنان رو به افزايش است . اين نگراني به
ويژه هنگاميكه از بانكداري اينترنت صحبت به ميان ميآيد ، باز هم بيشتر ميشود.
اين وضعيت در شرايطي وجود دارد كه علت اصلي امر، كم كاري روابط
عموميهاي اين نوع بانكها در كاهش اضطراب و نگراني مشتريان خود است .
اكثر بانكها به طور كلي به واسطه عدم اتخاذ يك استراتژي ارتباطي
مناسب در مورد نقض حريم امنيتي سيستمهاي كامپيوتري خود از سوي نفوذگران ، سكوت اختيار
و اطلاعات و آماري ، منتشر نميكنند.
نظرسنجي مؤسسهاي بنام “ TOWER GROUP” آمريكا در اين زمينه
نشان ميدهد، 85 درصد همه مشتريان فعال پايگاههاي اينترنت در طول ماهي كه مبناي كار
اين نظرسنجي قرار داشت ، علاوه بر انجام كار بانكي خود از طريق اينترنت، به يك شعبه
بانك ، مراجعه فيزيكي نيز، داشتند.
85درصد از مشتريان در حالي بود كه رقم همه مشتريان آن بانكها از
92 درصد فراتر نميرفت .
صاحب نظران چند جنبه مربوط به امنيت اينترنت در مؤسسات مالي
را برميشمرند كه از جمله آنها ميتوان حفاظت در برابر نفوذگران ، ( هكرها ) ، ويروسها
و خرابكاري شبكه را ، ذكر كرد و سيستمهايي از قبيل ديوارهاي آتش، دستگاههاي كشف نفوذ،
تحليل كننده هاي ترافيك و … را در برابر انها مورد استفاده قرار داد.
با اينحال اين قبيل فعاليتهاي تقلب گرانه ، در مجموع آن چيزهايي
نيستند كه متوسط مشتريها را نگران ميكند، زيرا آنها تصور ميكنند كه چنين جرايمي عليه
نهادهاي مالي است و مستقيماً روي داراييهاي آنها در آنجا، تأثيري ندارد.
دسترسي غير مجاز به نام كاربر و واژه عبور:
اما آنچه كه اساساً مشتري بانك را در رابطه با امنيت اينترنت
نگران ميكند، “ سرقت هويت ” است . او تصور ميكند هنگاميكه قصد دارد يك كار بانكي
از طريق اينترنت انجام دهد، اين كار باعث ميشود تا شخصي به “ نام كاربر” و “ واژه
عبور” دسترسي پيدا كند و بدينوسيله راه خود را به سوي حساب وي يا از طريق رهگيري اطلاعات
هنگام انجام عمليات بانكي و يا از طريق نفوذ (هك) “ نام كاربر ”و “ واژه عبور”، بگشايد.
مشتريها بر اين باورند كه بدون داشتن يك حساب “ ON- LINE” ،
چنين اتفاقي روي نميدهد و آنها در برابر اين نوع سوء استفاده ها ، آسيب پذيري ندارند.
با اينحال ، مشتريها نميدانند كه سارقين قادر هستند از طريق
سرقت اطلاعات هويتي، اقدام به گشايش يك حساب بانكي “ ON- LINE” بنام خودشان نيز بكنند.
سه موردسرقت در استراليا :
يكي از جديدترين موارد مربوط به اين نوع سرقتهاي بانكــي به
سه بانك استراليــا يعنــي بانكهـــاي ANZ “ , “
COMMONWEALTH “ , “ WESTPAC “ ” مربوط مي شود كه در
طول يك دوره زماني چهارهفتهاي بين ماههاي مارس و آوريل امسال (2003) روي داد .
ماهيت سرقت هاي اتفاق افتاده در هر سه مورد يكسان بود ؛ بدين
ترتيب كه مشتريان بانكها، اطلاعاتي از طريق پست الكترونيك دريافت مي كردند كه از آنها
مي خواست روي يك بخش از آن اطلاعات كليك كرده و آنها را براي يك يا چند منظور ، روي
وب سايت بانك، ارسال كنند .
اطلاعاتي كه بدينوسيله مشتريها با كليك كردن روي آنها سبب مي
شدند تا به داخل وب سايت بانك راه پيدا كنند ، در حقيقت به يك سايت تقليد شده و غيرواقعي
كه به منظور جذب اطلاعات “ LOG-IN
" مشتريها به وجود آمده بود ،مي رفت و
اطلاعات كامل حساب “ ON – LINE “ مشتريها را در اختيار سارقين قرار ميداد . همه اين كارها در
حالي انجام شد كه سه بانك يادشده در آن زمان اصلاً متوجه چنين اقداماتي نبودند .
حوادث ماههاي مارس و آوريل سبب شد تا انجمن بانكهاي استراليا
چند پروژه را براي مقابله با جعل هويت، راه اندازي و از جمله استانداردهاي صنعتي جديدي
را، براي حفاظت، تدوين كند .
اهميت توجه به روابط عمومي :
از جمله اين استانداردها ، تدوين يك بسته آموزشي براي آشنا كردن
مشتريها با شيوه هاي گوناگون سرقت از بانكهاي اينترنت و راههاي پيشگيري و مقابله با
آن بود .
در اين ميان گفتني است اصولاً اغلب بانكهاي اينترنتي دستورالعملهاي
حفاظتي براي مشتريان خود تهيه و تلاش مي كنند تا آنها را با سيستم هاي حفاظتي از قبيل “ SECURE SOCKETS LAYER " 128بيتي رمزگذار و ديوارهاي آتش آشنا كنند ولي اين دستورالعمل ها
بسيار پيچيده تر از آن هستند كه همه مشتريها بتوانند از آنها سردر بياورند ، ضمن آنكه
وارد قلب و اساس موضوع هم نمي شوند .
آنچه مشتري بايد در زمينه اقدامات ايمني اطلاع داشته باشد آن
است كه چه نوع اقداماتي خارج از شبكه بانك براي حفاظت از وي به عمل مي آيد و اگر به
هر طريقي اطلاعات هويتي وي لو رفت ، در آن صورت چه اتفاقي مي افتد .
يك بررسي كه توسط شركت “ TOWER GROUP " روي 10 بانك
اينترنتي اول آمريكا صورت گرفته ، نشان مي دهد كه آنها در اين زمينه به لحاظ فقدان
يك استراتژي ارتباطي موثر، اقدامي در خور توجه ، به عمل نياورده اند ، گرچه اينگونه
بانكها در پشت صحنه تلاش هاي گسترده اي براي افزايش حفاظت شبكههاي ارتباطي خود ، انجام
مي دهند .
50تا 500 دلار جريمه از دست دادن واژه عبور :
نكته ديگري كه در مورد بانكهاي اينترنتي مطرح است به مقررات
مربوط به سرقت واژه عبور مشتري مربوط مي شود كه در سطح بانكهاي گوناگون آمريكا به گونه
اي متفاوت عمل مي شود .
مقررات فدرال آمريكا در اين زمينه ، مقرر مي دارد كه چنانچه
هر مشتري ظرف دو روز بانك را از وقوع سرقـــت “ واژه عبور ” آگاه كند ، بايد 50 دلار
جريمه بپردازد و چنانچه مدت اين امر از دو روز تجاوز كرد، در آن صورت ، ميزان اين جريمه
به 500 دلار مي رسد .
البته اغلب بانكها اين اطلاعات را از مشتريان خود مخفي مي كنند
ولي تنها “ BANK OF
AMERICA " چنين موضوعي را در پايگاه اينترنت خود
با تأكيدبر ضمانت 100 درصد بانك مي آورد و جريمه اي را هم از مشتريان خود طلب نمي كند .
دو بانك “ CITIBANK
" , " WELLS FARGO " گرچه پوشش ضمانتي صد
در صد را فراهم مي آورند ولي به موضوع در وب سايت خود اشاره نمي كنند . . (4)
اهميت كيفيت و درستي اطلاعات :
بانكداري نوين فقط در داد و ستد اينترنتي و ظهور اين شبكه عظيم
اطلاع رساني خلاصه نمي شود و ابعاد وسيعتري پيدا مي كند .
يكي از اين ابعاد، موضوع كيفيت اطلاعــات ورودي به سيستم هاي
بانكـــي است كه به ويــژه با قوانيـــن “ GRAMM-LEACH-BILLEY , “ USA PATRIOT “ و ““ BASEL II براهميت و نقش آن افزوده مي شود .
به قول “ MIKE SCHIFF
" ، تحليلگر شركت “ CURRENT ANALYSIS " ،وجود سيستم هاي گوناگون بانكداري الكترونيك سبب شده تا ما از محيط
تكنولوژي اطلاعات كه در آن فقط شمار كمي پرسنل اقدام به وارد كردن اطلاعات مي كردند
به جهاني وارد شويم كه در آنجا ، همه اشخاص ، در حكم پرسنل وارد كردن اطلاعات به حساب
مي آيند . همين امر احتمال و دفعات افزايش خطا در ورود اطلاعات را افزايش مي دهد .
اين موضوع به نوبه ي خود سبب شده تا بسياري از بنگاههاي اقتصادي
و دستگاههاي اداري مجبور باشند با صرف هزينه زياد به اصلاح خطاها بپردازند .
611ميليارد دلار خسارت “پست” در سال 2002 :
برآورد شركتي بنام “ DATA WAREHOUSE INSTITUTE " در اين زمينه نشان مي دهد ، به واسطه همين خطاها ،شركتهاي آمريكايي در سال
2002 ، با 611 ميليارد دلار خسارت ناشي از پست ، شامل هزينههاي تمبر ، چاپ و پرسنل
كار، مواجه شدند .
در ورود اطلاعات ، به عنوان مثال بسياري اوقات اتفاق مي افتد
كه آدرس دو مشتري يكسان از آب در ميآيد و مشخص نيست آيا آنها با يكديگر زندگي مي كنند
؟ آيا يكي از آنها از آن محل اسباب كشي كرده است ؟آيا آنها يكي هستند ؟ و…
بديهي است كه اين موضوع بايد بررسي و به نحو مقتضي اصلاح شود .
در مورد شركتها نيز ، ادغام ، تملك ، گسترش شعبه ها در داخل
و خارج از كشور ، ارائه اطلاعات از سوي اشخاص ثالث و مشتريان و يا شركاء سبب مي شود
موارد مشكوك پديد آيد .
موارد ديگر هم در مورد داده هاي مربوط به اشخاص به عنوان نمونه
مطرح است كه از جمله ،ازدواج ، مرگ ، طلاق ، جابجائي ، تغيير شغل ، تغيير تأمين كنندگان
كالا و … را در بر مي گيرد .
صد تا دويست هزار دلار ارزش نرم افزارهاي پاك و اصلاح امور :
اين موضوع به نوبه ي خود ، موضوع جديدي بنام “صنعت نرم افزار
پاك و اصلاح امور” را به ميان آورده است. نرم افزارهايي كه انواع كيفي آنها بين يكصد
تا دويست دلار ارزش دارند .
وجود چنين قيمت بالايي يك عامل بازدارنده در تهيه آنها از سوي
شركتها به شمار مي رود ، زيرا آنها ميپندارند در درون شركت خود مي توانند با هزينه
هاي بسيار كمتر چنين نرم افزارهايي كه در ظاهر ، چندان پيچيده هم به نظر نمي رسند ،
تهيه كنند .
البته ، فروشندگان نرم افزارها مدعي هستند كه با استفاده از
نرم افزارهايشان ظرف دو تا پنج روز مي توان همه گونه اطلاعات را در سيستم وارد ، پاك
و اصلاح كرد .
يكي از اين شركتها بنام “ INTELLIDYN " در تبليغات خود ادعا
مي كند كه اطلاعات اعتباري همه شهروندان آمريكايي را در پايگاه خود ذارد و بايد بطور
مرتب آنها را در اين پايگاه “ چند ترابايتي ” به روزكند، از همين رو با استفاده از
نرم افزارهايي كه از شركتي بنام “ DATAFLUX
" خريداري كرده ، مي تواند عمليات پاك كردن
و واردسازي اطلاعات را ظرف 16 ساعت انجام دهد . (5)
افشاي اجباري لورقتن اطلاعات امنيتي از سوي بانكها :
دركنار تحولات تكنولوژيك و نيز برخي قوانين و مقرراتي كه در
راستاي پيشگيري و برخورد با جرائم اينترنتي مرتبط با بانكداري نوين ، به ويژه در سطح
ايالات متحد آمريكا مطرح است ، مقررات جديد ديگري نيز در اين زمينه تدوين شده يا مراحل
تدوين را مي گذراند .
يكي از اين مقررات كه فعلاًدرسطح در ايالت كاليفرنيا مطرح است
ولي برخي از اعضاي كنگره از قبيل سناتور “ DIANNE FEINSTEIN " نماينده كاليفرنيا از حزب دمكرات، تلاش مي كنند تا آنرا براي سطح فدرال تعميم دهند
، مربوط به افشاي اجباري لورفتن اطلاعات امنيتي است .
بر مبناي اين مقررات ، هريك از شركتهاي آمريكا كه پي ببرند شخصي
غيرمجاز به اطلاعات مالي مربوط به هويت هر مشتري كاليفرنيايي آنها دسترسي پيدا كرده
است ، بايستي مشتريان خود را از اين امر مطلع كنند. وضعيت فوق فقط در شرايطي مي تواند
با تأخير صورت گيرد كه مقامات انتظامي ، به اين نتيجه برسند كه افشاي موضوع تحقيقات
آنها را به خطر مي اندازد .
اداره تحقيقات فدرال آمريكا (FBI) و موسسه اي بنام “موسسه امنيت كامپيوتري”،
در همين زمينه يك نظرسنجي انجام دادند كه نشان مي داد در سال گذشته بيش از 376 سازماني
كه اطلاعات آنها لو رفته بود ، سكوت اختيار كرده بودند .
30درصد از اين گونه سازمانها ، مورد لورفتن را به نيروي انتظامي
اطلاع داده بودند ، در حاليكه 21 درصد به سراغ مشاور حقوقي رفتند .
اكثريت اين سازمانها علّت عدم افشاي لورفتن اطلاعات را، تبليغات
منفي عليه سازمان خود دانستند .
قانون كاليفرنيا راه نفوذگران را نمي بندد !
قانون مربوط به كاليفرنيا كه سال گذشته تصويب و از اول ژوئيه
امسال (10/4/82) به مورد اجرا گذاشته شد ، از نظر حقوق دانان قانون جامع و مانعي بمنظور
انسداد راه نفوذگران (هكرها) به شبكه هاي اطلاعات مالي اشخاص نيست، زيرا اين قانون
فقط راهنمايي هاي اندكي در مورد اين موضوع ارائه مي دهد كه از نظر فني ، چه چيزي اطلاعات
به حساب مي آيد و نياز به فاش كردن دارد و نيز اين نكته كه چه سطح از رمز گذاري بايد
توسط شركتها به عمل آيد ؟ ضمن آنكه مشخص نمي كند، ظرف چه مدّت پس از وقوع ، اين موضوع
بايد فاش شود ؟(6)
50قانون مختلف براي 50 ايالت :
علاوه بر قانون كاليفرنيا ، يك سري قوانين ديگري هم در آمريكا
درباره مسايل گوناگون مربوط به بانكداري نوين وجود دارند كه فقط يكي از آنها، در سرنوشتي
نامعلوم، براي اجرا، از سال 2004 به سر مي برد و مابقي فعلاً در مرحله پيشنهاد هستند .
با قانون 2004 ، “گزارش منصفانه اعتبار” ،
( FAIR CREDIT
REPORTING ACT ) ، در صورت تصويب كنگره ، بانكها اين
مجوز را پيدا مي كنند تا داده هاي مربوط به درخواست وام و همچنين گزارشهاي اداره اعتبار
را با شعبه هاي تابع خود ، در ميان بگذارند. البته به شرط آنكه به مشتري موضوع را اطلاع
داده باشند .
در حال حاضر و در فقدان قانون ياد شده ، هر يك از ايالات آمريكا
“مقررات حفظ حريم ”خود را به مورد اجرا در مي آورد و اين يعني 50 قانون مختلف !
با وجود اين ، سرنوشت قانون “ گزارش منصفانه اعتبار ” به دليل
مخالفت شماري از اعضاي كنگره در هاله اي از ابهام قرار دارد .
قانون “ CHECK 21 " كه در حقيقت قانون رفع اشكال از چك است ، از جمله قوانين ديگري
است كه در كنار “ قانون اصلاح وديعه مربوط به بيمه” و “آزاد سازي چك هاي تجاري ” مطرح
هستند ولي مخالفت هايي هم با آنها مي شود . (7)
رونق داد و ستد شركتهاي ارائه كننده خدمات حفاظتي :
بحث هاي مربوط به قوانين جديد مربوط به حفاظت از شبكه هاي اطلاعاتي
به نوبه ي خود، دست كم در آمريكا، باعث رونق داد و ستد شركتهايي شده است كه خدمات حفاظت
از شبكه ها را ارائه مي دهند .
در اين زمينه ، اين موضوع نيز به عنوان يك چالش، پيش روي شركتهاي
بزرگ قرار گرفته كه تا چه اندازه مي توان چنين فعاليتي را به دست نيروهاي بيرون از
شركت سپرد ؟
يكي از شركتهاي بزرگي كه در زمينه واگذاري خدمات مراقبت از شبكه
هاي اطلاعاتي خود به شركتهاي ديگر ، گام برداشته ، شركت “ MERRILL LYNCH AND CO., “ است كه قرارداد چند ساله اي را به اين منظور با شركتي بنام ” VERISIGN” منعقد كرده است .
مدير بخش امنيت اطلاعات شركت “ MERRILL LYNCH AND CO., " در توجيه علّت واگذاري مراقبت امنيتي از شبكه هاي اطلاعاتي شركت خود به يك شركت
ديگر اعتقاد دارد ، با ورود به عرصه ي مديريت ريسك بزرگتر، اين كار باعث مي شود تا
بجاي آنكه كل شبكه را به طور مداوم تحت مراقبت براي كشف نشانه هاي حمله و چك كردن همه
هشدارهاي سيستم ، قرار دهيم ، صرفاً روي كار مغز شبكه تمركز كنيم .
رشد 19 درصدي :
البته هنوز چنين اقداماتي غير متعارف به شمار مي رود ، چه بر
اساس نظر سنجي كه در ماه اكتبر گذشته توسط شركتي بنام “ FORRESTER RESEARCH " انجام شد ، تنها 24 درصد از 286 شركت تمايل خود را نسبت به واگذاري كنترل امنيتي
شبكه هاي اطلاعاتي خود به شركتهاي ديگر يا در اصطلاح “منابع بيروني” ، اعلام كردند .
بر اساس اين نظر سنجي 53 درصد از اين شركتها اظهار داشتند كه
تمايلي به بهره گيري از خدمات شركتهاي ديگر در اين زمينه ندارند .
با اينهمه ، برآورد شركتي آمريكايي بنام “ GARTNER " نشان مي دهد ، بخش خدمات امنيتي در شاخه تكنولوژي اطلاعات سريعترين رشد را در اين
شاخه دارد و رشد آن امسال به 19 درصد خواهد رسيد .
همين برآورد حاكيست ، ميزان فروش اين بخش، از 8/547 ميليون دلار
در سال 2002 ، به 2/1 ميليارد دلار، در سال 2006 بالغ خواهد شد .
1200دلار درماه براي كنترل و مراقبت از سيستم كشف نفوذ :
شركتهاي ارائه كننده خدمات امنيتي مراقبت از شبكه، به طور معمول
200 تا 500 دلار در ماه براي مراقبت و مديريت “ديوار آتش” و بين 500 تا 1200 دلار در
ماه براي كنترل و مراقبت از “سيستم كشف نفوذ”، دريافت مي كنند .
نكته خاصي كه در اين مورد مطرح مي شود ، رعايت احتياط در عقد
قرارداد باشركتهايي است كه به لحاظ موقعيت ضعيف مالي ناگزير به ترك فعاليت شده اند
، ضمن آنكه بايد به اين نكته توجه خاص داشت كه در صورتيكه مشكلي كشف شود ظرف چه مدت
مي توان پرسنل خود شركت را براي حل آن فرا خواند و شركت ارائه كننده خدمات امنيتي براي
تأثير نپذيرفتن فرآيندهاي كار در اين ميان، مي تواند چه كاري را انجام بدهد؟
در اين زمينه شركتي بنام “ EXOSTAR " كه يك شركت ارائه كننده
خدمات مالي ON-LINE در عرصهي صنايع هوا- فضا و امور دفاعي است، در قرارداد خود
باشركت خدمات امنيتي “ TRUE SECURE
" خواستار آن شد تاپاسخ اين شركت به مشكل
پيش آمده از 15 دقيقه تجاوز نكند و هرگونه اصلاحي كه بايد در سيستم صورت گيرد ، نبايد
متجاوز از 30 دقيقه پس از كشف مشكل، باشد . (8)
* * *
ـ ظهور بانكهاي نوين كه به گونه اي به صورت ON-LINE انجام فعاليتهاي گوناگون بانكي را از طريق اينترنت يا شبكه هاي ديگر ، فراهم مي
كنند ، علاوه بر آنچه كه تابحال تشريح شد ، چالش هاي ديگري هم ، همراه خود دارد .
چالش هاي بازاريابي :
يكي از اين چالش ها ،كه مي توان آنرا “ چالش هاي بازاريابي
” ناميد ، به استفاده از آدرس پست الكترونيك مشتري براي ارسال مرتب “ اطلاعات بازاريابي
” يا به گونه اي ساده تر اطلاعات تبليغاتي، برايوي، مربوط مي شود .
اين اطلاعات بر دو گونه است ، اطلاعات مربوط به خود بانك يا
اطلاعات مربوط به شخص ثالث ، ضمن آنكه اين بحث حقوقي مطرح است كه اولاً چگونه مي توان
بدون اجازه مشتري نسبت به اين كار اقدام كرد و ثانياً آيا بانك تا چه اندازه مجاز خواهد
بود آدرس پست الكترونيك مشتري خود را در اختيار شخص ثالث قراردهد ؟
البته انجام اين نوع كارها قبل از ظهور اينترنت هم، در ميان
به ويژه شركتهاي گوناگون آمريكايي از جمله نشريات معمول بوده تا ليست مشتركين خود را
در ازاي دريافت مبلغي ، در اختيار صاحبان كالا و خدمات ديگر قرار دهند تا آنها اطلاعات
بازاريابي و تبليغات خود را براي آنها پست كنند .
از لحاظ حقوقي نيز قبل از اين اقدام ، در مورد دريافت اجازه
مشتركين يا مشتريها به دو گونه عمل مي شد ، يكي هنگام تكميل فرم اشتراك ، در پائين
برگ يا فرم اشتراك قيد مي شد كه نشريه يا موسسه آدرس مشترك و يا مشتري را در اختيار
اشخاص ثالث براي فعاليت هاي بازرگاني قرار خواهد داد و ديگر آنكه در برخي مواقع از
مشترك يا مشتري به اين منظور كسب اجازه ميشد.
اما ظهور بانكهاي ON-LINE و داد و ستد مالي ،
اين شبهه جديد را مطرح مي كند كه در صورت در اختيار گرفتن آدرس مشتريها در اختيار اشخاص
ثالث ، خطر لورفتن واژه عبور ، نام كاربر و ساير اطلاعات شخصي مشتري ، افزايش پيدا
كند .
به هر حال ، اين موضوع ، ابعاد حقوقي خاصي دارد كه به تدريج
بايد مطرح و براي آن چارهانديشي شود.(9)
انتقال نيروي انساني و كارها به خارج از كشور :
ـ بانكداري نوين تنها به استفاده از اينترنت و رابطه بانك و
مشتري محدود نمي شود بلكه در زمينه فعاليت هاي غير مرتبط با مشتري نيز فعاليت هاي جديدي
صورت مي گيرد .
يكي از اين فعاليتها كه بيشتر در سطح بانكهاي آمريكا مطرح است
ولي شماري از بانكهاي اروپايي را هم شامل مي شود ، انتقال بخشي از نيروي انساني و كارها
به خارج از كشور است .
پژوهشي كه اخيراً توسط يك شركت مشاوره مديريت در آمريكا بنام“ A.T.KEARNEY " صورت گرفته ، نشان مي دهد كه موسسات ارائه خدمات مالي در آن كشور قصد دارند ، در
خلال پنج سال آينده ، 000ر500 شغل خود را كه 8 درصد نيروي انساني آنها است ، به خارج
از كشور منتقل كنند .
بر پايه اين پژوهش ، 9 پاسخ دهنده از 10 پاسخ دهنده، يكي از
دلايل اين كار را كاهش هزينه ها عنوان كردند و دلايل ديگري هم كه عنوان شد، عبارت بود
از : “بهبود بهره وري” ، “ارائه خدمات موثرتر” ، “افزايش ظرفيت” و “توسعه مهارت هاي
انساني”.
نكته جالب آنكه با وجود شتابي كه موضوع در سالهاي اخير پيداكرده،
نيمي از پاسخ دهندگان در مورد نتيجه كار ، آنرا تا حدي موثر و يا الآن خيلي زود است
كه بتوان اظهارنظر كرد ، قلمداد كرده اند .
هندوستان ، كعبه آمال بانكهاي بين المللي :
همچنين در اين رابطه مسايل گوناگوني به ميان مي آيد . از جمله
در مورد انتقال پاره اي فعاليت هاي بانكهاي آمريكا به چين ، نگراني از بابت حفاظت از
حقوق مالكيت فكري، يكي از مسايل بازدارنده است .
در ميان كشورهايي كه بانكهاي آمريكايي ، انتقال فعاليت ها را
به آن مفيد مي دانند ، هندوستان را ميتوان نام برد كه به دليل دستمزد پائين و وجود
نيروي كار تحصيل كرده مسلط به زبان انگليسي ، جاذبههاي فراواني ايجاد مي كند ، گرچه
كانادا نيز مي تواند در اين زمينه قابل تأمل باشد .
يكي از شركتهايي كه اقدام به جابجايي كرده ، شركت “ LIVEBRIDGE " واقع در پورتلند ايالت “ اورگون” است كه مركز تماس ( CALL CENTER ) خود را به دهلي انتقال
داده است .
اين شركت ، ساختماني سه طبقه به مساحت 75000 فوت مربع براي
800 تن پرسنل خود در دهلي تدارك ديده و كليه فعاليت هاي مربوط به آمريكاي شمالي خود
را به آنجا برده است .
اين فعاليت ها از جمله فعاليت هاي دسترسي آماري به سيستم هاي
مبتني بر “ WEB “ ، مسيريابي تلفنها و نظير آنها را شامل مي شود .
پرسنلي كه در اين مراكز مستقر مي شوند ، قبل از استقرار ، تحت
يك آموزش چهار هفته اي قرار ميگيرند و از جمله آموزش هايي كه مي بينند ، تقويت لهجه
تكلم به زبان انگليسي ، زبان بازرگاني ، خدمات مشتري و فروش از راه دور ( TELESALE ) است .
علاوه بر شركت فوق ، يك شركت مالي ديگر آمريكايي بنام “ GE CAPITAL " از سال 1997 تاكنون 20000 شغل خود را به هندوستان انتقال داده است .
گروه بزرگ مالي سيتي ( CITI GROUP ) نيز 3000 شغل خود را
به هندوستان منتقل كرده و ازجمله پردازش عمليات بانكي پشت صحنه مربوط به توليدات بانكي
اعم از بازرگاني ، وام ، پردازش كارتهاي اعتباري، مديريت پول نقد و … را در آنجا انجام مي دهد .
“ CITI GROUP
" در همين رابطه سال قبل يك مركز تماس بين
المللي در شهر مومبايي هندوستان نيز افتتاح كرد .
بانكهاي ديگري كه در اين زمينه گام برداشته اند از جمله بانكهاي
زير هستند :
“ DEUTSCHE BANK
“ , “ HSBC “ , “ STANDARD CHARTERED " , " JP MORGAN CHASE "
دو نكته ديگر نيز در اين زمينه گفتني است كه نبايد از قلم بيافتد
، يكي ورود شركتهاي درگير در زمينه رهن نظير “ GREEN POINT " علاوه بربانكهاي
بزرگ دنيا به اين عرصه و افتتاح دفتري در“ بنگلور” هندوستان است و ديگري در مورد فعاليت
هايي است كه دفاتر بانكهاي بزرگ آمريكا در هندوستان انجام مي دهند .
در ابتداي جابجايي ، فعاليت هاي اين دفاتر ، به طور عمده عمليات
پشت باجه از قبيل ورود داده ها ، مراكز تماس و پردازش داد و ستدها را در بر مي گرفت
ولي اخيراً ، فعاليت هايي نظير تجزيه و تحليل مالي ، پژوهش ، حسابداري و انتشارات نيز
به آن اضافه شده است . (10)
ـ انتقال واحدهاي موسسات مالي بزرگ آمريكا به ساير كشورها از
قبيل هندوستان كه همانگونه اشاره رفت به طور عمده به لحاظ صرفه جويي در هزينه ها صورت
مي گيرد ، در حاليست كه مخالفت هاي قانوني براي جلوگيري از اين امر در آن كشور به راه
افتاده است .
يكي از اين مخالفت ها ، قانوني است كه يك خانم سناتور دمكرات
آمريكا از ايالت نيوجرسي بنام “ SHIRLEY
TURNER " در سطح ايالت خود ، در دسامبر 2002 به
تصويب رسانده و تلاش مي كند تا آنرا در سطح فدرال تعميم دهد .
به موجب اين قانون ، تمام قراردادهاي دولتي بايستي يا توسط اتباع
آمريكا يا خارجياني كه به طور قانوني در آن كشور كار مي كنند ، انجام گيرد .
تصويب اين قانون به شماره 1349 در سطح ايالت “ نيوجرسي ” سبب
شد تا يك شركت آمريكايي مستقر در آن ايالت بنام “ FAMILIES FIRST " كه در زمينه
دريافت وجوه خيريه و صدور كارتهاي اعتباري از نـــــــــوع “ DEBIT “ براي خريد از سوپرها
فعاليت مي كند و پيش از اين بخشي از واحدهاي خود را به مومبايي ( بمبئي سابق ) انتقال
داده بود ، دوباره به نيوجرسي برگرداند . گرچه به روايتي، اين بار 20درصد بيش از گذشته
، بارمالي براي ايالت نيوجرسي، بوجود آورد .
گفته مي شود ، چهار ايالت ديگر آمريكا با اين استدلال كه كشورشان
دچار ركود اقتصادي ، بيكاري ، كسري توازن پرداخت ها و غيره است ، در صدد طرح و تصويب
قانون مشابهي در آن كشور هستند .
فناورینانو واژهای است كلی كه به تمام فناوریهای پیشرفته
در عرصه كار با مقیاس نانو اطلاق میشود. معمولاً منظور از مقیاس نانوابعادی در حدود
1nm تا 100nm میباشد. (1 نانومتر
یک میلیاردیم متر است).اولین جرقه فناوری نانو (البته در آن زمان هنوز به این نام شناخته
نشده بود) در سال 1959 زده شد. در این سال ریچارد فاینمن طی یك سخنرانی با عنوان «فضای
زیادی در سطوح پایین وجود دارد» ایده فناوری نانو را مطرح ساخت. وی این نظریه را ارائه
داد كه در آیندهای نزدیك میتوانیم مولكولها و اتمها را به صورت مسقیم دستكاری كنیم.
واژه فناوری نانو اولین بار توسط نوریوتاینگوچی استاد دانشگاه
علوم توكیو در سال 1974 بر زبانها جاری شد. او این واژه را برای توصیف ساخت مواد (وسایل)
دقیقی كه تلورانس ابعادی آنها در حد نانومتر میباشد، به كار برد. در سال 1986 این
واژه توسط كی اریك دركسلر در کتابی تحت عنوان : «موتور آفرینش: آغاز دوران فناورینانو»بازآفرینی
و تعریف مجدد شد. وی این واژه را به شكل عمیقتری در رساله دكترای خود مورد بررسی قرار
داده و بعدها آنرا در کتابی تحت عنوان «نانوسیستمها ماشینهای مولكولی چگونگی ساخت
و محاسبات آنها» توسعه داد.
خلاصه
در سال 1870 یک شیمیدان بلژیکی با نام دسمت(Desmedt) اولین سنگفرش آسفالت واقعی را، که مخلوطی از ماسه بود، در برابر تالار شهر در نیویورک
ایجاد نمود. طراحی دسمدت در بزرگراهی در فرانسه در سال 1852 مورد الگوبرداری قرار گرفت.
سپس دسمدت خیابان پنسیلوانیا در واشینگتن را آسفالت کرد که سطح این پرژه 45149 متر
مربع بود.یکی از نمایندگان محلی کنگره به دسمدت گفت: ”این کار هرگز عمومیت نخواهد یافت.“
با این حال، بر اساس تقاضای رو بهرشد بازار، پیشبینی میشود پس از 137 سال (در سال
2007) بازار آسفالت- قیر معدنی به 107 میلیون تن برسد. در این میان آسفالت معلق بیشترین
رشد را دارد. همچنین به عنوان نشانهای از رشد این محصولات در آینده، چندی است كه کار
بر روی آسفالتی که در موقع خرابی خودش را تعمیر کند، آغاز شده است. به کارگیری فناوری
نانو در ساخت زیربناهای مربوط به حمل ونقل، تقریباً معادل با تلاش بشر برای فرستادن
انسان به ماه در سال 1960 است.
تاریخچه فناوری نانو
در سال 1870 یک شیمیدان بلژیکی با نام دسمت(Desmedt) اولین سنگفرش آسفالت واقعی را، که مخلوطی از ماسه بود، در برابر تالار شهر در نیویورک
ایجاد نمود. طراحی دسمدت در بزرگراهی در فرانسه در سال 1852 مورد الگوبرداری قرار گرفت.
سپس دسمدت خیابان پنسیلوانیا در واشینگتن را آسفالت کرد که سطح این پرژه 45149 متر
مربع بود.یکی از نمایندگان محلی کنگره به دسمدت گفت: ”این کار هرگز عمومیت نخواهد یافت.“
با این حال، بر اساس تقاضای رو بهرشد بازار، پیشبینی میشود
پس از 137 سال (در سال 2007) بازار آسفالت- قیر معدنی به 107 میلیون تن برسد. در این
میان آسفالت معلق بیشترین رشد را دارد. همچنین به عنوان نشانهای از رشد این محصولات
در آینده، چندی است كه کار بر روی آسفالتی که در موقع خرابی خودش را تعمیر کند، آغاز
شده است.
به کارگیری فناوری نانو در ساخت زیربناهای مربوط به حمل ونقل،
تقریباً معادل با تلاش بشر برای فرستادن انسان به ماه در سال 1960 است.در سال 2005
ایده ساخت آسفالتی برای بزرگراهها که بتوانند خودشان را تعمیر کنند برای بسیاری دور
از ذهن به نظر میرسید. بنابراین صنعت آسفالت-قیر به یک تحول نیاز دارد تا مردم بتوانند
امکانات فناوری نانو را دیده و مزایای آن را درک نمایند.
دکتر لیوینگستون، فیزیکدان برنامه تحقیقات زیربنایی پیشرفته
در اداره کل بزرگراههای فدرال (FHWA)، میگوید: ”آسفالت و سیمان هر دو جزء نانومواد میباشند. تاکنون ما
نتوانستهایم بفهمیم که در این سطح چه اتفاقی میافتد، اما این اثرات بر عملکرد مواد
تاثیر میگذارند.“
بنا بر گفته لیوینگستون، یک ماده پلیمری ساختاری که میتواند
به طور خود به خودی ترکها را اصلاح نماید، قبلاً تولید شده است. این پیشرفت قابل ملاحظه
با استفاده از یک عامل اصلاح کننده کپسوله شده و یک آغازکننده شیمیایی کاتالیستی درون
یک بستر اپوکسی ایجاد شده است.
یک ترک در حال ایجاد موجب گسستن میکروکپسولهای موجود شده، در
نتیجه عامل اصلاحکننده با استفاده از خاصیت مویینگی درون ترک رها میشود. با تماس
عامل اصلاحکننده با کاتالیزور موجود، این عامل شروع به پلیمریزه شدن نموده، دو طرف
ترک را به هم میچسباند.
این روش میتواند منجر به تولید آسفالتی شود که ترکهای خود
را اصلاح میکند. لیوینگستون میگوید: ”هیچکس نمیتواند برای رشد این فناوری زمانی
را پیشبینی کند، اما پیشرفت واقعی در حال انجام است و قابلیتهای موجود بسیار هیجانآور
میباشند.“
با این حال، برای استفادهکنندگان فعلی آسفالت، تصور نبود دستانداز،
یا نبود تأخیر به خاطر تعمیرات آسفالت، بسیار دور از دسترس بوده و نگرانیهای جدی آنها
را برطرف نمیسازد.
محیط زیست عامل اصلی تأثیرگذار در فرایند تصمیمگیری برای پروژههای
بزرگراه در بسیاری از کشورها است. مزایای یک آسفالت متفاوت برای جادهها از دیدگاه
زیستمحیطی و مصرف انرژی، تنها یک بخش مهم از فرآیند تصمیمگیری است. دیدگاههای زیستمحیطی
موجب تسریع پیشرفتهای فنی و اجتماعی میشوند. نیازهای چندگانه حفاظت از محیط زیست
شامل: محدود نمودن انتشار گازهای گلخانهای، مصرف کمتر انرژی، کاهش سر و صدای ترافیک
و اطمینان از سلامتی و راحتی در رانندگی، اهدافی هستند که به دلیل ایجاد مسئولیت مشترک،
مهمتر از تمام پیشرفتهای علمی میباشند.
یکی از این اهداف بستن چرخه مواد یا استفاده صد در صدی از مواد
قابل بازیافت در ساخت جاده است. صنعت در این زمینه تجربه زیادی در مورد استفاده از
محصولات فرعی در آسفالت به دست آورده است.
مثالهایی از مواد زایدی که در مخلوط آسفالت مورد استفاده قرار
گرفتهاند، عبارتند از: تفاله کوره شیشهدمی، خاکستر حاصل از سوزاندن زبالههای شهری،
خاکستر موجود در مراکز تولید برق به وسیله زغال، آجرهای خرد شده، پلاستیک حاصل از
سیمهای برق قدیمی و لاستیک حاصل از تایرهای کهنه.
با این حال، استفاده موفقیتآمیز از این محصولات وابسته به تحقیقات
کامل در زمینه منابع و ویژگیهای آنها بوده و معمولاً در سطح پایینی قابل انجام است.
در این حالت امکان بررسی پیوسته عملکرد آسفالت نیز وجود دارد که خود موضوعی مورد بحث
است.
با این حال، مطابق گفتههای مارك بلشه، مدیر آسفالت لاستیک در
پروژه آسفالتسازی آرام آریزونا، حمایت عمومی - نه تحقیقات علمی- کلید توسعه صنعت تولید
آسفالت با استفاده از محصولات فرعی است.
پرژه آریزونا ارزشی معادل 34 میلیون دلار داشته و در همین سال
به پایان خواهد رسید. این پروژه تقریباً 70 درصد (185 کیلومتر)آزادراه ناحیه فونیكس
را دربرگرفته و آسفالت آن قادر خواهد بود تا مدت طولانی صدای ناشی از اصطکاک را در
جاده کاهش دهد.
آسفالتِ دارای لاستیک تنها درصد بسیار کم و تقریباً بیاهمیتی
از درآمد صنعت ساختمانی را به خود اختصاص میدهد، اما بلشه میگوید که با افزایش رغبت
عمومی این درصد افزایش خواهد یافت.
به عنوان مثال در ژاپن، گروه تحقیقات آسفالت لاستیک (JARRG)،
که شامل مجموعهای از تولیدکنندگان تایر و شرکتهای آسفالتسازی میباشد، یک اتصالدهنده
آسفالت بسیار ویسکوز را توسعه دادهاند که از انبساط و پخش تایرهای کهنهای که به صورت
بسیار ریز ساییده شدهاند، تولید میشود. این اتصال دهنده در مخلوط آسفالت پخش شده
و سپس پخته میشود.این ماده میتواند به عنوان یک ماده الاستیک مابین مواد متراکم دیگر
عمل نموده و از این طریق، ارتعاش و صدا را کاهش دهد. بنا بر اعلام JARRG اقبال عمومی به این محصول بسیار خوب است.
بلشه میگوید: ”افرادی که در صنعت آسفالت لاستیک درگیر بودهاند،
همواره سعی کردهاند که آن را به دلیل ویژگیهای مهندسی بسیار عالیاش به فروش برسانند.
امّا بیش از هر چیز این محصول به عنوان کاهش دهنده صدا شناخته شده است و در پشت این
قضیه، استقبال عمومی قرار دارد.“
وزارت حمل و نقل آریزونا (ADOT) سه سال پیش یک نوع آسفالت را در
بزرگراه سوپر استیشن در ناحیه آریزونا به کار برد. بلشه میگوید كه به محض اتمام آسفالت
این بزرگراه، ADOT و مسئولین محلی سیل عظیمی از تلفنها و ایمیلها را دریافت نمودند که از اشتیاق
مردم نسبت به این جاده کمصداتر حکایت داشت.
البته همه چیز آسفالت لاستیک کامل نیست. این مخلوط باعث ایجاد
بخار و بو در فرآیند آسفالت کردن شده، هنوز در مورد قابل بازیافت بودن آن بحث وجود
دارد. این آسفالت نسبت به آسفالتهای معمول بسیار گرانتر بوده و آسفالتکارانی که
تا به حال با این ماده چسبناک کار نکردهاند، ممکن است در کار کردن با آن، که باید
در یک بازه دمایی معین انجام شود، دچار مشکل باشند.
ممکن است نظر بلشه در مورد نظر عمومی درست باشد، اما روی دیگر
سکه این است که خواست استفادهکنندگان از جاده کمصداتر و در عین حال دارای اثرات
زیستمحیطی کمتر، افزایش یافته است. این امر باعث تمرکز بیشتر تحقیقات بر روی مسائل
مربوط به حمل و نقل، از جمله مواد مورد استفاده در جاده شده است.
افزایش عمومی در میزان حمل و نقل، بار بیشتر بر روی محور، و
فشار بیشتر تایر بر روی جاده، تقاضا برای آسفالتهای قویتر وبادوامتر را افزایش میدهد.
حمل و نقل بیشتر به این مفهوم نیز میباشد که ایجاد مشکل در حمل و نقل برای تعمیرات
جادهای مطلوب نیست و این امر موجب ایجاد تقاضای بیشتر برای تحقیق و توسعه مؤثر میگردد.
انو تكنولوژي نانوتکنولوژی مجموعهای است از فناوری هایی که
به صورت انفرادی یا با هم در جهت بکارگیری و یا درک بهتر علوم مورد استفاده قرار میگیرند.
مهندسی و فنآوری
علوم طبیعت > شیمی > شیمی آلی > شیمی پلیمر فناوری
نانو ، چنانکه از نام آن برمیآید با اجسامی به ابعاد نانومتر سروکار دارد. فناوری
نانو در سه سطح قابل بررسی است: مواد ، ابزارها و سیستمها. در حال حاضر در سطح مواد
، پیشرفتهای بیشتری نسبت به دو سطح دیگر حاصل شده است. موادی را که در فناوری نانو
بکار میروند، نانو ذره نیز مینامند. برای آنکه تصوری از ریزی نانو ذرهها داشته باشیم
بهتر است آن را با ابعاد سلول مقایسه کنیم. اندازه متوسط سلول یوکاریوتی 10 میکرومتر
است. اندازه متوسط یک پروتئین 5 نانومتر است که با ابعاد ریزترین جسم ساخت بشر قابل
مقایسه است. بنابراین میتوان با بکارگیری نانو ذرهها نوعی مامور مخفی به درون سلول
فرستاد و به کمک آن از بعضی رازهای نهفته در سلول پرده برداری کرد. این ذرات آنقدر
ریزند که تداخل عمدهای در کار سلول بوجود نمیآورند. پیشرفت در زمینه نانو فناوری
نیازمند درک وقایع زیستی در سطح نانوهاست. از میان خواص فیزیکی وابسته به اندازه ذرات
نانو ، خواص نوری (Optical) و مغناطیسی این ذرات ، بیشترین کاربردهای زیستی را دارند. استفاده
از فناوری نانو در علوم زیستی به تولد گرایش جدیدی از این فناوری منجر شده است یعنی
نانوبیوتکنولوژی. کاربردهای نانو ذرهها در زیست شناسی و پزشکی عبارتند از: نشانگرهای
زیستی فلورسنت ، ترابری دارو و ژن ، تشخیص زیستی پاتوژنها ، تشخیص پروتئینها ، جستجو
در ساختار DNA ، مهندسی بافت ، تخریب تومور از طریق گرمادهی به آن و بهبود تباین
(کنتراست).
فولاد زنگ نزن آلياژي از فولاد است كه از 10.5 درصد يا بيشتر كروم و بيش
از 50 درصد آهن تشكيل شده باشد .
كروم موجود در استيل باعث به وجود آمدن يك سطح سخت و يكپارچه در برابر زنگ
زدگي مي شود .
قابليت ضد زنگ بودن با اضافه كردن
درصد بيشتر كروم و همچنين آلياژهاي ديگر نظير
بهبود مي يابد .
تکنولوژی TITANIUM
ION PLATING
دربها و نرده های طلایی , رنگ نشده و با استفاده از این روش پیشرفته یونهای
تیتانیوم بر روی استیل قرار گرفته و رنگ آن را تغییر می دهند .
قابل توجه است که بر خلاف نمونه های مشابه دیگر مادام العمر تغییر رنگ نداده و زنگ نمی زنند و دلیل
آن هم استفاده از همین تکنولوژی جدید می باشد .
فولاد ضد زنگ چیست و مخترع آن چه کسی است؟
فولاد ضد زنگ به گروهی از آلیاژها با پایه آهنی گفته میشود که حاوی حداقل
11 درصد کروم (Cr) میباشد. کروم عنصری
اساسی است که با تشکیل یک فیلم اکسید کروم در سطح فولاد آن را ضد زنگ میسازد.
هنگامی که فولاد ضد زنگ بریده یا خراش داده میشود، کروم موجود در سطح سریعاً
اکسید میشود و فیلم اکسید ناحیه صدمه دیده را ترمیم میکند. به دلیل همین خاصیت خود
ترمیمی (خودشفایی/ Self healing) است که فولاد را
بدون زنگ (Stainless) مینامند.
اولین فولاد ضد زنگ به صورت آلیاژ، مارتنزیتی
Fe-Cr-C توسط دانشمند انگلیسی
به نام هاری بررلی (Harry Brearley) در 1912 تهیه گردید.
اولین ریختهگری تجارتی فولاد ضد زنگ در سال 1913 در شفیلد انگلستان به تولید رسید
و حق ثبت آمریکایی جهت این اختراع در سال 1916 به آقای هاری بررلی اهدا گردید.
آیا فولاد ضد زنگ، زنگ میزند؟
در واقع این
موضوع که فولاد ضد زنگ، زنگ نمیزند یک تصور نادرستی است. این برداشت ناصحیح برخی
موارد منجر به مشاجرات و حتی تعقیب قانونی بین کارفرمایان و پیمانکاران میشود. فولادهای
ضد زنگ فقط در شرایطی خاص نظیر محیطهای غیرآلوده و آب شیرین یا آب دریا (به صورت جاری)
بدون زنگ باقی میمانند. در هوای مرطوب دریایی یا در داخل آب ساکن (راکد) فولاد ضد
زنگ نوع 304 زنگ میزند، و اغلب به صورت موضعی دچار خوردگی حفرهای میگردد. به طور
کلی ماهیت محیط و ترکیب شیمایی فولاد هر دو در تشکیل زنگ و خوردگی حفرهای فولاد ضد
زنگ نقش تعیین کنندهای دارند.
دلیل پاک شدن لایه کروم در عملیات حرارتی چیست؟
در عملیات حرارتی و یا جوشکاری، دمای فولاد ضد زنگ به حدود 850-550 درجه
سانتیگراد میرسد. کروم و کربن با یکدیگر وارد واکنش میشود و کاربایدکروم( Chromium Carbide)تولید
میگردد که در امتداد مرز دانهها رسوب میکند. به همین دلیل کروم موجود در منطقه اطراف
مرزدانه (ناحیه مرزی) تخلیه میشود. ناحیه مرزی که کروم آن تخلیه شده (فقیر نسبت به
کروم) نسبت به سایر مناطق سالم سطح فلز که کروم آن مناطق تخلیه نشدهاند در برابر خوردگی
مقاومت کمتری دارد.
فولاد ضد زنگی را که در ساختار بلوری آن کار باید کروم به وجود آمده باشد
"حساس شده (Sensitized)" مینامند.
فولادهای حساس شده نسبت به خوردگی مرزدانهای یا فساد جوش بیشتر مستعد میشوند.
راکتورهای هستهای دستگاههایی هستند که در آنها شکافت هستهای کنترل شده
رخ میدهد. راکتورها برای تولید انرژی الکتریکی و نیز تولید نوترونها بکار میروند.
اندازه و طرح راکتور بر حسب کار آن متغیر است. فرآیند شکافت که یک نوترون بوسیله یک
هسته سنگین (با جرم زیاد) جذب شده و به دنبال آن به دو هسته کوچکتر همراه با آزاد سازی
انرژی و چند نوترون دیگر شکافته میشود.
اولین انرژی کنترل شده ناشی از شکافت هسته در دسامبر 1942 بدست آمد. با
رهبری فرمی ساخت و راه اندازی یک پیل از آجرهای گرافیتی ، اورانیوم و سوخت اکسید اورانیوم
با موفقیت به نتیجه رسید. این پیل هستهای ، در زیر میدان فوتبال دانشگاه شیکاگو ساخته
شد و اولین راکتور هستهای فعال بود.
ساختمان راکتور
با وجود تنوع در راکتورها ، تقریبا همه آنها از اجزای یکسانی تشکیل شدهاند.
این اجزا شامل سوخت ، پوشش برای سوخت ، کند کننده نوترونهای حاصله از شکافت ، خنک کنندهای
برای حمل انرژی حرارتی حاصله از فرآیند شکافت ماده کنترل کننده برای کنترل نمودن میزان
شکافت میباشد.
سوخت هستهای
سوخت راکتورهای هستهای باید به گونهای باشد که متحمل شکافت حاصله از نوترون
بشود. پنج نوکلئید شکافت پذیر وجود دارند که در حال حاضر در راکتورها بکار میروند.
232Th ، 233U ، 235U 238U ، 239Pu
. برخی از این نوکلئیدها برای شکافت حاصله از نوترونهای حرارتی و برخی نیز
برای شکافت حاصل از نوترونهای سریع میباشند. تفاوت بین سوخت یک خاصیت در دستهبندی
راکتورها است.
در کنار قابلیت شکافت، سوخت بکار رفته در راکتور هستهای باید بتواند نیازهای
دیگری را نیز تأمین کند. سوخت باید از نظر مکانیکی قوی ، از نظر شیمیایی پایدار و در
مقابل تخریب تشعشعی مقاوم باشد، تا تحت تغییرات فیزیکی و شیمیایی محیط راکتور قرار
نگیرد. هدایت حرارتی ماده باید بالا باشد بطوری که بتواند حرارت را خیلی راحت جابجا
کند. همچنین امکان بدست آوردن ، ساخت راحت ، هزینه نسبتا پایین و خطرناک نبودن از نظر
شیمیایی از دیگر فایدههای سوخت است.
غلاف سوخت راکتور
سوختهای هستهای مستقیما در داخل راکتور قرار داده نمیشوند، بلکه همواره
بصورت پوشیده شده مورد استفاده قرار میگیرند. پوشش یا غلاف سوخت ، کند کننده و یا
خنک کننده از آن جدا میسازد. این امر از خوردگی سوخت محافظت کرده و از گسترش محصولات
شکافت حاصل از سوخت پرتو دیده به محیط اطراف جلوگیری میکند. همچنین این غلاف میتواند
پشتیبان ساختاری سوخت بوده و در انتقال حرارت به آن کمک کند. ماده غلاف همانند خود
سوخت باید دارای خواص خوب حرارتی و مکانیکی بوده و از نظر شیمیایی نسبت به برهمکنش
با سوخت و مواد محیط پایدار باشد. همچنین لازم است غلاف دارای سطح مقطع پایینی نسبت
به بر همکنشهای هستهای حاصل از نوترون بوده و در مقابل تشعشع مقاوم باشد.
مواد کند کننده نوترون
یک کند کننده مادهای است که برای کند یا حرارتی کردن نوترونهای سریع بکار
میرود. هستههایی که دارای جرمی نزدیک به جرم نوترون هستند بهترین کند کننده میباشند.
کند کننده برای آنکه بتواند در راکتور مورد استفاده قرار گیرد بایستی سطح مقطع جذبی
پایینی نسبت به نوترون باشد. با توجه به خواص اشاره شده برای کند کننده ، چند ماده
هستند که میتوان از آنها استفاده کرد. هیدروژن ، دوتریم ، بریلیوم و کربن چند نمونه
از کند کنندهها میباشند. از آنجا که بریلیوم سمی است، این ماده خیلی کم به عنوان
کند کننده در راکتور مورد استفاده قرار میگیرد. همچنین ایزوتوپهای هیدروژن ، به شکل
آب و آب سنگین و کربن ، به شکل گرافیت به عنوان مواد کند کننده استفاده میشوند.
خنک کنندهها راکتور
گرمای حاصله از شکافت در محیط راکتور یا باید از سوخت زدوده شود و یا در
نهایت این گرما بقدری زیاد شود که میلههای سوخت را ذوب کند. حرارتی که از سوخت گرفته
میشود ممکن است در راکتور قدرت برای تولید برق بکار رود. از ویژگیهایی که ماده خنک
کننده باید داشته باشد، هدایت حرارتی آن است تا اینکه بتواند در انتقال حرارت مؤثر
باشد. همچنین پایداری شیمیایی و سطح مقطع جذب پایینتر از نوترون دو خاصیت عمده ماده
خنک کننده است. نکته دیگری که باید به آن اشاره شود این است که این ماده نباید در اثر
واکنشهای گاما دهنده رادیواکتیو شوند.
از مایعات و گازها به عنوان خنک کننده استفاده شده است، مانند گازهای دی
اکسید کربن و هلیوم. هلیوم ایدهآل است ولی پر هزینه بوده و تهیه مقادیر زیاد آن مشکل
است. خنک کنندههای مایع شامل آب ، آب سنگین و فلزات مایع هستند. از آنجا که برای جلوگیری
از جوشیدن آب فشار زیادی لازم است خنک کننده ایدهآلی نیست.
مواد کنترل کننده شکافت هسته ای
برای دستیابی به فرآیند شکافت کنترل شده و یا متوقف کردن یک سیستم شکافت
پس از شروع ، لازم است که موادی قابل دسترس باشند که بتوانند نوترونهای اضافی را جذب
کنند. مواد جاذب نوترون بر خلاف مواد دیگر مورد استفاده در محیط راکتور باید سطح مقطع
جذب بالایی نسبت به نوترون داشته باشند. مواد زیادی وجود دارند که سطح مقطع جذب آنها
نسبت به نوترون بالاست، ولی ماده مورد استفاده باید دارای چند خاصیت مکانیکی و شیمیایی
باشد که برای این کار مفید واقع شود.
انواع راکتورها هسته ای
راکتورها بر حسب نوع فرآیند شکافت به راکتورهای حرارتی ، ریع و میانی (واسطه)
، بر حسب مصرف سوخت به راکتورهای سوزاننده ، مبدل و زاینده ، بر حسب نوع سوخت به راکتورهای
اورانیوم طبیعی ، راکتورهای اورانیوم غنی شده با 235U (راکتور
مخلوطی Be) ، بر حسب خنک کننده
به راکتورهای گاز (CO2مایع (آب ، فلز)
، بر حسب فاز سوخت کند کنندهها به راکتورهای همگن ، ناهمگن و بالاخره بر حسب کاربرد
به راکتورهای قدرت ، تولید نوکلید و تحقیقاتی تقسیم میشوند.
کاربردهای راکتورهای هستهای
· راکتورها
انواع مختلف دارند برخی از آنها در تحقیقات ، بعضی از آنها برای تولید رادیو ایزتوپهای
پر انرژی برخی برای راندن کشتیها و برخی برای تولید برق بکار میروند.
دوگروه اصلی راکتورهای هستهای بر اساس تقسیم بندی کاربرد آنها. راکتورهای
قدرت و راکتورهای تحقیقاتی هستند. راکتورهای قدرت مولد برق بوده و راکتورهای تحقیقاتی
برای تحقیقات هستهای پایه ، مطالعات کاربردی تجزیهای و تولید ایزوتوپها مورد استفاده
قرار می گیرند.
الگوریتم
های مختلف ممکن است یک عمل را با دستورات مختلف در مدت زمان، جا، وبا تلاش کمتر یا
بیشتری نسبت به بقیه انجام دهد. برای مثال با داشتن دو دستور تهیه ی سالاد سیب زمینی،
یکی ممکن است قبل از جوشاندن اول سیب زمینی را پوست بکند در حالی که دیگری این دو مرحله
را برعکس انجام دهد، و هر دو این مراحل را برای تمام سیب زمینی ها تکرار می کنند تا
وقتی که سالاد سیب زمینی آماده طبخ شود. >!—مثال
ضعیف... چه کسی سیب زمینی ها را جدا جدا می جوشاند؟ و معمولاً تهیه ی سالاد نیازی به
پخت و پز ندارد... --<
در بعضی کشورها، مثل امریکا، اگر تعبیه فیزیکی الگوریتم ها ممکن باشد ممکن
است آن ها به شدت انحصاری شود (برای مثال، یک الگوریتم ضرب ممکن است در واحد محاسبه
ی یک ریز پردازنده تعبیه شود ).
الگوریتم های رسمی شده(formalized algorithms )
الگوریتم ها به خاطر روش پردازش اطلاعات توسط کامپیوتر اساسی و حیاتی هستند،
چون یک برنامه کامپیوتری اساساً یک الگوریتم است که به کامپیوتر می گوید برای انجام
یک عمل خاص مثل محاسبه حقوق کارمندان و یا چاپ ورقه گزارش دانش آموزان،چه مراحل خاصی
را (با چه نظم خاصی) اجرا کند،.به این صورت، یک الگوریتم را می توان هر دنباله از دستوراتی
که قابل اجرا توسط یک Turing complete باشد به حساب آورد.
به طور نمونه ای هنگامی که الگوریتم کار پرازش اطلاعات را انجام می دهد،
داده از طریق یک وسیله یا منبع ورودی گرفته، به یک وسیله خروجی یاsink
نوشته و / یا برای استفاده در زمانی دیگر ذخیره می شود. داده ذخیره شده
به عنوان بخشی از حالت درونی««internal state نهاد مجری الگوریتم
تلقی می گردد.
برای اعمال محاسباتی از این قبیل، الگوریتم باید به دقت تعریف شود :یعنی
طوری مشخص شود که برای حالت مختلف محتمل معتبر باشد. یعنی تمام مراحل شرطی باید به
طور سیستماتیک بررسی شود ; حالت به حالت.ضابطه مربوط به هر حالت باید واضح (و محاسبه
پذیر) باشد.
چون الگوریتم ها لیست دقیقی از گام های دقیق است، نظم محاسبه تقریباً همیشه
برای کار کرد الگوریتم اساسی می باشد. همواره فرض می شود دستور ها روشن هستند، و گفته
می شود از" بالا آغاز" و"تا پایین کشیده می شوند"، اندیشه ای که
به طور رسمی تر توسط جریان کنترل توصیف می شود.
تا اینجا ی بحث، رسمی سازی قواعد و قوانین برنامه نویسی امری (imperative programming) را به خود گرفت.
این عام ترین مفهوم است، و تلاش دارد با وسایل "مکانیکی" مجزا کاری را توصیف
کند؛ عملیات تخصیص، تعیین مقدار یک متغیر، برای این مفهوم از الگوریتم رسمی شده یکتا
می باشد .در زیر مثالی از این تخصیص آمده است.
برای مفاهیم فرعی(alternative) تشکیل دهنده یک الگوریتم
برنامه نویسی تابعی و برنامه نویسیی منطقی را ببینید.
اجرای الگوریتم
الگوریتم ها نه تنها توسط برنامه های کامپیوتری بلکه اغلب توسط دستگاه های
دیگر، از جمله شبکه بیولوژیکی عصبی (برای مثال چگونگی انجام محاسبات توسط مغز انسان
و یا اینکه یک حشره چگونه غذا را رد یابی می کند)، یا ]]مدارهای الکتریکی[ و در دستگاه
های مکانیکی به کار گرفته می شود.
تحلیل و مطالعه الگوریتم ها یک شاخه از علم کامپیوتر است و اغلب به طور
انتزاهی (بدون استفاده از هیچ زبان برنامه نویسی خاص، یا دیگرابزار) انجام می شود.
از این نظر، به دیگر disciplineهای ریاضی شبیه است
که در آن ها تحلیل بر disciplineهای زمینه یک الگوریتم،
تمرکز دارد و نه بر هر اجرای خاصی از الگوریتم. یک راه شامل کردن (و بعضی مواقع رمزگذاری)
الگوریتم ها نوشتن شبه دستور العمل یا برنامه است.
بعضی برنامه نویسان تعریف "الگوریتم" را به رویه هایی که سر انجام
پایان می پذیرند محدود می کنند. بعضی دیگر با این بهانه که برای انجام این اعمال دایمی
به نهادی نیاز است، رویه های پایان نا پذیر را شامل می کنند. در حالت دوم پیروزی نتیجه
را نمی توان توقف با یک خروجی معنادارتوصیف نمود.در عوض موفقیت باید برای سری های خروجی
نا محدود تعریف شوند. برای مثال، الگوریتمی که مشخص می کند در یک سری دودویی نامحدود
تصادفی تعداد صفرها بیشتر است یا یک ها، برای کارا بودن باید تا ابد در حال اجرا باشد.
خروجی یک الگوریتم در صورت اجرای صحیح مفید خواهد بود: چون تا هنگامی که سری را برسی
می کند اگر تعداد 0 های شمارش شده از 1 ها بیشتر شود.الگوریتم پاسخی مثبت می دهد، و
بر عکس. برای این الگوریتم موفقیت را می توان به این صورت تعریف کرد که اگر تعداد
0 ها در این سری واقعاً از تعداد 1 ها بیشتر باشد، که یک پاسخ مثبت و در تمام حالات
دیگر ترکیبی از جواب مثبت و منفی بدهد.
مثال:
فرض کنید آرایه ای از اعداد مرتب نشده تصادفی دارید وهدف ما پیدا کردن بزرگترین
عدد است.با یک نگاه به مسئله متوجه می شوید که باید تمام اعداد آرایه را برسی کنید.
با کمی فکر کردن متوجه می شوید که هر عدد را فقط یک بار باید بررسی کنید.با این جزییات
در اینجا یک الگوریتم ساده برای آن آرایه شده است:
فرض کنید
که اولین عضو آرایه بزرگترین عدد است.
عدد بعدی
را با این عدد مقایسه کنید.
فقط در
حالتی که آن عدد بزرگتر است،آنرا بزرگترین عدد فرض کنید.
مرحله
2 و 3 را تا پایان آرایه تکرار کنید.
در اینجا یک رمز گذاری رسمی تر یک الگوریتم در یک شبه برنامه که شبیه بیشتر
زبان های برنامه نویسی است آمده است:
یک آرایه با نام "List" داریم.
largest = List1
counter = 2
while counter <= length(List):
if Listcounter > largest:
largest = Listcounter
counter = counter + 1
print largest
شرح نماد گذاری
نماد
" = " که در اینجا مورد استفاده قرار گرفت تخصیص را نشان می دهد. یعنی مقدار
سمت راست رابطه به متغیر سمت راست تخصیص داده می شود.
"Listcounter" نشان دهنده عنصرcounter
ام آرایه می باشد. برای مثال، اگر مقدار
counter"" برابر 5 باشد، "Listcounter"
به پنجمین عنصر آرایه اشاره می کند.
"<=" علامت "کوچکتر از، یا مساوی با"
است.
توجه کنید در این الگوریتم فرض می شود آرایه دست کم دارای یک عضو است. این
الگوریتم برای یک آرایه خالی کار نمی کند. بیشتر الگوریتم ها برای ورودی شان شرط هایی
را قرار می دهند که به آن پیش شرط «pre-conditional )گفته می شود.
بیشتر مردمی که با الگوریتم ها کار می کنند دوست دارند بدانند یک الگوریتم
به چه میزان از یک منبع خاص (مثل زمان یا حافظه) نیاز دارد. برای به دست آوردن مقادیر
کمی، روش هایی برای تحلیل الگوریتم ها آرایه شده است.برای مثال، اگر طول آرایه را با
حرف O به همراه nنشان دهیم الگوریتم بالا به زمانی برابر با O("n") نیاز دارد.
تاریخچه پیدایش الگوریتم
کلمه "الگوریتم" در اصل از نام ریاضی دان قرن نهم ، الخوارزمی
، گرفته شده است.کلمه الگوریسم«حساب در اصل تنها به قوانین انجام محاسبات با اعداد
عربی اطلاق می شد، اما در قرن 18 به "الگوریتم "بسط یافت. در حال حاضر این
کلمه شامل تمام روش های معین حل مسئله یا انجام یک کار می شود. اولین الگوریتم نوشته
شده برای کامپیوتر، یادداشت هایی بر موتورهای تحلیلی از ادا بایرون «Ada Byron» بود که در سال 1842م نوشته شد و به خاطر آن،
بسیاری او را اولین برنامه نویس می دانند. به هر حال، چون چارلز بابیج هرگز موتور تحلیلی
خود را کامل نکرد، این الگوریتم بر آن اجرا نشد. نبود دقت ریاضی درتعریف " رویه
های خوش تعریف (well-defined routines )" مشکلاتی
را برای ریاضی دان ها، و منطق دانان قرن 19 و اوایل قرن 20 پدیدآورد. این مشکل تا حد
زیادی با معرفی ماشین تورینگ، مدلی انتزاهی از کامپیوتر که توسط الن تورینگ تنظیم شد،
و این بیان که هر روش توصیف "رویه های خوش تعریف" با یک ماشین تورینگ قابل
شبیه سازی است، رفع شد (این جمله به قضیه
Church-Turing معروف است). تعریف رسمی امروزی یک الگوریتم این است: یک الگوریتم،
رویه ای است که بر یک ماشین تورینگ کاملا خاص و یا یکی از شکل های مشابه اش قابل اجرا
باشد.علاقه اولیه تورینگ به مسئله توقف«halting problem)، یعنی تعیین زمانی
که الگوریتم یک رویه ی پایان بخش را بیان می کند، بود. در شرایط کاربردی نظریه پیچیدگی
محاسبه مهم تر می باشد. این نظریه شامل مسئله گیج کننده ی الگوریتم های موسوم به NP-complete است که معمولاً بیشتر از چند شکلی ها زمان
می گیرد.
انواع الگوریتم را نام ببرید
راه های زیادی برای دسته بندی الگوریتم ها وجود دارد، تواناییها و قابلیت
های هر دسته بندی موضوع بحث کنونی بوده است. یکی از معیار های دسته بندی اسلوب شناسی
طرح و یا الگو می باشد. تعداد معینی الگو برای یک الگوریتم وجود دارد که هر کدام از
بقیه متمایز است. از این گذشته هر دسته شامل نوع های مختلفی از الگوریتم ها می شود.چند
تا از الگو های متداول عبارت است از:
تقسیم
و موفقیت. الگوریتم تقسیم و موفقیت مرحله های یک مسئله را به مراحل کوچکتری از آن مسئله
(معمولاً با استفاده از روش باز گشتی )تقسیم می کند، تا وقتی که مستقیماً قابل بیان
با زبان برنامه نویسی موجود شود.
برنامه
نویسی پویا. هنگامی که یک مسئله دارای زیر ساخت های بهینه است، یعنی هنگامی که راه
حل بهینه ی یک مسئله شامل راه حل های بهینه زیر مسائل آن است (برای مثال، کوتاه ترین
مسیر بین رأس های یک گراف شامل کوتاه ترین مسیر بین تمام رأس های آن است) این مسئله
را از پایین به بالا با حل ساده ترین حالات در ابتدا و بعد حالات سخت تر، تا حل کامل
مسئله ادامه می دهیم.این یک الگوریتم برنامه نویسی پویا نامیده می شود.
روش حریصgreedy
method. الگوریتم حریص همانند الگوریتم برنامه نویسی پویا است، با این
تفاوت که در هر مرحله لازم نیست راه حل تمام زیر مسئله ها را پیدا کنید و فقط آن هایی
که در آن موقع مناسب تر است را انتخاب می کنید.
برنامه
نویسی خطی. در روش برنامه نویسی خطی برنامه را به چندین نا مساوی خطی تبدیل و بعد سعی
می کنیم ورودی ها را بیشینه (و یا کمینه) کنیم.بسیاری از مسائل (از جمله بیشینه شار
برای رویه graph های جهت دار))را
می توان به روش برنامه نویسی خطی بیان و بعد آن را با استفاده از یک الگوریتم
"عمومی" مانند الگوریتمSimplex حل کرد.
جست و
جو و شمارش بسیاری از مسائل (از جمله بازی شطرنج) را می توان به عنوان مسائل گراف ها
الگودهی کرد. یک الگوریتم جست و جوی گراف قوانینی رابرای حرکت در یک گراف مشخص کرده
و برای این گونه مسائل مناسب است. این دسته همچنین شامل الگوریتم های جست و جو و backtracking می شود.
الگوی
احتمال و استدلال(probabilistic and heuristic) . الگوریتم
های متعلق به این دسته بیشتراز بقیه با تعریف الگوریتم سازگارند. الگوریتم های احتمال
انتخابی را به صورت تصادفی (یا شبه تصادفی)انجام می دهند. می توان ثابت کرد در بعضی
مسائل سریعترین راه حل شامل مقداری شانس است. الگوریتم های عمومی برای یا فتن راه حل
های یک مسائله عمل های تکاملی بیولوژیکی(
(biologicalرابا چرخه ای از جهش های تصادفی که منجر به راه حل های درستی
می شود، تقلید می کنند. به این صورت آن ها، تولیدمثل و "بقای قوی ترین" را
شبیه سازی می کنند. با در نظر گرفتن اینکه خود الگوریتم "راه حلی" برای یک
مسائله است در برنامه نویسی عمومی این روش تا الگوریتم ها گسترش می یابد. در الگوریتم
های استدلالی هدف عمومی یافتن جواب آخر نیست، بلکه یافتن جوابی تقریبی در هنگامی که
زمان و منابع یا فتن جواب کامل عملی نیست. یک نمونه از این الگوریتم ها simulated annealing است که الگوریتم های احتمالی استدلالی
است و با یک مقدار تصادفی راه حل یک مسائله را تغییر می دهند. نامsimulated
annealing به اصطلاح metallurgic به معنای گرم و سرد
کردن آهن برای افزایش دوام مصونیت از ترک و عیب اشاره دارد. هدف از این مغایرت )variance) های تصادفی، یافتن راه حل های بهینه عمومی
است نه راه حل های بهینه محلی، با این ایده که با نزدیک تر شدن الگوریتم به جواب این
عنصر تصادفی کاهش می یابد.
معیار دیگر برای دسته بندی الگوریتم ها اجرای آن ها است. الگوریتم باز گشتی
که در برنامه نویسی تابعی «functional programming) متداول
است، الگوریتمی است، که تا رسیدن به حالتی خاص، مکرراً خود را فراخوانی می کند. الگوریتم
ها با این فرض مورد بررسی قرار می گیرند که آن ها در یک زمان یک دستور از الگوریتم
را اجرا می کنند.این کامپپیوتر ها را گاهی کامپیوتر های سری می نامند.الگوریتمی که
برای چنین محیطی طراحی شود الگوریتم سری نامیده می شود در برابر الگوریتم موازی، که
از معماری ای استفاده می کنند که در آن چند پردازنده می توانند در آن واحد بر یک مسائله
کار کنند. احتمالاً الگوریتم های استدلالی مختلف در این دسته قرار می گیرند، همان گونه
که اسم شان (مثل الگوریتم عمومی) عملشان را توصیف می کند.
بشر با تلاش براي دستيابي به مواد جديد, با استفاده از مواد ألي (عمدتا
هيدروكربنها) موجود در طبيعت به توليد مواد مصنوعي نايل شد. اين مواد عمدتا شامل عنصر
كربن , هيدروژن, اكسيژن, نيتروژن و گوگرد بوده و به نام مواد پليمري معروف هستند.
مواد پليمري يا مصنوعي كاربردهاي وسيعي , از جمله در ساخت وسايل خانگي
, اسباب بازيها, بسته بنديها , كيف و چمدان , كفش , ميز و صندلي , شلنگها و لوله هاي
انتقال أب , مواد پوششي به عنوان رنگها براي حفاظت از خوردگي و زينتي , لاستيكهاي اتومبيل
و بالاخره به عنوان پليمرهاي مهندسي با استحكام بالا حتي در دماهاي نسبتا بالا در ساخت
اجزايي از ماشين ألات, دارند.
پليمرها خواص فيزيكي و مكانيكي نسبتا خوب و مفيدي دارند . أنها داراي وزن
مخصوص پاييين و پايداري خوب در مقابل مواد شيميايي هستند. بعضي از أنها شفاف بوده و
مي توانند جايگزين شيشه ها شوند. اغلب پليمرها عايق الكتريكي هستند. اما پليمرهاي خاصي
نيز وجود دارند كه تا حدودي قابليت هدايت الكتريكي دارند .
عايق بودن پليمرها به پيوند كووالانسي موجود بين اتمها در زنجيرهاي مولكولي
ارتباط دارد. اما تحقيقات انجام شده در سالهاي اخير نشان داد كه امكان ايجاد خاصيت
هدايت الكتريكي در امتداد محور مولكولها وجود دارد. اين نوع پليمرها اساسا از پلي استيلن
تشكيل شده اند. با نفوذ دادن عناصري مانند فلزات قليايي يا هالوژنها (فرايند دوپينگ)
به زنجيرهاي مولكولي پلي استيلن به ترتيب نيمه هاديهاي پليمري از نوع N و P به دست مي أيند.
افزودن عناصر يا دوپينگ سبب مي شود كه الكترونها بتوانند در امتدا د اتمهاي كربن در
زنجير حركت كنند. تفلون از مواد پليمري است كه به دليل ضريب اصطكاك پاييني كه دارد
به عنوان پوشش براي جلوگيري از چسبيدن مواد غذايي در وسايل پخت و پز لستفاده مي شود.
ساختار پليمرها چگونه است
اغلب پليمرهاي متداول از پليمريزاسيون مولكولهاي ساده ألي به نام منومر
به دست مي أيند. براي مثال پلي اتيلن (PE) پليمري است كه از
پليمريزاسيون با افزايش (تركيب) چندين مولكول اتيلن به دست مي أيد. هر مولكول اتيلن
يك منومر ناميده مي شود. با تركيب مناسبي از حرارت, فشار و كتاليزور , پيوند دوگانه
بين اتمهاي كربن شكسته شده و يك پيوند ساده كووالانسي جايگزين أن مي شود. اكنون دو
انتهاي أزاد اين منومر به راديكالهاي أزاد تبديل ميشود, به طوري كه هر اتم كربن يك
تك الكترون دارد كه مي تواند به را ديكالهاي آزاد ديگر افزوده شود. از اين رو در اتيلن
دو محل ( مربوط به اتم كربن) وجود دارد كه مولكولهاي ديگر مي توانند در آنجا بدان ضميمه
شوند . اين مولكول با قابليت انجام واكنش , زير بناي پليمرها بوده و به (مر) يا بيشتر
واحد تكراري موسوم است. واحد تكراري در طول زنجير مولكول پليمر به تعداد دفعات زيادي
تكرارميشود. طول متوسط پليمر به درجه پليمرزاسيون يا تعداد واحدهاي تكراري در زنجير
مولكول پليمر بستگي دارد. بنابراين نسبت جرم مولكولي پليمر به جرم مولكولي واحد تكراي
به عنوان (درجه پليمريزاسيون) تعريف شده است . با بزرگتر شدن زنجير مولكولي ( در صورتي
كه فقط نيروهاي بين مولكولي سبب اتصال مولكولها به يكديگر شود) مقاومت حرارتي و استحكام
كششي مواد پليمري هر دو افزايش مي يابند.
به طور كلي فرايند پليمريزاسيون مي تواند به صورتهاي مختلفي مانند افزايشي
, مرحله اي و .... انجام گيرد.در پليمريزاسيون افزايشي , تعدادي از واحدهاي تكراري
به يكديگر اضافه شده و مولكول بزرگتري را به نام پليمر توليد مي كنند. در اين نوع پليمريزاسيون
ابتدا در مرحله اول راديكال آزاد, با دادن انرژي (حرارتي , نوري) به مولكولهاي اتيلين
با پيوند دوگانه و شكست پيوند دوگانه , به وجود مي آيد. سپس راديكالهاي آزاد با اضافه
شدن به واحدهاي تكراري مراكز فعالي به نام آغازگر شكل ميگيرند و هر يك از اين مراكز
به واحدهاي تكراري ديگر اضافه شده و رشد پليمر ادامه مي يابد . از نظر تئوري درجه پليمريزاسيون
افزايشي مي تواند نامحدود باشد, كه در اين صورت مولكول زنجيره اي بسيار طويلي از اتصال
تعداد زيادي واحدهاي تكراري به يكديگر شكل مي گيرد. اما عملا رشد زنجير به صورت نامحدود
صورت نمي گيرد.هر چه قدر تعداد مراكز فعال يا آغازگرهاي شكل گرفته بيشتر باشد , تعداد
زنجيرها زيادتر و نتيجتا طول زنجيرها كوچكتر ميشود و بدين دليل است كه خواص پليمرها
تغيير مي كند. البته سرعت رشد نيز در اندازه طول زنجيرها موثر است . هنگامي كه واحدهاي
تكراري تمام و زنجيرها به يكديگر متصل شوند, رشد خاتمه مي يابد.
از ديگر روشهاي پليمريزاسيون, پليمريزاسيون مرحله اي است كه در آن منومرها
با يكديگر واكنش شيميايي داده و پليمرهاي خطي را به وجود مي اورند. در بسياري از واكنشهاي
پليمريزاسيون مرحله اي مولكول كوچكي به عنوان محصول فرعي شكل مي گيرد . اين نوع واكنشها
گاهي پليمريزاسيون كندنزاسيوني نيز ناميده مي شوند.
فیبر نوری یک موجبر استوانهای از جنس شیشه یا پلاستیک که دو ناحیه مغزی
و غلاف با ضریب شکست متفاوت و دو لایه پوششی اولیه و ثانویه پلاستیکی تشکیل شده است
مقدمه :
بعد از اختراع لیزر در سال 1960 میلادی ، ایده بکارگیری فیبر نوری برای
انتقال اطلاعات شکل گرفت.
خبر ساخت اولین فیبر نوری در سال 1966 همزمان در انگلیس و فرانسه با تضعیفی
برابر اعلام شد که عملا در انتقال اطلاعات مخابراتی قابل استفاده نبود، تا اینکه در
سال 1976با کوشش فراوان محققین ، تلفات فیبر نوری تولیدی شدیدا کاهش داده شد و به مقداری
رسید که قابل ملاحظه با سیمهای کواکسیکال مورد استفاده در شبکه مخابرات بود.
در ایران در اوایل دهه 60 ، فعالیتهای تحقیقاتی در زمینه فیبر نوری در مرکز
تحقیقات منجر به تأسیس مجتمع تولید فیبر نوری در پونک تهران گردید و عملا در سال
1373 تولید فیبر نوری با ظرفیت 50.000 کیلومتر در سل در ایران آغاز شد. فعالیت استفاده
از کابلهای نوری در دیگر شهرهای بزرگ ایران شروع شد تا در آینده نزدیک از طریق یک شبکه
ملی مخابرات نوری به هم متصل شوند. انتشار نور تحت تأثیر عواملی ذاتی و اکتسابی ذچار
تضعیف میشود. این عوامل عمدتا ناشی از جذب ماورای بنفش ، جذب مادون قرمز ، پراکندگی
رایلی ، خمش و فشارهای مکانیکی بر آنها هستند.
فیبرهای نوری نسل سوم چه ویزگی هایی دارند
طراحان فیبرهای نسل سوم ، فیبرهایی را مد نظر داشتند که دارای حداقل تلفات
و پاشندگی باشند. برای دستیابی به این نوع فیبرها ، محققین از حداقل تلفات در طول موج
1.55 میکرون و از حداقل پاشندگی در طول موج 1.3 میکرون بهره جستند و فیبری را طراحی
کردند که دارای ساختار نسبتا پیچیدهتری بود. در عمل با تغییراتی در پروفایل ضریب شکست
فیبرهای تک مد از نسل دوم ، که حداقل پاشندگی ان در محدوده 1.3 میکرون قرار داشت، به
محدوده 1.55 میکرون انتقال داده شد و بدین ترتیب فیبر نوری با ماهیت متفاوتی موسوم
به فیبر دی.اس.اف ساخته شد.
کاربردهای فیبر نوری چیست
کاربرد فیبر نوری در حسگرها
استفاده از حسگرهای فیبر نوری برای اندازه گیری کمیتهای فیزیکی مانند جریان
الکتریکی ، میدان مغناطیسی ، فشار ، حرارت ، جابجایی ،آلودگی آبهای دریا ، تشعشعات
پرتوهای گاما و ایکس در سالهای اخیر شروع شده است. در این نوع حسگرها ، از فیبر نوری
به عنوان عنصر اصلی حسگر بهره گیری میشود، بدین ترتیب که خصوصیات فیبر تحت میدان کمیت
مورد اندازه گیری تغییر یافته و با اندازه شدت کمیت تأثیر پذیر میشود.
تصویر
کاربردهای فیبر نوری در نظامی
فیبرنوری کاربردهای بی شماری در صنایع دفاع دارد که از آن جمله میتوان
برقراری ارتباط و کنترل با آنتن رادار ، کنترل و هدایت موشکها ، ارتباط زیر دریاییها
(هیدروفون) را نام برد.
کاربردهای پزشکی فیبر نوری
فیبر نوری در تشخیص بیماریها و آزمایشهای گوناگون در پزشکی کاربرد فراوان
دارد که از آن جمله میتوان دزیمتری غدد سرطانی ، شناسایی نارساییهای داخلی بدن ، جراحی
لیزری ، استفاده در دندانپزشکی و اندازه گیری مایعات و خون نام برد.
فناوری ساخت فیبرهای نوری
برای تولید فیبر نوری ، ابتدا ساختار آن در یک میله شیشهای موسوم به پیش
سازه از جنس سیلیکا ایجاد میگردد و سپس در یک فرآیند جداگانه این میله کشیده شده تبدیل
به فیبر میگردد . از سال 1970 روشهای متعددی برای ساخت انواع پیش سازهها بکار رفته
است که اغلب آنها بر مبنای رسوب دهی لایههای شیشهای در اخل یک لوله به عنوان پایه
قرار دارند.
روشهای ساخت پیش سازه
روشهای فرآیند فاز بخار برای ساخت پیش سازه فیبرنوری را میتوان به سه دسته
تقسیم کرد:
رسوب
دهی داخلی در فاز بخار
رسوب
دهی بیرونی در فاز بخار
رسوب
دهی محوری در فاز بخار
موادلازم در فرآیند ساخت پیش سازه
تتراکلرید
سیلسکون: این ماده برای تأمین لایههای شیشهای در فرآیند مورد نیاز است.
تتراکلرید
ژرمانیوم: این ماده برای افزایش ضریب شکست شیشه در ناحیه مغزی پیش سازه استفاده میشود.
اکسی
کلرید فسفریل: برای کاهش دمای واکنش در حین ساخت پیش سازه ، این مواد وارد واکنش میشود.
گاز فلوئور:
برای کاهش ضریب شکست شیشه در ناحیه غلاف استفاده میشود.
گاز هلیوم:
برای نفوذ حرارتی و حباب زدایی در حین واکنش شیمیایی در داخل لوله مورد استفاده قرار
میگیرد.
گاز کلر:
برای آب زدایی محیط داخل لوله قبل از شروع واکنش اصلی مورد نیاز است .
مراحل ساخت فیبر نوری
مراحل
صیقل حرارتی: بعد از نصب لوله با عبور گازهای کلر و اکسیژن ، در درجه حرارت بالاتر
از 1800 درجه سلسیوس لوله صیقل داده میشود تا بخار آب موجود در جدار داخلی لوله از
آن خارج شود.
مرحله
اچینگ: در این مرحله با عبور گازهای کلر ، اکسیژن و فرئون لایه سطحی جدار داخلی لوله
پایه خورده میشود تا ناهمواریها و ترکهای سطحی بر روی جدار داخلی لوله از بین بروند.
لایه
نشانی ناحیه غلاف: در مرحله لایه نشانی غلاف ، ماده تترا کلرید سیلیسیوم و اکسی کلرید
فسفریل به حالت بخار به همراه گازهای هلیوم و فرئون وارد لوله شیشهای میشوند ودر
حالتی که مشعل اکسی هیدروژن با سرعت تقریبی 120 تا 200 میلیمتر در دقیقه در طول لوله
حرکت میکند و دمایی بالاتر از 1900 درجه سلسیوس ایجاد میکند.
ذرات
شیشهای حاصل از واکنشهای فوق به علت پدیده ترموفرسیس کمی جلوتر از ناحیه داغ پرتاب
شده و بر روی جداره داخلی رسوب میکنند و با رسیدن مشعل به این ذرات رسوبی حرارت کافی
به آنها اعمال میشود. بطوری که تمامی ذرات رسوبی شفاف میگردند و به جدار داخلی لوله
چسبیده و یکنواخت میشوند. بدین ترتیب لایههای شیشهای مطابق با طراحی با ترکیب در
داخل لوله ایجاد میگردد و در نهایت ناحیه غلاف را تشکیل میدهد.
الكترونها و ساير ذرات باردار ساكن نيستند و حول محور فرضي خود با سرعت
چرخشي بسيار بالايي در حال دوران هستند كه به اين دوران آنها اسپين گفته ميشود . اگر
دوران الكترون را موافق چرخش عقربههاي ساعت فرض كنيم و آن را از بالا بنگريم مشاهده
ميشود كه :
امتداد خطوط ميدان از مركز الكترون يا ميدان الكتريكي ، خارج و حول مركز
به صورت دوايري تو در تو و پيوسته در ميآيد كه ميتوانيم آن را يك ميدان الكتريكي بسته
و تا بينهايت در نظر بگيريم ، براي اينكه اين ميدان دايرهاي شكل هيچ آغاز و پاياني
ندارد . همانطور كه ميدانيم ، هرگاه ميدان الكتريكي در فضا برقرار شود ، ميدان مغناطيسي
عمود بر امتداد آن پديدار خواهد شد و برعكس آن نيز صادق است كه به مجموعه اين دو ميدان
در فضا ، ميدان الكترومغناطيسي گفته ميشود .
در شكل فوق نماي الكترون ( سطح دايرهاي قرمز رنگ ) از پهلو و در حال دوران
حول محور عمودي نشان داده شده است ، به گونهاي كه اگر از بالا به آن بنگريم جهت چرخش
آن موافق جهت چرخش عقربههاي ساعت خواهد بود . خطوط افقي سياه رنگ ، ميادين الكتريكي
و فلش قرمز رنگ جهت ميدان الكتريكي از روبرو را نشان ميدهد كه در اين صورت جهت فلشهاي
آبي رنگ ، جهت ميدان مغناطيسي تشكيل شده را نشان ميدهد . با توجه به دو قطبي بودن الكترون
و ذرات باردار ديگر ، آنها ميتواند تشكيل زوج ماده - ماده دهند يعني شكل زير :
پيوند كووالانسي چيست ؟
بر خلاف تشكيل پيوند يوني ، اتمها براي رسيدن به آرايش گاز نجيب ( آرايش
هشتتايي ) به جاي از دست دادن يا پذيرفتن الكترون ، آن را ميان خود به اشتراك ميگذارند
. در اين حالت ميان دو اتم پيوندي بوجود ميآيد كه پيوند كووالانسي گفته ميشود . به
طور مثال پيوند كووالانسي ساده بين دو اتم هيدروژن را در نظر ميگيريم . با نزديك شدن
اتمهاي هيدروژن به يكديگر ، ميان دو الكترون از دو اتم يك نيروي جاذبه مغناطيسي قوي
ايجاد ميشود ، براي اينكه اين دو الكترون تمايل شديدي براي تشكيل يك زوج الكترون
- الكترون و پر كردن يك اوربيتال دارند ( يعني 1S
) . همين وضعيت براي پروتونهاي هسته برقرار است ، يعني آنها نيز تمايل به تشكيل يك
زوج پروتون - پروتون را دارند ، براي اينكه آنها بار الكتريكي داشته و با دوران ( اسپين
) خود ، ميدان مغناطيسي توليد ميكنند كه باعث تشكيل زوج پروتون - پروتون ميشود . در
هنگام تشكيل پيوند كووالانسي چنين به نظر ميرسد كه اثر جاذبه مغناطيسي الكترونها و
پروتونها نسبت به هم نوع خود بيشتر از مجموع نيروهاي دافعهاي الكتريكي ميان دو هسته
و ميان دو الكترون است و اين دو نيرو در حد فاصلي از هم به تعادل ميرسند كه به آن طول
پيوند در ملكول هيدروژن گفته ميشود . آنچه كه مسلم است اين فاصله ثابت نبوده و در حال
تغييرات جزيي است كه باعث نوسان و لرزش ملكول هيدروژن ميشود . اين پيوند كووالانسي
انرژيزا بوده و معادل 436 كيلو ژول بر مول انرژي آزاد ميكند كه ناشي از كاهش پتانسيل
الكترومغناطيسي موجود در اتم هيدروژن است و ما براي گسستن اين پيوند در ملكول هيدروژن
، مجبوريم اين انرژي را مجددا مصرف كنيم . در واكنش هستهاي همجوشي اين فاصله پيوند
مابين پروتونها ( هستهها ) فوقالعاده كم شده و هستههاي جديد تشكيل ميشوند و در نتيجه
، انرژي بسيار زيادي آزاد ميشود ، براي اينكه انرژي پيوند با فاصله پيوند رابطه عكس
دارد E≈1/r . يعني هر چه قدر
فاصله پيوند كوتاهتر شود انرژي پيوند افزايش پيدا خواهد نمود . در اين حالت هستهها
مقدار بيشتري از پتانسيل الكترومغناطيسي خود را از دست داده و به صورت تابشهاي الكترومغناطيسي
آشكار و دفع خواهند شد . قدر مسلم زوج الكترون - الكترون تشكيل شده متعلق به هر دو
لايه 1Sاز دو هسته يا اتم هيدروژن است و اين زوج در هر دو
لايه حضور و چرخش يا دوران خواهد داشت . در واقع انرژي پيوند ملكول هيدروژن مربوط به
انرژي پيوند زوج الكترون - الكترون و زوج پروتون - پروتون ميشود ، البته متناسب با
طول پيوندي كه برقرار خواهند نمود .
1) نماز شب مجموعاً یازده
رکعت میباشد که ده رکعت آن هر دو رکعت به یک سلام خوانده میشود و یک رکعت به یک سلام.
هشت رکعت از یازده رکعت را باید به نیّت نماز شب و سپس دو
رکعت دیگر به نیّت نماز شَفع و آنگاه یک رکعت نماز وَتر، که با فضیلترین نماز شب، نماز
وَتر و شَفع است و دو رکعت شَفع برتر از وَتر است.
2) نافله شب پیش از نماز صبح خوانده میشود. و وقت آن
بعد از گذشتن از نصف شب، به مقدار خواندن یازده رکعت نماز شب است. ولى احتیاط آن است
که قبل از فجر اول نخوانند، مگر آن که بعد از نافله شب بلافاصله بخوانند، که در این
صورت مانعى ندارد.
3) برای نماز شب میتوان به نماز شَفْع و وَتر اکتفا
کرد، بلکه هنگام تنگی وقت میتوان تنها به نماز وتر اکتفا نمود.
4) وقت نماز شب از نیمه شب (ساعت 12 نیمه شب) تا فجر
صادق است. و هنگام سحر از سایر مواقع بهتر (پُر فضیلتتر) است و تمامی ثلث آخر شب سحر
محسوب میشود. و افضل از آن خواندن نماز شب نزدیکیهای سحر خوانده شود.
5) جایز است انسان نماز شب را نشسته بخواند حتی در حال
اختیار.
ولی اگر میخواهد نشسته بخواند بهتر آن است که هر دو رکعت
نشسته را یک رکعت ایستاده حساب کند. بنابراین باید هشت بار دو رکعت نشسته و هر دو رکعت
به یک سلام که جمعاً شانزده رکعت میشود به نیت نماز شب بخواند و دوباره دو رکعت هر
دو رکعت به یک سلام به نیت نماز شفع و دو بار یک رکعت هر یک رکعت به یک سلام به نیت
نماز وتر، ولی در حال اضطرار و مریض همان یازده رکعت کفایت میکند.
6) مسافر و کسى که براى او سخت است نافله شب را بعد از
نصف شب بخواند، مىتواند آن را در اول شب بجا آورد.
7) جوانی که میترسد خواب بماند و نماز شب از او فوت
شود میتواند نماز شب را پیش از نیمه شب (ساعت 12 نیمه شب به بعد) بخواند.
8) کسانی که برای خواندن نماز شب بعد از نیمه شب عذری
دارند مانند پیر مردان و یا کسی که از سرد شدن هوا میترسد و یا از جنب شدن در خواب
میترسد ... میتوانند نماز شب را قبل از نیمه شب بخوانند.
9) خواندن سوره در رکعتهای نماز شب لازم نیست و میتواند
فقط به خواندن سوره حمد اکتفا کند. (گرچه با سوره فضیلت دیگرى دارد) هم چنین قنوت در
رکعتهای دوم مستحب است و میتواند بدون قنوت بخواند.
10) نماز وَتر یک رکعت است و میشود آن را بدون قنوت به
جا آورد.
11) لازم نیست همه یازده رکعت را در یک مجلس بخواند، بلکه
میتواند در دو سه نوبت بخواند، بلکه تفریق افضل است، همان طور که رسول خدا تهجد میکرد.
12) مستحب است که نماز شب را بلند بخواند تا اگر از خانوادهاش
کسی میخواهد برای به نماز شب برخیزد بیدار شود.
بدیهی است که استحباب بلند خواندن نماز شب در جایی است که
امن از ریا و سُمعه باشد و اگر خدای ناخواسته خوف ریا و سُمعه در بلند خواندن باشد
باید آهسته بخواند.
13) بعد از فراغ از نماز شفع خواندن دعاى «الهى تعرض لک
فى هذا اللیل المتعرضون ...» مستحب است که در مفاتیح در اعمال شب نیمه شعبان آمده است.
14) مستحب است که انسان در قنوت آن از خوف خدا گریه کند
و اگر گریهاش نیاید تباکى کند؛ یعنى انسان حالت گریه را به خود بگیرد.
15) مستحب است در قنوت نماز (وتر) براى چهل تن، از مؤمنان
چنین دعا (که کسى که براى چهل مؤمن دعا کند دعایش مستجاب مىشود) کند: (اَللّهُمَّ
اغْفِرْ لِفُلا?ن) و به جاى کلمه? (فلان) مؤمنى را نام ببرد. و مستحب است، در قنوت،
هفتاد بار استغفار کند، در حالى که دست چپ خود را بلند نموده و با دست راست، استغفار
را مىشمارد: (اَسْتَغْفِرُاللهَ رَبّی وَ أتوبُ إلَیْهِ) گرچه صد بار بهتر است. همچنین
مستحب است، هفت بار بگوید: (ه?ذ?ا مَق?امُ الع?ائِذِ بِکَ مِنَ الن?ارِ) و سیصد بار
بگو: (اَلْعَفْو) و اگر کلمات (اَلْعَفْو) را به یکدیگر متصل کند بهتر است، و آخر کلمه
را به فتحه بخواند: (اَلْعَفْوَ اَلْعَفْوَ اَلْعَفْوَ ...).
16) میتوانید در قنوت نماز وَتْر با استفاده از تسبیح
یا (با انگشت دست راستتان) چهل مؤمن را به اینگونه دعا کنید: مثلاً ( اللّهمَّ اغْفِرْ
لِرُوح الله الخمینى و ...).
17) در نماز مستحب، شک میان رکعت اول و دوم، نماز را باطل
نمیکند و نمازگزار میتواند تصمیم بر هر کدام بگذارد.
18) انجام کم و زیادهاى اشتباهى در نماز مستحب، سجده سهو
ندارد.
19) میتوان نماز شب را کوتاهتر و خلاصه تر نیز خواند
به این صورت: دو رکعت به نیت شَفع و یک رکعت به نیت نماز وَتر یا اینکه فقط به یک رکعت
نماز وتر اکتفا کرد.
20) براى نمازهاى واجب، بهتر است انسان به مسجد برود ولى
در باره نوافل، چنین دستورى نیست.
(این سادهگیریها براى تشویق افراد به این عبادتهاى
سازنده است. حتى اگر نماز مستحب را کسى در وقتش نتوانست بخواند، قضاى آنرا مىتواند
انجام دهد،که در اینصورت، طبق حدیث، خداوند به فرشتگان مباهات کرده و میفرماید: به
بندهام بنگرید! چیزى را که بر او واجب نکردهام، قضا مىکند! (و در حدیث دیگرى افزوده
شده که: شما را شاهد مىگیرم که او را آمرزیدم).
21) در روایت صحیح از عبدالرحمن بن ابى نجران از آن حضرت
علیه السلام نقل شده که مىگوید: «درباره نماز شب هنگام در سفر، میان کجاوه پرسیدم،
فرمود: هرگاه روبه قبله نبودى به سوى قبله برگرد، سپس تکبیر بگو و نماز بخوان به هر
جا که شترت تو را برد مانعى ندارد». در روایت صحیح از معاویة بن عمار از آن حضرت نقل
شده است که فرمود: «باکى نیست که در سفر انسان نماز را در حال رفتن بخواند و اشکالى
ندارد اگر نماز شبش را که از او فوت شده، روز در حال رفتن رو به قبله کند و همان طور
که راه مىرود قضایش را بخواند. و هرگاه خواست رکوع برود، رو به قبله کند و رکوع و
سجود را انجام دهد سپس راه برود.
22) قضای نماز شب را نیز فضیلت بسیار است، چنانکه از امام
صادق (ع) روایت است که شخصی به آن حضرت عرض کرد: فدایت شوم چه بسا اتّفاق میافتد که
یک، دو، یا سه ماه نماز شب از من فوت میشود و من آن را به روز قضا میکنم. آیا این
کار جایز است؟ فرمودند: به خدا قسم این کار مایه روشنی چشم تو است. و آنی جمله را سه
بار تکرار کرد.
رسول خدا (ص) فرمودند: خدای تعالی به بندهای که قضای نماز
شب را بجای میآورد مباهات میکند و میفرماید:
ای فرشتگان، این بنده چیزی را که به او واجب نکردهام قضا
میکند. گواه باشید که من او را آمرزیدم.
در روایت صحیح از حماد بن عثمان از امام کاظم (ع) نقل شده
است که درباره مردى که نماز نافله مىخواند در حالى که روى مرکبش بین شهرها حرکت مىکند،
سؤ ال شد. فرمود: اشکالى ندارد).
در روایت صحیح از عبدالرحمن بن حجاج از آن حضرت نقل است که
مىگوید: «درباره نماز نافله در وطن، بر پشت مرکب پرسیدم؛ هرگاه پگاه از کوفه خارج
شدم و یا در شهر کوفه شتابان در پى کار بودم (چه کنم؟) فرمود: اگر شتابزده بودى و نتوانستى
از مرکب پیاده شوى و مىترسى که اگر سواره نماز را نخوانى فوت شود، سواره بخوان، اگر
نه نماز خواندنت روى زمین نزد من پسندیدهتر است».
در روایت صحیح از عبدالرحمن بن ابى عبداللّه به نقل از امام
صادق علیه السلام آمده است که مىفرماید: «روى مرکب کسى حق ندارد نماز واجب را بخواند
مگر مریض که مىباید رو به قبله باشد و به قرائت (فاتحة الکتاب) اکتفا کند و در نماز
واجب بر هر چه ممکن باشد صورتش را بنهد و در نماز نافله اشاره مخصوصى بکند».
در روایت صحیح از جمیل به دراج از آن حضرت نقل شده که مىگوید:
شنیدم که مىفرمود: «رسول خدا صلى اللّه علیه و اله نماز واجب را در یک روز گل آلود
و بارانى در کجاوه خواند».
23) اگر مشغول نماز شب بود و صبح طلوع کرد، اگر چهار رکعت
از نماز شب را خوانده است و بعد صبح شد، بقیه نماز شب را به طور مخفف و بدون مستحباب
میخواند و اگر هنوز چهار رکعت از نماز شب نخوانده بعد صبح شد، همان دو رکعتی را که
شروع کرده تمام میکند و پس از آن دو رکعت نافله صبح را میخواند و سپس دو رکعت نماز
صبح واجب را میخواند و پس از آن، باقیمانده نماز شب را قضا میکند. اگر اصلا به نماز
شب شروع نکرده و بعد صبح طلوع کرده باشد دو رکعت نماز نافله صبح را اول میخواند و
پس از آن نماز صبح را و پس از آن قضای نماز شب را بجا میآورد.
تذکر: اگر نماز شب را در بین الطلوعین (یعنی بعد از اذان
صبح و پیش طلوع آفتاب) میخواند، بهتر است که نیت ادا یا قضا نکند، بلکه به نیت (ما
فی الذمه) بخواند.
توضیح اینکه: (ما فی الذمه) به آن معنی است که نیت کند نماز
شب میخوانم (قربه الی الله) خواه ادا باشد خواه قضا، هر چه خدا و رسولش فرمودهاند.
24) در مواردى که تقدیم نماز شب جایز است سزاوار است که
نیّت اداء نکند بلکه به نیّت (تعجیل) و جلو انداختن بخواند.
25) شخصی به امام صادق (ع) عرض کرد: فدایت شوم؛ من گاهى
به خواندن نماز شب موفّق نمىشوم، آیا اجازه مىفرمائید پس از خواندن نماز صبح پیش
از آنکه آفتاب طلوع کند قضاى نماز شب را بخوانم؟
فرمود: آرى؛ امّا اهل خانهات را از این کار با خبر مکن زیرا
آنان هم از تو یاد مىگیرند و این کار را سنّت قرار مىدهند.
26) قضاى نماز شب را بر تقدیم آن یعنى پیش از نیمه شب
خواندن رجحان دارد. بنابر این اگر مىداند که قضاى نماز شب از او فوت نخواهد شد قضا
اولویت دارد.
27) اگر وقت براى اداى نماز شب تنگ نباشد ولى انسان مىخواهد
نماز وَتر را بخواند باید آن را (رجائا) بخواند.
28) نماز وتر یک رکعت است، و کافى است در قنوت سه بار
تسبیح گفتن.
29) مستحب است سورههاى بزرگ، در رکعت اول و سورههاى
کوتاه را در رکعت دوم بخواند و در نماز (شفع) و (وتر) سورههاى فلق، ناس و توحید، قرائت
کند و یا اینکه، در همه? آنها سوره? (قل هوالله احد) بخواند.
30) در نماز شَفع و وَتر بهتر است بعد از حمد سوره توحید
را بخواند تا ثواب یک ختم قرآن را ببرد.
بيشك شناخت محصول و درك عوامل موثر در مشخصههاي آن ، اولين
پيشنياز بهبود كيفيت و نوآوري است كه لازمه آن درك مهندسي از مباني عملكردي قطعه است .
فرايند بازخواني يك بخش ، زير مجموعه يا كالا بدون كمك طرحها و اسناد و مدلهاي كامپيوتري
آنان را مهندسي معكوس ميناميم . مهندسي معكوس براي بازيابي و تشخيص اجزاي متشكله يك
محصول ، بويژه در صورت عدم دسترسي به طراحي اوليه كاربرد داشته و براي نگهداري ، گسترش
و توسعه امكانات موجود و مهندسي مجدد مورداستفاده قرار ميگيرد .
اين روش ، روش پذيرفتهشدهاي براي كشورهاي در حال توسعه بشمار
ميرود . در اين فرايند ابتدا ميزان كمبود اطلاعات فني براي پشتيباني از توليد يك محصول
معين ميشود ؛ سپس با انجام يك كار تيمي منسجم ، متشكل از متخصصان و محققان رشتههاي
مختلف علوم پايه به همراه مديريت و سازماندهي مناسب تشكيلات تحقيقاتي و توسعهاي (R&D) سعي ميشود مدارك و نقشههاي خاص طراحي محصول به دست آيد ؛ با درنظر گرفتن مشخصات
، هدف و شرايط طراحي محصول ، استانداردهاي ملي و رايج و همچنين پوشش دادن نقاط مجهول
و ناشناخته سعي ميشود مراحل نمونهسازي و نيمهصنعتي و در صورت لزوم ساخت و توليد
محصول ، انجام گردد .
براي مثال هنگاميكه يك خودرو به بازار ميآيد رقيبان آن شركت
توليدي ، مدلي از خودرو را تهيه كرده و آن را جداسازي ميكنند (Disassembling) تا طرز كار و چگونگي
ساخت آن را ببينند و از تكنيكهاي آن در توليدات خود استفاده كنند ؛ يا در مهندسي راه
و ساختمان از طرح پلها و ساختمانهاي قديمي كه هنوز پابرجا باقي ماندهاند كپي گرفته
ميشود و در مورد چگونگي ساخت آنها ، مواد اوليه استفاده شده و علل سالم ماندن آن تحقيق
ميشود تا در طرحهاي خود براي استحكام بيشتر استفاده كنند .
در بعضي موارد طراحان ، شكلي از ايدههايشان را با استفاده از
گچ ، سفال و ... نشان ميدهند (ساخت ماكت) كه نيازي به اندازهگيري دقيق ندارد ؛ اين
در حاليست كه مدل كامپيوتري (CAD) نياز به اندازهگيري دقيق قسمتهاي مختلف دارد و تا زماني كه اين اندازهها دقيق
نباشند وارد كردن آن در CAD بسيار دشوار و حتي ناممكن است ؛ زيرا هيچ تضميني وجود ندارد
كه مدل ارائه شده در CAD و مدلهاي ساخته شده بعدي با مدل اوليه مطابقت داشته باشند .
مهندسي معكوس راه حلي براي اين مشكل دارد :
از نطر مهندسي معكوس
در اين حالت مدل فيزيكي يك منبع اطلاعاتي مناسب براي مدل CAD است . در اين حالت با استفاده از
ابعاد سهبعدي و اسكنرهاي ليزري و سطحنگارها
با در نظر گرفتن ابعاد فيزيكي ، جنس ماده تشكيل دهنده و ديگر جنبهها يك مدل و الگوي پارامتري
بدست ميآيد ؛ سپس اين مدل به CAD فرستاده ميشود و تغييرات نهايي روي آن انجام ميشود و سپس به
دستگاههاي برش و توليد (CAM) فرستاده ميشود كه CAM اين قسمت فيزيكي را توليد مينمايد .
پس ميتوان گفت كه مهندسي معكوس با كالا آغاز ميشود و به فرايند
طراحي ميرسد و اين دقيقا مخالف مسير روش توليد (Product Definition Statement = PDS) است و به همين علت آن را مهندسي معكوس ناميده اند . به وسيله اين روش بيشترين
اطلاعات ممكن درباره ايدههاي مختلف طراحي كه براي توليد يك كالا استفاده ميشود بدست
ميآيد . بدين وسيله هم ميتوان كالا را دوباره توليد كرد و هم ميتوان از ايدههاي
مفيد آن براي توليد كالايي جديد بهره برد . همين امر باعث شده كه مهندسي معكوس به يكي
از شاخههاي مهم مهندسي تبديل گردد و همواره نگاهها به سوي توليدات وارد شده به بازار
جلب شود .
در گام آتي از مزايا و دستاوردهاي مهندسي معكوس سخن خواهيم گفت ...
در بيان مزايا و دستاوردهاي مهندسي معكوس به چه مواردي ميتوان
اشاره نمود ؟
مهندسي معكوس يكي از روشهاي دسترسي به دانش فني است . لازمه
اجراي اين روش وجود نمونههايي از محصول است كه مبناي كار تحقيقات قرار ميگيرد ؛ در
اين روش براي دستيابي به دانش فني به برونفكني اطلاعات فني از طريق تجزيه محصول متوسل
ميشويم كه اصطلاحا كشف كردن دانش فني ناميده ميشود . در اين فرايند كارشناسان مربوطه
، مشخصات ، هدف و شرايط طراحي محصول را درنظر گرفته و سعي در ساخت و توليد محصول طبق
استانداردهاي ملي و رايج خود دارند و نقاط مجهول و ناشناخته مساله را نيز با درايت
و بررسيهاي كارشناسي و تحقيقاتي پوشش ميدهند ، بدون اينكه از ابتدا درگير جزئيات فني
و طراحي محصول شده باشند . شايد بتوان از مهندسي معكوس به عنوان كپيبرداري آگاهانه
از يك محصول نام برد ، روشي كه عدهاي از كشورهاي شرق آسيا و نيز تعدادي از كشورهاي
اروپايي بعد از جنگ جهاني دوم عملا پياده كردند و در حال حاضر جزء كشورهاي پيشرفته
و صنعتي محسوب مي شوند .
مزايا و دستاوردهاي مهندسي معكوس را ميتوان در موارد ذيل خلاصه
نمود :
1 - ايجاد توانايي و تقويت تكنيكي - فناوري ساخت از طريق شناخت و
درك كامل محصول (اخذ دانش فني محصول) و بوجود آوردن اعتمادبهنفس در مهندسان و كارشناسان
صنعت در مواجهه با صنايع و فنآوريهاي وارداتي .
2 - امكان طراحي يك محصول بهنگام ، در سطح استانداردهاي جهاني با
كشف راههاي جديد بهبود و توسعه محصول در جهت ارضاي نيازهاي مشتري همانند عملكرد بهتر
، افزودن ويژگيهاي مطلوب و رفع نواقص محصول ؛ همچنين ارضاي نيازهاي بازار مثل تغيير
فناوري يا بهبود آن و كاهش هزينه .
3 - ايجاد توان بالقوه جهت جذب ، به هنگام انتقال فناوريهاي پيشرفته
در عرصه جهاني .
4 - تربيت نيروي متخصص موردنياز در صنايع استراتژيك .
5 - بوجود آوردن قدمهاي سيستماتيك براي كمك به درك و مستندسازي طراحي
و فرايند طراحي .
6 - امكان الگوبرداري رقابتي در جهت درك محصولات رقبا و توسعه بهتر
محصولات خود .
7 - امكان انجام مهندسي مجدد با استفاده از دانش فني اخذ شده بوسيله
مهندسي معكوس .
مهندسي معكوس در زمينههاي مختلف سختافزاري و نرمافزاري از
جمله براي غلبه بر عيبها يا گسترش تواناييهاي دستگاههاي موجود ، تهيه قطعات يدكي و
ايجاد مراكز تعمير و نگهداري دستگاههاي پيشرفته ، به عنوان ابزاري براي يادگيري ، ابزاري
براي ساختن محصولات جديد و سازگار كه از محصولات موجود در بازار ارزانتر باشند ، ابزاري
براي رقابت ، براي بالا بردن كارايي نرمافزارها مورداستفاده قرار ميگيرد و در حيطههاي
سختافزار و نرمافزار رايانهاي نيز اهميت ويژهاي دارد .
در گام آتي شرح مختصري از متدولوژي مهندسي معكوس و فرايند كلي
آن بيان خواهد شد ...
گام چهل و هشتم
با متدولوژي مهندسي معكوس آشناتر شويم !
مهندسي معكوس يكي از روشهاييست كه شركتها با بكارگيري آن ، فرايند
تكوين محصول خود را سرعت ميبخشند . اين روش بويژه در كشورهاي درحالتوسعه كه از نظر
دانش طراحي محصول و فناوري توليد عقبتر از كشورهاي پيشرفته هستند ، پاسخي به افزايش
توان طراحي و تسريع فرايند تكوين است .
ايجاد يك روش منطقي و سيستماتيك براي تعيين ميزان كمبود اطلاعات
فني براي پشتيباني از توليد يك محصول و سپس انجام يك كار تيمي منسجم براي تكميل اين
اطلاعات ، مجموعه عملياتي است كه در فرايند مهندسي معكوس بوقوع ميپيوندد . سطحي از
اطلاعات فني موردنياز كه كليه تلاشها در راستاي تشخيص ميزان كمبود آن و سپس رفع اين
كمبود اطلاعاتي است ، بسته اطلاعات فني (Technical
Data Package) ناميده ميشود .
به رغم ظرافت و نياز به دقت بسيار زياد در مهندسي معكوس ، كاهش
زمان عمليات امري بسيار مهم در اين زمينه است . در اينجا شرح مختصري از فرايند كلي
مهندسي معكوس و متدولوژي آن بيان ميكنيم :
مرحله اول - تجزيهوتحليل عملكردي - اقتصادي :
اين فعاليت شامل 2 بخش است :
الف - هدفگذاري و جمعآوري اطلاعات : در اين مرحله توسعه محصول
، رفع عيب محصول و خودكفايي معرفي و سپس هدف از انجام پروژه درمورد هر يك تبيين ميشود
. هدف از فاز جمعآوري اطلاعات اين است كه كليه مستندات جمعآوري شده و توليد اطلاعات
و مستندات فني در حين اجراي مهندسي معكوس آسان گردد .
با روشهايي چون شناسايي موارد مشابه ، جمعآوري اطلاعات در زمينه
توليدكنندگان و مورد بررسي قراردادن قطعات و مجموعههاي مونتاژي يك سطح بالاتر كه اطلاعات
موجود در مورد عوامل خروجي و ورودي ، قطعات مجاور و مصرف نهايي را مشخص مي سازد ، مشخصات
و توضيحات مربوط به خريد قطعات ، فهرست قطعات و شماتيكها كه اطلاعات اوليه براي بررسي
پيكربندي يك قطعه و يا يك مجموعه را در اختيار قرار ميدهند ، ميتوان بسته اطلاعات
فني را بدست آورد . طبيعي است كه با طبقهبندي سطح اطلاعاتي در فرايندهاي مهندسي ،
اين فعاليت جامعتر و سيستماتيكتر انجام ميشود و از دوبارهكاريهاي احتمالي جلوگيري
و در هزينهها صرفهجويي به عمل خواهد آمد .
ب - ارزيابي اطلاعات و برنامهريزي : هدف از انجام اين فاز ،
مشخص كردن سطح اطلاعات ناقص موردنياز و نيز تخمين هزينه انجام مهندسي معكوس است . باتوجه
به اين سطح تخمين زده شده ، برآوردهاي اوليه روي تخصصها ، آزمايشات ، تجهيزات و مواردي
ازين دست براي اجراي مهندسي معكوس صورت ميگيرد و پس از تخمين هزينه ، تخصيص منابع
و برآورد زمان معقول براي توليد اين اطلاعات در جهت كامل كردن بسته اطلاعات فني ، نمودار
گانت اجرايي پروژه ارائه ميشود و يك نقشه براي روند كار حاصل ميآيد .
مرحله دوم - آناليز عملكرد و دمونتاژ مورد :
هر مـــوردي ميتواند
متشكل از چند جزء (مكانيسمها و اجزاي مختلف) باشد كه هر يك وظيفه خاصي را بر عهده
دارند و برايند آنها وظيفه موردنظر را براي مورد بوجود مي آورد . در اين مرحله از فرايند
، تيم مهندسي معكوس بايد بتواند پارامترها و مشخصههاي مهم ورودي و خروجي هر جزء را
شناسايي كند ؛ پس از شناسايي اجزاء و ورودي و خروجيهاي آن (با استفاده از قضاوت مهندسي
، طراحي آزمايشات ، شبيهسازي رايانهاي و ...) بايد عملكرد اجزاء با مدارك فني موجود
مميزي شود تا مغايرتهاي آن مشخص شود (فاز FCA يا مميزي عملكرد فني اجزاء) . در
ادامه اطلاعات فني موردنياز اجزاء ازطريق آزمايش استخراج ميشود (فاز PCA يا مميزي فيزيكي اجزاء) . تفكيك
و مونتاژ اجزاء ، درصورتيكه قابلتجزيه به اجزاي سطح پايينتر باشند ميتواند تا رسيدن
به سطح قطعه ادامه يابد تا اينكه يك سطح براي مونتاژ بيان شود . درتفكيك بايـــد وظيفه
عملكردي اجزاي پايينتر شناسايي شود تا مميزي عملكرد فني اجزاء و مميزي فيزيكي اجزاء
بر روي آنها نيز صورت گيرد .
در انتهاي اين مرحله بستههاي اطلاعات فني كه طي عمليات مميزي
عملكرد فني اجزاء و مميزي فيزيكي اجزاء ايجاد و تكميل شدهاند پس از صحهگذاري ، اطلاعات
لازم درباره تهيه نقشههاي سطح يك (كه چگونگي حركت مكانيسمها و انتقال عملكرد به اجزاي
ديگر را كاملا مشخص مي كنند) را فراهم خواهندآورد .
مرحله سوم - آناليز سختافزاري و نرمافزاري :
اين فعاليت كه مهمترين بخش مهندسي معكوس است شامل موارد زير
است :
الف) آناليز مواد : با آناليز شيميايي و متالورژيك ، مطالعه
لايههاي سطحي ، اندازهگيري خواص مكانيكي ، بررسيهاي ساختاري و عيوب انجام ميگيرد .
ب) بررسي فرايند ساخت : باتوجه به نوع سطوح فيزيكي در قطعه ،
فرايند ممكن براي توليد اين سطوح ، بررسي تنشهاي سطحي و ساختار ميكروسكوپي و اندازه
گيري بعضي از ويژگيهاي غيـــربحراني مانند صافي سطح كه به طور فرعي در تشخيص فرايند
ساخت كمك مي كند ، انجام ميشود .
ج) آناليز ابعادي : كه مشتمل بر مراحلي چون اندازهگيري ابعادي
، آناليز تلرانس و آناليز حساسيت است .
د) آناليز الكتريكي - الكترونيكي درصورت نياز : باتوجه به مشخصههاي
خروجي مدار ، مسير مدارها ، مواد ، روشهاي زدودن پوششها ، اتصالات موردنياز براي توليد
مجدد مورد بررسي قرار ميگيرند . نتايج حاصل از اين قسمت در نقشههاي سطح دو ثبت و
ترسيم مي شوند .
مرحله چهارم - بهبود محصول و آناليز ارزش :
با استفاده از اطلاعات جديد تهيه شده هنگام فرايند و انجام بازنگري
مهندسي ارزشي در كانديداهاي درنظر گرفته شده براي مهندسي معكوس ، ميتوان برخي از حوزههاي
پرهزينه مثل عيوب طراحي ، طراحي اضافي ، عملكرد بهبود ، محدوديتهاي بيش از حد در مورد
تلرانسها ، نيازمنديهاي بيش از اندازه براي عملكردها و مواردي اين چنيني را آشكار و
آنها را قبل از تكميل فرايند اصلاح كرد .
در اين مرحله كليه بستههاي اطلاعاتي كه تاكنون كامل شده از
ديدگاه قابليت توليد و فرايندهاي ساخت موردتوجه قرار ميگيرند ؛ به طور خلاصه خروجي
اين مرحله به ايجاد نقشههاي سطح سه منجر ميشود كه ملزومات ضروري و موردنياز واحدهاي
طراحي ، مهندسي ، ساخت و كنترل كيفيت را براي دستيابي يا ساخت آيتم موردنظر شامل ميشود .
به طوركلي نقشههاي سطح سه نتيجه فرايند مهندسي معكوس بوده كه
شامل كليه پارامترهاي مستندسازي شده لازم جهت توليد يك آيتم خواهند بود و هدف از انجام
آن تصديق و تاييد دقت بسته اطلاعات فني براي پشتيباني از توليد قطعات است تا از اين
طريق اطمينان كافي از صحت و دقت و كامل بودن نقشهها و مشخصههاي ايجاد شده توسط فرايند
مهندسي معكوس حاصل شود .
مرحله ششم - تهيه مستندات نهايي :
درهنگام ساخت و تست محصول توليدي در فاز توليد نمونــــه ، بسياري
از نقشههاي مهندسي و رويههاي تست چندين بار بازنگري و اصلاح ميشوند كه تمام سطوح
بازنگري شده از سطح صفر تا آخرين نتايج بايد در بسته اطلاعات فني قرار داده شوند ؛
با اضافه شدن اطلاعات بدست آمده از بازرسيها و اطمينان كيفيتِ نمونههاي توليد شده
به بسته اطلاعات فني ، يك بستـــه اطلاعات فني كامل شده بدست ميآيد و پس از مطابقت
با استانداردهاي بستههاي اطلاعات فني ، در انتها يك بسته اطلاعات فني نهايي كامل در
ارتباط با محصول كه هدف فراينـــــد مهندسي معكوس است ، بدست ميآيد .
اگر روتر را بخواهیم ار نظر لغوی معنا کنیم می توانیم به آن
مسیریاب بگوییم. این روترها یا مسیریاب ها تجهیزات فیزیکی هستند که چندین شبکه بی سیم
یا کابلی را به یکدیگر متصل می کنند و این همان تجهیزی است که در اینترنت مشخص می کند
بسته های اطلاعاتی از کدام مسیر به مقصد برسند و در نهایت رسیدن آنبه مقصد را کنترل
می کند از نظر فنی یک روتر یک گذرگاه لایه 3 است یعنی روتر های کابلی یا بی سیم شبکه
ها را مانند یک گذرگاه به یکدیگر متصل می نمایند و این لایه همان لایه در مدل معروف
شبکه یا مدل OSI است.
شبکه های خانگی معمولاً از یک IP یا پروتکل اینترنت استفاده می کنند
که می تواند کابلی یا بی سیم باشد. پروتکل IP معمول ترین لایه مورد استفاده در
لایه های OSI است. یک روتر IP مانند مودم های DSL یا مودم های کابلی سرعت بالا شبکه خانگی LAN را به شبکه WAN اینترنت متصل
می کند.
با جمع آوری و نگهداری اطلاعات مربوط به پیکربندی در یک حافظه
که به آن جدول مسیریابی می گویند، روترها توانایی فیلتر ترافیک ورودی و خروجی بسته
به IP فرستنده و گیرنده را دارند. بعضی روترها به شبکه های خانگی امکان
آپدیت جدول مسیریابی از طریق یک مرورگر اینترنتی را می دهند. روترهای باند پهن وظایف
یک روتر را با عملکرد یک سوئیچ و فایر وال در یک واحد ترکیب کرده اند.
سوئیچ های شبکه چگونه کار می کنند
اگر مقالات گذشته یاد بگیر دات کام را درباره شبکه و اینترنت
مطالعه کرده باشید که یک شبکه به طور کلی از اجزای زیر تشکیل شده است:
• گره ها یا nodeها یا همان کامپیوترها
• یک وسیله ارتباطی که
می تواند به صورت سیمی یا بی سیم یا ترکیبی از هر دو باشد.
• تجهیزات مخصوص شبکه
مانند روترها و هاب ها
درخصوص اینترنت باید بگویم این تجهیزات با یکدیگر کار می کنند
تا اطلاعات را بین کامپیوترها جابجا نمایند چه بسا کامپیوتر شما اطلاعاتی را برای کامپیوتری
در آن سوی دنیا می فرستد!
سوئیچ ها یکی دیگر از اجزای اساسی شبکه ها هستند چون سبب افزایش
سرعت شبکه می شوند. سوئیچ ها به گره های شبکه که همان کامپیوترها هستند اجازه می دهند
با یکدیگر به صورتی موثر و نرم با یکدیگر ارتباط برقرار کنند.
انواع مختلفی از سوئیچ ها و شبکه ها وجود دارند. به سوئیچ هایی
که برای ایجاد ارتباط بین گره های یا کامپیوترهای یک شبکه داخلی یا محلی استفاده می
شوند Lan switch می گویند. کار مشترک و اصلی همه سوئیچ ها این است در هر لحظه
که یک سری ارتباطات دو طرفه بین دو تجهیز موجود در شبکه ایجاد می کنند. بدین ترتیب
از ایجاد اختلال بین آنها جلوگیری می کنند و باعث افزایش سرعت انتقال داده می شوند.
سوئیچ شبکه چیست
یک دستگاه شبکه ی کامپیوتری است که نقطه های شبکه یا دستگاه
های شبکه را به یکدیگر وصل می نماید. این واژه معمولاً به دستگاه چند پورته ای اطلاق
می شود که پردازش و انتقال داده را در لایه ی دوم مدل OSI انجام می دهد. سوئیچ هایی که معمولاً
در لایه ی سوم یا بالاتر پردازش را نجام می دهند، معمولاً سوئیچ لایه 3 خوانده می شوند.
اولین سوئیچ اترنت، توسط kalpana در سال 1990 معرفی شد.
سوئیچ یک وسیله ی ارتباط از راه دور است که پیام ها را از هر
وسیله ای که به آن وصل دریافت میکند و سپس آن را تنها برای دستگاه هدف ارسال میکند.
این کار سوئیچ را یک وسیله ی هوشمندتر نسبت به هاب میکند (که پیغامی را دریافت میکند
و آن را برای تمام دستگاه های موجود در شبکه ارسال میکند). سوئیچ شبکه، یک نقش کامل را در بیشتر شبکه های مدرن
شبکه محلی اجرا می کند. شبکه های متوسط به بزرگ معمولاً یک یا چند سوئیچ مدیریت شده
را شامل می شوند.
شبکه های کامپیوتری
سوئیچ برای اتصال دستگاه های مختلف از قبیل رایانه، مسیریاب،
چاپگرهای تحت شبکه، دوربین های مدار بسته و ..... در شبکه های کابلی مورد استفاده واقع
می شود.
در وجه ظاهری سوئیچ همانند جعبه ایست متشکل از چندین درگاه اترنت
که از این لحاظ شبیه هاب (Hub) می باشد، با وجود آنکه هر دو اینها وظیفه برقراری ارتباط بین
دستگاه های مختلف را بر عهده دارند، تفاوت از آنجا آغاز می شود که هاببسته های ارسالی
از طرف یک دستگاه را به همة درگاه های خود ارسال می کند و کلیه دستگاه های دیگر علاوه
بر دستگاه مقصد این بسته ها را دریافت می کنند در حالیکه در سوئیچ ارتباطی مستقیم بین
درگاه دستگاه مقصد برقرار شده و بسته ها مستقیماً فقط برای آن ارسال می شود.
این خصوصیت از آنجا می آید که سوئیچ می تواند بسته ها را پردازش
کند، در سوئیچ های معمولی ک به سوئیچ لایه دوم معروفند این پردازش تا لایه دوم مدل OSI پیش می رود و
نتیجه این پردازش جدولی است که در سوئیچ با خواند آدرس سخت افزاری (MAC) فرستنده بسته و ثبت درگاه ورودی تشکیل می شود.
سوئیچ با رجوع به این جدول عملیات آدرس دهی بسته ها در لایه
دوم را انجام می دهد، بدین معنا که این جدول مشخص می کند بسته ورودی می بایست فقط برای
کدام درگاه ارسال شود.
در شبکه های بزرگ Switch ها جدول های خود را به اشتراک می
گذارند تا هر کدام بدانند چه دستگاهی به کدام سوئیچ متصل است و با این کار ترافیک کمتری
در شبکه ایجاد کنند.
سوئیچ بطور معمول در لایه دوم مدل OSI کار می کند ولی سوئیچ هایی با قابلیت
کارکرد در لایه های مختلف حتی لایه هفتم هم وجود دارد. پرکاربردترین سوئیچ در بین لایه
های مختلف بجز لایه دوم می توان به سوئیچ لایه سه اشاره کرد که در بسیاری موارد جایگزین
مناسبی برای روتر می باشند. از سوئیچ می توان در یک شبکه خانگی کوچک تا در شبکه های
بزرگ با Backbone های چند گیگابایتی استفاده کرد.
برخی مزیت ها و قابلیت های سوئیچ
• امکان برقراری ارتباط
بین ده ها و گاهی صدها دستگاه رابه طور مستقیم و هوشمند به ما می دهد.
• امکان برقراری ارتباط
با سرعت بسیار بالا را فراهم می کند.
• امکان نظارت و مدیریت
بر عملکرد کاربران را فراهم می کند.
• امکان کنترل پهنای باند
مصرفی کابران را فراهم می کند.
• امکان تفکیک شبکه به
بخش های کوچکتر و مشخص کردن نحوه دسترسی افراد به قسمت های مختلف را فراهم می کند.
• و ده ها مزیت دیگر
اگر بخواهیم انواع سوئیچ لایه دو را فقط نام ببریم از این قرارند:
• Store and forward
• Cut
through
•
Fragment free
فایروال (Firewall)چیست؟
یک فایروال از شبکه شما در برابر ترافیک ناخواسته و همچنین نفوذ
دیگران به کامپیوتر شما حفاظت می کند. توابع اولیه یک فایروال به این صورت هستند که
اجازه می دهند ترافیک خوب عبور کند و ترافیک بد را مسدود می کنند!
مهمترین قسمت یک فایروال ویژگی کنترل دستیابی آن است که بین
ترافیک خوب وبد تمایز قائل می شود.
• وقتی آن را نصب می کنید
فایروال بین کامپیوتر شما و اینترنت قرار می گیرد. فایروال به شما اجازه می دهد صفحات
وب را ببینید و به آنها دسترسی داشته باشید, فایل download کنید، چت کنید و
.... در حالیکه مطمئن هستید افراد دیگری که در اینترنت مشغول هستند نمی توانند به کامپیوتر
شما دست درازی کنند. بعضی از فایروالها نرم افزارهایی هستند که روی کامپیوتر اجرا می
شوند اما فایروالهای دیگر به صورت سخت افزاری ساخته شده اند و کل شبکه را از حمله مصون
می کنند.
• هر کسی که از اینترنت
استفاده می کند باید از بعضی از انواع فایروال ها استفاده کند. برنامه هایی هستند که
می توانند از اینترنت download شوند این برنامه ها می توانند تعداد زیادی آدرسهای IP آسیب پذیر برای
نفوذ را پیدا می کنند این برنامه ها به راحتی download شده و اجرا می شوند و برای سوء استفاده یا مشکل دار کردن کامپیوتر شما از طریق
این برنامه ها احتیاجی به دانش شبکه نیست معمولا همه انواع فایروالها از شما در برابر
این حملات حفاظت می کنند.
فایروال های نرم افزاری
• فایروال های نرم افزاری
برنامه هایی هستند که خود را بین درایو کارت شبکه (یا مودم) و کامپیوتر شما قرار می
دهند . آنها حملات را قبل از اینکه حتی سیستم شما آن را تایید کند قطع می کنند. تعداد
زیادی فایروال های مجانی از این نوع روی اینترنت وجود دارند. در این جا چند لینگ برای download
فایروال وجود دارد.
فایروال های NAT ساده
• فایروالهایی که برای broadband router ها ساخته شده اند و نرم افزارهایی مانند Microsoft ICS فایروالهای بسیار ساده
ای هستند. و این فایروالها شبکه را با جلوگیری از ارتباط مستقیم هر کامپیوتر با کامپیوتر
های دیگرشبکه محافظت می کنند . این نوع فایروالها تقریبا هر نوع هکری را متوقف می کنند
. هکر های حرفه ای ممکن است بتوانند از این فایروال ها عبور کنند اما تعداد جنین اشخاصی
کم و احتمال آن ضعیف است .
فایروال های با ویژگی Stateful packet inspection
• نسل جدید فایروالهای
خانگی stateful
packet inspection نامیده می شوند. این یک شکل پیشرفته
از فایروال است که هر پاکت اطلاعاتی را که از فایروال عبور می کند بازرسی می کند .
فایروال هر پاکت اطلاعاتی را برای ردیابی هر نوعی از هک اسکن می کند . بیشتر افراد
هرگز با این نوع حمله ها روبرو نمی شوند اما نواحی در اینترنت وجود دارند که بیشتر
مورد حمله هکر های حرفه ای واقع می شوند.
Access Server چیست؟
اکسس سرور نوعی روتر به شمار می آید و در جاهایی مانند ISP ها و ... برای
ارایه ارتباط های WAN-Dialup و... به کار می برند.
ماژول یک بخش قابل نصب و قابل استفاده مجدد است که برای نمایش
محتوا یا انجام یک عملیات خاص استفاده می شود . هر ماژول فراهم آورنده بخشی مجزا از
قابلیت هایی است که می توانید با نصب آن ماژول در پرتال ، به صفحات وب سایت خود اضافه
کنید. در واقع محتوا و طرح کلی صفحات بوسیله ماژول ها و چیدمان آنها در صفحه تامین
می شود.
برای درک مفهوم ماژول ابتدا به توضیحی درباره معماری کلی دات
نت نیوک می پردازیم. دات نت نیوک برنامه ای است که با ASP.NET اجرا می شود و همچنین
یک فریم ورک است به این معنی که برنامه ایست که برای گسترش طراحی شده . یکی از راه
های توسعه فریم ورک ایجاد ماژول است که این ماژول ها در dnnنصب شده و وقتی اجرا می شوند فریم
ورک را برای ایجاد یک وب سایت dnn که پرتال نامیده می شود توسعه می دهند . شکل زیر ساختار فریم
وورک دات نت نیوک را نمایش می دهد.
فریم ورک dnn
همانطور که مشاهده می کنید در هر دات نت نیوک نصب شده میتوان
تعداد نامحدودی پرتال ایجاد کرد(تاجایی که منابع سرور بتوانند ساپورت کنند)، ودر هر
پرتال می توان تعداد نامحدودی صفحه ایجاد کرد.
ماژول یک بخش قابل نصب و قابل استفاده مجدد است که برای نمایش
محتوا یا انجام یک عملیات خاص استفاده می شود . این تعریف بسیار شبیه به تعریف page در ASP.NET است . با این تفاوت که در DNN ماژول ها در صفحات قرار می گیرند
و در هر صفحه می توان جندین ماژول داشت. یک سری از ماژول ها که آنها را تحت عنوان ماژول
های هسته (modules core)
می شناسیم، وجود دارند که عملیات ساده و مفیدی را انجام می دهند
. برخی از این ماژول ها در هنگام شروع استفاده از پورتال نصب شده و از طریق کنترل پنل
توسط کاربران مدیر، میزبان یا هر کاربر مجاز به نصب ماژول دیگری قابل اضافه شدن به
صفحات است . برخی دیگر از این ماژول ها استفاده کمتری دارند یا ماهیت تخصصی تری دارند
به طور پیش فرض نصب نمی شوند. بلکه از طریق کنترل تعریف ماژول در منوی میزبان قادر
به مشاهده لیست آنها و نصب در صورت نیاز هستیم.
محتوا و طرح کلی صفحات بوسیله ماژول ها و چیدمان آنها در صفحه
تامین می شود . ماژول بخشی مجزا از قابلیت هایی است که می توانید به صفحه اضافه کنید.
برای مثال اگر می خواهید لیستی زا داکیومنت ها را در صفحه نمایش دهید می توانید به
سادگی با انتخاب ماژول اسناد از پنل مدیریت آنرا در محل مناسب در صفحه اضافه کنید و
سپس به ورود محتوای مربوط (داکیومنت ها) در آن بپردازید و آنها را مدیریت کنید.
درواقع هر یک از قابلیت های مجزای مد نظر خود در وب سایتتان
را باید با ماژول هایی که برای منظور شما طراحی شده اند، تامین کنید. برای مثال می
خواهید در سایت خود بخش های اخبار، نظر سنجی و دانلود داشته باشید. برای هر یک از این
موارد ماژول هایی وجود دارند که با افزودن آنها در صفحه مورد نظر به کارکردهای مورد
نظر دست یابید.
ویژگی های ماژول ها در دات نت نیوک:
• هر ماژول نوع خاصی از
محتوا را مدیریت می کند ویا نوع خاصی از نیازها تجاری شما را برآورده می کند.
• هر ماژول ها موجودیتی
مستقل در پرتال می باشد به این معنی که هر ماژول به محض اینکه به صفحه ای افزوده می
شود یک شناسه یکتا به آن اختصاص داده می شود.
• ماژول ها قابلیت جابه
جایی و انتقال و یا کپی از صفحه ای به صفحه دیگر را دارا می باشند.
• به هر صفحه می توان
تعداد دلخواهی ماژول اضافه کرد.
• میتوان سطح دسترس های
کاربران را به هر نمونه از ماژول های صفحات پرتال تعیین کرد.
• هر ماژول یک سری تنظیمات
عمومی دارد که این تنظیمات در تمام ماژولها وجود دارند و مربوط به نحوه نمایش و دسترسی
های ماژول می باشند. وممکن است تنظیماتی هم خاص همان ماژول داشته باشد که مرتبط با
نحوه کارکرد ماژول می باشد.
بیش از 5000 ماژول از شرکت های تولید کننده مختلف خارجی که طیف
گسترده ای از قابلیت های عملیاتی لازم ، از یک ماژول html ساده تا ماژول های پیشرفته ای مثل
فروشگاه، اخبار و غیره را تحت پوشش قرار می دهند، در فروشگاههای خرید و فروش این ابزارها
مانند
www.snowcovered.com موجود می باشد و ابزارهای رایگان نیز در سایت هایی مثل www.dnnforg.com موجودند.
نسخه جامع (community) دات نت نیوک( که به همراه سورس کد به زبان VB.Net به صورت رایگان در دسترس است) از ترکیب گلچینی از ماژول های پایه و پرکاربرد در
وب ایجاد شده است که به کمک آنها می توانید وب سایت های قدرتمند و مقرون به صرفه ای
خلق کنید.
در صورت نیاز به ماژول های پیشرفته تر، می توان در کمترین زمان
وبا هزینه ای معقول ابزار مورد نظر را تهیه کرد و حتی در صورت موجود نبودن ماژول دلخواه
در مراکز معرفی شده، برنامه نویسان و طراحان به سادگی و با رعایت قواعدی چند در برنامه
نویسی، می توانید ماژول دلخواه شما را با هر یک از زبانهای #C و یا VB تهیه کنند.
طراحی طراحی داخلی مجموعه
دانش ، فن و هنری است که با عناصر متعلقه و مرتبطش از قبیل فرم رنگ بافت و ... سعی
در بهینه سازی فضاها و دست یابی به کارائی و کار کرد مناسب در کنار زیبائی معانی و
معناها می باشد.طراحی داخلی با ایجاد مجموعه ای از بایدها و نبایدها "کثرت ها
و کاستی ها "و قرار دادن فرم در برابر فرم و فضا " طبیعت در برابر هندسه
( معماری ارگانیک) " داخل در برابر خارج و همچنین قدرت و منطق مردانه از یک سو
و احساسات زنانه از سوی دیگر (که در اوج وجود به تفاهم رسیده اند )می کوشد ارتباط معنائی
و فرمال ( Formal ) را مفهوم بخشد . در واقع طراحی داخلی به وسیله این ترکیب می
خواهد به اهداف مورده نظر خود در طراحی فضا دست یابد.
در طراحی داخلی با ایجاد ضرب و اهنگ در هندسه می توان احساسات
انسانی را بیدار ساخت در تمامی ابعاد نفوذ کرد و حرکتهائی غیر از حرکتهای عمودی و افقی
ایجاد کرد.
ما در معماری با فرکانس های نوری که طول و عرض و ارتفاع را تعریف
می کنند، سروکار داریم و موقعی که این سه به موجزترین شکل واقع شود، شما احساس زیبایی
می کنید
مجموعه ای از اشکال هندسی، که به صورت مجرد و بی هیچ واسطه ای
در فضایی دو بعدی تعین یافته اند. تناسبات، ابعاد، غلظت، تونالیته رنگ های استفاده
شده و تحریکات حسی موجود در هر اثر ، بیانگر هماهنگی دقیق در اجزاء است..
انسان به واسطه گرافيك محيطي در کنار طراحی داخلی با محيط پيرامون
خود سخن مي گويد ، و با ديگران ارتباط برقرار مي كند. طراحی داخلی در ايجاد فضايي مطلوب
و دلنشين براي افراد جامعه نقش موثردارد.
محيط مناسب يعني فضايي كه بشر در آن بتواند فارغ از فشارهاي
ناخواسته رواني رشد كرده و شكوفا شود و اين از خواسته هاي عقلاني و منطقي هر جامعه
است. گرافيك " محيط زيبايي بصري و نظم و هماهنگي مطلوب فضا است.
مقصود از تمام طرح هاي گرافيكي براي محيط داخلي و خارجي – ايجاد فضايي براي زندگي پر نشاط
و سالم و قانع كننده است.
مشخص كردن يك مكان از مكاني ديگر ، زيبا سازي ، نظم و انسجام
بخشيدن به فضاي و گسترش حيطه فعاليت طراحی داخلی، از اهداف گرافيك محيطي به شمار مي
رود.
طراحی داخلی (Interior
Design) که به عنوان یک حرفه، یک هنر و یک صنعت
در دنیا شناخته شده، بهینه سازی فضاهای داخلی ساختمان ها به منظور انجام فعالیت های
روزمره یعنی زندگی وکار است.
بخش اعظم عمر ما در فضاهای داخلی بناها سپری می شود. این فضاها
محیطی را ایجاد می کنند که پاسخ گوی نیازهای اساسی ما نظیر نیاز به سرپناه بوده و بسیاری
از فعالیت های ما در آن صورت می گیرد. همچنین آنچه به یک بنا روح می بخشد، فضای داخلی
آن است. بنابراین می توان گفت کیفیت فضای داخلی از یک طرف تأثیر مستقیمی بر نحوه انجام
فعالیت های ما در آن دارد و از طرف دیگر نگرش، احوال و شخصیت ما را تحت تأثیر قرار
می دهد. بر این اساس، هدف طراحی داخلی، بهبود عملکرد فیزیکی و روانی فضا برای راحت
سازی زندگی در آن است. فضای معماری بدون طراحی داخلی یا اصلاً قابل استفاده نیست و
یا در صورت قابل استفاده بودن، کارآیی لازم و بهینه را نخواهد داشت.
طراحی داخلی زندگی همه آحاد جامعه را تحت تأثیر قرار می دهد
و تأثیرات آن در زندگی به وضوح قابل مشاهده است. از این رو موضوع طراحی داخلی به هیچ
وجه محدود به اقشار مرفه و خانه های اعیانی نیست. طراحی داخلی می تواند برای کل جامعه
و طبقات کم درآمد هم مفید باشد. اگر قناعت را اصل اساسی امروز جامعه بدانیم و قصد داشته
باشیم امکان زندگی راحت را در فضای 40 یا 60 متری آپارتمان ها فراهم کنیم، طراحی داخلی
یک ضرورت گریزناپذیر خواهد بود. طراحی داخلی می تواند به ما نشان دهد که در این فضای
کوچک چطور و با چه وسایلی باید زندگی کنیم.
از آنجا که طراحی داخلی در ارتباط مستقیم با ویژگی های روحی
ـ روانی انسان قرار دارد، بایستی برای نیل به یک طرح مطلوب، ویژگی های رفتارهای انسانی
در فضاهای داخلی زیستی اعم از عمومی و خصوصی، در طراحی به دقت مورد توجه قرار گیرد.
از این رو طراح به هنگام طراحی فضای داخلی با دو مقوله سروکار دارد: کاربرد آن فضا،
و احساس و تأثیری که می خواهد آن فضا بر استفاده کننده داشته باشد.
طراحی داخلی طیف گوناگونی از عناصر و مؤلفه ها از قبیل فرم،
نور، رنگ، بافت، کف، سقف، دیوار، عناصر کارکردی و تزیینی و مبلمان را در برمی گیرد.
این عناصر ابزارهای کار طراح هستند که همگی باید بطور هماهنگ و متناسب در یک طرح مرتبط
و خوشایند قرار گیرند.
طراحی داخلی که در حد واسط میان معماری و طراحی قرار می گیرد،
به همان میزان که شامل جنبه های کاربردی، ساختاری و فنی می شود، طراحی تجسمی و جنبه
های بصری و زیبایی شناسانه را نیز در بر دارد. از این رو طراحی داخلی اغلب در ردیف
هنرهای تجسمی به حساب آمده است و برای موفقیت در آن، بایستی تا حد نسبتاً زیادی با
عناصر و اصول طراحی تجسمی و مبادی سواد بصری آشنا بود.
اگرچه طراحی داخلی امروزه به عنوان یک تخصص شناخته می شود و
محدوده بسیار وسیعی را در بر می گیرد، اما از آنجایی که این رشته در ارتباط مستقیم
با فضای داخلی خانه و زندگی روزمره می باشد، شناخت الفبای طراحی داخلی و تبیین مبانی
آن به زبان ساده برای عموم مردم و بویژه زنان خانه دار، به قابل فهم کردن آن و برخوردی
علمی با این پدیده خواهد انجامید و در نهایت تأثیری عمیق بر کیفیت فضاهای زیستی جامعه
ما خواهد داشت. از این رو بنا داریم طی یادداشت هایی به مباحث مختلف طراحی داخلی بپردازیم
و با بهره گیری از اصول طراحی تجسمی و سواد بصری و نیز با استناد به نمونه های موفق
طراحی داخلی خانه در سطح جهان، دانش و آگاهی افراد خانواده را در این خصوص افزایش دهیم.
مسائلی که باید قبل از طراحی دکور منزل یا محیط کار یا رستوران
یا بوتیک و...... در نظر داشته باشیم به این صورت میباشد:
1_همخوانی طرح مورد نظر با کاربری فضا
2_رنگ فضا
طراحي داخلي به ناچار از تعريف معماري فضا پا فراتر مي نهد.يك
طراح داخلي بايد هنگام برنامه ريزي جهت نظم دادن به فضا،مبله كردن و آرايش آن،هم از
خصوصيات بالقوهء بنا در زمينهء اصلاح و آرايش آگاه باشد و هم بر ويژگيهاي معمارانهء
آن وقوف كاملي داشته باشد.روي اين اصل طراحي فضاي داخلي،نياز به درك نحوهء شكل گيري
فضا توسط نظام ساختماني بنا و تعريف آن دارد.با چنين نگرشي طراح قادر خواهد بود تا
عملاً با يك فضا كار كند،به همان شكل آن را ادامه دهد و تركيبي را كه در مقابل ويژگيهاي
ضروري يك فضاي معماري قرار مي گيرد،ارائه دهد.پس مي توان به اين صورت عنوان نمود كه
طراحي داخلي فصلي است بين معماري و دكوراسيون داخلي. طراحي فضاهاي داخلي در صورتي كه
بدون در نظر گرفتن هدف و عملكرد فضاها و چگونگي ارتباط و تركيب آنها با يكديگر انجام
پذيرد،تنها يك چهار ديواري و يا مجسمه اي را به وجود مي آورد كه از حيث فضاهاي داخلي،اصولي
و قابل قبول نمي باشد.طراحي موفق داراي فضاهاي داخلي مطلوب بوده و چگونگي و تركيب عناصر
دو بعدي و سطوح افقي و عمودي آن فضاهاي مطلوب را تشكيل داده و موجب زيبائي و قابل استفاده
شدن هر چه بهتر ساختمان خواهد گرديد.هدف طراحي داخلي نيز،بهبود عملكرد فيزيكي و رواني
و دستيابي به اصول زيبايي شناسانهء فضاي داخلي است.پس وظيفهء طراح اين است كه از لحاظ
مادي و معنوي محيطي به وجود آورد كه مطلوب زندگي فردي و اجتماعي كارفرما باشد.اوست
كه تصميم مي گيرد از چه عناصري استفاده كند و چگونه آنها را در طي روند طراحي مرتب
كند. تغييرات دائم و پيچيده در زمينهء اين رشته،طراحي داخلي را با حرفه هاي در ارتباط
با آن تطابق و آميخته نموده است.در رتبهء اول معماري به طور ويژه و در مراتب ديگر،طراحي
صنعتي،طراحي نمايشگاهي،طراحي صحنه و رشته هاي مرتبط،با اين رشته در ارتباط هستند. طراحي
داخلي،شامل برنامه ريزي،نقشه كشي و طراحي فضاهاي داخلي يك بناست.اين محيط هاي فيزيكي،جوابگوي
نيازهاي اساسي ما نظير سرپناه و حفاظ بوده،زمينه را براي انجام فعاليتهايمان آماده
كرده و نحوهء انجام آنها را تحت الشعاع قرار مي دهند.
بهداشت رواني اصطلاحي است كه براي توصيف هر سطح شناختي و يا
عاطفي به خوبي و يا همچنين به عدم وجود اختلال رواني در فرد نيز گفته ميشود.
از چشماندازهاي روانشناسي مثبت يا كلي نگري بهداشت رواني ممكن
است شامل لذت بردن از زندگي و فراهم آوردن تعادل ميان فعاليتهاي زندگي و تلاشهايي
براي دستيابي به حالت متناسب رواني است.
سازمان بهداشت جهاني تعريف بهداشت رواني را اينطور تعريف ميكند:
حالت خوب (متعادل) كه فرد متوجه تواناييهايش هست، ميتواند در مقابل استرسهاي نرمال
روزانه واكنش درستي نشان دهد، ميتواند در كارش را مفيد و به درستي انجام دهد و همچنين
ميتواند با اجتماع سازگار باشد.
همچنين قبلاً اظهار گشته بود كه تقريباً ميتوان گفت هيچ تعريف رسمي و دقيقي از اين اصطلاح (بهداشت روان)
تاكنون ارائه نشده است. تفاوتهاي فرهنگي، ارزيابيهاي انتزاعي، تئوريهاي حرفهاي
رقابيتي همهي اينها بر چگونگي تعريف كردن از «بهداشت روان» تأثيرگذار است.
پيشينه:
* در اواسط قرن نوزدهم، ويليام سويتزر اولين كسي بود كه توانست
از اصطلاح «بهداشت روان» تعريف قابل قبولي را ارائه كند، كه اين تعريف به اين صورت
بود كه انجام كارهاي در حالت بهبود مثبت سلامت روان.
* ايساك راي، نيز يكي از سيزده محقق و كاشف سازمان بهداشت آمريكا
است، وي پيش از اين بهداشت ذهني را به عنوان هنري كه ذهن را در برابر اثرپذيريها و
اغتشاشاتي كه ممكن است انرژي ، رشد و كيفيت انجام كار را در آن به عقب بيندازد معرفي
ميكند.
* در آغاز قرن بيستم، كليفورد بيرس كميتهي ملي بهداشت ذهن را
تأسيس كرد و اولين كلينيك سلامت روان را در ايالات متحده امريكا تأسيس نمود.
تندرسي رواني
سلامت رواني ميتواند ميتواند به عنوان يك عامل تداومي باشد
در جايي كه سلامت روان ميتواند ارزش هاي متفاوتي داشته باشد. تندرستي رواني به طور
كلي به عنوان يك ويژگي مثبت در نظر گرفته ميشود، حتي اگر مشخصههاي يك شرايط سلامت
روان را نداشته باشد. اين تعريف از سلامت روان مفاهيمي مثل تندرستي احساسي (رفاه عاطفي)،
توانايي داشتن يك زندگي پُربار و خلاقانه و انعطافپذيري در مقابله با چالشهاي اجتنابناپذير
زندگي را در ذهن ما تداعي ميكند. بسياري از
سيستمهاي خوددرماني و كتابهاي خودآموز روش هاي و فلسفههايي از استراتژيها و تكنيك
هايي كه ميتواند براي بهبود تندرستي روان و سلامت افراد مؤثر باشد را ارائه كردهاند.
روانشناسي مثبت گرا در مقولهي سلامت روان روند افزايشي را دنبال
ميكند.
يك مدل جامع از سلامت روان به طور كل شامل مفاهيم بر اساس انسانشناسي،
آموزش، دين و مفاهيم اجتماعي است كه مثل همان چشماندازهاي تئوريك از منظر شخصيتي،
اجتماعي، كلينيكي، سلامتي و روانشناسي بهبود بررسي ميكند.
يكي از نمونههاي سلامت توسط ميرز، سويني و ويتمر مطرح شده است.
كه اين مدل شامل پنج آموزهي زندگي است: ذات يا معنويت، كار و اوقات فراغت، دوستي،
عشق و توجه به خود – و با 12 زير شاخه- احساس ارزش، حس كنترل، باورهاي واقعبينانه، آگاهيهاي عاطفي
و مقابله با آنها، حل مشكلات و خلاقيت، حس شوخطلبي، تغذيه، ورزش، مراقبت از جسم،
مديريت استرس، هويت جنسي و هويت فرهنگي – تمام اين مسائل به عنوان ويژگيهاي فردي است كه ميتوان وي
را داراي سلامت روان يا تندرستي رواني دانست. مفاهيمي كه نامبرده شده مفهومي از پاسخها
و واكنشهاي ما در مقابل چرخهي زندگي ماست به نحوي كه بتواند در بهبود سلامت روح و
وان ما به ما كمك كند. ناگفته نماند كه بسياري از جمعيت ايالات متحده در مورد بهداشت
روان و يا سلامت ذهني هيچ آموزشي نديدهاند.
عدم اختلال روانی
بهداشت رواني همچنين ميتواند به عنوان فقدان شرط مهم بهداشت
روان (به عنوان مثال تعريف شده در مطلبي از تشخيص بيماريها را در كتابچه راهنماي تشخيصي
و آماري) تعريف شود، و حاكي از سلامت روان است بيش از شرايطي كه فقط از يك اختلال رواني
يا بيماري نشأت ميگيرد. بنابراين تأثير اجتماع، فرهنگ، شرايط جسمي، آموزش و غيره ،
همه ميتواند بر سلامت روان يك فرد در جامعه تأثيرگذار باشد.
ملاحضات فرهنگي و مذهبي
سلامت روان هم از لحاظ اجتماعي ساخته ميشود و هم از همين منظر
(اجتماعي) تعريف ميشود؛ به اين صورت كه: حرفههاي مختلف، گروهها، جوامع و فرهنگ ها
ميتواند شيوههاي بسيار متفاوتي از هم در درك مفهوم و توضيح دقيق آن ، دلايل و علائم
آن داشته باشند. بنابراين بسياري از متخصصين هم تجربيات و پيشزمينههاي ذهني مذهبي
و فرهنگي متفاوتي در اين زمينه دارند كه ممكن است بر روش آنها در طول درمان تأثير گذار
باشد.
پژوهش آزمايشي بيش از هر فن پژوهشي ديگري بر اصول رويكرد اثبات
گرايي مبتني است. پژوهش گرهاي طبيعي و رشته هاي كاربردي مرتبط با آن ها از آزمايش استفاده
مي كنند.
آزمايش هاي مبتني بر شعور متعارف، نسبت به آزمايش هاي علمي
از دقت و نظام يافتگي كمتري برخوردارند.
پژوهش آزمايشي در مقايسه با ساير فنون پژوهش اجتماعي، توان بيشتري
براي آزمون روابط علي دارد؛زيرا در چنين پژوهشي، سه شرط لازم براي احراز روابط علي
(ترتيب زماني، وجود رابطه (پيوستگي) و حذف جايگزين هاي محتمل) به طور شفاف محقق مي
شوند.
سؤال پژوهشي براي پژوهش آزمايشي
سؤال هاي مناسب براي استفاده از منطق پژوهش آزمايشي، با محدوديت
هاي اخلاقي و كاربردي مداخله در امور انساني به منظور تحقق هدف هاي پژوهش در تقابل
است.
پژوهش آزمايشي معمولاً براي موضوع هايي كه مقياس يا قلمرو محدودي
دارند، بسيار مناسب است. اين نقطه قوت، آزمايش گرها را قادر مي سازد كه بتوانند با
منابعي محدود ودر مدت زماني كوتاه، به تدوين و اجراي آزمايش هاي بسيار بپردازند.
پژوهش هاي آزمايشي، پژوهش گرها را تشويق مي كنند كه به مطالعه
تأثير يك يا تعدادي از متغيرهاي علي بپردازند. مزيت تعيين روابط علي، در شرايطي كه
پژوهش گر تلاش مي كند به صورت هم زمان به مطالعه متغيرهاي متعدد بپردازد، يك محدوديت
تلقي مي شود.
عامل ديگر كه بر سؤال هاي پژوهشي متناسب با روش آزمايشي تأثير
مي گذارد، عرف است.
اغلب براي موضوع هاي شبيه به هم، مي توان هم از روش آزمايشي
و هم غيرآزمايشي استفاده كرد.
توزيع تصادفي در پژوهش ازمایشی
توزيع تصادفي در معناي آماري يا رياضي تصادفي محسوب مي شود نه
در معناي زبان روزمره. در زبان روزمره، تصادفي به معناي برنامه ريزي نشده و اتفاقي
است. انتخاب تصادفي پژوهش گرها شرايطي فراهم مي سازد كه يك مورد خاص بتواند در يك گروه
يا گروه ديگر دسته بندي شود. يك فرايند تصادفي،فرايندي است كه در آن همه موردها براي
انتخاب شدن در يك گروه يا گروه ديگر، از شانس دقيقا مساوي برخوردارند.
توزيع تصادفي به معناي دسته بندي افراد مورد مطالعه به گروه
ها در ابتداي پژوهش آمايشي است كه با استفاده از فرآيند تصادفي انجام مي شود؛ بنابراين،
آزمايشگر مي تواند با گروه ها به شيوه اي يكسان برخورد كند.
توزيع تصادفي يا تصادفي كردن، به دور از سوگيري است زيرا خواست
پژوهش گر در تأييد يك فرضيه يا علايق شخصي آزمودني در فرايند انتخاب وارد نمي شوند.
سوگيري نكردن به معناي آن نيست كه هر گاه توزيع تصادفي انجام شود، گروه هايي با ويژگي
هاي يكسان انتخاب مي شوند. بلكه به معناي آن است كه از نظر علم رياضي، همواره احتمال
انتخاب يك مورد وجود دارد و در بلند مدت گروه ها شبيه به هم خواهند شد.
زبان آزمايش ها
در پژوهش هاي آزمايشي، از موردها يا افراد به عنوان آزمودني
استفاده مي شود و متغيرها در ارتباط با آنها سنجيده مي شوند.
آزمايش هاي داراي هفت جزء هستند. همه آزمايش ها، تمامي اين
اجزاء را ندارند. اما برخي از آن ها علاوه بر اين هفت جزء اجزاي ديگري هم دارند.
1- متغير مستقل يا دستكاري
2- متغير وابسته
3- پيش آزمون
4- پس آزمون
5- گروه آزمايش
6- گروه كنترل يا شاهد
7- توزيع تصادفي
پژوهش گرها براي دستكاري مسير زيادي را مي پيمايند. در مواردي
دستكاري كوچك است؛ در مواردي ديگر، اين دستكاري پيچيده تر است.
شرايط جسماني، رفتارهاي اجتماعي، نگرش ها، احساسات يا باورهاي
آزمودني كه در واكنش به دستكاري، تغيير مي كنند. متغير وابسته يا نتايج پژوهش آزمايشي
هستند. متغيرهاي وابسته را مي توان با استفاده از قلم و كاغذ، مشاهده، مصاحبه، يا پاسخ
هاي روان شناختي (براي مثال علائم ضربان قلب يا ميزان تعرق) سنجيد.
پژوهش گر در طول آزمايش كرارا متغير وابسته را بيش از يك بار
اندازه گيري مي كند. پيش آزمون به معناي سنجش متغير وابسته پيش از اقدام به دستكاري
است و پس آزمون به سنجش متغير وابسته پس از اقدام به دستكاري در جريان آزمايش گفته
مي شود.
پژوهش گرهاي آزمايشي اغلب به منظور مقايسه، آزمودني ها را به
دو يا چند گروه تقسيم مي كنند. يك آزمايش ساده داراي دو گروه است كه تنها يكي از آنها
دستكاري مي شود و گروه آزمايش نام دارد. گروه ديگر كه دستكاري نمي شود گروه كنترل نام
دارد. زماني كه متغير مستقل ارزش هاي مختلفي به خود بگيرد، از بيش از يك گروه آزمايش
استفاده مي شود.
مراحل اجراي آزمايش
1- كار را با يك فرضيه سر راست كه براي پژوهش آزمايشي مناسب باشد،آغاز
كنيد.
2- درباره طرح آزمايشي مورد نظر براي آزمون فرضيه ها با توجه به
محدوديت هاي عملي تصميم گيري كنيد.
3- درباره چگونگي شروع دستكاري يا خلق موقعيتي كه به تأثير متغير
مستقل منجر شود، تصميم بگيريد.
4- سنجه دقيق و قابل اطميناني براي اندازه گيري متغير وابسته طراحي
كنيد.
5- يك محيط آزمايشگاهي فراهم كنيد و به اجراي آزمايش مقدماتي بپردازيد.
6- آزمودني ها يا موردهاي مناسب را پيدا كنيد.
7- به طور تصادفي آزمودني ها را در گروه ها توزيع كنيد(وقتي كه
در طرح پژوهشي مورد نظر، از توزيع تصادفي استفاده مي شود) و به آنان راهنمايي هاي دقيقي
ارائه دهيد.
8- داده هايي براي سنجش پيش آزمون متغير وابسته (اگر درطرح منتخب
از پيش آزمون استفاده شده باشد) همه گروهها جمع آوري كنيد.
9- دستكاري را تنها در گروه آزمايش (يا در صورت وجود چندين گروه
آزمايش به گروه هاي مرتبط) به كار بنديد و همه گروه ها را كنترل كنيد.
10- داده هايي براي سنجش پس آزمون متغير وابسته جمع آوري كنيد.
11- هدف ها و دلايل انجام آزمايش را براي آزمودني ها شرح دهيد. از
آنان سؤال كنيد كه فكر مي كنند چه چيزي دارد رخ مي دهد. بيان هدف ها و دلايل آزمايش
براي آزمودني ها ضرورت دارد، زيرا از فريفتن آنان در مورد برخي از جنبه هاي آزمايش
اجتناب مي شود.
12- داده هاي جمع آوري شده را مورد بررسي قرار دهيد و گروه هاي مختلف
را با هم مقايسه كنيد. در هر كجا كه مناسب باشد، براي آمون فرضيه ها از آمارها و نمودارها
استفاده كنيد.
پژوهش گرهاي آزمايشي گاهي اوقات براي كنترل شرايط آزيايشي به
فريب متوسل مي شوند. پژوهش گر با متوسل شدن به فريب تلاش مي كنند ديده ها و شنيده هاي
آزمودني و آنچه كه باور دارند دارد رخ مي دهد را كنترل كنند.
پژوهش گر ممكن است براي فريب واقعي، از دستكاري هاي نادرست و
سنجه هاي غلطي براي متغير وابسته كند تا آزمودني ها را از موضوع واقعي بي خبر نگاه
دارد. استفاده از فريب در پژوهش هاي آزمايشي مسائل اخلاقي را در پي دارد.
انواع طرح هاي آزمايش
پژوهش گرها، اجزاي آزمايش (براي مثال پيش آزمون، گروه هاي كنترل
و مانند آن) را در چارچوب طرح آزمايشي باهم پيوند مي دهند. به دو دليل لازم است طرح
هيا استاندارد آموخته شوند. اول آنكه در گزارش هاي پژوهش، پژوهش گرها به جاي توصيف
طرح، تنها نام طرح استاندارد را روي آن مي گذارند. دوم، طرح استاندارد روش هاي متداول
پيوند اجزاء طرح را نشان مي دهد.
فريب، زماني اتفاق مي افتد كه آزمايش گر درباره ماهيت واقعي
آزمايش، به آزمودني ها دروغ مي گويد يا با كارهاي خود يا ايجاد شرايطي، پنداره نادرستي
در آنان به وجود مي آورد.
طرح آزمايشي، به معناي برنامه ريزي و تنظيم اجزاء يك آزمايش
است.
طرح آزماشي كلاسيك به طرح آزمايشي اي گفته مي شود كه در آن انتخاب
به طور تصادفي انجام مي شود و از يك گروه كنترل، يك گروه آزمايش و يك پيش آزمون و
يك پس آزمون استفاده مي شود.
طرح هاي پيش آزمايشي: برخي طرح ها فاقد توزيع تصادفي و به عبارتي
ميان بر هستند. چنين طرح هايي كه پيش آزمايش ناميده مي شوند، در موقعيت هايي مورد
استفاده قرار مي گيرند كه در آنها به كارگيري طرح هاي كلاسيك دشوار است.
طرح مطالعه موردي يك باره: چنين طرح هايي طرح هاي تك گروهي پس
آزمون نيز ناميده مي شوند. اين طرح تنها داراي يك گروه، يك دستكاري و يك پس آزمون هستند.
از آنجايي كه در اين گونه طرح ها صرفاً يك گروه وجود دارد. از توزيع تصادفي استفاده
نمي شود.
طرح هاي تك گروهي با پيش آزمون و پس آزمون: اين طرح داراي يك
گروه، يك پيش آزمون، يك دستكاري و يك پس آزمون است و گروه كنترل و توزيع تصادفي ندارد.
طرح مقايسه گروههاي ايستا: اين نوع طرح، گروه هاي غير همسان
با پس آزمون هم ناميده مي شود. اين طرح داراي دو گروه، يك آزمون و يك دستكاري است و
توزيع تصادفي و پيش آزمون ندارد. نقطه ضعف اين طرح آن است كه هر گونه تفاوت نتايج
پس آزمون در ميان گروه ها، به جاي آن كه به دستكاري مربوط باشد، مي تواند ناشي از
تفاوت هاي گروه ها، پيش از اعمال آزمايش باشد.
طرح هاي شبه آزمايشي و خاص: چنين طرح هايي مانند طرح هاي كلاسيل،
رابطه علي قطعي تري را نسبت به طرح هاي پيش آزمايشي نشان مي دهند. طرح هاي شبه آزمايشي
به پژوهش گرها در آزمون روابط علي كه در آنها اجراي طرح كلاسيك دشوار يا نامناسب است،
كمك مي كنند.
طرح آزمايشي دو گروه با پس آزمون: اين طرح شبيه طرح مقايسه
گره هاي ايستا است با اين تفاوت كه گروه ها به صورت تصادفي انتخاب مي شوند. اين طرح،
همه اجزاء طرح كلاسيك به جز پيش آزمون را دارد. توزيع تصادفي احتمال وجود تفاوت ميان
گروه ها پيش از دستكاري را كاهش مي دهد، اما پژوهش گر بدون استفاده از پيش آزمون،
نمي تواند مطمئن شود كه گروه ها با هم يكسان هستند يا نه.
سري هاي زماني فاصله دار: در طرح هاي سري زماني فاصله دار،پژوهش
گر از يك گروه استفاده مي كند و پيش و پس از دستكاري، پيش آزمون هاي متعددي را براي
سنجيدن تأثير دستكاري به كار مي گيرد.
سري هاي زماني هم ارز:
طرح سري هاي زماني هم ارز نوع ديگري از طرح هاي تك گروهي است كه در طول يك دوره
زماني انجام مي شود. در اين طرح به جاي يك بار دستكاري يك پيش آزمون، سپس يك دستكاري
و يك پس آزمون، به همين ترتيب دستكاري و پس آزمون ادامه مي يابد.
طرح مربع لاتين: به نوعي از طرح آزمايشي گفته مي شود كه بررسي
مي كند ترتيب يا توالي گونه هاي متعدد دستكاري آزمودني ها چه تأثيري بر آنها مي تواند
داشته باشد.
طرح چهار گروهي سالمون: نوعي طرح آزمايشي است كه در آن آزمودني
ها به صورت تصادفي در دو گروه كنترل و دو گروه آزمايش توزيع مي شوند. تنها يك گروه
آزمايش و يك گروه كنترل پيش آزمون دريافت مي كنند و سپس از هر چهار گروه پس آزمون گرفته
مي شود.
طرح عاملي: به نوعي طرح آزمايشي گفته مي شود كه اثر متغيرهاي
مستقل متعدد را به طور همزمان در نظر مي گيرد.
اثر تعاملي: به معناي تأثير هم زمان دو متغير مستقل در تركيب
با هم بر يك متغير وابسته است. چنين اثري از اثر متغيرهاي مستقل به صورت مجزا بيشتر
است.
نشانه گذاري طرح
آزمايش ها مي توانند به روش هاي مختلفي طراحي شوند. نشانه گذاري
طرح، نظامي كوتاه براي نمادپردازي اجزاء طرح آزمايشي است. اين نظام توصيفي پيچيده و
به اندازه يك پارگراف از اجزاء آزمايش در قالب پنج تا شش نماد است كه در دو خط كنارهم
قرار مي گيرند.
روايي دروني: به توانايي آزمايش گرها در افزايش دقت منطقي تبيين
علي گفته مي شود. اين امر با حذف تبيين هاي جايگزين بالقوه اي صورت مي گيرد كه در فرايند
آزمايش (ارتباط ميان دستكاري و متغير وابسته) ممكن است پيش آيد.
تهديدهاي پيش روي روايي دروني
خطاي انتخاب. اين تهديد
زماني رخ مي دهد كه گروه هاي شركت كننده در پژوهش، مشابه هم نباشند.
رويداد: اين تهديد مربوط به زماني است كه رويدادي غيرمرتبط با
دستكاري در طول آزمايش رخ مي دهد و بر متغير وابسته تأثير بگذارد.
رشد طبيعي: اين تهديدي
است در طول زمان به واسطه بعضي فرايندهاي زيست شناختي، روان شناختي يا عاطفي
جدا از دستكاري، در آزمودني ها تغييري ايجاد مي كند.
آزمون: گاهي اوقات، سنجه هاي پيش آزمون خود بر آزمايش تأثير
مي گذارند. اين امر كه اثر آزمون ناميده مي شود، اعتبار دروني را تهديد مي كند؛ زيرا
عاملي به جز دستكاري بر متغير وابسته تأثير گذارده است.
ابزار: اين تهديد با پايايي ثبات مربوط است و زماني اتفاق مي
افتد كه ابزار يا سنجه اندازه گيري متغير وابسته در طول آزمايش تغيير كند.
افت در آزمايش (ميرايي): افت در آزمايش يا ميرايي زماني اتفاق
مي افتد كه همكاري آزمودني ها در آزمايش قطع مي شود.
رگرسوين آماري: اين مشكل از دادن ارزش هاي حداقل و حداكثر توسط
آزمودني ها و تمايل به خطاي تصادفي رخ مي دهد كه در نهايت نتايج گروه را به سوي ميانگين
پيش مي برد. اين خطا مي تواند به دو شيوه رخ دهد.
در يك موقعيت غيرعادي بودن آزمودني ها به متغير وابسته (ارتكاب
جرم) كه موجب مي شود كه در آغاز پاسخ آنان بيشتر به يك جهت تمايل پيدا كند.
موقعيت ديگر به مشكل ابزار اندازه گيري مرتبطا ست.
انتشار يا سرايت خبر دستكاري. نشر دستكاري به اين معناست كه
آزمودني هاي متعلق به گروه هاي مختلف، با يكديگر ارتباط داشته و از دستكاري هايي كه
در هر گروه انجام مي شود اطلاع پيدا كنند.
رفتار جبراني: برخي آزمايش ها بين گروه هاي مورد مطالعه تمايز
قايل مي شوند؛به اين معنا كه به يكي از گروه ها امتيازي مي دهند كه به دو گروه ديگر
داده نمي شود. اين نابرابري مي تواند فشاري براي كاهش تفاوت ها ايجاد كرده، منجر به
رقابت غيردوستانه ميان گروه ها يا كاهش روحيه و افزايش بي ميلي شود. اين نوع رفتار
مي تواند علاوه بر متغير مستقل، بر متغير وابسته نيز تأثير بگذارد.
انتظار آزمايش گر: اين واكنش و تهديد براي روايي دروني زماني
رخ مي دهد كه آزمايش گر به طور غيرمستقيم، آزمودني ها را از فرضيه ها يا نتايج مطلوب
آنها آگاه كند.
آزمايش بي خبري دو گانه: به نوعي از پژوهش آزمايشي گفته مي شود
كه در آن آزمودني ها و همكاران پژوهش گر كه مستقيماً با آزمودني ها در ارتباطند، از
ويژگي هاي آزمايش اطلاعي ندارد.
روايي بيروني و آزمايش هاي ميداني
واقع گرايي: به معناي تأثير دستكاري يا محيط آزمايش بر آزمودني
است و زماني اتفاق مي افتد كه آزمودني ها واقعا از آزمايش تأثير بپذيرند. در صورتي
كه آزمودني ها از دستكاري تأثير نپذيرند، واقع گرايي كم اثر مي شود.
واقع گرايي دنيوي: واقع گرايي دنيوي به طور مستقيم تأثير زيادي
بر روايي بيروني مي گذارد. توانايي تعيمم آزمايش ها به جهان واقعي. دو جنبه آزمايش
را نمي توان تعميم داد. اولي تعميم از آزمودني ها به ساير افراد است. جنبه ديگر تعميم
دادن از يك دستكاري ساختگي به زندگي روزانه است.
واكنش پذيري: واكنش هاي آزمودني نسبت به آزمايش ممكن است با
واكنش هاي آنان به زندگي واقعي متفاوت باشد؛ زيرا آنان مي دانند كه مورد آزمايش قرار
گرفته اند. اين امر واكنش پذيري ناميده مي شود. اثر هاثورن، نوع خاصي از واكنش پذيري
است.
ويژگي هاي مورد انتظار: نوع ديگري از واكنش پذيري است. ممكن
است افراد مورد مطالعه سرنخ هايي از فرضيه يا هدف آزمايش به دست آورند و رفتار خود
را متناسب با آنچه كه فكر مي كنند از آنان انتظار مي رود.
اثر دستكاري دروغين: زماني اتفاق مي افتد كه آزمودني ها به جاي
دستكاري واقعي، دستكاري دروغين دريافت كنند اما واكنش آنان نشان مي دهد كه گويي دستكاري
واقعي دريافت كرده اند.
آزمايش آزمايشگاهي: به نوعي از پژوهش آزمايشي گفته مي شود كه
در آن شرايطي ساختگي ايجاد مي شود به گونه اي كه آزمايش گر بر آن كنترل كامل داشته
باشد.
آزمايش ميداني: نوعي پژوهش آزمايشي است كه در محيط طبيعي انجام
مي شود.
محيط كشت دكستروز آگار (Dextrose Agar) که بیشتر چون با سیب
زمینی ایجاد میشود به محیطpotato
dexteose agar از جمله محيط كشتهاي عمومي هستند كه در آزمايشگاه کشت بافت برای مشخص شدن میزان بیماری قارچی و
باکتریایی از آنها استفاده ميشود. معمولاً براي تهيه محيط كشت
سيب زميني دكستروز آگار 250گرم سيبزميني تازه پوست كنده را به چهار قسمت ميكنيم
(البته قطعهها را نبايد خيلي كوچك كنيم و نيز آنها را بصورت
اسلايسي نبايد تهيه كنيم زيرا نشاسته بيش از حد خارج ميشود و در روند كار اختلال ايجاد
ميكند و محيط كشت بايد بدون نشاستهي كافي باشد). و در يك
"ماهي تابه" مدت 20 دقيقه روي اجاق گاز ميگذاريم تا كاملاً بجوشد. زماني كه كاملاً پخته شدند عصاره آن را به وسيله پارچهاي ميگيرم بطوريكه زلال و پاك باشد و هيچ نشاستهاي (Starch) در آن وارد نشود.. در زمان عصارهگيري به هيچ وجه سيب زميني پخته را له نميكنيم تا محلول زلال باشد. در محلول به دست آمده 20 گرم دكستروز كه مثل شكر است
اضافه مي كنيم و به آرامي بهم ميزنيم. سپس آن را با هیتر برقی گرم میکنیم تا كاملاً
حل شود. بعد از اين 20 گرم آگار (Agar) به آن اضافه ميكنيم (آگار يا آگار- آگار جهت سفت
كردن محيطهاي كشت ميكروبي بكار ميرود. پس از بهم زدن آن را به مدت 2 دقيقه روي هیتر
برقی و هم زدن بوسیله مگنت آگار كاملاً حل می شود. پس از آن جهت استریل کردن محیط آن
را در اتوكلاو به مدت ۱۵ دقيقه در دماي C °121و فشار يك و نيم كيلوگرم بر سانتيمتر مربع استريل ميكنيم. وقتي كه محيط كشت استريل شد تقريباً 45 درجه گرما دارد و به وسيله دست ميتوانيم
اين را حدس بزنيم.
این محیط برای تشخیص زمان و مقدار استریل کردن مواد گیاهی بکار
میرود. پس از اینکه محیط و زمان مناسب بدست آمد و مشخص شد که چه مقدار و چه زمانی در
وایتکس لازم است تا محیط و مواد گیاهی کاملا ضد عفونی شود. محیط های مختلف مثل MS یا ... را آماده
و کشت بافت را انجام می دهیم.
محیط کشت MS
محیط کشت MS برای اولین بار برای کشت بافت گیاه تنباکو توسط موراشی و اسکوگ
در سال 1962 ساخته و مورد استفاده قرار گرفت. این محیط کشت با وجود اینکه برای تنباکو
طراحی شده است ولی در بسیاری از گیاهان دیگر نیز کاربرد فراوانی دارد.
مقدار مورداستفاده از محیط کشت در هر لیتر آب مقطر : 43/4 گرم
محیط کشت MS تقریباً برای تمامی مراحل کشت گیاهان یعنی کشت جنین، کشت بساک
و تخمدان، کشت کالوس و باززابی از کالوس و تمامی کارهای تحقیقاتی می تواند مورد استفاده
قرار گیرد. البته برخی مواقع در فرمول آن تغییراتی ایجاد میشود تا بهترین نتیجه حاصل
شود. ساخت این محیط کشت و محیط های کشت دیگر در خانه برای کشت بافت تفریحی و آزمایشی
هزینه ی زیادی لازم دارد زیرا باید مواد مورد استفاده از کیفیت بالایی برخوردار باشند
و وزن کردن موادی که به مقدار بسیار کم مواد استفاده قرار می گیرند به ترازوهای بسیار
دقیق (با دقت هرازم گرم) نیاز دارد که گران قیمت هستند و برای اسفاده شرایط خاصی را
باید فراهم کرد تا از گرد و خاک دور باشد و از تکان خوردن ترازو جلوگیری شود.
در صورت علاقه به انجام کشت بافت می توانید از بازار محیط کشت
آماده MS را تهیه کنید یا از طریق اینترنت از خارج از کشور تهیه کنید
که ارزانتر تمام میشود و می توانید بدون تغییر در فرمول آن گیاهانی مانند رُز، بگونیا
و بنفشه آفریقایی و لیلیوم را سریع تر تکثیر کنید.
سامانه خرید و امن این
سایت از همهلحاظ مطمئن می باشد . یکی از
مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می
توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت
بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم
اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه 09159886819 در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما فرستاده می شود .
آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی
سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس
مطالب پربازديد
متن شعار برای تبلیغات شورای دانش اموزی تحقیق درباره اهن زنگ نزن انشا در مورد 22 بهمن