سایت علمی و پژوهشی آسمان - مطالب ارسال شده توسط reyhaneh

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

کاربرد هندسه پیشرفته در ستاره شناسی بابلیان

بازديد: 197

کاربرد هندسه پیشرفته در ستاره شناسی بابلیان

 تازه ترین یافته محققان حاکی از آن است که اخترشناسان بابل باستان در علم هندسه پیشرو بودند و از روش های هندسی استفاده می کردند که تاکنون از دستاوردهای محققان قرون وسطای اروپا تلقی می شد.

به گزارش رویترز در تحقیقی که 
در نشریه ساینس منتشر شده است، این یافته محققان نتیجه بررسی چهار لوح گلی متعلق به دوران 350 تا 50 پیش از میلاد است که روی آنها با خط میخی چگونگی ردیابی مسیر سیاره مشتری در آسمان توضیح داده شده است. 

'متیوس اوسندریور'1 استاد تاریخ علوم باستان در دانشگاه 'هومبولت'2 در برلین چنین می گوید: روش های ترسیم و توصیف شده در این الواح چنان پیشرفته هستند که از توسعه محاسبات حکایت دارند. تصور می شد که این نوع درک رابطه میان سرعت، زمان و فاصله متعلق به حدود 1350 بعد از میلاد است. روش های توصیف شده در الواح مشابه تکنیک هایی هستند که محققان قرن چهاردهم در کالج مرتون دانشگاه آکسفورد به کار می بردند. 
 
به گفته اوسندریور، بابلیان اخترشناس معتقد بودند تمامی رخدادهای روی زمین از سطوح رودخانه ها گرفته تا قیمت های بازار و آب و هوا به حرکت سیارات بستگی دارد و بر این اساس، جداولی را با موقعیت های محاسبه شده سیارات برای هوروسکوپ های سفارشی متقاضیان تهیه کرده بودند. آنها با پیش بینی حرکت سیارات امیدوار بودند که تحولات زمینی را پیش بینی کنند. در عین حال در الواح مورد بررسی که حدود سال 1880 میلادی در پی عملیات حفاری به دست آمد و در موزه بریتیش در انگلیس نگهداری می شود، به این کاربردهای اخترشناسی اشاره نشده است. 

الواح یاد شده شامل محاسبات هندسی مبتنی بر یک منطقه ذوزنقه ای شکل و اضلاع کوتاه و بلند آن است. تاکنون تصور می شد که اخترشناسان بابل تنها بر مفاهیم حساب و نه هندسه تکیه داشتند.

بابل شهر و تمدن مهمی در بین النهرین واقع در عراق در حدود 100 کیلومتری جنوب بغداد کنونی بود. دانشمندان یونان باستان نیز به خاطر به کارگیری هندسه شناخته شده اند، اما روش محاسبات هندسی در لوح های بابلی ها پیشرفته تر و انتزاعی تر است. 
 
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 25 اردیبهشت 1395 ساعت: 9:41 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

شما چقدر هوش کائناتی یا طبیعت گرا دارید؟

بازديد: 131

شما چقدر هوش کائناتی یا طبیعت گرا دارید؟

دکتر مقصود فراستخواه در هفتمین میزگرد علمی ماهانه در سازمان حفاظت محیط زیست که از سوی دفتر آموزش و مشارکت مردمی برگزار شد به ایراد سخنرانی پرداخت و از هوش کائناتی یا هوش طبیعت گرا سخن گفت. اما تا چه انداره در این خصوص می دانیم؟

هوش طبیعت گرا یا کائناتی توانایی فهم نمادهای طبیعت احترام و حساسیت نسبت به توازنی که امکان وجود طبیعت در ادامه زندگی به ما می دهد اما تا چه اندازه از آن بهره مندیم؟
 
دکتر مقصود فراستخواه در هفتمین میزگرد علمی ماهانه در سازمان حفاظت محیط زیست که از سوی دفتر آموزش و مشارکت مردمی برگزار شد به ایراد سخنرانی پرداخت و از هوش کائناتی یا هوش طبیعت گرا سخن گفت. اما تا چه انداره در این خصوص می دانیم؟
 
 مصطفی جوهری در این باره می نویسد: در سال ۱۹۸۳ پروفسور «هوارد گاردنر» در کتاب تکان دهنده خود به نام «قاب های ذهنی»، نظریه هوش های چندگانه را برای نخستین بار مطرح کرد. از جمله مواردی که او به وسیله این نظریه عنوان کرد یکی تأکید بر این نکته بود که انسان ها با دچار شدن به یک بیماری یا در اثر آسیب دیدگی، بخشی از هوش خود را از دست می دهند. همچنین از این نظریه به عنوان ابزاری در پیدا کردن تمایزهای هوشی و تفاوت های استعدادی دانش آموزان در مدارس استفاده شد و در فهم نحوه یادگیری کودکان تأثیر بسیاری داشت.
 
پروفسور گاردنر، هفت جنبه برای هوش انسان قائل شد: کلامیرزبان شناسی، ریاضیر استدلالی، فضایی، موسیقیایی، جنبشی، بین فردی و درون فردی. در سال ۱۹۹۴ گارنر شروع به اعلام، توصیف و انتشار هشتمین جنبه هوش بشری کرد و آن «هوش طبیعت گرا» (Naturalist Intelligence) بود که در سال ۱۹۹۹ به لیست هفتگانه کتاب «قاب های ذهنی» اضافه شد. با این حال سه سال پیش از آن به عنوان نوعی جدیدی از انواع هوش ها به لیست گاردنر اضافه شده بود.
 
پیش بینی شده است که هوش طبیعت گرا بدون شک همان هوشی بود که به اجداد شکارچی و کشاورز ما کمک می کرد تا بفهمند کدام جانوران و گیاهان خوراکی هستند. به عقیده گاردنر این نوع از هوش ریشه در احتیاجات انسان های اولیه دارد، چرا که بقای آنها تا حد زیادی به شناخت آنها از گونه های جانوری و گیاهی سودمند و زیان آور وابسته بود. به علاوه هوش طبیعت گرا ممکن است به انسان های اولیه کمک کرده باشد تا الگوها، شکل ها و تغییرات پیرامون خود و محیط زیست را درک کنند و به این ترتیب بود که توانستند رشد کنند و بقای خود را حفظ کنند. این هوش در آن بخش از مغز قرار دارد که وظیفه تشخیص الگوها، مدل ها و طرح ها، تشخیص تفاوت های اشیا و طبقه بندی آنها و ایجاد ارتباط بین عناصر طبیعی را بر عهده دارد. البته علاوه بر حوزه علوم طبیعی و گرایش به حفظ طبیعت و گیاهان و جانوران، هوش طبیعت گرا را در هر حوزه دیگر دانش و فرهنگ می توان به کار برد.
 
کودکانی که هوش طبیعت گرای بالایی دارند به رفتار انسان ها، خلق و خوها و رفتارها و محل زندگی جانداران دیگر علاقه مند هستند. این کودکان دقت و حساسیت قوی به دنیای بیرون یا حیوانات خاصی دارند و این علایق اغلب در سنین پایین شکل می گیرند. کودکانی که از هوش طبیعت گرا برخوردارند از موضوعات، نمایش ها و داستان هایی که مربوط به حیوانات و پدیده های طبیعی هستند لذت می برند و تمایل بسیار زیادی به زیست شناسی، جانورشناسی، گیاه شناسی، زمین شناسی، هواشناسی، دیرینه شناسی و ستاره شناسی، باغبانی و کشاورزی دارند. شما چقدر هوش کائناتی یا طبیعت گرا دارید؟
 
 این کودکان هوشیاری همراه علاقه مندی نسبت به تغییرات حتی بسیار کوچک پیرامون خود دارند و این به دلیل سطوح بسیار ارتقا یافته حواس ادراکی و دریافتی آنها است. این حساسیت فوق العاده به آنها کمک می کند که بسیار سریع تر از دیگران متوجه شباهت ها، تفاوت ها و تغییرات محیط اطراف خود شوند. علاوه بر اینها، چنین کودکانی اشیا مختلف را به آسانی دسته بندی می کنند و دوست دارند اشیایی مانند سنگ ها، فسیل ها، پروانه ها، پرها، حشرات، صدف ها، مجسمه ها و ماکت دایناسورها و چیزهایی از این قبیل را جمع آوری و طبقه بندی کنند و درباره طبیعت مطالب مختلف بخوانند. آنها درخت ها و جنگل را با هم می بینند و باید در فضایی باز بازی کنند، نگاه کنند، جستجو کنند و حتی برای این علاقه مندی در طبیعت دست هایشان را کثیف کنند.
 
داشتن هوش طبیعت گرا در مورد بزرگسالان نیز صادق است. برای مثال فردی که تفاوت بین صدای موتورهای مختلف را از هم تشخیص می‌دهد یا این که می تواند انواع اثرهای انگشت را تجزیه و تحلیل کند دارای هوش طبیعت گرا است. یکی از روش های قوی کردن و توسعه دادن هوش طبیعت گرا مشاهده جزئیات طبیعت و هر چه بیشتر در ارتباط بودن با آن است که این امر با رفتن به فضاهای طبیعی و جستجو و کاوش و مشاهده عناصر موجود در سیاره ما امکان پذیر است. یک زیست شناس مولکولی یا پزشک طب سنتی هم در زمره دارندگان هوش طبیعت گرا قرار می گیرند. دانشمندان و افراد سرشناسی مانند «جرج واشنگتن کارور»، «راشل کارسون» و «چارلز داروین» از آن جمله هستند.
 
افرادی که هوش طبیعت گرا دارند زمینه‌های مختلف دانش، فرهنگ و دنیای طبیعی را با علاقه و اشتیاق کاوش می‌کنند. آنها از هر فرصتی برای مشاهده، شناسایی و تعامل با اشیاء، گیاهان و حیوانات استفاده کرده و تلاش می کنند از آنها مراقبت کنند. اشیا را بر اساس ویژگی‌های آن طبقه‌بندی می‌کنند. برای این که بفهمند اشیا و چیزها چگونه کار می‌کنند از خود علاقه نشان می‌دهند. می توانند در افراد یک گونه گیاهی و جانوری یا یک دسته از اشیاء خاص تفاوت ها و شباهت هایی پیدا کنند. نسبت به گردش سال ها و تغییراتی که با هر فصل یا حتی ماه در نحوه زندگی و تغذیه موجودات دیگر به وجود می آید، واکنش نشان می دهند. همچنین کنجکاو هستند بدانند که ابزار و اشیایی که به دست بشر ساخته می شوند پیش از تولید شدن چه مراحلی را دنبال می کنند.
 
 توانایی هایی که در تفکر طبیعت گرا وجود دارند برای بسیاری از رشته های علمی کاربردی هستند؛ از آن جمله می توان به توانایی در مشاهده، تفکر، ایجاد ارتباط، طبقه بندی و تکمیل و مرتبط کردن دریافت‌های مختلف از دنیای طبیعی و انسانی اشاره کرد. در مورد تخصص‌هایی که نیاز به پژوهش دارند داشتن هوش طبیعت گرا یک امتیاز است. این افراد دریافت دقیق‌تر و عمیق‌تری از دنیای پیرامون خود دارند که از طریق حواسی مانند بینایی، شنوایی، بویایی و لامسه به این درک می‌رسند و حتی دارای حس ششم قوی نیز هستند. علاقه به فعالیت هایی مثل آشپزی، خیره شدن به ستاره‌ها، مسافرت کردن، نگه داشتن حیوانات خانگی، جمع آوری حشرات و سنگ ها، کاشتن گل و گیاه و حتی بازی با دوستان از نشانه‌های داشتن هوش طبیعت گرا است.
 
این افراد از آلودگی و افرادی که زباله می ریزند بیزار هستند و ممکن است رژیم غذایی گیاهخواری داشته باشند. از خواندن کتاب‌ها و مجله‌ها و دیدن فیلم‌های مستند درباره طبیعت لذت می برند و دوست دارند درباره طبیعت بنویسند، نقاشی و طراحی، عکس و تصاویر جمع آوری کنند یا خودشان آنها را درست کنند. بالاخره از دیگر ویژگی های افراد طبیعت گرا این است که راه‌های میانبر منطقه زندگی خود را به خوبی می‌شناسند و نام علمی حیوانات و اسامی مختلفی که برای یک حیوان وجود دارد را به خاطر می سپارند.
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 25 اردیبهشت 1395 ساعت: 9:36 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

كامپيوتر و احساسات؛ گفتگو با ماروين مينسكی

بازديد: 117

كامپيوتر و احساسات؛ گفتگو با ماروين مينسكی

ماروين مينسكی (Marvin Minsky)

ماهنامه شبكه/ سال نهم، شماره 71، آذر 1385 /  ص 254
ترجمه: هومن تحویلداری
 
برای نخستین بار، در سال 1956 جان مك‌كارتی1 یكی از اساتید ریاضیات دانشگاه Dartmouth در قالب پروژه تحقیقاتی تابستانه دانشگاه، نتایج گردآوری شده‌ای را در ارتباط با هوش مصنوعی منتشر ساخت. پیشرفت‌های حاصل شده در زمینه ریاضیات و فلسفه كه توسط افرادی مانند آلن تورینگ2، جان فن نویمن3، هربرت سایمون4، آلن نیوئل5 و دیگر بزرگان علوم كامپیوتر حاصل شده است، دهه 1950 را به دوره‌ای سرشار از خوش‌بینی درباره هوش ماشینی مبدل نموده بود. در آن دوره محققان به این باور رسیده بودند كه به زودی قادر خواهند بود كامپیوترها را به نحوی برنامه‌ریزی كنند كه شكل‌های مختلف شعور و منطق انسانی را شبیه‌سازی كنند. سیستم‌های خبره، اطلاعات را با مهارت تمام به شكل منطق نمادین درخواهند آورد و شبكه‌های عصبی مصنوعی برای به‌دست‌آوردن پاسخ‌های صحیح، تربیت خواهند شد. این فلسفه خوش‌بینی حتی در فرهنگ عامه مردم نیز رسوخ نمود و ‌HAL كامپیوتر هوشمند (و البته بسیار آشفته) در فیلم <اودیسه فضایی: 2001> ساخته استنلی كوبریك در سال 1968 به هنرپیشگان انسانی فخرفروشی می‌نمود.
 
با این‌حال در اواخر دهه 1960 مشخص شد كه نزدیك شدن به نوعی از شعور انسانی حتی در حد عقل یك كودك برای كامپیوتر، نیازمند شبكه‌های بسیار پیچیده و بافته از معادلات منطقی یا ارتباطات عصبی خواهد بود. در این مقطع محققان تصمیم گرفتند در ساختار پژوهش‌های خود تجدید نظر نمایند. آنان با تقسیم مشكلات به قسمت‌های كوچك‌تر، روی نسخه‌برداری از اعمال ساده انسانی مانند جابه‌جا كردن اسباب‌بازی توسط كودك (موضوع پروژه مشهور SHRDLU كه طی آن‌ تری وینوگراد، دانشمند علوم كامپیوتر دانشگاه استانفورد، جهت ساخت یك بازوی روباتیك از زبان طبیعی یا Natural Language استفاده نموده است) تمركز نمودند.
 
در ماه جولای گذشته ماروین مینسكی6، مظهر دانشگاه MIT و یكی از همكاران مك‌كارتی در پروژه سال 1956، همراه با دانشمندان طراز اول سرتاسر جهان طی كنفرانسی در دانشگاه Dartmouth گرد هم آمدند و پنجاهمین سالگرد ابداع هوش مصنوعی را جشن گرفتند.
 
مینسكی به همراه مك‌كارتی كنفرانس Dartmouth را افتتاح كرد و كار وینوگراد را تحسین نمود. با این‌وجود وی در راستای كشف مكانیزم‌های حقیقيِ  موجود در ورای منطق انسانی، از هرگونه ساده‌‌انگاری در ارائه دستاوردها به شدت پرهیز می‌كند. مینسكی در دهه 1970 میلادی همكاری خود را با Seymour Papert در آزمایشگاه هوش مصنوعی MIT آغاز نمود و در آنجا سنگ بنای نظریه جامعه ذهن ‌(Society of Mind) را بنا نهاد. این فرضیه ادعا می‌كند لایه‌هایی از <عوامل> با اراده، و در عین حال فاقد شعور به اتفاق هم هوشیاری و آگاهی را ایجاد می‌نمایند. 
 
آخرین كتاب مینسكی اخیراً تحت عنوان The Emotion Machine منتشر شده‌است. در این كتاب مینسكی ضمن بازتعریف ذهن انسان به عنوان <توده‌ای از منابع>، از آن به عنوان ماشین كوچكی تعبیر كرده است كه بنا بر موقعیت، خاموش و روشن می‌شود و باعث برانگیخته شدن احساسات و حالات روحی متفاوت در انسان می‌گردد. پایگاه اینترنتی Technoligy Review به مناسبت پنجاه‌سالگی هوش مصنوعی با مینسكی گفت‌وگویی انجام داده است كه ترجمه آن را پیش‌رو دارید.
 
آیا می‌توانید باور كنید كه از برگزاری اولین جلسه هوش مصنوعی در Dartmouth پنجاه سال گذشته باشد؟ آیا گذشت پنج دهه را احساس می‌كنید؟
من در خلال این پنجاه سال وقفه‌های زمانی زیادی را تجربه نكردم. بنابراین پاسخ به این سؤال برایم مشكل است.
 
كاملاً صحیح است. با این‌حال نظر شما در مورد وضعیت  كنونی تحقیقات در زمینه هوش مصنوعی در مقایسه با آنچه كه در 1956 بود، چیست؟
آنچه مورد شگفتی من گردیده این است كه چگونه افراد معدودی روی تئوری‌های سطح بالا در مورد نحوه تفكر كار می‌كنند. این مسئله باعث یأس و ناامیدی بسیار بزرگی است. من در حال انتشار كتاب بزرگ و جدیدی در مورد آنچه كه ما باید به آن بیندیشیم، هستم. چیزهایی مانند: چگونه یك كودك سه یا چهار ساله  دارای استدلا‌ل مبتنی بر عقل سلیم است. اما به نظر نمی‌رسد هیچ ماشینی بتواند اینگونه عمل نماید. تفاوت اصلی در اینجا این است كه اگر شما در فهم چیزی مشكلی داشته باشید، معمولاً با خود می‌گویید: <چه مشكلی برایم پیش آمده ؟> یا <چه عاملی وقت مرا گرفته است؟> یا این‌كه <چرا به این شكل فكر كردن نتیجه نمی‌دهد؟ آیا راه دیگری برای تفكر وجود دارد كه احتمالاً بهتر باشد؟>  
 
اما اغلب پروژه‌های هوش مصنوعی كه در سی چهل سال گذشته روی آن‌ها كار شده است، شامل هیچ‌گونه تفكر انعكاسی (Reflective Thinking) نیستند. تمام این آزمایش‌ها در وضعیت‌های ثابتی صورت پذیرفته و نتیجه آن‌ها نیز فقط جمع‌آوری آمار و اطلاعات بوده است. حدود سه سال پیش ما كنفرانسی درباره ماهیت عرف ‌(Common sence) ترتیب دادیم و در سرتاسر جهان تنها توانستیم یك دوجین از محققان را پیدا كنیم كه به موضوع علاقمند باشند.
 
چرا مردم از مسئله Common sence گریزانند؟
من فكر می‌كنم مردم به دنبال موضوعاتی می‌گردند كه در حال حاضر محبوبیت داشته باشند. آن‌گاه عمر و وقت خود را روی آن صرف می‌نمایند. البته به نظر من اگر موضوعی نزد دیگران محبوب باشد، دیگر نیازی نیست كه شما روی آن كار كنید. درباره فیزیك قضیه فرق می‌كند. در این حیطه مردم عقیده دارند: <این تئوری خیلی خوب است، اما درباره این یا آن موضوع صادق نیست. بنابراین بهتر است نگاهی به آن بیندازم.> اما زمانی كه راجع به هوش مصنوعی تحقیقی انجام می‌دهند، تنها توضیحی كه ارائه می‌شود این است كه برنامه آنان چه كاری را انجام می‌دهد، اما هیچ‌گونه مطلبی درباره شرایط شكست برنامه یا انواع مشكلاتی كه این برنامه می‌تواند حل نماید بیان نمی‌كنند. 
 
مردم به مشكلات مهمی كه سیستم آن‌ها قادر به حل آن‌ها نشده است،‌توجه نمی‌كنند. انسان دارای شبكه عصبی است كه برای مثال چنانچه به دنبال یك تاكسی هستید، توجه روی یك شی‌ء زردرنگ و متحرك متمركز خواهد گردید. اما هیچ‌كس سؤال نمی‌كند كه چگونه چنین شبكه‌هایی نمی‌توانند به پرسش‌هایی از نوع دیگر پاسخ بدهند. 
 
با این‌حال فهم عرف (Common sence) مشكل پیچیده‌تری است. آیا این‌طور نیست؟ به نظر شما همین موضوع دلیل رویگردانی بسیاری از محققان هوش مصنوعی از این حیطه و روی آوردن به حیطه‌های دیگر نیست؟
همین‌طور است. زمانی كه در حال نوشتن كتاب جامعه ذهن بودم، چند سالی بود كه  روی ساخت كامپیوتری  كار می‌كردیم كه یك داستان ساده كودكانه را بفهمد. این داستان می‌گوید: <ماری به میهمانی جك دعوت شده است . او گمان می‌كند كه جك احتمالاً از یك كایت خوشش خواهد آمد.>  اگر شما سؤال كنید: <چرا ماری به یك كایت فكر می‌كرد؟> هر كسی پاسخ را می‌داند: این جشن احتمالاً یك جشن تولد است و اگر ماری به جشن خواهد رفت، به این معنی است كه به میهمانی دعوت شده است و هر كسی كه به میهمانی تولد دعوت بشود، باید هدیه‌ای با خود به همراه ببرد.
 
این هدیه برای یك پسر جوان است. پس باید چیزی باشد كه معمولاً پسرها دوست دارند. پسرها هم انواع مشخصی از اسباب‌بازی‌ها را دوست دارند. چیزهایی مانند چوب بیسبال، توپ و كایت. شما تمام این مطالب را باید بدانید تا بتوانید به سؤال اول پاسخ دهید. ما بانك اطلاعات كوچكی ساختیم و برنامه را به فرمی اجرا كردیم كه بتواند برخی سؤال‌های ساده را بفهمد و به آن‌ها پاسخ دهد. ما این‌كار را روی داستان دیگری امتحان كردیم، ولی برنامه نمی‌دانست كه چه كاری باید انجام بدهد. برخی از ما به این نتیجه رسیدیم كه شما پیش از این‌كه بتوانید ماشینی بسازید تا تفكری استدلالی انجام بدهد، مجبورید چند میلیون چیز را بدانید.
 
حال كه مردم دریافته‌اند ساخت كامپیوتری هوشمند با ویژگی‌های نزدیك به هوش انسانی كار بسیار مشكلی است، آیا شما عقیده دارید كه برخی احتمالات خوشبینانه كه در دهه‌های 1950 و 1960 حول هوش مصنوعی شكل گرفتند، اینك از بین رفته‌اند؟
گمان نمی‌كنم واژه خوش‌بینی، كلمه صحیحی باشد. فكر می‌كنم ما سؤالات خوبی را مطرح كردیم، اما به هر دلیلی اكثر كسانی كه روی آنچه خود هوش مصنوعی می‌نامند كار می‌كردند، جست‌وجو به دنبال یكی از این راه‌حل‌های فراگیر را آغاز نمودند. در فیزیك آنچه جواب داده است، قوانین نیوتن و پس از آن ماكسول و حالا هم تئوری‌های نسبیت و كوانتوم هستند. اما انسان‌ها دارای صد مركز مختلف ذهنی هستند كه هر كدام با اندكی تفاوت نسبت به یكدیگر كار می‌كنند. شما مجبور نیستید تنها روی یك راه‌حل فكر كنید. باید از دسته‌ای از ابزارها سود جست.
 
عمده سرمایه‌های لازم جهت فعالیت‌های مرتبط با هوش مصنوعی از جانب آژانس پروژه‌های تحقیقاتی پیشرفته  تأمین می‌شود. یعنی مرجعی كه مشخصاً خواستار نتایج كاربردی و شفاف است. در واقع آن‌ها یكی از حامیان مالی كنفرانس هوش مصنوعی Dartmouth هستند. آن‌ها چگونه به تحقیقات هوش مصنوعی شكل می‌بخشند؟
در اوایل آن‌ها از افراد پروژه پشتیبانی می‌كرد نه از طرح‌های پیشنهادی. از زمان شروع كار در سال 1963 پیشرفت‌های بسیار زیادی حاصل شد. مدت ده سال نتایجی كه من از آن‌ها صحبت می‌كنم، واقعاً درخشان بودند تا این‌كه در اوایل دهه 1970، اتفاق عجیبی افتاد. سناتور مایك منزفیلد كه یك لیبرال به تمام معنی بود، تصمیم گرفت كه وزارت دفاع دیگر از پژوهش‌های غیرنظامی پشتیبانی نكند. به همین خاطر مسئولیت تبدیل ARPA به DARPA و همین‌طور فشار جهت رقابت نكردن با صنعت و بخش خصوصی برعهده وی بود. از همان زمان دیگر وزارت دفاع نتوانست مشوق و پشتیبان پژوهشگران خیالباف و رویایی باشد.
 
همزمان جامعه محققان ایالات‌متحده از اوایل دهه 1970 حیطه فعالیت‌های خود را محدود نمود. آزمایشگاه‌های بل، RCA و دیگران كاملاً از چنین فعالیت‌هایی كناره گرفتند. در اینجا اتفاق دیگری هم رخ داد؛ و آن، فراگیر شدن تب تأسیس شركت و بنگاه‌های اقتصادی بود. در دهه 1980 بسیاری از مردم شروع به ثبت حق مالكیت و انحصار مادی و معنوی اختراعات، اكتشافات و ایده‌های خود كردند و قدم در مسیر تولید برداشتند. این‌كار با كاهش عمومی در تعداد محققان جوان توا‡م گردید: افرادی كه می‌توانستند دانشمندانی خلا‌ق باشند، اینك به سوی وكالت و كسب و كار می‌رفتند.
 
با این وضعیت دیگر به هیچ‌وجه امكان پشتیبانی از تحقیقات در زمینه هوش مصنوعی وجود ندارد. اگر شما ایده خوبی در سر دارید، انتشار عمومی آن كار بسیار سختی است؛ زیرا مردم می‌گویند: <تجربه عملی و آزمایش‌های شما در این‌باره چه چیست؟> اما مشكل اساسی در زمینه عقل سلیم این است كه شما تا زمانی كه بانك اطلاعات بزرگی نداشته باشید، نخواهید توانست آزمایشی انجام بدهید. البته یك بانك به نام Cyc وجود دارد كه توسط Doug Lenat در 1985 ایجاد شد. ما هم بانكی به نام Open Mind داریم كه دسترسی به آن برای هر علاقمندی آزاد است. هر چند این بانك اطلاعاتی هنوز به خوبی ساختاربندی نگردیده است. این‌ها تمام نتایج تحقیقاتی هستند كه می‌توان با بررسی آن‌ها دریافت كه چگونه می‌شود بانكی همانند Open Mind به وجود آورد.
 
اشاره كردید كه یك كامپیوتر برای ایجاد ارتباطات منطقی و استدلالی نیازمند چند میلیون فقره اطلاعات است. اماLenat و همكاران وی دقیقاً روی همین موضوع كار می‌كردند و سال‌ها مشغول تغذیه Cyc با معلومات استنتاجی بودند. با این حساب چرا باز هم به بانك اطلاعات دیگری نیاز است؟
زمانی كه Lenat در سال 1985 كار Cyc را آغاز نمود، این كار بسیار جاه‌طلبانه و بلندپروازانه بود؛ زیرا در آن زمان پرژوه مشابه دیگری در این زمینه وجود نداشت. من و همكارانم تصمیم گرفتیم صبر كنیم و منتظر نتیجه كار آنان بمانیم. پس از آن تا چند مدت خبری نبود.
Lenat چند كار خیلی خوب انجام داد. مشكل اینجاست كه Cyc طریقه استفاده بسیار سختی دارد، اختصاصی است و حق‌مالكیت شخصی دارد. به خاطر همین، زیاد مورد استفاده محققان قرار نگرفت. همچنین سیستم وی مشكلات زیادی هم دارد كه در اوایل كار مشخص نگردیدند؛ زیرا رقیبی برای آن وجود نداشت.
 
آن‌ها Cyc را مستقل ساختند. به همین دلیل عملاً اطلاعات زیادی ندارد. آیا وال یك پستاندار است یا یك ماهی؟ وال‌ها مشخصات ماهی‌گونه زیادی دارند. به همین دلیل خیلی‌ها تعجب می‌كنند اگر بشنوند كه وال یك پستاندار است. اما پاسخ صحیح این است كه هر دوی این‌ها می‌تواند باشد. یك بانك اطلاعات با قوه استدلا‌ل، الزاماً نباید به طور منطقی قائم بالذات باشد. 

كتاب The Emotion Machine اثر مینسكی با جلد گالینگور به همت انتشاراتSimonِSchuster در نوامبر 2006 منتشر شده است. وی مقدمه‌ای برای كتاب نوشته است.

بالاخره Lenat دریافت برای این‌كه Cyc قادر باشد به پرسش‌هایی در زمینه‌های مختلف و متنوع دیگر پاسخ دهد، باید آن را دوباره ساختاربندی نمایند. اما این بانك اطلاعاتی اساساً برای یك عملكرد منطقی بسیار قوی و محكم نوشته شده و زبان آن هم جبرگزاره‌ای ‌(Predicate Calculus) است. امید ما این است كه بتوانیم سیستم Open Mind را قادر به كار با زبان طبیعی ‌(Natural Language) بنماییم؛ زبانی كه البته شامل ابهاماتی نیز هست، اما این ابهامات به جز جوانب منفی، جوانب مثبت نیز دارند.
 
لطفاً به چند مورد از سرفصل‌های اصلی یا توصیه‌های تحقیقاتی كه در كتاب خود، یعنی The Emotion Machine ذكر نموده‌اید، اشاره نمایید.
ایده اصلی در این كتاب چیزی است كه من به آن <اشراف> می‌گویم. تا زمانی كه شما چیزی را از چند زاویه متفاوت مورد توجه و بررسی قرار ندهید، احتمالاً پیشرفتی نخواهید داشت. به همین خاطر توصیه كتاب، این حقیقت است كه شما ناگزیرید قضایا را از چند طریق مختلف توصیف نمایید. من برای این‌كار یك كلمه ساخته‌ام به نام: وقتی شما مطلبی را ارائه می‌دهید، باید آن را از چند وجه مختلف توصیف كنید و برای این‌كار باید بتوانید بدون این‌كه نیازی به فكر كردن داشته باشید، توضیحات خود را از یك جنبه به جنبه دیگر تغییر بدهید.
 
موضوع دوم این‌كه شما باید چند راه مختلف هم برای فكر كردن داشته باشید. مشكل ما با هوش مصنوعی این است كه افرادی می‌گویند كه می‌خواهیم سیستمی را بر اساس استنتاج آماری (Statistical Inference) یا الگوریتم‌های ژنتیكی (Genetic Algorithms) یا هر چیز دیگری بسازیم. 
 
این سیستم‌ها برای حل برخی از مشكلات مناسب هستند، نهتمام مشكلات. قصد اصلی از انتخاب عنوان The Emotion Machine برای این كتاب این است كه ما به چنین مسائلی احساسات (Emotion) می‌گوییم، اما مردم آن‌ها را اضافاتی اسرارآمیز برای تفكر عقلانی می‌دانند. به نظر من حالات احساسی فقط روش دیگری از تفكر است.
 
وقتی شما عصبانی هستید، برنامه‌ریزی بلندمدت خود را كنار می‌گذارید و سریع‌تر فكر می‌كنید. در این حالت منابع ذهنی دیگری را فعال می‌سازید. یك ماشین محتاج چند صد راه مختلف برای فكر كردن است، اما ما این راه‌ها را چند صد حالت مختلف احساسی می‌نامیم؛ نه چند صد راه مختلف برای فكر كردن. در این كتاب بیست دستورالعمل مختلف درباره نحوه فكر كردن وجود دارد. با این حال خواننده نیاز به اطلاعات غنی اضافه‌ای دارد تا تشخیص دهد كدام روش فكر كردن برای هر موقعیت مناسب است. 
 
منظور شما این است كه كامپیوترها هم باید عصبانی شوند؟
اگر كسی بر سر راه شما قرار گیرد و كنار نرود، شما مجبورید به وی نهیب بزنید تا او را وادار كنید از شما بترسد. چنانچه شما عجله داشته باشید، یا اگر به خاطر رد نشدنتان از سد معبرِ به وجود آمده اتفاق بدی برای شما بیفتد، این یك راه كاملاً معقول و منطقی برای حل مشكلتان است. من پیشنهاد می‌كنم بیست نام مختلف برای این روش‌های تفكر پیدا كنیم. آن وقت می‌توانیم كلمه عقلانی (Rational) را دور بیندازیم.
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 25 اردیبهشت 1395 ساعت: 9:36 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

روبات‌های عاقل فرزندان عصر اطلاعات

بازديد: 111

روبات‌های عاقل فرزندان عصر اطلاعات

سال اول دانشگاه، استاد و شاگرد بحث‌شان بالا گرفته بود، دانشجو در میان صحبت‌های خود به اطلاعات جالب و معقولی اشاره می‌کرد اما استاد آنها را قبول نداشت. این آخرین جملات‌شان بود:
استاد: این حرف‌هایی که می‌گی از چه کسی نقل می‌کنی؟
دانشجو: ویکی‌پدیا!
استاد: بشین آقا. ویکی‌پدیا به درد امثال خودت می‌خورد!
استاد راست می‌گفت، ویکی‌پدیا «دانشنامه آزاد اینترنتی»‌ای است که فرزندان عصر ارتباطات و اطلاعات با آن انس گرفته‌اند و با روح فرهنگ‌های سنتی فاصله ملموسی دارد. از آن زمان که استادمان این حرف را زد، کمتر از 10 سال می‌گذرد، اما هیچ گاه تصور نمی‌کردم که با گذشت این مدت کم، مفهوم اینترنت و مؤلفه‌های فرهنگ دیجیتال حاکم بر آن نیز بسرعت تغییر پذیرند.    

فلسفه طراحی ویکی‌پدیا
هنگامی که جیمی ولز، از بنیانگذاران ویکی‌پدیا در سال 2001 برنامه دانشنامه اینترنتی ویکی‌پدیا را نصب کرد، همانند سنت همیشگی برنامه‌نویسان، نخستین کلماتی که روی خروجی پایگاه اینترنتی ویکی‌پدیا قرار داد، اینها بود: «Hello World». آیا براستی صفای «سلام مجازی» و «ادب اینترنتی» وی باعث شد که امروز قریب به 26 میلیون نفر برای مشارکت داوطلبانه در تنظیم و ویرایش مطالب این دانشنامه اعلام آمادگی کنند یا آنچه در پس فلسفه طراحی این پایگاه اینترنتی وجود دارد سبب تحقق انجام یکی از بزرگ‌ترین پروژه‌های فرهنگی- تاریخی بشر شده است؟

بیل موگرید (طراح اندیشمند انگلیسی و رئیس اسبق موزه ملی طراحی در نیویورک) پس از مصاحبه خود با جیمی ولز درباره طراحی ویکی‌پدیا، اصول طراحی این پایگاه ساده اینترنتی را این گونه دسته‌بندی می‌کند:
1- نرم‌افزار را تا جایی که امکان دارد، باز بگذارید تا امکان هر کاری را به کاربران بدهد.
2- برای راحتی در مدیریت، تمامی سوابق ویرایشی یک متن را برای همه قابل دسترس نگه دارید.
3- از طریق کدهای رنگی، پیگیری آنچه باید تغییر کند را آسان‌تر کنید.
4- به همدیگر حمله نکنید؛ بحث کنید اما کسی را متهم نکنید.

ویکی‌پدیا با به‌کارگیری این اصول طراحی، رویکرد خود را از سایر دایرئ‌المعارف‌های عمومی زمانه‌اش جدا کرد و اقبالش به سبب فناوری اینترنت نبود، چرا که دایرئ‌المعارف بریتانیکا و حتی چندین ویکی دیگر نیز به صورت برخط (آنلاین) در فضای اینترنت قابل‌دسترس بودند، اما از بین بردن مدل مدیریتی از بالا به پایین، نبود فضای کنترلی یک جانبه، و تسهیل در نحوه کار و مشارکت‌پذیری، توانست سرنوشت دیگری را برای ایده‌پردازان این دانشنامه رقم بزند.

دیوید گاناتلت، جامعه‌شناس بریتانیایی و کارشناس مطالعات رسانه، در مطالعه‌ای موردی پیرامون ویکی‌پدیا عنوان می‌کند که دنیای رو به رشد این دانشنامه، نمایشی از همکاری و مشارکت یک جامعه برای ساخت منبعی مورد استفاده همه، توأم با کمترین منفعت شخصی به اجرا گذاشته است و پاسخی است به آنانی که جامعه امروزی را اساساً فاسد، جامعه‌ستیز، خودخواه و محکوم به فنا تصور می‌کنند. وی می‌افزاید: ویکی‌پدیا مفهوم سنتی «متخصص» را به چالش می‌کشد. اعتماد به یک شخص متخصص اصلاً غلط نیست؛ اما پذیرش نوشته‌های گروهی از علاقه‌مندان به یک موضوع نیز (همانند آنچه در ویکی‌پدیا اتفاق می‌افتد) اتفاق خوبی به نظر می‌رسد.

گاناتلت همچنین با اشاره به اینکه ظهور اینترنت در سال‌های دهه 90 میلادی سبب شد تا مفهوم «حوزه عمومی» جان تازه‌ای بگیرد؛ مفهومی که یورگن هابرماس، نظریه‌پرداز آلمانی، آن را به عنوان «میدانی برای گفت‌وگوی منطقی و انتقادی» مطرح کرده بود. او در این‌باره می‌نویسد: «اینترنت جایی بود که بحث‌های صریح و منطقی می‌توانست آزادانه شکل بگیرد، جایی که با هر نوع نظری می‌توانستند دور هم جمع شوند و برای گفت‌وگو درباره ایده‌ها، به وسیله شرکت‌های رسانه‌ای محدود نشوند؛ اما این نیز به نظر عملی نیامد. مسلماً بحث «آزاد» اتفاق افتاد، اما هنوز با خصومت‌های متعصبانه و جنگ لفظی همراه بود. اینترنت می‌توانست افراد را در بحث راجع به موضوعاتی گرد هم آورد که در آن زمینه‌ها هیچگاه به بازی گرفته نمی‌شدند.

ویکی‌پدیا راه‌حلی پیشنهاد می‌کند. همین فرآیند مشارکتی ایجاد یک مقاله درباره یک موضوع با «دیدگاه بی‌طرفانه» ظاهراً افراد با نظرهای مختلف را مجبور می‌کند با پختگی با استدلال‌های مخالف‌شان مواجه شوند و آنها را تصدیق کنند. به همین جهت، این پایگاه اطلاع‌رسانی اینترنتی که در آن هزاران نفر گرد هم می‌آیند تا به صورت گروهی دانشنامه‌ای آزاد را ایجاد کنند، ممکن است برای اولین بار نسخه الکترونیکی فعالی از حوزه عمومی که مد نظر هابرماس بود را بوجود آورد.»

بنیانگذاران این نهاد به «قدرت اجتماعی انسان» ارزش نهادند و همان اهدافی را که در همایش شرکت رسانه‌ای او-ریلی (O’Reilly) تحت عنوان "وب-2" مطرح شد را در فلسفه طراحی خود دنبال کردند یعنی: 1- داشتن دنیای اینترنتی‌ای که کاربران محتوای آن را تولید کنند، 2- مشارکت‌پذیر باشد، 3- رابطه‌ای تعاملی میان کاربران با دیگران و رایانه برقرار کند، 4- در هر زمان و مکان قابل دسترس باشد. هر چند دانشنامه ویکی‌پدیا یک رویکرد شایسته‌سالار و نخبه‌محور را در برنامه کاری خود قرار نداد، اما اکنون جشن تولد پانزده سالگی خود را می‌گیرد، میلیون‌ها مقاله و مدخل را به 288 زبان (شامل: 5 میلیون عنوان به زبان انگلیسی و 470 هزار عنوان به زبان فارسی) به صورت رایگان در دسترس همگان قرار داده است و در میان پایگاه‌های اینترنتی جهان، از نظر محبوبیت و تعداد بازدیدکننده رتبه هفتم را در اختیار دارد.

ما امروز با نوشتن نشانی اینترنتی www.wikipedia.org به دروازه‌ای از زندگی متجدد پا می‌گذاریم که در قدیم شاید آن را جام جهان‌نما تعبیر می‌کردند. این جام به سبب اطلاعات گسترده و به‌روزی که از تاریخچه شکلات مارس و سرگذشت هنرمندان گرفته تا مکانیک کوانتومی به ما می‌دهد، به بنای زندگی اجتماعی-تکنیکی ما پیوند خورده است.

آیا ویکی‌پدیا باقی خواهد ماند؟
 «اَندرو لیه» استادیار رشته روزنامه‌نگاری در دانشگاه آمریکن یونیورسیتی، چندی پیش با انتشار مقاله‌ای تحت عنوان «آیا ویکی‌پدیا باقی خواهد ماند؟» در صفحه اندیشه روزنامه نیویورک تایمز از فرو رفتن آینده محبوب‌ترین مرجع اطلاعاتی جهان در هاله‌ای از ابهام سخن به میان آورد. او در ابتدای این مقاله از نتایج مرکز تحقیقات پیو (Pew) می‌گوید که نشان داده از میان 50 پایگاه اینترنتی اطلاع‌رسانی برتر جهان، 39 تا میزان بازدیدکنندگانی بود که از طریق تلفن همراه هوشمند به این پایگاه‌ها وصل شده بودند و در این رابطه می‌نویسد: «یکی از بزرگترین تهدیداتی که ویکی‌پدیا با آن دست و پنجه نرم می‌کند، ظهور و گسترش دستگاه‌های تلفن همراه هوشمندی است که امروزه به یکی از رایج‌ترین دستگاه‌های رایانه شخصی تبدیل شده‌اند.»

 تهدیدی که این دسته از تلفن‌ها متوجه ویکی‌پدیا کرده است دو دلیل اصلی دارد؛ یکی اینکه ویراستاران ویکی‌پدیا جهت بررسی، جست‌وجوی منابع و بحث پیرامون نوشته‌های خود همیشه از رایانه‌های شخصی خانگی استفاده کرده‌اند و واقعاً خیلی سخت است که کدهای پیچیده نرم افزار ویکی‌پدیا را روی صفحه نمایش کوچک تلفن‌های همراه، کنترل کرد. حتی قبل از رایج شدن گوشی‌های همراه هوشمند، یک تحقیق در سال 2009 نشان داده بود که «جوان‌ترین و ماهرترین همکاران رایانه‌ای ویکی‌پدیا نمی‌توانند این وظایف را براحتی انجام دهند.» چراکه این اعمال برای آنها دشوار است.

 دوم اینکه، براساس گزارشی که مرکز مطالعات روزنامه‌نگاری رویترز (RISJ) در ماه ژوئن امسال منتشر کرده است، ظهور تلفن‌های همراه هوشمند و رسانه‌های سیار سبب شده تا کاربران اینترنتی اخبار و اطلاعاتی را که می‌خواهند بخوانند از طریق شبکه‌های اجتماعی یا موتورهای جست‌وجو به دست آورند. در رسانه‌هایی که برای تلفن همراه طراحی شده‌اند، دیگر نیازی نیست تا کاربران اینترنتی به صفحه اول پایگاه‌های اطلاع‌رسان اینترنتی رسانه‌ها مراجعه کنند؛ بلکه کاربران این دسته از رسانه‌ها، اخبار و اطلاعات مورد علاقه خود را بدون پرداخت هیچ هزینه‌ای همانند آنچه در رسانه‌های اجتماعی سیاری همچون «تلگرام» و «فیس‌بوک» اتفاق می‌افتد، دریافت می‌کنند. این کاربران توانسته‌اند براحتی از آگهی‌های تبلیغاتی زیاد و خسته‌کننده پایگاه‌های خبری اینترنتی نیز دوری جویند. بر همین اساس، راحتی، هزینه کم و دسترسی گسترده‌تر در رسانه‌های سیار سبب شده تا شمار بازدیدکنندگان اینترنتی پایگاه‌های اطلاع‌رسانی که بر روی تلفن همراه نیستند با کاهش چشمگیری مواجه شوند.

نویسنده کتاب «انقلاب ویکی‌پدیا؛ چگونه دسته‌ای از هیچ‌کسان، بزرگترین دایرة‌المعارف جهان را خلق کردند» در ادامه مقاله‌اش این نکته را متذکر می‌شود که با رشد شمار کاربران تلفن همراه ممکن است آب برکه نیروی بالقوه سرویراستاران ویکی‌پدیا خشک شود و می‌نویسد: سختی‌هایی که درباره به کارگیری داوطلبان جدید وجود داشت، منجر به کاهش شمار ویراستاران ویکی‌پدیا در طول هفت سال پیاپی شد. در سال 2005 (دوران اوج ویکی‌پدیا) ماه‌هایی وجود داشتند که بیش از 60 ویراستار به عنوان سَرویراستار منصوب شده بودند، شغلی که دارای امتیازاتی ویژه برای ویرایش متون انگلیسی بود؛ اما در یکساله اخیر، گاهی اوقات در طول یک ماه حتی به زحمت یک ویراستار برای ترفیع به سمت سرویراستاری وجود دارد.

وی در ادامه این نوشتار به بیان مشکلات «مدیریت مشارکتی» در پروژه‌ای که به گستردگی ویکی‌پدیا است، می‌پردازد و فرصت‌ها و چالش‌های پیش روی این دانشنامه آزاد را برمی‌شمارد. آنچه در ادامه می‌خوانید مشروح این قسمت از نوشتار اوست:
«ویکی‌پدیا در رابطه با جمع‌آوری کمک‌های مالی لطمه نخورده است. این بنیاد که دفتر اصلی‌اش در سان فرانسیسکوی امریکا واقع شده است، بودجه‌ای بالغ بر شصت میلیون دلار در اختیار دارد. در عین حال، چگونگی تقسیم عادلانه این منابع مالی از جمله موضوع‌های طولانی مورد بحث بوده است. اینکه چه مقدار پول باید برای بخش‌های منطقه‌ای و نمایندگان آن منطقه فرستاده شود، یا اینکه به گروه‌های غیرانگلیسی زبان چه میزان بودجه باید اختصاص یابد؟ همچنین چه مقدار از این پول باید در راستای ارتقای سیستم‌های نرم‌افزاری، ساخت برنامه‌های تحت موبایل و حفظ زیرساخت‌های سازمانی کنار گذاشته شود؟

این کشمکش‌ها به داخل همکاران ویکی‌پدیا نیز کشانده شد. سال گذشته، بنیاد در اقدامی بی‌سابقه مجبور به نصب نرم‌افزاری جدید روی ویکی‌پدیای آلمانی زبان شد. ویراستاران آلمانی رویکرد مستقلی را در پیش گرفتند تا در برابر به‌روز رسانی که بر صفحه کاربران اعمال شده بود، مقاومت کنند؛ این موضوع بر خلاف خواسته دیگر ویراستاران کهنه‌کار بود. بر همین اساس، ویکی‌پدیا ویژگی جدیدی را برای مشاهده محتویات چند رسانه‌ای، بر نرم‌افزار ویرایشی خود نصب کرد و با بکارگیری یک محافظ صوتی مقتدر راه را جهت هرگونه تغییر احتمالی بر روی سر ویراستاران خودرأی بست.

آخرین رویارویی نیز در انتخابات امسال برای تصدی صندلی‌های هیأت مدیره بنیاد ویکی‌پدیا (به عنوان تأثیرگذارترین سمتی که یک داوطلب می‌تواند داشته باشد) رخ داد. در این انتخابات پنج هزار نفر رأی دادند (سه برابر بیشتر از دوره‌های گذشته) که حکایت از سرزنشی همه جانبه به وضع موجود بود، به طوری که هر سه کاندیدایی که برای انتخاب شدن مجدد ثبت‌نام کرده بودند، رأی لازم را نیاوردند و مخالفانشان بر مسند آنان نشستند. دو عضو دیگر از هیأت مدیره 10 نفره نیز با پایان یافتن سال 2015 جایگاه خود را ترک خواهند کرد. در این میان، لیلا ترتیکوف، مدیرعامل جدید این بنیاد، اقدام به استخدام برنامه‌نویسان دنیای فناوری «متن-باز» (Open Source) کرده است که تجربه کم آنان با محتوای ویکی‌پدیا برخی از برنامه‌نویسان کهنه‌کار این بنیاد را نگران کرده است.

اما چالش واقعی‌ای که ویکی‌پدیا با آن روبرو است حل اختلافات مدیریتی (از کشمکش میان کارکنان این بنیاد گرفته تا تلاش‌های مستمری که ویراستاران قدیمی برای حفظ امتیازات خود انجام می‌دهند) و طراحی یک نرم افزار ویرایشگر تحت موبایل است. «ماریا سفیداری» از اعضای هیأت مدیره این بنیاد اینگونه هشدار می‌دهد که: «برخی از جوامع اینترنتی بشدت نوآور‌گریز و مقاومت‌کننده در برابر تغییرات شده‌اند.» بطوری که برای ماندگاری خود ریسک می‌کنند «آنها در سال 2006 گیر کرده‌اند در حالی که بقیه اهالی اینترنت به سال 2020 و سه میلیارد کاربر جدید این شبکه جهانی می‌اندیشند»

در چند ساله اخیر سازمان اسناد ملی و بسیاری دیگر از نهادهای جهانی، کتابخانه‌ها و موزه‌ها به منظور افزایش دقت، کیفیت منابع و درک چند رسانه‌ای در صفحه مقاله‌ها (یا مدخل‌های مرتبط به آنها) با داوطلبان مشارکت کننده در ویکی‌پدیا همراهی کرده‌اند. آغاز این دسته از فعالیت‌ها به سال 2010 بازمی‌گردد، یعنی هنگامی که موزه بریتانیا به آمار ترافیک پنج برابری خوانندگان مقاله‌های مرتبط با اشیا صنایع دستی در دایرة‌المعارف اینترنتی ویکی‌پدیا (نسبت به پایگاه اطلاع رسانی اینترنتی خود) پی برد. از این رو، برای تقویت دامنه خوانندگان خود به قدرتی که ویکی‌پدیا یدک می‌کشید چنگ زد و یکی از ویراستاران این دایرة‌المعارف را برای همکاری با مسئولان این موزه دعوت به کار کرد. از آن زمان به بعد، همکاری‌های مشابهی توسط گروه‌های مختلف نظیر مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری‌ها با ویکی‌پدیا شکل گرفت.

اینها فرصت‌هایی حیات‌بخش برای ویکی‌پدیا به شمار می‌روند تا ضمن بکارگیری کارشناسان خارجی به دامنه ویراستاران خود بیفزاید. همچنین می‌تواند راهی امیدوارکننده برای حل شکاف جنسیتی ویراستارانش باشد (در سال 2011 تنها 15 درصد از ویراستاران این نهاد زن بوده‌اند.) بدترین سناریوی ممکن این است که ویکی‌پدیا به کار خود پایان دهد، البته نه با صدایی بلند بلکه با صدایی به آهستگی بسته شدن یک در. هیچ کوششی در تاریخ نتوانسته این حجم از اطلاعات را با هزینه‌ای خیلی کم در اختیار افراد بسیاری قرار دهد؛ شاهکاری که تمام کارهای برجسته‌اش در غیاب منفعت و صاحبان سازمانی‌اش، ساخته شده است. در عصر غول‌های اینترنتی، این دسته از فداکارانه‌ترین پایگاه‌های اطلاع‌رسانی اینترنتی ارزش آن را دارند تا نگه داشته شوند.

ویکی‌پدیا شاید توانست بخش‌هایی از اهداف طراحی جیمی ولز را به ثمر برساند که گفته بود «با ویکی‌پدیا ما می‌توانیم درباره «شفافیت» و «صراحت» شروع به اندیشیدن کنیم. اینکه چگونه چنین فرآیندی انجام می‌پذیرد؟ چگونه مردم می‌توانند در این فرآیند مشارکت کنند؟ چگونه می‌توانیم نسبت به آن شکایت کنیم؟ و اینکه در صورت شکست، به چه نحوی می‌توانیم آن را دوباره به کار گیریم؟» اما شاید تغییر فرهنگ دیجیتال و مفهوم کارکرد اینترنت بر اثر ظهور رسانه‌های «سیار» (یا موبایلی)، چیزی بود که در ابتدای پروژه، ویکی‌پدیا نمی‌توانست تصویری دقیق از آن برای خود تصور کند.

ما و مسأله تغذیه اطلاعاتی سیار
در مقاله نیویورک تایمز اشاره شد که رشد کاربران اینترنتی تحت موبایل، شبکه‌های اطلاع‌رسانی‌ای از قبیل ویکی‌پدیا را تحت‌تأثیر قرار داده است. هرچند تاکنون میزان دوام شبکه‌ها و پایگاه‌های اطلاع‌رسانی اینترنتی که برای کاربران رایانه‌های شخصی ایستا، طراحی شده‌اند به مراتب بیشتر از رسانه‌های سیار بوده است اما در این میان، موضوعی که بایستی در آن تأمل کرد، گرایش جدید کاربران فضای اینترنت در روند تغذیه اطلاعاتی و نوع مشارکت خود در «حوزه عمومی» اینترنت است.

امکان اشتراک‌گذاری فیلم‌های کوتاه و عکس در رسانه‌های موبایلی، قضاوت‌ها و منطق انسان امروز را بصری کرده‌ است؛ همان راهبردی که در برنامه‌سازی شبکه‌های عصبی در طراحی هوش‌های مصنوعی به کارگرفته می‌شود. بر همین اساس، اگر چه انسان در یک شبکه اجتماعی تعاملی حضور دارد، اما در دراز مدت با فریب سیار بودن و در دست داشتن اطلاعات مورد علاقه، نگرشی بسته‌تر نسبت به جهان پیرامون خود پیدا خواهد کرد و قوه ادارک وی در حد یک روبات عاقل تقلیل می‌یابد!

در کشور ما با پیشینه خوبی که در زمینه نگارش و تدوین دانشنامه‌ها وجود دارد اگر تفکری سیستمی بر فضای تولید و اشتراک‌گذاری محتویات اینترنتی حاکم نشود، قابلیت‌های فناورانه‌های برخی از کشورها در تولید اطلاعات دیجیتالی، تجزیه و تحلیل رفتارهای کاربران اینترنتی، و همچنین میزان مالکیت اطلاعاتی که در فضای اینترنت دارند، می‌تواند مسیر فضای علمی حاکم بر کشور را تحت تأثیر قرار دهد و از طریق رسانه‌های سیار موانعی جدی در برنامه‌های توسعه فرهنگی کشور و مقابله با جنگ نرم ایجاد کنند. از این رو، به نظر می‌رسد موضوع ارتقای سطح سواد اطلاعاتی و سواد انطباقی (توانایی ایجاد استفاده از اینترنت و رسانه‌های دیجیتال) به عنوان یک ضرورت در دستور کار مهندسی فرهنگی کشور باید قرار گیرد.

هرچند توسعه فناوری‌های ارتباطات مرتبط با اینترنت و تلفن سیار توانسته پنجره‌های نوینی در تسهیل امور روزمره زندگی بشر بگشاید و اطلاعات بی‌نظیری را در اختیار وی قرار دهد اما هیچ شیوه‌ای برای سنجش پیشرفت‌های فرهنگی تلفن‌های سیار هوشمند وجود ندارد. به زعم برخی از کارشناسان، رسانه‌های سیار ممکن است سبب بروز خرده فرهنگ‌هایی شوند که به جوانان اجازه بر هم زدن نظم اجتماعی را می‌دهد (برای مثال ضبط و به اشتراک‌گذاری فیلم‌های خشن که به سیلی شاد Happy Slapping معروف اند). همچنین رسانه‌ها و وسایل دیجیتالی سیار در اثر تثبیت سفارش سازی‌های شخصی در نحوه دریافت اطلاعات و تقویت نمادهای هویت فردی، می‌توانند گونه‌هایی افراطی از فرهنگ فردگرا را در جامعه تقویت کنند.
 
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 25 اردیبهشت 1395 ساعت: 9:35 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

رابطه محبت و هوش

بازديد: 203

رابطه محبت و هوش

نوازش موضوع بسیار مهمی است که در گذشته به عنوان یک اصل اساسی و ضروری مورد توجه قرار نمی‌گرفت چراکه تصور می‌شد خلأ آن هیچ مشکلی را به همراه نخواهد داشت. این در حالی است که پژوهش‌های متعدد و گسترده سال‌های اخیر به تأثیرات شگرف و همه جانبه نوازش تأکید دارند. در همین راستا دو گروه از کودکان کمتر از دو سال مورد بررسی قرار  گرفتند و مشخص شد کودکانی که در شیرخوارگاه نگهداری می‌شوند در مقایسه با کودکانی که توسط  پرستار یا پدر و مادر تربیت می‌شوند، به‌‌رغم بهره بردن از فاکتورهای بهداشتی یکسان، از سیستم ایمنی ضعیف تری برخوردار هستند که دلیل این واقعیت به موضوع مهم نوازش بستگی دارد.  این پژوهش نشان داد کودکان شیرخوارگاه به دلیل دریافت نکردن نوازش نسبت به سایر کودکان، با بیماری‌های بیشتری مواجه می‌شوند برای همین تیمی از پرستاران استخدام شدند تا هر روز و در زمان مشخص کودکان شیرخوارگاه را نوازش کنند و موضوع قابل توجه این بود که کودکان تحت بررسی کمتر در معرض بیماری‌های مختلف قرار گرفتند.
 
نتیجه این تحقیقات ثابت کرد نوازش، موجب ترشح یکسری از انتقال دهنده‌های عصبی در بدن می‌شود که علاوه بر تقویت سیستم ایمنی بدن، احساس لذت و شادابی را همراه دارد ضمن اینکه از لحاظ علمی هم مشخص شده کودکانی که نوازش می‌شوند سرحال و شادتر هستند و کمتر در معرض اضطراب و افسردگی قرار می‌گیرند از این رو کودکانی سالم تر و قوی تری هستند.اینگونه شد که نوازش به عنوان یک اصل ثابت فرزند پروری در نظر گرفته می‌شود و همانقدر که تغذیه کودک بسیار مهم است نوازش هم مهم تلقی می‌شود و به کارکرد درست سیستم اعصاب رشد اجتماعی و کاهش بروز اختلالات در وی می‌انجامد.

سیناپس‌ها و نورون‌های مـــغزی از طریق حواس پنج گانه تقویت می‌شوند و واژه باهوش به کودکانی اطلاق می‌شود که حواس پنج گانه آنها بخوبی تحریک و تقویت شده باشد و از آنجا که حس لامسه یکی از این حواس است، مورد نوازش قرار گرفتن در کودکی یکی از عواملی خواهد بود که موجب تحریک نورون‌های مغزی و رشد هوش کودک خواهد شد.

در همین خصوص می‌توان به اختلال یادگیری در دوران کودکی اشاره کرد  که معمولاً کودکان دارای اختلال یادگیری از حس لامسه ضعیف تری برخوردار هستند که در مورد این کودکان به احتمال زیاد می‌توان گفت با تقویت حس لامسه این کودکان، قسمتی از مراکز مغزشان که با هوش ریاضی و یادگیری در ارتباط است تحریک و تقویت می‌شود.موضوع دیگری که با نوازش کردن در دوران کودکی مرتبط است، به اختلالات دوران بزرگسالی باز می‌گردد. در همین راستا  بخشی از دلایل بروز رفتارهای سالم یا ناسالم در دوران بزرگسالی به این مقوله باز می‌گردد که فرد تا چه حد خود و دیگران را دوست دارد. همدلی، دوست داشتن خود و احساس ارزشمند بودن موضوعی است که در کودکی و از تربیت و رفتار والدین آموخته می‌شود و کسی که در دوران بزرگسالی از این مباحث اخلاقی پیروی می‌کند بدون شک در دوران کودکی مورد توجه، محبت و نوازش قرار گرفته است و در مقابل کودکی که از نوازش و محبت محروم بوده است، با خود گمان بد کرده و تصور می‌کند دوست داشتنی نیست، به همین دلیل وقتی بزرگ می‌شود یا دیگران را خوب و خود را بد می‌پندارد و با سرویس دادن به دیگران خود را حقیر و وابسته به آنها نشان می‌دهد یا اینکه هم خود و هم دیگران را بد دانسته و شروع به بروز رفتارهای آسیب زا می‌کند و با تصور اینکه دنیای خودش بد است برای دیگران هم دنیای بدی را می‌سازد.

نوازش یک شیوه محبت کردن است و کودکانی که نوازش می‌شوند در ابراز محبت به خود و دیگران بخوبی عمل کرده و حتی این محبت را به جوجه یا عروسک خود هم ابراز می‌کنند. علاوه بر این از رشد اجتماعی بالایی در کودکی و بزرگسالی برخوردار هستند زیرا الگوی  ارتباطی درستی را تجربه می‌کنند، اما گروه مقابل این کودکان پرخاشگر، غمگین، عصبی و تنها تر هستند و حتی در دوران بزرگسالی، محبت کردن و استفاده از الفاظ محبت‌آمیز برایشان مسخره به نظر می‌رسد  چرا که ساده ترین رفتار محبت‌آمیز را که همان نوازش است  تجربه نکرده‌اند.
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 25 اردیبهشت 1395 ساعت: 9:34 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

رکورد 6 دقیقه ای نابغه کوچولوی ریاضیات

بازديد: 113

رکورد 6 دقیقه ای نابغه کوچولوی ریاضیات

والدین کودک نابغه ایرانی پس از کسب  مقام قهرمانی فرزندشان در مسابقات جهانی محاسبات ذهنی از مشکلات و چالش هایی که این روزها زندگی او را دستخوش فراز و نشیب می‌کند سخن گفتند. علی عرشیا وظیفه شناس  6 ساله، آذر ماه امسال در مسابقات بین‌المللی چرتکه‌ای که با حضور 11 هزار دانش آموز از 60 کشور جهان در هندوستان برگزار شد ، کسب  رکورد پاسخ دادن به 200 سؤال محاسباتی را در 6 دقیقه از آن خود کرد ، این در حالی است که پیش از این رکوردداران این مسابقه توانسته بودند در مدت زمان  8 دقیقه این محاسبات را انجام دهند.
 
علی عرشیا می‌گوید، آذر ماه امسال برای شرکت در مسابقه  محاسبات ذهنی ریاضیات به هندوستان رفتم،  در این مسابقه  من باید 200 سؤال را در مدت زمان کمتر از 8 دقیقه پاسخ می‌دادم. برای نخستین بار موفق شدم رکورد جهانی را در شش دقیقه بشکنم. محمد رضا وظیفه شناس پدر علی عرشیا  می‌گوید، هدف از این مسابقه برآورد  سرعت کودکان در محاسبه ذهنی یک سری اعداد اعلام شده بود و مسابقه بار علمی زیادی داشت اما آنچنان که برنامه‌های ورزشی در ایران خبر ساز می‌شوند سر و صدا نکرد و هیچ حمایتی از برنده مسابقه نشد.  محمد رضا وظیفه شناس، پدر پسر نابغه ایران دارای دکترای تخصصی  فیزیولوژی میوه بوده و مادر وی نیز فارغ التحصیل رشته تربیت بدنی و در  این رشته تدریس می‌کند.

محمد رضا وظیفه شناس می‌گوید، به نظرمن خیلی از بچه‌های ایران از هوش و استعداد بالایی برخوردار هستند  اما معمولاً  این استعداد به  مسیر صحیحی هدایت پیدا نمی‌کند. متأسفانه در کشور ما آن چنان که انتظار می‌رود از کودکان تیزهوش و نابغه حمایت نمی‌شود. برای نمونه من و مادر علی عرشیا به مراکز و سازمان‌های مختلفی رفتیم تا از پسرمان حمایت‌های آموزشی لازم به عمل بیاید اما حتی بنیادهای مرتبط و مسئول  پاسخ درستی به ما ندادند  این در حالی است که عرشیا برای رقابت در دنیا و شرکت در مسابقات جهانی احتیاج دارد تا به کشورهای مختلف سفر کند و هزینه این سفرها را باید شخصاً بپردازیم چرا که  هیچ مرکزی در ایران برای او  هزینه نمی‌کند و از او حمایت نکرده است. علی عرشیا در سیستم کلاسیک  آموزشی کشور مجبور است مثل دیگر کودکان در کلاس‌های مدرسه تحصیل کند و هیچ آموزش ویژه‌ای برای بارورشدن استعدادهایش وجود ندارد. تصور می‌کنم استعدادها و افتخار آفرینی‌های پسر نابغه ایران، با وجود مقام‌های جهانی که  به دست آورده است به فراموشی سپرده شود و فکر می‌کنم  برای جوانان با بهره هوشی بالا هم هیچ برنامه‌ای در کشور نداریم. عرشیا در کلاس اول اردک‌های کتاب ریاضی اش را رنگ می‌کند درحالی که قادر است مسائل ریاضی را بخوبی حل کند.شاید بهتر باشد در کنار این آموزش‌های کلاسیک برنامه‌های فوق العاده‌ای برای پاسخگویی به ذهن کنجکاو  کودکانی مثل علی عرشیا وجود داشته  باشد.  ما در یزد دبستان تیزهوشان نداریم و با وجود اینکه بنیاد نخبگان کشور از بهره هوشی علی عرشیا تمجید کرده است ولی تاکنون اقدام خاصی در مسیر بارور شدن استعدادهای او انجام نگرفته است.
 
کشف یک نابغه
مادر پسر نابغه ریاضیات جهان می‌گوید، علی عرشیا 6 ساله تنها فرزند ما است و ازکودکی  هوش او با موقعیت‌های مختلف به چالش کشیده می‌شد، البته در ابتدا از نوزادان دیگر خیلی هم تفاوت نداشت، اما یکی از پرستاران بیمارستان می‌گفت  این نوزاد خیلی خوب ارتباط برقرار می‌کند و تمرکز خیلی خوبی دارد و حتی در همان زمان تعادل بدنی داشت مثلاً سرش را می‌توانست براحتی نگه دارد .

 این مسائل باعث شد که ما احساس کنیم ، علی عرشیا خیلی کنجکاو است البته من تصور می‌کنم،  بسیاری از بچه‌های ایران زمین هم مثل کودک من باهوش و کنجکاو هستند اما ما سعی کردیم که به این کنجکاوی‌ها پاسخ دهیم و مسیر ذهنی عرشیا را هدایت کنیم. بنابراین عرشیا را به مراکز مختلف بردیم تا با انجام تست،  بهره هوشی او مشخص شود،  پس از آن متوجه شدم که پسرمان استعداد ویژه‌ای دارد،  کم کم که بزرگ شد رفتارهایش نشان می‌داد علی عرشیا متفاوت است، او می‌توانست ارتباط اجتماعی خوبی با اطرافیان برقرار کند و حتی می‌دانست چه کلماتی را انتخاب کند  تا ارتباط صحیح تری برقرار شود. البته علی عرشیا شیطنت‌های کودکان هم سن و سالش را نیز داشت.

مریم احمدی ادامه می‌دهد،او حافظه بسیار خوبی دارد  و همیشه در جمع‌های دوستانه و فامیلی باعث شگفتی  همه می‌شود ، این مسأله ما را تشویق کرد که به پرورش و آموزش وی  از همان کودکی بپردازیم. او در محاسبات ذهنی و کار با چرتکه مهارت فوق العاده‌ای داشته و علاوه بر ریاضیات در علوم دیگر هم خصوصاً نجوم و جغرافیا استعداد ویژه‌ای دارد.  همیشه می‌گفت دلم می‌خواهد مانند شیخ ابوعلی سینا از تمام علوم آگاه شوم. برای همین سعی کردیم برای او کتاب‌های زیادی فراهم کنیم و با بردن او به اردوی علمی و مشاهده گیاهان و حیوانات بستر مناسبی برای پاسخگویی به سؤالات کنجکاومحورش فراهم کنیم. علی عرشیا در 5 سالگی، اسامی پایتخت‌های 50 کشور را نام می‌برد و از دو سالگی نیز علاقه زیادی به علوم طبیعی و ستاره شناسی نشان می‌داد. همان زمان بود که به خانه ریاضیات یزد مراجعه کردیم و از آن جا به مرکزپرورش و آموزش کودکان تیز هوش ارجاع داده شدیم. در این مرکز به ما گفتند عرشیا هوش بسیار بالایی دارد.
 
آرزوهای بزرگ ریاضیدان کوچک
علی عرشیا می‌گوید، در 5 سالگی براحتی می‌توانستم ارقام را به صورت فارسی و انگلیسی در رقم‌های بالا نوشته و عملیات جمع و تفریق انجام دهم. در حال حاضر با  20عدد دو رقمی  4 عمل ریاضی انجام می‌دهم، او ادامه می‌دهد، وقتی می‌بینم قلب مادربزرگم درد می‌کند، دوست دارم جراح قلب شوم  و به او کمک کنم. همیشه آرزو می‌کنم پزشک شوم و هرکاری از دستم بر می‌آید برای بیماران انجام دهم، مانند ابوعلی سینا، پروفسور حسابی و دکتر غریب برای ماندگار کردن نام کشورم در تلاش باشم. آرزو می‌کنم همه ماشین‌ها  و  وسایل مورد نیاز  ساخت خود ایران باشد و مردم کشورم در آسایش باشند و تمام افراد دنیا باهم دوست باشند.

پدر علی عرشیا می‌گوید  پسرم افرادی مثل پروفسور حسابی و دکتر غریب را به  خوبی می‌شناسد و آنها را الگوی راه خود کرده است اما انگار این اسطوره‌های علم و دانش به تدریج رو به فراموشی سپرده می‌شوند. امیدوارم یادمان نرود که کودکان ما در حال حاضر  نیاز به سیراب شدن از علم و دانش دارند و باید برای ذهن‌های گرسنه آنها، آذوقه فراهم کرد. این وظیفه همه کشور است که کودکان مان را که آینده ایران در دستان شان قرار دارد حمایت کنیم. من تا جایی که در توان دارم فرزندم را حمایت می‌کنم، ما تاجایی که توانسته ایم در خانه هم شرایطی را برای آموزش عرشیا فراهم کرده ایم و  در خانه کتابخانه‌ای بزرگ داریم و کتاب هایی را که هنوز خود  فرصت مطالعه اش را نداشته ایم در اختیار علی عرشیا که مشتاق خواندن است قرار داده ایم.او اطلاعات عمومی بالایی دارد، به نرم افزارهای رایانه‌ای مسلط است و براحتی پاور پوینت می‌سازد اما به انجام بازی‌های کامپیوتری هیچ علاقه‌ای ندارد.

وی ادامه می‌دهد، علی عرشیا فرزند این آب و خاک است و به رغم درخواست‌های مراکز نخبگان در خارج از کشور، دوست ندارم او جذب آن محیط‌های آموزشی شود. چرا که فرهنگ غربی زندگی او را تحت تأثیر قرار می‌دهد و ممکن است دیگر به وطنش باز نگردد. بسیاری از نخبگان این سرزمین با وسوسه بهره‌مند شدن از امکانات رفاهی کشورهای پیشرفته، زادگاه مادری شان را ترک کرده‌اند، اما من نمی‌خواهم فرزندم فراموش کند که ایرانی است. پس  از پایان مسابقات  هندوستان  و قهرمانی علی عرشیا کشورهای مختلف به من پیشنهاد زندگی در این کشورها را دادند  تا علی عرشیا تحت حمایت سیستم آموزشی غرب ادامه تحصیل بدهد،  اما من هرگز نمی‌پذیرم که عرشیا کشورش را ترک کند و به دلیل نبود امکانات و کمبود بودجه جذب کشورهای دیگر شود و نتواند به کشور و هموطنان خودش خدمت کند. علی عرشیا  هنگام کار با چرتکه حتی به چرتکه نگاه هم نمی‌کند و اعداد را سریع محاسبه می‌کند، در 4 سالگی بهره هوشی او را 148 اعلام کردند، وقتی می‌بینم این کودک تیزهوش است،  دلم می‌خواهد از او حمایت بشود . شرکت در مسابقات جهانی سرمایه زیادی می‌خواهد و تأمین این سرمایه به تنهایی مشکل است، هر سفر بیش تر از 10 میلیون تومان هزینه دارد ما این هزینه را شخصاً پرداخت می‌کنیم  تا اسم ایران در محافل علمی بیش از پیش بدرخشد اما این تلاش دیده نمی‌شود و برای مسئولین مدال‌آوری کودک باهوشی مثل عرشیا هیچ جذابیتی ندارد.
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 25 اردیبهشت 1395 ساعت: 9:33 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

بحث‌های فلسفی ریاضیات و خواندن و نوشتن را در دانش‌آموزان تقویت می‌کند!

بازديد: 107

بحث‌های فلسفی ریاضیات و خواندن و نوشتن را در دانش‌آموزان تقویت می‌کند!

بحث‌های فلسفی درباره حقیقت، انصاف یا مهربانی بر پیشرفت ریاضیات و خواندن و نوشتن دانش‌آموزان دبستانی تأثیری اندک و در عین حال مهم می‌گذارد. اما متخصصان هنوز نمی‌دانند که چرا چنین است. بیش از 3000 شاگرد در مدارس ابتدایی دولتی سراسر انگلستان در آزمایشی یکساله شرکت کردند. این آزمایش بخشی از مطالعاتی بود که «فلسفه برای کودکان» نام دارد. این آزمایش نشان داد که سطح [مهارتِ] خواندن و ریاضیاتِ آنها به‌اندازه دو ماه تدریس تقویت شد.
 
مطابق با یکی از ارزیابی‌های دانشگاه دورهام، این نتایج نشان می‌دهند که پیشرفت دانش‌آموزان مستعد در مدارس با تغذیه رایگان سریع‌تر است. این امر ثابت می‌کند که تکنیک مذکور «در کوتاه مدت» می‌تواند «فاصله‌ای را که بر اثر فقر، در موفقیت تحصیلی [میان کودکان محروم و بهره‌مند] به‌وجود آمده است، کاهش دهد.» در این آزمایش، منظماً جلساتی را به دانش‌آموزان 8 تا 11 ساله مقطع [ابتدایی] دوم، اختصاص می‌دادند. مشخصه این جلسات، بحث‌هایی بود که توسط دانش‌آموزان درباره موضوعاتی همچون انصاف یا خشونت پیش می‌رفت. به معلمان آموزش‌هایی خاص داده بودند که هنگام حضور کودکان در بحث، به عنوان ناظر و حکَم عمل کنند.
 
استفن گورارد (Stephen Gorard)، استاد آموزش و پرورش در دورهام و بانی این ارزیابی، چنین گفت: «به گمان من، این مطالعه جالب توجه است. تمام شاخص‌ها ـ هرچند اندک ـ اما مثبت هستند و این [آزمایش] نسبتاً کم‌هزینه است.» گورارد گفت نمی‌تواند توفیقِ مباحث را در بهبود درسی غیرمرتبط همچون ریاضیات توضیح دهد. اما به نظر وی چنین بحث‌های آزادی در کلاس‌های ابتدایی معمول نبوده و هدفش آنست که کودکان بیشتر درگیر شوند و مدرسه را لذت‌بخش‌تر یابند. به گفته وی «این رهیافت، خاص است و ثابت شده که تأثیری مثبت بر موفقیت تحصیلی دارد، اما پیش از آنکه نتایجی قاطع بگیریم، باید منتظر بازتاب [پیامدهایش] باشیم.»
 
دانشگاه دورهام برای پژوهش بیشتر، از بنیاد نوفیلد (Nuffield Foundation)، بودجه دریافت کرده است. همچنین بر اساس گزارش‌ها، رفتار و روابط کلاسی معلمان و دانش‌آموزان بهبود یافته و قوت قلب در گفتار، شکیبایی در هنگام گوش سپردن به دیگران و عزت نفس دانش‌آموزان تقویت شده است. برخی از معلمان گفتند که این بحث‌ها بر مشارکت کلاسی تأثیری مثبت داشته است و امکان دارد که در برخی از دانش‌آموزان، طرح پرسش‌های بیشتر را در تمام درس‌ها موجب شده باشد.
 
جنبش فلسفه برای کودکان در دهه 1970 و در ایالات متحده آغاز شد. گونه‌ای که در آزمایش مذکور به‌کار رفت ـ و از بنیاد موقوفه آموزش و پرورش ([EEF] Education Endowment Foundation) بودجه دریافت کرده بود ـ توسط یک مؤسسه خیریه بریتانیایی حمایت می‌شد. این مؤسسه «انجمن پیشبرد تحقیق فلسفی و تأمل در آموزش و پرورش» (Society for the Advancement of Philosophical Enquiry and Reflection in Education [Sapere]) نام دارد.
 
باب هاوس (Bob Hause)، مدیر اجرایی این مؤسسه چنین گفت: «ما بسیار خرسندیم که تنها پس از یک سال فلسفه برای کودکان ـ خصوصاً آنهایی که با محرومیت مواجهند ـ چنین نتایج مثبتی به‌دست آمده است. انتظار داریم که این منافع در سال‌های آینده نیز همچنان عاید شوند.» اما مارتین رابینسون (Martin Robinson) ـ معلم و مؤلفی که از یک آموزش کلاسیکِ به‌روز بر مبنای دستور زبان، دیالکتیک و خطابه پشتیبانی می‌کند ـ می‌گوید استفاده از بحث فلسفی در صورتی بهبود خواهد یافت که مدارس آن را در دروس دیگر اتخاذ کنند. به گفته رابینسون «این بحث نباید صرفاً به فرصت سخن گفتن منحصر شود. این تکنیک‌ها باید بخشی از رویکرد ما به آموزش باشند. در این‌صورت آموزشی بسیار قوی‌تر خواهیم داشت.»
 
در بخش دیگری از این پژوهش جدید که EEF بودجه‌اش را تأمین کرده بود، طرحی برای بهبود مهارت‌های خواندن و نوشتن در کودکان خانواده‌های کم‌درآمد تنظیم شد.  نتایج مثبتی که این طرح نشان می‌داد، اندک بود. هدف از این مطالعه، بررسی «شکافِ شناختی» میان کودکان محروم و بهره‌مند، با فراهم آوردن فهم و شناختِ پس‌زمینه‌ای آنان بود که مورد تأیید یکی از استادان آمریکایی به‌نام ای دی هرش (E. D. Hirsch) قرار داشت. اما این گزارش روشن کرد که «ظاهراً معلمان به‌قدر کافی از درس شناخت ندارند تا بتوانند بحثی عمیق و جذاب درباره مواد مندرج در برنامه آموزشی را پشتیبانی کنند.»
 
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 25 اردیبهشت 1395 ساعت: 9:32 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

سحرخیزی بدون ساعت شماطه‌دار/ آشنایی با آیزاک آسیموف

بازديد: 195

سحرخیزی بدون ساعت شماطه‌دار/ آشنایی با آیزاک آسیموف

آیزاک آسیموف، دوم ژانویه سال 1920 میلادی در روسیه به دنیا آمد و در کودکی به آمریکا مهاجرت کرد. آسیموف در طول 72 سال زندگی توانست 500 عنوان کتاب در سبک‌ها و موضوعات مختلف تألیف کند. «سری‌ بنیاد» که در ایران با عنوان «امپراتوری کهکشانی» منتشر شده و «قوانین سه‌‌گانه رباتیک» از معروف‌ترین کتاب‌های وی در عرصه جهانی است. براساس «دائره‌المعارف بریتانیکا» آسیموف واضع واژه رباتیک است. شهرت جهانی این نویسنده پرکار موجب شده تا پنج‌ هزار و بیستمین سیارک کشف شده در دو مارس 1981 را به نام این دانشمند با‌ عنوان آسیموف 5020 نامگذاری کنند.
 
ساعت شماطه‌داری که هیچ‌گاه کوک نشد
بخشی از نوجوانی آسیموف به کار در شیرینی‌فروشی پدرش گذشت. زمانی که برای اثبات زبر و زرنگی‌ به پدر هر روز بلافاصله از مدرسه به سرعت به مغازه بازمی‌گشت و به کار مشغول می‌شد. سحر‌خیزی وی که میراثی از دوران نوجوانی اوست، تا پایان عمر وی حفظ شد. آسیموف 50 سال بعد در کتاب زندگی‌نامه خود از آن زمان این چنین یاد می‌‌کند: «برای من مایه غرور است که هر چند ساعت شماطه‌داری دارم، اما هیچ‌گاه آن را کوک نمی‌کنم و ساعت 6 صبح خود از خواب بیدار می‌شوم، من هنوز به پدرم ثابت می‌کنم که آدم تنبلی نیستم.»

 
آرزوی پرواز در پهنه خیال
«بن بوا» ویراستار کتاب‌های آسیموف به نقل از وی درباره آرزوی نویسنده کتاب‌های «غارهای پولادی» و «الیجاه بیلی» گفته بود: «آیزاک می‌گوید دوست دارد در فضا و در پهنه آسمان‌ها پرواز کند، اما فقط در تخیلش.»   وی در سال ۱۹۳۹ میلادی از دانشگاه کلمبیا دانش‌آموخته شد و در سال ۱۹۴۸ میلادی در رشته بیوشیمی دکترا گرفت و به عضویت هیات علمی دانشگاه بوستون درآمد. از سال ۱۹۵۸ میلادی تدریس را کنار گذاشت و به‌صورت تمام‌وقت به نوشتن پرداخت و درآمد نویسندگی‌اش از حقوق دانشگاه بیشتر شده بود. با داشتن حق تصدی حتی در چنین شرایطی عضو هیات علمی باقی‌ ماند و همین حق تصدی در کتاب «آزمایش مرگ» نقش مهمی بازی کرد.
 
آسیموف از زبان «آسیموف ایران»
اسفندیار معتمدی، رئیس اتحادیه انجمن‌های علمی ‌-‌ آموزشی معلمان فیزیک ایران، در گفت‌و‌گو با خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران درباره کتاب‌‌های آیزاک آسیموف می‌گوید: آسیموف از بزرگ‌ترین مروجان علم در جهان به‌ویژه برای جوانان است. از سوی دیگر به دلیل توجه به زندگی‌نامه دانشمندان، تاریخ علم در آثار این نویسنده جلوه خاصی دارد. آسیموف قلم‌ ساده‌‌ای داشت و در زمینه‌های مختلف نجوم، فیزیک، شیمی و حتی در حوزه دانشگاهی کتاب‌ دارد.
 
وی ادامه داد: بیشتر کتاب‌های این نویسنده در ایران ترجمه و منتشر شده است. توجه آسیموف به جنبه‌های تاریخی، کتاب‌های وی را ممتاز کرده است؛ رویکردی که مایه اصلی علاقه‌مندی مخاطبان است. وی در دامنه گسترده‌ای از موضوعات از کودکان گرفته تا درسی دانشگاهی، کتاب نوشته‌ است. از وی کتاب‌هایی در نقد مسائل فیزیک، شیمی، زیست‌شناسی، اخترشناسی، طنز، شکسپیر، کتاب مقدس و موضوعات زیاد دیگر نیز چاپ شده‌ است.
 
راز مرگ خالق «روبوت‌های سپیده‌دم» 
علت اصلی مرگ آیزاک آسیموف 10 سال بعد از مرگش از زبان همسرش جنت و پسرش روبین علنی شد. دلیل مرگ این نویسنده در سال 1992 عارضه قلبی اعلام شد و این در حالی است که نگرانی از واکنش‌های عمومی موجب شد تا ابتلا به ایدز آسیموف بعد از یک دهه و تا زمان مرگ پزشکان معالج وی مخفی بماند. به گفته خانواده آسیموف تزریق خون آلوده در زمان جراحی قلب، علت اصلی ابتلا وی به بیماری ایدز بود.
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 25 اردیبهشت 1395 ساعت: 9:31 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تأثیر نوسانات خلقی بر خلاقیت

بازديد: 177

تأثیر نوسانات خلقی بر خلاقیت

شیوه بروز هیجانات و نوع هیجان هایی که افراد در موقعیت‌های مختلف نشان می‌دهند، عامل اصلی تفاوت میان خلاق‌ها و سایر افراد است. در آخرین تحقیقات انجام گرفته مشخص شد، هیجان‌های مثبتی که معمولاً در رفتارهای هنرمندان مشاهده می‌شود عامل شکوفا شدن خلاقیت آنها است که این مسأله وجه تشابه در افراد با هوش هیجانی بالا، موفقیت در کار و خلاقیت است.
 
 این بررسی‌ها نشان داد، مدارهای عصبی مرتبط با خلاقیت در مغز در زمان بروز هیجان‌های مثبت تغییر پیدا می‌کند. در واقع  بروز هیجان‌های مثبتی که منجر به بروز رفتارها و صفاتی مانند خوش بینی، سازش پذیری  و خود کنترلی می‌شود  و به دنبال آن پیدایش هیجانات منفی که به غم یا نا کارآمدی ختم خواهد شد  با نو‌آوری و خلاقیت در افراد ارتباط دارد.  پژوهشگران دانشگاه آکسفورد پس از انجام آزمایشات طولانی  به مدت 5 سال بر گروهی از هنرمندان و افراد خلاق در زمینه‌های مختلف متوجه شدند، بالا و پایین رفتن هیجانات و نوسانات خلقی که افراد را از شادی به سمت غم می‌برد در انجام کارهای مبتکرانه نقش مهمی دارد.

به این صورت که گروهی از افراد که نوسانات خلقی در آنها بیشتر گزارش شد، در مقایسه با کسانی که به طور ثابت از شیوه‌های هیجانی مثبت یا منفی در تعاملات روزانه استفاده می‌کردند، خلاق تر  معرفی شدند.   محققان انعطاف پذیری بالای مغز و نوع عملکرد مدار‌های مغزی مرتبط با خلاقیت را عامل اصلی، ارتباط نوسانات هیجانی و بروز رفتارهای نوآورانه  دانستند.

 در تحقیقات قبلی مشخص شد، افرادی که از شیوه‌های هیجانی متضاد در تعاملات فردی خود استفاده می‌کنند و خلق و خوی ثابتی ندارند بهتر می‌توانند با استرس مقابله کنند اما پژوهش‌های نوین این تغییرات مغزی را عامل تأثیر گذار بر کیفیت تحصیلی، شغلی و ارتباطی افراد معرفی می‌کند.
 
منبع
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 25 اردیبهشت 1395 ساعت: 9:30 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

محقق بودن نوعی سبک زندگی است

بازديد: 131

محقق بودن نوعی سبک زندگی است

«مهدی دادور» مخترع و مبتکر جوان ایرانی است. البته خودش را یک پژوهشگر تحقیق می‌داند. او سرپرست تیم طراح و سازنده روبات‌های پایه متحرک از جمله روبات امدادگر تمام هوشمند است که تاکنون در مسابقات مختلفی شرکت کرده و موفق به کسب مقام‌های زیادی شده است. بهترین موفقیت او قهرمانی در مسابقات جهانی ربوکاپ 2012 لیگ امدادگر واقعی در مکزیک است که این نخستین قهرمانی یک تیم ایرانی در لیگ سخت افزاری مسابقات روبوکاپ بوده و مقام دوم را هم در مسابقات جهانی ربوکاپ برزیل 2014 (لیگ روبات‌های امدادگر واقعی) توانسته کسب کند. همچنین کسب مقام قهرمانی جهان در مسابقات ربوکاپ سال 2015 چین از دیگر عناوین کسب شده توسط آزمایشگاه روبات‌های پایه متحرک MRL او بوده است. این جوان متولد سال 71 مهندس برق الکترونیک و سرپرست آزمایشگاه روبات‌های پایه متحرک پیشرفته دانشگاه آزاد قزوین است. به همین بهانه به سراغ او رفتیم تا از اختراع و پژوهش برایمان حرف بزند و از رازهای موفقیت خود بگوید.
 
 آقای دادور؛ برایمان بگویید که روبات هوشمند چه قابلیت‌هایی دارد، چه کارهایی می‌تواند انجام دهد و اصلاً به چه دردی می‌خورد؟
‌ روبات امدادگر هوشمند، ماشینی است که می‌تواند محیط را کاملاً جست‌و‌جو کند و نقشه دو بعدی از محیط ارائه دهد. همچنین قادر است از روی علائم حیاتی مصدومان را شناسایی کرده و بدون تأخیر تمام این اطلاعات را به مرکز کنترل ارسال کند. این روبات قابلیت‌های بسیاری از جمله حرکت و عبور از موانع، شیب‌ها، پله‌ها و مکان‌هایی که دچار آوارریختگی شده‌اند، دارد. همچنین یکی از مهمترین قابلیت‌های روبات‌های امداد گر هوشمند استفاده از آنها برای کارهای تعمیراتی در نیروگاه‌هایی است که دارای پرتو اتمی هستند.

 علاقه شما به اختراع؛ یا به قول خودتان «پژوهش» از کجا شروع شد؟
از آنجا که رشته تحصیلی من در مقطع دبیرستان ریاضی فیزیک بود و بستر فعالیت در دبیرستان پاسداران قزوین فراهم بود، از همان دوران علاقه‌ام به این نوع فعالیت و تحقیق شروع شد. در آن زمان بیشتر به کشف و جست‌و‌جو می‌پرداختم و به خاطر جذابیت‌های روباتیک به این حوزه کشانده شدم و از طرف دیگر امکاناتی که در دانشگاه آزاد قزوین وجود داشت باعث شد وارد این دانشگاه شوم و رشته مورد علاقه‌ام را ادامه دهم. در ابتدا وارد آزمایشگاه روبات‌های امدادگر شدم و در آنجا در زمینه‌های برق و کنترل فعالیت را شروع کردم.

 قبل از اینکه وارد دانشگاه شوید، مثلاً در مقطع دبیرستان هم چیزی اختراع کرده بودید؟
فعالیت در دبیرستان با روبات‌های دانش‌آموزی شروع شد و در سال آخر دبیرستان برای نخستین بار ساخت روبات امدادگر واقعی را تجربه کردم.

 در حال حاضر اختراعات شما شامل چه موضوعاتی می‌شود؟
طراحی و ساخت نمونه‌های مختلف از روبات پایه متحرک که می‌تواند در زمینه امداد و نجات، مدیریت بحران، خدمات شهری، خدمات امنیتی و دفاعی کارایی داشته باشد که استانداردهای این روبات هم در سطح استانداردهای جهانی است طوری که روبات «کارو» جدیدترین دستاورد دانشگاه آزاد در حوزه روباتیک در رقابت با روبات‌های صنعتی از کشورهای مختلف جهان، در مسابقات جهانی 2015 چین مقام اول جهان را کسب کرد.

 آیا فقط در حوزه روبات اختراع داشته اید؟
البته نمی‌توان نامش را اختراع گذاشت، بلکه می‌توان «فعالیت‌های تحقیقاتی صنعتی» نامید. حوزه فعالیت من به طور تخصصی طراحی و پیاده‌سازی سیستم‌های الکترونیکی و کنترلی است که زمینه‌های متعددی را از جمله سیستم‌های مکاترونیک و روباتیک در بر می‌گیرد. علاوه بر این در زمینه انرژی‌های نو هم فعالیت‌هایی در راستای ارائه راهکارهای هوشمند و روباتیکی برای بهره‌گیری از انرژی‌های پاک داشته‌ام. هدف ما از تمام این فعالیت‌ها این است که بتوانیم سطح خدماتی را که در حوزه‌های امدادی و خدماتی ارائه می‌شود به سطح کشورهای پیشرفته برسانیم، چرا که در کشورهای پیشرفته استفاده از همین مزیت‌های روباتیکی در ارتقای زندگی مردم تأثیر بسیاری دارد.

 مشوق‌تان چه کسانی بودند؟
افراد زیادی هستند از جمله دکتر مرتضی موسی‌‌خانی رئیس دانشگاه و اساتید دیگر از جمله دکتر فرشید نجفی در موفقیت و پیشرفت طرح‌های بزرگ روباتیکی تأثیر بسزایی داشتند که این پشتوانه ارزشمندی برای من و دیگر پژوهشگران دانشگاه محسوب می‌شود.

 شما برای کسانی که علاقه‌مند به اختراع و ابداع هستند چه توصیه‌ای دارید؟
بهترین راه برای پرورش استعداد، ارتقای توانمندی‌های آن شخص است که خودش به دنبال علم و تجربه برود تا بتواند پیشرفت کند و دیگر اینکه محقق بودن یک سبک زندگی است که همه ابعاد زندگی را در برمی‌گیرد و بنابر این برای محقق بودن تمام جوانب زندگی‌مان را باید به سمت تحقیق و یادگیری پیش ببریم که ممکن است در این راستا مجبور به تغییر برخی ارزش‌های زندگی‌مان نیز شویم.

 برای کسانی که تحصیلات مرتبط ندارند یا اصلاً تحصیلات دانشگاهی ندارند چه حرفی دارید؟
من فکرمی کنم بدون اتکا به تحصیلات آکادمیک نمی‌توان یک فعالیت علمی جامع را پیش برد، البته ممکن است تحصیلات آکادمیک لزوماً در دانشگاه خلاصه نشود، مثل کارآفرینان مشهور فناوری که در سطح دنیا می‌بینیم. اما دانشگاه می‌تواند سرآغازی برای یادگیری و شروع کار جدید باشد، ناگفته نماند تا خود فرد پشتکار و فکر و ایده‌ای نداشته باشد دانشگاه نمی‌تواند تأثیر خاصی داشته باشد.

 آیا مسئولان دانشگاه از شما حمایت می‌کنند؟
بله، از طرف دانشگاه کاملاً حمایت مادی و معنوی می‌شویم و همین حمایت‌ها است که در کنار تحقیقات انجام شده منجر به ساخت محصولات کاربردی مختلفی شده است. اما هم‌اکنون نوبت نهاد‌ها و سازمان‌های دولتی است که کمک کنند این محصولات وارد دنیای واقعی شود تا با استفاده از مزیت‌های این محصولات تأثیر مثبتی در بهبود کیفی زندگی مردم و خدمات ارائه شده داشته باشد.

 آیا دولت از شما حمایت می‌کند؟
چون دانشگاه ما آزاد است در گذشته حمایت زیادی از طرف دولت نمی‌شدیم، اما اخیراً مساعدت‌هایی از طرف معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری، آقای دکتر «سورنا ستاری» انجام شده است که امیدواریم این حمایت‌ها ابعاد گسترده تری به خود بگیرد.

 اوقات فراغت‌تان را چگونه می‌گذرانید؟
در مجموع اوقات فراغتی که ندارم و کل ایام را درگیر تحصیل و فعالیت‌های علمی هستم. البته از اینکه اوقاتم به این صورت می‌گذرد بسیار خشنودم و کلی هم لذت می‌برم، اما اگر هم فرصتی برایم پیش بیاید رمان می‌خوانم و به ورزش هم علاقه زیادی دارم. سعی می‌کنم لابه لای کارهایم زمانی هم برای تقویت سلامتی‌ام بگذارم.
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 25 اردیبهشت 1395 ساعت: 9:29 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تأثیر علوم اعصاب شناختی در آموزش و پرورش

بازديد: 241

تأثیر علوم اعصاب شناختی در آموزش و پرورش

تأثیر علوم اعصاب شناختی در آموزش و پرورش

علوم اعصاب شناختی در زمینه‌های مختلف بویژه در حوزه آموزش و پرورش نوجوانان می‌تواند نقش بسزایی ایفا کند. رئیس هیأت مدیره پژوهشکده علوم شناختی با بیان این خبر می‌گوید: دانشمندان توانسته‌اند از مغز کرم الگانس که دارای 302 نورون است، نقشه‌برداری کنند و تاکنون دو دانشمند در همین زمینه جایزه نوبل دریافت کرده‌اند. این درحالی است که مغز انسان دارای 100 میلیارد نورون است و اگر زمانی برسد که بتوان از مغز انسان نقشه‌برداری کرد، می‌توان از بسیاری از بیماری‌های مرتبط با مغز پیشگیری یا آنها را درمان کرد و همچنین می‌توان از آن در بهبود آموزش و پرورش کودکان و نوجوانان بهره برد.

دکتر کمال خرازی در چهارمین کنگره علوم اعصاب پایه و بالینی عنوان می‌کند: در دوران جنینی تعداد نورون‌های ساخته شده در مغز به میزان قابل توجهی افزایش می‌یابد به طوری که مغز جنین در هفته چهارم در هر دقیقه نیم میلیون نورون می‌سازد و اتصالات بین آنها به 2 میلیون در ثانیه می‌رسد.  دکتر خرازی خاطرنشان می‌کند: در دوره نوجوانی این اتصالات کامل نیست به همین دلیل نوجوانان دارای نیروی بسیار زیاد اما سیستم فرمان و کنترل بسیار ضعیف هستند که می‌توان با آموزش، این کنترل و فرمان را در آنها تقویت کرد. وی ابراز امیدواری می‌کند که روزی بشر بتواند نقشه‌برداری از مغز انسان را انجام دهد تا بتوان از مغز در حوزه آموزش و پرورش و علوم اعصاب شناختی استفاده بهتری داشت.
 
 رئیس هیأت مدیره پژوهشکده علوم شناختی در خصوص توانایی یادگیری انسان در دوره‌های مختلف زندگی تصریح می‌کند: در یک دوره حساس انسان حداکثر توانایی را برای یادگیری دارد که اگر در این دوره انسان از مغز خود حداکثر استفاده را داشته باشد، اتصالات نورون‌های مغزی افزایش می‌یابد و توانایی برای یادگیری بیشتر می‌شود. دکتر خرازی با بیان اینکه هرچه روش یادگیری متنوع‌تر باشد، اتصالات قوی تری در مغز شکل می‌گیرد و آموزش در حافظه ماندگارتر می‌شود، می‌افزاید: به عنوان نمونه اگر در یادگیری کلمات به جای ظاهر کلمه روی معنای آن تمرکز شود، در اثر توجه به ارتباط بین کلمات جدید و کلمات قبلی، یادگیری ماندگارتر می‌شود.  
 
دبیر ستاد علوم و فناوری شناختی به کودکان استثنایی اشاره کرد و گفت: در آموزش و پرورش با کودکان استثنایی روبه‌رو هستیم که دچار اختلال شناختی هستند که در صورت نقشه‌برداری مغزی، می‌توانیم این کودکان را در مراحل اولیه بیماری شناسایی و در راستای درمان آنها اقدام کنیم.
 
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 25 اردیبهشت 1395 ساعت: 9:26 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

رباتها شغل 43میلیون ژاپنی را تصاحب می کنند

بازديد: 221

رباتها شغل 43میلیون ژاپنی را تصاحب می کنند

به گزارش ایرنا از خبرگزاری کیودو، آخرین برآوردهای مایکل اوسبورن و کارل بندیکت فری، مدیران برنامه مارتین اکسفورد در زمینه فناوری واشتغال آکسفورد و مدیرموسسه تحقیقاتی نموورای ژاپن موید آن است کامپیوتری شدن 601 شغل در ژاپن که امروز بیش از42 میلیون و 800 نفر را به خود مشغول کرده است، طی سال های آینده صرفا توسط هوش مصنوعی ربات ها انجام خواهد شد.
 
براساس پیش بینی ها مراکز تحقیقاتی و اشتغال این کشور، هوش مصنوعی و ربات ها می توانند تا 66 درصد از مشاغل اجتماعی موجود در این کشور را کاملا در انحصار خود بگیرند. این تحقیقات همچنین نشان می دهد که امروزه حتی 49 درصد از نیروی کار این کشور با کامپیوتر انجام می شود بدون اینکه خللی در روند کار ایجاد گردد.
این درحالی است که رقم فوق برای آمریکا 47 درصد و در انگلیس 35 درصد است.

این گزارش از کارهای اداری و اجرایی، رانندگی تاکسی و قطار، متصدیان صندوق ها و حسابداری های مراکز تجاری و فروشگاه ها، ماموران امنیتی، نظافت چی های ساختمانی وکارکنان نظافت هتل ها به عنوان مشاغلی نام برد که می توانند کاملا توسط ربات ها انجام گیرند چرا که نیاز به تخصص خاصی هم ندارند. این تحقیقات مشاغلی چون پزشکی، معلمی، تحقیقات علمی و راهنمای تورهای گردشگری و متخصصین زیبایی که نیاز به ارتباط گیری با مردم دارند، را جزو مشاغلی نام برد که بعید است بتوان از هوش مصنوعی و ربات ها جای آنها استفاده کرد.

نهاد اتاق فکر ژاپن همچنین ازامکان جایگزینی فنی انسان با کامپیوتر یاد کرد و افزود: البته از عوامل اجتماعی چون توازن عرضه کار و تقاضا برای انواع مشاغل نیز در این میان نمی توان چشم پوشی کرد. در دهه های اخیر، کشورهای مختلف به ساخت و تولید ربات های متفاوتی روی آورده اند که گاهی اوقات مانند ساخت ربات های انسان نما در عین جذابیت، یکی از سخت ترین شاخه های ساخت ربات محسوب می شوند. آنها دراکثر کشورهای توسعه یافته جهان در گذر زمان براحتی جایگزین نیروی انسانی شده به نوعی که دولت های چین و ژاپن برای رفع بحران اشتغال به ربات ها و هوش مصنوعی روی آورده اند.

ربات های انسان نما به ربات هایی گفته می شوند که دارای شباهت های بسیاری با انسان ها هستند، آنها دارای سر، دو بازو، چشم، پا و ... هستند. ربات های انسان نما به سنسورها وهمینطور الگوهای خاص و پیچیده ای مجهز شده اند تا بتوانند رفتارهای انسانی مانند دیدن، شنیدن، صحبت کردن و حتی یادگیری را از انسان ها تقلید کنند.  ژاپن را به جرات می توان جزو سردمداران استفاده از ربات ها در زندگی مدرن امروزی دانست.

محققان موسسه نامورا و دانشگاه آکسفورد برای بررسی وهمینطور ارزیابی هر یک از مشاغل در ژاپن، به میزان دشواری یا جریان سیستماتیک توجه داشته و برای انجام آن ازیک الگوریتم خاص استفاده کرده و به این نتیجه رسیدند که سیستم های رباتیک، هوش مصنوعی و رایانه ها می توانند به طور تقریبی ۴۹ درصد از این مشاغل را پشتیبانی کنند. اما آن دسته از مشاغل و حرفه هایی در این ۶۰۰ شغل قرار گرفته اند که نیازمند خلاقیت یا دانش خاصی نباشند وربات ها و هوش مصنوعی قادر به انجام آنها باشند. در نتیجه، مشاغلی که مبتنی بر داده ها و امور سیستماتیک هستند به ربات ها سپرده خواهند شد.  جایگزینی ربات ها با مشاغل انسانی در حالی است که هنوز مشاغلی که نیازمند گفتگو، خلاقیت یا انجام فعالیت های خاص هستند در سلطه و مدیریت نیروی انسانی باقی خواهند ماند. برای مثال، مشاغلی مانند طراحی مد، کارگردانی، پزشکی، جراحی، ترانه سرایی و ... جزو مشاغلی هستند که نمی توانند با ربات ها جایگزین شوند.
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 25 اردیبهشت 1395 ساعت: 9:25 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

منوی ویژه تقویت «مغز»

بازديد: 175

منوی ویژه تقویت «مغز»

 تا حالا به این موضوع فکر کرده‌اید که در کنار این همه رژیم‌های لاغری و تناسب‌اندام یک رژیم غذایی ویژه هم برای مغزتان بگیرید؟ برنامه غذایی که به فرمانده بدن‌تان کمک می‌کند بهتر کار کند و عملکرد بهتری در حافظه و یادگیری داشته باشد. یک رژیم غذایی سالم می‌تواند خطر ابتلا به بیماری‌های قلبی و دیابتی را کاهش دهد و با رساندن جریان خوب خون به مغز عملکرد مغز را بهبود بخشد. البته در این رژیم خبری از لاغری و گرسنگی نیست و قرار نیست ماده مغذی از سفره‌تان حذف شود فقط با خواص یکسری از سبزیجات، آجیل و ادویه آشنا می‌شوید که همیشه ساده از کنارشان می‌گذشتید. خواصی که می‌تواند از بیماری‌هایی مثل آلزایمر، عدم تمرکز، سکته مغزی و بی‌خوابی پیشگیری کند.
 
آجیل
ویتامینE  به جلوگیری از زوال شناختی، به‌ویژه در افراد مسن کمک می‌کند. آجیل یک منبع بزرگ از ویتامینE  است که می‌توانید در روز همراه با سبزیجاتی مثل کاهو، خیار و تخم‌مرغ و غلات یک سالاد خوشمزه برای خودتان درست کنید. از آجیل به‌عنوان میان‌وعده هم می‌توانید استفاده کنید. بهترین زمان برای مصرف آجیل وعده صبحانه و میان‌وعده بین صبحانه و ناهار است. بهتر است آجیل را به‌صورت خام و به اصطلاح بو نداده بخورید تا همه خواصش به بدن برسد. 
 
از آجیل‌هایی که آغشته به نمک است، بهتر است دوری کنید. منظور از آجیل یعنی همان بادام، گردو، فندق، بادام هندی و زمینی است. لطفا حواس‌تان به آجیل‌هایی که به اسم هندی و ژاپنی فروخته می‌شود، باشد. این آجیل‌ها با رنگ‌های خوراکی و نمک بسیار زیاد ترکیب شده و به هیچ عنوان موردتایید متخصصان تغذیه نیست. بادام حاوی مقادیر زیادی از یک نوع اسید آمینه موسوم به «آرجینین» است که به آرامش عروق خونی کمک کرده و گردش خون را بهتر می‌کند و خون بهتر به مغز می‌رسد.
  
 شکلات تلخ
بیشتر متخصصان تغذیه توصیه می‌کنند به‌جای شکلات شیرین و پر از کالری از شکلات تلخ استفاده کنید. متخصصان تغذیه در تحقیقاتی به این نتیجه رسیده‌اند که شکلات تلخ مانع از لخته شدن خون می‌شود، کلسترول خون را تنظیم می‌کندو به‌دلیل داشتن خواص آنتی‌اکسیدانی از التهاب و نابودی سلول‌ها جلوگیری می‌کند. شکلات تلخ یک ضدافسردگی طبیعی است. این شکلات به تقویت روحیه هم کمک می‌کند. منیزیم موجود در شکلات ماده معدنی است که  اثرات آرامش‌بخش دارد و به ارسال تکانه‌های عصبی از طریق مغز کمک می‌کند. همچنین مطالعات دانشمندان آمریکایی نشان می‌دهد، هر چه مردم کشوری شکلات بیشتری بخورند، آن کشور بیشتر جوایز علمی می‌گیرد. شکلات تلخ که سرشار از فلاونوئید است باعث  بهبود عملکرد ذهنی می‌شود. این فلاونوئیدهای موجود در کاکائوی تلخ باعث افزایش انعطاف‌پذیری دیواره عروق می‌شوند و خطر افزایش فشارخون و سکته‌های قلبی و مغزی را کم‌می‌کنند.
  
زردچوبه
این پودرهای زرد که بیشتر برای رنگ گرفتن در غذاهای‌تان استفاده می‌کنید عملکرد شگفت‌انگیزی دارند. زردچوبه سرشار از کورکومین است که یک نوع  آنتی‌اکسیدان ضدالتهابی به‌شمار می‌رود.  براساس تحقیقات انجام شده، کورکومین به افزایش قدرت حافظه، شبیه‌سازی ژن‌های عصبی و ساخت سلول‌های جدید مغز کمک می‌کند.
 
علاوه بر این، با کاهش التهاب‌های مغز از ابتلا به آلزایمر جلوگیری می‌کند. کورکومین همچنین می‌تواند از طریق مکانیسم‌های مختلف سلولی و مولکولی باعث مهار آغاز تشکیل سلول سرطانی شود. از زردچوبه می‌توانید در بیشتر غذاهای‌تان استفاده کنید. هندی‌ها برای جلوگیری از زوال عقل یک قاشق چای‌خوری زردچوبه را در یک لیوان شیر حل می‌کنند و می‌نوشند.
 
 اسفناج
اسفناج به تنهایی می‌تواند از زوال عقل جلوگیری کند یا روند آن را به تاخیر بیندازد. موادمغذی موجود در اسفناج  از آسیب به  DNA سلول‌ها جلوگیری می‌کند و رشد سلول‌های سرطانی و رشد تومور را متوقف می‌کند. اسفناج منبع خوبی برای تامین اسیدفولیک موردنیاز بدن است. براساس تحقیقات انجام شده، مصرف اسیدفولیک خطر بیمای‌های قلبی را تا 16درصد و خطر سکته مغزی را 24درصد کاهش می‌دهد. برای اینکه خواص اسفناج حفظ شود بهتر است آن را به‌صورت خام یا سرخ کرده میل کنید. البته سرخ کردن اسفناج باید در شرایط ویژه‌ای باشد. اسفناج را با روغن خیلی کم و در زمان خیلی کمی تفت دهید. هر چه زمان سرخ کردن اسفناج کمتر باشد خواص آن بیشتر حفظ می‌شود.
 
 کلم بروکلی
 کلم بروکلی فقط سرشار از کلسیم نیست. این کلم سرشار از مواد غذایی شگفت‌انگیزی برای مغز است.بروکلی غیر از کلسیم به‌دلیل دارا بودن مقادیر بالای ویتامینC، فیبر و بتاکاروتن (پیش‌ساز ویتامینA) یک آنتی‌اکسیدان قوی است که از اثرات مخرب رادیکال‌های آزاد در بدن پیشگیری می‌کند. به‌همین دلیل و با داشتن این مواد می‌تواند از بروز بیماری‌هایی مثل انواع سرطان، آلزایمر (فراموشی دوران پیری اختلال حواس)، بیماری‌های قلبی و آرتریت (التهاب مفاصل) پیشگیری کند و فرایند پیری را به تاخیر بیندازد. بروکلی را بهتر است به‌صورت خام و در سالاد میل کنید. اگر دستگاه گوارش‌تان بیماری دارد و نمی‌توانید گیاهان را به‌صورت خام مصرف کنید بهترین روش پخت برای این سبزی بخارپز است. بروکلی انتخاب کنید هیچ زردی و تیرگی در قسمت بالای آن نباشد و رنگش کاملا سبز باشد.
 
گوجه‌فرنگی
گوجه‌فرنگی به تنهایی می‌تواند مقابل آلزایمر قد علم کند. لیکوپن موجود در گوجه‌فرنگی یک آنتی‌اکسیدان قوی است که می‌تواند با رادیکال‌های آزاد در حال توسعه بجنگد و جلوی ابتلای سلول‌های مغز را از آلزایمر بگیرد. البته متخصصان تغذیه توصیه می‌کنند بهتر است گوجه‌فرنگی را به‌صورت خام و بیشتر در وعده صبحانه بخورید. بهتر است گوجه‌فرنگی را بدون روغن و نمک میل کنید.
 
زغال‌اخته
به قد و بالای زغال‌انداخته نگاه نکنید. این میوه کوچک و ترش بالاترین اندازه آنتی‌اکسیدان‌ها را دارد. آنتی‌اکسیدان‌های موجود در زغال‌اخته به عملکرد مغز و افزایش حافظه کمک می‌کند. زغال‌اخته به کاهش سطح کلسترول هم کمک می‌کند. پلی‌فنول‌های زغال‌اخته کلسترول خون راکم کرده و باعث سلامت قلب و عروق می‌شود. زغال‌اخته باعث کاهش کلسترول بد خون‌ ‌یا کلسترولLDL و حفظ کلسترول خوب خون ‌‌یا کلسترول HDL می‌‌شود و از این طریق باعث کاهش خطر بیماری‌های قلبی -عروقی و سکته‌های مغزی می‌‌شود.  متخصصان تغذیه توصیه می‌کنند زغال‌اخته را با کمی نمک میل کنید. حواس‌تان به مقدار نمک باشد. نمک بیش از حد باعث بالا رفتن فشار خون‌تان می‌شود.
 
روغن نارگیل
متخصصان تغذیه معتقدند هر چیزی که به‌نفع قلب و گردش خون باشد به‌نفع مغز هم هست. روغن نارگیل برای قلب بسیار مفید است. این روغن 50درصد اسید لوریک دارد که در جلوگیری از بسیاری مشکلات و بیماری‌های قلبی مثل سوزش قلب، کلسترول بالا و فشارخون بالا بسیار موثر است. چربی‌های اشباع موجود در روغن نارگیل نه تنها باعث بالا رفتن LDL و HDL نمی‌شود، بلکه احتمال بروز آسیب در شریان‌ها را پایین می‌آورد و درنتیجه از بروز تصلب‌شرائین جلوگیری می‌کند. روغن نارگیل به‌عنوان یک ضدالتهاب عمل می‌کند و جلوی زوال عقل و بیماری آلزایمر را می‌گیرد. تری‌گلیسیریدهای دارای زنجیره متوسط روی پیشرفت بیماری آلزایمر تاثیر می‌گذارند. این چربی‌ها به سلول‌های مغزی مبتلا به این بیماری اجازه می‌دهند انرژی لازم را برای احیای خود برداشت کنند.
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 25 اردیبهشت 1395 ساعت: 9:22 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

نقش باور به توانایی در موفقیت در درس ریاضی

بازديد: 97

نقش باور به توانایی در موفقیت در درس ریاضی

جو بولر نویسنده و استاد دانشگاه استنفورد

جو بولر1، نویسنده و استاد دانشگاه استنفورد در یک سخنرانی در انجمن نویسندگان تعلیم و تربیت2، در مورد نقش باورها بر موفقیت در تحصیل و به خصوص در درس ریاضی چنین گفت: "استعداد ریاضی، تنها یک افسانه است که تاثیر منفی زیادی بر موفقیت دانش آموزان در درس ریاضی دارد. به گفته او نه تنها استعداد ریاضی افسانه است بلکه حتی چیزی به نام مغز ریاضی نیز وجود ندارد اما این باور همچنان به طور گسترده و عمیقی در جامعه ترویج می شود."
 
بولر توضیح داد که مطالعات اخیر در زمینه انعطاف پذیری ذهن نشان می دهد حتی اشتباهات نیز مانند یادگیری ها ریشه ای در مغز دارند همان طور که با هر یادگیری، ارتباطات عصبی در مغز ایجاد می شود، هر اشتباه نیز سیناپسی را در مغز شکل می دهد. نکته اینجا است که وقتی از اشتباهاتمان می آموزیم و درس می گیریم، سیناپس دیگری نیز به وجود می آید. به این ترتیب شکست ها و اشتباهات ما پایه ای برای یادگیری های بعدی و عمیق تر شده و ارتباطات عصبی مغز را افزایش می دهد.
 
وقتی فردی درگیر یادگیری و حل مسائل ریاضی است، ذهن او به طور همزمان درگیر تولید سیناپس های عصبی متعدد است و هر بار که او اشتباهی می کند و متوجه اشتباه خود می شود، سیناپس های عصبی جدیدتری در ذهنش ایجاد می شود که در درازمدت ذهن او را برای درک مفاهیم ریاضی هر چه آماده تر می سازد. به عبارت دیگر می توان گفت، تمرین ریاضی ولو پر از اشتباه باشد، در درازمدت، ذهن فرد را برای آموختن ریاضی مستعدتر می سازد.
 
به گفته بولر، مغز حتی در زمانی که مشغول ارتکاب یک اشتباه هستیم در حال آموختن است زیرا به خصوص در چنین لحظاتی، مغز دچار چالش می شود و برای درک موقعیت نامتعادل به وجود آمده تلاش می کند و هر چه ذهن بیشتر درگیر موضوع شود و برای رفع اشتباه و پیدا کردن راه حل صحیح بیشتر تغلا کند، یادگیری عمیق تر و فراموشی کندتر خواهد شد. نکته مهم این است که وجود لحظات آزمون و خطا و رو به رو شدن با اشتباهات به خصوص برای کودکان بسیار حیاتی و مهم است زیرا مغز کودکان در این موقعیت ها، در حال گسترده شدن و پیچیده تر شدن است چرا که همزمان با درگیر شدن ذهن در حل معما، مغز ارتباطات عصبی هر چه بیشتری را ایجاد می کند که این ارتباطات می تواند جریان بازیافت و بازخوانی اطلاعات را سریع تر کرده و با تمرین مستمر، هر نوبت کارایی و سرعت مغز در حل مسائل، افزایش یابد.
 
 به این ترتیب کودکانی که بر قوۀ یادگیری خود باور دارند و می دانند که علیرغم تمام اشتباهات و شکست ها، سرانجام راه حل را خواهد یافت و یاد خواهند گرفت، رفته رفته ذهن آماده تری برای یادگیری و حل مسائل خواهند داشت. در مقابل کودکانی که بر این باور هستند که استعداد یادگیری مسئله ای ذاتی و مادرزادی است و تلاش و تمرین تاثیری بر یادگیری آنها نخواهد داشت، در نتیجه تلاش کمتر، پختگی، کارایی و آمادگی مغزشان را برای یادگیری نیز کاهش می دهند و در نتیجه دیرتر و کندتر می آموزند.
 
نکته مهم دیگری که بولر بر آن تاکید کرد، آثار مخرب امتحانات کلاسی ریاضی است که در یک بازه زمانی کوتاه از دانش آموزان خواسته می شود به سرعت مسائل ریاضی را حل کنند. به باور بولر، حافظه فعال، در نگهداری و انتقال داده های ریاضی نقش اصلی را دارد و این بخش از مغز، معمولا تحت فشار و استرس، قفل می شود. به عبارت دیگر زمانی که ما دانش آموزان را پای یک امتحان کلاسی فشرده می نشانیم و از آنها می خواهیم سوالات ریاضی را با سرعت پاسخ دهند، حافظه فعال آنها قابلیت خود را برای نشان دادن حداکثر عملکرد و کارایی از دست می دهد. در این زمینه تحقیقی نیز در دانشگاه شیکاگو انجام شده است که نتایج آن نشان می دهد وقتی از افراد خواسته می شود در یک بازه زمانی کوتاه، سوالات امتحانی را پاسخ دهند، حافظه فعال آنان از کار می افتد و عملکرد آنها به شدت افت می کند. از همین رو محققان نتیجه گیری می کنند که با شناسایی عوامل و علائم اضطراب ریاضی، که به خصوص خود را در امتحانات فشرده نشان می دهد می توان به دانش آموزان در بهبود عملکردشان در درس ریاضی کمک کرد.
 
به باور بولر برای بهبود عملکرد دانش آموزان در درس ریاضی این تنها کافی نیست که خودپنداره ها و باورهای آنها را مثبت و سازنده نماییم بلکه اگر آنچه واقعا در جلسات درس و امتحان رخ می دهد را تغییر ندهیم، حتی باورها هم نمی توانند به دانش آموزان کمک چندانی نمایند. در واقع برای افزایش موفقیت دانش آموزان نه تنها باید بر روی باورهای آنها تمرکز کنیم بلکه از سوی دیگر محیط و تجربیات عملی آنها را هم در مواجه شدن با ریاضی مورد بازنگری قرار دهیم.
 
از میان برداشتن موقعیت های استرس زا در اثر برگزاری امتحانات یا مسابقات رقابتی و در یک بازه زمانی کوتاه می تواند دانش آموزان را نسبت به عملکرد و موفقیت شان در درس ریاضی بدبین نماید اما برعکس با تغییر رویکرد آموزشی خود می توانیم موفقیت آنها را تضمین نماییم. برای مثال جایگزین کردن پروژه های عملی به جای امتحانات، استفاده از روش های یادگیری مشارکتی و کار گروهی در حل تمرینات و البته نشان دادن عملکرد و قابلیت های مغز انسان در زمان یادگیری می توان برای دانش آموزان اعتماد به نفس رو به رو شدن با ریاضی و چشیدن طعم شیرین یادگیری و موفقیت را فراهم کرد.
پاورقی ...
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 25 اردیبهشت 1395 ساعت: 9:22 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

حدوث زمانی جهان از دیدگاه ریاضی و فیزیک

بازديد: 133

حدوث زمانی جهان از دیدگاه ریاضی و فیزیک

 حکمت
میثم توکلی بینا عضو هیأت علمی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران در جلسات دوره‌ای اعضای هیأت علمی مؤسسه سخنرانی خود را با موضوع «حدوث زمانی جهان از دیدگاه ریاضی و فیزیک» ارائه کرد. آنچه در ذیل می‌خوانید مقدمه ارائه شده این سخنرانی است.
 
حدوث زمانی اصطلاحی قدیمی و مدرسی در فلسفه و کلام اسلامی است و ابتدا باید خود آن اصطلاح‌شناسی شود. ولی این بحث می‌تواند ما را به مرافعه دیگری وارد کند که دقیقا همان نزاع حدوث است و بحثی درازدامن خواهد شد. لذا در ابتدا مقصود خود را از حدوث زمانی تبیین می‌کنیم. مقصود من در این بحث این است که اگر زمان را به شکل بعدی از محور مختصات در نظر بگیریم و آن را برگردیم به نقطه صفر می‌رسیم؛ نقطه‌ای که عقب‌تر از آن معنا ندارد. می‌دانیم اشکالاتی از لحاظ فلسفی به همین تقریر گرفته شده. اما به صورت روشن در این مدل مفهومی، زمان امر موهوم نیست بلکه تلقی اینشتینی (حتی نیوتنی) از آن وجود دارد. حدوث نیز به معنای همین عدم امکان پا پس گذاشتن از پدیده نقطه صفر به عقب است.
 
در ادیان یهودی، مسیحی و اسلام به صورت اعتقاد متدینانه این عقیده همواره وجود داشته که جهان «آفریده»ی خالق است و این آفرینش مسبوق به هیچ سابقه‌ای نبوده و «از هیچ» به وجود آورده شده است۱. منظور از اصطلاح «آفرینش از هیچ/Creatio ex nihilo» آن است که جهان از ماده‌ی پیشینی یا قدیم آفریده نشده بلکه پیش از آن نیستی محض بوده و خداوند خلقتی بی‌سابقه، بی‌ماده و بی‌الگوی قبلی انجام داده است. یعنی به تقریر آکوییناس خلقت «نه از چیزی» را حدوث می‌گویند۲. این دیدگاه که آکوییناس طرح می‌کند به معنای خلقت در زمان هم نیست. بلکه به معنای آغازمندی جهان و زمان است. جهان و زمان هم‌پا و هم‌داستانند و زمان به عنوان مؤلفه خلقت همراه آن پدید آمده است.
 
هم در ریاضیات و هم در فیزیک معاصر، نظریاتی در اثبات و حتی رد این نظریه که از قدیم مرافعه میان موحدان و ملحدان/مشرکان بوده پدیدار شده است. غرض ما از طرح این بحث این است که آیا فیزیک و ریاضی توانسته‌اند مرافعه و نزاع کهن را حل کنند و آن را فیصله دهند؟

۲- ریاضیات:
متکلمان مسلمانی چون سید مرتضی و کراچکی هم چون فیلوپونوس اظهاراتی ریاضیاتی در این زمینه داشته‌اند. لذا استفاده از عقل ریاضی در این قضیه متداول بوده و سابقه‌دار است. برهانی که متکلمان به کار برده‌اند، برهان تطبیق است. این برهان روح ریاضی دارد. به کار بردن ریاضیات که امروزه نیز طرفدار دارد بدین جهت است که عقل ریاضی والامرتبه‌ترین استدلال را می‌تواند رقم زند.

۲-۱- تلقی ترتیبی از زمان Tensed Theory of Time
 
براهین ریاضیاتی برای اثبات حدوث زمانی:
۱) برهان تطبیق
برهان تطبیق میگوید: فرض کنید زمان آغازی ندارد و پدیده ها هماره بوده اند. حالا مثلا زمان فارابی به قبل را در نظر بگیریم و آن بازه زمانی نامتناهی را A۱ بنامیم. بازه زمانی از حال به قبل را که این هم نامتناهی است، A۲ بنامیم. در این صورت فاصله این دو، بازه ای متناهی است به این معنا که از دو طرف کرانه دارد و آن را   A۱-۲بنامیم. حالا میبنیم که A۱ و A۲ هر دو نا متناهی هستند ولی به اندازه ای متناهی یعنی A۱-۲ با هم اختلاف دارند. چنین چیزی محال است. پس باید زمان متناهی باشد.
 
بیان دیگر: در عین نامتناهی بودن دو بازه لزوما باید با هم انطباق داشته باشند ولی ندارند لذا نامتناهی نیستند. تقریرهای نویی هم از این نظریه شده است. باید به خاطر داشت که این نظریه باید در کنار این دیده شود که «پدیده و زمان و مکان» از هم قابل تفکیک نیستند.
 
ایرادهایی بر برهان تطبیق:
- در نظریه امروزین مجموعه ها مسئله تناظر یک به یک میان دو مجموعه نامتناهی که به ظاهر یکی نیستند پذیرفته شده است. مانند اعداد طبیعی و اعداد صحیح.
- حتی در نظریه امروزین مجموعه ها، بحث مقایسه بی نهایت ها هم مطرح شده که از طریق یافتن یک تابع ریاضی برای برقراری  تناظر یک به یک و پوشا بر می گردد.
- بازه زمانی میان ابن سینا و اکنون، متناهی نیست. فقط کرانمند است.  
 
اشکالی بر ایرادهای برهان تطبیق
- مجموعه «گذشته زمان» منطبق با نظریه مجوعه ها و محاسبات بی نهایت در مجموعه های نامتناهی اعداد نیست.
- نامتناهی در اعداد، نامتناهی بالقوه است و اساسا مفهوم نامتناهی زمانی در ریاضیات طرح می گردد که قابلیت تحقق و تعین وجود داشته باشد نه فعلیت. در آن صورت بی نهایت در کار نیست. لذا بی نهایت مجموعه ها در مورد آینده زمانی قابل کار برد است.
- گذشته زمان، اگر بیکرانه باشد نوعی بی نهایت بالفعل داریم؛ در این صورت برهان تطبیق بی نتیجه است و باید در مورد امکان/عدم امکان بی نهایت بالفعل سخن بگوییم.

نکاتی در باب لزوم تناهی:
تفاوت روایت پیامبر با مسئله مطرح در دیدگاه کلام مسیحی و یا سید مرتضی و یا آثار فیلوپونوس این است که پیامبر روز و شب را مثال میزنند که حوادثی شمارا هستند و با مجموعه اعداد طبیعی یا صحیح سازگارند. اما آیا به صورت کلی میتوان حوادث گذشته یا محور زمان را حتی با فرض کرانمندی آغازین، بی نهایتی شمارا یعنی طبیعی یا صحیح در نظر گرفت؟ به نظر نمیرسد.
 
به این ترتیب، استحاله نامتناهی بالفعل باز هم حالت پارادوکسیکال خود را حفظ خواهد کرد و حتی با کرانمندی هم مشکل حل نمیشود. حال اگر کسی روز و شب یعنی اجزای زمانی معین را به عنوان واحد شمارش زمان یا حوادث در نظر بگیرد، میتواند استدلال مذکور به وجهی نشانگر آغازمندی جهان باشد. ضمن این که همه این مباحث مطابق با تلقی عمومی از زمان و استمرار چیزهاست و به تعبیر دیگر تلقی نیوتنی از آن را در نظر میگیرد. اما اگر این تلقی به تلقی نسبیت عام تغییر داده شود و وابسته به ناظر یا مکان-زمانی شود چه تغییری ایجاد میگردد؟
 
۲) نامتناهی بالفعل ناممکن است.
در ریاضیات عصر ما قضیه ای توسط هیلبرت مطرح شد که بعدها مثال آن، مثال «هتل هیلبرت» شهرت یافت. هتلی دارای بی نهایت اتاق است و مسافری به آن مراجعه می کند. مسئول پذیرش می داند همه اتاقها پر است و جا ندارد. اما استدلال میکند که اگر همه مسافران یک اتاق جابجا شوند، اتاقی برای مسافر جدید خالی خواهد شد و همین کار را می کند. این نشان میدهد بی نهایت بالفعل نا ممکن است. لذا زمان باید آغازمند باشد. تاکید بر این است که محور گذشته زمان، بی نهایتی تحقق یافته است، وگرنه در «حال» حضور نداشتیم. 
 
اشکال:
کانتور در نظریه مجموعه های خود از طریق عدد اصلی (کاردینال) نظریه ریاضی بی نهایت بالفعل را اصل قرار داد. هیلبرت با وجود تلاش برای نشان دادن استحاله بی نهایت نتوانست نظریه خود را به سرانجام برساند. از سوی دیگر اصل ریاضی «وجود حد اقل یک مجموعه بی نهایت بالفعل در عالم ریاضیات» هم توسط کانتور اثبات نشد اما به عنوان اصل موضوع پذیرفته شده است. به نظر میرسد میان ریاضی و واقعیت باید تفاوت گذاشت. فضای هایپر اسپیس ریاضی و حتی فیزیک نظری نمیتواند لزوما توصیف واقعیت طبیعی باشد بلکه روشی برای کار روی پدیده هاست.
 
۲-۲- تلقی غیر ترتیبی از زمان Tenseless Theory of Time
 
۳- گودل و نگاه اینشتینی به زمان:
در سال ۱۹۴۹، کورت گودل پاسخ عجیبی برای معادلات اینشتین یافت. او فرض کرد که کل جهان در حال چرخش است. طبیعت عسل مانند فضا- زمان، افراد را می کِشَد. اگر با موشک جهان گودل را دور بزنید، پس از یک دور چرخش درست به نقطه شروع خود باز می گردید، ولی در زمان گذشته. در جهان گودل، اصولا یک فرد می تواند بین هر دو نقطه جهان، در فضا و زمان، سفر کند. می توان هر رویدادی را در هر زمانی در گذشته مشاهده کرد. جهان گودل، به خاطر وجود نیروی گرانش، تمایلی به فروپاشی به درون دارد. بنابراین نیروی گریز از مرکز ناشی از چرخش، باید بتواند این نیروی گرانش را خنثی کند. به بیان دیگر، سرعت چرخش جهان باید از یک مقدار حداقل بیشتر باشد. هر چه جهان بزرگتر باشد، تمایل برای فروپاشی آن نیز بیشتر خواهد بود و بنابراین برای جلوگیری از فروپاشی، ناچار است سریعتر بچرخد.
 
به عنوان مثال، گودل محاسبه کرد که جهانی در ابعاد جهان ما، باید هر ۷۰ میلیارد سال یکبار به دور خود بچرخد و در این صورت، شعاع حداقل برای سفر در زمان، ۱۶ میلیارد سال نوری خواهد بود. به هر حال، برای سفر به عقب در زمان باید با سرعتی کمتر از سرعت نور سفر کنید. گودل آگاه بود چه پارادوکسهایی ممکن است در ارتباط با پاسخ او مطرح شود. بعنوان مثال، احتمال ملاقات با خود در گذشته و تغییر مسیر تاریخ و نیز معضلی به نام «علیت».
 
نقد اینشتین بر گودل:
- اصولا باید میان فیزیک نظری و کاربردی یا واقعی مرزی کشید.
- «از نظر کیهانشناسی، تمایز بین مفهوم «زودتر- دیرتر» برای پدیده های جهان از بین می رود و پارادوکسهایی در مورد جهت ارتباط علت و معلولی وقایع از گفته های آقای گودل بر می آید … جالب است دریابیم این وقایع نمی توانند در صحنه های فیزیکی وجود داشته باشند.»
- از آنجا که طبق ادعای اینشتین، زمان و فضا مانند قطعه ای لاستیکی می توانند خمیده و تابیده شوند، او نگران بود که بافت فضا- زمان آنقدر پیچیده و تاب بردارد که امکان سفر در زمان فراهم آید.
- ضمنا او راه حل گودل بر مبنای «دلایل فیزیکی» را رد کرد، یعنی جهان نمی چرخد، بلکه منبسط می شود.
 
آثار نظریه اینشتین:
پس از مرگ اینشتین، این مسئله کاملا آشکار شده بود که معادلات او می توانند منشأ پدیده های عجیبی (سفر در زمان، کرمچاله ها) باشند. با این حال هیچ کس توجه خاصی به این موارد نشان نداد، زیرا دانشمندان احساس می کردند این پدیده ها در طبیعت امکان تحقق ندارند. توافق بر این بود که پاسخها پایه و اساسی در دنیای واقعی ندارند، اینکه تلاش برای سفر به یک جهان موازی از طریق یک ساهچاله موجب مرگ شما می شود، جهان نمی چرخد و شما نمی توانید استوانه های بی نهایت بلند بسازید، باعث می شد سفر در زمان تنها بحثی آکادمیک تلقی شود.

سکانس آخر فیلم اینترستلار یک چالش عجیب را خیال پردازی و تفلسف کرده است. استوانه استوکوم در این فیلم تصویر شده است. با تلقی چهار بعدی اینشتین از مسئله فضا زمان، ماده و فضا و زمان همبستگی تام دارند و لذا وقتی به نقطه تکینگی بازگردیم فضا و زمان به صفر میل میکنند. لذا اگر در نقطه ای فضا محو گردد، به تبع آن زمان نیز وجود نخواهد داشت. لذا تکینگی ماده، تکینگی فضا و زمان نیز هست. نباید پنداشت که انفجار بزرگ در مقطعی از زمان یا فضا رخ داده بلکه مطابق مدل، خود فضا و زمان با آغاز کیهان پدید آمدند. لذا: این پرسش که «قبل از انفجار بزرگ چه رخ داد؟» پرسشی بی معناست، زیرا زمان با انفجار بزرگ آغاز گشت.
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 25 اردیبهشت 1395 ساعت: 9:21 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

هوش مرزی‌ها زیر ذره‌بین سازمان آموزش وپرورش استثنایی کشور

بازديد: 263

هوش مرزی‌ها زیر ذره‌بین سازمان آموزش وپرورش استثنایی کشور

خبر مردودی ۴۷ هزار کلاس اولی را محمد دیمه‌ ور مرداد ماه امسال در سی‌ودومین اجلاس مدیران و روسای آموزش و پرورش اعلام کرد و گفت: سال گذشته به رغم اینکه ارزشیابی توصیفی در پایه اول ابتدایی انجام شد، ۴۷ هزار مردودی در این پایه داشتیم و این اصلا پذیرفتنی نیست. این خبر با واکنش‌های زیادی روبه رو شد و در ‌‌نهایت وزیر آموزش و پرورش و معاون آموزش ابتدایی این وزارتخانه توپ را در زمین سازمان آموزش وپرورش استثنایی انداختند. وزیر آموزش و پرورش در این باره گفت: برخی از دانش‌آموزانی که مردود شده‌اند «دیرآموز» هستند و در مدارس عادی تحصیل می‌کنند. وی تامین آموزش برای معلمان و به کارگیری روش‌های نوین تدریس را از راهکارهای حل این مشکل دانست.
 
معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش، نیز صحبت‌های وزیر را تایید کرد و گفت: بیشترین تعداد دانش‌آموز که تکرار پایه را داشته‌اند در پایه اول دبستان بودند، تعدادی از دانش‌آموزان در طرح سنجش سلامت با عنوانِ «نیازهای ویژه» شناسایی شدند. این تعداد در سال گذشته ۳۲ هزار دانش‌آموز بودند. دانش‌آموزانی که با عنوان «نیازهای ویژه» شناسایی می‌شوند باید در مراکز استثنایی تحصیل کنند اما در مناطق مرزی و مناطق محروم ممکن است مراکز اختلالات یادگیری نداشته باشیم و آن‌ها به مدارس عادی بیایند. دانش آموزانی که در دوره ابتدایی مردود می‌شوند، مجدداً در سال آینده به طرح سنجش سلامت معرفی می‌شوند و اگر نیاز به حضور در مدارس استثنایی داشته باشند، به این مدارس معرفی و اگر چنین نیازی نداشتند به مراکز عادی وارد می‌شوند.
 
افت تحصیلی دانش آموزان تنها به ضریب هوش باز نمی‌گردد
در حالی که وزیر و معاونان آموزش و پرورش تاکید دارند که عمده دانش آموزان مردودی از دیرآموزان هستند اما قدمی رئیس سازمان آموزش و پرورش استثنایی، نظر متفاوتی دارد و می‌گوید: مشخصات ۴۷ هزار دانش آموز مردودی در پایه اول ابتدایی را دریافت خواهیم کرد تا متوجه شویم چند درصد از این آمار متعلق به دیرآموزان بوده است و چند درصد به سایر عوامل باز می‌گردد. افت تحصیلی دانش آموزان تنها به ضریب هوش باز نمی‌گردد بلکه مسایل اقتصادی، هوشی، نگرشی و توانایی معلم و تراکم بالای کلاس‌های درسی نیز نقش دارد.
 
آموزش وپرورش و سازمان آموزش وپرورش استثنایی کشور آماری مستند دال بر اینکه دانش آموزان هوش مرزی بوده‌اند که باعث این تعداد مردودی شده‌اند، نداشتند اما در هر صورت این اعلام آمار مردودی‌های کلاس اولی‌ها موجب شد تا مسئولان که خود معتقدند «هوش مرزی‌ها در مدارس‌‌ رها شده‌اند و اهمیتی به آنان داده نمی‌شود» تدبیری برای سال آینده بیندیشند. وجیه‌الله پرویزی مدیر آموزش و پرورش استثنایی شهر تهران در این باره به خبرنگار مهر  گفت: دانش‌آموز دیرآموز ۱۵ نمره، تست هوشی‌اش از کودکان عادی پایین‌تر و ۱۵ نمره هوشی از دانش‌آموزان استثنایی بالا‌تر است.
 
کمیته‌ای ویژه کودکان هوش مرزی تشکیل شده است
وی افزود: برنامه‌های خاصی را برای دانش آموزان هوش مرزی داریم و یکی از رویکردهای اصلی ما است. با توجه به سیاست‌های که در پیش گرفته‌ایم کمیته‌ای ویژه کودکان هوش مرزی با حضور معاون آموزش ابتدایی شهر تهران تشکیل داده‌ایم. وی با تاکید بر اینکه باید دانش آموزان هوش مرزی مورد توجه قرارگیرند، گفت: قرار است در کمیته، سیاست‌های کلی برای کودکان هوش مرزی تدوین شود تا در آینده‌ای نزدیک برای تک تک مدیران مدارس جلسات کارگاهی و آموزشی برگزار کنیم. امسال ۲۹ هزار و ۸۰۶ دانش‌آموز دیرآموز در مدارس عادی مشغول به تحصیل شدند که رییس سازمان آموزش وپرورش استثنایی کشور تاکید کرد که شرایط آن‌ها در مدارس رصد می‌شود.
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 25 اردیبهشت 1395 ساعت: 9:20 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

ارتباط جامعه با ریاضی باید مناسب شود

بازديد: 125

ارتباط جامعه با ریاضی باید مناسب شود

مسؤول امور دانشجویی خانه ریاضی اصفهان گفت: ریاضی را نمی‌توان آسان کرد اما یادگیری آن را می‌توان آسان کرد و هدف این خانه هم تسهیل یادگیری ریاضی است. احمد بابادی در گفت وگو با خبرنگار سرویس علمی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) منطقه اصفهان، با اشاره به اینکه خانه ریاضی دارای حلقه‌های پژوهشی است، اظهار کرد: کسانی که در زمینه ریاضی و یا رشته‌های مرتبط با ریاضی بخواهند پژوهشی انجام دهند باید ابتدا پس از مطالعه و تعیین موضوع، حلقه پژوهشی تشکیل دهند که در این حلقه‌ها محققان به ارایه مقالات می‌پردازند.
 
وی با بیان اینکه امکانات خانه ریاضی در اختیار پژوهشگران برای تحقیق قرار می‌گیرد، ادامه داد: این امکانات شامل فضای فیزیکی، اینترنت، استفاده از اساتید داخلی و خارجی برای راهنمایی در تحقیق و... است. البته تحقیقات در خانه ریاضی کمتر کاربردی می‌شود. در قسمت دانشجویی خانه ریاضی بخش ارتباط با صنعت وجود دارد اما به دلیل مشکلات متقابل صنعت و دانشگاه این ارتباط ضعیف است. بنابراین تامین بودجه تحقیقات نیز از جمله مشکلاتی است که نیاز به توجه دارد چرا که در حال حاضر در این امر کسی سرمایه‌گذاری نمی‌کند.
 
در خانه ریاضی بیشتر از دانشجویان برای تدریس به دانش‌آموزان استفاده می‌شود بنابراین کسی می‌تواند مدرس باشد که قبلاً دانش‌آموز این مرکز بوده و با سیستم آشنایی داشته باشد. مدرسان در این مرکز حداقل سه سال دوره‌های آشنایی و آموزش را می‌گذرانند. در این مرکز دوره‌های تحصیلی شامل دوره آشنایی، میانی، تشکیل هسته‌های تحصیلی می‌شود و سپس به عنوان مدرس انتخاب می‌شوند. افرادی هستند که 15 سال پیش دانش‌آموز این مرکز بوده و اکنون مدرس هستند. در بخش دانشجویی معمولاً با توجه به حلقه‌های پژوهشی موجود و متناسب با نیاز این حلقه‌ها سمینار برگزار می‌شود ولی همیشه این روند وجود ندارد. ممکن است حلقه پژوهشی مرتبط با ریاضی نباشد یا حلقه پژوهشی تشکیل نشود، اما سمینار تشکیل شود.
 
 در این جلسات متخصصان سخنرانی می‌کنند اما موضوعات عمومی علمی یا جنبه‌های فرهنگی نیز در برنامه‌های خانه ریاضی دیده می‌شود. بابادی با بیان اینکه هدف کلی خانه ریاضی عمومی‌سازی ریاضی است، اظهار کرد: رابطه با ریاضی در جامعه قوی نیست و باید این ارتباط مناسب شود. پس این مرکز سعی می‌کند ریاضی را با روش‌های گوناگون به دانش‌آموزان و یا در جلسات والدین با مرکز آموزش دهد.
 
 ریاضی را نمی‌توان آسان کرد اما یادگیری آن را می‌توان آسان کرد و هدف این مرکز هم تسهیل یادگیری ریاضی است. در اینجا از روش سقراطی و افرادی که دکترای آموزش ریاضی به این قبیل روش‌ها را در خارج از کشور خوانده‌اند، استفاده می‌شود که موفقیت‌آمیز نیز بوده است. خانه ریاضی روش تدریس ریاضی فعلی مدارس را علمی نمی‌داند و در حال حاضر به ویژه در دبیرستان برخی بخش‌های ریاضی آموزشی است و برخی بخش‌ها را می‌توان دوپینگ آموزش ریاضی نامید.
 
در روش فعلی مدارس کار علمی، پرسشگری و کار گروهی را به عنوان یک مهارت آموزش نمی‌دهد اما در این مرکز آموزش نگارش مقاله و مهارت‌های انجام کار علمی آموزش داده می‌شود و به دانشجویان نیز مهارت انجام کار گروهی مانند ریاضی ورزی، ریاضی نویسی، طراحی سؤالات خوب و...تدریس می‌شود.
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 25 اردیبهشت 1395 ساعت: 9:20 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

هوش هیجانی پلی به اخلاق سقراطی

بازديد: 127

هوش هیجانی پلی به اخلاق سقراطی

نویسنده: کامل حسینی/ لیسانس مطالعات اجتماعی
 
دنیای واقعی بر انبوهی ازتجربه ها بنیانگذاری شده است که بیشتر این تجربه ها همان تحقق خواسته ها یا عدم تحقق آرزوها و در یک کلمه ناکامی است. مهمترین عکس العمل ها در برابر دنیای واقعی گاهی از هیجان ها یی سرچشمه می گیرد که در اثر کامیابی یا ناکامی زاییده شده اند. این هوش هیجانی همانطور که از عنوانش پیدا است تا حدودی بر نوعی توانایی و دقت و دانستنی ها و منطق های خاصی استوار است که در اغلب موارد می توان به آنها دست یافت.
 
عوامل و عناصر متعددی می توانند ما را در دست یابی به چنین منطق و دانستنی هایی یاری نمایند از جمله پیروی از دستورات معنوی و مذهبی، عقلانیت، مطالعه ی کتب و نوشتارهایی در این زمینه، دقت در زندگی افراد موفق و...اما هوش عاطفی یا همان هوش هیجانی بر عناصری استوار است که در ذهن و درون خود ما قرار دارد و آن هم عنصر "تخیل" یا "قدرت خیال پردازی" است. هر اندازه از قدرت خیال پردازی و تجسم وضعیت بیشتری برخوردار باشیم به همان اندازه از هوش هیجانی موفق تر و کارآمدتری برخوردار خواهیم شد.
 
اما منظور از عنصر خیال یا همان خیال پردازی چیست؟ همه ی ما این سخن را شنیده ایم "هر آنچه را که برای خودت می پسندی برای دیگران هم بپسند و هر آنچه را که برای دیگران نمی پسندی برای دیگران هم نپسند". این سخنی بسیار مهم و قانونی زرین در اصول اخلاقی است که اگر به دقت در بنیان آن نگریسته شود می توان زیر بنای هوش هیجانی را در این سخن نغز دید. در مواقعی که بر اثر رویدادها و تعامل با افراد هیجانی خوشایند یا ناخوشایند در ما بوجود می آید مهم این است که با قدرت تخیل و تجسم خود بتوانیم وضعیت روحی و روانی افراد را در لحظه نوع برخورد ما با آنها را مجسم نماییم یعنی با تجسم ذهنی و تخیل  بتوانیم تقریبا حدس بزنیم که نتیجه ی بروز هیجان ما بر ذهن و روان او چگونه خواهد بود و به زبان ساده تر بگویم بتوانیم خود را جای دیگران بگذاریم از طریق قدرت تخیل ذهنی...وضعیت روحی روانی او را در هنگام تعامل و برخورد مجسم نماییم،بنابر این قانون اخلاقی "هر آنچه که برای خود نمی پسندی..." به رعایت حال روحی و اجتماعی و روانی افراد می پردازد و افراد را فرا می خواند که موقع بروز هیجان و عکس العمل، نگاه و ذهن خود را معطوف نمایند به اینکه آیا برای خود می پسندی که با چنین هیجانهایی روبرو شوی که دیگران بروز می دهند.
 
شاید به جرأت بتوان گفت که موتور محرکه ی هوش هیجانی همان میزان توانایی یادآوری قاعده ی اخلاقی مهم یعنی "هر آنچه که برای خود نمی پسندی..."آن هم درست در لحظه بروز هیجان های خوشایند و ناخوشایند. اما نکته ی مهم و اساسی در قضیه ی هوش هیجانی چیست؟ نکته ی اصلی این است که این قانون زرین اخلاقی، اول به تایید دین و وجدان و عقل بشری رسیده است و سپس همین "قانون زرین اخلاقی " با یاری ذهن، به مثابه ی یک موتور محرکه، دل آدمی را به جنبش وامی دارد، خود دل نیز هیجان ها را به موقع و در مسیر صحیح به حرکت و تکاپو وادارد و دنیای واقعی ما به طرز انسان واری هدایت نمایند.
 
سقراط یک زمانی معتقد بود که بین شناخت و اخلاق پیوندی ناگسستنی و حتمی بر قرار است اما بعدها این ایراد را بر دیدگاه او وارد نمودند که علت لغزش های اخلاقی، منشأ شناختی و جهل ندارد بلکه گاهی به سبب غلبه ی هوا و هوس یا هر عامل دیگری فرد دچار خطای اخلاق می شود. البته امروزه همه این دیدگاه را پذیرفته ایم که خطاها و رذیلت های اخلاقی همیشه به سبب مشکلات معرفتی و نادانی رخ نمی دهند اما اگر نیک بنگریم به حقیقت ایده ی سقراط میتوان جوهر ایده ی او را تا حدودی تایید نمود چون خود سقراط از نوعی شناخت حقیقی یا بصیرت همراه با فهم، سخن به میان می آورد و آن را اساس فضیلت های اخلاقی به حساب می آورد. با فهم جوهره و خصلت هوش هیجانی می توانیم این حقیقت را درک نماییم که خود هوش هیجانی بر اساس نوعی فهم و درک و ذکاوت در مواقع روبرو شدن با موقعیت های مختلف اخلاقی استوار است و از قضا اتفاقا همین درک و ذکاوت و دانستن است که می تواند در حکم نوعی  دانایی تلقی شود برای کسب فضایل اخلاقی یعنی تا چه اندازه از بصیرت و درک موقعیت (که خود متضمن نوعی شناخت و دانایی است)بر خوردار باشیم به همان اندازه اخلاقی زندگی می نماییم.
 
البته نگارنده مدعی نیست که شناخت و بصیرت که سقراط اساس فضیلت اخلاقی می شمارد همان "هوش عاطفی" امروزین است اما خود هوش عاطفی حقیقتا در بطن خود نوعی شناخت و بصیرت را به همراه دارد که به نوعی می توان همزاد و نزدیک با دانش و فهم و بصیرتی به حساب آوردکه سقراط  آن را وارد عرصه ی فلسفه نمود. شناختی که مانع محکم و استواری در برابر انحرافات و ناساز گاری های اخلاقی است و همزمان هم در بزنگاه های حیاتی دیالوگی منسجم با هوش هیجانی را بر قرار می سازد. خود افلاطون هم که از زبان سقراط سخن میگوید عقل را در دراس امور و ناظر قرار می دهد تا بتواند عواطف و هیجان هایی مانند خشم و شادی و لذت را کنترل و مدیریت نماید.نکته ی مهم از قضا اینجا است.
 
فراموش نشود همانطور که گفه شد ترکیب خود کلمه "هوش عاطفی یا هیجانی"هم در برگیرنده ی نوعی هوش و ذکاوت و تعقل است که سبب میشود هیجان ها مهار شوند. حقیقت مهم دیگر در مسئله ی هوش هیجانی و دانش منجر به اخلاق سقراطی میشود این است که در هر دوی آنها مدیریت و کنترل کننده ی هیجان ها و عواطف خود هیجانها نیستند بلکه باید عقل و یا دانش و یا گونه ای از هوش (ذات و ماهیتی غیر از خود هیجان و عواطف) باید آن ها را تحت سلطه در بیاورد و راهنما باشد و در غیر اینصورت سپردن عواطف و هیجان به خود هیجان ها نابودی یا شکست را به دنبال خود می آورد.
 
مواقعی که در زندگی پیش می آیند ممکن است که سبب ایجاد هیجانها شوند و در اینجا نقش عقل نمایان می شود. تعقل و گو نه ای از هوش باید بتواند در اسرع وقت فضای پیش آمده را مجسم نماید که آیا هیجان ها را بروز بدهیم؟در صورت بروز هیجان و تحریک عواطف چگونه آن ها را مدیریت نماییم...هنگام دیدن گریه و اشک کودکی یتیم در زمان بحران، عقل و هوش و تعقل هیجانی به ما میگوید که با استفاده از موتور محرکه ی عواطف و هیجان به یاری آن بشتابیم اما هنگام مجازات عادلانه ی یک مجرم خطرناک نه تنها اشک نمی ریزیم و ترحم نداریم بلکه همان هوش هیجانی و اخلاق سقراطی ما را از ترحم و همدردی با او باز میدارد. شاید این مثال بتواند برای فهم مدعای بنده اندکی رسا باشد. به هر تقدید وقت آن است که با رشد هر چه بیشتر هوش هیجانی پلی بسازیم بسوی اخلاق سقراطی تا شاید به دنیای وصل شویم که معنا و معنویت خداپسندانه را در خود گنجانیده باشد.
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 25 اردیبهشت 1395 ساعت: 9:11 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

برای موفقیت مالی، ریاضی یاد بگیر!

بازديد: 139

برای موفقیت مالی، ریاضی یاد بگیر!

 زندگی شما مجموعه ای از نتایجی است که هرکدام به دنبال یک تصمیم به وجود آمده اند. این تصمیمات در طول زمان رفته رفته شرایط پیرامون شما را شکل می دهند و کیفیت انجام امور را معین می سازند. در زمینه مالی نیز باید ریشه هر نوع موفقیت یا شکست را در تصمیمات فرد جستجو کرد. تصمیماتی که اگر نادرست اتخاذ شوند؛ می تواند به نتایج نامطلوبی انجامیده و رفاه و آسایش افراد را تحت تاثیر قرار دهد. 
 
البته هیچ کس به صورت ارادی و با میل شخصی اشتباه نمی کند بلکه تمامی تصمیمات نادرست ریشه های مشخصی دارند که بدون برطرف نمودن آنها شرایط تغییر نخواهد کرد و اشتباهات ادامه خواهد یافت. موارد زیر از جمله مهم ترین عوامل اشتباه افراد در تصمیم گیری های مالی و اقتصادی است.
 
1- فقر، خستگی و فرسودگی
به راستی چرا افراد وام هایی با بهره بالا می گیرند؟ یا وسیله ای را که می توان با قیمت مناسبی خریداری کرد به بهای بسیار بالاتر می خرند؟ چرا در حالی که می توان غذاهای سالم و ارزانی را در خانه تهیه کرد، خود را با غذاهای بی کیفیت و گران بیرون از خانه سیر می کنند؟ دلیل ولخرجی های بیهوده، آن هم در شرایط بحران مالی چیست؟ چرا افراد چنین خطاهای آشکاری را مرتکب می شوند؟
 
حقیقت آن است که احتمال تصمیمات نادرست مالی از سوی افراد فقیر بسیار بیشتر است. مطالعات نشان می دهند که این افراد بیشتر از پس انداز مشغول قرض گرفتن هستند و روز به روز وضعیت خود را سخت تر می کنند. البته نباید این افراد را برای تصمیمات اشتباه ملامت کرد. شرایط روانی و اجتماعی دشوار می تواند هر کسی را به خطا بیندازد و تصمیم گیری درست تحت فشار شدید بسیار مشکل است. براساس پژوهش بانک جهانی، مشکلات شناختی ناشی از کمبود پول و بدهی نمره هوش افراد را تا 13 واحد کاهش می دهد و ممکن است به شرایط نامطلوبی چون اعتیاد و استرس شدید منجر شود. به علاوه افراد کم درآمد کمتر فرصت استراحت پیدا می کنند. آنها اجازه خسته شدن ندارند و نمی توانند به سفر بروند. طبیعی است که این وضعیت با گذشت زمان منجر به فرسودگی شدید مکانیزم شناختی می شود و این ضعف ارزیابی منجر به اخذ تصمیمات نادرست و تحقق نتایج ناگوار خواهد شد.
 
 برای پرهیز از این مساله باید چرخه معیوب فقر قطع شود. به یاد داشته باشید که فقر فقر می آورد. از این رو اگر به دنبال بهبود شرایط مالی و تصمیمات مطلوب هستید، پیش از هر چیز باید از فشارها بکاهید و امور را سر و سامان دهید. فرسودگی و خستگی ناشی از فقر عامل فقر بیشتر خواهدبود.
 
2- نداشتن خودکنترلی
از دهه شصت تاکنون، مجموعه آزمایشاتی برای ارزیابی توانایی های روانی افراد به کار گرفته شده و در آنها تلاش شده است معنا و جهت گیری مالی افراد از طریق رفتارهایی خاص ارزیابی شود. براساس یکی از آنها، به گروهی کودک پیشنهاد می شود یک شکلات را فورا بگیرند یا آنکه دو شکلات را در آینده دریافت کنند. برای این کار، کودکان در اتاقی با یک شکلات تنها گذاشته می شوند و بنا است اگر آن شکلات را نخوردند، به عنوان جایزه شکلات دیگری دریافت نمایند. 
 
نتایج حاصل از این آزمایش به طور معمول نشان دهنده آن است که بیشتر کودکان نمی توانند این مدت زمان را صبر کنند و با خوردن شکلات امکان دریافت جایزه را از دست می دهند. این یافته ها به عنوان پایه ای برای تحلیل رفتارهای مالی مورد استفاده قرار گرفته است. محققان معتقد هستند که در چنین مواردی، رفتار فرد بیش از آنکه به ضریب هوشی و سایر عوامل شناختی مرتبط باشد، نتیجه سطح خودکنترلی او است. همه کودکان به صورت طبیعی مایل به دریافت شکلات بیشتری هستند، اما اغلب آنها نمی توانند میل خود را برای لذت آنی کنترل کنند و همین امر باعث از دست رفتن فرصت می شود.
 
این شرایط ساده در زندگی پیچیده بزرگسالی نیز حاکم است. به این صورت که بسیاری از تصمیمات نادرست نتیجه ناتوانی ما در شناخت موقعیت و گزینه مناسب نیستند، بلکه ناشی از این مساله هستند که قادر به کنترل احساسات و امیال آنی خود نیستیم و سرمایه یا امکانات خود را صرف هیجانی آنی می کنیم. هیجاناتی که برآوردن آنها فرصت موفقیت آینده را از ما سلب می کند.
 
3- عوامل ژنتیکی
مطالعات مرتبط با کنترل احساسات، که در بخش پیش به آنها اشاره شد، توجه محققان را به عوامل ژنتیکی جلب کرده است در این زمینه یافته ها حکایت از آن دارند که بخشی از ناکامی های افراد در پس انداز و موفقیت مالی به شیوه عملکرد والدین وابسته است. به معنا که ظاهرا ژنی خاص در بخری وجود دارد که آنها را به سوی موفقیت و تصمیمات درست هدایت می کند و نبود آن به خطا و شکست می انجامد. البته درخصوص میزان تاثیرگذاری این عامل میان صاحب نظران اختلافاتی وجود دارد. با این حال اغلب آنها وجود چنین ژنی را تایید می کنند. 
 
براساس پژوهش های عصب شناختی، این ژن در انسان سطح دوپامین را کنترل می کند و با اخذ تصمیمات درست ارتباط دارد. این ژن هم چنین بر استعداد فرد برای تجزیه و تحلیل داده های مالی تاثیرگذار است. البته باید به این توجه داشته باشید که در خصوص چگونگی عملکرد ژن ها و میزان تاثیر آنها مباحث همچنان ادامه دارد. به طور مثال، برخی ضمن تایید تاثیر این عامل ژنتیکی، بر نقش آموزش و تربیت در نحوه ظهور تاثیرات ژنتیکی تاکید دارند. از این رو نباید با تکیه بیش از اندازه بر وجود ژنتیکی امید به بهبود را از دست بدهید و راهی برای توجیه خطاهای مالی خود پیدا کنید. به یاد داشته باشید که در نهایت، این شما هستید که نتایج حاصل از تصمیمات را تحمل خواهید کرد.
 
4- سن بالاتر یا پایین تر از 53 سال
براساس پژوهش های مرتبط با رفتار مالی، سن ایده آل برای اخذ تصمیمات مالی 53 سالگی است. افراد در سنین بالاتر یا پایین تر خطاهای بیشتری را مرتکب می شوند که البته چگونگی انجام این خطاها با یکدیگر متفاوت است. به طول مثال، در سنین جوانی ریسک پذیری بیشتری وجود دارد، افراد بیشتر بدهی به بار می آورند و ولخرج تر هستند.
 
در مقابل، افراد مسن با از دست دادن توانایی های شناختی و کاهش ضریب هوشی مواجه اند که این امر منجر به اخذ تصمیمات نادرست می شود. به علاوه ریس پذیری نیز در سنین بالا کاهش می یابد، حافظه فرد تحلیل می رود و همه این موارد ضریب خطا را بیشتر می کند. از این رو، افراد مسن با از یاد بردن برخی اطلاعات با اهمیت، تصمیماتی نامتناسب اخذ کرده و خود را به دشواری می اندازد.
 
اگر جوان و بی تجربه هستید، استفاده از مشاوره افراد مجرب را فراموش نکنید. این اطلاعات می تواند شما را در موقعیت های پیچیده یاری کند و از احتمال وقوع خطا بکاهد. در مقابل، اگر در سنین بالاتر از پنجاه سالگی قرار دارید، باید از مشاوران برای آگاهی از اطلاعات دقیق و افزایش ریسک پذیری خود استفاده نمایید. این گونه مشاوره ها به شما اجازه می دهد تجارب خود را در مسیر موفقیت به کار گیرید و از تصمیمات نادرست پرهیز نمایید.
 
5- ضعف در ریاضیات
فرض کنید قیمت یک گوشی موبایل و وسایل جانبی آن روی هم 110 هزار تومان باشد. اگر قیمت موبایل صد هزار تومان بیشتر از قیمت وسایل جانبی آن باشد، قیمت هر کدام از آنها چقدر است؟ اکثر افراد در پاسخ به سوال خواهند گفت که قیمت موبایل 100 هزار تومان و قیمت وسایل 10 هزار تومان است. پاسخی که کاملا نادرست است. چرا که در این حالت قیمت موبایل 90 هزار تومان بیشتر از وسایل جانبی خواهد بود. پاسخ درست در اینجا آن است که قیمت موبایل 105 هزار و قیمت وسایل 5 هزار تومان خواهد بود.
 
این مثال به خوبی نشان می دهد که بسیاری از ما، برخلاف تصور خودمان، در محاسبات عددی و ریاضی ضعیف هستیم. از این رو در هنگام سرمایه گذاری یا کسب و کار براساس تحلیل نادرست ریاضی، تصمیمات اشتباهی می گیریم. این گونه خطاها در مشاغل خرده فروش و کوچک بسیار رایج است و گاه به نابودی کسب و کار می انجامد. در چارچوب دیدگاههای کلاسیک اقتصادی، تمامی کنش گران بازار براساس عقلانیت عمل می کنند، در حالی که واقعیت جز این است. مسائل پولی و مالی بسیار پیچیده  هستند و تحلیل دقیق آنها به توانایی ریاضی بالایی نیاز دارد و بسیاری افراد بدون دارا بودن این توانایی، تصمیمات کاملا غیرعقلانی می گیرند!  اگر به دنبال موفقیت مالی و سرمایه گذاری موفق هستید، ریاضی بیاموزید.
 
6- غفلت از بازنشستگی و مرگ
بسیاری از افراد در سنین جوانی بر این باور هستند که شرایط همواره به صورت مشابه پیش خواهد رفت. آنها سنین پیری، بازنشستگی و مرگ را از یاد می برند و از همین رو، تصمیماتی می گیرند که در بلندمدت نادرستی آنها نشان داده خواهدشد. اگر فردی در سنین پایین به فکر دوران کهولت خود نباشد، بیمه مناسبی تهیه نکند و سرمایه کافی اندوخته ننماید، طبیعی است که در همان زمان نادرستی این تصمیمات را در نخواهد یافت.
 
جوانی انرژی و میل کافی را برای کار کردن در او ایجاد می کند. اما زمانی که به سنین بالاتر رسید خطای خود را در خواهد یافت، اما در اغلب موارد این آگاهی بسیار دیر به دست می آید و دیگر کاری از دست فرد ساخته نیست. به علاوه نامشخص بودن زمان مرگ نیز ممکن است تصمیماتی را دامن بزند که نه تنها خود فرد بلکه بازماندگان او را نیز تحت تاثیر قرار دهد. بی توجهی به بیمه عمر و نداشتن صندوقی برای تامین آینده بازماندگان از جمله این خطاها و تصمیمات نادرست است که آثار و عواقب آن اغلب فراتر از تصور خواهد بود.
 
7- ناتوانی در مواجهه با انتخاب های پیچیده و دشوار
برخلاف بیشتر توصیه های عمومی اقتصادی، شرایط زندگی واقعی بسیار پیچیده و دشوار است. در اغلب مواقع، گزینه های متنوع و متداخلی وجود دارد که فرد در برابر آنها گیج شده و از اخذ تصمیم درست باز می ماند. مطالعات روان شناختی نشان می دهد که انسان ها در برابر گزینه های پیچیده و پرتعداد قادر به تصمیم گیری عقلانی نیستند و بیشتر انتخاب ها به نادرستی و از روی شانس صورت می گیرد.
 
در یکی از آزمایش های مرتبط با رفتارشناسی مالی، از افراد خواسته شد تا از میان تعدادی شیشه مربا یکی را انتخاب کرده وب ه رایگان برای خود بردارند. در گروه نخست سه شیشه در مقابل انتخاب کنندگان قرار گرفت، در حالی که گروه دووم باید از میان بیست شیشه انتخاب می کردند. نتایج نشان دادند که افراد در مواجهه با تعداد اندک گزینه ها به سادگی و براساس حواس خود دست به انتخاب می زدند در حالی که انتخاب از میان 20 شیشه بسیار دشوار و زمان بر بوده است.
 
این وضعیت بر تمام زندگی ما نی زحکم فرما است. زمانی که گزینه های پیش رو اندک و واضح هستند، می توانیم به آسانی تصمیم گیری نماییم. اما اگر تعداد انتخاب ها زیاد شود، اخذ تصمیم بسیار پیچیده می شود. از این رو برای تسهیل فرآیند تصمیم گیری و انتخاب مناسب از میان گزینه های متفاوت مالی (شغل، سرمایه گذاری، بیمه و...) باید تعداد انتخاب ها را محدود کرد و آنها را براساس اولویت مرتب ساخت. در این مرحله فرد نباید خود را درگیر تصمیم گیری نماید. پس از انجام این فرآیند، می توان از میان گزینه های محدود، انتخابی آسان تر و با مطلوبیت بیشتر انجام داد.
 
8- تقلید از دیگران
یکی از راه های معمول در برابر دشواری تصمیم گیری پیروی از عملکرد قبلی دیگران است. انسان ها این گونه واکنش را از دوران کودکی می آموزند و بعدتر نیز به طور پی در پی آن را به کار می گیرند؛ بی توجه به آنکه این روش کاملا نادرست است و می تواند به تصمیماتی مرگبار منجر شود. هر فرد براساس روش زندگی، اولویت ها و نیازهای مستقیم خود دست به انتخاب می زند.  طبیعی است که دیگران نمی توانند از این تصمیم پیروی کنند، چرا که شرایط حاکم بر زندگی آنها به طور کامل متفاوت است. از این رو تقلید از عملکرد دیگران باید متقوف شود و هر فرد صرفا براساس شرایط و اولویت های خود دست به انتخاب بزند.
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 25 اردیبهشت 1395 ساعت: 8:58 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

نقش والدین در مطالعه و کتابخوانی کودکان

بازديد: 255

نقش والدین در مطالعه و کتابخوانی کودکان

چکیده
همان طور که همه می دانیم شخصیت هر فرد از همان ابتدای تولد پایه ریزی می‌گردد، پس بسیار شایسته است که از بدو شکل گیری شخصیت کودک، او را با یکی از راهکارهای به تکامل رسیدن آشنا کرد. با توجه به اینکه شخصیت کودک در خانواده شکل می‌گیرد و او تمام سالهای اولیه زندگی را همراه والدینش می‌گذراند، بنابراین نقش آن‌ها در رشد و تکامل کودک بسیار مهم است. با توجه به اینکه انسان موجودی کمال گرا است و برای پیشرفت در عرصه‌های مختلف زندگی نیاز به شناخت نسبتاًکاملی از خود و جامعه دارد. کتاب و مطالعه عاملی برای شناخت و رشد دینی، فرهنگی، اخلاقی و اجتماعی انسان است. با یک کتاب خوب انسان ساخته می‌شود، رشد می‌کند و برای حرکت آماده می‌شود حال که چنین است اگر خانواده راههای صحیح مطالعه و کتابخوانی را به کودک آموزش دهد و فرد از همان سنین کودکی به مطالعه عادت کند به رشد اخلاقی خواهد رسید. این مقاله به بررسی تاًثیروالدین در ایجاد علاقه کودکان به کتاب و کتابخوانی می‌پردازد.
 
۱- مقدمه
ذهن کودک انباشته ازمجموعه ای از سؤالات وندانسته هاست که برای پاسخ به آن‌ها بزرگ‌ترین منبع اطلاعاتی که برای خود در نظر می گیردخانواده است. پس پایه گذاری این امر یعنی آشنایی باکتاب خوانی درذهن کودک ازهمان ابتدا بسیارساده ومؤثرمی باشد. خانواده به عنوان نهاد اولیه تعلیم وتربیت، نقش بسیارتاثیرگذاری دررویکرد کودکان به مطالعه دارد، به گونه ای که نقش والدین و به خصوص مادر به لحاظ برخورد و ارتباط بیشترباکودک درتقویت عادت مطالعه و ترویج کتابخوانی بی بدیل می‌باشد (محمدی، ۱۳۸۸).
 
برنامه ریزی برای توسعه کتابخوانی باید دقیق و مناسب انتخاب شود همانند: ایجاد امکانات مناسب در منزل، تشویق فرزندان به مطالعه، تهیه کتاب‌ها و مجلات مفید برای کودکان و دادن جایگاه خاص به مقوله کتاب و مطالعه درخانه را از جمله اقداماتی دانست که می‌تواند در ایجاد انگیزه مطالعه در کودکان مؤثرباشد. همچنین انتخاب کتاب مناسب برای کودکان قصه گویی و کتابخوانی، آشنا کردن کودکان با مشاهیر ادب وهنر و ایجاد کتابخانه خانگی را از راهکارهای علاقه مند کردن به مطالعه دانست.
 
۲- تعاریف
۱-۲) مطالعه:
مطالعه بررسی عمیق و همه جانبه یک مقوله است. به عبارت دیگر «روندی است که از به کار گیری ذهن و به منظور دریافت اطلاعات، توجه دقیق و تجربه و تحقیق درباره هر موضوع، رویداد و پدیده صورت می‌گیرد و شامل خوب دیدن، خوب شنیدن، لمس کردن، چشیدن، پرسش کردن و به دنبال پاسخ‌ها داده می‌شود». (فرهنگ وبستر، ص ۱۸۰۸، قزل ایاق، ۱۳۸۳).
۲-۲) خواندن:
خواندن زیر مجموعه مطالعه می‌باشد. عملی که در آن دیدن، شناسایی کردن علائم نوشتاری، تبدیل علائم نوشتاری به صوتی، درک مجموعه علائم و آواها و در نتیجه درک معنا از آن حاصل می‌شود؛ اما این درک بی هدف صورت نمی‌گیرد و خوانندگان به قصد آموختن، زمانی برای آگاه شدن و گاهی هم به قصد لذت بردن و پر کردن اوقات فراغت به آن روی می‌آورند، که هر سه می‌تواند با یکدیگر همراه شوند. (قزل ایاق، ۱۳۸۳، ص ۲۱).
 
۳- مطالعه
در فرهنگ لغات، مطالعه به معنای نگریستن به هر چیز برای واقف شدن به آن، تأمل، تفکر و اندیشه آمده است. امروزه بخشی از وقت افراد صرف مطالعه می‌شود، ولی اغلب به علت آشنا نبودن با شیوه‌های صحیح مطالعه، زمان زیادی تلف شده و از اشتیاق افراد به مطالعه کاسته می‌شود، ضمن اینکه هر نوع خواندن، مطالعه تلقی نمی‌شود، برای  مثال: فروشنده ای که صورت حساب فروش روزانه‌اش را مرور می‌کند یا دانش آموزی که کتاب‌های درسی مدرسه را می‌خواند، در واقع نوعی انجام وظیفه و رسیدگی به امور روزمره بوده و مطالعه محسوب نمی‌شود. مطالعه هنگامی است که فرد تنها بخاطر علاقه و احساس نیاز و در راستای هدفی مشخص کتابی بدست گیرد و آن را با اشتیاق بخواند. (ذاکری نژاد، ۱۳۸۷).برای مطالعه و سپردن مطالب به ذهن از نظر فیزیکی و فرم انجام آن شرایطی لازم است که به شرح آن می‌پردازیم:‬
 
۴- زمان و مکان مطالعه
در درجه اول مطالعه را باید کاری روزمره و مداوم تلقی کرد. بدون شک بهترین وقت برای مطالعه زمانی است که فرد به اندازه کافی استراحت کرده و اعضاء و جوارح، آمادگی کامل برای پذیرش مطالب را داشته باشند. بهترین زمان صبح اول وقت و قبل از طلوع فجر می‌باشد. معمولاً پس از یک ساعت مطالعه، کارایی انسان کاهش می‌یابد لذا در زمانهای معین، به مدت کوتاهی استراحت لازم است. مکانهای عمومی و مخصوص مثل کتابخانه‌ها که همه افراد در حال مطالعه هستند، یکی از مکانهای مناسب برای این کار می‌باشد. اتاق مخصوص مطالعه، اتاق شخصی در منزل، یا مکانی آرام و به دور از مزاحمت که دارای نور، دماو فضای مناسب باشدنیز می‌تواند برای مطالعه مورد استفاده قرار گیرد. محل نشستن فرد نیز بایستی نه خیلی راحت باشد و نه ناراحت کننده (ذاکری نژاد، ۱۳۸۷).
 
۵- یادگیری
از مهم‌ترین موارد در مطالعه، یادگیری مطالب است.یادگیری به دوصورت انجام می‌شود: مستقیم و غیرمستقیم. یادگیری مستقیم، یعنی شخص مطلبی را می‌خواند و به ذهن می‌سپارد و در زمانی که نیاز دارد آن‌ها را از قفسه‌های ذهن خود خارج نموده، مورد بهره برداری قرار می‌دهد.یادگیری غیرمستقیم، یادگیری فرد از رفتار و کردار و آثار به جا گذاشته شده از دیگران را شامل می‌شود. در اینجا برای یادگیری بهتر چند روش که یادگیری را آسان تر و ماندگاری در حافظه را طولانی تر می‌کند، ذکرشده است:
۱-۵) مطالبی که قرار است مطالعه کنید، ابتدا بطور کلی مرور کرده و عناوین، سرفصل‌ها و تیترهای درشت را مورد توجه قرار دهید. در مورد اینکه در آن فصل راجع به چه مطلبی بحث شده فکر کنید، چون ذهن انسان وقتی در مقابل سوالی قرار می‌گیرد کنجکاو شده و آمادگی پیدا می‌کند تا مطلب را بهتر و راحت تر بپذیرد….
 
۲-۵) در حاشیه و کنار قسمت‌های مهم علامت گذاری نموده و نکات مهم را بین پرانتز یا گیومه قرار دهید، یااینکه عناوین اصلی را روی کاغذ بنویسید. از خط کشیدن زیر سطور پرهیز نمایید.
 
۳-۵) در هنگام مطالعه برای خودتان، یادداشت برداری نمایید. توصیه می‌شود برای یادداشت برداری از فیش‌های تحقیق استفاده نمایید. مطالب را به زبان خود خلاصه نویسی کرده و آن‌ها را برای خودتان بیان کنید.
 
۴-۵) به یاد داشته باشید که مطالب خوانده شده، برای آنکه خوب در حافظه جای بگیرند، نیاز به زمان دارند.
 
۵-۵) علت عمده فراموشی تداخل آموخته‌های قبلی است، به این صورت که اگر مطلبی را بخوانید و بلافاصله شروع به خواندن مطلب دیگری کنید، مطلب دوم در مطلب قبلی تداخل ایجاد خواهد کرد. در صورت امکان پس از یادگیری یک مطلب حتماً استراحت کنید. بکار بردن آموخته‌ها در موقعیت‌های مناسب، باعث می‌شود تا کمتر فراموش شوند.
 
۶-۵) هنگام مطالعه، سوالاتی را برای خود مطرح نموده و سعی کنید پاسخ آن‌ها را در بین مطالب پیدا کنید، بهتر است این سؤالات در جایی یادداشت شود.
 
۷-۵) آموخته‌های خود را بکار ببرید. کسانی که آموخته‌های خود را در موقعیت‌های مختلف بکار می‌برند و از آن‌ها استفاده می‌کنند کمتر به فراموشی گرفتار می‌شوند.
 
۸-۵) سعی کنید از نقشه‌ها، تصاویر و نمودارها حداکثر استفاده را ببرید و آن‌ها را به دقت مطالعه کنید.
 
۹-۵) آرامش فکری داشته باشید و عوامل مزاحم را حذف نمایید، منظور این است که افکار بی‌فایده، کشمکش‌های درونی با دیگران و نشخوارهای ذهنی آزاردهنده را به هنگام مطالعه کنار بگذارید. (ذاکری نژاد، ۱۳۸۷).
 
۶– پنج روش مطالعه
۱-۶) خواندن بدون نوشتن:خواندن بدون نوشتن روش نادرست مطالعه است. مطالعه فرایندی فعال وپویا است وبرای نیل به این هدف باید از تمام حواس خود برای درک صحیح مطالعه استفاده کرد. باید با چشمان خود مطالب را خواند، باید در زمان مورد نیاز مطالب را بلند بلند ادا کرد و نکات مهم را یادداشت کرد تا هم با مطالب مورد مطالعه درگیر شده و حضوری فعال وهمه جانبه در یادگیری داشت و هم در هنگام مورد نیاز، خصوصاً قبل از امتحان، بتوان از روی نوشته‌ها مرور کرد و خیلی سریع مطالب مهم را مجدداً به خاطر سپرد.
 
۲-۶) خط کشیدن زیر نکات مهم: این روش شاید نسبت به روش قبلی بهتر باشد ولی روش کاملی برای مطالعه نیست چرا که در این روش بعضی از افراد به جای آنکه تمرکز و توجه به روی یادگیری و  درک مطالب داشته باشند ذهنشان معطوف به خط کشیدن زیر نکات مهم می‌گردد. حداقل روش صحیح خط کشیدن زیر نکات مهم به این صورت است که ابتدا مطالب را بخوانند و مفهوم را کاملاً درک کنند سپس زیر نکات مهم خط بکشند نه آنکه در کتاب به دنبال نکات مهم بگردند تا زیر آن خط بکشند.
 
۳-۶) حاشیه نویسی: این روش نسبت به دو روش قبلی بهتر است ولی باز هم روشی کامل برای درک عمیق مطالب و خواندن کتب درسی نیست ولی می‌تواند برای یادگیری مطالبی که از اهمیتی چندان برخوردار نیستند مورد استفاده قرار گیرد.
۴-۶) خلاصه نویسی: در این روش شما مطالب را می‌خوانید و آنچه را که درک کرده‌اید به صورت خلاصه به روی دفتری یادداشت می‌کنید که این روش برای مطالعه مناسب است و از روش‌های قبلی  بهتر می‌باشد چرا که در این روش ابتدا مطالب را درک کرده سپس آن‌ها را یادداشت می‌کنید اما باز هم بهترین روش برای خواندن نیست.
۵-۶) کلید برداری: کلید برداری روشی بسیار مناسب برای خواندن و نوشتن نکات مهم است. در این روش شما بعد از درک مطالب، به صورت کلیدی کوتاه‌ترین، راحت‌ترین، بهترین و پرمعنی ترین کلمه ای است که با دیدن آن، مفهوم جمله تداعی شده و به خاطر آورده می‌شود (سایت پزشکان بدون مرز، ۱۳۸۵).  
 
۷-شیوه‌های صحیح مطالعه
شیوه صحیح مطالعه، چهار مزیت عمده زیر را به دنبال دارد:
۱-۷ ) زمان مطالعه را کاهش می‌دهد.
۲-۷)  میزان یادگیری را افزایش می‌دهد.
۳-۷) مدت نگهداری مطالب در حافظه را طولانی تر می‌کند.
۴-۷) خاطر سپاری اطلاعات در حافظه را طولانی تر می‌کند.
برای داشتن مطالعه ای فعال و پویا نوشتن نکات مهم در حین خواندن ضروری است تا برای مرور مطالب، دوباره مطالب را نخوانده و در زمانی کوتاه از روی یادداشت‌های خود مطالب را مرورکرد (سایت پزشکان بدون مرز، ۱۳۸۵).
 
۸- شرایط مطالعه
شرایط مطالعه، مواردی هستند که با دانستن، به کارگیری و یا فراهم نمودن آن‌ها، می‌توان مطالعه ای مفیدتر با بازدهی بالاتر داشت و در واقع این شرایط به ما می‌آموزد که قبل از شروع مطالعه چه اصولی را به کار گیریم، در حین مطالعه چه مواردی را فراهم سازیم، چگونه به اهداف مطالعاتی خود برسیم وبا دانستن آن‌ها  می‌توانیم با آگاهی بیشتری درس خواندن را آغاز کنیم و مطالعه ای فعال تر داشته باشیم:
۱-۸) آغاز درست: برای موفقیت در مطالعه، باید درست آغاز کنیم.
۲-۸) برنامه ریزی: یکی از عوامل اصلی موفقیت، داشتن برنامه ای منظم است.
۳-۸) نظم وترتیب: اساس هر سازمانی به نظم آن بستگی دارد.
۴-۸) حفظ آرامش: آرامش ضمیر ناخوداگاه را پویا و فعال می‌کند.
۵-۸) سلامتی و تندرستی: عقل سالم در بدن سالم است.
۶-۸) تغذیه مناسب: تغذیه صحیح نقش مناسبی در سلامتی دارد.
۷-۸) خواب کافی: خواب فراگیری و حافظه را تقویت می‌کند.
۸-۸) درک مطلب: درک مطلب آنچه در حافظه بلند مدت تقویت می‌شود (سایت پزشکان بدون مرز ۱۳۸۵).
 
۹-تاثیرات مطالعه
مطابق تحقیقات و بررسی‌ها پنج تأثیر عمده از مطالعه بدست آمده است که عبارت‌اند از:
۱-۹) عامل وسیله ساز: یعنی آشنایی و شناخت کاملی از مشکلات واقعی و داشتن صلاحیت کامل برای روبرو شدن با مشکلات.
۲-۹) تأثیر در شخصیت و ایجاد شخصیت جدید.
۳-۹) تأثیر در بحث و استدلال.
۴-۹) تأثیردر آسودگی خاطر: یعنی رهایی از افکار و عقاید بخصوص از طریق مطالعه منابعی که آن طرز فکرها و عقاید قبلی را تعدیل یا تغییر داده انسان را به آرامش خاطر می‌رساند.
۵-۹) تأثیر در زیبایی: یعنی کسب تجارب زیبایی شناسی از طریق: ادبیات، هنر و….
 
تأثیرات مطالعه در زیبایی را در موارد زیر می‌داند:
– افزایش میزان درک و فهم از طریق کشف معانی عمیق یک نوشته
– بالا بردن سطح آگاهی نسبت به اهداف زندگی و فلسفه و حاکم بر آن، از طریق شریک شدن در احساسات و تجربیات و طرز فکر دیگران.
– بهره گیری بیشتر از استعدادهای شخصی از طریق برانگیختن افکار، ادراکات و احساسات و…می‌باشد (نمایه، ۱۳۸۹)
 
۱۰- مطالعه وکتابخوانی
کودکان ونوجوانان برای آمادگی جهت زندگی آینده به علم وآگاهی در زمینه‌های گوناگون نیاز دارند ومطالعه کتاب این امکان را به آنان می‌دهد که سیاهی جهل و نادانی را ازخود دور کنند و به سوی سعادت وخوشبختی قدم بردارند. آنان در هر زمینه ای که نیاز به اطلاعات داشته باشند می‌توانند از کتاب بهره گیرند و هر چه بیشتر مطالعه کنند نیر از آگاهی زیادتری برخوردارمی شوند و در زندگی آینده‌شان تأثیرات مثبت و مؤثری می‌گذارد.
 
باطرح سؤال زیر به نزدکودکان اشاره می‌کنیم:
۱-۱۰ ) مطالعه راهی برای پیشرفت تحصیلی کودکان است.
۲-۱۰ ) مطالعه زمینه ای برای تفکر وپرورش خلاقیت کودکان است.
۳-۱۰ ) مطالعه پیوند اندیشه خواننده با نویسنده و همچنین پیوند با علم اندیشمندان و خردمندان.
۴-۱۰ ) مطالعه زمینه ای برای پند آموزی از تجارت دیگران است.
۵-۱۰ ) مطالعه راهی برای آموزش غیر مستقیم راه و رسم زندگی به مخاطبان است.
۶-۱۰ ) مطالعه راهی برای غنی سازی اوقات فراغت است.یکی از عوامل مهم در سرعت بخشیدن به خواندن و مطالعه کودکان تلویزیون است. بچه‌هایی که از کودکی تلویزیون تماشا می‌کنند به وسیله آن حرفهای بزرگسالان را می‌شنوند و بیشتر وقت‌ها برنامه‌های بررگسالان را می‌بینند و چون بچه‌ها در سن قبل ازمدرسه تلویزیون تماشا می‌کنند این خود دلیلی برای خوانندن کلماتی است که روی صفحه تلویزیون می‌بینند. (حسین سیدی ۱۳۷۲، به نقل از علی شرفی ۱۳۸۹).
 
۱۱- فعالیت‌های جنبی آموزشگاه‌ها  در جهت ترغیب دانش آموزان به مطالعه وکتابخوانی
۱-۱۱ ) ایجاد فروشگاه کتاب مدرسه: شرکت‌های تعاونی مدارس محل مناسبی برای فروش کتاب هستند. اگر هر آموزشگاهی بتواند کتاب‌های مناسب وارزان قیمت همراه با تخفیف مناسب در اختیاردانش آموزان قراردهد می‌تواند میزان علاقه مندی دانش آموزان به مطالعه وکتابخوانی را افزایش دهد.
 
۲-۱۱ ) معرفی کتاب: معرفی کتاب به عنوان یک کار انگیزشی برای ترویج فرهنگ مطالعه و کتابخوانی مؤثر است. خلاصه کردن کتاب و معرفی آن در تابلو اعلانات تأثیر زیادی در تشویق دانش آموزان به مطالعه دارد. همچنین خواندن، خلاصه کتاب وذکر مشخصات آن در مراسم صبگاهی مدرسه هم می تواندانگیزه مطالعه را در دانش آموزان به وجود آورد.
 
۳-۱۱ ) ازجلسه های اولیاء ومربیان وآموزش خانواده به نحو مطلوب استفاده کنیم: باید به والدین آموزش داده شود که خواندن در دنیای امروز یک نیاز اساسی وبخشی از زندگی است وبه عنوان الگوی ترتیبی  فرزندان خود نقش مهمی درتشویق وترغیب آن‌ها به مطالعه دارد. حتی مجموعه ای ازکتابهای مفید وساده به والدین معرفی کرد تا آنان نسبت به تهیه این کتاب‌ها اقدام کنند.اگر مدرسه دارای فضای مناسبی به عنوان کتابخانه است جلسه آموزش خانواده رادر آنجا برگزار کرد ویا طوری برنامه ریزی کنیم که اولیاءاز کتابخانه بازدید کنند و در جریان فعالیت‌های آن قرارگیرد.
 
وازجمله راهکارهای جانبی دیگر می‌توان تیتروا اشاره داشت به:
معرفی اعضاء فعال کتابخانه‌های کلاس ومدرسه، برگزاری مسابقه کتابخوانی، برگزاری مسابقه‌های حضوری پرسش وپاسخ، مطالعه را به عنوان بخشی ازتکلیف شب منظور کنیم، ازساعت درس انشاء استفاده کنیم، روش‌های صحیح مطالعه وتندخوانی را به بچه‌ها آموزش دهیم، به مجله‌ها وروزنامه های ویژه کودکان ونوجوانان اهمیت دهیم، تهیه نشریه‌های دیواری را جزء فعالیت‌های گروهی  دانش آموزان قرار دهیم، برگزاری جلسه‌هایی به همراه  دانش آموزان برای نقد وبرسی کتاب‌ها (افروز، ۱۳۷۲، ص ۴).
 
۱۲- راه کارهای ایجاد افزایش انگیزه مطالعاتی در کودکان
در زیر ایده‌هایی برای تشویق کودکان به مطالعه اشاره می‌کنیم:
۱-۱۲ ) برای بچه‌ها کتاب بخرید و آن را در دسترس آن‌ها قرار دهید. بچه‌هایی که کتابخوان می‌شوند، معمولاً به خانواده‌هایی تعلق دارندکه کتاب و سایر ابزار مطالعه در خانه مهیا است.
۲-۱۲ ) خودتان هم مطالعه کنید. یکی از بهترین راه‌ها برای تشویق کردن بچه‌ها به مطالعه این است که خودتان الگوی آن‌ها باشید. اگر بچه‌ها ببینند که خودتان هم کتاب می‌خوانید و از مطالعه لذت می‌برید، احتمال اینکه آن‌ها هم چنین عادتی پیدا کنند و این فعالیت‌ها را پیش بگیرند بیشتر است.
۳-۱۲ ) تلویزیون را خاموش کنید و کمی خانه را آرام کنید. خاموش بودن تلویزیون باعث می شودبچه ها به دنبال سرگرمی دیگری برای خود باشند. تماشای بیش از اندازه تلویزیون برای بجه ها مضر است، به ویژه اگر بخواهید آن‌ها را به مطالعه تشویق کنید.
۴-۱۲ ) بچه‌ها را به کتابخانه و کتابفروشی ببرید و این کار را به طور هفتگی یا ماهانه انجام دهید تا بتوانند کتاب‌های مورد علاقهٔ خود را انتخاب کنند.
۵-۱۲ ) کتاب‌های مصور و جملات را دست کم نگیرید. آن‌ها منابع بسیار خوبی برای تشویق کودک به مطالعه هستند و برای آموزش خواندن به کودک بسیار مفیدند. یک راه دیگر برای تشویق بچه‌ها به مطالعه استفاده از کتاب‌هایی است که روی   CD ضبط شده‌اند.
۶-۱۲) از انگیزه‌های خارجی برای تشویق کردن کودک به درس و مطالعه غفلت نکنید:
– تشویق باید برای کودک جذاب باشد، تا بتواند انگیزه کودک را بالا ببرد.
– تشویق کودک نباید مستلزم صرف وقت و هزینه زیاد باشد، وگرنه بجای اینکه وسیله باشد هدف می‌شود.
– تشویق باید به طور مستمر باشد، زیرا معمولاًبا یکی دو بار ارائه تشویق نتیجه ای حاصل نمی‌شود. (نانسی، ۱۳۷۲، ص ۳)
 
۱۳- راه‌های مؤثر در تشویق کودکان و نوجوانان
۱-۱۳ ) بازدید از کتابخانه‌های سیار، کتابخانهٔ مرجع، انتشارات و…
۲-۱۳ ) معرفی نویسندگان و شاعران کودک و نوجوان و دعوت ازآنها جهت پاسخ به سؤالات.
۳-۱۳ ) تشویق و ترغیب آن‌ها به خرید کتاب‌های مورد علاقه و تشویق و راه اندازی کتابخانه در منزل.
۴-۱۳ ) تشویق و اهداء لوح به کودکان کتابخوان.
۵-۱۳ ) خلاصه نویسی کتاب‌ها توسط کودکان.
۶-۱۳) تهیه کارت‌های هفتگی و نوشتن میزان مطالعه و عضویت در کتابخانه‌ها.
از دیگر نکات قابل توجه در تشویق کودکان به مطالعه می‌توان به فراهم کردن زمینه ای مناسب برای خواندن کتاب‌های شعر و داستان توسط گروه نوجوان برای گروه سنی کودک اشاره کرد. کتاب معلمی است که بدون عصا و تازیانه ما را تربیت می‌کند (شهرآرای ۳۷۲، به نقل از شرفی، ۱۳۸۹، ص ۴).
 
۱۴- تشویق کودکان به تحصیل و مطالعه
نگران وضعیت روحی فرزندان بودن، برای والدین امری طبیعی است. هر پدر و مادری دوست دارد کودکش در امر تحصیل موفق باشد؛ زیرا آن را نشانه ای از رشد و پیشرفت کودک خود می‌داند. برخی از این پیامدها به شرح زیر است:
۱-۱۴) «عزت نفس» و «حرمت خود» او را بالا می‌برد؛ زیرا کودک احساس می‌کند فردی ارزشمند وموفق است.
۲- ۱۴) اعتماد به نفس ما را افزایش می‌دهد؛ زیرا با مشاهده توانایی تحصیلی خود، این احساس در او ایجاد می شودکه  برای انجام هر کاری از این قبیل، آمادگی دارد و هیچ چیز نمی‌تواند مانع پیشرفت او شود.
۳- ۱۴) مسئولیت پذیری را در کودکان افزایش می‌دهد. وقتی کودکی به تحصیل و مطالعه و آماده کردن تکالیف درسی توجه داشته باشد، به این خاطر است که در خود نسبت به مدرسه و درس، احساس مسئولیت می‌کند. همین احساس به او زندگی می‌بخشد و ارزش وجودی او را نزد خودش بالا می‌برد  (رجبی، ۱۳۷۲).
 
۱۵- راه کارهای اصلاحی
کودکان گاهی بی دلیل، در انجام تکالیف درسی‌شان اهمال می‌کنند و از انجام آن سرباز می‌زنند.
مرحله اول: باید مواظب باشید هیچ گاه به بجه ها برچسب منفی نزنید.
۱- ۱۵) تو هیچ وقت نمی‌توانی تکالیفت را درست انجام دهی.
۲- ۱۵) چرا نمی‌توانی مثل خواهرت یا برادرت یا دوستت یا… باشی.
۳-۱۵) مشقی که نوشته ای، چرا اینقدر بدخط است؟
مرحله دوم: اگر تشویق و تحسین شما تأثیر نگذاشت باز هم فرزندتان کم کاری کرد، باید رفتارهای قاطعانه داشته باشید. یعنی بدون اینکه کمترین ضعفی از خود نشان دهید، از خواستهٔ خود ذره ای چشم پوشی نکنید و بلکه درصدد وادار کردن کودک به درس شوید.رفتارهایی از قبیل: التماس کردن به کودک، مبهم سخن گفتن، تحقیر کردن و مانند آن از جمله رفتارهای نادرستی است که روی بچه تأثیر منفی می‌گذارد.
۱۶- عوامل ایجاد علاقه مندی کودکان به مطالعه
از جمله عواملی که در ایجاد علاقه به مطالعه در کودکان مؤثرند می‌تواند به موارد زیر اشاره کرد:
-استفاده از ادبیات خاص کودکان: ادبیاتی که بتواند جذاب و پویا باشد و کودک را به مطالعه جذب کند یکی از عوامل موفق در بالا بردن روحیه کتابخوانی در کودکان است. همچنان که در فرهنگنامه کودکان آمده است:”ادبیات کودکان نوشته‌ها و سرودهایی هستند که ارزش ادبی یا هنری دارند، و شامل بخشی از فرهنگ شفاهی عامه مانند: لالایی‌ها، قصه‌ها، داستان‌ها، نمایشنامه‌ها، شعرها و همچنین نوشته‌های غیر داستانی در زمینه دین، دانش اجتماعی، علم و کاربردهای آن، هنر وسرگرمی که هدف آن آموزش مستقیم نباشد، می‌شود.
 
۱۷- سه ویژگی برجسته ادبیات کودکان عبارت‌اند از:
-به رشد شخصیت خواننده کمک می‌کند، به این نکته توجه دارد که دوران کودکی و نوجوانی مهم‌ترین دوران شکل گرفتن و پرورش احساس و اندیشه است.
– ادبیات کودکان با درک و فهم، زبان وبیان و تخیل و تجربه‌های کودکان متناسب است.
– تصور در ادبیات کودکان اهمیت بالایی دارد و همیشه بخشی ازپیام توسط تصاویر منتقل می‌شود.
 
مطالعه و کتابخوانی باعث بالا بردن اطلاعات عمومی کودک و درک بهتر آن‌ها از کتب درسی می‌شد. کاربرد واژگان و معانی خاص آن‌ها در جملات گوناگون باعث می‌شود تاکودک از کاربرد بودن واژه‌ها رها شده و بتواند مفاهیم گوناگون را بهتر درک کند. تصویر سازی در ذهن کودکان ماندگاری بیشتری دارد و به همین دلیل سعی می‌شود تا بخش عمده فضای کودکان به تصاویر اختصاص یابد.
 
کتابخانه‌های کودکان: هدف اصلی از ایجاد کتابخانه‌های کودکان پاسخگویی به نیازهای کودکان و دسترسی به منابع ومواد خواندنی است. کتابخانه‌های کودکان محلی مناسب برای پاسخگویی به پرسش‌های موجود در ذهن کودکان است. کتابخانه کودکان با تهیه مواد و تجهیزات آموزشی مورد نیاز کودکان می‌تواند محلی برای انتقال آموزش‌های مورد نیاز به کودکان و علاقه مند کردن آن‌ها به مطالعه و کتابخوانی باشد. آنچه به عنوان وظیفه کتابدار در کتابخانه کودکان بیشتر از سایر وظایف باید مد نظرقرار گیرد مرجع دانست که نیازهایی را بررسی می‌کند و خود منبع مناسب را پیشنهاد می‌دهد و چنانچه این پیشهاد به جا ومناسب باشد در حرکت رو به جلوی کودک برای خواندن وارتباط بیشتر او باید مؤثر و کارآمند باشد. تقابل کتابدار کتابخانه کودکان باید فردی صبور و علاقه مند با بر قراری ارتباط با کودکان بتواند بیشترین تأثیر را در روند علاقه مند کردن آن‌ها بجا بگذارد. آنچه در تهیه منابع کتابخانه کودکان بیشتر باید مورد توجه باشد، استفاده از وسایل کمک آموزشی از قبیل آموزشی و کتب تصویری است زیرا همانطور که تحقیقات نشان داده‌اند تقریبأ ۷۵% یادگیری از طریق حس بینایی کسب می‌شود (احدیان، ۱۳۷۱).
 
۱۸- نتیجه گیری:
آدمی در دوران کودکی به علت عدم داشتن شناخت کافی از جهان پیرامون، بیشتر تحت تأثیر شرایط محیط اطرافش قرار می‌گیرد. لیکن باید عوامل تأثیر گذار در عرصه علاقه مندی به مطالعه و کتابخوانی را شناخت. با این توصیف می‌توان به اهمیت نقش خانواده و محیط‌های یادگیری چون مدارس در شکل گیری شخصیت کودک اشاره کرد.پرواضح است که سیستم آموزشی نقش بسزایی در رشد کودک در عرصه کتاب و کتابخوانی دارد. تا آنجا که می‌تواند آنچه فرد در خانواده تحت تأثیر اعضای آن یاد گرفته، به کلی تغییر دهد یا اصلاح کند.
 
ناگفته نماندکه یکی از تأثیرات بسیار مهم مطالعه و کتابخوانی بالا رفتن اطلاعات عمومی کودک و درک بهتر آن‌ها از کتب درسی می‌شود.اگر جامعه بتواند خوانندگانی فعال تربیت کند تکامل در کلیه زمینه‌های علمی و آموزش مشهود می‌گردد لیکن در نظام آموزشی باید به کیفیت منابع کتابخانه‌ها و ایجاد رابطه بین این عوامل  و کودکان پرداخت تا با بهره گیری از امر مطالعه  و اطلاعات عمومی افراد بتوان در عرصه‌های مختلف علمی و هنری خوش درخشید.
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 25 اردیبهشت 1395 ساعت: 8:55 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

ناشناخته‌های اوتیسم را در پروژه «خواهران اوتیسم» کشف می‌کنیم

بازديد: 123

ناشناخته‌های اوتیسم را در پروژه «خواهران اوتیسم» کشف می‌کنیم

پروژه خواهران اتیسم

محققی که پروژه «خواهران اوتیسم» را به پیش می برد امیدوار است از یافته های این مطالعه جهت دستیابی به درک بهتری از این اختلال استفاده شود. اوتیسم یا در خودماندگی از آن دسته اختلالات رشدی به شمار می آید که هنوز چیز زیادی درباره آن نمی دانیم. با این حال پروژه های تحقیقاتی زیادی درباره ابعاد مختلف این بیماری در گوشه و کنار جهان به پیش می رود به امید که ضمن دستیابی به درک بهتری از آن، شیوه های درمانی مناسبی نیز برای غلبه بر این بیماری ارایه شود.
 
آلیسیا هالادی از بنیاد علم اوتیسم در آمریکا که پروژه «خواهران اوتیسم» را راه اندای کرده در گفتگو با نشریه نیوساینتیست به بیان نکات جالب توجهی درخصوص اوتیسم پرداخته است. این گفتگو به شرح زیر است:
 
 آیا ابتلا به اوتیسم ارتباطی با جنسیت دارد؟
تحقیقات ما نشان می دهد که نرخ ابتلای به اوتیسم در پسران چهار برابر دختران است اما اینکه چرا چنین تفاوتی وجود دارد هنوز برای ما ناشناخته است. تاکنون به این نتیجه رسیده ایم که محدود بودن روند شکل گیری این عارضه در دختران به واسطه عوامل ژنتیکی، هورمونی، محیطی و یا مکانیسم های بیولوژیکی است.
 
آیا می توان گفت این تفاوت فاحش بیشتر به واسطه تفاوتهای ژنتیکی است؟
اگر بخواهیم با بیانی ساده به این موضوع بپردازیم باید بگوییم که جهش ژنتیکی مرتبط با اوتیسم در دختران و پسران روی می دهد اما به احتمال زیاد در دختران نمی تواند عامل بروز رفتارهای اوتیسمی باشد.
 
تا چه میزان برای فاکتورهای محیطی سهم قایل هستید؟
اگر فرض کنیم که اوتیسم به واسطه ترکیبی از عوامل ژنتیکی و فاکتورهای زیست محیطی شکل می گیرد، پس باید اینگونه فرض کرد که چیزی در دختران وجود دارد که اثر چنین ترکیبی را خنثی می کند، مثلا مواد شیمیایی که تولید شده از هورمونهای مخصوص زنان است.
 
و درباره سایر مکانیسم های مشابه و تأثیرگذار چه نظری دارید؟
باید به این نکته تأکید کنم که به باور ما ابتلای به اوتیسم به واسطه تأثیرگذاری مجزای فاکتورهای ژنتیکی، محیطی یا رشدی صورت نمی گیرد و در واقع ترکیب این عوامل است که فرد را دچار این عارضه می کند.
 
چطور به نقش این فاکتورها در توسعه یافتن اوتیسم پی می برید؟
پروژه خواهران اوتیسم همان چیزی است که در آن به دنبال کشف این فاکتورها و بررسی دقیق تأثیرگذاری شان هستیم. مشکل اینجاست که هیچ گاه منابع اطلاعاتی و آماری بزرگی در اختیار نداشته ایم. ما در این پروژه پسران اوتیسمی را جستجو می کنیم که خواهرانشان مبتلا به این بیماری نیستند. در کل به دنبال فاکتوری هستیم که با استفاده از آن بتوان به درک بهتری از این بیماری دست یافت.
 
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 25 اردیبهشت 1395 ساعت: 8:55 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

مساله‌ از دیدگاه‌ ریاضیات‌

بازديد: 213

مساله‌ از دیدگاه‌ ریاضیات‌

دکتر احمد هدایت پناه
 
مساله‌ ریاضی‌ به‌ معنی‌ وسیع‌ کلمه‌ شامل‌ فضایا، تمرنیات‌ و سوالات‌ است‌. مسائلی‌ ازنوع‌ قضایا و تمرینات‌ و سوالات‌، آنهایی‌ هستند که‌ جوابی‌ داشته‌ و این‌ جواب‌ رامی‌توان‌ در متن‌ درس‌های‌ کلاس‌ یافت‌ ولی‌ مسایلی‌ هم‌ هست‌ که‌ جوابهای‌ آنها درمتون‌ درسی‌ نموده‌ و یک‌ راه‌ حل‌ کلی‌ برای‌ آنها وجود نداد که‌ برای‌ حل‌شان‌ نیاز به‌دانستنی‌های‌ بیشتر، مهارتها و تجربیات‌ زیادتری‌ است‌ و این‌ مسائل‌ کم‌ نیستند.مسایل‌ دیگری‌ هم‌ وجود دارد که‌ برایشان‌ جوابی‌ وجود ندارد.

یکی‌ از مشکلات‌ آموزش‌ ریاضی‌ این‌ است‌ که‌ نمی‌توان‌ دقیقاً به‌ دانش‌آموزان‌ آموخت‌که‌ چگونه‌ مساله‌ را حل‌ کنند، روش‌ عمومی‌ و کلی‌ برای‌ همه‌ انواع‌ مسائل‌ ریاضی‌وجود ندارد. در واقع‌ برای‌ اثبات‌ یا رد هر گزاره‌ای‌ در ریاضیات‌ روش‌ ویژه‌ای‌ وجودندارد. البته‌ می‌توان‌ دستوراتی‌ را به‌ کاربرد تا در این‌ زمینه‌ توفیق‌ نسبی‌ بدست‌ آورد.

توصیه‌ جورج‌ پولیا در این‌ است‌ که‌ به‌ دانش‌آموزان‌ امکان‌ بدهیم‌ در صورت‌ تنظیم‌مسأله‌ که‌ باید حل‌ کنند شرکت‌ داشته‌ باشند.اگر شاگرد ردپای‌ کار خودش‌ را در طرح‌ مسأله‌ها ببیند خیلی‌ فعال‌تر در باره‌ آن‌ خواهدکوشید. بنابراین‌ اگر شرایطی‌ فراهم‌ کنیم‌ که‌ دانش‌آموز بتواند مسأله‌های‌ خاص‌خودش‌ را طرح‌ کند نه‌ تنها او را به‌ کاری‌ جدی‌تر تحریک‌، بلکه‌ نیروی‌ خلاقیت‌ ذهنی‌او را تقویت‌ کرده‌ایم‌.

تأثیر تکرار و تمرین‌ در یادگیری‌
پرواضح است که تمرین‌ به‌عنوان‌ یکی‌ از انگیزه‌های‌ یادگیری‌ است.اما به‌ لحاظ‌ نقش‌ واهمیت‌ تمرین‌ و تکرار در یادگیری‌ یادسپاری‌ ، این‌مقوله‌ بررسی‌ می‌شود. پاتریشیا ولف‌ می‌نویسد زمانی‌ مارک‌ توابن‌ گفته‌ است‌ که‌ «اگر تدریس‌ مثل‌ تکلم‌ بود ماآنقدر باهوش‌ می‌شویم‌ که‌ نمی‌توانستیم‌ آن‌ را تحمل‌ کنیم‌» متأسفانه‌ او درست‌می‌گفت‌ چون‌ تدریس‌ مانند تکلم‌ نیست‌. تدریس‌، هدایت‌ و تسهیل‌ در تشکیل‌ارتباطات‌ عصبی‌ در مغز شاگردان‌ است‌، اگر کسی‌ به‌ شطرنج‌ بازی‌ بگوید که‌ چه‌ کاربکند، آن‌ شطرنج‌باز حرفه‌ای‌ نخواهد شد. او باید خودش‌ این‌ کار را بکند و هزاران‌ باربازی‌ کند تا با الگوها آشنا شود و اطلاعات‌ را طوری‌ در ذهنش‌ سازماندهی‌ کند تابتواند آنها را به‌ صورت‌ تکه‌ای‌ ببیند. شاگردان‌ ما نیز همین‌طور هستند. ما تجربه‌ وراهنمایی‌ در اختیارشان‌ قرار می‌دهیم‌. اما آنها خود باید کار کنند بنابراین‌، این‌ کارشخصی‌ آنها باید به‌ چه‌ شکل‌ باشد؟ همان‌طور که‌ می‌توان‌ حافظه‌ فعال‌ را با تکه‌ای‌کردن‌ اطلاعات‌ تقویت‌ کرد، می‌توان‌ طول‌ مدت‌ ذخیره‌ اطلاعات‌ را با کار کردن‌ بیشترکرده‌ این‌ فرایند تمرین‌ یا تکرار نامیده‌ می‌شود راه‌های‌ زیادی‌ برای‌ تمرین‌ اطلاعات‌ بایک‌ مهارت‌ وجود دارد. یکی‌ از آنها که‌ تکرار نامیده‌ می‌شود از بارها و بارها تکراراطلاعات‌ با یک‌ فعالیت‌ تشکیل‌ شده‌ است.
 
تکرار برای‌ یاد گرفتن‌ یک‌ روند (یک‌ مهارت‌ یا عادت‌) بسیار مؤثرتر است‌ تا حفظ‌کردن‌ شماره‌ تلفن‌ زیرا تکرار برای‌ تشکیل‌ ارتباطات‌ عصبی‌ قوی‌ جهت‌ فراگیری‌ یک‌مهارت‌ یا عادت‌ به‌ صورت‌ خودکار ضروری‌ است‌. رانندگی‌ بدون‌ توجه‌ خودآگاه‌ یارمزگشایی‌ یک‌ متن‌ به‌طور خودکار به‌ نحوی‌ که‌ قادر باشد تا روی‌ معنای‌ چیزی‌ که‌می‌خوانید تمرکز کنید، نیازمند تکرار یا تمرین‌ مداوم‌ این‌ مهارت‌هاست‌ شمانمی‌توانید شنا کردن‌ یا پیانو زدن‌ را با خواندن‌ کتاب‌ در مورد آنها قرار بگیرند. بنیامین‌بلوم‌ (۱۹۸۶) فرایند خودکار بودن‌ را اینطور توصیف‌ کرده‌ «توانایی‌ انجام‌ یک‌ مهارت‌به‌ صورت‌ ناخودآگاه‌ با سرعت‌ و درستی‌ همزمان‌ با انجام‌ خودآگاه‌ فعالیت‌های‌ دیگرمغزی‌».

نوعی‌ از تمرین‌، تمرین‌ تشریحی‌ است‌ که‌ یک‌ شاخه‌ وسیع‌ است‌ و روش‌های‌ زیادی‌ رادر برمی‌گیرد. این‌ روش‌ها دانش‌آموزان‌ را تشویق‌ می‌کند تا اطلاعات‌ را به‌ نحوی‌تشریح‌ کند که‌ مهم‌ و یادسپاری‌ آن‌ را تقویت‌ می‌کند. روش‌های‌ تشریحی‌ معمولاً به‌دلیل‌ معنادارتر کردن‌ یا مربوط‌ کردن‌ اطلاعات‌ به‌ دانش‌آموز، حافظه‌ را تقویت‌می‌کند. درک‌ کردن‌ رویداد تاریخی‌، یا الگوریتم‌ ریاضی‌ یا فرمول‌ در شیمی‌ از این‌ نوع‌تمرین‌ هستند.

الف‌) تعداد مساله‌هایی‌ که‌ در یک‌ نوبت‌ به‌ دانش‌آموزان‌ می‌دهیم‌ از ۵ تا بیشتر نباشد.
ب‌) سعی‌ کنیم‌ حل‌ مساله‌ در طول‌ سال‌ استمرار داشته‌ باشد، در کتابها تمام‌مساله‌هایی‌ را که‌ برای‌ دانش‌آموز منظور شده‌ در یک‌ نوبت‌ به‌عنوان‌ تکلیف‌ به‌دانش‌آموزان‌ ندهیم‌.
ج‌) اگر در کتاب‌ مسائلی‌ است‌ که‌ برای‌ دانش‌آموزان‌ آن‌ کلاس‌ مشکل‌ است‌ یک‌راهنمایی‌ مختصری‌ به‌ آنها اضافه‌ کنیم‌.
د) در صورتی‌ که‌ وقت‌ کلاس‌ اجازه‌ دهد و فضای‌ یادگیری‌ مناسب‌ باشد چند مساله‌ رادر کلاس‌ به‌ صورت‌ گروهی‌ مثل‌ کار در کلاس‌ انجام‌ دهیم‌.

مثال‌ : تمرین‌ و مساله‌ ریاضی‌
تمرین‌ ۱) ?= ۳ + ۲
تمرین‌ ۲) ? =(۲×۱۰ ) +(۳ × ۶ )
مساله‌ برای‌ تمرین‌ ۱ ـ علی‌ دو کتاب‌ قصه‌ در کتابخانه‌اش‌ در داشت‌، سه‌ کتاب‌ قصه‌دیگر هم‌ در هفته‌ کتاب‌ خرید او اکنون‌ چند کتاب‌ قصه‌ در کتابخانه‌اش‌ دارد؟
مساله‌ برای‌ تمرین‌ ۲ ـ در کلاس‌ سوم‌ الف‌ مدرسه‌ حافظ‌ ۶ نیمکت‌ ۳ نفره‌ و در کلاس‌سوم‌ ب‌ ۱۰ نیمکت‌ ۲ نفره‌ موجود است‌. روی‌ هم‌ در کلاس‌ سوم‌ چند نیمکت‌ موجوداست‌.

مساله‌ها و تمرین‌ها
برخلاف‌ تمرین‌ها که‌ عمدتاً تکرار و بازسازی‌ شده‌ درس‌ می‌باشند معمولاً حل‌ آنهاساده‌ است‌. اما مساله‌ها در دنیای‌ خارج‌ از کلاس‌ منعکس‌ است‌، به‌ عبارتی‌ مساله‌هابیشتر به‌ دنیای‌ واقعی‌ مربوط‌ هستند و در حل‌ آنها دانش‌آموزان‌ باید مدل‌سازی‌ریاضی‌ انجام‌ دهند. حل‌ مساله‌های‌ ریاضی‌ جان‌ کلام‌ ریاضی‌ است‌ اگر ریاضیاتی‌ راکه‌ آموزش‌ می‌دهیم‌، در دانش‌آموز توانایی‌ به‌وجود نیاورد، نمی‌تواند آنچه‌ را که‌آموخته‌ است‌ در حل‌ مسائل‌ پیرامونش‌ به‌ کار گیرد. کاری‌ نکرده‌ایم‌ و در راه‌ نیل‌ به‌هدف‌های‌ آموزشی‌ نیز ناموفق‌ عمل‌ کرده‌ایم‌، تنها محفوظاتی‌ را در ذهن‌ دانش‌آموزانباشته‌ایم‌ که‌ آن‌ هم‌ سودی‌ ندارد، از آنجایی‌ که‌ هدف‌ حل‌ تمرین‌ تثبیت‌ یادگیری‌است‌ ولی‌ مساله‌ کاربرد آن‌ در دنیای‌ واقعی‌ است‌ لذا برای‌ تقویت‌ دانش‌آموزان‌ در حل‌مساله‌ توصیه‌های‌ زیر مفید است‌.

چگونگی‌ توسعه‌ توانایی‌های‌ حل‌ مساله‌ها ریاضی‌ در دانش‌آموزان‌
گالیله‌ می‌گفت‌ «ریاضیات‌ زبان‌ طبیعت‌ است‌» یعنی‌ برای‌ شناختن‌ قانون‌هایی‌ که‌ برطبیعت‌ حکومت‌ می‌کنند باید به‌ ریاضیات‌ و روشهای‌ آن‌ آشنا بود، ولی‌ در واقع‌ کار به‌سادگی‌ نیست‌. اگر کسی‌ ریاضیات‌ را بیاموزد با دستورهای‌ و قانون‌ها و روش‌های‌ عمل‌ آن‌ آشنا نباشدنمی‌تواند اطمینان‌ داشته‌ باشد که‌ از عهده‌ حل‌ مساله‌ای‌ از زندگی‌ و طبیعت‌ برمی‌آید. هر مساله‌ تازه‌ای‌ روش‌ تازه‌ای‌ نیاز دارد و این‌ روش‌ را در صورت‌ مساله‌ نمی‌توان‌ به‌روشنی‌ دید، کسی‌ که‌ می‌خواهد مساله‌ تازه‌ای‌ را حل‌ کند باید به‌ جز تسلط‌ بر دستورهاو قاعده‌ها، این‌ توانایی‌ را داشته‌ باشد که‌ ضمن‌ جستجوی‌ راه‌ حل‌های‌ مساله‌، کلیداصلی‌ را بیابد و این‌، ممکن‌ نیست‌ مگر با تمرین‌ مداوم‌.

وقتی‌ درباره‌ حل‌ یک‌ مساله‌ می‌اندیشید معلوم‌ نیست‌ بتوانید در حل‌ آن‌ سرانجام‌ موفق‌شوید. خود اندیشیدن‌، راه‌های‌ گوناگون‌ را آزمایش‌ کردن‌، به‌ تدریج‌ ذهن‌ را برای‌ مبارزه‌ با هردشواری‌ تازه‌ای‌ آماده‌ می‌کند. اگر می‌بینید در مسابقه‌های‌ ریاضی‌ (مثلا درالمپیادهای‌ داخلی‌ یا جهانی‌)، مساله‌هایی‌ را مطرح‌ می‌کنند که‌ با مساله‌های‌ عادی‌متفاوت‌ است‌، به‌ این‌ دلیل‌ است‌ که‌ نیرو و توان‌ ذهنی‌ شرکت‌ کنندگان‌ را بیازمایند چراکه‌ خلاقیت‌ ریاضی‌، در درجه‌ اول‌، با تمرین‌های‌ طولانی‌ به‌ دست‌ می‌آید.

صورت‌ مساله‌ را با دقت‌ و چند بار بخوانید، بعد بدون‌ اینکه‌ دست‌ به‌ قلم‌ ببرید، اندکی‌بیندیشید، از کجا و چگونه‌ باید آغاز کرد به‌ چه‌ رابطه‌ای‌ بین‌ داده‌ها یا خواسته‌های‌مساله‌ وجود دارد؟ آیا می‌توان‌ بدون‌ حل‌ مساله‌ پاسخ‌ را حدس‌ زد؟ آیا راه‌هایی‌ برای‌آزمایش‌ روی‌ عددها، یا شکل‌های‌ ساده‌ وجود دارد؟ اگر مساله‌ حالتهای‌ خاص‌ساده‌ای‌ دارد اول‌ آنها را برای‌ خود مطرح‌ کنید. همیشه‌ برای‌ حل‌ یک‌ مساله‌ دشوار،باید در جستجوی‌ مساله‌های‌ ساده‌تری‌ بود که‌ البته‌ به‌ مساله‌ اصلی‌ مربوط‌ باشند) که‌به‌ تلاش‌ برای‌ حل‌ این‌ مساله‌های‌ ساده‌تر، راهی‌ مستقیم‌ یا غیر مستقیم‌ برای‌ مساله‌اصلی‌ پیدا کرد.

اگر مساله‌ را حل‌ کردید، با راه‌ حل‌ کتاب‌ مقایسه‌ کنید، کدام‌ ساده‌تر و کدام‌ زیباتراست‌؟ راه‌ حل‌ شما یا راه‌ حل‌ کتاب‌؟ اگر بعد از تلاشهای‌ بسیار، موفق‌ به‌ حل‌ آن‌نشدید، آن‌ وقت‌ به‌ حل‌ کتاب‌ مراجعه‌ کنید. شما با تلاش‌ خود ولو اینکه‌ نتوانسته‌باشید مساله‌ را حل‌ کنید، سود خود را برده‌اید، تلاش‌ شما ذهن‌ شما را نیرومندتر کرده‌است‌. در ضمن‌ با دیدن‌ راه‌ حل‌ کتاب‌، متوجه‌ می‌شوید چه‌ روشهایی‌ را مورد آزمایش‌قرار نداده‌اید یا در کجاها دچار گمراهی‌ شده‌اید.

روی‌ هر مساله‌ به‌ اندازه‌ کافی‌ بیندیشید و عمل‌ کنید. این‌ مهمتر از آن‌ است‌ که‌ موفق‌ به‌حل‌ آن‌ نشوید و یا در نیمه‌ راه‌ بمانید. اگر روی‌ یک‌ مساله‌ به‌ اندازه‌ کافی‌ اندیشیده‌باشید، حتی‌ در حالتی‌ که‌ نتوانسته‌اید آن‌ را به‌ نتیجه‌ برسانید، برای‌ شما سودمندتر ازحالتی‌ است‌ که‌ به‌ راه‌ حل‌ چندین‌ مساله‌، به‌ کمک‌ دیگران‌ و یا کتاب‌های‌ حل‌ مساله‌،پی‌برده‌ باشید. اگر شما به‌ اندازه‌ کافی‌ در پیدا کردن‌ حالتهای‌ مختلف‌، در ترکیب‌ عنصرها درجمع‌بندی‌ آگاهی‌های‌ جداگانه‌، تمرین‌ داشته‌ باشید، به‌ تدریج‌ چنان‌ شبکه‌ محکم‌ وگسترده‌ای‌ به‌ وجود می‌آید به‌ طوری‌ که‌ به‌ حل‌ مساله‌های‌ بعدی‌ می‌پردازید. اندیشه‌شما به‌ سرعت‌ با آزادی‌ از روی‌ آن‌ عبور می‌کند و آنچه‌ را که‌ لازم‌ دارد حتی‌ از تجربه‌ناآگاهانه‌ شما، در خود جمع‌ می‌کند.

بارها پیش‌ می‌آید وقتی‌ به‌ مساله‌ تازه‌ای‌ در زمینه‌ای‌ دشوار می‌پردازید دچار یاس‌ ودلتنگی‌ می‌شوید، چرا که‌ تقریباً همه‌ حالتها و ترکیبهایی‌ که‌ برای‌ حل‌ آن‌ در نظرمی‌گیرید، بی‌فایده‌ از آب‌ در می‌آید، با وجودی‌ که‌ از جانب‌های‌ بسیار زیادی‌ به‌ آن‌حمله‌ کرده‌اید، همه‌ جا مواجه‌ با بن‌ بست‌ شده‌اید، ولی‌ اگر حوصله‌ به‌ خرج‌ دهید وکار خود را با شکیبایی‌ دنبال‌ کنید به‌ تدریج‌ وضع‌ عوض‌ می‌شود، در طول‌ زمان‌ کارشما روشن‌، گویاتر و امید بخش‌تر می‌شود، کم‌کم‌ تجربه‌ ناآگاهانه‌ هم‌ به‌ یاری‌ شمامی‌آید، این‌ درست‌ مثل‌ آموزش‌ دوچرخه‌ سواری‌ است‌ پیش‌ از آنکه‌ حرکت‌ شما به‌صورت‌ ناآگاهانه‌ در آید، نمی‌توانید منتظر این‌ باشید که‌ نسبت‌ به‌ کار خود اعتمادداشته‌ باشید، زمانی‌ می‌رسد که‌ وقتی‌ حل‌ مساله‌ای‌ را آغاز می‌کنید. می‌توانید درهمان‌ مرحله‌ اول‌، به‌ درستی‌ و با اطمینان‌ عنصرها و شرط‌های‌ لازم‌ را انتخاب‌ کنید.آنها را به‌ درستی‌ ترکیب‌ نمایید و به‌ راحتی‌ خود را به‌ مسیرهای‌ حل‌ مساله‌ برسانید،درست‌ مثل‌ اینکه‌ کسی‌ شما را که‌ در نوع‌ انتخاب‌ یک‌ حالت‌، از میان‌ انواع‌ ممکن‌حالت‌ها، کمک‌ می‌کند و همان‌ حالت‌ درست‌ مورد نظرتان‌ را به‌ شما نشان‌ می‌دهد، به‌این‌ ترتیب‌ به‌ اصل‌ متکی‌ بر فعالیت‌ آگاهانه‌ و متکی‌ بر دانش‌ یعنی‌ اصل‌ حرف‌ زدن‌ واصل‌ از جزء به‌ کل‌ می‌تواند به‌ شما کمک‌ کند تا در حل‌ مساله‌ها، به‌ حالت‌ عادی‌خودکار و ناآگاهانه‌ برسید.
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 25 اردیبهشت 1395 ساعت: 8:54 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

آیا زنان بیش از مردان به اضطراب ریاضی دچار می شوند؟‎

بازديد: 103

آیا زنان بیش از مردان به اضطراب ریاضی دچار می شوند؟‎

 ریاضی؛ شما با شنیدن این اسم چه احساسی پیدا می کنید؟ شور و علاقه؟ تنفر و کسالت؟ ترس و اضطراب؟ برای بسیاری از ما زنگ ریاضی در مدرسه حکم کابوسی عذاب آور را داشته است؛ اما این ترس و دلزدگی از کجا ناشی می شود؟ آیا میان زنان و مردان از این جهت فاصله و تفاوتی وجود دارد؟
 
به گزارش سرویس ترجمه شفقنا زندگی، اغلب ما بارها در زندگی با جملاتی از قبیل اینکه زنان در ریاضی ضعیف تر از مردان هستند یا زنان توانایی حل کردن مسائل ریاضی را ندارند شنیده ایم. جملاتی که اگر چه در ظاهر ریشه در باورهای غلط اجتماعی دارد؛ اما چندان هم دور از علم و منطق هم نیستند.
 
یافته های به دست آمده از آخرین تحقیقات انجام شده حکایت از آن دارد که زنان به دلیل پدیده ای با عنوان «اضطراب ریاضی» عملکرد مطلوبی در این رشته تحصیلی از خودشان نشان نمی دهند. این در حالی است که در دیگر رشته های تحصیلی چنین تفاوت جنسیتی را کمتر شاهد هستیم.

اضطراب ریاضی، یک احساس منفی و ناخوشایند است که منجر به دوری زنان از مواجهه با موضوعات مرتبط با این رشته می شود. همین مسأله، شرایط را به سمتی پیش می برد که زنان علاقه و تمایل کمتری برای فعالیت در زمینه ریاضی یا شاخه های مرتبط با این علم داشته باشند. هر چند برخی از این رفتار به ساختارها و تفاوت های شناختی مغزی زنان و مردان باز می گردد اما نباید از نقش هنجارهای اجتماعی هم غافل شد. در واقع، انتظارات و باورهای اجتماعی از دختران و پسران بر نحوه عملکرد آنها در علوم مختلف اثر گذار است؛ چرا که آنها خودشان را بیشتر در نقش های پذیرفته در جامعه تصویر می کنند.

بنابراین، وجود ذهنیتی مبنی بر اینکه پسران در ریاضیات موفق تر از دختران هستند به شکلی مستقیمی موجب افزایش اضطراب دختران در مواجهه با مسائل این رشته می شود. به همین خاطر اغلب دختران در مقایسه با پسران نمی توانند عملکردی مطلوب در ین زمینه از خودشان به نمایش بگذارند.
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 25 اردیبهشت 1395 ساعت: 8:52 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

عجیب ترین فرمولهای ریاضی

بازديد: 79

عجیب ترین فرمولهای ریاضی

معادله عشق گوگل

ریاضی در نگاه اول علمی خشک و تنها برپایه قوانین منطقی به نظر می رسد اما دانشمندان در سال گذشته اثبات کردند که این علم از مهارت بالایی برای سرگرم کردن مردم و دلچسب کردن زندگی روزمره برخوردار است.
 
معادله "عشق" در گوگل 
 جستجوی معادله ای ویژه در موتور جستجوی گوگل که از قابلیت تجزیه فرمولهای ریاضی برخوردار است، نمودار این فرمول را که به معادله "عشق" شهرت پیدا کرده نمایش خواهد داد. موتور جستجوی مشهور گوگل نتایجی فراتر از صفحات ساده وب را برای کاربرانش فراهم می آورد، گوگل می تواند زبانهای مختلف را ترجمه کند و یا مقیاسهای اندازه گیری مختلف را به یکدیگر تبدیل کند. اکنون با کمک گرفتن از قدرت تجزیه بالای معادلات ریاضی این موتور جستجو، گوگل توانسته است یکی از مرموزترین نیروهای موجود در جهان، نیرویی، یعنی عشق را مصور سازد.
 
موتور جستجوی گوگل با تجزیه و تحلیل معادله زیر توانسته آن را به شکل نمادینی از عشق مصور سازد:
 
sqrt(cos(x))*cos(300x)+sqrt(abs(x))-0.7)*(4-x*x)^0.01, sqrt(6-x^2), -sqrt(6-x^2) from -4.5 to 4.5
این معادله به منظور نمایش دادن فضایی در میان یک دایره یا مثلث طراحی نشده است، بلکه فضایی انتزاعی را نمایش می دهد که می توان آن را مرزهای قلب انسان توصیف کرد.
 
***
 
فرمول ریاضی تهیه یک فنجان چای مطبوع!
چای یکی از بهترین نوشیدنیها است. ممکن است بسیاری از مردم تصور کنند که تهیه یک چای عالی هنر است. در سالی که گذشت گروهی از دانشمندان دانشگاه اومبریای شمالی در انگلیس نشان دادند که تهیه یک چای خوب بیش از آنکه هنر باشد، علم است.
 
این دانشمندان با ارائه یک فرمول ریاضی راز تهیه یک فنجان چای مطبوع را نشان دادند. برپایه این فرمول ریاضی، دمای مطلوب برای نوشیدن چای 60 درجه سانتیگراد است که 6 دقیقه پس از ریختن این نوشیدنی در فنجان به دست می آید. اما پس از گذشت 17 دقیقه و 30 ثانیه، دمای چای به 54 درجه سانتیگراد می رسد که بهترین دما برای لذت بردن از آن است.
 
فرمول ریاضی یک فنجان چای مطبوع:
 TB+ (H2O) 2mins BT+ C(10 ml) 6 mins BT= PC(OT 60°c
 
توضیح علائم اختصاری:
 TB یک چای کیسه ای
BT زمان دم کردن/ در این فرمول دو دقیقه
 H2O آب
 C شیر/ در این فرمول 10 میلی لیتر
 PC یک فنجان چای مطبوع
 OT دمای مناسب برای نوشیدن چای/ در این فرمول 60 درجه سانتیگراد
 
***
افراد متولد هر ماه در آینده چه شغلی پیدا می کنند
 دانشمندان علم نجوم بارها تائید کرده اند که طالع بینی از روی حرکت ستارگان و کواکب و یا کف بینی ریشه علمی ندارد. شاید به همین منظور پژوهشگران اداره ملی آمار انگلیس در یک تحقیق کاملاً جدی و با استفاده از اطلاعات تازه ترین سرشماری ماههای تولد افرادی را که در 19 شغل مختلف مشغول به کار هستند، تجزیه و تحلیل کرده و نوع ارتباط میان ماه تولد و شغل آینده را تعیین کردند. هرچند ذکر این نکته ضروری است که این طالع بینی تنها براساس اطلاعات آماری و تنها در انگلیس انجام شده اند و بنابراین به نظر می رسد که همانند سایر طالع بینی ها معتبر نیست.
 
برپایه این بررسیها برای مثال بیشتر دندانپزشکان متولد ماه دسامبر هستند درحالی که ماه فوریه برای پرورش هنرمندان ماه ایده آلی است. تعداد پزشکان عمومی و ماموران مالیات در ماه ژانویه افزایش می یابد. ماه مارس برای خلبانان و موسیقیدانان ماه مناسبی است.
 
ماه ژوئن مهد روسای شرکتها و برندگان نوبل است. به طوریکه از 22 نفر از آخرین برندگان نوبل 5 برنده متولد این ماه هستند.
 
ارتباط میان مشاغل و ماههای تولد از دیدگاه اداره آمار انگلیس:
 
ژانویه: درصد بالای پزشکان عمومی و ماموران مالیات
 
فوریه: ماه مناسب برای هنرمندان و کنترل کننده های ترافیک
 
مارس: خلبانان و موسیقیدانان
 
آوریل: افراط و تفریط. ضریب هوشی پایین تر از حد متوسط و تولید دیکتاتور: صدام، هیتلر-  شاید هم نابغه شدید: چارلی چاپلین
 
می: چند فوتبالیست از جمله دیوید بکهام و تعداد بیشتری سیاستمدار (جان اف کندی و تونی بلر)
 
ژوئن: ماه ایده آل برای روسای شرکتها و برندگان نوبل
 
جولای: ماه مناسب برای بناها، رانندگان قطار، آرایشگرها و آدمهایی که از راههای عجیبی معروف می شوند: جولین آسانژ، جی. کی رولینگ، دانیل ردکلیف (بازیگر هری پاتر)
 
آگوست: بازهم تعداد زیادی بنا اما رئیس جمهور هم در این ماه زیاد متولد شده است: باراک اوباما و بیل کلینتون.
 
 سپتامبر: فوتبالیستها و افراد معروف دانشگاهی
 
اکتبر: ماه مناسب برای کسانی که می خواهند عمر طولانی داشته باشند. به طورمتوسط متولدین این ماه 215 روز بیشتر از متولدین ماه مارس زندگی می کنند.
 
نوامبر: این احتمال وجود دارد که به یک قاتل زنجیره ای و یا بیمار اسکیزوفرنی تبدیل شوید.
 
دسامبر: متوسط تعداد دندانپزشکان در این ماه زیاد است.
 
***
کشف فرمول ریاضی پنهان در موسیقی
 
نتایج برخی تحقیقات حاکی از آن است که حتی انسانهای اولیه نیز از حس موسیقایی و حس علاقه مندی ریتمها برخوردار بودند.
سال گذشته محققان دانشگاه استنفورد و دانشگاه مک گیل با تجزیه و تحلیل هزار و 788 حرکت در 558 قطعه موسیقی کلاسیک غربی که در طول 400 سال گذشته نوشته شده اند دریافتند زمانی یک قطعه موسیقی خوشآیند می شود که تعادل خوبی میان پیش بینی پذیری و غافلگیری وجود داشته باشد. این دانشمندان نشان دادند زمانی یک قطعه موسیقی خوشآیند می شود که از یک ساختار فراکتال یا "بَرخال" برخوردار باشد. بَرخال یا فراکتال (Fractal) ساختاری است که هر جزء از آن با کل ساختار متشابه است.
ریاضیدانان آمریکایی و کانادایی در این بررسیها به معادله f =c/M به توان D دست یافتند که در آن f بسامد زمانی وقوع حوادث، M اندازه شدت وقوع حوادث، c ثابت تناسب و D اندازه فراکتال است.
 
به این ترتیب مشخص شد که قطعات موسیقایی خوشایند به ویژه در موسیقی کلاسیک غربی آنهایی هستند که بسیار منظم تر و پیش بینی پذیرترند و از قانون توانی 1/f به توان β زمانی که β بین 0.5 و 1 متغیر باشد پیروی می کنند.
 
***
یک فرمول ریاضی جدید برای حل مکعب روبیک
 مکعب روبیک را "ارنو روبیک" در سال 1974 اختراع کرد. نسخه کلاسیک این اسباب بازی یک مکعب 3 در 3 در 3 خانه در دو رنگ و سه ردیف است که برای حل آن باید با حرکت دادن ردیفهای خانه ها رنگهای هر یک از ابعاد را به یک شکل واحد در آورد.
 
حل این مکعب در کوتاهترین زمان و کمترین حرکت، یکی از معماهای بزرگ ریاضیدانان در طول دهه های اخیر بوده است.
 
در سال 1390، دانشمندان موسسه تکنولوژی ماساچوست با همکاری دانشگاه واترلو و دانشگاه تافتس توانستند آلگوریتم جدیدی را ارائه کنند که برپایه یکی از رایج ترین استراتژیهای حل این معما قرار دارد.
 
این آلگوریتم با حرکت دادن یک مربع رنگی در جهت مورد نظر و بدون تکان دادن بقیه های خانه های مکعب می تواند این پازل را حل کند. برپایه این فرمول جدید، تعداد حداکثر موقعیتهای لازم برای حل این مکعب برپایه نسبت تناسب n²/log n تعیین می شود.
 
در این تناسب، متغیر n تعداد خانه های رنگی است که در یک طرف مکعب در کنار هم قرار می گیرند. به طوریکه برای مثال در مورد یک مکعب کلاسیک فرمول به این شکل جایگزین می شود: 9 به توان 2 تقسیم بر لگاریتم 9.  برای حل مکعب روبیک در حدود 43 میلیارد میلیارد ترکیب ممکن وجود دارد. این آلگوریتم نشان می دهد که برای حل یک مکعب 20 در 20 در 20 خانه تنها به 5 حرکت نیاز است.
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 25 اردیبهشت 1395 ساعت: 8:51 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

آیا ما باهوش تر می شویم

بازديد: 61

آیا ما باهوش تر می شویم؟

تیم وو ستون‌نویس ثابت نیویورکر و استاد حقوق دانشگاه کلمبیا، نقش و تاثیر اینترنت و به طور کلی تکنولوژی را بر توانایی فردی انسان‌ها بررسی کرده است. اینکه آیا تکنولوژی و اینترنت از ما انسان‌هایی تنبل و کودن ساخته یا اینکه توانایی‌های ما را ارتقا داده است. 
  
آیا ما باهوش‌تر می‌شویم یا کودن‌تر؟ نیکولاس کار، سال ۲۰۱۰ در کتابش «سطحی‌ها: کاری که اینترنت با مغزهای ما می‌کند» اینترنت را برای افزایش مشکلات‌ شناختی سرزنش می‌کند در حالی که کلایو تامپسون در کتاب اخیرش، «باهوش‌تر از آنچه فکر می‌کنید: چگونه تکنولوژی ذهن‌های ما را بهینه می‌سازد» استدلال می‌کند که تکنولوژی‌ها در حال تقویت قابلیت‌هایمان هستند.  
 
برای راستی‌آزمایی این دو ادعاء آزمایش فرضی ذیل را در نظر بگیرید:  
 
یک مسافر زمان فرهیخته که در سال ۱۹۱۴ زندگی می‌کرده، وارد اتاقی می‌شود که توسط پرده به دو قسمت تقسیم شده است. محققی به او می‌گوید که وظیفه‌اش، از طریق پرسیدن هر سؤال دلخواهی، مشخص کردن هوش شخصی است که در طرف دیگر پرده قرار دارد.  
 
پرسش‌های مسافر زمان با صدایی که دارای لهجه است (لهجه امریکایی قرن بیست و یکم) جواب داده می‌شود که او تشخیص نمی‌دهد. زنی که در آن طرف پرده است دارای یک حافظۀ فوق‌العاده است. او می‌تواند بدون تأخیر زیادی هر متنی از کتاب مقدس یا شکسپیر را بخواند. توانایی ریاضی او فوق‌العاده است – سوال‌های سخت ظرف چند ثانیه حل می‌شوند- او همچنین و اگر چه با تلفظی عجیب، قادر به صحبت کردن به چند زبان خارجی است. 
از همه جالب‌تر، توانایی او در توصیف تقریباً هر نقطه‌ای از زمین با جزئیات زیاد است گویی که آن را از بالا مشاهده می‌کند. او همچنین در ربط دادن مفاهیم به ظاهر تصادفی به یکدیگر ماهر است و وقتی مسافر زمان از او می‌پرسد که چگونه خداوند می‌تواند هم خیر باشد و هم قادر مطلق، او می‌تواند پاسخ‌های نظری پیچیده‌ای ارایه کند.  
 
بر اساس این آزمون تورینگ تعدیل شده، مسافر زمان ما این طور نتیجه می‌گیرد که در قرن گذشته،‌ نژاد بشر به یک سطح جدید هوش بر‌تر دست یافته است. او با ملاحظه استفاده از یک زبان ویژه که در سال ۱۹۱۴ موجود نبود (و بعد‌ها توسط جان فون نویمان ابداع شد) ممکن است این طور نتیجه بگیرد که‌ نژاد انسان به مرحله‌ای بی‌نظیر رسیده، جایی که در آن به هوش و بینشی فرا‌تر از فهم ذهن سال ۱۹۱۴ دست یافته است.  
 
البته آن زن پشت پرده یکی از ما است. به بیان دیگر او انسانی عادی است که فهم خود را با دو ابزار تقویت کرده است: تلفن همراهش و نیز اتصالش به اینترنت یا به عبارت دیگر پایگاه‌هایی چون ویکی‌پدیا، گوگل‌مپز و کورا.  
 
برای ما او معمولی است ولی برای آن مرد حیرت‌انگیز است. با استفاده از ماشین‌ها، ما انسان‌های ارتقا‌یافته و خدایان مصنوعی هستیم اگر چه نسبت به این واقعیت مانند سایر اموری که به آن عادت داریم به نحو چشمگیری بی‌تفاوت شده‌ایم.  
 
بدون ابزار‌هایمان، مساله برطرف می‌شود و ما کودن‌تر از آن دوستمان هستیم که در اوائل قرن بیستم زندگی کرده است و دامنه توجه طولانی‌تری دارد و ممکن است بتواند لاتین را بخواند و بنویسد و حساب را سریع‌تر انجام دهد.  
 
نمایش مسافر زمان نشان می‌دهد که پاسخ به این سؤال که آیا ما در حال باهوش‌تر شدن هستیم یا نه بسته به آن است که چطور «ما» را طبقه‌بندی کنید. دلیل اینکه تامپسون و کار به نتایج متفاوتی می‌رسند همین مطلب است. تامپسون دربارۀ سایبورگ - یک موجود با هر دو اجزای ارگانیک و مکانیکی - قضاوت می‌کند حال آنکه کار انسان در پس آن را.  
 
پروژهٔ ارتقای انسان  در طول پنجاه سال گذاشته در حال اجرا بوده است. این پروژه در اوایل دهۀ شصت در پنتاگون شروع شد. آن زمانی که جی. سی. آر. لیکلیدر  روان‌شناس و مسئول تأمین اعتبار تحقیقات پیشرفته، دربارۀ آن چیزی می‌اندیشید که خود همزیسیتی کامپیوتر-انسان می‌نامید. (لیکلیدر همچنین پیشنهاد تأمین اعتبار پروژه‌ای را به بخش دفاعی داد که در ‌‌نهایت‌‌ همان اینترنت شد).  
 
او بر این باور بود که اهمیت ویژه کامپیوتر‌ها در ارتقای قابلیت‌های انسان است و به همین سبب او از میان سایر پروژه‌ها پروژۀ داگلاس انگلبارت، نویسندۀ کتاب «ارتقای هوش انسان» را تأمین اعتبار کرد؛ که پیشنهاد روشی نظام‌مند و جدید برای بهینه ساختن کارایی ذهنی افراد انسان ارایه می‌داد.  
 
انگلبرت مرکز تحقیقات ارتقا یافتن را پایه گذاشت که در دهۀ شصت فکر واسطه کاربری تصویری بر مبنای صفحه نمایش، صفحه کلید و ماوس را توسعه داد. بسیاری از محققان آن مرکز بعد‌ها به کار در آزمایشگاه‌های معروف شرکت زیراکس (Xerox) مشغول شدند. ایدۀ واسطهٔ کاربری توسط شرکت اَپل نیز استفاده شد.  
 
از آن زمان به بعد، پروژۀ اصلی رشتۀ کامپیو‌تر ساختن چیزهای مستقلاً باهوش (مانند HALL) نبوده، بلکه تلاش برای ارتقای هوش ما در نقاط ضعف آن بوده است. موفق‌ترین و سودمند‌ترین محصولات آن‌هایی هستند که به ما در انجام کارهایی کمک کرده‌اند که در غیر این صورت از انجام آن ناتوان بودیم.  
 
حافظه محدود ما نشان می‌دهد که در حساب ضعیف هستیم و هیچ فردی دیگر عملیات تقسیم طولانی انجام نمی‌دهد. از طرف دیگر، حافظه‌های ما غیرقابل‌اعتماد هستند و بنابراین آن‌ را بافضای ذخیره الکترونیک جبران کرده‌ایم. در مقایسه با کامپیو‌تر مغز انسان در برقراری ارتباط با سایر مغز‌ها ضعیف است. بنابراین ابزارهایی چون ویکی‌پدیا و موتور جستجوی گوگل را اختراع کردیم که به این نوع اتصال کمک کنند.  
 
دوست مسافر زمان ما ثابت می‌کند که اگر چه پروژهٔ ارتقای انسان یک موفقیت به حساب می‌آید نمی‌توانیم هزینه‌های آن را انکار کنیم. تصور نقصان بیولوژیکی هشداردهنده است و همیشه این احساس آزار می‌دهد که هوش‌های کمکی «ما» به شمار نمی‌روند. ولی نباید اشتباه کرد، ما هم اکنون موجوداتی غیر از آنی که قبلاً بودیم شده‌ایم. بجای تکامل و تحول بیولوژیک در حال تکامل تکنولوژیک هستیم در مسیری که باید امیدوار باشیم مثبت است.
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 25 اردیبهشت 1395 ساعت: 8:50 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 82

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس