جواب سوالات کتاب - 3

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

درسنامه آموزشی و پاسخ فعالیت های درس ششم فارسی چهارم آرش کمانگیر

بازديد: 64398
درسنامه آموزشی و پاسخ فعالیت های درس ششم فارسی چهارم آرش کمانگیر

 

درسنامه آموزشی و پاسخ فعالیت های درس ششم فارسی چهارم آرش کمانگیر

 

 

1 معرفی یکی از نمادهای اسطوره ای فرهنگ ایران

2 تقویت روحیهٔ دفاع از وطن و میهن دوستی

3 آشنایی بیشتر با پهلوانان ایرانی

4 آشنایی با افسانه های ملّی

5 تقویت قدرت درک متن و دریافت پیام اصلی درس

6 تقویت درک و بیان پیام تصاویر

7 آشنایی با ساختار جمله

8 آشنایی با نشانهٔ ربط “عطفی” به عنوان ابزار

انسجام گزاره های متن

9 آشنایی با بند روایتی


 

 

معنی لغات درس ششم

نبرد : جنگ

طولانی : بلند

افراسیاب : فرمانده سپاه توران

پاداری : استقامت

پهلوان : دلاور

اندوهگین : غمگین

بردباری : صبوری

آشتی : صلح

خاور : شرق

پولادین : فولادی

دشوار : سخت

بی تابی : تحمل نداشتند

استوار : محکم

نیرومند : قوی

نیرو : توان

گام : قدم

نگریست : نگاه کرد

تیزبال : پر سرعت

بامداد : صبح

نیمروز : ظهر

تناور : نیرومند


هم خانواده آرش کمانگیر فارسی چهارم :

تحقیر : حقارت حقیر

ماهر : مهارت

مشکل : اشکال

منتظر : انتظار

توانا : توانایی توان

نقص : ناقص


 

مخالف آرش کمانگیر فارسی چهارم

پیروزی : شکست

ناامید : امیدوار

سختی : آسانی

آشتی : قهر

خاور : باختر

محکم : سست

نهانی : آشکار

نازک : ضخیم

دیوانه : عاقل

شیرین : تلخ

تیره : روشن

توانا: ناتوان


 

کلمات املایی آرش کمانگیر فارسی چهارم

طولانی سپاه توران افراسیاب جیحون بی تابی قامتی رشید استوار نقص و عیب تناور تیغه ی شمشیر گهر چست

و چابک وزنده غران گریزان گوهر فشانی

 


متن درس  :

نبرد، طولانی و خسته کننده شده بود و همه، نگران بودند. سپاه توران به فرماندهی افراسیاب از رود جیحون گذشته بود. ایرانیان دربرار تورانیان پایداری می‌کردند امّا پیروزی بر آنان، بسیار مشکل بود. ایرانیان از پیروزی ناامید و از شکست اندوهگین شده بودند. روزگار به سختی می‌گذشت و چاره‌ای جز بردباری نبود.

سرانجام، دو سپاه تصمیم گرفتند که آشتی کنند. تورانیان پیشنهاد کردند که پهلوانی ایرانی تیری به سوی خاور پرتاب کند. هرجا که تیر فرود آید، آنجا مرز ایران و توران باشد.

این خبر را هر دهانی، زیر گوشی، بازگو می‌کرد:
آخرین فرمان
آخرین تحقیر
مرز را پرواز تیری، می‌دهد سامان
گر به نزدیکی فرود آید
خانه‌هامان، تنگ
آرزومان، کور
ور بپّرد دور
تاکجا؟ تاچند؟
آه! کو بازوی پولادین و کو سر پنجه‌
ٔ ایمان؟

راستی، چه پیشنهاد دشواری! مگر یک تیر چقدر میتواند دور بشود؟ کدام تیراندازی این کار بزرگ را انجام خواهد داد؟

آرش کمان‌گیر، تیرانداز ماهر ایرانی، خود را برای پرتاب این تیر آماده کرد. همه نگران و منتظر، پای کوه بلند دماوند ایستاده بودند. مادران دعا می‌کردند؛ پیرمردها، اشک می‌ریختند؛ کودکان با بی‌تابی، آرش کمان‌گیر را که با قامتی رشید و استوار پای کوه ایستاده بود، نگاه می‌کردند.

آرش با قدم‌های محکم از کوه بالا رفت؛ روی تخته سنگ بزرگی ایستاد؛ بازوان و تن نیرومند خود را به همه نشان داد و گفت: «خوب ببینید! در بدن من هیچ نقص و عیبی نیست؛ امّا خوب می‌دانم چون تیر از کمان رها شود، همه‌ٔ نیروی من از تن بیرون خواهد رفت. من جان خود را در تیر خواهم گذاشت و برای سربلندی ایران فدا خواهم کرد».

آرش با گام‌های بلند از کوه بالا رفت؛ وقتی به قلّه رسید در آنجا دست به دعا برداشت و با خدای خود زمزمه کرد: «ای خدای آسمان‌ها! ای آفریدگار کوه‌ها و دریاها! ای توانایی که به ما توانایی بخشیده‌ای! مرا یاری کن تا سرزمین ایران را از دست دشمنان رها کنم».

آن گاه از بالای قلّه به دشت‌های سبز و رودهای آبی نگریست. صدای مردم از همه جا به گوش می‌رسید. آرش نام خدا را بر زبان آورد و باهمه‌ٔ توان، کمان را کشید. تیر همچون پرنده‌ای تیز بال، پرواز کرد؛ از بامداد تا نیم روز در پرواز بود؛ از کوه و درّه و دشت گذشت و در کنار رود جیحون بر تنه‌ٔ درخت گردویی که در جهان از آن تناورتر و بلندتر نبود، نشست و آنجا مرز ایران و توران شد.

مردم از پیر و جوان به سمت قلّه حرکت کردند. آرش، بی‌جان بر تخته سنگی افتاده بود.
آری، آری، جان خود در تیر کرد آرش
کار صدها، صدهزاران تیغه‌
ٔ شمشیر کرد آرش

 


درست و نادرست (صفحهٔ 58 کتاب درسی)

۱-  آرش برای پرتاب تیر در دشتی سرسبز ایستاد. نادرست
۲-
 ایرانیان در برابر سپاه توران مقاومت می‌کردند. درست
۳-
 تورانیان پیشنهاد کردند که پهلوانی ایرانی تیری به سوی غرب پرتاب کند. نادرست


 

درک مطلب (صفحهٔ 58 کتاب درسی)

۱- چرا ایرانیان پیشنهاد تورانیان را پذیرفتند؟ زیرا ایرانیان از جنگیدن خسته شده بودند و فکر می‌کردند با پذیرفتن این تصمیم می‌توانند ایران را نجات دهند.
۲-
 منظور از «مرز را پرواز تیری می‌دهد سامان» چیست؟ منظور این است که سر نوشت و آینده‌ٔ کشور با پرتاپ یک تیر باید معلوم شود.
۳-
 چرا آرش پس از پرتاب تیر جان داد؟ زیرا با تمام وجود این کار را کرد و تمام نیرو و توانش را برای پرتاپ تیر از دست داد. در نتیجه نتوانست این فشار زیاد را تحمل کند و جان سپارد.

 


دانش زبانی (صفحهٔ 58 کتاب درسی)

جمله‌‌های زیر را بخوانید:
-
 مادران، دعا می‌کردند.
- پیرمردان، اشک می‌ریختند.
- کودکان، آرش کمان‌گیر را نگاه می‌کردند.
- آرش از کوه بالا رفت.
- آرش، نام خدا را بر زبان آورد.

جمله از یک یا چند کلمه تشکیل می‌شود و پیام کاملی را به شنونده انتقال می‌دهد.


 

تصویرخوانی و صندلی صمیمیت (صفحهٔ 59 کتاب درسی)

 ۱- نگاه کردن به تصویر: تصویر را با دقّت ببینید و به جزئیات آن توجّه کنید.
۲-
 تفكّر: برای فهمیدن معنی تصویر، فکر کنید و مطالبی را که از تصویر برداشت کرده‌اید در ذهن خود مرور کنید.
۳-
 گفتار: هر وقت آماده شدید، رويِ صندلی معلّم بنشینید و درباره‌ٔ برداشت خود از تصویر برای دوستانتان صحبت کنید.


بخوان و حفظ کن

باران

باز باران با ترانه
با گوهرهای فراوان
می‌خورد بر بام خانه
یادم آرد روز باران
گردش یک روز دیرین
خوب و شیرین
توی جنگل‌های گیلان
کودکی ده ساله بودم
شاد و خرم
نرم و نازک
چست و چابک
با دو پای کودکانه
می‌دویدم همچو آهو
می‌پریدم از سر جو

دور می‌گشتم ز خانه
می‌شنیدم از پرنده
از لب باد وزنده
داستان‌های نهانی
رازهای زندگانی
برق چو شمشیر برّان
پاره می‌کرد ابرها را
تندر دیوانه، غُرّان
مشت می‌زد ابرها را
جنگل از باد گریزان
چرخ‌ها می‌زد چو دریا
دانه‌های گرد باران
پهن می‌گشتند هر جا
سبزه در زیر درختان
توی این دریای جوشان
جنگل وارونه پیدا

بس گوارا بود باران!
به! چه زیبا بود باران!
می‌شنیدم اندر این گوهرفشانی
رازهای جاودانی
پندهای آسمانی
بشنو از من کودک من
پیش چشم مرد فردا
زندگانی، خواه تیره،
خواه روشن،
هست زیبا،
هست زیبا،
هست زیبا!

گلچین گیلانی

 


آموزش لحن درس ششم فارسی چهارم ابتدایی آرش کمانگیر

لحن متن درس ششم از نوع روایی حماسی می باشد.

این متن دارای آهنگی نرم و گاهی کوبنده و حماسی است،

به گونه ای که شنونده یا از آن پند می گیرد و یا تحتتأثیر آن قرار می گیرد.

این متن در بردارندهٔ مفهوم میهن دوستی است که مثل یک قصّه سینه به سینه از نسلی به نسل دیگر انتقال می یابد.

بنابراین باید از شخصیّت های متن، فضا و سایر عناصر، کمک گرفت تا لحن، شکل درستی به خود بگیرد.

بهتر است علائم نگارشی را رعایت کرد تا تأثیر کلام بیشتر شود؛

سکون ها و سکوت ها نیز این تأثیر را دوچندان می کند.

دانش زبانی درس ششم فارسی چهارم ابتدایی آرش کمانگیر

در ادامهٔ بحث دانش زبانی درس چهارم، در این درس نیز مجدداً دربارهٔ جمله آموزش داده می شود.

در درس چهار ملاک معرفی، بیشتر معنایی و کاربردی بود اما در این درس به لحاظ ساختاری و صوری نیز به دانش آموزان این آگاهی داده می شود که جمله از کنار هم قرار گرفتن کلمات تشکیل می شود.

تذکر: از دادن تمرین های شمارش تعداد جمله به دانش آموزان جداً خودداری کنید.


 

بخوان و حفظ کن درس ششم فارسی چهارم ابتدایی آرش کمانگیر

شعر باران وزن خوب و مصراع های کوتاه دارد و در کنار تکرارها و به کارگیری قافیه های تقریباً آزاد، شعری مناسب کودکان است

لحن عمومی حاکم بر فضای این شعر، لحن شاد و نشاط انگیز روایی به شیوهٔ بیان خاطره است که سه چهارم آغاز شعر راشامل می شود.

در ادامه از شیوهٔ بیان توصیفی برای توصیف تفریحات کودکانه همراه با لطافت و لذت ناشی از یادآوری آنها بهره می گیرد.

در قسمت توصیفی این شعر، شاعر اوج و فرودی بسیار زیبا را به نمایشگذاشته است؛

ابتدا با توصیف لذت های حضور در جنگل و آغاز باران کار راشروع کرده، سپس با به تصویر کشیدن قدرت رعد و برق و باد مخاطب را به اوج هیجان رسانده است

پس از آن دوباره با وصف قطرات باران و جمع شدن آب درمیان سبزه ها و مشاهدهٔ جنگل در آب، از نقطهٔ اوج به فرود می رسد و در پایان  این تنش  را به آرامش محض بدل می کند تا جایی که سکوتی همراه با لذّت و تخیّل را در پی دارد.

معلّم از یکی از دانش آموزان می خواهد از هر قسمت درس که دوست دارد،به دوست خود املا بگوید،

البته املا نباید از یک بند بیشتر باشد.

دانش آموز دیگرشروع به نوشتن می کند.

وقتی بخش اول املا گفتن به پایان رسید دانش آموزی که املامی نوشت،

حالا گویندهٔ املا شده و دوستش شروع به نوشتن می کند.

پس از پایان یافتن این بخش معلّم از دو دانش آموز دیگر می خواهد که پای تخته آمده و املای دوستان خود را تصحیح کنند.

درس ششم نوشتاری چهارم ابتدایی

درس ششم نوشتاری چهارم ابتدایی


 

فعّالیت های نوشتاری 2: املا

انجام فعّالیت های کتاب نوشتاری در کلاس مورد تأکید می باشد. باید عملکرد دانش آموزان از جانب معلّم مورد بررسی قرار بگیرد

و حتماً پس از تصحیح مطالب بازخورد کتبی هر چند کوتاه، گوشهٔ صفحات درج شود تا اولیا و دانش آموزان در جریان نقاط قوت و ضعف قرار بگیرند.

فعّالیت های نوشتاری 4: درک متن

یکی از ابزارهای صوری انسجام گزاره های متن«حروف ربط »هستند.

هوشیارکردن دانش آموزان نسبت به این حروف و نوع کاربرد آنها در متن به افزایش درک متن کمک می کند

فعّالیت های نوشتاری 5: نگارش

موضوع آموزش این درس، نوشتن بند روایتی  است.

دانش آموزان ابتدا بند نمونه را می خوانند و تحلیل می کنند.

مقایسه این بند با بند توصیفی درس قبل، روش مناسبی است برای اینکه تفاوت های بند توصیفی و روایتی برای دانش آموزان مشخص شود؛

البته مقایسه و تشخیص تفاوت ها به صورت کار گروهی انجام شود و دانش آموزان خود ویژگی های هر دو نوع بند را در کنار هم قرار داده، تحلیل کنند.

در بندهای روایتی توجّه به چند مطلب اهمیت دارد:

زاویۀ دید که نویسنده، مطلب را به صورت اوّل شخص بیاورد یا سوم شخص؛ معمولاً دانش آموزان در نوشته های خود اوّل شخص را ترجیح می دهند.

نوع لحن نوشته که نویسنده باید آن را انتخاب کند و در کل نوشته رعایت کند.

لحن نوشته می تواند دوستانه باشد یا خیلی رسمی، حتی گفتاری باشد یا نوشتاری.

توالی و ترتیب مطالب که یکی پس از دیگری بیان شود.

زمان افعال که باید در کل نوشته ارتباط منطقی داشته باشند.

 


منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 07 آبان 1399 ساعت: 13:32 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,,
نظرات(1)

درسنامه آموزشی و پاسخ فعالیتهای فارسی چهارم درس پنجم رهایی از قفس

بازديد: 17517
درسنامه آموزشی و پاسخ فعالیتهای فارسی چهارم درس پنجم رهایی از قفس

 

درسنامه آموزشی و پاسخ فعالیتهای فارسی چهارم درس پنجم رهایی از قفس


 

واژگان درس رهایی از قفس

بازرگان : تاجر

حبس : زندان ، بازداشت

دلتنگ : غمگین

شیرین زبان : شیرین گفتار

گران بها : با ارزش

غالم : نوکر ، خدمتکار

ارمغان : هدیه ، سوغات

کارمت : که برای تو بیاورم

خطه : سرزمین

فالن : اشاره به شخص نامعلوم

مشتاق : دارای شوق ، آرزومند

قضا : تقدیر ، سرنوشت

دلداری دهد : همدردی کند ، غم خواری کند

شکر سخن : شیرین سخن ، شیرین گفتار

گنبد کبود : منظور آسمان آبی است

غصه : ناراحتی ، غم

قافله : کاروان

پیغام : پیام

بازگو کردن : سخنی را دوباره گفتن

خواجه : بزرگ ، سرور ، تاجر

همتا : همانند ، مثل

زهره اش بدرید : ترسید

شگفت زده : کسی که تعجب کرده ، متعجب

زین : از این

خام : بیهوده

شادکام : خوشحال

شادکام : خوشحال

کنیزک : خدمتکار ، زنی که برده باشد

نشان : عالمت ، نشانه

دریافت : دانست ، فهمید

گریستن : گریه کردن

بند : طناب

ماجرا : اتفاق

اسیر : زندانی

هم خانواده درس رهایی از قفس

لذیذ : لذت

حبس : محبوس

شگفت زده : شگفت انگیز

مشتاق : اشتیاق شوق

سکوت : ساکت

وقت : اوقات

حال : احوال

تجارت : تاجر

تعجب : متعجب

شاکی : شکایت

حس : احساس

عبور : عابر

اسیر : اسارت

علم : علم معلم

مخالف

ثروتمند : فقیر

رهایی : اسارت

اسیر : آزاد

پرسش : جواب پاسخ

 


کلمات دارای ارزش املایی درس رهایی از قفس

ثروتمند طوطی سوغاتی ارمغان کارمت خطه ی پیغام صحنه موضوع خواجه زهره شکر سخن غار باغ وحش

باغچه یک دفعه مامور غصه اتفاقا قاطر حکمت بازرگان هندوستان غالم قضای روزگار تجارت کنیزک

لحظه ای

 


متن درس :

روزی بود و روزگاری. در شهری، بازرگان ثروتمندی بود که طوطی زیبا و شیرین زبانی داشت. او هر روز با طوطی، سخن می‌گفت و از صحبت‌هایش لذّت می‌برد.

بازرگان، روزی تصمیم گرفت به هندوستان سفر کند. اوهر بار که به سفری می‌رفت برای دوستان و غلامانش هدیه‌ای می‌آورد.

بازرگان، طوطی خود را بسیار دوست می‌داشت و در این فکر بود که برای او هم سوغاتی گران‌بها بیاورد؛ امّا نمی‌دانست چه بخرد که طوطی را خوشحال کند؛ پس...

گفت طوطی را «چه خواهی ارمغان

 

کارمت از خطّه‌ٔ هندونستان؟»

گفت آن طوطی که «آنجا طوطیان

 

چون ببینی، کن ز حال ما بیان

کان فلان طوطی که مشتاق شماست

 

از قضای آسمان در حبس ماست!»

 طوطی ادامه داد: «ای بازرگان مهربان و ای دوست هم زبان، سلام مرا به طوطیان هندوستان برسان. از آنجا چاره‌ٔ گرفتاری مرا بخواه و بگو؛ چرا یادی از این دوست اسیر و دلتنگ خود نمی‌کنند».

اوهم قول داد که سلام و پیغامش را به طوطیان هندوستان برساند.

بازرگان، پس از چند شبانه روز به هندوستان رسید. در آنجا چشمش به دسته‌ای از طوطیان افتاد. سلام و پیغام طوطی‌اش را به آنها داد. طوطی‌ها که پی در پی حرف می‌زدند و شادی می‌کردند، باشنیدن حرف‌های بازرگان لحظه‌ای ساکت ماندند. بازرگان، چشمش به طوطی‌ها بود که ناگهان دید یکی از آنها به خود لرزید و از بالای درخت افتاد و مرد.

بازرگان از دیدن آن صحنه، شگفت زده شد. دلش برای آن طوطی سوخت و از گفته خود پشیمان شد؛ با خودش گفت:

این، چرا کردم؟ چرا دادم پیام؟

 

سوختم بیچاره را زین گفت خام!

او وقتی تجارتش را در هندوستان تمام کرد به سوی سرزمین خود به راه افتاد و به خانه‌ٔ خویش بازگشت.

کرد بازرگان تجارت را تمام

 

باز آمد سوی منزل، شادکام

هر غلامی را بیاورد ارمغان

 

هر کنیزک را ببخشید او نشان

گفت طوطی:«ارمغان بنده کو؟

 

آنچه گفتی و آنچه دیدی، بازگو!»

بازرگان، سکوت کرد؛ نمی‌دانست چگونه، موضوع مردن آن طوطی را به او بگوید».
طوطی که او را ساکت دید، پرسید: «ای خواجه، چه شد؟ به من بگو».
بازرگان با شرمندگی، سرش را بلند کرد و....

گفت: «گفتم آن شکایت‌های تو

 

با گروهی طوطیان، همتای تو

آن یکی ز دردت بوی برد

 

زهره‌اش بدرید و لرزید و بمرد!»

بازرگان وقتی همه چیز را برای طوطی‌اش بازگفت، طوطی لحظه‌ای کوتاه، سر به زیر انداخت و به فکر فرو رفت. بازرگان، پیش رفت تا او را دلداری دهد که ناگهان دید طوطی‌اش، درست مثل همان طوطی هندوستان، شروع به لرزیدن کرد، لحظه‌ای بعد، افتاد و مرد.

بازرگان که دید طوطی شیرین زبان و شکر سخن او از دست رفته است برسر و سینه زنان، شروع به گریستن کرد؛ امّا وقتی دریافت که دیگر گریه و زاری، فایده ندارد، طوطی را از قفس بیرون آورد و از پنجره‌ٔ خانه به باغ انداخت؛ ولی طوطی بر زمین نیفتاد، بلکه شروع به پرواز کرد و روی درختی نشست.

بازرگان از این کار طوطی، تعجب کرد؛ امّا طوطی که حالا از بند قفس آزاد شده بود با خوشحالی گفت: «ای خواجه، دوست من در هندوستان با آن کار خود، راه رهایی را به من آموخت».

بازنویسی شده از کتاب «مثنوی معنوی» مولوی



معنی شعر رهایی از قفس

معنی گفت طوطی را چه خواهی ارمغان کارمت از خطه ی هندوستان

معنی: به طوطی گفت : سوغاتی چه میخواهی که از سرزمین هندوستان برایت بیاورم

معنی گفت آن طوطی که آن جا طوطیان چون ببینی ، کن زحال ما بیان

معنی: طوطی گفت :زمانی که آن جا طوطی های دیگر را دیدی وضعیت من را برای آن ها بگو

معنی کان فالن طوطی که مشتاق شماست از قضای آسمان در حبس ماست

معنی: بگو که فالن طوطی که آرزوی دیدار شما را دارد از سرنوشت و تقدیر بد در اسارت ما است

معنی این چرا کردم ، چرا دادم پیام سوختم بیچاره را زین گفت خام

معنی: این چه کاری بود کردم ، چرا این پیغام را دادم با این سخن بیهوده و ناپخته باعث مرگ آن بیچاره شدم

معنی کرد بازرگان تجارت را تمام باز آمد سوی منزل شادکام

معنی: بازرگان تجارت را به پایان رساند خوشحال به سوی منزل بازگشت

معنی هر غالمی را بیاورد ارمغان هر کنیزک را ببخشید او نشان

معنی: به هر خدمتکاری و نوکری یک سوغاتی داد به هر خدمتکاری هدیه ای بخشید

معنی گفت طوطی ارمغان بنده کو آنچه گفتی آنچه دیدی باز گو

معنی: طوطی گفت پس سوغاتی من کو هر چی گفتی و دیدی را برایم تعریف کن

معنی گفت گفتم آن شکایت های تو با گروهی طوطیان ، همتای تو

معنی: بازرگان گفت درد دل و شکایت های تو را برای چند تا طوطی مثل خودت گفتم

معنی آن یکی طوطی ، ز دردت بوی برد زهره اش بدرید و لرزید و بمرد

معنی: یکی از طوطی ها دردت را فهمید ترسید و لرزید و مرد


 

درست و نادرست (صفحهٔ 46 کتاب درسی)

۱- سوغاتی بازرگان برای طوطی، آزادی از قفس بود. درست
۲-
 طوطی‌ها از شنیدن حرف‌های بازرگان شادی کردند. نادرست


 

درک مطلب (صفحهٔ 47 کتاب درسی)

۱- چرا طوطی از بازرگان خواست از احوالش برای دوستانش بگوید؟ تا دوستانش بتوانند راهی برای آزادی او پیدا کنند.
۲-
 چه رابطه‌ای بین رفتار طوطی در هندوستان و رفتار طوطی بازرگان بود؟ طوطی هندی با رفتارش به طوطی بازرگان نجات یافتن از قفس را آموخت.
۳-
 مهم‌ترین ویژگی طوطی داستان چیست؟ از متن دو دلیل بیاورید. باهوشی و نکته سنجی طوطی 1- این که از بازرگان خواست تا به طوطی‌هایی که آزاد بودند پیغام برساند. 2- به خوبی منظور طوطی هندی را درک کرد.


 

واژه آموزی (صفحهٔ 47 کتاب درسی)

- کارنامه، نوشته‌ای است که نتیجه‌ٔ کارهای هر فرد در آن می‌آید.
-
شناسنامه، نوشته‌ای است که اطّلاعات شخصی هر فرد در آن می‌آید.
-
کتابنامه، نوشته‌ای است که مشخّصات کتاب‌ها در آن می‌آید. حالا شما بگویید:
-
 روزنامه، .................
-
 تشویق نامه، ..............

 


نمایش (صفحهٔ 47 کتاب درسی)

 

داستان این درس را به صورت نمایش در کلاس اجرا کنید.

 


بخوان و بیندیش

قدم یازدهم

یکی بود، یکی نبود؛ به جز خدا کسی نبود. زیر گنبد کبود، یک روز صبح زود، یک شیر بزرگ، یک بچّه‌ٔ کوچک به دنیا آورد. کجا؟ توی یک جنگل پر درخت؟ نه! توی یک غار بزرگ؟ نه! او بچّه‌اش را توی یک قفس در یک باغ‌وحش، توی یک شهر شلوغ به دنیا آورد.

چند روز گذشت. شیر کوچولو کمی بزرگ‌تر شد. او هر روز شیر مادرش را می‌خورد. با دُم او بازی می‌کرد؛ از سر و کولش بالا می‌رفت؛ گاهی هم توی قفس راه می‌رفت. از اوّل قفس تا آخر آن فقط ده قدم بود. شیر کوچولو وقتی ده قدم جلو می‌رفت، سرش می‌خورد به میله‌های قفس و دَنگ صدا می‌کرد و درد می‌گرفت.

شیر کوچولو خیلی زود یاد گرفت که بعد از قدم دهم دیگر جلو نرود؛ وقتی ده قدم می‌رفت، می‌نشست و دست و صورتش را می‌لیسید.

نگهبان باغ‌وحش هر روز می‌آمد و درِ قفس را باز می‌کرد؛ برای مادرِ شیر کوچولو آب و غذا می‌گذاشت؛ بعد هم در قفس را می‌بست و می‌رفت.

یک روز نگهبان باغ‌وحش یادش رفت در قفس را ببندد. در باز ماند و شیر کوچولو از لای در بیرون را تماشا کرد؛ بعد پایش را از قفس بیرون گذاشت و راه افتاد؛ ده قدم رفت؛ رسید به باغچه‌ای که یک بوته‌ٔ بزرگ گل یاس در آن بود.

شیر کوچولو جلوتر نرفت. او ده قدم برداشته بود؛ خیال می‌کرد اگر قدم یازدهم را بردارد، سرش می‌خورد به میله‌های قفس و دنگ صدا می‌کند. زیر بوته‌ٔ گل یاس نشست. برایش خیلی عجیب بود؛ چون همیشه ده قدم که می‌رفت، می رسید به میله‌های قفس؛ ولی حالا زیر یک بوته‌ٔ یاس پر از گل نشسته بود؛ جایی که هیچ کس او را نمی‌دید؛ هر چه فکر کرد، چیزی نفهمید. آن وقت سرش را روی دست‌هایش گذاشت و خوابید.

از آن طرف، نگهبان باغ‌وحش یک دفعه یادش آمد که درِ قفس شیرها را نبسته است؛ فهمید که چه دسته گلی به آب داده است.

مأمورهای باغ‌وحش همه جا را گشتند، ولی شیر کوچولو را پیدا نکردند؛ فکر کردند حتماً از باغ‌وحش بیرون رفته است. آن وقت گم شدن شیر کوچولو را از رادیو به مردم شهر خبر دادند.

مردم وقتی شنیدند، گفتند:« چه خوب شد! حالا شیر کوچولو می‌فهمد که دنیا خیلی بزرگ‌تر از قفس کوچک اوست».

مأمورهای باغ‌وحش، پلیس را هم خبر کردند. آنها همه جای شهر را دنبال شیر کوچولو گشتند؛ امّا او را پیدا نکردند.

شیر کوچولو از این ماجراها بی‌خبر بود؛ چون قدم یازدهمی را بر نداشته بود. او زیر بوته‌ٔ گل یاس خوابِ خواب بود.

مأمورهای باغ‌وحش و پلیس، همه جای شهر را گشتند؛ امّا شیر کوچولو را پیدا نکردند. آن وقت باز هم از رادیو به مردم شهر خبر دادند که شیر فراری در شهر نیست؛ حتماً به کوه رفته است!

مردم از شنیدن این خبر خوشحال شدند و گفتند: «دیگر از این بهتر نمی‌شود. حالا شیر کوچولو می‌فهمد که کوه چیست و آسمان چقدر بلند است و دنیا چقدر بزرگ‌تر و قشنگ‌تر از قفس ده قدمی اوست».

امّا شیر کوچولو هیچ کدام از اینها را نفهمیده بود؛ چون هنوز قدم یازدهم را برنداشته بود. او زیر بوته‌ٔ گلِ یاس خوابِ خوابِ خواب بود.

همان موقع، نگهبان باغ‌وحش یادش افتاد که وقت غذا دادن به شیرهاست؛ درِ قفس را باز کرد و غذای شیرها را توی قفس گذاشت. شیر کوچولو بوی غذا را حس کرد؛ از خواب بیدار شد. چشم‌های خواب‌آلودش را مالید؛ بعد، ده قدم دوید و از لای درِ قفس که باز بود، برگشت توی قفس؛ پرید سرِ ظرف غذا و شروع به خوردن کرد.

نگهبان باغ‌وحش تا او را دید از خوشحالی فریاد کشید؛ بالا و پایین پرید و همه را خبر کرد. چند دقیقه بعد از رادیو به مردم خبر دادند که شیر کوچولو به قفس خودش برگشته است. مردم شهر تا این خبر را شنیدند با غصّه گفتند:«چه بد شد! شیر کوچولو نفهمید که دنیا چقدر بزرگ و قشنگ است!»

حالا سال‌های سال از این اتّفاق گذشته است. بچّه شیر بزرگ شده است و خودش چند تا بچّه دارد؛ امّا هنوز هم نمی‌داند اگر آن روز قدم یازدهم را بر می‌داشت، سرش به میلهٔ قفس نمی‌خورد. هنوز هم نمی‌داند اگر قدم دوازدهم و بعد قدم‌های دیگر را بر می‌داشت، می‌توانست تا کجا برود و چه چیزها ببیند.

این روزها بچّه‌های او هم قدم‌هایشان را می‌شمارند. قفسشان بیش‌تر از ده قدم نیست. یکی از آنها همیشه سعی می‌کند سرش را از لای میله‌های قفس بیرون بیاورد. شاید او یک روز از قفس بیرون بیاید و ده قدم، یازده قدم، صد قدم و هزار قدم جلو برود. شاید بچّه‌هایش را توی کوه به دنیا بیاورد.

سوسن طاقدیس

 


درک و دریافت (صفحهٔ 51 کتاب درسی)

۱- شیر کوچولو برای اینکه سرش به میله‌های قفس نخورد، چه می‌کرد؟ قدم‌هایش را می‌شمرد وقتی به ده قدم می‌رسید می‌استاد.
۲-
 چرا دیدن بوته‌ٔ یاس برای شیر کوچولو عجیب بود؟ چون او پس از قدم دهم هیچ گاه به بوته‌ٔ گل یاس نمی‌رسید برای اولین بار بود که بوته‌ٔ یاس را می‌دید.
۳-
 چرا شیر کوچولو به قفس برگشت؟ زیرا مثل همیشه و طبق عادت شروع به شمردن قدم‌هایش کرد و از همان مسیری که آمده بود با قدم دهم وارد قفس شد.
۴-
 آیا شناختن کوه و آسمان با برداشتن قدم یازدهم ارتباطی داشت؟ بله. زیرا اگر شیر کوچولو قدم یازدهم را برمی‌داشت سرش به میله نمی‌خورد و به راهش ادامه می‌داد و با محیطش آشنا می‌شد.
۵-
 اگر به جای شیر کوچولو بودید، چه می‌کردید؟ حتما راهم را ادامه می‌دادم و قدم یازدهم را نیز بر می‌داشتم و پیش می‌رفتم.
۶-
 مَثَلی را که در متن داستان قدم یازدهم بود، پیدا کنید و در مورد مفهوم آن در گروه گفت‌وگو کنید. «چه دسته گلی به آب داده است؟» یعنی چه کار اشتباهی انجام داده است؟ یا چیزی را خراب کرده است؟

 


مَثَل

 خواجه‌ای دو خدمتکار داشت که به یک نفر، ماهی پنجاه تومان و به دیگری ماهی صد تومان دستمزد می‌داد. روزی آن که پنجاه تومان می‌گرفت از خواجه پرسید: «علّت اینکه به من پنجاه تومان می‌دهی، امّا به همکارم صد تومان، چیست؟ کار ما که یکی است!»

اتّفاقاً زمانی که خدمتکار از او این سؤال را پرسید، صدای زنگ کاروانی از پشت خانه برخاست. خواجه به او گفت: «اوّل برو و ببین این چه صدایی است؛ وقتی برگشتی دلیل کارم را به تو می‌گویم».

خدمتکار رفت و برگشت و گفت: «قافله‌ای عبور می‌کند و این زنگ شتران آن است».

خواجه گفت: « بسیار خوب! این پاسخ تو بود؛ حالا همکارت را می‌فرستم تا ببینم او چه جوابی می‌آورد».

وقتی خدمتکار دوم برگشت، گفت: «کاروانی با صد نفر شتر و سی و پنج رأس قاطر در حال عبور است که بار آنها پارچه است و از اصفهان به طرف شیراز می‌روند.»

خواجه، رو به خدمتکار اوّل کرد و گفت: ببین! پاسخ تو با پاسخ او چقدر متفاوت است! به همین سبب، دستمزدتان هم تفاوت دارد. مگر نشنیده‌ای که می‌گویند: «هیچ ارزانی بی‌علت نیست و هیچ گرانی بی‌حکمت» 



کلمات دارای ارزش املایی درس رهایی از قفس

ثروتمند طوطی سوغاتی ارمغان کارمت خطه ی پیغام صحنه موضوع خواجه زهره شکر سخن غار باغ وحش

باغچه یک دفعه مامور غصه اتفاقا قاطر حکمت بازرگان هندوستان غالم قضای روزگار تجارت کنیزک

لحظه ای

کولش:شانه ی او

دنگ:صدایی که از برخورد با میله ها بلند میشود

مامور: مسول انجام کاری

ماجرا:داستان،اتفاق

 توی:داخل

معنی برخی جمله های مهم:چه دسته گل به آب دادن است:کنایه از ،چه اشتباه بزرگی را انجام داده است.

)این مثل ،برای کسانی به کار میرود که اشتباه کرده باشند.( پیام درس:

برای اینکه میل به آزادی داشته باشیم و دنیای زیبایی را تجربه کنیم و به موفقیت بهتری برسیم باید جرات و جسارت بیشتری داشته باشیم و تلاش بیشتری بکنیم تا از دنیا بهره ی بهتری ببریم.آن هایی که به عظمت و بزرگی رسیده اند سختی ها را بیشتر تحمل کرده اند و تلاش و کوشش زیادی انجام داده اند.



تاریخ ادبیات:

سوسن طاقدیس از نویسندگان کتاب کودک است که در سال ۱۳۳۸ در شیراز متولد شد.او قصه گویی را قبل از سن مدرسه برای کودکان هم سال خود آغاز کرد.علاقه به گفتن و نوشتن در او ادامه یافت.کلاس انشا بهترین ساعات زندگی او بود.بهترین اثر او)قدم یازدهم(است که در سال ۱۳۸۴ برنده ی جایزه ی کتاب شد.از دیگر آثار او می توان به) شما یک دماغ زرد ندیدید؟(اشاره کرد که توانست برگزیده ی جایزه ی پروین اعتصامی شود.


 مثل:

نوع نثر:ساده و روان

معنی واژه ها:

خدمتکار:آن که در خانه ی کسی کار کند

دستمزد:حقوق علت:دلیل،سبب

قافله:کاروان

نفر:در این درس واحد شمارش شتر است

راس:در این درس واحد شمارش چهارپایان است

قاطر:حیوانی است که از ترکیب اسب و خر به وجود می آید بی علت:بدون دلیل

بی حکمت:بدون دلیل خردمندانه

 


پیام درس:

ارزش هر کس به توانایی،علم و خرد او است.هر کس که تواناتر و باهوش تر باشد از امکانات بهتر و بیشتری بهره میبرد و برعکس کسی که توانایی کنتری داشته وضعیت نامطلوبی دارد همانطور که گفته اند”:هیچ ارزانی بی علت نیست و هیچ گرانی بی حکمت”


واژه آموزی:

در آغاز به معنی واژه ی”نامه”نگاه کنید:

به مطالبی که برای کسی یا سازمانی بر روی کاغذ و مانند آن نوشته می شود و معمولا داخل پاکت قرار می گیرد و به وسیله ی پست به دست گیرنده می رسد نامه می گویند.

در دستور زبان فارسی گاهی برای ساختن یک واژه ی مرکب)واژه ای که بیش از یک کلمه دارد( از کلمه” نامه”استفاده می شود.

 

مانند:

شناس نامه)شناس+نامه(نوشته ای که اطلاعات شخصی هر فرد در آن می آید.

سفارش نامه)سفارش+نامه(نوشته ای که در آن از شخصی برای دیگری درخواست انجام کاری می شود

)روزنامه)روز+نامه_(تقدیر نامه)تقدیر+ نامه_(کارنامه)کار+نامه

اهداف درس پنجم فارسی چهارم ابتدایی رهایی از قفس

1 آشنایی دانش آموزان با تفکّر خلّق و کاربرد آن در زندگی

2 معرفی مولوی و آثار وی به دانش آموزان

3 گسترش واژگان با استفاده از فرایند ترکیب

4 تقویت مهار تهای زبان آموزی با طرّاحی نمایش

5 آموزش بهره گیری از آرایهٔ تشبیه (به طور غیرمستقیم) در نوشتن بند توصیفی

6 پرورش سواد دیداری و بهره گیری از آن در بند توصیفی

7 تقویت مهارت درک متن

واژه آموزی درس پنجم فارسی چهارم ابتدایی رهایی از قفس

یکی از فرایندهای پر بسامد واژه سازی در زبان فارسی فرایند ترکیب است.

در این درس ترکیب اسم یا بن فعل آمده است.

کلمات مرکب که بر اثر فرایندترکیب حاصل می شوند،

کلماتی هستند که اجزای آنها به تنهایی معنی مستقل دارند

و پساز ساخت ترکیب و شکل گیری واژهٔ جدید، معنای تازه ای می دهند.

 

مثال

اسم + اسم مانند کتاب نامه

بن +  فعل اسم مانند شناسنامه

بازی از جمله فعّالیت هایی است که در برنامهٔ درسی زبان آموزی مورد تأکید است؛

زیرا دانش آموزان در بازی به ارتقای درک شنوایی و رشد و پرورش قوهٔ بیان، دست می یابند و یاد می گیرند که با یکدیگر فکر کنند و به افکار خود سامان بدهند و به حلّ مسائل با مشارکت یکدیگر برآیند.

در پایهٔ چهارم، بازی های زبانی همراه با تحرّک و نشاط موردنظر است.

تدریس کلمات مرکب  در قالب بازی نیز به یادگیری آسان آن می انجامد

تمرین خواندن درس پنجم فارسی چهارم ابتدایی رهایی از قفس

تمرین خواندن مانند دروس گذشته انجام شود.

درست، شمرده، رسا و با لحن مناسب خواندن، مثل همهٔ دروس مورد توجّه و دقّت قرار گیرد.

در این درس«جمله خوانی»پیشنهاد می شود.

دانش آموزان به ترتیبی که نشسته اند، خواندن را آغاز می کنند.

هر دانش آموز یک جمله می خواند و جملهٔ بعدی توسط دانش آموز دیگر خوانده می شود این کار ادامه پیدا می کند تا متن به پایان برسد.

این روش خواندن، مورد علاقه دانش آموزان است.

مراحل خواندن به اختصار، در نمودار زیر بعد نشان داده شده است:

شناخت حرف  کلمه خوانی     گروه کلمه / عبارت خوانی    جمله خوانی

نمایش درس پنجم فارسی چهارم ابتدایی رهایی از قفس

 

دانش آموزان در سال قبل با چهار نوع نمایش و اجرای آن آشنا شدند.

در اجرای این درس ابتدا دانش آموزان باید به متن نمایشنامه گوش فرا دهند و سپس به طراحی و اجرا بپردازند.

هنگامی که آنها به متن شنیداری گوش می کنند،

تمرکز و درک شنیداری آنها تقویت می شود و زمانی که به طراحی نمایش می پردازند خلّاقیت و تفکّر  و تخیل در آنها پرورش می یابد.

زمان اجرا نیز رفتارهای کلامی و غیرکلامی آنها درانتقال پیام به هنگام سخن گفتن تقویت می شود.

املای درس پنجم فارسی چهارم ابتدایی رهایی از قفس


 

املای بگرد و پیدا کن

دانش آموزان در گروه، یک متن املا با 10 جای خالی از متن درس تهیه می کنند

(جای خالی از کلمات مهم درس باشد بهتر است).

در بالای متن املا یک جدول با 12 یا 13 خانه کشیده می شود و کلماتی که بایدجاهای خالی را تکمیل کنند،

به علاوهٔ چند کلمهٔ اضافه در این خانه ها نوشته می شود.

قبل از شروع فرایند املا از دانش آموزان خواسته می شود متن درس را با دقت در زمان معین (سه تا پنج دقیقه) مطالعه کنند.

سپس کتاب را بسته و برگه های املای تهیه شده، بین گروه ها جابه جا شود.

دانش آموزان هر گروه در زمان تعیین شده توسط معلّم باید کلمات را از داخل جدول پیدا کرده و در جاهای خالی بنویسند.

تصحیح املا با نظارت معلّم در گروه انجام می شود.

روش دوم که در راهنمای پایه سوم نیز پیشنهاد شده به شرح زیر می باشد.

با هدف تمرکز برروی لغات و آموزش درست نویسی از دانش آموزان بخواهید

که در گروه، جدولی طرّاحی نمایند و طبقه بندی واژه های متن درس را انجام بدهند.

معیار تفکیک لغات را به عهدهٔ گروه بگذارید.


 

املا به صورت دو بخشی

املا مطابق با برنامهٔ تدریس کلیهٔ دروس به صورت دو بخشی شامل املای تقریری و فعّالیت های املایی طرّاحی می شود

و سطح پیشرفت دانش آموز نسبت به خودش، با توجّه به میزان درست نویسی در ارزشیابی های املایی قبلی، سنجیده می شود.

اگر یک متن ترکیبی در قالب داستانی کوتاه توسط معلّم تدوین گردد

برای دانش آموزان جذّاب و قابل توجّه است. برای تولید متن ترکیبی می توانید از روش زیراستفاده کنید:

١ ابتدا کلمات مورد نظر خود را استخراج نمایید.

٢ حالا متنی تهیه کنید که تا حدّ امکان از این کلمات در آن استفاده شده باشد.

مثال زیر، بخشی از املای تقریری معلّم ساخته از متن درس است.

از روزگاران دور کشور هندوستان، به عنوان یک خطّهٔ زیبا معروف بوده است.

بازرگانان ثروتمند از تماشای صحنهٔ پرواز دسته های طوطی لذّت می برند.

از آنجاطوطی ها را به همراه می آورند و این سوغاتی گران بها را به دوستان همزبان خود ارمغانمی دهند.

تجارت در این کشور ……….

درس پنجم نوشتاری چهارم ابتدایی

فعّالیت های نوشتاری 1: املا و واژه آموزی

درتمرین سوم کلمات در جای خالی به این ترتیب می باشند:

سالنامه هفته نامه-  هفت هنامه  کتابنامه   سالنامه   قولنامه  قولنامه

 


فعّالیت های نوشتاری2: املا

در تمرین دو، علاوه بر تقویت مهارت املانویسی استفاده از رنگ به ایجاد روحیهٔ نشاط در دانش آموزان کمک می کند.

طراحی این قبیل جداول به عنوان تکلیف شب برای دانش آموزان جالب و مهیّج است.

فعّالیت های نوشتاری 4: درک متن

این صفحه شامل دو بخش فعّالیت های درک متن و کتابخوانی می باشد. در قسمت کتابخوانی، یک داستان واحد برای کل کلاس خوانده می شود.

سپس بچّه ها به صورت گروهی رویدادهای آن را فهرست نموده، شماره گذاری می نمایند


 

فعّالیت های نوشتاری5: نگارش

در درس گذشته دانش آموزان نوشتن بند توصیفی را آموختند.

این درس نیز درادامهٔ درس گذشته به آموزش بند توصیفی اختصاص دارد

با این تفاوت که یک سطح فراتر رفته و به لحاظ ادبی متن زیباتری خلق خواهد شد.

به همین منظور از آرایهٔ ادبی تشبیه استفاده شده است.

توجه داشته باشیم که در مورد آرایه تشبیه چیزی آموزش ندهیم و با سبکی که در کتاب نوشتاری ارائه شده، مطلب را بیان کنیم.

 


 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 06 آبان 1399 ساعت: 7:47 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,,,,,
نظرات(0)

درسنامه آموزشی و پاسخ فعالیت های درس چهارم فارسی چهارم ارزش علم

بازديد: 7199
درسنامه آموزشی و پاسخ فعالیت های درس چهارم فارسی چهارم ارزش علم

 

 

درسنامه آموزشی و پاسخ فعالیت های درس چهارم فارسی چهارم ارزش علم

 

 

 

اهداف درس چهارم فارسی چهارم ابتدایی ارزش علم

1 آشنایی با ارزش علم و کاربردهای آن در زندگی

٢ آشنایی با بند توصیفی

3 آشنایی با نقش جمله در انتقال پیام و ارتباطات بین فردی

4 افزایش قدرت درک متن

5 آشنایی با مفهوم و کاربرد علم و تفکّر در زندگی

6 آشنایی با لحن خواندن واژه در فعّالیت روان خوانی

7 ایجاد نگرش مثبت نسبت به موضوع دانش اندوزی و تفکّر

8 تقویت مهارت خوب دیدن

روش تدریس درس چهارم فارسی چهارم ابتدایی ارزش علم

بارش فکری، بحث گروهی، دریافت مفهوم، سخنرانی

روش سخنرانی: بعضی از روش ها مانند سخنرانی سابقهٔ تاریخی دارند

امّا از آنجایی که هنوز در اغلب نظام های جهانی آموزش و پرورش متداول هستند و با روش های کاملاً جدید در هم آمیخته اند جزو رو ش های نوین به حساب می آیند.

در این روش از بیان شفاهی برای توضیح و تفهیم مطالب استفاده می شود.

نحوهٔ توضیح دادن مطالب، نحوهٔ سخن گفتن، تحرّک و جنب و جوش، طرح سؤال و یادداشت برداری عوامل مؤثر در کاربرد این روش می باشند.

علاوه بر معلّم سخنرانان می توانند دانش آموزانی باشند که به صورت داوطلبانه به ارائهٔ مطلب به روش سخنرانی می پردازند و بقیه دانش آموزان گوش فرا می دهند.

 

 

 

درزمان‌های قدیم، حکیمی قصد سفر کرد؛ کنار دریا رفت و سوار کشتی شد. خیلی زود کشتی با بادبان‌های برافراشته، حرکت کرد.

کشتی، چند روزی به راه خود ادامه داد. در این مدت، حکیم آرام و شادمان بود و به زندگی و مردمان فکر می‌کرد.

روزی، کشتی گرفتار توفان شد. موج‌های دریا یکی بعد از دیگری از راه می‌رسیدند و خود را به کشتی می‌کوبیدند. ناخدا هرچه کرد، نتوانست کشتی را از میان امواج نجات دهد. چیزی نگذشت که کشتی چند نکه شد و مسافران در میان امواج گرفتار شدند. حکیم هم به تخته پاره‌ای چسبید و دل به خدا سپرد تا چه پیش آید. ساعتی در این حال بود که از هوش رفت.

وقتی چشم باز کرد، خود را در ساحلی دور، تنها دید. حکیم فهمید که از بلای توفان نجات یافته است و باید برای زنده ماندن خود چاره‌ای بیندیشد؛ درحالی که هیچ چیز نداشت و آنچه را با خود آورده بود در توفان دریا از دست داده بود.

حکیم، کم کم به خود آمد و چون به خواندن و نوشتن، بسیار علاقه داشت روی ماسه‌های نرم کنار دریا می‌نوشت.

مردی ماهیگیر، حکیم را دید و از کار او تعجب کرد؛ وقتی به شهر بازگشت، درباره‌ٔ حکیم با دیگران صحبت کرد.

خبر، خیلی زود درمیان مردم شهر پخش شد و به گوش امیر رسید. کوچک و بزرگ به دیدن حکیم آمدند. امیر شهر از او پرسید: «تومرد دانایی هستی. اینجا چه می‌کنی؟ چرا این سخنان را روی زمین می‌نویسی؟»

حکیم پاسخ داد:«سفر می‌کردم. کشتی، گرفتار توفان شد و هرچه داشتم، توفان با خود برد».

امیرگفت:«ما به دانش و آگاهی تو نیاز داریم. حاضری به جوانان ما چیزی بیاموزی؟»

حکیم گفت: «اگر جایی برای این کار، آماده کنید، حاضرم».

امیر، فرمان داد تا هرچه مرد دانا می‌خواهد، برایش آماده کنند.

 

چند روز بعد، حکیم در آن شهر، سرگرم تعلیم جوانان شد و روز به روز بر شهرت و نیک‌نامی وی افزوده می‌شد.

ماه‌ها گذشت. روزی امیر شهر، نزد حکیم رفت و گفت: «ای مرد دانا! هرچه می‌دانستی به جوانان ما آموختی. اکنون چیزی هم به من بیاموز!»

حکیم، قلمش را تراشید و در جوهر زد و نوشت: «بیاموزید، آنچه را آموختنی است. به دست آورید، آنچه را ماندنی است. سرمایه‌ای با خود داشته باشید که اگر در دریا هم کشتی شما غرق شد و به تخته پاره‌ای چسبیدید یا در شهری دور افتاده گم شدید، آن را از دست ندهید!»

محمّد میرکیانی، با تغییر

درست و نادرست (صفحهٔ 40 کتاب درسی)

 ۱- حکیم برای اندوختن دانش به سفر رفت. نادرست

۲- کشتی بر اثر برخورد به صخره چند تكّه شد. نادرست

۳- علم و دانش سرمایه‌ای است که هیچ گاه از بین نمی‌رود. درست

درک مطلب (صفحهٔ 40 کتاب درسی)

 ۱- اتّفاق‌های مهمّی را که در طول سفر برای حکیم پیش آمد به ترتیب بیان کنید. گرفتار توفان شد، در دریا سرگردان بود و بی‌هوش شد، روی ساحل به هوش آمد، مردی ماهیگیر او را دید، کوچک و بزرگ به دیدنش آمدند، به جوانان درس آموخت.

۲- حکیم برای زنده ماندن خود چه چاره‌ای اندیشید؟ روی ماسه‌ها شروع به نوشتن کرد.

۳- منظور حکیم از اینکه گفت :«به دست آورید، آنچه را ماندنی است» چیست؟ علم و دانش اندوخته‌ای همیشگی است که در ذهن و دل انسان باقی می‌ماند و باهیچ حادثه‌ای از بین نمی‌رود.

دانش زبانی (صفحهٔ 40 کتاب درسی)

 - گفت‌وگوی زیر را بخوانید:

ریحانه: دیروز، کی به خانه رسیدی؟

فاطمه: ساعت دوازده و نیم رسیدم.

ریحانه: کسی خانه بود؟

فاطمه: بله، خواهرم قبل از من به خانه آمده بود.

* حالا شما درباره‌ٔ موضوعی با هم صحبت کنید؛ به گفت‌وگوی خود دقّت کنید. شما برای انتقال هر مطلب، جمله‌ای گفته‌اید. چه مطالبی را با آن جمله‌ها به دوستتان گفته‌اید؟

هنگامی که افراد صحبت می‌کنند مطلبی را به شنونده‌ٔ خود انتقال می‌دهند. گوینده برای انتقال گفته‌هایش از جمله استفاده می‌کند.

روان خوانی

الف) به گفت‌وگوی «گوسفند مادر و برّه‌اش» گوش دهید. به لحن خواندن کلمه‌هایی که مشخّص شده‌اند، توجّه کنید.

گوسفندان، مشغول چَرا بودند. پسرک چوپان زیر درختی نشست و شروع به نی زدن کرد. در یک لحظه، برّه‌ٔ سفید کوچولو از جلوی چشم مادرش دور شد. ناگهان گوسفند مادر از صدای برّه به خود آمد. برّه کوچولو کنار پرتگاه رفته بود. مادر با عجله پیش او رفت و گفت:

- به تو نگفتم که از من دور نشو؟

- گفتی.

- آفرین! مرحبا! این طوری به حرف مادرت گوش می‌کنی؟ پایت چه شده؟

- نفهمیدم چی شد که پایم پیچ خورد.

- درد می‌کند؟

- خیلی!

- عجب برّه‌ٔ بازیگوشی هستی!

- من؟

ب) حالا شما متن را بخوانید و سعی کنید کلمه‌ها را با لحن مناسب بخوانید. بهتر است سه دانش آموز انتخاب شوند: یک نفر بند اوّل را بخواند؛ نفر دیگر جمله‌های برّه کوچولو را بخواند و نفر آخر جمله‌های گوسفند مادر را بخواند.


دانش زبانی درس چهارم فارسی چهارم ابتدایی ارزش علم:

جمله، ظرفی است که مظروف آن معنا و پیامی است که گوینده می خواهد به شنونده منتقل کند.

جمله از نظر محتوا شامل خبری، پرسشی، تعجبی،امری می باشد.

همکاران محترم توجه داشته باشند هدف ما از معرفی جمله این نیست که دانش آموزان تعریفی از جمله حفظ کنند و بعد انواع آن را نام ببرند؛

بلکه هدف این است که آنها را نسبت به اجزای گفتار خود هوشیار کنیم.


نگارش درس چهارم  چهارم ابتدایی

فعّالیت های نوشتاری2: املا

تمرین پرکردن جای خالی جمله ها با کلمات مناسب یکی از بهترین راه های توسعهٔ مهارت املانویسی برای دانش آموزان می باشد.

اگر دانش آموز از کلمهٔ هم معنای کلمهٔ متن درس استفاده کند و املای آن کلمه را صحیح بنویسد، از منظر ارزشیابی مورد قبول است.

مثال جمله کتاب: روزی، کشتی گرفتار توفان شد.

جملهٔ دانش آموز و تکمیل جای خالی: روزی کشتی گرفتار حادثه شد.

ارزشیابی از فعّالیت های درس می تواند در قالب آزمون های مداد کاغذی یا به صورت شفاهی انجام پذیرد.

آزمون مداد کاغذی انسجام ذهنی دانش آموز را در ارائهٔ مکتوب پاسخ ها و سطح یادگیری محک می زند.

فعّالیت های نوشتاری5: نگارش

در این درس نوشتنِ«بند توصیفی»آموزش داده می شود.وقتی صحبت از بند توصیفی می شود

در تصوّر برخی همکاران، بندی است که به لحاظ ادبی کاملاً غنی باشد و آرایه های ادبی در آن استفاده شده باشد.

این تصور درست نیست، بند توصیفی در سطح نخست آن بیان اجزای ظاهری چیزی است که نویسنده می خواهد توصیف کند.

در بالای صفحه، توصیفی از کتابخانهٔ مسجد ارائه شده است؛

در واقع همان چیزهایی که نویسنده دیده در نوشتهٔ خود به تصویر کشیده است.

شرط اوّل برای نوشتن بند توصیفی، خوب دیدن است که همواره در آموزش دروس مختلف از ابتدای کتاب مورد تأکید بوده است.

در این درس انتظار داریم دانش آموز مهارت خوب دیدن را تمرین کند و اجزای ظاهری چیزی را که می خواهد توصیف کند، در نوشتهٔ خود معرفی کند.

در آموزش جمله به دانش آموزان با نگاه دستوری وارد نشوید و سعی کنید در آنها از طریق کاربرد جمله در کلام  «زبان آگاهی»  ایجاد کنید

املای درس چهارم فارسی چهارم ابتدایی ارزش علم

 

املای دقّت و سرعت (رکوردی)

از جلسهٔ قبل به دانش آموزان نوع املا را توضیح داده و از آنها بخواهید برای املا آماده باشند.

تخته سیاه را به دو قسمت تقسیم کنید و از دو دانش آموز بخواهید پای تابلو آمده و هر یک قسمتی از تخته را دراختیار گیرند.

دانش آموزان باید از متن درس کلماتی که دارای ارزش املایی هستند و همچنین کلمات دیگر را با دقت مطالعه کرده و به خاطر بسپارند

تا زمانی که معلمّ آنها را برای نوشتن کلمات پای تابلو صدا می کند، آماده باشند.

با اعلام معلمّ، دو دانش آموز باید شروع به نوشتن کلمات روی تخته کنند و با اعلام پایان وقت توسط معلمّ دست از نوشتن بردارند.

هر دانش آموز که بتواند تعداد کلمات بیشتری را بدون اشتباه بنویسد، رکورد دار می باشد.

خواندن کلمات توسط دانش آموزان کلاس و تصحیح در فضایی از نشاط و هیجان صورت می پذیرد.

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 06 آبان 1399 ساعت: 7:38 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,,,
نظرات(1)

درسنامه و پاسخ فعالیت های درس 3 دوم فارسی چهارم راز نشانه‌ها

بازديد: 13614
درسنامه و پاسخ فعالیت های درس 3 دوم فارسی چهارم راز نشانه‌ها

 

پاسخ فعالیت های درس راز نشانه‌ها فارسی چهارم

مردی یک کیسه‌ٔ گندم بر پشت الاغش گذاشته بود و به آسیاب می‌برد؛ در راه به قهوه‌خانه‌ای رسید؛ الاغ را به درختی بست و به قهوه‌خانه رفت؛ وقتی بیرون آمد، الاغش نبود؛ درحالی که به دنبال الاغ می‌گشت، چشمش به پسری افتاد؛ از او پرسید:«الاغ مرا ندیدی؟»

پسر پرسید:«همان که چشم چپش کور بود؛ پای راستش می‌لنگید و بار گندم می‌برد؟»

مرد، خوشحال شد و گفت: «نشانی‌هایش درست است. آن را کجا دیدی؟»

پسرجواب داد:«من، الاغی ندیدم».

مرد، خشمگین شد و پسررا پیش حاکم برد.

حاکم گفت: «پسرجان! اگر تو الاغ را ندیده‌ای، چطور نشانی‌هایش را دادی؟»

پسرگفت: «من فقط خوب نگاه کردم و به آنچه دیدم، کمی اندیشیدم. سرراهم رد پای الاغی را دیدم که جای پای راستش کمتر از جای پای چپش گود افتاده بود. فهمیدم پای راست الاغی که از اینجا گذشته لنگ بوده است. علف‌های سمت راست جاده خورده شده بود؛ اما علف‌های طرف چپ دست نخورده مانده بود. از اینجا فهمیدم که الاغ علف‌های سمت چپ را ندیده است. به همین دلیل حدس زدم، چشم چپش کور بوده است. از دانه‌های گندمی هم که روی زمین ریخته بود، فهمیدم بارش گندم بوده است».

حاکم به هوش و فهم پسر آفرین گفت و مرد از او معذرت خواست.

درست و نادرست (صفحهٔ 32 کتاب درسی)

۱- مرد کیسه‌ٔ گندم را به آسیاب می‌بُرد. درست
۲-
 چشم راست الاغ کور بود و پای چپش می‌لنگید. نادرست
۳-
 مرد از شنیدن نشانی‌های درست پسر، تعجّب کرد. نادرست

درک مطلب (صفحهٔ 32 کتاب درسی)

۱- چرا مرد فکر کرد که پسر الاغش را دیده است؟ زیرا پسر به درستی نشانی‌های الاغ را گفت.
۲-
 پسر دو ویژگی مهم داشت؛ با توجّه به متن درس، آنها را بگویید. خوب می‌دید و بسیار باهوش بود.
۳-
 چرا مرد از پسر عذرخواهی کرد؟ زیرا به اشتباه فکر کرده بود پسر الاغش را دزدیده است.
۴-
 آیا عنوان «راز نشانه‌ها» برای این درس، مناسب است؟ چرا؟ بله زیرا پسر توانست از روی نشانه‌هایی که دیده بود الاغ گمشده را پیدا کند.

واژه آموزی (صفحهٔ 32 کتاب درسی)

جمله‌های زیر را بخوانید و به کلمه‌هایی که مشخّص شده است، دقّت کنید.
-
 هنگام چیدن گل، خار به دستش رفت.
- نباید دیگران را خوار و کوچک بشماریم.
- پس از بارندگی مقدار زیادی آب در حیاط جمع شد.
- آب، مایه‌
ٔ حیات است.

بعضی از کلمه‌ها (مثلِ خورد و خُرد، خواست و خاست) مانند هم خوانده می‌شوند؛ امّا املا و معنی متفاوتی دارند. برای املای این گونه کلمه‌ها، باید به معنی آنها در جمله توجّه کنیم.

قصّه گویی و صندلی صمیمیت

۱- شروع مناسب: قصّه گویی، گام‌هایی دارد، گام اوّل در قصّه گویی خوب شروع کردنِ قصّه است.
۲-
 انتخاب قصّه: یکی از قصّه‌هایی را که قبلاً خوانده‌اید یا شنیده‌اید، انتخاب کنید.
۳-
 تفكّر: قصّه را در ذهن خود مرور کنید.
۴-
 آغاز قصّه و گفتار: هر وقت آماده شدید، رويِ صندلی معلّم بنشینید و آن را برای دوستانتان تعریف کنید. برای شروع قصّه می‌توانید از عبارت‌های زیر استفاده کنید:
- یکی بود، یکی نبود ...........
- روزی بود و روزگاری .........
- بله دوستان خوبم در روزگاران قدیم

بخوان و حفظ کن

روباه و زاغ

زاغکی، قالب پنیری دید
به دهان برگرفت و زود پرید
بر درختی نشست در راهی
 
که از آن می‌گذشت روباهی
روبه پرفریب و حیلت ساز
رفت پای درخت و کرد آواز
گفت: به به! چقدر زیبایی!
چه سری، چه دمی، عجب پایی!
پر و بالت سیاه رنگ و قشنگ
نیست بالاتر از سیاهی رنگ
گر خوش آواز بودی و خوش خوان
نَبُدی بهتراز تو در مرغان
زاغ میخواست قار قار کند
تاکه آوازش آشکار کند
طعمه افتاد چون دهان بگشود
روبَهَک جَست و طعمه را برُبود

بازآفرینی از حبیب‌ یغمایی

 

اهداف درس سوم فارسی چهارم ابتدایی راز نشانه ها

1 ترغیب به بهره گیری از نیروی تفکّر و تعقّل در زندگی

2 تقویت قدرت درک متن در دانش آموزان

3 آشنایی با کلمات هم آوا

4 تقویت مهارت گوش دادن و فن بیان

5 آشنایی با نقش جمله در رساندن پیام

6 تقویت مهارت درک مطلب و نوشتن دانش آموزان

7 آشنایی با چگونگی بیان آغاز قصّه

واژه آموزی (کلمات هم آوا) درس سوم فارسی چهارم ابتدایی راز نشانه ها

سال گذشته دانش آموزان با کلمات«هم نویسه»آشنا شدند؛ کلمات زیر هم نویسه هستند: چای را با شکر شیرین کرد.

شکر نعمت های بی شمار خداوند از عهدهٔ ما خارج است.

همچنین کلمات هم آوا هم نویسه یا چند معنایی را نیز قبلاً فراگرفته اند، کلمات زیر هم آوا هم نویسه هستند:

شیر به معنای نوشیدنی خوراکی، شیر با مفهوم حیوان وحشی، شیر به عنوان یک ابزار در این درس، کلمات هم آوا آموزش داده می شود،

اگرچه این کلمات، تلفّظ مشترک دارند اما به لحاظ معنا و املا متفاوت هستند؛ مثل خوار و خار، خواست وخاست.

آموزش این بخش سبب می شود دانش آموزان به هنگام نوشتن املا، متناسب با بافت متن و معنا، املای صحیح را بنویسند.

قصّه گویی و صندلی صمیمیت درس سوم فارسی چهارم ابتدایی راز نشانه ها

در کتاب فارسی سوم، مهارت سخن گفتن در قالبی هدفمند و فعّالیتی پویا گسترش یافته است.

در هشت درس اوّل کتاب فارسی سوم با هدف تقویت مهارت سخن گفتن طراحی شده بود.

در نگاه کن و بگو  به کمک تصویر، ذهن دانش آموز طبقه بندی می شد و به صورت منسجم سخن می گفت.

بعد از تمرین در این فعّالیت طی هشت درس، انتظار می رفت دانش آموز به سطحی از توانایی برسد که بدون تصویر هم سخن بگوید. لذا از درس نهم فعّالیت گردید.

مراد از صندلی صمیمیت، صندلی معلّم است که هر دانش آموز روی آن می نشیند و برای هم کلاسی هایش سخن می گوید.

نشستن دانش آموزان در جای معلّم، حسّ خوبی در آنها ایجاد می کند و سبب می شود

دانش آموز به لحاظ عاطفی، خود شکوفایی و ارتقای شخصیت، احساس مناسبی داشته باشد. به همین دلیل عنوان فعّالیت نیز بار عاطفی مثبت را القا می کند

صندلی صمیمیتدر فضایی دوستانه، دانش آموزان را به صحبت کردن مفید در برابر جمع وا می دارد و زمینهٔ بسیار مناسبی برای پرورش سخنوری و توانایی فنّ بیان و تقویت اعتماد به نفس بوده است.

صندلی صمیمیت و پرورش فنّ بیان در کتاب فارسی چهارم، در قالب فعّالیت ارائه شد

تا هم تکراری نباشد و تنوّع و جاذبه داشته باشد، هم اینکه صحبت  قصه گویی کردن در قالب بیان قصّه تخصصی تر شود

در این درس ابتدا دانش آموزان به داستانی که برایشان پخش می شود،

گوش می کنند؛ این امر خود موجب تقویت تمرکز و درک شنیداری می شود.

در ادامه از آنها می خواهیم از شیوه ای که راوی، قصه را روایت کرد، الگوبرداری کنند. در این درس تأکید بر شروع داستان است

روباه و زاغ

املا درس سوم فارسی چهارم ابتدایی راز نشانه ها

در بخش اوّل، دانش آموزان یک به یک پای تخته آمده، هر کدام یک کلمه از درس را که شما می خوانید روی تخته می نویسند.

پس از آنکه مجموعه ای از کلمات باارزش املایی از متن درس روی تخته گردآوری شد همه با هم کلمات را جمع خوانی نمایند.

در بخش دوم کلمات را از روی تابلو پاک کنید و از بچّه ها بخواهید کلماتی را که به خاطر سپرده اند روی برگهٔ املا خود بنویسند.

پس از جمع آوری برگه ها و تصحیح آنها به رفع اشکالات دانش آموزان بپردازید

 این شگرد املایی، چند فایده دارد و اهداف آموزشی زیر را دنبال می کند:

بازخوانی درس

تقویت تأمل و دقّت در نگاه

تشخیص و استخراج واژگان املایی

تقویت حافظهٔ دیداری

پرورش حافظهٔ کوتاه مدّت

رشد و تقویت توانایی درست نویسی املای کلمات

درس سوم نوشتاری چهارم ابتدایی

فعّالیت های نوشتاری  4: درک متن

از آنجایی که آشنایی با نوع متن در انتخاب روش خواندن و افزایش درک متن مؤثر است،

در این درس می خواهیم دانش آموزان را با متن های علمی و ادبی آشنا کنیم.

عمدهٔ متن هایی که دانش آموزان با آن سر و کار دارند

 

یا داستانی است مانند متن های درس و بخوان و بیندیش کتاب فارسی که همان متن های ادبی هستند

یا علمی است مانند متن دروس کتاب علوم و مطالعات اجتماعی که به خواننده اطّلاعات علمی می دهند.

برای تدریس این بخش، همین که دانش آموزان تشخیص دهند یک متن داستانی است اما دیگری داستانی نیست، کافی است.

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 20 شهریور 1399 ساعت: 9:52 منتشر شده است
برچسب ها : ,,
نظرات(0)

درسنامه و پاسخ فعالیت های درس 2 دوم فارسی چهارم کوچ پرستوها

بازديد: 24561
درسنامه و پاسخ فعالیت های درس 2 دوم فارسی چهارم کوچ پرستوها

 

پاسخ فعالیت های درس کوچ پرستوها فارسی چهارم

در اوایل بهار، هوا لطیف و دل‌نشین می‌شود. دشت‌ها جامه‌ٔ سبز می‌پوشند و درختان، شکوفه می‌دهند. پرستوها، این پرندگان دوست داشتنی نیز از سفر دور و دراز خود، باز می‌گردند.

نخستین کار این مسافران از راه رسیده، این است که لانه‌های سال گذشته‌ٔ خود را بیابند؛ اگر آسیب دیده باشند، آنها را درست کنند و اگر لانه‌ها خراب شده باشند، از نو بسازند. پرستوهای جوان، هم که سال گذشته در لانه‌ٔ پدر و مادر خود به سربرده‌اند، اکنون باید بکوشند تا لانه‌ای برای خود بسازند. این پرستوهای جوان، ساختن لانه را خودشان به عهده می‌گیرند بی‌آنکه از پدر و مادرشان بیاموزند، مانند آنها برای خود لانه می‌سازند.

وقتی کار ساختن لانه به پایان رسید، پرستوها تخم می‌گذارند. هر پرستو چهار تا شش تخم سفید می‌گذارد و دوازده روز روی آنها می‌خوابد. وقتی جوجه‌ها از تخم بیرون آمدند، پدر و مادر، با حشراتی که شکار می‌کنند، به آنها غذا می‌دهند. پس از سه هفته، جوجه‌ها به دنبال پدر و مادر پرواز می‌کنند و راه و رسم زندگی را از آنها می‌آموزند.

پرستوها بهار و تابستان را به آسودگی به سر می‌برند؛ امّا در آغاز پاییز دشواری‌هایی برای آنها پیش می‌آید. درآن هنگام، حشرات کمیاب می‌شوند و هوا کم کم سرد می‌شود. پرستوها ناچار می‌شوند به جاهای معتدل‌تری کوچ کنند.

زمان کوچ آنها که فرا می‌رسد، دسته دسته روی بام‌ها یا سیم‌های برق جمع می‌شوند و به نظر می‌آید که به گفت‌وگوی مهمی مشغول هستند. خیلی زود، عدّه‌ای دیگر از راه می‌رسند و جنب‌وجوش آنها رفته رفته، زیادتر می‌شود تا اینکه یک روز صبح که از خواب برمی‌خیزیم، از پرستوها نشانی نمی‌بینیم. آن وقت معلوم می‌شود که آنها کوچ کرده‌اند.

در این سفر طولانی، خطرهای بسیاری وجود دارد. یکی از این خطرها، تغییرات هواست. خطر دیگر، حمله پرندگان شکاری مانند عقاب، شاهین و قرقی است. این پرندگان، هنگام پرواز، ناگهان خود را به جمع پرستوهای درحال پرواز می‌زنند و با چنگال‌های نیرومند خود، آنها را می‌ربایند.

با همه‌ٔ این خطرها، بیشتر پرستوها سفر خود را به سلامت به پایان می‌رسانند. دیده شده است که بعضی از آنها، سال‌های پی در پی کوچ کرده، و پس از هر کوچ به لانه‌ٔ خود بازگشته‌اند.

دنیایی که ما در آن زندگی می‌کنیم، شگفتی‌های فراوان دارد. یکی از این شگفتی‌ها، بازگشت پرستوهاست. این پرنده‌های کوچک، پس از سپری شدن زمان دراز و پیمودن راهی طولانی، بدون اینکه اشتباه کنند دوباره به لانه‌ٔ پیشین خود باز می‌گردند.

چه کسی قدرت راهیابی و پیمودن این راه طولانی را به پرستوها داده است؟ آنها با چه قدرتی این راه طولانی را بدون اشتباه می‌پیمایند؟ این همه شگفتی، زیبایی و دانایی را چه کسی در پرستوهای کوچک نهاده است؟

درست و نادرست (صفحهٔ 21 کتاب درسی)

۱- پرستوها هر سال لانه‌ای جدید برای خود می‌سازند. نادرست
۲-
 بیشتر پرستوها به دلیل حمله‌ٔ پرندگان شکاری، سفر خود را به سلامت به پایان نمی‌رسانند. نادرست

درک مطلب (صفحهٔ 21 کتاب درسی)

۱- جنب‌وجوش پرستوها در آغاز پاییز نشانه‌ٔ چیست؟ نشانه‌ٔ آماده شدن برای کوچ کردن.
۲-
 چرا بازگشت پرستوها یکی از شگفتی‌های آفرینش است؟ زیرا این پرندگان کوچک پس از سپری شدن زمان دراز و پیمودن راهی طولانی و با وجود خطرات بسیار بدون اینکه اشتباه کنند به لانه‌ٔ پیشین خود باز می‌گردند.
۳-
 چند نمونه از شگفتی‌های دنیایی را که در آن زندگی می‌کنیم، نام ببرید. زندگی مورچه‌ها - زندگی زنبورعسل - به وجود آمدن فصل‌ها و ...
۴-
 پرستوهای جوان چگونه لانه سازی را می‌آموزند؟ این توانایی را خداوند بزرگ در این پرستوها نهاده است و بدون داشتن معلم به آن آگاه هستند.

دانش زبانی (صفحهٔ 22 کتاب درسی)

جمله‌های زیر را بخوانید و درباره‌ٔ تفاوت آن‌ها با هم گفت‌وگو کنید:
-
 مادر نرگس امروز چند جلد کتاب داستان خرید.
-
 مادر، نرگس امروز چند جلد کتاب داستان خرید.
این نشانه «،» علامت درنگ یا مکث کوتاه در خواندن است؛ شیوه خواندن را تغییر می‌دهد و گاهی معنای آن را هم عوض می‌کند.

گوش کن و بگو (صفحهٔ 22 کتاب درسی)

با دقّت به داستان گوش کنید و به پرسش‌ها پاسخ دهید:
۱-
 پندهای اوّل و دوم پرنده را به ترتیب بگویید.
۲-
 آیا باغبان به پند اوّل و دوم پرنده عمل کرد؟ از متن دلیل بیاورید.
۳-
 مفهوم جمله‌ٔ «پند برای تو مثل پاشیدن دانه در زمینی است که گیاهی در آن رشد نمی‌کند» چیست؟
۴-
 بهترین پندی که پرنده به باغبان داد، چه بود؟

بخوان و بیندیش

در جست و جو

بالای درخت کاج، موشکا غمگین و تنها نشسته بود. او مانند هر روز می‌شنید که بی‌بی خدا را صدا می‌زند؛ امّا مثل همیشه، کسی جوابش را نمی‌داد.
موشکا آهی کشید و با خود گفت:«
 طفلکی بی‌بی!»
موشکا سنجاب کوچک و تنهایی بود که در دنیای به این بزرگی به جز بی‌بی و درخت کاجش، هیچ‌کس را نمی‌شناخت. موشکا نمی‌دانست این خدا کیست که بی‌بی این قدر صدایش می‌زند؛ فقط این را می‌دانست که تا آن موقع کسی نیامده بود درِ خانه
ٔ بی‌بی را بکوبد و بگوید:«من آمدم! منم، خدا!»
موشکا با خود فکر کرد: «طفلکی بی‌بی! لابد به خاطر پیری است که به دنبال خدا نمی‌رود
 و فقط صدایش می‌زند».
موشکا بی‌بی را خیلی دوست داشت و از غصّه خوردن او غمگین بود. او فکر می‌کرد چون بی‌بی کسی را صدا می‌کند و هرگز جوابی نمی‌شنود، غصّه می‌خورد!
موشکا تصمیمش را گرفت و با خود گفت: «خودم می‌روم و هر طور شده خدا را پیدا می‌کنم
 و به خانه‌ٔ بی‌بی می‌آورم.»
شاخه به شاخه پرید و پرید تا از درختش پایین آمد؛ امّا چطور خدایی را که هرگز ندیده است پیدا کند؟
ناگهان فکری به نظرش رسید:«
 کوه آن قدر بلند است که آن طرف دنیا را هم می‌تواند ببیند. حتماً او می‌داند کجا باید خدا را پیدا کنم».موشکا
پرید و پرید تا به پای کوه رسید. سرش را بالا گرفت و با تمام قدرت صدا کرد:«آهای!
 کوه بزرگ! دنبال خدا می‌گردم! او را می‌شناسی؟»
کوه با صدای بلند و محکم جواب داد:«البتّه که می شناسم! اوست که مرا اینجا گذاشته است. می‌توانی او را از بزرگی‌اش بشناسی. خدا از من خیلی بزرگ‌تر است. بزرگ‌ترین موجود عالم است.»
موشکا سری تکان داد و شگفت زده به راهش ادامه داد؛ جَست‌وخیزکنان، جلو می‌رفت و
 تکرار می‌کرد:« بزرگ‌ترین موجود عالم! وای!»
پروانه
ٔ زیبایی صدای موشکا را شنید و پرسید:«بزرگ‌ترین موجود دنیا؟ تو دنبال خدا می‌گردی؛ مگر نه؟»
موشکا با تعجّب گفت: «تو هم مثل کوه، خدا را می‌شناسی؟»
پروانه پاسخ داد :«البتّه که می‌شناسم! اوست که این بال‌های قشنگ را به من داده؛ امّا
 او از من خیلی زیباتراست!»
«بزرگ‌تر از کوه! زیباتر از پروانه!»
 موشکا از تعجّب سرش را تکان داد. حالا می‌فهمید چرا بی‌بی این قدر خدا را صدا می‌زند! آهی کشید و گفت:«بیچاره بی‌بی! حتماً کسی به مهمّی خدا فرصت ندارد به پیرزنی مثل او توجّه کند!»
پروانه اعتراض کرد: «اصلاً
 این طور نیست! خدا به همه توجّه می‌کند. این گل کوچک را ببین. خدا آن را هم فراموش نمی‌کند. خدا مهربان‌ترین موجود عالم است».
موشکا لبخند زد و تکرار کرد: «مهربان‌ترین موجود عالم!»
 ناگهان صدای پایی را شنید. خرس قهوه‌ای داشت به سویش می‌آمد. موشکا ترسید و به بالای درختی رفت. خرس که حرف‌های سنجاب و پروانه را شنیده بود، از موشکا پرسید: «تو دنبال مهربان‌ترین موجود عالم می‌گردی؛ مگر نه؟»
موشکا ترسش را فراموش کرد و با تعجّب پرسید: «مگر تو هم او را می‌شناسی؟»
خرس پاسخ داد:«البتّه که می‌شناسم! به لطف اوست که این قدر قوی هستم. او هم از من
 خیلی قوی‌تر است. قوی‌ترین موجود عالم است».
سپس خرس قهوه‌ای دستی تکان داد و از آنجا دور شد.
آن گاه صدایی از آسمان آمد: «
 تو دنبال خدا هستی، سنجاب کوچولو!؟»
صدای گرم و شاد خورشید بود. موشکا سرش را بلند کرد و گفت: «تو که آن بالا بالاها
 هستی به من بگو کجا او را پیدا کنم. ببین چقدر کوچکم! وقت زیادی را از دست داده‌ام و هنوز راه خیلی کمی رفته‌ام!»
خورشید گفت:«خدا همه جا هست. لازم نیست این قدر دنبالش بگردی. هر جا بروی، او
 را پیدا می‌کنی».
سنجاب با هیجان فریاد زد: «پس حتماً خدا تویی! تو بزرگ و زیبایی، مهربان و قوی
 هستی، و با نور درخشانت، همه جا را روشن می‌کنی!»
خورشید آرام خندید و گفت: «اینهایی که می‌گویی هستم، ولی خدا نیستم. خدا مرا آفریده
 و به من نور داده. او بسیار نورانی‌تر از من است».
موشکا التماس کنان گفت: «
 پس او را به من نشان بده!»
خورشید جواب داد:«خدا با چشم دیده نمی‌شود».
موشکا آهی بلند کشید و از درخت پایین آمد. اگر خدا دیدنی نبود، پس کاری از دست سنجاب کوچولویی مثل او ساخته نبود؛ روی زمین نشست و شروع کرد به اشک ریختن.
خورشید با مهربانی گفت: «گریه نکن، سنجاب کوچولو! خدا دیدنی نیست؛ امّا او ما را
 می‌بیند. وقتی هم صدایش می‌زنیم، صدای ما را می‌شنود».
سنجاب اشک‌هایش را پاک کرد و پرسید:«حتّی صدای ضعیف بی‌بی جان را؟»
خورشید پاسخ داد: «البتّه که می‌شنود! جواب هم می‌دهد، ولی با گوش شنیده نمی‌شود.
خدا با نعمت‌هایش جواب می‌دهد. حالا بلند شو و به خانه برگرد. بی‌بی جان نگرانت می‌شود!»
بی‌بی جان، پشت پنجره منتظر موشکا بود. یکی از پرنده‌های جنگل، همه چیز را به او گفته بود.
پیرزن، سنجاب خسته را نوازش کرد و گفت: «می‌دانی موشکا، بعضی از چیزها را نمی‌توان با
 چشم دید؛ مثل عشق، مثل محبّت؛ ولی نشانه‌هایشان را می‌توانیم ببینیم. کاری که امروز برای من کردی، نشانه‌ٔ محبّت توست. خدا با چشم دیده نمی‌شود، ولی جهان پر از نشانه‌های خداست».
موشکا پرسید: «مثل بزرگی کوه‌ها؟ مثل زیبایی پروانه‌ها؟ مثل درخشش نور خورشید؟»
پیرزن سری تکان داد و گفت: «بله و خیلی چیزهای دیگر. همیشه یادت باشد اگر خدا را خیلی
 دوست داشته باشی، حتماً می‌توانی او را در نشانه‌هایش ببینی».
سنجاب آهسته تکرار کرد: «اگر دوست داشته باشی ...»
امّا حرفش را ادامه نداد؛ چون دیگر خوابش برده بود ...

کِلِر (سميّه) ژوبِرت (این نویسنده پَس از پذیرش دین اسلام از فرانسه به ایران آمد و اکنون ساکن تهران است و برای کودکان می‌نویسد.)

درک و دریافت (صفحهٔ 27 کتاب درسی)

 

۱- جمله‌ها را با توجّه به متن، به ترتیب رویدادها شماره گذاری کنید:
- پروانه گفت:«خدا آن قدر مهربان است که حتّی این گل کوچک را هم می‌بیند».
3
-
 موشکا رفت تا خدا را پیدا کند. 1
-
 خرس قهو‌ه‌ای دستی تکان داد و دور شد. 4
- بی‌بی گفت: «البتّه که خدا را می‌شناسم. اوست که مرا اینجا گذاشته است.» 6
-
 سنجاب به خورشید گفت: «پس حتماً خدا تویی!» 5
۲- «موشکا رفت تا خدا را پیدا کند»؛
 کار موشکا نشانه‌ٔ چیست؟ نشانه‌ٔ کنجکاوی - نداشتن آگاهی و شناخت کافی از خدا
۳-
 با توجّه به متن، چند ویژگی برای خدا نام ببرید. بزرگ، زیبا، مهربان، بینا و شنوا و ...
۴-
 چه چیزهایی را با چشم نمی‌توان دید؟ چهار مورد نام ببرید. عقل - هوش - عشق - درد - سواد - محبت - گرسنگی - هوا
۵-
 چه نشانه‌هایی از وجود خداوند در داستان آمده است؟ بزرگی کوه‌ها - زیبایی گل‌ها و پروانه‌ها و گرمای خورشید.

حکایت

قوی‌ترین حیوان جنگل

شیری در جنگل راه می‌رفت و به هر جانوری که می‌رسید، می‌پرسید:«قوی‌ترین حیوان جنگل کیست؟» 
جانور با ترس و لرز می‌گفت:«! البتّه شما».
آن گاه شیر با غرور و خودپسندی سرش را تکان می‌داد و می‌گذشت.
تا اینکه به فیلی قوی پیکر رسید؛ از فیل پرسید:«قوی‌ترین حیوان جنگل کیست؟»
فیل خرطومش را دور کمر شیر انداخت، او را از زمین بلند کرد و در هوا چرخاند و محکم به زمین انداخت.
شیر برخاست، خودش را تکان داد و گفت:«برادر، فقط از تو سؤالی کردم. اگر
 نمی‌دانی، بگو نمی‌دانم، چرا اوقات تلخی می‌کنی.»
فیل گفت: «من هم فقط خواستم جواب سؤالت را داده باشم».

* حکایتی که خواندید، با مفهوم کدام یک از مَثَل‌های زیر ارتباط دارد؟
الف) ماهی را هر وقت از آب بگیری تازه است.
ب)
دست بالای دست بسیار است.
پ) سحرخیز باش تا کامروا باشی.
ث) مرغ همسایه غاز است.

 

اهداف درس دوم فارسی چهارم ابتدایی کوچ پرستوها

1معرفی یکی از شگفتی های عالم خلقت، کوچ پرستوها

2ایجاد فرصتی برای تفکّر دربارهٔ آفریده های خدا

3ایجاد نگرش مثبت به مطالعهٔ نوشته ها و قصّه های ساده

4آشنایی با تأثیر علائم نگارشی در معنی متن

5تقویت مهارت گوش دادن و سخن گفتن

6تقویت حافظهٔ شنیداری در دانش آموزان

7تقویت درک متن و مهارت نوشتن با انجامفعّالیت های نوشتاری

٨توجه به حکایات و مثل ها برای تقویت درک متن

دانش زبانی درس دوم فارسی چهارم ابتدایی کوچ پرستوها

نکتهٔ آموزشی درس، برجسته کردن نقش علائم نگارشی در انتقال معناست؛

به عبارت دیگر هدف این است که توجه دانش آموزان را به علائم نگارشی و تأثیر و کارکردهای آنها به عنوان ابزارهایی برای درک متن معطوف کنیم.

در این درس، نقش درنگ نما (ویرگول) مورد تأکید است اما شما می توانید متنی مبتنی بر محتوای درس تهیّه کنید و در اختیار گروه ها بگذارید

تا جایگاه علامت ویرگول و سایر علائم نگارشی را که سال های گذشته آموخته اند، تشخیص داده و در جای مناسب قرار دهند.

گوش کن و بگو درس دوم فارسی چهارم ابتدایی کوچ پرستوها

در جهت تقویت تمرکز و درک شنیداری است.

برای انجام  گوش کن و بگو لازم است فایل صوتی متن در کلاس پخش شود، دانش آموزان به داستان گوش کنند و سپس به سؤالات پاسخ دهند.

برای اجرای این فعّالیت طبق مراحل زیرعمل کنید:

1ابتدا از دانش آموزان بخواهید سکوت کنند، پس از حدود سی ثانیه از آنها بپرسید چه صداهایی شنیدند.

2مجدداً از آنها بخواهید سکوت کنند اما این دفعه تأکید کنید به صداهایی کهمی شنوند، توجه کنند. بدیهی است این بار نوع گوش دادن دانش آموز تغییر خواهد کرد.

3در اینجا دانش آموزان برای گوش دادن متن شنیداری آماده شده اند. به آنها بگویید به متن شنیداری با دقت گوش کنند.این متن شنیداری است و دانش آموزان نباید متن را پیشِ رو داشته باشند.

4برای افزایش دقت دانش آموزان از آنها بخواهید پاسخ سؤال ها را روی یکبرگه بنویسند. حدود 15 دقیقه زمان پاسخگویی به آنها بدهید.

5بار دیگر متن شنیداری را پخش کنید و از دانش آموزان بخواهید سؤال هایی را که ناقص جواب داده اند کامل کنند.

6تعدادی از دانش آموزان پاسخ های خود را در کلاس بخوانند و به بررسی و تکمیل آنها بپردازید.

داستان گوش کن و بگو را براي بچه ها پخش یا روخوانی میکنیم هدف تقویت شنوایی هست

بهتره خودِ متن رو در اختیار دانش آموزان قرار ندیم

من براي اینکه حواسشون کاملا جمع باشه چند دیقه میگم سکوت کنن و به صداهایی که از اطراف میشنون دقت کنند

اینجوري بهتر گوش کن و بگو رو میشنوند و به سوالاتش جواب میدن و نتیجه

میگیرند

بعد از اینکه فایل صوتی رو براي دانش اموزان پخش کردیم نتیجه گیري از داستان رو به بچه ها واگذار کنیم ك برداشت اونا رو از داستان بشنویم

جواب سوالات رو به هیچ عنوان در کتاب یادداش نکنیم

حکایت درس دوم فارسی چهارم ابتدایی کوچ پرستوها:قوی ترین حیوان جنگل

حکایت قوی ترین حیوان جنگل با یک درون مایهٔ طنز در راستای اهداف بهبود سواد خواندن و افزایش درک متن دانش آموزان طراحی شده است و در ضمن به کاربرد ضرب المثل نیز می پردازد.

تشخیص ارتباط داستان با ضرب المثل های مطرح شده، برعهدهٔ دانش آموزان می باشد و می توانند در گروه دربارهٔ آن صحبت کنند.

بخوان و بیندیش درس دوم فارسی چهارم ابتدایی کوچ پرستوها

نتایج آزمون جهانی سنجش سواد خواندن (پرلز) نشان می دهد که توانایی درک متن دانش آموزان ایرانی کم است.

در واقع دانش آموزان، عادت به مطالعهٔ متن طولانی ندارند و تمرکز به هنگام صامت خوانی متن را با هدف تقویت درک متن در کتاب گنجانده شده است.

هدف اصلی متن های«بخوان و بیندیش» ایجاد عادت به مطالعهٔ متن طولانی، تقویت تمرکز و افزایش درک خوانداری می باشد.

دستیابی به این هدف، بسیار اهمّیت دارد؛ بنابراین کل 45 دقیقه وقت کلاس به صامت خوانی و پاسخ به سؤالات درک و دریافت اختصاص داده شده است.

داستان درجست و جو با بیانی کودکانه به توصیف پروردگار عالم می پردازد.

دانش آموزان پس از خواندن داستان باید بتوانند به سؤالات آن پاسخ دهند.

لازم است دانش آموزان داستان را به صورت فردی و با روش صامت خوانی مطالعه کنند

برای این منظور، معلّم باید فضای کلاس را تبدیل به کتابخانه کند

و از دانش آموزان بخواهد در سکوت مطلق، متن را صامت خوانی کنند.

پیشنهاد می شود در صورتی که مدرسه مجهزبه کتابخانه با فضای کافی است،این جلسه در کتابخانه برگزار گردد.

از دانش آموزان بخواهید پس از خواندن متن، هر یک به طور فردی به سؤالات پاسخ بدهند.

برای افزایش دقّت دانش آموزان از آنها بخواهید پاسخ سؤال ها را روی یک برگه بنویسند.

در پایان، تعدادی از دانش آموزان پاسخ های خود را در کلاس بخوانند و به بررسی و تکمیل آنها بپردازید.

 

کل 45 دقیقه زمان رو برا این داستان اختصاص میدیم

به صورت فردي میخوانند و در فضاي کتابخانه اي صامت خوانی میکنند

میتونیم برا افزایش دقت از بچه ها بخواهیم پاسخ سوالها رو روي برگه بنویسن و در پایان از چند نفر بخواهیم که پاسخهاي خودشون رو بخونند اما ترجیحاً پاسخها شفاهی ارائه بشه….

املا درس دوم فارسی چهارم ابتدایی کوچ پرستوها

هدف از املا، آموزش آن و تثبیت شکل درست واژگان در ذهن دانش آموزان است.

لذا پیشنهاد می شود جدولی از نشانه های هم آوا (س، ث، ص، ض، ز، ذ، ظ، غ، ق، ) تهیه نموده، در اختیار دانش آموزان بگذارید.

سپس کلماتی از متن درس را بخوانید تا دانش آموز پس از شنیدن کلمه و تشخیص نشانهٔ صحیح، آن را در جدول جایگزین نماید.

در انتها از او بخواهید کتاب را باز کند و جدول املایی خود را تصحیح نماید و کلماتی را که در املای آنها اشتباه داشته است، زیر برگه بنویسد.

پس از جمع آوری برگه ها به صورت فردی نسبت به رفع اشکالات دانش آموزان اقدام نمایید.

دراین درس نیز املای دو قسمتی شامل متن املای تقریری و فعّالیت های املایی با هدف شناسایی نقاط قوّت و ضعف دانش آموزان به اجرا گذاشته می شود.

فعّالیت های صفحهٔ اول و دوم کتاب نوشتاری نمونه ای از فعّالیت های املایی بوده که قابل استفاده در آزمون املا می باشند.

دریافت کاربرگ املا

درس دوم  نوشتاری چهارم ابتدایی

نگارش درس دوم چهارم ابتدایی کوچ پرستوها : درک متن

این صفحه شامل دو بخش فعّالیت های درک متن و کتابخوانی است.

در قسمت کتابخوانی، یک داستان واحد برای کل کلاس خوانده می شود.

سپس بچه ها به صورت گروهی رویدادهای آن را فهرست نموده، شماره گذاری می نمایند.

طرح سؤال توسط دانش آموزان از شیوه های فراشناختی افزایش درک متن است.

نگارش درس دوم چهارم ابتدایی: کوچ پرستوها

سال گذشته دانش آموزان با «جملهٔ موضوع»آشنا شدند، اما اجزای این جمله به طور مستقیم آموزش داده نشد.

در این درس دانش آموزان با اجزای جمله موضوع آشنا می شوند.

این امر به آنها کمک می کند در نوشتن جملهٔ موضوع به درستی عمل کنند.

جملهٔ موضوع دو قسمت اصلی دارد:

1موضوع کلی

2موضوع خُرد شده

 

تشخیص موضوع کلی برای دانش آموزان مشکل نیست؛ امّا برای موضوع کوچکتر، با خواندن بند می توانند آن را بفهمند.

در صورتی که در این بخش مشکل داشتند از آنها بخواهید چندین بار دو بند این صفحه را با دقت بخوانند تا متوجه شوند

بند اول خطرات را بیان کرده است و بند دوم شگفتی کوچ را، درواقع از مقایسهٔ دو بند به این موضوع پی می برند.

آموزش درس دوم  فارسی پایه چهارم ابتدایی (کوچ پرستوها)

براي شروع کار می تونیم با نقاشی چند پرستو بر روي تخت وایت برد و یا ساخت

کاردستی پرستو انجام بدیم ذهن اونا رو براي موضوع درس آماده کنیم

و کم کم همرا با نقاشی درباره پرستو ها با بچه ها گفت و گو کنیم و از زندگی پرستو ها به

اونا اطلاعات بدیم این نقاشی کمک میکنه هم بچه ها فعال باشن

و صبحت کردن درباره موضوعی که دارن رنگ آمیزي میکنن براي اونا شیرین و جذاب خواهد

بود

حتی میشه کلیپی در خصوص زندگی پرستوها و کوچ اونها تهیه کنیم و به نمایش

بگذاریم

میشه 5خط به معناي 5 حرف کلمه پرستو روي تخته کشید و مثل بازي 20 سوالی

بچه ها حروف رو کامل کنند تا به کلمه پرستو برسند

روش تدریس درس دوم  فارسی پایه چهارم ابتدایی (کوچ پرستوها)

روشهاي پیشنهادي من براي این درس قصه گویی و نمایش خلاقه

بچه ها از نمایش خیلی استقبال میکنن نمایش خلاق فعالیت سازمان یافته اي است که کودك از طریق بازي به ایفاي نقش به صورت خودجوش و خلاق پرداخته و در ان خود را میبیند, درك می کند و می سازد

در این روش پس از شنیدن و یا خواندن داستان دانش اموزان امکاناتی مثل صحنه ,

شخصیت ها و گفت و گو ها را همان لحظه خلق میکنند.

میتونیم دانش آموزان را در گروه 3 یا 5 نفره قرار بدیم بهتره

گروه سه نفره باشد در گروه به بحث و گفتگو میپردازیند

شخصیتهاي داستان رو براشون توضیح بدیم اجازه بدیم قبل از اجراي نمایش یه دور با چشم کتاب رو بخونند و هر کدوم یه نقشی رو وردارند

براي اجرا در جلسه بعدي همان داستان را دوباره بازیگران دیگر ایفاي نقش کنند با این کار عملکرد گروهها با هم مقایسه میشه و براي بهتر شدن نقششون وادار به خوندن متن و تسلط بر آن میشوند.

ما هم با جایزه و تشویق اونا رو همراهی میکنیم

تدریس متن درس دوم فارسی چهارم ابتدایی کوچ پرستوها

من قبل از اینکه متن درس رو بخونیم از بچه هاچند تا سوال کوتاه از متن درس میپرسم تا ببینم حدس و اطلاعاتشون در چه حدي هست

مثل

به نظرتون پرنده ها هر سال لانه سازي می کنند

به نظرتون پرستو ها چند تا تخم در سال میزارن

پرستو ها چند روز روي تخم ها میخوابن

چرا پرنده ها کوچ می کنند

و … 

معمولا بچه هایی که زیاد کتاب در مورد پرندگان و حیوانات مطالعه میکنن باعلاقه جواب میدن و باعث میشن دیگران هم سعی در پیدا کردن جواب درست داشته باشن

از کتاب گویا حتما در صورت وجود امکانات استفاده کنید چون اونا رو علاقمند میکنه که به متن توجه کنند

اگه کتاب گویا نبود خودتون با لحن و آهنگ مناسب بخونید و بچه ها رو تشویق کنید که با لحن و آهنگ بخونند و به مطلبی که میخونند دقت کنند و درك کنند

کاربرگ درس دوم فارسی چهارم ابتدایی کوچ پرستوها

تصاویري که میشه پرینت گرفت و بچه ها داخلش در مورد پرندگان بندنویسی کنند و انشا بنویسند و یا براي نوشتن املا از اونها استفاده کرد و سپس رنگ آمیزي کنند

بعد از اینکه داخل این برگه ها انشا و یا املا نوشته شد که بستگی به سلیقه ي هرکسی داره

بعد از رنگ آمیزي بچه ها بندي پلاستیکی از یک طرف دیوار به سمت دیگه وصل میکنم و این پرنده ها رو که هرکدوم متفاوت رنگ شده بهش با گیره ي کاغذ آویزان میکنم و منظره ي قشنگی درست میشه

آموزش ویرگول فارسی چهارم ابتدایی

من از دو جمله زیر برا اهمیت ویرگول استفاده میکنم

بخشش,لازم نیست اعدامش کنید.

بخشش لازم نیست ,اعدامش کنید.

یا میتونیم متنی تهیه کرده و علائم نگارشی را روي تخته بنویسیم و

از بچه ها بخواییم که علائم را سر جاي خودشون قرار بدن

تکلیف درس دوم فارسی چهارم ابتدایی کوچ پرستوها

به عنوان تکلیف می تونیم به بچه ها بگیم از متن درس ده تا جمله که داراي نشانه نگارش ویرگول هست انتخاب کنند و در دفتر تکلیف یادداشت کنند.

 

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 18 شهریور 1399 ساعت: 21:47 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 413

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس