سایت اقدام پژوهی - گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان
1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819 - صارمی
2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2 و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .
3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل را بنویسید.
در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا پیام بدهید آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet
آلومینیوم فراوان ترین فلز وسومین عنصر فلزی است که به مقدار زیاد در پوسته ی زمین یافت می شود . آلومینیوم در طبیعت به صورت آلومینیوم سیلیکات پایدار و آلومینیوم هیدرواکسید وجود دارد . آلومینیوم بوسیله هانس کریستین ارستد شیمیدان و فیزیکدان دانمارکی بدست آمد . اولین شرکت تولید آلومینیوم در آمریکا در سال 1907 تاسیس گردید . اجزای سازه هایی که از آلومینیوم ساخته می شوند در صنعت هوا نوردی سایر مراحل حمل و نقل بسیار مهم هستند همچنین در سازه هایی که در آنها وزن پایدار و مقاومت لازم هستد ، وجود این عنصر اهمیت زیادی دارند . آلومینیوم دارای نه ایزوتوپ هست که عمده ترین آنها بین 20تا 23 مرتب شده اند . ایزوتوپ های آلومینیوم ، کاربرد های علمی در تعیین قدمت رسوبات دریایی ، خاستگاه منگنز ، یخهای دوران یخبندان ، کوارتز در صخره ها و شهاب سنگها دارد . پوشش پشت بام خانه با آلومینیوم نودو پنج درصد نور آفتاب را منعکس می کند و در نتیجه از مصرف انرژی می کاهد . اشکال کار در باره ی آلومینیوم آنست که این فلز هرگز به صورت آزاد در طبیعت وجود ندارد بلکه هموا ره با مواد گوناگون دیگر همراه است
فلزی است به رنگ سفید نقره ای ، با نقطه ذوب 658 درجه سانتی گراد . دارای وزن مخصوص 2/7 گرم بر سانتی متر مکعب با ویژگی های برتر نسبت به سایر فلزات . مقاوم در برابر خوردگی ، زنگ زدگی و بسیاری از مواد شیمیایی و نفوذ ناپذیر در برابر رطوبت و بخار ، قابلیت بازیافت سریع با مصرف انرژی کم ، عدم خاصیت مغناطیسی ، عدم جرقه زایی ، عدم قابلیت احتراقی و غیر سمی بودن ، قابلیت ریخته گری ، جوشکاری ، لحیم کاری ، چسب کاری و تنوع محصولات آلیاژی . نداشتن خطر برای انسان و موجودات زنده و کاربرد وسیع در صنایع مختلف . آلومینیوم فلز مناسبی برای بسته بندی می باشد چون زنگ نمی زند و در برابر نور و هوا وآب مقاوم است ومقاومت خوبی در برابر گرما و سرما دارد و به راحتی استرلیزه می شود . فلزی است نرم و سبک ، اما قوی است و دارای لایه ی نازک اکسیداسیون که در اثر برخورد با هوا در سطح آن تشکیل می شود ، چکّش خوار است و انعطاف پذیز و به راحتی خم می شود . آلومینیوم غیر سمّی و غیرقابل اشتغال است و رادیو اکتیو نمی باشد .آلومینیوم جزء آلیاژهای سبک محسوب می شود و نقطه جوش آن 2750 درجه می باشد . آلومینیوم عنصر شیمیایی است که در جدول تناوبی دارای علامت AL و عدد اتمی 13 می باشد .آلومینیوم عمدتاً به صورت سنگ معدن بوکسیت یافت می شود .
خواص مکانیکی آلومینیوم :
آلیاژهای آلومینیوم تمایل به از دست دادن استحکام خود را دارند ، اما در دماهای زیر صفر ، تا زمانی که شکل پذیری آنها حفظ شود ، استحکامشان افزایش می یابد که این موضوع آلومینیوم را به عنوان آلیاژهای دما پایین مناسب می سازد .
نیتروژن یک بخش اساسی در ساختمان همه موجودات زنده است. نیتروژن در پروتئین ها، واحدهای ساختاری و شیمیایی همه موجودات زنده ، و در مولکولهای DNA ، که دستورات راهنمای ضروری برای همه فعالیتهای زندگی را حمل می کنند ، یافت می شود.
هر چند نیتروژن 80 درصد اتمسفر را تشکیل می دهد ، حیوانات و گیاهان نمی توانند مستقیماَ از آن استفاده کنند . باکتریهای موجود در خاک در رابطه با چرخه مجدد نیتروژن از طریق تبدیل آن به شکلی که برای موجودات زنده دیگر قابل استفاده باشد ، نقش حیاتی بازی می کنند. هنگامی که گیاهان و حیوانات می میرند ، باقیمانده اجساد انها بوسیله موجودات ذره بینی موجود در خاک ، تجزیه می شود و ترکیبات نیتروژن درست می شود.
این ترکیبات همچنین توسط رعد و برق در هوا ایجاد می شوند . این ترکیبات به هنگام باران در آب حل شده ، و در خاک جذب می شوند . در درون خاک ، باکتریهای نیترات کننده این ترکیبات نیتروژنی را به نیترات تبدیل می کنند ، که توسط گیاهان ازطریق ریشه جذب می شوند . حیوانات با خوردن گیاهان نیتروژن به دست می آورند باکتریهای تجزیه کننده نیتروژن ، نیتروژن را مستقیماَ از هوا دریافت کرده و نیترات درست می کند . انها از ریشه نخود فرنگی ، لوبیا و گیاهان دیگر تغذیه می کنند باکتریهای تجزیه کننده نیترات این مراحل را بر عکس انجام می دهند . انها برای تامین انرژی از نیترات استفاده می کنند و نیتروژن را مجددا به هوا باز می گردانند.
غذیه نیتروژن: جنبه های کشاورزی و اکولوژیکی آن
از نظر کمیت، نیتروژن چهارمین عنصر در گیاهان و فراوان ترین عنصر معدنی است. براساس وزن خشک مواد گیاهی، گیاهان علفی حاوی یک تا چهار درصد نیتروژن اند که بیشتر آن به شکل پروتئین است.در عین حال، میزان نیتروژن قابل دسترس گیاه در خاک ممکن است توسط تعداد زیادی از عوامل محیطی مانند دما، اکسیژن، وضعیت رطوبتی و PHمحدود شود. این عوامل بر فعالیت میکروارگانیسم های دخیل در نیتریفیکاسیون، آمونیفیکاسیون و تثبیت نیتروژن تاثیر می گذارند. به علاوه، سالانه مقدار زیادی نیتروژن در جریان برداشت گیاهان زراعی از خاک خارج می شود. بنابراین چندان تعجب آور نیست که می بینیم رشد گیاهان زراعی، اغلب توسط کمبود نیتروژن محدود می شود.
این عینک آفتابی یک عینک معمولی نیست، بلکه یک عینک ضد گلوله واقعی است.
این عینک ژاپنی جزو JSDF به حساب می آید. با وجود اینکه شيشه این عينک تنها 2 میلی متر ضخامت دارد، به راحتی می تواند فشار وارده یک جسم 500 گرمی را که از ارتفاع یک متری افتاده، تحمل کند.
2-چراغ خواب خواب آور
مطالعات نشان می دهد که 64 درصد از افراد در هفته یک شب از داشتن خوابی آرام و عميق محروم هستند.
آنچه که در تصویر مشاهده می کنيد یک چراغ خواب خواب آور است. اين چراغ خواب به مدت 30 دقيقه نورش را به صورت یک حرکت دورانی خاص به سقف اتاق می تاباند. دنبال کردن حرکت نور با چشمان، ذهن و فکر را آرام کرده و به تمرکز گرفتن بر روی خواب کمک می کند. در اين مدت زمان شما به خوابی آرام و عميق فرو می روید و چراغ خواب به صورت اتوماتیک پس از نیم ساعت خاموش خواهد شد.
در واقع این چراغ خواب از طریق هيپنوتیزم ذهن، مسیر طبيعی فکر و بدن را تا رسيدن به آستانه خواب عميق هموارتر می کند.
استفاده از این چراغ خواب می تواند تا حدی به افرادی که دچار اختلالات خواب هستند، کمک کند. اين چراغ خواب با قيمت 185.95 دلار به فروش می رسد.
3-بشقاب برش کیک دقیق
شاید شما هم با من هم عقیده باشيد. وجود يک کيک خامه ای و شکلاتی در هر جشن و مراسم مانند تولد از واجبات است. امروز با يک گجت الکترونيکی آشنا می شوید تا برش کيک های خود را دقیق و آسانتر انجام داده و با تکنولوژی روز هم قدم شويد.
آنچه که در تصوير مشاهده می کنید ظرفی مخصوص برش کیک است. این ظرف که Deni4100نام دارد تنها با 4 عدد باتری قلمی روشن می شود. کافی است که کیک دايره ای شکل خود را پس از طبخ در این ظرف سرو کرده و آن را روشن کنید.
در ابتدا این جا کیکی از شما تعداد قطعات مد نظرتان را که باید عددی بین 2 تا 12 باشد سوال می کند. پس از وارد کردن تعداد قطعات دلخواه، راهنمای برش کیک که شامل مجموعه ای از چراغ های LED در حاشيه ظرف است روشن شده و محل برش کیک را به شما نشان می دهد.
همچنین می توانید با فشار دادن دکمه مربوط به موزيک آن، ملودی مخصوص تولد را که در حافظه اين ظرف ذخيره شده پخش کنید.
اين ظرف برای برش زدن انواع کيکها و شيرينيها و همچنين پیتزاها با حداکثر دایره ای به قطر 30 سانتيمتر مفید است و با قیمت 39.66$ در بازار به فروش می رسد.
4-کتری موزیکال
احتمالاً تا به حال کتری های سوت داری که با جوش آمدن آب شروع به سوت زدن می کنند دیده اید؛ فشاری که بخار آب به لوله (یا در) کتری می آورد، صدایی ثابت و در بعضی موارد آزار دهنده بوجود می آورد که به نظر من خوشایند نیست.
اما آقای نائوکی کاواموتو به جای بوق کتری یک فلوت کار گذاشته که با جوش آمدن آب، می تواند یک نت خاص اجرا را کند.
به این ترتیب در صورتیکه نت سوت کتری شما برایتان آزاردهنده است، می توانید نتی که برایتان آرامش بخش تر است، انتخاب کنید و با آسودگی سراغ کتری در حال جوش خود بروید.
5- کلاه نشان دهنده وضعیت شبکههای بی سیم
اگر شما هم یک گیک باشید و بخواهید بطور دائم با گجت هایتان برخط باشید، مجبورید قدم به قدم لپتاپ یا موبایلتان را بیرون بیاورید و چک کنید که جایی که در آن ایستادهاید وای فای دارد یا نه؟
این کلاه با نمایشگری که دارد میتواند در هر لحظه قدرت شبکههای وای فای 802.11b/g را بسنجد و به همه اعلام کند. البته خودتان برای دیدن قدرت شبکه، یا باید در آینه نگاه کنید یا کلاه را از سرتان بردارید ولی این مهم نیست چون وقتی دیدید که همه به شما نگاه کردند و سراغ لپتاپهایشان رفتند، شما هم میتوانید لپتاپتان را بیرون بیاورید.
6-همه گجت هایتان را باهم شارژ کنید
با این دستگاه می توانید همه گجت های خود را بدون نیاز به هیچ سیم و تبدیلی شارژ کنید و برای این کار فقط لازم است گجت مربوطه را روی این دستگاه و شارژر مربوطه اش قرار دهید و منتظر بمانید تا کاملاً شارژ شود.
دیگر نه لزومی به همراه داشتن و استفاده از شارژر مخصوصِ ِهر کدام از گجت هایتان دارید و نه به مبدل های مختلف برای قابل استفاده کردن بعضی از شارژرهایتان برای گجت های دیگر، نیاز خواهید داشت، چون مبدل همه شارژرها روی این وسیله تعبیه شده است.
همانطور که در تصویر هم مشاهده میکنید، چهار اتصال شارژ استاندارد توسط این دستگاه پشتیبانی میشوند که به این ترتیب برای شارژ گوشی های نوکیا و سونی اریکسون، آی پاد، پی.اس.پی ها و همچنین دستگاه هایی مثل دوربین ها و MP3پلیرها که که شارژر مینی یو.اس.بی دارند، مشکلی نخواهید داشت.
7-شیر آب جدید با امکانی بسیار جالب!
مخلوط کردن آب سرد و گرم تا رسیدن به دمایی متعادل برای شستن ظرف و یا دوش گرفتن همیشه باعث اتلاف بیهوده آب میشود. اما در یک ابتکار جالب از شرکت Ihouse شیر آب هوشمندی طراحی شده که به تکنولوژی تشخیص چهره افراد مجهز است.
این شیر آب هوشمند به اسمارت فاست معروف است. کافی است که تنها یک مرتبه دما و فشار آب مد نظرتان را به عنوان تنظیمات اولیه به سیستم عامل این شیر وارد کنید. پس از آن هر زمان که چهره شما در مقابل این شیر آب قرار گرفت آبی با درجه حرارت و فشار مد نظر شما از آن جاری خواهد شد.
تنظیم دما و فشار آبی که از طریق هر شخص برایش تعریف میشود با یک مشخصه رنگی مربوط به یک چراغ LED نیز بیان میشود. از طریق صفحه نمایشگر تمام لمسی 2.8 اینچی نیز میتوانید به اطلاعاتی نظیر زمان, تاریخ و درجه حرارت محیط نیز دست یابید.
با وجود تمامی جذابیت و ظرافتی که در طراحی این محصول به چشم میخورد هنوز خبری از قیمت و زمان ورود این محصول به بازار به چشم نمیخورد . اما به گفته طراحان کیفیت این طرح میتواند تا اختصاص دادن یک رایحه خاص به هر درجه حرارت و فشاری از آب نیز ارتقا یابد.
8-با دوچرخه هوندا راه رفتن را بدون خستگي تجربه کنيد
تقریبا تا کنون هیچ شرکتی نتوانسته در ساخت گجت های مربوط به حرکت و حمل و نقل به پای شرکت هوندا برسد. جالب است که در ساخت وسایلش تا آنجا که می تواند به راحتی انسان و سهولت استفاده و تاثیر آن محصول در افزایش کیفیت زندگی افراد توجه می کند.
هدف اصلی هوندا از ساخت این وسیله کمک در راه رفتن به افرادی است که در کار روزانه زیاد راه می روند یا بر اثر بیماریی و ناتوانی قادر به راه رفتن نیستند. این دستگاه از یک عدد صندلی شبیه صندلی دوچرخه ساخته شده که دارای دو عدد بازوی حرکتیست. هر یک از بازوها به کفش فرد بسته شده و با روشن شدنش راه رفتن خیلی راحت تر از قبل امکان پذیر میشود.
9-Airpodخودرو ای با سوخت هوای فشرده
آقای Negro که یکی از بهترین طراحان شرکت MDI محسوب می شوند اعلام میکند که خودرویی طراحی و ساخته اند که با سوخت هوا کار میکند!
خودرو بامزه ای را که در تصویر مشاهده میکنید Airpod نام دارد که موتور آن به کمک هوای فشرده راه اندازی می شود. ظرفیت این خودرو برای 4 سرنشین در نظر گرفته شده . متا سفانه از ویژگی های فنی مورد استفاده در طراحی این خودرو اطلاعاتی در دسترس نبود اما یک نفر با متر ارتفاعش را اندازه گرفته و اعلام کرده که 1 مترو 60 سانتیمتر ارتفاع دارد. حداکثر سرعت حرکت این خودرو 70 کیلومتر در ساعت خواهد بود و استفاده از آن هیچ گونه خطری از لحاظ آلودگی محیط زیست را تهدید نخواهد کرد.
این شرکت فرانسوی اعلام کرد که از بهار 2009 می توانید نمونه های این خودرو را در خیابانهای پاریس ببینید و اگر دوست داشتید با آنها کورس بگذارید. قیمتش هنوز قطعی نیست اما در یک آمار گیری عجیب خبر دادند که برای طی مسافتی در حدود 62 مایل فقط 2$ هزینه گریبان گیرتان خواهد شد!
10 - دوربین جدید سامسونگ با دو صفحه نمایش
سامسونگ دوربین 14 مگاپیکسلی ST600 که جدیدترین عضو خانواده دوربینهای دو صفحه نمایشی این شرکت است را معرفی کرد.
مس یکی از عناصر جدول تناوبی است که نشان آن Cu و عدد اتمی آن 29 میباشد.
پیدایش
مس معمولا" به شکل معدنی یافت می شود.کانیهایی مثل آزوریت ، مالاکیت و برنیت همانند سولفیدهایی از جمله کالکوپیریت ( CuFeS2) ،کوولین ( CuS)،کالکوزین ( Cu2S) یا اکسیدهایی مانند کوپریت (Cu2O) از منابع مس هستند.
خصوصیات قابل توجه
مس فلز نسبتا" قرمز رنگی است که از خاصیت هدایت الکتریکی و حرارتی بسیار بالایی برخوردار می باشد.( در بین فلزات خالص ، تنها خاصیت هدایت الکتریکی نقره در حرارت اطاق از مس بیشتر است) چون قدمت مصنوعات مسی کشف شده به سال 8700 قبل از میلاد برمی گردد، احتمالا" این فلز قدیمی ترین فلز مورد استفاده انسان می باشد.مس علاوه بر اینکه در سنگهای معدنی گوناگون وجود دارد ، به حالت فلزی نیز یافت می شود.( مثلا" مس خالص در بعضی مناطق).
این فلز را یونانیان تحت عنوان Chalkos می شناختند. چون مقدار بسیار زیادی از این فلز در قبرس استخراج می شد رومیان آنرا aes Cyprium می نامیدند. بعدها این کلمه به فرم ساده تر cuprum درآمد و در نهایت انگلیسی شده و به لغت Copper تبدیل شد.
کاربردها
مس فلزی قابل انعطاف و چکش خوار است که کاربردهای زیادی در موار زیر دارد:
سیمهای مسی
لوله های مسی
دستگیره های درب و سایر وسایل منزل
مجسمه سازی. مثلا" مجسمه آزادی شامل 179000 پوند مس می باشد.
به علت خاصیت هدایت بهتر آن نسبت به آلومینیوم، کاربرد مس در IC ها به جای آلومینیوم رو به افزایش است.
بعنوان جزئی از سکه ها.
در وسایل آشپزی، از جمله ماهی تابه .
بیشتر سرویسهای قاشق چنگال ( flatware) قاشقها،چنگالها و چاقوها دارای مقادیری مس هستند(نقره نیکلی).
اگر نقره استرلینگ در ظروف غذاخوری بکار رفته باشد ،حتما"باید دارای درصد کمی مس باشد.
بعنوان بخشی از لعاب سرامیکی و در رنگ آمیزی شیشه .
وسایل موسیقی ،بخصوص سازهای بادی.
بعنوان یک بیواستاتیک در بیمارستانها وپوشاندن قسمتهای مختلف کشتی برای حفاظت در برابر بارناکلها و ماسلها.
ترکیباتی مانند محلول فلینگ که در شیمی کاربرد دارد.
سولفات مس که بعنوان سم و تصفیه کننده آب کاربرد دارد.
تاریخچه
مس برای تعدادی از تمدنهای قدیمی ثبت شده ، شناخته شده بود و تاریخ استفاده از آن حد اقل به 10000 سال پیش می رسد. یک آویزه مسی ، متعلق به سال 8700 قبل از میلاد در شمال عراق کنونی پیدا شد.نشانه هایی مبنی بر ذوب و خالص کردن مس از اکسیدهای آن مانند مالاکیت و آزوریت تا سال 5000 قبل از میلاد وجود دارد.در عوض اولین نشانه های استفاده از طلا تقریبا" به 400 سال قبل از میلاد بر می گردد.
مصنوعات مسی و برنزی که از شهرهای سومری و مصنوعات مصری که از مس و آلیاژ آن با قلع یافت شده تقریبا" متعلق به 3000 سال قبل از میلاد هستند.در یکی از اهرام یک سیستم لوله کشی با مس پیدا شده که مربوط به5000 سال پیش است.مصریان دریافتند افزودن مقدار کمی قلع ، قالب گیری مس را آسان تر می کند لذا آلیاژهای برنزی که در مصر کشف می شوند تقریبا" قدمتی همانند مس دارند. استفاده از مس در چین باستان حداقل به 2000 سال قبل از میلاد مربوط بوده و تا 1200 سال قبل از میلاد در این کشوربرنز مرغوب ساخته می شده است.در نظر داشته باشید چون مس به راحتی برای استفاده و کاربرد مجدد ذوب می شود ، دوران ذکر شده تحت تاثیر جنگها و کشورگشائیها قرار می گیرد.در اروپا مرد یخیOetzi ،مردی که به دقت نگهداری می شود و متعلق به3200 سال قبل از میلاد است، تبری با نوک مسی در دست دارد که درجه خلوص فلز آن 7/99% می باشد.مقدار زیاد آرسنیک موجود در موهای او نشان دهنده سرو و کار او با پالایش مس می باشد.
استفاده ار برونز در مرحله ای از تمدن به قدری فراگیر بود که آن مرحله را عصر برونز می نامند.
برنج برای یونانیان شناخته شده بود اما اولین بار بصورت گسترده توسط رومیان بکار رفت.
به خاطر زیبایی درخشانش- بطوریکه در باستان برای ساخت آئینه از آن استفاده می شد -ونیزبه دلیل ارتباط آن با قبرس که مربوط به الهه بود ،در اسطوره شناسی و کیمیاگری فلز مس با الهه های آفرودیت و ونوس پیوند دارد.در کیمیا گری علامتی را که برای مس در نظر گرفته بودند ،علامت سیاره زهره(ونوس) نیز بود.
نقش بیولوژیکی
وجود مس برای کلیه گیاهان و حیوانات عالی ضروری می باشد. مس در آنزیمهای متنوعی ،از جمله مراکز مس cytochrome c oxidase و آنزیم حاوی Cu-Zn به نام superoxide dismutase وجود دارد و فلز اصلی در رنگدانه حامل اکسیژن hemocyanin است.RDA برای مس در بزرگسالان سالم 9/0 میلی گرم در روز می باشد.
مس در جریان خون عمدتا" روی پروتئین پلاسمایی بنام ceruloplasmin حرکت می کند. اگرچه مس اول در روده جذب می شود، این عنصر همبسته با آلبومین به سوی کبد منتقل می شود.
یک حالت ارثی که بیماری ویلسون نامیده می شود موجب باقی ماندن مس در بدن و عدم ورود آن به صفرا توسط کبد شود.این بیماری در صورت عدم درمان می تواند منجر به آسیبهای کبدی و مغزی شود.
ترکیبات
آلیاژهای بسیاری از مس وجود دارد- برنج آلیاژ مس/روی و برنز آلیاژ مس/ قلع است.
متداول ترین حالات اکسیداسیون مس شامل حالت مربوط به مس یک طرفیتی cuprous ، 1+Cu و حالتcupric ،2+Cu می باشد.
کربنات مس به رنگ سبز است که بوسیله آن ظاهر منحصر به فرد بامها یا گنبدهای با پوشش مس روی بعضی ساختمانها ساخته می شوند.
اکسیدهای مس ( مانند :اکسید مس ایتریم و باریم 7δ Yba2Cu3O یا YBCO) پایه های بسیاری از ابر رساناهای غیر معمول را تشکیل می دهند.
ترکیبات دیگر : سولفید مس
ایزوتوپها
علاوه بر تعداد زیادی رادیوایزوتوپ ، دو ایزوتوپ پایدار Cu-63 و Cu-65 موجود است.تعداد بسیار زیادی از این رادیوایزوتوپها دارای نیمه عمرهایی به مقیاس دقیقه یا کمتر دارند ، طولانی ترین نیمه عمر متعلق به Cu-64 است که مدت آن 7/12 ساعت ،با دو حالت فرسایشی که منجر به محصولات جداگانه می شود.
هشدارها
با تمامی ترکیبات مس باید طوری رفتار شود گویی سمی هستند ( مگر خلاف آن مشخص باشد). این فلز در حالت پودزی خطر آتش زایی دارد.30 گرم سولفات مس برای انسان کشنده است.مس موجود در آب آشامیدنی با غلظتی بیش از 1 میلی گرم در لیتر موجب لک شدن لباسها و اقلام در آب می گردد.مقدار بی خطرمس در آب آشامیدنی انسان بر حسب منبع آن متفاوت است اما مرز آن بین 5/1 تا 2 میلی گرم در هر لیترمی باشد.
شناخت محیط رشد:مس
مس نیز به مقدار بسیار کم در تولید کلروفیل، پروتئین، کربوهیدرات ها و همچنین در فعال ساختن برخی از آنزیم ها مورد نیاز است. در صورت کمبود مس برگها کوچک مانده و سرشاخه های جوان را دچار برگ سوختگی می کند. هر چه واکنش خاک اسیدی تر باشد، مس قابل استفاده تر است. برای رفع کمبود مس از سولفات مس به تنهایی و گاهی مخلوط با آهک (به نام محلول بردو) استفاده می شود که البته بازده آن در خاکهای ایران بسیار کم است
مس همواره یکی از مهمترین مواد بوده و امروزه یکی از پرکارترین فلزات غیرآهنی سنگین می باشد.
مس خالص بدلیل ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی و بخصوص رسانایی الکتریکی (که تنها نقره از آهن رساناتر است)، چکش خواری بالا و در نتیجه قابلیت بالای کار بر روی آن و مقاومت در برابر خوردگی کاربرد وسیعی دارد.
کانه های ترکیبات مس با رنگهای روشن بخصوص قرمز، سبز و آبی مشخص می شوند.
فلز مس ، کاربردها و مصارف آن در زندگی و صنعت ما
ویژگیهای فلز مس
برخی از ویژگیهای فلز مس عبارتست از :
قابلیت خارق العاده هدایت جریان برق و گرما، قابلیت چکش کاری، مقاومت در برابر خوردگی، قابلیت ماشین کاری، استحکام کششی، خاصیت آلیاژی و و قابلیت چشمگیر شکل پذیری، مس را فلزی مطلوب جهت بهره برداری در مصارف گوناگون نشان میدهد.
فلز مس توانسته در بسیاری از بخشها هم بعنوان یک کالای واسطه ای، کاربرد های متنوعی پیدا کرده و هم در بعضی از حیطه ها نیز بعنوان یک کالای نهائی مورد استفاده قرار گیرد.
بخصوص در زمینه هنر به دلیل رنگ سرخ جذاب آن، موارد استفاده زیادی دارد.
فلز مس ، کاربردها و مصارف آن در زندگی و صنعت ما
مهم ترین موارد مصرف فلز مس
مهم ترین موارد مصرف فلز مس در صنایع برق و الکترونیک (حدود ۴۶درصد) میباشد.
از مس و آلیاژ های آن در صنایع گوناگون همچون صنایع مکانیکی، متالورژی، فلز کاری، شیمیایی و … استفاده میشود.
فلز مس در صنایع دارویی، کانه آرایی، رنگ سازی، و صنعت پوست و چرم نیز کاربرد دارد.
کاربرد فلز مس در صنعت کاغذ سازی نیز قابل توجه است.
همچنین از فلز مس در کشاورزی، حمل و نقل (هواپیما و کامیون و …)، صنایع نظامی (پوکه فشنگ، گلوله توپ و …)، صنایع کشتی سازی، مصارف ساختمانی مانند انواع لوله های مسی در لوله کشی، انواع دستگیره های درب و سایر اثاثیه ثابت خانه ها ، انواع مجسمه ها، مصارف الکتریکی شامل انواع دستگاههای تقویت کننده الکتریکی و کلید انتقال برق الکتریکی (بعنوان سیم گرد یا میله، بصورت عایق دار، یا لخت، در تولید جریان، انتقال جریان و رسانایی)، الکترومغناطیس و در انواع موتورها، ژنراتورها، ترانسفرمرها و سایر دستگاه های الکتریکی، موتورهای الکترومغناطیس و ماشین بخار وات، لوله های خلاء، لوله های اشعه کاتدی، در اجاق میکروویو، هدایت موج برای اشعه میکروویو، به عنوان یک سطح بیواستاتیک در بیمارستانها، بعنوان ماده مرکب به صورت محلول در شیمی، سولفات مس به عنوان یک ماده سمی و یا خالص کننده آب و … نیز استفاده میشود.
فلز مس ، کاربردها و مصارف آن در زندگی و صنعت ما
مصارف الکترونیکی
تقریباً نیمی از مصرف مس دنیا به اهداف الکتریکی اختصاص می یابد.
به دلیل رسانایی دمایی بالا، فلز مس در لوله و مجراها، بویژه جهت گرم کردن، سرد کردن و انتقال حرارت بسیار مناسب است.
همان گونه که مس با رسانایی بالا در کاربردهای الکترو تکنیک و الکترونیک مورد احتیاج است، کیفیت های ویژه ای ازمس جهت سایر کاربردها انتخاب می شوند.
آلیاژهای فلز مس
آلیاژهای متداول فلز مس ، بخصوص برنج، برنز، مس نیکل و مس نیکل نقره از اهمیت کاربردی بالایی برخوردارند.
تقریبا ۳۰درصد تولید مس جهان در آلیاژ سازی بکار برده می شود.
آلیاژهای مس عموماً سرد کار می باشند و تنها ۱۰درصد از آنها با روش ریخته گری تولید می شوند.
بعلت مقاومت بالای فلز مس در مقابل خوردگی، از این فلز به وفور در صنایع غذایی و شیمیایی استفاده می شود.
در مهندسی مکانیک، با تولید کننده های ابزارهای دقیق، در ساخت خودرو و کشتی سازی، کاربرد فراوان دارد.
فلز مس ، کاربردها و مصارف آن در زندگی و صنعت ما
مصارف ساختمانی
گرایش به سمت کاربرد فلز مس در ساختمان سازی بعنوان ماده نصب، دیوار سازی و سقف سازی رو به فزونی است.
در مهندسی هیدرولیک، مس در گرفتن روزنه های سدها، دریچه سد و پل ها کاربرد دارد.
بعد از طلا، مس تنها عنصر فلزی است که دارای رنگی غیر از خاکستری می باشد.
مس موجود در خاک عنصر ردیابی جهت مسیر یابی بسیاری از مخلوقات از جمله انسان است.
این فلز به عنوان یکی از مهمترین و مفیدترین فلزات است و میتواند تشکیل آلیاژ دهد.
مس با قلع مخلوط میشود و تشکیل bell Metal و با نسبت کوچکتری تشکیل برنز میدهد.
مس با روی مخلوط شده و تشکیل آلیاژ برنج، Pinchbeck و آلیاژهای دیگر را میدهد.
این فلز میتواند به علت قابلیت انعطاف پذیری به صورت ورقه ای، سیم و لوله ای درآید.
مس به شکل تصفیه شده نیز توسط تولید کنندگان شمشهای مس، ریخته گریها، واحدهای مفتول سازی، واحدهای تولید کننده فرآورده های برنجی و سایر بخشها، مورد مصرف قرار میگیرد و تبدیل به فرآورده هایی نظیر سیم بدون پوشش، کابل و سیم پوشش دار، نوار و تسمه، لوله، میله، محصولات ریخته گیری و… میشود.
مصرف نهایی یا End -Uses
استفاده از این فرآوردها در صنایع مختلف اصطلاحاً مصرف نهایی مس و یا “End -Uses ” نامیده میشود.
این صنایع به ترتیب اهمیت عبارتند از :
صنایع برق و الکترونیک، صنایع ساختمانی، صنایع کالاهای مصرفی، صنایع تولید ماشین آلات صنعتی، صنعت حمل و نقل و صنایع نظامی
همچنین می توانید از تحقیقات دیگر سایت در مورد مس استفاده نمائید . بر روی هر لینک کلیک کنید :
همچنین برای حمایت از سایت ما و گذاشتن تحقیقات بیشتر در سایت بر روی لینک های زیر کلیک کنید تا مانیز برای شما با اشتیاق فراوان تری تحقیق رایگان در سایت بگذاریم .
شیخ الاسلام احمد ابن ابوالحزیشمار جامی نامقی ترشیزی نامیبه شیخ احمد جامدر سال 427 - ۴۴۰فراروی(هجری) - در روستای نامق زاده شد. نیاکان او از نوادگان جریر بن عبدالله بودند. نام او با فرنامهایی که به او دادهاند چنین است:شیخالاسلام ، قطبالاوتاد ،شیخ ابونصر احمد ژنده پیل. او را گاه پیر جام یا شیخ جام نیز نامیدهاند.
وی از خداشناسان و پشمینه پوشان(صوفیان) بنام سده پنجم وششم فراروی ماهشیدی است. زادگاه وی نامق از سرزمین ترشیز یا کاشمر کنونی بوده و آرامگاه وی در تربت جام میباشد. طول عمروی را بیشتر بنمایهها ۹۵سال و برخی ۹۶سال یاد کردهاند.
در جوانی میزده(خمار) و لا ابالی بود و در زیشمار بیست و دوسالگیدگردیسیی روانی به او دست داد و به یزدانشناسی(عرفان) روی آورد. از مردم کناره گرفت و ۱۸سال در بلندیها نامق و کوهستان بزد گوشه گرفت و به پژوهش در قرآن و تفاسیر و پژوهش در حال عرفا پرداخت. و به خدمت خضر مشرفشد .
در چهل سالگی به آموزاندن و راهنمایی و گفتار و نگارش نوشتار و نسک پرداخت. سفرهایی به جاه های گوناگون کرد. در این گشتها بود که رهیافتی در ردههای گوناگون بوجود آورد و مردمانی به گرد او آمدند. پیر(شیخ) جام در سال 520 - ۵۳۶فراروی-درگذشت. او را در معدآباد که در آینده به تربت جام آوازه دارشد خاکسپاری کردند.
آثار
آثار او به زبان پارسی هستند دربرگیرنده یک نوشتار ، شش نسک به نثر و یک دیوان سروده :
نوشتار سمرقندیه
انسالتائبین؛ این اثر شیخ با دیباچه ، ویراستاری و تعلیقات دکتر علی فاضلاز سوی انتشارات توس چاپ گردیده است.
مفتاحالنجات؛ این اثر شیخ با دیباچه ، ویراستاری و تعلیقات دکتر علی فاضلاز سوی انتشارات پژوهشگاه علوم انسانیو پژوهشهای فرهنگی چاپ گردیده است.
روضةالمذنبین و جنةالمشتاقین؛ این اثر شیخ با دیباچه ، ویراستاری و تعلیقات دکتر علی فاضلاز سوی انتشارات پژوهشگاه علوم انسانیو پژوهشهای فرهنگی چاپ گردیده است.
کنوزالحکمة؛ این اثر شیخ به ویراستاری دکتر علی فاضل و دیباچه دکتر حسن نصیری جامی سوی انتشارات پژوهشگاه علوم انسانیو پژوهشهای فرهنگی چاپ گردیده است.
سراجالسائرین؛ این اثر شیخ با دیباچه ، ویراستاری و تعلیقات دکتر حسن نصیری جامی از سوی انتشارات پژوهشگاه علوم انسانیو پژوهشهای فرهنگی چاپ گردیده است.
بحارالحقیقة؛ این اثر شیخ با دیباچه ، ویراستاری و تعلیقات دکتر حسن نصیری جامی از سوی انتشارات پژوهشگاه علوم انسانیو پژوهشهای فرهنگی چاپ گردیده است.
دیوان چکامه احمد جام
آثار خانقاهی و دودمانی درباره شیخ جام
آثاری که درباره زندگی و سرگذشت شیخ جام نگاشته شده و در شناخت زندگی و حکایات سرگذشت وی و فرزندان وی راهگشاست:
مقامات ژنده پیل؛ نوشته سدیدالدین محمد غزنوی. این اثربا دیباچه و ویراستاری دکتر حشمت مؤید سنندجی از سوی انتشارات علمی و فرهنگی چاپ گردیده است.
مقامات منظوم شیخ جام؛ از سراینده ای ناشناس. این اثربا دیباچه و ویراستاری دکتر حسن نصیری جامی از سوی انتشارات پژوهشگاه علوم انسانیو پژوهشهای فرهنگی چاپ گردیده است.
خلاصةالمقامات نوشته ابوالمکارم جامی
رسالهدر اثبات بزرگی شیخ جام؛ نوشته فرزندشیخ، شهاب الدین اسماعیل. این اثربا دیباچه ، ویراستاری و توضیحات دکتر حسن نصیری جامی از سوی انتشارات پژوهشگاه علوم انسانیو پژوهشهای فرهنگی چاپ گردیده است.
روضةالریاحین؛ به قلم درویش علی بوزجانی. این اثربا دیباچه و ویراستاری دکتر حشمت مؤید سنندجی از سوی انتشارات بنگاه ترجمه و پخش نسک چاپ گردیده است.
حدیقةالحقیقه؛ به قلم نواده شیخ، قطب الدین محمد بن مطهر. این اثربا دیباچه ، ویراستاری و توضیحات دکتر حسن نصیری جامی از سوی انتشارات پژوهشگاه علوم انسانیو پژوهشهای فرهنگی چاپ گردیده است.
جمالالدین ابومحمد الیاس بن یوسف نظامی معروف به نظامی گنجوی (حدود ۵۳۷تا ۶۰۸ه.ق) بزرگترین داستان سرای ایرانی منظومههای حماسی عاشقانه به زبان فارسی است که سبک داستان محاورهای را وارد ادبیات داستانی منظوم فارسی کرد.
آثار
خمسه یا پنج گنج نظامی شامل:
خمسهی نظامی، به قلم سال ۱۵۲۴در هرات، واقع در موزه هنرهای متروپولیتن نیویورک
مخزنالاسرار
هفت پیکر
خسرو و شیرین
اسکندرنامه مشتمل بر اقبالنامه و شرفنامه
لیلی و مجنون
معرفی مخزن الاسرار
مَخزَنالاَسرار نخستین مثنویِ نظامی گنجوی شاعر ایرانی است.
از آنجا که در خود کتاب اشارهمستقیم و یا غیرمستقیمی به تاریخ سرایش و یا تاریخ تقدیم اثر به والی آذربایجان (و نه اران) نشدهاست، و همچنین در آثار معتبر دیگر نیز تاریخ دقیق خلق این اثر ذکر نشده، نمیتوان بیقین تاریخ آن را تعیین کرد. ولی با توجه به اینکه نظامی تاریخهای بسیار دقیق دیگری از آثار، سن فرزند و ماده تاریخهای دیگر در آثار دیگرش میدهد، و همچنین با بررسی تاریخ آذربایجان و اران، و مطالعات تطبیقی میتوان بیقین گفت که خلق این اثر بین سالهای ۵۶۱و ۵۶۹قمری میباشد (و به احتمال زیاد نزدیک به ۵۶۹برابر با ۱۱۷۳میلادی است(
نظامی این کتاب را به «ملک فخرالدین بهرامشاه بن داوود» والی آذربایجان تقدیم کرد.
این کتاب دربرگیرنده خواندن مردم به خودشناسی، خداشناسی و گزینش ویژگیهای پسندیده اخلاقی است و در بحر سریع مسدس (مفتعلن مفتعلن مفتعل) سروده شده.
توجه
همچنین می توانید جواب پاسخ های کتاب های پایه های مختلف را از لینک های زیر ببینید.
همچنین برای حمایت از سایت ما و گذاشتن تحقیقات بیشتر در سایت بر روی لینک های زیر کلیک کنید تا مانیز برای شما با اشتیاق فراوان تری تحقیق رایگان در سایت بگذاریم .
هوش فضایی که مربوط به تجسم سه بعدی اشیا است، بیش از هر چیزی با هنر در ارتباط بوده و باعث تقویت درک کودک از محیط پیرامون و اشیای موجود در آن می شود.
محققان معتقدند پرورش هوش فضایی کودکان باعث می شود تا آنها در بزرگسالی در رشته های طراحی، عکاسی، معماری، مهندسی و هنر موفق شوند. در حال حاضر اسباب بازی های مختلفی برای پرورش این جنبه از هوش کودکان طراحی و ارائه شده است. از آنجا که روانشناسان پایان دوسالگی را بهترین زمان برای تقویت هوش فضایی کودکان می دانند، تهیه این نوع اسباب بازی کمک زیادی به پرورش ذهنی کودکان می کند.
در این نوع اسباب بازی ها شکل های مختلفی طراحی شده است. به کودک کمک کنید تا مکعب ها، مستطیل ها و مربع ها را در محل صحیح خود قرار دهد. به او بیاموزید چگونه اندازه های اضلاع اشکال را با محل خودش تطبیق دهد و زاویه های آن را بر جای خود منطبق کند.
البته استفاده از مقوا و برش مثلث، مربع و یا مستطیل در مرکز مقوا و جدا کردن آن هم روش ساده ای است که با استفاده از آن نیازی به تهیه اسباب بازی نخواهید داشت. پس از جدا کردن اشکال مختلف از مقوا، کودک را راهنمایی کنید تا دوباره اشکال را در جای مخصوص خود قرار دهد. این شیوه توانایی استدلال و تجسم فضایی کودکان را پرورش داده و تمرکز او را تقویت می کند.
هوش دیداری / فضایی یا تصویری : این نوع هوش توانایی درک پدیده های بصری است. یادگیرنده های دارای این نوع هوش ، گرایش دارند که با تصاویر فکر کنند و برای به دست آوردن اطلاعات نیاز دارند یک تصویر ذهنی واضح ایجاد کنند. آنها از نگاه کردن به نقشه ها، نمودارها، تصاویر، ویدیو و فیلم خوششان می آید.
مهارت های آنها شامل موارد زیر است: ساختن پازل، خواندن، نوشتن، درک نمودارها و شکل ها، حس جهت شناسی خوب، طراحی، نقاشی، ساختن استعاره ها و تمثیل های تصویری (احتمالا از طریق هنرهای تجسمی)،دستکاری کردن تصاویر، ساختن، تعمیر کردن وطراحی وسایل عملی، تفسیر تصاویر دیداری. شغل های مناسب برای آنها عبارتند از:دریانورد،مجسمه ساز، هنرمند تجسمی، مخترع، کاشف، معمار، طراح داخلی، مکانیک،مهندس بسیار مفید خواهد بود که کودک شما بتواند الگوهایی از وقایع زندگی، اعم از الگوهای برنامه ریزی و سیاست گذاری و نیز الگوهای طراحی و راهبردی، استنتاج و ترسیم کند. شما می توانید با استفاده از پازل های ساده، از سن پایین این عادت فکر کردن را در کودک تقویت کنید.
از کودک خود بخواهید روی یک تکه کاغذ نقاشی بکشد و سپس از او بخواهید آن را به کمترین تعداد، یعنی دو قسمت ببرد و مجددا با استفاده از آن دو قسمت تصویر اصلی را بسازد، و بعد آن را به بیشترین تعداد ببرد و همین کار را انجام دهد. به تدریج که کودک تان بزرگ تر می شود می توانید نقاشی های مفصل تری بکشید و مانند یک پازل پیچیده آن را به قطعات بیشتری تقسیم کنید. شما می توانید با خواستن از کودکتان که صورت های شاد و صورت های غمگین بکشد به او کمک کنید تا با احساس های خود ارتباط برقرار کند و احساس های دیگران را بشناسد. عکس های افراد مختلفی را که می شناسد به او نشان دهید و از او بخواهید احساس افراد داخل عکس را بیان کند.
این کار به کودک شما کمک می کند تا نه تنها احساس های مختلف را بشناسد، بلکه با دیگران همدلی کند و ارتباط نزدیک تری با آنها برقرار سازد. بعدا می توانید او را با روزنامه ها مختلف آشنا کنید. بعضی از بچه ها حتی در بین هجده ماهگی به تماشای مجله های رنگی علاقه دارند و نام اشیایی را در آنها می گویند و به چیزهایی که نام آنها گفته می شود اشاره می کنند. در سنین بالاتر می توان چهره ها را به آنها نشان داد و سوال هایی مانند فکر می کنی آن شخص چه احساسی دارد؟ یا چهره او چه احساسی را نشان می دهد؟ از آنها پرسید. آنگاه می توان درباره اینکه چطور می توان با آنها همدردی کرد و یا آنها را آرام کرد، صحبت کرد. وقتی کودکتان کمی بزرگ تر شد می توانید آدمک هایی بکشید و از او بپرسید وضعیت های مختلف آنها از نظر احساسی چه مفهومی دارد. بعدا از کودک خود بخواهید آدمک هایی بکشد و احساس های مختلف آنها را نشان دهد. از نقاشی برای گسترش دید کودک خود از جهان نیز می توانید استفاده کنید. یک فکر خیلی ساده این است که وقتی آب از دست تان می ریزد چه اتفاقی می افتد شما و کودکتان می توانید یک نقاشی بکشید که در آن یک ظرف آب واژگون شده و آب آن روی کف اتاق ریخته و یک حوضچه کوچک ساخته است. یا از لبه میز به صورت قطره ها و ترشح های درشت روی کف اتاق می ریزد.
این نوع تمرین ها حافظه کودک شما را تقویت می کند و ادراک های او را از دنیای اطراف عمق می بخشد. هر وقت که مشغول گفتن یا نوشتن داستان هستید یا زمانی که کودک تان آنقدر بزرگ شده است که این کارها را خودش انجام دهد، همیشه از او بپرسید که آیا می توان قسمتی از داستان را به تصویر کشید. ابتدا به او کمک کنید و بعدا از او بخواهید تصویری بکشد تا آنچه را در مخیله خود دارد تجسم کند وآن را با تصاویر نشان دهد، نه فقط با کلمات، حتی در حین گفتگو می توانید موضوع تصاویر ذهنی را مطرح کنید و او را وادار کنید تصویر ذهنی خود را با کلام ونه فقط با نقاشی بیان کند.
عوامل و مشکلات ضعف آموزش درس ریاضی که مربوط به محتوای کتابهای درسی میباشد .
عوامل ضعف آموزش درس ریاضی مربوط به خود دانشآموز
عوامل ضعف آموزش درس ریاضی ابتدایی مربوط به روشهای آموزش
عوامل ضعف آموزش درس ریاضی ابتدایی مربوط به معلمان
عوامل دیگر شامل : نقش فضا و مکان، نقش خانواده، نقش کلاسهای خصوصی، کمبود یافتههای علمی درس ریاضی، کمبود وسایل آموزشی ریاضی، عدم توجه به طرح وارده در تدریس
اهداف آموزش ریاضی:
الف) هدف پرورش:
اهداف پرورشی آموزش ریاضی بدون شک مهمترین بخش اهداف آموزش ریاضی هستند مهمترین وظیفه آموزش ریاضی تربیت دانشآموز است به نحوی که بتواند با اتکاء به نفس به مسائل خود بیاندیشد راه چاره پیدا کند و مسائل خود را حل نماید.
ب) هدف آموزش:
(با تکنیکهای محاسبهای مورد نیاز دانشآموزان در مدرسه و خارج از مدرسه).در این هدف باید دانشآموزان را در رابطه با سایر درسها و محاسبات مورد نیاز دروس و نیز محاسبات مربوط به زندگی روزمره آماده ساخت.
ج) هدف فرهنگی:
(آشنایی دانشآموز با ریاضی به عنوان بخشی از فرهنگ و اندیشه بشری).علم ریاضی بخش مهمی از فرهنگ است. اشاره به تاریخ ریاضیات یک ملت میتواند یک احساس غروز و افتخار در ریاضیات را به وجود آورد اعتماد دانشآموزان را بیفزاید و درس را به تاریخ و سنت ملی ربط دهد.
د) هدف عاطفی:
لذتی که میتوان از طریق دنبالکردن فعالیتهای ذهنی و عشقورزیدن به دانشی، بدست آورد ریاضیات ما را متبحر میکند، هم حس کنجکاوی عقلانی و هم حس ظرافت و ادارک را تحریک میکند موریس کلاین میگوید: «ریاضیات عالیترین دستاورد فکری و اصیلترین ابداع ذهن آدمی است»
عوامل ضعف آموزش ریاضی و مشکلات مربوط به آن:
عوامل ضعف آموزش درس ریاضی که مربوط به محتوای کتابهای درسی ابتدایی میباشد.
یکی از مهمترین اهداف آموزش ریاضی در این است که دانش آموزان بتوانند در شرایط جدید و با توجه به آموختههای قبلی مسائل را حل کنند و این امر وقتی میسر میشود که با دانشآموزان کار شده باشد و موقعیتهای جدیدی را برای حل مسائل بوجود آوریم با توجه به این مطالب و هدف میبینیم محتوای درسی و کتابهای درسی چه محدودیتهایی را برای معلمان برای رسیدن به این هدف بوجود آورده است.
۱ـ محدودیت زمان:
زمان تدریس ریاضی در مدارس محدود است محتوای ریز مواد درس ریاضی در همه پایهها اول تا پنجم براساس جدول زمانی است اما حل مسئله و تشویق دانشآموزان به فکرکردن و پیداکردن روش حل مسئله و انجام تمرینات لازم در این رابطه نیازمند زمان است .درمقایسه کلاس درس ریاضی معلمان دیگر کشور ها باکلاس درس ریاضی معلمان کشور خودمانمشاهده می شود که در مدارس کشورهای دیگر معلم مسئلهای میداد و با فراغ بال و خیال آسوده نظارهگر کار دانشآموزان بود ولی معلم ما از ثانیه آغازین کلاس درس در جنب و جوش بود متوجه میشویم که محتوی برنامه درس ریاضی ما طوری طراحی شده که مفاهیم زیاد تمرینات زیاد را بچهها انجام بدهند بدون اینکه زمانی برای فکرکردن برای شاگردان در نظرگرفته شده باشد،سپس معلمان مجبور هستند با توجه به جدول زمانبندی که حتماً باید ۱۹۲ صفحه ریاضی پایه سوم در ۸ ماه که یک ماه تعطیلی هم دارد را ارائه دهد پس میبینیم محتوای درسی طوری طراحی شده که زمانی برای فکرکردن جهت رسیدن به جواب مسئله را برای دانش آموز در نظرنگرفته و هر مطلب درسی در کتاب های ما باید در زمان ۴۵ دقیقه تدریس شود که این زمان در نرم جهانی فقط برای فکرکردن روی مسئله باید به دانشآموز داده شود تا خود به راه حل مسئله برسد.
۲ـ محدودکردن معلم در انتخاب محتوا و فعالیت مناسب
برنامههای کتابهای درس ریاضی در ابتدایی طوری طراحی شده که هرگونه انتخابی را از معلمان ما سلب کرده که همین امر باعث شده که معلمان فقط فکر خود را روی مطالب درسی متمرکز کنند در صورتی که با تجدیدنظر در محتوا و آزادگذاشتن معلم در انتخاب آن معلم میتواند بین فعالیتهایی که دانشآموزان را به فکرکردن سوق میدهد و فعالیتهای که فقط مشغول کننده هستند تفاوت بگذارد و فعالیتهایی را که تسهیلکننده یادگیری در بچهها میشود را انتخاب کند مثالی عرض میکنم محتوای به معلم کلاس اول ارائه شود که معلم آزادانه کودکان را در یادگیری شناخت اعداد و خواندن و نوشتن آن تا عدد ۹۹ یادگیری مفهوم جمع و تفریق و حل مسائل مربوط به آن کمک کند در بازدیدی که از یکی از روستاهای منطقهی زیویه به عمل آوردم در دیماه بود که از بچههای پایه اول پرسیدم بچهها ریاضی تا صفحهی چند خواندهاید بچهها تعجب کردند گفتند ریاضی؟ ما که ریاضی نداریم معلم به من گفت شما ریاضی بپرسید چه کار به کتاب ریاضی دارید من هنوز کتاب ریاضی به آنها ندادهام وقتی سؤالاتی از بچهها کردم این دانشآموزان در سطح آخر سال یک دانشآموز پایه اول بودند معلم اعداد را به آنها یاد داده بود مفهوم جمع و تفریق و حل مسائل مربوط به آن را خیلی بهتر از مدراسی که محدود به کتاب بودند یاد گرفته بودهاند.
۳ـ عدم هماهنگی در ارائه مطالب محتوای درس:
برای بیان بهتر این موضوع به کتاب ریاضی پایه چهارم اشاره میکنیم در کتاب ریاضی پایه چهارم دانشآموز در اوج یادگیری و انجام تمرینات تقسیم هستند و کمکم به مرحله حل مسائل مختلف تقسیم نزدیک میشود که با زدن یک ورق دیگر یک دفعه وارد هندسه و زاویه میشوند و کودک از مطلب تقسیم کنده شده و به مبحث زاویه میپردازد. البته این مشکل بیشتر در ریاضی پایه چهارم میباشد از تعدادی معلم پایه چهارم همگی بیان کردند که مشکل اساسی درس ریاضی در این پایه همین عدم توجه به دستهبندی مطالب درسی میباشد که پس ارائه یک مطلب و گاهاً در اوج آموزش از مطلب ، جدا شده و پس از چند صفحه دیگر دوباره به همان بحث میرسند که دوباره معلم باید آموختههای قبلی را برای بچهها مرور بکند که این از نظر محدودیت زمان نیز برای معلمان مشکلاتی را فراهم میکند.
۴ـ در خصوص عوامل ضعفآموزشی درس ریاضی که محتوای کتابها موجبات ان را فراهم میکنند، میتوان گفت توجه به معرفی مشاهیر ریاضی کشور، توجه کم به بازیهای فکری که کودکان را بیشتر به درس ریاضی جذب کند، به نیازهای اصلی آموزش گیرنده درس توجه کمی شده در این خصوص باید بگویم که فرد باید نبود چیزی را احساس کند تا نیاز به فکرکردن و سپس تلاش در جهت کشف ان را در فرد به وجود آورد، عدم انعطافپذیری برنامهها محتوای درسی در مقابل پیشرفتهای جهانی علم ریاضی را میتوان از دیگر عواملی دانست آموزش این درس را دچار چالش کرده.
عوامل ضعف آموزش ریاضی مربوط به خود دانشآموز ابتدایی
دومین عامل از عوامل ضعف آموزش ریاضی در نظر معلمان از اهمیت ویژه ای برخوردار است علت ضعف در خود کودکان است گاهاً ما دانشآموزانی در مدرسه داریم که در دروس دیگر نمره قابل قبول میگیرند و در یادگیری مطالب درسی مثل فارسی، تاریخ و ... موفق هستند اما در درس ریاضی مشکل دارند. طبق تعریفی که دیسمور از اختلال ریاضی و حسابکردن کرده است، اختلال در یادگیری ریاضی نارسایی شدیدی است که در بوجودآمدن مهارتهای حسابکردن و ریاضیات بوجود میآید و با عقبماندگی عاطفی یا عقبماندگی ذهنی و یا شرایط نامساعد مدرسه قابل تبیین است.
به طور کلی نارسایی در یادگیری ریاضی را به دو قسمت تقسیم میکنند
۱ـ برطبق تحقیقات موجود، نارسایی در حسابکردن و در ریاضیات گاهی به نوعی نارسایی دیگر در ارتباط است مثل دریافت شنیداری، دیداری، گفتاری و ...
۲ـ نارسایی در تفکر کمی: نارسایی در حسابکردن و ریاضیات ممکن است به خاطر اشکال در تفکر کمی برای بعضی از دانشآموزان بوجود آید به بیانی این کودکان قادر نیستند اصول ریاضیات را درک کنند معمولاً در چنین مواردی کودکان میتوانند بخوانند و بنویسند ولی در انجام اعمال ریاضی اشکالاتی دارند چنین مشکلاتی ممکن است در مورد درک روابط فضای، یادگیری مفاهیمی چون بالا و پایین و چپ و راست، روابط مقادیر اندازهها و اشکالات و غیره باشد.
گاهاً دانشآموزان شکستها و موفقیتهای خود را به چیزهایی نسبت میدهند که آنها بااین طرز فکر از موفقیتهای خود در درس ریاضی به شانش یا چیز دیگر نسبت میدهند که به این موضوع درماندگی آموخته شده میگویند که امروزه متأسفانه درماندگی آموخته شده، در درس ریاضی در بین دانشآموزان بیشتر مشاهده میگردد. مشکلات روانی از این قبیل باعث بوجودآمدن مشکلاتی در یادگیری درس ریاضی شده که گریبانگیر دانشآموزان زیادی شده و همین امر ضرورت مشاوران مجرب را در مدارس ابتدایی میطلبد، یکی دیگر از بیمارهای شایع در بین دانشآموزان ترس از اعداد است که مثل دیگر ترسهای طبیعی نیست و در شرایط معینی بروز میکند با این همه دانشآموزانی که دچار چنین ترسی شده باشند به قول پیاژه دستخوش نوعی «بیاستعدادنمایی» میشود که خود به خود درک روابط را دشوار ساخته، مانع یادگیری میشود بنابراین بهجاست اگر مبارزه علیه «ترس از اعداد» را که اکثریت دانشآموزان را یکباره از اشتغال به مباحث ریاضی روی گردان میکند، از اهم وظایف مدرسه بدانیم.
عوامل ضعف آموزش ریاضی مربوط به روشهای آموزش:
کلاس ریاضی سخت است چون با زبانهای خودش بیان نمیشود بلکه در چارچوب کتاب و روش تدریس معلمان محدود شده است و با حجم زیاد کتاب، معلم نمیتواند مطالب جالب و توضیحات لازم را در مورد تاریخ و نحوهی به کاربردن مطالب تدریس در زندگی را بیان کند.
باید توجه داشته باشیم که معلم به فرض هم ریاضیدان باشد نمیتواند ادعا کند که روشی که در تدریس به کار میبرد بهترین است؛ زیرا ریاضیدانستن یک چیز و ریاضی تدریسکردن چیزی دیگر است اگر روش بنا به منطق بزرگسالان بهتر به نظر آید، معلوم نیست برای دانشآموزان که هنوز فرایندهای منطقی نزد آنها در حال تحول است مناسب یا مناسبتر باشد.
با مشاهده تدریس تعدادی از معلمان ابتدایی درس ریاضی تقریباً همگی یک روش تدریس استفاده میکنند در این روش آموزگار ابتدا تقسیم را در پای تخته مینوشتند سپس مراحل را برای بچهها توضیح میدادند و فقط تعداد بیسار کمی در حین تدریس مطلب ریاضی ،جواب حاضر و راه رسیدن به حل مسئله را شسته و رفته در اختیار بچهها قرار ندادند آنها هم آنقدر مسئله را برای بچهها با توضیحات اضافی پیچیده کردند که زمان زیادی با صرف انرژی زیادی بچهها را تقریباً به حل مسئله رساندند .
با توجه به تفاصیل فوق به این نکته میرسیم که یکی از علتهای ضعف آموزش ریاضی در دوره ابتدایی استفاده نکردن معلمان از روشهای تدریسی است که متناسب با درس ریاضی باشد یعنی کودکان را واردار میسازد تا فکر کنند و افکار خود را هرچند که درست نباشد بیان کنند همه میدانیم که به تعداد معلمان دنیا روشهای مختلف تدریس وجود دارد اما همهی روشهای تدریس معمولاً در چند قالب کلی جای میگیرد پس اهمیت دارد که چه روشی با توجه به شرایط و وضعیت کلاس انتخاب شود که ما را به بیشترین بهرهوری برساند ولی متأسفانه روشهای برای تدریس این درس مهم معمولاً انتخاب میشود که آسانترین روش باشد و معمولاً بهترین روش آسانترین روش ارائه درس نمیباشد گاهاً روشهایی انتخاب میشود که از نظر بزرگسالان روش مناسب تشخیص داده شده ولی میتواند از نظر کودکان بدترین روش برای یادگیری باشد.
علل ضعف آموزش ریاضی که مربوط به معلمان ابتدایی است:
ریاضی بدون زحمت نیست اما هرگز نگفتهاند ممکن است لذتبخش هم باشد، ریاضی در جامعه ما به اندازه کافی هولانگیز شده و نیازی نیست ما معلمان از آن غول بسازیم و به جای رفع مشکل با رفتار و گفتار خود بر شدت آن بیافزاییم.
۱ـ عدم علاقه و حوصله برای مطالعه کتابهای روانشناسی و روشهای جدید تدریس.
۲ـ عدم توجه به نظریات و پیشنهادات دیگران در خصوص تدریس ریاضی و در امر کلاسداری.
۳ـ شرکتنکردن در کلاسهای ضمن خدمت ریاضی (البته کمتوجهی بیشتر از طرف مسئولین ادارات به درس ریاضی شده).
۴ـ معلمان باید در امر بررسی محتوای کتابهای درس ریاضی پیشقدم شوند و نواقص ان را به مسئولین انعکاس دهند. چون هیچ کس به اندازه معلم نمیتواند در امر تدوین کتب درسی ریاضی مؤثر باشد و هیچ مسئولی به اندازه خود معلم عوامل ضعف کتابهای ریاضی رانمیداند.
۵ـ یادگیری علم روانشناسی جهت برخورد صحیح با دانشآموزی که ریاضی را خوب درک نمیکند.
۶ـ سختگیریهای بیمورد نسبت برخورد صحیح با دانشآموز را از جذابیتهای این درس دور می کند.
۷ـ بعضی از معلمان یک نوع نگرش سنتی نسبت به روش تدریس خود دارد و به هیچوجه در این خصوص انعطافپذیر نیستند.
۸ـ بعضی از معلمان مخصوصاً (سرباز معلمان و معلمان حقالتدریس) هیچگونه دورهای در خصوص چگونگی تدریس درس ریاضی را نگذراندهاند همین امر گاهاً باعث ضغفهای ریشهای در درس ریاضی میشود.
هـ) چند عامل دیگر از عوامل ضعف آموزش ریاضی
۱ـ نقش فضا و مکان:از عوامل آموزش ریاضی محدودیت زمان را بیان کردیم اما مکان هم بیتأثیر نیست یقیناً همه میدانیم که فضای کلاس در یادگیری کودکان تأثیری شگرف دارد مثلاً کلاسی را در نظر بگیریم که پنجرههای کوچک دارد سپس نور کم است در کنار خیابان است سروصدای ماشینها و مردم باعث عدم تمرکز بچهها میشود و خود فضای ایجاد شده توسط معلم نیز برروی این درس مؤثر است معلمی که حق اظهار نظر به بچه ها را نمیدهد دانشآموز نیز هیچ علاقهای به فکرکردن روی حل مسئله نخواهد داشت.
۲ـ نقش خانواده:اکثر خانوادهها فکر میکنند چون فرزندشان را به مدرسه فرستادهاند دیگر مسولیتی در قبال تحصیل وی ندارند بلکه فقط باید مواظب وضع مادی و ظاهری کودکانشان باشد در این خصوص خاطرهای نقل میکنم مدیر یک مدرسه بودم اموزگار پایه پنجم گفت فلانی این دانشآموز خیلی بیتوجه شده و خلاصه در درسهایش ضعیف شده بهتر است با اولیاء ایشان صحبتی داشته باشیم من هم بر حسب وظیفه پدر ایشان را صدا زدم و با معلم یک جلسه سه نفری تشکیل دادیم،میگنا دات آی آر.معلم مشکلات فرزندش را بیان کرد و پدر این دانشآموز گفت: اقای مدیر پسر من در درسهایش ضعیف شده به من چه، این آقا (روبه معلم) به او درس میدهد اگر بداند کار ایشان است و اگر نداند کار ایشان است.
با توجه به اینکه خیلی از تمرینات ریاضی را دانشآموزان در منزل انجام میدهند عدم توجه خانواده به این موضوع میتواند از عوامل بهوجودآورنده ضعفهای آموزش درس ریاضی باشد.
۳ـ کلاسهای خصوصی:یکی از دلایل بیتوجهی دانشآموزان و خانوادهها به کلاس و درس ریاضی وجود کلاسهای خصوصی است دانشآموز مطمئن است که اگر در کلاس هم متوجه نشود یک بار دیگر تدریس تکرار خواهد شد اما در مدرسه به اندازه کافی خسته میشود و آنطور که باید از کلاس راحت و کم ظرفیت خصوصی هم نمیتواند استفاده بکند چون تمرینات حاضر و آماده حل شده در اختیارش قرار گرفته و فکر میکند همه را یاد گرفته اما وقتی متوجه میشود چیزی بلد نیست که کتاب تمام شده و فرصتی برای جبران باقی نمانده است.
۴ـ در اختیارنبودن یافتههای علمی ریاضی:معلمان ما منابع کافی و به روز در زمینه آموزش ریاضی را در اختیار ندارند.
۵ـ کمبود تکنولوژی:همه میدانم که وسایلی هستند که همواره امر تدریس و یادگیری ریاضی را برای بچهها راحتتر میکنند هرچند که این وسایل توسط بچهها ساخته شود بهتر است مثلاً جدولی که بچهها خودشان میسازند خیلی مؤثرتر است از جداول آماده و غیره.
۶ـ عدم توجه به طرح وارهدر تدریس و طراحی یک مفهوم درس ریاضی یعنی برای یک مفهوم از درس ریاضی باید پیشنیازهای ان چه توسط طراحان آموزش و تدوینگران کتاب و چه توسط معلم در هنگام تدریس مورد توجه قرار گیرد کودکی مفهوم ضرب را خوب یاد نگرفته بدون شک در تقسیم مشکلات زیاد خواهد داشت.
پس علل ضعف آموزش درس ریاضی در دوره ابتدایی مختص به یک گروه خاص نیست یعنی مافقط نمیتوانیم معلمان یا طراحان کتب درسی یا دانشآموزان با اولیاء را علت ضعفهای موجود در آموزش ریاضی بدانیم بلکه هر یک به نوعی در این معضل سهیم میباشند که کمترین علت ضعف مربوط به درس ریاضی در این دوره برای دانشآموزان میباشد اما به علت نواقص و گاهاً کمکاری یک بخش از این عوامل موجبات مشکلاتی را در راه آموزش درس ریاضی بوجود میآورد که در خیلی موارد نشناختن علت و یا مسئله همه چیز را خوب و کامل تصور کردن باعث می شود که اصلاً برروی عوامل ضعف و مشکلات فکری صورت نگیرد و یا حتی مسئله تشخیص داده نشود تا تلاشی برای پاسخ آن صورت گیرد پس در این جا با بیان قسمتی از عوامل ضعف و مشکلات آموزشی درس ریاضی بخصوص در استان و عموماً در سطح کشور سعی شده تا همکاران را با ضعفها آشنا نموده و سپس با ارائه راهکارهایی از طرف نویسنده مقاله و به تفکر واداشتن همکاران راهکارهای دیگری نیز از طرف همکاران ارائه و جمعآوری شده تا حداقل از ضعفها کاسته شود.
ارائه راهکارها و پیشنهادات:
ارائه پیشنهاداتی در خصوص محتوای برنامهی درس ریاضی ابتدایی:
در طراحی کتابهای ریاضی باید این موارد بیشتر مورد توجه قرار گیرد.
۱ـ دانشآموز مرحله به مرحله پیش برود یعنی ابتدا دانشآموز را درگیر مشاهده، حدیسهسازی، توضیح دادن، ثابتکردن، ردکردن و تفسیر بکند.
۲ـ از بازیهای ریاضی که تنوع و جذابیت این درس را بیشتر کند استفاده شود (این قسمت در کتابهای ریاضی دورهی ابتدایی اصلاً مشاهده نمیشود).
۳ـ حداقل ۲ یا ۳ شخصیت برجسته ملی ریاضی مانند ابوریحان و غیره در هر پایه به دانشآموزان معرفی شود.
۴ـ برای شناخت اهمیت ریاضی مثالهای کتابها را بیشتر ملموس کنند مثلاً در حال حاضر در کشور در معاملات ریال وجود ندارد.
۵ـ در تدریس هر مفهوم ریاضی قبل از معرفی آن مفهوم بهتر است یک مسأله برای دانشآموزان مطرح شود که کودکان را به تفکر وادارد زیرا یکی از مهمترین اهداف ریاضی به فکر واداشتن کودکان و انسانها است.
۶ـ حداقل در هر پایه تحصیلی در درس ریاضی مانند درس فارسی هم یک یا دو مبحث آزاد که معلم آن را انتخاب کند گنجانده شود.
۷ـ کمکردن محتوای کتابهای ریاضی چون واقعاً معلمان با توجه به زمانی که در اختیار دارند مجبورند از روشهای سنتی تدریس جهت اتمامکردن درسها استفاده کنند.
۸ـ بازبینی مجدد محتوای درس ریاضی بخصوص ریاضی پایه چهارم ابتدایی که زنجیروار به هم وصل نشده و تا حدودی پیشنیازهای هر درس در نظرگرفته نشده.
۹ـ در آخر کتابها قسمتی تهیه شود به عنوان اینکه دانشآموزان خودشان یک مسئله طرح و جواب آن را به بقیه دانشآموزان ارائه دهند که این برنامه را اینجانب به عنوان یک تجربه هر ساله اجرا کردهام دانشآموزان بعضاً تمرینات بسیار جالب را به کلاس میآورند و همه از انجام آن خوشحال هستند.
راهکارهایی که عوامل ضعف آموزش ریاضی برای دانشآموزان ارائه شده:
۱ـ تشویق دانشآموزان در هنگام آموزش درس ریاضی جهت بالابردن انگیزه بچهها.
۲ـ استفاده از مشاوران در مدارس ابتدایی و شناخت دانشآموزانی که واقعاً در یادگیری ریاضی مشکل دارند و ترس از اعداد دارند.
۳ـ شناخت مشکلات یادگیری ریاضی بچهها (که ممکن است دانشآموزی در قسمت درک روابط فضای مشکل دارد یا در درک مفاهیم اعداد) که معلم با انجام برنامههای فوقبرنامه سعی میکند این مشکلات را کم کند.
راهکارهایی که در رابطه عوامل ضعف آموزش ریاضی مربوط به روشهای آموزش ارائه شده:
۱ـ انتخاب روش تدریس مناسب که بیشتر دانشآموزان را به فکرکردن وا دارد.
۲ـ وقتی روش تدریس جوابگوی موفقیت ما در کلاس نباشد روشها را تغییر داده و گاهاً چند روش را ترکیب کنیم.
۳ـ ارائه روشها جدید تدریس به همکاران از طریق مجلات ریاضی و یا مجلات اموزش مناطق.
۴ـ ارائه کارگاههای آموزش ریاضی و بحث و تبادل نظر در خصوص نحوه ارائه مطالب مختلف قسمتهای درس ریاضی در پایههای مختلف.
۵ـ استقبال از روشهای ابتکاری همکاران برای هر مفهوم یا قسمت از درس ریاضی در پایههای مختلف و سعی در نشر آن برای استفاده دیگر همکاران.
۶ـ روش فعال باید در همه کلاسهای ریاضی تمرین شود و چون این روش تدریس از بهترین روشهای ارائهی درس ریاضی است که ارزش آن دیگر مورد اعتراض نیست.
۷ـ تحقیقات اموزش شواهد متقاعد کنندهای ارایه میکند که دانشآموزان فقط زمانی ریاضی یاد میگیرند که سازندهی درک ریاضی خودشان باشند در گروهها کار کنند، در بحثها شرکت کنند نظراتشان را عرضه کنند و از طرف دیگر عهدهدار یادگیری خودشان باشند.
۷ـ برای آموزش ریاضی پیشنهاد میشود که آزمایشگاههای ریاضی در مدارس دایر شود به دلایل ذیل:
۷ـ۱ـ دانشآموزان با فعالیت عملی در آزمایشگاهها در یادگیری خود نقش دارند.
۷ـ۲ـ برای هر یادگیری یک کاربرد از آن را تجربه میکند.
۷ـ۳ـ دانشآموز وقتی خوب یاد میگیرد که سودمندی مطالب را احساس کند و این امر در آزمایشگاه ریاضی میسر است.
۷ـ۴ـ دانشآموز نتایج کاربرد ریاضیات را بر محیط اطراف خود درک میکند.
۷ـ۵ـ درس ریاضی را برای بچهها جذابتر خواهد بود.
۷ـ۶ـ در هر مرحله از آموزش ریاضی دانشآموزان تشویق به یادگیری میشود بچهها را از بیحوصلگی و سردرگمی دور میکند.
۷ـ۷ـ قدرت استنتاج و به کارگیری دانستههای ریاضی را بتدریج بالا میبرد.
راهکارهایی برای کاهش ضعف آموزش درس ریاضی برای معلمان ابتدایی
۱ـ معلم همیشه قبل از تدریس یک طرح و برنامه برای ارائه مطالب ریاضی به دانشآموزان داشته باشد معلم بدون برنامه در کلاس سردرگم است و نمیداند که چگونه شروع به تدریس و چگونه آن را به پایان برساند که بیشترین بهروزی را در کلاس داشته باشد.
۲ـ معلمان موفق معلمانی هستند که همواره با عشق و علاقه وارد کلاس و به دانشآموزان عشق میورزند و صبور هستند و از جوابهای متفاوت و گاهاً اشتباه دانشآموزان عصبانی نمیشوند.
۳ـ روشهای نوین تدریس رامطالعه کرده و مسئله و راهحل مسئله و در آخر جواب مسئله را در اختیار دانشآموزان قرار ندهید وقت لازم را برای فکرکردن به دانشآموزان بدهید تا آنها منفعل نشوند و بلکه در کلاس فعالانه حضور داشته باشند.
۴ـ برنامه آموزش برای کودکان با نارساییها ویژه یادگیری در ریاضی بصورت انفرادی برای اینگونه کودکان در نظر بگیرد.
۵ـ شرکت در جشنوارههای الگوهای تدریس ریاضی و ارائه طرحهای خود در این جشنوارهها و استفاده از تجارب دیگر همکاران.
۶ـ شناخت دانشآموزان مشکلدار در آموزش ریاضی و برنامهریزی مناسب برای اینگونه دانشآموزان.
۷ـ تغییر نگرش در نحوه آموزش درس ریاضی انعطافپذیری نسبت به قبول روشهای موفق تدریس و انتقادپذیر بود.
۸ـ شرکت در کنفرانسها و همایشهای درس ریاضی و استفاده از کارگاههای این همایشها و کنفرانسها.
۹ـ استفاده از فعالیتهای مکمل فوقبرنامه برای جبران کمبودها و کاستیهای محتوای برنامهریزی درس ریاضی توسط معلمان.
ارائه چند راهکار دیگر در حوزههای مختلف
۱ـ توجه به فضای آموزشی کلاس معلمان فضای دوستانه و شاد را برای بچهها بوجود بیاورند تا بچهها در زنگ ریاضی بدون ترس و دلهره راهحل پیشنهادی خود را هرچند که نادرست باشد ارائه دهند.
۲ـ استفاده از کامپیوتر در کلاسهای درس ریاضی با توجه به تنوعی که برنامههای کامپیوتر دارد بدون شک دانشآموزان ابتدایی را در یادگیری مفاهیم ریاضی کمک خواهد کرد.
۳ـ مجهزکردن مدارس به وسایل کمک آموزش مناسب اما بهتر است در حین کار معلم با دانشآموزان وسایل را بسازد و البته بعضی از وسایل لازم و ضروری است که حتماً در کلاس ریاضی موجود باشد.
۴ـ توجیه اولیاء دانشآموزان برای کمککردن به بچهها در حین انجام تمرینات ریاضی که با برنامههای مدرسه و کلاس هماهنگی بیشتری داشته باشند.
۵ـ دانشآموزان را به شرکت در کلاسهای خصوصی تشویق نکنید چون دانشآموز در هنگام آموزش ریاضی در کلاس بیتوجه خواهد بود چون امید به یادگیری مطالب را درکلاس دیگر دارد.
۶ـ توجه معلمان به پیشنیاز مطالبی که میخواهند تدریس کنند یعنی مطمئن باشند که مطلبی را که میخواهند آموزش دهند دانشآموزان پیشنیازهای آن مطلب را به خوبی میدانند یا خیر.
۷ـ از دادن تکالیف و تمرینات خیلی دشوار به دانشآموزان خودداری شود.
۸ـ در ریاضی ابتدایی بهتر است مسائل را به صورت عینی ارائه دهیم و مسائل ذهنی کمتر استفاده شود چون روشهای شهودی دانشآموزان را بیشتر به حل مسئله نزدیک میکند و از سردرگمکردن او جلوگیری میکند.
امیدوارم این مطلب به خوبی رضایت شما را جلب کرده باشد :
برای حمایتاز سایت ما و قرار دادن بیشتر تحقیقان و جواب های فعالیت های و سوال های کتاب های شما بصورت رایگان در سایت بر روی لینک زیر ( بعد از خواندن یا قبل از خواندن تحقیق)هر چند بار که خواستید کلیک کنید تا ما نیز با علاقه بیشتری تحقیقات رایگان دانش آموزی برای شما بگذاریم . باتشکر
همه ما برای آن که دیگری سخنمان را بشنود، باور کند، بپذیرد و یا رد کرده و به بحث و گفت وگو با ما بنشیند نیازمند کلامی شیوا و روشی مناسب برای بیان احساسات، عقاید و تفکرات مان هستیم؛ شیوه و کلامی که نه تنها ویژه ما است بلکه با احساسات، عواطف و عقاید طرف مقابل نیز همخوانی دارد، که اگر جز این باشد، برقراری ارتباط ناممکن است.
آموزش نیز نوعی برقراری ارتباط میان آموزگار و دانش آموز است و تا زمانی که ارتباطی منطقی چه از جهت کلامی و چه از جهت منطقی بین آموزگار و دانش آموز برقرار نشود، فرایند آموزش و آموختن محال و غیرممکن بوده و بی تردید به شکست می انجامد..
آن چه در پی می آید شیوه های جدید آموزشی به منظور برقراری ارتباط بیشتر و بهتر میان آموزگار و دانش آموز است؛ این شیوه ها اکنون یکی از رایج ترین شیوه های آموزشی در کشورهای اروپایی و آمریکا است.
روانشناسان معتقدند آن چه کودک را به فراگیری بیشتر و بهتر تشویق می کند، اشتیاق او برای حضور در کلاس درس و اطمینان از آزادی عمل در حین فراگیری است، به این معنی که دانش آموز حضور فعال در کلاس را نوعی آزادی تلقی کرده و این آزادی او را برای حضور در کلاس مشتاق می کند.
پژوهشگران مرکز مطالعات آموزشی یونیسف (Unicef) با مطالعه برروی شیوه های مختلف آموزشی دریافتند بهترین شیوه های آموزشی که می تواند به نحو مؤثری ارتباط بین آموزگار، دانش آموز و مباحث درسی را تداوم بخشد عبارت است از:
آموزش گروهی، آموزش مستقیم، آموزش مستقل یا غیروابسته و آموزش ترکیبی یا مختلط.
انتخاب هریک از این شیوه ها بسته به استقبال دانش آموزان و توانایی اجرای صحیح برنامه آموزشی توسط آموزگاران داشته و بهترین ملاک برای تشخیص شکست یا پیروزی طرح، راندمان کاری و فراگیری دانش آموزان است.
با گروه بندی فراگیران به گروه های کوچک، برقراری ارتباط بین افراد یک گروه و ارتباط آنها با آموزگار بهتر و دقیق بوده و امکان فراگیری دقیق آموزه ها میسر می شود.تشریک مساعی و کنترل دقیق عملکرد هر دانش آموز توسط اعضای هر گروه، تسریع فعالیت ها را به دنبال داشته و از سردرگمی و کلافگی دانش آموزان و آموزگار به طرز چشمگیری می کاهد.
در آموزش به شیوه گروهی نتایج مطلوبی به این شرح حاصل می شد: فراگیران با توانایی های متفاوت آموزشی در یک گروه قرار می گیرند به این ترتیب که مشارکت، فعالیت و دستیابی به هدف با تبادل اطلاعات و سرپرستی یک نفر در هر گروه انجام می گیرد.
به جهت تفاوت در استعدادها و توانایی های دانش آموزان در هر گروه، هر شخص می تواند از استعداد و توانایی خود در جهت پیشبرد اهداف گروه استفاده کند.به طور مثال فردی که از جهت نوشتن یا خواندن سرامد افراد گروه است می تواند در این زمینه، گروه را به موفقیت رسانده و فعالیت گروه را هدفمند سازد.
فراگیران با توانایی های مشابه می توانند در یک گروه جای بگیرند؛ به این ترتیب هر گروه با تمرکز بر فعالیتی که آموزگار به عهده آنها گذاشته، توانایی های خود را نشان داده و می توانند با تبادل نظر با سایر گروه ها به نتیجه مطلوب دست یابند..
به طور مثال هر گروه می تواند با مطالعه یک داستان در زنگ انشاء به مفاهیم جدیدی دست یافته و نکات تازه را در اختیار کلاس قرار دهد.
به تازگی در کشورهای اروپایی از شیوه اختلاط دانش آموزان پایه های مختلف آموزشی بهره می برند؛ در این شیوه دانش آموزان مقاطع بالاتر که در یک گروه قرار می گیرند، نکات تازه ای را به دانش آموزان مقاطع پایین تر که در گروه دیگری جای می گیرند، می آموزند. دانش آموزان با علایق مشابه می توانند در یک گروه قرار گرفته و با یکدیگر فعالیت کنند.
این شیوه گروه بندی به ویژه در دروس عملی بسیار مفید استبه طور مثال در درس جغرافی علاقه مندان به پژوهش در زمینه آفریقای جنوبی می توانند در یک گروه جای گرفته و فعالیت عملی درس جغرافی را انجام بدهند.
با گروه بندی دانش آموزان رهبری و هدایت دانش آموزان برای آموزش آسان تر و دقیق تر صورت می گیرد. با این شیوه هر دانش آموز فرصت ابراز وجود، ارائه نظرداشته و دانش آموز به صورت مؤثر و کارا مفاهیم درسی را می آموزد.
از سوی دیگر دانش آموز می تواند در حین فعالیت گروهی به تجربه های جدیدی نیز دست یابد.روان ناسان معتقدند فعالیت گروهی قدرت تجزیه و تحلیل دانش آموز را نیز تقویت می کند.
ب:آموزش مستقیم
آموزش مستقیم نیز یکی دیگر از شیوه های آموزشی مفید و کارا است.
در این شیوه آموزگار به عملکرد دانش آموزان در گروه های بزرگ تر نظارت دارد.
برای اجرای بهتر این شیوه آموزشی به این نکات توجه کنید:
آموزگار با ارائه مطلبی جدید در کلاس به صورت کلی، ذهن دانش آموز را به سوی موضوع جدید سوق داده و بحث را به صورت گروهی در کلاس مطرح و دنبال می کند.به دنبال طرح مسأله دانش آموزان نظرات خود را بیان می کنند و بحث آغاز می شود؛ می توان برای نتیجه گیری بهتر دانش آموزان را گروه بندی کرد تا پس از شروع بحث با تمرکز بیشتر موضوع دنبال شود.
آموزگار با طرح پرسش با گره افکنی و به چالش کشاندن ذهن دانش آموزان، آنها را برای ورود به بحث آماده می کند.به طور مثال برای درگیر کردن ذهن دانش آموزان با مبحث جدید درس علوم پرسشی را مطرح کرده و مسأله را با دانش آموزان به بحث می کشاند.
طرح معما نیز روش مناسبی برای شروع بحث است.بحث و تبادل نظر درباره موضوع ها، شیوه ای برای ارزیابی آموزه های قبلی و غنای اطلاعاتی دانش آموزان است.
به عبارتی دانش آموزان با بحث و گفت وگو به آموزه های پیشین خود مراجعه کرده و آنها را بار دیگر مرور می کنند. - آموزش مستقیم شیوه ای برای حضور فعال دانش آموزان و جلوگیری از خود محوری آموزگار است. پژوهشگران معتقدند شیوه آموزشی خنثی یا خود محوری آموزگار در کلاس، ناکارآمدترین شیوه آموزشی است؛ چرا که ذهن دانش آموز به هیچ وجه فعال نشده و فرصتی برای شکوفایی ذهن و تصحیح اشتباهات احتمالی جای گرفته در ذهن ندارد.
دانش آموز زمانی به خوبی مطالب درسی را فرا می گیرد که در فعالیت گروهی و یا بحث و گفت وگو شرکت کرده و ذهن خود را فعال کند.
ج: آموزش مستقل یا غیروابسته
راگیری مستقل و غیروابسته یکی از نشانه های بلوغ فکری دانش آموزان و نشان دهنده انگیزه آنها برای آموزش به شیوه ای نو، با تمرکز بر شیوه های آموزشی جدید و استفاده از منابع اطلاعاتی جدید در آموزش و فراگیری مفاهیم درسی است. آموزش مستقل به معنای فراگیری مطالب جدید از کتاب های غیردرسی، نوشتن مطالب جدید و یادداشت برداری از آموزه ها و عکس برداری و یا نقاشی کردن از مفاهیم آموخته شده است. دانش آموز ممکن است با تمرکز بر یکی از دروسی که به آنها علاقه بیشتری دارد، شیوه هایی چون:تمرین های فوق برنامه، پژوهش، جمع آوری اطلاعات، تهیه گزارش و...
را خود به خود انتخاب کرده و با راهنمایی آموزگار، اطلاعات خود را در باره موضوع مورد علاقه اش تکمیل کند.
در بسیاری از مدارس ابتدایی اروپا، آموزگار با انتخاب زمان مناسبی موسوم به
زمان انتخابدر برنامه هفتگی دانش آموز، فرصت مطالعه آزاد را برای او فراهم می کند تا دانش آموز در این فرصت مشخص، علایق خود را با طراحی ماکت(مدل) ، نقاشی، فعالیت های پژوهشی، بازدیدهای علمی و...دنبال کرده و تکمیل کند و در پایان هر ماه دانش آموز شرح کاملی از فعالیت ها، پیشرفت ها، مشکلات و...
خود را به صورت کتبی به آموزگار ارائه می کند تا آموزگار به نقاط ضعف و قوت دانش آموز دست یافته و دانش آموز را برای دستیابی به هدف یاری کند.
برای دستیابی به نتایج بهتر در شیوه آموزش مستقل به این نکات توجه کنید: ـ محیطی را برای آموزش فراهم کنید که به برانگیخته شدن حس کنجکاوی دانش آموزان کمک کند. ـ با جمع آوری منابع اطلاعاتی و یا تجهیزات کمک آموزشی در دسترس ترین مکان ممکن چون کلاس درس، کتابخانه مدرسه، آزمایشگاه و..دانش آموزان را به پژوهش تشویق کنید.
ـ در دسترس بودن منابع اطلاعاتی چون انواع دایره المعارف ها، بازی ها و سرگرمی های علمی، کتب کمک آموزشی و...
راهی برای تحریک ذهن کنجکاو کودک به سوی تحقیق و پژوهش است.ـ .راهی برای برقراری ارتباط بین آموزه های قبلی و جدید دانش آموزان فراهم کنید فعالیت ها و پژوهش های فوق برنامه را همسو با مباحث درسی انتخاب کنید. ـکلیه مهارت هایی که فراگیران را برای آموزش مستقل و انفرادی آماده و آزموده می کند. زمینه ساز حضور آنها در جمع و فعالیت های گروهی است.
د ـ آموزش ترکیبی یا مختلط : نوع آموزش استشیوه آموزشی ترکیبی، شیوه ای شامل مجموع شیوه های آموزشی پیشین با تمرکز با نیاز فراگیران به این معنی که گاه نیاز است تا برای آموزش بهتر دو یا سه شیوه آموزشی اتخاذ شود تا آموزش به بهترین شیوه صورت گیرد. برای آن که از این شیوه به نحو احسن استفاده کنید، ابتدا به این پرسش ها در ذهن خود پاسخ دهید؛ ـ کدام یک از شیوه های آموزشی برای شروع، ادامه و خاتمه کلاس درس کارآمد است؟ ـ سطح فراگیری دانش آموزان در چه سطحی بوده و برای آموزش به کدام شیوه نیاز دارند؟ ـاستفاده از چه نوع وسایل و تجهیزات کمک آموزشی برای آموزش مفاهیم درسی مورد نیاز بوده و پاسخگوی نیاز دانش آموزان است؟ ـ فراگیران با چه شیوه ای درگیر نکات درسی شده و به فراگیری مباحث درسی علاقه مند می شوند؟ ـ چه شیوه ای می تواند شیرینی و لذت ابتدای بحث را تداوم بخشیده و ذهن فراگیران را به کنکاش وادارد؟
پس از پاسخ به این پرسش ها، طرح آموزشی یا طرح های آموزشی را در ذهن خود انتخاب کرده و به مرحله اجرا گذارید.
گاه لازم است ابتدای بحث را به یک شیوه آغاز کرده و برای تداوم بحث از شیوه های دیگر استفاده کنید.
و کلام پایانی؛ پژوهشگران معتقدند انتخاب شیوه صحیح و مطابق با نیازهای ذهنی-
آموزشی دانش آموزان مهم ترین نکته در آموزش صحیح و علاقه مند کردن دانش آموزان به فراگیری و تداوم فراگیری آموزه ها است.
هر نظام آموزشی در صورتی در انجام رسالت خود موفق خواهد شد که دارایمعلمانی برخوردار از صلاحیتهای علمی و آشنا به روشهای آموزشی و مجهز به مهارتهایآموزشی و شغلی و حرفه ای باشد. پس بنابراین 3 بال معلم جهت پرواز موفقیت آمیز درفضای آموزش را می توان:
تکنولوژی به معنی هر گونه مهارت علمیاست که در آن از نتایج دانش و یافته های علمی استفاده می شود.
تعریف تکنولوژی آموزشی:
اصول و راهبردهایی است کهبرای حل مسائل آموزشی درسطح کاربردی به کار می رود.
ضرورت استفاده از تکنولوژیآموزشی:
1-رفع مسائل و مشکلات نظام آموزشی
2- نقش بسیار مهم حواس پنجگانه دریادگیری
3- ویژگیهای مربوط به یاد گیری مخصوصاً در کودکان دبستانی
عوامل موثر در لزوم کاربرد تکنولوژی آموزشی:
1-هماهنگی و همکاری نظام آموزشی با پیشرفت سریععلوم و تکنولوزی
2- رفع، کاهش و پیشگیری از افزایش مسائل و مشکلات نظام آموزشی
3-مشارکت و فعالیت هر چه بیشتر حواس فراگیران در جریان آموزش به منظور تحقق یادگیریبنیادی و موثر عمیق
تکنولوژی امروز:
تکنولوژی امروز عبارت است از فرآیندپیچیده و منسجمی که شامل افراد، فرآیند ها، ایده ها، ابزار و سازمانها که برای تجزیه و تحلیل مشکلات و ایجاد، اجرا، ارزشیابی و کنترل راه حل مشکلاتی که در تمامیجنبه های یاد گیری انسان دخالت دارند، بکار می رود.
عوامل انتخاب تکنولوژی:
1-هدفهای آموزشی
2- ویژگیهای دانش آموزان
3- فنون تدریس
4- محرکهای مورد نیاز موضوع درسی
5- شرایطعلمی
اهداف و فواید تکنولوژی آموزشی:
1-تکنولوژی می تواند آموزش و یادگیری را انفرادی کند.
2-راه حل لازم رابرای طراحی شرایط ارائه دهدکه از همه روش ها نزدیکتر شود.
3-دسترسی به فرهنگآموزش را به طور یکسان برای همه میسر می سازد.
4-تکنولوژی مؤثرترین وسیله برایتحقق اهداف است.
5-تکنولوژی در جستجوی حلقه های گمشده ای است تا بتواند بهوسیله آن ها رشته های وسیع و گسترده ای از علوم و دانش را به هم متصل نماید.
6- وسیله ای است مطمئن برای بهره بردن و ایجاد تغییر در وضعیت موجود.
پیشنهادات:
1- توجه مدیران به تکنولوژی آموزشمدارس به منظور ارتقاء کیفیت تدریس معلمان جهت یادگیری آسان و بهتر دانشآموزان.
2- استفاده از افراد متخصص در پست تکنولوژی یا سمعی بصری مدارس .
3-جذب معلمین با مدرک بالاتر در رشته های تخصصی و آشنایی با تکنولوژیهایموجود روز در امر تدریس.
4- ارج نهادن به معلمینی که از تکنولوژی آموزشیبهینه استفاده می نمایند.
5- اختصاص بودجه های خاص در وزارتخانه به امرتکنولوژی مدارس و مراکز تربیت معلم.
6- تشکیل کنفرانسها و میزگردها برگزاریکلاسهای ضمن خدمت کوتاه مدت برای اساتید و معلمان با موضوعات تکنولوژیآموزشی.
7- اطلاع رسانی به معلمان و اساتید در رابطه با آخرین یافته هایمربوط به تکنولوژی و روشهای جدید تدریس.
8- جهت استفاده ی مطلوب از کلاسها و بالابردن کیفیت آموزش در سطوح مختلف با به کار گیری تکنولوژی آموزشی در امر تدریس بهتراست سقف دانش آموزان کلاسها بیش از 20 نفر نباشد.
تکنولوژی آموزشی درمنظر بزرگان علم
1-تکنولوژی آموزشی،طراحی، اجرا و ارزیابینظام یافته تمام فرایند یادگیری و آموزش همراه با تعیین هدفهای مشخص تر و نیزاستفاده از تجربه تحقیقات در زمینه های یادگیری، ارتباط جمعی و به کار گرفتن مجموعهای از منابع انسانی و غیرانسانی جهت فراهم آوردن شرایط آموزشموثر.(النویلیام)
2-تکنولوژی آموزشی در مفهوم ساده و مقدماتی به سختافزارهایی مانند کامپیوتر، پروژکتور، اورهد و سایر وسایل سمعی و بصری اطلاق می شودکه معلمان در امر آموزش از آنها آستفاده میکنند. (اصطلاحات آموزش علوم و تکنولوژی- انتشارات یونسکو)
3- تکنولوژی آموزشیکاربرد نظری و علمی تکنولوژیدر نظام آموزشی.)ویژهنامه تکنولوژی آموزشی مجله دانشمند)
4- تکنولوژی آموزشی عبارت است ازکاربرد یافتههای علمی درباره یادگیری و شرایطیادگیری.)مرکزعالی برنامه ای بریتانیا(
استفاده از ابزار و تکنولوژی جدید در امر آموزش و پرورش
برای اولین بار درسال1900آموزش وپرورش آمریکا اصطلاحاتی مثل «کمک دیداری» و«وسایل کمک تدریس» را وارد جریان آموزش و پرورش نمود و همچنین در دانشگاه ها و دوره های تربیت معلم آمریکا اولین بار درس وسایل دیداری ـ شنیداری و تکنولوژی سمعی وبصری متداول شد.
عکس العمل روانشناسان درمقابل این پدیده نوین این بود که:آن را با رویکرد فناورانه نپذیرفتند بلکه بیشتر به رویکرد فردگرایانه آموزش و رغبت و توانایی یادگیری فراگیران توجه نمودند .
بنیاد فورد درسال 1954تلویزیون آموزشی را راه اندازی و وارد مدارس کرد و سنای آمریکا طرح دفاع ملی تعلیم و تربیت را از تصویب گذراند و مدارس بلافاصله شروع به خرید ابزارآموزشی نمودند.
ازآن تاریخ تا امروز ابزار تکنولوژی آموزشی توسط مدارس خریداری می شود وپس از گذشت سال ها هنوز شاهد خرید بی رویه این ابزاربرای مدارس ودرپی آن پرشدن جیب سهامداران شرکت های ابزارساز هستیم با کمال تأسف با اینکه بعضی از مدارس ما از ابزارتکنولوژی آموزشی غنی هستند ولی درآزمایشگاه های این مدارس کمتر کسی از معلمان ودانش آموزان فناورشده است واین یعنی شکست ومهمترین دلایل این شکست را « عدم توجه مسئولین به مفهوم واقعی تکنولوژی آموزشی بیان کرده اند» . هدف تکنولوژی آموزشی ترویج تلویزیون ،رادیو ، ماشین آلات آموزشی ، کامپیوتر ودستگاه های الکترونیکی نیست ولی به معنای نفی آنها هم نیست .
تکنولوژی آموزشی عبارت است از روش سیستما تیک ، طراحی ، اجرا وارزیابی کلی فرآیند یاددهی – یادگیری که درآن هدف ها معین باشد واز یافته های روانشناسان وعلوم ارتباطات استفاده گردد تاآموزش مؤثرتر وپایدارتر ارایه گردد. طبق این تعریف تکنولوژی آموزشی نرم افزاری است که ابزار رابه خدمت می گیرد، هرچه زمان به پیش می رود ابزار مدرنتری پدید می آید اگر دیروز باتایپ سربی کتاب های درسی دراختیار فراگیران قرارگرفته می شد امروز کتاب الکترونیکی با قابلیت تغییر فونت های مختلف دراختیار آنان قرار می گیرد.
اگر ابزار وتجهیزات کلاس درس دیروز ( متأسفانه درایران امروز ) میز وتخته ای سیاه رنگ یا سبزرنگ و چند قطعه گچ بود امروز برنامه های رایانه ای یا طرح درس رایانه ای می تواند با هدایت و نظارت معلمان ، امر آموزش وپرورش را تسهیل ببخشد .
ابزارهای تکنولوژی درطول تاریخ همواره برای آموزش وتسهیل بخشیدن به فرایندیاددهی – یادگیری مفید وکار آمد بوده اند نکته مهم نوع نگاه مدیران ومسئولان به طرز استفاده ازاین ابزارها است امروز در دوره عمومی( ابتدایی و راهنمایی) با توجه به رویکرد تولید کتاب های درسی، طبیعت به عنوان کارگاه واقعی دانش آموزان معرفی شده است و علی رغم این نگرش بعضی از مدیران تلاش می کنند که دانش آموزان را در اتاقک های شیشه ای به نام آزمایشگاه گرفتار نمایند با این باور که دانش آموزان را تکنولوژیست کنند حال آنکه با وضعیتی که آزمایشگاه ها ی کنونی مدارس دارند دانش آموزان می توانند تنها به شناخت بعضی از ابزار شیشه ای آزمایشگاه ها برسند وعملاً به هیچ فناوری خاصی دست پیدا نکنند .
آن چه مهم است این است که معلمان درطبیعت یا کارگاه یا آزمایشگاه یا حتی کلاس درس بتوانند دانش آموزان را در دنیای ذهن خود با محیط زندگی درگیر کنند وزمینه رابرای تولید فکر آنان ایجاد نمایند .
از این منظر :
- اگر دبیرادبیات بتواند دانش آموزان خود را جوری پرورش دهدکه خوب مطالعه کنند و قصه بنویسند و شعر بسرایند فن آوری آموزشی به کاربسته است.
- اگر دبیر علوم کاری کند که دانش آموزان او خود دست بهآزمایش بزنند تکنولوژی آموزشی به کارگرفته است.
- اگر دبیر علوم اجتماعی کاری کند تا دانش آموزان در انتخابات شورای دانش آموزی به رأی اکثریت احترام کنند و مشارکت فعال داشته باشند فناوری آموزشی به کار بسته است .
با این تعریف تکنولوژی آموزشی تجهیزات آموزشی نیست اگر چه تجهیزات وابزار می تواند درخدمت تکنولوژی آموزشی قرارگیرد تکنولوژی آموزشی به تعبیری فن به کارگیری ابزاربرای تسهیل فرآیند یاددهی ـ یادگیری می باشد .
سخن این جا است که امروز روش تدریس خطابه ای و سخنرانی روشی بسیار کهنه است اگرچه هنوز به عنوان یکی از روش های آموزشی در ـ بعضی مواقع خیلی هم سودمند ـ به کارگرفته می شود اما روحیه ی نسل حاضر و حضور رقابتی دیگر رسانه ها در مقابل صدا و لحن معلم ایجاب می کند که مسئولین ابزار تکنولوژی را به استخدام معلمان درآورند و در این میانه معلم را تنها نگذارند.
اگر تجهیزات لازم و متناسب تئوری های تغییر فراهم نگردد ممکن است همه این تلاشها بی نتیجه بماند وقتی ما برای معلمان سمینار وکارگاه برگزار می کنیم و از روش های فعال تدریس سخن می گوییم از طرفی نُرم فراگیران هرکلاس50 تا60 نفر می باشد و وجود میز و نیمکت های خلاقیت کش فرصت حضور چهره به چهره ی دانش آموزان را از دست داده است و در کلاس های غیر استاندارد و کوچک بدون نورکافی تدریس صورت می گیرد ، یعنی پنبه کردن آن چه ریسه شده است .
وقتی که در مراکز تربیت معلم اساتید ضمن خدمت که دوره های روش تدریس فعال را تدریس می کنند ، خود بدون استفاده از کمترین ابزار تکنولوژی آموزشی هنوز از روش سخنرانی استفاده می کنند چگونه باید انتظار داشت دانشجویان در آینده معلمان مجری روش های تدریس مشارکت جویانه باشند .
آموزش و پرورش ناگزیر است که برای هماهنگی با تئوری تغییر نگرش و روش نسبت به بکارگیری تجهیزات مناسب و ابزار مدرن تکنولوژی آموزشی اقدام نماید و همچنین نسبت به تهیه مهمترین وسیله و ابزار دنیای فرا صنعتی از تاریخ یعنی رایانه همت بگمارد و تلاش کندکه تکنولوژی و استفاده از آن را نیز به فراگیران بیاموزاند، چرا که اگر دیرتر اقدام نماید دیری نمی پاید که استفاده از رایانه به عنوان یک وسیله سرگرمی در باور فراگیران نهادینه شود مطمئن باشید که اگر رایانه نتواند در خدمت فرآیند یاددهی ـ یادگیری درآید به طوری که معلمان و فراگیران به وسیله آن به اطلاعات جدیدی برسند و خود نیز اطلاعات جدید تری تولید نمایند بی شک یک ابزار افیونی برای نیروی انسانی درآموزش و پرورش محسوب خواهد شد .
ظرفیت آموزش وپرورش در قالب مدرسه یا دانشگاه مجازی ظرفیتی نیست که به سادگی بتوان از کنارآن گذشت توجه به مدرسه مجازی و راه اندازی آن درایران با توجه به بحث آموزش از راه دور و بچه های لازم التعلیم قطعاً موجب صرفه جوئی اعتبارات کلانی خواهد شد.
از این مبحث که بگذریم بحث آموزش و پرورش مادام العمرLifelonglearning و استفاده از مهارت های زندگی در طول تدریس و تحصیل های نیمه وقت همه و همه دست به دست هم می دهند تا هرروز مدرسه مجازی معنای کاربردی تری درزندگی بشر فردا پیدا کند.
امروز آمارهای فراگیران مدارس مجازی در ایران تا مرز دومیلیون نفرتخمین زده شده است( گزارش کار شناسان وزارت آموزش و پرورش سال1382 ) و اگر توجه به مدارس مجازی با این سرعت به پیش برود طولی نمی کشد که در شهرهای صنعتی و کلان کشور بازار مدارس رسمی ایران هم کساد شود و دانش آموزان فقط برای کسب مدرک در مدارس ایران ثبت نام نمایند هر چند بسیاری از روشنفکران و صاحب نظران اعتقاد دارند که فراگیران بعضی از مهارت ها را باید در مدارس و در اجتماع دانش آموزان بیاموزند اما بعضی دیگر اعتقاد دارند که دوره ابتدایی به تنهایی می تواند برای کسب این مهارت ها کفایت کند . به هرحال پدیده مدرسه مجازی یک پدیده ای جدی و باور شدنی است و نظام آموزش و پرورش ایران برای رضایت مشتریان خود و از دست ندادن آن ها مجبور به پذیره از این مبحث جدید است
آموزش و پرورش یک حق عمومی است و هر کودکی حق دارد که از آموزش بهره مند گردد. لذا ایجاد کلاس های چندپایه فرصت یادگیری برای بسیاری از کودکان مناطق روستایی و عشایری را فراهم می سازد.
توسعه مدارس با کلاس های چندپایه بنابه دلایلی همچون کاهش جمعیت دانش آموزی، موقعیت جغرافیایی و ... اجتناب ناپذیر است. کلاس های چندپایه بعنوان ابزاری جهت خدمت به انسان های محروم و مراکزی جهت ایجاد آگاهی اجتماعی، پیشرفت اقتصادی و ... به شمار می آید. تدریس کلاس های چندپایه یکی از روش های آموزشی است که می تواند نیازهایی بسیاری از واجب التعلیم را در مناطق محروم تامین نماید.
نگاههای مختلفی به کلاس های درسی چندپایه وجود دارد. برخی این کلاس ها را جزو معضلات آموزشی می دانند. برخی دیگر وجود این کلاس ها را به مثابه فرصتی برای یک عمل آموزشی و پرورشی بهینه به شمار می آورند.
بررسی ها و تحقیقات انجام گرفته نشان می دهد که میان دانش آموزان کلاس های چندپایه و دانش آموزان کلاس های تک پایه از حیث توانایی شناختی تفاوت معنی داری وجود ندارد. افزون بر این دانش آموزان کلاس های چندپایه نسبت به دانش آموزان کلاس های تک پایه از نظر رشد اجتماعی، سازگاری محیطی، بیان عواطف، روحیه همکاری، بهداشت روانی، پختگی رفتار و ... برتری نشان می دهند.
تدریس در کلاس های درس چندپایه و دانشِ آموزی در این کلاس ها، تجارب فراوانی به بار می آورد. تجارب برآمده از کلاس های درس چندپایه برای معلمان، افزایش توانایی حرفه ای و دلبستگی به دانش آموزان است.
فعالیت های یادگیری
مجموعه فعالیت های منظم و مرتّب یک درس و انواع فعالیت هایی که معلم برای انجام در کلاس انتخاب می کند ارتباط مسقیم با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره ابتدایی دارد. برای آن که معلم در انتخاب یا تدوین فعالیت های یادگیری موثر تر عمل کرده و آن ها را به گونه ای اثربخش عرضه کند نیاز به در نظرآوری 3 دسته کار عمده دارد:
1- تهیه چارچوب درس
پیش از آغاز درس، معلم باید چارچوبی برای آموزش تنظیم کند، این کار به دانش آموز کمک می کند تا با شیوه ارائه درس آشنا شوند. در این زمینه، پژوهش های انجام یافته در باره ی تدریس شش رفتار خاص را برای معلم معین کرده اند:
1/1) سازماندهی پیشاپیش مواد یادگیری
2/1) تعیین روندی روشن برای انجام کار در کلاس
3/1) صحبت با یادگیرندگان در باره آنچه باید یاد بگیرند و بحث با آنان در باره روش های مناسب برای یادگیری محتوای دانش و مهارتی
4/1) انجام آزمون در آغاز درس و ارائه توضیحات روشن کننده و بحث در باره هدف درس
5/1) ارائه تصویر کلی از درس (ارائه تصویر کلی از درس در کلاس های چندپایه نهایت فعالیت های یادگیری پایه بالاتر را نشان می دهد.)
6/1) ارتباط دادن پیش دانسته ها یا پیش آموخته های دانش آموزان با پس آموخته ها
2) تنظیم ارتباطات بین معلم و دانش آموز
متخصصان آموزش و پرورش و پژوهشگران حوزه روان شناسی تربیتی بر این باورند که تعامل میان معلم و دانش آموزان در دو مرحله اصلی شکل می گیرد:
مرحله اول: معلم در این مرحله مهارت یا مفهوم مورد نظر برای یادگیری را به صورت عینی و از طریق ارائه نمونه های عملی و مثال ها از محتوای کتاب درسی عرضه می کند.
مرحله دوم: معلم در این مرحله دانش آموزان را به بازخوانی ترغیب میکند. او این کار را برای اطمینان از میزان درک و فهم دانش آموزان انجام می دهد.
3)مراقبت از دانش آموزان برای دست یابی به یادگیری
مراقبت از دانش آموزان برای دست یابی به یادگیری یاری به آنان برای کسب دانش، مهارت و نگرش مورد انتظار است. «مراقبت» را بعضی با «پایش» مترادف دانسته اند. در واقع در کلاس درس یکی از کارهای معلمان «پایش» است. معنای دقیق «پایش» را می توان در شعر معروف «مادر» لمس کرد:
یک حرف و دو حرف نهاد بر زبانم تا شیوه گفتن آموخت
دستم بگرفت و پا به پا برد تا شیوه راه رفتن آموخت
«پایش» از سوی معلم، مسئولیت در برابر یادگیری را برای دانش آموزان به ارمغان می آورد. در مدت «پایش» معلم باید اقدامات زیر را انجام دهد:
- آماده سازی یادگیرندگان برای کار کلاسی و نظارت بر کارها
- حفظ موقعیت مثبت خود در ارائه بازخورد و کمک اختصاصی
- تدارک بازخورد برای فعالیت های یادگیری دانشی، مهارتی و اصلاح نگرش و تقویت آن ها.
اشاره های کلیدی برای معلمان چندپایه
1- به کارگیری راهبردهای تدریس باید همراه با انعطاف پذیری باشد. در برخی مواقع نیاز است برای اثرگذاری بیشتر راهبردهای تدریس با توجه به نوع محتوا و نیازمندی دانش آموزان مورد بازنگری قرار گیرد.
2- فضای یادگیری باید به گونه ای طراحی شود که پیشرفت مداوم را برای یادگیرندگان زمینه ساز کند.
3- برای سازگار شدن دانش آموزان با مدرسه، لازم است ارتباط نزدیکی بین خانه و مدرسه به وجود آید.
4- در کنار فعالیت های مربوط به ایجاد انگیزه در دانش آموزان شایسته است تلاش گردد مهارت ها و عادت ویژه گوش دادن، سخن گفتن و یادگیری در آنان پرورش یابد. فعالیت های مبتنی بر بازی و فعالیت های مبتنی بر گروه همتایان می تواند راهی برای ایجاد آمادگی بیشتر در دانش آموزان برای حضور در مدرسه باشد.
5- دانش آموزان در کنار فراگیری نوشتن، خواندن و حساب کردن ، باید در انواعی از فعالیت های خلاقانه، فرهنگی و فعالیت های بدنی درگیر شوند. با این همه، نباید فعالیت هایی که اشاره شد بسیار سخت گیرانه باشد. دانش آموزان باید در انجام فعالیت احساس راحتی کرده و آن ها را با سرعت و توانایی خود را انجام دهند.
6- از دانش آموزان بزرگتر باید درخواست کرد تا به دانش آموزان کم سن و سال یاری کنند. از دانش آموزان بزرگسال ارشد می توان برای تدریس به دانش آموزان پایه های پایین تر استفاده کرد. کودکان پایه های پایین تر می توانند با یاری دانش آموزان پایه های بالاتر به تمرین و فعالیت های بدنی، حفظ کردن اشعار، خواندن متون و ... بپردازند.
7- گروه بندی بر پایه توانمندی را به عنوان یک راهکار در نظر بگیرید. قرار دادن یک دانش آموز قوی، متوسط و دانش آموز ضعیف، فرصت مناسبی برای تدریس دوسویه و انجام تدریس جبرانی فراهم می کند. وقتی دانش آموز ارشد به دانش آموز کم سن و سال تدریس می کند به او یاری می کند که بهتر بیاموزد، و دانش آموز کم سن و سال به دانش آموز ارشد یاری می کند آموخته هایش را عرضه کند.
8- گاهی فعالیت یکسانی را برای همه دانش آموزان کلاس ارائه دهید. شمار زیادی از فعالیت ها را می توان طراحی کرد که دانش آموزان پایه های اول تا پنجم در انجام دادن آن ها شرکت کنند. برای مثال ، فعالیت های مربوط به تربیت بدنی، فعالیت های مربوط به تعلیمات مدنی، فعالیت های مربوط به خواندن و ... حتی تدریس برخی از مفاهیم ریاضیات برای کل کلاس امکان پذیر است.
گروه بندی دانش آموزان در کلاس درس
در کلاس های درس چندپایه، تقسیم دانش آموزان به گروه های کاری، یکی از راهبردهای اثربخش است. انواع گروه بندی دانش آموزان در زیر آمده است:
الف) گروه بندی بر پایه توانایی مشابه
در این نوع گروه بندی، دانش آموزان در قالب گروه های قوی، متوسط و ضعیف سازماندهی می شوند. یکی از مزایای این نوع گروه بندی، ایجاد فرصت برای دانش آموزان به منظور کار با همتایان خود است. این گروه بندی برای موضوعاتی چون، ریاضیات ، زبان (خواندن و نوشتن) و تربیت بدنی مناسب است.
ب) گروه بندی کودکان براساس توانایی های متفاوت
این نوع گروه بندی بر مبنای توانایی های مختلف دانش آموزان شکل می گیرد. گروه بندی کودکان براساس توانایی های مختلف برای انجام «کارهای مشارکتی و انجام واحدهای کار» مناسب است.
پ) گروه بندی سنی
گروه بندی بر پایه ی سن تقویمی دانش آموزان انجام می گیرد. این نوع گروه بندی بر مبنای این فرض شکل گرفته است که وقتی دانش آموزان با افراد هم سن و سال خودکار می کنند پیشرفت بیشتری به دست می آورند.
ت) گروه بندی کودکان براساس سن های متفاوت
این نوع گروه بندی برای انجام کارهای گروهی، هنری و انجام فعالیت های یادگیری مناسب است.
ث) گروه بندی داوطلبانه
در این نوع گروه بندی، دانش آموزان می توانند هم گروهی های خود را انتخاب کنند. این نوع گروه بندی به دوستان و یا خواهران و برادرانی که در کلاس های چندپایه حضور دارند امکان همکاری و مشارکت می دهد.
ج) گروه بندی تصادفی
این نوع گروه بندی با استفاده از اعداد، نام رنگ ها، فصل ها و ... فرصت همکاری و هم اندیشی کلیه دانش آموزان را با هم فراهم می کند.
فنون تدریس
فنون تدریس، روش هایی هستند که معلمان از آن ها در انجام فعالیت های یاددهی – یادگیری استفاده می کنند. برای مثال، معلم می تواند از «روش سخنرانی» برای ارائه مورد جدید و از «پرسش و پاسخ» به منظور جمع آوری بازخورد بهره بگیرد.
به هر حال، باید توجه داشت که هیچ روش میان بر یا ایده آلی برای تدریس وجود ندارد. روش های تدریس مختلف یا راهبردهای گوناگون دارای میزان معینی اثرگذاری برای یادگیری دانش آموزان است. معلم متبحر، راهبردهای متفاوتی را به هم می آمیزد تا نیازهای آموزشی دانش آموزان را برآورده سازد. باید به یاد داشت: « معلم متبحر پرورش می یابد، مادر زاد متبحر نمی شود.»
فن تعامل
الف) تعامل بین معلم و دانش آموز (تعامل یک به یک)
این تکنیک می طلبد دانش آموزان به صورت زوجی سازماندهی گردند. هر زوج به ایفای نقش می پردازند. یکی از دانش آموزان نقش معلم و دیگری نقش یادگیرنده را ایفا می کند. معلم، سوال می پرسد، ارائه تکلیف کرده یا دستورالعملی صادر می کند، یادگیرنده باید به سوال پاسخ داده یا از دستورالعمل پیروی کند؛ سپس، نقش ها تعویض می شود و دانش آموزی که نقش معلم را ایفا می کند، نقش یادگیرنده را ایفا می کند و دانش آموزی که نقش یادگیرنده را ایفا می کرد، نقش معلم را ایفا می کند. این فن در کلاس های چندپایه کاربرد فراوان دارد.
ب) تدریس همتا (تدریس همشاگردی)
هدف از کابرد فن تدریس همتا، استفاده از دانش آموز قوی تر برای اعضای ضعیف گروه است. وقتی دانش آموزان به تدریس بپردازند، به یادگیرندگانی برتر تبدیل می شوند . احترام متقابل ، اجتماعی شدن و درک و فهم از طریق فعالیت های همیاری و همکاری افزایش می یابد. دانش آموزان از اینکه بتوانند مطلبی یا مهارتی را آموزش دهند احساس غرور می کنند. دانش آموزان پایه های بالاتر در کلاس می توانند به دانش آموزان پایه های پایین تر تدریس نمایند و بدینوسیله خود نیز بر مطالب درسی مسلط گردند.
پ) یادگیری تیمی
در یادگیری تیمی، دانش آموزان به گروه های مختلفی تقسیم می شوند. پس از آن که گروه های دانش آموزی شکل گرفت، معلم از گروه ها می خواهد برای خود مسئول و منشی انتخاب کنند. مسئول به هدایت گروه می پردازد؛ و منشی گروه، سوال را می نویسد و نظرات اعضای گروه را ثبت کند، همچنین می تواند به جمع بندی نظرات هم بپردازد.
وقتی دانش آموزان به یادگیری تیمی می پردازند، معلم باید در میان گروه ها قدم بزند و به صورت خاص به هر یک ازگروه ها کمک کند. ایجاد رقابت بین گروه های همیار می تواند تحریک کننده باشد و در میان آنان ایجاد دوستی کند.
رویکردهای تدریس در آموزش کلاس های چندپایه
شیوه آموزش در کلاس های چندپایه ممکن است به یکی از روش های زیر اجرا شود:
1- تدریس یک یا چند ماده درسی به صورت جداگانه به 2 پاییه یا بیشتر در یک جلسه (رویکرد محوری – گروهی)
2- تدریس یک ماده درسی براساس موضوع مشابه به تمام پایه ها به طور همزمان در یک جلسه (رویکرد مفهومی – گروهی)
3- تدریس به چند پایه با ماده درسی و موضوع مشترک و چند پایه با ماده های درسی متفاوت در یک جلسه (رویکرد مختلط)
رویکرد محوری گروهی
این شیوه به این دلیل محوری نامیده می شود که معلم، محور تدریس خود را در یک جلسه 45 دقیقه ای با توجه به پایه های موجود و با اختصاص وقت مناسب برای هر پایه ی محور، به تدریس می پردازد. در هنگام فعالیت پایه ی محور، پایه های دیگر با نظارت غیرمستقیم معلم، به فعالیت های فرعی می پردازد. در این روش، گاهی از دانش آموزان مستعد پایه های بالاتر در جهت نظارت بر گروه «خود آموخت» استفاده می شود که معمولاً به این دانش آموز «معلم یار» گفته می شود.
رویکرد مفهومی – گروهی (موضوع مشترک)
در این روش معلم یک ماده درسی را با تلفیق و ادغام مشابهات و مشترکات درسی، به تناسب اطلاعات واندوخته های قبلی دانش آموزان شروع و پس از ارائه مشترکات و کلیات، مسائل فرعی و اختصاصی هر پایه را جداگانه تدریس می کند.
مثلاً برای تمام پایه ها آموزش جمع در درس ریاضی باشد برای کلاس اول جمع اعداد یک رقمی، برای کلاس دوم جمع اعداد دو رقمی، برای کلاس سوم جمع اعداد سه رقمی وکلاس های چهارم و پنجم جمع اعداد کسری ؛ در این حالت بهتر است ابتدا به کلاس های پایین تر تدریس کرد تا یادآوری برای کلاس های بالاتر باشد.
همچنین در این روش استفاده موثری از وسایل آزمایشگاهی و رسانه های آموزشی صورت می گیرد. و دانش آموزان ضعیف کلاس های بالاتر می توانند از برنامه درسی کلاس های پایین تر استفاده کنند و دانش آموزان مستعد کلاس های پایین تر می توانند از برنامه ی درسی کلاس های بالاتر استفاده کنند و مراحل تدریس در حقیقت یک نوع ارزشیابی و آمادگی برای پایه های بالاتر است
در این نوشته، روشهای کلاسداریرا از دیدگاه برخی از معلمین موفق و یا شاگردان دبیرستانی مینگریم، لذا نمونه کارهای موفق، با توجه به عوامل مختلف رفتاری، مورد بررسی قرار داده شده است. این نمونهها از لا به لای نظریات دانشآموزان دبیرستانی که طبیعتاً سالها تجربه در شناخت انواع تدریسهای موفق دارند، همچنین معلمین که آموزش این عزیزان را به عهده دارند و با استفاده از مجموعه مطالبی که از دیدگاه روانشناسی انتخاب شده، همراه گردیده است.
به امید آنکه از لا به لای این بحثها بتوانیم بهترین روش ایجاد انگیزه، یا نحوه ارتباط صحیح با دانشآموزان و یا روشهای بالا بردن بهرهوری در کلاس و افزایش موفقیت دانش آموزان و معلمان را بیابیم.
هدف اصلی در تدریس
همیشه باید در نظر داشته باشیم که هدف اصلی در تدریس چیست؟
آیا فقط آموزش مبحث خاصی میباشد، یا آنکه در ضمن آموزش باید سعی کنیم، دانشآموز را به عنوان یک شهروند مؤثر و مفید برای جامعه به بار آوریم.
یعنی در نهایت روش درست زندگی کردن و انسان بودن را به او بیاموزیم و از خود، خاطر خوبی در ذهن دانشآموزانمان به جا بگذاریم.
خاطرهای از روز معلم:
سالیان تدریس در گذرند و خاطراتی در ما باقی میگذارند، خاطراتی که همواره بوی تازگی خود را زیر غبار زمان از دست نمیدهند. چه خوب است لذت داشتن چنین خاطراتی را با هم قسمت کنیم. مانند خاطرهای که بوی مهربانی آن را هنوز احساس میکنم.
از راهروی طویلی که به دفتر دبیرستان منتهی میشد، گذشتم. مثل هر روز ازدحام روپوش سورمهایها، پچپچهای خاص زنگ تفریح، هل دادن، خندیدن، خود شیرینیهای برخی شاگردان را میدیدم ولی این بار وارد جمع هیچ گروهی نشدم و دستهای گچی خود را بر شانه هیچ کدام نزدم! تکه پرانیها و شلیک خندهها این بار رد و بدل نشد. نگرانی خاصی به دلم چنگ میزد. چهره مغرور یکی از بچههای سوم ریاضی جلوی نظرم میآمد: مریم، دختری بلند قامت و سفیدرو با چشمانی که انگار در عمقشان اندوهی غریب خفته بود. به قول خودم سه سال بزرگش کرده بودم ولی امروز دیدم که چقدر باید بزرگتر از سنش باشد!
مادرش اول صبح گوشه دفتر منتظرم بود. صورتش را در چادری پوشانده بود. بوی آشنای فقر و نداری به همراه عطر دوستداشتنی مادری مهربان همراه شده بود.
در حالی که اشکی بر چهره چروکیدهاش میغلتید، گفت: خانم مبادا دخترم بفهمد پیش شما آمدم. مریم خیلی شما را دوست دارد و میخواست هدیهای برای روز معلم به شما بدهد. امروز صبح از باغچه گل یاس چیدم که بیاورد ولی او نگران بود که در مقابل دیگران شرمنده میشود و...دستهای زبر و زحمت کش آن مادر را بین دستهایم گرفتم. زن که جرأت بیشتری یافته بود از شوهرش که آجرکشی میکرده و الآن به علت دیسک کمر زمینگیری شده حرف زد. از پسرش که دوره راهنمایی است و با آنکه انگشتش لای دستگاه پرس رفته، میگوید غصه نخور مادر بدتر از اینها زیادند، صحبت کرد. از خودش گفت که ناچار است در خانههای مردم کار کند و زندگی را بچرخاند.
در حالی که آرامش میکردم، از ثروتهای بزرگی که خداوند به او داده حرف زدم. این که میتواند بچههای به این خوبی داشته باشد، این که با همه مشکلات یکدیگر را دوست دارند و به هم کمک میکنند و...
موقع خداحافظی انگار سبک شده بود. لبخند میزد و دعا می کرد ولی انگار غصههایش را در قلب من ریخته بود.
مریم فقط مغرورترین شاگردم نبود، او بسیار تیز و حساس بود. من باید احتیاط میکردم، تا هیچ ردی از دلسوزی را در چشمهایم نبیند و شرمنده نشود. اگر شخصیتش در جمع همکلاسیها میشکست، دیگر چیزی برایش نمیماند که من بتوانم معلمش باشم.
به دفتر دبیرستان رسیدم. مزه چای تلخ با دلهره خاصی آغشته شده بود و صحبتهای همکاران توأم با خزیدن عقربههای زنگ تفریح میشدند تا زمان رسیدن به زنگ دوم را بسازند. فکر کردم چه ساده میشد اگر معملی فقط در گفتن معادلات شیمی، فرمولها، حل مسائل و... خلاصه میشد. ولی مگر ممکن است! خدایا کمکم کن.
به در کلاس سوم ریاضی رسیدم یادم افتاد اولین باری که وارد کلاس شدم فکر کردم در کاملاً باز است، ولی وقتی پشت دستم به عنوان در زدن محکم به دیوار خورد تازه فهمیدم کلاس بیدر است آن وقت همگی به جای سلام خندیده بودیم این خاطره لبخندی روی لبهایم نشاند روی تختهی کلاس با خط زیبایی شادباش روز معلم را نوشته بودند صدای قدمهای مریم را از ته قلبم میشنیدم که آرامآرام، نزدیکم میشد دسته گل یاسی که هیچ روبانی اطرافش نبود را به سویم دراز کرد با خوشحالی گلها را بوئیدم گفتم از کجا دانستی که من عاشق بوی این گلها هستم، پای تخته رفتم، انگار گچ و گلها با همکاری هم درس میدادند.
آن روز کلاس درس شیمی پر از عطر گلهای یاس بود. بهترین تشویقها باید واقعی باشند و من واقعاً از گرفتن چنین هدیهای از چنین شخصیتی خوشحال بودم و شور شوق خود را نشان میدادم.
هنگامی که از کلاس سوم ریاضی خارج میشدم لحظهای نگاهم به مریم خورد.
اولین باری بود که دیدم چشمهایش میخندیدند.
فصل اول مواردی که ما معلین باید به آن توجه کنیم:
استفاده از روشهای فعال یاددهی مبتنی بر IT:
معلمین گرامی باید به شناسایی و ارتقای مهارتهای خود در کاربرد فناوریهای نوین نظیر ICT و IT در آموزش بپردازند. به این ترتیب نه تنها میتوانند از راهبردهای گوناگون در آموزش استفاده کنند، بلکه امکان پاسخگویی به نیازها و تفاوتهای فردی، یاد گیرنده را فراهم میسازند و با استفاده از جذابیتهای فناوریهای در جهت ایجاد انگیزه، کلاس موفقتری را خواهند داشت و شور و نشاط بیشتری در کلاس ایجاد میکنند.
شاگردان نیز در هنگام کار با ICT، اغلب در غالب گروهی مشارکت میکنند و تجربهی این گونه کارها به تقویت و رشد مهارتهای فردی و اجتماعی، میافزاید.
هر دانشآموز با هر میزان از توانایی میتواند از این فناروی برخوردار باشد و از فرآیند یادگیری غنیتری برخوردار گردد. ما معلمین باید سعی کنیم با یاری خداوند گنج دورنی دانشآموزان و استعدادهای نهفته آنها را نمایان کنیم. یعنی یادگیری برای عمل کردن، یادگیری برای زندگی در کنار هم و با هم بودن را پرورش دهیم.
از ICT به عنوان ابزاری برای پشتیبانی از اهداف تدریس باید استفاده کنیم و دانشآموزان را به همکاری با یکدیگر به هنگام کار با این ابزار تشویق کنیم، تا ضمن دستیابی به یادگیری مستقل و فعال، تقویت کار مشارکتی را پرورش دهیم و باعث تقویت تواناییهای دانش پژوهان در جمعآوری و پردازش اطلاعات و نوشتن گزارشها باشیم.
بررسی نحوه تدریس:
بهترین روش تدریس را چگونه میتوان ارائه داد؟
این سؤالی است که تمامی همکاران به هنگام تدریس به آن میاندیشند. در گروهی از همکاران کم تجربه گاهی این سؤال به همراه اضطرابی خاص ظاهر میشود و اگر به نحوی این اضطراب را به هنگام تدریس بروز دهیم یعنی «اولین پله شکست».
دانشآموزان دبیرستانی معمولاً تجربه چندین ساله در شناخت کلیه رفتارهای معلمشان دارند و کوچکترین رفتار معلم را ناخودآگاه زیر ذرهبین تجزیه و تحلیل خود قرار میدهند و شاید نتوانند آنچه حس میکنند بیان کنند ولی به هر حال با نگاه یا رفتارشان به یکدیگر یا به معلم گوشزد میکنند. با دانشآموزان که صحبت میکردم اولین نکتهای که در کلاسداری مدنظر داشتند، این بود که معلم باید بتواند تسلط کامل خود را بر موضوع و کلاس نشان دهد. همکاران نیز با بیان خود همین مطلب را میرسانند. معلم باید احاطه به کلیه موارد بحث داشته باشد و قدرت ارائه آنها را نشان دهد. بسیاری از همکاران جهت موفق بودن، لزوم داشتن طرح درس مناسب و فراگیر، خواه به صورت مکتوب یا ذهنی را قائل بودند. آنان معقتد بودند وجود طرح درس مناسب باعث تسلط کامل معلم بر موضوع مربوط میشود تا بدون اتلاف وقت موارد درسی را به طور کامل پیاده کند.
جلسه اول تدریس:
به عقیده تعداد زیادی از همکاران و دانشآموزان مهمترین جلسه در طول سال همان جلسه اول است.
اولین برخورد معلم با دانشآموز چگونه باید باشد؟
عدهای از معلمین موفق جهانی معتقدند اولین برخورد باید به نحوی باشد که دانشآموز حس کند در یک برنامهریزی کاملاً منظمی قرار گرفته است. کلیه قوانین کلاس در طی سال، در همین جلسه باید مشخص گردد. صحبتهای مهمی از قبیل نحوه تدریس یا روش صحیح مطالعه یا نحوه برنامهریزی روزانه و همچنین اهمیت انضباط در همین جلسه مطرح گردد. در مورد انتخاب نوع انضباط، اینکه از نوع انضباط مقتدرانه، برونی و مستبدانه، یا انضباط دموکراتیک، دورنی با احساس مسئولیت و اینکه کدامیک مؤثرترند. قضاوت و ارزیابی به عهده خود شماست. همچنین معلمین موفق دنیا در جلسه اول نسبت به استفاده کمتر از برنامههای تلوزیونی تأکید دارند. آنها میگویند برنامههای تلوزیونی باعث کاهش فعالیت بدنی و عموماً اتلاف وقت بچهها میشوند. کارشناسان نیز بحث مفصلی در این مورد دارند که بررسی و قضاوت آنها به عهده خود شماست.
اهمیت ایجاد انگیزه در جلسه اول:
اگر معلم بتواند در جلسه اول اهمیت فراگیری علم را به کلاس تزریق کند جلسات بعدی به مراتب بسیار بهتر و ارزندهتر میشوند و کلاس از معلم محوری به سوی شاگرد محوری حرکت کره و تبدیل به کلاسی پویا و ارزنده میگردد.www.zibaweb.com
در مورد علم و اهمیت آن از بیانات لطیف حضرت علی (ع) میتوانیم سود ببریم آنجا که در ستایش دانش میفرمایند: هر ظرفی تنگ میگردد (پر میشود) به آنچه درون آن میگذارند مگر علم و دانش (سینه دل) که چون علم در آن راه یافت فراخ میگردد و گنجایش دارد برای پذیرفتن علم دیگر، این دلها ظرفهای علوم و اسرارند و بهترین آن دلها، نگهدارندهترین آنهاست (که سپرده شده را خوب نگهدارد و به یاید دارد) پس هوشیار باش و از من نگاهدار و به یاد داشته باش آنچه به تو میگویم: ای کمیل: علم بهتر از مال است. زیرا علم ترا از گرفتاریهای دنیا و آخرت نگاه دارد و تو مال را از تباه شدن نگاه میداری، مال را بخشیدن کم میگرداند ولی علم در اثر بخشیدن و یاد دادن به دیگران فزونی مییابد.
دو خورنده هستند که سیر نمیشوند، خواهان علم که هر چه بر او کشف و هویدا شود باز مجهول دیگری را میخواهد معلوم کند و خواهان دنیا که آنچه از کالای دنیا بیابد باز میخواهد کالای دیگری به دست آورد.www.zibaweb.com
نحوه شروع تدریس:
شاگردان معمولاً دوست دارند معلم قبل از شروع درس جدید، خلاصهای از مطالب گذشته را اشاره کند و معتقدند این کار باعث ایجاد آرامش در فراگیری مطالب جدید میگردد. عموماً خود همکاران نیز به این مورد آگاهند و به لزوم انجام این کار معتقدند. هر چند این اشاره بسیار کوتاه و گذرا باشد، ولی این احساس اطمینان روحی را که مطالب قبلی تماماً مرور و وارد ذهن ما شده و اکنون آماده پذیرش جدید هستیم، را میدهد. و این خیلی فرق میکند با معلمی که به نظر دانشآموزان از یک نقطه گنگ شروع به حرکت میکند. در این موارد بسیاری از بچهها چون اطمینان به دانستن مطالب سابق ندارند و در ذهن خود اتصال مطالب جدید به قدیم را نمییابند، لذا بیشتر به گذر وقت میاندیشند، تا آنچه معلم بیان میکند.
روش موفق تدریس از دیدگاه دانشآموزان
اکثریت دانشآموزان، کلاس معلم محوری را که در آن سخنران مطلق معلم باشد قبول ندارند. ناسازگاری در چنین کلاسهایی به صور مختلفی بروز میکند که بعداً روی آن، صحبت خواهیم کرد.
در صحبتهای زیادی که با شاگردان پایههای مختلف داشتهام اکثریت آنان روی حل تمرین اضافی تأکید دارند. میگویند اگر معلم مطالب گفته شده را به صورت تمرین یا سؤال اضافی به ما بدهد، تا ما نیز چند لحظهای که او سکوت کرده، بتوانیم روی گفتههای وی فکر کنیم و خود را بیازمائیم که تا چه حد مطالب را فرا گرفتهایم، آنگاه با آرامش بیشتری دیگر مطالب را پیگری میکنیم. بچهها اغلب معتقدند درس باید توأم با مثالهای دلنشین و مسائل روزمره باشد، بیان قصهوار مطالب میتواند در کلاس ایجاد علاقه به گوش دادن کند. بیان قصهوار همان موردی است که قرآن در بسیاری مواقع جهت جذابیت و مؤثر بودن آموزش خاصی استفاه نموده است. در غیر این صورت کلاس خشک و خستهکننده میشود. من هم گاهی برای بیان مطلبی آن را در قالب داستانی ارائه میدهم و عملاً میبینم دقت بچهها بیشتر میشود و مطالب را بهتر یاد میگیرند.
نحوه فعال نگاهداشتن کلاس توسط معلم:
چگونه میتوان کلاس پویا و پر تحرک داشت؟
جهت فعال نگهداری کلاس باید مرتباً از بچهها کار کشید. معلمینی که تمام مدت سخنران مطلق هستند معمولاً مواجه با کلاسی خوابآلود و بیتحرک میشوند. خیلی ساده میتوان جلوی این کار را گرفت همانطوری که از زبان خود بچهها شنیدیم باید آنها را وادار به فعالیت کرد با جملات سادهای نظیر: «خوب تا حال چه گفتیم»، «فکر میکنید بعد چه میشود»، «کی میتونه بگه»، «کی میتونه سریعتر به جواب برسه»، «میخواهم ببینم سرعت عمل کی بیشتره»، «تصور کنید در این شرایط هستید چه میکنید» نظیر این پرسشها میتواند باعث ایجاد کلاسی کاملاً فعال باشد چنین سؤالاتی با ایجاد حس کنجکاوی بچهها را وادار به تفکر بیشتر روی موضوع مینماید به خصوص اگر محاسن مطالب یا کاربردهای آنها در زندگی را بدانند در واقع ایجاد انگیزه برای فهم بهتر مطالب را کردهایم و این باعث میشود مطالب بهتر جا بیفتند و باور یادگیری و اعتماد به نفس و تسلط روی موارد درس داده شده ایجاد میگردد. زیرا در این موارد نتیجه آن چیزی نیست که معلم بیان کرده باشد بلکه بچه تصور میکند نتیجه همان چیزی است که خود به آن رسیده است.
نکته مهم دیگر که اکثریت نظریهها روی آن تأکید داشتند، عدم تکرار بیش از حد مطلب است معلمینی که مطلب سادهای را بارها تکرار میکنند، باعث خستگی و بیحوصلگی کلاس میگردند. روانشناسان معتقدند بیشترین گیرایی در یک سخنرانی حدود بیست دقیقه اول میباشد و معلمینی که تا ثانیههای آخر کلاس موارد بسیار بسیار مهم را میگویند بهتر است به حد کشش طبیعی کلاس نیز توجه داشته باشند.
برخی همکاران نظریه جالبی در این مورد دارند آنها میگویند سعی میکنیم وقت خود را طوری تنظیم کنیم که فشار کاری در اوایل وقت شروع کلاس بیشتر از اواخر باشد و در دقایق آخر به بچهها وقت آزاد میدهیم تا اگر اشکال یا سؤالی هنوز برایشان باقی مانده با خیال راحت آن را بپرسند یا اینکه بتوانند مطالب تدریس شده را مرور کنند.
علل لزوم پرسش درس از دیدگاه بچهها و معلمین
در مورد درس پرسی، معمولاً همکاران و شاگردان اتفاقنظر دارند که اگر این کار انجام نشود عملاً کارآیی کلاس پائین میآید. شاگردان میگویند اگر بهترین معلم را هم داشته باشیم ولی مرتباً درس را از ما نخواهد کار یادگیری بسیار مشکلتر است. البته هدف اصلی معلمین علاوه بر اندازهگیری میزان برآیند یادیگری کلاس و وادار ساختن بچهها به تلاش جهت استمرار امر یادگیری، آن است که درس به صورت شفاهی و با بیان خود دانشآموزان نیز تکرار شود تا هیچگونه ابهامی باقی نماند. کلاً ایجاد سؤال باعث تحریک حس کنجکاوی و حرکت بیشتر برای یافتن پاسخ میشود. معلم میتواند تمامی مطالب مهم جلسه قبل را به صورت سؤالهای عمومی در کلاس مطرح کند، تا کلیه مطالب مرور شوند و کلاس آمادهی پذیرش درس جدید گردد.
فصل دوم بررسی موارد تربیتی در امر تدریس
بررسی لحن ادای مطالب از دیدگاه بچهها و معلمین:
نکته مهمی که مطرح است لحن صدای معلم است. در این مورد که معلم نباید یکنواخت صبحت کند، تقریباً همه اتفاقنظر دارند. معلم باید در ضمن صحبت با تغییر لحن صدا، بلندی یا کوتاهی صدا، ایجاد مکث و سکوت، از یکنواختی صدا پرهیز نماید. نکته دیگر مسئله صدای بلند در تدریس میباشد شاگردان معتقدند برخی معلمین که عادت دارند خیلی بلند تدریس کنند، آرامش کلاس را به هم میزنند و توجه ما را به درس کاهش میدهند. ما بعد از کلاس عموماً دچار گیجی، سر درد، خرد شدن اعصاب، عدم فهم کافی، ناراحتی گوش میشنویم. در این باب روانشناسان جمله جالبی دارند آنها میگویند «صدای بلند را میشنویم ولی صدای آهسته را گوش می دهیم».
نحوه انتقال مطالب از دیدگاه قرآن
در تکمیل توضیحات قبلی، از بهترین کتاب یعنی قرآن کمک میگیریم. خدائی که ما را ساخته خود به طبیعت ما آگاهتر است. پس چه بهتر که ارزندهترین طریقه آموزش را از قرآن بیاموزیم.
در قرآن بسیاری از آموزشها در قالب قصه بیان شده که این خود، گرایش ذاتی انسانها را به داستان نشان میدهد. قصههایی که از جای جای آن، مطالب وافری جهت ارزشهای متعالی انسانی میبینیم. در قرآن قبل از آنکه انجام کار را از انسان بخواهد، خود آن را انجام میدهد. آنجا که میفرماید:
«خدا و ملائکش بر پیامبر درود میفرستند. پس ای کسانی که ایمان آوردهاید شما هم بر او درود بفرستید».
معمولاً در لحن صحبت قرآن به دنبال خواستن اجرای امری، زمینهای که ایجاد رابطه عاطفی برای شنونده نیز بنماید، زمینه ایجاد رابطه عاطفی و علاقه به گوش دادن و محبت کردن را ملاحظه می کنیم: آیا خدا تو را یتمی نیافت که در پناه خود جای داد او از شر دشمنانت نگهدری کرد و ترا در بیابان مکه ره گم کره (حیران) یافت (در طفولیت که حلیمه دایهات آورد تا به جدّت عبدالمطلب سپارد در راه مکه گم شدی، حلیمه و عبدالمطلب سخت پریشان شدند و خدا زود آنها را به تو راهنمایی کرد و باز ترا فقیر (الی ا...) یافت و (به دولت نبوت) توانگر کرد (و نعمت رسالت عطا نمود) پس (به شکرانه آن) تو هم یتیم را هرگز میازار و فقیر و گدای سائل از درت بزجر مران (بلکه به احسان یا به زیان خوش برگردان).
مثال دیگر را با آیه بیست و یکم سوره بقره شروع میکنیم آنجا که میفرماید: «ای مردم بپرستید پرورشدهنده خود را تا پارسا و منزه شوید. یعنی در حین امر به انجام کار، ایجاد رابطه عاطفی با پرورنده خود را میبینیم و به دنبال آن دلیل انجام کار (بپرسید تا پارسا و منزه شوید) آورده میشود.
لذا در خیلی موارد ملاحظه میکنیم در حین آموزش خاصی، محاسن یا علل انجام کار خواسته شده نیز، ذکر شده که باعث ایجاد انگیزه در جهت انجام کار میشود.
نحوه برخورد معلم با دانشآموز (بعد عاطفی)
در صحبتهای بسیاری که با دانشآموزان داشتهام بیشترین اهمیت آنان روی همین مورد بود. شاید این موضوع تأیید کننده نقش مهم ایجاد علاقه در جلب توجه دانشآموزان به درس میباشد. بحث روی نحوه برخورد و چگونگی اخلاقیات معلم بیشترین موردی بود که دانشآموزان پایههای مختلف به آن میپرداختند. بچهها میگویند ما نیاز داریم که به ما اعتماد به نفس داده شود و برای ما ارزش قائل شوند. تجربه نشان میدهد معمولاً معلمینی که چند سال تدریس با یک کلاس خاصی را به عهده دارند، شناخت بیشتری روی بچهها پیدا کردهاند. این معلمان معمولاً شاگردان را به نام صدا میکنند و چون به خصوصیات بچهها آگاهند، پس موفقتر از حالتی هستند که بخواهند به عنوان تازه وارد و غریبه وارد کلاس شوند، و با نگاه ناآشنا به چهرهها بنگرند، لذا این خود نمایانگر اهمیت شناخت روحیه دانشآموزان در فهماندن درس میباشد.
بررسی بهترین روشهای تشویق و تنبیه
یکی از روانشناسان میگوید به هر کس اظهار اطمینان کنید سعی خواهد کرد که خود را لایق آن سازد. یادم میآید شاگرد بسیار ضعیفی را به محیط مدرسه جدیدش آوردند در جلسه اول معرفی او را به عنوان شاگرد زرنگ نشان دادند، و پیرامون این معرفی هم روحیه خودش و هم برخورد کلاس با وی تغییر کرد و بعد از مدتی این شاگرد ناموفق سابق، تبدیل به فرد موفقی شد و سعی کرد لایق وضعیت خوب پیش آمده باشد.
رئیس شرکتی میگفت: اداره کردن مردمان راحتتر است، اگر شما را محترم بشمارند و شما هم نسبت به استعداد و لیاقت آنان ابراز قدردانی و اطمینانخاطر نمائید. خلاصه اگر مایلید یکی از خصلتها را در وجود شخصی تقویت کنید و استعداد او را به فعلیت رسانید طوری برخورد کنید که گویی این خصلت بالفعل از صفات ارزنده و ملکات غالبه اوست. خود بچهها در بررسی روشهای تشویق و تنبیه موفق معتقدند: معلمی که روحیه آنها را درک کند، با صحبتهای موردی با افراد کلاس و نشان دادن اهمیت به شخصیت بچه و تقویت اعتماد به نفس، باعث ایجاد علاقه در آنها میگردد. میگویند در این صورت با کوشش بیشتری سعی میکنیم رضایت او را به دست آورده و لایق اعتماد وی باشیم لذا چنین معلمی بهترین تشویق را در مورد ما به کار بسته است. به قول فردوسی:
کسی کش ستایش نیاید به کار تو او را به گیتی به مردم مدار
در مورد بهترین روش تنبیه تعدادی از همکاران متأسفانه اعتقاد به برخورد تند در اولین جلسه دارند از قبیل پاره کردن دفتر، اخراج از کلاس، ایستادن کنار سطل آشغال، استفاده از خطکش و... گروهی از همکاران نیز به عنوان حربه آخر از چنین روشی استفاده میکنند. مصداق حدیثی که میفرماید:
«در صورتی که پیشنهاد ما مؤثر نیفتاد، البته باید به زبان شمشیر قضاوت کرد. عرب میگوید آخرین وسیله معالجه داغ کردن است».
اکنون ببینیم نظر خود شاگردان در مورد بهترین روش تنبیه چیست:
بچهها میگویند بهترین روش تنبیه کم توجهی معلم به ما میباشد. وقتی تمرین نگاه میکند با دفتر ما کاری ندارد، سر کلاس درس اصلاً نگاهی به ما نمیاندازد. ورقه امتحانی ما را نمیگیرد و برای درس پرسی صدایمان نمیزند. در آن صورت عذابآورترین لحظات را میگذرانیم. برخی دیگر میگفتند بدترین نوع تنبیه معلم همان چهره ناراحت وی است که گاهی توأم با جملاتی نظیر اینها میشود «از تو توقع نداشتم»، «خیلی بیشتر از اینها انتظار داشتم»، «نا امیدم کردی».
نحوه تشویق موفق از دیدگاه روانشناسان:
گروهی از روانشناسان معتقدند تمجید باید واقعی باشد و آگاهانه و دقیق به کار رود و فقط هنگامی که بچه کار موفقیتآمیزی انجام داده از آن استفاده کنیم.
در مورد تشویق کردن دانشآموزان باید در نظر داشته باشیم که تشویقهای ما باید صمیمانه و صادقانه و واقعی باشد. چون انسان ذاتاً از تملق و چاپلوسی منزجر است، لذا باید عادلانه از کوچکترین پیشرفت آنها تمجید نمائیم زیرا بهترین طریق تغییر احوال و روحیه انسانها همین روش است.
با جملاتی نظیر: «ترا جوانی هوشمند و لایق کارهای بزرگ یافتهام» یا «میدانم که آینده تو روشن است» میتوانیم در دل دانشآموز نور امیدواری بتابانیم و بگذاریم اعتماد به نفس وجود وی را منقلب نماید.
متأسفانه گروهی از معلمین کم تجربه معمولاً در برخورد با نقاط ضعف شاگردان به شدت عصبانی میشوند و شماتت، یعنی راحتترین کار را انجام میدهند نظیر: «تو هیچی نمیشی» «بیاستعداد هیچی نفهم» «مهمانی آمدی» و... با وی برخورد شدیدی دارند و ناخودآگاه باعث فلج فکری بچه میشوند. شاید در این لحظات فراموش میکنند، اگر معلمی عصبانیت خود را بروز دهد در واقع شکست خود را امضاء کرده است. یک معلم عصبانی در واقع نشان میدهد قدرت خودداری ندارم و از کوره در میروم، من قدرت کنترل خود را ندارم در حالی که قویترین مردمان آنانند که خشم خود را فرونشانند لذا چنین معلمی در واقع به ضعف خود اعتراف کرده است.
نحوه تشویق و تنبیه و برخورد با زیردستان از دیدگاه نهجالبلاغه:
راجع به تشویق و تنبیه و نحوه بروز احساسات میفرماید: «علاوه بر این باید دانست که افراط در مهربانی رعیت را مغرور میکند و به کبر و نخوتش سوق میدهد، تا درجهای که کار را به جاهای باریک بکشاند «ای پسر حارث در عملیات کارکنان حکومت خود نیک بازرسی و دقت کن. آنکه با فداکاری انجام وظیفه مینماید، باید قولاً و عملاً تشویق شود. حتی کوچکترین اقدام ستودهاش را هم نباید نایده انگاشت و در مقابل بدکاران نیز لازم است، مطابق مقررات اسلام، انتقامکشی و کیفرجویی». ای مالک مبادا که در حکومت تو خادم و خائن یکسان باشند. زیرا خادمی که در ازای خدمت خود مزد و رحمت نبیند، دلسرد و بیقید گردد و خائنی که جزای خیانت خود را حد کمال نیابد، کردار زشت خویش را با جرأت بیشتری تکرار کند» «هرگز مگو من مأمورم و معذور، هرگز مگو که به من دستور دادهاند و باید کورکورانه اطاعت کنم، هرگز طمع مدار که تو را کورکورانه اطاعت کنند» «هرگز به پشتیبانی مقام سروری، خود را بر دیگران تحمیل مکن» اگر چنین گویی و چنان کنی آیینه قلبت زنگآلود و تاریک میشود، «مالکا، انصاف و عدل سرلوحه برنامه حکومت است» «اگر چنین نکنی و همگان را با نظر مساوی ننگری، بر بندگان خدای ظلم کردی و خداوند توانا را به دشمنی خود برانگیختهای» «مالکا هر قدر که خود را قادر و فعال میبینی بیاد آر خداوند از تو فعالتر و قادرتر است» در خاتمه این قسمت جمله منتخبی که میتواند مصداق راه حل اکثر مسائل انسانها باشد، را پیش میکشیم، آنجا که میفرماید:
«یاد خدا خاطر را روشن کند و چراغ خرد را برافروزد و اشتغال هوس و غضب را فرو نشاند»
نحوه برخورد با شاگردان ناسازگار:
مهمترین موردی که معمولاً در اداره نظم و انضباط کلاس با آن مواجه هستیم همین مشکل نحوه برخورد با بچههای ناسازگار است. برخی دبیران به عنوان اولین قدم در مواجه با اینان از روش بیرون کردن شاگرد استفاده میکنند. در حالی که معلم در لحظهای که شاگرد را بیرون میفرستد در واقع اعلام میکند که من تحمل مبارزه با تو را ندارم یا به بیان کوتاهتر آنکه میگوید «در مقابل تو من با زندهام». خود دانشآموزان کلاس نیز این روش را نشانه ضعف معلم خود میدانند آنها به طور ناخودآگاه، احساس دلسوزی برای چنین شاگردی که در جمع تنبیه شده را دارند. که باز این به نفع معلم نیست. پس چه باید کرد.
به قول شاعر:
به شیرین زبانی و لطف و خوشی توانی که پیلی به موئی کشی
معمولاً ملایمت و خوشزبانی خیلی بیشتر از غضب و درشتی در خلق نافذ میافتد به قولی قطرهای عسل بیشتر از خرواری زهر مگس را جلب میکند پس اگر میخواهید کسی را با خود هم عقیده کنید به ملایمت سخن آغاز کنید و بکوشید طوری صحبت کنید که طرف مقابل را مکرر به بله، بله گفتن وادار کنید و طوری حرکت کنید که هرگز کلمه نه را به زبان نیاورد، در این صورت طرف مقابل را برای پذیرفتن رأی و پیشنهاد خود، حاضر و آماده کردهایم. باید به صورت اشاره افکار خود را در طرف مقابل القاء کنیم و بگذاریم به میل خود به نتایجی که ما میخواهیم برسد. در واقع میگذاریم او فکر کند که بر حسب تصور خودش رفتار کرده است.تعدادی از همکاران معتقدند که با عوض کردن جای شاگرد ناسازگار و قرار دادن وی در موقعیت بهتر میتوانند موفق باشند.آنان معتقدند بعد از این کار، باید به نحوی در آنها حس مسئولیت ایجاد کنیم به همراه تلفین این جمله: «میدانم از عهده آن بر میآیی» کمکش کنیم تا بتواند خود را در جمع کلاس مطرح کند این نیاز طبیعی خود را به نحو مطلوبتری ارضاء نماید و مسئولیتهایی از قبیل رهبری یک گروه کوچک علمی، یا ساخت وسیله کمک آموزشی، یا نقد و بررسی یک فیلم آموزشی، تصحیح برخی تکالیف را به وی واگذار کنیم. معلم باید این باور را در آنها ایجاد کند که زندگی امروز ما تصویری از زندگی آینده است اگر امروز خود را درست بسازیم فردای ما نیز به شکل مطلوبی ساخته خواهد شد. باید به شاگردان نوجوان خود توضیح دهیم که برای ساختن امروز دشمنانی وجود دارند که باید آنها را شناسایی کنیم و در واقع بستری برای آینده بهتر فراهم نمائیم. برخی کارها میتوانند اثرات بدی در زندگی ما و بهرهوری آینده کشور داشته باشند. در این باره باید دید دشمنان یک دانشآموز چه چیزهایی هستند و چگونه آینده وی را تباه میکنند باید با شناخت دشمنان امروز و نابودی آنها بگذاریم فردایی زیبا انتظار ما را بکشد.www.zibaweb.com
فصل سوم «روشهای جلب توجه دانشآموزان»
شناسایی عوامل تباهسازی آینده
با شناسایی عوامل تباهسازی آینده یعنی دشمنانی که قبلاً صحبتش را داشتیم میتوان در مبارزه با آنها موفق بود:
1) دانشآموزی که در مقابل درس و معلم خود احساس تعهد نمیکند و با همکلاسهایش ناسازگار است فرد مفیدی برای جامعه آینده نخواهد بود و آینده بدی در انتظار دارد.
2) کسانی که نسبت به انجام وظایف خود کوشش نمیکنند در کار و شغل آینده خود نیز احساس مسئولیت نخواهند داشت.
3) اگر از دوره کودکی و نوجوانی به مراقبت و نگهداری وسایل خود عادت نکنیم و نظم و انضباط نداشته باشیم در اداره زندگی همیشه مشکل خواهیم داشت و فردی ناتوان و بیعرضه خواهیم بود علاوه بر این منظم بودن باعث صرفهجویی زیادی در وقت ما خواهد شد.
4) اگر از حالا با نشاط و روحیه شاد با دوستان خود بازی و تفریح نکنیم در آینده نیز فردی عبوس و غمگین خواهیم بود.
بررسی نقش روحیه معلم در امر کلاسداری:
روانشناسان میگویند: اگر میخواهید محبوب باشید همواره تبسم بر لب داشته باشید. چینی ها مثلی دارند که میگوید:
«مردمی که تبسم کردن نمیداند، نباید وارد دکانی شود» و جمله جالب دیگری در این زمینه است که میگوید: «تبسم به هیچ کار نمیآید مگر وقتی عطا شود و سود آن در دادن آن است.»
دانشآموزان معمولاً معتقدند تحمل کلاسهایی با معلمین عبوس، بسیار خسته کننده و زجرآور است. نشاط توأم با لبخند معلم باعث جذابیت کلاس میشود حضرت علی (ع) میفرماید:
«گشادهرویی و خوش خویی دام دوستی است و از دست دادن فرصت غم و اندوه میآورد» «با خوش خویی و گشادهرویی میتوان دامان مردم را به دست آرود با مردم چنان آمیزش و رفتار کند که اگر در آن حال مردید بر جدایی شما بگریند و اگر زنده ماندید خواهان معاشرت با شما باشند»
چگونه میتوان روحیهای شاد داشت:
روانشناسان میگویند برای خوشحالی و خوشبخت بودن، ما به اوقات فراغت شادیبخش و شغل مورد علاقه نیاز داریم ولی من به طور کلی معتقدم هر چه از امکانات موجود، بیشتر لذت ببریم به همان نسبت شادمانهتر زندگی خواهیم کرد. شادی زندگی، چیزی که ما به دنبالش هستیم در دور و بر ماست، لذا دور و برمان را خوب و دقیق باید بررسی کنیم. حضرت علی (ع) چقدر لطیف میفرماید: «ای انسان عظمت باید در نگاهت باشد نه در چیزی که به آن مینگری».
شادمانی یا خوشحال زیستن، آن است که انسان ظرفیت لذت بردن از مواهب زندگی را داشته باشد و باید لذت خوب بودن و مهربانی کردن و یا تدریس در کلاس و... را قدر بشناسیم و گرامی بداریم آنگاه خواهیم دید که چگونه زندگی تلخ به کام ما شیرین خواهد شد. فکر کنیم آنچه داریم فعلاً همین وضعیت است پس چطور با آن بسازیم تا لذت بیشتری با گذر عمر به دست آوریم. در زندگی لذتهای کوچکی هست که اکثریت مردم از آن غافلند مانند کمک به همنوع، تغییر روحیه افسرده بچهها، داشتن خانواده صمیمی، داشتن دوستان خوب و یکدل، نوازش بچهای کوچک، گوش دادن به صدای باران، دیدن عظمت آسمان شب و... هنوز کسی نمیداند شادی بعدی کی و کجا به وی روی میآورد.
در حالی که شادمانی ممکن است امری پیچیده برای ما باشد حل مشکل نیز به همان اندازه پیچیده و دشوار است. شادی آن نیست که در زندگی چه اتفاقی برای ما میافتد شادی در آن است که چگونه اتفاق فکر کنیم؟ با چه شیوهای با آن روبرو شویم؟ شادی، استعداد و توانایی ماست برای آنکه از هر منفی یک مثبت بسازیم و شکستهای زندگی را مبارزه به شمار آوریم، آرزو داشتن نسبت به اینکه، آنچه نداریم حتماً داشته باشیم، لذت بردن از آنچه که در اختیار داریم را برایمان تلخ و ناممکن میسازد.
لذتها، شادیها، و به طور کلی خوشبختیای که ما در زندگی به دنبالش هستیم چه بسا در نزدیکیهای ما و منتظر ما هستند، مهم آن است که ما دور و برمان را خوب و به دقت بپائیم.
داشتنن انتخابهای بیشمار در زندگی و عدم رسیدگی کافی به هر یک، زیر فشار قرار گرفتن و حرص زدن برای دستیابی به موفقیتهای ناپایدار و کوتاه، شادی ما را به بدبختی بدل میکند، ما اغلب چهار اسبه به مقصد پول دار شدن و موفقیت میتازیم، بدون توجه به اینکه آنهایی که اینها را دارند الزاماً و نوعاً خوشبخت و شاد نیستند و یا آروزی «به جای ما بودن» را در دل میپرورند.
پس بیائید با دقت بیشتری اطرافمان را بنگیریم «فرصتها چون ابر زود گذرند» پس از هر فرصتی برای خوب بودن باید استفاده کنیم و با انجام کارهای خیر وجود خود را لبریز از رضایت و شامانی نمائیم چنانچه حضرت علی (ع) میفرماید:
«کار خیر انجام دهید و اندک آن را کوچک مشمارید زیرا خرد آن نزد خدای بزرگ، بسیار است».
بررسی نیاز به داشتن دوست در شاگردان دبیرستانی:
بررسی اخلاقیات نوجوانی که به عنوان شاگرد با آنها برخورد داریم، معمولاً به بهتر پیاده کردن روش تدریس کمک میکند. نیاز به دوستی و دوست داشتن که در این سنین به منتهی درجه خود میرسد باید مورد توجه ما قرار گیرد.www.zibaweb.com
دوستی صرفاً یکی از لذایذ ساده و پیش پا افتاده زندگی، مثل شیرینی یا غذا نیست. بلکه برای اکثریت شاگردان قسمتی از یک نیروی کاملاً ضروی است و شاگردان چه در ایجاد آن مهارت داشته باشند و چه ناشیانه آن را جستجو کنند بدان نیازمندند. حضرت علی (ع) میفرماید:
«از کسی پرسیدند بین برادرت و دوستت کدام یک را بیشتر دوست داری، گفت برادرم را اگر دوست باشد».
اغلب دانشآموزان در صحبتهای خود علاقه به معلمی نشان دادند که بتواند نقش دوست را برای آنها ایفا کند. حضرت علی (ع) میفرماید:
«ناتوانترین مردم کسی است که از دوستیابی ناتوان باشد و ناتوانتر از او کسی است که از دست بدهد دوستی از یاران را که به دست آورده است».
و نیز میفرماید:
«همنشین احمق مباش زیرا، بر اثر بیخردی خود، کارش را در نظر تو زینت داده و میآراید و دوست دارد مانند او باشی و حماقتش را بپوشانی. هرگاه خداوند بندهای را پست گرداند علم و دانش را برابر او سد نماید و او را توفیق ندهد. لذا نادانی بدترین بیچارگیهاست.»
پس معلمی موفق است که بتواند با توجه به این نیاز طبیعی شاگردش، از جوانب مختلف بر رفتار وی نفوذ کند و محبت وی را جلب نماید. شاگردان نیز میگویند، وقتی معلمی را دوست داریم درس وی را بهتر میخوانیم و کلاس برایمان خسته کننده نمیشود.
از یکی از مشاهیر جهان پرسیدند: رمز موفقیت تو در جلب محبت مردم چیست؟
وی گفت:
«من هرگز از کسی عیبجویی و انتقاد نخواهم کرد تا میتوانم نیکی هر کس را اظهار خواهم نمود، هر احمقی از عهده عیبجویی و تهمتزنی و شکایت بر میآید. عظمت مردان بزرگ از طرز رفتارشان با مردمان خرد آشکار میشود».
لذا به جای متهم کردن دانشآموزان به تنبلی و بیاستعدادی سعی کنیم آنها را بشناسیم و علت رفتارشان را ریشهیابی کنیم. خود بچه ها میگویند ما حوصله شنیدن کلمات تکراری و همیشگی، نظیر، تنبل، بیاستعداد، درس نخوان، بیفکر، را دیگر نداریم. در قرآن نیز آیات مختلفی در مورد عادت زشت عیبجویی و تهمتزنی داریم.
لذا معلمینی که گمان دارند با گفتن این کلمات وضعیت کلاس تغییر مثبت مییابد، باید در این مورد بیشتر فکر کنند و از تجربیان خود درس بگیرند، زیرا تجربه یکی از بهترین اساتید ما است.
نیاز به انجام کار گروهی در شاگردان:
معلم باید دانشآموزان را برای مقابله با هر نوع حادثه یا پیشامدی آماده کند. کار گروهی عامل آمادهسازی بچهها برای نیل به پیروزی است. معلم باید شاگردان را در ضمن درس، برای داشتن روحیه همکاری کمک کند. بسیاری از معلمین معتقدند هنگامی که کارها را بین دانشپژوهان تقسیم میکنیم، باعث میشویم خود آنها برای پیشرفت کارها نقشه بکشند و این امر موجب ایجاد قدرت و سرعت توأم با نشاط در شاگردان میگردد. لذا کلاس ایدهآلی خواهیم داشت که در آن همه در حال تلاش هستند.
چگونه شاگردان را وادار به درس خواندن کنیم:
ایجاد میل و انگیزه جزء مهمترین و مؤثرترین روشها میباشد. با ایجاد دلخوشی و اعتماد به نفس، رغبت به انجام کار بیشتر میگردد.به خاطر دارم روزی سر کلاس در مورد ساختار اتم صحبت میکردم و آزمایشات رادرفورد را شرح میدادم، گفتم رادرفورد همان چیزهایی را دید که شما میبینید، حالا فکر کنید که به جای او هستید! چه نتایجی را به دست میآورید؟
حالت چهره همگی عوض شده بود، هیجان و شور و شوق خود را با انواع پاسخهای جالبی که میدادند، نمایان ساخته بودند.در آن جلسه تدریس، تمامی نتایجی را که رادرفورد پس از آن همه آزمایش به دست آورده بود را از بان یکایک دانشآموزانم میشنیدم!در حالی که دانشآموزانم امر تدریس را به عهده گرفته بودند و علاقه و نشاط خاصی را در بیان مطالب نشان میدادند، صمیمانه به آنها گوش میدادم و شادی موفقیت دانشآموزانم به صورت لبخندی روی صورتم نقش بسته بود.
نیاز به جلب توجه در دانشآموزان:
معلم با توجه به این نیاز شدید، باید برخورد مناسبی با این گروه سنی داشته باشد. یکی از همکاران با تجربه، راز توفیق خود را، چنین بیان میکرد:من در اولین جلسه، امتحان سادهای از بچهها به صورت کتبی میگیرم، تا هم سطح فعلی کلاس را بدانم و هم در حین کار، همینطور که قدم میزنم، نامهای آنها را به خاطر بسپارم. نام هر کس برای خود، مهمترین کلمه میباشد.
معلم با توجه به این مسأله نیاز به جلب توجه، با شاگردانش زودتر صمیمی میشود و هنگامی که آنها را با نام کاملشان صدا میکند، دانشآموزان متوجه نمیشوند، که برای معلم اهمیت دارند و احساس بزرگی مینمایند.
چگونه میتوانیم سخنگوی دلپذیری باشیم؟
ما باید همواره به خاطر داشته باشیم که طرف صحبتمان، یعنی بچهها معمولاً صد مرتبه بیشتر به فکر خیالات و آرزوهای خود هستند. آنها ترجیح میدهند به آینه یا کیف یا عکس بغل دستی خود نگاه کنند، تا اینکه به فرمولهای نوشته شده، توجه داشته باشند و مطالب علمی را دنبال کنند.
پس برای جلب علاقهی دانشآموزان به فراگیری، چه کنیم؟ معلمی میگفت: من اجازه نمیدهم شاگردان شنونده مطلق باشند. پس معلم با دقت به نیاز به جلب توجه در شاگردانش باید موارد مختلف را برای آنان توضیح دهد. و مرتباً اهمیت مخاطب خود را برایش محسوس کند. در نظر داشته باشیم آرزوی اهمیت یافتن قویترین میلهای بشری است پس باید با شاگردان طوری رفتار کنیم که مایلیم آنان با ما رفتار کنند و اگر علاقه داریم آنها از احتراممان فرو نگذارند و از روی انصاف، لیاقت و هنر ما را اذعان نمایند، این موضوع را راجع به آنان هم پیاده نمائیم.
لذا، مطالبی که در روشهای جلب محبت دانشآموزان داشتیم را در سه مورد زیر خلاصه میکنم:
1) صمیمانه نسبت به شاگردان علاقهمند باشید.
2) تبسمی بر لب داشته باشید و به یاد داشته باشید نام هر کس برای او شیرینترین لغات است.
3) گوش دادن را بیاموزید و آنان را به شوق آورید تا نظر خود را ابراز دارند و صمیمانه و صادقانه اهمیت دانشآموزان را برخودشان روشن کنید.
فصل چهارم
بررسی نحوه ارتباط صحیح با دانشآموزان
اگر شاگردی به کلی بر خطا رود چه کنیم:
اگر به شاگردی برخورد کردیم که به کلی بر خطا میرود در نظر داشته باشیم که خود وی چنین تصوری راجع به خودش ندارد. لذا هرگز نباید او را محکوم کرد. بلکه باید در صدد باشیم که کنه اندیشه او را دریابیم که این شیوه مردمان حکیم و آزاده میباشد. صمیمانه باید بکوشیم نقطهنظر طرف مقابل خود را دریابیم، آنگاه میتوانیم آنها را اصلاح کنیم، بدون آنکه موجب خشم آنان گردیم. با این روش میتوانیم مخاطب را مشتاق شنیدن گفتار خودمان نمائیم.
نکته: باید دقت کنیم در آغاز کلمه «نه» یا «تو اشتباه می کنی» اگر باشد طرف مقابل تمام فکر خود را در خط دفاعی جمع می کند. حال آنکه معلمینی که به این شکل شروع میکنند: بسیار خوب منم جای تو بودم همینطور فکر میکردم حالا اگر اینطور به مسئله نگاه کنیم به نظرت چطور است موفقتر هستند. به عبارتی سعی کنیم تصور کند که خودش به نتیجهای که ما میخواهیم رسیده است.
پرهیز از مباحثه در کلاس:
همواره از بحث کردن اجتناب کنید و به خاطر داشته باشید در هیچ مباحثهای کسی به معنی تام برنده نیست. معلمین با تجربه همیشه جلوی ایجاد مناقشه و مباحثه در کلاس را میگیرند، از مباحثه چنان بگریزید که از مار زندگی یا زلزله هولناک می گریزید به قول شاعر:
هر که را مغلوب کردی در سخن گشت راسخ تر در آراء کهن
راه متقاعد کردن، بحث کردن نیست و این دو امر ابداً ارتباطی با هم ندارند راه نفوذ در افکار مردم، بحث کردن نیست ممکن است با مشاجره و مباحثه بتوانیم به اصطلاح سخن طرف مقابل را در دهانش بکوبیم اما چنین غلبهای بیفایده است. زیرا که هرگز موافقت صمیمانه طرف را نمیتوانیم به دست آوریم. باید توجه داشت که هرگز جاهلی را به قوه منطق نمیتوان متقاعد کرد. سوء تفاهم را نیز با مباحثه و مشاجره نمیتوان برطرف نمود، بلکه تدبیر و مهارت و سیاست و خوی صلح جویانه لازم است. شخص باید این قدرت را داشته باشد که خود را به جای حریف فرض کند. لذا معلمین باتجربه به عنوان بهترین وسیله غلبه در مشاجره و مباحثه، احتراز از ورود در چنین مباحثی میکنند و اگر میبینند، شاگرد عقیده، کاملاً مخالفی دارد به منظور اصلاح او در همان ابتدا حرفش را به دهانش نمیکوبند تا بیشتر دچار ناراحتی یا خشم یا نا امیدی شود. بروز حالت خشم یا دفاع از حرف خود، شاگرد را از شنیدن نظریه درست باز میدارد. پس در حالی که عقاید او را محترم میشماریم سعی میکنیم خود شاگرد بتواند به اشتباه خویش پی ببرد و آن را اصلاح کند.www.zibaweb.com
نحوه نفوذ در متقاعد ساختن کلاس:
همکاران عزیز توجه داشته باشیم، اکثریت بچههایی که در دوره دبیرستانی میبینیم، به شدت نیازمند محبت و غمگساری هستند، احتیاج دارند که کسی درد آنها را بداند و به حال آنها برسد. لذا اگر آنها را تا حدی ارضاء کنیم همواره ما را دوست خواهند داشت. پس اگر نسبت به کلاس ابراز محبت و یکدلی کنیم، ناخودآگاه همکاری بیشتری برای پیشرفت کلاس انجام میدهند. به جای اینکه با جملاتی نظیر «این مشکل خودتان است« «مسائل کلاس شما ربطی به من ندارند» و... آنها را پشت دیوار غربت بگذاریم. سعی کنیم دانشآموزان را با خود همراه کنیم و متوسل به عواطف عالیه آنها بشویم با جملاتی نظیر تجارب سالهای زیاد مرا آدمشناس کرده در همان وهله اول برخوردمان حس کردم، شاگردی، کوشا، خوش قول، شرافتمند، با غیرت، درس خوان هستی، شاگرد را جهت پذیرفتن مسئولیت آماده کنیم. در ضمن اگر اشتباهی داریم باید صادقانه و راحت به آن اعتراف کنیم که بشر جایز الخطاست. با این جمله «ممکنه اشتباه از من باشه بهتره دوباره مرور کنیم و یا نظیر آن. روش دیگر نفوذ و متقاعد ساختن کلاس آن است که در چشم و خیال بچهها تصور کنیم. دانشآموزان اگر شکلی ببینند و خود آن را تحلیل کنند بیشتر قبول دارند تا آنکه راجع به آن شکل معلم به تفسیر سخن بگوید. مثلاً در جلسهای که مشغول تدریس نظریه علمی دانشمندی بودم، میدیدم بچهها با خستگی به ساعتشان مینگرند، آن روز باقی مطالب را در قالب تصور خود آنان ریختم به آنها گفتم این دانشمند همان چیزی را میدید که هر آدم عادی میتوانست ببیند ولی فرق او با دیگر آدمها چه بود؟ وی سعی کرد نتایجی را از آنچه دیده بود بیرون بکشد، حالا من فقط آنچه وی دیده بود را روی تخته میکشم، میخواهم ببینم وضعیت شماها چگونه است. کلاس در چنان سکوت عمیق و توجه شدید فرو رفته بود که گویی روی حساسترین مسئله زندگی میخواستند تمرکز داشته باشند، آنها نمیخواستند در این بازی نقش آدمهای عادی را داشته باشند، و طوری نظریات خود را ابراز میداشتند که گویی در مسابقهای مهیج شرکت داشتند، میخواستند ثابت کنند در حد همان دانشمند بزرگ هستند و خود به خود بدون آنکه من نظریات دانشمند را پشت سر هم تکرار کنم، با هدایت مسیر فکرشان، خود اینکار را با غرور و رضایت از پیروزی بازگو میکردند.
قضیه دیگری را تعریف میکنم که ممکن است برخی معلمان تا به حال چندین بار مشابه آن را تجربه کرده باشند، قصه مربوط به سرکارگر ناموفقی بود که نمیتوانست کارگران زیردست خود را به کار واردار کند وی میگفت تا به حال انوع روشها را پیاده کردهام، یکایک آنها را تشویق و تحریص نمودهام، ناسزا گفتهام، تهدید به اخراج کردهام، ولی هیچ روشی موفق نبوده است، ماندهام چه کنم. واقعاً وقتی هر روشی را بیفایده دیدیم چه کنیم؟ این روش را آزمایش کنید. رئیس کارخانه از سرکارگر پرسید امروز چند دفعه ذوب فولاد به عمل آمده، گفت «شش دفعه» رئیس کارخانه روی زمین با گچ به خط درشت نوشت «شش» و رفت. کارگران شیفت شب آمدند و عدد را که دیدند پرسیدند این دیگر چیست؟ دیگران گفتند امروز رئیس آمد و پرسید کار ذوب چند بار انجام شده سپس این عدد را نوشت و رفت. صبح روز بعد که رئیس کارخانه وارد شد دید به جای عدد قبلی کلمه هفت روی زمین نوشته شده کارگران صبح آمدند و عدد را که دیدند گفتند آقایان شب کار خود را نیرومندتر از ما میپندارند پس با شدت تمام دست به کار شدند چون شب فرا رسید عدد ده درشتی روی زمین نوشتند و رفتند و بلاخره کارخانهای که رو به ورشکستگی میرفت به درجه اول رسید. در واقع برای حصول نتیجه باید حس رقابت را تحریک نمود. رقابتی که در آن، میل به برتر بودن و اثبات لیاقت و اهمیت مطرح شود. در مدرسهای به جای آنکه شاگردی را رتبه اول تعیین کنند، کلاس موفق را تشویق میکردند و این خود باعث تحریک باقی کلاسها میشد پس بطور خلاصه قواعدی که جهت متقاعد کردن شاگردان مطرح کردیم را میتوانیم به صورت زیر فهرستوار بررسی کنیم.
جمعبندی قواعد متقاعد کردن دانشآموزان:
قاعده اول- بهترین وسیله غلبه در مشاجره و مباحثه، احتراز از ورود به آن است.
قاعده دوم- عقاید طرف مقابل را محترم بشمارید و هرگز به او مگوئید که به خطا میرود و اگر خود را خطاکار میدانید صمیمانه اعتراف کنید.
قاعده سوم- به ملایمت سخن آغاز کنید و دانشآموزا را بکشانید به جایی که از ابتدای مکالمه جوابهای مثبت بدهد.
قاعده چهارم- بگذارید بچه آزادانه مطالب خود را بیان کند و در ضمن طوری برخورد کنید که تلقین شما را از ابتکارات خود، تصور کند.
قاعده پنجم- صمیمانه بکوشید که مسائل را از دریچه وی بنگرید و با او همدردی کنید.
قاعده ششم- متوسل به عواطف عالیه بچهها شوید و در چشم و خیال آنان تصرف کنید و آنها را بر سر رقابت آورید.
چگونه از بچهها انتقاد کنیم که منفور نشویم:
اگر ضرورت دارد از شاگرد انتقادی بنمائیم، از کجا شروع کنیم. اگر مستقمیاً عیب را بگوئیم او به شدت ناراحت میگردد. شاگردی داشتم که خط بسیار بدی داشت به وی گفتم تو مطالب را خوب فهمیدهای ولی متأسفانه چون خوانده نمیشوند نمیتوانم نمره خوبی بدهم با آنکه عیب کارش گفته شد و خردهگیری نامطبوعی بود ولی چون بعد از تمجید مزایا و هنرهای او بود چندان گران برایش نیامد. روش عمل مانند کار سلمانی است وی قبل از آنکه تیغ را به کار اندازد، زمینه صورت را صابون کاری میکند. و این عین رفتاری است که دانشآموز خطاکار به آن نیازمند است. پس قبل از شروع انتقاد حتماً باید از روی صدق و صفا بعضی امور مربوط به او را که واقعاً قابل تمجید باشند بستائید و از تحسین مضایقه نکنید.
برای تبدیل رفتارهای اشخاص به نحوی که منجر به خشم و خصومت نشود باید خطاها را به طور غیر مستقیم به آنها خاطر نشان کرد.
در کلاس مشغول تدریس قسمت مهمی از کتاب بودم. پوست پفک بزرگی روی کف کلاس افتاده بود. در حین صبحت خودم آن را برداشتم و در حالی که همه کلاس در آن سکوت خاص با تعجب و شرمندگی نگاهم میکردند آن را در سطل آشغال گذاشتم. در چهرههای آنها خجالت و ندامت کاملاً هویدا بود. شاید اگر مستقیماً توبیخ میکردم فوراً در صدد دفاع بر میآمدند. با انواع دلایل مختلف، که گناه را گردن همه، الا خودشان بیاندازند ولی به این شکل که گذشت. دیگر تا آخر سال چنین صحنههایی در کلاس ندیدم.
به خاطر داشته باشیم شاگردانی که تقریباً نصف ما سن دارند نباید دارای نظر و تدبیر و سلیقه و قضاوت مانند ما باشند و به خاطر بیاوریم ما نیز در سن آنها بودیم اشتباهاتی داشتهایم و اکنون به جای آنکه مرتباً خطاهای آنها را به رخ بکشیم بهتر است آنها را برای حل مشکلات کمک کنیم. لذا قبل از جستن عیب دیگران باید بکوشیم به خطاهای خود صمیمانه اعتراف کنیم. مثلاً جمله را به این شکل آغاز کنیم: من هم به سن شما بودم. چنین اشتباهاتی داشتهام ولی گمان نمی کنی بهتر باشد این روش را امتحان کنی در ادامه با توجه به احساسات عالیه انسانی بگوئیم میدانی اگر موفق شوی در مدرسه برایت احترام بیشتری قائل میشوند یا اینکه خانوادهات به تو افتخار میکنند و یا اینکه معلمهایت بیشتر دوستت خواهند داشت و... پس آنها را به خطاهایشان آگاه کرده و روش اصلاح را به آنها نشان میدهیم.
نکتهای که باید همواره در برخورد با شاگردان مد نظر داشته باشیم
هیچ کس تحکم را دوست ندارد، سعی کنیم از کلماتی نظیر «چنین کن یا چنان مکن» استفاده نکنیم، بلکه صحبت را با کلماتی نظیر: پیشنهاد میکنم، ممکن است دوباره بررسی کنیم، تصور میکنی درست باشد، در مورد صحت آن چه به نظرت میرسد، شروع کنیم. هرگز فشار و تسلط معلم بر شاگرد نباید محسوس باشد. بهتر است به شاگردان مجالی برای ابتکار و اظهار سلیقه شخصی بدهیم. لذا برای اصلاح شاگردان بدون آنکه آنان را به خشم آوریم و رنجیده خاطر کنیم باید مواظب باشیم که حکم مستقیم و صریح ندهیم. بلکه پند و دستور را به صورت پرسش ادا کنیم تا فرمان ما به صورت تصور فکری خودشان جلوه کند.
شاگردان را به حفظ حیثیت خویش یاری دهیم:
معلمی که در حضور دیگران شاگرد را ملامت میکند یعنی خودخواهی وی را ندیده گرفته و حیثیت شاگرد را له میکند و ابداً در فکر نیست که این عمل چه تأثیر ناگواری روی خود شاگرد و همچنین کلاس دارد و چگونه تولید واکنش میکند. در صورتی که اگر کمی اندیشه کنیم این کار هیچ ضرورتی ندارد با کمی فکر میتوانیم کلمات شایستهای بیابیم و صیمانه بکوشیم که خود را در میان نبینیم یعنی تابع هوای نفس خود نشویم و درد دیگران را تشخیص دهیم آنگاه معلوم خواهد شد که به جای ضربتهای سختی که لازم شمردیم چه رفتارهای ملایمی امکان داشت. لذا باید خودخواهی شاگردان را رعایت کنیم و آنان را به حفظ حیثیت خویش یاری دهیم. و با گفتن کلماتی نظیر «من به تو اعتماد دارم» «میدانم که میتوانی از عهده برآیی»، کوششهایی که شاگرد انجام داده را عادلانه قضاوت و حقشناسی کنیم. پس باید جداً از ملامت و ستیزه بپرهیزیم و آنان را در بهبود احوال و اصلاح اوضاع درسیشان که منظور اساسی ماست پیش برانیم. لذا برای تغییر احوال شاگردان باید از کوشش آنها عادلانه قدردانی نموده و کوچکترین پیشرفت آنها را تمجید کنیم. شاگردان معمولاً اگر مورد اظهار اطمینان معلم قرار گیرند سعی میکنند خود را لایق سازند و در واقع باید سعی کنیم شاگردان را وادار کنیم که خود را لایق نام نیکی سازند. اگر با شاگرد ناسازگاری سر و کار یافتید و خواستید او را به خیر و صلاح هدایت کنید، چنین وانمود کنید که به وی اطمینان دارید البته در نظر داشته باشیم که انسان همانقدر که از تحسین و تمجید و احترام صادقانه نرم و رام میشود، همان قدر از تملق و چاپلوسی و تزویر میگریزد و منزجر میشود.با او مانند انسانی محترم و شرافتمند رفتار کنید، تا وی فریفته اطمینان ما شود و کوشش نماید واقعاً شایسته و لایق آن باشد. نه آنکه مرتباً بگوئیم تو کودنی، احمقی، بیاستعددی، بیلیاقتی و... همین کلمات کافی است که شوق پیشرفت و عشق و کمال را در او بکشد. اما اگر طور دیگری عمل کنیم وسایل تشویق را در برابرش میگسترانیم و کار را در نظرش آسان جلوه میدهیم. معمولاً قبل از شروع تدریس اگر از جملاتی نظیر درس این جلسه بسیار ساده است یا درس امروز را خیلی زود یاد میگیرید. استفاده کنیم آنها با آرامش بیشتری به درس گوش میدهند باید وا نمود کنیم که به استعداد یادگیری آنها اطمینان داریم بسیاری از شاگردان بیتوجه به درس با این روش ساده مداوا شدهاند. به آنها اگر بگوئیم «خودت از استعدادی که در باطن داری بیخبری» او تمام تلاش خود را میکند تا خود را در حدی که باید باشد، برساند. معلمی که بتواند روح اطمینان در قالب شاگردش بدمد و به وی اعتما دبه نفس دهد، جسارت و قدرت و قوت قلب برای نیل به هدف در شاگردش تزریق کند، میتواند شاگرد را از نو بسازد. شاید اکثر همکاران در سالها تجربه تدریس خود از این قبیل دانشآموزان داشته باشند که با این روش کاملاً زیر و رو شدهاند. لذا اگر خواستیم احوال شاگردی را تغییر دهیم: باید به او شهامت حرکت داده و اصلاح خطا را در نظرش آسان کنیم و انجام کار را در چشمش سهل و ساده نمایش دهیم. باید طوری رفتار کنیم. که بچهها از انجام تقاضای ما راضی و خشنود باشند و با خوشحالی و رضایت کار محول شده را بپذیرند. کلاسی داشتم که میدانستم ناسازگارترین بچه آن کیست وی را فرا خواندم مسئولیت کنترل و نظم گروهی را به وی سپردم بعد از مدتی او نه تنها بسیار خوب و مسئولیت خود را انجام میداد بلکه میدیدم از لحاظ درسی نیز پیشرفت زیادی حاصل کرده است.
اکنون به عنوان جمعبندی مطالب داریم:
دستورات هشت گانه اصلاح بچهها بدون آنکه باعث عصبانیت و آزردگی آنها شویم:
1) ابتدا از روی صدق و صفا نکات مثبت آنها را بستائید.
2) خطاها و عیبها را بطور غیرمستقیم خاطر نشان کنید.
3) پیش از انتقاد و عیبجویی به بعضی از خطاهای خود معترف شوید.
4) حکم مستقیم مدهید مطلب را تلقین کنید و به صورت پرسش ادا نمائید.
5) خودخواهی او را مراعات کنید بگذارید حیثیت خود را نگهدارد.
6) کوششهای او را عادلانه قدردانی کنید کمترین پیشرفت او را صمیمانه بستائید.
7) او را وا دارید که خود را شایسته نام و شهرت نیکی کند.
8) کاری که میخواهید به بچهها تحمیل کنید، آسان جلوه دهید و چنان رفتار کنید که با خوشحالی آن را انجام دهند.
به خاطر داشته باشیم، مهارت در کلاسداری بسته به این نیست که شاگردان از هر جهت کامل عیار باشند بلکه در این است که خود کامل عیار باشیم و سپس در صدد تبدیل آنه در جهت مناسب باشیم. با دوری کردن از انتقاد و ملامت و نکتهگیری میتوان موفق بود. همواره در نظر داشته باشیم که دو بار از راه زندگی گذر نخواهیم کرد پس هر سعادتی و هر خیر و بهجتی که باید به انسانها برسانیم در همین ایام معدود عمر است و نباید هیچ چیز ما را از انجام این تکلیف الهی باز دارد. زیرا که عمر دوباره ندادهاند کسی را پس به خاطر داشته باشیم در کلاسداری موفق، همواره از تابلو سرزنش ممنوع استفاده میکنیم و اقدام کنیم تا راهحل مناسب را پیدا کنیم. روانشناسی میگفت: تبسم و نفس عمیق و خواب کافی باعث میشود شخص کاملاً بر خود مسلط باشد و وابسته به رفتارهای دیگران نباشد. و مطلقاً از بحث کردن اجتناب بورزید. در نظر داشته باشیم شکست یعنی تجربه و سعی کنیم هیچگاه عذرتراشی نکنیم. به این ترتیب، کلاس را با روحیه خوبی اداره خواهیم کرد.
منابع
1) قرآن کریم
2) نهجالبلاغه
3) پرورش فرزند در عصر دشوار ما، اثر دکتر هوشنگ ابرامی.
بررسي ميزان آگاهي و استفاده معلمان دوره هاي ابتدائي و راهنمائي از الگو هاي نوين تدريس
الگو هاي تدريس جزء مهارت هاي فني و حرفه اي معلمان محسوب مي شود و هنر معلم در كيفيت انتخاب و اجراي آنهاست . از آنجا كه اطلاعات و توانايي هاي افراد متفاوت است ، نحوه يادگيري و چگونگي آموزش نيز متفاوت خواهد بود . به اين سبب ، معلمان بايد به الگو هاي نوين تدريس مجهز باشند تا بتوانند بر اساس توانايي فراگيرندگان خود ، تدريس مطلوبي را ارائه دهند . امروزه الگو هاي جديد تدريسي كه بتوانند فعاليتهاي دانش آموزان را تقويت و يادگيري را به يك جريان دو سويه تبديل كنند ، از اهميت ويژه اي برخوردار مي باشند . ولي متاسفانه امروزه اغلب فرآيند هاي آموزشي ، آثار و اهداف مورد نظر يادگيري را بدست نمي آورند و كلاس محل تكثير دانش و اطلاعات مي شود و معلم مي كوشد كليه مفاهيم را در ذهن دانش آموز انبار كند و خلاقيت ، نوآوري و رشد و توسعه استعداد هاي آنان را ناديده بگيرد كه چنين يادگيري نيز پايدار نخواهد ماند (فضلي خاني, 1378 ) .
بنابراين با توجه به اهميت كاربرد الگوهاي نوين تدريس توسط معلمان ، محقق از بين انواع الگوها ، چهار مورد را انتخاب كرده كه معلمان دوره ابتدايي و راهنمايي آموزشهاي مناسب را در زمينه كاربرد آن الگو ها ديده اند .
فرضيه هاي پژوهش
1ـ معلمان دوره ابتدايي به چه ميزان از الگوهاي تدريس ياران در يادگيري , ايفاي نقش ـ استقرايي و دريافت مفهوم آگاهي دارند ؟
2ـ معلمان دوره راهنمايي به چه ميزان از الگو هاي تدريس ياران در يادگيري , ايفاي نقش ـ استقرايي و دريافت مفهوم آگاهي دارند ؟
3ـ بين دوره تحصيلي و ميزان آگاهي معلمان از دو خانواده الگو هاي نوين تدريس تفاوت وجود دارد .
4 ـ بين مدرك تحصيلي و ميزان آگاهي معلمان از دو خانواده الگو هاي نوين تدريس تفاوت وجود دارد .
5 ـ بين سنوات تدريس و ميزان آگاهي معلمان از دو خانواده الگو هاي نوين تدريس تفاوت وجود دارد .
6ـ بين معلمان زن و مرد از نظر ميزان آنها از دو خانواده الگو هاي نوين تدريس تفاوت وجود دارد .
7ـ معلمان دوره ابتدايي بيشتر از كداميك از الگوهاي تدريس ياران در يادگيري , ايفاي نقش ـ استقرايي و دريافت مفهوم در فرايند تدريس استفاده مي كنند ؟
8 ـ معلمان دوره راهنمايي بيشتر از كداميك از الگوهاي تدريس ياران در يادگيري , ايفاي نقش ـ استقرايي و دريافت مفهوم در فرايند تدريس استفاده مي كنند ؟
9ـ بين دوره تحصيلي و ميزان استفاده معلمان از دو خانواده الگو هاي نوين تدريس تفاوت وجود دارد .
10ـ بين مدرك تحصيلي و ميزان استفاده معلمان از دو خانواده الگو هاي نوين تدريس تفاوت وجود دارد .
11ـ بين سنوالات تدريس و ميزان استفاده معلمان از دو خانواده الگو هاي نوين تدريس تفاوت وجود دارد .
12ـ بين معلمان زن و مرد از نظر ميزان استفاده آنها از دو خانواده الگو هاي نوين تدريس تفاوت وجود دارد .
متغيرهاي پژوهش
برخي از متغيرها عبارتند از : ميزان آگاهي معلمان , ميزان استفاده معلمان , الگوي تدريس , ياران در يادگيري , ايفاي نقش , استقرائي و دريافت مفهوم , دوره تحصيلي , مدرك تحصيلي , سنوات تدريس و جنسيت.
جامعه و نمونه آماري و روش نمونه گيري
جامعه آماري مورد بررسي تعداد 1089 معلم دوره ابتدايي و راهنمايي شهرستان شهرضا ميباشد. در اين تحقيق از روش نمونه گيري طبقه اي به نسبت حجم استفاده شده كه شامل 20 درصد كل معلمان هر دوره با توجه به مدرك تحصيلي آنها مي باشد كه شامل 217 معلم (117 معلم ابتدايي ـ 100معلم راهنمايي ) است . اين تعداد از معلمان به صورت تصادفي انتخاب و پرسشنامه و ميزان آگاهي به تفكيك دوره و مدرك بين آنها توزيع شده است . از حجم نمونه انتخاب شده نمونه ديگر براي مشاهده تدريس انتخاب كه 20 درصد حجم نمونه را تشكيل داده كه شامل 43 معلم (23 معلم ابتدايي ـ 20 معلم راهنمايي) مي باشد . تدريس اين تعداد نيز توسط يك مشاهده گر بصورت مستقيم مورد مشاهده قرار گرفته است .
ابزارهاي اندازه گيري
در اين پژوهش جهت جمع آوري اطلاعات از چهار نوع ليست و پرسشنامه استفاده شده است . جهت گرد آوري مربوط به استفاده معلمان از الگو هاي نوين تدريس (ياران در يادگيري ـ دريافت مفهوم ـ ايفاي نقش ـ استقرايي )از مشاهده مستقيم و عيني تدريس معلمان و تكميل چك ليست مربوط به هر نوع الگوي تدريس استفاده شده است . جهت سنجش ميزان آگاهي معلمان از الگوهاي نوين تدريس از پرسشنامه پژوهشگر ساخته كه بر اساس مراحل تدريس و محتواي هر الگو تنظيم شده استفاده گرديده كه تعداد سوالات 20 پرسش مي باشد .در اين تحقيق چون سئوالهاي پرسشنامه معرف اطلاعات و مهارتهاي ويژه اي از دبيران است كه محقق قصد اندازه گيري آنها را دارد پرسشنامه داراي روايي محتوايي مي باشد .چك ليستهاي الگوي تدريس نيز بر اساس مراحل تفضيلي هر يك از الگوها و طبق متون تخصصي توسط پژوهشگر تهيه گرديد و سپس نظرات كارشناسان و متخصصان را جويا شده ، بنابراين چك ليستها داراي روايي محتوائي است .
روش پژوهش
روش پژوهش در اين تحقيق توصيفي ،پيمايشي مي باشد .
بخشي از يافته هاي پژوهش
·نتايج نشان داد ميزان آگاهي معلمان دوره ابتدايي و راهنمايي از الگوهاي نوين تدريس كمتر از سطح متوسط بوده است .
·همچنين بين ميزان آگاهي معلمين مرد و زن در دوره ابتدايي و راهنمايي تفاوت وجود ندارد .
·بين ميزان آگاهي معلمين بر حسب تحصيلات آنها تفاوت وجود دارد. به عبارت ديگر معلمين داراي مدرك تحصيلي ليسانس بيشتر از الگو هاي نوين تدريس آگاهي دارند .
·بين ميزان آگاهي معلمين بر حسب سنوات خدمت در خصوص الگوي استقرايي تفاوت معني دار وجود دارد.
·معلمان دوره ابتدايي و راهنمايي از الگوهاي ياران در يادگيري ، دريافت مفهوم ، ايفاي نقش و استقرايي به يك اندازه استفاده نمي كنند .
·بيشترين الگوي مورد استفاده آنها الگوي دريافت مفهوم و ياران در يادگيري و كمترين الگوي مورد استفاده الگو ايفاي نقش و استقرايي بوده است .
بخشي از پيشنهادها
·با توجه به اين كه الگوهاي نوين تدريس امروزه بعنوان الگوهاي موفقيت آميز شناخته شده به معلمان توصيه مي شود همواره از اين الگوها در تدريس خود بهره گيرند .
·به مراكز آموزش نيروي انساني پيشنهاد مي شود دوره هاي كوتاه مدت كار آموزي الگو هاي نوين تدريس را با تاكيد بر الگو هاي تدريس فعال ارائه دهند .
·از آنجا كه معلمان راهنما در دوره ابتدايي و راهنمايي نقش مهمي دارند . ضروري است ، از طريق كارشناسي آموزش ابتدايي و راهنمايي ، يك دوره كار آموزي براي آنها تدارك شود تا نظارت آموزشي خود را بر اساس الگوهاي نوين تدريس اعمال كنند .
·ما به منظور ايجاد تعامل دانش آموزان و معلم در كلاس ، ضروري است اطلاع لازم در جهت شناخت دانش آموز از نقش خويش و تحريك لازم در كلاس به او داده شود . زيرا هر چه مشاركت دانش آموز بيشتر باشد ، امر يادگيري بهتر صورت مي گيرد .http://trc.isfedu.org/
پژوهشگر : شهرام اسدي ، ناظر : مهدي اسحاقيان در شهرستان شهرضا سال تحصيلي 81 ـ80
انواع تدریس زبان انگلیسی (یا هر زبان دیگری) [خلاصه درس روش تدریس زبان]
دانشجویان رشته زبانهای خارجی درسی دارند به نام «روش تدریس» که هر چند ظاهراً همهشان از این درس بیزارند (چون باید خط به خط یک کتاب ۲۵۰صفحهای به زبان انگلیسی را حفظ کنند و بروند سر جلسه امتحان) اما انصافاً درس جالبی است چون به نظر من کتاب بسیار مفیدی معرفی شده و مطالب نابی دارد. (کتاب Techniques & Principles in Language Teaching نوشته Diane Larsen-Freeman)
(امروز بعد از امتحان، با اینکه من واقعاً از این درس لذت بردم و کیفم کوک بود اما از سه تا از دانشجوهای مؤنث کلاس شنیدم که یکیشان میگفت: عجب درس چرتی بود! مردهشورش رو ببرن! اون یکی میگفت: برسم خونه کتابش رو پاره پاره میکنم!! اون یکی میگفت: من که مریض شدم از بس جوش این درس رو خوردم!!!)
***
در هر فصل از این کتاب یکی از روشهای تدریس زبان خارجی توضیح داده شده که من به اختصار به آنها اشاره میکنم. دانستن آنها هم برای زبانآموزان و هم برای مدرسان مفید خواهد بود:
۱- روش Grammar Translation Method یا GTM: (سنتیترین روش؛ ویژه مدارس سنتی)
در این روش، هدف اصلی از زبانآموزی، درک خواندن و نوشتن به زبان هدف است و نه ارتباط کلامی با دیگران از طریق آن زبان. بنابراین هیچ تأکیدی روی تلفظها و Listening و Speaking نمیشود. دقیقاً شبیه آن چیزی که در مدارس راهنمایی و ابتدایی به ما دانشآموزهای آن زمان میآموختند.
در این روش، زبانآموز بیشتر با گرامر و Vocabulary (لغت) درگیر است و معمولاً همه را حفظ میکند.
این روش اولین روشی است که انسانها برای یادگیری زبان به کار گرفتهاند و تقریباً یک روش منسوخ به حساب میآید.
۲- روش Direct Method یا DM:
این روش مانند روش بالاست با این تفاوت که هیچ نوع ترجمه به زبان مادری وجود ندارد. زبان مادری و زبان هدف دو چیز کاملاً جدا از هم تصور میشوند و کاربر باید «مستقیماً» (Direct) با زبان هدف روبهرو شود. در کلاسها هرگز صحبت به زبان مادری مجاز نیست و مدرس باید با Demonstrate کردن مفاهیم (به نمایش گذاشتن از طریق عکس و حرکات و نقشه و ...)، معنی کلمات را به زبانآموزان بفهماند. نباید برای آنها چیزی را ترجمه کند.
این روش هم به خاطر تنوع کم و عدم استفاده از نکات روانشناسی، منسوخ به حساب میآید.
۳- روش Audio-Lingual Method یا ALM: (ویژه نوجوانان و جوانان)
این روش همان روشی است که این روزها در اکثر کلاسهای زبان مؤسسات زبان استفاده میشود. ترکیبی از دو روش قبل، با این تفاوت که بحث روانشناسی نیز به آن اضافه شده و از حالت خشک بودن درآمده. در این روش مانند روشهای قبل، لیستی از گرامر و لغات به زبانآموز داده نمیشود که آنها را حفظ کند بلکه هر چه لازم است، از طریق دیالوگهایی که با فرهنگ زبان هدف نیز متناسب است به او منتقل میشود. مثلاً یک دیالوگ در مورد احوالپرسی، یا خداحافظی و ...
هدف اصلی در این روش، برقراری ارتباط از طریق زبانِ هدف است. بنابراین واضح است که ترتیب یادگیری به این صورت است: ابتدا Listening، سپس Speaking، سپس Reading و نهایتاً Writing
در این حالت سعی میشود یک سری Pattern (الگو) برای هر نوع ارتباط معرفی شود و زبانآموزان یا حفظ کردن این الگوها و دیالوگها، و تعویض نقشها و ... در آن، جملات مناسب برای هر موقعیت را تولید کنند.
این روش برای اکثر افراد از سنین نوجوانی به بالاتر مناسب است.
۴- روش Silent Way یا SW: (ویژه افرادی که دورههای مکالمه را گذراندهاند و قصد تمرین بیشتر دارند)
http://img.aftab.cc/news/93/silent-way.jpg
این روش را ما بیشتر در کلاسهای Discussion در مؤسسات زبان میبینیم. روش بالا یک ایراد دارد و آن اینکه زبانآموز هر چند دیالوگها را حفظ است و به اندازه کافی همه چیز را فهمیده اما همچنان در برقراری ارتباط ترس و ابهام دارد و اصطلاحاً خودش را دست کم میگیرد. بنابراین نیاز دارد در جلساتی قرار بگیرد که مجبور شود دانستههایش را به کار گیرد و با دیگران ارتباط برقرار کند.
در روش SW، مدرس ساکت است (Silent) و به قول این کتاب، «سکوت یک ابزار است». این زبانآموزان هستند که صحبت میکنند. آنها باید یاد بگیرند که متکی به خودشان باشند و حتی اشتباهاتشان را خودشان با کمک هم حل کنند. مدرس تا جایی که بشود سکوت میکند. او فقط ممکن است بحث امروز را مشخص کند و از افراد بخواهد در موردش بحث کنند و هر کجا که لازم شد آن هم با اشاره به جدول فیلد اشکالات را رفع کند. در مورد جدول فیلد و تدریس به روش SW ویکیپدیا را ببینید:
این روش را شاید بشود بیشتر ویژه کودکان دانست. اصلاً یکی از ترفندها در این روش infantilization یا رفتار به روش کودکان است.
در این روش سعی میکنند از محیط آموزش برای آموزش نهایت استفاده را بکنند. مثلاً در کلاس، یک سری تصاویر کودکانه یا حروف الفبا و ... دیده میشود:
http://img.aftab.cc/news/93/desugestopedia.jpg
در کلاس از یک موسیقی ملایم نیز برای آرامش روحی و یادگیری بهتر استفاده میشود. در این روش تکلیفی به زبانآموز داده نمیشود و همه چیز در کلاس اتفاق میافتد.
در مجموع، مدرس زبان، زمانی از این روش استفاده میکند که زبانآموزان، در سنین کم باشند و نیاز به جذابیتی برای حضور در کلاس باشند.
۶- روش Community Language Learing یا CLL: (ویژه بزرگسالان)
همانطور که از اسم این روش پیداست، یادگیری به صورت گروهی (Community) انجام میشود.
یکی از مشکلاتی که افراد مسنتر دارند این است که وقتی در جمع نوجوانان و جوانان قرار میگیرند ممکن است سوتیهایی بدهند که خودشان فکر کنند که «خنگ» به نظر میرسند! به همین دلیل است که بسیاری از مسنترها با اینکه علاقه به درس و کلاس و دانشگاه دارند اما خجالت میکشند سر کلاس بروند چون میترسند ضایع شوند!
روش CLL برای این نوع افراد طراحی شده. در این نوع کلاسها معمولاً همه افراد در یک سطح هستند و بنابراین کسی از دیگری خجالت نمیکشد.
مدرس بیشتر حکم یک Human Computer (کامپیوتر انسانی) را دارد و پس از خواندن درس، از افراد که گروهگروه شدهاند میخواهد که با هم تمرین کنند. بیشترین نقش مدرس، نقش مشاورهای است. هر گروه با توجه به آنچه یاد گرفتهاند شروع به تمرین با یکدیگر میکنند و اگر مشکلی بود از مدرس کمک میگیرند.
مدرس با تشویق و انرژی مثبتی که به افراد میدهد اعتماد به نفس آنها را ارتقا و آنها برای ادامهی مسیر ترغیب میکند. (به طور مثال این یک نکته جالب است که مدرس بتواند پشت صندلی زبانآموزان قرار بگیرد و حالت پشتیبانی و حمایت به آنها القا کند)
۷- روش Total Physical Response یا TPR: (ویژه کودکان و راست مغزها)
در این روش همه چیز به صورت فیزیکی و با انجام یک سری فرمان که از طرف مدرس صادر میشود آموزش داده میشود. مثلاً مدرس میگوید: Turn Right و همه باید به سمت راست بچرخند... مدرس میگوید: Smile و همه باید لبخند بزنند...
این روش برای افرادی که سمت راست مغز آنها (که مربوط به یادگیری غیرشفاهی است) فعالتر است مناسبتر به نظر میرسد.
در مجموع به نظر میرسد این روش هم بیشتر برای آموزش به کودکان مناسب باشد.
۸- روش Communicative Language Teaching یا CLT: (ویژه کلاسهای خصوصی)
در این روش هدف از آموزش، استفادهی زبانآموزان از زبان هدف در جامعه است. آنها معمولاً پیشزمینهای از زبان هدف دارند و حالا قصد دارند بهتر روی آن مسلط شوند. این روش سیلابس مشخصی ندارد و هر بار یک موضوع خاص بهانه صحبت میشود. به طور مثال مدرس امروز بخشی از یک روزنامه را میخواند و سپس در مورد آن نکاتی را آموزش میدهد. (جملات مرتبط، گرامر مرتبط و...)
شخصاً فکر میکنم این روش بیشتر به درد کلاسهای خصوصی مانند این مثال است: به طور مثال یک رئیس شرکت که میخواهد با کارمندان خارجی خود ارتباط برقرار کند نیاز به یادگیری زبان در حد برقراری ارتباط دارد... یا یک نفر میخواهد در زمینه هواشناسی اصطلاحات و عبارات لازم را بفهمد...
۹- روش Content-base Instruction یا CBI: (ویژه دانشجویان دانشگاهها)
این روش همان زبان عمومی و زبان تخصصی است که در همه دانشگاههای دنیا موجود است. در مرحله اول (زبان عمومی که به آن در این کتاب Adjunct گفته میشود) یک سری گرامر و نکات ابتدایی که برای درک متون تخصصی لازم است تدریس میشود و همانطور که میدانید همه دانشجویان از هر رشتهای میتوانند در آن دوره شرکت کنند اما در مرحله دوم (زبان تخصصی که اصطلاحاً به آن Shelter گفته میشود) محتوای دروس متناسب با رشتهی دانشجویان انتخاب میشود و افراد علاوه بر یادگیری زبان، یک محتوای مفید در مورد رشته خود را نیز شاهد هستند.
۱۰- روش Task-based Language Teaching:
در روش مبتنی بر «تکلیف»، درس با استفاده از انجام یک سری تکلیف (مثل جای خالی و چند گزینهای و ...) زبان را آموزش میدهد. مهمترین تکلیف شامل یک سری جملات به هم ریخته است و زبانآموزان باید با قرار دادن جملات در کنار هم، یک پاراگراف و دیالوگ با معنی بسازند.
این روش را شاید در مدارس در سطوح مختلف بشود یافت.
۱۲- روش Participatory Approach: (ویژه مشاغل)
در این روش، محتوا و سیلابس نسبت به نیاز زبانآموزان تهیه میشود. به طور مثال خلبانان و دریانوردان و ... برای ارتباط با دیگران به یک سری جملات از پیش تعریف شده و محدود نیاز دارند که در این روش میتوان به سرعت آنها را آموزش داد...
۱۳- روش Coorporative Learning:
در این روش افراد به صورت گروهی و نوعی رقابت همراه با همکاری زبان را مطالعه میکنند. به طور مثال تکالیفی داده میشود و افراد به صورت گروهی روی تکالیف کار میکنند و سپس دور هم جمع میشوند و پاسخها را با هم مقایسه میکنند و به همین صورت کار ادامه پیدا میکند تا تمامی مباحث سیلابس پوشش داده شود.
صحبتی با افرادی که این درس را در دانشگاه پیام نور اخذ کردهاند:
من نکات مهم این کتاب را برای خودم در ۳صفحه خلاصه کردهام که میتوانید این فایل را از اینجا دانلود کنید و مطالعه کنید. حداقل نیمی از سؤالات مستقیماً از همینهاست. جداول داخل کتاب را حفظ کنید و چند نمونه سؤال با پاسخ هم از اینترنت پیدا کنید و حل کنید. خیلی راحت میتوانید نمره بالای ۱۵بگیرید.
قرائت قرآن بين قاريان در مواردى اختلافى بود و تعداد قاريان در طى ساليان متمادى افزايش میيافت تا اينكه ابن مجاهد از ميان كليه قرائات، هفت قرائت را برگزيد:[4]
1. ابن عامر: عبد اللّه بن عامر يحصبى(متوفاى 118ق) قارى شام.
2. ابن كثير: عبد اللّه بن كثير دارمى(متوفاى 120ق) قارى مكه.
3. عاصم: عاصم بن ابى النجود اسدى(متوفاى 128ق) قارى كوفه. حفص قرائت عاصم را دقيقتر و مضبوطتر میدانست و قرائت عاصم بهوسيله او منتشر شده و تا امروز متداول است و همين قرائتى است كه امروزه در بیشتر كشورهاى اسلامى رايج است.
4. ابو عمرو: زبّان ابو عمرو بن علاء مازنى؛(متوفاى 154ق) قارى بصره.
5. حمزه: حمزة بن حبيب زيّات(متوفاى 156ق) قارى كوفه.
6. نافع: نافع بن عبد الرحمان الليثى(متوفاى 169ق) قارى مدينه. و اين قرائت همان است كه در برخى از كشورهاى مغرب عربى امروزه رايج است.
سامانه خرید و امن این
سایت از همهلحاظ مطمئن می باشد . یکی از
مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می
توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت
بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم
اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه 09159886819 در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما فرستاده می شود .
آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی
سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس
مطالب پربازديد
متن شعار برای تبلیغات شورای دانش اموزی تحقیق درباره اهن زنگ نزن انشا در مورد 22 بهمن