سایت اقدام پژوهی - گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان
1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819 - صارمی
2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2 و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .
3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل را بنویسید.
در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا پیام بدهید آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet
آلوئه ورا ( آلوورا ) یا صبر زرد گیاهی است علفی و چند ساله با برگهای ضخیم، گوشتی و دراز. حاشیه برگهای آن کمی پیچ و خمدار و دارای تیغ است. گلهای آن بهصورت خوشهای زیبا در انتهای محور ساقه گلدار و به رنگ سبز مایل به زرد قرار دارند.
آلوئه ورا خاص مناطق آفریقایی است که به آن زنبق بیابانی یا صحرایی هم میگویند. در برخی کشورها با نامهایی چون «گیاه جاودانگی»، «گیاه دارویی»، «گیاه ملکه» و … نامیده میشود.
نخستین بار مصریها گیاه آلوئه ورا(آلوورا )را برای درمان زخمها، سوختگیها و عفونتها به کار میگرفتند. پس از آنها یونانیها، اسپانیاییها و آفریقاییها به شیوهها و منظورهای مختلف از گیاه آلوئه ورا ( آلوورا ) استفاده میکردند.
ترکیبات مهم گیاه آلوئه ورا ( آلوورا)
گیاه آلوئه ورا ( آلوورا ) حاوی مشتقات هیدروکسی آنتراسن از جمله آلوئینهای A2وB به میزان ۴۰- ۲۵درصد کل ترکیبات و مشتقات کرومون از جمله آلوئه رزین ۲A، B وC است.
ترکیبات مهم دیگر گیاه آلوئه ورا(آلوورا ) شامل قندها از جمله: گلوکز، مانوز و سلولز، آنزیمها از جمله: اکسیداز، آمیلاز و کاتالاز، همچنین ویتامینهایی نظیر: B1، B2، B6، C، E و اسید فولیک و مواد معدنی مانند: کلیسم، سدیم، منیزیم، روی، مس و کروم میباشند.
مرور کلی بر خواص دارویی گیاه آلوئه ورا ( آلوورا):
آلوئه ورا ( آلوورا ) از نظر طب قدیم ایران گرم و خشک است و شیرابه آن به مصرف طبی میرسد.
۱)آلوئه ورا تقویتکننده بدن است.
۲)آلوئه ورا یبوست را برطرف میکند و رودهها را تمیز میکند.
۳)آلوئه ورا برای معالجه آسم مفید است.
۴)آلوئه ورا سوءهاضمه را برطرف میکند.
۵)آلوئه ورا در معالجه صرع مفید است.
۶)آلوئه وراخون را تصفیه میکند.
۷)برای برطرف کردن خارش ناشی از گزیدگی حشرات شیرابه آلوئه ورا را روی پوست بمالید.
8 )اگزما را درمان میکند.
۹)آلوئه ورا برای معالجه اسهال خونی مفید است.
۱۰)برای رفع ریزش مو، شیرابه آلوئه ورا به سر مالیده و موها را با آن ماساژ دهید.
۱۱)بیماری کبدی را برطرف میکند.
۱۲)برای التیام زخمها شیرابه آلوئه ورا روی زخم بمالید.
۱۳)صبر زرد (آلوئه ورا )بهترین کرم مرطوبکننده است برگها را بشکنید و ژله آنرا به پوست بمالید.
۱۴)مبتلایان به بیماری قند میتوانند با مصرف اآلوئه ورا قند خون خود را کنترل کنند.
۱۵)برای شستن چشم و زخمها شیرابه آلوئه ورا را با آب مخلوط کرده و استفاده کنید.
آلوئه ورا گياهي فوق العاده براي رويش مو
آلوئه ورا :یكی از راههای كنترل و درمان كم پشتی موی سر استفاده از آلوئه ورا است. بسیاری از مردم از محصوالات گوناگونی كه حاوی آلوئه ورا میباشد برای ضخیم شدن مو و سلامت آن استفاده میكنند كه یكی از روشها استفاده از ژل آلوئه ورا میباشد.
آلوئه ورا حاوی آنزیمهایی است كه عامل محركی برای تولید و رشد موهای جدید هستند، مكانیسم عملكرد آن بگونه ای است كه سرعت جریان گردش خون را افزایش داده بنابراین پاپیلای پوستی (زائده بافتی ریشه موی سر) را فعال نموده و سبب افزایش تغذیه فولیكولهای مو میگردد.
همچنين به علت خواص ضد باكتري و قارچي كه آلوئه ورا ( آلوورا ) دارد مانع از ايجاد شوره سر ميگردد.
گياه آلوئه ورا ( آلوورا ) براي كنترل عفونت هاي قارچي مثل بيماري كچلي نيز مفيد است.
طریقه استفاده از آلوئه ورا ( آلوورا ) برای پوست :
طریقه استفاده از آلوئه ورا :ژل گیاه را بعد از برداشتن برشی از برگ ، کندن پوست سبز آن روی پوست بمالید ، بلافاصله ژل جذب پوست می شود و یا ژل را روی پوست صورت ماسک کنید . در حالت درد می توانید ژل را روی قسمت متورم و یا دردناک با پارچه ای ببندید و سپس اعجاز آن را مشاهده کنید .
طریقه نگهداری آلوئه ورا ( آلوورا):
برگ را بعد از برش داخل کاغذ پیچیده و در قسمت پایین یخچال نگهداری نمائید .
توجه :مادرانی که در زمان شیردهی هستند از این ژل استفاده ننمایند چون امکان تلخ شدن شیرشان وجود دارد .
اصطلاحترس از مدرسه به معناي ترس كودك از مدرسه رفتن است.
ترس يا هراس و اضطراب به معني خطر ناگهاني است. ترس متناسب با خطر است و اضطراببه ترس بدون منشأ گفته ميشود. ترس مرضي يا فوبيا ترسي شديد و عودكننده و غيرمنطقياست؛ ترسي كه به يك شخص، حيوان، شيء يا يك موقعيت معطوف ميشود و موجب اجتناب ازموضوع ترساننده است.
كودك مبتلا به ترس از مدرسه، معمولاً كار مدرسهاي خود را خوب انجام ميدهد و ازبهره هوشي خوبي برخوردار است. كودكي كه از مدرسه ميترسد نزد مادرش ميماند وليكودك فراري از مدرسه در خيابانها گردش ميكند و از بهره هوشي كمتر از متوسطبرخوردار است.
ترس از مدرسه در كودكان مدرسهرو و در هر سني كه باشند ديده ميشود، اما مشكلبين 5 الي 8 سالگي ديده شده و در 11 و 12 سالگي معمول و رايجتر است و هر2جنس به آنمبتلا ميشوند؛ البته دخترها كميبيشتر از پسرها.
در تمام طبقات اجتماعي اين ترس مشاهده ميشود. مخالفت كودك براي رفتن به مدرسهمعمولاً در روزها و هفتههاي نخستين سال تحصيلي همراه با علائم جسماني يا گريستنمداوم است.
ترس از مدرسه سبب ميشود كه كودكان در مواردي به تعارض روي آورند و اقدام بهانجام اعمالي كنند كه باعث نگراني والدينشان شود، تا آنها به اين نتيجه برسند كهكودك را نبايد به مدرسه فرستاد. گاهي ممكن است كودك بهواقع بيمار شود؛ در اين صورتلازم است براي معالجه او اقدام كرد.
فوبياي مدرسه معمولاً صبح زود رخ ميدهد و در مواقعي كه مدرسه رفتن منتفي استفروكش ميكند و در روزهاي تعطيل يا روزهاي آخر هفته كمتر ديده شده يا اصلاً ديدهنميشود.
ترس از مدرسه داراي شدت و ضعف است. حالت شديد آن بيشتر در كلاسهاي اول تا سوماست. كودك دائماً از دردهاي گوناگون مينالد،دچار كمخوني، بيخوابي و بياشتهايياست و هضم غذايش با دشواري همراه است.
علل ترس از مدرسه
ترس از مدرسه تقريباً هميشه به يكي از2علت زير برميگردد؛ ترس مربوط به مدرسه ياترس مربوط به خانه. ممكن است خانواده كودك را از چيزهاي موهوم ترسانده باشند.تغييرو مواجهه با اشخاص تازه و مخصوصاً در مورد كودكان كمرو كه دچار عدم احساس امنيتدروني و عدم اعتمادبهنفس هستند نيز ميتواند موجب فوبياي مدرسه شود. گاهي آنچه ترساز مدرسه به نظر ميآيد در واقع ترس از ترك منزل است.[چطور اعتماد به نفس کودک را تقويت كنيم]
گاهي وقوع حوادثي ناگوار در خانواده موجب ميشود كودك تصور كند اگر به مدرسهبرود و دور از محيط خانواده باشد اتفاق ناگواري پيش خواهد آمد. رايجترين تصوري كهدرباره ترس از مدرسه وجود دارد اين مشكل را ناشي از «اضطراب جدايي» ميداند.
تصور اصلي بر اين است كه مادر و كودك به گونهاي شديد به يكديگر وابستهاند،وابستگي شديد كودك برايش اين ترس را به وجود ميآورد كه امكان دارد براي خود يامادرش اتفاقي روي دهد. ماندن كودك در خانه نيازها و اضطرابهاي كودك را ارضاميكند. هر چند اين نگرش در بين نظريهپردازان بسيار رايج است اما عاقلانه نيست كهدر تمام موارد اين اختلال را ناشي از چنين علتي بدانيم.
ديدگاه تحليل رواني، كودك مبتلا به ترس از مدرسه را كودكي ميداند كه نسبت بهوالدينش تمايلات پرخاشگرانه دارد و از اينكه تمايلاتش را در ترس از ترك و جدا شدناز پدر و مادر ابراز كند عاجز است، از اينرو به گذشته باز ميگردد و به يكنيازمندي قبلي توسل ميجويد و خشم خود را از دنياي خارج و به ويژه از مدرسه ظاهرميكند.
ترس از مدرسه اغلب حاصل خصومت و كينهتوزي متقابل و سركوب شده بين دختر و مادراست كه در ارتباط دختر با مدرسه متبلور ميشود.
برخي از متخصصان نيز برترس واقعي از مدرسه تأكيد ورزيدهاند و تجربههايتكاندهنده در محيط مدرسه را باعث شرطي شدن ترس كودكان ميدانند. در ديدگاه رفتاري،تأثيري كه توجه در تقويت اضطراب جدايي دارد در ماندگاري ترس شرطي نيز مؤثر است.
درمان ترس از مدرسه
معلم و والدين بايد از شيوهها و وسايل مختلف كمك به كودكان براي غلبه برترس ازمدرسه استفاده كنند. روشهاي منفي و غيرمؤثر درمان از ترس از مدرسه عبارت استاز:
1 – ناديده گرفتن ترس از مدرسه
2 – دور نگهداشتن كودك از موقعيت ترسناك (مدرسه)
3 – برخورد غيرمنطقي و خشونتبار با ترس كودك
روشهاي مثبت و مؤثر از ديدگاه صاحبنظران استفاده از روشهاي رفتار درماني است. اكثر درمانگران بر اين باورند كه بازگشت سريع كودك به مدرسه از اهميت زياديبرخوردار است. نگرشهاي روانكاوي، بر تقويت «خود كودك» تأكيد دارد. شيوههايي مانندحساسيتزايي نظامداريا مواجههسازي هدايت شده كه براي كاهش اضطراب يا ساير فوبيهابه كار ميآيد، در درمان ترس از مدرسه نيز كاربرد دارد.
مواجههسازي بر اين امر تأكيد ميكند كه حتي اگر كودك سردرد و ساير علائم اضطرابرا نشان دهد بايد به مدرسه برود؛ در اين صورت بهتدريج علائم فروكش خواهد كرد امادر صورت ماندن كودك در منزل به احتمال قوي علائم تثبيت خواهند شد. در همين حال لازماست والدين كودك از همان ابتدا مدير و معلم كودك را در جريان وضعيت او قرار دهند،چون اين كودكان به توجه خاص نياز دارند.
از ديگر صورتهاي مواجههسازي اين است كه يكي از والدين كودك چند روزي در دفترمدرسه حضور داشته باشند و كودك به كلاس برود و پس از مدت مشخصي كه به تدريج اينزمان افزايش مييابد بتواند از كلاس خارج شده و والدين خود را ببيند و اين برنامهتا عادي شدن رفتار كودك در مدرسه ادامه داشته باشد.
در روش ديگر ميتوان با معلم به توافق رسيد كه كودك روز اول فقط به كلاس برود ودرس خود را پس دهد و تكليف روز بعد را بگيرد و به منزل برگردد و به تدريج ميزانحضور او در مدرسه عادي شود.
استفاده از الگو و سرمشق نيز كه عملاً در مدرسه و كلاس صورت ميگيرد كمك خوبيبراي مواجههسازي است. در اين روش كودكاني كه با ذوق و شوق آمد و شد و بازي ميكنندو همكاري خوبي در مدرسه دارند عملاً به عنوان الگو يا سرمشق كودك وارد عمل ميشوند. والدين و معلمان نيز اين موقعيت را بايد براي كودك بازگو كنند.
بنابراين ياري گرفتن از كودكاني كه بدون ترس و همراه با علاقه در مدرسه و كلاسحضور دارند الگوهاي خوبي براي سرمشقگيري كودكان مبتلا به ترس از مدرسه هستند.
قرارداد بستن و استفاده از پاداش يكي ديگر از روشهاي درماني ترس از مدرسه است. منظور اين است كه انتظاراتي كه والدين و معلم از كودك دارند با دادن پاداش تقويتشود.
استفاد از پاداش به ازاي پيشرفتهاي كودك كمك موثري به از بين بردن سريع علائمميكند و همچنين مصاحبه و كشف واقعبينانه علت ترس كودك كه ممكن است نشأت گرفته ازاختلافات والدين و وابستگي به آنها يا بيان حكايتهاي غيرواقعبينانه در مورد زدنكودك در مدرسه و عوامل ديگري باشد بايد از سوي والدين و معلم يا پزشك مورد ارزيابيقرار گيرد و برحسب مورد براي اصلاح و درمان او اقدام شود. گروهي از پژوهشگران دارودرماني را نيز لازم تشخيص ميدهند كه در موارد شديد و زيرنظر پزشك متخصص بايد درمانصورت پذيرد
شخص مي تواند به ليستي از مردم واشيا فكر كند و مثالي بدهد از اينكه چطور هر يك آنچه كه به نظر مي رسد باشند، نيستند. بذله گويي و شوخي كردن، قابليت ديدن زندگي به صورت يك بازي سرگرم كننده است. شخص مي تواند زندگي را به صورت يك بازي نگاه كرده و به بازي يك اسم بدهد. شخص بايد زمانهاي احساسات متفاوت- خنده، لذت، ترس، عصبانيت، ناراحتي- را شناخته و برد و باخت ها را چارتبندي كند.
تواضع و فروتني، تمايل به سوال در مورد اهميت ارزشها، تفكرات و عقايد، كارها وجود شخصي مي باشد. يك فرد بايد به معني زندگي فردي را بررسي كرده و ببيند كه چگونه موقعيت هاي شادي فراهم مي آورند و چگونه روابط شاد، حاوي رنج و عذاب باشند. طعنه و استهزاء توانايي ديدن اينست كه موقعيتها سياه يا سفيد نيستند.
تمركز:
تمركز به كاهش استرس با برگرداندن تعادل ذهن و بدن، كمك مي كند. با تسلط سمت چپ، كارهاي ادراكي، زيبايي شناسي و خلاقانه تحت استرس كاهش مي يابند. براي تمركز خود، شخص بايد زبان شخص را روي دكمه تمركز كه حدود يك چهارم اينچ پشت دندانهاي جلويي بالايي مي باشد، بگذارد. اين نقطه ظاهرا غده تيموس را تحريك كرده اثر استرس را ضعيف مي كند و نيمكره هاي مغز را به تعدل مي رساند. فعاليتهاي ديگري كه ظاهرا دو نيمكره مغز را متعادل مي سازند عبارتند از خواندن يك شعر به حالت ريتميك و آهنگين، گوش دادن به يك فرد با صداي تسكين و آرامبخش، گوش كردن به يك موسيقي كلاسيك، گوش دادن به صداهاي طبيعي مثل خرخر گربه، جيك جيك پرندگان يا صداي آبشار يا جوي آب، تماشاي تصاويري از مناظر زيبا يا لبخند زدن به مردمي كه حركات و اقدامات دلسوزانه انجام مي دهند، گرفتن بازوي شخص ديگري به هنگام يك پياده روي شديد و دوش گرفتن، قرار دادن خود در وضعيتي خوب نيز مفيد است.
تغذيه
تغذيه خوب به نگهداري براي فعاليتي كامل و مفصل كمك مي كند. صرف يك وعده متعادل، خوردن منابع ويتامين و نوشيدن مقدار زيادي آب مهم مي باشند. به طور كلي مردم ايالات متحده نياز دارند كه چربي و كلسترول، قند و نمك و مصرف غذاي اضافي را كاهش دهند. رژيم آنها شامل مقادير زيادي چربي و كلسترول است كه در گوشت قرمز، تخم مرغ، پنير و غذاي آماده فراوان مي باشد. مصرف بيش از حد چربي با بيماريهاي قلبي عروقي ارتباط دارد. آنها ميزان كالري زيادي از قند دريافت مي كنند كه با چاقي، پوسيدگي دندانها ديابت و بيماريهاي قلبي ارتباط دارد. اين نگراني وجود دارد كه مواد افزودني و مواد آلوده كننده با سرطان ارتباط دارند. اين مواد افزودني خوراكي شامل مواد نگهدارنده، مواد رنگي، مواد رنگي، مواد طعم دهنده و مواد ثابت كننده اي كه زندگي طاقچه اي و قفسه اي را گسترش داده و غذاهاي آماده اي با طعم بهتر ايجاد مي كنند. بعلاوه حشره كش ها ومواد آلوده كننده شيميايي ديگر نيز براي سلامتي مضر هستند. مصرف زياد قند و چربي هاي اشباع، همراه با كاهش سطح فعاليت، باعث افزايش چاقي مي شود. به طور كلي مردم ايالات متحده بايد ورزش بيشتري كنند تا ورود كالري خصوصا كالري حاصل از چربي و قند را كاهش دهند. همزمان در صد كالريهاي حاصل از غذاهاي آماده، معمولا عاري از فيبر بوده و اغلب داراي قند ونمك مي باشند. دانههاي خوراكي كه مي خوريم، اغلب با آرد سفيد و برنج بكار برده مي شوند، بنابراين، مقدار زيادي از سلولز خود را از دست مي دهند. اگرچه اصلاح عادت غذايي از استرس جلوگيري نمي كند، ما يك راه براي نگهداري و حفظ تناسب مورد نياز با استرس است.
تمرين ورزشي
تمرين منظم و شديد نيز مي تواند به شخص كمك كند كه در برابر استرس مزمن مقاومت كند تمرين تنفسي سرعت قلب را در طول دوره تمرين و براي مدتي بعد از تمرين ترفيع مي دهد. محدوده ترفيع لازم براي توليد يك اثر تنفسي از 60 تا 80 درصد سرعت muximal قلب شخص كه در 220 منهاي سن شخصي به سال محاسبه مي شود مي باشد. طناب زدن، دوچرخه سواري و شنا، تمرينهاي ورزشي بسيار خوبي هستند. رقصيدن نيز باعث مي شود كه شخص ماهيچه هايش را كش و قوس داده و مقاوم كند و هيجان و تنش را كاهش دهد.
تمرين ورزشي منظم ظرفيت كار و عملكرد را در چندين ناحيه افزايش دهد و مقدار انقباض قلبي، اندازه شريانهاي اكليلي (coronary) رساندن خون به قلب، اندازه ماهيچه قلب و حجم خون، كفايت توزيع محيطي و برگشت خون را افزايش مي دهد. تمرين ورزشي رساندن خون به شش ها و ظرفيت كاري آنها را در طول تمرين، افزايش مي دهد همچنين تمرين ورزشي استرين و تنشهاي عصبي حاصل از استرس روانشناسي را كاهش داده و تمايل به سستي و افسردگي را نيز كاهش مي دهد.
خواب
خواب نيز براي مقابله با استرس مهم است. نياز به خواب با افزايش سن كاهش مي يابد و مردم هرچه سنشان بالاتر مي رود ممكن است چند بار در شب بيدار شوند. اين مسئله نبايد با بي خوابي كه يك ناتواني طولاني براي خواب است اشتباه گرفته شود. سه نوع بي خوابي وجود دارد: 1- اوليه كه بيش از 15 دقيقه طول مي كشد تا به خواب برويم. 2- متناوب: بيدار شدن در طول شب و به سختي به خواب رفتن مجدد. 3- نهايي، صبح زود بيدار شدن و نواتواني خوابيدن مجدد.
فاكتورهاي فيزيكي، عاطفي و احساسي و تغذيه اي مي توانند به بيخوابي كمك كنند. فقدان تمرين فيزيكي، مسائل و مشكلات هاضمه، ناراحتي قلبي، فشار خون بالا مانع خواب مي شوند. اوضاع عاطفي آشفت مثل عصبانيت، ترس، احساس گناه، افسردگي و سستي، خشم تنشي ايجاد مي كنند كه مانع از خواب مي شود. رژيم نامتعادل، الكل، مصرف كافئين و وعده غذايي زياد كمي قبلاز خواب نيز مانع خواب مي شود.
براي ايجاد يك خواب شبانه خوب، فعاليتهاي روزانه قل از آماده شدن براي خواب، كم كم باريك شوند. تمرين ورزشي منظم باعث خواب عميق مي شود اما نبايد چند ساعت قبل از خواب انجام بگيرند. همينطور، باز خورد زيستي و مديتيشن و مراقبه نيز خاصيت كاهش استرس دارند كه باعث ايجاد خواب مي شود اما نبايد قبل از رفتن به تختخواب انجام گيرند زيرا مي توانند باعث انرژي وهوشياري شوند. شكلات، نوشابه، قهوه و غذاها و نوشيدنيهاي ديگر كه كافئين دارند بايد خصوصا در هنگام عصر محدود شوند. از خوردن زياده از حد، خصوصا غذاهاي سنگين در شب نيز بايد جلوگيري به عمل آيد. تختخواب بايد مناسب خواب بوده و اتاق نيز بايد تاريك و ساكت باشد.
آرام سازي (relaxation)
تنفس شكمي:
تكنيكهاي متعددي مي توانند براي ايجاد آرامش استفاده شوند. تنفس شكمي روشي سريع است. هنگام استرس، مردم تمال مي يابند كه تنفس كوتاه و سطحي انجام دهند. در نتيجه ششها به طور كامل پر نمي شوند. هواي باقيمانده، كهنه مي شود و اكسيداسيون بافتها ناتمام است. كشيدگي ماهيچه اي نتيجه مي شود بدون واضح بودن و برجستگي، شخص مي تواند تنفسهاي شكمي كمي تقريبا در هر جايي و در هر زماني كه انجام دهد. بهتر است تنفس شكمي را به مدت 5 تا 10 دقيقه يكبار يا دو بار در روز هنگامي راست نشسته ايم، انجام دهيم. آن مي تواند در طول زمانهاي معمولا كوتاه انجام شده يا پاسخ به استرس را وقتي كه شروع شدهاست معكوس كند. براي تنفس شكمي، شخص بايد به آرامي از طريق بيني استنشاق كند و پشت را نيز مستقيم نگه دارد. اول شكم منبسط شده بعد سينه و نهايتا شانه ها منبسط مي شوند. سپس شخص بايد به آرامي نفس كشيده و نفس را به مدت 1 يا 2 ثانيه قبل از شروع تنفس بعدي حبس كند.
ماساژ:
ماساژ مي تواند تنش را آرام كرده و حالت منفعل و بي اراده اي از تمرين را فراهم آورده و ارتباط لمسي ايجاد كند. آن آرامسازي (relaxation) و انعطاف پذيري را تحريك مي كند. ماساژ خود نيز مي تواند از يك صندلي نيز انجام مي شود ان مي تواند به صورت ماساژ كامل بدن يا ماساژ قسمتي از بدن كه مخصوصا سفت و كشيده است انجام شود. براي ماساژ كامل بدن شخص بايد با قرار دادن دو دست بالاي سر و حركت آنها با حركات چرخشي آرام به سمت پايين، پشت سر، گردن و شانه ها شروع شود. گردن و شانه مكانهاي معمول براي تنش و كشيدگي هستند. آنها مي توانند به راحتي با crossover دستها انجام گيرد طوري كه دست راست، شانه چپ را و دست چپ شانه راست را ماساژ دهد سپس دستها به بالاي سر برگردانده شده و با حركات چرخشي به سمت پيشاني، صورت، گردن و سينه حركت مي كنند. براي تسكين و آرامش بازوي راست، شخص نوك انگشتان دست راست را با دست چپ محكم گرفته و به سمت بالاي دست و بازو تا شانه با حركات چرخشي و طوري كه انگشتان بالا و شست در زير مي باشد، حركت مي كند. سپس شخص شست قسمت پايين سمت راست سينه را ماساژ مي دهد. اين عمل تا بالاي بازوي چپ و پايين سمت راست تكرار مي شود. دستها روي قسمت زيرين شكم قرار مي گيرند طوري كه انگشتان بالا و شست در زير مي باشد، حركت مي كند. سپس شخص قسمت پايين سمت راست سينه را ماساژ مي دهد. اين عمل تا بالاي بازوي چپ و پايين سمت راست تكرار مي شود دستها روي قيمت زيرين شكم قرار مي گيرند به طوري كه نوك انگشتان با بدن تماس دارند و حركات چرخشي تا بالاي سينه استفاده مي شوند. قسمت پايين پشت ناحيه ديگري است كه معمولا كشيده و تنيده است. شخص نوك انگشتان دست را روي قسمت پايين در دنبالچه قرار مي دهد. نو انگشتان بالا را تا هر جا كه دست برسد ماساژ مي دهند پا بايد با ماساژي كه به سمت بالاي پا تا مچ پا و بالاي ساق پا و ران ماساژ بايد براي پاي ديگر نيز تكرار شود اين ماساژ كامل بدن مي تواند بعد از يك حمام گرم در زمان خواب انجام گيرد تا خواب بياورد.
آرامسازي و آرامش تدريجي:
آرامش تدريجي نيز مي تواند براي ايجاد خواب استفاده شود. آن انقباض هوشياري و آرام كردن و سست كردن ماهيچه هاست. با كشش سنجيده و محتاطانه ماهيچه ها شخص مي تواند بياموزد كه چگونه ماهيچه ها سفت شده و بياموزد كه آنها را سست كند. آن مي تواند قبل، همزمان يا بعد از يك حالت خشم استفاده شود. اگر روزانه به طور معمول يك بار يا دو بار انجام شود مي تواند كمك كند كه سطح خشم و عصبانيت شخص را پايين بياورد. آرامش تدريجي مي تواند در حالت ايستاده، نشسته يا خوابيده انجام گيرد در حالت خوابيده احتمال خواب رفتن بيشتر است. در حالت نشسته شخص بايد سر را به صورت عمودي روي شانه ها پشت را روبروي صندلي، كف پاها روي كف زمين، پاها غير متقاطع و دستها را روي نرمه گوش در موقعيت سست نگهدارد. در طول آرامش تدريجي، شخص، ماهيچه هاي خاصي را تا بيشترين درجه كشيده و متوجه مي شود كه ماهيچه ها به مدت 5 ثانيه چقدر سست مي شوند.
سپس ماهيچه سست شده و احساس خوش آرامش به مدت حدود 10 ثانيه فراهم مي شود. براي پيشرفت از سر تا پنجه، شخص بايد با چين انداختن به پيشاني شروع كرده و توجه كند كه كجا احساس كشيدگي مي كند. سپس شخص آن قسمت را به آرامي، سست كرده، ماهيچه هايي را كه در حال سست شدن مي باشند، شناسايي كرده و به تفاوت بين كشيدگي و سستي توجه كرده و از احساس سستي و آرامش لذت مي برد با كس 3-2، حاوي دستورالعملهاي مختصري براي قسمتهاي ديگر بدن مي باشد.
با كسب تجربه در آرامش تدريجي شخص همچنين مي تواند بياموزد كه بدون كشش سست و آرام كند. شخص در ابتدا روي سست كردن هر قيمت از بدن و سپس روي سست كردن كلي با تنفس عميق متمركز مي شود. شخص، نفسي عميق مي كشد، آنرا نگه مي دارد و سپس به آرامي در حالي كه كل بدن را از سر تا پنجه سست مي كند ودر حالي كه مي گويد آرام، طوري كه m وقتي گفته مي شود كه تمركز به پنجه مي رسد آن را بيرون مي دهد.
بازخورد زيستي:
بازخورد زيستي از دستگاه هاي مكانيكي استفاده مي كند تا خود تنظيمي را براي كنترل پاسخ هاي خود مختار به دست آورد. پاسخ برقي ناگهاني و گالواني پوست از الكترودهايي استفاده مي كند كه به نوك انگشتان متصل شده تا مقاومت پوست را اندازه بگيرد كه رطوبت پوست است كه اضطراب و پريشاني را نشان مي دهد. سرخرگها تحت استرس، منقبض شده و با آرامش و آرامسازي گشاد مي شوند. يك حرارت منبع (thermistor) روي انگشت، تغييرات درجه حرارت جانبي پوست را كه با فعاليت ماهيچه هاي نرم و صاف در سرخرگهاي جانبي مرتبط است، آشكار مي سازد. درجه حرارت پوست مخصوصا براي كنترل سردردهاي ميگرني مفيد است. الكتروسفالوگراف از الكتررودهاي متصل به پوست سر براي آشكار كردن فعاليت الكتريكي روي قشر يا كورتكس مغز استفاده مي كند الگوهاي متفاوت امواج مغزي با اوضاع مختلف ذهني مرتبط هستند. الكتروسفالوگراف از الكترودهاي متصل به پيشاني يا ساعد براي اندازه گيري كشيدگي ماهيچه حاصل از تكانهاي الكتريكي ماهيچه ها استفاده مي كند. افراد با سردردهاي ميگرني و هيجاني، مشكلات عصبي و مشكلات روده اي و شكمي، بسيار خوب به اين بازخوردهاي زيستي پاسخ دادند از آنجا كه دستگاه ها و وسايل، مقاومت و حساسيت پوست، حرارت پوست امواج مغزي و كشيدگي ماهيچه ها را به علامت ها و سيگنالهاي قابل مشاهده تبديل مي كنند لذا افراد مي توانند بگويند كه پاسخهاي بدنشان را كنترل مي كنند يا نه. آنها همچنين مي آموزند كه سيگنالهاي بدن را بدون استفاده از دستگاه ها خوانده و تفسير كنند تا پاسخ هايشان را اصلاح كنند.
آموزش اتوژني:
آموزش اتوژني، آرامش عميقي از طريق ايجاد خواب به وسيله خود فراهم مي آورد. اين جلسات مختصر و منظم تمركز منفعل و بي اختيار روي محرك سازگار با فيزيولوژي، محركهاي بيگانه و نامربوط ديگر را كاهش داده و به حل مشكل آسم، آرتروز، يبوست، مشكلات عصبي، سردردهاي ميگرني و پريشاني و نامنظم بودن خواب كمك مي كنند.
براي انجام شخص بايد با چشم بسته در اتاقي ساكت دراز بكشد و چند نفس عميق بكشد. هر جلسه آموزش اتوژني حدود 2 تا 20 دقيقه ترجيحا 20 دقيقه و 2 يا 3 بار در روز وقت مي گيرد. شش تعبير يا اصطلاح وجود دارد. هنگام يادگيري آموزش اتوژني فقط بايد يك عبارت در يك زمان يك بار در هفته افزوده شود. عبارت اول روي سنگيني، دوم روي گرمي، سپس ضربان قلب، تنفس و شبكه (خورشيدي) متمركز مي شود، تقويت عبارتهايي مثل «من در حال آرام شدن هستم» يا «من در آرامش هستم» بين عبارتهاي مذكور قرار گرفته اند در مورد عبارت سنگيني شخص به طور منظم روي اين فكر متمركز مي شود كه هر قسمت از بدن احساس سنگيني مي كند.«صورتم سنگين است، من در حال آرام شدن هستم، گردنم سنگين است، من آرام هستم، شانه هايم سنگين هستند، من دارم استراحت مي كنم. سينه ام سنگين است. من آرامم. در مورد عبارت گرمي شخص گرما را به جاي سنگيني در عبارت قبلي جايگزين مي كند. عبارت قلب به اين صورت استكه ضربان قلبم آرام و منظم است. سپس شخص متمركز مي شود روي اينكه تنفس من آرام و راحت است. سپس شخص دستها را روي شكمش گذاشته تا گرما ايجاد كند و تكرار مي كند «شبكه : من گرم است» براي برگشت به حالت هوشيار شخص چند نفس عميق مي كشد و فكر مي كند «من نيرويي تازه و هوشياري ام را از سر مي گيرم» سپس بازوها و پاهايش را حركت داده و چشمهايش را باز مي كند و به آرامي بيدار مي شود.
مديتيشن (مراقبه):
مراقبه توجه را روي تجربه متمركز كرده و به شخص كمك مي كند تا از پاسخش آگاه شود و تكميل جنبه هاي فيزيكي، ذهني، عاطفي و تنفس زندگي شخص را آسان مي كند.
روشهاي زيادي براي مراقبه وجود دارد. يك شخص مي تواند روي موضوعي مثل شمع candly آوازخواني، گوش دادن به موسيقي يا مراقبه روي تنفس خود تمركز كند. براي مراقبه روي تنفس بايد تنفس خود را بشمارد: يك روي دم، دو روي بازدم، سه روي دم و چهار روي بازدم. اين مرحله مي تواند تا وقتي زما تخصيص يافته براي مراقبه تمام شود، ادامه بيابد. معمولا مردم آرامشي دروني و احساس بهتر بودن را از طريق مراقبه تجربه مي كنند.
تصور و شبيه سازي ذهني:
تصور و شبيه سازي ذهني مي تواند براي آرامش به كار رود. شخص از موقعيتي آرام شروع كرده و افكار خوشي را تصور مي كند. شخص مي تواند روي شيئي مرئي و رنگي مثل آسمان آبي، ابر سفيد، درخت سبز، سيب قرمز يا گل صورتي مراقبه كند. شخص مي تواند تصور كند كه در مكاني مطلوب مثل يك ساحل ماسه اي، در كوهستان، يا جلوي يك شومينه در اتاقي زيبا و حال شنيدن موسيقي، مي باشد. شخص مي تواند روي مناظر، صداها، بوها، مزه ها و احساس روياهاي دلپذير تمركز كند.
شعر و شاعري:
خواندن يا نوشتن شعر براي كاهش تنش مخصوصا وقتي كه شخص افسرده و كسل است و حركت و تكلمي ندارد مفيد است. اشعار را از روي آهنگشان، حالتشان و احساساتي كه بيان مي كنند، انتخاب مي شوند. اشعار مي توانند به صورت تك به تك يا در مجلسي گروهي خوانده شوند. بحث درباره معني مي تواند به احساسات تكلمي كمك كند.
موسيقي:
موسيقي كلاسيك ملايم مي تواند به رهايي احساسات و عواطف كمك كرده و آرامش را فراهم كند.
حمام كردن:
آب يك ماده آرامبخش است. شخص بايد وان حمام را با آبي با درجه حرارت بدن پر كند و خود را به مدت 15 دقيقه تا گردن داخل آن كند.
افزايش عزت نفس:
«شما خودتان، بيشتر از هر كس ديگري در جهان به عشق و محبت خود نياز داريد.» بودا
اظهارات مثبت مي توانند براي افزايش عزت نفس شخص مورد استفاده قرار بگيرند. شخص مي تواند با تفكر مثبت در مورد خود، آرامتر شده و مقدار خود كم بيني را كاهش دهد. فرد ممكن است صحنه هاي مثبتي را تصور كند و خودش را به آنصورتي كه مي خواهد باشد، ببيند. شخص مي تواند اظهارات مثبتي مثل : من خوشحال هستم، من سالم هستم يا من زيبا هستم را تكرار كند. شخص همچنين مي تواند عبارتهاي مثبت را روي برگه هايي نوشته و آنها در مكانهاي واضح و جلوي چشم قرار دهد و اغلب آنها را بخواند. مردم مي تواننند با ايجاد نظرات مثبت در مورد يكديگر، حالتهايي بگيرند.
گروه هاي پشتيباني
سيستم هاي پشتيباني synergistic هستند. شخص مي تواند از طريق گروههاي پشتيباني از بهتر از حالت انفرادي كار كند. گروه هاي پشتيبان احساس مورد قبول بودن، با ارزش بودن، دوست داشته شدن و محترم بودن و احساس تعلق ايجاد مي كنند. علاوه بر ايجاد حمايت عاطفي، سيستمهاي پشتيبان به شخصيت اجتماعي كمك كرهد و منبعي از اطلاعات خدمات و كمك هاي مادي هستند.
ويتلي (2002) مي گويد كه بسياري از مردم احساس انزوا ي كم توجهي مي كننه و مي خواهند در مورد نگراني ها و كشمكشها صحبت كنند. تعريف داستانهايمان رابطه اي ايجاد كرده و به ما كمك مي كند كه به يكديگر نزديك شويم. مشكل است از كسي متنفر شويم كه سرگذشت او را مي دانيم. ويتلي (2002) اصول زير را ترويج مي دهد: 1- اعتراف به برابري با يكديگر 2- كنجكاو ماندن درباره يكديگر 3- شناخت اينكه به كمك يكديگر نياز داريم تا شنونده هاي بهتري بشويم 4- آرام بودن براي تفكر و انعكاس 5- درك اينكه گفتگو و مكالمه يك روش تفكر با يكديگر است و 6- انتظارات متقابل
چند نوع سيستم پشتيبان وجود دارد. معمولا خانواده سيستم پشتيبان طبيعي است كه گروه پشتيبان اوليه را تشكيل مي دهد. گروه هاي پشتيباني نظير و همتا نيز مهم هستند آنها متشكل از مردمي مي باشند كه تجربيات مشابهي داشته اند، تعديل يافته اند و مي خواهند اطلاعاتشان را به اشتراك بگذارند. يك سرپرستار مي تواند از سرپرستاران ديگر حمايت دريافت كند. سازمانهاي مذهبي مجمعي فراهم مي آورند كه رهنمودهايي براي زندگي ارائه داده مقادير سرمايه گذاري مي كند و رسمها و سنتهايي اجياد مي كند. گروههاي خدمات رساني داوطلب گروههاي خود كمك حمايتهايي براي اهداف خاص مثل كاهش وزن، ترك اعتياد به الكل، ترك سيگار يا تنظيم mastectomy (ماستكتومي) يا stoma فراهم مي آورند. خانواده، دوستان و همكاران و جانب ديگران، كافي نيست، در دسترس قرار مي گيرند.
بسيار مهم است كه مديران به نحوي بسيار عالي به رفاه خود توجه كنند آنها مي تواند به صورت بهتر عمل كنند اگر كه سالم باشند. آنها به انرژي قابل ملاحظه اي نياز دارند تا حامي ديگران باشند و اگر ضرر مي كنند اجباري نيست كه سرمايه گذاري كنند. همانطور پرستاران كارمند بايد احساس سلامتي و رفاه كنند تا مراقبت پرستاري بهتري را انجام دهند. مديران، مسئول مراقبت از افراد تحت حمايت خود هستند.
يك مدير بايد پرسنل خود را در برابر استرس زايد و بي جهت محافظت كند. پرسنل و كارمندان مي توانند تحت تعليم شناخت علائم استرس و مديريت آنها قرار بگيرند. معاينات فيزيكي سالانه مورد نياز است. تعطيلات بايستي فراهم شده و ترويج بيابند. مشاوره و خدمات ارجاعي مي توانند به صورت سيستمهاي حمايتي ايجاد شوند.
باكس 3-2 آرامسازي تدريجي ماهيچه
-چشم ها را خوب ببنديد
-به بيني چين بدهيد
-دندانها را روي هم بگذاريد و لبها را به دندانها فشار دهيد مثل حالت لبخند
-زبان را به سختي به سقف دهان فشار دهيد
-دندانها را بهم فشار دهيد
-لبها را چروك كنيد
-چانه را به سمت سينه ببريد
-سر را به شانه سمت راست فشار دهيد
-سر را به شانه سمت چپ فشار دهيد
-بازو را مستقيم به جلو ببريد، مشت كنيد و همه بازو را سفت كرده و يا آرنج را با سفتي به درون ببريد.
-با دست ديگر تكرار كنيد
-تيغه هاي شانه را به سمت يكديگر فشار دهيد
-سينه را داخل بكشيد
-شكم را داخل دهيد
-ماهيچه هاي پايين شكم، كفل، ران را سفت كرده و خود را روي صندلي بالا ببريد.
-كف پايتان را به كف زمين فشار دهيد سپس پنجه ها را به سمت سر متوجه كنيد و اين كار را با پاي ديگر تكرار كنيد.
توجه به بهداشت رواني سالمندان يكي از اولويتهاي سازمان جهاني بهداشت و كشورهاي عضو در منطقه مديترانه شرقي است. دمانس و آلزايمر نيز در بيشتر برنامه هاي بهداشت رواني كشوهاي عضو مورد برنامه ريزي و بحث قرار گرفته است و ضرورت دارد كه در برنامه كشوري بهداشت در ايران نيز گنجانده شود.
توجه به دمانس و آلزايمر در يك برنامه كشوري (ملي) بهداشت رواني توجه به ابعاد فراوان و مختلفي را مي طلبد. پيشگيري اوليه از آن درمان سريع و به موقع و كم عارضه آن، توانبخشي سالمندان ناتوان و معلول، بهبود بخشيدن به زندگي مبتلايان، ارتقاء سطح زندگي آنان و خانوادها و حمايت از حقوق اجتماعي آنان و خانواده ها و مراقبين آنها، بدون شك آموزش عمومي خانواده ها و جامعه و تدارك مركز مشاوره، و مددكاري سالمندان در اولويت اول برنامه خواهد بود. تا آن زمان كه توجهي به اين موضوع از كشور صورت گيرد، اين كتاب راهنمايي ساده، كوچك، كاربردي و مفيدي است كه به همه خانواده هاي داراي فرد سالمند، برنامه ريزان، پزشكان، پرستاران و روانشناسان توصيه مي گردد.
دمانس
بيماري زوال پيري
اطلاعاتي براي خانواده ها
زوال عقل (دمانس) چيست؟
زوال عقل يا دمانس نام گروهي از بيماري هاست، كه روي كاركردهاي طبيعي مغز اثر مي گذارند و معمولاً موجب اختلال در حافظه، توانايي تفكر و استدلال مي گردد. افراد مبتلا به اين بيماري گاهي موقعيت زماني و مكاني خود را تشخيص نمي دهند. به نحوي كه اينگونه بيماران ممكن است ندانند، كه چه ساعتي از روز است، يا اين كه در كجا هستند.
دمانس مي تواند شخصيت و خلق و خوي فرد را تغيير دهد و موجب شود، كه رفتارهاي عجيب و غريبي از بيمار سرزند. اين بيماري اغلب در دوره سالمندي پيش مي آيد. اما گاهي هم فرد هنوز به سن پيري نرسيده، به اين بيماري مبتلا مي گردد. حدود 5 درصد اشخاصي كه سن آنان از 65 سال بيشتر است و 20 درصد اشخاصي كه سن آنان از 85 سال بيشتر است به درجات مختلف از اين بيماري رنج مي برند. در بيشتر انواع اين بيماري شرايط بيمار پس از چند سال رو به وخامت مي گذارد و ديگر نمي توان وضع بيمار را به حال اول برگردانيد. بهر حال از آنجا كه اين بيماري به ميزان محدودي قابل درمان مي باشد لازم است با مشاهده اولين علائم بيماري با يك پزشك متخصص مشورت گردد.
بيماري «آلزايمر» شايع ترين نوع دمانس است. در اين بيماري تعداد زيادي از سلول هاي مغز مي ميرند. اين امر منجر به تغييراتي در ساختار طبيعي و pathways مغز مي شود. اين تغييرات را در معاينه پس از مرگ افراد مبتلا مي توان زير ميكروسكوپ مشاهده كرد.
اين بيماري داراي شروع تدريجي مي باشد و معمولاً در طي چند سال به تدريج پيشرفت مي كند. علت بيماري «آلزايمر» هنوز ناشناخته است. تنها در موارد معدودي بطور ارثي ظاهر مي شود. معمولا اگر در زمان آغاز بيماري، سن بيمار هنوز به 60 سال نرسيده باشد، احتمال ارثي بودن بيماري بيشتر است. تحقيقات زيادي بر روي علت اين بيماري و اينكه آيا فلز آلومينيوم يا عامل عفوني موجب بروز بيماري «آلزايمر» مي شود انجام گرفته ولي هنوز نتايج دقيقي براي تعيين علت اين بيماري بدست نيامده است.
يك نوع شايع ديگر مانس «مولتي انفاركت» (انفاركتوس متعدد) ناميده مي شود. زيرا بر اثر يك سلسله سكته هاي مغزي خفيف (كه آنفاركت نيز ناميده مي شود) به وجود ميآيد. هر سكته خفيف موجب از بين رفتن يك بخش كوچكي از مغز مي گردد. اين امر يا بعلت بسته شدن رگ خوني و قطع جريان خون به آن ناحيه است و يا بدليل پارگي يك رگ خوني كوچك مي باشد كه به نواحي اطراف خود در مغز آسيب مي رساند.
اين بيماري در اشخاصي كه سابقه سكته مغزي، بيماري قلبي و بيماري قند (ديابت) دارند. بيشتر مشاهده مي شود. دوره اين بيماري در طي سالهاي مختلف ابتلا تغيير مي كند. ممكن است در پي دوره هاي وخامت بيماري، بهبودهاي نسبي نيز حاصل شود. اشخاص از اين لحاظ با هم بسيار متفاوت هستند به طوري كه امكان دارد اين بيمار ي در افرادي با دوره هاي طولاني و بدون هيچ تغيير قابل توجهي وجود داشته باشد. در عين حال ممكن است هر دو نوع دمانس با هم در يك شخص بروز كنند.
شايد توجه به اين مطلب حائز اهميت باشد كه دمانس بر اثر استفاده بيش يا كمتر از حد از مغز يا صرفاً بدليل كهولت رخ نمي دهد. بلكه افراد در هر شغل و سابقه اي و زمينه اي ممكن است به آن مبتلا شوند. مدركي وجود ندارد، كه ارتباط اين بيماري را با فشارها و تنش هايي نظير عوض كردن خانه يا داغديدگي نشان دهد. با اين وجود گاهي مشاهده مي شود كه نشانه هاي بيماري بعد از يك واقعه پرفشار و تنش زاي زندگي ظاهر مي گردد. زيرا چنين افرادي ممكن است بر اثر اين گونه تغييرات در زندگي روزانه دچار گيجي و پريشاني شوند.
بايد دانست كه بسياري از سالخوردگان از فراموشي شكايت دارند. اين امر در افراد مسن بسيار رايج است و معمولاً نشانه «دمانس» نيست. بيشتر سالخوردگان قواي ذهني خود را حفظ مي كنند و همچنان مي توانند چيزهاي تازه را فرا بگيرند.
نشانه هاي بيماري چيست؟
سير اين بيماري در بين اشخاص فوق العاده متفاوت است. عده اي ممكن است آن چنان دچار زوال عقل پيري شوند كه پس از چند ماه زندگي آنها خاتمه پيدا كند. در حالي كه دوره بيماري براي گروهي ديگر از مبتلايان بصورتي است كه بيشتر از 5 تا 10 سال طول مي كشد تا وخامت بيماري به حداكثر برسد در هر حال نشانه هاي اصلي «دمانس» عبارتست از: از دست دادن حافظه و اشكال در يادگيري مطالب تازه.
معمولاً در ابتدا حافظه نزديك و مربوط به موضوعات روزمره و جاري است كه آسيب مي بيند و مبتلايان اغلب مي توانند وقايع مربوط به گذشته هاي دور را به روشني به خاطر آورند. هر چند كه نوع و شدت نشانه هاي بسيار متفاوت مي باشند ولي سه مرحله قابل تشخيص بعنوان خفيف، متوسط و شديد را مي توان بازشناسي كرد.
در مراحل اوليه دمانس خفيف، پي بردن به اين كه شخص دچار دمانس شده، اغلب دشوار است. از اين رو ممكن است نشانه هاي بيماري به پيري يا تنبلي يا سختگيري شخص نسبت داده شود. امكان دارد بيمار علاقه به سرگرمي هاي خود را از دست بدهد و چنين به نظر برسد كه انگيزه و محركي ندارد. فهميدن موضوعات پيچيده و تصميم گيري براي اين بيماران دشوار مي شود. چنين مي نمايد كه سازگاري آنها كمتر شده و ميل ندارند كه چيزهاي تازه را امتحان كنند. نشانه هاي اوليه مشكلات حافظه در اين افراد وقتي آشكارتر مي شود، كه چيزهايي را گم مي كنند، تاريخ ها و وقايع روزمره را فراموش مي كنند و مطالب را تكرار مي نمايند. در اين مرحله اطرافيان ممكن است مشاهده نمايند كه بيمار خود محورتر و زودرنج و كج خلق شده و يا ديگران را به خاطر چيزهاي كه خودش نمي تواند پيدا كند مورد ملامت قرار مي دهد و يا وقتي متوجه مي شود در انجام كاري كه قبلاً از عهده آن بر مي آمده شكست خورده خيلي متاثر مي شود. در اين مرحله فرد بيمار ممكن است احساس كند كه كاركردهاي ذهني وي دچار نقص و اشكالي شده و بدين جهت ممكن است دچار حالت پريشاني و افسردگي شود. به تدريج دوستان و بستگان متوجه اين تغييرات مي شوند اما معمولاً علت آنرا نمي توانند دريابند.
در دمانس متوسط، نشانه ها خيلي روشن تر مي شود. بيماران درباره وقايع و كارهاي روزمره زندگي و نام افراد خيلي فراموشكار مي شوند و در مورد زمان، و موقعيت و محل كارها دچار گيجي و سردگمي مي گردند. افراد مبتلا ممكن است شب و روز را باهم اشتباه بگيرند و حتي با لباس خواب در تمام ساعات روز در خارج از منزل پرسه بزنند. اين بيماران خيلي زود گم مي شوند، بويژه اگر در محيط هاي جديدي قرار گيرند. بعلاوه اين افراد ممكن است درباره بهداشت شخصي و يا غذا خوردن نيز غفلت كنند و انجام كارهاي عادي خانگي كه قبلاً عادت به انجام آنها داشتند بر ايشان دشوار گردد. اين بيماران ممكن است تغيير خلق داده و پرخاشگر و عصباني شوند يا خيلي زود بر آشفته گردند و از جا در بروند. حتي امكان دارد چيزهايي را ببينند يا بشنوند كه براي اطرافيان وجود نداشته و واقعيت نداشته باشند. همين طور ممكن است سر در آوردن از صحبتهاي آنان براي اطرافيان مشكل شود و نيز فهميدن گفته هاي اطرافيان براي آنان دشوار مي گردد. در چنين حالتي بايد به دقت از اين افراد مراقبت بعمل آيد چون ممكن است بعلت فراموشكاري غذا را روي اجاق رها كنند، اطو را از پريز برق بيرون نياورند، شير گاز را باز بگذارند و يادشان برود كه كبريت بزنند و شعله گاز را روشن كنند و باين ترتيب خود و ديگران را به مخاطره جدي بياندازد. حتي كارهاي ساده اي مثل لباس پوشيدن ممكن است برايشان مشكل گردد و چه بسا مثلاً چند شلوار را روي هم بپوشند، يا لباسشان را پشت و رو به تن كنند و يا لباسها را اشتباهاً زير و روي هم بپوشند.
بيماراني كه در مرحله شديد بيماري «دمانس» قرار دارند به كمك هاي زيادي نيازمندند. ممكن است راهشان را در گوشه و كنار خانه گم كنند و نتوانند محل دستشوئي و توالت منزل را پيدا نمايند. بعلاوه اين بيماران نمي توانند افراد خانواده، دوستان و يا كارهاي روزمره زندگي را تشخيص دهند. آنها با وجود آن قادر نيستند امور روزمره را حتي بعد از چند دقيقه به خاطر آورند، ممكن است سعي كنند رويدادها و فعاليتهاي گذشته مثل كار و شغل خود را در خاطرشان تجديد نمايند. حتي امكان دارد بي اراده دنبال خويشاوندي كه ساليان دراز است هيچ تماس و خبري از او نبوده و احياناً رد او نيز ديگر گم شده است بگردند. احتمال دارد كه نتوانند صحبت كنند و يا صحبت هايي را كه مي شود درك نمايند. بنابراين، اين بيماران در مورد غذا خوردن، لباس پوشيدن، حمام كردن، و يا استفاده از توالت نيازمند كمك و سرپرستي ديگران مي باشند. در موارد نيز دچار بي اختياري ادرار و مدفوع مي شوند. گاهي بيقراري، پرخاشگري، يا ايجاد دردسر در شب موجب اشكال مي شود ممكن است حركات عجيب و غريبشان بقدري زياد شود، كه عاقبت در روي صندلي چرخدار محصور شوند و يا بستري گردند.
در هر حال به دليل اينكه بيماري در دوران پيري گريبانگير اشخاص مي شود، بيماران اغلب قبل از آنكه به اين مرحله برسند، به دليل بيماريهاي جسمي فوت مي شوند.
تشخيص دمانس
به دلايل چندي اين امر كه يك پزشك متخصص وضع بيمار را بررسي نموده و تشخيص قطعي را روشن نمايد حائز اهميت بسيار مي باشد. نخستين دليل اين است، كه تعدادي از بيماريهاي قابل درمان وجود دارند، كه داراي علائم و نشانه هايي نظير بيماري دمانس مي باشند. و بنابراين با درمان، ممكن است بعضي يا تمامي علائم و آثار بيماري بخوبي بهبود پيدا كرده و يا وخيم تر شدن حال بيمار جلوگيري بعمل آيد. بعنوان مثال عفونت ها، اختلال غده تيروئيد، كمبود برخي ويتامين ها و بعضي ديگر از بيماريهاي مغزي را مي توان نام برد. در موارد نادري برخي از داروها كه توسط پزشك نيز تجويز مي شوند مي توانند موجب بروز علائم و حالات مشابه بيماري دمانس گردند.
گاهي نيز افسردگي مي تواند با علائمي مثل كاهش تمركز فكر و فراموشي با بيماري دمانس تشابه پيدا كند اما درمان هاي موثري براي افسردگي وجود دارد و شخص معمولاً بعد از يك دوره درمان به وضع عادي خود بر مي گردد. همين طور نگراني و اضطراب در مورد يك واقعه ناراحت كننده مي تواند موجب كاهش تمركز فكر شده و احياناً اطرافيان نگران ابتلا فرد به بيماري دمانس بشوند. گاه شخص را نگران مي كند كه كم كم «خرفت» مي شود. با مشاهده اين نشانه ها پزشك خانوادگي با توجه به سن بيمار و نشانه هاي بيماري معمولاً توصيه خواهد كرد كه بيمار را نزد يك روانپزشك، متخصص اعصاب و يا پزشك متخصص امراض سالمندان و يا هر سه ببرند. پزشك درباره سوابق و جزئيات مربوط به بيماري و نشانه هاي جسماني و رواني آن با بيمار بطور مفصل گفتگو مي كند، يك معاينه كامل جسماني از او به عمل مي آورد و ممكن است لازم باشد آزمايش خون، عكس از مغز، سي تي اسكن و نوار مغزي نيز براي بيمار انجام شود. بعلاوه يك ارزشيابي رواني نيز توسط يك روانشناس باليني ممكن است انجام گيرد. در صورت امكان پزشك با يكي از افراد خانواده نيز مصاحبه مي نمايد. انجام اين آزمايشات و بررسيها لازم است تا پزشك متخصص به يك تشخيص دقيق برسد و بر اساس آن بتواند برنامه درمان و مراقبت مناسب براي بيمار را تجويز نمايد.
درمان
براي انواع بيماريهاي دمانس، درمان داروئي موثري تاكنون شناخته نشده است. استفاده از دارو بايد در سطح حداقل باقي بماند. زيرا دارو ممكن است حالت گيجي را در بيمار بيشتر كند، يا باعث پيدايش ساير نشانه هاي رواني گردد. گاهي قرص هاي خواب آور ضعيف مفيد است و در برخي موارد اينگونه آرام بخش ها مي تواند بي قراري يا پرخاشگري يا نگراني فوق العاده روزانه بيمار را كاهش دهد. در چنين صورتي از كمترين ميزان موثر دارو بايد استفاده شود تا عوارض جانبي آن به صورت حداقل برسد. در حال حاضر چندين دارو در دست آزمايش است تا اثرات آنها بر روي نشانه هاي دمانس، يا جلوگيري از وخيمتر شدن حال بيمار بررسي گردند. هر چند گزارشات رسانه ها گاهي حاكي از يك پيشرفت غير منتظره و بزرگ در دارو درماني اين بيماري مي باشد ليكن، هنوز هيچ مدرك قطعي وجود ندارد، كه يكي از اين داروها بتواند به راستي كمك كند. در حال حاضر داروهايي در مرحله آزمايش وجود دارند كه تنها در مراكز دانشگاهي و پژوهشي مي توان به آنها دست يافت.
ناراحتي هاي معمولي از قبيل عفونت اداري يا عفونت هاي ريوي و يا يبوست، اغلب حالت گيجي را در بيمار افزايش مي دهد. اما اين حالات با درمان هاي مربوطه برطرف ميگردند. ساير بيماريهاي جسماني نيز بايد تحت درمانهاي مربوط و متناسب قرار گيرند. پزشك ممكن است دوره هايي را براي ارزيابي و تشخيص بصورت بستري شدن بيمار در بيمارستان، يا مراجعه مرتب بصورت سرپائي به يك مركز درماني پيشنهاد بدهد تا يك معاينه و بررسي كافي انجام گيرد و بيماري را بطور دقيق تشخيص دهد. در چنين موقعيتي مشكلات جسماني يا مسائل رفتاري و رواني بيمار مورد ارزشيابي قرار خواهد گرفت.
دمانس و خانواده
به دلايل بسياري ممكن است بيمار مبتلا به دمانس را در خانه نگهداري كرد و يك خويشاوند از بيمار مراقبت كند. ممكن است اين كار از روي عشق و علاقه يا احساس وظيفه انجام شود، يا شايد صرفاً به اين دليل كه خانواده احساس كند چاره ديگري ندارد. جاي تعجب نيست كه در طي مراقبت از بيمار در خانه، عواطف و احساسات متضاد بسياري در افراد خانواده بروز كند. اين حالت بستگي به روابط قبلي اعضاي خانواده با بيمار و نسبت آنها با وي بعنوان همسر، پسر، دختر و يا يك خويشاوند ديگر دارد.
پذيرفتن اين مسئوليت براي بعضي از اشخاص آسان است. در حالي كه افراد ديگر ممكن است نسبت به آن اكراه داشته باشند مثلاً ممكن است شما نسبت به عضو بيمار خانه احساس حمايت و دلسوزي شديدي داشته باشد، اما احساسات منفي هم شايع است و به آساني ممكن است بعضي ازافراد احساس كنندكه زيرباربسيارسنگيني رفته و تنها ماندهاند.
در ابتدا خويشاوندان اغلب از تغيير رفتار بيمار گيج و مبهوت يا بيمناك مي شوند. تا زماني كه بيماري شخص تشخيص داده نشده بستگان بيمار در بيشتر موارد دنبال يك توضيح غير پزشكي مي گردند. اين دوره ممكن است دوره بسيار سختي باشد. زيرا امكان دارد سايرين متوجه تغييرات شخص نشده باشند و چه بسا حتي براي پزشكان دشوار باشد، كه بگويند آيا واقعاً مشكلي در كار هست، يا نه. در هر حال آنچه اهميت دارد، اين است كه هر تغييري را يادداشت كنيد و اگر به نظر مي رسد كه پزشك نگراني شما را جدي نمي گيرد، پا فشاري كنيد.
بعد از اعلام تشخيص پزشك، ممكن است از اين كه حالا اشكال كار را مي دانيد خيالتان راحت شود. اما در عين حال اين موضوع مي تواند خيلي ناراحت كننده باشد و بنابراين كنار آمدن با آن را بسيار دشوار بيابيد. مراقبين بيمار از اين كه احساس مي كنند اين شخص ديگر همان آدم قبلي نيست، اينكه همنشيني و مصاحبت او را از دست مي دهند و نيز به اين دليل كه مي دانند كه حالش بدتر خواهد شد رنجيده خاطر مي شوند. از طرف ديگر احساس گناه و خشم نيز در بعضي افراد خانواده بروز مي كند. مراقبين بيمار ممكن است به خاطر رفتاري كه در گذشته با بيمار داشته اند، احساس گناه كنند و يا به خاطر اين رفتار عجيب وغريب دچار خجالت زدگي شده و با بيمارشان با خشم و تند خويي برخورد كرده اند خود را سرزنش كنند.
از ديگر حالات هيجاني ناراحت كننده اي كه افراد خانواده بيمار ممكن است با آن مواجه شوند عصبانيت و از كوره در رفتن است. اين حالت بدلايل مختلف ممكن است در شما نيز پيدا شود مثلا به دليل اينكه تحمل رفتارهاي بيمار گاهي اوقات خيلي دشوار مي شود، يا بخاطر اينكه ديگران هيچ كمكي به شما نمي كنند و اينكه احساس مي كنيد در مخمصه اي گير افتاده ايد كه چاره اي نداريد جز اينكه آنرا تحمل كنيد. بخاطر چنين دلايلي ممكن است شما نسبت به خويشاوند بيمار خود دچار حالت پرخاشگري بشويد يكي از اقدامات مثبتي كه مي تواند اين حالات را در شما كاهش دهد اين است كه با يكي ديگر از اعضا خانواده كه او نيز دچار همين حالت شده گفتگو نمايئد و يا براي مشاوره نزديك مشاور يا روانپزشك برويد.
خود را با امر مراقبت از بيمار تطبيق دهيد
مراقبت از بيمار مي تواند موجب احساس خشنودي و رضايت در فرد يا افراد مراقب بيمار گردد. عده اي به آن به چشم فرصتي براي جبران مراقبت هاي كسي كه يك عمر از آنان مراقبت بعمل آورده، نگاه مي كنند. در هر حال بيشتر مردم كم و بيش به راهنمايي عملي نياز دارند و لازمست در مورد خدماتي كه ممكن است در سازگاري با بيمار در منزل كمكشان كند، مطالبي بدانند. از اينرو نكات و توصيه هاي زير مي تواند مفيد واقع شود:
سعي كنيد كه با تغيير رفتار خويشاوند مبتلاي خود بسازيد و نسبت به وي با بردباري برخورد كنيد. در اين جا كمي شوخ طبعي مي تواند ارزشمند باشد. با توجه به ضعف حافظه بيمار سعي كنيد كارهاي روزانه را براي وي ساده و منظم كنيد و به همين روال ادامه دهيد. اما اگر موثر واقع نشد تغييرشان دهيد.
براي اشخاصي كه دچار گيجي هستند، سازگاري با يك محيط منظم و ساده آسانتر است. اين اشخاص دوست ندارند احساس كنند، كه بيش از حد گرفتار كارهاي مختلف هستند. بنابراين بيش از حد، انجام كارهاي گوناگون را به آنان پيشنهاد كنيد. اگر براي انجام كارهايي نظير لباس پوشيدن كه چند عمل متفاوت پي در پي را مي طلبد، به تشويق احتياج دارند، تشويقشان كنيد.
سعي كنيد شرايط خانه كاملا ايمن باشد. بخصوص پخت و پز، سيگار كشيدن و رانندگي مي تواند خطر آفرين باشد. حصيرهاي پا دري يا قاليچه هاي لغزان و سست ممكن است باعث زمين خوردن اين افراد شود. همچنين امكان دارد وسايل برقي يا اجاق گاز را روشن رها كنند. از درايت خود نسبت به موضوع استفاده كنيد و هر جا كه ضرورت دارد، راهنمايي بخواهيد. تا جايي كه امكان دارد، بكوشيد به كارهايي كه قبلاً همراه با بيمار از آنها لذت مي برديد، ادامه دهيد مثلاً به اتفاق هم به گردش يا سينما يا براي قدم زدن برويد. يا به موسيقي گوش بدهيد. سعي كنيد از جر و بحث با بيمار خودداري نماييد. جر و بحث و دعوا معمولاً كمكي نمي كند. فقط ممكن است هر دوي شما را ناراحت و مضطرب كند. به جاي جر و بحث، سعي كنيد با روشي دوستانه و محبت آميز حواس بيمار را از موضوع منحرف كنيد.
شكست ممكن است بيمار را به شدت پريشان و غمگين كند. بنابر اين سعي كنيد او را از موقعيت هايي كه بخصوص احتمال شكست در آن مي رود، دور نگهداريد. براي مثال نگذاريد به تنهايي به خريد برود، يا در اجتماعات بزرگ شركت كند. با تشويق مهارت هايي كه برايش باقي مانده است، كارهاي موثر و مفيد انجام داده و از انجام آن احساس موفقيت نمايد. براي اين منظور او را به انجام كارهاي ساده اي تشويق كنيد، كه به آساني از عهده انجام آنها بر مي آيد، يا براي انجام آنها به مراقبت و نظارت مختصري نياز دارد، مثل پاك كردن سبزيجات و يا همراهي با شما در خريد.
سعي كنيد دست كم استقلال محدودي برايش باقي بگذاريد. براي انجام كارها وقت فراواني به او بدهيد و به اين ترتيب از وقوع بحران جلوگيري نماييد.
گر چه محبت و ارتباط ضرورتاً به اظهارات كلامي متكي نيستند. اما گفتگو در هر حال بسيار مهم است، هر چند كه درك گفته هاي يكديگر برايتان بسيار مشكل باشد.
زمان، تاريخ و مكان را با مهرباني به ياد بيمار بياوريد. ممكن است استفاده از اشيايي كه به يادآوري كمك مي كنند، مفيد باشد. از جمله استفاده از فهرستي براي بررسي و تطبيق ساعت و تقويم خوانا و واضح، برچسب روي درها، عكس هاي آشنا،كليه اثاثيه منزل را در جاي خود حفظ نماييد، و محل اموال شخصي بيمار را كه برايش آشناست، تغيير ندهيد زيرا اثاث و وسايل آشنا محيط را به ياد بيمار مي آورد و او را از محيط خود مطمئن تر مي سازد.
انجام ورزش ملايم و توجه به رژيم غذايي و وضع سلامتي جسمي بيمار نيز حائز اهميت مي باشد.
حمايت از مراقبين
مراقبت از بيمار گاهي يك كار 24 ساعته است. به همين دليل اهميت خاصي دارد، كه براي اين كار از ديگران كمك بگيريد و وقتي نيز براي رسيدگي به خودتان، منظور نمائيد. سعي كنيد دلبستگي، دوستان و زندگي اجتماعي تان را حفظ كنيد. با برخورداري از كمك اضافي ممكن است بتوانيد به شغلتان هم ادامه دهيد. چه بسا مراقبت روزانه در يك بيمارستان روزانه يا مراكز روزانه مخصوص نيز ميسر باشد. سازمان بهزيستي و يا سازمانهاي خصوصي كه در زمينه خدمات بهداشتي و مراقبت از بيماران فعاليت مينمايند ممكن است خدماتي نظير مراقبت در محل سكونت (منزل)، نگهداري كوتاه مدت در مراكز ويژه را ارائه دهند به نحوي كه شما بتوانيد استراحت يا تعطيلي داشته باشيد.
كمك هاي خانگي نظير تهيه غذا و نظافت و شستشو، در برخي كشورها خدمتي به نام همنشيني با پدر بزرگ يا مادر بزرگ توسط كاركنان برخي مؤسسات فراهم آورده ميشود. مددكاران اجتماعي در اين موارد مي توانند شما را راهنمايي كنند.
با سازمان هايي كه ممكن است بتوانند به شما كمك كنند، تماس بگيريد. براي بسياري از مراقبين، گروههاي حمايت از مراقبين بسيار مفيد واقع مي شوند. پزشكتان، انجمن بيماري آلزايمر يا انجمن مربوط به سالمندان ممكن است در اين موارد اطلاعاتي داشته باشند. امكان دارد افرادي نظير روانشناس، پرستار روان و يا كار درمانگر بتواند به منزلتان بيايد و راهنمايي تان كند، كه چه طور با رفتارهاي بغرنج و گيج كننده بيمار سازگاري به خرج دهيد و يا اين كه چطور شرايط خانه را بنحوي تنظيم كنيد، كه براي خويشاوندان زندگي در اين خانه راحت تر و امن تر باشد.
ممكن است با پيشرفت بيماري وضع بيمار طوري شود، كه لازم باشد مدتي طولاني در بيمارستان يا آسايشگاه سالمندان بستري گردد. بسياري از مراقبين در اين مورد به شدت احساس گناه مي كنند. احساس گناه نكردن، دشوار است. در نتيجه ممكن است مراقبين سعي كنند همچنان به مراقبت از بيمار ادامه دهند. هر چند كه اين مراقبت به زندگي و سلامتي آنها واقعاً لطمه بزند. شايد برخورداري از اين شهامت لازمست، تا قبول كنيد كه براي انجام چنين وظيفه دشواري توان شما محدود مي باشد و بايد بدون هر احساس گناهي مدتي بيمار خود را بستري نماييد.
بيماري آلزهايمر
تقريباً نيمي از افراد مبتلا به زوال عقل به بيماري آلزهايمر دچار مي شوند. اين بيماري مانند ديگر انواع زوال عقل به كندي شروع مي شود و در ظرف يك تا سه سال به زوال عقل همراه با بي احساسي، بي اختياري و عدم مهار اختلال حركتي و در ظرف 5 تا 10 سال منجر به انهدام بدن و مرگ مي شود. شروع بيماري غالباً مشخص نمي شود، زيرا فراموشي خاطرات جديد را نمي توان از دشواري به خاطر سپردن افراد مسن متمايز كرد. معمولاً از سن 50 سالگي اختلال در به خاطر سپردن آشكار مي شود كه بعداً منجر به تغيير شخصيت مي گردد؛ علائم عصب شناختي، مانند فقدان مهار بازتابها و اختلال گفتار ديرتر آشكار مي شوند.
علت بيماري آلزهايمر هنوز شناخته شده نيست ولي در پديدايي آن احتمال وجود ويروس كند، آمادگي ژنتيكي، سط غيرقابل تحمل آلومينيوم و نقص ايمني بدن مؤثر هستند. بروز آلزهايمر زودرس به احتمال زياد به نابهنجاري ارثي سوخت و ساز سلولي بستگي دارد؛ اين نابهنجاري منجر به تحليل ماده خاكستري كرتكس ارتباطي و زوايد دندريتي و رسوب سلولهاي عصبي مرده با سهم زياد ناقل عصبي و پروتئين مي شود. يك نوع پروتئين در رسوب سلولهاي مرده به نام آميلوئيد وجود دارد؛ اين پروتئين اختصاص به بيماران آلزهايمر و بستگان درجه اول آنها دارد.
در اختلال شديد آلزهايمر ميزان ناقل استيل كولين و آنزيم انتقال دهنده آن در مناطق ارتباطي و هيپوكامپ كاهش مي يابد. افزون بر اين آنزيم تجزيه كننده استيل كولين استراز، نورآدرنالين، سروتونين و فعال شدن مجدد نوروپپتيد سوماتوستاتين و نوروتنسين كاهش نشان مي دهد. فقدان نورونهاي كولينرژيك از هسته هاي زير قشري نظام كولينرژيك ناشي مي شود؛ علت اين فقدان شايد دليل كاهش عامل رشد عصبي، پروتئيني با وزن مولكولي 13000 است. عامل رشد عصبي در هيپوكامپ و هسته هاي پايه مغز جلويي بيشتر توليد مي شود و رشد و توليد ناقل استيل كولين را تحريك مي كند.
بيماري پاركينسون
لرزش آرام، كندي حركات، انعطاف ناپذيري و فقدان كاهش حركات ارادي، از نشانگان مهم بيماري پاركينسون و نيز اختلالهاي شناختي و افسردگي بيماران نيز بخش ديگري از علائم اين بيماري به شمار مي آيند. بيماري معمولاً از سنين 50سالگي به بعد شروع ميشود و علائم آن به طور پيشرونده شدت پيدا مي كند و در 5 تا 20 سال، نرخ مرگ و مير آن سه برابر افزايش مي يابد. در پاركينسون ايديوپاتيك علت هنوز شناخته شده نيست و بيشتر نشانگان پاركينسون با مصرف مزمن داروهاي انتي دوپامينرژيك ظاهر ميشوند. پاركينسون منجر به فقدان سلولهاي دوپامينرژيك جسم سياه و مناطق اطراف آن مي شود و جسم سياه كه بخشي از نظام پيچيده است با كنشهاي حركتي، شناختي و انگيزشي ارتباط دارد، بدين ترتيب فقدان حركت به تنهايي ظاهر نمي شود.
مناطق ارتباطي قشر پيش پيشاني مركز اصلي دريافت تارهاي دوپامينرژيك، كولينرژيك و نورآدرنرژيك است، بنابراين مي توان اختلالاتي، مانند آسيب طرفي پشتي پيشاني را پيش بيني كرد. بيماران مبتلا به پاركينسون و آسيب پيشاني در آزمون دسته بندي كارتهاي ويسكانسين و تكاليفي كه با پاسخ تناوب تأخيري همراه است با اختلال مشابهي روبرو هستند. وجود بيماري را مي توان براساس تعامل ناقلهاي مختلف توجيه كرد؛ زيرا سلولهاي نورآدرنرژيك هسته هاي سرولئوس در بيماران پاركينسون تخريب مي شوند و سروتونين كاهش مي يابد.
درمان پاركينسون با ال دوپا آنزيم پيشرو دوپامين- در ماهها و سالهاي نخست بيماري موجب بهبودي اختلال رواني حركتي، هوشمندي و خلق مي شود- اين امر نشان مي دهد كه در تركيب پيچيده شبكه كنشهاي شناختي و حركتي اشكال تعادلي وجود دارد.
افسردگي
افسردگي اصطلاحي وسيع و مبهم است. براي شخص عادي حالتي مشخص با غمگين و گرفتگي و بيحوصلگي، و براي پزشك گروه وسيعي از اختلالات عاطفي با زير شاخه هاي متعدد را تداعي مي كند.
خصوصيت اصلي و مركزي حالات افسردگي كاهش عميق ميل به فعاليت لذت بخش روزمره، مثل معاشرت، تفريح، ورزش، غذا و سكس است. اين ناتواني براي كسب لذت، حالتي نافذ و پايا دارد.
بطور كلي شدت افسردگي بستگي به تعداد علائم و درجه نفوذ آنها دارد. در خفيفترين فرم، ممكن است فقط معدودي از علائم اساسي وجود داشته باشد.
مهمترين علامت افسردگي ناتواني در كسب لذت از چيزهائي است كه قبلاً براي او لذت بخش بوده است. غذا براي شخص بي طعم، فعاليت جنسي بدون لذت، شغل خسته كننده، و معاشرتهاي پرمعني پيشين پوچ و بي معني مي گردد. غمگيني يكي از خصوصيات افسردگي است. معهذا در تمام فرمهاي آن جزئي از سمپتوماتولوژي نيست. بيمار ممكن است بجاي غمگيني، از گيجي و اضطراب و عدم تمركز فكري شكايت داشته باشد. احساس درماندگي، ميل به خود ملامتگري، كاهش اعتماد به نفس در ميان شايعترين علائم افسردگي هستند. كندي پسيكوموتور، يا برعكس آن تحريك و آشفتگي ممكن است يكي از تظاهرات افسردگي باشد. بيخوابي، به خصوص بيخوابي آخر شب، علامت مهمي است. بياشتهايي و كاهش وزن نيز از علائم عمده افسردگي شمره مي شوند. تغييرات شبانه روزي خلق، به صورت شدت يافتن علائم به هنگام برخاستن از خواب، از خطوط راهنما براي تشخيص افسردگي است. شكايتهاي مبهم از سردرد، كمردرد، دلدرد، يبوست بدون علت آشكار گاهي با افسردگي همراه است. وجود افكار انتحاري تكرار شونده نيز در ميان مهمترين علائم افسردگي بوده و مستلزم توجه جدي است.
كندي رواني- حركتي در حالات افسردگي رويهمرفته علامت شايعي است. معهذا در بيماران سالمند تحريك رواني- حركتي نيز مشاهده مي شود. علائم كلاسيك تحريك رواني- حركتي گره كردن انگشتان به هم و كندن مو است. حالت كلاسيك بيمار افسرده با خميدگي قامت، فقدان حركت خود به خودي و نگاه خيره رو به پائين مشخص است.
افسردگي هر چند كه از شايعترين اختلالات رواني انسان است، معهذا شايد بيش از هر اختلال رواني ديگر ناشناخته مانده يا در تشخيص آن اشتباه مي شود. يكي از علل پنهان ماندن و عدم تشخيص افسردگي درآميختن آن با غمگيني معمولي است. در زندگي هركس موقعيتهايي پيش مي آيد كه خواه ناخواه او را غمگين مي سازد، اما اين حالت با آشفتگي واقعي رواني و تقليل بينش معنوي شخص همراه نيست. برعكس، افسردگي حالتي است كه بركيفيت خلق شخص تأثير عميق گذاشته و نحوه ادراك او را از خويش و از محيطش دگرگون مي سازد. اين تفاوت را شايد با توصيفي كه يك بيمار در ضمن رواندرماني بيان كرده است بهتر بتوان درك كرد: بين غمگيني و افسردگي فرق و بزرگي وجود دارد. وقتي من و زنم اوقات تلخي مختصري داشته باشيم من احساس غمگيني مي كنم. اين حالت را دوست ندارم، اما اين جزئي از زندگي است. كمي بعد هر دو آشتي مي كنيم. ممكن است اين پيش آمد مرا ناراحت كند، اما ديگر سبب بيخوابي من نمي گردد و بطور كلي من احساس خوشي واقعي را از دست نمي دهم. برعكس، وقتي افسرده ام موضوع كاملاً فرق مي كند. اين حالت خيلي آزارم مي دهد. يك عده تغييرات جسماني در خود مي يابم. شب خوابم نمي برد و شايد هم شب را بيدار بمانم. اگراين بار اختلافي با زنم پيدا كنم احساس مي كنم كه ادامه زندگي ما بيهوده است. اگر مشكلي در كارم پيش آيد- كه در مواقع عادي بطور مناسبي رو به راهش مي كنم- احساس مي كنم كه آدم بي فايده اي هستم و در واقع نيروي من بجاي مبارزه با مشكل، صرف درگيري با حس اعتماد به نفسم مي گردد.
بيماران، علائم افسردگي را با عبارات گوناگوني بيان مي كنند: احساس مي كنم كه يك آزردگي دروني دارم، و خيلي زود گريه ام مي گيرد، دست خودم نيست اكثر اوقات انگار كه دارم گريه مي كنم، اما واقعاً اشك نمي ريزم، خيلي ساده بگويم، ملولم آنچه كه قبلاً برايم جالب بود ديگر نيست، حوصله ام از همه چيز سر رفته است. احساس مي كنم اگر بتوانم گريه بكنم راحتتر مي شوم، مي ترسم، نمي توانم تصميم بگيرم، قادر به تمركز حواس خودم نيستم، خودم را درمانده احساس مي كنم. اينها و خيلي عبارات مشابه ديگر از جمله سرنخ هايي هستند كه براي رسيدن به تشخيص افسردگي پزشك را راهنمائي ميكنند.
افسردگي پنهاني
اصطلاحي است كه از سال 1950 به بعد عموميت يافت. اين نوع افسردگي ممكن است در لباس هر نوع شكايت جسمي كه نسبت به درمان هاي مناسب مقاوم بوده است، ظاهر شود. چنين شكايات جسمي معمولاً با درمان هاي ضدافسردگي مثل داروهاي ضدافسردگي سه حلقه اي يا الكتروشوك بهبود مي يابند.
افسردگي اتكائي
سندرمي است كه در بچه ها در نيمه دوم يك سالگي به دنبال محروميت از توجه مادر يا كسي كه نقش مادري داشته باشد ظاهر مي گردد. چنين طفلي ابتدا با خشم و اعتراض و اضطراب به غيبت مادر واكنش نشان مي دهد و پس از آن يأس و بي تفاوتي و به دنبال آن بياشتهايي و تحليل قوا و بالاخره مرگ ممكن است پيش آيد.
افسردگي رجعتي يا افسردگي دوره يائسگي
خطوط افسردگي با بالاتر رفتن سن افزايش مي يابد و از چهل سالگي به بالا شايعتر است.
افسردگي رجعتي با آشفتگي و بيقراري شديد مشخص است و احتمال اقدام به خودكشي يكي از خطرات جدي اين نوع افسردگي است. سندرم آشيانه خالي اصطلاحي است كه گاهي به اين نوع افسردگي اطلاق مي شود.
واكنش سوگ
از متقدمين، فرويد سوگ را واكنش نسبت به فقدان شخصي عزيز يا فقدان چيزي كه جاي شخص را گرفته است، نظير مملكت، آزادي، يا يك شيء ايده آل و نظاير آن تعريف كرده و خصوصيات آنرا غمگيني عميق دردناك، قطع علاقه نسبت به دنياي خارج، كاهش ظرفيت دوست داشتن، و وقفه فعاليت مي داند.
به نظر فرويد سوگ يك واكنش دردناك اما طبيعي شخص داغدار است كه هر چند الگوي زندگي طبيعي را به هم مي زند، معهذا باز هم بيمارگونه شمرده نشده و نيازي براي مداوا نيست. اگر مجال داده شود خود به خود فروكش مي كند و تداخل در آن نه تنها بي فايده بلكه مضر نيز مي تواند باشد.
فرويد در تفكيك افسردگي از سوگ مي نويسد: «در سوگ، اين دنيا است كه براي شخص تهي و بي ارزش شده است، در افسردگي خود شخص» وي به كاهش احترام به نفس در افسردگي اشاره مي كند و ميل به خودملامتگري، كه از خصوصيات واكنش سوگ نيستند. سوگوار هر چند حسرت گذشته را مي خورد اما خود را بي ارزش، پست و تهي احساس نمي كند و چنين شخصي عليرغم فقدان مي تواند به روابط عادي و كارهاي روزمره خود ادامه دهد. ممكن است شخص داغدار بنشيند و به آواز يا موسيقي دلخواه خود گوش فرا دهد لذت هم ببرد و آخر سر هم موجي از غم و اندوه، اشگ از چشمان او سرازير سازد، اما آدم افسرده اصولاً ناتوان از كسب لذت است.
پس از داغديدگي معمولاً يك مرحله عدم واكنش وجود دارد كه به دنبال آن واكنش كامل سوگ ظاهر مي گردد. در مرحله عدم واكنش كه چند ساعت يا روز به طول مي انجامد و گاهي تا دو هفته نيز ممكن است دوام پيدا كند بيمار معمولاً راحت است، انگار كه هيچ اتفاقي نيفتاده است، يا بطور كامل از درك وقوع مرگ ناتوان است. با درك اينكه فقدان واقعاً روي داده است واكنش كامل مي گردد. شدت واكنش، كه با تاسف خوردن، گريه كردن، احساس درماندگي، بي علاقگي به كار، بي توجهي به خود و بي اشتهائي همراه است، پس از دو تا چهار هفته رو به كاهش مي گذارد. در هفته ششم تا دهم خيلي كمتر شده و پس از ماه ششم خيلي جزئي باقي مانده يا از بين مي رود. ضمن چند سال پس از داغديدگي واكنش هاي گذرائي مثلاً در سالگرد فقدان ممكن است مشاهده گردد.
تشخيص واكنش سو بيمار گونه زماني گذاشته مي شود كه شش ماه يا بيشتر پس از فقدان، عليرغم آگاهي كامل شخص از وقوع آن، ميل به انكار در رفتار و گفتار او مشاهده گردد. البته عده اي از محققين معتقدند كه طول اين مدت را فرهنگي كه بيمار متعلق به آن است تعيين مي كند و ختم ماه ششم پس از فقدان هميشه آغاز سوگ بيمار گونه نيست. در هر حال چيزي كه سوگ بيمارگونه را مشخص مي سازد اين است كه فرد سوگوار مدام منتظر بازگشت شخص از دست رفته است، گاهي ناباوري مرگ چنان عميق است كه ممكن است سالها بعد نيز شخص در وقوع مرگ دچار ترديد شود و ديگران را اشتباهاً به جاي شخص از دست رفته بگيرد.
نئوپلاسم های سیستم عضلانی استخوانی انواع مختلفی دارد. شامل تومورهای استوژنیک کندروژنیک، فیبروژنیک ، رابدومیوژنیک(با منشا عضلانی) و نیز تومورهای با منشا سلول های مغز استخوان(رتیکولوم) و سلولهای چربی، عروقی و عصبی هستند. تومورهای استخوانی ممکن است اولیه یا ثانویه (متاستاتیک) به سرطان های اولیه سایر قسمت های بدن(مثل پستان ، ریه، پروستات وکلیه) باشند. تومورهای متاستاتیک استخوان شایع تر از تومورهای اولیه استخوانی هستند.
انواع تومورهای خوشخیم استخوان
تومورهای خوشخیم استخوان و بافت نرم ، از تومورهای بدخیم اولیه استخوانی شایع ترند. تومورهای خوشخیم استخوانی معمولا رشد آهسته و حدود کاملا مشخصی دارند. علایم معدودی ایجاد کرده و باعث مرگ نمی شوند.
نئوپلازی های اولیه خوش خیم سیستم عضلانی اسکلتی عبارتند از: استئوکندروم، کیست های استخوانی(همانند کیست آنوریسمی) استئوئید استئوما ، رابدومیوم و فیبروم. برخی تومورهای خوشخیم همانند تومورهای سلول ژانت، قابلت تبدیل به حالت بدخیم را دارند.
استئوکندورم شایعترین تومور خوش خیم استخوانی است. که معمولا به شکل برجستگیهای بزرگ استخوانی در انتهای استخوان های بلند(ازجمله شانه یا زانو) دیده می شود. این تومور در دوره رشد ایجاد میشود وسپس به شکل توده استخوانی ثابت در می آید. در کمتر از یک درصد بیماران پوشش غضروفی فنجانی شکل استئوکندروم ممکن است به دنبال تروما دچار تغییرات بدخیمی شده وبه کندروسارکوم تبدیل شود. استئوئید استئوما تومور دردناکی است که در بچه ها و در بالغین جوان مشاهده می شود. استخوان سازی واکنشی به دور بافت نئوپلاستیک سبب می شود که یک علامت رادیو گرافیکی اختصاصی برای تومور به دست آید. تومورهای سلول غول پیکر( استئوکلاستوما) تا مدتها به حالت خوش خیم باقی مانده ولی سرانجام به بافت های اطراف تهاجم میابند و باعث تخریب آنها می شوند.
تومورهای استخوانی بدخیم
تومورهای بدخیم اولیه عضلانی استخوانی نسبتا نادرند و از بافت های همبندی و حمایتی (سارکوم ها) یا اجزای مغز واستخوان(میلوم ها) منشا می گیرند(مولتپل میلوما) را در فصل33 ببندید. تومورهای بدخیم اولیه عضلانی استخوانی عبارتند از: استئوسارکوم، سارکوم یوئینگ و فیبروسارکوم . سارکوم های بافت نرم نیز شامل لیپوسارکوم، فیبروسارکوم بافت نرم و رابدومیوسارکوم هستند. متاستازتومورهای استخوانی به ریه ها نیز بسیار شایع است.
سارکوم استئوژنیک( استئوسارکم) شایع ترین نوع و کشنده ترین تومور بدخیم اولیه استخوان است. میزان مرگ و میر بالای این تومور از آن جهت است که در طی مراحل اولیه بیماری به ریه ها انتشار میابد. سارکوم استئوژنیک بیشتر در مردان بین سنین 10 و 25 سال (در استخوان هایی که رشد سریع دارند) در افراد سالمندمبتلا به بیماری پاژه وبه دنبال تابش پرتو های یونیزان دیده می شود و به صورت درد تورم محدودیت حرکتی و کاهش وزن ( به عنوان یافته شوم ) تضاهر پیدا می کند.
توده استخوانی معمولا قابل لمس غیر متحرک و حساس است. گاهی به دمای پوست روی توده افزایش می یابد و وریدهای آن گشاد می شود. تومورهای بدخیم غضروف هیالین که کندروسارکوم نامیده می شوند. از نظر شیوع دومین تومور بدخیم اولیه استخوان محسوب می شود. کندروسارکوم بیشتر افراد بالغ را مبتلا می کند و به صورت توده های بزرگ حجیم و با رشد آهسته تضاهر می یابد. مکانهای شایع تومور عبارتند از: لگن، استخوان ران بازو مهره ها ، کتف و درشتی نی متاستاز به ریه در کمتر از نیمی از مبتلایان رخ می دهد.
اگر تومور از نظر پاتولوژی خوب تمایز یافته باشد باقطع اندام مبتلا و یا برداشت وسیع تومور می توان طول عمر بیمار را افزایش داد. این تومور ها ممکن است پس از درمان مجددا عود کند.
بیماری های متاستاتیک استخوان تومورهای ثانویه استخوان :
تومورهای کلیه ، ریه ، پروستات، پستان ، تخمدان و تیروئید شایع ترین تومورهایی هستند که به استخوان متاستاز می دهند.
تومورهای متاستاتیک بیشتر استخوان های بیشتر استخوانهای جمجمه، ران ، بازو، لگن و مهره ها را مبتلا می کنند. اقلب چند استخوان همزمان درگیر می شود.
پاتو فیزیولوژی
بافت طبیعی استخوان در مقابل توده استخوانی به صورت پاسخ استئولیتیک( تخریب استخوانی) یا استئوبلاستیک(استخوان سازی) عکس العمل نشان می دهد. تومورهای اولیه استخوان با تخریب و تضعیف استخوانها باعث ایجاد شکستگی در آنها می شود. استخوان های طبیعی مجاور در پاسخ به تومور الگوی شکل گیری مجدد خود را تغییر می دهند. ناحیه مبتلا به تومور بزرگ می شود و سطح آن تغییر شکل میدهد.
تدابیر طبی تومورهای اولیه استخوان
هدف از درمان تومور اولیه استخوان تخریب یا برداشتن کامل آن است برای این منظور می توان از روش های جراحی (مثل برداشتن موضعی تومور و یا قطع اندام ازمحل استخوان یا ناحیه مفصلی) پرتودرمانی (در صورت حساسیت تومور به پرتوهای یونیزان) یا شیمی درمانی(قبل یا بعد از عمل به عنوان درمان کمکی برای از بین بردن متاستازهای میکروسکوپی) استفاده کرد.
از طریق برداشتن گسترده تومور و اقدامات ترمیمی و پیوندی میتوان به بهترین نتایج درمانی دست یافت. هنگام انجام اقدامات درمانی در جهت حفظ اندام مبتلا باید دو امر مهم طول عمر و کیفیت زندگی بیمار مدنظر باشد.
به منظور حفظ و نجات اندام ابتدا تومور و بافتهای مجاور را برمیدارند و به جای آنها از پوروتزهای مرسوم یا بافت استخوانی از خود بیمار(اتو گرافت) یا جسد (آلو گرافت) استفاده می شود یا برای بیمار عمل تعویض کامل مفصل انجام می دهند. گاهی برای خارج کردن تومور به روش جراحی لازم است اندام مبتلا قطع شود. برای کنترل موضعی ضایعیه اولیه قطع اندام از بالای تومور انجام میگیرد. به علت خطر متاستاز تومورهای بدخیم استخوانی شیمی درمانی ترکیبی قبل و بعد از جراحی انجام می گیرد. متاستازهای میکروسکوپی نیز ریشه کن شوند. با انجام شیمی درمانی ترکیبی ضمن کاهش اثرات سمی داروها و کاهش بروز مقاومت نسبتا به آنها اثرات درمانی بیشتری حاصل می شود. با خارج کردن کامل استئوسارکوم موضعی و شروع شیمی درمانی احتمال زنده ماندن بیمار در درازمدت افزایش می یابد.
تومورهای ثانویه استخوان
درمان سرطان متاستاتیک استخوان به شکل تسکینی انجام می گیرد. هدف از درمان تخفیف درد و ناراحتی بیمار همراه با افزایش کیفیت زندگی او می باشد. اگر بیماری متاستاتیک باعث تضعیف استخوان گرددبرای جلوگیری از شکستگی مرضی لازم است از وسایل تثبیت کننده و ابزارهای حمایتی استفاده شود برای تقویت استخوان های بلند دارای ضایعات متاستا تیک و پیشگیری از شکستگی مرضی آنها می توان از فیکساسیون داخلی استفاده کرد. به کارگیری فیکساسیون داخلی درمورد شکستگی های مرزی آرتروپلاستی و استفاده از سیمان استخوان (متیل متاکریلات) ناراحتی و درد را به حداقل می رسند.
کنترل درمان عوارض احتمالی
تاخیر در التیام زخم: به علت ترومای بافتی به دنبال جراحی، پرتودرمانی قلبی، تغذیه ی ناکافی یا بروز عفونت ممکن است التیام زخم با تاخیر انجام گیرد.برای بهبود خون رسانیبافتی، پرستار فشار بر روی محل ذخم را به حداقل می رساند.پانسمان استریل و غیر فشاری باعث تسرع فرایند التیام می شود. کنترل و گزارش یافته های آزمایشگاهی به انجام اقدامات لازم برای ثبات داخلی و ترمیم زخم کمک می کند.
تغییر وضعیت بدن بیمار به طور مرتب و مکرر، خطر بروز گسیختگی پوست ناشی از فشار را کاهش می دهد.گاهی بعد از جراحی های ترمیمی بزرگ و پیوند پوستی لازم است برای جلوگیری از گسیختگی پوست پوستو ترسیع روند التیام زخم، از تخت های درمانی مخصوص استفاده شود.
تغذیه ناکافی:
به علت بی اشتهایی، تهوع و استفراغ ناشی از شیمی درمانی یا پرتودرمانی باید بیمار تغذیه کافی داشته باشد تا فرایند ترمیم ذخم تسریع یابد. داروهای ضد تهوع و روشهای آرام سازی باعث کاهش عوارض گوارشی میشود. برای کنترل استوماتیت(التهاب مخاط دهان) میتوان از دهان شویه های بی حس کننده و ضدقارچی استفاده کرد، هیدراسیون کافی بیمار ضرورت دارد.برای دستیابی به تغذیه مناسب، استفاده از مکمل های تغذیه ای یا تغذیه کامل وریدی توصیه می شود.
استئومیلیت و عفونت ذخم ها:
برای کاهش میزان بروز استئومیلیت و عفونت ذخم ها، از آنتی بیوتیکها جهت پیشگیری استفاده می شود و در هنگام تعویض پانسمان، اصول استریل با دقت رعایت میگردد. هنگام التیام ضایعه لازم است از سایر عفونت ها مثل(عفونت دستگاه فوقانی) که ممکن است با انتشار خونی سبب استئومیلیت گردند، جلوگیری کرد. در بیماران تحت شیمی درمانی باید شمارش گلوبولهای سفید به طور مرتب کنترل شود. به بیمار توصیه می شود که از تماس با مبتلایان به سرما خوردگی و سایر عفونت ها خودداری کنند.
هیپرکلسمی:
هیپرکلسمی عارضه خطرناک سرطان استخوان است. نشانه های بروز هیپرکلسمی شامل ضعف عضلانی، ناهماهنگی عضلات، بی اشتهایی، تهوع ،استفراغ، یبوست، تغییرات الکتروکاردیوگراف(کوتاه شدن فاصله QTو قطعه ST ، برای کاردی، بلوک قلبی) و تغییر در وضعیت ذهنی روانی(شامل گیجی ،بیقراری، رفتارساکوتیک) است.
CPUیا Central Processing Unitکه بعضی اوقات از آن به Processorیا پردازشگر هم یاد میشود، درواقع مغز رایانه شماست.
CPUچیست و چه کاری انجام می دهد
ایسنا- وظیفه CPUاین است که تمامی کارهای محاسباتی رایانه را انجام دهد و نیز مدت زمان انجام این محاسبات را به حداقل برساند.
CPUچیزی نیست که شما بتوانید آن را از بیرون کیس رایانهتان ببینید، حتی وقتی در کیس را هم باز میکنید، باز هم برای دیدن CPUباید تمامی سیمها را باز کنید و همچنین فن (خنک کننده) را که روی CPUقرار گرفته باز کنید. درست در زیر این فن یک چیپ مربعی کوچک قرار گرفته که همان CPUرایانه شماست.
وقتی که شما برروی یک برنامه اجرایی کلیک میکنید، اطلاعات برنامه از هاردتان (و در بعضی مواقع از RAM ) فراخوانی شده و به CPUفرستاده میشود. همچنین وقتی که CPUاطلاعات را دریافت میکند، شروع به انجام محاسبات کرده و نتیجه را بدست میآورد.
وقتی محاسبات CPUبه اتمام رسید، CPUنتایج را به قطعه مربوطه میفرستد و بهعنوان خروجی برای کاربر به نمایش درمیآید.
پردازنده یا واحد پردازنده مرکزی (CPU) اصلی ترین بخش کامپیوتر است . این قطعه وظایف مهمی از قبیل عملکرد های ریاضی ، منطقی ، مقایسه ای و محاسبه های مربوط به آدرس دهی در کامپیوتر را به عهده دارد . CPUمهم ترین تراشه بر روی برد اصلی هر کامپیوتر می باشد و آن مدیریت کلیه مراحل پردازش داده ها را به عهده دارد . این قطعه به صورت مستقیم و یا غیر مسقیم سایر قطعات روی برد اصلی و سایر قسمتهای کامپیوتر را نظارت و مقداردهی می کند . پردازنده ها هر چند دارای ابعاد فیزیکی بسیار کوچکی هستند ولی از ابتدایی ترین آنها که از 29000 ترانزیستور تا انواع پیشرفته آنها که 7/5 میلیون ترانزیستور می باشد ، ابعاد فیزیکی آنها بسیار محدود و در حد 2 تا 3 اینچ مربع می باشند .
مشخصه با اهمیت ریز پردازنده ها عبارتند از :
× . سرعت .
× . پهنای گذرگاه داده .
× . پهنای گذرگاه آدرس .
× . ماکزیمم حافظه .
علاوه بر این مشخصه ها تعداد ترانزیستور با کار گرفته شده ، cacheداخلی ، پهنای پالس ، اندازه رجیستر های داخلی در پردازنده ها از اهمیت ویژه ای برخوردار هستند . همه پردازنده ها سه عمل اساسی را انجام می دهند :
× . انتقال اطلاعات
× . حساب و منطق
× . تصمیم گیری
مشخصات فنی پردازنده ها
پردازنده ها به عنوان یکی از اصلی ترین عناصر در یک کامپیوتر به صورت یک تراشه به شکل مربع روی برد اصلی قرار می گیرد . معمولا هر پردازنده دارای خصوصیات ویژه ای است که توسط تعدادی حروف و ارقام که بر روی هر کدام از آن ها چاپ شده ، مشخص می شوند .
این اطلاعات شامل موارد زیر می باشد :
- نام شرکت سازنده .
- نسل پردازنده .
- مدل و نوع پردازنده .
- سرعت پردازنده (MHZ ) .
- ولتاژ مورد نیاز پردازنده .
- شماره سریال پردازنده .
در ادامه به توضیح برخی از این مشخصه ها می پردازیم :
نام شرکت سازنده پردازنده
پردازنده ها توسط شرکت های مختلفی ساخته و ارائه شده اند.
شرکت های مشهور سازنده پردازنده عبارتند از :
- Intel
- IBM
- AMD
- Syrex
- Motorola
- IDT
- NIC
- IIT
گاهی بر روی پردازنده ها نام شرکت سازنده به صورت کامل و گاهی به صورت علائم اختصاری مخصوص شرکت مشخص می شود . مثلا برای محصولات شرکت از AMDبرای مشخص کردن نام پردازنده عبارت ADVANCEDشرکتهای MICRO DEVICESکه کلمه AMDاز آن گرفته شده چاپ می شود .
نسل پردازنده
پردازنده ها بسته به تنوع در مدل و عملکرد آن ها دارای مدل های مختلفی می باشند . معمولا هر گاه یک تغییر اساسی در ساختار یا پردازنده به وجود آمده است نسل جدیدی برای آن نام گذاری شده است . معمولا نسل های مختلف پردازنده ها را با نام ، علائم یا شماره های مختلف نشان می دهند . شرکتهای سازنده پردازنده تولیدات خود را بر اساس یک روش استاندارد نام گذاری می کنند . مثلا شرکت Intelتولیداتش را به صورت 80x86و شرکت Motorolaبه صورت 68xxxنام گذاری می کنند ، که معمولا علامت xجایگزین نسل و مدل پردازنده می شود . مثلا در مورد پردازنده های Intelنسل های اول تا هفتم به صورت زیر می باشد :
همانگونه که مشاهده می کنید از نسل چهارم (80486) به بعد نامگذاری پردازنده های Intelبه صورت 80x86نمی باشد بلکه از نام پنتیوم استفاده شده است .
مدل پردازنده
هر کدام از نسل های پردازنده دارای مدلهای مختلفی می باشد که دارای مشخصات متفاوت می باشند . مثلا در مورد پردازنده و 80386 مدلهای DX , SXو برای 80486 مدلهای SX , DX , DXII , DX4 , DX5برای پنتیوم (نسل پنجم) مدل های پنتیوم کلاسیک و MMX، برای نسل ششم مدل های پنتیوم پرو ، پنتیوم IIو پنتیوم IIIپنتیوم سلرون برای نسل هفتم مدل اتیانیوم را می توان اشاره نمود .
سرعت پردازنده
یکی دیگر از پارامتر های مهم برای پردازنده که معمولا روی پردازنده چاپ می شود ، سرعت پردازنده است . سرعت پردازنده بر حسب مگاهرتز (MHZ) مشخص می شود . گاهی سرعت پردازنده ها معادل سرعت پردازنده مشابه Intelبر روی آن چاپ می شود. در این پردازنده ها که شبیه پردازنده های پنتیوم Intelهستند ، برای نشان دادن سرعت AMD-K5که در سطر دوم آن عبارت PR100چاپ شده است ، بدین معنی است که این پردازنده دارای سرعتی معادل سرعت پردازنده های پنتیوم اینتل با سرعت 100MHZمی باشد . هر چند ممکن است سرعت واقعی این پردازنده کمتر باشد . چنانچه بعد از PR100علامت + هم داشته باشیم یعنی سرعت این پردازنده حتی از پردازنده اینتل با سرعت 100MHZهم بیشتر می باشد .
ولتاژ پردازنده
پردازنده های قدیمی (قبل از کار 468DX4) با ولتاژ 5vکار می کردند . پردازنده هایی که بعد از 486DX4به بازار ارائه شد با ولتاژ 3.3vکار می کردند . امروزه پردازنده های K6از شرکت AMDبا ولتاژهای پایین تر از 3.3v (2.2vمی کنند . طبیعی است هر چه پردازنده با ولتاژ کمتری کار کند توان مصرفی آن کمتر شده و در نتیجه پردازنده کمتر داغ می شود .
C P U
CENTERAL PROCESSING UNITبه معنای یک قطعه به عنوان مرکز پردازشکر است.یا همون مرکز پردازشها.
شنیده ایم که می گویند هر کس روزی یک سیب بخورد، دیگر نیازی به دکتر پیدا نمیکند. اما 8 لیوان آب در روز چه نفعی برای ما دارد؟ صرفنظر از نفخ شکم، آب مزایای زیادی برای سلامتی ما دارد. هر سلول از بدن ما برای درست عمل کردن به آب نیاز دارد و هر عمل متابولیک در بدن نیز تشنه ی آن است.
تقریباً %55 تا %75 از حجم بدن از آب تشکیل شده است، و اگر آبی که در روز از طریق نفس کشیدن، عرق کردن و ادرار از دست می دهیم را حدود 8 لیوان فرض کنیم، ضروری است که بخواهیم این میزان را با خوردن آب دوباره جبران کنیم.
در این مقاله می خواهیم شما را 5 نکته درمورد آب آشنا کنیم تا شاید مشوقی باشد برای اینکه 8 لیوان آب در روز را با کمال میل بخورید!
1. کارایی مغز را بالا می برد
اگر یادتان نمی آید که در مقدمه ی این مقاله چه نوشته بود، احتمالاً مغزتان خشک شده است.
از آنجا که تقریباً %80 از بافت مغزی از آب تشکیل شده است، ضروری است که آب کافی به آن برسانید. آزمایشات بالینی نشان داده است که کمبود آب کارایی حافظه کوتاه مدت را پایین می آورد و به قدرت تمرکز آسیب می رساند.
منطق پشت این مسئله کاملاً واضح است: اگر آن ماده را از مغزتان کم کنید، گرفتار مشکلات عملکردی می شوید. این مثل راندن ماشین بدون بنزین است.
در مغز، آب مایعاتی را که پروتئین و آنزیم ها را حمل می کنند را رقیق می کند، و به رساندن این مواد به مقصد کمک می کند. وقتی آب بدن کم می شود، این مایعات برای رساندن بار خود کندتر می شوند و عملکرد مغز نیز آسیب می بیند.
همچنین آب باعث از بین بردن رادیکال های آزاد که باعث خرابی سلول ها در مغز میشود را از بین می برد.
2. از بسیاری از بیماری های خطرناک جلوگیری می کند
ورم مفاصل، سرطان و بیماری های قلبی، بیماری هایی خطرناک و جدی هستند که میلیون ها نفر را گرفتار می کنند، اما شما می توانید با خوردن آب از ابتلا به این بیماری ها پیشگیری کنید.
آب یکی از مهمترین عناصر در غضروف و نرمه استخوان و مایع زلالی، مایعی که در اطراف مفاصل وجود دارد که باعث چرب کردن محیط می شود، است. وقتی میزان کافی از آب در این ناحیه وجود داشته باشد، اصطکاک کمتری دراطراف مفاصل به وجود می آید و احتمال ابتلا به ورم مفاصل نیز کمتر می شود.
همچنین وقتی میزان کافی آب در سیستم ما باشد، گرچه باعث می شود مجبور شویم تند تند به دستشویی برویم، اما بدن از سموم پاک می شود. اگر این سموم کمتر در بدن ما باقی بمانند، احتمال ابتلا به سرطان نیز کاهش می یابد.
آب نه تنها کمک می کند تا سموم از بدن دفع شوند، نمک اضافی بدن را نیز دفع میکند. تحقیقات نشان داده است که وجود نمک زیاد در بدن باعث بالا رفتن فشار خون شده که این هم منجر به بروز بیماری های قلبی می شود.
3. به کاهش وزن کمک می کند
اگر گرسنه هستید، سعی کنید شکمتان را با آب پر کنید. آب حاوی هیچ میزان کالری یا چربی نیست و ثابت شده است که گرسنگی را نیز برطرف می کند.
همچنین یک لیوان آب متابولیسم بدن شما را نیز افزایش می دهد.
از آنجا که همه ی عملیات های بدن به آب نیاز دارند، بدیهی است که وقتی کم آب بخورید همه چیز در بدنتان کندتر پیش می رود. آب بیشتر باعث بالا بردن متابولیسم می شود که این هم به نوبه ی خود کالری سوزی می کند.
تحقیقات نشان داده است که پس از خوردن دو لیوان آب، 10 تا 40 دقیقه طول می کشد تا متابولیسم بدنتان شروع شود. و وقتی متابولیسم آغاز شد، شما %30 سریعتر کالری می سوزانید.
تحقیقات نشان داده است که اگر آب مصرفی خود تا 6 لیوان در روز بالا ببرید، 5.3 پوند در سال کم خواهید کرد.
4. کرم خوردگی دندان را برطرف می کند
می گویند که یک لبخند با آینه یک تومان هم خرج ندارد، اما میلیون ها تومان می ارزد. پس محافظت از دندان ها واجب می شود.
می دانیم که تامین آب مورد نیاز بدن، به تولید مایعات مختلف در بدن کمک می کند، مثل بزاق دهان که باعث از بین بردن کرم خوردگی دندان ها می شود.
پوسیدگی دندان از تولید اسید ایجاد می شود که مینای دندان را می خورد، اما بزاق دهان این اسید را خنثی می کند. همچنین حاوی مواد معدنی خاصی است که به بازسازی دندان ها کمک می کند.
اگر میزان کافی آب به بدنتان برسانید، و کمتر شکلات و آبنبات بخورید، مطمئن باشید که دندانهایی سالم خواهید داشت.
5. نوشیدن آب زیاد ضرر دارد
نوشیدن میزان معین آب در روز ضروری است اما نیازی به زیاد کردن این میزان نیست. کاری که باید بکنید جبران میزان آبی است که از دست می دهید.
یک فرد متوسط روزانه حدود 2 تا 3 لیوان آب از تنفس، و 1 لیوان دیگر از طریق عرق کردن از دست می دهد. اگر 3 تا 4 لیوان نیز به طور تقریبی از طریق ادرار دفع کند، بدن حدوداً به 8 لیوان در روز آب نیاز پیدا می کند.
شما باید همان میزان آبی که در روز از دست داده اید، را برای بدن دوباره تامین کنید نه بیشتر.
اگر بیشتر از میزان مورد نیاز آب به بدن برسانید، تعادل سدیم در بدن از بین می رود که منجر به مشکلات گوارشی، حملات ناگهانی و حتی بیهوشی می شود.
آب بخورید، سالم بمانید!
آب برای بدن شما ضروری است، و بدون آن فعالیت های بدن شما دچار مشکل می شود. پس اطمینان یابید که میزان کافی آب به بدنتان برسانید تا سلاامتی بدنتان تامین شود.
کرم های ابریشم در طول زندگی خود، ۴مرحله از تکامل را طی می کنند که در بیشتر حشرات قابل مشاهده است
چرخه زندگی کرم ابریشم
حالت بالغ این حشره، پروانه است. در حالی که لارو آن، کرم ابریشم بوده و شفیره آن، در داخل پیله ای که می تند قرار می گیرد تا در نهایت به صورت پروانه از پیله خارج شود. به تدریج با رشد کرم، ۴بار پوست اندازی توسط این حیوان انجام می شود.
از دلایل اصلی منقرض شدن این حیوانات در طبیعت این است که آنها فقط توانایی خوردن برگ درخت توت سفید را دارند.
کرم ابریشم
این کرم ها توسط دانشمندان برای بررسی فرومون ها مورد استفاده قرار گرفته اند. حشرات ماده از خود فرومون ترشح کرده و حشرات نر، به وسیله آنتن های روی سر خود، این فرومون ها را دریافت می کنند. این پروسه به پروانه نر اجازه می دهد که بتواند حشره ماده ای را برای جفتگیری پیدا کند. آنتن روی سر پروانه (بید) ماده از تعداد بسیار زیادی از موهای ریز تشکیل شده که احتمال دریافت فرومون های بسیار ناچیز را نیز برای این حیوان حتی در فواصل زیاد، افزایش می دهد.
مراحل پرورش کرم ابریشم
تفریخ
خروج کرم ازتخم را تفریخ گویند که در شرایط مساعد سیزده روز طول می کشد پس ازاینکه اولین آثار تفریخ مشاهده شد لازم است جهت تفریخ یکنواخت به مدت چهل وهشت ساعت دراتاقی کاملا تاریک که دارای دمای ۲۵درجه سانتیگراد و هشتاد درصد رطوبت داشته باشد قرار گیرد.
رنگ تخم ها در ابتدا آبی روشن است که درست قبل از خارج شدن کرم ها ازتخم تیره رنگ می شوند.
کرم جوان
کرم ابریشم معمولا دارای پنج مرحله تغذیه و چهارمرحله پوست اندازی است که به هر مرحله از تغذیه (سن) و به هر مرحله از پوست اندازی (خواب ) گفته می شود . می توان گفت که کرم ابریشم دارای ۵سن و ۴خواب است سنین ۱و۲و۳را( کرم جوان) گویند.سنین کرم جوان حدود یازده روزطول می کشد.
کرم بالغ
سنین ۴و۵به نام کرم ابریشم بالغ نامیده می شود که ۱۵-۱۶روز به طول می انجامد در پایان سن پنجم کرمها از اشتها افتاده واز تغذیه باز می مانند جثه آنها کوچک شده و به رنگ زرد و شفاف درمی آیند که دراین زمان با گذاشتن وسایل پیله تنی بر روی کرمها موجبات تنیدن پیله فراهم می آید.
عادت غذایی کرم ابریشم
کرم ابریشم از برگ درخت توت برای تغذیه استفاده می کند و هیچ غذای دیگری را نخواهد خورد .برگها باید عاری از مواد آفت کش باشند.
بعد از جمع آوری مقدار زیادی از شاخه های درخت توت با برگ های تازه به عنوان ذخیره غذایی باید آنها را به مدت سه دقیقه در محلول گند زدا قرار داد.
سپس برگها باید در زیر شیر آب خوب شسته شود تا تمام برگها خوب پاک و شسته شود زیرا می تواند باعث کشته شدن کرم های ابریشم شودبعد با تکان دادن آب اضافی برگها گرفته شده و در کیسه های پلاستیکی و جای خنک نگه داری شود.
تشکیل پیله
ابتدای هرتابستان پروانه کرم ابریشم ازپیله خارج می شود پروانه ماده پس ازجفت گیری ۴۰۰تخم کوچک می گذارد که طی تقریبا دوهفته یک کرم ابریشم ۳میلی متری ازتخم خارج می شود به آنها برگ درخت توت سفید داده می شودکه حریصانه آنها را می بلعند سپس طی چهار مرحله پوست اندازی می کنندتا کاملا بالغ شوند .بعد ازحدود یک ماه هرکرم ابریشم شروع به ریسیدن پیله اطراف خودش می کند این کار به وسیله غده ترشح کننده کرم ابریشم انجام می شود.
کرم ابریشم یک تارابریشمی نازک ترشح می کند و بعد با چسبی که تهیه می کندپیله را به صورت سطح صافی به هم می چسباند این کار سه روز و سه شب طول می کشد که بسته به خصوصیات نوع وروش پرورش کرم ابریشم ،یک پیله می تواند وزنی در حدود ۵/۱تا ۵/۲گرم داشته باشد.
اگر چه پیله به عنوان محصول اصلی استفاده نمی شود در عوض برای تهیه ابریشم خام به کار می رود .
دو تا سه روز بعد از تشکیل پیله کرم درون آن به شفیره تبدیل می شودو تقریبا بعد از دو هفته به صورت پروانه از پیله خارج می شود .
نتیجه گیری:
زیبایی خلقت را کسی جز خدای بزرگ و یگانه طراحی نکرده است و قادر هم نیستند که طراحی کنند. خدایی که کرم را به پیله و پیله را به پروانه ای زیبا تبدبل می کند.
کرم ابریشم همان پروانه زیبایی است که در طبعت گردش می کند و زیبایی خلقت را به نمایش می گذارد.
اما این پروانه زیبا ابتدا باید اسارت در پیله ای تنگ را تحمل نماید . این پیله تنگ و تاریک را خودش تشکیل می دهد و در آن صبر می کند تا به پروانه تبدبل شود.
اما این کرم علاوه بر این که به زیبایی خلقت اشاره دارد به صنعت هم کمک بسیاری می کند. چرا که آن پیله منبع ابریشم است. از آن برای تهیه لباس و نخ های متنوع استفاده می شود.
شهر تهران در ۵۱درجه و ۶دقیقه تا ۵۱درجه و ۳۸دقیقه طول شرقی و ۳۵درجه و ۳۴دقیقه تا ۳۵درجه و ۵۱دقیقه عرض شمالی قرار گرفتهاست و ارتفاع آن از سطح آبهای آزاد بین ۱۸۰۰متر در شمال تا ۱۲۰۰متر در مرکز و ۱۰۵۰متر در جنوب متغیّر است. تهران در بین دو وادی کوه و کویر و در دامنههای جنوبی رشته کوه البرز گسترده شدهاست. از جنوب به کوههای ری و بیبیشهربانو و دشتهای هموار شهریار و ورامین و از شمال توسط کوهستان محصور شدهاست.
مشخصه اصلی زمینشناسی تهران قرار گرفتن آن بین توده عظیم رشتهکوه البرز (متعلق به دوران سوم زمینشناسی) و فلات ایران (متعلق به دوران چهارم زمینشناسی) است. مهمترین نمود این مساله وجود گسلهای فعالی چون گسل مشاء، گسل شمال تهران و گسل ری است که موجب شده همواره زمینلرزههای خفیف و نامحسوسی در محل این گسلها به وقوع بپیوندد.
تهران را میتوان به سه منطقه طبیعی تقسیم کرد.
کوههای شمالی. بزرگترین نقطه این کوهها قله توچال به ارتفاع ۳۹۳۳است.
دامنه کوهها. این منطقه شامل قسمتهای شمالی شهر مانند اوین، درکه، نیاوران، حصارک و سوهانک میشود.
دشت جنوبی. بخش اعظم شهر در این دشت قرار گرفته و شیب ملایمی از شمال به جنوب دارد.
بلایای طبیعی
لرزهخیزی
شهر تهران از نظر زمین لرزه جزء مناطق پرزیان (۸ تا ۱۰ درجه مرکالی) بهشمار میآید.[۳] گسلهایی که در تهران و حومه تا شعاع ۱۵۰ کیلومتری مرکز شهر قرار دارند، عبارتند از گسل مشاء، شمال تهران، ری، طالقان، ایوانکی و ایپک که بررسی رفتار آنها حایز اهمیت است.
در علم زلزلهشناسی گسلهایی برای بشر خطرناک شناخته میشوند که حداقل ۱۰ کیلومتر طول داشته و جوان (فعال) هم باشند (گسل فعّال گسلی است که در ده هزار سال گذشته حداقل سبب یک زمین لرزه شده باشد). گسل شمال تهران بزرگترین گسل شهر است که در جنوب دامنه رشتهکوه البرز و در شمال شهر تهران قرار دارد. این گسل از لشکرک و سوهانک آغاز شده تا فرحزاد و حصارک و از آنجا به سمت غرب امتداد یافته است. این گسل در مسیر خود، نیاوران، تجریش، زعفرانیه، الهیه و فرمانیه را در بر میگیرد. گسل مهم دیگر گسل ری است که با توجه به مقاوم نبودن ساختمانهای جنوب تهران در صورت فعال شدن بسیار پرتلفات خواهد بود. این گسل از جاده خاوران شروع شده و با گذر از دولتآباد و حرکت بر مسیر جاده کمربندی تهران در حد نصاب کورههای آجرپزی چهاردانگه به پایان میرسد. نقشه گسلهای تهران اخیرا توسط پایگاه ملی دادههای علوم زمین تهیه شده است.
از نظر زلزلهشناسی تاریخی، شهر تهران زلزلههای بزرگی مانند زلزله ۷٫۱ ریشتری دماوند در ۱۸۳۰ م.، ۷٫۲ ریشتری کرج در ۱۱۱۷ م. ، ۷٫۷ ریشتری طالقان در ۹۵۸ م. ، ۷٫۱ ریشتری ری در ۸۵۵ م. و زلزلههای ۷ ریشتر به بالای بسیارِ دیگری به خود دیده است. با احتمال بالای ۷۰٪، به طور میانگین هر ۱۵۸ سال زلزلهای مخرب در این شهر رخ داده و با توجه به اینکه از آخرین زلزله مخرب که زلزله ۷٫۱ ریشتری دماوند در ۱۸۳۰ م. و به احتمال زیاد مربوط به گسل مشا، حدود ۱۷۸ سال میگذرد، احتمال وقوع رلرلهای بالای ۷ ریشتر در این ناحیه بسیار بالاست. البته دیگر کارشناسان معتقدند با توجه به اینکه در سال ۱۹۳۰ زمینلرزه دیگری در شمال تهران رخ داده که روستای آه (اطراف رودهن) و روستای مبارکآباد (نزدیک آبعلی) در اثر آن به کلی ویران شدهاند، دلیلی ندارد زلزله ۱۸۳۰ را آخرین زلزله یزرگ در شمال تهران به حساب آورد.
سیل
شهر تهران، به طور پیوسته در معرض خطر سیل قرار دارد. از دلایل اصلی این موضوع، میتوان اختلاف ارتفاع زیاد، شرایط اقلیمی خاص، وجود رودخانههای فراوان مانند رود کرج، رود دربند، رود چیتگر و مسیلهای متعدد و قرارگرفتن شهر تهران در پای کوه را نام برد.[۸] همچنین در شهر تهران، ۱۲ حوزه آبریز بالادست مسلط بر آب و ۱۴ کیلومتر نوار مولد سیل از دارآباد تا غرب دره فرحزاد وجود دارد.
تا کنون در این منطقه، سیلهای متعددی رخ داده که برخی از موارد گزارششده شامل سیلاب سال ۱۲۴۶ تهران، سیلاب سال ۱۳۱۶ یوسفآباد، سیلاب سال ۱۳۳۶ امامزاده داوود و سیل سال ۱۳۶۶ تجریش میشوند. پتانسیل سیل در این منطقه، باعث شده که تمهیداتی در خصوص احداث ایستگاه هشدار سیل در منطقهٔ دربند و گلابدره اندیشیده شود.
آب و هوا
آب و هوای تهران متأثر از کوهستان در شمال و دشت در جنوب است. غیر از شمال تهران که تحت تأثیر کوهستان آب و هوای آن تا حدی معتدل و مرطوب است، آب و هوای بقیه شهر کلا گرم و خشک و در زمستانها اندکی سرد است. مهمترین منبع بارش در این شهر بادهای مرطوب مدیترانهای و اطلسی هستند که از سمت غرب میوزند. رشته کوه البرز همجون سدی به نحو موثری از نفوذ بسیاری از تودههای هوا جلوگیری میکند در نتیجه باعث شده است که هوای شهر از از یک سو خشکتر و از سوی دیگر از آرامش نسبی برخوردار باشد
از نظر فصلی، هوای تهران در زمستان تحت تاثیر سیستم پرفشار شمالی (سیبری) قرار دارد. این تاثیر باعث شده است که در این فصل هوا در قسمتهای مرکزی و جنوبی معتدل و در قسمتهای شمالی شهر سرد باشد، به طوریکه در این قسمتها دمای هوا در زمستان بارها به زیر صفر میرسد. همچنین در این فصل به دلیل پدیده وارونگی هوا میزان آلودگی جوی بالاست. در تابستانها عامل مهم سیستم کمفشار حرارتی کویر مرکزی است که سبب میشود هوا گرم و خشک باشد.
میزان بارندگی در سطح شهر تهران عمدتاً کم بوده و به مقدار ۲۴۵٫۸ میلیمتر در طی سال اندازهگیری و تعداد روزهای یخبندان (با دمای زیر صفر) آن نیز ۳۶ روز در سال ثبت شده است (۱۳۷۶).در یک دوره ۴۵ ساله بیشترین دمای تهران ۴۳ درجه سلسیوس و کمترین دمای آن ۱۵- درجه سلسیوس گزارش شده است. میانگین رطوبت نسبی هوا در تهران ۴۰٪ و در شمیران ۴۶٪ بوده است. باد غالب تهران غربی (۲۷۰ درجه) و متوسط سرعت آن ۵٫۵ متر بر ثانیه است. شبها نسیم خنکی از کوه به پایین میوزد (باد کوه) و روزها برعکس نسیمی از سمت دشت میوزد (باد دشت)
منبع اصلی آب شرب تهران رودهای کرج، جاجرود و لار است که توسط سه سدی که بر روی آنها نصب شده تامین میشود. با افزایش مصرف آب، بخشی از آب شرب نیز از آبهای زیرزمینی توسط چاههای عمیق بهدست میآید. چندین رود فصلی هم در تهران وجود دارد که تاثیر چندانی در تامین آب شهر ندارند. گلابدره، حصارک، تجریش و کن مهمترین آنها هستند.
رودخانه کرج پرآبترین رود دامنههای جنوبی البرز است که از بارانهای فصل سرد و ذوب برفهای مناطق کوهستانی نشأت میگیرد و در ۴۰ کیلومتری غرب تهران از کانون آبگیر خرسنگ کوه سرچشمه میگیرد. رودخانه جاجرود از کوههای کلون بسته که جزء بلندیهای خرسنگ کوه است سرچشمه گرفته و این دو رود مجموعاً قسمت عمده آب مصرفی شهر تهران را تأمین مینمایند. تهران به رغم داشتن منابع آبی فراوان به دلیل رشد جمعیت و کمی بارندگی در برخی دورهها با مشکل کمبود آب روبرو است.
نمای شهر
نمای شهر در نقاط مختلف بر اساس عوامل جغرافیایی، اقتصادی، فرهنگی و تاریخی متفاوت است. در شمال شهر که به کوهها نزدیکتر است معمولاً خیابانها و کوچهها شیبدارتر و در جنوب شهر هموارترند. همچنین در جنوب شهر ساختمانهای بلندمرتبه کمتر و در شمال شهر بیشترند. ساختمانهای اداری و دولتی نیز عمدتا در مرکز شهر قرار دارند. از طرف دیگر در مناطقی که تاریخ ساخت آنها جدیدتر است مانند منطقه ۲، منطقه ۵ و منطقه ۲۲ که همگی در غرب و شمال غرب شهر قرار دارند با توجه به پیروی از آییننامههای جدیدتر اصول شهرسازی در آنها بیشتر رعایت شده است. در این مناطق معمولاً عرض خیابانها و کوچهها، سرانه پارکینگ و سرانه فضای سبز از سایر مناطق شهر بیشتر است. برعکس در مناطقی که ساخت آنها زودتر صورت گرفته است مانند منطقه ۱۲ و منطقه ۲۰ معمولاً بناهای تاریخی و سنتی بیشتری وجود دارد.
مناطق شهری
این شهر در حدود ۷۳۰ کیلومتر مربع مساحت دارد</ref>[۱۶] شهرداری تهران از دیدگاه تأمین نیازمندیها و اداره بهتر سطح شهر را به ۲۲ منطقه شهرداری و ۱۱۲ ناحیه بخش کرده که شهر ری و تجریش را نیز شامل شده است. از سوی دیگر وزارت کشور هم برای انجام انتخاباتهای مختلف و کارهای مدیریتی دیگر، تفسیر خاص خود را از شهرستان تهران دارد که بر ۲۲ منطقه شهرداری منطبق نیست و شمیران و ری را نیز شهرستانهایی جداگانه در نظر گرفته است. این شهر به واسطهٔ داشتن شبکه مخابراتی گسترده نیز دارای نواحی هفتگانه مخابراتی میباشد.
در تقسیمبندی وزارت کشور شهرستان تهران در مرکز استان تهران قرار دارد. از شمال به شهرستانهای کرج و شمیرانات، از مشرق به شهرستان دماوند، از جنوب به شهرستانهای ورامین و ری و اسلامشهر و از مغرب به شهرستانهای شهریار و کرج محدود میشود. مرکز آن بخش مرکزی است.
محلههای شهر
کلانشهر تهران امروزه دارای محلهها و شهرکهای فراوانی است.
محلههای قدیمی تهران
تهران قدیم از چهار محله تشکیل شده بود به نامهای سنگلج، اودلاجان (عودلاجان)، بازار و چالهمیدان.
در زمان ناصرالدینشاه قاجار چندین محله تازه در تهران ساخته شد به نامهای ارگ، چاله حصار، خانیآباد، قناتآباد، پاچنار، پامنار، گار ماشین، گود زنبورکخانه، صابونپزخانه، گود عربها و دروازه قزوین.
محلههای نوساز شهر تهران
در زمان دودمان پهلوی و پس از انقلاب ۱۳۵۷ شمار زیادی محله و شهرک در محدوده کلانشهر تهران ساخته شد. برخی از این محلهها همان روستاهای پیشیناند که گسترش داده شدهاند.
موقعيت جغرافيايى و تقسيمات سياسى استان
استان تهران با وسعتى حدود ۹۵۶۱۸کيلومترمربع بين ۳۴ تا ۳۶/۵ درجهٔ عرض شمالى و ۵۰ تا ۵۳ درجهٔ طول شرقى واقع شده است. اين استان از شمال به استان مازندران، از جنوب به استان قم، از شرق به استان سمنان و از غرب به استان قزوين محدود شده و مرکز آن شهر تهران است.
بر پايهٔ آخرين تقسيمات کشورى، استان تهران در سال ۱۳۷۵ داراى ۹ شهرستان، ۲۲ شهر، ۲۰ بخش، ۶۲ دهستان و ۱۹۴۷ آبادى است. شهرستانهاى آن عبارتاند از:
- شهرستان تهران: داراى دو بخش و دو دهستان (سولقان و سياهرود) و يک شهر (تهران) است.
- شهرستان دماوند: داراى دو بخش و هشت دهستان (پشتکوه، حبلهرود، شهرآباد، قزقانچاى، ابرشيوه، آبعلى، تارود و جمع آبرود) و چهار شهر (دماوند، رودهن، گيلان و فيروزکوه) است.
- شهرستان رى: داراى سه بخش و شش دهستان (حسنآباد، وهنآباد، قلعه نو، کهريزک، فشاپويه و غنىآباد) و يک شهر (حسنآباد) است.
- شهرستان ساوجبلاغ: شامل دو بخش و سيزده دهستان (بالا طالقان، ميان طالقان، پايين طالقان، احمدآباد، برغان، تنکمان، جمالالدين، چندار، چهاردانگه، رامجين، سعيدآباد، نجمآباد و هيو) و دو شهر (نظرآباد و هشتگرد طالقان) است.
- شهرستان شميرانات: داراى دو بخش و سه دهستان (رودبار قصران، لواسان بزرگ و لواسان کوچک) و دو شهر (لواسان و فشم) است.
- شهرستان شهريا:ر شامل دو بخش و يازده دهستان (اسماعيلآباد، امامزاده ابوطالب، منجيلآباد، اخترآباد، بىبىسکينه، جوقين، رزکان، فردوس، قائمآباد، ملارد و مويز) و سه شهر (رباط کريم، شهريار و شهر قدس) است.
- شهرستان کرج: شامل دو بخش و هفت دهستان (آدران، آسارا، گرمدره، محمدآباد، پلنگآباد، کمالآباد و اشتهار) و سه شهر (کرج، اشتهارد و ماهدشت) است.
- شهرستان ورامين: شامل سه بخش و هشت دهستان (بهنام پازوکى شمالى، بهنام سوختهٔ شمالى، فيلستان، بهنام سوختهٔ جنوبى، بهنام پازوکى جنوبى، بهنام وسط شمالى، بهنام عرب جنوبى و بهنام وسط جنوبي) و چهار شهر (ورامين، قرچک، پيشوا و پاکدشت جوادآباد) است.
- شهرستان اسلامشهر: شامل دو بخش و چهار دهستان (فيروز بهرام، چهاردانگه، ده عباس و صالحآباد) و يک شهر (اسلامشهر) است.
در همین زمان اولین احصائیه وآمارگیری نشان می دهد که تهران پنج محله (ارگ، عودلاجان، بازار، سنگلج و چالمیدان) و در هر محله ده ها پاتوق، امامزاده، تکیه، مدرسه یا مکتب خانه و صدها محل کسب و کار داشته است. از این دوره به بعد بر اهمیت بازار افزوده می شد و کارکردهای دینی و اقتصادی بخصوص بازار، ساختار اصلی سنتی شهر را تشکیل می داد.
در پایان دوره قاجار، میرزا عبدالغفارخان نجم الملک، اولین آمارگیری همه جانبه را در تهران انجام داد و اولین نقشه شهر تهران را با کمک دانشجویان خود در دارالفنون ترسیم کرد. در حالی که جمعیت شهر به 155736نفر رسیده بود. در آمارگیری نجم الملک، طبقات مختلف اجتماع بر اساس آقایان و کسبه، غلام سیاه، نوکر، زنان محترم، کنیزها، خدمتکار، جوانان وکودکان به تفکیک تعیین شده بودند. همین دوره در تهران زمان آشنایی با تمدن غرب و اوضاع دنیای جدید نیز بود که آثار آن در معماری و زندگی فرنگی به طور کلی هویدا گردید و تهران در مسیر گذر از سنت های دینی و اجتماعی و اخلاقی دیرین خود به غرب گرائی و فرنگی مئابی قرار گرفت و همه نوآوری ها در دربار ناصری آغاز گردید و حصار جدید شهر با 12دروازه بوجود آمد در حالی که داخل حصار خیابان ها و بناهای مسکونی جدید چهره شهر را دگرگون ساخته بود و اداره امور تهران با بهره گیری از تجارب اروپائیان نظم و ترتیب تازه ای یافته بود.
دوره ناصری، عصر گردش مبادلات بازرگانی و تأسیس کارگاه ها، تجارتخانه ها و بانک ها نیز به شمار می رود و در همین دوره بود که حمل ونقل شهری وسیله واگن اسبی مشکل ترافیکی شهر را حل می کرد و جمعیت شهر به حدود 244400رسید. تغییرات فضائی شهر تهران به شیوه دوران ناصری با پیروزی مشروطیت در سال های اول قرن بیستم (1906) به پایان رسید و شهر تهران پا به دوره جدیدی از تحول و تکامل گذارد. دوره پهلوی اول را تهران با جمعیتی در حدود 250000 آغاز کرد در حالی که از لحاظ اجتماعی و سیاسی دوره انتقال از نظام فئودالی و حاکمیت چندگانه به حاکمیت متمرکز و از نظر فرهنگی مذهبی دوره برخورد ارزش های سنتی و مذهبی با فرهنگ وارداتی غربی و غیردینی و از جنبه اقتصادی دوره تکوین صنایع جدید بود. در این دوره شهرسازی جدید با تخریب آنچه موجود بود مانند دروازه ها و حصار شهر و سکونتگاه ها و میادین و پاتوق های سنتی آغاز شد و شهر تهران روز به روز توسعه یافت و بر جمعیت آن افزوده شد. مجموعه های ساختمانی به کمک مهندسین خارجی و داخلی بنا شد که به سبک معماری رضاشاهی معروف است مانند ساختمان های بانک ملی و وزارت دارائی، شهربانی و پست خانه و امثال آن. از نظر فرهنگی- مذهبی قانون اعزام محصل به خارج و تشکیل مدارس و دانشگاه ها با تمرکز امور دولتی و بازرگانی، عامل عمده جلب جمعیت از سراسر کشور به تهران گردید به طوری که در آغاز دوره پهلوی دوم بعد از جریانات شهریور1320 (حمله نیروهای متفقین به ایران در سال های جنگ جهانی دوم)، جمعیت تهران به 880000 ( 1325ه.ش) و در اولین سرشماری رسمی در سال 1335به 1560000 نفر رسید.
پس از غائله افغان در زمان نادرشاه، تهران اهمیت نظامی پیدا کرد به طوری که نادرشاه حکومت تهران را به فرزندش رضاقلی میرزا داد و بعد از فتح هندوستان در تهران مجلسی از علمای مذاهب تشکیل داد و از آن پس مورخان و نویسندگان در تهران بنام دارالامان و حاکم نشین ری و شهریار یاد می کنند. کریم خان زند در محضر شاه سلیمان اول در تهران بر تخت نشست و همواره در سر داشت که تهران را پایتخت خود قرار دهد و به همین علت دستور داد عمارت سلطنتی و دیوانخانه ای بزرگ در تهران بسازند و در نتیجه نویسندگان دوره قاجار از تهران بنام دارالاماره کریم خان یاد می کردند ولی این آقا محمدخان قاجار بود که تهران را در سال1200 پایتخت رسمی کشور ساخت و در آن سال بر تخت سلطنت جلوس کرد و به توسعه ارگ سلطنتی پرداخت و عمارت زیادی بر آن افزود .
آقا محمدخان کوشید که مردم را در تهران ساکن و تجارت را در آن برقرار کند. در زمان فتحعلی شاه برادرزاده آقا محمدخان (1212) زمینه های رشد و توسعه فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی تهران فراهم شد به طوری که جمیع سیاحان خارجی درباره بزرگی و عظمت تهران داستان ها نوشته اند.
هم زمان با تکمیل کاخ ها در زمان فتحعلی شاه، بناهای زیاد دیگری با کاربرد مذهبی و اجتماعی در تهران ایجاد شد که از آن جمله است مسجدشاه یا مسجدسلطانی جنب بازار و مسجد و مدرسه فخریه یا مروی، مسجد فخرالدوله با اوقاف فراوان مسجد جامع و امثال آن.
چنانچه ویلیام اوزلی انگلیسی در 1226نوشته است که تهران با60000 نفرجمعیت، 30 مسجد، 300 حمام عمومی و6 دروازه داشته است. توسعه تهران در زمان محمدشاه از هر حیث ادامه داشت تا این که در اوایل سلطنت ناصرالدین شاه عنوان دارالخلافه ناصری یافت.
از آن به بعد شهرداری تهران و سازمان برنامه و بودجه، عاملین اصلی تغییرات فراوان در سیمای شهرنشینی و تبدیل تهران به یک پایتخت در حال رشد بودند و رشد سریع شهر را از افزایش فوق العاده جمعیت به موجب سرشمارهای رسمی می توان در نظر گرفت.
رشد جمعیت شهر تهران براساس سرشماری های رسمی کشور در طی دوره های 85-1355 بهطور مشروح در جدول 1-1 آورده شده است.
در آغاز انقلاب بزرگ اسلامی، شهر تهران مشکلات شهری زیادی از گذشته ها به ارث برده بود که جنگ تحمیلی با عراق مجالی برای رفع آنها فراهم نمیکرد ولی بعد از پایان جنگ تحمیلی و استقرار کامل جمهوری اسلامی، اصلاحات و توسعه شهر تهران از طریق ایجاد بزرگراه ها و راه آهن زیرزمینی و شهرک های اقماری با نقشه های منطقی ادامه یافت در حالی که سیاست های بزرگ کشوری مانند ایجاد راه ها و توسعه روستاها و انتقال و تأسیس دانشگاه ها در شهرهای دیگر، هیچ یک مانع از افزایش جمعیت تهران نشد و امروز تهران بزرگ مجموعه ای با حدود 14 میلیون نفرجمعیت و هزار کیلومترمربع وسعت است که رفع یا تقلیل مشکلات آن، ازعمده وظایف جمهوری اسلامی ایران به حساب می آید.
جدول 1-1. جمعيت شهر تهران طي سالهاي 85-1355 (هزار نفر)
گویش
تهران در تقسیمات کشوری قدیم و پیش از این که پایتخت ایران شود از ملحقات شهر تاریخی ری بوده است؛ بنابراین گویش مردم این شهر نیز از شعب گویش راجی یا رازی، همان زبانی که از زبان پهلوی منشعب و در شمال و شمال غربی و مغرب و جنوب ایران رواج داشته، بوده است. به تصریح شمس قیس رازی زبان مردم شهر ری و از جمله تهران، حد فاصل زبان دری مشرق و زبان پهلوی مغرب و جنوب ایران محسوب می گردیده است. امروزه از این گویش اثری بر جای نمانده است. این گویش در زبان چند نسل پیش مردم روستائیان مناطق دولاب و شمیران و کن و سولقان شنیده میشد.[۷۶]
جرایم و معضلات اجتماعی
استعمال مواد مخدر توسط ایرانیها زمینهٔ افزایش جرایم را در آن فراهم کردهاست، به طوریکه جرم ۶۰ درصد زندانیهای کشور در رابطه با مسائل مواد مخدر است. در استان تهران نیز حدود ۱۰۰۰ زندانی زن وجود دارد که بیشترین جرم آنها در رابطه با مواد مخدر است. بعد از مواد مخدر بیشترین جرم زندانیان زن مربوط به سرقت و جرایم اخلاقیاست. میانگین سنی زندانیان زن در استان تهران بین ۲۳ تا ۳۲ سال است. در سطح زندانهای استان تهران در ازای ۲۵۰ تن زندانی مرد یک مددکار وجود دارد که این رقم برای زندانیان زن هر ۱۰۰ تن است. هماکنون در ۴۰۰ نقطه جرمخیز و معابر پایتخت به منظور کنترل بهتر تردد و نظارت بر نقاط جرمخیز، دوربینهای مداربسته نصب شدهاستبرای پیشگیری از جرم علاوه بر فعالیتهای انتظامی، آموزش همگانی و جلب مشارکت مردم در راستای اطلاعرسانی و افزایش سطح آگاهی عموم نیز مد نظر ناجا است و در همین راستا وقوع جرایم در سال ۱۳۸۷ نسبت به سال پیش از آن ۷ درصد کاهش یافت.
موزهها
موزه هنرهای معاصر تهران که مهمترین و جامعترین مجموعه از هنر معاصر غرب در قارهٔ آسیا را دارا میباشد
نمایی از ساختمان موزه آبگینه و سفالینه
بیش از ۳۰ موزه در سطح شهر تهران به فعالیت مشغولند که همه روزه تعداد زیادی بازدید کننده بهسوی خود جلب میکنند.
از جمله:
موزه مردمشناسی تهران،
موزه ملی ایران،
موزه فرش ایران،
موزه هنرهای معاصر تهران،
موزه صنایع دستی مجموعه سعدآباد،
آبگینه و سفالینه،
موزه جواهرات ملی
موزه رضا عباسی
کتابخانه و موزه ملک،
ایران باستان،
موزه آثار طبیعی و حیات وحش ایران
و کاخ موزههای:
سعدآباد،
نیاوران،
گلستان
و بسیاری از موزههای دیگر تهران از جذابیتهای آن به شمار میآیند. از تماشاگههای تاریخ، پول، و زمان نیز میتوان به عنوان دیدنیهای تهران یاد کرد.
قناتهای تهران
قناتهای تهران و ری که دشت ورامین را آبیاری میکردند تا سال ۱۳۴۰ جزء پرآبترین کاریزهای دنیا بودند ولی در توسعه شهری و به دلیل تخریب مادر چاهها و نبود لایروبی از رونق افتادهاند. حفر کاریزهای تهران به دوره صفوی و قاجاری باز میگردد. در تهران نزدیک به ۳۰۰ قنات وجود دارد که برخی از آنها یکدیگر را بصورت ضربدری قطع میکنند و طی نشستها تخریب و در حال حاضر در جنوب شهر به صورت روباز مسیر خود را تا ورامین و یا اطراف شهر ری ادامه میدهند. دو عدد از این قناتها در محمودآباد خاوران تهران بدلیل خاکبرداری در سال ۱۳۵۵ به هم وصل شدند و حجم زیاد آب تخریبهای زیادی را بوجود آورد تا اینکه با وسایل مکانیکی این دوقنات مجدداً از هم جدا و به مسیر اصلی اولیه هدایت شدند در حال حاضر در ایران حدود ۴۰۰۰۰ قنات به طول ۲۷۲۰۰۰ کیلومتر وجود دارد. تهران تا سال ۱۳۲۰ بیشترین شمار قنات را دارا بود به گونهای که هر محلهای قنات خاص خودش را داشت. سرچشمههای بعضی از قناتها در توسعه شهری از میان رفته و این باعث شده است که زهکشی آب تهران در جنوب شهر با مشکل روبرو شود.[۸۲]
مکانهای مذهبی
مسجدها، حسینیهها و امامزادهها از جمله مکانهای مذهبی پایتخت هستند که در مجموع ۲٬۰۷۲ مرکز (۱۳۸۷ خ) را شامل میشوند. تهران ۱۵۴۶ مسجد، ۴۸۷ حسینیه، و ۳۹ امامزاده دارد. در واقع برای هر ۳٬۵۱۶ تهرانی یک مرکز مذهبی وجود دارد. بیشترین امامزادههای پایتخت در منطقه ۲۰ متمرکز شده و بعد از آن منطقه ۲ و ۱ دارای بیشترین امامزادهها هستند. در ۱۲ منطقه هم هیچ امامزادهای وجود ندارد.[۸۳]
سینما و تئاتر
بیش از صد سالن سینما در شهر تهران وجود دارد که اکثراً فیلمهای تولید داخل و تعدادی نیز فیلمهای خارجی را اکران میکنند. بیش از چهل آمفیتئاتر نیز در این شهر فعال هستند که نمایشهای گوناگونی را به روی صحنه میبرند. در سال ۱۳۸۹ مسابقات جام جهانی ۲۰۱۰ نیز از بعضی از سینماهای تهران پخش شد.
ورزش
پیست اسکی دیزین
فوتبال ورزش اول شهر است و بیشترین طرفداران را نیز دارد. در کنار آن کشتی نیز به طور سنتی بسیار مورد توجه بودهاست و به عنوان ورزش ملی مورد توجه قرار گرفتهاست. چندین پیست اسکی بسیار زیبا و منحصربهفرداز جمله پیستهای اسکی توچال، دیزین و شمشک در نزدیکی شهر قرار دارند که پیست اسکی دیزین جزء معدود پیستهای اسکی جهان است که در آن امکان اسکی برروی چمن علاوه بر اسکی برروی برف مهیاست. پیست اسکی توچال هم با ارتفاع ۳۷۳۰ متر از سطح دریاهای آزاد پنجمین پیست اسکی مرتفع جهان است و تا تهران تنها پانزده دقیقه فاصله دارد. کوهنوردی و تاحدی صخرهنوردی[۸۵] هم از ورزشهای دیگر شهر است که مخصوصاً در روزهای تعطیل به طور همگانی مورد توجه قرار میگیرد.
ورزشگاه آزادی تهران
فوتبال که پرطرفدارترین ورزش شهر است، هر هفته عدهٔ زیادی را برای تماشای لیگ برتر به ورزشگاه آزادی میکشاند. دو تیم اصلی تهران استقلال و پرسپولیس هستند که شهرآورد بین این دو تیم هر بار تماشاگران زیادی را جذب میکند.
ورزشگاهای فوتبال زیادی در سطح شهر برای برگزاری مسابقات فوتبال وجود دارند. بهجز ورزشگاه یکصد هزار نفری آزادی در غرب، میتوان به ورزشگاه تختی در شرق، شیرودی در مرکز و دستگردی و ورزشگاه راهآهن در شهرک اکباتان اشاره نمود.
از دیگر مراکز ورزشی قهرمانی و یا همگانی شهر تهران میتوان از مجموعه ورزشی انقلاب، مجموعه ورزشی-تفریحی توچال، مجموعه ورزشی چمران (بولینگ عبده)، ورزشگاه آرارات و ورزشگاه شهید کشوری (داودیه) نام برد.
نماد بازیهای آسیایی ۱۹۷۴
بازیهای آسیایی ۱۹۷۴ بزرگترین رویداد بینالمللی ورزشی تاریخ این شهر از ۱۰ تا ۲۵ شهریور ۱۳۵۳ (۱ تا ۱۶ سپتامبر ۱۹۷۴) در تهران برگزار شد. مجموعه ورزشی آزادی تهران و مجموعه ورزشی تختی تهران برای این بازیها ساخته شدند. این هفتمین دوره بازیهای آسیایی بود و برای نخستین بار بازیهای آسیایی در خاورمیانه برگزار میشد. ۳۰۱۰ ورزشکار از ۲۵ کشور در این رویدادچندورزشی شرکت داشتند که رکوردی در زمان خود محسوب میشد.
فرهنگسراها
در تهران مراکزی به نام فرهنگسرا توسط شهرداری تهران ساخته شدهاست که وظیفهٔ آنان ارائهٔ خدمات فرهنگی به مردم است. این مراکز مجهّز به سالنهای سینما، تئاتر، مجموعههای ورزشی، کتابخانه، نگارخانه، کلاسهای آموزش رایانه و غیره هستند و نقش مهمی در پرکردن اوقات فراغت جوانان و ارتقای سطح فرهنگ و آموزش آنان داشتهاند. بیش از ۷۱ فرهنگسرا و خانهٔ فرهنگ در تهران وجود دارد. فرهنگسرای بهمن که با وسعت ۴۰٬۰۰۰ متر مربع در جنوب تهران قرار دارد، فرهنگسرای خاوران در جنوب شرقی، فرهنگسرای شفق و فرهنگسرای نیاوران در شمال تهران نمونههایی از این مراکز هستند.
نشریات
بیش از هزار عنوان نشریّه در ایران منتشر میشود که مرکز تعداد زیادی از آنها تهران است. تقریباً مرکز همهٔ روزنامههای مهم ایران در تهران است.
آموزش و پژوهش
دانشگاهها
آموزش عالی مدرن ایران با تأسیس دارالفنون (۱۲۳۰ خ) توسّط امیرکبیر در تهران آغاز شد. پس از آن در سال ۱۳۱۳ خ. در دورهٔ رضاشاه به همّت افرادی چون محمود حسابی و علیاصغر حکمت، دانشگاه تهران ایجاد شد. هماکنون در فهرست ده دانشگاه برتر وزارت علوم شش دانشگاه تربیت مدرس، تهران، شهید بهشتی، صنعتی امیرکبیر، صنعتی شریف و علم و صنعت ایران در شهر تهران قرار دارند
دانشگاههای علوم پزشکی دولتی موجود در تهران عبارتند از: تهران، شهید بهشتی, ایران، بقیةالله و دانشگاه علوم پزشکی ارتش.[نیازمند منبع]دانشگاه علامه طباطبایی نیز از جمله دانشگاههای زیر نظر وزارت علوم است که در این شهر قرار دارد. همچنین دانشگاه آزاد اسلامی نخستین بار در مرداد ۱۳۶۱ خ. با ایجاد واحد تهران مرکز شروع به کار کرد. سپس بهتدریج واحدهای تهران جنوب، تهران شمال، تهران شرق، تهران غرب و علوم و تحقیقات تهران تأسیس شدند. پس از دانشگاه آزاد، دانشگاه پیام نور در مهر ۱۳۶۷ خ. با هدف آموزش عالی از راه دور تأسیس شد. دانشگاه سوره (نام پیشین: موسسه آموزش عالی سوره) در بهمن ماه سال ۱۳۷۲ توسط حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی تاسیس شد. پس از دو سال پذیرش آزاد، از سال ۷۴ از طریق سازمان سنجش آموزش کشور پذیرش دانشجوی را در ۱۱ رشته آغاز کرد.
مدرسهها
دانشآموزان و آموزگاران کالج آمریکایی تهران در مقابل سالن مککورمک، ۱۳۰۹ خ.
نخستین مدرسه به شیوهٔ مدرن در ایران دبیرستان البرز بود که در آغاز به عنوان یک دبستان در حوالی دروازه قزوین در سال ۱۲۵۱ خ. یعنی ۲۱ سال پس از دارالفنون و ۱۷ سال پیش از دبستان رشدیه توسط جیمز باست، میسیونر پرسبیتری آمریکایی-کانادایی ساخته شد. پس از آن به تدریج مدرسههای بسیار دیگری در شهر ساخته شدند.
هماکنون در شهر تهران ۳٬۰۴۱ مدرسهٔ دولتی با ۳۱٬۹۶۶ کلاس و ۹۳۳٬۹۷۶ دانشآموز و ۲٬۱۲۹ مدرسهٔ غیرانتفاعی با ۹٬۸۵۶ کلاس و ۱۷۲٬۳۸۵ دانشآموز وجود دارد. مدرسههای غیرانتفاعی عموماً در مناطق ۱، ۲ و ۳ شهرداری تهران متمرکز هستند. ۶۰ درصد مدارس غیرانتفاعی تهران استیجاری هستند. تعداد کمی از مدارس تهران دوشیفته بودند و این مدارس نیز در یک برنامه ۴ ساله (تا ۱۳۹۱ خ) تکشیفته شد. دانشآموزان در دورههای ابتدایی، راهنمایی، و متوسطه شامل متوسطهٔ نظری، هنرستان فنی، هنرستان حرفهای، هنرستان کاردانش و پیشدانشگاهی مشغول تحصیل هستند.
کودکستانها
۳۷٬۳۰۰نوآموز دختر و پسر شامل ۶۳۴ شیرخوار، ۱٬۳۲۳ نوپا و ۳۵٬۳۴۳ کودک در کودکستانهای شهر تهران آموزش میبینند (۱۳۸۸).[۹۵] درصد مهدهای کودک تهران استیجاری هستند. کیفیت مهدهای کودک با توجه به مربّیان و نوع آموزشی که به کودکان داده میشود متفاوت است. برخی از مهدهای کودک آموزشهای خود را در دو زبان به کودکان ارائه میدهند. با اجرای طرح ارزیابی و ارتقای کیفیت مهدهای کودک که بر اساس عملکرد آنها صورت میگیرد، مهدهای کودک به مهدهای یک، دو و سه ستاره تقسیم خواهند شد. بهدلیل اینکه بیش از ۹۰ درصد مهدهای کودک خصوصی هستند، هدف اصلی این طرح، ایجاد رقابت در ارتقای سطح کیفیت خدمات است. همچنین در راستای اجرای اصل ۴۴ مراکز پیشدبستانی و مهدهای کودک دولتی به بخش خصوصی واگذار خواهند شد.
حملونقل
فرودگاه بینالمللی مهرآباد
ایستگاه راهآهن تهران
دو فرودگاه بینالمللی مهرآباد و امام خمینی
چهار پایانه مسافربری شرق، غرب، میدان آرژانتین و جنوب
تهران حجم بالایی از ترافیک خطوط راهآهن کشور را به خود اختصاص دادهاست.
خطوط راهآهن تهران-اروپا هم بسیار فعّال است.
زیرساختهای درونشهری:
اتوبوس درونشهری تهران
سهم اتوبوسرانی از حملونقل همگانی شهر تهران با ۶٬۰۵۰ اتوبوس و سامانه اتوبوس تندرو تهران[۹۹] و اتوبوسرانی برقی تنها ۱۷درصد است که در افق سال ۱۴۰۴، باید به ۲۵ درصد و ۱۱٬۰۰۰ دستگاه (با توجه به افزایش جمعیت) برسد
فضای درونی مترو تهران
۹۰کیلومتر متروی تهران در سه خط اصلی و دو خط در حال احداث که یکی بینشهری ست. باید در افق ۱۴۰۴ باید به ۸ خط به طول ۲۵۰ کیلومتر برسد.
احداث گذرگاهها و بزرگراههای کمربندی تازهساز در سالهای اخیر رشدی چشمگیر داشته.
وجود ۱۸۰ پل که مهمترین آنها سوارهرو بوده و ۶۰ پل در حال ساخت. از این ۱۸۰ پل ۱۱۰ پل نیاز به بازسازی و مقاومسازی دارند
طرح ترافیک
شبکهٔ متروی تهران
سابقهٔ بحث و گفتگو دربارهٔ احداث قطار شهری در تهران به ۱۱۰ سال قبل بازمیگردد. تأسیس تراموای شهری از جمله نکات پیش بینی شده در امتیاز نامهای بود که بارون ژولیوس دو رویتر در عهد ناصرالدین شاه روی کاغذ آمد. در همین سالها یک خط آهن روزمینی بین دروازه شهری ری (حضرت عبدالعظیم) و میدان باغ شاه، با نام معروف ماشین دودی، ساخته شد.
متروی تهران در نه خط طراحی شدهاست اما در حال حاضر، پنج خط آن فعال میباشد که عبارتند از: خط یک، که از ایستگاه تجریش تا ایستگاه کهریزک امتداد دارد، این ایستگاه دارای بیشترین مسافر خطوط مترو تهران است. خط دو، از ایستگاه فرهنگسرا آغاز و تا ایستگاه تهران (صادقیه) ادامه دارد. خط سه، که از ایستگاه بهشتی تا ایستگاه آزادگان در حال حاضر فعال میباشد. خط پنج، از ایستگاه تهران (صادقیه) آغاز و تا ایستگاه گلشهر (کرج) امتداد پیدا میکند. خط چهار نیز از ایستگاه اکباتان (ارم سبز) تا ایستگاه شهید کلاهدوز ممتد شدهاست
بزرگراهها
نمایی از بزرگراههای همت و شیخ فضلالله نوری در تهران
تهران دارای یک شبکهٔ وسیع و پیچیدهٔ جادهای و خیابانی است، این شهر از آنجا که سالهاست با مشکل ترافیک مواجهاست لذا مدیران این شهر در طول سالهای گذشته به ویژه پس از انقلاب اسلامی ایران مجبور به طراحی و ساختن بزرگراههای مختلف شدهاند تا بتوانند معضل ترافیک را حل نمایند. بزرگراههای زیادی در تهران وجود دارند که مهمترین آنها عبارتند از: آزادراه تهران کرج، بزرگراه آزادگان، بزرگراه نواب بزرگراه اشرفی اصفهانی، بزرگراه آفریقا، بزرگراه آیتالله کاشانی، بزرگراه آیتالله مدرس، بزرگراه بسیج، بزرگراه تندگویان، بزرگراه جلال آل احمد، بزرگراه رسالت،بزرگراه امام علی، بزرگراه شهید بابایی،بزرگراه شهید یاسینی بزرگراه شهید چمران (پارکوی)، بزرگراه شهید حکیم، بزرگراه شهید همت، بزرگراه شیخ فضلالله نوری، بزرگراه صدر، بزرگراه کردستان، بزرگراه محمدعلی جناح، بزرگراه مخصوص کرج، بزرگراه نیایش، بزرگراه یادگار امام.
ترافیک
جمعیت زیاد تهران و رفتوآمد انبوه خودروها منجر به تبدیلشدن خیابانها به پارکینگ و ایجاد راهبندانهای متعدد و شدید در این شهر شده که بهدلیل آلایش شدید هوا، اتلاف وقت و فشار اقتصادی بر شهروندان بحران تلقّی میشود. در پاییز ۱۳۸۶ «طرح جامع حملونقل و ترافیک تهران» تهیه و تصویب شد. این طرح، که اهداف کلی آن بر اهداف طرحهای فرادست – مانند «طرح جامع تهران»[۱۰۳] و همچنین برنامه چهارم توسعه اقتصادی ایران – استوار شدهاند، چشم انداز تحولات مطلوب این شهر در ۲۰ ساله آینده را ترسیم میکند. در طرح جامع حمل و نقل و ترافیک تهران[۱۰۴] شاخصهای حملونقلی تهران در سال ۱۳۸۶ و سال ۱۴۰۴ در مقایسه با متوسط شهرهای اروپایی در قالب ارقام و آمار ارائه شدهاند.
آلودگیهای زیستمحیطی
آلودگی هوا
آلودگی هوا در شهر تهران عمدتاً مصنوعی و ناشی از فعّالیّت وسایل نقلیهاست که سهمی ۸۰ درصدی[۱۰۵] در آلودگی هوای شهر دارند و تولیدکنندهٔ گازهای سمی دی اکسید نیتروژن و مونو اکسید کربن هستند. این وسایل نقلیّه گاز دی اکسید کربن نیز تولید میکنند که هرچند سمّی نیست اما سبب گرم شدن زمین میشود.[۱۰۶] ارائهٔ یارانهٔ سوخت -و در نتیجه ارزان بودن آن- و تعرفهٔ بالای گمرکی بر خودروهای وارداتی -و در نتیجه افت کیفیت تولیدات خودرو- و ورود سالانهٔ انبوهی از خودروهای تازهساز از یک سو و محصور بودن در بین کوهها از ۳ طرف -که مانع خروج آلودگیها از شهر میشود- عوامل اصلی آلودگی هوا در تهران هستند. سالانه بیش از ۵۰۰ گرم ذرّات آلاینده معلّق وارد بدن هر تهرانی میشود در حالی که بدن تنها توانایی پالایش ۲۳۰ گرم آلاینده را در سال دارد. آلودگی هوا به تنهایی در شهر تهران روزانه حدود ۳۰ تن را به کام مرگ میفرستد. همچنین کیفیت پایین بنزین عرضه شده در ایران که خود ناشی از تحریمهای علیه ایران و استفاده از مواد آلاینده به جای کاتالیست در فرایند تولید بنزین است نیز جزو دلایل آلودگی هوای شهرهای بزرگ نظیر تهران دانسته میشود.
گسترش وسایل نقلیه عمومی به ویژه مترو و فرهنگسازی برای استفاده از این وسایل و الزام خودروسازها به پیروی از استانداردهای روز و رساندن قیمت سوخت مصرفی به سطح قیمتهای جهانی از مهمترین راهکارهای مبارزه با آلودگی هوا شناخته میشوند
آلودگی صوتی
تهران آلودهترین شهر جهان از نظر آلودگی صوتی است. یکی از منابع اصلی آلودگی صوتی در تهران صدای اگزوز موتورسیکلتها است که ۲۵٪ آلودگی صوتی شهر را تشکیل میدهد. تعداد موتورها در نقاط مرکزی شهر به مراتب بیشتر است.
منبع دیگر آلودگی صوتی در شهر خودروهای سواری هستند که حدود نیمی از وسایل نقلیهٔ آن را تشکیل میدهند.
آلودگی صوتی نیمی از خودروهای سواری و موتورسیکلتهای تهران بیش از حدّ استاندارد است. این استاندارد برای مناطق مسکونی در روز حدود ۵۵ و در شب حدود ۴۵ دسیبل بوده و میزان مجاز انحراف از آن نزدیک ۱۵ دسیبل است.
کشورهای پیشرفتهٔ دنیا جهت اجرا و ساخت اتوبانها و مناطق حسّاس به سر و صدا مانند مدارس و بیمارستانها از نقشههای صوتی استفاده میکنند. در تهران نیز منطقهٔ ۷ اولین منطقهای بودهاست که این نقشهها برای آن تهیه شده و به ترتیب مناطق ۶، ۱۲، ۱۱، ۹ و ۱۰ خواستار تهیه این نقشهها توسط واحد صوت سازمان کنترل کیفیت هوای تهران بودهاند. ده منطقه پر سر و صدای تهران به ترتیب مناطق ۶، ۱۰، ۱۱، ۱۲، ۷، ۱۳، ۳، ۱۹، ۱۸ و ۲ هستند. این ردهبندی با توجه به تعداد و سرعت خودروها در این مناطق، مقدار کیلومتر پیمایش خودروها و توزیع نوع آنها در هر منطقه و تعداد اتوبانهای موجود انجام شدهاست.
آلودگی آبهای زیرزمینی
آلودگی آبهای زیرزمینی تهران یکی از بزرگترین معضلات زیستمحیطی این شهر است. تهران از نظر سیستم فاضلاب در بین شهرهای جهان در بین ۱۰ شهر آخر قرار دارد. نبود سامانهٔ دفع فاضلاب در شهر تهران جزء اصلیترین مشکلات زیستمحیطی این شهر قلمداد میشود. درحالیکه مهمترین لازمهٔ طرّاحی و جانمایی یک شهر تأمین فاضلاب آن است، سیستم تصفیه فاضلاب در تهران وجود ندارد و آب فاضلاب مستقیماً وارد قناتها و آبهای زیرزمینی میشود و این در حالیست که کمبود بارش در این شهر سبب روی آوردن مسئولان به استفاده از آبهای زیرزمینی برای تأمین آب مصرفی ساکنان شدهاست. آبهای زیرزمینی تهران هم آلودگی شیمیایی و هم میکروبی دارند که دلیل آن نبود شبکه فاضلاب و وجود صنایع در داخل شهر است.[۸۳]
معضل موشها و حیوانات موذی تهران
بالغ بر ۳۰ میلیون موش در تهران زندگی میکنند. در ۰۱ مهر ۱۳۹۳ در خبری اعلامشد براساس آمارها از موشهای تهران، به ازای هر نفر از جمعیت حدود ۱۲ میلیونی این کلانشهر چهار موش وجود دارد؛ محمد حقانی، رییس کمیسیون محیط زیست شورای شهر نیز پیش از آن از آمار ۵۰ میلیون موش زندهخوار درپایتخت خبر دادهبود،عدم رفتار مناسب شهروندی از سوی مردم و ریختن زبالهها به جویها و خیابانها باعث رشد تعداد موشها در ۲۲ منطقه شهر تهران شده است
سیاست
مجلس شورای ملی
شهر تهران علاوه بر اینکه مرکز سیاسی کشور ایران است، مرکز استان تهران و شهرستان تهران نیز به شمار میرود. مهمترین نهادهای دولتی و قضایی شامل وزارتخانهها، مجلس شورای اسلامی و... در آن واقع شدهاست و تاثیرگذارترین مقامهای کشور ایران شامل رهبر، رئیس جمهور، رئیس مجلس، رئیس دستگاه قضایی، رئیس و بعضی از اعضای مجلس خبرگان رهبری، رئیس و اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام، اعضای شورای نگهبان، وزرای کابینه و اعضای شورای عالی امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران در آن زندگی میکنند.
مردم این شهر در ۲۰۰ سال گذشته همیشه از تاثیرگذارترینها در سیاست کشور ایران بودهاند. این تاثیرگذاری شامل حضور آنها در ساختار سیاسی کشور، جریانهای تغییردهنده سیاست کشور شامل انقلابها (انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی) و جنگها (جنگ تحمیلی) میشود به طوریکه درصد شهدا در برخی محلههای تهران از این درصد در همه نقاط دیگر کشور بیشتر است.
این شهر ۳۰ نماینده در مجلس شورای اسلامی دارد. ادارهٔ شهر توسط شهرداری تهران انجام میشود. شهردار تهران توسط شورای شهر تهران انتخاب شده و این شورا بر عملکرد شهرداری نظارت و برای اداره شهر قانونگذاری میکند. شهر تهران به لحاظ اداری به ۲۲ منطقه شهرداری و ۱۱۲ ناحیه تقسیم شده و شهرهای تجریش و ری را نیز دربرگرفتهاست.
شورای اسلامی شهر تهران
شورای اسلامی شهر تهران شوراییاست متشکل از ۳۱ نماینده که بر طبق قانون شوراها مسئول ادارهٔ شهر تهران است. مهمترین وظایف شورا انتخاب شهردار به مدت چهار سال، نظارت بر عملکرد شهرداری و در صورت لزوم برکناری شهردار، تصویب طرحهای لازم برای رفاه بیشتر شهروندان و نظارت بر اجرای آنها، تصویب بودجه سالانه شهرداری، تصویب اساسنامه مؤسسات و شرکتهای وابسته به شهرداری هستند. .
پیشینه شورای شهر تهران، یا به تعبیر آغازین خود بلدیه، به تشکیل نخستین نهاد قانونگذاری (مجلس شورای ملی) بازمیگردد. در حقیقت یکی از نخستین قوانین مصوب مجلس شورای ملی، «قانون بلدیه» است که در سال ۱۲۸۶ خ. به تصویب رسید و به این ترتیب یکی از آرمانهای بزرگ انقلاب مشروطه جامه عمل پوشید. در طول ۹۵ سال پس از آن تاریخ تشکیل و دوام شورای شهرها با فراز و فرودهای بسیاری همراه بودهاست. به طور خلاصه در طی سالهای ۱۲۸۴ تا ۱۳۰۴ در پی انقلاب مشروطه نخستین قانون شوراها تصویب شده و به اجرا گذاشته میشود. پس از آن از ۱۳۰۴ تا ۱۳۲۰ و پس از کودتای سال ۱۲۹۹ رضا خان و پس از آن به قدرت رسیدن وی، قانون بلدیه لغو شد و با تصویب قانونی جایگزین، انتخاب شهردار از وظایف «وزیر داخله» شمرده شد. پس از سقوط رضا شاه و در حالیکه محمد رضا تسلط چندانی بر امور کشور نداشت، در ۱۳۲۸ سومین قانون شوراها به تصویب رسید. دوباره بعد از کودتای ۱۳۳۲ و سرنگونی دولت مصدق و تسلط محمد رضا بر امور کشور این قانون لغو شد. پس از پیروزی انقلاب تشکیل شوراها به یکی از خواستهای مردم و روحالله خمینی تبدیل میشود. اما ایجاد شوراها تا زمان روی کار آمدن دولت سید محمد خاتمی به تأخیر میافتد و بالاخره در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۳۷۸ شورای شهرها بر اساس قانون شوراها مصوب سال ۱۳۷۵ مجلس شورای اسلامی تشکیل میشوند.
شهرداری تهران
شهرداری تهران سازمانی غیردولتیاست که در ۱۲ خرداد ۱۲۸۶ خ تأسیس شد و ادارهٔ شهر تهران را به عهده دارد. مسئولیت ادارهٔ این سازمان با شهردار تهران است که پیش از این با حکم وزیر کشور ایران منصوب میگردید ولی اکنون با حکم شورای شهر تهران انتخاب میشود. شهرداری تهران شامل ۲۲ منطقه است که اداره هر منطقه به عهده شهردار آن منطقهاست. طرح جامع شهر تهران در زمان شهرداری غلامرضا نیکپی تدوین شد.بعد از انقلاب نیز غلامحسین کرباسچی توانست به عنوان اولین شهردار پس از جنگ با بازسازی شهر تهران که در پی سیاستهای انقباضی دوران جنگ با مشکلات فراوانی دست و پنجه نرم میکرد، از طرح انتقال پایتخت که هزینه آن در سال ۱۳۶۹ مبلغ ۱٬۲۰۰ میلیارد تومان تخمین زده شده بود جلوگیری کند. در بین دیگر شهرداران اخیر تهران محمود احمدینژاد قرار دارد که توانست پس از شهرداری تهران، به مقام رئیس جمهوری برسد. شهردار تهران هماکنون محمدباقر قالیباف است که از شهریور ۱۳۸۴ در این پست قرار گرفتهاست.
خلاقيت، ريسک، و نوآوري در کارآفريني از ضرورياتي است که هم در شروع توليد کالاها و فعاليتهاي کارآفرينانه کاملاً نو، و هم در انتقال موفقيتآميز شرکت به بازارهاي جهاني مؤثرند. براي مثال مال ميکسون توانست براي شرکت اينواکر که رونق خود را از دست داده بود مجدداً رونق داخلي کسب کند و حتي به طور باور نکردني آن را در بازارهاي جهاني مطرح کند.
شرکت آمريکايي اينواکر، که توليدکننده و توزيعکننده پيشروي جهاني در امر محصولات پزشکي خانگي است، کار خود را در سال 1885 با نام شرکت وُرتينگتون آغاز کرد که شرکت کوچکي در ايليريا درايالت اوهايو بود. شرکت مذکور وسيلهاي را در خط توليد داشت که براي جابهجايي معلولان جسمي طراحي شده بود. با تغييراتي که در شرکت ورتينگتون پديد آمد از جمله الحاقها و واگذاريهايي که شد، فعاليت محوري آن که صندلي چرخدار بود در دهه 1970 به بخش کوچک و نسبتاً گمنامي به نام شرکت جانسون و جانسون واگذار و فروش آن آغاز شد. بر پايه مقياسهاي سنتي بازار، فروش چنداني نداشت. حجم فروش در سال 1979حدود 19 ميليون دلار و تعداد کارکنان به 350 نفر ميرسيد؛ کالاي توليدي اصلي آن نيز صندليهاي چرخدار دستي و آهني بود که استفاده از آن بسيار دشوار بود. هيچ کالاي جديدي نيز در برنامه توليد نداشتند. پيشنويس صورت درآمد 1979 نيز نشان ميداد بعد از آنکه ميکسون با دريافت وام اين شرکت را خريد درآمد خالص آن فقط 000/100 دلار (دو از يک درصد سود) بود. شرکت اِورست و جِنينگ، رقيب پرتواني که شش بار بزرگتر از اينواکر بود، 80 درصد بازار صندلي چرخدار را تحت کنترل خود داشت و اين در حالي بود که سهم بازار اينواکر کمتر از 10 درصد را نشان ميداد.
مال ميکسون که درآن هنگام معاون بازاريابي بخش محصولات اسکنر سي تي در شرکت تابعه تجهيزات تخصصي جانسون و جانسون بود فراسوي اين مشکلات را ميديد و از اين رو کار خود را بر افزايش توان بالقوه تجهيزات پزشکي خانگي متمرکز کرد. با جمعآوري گروهي از سرمايهگذاران ناحيه کلِولَند، هدايت خريد کلي و تملک شرکت را به عهده گرفت. بودجه آن نيز از 5/1 ميليون دلار سرمايه صاحبان سهام و 5/6 ميليون دلار بدهي تأمين ميشد. تأثير تشويقهاي پدر ميکسون با بازتابهاي ناشي از تربيت وي در محيط زراعي اسپيرو واقع در ايالت اوکلاهما که شهري کوچک بود و افراد رابطه نزديکي با هم داشتند اعتماد به نفس، اراده قوي و تصميم راسخ به ميکسون بخشيد.
مايکل اس. دِل
برخي خبرگان ممکن است اظهار کنند که سازماندهي و راهاندازي فعاليت اقتصادي سادهترين بخش شروع کار است، ولي ابقاي آن دشوارترين و چالشانگيزترين مرحله است. در فصلهاي قبل ديديم که درصد هشداردهندهاي از فعاليتهاي اقتصادي شکست ميخورند و دليل شکست نيز به ندرت فقدان پشتوانه مالي يا مديريت ضعيف بوده است. بررسي دقيقتر اغلب روشن کننده اين نکته است که مشکلات حقيقي مربوط به مسائل بازاريابي است؛ از قبيل شناسايي مشتري، تعريف درست کالا و خدمات جهت برآوردن نيازهاي مشتري، قيمتگذاري، توزيع، و تبليغات.
از آنجايي که کارآفرين بايد اين مسائل را در کوتاهمدت و بلندمدت پيشبيني کند، لازم است طرح بازاريابي تدارک ببيند. همانطور که در فصل پيشين گفتيم، طرحريزي، دامنه گستردهاي از فعاليتها را در بر ميگيرد و قصد بر اين است که به طور رسمي فعاليتها، راهبردها، وظايف، بودجهها و کنترلهاي فعاليت اقتصادي را جهت نيل به اهداف مشخص و معيني با ذکر جزئيات تعريف کنيم.
مايکل اس. دِل مطالب فوق را بهتر از همه ميداند. اکنون که در سنين بين سي و چهل به سر ميبرد، فرد تازه نفسي در بازار بسيار رقابتي ريزرايانه است که در آن بسياري از شرکتهاي سابقهدارتر، با مشکلاتي روبهرو بوده يا حتي شکست خوردهاند. وي مبتکرترين و خلاقترين فرد در بازاريابي رايانه در دهه قبل شناخته شده و توانسته در بازاري به موفقيت برسد که ديگران آن را نشدني ميپنداشتند.
مايکل هميشه تمايلات کارآفرينانه داشت. در 12 سالگي حراج سراسري تمبر پستي با سفارشات پستي به راه انداخت که در نتيجه نخستين درآمد خود را به مبلغ 2000 دلار کسب کرد. اگر چه والدينش مايل بودند پزشک شود، خودش هميشه و به ويژه پس از ادامه تحصيل در رشته رايانه در دانشگاه تگزاس واقع در شهر آستين ميدانست که روزي شرکت رايانهاي خود را برپا خواهد کرد.
دِل، که از دست فروشندگان بياطلاع مغازههاي الکترونيکي به تنگ آمده بود، در سال 1984 و در 19 سالگي ترک تحصيل کرد و 1000 دلار پسانداز خود را براي راهاندازي شرکت رايانههاي شخصي با مسئوليت محدود به کار انداخت و خيلي زود نام آن را به شرکت سهامي رايانه دِل تغيير داد. ايده فعاليت اقتصادي وي استفاده از بازاريابي ابتکاري با سفارشات پستي جهت رسيدن به مشتريانش بود. در واقع در اينجا بود که با نخستين مانع روبهرو شد: دستگاههاي خود را از کجا تأمين کند. در ابتدا تصميم گرفت رايانههاي آي بي اِم را از بازار غيرقانوني خريداري کند چرا که شرکت آي بي اِم به عوامل توزيع خود اجازه نميداد رايانههاي شخصي را به کسي که قصد فروش مجدد آنها را دارد بفروشند. ولي، اين امر براي رفع نيازهاي مشتريانش کافي نبود، از اين رو دوباره به سراغ قدرت ابتکار خود رفت، و با درک اين مطلب که بسياري از عوامل توزيع اغلب قطعات سختافزاري زيادي دارند که بخش قابل توجهي از آنها را نميتوانند بفروشند، به سراغ اين خردهفروشان رفت و پيشنهاد خريد مازاد قطعات را به قيمت تمام شده مطرح کرد. سپس رايانههاي شخصي خود را با کارت تصويري و ديسک سخت آنها ارتقا بخشيد و با بازاريابي مستقيم فروخت.
تایموتی برنس
Timothy Berners lee
"World Wide Web" اصطلاحي آشنا براي تمامي كاربران اينترنتي است كه در سراسر اين كره پهناور همه آنها به هر زبان و مليتي كه باشند يك برداشت مشترك از آن دارند. اما شايد بسياري از شما دوستان اطلاعي نداشته باشيد كه اين كليد ورودي سايتهاي جهاني از كجا و توسط چه كسي پديدار گشته است.
"Timothy Berners lee" در سال 1964 در لندن ديده به جهان گشود. از همان دوران كودكي عشق و علاقه فراوان به سر هم كردن اشياي كم ارزش دور و بر خودش جهت ساخت لوازم باارزشتر نشان ميداد، بارها و بارها با كنار هم قرار دادن قوطيهاي كنسرو براي خودش ماشينهاي اسباببازي درست ميكرد و آنها را مقابل چشمان كودكان همسايه به نمايش ميگذاشت. هنگامي كه اندكي بزرگتر شد به سراغ وسايل برقي رفت قطعههاي ساده الكترونيكي ساخت "Tim" براي فروشندگان لوازم الكتريكي محله سكونتشان اصلاً قابل باور نبود.
سالها بعد در سال 1976 از كالج "Qeen" دانشگاه آكسفورد فارغالتحصيل شد و در همان زمان بود كه اولين كامپيوتر خود را به همراه لحيم يك تكه آهن، چند قطعه TTL، يك عمل كننده 6800M و يك تلويزيون قديمي ساخت. با انجام اين كار، توسط يك شركت مخابراتي با نام «Pleesy» كه يكي از توليدكنندگان بزرگ تجهيزات مخابراتي در بريتانيا به شمار ميرفت، جذب شد. مدت دو سالي را كه در آنجا بود توانست ايستگاههاي تقويتي پيامها را تقويت بخشد و از اين رو كمك بسيار موثري به اين صنعت اهدا كرد.
دو سال بعد يعني در سال 1978 از «Pleesy» جدا شد و به كمپاني بزرگ ديگري به نام «DGnash» پيوست، جايي كه او با هوش و ابتكار بالاي خود توانست يك نرمافزار حروفچيني براي چاپكنندههاي هوشمند طراحي كند.
يك سال و نيم بعد به عنوان مشاور ارشد در لابراتوار فيزيك اروپا در سوييس به كار شد و در مدت شش ماهي كه در آنجا فعاليت ميكرد توانست براي خودش برنامه ذخيره اطلاعات ويژهاي با كارايي بالا طراحي نمايد، از آنجا كه «Enquire» برنامه طراحي شده را تنها براي استفاده شخصي خودش ابداع كرده بود، درصدد انتشار آن برنيامد اما جالب اينجاست كه همين برنامه بعدها زمينهساز طراحي «WWW» گرديد.
با جدايي از لابراتوار فيزيك به كمپاني مشهور «CERN» پيوست، در همان جا بود كه خلاقيت «Tim» در زمينه طراحيهاي كامپيوتري بيش از پيش شهره خاص و عام شده بود و توانست با استفاده از توانايي بالايش در اين امر برنامههاي بسيار متنوعي را طراحي كند كه از جمله آنها ميتوان به «WWW» اشاره كرد.
اين طراحي كه در دسامبر 1990 انجام شد به افراد اجازه ميداد تا با يكديگر در يك وبسايت ارتباط برقرار نمايند و سرانجام در تابستان 1991 در اينترنت راهاندازي شد
همه محیطهایی که در آنها زندگی جریان دارد محیط زیست نامیده میشود. به عنوان مثال استخر آب ، یک شهر ، اقیانوس و کویر همگی انواعی از محیط زیست به حساب میآیند
در محیط زیستی عوامل غیر زنده مانند خاک ، آب ، گازها و غیره به همراه جانداران وجود دارند. موجودات زنده با هم و با محیط غیر زنده خود ارتباطی متقابل برقرار میسازند. این ارتباطها برای بقای محیط زیست بسیار لازمند. کارشناسان محیط زیست هنگام بررسی ، مناطق زیستی را مورد مطالعه قرار میدهند. هر منطقه زیستی شامل موجودات زنده ویژه عوامل غیر زنده است اکوسیستم نام دارد و دانشی که به بررسی اکوسیستمها میپردازد.اکولوژی نامیده میشود.
مهم ترین ارتباط غذایی است که به صورت زنجیره غذایی و شبکه غذایی در جریان است. علاوه بر ارتباط کلی میان جانداران که به صورت زنجیره غذایی نشان داده میشود. انواع دیگری از ارتباط نیز میان آنها وجود دارد که در آن الزاما ارتباط غذایی منجر به از بین رفتن طرفین نمیشود بلکه در این نوع ارتباط جانداران به زیستن در کنار هم ادامه میدهند.
اگر وابستگی غذایی یک موجود زنده را با موجود زنده دیگر به صورت A→Bنمایش دهیم بدین معنی است که موجود زنده A غذای موجود زنده B است و به عبارت دیگر B از A تغذیه میکند. بدین ترتیب میتوانیم روابط غذایی زیر را که بین چند موجود زنده برقرار میشود نشان دهیم. در این روابط هر موجود زنده به صورت حلقهای از یک زنجیر با موجود زنده دیگر مربوط میشود. هر یک از این روابط را یک زنجیره غذایی مینامند. در تمام این زنجیرههای غذایی حلقه اول یک گیاه سبز است حلقه دوم یک جاندار گیاهخوار است و حلقههای بعدی را موجودات گوشتخوار تشکیل میشوند.
همه شبکههای غذایی با یکدیگر ارتباط دارند بطوری که همه موجودات زنده کره زمین یک شبکه غذایی بزرگ را تشکیل میدهد این شبکه غذایی بزرگ ، شبکه حیات نام دارد.
در رقابت یک موجود به چیزهایی که مورد نیاز موجود زنده دیگر نیز هست احتیاج پیدا میکند. مثلا جانوران بین یافتن غذا و لانه سازی و غیره با هم رقابت میکنند. در عمل رقابت گاهی دو رقیب با یکدیگر با خبر نیستند. بعضی از رقابتها میان جانداران یک گونه و برخی دیگر در بین جاندارانی که از گونههای متفاوت است صورت میگیرد. موضوع مورد رقابت اغلب جانوران غذاست. رقابت تختصاص به جانوران ندارد. گیاهاننیز برای بدست آوردننور،آبو کانیها با هم به رقابت میپردازند.
هم زیستی یعنی زندگی کردن با یکدیگر و با هم زیستن اما در اکولوژی منظور از هم زیستی هر نوع ارتباط نزدیک میان دو نوع موجود زنده است صورتهایی از هم زیستی عبارتند از:
در این نوع هم زیستی یکی از افراد ، نه سود میبرند و نه زیان و دیگری سود میبرد. مانند رابطه چسبیدن ماهی بادکشدار ، بدن کوسه ماهی ، که ماهی بادکش دار در این رابطه سود میبرد.
در این نوع هم زیستی دو موجود زنده هر دو از یکدیگر بهره میبرند- همیاری ممکن است داوطلبانه و یا اجباری باشد. همیاری گلسنگها اجباری است و قارچی که در ساختمان گلسنگ بکار رفته بدون جلبک سبز قادر به ادامه حیات است میان باکتریها و گیاهان تیره نخود نیز همیاری است - همیار sشته و مورچه حالت اجباری دارد.
مستقیمترین رابطه غذایی هنگامی وجود دارد که جاندار دیگر را بخورد. هر مصرف کنندهای که جانداری دیگر را بکشد و بخورد یک صیاد است و جانداری که خورده شود صید نام دارد.
به دو صورتکانیو آلی در اکوسیستمها وجود دارد مواد آلی ناشی از تجزیه موجودات زنده ، در اکوسیستمهای مختلف مورد استفاده جانداران قرار میگیرد. مواد کانی نیز به ترکیبات مختلف مثل نمک خوراکی یا کلریدسدیم که در غذای آدمی مهم است و یا کودهای شیمیایی که در حاصل خیزی خاک اهمیت دارد.
آلودگی محیط زیست از منابع گوناگون صورت میگیرد. با پیشرفت تمدن بشری و توسعه فنآوری و ازدیاد روز افزون جمعیت ، در حال حاضر دنیا با مشکلی به نام آلودگی در هوا و زمین روبرو شده است که زندگی ساکنان کره زمین را تهدید میکند. بطوری که در هر کشور حفاظت محیط زیست مورد توجه جدی دولتمردان است. امروزه وضعیت زیست محیطی به گونهای شده است که مردم یک شهر یا حتی یک کشور از آثار آلودگی در شهر یا کشور دیگر در امان نیستند.
برفی که در نروژ میبارد مواد آلایندهای به همراه دارد که منشا آن از انگلستان و آلمان است. یا باران اسیدی در کانادا نتیجه مواد آلایندهای است که منشا آنها از ایالات متحده است. در آتن گاهی مجبور میشوند به علت آلودگی شدید هوا کارخانجات را تعطیل و رفت و آمد اتومبیلها را محدود کنند. شهرهای دیگر دنیا مانند مکزیکوسیتی ، رم و تهران نیز با مشکل آلودگی هوا دست به گریبانند. آلودگی دریاها ، رودخانهها ، دریاچهها و اقیانوسها و جنگلهای نیز نیز موضوع بحث جدی میباشند.
یکی از مسائلی که در سالهای اخیر باعث نگرانی دانشمندان شده ، مسئله تهی شدن لایه ازن و ایجاد حفره در این لایه در قطب جنوب است. لایه اوزون در فاصله 16 تا 48 کیلومتری از سطح زمین قرار گرفته و کره زمین را در برابر تابش فرابنفش نور خورشید محافظت میکند. هر گاه از مقدار لایه ازن ، 10 درصد کم شود، مقدار تابشی که به سطح زمین میرسد تا 20 درصد افزایش مییابد. تابش فرابنفش موجب بروز سرطان پوست در انسان میشود و به گیاهان صدمه میزند. مولکولهای کلروفلوئورکربنها (CFCها) در از بین بردن لایه ازن موثرند. از این ترکیبات بطور گسترده در دستگاههای سرد کننده و در افشانهها (اسپریها) استفاده میشود.
این مولکولها به علت پایداری آنها به استراتوسفر راه مییابند و در آنجا بر اثر تابش خورشید پیوندC-Clشکسته میشود. اتم کلر حاصل به مولکول ازن حمله میکند و مولکولCLOرا میدهد. این مولکول بنوبه خود با اکسیژن ترکیب شده ، مولکولO2 و اتمClآزاد میشود که مجددا در چرخه تخریب اوزون شرکت میکند. از این روست، در عهدنامه سال 1978 مونترال قرار این شده که از مصرف کلروفلوئوروکربنها به تدریج کاسته شود و مواد دیگری به عنوان جانشین برای آنها یافت شود و یافتن چنین ترکیباتی بطور مسلم کار شیمیدانان است.
بسیاری از مناطق شهری با پدیده آلودگی هوا روبهرو هستند که در جریان آن ، سطوح نسبتا بالایی از ازن در سطح زمین که جزء نامطلوبی از هوا در ارتفاعات کم است، در نتجه واکنش نور القایی آلایندهها تولید میشود. این پدیده را مه دود نور شیمیایی مینامند و گاهی از آن به عنوان "لایه ازن در مکانی نادرست" از نظر تشابه آن با مسئله تهی شدن ازن استراسفر یاد میکنند. فرآیند تشکیل مه دود در واقع شامل صدها واکنش مختلف است که دهها ماده شیمیایی را دربرمیگیرد و بطور همزمان رخ میدهند. در واقع ، هوای شهرها را به "واکنشگاههای شیمیایی عظیم" تشبیه کردهاند.
پدیده مه دود شیمیایی ، نخستین بار در دهه 1940 در لوس آنجلس مشاهده شد و از آن زمان ، عموما به این شهر بستگی داده شده است. اما در دهههای اخیر با کنترل آلودگی هوا مسئله مه دود در شهر لوس آنجلس بطور نسبی تخفیف پیدا کرده است. از نظر کمی ، اکثر کشورها و همچنین سازمان جهانی بهداشت (WHO) ، حدی را برای حداکثر غلظت مجاز اوزون در هوا در نظر گرفتهاند که در حدود 100ppb(میانگین غلظتها در طول زمان یک ساعت) است. اوزون در هوای پاکیزه تنها به چند در صد این مقدار میرسد. واکنش دهندههای اصلی اولیه در یک پدیده مه دود نور شیمیایی ، اسید نیتریک ،NOو هیدروکربنهای سوخته نشده هستند که از موتورهای احتراقی درون سوز به عنوان آلاینده در هوا منتشر میشوند. جزء مهم دیگر در تشکیل مه دود ، نور خورشید است.
یکی از جدیترین مشکلات زیست محیطی که امروزه بسیاری از مناطق دنیا با آن روبهرو هستند، باران اسیدی است. این واژه انواع پدیدهها ، از جمله مه اسیدی و برف اسیدی که تمام آنها با نزول مقدار قابل ملاحظه اسید از آسمان مطابقت دارد را میپوشاند. باران اسیدی دارای انواع نتایج زیانبار بوم شناختی است وجود اسید در هوا نیز احتمالا بر روی سلامتی انسان اثر دارد. پدیده باران اسیدی در سالهای آخر دهه 1800 در بریتانیا کشف شد، اما پس از آن تا دهه 1960 به دست فراموشی سپرده شد. باران اسیدی به نزولات جوی که قدرت اسیدی آن بطور قابل توجهی بیش از باران طبیعی (یعنی آلوده نشده)، که خود به علت حل شدن دیاکسید کربن هوا در آن و تشکیل اسید کربونیک بطور ملایم اسیدی است، باشد، اطلاق میشود.
(CO2(g) + H2O (aq) ↔ H2CO3(aq
از تفکیک جزئیH2CO3 پروتون آزاد میشود وPHسیستم را کم میکند.از اینروPHباران طبیعی که آلوده نشده، از این منبع بخصوص حدود 5.6 است. تنها بارانی که قدرت اسیدی آن به مقدار قابل ملاحظهای بیشتر از این باشد، یعنیPHآن کمتر از 5 باشد، باران اسیدی تلقی میشود. دو اسید عمده در باران اسیدی ،HNO3 وH2SO4 است. بطور کلی ، محل نزول باران اسیدی در مسیر باد دورتر از منبع آلایندههای نوع اول ، یعنیSO2 و نیتروژن اکسیدها است. باران اسیدی به هنگام حمل توده هوایی که آلایندههای نوع اول را دربردارند، بوجود میآیند. از اینرو باران اسیدی یک مشکل آلودگی است که به علت حمل دور برد آلایندههای هوا ، حدود و مرز جغرافیایی نمیشناسد.
واژه مواد شیمیایی سنتزی از طرف رسانههای گروهی برای توصیف اجسامی بکار میرود که عموما در طبیعت یافت نمیشوند. ولی توسط شیمیدانان از اجسام سادهتر سنتز شدهاند. اکثریت مواد شیمیایی سنتزی که مصرف تجارتی دارند، ترکیبات آلی هستند و برای بیشتر آنها از نفت به عنوان منبع اولیه کربن در این ترکیبها استفاده شده است. کربن با کلر ترکیبهای زیادی را تشکیل میدهد که به علت سمی بودن آنها برای بعضی گیاهان و حشرات ، بسیاری از این قبیل ترکیبها کاربرد گستردهای به عنوان آفت کش یافتهاند. ترکیبات آلی کلردار دیگر بطور گستردهای در صنایع پلاستیک و الکترونیک بکار برده شدهاند.
شکستن پیوند کربن به کلر بطور مشخص دشوار است و حضور کلر همچنین واکنش پذیری سایر پیوندها را در مولکولهای آلی کم میکند. همین خاصیت به این معنی است که با وارد شدن ترکیبهای آلی کلردار به محیط زیست ، تخریب آنها به کندی صورت میگیرد و بیشتر تمایل به جمع شدن دارند و به این علت به معضل بزرگ محیط زیست محیطی تبدیل شدهاند. اجسام آلی سمی که بطور عمده مورد استفاده قرار میگیرند عبارتند از: انواع آفت کشها ، حشره کشهای سنتی ، حشره کشهای آلی کلردار ، ددت ، توکسافنها ، کاربامات ، حشره کشهای آلی فسفاتدار ، علف کشها و ... .
آب ، تصفیه آن و جلوگیری از آلودگی و به هدر رفتن آن از مسائل بسیار مهم زمان ما به حساب میآید. آلودگی آبها ، معضل بزرگ زیست محیطی محسوب میشود که به علت پیشرفت صنایع و تکنولوژی ، هر روزه با پیشرفت روز افزون آن مواجهیم.
بسیاری از فلزهای سنگین برای انسان سمی هستند و چهار فلز جیوه (Hg) ، سرب (pb) ، کادمیم (Cd) و آرسنیک (As) فلزهایی هستند که بعلت کاربرد گسترده ، سمیت و توزیع وسیع آنها بیشترین خطر را از نظر زیست محیطی دارند. البته هیچ یک از این عنصرها هنوز به آن اندازه در محیط زیست پخش نشده که یک خطر گسترده بشمار آید. به هر حال ، هر یک از آنها در بعضی از محلات در سالهای اخیر در سطوحی سمی یافت میشود. این فلزها بطور عمده از مکانی به مکان دیگر از طریق هوا منتقل میشوند و این انتقال معمولا به صورت گونههایی که روی ماده ذره مانند معلق ، جذب سطحی شده یا در آن جذب شده است، صورت میگیرد.
بسیاری از مسائل زیست محیطی ، نتیجه غیر مستقیم تولید و مصرف انرژی ، بویژه زغال سنگ و بنزین است. ذخایر زغال سنگ در دنیا از مجموع نفت ، گاز طبیعی و اورانیوم خیلی بیشتر است. از اینرو مصرف زغال سنگ برای تولید انرژی صنعتی نه تنها ادامه خواهد یافت، بلکه احتمالا به مقدار زیادی بویژه در کشورهای در حال توسعه مانند چین و هندوستان که ذخایر زیادی از این ماده دارند، افزایش مییابد. از سوزاندن زغال سنگ مقدار زیادیSO2 وCO2 که آلاینده هستند تولید میشود. بحث انرژی هستهای و سایر منابع انرژی نیز جای خود دارد.
آلودگی را می توان به عنوان یک تغییر نا مطلوب در خواص فیزیکی ، شیمیایی ، و زیست محیطی هوا ، آب ، یا زمین تعریف کرد که باعث به خطر انداختن سلامت جسمی و روانی ، بقا
و فعالیت های انسان ویا سایر موجودات زنده می شود.
انواع آلودگی : از نقطه نظر زیست محیطی دو گروه آلاینده را می توان تشخیص داد : قابل انحطاط و غیر قابل انحطاط .یک آلاینده قابل انحطاط را می توان تجزیه کرد ، از بین برد و یا مصرف کرد مانند فاضلاب انسانی و زباله های انسانی و یا کشاورزی و بعضی مواد رادیو اکتیو و .... آلاینده غیر انحطاط از راههای طبیعی تجزیه نمی شود .
نمونه چنین آلاینده هایی عبارتند از جیوه ، سرب ، و برخی از ترکیبات آنان و بعضی از پلاستیک ها ، لذا باید از ورود آلاینده های پایدار مضر به محیط زیست کاملاً جلوگیری کرد و یا آن را به طوری کنترل کرد که به سطح زیان آور نرسد .
منشاء آلودگی چیست ؟انسان از راههای گوناگون باعث ایجاد الودگی می شود . بنابراین می توانیم نتیجه بگیریم ، افزایش بیش از حد جمعیت و عدم ایجاد فرهنگ استفاده مناسب از منابع طبیعی و انرژی باعث ایجاد و تداوم این مشکل می شود .
انفجار جمعیت و اثرات سوء بحرانهای زیست محیطی : اگر چه مسایل زیست محیطی از قدیم الایام کم و بیش وجود داشته ولی اینک به دلیل رشد بی رویه جمعیت جهان افزایش یافته و مشکلات عدیده ای به بار آورده است . آدمی در عصر حاضر محیط طبیعی را به اقتضای نیازمندیهای اقتصادی و اجتماعی خود تغییر شکل بسیار داده است . آن چنان که محیط اطراف خود را به منظور استفاده روز افزون انرژی ، سوخت های فسیلی و نیز افزایش تولیدات صنعتی ، از منابع طبیعی تهی ساخته ، جنگل ها را به زمین های زراعتی تبدیل نموده ، کوهها را با خاک یکسان ساخته و برای ایجاد ساختمان و محل های مسکونی از انها استفاده کرده است . مسیر رودخانه ها را تغییر داده ، درختان جنگلی را قطع نموده ، از مراتع و علفزارها استفاده بی رویه کرده و همچنین با روش های نا درست استفاده از خاک ، موجبات فرسایش شدید آن را فراهم آورده است .
تصاویر تلویزیونی از جنگل های گرمسیری که طعمه حریق شده اند ، فاضلاب هایی که در سواحل روانند ، توده های انبوهی از زباله که به حال خود رها شده اند ، مزارعی که دستخوش خشکسالی گشته اند ، سبب تشویش خاطر می شوند . اینها ممکن است مطالبی جدا از هم به نظر ایند اما زنجیر وار به یکدیگر پیوسته و با رشته هایی به هم متصل شده اند .
رشته هایی که همه این مسائل را به بحران های زیست محیطی ناشی از انفجار جمعیت مربوط می کنند. زیرا مهمترین علت سلب آرامش و آسایش در سیاره زمین ، رشد بیش از حد جمعیت، عدم وجود فرهنگ صحیح استفاده از منابع طبیعی و تأثیر نتایج سوء آن بر سیستم های زیست محیطی است .
دلیل اصلی عدم توجه کافی به خطرات جدی زیست محیطی این است که عواقب سوء ناشی از این امر به طور تدریجی ظهور می یابد و به همین سبب برای مردم هراس انگیز نیست زیرا ساختار فرهنگی و زیستی بشر به گونه ای است که تنها در برابر خطرات زود رس واکنش نشان می دهد و نسبت به مسایلی که مربوط به اینده دور است بی توجه است . تغییرات آب و هوا ، صومه به لایه ازن ، افزایش خاصیت اسیدی بارانها ، عدم اطمینان از سلامت غذا ، نابودی جمعیت ها و گونه های گیاهان و حیوانات و دیگر نشانه هایی که در مجموع دلالت بر فروپاشی جهان دارند ، تماماً عوامل و مطالبی هستند که آهسته تر از آن شکل می گیرند که برای بشر به سهولت قابل درک باشند .
تغییر در حالت فیزیکی زمین ، با دگرگونی در چرخه مواد مغذی و بروز پدیده آلودگی هوا در اکثر جوامع در دهه های اخیر بدون هیچ ابهامی نشان می دهد که بشر در واقع تبدیل به یک نیروی جهانی مخرب علیه طبیعت شده و به دلیل رشد بی رویه خود و دخالت های نا بجا در محیط زیست ، قابلیت مسکونی بودن کره زمین را مورد تهدید قرار داده است. آنچه که بر روی کره زمین اتفاق می افتد : اثر گلخانه ای گازها ، آلودگی هوا ، انهدام لایه ازن ، زباله های ویرانگر ، بارانهای اسیدی ، انهدام حیات وحش ، آلودگی آب های زمینی ، زباله های شهری و ..... از جمله مواردی است که موجب می شود ما نسبت به کره زمین و محیط زیست خود حساس گشته و در صدد حفظ آن بر آییم .
از محیط زیست خود حفاظت کنیم : هنگامی که از این مقوله صحبت به میان می اید نا خود آگاه یک فعالیت هدایت شده بین المللی یا ملی که توسط دولتها پایه ریزی شده به ذهن خطور می کند .
در حالی که به سادگی می توانیم با انجام بعضی از امور پیش پا افتاده و کم هزینه و اجتناب از کارهای بسیار وقت گیر و غیر ضروری کمک قابل توجهی به امر حفاظت محیط زیست نماییم
همان طور که گذشت ، از انجایی که عواقب سوء ناشی از خطرات زیست محیطی به تدریج ظهور می یابد ، لذا با ذکر موارد عینی زیر که همه ما روزانه با آن سر و کار داریم می توانیم به سادگی از محیط زیست خود محافظت کنیم :
1-استفاده از پودرهای لباسشویی و مایعات ظرفشویی با عوارض سوء کمتر : متأسفانه این مواد با وجود فواید بهداشتی زیاد ، آثار زیانباری به وجود می آورند . زیرا فسفات ها و ترکیبات شیمیایی که در ساختمان آنها فسفر وجود دارد ، به مقدار زیاد در بیشتر مایعات ظرفشویی و پودرهای لباسشویی وجود دارد و با ورود فسفاتها به رودخانه ها و تالاب ها بر سرعت رشد و تکثیر علف های هرز اضافه می شود که باعث تقلیل اکسیژن آب و مرگ آبزیان می شود . موارد زیر را به یاد داشته باشید:
- مقدار کمتری از مواد پاک کننده ( دترژانت ها ) را مصرف کنید .
- پاک کننده هایی را مصرف کنید که دارای فسفات کمتری باشند .
برخی از محصولات در مدت 5 سال خود به خود تجزیه و نابود می شوند .
- 2استفاده از باطری های قابل شارژ : بر اثر زنگ زدگی مقدار زیادی از سموم خطرناک درون باطری ها به محیط راه می یابند که ترکیبات جیوه ای از مهمترین آنها است .
از باطریهای یک بار مصرف استفاده نکنید .
-3در آشپزخانه : آشپزخانه محل خوبی است که می توانیم علم و آگاهی خود را در زمینه درک مسائل محیط زیست از تئوری به عملی ارتقاء دهیم . با انجام برخی از اعمال و ابتکاراتی که در حفظ محیط زیست و جلوگیری از تشدید آلودگی مؤثرند ، ما می توانیم در مقابل برخی از عادات مرسوم مقاومت به خرج دهیم . موارد زیر را به یاد داشته باشید :
-به جای آنکه مواد غذایی را در داخل ورقه های آلومینیومی یا پلاستیکی بپیچید ، آنها را داخل محفظه ها و ظروفی که قابل شستشو و قابل مصرف مجدد هستند قرار دهید .
- برای جمع آوری مایعات و پاک کردن لکه ها یا قطرات مواد غذایی به جای استفاده از دستمال های کاغذی از تکه پارچه های مستعمل استفاده کنید و پس از شستشو آنها را برای مصرف مجدد آماده کنید .
- روغن و بخارات آن به شدت برای بدن مضر می باشد . به خاطر داشته باشید تا حد امکان از روغن های جامد استفاده نکنید یا در صورت استفاده ،مانع از سوختن آن شوید و از روغن سوخته برای مصارف بعدی استفاده نکنید .
4- زمان مناسب برای تعویض تایر ها : نقش آلوده کننده تایر های مستعمل اتومبیل ها خیلی بیشتر از آن چیزی است که احتمال دارد در نگاه اول به نظر آید . اگر در استفاده از تایرها برخی نکات رعایت شود ، در طول عمر این وسایل ، اثر داشته و از کاربرد مقادیر زیادی نفت خام برای ساخت تایرهای جدید خودداری و صرفه جویی می شود و در ضمن از اثر آلوده کنندگی انبوه تایرهای مستعمل تا حدود زیادی جلوگیری می شود چرا که با توجه به حجیم بودن ، جمع آوری آنها مشکل بوده و آبی که از طریق باران یا هرز ابها به داخل آنها نفوذ می کند ، مکان مناسبی را برای تخمگذاری و تکثیر انواع انگل ها و میکروبها فراهم می کند . موارد زیر را به یاد داشته باشید :
-در مواقع خرید تایر ، به طول عمر ام و میزان تأثیر آن در کاهش مصرف سوخت اتومبیل توجه داشته باشید .
- دقت کنید تایرهای ماشین به اندازه کافی بالانس باشد ، و پس از هر 8 تا 10 هزار کیلومتر رانندگی باد آنها را میزان کنید .
-از کوششهایی که در راستای استفاده مجدد از لاستیک های مستعمل به عمل می آید ، حمایت کنید .
5-دقت در مصرف اب لوله کشی : هر کدام از ما در روز 28 گالن آب مصرف می کنیم . اگر ما در موارد غیر لازم شیر اب را ببندیم ، تا حدود زیادی از به هدر رفتن آب جلوگیری می کنیم. اگر در موقع مسواک زدن تنها مسواک خود را با کمی آب ، خیس یا مرطوب کنید هر بار بیشتر از 9 گالن آب صرفه جویی کرده اید .
اگر در موقع شستشوی بشقابها، لگن ظرفشویی را از آب پر کنید در هر نوبت ظرف شستن در حدود 16 گالن اب صرفه جویی کرده اید .
اگر در موقع شستشوی اتومبیل خویش از یک سطل آب و اسفنج استفاده کنید ، در هر بار شستشوی اتومبیل در حدود 80 گالن آب صرفه جویی می کنید .
-6استفاده کمتر از قوطی های آلومینیومی : آلومینیوم فراوانترین عنصر در طبیعت است. برای اولین بار در سال 1963 قوطی های آلومینیومی برای عرضه نوشابه ها مورد استفاده قرار گرفت و هم اکنون نیز حجم عظیمی از آلومینیوم تولید شده ، برای تهیه قوطی های محتوی نوشابه مصرف می شود . موارد زیر را به خاطر داشته باشید :
- بازیابی آلومینیوم کاری بسیار پر سود و از لحاظ اقتصادی با صرفه است . با هر تن بازیابی آلومینیوم 1000 دلار صرفه جویی می شود .
-باید در هر منطقه مخازن مشخصی در نظر گرفته شود تا مردم ظروف آلومینیومی خود را در آنها بریزند .
-7در محیط کار هم به فکر محیط زیست باشید : بسیاری از موادی که در خانه ها مصرف می شوند ، ضایعات و حجم عظیمی از زباله ها را به وجود می آورند . در محیط کار از جمله کارگاهها ، کارخانه ها ، دفاتر کار ، و .... هم می توانند به همین اندازه زیان بار باشند .شایسته است در محل کار هم به فکر محیط زیست و نجات کره زمین باشید .
برخی از ابتکاراتی که به کمک آنها می توان کمتر به محیط زیست زباله وارد کرد را طراحی و به اطلاع دوستانتان برسانید ، یکی از این کارها استفاده کمتر از فتوکپی است . شاید در ادارات به بهترین وجه می توان در زمینه بازیابی کاغذ نو از کاغذ های باطله اقدام کرد .
اگر بخواهید ، هر ماه می توانید کوهی از کاغذ و مقواهای کهنه را به شرکتهایی که از آنها کاغذ و مقوای نو می سازند ، تحویل دهید . به جای لیوانهای ساخته شده از پلاستیک ها از لیوانهای شیشه ای استفاده کنید .
8- در باغ خود به حیوانات غیر اهلی پناه دهید : کمک و رحمت در حق حیوانات غیر اهلی را می توانید از باغچه و باغ متعلق به خود شروع کنید . اگر به حیات وحش خدا علاقمند هستید ، به علایق و تمایلات آنها در یک محیط زیست مناسب توجه داشته باشید . در زمستانهای سرد عده زیادی از پرندگان دچار تشنگی می شوند زیرا در این فصل بیشتر منابع آب یخ بسته اند . اگر در این مواقع ظرفی یا حوضچه ای که دارای آب غیر منجمد است در اختیار آنها گذاشته شود ، صدها پرنده نجات پیدا می کنند . شما می توانید خورده های غذای باقیمانده در سفره را برای تغذیه پرندگان در گوشه ای از بالکن یا باغچه خانه خود قرار دهید .
9- از جنگل های باران خیز حفاظت و حمایت کنید : بسیاری از دوستداران محیط زیست در جهان از ویران شدن و از بین رفتن جنگل های باران خیز استوایی ، بیشتر از سایر پدیده های دیگر که سالیان اخیر ، حیات بر روی کره زمین را به مخاطره انداخته اند اظهار نگرانی می کنند . از روشن کردن آتش در پای درختان و در جنگل خودداری کنید . درختان موجود در مسیر رودخانه ها را قطع نکنید . به یاد داشته باشید که اگر هر فرد ، یک اصله درخت بکارد ، می توان به راحتی منابع تخریب شده را جایگزین نمود .
10-شروع به بازیابی مواد مستعمل نمایید : شاید تا به حال به عنوان یک انسان آگاه و مسئول در برابر مظاهر خلقت خداوند و نسل های آینده ، به بازیابی موادی که قبلاً به عنوان زباله دور ریخته می شدند ، علاقه پیدا کرده باشید . برای شرع به این کار ، همکاری وسایل ارتباط جمعی برای گرد آوری مردم در یک ناحیه لازم است . جهت سهولت در کار بازیابی ، می توانید زباله های خود را جدا سازی نمایید . زباله های جدا شده را در محل های مناسبی قرار دهید تا مأموران محلی زباله قادر قادر به تفکیک آنها باشند . به کودکان خود علاقه نجات کره زمین را بیاموزید .
اگر پدران ما درباره اهمیت حفظ محیط زیست وپیشگیری از برخی از کارهایی که برای ساکنان کره زمین در کوتاه مدت یا بلند مدت زیان بار هستند مطالبی را با ما در میان گذاشته بودند ، شاید وضع اسفباری که در شرایط کنونی بر روی کره خاکی ما حاکم است ، هرگز پدید نمی آمد . برای حفظ محیط زیست ، بیشتر از همه بر روی قدرت و اقتدار کودکان و نوجوانان تکیه کنید. کودکان ، فراگیران سریع و فعالی هستند . اگر از طریق ادارت حفظ محیط زیست با ارائه فیلم های جالبی درباره حیات وحش ، حفظ و سلامتی محیط زیست ، مطالب مستندی به آنها ارائه شود ، مسلماً محبت و رحمت آنها نسبت به این مسائل بر انگیخته شده و در رفتار آنها به تدریج منعکس خواهد گردید .
اگر ما کودکانمان را دوست داریم ، باید کره زمین را دلسوزانه دوست داشته و آن را متنوع و زیبا به آیندگان واگذار کنیم تا در یک روز بهاری در ده هزار سال دیگر آنها بتوانند در دریایی از علفها صلح را حس کنند، بتوانند ببینند که زنبوری به ملاقات گلی می آید ، بتوانند آوای یک پرنده را در آسمان بشنوند و بتوانند خوشی را در زنده بودن دریابند.
شهر تاریخی بلقیس اسفراین که با شماره 4497 در فهرست آثار ملي به ثبت رسيده، مشتمل بر بخش های مختلف یک شهر اسلامی است که برخی از قسمت های آن به دلیل تخریب های بنیانی نیاز به کاوش های باستانشناختی فراگیر دارد. مهم ترین اثر مجموعه که بسیار چشمگیر است و به عنوان یکی از بزرگترین سازه های خشتی در ایران پس از ارگ بم و قلعه ایرج ورامین می توان نام برد. این سازه بزرگ خشتی که خاکبرداری ها و حفاری های فراوان تنها یک پوسته گلی به نام بارو از آن باقی گذاشته و وسعتی حدود پنج هکتار دارد که 29 برج در اندازه های متفاوت از آن پاسداری می کرده اند. ارگ شهر بلقیس در انتهای جنوب غربی شهر در گذشته در سه طبقه و با مصالح عمدتا خشت و گل در میانه دشت بر زمینی مسطح ساخته شده، بیرون آن خندق و محدوده بزرگتری به نام شارستان ایجاد شده است که البته شارستان این شهر بسیار کهن تر از ارگ می باشد.
مهم ترین آثار محدوده حصار شهر(شارستان) عبارتند از، بقعه شیخ آذری، شاعر قرن نهم در زمان شاهرخ تیموری، راسته بازار در بخش میانی شهر، بخش هایی از باروی شهر، محل معروف به تپه منار - با توجه به نوشته های مورخین، جغرافی نویسان و نیز کاوش های باستانشناختی احتمالا به عنوان نقطه مرکزی شهر کهن اسفراین مطرح بوده که بخش هایی از آن مورد کاوش قرار گرفته است. علاوه بر این، دو بنای مهم دیگر که خارج از حصار شهر قرار دارند بنای رباط(کاروانسرا) و یخدان است که هر دو در حاشیه غربی شهر و در محدوده روستای جوشقان قرار دارند.
اسفراین در قرن سوم هجری به عنوان یکی از مراکز مهم فرهنگی در حاشیه کلان شهری چون نیشابور بسیار پویا و فعال بوده است. از لحاظ قدمت، قدیم ترین دوره های سکونتی در این محل به نیمه دوم قرن سوم هجری بازمی گردد و در قرن ششم هجری به اوج می رسد و بعد از حملات مغول در زمان حاکمان سربداری دوباره عظمت گذشته را باز یافته تا اینکه ازبکان در عهد صفویه آن را به طور کامل تخریب کرده و ساکنان آن را به اجبار از محل اخراج می نمایند.
ارگ تاريخيhistorical fort
ارگ بلقیس که در منابع به آن نارین قلعه هم نام دادهاند، برجستهترین اثر مجموعه تاريخي بلقيس اسفراین است که با شماره 4497 به عنوان بخشی از مجموعه شهر تاریخی بلقیس اسفراین در سال 1380 جزء فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است. مساحت آن حدوداً بالغ بر پنج هکتار و بزرگترین ابعاد اضلاع آن حدوداً 170×327 متر می باشد. تعداد 29 برج در اندازههای مختلف با ديوارهايي به ارتفاع حدوداً 13متر در گرداگرد ارگ تعبیه شده و از اطراف به خندق منتهی می گردند. مصالح اصلی به کار رفته در ساخت ارگ گل/چینه است که در بخش های مختلف از خشت، آجر و چوب برای استحکام بیشتر آن استفاده شده است. دروازه های ورودی آن در وسط ضلع شمال و گوشه ی جنوب غربی که طرفین آن را دو برج احاطه نموده است، قرار دارد. با توجه به شواهد، فضای داخلی قلعه داراي سه اشکوب بوده که هم اکنون تنها آوار و بقایای معماری مبهم در داخل ارگ باقی مانده است.قدمت ارگ احتمالاً به دوره ی ایلخانی بر می گردد. ارگ آخرين بار توسط افغان ها به تصرف درآمد و به طور كامل تخريب شد.
بناي بقعه شيخ آذري
Shaykh Azari Mausoleum
بقعه حمزة بن علی ملک آذری اسفراینی(شیخ آذری)، شاعر و عارف قرن نهم هجری، از بناهايي است كه در محدوده شهر تاريخي بلقيس اسفراين قرار گرفته و با شماره 4497 به عنوان بخشی از مجموعه شهر تاریخی بلقیس اسفراین در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است. بنا از دو فضاي معماري در ابعاد متفاوت تشكيل شده، بخش جنوبي که الحاقي است و به عنوان نمازخانه مطرح است، سقف آن مسطح و به صورت تيرپوش بوده و بخش شمالي آن كه به عنوان مدفن و آرامگاه شيخ شناخته مي شود، یک اتاق تقریبا مربع شکل به ابعاد 6.4×6.5 متر می باشد که دیواره های داخلی آن با اندودي از گچ قرمز رنگ بومي منطقه اسفراين پوشیده شده است.
شیخ آذری شاعر و عارف قرن نهم هـ.ق متولد اسفراین است که پس از مدتي شاعری در دربار شاهرخ تيموري، به عرفان روي آورد و بعد از سفر به هند و همنشینی با احمد شاه بهمني و پسرش به ایران بازگشت و شاگردان زیادی تربیت کرد و کتب زیادی در شعر و عرفان چون جواهر الاسرار، ديوان اشعار، بهمننامه، عجایب الغرایب و ... به رشته تحریر در آورده است.
كهنه رباط جوشقان
كهنه رباط که با شماره ثبت 23185 در فهرست آثار ملي به ثبت رسيده، بنايي در ابعاد 50×78 متر با پلان مستطيل شكل از نوع حياط دار است كه ديوارهاي بنا با توجه به ضخامتشان در گروه ديوارهاي باربر پيوسته قرار مي گيرند. در سطح زمين تنها بخش هايي از اين بنا قابل رويت مي باشد. پلان كلي اين رباط را مي توان چهار ايوانه دانست كه با قلوه سنگ هاي رودخانه اي به همراه ملات گچ ساخته شده، البته در برخي قسمت ها به تعداد كم از آجر هم استفاده شده است. بنا با توجه به نوع معماري، تزئينات، مصالح به كار رفته در آن و نوع پلان، از نوع بناهاي اواخر ايلخاني و اوايل دوره تيموري مي باشد.
به طور كلي رباط در جهت شمال شرقي - جنوب غربي ساخته شدهو ورودي بنا از بخش جنوبي آن است كه پس از عبور از سردر وارد حياط رباط شده و رواق هايي در بيرون و داخل رباط براي اتراق كاروانيان تعبيه شده است. بخش شمالي و داخلي رباط سرپوشيده بوده كه بخش نشيمن و اصلي رباط محسوب مي شده است.
مجموعه يخدان ها
مجموعه يخدان ها پنج مخزن يخی دست كند است که در محيطي به مساحت 3500 متر مربعدر داخل دیوارهای یک بنای دفاعي در جنوب روستای جوشقان و غرب ارگ بلقیس ایجاد شده است. تاريخ ساخت بنا که در اصل یک سازه دفاعي چهارگوش است دقيقا مشخص نيست، ولي به نظرمي رسد در دوره هاي پاياني سكونت در شهر تاريخي بلقيس، اين سازه هاي دست كند در ويرانه هاي يك بناي قديم تر كه قدمت آن حداكثر به قرون هفتم و هشتم هـ.ق بر مي گردد، ايجاد شده است. از لحاظ ساختاري، يخدان هاي ساخته شده با يخدان هاي مناطق كويري متفاوت است، چرا كه در يخدان هاي مناطق كويري منبع يخ را در حاشيه و يا غالبا جنوب يخدان ايجاد مي كردند و محدوده هاي تهيه يخ در بخش شمالي يخدان ايجاد مي شد، ولي در اين بنا حوضچه تهيه يخ در بخش غربی ایجاد شده و علاوه بر این يخ و برف را از مناطق كوهستاني به اين مكان براي ذخيره مي آورده اند. مجموعه يخدان ها همراه با سایر بناهای شهر تاریخی بلقیس با شماره 4497 در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده اند.
كربن يكي از عناصر شگفتانگيز طبيعت است و كاربردهاي متعدد آن در زندگي بشر، به خوبي اين نکته را تاييد مي کند. از نظر شيميايي كربن دقيقا" در ميانه جدول تناوبي قرار دارد واز نظر الكترونگاتيويته مي توان ـن را حد واسط بين فلزات و نا فلزات دانست. اين اتم و برخي هم خوانواده هاي آن توانايي تشكيل 4 پيوند كوالانسي دارند. يكي از ويژگي هاي منحصر به فرد ديگر كربن اين است كه اتم هاي آن مي توانند با طول هاي دلخواه به هم متصل شوند كه در بين ساير عناصر مشابهي براي آن نداريم. اختلاط كربن با فلزات به ميزان بسيار كم نيز خواص جالبي نشان مي دهد، به عنوان مثال فولاد ـ كه يكي از مهمترين آلياژهاي مهندسي است از انحلال حدود دو درصد کربن در آهن به حاصل مي شود؛ با تغيير درصد كربن (بهميزان تنها چندصدم درصد) مي توان انواع فولاد را به دست آورد. «شيمي آلي علمي است که به بررسي ترکيبات حاوي «كربن» و «هيدروژن» مي پردازد و مهندسي پليمر هم تنها براساس عنصر كربن پايهگذاري شده است.
كربن، به صورت چهارآلوتروپ (آلوتروپي ها: فرم هاي از يک عنصر هستند که بصورت اتمي يا مولکولي ( جور هسته ) در طبيعت وجود دارند.)مختلف در طبيعت يافت ميشود که همه اين چهار فرم جامد هستند و در ساختار آنها اتمهاي كربن به صورت كاملاً منظم در كنار يکديگر قرار گرفتهاند. اين ساختارها عبارتند از
1-گرافيت
2-الماس
3-نانولولهها
4- فولرنها (باكيبالهايي مانند C60در شکل زير(
5- كربن بي شكل(دوده)
گرافيت:گرافيت يكي از مهمترين ساختارهاي كربن در طبيعت است و از قرارگرفتن شش اتم كربن در کنار يکديگر به وجود آمده است. اين اتم هاي كربن به گونه اي با يکديگر ترکيب شده اند كه يك شش ضلعي منتظم را پديد مي آورند و از مجموع آنها، صفحه اي به دست مي آيدكه به عنوان يک « لاية گرافيت» در نظر گرفته ميشود.
اتمهاي كربن با پيوندهاي كووالانسي ـ كه پيوندي قوي و محکم است ـ به يکديگر متصل شدهاند. لازم به ذكر است كه اتم هاي كربن به کار رفته در يک لاية گرافيت نميتوانند با كربني خارج از اين لايه پيوند كووالانسي بدهند. بنابراين يک لاية گرافيت از طريق پيوندهاي واندروالس ـ كه پيوندهايي ضعيف هستندـ به لاية زيرين متصل مي شود. اين مساله باعث ميشود كه صفحههاي گرافيت بهراحتي روي يکديگر بلغزند. به همين دليل از اين ترکيب در «روغنكاري» و «روانكاري» در دماي بالا از آن استفاده ميشود. علت نرمي سطوحي که با مداد روي آنها نوشته شده است نيز همين نکته مي باشد.
شكل 2. ساختار اتمي گرافيت
از گرافیت به عنوان الکترودهای کوره، روان کننده، ماده نسوز، قطعات الکتریکی، رنگها، فولادهای پرکربن، چدنها، مداد گرافیتی و … استفاده میشود.
الماس:شبکه اي غول آسا از هرم هاي كربني گسترش يافته در سه بعد است که در تعدادي از اتم ها با يکديگر مشترک هستند.
شكل 3. شبكه سه بعدي الماس
فولرنها:
در سال 1966 دانشمندی به نام دالس برای اولین بار در مورد توانایی تولید ساختارهای کروی بسته ای از اتم های کربن بحث نمود. در ابتدا این پیشنهاد مورد توجه دانشمندان وقت قرار نگرفت. چهار سال بعد در سال 1970 دانشمندی به نام اوساوا در تحقیقاتش راجع به ساختارهای کربنی موجود در طبیعت، یک مولکول کربنی C60 را با ساختاری شبیه توپ فوتبال متصور شد. تا این که در سال 1984 در اثر تبخیر لیزری گرافیت، خوشه های بزرگ کربنی Cn، در آزمایشگاه مشاهده شد n) مقادیری بین 30 تا 90 دارد(. کشف اصلی فولرن در سال 1985 رخ داد. در این سال سه دانشمند به نام های کروتو، اسمالی و کارل بر روی فرایندی برای تولید کلاسترهای کربنی ستاره ای شکل مطالعه می کردند. این روش به وسیله متمرکز کردن لیزر روی یک گرافیت انجام شد. بعد از انجام این آزمایش ها و طی انجام یک سری آزمایش های طیف سنجی روی محصولات تولید شده، مولکول های C60 در مواد تولید شده کشف شدند این مولکول به علت شباهتی که با ساختار توصیف شده توسط معمار معروف، باک مینسترفولر داشت، به این اسم نامیده شد. دانشمندان مذکور به خاطر این کشف در سال 1996 جایزهء نوبل سال را دریافت نمودند.
از زمان كشف باكي بال محققين خواص عجيب و با ارزشي در مورد فولرنها يافتهاند. در آوريل 1991 در آزمايشگاه نيوجرسي دانشمندان پتاسيم را درون باكي بال قرار دادند و يك فاز فلزي جديد به شكل نمك (BUCKIDE) تهيه كردند و متوجه شدند در دماي 427 درجه فارنهايت به يك فوق هادي تبديل ميشود (اين بالاترين دمايي است كه يك فوق هادي در بين تركيبات آلي دارد.) اين نمك زماني حداكثر قابليت هدايت الكريكي را بدست ميآورد كه در هر باكي 3 اتم پتاسيم قرار گيرد. چنانچه بيش از 3 اتم درون باكي بال تعبيه شود به يك عايق تبديل خواهد شد. نمك BUCKIDE پتاسيم اولين نمك فلز مولكولي سه بعدي است و يك بلور فلزي پايدار با ساختار مكعبي مركز وجه پر از باكي بالهاست . مطالعات دقيق در دانشگاه كاليفرنيا نشان داده كه اين قابليت فوق هدايتي پايدار و بادوام است و فيلمهاي منظم K3C60 به زيبايي قابل ساخت هستند و آنها را ميتنان براي توليد وسايل ميكروالكتروني كه به صورت پيچيده لايه لايه هستند به كار گرفت . اين تركيبات در حسگرهاي نوري مورد استفاده قرار ميگيرد. دو دانشمند آمريكايي خواص نوري محلولهاي C70,C60 را با قرا دادن آنها تحت ضربانهاي نور ليزر مطالعه نموده و خناص محدود كننده نوري را در آنها مشاهده كردند. يعني هنگامي كه نور از يك حد مشخصي ميگذرد محلول كدرتر ميشود و اين امر در مدت زمان كوتاهي رخ ميدهد. آنها معتقدند با استفاده از چنين خواصي ميتوان مواد جديد را براي حفاظت در مقابل نورهاي شديد تهيه نمود.
فولرنها به شدت الکترون خواه هستند و به آسانی با هسته دوستها واکنش میدهند مهمترین واکنشهای آنها عبارتند از: ۱- واکنش افزایشی : تشکیل برون وجهی با افزایش هسته دوستها یا رادیکالها ، حلقه زایی ، و ایجاد کمپلکس با فلزات واسطه . ۲- واکنشهای انتقال الکترون : کاهش شیمیایی فولرنها به راحتی بوسیله واکنش با فلزهای قلیایی و قلیایی خاکی الکتروپوزیتیو یا مولکولهای آلی اکترون دهنده امکان پذیر است، ۳-تشکیل ناجور فولرنها : جانشین کردن اتمهایی مانند نیتروژن یا بور به جای اتم کربن در اسکلت فولرن ۴-واکنشهای باز شدن حلقه : تولید یک حفره در اسکلت با شکستن تعداد مشخصی از پیوندها ۵-تشکیل درون وجهیها :وارد کردن و به تله انداختن اتمها در داخل قفس کروی شکل
. کاربردهای عمده باکی بال ها فعلا در زمینه تولید ابررسانا و ذخیره و حمل و نقل مواد در ابعاد نانومتر است. برای مثال تحقیقات گسترده ای برای استفاده از باکی بال ها در دارورسانی به عنوان ماده ای که مولکولهای دارو را به اعضای بدن حمل می کند، در حال انجام است
نانولولهها
براي نخستين بار نانو لوله هاي كربني در سال 1991 اندكي بعد از كشف فلورن ها[1]توسط ايجيما[2]شناسايي شد. او همچنين ساختار احتمالي آنها را پيشنهاد كرد كه درستي اين ادعا طي كار هاي بعدي به اثبات رسيد.نخستين نانو لوله هايي كه توسط ايجيما شناسايي و توصيف شدند بين 2 تا 15 صفحه گرافيتي را شامل مي شدند به همين دليل به آنها نانو لوله هاي چند ديواره ([3]MWNT) گفته شد واندكي بعد از آن نانو لوله هاي تك ديواره (SWNT[4])كشف شدند.
ساختار اتمي و الكتروني نانو لوله هاي كربني باعث ايجاد خواص مكانيكي، حرارتي و الكتريكي منحصر به فردي مي شود كه امروزه توجه بسياري از دانشمندان را به خود جلب كرده است وتحقيقات روز افزوني بر روي آنها در حال انجام مي باشد.
دو نوع ساختار متفاوت نانو تيوب كربن وجود دارد،كه از بقيه اشكال آن تا حدودي متمايز است: 1- نانو لوله تك جداره Single Wall :كه شامل لوله هاي تشكيل شده فقط از يك ديواره كربن ها در آرايش گرافيتي مي باشد.
2- نانو لوله چند جداره Multi Wall:كه شامل لوله هاي تشكيل شده از دو يا تعداد بيشتر صفحات گرافيتي مي باشد كه در راستاي محور طولي لوله مي باشند.
شكل 4. نانو لوله هاي تك ديواره و چند ديواره
الوتروپ فسفر
فسفردر طبیعت به حالت آزاد یافت نمیشود. سنگ معدنمهم آنفسفات کلسیماست. برای تهیه فسفر ،فسفات کلسیمرا باسیلیسوزغال ککدر کوره الکتریکی حرارت میدهند. مطابق واکنش زیر ، فسفر آزاد میشود.
2Ca3(PO4)2 + 6SiO2 + 10C → 6CaSiO3 + 10CO + P4
فسفر به شکلآلوتروپییافت میشود: فسفر سفید ، فسفر سیاه.
فسفر سفید (P4)
فسفر سفید ،جامدیمومیشکل است کهبلورهایآن از تجمع مولکولهای P4شده است. اما در حالت بخار ، به صورت مولکولهای مجزا وجود دارد. مولکولهای P4به صورتچهار وجهی منتظماست و در هر یک از گوشههای این چهار وجهی ، یکاتمفسفر وجود دارد که باپیوندهای کووالانسیبا سه اتم فسفر دیگر متصل است و از آنجا که زاویه پیوندهای آن ، 60 درجه دارد و همین زاویه که انحراف زیادی از زاویه عادی اوربیتالهای P (90درجه) دارد، موجب میشود که پیوندP-P ضعیف و ناپایدار باشد.
از این رو ، فسفر سفید بسیار فعال میباشد، یعنیانرژی فعالسازیآن خیلی پایین است و به همین دلیل ، در هوا خود به خود آتش میگیرد. بنابراین فسفر سفید را در زیر آب نگهداری میکنند تا از تماس با هوا مصون بماند. نیروی بین مولکولی در فسفر سفید از نوع لاندن است.
فسفر سفید در آب حل نمیشود، چونمولکولآن غیر قطبی است. ولی در حلالهای غیر قطبی نظیرنفتودیسولفید کربنحل میشود. فسفر سفید خاصیت سمی دارد.
فسفر قرمز (Pn)
از حرارت دادن فسفر سفید تا دمای 280 درجه سانتیگراد در ظرفهای سربسته (دور از هوا) حاصل میشود. سمی و آتشگیر نیست و برخلاف فسفر سفید که جامد مولکولی است، فسفر قرمز جزو جامدهای کووالانسی است و در دیسولفید کربن حل نمیشود.
فسفر سیاه (Pn)
از حرارت دادن فسفر تا دمای حدود 880 درجه سانتیگراد و در فشار بسیار زیاد حاصل میشود. فعالیت فسفر سیاه از انواع دیگر فسفر کمتر است و جریان برق را عبور میدهد.
نحوه ایجاد شعله در توی آب
برای انجام این کار ، ابتدا باید منبع تهیه اکسیژن داشته باشیم و آن ، عبارت است از یک بالن محتویکلرات پتاسیموبیاکسید منگنزکه با چوپ پنبه سوراخدار به یک لوله باریک شیشهای محدود شده است و این بالن را گرم میکنیم تا از واکنش این دو ماده ، گاز اکسیژن متصاعد شده و از لوله خارج گردد.
حال وسایل اصلی برای انجام این آزمایش عبارتند از:
یک گرم فسفر سفید
یک بشر 400 سانتیمتر مکعب
منبع تهیه اکسیژن
تولید شعله
درونبشر، حدود 200 سانتیمتر مکعب ، آب میریزیم و آن را تا 70 درجه سانتیگراد گرم میکنیم. سپس قطعات فسفر سفید را داخل آن میاندازیم و لوله اکسیژن را در آب فرو میبریم، بطوریکه که تا ته بشر فقط چند میلیمتر فاصله داشته باشد. فسفر سفید گرم ، وقتی با اکسیژن تماس پیدا میکند بلافاصله مشتعل میگردد و شعلههای زیبایی مرتبا از انتهای لوله اکسیژن خارج شده تا سطح مایع بالا میآید و سپس ناپدید میگردد.
واکنشهای انجام یافته
فسفر در اثر حرارت و در مجاورت اکسیژن ، ابتدااکسید فسفرP4O6و سپس در اکسیژن در کانی به اکسید فسفرP4O10مبدل میشود که با تولید نور همراه است و این عمل بطور عمده به تبدیل تدریجیP4O6بهP4O10مربوط است.
P4 + 3O2 → P4O6
P4 + 5O2 → P4O10
و سپس با تاثیر آب بر این اکسیدها ،اسید فسفروواسید فسفریکتولید میشود و در نتیجه شعلهها ناپدید میشوند.
اسید فسفرو P4O6 + 6H2O → 4H3PO3
اسید فسفریک P4O10 + 6H2O → 4H3PO4
آلوتروپ گوگرد
اشکال آلوتروپی
گوگرد طبیعی در سیستم ارتو رومبیک متبلور و در آب و تمام اسیدها غیر محلول است .ولی دردی سولفور کربن CS2و در تتراکلرور کربن CCl4حل میگردد. شعاع یونی گوگرد 32/1 A وشعاع کووالانس آن115±3 pmمیباشد. این عنصر در طبیعت به صورت سولفور طبیعی، سولفیدهای فلز یون گازی و سولفاتها و ...، 60% پوسته زمین را تشکیل میدهند و گاهی با Se همراه است. با توجه به نوع تبلور، مولکول گوگرد را میتوان به 7 حالت یافت. گوگرد مانند دیگر اعضای گروه خود در جدول تناوبی در بیش از یک شکل متبلور میگردد که به آنآلوتروپی های گوگرد)یعنیحالتهای ساختاری متفاوت برای یکعنصر) گفته میشود.گوگرد دارای سه فرم مختلف است که تنها نوع اورتو رمبیک آن (گوگرد آلفا) در طبیعت پایدار است. گوگرد بصورت طبیعی بی شکل، متراکم و فشرده یا بصورت تودههای خاکی به رنگ زرد تا قهوهای و نارنجی در طبیعت یافت میشود. در دمای 5/95 درجه سانتیگراد گوگرد آلفا به گوگرد بتا تبدیل شده که فرم مونو کلینیک را داراست.
گوگرد گاما نیز مونو کلینیک است که در فشار و دمای معمولی پایدار نمیباشد، ولی در آزمایشگاه میتوانحدود 20 نوع گوگرد در دما و فشارهای مختلف تهیه نمود. در دمای114 تا 119 درجه سانتیگراد بشکل مایع شفافی ذوب شده ولی با افزایش حرارت تا 200 درجه سانتیگراد مایع بتدریج قرمز رنگ و غلیظ تر میگردد. ساختمان گوگرد با افزایش دما بصورت یک فرم زنجیرهای پیچیده و نامنظم در میآید و بالاخره در دمای 141 درجه سانتیگراد بصورت گداخته در قالب ریخته میشود و گوگرد بیشکل با وزن مخصوص 955/1 را که بخار یاقوتی رنگ نیز از آن برمیخیزد، تشکیل میدهد. گوگرد سیزدهمین ماده از نظر فراوانی بوده و یکی از نادرترین عناصری است که بصورت آزاد در طبیعت وجود دارد. گوگرد بصورت درشت بلور و ریز بلور وجود دارد و بنظر میرسد که خاستگاه آنها یکی نباشد. ناخالصی های این دو نوع گوگرد هم یکسان نیست. چنانچه ناخالصی های گوگرد ریز بلور بیشتر از مواد رسیباشد چه بسا وجود رس مانع از رشد بلورها گردد. گوگرد به دو صورت وجود دارد: •گوگرد معدنی (آزاد و مرکب)
•گوگرد پالایش یافته
گوگرد آزاددارای رنگی زرد وجلای طلائی است کههنگام سوختن بوی گاز انیدرید سولفور از آن حس میشود. اگر با دست برخورد کند بوی آن قابل حس بوده و بسادگی با شستن از بین نمیرود. دارای سیستم بلوری رمبوئوریک بوده و به صورت درشت بلور و ریز بلور وجود دارد.سایر خواص گوگرد عبارتند از: •وزن اتمیدو برابر اکسیژن دارد و میل ترکیبی شدید با فلزات (بجز طلا و پلاتین) دارد. •دارای ساختار مولکولی مومسان است ولی به تدریج بشکل بلورمکعب مستطیل در میآید. •در آب نامحلول بوده ولی در دماهای مختلف در بسیاری ازمحلولهای آلی حل میشود. •در حضور اکسیژن و هوای خشک به تدریج اکسید شده و به انیدرید سولفور تبدیل میگردد. •سوختن آن در هوا منجر به تولید گازSO2وکمی گازSO3میگردد که در هوای مرطوب به اسید سولفوریک و سولفورو تبدیل میشود. •دردمای اتاق به سرعت با Cu ,Ag ,Na ,K ,Ca ,Sr ,Ba ترکیب میشود و تولید سولفور این فلزات را مینماید اما در ترکیب با Fe ,Cr ,W ,Ni ,Co سرعت واکنش کمتر است و با Zn ,Sn تنها در حالت گرم ترکیب میشود. •نقطه ذوب گوگرد ارتو رومبیک 2/110و مونو کلینیک 114 درجه سانتیگراد است. •وزن محصوص فاز جامد در 20 درجه سانتیگراد برای گوگرد ارتو رومبیک 07/2، مونو کلبنیک 96/1 و گوگرد آمورف 92/1 است.
اگر گياهان در محيطي كه مي تواند دي اكسيد كربن استفاده شود، پرورش مي يابند، بايد حدود ppm1000-800 ، دي اكسيد كربن در زمان رشد رويشي گياه در گلخانه استفاده شود.
تغذيه:
Kofranek و Luni در سال 1975 احتياجات تغذيه اي منحصر به فردي را براي آزالياها ارائه كرده اند. گياهان بايه در محيط كمي اسيدي رشد كنند، آنها احتياج به مواد غذايي كمي دارند، ريشه آنها به آساني در شرايط زياد بودن EC خسارت مي بيند. لارسون در سال 1992 توصيه كرده كه ppm315 ازت از يك كود قابل حل 7-7-21 ، هريك يا دو هفته يكبار استفاده شود.
توصيفات متفاوتي از نقص هاي تغذيه اي ارائه شده است.
بستر:
آزالياها معمولا دريك محيط كشت صد درصد خزه، با PH به طور متوسط 5/5-5/4 رشد مي نمايند.
كنترل ارتفاع:
B-nine ، Cycocel ، Bonzi و Sumagic براي كنترل رشد طولي ميانگره استفاده شده اند.
B-nine به صورت اسپري برگي و به ميزان ppm3500-2500 استفاده شده، سايكوسل نيز به صورت محلول پاشي و به ميزان ppm2500 استفاده شده، كه در مرحله دوم، نصف ميزان هفته اول و براي جلوگيري از كلروز برگ به كار رفته است.
Bonzi به ميزان ppm25 و معمولا يك مرتبه و به تنهايي استفاده شده، مقادير مصرفي با توجه به رقم، موقعيت و محل توليد، تغيير مي كند.
همه تنظيم كننده هاي رشد، آغازش جوانه هاي گل را در روزهاي كوتاه تحت تاثير قرار داده، گلدهي را به صورت يكنواخت افزايش داده، تعداد جوانه هاي گل تشكيل شده در جوانه خوشه گل انتهايي را افزايش مي دهند.
Adriansen يادآور شده كه وقفه اول، هم چنين در كنترل رشد طولي ساقه موثر بوده است.
فاصله كاشت:
گياهان برگي بايد به طور مناسبي از يكديگر فاصله داشته باشند، تا حداكثر نور را اشته باشند. هرس كردن گياهان قبل از رشد كافي، يكي از دلايل تشكيل جوانه گل ضعيف در شاخه هاي پايين تر و عدم تعادل در گلدهي بعد از تيمار سرما و جيبرلين است.
فاصله كاشت هم چنين براي گردش هوا، كنترل بيماريها و نفوذ كافي محلول پاشي ضروري است.
يك فاصله كاشت مناسب حداقل cm25×25 و ترجيحا cm30×30 است.
غنچه گيري و حذف جوانه ها:
تعداد جوانه هاي گل جداشده، اندازه نهايي گياه را مشخص مي كند. آزاليايي كه در گلدان 15ساني متري يا بزرگتر توليد شده، اغلب از لاينر ها رشد مي كند. اين لاينرها براي توليد يك گياه منشعب و خوب، 3بار هرس شده اند. هرس و غنچه گيري اصلي، هنوز به صورت دستي انجام مي شود.
مواد شيميايي مانندAtrimmec با ميزان ppm3900 مي تواند استفاده شده باشد، اما گياهان بايد به طور جداگانه باز بيني شوند و اگر نياز باشد، مجددا با دست هرس شوند. مدت زمان هرس معمولا بين 6تا8 هفته است.معمولا 4-3 گره بر روي گياه باقي گذاشته و10-5/7 سانتي متر از شاخه قطع شده است. اين شاخه ها مي توانند هرس شده و به عنوان قلمه مورد استفاده قرار گيرند.
مراقبت:
هيچ مراقبتي غير از درخت آرايي و كاربرد قيم نياز نيست.
برنامه ريزي و زمان بندي:
آزالياها اساسا در طولسال قابل برداشت هستند، كه اين كار به وسيله تغييراتي در فتو پريود انجام مي شود. گياهان جوانه دار شده به مدت 6تا8 ماه و در دماي 3-2 درجه سانتيگراد در انبار نگهداري مي شوند. در طي انبارداري بستر ريشه بايد مرطوب نگه داشته شود. توليد از يك لاينركهبه طور معمول به وسيله اغلب توليد كنندگان غير متخصص صورت مي گيرد، يك سال به طول مي انجامد.
طول زمان توليد، از كاشت يك لاينر در گلدان، تا زمان اولين فروش، از يك گلدان 15 سانتي متري،7 ماه مي باشد. گلدان هاي كوچك 5/7-5 سانتي متري، براي........ و ايجاد رنگبندي در سبدها مفيد است.
حشرات:
يك ليست كامل از حشرات، كرم هاي ريز و نماتدها به وسيله Steru ارائه شده است. ساس ها، تريپسها، مينوزهاي برگي، عنكبوت ها، كرم هاي حلقوي و چندين گونه از نماتدها بر روي آزالياها ديده مي شود. آگاهي، سيستم زهكشي و تيمارهاي شيميايي، همه براي كنترل اين آفات ضروري است.
بيماريها:
چندين بيماري ميتواند سبب ايجاد مسائل جدي در طول دوره توليد، انبارداري خنك و فورسينگ شوند. در انبار Botrytis مي تواند بر روي جوانه هاي گل تاثير گذاشته، يا باعث باز شدن گلها شود. تهويه به طور مداوم لازم است. مهمترين بيماري Cylindrocladium است كه سيستميك بوده و باعث پژمردگي، زوال و لكه برگي نكروتيك در طول يك مرحله از توليد مي شود. پوسيدگي فيتوفترايي مي توانديك مسئله مهم باشد، كه علائم بيان شده و زوال تدريجي در گياه رخ مي دهد.
Phomopsis و Rhizoctonia نيز به وسيله Aycock و Daughtry ليست شده اند.
اشاره شده كه لكه برگي زيادي مي تواند بر روي گياهاني كه در فضاي باز رشد مي كنند رخ دهد، كه مشمولSeptoria azalea ، S.solitaria و Pestalotia spp. مي شود.
اختالات فيزيولوژيك:
كلروزه شدن شاخ و برگ درختان در اثر PH بالا يا قليايي معمول است. عدم يكنواختي گلدهي مي تواند در نتيجه كشت گياهان با جوانه هاي گل نارس در سرما، يا ديگر تيمارهاي رفع ركود باشد. اگر تيمارهاي رفع ركود كافي نباشد فورسينگ مشاهده مي شود، يا گلدهي به صورت غير يكنواخت صورت مي گيرد. مخصوصا در شاخه هاي پايين تر تعداد گل ها در اثر فاصله كاشت كم يا كمبود كاهش يافته است. پيچيدگي برگ مي تواند رخ دهد، اگر شدت نور در طول انبار داري خنك(10-5 درجه سانتيگراد) كافي نباشد. هم چنين پيچيدگيمي تواند جدي باشد، اگر انتقال گياهان پس از جداسازي آنها از انبار خنك تا زماني كه ريشه ها شروع به فعاليت مي كنند و Root ballها گرم شده و شروع به جذب آب نمايند. براي كم كردن تنش آبي برگ و تعرق، گياهان بايد به طور مناسبي مه پاشي شده، سايه دهي موقت انجام شده و در درجه حرارت معتدل نگهداري شوند.
در طول تابستان و در آب وهواي گرم، آزالياهاي جوانه دار شده، داراي دوره ركود كه مستقيما از محل توليد منتقل شده، بايد پوشش آنها برداشته شده و براي يك هفته در گلخانه خنك تري نگه داشته شوند. اين عمل به گياهان اين اجازه را خواهد داد كه سطح كربوهيدرات خود را افزايش داده و برگ ريزي را كاهش دهند.
بعد از برداشت:
گياهان بايد زماني كه رنگ گل در آنها مشاهده مي شود و يا گلها در مرحله بازشدن هستند براي فروش برداشته شوند. گلها سريعا باز شده و با آساني خسارت مي بينند، اگر مرحله باز شدن گل در آنها طولاني شده باشد.
Black et al فهميد كه وقتي ركود جوانه ها به وسيله سرما وجيبرلين شكسته شده بود، عمر گلها دو روز كوتاه تر از وقتي بود كه گياهان با سرما تيمار شده بودند.
Hayer فهميد كه آزالياها فقط مقداري نسبت به اتيلن حساس هستند، كه باعث ريزش برگ مي شود.
گياهان بايد در دماي 10-5 درجه سانتيگراد نگهداري شوند، قلمه هاي ريشه دار نشده را ميتوان در دماي 1- درجه سانتيگراد و ساقه هاي بريده را در دماي 0 درجه مي توان نگهداري كرد.
مشتري ها دريافته اند كه بايد گياهاني كه گلهاي آنها نا بالغ هستند را خريداري كنند. گرچه همه رقم ها از نظر كيفيت نگهداري يكسان نيستند، بيشترين زماني كه مي تواند طول بكشد 4-3 هفته است، مخصوصا اگر در سرما و تاريكي نگهداري شده باشند.
Hayer فهميد كه ماندگاري بعد از برداشت وقتي تيو سولفات نقره به صورت اسپري برگي و به ميزان 3-2 گرم در ليتر استفاده شده است، افزايش يافته است.
گياهان وقتي در مرحله گل هستند مي توانند 7 روز را درانبار تاريك با دماي 4-2 درجه سانتيگراد تحمل كنند. اما نبايد اجازه داد كه بستر كشت خشك شود، شدت نور در انبار يا خانه بايد بالاي 35 فوت كندل باشد، كه 100 فوت كندل ترجيح داده شده است.
حدود 180 سال قبل در هند فردي به نام شيردي بابا معروف شد. وي يك روحاني با ايمان بود و انسان ها را به نيكي و افكار و رفتار درست دعوت مي كرد. در آن زمان مردم توجه زيادي به شيردي بابا نكردند و حكومت ها او را طرد كردند.
شايد يكي از دلايل اين برخورد هندي ها با شيردي بابا اين بود كه او به اسلام علاقه زيادي داشت و بعضي از تعاليم او از اسلام گرفته شده بود. اما سال ها بعد از وفات شيردي بابا عده اي با حمايت و برنامه ريزي دولت هاي استعمارگر، جانشين تازه اي براي شيردي بابا پيدا كردند و او را ملقب به ساي بابا كردند.
'باگوان شري ساي بابا' يا همان 'يا سو آمي ساتيا ساي بابا' در 23 نوامبر 1926 در يكي از ايالت هاي هندوستان به دنيا آمد. ساي بابا در سن 14 سالگي، مدعي شد روح خداوند در جسم او رفته است و علنا گفت كه براي هدايت انسانها بر روي زمين ظهور كردهاست و تلاش وي بر اين است كه با نگاهي پلوراليستي همه پيروان اديان را به سمت خويش بكشاند.
وي بيش از 50 ميليون نفر را تنها تا سال 1985 به مريدي خود در آورده بود. اما ساي بابا به جذب مسلمانان و مسيحيان توجه ويژه اي نشان مي داد كه نكته قابل تاملي است.
او خودش را ساي بابا ناميد و گفت كه تجسم بعدي 'شير دي ساي بابا' است كه درويشي مسلمان بوده و ده ها سال پيش در ايالت'ماهاراشترا' سكونت داشته است.
اولين چيزي كه در اسم ساي بابا جلب توجه مي كند شايبه فارسي بودن اين اسم است. ساي بابا شكلي ديگر از همان (شاه بابا) در زبان فارسي است كه با كمي تحريف و تغيير در زبان هاي اردو و هندي به اين شكل تلفظ مي شود.
علاوه بر نكته اي كه در نام اين شخص در ارتباط با اسلام وجود دارد، به طور كلي اين شخصيت را بسيار به اسلام پيوند مي زنند و اين مساله در سخنراني ها، نام گذاري ها و تبليغات اين فرقه انحرافي شرق آسيايي، مشهود است.
ساي بابا در ايران نيز مريداني داشت كه او را مي پرستيدند. سايت رسمي وي به زبان فارسي به نام ايران بابا نيز فعال است و از ظاهر آن مشخص است كه سرمايه گذاري زيادي روي آن صورت گرفته است.
اين سايت به صورت كاملا رايگان به توليد محتواي ارائه شده از سوي ساي بابا در بين ايرانيان مي پردازد. تا كنون نزديك به يك صد نرم افزار و لوح فشرده تبليغي از ساي بابا به زبان فارسي با شمارگان بالا در كشور توزيع شده است.
در دوره هاي قبلتر ساي بابا كمتر در ايران شناخته شده بود، اما شخصي از گروه وي به نام مهربابا نزد مريدانش در ايران معروف بود.
مهربابا سه بار به ايران سفر كرد يكبار در ژانويه 1924 كه با كشتي از بمبئي به بندر بوشهر رسيد و به سبب بيماري همراهانش به سرعت به هند بازگشت. بار دوم در سپتامبر 1928 كه در اين سفر از شهرهاي خرمشهر، دزفول، خرمآباد، ملاير، اصفهان، يزد، كرمان، بم و دزد آب (زاهدان) ديدن كرد.
مهربابا در اين سفر ملاقاتهايي با ايرانيان داشت و مريداني را جذب كرد و سپس به هند بازگشت. در اول ژانويه 1931 مهربابا براي سومين بار با قطار راهي ايران شد. تبليغات ، حضور و توجه ويژه مهربابا به ايران سبب شد تا الان زمينه پذيرش ساي بابا در ايران به راحتي فراهم باشد و سايت ها و نرم افزارها و تبليغات گسترده و موثري از اين ها را شاهد هستيم.
ساي بابا در سن هشتاد و پنج سالگي درگذشت. وي در روستاي پوتاپارتي در جنوب هند در ايالت 'آندرا پرادش' زندگي مي كرد و در اواخر عمر به بيماري مبتلا شده و در بيمارستان پوتاپارتي در همين ايالت ، به علت مشكلات تنفسي بستري بود و ميليون ها نفر از پيروانش اطراف اين بيمارستان تجمع كرده بودند.
ساي بابا براي دعوت خود معبد بزرگي به نام پراشانتي نيلايام به معناي آشيانه ي صلح برين، تأسيس كرده بود كه به مناسبت اعياد همه ي اديان، هم چون كريسمس، عيد فطر، عيد نوروز، سال نوي چينيان و اعياد هندو ها مراسمي را برگزار مي كرد.
1. تناسخ و انكار معاد: ساي بابا به تناسخ معتقد است و بر اين اساس پيش گويي كرده است كه در سن 96سالگي اين جسم خود را ترك خواهد كرد و هشت سال بعد روح او در جسمي ديگر در شهر ميسور به بدن فردي ديگر منتقل خواهد شد. در حالي كه خداوند متعال با مرگ وي ، ميان حقيقت و دروغ بزرگي كه گفت ،يازده سال فاصله انداخت.
تناسخ از ويژگي هاي مشهور اديان شرق آسيا است. بر اساس اعتقاد خرافي تناسخ روح انسان در چرخه هاي متوالي بازپيدايي تحت تاثير قانون كارما در صعود يا تنزل است تا اين كه با تلاش از حذف كارما از اين درياي سامسارا نجات يافته و به موكشا و رهايي برسد.
اديان الهي مانند زرتشت ، يهوديت ، مسيحيت و اسلام همگي اين اعتقاد باطل را مردود مي دانند و كتاب هاي بسياري نيز در نقد آن نوشته شده است .
2. پلوراليسم عرفاني: معنويت آيين ساي بابا بر مبناي كثرت گرايي عرفاني تبليغ مي شود. وي تصريح مي كند كه همه ي اديان حق اند و هيچ تفاوتي با يكديگر ندارند، هر چند دين خود ساخته ي خويش را كامل ترين آنها مي داند و آن را به منزله ي صد مي داند كه چون كسي آن را داشته باشد، حقيقت همه ي اديان ديگر را كه همگي از صد كمتر هستند، خواهد داشت. اين در حالي است كه همين شخص اجازه گرايش به اسلام يا اديان ديگر را به پيروانش نمي دهد و در عين حال از آنان مي خواهد كه براي تاثير پذيرفتن از آموزه هايش ، بايد دست از همه ي باورهاي ذهني و دروني پيشين خود بردارند و بدين ترتيب كثرت گرايي را معنا مي كند!
3. شعبده و جادو: بسياري از مردم گمان مي كنند كارهاي خارق العاده نشانه ي حقانيت يك مكتب مي تواند باشد. مدعيان و سود جويان نيز از همين سادگي مردم سوء استفاده كرده و با قدرت هايي كه به دست مي آورند، سعي مي كنند با انجام كارهايي كه از توان عموم مردم خارج است و يا پيشگويي ها و پيش بيني هايي درباره ي حوادث روز مره، چنين جلوه دهند كه همه ي سخنان آنان حق است و مهر تأييد الهي دارد. هرگز نمي توان انجام كارهاي خارق العاده را نشانه ي حقانيت و درستي راه و روش يك عارف دانست. هر چند برخي از كارهاي خارق العاده در اثر توانمندي ها و استعدادهاي خدادادي است؛ اما بسياري از آنها معلول رياضت ها و تمرين روحي و گاهي شيطاني است. توضيح اين كه، روح انساني داراي قدرتي خارق العاده و شگفت انگيز است. هر انساني اگر بتواند غرايز حيواني را سر كوب نمايد، مي تواند از قدرت خارق العاده ي روح خود استفاده كند .
كارهاي خارق العاده ي ارزش دارد كه در سايه ي عمل به دستورات الهي به دست آمده باشند، هر چند هيچ عارف حقيقي عملي را براي دستيابي به كارهاي خارق العاده انجام نمي دهد، زيرا عرفان حقيقي چيزي جز معرفت و تقرب به خدا نيست.
يكي از شاخصه هاي اصلي مكتب انحرافي ساي بابا كه به واسطه آن ميليون ها انسان را به خود جذب كرده است ، استفاده از همين جادو و شعبده بوده است كه البته در اين مسير از هيچ گونه تقلبي فروگذار نكرده است و فريب هاي خود را تحت عنوان قدرت الهي تبليغ مي نمايد. فيلم هاي مستند بسياري در نقد و آشكار نمودن فريب هاي ساي بابا ساخته و منتشر شده است.
4. ادعاي الوهيت: باگوان شري كه در كودكي نمي توانست مگسي را از خود برماند، اكنون مدعي است كه خداي خالق، برهما، خداي هستي بخش و … در او حلول كرده است. وي مردم را به ستايش و پرستش خويش فرا مي خواند و ساده دلان نيز در برابرش زانو مي زنند و در ايران نيز صدها پيرو فريب خورده، او را مي پرستند. او به هوادارانش اين متون و اذكار را توصيه مي كند، تا در حالت آرامش و توجه كامل در برابر او بخوانند:
خودتان را محصور من بدانيد، به من مشغول باشيد
جنون بابا را در زندگي تان خلق كنيد، باور كنيد كه از اين جنون شيرين تر نيست
به عشق هم عادت كرديم، همه اين سال ها، فرم هاي مختلفي از عشق را براي شما گرفتم
مثل كودكي پرورش تان دادم، مثل پدر و مادر ي عاشق، تا رشد كنيد
من فرم برادر و خواهرتان را به خود گرفتم... .
من آمده ام تا سعادت بدهم، من آمده ام تا ببخشم
هيچ منظور ديگري از موجوديت من نيست
همه اضطراب و مشكلات خود را به من بسپاريد، و از من آرامش بگيريد بيا و مرا پيدا كن، و خودت را پيدا كن
از نزديك به من نگاه كنيد، به فراسوي فرم بدن و درون نگاه كنيد
5. تجاوز جنسي: در يكي از مستندهايي كه برخي از رسانه هاي اروپايي عليه ساي بابا ساخته اند ، وي متهم به سوء استفاده جنسي از برخي مريدان خود براي بيش از 30 سال شده است. گزارش بي بي سي حاوي مصاحبه با برخي از خانوادههايي است كه از مريدان ساي بابا بودهاند و به شرح چگونگي تهديدهاي وي و بهره برداري جنسي از آنان پرداخته شده. در اين مستند ،حجم تخلفات ساي بابا را به حدي مي دانند كه نياز به دخالت دولتهاي مختلف در برابر آن را ضروري شمرده است.
6. مسيحيت زدگي: با اين كه ساي بابا در بسياري از گفته ها و رفتارهاي خود اسلام را هدف گرفته بود ، اما يكي از ويژگي هاي شاخص وي استفاده از تعاليم مسيحيت در حرف هايش است كه نشان مي دهد او بيشتر تحت تاثير سياست هاي استعمارگران مسيحي بوده كه ده ها سال هند را استعمار كرده بودند.
7. تطميع مريدان: ساي بابا قصر بسيار بزرگي در هند داشت كه هر پنج شنبه از قصرش بيرون مي آمد و با تردستي جواهري يا از هوا برايش مي آمد يا با استفراغ پياپي، جواهري را از درون دل خود بيرون مي آورد و سپس آن جواهر را به يكي از مريدانش مي داد و باز هفته بعد عده ي زيادي منتظر او مي ماندند تا شايد قطعه طلايي گيرشان بيايد.
تخت هاي طلاي ساي بابا نيز ديدن داشت و افراد زيادي از سراسر دنيا فقط براي تماشاي شكوه و جلال تخت وي در ديدارهاي عمومي او شركت مي كردند.
در سال ۱۹۵۴، ساتیا سای بابا یک بیمارستان عمومی رایگان در روستای پوتاپارتی تاسیس کرد.در ۲۹ ژوئن ۱۹۶۸، ساتیا سای بابا به اولین و تنها سفر خود به خارج از کشور ، به کنیا و اوگاندا رفت.در طی یک گفتمان در نایروبی، وی اظهار داشت : "من آمده ام تا نور چراغ عشق را در قلب شما روشن کنم و روزبه روز به درخشش و نور آن بیفزایم. من از سوی هیچ مذهب خاصی نیامده ام. من مامور تبلیغ برای یک فرقه یا آیین و یا نهضتی خاص نیستم ، و نیامده ام تا برای خود مرید وشاگرد جمع کنم. من نیامده ام تا برای خودم و یا هیچ گروه و دسته ای مرید و پیرو جذب کنم. من آمده ام تا به شما درباره این آیین یکتا پرستی ، این اصل معنوی بگویم.
" در سال ۱۹۶۸، او دهارماکشترا یا ساتیام مندیر را در بمبئی تاسیس کرد.در سال ۱۹۷۳ ، او شیوا مندیر را در حیدرآباد تاسیس کرد. در ۱۹ ژانویه ۱۹۸۱ او ساندارام مندیر را در چنای افتتاح کرد .در ماه مارس سال ۱۹۹۵، ساتیا سای بابا پروژه ای را برای تهیه آب آشامیدنی برای ۱٫۲ میلیون نفر در منطقه مستعد خشکسالی رایالاسیما درمنطقه آنانتاپور در آندرا پرادش شروع کرد.
بیمارستان عمومی شری ساتیا سای در وایتفیلد در شهر بنگلور ، در سال ۱۹۷۷ افتتاح شده است و عمل های جراحی پیچیده ، مواد غذایی و داروهای رایگان رادر اختیار بی بضاعتان قرار می دهد. در این بیمارستان تا کنون بیش از ۲ میلیون بیمار را درمان شده اند.در سال ۲۰۰۱ بیمارستان فوق تخصصی رایگان دیگری در بنگلور به نفع فقرا تاسیس کرد.
در آوریل ۱۹۹۹ او آناندا نیلایام ماندیر در مادورای، تامیل نادو را افتتاح کرد.
ساتیا سای بابا سه مندیر اولیه (مراکز معنوی) را در هند تاسیس نموده است. اولین مندیر، در بمبئی در سال ۱۹۶۸ تاسیس شد، اولی با عنوان "دهارماکشترا" و یا "ساتیام" . مرکز دوم در حیدرآباد در سال ۱۹۷۳ تاسیس شد ، با عنوان "شیوام" و مرکز سوم در ۱۹ ژانویه ۱۹۸۱ در چنای با عنوان "ساندارام".
سرزمین هندوستان گلوگاه التقاط و نقطه عطف اقتران خداپرستی و بت پرستی است. به عبارت دیگر، تفکیک خداپرستی و بت پرستی در جامعه هند، کار آسانی نیست. بدین سان:
نخست آن که: هندوستان را سرزمین خدایان بسیار دانسته اند، چنانچه در میان ابتدایی ترین اقوام ساکن در هندوستان، رگه هایی از چندخدایی مشهود است. در مَثَل اقوام دراویدی25 که در فاصله سالهای 4000 تا 2500 پیش از میلاد به سرزمین هند راه یافتند، خالق تمدنی بودند که در دره رود ایندوس26 و شهرهای بزرگ هاراپا27 و مهنوجودارو28 شکل گرفت.
اقوام دراویدی، مردمی کشاورز بودند و خدایانی را نیایش می کردند که به گونه ای با باروری و حاصل خیزی پیوند داشت. در این کیش، دو عنصر اساسی موردتوجه قرار می گرفت:
نخست نیایش آلت نرینگی که نمونه هایی از آثار آن در مهره های یافت شده در هاراپا دیده می شود.
دوم، توجه به خدا بانوی مادر که نمونه های یافته شده در هاراپا آن را تأیید می کند. تصاویری که نشان دهنده رویش گیاه از رحم خدایی ماده یا بانوی عریان است که در برابر او در حال قربانی کردن انسان اند.
هرچند که مسأله تعدد خدایان در دوران ودائی و تحولات پس از آن دارای ابعاده گسترده تر و پیچیده تری می شود. 29
دو دیگر: التقاط خداباوری، اسطوره های بسیار و تأثیرگذار، فرهنگ بومی و تفکرات عامیانه و بسیاری دلایل دیگر باعث می شود تا نمادهای مادی، از انواع سنگ و چوب و فلز و غیره، به عنوان نشانه های متمرکز محسوس در اماکن مقدسِ مردمانِ هند جای گیرد. و از آن پس انواع نیایشها و مراسم قربانی در برابر این نمادها رخ دهد. تکیه بر این ماجرا، باعث می شود که در طولانی مدت مردمان عامه توجه بیش از اندازه به نمادها روا دارند و مسأله توتم پرستی را متبلور سازند.
باری، بحث چند خدائی همواره در هندوئیسم و گرایشهای جدا شده از آن پررونق بوده است. و هر چند ساتیاسای بابا، به واسطه اقتباس از تعالیم هندوئیسم، به انواع خدایان و تجلیات او معتقد است؛ ناگزیر برخلاف بسیاری از گرایشها و کتابهای مقدس هندوئیسم، بیش تر بر خدای اعلی تکیه دارد و همواره در تعالیم او بحث از خدا با تکیه بر وحدانیت شکل می گیرد.
"خداوند شکلی را به خود می گیرد که سر سپرده ها آرزو داشته اند. دانستن این که تمام اشیاء خلق شده شکلی از خداوندند بسیار اساسی است. "33
سای بابا در مسأله خداشناسی و پرداختن به خصوصیات خداوندی همواره از تعالیم هندو که مبتنی بر تعدد خدایان است، فاصله می گیرد؛ لکن در صدر و ذیل گفتارش درباره خداوند به پیامبران و ادیان توحیدی اشاره می کند. این نکته در برخورد با موضع پلورالیسم دینی او پراهمیت است. 34 ضمن این که در ادامه علت تأکید او بر خدای یگانه نمایان می شود. 35
اواتار، از سنگهای اصلی بنای عظیم خداشناسی هندوست. ما تنها در آیین هندو با مفهومی به نام اواتار، که تجلی امر مطلق در جهان خاکی است، روبه رو می شویم. براساس آیین هندو مسؤولیت ویشنو به عنوان حافظ جهان ایجاب می کند که در هنگام بروز خطرهای جدی برای جهان و موجودات آن به شکل موجودی زمینی متولد شود و جهان را از نابودی برهاند. تقریباً تمامی اواتارهای هندو، تجسم های ویشنو هستند. این اواتارها، همواره حامل خرد و دانشی هستند که برای حفظ بقای جهان ضروری است. 36
در مسلک هندوئیسم، بنابر وضعیت طبیعی جهان ضروری است که همواره زمین خاکی از اواتار خالی نباشد. تا او اساس عقیده (دارما) را تحقق بخشد. دارما به معنای مسیر اصلی زندگی شخص، بدون دخالت و ضربه زدن به منافع و زندگی دیگران و بدون تجاوز به آزادی دیگر اشخاص است. به دیگر سخن، دارما به معنای این که آن چه را که دوست داری دیگران در حق تو انجام دهند در حق دیگران انجام دادن و به طور کلی ایجاد یک وحدت منظم بین گفتار و پندار و کردار انسانهاست. وجود اواتار بر روی کره زمین، ضروری است، تا تحقق دارما را عملی سازد. آواتار به صورت انسان، به عنوان دوست، نیکخواه بشر، خویشاوند، راهنما، معلم، درمان کننده، شفابخش و شریک در بین انسانها زندگی می کند.
وجود اواتار برای اعاده دارما ضروری است و هنگامی که انسان بر اساس دارمایش زندگی می کند اواتار خوشحال و خوشنود خواهد بود. 37
اما نکته این جاست که ساتیا سای بابا، بعد از بیان ادعاهای بالا در تعلیمات عرفانی به شاگردان خود، خویشتن خویش را یک اواتار معرفی می کند. اواتاری که نقش معلم حقیقت را بازی می کند، کسی که آمده تا دوران جدیدی را در تعلیمات کهن معنوی بنا نهد و نقش یک نجات گر بزرگ را ایفا کند.
سای بابا می گوید:
"تو نمی توانی مرا در طبقه بندی "مرد خدائی" یک معجزه گر، انسان خداگونه، یا شفادهنده قرار دهی. این اواتار - سای بابا - برای ایفای نقش جدیدی آمده، نقش معلم حقیقت. "
بدین سان در گام نخست ساتیا سای بابا، به عنوان اواتار با نقش نوینی در صحنه ارشاد، به عنوان یک معلم حقیقت جلوه می کند. سپس برای معرفی خود و ابراز ویژگیها و تواناییهای ذاتی خویش چنین سخن می گوید:
"هرکه تمام اعمال و کارهایش را به من اهدا کند بدون هیچ فکر دیگری، هرکه روی من مراقبه می کند به من خدمت می کند، مرا پرستش می کند، مرا به خاطر دارد، بداند همیشه با او هستم... به آنهایی که مرا استهزا می کنند، تبسم می کنم، به آنها که درباره من دروغ جعل می کنند تبسم می کنم، به آنها که مرا تمجید می کنند تبسم می کنم دائم شادم پر از شعف.
تند صحبت می کنم و بعضی ها را تنبیه می کنم، اگر آنها مال من نیستند آنها را رها می کنم و توجه به آنها نمی کنم. این هشداری است برای ارتداد آنها. من حق دارم آنهایی را که به من تعلق دارند، گوشمالی بدهم، من بین شما راه می روم و صحبت می کنم. تربیت می دهم نشان می دهم، نصیحت می کنم و اندرز می دهم؛ اما از هر نوع وابستگی جدا هستم. خیلی وقتها به شما گفته ام که مرا با این ساخت فیزیکی مربوط ندانسته و یکی فرض نکنید، اما شما نمی فهمید."38
ساتیا سای بابا، در مورد قدرت و توانایی خویش چنین می گوید:
"من شما را مجبور نمی کنم که نام و شکل بخصوصی از من انتخاب کنید، خداوند میلیونها نام و شکل دارد... اگر به عنوان ناراینا39 (یکی از نامهای خداوند) با چهار بازو در حال نگه داشتن صدف، چرخ، گرز، نیلوفر بین شما آمده بودم، شما مرا در یک موزه نگه می داشتید و از مردمان جست وجوگر پول دریافت می کردید، اگر صرفاً به عنوان یک مرد آمده بودم به تعلیمات و آموزشهای من با دیده احترام نگاه نمی کردید و از آنها به خاطر خوبی خودتان پیروی نمی کردید. پس من باید در این شکل، ولی با دانش و نیروهای فوق بشری باشم. "40
ساتیا سای بابا، که در پوتاپارتی مستقر است، چندین دهه پیش ادعا کرد که تجسم دوباره سای بابا شیردی است. شماری از طرفداران سای بابا به این گفته ایمان آوردند و البته شماری دیگر از طرفداران و هواداران سای بابا شیردی و ساکنان شیردی، این باور را ندارند و آن را نپذیرفتند. به همین خاطر، سای بابا که فعلاً در قید حیات است، هرگز به شیردی مسافرت نکرده است.
42ساتیا سای بابای 82 ساله - به گفته خودش - در 99 سالگی برای بار دوم از این دنیا فوت می کند و هشت سال بعد برای بار سوم، در جسم دیگری در شهر "میسور" دوباره ظهور خواهد کرد. نام این تجسم الهی "پرما سای بابا" و گسترش دهنده عشق و ادامه دهنده راه شیردی سای و ساتیا سای خواهد بود.
بنابراین ساتیا سای بابا، مدعی است که در دوره اول زندگی در جسم سای بابا شیردی در شهر شیردی و در دوره دوم با همین نام کنونی و با تجسم فعلی، در روستای پوتاپارتی ظهور کرده است. و در دوره سوم زندگی، در قالب جسمی با عنوان پرما سای بابا در شهر میسور دوباره ظاهر خواهد شد. در این جا، با اندکی تفضیل درباره سه تجلی سای بابا سخن خواهیم گفت:
درباره زندگی نامه و تعالیم سای بابا شیردی43 آثار اندکی وجود دارد. در این میان یکی از ترویج دهندگان اصلی آثار و تعالیم او فردی با نام ساتیا پال روهلا44 است. او از هواداران جدی سای بابا و نویسنده کتابهایی درباره اوست. از جمله کتابهای اوست: سای بابا و پیام او، 45 ساتی سای بابا و آینده بشریت، 46 جنبش سای بابا، 47 ارزش انسان و مسأله تعالیم و تربیت او، 48 و بالاخره کتاب قدیس سای بابا شیردی. 49
پال روهلا در کتاب قدیس سای بابا شیردی، می نویسد:
"دوران کودکی سای بابا شیردی برای مدتها در هاله ای از رمز و راز پوشیده بود. اخیراً؛ یعنی در 28 سپتامبر 1990 ساتیا سای بابا قسمتی از زندگی دوران کودکی قدیس شیردی را فاش کرد. بر اساس اظهار او، سای بابا شیردی در 28 سپتامبر 1835 در جنگلی نزدیک دهکده پاتری در ایالت حیدرآباد هند در خانواده ای برهمن، به نام بهار دواجا گوترا50 به دنیا آمد. نام مادرش دوگیری عمه51 بود. "
او همیشه لباس ساده ای به تن می کرد. غذاهای ساده ای که هوادارانش به او می دادند، می خورد. و در مسجدی کوچک که نام آن را دوارکامائی52 گذاشته بود، زندگی می کرد. می گویند او تمام روز در این مسجد روی تخته سنگ بزرگی که هنوز هم در آن جا قرار دارد، می نشست. هم اکنون نیز یک تصویر نقاشی شده از بابا که در زمان حیات وی در این مکان قرار داده شده، به چشم می خورد. اگرچه او در خانواده هندو متولد شده بود؛ اما همانند یک درویش مسلمان زندگی می کرد.
شیردی بابا در 15 اکتبر 1918 فوت کرد. اکثر وقایع و اتفاقات زندگی سای بابا شیردی در کتاب شیردی سای بابا چاریتا53 به چاپ رسیده و یا توسط دوستداران وی به صورت پراکنده منتشر شده است. سای بابا شیردی، یک معلم روحانی عالیقدر بود که طرفداران تمام ادیان و مذاهب و حتی مردم هند از هر طبقه ای به او به دیده احترام می نگریستند و از تعالیم و نصایح او بهره می بردند.54
سای بابا شیردی، بیش ترین تلاش خود را در اتحاد جامعه مسلمانان و هندو، با سفارش به صبر و بردباری و تأکید بر ایمان و اعتقاد راسخ به خداوند به عمل آورد. شیردی اعمال و عبادت هندوها و مسلمانان، هر دو را تمرین می کرد. در مسجد کوچکی زندگی می کرد و در آن محلِ عرفانی، طبق سنت مذهبی هندوها، عود و شمع روشن می کرد و آتشی در آن جا برپا کرده بود. مناسک مذهبی مسلمانان - نماز - را برپا می داشت و از طرفی به انجام مراسم هندوها می پرداخت. سای بابا شیردی به عنوان سمبل انسان باکرامت مورد قبول هندوها، مسلمانان، پارسی ها و حتی مسیحیان بود.55
آموزشهای مهم و اساسی سای بابا شیردی حول هفت محور بود.
1. قانون عمل و عکس العمل56: کارما - قانون عمل و عکس العمل - در لغت به معنای عمل است و در اصطلاح به قانونی گفته می شود که پیامد اعمال انسان را تعیین می کند و موجب پدید آمدن چرخه بازپیدایی می شود. کارما قانونی است که پیامد اعمال انسان را تعیین می کند، اما خودش نه پاداش عمل نیک است و نه جزای عمل بد. (308: 2005، DictionaryConciseoxford)
2. وفاداری و ایمان به استاد معنوی واقعی: ما باید به پیر روحانی خود اعتقاد داشته باشیم و از ته دل و باخلوص نیت به او خدمت نماییم و صبر و شکیبایی پیشه کنیم.
3. تسلیم اراده خداوند بودن: ما باید تسلیم اراده و خواست خداوند باشیم و بدانیم که تنها اوست که می تواند چارچوبهای ذهنی ما را وسیع کرده و ارزشهای درونی ما را شکوفا سازد.
4. برابری و مساوات: خداوند را در همه موجودات مشاهده کنید. سای بابا شیردی دائماً می گفت: خداوند را در درون همدیگر ببینید.
5. وارستگی و استقلال: سای بابا شیردی بارها و بارها تکرار می کرد: اسیر و تابع گرایشات و سنتهای حاکم بر جامعه نباشید، تنها به خداوند فکر کنید و به سوی او حرکت کنید.
6. صدقه دادن: سای بابا شیردی عادت داشت که از مردم صدقه بگیرد، حتی گاهی از آنان پول مطالبه می کرد. او اهمیت صدقه دادن را بارها تذکر داده بود.
7. چرخه کارما: سای بابا شیردی در این مورد می گفت: آن چه ما درو می کنیم همانی است که خودمان قبلاً کاشته ایم. بنابراین، مواظب گفتار، افکار و کردار خود باشیم.57
از این رو سای بابا شیردی در میان اهالی منطقه دارای شهرت روزافزونی شد. سادگی و بی ادعایی او باعث شد تا بعد از اندک زمانی در سراسر هند دارای شهرت و آوازه شود. از طرف دیگر، او بسیاری از نزاعها و درگیریهای ساکنان منطقه را، که بیم آن می رفت مبدل به نزاعهای خونین شود، به آرامش مبدل ساخت. به همین علت دارای محبوبیت فراوانی در میان ساکنان هندو و مسلمان شد. بسیاری او را به عنوان رهبر عرفانی - سیاسی خود می شناختند و سخنان فاقد عجب و غرور او را راهگشای زندگی خود می دانستند.
در عرفان ساتیا سای بابا موضوع خداباوری کم اهمیت جلوه می کند. قدرت خداوندی در سیر دگرگونیهای زندگی انسان، نقش کم اهمیتی دارد. ساتیا سای بابا در قسمت دستورات عملی هیچ گاه هدف تعالیم عبادی را توجه به خدا و جلب رضایت او اعلام نمی دارد. در مقابل اظهار می کند که هرکس بر من مراقبه کند، همواره با او هستم و از او در تمام سختیها، محافظت و دستگیری می کنم.
ساتیا سای بابا، خود را اوتاره معرفی می کند که از جانب خدا برای هدایت انسانها نازل شده است. او در ابتدا به واسطه نوع رابطه ای که از خود با خداوند در ذهن انسانها ترسیم می کند، به دنبال کسب مقبولیت عمومی است؛ اما همین که به این هدف رسید و پیروان او به واسطه نوع رابطه مقدس مورد ادعایش، به او ایمان آوردند، دیگر توجه کانونی بر روی خدا برداشته می شود و به عبارت دیگر، شخص ساتیا سای بابا در موضع خداوندی می نشیند.
از آن پس همه موظف اند بنابر خواسته های او قدم بردارند، بر روی او مراقبه کنند و تنها به دنبال کسب رضایت او باشند.
روشن است که ساتیا سای بابا برای کسب محبوبیت دوچندان، خود را تجلی دوباره سای بابا شیردی معرفی می کند. این موضع گیری از دو جنبه قابل بررسی است.
الف. هرچند که چند دهه از مرگ سای بابا شیردی می گذرد؛ لکن او در منطقه شیردی و حتی در اقصی نقاط هند دارای طرفداران فراوانی است. بسیاری از طرفداران شیردی، افراد بانفوذ و ثروت مندی هستند. آنان مبالغ فراوانی را صرف تزیین مقبره او می کنند. در سالروز وفات شیردی در مقبره او، مراسم یابود پرهزینه ای برگذار می شود. ساتیا سای بابا، با استفاده از این استراتژی توانست برخی از مریدان شیردی را به خود جذب کند. هرچند هنوز بسیاری از طرفداران او این ادعا را نپذیرفته اند.
ب. بسیاری از ساکنان هندوستان، هرچند که از طرفداران رسمی شیردی نبوده اند؛ لکن برای او احترام زیادی قایل اند و هرگاه از شیردی سخنی به میان می آید، از او به بزرگی یاد می کنند. ساتیا سای بابا با استفاده از این استراتژی توانست از محبوبیت عمومی اهالی هندوستان و به عبارت دیگر تمام کسانی که شیردی را می شناختند، استفاده کند.
از طرف دیگر، ساتیا سای بابا، با بیان ویژگیهای خود در مرتبه سوم از تجلی - پرما سای بابا - غیر مستقیم و یا حتی به صورت مستقیم اعلام می دارد که همان منجی جهانی است که تمام جهانیان و ادیان گوناگون سالیان طولانی است به انتظار او نشسته اند. البته این خود به همراه استراتژیهای بالا، ماجرای درخور تامل دیگری است.
نابغه ها در چه خصلتي مشترك اند؟ البته همه آنها با خلاقيت بسيار به دستاوردهاي عظيمي دست يافته اند، ليكن از
نظر ساير خصوصيتها تفاوتهاي چشمگيري ميان آنان ديده ميشود. اسحاق نيوتون، غالباً پرخاشگر و بد خلق بود، در حالي كه
چارلز داروين مردي مهربان و با محبت بود كه كمتر كسي از او مي رنجيد. آلبرت
اينشتين معمولاً خوش برخورد و هميشه مايل به بحث درباره كارهاي خود بود و دوستانش
او را در زمينه نوازندگي ويلن فرد قابلي مي دانستند و تحسين ميكردند، اما مايكل فاراده در لاك خودش بود و علاقهاي به گفت و گو درباره كارهاي علمي
خود نداشت، مگر آن كه در آن زمينه به نتيجه قطعي رسيده باشد.
پيشينه خانوادگي نوابغ نيز با يكديگر تفاوت دارد. خانواده چارلز داروين
بسيار ثروتمند بودند، ولي خانواده مايكل فاراده تنگدست به شمار مي آمدند به طوري كه وي به علت فقر در سن سيزده سالگي مجبور به
ترك تحصيل شد. وي در مغازه صحافي به شاگردي پرداخت و خوشبختانه استاد وي اجازه داد
تا به مطالعه كتابهايي كه صحافي ميكند بپردازد. موتزارت جوان در كودكي نيز نظير پدرش به آموزش
موسيقي مشغول شد و پدرش موسيقيدان و معلم موسيقي بود كه در مورد فرزندش نقشه هاي جاه طلبانه
اي در سر داشت. چنان كه ديديم جان استوارتميل متفكر جامعه شناس و سياستمدار قرن نوزدهم نيز زير نظر پدرش جيمز ميل
آموزش مي ديد كه وي نيز به نوبه خود مردي فاضل اديب به شمار ميآمد و دلش مي خواست كه فرزندش دنباله رو كارهاي او باشد.
تعداد اندكي از نوابغ هم خود مربي خويشتن بوده اند و كمتر از
ديگران كمك گرفته اند. يكي از اين افراد، جورج استفنسون بود كه به عنوان
مهندس بزرگ راه آهن مشهور است. استفنسون در استفاده از لكوموتيو بخار براي راه آهن
نقش بزرگي بازي كرد و باعث شد كه در حمل و نقل مسافر و كالا، انقلاب عظيمي پديد
آيد. چنان كه ميدانيم او هرگز به مدرسه نرفت و تازه بعد از آن كه به سن
هيجده سالگي رسيد و به عنوان كارگر معدن استخدام شد، توانست معلم خصوصي بگيرد و به
سوادآموزي بپردازد.
شباهتهاي نابغه ها
اما نوابغ از جهاتي هم به يكديگر شباهت دارند. البته بعضي
از اين شباهت ها ظاهري و سطحي است. مثلاً اغلب آنها كارهاي مختص خود را ظاهراً راحت و حتي بدون تلاش انجام
ميدهند. اما اين راحتي ظاهري، ناشي از تلاشهاي عظيمي است كه در گذشته انجام داده اند. معروف
بود كه موتزارت، شاهكارهاي موسيقي خود را با سرعت بسيار پديد ميآورد، اما
سرعت عمل او حاصل آموزش و تمرين مداومي بود كه طي سالهاي بسيار به انجام رسانده بود. افراد هم عصر او گفته اند كه وي در
هنگام انجام كار، بسيار متمركز بود. او قادر بود در هنگام انجام هر كاري حواس خود
را كاملاً جمع كند.
يكي از شباهتهاي اساسي افراد نابغه، سخت كوشي آنهاست. تقريباً همه آنها تصميم نيرومند دارند و به فعاليتهاي خود پايبند و متعهد هستند. اين افراد، به كاري كه ميخواهند بكنند،
ايمان فراوان دارند. شك و عدم اطمينان، باعث عقب افتادن كار مي شود، چنان كه
در مورد جيمز وات، مخترع ماشين بخار كه بهبود عظيمي در كارآيي ماشينهاي اوليه
پديد آورد، چنين شد. در ضمن همه نوابغ داراي احساس رهبري نيرومندي هستند.
در حقيقت سختكوشي خصلتي است كه در ميان همه نابغه هاي جهان مشترك است. وقتي از دابليو ترنر نقاش بزرگ انگليسي
رمز موفقيت او را پرسيدند، صريحاً گفت «تنها راز اين كار، تلاش فراوان است .»
اسحاق نيوتون در برابر اين سوال كه چگونه قانون جاذبه عمومي را كشف كرده است جواب
داد كه مدام به اين موضوع فكر مي كرده است. چارلز داروين موفقيت خود را تا حدودي ناشي از اين
مي
دانست كه سالها درباره يك مساله غير قابل توضيح فكر كرده است. عوامل ديگري كه در موفقيت وي دخالت
داشته
اند، عبارت اند از پشتكار و تصميم. البته داروين همه اين عوامل را با قدرت مشاهده دقيق و مداوم همراه كرده بود. همچنين اينشتين عقيده داشت كه كنجكاوي غير عادي، قدرت تصميم و
سخت كوشي، علل اصلي موفقيت وي را تشكيل مي داده است. او نيز قادر بود قدرت تمركز خود را براي حل مساله
معيني براي مدت طولاني حفظ كند.
وقتي نابغه ها به كار معيني مشغول باشند، از بقيه امور، غافل ميشوند. موتزارت
در هنگام نوشتن موسيقي كوچكترين توجهي به جهان پيرامون خود نداشت. نيوتون ميگفت كه وقتي
به مساله
معيني فكر ميكند همه چيز را فراموش ميكند. در چنين مواردي اوقات غذا خوردن از ياد ميرفت و عذر هر
مهماني را ممكن بود بخواهند. تمام حواس نيوتون جمع مسالهاي مي شد كه درگير آن بود. اينشتين هم به جزئيات روابط اجتماعي بي اعتنا ميشد. گاهي
اوقات فراموش ميكرد كه صبحها جورابش را بپوشد و غالباً ميگفت كه آموختن مهارت رانندگي براي وي بسيار دشوار است.
اغلب نوابغ با كمال ميل اعتراف ميكنند كه بيش از حد كنجكاو، و بسيار مصمم و پر تلاش هستند و
در عين حال، بعضي از آنها با اصرار، مدعي هستند كه هوشمندتر از مابقي مردم نيستند.
جان استوارت ميل كه بدون ترديد يكي از عميقترين متفكران قرون و اعصار است، يقين داشت كه زيركي ذاتي او
از حد افراد متوسط بيشتر نيست. داروين هم كاملاً اعتقاد داشت كه به هيچ وجه سرعت
انتقال و يا هوشمندي خاصي ندارد. اينشتين تأكيد ميكرد كه موفقيتهاي او نه به علت هوش فراوان بلكه به علت كنجكاوي غير عادي
او بوده است.
البته اين كه نابغه ها مدعي هستند هوش ذاتي غير عادي ندارند لزوماً به اين معني نيست
كه در واقع چنين باشد، ولي البته خوب است كه به نظر آنها توجه كنيم. مردم غالباً تصور ميكنند كه نوابغ كارهايي را در كمال سهولت انجام مي دهند كه براي
ديگران دشوار است، ليكن خود نوابغ كارهايي را كه انجام مي دهند، آسان نميدانند.
يكي از خصوصياتي كه نوابغ را از بقيه مردم متمايز ميكند اين است
كه اين افراد، دست از تلاش نمي كشند، هر چند كه ادامه فعاليت مستلزم كار فكري طاقت فرسايي باشد.
يكي از معاصران نيوتون درباره وي ميگويد كه او به قدري در مطالعات خود غرق ميشد كه اگر
بعضي از آزمايش ها و تجارب عملي، تنوعي در زندگي او ايجاد نمي كرد، مطالعات
محض او را از پا در مي آورد. سرسختي او در مقابله با مشكلات، فوق العاده بود. زماني كه نيوتون به مطالعه هندسه دكارتي پرداخت
گاهي در درك مطلب مواجه با اشكال ميشد. جان كانديوت عكس العمل وي را در چنين مواردي اين گونه بيان ميكند:
«… نزد خود شروع به مطالعه و آموختن
مطلب كرد. دو سه صفحه كه خواند، متوجه شد كه ديگر چيزي نميفهمد. آنگاه از اول شروع كرد و سه چهار صفحه پيش رفت تا اين
كه دوباره در درك مطلب مواجه با مشكل شد. بار ديگر كتاب را از اول آغاز كرد و به
همين ترتيب پيش رفت تا اين كه كاملاً بر آن بخش از رياضيات تسلط يافت.»
به عبارت ديگر نيوتون اهل پشتكار بود. بخش دشوار را بارها و
بارها ميخواند تا سرانجام بر آن مسلط شود. و اين كار را نزد خود و بدون كمترين كمك و
راهنمايي ديگران انجام ميداد.
سماجت و لجاجت در كار، به خصوص در كارهاي صعب و طاقت فرسا،
كه در نوابغي نظير نيوتون ملاحظه ميشود، خصوصاً زماني به كار ميآيد كه شخص بخواهد نظير همه بزرگان، دوره هاي يادگيري درازمدتي را پشت سر بگذارد. هر چند اغلب مردم
گمان ميكنند كسب دانش و مهارتي كه پايه فعاليتهاي خلاقه است براي افراد نابغه آسانتر است، ولي حقيقت مطلب به طور قطع، غير از اين است هر كس
كه بخواهد مهارت دشواري را فرا بگيرد، بايد وقت بسيار و نيروي فراوان صرف كند.
نوابغ هم ممكن است به اندازه افراد عادي به صرف وقت نياز داشته باشند و لازم باشد كه از سالهاي اوليه زندگاني به
آموختن آن مهارتها آغاز كنند. رينولدز، هنرمند انگليسي قرن هيجدهم ميگويد:
«مهارت در نقاشي نيز هم چون مهارت در نواختن موسيقي، حاصل نميشود مگر با
تلاش و تمرين پايان ناپذير. و يقين داشته باشيد كه اگر اين مهارت در جواني به دست
نيايد، بعداً فرصتي براي كسب آن نخواهد بود. اين كار دست كم همان اندازه دشوار
خواهد بود كه كسي بخواهد بعد از بلوغ، خواندن و نوشتن را فرا بگيرد».
«رياضيات علم نظم
است و موضوع آن يافتن، توصيف و درك نظمي است كه در وضعيتهاي ظاهرا پيچيده نهفته
است و ابزارهاي اصولي اين علم ، مفاهيمي هستند كه ما را قادر ميسازند تا اين نظم
را توصيف كنيم» .
دكتر ديبايي استاد
رياضي دانشگاه تربيت معلم تهران نيز در معرفي اين علم ميگويد:
«علم رياضي، قانونمند كردن تجربيات طبيعي است كه در گياهان و بقيه مخلوقات مشاهده
ميكنيم . علوم رياضيات اين تجربيات را دستهبندي و قانونمند كرده و همچنين توسعه
ميدهند.»
دكتر رياضي استاد
رياضي و رئيس دانشگاه صنعتي اميركبير نيز در معرفي اين علم ميگويد: «رياضيات علم
مدلدهي به ساير علوم است. يعني زبان مشترك نظريات علمي ساير علوم ، علم رياضي ميباشد
و امروزه اگر علمي را نتوان به زبان رياضي بيان كرد، علم نميباشد.»
اهداف گرايشهاي ریاضی در دانشگاه:
1- رياضي كاربردي:
هدف از اين شاخه تربيت كارشناسي است كه با اندوخته كافي از دانش رياضي، توانايي
تحليل كمي از مسائل صنعتي، اقتصادي و برنامهريزي را كسب نموده، توان ادامه تحصيل
در سطوح بالاتر را داشته باشد.
2- رياضي محض: هدف
از اين شاخه رياضي، تربيت متخصصان جامع در علوم رياضي است كه آمادگي لازم براي
ادامه تحصيل در جهت اشتغال به پژوهش و نيز انتقال علم رياضي در سطوح دانشگاهي را
داشته باشند. آشنايي با تجزيه و تحليل مسائل در قالب رياضي و مدلسازي رياضي نيز
از اهداف ديگر شاخه رياضي محض است.
3- رياضي دبيري:
هدف از شاخه دبيري تربيت دبيران و كارشناسان متخصص آموزش رياضي است كه پاسخگوي
نيازهاي آموزش و پرورش كشور در سطوح پيشدانشگاهي باشند.
ماهيت :
« رياضيات بر خلاف
تصور بعضي از افراد يكسري فرمول و قواعد نيست كه هميشه و در همهجا بتوان از آن
استفاده كرد بلكه رياضيات درست فهميدن صورت مساله و درست فكر كردن براي رسيدن به
جواب است و براي به دست آوردن اين توانايي ، دانشجو بايد صبر و پشتكار لازم را
داشته باشد تا بتواند حتي به مدت چندين ساعت در مورد يك مساله رياضي فكر كرده و در
نهايت با ابتكار و خلاقيت آن را حل كند»
فارغالتحصيلان
اين رشته ميتوانند پس از پايان تحصيلات، در ادارات دولتي براي مسووليتهايي كه به
نوعي با تجزيه و تحليل مسائل سروكار دارند، در بخش خصوصي در اموري همانند طراحي
سيستمها در امر بهينهسازي و بهرهوري ، در بخش صنعت براي اموري همانند مدلسازيهاي
رياضي و در آموزش و پرورش و ... ، مسووليتهاي متفاوتي را به عهده گيرند.
گرايشهاي رشته ریاضی در مقطع
ليسانس:
«رئيس اتحاديه بينالمللي
رياضيدانان جهان در يازدهمين اجلاس آكادمي جهان سوم كه اخيرا در تهران برگزار شد،
عنوان كرد كه بهتر است بگوييم رياضيات و كاربردهاي آن، نه اينكه رياضيات را به محض
و كاربردي تفكيك كنيم چرا كه به اعتقاد رياضيدانها هيچ مقوله رياضي نيست كه روزي
كاربردي براي آن پيدا نشود.»
«رياضيات محض
بيشتر به قضايا و استدلالها ، منطق موجود در آنها و چگونگي اثباتشان ميپردازد اما
در رياضيات كاربردي چگونه استفاده كردن و به كارگرفتن قضايا، آموزش داده ميشود،
به عبارت ديگر در اين شاخه، كاربرد رياضيات در مسائل موجود در جامعه بيان ميگردد»
«وقتي صحبت از
رياضي محض ميشود نبايد تصور كرد كه تنها بايد در گوشهاي نشست و به حل مسائل
رياضي پرداخت بلكه اين علم ، بخصوص در مدارج بالا، ارتباط نزديكي با طبيعت دارد به
عبارت ديگر ايدههاي رياضي از ذهن پژوهشگران نميرويد بلكه رياضيدانها غالبا الهام
خود را از طبيعت ميگيرند و به قول «ژان باپتيت فوريه» رياضيدان مشهور قرن نوزدهم
فرانسه «تعمق در طبيعت، پربارترين منابع اكتشافات رياضي است.»
عموما رياضيات
كاربردي به شاخهاي از رياضي گفته ميشود كه كاربرد علمي مشخصي داشته باشد براي
مثال در اقتصاد، كامپيوتر،فيزيك و يا آمار و احتمال كاربرد داشته باشد و رياضي
محض نيز به شاخهاي گفته ميشود كه به نظريهپردازي رياضي ميپردازد اما بايد توجه
داشت كه امروزه اين دو گرايش آنچنان در هم ادغام شدهاندكه مرزي را نميتوان بين
آنها مشخص كرد.
زيا گاه يك تئوري
كاملا محض وارد مرحله كاربردي شده و چون در عمل با مشكل روبرو ميشود، بار ديگر به
حوزه تئوري برميگردد و در نهايت پس از رفع نقايص، دوباره وارد مرحله كاربردي ميشود.
يعني يك تعامل و ارتباط دوجانبهاي بين رياضي كاربردي و محض وجود دارد و هريك از
اين دو شاخه، از تجربيات شاخه ديگر به بهترين نحو استفاده ميكند و به همين دليل
يك رياضيدان موفق بايد از هر دو شاخه اطلاع داشته باشد.»
معرفي مختصري از
درسهاي تخصصي گرايش رياضي كاربردي
رياضيات گسسته: هدف
از اين درس، آشنايي با زمينههاي مختلف رياضيات گسسته و كاربردهاي آن با تاكيد بر
اثبات و ارائه الگوريتمهاي مناسب است. سرفصلهاي اين درس عبارتنداز : معادله تفاضلي
و رابطه بازگشتي ، تابع مولد، اصل شمول و طرد، گراف و ماتريس، تطابق و ديگر
كاربردهاي گراف، جبربول و كاربردهاي آن و آشنايي با طرحهاي بلوكي، مربع لاتين،
صفحههاي تصويري ، كدگذاري و رمزنگاري.
برنامهسازي پيشرفته : در اين درس، دانشجويان به مباحثي همچون برنامهسازي صحيح ،
مستند سازي برنامهها ، برنامهسازي ساخت يافته، آشنايي با زبان دوم برنامهسازي و
مقايسه آن با زبان اول، اشكالزدايي و آزمايش برنامه، حصول اطمينان از صحت برنامهها
، الگوريتمهاي غير عددي شامل : پردازش رشتهها، روشهاي جستجو و مرتب كردن ، آشنايي
مقدماتي با كامپايلرها و ديگر برنامههاي مترجم، اجراي طرحهاي بزرگ و ... ميپردازند
آناليز عددي: هدف
از اين درس، ارائه الگوريتمهاي عددي و بررسي خطاهاي ايجاد شده از حل عددي مسائل
است. در خصوص روشهاي تكراري، بررسي همگرايي و نرخ همگرايي نيز مورد تاكيد ميباشند.
در اين درس سرفصلهاي موجود عبارتند از : نمايش اعداد حقيقي، انواع مختلف خطاها،
آناليز خطاها ، حل معادلات خطي، مشتق و انتگرالگيري عددي و حل معادلات ديفرانسيل
عددي و ... .
ساختمان دادهها:
در اين درس، دانشجويان با آرايهها ، بردارها، ماتريسها ، صفها و رديفا، ليستهاي
پيوندي ، خطي، حلقوي ، روش نمايش و كاربرد ليستهاي پيوندي ، درختها و پيمايش
آنها، روش نمايش و كاربرد درختها، درختهاي تصميمگيري ، گرافها و نمايش آنها،
تخصيص حافظه به صورت پويا و مسائل مربوط آشنا ميشوند.
تحقيق در عمليات:
در اين درس ، دانشجويان با زمينه تحقيق در عمليات، انواع مدلها و مدلهاي رياضي،
برنامهريزي خطي، شبكهها و مدل حمل و نقل، ساير مدلهاي مشابه، آشنايي با برنامهريزي
متغيرهاي صحيح ،برنامهريزي پويا، برنامهريزي غيرخطي و مدلهاي احتمالي آشنا ميگردند.
آينده شغلي ،
بازار كار ، درآمد رشته ریاضی:
«كاربرد رياضي در
علوم مختلف انكارناپذير است. براي مثال مبحث آناليز تابعي در مكانيك كوانتومي،
كاربرد بسياري زيادي دارد و يا در بيشتر رشتههاي مهندسي معادله «لاپ لاسي» كه يك
معادله رياضي است، مورد استفاده قرار ميگيرد. در جامعهشناسي نيز نظريه احتمال و
نظريه گروهها نقش بسيار مهمي ايفا ميكند. در كل بايد گفت كه همه صنايع ،زير ساخت
رياضي دارند و به همين دليل در همه مراكز صنعتي و تحقيقاتي دنيا، رياضيدانها در
كنار مهندسان و دانشمندان ساير علوم حضوري فعال دارند و آنچه در نهايت ارائه ميشود،
نتيجه كار تيمي آنهاست.»
دكتر رياضي از
اساتيد دانشگاه در مورد فرصتهاي شغلي موجود در ايران ميگويد:
«اگر در جامعه ما مشاغل جنبه علمي داشته باشند، قطعا به تعداد قابل توجهي رياضيدان
نياز خواهيم داشت چون يك رياضيدان ميتواند مشكلات را به روش علمي حل كند. البته
اين به آن معنا نيست كه در حال حاضر هيچ فرصت شغلي براي يك رياضيدان وجود ندارد
اما بايد حضور رياضيدانها در مراكز تحقيقاتي و صنعتي پررنگتر باشد.»
براي مثال يك
مهندس الكترونيك از آناليز تابعي و فرآيندهاي تصادفي استفاده ميكند و يا يك
برنامهريز پروژههاي اقتصادي از مطالب پيشرفته آماري مانند سريهاي زماني ، به
عنوان ابزار كار ياري ميگيرد. به همين دليل امروزه تربيت متخصصان علم رياضي، يعني
افرادي كه قادر هستند رياضيات مورد نياز را آموزش داده و يا توليد كنند، اهميت
بسيار زيادي دارد. چرا كه لازمه پيشرفت در تكنولوژي ، توجه به دانش رياضي ميباشد.
اما يكي از دانشجويان اين رشته نظر جالبي در مورد توانايي يك فارغالتحصيل رشته
رياضي دارد:
«درست است كه در
جامعه ما مكان مشخصي براي جذب فارغالتحصيلان رياضي وجود ندارد اما يك ليسانس
رياضي به دليل نظم فكري و بينش عميقي كه در طي تحصيل به دست ميآورد، ميتواند با
مطالعه و تلاش شخصي در بسياري از شغلها ، حتي شغلهايي كه در ظاهر ارتباطي با
رياضي ندارد موفق گردد.»
تواناييهاي مورد
نياز و قابل توصيه :
شايد مهمترين
توانايي علمي يك دانشجوي رياضي ، تسلط بر درس رياضي دبيرستان باشد كه اين امر صرفا
زاييده علاقه شخصي به اين درس است.
«اين رشته نيازمند
دانشجوياني است كه از نظر ذهني آمادگي جذب ايدههاي جديد را داشته باشند و بتوانند
الگوها و نظم را درك كرده و مسائل غيرمتعارف را حل كنند. به عبارت ديگر يك روحيه
علمي ، تفكر انتقادي و توانايي تجزيه و تحليل داشته باشند.»
از آنجا كه رياضيات ورود به عرصههاي ناشناخته و كشف قوانين آن است ، علاقمندي به
مباحث رياضي از همان دوران تحصيل در دبيرستان مشخص ميشود. همين علاقمندي است كه
ميتواند راههاي بسيار سخت را براي دانشجوي اين رشته هموار سازد.
يك رياضيدان قبل از هرچيز بايد جرات قدمگذاري در وادي ناشناختهها را داشته باشد.
بطور كلي دقت ،تجزيه و تحليل صحيح و صبر و پشتكار سه عامل اصلي در توفيق داوطلب
در اين رشته ميباشد.
وضعيت نياز كشور
به اين رشته در حال حاضر:
دكتر بابليان
معتقد است هر وزارتخانه يا شركتي نياز به افرادي دارد كه علاوه بر دانستن الفباي
كامپيوتر، داراي توانايي تجزيه و تحليل و تصميمگيري مناسب باشند. در اين زمينه
شركتها ميتوانند فارغالتحصيلان رياضي محض و يا كاربردي را جذب نمايند.
رشتههاي مختلف رياضي جايگاه وسيعي در جامعه دارند از آن جمله : تمام رشتههاي
مهندسي ، رشتههاي مختلف علوم پايه (فيزيك ، شيمي ،زيستشناسي، زمين شناسي)،
پزشكي، علوم كامپيوتر، اكتشافات فضايي، بازرگاني، برنامهريزيهاي دولتي، غالب
رشتههاي وابسته به صنعت ، مديريت و رشتههاي مختلف كشاورزي به رشته رياضي وابستهاند
و از آن به طور مستقيم استفاده ميكنند؛ همچنين بخش بزرگي از فعاليتهاي اقتصادي و
توليدي كشور در طرحهاي مختلف نظير: نفت ، پتروشيمي، حمل و نقل و ... ، مستقيم و يا
غيرمستقيم از رياضي استفاده ميكنند.
نكات تكميلي :
گرايشهاي مختلف
مقاطع كارشناسي ارشد و دكتري
فارغالتحصيلان مقاطع
كارشناسي رياضي كاربردي ميتوانند در مقاطع كارشناسي ارشد در گرايشهاي مختلف:
تحقيق در عمليات ، آناليز عددي ، بهينه سازي و نظريه كنترل به تحصيل ادامه دهند.
فارغالتحصيلان كارشناسي رياضي محض و دبيري ميتوانند در مقاطع كارشناسي ارشد در
گرايشهاي مختلف آناليز رياضي، جبر، هندسه و معادلات ديفرانسيل ادامه تحصيل دهند.
در هر يك از گرايشهاي ياد شده زير شاخههاي تخصصيتري وجود دارد كه در مقطع دكتراي
تخصصي (P.h.D) و نيز در رساله دكتري به آن پرداخته ميشود.
تواناييهاي فارغالتحصيلان
مقاطع كارشناسي ارشد و دكتري
نظر به اين كه در
مقاطع تحصيلات تكميلي به جنبههاي پژوهشي، تحقيقاتي و كاربردي با ديدي عميقتر
پرداخته ميشود، فارغالتحصيلان اين مقاطع داراي تواناييهاي علمي و تحقيقاتي و
محاسباتي زيادي هستند و در كارهاي اجرايي نقش مهم و ارزندهاي دارند. در مقطع
دكتري، دانشجويان ضمن افزايش مراتب علمي خود در يك زمينه خاص، قدرت ، توان و
صلاحيت خود را در جهت انجام طرحهاي تحقيقاتي در سطح ملي و منطقهاي افزايش ميدهند
و قادر به توسعه مرزهاي دانش و رفع معضلات علمي و اجرايي از طريق پژوهش ميباشند.
فارغالتحصيلان مقاطع تحصيلات تكميلي ميتوانند با توجه به تخصص ويژه خود، در
مراكز علمي و پژوهشي، مراكز تحقيقاتي، دانشگاهها و صنايع و مراكز آموزش عالي به
عنوان عضو هيات علمي يا عضو پژوهشي جذب گردند.
خوشبختانه با
رويكرد صنايع و موسسات به انجام امور تحقيقاتي، هماكنون امكان جذب بسياري از فارغالتحصيلان
تحصيلات تكميلي رشتههاي رياضي ، فراهم شده
جمهوري توگو با 56 هزار و 785 كيلومتر مربع مساحت در غرب آفريقا بين بنين و غنا قرار دارد. حداقل 54 هزار و 385 كيلومتر مربع از خاك اين سرزمين در خشكي و نزديك به 2 هزار و 400 كيلومتر از آن در آب مستقر است.
توگو از سمت غرب به طول 644 كيلومتر با بنين، از سمت شمال به طول 126 كيلومتر با بوركينافاسو و از سمت شرق به طول 877 كيلومتر با غنا مرز مشترك دارد. طول خطوط ساحلي اين جمهوري با خليج بنين به 56 كيلومتر ميرسد.
توگو به لحاظ واقع شدن در نزديكي خط استوا آب و هوايي گرم و مرطوب دارد و مناطق نزديك به اقيانوس اطلس از آب و هوايي اقيانوسي برخوردارند. 38 درصد از خاك اين سرزمين قابل كشت و زرع، 4 درصد مرتع طبيعي و 17 درصد جنگلي است.
از سوي ديگر توگو سرزمين نسبتاً همواري است زيرا بلندترين نقطة آن در قله «آگو» 986 متر ارتفاع دارد.
******************************************
2) جمعيت و ويژگيهاي فرهنگي و اجتماعي کشور توگو
طبق جديدترين برآورد (جولاي سال 2000 ميلادي) جمهوري توگو نزديك به 5 ميليون و 18 هزار نفر جمعيت دارد. 46 درصد از ساكنين توگو كه شامل يك ميليون و 161 هزار پسر و يك ميليون و 153 هزار دختر ميشوند، زير 14 سال سن دارند. از سوي ديگر 51 درصد از ساكنين اين جمهوري كه شامل يك ميليون و 254 هزار مرد و يك ميليون و 327 هزار زن ميشوند، بين 15 تا 64 سال سن دارند.
نسبت افراد بالاي 65 سال توگو، كمتر از 3 درصد كل جمعيت اين كشور است. نرخ رشد جمعيت توگو در پايان سال 1999 به
7/2 درصد رسيد در حاليكه ميانگين نرخ رشد جمعيت اين كشور در فاصله سالهاي 1990 تا 1998 حدود 6/2 درصد بود.
به طور ميانگين در هركيلومتر مربع از خاك اين سرزمين 3/88 نفر زندگي ميكنند. ضمن آنكه نرخ زاد و ولد در اين جمهوري
02/38 نفر و نرخ مرگ و مير آن 18/11 نفر به ازاي هر هزار نفر است. توگو به ازاي هر هزار نفر از جمعيت خود 16/0 نفر نرخ مهاجرت دارد.
مردم توگو از 37 قبيله تشكيل ميشوند كه 99 درصد آنها از نژاد سياه پوست و متعلق به تيرههاي «منيا»و «كابره» هستند. اروپاييان و تعدادي از سيرالئونيها نيز اقليت جمعيتي توگو را تشكيل ميدهند. 70 درصد از توگوييها پيرو دين آنيميستهستند. 20 درصد نيز مسيحي و تنها 10 درصد از آنان مسلمانند. زبان رسمي مردم توگو فرانسوي است ولي عمده مردم به لهجه محلي صحبت ميكنند.
اميد به زندگي در مردم توگو با توجه به تلفات بيماري ايدز روز به روز كاهش مييابد بهطوري كه مردان اين كشور 57/52 سال و زنان آن 71/56 سال اميد به زندگي دارند.
از سوي ديگر تنها 67 درصد از مردان و 37 درصد زنان بالاي 15 سال توگو باسوادند.
توگو يكي از عقب افتادهترين جوامع آفريقايي است كه سطح پايين سواد در ميان مردم آن و عدم دسترسي آنها به امكانات بهداشتي موجب شيوع انواع بيماريهاي مرگبار در اين جمهوري شده است. طي سالهاي 1995 تا 2000 توگو همواره در ردة 10 كشور اول مبتلايان به ايدز قرار داشته است.
شهر «لوم» پايتخت توگوست و از ميان مراكز پرجمعيت آن ميتوان به «كارا» ، «بازار» و «مانگو»، اشاره كرد. اين كشور در بيست و هفتم آوريل 1960 ميلادي از زير نفوذ فرانسويان خارج شد و از آن زمان تاكنون نظاميان در اين جمهوري حكومت ميكنند. درحال حاضر ژانرال «ايادما» رئيس جمهور و آقاي «كوفي ادوبولي» نخست وزير توگو هستند.
- کشتی آزاد: عسکری محمدیان (نقره)، امیررضا خادم (برنز)، رسول خادم(برنز)، علی اکبرنژاد (چهارم)، ایوب بنینصرت(پنجم). عنوان تیمی: سوم - کشتی فرنگی: رضا سیمخواه (ششم)، عبدالله چمنگلی (ششم)، حسن بایک (پنجم). عنوان تیمی: دوازدهم. - نتیجه: ایران با یک مدال نقره و دو برنز به همراه بلژیک و کرواسی در رده چهل و چهارم قرار گرفت.
اسکناس در زبان فرانسه Assignas نامیده می شود که به معنی تضمین پرداخت وجه از طرف دولت بوده است.روسها به آسیگناف می گفته اند که این کلمه در زمان حکومت فتحعلی شاه قاجار در ایران بصورت اسکناس …
اسکناس در زبان فرانسه Assignas نامیده می شود که به معنی تضمین پرداخت وجه از طرف دولت بوده است.روسها به آسیگناف می گفته اند که این کلمه در زمان حکومت فتحعلی شاه قاجار در ایران بصورت اسکناس در آمد.
قدیمی ترین اسکناس شناخته شده در ایران،اسکناس یک درهمی،منقش به لااله الاالله و محمد رسول الله می باشد که در زمان فرمانروایی کی تون مغول به سال ۶۹۳ هجری قمری در تبریز به چاپ رسیده و به نام چاو مبارک موسوم بوده است.
اولین بانکی که اسکناسهای ایران را چاپ می کرده،بانک جدید شرق بود که مرکزش در لندن و در آسیا عملیات بانکی داشته است.اسکناس های چاپ شده توسط این بانک در بانک بازرگانی ایران انتشار می یافت.مبلغ این اسکناسها از ۵ قران به بالا بوده است.
در سال ۱۲۶۷ هجری قمری امتیاز نشر اسکناس از بانک جدید شرق به بانک شاهی انتقال یافت.بانک شاهی حق انتشار اسکناس یعنی توزیع آن را داشته و چاپ توسط بانک جدید شرق صورت می گرفته و سیاست های پولی نیز بعهده همین بانک بود.
در سال ۱۲۵۸ هجری شمسی،نمایندگان نخستین مجلس شورای ملی خواستار تاسیس بانک ملی شدند.
سال ۱۳۰۶ شمسی بانک ملی به نصویب می رسد و در ۱۷ شهریور ۱۳۰۷ شروع به کار می کند.از جمله سیاست های این بانک خارج ساختن کنترل اقتصاد پولی ایران از دست خارجی ها بود.
سال ۱۳۱۰ شمسی اسکناس های چاپ شده قبلی از جریان خارج شدند.به موجب ماده ۵ قانون اصلاح(قانون واحد ومقیاس پول) حق انحصاری انتشار اسکناس به مدت ۱۰ سال به بانک ملی واگذار شد. از آن پس تعیین نوع طرح و مبلغ،نوع اسکناس و تعداد آنها را بانک ملی تعیین می کرده و در لندن چاپ می شد.
نشر اسکناس از سال ۱۳۳۹ از بانک ملی به بانک مرکزی سپرده شد.
سازمان تولید اسکناس از سال ۱۳۵۱ تاسیس و طرح تاسیس چاپخانه ای برای چاپ اسکناس تهیه شد.
سال ۱۳۶۱ ساختمان چاپ اسکناس تکمیل و چاپ اسکناس به صورت آزمایشی با چاپ اسکناسهای ۲۰۰ ریالی بطور رسمی در ایران آغاز شد.
در سال ۱۳۶۷ با راه اندازی دو خط تولید دیگر،خط تولید اسکناس به ۴ واحد رسید و از آن پس تمامی اسکناسهای جمهوری اسلامی ایران در داخل چاپ می شود.
در سال ۱۳۶۸ با توجه به واردات کاغذهای مورد نیاز از خارج،طرح ساخت کارخانه تولید کاغذ اسناد بهادار مطرح می شود.
در سال ۱۳۷۶ عملیات اجرایی پروژه کارخانه تولید کاغذ اسناد بهادار آغاز می شود.
در سال ۱۳۸۱ این کارخانه پس از پشت سر گذاردن تولیدات آزمایشی به بهره برداری کامل رسید.
و اکنون با لطف الهی و تلاش مسئولان و همت مردان این خاک تمامی مراحل تهیه و تولید اسکناس در داخل کشور انجام شده و اافتخاری به افتخارات ملی افزون گشته است.
تفاوت های مدیریت تحقیق و توسعه با مدیریت فناوری و مدیریت تکنولوژیکی
اين مقاله به دنبال آن است كه نشان دهد مديريت تحقيق و توسعه (R&D) مديريت فناوري(MANAGEMENT OF TECHNOLOGY) و مديريت تكنولوژيكي (TECHNOLOGICAL (MANAGEMENT) با يكديگر تفاوتهايي دارند. به همين منظور ابتدا جريان اصلي به وجودآمدن مديريت فناوري مورد بررسي قرار مي گيرد و سپس از لحاظ فلسفه وجودي ذينفعان و حوزه عملكرد تفاوتهاي بين مديريت تحقيق و توسعه مديريت فناوري و مديريت تكنولوژيكي تشريح مي شود.
مديريت فناوري در اواسط دهه 1980 توسعه يافت. بعد از طرح پيشنهادي شوراي تحقيق ملي آمريكا (NRC) مديريت فناوري را مي توان به صورت فصل مشترك علوم مديريتي و فني (كه قبلاً فاقد ارتباط با يكديگر بودند) مشاهده كرد. در اين دوره اعتقاد بر اين بود كه شيوه هاي مديريت فعلي وارد مقوله مديريت دارائيهاي فناوري شود. شوراي ويژه مديريت فناوري. مديريت فناوري را به صورت «علمي كه علوم مهندسي پايه و رشته هاي مديريتي را براي برنامه ريزي توسعه و به كارگيري توانائيهاي تكنولوژيكي جهت شكل دهي و به نتيجه رساندن اهداف يك سازمان به يكديگر متصل مي كند» تعريف كرد.
«بايراكترا» (BAYRAKATRA) در دومين كنفرانس مديريت فناوري در سال 1990 تعريف گسترده زير را از مديريت فناوري ارائه كرد: «مديريت فناوري ديدگاه سيستماتيك و عقلايي پاسخگويي به فرصتها و نوآوريهاي تكنولوژيكي و نتايج مرتبط با آنهاست». او براي تبيين اينكه چرا مديريت فناوري به كانون توجهات جهاني (نظير كنفرانسها كارگاههاي علمي سمپوزيوم ها دوره هاي آموزشي خاص و...) تبديل شده است. به ســـــرعت بي سابقه نوآوريهاي تكنولوژيكي افزايش ميزان منابع انساني و مالي اختصاص داده شده به تحقيق و توسعه اشاره مي كند. تعريف او حيطه عمل مديريت فناوري را به «تصميم گيري در خصوص مشكلات تكنولوژيكي مرتبط با خلق و بهره برداري از دارائيها و توانمنديهاي تكنولوژيكي در تمامي سطوح سازمان>» كاهش داد. اين تعريف در برگيرنده موارد زير است:
خلق تكنوفناوريهاي جديد و كاربرد موثر و كارآمد فناوريهاي موجود؛
پاسخگويي و مواجهه با تاثيرات و تغييرات فناوري بر اشخاص سازمانها جامعه و طبيعت؛
توسعه روشها و تكنيك هايي جهت رسيدگي به مشكلات تكنولوژيكي.
بعدها وي مديريت فناوري را «كليه فعاليتهاي مديريتي مرتبط با تدارك فناوري شامل تحقيق و توسعه تطبيق و اصلاح فناوريهاي يك شركت و بهره برداري از اين فناوريها براي توليد كالا و خدمات» تعريف كرد. او از واژه هاي مديريت فناوري و مديريت تغييرات تكنولوژيكي به عنوان اصطلاحات مشابه استفاده مي كند.
به سوي ديدگاهي فراگير
براي تعريف آنچه كه آن را ديدگاه فراگير مي ناميم بايد تمايز واضحي بين سه حوزه يا زير رشته مديريت تحقيق و توسعه مديريت فناوري و مديريت تكنولوژيكي قائل شد. درواقع اين رشته ها مكمل يكديگر هستند و ارتباط نزديكي با هم دارند.
تكامل تدريجي
حركت از مديريت تحقيق و توسعه به سوي مديريت فناوري مي تواند با تغييراتي كه در زير بيان مي شود مرتبط باشد:
1 - تغيير در درك منابع و فرصتهاي تكنولوژيكي: در دهه 60 تا 70 ميلادي تحقيق و توسعه داخلي منبع اصلي مديريت نوآوري در نظر گرفته مي شد. از اواسط دهه 1980 باتوجه به هزاران مقاله و كتابي كه در ارتباط با اقتصاد نوآوري و تغييرات تكنولوژيكي نوشته شد بسياري از منابع براي نوآوري نظير حالتهاي مختلف پيمانها و سرمايه گذاري مشترك در تحقيق و توسعه كنسرسيوم ها رد و بدل كردن حق امتيازها انجام تحقيق و توسعه فرعي و اكتساب فناوري شناسايي شد و در ادبيات مديريتي مفهوم پورتفوليوي فناوري(TECHNOLOGY PORTFOLIO) به وجود آمد.
2 - تغيير از وضعيت عملياتي به سمت وضعيت استراتژيك: در دوره مديريت تحقيق و توسعه& مديران عالي انتخابهاي فني را به بخشهاي تحقيق و توسعه تفويض كردند و وظيفه مديران عالي تنها تعيين هدف فعاليتهاي تحقيق و توسعه به عنوان درصدي از سرمايه در گردش بود و مسئوليت مديران تحقيق و توسعه حداكثر ساختن تخصيص اين منابع بود. اما زماني مديريت فناوري مفهوم استراتژيكي پيدا كرد كه اهميت فزاينده اتخاذ تصميمهاي فني از سوي مديريت عالي سازمان درك شد.
ادامه حركت به سمت مديريت تكنولوژيكـي به دلايل زير صورت گرفت:
- اين نكته كه فناوري تنها به مهندسان و محققان درگير در امر خلق و توسعه آن محدود نمي شود و كليدي است كه بر هر فعاليتي در سازمان تاثير مي گذارد.
- درك اين نكته كه كارايي مديريت و بخصوص موفقيت تجاري سازمان در ارتباط مستقيم با از بين بردن موانع برقراري ارتباط بين رشته ها و عملكردهاي مديريتي است.
اين روند در نهايت منتهي به ديدگاهي فراگير و يكپارچه به نام مديريت تكنولوژيكي گرديد. چنين ديدگاه فراگيري از مديريت تكنولوژيكي ديدگاه خاصي است كه توجه همزمان به فناوري و ديگر موارد مديريتي را پيشنهاد مي كند.
ارتباط بين مديريت تحقيق و توسعه مديريت فناوري و مديريت تكنولوژيكي
تفاوتهاي سه نوع مديريت
در شكل مورد نظر مديريت تحقيق و توسعه مديريت فناوري و مديريت تكنولوژيكي فلسفه هاي وجودي ذينفعان و حوزه هاي عملكرد متفاوتي با يكديگر دارند كه در ذيل به تشريح آن پرداخته مي شود:
فلسفه وجودي: اينك ديگر مشخص شده است كه فعاليتها برنامه ها و پروژه هاي تحقيق و توسعه بايد به طور مناسب مديريت شوند زيرا نمي توان روي شانس يا فرصت به عنوان منبعي براي نوآوري حساب كرد. از آنجا كهR&D به عاملي حياتي براي خلق فناوريهاي جديد تبديل شده است به يك مديريت ساختار يافته با رويه هاي عملياتي و روشهاي مشخص براي حداكثر ساختن بودجه تحقيق و توسعه مورد نياز است. تخصيص منابع مالي انساني و سازماني به بخش تحقيق و توسعه يك مسئله مديريتي بسيار مهم قلمداد مي شود. با چنين ديدگاهي لازم نيست كه ارتباط بين مديريت تحقيق و توسعه و استراتژي شركت الزاماً آشكار باشد.
از زماني كه اين واقعيت كه فناوري به عنوان بخشي از پورتفوليوي فناوري شركت كه بايستي به وسيله فعاليتهاي گوناگون بين واحدهاي تجاري - لااقل واحدهاي تحقيق و توسعه سيستم هاي توليدي و اطلاعاتي - مديريت شود از سوي شركتها پذيرفته شد و از هنگامي كه مهندسان و مديران دريافتند كه بايد با يكديگر كار كنند مديريت فناوري متولد شد. همين امر بعدها موجب استحكام بخشيدن پايه تكنولوژيكي شركتها گرديد. هدف از مديريت فناوري حداكثر ساختن نرخ بازگشت سرمايـــه گذاريهاي صورت گرفته روي سبد فناوري شركت در تمامي سطوح سازمان و كليه مراحل فرايند نوآوري تكنولوژيكي از خلق تا كاربرد آن است.
فلسفه وجودي مديريت تكنولوژيكي استفاده از فناوري براي بالابردن اثربخشي تمامي فعاليتهاي درون سازمان است. در اين ديدگاه فناوري به عنوان متغيري تاثيرگذار و منبع اصلي انجام همه وظايف مديريتي در نظر گرفته مي شود. به عبارت ديگر در اين ديدگاه فرض مي شود كه براي انجام هر وظيفه مديريتي بايد فناوري را هم به عنوان منبع ورودي جهت داشتن ديدگاهي استراتژيك و هم منبعي جهت شكل دهي روشها و رويه هاي عملياتي در نظر گرفت.
ذينفعان:
مديريت تحقيق و توسعه مديريت فناوري و مديريت تكنولوژيكي همچنين از لحاظ نــــــوع شركت افراد درگير در تصميم گيريها و نحوه انجام فعاليتهاي روزانه اين افراد نيز با هم تفاوت دارند.
كاركنان و مديران تحقيق و توسعه اساساً فعال در امر مديريت تحقيق و توسعه هستند& اما اغلب كارها بايد توسط افراد محقق& بخصوص حداكثر بهره برداري از بودجه تحقيق و توسعه كه قبلاً توضيح داده شد& انجام پذيرد.
تمامي شركتهاي با سطح فناوري متوسط يا بالا خودشان فعاليتهاي تحقيقـــــاتي خود را هدف گذاري مي كنند در حالي كه شركتهاي فاقد واحد تحقيق و توسعه توجهي به مديريت تحقيق و توسعه نشان نمي دهند.
مديريت پورتفوليوي استراتژي هاي فناوري يك شركت به وضوح نيازمند داشتن يك ديدگاه خاص براي تصميم گيري است زيرا مسئوليت انجام فعاليتهاي متفاوتي را با شركاي داخلي و خارجي تجاري برعهده دارد. مديريت فناوري در برگيرنده مديريت بر مهندسان تكنسين ها& محققان واحدهاي تحقيق و توسعه و فعاليتهاي توليد است و بيشتر مرتبط با شركتهاي با فناوري سطح بالا و متوسط است.
براساس تعريفي كه از مديريت تكنولوژيكي ارائه شد& مديريت تكنولوژيكي مرتبط با هرنوع استفاده به كارگيري يا خلق فناوري در درون سازمان است و مديران عالي در كليه سطوح كه در واقع تصميم گيران اصلي در هر سازماني هستند را در برمي گيرد. مديريت تكنولوژيكي حتي در سازمانهاي بدون واحد تحقيق و توسعه نيز بايد مورد توجه قرار گيرد.
حوزه عملكرد: و سرانجام مديريت تحقيق و توسعه مديريت فناوري و مديريت تكنولوژيكي مبناي تجزيه و تحليل ديدگاه و موارد مديريتي يكساني نيز ندارند.
حوزه عمل مديريت تحقيق و توسعه نسبتاً محـــدود است. سنجش ميزان برنامه ها و پروژه هاي تحقيق و توسعه مبناي تجزيه و تحليل مديريت تحقيق و توسعه است. موارد اصلي حوزه عملكرد مديريت تحقيق و توسعه شامل تعريف ارزيابي و طبقه بندي پروژه هاي تحقيـق و توسعه و سازماندهي بررسـي و پيش بيني آن است.
مديريت فناوري به پورتفوليوي فناوريهاي يك سازمان رسيدگي مي كند تا تمامي دارائيها و توانمنديهاي فناوري در داخل سازمان انتشار يابد. بنابراين حوزه عملكرد مديريت تكنولوژيكي فراتر از مديريت تحقيق و توسعه بوده و به موارد بيشتري نظير پيش بيني فناوري بررسي خلق و توسعه خريــــــــداري بهره برداري انتشار تجاري سازي انتقال به كارگيري و از رده خارج كردن فناوريهاي يك سازمان مي پردازد. مديريت تكنولوژيكي در ارتباط با كليه فعاليتهاي مديريتي نظير فعاليتهاي مالي بازاريابي منابع انساني و توليد قرار دارد و در واقع در اين ديدگاه فناوري منبع ورودي به كليه فرايندهاي مديريتي سازمان است.
گونه شناسي مديريت تكنولوژيكي
به منظور نوع شناسي مديريت تكنولوژيكي ابتدا ساختار سنتي رشته هاي مديريت را بررسي و سپس از اين چارچوب براي مواردي كه توسط مديريت تكنولوژيكي پوشش داده مي شوند استفاده مي گردد.
رشته هاي مديريتي اصلي و سنتي معمولاً در هفت دسته حسابداري و كنترل مديريت مالي مديريت عمليات و توليد بازاريابي مديريت منابع انسانـي رفتار سازماني و سيستـم هــاي اطلاعات مديريت طبقه بندي مي شوند. اين موارد در حوزه هايي گسترش يافته است. مثالهايي در اين مورد شامل سيستم ها استراتژي ها مديريت عمومي و كارآفريني است. مديريت نوآوري نيز در اين تقسيم بندي جاي مي گيرد.
موارد كليدي
ديدگاه جامع به مديريت تكنولوژيكي مستلزم رويكرد خاصي به فناوري و ديگر موضوعهاي مديريتي است. عمده ترين كاربردهاي مديريت تكنولوژيكي مي تواند در حوزه هاي امور مالي و حسابداري توليد منابـع انساني چگونگي ساختار سازماني و سيستم هاي اطلاعاتي و بالاخره بخش بازاريابي و توزيع باشد. اين يعني همان نگرش جامع و حوزه جامع كاربردي مديريت تكنولوژيكي. البته هدف اين مقاله اين نيست كه ليست كاملي از موارد كليدي را ارائه دهد بلكه تنها مي خواهد اين ديد را با چند مثال توصيف كند.
حسابداري و مميزي
در هنگام توليد يا به كارگيري فناوريهاي سطح بالا واحد تجاري سعي مي كند تا برخي از مزاياي رقابتي را از طريق دارائيها و دانش فني كليدي خود به دست آورد. مديريت تكنولوژيكي بايد به طور متدولوژيك به ارزيابي عملي و گزارش دهي موضوعها بپردازد. در رابطه با فنون و روشهاي حسابداري TQM ممكن است در تعاريف اصول حسابداري كه بايد براي مواردي نظير سرمايـــه هاي فكري دارائيها و منابع غيرمادي و دانش فني اندازه گيري ارزش داخلي و خارجي اين موارد جمع آوري و تحليل داده هاي مرتبط خصوصاً در زمينه صنايع با فناوري برتر به كار رود دخالت داشته باشد.
امور مالي
مديريت تكنولوژيكي بايد مواد مرتبط با انتخابهاي مالي ارزش گذاري مالي تامين منابع مالي توزيع منافع حاصل از سهام و نظير آن را در نظر بگيرد. دو حوزه اصلي براي انجام تحقيقات در زمينه بررسي نتيجه تاثير مطالعات برروي ارزش سهام شركت (آيا افشا و انتشار اطلاعات مرتبط با فناوري تاثيري روي ارزش بازار يك شركت به صورت مثبت يا منفي دارد) و سياستهاي مالي (سياستهاي مالي شركتهاي با سطح فناوريهاي بالا بايد با شركتهاي داراي سطح پاييني از فناوري متفاوت باشد) وجود دارد.
منابع انساني و ساختار سازماني
موارد كليدي كه در بخش مهارتهاي فردي و آموزشي بايد به آن توجه كرد عبارت از چگونگي استخدام توسعه افزايش توانائيهاي ذهني افراد در يك محيط متغير پيش بيني توانائيهاي جديد مورد نياز براي فناوريهاي جديد و هزينه هاي آموزشي بلندمدت و در مورد عملكردهاي فردي سوالهاي مهم در اين زمينه پيرامون مسائلي چون افزايش كارايي گروهي افزايش انگيزه افراد چگونگي استقرار افراد در يك سازمان با سطح فناوري بالا و انعطاف پذيري شغلي است و در خصوص رفتار گروهي حوزه هاي مهم آن مدل سازي درك و تصور افراد از مديريت فناوري داخلي فرهنگ سازماني و فناوري است.
تاثيرات ديگر فناوري بر روي سازمان كه شناخته شده است و در هرجايي به عنوان يك عامل نجات بخش از آن صحبت به ميان مي آيد عبارت از فناوري و خلاقيت طراحي و انتخاب اطلاعات و روشهاي انتشار آن راههاي دستيابي و استفاده از اطلاعات فناوري و يادگيري سازماني است.
مديريت عمليات توليد و مديريت سيستم هاي اطلاعاتي: در اين رابطه برخي از مواردي كه تحقيقات بيشتري در مورد آنها نياز است عبارتند از:
تاثير فناوري اطلاعات بر انعطاف پذيري سيستم هاي توليدي؛
تاثير فناوري اطلاعات بر توسعه توليد نظير نمونه سازي سريع يا استفاده از CAD/CAM
تاثير فناوري اطلاعات بر پشتيباني و تدارك توليد.
بازاريابي
معرفي ملاحظات تكنولوژيكي در رشته بازاريابي تغييري اساسي در شيوه تفكر در اين زمينه به وجود مي آورد. در حالي كه بازاريابي غالباً با مسئله كشش بازار مرتبط است فناوري بيشتر با فشار نوآوري تكنولوژيكي مرتبط است. اصولاً بازاريابي فرايندي روبه پايين (مثلاً در خصوص تقاضا) است و هدف از آن نيز داشتن درك بهتري نسبت به نيازهاي مشتري است. نقش نهايي بازاريابي كمك به ايجاد تمايز بين كالاهاي نهايي توليد شده و يافتن جايگاهي ويژه براي كالاها از طريق انجام تبليغات و فعاليتهاي ارتقاء محصول است. در مقابل فناوري بيشتر مرتبط با ميزان عرضه است تا ميزان تقاضا و معمولاً به عنوان ابزاري جهت افزايش عرضه به كار مي رود. با وجود اين ايجاد متغيرهاي تكنولوژيكي نه تنها از اهميت بازاريابي نمي كاهد بلكه در مواردي بر اهميت آن نيز مي افزايــد. حداقل چهار حوزه به وسيله بازاريابي پوشش داده مي شود:
- استفاده از فناوري به منظور كمك به فروش و توليد يا ارائه خدمات متفاوت؛
- بازاريابي براي فناوريهاي سطح بالا (در زمينه قيمت تبليغات خاص و توزيع)؛
- تاثير فناوري اطلاعات بر شيوه تحقيقات بازار؛
- تاثير فناوري اطلاعات بر شيوه توليد خدمات پس از فروش و نحوه توزيع.
نتيجه گيري
مديريت تكنولوژيكي نيازمند طيف وسيعي از توانائيها در محيطهاي عملياتي از تحقيق و توسعه گرفته تا بازاريابي امور مالي و هر فعاليت سنتي ديگر مديريتي است. مديريت تكنولوژيك نيازمند داشتـن ديدگاهي ميان رشته اي است و در نتيجه به پشتوانه اي از رشتـه هاي مختلف نياز دارد. در حالي كه رسالت رشته هاي سنتي مديريتي چگونگي تخصيص منابع است مديريت تكنولوژيكي مجبور به تخصيص منابع نيست و در واقع هدف آن بيشتر دستيابي و تسلط بر شكل گيري تاثيرات متغيرهاي تكنولوژيكي برروي كسب و كار است.
فناوري تنها به زمينه فعاليتهاي تكنولوژيكي در سازمان محدود نمي شود و مديريت تكنولوژيكي هدف جامع تري را نشانه مي رود و حتي با ذينفعاني كه تاكنون از آن استفاده نكرده اند و حتي از تنوع تكنولوژيكي بيمناك هستند (نظير حسابداران و خبرگان امور مالي) نيز سروكار دارد.
الزاماً نيازي نيست تا يك شركت داراي واحد تحقيـق و توسعـه باشد تا به مديريت جنبه هاي تكنولوژيكي بپردازد. بنابراين مديريت تكنولوژيكي نه تنها مختص شركتهاي با فناوري سطح بالا نيست بلكه به شركتهاي داراي فناوري سطح پايين نيز مربوط مي شود.
در هنگام تطبيق چنين ديدگاه فراگيري به مديريت تكنولوژيكي مديران بايد به اندازه افراد خبره (فناوري در مديريت) آموزش ببينند تا توانايي شناسايي تجزيه و تحليل درك و ارزيابي همزمان مسايل مديريتي و تكنولوژيكي را داشته باشند. همچنين مديران بايد كاملاً قادر باشند كه در فرآيند تصميم گيري در زمينه تغييرات تكنولوژيكي در دو سطح استراتژيك و عملياتي يكپارچه و منسجم عمل كنند.
همانا ما به تو خیر کثیر عطا کردیم. پس براى پروردگارت نماز بگزار و (شتر) قربانى کن. همانا دشمن تو بىنسل و دم بریده است.
نکتهها:
آنجا که خداوند در مقام دعوت به توحید است، ضمیر مفرد به کار مىبرد، همانند «أنا ربّکم فاعبدون» (5) پروردگار شما من هستم، پس مرا عبادت کنید. «أنَا ربّکم فاتَّقون» (6) من پروردگار شما هستم، از من پروا کنید. «انّنى أنَا اللّه» (7) همانا من خداوند یکتا هستم.
همچنین درمواردى که خداوند کارى را بدون واسطه انجام مىدهد یا در مقام بیان ارتباط تنگاتنگ خالق با مخلوق است، ضمیر مفرد به کار مىرود، همانند: «و أنَا الغفور الرحیم» (8) تنها من بخشنده مهربانم. «فانّى قریب» (9) من به بندگانم نزدیکم.
اما گاهى آیه در مقام بیان عظمت خداوند و شرافت نعمت است که در این موارد ضمیر جمع همچون «اِنّا» به کار مىرود، چنانکه در این آیه مىفرماید: «اِنّا اعطیناک الکوثر» زیرا عطاى الهى به بهترین خلق خدا، آن هم عطاى کوثر، به گونهاى است که باید با عظمت از آن ی اد شود.
همچنین در مواردى که خداوند کارى را با واسطه انجام مىدهد، نظیر باران که با واسطه تابش خورشید و پیدایش بخار و ابر مىبارد، از ضمیر جمع استفاده مىشود، چنانکه مىفرماید: «وانزلنا من السماء ماءً» (10) ما از آسمان آبى فرو فرستادیم.
از میان یکصد و چهارده سوره قرآن، چهار سوره با کلمه «اِنّا» آغاز شده است: سورههاى فتح، نوح، قدر و کوثر.
«اِنّا فَتَحنا لک فتحاً مبیناً» ما براى تو پیروزى آشکار قرار دادیم.
«اِنّا ارسلنا نوحاً» ما نوح را به سوى مردم فرستادیم.
«اِنّا انزلناه فى لیلة القدر» ما قرآن را در شب قدر نازل کردیم.
«اِنّا اعطیناک الکوثر» ما به تو کوثر عطا کردیم.
در آغاز یکى از این چهار سوره، از حضرت نوح که اولین پیامبر اولوا العزم است و بعد از حضرت آدم، پدر دوم انسان محسوب مىشود، سخن به میان آمده است. در آغاز سه سوره دیگر، به نعمتهاى ویژهاى همچون نزول قرآن، پیروزى آشکار و عطاى کوثر، اشاره شده است. شاید می ان این چهار موضوع ارتباطى باشد که یکى رسالت اولین پیامبر اولوا العزم، دیگرى نزول آخرین کتاب آسمانى، سوّمى پیروزى مکتب اسلام و چهارمى تداوم خط رسالت و ابتر نماندن آن را بیان مىکند.
کلمه «کوثر» از «کثرت» گرفته شده و به معناى خیر کثیر و فراوان است. و روشن است که این معنا مىتواند مصادیق متعدّدى همچون وحى، نبوّت، قرآن، مقام شفاعت، علم کثیر و اخلاق نیکو داشته باشد، ولى آیه آخر سوره، مىتواند شاهدى بر این باشد که مراد از کوثر، نسل مبا رک پیامبر اکرم است. زیرا دشمنِ کینهتوز با جسارت به پیامبر، او را ابتر مىنامید و خداوند در دفاع از پیامبرش فرمود: «انّ شانئک هو الابتر» دشمن تو، خود ابتر است. بنابراین اگر مراد از کوثر، نسل نباشد، براى ارتباط آیه اول و سوم سوره، توجیه و معنایى دلپسند ن خواهیم داشت.
کلمه «ابتر» در اصل به حیوان دم بریده و در اصطلاح به کسانى گفته مىشود که نسلى از آنان به یادگار باقى نمانده باشد. از آنجا که فرزندان پسر پیامبر در کودکى از دنیا رفتند، دشمنان مىگفتند: او دیگر عقبه و نسلى ندارد و ابتر است. زیرا در فرهنگ جاهلیّت دختر لا یق آن نبود که نام پدر را زنده نگاه دارد. بنابراین جمله «انّ شانئک هو الابتر» دلیل آن است که مراد از کوثر، نسل کثیر پیامبر است که بدون شک از طریق حضرت زهراعلیها السلام مىباشد.
این نسل پر برکت از طریق حضرت خدیجه نصیب پیامبر اکرمصلى الله علیه وآله شد. آرى خدیجه مال کثیر داد و کوثر گرفت. ما نیز تا از کثیر نگذریم به کوثر نمىرسیم.
فخررازى در تفسیر کبیر مىگوید: چه نسلى با برکتتر از نسل فاطمه که مثل باقر و صادق و رضا از آن برخاسته است و با آنکه تعداد بسیارى از آنان را در طول تاریخ، به خصوص در زمان حکومت بنىامیّه و بنىعبّاس شهید کردند، امّا باز هم امروز فرزندان او در اکثر کشوره اى اسلامى گستردهاند.
در زمانى که خبر تولّد دختر سبب اندوه پدر مىشد، به گونه اى که صورتش از غصه سیاه گشته و به فکر فرو مىرفت که از میان مردم فرار کند یا دخترش را زنده به گور کند: «یتوارى من القوم ام یدُسّه فى التّراب» (11) در این زمان قرآن به دختر لقب کوثر مىدهد تا فرهنگ جاهلى را به فرهنگ الهى و انسانى تبدیل کند.
بر اساس روایات، نام یکى از نهرها و حوضهاى بهشتى، کوثر است و مؤمنان از آن سیراب مىشوند. چنانکه در روایت متواتر ثقلین نیز پیامبر فرمود: «انّهما لن یفترقا حتّى یردا علىّ الحوض» کتاب و عترت از یکدیگر جدا نمىشوند تا آنکه در قیامت، در کنار حوض به من ملحق شوند.
کوثر الهى، به جنسیّت بستگى ندارد؛ فاطمه، دختر بود امّا کوثر شد. به تعداد کثیر بستگى ندارد؛ فاطمه، یک نفر بود امّا کوثر شد. آرى خداوند مىتواند کم را کوثر و زیاد را محو کند.
شناخت معبود و آفريدگار ، محبت او را در دل ايجاد مي كند و اين محبّت ، انسان را به پرستش و عبادت و اظهار كوچكي و تواضع در برابر عظمت او وامي دارد .
نماز ، جلوه اي از بندگي انسان در پيشگاه خدا و مظهر عبوديت و عبادت است .
آنكه « بندة » آفريدگار است و اين بندگي را احساس مي كند و مي داند و باور دارد ، در برابر او ، مطيع فرمان است و در پيشگاهش سر بر خاك مي نهد و قامت خم مي كند و به سجده مي افتد و با وي راز مي گويد و نياز مي طلبد و آن خالق بي همتا را كه سررشته دار اوست ، به عظمت و پاكي مي ستايد .
فلسفة آفرينش انسان ، بندگي و عبادت و عبوديت است . اين صريح كلام الهي در قرآن كريم است كه مي فرمايد :
« و ما خلقت الجنّ و الأنسُ الاّ ليعبدون » جن و انسن را ، جز براي پرستش و بندگي خود ، نيافريدم .
اين حكمت و هدف والا ، سر لوحة همة رسولان الهي نيز بوده است . در قرآن مي خوانيم :
« ولقد بعثنا في كلّ امّه رسولاً اَنِ اعبدُوا الله و اجتنبوا الطاغوت » در هر امتي پيامبري بر انگيختم كه ( به مردم بگويند ) : « الله » را بپرستيد و بندة خدا باشيد و از طاغوت بپرهيزيد .
ناگفته نماند كه اين بندگي كردن ، سودي به خدا نمي رساند بلكه ماية عزت و سعادت خود انسان است و گرنه خداوند بي نياز مطلق است .
من نكردم خلق تا سودي كنم
بلكه تا بربندگان جودي كنم
اگر يك معلم هم به شاگردانش مي گويد : درس بخوانيد ، نفع اين درس خواندن به خود آنان بر مي گردد و براي معلم سودي ندارد .
آنچه كه ريشه و سبب عبوديت و بندگي انسان است عبارتست از :
1- عظمت خدا :
بر خورد با يك شخصيت عظيم ، انسان را به تواضع وا مي دارد ، ديدار با يك دانشمند بزرگ ، آدمي را به تكريم و احترام وا مي دارد ، چون كه انسان در برابر عظمت و دانش آن شخصيت و اين دانشمند ، خود را كوچك و كم سواد مي بيند . خداوند ، مبدأ همة عظمت ها و جلال هاست . شناخت خداوند به عظمت و بزرگي ، انسان ناتوان و حقير را به كرنش و تعظيم وا مي دارد .
2- احساس نياز و وابستگي :
انسان ، برخوردار از عجز و نياز و ناتواني است و خداوند ، در اوج بي نيازي و غناي مطلق و سررشته دار امور انسان هاست . اين هم عاملي است ، تا انسان در برابر خداوند ، « بندگي » كند .
3- سپاس نعمت :
توجه به نعمت هاي بي حساب و فراواني كه از هر سو و در هر زمينه ما را احاطه كرده ، قوي ترين انگيزه را براي پرستش پروردگار ايجاد مي كند . نعمت هايي كه حتي پيش از تولد انسان شروع مي شود و در طول زندگي همراه ماست و در آخرت هم ( اگر شايستگي داشته باشيم ) از آنها بهره مند خواهيم شد . در قرآن به اين نكته اشاره شده و به مردم زمان پيامبر (ص) مي فرمايد : « فليعبدوا ربّ هذا البيت ، الّذي اَطعمهم و آمُنَهم مِن خوف » بايد خداي كعبه را عبادت كنند ، خدايي كه آنان را از گرسنگي نجات داد و سير كرد و از ترس ، ايمن ساخت .
4- فطرت :
در سرشت انسان ، پرستش و نيايش وجود دارد . اگر به معبود حقيقي دست يافت ، كه كمال مطلوب همين است ، و اگر به انحراف و بيراهه دچار شد ، به پرستش معبودهاي بدلي و باطل مي پردازد . بت پرستي ، ماه و خورشيد پرستي ، گوساله و گاو پرستي ، نمونه هاي انحرافي است كه وجود دارد ، كساني هم پول و مقام و همسر و ماشين و طاغوت و مدال و . . . را مي پرستند .
انبياء ، آمده اند تا فطرت را در مسير حق ، هدايت كنند و انسان را از عبادت هاي عوضي نجات بخشند . حضرت علي (ع) در مورد بعثت رسول خدا (ص) مي فرمايد :
« فَبُعث الله محمداً بالحقِ ليخُرِج عبادُه مِن عباده الأوثانِ الي عبادته . . . »
خداوند حضرت محمد (ص ) را بر انگيخت ، تا بندگانش را از « بت پرستي » به « خداپرستي » دعوت كند .
روح عبادت در فطرت انسان نهفته است و اگر خوب رهبري نشود به عبادت بت و طاغوت مي گرايد . مثل ميل به غذا كه در هر كودكي هست ، ولي اگر راهنمايي نشود ، كودك خاك مي خورد و لذّت هم مي برد . بدون هدايت صحيح اين گرايش فطري ، انسان به عشقهاي زودگذر پوچ يا پرستش هاي بي محتواي انحرافي دچار مي شود .
چگونه عبادت كنيم ؟
مگر نه اينكه آدرس هر خانه را بايد از صاحبخانه گرفت ؟
و مگر نه اينكه در هر ضايفت و مهماني ، بايد نظر ميزبان را مراعات كرد ؟
عبادت ، حضور در برابر خدايي است كه صاحب جهان است ، و نشستن بر سر مائده هاي معنوي پروردگار است كه براي « بندگان » فراهم كرده است .
پس ، چگونگي عبادت را هم از او بايد فرا گرفت و به دستور او عمل كرد و ديد كه او چه چيز را عبادت دانسته و عبادت به چه صورت را از ما طلبيده است ؟
غير از شكل ظاهري عبادات ، به خصوص نماز ، كه بيشتر دربارة آن مطلب خواهيم داشت ، محتواي عبادت را هم بايد از ديد اولياي دين و متن مكتب شناخت و به كار بست .
بهترين عبادت ها آنست كه :
1- آگاهانه باشد
دو ركعت نماز انسان آگاه و دانا ، از هفتاد ركعت شخص نادان برتر است و عبادت كنندة نا آگاه ، همچون الاغ آسياب است كه مي چرخد ولي پيش نمي رود .
امام صادق (ع) فرموده است : كسي كه دو ركعت نماز بخواند و بداند با كه سخن مي گويد ، گناهانش بخشيده مي شود . در اينصورت است كه نماز ، معراج روح مي شود و عامل بازدارندة از فساد و موجب قرب به خدا .
2- عاشقانه باشد
آنچه موجب نشاط روح در عبادت مي شود و عابد ، از پرستش خود لذّت مي برد ، عشق به الله و شوق به گفتگوي با اوست . عبادت هاي بي حال و از روي كسالت و سستي و خمودي ، نشانة نداشتن شور و شوق نيايش و نجوا با پروردگار است .
در دعا مي خوانيم : « . . . واجعل نشاطي في عبادتك » خداوند ! نشاط مرا در عبادت خودت قرار بده .
آنانكه از عبادت لذّت نمي برند ، همچون بيماري هستند كه از غذاي لذيذ ، لذّت نمي برند . اگر اين شوق و عشق باشد ، ديگر چندان نيازي به تبليغ و تشويق و تحريك از بيرون نيست ، بلكه انگيزة دروني انسان را به عبادت وا مي دارد و آن گونه كه براي ديدار يك شخصيت معروف و محبوب ، لحظه شماري مي كنيم و از آن ديدار ، مسرور مي شويم ، از عبادت هم به وجد و نشاط مي آييم .
براي عاشقان ، شنيدن صداي « اذان » ، اعلام فرا رسيدن لحظه ديدار است ، پيامبر اسلام كه به بلال ، مي فرمود : « ارحنا يا بلال » اي بلال ! ما را از غم و تلخي نجات بخش ، شوق زايد الوصف آن حضرت را به نماز مي رساند .
3- خالصانه باشد
هيچ چيز همچون « ريا » و خود نمايي و مردم فريبي ، آفت عبادت نيست . و از آن طرف ، هيچ چيز چون خلوص ، ارزش آفرين عبادت و نماز نمي باشد ، البته داشتن اخلاص در عبادت ، بسيار دشوار است و دل و جان را از تهاجم وسوسه هاي ابليسي رهاندن ، رنجي بزرگ دارد و همتي بلند و اراده اي نيرومند مي طلبد . عبادت ، تا خالص نباشد ، در درگاه الهي پذيرفته نيست و تنها پيشاني بر زمين زدن و قرائت تام داشتن و صف اول جماعت ايستادن و . . . ملاك نيست . بايد نماز و بندگي ، از رنگ ريا پاك و به رنگ الهي ( صبغه الله ) آراسته باشد تا به خدا برسد . تعبير قرآن چنين است :
« و ما امروا الا ليعبدوا الله مخلصين له الدين » هيچ دستوري عبادي براي مردم نيامده مگر آنكه امر به اخلاص در آن شده است .
4- خاشعانه باشد
خشوع ، حالت قلبي انسان در عبادتست و نتيجه توجه كامل به مقام بندگي در آستان ، الهي است . آنكه نياز و عجز خود را مي داند و عظمت و كمال الهي را مي شناسد و در عبادت ، خود را در برابر آن خداي بي همتا و آگاه مي يابد ، دل ، حالتي متناسب با اين « حضور » پيدا مي كند ، قلب ، خاشع مي شود ، نگاه ، افتاده مي گردد ، توجه از هر چيز دير بريده و به معبود متوجه مي شود .
قرآن در توصيف مومنان و عبادتشان مي گويد :
« الذين هم في صلواتهم خاشعون » در نمازشان خاشعند .
اين حالت ، محصول آن توجه است . در حديث است :
« اعبد الله كانك تراه » خدا را چنان عبادت كن كه گويا او را مي بيني در توصية ديگري در حديث آمده است :
« فصلها لوقتها صلاه مودع » چنان نماز را در وقت خودش بخوان كه گويا نماز آخرين است ، يعني همواره اين حالت را داشتن كه گويا فقط براي همين يك نماز آخرين ، فرصت مانده است .
5- مخفيانه باشد
رسولخدا فرمود : « اعظم العباده اجراً اخفاها » پاداش عبادتي بيشتر و بزرگتر است كه مخفي تر باشد . اين براي آنست كه عبادت ( به خصوص عبادت هاي مستحب ) در حضور جمع ، زمينة بيشتري براي تظاهر و ريا و در نتيجه كاهش پاداش ، پديد مي آورد . البته اين در مواردي است كه اسلام ، خود ، امر به عبادت آشكار نكرده باشد ، همچون نماز جماعت در مسجد ، كه از نماز تنهايي در خانه برتر است .
شيطان ، دشمن رستگاري انسان است و سوگند خورده كه همواره در راه انسان ، چاه گمراهي و پرتگاه گناه بكند و همچون خود ، انسان را هم جهنمي كند . از اين رو ، براي تباه ساختن عمل عبادي انسان دام مي گسترد و عبادت او را فاسد مي سازد .
يا از راه ريا و خراب كردن نيت .
يا به صورت عٌجب و خودپسندي بخاطر عبادت
و يا از طريق سلب توفيق از انسان
و . . . يا از راه كشاندن به گناه ، كه موجب تباه شدن و هدر رفتن زحمت انسان در طريق بندگي مي شود .
كشاورزي كه محصول زحمت هاي طاقت فرسايش ، با جرقه اي مي سوزد و دود مي شود ، آب زلالي در ليوان ، كه با افتادن حشره يا خاك ، آلوده مي شود .
عبادت هم گاهي با آفت « ريا » و خورة « گناه » از بين مي رود و عبادت با عٌجب ، نماز با ريا ، صدقه با منت و حسنات با غيبت ، دود مي شود و از آن چيزي باقي نمي ماند .
نماز ، معراج روح و نردبان معنويت است . در صورتي مي توان از اين نردبان به عروج معنوي رفت كه پايه اش لغزان نباشد . پاية استوار اين ارتباط با خدا ، روابط صحيح ميان افراد خانواده است .
با اينهمه شرايطي كه براي قبولي عبادت و نماز است ، بايد مراقب بود كه نماز بيفايده و پرستش بي خاصيت نداشته باشيم . صرف انجام تكليف ، كافي نيست ، بايد چنان انجام وظيفه كرد ، كه صاحب فرمان كه خداوند است ، بپذيرد .
علي عليه السلام مي فرمايد :
« كوُنوا عَلي قبول العمَلِ اَشدَّ عنايتهً مِنكم علي العمل »
بيشترين توجه شما ، به قبول عمل باشد ، نه اصل عمل !
با اين حساب ، از كجا بايد فهميد كه طاعتمان را خدا پذيرفته است ؟
هر كه مي خواهد بداند آيا نمازش پذيرفته شده يا نه ، ببيند آيا نمازش ، او را از گناه و زشتي بازداشته است ؟ به هر مقدار كه نماز او ، مانع گناه و منكر شده ، نمازش قبول شده است .
نظر شخصي : نماز ، بزرگترين عبادت و مهمترين سفارش همة انبياء است .
لقمان پسرش را به نماز توصيه مي كند . حضرت عيسي در گهواره مي گويد : خدايم مرا به نماز و زكات توصيه كرده است . رسولخدا (ص) نماز را نور چشم خود مي داند :
« قُرّة عيني في الصلاة » نماز ، فريضه اي است كه خدا را به ياد انسان مي آورد و پيمان خدا با مردم است .
نماز ، سيماي مكتب است : « الصلوة وجه دينكم »
نماز ، دواي تكبر است : « والصلاة تنزيهاً عن الكبر »
نماز ، وسيلة تشكر و سپاس از نعمت هاي الهي است ، عمود و پاية دين ، كليد بهشت ، وسيلة سنجش و شناخت مردم و از بين برندة گناهان و پاك كنندة دل و جان انسان است.
روزي پنج نوبت ، با شرايط كامل نماز ، در پيشگاه خدا ايستادن و نعمت هاي او را ياد كردن و از او حاجت و نياز خواستن ، همچون شستشو در نهر آبي است كه چرك ها و آلودگيها را مي زدايد .
نماز ، اولين سئوال در قيامت است ، اگر پذيرفته نشود ، كارهاي ديگر هم غير مقبول است .
نماز ، تنها عبادتي است كه در هيچ حال از عهدة انسان ساقط نمي شود ، حتي در ميدان جنگ و در شرايط اضطرار و بيماري و هنگام غرق شدن و . . .
نماز ، اعلام بندگي در برابر خدا و زير بار نرفتن در مقابل طاغوت ها و ستمگران است . زنده نگهداشتن آيين توحيدي حضرت ابراهيم ، و سنت رسول الله و مكتب حسين بن علي (ع) است .
نماز ، عبادتي است كه براي عاشقان خدا ، شيرين است ولي براي منافقان ، تلخ و سنگين .
و بالاخره نماز ، موقعيتي است كه بايد در آن به خدا توجه داشت نه ديگري ، و هر چه را از نظر دور داشت مگر خدا را ، كه بايد زنده و حاضر و ناظر بدانيم و احساس حضور در برابر آن خالق عظيم را در خويش زنده نگاهداريم . پيامبر اسلام (ص) فرموده است : همين كه انسان در نماز به غير خدا توجه مي كند ، خداوند به او خطاب مي كند :
به چه كسي توجه مي كني ؟
آيا پروردگاري جز من سراغ داري ؟
آيا جز من ، مراقب و ناظري در كار است ؟
آيا به بخشنده اي جز من دل بسته اي . . . ؟
اگر توجه به من داشته باشي ، من و فرشتگانم به تو توجه داريم و . . .
حقوق نماز
حضرت امام زين العابدين در رساله حقوق درباره حق نماز بر نمازگزار مي فرمايد :
فاما حق الصلاه فان تعلم انها وفاده الي الله عزوجل وانك قائم بها بين يدي الله عزوجل فاذا علمت ذالك كنت خليقا ان تقوم فيها مقام الذليل الحقير الراغب الراهب الراجي الخائف ، المستكين المتفرع المعظم لمن كان بين يديه باسكون والوقار و تقبل عليها بقلبك و تقيمها بحدودها و حقوقها .
حق نماز بر تو اين است كه بداني نماز خواندن ورود بر خداونداست و تو به وسيله نماز در مقابلبخداوندمي ايستي . پس وقتي اين را دانستي سزوار است كه همانند كسي بايستي كه ذليل وحقير و راغب و ترسناك است و درعين حال بين خوف ورجاء و ترس و اميد به سر مي برد و خداوند را كه در مقابل اوقرار گرفته است با سكون و وقار تعظيم مي كند .با قلبت به نماز روي آور و نمازت را با تمام حدود وحقوقش به جا آور .
تولي وتبري شرط قبولي نماز
در زيارت جامعه مي خوانيم كه امام ع مي فرمايد :
بنا عبدالله و بنا عرف الله
به وسيله ما و با راهنمايي ما خداوند عبادت و پرستش و شناسايي مي گردد .
بنابر اين حق اين خانواده بر ما كه رهين ارشادات و دلالتهاي آن به حق تعالي و همه امور حقه شريعت اسلام هستيم اين است كه تولي و محبت آنان و تبري از دشمنانشان شعار زندگي و مايه مباهات ما مي باشد .
ابوحازم مي گويد : شخصي از امام زين العابدين پرسيد : سبب قبولي نماز چيست؟ حضرت در جواب فرمود :
ولايتنا و البرائه من اعدائنا . قال ما تركت لاحد حجه ثم نهض يقول : الله اعلم حيث يجعل رسالته وتواري ولايت ما و براعت از دشمنان ما سبب قبولي نماز است آن شخص فرمود : حجتي رابراي احدي باقي نگذاشتي .سپس برخاست و فرمود : خداوند مي داند درچه جايي رسالتش را مستقر فرمايد . آنگاه ناپديد گرديد !
عقل معيار ارزش عبادت است
برتري خواب عاقل از شب زنده داري عابد جاهل
ارزش هر عملي به آن مقدار عقل و درايتي است كه در آن به كار مي رود اگر عبادت عاقل ارزش معنوي بيشتري به خود مي گيرد براي اين است كه عاقل فهميده و انديشيده عبادت مي كند برعكس جاهل كه كوركورانه و با تقليد از اين و آن عبادت مي نمايد و سنجيد و آگاهانه نيست .
رسول گرامي اسلام مي فرمايد :
ما قسم الله للعباد شيئا افضل من العقل .فنوم العاقل افضل من سهر الجاهل واقامه العاقل افضل من شخوص الجاهل . ولا بعث الله نبياً و لا رسولا حتي يستكمل العقل و يكون عقله افضل من جميع عقول امته .و ما يضمر النبي في نفسه افضل من اجتهاد المجتهدين . وماادي العبد فرائض الله حتي عقل عنه و لا بلغ جميع العابدين في فضل عبادتهم ما بلغ العاقل .والعقلاء هم اولوالالباب الذين قال الله : و مايتذكر الا اولو الالباب .
خداوند به بندگانش چيزي بهتر از عقل نبخشيده است .پس خواب عاقل از شب زنده داري عابدجاهل بهتر است .و در وطن ماندن عاقل از مسافرت جاهل بهتر است .و خداوند پيامبري را مبعوث نسازد تا اين كه عقلش كامل و برتر از عقول تمام امتش باشد،و آنچه پيامبر در خاطر مي گذراند از تلاش و اجتهاد مجتهدين و تلاشگران بهتر وبالاتر است . و تابنده اي واجبات را به عقل خود در نيابد ،آنها را انجام نداده است . همه عابدان فضيلت عبادتشان به پاي فضيلت عبادت عاقل نرسد .عقلا همان صاحبان خردند، كه خداوند درباره ايشان در قرآن فرموده : تنها صاحبان خرد و عقلند كه اندرز مي گيرند.
وپيامبر خدا مي فرمايد :
رب قائم حظه من قيامه السهر و رب صائم حظه من صيامه الجوع و العطش
چه بسا نماز شب خوني كه نصيبش از شب بيداري همان رنج بيدار ماندن است .
و چه بسا روزه داري كه سودش فقط گرسنگي و تشنگي است .
پيامبر اسلام ما را از عابد جاهل و عالم فاسق هر دو بر حذر مي داردو مي فرمايد :
رب عابد جاهل و رب عالم فاجر ، فاحذروا الجهال من العباد والفجار من العلماء
بسا عابدجاهل و بسا عالم فاجر است كه بايد از جاهلان از عباد و فساق از علما حذر كنيد ؛
( چون اين هر دو مضر بردين و دنياي مردمند )
امير المومنين :دوكس پشت مرا شكست
امير المومنان علي ع مي فرمايد :
قطع ظهري رجلان من الدنيا رجل عليم اللسان فاسق و رجل جاهل القلب ناسك هذا يسد بلسانه عن فسقه و هذا بنسكه عن جهله فاتقوا الفاسق من العلماء و الجاهل من لمتعبدين اولئك فتنه كل مفتون
دو نفر از مردم دنيا پشت مرا شكستند : يكي مرد سخنور بد كردار و ديگري مرد نادان عابد آن يكي با كمك زبان بر كارهاي زشت خودپرده مي كشد و معايب خود را مي پوشاند و اين ديگري با عبادتش ناداني خويش را پنهان مي دارد . بنابر اين از دانشمندان گنهكار و عبادت كنندگان نادان بپرهيزيد ؛ چون كه ايشان باعث گمراهي گمراهان مي باشند .
توصيه پيامبر به عبادت خالص
در توصيه رسول خدا به علي مرتضي چنين مي خوانيم :
اذاتقرب الناس الي خالقهم بانواع البر فتقرب الي الله بالعقل والسر تسبقهم بالدرجات و الزلفي عند الناس في الدنيا وعندالله في الاخره
هرگاه مردم در تقرب خويش به سوي خالق پروردگار خود به انواع نيكيها دست مي يازند تقرب جوي به پروردگار خويش به عبادتي و طاعتي كه با تفقه و تعقل باشد و از الطاف خفيه برخوردار باشي .تا به درجات عالي و معارج زلفي از خلايق سبقت بگيري ، ودر نزد پروردگارت درآخرت به مقامات والا دست يابي ،در اين رابطه مولوي مي گويد :
قلبیک تلمبه عضلانی است که در سینه قرار دارد و بطور مداوم در حال کار کردن و تلمبه زدن است. قلب بطور شبانه روزیخونرا به سرتاسر بدن تلمبه میکند. در حدود 100000 بار در روز قلب ضربان میزند. برای اینکه قلب بتواند این کار سنگین را انجام دهد نیاز دارد که توسط شریانهای کرونری ، به عضله خودش هم خونرسانی مناسبی صورت پذیرد.
آناتومی قلب
این عضو مخروطی شکل بصورت کیسهای عضلانی تقریبا در وسط فضای قفسه سینه (کمی متمایل به جلو و طرف چپ) ابتدا در دل اسفنج متراکم و وسیعی مملو از هوا یعنیریههاپنهان شده و سپس توسط یک قفس استخوانی بسیار سخت اما قابل انعطاف مورد محافظت قرار گرفته است. ابعاد قلب در یک فرد بزرگسال حدود 6x9x12 سانتیمتر و وزن آن در آقایان حدود 300 و در خانمها حدود 250 گرم (یعنی حدود 0.4 درصد وزن کل بدن) میباشد.
قلب توسط یک دیواره عضلانی عمودی به دو نیمه راست و چپ تقسیم میشود. نیمه راست مربوط به خون سیاهرگی و نیمه چپ مربوط به خون سرخرگی است. هر یک از دو نیمه راست و چپ نیز مجددا بوسیله یک تیغه عضلانی افقی نازکتر به دو حفره فرعی تقسیم میشوند. حفره های بالایی که کوچکتر و نازکتر هستند بنام دهلیز موسوم بوده و دریافت کننده خون میباشند. حفرههای پایینی که بزرگتر و ضخیمترند بطن های قلبی هستند و خون دریافتی را به سایر اعضاء بدن پمپ میکنند. پس قلب متشکل از چهار حفره است: دو حفره کوچک در بالا (دهلیزهای راست و چپ ) و دو حفره بزرگ در پایین (بطنهای راست و چپ).
شریانهای کرونری
شریانهای کرونری از آئورت بیرون میآیند. آئورت ، شریان یا سرخرگ اصلی بدن میباشد که از بطن چپ ، خون را خارج میسازند. شریانهای کرونری از ابتدای آئورت منشا گرفته و بنابراین اولین شریانهایی هستند که خون حاویاکسیژنزیاد را دریافت میدارند. دو شریان کرونری (چپ وراست ) نسبتا کوچک بوده و هر کدام فقط 3 یا 4 میلیمتر قطر دارند.
این شریانهای کرونری از روی سطح قلب عبور کرده و در پشت قلب به یکدیگر متصل میشوند و تقریبا یک مسیر دایرهای را ایجاد میکنند. وقتی چنین الگویی از رگهای خونی قلب توسط پزشکان قدیم دیده شد، آنها فکر کردند که این شبیه تاج میباشد به همین دلیل کلمه لاتینشریانهای کرونری(Coronary یعنی تاج) را به آنها دادند که امروزه نیز از این کلمه استفاده میشود. از آنجایی که شریانهای کرونری قلب از اهمیت زیادی برخوردار هستند، پزشکان تمام شاخهها و تغییراتی که میتواند در افراد مختلف داشته باشد را شناسایی کردهاند. شریانهای کرونری چپ دارای دو شاخه اصلی میباشد که به آنها اصطلاحانزولی قدامیوشریان سیرکومفلکسیا چرخشی میگویند و این شریانها نیز به نوبه خود به شاخههای دیگری تقسیم میشوند.
این شریانها ، باعث خونرسانی به قسمت بیشتر عضله بطن چپ میشوند. بطن چپ دارای عضلات بیشتری نسبت به بطن راست میباشد زیرا وظیفه آن ، تلمبه کردن خون به تمام قسمتهای بدن است. شریانهای کرونری راست ، معمولا کوچکتر بوده و قسمت زیرین قلب و بطن راست را خونرسانی میکند . وظیفه بطن راست تلمبه کردن خون بهریههامیباشد. شریانهای کرونری دارای ساختمانی مشابه تمام شریانهای بدن هستند اما فقط در یک چیز با آنها تفاوت دارند که فقط در زمان بین ضربانهای قلب که قلب در حالت ریلکس و استراحت قرار دارد، خون دراین شریانها جریان مییابد.
وقتی عضله قلب منقبض میشود، فشار آن به قدری زیاد میشود که اجازه عبور خون به عضله قلب را نمیدهد، به همین دلیل قلب دارای شبکه موثری از رگهای باریک خونی است که تمام نیازهای غذایی و اکسیژن رسانی آن را به خوبی برآورده میکند. در بیماران کرونری قلب ، شریانهای کرونری تنگ و باریک میشوند و عضلات قلب از رسیدن خون و اکسیژن به اندازه کافی محروم میگردند. (مانند هنگامی که که یک لوله آب به دلایل مختلفی تنگ شود و نتواند به خوبی آبرسانی کند).
در این صورت ، در حالت استراحت ممکن است اشکالی برای فرد ایجاد نشود ،, اما وقتی که قلب مجبور باشد کار بیشتری انجام دهد و مثلا شخص بخواهد چند پله را بالا برود، شریانهای کرونری نمیتوانند بر اساس نیاز اکسیژن این عضلات ، به آنها خون و اکسیژن برسانند و در نتیجه شخص در هنگام بالا رفتن از پلهها دچاردرد سینه و آنژین قلبیمیگردد. در چنین مواقعی اگر فرد کمی استراحت کند، درد معمولا از بین خواهد رفت. اگر یک شریان کرونری به علت مسدود شدن آن توسط یک لخته خون ، به طور کامل جلوی خونرسانیاش گرفته شود، قسمتی از عضله قلب که دیگر خون به آن نمیرسد، خواهد مرد و این یعنیسکته قلبی.
محمدعلیشاه قاجار (۱۲۵۱ - ۱۳۰۴ ش) ششمین پادشاه از دودمان قاجار بود. او در ۱۲۸۵ خورشیدی به سلطنت رسید و به مخالفت با مشروطه پرداخت. مجلس شورای ملی را به توپ بست و آزادیخواهان را به قتل رساند. این رویدادها به استبداد صغیر معروف است. او پس از فتح تهران توسط مشروطهخواهان، به سفارت روس پناهنده شد و با فشارهای داخلی و خارجی مجبور به ترک ایران شد. مشروطهخواهان پس از وی پسر خردسالش احمدشاه را به سلطنت انتخاب کردند.
کودکی و ولیعهدی
محمدعلیشاه در ۱ تیر ۱۲۵۱ در تبریز متولد شد. پدرش مظفرالدین شاه و مادرش تاجالملوک، دختر امیر کبیر و عزتالدوله (خواهر ناصرالدین شاه و دختر مهدعلیا بود و پس از تولد محمدعلی میرزا به امالخاقان ملقب شد. پس از ترور ناصرالدین شاه و تاجگذاری مظفرالدین شاه، والی آذربایجان شد. در همین زمان بود که عثمانی میرزا آقاخان کرمانی و عده دیگر از طرفداران سید جمالالدین اسدآبادی را به جرم مشارکت در قتل ناصرالدین شاه به ایران سپرد. محمدعلی میرزا آنان را سر برید و پوست کاهاندودشان را برای پدرش به تهران فرستاد.[۱]
او پیش از رسیدن به سلطنت، به دلیل ترس از احتمال نزدیکی مشروطهخواهان به عمویش ظلالسلطان و نصب وی به سلطنت از مشروطهخواهان حمایت میکرد. او تحت تعلیم و تربیت آموزگار روسی خود، سرگی مارکوویچ شابشال (ملقب به ادیبالسلطان) زبان و فرهنگ روسی را آموخت. شابشال نفوذ زیادی بر محمدعلی میرزا داشت و او را علاقهمند به روسیه کرد. در انقلاب مشروطه تصویری از محمدعلی میرزا با لباس قزاقی به دست مردم افتاد که موجب رنجش مشروطهخواهان و مردم شد. [۱]
همسر اول محمدعلی میرزا ملیحالسلطنه دختر میرزا یوسفخان بیانالممالک از منظرالدوله (دختر عباسقلیمیرزا پسر فتحعلیشاه قاجار) بود. حسینعلی میرزا اعتضادالسلطنه پسر ارشد محمدعلی میرزا و تنها فرزندی بود که او از منظرالدوله یافت.[۲] محمدعلی میرزا بعد از ملیحالسلطنه با ملکه جهان دختر کامران میرزا و نوه ناصرالدین شاه ازدواج کرد. احمدشاه، محمدحسن میرزا، سلطانمحمود میرزا و سلطانمجید میرزا، آسیه و خدیجه شش فرزند آنها بودند.[۳]
محمدعلی شاه و مشروطهخواهان[ویرایش]
محمدعلی شاه و تاجش
وی از روز تاجگذاری بنای مخالفت با مشروطه را گذاشت، در روز تاجگذاری اش نمایندگان مجلس را دعوت نکرد. هم چنین زمانی که حکم سلطنت مشروطه را نزدش آوردند، از امضای آن خودداری کرد. او از امضا کردن متمّم قانون اساسی هم خودداری می کرد، ولی با اعتراضات مردم به ناچار امضا کرد، هرچند دشمنی اش با مشروطیت ادامه یافت. پس از آن به ستیز با مشروطه پرداخت و پس از چندی کش و قوس سرانجام شمشیر را از رو بسته و دستور به توپ بستن مجلس را داد. آنگاه تنی چند از مشروطه خواهان سرشناس چون میرزاجهانگیرخان صوراسرافیل و ملک المتکلمین و تنی دیگر را کشت یا به بند کشید و دیگران را نیز به گریز واداشت.
ولی سرانجام مقاومت کسی به نام ستارخان در یکی از کوی های شهر تبریز و آنگاه پیوستن بختیاریها، داشناکها، مجاهدان قفقاز، محمدولی خان تنکابنی و مردم گیلان و... به گشوده شدن تهران و گریختن محمدعلی میرزا به سفارتخانهٔ روسیه و پناه جستن به خاک این کشور انجامید. برای او مقرری برابر ۱۰۰ تومان در هر ماه در نظر گرفته شد و توسط نیروهای فاتح تهران تبعید گردید. وی پس از مدتی در صدد بازگشت و انتقام جویی و کسب مجدد قدرت برآمد که شکست خورد و ناچار به روسیه برگشت و مقرری وی نیز قطع گردید. او تا آخر عمر در روسیه ماند.
سامانه خرید و امن این
سایت از همهلحاظ مطمئن می باشد . یکی از
مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می
توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت
بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم
اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه 09159886819 در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما فرستاده می شود .
آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی
سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس
مطالب پربازديد
متن شعار برای تبلیغات شورای دانش اموزی تحقیق درباره اهن زنگ نزن انشا در مورد 22 بهمن