سایت علمی و پژوهشی آسمان - مطالب ارسال شده توسط reyhaneh

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

زندگینامه بزرگان روان شناسی: سر فرانسیس گالتون

بازديد: 135

زندگینامه بزرگان روان شناسی: سر فرانسیس گالتون

سر فرانسیس گالتون

سر فرانسیس گالتون (Sir Francis Galton)‏ ‏مخترع، جغرافی دان،هواشناس، جستجوگر مناطق حاره‌ای، از پیشگامان علم ژنتیک، تغییرات ژنتیکی جامعه، علم سنجش گرما و خاصیت بخار آب در هوا، دانشمند جامع العلوم ملکه ویکتوریا، درشاخه کاری آنتروپی است و دانشمند مردم شناس و آمار دان انگلیسی. وی در سال ۱۹۰۹ به مقام سلحشوری و دلاوری ترفیع یافت و لقب ســر به او داده شد. گالتون از هوش بسیاری بهره مند بود و ۳۴۰ مقاله و کتاب، در تمام طول عمر خود ارائه داد. او همچنین مفهموم همبستگی و گسترش همه جانبهٔ رگرسیون حول میانگین ارائه کرد. گالتون، کاشف انحصاری بودن اثر انگشت افراد و بینانگذار نخستین سیستم طبقه بندی آثار انگشت محسوب می‌شود وی اعلام کرد که شانس شبیه بودن دو اثر انگشت ۱ به ۶۴ میلیارد است! 

زندگینامه
در روز ۱۶ فوریه سال ۱۸۲۲ در شهر بیرمنگام انگلیس دیده بر جهان گشود وی کوچکترین فرزند، از نُه فرزند خانواده بود. پدرش بانکدار موفقی بود که خانواده ثروتمند و دارای مقام برجسته اجتماعی او اشخاص مهم در همه زمینه‌ها عمده نفوذ دولت، کلیسا و ارتش را شامل می‌شد.
گالتون در ۱۶ سالگی، با اصرار پدرش، تحصیل پزشکی را در بیمارستان عمومی بیرمنگام شروع کرد. او به عنوان کارآموز برای پزشکان کار می‌کرد؛ قرص‌ها را توزیع می‌کرد، کتاب‌های پزشکی را مطالعه می‌کرد، شکسته بندی می‌کرد، انگشتان را قطع می‌کرد، دندان می‌کشید، به کودکان واکسن می‌زد، با خواندن آثار کلاسیک خود را سرگرم می‌ساخت. اما، روی هم رفته تجربه خوشایندی نبود و تنها فشار مداوم پدرش او را در آنجا نگه می‌داشت.

یک حادثه در اثنای این کارآموزی پزشکی کنجکاوی ذهنی گالتون را نشان می‌دهد. گالتون می‌خواست تأثیر داروهای گوناگون در داروخانه را یاد بگیرد، لذا شروع کرد به خوردن دوز اندکی از هر دارو و یادداشت کردن واکنش خود، این کار را به شیوه‌ای نظام یافته با داروهایی شروع کرد که زیر حرف «A» قرار داشتند.این ماجراجویی علمی به حرف «C» یعنی خوردن روغن کرچک هندی، اسهال آور قوی، پایان یافت.

گالتون پس از یکسال خدمت در بیمارستان، تحصیلات پزشکی خود را در کینگز کالج لندن ادامه داد. یکسال بعد نقشه‌اش عوض شد و در ترینیتی کالج دانشگاه کمبریج ثبت نام کرد و در آنجا با مجسمه نیم‌تنه‌ای از اسحاق نیوتن در مقابل بخاری دیواریش علاقه خود را به ریاضیات دنبال کرد. اگرچه آشفتگی‌های ذهنی شدید در کار او وقفه ایجاد کردند، سرانجام توانست درجه دکترای خود را بگیرد. دوباره به تحصیل پزشکی، که حالا به نحو شدید از آن متنفر بود، برگشت، تا اینکه مرگ پدر، او را از این حرفه خلاص کرد! وی در روز ۱۷ ژانویه سال ۱۹۱۱ در سن ۸۸ سالگی دیده بر جهان بست.
 
فعالیت‌های علمی
گالتون همچنین بنیانگذار و نامگذاری‌کننده علم یوژنیک (بهسازی و اصلاح نژاد) انسانی است. او اولین کسی بود که روشهای آماری را در مطالعه تفاوت‌های انسانها و میراث بری هوش، مطرح کردن استفاده از پرسشنامه و بررسی یک مجموعه داده بر اساس اجتماع انسانی، که در ژن شناسی و کارهای بیوگرافی و مطالعات آنتروپی استفاده می‌شود، به کار بست.

او از پیشگامان علم تغییرات ژنتیکی و تکامل جامعه در طولانی مدت بود، که در واقع معرفی اصطلاح و عبارت سازی «ذات در برابر تربیت»، کتاب (Hereditary Genius (۱۸۶۹، اولین تلاش در مطالعه معتبر و ماهرانه در علوم اجتماعی بود. وی با تحقیق بر روی مغز دریافت که جزئیات هر موضوع با کدگذاری آن در مغز انجام می‌پذیرد، دلایل ما برای چرایی‌ها و تفکرات ذهنی مانند تصورات ذهنی. در سال ۱۸۶۰ به حدسیاتی درباره انحراف استاندارد دست یافت. او مخترع استفاده از رگرسیون خطی بود و از اولین کسانی بود که به شـرح و توصیف پدیده‌های طبیعی رایج با رگرسیون حول میانگین دست زد، چنانچه آزمایشات ابتدایی اش روی اندازه و ابعاد دانه بر روی نسل موروثی نخود فرنگی شیرین انجام داد. در سال‌های ۱۸۷۰ و ۱۸۸۰ او از پیشگامان استفاده از توزیع نرمال برای برازش یک هیستوگرامِ یک داده‌های واقعی طبقه بندی شده. مخترع دو بازی با نامهای: (Quincunx) یا جعبه گالتون یا ماشین نخود فرنگی که برای شرح تئوری حد مرکزی و توزیع نرمال. بازی سرگرم کننده‌ای به نامه Pachinko، که ماشین نخود به عنوان ابزاری برای بیان قانون خطا و توزیع نرمال بکار می‌رود. او همچنین به کشف ویژگی‌های توزیع نرمال دو متغیره و ارتباط آن با آنالیز رگرسیون پرداخت.

گالتون با کارهای خود درباره مسائل مربوط به وراثت ذهنی و تفاوت‌های فردی در ظرفیت یا توان انسانی، روح تکامل را به نحو مؤثر در روانشناسی دمید. پیش از تلاش‌های گالتون، پدیده تفاوت‌های فردی به عنوان موضوعی مناسب برای مطالعه در روانشناسی مورد توجه قرار نگرفته بود. در این زمینه تنها تلاش‌های پراکنده‌ای، به ویژه توسط وبر، فخنر و هلمهولتز صورت گرفته بود. این افراد در نتایج آزمایشی خود تفاوت‌های فردی را گزارش کرده بودند ولی به نحو نظام یافته به بررسی آن نپرداخته بودند. وونت و تیچنر تفاوت‌های فردی را بخشی از روانشناسی به حساب نمی‌آوردند.

گالتون از هوشی فوق‌العاده (بهره هوشیاش ۲۰۰ تخمین زده شده‌است) و اندوخته‌ای از اندیشه‌های بدیع برخوردار بود. معدودی از زمینه‌هایی که او مورد بررسی قرار داد عبارت‌اند از: اثر انگشت (که نیروی پلیس از آن برای مقاصد شناسایی استفاده کرد)، مد، توزیع جغرافیایی زیبایی، وزنه برداری و کارآیی عبادت. او همچنین صورت اولیه‌ای از چاپگر دور تایپ، وسیله‌ای برای بازکردن قفل‌ها و پیرامون بین را که به او امکان می‌داد به هنگام تماشای رژه از بالای سر جمعیت اوضاع را ببیند، ابداع کرد.

مسافرت و کاوشگری
مسافرت و کاوشگری، توجه گالتون را به خود معطوف داشت. در سرتاسر آفریقا سفر کرد و گزارش سفرهای خود را منتشر ساخت، از انجمن سلطنتی جغرافیا، مدال گرفت. در سال‌های ۱۸۵۰ بنا به گفته خود، به خاطر ازدواج و ضعف سلامتی، مسافرت را متوقف ساخت، اما علاقه‌مندی به کاوش را حفظ کرد و یک کتاب راهنما با نام هنر مسافرت نوشت. هیأت‌های اعزامی برای سایر کاوشگران سازمان می‌داد و درباره زندگی در اردو برای سربازانی که به منظور وظایف در آن سوی دریاها آموزش می‌دیدند سخنرانی می‌کرد.

کاوش در روانشناسی و نبوغ ارثی
بیقراری، این بار گالتون را به سوی هواشناسی و طراحی ابزارهایی برای ثبت اطلاعات مربوط به هوا هدایت کرد. او یافته‌های خود را در کتابی خلاصه کرد که اولین تلاش برای جدول بندی الگوهای آب و هوایی در مقیاس بزرگ محسوب می‌شود. وقتی که عموزاده‌اش چارلز داروین، کتاب درباره منشاء انواع را منتشر ساخت، گالتون بلافاصله توجه خود را به این نظریه جدید معطوف ساخت. در ابتدا جنبه زیست شناختی تکامل او را به خود جذب کرد و او تأثیرات انتقال خون بین خرگوش‌ها را مورد پژوهش قرار داد، تا مشخص سازد که آیا خصوصیات اکتسابی می‌توانند به ارث برسند یا نه. اگرچه جنبه ژنتیکی نظریه تکامل مدت زیادی او را به خود علاقه‌مند نساخت، کاربردهای اجتماعی آن کار بعدی گالتون را هدایت کرد و نفوذ او را بر روانشناسی جدید رقم زد. اولین کتاب مهم گالتون در روانشناسی، نبوغ ارثی بود که در ۱۸۶۹ منتشر شد.

وقتی که داروین این کتاب را خواند به گالتون نوشت که هرگز در تمام عمرش چیزی جالب تر یا اصیل‌تر از آن را نخوانده بود... ! گالتون در این کتاب سعی داشت نشان دهد که عظمت یا نبوغ فردی در خانواده‌ها به حدی رخ می‌دهد که نمی‌توان آن را صرفاً با تأثیرهای محیطی تبیین کرد. تز (اندیشه) او به اختصار این بود که مردان شایسته پسران شایسته دارند. (در آن زمان دختران، برای کسب شایستگی شانس اندکی داشتند مگر از طریق ازدواج با فردی مهم). بیشتر مطالعات شرح‌حالی که گالتون در این کتاب گزارش کرده پژوهش‌هایی درباره اسلاف دانشمندان و فیزیکدانان با نفوذ بوده‌اند. داده‌های او نشان می‌دادند که هر فرد مشهوری نه فقط نبوغ کلی بلکه شکل خاصی از نبوغ را به ارث می‌برد. برای مثال، یک دانشمند بزرگ در خانواده‌ای متولد شده بود که از نظر علمی مقام والایی داشت. هدف نهایی گالتون این بود که تولد افراد شایسته‌تر یا مناسب‌تر را تشویق و تولد افراد نامناسب را منع کند. برای کمک به رسیدن به این هدف، علم به نژادی را بنیان گذاشت. این علم با عواملی سر و کار دارد که ممکن است ویژگی‌های ارثی نژاد انسان را بهبود بخشند.

استدلال او این بود که همانند حیوان‌های اهلی، انسان‌ها را نیز می‌توان با انتخاب مصنوعی اصلاح کرد. اگر افراد با استعداد قابل ملاحظه انتخاب شوند و نسل بعد از نسل به جفت‌گیری بپردازند نژاد بسیار سرآمدی عاید خواهد شد. او پیشنهاد کرد که برای انتخاب زنان و مردان استثنایی جهت تولید مثل انتخابی آزمون‌های هوش تهیه و تدوین شود و توصیه کرد به کسانی که نمره بالا می‌آورند برای ازدواج و بچه‌دار شدن مشوق‌های مالی داده شود. (خود گالتون فرزندی نداشت؛ برادرانش هم نداشتند. به ظاهر مشکل ژنتیکی بود). گالتون در تلاش برای تأیید نظریه به نژادی خود مسائل مربوط به اندازه‌گیری آمار را دنبال کرد. در کتاب نبوغ ارثی، با دسته بندی مردان شایسته در نمونه خود به طبقاتی بر طبق فراوانی سطح توانایی آنان در جامعه آماری، مفاهیم آماری را در مسائل وراثتی به کار بست. داده‌های او نشان دادند که مردان شایسته در مقایسه با مردان متوسط از احتمال بیشتری برای داشتن پسران شایسته برخوردارند.

نمونه او ۹۷۷ مرد مشهور را شامل می‌شد که نسبت شایستگی آنان یک بر ۴۰۰۰ بود. براساس تصادف، انتظار می‌رفت که این گروه فقط یک خویشاوند برجسته داشته باشد؛ درعوض ۳۳۲ مورد از آن وجود داشت. احتمال شایستگی در بعضی خانواده‌ها به اندازه کافی بالا نبود که گالتون بتواند تأثیر محیط برتر، فرصت‌های آموزشی بهتر، یا مزایای اجتماعی تأمین شده برای فرزندان خانواده‌های شایسته‌ای را که او مطالعه کرد جدی تلقی کند. او استدلال می‌کرد که شایستگی یا فقدان آن تابعی از وراثت است نه فرصت.

گالتون کتاب‌های مردان انگلیسی اهل علم (۱۸۷۴)، وراثت طبیعی (۱۸۸۹) و بیش از ۳۰ مقاله درباره مسائل وراثت نوشت. در سال ۱۹۰۱ مجله بایومتریکا را شروع کرد، در سال ۱۹۰۴ آزمایشگاه به نژادی را در یونیورسیتی کالج لندن تأسیس کرد و سازمانی را برای ترغیب اندیشه اصلاح نژادی بنیان گذاشت. پژوهش گالتون درباره تصویرسازی ذهنی اولین کاربرد وسیع پرسشنامه روانشناختی را مشخص می‌سازد. از آزمودنی‌ها خواسته می‌شد صحنه‌ای را، مانند میز صبحانه‌شان در همان روز، به خاطر بیاورند و سعی کنند تصویرهایی از آن را فرا بخوانند. به آنان گفته می‌شد مشخص سازند که آیا این تصویرها محو هستند یا واضح، روشن هستند یا تیره، رنگی هستند یا بدون رنگ و الی آخر. گالتون از اینکه اولین گروه آزمودنی او، که علم آشنا بودند، اصلاً تصاویر واضحی را گزارش نکردند، شگفت‌زده شد! حتی بعضی از آنان مطمئن نبودند که گالتون درباره چه چیزی صحبت می‌کرد.

گالتون با استفاده از نمونه بزرگتری از جمعیت، گزارش‌هایی از تصاویر واضح و متمایزتری که مملو از رنگ و جزئیات بودند، به دست آورد. او یافت که تصاویر ذهنی زنان و کودکان عینی‌تر و با جزئیات بیشتری بودند. او مشخص کرد که تصویرسازی ذهنی، همانند بسیاری خصوصیات دیگر، به صورت بهنجار در جمعیت پراکنده‌است. کار گالتون در مورد تصویرسازی ذهنی، مانند بسیاری از پژوهش‌های او، ریشه در تلاش او برای نشان دادن شباهت‌های ارثی داشت. او یافت که احتمال وجود تصاویر ذهنی مشابه بین خواهر و برادر بیشتر از افرادی است که با هم خویشاوند نیستند.
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395 ساعت: 16:41 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

انواع یادگیری

بازديد: 211

انواع یادگیری

مقدمه
با توجه به تعریفی که از یادگیری می شود و آن را تغییرات کم و بیش دائمی رفتار در نتیجه تجربه می دانند، می توان تصور کرد که با انواع یادگیری در زندگی مواجه خواهیم بود، به این دلیل که فرد از زمان تولد تا سالمندی تجارب مختلفی در حوزه های مختلف کسب می کند. تلاشهای مکرر برای راه رفتن ، سخن گفتن ، غذا خوردن ، ارتباط با همسالان ، دفاع از خود ، مطالب آموزشگاهی ، مهارتهایی مثل رانندگی ، یادگیری مشاغل و ... نمونه هایی از یادگیریهایی هستند که فرد در طول زندگی خود به شیوه های مختلفی آنها را یاد می گیرد. نظریه پردازان مختلف انواع مختلف یادگیری را معرفی کرده اند.
 
یادگیری کلامی
یادگیری کلامی نوعی از یادگیری است که زمانی حاصل می شود که محتوای آموخته شده بوسیله فرد شامل واژه ها ، هجاهای بی معنی ، یا مفاهیم می شود. زمانیکه دانش آموزی سعی می کند زبان جدیدی را یاد بگیرد و شروع می کند به یادگیری کلمات و لغات ، در واقع از یادگیری کلامی بهره می برد. همچنین دانش آموزی که سعی می کند بخشی از کتاب زیست شناسی را یاد بگیرد، مثل اصطلاحات و مفاهیم مربوط که در آن بخش ارائه شده است در واقع از یادگیری کلامی استفاده کرده است.
 
یادگیری کلامی در مقابل یادگیری حرکتی قرار دارد و هر چند فرض می شود که یادگیری کلامی از لحاظ و شناختی در سطح بالاتری قرار دارد. این مساله یادگیری کلامی را در مقامی ممتازتر از یادگیری حرکتی قرار نمی دهد. ابزاری که برای بررسی یادگیری کلامی مورد استفاده فراوان و سودمند قرار گرفته است، لیست مربوط به هجاهای بی معنی بوده است. در این نوع از آزمایشات فهرستی از هجاهای بی معنی را به آزمودنیها می دادند یا برایشان می خواندند و در فواصل زمانی معین از آنها می خواستند هجاهای خوانده شده را یادآوری کنند. میزان مواد یادآوری شده ، معرف میزان یادگیری کلامی فرد بوده است.
 
یادگیری حرکتی
یادگیری حرکتی نوعی از یادگیری است و زمانی حاصل می شود که محتوای آموخته شده بوسیله فرد شامل مهارتهای حرکتی است. به عبارتی زمانیکه فرد تلاش می کند سلسله ای از حرکات را یاد بگیرد تا بتواند مهارتی را به صورت مناسبی انجام دهد از یادگیری حرکتی استفاده کرده است. یادگیری شنا کردن ، پرتاب توپ ، دوچرخه سواری و ... نمونه ای از یادگیریهای حرکتی هستند. یادگیری حرکتی می تواند طیفی از یادگیریهای حرکتی را شامل می شود.
 
برخی از این یادگیری ساده و سطحی تر هستند، مثل پرتاب یک توپ ، برخی پیچیدگی بیشتری دارند، مثل شنا کردن و برخی از پیچیدگی و ظرافت خیلی بالایی برخوردار هستند، مثل نواختن یک ساز مانند ویولون که مستلزم یادگیری حرکتی به مقدار زیاد است. تمرین در این نوع یادگیری اهمیت فوق العاده ای دارد. هر چه میزان تمرین فرد در این نوع حرکات بیشتر باشد مهارت او عمیق خواهد بود.
 
یادگیری مشاهده ای
یادگیری مشاهده ای عبارت است از یادگیری که از طریق آن موجود زنده ای از رفتار موجود زنده دیگر تقلی می کند، سرمشق می گیرد یا ادای آن را درآورد. به این نوع یادگیری سرمشق گیری و یادگیری اجتماعی نیز می گویند. کودکی را تصور کنید که رفتارهای مادر را در هنگام آشپزی یا کار خانه داری مشاهده می کند. مدتی بعد در بازیهای خود همان کارهایی را که از مادر در خود مشاهده کرده انجام می دهد. بیشتر یادگیریهای کودکان مشاهده ای است. در واقع آنها بطور مرتب در تقلید از رفتارها و حرکاتی هستند که مشاهده می کنند. آلبرت بندورا روان شناس و همکارانش نقش بسیار عمده ای در تثبیت مفهوم یادگیری مشاهده داشته اند. آنان در یک مجموعه از آزمایشهای خود به نحو متقاعد کننده ای اثبات کردند که کودکان گاهی از رفتار پرخاشگرانه یک سرمشق بزرگسال تقلید می کنند. این مسیر تحقیق موجب شده است که نگرانی در مورد تاخیر تماشای رفتار پرخاشگرانه بزرگسالان سرمشق در تلویزیون بر اعمال کودکان مورد توجه قرار گیرد.
 
یادگیری اجتنابی
یادگیری اجتنابی زمانی اتفاق می افتد که یک موجود زنده این توانایی را پیدا می کند که با استفاده از نشانه یا علامتی خاص از تماس با محرکی زیان آور اجتناب کند. به عبارتی فرد سعی می کند ار موقعیتهایی که برایش آزار دهنده هستند اجتناب و دوری کند. تصور کنید که کودکی یکبار با دست زدن به یک بخاری دست خود را می سوزاند و از آن پس از نزدیک شدن به بخاری خودداری می کند. این کار کودک نشانه ای از یادگیری اجتنابی است. این نوع یادگیری در بررسی علل مربوط به برخی روان رنجوریها مثل انواع اضطراب مورد توجه است.
 
به عنوان مثال خوبی اجتماعی که نوعی ترس و اضطراب مربوط به قرار گرفتن در محیطهای شلوغ و گروههاست، با یادگیری اجتنابی ارتباط دارد. بطوری که فرد سعی می کند از محیطهای پرجمعیت که برای او آزار دهنده هستند، دوری کند و این افراد به هیچ وجه حاضر نیستند در چنین جلساتی شرکت داشته باشند. هر چند این ترس و اضطراب و اجتناب نیز درجاتی متفاوت در افراد مختلف دارد.
 
یادگیری تصادفی
یادگیری تصادفی نوعی از یادگیری است که بدون مقصود ، تلاش یا نیت خاصی صورت می گیرد. بطوری که بدون اینکه هدف یادگیری مورد خاصی وجود داشته باشد، یادگیری اتفاق می افتد. حتما برایشان پیش آمده است که بدون تلاشی برای یادگیری شعر و محتوای یک ترانه کرده باشید و بدون اینکه حتی چنین منظوری داشته باشید یک روز متوجه می شوید که متن آزاد بطور کامل و یا قطعاتی از آنرا زمزمه می کنید.
 
یادگیری نهفته
یادگیری نهفته یادگیری است که در هنگام اکتساب در عملکرد شخص به حالت پنهانی و ابراز نشده باقی می ماند. به عبارتی یادگیری در یک موقعیت زمانی اتفاق می افتد و مدتها نهفته باقی می ماند تا در موقعیت مورد نیاز خود را نشان می دهد. رفتارهای معلمی نمونه ای از رفتارهایی هستند که به صورت یادگیری نهفته ممکن است آموخته شوند. فرد تا زمانیکه به عنوان یک معلم در کلاس قرار نگیرد این رفتارها را از خود نشان نمی دهد، در حالیکه آنها را در طول تحصیل خود از معلمان خود آموخته است. یادگیری نهفته اهمیت زیادی برای والدین ، معلمان و دست اندرکاران آموزش دارد. چرا که آنها غالبا از عملکرد کودکان و دانش آموزان دچار یاس می شوند و گاهی فکر می کنند که فرد یا شاگردشان هیچ یاد نمی گیرند یا بسیار کم می آموزند. در حالیکه در آینده ممکن است آنچه یاد گرفته است به شیوه امیدوار کننده ای بروز کند. نباید یادگیری نهفته را با یادگیری تصادفی اشتباه کرد و یادگیری تصادفی لزوما پنهان نیست و ممکن است در هر مقطعی در عملکرد شخص ظاهر شود.
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395 ساعت: 16:40 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

آزمون های هوش: ماتریس های پیشرونده ریون

بازديد: 211

آزمون های هوش: ماتریس های پیشرونده ریون

آزمون هوش: ماتریس های پیشرونده ریون (فرم سیاه و سفید)

ماتریس های پیشرونده ریون
برای آزمودنی های 5 تا 65 ساله
 
آزمون سیاه و سفید ریون
این آزمون که در سال 1938 توسط پن روز و ریون ساخته شده است دارای 60  سوال تصویری است و از پنج سری 12 تایی تشکیل شده است (E,D,C,B,A). ادعای سازندگان این بود که آزمون آنها رشد ذهنی را از دوران کودکی تا پیری اندازگیری می کند ولی وقتی آنرا در سطح وسیعی اجار کردند معلوم شد که کودکان سنین پائین و عقب مانده های ذهنی فقط تصاویر سری A و B را می توانستند پاسخ بدهند و در پاسخگویی به بقیه سری ها ناتوان بودند و افراد مسن چهار سری اول را می توانستند پاسخ دهند و از پیدا کردن پاسخ های سری آخر E عاجز هستند، نُرم سنی نیز با بالا رفتن سن پائین می آید به طوریکه نرم سنی در 25 سالگی برابر 44 و در 45 سالگی به 35 و در 65 سالگی به 24 می رسد.

آزمون رنگی ریون
برای رفع این مشکل برای کودکان پیش دبستانی(5 تا7 سال) و عقب مانده های ذهنی در سال 1947 فرم دوم آزمون به نام آزمون رنگی کودکان ساخته شد. در این فرم برای ایجاد انگیزش در کودکان و جلب توجه و نگاهداری دقت آنان تعداد زیادی از تصاویر به صورت رنگی ارائه شده است تا ماهیت تصاویر را برای کودک واضح تر و مشخص تر کند در ضمن برای اینکه کودکان عقب مانده ذهنی نیز ماهیت تصاویر سری B را درک کنند بین سری A و B یک سری تصاویر دیگری به نام سری Ab که از لحاظ مشکل بون در حد وسط دو سری قرار داشتند اضافه گردید.

کاربرد
گرچه ماتریس های پیشرونده ریون 1938 برای سنین 5 تا 65 سال ساخته شده است ولی بهترین کاربرد را بین سنین 10 تا 18 سالگی دارد. لذا برای سنجش میزان رشد ذهنی کودکان در دوره راهنمایی و دبیرستان مناسب است. این آزمون به صورت فردی و گروهی قابل اجراست. برای کودکان زیر 9 سال و کودکان بی سواد و عقب مانده ذهنی بالای ده سال نیز اجرای آزمون به صورت گروهی مناسب نیست و توصیه می شود روی این گروه از کودکان آزمون به صورت فردی اجرا شود.

برای استفاده از این آزمون روی کودکان عادی زیر 5 سال یا کودکان کر و لال و آنهائی که دچار مشکلات تکلمی هستند تصاویر آزمون را به صورت قطعاتی ساخته اند که قسمتی از آن بریده شده است قطعات کوچک به صورت متحرک و طوری ساخته شده است که هر کدام می تواند در قسمت بریده شده جای گیرند ولی فقط یکی از آنها می تواند تصویر بزرگتر را کامل کند. به این فرم آزمون " فرم جا اندازی قطعات" می گویند.
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395 ساعت: 16:40 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحول یادگیری با چیدمان کلاس

بازديد: 203

تحول یادگیری با چیدمان کلاس

فصل تابستان و تعطیلی مدارس، بهترین فرصت برای مسئولان مدرسه است تا دستی به سر و روی کلاس ها بکشند ولی آیا بهترین نحوه چیدمان نیمکت ها و وسایل و بهترین راه برای تزئین و زیباتر کردن کلاس ها، همانی است که در سال های گذشته اجرا شده است. اگر بخواهیم جمله معروف «مدرسه خانه دوم ما» را از حد شعار خارج و آن را محقق کنیم، متوجه می شویم که نحوه آرایش و چیدمان کلاس های درس آنگونه نیست که حس صمیمیت و راحتی را به دانش آموزان القا کند.
 
ظاهر کلاس درس باید آن را برای دانش آموزان جذاب و کاربردی جلوه دهد. مسائلی مانند نحوه چیدن وسایل، کیفیت نورپردازی، شکل میزها و راحتی صندلی ها نیازمند توجه و دقت ویژه ای است و ظاهر هر کلاس برحسب پایه تحصیلی، نوع درس، نیازهای دانش آموزان و شیوه تدریس و اهداف آموزشی معلم باید متفاوت از یکدیگر باشند. در واقع کلاس درس همانند صحنه تئاتر است که برای نمایش دادن استعدادها و توانایی های دانش آموزان باید از طراحی صحنه قابل توجهی برخوردار باشد. زمانی که چشمان بچه ها هرازگاهی به جای تخته و معلم دور در و دیوار کلاس می چرخد، پوسترهای نصب شده، بوردها و تزئینات دیوارها اگر هماهنگ و متناسب با درس انتخاب شده باشند به جای آنکه حواس او را پرت کنند، به او انگیزه می دهند تا دوباره به معلم و درس ارائه شده توجه کند. به همین خاطر نحوه تزئین کلاس ادبیات فارسی باید با کلاس ریاضی متفاوت باشد.
 
بازتاب طراحی داخلی کلاس
طراحی داخلی کلاس ها فقط جنبه تزئینی ندارد، بلکه می توان بازتاب آن را در نحوه عملکرد دانش آموزان، افزایش سرعت یادگیری و اشتیاق به کلاس و درس مشاهده کرد. در چنین کلاس هایی دانش آموزان دیگر افرادی نیستند که از سر اجبار باید چند ساعتی را در مدرسه بگذرانند و فقط حرف های معلم و نوشته های کتاب را به خاطر بسپارند. آنها دانش آموزان فعال و علاقه مندی هستند که با مشارکت خود، درس را یاد می گیرند. 
اولین مؤلفه یک کلاس درس با محیط گرم و بهره وری بالا چیدمان مناسب است. نیمکت ها باید به گونه ای چیده شوند تا معلم بتواند با تمام دانش آموزان ارتباط چشمی برقرار کند و از طرف دیگر دانش آموزان هم به جای آنکه فقط به کار فردی محدود شوند بتوانند با بقیه همکلاسی ها به خوبی ارتباط برقرار کنند و نه فقط به کمک معلم، بلکه به کمک دوستان و البته مشارکت خود مطالب درسی را فرابگیرند. محیط کلاس می تواند خود به عنوان معلمی دیگر برای دانش آموزان باشد، زیرا می تواند به بچه ها انگیزه بدهد، یادگیری را افزایش و مشکلات رفتاری را کاهش دهد.
 
برای استفاده بهینه از محیط کلاس درس، معلمان باید تلاش کنند تا تحولی در شیوه های مرسوم گذشته ایجاد کنند. به عنوان مثال به جای آنکه فقط به نصب روزنامه دیواری اکتفا کنند، محیط کلاس را با پوسترهای گوناگون و بوردهای مختلف برای نصب کارهای دانش آموزان رنگارنگ، جذاب و کاربردی جلوه دهند.
 
صندلی راحتی به جای نیمکت چوبی
توجه مسئولین مدرسه به نکاتی ظریف درباره کلاس های درس و حذف کردن باورهای غلط در زمینه یادگیری می تواند کارایی دانش آموزان را به صورت قابل توجهی بالا ببرد. یکی از اشتباهات مرسوم که در بسیاری از کلاس های درس وجود دارد تعداد دانش آموز بیشتر از ظرفیت کلاس است. هر دانش آموز باید بتواند به راحتی روی نیمکت بنشیند و بدون آنکه بازوهایش مرتب به پهلوی بغل دستی اش بخورد یا مرتب مجبور باشد برای گرفتن جای بیشتر او را هل دهد، فعالیت های درسی اش را انجام دهد. تصور کنید مثلاً زمانی که در یک اتوبوس شلوغ یا قطار مترو به افراد دیگر چسبیده اید چه احساس ناخوشایندی دارید. زمانی که دانش آموز فضای کافی حتی برای کمی جابه جایی نداشته باشد، دچار اضطراب و بی قراری می شود و در نتیجه کارآیی اش پائین می آید.
 
یکی دیگر از باورهای غلط این است که تصور می شود دانش آموز خوب کسی است که در تمام مدت کلاس ساکت و بی حرکت بنشیند و به معلم و تخته چشم بدوزد. در حالی که بسیاری از کارشناسان آموزشی معتقدند دانش آموزان برای یادگیری بهتر تا حدی احتیاج به حرکت و تغییر وضعیت دارند. به عنوان مثال معلمان می توانند بعد از مدتی درس دادن از دانش آموزان بخواهند بدون ایجاد سر و صدا به صورت گروهی بنشینند و به عنوان مثال تمرین ها را به کمک هم حل کنند.
 
یک باور اشتباه دیگر این است که تصور می شود نشستن روی نیمکت های سفت و سخت موجب می شود دانش آموزان بهتر درس را یاد بگیرند. در حالی که در این وضعیت حدود ۷۵ درصد وزن بدن توسط نشیمنگاه که مساحت کمی دارد تحمل می شود و این فشار زیاد روی استخوان ها و بافت ها احساس درد، خستگی شدید و ناراحتی را برای دانش آموز در پی دارد. بنابراین او مرتب مجبور است برای تعدیل این فشار روی نیمکت جابه جا شود. در حالی که اگر به جای نیمکت های سفت و چوبی یا آهنی، از صندلی های راحت تری استفاده شود، دانش آموزان می توانند راحت تر بنشینند، بهتر به معلم توجه کنند و در نتیجه یادگیری شان افزایش یابد.
 
هر کلاس یک درس
بهتر است به جای آنکه یک کلاس درس را به گروهی از دانش آموزان اختصاص دهند و تمام درس ها را در آن کلاس تدریس کنند، هر کلاس را به یک درس اختصاص دهند و دانش آموزان در زنگ های مختلف بین این کلاس ها در حرکت باشند. همان طور که گفتیم، کلاس ادبیات فارسی باید با کلاس ریاضی متفاوت باشد، چه از نوع تزئینات دیوارها و پوسترهای آموزشی چسبانده شده و چه از نوع چیدمان نیمکت ها. در هر کلاس فضای بسیار زیادی به نیمکت های دانش آموزان اختصاص دارد. اما نحوه چیدمان نیمکت ها می تواند فقط به صورت سنتی آن یعنی ردیفی نباشد. هر نوع چیدمان مزیت های خاص خود را دارد و برای درس خاصی مناسب است.
 
چیدن نیمکت ها به صورت ردیفی از ویژگی های اساسی یک کلاس معلم محور است. در این کلاس همه دانش آموزان رو به معلم نشسته اند و معلم می تواند بر همه بچه ها نظارت کرده و آنها را به خوبی کنترل کند. این نوع چیدمان برای درس هایی که معلم از تخته بسیار زیاد استفاده می کند مفید است. هرچند در این روش دانش آموزان چندان فعال نیستند و فقط معلم بشدت فعال و مشغول تفهیم مطالب درسی به دانش آموزان است. یکی دیگر از معایب این نوع چیدمان محدود کردن دانش آموزان به کار انفرادی است. در این نوع کلاس ها که «صحبت کردن با بغل دستی» به طور کل ممنوع است، معلم باید به تنهایی اشکالات درسی تمام دانش آموزان را برطرف کند و البته دانش آموزان زیادی بیشتر وقت خود را به «در انتظار کمک معلم بودن» هدر می دهند.
 
برای آنکه در کلاس هایی با این نوع چیدمان دانش آموزان فعال تر باشند معلم می تواند در زمان هایی خاص از بچه ها بخواهد که در گروه های دوتایی (با بغل دستی) یا چهارتایی (با بچه های میز جلو یا پشت) کار کنند. به عنوان مثال تمرین ها را حل کنند که در این صورت میزان اشتیاق و موفقیت دانش آموزان نیز بیشتر می شود.
 
چیدمان U شکل
برای درس هایی که پایه و اساس آنها بحث های کلاسی است، بهترین چیدمان به صورت U شکل است. در این حالت همه دانش آموزان مانند افرادی هستند که در روش چیدمان ردیفی در ردیف اول می نشستند. در این روش دانش آموزان با همدیگر و با معلم ارتباط چشمی دارند و همین مسئله موجب می شود تا بتوانند اطلاعات و ایده های خود را با سایرین به اشتراک بگذارند. اگر تعداد دانش آموزان زیاد باشد و چیدمان به شکل U شکل امکان پذیر نباشد می توان صندلی ها را به شکل چندین نیم دایره یا دایره چید، البته بهتر است در روزهای مختلف بچه ها در دایره های متفاوتی بنشینند تا فقط محدود به ارتباط با گروهی خاص نشوند.
 
در کلاس هایی که پایه و اساس آن کار در گروه های کوچک یا بزرگ است بهتر است به جای استفاده از نیمکت های مستطیل شکل از میزهای گرد استفاده شود و دور آن ها چهار یا پنج صندلی چید. در این روش که حس همکاری را در دانش آموزان تقویت می کند باید دانش آموزان با سطح توانایی متفاوت را در گروه ها قرار داد تا دانش آموزان قوی تر به ضعیف ترها کمک کنند تا آن ها هم درس را خوب یاد بگیرند. در این روش که از پتانسیل های دانش آموزان بیشترین استفاده را می توان کرد وظیفه «رفع اشکال» فقط به عهده معلم نیست. از طرف دیگر زمانی که دانش آموزان کارگروهی انجام می دهند شور و شوق آن ها به یادگیری بیشتر خواهد شد.
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395 ساعت: 16:39 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

آموزش ابتدایی در شکل گیری مفاهیم ریاضی

بازديد: 73

آموزش ابتدایی در شکل گیری مفاهیم ریاضی

مقدمه:
از آن جا که پیشرفت روز افزون صنعت و تکنولوژی در جهان پهناور، رو به افزایش است نیاز و ضرورت و جایگاه ریاضیات ابتدایی بیشتر احساس می گردد. آموزش ابتدایی، در شکل گیری مفاهیم ریاضی نقشی اساسی دارد. کودکان لازم التعلیم با ورود به دوره ابتدایی با مفاهیم ریاضی آشنا می گردند. حال چگونه باید این مفاهیم در اذهان کودکان نهادینه شود. به شرایط موقعیت یاددهی، یادگیری بستگی دارد. کودکان در محیط کلاس می آموزند آنچه را در اختیار دارند. معلمان و دست اندرکاران نظام آموزشی باید مفاهیم ریاضی را ملکه ذهن کودکان سازند. 
برنامه ریزی، تغییر کتب ریاضی، تغییر روش ها و متد تدریس از مهم ترین ارکان تدریس و نهادینه ساختن، مفاهیم ریاضی در دوره ابتدایی هستند که در این مقاله به آن ها می پردازیم.
 
اهداف آموزش ریاضی در دوره ابتدایی
۱) ایجاد توانایی برای انجام محاسبات عددی در زندگی روزمره
۲) پرورش نظم فکری و درست اندیشیدن از طریق آموزش بکار بردن صحیح دانسته ها برای به دست آوردن نتیجه ها
۳) ایجاد توانایی در انجام دادن محاسبات ذهنی و حدس و تخمین زدن کمیت ها در حدود نیازهای زندگی روزمره
۴) آموزش ریاضیات مورد نیاز در رابطه با سایر دروس دوره ابتدایی
۵) ایجاد توانایی در برآورد راه حل مسائل و حدس جواب آن ها
۶) ایجاد توانایی درک محتوای ریاضی مسائل به قالب ریاضی در آوردن و حل آن ها
 
نقش آموزش ابتدایی در شکل گیری مفاهیم ریاضی
مفهوم آموزش ابتدایی
اولین دوره آموزش و تربیت برای هر انسانی به طور رسمی، آموزش ابتدایی است. بعد از آموزش هایی که فرد در محیط خانواده فرا می گیرد، آموزش های رسمی به عنوان آموزش دوره عمومی شروع می شود. کودکان از سن ۵ سالگی وارد عرصه تعلیم و تربیت رسمی می شوند و پس از طی ۶ سال آموزش و تربیت به دوره بعدی یعنی راهنمایی تحصیلی وارد می شوند. کودکان لازم التعلیم هر کشور با کشور دیگری در ورود به مدارس ابتدایی تفاوت دارند. کشورهایی که فقر فرهنگی دارند، معمولاً بسیاری از کودکان لازم التعلیم آن ها از تحصیل و آموزش محروم می شوند. دوره ابتدایی با توجه به حرکت جدیدی که در زمینه توسعه برنامه علوم ریاضی در قرن اخیر ایجاد شده است به آموزش ابتدایی اهمیت زیادی قائل شده اند. قدرت یادگیری دانش آموزان دوره ابتدایی بیش از میزانی است، که در برنامه های درسی استاندارد مدارس منظور شده است.
 
آموزش های دروس مختلف، در دوره ابتدایی کودکان را با جهان و پدیده های آن آشنا می سازند. آموزش ریاضی در دوره ابتدایی یکی از این دروس است. آموزش سنتی ریاضی ابتدایی جواب گوی نیازهای دانش آموزان امروز نخواهد بود. تغییر و دگرگونی در برنامه های دوره ابتدایی و کتب ریاضی و همچنین تغییر اساسی روش های تدریس در دوره ابتدایی نقش به سزایی در آموزش و فراگیری مفاهیم ریاضی دارد. هر چند برنامه ها و کتب درسی ریاضی در ابتدایی تغییر یافت ولی نتایج آموزش ها چندان مطلوب نشد. در طرح کلیات نظام آموزش و پرورش جمهوری ایران شیوه آموزش ریاضی به دو روش فعال و غیرفعال تدوین شده است که صفت فعال متوجه تلاش یاد گیرنده در یادگیری است.
 
نظر دانشمندان درباره آموزش ابتدایی(مبانی نظری)
پیاژه، شناخت شناس معروف سوئیسی، تئوری خاصی از فرآیند دانستن آدمی به دست داده است که با تئوری های دیگر گذشته در تعلیم و تربیت به صورت ریشه ای مغایرت دارد. به نظر پیاژه ما هرگز نمی توانیم واقعیت را آن طور که هست در ذهن خود تصویر کنیم یا واقعیت های خارج از عالم ذهن را به همان ترتیب که هست وارد ذهن کنیم بلکه واقعیت نوعی بازسازی شده از محیط هر شخص است و هرگز واقعیت های یاد گرفته شده عیناً نسخه برگردان آن ها در خارج از ذهن نیست. 
به نظر این دانشمند هر کودک در جریان رشد خود، واقعیت ها را برای خود، بازسازی می کند. و به تدریج نتیجه این بازسازی ها به واقعیت هایی که در ذهن بزرگسالان است نزدیک می شود. می توان گفت هر معلم باید محتوای مطالب آموزشی را با فعالیت های ذهنی کودک منطبق سازد و کودک در امر یادگیری به ویژه ریاضیات ابتدایی باید مستقیماً با موضوع یادگیری درگیر باشد. یعنی خود فعالیت داشته باشد به عبارت دیگر هرچه کودک در یادگیری مفاهیم ریاضی بتواند مشاهده و تجربه کند، مفاهیم ریاضی در ذهن او روشن تر و صریح تر بازسازی خواهد شد. از طرفی هر دانش آموز ضمن فعالیت های خود با سایر همکلاسی هایش در حال عمل و عکس العمل می باشد.
 
یادآور می شویم که پیاژه از نظر رشد برای تفکر کودک مراحلی را به تحقیق یافته است. معلم ریاضی ابتدایی، زمان مناسب را برای آموزش هر مطلب ریاضی در مدارس ابتدایی باید انتخاب کند. تدریس ریاضی با رشد عقلی یادگیرنده مناسبت پیدا می کند و در این صورت فشار غیر ضروری بر کودکی که هنوز آمادگی لازم برای آموختن مطلبی ندارد وارد نمی گردد و همچنین در آموزش مطالب ریاضی نیز تاخیر بی مورد مجاز شمرده نمی شود.»
 
چگونگی حل مسائل و درک مفاهیم ریاضی در دوره ابتدایی
از کلاس دوم ابتدایی که دانش آموزان با مساله روبه رو می شوند و شروع به حل مسائل ساده ای می نمایند، باید نکات مهمی را که برای حل مساله لازم است به آنان آموخت و مراقبت کرد که در حل مسائل این نکات را رعایت نمایند تا به تدریج ملکه ذهن آنان گردد.
این نکات عبارتند از:
قبل از شروع به حل مساله باید دانش آموز مشخص نماید که در مساله چه اطلاعاتی به او داده شده است و چه چیز از او خواسته اند. به عبارت دیگر باید تعیین نماید که داده های مساله چیست و از او چه جوابی خواسته اند؟ همکاران محترم می توانند به طریق مختلف دانش آموزان را به این کار عادت دهند.
 
دانش آموز باید قبل از حل مساله با هر عملیات ریاضی دیگر، جواب آن را تخمین بزند. این امر باعث می شود که اگر دانش آموزی در انجام عملیات خود اشتباه کرد، متوجه آن شود و اشتباه خود را برطرف نماید. مثلاً دانش آموز باید بتواند پیش بینی کند که حاصل جمع دو عدد ۲۷ و ۱۹ عددی است بزرگتر از ۴۰ و کوچکتر از ۵۰ بنابراین، اگر حاصل جمع را ۳۸ تا ۶۸ به دست آورد، می داند که اشتباه کرده است و یا حاصل ضرب دو عدد ۳۴*۵۷ از ۱۵۰۰ بزرگتر و از ۲۴۰۰ کوچکتر است و یا دقیق تر بگوییم، عددی است در حدود ۲۰۰۰ بنابراین اگر حاصلضرب را عدد ۲۹۳۸ تا ۱۱۳۸ به دست آورد، متوجه خواهد شد که اشتباه کرده است. به عنوان مثال می پردازیم به حل مساله شماره یک صفحه ۱۴ ریاضی چهارم دبستان صورت مساله از این قرار است آمار دانش آموزان یک دبستان در باختران که از نمایشگاهی که به مناسبت دهه فجر برپا شده بود بازدید کردند، چنین است، کلاس اول ۳۸ نفر، کلاس دوم ۳۷ نفر، کلاس سوم ۳۵ نفر. کلاس چهارم ۳۲ نفر، کلاس پنجم ۳۶ نفر تعداد دانش آموزان این دبستان که از نمایشگاه دیدن کرده اند چند نفر است؟ چون تعداد دانش آموزان هریک از پنج کلاس، از ۳۰ نفر بیشتر و از ۴۰ نفر کمتر است باید دانش آموز بتواند پیش بینی کند که مساله از ۱۵۰ نفر بیشتر و از ۲۰۰ نفر کمتر است.
 
منطقی بودن جواب مساله:
دانش آموز باید یاد بگیرد و دقت نماید که جوابی را که برای مساله به دست می آورد، منطقی و قابل قبول باشد و با آنچه در اطراف او وجود دارد، تطبیق کند. مثلاً تعداد درختان یک باغ، تعداد دانش آموزان یک مدرسه و تعداد خانه هایی که در یک محله ساخته شده اند. نظایر آن ها همیشه اعدادی صحیح است و جواب های کسری برای چنین مساله هایی غیرمنطقی است. همچنین بلندی قد یک انسان، وزنه ای که یک دانش آموز می تواند بلند کند، تعداد مسافرین یک اتوبوس مسافربری، تعداد دانش آموزان یک کلاس حدودی دارند که بیش از آن منطقی نیست. بنابراین، اگر دانش آموزی در حل مساله ای تعداد مسافرین یک اتوبوس معمولی را ۱۵۴ نفر یا وزنه ای که یک دانش آموز کلاس چهارم بلند می کند که این اعداد و ارقام غیرمنطقی است و مسلماً در حل مساله اشتباه کرده است.
 
یکی از استادان بسیار خوب دانشگاه تعریف می کرد که دانشجویی در یکی از رشته های علمی در حل مساله ای دمای سیمی را چند میلیون درجه سانتی گراد به دست آورده بود و هیچ دقت نکرده بود که در دمای بیش از پنج هزار درجه، تمام فلزات ذوب می شوند و دیگر سیمی وجود ندارد که دمای آن به ده هزار درجه برسد تا چه رسد به چند میلیون درجه.
 
حال برمی گردیم به حل مساله فوق الذکر:
یکی از مسائل خوبی که در کتاب های ریاضی ابتدایی آمده است همین مساله شماره ۷ صفحه ۷۳ ریاضی چهارم دبستان و مسائل نظیر آن است. صورت مساله چنین است «می خواهیم برای ۵۲ دانش آموز در اردوگاه چادر بزنیم حداقل چند چادرنشین شش نفره لازم است تا کسی بدون چادر نماند» این گونه مسائل هم جنبه کاربردی دارند و در زندگی روزانه زیاد اتفاق می افتند و هم دانش آموز یاد می گیرد که به مطالبی که در بالا تذکر داده شده توجه نماید برای حل این مساله می توان با مثال های محسوس مطلب را برای دانش آموزان روشن کرد. مثلاً می توان عملاً به دانش آموزان نشان داد که اگر در کلاس ۳۸ دانش آموز باشد و سه دانش آموز روی یک نیمکت بنشینند، حداقل چند نیمکت لازم است تا همه دانش آموزان محلی برای نشستن داشته باشند. در این مثال دانش آموزان متوجه می شوند که ۳۶ نفر روی ۱۲ نیمکت می نشینند و ۲ نفر دیگر نیمکت ندارند. بنابراین، باید برای آن دو نفر نیز یک نیمکت در نظر گرفت. پس جمعاً ۱۳= ۱+۱۲ نیمکت لازم است. به این ترتیب، دانش آموزان به مفهوم مساله پی خواهند برد و مساله مورد بحث نیز به همین ترتیب حل می شود.
 
برای ۴۸ نفر ۸ چادر لازم است و برای ۴ نفر دیگر که بدون چادر مانده اند باید یک چادر در نظر گرفت. چون فرض مساله این است که چادرها شش نفره است و کسی هم نباید بدون چادر بماند. بنابراین ۹= ۱+۸ چادر لازم است. به نظر می رسد اشکال از اینجا به وجود می آید که ما دانش آموزان را عادت داده ایم به اینکه هر عددی در حل مساله به کار می برند یا باید در صورت مساله آمده باشد و یا در ضمن عملیات به دست آید. در اینجا عدد یک که باید با عدد ۸ جمع شود، هیچ کدام از دو حالت فوق را ندارند و در موقع نوشتن حل مساله برای آن چه توضیحی باید داد. اگر توجه نماییم که یکی از هدف های اصلی تدریس ریاضی عادت دادن دانش آموزان به تفکر صحیح و منطقی است، این مشکل دیگر وجود نخواهد داشت. به این ترتیب، همان طور که تذکر داده شد دانش آموز پس از انجام عمل تقسیم توضیح می دهد که برای ۴۸ نفر ۸ چادر لازم است و برای ۴ نفر باقیمانده نیز یک چادر دیگر. و سپس می نویسد: ۹=۱+۸ حداقل ۹ چادر لازم است تا هیچ کس بدون چادر نماند.
 
در طول تاریخ آموزش و پرورش حل مساله یکی از هدف های مهم آموزشی معلمان به شمار می آمده از برکت پیشرفت های روانشناسی علمی معاصر بر اهمیت موضوع افزوده شده است. جان دیوئی، جروم برونر، ژان پیاژه، ولئو ویگوتسکی از جمله کسانی هستند که بر نقش فعالیت یادگیرنده در جریان حل مساله بر دانش اندوزی تأکید داشته اند بنا به گفته کیلپا تریک، یادگیری در آموزشگاه باید هدفمند باشد نه التزاعی و یادگیری هدفمند از راه وا داشتنی دانش آموزان که انجام پروژه های مورد علاقه و انتخاب خودشان بوده بهتر امکان پذیر است.
 
شکل گیری ریاضی با درگیر نمودن دانش آموز با مسأله: وقتی یادگیرنده با موقعیتی روبه رو می شود که نمی تواند با استفاده از اطلاعات و مهارت هایی که در آن لحظه در اختیار دارد به آن موقعیت سریعاً پاسخ درست بدهد یا وقتی که یادگیرنده هدفی دارد و هنوز راه رسیدن به آن را نیافته است، می گوییم با یک مساله رو به رو است. حل مسأله صرفاً دانستن اطلاعات، مفاهیم یا اصول و کنار هم قرار دادن آن ها نیست، بلکه یادگیرنده باید راه های تازه ترکیب دانش های قبلی به ویژه اعداد یا اصول قبلاً آموخته شده را که به حل مسائل منجر می شوند کشف کند. اگر چنین وضعیتی صورت گرفت مفاهیم در ذهن شکل می گیرد.
 
موارد زیر به درک مفاهیم ریاضی کمک می کند
- لازم است تست های استاندارد در زمینه های سنجش توانایی ذهنی کودکان تهیه شود و معلمان قبل از تدریس بتوانند توانایی هر دانش آموز را در یادگیری مطالب ریاضی مانند مجموعه ها، عددها، زمان، سرعت و... ارزیابی کرده و به دقت معین کنند.
 
- دروس ریاضی براساس توانایی های مختلف ذهن کودک که در مراحل رشد فکری او ظهور می کند و تقویت می گردد برنامه ریزی شوند.
 
- معلمان کلاس های مختلف مدارس ابتدایی با توجه به انتخاب روش های درسی طوری عمل کنند که روش انتخابی در تدریس با رشد فکری کودکان برابر تحقیقات پیاژه مناسبت داشته باشد. مثلاً در مدارس ابتدایی که اغلب کودکان در مرحله رشد تفکر عملی هستند باید دانش آموزان با راهنمایی معلمان خود از اشیا و وسایل عینی بیشتر استفاده کنند. روش فعال به صورت روش آموزش گروهی و همچنین روش آموزش انفرادی در کلاس درس ریاضی به کار برده می شود.
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395 ساعت: 16:38 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

هوش های چندگانه: هوش حرکتی

بازديد: 227

هوش های چندگانه: هوش حرکتی

\"\"
هوش بدنی-حرکتی
حتما تا کنون با کسانی برخورد داشته اید که از پس هر کار فنی بر می آیند از باز و بسته کردن دستگاه ها و ماشین ها تا نجاری و بنایی و ورزش. شاید ندانید که این استعداد در کارهای فنی در واقع ناشی از جنبه ای از هوش به نام هوش بدنی است. هوش بدنی توانایی و آمادگی فرد در انجام کارهایی که مستلزم حرکت بدن، استفاده از عضلات و به خصوص کارهایی است که به مهارت دست نیاز دارد. افرادی که هوش بدنی بالایی دارند، عاشق کارهایی هستند که بدن و به خصوص دست آنها را درگیر می کند مثلا کارهای فنی و مکانیکی، صنایع دستی و هنرهای ظریف. در گذشته خانم ها اکثرا مشغول هنرهای ظریف مثل گلدوزی و بافتنی وحصیربافی بودند و چون این یک رسم معمول زنانه بود همه باید آن را یاد می گرفتند، امروزه که زنان به اموری غیر از کارهای سنتی پیشین وارد شده اند، گاهی مادربزرگ ها گله می کنند که چرا نوه های دخترشان دیگر به اموری مثل گلدوزی و خیاطی علاقمند نیستند و یا حتی دست و پا چلفتی هستند. اتفاقا یک دلیل این قضایا همین پرورش هوش بدنی است یعنی کسانی در کارهای فنی و صنایع دستی و هنرهای ظریف موفق می شوند که از هوش بدنی بالایی برخوردار باشند.
 
گذشته از این، هوش بدنی تنها شامل کارهای دستی نمی شود بلکه این افراد نسبت به توانایی های بدنی خود شناخت کاملی دارند انجام حرکات ورزشی، رقص و حتی بازیگری برایشان ساده تر از دیگران است. این افراد می توانند با بدنشان حرکات ظریف و هنری نشان دهند، قادرند حرکات دیگران را به خوبی تقلید کنند. در ورزش می درخشند و از کارهای فکری که مستلزم یک جا نشینی و سکون است بیزارند.
 
هوش بدنی و سبک یادگیری
ممکن است کسانی را دیده باشید که در سر کلاس یا موقوع یادگیری یک مطلب جدی، مدام به اصطلاح \"وول\" می خورند و نمی توانند ثابت و ساکن بنشینند و بر مطالب درسی متمرکز شوند. اتفاقا جالب است بدانید که این افراد از کسانی هستند که هوش بدنی بالایی دارند لذا برای یادگیری نیازمند حرکت ولو جزئی هستند. این افراد موقع مطالعه یا فکر کردن راه می روند، قدم می زنند، مسائل را گاهی روی رکاب زدن بر دوچرخه حل می کنند، کلاس درسی که آرام و ساکن باشد برای این افراد بازدهی یادگیری بالایی ندارد. بالعکس کلاس درسی که حرکت در آن آزاد باشد و دانش آموزان بتوانند آزادانه در کلاس حرکت کنند، اشیاء را جابه جا کنند یا حرکات بدنی حتی کوچکی مثل مرتب کردن کارت ها یا پر کردن جدول پای تخته را انجام دهند بار یادگیری را برای انسان هایی با هوش بدنی بالا افزایش می دهد.
 
راهکارهای آموزشی برای پرورش هوش بدنی
- از بچه ها نخواهید همگی آرام و بی حرکت و مجسمه وار به شما و تخته سیاه زل بزنند و به درس گوش کنند
- حرکت های متین و کنترل شده را در کلاس آزاد بگذارید ( مثلا اگر کسی می خواهد به طرف میز دوستش حرکت کند و سوالی از او بپرسد، باید اجازه اش را داشته باشد).
- فعالیت های  آموزشی پر جنب و جوش را برای شادی و نیز پرورش هوش بدنی بچه ها در برنامه کلاس بگنجانید
- جدولی یا نموداری پای تخته بکشید و از بچه های بخواهید پای تخته بیایند و جاهای خالی را پر کنند
- چند نمونه کارت یا شکل های رنگی بین بچه ها توزیع کنید که آنها را مرتب کنند
- کارهای گروهی را به کلاس اضافه کنید
- یک نمایشنامه کوچک یا نقش بازی کردن ساده را به برنامه کلاس خود بیفزائید
- از مدل ها و وسایل کمک آموزشی برای تدریس خود استفاده کنید و بگذارید بچه ها آنها را لمس و دستکاری کنند و تجربه به دست بیاورند
- آزمایش های ساده و مرتبط با موضوع درس را در برنامه درسی دانش آموزان بگنجانید
- ورزش و فعالیت های بدنی دانش آموزان را جدی بگیرید
 
شغل های مناسب افراد با هوش بدنی بالا
مکانیک
تعمیرکار
مهندس
بازیگر
رقصنده
ورزشکار
آرایشگر
هنرمند
صنعتگر
...
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395 ساعت: 16:38 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

هوش ها و آدم ها

بازديد: 151

هوش ها و آدم ها

چه کسانی با هوشند؟ آنها که در شغل شان موفق هستند؟ آنها که محقق و دانشمند و نابغه اند؟ نظریه های جدید روان شناسی می گوید همه اینها به علاوه خیلی های دیگر! آنها می گویند ورزشکارها، هنرمندها، تراشکارها و هر شغل دیگری که به ذهن تان می رسد آدم های باهوشی هستند.

آنها می گویند تست های سنتی روان شناسی که بهره هوشی (IQ) را می سنجند فقط توانایی های منطقی ـ ریاضی، زبان شناختی و تا حدی عملی ما را می سنجند. در صورتی که بسیاری از توانایی های دیگر در آدمیزاد وجود دارد که به معنای واقعی نشان دهنده هوش است. یعنی می توانند برای سازگار شدن با موقعیت های جدید به کار ما بیایند اما کاملا فراموش شده اند.

بر همین اساس نظریه پرداز جدیدی به نام گاردنر می گوید هوش های متنوع تری در آدمیزاد وجود دارد. او هفت نوع هوش در آدمیزاد شناسایی کرده است: زبان شناختی، تصویری، موسیقایی، بدنی، منطقی، میان فردی و درون فردی.

گاردنر می گوید اگر ما بتوانیم رشته تحصیلی و شغل مان را بر اساس نوع هوش مان انتخاب کنیم، رضایت بیشتری از زندگی مان خواهیم داشت. در این مطلب می خواهیم بگوییم که چطور می شود نوع هوش مان را تشخیص دهیم و بر اساس آن، چه رشته های تحصیلی و شغلی را انتخاب کنیم.

هوش زبان شناختی
هر نوع توانایی ذهنی که به کلمه ها ربط داشته باشد، نشان دهنده هوش زبان شناختی است. با این حساب کسانی که اطلاعات عمومی زیادی دارند، می توانند با کلمه ها بازی کنند، شعر می گویند و داستان می نویسند هوش زبان شناختی بالایی دارند.

نشانه ها:

۱ـ کتاب ها برایش خیلی مهم است.

۲ـ می توانند قبل از خواندن، صحبت کردن یا نوشتن، کلمات را در ذهن شان بشنوند.

۳ ـ کلمات را وقتی از رادیو می شنوند بیشتر درک می کنند تا وقتی که تلویزیون تماشا می کنند.

۴ـ از سرگرم کردن خود و دیگران با لغاتی که تلفظ سخت یا بی معنی دارند لذت می برند.

۵ـ موقع رانندگی بیشتر از توجه کردن به مناظر، خواندن نوشته های بیلبوردها برایشان جذاب است.

۶ ـ موقع حرف زدن بیشتر از چیزهایی که شنیده یا خوانده اند استفاده می کنند.

چه شغل هایی به دردشان می خورد؟ کتابدار، مسئول بایگانی، متصدی (موزه، کتابخانه، نمایشگاه و...)، ناشر، مترجم، نویسنده یا گوینده رادیو و تلویزیون، روزنامه نگار، وکیل، منشی و معلم زبان فارسی یا انگلیسی.

هوش منطقی ـ ریاضی
کسانی که توانایی انجام محاسبات ریاضی شان قوی است، استدلال های منطقی را خوب می فهمند و البته خوب هم استدلال می کنند، بهره بالایی از هوش منطقی ـ ریاضی دارند. معمولا در مدارس ما به این نوع هوش خیلی بها داده می شود.

نشانه ها:

۱ـ به راحتی می توانند حساب و کتاب هایشان را ذهنی انجام دهند.

۲ـ هنوز از بازی های علمی یا حل مسائل بغرنج فکری که احتیاج به تفکر منطقی دارند لذت می برند.
 
۳ـ الگوها، ترتیب یا تسلسل منطقی رویدادها را دنبال می کنند.

۴ـ معتقدند تقریبا هر مطلبی یک توضیح عقلانی دارد.

۵ـ دوست دارند نقص های روشنی را که در گفتار و رفتار مردم و محیط زندگی و محل کار آنها پیدا می شود، پیدا کنند.

چه شغل هایی به دردشان می خورد؟ حسابرس، حسابدار، مامور خرید، کارگزار بیمه، ریاضیدان، محقق، متخصص آمار، کارشناس سیستم های رایانه ای، کارشناس مالی، کارشناس فنی، دفتردار، معلم و استاد علوم پایه و تجربی.

هوش جسمی ـ حرکتی
ورزشکارها یک گروه بزرگ از هوشمندان بدنی حرکتی را تشکیل می دهند. البته غیر از این گروه کسان دیگری هم هستند که با مهارت های حرکتی شان می توانند پول در بیاورند.

نشانه ها:

۱ـ حداقل یک رشته ورزشی را به صورت حرفه ای پیگیری می کنند.

۲ـ برایشان مشکل است که یک مدت طولانی بدون تحرک بنشینند.

۳ـ بهترین ایده ها وقتی به ذهن شان می رسد که مدت طولانی قدم می زنند یا می دوند یا یک فعالیت جسمی دیگر انجام می دهند.

۴ـ دوست دارند اوقات فراغت شان را در طبیعت بگذرانند.

۵ـ هنگام صحبت کردن با دیگران خیلی زیاد از حرکات دست یا شکل های دیگر زبان بدن استفاده می کنند.

۶ـ برای این که بیشتر در مورد چیزی بدانند باید آن را لمس کنند.

۷ـ خودشان را آدم های منظم و آراسته ای می دانند. ۸ـ برای آموختن یک مهارت جدید به جای مطالعه کردن باید آن را عملی انجام دهند.

چه شغل هایی به دردشان می خورد؟ فیزیوتراپیست، فعال در صنعت توریسم، بازیگر، مانکن، کشاورز، مکانیک، نجار، صنعتگر، معلم تربیت بدنی، کارگر کارخانه، ورزشکار حرفه ای، محیط بان و جواهرساز.

هوش فضایی
هرچه کسانی که از نظر کلامی با هوش هستند در ذهن شان کلمه دارند، آدم های با هوش فضایی در ذهن شان تصویر دارند. آنها از هر چیزی می توانند یک تصویر در ذهن شان بسازند.

یعنی مثلا اگر شما بگویید عدالت در ذهن آنها ترازو می آید. البته این نصف ماجراست. آنها می توانند این تصویرها را خلق کنند. یعنی این که یک چیز ملموس به عنوان فرآورده هوش تصویری شان به شما
تحویل دهند.

نشانه ها:

۱ـ وقتی چشمان شان را می بندند تصاویر تجسمی روشنی را می بینند.

۲ـ نسبت به رنگ ها حساس هستند.

۳ـ گاهی با یک دوربین عکاسی یا فیلمبرداری آنچه را در اطراف می بینند، ضبط می کنند.

۴ـ از حل پازل ها، مازها و سایر معماهای بصری لذت می برند.

۵ـ خواب هایی که می بینند کاملا واضح است.

۶ـ معمولا می توانند در نواحی ناشناخته مسیر را درست پیدا کنند.

۷ـ به راحتی می توانند تصور کنند اگر یک شیء را از یک دورنمای مستقیم از بالا نگاه کنند آن را چگونه خواهند دید.

۸ ـ ترجیح می دهند نوشته هایی را بخوانند که تصویرهای زیادی دارند.

چه شغل هایی به دردشان می خورند؟ مهندس، معمار، نقشه کش شهری، گرافیست، دکوراتور داخلی، عکاس، معلم هنر، مخترع، خلبان، کارشناس آثار هنری و مجسمه ساز.

هوش موسیقایی
وقتی می گویید تقریبا هیچ تفاوتی بین ریتم، زیر و بم، تن صدا و نغمه ها درک نمی کنید مطمئن باشید هوش موسیقایی پایینی دارید، اما اگر می توانید صدای سنتور را از بین ملغمه ای از سازها تشخیص دهید و می فهمید یک نفر دارد فالش می خواند، احتمالا هوش موسیقایی بالایی دارید. توانایی های موسیقایی را اولین بار گاردنر به عنوان یک هوش مطرح کرد.

نشانه ها:

۱ـ صدای آوازشان دلنشین است.

۲ـ وقتی که یک نت موسیقی اشتباه نواخته می شود می توانند تشخیص دهند.

۳ـ یک ساز می نوازند.

۴ـ زندگی بدون موسیقی برایشان بی ارزش است.

۵ـ اگر یک آلبوم موسیقی را یک یا دو بار گوش کنند می توانند آن را درست بخوانند.

چه شغل هایی به دردشان می خورد؟ نوازنده، سازنده و فروشنده آلات موسیقی، آهنگساز، خواننده، معلم موسیقی و منتقد موسیقی.

هوش میان فردی
آدم هایی که می توانند خیلی خوب و زود با افراد دیگر رابطه برقرار کنند، بخوبی احساسات آنها را تشخیص دهند و درک کنند و البته خوب آنها را مدیریت و رهبری کنند از هوش میان فردی برخوردارند.
 
نشانه ها:

۱ـ از آن آدم هایی هستند که دیگران برای مشاوره یا توصیه گرفتن به آنها مراجعه می کنند.

۲ـ ورزش های گروهی را به ورزش های فردی ترجیح می دهند.

۳ـ وقتی با مشکلی مواجه می شوند به جای حل آن ترجیح می دهند از فرد دیگری کمک بگیرند.

۴ـ تلاش برای تعلیم دادن یک فرد یا گروه برایشان لذتبخش است و می دانند این کار را چطور باید انجام دهند.

۵ـ خودشان را یک مدیر خوب می دانند.

۶ ـ در میان جمع، احساس آرامش و آسودگی می کنند.

چه شغل هایی به دردشان می خورد؟ سرپرست، مدیر، کارمند اداری، داور، جامعه شناس، مردم شناس، مشاور، روان شناس، پرستار، مسئول روابط عمومی، فروشنده، مسئول آژانس مسافرتی و مدیر روابط عمومی.

هوش درون فردی
کسانی که خیلی خوب درون خودشان را می کاوند و از این درونکاوی برای هدف های زندگی شان استفاده می کنند، هوش درون فردی بالایی دارند.

این نوع آدم ها بسیار مستقل و فردیت یافته اند. آنها همه زوایای تاریک وخود، عیب ها و توانایی هایشان را می شناسند.

نشانه ها:

۱ـ همیشه اوقات تنهایی شان را به فکر کردن به مسائل مهم زندگی می گذرانند.

۲ـ عقایدی دارند که آنها را از جمع مجزا می کند.

۳ـ سرگرمی یا علاقه های ویژه ای دارند که برایشان اهمیت زیادی دارد.

۴ـ اهداف مهمی در زندگی دارند که همیشه به آنها فکر می کنند.

۵ـ دیدگاه واقع بینانه ای نسبت به نقاط ضعف و قوت خودشان دارند.

۶ـ خودشان را فردی با اراده یا از لحاظ فکری مستقل می دانند.

۷ ـ دفترچه خاطرات یا یادداشت روزانه شخصی دارند.

چه شغل هایی به دردشان می خورد؟ روان شناس، مشاور، عالم الهیات، برنامه ریز و کارآفرین.
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395 ساعت: 16:36 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

گفتگو: مصاحبه با استاد محمد هاشم رستمی

بازديد: 293

گفتگو: مصاحبه با استاد محمد هاشم رستمی

محمد هاشم رستمی

مقدمه:
هنگامی که به پشت سر خود نظری می اندازیم و تاریخ پرفراز و نشیب ریاضیات را بررسی می کنیم، خود را در برابر اقیانوسی از دانش بشری می یابیم که گردآوری و تدوین عمده ترین دستاوردهای آن، برترین اراده ها را به مبارزه ای نابرابر فرا می خواند. اما محمدهاشم رستمی از دبیران با سابقه آموزش و پرورش این کار سترگ را به انجام رسانده است و طی بیش از چهل سال تحقیق دایره المعارف جامعی برای هندسه تهیه کرده است.
 
این دایره المعارف بالغ بر۲۰ جلد خواهد بود که تاکنون ۱5 جلد آن به چاپ رسیده است. وی در این کتاب عمده ترین و برجسته ترین مفاهیم، قضیه ها، مسئله ها و تعریف ها را همراه با گوشه هایی از تاریخ هندسه و سرگذشت مشاهیر این شاخه تدوین کرده است تا علاقه مندان به این شاخه از ریاضی با دسترسی به تمام مطالب مربوط به هر مبحث و حل و بررسی آنها به احاطه کامل بر آن مبحث دست یابند و احیاناً خود قضیه ها و مسئله ها را تعمیم دهندو قضیه جدیدی را کشف یا مساله نویی را حل کنند.
 
آقای رستمی، در ابتدا مختصری از خودتان بگویید.
در سال ۱۳۱۸ در طبس متولد شدم. دیپلم ریاضی را در سال ۱۳۳۸ از دبیرستان ابومسلم مشهد و لیسانس ریاضی را در سال ۱۳۴۱ از دانشسرای عالی تهران(دانشگاه تربیت معلم فعلی) دریافت کردم. از سال ۱۳۴۱ به تدریس ریاضیات در دبیرستان ها، دانشسرای مقدماتی، مراکز تربیت معلم و دانشگاه پرداختم. از سال ۱۳۵۰ عضو شورای برنامه ریزی و تألیف کتب درسی (شاخه نظری) وزارت آموزش و پرورش هستم و در برنامه ریزی و تألیف چند کتاب درسی ریاضی در مقطع های دبستان و دبیرستان مشارکت داشتم که این فعالیت تاکنون ادامه دارد.
 
چند سال عضو شورای ریاضی دفتر آموزش ضمن خدمت بوده ام که طرح آموزش مستمر دبیران ریاضی را با همکاری استادان دانشگاه و مراکز تربیت معلم و کارشناسان دفتر برنامه ریزی تهیه کردیم و در چهارمین کنفرانس آموزش ریاضی ایران ارائه دادیم. عضو گروه ریاضی انتشارات مدرسه، عضو هیأت تحریریه مجله ریاضی برهان، عضو انجمن ریاضی و عضو شورای برنامه ریزی دفتر تألیف رشته های فنی و حرفه ای وزارت آموزش و پرورش هستم.
 
تاکنون چند عنوان کتاب تألیف کردید؟
تاکنون 50 جلد کتاب تألیف کرده ام که 15 جلد آن با همکاری دیگر استادان ریاضی است. پنج جلد از این کتاب ها درسی است و حدود 35 جلد دیگر را به تنهایی تألیف کرده ام. 15 جلد از این کتاب به مجموعه دایره المعارف هندسه تعلق دارد که در صورت کامل شدن به بیست جلد می رسد. از این مجموعه 20 جلدی تاکنون 15 جلد چاپ شده است، ۳ جلد در دست چاپ و ۳ جلد دیگر در دست آماده سازی است. در شماره های مختلف مجله برهان مقالات متعددی برای  دانش آموزان و معلمان عرضه کرده ام.
 
ویژگی دایره المعارف هندسه شما چیست؟
دایره المعارف هندسه مجموعه کاملی از قضیه ها، مسئله ها و تاریخ هندسه است که برای تألیف آن از حدود چهل  و دو سال پیش به کار مشغول بودم. برای این کار به جمع آوری کتاب های هندسه موجود در ایران و سایر کشورها و زبان مختلف اقدام کردم. این دایره المعارف شامل مباحث و موضوعات زیر است:
-- ویژگی های توصیفی شکل های هندسی در هندسه مسطحه،
-- رابطه های متری در هندسه مسطحه،
-- تبدیل های هندسی،
-- مکان های هندسی،
-- ترسیم های هندسی،
-- هندسه فضایی،
-- هندسه تحلیلی،
-- مقطع های مخروطی (دایره، بیضی، هذولی و سهمی) و
-- هندسه های نااقلیدسی.
 
 هر یک از عنوان های یاد شده، با توجه به حجم مطالب، یک یا چند جلد از دایره المعارف را به خود اختصاص داده است. به عنوان مثال رابطه های متری در هندسه مسطحه شامل ۵ جلد و هندسه فضایی شامل ۴ جلد است. مطالب متنوعی در این مجموعه وجود دارد. از جمله تمام مسائل المپیادهای ریاضی کشورهای مختلف جهان به علاوه مسائل المپیادهای بین المللی ریاضی در این مجموعه وجود دارد. به عبارت دیگر این مجموعه دایره المعارف مساله های المپیادهای ریاضی جهان  نیز است. علاوه بر این عمده مسائل تاریخی هندسه در این مجموعه وجود دارد که هرکدام در مبحث مربوط به خود ذکر شده است که با تاریخچه آن مسئله یا آن مفهوم هندسی همراه است. برای مثال هنگامی که از قضیه تالس در جلد سوم این مجموعه نام بردیم، شرح حال تالس، فعالیت ها، دستاوردها و تألیفات وی را هم ذکر کردیم، مخصوصاً آن تألیفاتی که به دست ما رسیده است. در مورد سایر قضایا همانند قضیه فیثاغورس و قضیه ارشمیدس هم به این گونه عمل شد. یعنی تاریخ ریاضیات هم در این مجموعه مطرح شده است. این کار نیز به دو دلیل صورت گرفته است: اولاً باعث افزایش آگاهی خواننده در مورد تاریخ هندسه و ریاضیات می شود، دوماً سرچشمه این مسائل و قضایا برای خواننده روشن می شود. از دیگر ویژگی های این کتاب آن است که هر جلد مستقل از سایر جلدهای مجموعه است. یعنی وابسته به جلدهای قبل و بعد از خود نیست و بنابراین استفاده از آن برای خوانندگان آسان است.
 
مخاطب های این دایره المعارف چه کسانی هستند؟
چون این دایره المعارف شامل عمده مطالب هندسه موجود در کتاب های هندسه ایران و دیگر کشورهای جهان است، لذا مخاطب های این کتاب دانش آموزان، داوطلبان المپیادهای ریاضی، دانشجویان مراکز تربیت معلم، دانشجویان رشته ریاضی دانشگاه ها، دبیران ریاضی و هر فرد علاقه مند به هندسه است.
 
انگیزه شما از تألیف چنین مجموعه ای چه بود؟
با توجه به آن که بیش از چهل سال به شغل معلمی اشتغال داشتم، به کمبود کتاب های جامع و کاملی در زمینه هندسه آگاهی داشتم به همین دلیل تصمیم گرفتم که دایره المعارف نسبتاً جامع و کاملی تدوین کنم تا دسترسی به مطالب و مفاهیم هندسه برای دبیران و دانش آموزان آسان تر باشد.
 
روند تدوین این دایره المعارف به چه صورت بود؟
در شروع کار، کتاب های هندسه را که در ایران یا سایر کشورها چاپ و منتشر شده بود جمع آوری کردیم. همچنین مجله هایی را که در ارتباط با ریاضی و هندسه بودند گردآوری کردیم. سپس عنوان و موضوعاتی را که ذکر کردیم، از این کتاب ها و منابع استخراج و براساس موضوع تفکیک و دسته بندی شد. از منبع های متعدد غیرزبان فارسی (انگلیسی و فرانسه) هم استفاده کردیم. برای این کار ابتدا کتاب ها به زبان فارسی ترجمه شدند. در هر جلد هم مسئله های مربوط به آن موضوع مورد استفاده قرار می گرفت. اولین جلد این مجموعه در بهار 1374منتشر شد. به تدریج جلدهای بعدی هم آماده شد که تاکنون به 15 جلد رسیده است.
 
از چه تعداد عنوان کتاب به عنوان مرجع برای تدوین این دایره المعارف استفاده کردید؟
برای تدوین جلد اول از حدود 75 منبع مختلف استفاده کردم. ولی برای تألیف جلد  ‍‍15 (آخرین جلد چاپ شده) از حدود 125 کتاب استفاده کردم. حدود 105 عنوان کتاب فارسی( ترجمه و تالیف) و حدود  20 جلد لاتین است.
 
آیا مشابه این کتاب در سایر کشورها هم تدوین شده است؟
تا جایی که ما ( مولف و ناشر) اطلاع داریم، چنین کاری تاکنون انجام نشده است. با مراجعه به کتابخانه ها، انتشاراتی ها، دانشگاه های ایران و خارج از کشور و نمایشگاه های بین المللی ‍رس و  جو از استادان این رشته از جمله استاد پرویز شهریاری دریافتیم که تاکنون کار جامع و کاملی در این زمینه انجام نشده است. به همین دلیل این مجموعه، دایره المعارف منحصر به فردی است که مشابه و نظیری برای آن وجود ندارد.
 
در تدوین این دایره المعارف چند نفر همکاری کردند؟
معمولاً دایره المعارف ها به صورت گروهی تنظیم و تألیف می شود که در بسیاری موارد تعداد اعضای آن به ۴۰ یا ۵۰ نفر هم می رسد. اخیراً دایره المعارفی در زمینه ریاضیات در ژاپن چاپ شده است که حدود سیصد نفر در تنظیم آن مشارکت داشتند. ولی من برای تدوین این دایره المعارف تنها بودم.
 
این مجموعه تاکنون چه بازتاب هایی داشته است؟
این کتاب تاکنون دو جایزه را به خود اختصاص داده است. در  دومین جشنواره معلمان مؤلف که در اردیبهشت ۱۳۸۱ برگزار شد،  بین کتاب های علوم ‍ایه رتبه اول را کسب کرد و تندیس و تقدیرنامه جشنواره را به دست آورد. در سومین  جشنواره آموزشی رشد در آذر 1381 نیز که توسط وزارت آموزش و پرورش برگزار می شود، بین کتاب های علوم پایه، رتبه اول را کسب کرد.
 
از دیگر کتاب های در دست تألیف خودتان صحبت کنید.
مجموعه  دیگری  در دست تهیه دارم به نام «مکان هندسی» . این کار اثر جدیدی است که شبیه دایره المعارف تنظیم شده است و مشابه آن در هیچ کتابخانه، دانشگاه یا کشوری وجود ندارد. این کتاب  حدود هفت یا هشت جلد تنظیم خواهد شد که ۲۲ موضوع مختلف را تحت پوشش قرار می دهد.  جلد اول این مجموعه در چهارمین جشنواره معلمان مولف بین کتاب های علوم ‍ایه رتبه اول را کسب کرد.
 
به نظر شما برای گسترش این گونه فعالیت ها و تدوین و تألیف مجموعه هایی مثل این دایره المعارف چه اقداماتی باید صورت گیرد؟
باید از افرادی که در این زمینه فعالیت کرده و به فرهنگ این کشور خدمت می کنند، به نحوی حمایت شود. حداقل آن که اطلاع رسانی صحیحی انجام شود تا مخاطبان دریابند که چنین کاری انجام شده است.
 
شما کتاب ریاضی پایه اول دبستان را هم تألیف کردید. ویژگی های این کتاب چیست؟
کتاب های قبلی، معمولاً کتاب های خشک و بی روحی بودند که در آنها معلم متکلم وحده بود و به همین دلیل ذوق و شوق دانش آموزان را بر نمی انگیختند. اساس کار ما در تألیف این کتاب بر روش های نوین آموزشی بود که طی آن برای ارائه هر مفهومی سه مرحله باید به اجرا درآید. مرحله مجسم، مرحله نیمه مجسم و مرحله مجرد. به عبارت دیگر برای ارائه هر مفهومی کار عملی نیز صورت می گیرد (مرحله مجسم). بعد معلم با استفاده از تصویرهایی که روی تخته رسم می کند به توسعه همان مفهوم می پردازد (مرحله نیمه مجسم) در مرحله پایانی یا مرحله مجرد کار روی کتاب است که به نوعی امتحان هم محسوب می شود. به عبارت دیگر هر صفحه کتاب یک برگه امتحان هم هست. بدین ترتیب با جذاب شدن کتاب ها، علاقه مندی دانش آموزان به درس ریاضی هم افزایش یافته است و دیگر دانش آموزان از درس ریاضی گریزان نیستند.
 
برای تغییر در شیوه های تألیف و تدوین کتاب های درسی چه اقداماتی انجام داده اید؟
سعی کردیم مطالب درسی را نو کرده و مطالب زائد را حذف کنیم و مطالب جدیدی را به جای آنها قرار دهیم. سعی می کنیم روش های جدید و آخرین تجربیات ریاضیدان ها در تألیف کتاب ها مورد توجه قرار گیرد. سعی می کنیم از بهترین استانداردهای آموزش ریاضی در کشورهای مختلف دنیا استفاده کنیم. به عنوان مثال از استانداردهای NCTM (انجمن ریاضیدانان آمریکا و کانادا) برای بهبود کیفیت آموزش ریاضی در ایران استفاده می کنیم. وظیفه این انجمن تدوین محتوای مطالب درسی ریاضی مدارس (از دبستان تا دبیرستان) است. اهدافی که در این انجمن تعریف می شود بسیار معتبر است و ما هم در برنامه ریزی درسی آنها را مدنظر قرار می دهیم. البته در فرآیند ارائه این اهداف سعی می کنیم  آن را با شرایط اجتماعی و فرهنگی کشورمان هماهنگ کنیم.
 
به عنوان یک مؤلف برتر، از مسئولان چه درخواست هایی دارید؟
برای معرفی بهتر این مجموعه از مسئولان می خواهم این مجموعه را به عنوان یک اثر ملی که فقط در ایران تألیف شده است و در دیگر کشورها مشابهی ندارد، به مجامع مختلف علمی و فرهنگی معرفی کنند و امکان شرکت آن را در نمایشگاه های جهانی کتاب فراهم سازند. از آنجایی که این کتاب در کشورهای مختلف جهان، همانند ایران در سطوح مختلف دارای مخاطب است، امکان ترجمه آن را به دیگر زبان ها فراهم آورند تا با عرضه در سایر کشورها، مخاطب های این مجموعه بتوانند با آن ارتباط برقرار کرده و دایره المعارف جایگاه واقعی خود را پیدا کند. هدف مؤلف و ناشر از تدوین چنین مجموعه ای این بود که دایره المعارف هندسه به روز و با آخرین تحولات مفاهیم هندسه و روش های آموزش هندسه در جهان هماهنگ باشد، بنابراین تقاضا داریم که کتاب ها و مقاله های جدیدی که در ارتباط با هر نوع هندسه در هرکشوری چاپ می شود، در اختیار مؤلف قرار گیرد تا در ویرایش های جدید دایره المعارف هندسه مورد استفاده قرار گیرد.
 
در پایان اگر صحبت نگفته ای دارید، بفرمایید.
.ناشر دایره المعارف هندسه، انتشارات مدرسه وابسته به وزارت آموزش و پرورش است که از همکاری و مساعدت صمیمانه مسئولان این انتشارات برای چاپ و نشر این مجموعه که یک کار بزرگ و پرهزینه فرهنگی است، سپاسگزاری می کنم. امیدوارم دایره المعارف هندسه بتواند جایگاه واقعی خود را در ایران و جهان کسب کند و دانش آموزان معلمان ریاضی ، دانشجویان رشته های ریاضی و دیگر مخاطبان این مجموعه بتوانند به آن دسترسی پیدا کنند و از آن بهره مند شوند.
 
 برخود لازم می دانم از همسرم خانم سیمیندخت ترکپور و فرزندانم دکتر مهرداد رستمی، دکتر کتایون رستمی و دکتر آتوسا رستمی که طی چهل سال تألیف دایره المعارف هندسه هر یک به سهم خویش با صرف وقت و اندیشه در تألیف این مجموعه یاریم داده اند، سپاسگزاری کنم. در پایان از کلیه مخاطبین این مجموعه و صاحبنظران محترم تقاضا دارم نظرات و پیشنهادهای اصلاحی و ارشادی خود را برای تکمیل این مجموعه به نشانی ناشر ارسال فرمایند. پیشاپیش از همه آنان سپاسگزارم.
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395 ساعت: 16:35 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

چگونه سرعت مغزمان را بالا ببریم؟

بازديد: 247

چگونه سرعت مغزمان را بالا ببریم؟

دستورالعمل:
 
غذاهای سبک اما مغذی و پرخاصیت مصرف کنید.
مغز شما غذاهای متعادل و مغذی را دوست دارد اما اگر در مصرف غذا زیاده روی کنید احساس خواب آلودگی خواهید کرد.
 
به مغزتان استراحت بدهید.
وقتی مشغول یادگیری چیزی هستید و یا روی مسئله پیچیده ای کار می کنید هر چند وقت یکبار به مغزتان استراحت بدهید. این استراحت باعث می شود که مغز شما تجدید قوا کند و با قدرت بیشتری بکارش ادامه دهد. حتما" ورزش کنید. شاید نتوانید هر روز ورزش کنید اما حتما" چندبار در هفته فرصتی برای ورزش کردن خواهید یافت . ورزش هم برای بدن و هم برای مغز و ذهن ما مفید است.
 
بخندید.
خنده روی قسمتی از مغز ما که دوپامین تولید می کند تاثیر می گذارد. علاوه براین، خنده بر روی ترشح مواد مفید دیگری همچون اندورفین هم تاثیر گذار است. خنده حتی برای فشار خون ، دستگاه تنفس و دستگاه های دیگر بدن هم مفید است. یکی دیگر از راه های مفید و ساده برای افزایش سرعت عملکرد مغز خواندن کتاب است.
 
یک سرگرمی مفید برای خود انتخاب کنید.
این سرگرمی می تواند کاری باشد که همیشه دوست داشتید انجام دهید اما هرگز نتوانستید. این سرگرمی باید چیزی باشد که به کمی آموزش و یادگیری احتیاج داشته باشد تا بتواند به بالابردن خلاقیت و ابتکار عمل مغزتان کمک کند.
 
به اندازه کافی بخوابید.
نمی توان یک مقدار مشخص برای خواب همه افراد تعیین کرد زیرا مقدار خوابی که هر فردی نیاز دارد به شرایط جسمانی او بستگی دارد. برای بسیاری از انسانها بین ۶ تا ۸ ساعت خواب شبانه کافی است اما بدن شما ممکن است به خواب کمتر و یا بیشتری احتیاج داشته باشد.
 
پازل های هوش و بازی های فکری را از یاد نبرید!
از بازیهایی مثل پازل، جدول، سودوکو و کِن کِن لذت ببرید و همزمان مغزتان را تقویت کنید.
 
نیمکره غیرفعال مغزتان را فعال کنید!
اگر راست دست هستید موهایتان را با دست چپ شانه کنید و با دست چپ مسواک بزنید و اگر چپ دست هستید با دست راست این کارها را انجام دهید. اینکار باعث می شود که مغز شما برای انجام همین کارهای ساده روزمره هم به چالش بیفتد.
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395 ساعت: 16:34 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

کودکان باهوش به چه بازی‌هایی علاقه‌مندند؟

بازديد: 53

کودکان باهوش به چه بازی‌هایی علاقه‌مندند؟

"بازی" تمرین زندگی است و کودکان ما سرمشق زندگی خود را از لابه‌لای همین بازی‌های کودکانه می‌گیرند تا فردای خود را با آن بنویسند. روانشناسان بر این عقیده‌اند که بازی، نیاز و ضرورت کودکی است و از این رو هر چه امکان بازی‌های بیشتر متناسب با سن کودک برای آنها فراهم شود، فکر، ذهن و جسم آنها پرورش بیشتری می‌یابد.
 
ایمان صادقی، کارشناس ارشد مشاوره خانواده معتقد است: باید به بازی کودکان اهمیت داد زیرا آنها در بازی به خود شکل واقعی می‌گیرند. وی خاطرنشان کرد: با دقت در تفکرات خلاق و پویای کودکان در حال بازی می‌توانیم با چگونگی شخصیت آنها بیشتر آشنا شویم.
 
صادقی ادامه داد: نباید در بازی کودکان دخالت کنیم اما راهنما و کمک کننده خوبی باشیم و باید با همبازی شدن با کودکان راه دوستی‌ها را باز و راه پنهان کاری‌های دوره نوجوانی را ببندیم.
 
وی عنوان کرد: با توجه به روحیه کنجکاو کودک در بازی به گونه‌ای او را راهنمایی کنیم که به تفکر مثبت و اندیشه خلاق و سازنده دست یابد و کاری کنیم که بازی به صورت تجربه‌ای لذت بخش در ذهن کودک باقی بماند. ضمن این‌که باید مراقب باشیم که محیط بازی موجب آسیب جسمی، فکری و یا روانی نشود.
 
صادقی تصریح کرد: باید در انتخاب نوع بازی به سن، جنس و توانایی‌های فرزندمان توجه کنیم به صورتی که نوع و مدت زمان بازی فرزندمان را طوری کنترل کنیم که از فشارهای هیجانی و روحی بیش از حد دور باشد و از محدود کردن آنان در هنگام بازی نیز بپرهیزیم.
 
وی گفت: آداب اجتماعی و چگونگی رفتار با دیگران را ضمن همبازی شدن با کودکان می‌توانیم به صورت غیرمستقیم به آنها بیاموزیم و برای انتخاب الگوهای صحیح، زمینه مناسبی را برای بازی‌های تقلیدی کودکان فراهم کنیم.
 
صادقی با اشاره به این‌که هر صاحب نظری، براساس تجارب، مشاهدات، اعتقاد و دیدگاه خود، بازی را به نوعی تعریف کرده و هر یک از این تعاریف، با برجسته سازی جنبه‌ای از بازی، نگرشی ویژه را ارائه کرده است، ادامه داد: در بین تعاریفی که از بازی ارایه شده است وجوه اشتراک و تشابه بسیاری وجود دارد اما "پیاژه پیاژه"، روان شناس معروف سویسی، برای تمیز و تشخیص بازی از کار، پنج معیار را به عنوان شاخص‌های بازی معرفی می کند. وی می گوید"بازی دارای هدف در خود است"،"بازی اختیاری است، نه اجباری" ،"بازی دلپذیر و خوشایند است،" "بازی ترتیب و سازمانی ندارد"،" بازی از قید کشاکش و پرخاش آزاد است".
 
صادقی اظهار کرد: کودک در هر سنی، بازی ویژه‌ای را می‌پسندد. به عنوان مثال در همان روزهای نخست تولد، به لگد زدن و حرکت دادن دست‌ها علاقه دارد و از این که باد در گلو اندازد و از حنجره و دهان صدا خارج کند و لب‌ها را به حرکت درآورد، لذت می‌برد. کمی که بزرگتر می‌شود، اطرافیان با او بازی می‌کنند و مثلاً صورت خود را با دست‌هایشان می پوشانند و سپس آنها را بر می‌دارند و می گویند «دالّی» که این کار موجب شادمانی و لذت کودک می‌شود.
 
وی خاطرنشان کرد: الگوی بازی کودکان در سال‌های اولیه کودکی، نشانه تغییرات رشدی آنان است. کودک خردسال بیشتر به بازی انفرادی نیاز دارد که بعداً با بازی موازی دنبال می‌شود؛ یعنی دو کودک در کنار هم و نه با یکدیگر به بازی می‌پردازند. آنان ممکن است از یک وسیله نیز استفاده کنند، ولی مستقل از یکدیگر و بدون ارتباط زیاد با هم به کار و بازی می‌پردازند.
 
این کارشناس ارشد مشاوره خانواده گفت: کودکان سه تا چهار ساله، بیشتر به بازی ارتباطی می‌پردازند. یعنی آنان با کودکان دیگر نیز بازی می‌کنند و می‌توانند وسایل خود را تا اندازه‌ای معین، به دیگران بدهند و با آنان شریک شوند، ولی در عین حال، نمی‌توانند علایق فردی خود را فدای گروه کنند و به اصطلاح تابع گروه شوند. از چهار تا شش سالگی است که کودک، بیشتر و بیشتر به بازی اشتراکی روی می‌آورد، یعنی در موقعیت‌های گروهی که هدفی مشترک را دنبال می‌کنند، به بازی گروهی می‌پردازند.
 
صادقی افزود: این رابطه یک رابطه دو طرفه است به گونه‌ای که بازی می‌تواند سبب رشد خلاقیت و هوش کودکان شود. همچنین هوش می‌تواند بر نحوه بازی و نوع آن، انتخاب اسباب بازی و استفاده از آن تأثیر بگذارد. کودکان تیزهوش سعی می‌کنند وسایل و اسباب بازی‌هایی را انتخاب کنند که بتوانند با آنها به ابتکار و ابداع دست بزنند و قوای ذهنی خود را به کار گیرند. کودکان باهوش تر مدت کمتری به یک بازی مشغول می‌شوند؛ زیرا خواهان تنوع هستند و از تنوع لذت می‌برند.
 
وی ادامه داد: همچنین کودکان باهوش در سنین بالاتر به بازی‌هایی که مستلزم فعالیت‌های ذهنی و جسمی است می پردازند؛ به عنوان مثال جمع‌آوری اشیای مورد نظر (کلکسیون) برای آنان جذاب و لذتبخش‌تر است. کودکان تیزهوش به علت توانایی زیاد و کودکان کم هوش به علت توانایی کم، در گروه پذیرفته نمی‌شوند.
 
وی افزود: کودکان تیزهوش، به دلیل توانایی‌های بیشتر، به انجام دادن بازی‌های انفرادی تمایل نشان می‌دهند و معمولاً انرژی بدنی را در حد زیادی مصرف نمی‌کنند. به نظر می‌رسد که کودکان تیزهوش و کودکان عقب مانده بیشتر به بازی‌های انفرادی می‌پردازند، زیرا کودکان تیزهوش به علت توانایی زیاد و کودکان کم هوش، به سبب توانایی کم، معمولاً به خوبی در گروه پذیرفته نمی‌شوند.
 
صادقی گفت: اگر یک ماشین اسباب بازی در اختیار کودک عقب مانده گذاشته شود، ممکن است آن را به اطراف بکوبد یا آن را متلاشی کند، ولی کودک تیزهوش سعی می‌کند با آن بازی رمزی انجام دهد و حتی ممکن است به بررسی کنجکاوانه ماشین اسباب بازی بپردازد و آن را باز کند تا از محتویاتش آگاهی یابد.
 
وی گفت: جنسیت یکی از عوامل مؤثر در بازی است و از این رو می‌توان گفت که بازی پسرها با دخترها تفاوت دارد. در تفاوت میان بازی دختران و پسران عمده ترین عوامل مربوط به طبیعت و فطرت کودک می‌شود.
 
صادقی افزود: بعضی از دختران طبیعتاً به بعضی از بازی‌ها علاقه نشان می‌دهند و برخی از پسران به بازی‌های دیگر. انتظارات و توقعات والدین و جامعه از دختر و پسر نیز کم کم آنان را به سوی تفاوت میان بازی‌های دخترانه و پسرانه سوق می‌دهد.
 
وی اظهار کرد: کارشناسان فهرستی از بازی‌هایی را تنظیم و عرضه کرده است که دختران و پسران علاقه‌ای چشمگیر به آنها از خود نشان می‌دهند. بازی‌هایی که پسران بیشتر انتخاب می‌کنند و به آن علاقه دارند، عبارت است از استفاده از ابزارها، تیراندازی، بادبادک بازی، دوچرخه سواری، تیله بازی، کشتی، مشت زنی، فوتبال، فرفره بازی، کامیون و ماشین بازی و دویدن و بازی‌های مورد علاقه دختران عبارت است از: عروسک بازی، طناب بازی، مهمان بازی، پذیرایی، تشکیل کلاس درس، بافندگی، رقص، خیاطی، فروشندگی و معما بازی.البته بازی هایی وجود دارد که هر دو جنس به آن علاقه‌مندند.
 
این کارشناس ارشد مشاوره خانواده اضافه کرد: روانشناسان با استفاده از پرسشنامه و در ضمن تحقیقی گسترده، به این نتیجه رسیده‌اند که پسران بازی‌های توأم با فعالیت و پر تحرکی را که مستلزم صرف انرژی و مصرف نیروی بدنی، چابکی، مسابقه و رقابت است به انواع دیگر بازی ترجیح می‌دهند، در حالی که دختران معمولاً به بازی‌های ساکن تر و نیازمند تحرک کمتر و آرام علاقه دارند و این مطلب را تحقیقات دیگری نیز تأیید کرده است.
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395 ساعت: 16:34 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

نقش بازی در رشد هوش کودکان ( از تولد تا یک سالگی)

بازديد: 133

نقش بازی در رشد هوش کودکان ( از تولد تا یک سالگی)

امروزه  تحقیقات و پژوهش های علمی دانشمندان و روانشناسان حاکی از آن است که توانایی ها و استعداد کودکان بیش از آن چیزی است که ما برآورد می کنیم. دانستن این مطلب که کودکان از هفت ماهگی در شکم مادرشان می توانند مسائل را به حافظه بسپارند همگان را شگفت زده کرد. طی آزمایش بسیار جالبی در سال 1986 زنان در شش هفته آخر بارداری، بخشهایی از یک کتاب قصه کودکان را با صدای بلند می خواندند. مادران بارداربه دو گروه تقسیم شده بودند و هر گروه داستانی مانند هم، اما با اسامی شخصیتهای متفاوت را برای کودکانشان می خواندند.

 دو یا سه روز پس از تولد، به نوزادان پستانکی داده شد که به حسگرهای خاصی متصل بود و الگوی مکیدن نوزاد را بر اساس تعداد و شدت مکیدن ثبت می کرد. زمانی که داستان اول از هدفون روی گوش نوزادان پخش می شد، نوزادانی که آن داستان را شنیده بودند با شدت و تعداد بیشتری به پستانک مک می زدند. اما وقتی داستانی پخش می شد که آنها قبلا" نشنیده بودند، مکیدن آنها متوقف می شد یا خیلی کاهش می یافت. زمانی که همان داستان را با صدای فردی غریبه برای نوزادان پخش می کردند، نوزادان صدای مادر خود را بر صدای فرد غریبه ترجیح می دادند.سپس داستان آشنا و داستان ناآشنا را با صدای فردی غریبه پخش کردند. کودکان به طرز عجیبی به داستان آشنا واکنش نشان می دادند.
 
آزمایشهایی از این دست که توانایی یادگیری عملیات ریاضی و زبان آموزی و ... را در کودکان از ماههای اولیه تولد ثابت می کند بسیار است اما نکته مهم اینجاست که ما تا چه حد می توانیم با فعالیت ها و بازی های جانبی در رشد توانمندی و مهارت های کودکان خود موثر باشیم. در اینجا هدفمان این است که با استفاده از آموزش بازی های ساده و بسیار سودمند این توانایی های بالقوه کودکان را افزایش دهیم. بازی علاوه بر اهداف تفریحی، کلاس یادگیری کودک است. کودکان به طور غریزی خودشان را به چیزهای اطرافشان مشغول می کنند و همین اشتغال ذهنی و جسمی باعث افزایش آگاهی آنان از محیط اطرافشان می شود و منجر به رشد فکری آنها می گردد. حالا اگر والدین بطور فعال با تنوع بخشیدن به محیط کودک او را بطور ناخودآگاه در معرض چیزهای جدید قرار دهند بدیهی است که کودک رشد چشمگیری را از خود نشان می دهد.
 
هدف اصلی از بازی فقط رها کردن کودک به حال خودش نیست تا به کاری مناسب سرگرم شود. تعامل والدین با کودک و همراه شدن آنها در بازی برای کودکان بسیار لذت بخش است و آنها می توانند مطالب بیشتری را در همراهی با والدینشان بیاموزند. اگر بتوانید در طول این 7 سال طلایی بطور صحیح در کودکان ایجاد انگیزه کنید یقین بدانید که پیشرفت  و موفقیت کودکتان را در عرصه های درسی، معیشتی، ورزشی و ... تضمین کرده اید. با تمرین ها و بازی های ساده ، فعالیت و تلاش هایی را بر عهده کودک می گذاریم که متناسب با سنش بتواند به  راحتی آنها را انجام دهد و احساس رضایت و موفقیت کند. این رضایت درونی با تشویق ها و تحسین های والدین علاوه بر افزایش اعتماد به نفس در کودکان، انگیزۀ و تمایل به ادامه  فعالیت ها را افزایش می دهد. از بدو تولد بازی و یادگیری برای کودکان دو چیز مجزا از هم تلقی نمی شود. کودک همواره در هر حرکت و جنبش خود بر اساس اصل آزمون و خطا چیزهایی یاد می گیرد. آموخته ها در مغز طبقه بندی می شوند و هر بار که کودک چیزی را می آموزد با آموخته های قبلی تطبیق داده می شود و یک ساختار جدید یا یک انباشته مضاعف در اطلاعات ذهنی او پدید می آید.
  
زمانی که بین فعالیت های جسمی و فکری کودک هماهنگی و تعادل برقرار شود، هوش کودک بطور قابل توجهی افزایش می یابد. از این روست که موکدا" گفته می شود اگر به غنی سازی بازی هایی که کودکان انجام می دهند بپردازیم علاوه بر فعالیت جسمی و تحرکات بدنی که کودک در بازی انجام می دهد، توانمندی، مهارت، خلاقیت و هوش کودکان را تقویت می کنیم. در سالهای نخستین زندگی، بازی، سلامت جسمی- روانی و فکری کودکان را می سازد. بکارگیری کامل حواس پنجگانه توسط بازی های جسمی، تاثیر زیادی در عملکرد و رشد مغز مخصوصا" در 2 سال اول رشد کودک دارد.

باید بدانیم که بازی فقط محدود به محیط هایی مثل پارک و شهر بازی و استفاده از اسباب بازی های خاص نیست. در هر جایی که هستید، در منزل، مهمانی، خیابان، داخل ماشین  و در تمام محل های دیگر می توانید زمانی را برای بازی با کودکان اختصاص دهید. کودکان عاشق همنشینی و همراهی با والدین خود.
تحقیقات نشان می دهد افراد سرآمد و ممتاز جوامع در محیطی بزرگ شده اند که توانسته اند شناخت بهتری از محیط پیرامونشان بدست بیاورند. این شناخت محیطی می تواند از طریق بازی توام با یادگیری بهتر صورت بگیرد. در این بخش به برخی بازی های ساده برای سن یکسالگی می پردازیم و در آتی بازی در سال های بعد را مطرح می نماییم.
 
سال اول زندگی:
سالهای اول و دوم زندگی بیشتر بر فعالیت های حسی- حرکتی متمرکز است. کودک نمی تواند مدت زیادی روی یک مساله تمرکز داشته باشد. زمانی را باید برای بازی کردن انتخاب کنید که کودک نه خوابش بیاید، نه گرسنه باشد و سرحال و شاداب باشد. در هر نوع بازی باید کاری کنید که از آن لذت ببرد نه اینکه موجبات آزار و ناراحتی اش باشد.
ارتباط کودک در این سن با افراد ارتباط چهره به چهره است بنابراین همواره به صورتی با او بازی کنید که چهره شما مقابل کودک باشد.

 
بازی های ماه اول  و دوم:
تقویت حس لامسه: برای تقویت حس لامسه در زمان مناسب که کودک سرحال است  دستها و پاهایش را با دست لمس و نوازش کنید. دستها و پاهایش را بگیرید و به آرامی تکان دهید. پاها و دستهایش را یک به یک تکان بدهید و اسم هر عضوی را که به آن دست می زنید نام ببرید. پشت دست، کف دست، کف پا، پشت کمر، روی شکم ، گردن، چانه و گونه ها، اطراف لب، نوک بینی و پیشانی را به آرامی لمس کنید و اسم هر جایی را که لمس می کنید با شعر یا بصورت کودکانه نام ببرید.
 
تقویت حس بینایی: چشم کودک در معرض نور شدید آفتاب یا لامپ نباید باشد تا بتواند به راحتی چشمانش را باز کند. اگر لامپ سقف نورش مستقیم توی چشم کودک می افتد کودک را طوری قرار دهید که محیط روشن را ببیند نه نور مستقیم لامپ را. در فاصله 25 تا 40 سانتی کودک از یک کاغذ آلومینیومی یا مقواهای رنگی ، کارت های 20 *20 سانتی متری ببرید و آویزان کنید. هر روز یک مقوای رنگی را جلوی او آویزان کنید و روز بعد آن رنگ را عوض کنید. زمانی کمی که کودک چشمهایش را باز می کند، با دیدن رنگ های مختلف آنها را در ذهنش طبقه بندی می کند و مغزش نورون های جدید می سازد.  
روی کاغذ سفید شکلهای هندسی ساده بکشید و هر روز یک شکل را جلوی چشمانش آویزان کنید.این شکلها را می توانید بعدا" بصورت رنگی هم بکشید.
 
تقویت حس شنوایی : تقریبا" از 2 ماهگی  آشنایی با صداهای مختلف  شروع می شود. در محیط اطاق صدای یک زنگ ، صدای نت های موسیقی، صدای برخی حیوانات و پرندگان ، صدای اشیاء مختلف مثل افتادن یک سکه روی زمین ، ضربه زدن با قاشق به لیوان ، تق تق زدن به تخته یا در، سوت زدن و ... را امتحان کنید. چند بار تکرار کنید تا کودک به آن توجه کند. فکر کنید چه صداهایی می توانید بوسیله اشیاء  تولید کنید. بعض وقتها کمک کنید تا کودک صداهای متفاوت و گوناگونی را تجربه کند. به خاطر داشته باشید هر صدای جدیدی را که کودک می شنود در ذهنش طبقه بندی می کند. این طبقه بندی یا بخاطر سپاری بخشی از جریان رشد مغز کودکان است.
 
بازی های چهارماهگی ماهگی به بعد:
تقویت حس بویایی: از ماه سوم و چهارم به بعد می توانید بازی هایی برای تقویت حس بویایی و رشد ذهنی کودکان انجام دهید. پوست خیار، موز، توت فرنگی، لیمو و سایر میوه ها و سبزیجات، بوی ادویه جات، بوهای گیاهان و گل هاو ... را با ابتدا خودتان در حالی که کودک شما را می بیند بو کنید و اسمش را هم بگویید. مثلا" وای چه خیار خوش بویی...  و سپس نزدیک بینی کودک ببگیرید تا بو کند. هر بار بوها را دسته بندی کنید. مثلا" گلها، سبزیجات، میوه ها، غذا ها، ادویه جات و .... و هر بار حس بویایی کودک را  با یک گروه آشنا کنید.
 
تقویت حس توازن و تعادل: کودک را روی دو دستان خود بگیرید بطوری که روی کودک به سمت بالا باشد.حالا او را  آرام جلو و عقب ببرید یعنی به خودتان نزدیک کنید و از خود دور کنید. او را به راست و چپ حرکت دهید. دستانتان را مثل ترازو به آرامی بصورت مخالف هم کمی بالا و پایین ببرید تا سر کودک کمی پایینتر از بدنش قرار گیرد و سپس بالا تر از بدنش قرار گیرد.
 
تقویت حس چشایی: بعد از پنج- شش ماهگی برای آشنا شدن کودک با مزه های مختلف نوک یک قاشق مربا خوری را به کمی مربا یا عسل بمالید ( در حدی که فقط کمی شیرینی به خودش بگیرد) آنرا روی لب کودک بمالید. کودک با زبان زدن روی لبش مزه شیرینی را متوجه می شود. از کمی آب لیموی تازه برای تشخیص مزۀ ترشی و نمک برای شوری نیز می توانید استفاده کنید. مزۀ مواد خوراکی مختلف را هم امتحان کنید اما فقط در حدی که روی لبش را زبان بزند.
 
تقویت حس تشخیص فاصله: زمانی که کودک روی شکم دراز کشیده است شیئ یا اسباب بازی مورد علاقه اش را که با آن بازی می کند به دستش بدهید. بعد از مدتی آنرا از او بگیرید و در فاصلۀ کمی دورتر قرار دهید تا کودک سعی کند برای بدست آوردن آن کمی تلاش کند و به جلو حرکت کند. به تدریج این فاصله را بیشتر کنید تا برای رسیدن  و برداشتن آن بیشتر تقلا کند. بعد از ماه هشتم و نهم می توانید همین تمرین را انجام دهید ولی اسباب بازی را آرام حرکت دهید تا کودک آنرا با چشم تعقیب کند و مجبور باشد برای برداشتن آن بچرخد یا در جهتی دیگر حرکت کند.
 
با توجه به اینکه نورون سازی مغز تا سن دوسالگی ادامه دارد، هر نوع بازی که بتواند حس های مختلف کودک را تحریک کند نوعی کمک به رشد ذهنی کودک محسوب می شود. برای درک بهتر موضوع لازم است به مثال زیرتوجه کنیم.

کودکی را فرض کنید که از زمان انعقاد نطفه در رحم مادر رشد کرده و به دنیا آمده است و تا سن 7 سالگی هیچ صدایی را مطلقا" نشنیده ، هیچ نوری ندیده ، بدنش هیچ چیزی و گرما و سرما را لمس نکرده و حس بویایی و چشایی او چیزی را درک نکرده است. این کودک چون هیچ یک از حس هایش، چیزی را تجربه نکرده است هیچ درکی از محیط پیرامونش ندارد. با آنکه سالم است ولی چون مغزش در دوران حساس رشد، غیر فعال بوده ، بنابر این از برقراری هر گونه ارتباط با محیط  ناتوان خواهد بود. اگر پس از سن 7 سالگی او را به محیطی بیاورند که نور، صدا، گرما، سرما و غیره در آن موجود باشد او هرگز نه می تواند بیند نه می شنود نه هیچ درک دیگری خواهد داشت. چرا؟ چون مغزش هیچ درکی از نور، صدا، گرما و سرما و ... ندارد. یعنی اندام ها سالم هستند ولی مغز توانایی ادراکی خود را از دست داده است.

مبادی ورودی مغز کودک همین پنج حس خدادادی هستند که با آن محیط پیرامونش را می شناسد. تقویت این پنج حس با بازی های فعال کمک می کند که نه تنها کودک درک کاملتری از محیطش بدست آورد بلکه سبب می شود تا مانند ورزشکاری قدرتمند، عملکرد شگفت انگیز و قابل تحسینی از خود بروز دهد.
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395 ساعت: 16:29 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

آزمون های هوش: آزمون استفورد- بینه

بازديد: 249

آزمون های هوش: آزمون استفورد- بینه

شکل گیری آزمون هوشی بینه- سیمون
 
بینه و هانری در سال 1896 طی مقاله ای از برنامه های آموزش و پرورش فرانسه انتقاد کردند. به نظر آنها ادغام کودکان کم توان ذهنی در کلاس دانش آموزان معمولی و باهوش و تدریس در سطح گروه متوسط و عدم درک مطالب درسی از طرف کودکان کم توان ذهنی باعث تجربه شکست های پی در پی از طرف این کودکان و شدیدتر شدن وضع روانی آنان می شد، متعاقب این مقاله اعتراضات والدین این کودکان شروع شد و آموزش و پرورش تصمیم گرفت کلاس های ویژه ای برای این کودکان دایر کند. ولی جهت جداسازی کودکان وسیله قابل اعتمادی در دسترس نبود لذا از معلمان مدارس خواستند که دانش آموزان ضعیف را شناسایی کنند و این جداسازی از روی نمرات کلاسی صورت گرفت. متاسفانه پس از چند سال تجربه نتیجه مثبتی از این کار حاصل نشد حتی شاگردانی که به علت شیطنت و اذیت کودکان دیگر از کلاس اخراج شده و از یادگیری مطالب درسی محروم شده بودند در امتحان نمره کمتری گرفته و جزو دانش آموزان ضعیف در کلاس های ویژه کودکان کم توان ذهنی قرار داده شده بودند. پس از شرکت در کلاس جدید در اثر توجه معلمان و کاهش تعداد دانش آموزان کلاس درخشش قابل توجهی از خود نشان دادند و حتی از گروه متوسط نیز پیشی گرفتند و بدین وسیله خط بطلان به شیوه انتخاب آموزش و پرورش کشیدند.

در نتیجه در سال 1904 وزیر آموزش و پرورش وقت فرانسه از بینه خواست وسیله قابل اعتماد و اطمینانی برای شناخت کودکان کم توان ذهنی تهیه کند. بینه با همکاری دکتر سیمون که پزشک بود و 18 نفر از کارشناسان آموزش و پرورش به مدت یک سال وقت خود را صرف تهیه آزمونی جهت سنجش رشد ذهنی کرد و نتیجه زحمات آنها در سال 1905 تحت عنوان " روش های نو برای شناختن اندازه هوش اطفال غیر عادی" به جهانیان عرضه شد.

اولین کسی که از آزمون بینه انتقاد کرد خود بینه بود لذا  به تجدید نظر در ازمون خود پرداخت و در سال 1908 آزمون جدیدی را که به رشد جسمی و روانی نیز توجه داشت و سن کودک را پایه قرار داده بود ارائه کرد و سومین تجدید نظر را در سال 1911 انجام داد و در همان سال نیز فوت کرد.
 
آزمون استفورد-بینه
کار بینه در فرانسه و سایر کشورهای جهان پیگیری شد و تا کنون بیش از 18 بار تجدید نظر شده است و مشهورترین  آن اقتباسی است که توسط ترمن در دانشگاه استنفورد آمریکا در سال 1961 انجام گرفته و به نام استنفورد- بینه معروف است این آزمون در سال 1937 مجددا توسط ترمن و مریل تجدید نظر شد و به صورت دو فرم موازی"ال" و ا"ام" ارائه گردید و فرم تجدید نظر شده سوم در سال 1960  و چهارم در سال 1972 منتشر شد.

در کشور فرانسه آزمون بینه در سال 1949 توسط زازو هنجار یابی شد و در سال 1966 مجدددا با همکاری خانم وربا و ِژیکی تجدید نظر شد که فرم اخیر در ایران مورد ترجمه و استفاده قرار گرفته است. از دیگر ران شناسانی که در گسترش آزمون های روانی کوشیدند می توان ثرندایک، ویپل، آیزنگ، یل، اوتیس، فریمن، وکسلر و دیگران را نام برد.
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395 ساعت: 16:26 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

اینترنت و کودکان

بازديد: 177

اینترنت و کودکان

 
اینترنت و کودکان
اکثر کودکان اینترنت را ابزاری برای سرگرمی می‏دانند نه برای کسب آگاهی، از همین رو خطری که کودکان را تهدید می‏کند بسیار بیشتر است چون نمی‏دانند چه می‏خواهند و به کجا می‏خواهند بروند و این ناآگاهی باعث نگرانی بیشتر والدین خواهد شد در نتیجه به نظر می‏رسد که اگرکودکان بدانند که به کجا می‏خواهند بروند پس احتمال خطر کمتر می شود که در ادامه به آن می‏پردازیم .
 
والدین و اینترنت
شاید بیشترین استفاده والدین از اینترنت بخاطر سرگرمی باشد به همین دلیل اهمیت استفاده اینترنت توسط کودک را درک نکرده واینترنت را برای کودک مناسب ندانند. با شناساندن مزایای اینترنت به والدین این مشکل نیز حل خواهد شد و خود والدین جهت حل مشکلاتی که برای کودکان وجود دارد اقدام خواهند کرد.
 
مزایای اینترنت
اینترنت دارای مزایای زیادی است از جمله آن می توان به این موارد اشاره کرد:» کودکان ساکن روستاها می توانند با استفاده از اینترنت موزه ها یا مکان های دیدنی شهرها و سایر کشورها را ببینند کودکان بیمار و ناتوان می توانند با سایر همسالان خود گفتگو کنند و از احساس تنهایی خود بکاهند . در رابطه با موضوع های مختلف می توان به مطالعه و تحقیق و بررسی پرداخت . همچنین  نوجوانان هنگام گفتگو  کردن با دوستان اینترنتی خود در مورد افکار و احساسات مهم و ناراحت کننده‏ای که در خویش سراغ دارند راحت تر سازگاری پیدا می کنند.
 
معایب اینترنت
یکی دیگر از  معایب بزرگ اینترنت ارائه مطالب و موضوعات خوب و بد در کنار یکدیگر است . وقتی به دنبال موضوع خاصی در اینترنت میگردید ناگزیر باید به سراغ یکی از موتورهای جستجو بروید. این موتورهای جستجو نیز غالبا توان تفکیک موضوع مورد درخواستی  را به شکل مفهومی ندارند. در فضای گفتگو شناخت مخاطب به طور واقعی تقریبا غیر ممکن است. و این موضوع می تواند آسیب رسان باشد. به دلیل جذابیت زیاد افراد را در حد اعتیاد به خود جذب می کند و گاه ساعت ها بدون آنکه شخص متوجه باشد او را سرگرم می کند .
 
سن  2تا 4سالگی
طی این دوره استفاده از اینترنت مستلزم حضور والدین است. این کودکان توجه محدودی به فعالیتهای آنلاین دارند اما تصاویر و اصوات اینترنتی میتواند به بازسازی قوای تجسمی آنها کمک کرده و تجربیاتشان را دو چندان نماید.
اینترنت به دلیل مزایای بیشمار خود فناوری است که بی شک هرفرد نیازمند استفاده از آن می باشد و اگر کودکان از این فناوری منع شوند در نتیجه از پیشرفت منع می شوند پس مخالفت با اینترنت به عنوان فناوری نوین کاری غیر معقول است
 
کودک 5تا6سالگی
وقتی  کودکان به 5 سالگی می رسند احتمالا خودشان می خواهند به مکاشفه در اینترنت بپردازند . بعضی از سایت ها نیز برای این کودکان زیر 8 سال طراحی شده اند و ابزار مناسبی را برای جستجو در اختیار کودکان قرار می دهند. این کودکان بیشتر از موس استفاده می کنند و بازیهای کامپیوتری را دوست دارند. البته وابستگی بسیار زیادی نیز دارند. در این سن باید به نکات مهمی توجه کنیم که کاربرد بسیاری برای ما دارد مثلا باید کامپیوتر را طوری قرار دهیم که صفحه آن را ببینیم و بدانیم کودک دارد چه کارهایی انجام می دهد کودک باید یاد بگیرد که مسائل خصوصی خود را به دیگران نگوید چه وقتی آنلاین است و چه زمانی که در زندگی واقعی هستند. در این سن بهتراست کاربرد ایمیل و چت را یاد نگیرند و اینکه اگر مسئله در اینترنت او را ناراحت کرد به شما بگوید.
 
کودک 7تا 8 سال
بچه‏های این سن بدنبال انجام کارهایی که از آن منع شده اند می روند. وقتی آنلاین هستند به سایت‏هایی می‏روند که اجازه ندارند و یا با کسی صحبت می کنند که نباید. در این سن دوست دارد در مورد جنسیت و توانمندی عقلی خود بداند، اعتماد می کند و سوالی درباره شناسایی طرف خود نمی کند. در این سن بهتر است یک قانون برای استفاده از اینترنت طراحی کنید و سایت‏های مرتبط به کودک را به آنها معرفی کنید. یک آدرس ایمیل خانوادگی بسازید. از فیلتر های ایمیل برای جلو گیری از ایمیل هایی که نمی خواهید به کودک شما برسد استفاده کنید .
درباره فریب های جنسی با کودک صحبت کنید چون او می‏تواند به راحتی به این سایت‏ها دسترسی پیدا کند. البته این را مد نظر داشته باشید که در این قانون باید از کودک نیز کمک بگیرید. کودک باید به این مفهوم برسد که بگوید با پدر و مادر صحبت کردم و مقررات استفاده از اینترنت را یاد گرفته‏ام و می‏دانم که به کجاها بروم. من فهمیدم که چه مدتی می توانم آنلاین باشم. من هیچگاه اطلاعات شخصی، مانند آدرس منزل، شماره تلفن ، آدرس محل کار پدر و مادر را نخواهم گفت اگر چیزی مرا ناراحت کرد به پدر و مادرم می گویم. در اینترنت ، وقتی آنلاین هستم درست عمل می کنم که به کسی آسیب نرسانم یا مخالف قانون نباشد.
 
سن 9 تا 12 سالگی
در این سال شاید بتوان کودکان را بر حسب جنسیت نیز از هم جدا کرد دخترها بیشتر از پسرها تجربیات ناخوشایند اینترنتی را گزارش می‏کنند. بیشتر آنها از اینکه تصاویر مستهجن را ببینند به عنوان یک مسئله آزاردهنده نام می‏برند ولی پسران این موارد را بیشتر هیجان‏آور می‏دانند .با ایجاد سرگرمی های مفید انها را از غرق شدن در مسایل پوچ و بی هدف دور نگه دارید . معنویت را از کودکی در انها پررنگ کنید تا به دلیل کرامت وجودی خود به سمت و سوی سایت های مبتذل  و گفتگوهای بی هدف نروند .
 
معرفی چند سایت مناسب برای کودکان
سایت‏های دوستانه و کودکان از جمله سایت‏های مناسب برای کودکان زیر 13 سال است که دارای شباهت‏های زیادی می‏باشند اما تفاوت‏هایی هم دارند سایت دوستانه بیشتر جنبه ادبیاتی دارد وسایت کودکان بیشتر جنبه سرگرمی که تفاوت عمده این دو سایت با یکدیگر است. رحماندوست در مقاله آیا کودکان را در خیابان اینترنت رها کنیم می‏گوید: سایت دوستانه یک کتابخانه صد و یک عنوانی اینترنتی است که بچه‏ها بتوانند هر روز از سال یک کتاب بخوانند . همچنین بخش کودک و نوجوان سایت تبیان نیز می تواند به کودکان شما دنیایی تازه را معرفی کند .
اینترنت به دلیل مزایای بیشمار خود فناوری است که بی شک هرفرد نیازمند استفاده از آن می باشد و اگر کودکان از این فناوری منع شوند در نتیجه از پیشرفت منع می شوند پس مخالفت با اینترنت به عنوان فناوری نوین کاری غیر معقول است اما شناخت اینترنت و اینکه هر فرد به چه میزان نیازمند استفاده از آن است برحسب تفاوت فردی متفاوت می باشد. پس در فضای اینترنت مانند خیابان باید مراقب کودکانمان باشیم.
 
پیشنهادها
1- کودک خود را بشناسید و بدانید که علایق او چیست آنگاه سایت های مرتبط با علایق کودکان خود را که مناسب سن آنها می باشد پیدا کنید و خودتان به کودکانتان معرفی کنید.
2- از سایت‏های معرفی شده برای کودکان استفاده کنید وآنها رابه کودک خود معرفی کنید.
3- کامپیوتر را در فضای عمومی قرار دهید.
4- مراقب ایجاد اعتیاد کودکان خود باشید در این موارد اضطراب و افسردگی و هیجان و بیقراری و تفکرات وسواسی به سراغ کودک می‏آید.
5- به کودکان معایب و مضرات چت و گفتگو را بگویید وبه آنها اجازه گفتگو با افراد ناشناس را ندهید.
6- قانونی مانند قانونی که در مقاله به آن اشاره شد ایجاد کنید.
7- با استفاده از فایل history  میتوان دید که بچه ها به کجا رفته ‏اند.
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395 ساعت: 12:37 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

لابیرنت های توپولوژیکی

بازديد: 153

لابیرنت های توپولوژیکی

مفهوم درون و برون، ما را به یک سری اشکال هندسی و مسائل ریاضی از قبیل مازها که قدمت آنها به دوره پیدایش انسان می رسد سوق می دهد. "ماز" مشهور دوران باستان، "لابیرنت کنوسو" در "کرت" یونان بود که "تزه" قهرمان افسانه ای برای شکتن "مینوتاور" هیولایی که بدن انسان و سر گاور داشت وارد آن شد. اسطوره بیان می کند که تزه به وسیله دنبال کردن کلاف نخی راه خود را از لابیرنت پیدا کرد و با بیرون آمدن از آن از صدمه رهید. طرح این حیله به وسیله نامزدش "آریادن"  ریخته شده بود.
 
مازها در تعریف کلی، اشکال هندسی هستند که از خطوطی به وجود می آیند که با هم تشکیل یک طرح توپولوژیکی می دهند. چنین خطوطی از یک طرف باز  هستند و با طی پیچ و خمهای آنها می توان به مرکزشان رسید و نیز از طریق همان مسیر از مرکز به خارج آنها راه یافت. مازهای توپولوژیکی، لابیرنت های واقعی نیستند ولی به طور کلی خطوط بسته ای هستند با یک درون و یک برون که همدیگر را قطع نمی کنند و مجموعه ای از منحنی ها یا یک سری خطوط مرزی گوشه دار هستند که عرض های آنها متغیر است. این مازها به دایره نزدیک ترند تا یک لابیرنت واقعی. مثل یک دایره آنها خطوط بسته ای با یک درون و یک برون هستند و تعیین اینکه نقطه ای در درون یا برون آنها قرار دارد، به طور شهودی و یا به طریق ترسیمی مشکل است.
 
"کامیل ژردان" (1838-1922) یک ریاضی دان فرانسوی بود که این نوع مسائول را مورد بررسی قرار می داد و قضیه خود را در کتاب "دوره آنالیز" در سال 1882 انتشار داد. قضیه او چنین است: اگر پاره خطی از نقطه مورد نظر به ناحیه خارجی رسم کنیم و تعداد نقاط تقاطع خط و لبه ها زوج باشد، آنگاه نقطه خارجی است. اگر تعداد نقاط تقاطع فرد باشد نقطه مورد نظر داخلی خواهد بود. این قضیه اساس بعضی از بازی های سرگرم کننده به حساب می آید.
 
اگر در یک ماز بسته بخواهید نقطه ای را انتخاب کنید که داخل آن نباشد  از روش "ژردان" می توانیم استفاده کنیم به این صورت که از نقطه مزبور خطی را به خارج ماز رسم می کنیم اگر تعداد نقاط تقاطع خط مزبور با ماز زوج باشد نقطه مورد نظر خارجی است و اگر فرد باشد داخلی خواهد بود.
 
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395 ساعت: 12:35 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

بازی، جدی است!

بازديد: 237

بازی، جدی است!

امروزه به یمن کتاب‌های روانشناسی کودک، انواع بازی برای کودکان از بدو تولد وجود دارد که با توجه به سن کودکان، این نوع بازی‌ها طبقه‌بندی می‌شود، این بازی‌ها حتی برای کودکان ۳ ماهه متفاوت از ۴ ماهه است. با توجه به این مسئله درمی‌یابیم که بازی چه نقش مهمی در زندگی کودکان ایفا می‌کند، به گونه‌ای که می‌توان بازی را شکل دهنده شخصیت کودک دانست؛ اگر تحلیل دقیقی بر روی بازی کودک در خردسالی داشته باشیم می‌توانیم تا حد زیادی شخصیت او را در بزرگسالی بیابیم.

 خشونت، کمرویی، عصبی بودن، ترس و وحشت و عدم اعتماد به نفس در بزرگسالان جزو مواردی هستند که در بازی‌های کودکانه این افراد قابل کشف است و اگر در همان دوران به کمک کودکان برویم، در بزرگسالی با مشکلات کمتری روبه‌رو خواهند شد.

از بازی کردن کودک خود جلوگیری نکنید، زیرا در بازی، کودک توانایی ارتباط جمعی با دنیای اطراف خود را پیدا کرده و قادر به حل مشکلات کوچک و بزرگ خود خواهد بود. با توجه به زندگی ماشینی امروز و خانه‌هایی که روز به روز کوچک‌ترمی‌شوند، نیازمند یافتن بازی‌های مناسب در آپارتمان‌ها هستیم، هر چند هیچ کدام از این نوع بازی‌ها جایگزین بازی در فضای باز نمی‌شود؛ روانشناسان معتقدند اثرات بازی‌ها در فضای باز به مراتب بیشتر از بازی‌ها در فضای بسته است.
 
متأسفانه امروزه بازی‌های کامپیوتری چنان دنیای کودکان را اشغال کرده که از هرگونه بازی فکری و بدنی بازمانده‌اند و مانع ارتباط جمعی کودک می‌شوند. یکی از اثرات بد بازی‌های کامپیوتری چاقی مفرط کودکان است که به علت نشستن مداوم در مقابل تلویزیون یا کامپیوتر به وجود می‌آید. بعضی از بازی‌های کامپیوتری که جنبه فکری و سرعت عمل دارند در زمان‌های محدود برای بچه‌ها مناسب هستند ولی استفاده بیش از حد از این بازی‌ها نه تنها کمکی به آنها نمی‌کند بلکه تا حدی باعث عصبی و کم‌حوصله شدن کودکان نیز می‌شود، به همین دلیل استفاده از این بازی‌ها باید کنترل شده و در زمان‌های خاصی باشد.
 
بازی کردن کودکان به رشد اجتماعی و عاطفی آنها کمک می‌کند. کودک با دنیای واقعی، زیبایی و زشتی‌‌های آن آشنا می‌شود و کم‌کم می‌آموزد که با همیاری و مشارکت کارهایش را پیش ببرد. کودک با بازی کردن، می‌آموزد که مسئولیت‌پذیر باشد و راه‌هایی برای بروز و بیان اعتقادات و احساسات خود می‌یابد.
 
دکتر رابرت وایت می‌گوید: «بازی کردن برای همه افراد کاری شادی آفرین است ولی برای کودکان، علاوه بر شادی‌بخش بودن، عملی جدی محسوب می‌شود.» بنابر این بازی کردن کودکان را به هیچ عنوان نمی‌توان وقت تلف کردن دانست، زیرا بخش مهمی از آینده کودک با بازی کردن شکل می‌گیرد و استعدادهای نهفته و پنهان او، فرصت شکوفایی می‌یابند. کودک با رعایت مقررات، رقابت، پیروزی و شکست، مبارزه با ترس و خجالت، مسئولیت‌پذیری و مشارکت آشنا می‌شود و بدین طریق، موجب «برون‌گری» کودک و تقویت حواس و افزایش توانمندی‌های او می‌گردد.
 
نکته مهم در بازی کردن، توجه به روحیات کودکان است و بازی‌ها باید متناسب با این روحیات انتخاب شود. به‌طور مثال کودکی بیش فعال و پرانرژی است. این کودک حداقل به یک یا دو بازی پرتحرک در روز احتیاج دارد، در غیر این صورت، انرژی کودک انباشته شده و موجب بروز مشکلات رفتاری در او می‌شود. بنابر این در انتخاب بازی باید به میزان سلامتی، بهره‌هوشی، جنسیت، خلاقیت، شرایط روحی و فرهنگ خانواده توجه کرد.
 
والدین باید برای بازی‌های روزانه کودک خود برنامه‌ریزی داشته و به بازی آنان جهت دهند. مثلاً قرار دادن حداقل یک بازی آموزشی در روز برای کودک الزامی است. کودکی که از سه سالگی تحت تعالیم پدر و مادر خود به بازی کردن درست و هدفمند بپردازد در هفت سالگی از لحاظ ذهنی، درسی، برخورد اجتماعی و گروهی از سایر همکلاسی‌های خود بالاتر بوده و این بازی‌ها به او کمک خواهد کرد تا از نظر درس بخصوص در یادگیری زبان دوم و ریاضیات عملکرد مناسبی داشته باشد. با بازی کردن می‌توانیم چنان به کودک خود نزدیک شویم که او ما را مثل دوست خود بداند. والدینی که در کودکی فرزندشان، زمان‌هایی را به بازی با آنها اختصاص داده‌اند، مشکلات کمتری در سنین نوجوانی با آنها داشته‌اند، زیرا در نهان کودک، اعتماد به پدر و مادر شکل گرفته و در سن نوجوانی هم قادر به برقراری ارتباط با والدین خود هستند.
 
از بازی‌های  مهم و اساسی کودکان، بازی‌های تخیلی است که به رشد و خلاقیت کودک کمک بسیاری می‌کند؛ این گونه کودکان خلاق در بزرگسالی می‌آموزند که در مواجه با مشکلات سوار بر ابر خیال شده و راه‌حل‌های فوق‌العاده‌ای بیابند. کودکانی که در کنار این بازی‌های خلاق، بازی‌های آموزشی نیز دریافت کرده‌اند، راه‌حل‌های واقعی‌تری می‌یابند، در نتیجه خلاقیت و عملکرد صحیح، از کودکی در عمق وجود آنها جا می‌گیرد. کودکانی که خلاقیت قوی دارند، اغلب کسانی هستند که قادر به سرودن شعر، نواختن ساز یا نقاشی کشیدن هستند و این افراد در بزرگسالی نیز به یک موسیقیدان، نقاش، خطاط، کارگردان یا نویسنده خوب تبدیل می‌شوند.
 
یکی دیگر از بازی‌هایی که به شکل‌گیری شخصیت کودک کمک می‌کند، بازی‌های تقلیدی است. کودک در این بازی‌ها می‌آموزد که نقش فرد دیگری را بازی کند (مثلاً نقش پدر و مادر، معلم، خاله و...) ایفای این نقش‌ها در مرحله اول، دقت و نکته سنجی کودک را برای بهتر بازی کردن بالا می‌برد و در مرحله بعد به او یاد می‌دهد که خود را به جای دیگران گذاشته و شرایط آنها را درک کند.
 
در بازی کردن، سن کودک خود را فراموش نکنیم. او قرار نیست که هر چیز را به طور کامل و صحیح انجام دهد. پس از محدود کردن او در بازی‌ها بپرهیزید، همچنین از خط دادن بیش از حد، به گونه‌ای که کنترل بازی در دست شما قرار بگیرد خودداری کنید.
 
اسباب‌بازی‌های گران قیمت خلاقیت کودک را افزایش نمی‌دهد! کودک هرگز به قیمت یک اسباب‌بازی نگاه نمی‌کند، حتی ممکن است جذابیت بازی‌ کردن با یک تکه چوب برای او بسیار بیشتر از اسباب‌بازی گران قیمت و ارزشمندی باشد که شما خریده‌اید. در خرید، پیش از هر کاری به ایمنی اسباب‌بازی و سپس عملکرد آن دقت کنید.
اما در نظر داشته باشید که مهم‌تر از هر چیز برای کودک، بازی کردن با بزرگترهاست. در آن حالت، هر اسباب‌بازی‌ای برای آنها جذاب خواهد بود، حتی اگر این اسباب‌بازی یک ماهیتابه باشد! مهم این است که فضای بازی کودک دلپسند و شاد باشد.
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395 ساعت: 12:34 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

هوش فرهنگی

بازديد: 165

هوش فرهنگی

در میان مهارتهای مورد نیاز قرن ۲۱ ، توانایی تطبیق مستمر با افرادی از فرهنگهای مختلف و توانایی اداره ارتباطات بین فرهنگی حائز اهمیت است. محیط کار جهانی، نیاز به افرادی دارد که به فرهنگهای مختلف آشنا باشند و بتوانند با افراد سایر فرهنگها ارتباط مناسب برقرار کنند. برای این منظور، افراد نیاز به هوش فرهنگی دارند. توانایی فرد برای تطبیق با ارزشها، سنتها و آداب و رسوم متفاوت از آنچه به آنها عادت کرده است و کار کردن در یک محیط متفاوت فرهنگی، معرف هوش فرهنگی است. هوش فرهنگی، منبع بالقوه ای برای ایجاد مزیت رقابتی است.
 
مقدمه
محیطهای کاری در سرتاسر جهان بسیار متنوع شده اند و این امر به خصوص درباره کشورهای توسعه یافته بیشتر صدق می کند. در کنار تغییرات علوم و فناوری و انتقال دانش، فرایندهای طراحی، تولید و توزیع در قرن حاضر نهایت تنوع را پیدا کرده اند.مثلاً طراحی محصول ممکن است در آلمان، تامین مالی از ژاپن، هدایت برنامه ها توسط ایالات متحده، کارهای دفتری در بلغارستان، کار تولیدی در چین و توزیع ممکن است در سرتاسر جهان صورت بگیرد. در نتیجه مدیران با محیطهای داخلی و خارجی بسیار متنوعی در سازمانهای خود روبه رو هستند.
 
تنوع در این مقوله عبارت است از جذب افرادی با سوابق و زمینه های مختلف، دارای توقعات و انتظارات گوناگون و بهره گیری از تواناییها و استعدادهای آنها برای افزایش سودآوری و قدرت رقابت شرکت. تنوع حیطه های مختلفی را در بر می گیرد: نژاد، قومیت، جنسیت، رنگ پوست، مذهب و فرهنگ. ویژگیهای فرهنگ (CULTURE) را براساس حروف تشکیل دهنده آن به صورت زیر تعریف کرده اند:
 
C : فرهنگ فراگیر است. هر شخص، سازمان، سرزمین و کشوری یک فرهنگ دارد.
U: شناخت عقاید، ارزشها و ادراکات فرهنگ دیگران برای موفقیت الزامی است.
L : یادگیری میراثهای فرهنگی گوناگون، الهام بخش و توانمندکننده است.
T : کارهای تیمی در سطح جهانی بدون توجه به فرهنگ اعضا غیر ممکن است.
U : برنامه ریزی فرهنگی از طریق شناخت عقاید یکدیگر آسانتر می شود.
R : تفاهم و سازگاری با شناخت فرهنگ خود و پذیرش نقطه نظرات و سبک و روش دیگران شروع می شود.
E : به منظور رشد و نوآوری، استفاده از تنوع فرهنگی لازم است.
 
تنوع فرهنگی از جمله مسائل عمده ای است که مدیران حاضر با آن مواجه هستند. متأسفانه بیشتر مدیران به تفاوتهای فرهنگی به عنوان منبع و عامل موثر در ایجاد برتری رقابتی بها نمی دهند و با این توصیف که تفاوت فرهنگی مسئله مهمی نیست؛ ما همگی انسان هستیم و تنها عامل سوء تفاهم میان ما اختلاف زبان است؛ اگر بر تفاوتها تمرکز کنیم از هدف دور می مانیم و ... از فکر کردن به تفاوتهای فرهنگی و مهارتهای مورد نیاز برای اداره آن طفره می روند. در حالی که تنوع فرهنگی دارای مزایای بسیاری از جمله موارد زیر است:
 
ـ از جنبه بازاریابی: توانایی شرکت و افراد را در تأمین و پاسخ به اولویتهای فرهنگی بازارهای محلی افزایش می دهد.
ـ از جنبه کسب منابع: توانایی شرکت را در جذب نیروهایی با زمینه های فکری مختلف بالا می برد.
ـ از حیث هزینه ها: هزینه ناشی از ریزش مدیران غیر بومی را کاهش می دهد.
ـ از حیث حل مسئله: با بهره گیری از تنوع دیدگاهها، تصمیم گیریهای بهتر و جامعتری گرفته می شود.
ـ از حیث خلاقیت: از طریق تنوع در دیدگاهها و به دلیل تأکید کمتر بر ضرورت هماهنگی و یکسان سازی عقاید، خلاقیت تقویت می شود.
ـ از حیث انعطاف پذیری نظامها: انعطاف پذیری و قدرت تحمل و پاسخگویی سیستم به تقاضاهای متعدد پویایی محیط کنونی را افزایش می دهد.
 
به دلیل تنوع گسترده محیطهای کاری، مدیریت موثر سازمانها و منابع انسانی با چالشهای فراوانی روبه رو شده است. سازمانها با کوچک سازی و مهندسی مجدد به دنبال رقابت در بازار جهانی هستند ضمن اینکه انفجار اطلاعات و توسعه فناوری نیز برای آنها چالش برانگیز شده است. در این میان بهبود روابط در عرصه تجاری، افزایش سهم بازار و مطرح شدن به عنوان یک مدیر موفق نیز جز دغدغه های مدیران امروز است. به راستی مدیران برای موفقیت در چنین محیطی به چه فاکتورهایی نیاز دارند؟
 
هوش فرهنگی چیست؟
به راستی چه مدیرانی موفق هستند؟ چرا برخی مدیران علی رغم برخورداری از ضریب هوشی بالا، در کار خود شکستهای فاحشی را تجربه می کنند؟ چگونه است که برخی مدیران در محیطهای بیگانه خوب عمل می کنند و برخی دیگر می لغزند؟ آیا بجز ضریب هوشی عوامل دیگری در موفقیت افراد و سازمانها تأثیر دارد؟
 
گلمن( Goleman ) در مورد تأثیر ضریب هوشی معتقد است که بهره هوشی تعیین کننده پیشرفتهای علمی و موفقیتهای حرفه ای است ولی سهم آن در موفقیت تنها حدود۲۰ درصد است. تلاش برای شناسایی سایر عوامل موثر بر موفقیت حرفه ای موجب ورود واژه های هوش عاطفی و هوش فرهنگی به ادبیات مدیریت شد؛ هرچند هنوز کسی به طور دقیق نمی تواند بگوید سهم هوش عاطفی و فرهنگی در پیشرفت افراد چقدر است.
 
مفهوم هوش عاطفی دربرگیرنده مجموعه گسترده ای از مهارتها و استعدادهای فردی است که معمولاً به مهارتهای درون فردی و بین فردی اشاره دارد و به طور کلی توانایی درک و فهم چگونگی بروز یا کنترل عواطف و احساسات است. هوش عاطفی عاملی است که موجب می شود تا خلاقانه فکر کنیم و عواطف و احساسات خود را برای حل مسائل به کار گیریم. بر این اساس شخصی که دارای هوش عاطفی بالاست در چهار زمینه شناسایی، به کارگیری، درک و کنترل احساسات استعداد و مهارت دارد.
 
هوش فرهنگی، توانایی افراد برای رشد شخصی از طریق تداوم یادگیری و شناخت بهتر میراثهای فرهنگی ، آداب و رسوم و ارزشهای گوناگون و رفتار موثر با افرادی با پیشینه فرهنگی و ادراک متفاوت است. ارلی و آنگ ( Earley & Ang ۲۰۰۴ ) هوش فرهنگی را به عنوان قابلیت فرد برای سازگاری موثر با قالبهای نوین فرهنگی تعریف می کنند و ساختار هوش فرهنگی را به انواع دیگر هوش از جمله هوش عاطفی و اجتماعی مربوط می دانند.
 
هوش فرهنگی دامنه جدیدی از هوش است که ارتباط بسیار زیادی با محیطهای کاری متنوع دارد. برخی از جنبه های فرهنگ را به راحتی می توان دید. عوامل آشکاری مثل هنر، موسیقی و سبک رفتاری از این جمله اند. اما بیشتر بخشهای چالش برانگیز فرهنگ، پنهان است. عقاید، ارزشها، انتظارات، نگرشها و مفروضات عناصری از فرهنگ هستند که دیده نمی شوند اما بر رفتار افراد موثرند. هوش فرهنگی به افراد اجازه می دهد تا تشخیص دهند دیگران چگونه فکر می کنند و چگونه به الگوهای رفتاری پاسخ می دهند، در نتیجه موانع ارتباطی بین فرهنگی را کاهش و به افراد قدرت مدیریت تنوع فرهنگی می دهد.
 
در محیطهای کاری متنوع قرن حاضر، لازم است استرس های ناشی از شوک فرهنگی و اختلالات و پیامدهای ناشی از تعارضات فرهنگی به نحو مطلوب اداره شود. برای این منظور به سازگاری و تعدیل موثر فرهنگها نیاز است. مطرح شدن هوش فرهنگی به عنوان یک مفهوم کلیدی در مدیریت اقتصاد جهانی به دلیل پاسخگویی به سئوالات زیر بوده است:
 
ـ چگونه مدیران می توانند تواناییهای خود را در تطبیق موثر با فرهنگهای مختلف بهبود بخشند؟
ـ چرا برخی افراد دارای توان بالقوه ای برای رویارویی با چالشهای کاری در محیطهایی با فرهنگ متفاوت هستند؟
ـ افراد چگونه می توانند در محیطهای کاری متنوع از نظر فرهنگی – در کشور خود یا بیگانه به حداکثر بهره وری دست یابند؟
ـ سازمانها چگونه می توانند خود را برای انجام وظیفه در سرتاسر جهان آماده و تجهیز کنند؟
ـ سازمانها چگونه می توانند عملکردهای فردی و گروهی خود را در محیطی با تنوع فرهنگی بهینه سازند؟
در هر حال در دنیایی که عبور از مرزها کاری عادی و ساده شده است، داشتن هوش فرهنگی یک نیاز حیاتی برای همه مدیران و کارکنان است. مدیران موفق رمز برخورد با فرهنگهای گوناگون ملی، فراملی و سازمانی را به خوبی می آموزند و از آموزه های خود نهایت استفاده را می برند.
 
عناصر هوش فرهنگی
هوش فرهنگی به عنوان توانایی فرد برای تطبیق با فرهنگهای جدید تعریف می شود. محققان معتقدند هوش فرهنگی در راستای هوش عاطفی و اجتماعی است. هوش عاطفی فرض می کند که افراد با فرهنگ خود آشنا هستند بنابراین برای تعامل با دیگران از روشهای فرهنگی خود استفاده می کنند. هوش فرهنگی جایی خودش را نشان می دهد که هوش عاطفی ناتوان است یعنی در جایی که با افرادی در محیطهای ناآشنا سروکار داریم. هوش فرهنگی سه بخش و عنصر اساسی دارد: عنصر شناختی، عنصر روانی و انگیزشی و عنصر فیزیکی و رفتاری.
 
عنصر شناختی ( ذهن) به مهارتهای تفکر عمومی اشاره دارد که افراد به منظور شناخت چگونگی و چرایی فعالیت در محیطهای جدید از آن استفاده می کنند. این شناخت علاوه بر عقاید و ارزشهای افراد، روشها و رویه هایی را که دیگران برای انجام کار استفاده می کنند را نیز در بر می گیرد. برای بسیاری از مردم یافتن روزنه ای به فرهنگهای بیگانه دشوار است؛ اما فردی که از جنبه ذهنی و شناختی دارای هوش فرهنگی نیرومندی باشد، مفاهیم مشترک را زود پیدا می کند. شناخت تفاوتهای فرهنگی ممکن است پرسیدن سئوالی درباره عوامل برانگیزاننده افراد در فرهنگهای گوناگون باشد. یادگیری مفاهیم فرهنگ دیگران به درک و شناخت رفتارهای آنان کمک می کند.
 
عنصر روانی و انگیزشی (قلب دل) به افراد کمک می کند در مقابل موانع پایدار باشند تا بتوانند خود را با فرهنگ دیگران سازگار سازند. این بخش ممکن است مشکلترین یا مبهمترین جزء هوش فرهنگی باشد. ورود به دنیای فرهنگ بیگانه مستلزم غلبه بر یکسری موانع خاص است. داشتن انگیزه و پشتکار و باور قوی در این راه بسیار موثر است. فرهنگها در بسیاری از موارد با همدیگر متفاوت هستند. به عنوان مثال شیوه دست دادن و نشستن در ملاقاتهای کاری از کشوری به کشور دیگر تفاوت دارد. نادیده گرفتن این تفاوتها به مخدوش شدن ارتباطات منجر می شود.گاهی اوقات تعامل افرادی با فرهنگهای متفاوت مثل نزدیک شدن دو آهن ربا با قطبهای یکسان است. بدون داشتن انگیزه کافی، هوش فرهنگی بی مفهوم است. این عنصر توانایی همدل شدن را مدنظر قرار می دهد. تمایل به برقراری ارتباط و استمرار در راه رسیدن به هدف، بزرگترین شکافهای فرهنگی را پوشش می دهد.
 
عنصر فیزیکی و رفتاری ( جسم) هوش فرهنگی به توانایی فرد برای انجام واکنش مناسب اشاره دارد. رفتار و سلوک فرد باید نشان دهد که به فرهنگ طرف مقابل علاقه دارد و سعی می کند مولفه های فرهنگی آنها را بپذیرد و به آن احترام بگذارد. بسیاری از تفاوتهای فرهنگی، توسط اعمال فیزیکی قابل مشاهده و انعکاس است. شناخت و انگیزه بدون انجام یک واکنش موثر و مناسب ارزش خود را از دست می دهند به همین دلیل، هوش فرهنگی باید دربرگیرنده تواناییها و مهارتهای لازم برای نشان دادن واکنش مناسب با آن فرهنگ باشد.
 
استفاده از هوش فرهنگی
امروزه اکثر سازمانها و افراد، هوش فرهنگی را یک مزیت رقابتی و قابلیت استراتژیک می دانند. در محیط و بازار جهانی، هوش فرهنگی اهرم مورد نیاز رهبران و مدیران تلقی می شود. سازمانها و مدیرانی که ارزش استراتژیک هوش فرهنگی را درک کنند، می توانند از تفاوتها و تنوع فرهنگی در جهت ایجاد مزیت رقابتی و برتری در بازار جهانی استفاده کنند. هوش فرهنگی به منزله چسبی است که می تواند در محیط متنوع، انسجام و هماهنگی ایجاد کند. افراد دارای هوش فرهنگی بالا، قادرند اثر قابل توجهی بر استراتژی های بازاریابی و توسعه محصول برای گروههای مشتریان در کشورهای مختلف داشته باشند. این افراد جز داراییهای ارزشمند سازمان هستند و به خصوص در زمان بحران ارزش خود را بیشتر نمایان می سازند.
 
خوشبختانه برخلاف سایر جنبه های شخصیت انسانی، هوش فرهنگی کسانی که روانی سالم دارند و از نظر حرفه ای و شغلی توانمند هستند، قابل پرورش و توسعه است. موارد زیر در توسعه مهارتهای هوش فرهنگی موثر است:
 
ـ با به کارگیری دیدگاه مثبت نسبت به تفاوتهای فرهنگی، ابعاد فرهنگی سازمان و کارکنان خود را بشناسید.
ـ با استفاده از روشهای مختلف نظیر مشاهده، پرسش و تفسیر نسبت به تجزیه و تحلیل سطوح مختلف فرهنگی افراد سازمان اقدام کنید.
ـ تنوع فرهنگی را بپذیرید و در خود آمادگی رویارویی با فرهنگهای مختلف را ایجاد کنید.
ـ با توجه به میزان آشنایی با هر فرهنگ، از استراتژی های خاص آن برای تعامل استفاده کنید.
ـ با نگرانیهایی همچون ترس از دست دادن هویت و خودمختاری فردی، درمورد خود وکارکنانتان مقابله کنید. افراد سازمان باید احساس کنند که برای آنها و فرهنگشان ارزش قائلید.
ـ در مورد توانمندیهای هوش فرهنگی هر کجا احساس ضعف می کنید آموزش ببینید.
ـ چنانچه انگیزه کافی در کسب و توسعه مهارتهای هوش فرهنگی ندارید، در خود این انگیزه را پرورش دهید.
ـ از افراد پیرامون خود که تجارب موفقی در محیطهای کاری متنوع دارند کمک بگیرید.
ـ فراموش نکنید هوش فرهنگی لازمه بقا در محیط رقابتی است. از این عنصر کلیدی غافل نشوید.
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395 ساعت: 12:04 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

مجله رشد: شماره 1؛ بهار 1363

بازديد: 259

 

مجله رشد: شماره 1؛ بهار 1363

مجله رشد: شماره 1

آنچه در این شماره خواهید یافت:
 
-- نگرشی بر فلسفه و آموزش ریاضیات
-- پیشگفتار
-- هندسه در دبیرستان
-- گفتاری در باب منشا و مبدا ریاضیات
-- زندگی نامه خارزمی
-- اصول موضوعه اعداد طبیعی و بحثی در اصل استقرار ریاضی
-- میانگین های حسابی و هندسی و کاربردهایی از آن
-- مسائل
-- آموزش مفهوم گروه در ریاضیات مقدماتی
-- احتمال هندسی
-- حل یک مسئله با استفاده از جبر بول
-- یک روش مقدماتی برای اثبات دستور محاسبه مساحت دایره
-- مسئله های برج های هانوی - شگفتانه های حسابی
-- آشنایی با فعالیت های گروه ریاضی
-- گزارشی از برگزاری اولین مسابقه ریاضی اصفهان
-- نامه ها
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395 ساعت: 12:04 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

بازی درمانی چیست؟

بازديد: 315

بازی درمانی چیست؟

بازی درمانی یکی از روشهای مؤثر در درمان مشکلات رفتاری و روانی کودکان است. بطور کلی بازی نقش مؤثری در رشد کودک دارد و در خلال بازی می‌توان به بسیاری از ویژگیها ، مسائل و رشد کودک پی برد. بازیهای کودکان مختلف و نوع ویژگیهایی که از خود ظاهر می‌سازند تفاوتهایی با یکدیگر دارند. هر چند نوع بازیها در گروههای سنی و بچه‌های گروه سنی مشترکاتی دارد، اما نوع شرکت کودک در بازی اهمیت ویژه دارد. بازی درمانگر در واقع از موقعیت بازی برای ایجاد ارتباط با کودک استفاده می‌کند و تلاش می‌کند به تخلیه هیجانی او و حل و فصل مشکلات او در زندگی عادی‌اش بپردازد. ویرجبینا و اسلاین از بازی درمانگران مطرح در این زمینه هستند.
 
اصول بازی درمانی
اسکلاین در سال 1982 اصول پایه‌ای را برای اجرای روش بازی درمانی معرفی می‌کند و معتقد است بدون رعایت این اصول رابطه و شرایط اولیه برای بازی درمانی ایجاد نخواهد شد.
- درمانگر باید به توسعه یک رابطه گرم و دوستانه با کودک بپردازد. این رابطه اهمیت شایان توجهی بر مؤثر بودن این روش خواهد شد. شاید درمانگر ناچار شود برای ایجاد چنین رابطه‌ای ویژگیهایی را در موقعیت بازی بپذیرد. همانطور که در شیوه‌های روان درمانی بزرگسالان ایجاد رابطه مفید بسیار ضروری و در واقع اساس کار است، در بازی درمانی کودکان نیز ایجاد چنین رابطه‌ای گام اول در شروع درمان است و بدون آن هیچ پیشرفت در کار درمان بوجود نخواهد آمد.
 
- درمانگر پذیرش بدون قید و شرط از کودک داشته باشد. به عبارتی کودک بدون در نظر گرفن ویژگیهای خوب و بدی که دارد یا کارهای خوب و بدی که دارد مورد پذیرش قرار بگیرد. عکس این حالت زمانی اتفاق می‌افتد که درمانگر والدین یا اطرافیان به کودک چنین می‌گویند. چون این کار بد را انجام دادی دیگر دوستت ندارم، گفتن چنین مطالبی به کودک یا ایجاد شرایطی که چنین پیغامی را به کودک برساند، در کودک احساس پذیرش بدون قید و شرط را خدشه‌دار می‌سازد. کودک لازم است احساس کند او را بدون در نظر گرفتن کارهایش دوست دارند، او موجود ارزشمندی است و اگر تنبیهی اتفاق می‌افتد کاری که توسط او انجام گرفته زشت بوده و نه شخصیت او. بر این اساس درمانگر تلاش می‌کند در طول جریان بازی درمانی چنین احساسی را در کودک زنده کند.
 
- باید شرایط و موقعیتی حاکی از احساس آزادی برای کودک بوجود بیاید. بازی درمانگر این کار را با کنار گذاشتن روشهای محدود کننده سخت گیرانه انجام می‌دهد، تا کودک احساس آزادی کند. این آزادی ، آزادی در عمل و رفتار و همچنین آزادی در احساس را شامل می‌شود. بطوری که بتواند احساست خود را بدون احساس محدودیت ظاهر سازد. به عنوان یک مثال در یک جلسه بازی درمانی کودک چنین آزادی را احساس می‌کند که عروسک کوچکی را که نمادی از برادر کوچکتر است، مفصلا کتک بزند.
 
- درمانگر حضور فعال و عملکرد سریعی در جریان درمان دارد. بر حسب شرایط و موقعیتهایی که پیش می‌آید رفتارهایی که از کودک سر می‌زند به موقع وارد عمل می‌شود و با مداخله مثلا تفسیر احساسات و استفاده از رفتارهای جایگزین به کودک کمک می‌کند.
 
- درمانگر تواناییهای کودک را مهم و با اهمیت می‌شمارد و تلاش می‌کند و در فرصتهای مناسب از آنها برای حل مشکل استفاده کند. درمانگر برای این کار باید تلاش زیادی در جهت شناخت کودک و بویژه تواناییهای او انجام دهد و زیرکانه از این تواناییها به نفع کودک استفاده کند. به عبارتی به صورت فعالانه‌ای کودک را در جریان درمان شرکت می‌دهد و با تأکید بر مهارتهای او ، او را در جریان درمان بطور مسئولانه هدایت می‌کند.
 
- در شرایطی که در جریان بازی درمانی ایجاد می‌شود بیشترین نقش اولیه را کودک ایفا می‌کند. کودک شرایط بازی را می‌سازد و بازی درمانگر به عنوان هدایت کننده و تفسیر کننده روشهای او را پیگیری می‌کند. درمانگر هیچ نوع بازی و شرایطی را برای کودک القا نمی‌کند و کودک را آزاد می‌گذارد تا به بازی بپردازد و درمانگر آن هوشیارانه بازی او را مورد بررسی قرار می‌دهد و از آن برای درمان کودک استفاده می‌کند.
 
- درمانگر تلاش نمی‌کند که فرآیند درمان را سرعت ببخشد. بازی درمانی به صورت تدریجی ادامه و گسترش می‌یابد تا به نتیجه مورد نظر برسد.
 
- در کنار آزادی و اختیار عمل که کودک در جریان بازی دریافت می‌دارد محدودیتهایی تنها با هدف نزدیک سازی درمان به دنیای واقعی اعمال می‌شود و توجه کودک را به مسئولیت خود و احساسات خود جلب می‌نماید.
 
موقعیت مناسب برای بازی درمانی
بازی درمانی معمولا در کلینیکهای مشاوره و درمانی که مجهز به اتاق بازی کودک هستند، انجام می‌گیرد. در این اتاقها فضای مناسب و اسباب بازیهای مناسب برای بازی قرار داده می‌شود. اما در هر حال بازی درمانی را در هر مکانی که مجهز به یکسری وسایل مورد نیاز برای بازی باشد که رفتار عمل کودک را محدود ننماید، می‌توان انجام داد. این روش گاه در مهد کودکها و مدارس نیز ممکن است انجام شود.
 
کدام اختلالات با روش بازی درمانی می‌توانند درمان شوند؟
انواع اختلالاتی را که ریشه در احساسات و هیجانات کودک ، سازگاری او با محیط و ... دارند، می‌توان با این روش درمان کرد. افسردگی کودکان ، ترسهای کودکان ، مشکلات رفتاری که ریشه اضطرابی دارند شب ادراری ، ناخن جویدن ، دروغ گفتن ، پرخاشگری و ... را می‌توان با استفاده از این روش حل کرد.  
 
 
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395 ساعت: 12:00 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

آیا کتاب‌های شنیداری برای کودکان‌ مفیدند

بازديد: 145

آیا کتاب‌های شنیداری برای کودکان‌ مفیدند؟

آیا استفاده از کتاب‌های شنیداری، مهارت یادگیری و توانایی خواندن را در کودک‌تان بالا می‌برد؟
 
کتاب‌های شنیداری کودکان روی سی‌دی اوایل این شک را برای‌ام ایجاد می‌کرد که آیا بعد از شنیدن کتاب می‌توان گفت واقعا کتاب خوانده شده است؟ مادری مثل من که معلم انگلیسی است، نمی‌گوید خودش تمایل دارد خواننده‌ی داستان برای کودکان باشد، چون من کاملا به اهمیت خواندن آگاهم و همیشه سعی‌ می‌کنم داستان را به فرزندم و شاگردانم که عاشق خواندن هستند بفهمانم. اما هنوز نمی‌دانم اگر اشتباهی در این بین بکنم، بعدا چگونه می‌توانم متوجه اشتباهم شوم.
 
برایم جالب بود وقتی فهمیدم که کتاب‌های شنیداری چطور به ارتقاء خواندن کودک، کمک می‌کند.
 
کودکان با شنیدن کتاب‌های شنیداری، شانس آشنایی شنیداری با زبان دارند و در نتیجه این موقعیت برای آنها فراهم می‌شود که استفاده صحیح از دستور زبان و تلفظ صحیح کلمات جدید یا مشکل را یاد بگیرند.
 
فایده دیگر کتاب‌های شنیداری این است که  فضای خالی بین فهمیدن و درک مطلب را برای بچه‌های کوچک‌تر پر می‌کند چون برای آن‌ها درک متن مهم‌تر از خواندن است. اکثر بچه‌هایی که خواندن بلد نیستند یا توانایی خوب خواندن ندارند، از این ناتوانی رنج می‌برند. اجازه خواندن با کتاب شنیداری از رنج بچه در خواندن می‌کاهد و او حس می‌کند که واقعا دارد کتاب را می‌خواند. فایده‌اش در این است که چون بچه خواندن را از سنین پایین آغاز کرده است، مادام‌العمر عاشق کتاب می‌شود.
 
پر واضح است که کمترین فایده‌ی گوش دادن به این داستان‌ها‌، بالا بردن مهارت شنیداری فرزند‌مان است. بیش از نیمی از یادگیری یا کسب اطلاعات ما از طریق شنیدن است. خود من هم واقعا تا حالا به این موضوع این‌طور فکر نکرده‌ بودم. اگر بچه‌ها فقط به کتاب‌های شنیداری با سی‌دی یا نوار کاست گوش دهند، تمرکزشان بالا می‌رود و شنونده‌ی بهتری می‌شوند و در نتیجه بهتر یاد می‌گیرند. کمی به این موضوع فکر کنید که تا چندی پیش تلویزیون و رادیو به عنوان سرگرمی در خانه‌ها وجود نداشت. من در آفریقای جنوبی بزرگ شدم (تلویزیون از اوایل دهه‌ی۷۰ به آن‌جا آمد) و هنوز داستان عصر یکشنبه را که رادیو پخش می‌کرد، به‌خاطر دارم. گوش کردن به داستان هنوز بهترین راه برای گذراندن یک زمان مفید در کنار خانواده به حساب می‌آید و بهترین راه برای ارتقاء مهارت مکالمه‌ی فرزندمان و تشویقی برای یادگیری این مهارت‌ است.
 
قصه‌گویان کتاب‌های شنیداری اغلب داستان‌ها را با صدایی متفاوت، همراه موسیقی و طنین دل‌نشینی به خانه‌مان می‌آورند. بچه‌ها تشویق می‌شوند تا آن فضای داستان را تصور کنند و در نقاشی‌های‌شان تصویر شخصیت‌ها‌ی داستانی و مکان‌هایی که داستان در آنها اتفاق می‌افتد، بکشند. تاثیر کلی آن یک سرگرمی و تفریح است که ارتباط مستقیم با کتاب خواندن دارد. این مزیتی است برای والدینی که تمایلی به خواندن کتاب برای فرزندشان ندارند.
 
با توجه به گزارش ماموران آمارِ «کشوری کتاب‌خوان داشته باشیم»، مهم‌ترین و موفق‌ترین شرط برای بالا بردن سطح دانش بچه‌ها خواندن کتاب با صدای بلند برای آنهاست، اگرچه با تغییرات زندگی اجتماعی والدین وقت کمتری برای انجام این کار دارند.
 
زمانی که وقت نداریم و باید کاری را انجام دهیم  نه تنها اغلب دچار چالش می‌شویم بلکه در آخر در انجام آن امر نیز موفق نیستم. کتاب‌های شنیداری می‌توانند زنگ تفریحی باشند برای والدینی که از خواندن کتاب برای بچه‌های‌شان خسته شده‌اند. بهترین راه این است که در پایان روز با آرامش فرزندمان را بغل کنیم و با او به داستان گوش کنیم. 
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395 ساعت: 11:59 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

هوش ریاضی- منطقی

بازديد: 375

هوش ریاضی- منطقی

هوش ریاضی- منطقی چیست؟
شاید شما هم تصویر یک کودک باهوش، کم حرف با یک عینک گرد بزرگ روی صورت را که در اکثر فیلم ها و داستان های کودکان  به عنوان مغز متفکر و نابغه کوچک معرفی می شود را به خاطر داشته باشید. این تصویری است که به البته به طور اغراق آمیزی، هوش منطقی- ریاضی را نمایش می دهد. 
 
هوش منطقی-ریاضی بیش از هر نوع هوش دیگری شناخته شده است. این هوش به توانایی ذهنی ما در تفکر منطقی و حل مسئله بر می گردد. این هوش اغلب به توانایی کلامی وابستگی ندارد یعنی ممکن است با یک فرایند ذهنی دقیق و البته سریع، نظم منطقی بین اجزای یک مسئله را کشف کنیم و قبل از اینکه بخواهیم مراحل پردازش ذهنی خود را توضیح دهیم، مسئله را حل کرده باشیم. 
 
افرادی که دارای هوش منطقی-ریاضی بالا هستند، به طور معمول عاشق تفکر و حل مسئله هستند. در هر مسئله ای به دنبال الگو ها و الگوریتم ها می گردند و از تجزیه وتحلیل و آنالیز مسائل لذت می برند. این افراد به شدت منطقی و واقع گرایند و در هر مسئله ای به دنبال کشف نظم، قاعده و قانون و روابط علت و معلولی هستند. 

هوش ریاضی-منطقی قبل از مطرح شدن تئوری هوش های چندگانه به عنوان اصلی ترین جنبه هوش یا حتی "هوش خام" شناخته می شد و بسیاری این هوش را سنگ بنای اندازه گیری هوش انسان می دانستند. اما امروزه هوش ریاضی تنها جنبه ای از انواع هوش انسان تلقی می شود که موقعیتی برابر با سایر مولفه های هوش دارد.
 
 
ویژگی ها:
استدلال خطی: به دنبال نظم و ترتیب در جهان هستند
استدلال عینی: کل را به اجزای تشکیل دهنده آن تجزیه می کنند
استدلال انتزاعی: از نمادها برای توضیح ایده ها استفاده می کنند
رابطه علی: به دنبال پیدا کردن علت و معلول هستند
عملیات پیچیده: الگوریتم های پیچیده و عملیات حل مسئله دقیق دارند
 
دانش آموزان با هوش منطقی-ریاضی بالا:
- به دنبال نظم و ترتیب هستند
- استدلال علمی دارند
- روابط را کشف می کنند
- از آزمون تئوری ها لذت می برند
- عاشق حل معما و پازل هستند
- در حساب و کار با اعداد عالی هستند
- برای حل مسئله برنامه دهنی دارند
- ایده های انتزاعی را آنالیز می کنند
- با توابع به خوبی کار می کنند
- تمام عملیات را ذهنی ریاضی - منطقی را به سرعت و دقت انجام می دهند
 
پرورش هوش منطقی -ریاضی در کلاس درس:
- کلاس درس را به طور درونی و بیرونی منظم کنید.
- ملاک های ارزیابی را در آغار هر فعالیت مشخص کنید
- تکالیف با سوالات باز و روش حل مسئله خلاقانه ارائه دهید
- فعالیت مبتنی بر هوش جانبی را در برنامه درسی بگنجانید
- از دانش آموزان بخواهید فرضیه های خود را از طریق آزمایش اثبات کنند
- در کلام خود از استدلال قیاسی و اتسدلال استقرائی استفاده کنید
- بحث های کلاسی را تشویق کنید
- معما طرح کنید
- اهداف کوتاه مدت و قابل دستیابی برای هر کلاس تعیین کنید
- از دانش آموزان برای تعیین ملاک های ارزیابی کمک بگیرید
 
 
تکنولوژی و ابزارهایی برای کمک به پرورش هوش منطقی- ریاضی
-- سخنرانی
-- مکعب روبیک
-- زبان های برنامه نویسی
-- تکالیف حل مسئله
-- امتحانات اینترنتی
-- موتورهای جستجو
-- ماشین حساب های گرافیکی
-- خط کش های مهندسی
-- فنجان های اندازه گیری
-- جورچین ها
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395 ساعت: 11:57 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

روزهای داغ نوجوانان در المپیادهای جهانی

بازديد: 147

روزهای داغ نوجوانان در المپیادهای جهانی

روزهای طولانی تیر ماه با تب داغ کنکور برای صدها هزار دانش‌آموزی که با شوق ورود به دانشگاه پا در رقابتی سخت و تنگاتنگ می‌گذارند گرمایی دو چندان دارد. تیر ماه اما با یک رقابت علمی بین‌المللی هم همراه است که شور و هیجان رقابت‌های مقدماتی راهیابی به آن لااقل برای دبیرستانی‌های ایرانی دست کمی از آزمون ورودی دانشگاه‌ها ندارد.
 
المپیادهای علمی جهانی امسال یک هفته ای است که با رقابت تیم های دانش آموزی ایران در رشته های فیزیک و کامپیوتر آغاز شده که دانش پژوهان جوان ایرانی در این مسابقات حضوری موفق داشته اند. تیم المپیاد دانش آموزی شیمی ایران هم برای شرکت در چهل و پنجمین دوره المپیاد جهانی شیمی که از بیست و چهارم تیر تا دوم مرداد در مسکو برگزار می شود، عازم آن کشور شده است.
 
تیم ملی المپیاد شیمی در مسکو
اعضای تیم ملی المپیاد شیمی ایران اعزامی به مسابقات المپیاد جهانی شیمی را مهدی یارامانی تهرانی و آریا امین الرعایا از شهر تهران، هیربد حیدری از استان همدان و اشکان خاوران از استان فارس تشکیل می دهد. دکتر ابراهیم کیان مهر به عنوان سرپرست اول، دکتر علیرضا شایسته سرپرست دوم و دکتر علی نعمتی به عنوان ناظر علمی تیم ملی المپیاد دانش آموزی شیمی ایران را همراهی می کنند.
 
ایده برگزاری المپیاد شیمی نخستین بار سال 1347 خورشیدی در چکسلواکی سابق مطرح شد. شرایط سیاسی چکسلواکی در آن سال بسیار به هم ریخته بود و رهبران جدید اصلاحات اقتصادی کشور را مطرح کرده بودند. مردم فعالانه خواستار ارتباط بیشتر با کشورهای دیگر بودند که از اولین ایده ها برای این امر، برگزاری المپیاد جهانی شیمی بود. در خرداد همان سال جلسه ای با حضور نمایندگان لهستان، مجارستان و چکسلواکی با هدف طرح قوانینی اساسی مسابقه جهانی شیمی (المپیاد جهانی شیمی) برگزار شد که پایه مقررات اولیه این المپیاد بود.
 
نخستین دوره المپیاد جهانی شیمی سال بعد با حضور شش دانش آموز از کشورهای لهستان، مجارستان و چکسلواکی در پراگ برگزار شد. در دوره بعد چهار تیم دانش آموزی از کشورهای لهستان، بلغارستان، مجارستان و چکسلواکی در لهستان برگزار شد که در آن دوره آلمان شرقی و اتحاد جماهیر شوروی نیز به عنوان ناظر حضور داشتند. مجارستان، شوروی، بلغارستان، رومانی، مجارستان، آلمان شرقی، چکسلواکی، لهستان و شوروی میزبان دوره های بعدی بودند.
 
سال 1980 اتریش به عنوان نخستین کشور غربی میزبان این مسابقات شد و کشور سوئد هم به عنوان دومین کشور بلوک غرب سال 1982 میزبانی این مسابقات را به عهده گرفت. با پیوستن کشورهای مختلف این المپیاد از حالت منطقه ای خارج شده و اعتباری جهانی کسب کرد به طوری که در بیست و دومین المپیاد جهانی شیمی که سال 1990در کشور فرانسه برگزار شد دانش آموزان 30 کشور از سراسر جهان به رقابت علمی پرداختند.
 
ایران در المپیاد جهانی شیمی
سابقه برگزاری المپیاد شیمی در ایران از المپیادهای ریاضی و فیزیک کمتر است. در پی موفقیت دانش آموزان ایرانی در المپیادهای ریاضی و فیزیک، سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی وزارت آموزش و پرورش به عنوان متولی برگزاری این مسابقه ها در ایران تصمیم گرفت برای شرکت در بیست و سومین المپیاد بین المللی شیمی هیات ناظر خود را به شهر لوتس لهستان اعزام کند. پس از حضور ناظران ایرانی در المپیاد شیمی سال 69، در آذر سال ۷۰، میان 2500نفر از دانش آموزان واجد شرایط آزمونی با ۱۵ مساله تشریحی برگزار شد. از سراسر کشور ۱۰۰ نفر به عنوان برگزیدگان این آزمون از سوی مرکز المپیاد سازمان پژوهش تعیین شدند. دومین مرحله آزمون، بهمن همان سال در اهواز برگزار شد و سر انجام شش نفر به عنوان اعضای نخستین تیم المپیاد شیمی ایران برگزیده شدند تا به المپیاد جهانی سال ۱۹۹۲ در آمریکا اعزام شوند.
 
باوجود تمام برنامه ریزی ها و هماهنگی ها، کمیته برگزارکننده این المپیاد از ارسال دعوتنامه برای دانش آموزان ایرانی خودداری ورزید و سازمان پژوهش در تلاش های خود تنها موفق شد دو نفر از شیمیدان های ایرانی مقیم آمریکا را به عنوان ناظران ایرانی به کمیته برگزارکننده معرفی کند؛ اقدامی که مسیر را برای شرکت دانش آموزان ایرانی در المپیاد شیمی سال بعد در ایتالیا هموار کرد. به این ترتیب از سال ۷۱ فعالیت المپیاد شیمی ایران به طور جدی آغاز شد و ایران در زمره کشورهای عضو المپیاد بین المللی دانش آموزی شیمی قرار گرفت. دانش آموزان ایرانی در بیست و پنجمین المپیاد جهانی شیمی که در ایتالیا برگزار شد با کسب یک مدال نقره و سه مدال برنز در بین 38 کشور جهان موفق به کسب مقام شانزدهم شدند.
 
کلمبیا، آوردگاه ریاضیدانان جوان ایرانی
در حالی که تیم های المپیاد فیزیک و کامپیوتر ایران، رقابت های خود را با موفقیت پشت سر گذاشته اند، تیم المپیاد ریاضی کشورمان راهی کلمبیا شده تا در پنجاه و چهارمین دوره المپیاد جهانی ریاضی به مصاف نخبگان دانش آموزی جهان برود. این دوره از مسابقات طی روزهای بیست و هفتم تیر تا ششم مرداد (18 تا 28 جولای) به میزبانی سانتامارتای کلمبیا برگزار می شود.
 
اعضای تیم ملی المپیاد جهانی ریاضی ایران اعزامی به پنجاه و چهارمین دوره المپیاد جهانی ریاضی را الک بدرویا، ماهان تجربه کار، نینا ترکمان، سیدمحمدحسین سیدصالحی، محمدجواد شعبانی زهرایی از تهران و عارف صادقی از استان البرز تشکیل می دهند. تیم ایران را دکتر آرش رستگار و دکتر عرفان صلواتی به عنوان سرپرست اول و دوم و دکتر کسری علیشاهی و دکتر مصطفی عین الله زاده به عنوان ناظران علمی همراهی می کنند.
 
المپیادهای علمی؛ یادگاری از بلوک شرق
تاریخچه نیم قرن برگزاری المپیادهای علمی دانش آموزی با المپیاد ریاضی گره خورده است.53 سال پیش یعنی سال 1958 میلادی، جمعی از استادان ریاضی کشور رومانی طرح برگزاری یک رشته مسابقات ریاضی را در سطح مدارس دوره دبیرستان خود بنیان نهادند و در سال بعد نخستین آزمون ریاضی را به اجرا درآوردند؛ به این ترتیب اولین المپیاد ریاضی سال 1959 میلادی (1338 هجری شمسی) با حضور 52 نفر از دانش آموزان کشورهای رومانی، مجارستان، چکسلواکی، لهستان، اتحاد جماهیر شوروی سابق، بلغارستان و آلمان شرقی در بخارست برگزار شد.
 
چهار سال بعد، یوگسلاوی سابق و سال بعد از آن، مغولستان به این مسابقات پیوستند.
 
سال 1965 میلادی، فنلاند، نخستین کشور اروپای غربی بود که به این مسابقات ملحق شد.
 
سال 1967 میلادی، کشورهای انگلستان ، سوئد ، فرانسه و ایتالیا و سال 1969 بلژیک و اتریش سال 1974 آمریکا و در سال 1977 الجزایر به عنوان نخستین کشور مسلمان به عضویت این مسابقات درآمدند.
 
المپیاد جهانی ریاضی که برگزاری موفق آن الگویی برای برگزاری المپیادهای دانش آموزی در دیگر رشته ها نیز بوده طی سال های طولانی پس از آن با افت و خیزهای فراوان ادامه یافته و هر سال بر تعداد شرکت کنندگان آن افزوده شده است.
 
المپیاد ریاضی؛ آغازی بر حضور ایران در المپیادهای جهانی
همچنان که المپیادهای علمی جهان با المپیاد ریاضی آغاز شد، حضور ایران در عرصه المپیادهای علمی هم با تاخیری حدود 30 سال با المپیاد ریاضی آغاز شد. ایران از سال 66 با وجود مشکلات ناشی از جنگ پا به عرصه این مسابقات گذاشت و در همان نخستین حضور که بیست و هشتمین دوره المپیاد ریاضی در کوبا بود، ناباورانه بسیاری از کشورها را پشت سر گذاشت و راه را برای ظهور و بروز استعداد جوانان کشور در عرصه های جهانی باز کرد. شش نفر اول چهارمین دوره مسابقات کشوری ریاضی پس از برگزاری اردوی آمادگی یک هفته ای، تیر 66 به سرپرستی دکتر محمدعلی نجفی، استاد دانشگاه صنعتی شریف و وزیر اسبق آموزش و پرورش به شهر هاوانا اعزام شدند.
 
تیم دانش آموزی ایران در نخستین حضور خود در المپیاد ریاضی در جمع 42 کشور شرکت کننده در مسابقات، مقام بیست و ششم را کسب کرد و یکی از دانش آموزان ایرانی به نام علی اصغر خانبان نیز موفق به کسب مدال برنز شد.
 
تیم ایران در المپیاد ریاضی سال بعد که در استرالیا برگزار شد با کسب یک مدال نقره و سه مدال برنز در جمع 49 کشور به مقام بیستم رسید که با ادامه سیر صعودی رتبه ایران در المپیاد های سال بعد دانش پژوهان جوان ایرانی در سال های 68 و 69 به ترتیب در جمع 50 و 54 کشور به رتبه چهاردهم و در المپیاد ریاضی سال 70 در سوئد با کسب یک مدال نقره، دو مدال برنز و دو مدال طلا که نخستین نشان های طلای ایران در این رقابت ها هم بود در جمع 54 کشور جهان در رتبه هشتم قرار گرفتند؛ رتبه ای که برخی کشورهای پیشرفته به مدد سابقه طولانی شرکت در این رقابت ها موفق به کسب آن شده بودند.
 
ایران در دوره های بعد موفق به کسب رتبه های بالاتر هم شد که ازجمله آن کسب رتبه ششم درسی و چهارمین دوره المپیاد در کشور ترکیه است. نتایج امیدوارکننده کسب شده در المپیاد ریاضی، زمینه ساز حضور ایران در دیگر المپیادهای علمی دانش آموزی بود.
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395 ساعت: 11:56 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

پژوهش: بررسی ارتباط میان توانایی کلامی و توانایی ریاضی

بازديد: 83

 

پژوهش: بررسی ارتباط میان توانایی کلامی و توانایی ریاضی

نویسنده: انسیه عباسی، حبیب الله قاسم زاده، حسن عشایری
 
هدف: این پژوهش با هدف بررسی ارتباط میان توانایی کلامی و توانایی ریاضی انجام شده است. روش: جامعه پژوهش را کودکان 5 و 6 ساله مهدکودک‌های منطقه شرق بهزیستی استان تهران تشکیل داده‌اند. از میان کودکان جامعه مورد بررسی، پس از انجام آزمون هوش بر روی 218 کودک، 120 نفر به روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شدند. این افراد دارای بهره هوشی 110-90 بوده‌اند. ابزار پژوهش را یک آزمون ریاضی و آزمون طبقه‌بندی کلامی تشکیل داده‌اند. داده‌های پژوهش به کمک روش‌های آمار توصیفی و ضریب همبستگی تحلیل و ارائه گردید. یافته‌ها: یافته‌های این پژوهش نشان داد میان توانایی کلامی و توانایی ریاضی، ارتباط مستقیم و معنی‌داری وجود دارد. همچنین این پژوهش در بررسی تفاوت میان میانگین نمرات آزمون کلامی و آزمون ریاضی دختران و میانگین نمرات آزمون کلامی و آزمون ریاضی پسران، این تفاوت را معنی‌دار نشان نداد. افزون بر این، تفاوت میان میانگین توانایی کلامی و ریاضی 5 ساله‌ها و 6 ساله‌ها، معنی‌دار نبود. در توانایی طبقه‌بندی کلامی نیز، گر چه کودکان در همه موارد از انتزاع مقوله‌ای استفاده نمی‌کنند، ولی مواردی از این جداسازی، در آنان دیده می‌شود.
 
شناخت عقلانی، آشکارترین ویژگی انسان و تمایز دهنده او از جانوران است. انسان‌ها نه تنها به ادراک مستقیم جهان بیرونی می‌پردازند، بلکه توانایی دریافت و پردازش اطلاعاتی به مراتب پیچیده‌تر از ادراک مستقیم را نیز دارند. راز این توانایی انسان و برتری او بر دیگر جانداران، در دگرگونی و فرگشت ساختمان عصبی بسیار پیچیده او نهفته است. فعالیت‌های عالی ذهن مانند تفکر، تخیل، تجرید، تعمیم، استدلال و قضاوت که از فعالیت‌های کودک در دوره حسی-حرکتی ریشه می‌گیرند و کم کم به مفاهیم انتزاعی و کارکردهای ذهنی بزرگسالی گسترش می‌یابند، به کمک توانایی‌های فرگشت یافته انسان، در جریان تکوین فردی و تکوین نوعی او به دست آمده‌اند.
 
بررسی‌های چند دهه اخیر در زمینه نقش زبان در تفکر، نه تنها انقلابی در روانشناسی به پا کرد، بلکه گویاتر از هر زمان دیگر تفاوت بنیادین زبان انسان و زبان جانوران را نمایان ساخت. از آنجا که ساختار زبان، نخستین نظام منطقی است که کودکان آن را فرا می‌گیرند، برای ساختارهای شناختی به عنوان یک پیش الگو عمل می‌کند و قوانین حاکم بر خود را بر فرآیندهای ذهنی به ویژه تفکر منتقل می‌سازد (لوریا،1368). تفکر مبتنی بر مفاهیم، که ویژگی بنیادی شناخت انسان است، توسط زبان شکل می‌گیرد. اساسی‌ترین عنصر زبان، واژه است. هر کلمه نه تنها به شیئی اطلاق می‌شود، بلکه ویژگی ضروری آن را نیز از میان سایر ویژگی‌ها بر می‌گزیند.
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395 ساعت: 11:56 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

گفتگو: چگونه اینترنت وارد ایران شد؟ مصاحبه با دکتر شهشهانی

بازديد: 189

گفتگو: چگونه اینترنت وارد ایران شد؟ مصاحبه با دکتر شهشهانی

دور‌اندیشی و تلاش‌های دکتر شهشهانی و دیگر همکاران آنها در مرکز تحقیقات فیزیک نظری باعث شد تا ایران در نخستین سال‌های تولد اینترنت به این شبکه جهانی بپیوندد.
 
سال 68 گروهی از پژوهشگران دانشگاهی رشته‌های فیزیک و ریاضیات تصمیم گرفتند پژوهشگاه ویژه‌ای را برای این علوم پایه تأسیس کنند. وزارت علوم به پیشنهاد دانشگاهیان، ریاست این مرکز را به‌عهده دکتر محمد‌جواد لاریجانی استاد دانشگاه تهران گذاشت. او نیز دکتر سیاوش شهشهانی استاد دانشگاه صنعتی شریف را به عنوان قائم‌مقام مرکز تحقیقات فیزیک نظری و ریاضیات انتخاب کرد. شهشهانی در سال 1353 پس از اتمام تحصیلات خود در رشته ریاضی دانشگاه برکلی، از آمریکا به ایران بازگشته بود تا فعالیت‌های آموزشی و پژوهشی خود را در دانشگاه صنعتی آریا ‌مهر سابق (شریف کنونی) آغاز کند.

مرکز تحقیقات فیزیک نظری و ریاضیات که بعد‌ها به پژوهشکده دانش‌‌‌‌های بنیادی تغییر نام داد، در نخستین ماه‌های آغاز به کار خود، با برقراری اتصال‌های مخابراتی جدید، انقلاب بزرگی در روابط دانشگاه‌های ایران و خارج کشور ایجاد کرد.

دور‌اندیشی و تلاش‌های دکتر لاریجانی، دکتر شهشهانی و دیگر همکاران آنها در مرکز تحقیقات باعث شد تا ایران در نخستین سال‌های تولد اینترنت به این شبکه جهانی بپیوندد. داستان ورود اینترنت در ایران را از زبان سیاوش شهشهانی پدر اینترنت ایران می‌خوانید.
 
نخستین بار چه سالی با اینترنت آشنا شدید؟
سال تحصیلی 68-67 برای گذراندن فرصت مطالعاتی به ایتالیا رفته بودم، برای نخستین بار با شبکه آشنا شدم. البته آن سال تب ایمیل و اینترنت در اکثر دانشگاه‌های ایران، فراگیر شده بود. بعد از بازگشت به ایران به عضویت هیأت علمی مرکز تحقیقاتی فیزیک نظری و ریاضیات در آمدم. در سال 68 بود که آقای دکتر محمد‌جواد لاریجانی رئیس این مرکز، همت کردند و اینترنت را به ایران آوردند. من هم به عنوان جانشین ایشان در این طرح همکاری کردم.
 
اینترنت چه ربطی به فیزیک نظری و ریاضیات داشت که مرکز تحقیقات وارد این عرصه شد؟
یکی از نخستین دغدغه‌های مدیران و هیأت علمی این مرکز، ارتباط علمی و پژوهشی دانشگاه‌های دنیا بود. در سال‌های اولیه راه‌اندازی مرکز تحقیقات، پست الکترونیک در دانشگاه‌های غربی رایج می‌شد. استادانی که برای فرصت مطالعاتی یا کنفرانس‌های علمی به این دانشگاه‌ها می‌رفتند، این پدیده را می‌شناختند.

در مرکز تحقیقات به این نتیجه رسیدیم که پست الکترونیک برای یک مرکز تحقیقاتی که می‌خواهد با دانشگاه‌های دنیا ارتباط داشته باشد، یک ضرورت اجتناب‌ناپذیر است. به دلیل شرایط پس از جنگ، برنامه گسترش ارتباط با دانشگاه‌های خارجی مورد نظر بود و یکی از سرلوحه‌های مرکز تحقیقات به شمار می‌آمد. ایمیل ارزان‌ترین و سریع‌ترین روشی بود که مورد توجه قرار گرفت.

بررسی‌های اولیه در سال 68 نشان داد که هیچ مرکزی برای ارایه خدمات اینترنت در کشور وجود نداشت. هرچند برخی مراکز از طریق تماس تلفنی با خارج کشور به شبکه وصل می‌شدند ولی این مراکز به دیگران خدمات نمی‌دادند.
 
یعنی از طریق تماس تلفنی بین‌المللی به شبکه اینترنت وصل می‌شدند؟
بله، تماس خارجی می‌گرفتند. البته در آن زمان هنوز شبکه Internet ایجاد نشده بود و به شبکه Bitnet وصل می‌شدند.
 
پس از این در مرکز تحقیقات به ضرورت اتصال به شبکه پی بردید، چه راهکار‌ی برای اجرایی کردن آن دنبال کردید؟
از طریق مرکز بین‌المللی فیزیک نظری در ایتالیا که آن زمان ریاست آن با پروفسور عبد‌السلام بود به مؤسسه مجمع اروپایی شبکه‌های تحقیقاتی (EARN) وصل شدیم. این مؤسسه آن زمان کشور‌های غیر اروپایی مانند هندوستان را به عضویت پذیرفته بود. ولی شرایط عضویت ویژه‌ای داشت که با توصیه‌های آقای عبد‌السلام، عضویت ایران مورد پذیرش قرار گرفت.
 
اولین اتصال ایران به شبکه چگونه برقرار شد؟
اواخر سال میلادی 1992 از طریق اتصال تلفنی به دانشگاه لینس اتریش وصل شدیم. بعد‌ها با یک خط استیجاری به دانشگاه وین اتریش وصل شدیم که آن زمان از نقاط اصلی اتصال به شبکه EARN بود.
 
چه شد که اتصال‌ها از شبکه Bitnet به شبکه Internet منتقل شد؟
همکاران ما که به اجلاس‌های فنی بین‌المللی می‌رفتند، چیز‌های تازه‌ای یاد گرفتند. گزارش‌های آنها نشان می‌داد که شبکه‌های تحقیقاتی بین‌المللی از پروتکل Bitnet به پروتکل جدید به نام Internet حرکت می‌کنند. به همین دلیل بود که مرکز تحقیقات نیز اتصال به اینترنت را به سرعت پیگیری کرد.
 
تفاوت‌های شبکه Bitnet و Internet چیست؟
پایه شبکه Bitnet و Internet یکی است. در هر 2 شبکه، پیام‌ها به صورت قطعه قطعه تقسیم شده و ارسال می‌شوند. البته اینترنت از مزیت‌های فنی برخوردار است.

همه کامپیوتر‌ها می‌توانند به اینترنت وصل شوند ولی بیت‌نت فقط با برخی مارک‌های اینترنت سازگار بود. به همین دلیل توزیع ترافیک اینترنت در دانشگاه‌های مختلف، نیازی به تغییر سیستم‌های کامپیوتری آنها نداشت و کار ساده‌تری بود.

اواخر سال 93 میلادی پروتکل IP/ICP را راه‌اندازی کردیم که امکان اتصال به شبکه اینترنت را فراهم کرد. البته چون آن زمان یک زیر شبکه از شبکه دانشگاه وین بودیم، آخر آدرس‌ها، نشانی دانشگاه وین یعنی UNIVIE.AT درج می‌شد.
 
ایران حدود یک سال بعد از دانشگاه‌های اروپایی به شبکه اینترنت وصل شد. سرعت اتصال در آن سال چطور بود؟
خیلی کم. کل ظرفیت اتصال کشور 8/9 کیلوبیت در ثانیه بود. البته در آن زمان هنوز سرویس‌های Web و فایل‌های گرافیکی راه نیفتاده بود و همین سرعت 8/9 برای تبادل ایمیل کفایت می‌کرد.
 
آدرس‌های اولیه در ایران با پسوند AT پایان می‌یافت پسوند IR از چه زمانی پایه‌گذاری شد؟
آن سال‌ها به دنبال این بودیم که با عنوان ویژه ایران شناخته شویم نه اتریش. بنابراین پسوند IR را از سازمان متولی استاندارد‌های جهانی اینترنت تقاضا کردیم. پس از پرس‌وجو‌ها، متوجه شدیم مؤسسه Internic در آن زمان متولی این مسئله بود. این مؤسسه وابسته به دانشگاه کالیفرنیای جنوبی بود و مدیریت واقعی آن نیز در اختیار فردی به نام جاناتان پاستل بود. هرچند تحریم‌ها علیه ایران خیلی پر‌رنگ نبود ولی هنوز خاطره گروگان‌گیری در ذهن برخی آمریکا‌ها زنده بود. به همین دلیل با مقاومت‌هایی مواجه بودیم.

آیا به جز مرکز تحقیقات فیزیک نظری و ریاضی، متقاضی دیگری برای پسوند IR وجود داشت؟
نه. کسی در ایران به صورت موازی با ما حرکت نمی‌کرد. بنابراین بعد از غلبه بر مخالفان، توانستیم در فروردین 1374 امتیاز پسوند ملی IR را کسب کنیم.
 
مخالفان؟ مگر چند مخالف در این مسیر وجود داشت؟
در واقع با مقاومت 2 کشور ایران و آمریکا مواجه بودیم. البته مخالفت با پسوند IR در آمریکا، یک موضع رسمی نبود. مدیریت اینترنت در اختیار بنیاد ملی علوم NSF بود. فردی در این بنیاد عضو بود که دل خوشی از ایران نداشت و با ما مخالفت می‌کرد. البته الان رفتار خود را تغییر داده و از دوستان خوب ما شده است.

برای آن که رفتار NSF دوستانه شود از کمک‌ها و رایزنی انجمن جهانی استفاده کننده اینترنت (Internet Society) کمک گرفتیم.
 
در ایران چه کسی یا کسانی با توسعه اینترنت مخالف می‌کرد‌(ند)؟
در مخابرات ایران کسانی بودند که اعتقادی به اینترنت نداشتند. آنها فکر می‌کردند اینترنت یک مد روز است و زود فراموش می‌شود. آنها کوشش می‌کردند شبکه محدود‌تر به نام X25 را راه‌اندازی کنند و می‌گفتند هر نوع فعالیت شبکه‌ای، باید تحت همین شبکه انجام شود.

مرکز تحقیقات به دنبال این بود که به جای خط استیجاری از طریق ماهواره به اینترنت وصل شود تا با هزینه، سرعت و ظرفیت بیشتری به دست آید. مخابرات می‌توانست به راحتی ظرفیت‌ خالی رزرو شده خود روی ماهواره اینتل‌ست را به قیمت روز مرکز تحقیقات اجاره دهد. ولی آنها این کار را نمی‌کردند چون تصور می‌کردند به جز شبکه X25 چیزی نباید راه بیفتد.
 
در سال 74 که دانشگاه‌های کشور به اینترنت وصل شدند، ظرفیت آن بسیار محدود بود و دانشجویان با سهمیه‌بندی ویژه‌ای می‌توانستند به شبکه وصل شوند. چرا اینطور بود؟
برای اتصال دانشگاه به شبکه، در مرکز تحقیقات 2 دیدگاه مختلف وجود داشت؛ یکی اینکه اینترنت را به عنوان یک امتیاز ویژه‌ برای مرکز حفظ کنیم. دوم اینکه آنها را در دانشگاه‌ها توزیع کنیم. بالاخره بعد از بحث‌های متوالی، نظریه دوم پیروز شد و دانشگاه‌ها به نوبت به اینترنت وصل شدند. با توجه به اینکه در آغاز اتصال از طریق خط استیجاری بود، به طور طبیعی محدودیت‌هایی در دانشگاه‌ها به وجود آمد. برای استفاده از اتصال ماهواره‌ای، مذاکراتی طولانی با مخابرات را پشت سر گذاشتیم و تا پای عقد قرارداد هم رفتیم. ولی تصادفاً در همان روزی که بنا بود قرارداد امضا شود، رئیس مخابرات عوض شد. رئیس بعدی هم از امضای قرارداد خودداری کرد. به همین دلیل حدود 3 سال طول کشید تا اولین ارتباط ماهواره‌ای با سرعت 128 کیلوبیت بر ثانیه از طریق یک شرکت ایتالیایی برقرار شود. پیش از آن به ترتیب دانشگاه‌های شریف و صنعتی اصفهان، مرکز تحقیقات ژنتیک و مرکز زلزله‌شناسی به اینترنت وصل شده بودند. اتصال 128 که برقرار شد وضع اینترنت در دانشگاه‌ها کمی بهتر شد. البته 2 تا 3 ماه بعد ظرفیت این اتصال به نقطه اشباع رسید برای همین 8 ماه بعد یعنی اوایل سال 1997 آن را به اتصال kb/s 512 ارتقا دادیم.
 
در آن سال مخابرات دست از مخالفت‌های اولیه برداشته بود؟
آن زمان اینترنت به اندازه کافی شهرت پیدا کرده بود و همه می‌دانستند X25 پاسخگوی توسعه فناوری اطلاعات نیست. چند سال زحمت کشیدیم تا به مخابرات تفهیم کنیم تجربه X25 یک‌بار در اروپا آزمایش شده و ناکارآمدی آن قبلاً اثبات شده است. سال 1996 مراکز دیگری هم به صورت موازی با مرکز تحقیقات به اینترنت وصل شدند.

ابتدا شرکت‌های ندا رایانه و داده‌پردازی ایران؛ به دنبال صدا‌وسیما و وزارت بازرگانی هم وارد مدار شدند.
 
با آنکه گاهی بیست سی سال طول می‌کشد تا پدیده‌ای جدید وارد کشورمان شود، به نظر شما چه شد که اینترنت یک سال بعد از تولد، به ایران وارد شد؟
لازم است از کوشش دکتر محمد‌جواد لاریجانی یاد کنم. ایشان شجاعت بالایی در این رابطه نشان دادند. بویژه وقتی اولین اتصال به Bitnet برقرار شد. آن زمان لازم بود تعهد‌نامه‌هایی را امضا کنیم از جمله این که مانع عبور ترافیک هیچ کشوری نشویم. آن زمان کمتر کسی جرأت امضای این تعهد‌نامه‌ها را داشت. بی‌شک پشتیبانی و جایگاه سیاسی و اجتماعی دکتر لاریجانی، نقش موثری در راه‌اندازی اینترنت داشت. ایشان همیشه به مسئولان سیاسی یاد‌آور می‌شدند که شبکه اینترنت، در خدمت محققان و مراکز علمی است و ممانعت از آن، ایستادن در مقابل روند توسعه علمی کشور است.
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395 ساعت: 11:50 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

آلبرت اینشتین؛ متهم به كندذهنی

بازديد: 63

آلبرت اینشتین؛ متهم به كندذهنی

حتما شما هم شنیده‌اید كه آلبرت اینشتین، كودكی و نوجوانی چندان ویژه‌ای نداشت، دیرتر از بچه‌های عادی به حرف آمد و بسیار گوشه‌گیر بود. اینشتین ژولیده‌مویی كه به سبب تحقیقاتش جایزه نوبل گرفت، حتی در نوجوانی به كندذهنی متهم بود. او مانند بسیاری از بچه‌های مشابه خود تجربه اخراج از مدرسه و تنبیه سخت و حتی اخراج از كار را داشت.

آلبرت اینشتین چهاردهم مارس 1879 در شهر «اولم» آلمان متولد شد‌. اما یك سال بعد از تولد او خانواده وی عازم مونیخ شدند. در پنج ‌سالگی او را به مدرسه كاتولیك‌ها فرستادند. در آن مدرسه شیوه‌ای قدیمی رایج و آموزش در آن از طریق تكرار بود. همه‌چیز با نظمی خشك تحمیل می‌شد و هیچ اشتباهی بی‌تنبیه نمی‌ماند. اما آلبرت شدیدا طبق تعالیم كاتولیك تحصیل می‌كرد و حتی در مواردی در دروسی كه به شرعیات و قوانین مذهبی كاتولیك بستگی داشت، چنان قوی شد كه می‌توانست در هر مورد كه همشاگردی‌هایش قادر نبودند به سوال‌های معلم جواب دهند، به آنها كمك كند.پدر آلبرت، هرمان اینشتین، كارخانه كوچكی برای تولید محصولات الكترو‌شیمیایی داشت و با كمك برادرش كه مدیر فنی كارخانه بود، از آن بهره‌برداری می‌كرد. مادرش اهل هنر و صاحب احساسات هنرمندانه‌ای بود و به موسیقی نیز علاقه داشت.
 
آلبرت دیر به حرف‌زدن افتاد، حتی پدر و مادرش وحشت‌زده شدند كه مبادا فرزندشان گنگ و غیرعادی باشد، اما بالاخره شروع به حرف‌زدن كرد، ولی اغلب ساكت و خاموش بود و خیلی اهل بازی هم نبود. نوجوانی اینشتین پر بود از گزارش‌های مدرسه در مورد بی‌علاقگی او به تحصیل، كند‌ذهنی، غیرمعاشرتی و گوشه‌گیر بودن. در مدرسه به او لقب «بابای كند‌ذهنی» داده بودند.
 
بیشتر كسانی كه درباره تنفر اینشتین از مدرسه، معلم و تحصیل نوشته‌اند، به نوع مدرسه، شیوه تدریس معلم و مطالبی كه این دانش‌آموز باید فرا می‌گرفت، كمتر اشاره كرده‌اند. بازخوانی یك واقعه مهم در زندگی اینشتین ما را با مدرسه محل تحصیل او آشناتر می‌كند:
 
روزی آلبرت مریض بود و در خانه استراحت می‌كرد. پدرش به او قطب‌نمای كوچكی داد تا سرگرم باشد. اینشتین شیفته قطب‌نما شد. او قطب‌نما را به هر طرف كه می‌چرخاند، عقربه جهت شمال را نشان می‌داد. آلبرت كوچولو به جای این كه مثل سایر بچه‌ها آن را بشكند یا خراب كند، ساعت‌ها و روزها و هفته‌ها و ماه‌ها به نیروی اسرار‌آمیزی فكر می‌كرد كه باعث حركت عقربه قطب‌نما می‌شود. عموی آلبرت به او گفت در فضا نیروی نادیدنی (مغناطیس) وجود دارد كه عقربه را جابه‌جا می‌كند. این كشف تأثیر عمیق و ماندگاری بر او گذاشت.
 
در آن زمان، این پرسش برای آلبرت مطرح شد كه چرا در مدرسه، چیز جالب و هیجان‌انگیزی مثل قطب‌نما به دانش‌آموزان نشان نمی‌دهند؟! از آن به بعد تصمیم گرفت خودش چیزها را بررسی كند و به مطالعه آزاد مشغول شود.
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395 ساعت: 11:50 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

شگفتی اعداد: اعداد پالیندروم: سال های پالیندروم

بازديد: 89

شگفتی اعداد: اعداد پالیندروم: سال های پالیندروم

 -- سال 2002 یک سال پالیندروم بود. احتمالا اگر شما سال 2002 را به یاد دارید، ممکن است تجربه زندگی در سال 1991 را هم داشته باشید.

-- دو سال پالیندروم متوالی گذشته که ممکن بوده یک نفر هر دوی آنها را تجربه کرده باشد بر می گردد به سال 999 و 1001 میلادی!
 
-- آیا فکر می کنید به اندازه کافی عمر خواهید کرد که یک بار دیگر، یک سال پالیندروم را تجربه کنید؟ در مورد سال 2112 صحبت می کنیم!
(البته اگر از سال شمسی هم استفاده کنیم، باید تا سال 1441 منتظر بمانیم!)
 
-- بد نیست بدانید اگر فردی می خواهد دو سال پالیندروم متوالی دیگر را تجربه کند، باید تا سال 2992 و 3003 میلادی، صبر کند!!! این قضیه تقریبا هر 1000 سال یکبار اتفاق می افتد. 
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395 ساعت: 11:49 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 82

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس