سایت اقدام پژوهی - گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان
1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819 - صارمی
2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2 و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .
3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل را بنویسید.
در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا پیام بدهید آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet
طرح درس یا سناریوی آموزشی برای نخستین بار در سال 1918 توسط"فرانکلین بوبیت" مطرح شد و لزوم استفاده از سازماندهی در امر یاددهی – یادگیری مورد تأکید قرار گرفت. طرح درس به شکل امروزی آن، در سال 1950 به وسیله روان شناسان برجسته امر تعلیم و تربیت "بنجامین . اس . بلوم" شکل گرفت و در سال 1962 " رابرت گلیرز" نظرات تکمیلی خود را در راستای دیدگاههای بلوم مطرح کرد که تا به امروز نیز مدنظر برنامه ریزان و هدف گذاران آموزشی و دست اندرکاران امور آموزشی در سطح جهان بوده است.
در ایران حیات مجدد "طرح درس" مربوط به هشت نه سال گذشته می باشد. لزوم استفاده از طرح درس، به عنوان ابزار کارآمدی در زمینه تکنولوژی آموزشی، در خدمت افزایش کیفیت نظام آموزشی کشورمان قرار گرفت. و طرح درس به عنوان برنامه ریزی و سازمان دادن به مجموعه فعالیتهایی که معلم در ارتباط با هدفهای آموزشی، محتوای درس و توانائیهای دانش آموزان برای مدت زمان مشخص تدوین می گردد مد نظر قرار گرفت.
از محاسن طرح درس می توان به موارد ذيل اشاره نمود:
1-طرح درس به معلم کمک می کند تا پیش بینی های لازم را برای تهیه وسایل آموزشی و رسانه ها به عمل آورد.
2-داشتن طرح درس موجب می شود که معلم به تنظیم اوقات کلاس بپردازد و از ایجاد بی نظمی در کلاس جلوگیری کند.
3-طرح درس موجب می شود که معلم فعالیتهای ضروری آموزشی را به ترتیب و یکی پس از دیگری در مراحل و زمانهای مشخص و به شیوه های منطقی پیش ببرد و نتایج حاصل آن را برای تدریس در مراحل بعدی آموزش مورد استفاده قرار دهد.
4-با توجه به آنچه رفت، نقش و اهمیت طرح درس در بهبود امر یاددهی – یادگیری کاملاً مشهود و ضروری به نظر می رسد. لذا جزوه ی حاضر به منظور مطالعه و استفاده همکاران محترم جهت بهبود کیفیت آموزشی و ارتقای سطح یادگیری طراحی شده است
مراحل نگارش و تنظيم طرح درس روزانه
رعايت مراحل و نکات زير براي تدوين يک طرح درس خوب لازم و ضروري است:
1- موضوع يا عنوان درس
عنوان درس بايد به طور دقيق نوشته شود؛ مثلاً اگر عنوان درس را «دماسنج» بگذاريم، عنوان گويايي نيست، بلکه بهتر است بنويسيم: «چگونه مي توان از دماسنج استفاده کرد» يا «طريقه ي استفاده از دماسنجها». معلم هر اندازه به تجزيه و تحليل موضوعات مسلط باشد بهتر مي تواند براي آن، عنوان مناسب انتخاب کند.
2- تعيين و نگارش عناوين فرعي يا رئوس مطالب
پس از تعيين و نوشتن موضوع درس، طراح بايد عناوين فرعي موضوع درس را مشخص سازد، ترتيب و توالي مناسب عناوين فرعي همواره بايد مورد توجه قرار گيرد. عناوين فرعي، بهترين راهنماي نگارش هدفهاي جزئي است؛ زيرا براساس هر عنوان فرعي مي توان يک هدف جزئي نوشت.
3- نوشتن هدف کلي درس
نوشتن هدف کلي يک جلسه تدريس، همانند هدف کلي يک دوره ي آموزشي است؛ اما در قالب يک موضوع محدود، تحقق مجموع هدفهاي کلي جلسات بايد موجب تحقيق اهداف کلي دوره شوند. به عبارت ديگر اهداف کلي هر جلسه ي تدريس، عناصر يا مراحل رسيدن به اهداف کلي دوره را مشخص مي کنند. در نوشتن هدف کلي هر جلسه نيز معمولاً از افعال کلي استفاده مي شود. ذکر شرايط و معيار در اين نوع از اهداف ضرورتي ندارد.
4- نگارش و تنظيم هدفهاي جزئي درس
ساده ترين راه نوشتن اهداف جزئي يک درس، اين است که براساس هر موضوع فرعي يک هدف جزئي نوشته شود. ماهيت اهداف جزئي همانند هدف کلي درس است؛ اما در قالب موضوعي ريزتر و محدودتر. به عبارت ديگر، هدفهاي جزئي درس، اهداف زيرمجموعه هدف کلي درس مي باشند. دقت در نوشتن اهداف جزئي و تنظيم درست توالي آن، مي تواند موجب نظم بيشتر فعاليت هاي آموزشي شود و در نهايت، تحقق هدف کلي را تضمين نمايد.
5- نگارش و تنظيم هدفهاي رفتاري درس
پس از نوشتن هدفهاي جزئي، طراح بايد هدفهاي جزئي را تبديل به هدفهاي رفتاري نمايد. هدفهاي رفتاري هر جلسه تدريس بايد با توجه به شرايط، ضوابط و امکانات متناسب با سطوح مختلف حيطه هاي يادگيري تنظيم شود. سپس براساس سلسله مراتب از آسان به مشکل و يا به صورت پيش نياز و پس نياز مرتب گردد. در هدفهاي رفتاري: عملکرد (نوع رفتار)، شرايط و معيار دقيقاً بايد مشخص شود.
6- تعيين رفتار ورودي دانش آموزان
پس از نوشتن هدفهاي رفتاري درس، رفتار ورودي دانش آموزان يا پيش نيازهاي تحقق هدفهاي رفتاري بايد مشحص شوند. گروهي معتقدند كه ابتدا بايد رفتارهاي ورودي دانش آموزان در بررسي، مشخص و سپس هدفهاي رفتاري نوشته شوند. چنين رويكردي در نظامها يا دوره هايي صادق است كه محتوا و كتاب مشخصي ارائه نشده باشد و معلم كاملاً در انتخاب و سازماندهي مطالب درسي آزاد باشد. در نظام آموزشي ايران به دليل متمرکز بودن، اجراي چنين پيشنهادي تقريباً غيرممکن است.
7- ارزشيابي تشخيصي
اغلب سؤال مي شود که معلمان چگونه مي توانند اطلاعات پيش نياز يا رفتار ورودي دانش آموزان را تشخيص دهند؟ اين امر توسط ارزشيابي تشخيصي ممکن مي باشد.
معلم بر اساس تخصص و مهارتي که دارد بايد ابتدا رفتار ورودي را پيش بيني کند و سپس براساس دانش پيش نياز درس مورد تدريس، سؤالهايي طرح نمايد. سؤالهاي طرح شده بايد در ستون ارزشيابي طرح درس نوشته شود. اين سؤالها قبل از تدريس بايد از دانش آموزان پرسيده شوند، تا وجود يا عدم وجود پيش نياز مشخص شود. در صورت عدم تسلط دانش آموزان بر پيش نياز درس مورد تدريس، مخصوصاً زماني که موضوع درس با موضوعات قبلي و بعدي ارتباط تسلسلي داشته باشد، حتماً بايد رفتار ورودي ترميم گردد.
روش نگارش و تنظيم طرح درس
طرح درس، عبارت است از تقسيم محتواي يک ماده ي درسي در يک دوره معين به مراحل و گامهاي مناسب و مشخص براساس هدف و نتايج آموزش. براي تهيه و تنظيم طرح درس معلم بايد در ابتداي هر سال تحصيلي براساس اصول معين بين هدفهاي آموزشي و برنامه هفتگي، ترتيبي اتخاذ کند که مجموعه فعاليت هاي آموزشي به موقع، بدون وقفه در طول يک ترم يا سال تحصيلي اجرا شود. براي تحقق چنين مقاصدي طراحي و تنظيم يک جدول زماني مي تواند بسيار مفيد و مؤثر باشد؛ زيرا هنگامي مي توان منظم و مؤثر، در فرآيند آموزش به جلو گام برداشت که برنامه ها و فعاليت هاي آموزشي به تناسب زمان مورد نظر، ساختاري منظم داشته باشند. اگر معلمي طول دوره ي آموزشي را با توجه به مجموعه ي شرايط، به جلسات مفيد آموزشي تقسيم نکند و فعاليت هاي آموزشي هر جلسه را براساس اهداف تنظيم ننمايد، هرگز نمي تواند انتظار کارآيي مؤثر از تدريس خود و حداکثر يادگيري از دانش آموزان خود داشته باشد. معلم بايد کليه فعاليت هاي طول دوره را به صورت يک جدول زمان بندي شده با درج عنوان اصلي و هدف کلي هر جلسه به انضمام تاريخ ارزشيابي تشخيصي، تکويني و پاياني تهيه و به دانش آموزان قبل از شروع و آغاز فعاليت ارائه نمايد. آشنايي دانش آموزان از مجموعه فعاليت هاي طول سال به تفکيک جلسات و همفکري آنان با معلم مي تواند اثربخشي تدريس معلم و انگيزه ي يادگيري دانش آموزان را دو چندان کند. براي تنظيم چنين جدولي مي توان مراحل زير را به ترتيب طي کرد:
گام اول:
تقويم طرح را بايد براي يک ترم يا يک سال تحصيلي با محاسبه ي تعداد هفته ها، روزها و ساعتهايي که در طول سال تحصيلي براي تدريس درس مورد نظر پيش بيني شده است محاسبه و تنظيم کرد.
گام دوم:
پس از مشخص شدن زمان خالص تدريس، محتواي درس يا عناوين مورد تدريس را نه برحسب کميّت، بلکه برحسب اهميت و کيفيت مطالب و تحقق هدفهاي آموزشي بر کل ساعات و جلسات تقسيم کرد. براي انجام چنين کاري، لازم است ابتدا محتواي درس يا عناوين مورد تدريس و ساير فعاليت هاي آموزشي با احتساب فرصت لازم براي تمرين محاسبه شود و سپس محتواي فصلها و مباحث و ساير فعاليت هاي در نظر گرفته شده در طول سال، به واحدهاي کوچکتر درسي يا محتواي متناسب با تک تک جلسات تقسيم گردد.
گام سوم:
هدف کلي هر جلسه بايد با توجه به عنوان درس، دقيقاً مشخص شود. نوشتن هدفهاي رفتاري در اين جدول، ضرورتي ندارد. در نوشتن هدفهاي هر جلسه علاوه بر عنوان درس، معلم بايد با توجه به قابليتها و فعاليت هاي مورد نظر و محتواي درس، هدف کلي هر جلسه را با زباني روشن و قابل فهم براي دانش آموزان بنويسد.
گام چهارم:
پس از تعيين هدف کلي هر جلسه، لازم است معلم فعاليت هاي تکميلي دانش آموزان را که براي تقويت يادگيري آنها لازم است و فرصت کافي براي انجام آنها در کلاس درس وجود ندارد پيش بيني نمايد. پيش بيني اين نوع فعاليتها و حتي امکانات و وسايل لازم براي انجام چنين تکاليفي بايد دقيقاً مشخص شده باشد؛ مثلاً دقيقاً معين شود چه بخشي از چه کتابي مطالعه و يا تمرينهاي چه بخشي از کتاب درسي حل شود يا چه گزارشي با توجه به چه امکاناتي بايد تهيه و نوشته شود. فعاليت هاي تکميلي بايد مکمّل فعاليت هاي کلاس و تقويت کننده ي کيفيت يادگيري دانش آموزان شود. از ارائه فعاليت هاي تکميلي خسته کننده، بي ربط با موضوع و نامتناسب با زمان، جداً خودداري شود.
بسیاری از دانشجویان از همان دوران ابتدایی به دنبال شیوه صحیح یادگیری و درس خواندن بودهاند. از شیوههایی مانند حفظ کردن گرفته تا حبس کردن خود در یک اتاق ولی در اینجا شیوههای موثری برای مطالعه آورده شده است.در این مطلب با روش های موثر و شگفتانگیز برای درس خواندن در کلاس دهم آشنا می شوید.
شاید این مسئله بدیهی و واضح باشد. اما سخنرانیهای طولانی استادان و زمان شروع کلاسها در ساعات اولیه صبح، اغلب باعث شده شرکت در کلاس تا حدودی سلیقهای و دلبخواهی شود. بهترین شیوه برای آمادگی در امتحانات، حضور در کلاس درس میباشد. در این صورت میتوانید با سلسله مراتب درسی آشنا شده و از مطالبی که از آنها امتحان گرفته میشود، مطلع شوید.
اخیرا روزنامه نیویورک تایمز در گزارشی اعلام کرده بسیاری از این عادتهای مطالعه هیچگونه توجیه علمی ندارند حتی برخی از این شیوهها تاثیری برخلاف شواهد و تصورات موجود دارند.
در ادامه برخی از شیوههای موثر مطالعه و یادگیری را مرور میکنیم:
1- تغییر متناوب مکان مطالعه و درس خواندن:
اگرچه بسیاری از دانشجویان به مطالعه در کتابخانه شدیدا معتقد هستند، اما دانشمندان علم ادراک بر این باورند تغییر متناوب محیط مطالعه برای یادگیری بسیار موثر است. چرا که حافظه انسان بر اساس موقعیت و مکان شکل میگیرد در نتیجه تغییر محیط مطالعه، میزان به خاطر سپردن چیزهایی که یاد گرفتهاید را افزایش خواهد داد.
2- مطالعه و انجام تکالیف گروهی:
هیچ وقت قدرت همکلاسان و هم گروه های خود را دستکم نگیرید. به ویژه وقتی که بر روی یک مسئله دشوار کار میکنید. تقسیم مسوولیت یکی از راههای موثر جهت فائق آمدن بر مشکلات و کاهش حجم کاری و درسی میباشد و به شما اطمینان میدهد که درس را بهتر بفهمید. این فعالیت گروهی ممکن است حتی منجر به پیدا کردن یک دوست جدید شود.
3- استفاده از کارتهای فلش:
بعضی وقتها بهترین شیوه، همان شیوهای است که همیشه از آن استفاده میشود. درست است که کارتهای فلش قدیمی هستند اما هنوز وسایل خوب و قابل اتکایی هستند. نوشتن نکتهها، تعاریف و توضیحات بیش از یک بار، به نقش بستن اطلاعات در حافظه کمک میکنند. ضمن اینکه این کارتها یک وسیله بسیار عالی جهت یادآوری و تداعی تعریفها میباشند.
4- امتحان دادن:
هر چقدر هم که از امتحان تنفر داشته باشید اما مطالعات نشان میدهد یک ارزشیابی جدی مانند امتحان نه تنها مؤید میزان دانش دانشجویان است بلکه میتواند کیفیت و ارزش علمی دانشجویان را نیز افزایش دهد. آزمونهای متناوب به یادگیری دوباره و به خاطر آوردن اطلاعات ما کمک میکند، ضمن اینکه در هنگام آماده شدن برای امتحانات نهایی تازه به ارزش و عملکرد امتحانات طول ترم پی میبریم.
5- خوابیدن
یک ذهن خسته، ذهنی کند است. پس به اندازه کافی بخوابید و شاهد افزایش معدل درسی خود باشید.
6- خود را در هیچ گروه یا دستهای قرار ندهید
دانشجویان اغلب خود را در یک دسته خاص طبقهبندی میکنند. به عنوان مثال خود را دانشجوی دارای هوش دیداری یا دارای هوش شنیداری قلمداد میکنند یا اینکه برخی معتقدند طرف چپ مغزشان فعالتر است یا برخی بر این باورند که طرف راست مغزشان فعالتر است. تحقیقات نشان میدهد که این طبقهبندیها به میزان زیادی همراه با خطاست. بهترین شیوه این است که به جای نگرانی درباره اینکه در کجای فرآیند یادگیری قرار دارید، مناسب ترین شیوه یادگیری را مطابق با تواناییهای خود پیدا کنید.
7- حضور در کلاس
شاید این مسئله بدیهی و واضح باشد. اما سخنرانیهای طولانی استادان و زمان شروع کلاسها در ساعات اولیه صبح، اغلب باعث شده شرکت در کلاس تا حدودی سلیقهای و دلبخواهی شود. بهترین شیوه برای آمادگی در امتحانات، حضور در کلاس درس میباشد. در این صورت میتوانید با سلسله مراتب درسی آشنا شده و از مطالبی که از آنها امتحان گرفته میشود، مطلع شوید.
8- خود را غرق جزوهها و منابع درسی متعدد نکنید
با توجه به این ضربالمثل قدیمی که کیفیت بهتر از کمیت است، یافتههای دانشمندان نشان میدهد غرق شدن در خیل عظیم جزوهها و کتابهای درسی متعدد شیوه موثری برای یادگیری نیست. بلکه بهترین شیوه تمرکز بر روی یک موضوع و وقت گذاشتن بر روی آن تا زمان تسلط کامل بر روی مطالب موجود در آن کتاب میباشد. همیشه سعی کنید کمتر بین موضوعات مختلف گشته ومنبع خود را تغییر دهید. به عبارت ساده تر از این شاخ به آن شاخ نپرید در این صورت کمتر خسته شده و بیشتر یاد میگیرید.
9- منظم باشید
تنها چیزی که از داشتن یک ضربالاجل زمانی بدتر است، از دست دادن این ضربالاجل میباشد. پس سعی کنید همیشه منظم باشید و از تعلل و به تعویق انداختن وظایف خود اجتناب کنید.
عنوان ............................................................................................................................................................ صفحه
انرژي قفل شده ......................................................................................................................................... 29
قفل انرژي يعني چه ................................................................................................................................ 29
كف دست .................................................................................................................................................... 31
نگاه به طرفين ............................................................................................................................................ 32
نگاه به جلو و اطراف ................................................................................................................................. 33
نگاه به بالا و پائين .................................................................................................................................... 35
نگاه به دور و نزديك ................................................................................................................................. 36
سالها دل طلب جام جم از ما مي كرد
آنچه خود داشت زبيگانه تمنا مي كرد
«حافظ»
مقدمه :
سپاس مرخداي را كه از بيرنگي رنگ آفريد و از رنگ نور سپاس ايزد يكتا را كه نور و صوت را درهم آميخت و هستي را متجلي نمود عشق را در كانون آن قرار داد و انسان را به زيور نور عشق بياراست.
يوگا اعتقاد راسخ به وجود روح و بقاء آن دارد و قانون كار ما را يك قانون ازلي لايتغير به حساب مي آورد.به منظور رهائي از كارها، پاكسازي و تطهير را ضروري مي داند.
و براين باور است كه تن كه ارابه روح است بايد از ناپاكي ها زدوده شود و روان از ناويژگيها رهائي يابد. براي پاكسازي بدن تمرينات منظم (آساناها) را كه بنام شات كار ما ناميده شده است و تطهير بدني مينمايد معرفي مي كند . هر گاه جسم وروان تعادل خود را باز يابند از پليدي ها گريزان خواهند بود و روح به مقتضاي فعل بالقوه عمل كند.
تمرينات يوگا مشابه دارو است كه متناسب با ظرافت و حساسيت آن با بدن انسان تجويز مي شود همانگونه كه نسبت مصرف دارو بايد رعايت شود تا منجر به نتيجه گردد. تمرينات نيز بايد زيرنظر استاد و به مقدار مشخص انجام شود و الا نتايج حاصل رضايت بخش نخواهد بود.
سعي كنيد قبل از تمرينات حتماً دست ها را تا آرنج و صورت را با آب سرد بشوئيد.
قبل از هر تمرين سعي شود حداقل 3 تا 5 دقيقه شاواسانا را انجام دهيد. هر تمرين در پايان با ماندن 5 تا 10 دقيقه در حالت شاواسانا خاتمه مي يابد.
زمان تمرين بستگي دارد به فرصتي كه شما براي تمرين كردن دار يد اما اگر تمرينات بين ساعت هاي 3 تا 6 بامداد انجام شود بعد از هر تمريني تن با نشاط بيشتري فعاليت روزانه را آغاز مي كند.
ورزش يوگا: روان – فكر – جسم
يوگا فلسفه است نه مذهب و نه چنين ادعائي دارد يوگا آئين علمي و عملي و سري و طريقي سير وسلوك است از اين رو در اين طريق صحبت و گفتگو وجود ندارد، مكتبي است كه درب به روي همه گشوده و ميزباني است كه از هر نوع ميهماني با هر نوع اعتقاد يا سن و سال پذيرائي مي كند. گرايش يوگا به شناخت درون انسان است و تاكنون سعي وافر براي كنكاش در نهاد انسان بعمل آورده و خوشبختانه در بازگشائي اسرار شگفت انگيزش آدمي دست آوردهائي داشته است.
يوگا قدمت زيادي دارد و پتانچلي تنها نظم دهنده اين مكتب هشت گانه است.
يوگا مي كوشد تا در اعماق بحر وجود، گوهر هستي را استخراج كند و از اين طريق اعتقاد به وحدت دارد و هستي را زائيده امتزاج امواج و نيروها مي داند كه سرانجام ناشي از يك قدرت است كه ما آن را خدا مي ناميم.
يوگا اعتقاد راسخ به وجود روح و بقاء آن دارد و قانون كار ما را يك قانون ازلي لايتغير به حساب مي آورد به منظور رهائي از كارها، پاكسازي و تطهير را ضروري مي داند در انتقال اين فرهنگ، عمل سالم سازي و ايجاد هماهنگي روح وجسم انحرافاتي به چشم مي خورد از آن جمله در تعابير و تفاسير از هدف اصلي به دور مي افتند و يا اينكه اين تمرينات را به صورت تمرينات ورزشي مي نگرند و يا به انجام تمرينات نمايشي مي پردازند و بدون اينكه ظرفيت بدن در قبول حركات محاسبه شود.
يوگا راهي است ساده و آسان كه از حركات كاملاً ابتدائي داوطلب را به انجام حركات پيشرفته و مشكل هدايت مي كند.
تمرينات يوگا مشابه دارو است كه متناسب با ظرافت حساسيت آن با بدن انسان تجويز مي شود همانگونه كه نسبت مصرف دارو بايد رعايت شود تا منجر به نتيجه گردد.
تمرينات نيز بايد زير نظر استاد و به مقدار مشخص انجام شود و الا نتايج حاصله رضايت بخش نخواهد بود.
مركز تحقيقات يوگا در گانگا اشرام واقع در منگر در ايالت بيحار هندوستان به اين مسائل توجه كرده و طي پژوهش هاي علمي و عملي زير نظر اساتيد و يوگيهاي كارآزموده سعي نموده است كه برنامه هائي را ارائه دهد تا از معايب فوق الذكر جلوگيري شود.
يوگا را بايد از ساده ترين تمرين شروع كرد و به تدريج راه را ادامه داد تا توفيق انجام تمرينات پيشرفته حاصل آيد.
همچنانكه كوه نورد از جلگه شروع مي كند و به قله مي رسد و صعود بر بالاي كوه مستلزم تمرين مدام وذخيره انرژي لازم مي باشد داوطلب يوگا نيز بايد چنان كند، از ساده ترين به مشكل ترين حركات
از اين رو دستداران يوگا با توجهبه ارزشمندي شيوه ونياز افراد جامعه به خودسازي، داوطلب شدند كه اين كتاب منحصر به فرد نظر جالبي بود و به دور از هر درخواستي مقدمات نشر كتاب را فراهم نمودند ، در اين رهگذر جناب حميد فروغي كه از خوان نعمت يوگا بهره سلامتي گرفته دامن همت بر كمر زد و در واقع تمامي مسئوليت آن را با صرف دقت ذيقيمت خود به عهده گرفت. جاي تشكر و سپاس فراوان از ايشان باقي است ضمن آرزوي موفقيت براي رهروان يوگا توصيه مي شود كه براي مطلوب واقع شدن تمرينات وحصول كامل سلامتي در جسم وجان نكات زير را به هنگام تمرين در نظر داشته باشند سعي كنيد قبل از تمرينات با آب سر و بدن را شستشو دهيد حتما دست ها را تا آرنج و صورت را با آب سرد بشوئيد.
تا آنجائيكه امكان دارد از پوشيدن لباس هاي تنگ والبسه تهيه شده از نخ هاي پلاستيكي خودداري كنيد.
در تمرينات يوگا اصولا از پيراهن و شلوار گشاد و تهيه شده از كتان استفاده كنيد.
هنگام تمرين از يك پتو بعنوان زيرانداز استفاده نمائيد.
تمرينات يوگا بايستي سه و نيم ساعت پس از صرف غذاي سنگين يا دو ساعت بعد از صرف غذاي سبك انجام شود. مكان تمرين بايد ثابت و نه كاملاً روشن و نه كاملاً تاريك باشد. تمرينات را در مسير جريان باد انجام ندهيد. اگر به مقتضاي زمان استفاده از وسايلي نظير پنكه يا كولر ضرورت دارد تا جائيكه امكان دارد خود را از مسير جريان هواي سرد دور نگه داريد.
قبل از هر تمرين سعي شود حداقل 3 تا 5 دقيقه شاواسانا را انجام دهيد. هر تمرين در پايان با ماندن 5 تا 10 دقيقه در حالت شاواسانا خاتمه مي يابد.
برنامه تمرينات روزانه را براي نيم ساعت تنظيم كنيد و تدريجا زمان آن را افزايش دهيد ولي سعي كنيد كه بيش از يك ساعت و نيم به تمرينات آسانا و پرانايام نپردازيد.
در تمرينات روزانه مراقب باشيد كه قسمتي از زمان را به پرانايام اختصاص دهيد.
درزماني كه به تمرينات يوگا اشتغال داريد سعي كنيد حتي الامكان در مصرف گوشت و چربي و غذاهاي سنگين صرفه جويي كنيد، چنانچه تمرينات به طور مستمر در يك ساعت بخصوص و در يك مكان معين تمرين شوند نتايج مطلوب ترين به همراه خود داشت.
زمان تمرين بستگي دارد به فرصتي كه شما براي تمرين كردن داريد اما اگر تمرينات بين ساعت هاي 3 تا 6 با مداد انجام شود بعد از هر تمريني تن با نشاط بيشتري فعاليت روزانه را آغاز مي كند.
تمرينات يوگا پس از بيست و يك روز تمرين مستمر آثار خود را آشكار مي سازد.
چنانچه بي نظمي در انجام تمرينات وجود داشته باشد، بهتر است از انجام تمرينات يوگا صرف نظر كرد.
بخش اول آساناها
تمرينات بايد در آغاز انجام آساناها براي بازكردن مفاصل و نرم كردن ماهيچهها انجام شود. بخصوص براي مبتديان و كساني كه ضعيف و يا بيمار هستند و نيز افرادي كه مبتلا به بيماريهاي قلبي و فشار خون بالا و خشكي بدن ميباشند قبل از شروع تمرينات آسانا، شاوآسانا را انجام دهيد تا جسم و ذهن شما انبساط پيدا كند.
به پشت روي زمين دراز بكشيد پاها كمي جدا از هم و دست ما در كنار بدن طوري كه كف دست بطرف بالا باشد سعي كنيد تمام ماهيچه ها و مفاصل را شل كنيد خود را از هر نوع انقباض و تنش آزاد نمائيد بدن خود را احساس كنيد و به تنفس خود آگاه باشيد. شما در حال استراحت هستيد. تنفس خود را مشاهده كرده و دقت كنيد كه تنفس طبيعي و خود به خود انجام شود حال تنفس هاي خود را بشماريد و در حين شمردن نظاره گر افكار خود باشيد بدون اينكه بخواهيد آنها را كنترل و يا متوقف كنيد هيچ نوع ارتباط احساسي با افكار برقرار نكنيد.
مهم ترين هدف شما منبسط كردن تمام بدن و ذهن است براي مدتي سعي كنيد تمام ناراحتي ها، اضطرابات و مسايل دنيوي خود را فراموش كنيد بعد از چند دقيقه آهسته دست ها و پاهاي خود را تكان داده و بنشينيد حالا شما ذهناً و جسماً آماده انجام تمرينات آسانا هستيد.
حالتهاي آرامش
قبل از انجام هر آسانا و زمانيكه بدن خسته است بايستي تمرينات مربوط به آرامش را انجام داد و روي حالت هاي مربوط نبايست زياد تاكيد نمود.
اين سلسله از آساناها در آغاز بسيار ساده بنظر مي رسد ولي انجام دادن آن بطريق صحيح بسيار مشكل است زيرا تمام عضلات و قسمت هاي مختلفه بدن بايد با فكر و فرمان آن در حالت آرامش قرار گيرد.
اكثر كساني كه آساناهاي مربوط به آرامش را انجام مي دهند تصور مي كنند تمرين بطور كامل اجرا شده است در صورتي كه هنوز انقباضاتي در بدن آنها وجود دارد.
در عصر كنوني با توجه به پيشرفت صنعت، تكنولوژي و زندگي ماشيني مردم اغلب دچار تنش ها و فشارهاي عصبي زيادي هستند كه عوارض آن بصور مختلف در زندگي روزمره آنها بروز ميكند.
در ارتباط با استراحت و آرامش دادن به بدن ( حتي موقع خواب) مسائل زيادي وجود دارد كه بايد رعايت شود. انجام اين سلسله از آساناها براي كساني كه شديداً به استراحت و آرامش نياز دارند بسيار مفيد ميباشد.
يكي از روشهاي موثر و در عين حال ساده آرامش دادن به جسم و فكر تكنيك يوگا ميباشد.
بعد از يك روز كار خسته كننده درست كمي قبل از خواب انجام اين آساناها ضمن منافع زياد براي شخص تمرين كننده استراحت لازم و رفع خستگي را نيز بهمراه خواهد داشت.
كنترل تنفسي
تعداد متوسط تنفسي در افراد بالغ 15 تنفس در دقيقه است و اين در حالي است كه تعداد و مقدار حجم هواي تنفس شده در دقيقه به مواردي چون موقعيتهاي هيجاني، رواني، فيزيكي و همچنين به تركيب هواي محيط بستگي دارد. مكانيسم تنفس به وسيله دو فاكتور اصلي تنظيم ميشود. يكي كنترل عصبي و ديگري كنترل شيميايي است كه همان مقدار دي اكسيد كربن و اكسيژن در خون ميباشد.
مركز كنترل تنفسي در بصل النخاع در قاعده مغز قرار دارد. از اين جاست كه تحريكات عصبي از طريق اعصاب نخاعي به ديافراگم و عضلات بيندندهاي فرستاده ميشود. اين جريان عصبي، جرياني است براي تحريك حركت، به اين معني كه حركت ماهيچههاي تنفسي را براي انجام دم، فعال ميكند. جريان هاي عصبي، حسي يا وابران (برنده) از طريق عصب واگ، تحريكات ناشي از انبساط كيسههاي هوايي و نايژكهاي كوچكتر را به بصل النخاع ميبرد.
تنفس به وسيله دو منطقه اصلي مغز كنترل ميشود: يكي مراكز اولية غيرارادي موجود در ساقة مغز كه در همه “حيوانات مشترك است و باعث مي شود كه به صورت غيرارادي تنفس را انجام دهيم و ديگري قشر مخ” در مواقع طبيعي كنترل عصبي تنفس غيرارادي است و ما زماني كه در حال دم و بازدم هستيم، راجع به آن فكر نمي كنيم. كنترل شيميايي تنفس اساساً به سطح دي اكسيد كربن در خون بستگي دارد. دي اكسيد كربن يك محصول پس مانده از متابوليسم است. زماني كه فعاليت متابوليك افزايش پيدا ميكند، مانند فعاليتهاي فيزيكي، سطح افزايش يافته دي اكسيد كربن خون، باعث ميشود كه بصل النخاع پيامهايي را براي افزايش تعداد و عمق تنفس بفرستد كه در نيتجه تخليه دي اكسيد كربن را افزايش ميدهد.
تعداد وعمق تنفسي به وسيله فاكتورهايي نظير موارد زير تنظيم مي شود: ورزش كه باعث افزايش فعاليت متابوليك ميشود؛ احساسات مانند ترس، درد و همين طور ساير جريانهاي حسي مانند زماني كه بدن در مواجهه با هواي سرد قرار مي گيرد.
ميل به تنفس يكي از قويترين و ابتدايي ترين غرايز ماست. در صورتيكه تنفس براي مدتي طولاني حبس گردد بصل النخاع به طور خودكار براي تنفس دوباره فعاليتي نخواهد داشت. ميل به تنفس و نياز به اكسيژن يك تمايل اساسي براي بدن است بدون يك منبع پايدار اكسيژن براي مغز در مدت سه الي چهار دقيقه خطري جبران ناپذير و مرگبار ما را تهديد مي كند براي ايجاد هماهنگي در مراحل زندگي ما به كنترل و ايجاد توازن در تمامي ابعاد وجوديمان نيازمنديم.
ورزش يوگا
تمرين 1: كشش انگشتان پا:
روي زمين نشسته پاها را كاملاً كشيده و مستقيم به سمت جلو بدن قرار دهيد كف دست ها را براي ايجاد تعادل روي زمين بگذاريد روي انگشتان پاها تمركز كنيد. به آرامي انگشتان پاها را به سمت جلو وعقب تا آنجا كه ممكن است خم كنيد.
دقت شود كه موقع انجام تمرين پاها كاملاً كشيده و منقبض باشد تمرين را ده مرتبه انجام دهيد.
تمرين 2: كشش مچ پاها
روي زمين نشسته روي مچ هر دو پا تمركز كنيد پاها را از محل مچ تا جائيكه امكان دارد به سمت جلو و عقب خم كنيد، دقت كنيد كه اين حركت از محل مفصل قوزك پا انجام شود. تمرين را ده بار انجام دهيد.
تمرين 3: چرخش مچ پا:
روي زمين نشسته پاها را از يكديگر جدا كرده و در حالت كاملاً كشيده و مستقيم قرار دهيد، ابتدا پاي راست را كمي از زمين بلند كرده روي مچ پا و حركتي كه مي خواهيد انجام دهيد تمركز كنيد.
پاي راست را از محل مچ «قوزك» به چرخش درآوريد ده بار در جهت حركت عقربه هاي ساعت و ده بار خلاف آن بهمين ترتيب در مورد پاي چپ عمل كرده سپس حركت را بطور همزمان با هر دو پا انجام دهيد.
انجام تمرينات فوق سبب تقويت مچ و انگشتان پاها خواهد شد.
تمرين 4 :چرخش قوزك پا
روي زمين نشسته با كمك دست چپ مچ پاي راست را روي ران پاي چپ قرار دهيد . در اين حالت روي مچ پا و حركتي كه ميخواهيد انجام دهيد تمركز كنيد.
كف پاي راست را با دست چپ گرفته و از محل مفصل مچ در جهت حركت عقربه هاي ساعت و خلاف آن هر بار 10 مرتبه انجام دهيد. بهمين روشي در مورد پاي چپ نيز عمل كنيد.
تمرين 5:خم كردن زانو (1)
پاي راست را از زانو خم كرده و انگشتان هر دو دست را زير ران پاي راست يكديگر قلاب كنيد، پاي راست را بطور مستقيم «افقي» نگه داشته بطوريكه پاشنه پا با زمين تماس نداشته باشد. در اين حالت دست ها هم بايستي كاملاً كشيده باشند پاي راست را تا جائيكه امكان دارد خم كرده و سعي كنيد كه پاشنه پا را به باسن راست نزديك كنيد. حركت را ده بار انجام دهيد. بهمين ترتيب در مورد پاي چپ نيز عمل كنيد.
تمرين 5: خم كردن زانو (2)
در موقعيت تمرين مستقر شويد، به عوض كشيدن پاي راست ران پا را نزديك بنيي آورده و قسمت پايين پا را حول مفصل زانو به چرخش درآوريد.
تمرين را ده بار در جهت حركت عقربه هاي ساعت و ده بار خلاف آن انجام دهيد.
همين حركت را با پاي چپ نيز تكرار كنيد.
تمرين 6: پيچ ستون فقرات
پاها را بطور مجزا از يكديگر در يك حالت راحت و آسوده قرار دهيد، سپس دست راست را روي شست پاي چپ گذاشته و دست چپ را بسمت عقب برگردانيد. دراين حالت هر دو دست بايد كاملاًكشيده و در يك امتداد باشند.
سر را به عقب برگردانده و به دست چپ نگاه كنيد، كمر را نيز همزمان با سر، برگردانده و در حالت كمي توقف كنيد، سپس دست چپ را روي انگشت شست پاي راست قرار داده و بازوي راست را بسمت عقب بطور كاملاً كشيده برگردانيد حركت را 10 تا 20 دور انجام دهيد.
تمرين را آرام شروع كرده و بتدريج بر سرعت آن بيفزائيد.
تمرين 7: نيم پروانه
ساق پاي راست را خم كرده روي ران پاي چپ قرار دهيد با دست چپ كف پاي راست را بگيريد و دست راست را روي زانوي راست قرار دهيد، با كمك دست راست پاي خم شده را به آرامي به سمت بالا و پايين حركت دهيد. در اين حالت ماهيچههاي پا بايد تا حد امكان سست و شل باشد، همين حركت را عيناً با زانوي پاي چپ انجام دهيد.
پس از چند روز يا چند هفته تمرين قادر خواهيد بود كه زانوها را براستي و بدون هيچ گونه فشاري روي زمين قرار دهيد.
تمرين 8: چرخش زانو
با دست چپ پاي راست را محكم نگهداريد، در اين حالت زانوي پاي خم شده را بصورت دايره به حركت درآورده و سعي كنيد كه بتدريج قطر اين دايره را زياد كنيد.
تمرين را 10 بار در جهت حركت عقربه هاي ساعت و 10 بار خلاف آن انجام دهيد.
همين حركت را با پاي چپ نيز تكرار كنيد.
تمرين 9: پروانه (1)
كف هردو پا را بهم چسبانيده و پاشنههاي پا را نيز به بدن چسبانيد انگشتان دست ها را به يكديگر قلاب كرده زير پاها قرار دهيد سپس به كمك آرنج ها هر دو زانو را به سمت زمين نزديك كرده و در اين حالت ضمن خم كردن بدن سعي كنيد كه سر را نيز به زمين نزديك نماييد، پس از كمي توقف به حالت اول برگشته و حركت را تكرار كنيد.
تمرين 9 : پروانه (2)
كف هر دو پا را به هم چسبانده و دست ها روي زانوها قرار دهيد سپس به كمك فشاري كه از طرف بازوها وارد مي شود سعي كنيد كه زانوها را بسمت زمين نزديك كرده و بعد آنها را رها كنيد.
اين تمرين را هر بار حداقل 20 مرتبه انجام دهيد.
تمرين 9: پروانه (3)
درحالت تمرين قبل نشسته ولي هر دو دست را پشت بدن قرار داده بطوري كه بازوها كاملاً راست و كشيده باشند در اين حالت «پس از استقرار و تمركز» زانوها را به سمت بالا و پائين به حركت درآوريد. اين تمرين هر بار حداقل 20 مرتبه انجام شود.
تمرين 10: حركت كلاغ
به حالت چمباتمه روي زمين قرار گيرند. كف دست ها را روي زانوها قرار داده و بهمان صورت كه نشسته ايد شروع كنيد به قدم زدن در اين حالت ميتوان با انگشتان پا كف پاها تمرين را شروع نمود. تمرين را در يك زمان كوتاه بدون اينكه كشش پا فشاري به بدن وارد شود انجام دهيد.
توجه
در هر قدم (كلاغ) بايد يكي از زانوها با زمين تماسي داشته باشد.
فايده:
انجام اين تمرين براي تقويت ساق هاي پا جهت نشستن و تمركزهاي طولاني بسيار موثر ميباشد.
براي افراديكه فشار خون آنها در ساق هاي پايشان پائين است انجام اين تمرين توصيه مي شود.
تمرين 11: حركت انگشتان دست
بازوها را در حالت افقي «درامتداد شانه ها حالت شبيه پرواز از قرار دهيد.
انگشتان هر دو دست را از هم باز كرده و در حالت كاملاً كشيده و منقبض نگه داريد. سپس انگشتان را خيلي سريع خم كرده به شست دست به چسبانيد در هر دو حالت انگشتان بايستي منقبض باشد. انجام اين تمرين براي تقويت دست مفيد است حركت را ده مرتبه تكرار كنيد.
تمرين 12: خم كردن مچ دست
هر دو دست را از مچ تا حد امكان به سمت پائين خم كرده سپس به بالا برگردانيد بطوريكه كف دست بموازات ديوار مقابل قرار بگيرد. در هر دو حالت انگشتان بايد كاملاًبهم چسبيده باشند تمرين را ده مرتبه تكرار كنيد.
تمرين 13: چرخش مچ
ولي فقط دست راست را كاملاً كشيده و افقي نگهداريد مشت دست راست خود را ده مرتبه در جهت حركت عقربه هاي ساعت وده مرتبه خلاف آن حول مچ به چرخانيد.
همين حركت را عيناً با دست چپ نيز انجام دهيد.
انجام اين تمرين براي تقويت مچ دست بسيار مفيد است.
تمرين 14: خم كردن آرنج (1)
در اين تمرين هر دو دست بطرف جلوي بدن و در وضعيت كاملاً كشيده بطوري كه كف هر دو دست بطرف بالا قرار گيرد. هر دو دست را از ناحيه آرنج خم كرده تعا جاييكه انگشتان دست با شانه ها تماس حاصل كند و مجدداًدست ها را به حالت اول برگردانيد تمرين را ده بار تكرار كنيد.
تمرين 14: خم كردن آرنج (2)
دست ها را از طرفين بازكنيد و تمرين را بشكل بالا انجام دهيد.
تمرين 15: چرخش شانه
شانههاي خود را در مسيري دايره اي شكل به چرخش در آوريد در اين وضعيت انگشتان دست بايد با شانه تماس داشته باشد تمرين داده مرتبه در جهت حركت عقربه هاي ساعت و ده بار برخلاف آن انجام دهيد.
سعي كنيد دايره اي كه باين ترتيب با حركت شانه خود مي سازيد، به تدريج بزرگتر شده تا جاييكه هر دو آرنج درجلوي سينه با يكديگر تماس پيدا نمايند.
تمرين 16- حركت گردن (1)
در يك حالت كاملاً راست روي زمين بنشينيد و فكر خود را روي سروگردن متمركز نماييد، چشمان خود را ببنديد به آرامي سرخود را بسمت جلو و عقب حركت دهيد توجه داشته باشيد كه اين حركت در نهايت كندي بايد انجام شود. تمرين را ده بار تكرار كنيد.
حركت گردن (2)
1- به آرامي سر را به سمت راست وچپ حركت دهيد تمرين را ده بار تكرار كنيد.
2- سر را كاملاً راست نگهداشته سپس سر را حول گردن بآرامي به سمت راست و چپ بچرخانيد ده بار تكرار كنيد.
3- حركت 1 و2 را بطور همزمان انجام دهيد.
تمرين را ده بار تكرار كنيد.
حركت گردن (3)
سر را به آرامي دور گردن در يك مسير دايره اي به چرخش در آوريد تا جاييكه امكان دارد سر را در مسير دايره بزرگتري به چرخانيد تمرين را ده بار در جهت حركت عقربه هاي ساعت و ده بار برخلاف آن انجام دهيد.
دقت كنيد كه اين تمرين بدون هيچگونه كشش يا فشاري انجام شود.
فايده:
تمام رشتههاي عصبي در قسمت هاي مختلف بدن براي ارتباط پيدا كردن با مغز مي بايست از گردن عبور نمايند. بنابراين انجام اين سلسله از تمرينات باعث تقويت اين شاهراه حياتي بدن مي گردد.
فصل دوم :
در اين نوع تمرين ورزشي براي درمان كسانيكه به اعراض مختلف از قبيل اختلال و بي نظمي در سيستم اعصاب، شكستگي استخوان و غيره مبتلا ميباشند.
توجه:
قبل از شروع تمرينات بايد بدن و مغز جسم و فكر در آرامش و ريلكس كامل باشند. بهترين راهي كه باعث موفقيت در دادن آرامش به بدن و فكر مي باشد.
تمرين 17: چرخش پا
به پشت دراز بكشيد پاها بطور مستقيم روي زمين و دست ها در كنار و امتداد بدن پاي راست را در حالت مستقيم و كشيده به سمت بالا آورده و در جهت حركت عقربه هاي ساعت و برخلاف آن ده بار بچرخانيد. به همين ترتيب با پاي چپ نيز حركت را تكرار كنيد. پس از استراحتي كوتاه هر دو پا را بلند كرده و در حالت كشيده و مستقيم تمرين كنيد.
توجه:
هنگام تمرين سر و بدن بايد بدون حركت و در آرامش كامل روي زمين باشد. پس از خاتمه تمرين مدتي استراحت كنيد تا تنفس به حالت عادي و طبيعي برگردد تمرين بدون هيچگونه فشاري روي ساير قسمت هاي بدن بايد انجام شود.
تمرين 18: با دوچرخه (1)
پاي راست را بلند كرده، ابتدا حركت پا دوچرخه را ده مرتبه بسمت جلو «جلو به عقب» و ده مرتبه در جهت عكس «شبيه حركت ركاب زدن دوچرخه» انجام دهيد.
هر دو پا را بالا آورده يك پا در بالا ثابت قرار گرفته و با پاي ديگر تمرين انجام مي شود. و با پاي راست حركت را انجام داده و سپس بدون گذاشتن پاي راست روي زمين حركت را با پاي چپ انجام دهيد.
ضمن چسباندن هر دو پا بيكديگر تمرين را با هر دو پا بطور همزمان انجام دهيد.
توجه :
موقع تمرين بدن و سربايستي در كمال آرامش و ريلكس بوده و هيچگونه فشاري به آن وارد نشود پس از خاتمه تمرين مدتي استراحت كرده تا تنفس به حالت طبيعي برگردد.
تمرين 19: زانو در بغل (1)
به پشت دراز بكشيد ضمن خم كردن پاي راست ران را به قفسه سينه نزديك كرده و انگشتان هر دو دست را بهم قلاب نموده روي زانو قرار دهيد. در اين وضعيت نفس عميق كشيده با بازدم ريه ها را از هوا كاملاً خالي كنيد. بدون دم مجدد سرو قسمت بالاي سينه را بلند كرده سعي كنيد بيني را به زانو نزديك نموده آنرا لمس نماييد. در اين وضعيت نفس عميق كشيده و همزمان با خروج هوا بآرامي برگشته سر را روي زمين بگذاريد. براي مدت كوتاهي تمام بدن را در حالت انبساط كاملا قرار داده مجدداً حركت را تكرار نماييد. تمرين را ده مرتبه با هر يك از پاها انجام دهيد.
توجه:
سعي كنيد پائي كه روي زمين قرار دارد از زمين بلند نشود.
19: قتل ساقه هاي پا (2)
هر دو پا را تا كرده بازوها را اطراف زانوها قرار دهيد سر و قسمت بالاي سينه را بالا آورده به زانوها نزديك كنيد.
دقت كنيد كه انجام اين تمرين با حركات تنفسي بايد هماهنگ باشد تمرين را ده بار تكرار كنيد.
فايده:
انجام اين تمرين مستقيماً شكم وريدهاي شكمي را ماساژ ميدهد.
تمرين20: اله كلنگ
به پشت دراز بكشيد، هر دو پا را خم كرده روي سينه قرار دهيد. انگشتان دست را بيكديگر قلاب نموده پشت سر بگذاريد در وضعيت كه مستقر شديد تمام بدن را از يك سمت ( راست به چپ) به سمت ديگر بطور كامل به چرخانيد، بطوريكه هر بار يكي از پاها با زمين تماس پيدا كند. دقت كنيد كه موقع چرخاندن بدن آرنج ها از جاي خود حركت نكند حركت را ده بار انجام دهيد.
تمرين 20: اله كلنگ (2)
در موقعيت تمرين (بطور نشسته) قرار گيريد و هر دو دست را جلوي زانوها بهم قلاب كنيد.به كمك فشاري كه به زانوها مي آوريد بدن را به سمت عقب برگرداند. بطوريكه فقط سر و گردن (مهره هاي گردن) روي زمين واقع شود. زانوها مقابل پيشاني و روي سربرسد. سپس به حالت اول نشسته- فقط كف پا روي زمين برگرديد. تمرين را ده بار انجام دهيد.
توجه:
براي پيشگيري از ضربه خوردن به نخاع ( مهره هاي گردن) اين تمرين را روي پتو انجام دهيد.
-دقت كنيد موقع تمرين پشت سر به شدت با اصابت نكند.
محدوديت تمرين:
كسانيكه دچار عوارض مغزي باشند اين تمرين را انجام ندهند.
فايده:
-حركت بسيار موثري است براي ماساژ پشت (ستون فقرات) باسن و مفاصل ران
-بهترين زمان براي انجام اين تمرين، صبح كمي پس از بيدار شدن است.
تمرين (2): قايق (1)
به پشت دراز بكشيد، دست ها را در اطراف بدن بطوري كه كف دست ها روي زمين باشد قرار دهيد. همزمان با يك تنفس عميق پاها و تنه ( بدن) را با اندازه 30 سانتي متر از زمين بلند كنيد. در اين وضعيت بايد بازوها و شست به در يك امتداد قرار گيرند. پس از كمي توقف با حبس دم، همزمان با باز دم خيلي آرام به حالت اول برگشته و بدن را كاملاً شل نمود. و رها سازيد.
اين حركت را پنج بار تكرار كيند.
تمرين : 21 قايق (2)
در موقعيت تمرين قبل مستقر شويد اما اين بار با مشتهاي گره كرده تا جائي كه امكان دارد پاها و بدن را از زمين بلند كنيد. (همزان با دم) سپس بسرعت ( همراه با بازدم ) بزمين برگرديد دقت كنيد كه موقع تماس بدن با زمين بدليل سرعت عمل آسيبي به شما وارد نيايد.
تمرين را 5 بار تكرار كنيد.
تنفس:
دم – هنگام بلند شدن از زمين – حبس دم – توقف در حالت – تا زمان تحمل – بازدم – هنگام بازگشت به زمين
توجه:
توقف در حالت تا زماني بايد باشد كه ماهيچه هاي شكم به لرزش درآيد.
فايده:
تمرين خوبي است براي ريلكس دادن به ماهيچه و مفاصل براي افراد عصبي و هيجاني بسيار مفيد است.
انرژي قفل شده:
اغلب اشخاص بويژه مبتديان بعلت انقباض عضلاتي و خستگي مفاصل انجام تمرينات اعم از سنتي يا كلاسيك با مشكلات زيادي روبرو هستند. تمامي تمرينات دسته بندي شده در پاوان موكت آسانا در شل كردن عضلات و ماهيچههاي بدن بسيار موثر است اما تمريناتي كه تحت عنوان قفل انرژي در پي خواهد آمد علاوه بر سودمنديهاي فوق به مبتدي كمك ميكند تا آمادگي كامل را براي انجام آساناهاي پيچيده كسب نمايد.
اشخاصي كه بطور مستمر آساناها را انجام مي دهند در بعضي مواقع احساس خستگي و گرفتگي و عضلاني مي كنند. اين تمرينات براي نرم نگهداشتن مفاصل ضروري است.
قفل انرژي يعني چه؟
انرژي در فرم پرانا (نيروي زندگي) در تمام قسمت هاي بدن وجود دارد اين انرچي بطور آزاد در بدن در حال جريان است. اما بعلت عكس العملهاي نامناسب شيميايي در بدن از جريان آزاد اين انرژي جلوگيري مي شود. اين مسئله باعث بوجود آمدن خشكي رماتيسم و انقباض ماهيچهها مي گردد.
اين تمرينات سموم را از بدن خارج كرده و باعث مي شوند عكس العملهاي بدن با يكديگر هماهنگ شوند. يكي از عوارض اين عدم تعادل و هماهنگي، اختلال در غدد ترشحه داخلي است. آزمايشات علمي كه در قسمت هاي مختلف دنيا مانند شوروي، لهستان، فرانسه، آلمان و هندوستان انجام شد، نشان مي دهد كه آساناها و تمرينات قفل انرژي در هماهنگ كردن سيستم غدد مترشحه بسيار موثر مي باشند. در نتيجه افرادي كه قادر به انجام آساناها نيستند بايد ابتدا تمرينات قفل انرژي را انجام داده تا بدن خود را براي انجام ساير آساناها آماده سازند و در حقيقت فعاليت هاي قسمت هاي مختلف بدن را بايد با يكديگر هماهنگ سازند.
تمرينات براي تقويت چشم:
انجام اين دوره از آساناها باعث درمان اكثر بيماريهاي (عضلاني و بصري) مربوط به چشم ميشود.
مشروط بر اينكه با صبر و استقامت و اصرار انجام شود و بيشتر كساني كه اين آساناها را در مدت زمان طولاني انجام داده اند ديگر از عينك طبي استفاده نمي كنند.
بعد از هر تمرين بايد چشمها را به مدت 30 ثانيه بسته نگه داشته به آنها استراحت داد تكرار مداوم اين تمرينات نتيجه بهتري را بهمراه خواهد داشت.
اگر وقت كافي نباشد ميتوان يك بار صبح و يك مرتبه هنگام غروب تمرينات را انجام داد.
تمرين 1: كف دست
روبروي خورشيد نشسته چشمها را ببنديد.
كف هر دو دست را بشدت بيكديگر مالش داده تا كاملاً داغ شود. و بعد كف هر دو دست را روي چشمها بگذاريد. احساس كنيد كه گرما و انرژي از دست هاي شما به چشم منتقل مي شود. 2 الي 3 دقيقه دست ها را بهمان حالت نگه داشته و پس از برداشتن دستها مدتي چشم ها را بسته نگهداشته حركت را مجدداً تكرار كنيد.
-حداقل در هر نوبت سه بار تمرين را انجام دهيد.
توجه:
بهترين زمان براي انجام اين آسانا هنگام طلوع خورشيد است.
فايده:
انجام اين ورزش آسانا باعث تقويت و آرامش اعصاب چشم ميشود.
تمرين 2: نگاه به طرفين
روي زمين نشسته پاها را بصورت كاملاً كشيده در جلوي بدن قرار دهيد.
دست ها را نيز بطور كشيده و در امتداد شانه ها نگهداشته ضمن مشت كردن دست انگشتان شست را به سمت بالا قرار دهيد دقت كنيد كه در طول تمرين سرمطلقاً حركتي نداشته باشد.
1- با هر دو چشم ( بدون حركت سر) به سمت دست چپ نگاه كنيد.
2- با هر دو چشم (بدون حركت سر) به فاصله بين دو ابرونگاه كنيد.
3- با هر دو چشم ( بدون حركت سر) به شست دست راست نگاه كنيد.
4- با هر دو چشم ( بدون حركت سر) به فاصله بين دو ابرو نگاه كنيد.گردش دوراني عدسي چشم را 15 تا 20 بار انجام دهيد. پس از انجام تمرين براي مدتي به چشم استراحت دهيد.
تمرين 3: نگاه به جلو و اطراف
مانند تمرين 2 روي زمين مستقر شويد ولي اين بار ابتدا مچ دست چپ را روي زانوي چپ گذاشته شست را بطرف بالا نگهداريد و دست راست را در امتداد شانه قرار دهيد چشم ها را روي شست دست چپ متمركز كرده سپس همين عمل را روي شست دست راست انجام دهيد پس از 15 تا 20 مرتبه چشمها را بسته و براي مدتي به آنها استراحت دهيد.
حال جاي دست ها را عوض كرده تمرين را مجدداً انجام دهيد. در طول تمرين دقت كنيد كه سر حركت نكرده و سعي كنيد تا لحظه پاياني تمرين فكر شما روي حركتي كه انجام مي دهيد متمركز باشد.
تمرين 4: چرخش نگاه
روي زمين نشسته دست چپ را روي زانوي چپ گذاشته و دست راست را در بالاي پاي راست نگهداريد. انگشت شست رو به بالا و باز و كاملاً كشيده و مستقيم باشد. در اين وضعيت با حركت دست راست از ( چپ براست) دايره بزرگي در فضا بسازيد و با هر دو چشم ( نگاه فقط به شست دست) پس دايره را دنبال كنيد (بدون حركت سر) پس از يك دور كامل مجدداً دست رابه جاي اول برگرداند. حركت را تكرار نمائيد تمرين را 5 بار در جهت حركت عقربه هاي ساعت و 5 بار خلاف آن انجام داده سپس جاي دست ها را عوض نموده تمرين را بهمان ترتيب انجام دهيد.
پس از خاتمه تمرين چشمها را بسته و براي مدتي به آنها استراحت دهيد.
تمرين 5: نگاه به بالا و پائين
روي زمين نشسته هر دو مشت دست را بر روي زانوها گذاشته ( انگشتان شست رو به بالا) بازوها را مستقيم و كشيده نگهداريد به آرامي شست دست راست را به سمت بالا آورد، و با چشم ( نگاه فقط روي انگشت شست) اين مسير را دنبال كنيد موقعي كه دست به بالاترين حد خود رسيد بآرامي دست را به حالت اول برگردانيد، در تمام لحظات بدون حركت سر با چشم مسير حركت دست را دنبال كنيد.
تمرين را 5 بار هر كدام از دست ها انجام داده سپس چشمان را بسته براي مدتي به آنها استراحت دهيد.
تمرين 6: نگاه به دور و نزديك
در اين حالت ورزشي چشم، دست ها را روي پاها در حالت كاملاً شل رها نمائيد.
-با هر دو چشم به بيني نگاه كنيد.
-سپس به فاصله دور يا منظرهاي كه در دوردست هست نگاه كنيد.
-مجدداً نگاه خود را متوجه بيني نمائيد.
اين دور را چندين مرتبه انجام داده و سپس چشمان را بسته و به آنها استراحت دهيد.
منابع و مآخذ :
1- آموزش يوگا ( جلد اول) ( روان – فكر – جسم)
ترجمه: حميد فروغي- جلال موسوي نسب – موسسه انتشارات غزل تهران 1370 چاپ اول
2- يوگا و انرژي درماني
نوشته «سوامي نيرانجا ناندا ساراسواقي » برگردان جلال موسوي نسب
انتشارات فراروان، چاپ اول، سال 1379
توجه :
امیدوارم این مطلب به خوبی رضایت شما را جلب کرده باشد :
برای حمایتاز سایت ما و قرار دادن بیشتر تحقیقان و جواب های فعالیت های و سوال های کتاب های شما بصورت رایگان در سایت بر روی لینک زیر ( بعد از خواندن یا قبل از خواندن تحقیق)هر چند بار که خواستید کلیک کنید تا ما نیز با علاقه بیشتری تحقیقات رایگان دانش آموزی برای شما بگذاریم . باتشکر
امروزه دانش آموزان به دلیل نقش مهمی که در ادارهآینده کشور به عهده دارند و مدیران اصلی در اداره آینده کشور و رهبر سایر اقشارجامعه خواهند بود بنابر این سلامت جسم و روان ان ها با سلامت جامعه ی آینده و آینده ی کشور ارتباط مستقیم دارد. دوره ی ابتدایی دوره ای پر تنشو بسیار مهمی در زندگی است چرا که نه تنها جسم بلکه توان روانی در طی این دوره ی حساس زندگی دچار تحول اساسی میشود و سازگاری با چنین تغیرات اساسی بر جسم روان فشار میاورد. علاوه بر این دوره ی ابتدایی سن بحران رشدی است و در این دوره افزایش انواع استرس ها وآسیب پذیری به فشار روانی ، اجتماعی ،ورزشی با کاهش مهارت های مقابله ای همراه میشود به طوری که استرس زیاد و بیشاز حد شدیدا بر کیفیت زندگی دانش آموزان تاثیر میگذارد و موجب افت شدید و کاهش کیفیت زندگی دانش آموزان میشود.
یکی از پایه هایی که دانش آموزان در آن مقطع اضطراب و استرس زیادی دارند پایه اول ابتدایی می باشد . دلیل عمده این اضطراب دوری از خانواده و وارد محیط جدیدی شدن می باشد .در این مقاله که از روش توصیفی و با استفاده از مقالات و تحقیقات اینترنتی انجام شده است به بررسی اضطراب و استرس در دانش اموزان پایه اول و ارائه راه حل هایی برای ان می پردازیم .
نکات کلیدی :
اضطراب – دانش آموزان اول ابتدایی – علل و عوامل -راه حل ها
مقدمه
برخی از كودكان هنگام ورود به سال اول دبستان دچار مشكلاتی هم چون ناراحتی، بی قراری ، ترس از مدرسه و حتی بیزاری و تنفر از مدرسه می شوند.ترس غیر منطقی كودك از مدرسه به معنی امتناع از مدرسه رفتن و یكی از نشانه های اضطراب جدایی از والدین، خانه، خانواده و بخصوص مادر و یا شرایطی است كه به آن وابسته شده است. ( علیزاده ، 1382 )
اضطراب یک احساس ناخوشایند از ترس با منشای ناشناخته است. باید بدانیم که همه انسانها در زندگی خود برای یک بار هم شده اضطراب را تجربه میکنند اما این حالتها تا زمانی که فرد را از زندگی عادی خود باز ندارد و شدید نباشد مشکلساز نیست.
اما دربعضی کودکان اضطراب موجب نخوابیدن و حالتهای پرخاشگری میشود که در این موقع باید به روانپزشک مراجعه کرد تا درمانهای اولیه را برای پیشگیری از مزمن شدن بیماری تجویز کند. البته این نگرانیها هنگام جدایی کودک از والدین بیشتر نیز میشود.
باید بدانید که بزرگترین ترس کودک جدا شدن از مادر است که این موضوع از دوران نوزادی نیز وجود دارد به طوری که کودک از چهره ناشناس دوری میکند. ترسهای دوران کودکی به نوعی واکنش به محیط اطراف و کمبود امنیت در آن است. (احمدی 1371 )
اگر این ترسها ادامه پیدا کند با علایمی چون اختلال در خواب، پرخاشگری، ناخن جویدن، شبادراری، لکنت زبان، سرگیجه، درد معده، حالت تهوع و ... همراه میشود. باید توجه داشت که در صورت درمان نشدن این علایم کودک در بزرگسالی دچار می شود.
به طور کلی هراس از مدرسه یکی از نشانههای اضطراب جدایی است که کودک برای مدرسه رفتن بیمیلی زیادی از خود نشان میدهد. هرچه وابستگی کودک به مادر بیشتر باشد این اضطراب نیز تشدید میشود. حدود 3 و نیم درصد از کودکان اول ابتدایی هراس از مدرسه دارند که بررسیها نشان میدهد که تعداد دختران نسبت به پسران بیشتر است.
دختران از عواطف و وابستگیهای بیشتری نسبت به خانواده برخوردارند و بر این اساس احساس اضطراب جدایی از خانواده به در دختر بیشتر است. گاهی این اضطرابها به قدری شدید است که کودک همواره در حال تعقیب مادر است. خوب است بدانید که فقط 50 درصد هراس از مدرسه، ترس نسبت به عملکرد تحصیلی یا برخی جنبه های محیط مدرسه مربوط میشود و در موارد مربوط به بی میلی کودک به جدا شدن از مادر و خانه است.
کودکان خانوادههای کمجمعیت، تک فرزندها و کسانی که اعتماد به نفس پایین دارند بیشتر از دیگران هراس از مدرسه دارند.
به طور کلی دانش آموزان زیر در پایه اول بیشتر اضطراب دارند :
* خانواده هاي تک فرزند
* وجود تبعيض در محيط زندگي
* سطح پايين فرهنگي ، اقتصادي و خجالتي
* اعتماد به نفس پايين
*اضطراب در دختران بیشتر از پسران (جمال فر ، 1373 )
عوامل اضطراب دانش آموزان اول ابتدایی
بی میلی اطفال در مورد مدرسه رفتن ، غالباً عادی است ولی اضطراب شدید و دائمی طفل از این موضوع ، علامت رفتار غیر عادی مهمی بوده ، نشانه آن است که یا جنبه ای از محیط دبستان و رفتار معلمان ایجاد کنندة این کیفیت است ، یا اینکه محیط خانه چسبندگی شدید برای کودک دارد . تحقیقات نشان می دهند که ترس از مدرسه رفتن در دخترها شدت بیشتری دارد .
علت اصلی مدرسه هراسی ، اضطراب ناشی از جدایی والدین است . مادران این گونه اطفال نیز وابستگی های غیر عادی ظاهر می سازند و این ترس را تشدید می کنند. ( مهری نژاد ، 1390 )
این مادران می کوشند فرزندان خودشان را از حوادث ناراحت کننده محافظت کنند و احتمالا محیط مدرسه را به صورت کانونی که شاید برای طفل آنها حادثه آفرین باشد تلقی می کنند .
اغلب مشاهده می شود که پافشاری و اصرار پدر و مادر باعث پدید آمدن علائم عدم تعادل روانی واختلالات جسمانی می شود . اختلالات جسمانی به صورت دل درد ، استفراغ ، سردرد ، سرگیجه و ضعف ظاهر می شود . دانستن این نکته نیز حائز اهمیت است که غالباً علائم مذکور در روزهای تعطیل از بین می رود . هم چنین اگر پدر ومادر یا پزشک توصیه کنند که کودک چند روزی در منزل بماند ، بلافاصله علائم بیماری از بین می رود ، ولی در روز قبل از رفتن به مدرسه یا همان روز علائم جسمانی مجددا ظاهر می شوند .
کودکان مبتلا به ترس غالباً علاوه بر واکنش ترس ، علائم دیگری نیز از خود ظاهر می سازند .
شایـع ترین این علائم عبارت اند از : اختلال در خواب ، اختـلال گوارشی ، عصبانیت ، جویدن ناخـن ، شب ادراری و لـکنت زبان ، ترس در کـودکـان ، غالباً با علائم روان تنی مانند : استفراغ ، دل درد ، سردرد ، سر گیجه ، خشکی دهان ، تپش قلب و اسهال همراه است .
مدرسه هراسی در بچه های مدرسه رو ، در هر سنی که باشند دیده می شود ، اما در 11 و 12 سالگی به اوج خود می رسد . اغـلب آن چـه مدرسـه هراسی به نظر می آید ، در واقع ترس از ترک منزل است .
گاهی وقوع حوادثی مانند : مرگ فردی از اعضای خانواده ، جدایی ، طلاق ، تولد نوزاد تازه ، کشمکش پدر و مادر یا فقط وابستگی بیش از حد به مادر منبع ترس است و در چنین مواردی ، مدرسه ترساننده است . این موضوع گاهی با فرستادن اجبـاری کـودک به مدرسه و اصرار او برای تلفـن کردن مکـرر به مادرش روشن می گردد)
یکی دیگر از علل استرس در دبستانیها این است که :
کودکان دبستانی نمی توانند بر اعمال خود کنترل داشته باشند . آنها در حال افزایش مهارتهای اجتماعی می باشند . آنها یاد می گیرند که چطور دوست پیدا کنند . رفتارهای تهاجمی خود را کنترل کنند و اضطراب وهیجانات خود را کنترل کنند . اگر معلمین و اولیا با این مسائل به عنـوان اصول تکامـل طبیعی برخورد نکنند ، این مسائل به منابع استرس زا تبدیل می شوند .
بچه ها در سنین شروع دبستان آماده یادگیری هستند . به همین دلیل سن شروع مدرسه در این سن می باشد . آنها باید مشتاق و آماده یادگیری می باشند .
علائم استرس در دبستانیها شامل :
1ـ ترس و کابوسهای شبانه :
شکایاتی مانند دل درد و سردرد نشان می دهد که اطفال تحت استرس هستند و والدین این دردها را بیش از یک بیماری جسمی می دانند . این مشکل چیزی نیست که کودک آنرا از خود ساخته باشد . کـودکـان به وسیله سردرد و دل درد می خواهند از چیزی فرار کنند اما این یک مشکل واقعی است و می تواند راهی باشد برای اینکه آنها خود را با استرس ها تطابق بدهند.
2ـ منفی بافی و دروغگویی :
راه مقابله با این مسئله این است که والدین بدون اینکه دروغ کودک را تائید کنند آنرا بزرگ نکنند و به او بگویند اگر اینطور بود خیلی خوب بود . به این طریق والدین نه دروغ را قبول کرده اند و از طرفی احساسات او را نیز سرکوب نکرده اند و به این وسیله اولیاء کودک می توانند با هم صحبت کنند .
3ـ محرومیت و خجالتی بودن افراطی :
همه ما تقریباً با اخلاق بچه ها آشنایی داریم ، همـه بچـه ها با یک سرعت بالغ نمی شوند . بعضی از بچه ها در پذیرش بعضی از چیزها کند هستند .
اگـر فرزند ما زود عصبـانی شـده و پرخاشگـری می کند و زودتر از بقیه آشفتـه می شوند ، به آنها کمک کنیم تا راهی برای تخلیه هیجانات خود پیدا کند . اگر کودک ما بعد از مدرسه نیاز به تحرک دارد ، به او پیشنهاد ورزش کنیم . اگر فرزند ما نیاز به آرامش دارد به او توصیه کنیم به موسیقی گوش دهد .
سعی کنیم از کودکانمان سؤال کلی نپرسیم بلکه با آنها بیشتر صحبت کنیم و سؤالات جزئی تر بپرسیم .
راهکارها و چگونگی کاهش استرس در دانش آموزان :
در بسیاری از موارد اولین استرسها را افراد در دوران مدرسه احساس می کنند و اثرات منفی فراوانی بر سلامت جسم و روان فرد تحمل می کنند . کاهش اثرات آن مستلزم به کار گیری راهکارهای اساسی است تا از صدمات روحی و روانی به دانش آموزان جلوگیری شود .
هدف اصلی این طرح تامین شادابی و نشاط مدرسه از طریق توسعه ورزش صبحگاهی ، همخوانی سرودهای شادی بخش و مورد توجه قرار دادن و متوقف کردن عوامل یا برنامه هایی است که در مدرسه برای دانش آموزان استرس ایجاد می کند .
خواب کافی ، تغذیه مناسب و مؤثر ، استراحت ، ورزش ، در نظر گرفتن زمانی برای اوقات فراغت ، آرام سازی عضلانی ، نغز دیدگاه و مثبت اندیشی ، داشتن برنامه منظم ، افزایش معاشرت ، داشتن هدف ، کاهش توقعات از زندگی و داشتن اعتقاد مذهبی و قوی عواملی هستند که دانش آموزان باید برای مقابله با استرس بیاموزند .
معلمان باید از برخوردهای نامناسب و سرزنشهای منفی پرهیز کنند . ممکن است رفتار و گفتار معلم یک دانش آموز را تحقیر کند تا دیگران نیز متوجه کار خود باشند و این امر باعث کاهش اعتماد به نفس و وجود استرس و اضطراب در دانش آموزان می شود .
دور کردن فضای امتحان از استرس ، نظم سالن جلسه ، ترتیب دادن سؤالات و چیدن آنها از آسان به سخت ( در برگه های امتحانی ) از سوی مربیان مدارس می تواند در کسب نتیجه بهتر و کاهش استرس مؤثر باشد .
برای پیشگیری از استرس مدرسه باید به نکات زیر توجه کرد :
1ـ زمانی را با کودکان خود سپری کنید ، سعی کنید محیط خانه برای بچه ها با ثبات باشد .
2ـ در مورد قوانین خانه با هم مذاکره کنید .
3ـ فقط با بچه ها صحبت نکنید بلکه باید با آنها ارتباط برقرار کنید .
برگزاری آزمونهای تشخیصی در طول سال تحصیلی می تواند اضطراب روزهای قبل و بعد از امتحان دانش آموزان را از بین ببرد . داشتن آرامش در زمان آزمون 24 ساعت قبل از آن ، به بالا رفتن موفقیت تحصیلی در دانش آموزان کمک می کند و بهترین راه جلوگیری از نگرانی ، مطالعه مستمر در طول سال تحصیلی است . والدین به هیچ وجه نباید در زمان امتحانات ، دانش آموز را تحت فشار قرار دهند و او را وادار به خواندن زیاد درس کنند .
امتحانات در واقع ملاک و معیار تشخیص رشد علمی برای هر دانش آموز است . و در یک یا دو شب هیچگاه نمی توان مطالب یکساله را فرا گرفت .
دانش آموزانی که در طول سال تحصیلی مطالعه داشته اند با آرامش قبل از امتحان به راحتی می توانند از سد آن عبور کنند .
والدین به هیچ وجه نباید با وارد کردن فشار روحی به دانش آموزان در موقع امتحانات استرس و اضطراب برای آنان ایجاد کنند .
در بین فراگیری علمی دانش آموزان تفریح نیز لازم است . و این در حالی است که برخی والدین دانش آموز را در خانه حبس کرده تا مبادا نمره امتحانی آنان کم شود .
یک پزشک متخصص تغذیه نیز می گوید : تغذیه درست در موقع امتحانات باعث بالا رفتن ضریب هوشی و کاهش استرس در دانش آموزان می شود .
خواب شبانه بهترین خواب برای دانش آموزان در موقع امتحانات است ، دانش آموزانی که ضریب یادگیری خود را کاهش می دهند در موقع امتحانات از خواب شبانه خود برای درس خواندن استفاده می کنند .
فرزند خود را تشویق کنیم تا با معلمانش رابطه برقرار کند .
به فرزند خود کمک کنیم تا بر اساس قواعد و اصول آموزشی صحیح برای امتحان آماده شود .
بهترین درمان استرس در این بیماران ، ورزش ، خواندن کتابهای طنز و مصور و تماشای فیلم های کمدی است.
به طور خلاصه راه های زیر برای کاهش اضطراب دانش آموزان اول ابتدایی بکار برده شود :
* كم كردن وابستگی كودك:
سعی كنید با استفاده از روش های مناسب ( مثل گذاشتن كودك در خانه اقوام به مدت یكی دو ساعت در روز به صورت پراكنده یا بردن او به پارك و همراه كردن او با كودكان همسن و سال خودش) به تدریج وابستگی كودك را به خود كم كنید.
* ایجاد آمادگی ذهنی در كودک :
سعی كنید قبل از شروع سال تحصیلی ذهن كودكتان را نسبت به مدرسه، معلم آماده كنید.به طوری كه با تعریف و تمجید واقعی و منطبق برواقعیت از مدرسه و معلمان شور و اشتیاق مدرسه رفتن را دركودك ایجاد نمایید.
به او اطمینان دهید معلمش مهربان است و او را حمایت خواهد كرد.
خاطرات و تجارب مثبت ، شاد و جالب خود را با معلم های دوره ابتدایی با كودك خود در میان بگذارید.
ازمعلم ها با القاب خوب وبا لبخند یاد كنید.
*ایجاد انگیزه:
سعی كنید با علاقه و اشتیاق زیاد درباره آنچه كه او در مدرسه خواهد آموخت مثل خواندن، نوشتن، حساب كردن، شمردن، نقاشی، ورزش كردن حرف بزنید.
با كتاب خواندن برای كودك و هدیه دادن كتاب داستان به كودك علاقه او را به یادگیری خواندن و با سواد شدن افزایش دهید.
در روش های تربیتی خود به گونه ای عمل كنید و به شیوه ای سخن بگویید و با كسانی رفت و آمد كنید و الگوهایی ارائه دهید كه ناخود آگاه برای كودك انگیزه یادگیری و رفتن به مدرسه ایجاد شود.
از كم اهمیت جلوه دادن ارزش تحصیل و كسب دانش حتی در قالب طنز و شوخی جداً خودداری كنید. اگر بی دلیل نگران ترس كودك خود از مدرسه باشید در واقع این ترس را به كودك خود القا كرده و به او می فهمانید كه مدرسه جای ترسناكی است. از ترساندن كودك و ایجاد رعب و وحشت وترس از معلم (مثل اگر بچه خوبی نباشی به معلم می گویم تو را در كلاس زندانی كند ) جداً خودداری كنید.
پیشنهادات و توضیه ها
اگر چه ممکن است بسیار ساده و پیش پا افتاده بنظر برسد ولی زمان کافی را با کودکان خود نمی گذرانیم . همچنانکه سن نوجوانان بالاتر می رود والدین بجای اینکه کارگردان باشند بیشتر نقش مربی را پیدا می کنند . اصل و مبانی ارتباط با سایر افراد و حضور در مکانهای مختلف باید وجود داشته باشد . والدین باید تا حدی از کنترل فرزند خود دست بکشند ! البته زیر نظر داشتن فرزند در این زمان از همیشه مهمتر است .
وظیفه مسئولان مدرسه چیست؟
مسئولان مدرسه نقش مهمی در کاهش اضطراب کودکان دارند. معلم مهمترین رکن در کاهش نگرانی کودک است به طوری که میتواند محیط را به گونهای برای کودک فراهم کند که آرامش را برای او ایجاد کند.
باید توجه داشته باشیم که دادن هدیه به کودک از سوی معلم میتواند نوعی احساس امنیت و دوست داشتن را در او تداعی کند به طوری که این موضوع موجب تمایل کودک برای حضور در کلاس میشود.ازسوی دیگر بررسیها نشان میدهند در مدرسههایی که از رنگهای شاد استفاده میشود کودکان کمتر دچار اضطراب میشوند.
چند توصیه برای والدین :
آن چه در ابتدا انتظار می رود والدین بدان عمل کنند ، اهمیت دادن به ترسها و نگرانیهای فرزندان است . هیچ گاه نباید ترس و نگرانیهای فرزند را به مسخره گرفت . به صحبت های فرزند خود با دقت گوش دهید و با او همدلی کنید .
به فرزند خود نشان دهید از این که او این قدر نگران است ، شما نیز ناراحت هستید و سعی دارید عامل ترس و نگرانی را از بین ببرید .
اجازه دهید کودکتان در مورد عامل استرس به راحتی با شما صحبت کند و از احساسات خود بی پرده با شما سخن بگوید . از فرزند خود نخواهید که راجع به عامل ترس خود سخن نگوید یا راجع به آن فکر نکند .
اگر فرزند شما مدرسه هراسی دارد ، ابتدا لازم است مشخص کنید علت این ترس ، مدرسه است یا خانه .صاحب نظران معتقدند که بهترین درمان مدرسه هراسی ، برگرداندن کودک به مدرسه است . به خاطر داشته باشید که مادری قاطع و معلمی مصمم و فهمیده می تواند به تدریج بچه را برای آمدن به کلاس درس ترغیب کنند .
سعی کنید از ایجاد وابستگی افراطی و چسبندگی در فرزند خود بپرهیزید . به فرزند خود مسئولیتی را محول کنید که ضمن منطبق بودن با توانمندی وی ، نیازمند کوشش های فردی او باشد .
به فرزند خود بیاموزید افکار مثبت مانند « من ترس خود را کنترل می کنم ، به جای افکار منفی از شدت ترس خواهم مرد » را جایگزین کند .
در صورتی که احساس می کنید ترسهای کودک شما بیش تر از حد متداول می باشد ، سعی کنید با یک روانپزشک و روانشناس تماس بگیرید .
نتیجه گیری
همه ی انسان ها اضطراب و استرس را در زندگی خود تجربه میکنند و طبیعی است که هر شخص هنگام مواجه شدن باموقعیت های تهدید کننده و تنش زا مضطرب میشود اما احساس اضطراب شدید و مزمن در غیاب علت واضح امری غیر عادی تلقی میشود.اضطراب شامل احساس عدم اطمینان، درماندگی و برانگیختگی فیزیولوژیکی است، به طور کلّی اضطراب یک احساس منتشر بسیار نا خوشایند و اغلب مبهم دل وا پسی است که با یکیا چند حس جسمی مانند احساس خالی شدن سر دل، تنگی قفسه ی سینه، طپش قلب ،تعریق سردرد و غیره همراه است.بسیاری از والدین از احساس کودکانشان اگاه نیستند تا روزی که انان به مشکل بر میخورند مثل روز رفتن به مدرسه و ...... . منشا این اضطراب در کودکان ناشناخته است اغلب ترکیبی از یک ترس ناشناخته و فقدان کنترل همراه با یک طبیعت ناشی از شرم و خجالت زمینه بسیاری از اضطراب های دانش اموزان را تشکیل میدهد .-علایم و نشانه های اصلی اضطراب در دانش اموزان که باید مورد توجه قرار گیرد عصبی بودن، آرام و قرار نداشتن، تنش، احساس خستگی، سرگیجه، تکرّر ادرار، طپش قلب، تنگی نفس، تعریق، نگرانی و دلهره، بی خوابی، اشکال در تمرکز، گوش به زنگ بودن، درد معده یا سوزش سر دل که بسیار در کودکان ابتدایی شایع میباشد.
دوران ابتدایی کودکان در حال عبور از طفولیت به نوجوانی می باشند و دوران سختی را سپری میکنند.دانش اموزان در دوران ابتدایی ممکن است احساس نا توانی در برابر وضعیت های مختلف داشته باشند.
-رفتار نا درست معلم و یا کادر مدرسه میتواند از مهم ترین عوامل استرس زا در وجود دانش اموزان باشد و یا باعث تشدید استرس و اضطراب شود.
-بازی های رایانه ای به دور از نظارت والدین تاثیر بسیار مخرّب عمیق و عمده ای در روح و روان دانش آموزان به جا می گذارد. به طوری که باعت حواس پرتی، عدم تمرکز فکری، اختلالات فکری بسیار زیاد، ناخن جویدن در سر کلاس درس، تکّرر ادرار، افت شدید تحصیلی،در گیر شدن با اوهام و خیالات و ...... میشود. بازی های رایانه ای در دانش اموزان ابتدایی حتما باید تحت نظارت و برنامه ریزی انجام شود.زمان و مدّت بازی این دانش آموزان تنظیم شده باشد نوع و مدل بازی ها حساب شده و دقیق و با هدف مشخص و معینی انتخاب شده باشد.
-عدم ایجاد ترس و واهمه از ارزش یابی ها در دانش آموزان باعث احساس امنیّت و اطمینان هرچه بیشتر در دانش آموزان میشود.
-تغذیه نقش بسزایی در کاهش اضطراب و افزایش قدرت یاد گیری آنان دارد. تغذیه ی نا مناسب علاوه بر افزایش استرس و اضطراب منجر به کاهش تمرکز و قدرت یاد گیری دانش آموزان میشود.تغذیه ی مناسب با غذا های پر انرژی به دور از غذا های فوری و پر چرب، استفاده از مغز بادام و گردو، کشمش و موز، در ساعات تفریح مصرف دو یا سه لیوان شیر در روز داشتن خواب راحت و آرام، تنظیم برنامه ی مطالعه برای دانش آموزان در منزل در طول ایام سال تحصیلی منجر به کاهش دلهره و اضطراب در دانش آموزان میشود.خوردن نان و پنیر گردو و تخم مرغ و یا یک ظرف عدسی و خوردن عسل و نوشیدنی های حاوی عسل از موارد تاثیر گذار در آرامش دانش آموزان می باشد که این موارد را خوب است که کادر مدرسه خصوصا معلم تاکیدزیاد به دانش آموزان داشته باشند.
-حتما به والدین توصیه شود که تنش های عاطفی و مشاجره از محیط خانواده دور شود و یک محیط آرام و بی سرصدا برای فرزندشان بوجود آورند.رفت و آمد ها و مهمانی هارا در هنگام ارزشیابی ها کم کنند و انتظار بیش از حد از توانایی های فرزند خود نداشته باشند و فرزندشان را با فرزندان دیگر خانواده ها مقایسه نکنند.
-استفاده از رنگ های شاد در تزیین کلاس و حتی انتخاب رنگ شاد برای فرم معلم و دانش آموز میتواند به ایجاد نشاط در دانش آموزان بینجامد و انرژی مثبت آنها را دو چندان کند.
-دانش آموزان به انجام دادن ورزش تشویق شوند و ورزش فقط مختص به ساعات ورزشی نباشد.توجه به این اصل که عقل سالم در بدن سالم است درواقع بیان گر این نکته ی مهم است که فعالیت های ورزشی نقش اصلاح گری بالایی در رفع مشکلات روحی و روانی دارند و به سرعت نشاط و امید واری در دانش اموزان افزایش پیدا میکند.میتوانیم آموزش دروس را گاهی با بازی انجام دهیم و یا ساعات تفریح را به دانش آموزان برای انجام حرکات ورزشی تشویق نماییم.
-به دانش اموز تاکید کنیم که مکان و یا موقعیت اضطراب آور خود را تصور کند و در کلام و رفتارش دنبال پاسخ های مناسب بگردد به تنهایی و در خلوت از خودش بپرسد چه کاری انجام میدادم بهتر بود؟و چه میگفتم بهتر بود؟(با همراهی معلم) و پس از یافتن پاسخ مناسب آن راه را تمرین کند.بر آن پاسخ کلامی یا رفتاری مسلط شودتا بتواند در موقعیت های استرس زای مشابه از آن استفاده کند.
-در صحبت کردن با دانش آموزان کلماتی که بار اضطرابی دارند مثل: هیچ وقت، همیشه، هرگز، زود، سریع، باید، حتما و ...... را کم تر مورد استفاده قرار دهیم و به جای آن همیشه از کلمات متعادل و آرام بخشی مانند: بعضی اوقات، با حوصله، آرام، بهتر است و ...... استفاده کنیم و حتی خود دانش اموز را به استفاده ی بیشتراز این کلمات سوق دهیم.
-دانش آموزان را تشویق کنیم تا در هنگام صحبت کردند و یا ارزش یابی از عجله کردن و اجبار در ارائه پاسخ سریع و واکنش شتاب زده بپرهیزند و به آنها بگوییم که برای پاسخ دادن هیچ وقت دیر نیست.
منابع :
1- احمدي ، سيد احمد، مقدمه اي بر مشاوره و روان درماني ، انتشارات دانشگاه اصفهان ، 1371
نقش جلب انگيزه و انگيزه بخشي به فراگيران در فرايند ياد دهي ويادگيري با افزايش بهره وري در درس جغرافیا
مقدمه
خداوند اولين و بزرگترين معلم انسان ها است . پيامبران با معجزه كه نشانه هاي الهي هستند به هدايت مردم فرستاده شدند. و همهي پيامبرا ن برايجلب انگيزه هاي مردم بشارت ونذارت ميدادند.
( تا به اين كتاب بزرگ خلق را از عذاب سخت بترسان و اهل ايمان را كه اعمال انها نيكو است به اجر بسيارنيكو بشارت دهد) 2سوره كهف
خداوند درقران كريم:در اكثر ايات الهي از بشارت به مؤمنان ونذارت به كافران ياد كرده است .
در اين مقاله به نقش انگيزه در ياد دهي ويادگيري با افزايش بهره وري خواهيم پرداخت. ابتدا به نقش تدريس در انگيزه بخشي با بهره وري ميپردازيم . سپس معيارهاي شناخت از دانش اموزان و نوع ارتباطي كه معلم با هر دانش اموزبا توجه به شناختي كه از او به دست اورده خواهيم پرداخت. معيار هاي جلب انگيزه را در پرسشنامه اي از دانش اموزان مورد سنجش قرارداده وسپس اطلاعات به دست امده را استخراج وتجزيه وتحليل كرده و نتيجه را در جداول جداگانه با ميزان امتياز هر عامل محاسبه كرده ايمودرپايان نتيجه گير از داده ها ويك توصيه ي مهم به همكاران داريم .
در یکی از سال های تدریسم نوع رفتاروارتباط وتدريسم كه با جلب انگيزه همراه بود باعث برانگيخته كردن انگيزه هاي دروني بچه ها شد . توكل به خداو تمرين واستمرار پرسش هاي هفتگي و داشتن برنامه ريزي امزشي و طرح درس ورفتار وكردار در خورشآن فراگيران و شناخت از نقاط ضعف و قوت بچه ها و انس والفت و صميميتي كه به ان ها داشتم و متقابلا باعث شد كه يكي از سال هاي موفق اميزم در كلاس رقم بخورد. ان سال اولين تجربه تدريس زبان انگليسيم بود .وبراي پر كردن ساعات تدريس موظف مجبوربودم كه زبان تدريس كنم . لذا ابتدا در خودم انگيزه تدريس ايجاد كردم .با تحقيق وكمك كتاب هاي كمك اموزشي و تمرين وتكرار وگوش دادن به نوار كاست مكالمه توانستم چنان دانش اموزان را به زبان علاقه مند كنم كه در هر سه پايه همه موفق شدند ودر پايه سوم راهنمائي كه در ان سال ها به صورت نهائي ودر حوزه هاي امتحاني وتحصيح اوراق برگزار مي شد كلاس من با 94درصد قبولي در بين مدارس منطقه جزء كلاس هاي ممتاز باشد.و مسئول آموزش منطقه متعجب بود كه چگونه ن توانستم با دانش اموزاني كه زبان مادريشان تركي بود وفارسي را هم به سختي صحبت ميكردند در درس زبان چنين موفق باشند. هر چند كه دران سال پژوهشي انجانم نشد . اما به يقين ميدانم كه رمز موفقيت من تنها در انگيزه دادن وكوشش و داشتن طرح وبرنامه اموزشي وهمراه بودن دانش اموزان با كلاس درس ميسر بود.
تاثير طرح درس و برنامه ريزي اموزشي درجلب انگيزه
تعريف تدريس: عبارت است از تعامل يا رفتاري متقابل معلم وشاگرد براساس طراحيمنظم وهدفدارمعلم براي ايجاد تغيير در رفتار شاگرد( ميرزا محمدي 1383)
مفهوم تدريس به ان قسمت از فعاليت هاي آموزشي اطلاق مي شود كه با حضور معلم در كلاس درس اتفاق مي افتد.(حسين پيريائي )
به قول راسل: تدريس بايد علم زندگي بدون يقين ودر عين حال بدون شك را براي فراگيرنده فراهم اورد.
اصول يادگيري معنادار(( نظريه ازوبل))
به نظر ازوبل دو اصل كلي براي شكل گيري يادگيري معناداربايد رعايت شود 1-ايده ها و مفاهيم ابتدا در سطح كلي وبه عنوان گام اول در فرايند ياددهي_ يادگيري مورد توجه قرار گيرند وبعد به تدريج در سطوح مياني وپاييني ارائه ومطرح شوند 2- مواد اموزشي و كمك اموزشي از روشني وصراحت برخوردار باشند (ازوبل وهانسيان1978ص 143)
اصول نظريه يادگيري معنادار در اموزش و تدريس كابرد مستقيم و مفيد دارد. مهم ترين عامل مؤثر در يادگيري جديد همان ساختار يادگرفته قبلي است (كلاسماير وريپل ص58)
ازوبل در مورد ايجاد امادگي براي نقش انگيزه هاي دروني نسبت به بيروني اهميت بسياربيشتري قايل است كه سائق شناختي است كه يك انگيزه دروني است كه از كنجكاوي ها و علاقه هاي يادگيرنده نسبت به كشف؛ دستكاري؛درك وفهم وبرخوردبا محيط سرچشمه ميگيرد.
به نظر ازوبل اهميت بيشتر انگيزه هاي دروني نسبت به انگيزه هاي بروني از ان جهت است كه تامين و ارضاي انگيزه هاي دروني رضايت خاطري را به وجود مي اوردكه خود براي يادگيري هاي بعدي ايجاد انگيزه مي كند.(فرخ لقا رئيس دانا ؛تكنولوژي اموزشي اذر90ص18)
معلم زماني مي تواند تدريسي بر پايه يادگيري معنادارارائه كند كه دانش اموزان حد اقل مهارت خواندن ونوشتن را داشته باشند. معلم توانائي انگيزه بخشيدن راداشته باشد. وزماني معلم به چنين جايگاهي ميرسد كه نسبت به مفاهيم و اطلاعاتي كه به فراگيران مي دهد يقين وباور داشته باشد. احساس رضايت خاطر مادي ومعنوي داشته كندو علاقه مند ودلسوزو اطلاعاتش به روزوخبره وبا تجربه باشد .تفاوت هاي دانش اموزان را درك كند و با هر دانش اموز رفتار وارتباط در خور وي داشته باشد ودر يك كلام با يك نگاه دانش اموزش را بشناسد .
همه ي اين دانش ها همان فوت وفن كوزه گري است كه در كوره سخت كلاس درس ودر سالها تجربه واستمرار در كارو تلاش وتحقيق ميسر است ويك شبه نبايد از هر معلمي چنين انتظاري را داشت.
معلماني كه پس از سالها تدريس با كتابهاي كمك اموزشي وجزوه ودفتر در كلاس درس حاظر ميشوند واز روي نوشته براي دانش اموزانشان انشاء ميكنند. در واقع انگيزه و نشاط را از جو كلاس دور ميكنند ويك كلاس پژمردهوافسرده وخسته براي فراگيران باقي نمي گذارند. معلم بايد بوي تازگي مطالب و دانسته هايش مشام فراگيران را تحريك كند ودانش اموزانش را سر زنده وشاداب كند . فراگير بايد حس يادگيري را در پايان درس داشته باشد وگرنه هيچ انگيزه ا ي براي گوش دادن به درس جديد وعلاقه اي براي شنيدن نخواهد داشت. تقويت ميكنند . امروزه استفاده از كامپيوتر و ديتا و نرم افزارهاي اموزشي جزء وسايل كمك اموزشي ميباشند ومعلم بايد نحوه ي اموزش با ان ها را بلد باشد. اما حرف اخر را در موفقيت كلاس وامر ياددهي ويادگيري خود معلم ميزند كه چگونه وبا چه رفتار وكردار وطرح وبرنامه اي با كمترين امكانات بيشترين بهره وري را از كلاس درس داشته باشد.
به زبان ساده بهره وري استفاده صحيح از منابع وامكانات موجوداست .
بهره وري = اثر بخشي + كارائي
كارائي به معناي كمترين زمان يا انرژي مصرفي براي بيشترين كاري است كه انجام شده است .افزايش سطح كارائي به دست مديران سپرده شده است .
اثر بخشي : به معناي تحقق اهداف سازمان است .اثر بخشي عبارت است از درجه وميزان نيل به اهداف تعيين شدهيا تلاش هاي انجام گرفته تا چه ميزان نتايج مورد انتظارحاصل شده است (كاظمي و ابطحي 1379)
وقتي طرح درس ما كارائي داشته باشد و فراگيران را درگير امر ياد گيري كند و با پشتوانه ي برنامه ريزي آموزشي همراه شود قطعاَ منجر به اثر بخشي و بهره وري ميگردد.
به عبارت ديگر كميت + كيفيت = بهره وري
كميت به ان بخش ازيادگيري گفته مي شود كه در نمرات پايان ترم نمود پيدا ميكند. اما كيفيت به ان بخش كه باعث تغييردر رفتاروبرخورد ونوع ديد ونگاه دانش اموزاز يادگيري شده اطلاق مي شود.
اولين مهارتي كه هر معلم بايد داشته باشد توانائي مديريت كلاس است . معلم با مديريت صحيح نبض كلاس را به دست ميگيرد از هياهو هاي بچه ها در كلاس جلوگيري مي كند. وقت وزمان تدريس را تنظيم ميكند. براي ساير فعاليت هاي كلاس مثل حضور وغياب ؛ پرسش وپاسخ ؛ رفع اشكال؛ تعيين وتكليف و...زمان در نظرمي گيرد.
واستفاده از ارتباطات كلامي وغير كلامي – هريك در وقت وجاي خودو با فرد خاص – با دانش اموزان در سطح كلاس رسمي با دوستي وصميميت و ارتباط اولياء مدرسه و والدين دانش اموزان با معلم موجب تقويت و جلب انگيزه ويا به عبارتي انگيزه بخشي دردانش اموزان كلاس
مي شود.در چنين كلاسي و با چنين معلمي انگيزه يادگيري و برقراري ارتباط و درك شرايط محيط براي يادگيرنده سريع تر اتفاق مي افتد. برقراري ارتباط اولين قدم در جلب انگيزه و انگيزه بخشي دردانش اموزاست.دانش اموز مي داند كه اگر سعي و تلاش و كوششي در فهم مطالب تدريس شده انجام داد از چشم معلم دور نمي ماند .معلم با تشويق وثبت نمرات و معرفي او به ديگر دانش اموزان مي فهماند كه كساني كه پيشرفت كنند معلم ازان اگاه است .اين ارتباط دو طرفه و متقابل بيشتر به محيط ياگيري وانگيزه پيدا كردن كمك مي كند.
چگونه از دانش اموزان شناخت پيدا كنيم؟
از ديدگاه روان شناسان رشد و كارشناسان تعليم وتربيت رشد عبارت است : از علمي كه جريان تحول ها وتغييرهاي جسمي و ذهني و عاطفي و عملكرد اجتماعي فرد را در طول عمر ازنظربسته شدن نطفه تا هنگام مرگ مطالعه مي كند.(سيف وديگران1380:3)
اما مهم ترين مرحله از دوران رشد انسان به دوره كودكي ونوجواني او مربوط است كه از طريق ان بتوان وظيفه و مسئولت هاي محول شده به جامعه وخانواده را باز شناسي كرد.
ژان ژاك رسو دوران رشد نوجواني را تولد ثانويه ناميده است (كتاب اميل)
از نظر اريكسون جريان مداوم مرحله به مرحله تحول هاي زيستي ورواني و اجتماعي است(دبس8:1353)
لذا دو عامل وراثت و محيط بر جريان رشد مؤثر هستند.
عوامل محيطي مؤثر بر رشد عبارتند از
1-تفاوت هاي فرهنگي 2- تفاوت هاي اقتصادي-اجتماعي
2-تفاوت هاي خانوادگي
هر چند كه هر يك از عوامل رشد خود به تنهائي مي تواند موضوع يك اقدام پژوهي قرار گيرد ويا هر يك از عوامل محيطي مؤثر بررشد زمينه تحقيق قرار گيرند وهمه عوامل رشد دست در دست هم قالب شخصيتي يك فرد را بنا ميكنند .اما به تجربه 90 درصد دانش اموزان يك مدرسه همگي در يك سطح ازنظر عوامل محيطي مؤثر بر رشد قرار دارند. لذا معلم براي شناخت از دانش اموزانش بايد بيشتر به دنبال عوامل مؤثر بر وراثت باشد .
معلم با توجه به همين عوامل مي تواند در قالب يك پرسشنامه در ابتداي سال تحصيلي از دانش اموزان خود شناختي نسبي به دست اورد- البته اگر مدير مدرسه با كمك والدين وزير نظر انها چنين پرسشنامه اي را طرح كنند ودر هنگام ثبت نام از دانش اموزان در پرونده تحصيلي انها قرار داده شود براي همه ي معلمين قابل استفاده مي باشد -
معلم با تجزيه و تحليل چنين پرسشنامه اي شناخت خود از دانش اموزان را افزايش مي دهد
جدول شناخت از دانش اموزان
رديف
معيارهاي شناخت ازدانش اموز
خيلي كم
كم
متوسط
خوب
زياد
1
ميزان رشد جسمي
2
نسبت فاميلي بين والدين
3
ميزان تحصيلات والدين
4
ميزان در امد خانواده
5
محله و محيط زندگي
6
سابقه بيماري خاص
7
ميزان خواندن و نوشتن
8
ميزان علاقه مندي به درس
9
وجود ترس و اظطراب
10
جدائي والدين از هم
نقش شناخت در جلب انگيزه و انگيزه بخشي
زماني در فراگيرنده انگيزه هاي دروني وبيروني تقويت ميشود كه معلم از او شناخت پيدا كند . وقتي شناخت به وجود امد متقابلاَ انگيزه يادگيري در فراگيرنده بيشترمي شود به عبارت ديگر:
شناخت+يادگيري معنادار=جلب انگيزه و انگيزه بخشي
شناخت معلم از دانش اموزان زمان بر است و چون زمان در امر تعليم وتربيت يكي از مؤلفه ها ميباشد هر چه اين زمان كوتاه تر شود معلم در تدريس ومديريت و برنامه ريزي كلاس موفق تر عمل ميكند
اما شناخت دانش اموزان از معلم سريع تر اتفاق ميافتد ودانش اموزان در جلسه اول معلم خود را كاملا ارزيابي ميكنند لذا جلسه اول هميشه براي معلمان در كلاس از مهمترين جلسات است ومعلم بايد در جلسه اول خود را به دانش اموزانش اثبات كند.
اگر معلم در جلسه اول نتواند با كلاس و دانش اموزان ارتباط عاطفي وصميمي برقرار كند ويا دانش اموز را با استرس و اظطراب دچار كند مي توان گفت كه معلم نمي از بهره وري كلاس درس خود را در يك سال وبا يك جلسه به هدر داده است.
بنابراين بر خلاف عرف رايج كه جلسه اول چون اغاز سال تحصيلي است و كلاس ها هنوز رونق نگرفته بيشتر معلمين از اهميت جلسه اول كلاس واينكه در معرض ارزيابي دانش اموزان قراردارند غافل هستند و چون جلسه اول را جدي نمي گيرند دانش اموزان نيز كلاس ومعلم را نيز جدي نمي گيرند وبعدآ معلم براي انگيزه دادن به دانش اموزان دچار مشكل مي شود. وچندين برابر بايد وقت وانژي مصرف كنند وشايد نيمي از سال را از دست بدهد تا به جايگاهي كه معلم مي خواهد برسد .
لذا هميشه و در همه وقت بايد انگيزه بخشي و جلب انگيزه در دانش اموزرا تقويت كرد تا انگيزه هاي دروني دانش اموزان تبلور يابد. منظور از انگيزه هاي دروني همان كنجكاوي ارضاي رضايت دانش اموز از يادگيري و...
تاثير نوع ارتباط با فراگير در انگيزه بخشي
در انواع ارتباط كه در يك كلاس درس مورد نظراست مي توان به ارتباط از با به پايين اشاره كرد كه معلم با شخنراني و ارائه طرح درس با دانش اموزان ارتباط كلامي برقرار مي كند ويك ارتباط يك طرفه ار سوي معلم به سمت دانش اموز صورت ميگيرد. اما اگر معلمي هرچند يك بار به دانش اموزانش اجازه اظهار نظر بدهد و از انها بخواهد كه پيشنهادها وانتقادات خود را بيان كنند ارتباط از پايين به بالا منجر مي شود ومعلم مي تواند نقاط ضعف وقوت طرح وبرنامه اش در كلاس درس را ترميم كند
تجربه سالها خدمتم به من ثابت كرده است كه دانش اموزان درارزيابي معلم چنان دقيق و موشكافانه به روحيات و اخلاقيات او پي مي برند كه حتي كساني كه سالها با او دوست بوده اند به چنين شناختي ازوي نرسيده اند. البته چون دانش اموزان به طور كلي نمي توانند انچه را كه درك ميكنند بر روي كاغذ بياورند - درواقع يكي از ضعف هاي اموزشي ما در مدارس نيز ميباشد – تصور معلمين چنين است كه دانش اموزبچه است ونمي فهمد يا نمي داند و هميشه احترام بزرگتر را نگه داشتن يعني اينكه اشتباهات او را به رويش نياوردن تعبير شده است در حالي كه امروزه بچه ها بسيار هوشيار و دقيق و نكته سنج هستندو هيچ معلمي نبايد دانش اموزانش را دستكم بگيرد . هرچند كه انسان ها جايزالخطا هستند و ممكن است اشتباهم بكند اما اگر اشتباهات مكرر شود .دانش اموز ديگر انچنان كه بايد روي معلم حساب باز نمي كند وصحبت هاي معلم ديگر انگيزه بخش نخواهد بود.
از اين روست كه همه ي كارشناسان امر تعليم وتربيت معتقدند كه بهترين كسي كه مي تواند معلم را ارزيابي كند دانش اموزان هستند كه متاسفانه اين امر مغفول افتاده ودر انتخاب معلم نمونه همه دخل وتصرف ميكند بجزء دانش اموزان كه ارزياب هاي واقعي كار معلم هستند.
پيشنهاد ميشود كه شوراي دانش اموزان هر مدرسه در سال يك انتخابات درون مدرسه اي براي انتخاب معلم نمونه مدرسه خود اقدام وبه وسيله مدير مدرسه به اداره و ستاد بزرگداشت مقام معلم ارسال نمايند.
توصیف وضعيت موجود
اين پژوهش كه به برسي نقش انگيزه بخشي در بهبود ياد دهي ويادگيري ميپردازد
درس تاریخ در كلاس سوم3 آموزشگاه فارابی در سال تحصيلي 94-93را مورد پژوهش قرار داده است و معيارهاي دروني وبيروني كه در جلب انگيزه و انگيزه بخشي مؤثر هستند را در قالب يك پرسشنامه از دانش اموزان مورد تحقيق قرارداده است.
وضعيت موجود كلاس در ابتداي سال و بدون اشنائي قبلي موجب شده بود كه بچه ها هيچ اشتياقي براي همراهي و يادگيري بيشتر نشان نمي دادند اما هر چه به ترم اول نزديك مي شديم هم نمرات دفتري بچه ها بيشتر شد وهم اينكه علاقه مند تر از قبل به كلاس ودرس توجه ميكردند و در پرسشهاي هفتگي هر جلسه تعداد كساني كه داوطلب جواب دادن مي شدن بيشتر مي شد واين تغيير در كلاس و درس و علاقه مندي طوري در نوبت دوم افزايش يافت كه همه كلاس از همان وقتي كه زنگ تفريح تمام ميشد و زنگ درس تاريخ وجغرافيا ميرسد بچه ها پشت در كلاس انتظار ميكشيدند كه چه وقت من وارد كلاس ميشوم و وقتي سلام وعليك وبرپا و برجا تمام مي شد تمام بچه ها به جلوي تخته هجوم مي اوردند كه درس جواب دهند. من هم براي اينكه هياهو ومنظم كلاس به هم نخورد مجبور بودم كه از روي دفتر نمره از تمام كلاس پرسش كنم وبا توجه به يادگيريشان از درس نمره بدهم و معمولا هم نمراتشان عالي بود ودرپايان ارديبهشت از امتحان كلاسي كه از تمام كتاب سوالات طرح شده بود ميانگين نمرات ومعدل كلاسي به 78/15 افزايش پيدا كرده بود وقطعا در خردادماه همين ميانگين و معدل را بر روي ورقه امتحاني خرداد ماه شاهد هستيم . انچه كه عامل موفقيت بود جلب انگيزه وانگيزه بخشي به دانش اموزان بود كه در كنارتدريس معنا دار و قابل فهم و نوع ارتباط صميمانه و دوستانه و رفتاري برادرانه و همياري و مساعدت مدير و عوامل مدرسه وساير همكاران كلاسي خاطره انگيزرا سپري كردم.
چگونه انگيزه بخشيدم ؟
در جدول صفحه بعد ما 16 معيار را به معلمين پيشنهاد ميكنيم كه براي اينكه شناخت دانش اموز از معلم كامل شود را رعايت كنند تاكلاسي موفق داشته باشند و به بهره وري كامل منجر شود وانچه را كه ما در پايان سال از دانش اموز توقع داريم را فرا گرفته باشند . پس ما ابتدا بايد از خود شروع كنيم.
هر معلمي در جلب انگيزه دانش اموز بايد1-ظاهري اراسته وبياني خوش همرا با ادب و نزاكت رادر كلاس به نمايش بگذارد تا الگو وسر مقشي براي دانش اموزانش تبديل شود 2- رفتار و برخورد و اعمال معلم هيچ گاه از چشمان دانش اموزانش دور نيست و همواره مثل دوربين هاي مدار بسته معلم را زير نظر دارند و از رفتار هاي معلم دركلاس هم در جهت مثبت و هم منفي برداشت ميكنند لذا بايد در كلاس هميشه مراقب رفتار وكردار خود باشيم3- نوع تدريس وفعالت هاي اموزشي كه معلم در كلاس در باز گو ميكنند نيز يكي ديگر از معيار هاي انگيزه بخشيدنمعلم را فراهم مي كند تدريس خوب و پيگير و متداوم و پرسش هاي هفتگي و ثبت نمرات همه از عوامل جلب انگيزه دانش اموز است 4- علاوه بر سه عامل بالا عوامل ديگري از جمله سطح فرهنگي خانواده محيط و جامعه و علاقه مندي معلم به اينده و سرنوشت دانش اموز و نوع سلام و احوال پرسي و مخاطب قرار دادن دانش اموز با الفاظي مثل عزيزم وپسرم ... در انگيزه بخشي و احساس صميميت با دانش اموز بسيار اهميت دارند كه پس از تجزيه وتحليل داده ها ميزان اهميت هر يك را به تفصيل بيان ميكنيم 0
در زمينه نظريه معنا گرا ي ازوبل يك نكته اساسيبه نقل از كلاسماير و ريپل اين است كه اين نظريه در موارد مربوط به كودكان پايه ابتدائي به ويژه ان هايي كه هنوز خواندن ونوشتن را به خوبي فرا نگرفته اند ؛ كاربرد چنداني ندارد . به علاوه اين تئوري در مورد يادگيري مهارت هاي روان – حركتي و نيزيادگيري در حيطه ي عاطفي مطالب چنداني ارائه نكرده است
كلاسماير و ريپل معتقدند كه نظريه ي يادگيري معنا گرا بيشتر در مورد دانش اموزان مسن تر به خوبي كاربرد دارد كه اولا بتوانند مطالب نوشتني در هر موضوع مورد يادگيري را خوب بخوانند و بفهمند.
ثانيا مفاهيم بسيار اساسي مربوط به ان موضوع را قبلا يادگرفته باشند ويا دست كم توانائي درك مفاهيم بسيار اساسي و انتزاعي مربوط به موضوع از طريق جذب پيش سازمان
دهنده هايمناسب را داشته باشند
ثالثا درتقسيم بندي انگيزه ها به دروني و بروني بايد توجه داشته باشيم كه انگيزه هاي دروني بسيار موثر تر از انگيزه هاي بيروني است لذا دانش اموزاني كه به ان درجه از رشد رسيده باشند كه هيچ انگيزه بيروني نتواند انگيزه هاي دروني انها را در رسيدن به اهدافمدت مد نظرشان كند يا متوقف كند.مسلما يادگيري معنا دار در اين دانش اموزان
خود به خود انگيزه بيروني ان ها را تقويت ميكند هر چند كه انگيزه هاي بيروني تقويت كننده هستند اما انچه كه دانش اموز را به يادگيري بيشتر وامي دارد همان انگيزه هاي دروني خود فرد است كه هر پله تكيه گاه براي پله و قدم بعدي بشمار مي ايد
رابعا از انجا كه انگيزه هاي دروني شخصي و فردي ميباشد و هر فراگيري به راحتي انگيزه هاي خود را مطرح نمي كنند وشايد خيلي خصوصي و در بين دوستان صميمي نسبت به ابراز انگيزه هاي دروني خود بپردازد لذا براي يك محقق دست پيدا كردن به انگيزه هاي يك فراگير به راحتي ميسر نيست از اين رو معيارهاي اين تحقيق بيشتر بر انگيزه هاي بيروني استوار است . چون فراگيران ما در سطح دانش اموزان راهنمائي هستند و انچنان انگيزه هاي محرمانه و يا خيلي قوي ندارند بنابراين جلب همين معيارها هم براي دانش اموزاني در اين سطح بسيار دشوار وسخت است. وهنر معلمي يعني تبلور انگيزه در رفتار دانش اموز و فراگيرنده اش.
رمزهاي موفقيت در انگيزه بخشي
هر معلم براي انگيزه بخشيدن به فراگيران بايد به چهار عامل توجه كند
1-عوامل ظاهري كه به نوع پوششش ارايش و بيان خوش واخلاق نيكو است را در كلاس خود به اندازه اي كه مورد سوء استفاده دانش اموز قرار نگيردتوجه كند.چرا كه دانش اموزان در اين سن ميزان الگو پذيري بالاي دارند وهر حركت معلم را سريع تقليد ميكنند
2-عوامل رفتاري كه به نوع دوستي و صميميتي كه معلم با دانش اموزانش دارد و در كلاس و هنگام امتحان يا پرسش با دانش اموزان مشورت كند ونظرات ان ها را بشنود و ميزان پرسش ويا امتحاني را كه به عمل مي اورد با فرا گيران در ميان بگذارد و در هنگام تدريس و با شرايط كلاس نكات طنز و شوخي را در نظر بگيرد ودر هر جلسه كلاس درس چند دقيقه حالت تنفس و استراحت لحاظ كند و به موقع و سر وقت در كلاس حاظر شدن نيز به حس اعتماد كمك شايان توجهي ميكند.
3- عواملآموزشي كه به نوع تدريس و مديريت كلاس مربوط ميشود و برنامه ريزي كه معلم از ابتداي سال تحصيلي و براي هر درس و جلسه در نظر گرفته است مقيد باشد حضور و غياب ؛ ثبت نمرات دانش اموزان در دفتر كلاسي و تحقيقات و داشتن دفتر وحتي حركات رفتاري دانش اموزانش را ثبت كند. كه به ميزان بسيار زيادياعتقاد فراگيران به كلاس ومعلم را بالا مي برد.
4- عوامل محيطي نيزدر يادگيري فرگيران مؤثر است هرچه خانواده و محيط غناي فرهنگي بيشتري داشته باشد بر يادگيري فراگير اثر مثبت و مستقيم ميگذارد.
الگوي دانش اموزان هر چه فرهنگي ترباشد خود به يك انگيزه دروني قوي تبديل مي شود ودر واقع دانش اموز خود بر ريل يادگيري حركت ميكند وهر يادگيري خود زمينه
يادگيري معنا دارمي شود وسرعت حركت فراگير افزايش پيدا ميكند.پس به صورت خلاصه عامل انگيزه بخش هر كلاسي نوعظاهر؛ رفتارو اموزش معلم است كه جلب انگيزه و انگيزه بخشي براي فراگيرانش مي كند وبعد نوع نگاه و محيط خانواده به امر فرهنگ و اموزش و يادگيري فرزندانشان است .
نتيجه گيري
ديويد ازوبل كه از روانشناسان معروف در حوزه يادگيري است .در مقابل يادگيريطوطي واريادگيري معنا دار را مطرح كرده است. ازوبل معتقد است كه ساخت شناختي هر فرد به صورت هرمي فرضي است كه مفاهيم ومسائل بسيار كلي مربوط به موضوع در راس وكليه ي اطلاعات ودانش هاي جزئي مربوط به ان در قاعده هرم يادگيري قرار دارندودر وسط نيز مفاهيم واطلاعات نه خيلي كلي ونه خيلي جزئي قرار مگيرند. (سيف1368ص397)
به اعتقاد ازوبل نقش انگيزه هاي دروني نسبت به انگيزه هاي بيروني اهميت بسيار بيشتري دارد. در نظر ازوبل مهم ترين عامل انگيزشي موثر بر يادگيري معنا دار كنجكاوي ها و علقه هاي يادگيرنده نسبت به كشف دستكاري درك وفهم و برخورد با محيط سرچشمه ميگيرد.
كه در كلاس علاوه بر تدريس معنا دارمعلم بايد حس كنجكاوي دانش اموزان را وادار به تحرك كند ودر كنار علاقه فردي كه دانش اموز نسبت به درس دارد معلم با و تشويق وبرطرف كردن نقاط ضعف به قوت در ياد گيري معنا دار دانش اموز دستكاري كند تا معلومات دانش اموز تكميل شود و تكميل و ياد گيري هر درس خود قاعده يادگيري درس بعد خواهد شد وبه همين ترتيب هرم ياد گيري دانش اموز بالاتر ميرود.
به اعتقاد ازوبل انگيزه هاي دروني نسبت به انگيزه هاي بروني از ان جهت اهميت دارد كه تامين و ارضاي رضايت خاطر را در يادگيرنده براي يادگيري هاي بعدي ايجاد انگيزه مي كند به همين سبب است كهمعلمان نبايد تكاليفي بيش از حد توان دانش اموز براي او در نظر بگيرند تا نهتنها دانش اموز دچار حس دلزدگي و درد ورنج ومشقت نكند بلكه ايجاد رضايت و خشنودي وشادابي و انگيزه وعلاقه براي انجام دادن تكاليف بعدي وياد گيري بيشتر را به وجوداورد .
به عبارت ديگر وقتي تدريس معلم كارائي داشته باشد و با كمترين زمان و صرف كمترين انرژيو استفاده درست و صحيح از يادگيري معنا دار داشته باشد مفاعيم يادگرفته شده زير بنا وهرم استفاده براي يادگيري درس جديد خواهد بود و از موازي كاري و ياد دهي دوباره جلوگيري ميشود. و وقتي حس كنجاوي وعلاقه و انگيزه دروني دانش اموز تحريك ودسكاري شد و دانش اموز به عين پيشرفت تحصيلي و يادگيري معلومات خود را درك كرد . متور محرك پيشرفت و ترقي دانش اموزروشن شده و معلم نقش فراهم كردن زمينه هاي مناسب براي يادگيري وهدايت ونظارت بر فرايند ياد گيري را دارد. پس فرمول انگيزه عبارت است از
انگيزه = كارائي + اثر بخشي
كه در اين پژوهش دانش اموزان كلاس سوم سه مدرسه خوارزمي چون يادگيري هاي انها معنا داراست و هر درس پايه يادگيري درس بعد شده و معلم انگيزه هاي دروني انها را تقويت كرد لذا هرچه ازسال تحصيلي ميگذرد ميزان پيشرفت دانش اموزان هم بيشتر شده است كه با توجه به نمرات دفتر كلاسي وليست ترم اول و نمرات ترم دوم كه در پيوست موجود است به ترتيب معدل نمرات كلاس در
مهر ماه 3/10 ابان ماه 51/12 اذر ماه 37/12 دي ماه 31/13
در ترم اول دي ماه نمرات پاياني (روي ورقه) 51/15
بهمن88/16اسفند 21/15 فروردين 56/15 ارديبهشت67/15
در ترم دوم خرداد ماه62/17
ثبت وموجود است لذا بار ديگر به درك و شناخت و نوع ارتباط و اخلاق و هدايت و اشنائي با روانشناسيدانش اموز و اريش و پيرايش و دست كم نگرفتن خود و وظايفش و جديت و تلاش و خلاقيت در رفتار و گفتارو استمرار در نوع تدريس و ثبت فعاليت هاي دانش اموز و دوستي و صميميت و رضايت مندي و مثبت انديشي از كار و حرفه اي رفتار و برخورد كردن در كنار ساير عوامل خانواده اولياء مدرسهدوستان و جامعه همه با هم دست در دست هم براي موفقيت دانش اموزانمان گام برداريم. نمودار خطي دانش اموزان در نوبت اول در هر ماه رو به افزايش بوده به خصوص در فصل امتحانات با شيب بيشتري رو به افزايش گذاشته است . كه نمره 52/15 معدل كل كلاس در ترم اول در نمرات پا ياني ثبت شده است كه نشان مي دهد دانش اموزان در شب امتحان بيشتر به مطالعه رو مي اورند . در نوبت دوم همين امادگي حفظ شده است و نمودار زياد تغيير چشمگيري نداشته است هر چند كه در ماه هاي اسفند و فروردين كه دانش اموزان در حال و هواي نوروز به سر مي برند ولي برنامه هاي كلاس چون طبق برنامه ريزي اموزشي پيش رفته دانش اموزان هم خود را با كلاس همراه كرده اند ودر ارديبهشت معدل كل كلاس در تمام طول ماه هاي سال افزايش بيشتري داشته واين رشد در امتحانات خردادماه تاثير خود را كاملا نشان داده به طوري كه در خرداد در نمرات پاياني معدل كل كلاس به 62/17 رسيده است .
منابع وماخذ
قران كريم
محسن پور؛ بهرام1376- 1388 برنامه ريزي اموزشي انتشارات مدرسه
امكان درك و تفسير پديده ها و وقايع را فراهم مي سازد
انگيزه دانش آموزان را از طريق كاوشگري تقويت مي كند
فرصت لازم را براي پيوند نظر و عمل فراهم مي كند
به صورت منعطف و مستمر اهداف را منعكس مي كند
2-احساس خرسندي و رضايت از هويت اسلامي خود و علاقه و تلاش براي حفظ آن» جزو قلمرو كدام حوزه تربيت و يادگيري مي باشد؟
قرآن و عربي
حكمت و معارف اسلامي
فرهنگ و هنر
سلامت و تربيت بدني
3-چرا متربي در جريان تربيت؛ نيازمند مديريتي فعال است؟
زيرا انسان طبيعتي غير فعال دارد
زيرا انسان طبيعتي فعال دارد
زيرا متربي در مقام يك انسان مي باشد
انسان ذاتا نياز به مديريت دارد
4-آموزش آداب معاشرت و آداب معيشت و مديريت زمان در قلمرو كدام حوزه تربيت و يادگيري مي باشد؟
فرهنگ و هنر
آداب و مهارت هاي زندگي و بنيان خانواده
كار و فن آوري
تربيت بدني و سلامت
5-كدام گزينه جزو مباني هستي شناختي برنامه درسي ملي است؟
آفرينش انسان؛ هدفمند و در هماهنگي كامل با غايت هستي است
جهان طبيعت در حال شدن و دگرگوني و حركت مداوم است
علم انسان مراتب و سطوح مختلف دارد
انسان داراي نيازهاي گسترده و متنوعي است
6-نگاه به طبيعت به عنوان مخلوقات و امانت الهي و كتاب معرفت جزو كدام يك از ارزش هاي برنامه درسي ملي مي باشد؟
ارزش هاي مربوط به جامعه جهاني
ارزش هاي مربوط به خلقت
ارزش هاي مربوط به خلق
ارزش هاي مربوط به خدا
7-بررسي و تاييد راهنماي برنامه درسي حوزه هاي تربيت و يادگيري توسط كدام مرجع انجام مي گيرد؟
سازمان پژوهش و برنامه ريزي آموزشي
شوراي آموزش و پرورش
شوراي عالي آموزش و پرورش
شوراي عالي انقلاب فرهنگي
8-در رويكرد و جهت گيري كلي برنامه هاي درسي ملي؛ محتوا بايد شامل چه مواردي باشد؟
مبتني بر ارزش هاي فرهنگي و تربيتي باشد
دربرگيرنده مفاهيم و مهارت هاي اساسي و ايده هاي كليدي باشد
برگرفته از يافته هاي علوم تجربي باشد
مورد الف و ب صحيح است
9-اسلام به دنبال ايجاد چگونه جامعه اي در زندگي بشريت است؟
پويا
مجاهد
مسئول و اثرگذار
همه موارد
10-كدام يك ازگزينه هاي زير ريشه در قوه تعقل انساني و نقش موثر در درك قانونمندي طبيعت دارد؟
علوم اجتماعي
جغرافيا
علوم تجربي
رياضيات
11-در مورد برنامه درسي ملي كدام گزينه صحيح است؟
سندي است كه نقشه كلان برنامه درسي مدارس را مشخص مي كند
سندي است كه نقشه كلان برنامه درسي و چارچوب نظام برنامه ريزي درسي كشور را به منظور تحقق اهداف آموزش و پرورش نظام جمهوري اسلامي ايران تعيين و تبين مي كند
سندي است كه براساس سند تحول بنيادين طراحي و تدوين شده است
سندي است كه براساس چشم انداز 20 ساله نظام تعليم و تربيت جمهوري اسلامي ايران طراحي و تدوين شده است
12-این عبارت: «انسان در شناخت هستي و درك موقعيت خود و ديگران در آن توانايي دارد» مربوط به كدام يك از مباني برنامه درسي ملي است؟
مباني انسان شناختي
مباني معرفت شناختي
مباني ارزش شناختي
مباني هستي شناختي
13-عبارت: «آفرينش انسان هدفمند و در هماهنگي كامل با غايت هستي است» مربوط به كدام گزينه مي باشد؟ مباني هستي شناختي
مباني ارزش شناختي
مباني انسان شناختي
مباني معرفت شناختي
14-با بهره گيري از ظرفيت هاي نظام هستي؛ محيطي امن؛ منعطف؛ پويا؛ برانگيزاننده و غني را براي پاسخگويي به نيازها؛ علايق و ويژگي هاي دانش آموزان تدارك مي بيند» این عبارت مربوط به كدام گزينه است؟
مدير مدرسه
معلم (مربي)
محيط يادگيري
محتوا
15-كدام يك از حوزه هاي يادگيري به مطالعه كنش ها و تعاملات انساني مي پردازد؟
6-مهمترين كاركرد حوزه تربيت و يادگيري فرهنگ و هنر كدام مورد است؟
دستيابي به سواد فرهنگي و هويت بخشي
ايجاد شوق ونشاط ودرك و بيان احساسات و معاني و ابراز وجود به زبان هنر
توانايي درك معاني عبارات ساده و پركار زبان فارسي
مورد الف و ب
7-تفكر خلاق و استدلال فضايي جزو قلمرو كدام حوزه تربيت و يادگيري مي باشد؟
حكمت اسلامي
علوم تجربي
رياضيات
علوم انساني
8-كدام گزينه جزو مباني انسان شناختي برنامه درسي ملي محسوب نمي شود؟
انسان فطرتي الهي دارد
نظام آفرينش فعل و آيت خداوند است
حقيقت انسان روح است
سنت هاي الهي بر زندگي انسان حاكم است
9-زمان آموزش هر پايه تحصيلي در دوره ابتدايي چند ساعت است؟
935 ساعت
1295 ساعت
1480 ساعت
945 ساعت
10-مهمترين رسالت تعليم وتربيت اسلامي كدام گزينه است؟
تعميق معرفت و ايمان متربيان به اعتقادات اسلامي
تعميق معرفت متربيان به اخلاق و احكام الهي
تعميق معرفت و ايمان به دين اسلام
همه موارد
11-فرآيند تربيت بايد به گونه اي باشد كه:
طي آن تفكر و تعقل پرورش يابد
طي آن تفكر و اخلاق پرورش يابد
طي آن تفكر و تعقل و حكمت پرورش يابد
طي آن تفكر و حكمت پرورش يابد
12-در رويكرد فطرت گرايي توحيدي، دانش آموز:
امانت الهي و داراي كرامت ذاتي است
فطرت الهي در وجود او نهفته است
از اراده و انگيزه برخوردار است
همه موارد
13-كدام گزينه جزو ارزش هاي مرتبط با خودنمي باشد؟
كسب روزي حلال
مشورت و بهره گيري از تجارب بزرگتران
حفظ عزت نفس و كرامت انساني
پرهيز از اسراف و زياده خواهي
14-كدام گزينه كاركرد اصلي زبان را بيان مي كند؟
ابزاري براي ارتباط در مراودات اجتماعي
ابزاري براي بيان افكار وعقايد
ابزاري براي ايجاد زيبايي هنري كه همان ادبيات است
گزينه الف و ج
15-عناوين حوزه هاي تربيت و يادگيري شامل كدام گزينه است؟
حكمت و معارف اسلامي
قرآن و عربي
فرهنگ هنر
همه موارد
16=عبارت زیر نشانگر كدام اصل از اصول ناظر برنامه هاي درسي و تربيتي مي باشد؟:«برنامه هاي درسي و تربيتي بايد به نيازهاي گوناگون دانش آموزان و جامعه در سطوح محلي - منطقه اي؛ ملي و جهاني در كليه ساحت هاي تعليم و تربيت تاكيد كند»
تقويت هويت ملي
جامعيت
يادگيري مادام العمر
تعادل
17-احساس خرسندي و رضايت از هويت اسلامي خود و علاقه و تلاش براي حفظ آن» جزو قلمرو كدام حوزه تربيت و يادگيري مي باشد؟
قرآن و عربي
حكمت و معارف اسلامي
فرهنگ و هنر
سلامت و تربيت بدني
18-در فرآيند يادهي –يادگيري رياضي دانش آموز چه چيزي را ياد مي گيرد؟
ياد مي گيرد كه چگونه مفاهيم جديد رخ مي دهد
ياد مي گيرد كه چگونه بايد مفاهيم جديد را نام گذاري كند
ياد مي گيرد كه چگونه مي توان با مفاهيم جديد كاركرد
همه موارد
19-ارزشيابي برنامه هاي درسي با نظارت .......... و توسط ......... انجام مي گيرد.
شوراي عالي آموزش و پرورش –شوراي عالي انقلاب فرهنگي
شوراي عالي انقلاب فرهنگي– وزارت آموزش و پرورش
شوراي عالي آموزش و پرورش –وزارت آموزش و پرورش
وزارت آموزش و پرورش –سازمان پژوهش و برنامه ريزي آموزشي
20-این عبارت: «انسان موجودي است كه استعدادهاي متنوع؛ قابل رشد و تعالي مداوم دارد» مربوط به كدام يك از مباني برنامه درسي ملي است؟
مباني هستي شناختي
مباني انسان شناختي
مباني خود شناختي
مباني معرفت شناختي
1-قلمرو حوزه يادگيري علوم تجربي شامل كدام گزينه مي باشد؟
مطالعه فرآيندهاي حياتي و موجودات
مطالعه زمين و پيرامون آن
مطالعه تغييرات ماده و انرژي
همه موارد
2-در ميان عناصر پنجگانه الگوي هدف گذاري؛ كدام عنصر جنبه محوري دارد؟
تعقل
ايمان
علم
عمل
3-درك موقعيت و فراموقعيت و عناصر آن در ابعاد مختلف (زمان و مكان) جزو قلمرو كدام حوزه تربيت و يادگيري مي باشد؟
رياضيات
علوم انساني و مطالعات اجتماعي
جغرافي
علوم تجربي
4-ارزش هاي مربوط به جامعه و كشور شامل كدام گزينه مي باشد؟
توجه به آزادي مسئولانه و عدالت اجتماعي
رعايت توازن بين درآمد و هزينه و صبر در امور
عمل مبتني برايمان و تفكر
احترام به پيمان هاي معتبر جهاني
5-نظام آفرينش ...... و ........ خداوند است.
فعل –خلقت
خلقت –آيت
فعل –آيت
آيت –خلقت
6-برگزاري اردوهاي علمي؛ فرهنگي و زيارتي مقدمات آموزش بهتر كدام يك از حوزه هاي تربيت و يادگيري را فراهم مي آورد؟
آداب و مهارت هاي زندگي و بنيان خانواده
علوم تجربي
مطالعات اجتماعي
جغرافي
7-فرآيند تربيت بايد به گونه اي باشد كه:
طي آن تفكر و تعقل پرورش يابد
طي آن تفكر و اخلاق پرورش يابد
طي آن تفكر و تعقل و حكمت پرورش يابد
طي آن تفكر و حكمت پرورش يابد
8-همسويي جامعه با برنامه درسي ملي چه نتيجه اي در بر دارد؟
موجبات توسعه و تعالي آموزش و پرورش مي گردد
موجبات توسعه و تعالي مدرسه مي گردد
موجبات توسعه و تعالي جامعه مي گردد
موجبات توسعه و تعالي دانش آموز مي گردد
9-احترام به اديان الهي و تقويت روابط انساني با پيروان آن ها» مربوط به كدام يك از ارزش ها مي باشد؟
ارزش هاي مربوط به جامعه وكشور
ارزش هاي مربوط به جامعه جهاني
ارزش هاي مربوط به امت اسلامي
ارزش هاي مربوط به خلقت
10-تفكر خلاق و استدلال فضايي جزو قلمرو كدام حوزه تربيت و يادگيري مي باشد؟
حكمت اسلامي
علوم تجربي
رياضيات
علوم انساني
11-این عبارت: «انسان در شناخت هستي و درك موقعيت خود و ديگران در آن توانايي دارد» مربوط به كدام يك از مباني برنامه درسي ملي است؟
مباني انسان شناختي
مباني معرفت شناختي
مباني ارزش شناختي
مباني هستي شناختي
12-ارزشمند دانستن عالم؛ علم آموزي و يادگيري مادام العمر» مربوط به كدام گزينه است؟
ايمان
تعقل
علم
اخلاق
13-این عبارت: «انسان موجودي است كه استعدادهاي متنوع؛ قابل رشد و تعالي مداوم دارد» مربوط به كدام يك از مباني برنامه درسي ملي است؟
مباني هستي شناختي
مباني انسان شناختي
مباني خود شناختي
مباني معرفت شناخت
14-از نظر مباني جامعه شناختي برنامه درسي ملي كدام گزينه از جمله اهداف برنامه هاي درسي مي باشد؟
تربيت افرادي جامعه پذير و اصلاح هنجارهاي نامطلوب در جامعه
تربيت افرادي با سواد و متخصص
تربيت افرادي جامعه پذير و متعهد
تربيت افرادي متخصص و متعهد
15-خداوند مبدا وغايت هستي است» مربوط به كدام يك از مباني برنامه درسي ملي مي باشد؟
مباني هستي شناختي
مباني انسان شناختي
مباني معرفت شناختي
مباني ارزش شناختي
16-در ساختار نظام آموزش و پرورش ايران؛ دوره پيش دبستانی كدام گروه سني را تحت پوشش قرار مي دهد؟گروه سني 5 و 6 سال
18-پس از خانواده كدام نهاد زمينه ساز كسب نخستين تجربه اجتماعي مي باشد؟
اجتماع
همسالان
دوستان
مدرسه
19-كدام گزينه در رابطه با تربيت صحيح است؟
نهاد تعليم و تربيت مهمترين بخش فرهنگ است
فرآيندي تحولي است كه در اثر تفكر؛ تعقل؛ شهود و تجربه بدست مي آيد
تربيت محصول رشد انسان است
رشد محصول تربيت است
20-آموزش تعامل مسولانه با جامعه و مسائل آن و نيز ارتقاي شايستگي هاي زندگي فردي و جمعي از كاركردهاي كدام حوزه تربيت و يادگيري مي باشد؟
علوم انساني و مطالعات اجتماعي
كار و فن آوري
سلامت و تربيت بدني
فرهنگ و هنر
1-ارزشمند دانستن عالم؛ علم آموزي و يادگيري مادام العمر» مربوط به كدام گزينه است؟
ايمان
تعقل
علم
اخلاق
2-نظام آفرينش ...... و ........ خداوند است.
فعل –خلقت
خلقت –آيت
فعل –آيت
آيت –خلقت
3-درك موقعيت و فراموقعيت و عناصر آن در ابعاد مختلف (زمان و مكان) جزو قلمرو كدام حوزه تربيت و يادگيري مي باشد؟
رياضيات
علوم انساني و مطالعات اجتماعي
جغرافي
علوم تجربي
4-علاوه بر ساعات موظف آموزش در تمامي پايه ها؛ چند ساعت به فعاليت هاي خارج از كلاس اختصاص مي يابد؟ 90 ساعت
50 ساعت
70 ساعت
80 ساعت
5-تفكر خلاق و استدلال فضايي جزو قلمرو كدام حوزه تربيت و يادگيري مي باشد؟
حكمت اسلامي
علوم تجربي
رياضيات
علوم انساني
6-رويكرد برنامه هاي درسي وتربيتي .......است.
فطرت گرايي
فطرت گرايي توحيدي
دانش آموز محوري
فطرت گرايي و حقيقت جويي
7-با بهره گيري از ظرفيت هاي نظام هستي؛ محيطي امن؛ منعطف؛ پويا؛ برانگيزاننده و غني را براي پاسخگويي به نيازها؛ علايق و ويژگي هاي دانش آموزان تدارك مي بيند» این عبارت مربوط به كدام گزينه است؟
متربيان در جريان رشد؛ نيازمند راهنمايي و مشاوره اند
تهذيب نفس و تقوا موجب افزايش ظرفيت روحي انسان مي شود
برخورداري از حيا و عفت و آراستگي ظاهري و پوشيدن لباس مناسب
9-در مورد برنامه درسي ملي كدام گزينه صحيح است؟
سندي است كه نقشه كلان برنامه درسي مدارس را مشخص مي كند
سندي است كه نقشه كلان برنامه درسي و چارچوب نظام برنامه ريزي درسي كشور را به منظور تحقق اهداف آموزش و پرورش نظام جمهوري اسلامي ايران تعيين و تبين مي كند
سندي است كه براساس سند تحول بنيادين طراحي و تدوين شده است
سندي است كه براساس چشم انداز 20 ساله نظام تعليم و تربيت جمهوري اسلامي ايران طراحي و تدوين شده است
10-كدام گزينه كاركرد اصلي زبان را بيان مي كند؟
ابزاري براي ارتباط در مراودات اجتماعي
ابزاري براي بيان افكار وعقايد
ابزاري براي ايجاد زيبايي هنري كه همان ادبيات است
گزينه الف و ج
11-آموزش كدام يك از حوزه هاي تربيت و يادگيري به دريافت تعاملات فرهنگي و انتقال دستاوردهاي دانش بشري منجر مي شود؟ فرهنگ و هنر زبان و ادبيات فارسي زبان هاي خارجي علوم انساني و مطالعات اجتماعي 12-توانايي خواندن صحيح و روان قرآن كريم مربوط به قلمرو كدام يك از حوزه هاي تربيتي مي باشد؟
تربيت و يادگيري حكمت و معارف اسلامي
تربيت و يادگيري قرآن و عربي
تربيت و يادگيري اعتقادات اسلامي
گزينه الف و ج
13-قلمرو حوزه يادگيري علوم تجربي شامل كدام گزينه مي باشد؟
مطالعه فرآيندهاي حياتي و موجودات
مطالعه زمين و پيرامون آن
مطالعه تغييرات ماده و انرژي
همه موارد
14-مباني برنامه درسي ملي برگرفته از كدام گزینه مي باشد؟
فلسفه تربيت در جمهوري اسلامي ايران
فلسفه تربيت رسمي و عمومي در جمهوري اسلامي ايران
سند ملي آموزش و پرورش
همه موارد
15-خداوند مبدا وغايت هستي است» مربوط به كدام يك از مباني برنامه درسي ملي مي باشد؟
مباني هستي شناختي
مباني انسان شناختي
مباني معرفت شناختي
مباني ارزش شناختي
16-علايق و نياز هاي متربيان و محدوده اهداف تعليم و تربيت در دوره هاي مختلف تحصيلي متفاوت است» این عبارت مربوط به كدام گزينه مي باشد؟
مباني هستي شناختي
مباني دين شناختي
مباني روان شناختي
مباني انسان شناختي
17-دانش آموزان بايادگيري كدام يك از علوم زير خواهند توانست به طور منطقي استدلال كنند و قدرت تجزيه وتحليل داشته باشند؟
علوم اجتماعي
رياضيات
شيمي
علوم تجربي
18-آموزش مهارت هاي پدافند غيرعامل و آمادگي دفاعي مربوط به قلمرو كدام حوزه تربيت و يادگيري مي باشد؟
مهارت هاي زندگي
كار و فن آوري
مطالعات اجتماعي
آداب و مهارت هاي زندگي و بنيان خانواده
19-در هدف گذاري محتواي دروس بر اساس فطرت گرايي توحيدي كدام عناصر دخيل مي باشند؟
تعقل
ايمان و اخلاق
علم وعمل
همه موارد
20-پس از خانواده كدام نهاد زمينه ساز كسب نخستين تجربه اجتماعي مي باشد؟
كداميك از فعاليت ها جزء زمان رسمي كلاسي به شمار مي آيد ؟ ورزش كردن كتابخانه آزمايشگاه تماشاي فيلم
۲
براساس سند تحول بنيادين ، وزارت آموزش و پرورش ماموريت دارد كه به كدام دوره تحصيلي بپردازد ؟
سه دوره تحصيلي چهار ساله چهار دوره تحصيلي سه ساله
سه دوره لازم التعليم سه دوره ( 6-3-3 )
۳
كدام عنوان به حوزه هاي يادگيري اضافه شده است ؟
زبان خارجه فرهنگ و ادبيات فارسي سلامت و تربيت بدني كار و فناوري
۴
گسترش مباني ارزشهاي اسلامي جزء كداميك از ارزشها مي باشد ؟ ارزشهاي مربوط به خلق ارزشهاي مرتبط با خود ارزشهاي مربوط به خلقت ارزشهاي مرتبط با خدا
۵
"يادگيريهايي كه همه خروجي هاي آ.پ بايد به گونه اي به آن ها دست يابند " دلالت بر كدام گزينه دارد ؟ محتواي آموزشي حوزه هاي يادگيري صلاحيت ها و يادگيريهاي مشترك كتابهاي درسي
۶
منظور از محيط يادگيري در برنامه درسي ملي چيست ؟
خانواده محيط مدرسه و ساير محيط هاي متنوع
كلاس درس محيط مدرسه
۷
كداميك از موارد زير رويكرد برنامه درسي ملي است ؟
فرهنگي و تربيتي آموزشي و پرورشي فطرت گرايي توحيدي تقويت هويت ملي
۸
بستر اصلي براي تسهيل فرآيند تعليم و تربيت جهت دستيابي به اهداف برنامه درسي ملي تعريف كدام گزينه است ؟ الف) حوزه هاي يادگيري
صلاحيت هاي مشترك
كار و فناوري آداب و مهارتهاي زندگي
۹
كدام مورد جزء چهار عرصه ارتباطي الگوي هدف گذاري نيست ؟ خلقت خلق خدا طبيعت
۱۰
سندي كه نقشه كلان ياددهي و يادگيري را به منظور تحقق اهداف آموزش و پرورش تبيين و تعيين مي كند چه نام دارد ؟
الگوي هدف گذاري حوزه هاي يادگيري برنامه درسي ملي اصول و فلسفه آ .پ
۱۱
حكمت نتيجه تركيب كدام عناصر است ؟ تفكر و تعقل ايمان و اخلاق علم و عمل تفكر و ايمان
۱۲
مقدم شمردن تزكيه بر تعليم و غني سازي محيط تربيتي و يادگيري بر كدام اصل حاكم بر برنامه هاي درسي و تربيتي اشاره دارد ؟
اصل محوريت معلم و مربي اصل جامعيت اصل توجه به تفاوتها اصل مشاركت
۱۳
پايين ترين سطح اهداف برنامه درسي ملي كدام است ؟
اهداف كلي هدف غايي اهداف جزيي اهداف تفضيلي
۱۴
مسئوليت خلق موقعيت هاي تربيتي و آموزشي ، انطباق ، اجرا و ارزشيابي برنامه هاي درسي و تربيتي در سطح مدرسه بر عهده چه كسي است ؟
وزير آموزش و پرورش مدير مدرسه معلم مدرسه رئيس آموزش و پرورش منطقه
۱۵
تربيت انسانهاي موحد ، مومن ، معتقد به معاد و متعهد به مسئوليت ها جزء كدام اهداف مي باشد ؟
اهداف كلان راهبردهاي كلان اهداف عملياتي برنامه چشم انداز
۱۶
– تعليم وتربيت بر اساس سند تحول بنيادين بايد تحقق بخش كدام موضوع باشد ؟
حيات طيبه
ارزشها
تعالي و پيشرفت انسانهاي عالم و متقي
۱۷
ارزشيابي پيشرفت تحصيلي بايد به عنوان بخش جدايي ناپذير از كدام فرآيند تلقي شود ؟ الگوي هدف گذاري
فرآيند معرفت شناختي
فرآيند حوزه هاي يادگيري فرآيند ياددهي و يادگيري
۱۸
علت تدوين سند تحول بنيادين آموزش و پرورش چيست ؟ نظام آموزش وپرورش فعلي با چالش هاي جدي روبرو است نظام آموزش وپرورش فعلي پاسخگوي تحولات محيطي نمي باشد. نظام آموزش وپرورش فعلي پاسخگوي نيازهاي جامعه نمي باشد . همه موارد
۱۹
كدام حوزه يادگيري سبب ارتقاي هويت ملي متربي مي شود ؟ الف) حوزه تفكر و حكمت حوزه فرهنگ و هنر
آداب و مهارتهاي زندگي حوزه علوم انساني
۲۰
در ميان عناصر پنج گانه الگوي هدف گذاري كدام عنصر مهمترين و محوري ترين جايگاه را دارد ؟
الف – نقشه ی تحول و تطبیق ب – نقشه ی تحول ، هماهنگی عوامل ج- نقشه ی تحول فلسفه ی تربیت د – الف و ج 2-منظور از اهداف غایی در تربیت کدامند ؟ الف – قرب الهی ب- حیات طیبه ج – خداشناسی د- الف و ب
3- تفکر و تعقل ، ایمان ، علم ، عمل و اخلاق پنج عنصر ....... هستند. الف – اهداف غایی ب – اهداف کلی ج – اهداف اهداف تفصیلی د اهداف جزئی
4-کدام گزینه از اصول حاکم بر برنامه ی درسی و تربیت است ؟ الف – اصل توجه به تفاوت ها ب – اصل خود یادگیری مادام العمر ج – اصل مشارکت و تعامل د – همه ی موارد
5-در مرکز نمودار دایره ای اهداف کدام یک از عناصر پنجگانه قرار می گیرد ؟ الف – تفکر و تعقل ب – ایمان و باور ج – اخلاق د – علم
6-سندی است که نقشه ی کلان برنامه ی درسی و چارچوب نظام برنامهریزی درسی کشور را به منظور تحقق اهداف آموزش و پرورش نظام جمهوری اسلامی ایران تعیین و تبیین می نماید. الف – تحول بنیادین ب – برنامه ی درسی ملی ج – نظام آموزش و پرورش د – الف و ج
7-کدام گزینه «روح حاکم» بر همه ی عناصر برنامه و «جهتگیری کلی» آن برنامه را نشان میدهد ؟ الف - اصول برنامه ی درسی ملی ب- محتوای برنامه ی درسی ملی ج – رویکرد برنامه ی درسی ملی د- مبنای برنامه ی درسی ملی
8- کدام گزینه از اهداف تولید برنامه درسی ملی نمی باشد ؟ الف - تعیین اصول، سیاستها و فرایند طراحی و تدوین برنامه درسی ب- تعیین منطق، جهتگیریها و ابعاد تعداد محدودی از حوزههای یادگیری ج - تعیین اصول، سیاستها و فرایند اجرای برنامه درسی د- تعیین اصول و سیاستهای ناظر بر مواد و منابع آموزشی
9-تحولی عمیق وریشه ای همه جانبه ،نظام مند ،آینده پژوهانه مبتنی بر آموزه های وحیانی ومعارف اسلامی کدام است ؟ الف – نظام آموزش و پرورش ب – برنامه ی درسی ملی ج – تحول بنیادین د – سند ملی
10- فرایند تعلیم و تربیت شامل کدام موارد است ؟ الف – اعتقادی و عبادی ب- نظری و عملی ج- اجتماعی و عملی د – سیاسی و نظری
11- کدام یک از موارد ریر انسان را به گناه فرا می خواند ؟ الف – نفس لوامه ب- نفس مطمئنه ج – نفس اماره ج – همه ی موارد
12- کدام گزینه ازمنابع اسناد قانونی بالادستی نمی باشد ؟ الف - سند چشم انداز بیست ساله کشور ب - سیاست های کلی تحول نظام آموزشی مصوب مجمع تشخیص مصلحت ج - نقشه جامع علمی کشور د - اسناد و یافته های علمی و پژوهشی موجود
13- فعالیت هایی که ترجیحاَ خارج از کلاس و مدرسه انجام می گیرد فعالیت های ................. می نامند . الف – رسمی و غیر رسمی ب – رسمی کلاسی ج – رسمی غیر کلاسی د – همه ی موارد
14- از رویکردهای تغییر و نوآوری در نظام تعلیم و تربیت رسمی و عمومی کدام گزینه درست است ؟ الف – پویا ب- بالنده ج – تعالی بخش د – همه ی موارد
15- کدام یک به معنای قدرت تجزیه و تحلیل است ؟ الف – تعلیم ب – حکمت ج – تعقل د – علم
16- زمان تربیت دو نوع است ......... و ........ الف – رسمی ، غیر رسمی ب – کلاسی ،غیر کلاسی ج – کلاسی ، رسمی د – غیررسمی ،غیر کلاسی
17- بجز علوم و ریاضی چند حوزه ی دیگر یادگیری داریم ؟ الف – 8 ب – 9 ج – 10 د – 11
18- مهارت های عملی برای اداره ی زندگی کدام است ؟ الف – عمل ب – کار و فناوری ج – علم د – همه ی موارد
19- کدام گزینه از عوامل و ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش می باشد ؟ الف - ضعف در پاسخگویی به نیازهای انقلاب اسلامی در سطح ملی و جهانی ب - کهنگی و عدم به روزآوری ساختارها ،روندها و فرایندها ج - پایین بودن نرخ بهره وری و اثر بخشی د – همه ی موارد
20- کدام یک از گزینه های زیراز الزامات اجرایی تحول بنیادین در آموزش و پرورش نمی باشد ؟ الف - تدوین برنامه های میان مدت و دراز مدت (پنج ساله- یکساله) ب – عدم گسترش فرهنگ تحول خواهی ج - تربیت نیروهای کارآمد و باورمند به تحول د - تأمین، امکانات ومنابع موردنیاز
21- در اصول حاکم بر انتخاب راهبردها ی یاددهی –یادگیری به چه مواردی باید توجه شود ؟ الف – جامعه ، خود یادگیرنده ،خانواده ب – فقط جامعه ج – خانواده د – ب و ج
22- راهبردهای آموزشی کدامند ؟ الف – آموزش مستقسم و غیر مستقیم ب – آموزش رسمی و غیر رسمی ج – تعاملی و تجربی د – الف و ج
23- کدام گزینه نادرست است ؟ الف – معلم در وضع مطلوب مربی،اسوه و تسهیل کننده یادگیری است . ب – فراگیر در وضع مطلوب فعال،تربیت جو و مشارکت پذیر است . ج- مدرسه در وضع موجود محل کسب تجربه های تربیتی محله وکانون تربیتی محلهاست . د – خانواده در وضع موجود تامین بخشی از منابع مالیرا بر عهده دارد .
24- در فلسفه ی تعلیم و تربیت جمهوری اسلامی ایران ، کدام گزینه از مبانی هستی شناسی می باشد ؟ الف - خداوند مبدا، مالک ،مدبر و رب همه ی جهان ب - دگرگونی و حرکت مداوم جهان طبیعت ج – الف و ب د - عدالت اساسی ترین ارزش اجتماعی
25- اهداف کلان آموزش و پرورش کدام است ؟ الف – تربیت انسانی موحد ب – ارتقای نظام تعلیم و تربیت ج – افزایش مشارکت همگانی د – همه ی موارد
26- .......... برآیند مجموعه ای از بینش ها، باورها،گرایش ها، اعمال و صفات آدمی است. الف– اخلاق ب – تربیت ج – هویت د – همه ی موارد
27- برنامه درسی ملی پاسخ کدام پرسش فلسفه ی تعلیم و تربیت را می دهد ؟ الف – چیستی تعلیم و تربیت ب – چگونگی تعلیم و تربیت ج – چرایی تعلیم و تربیت د – همه ی موارد
28- مهم ترین بخش برنامه ی درسی کدام است ؟ الف – محتوا ب – اجرا ج – اهداف د – ارزشیابی
29- مدیر لازم است چه مهارت هایی داشته باشد تا بتواند سبک های یادگیری را به کار گیرد ؟ الف – استفاده از روش های مختلف رهبری ب- تشخیص نیازهای افراد تحت مدیریتی ج – توافق با افراد زیر دست د – همه ی موارد
30- کدام گزینه نادرست است ؟ الف – نظام آفرینش به طبیعت خلاصه نمی شود . ب – جهان طبیعت و همه ی واقعیت های آن محدود ، پایان پذیر و فنا شدنی نیستند . ج – نظام آفرینش فعل و آیت خداوند است . د – نظام آفرینش دارای مراتب شهود و غیب است .
31- "کشف جهان به عنوان فعل خداوند ، خود آگاهی ، فرهنگ و هویت " صلاحیت ها و یادگیری های مشترک کدام عنصر از عناصر پنچگانه می باشند ؟ الف – علم ب – ایمان و باور ج – تفکر و تعقل د – اخلاق
32- این که "علم انسان مراتب و سطوح مختلف دارد" جزء کدام یک از مبانی فلسفی – علمی است ؟ الف – مبانی معرفت شناختی ب – مبانی دین شناختی ج – مبانی هستی شناختی د - مبانی ارزش شناختی
33- این که "برنامه ی درسی ملی به دنبال ایجاد رابطه ی تعاملی با جامعه و استعلای فردی و اجتماعی است " جزء کدام مبانی از مبانی فلسفی – علمی است ؟ الف – مبانی معرفت شناختی ب – مبانی جامعه شناختی ج – مبانی روان شناختی د – مبانی دین شناختی
34- در مورد آسیب شناسی ساختار موجود (1+3+3+5) کدام مورد از معایب این ساختار است ؟ الف - ناکارآمدی دوره پیش دانشگاهی و ازبین رفتن فلسفه ی وجودی آن ب- ضعف کارایی دوره راهنمایی تحصیلی در تحقق اهداف دوره ج -عدم تناسب با مراحل رشد و یادگیری و ویژگی ها و شرایط سنی و روانی دانش آموزان د – همه ی موارد
35- کدام یک از گزینه های زیر از پیش فرض های راهبردی یاددهی – یادگیری تلقی نسبت به معلم و مربی نیست ؟ الف - الگو و اسوه اخلاقی ، معنوی و علمی متربی است . ب – برنامه ریز درسی و تربیتی است . ج – رهبر آموزشی و تربیتی است . د –یک پژوهشگر آموزشی و پرورشی است .
36- کدام گزینه از اصول تولید مواد و رسانه های یادگیری می باشد ؟ الف – بومی گرایی ب – خلاقیت و نو آوری ج – چند منظوره بودن د – همه ی موارد
1- دو گام اساسی در تحول کدامند ؟
الف – نقشه ی تحول و تطبیق ب – نقشه ی تحول ، هماهنگی عوامل ج- نقشه ی تحول فلسفه ی تربیت د – الف و ج 2-منظور از اهداف غایی در تربیت کدامند ؟ الف – قرب الهی ب- حیات طیبه ج – خداشناسی د- الف و ب
3- تفکر و تعقل ، ایمان ، علم ، عمل و اخلاق پنج عنصر ....... هستند. الف – اهداف غایی ب – اهداف کلی ج – اهداف اهداف تفصیلی د اهداف جزئی
4-کدام گزینه از اصول حاکم بر برنامه ی درسی و تربیت است ؟ الف – اصل توجه به تفاوت ها ب – اصل خود یادگیری مادام العمر ج – اصل مشارکت و تعامل د – همه ی موارد
5-در مرکز نمودار دایره ای اهداف کدام یک از عناصر پنجگانه قرار می گیرد ؟ الف – تفکر و تعقل ب – ایمان و باور ج – اخلاق د – علم
6-سندی است که نقشه ی کلان برنامه ی درسی و چارچوب نظام برنامهریزی درسی کشور را به منظور تحقق اهداف آموزش و پرورش نظام جمهوری اسلامی ایران تعیین و تبیین می نماید. الف – تحول بنیادین ب – برنامه ی درسی ملی ج – نظام آموزش و پرورش د – الف و ج
7-کدام گزینه «روح حاکم» بر همه ی عناصر برنامه و «جهتگیری کلی» آن برنامه را نشان میدهد ؟ الف - اصول برنامه ی درسی ملی ب- محتوای برنامه ی درسی ملی ج – رویکرد برنامه ی درسی ملی د- مبنای برنامه ی درسی ملی
8- کدام گزینه از اهداف تولید برنامه درسی ملی نمی باشد ؟ الف - تعیین اصول، سیاستها و فرایند طراحی و تدوین برنامه درسی ب- تعیین منطق، جهتگیریها و ابعاد تعداد محدودی از حوزههای یادگیری ج - تعیین اصول، سیاستها و فرایند اجرای برنامه درسی د- تعیین اصول و سیاستهای ناظر بر مواد و منابع آموزشی
9-تحولی عمیق وریشه ای همه جانبه ،نظام مند ،آینده پژوهانه مبتنی بر آموزه های وحیانی ومعارف اسلامی کدام است ؟ الف – نظام آموزش و پرورش ب – برنامه ی درسی ملی ج – تحول بنیادین د – سند ملی
10- فرایند تعلیم و تربیت شامل کدام موارد است ؟ الف – اعتقادی و عبادی ب- نظری و عملی ج- اجتماعی و عملی د – سیاسی و نظری
11- کدام یک از موارد ریر انسان را به گناه فرا می خواند ؟ الف – نفس لوامه ب- نفس مطمئنه ج – نفس اماره ج – همه ی موارد
12- کدام گزینه ازمنابع اسناد قانونی بالادستی نمی باشد ؟ الف - سند چشم انداز بیست ساله کشور ب - سیاست های کلی تحول نظام آموزشی مصوب مجمع تشخیص مصلحت ج - نقشه جامع علمی کشور د - اسناد و یافته های علمی و پژوهشی موجود
13- فعالیت هایی که ترجیحاَ خارج از کلاس و مدرسه انجام می گیرد فعالیت های ................. می نامند . الف – رسمی و غیر رسمی ب – رسمی کلاسی ج – رسمی غیر کلاسی د – همه ی موارد
14- از رویکردهای تغییر و نوآوری در نظام تعلیم و تربیت رسمی و عمومی کدام گزینه درست است ؟ الف – پویا ب- بالنده ج – تعالی بخش د – همه ی موارد
15- کدام یک به معنای قدرت تجزیه و تحلیل است ؟ الف – تعلیم ب – حکمت ج – تعقل د – علم
16- زمان تربیت دو نوع است ......... و ........ الف – رسمی ، غیر رسمی ب – کلاسی ،غیر کلاسی ج – کلاسی ، رسمی د – غیررسمی ،غیر کلاسی
17- بجز علوم و ریاضی چند حوزه ی دیگر یادگیری داریم ؟ الف – 8 ب – 9 ج – 10 د – 11
18- مهارت های عملی برای اداره ی زندگی کدام است ؟ الف – عمل ب – کار و فناوری ج – علم د – همه ی موارد
19- کدام گزینه از عوامل و ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش می باشد ؟ الف - ضعف در پاسخگویی به نیازهای انقلاب اسلامی در سطح ملی و جهانی ب - کهنگی و عدم به روزآوری ساختارها ،روندها و فرایندها ج - پایین بودن نرخ بهره وری و اثر بخشی د – همه ی موارد
20- کدام یک از گزینه های زیراز الزامات اجرایی تحول بنیادین در آموزش و پرورش نمی باشد ؟ الف - تدوین برنامه های میان مدت و دراز مدت (پنج ساله- یکساله) ب – عدم گسترش فرهنگ تحول خواهی ج - تربیت نیروهای کارآمد و باورمند به تحول د - تأمین، امکانات ومنابع موردنیاز
21- در اصول حاکم بر انتخاب راهبردها ی یاددهی –یادگیری به چه مواردی باید توجه شود ؟ الف – جامعه ، خود یادگیرنده ،خانواده ب – فقط جامعه ج – خانواده د – ب و ج
22- راهبردهای آموزشی کدامند ؟ الف – آموزش مستقسم و غیر مستقیم ب – آموزش رسمی و غیر رسمی ج – تعاملی و تجربی د – الف و ج
23- کدام گزینه نادرست است ؟ الف – معلم در وضع مطلوب مربی،اسوه و تسهیل کننده یادگیری است . ب – فراگیر در وضع مطلوب فعال،تربیت جو و مشارکت پذیر است . ج- مدرسه در وضع موجود محل کسب تجربه های تربیتی محله وکانون تربیتی محلهاست . د – خانواده در وضع موجود تامین بخشی از منابع مالیرا بر عهده دارد .
24- در فلسفه ی تعلیم و تربیت جمهوری اسلامی ایران ، کدام گزینه از مبانی هستی شناسی می باشد ؟ الف - خداوند مبدا، مالک ،مدبر و رب همه ی جهان ب - دگرگونی و حرکت مداوم جهان طبیعت ج – الف و ب د - عدالت اساسی ترین ارزش اجتماعی
25- اهداف کلان آموزش و پرورش کدام است ؟ الف – تربیت انسانی موحد ب – ارتقای نظام تعلیم و تربیت ج – افزایش مشارکت همگانی د – همه ی موارد
26- .......... برآیند مجموعه ای از بینش ها، باورها،گرایش ها، اعمال و صفات آدمی است. الف– اخلاق ب – تربیت ج – هویت د – همه ی موارد
27- برنامه درسی ملی پاسخ کدام پرسش فلسفه ی تعلیم و تربیت را می دهد ؟ الف – چیستی تعلیم و تربیت ب – چگونگی تعلیم و تربیت ج – چرایی تعلیم و تربیت د – همه ی موارد
28- مهم ترین بخش برنامه ی درسی کدام است ؟ الف – محتوا ب – اجرا ج – اهداف د – ارزشیابی
29- مدیر لازم است چه مهارت هایی داشته باشد تا بتواند سبک های یادگیری را به کار گیرد ؟ الف – استفاده از روش های مختلف رهبری ب- تشخیص نیازهای افراد تحت مدیریتی ج – توافق با افراد زیر دست د – همه ی موارد
30- کدام گزینه نادرست است ؟ الف – نظام آفرینش به طبیعت خلاصه نمی شود . ب – جهان طبیعت و همه ی واقعیت های آن محدود ، پایان پذیر و فنا شدنی نیستند . ج – نظام آفرینش فعل و آیت خداوند است . د – نظام آفرینش دارای مراتب شهود و غیب است .
31- "کشف جهان به عنوان فعل خداوند ، خود آگاهی ، فرهنگ و هویت " صلاحیت ها و یادگیری های مشترک کدام عنصر از عناصر پنچگانه می باشند ؟ الف – علم ب – ایمان و باور ج – تفکر و تعقل د – اخلاق
32- این که "علم انسان مراتب و سطوح مختلف دارد" جزء کدام یک از مبانی فلسفی – علمی است ؟ الف – مبانی معرفت شناختی ب – مبانی دین شناختی ج – مبانی هستی شناختی د - مبانی ارزش شناختی
33- این که "برنامه ی درسی ملی به دنبال ایجاد رابطه ی تعاملی با جامعه و استعلای فردی و اجتماعی است " جزء کدام مبانی از مبانی فلسفی – علمی است ؟ الف – مبانی معرفت شناختی ب – مبانی جامعه شناختی ج – مبانی روان شناختی د – مبانی دین شناختی
34- در مورد آسیب شناسی ساختار موجود (1+3+3+5) کدام مورد از معایب این ساختار است ؟ الف - ناکارآمدی دوره پیش دانشگاهی و ازبین رفتن فلسفه ی وجودی آن ب- ضعف کارایی دوره راهنمایی تحصیلی در تحقق اهداف دوره ج -عدم تناسب با مراحل رشد و یادگیری و ویژگی ها و شرایط سنی و روانی دانش آموزان د – همه ی موارد
35- کدام یک از گزینه های زیر از پیش فرض های راهبردی یاددهی – یادگیری تلقی نسبت به معلم و مربی نیست ؟ الف - الگو و اسوه اخلاقی ، معنوی و علمی متربی است . ب – برنامه ریز درسی و تربیتی است . ج – رهبر آموزشی و تربیتی است . د –یک پژوهشگر آموزشی و پرورشی است .
36- کدام گزینه از اصول تولید مواد و رسانه های یادگیری می باشد ؟ الف – بومی گرایی ب – خلاقیت و نو آوری ج – چند منظوره بودن د – همه ی موارد
ج) آﻣﻮزشﻫﺎی ﺣﺮﻓﻪای و آﻳﻴﻦ و رﺳﻮم د) ﻣﻮارد اﻟﻒ و ب 19- در راﺳﺘﺎی ﺗﻘﻮﻳﺖ ﻧﻘﺶ ﺷﻮراﻫﺎی آﻣﻮزش و ﭘﺮورش درﺳﻨﺪ ﺗﺤﻮل ﺑﻨﻴﺎدﻳﻦ ﭼﻪ راﻫﻜﺎری اراﺋﻪ ﺷﺪه اﺳﺖ؟ اﻟﻒ) اﺻﻼح ﻗﻮاﻧﻴﻦ و ﻣﻘﺮرات ﻣﻮﺟﻮد
ب) ﻓﺮاﻫﻢ ﻛﺮدن ﺗﺴﻬﻴﻼت و اﻣﺘﻴﺎزات ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺑﺮای اﻋﻀﺎی ﺷﻮرا
ج) اﻳﺠﺎد ﺳﺎز و ﻛﺎر ﻗﺎﻧﻮﻧﻲ ﺑﺮای اﻓﺰاﻳﺶ ﻣﺸﺎرﻛﺖ اوﻟﻴﻪ
سال سوم دبیرستان-فرزند سوم-یک برادر کوچکتر ودو خواهر بزرگتردارد.دختر اول خانواده دارای فرزندان دو قلوی دختر است که مادر مراجعیکی از آنها را سرپرستی می کند. پدر اعتیاد دارد.شغلش جوشکاری واغلب پروژه هایش خارج مشهد است.
اعضای فامیل از اعتیادش با خبر نیستنددختر دوم خانواده به علت اعتیادهمسر متارکه کرده ونزد خانواده زندگی می کند.برادر با مادر درگیری داردو هم اکنون با پدر مشغول کار است.
(اطلاعات از پرونده تربیتی جمع آوری می شود)
**انتظارات:
انتظار می رود مراجع در پایان جلسه نخست با اطمینان از فرایند جلسهمشاوره به کشف خود پرداخته وواقعیات زندگی را بپذیرد همچنینخویشتن را با شرایط جدید خانوار تطبیق دهد.
**مقدمه:
جلسه از قبل تعیین وقت شدهاست.30دقیقه آخرساعت اول یکشنبه 1-11-85.
مشاور ومراجع کمی روبروی هم در منتهای میز مشاوره گروهی مینشینند.صندلیها متمایل به هم.روی میز لیوانی آب-دستمال کلینکس وشاخه هایی گل وجود دارد. مشاور چیزی یادداشت برداری نمی کند.
-سلام دخترم خوش آمدی. خوشحالم برای حرفات منو انتخاب کردی.
-چه خبر؟چی شد که تصمیم گرفتی بیای مشاوره؟(پرسش باز)
**شروع کار
-مراجع:چند وقته خیلی دلم گرفته. با خودم هی کلنجار می رفتم.درسامافت کرده نمی دونم باید چه کار کنم...
این بود که تصمیم گرفتم با کسی که فکر می کنم راهو نشونم می دهحرف بزنم...مزاحم که نیستم؟
-مشاور:نه عزیزم وقت من مال شماهاست.خوب حالا راحت باش و از هرکجا که دوست داری تعریف کن.
-مراجع:خانوم به خدا خسته شدم.خدا هم که منو دوست نداره.درسامافتضاحه.حوصله ندارم.فقط می یام مدرسه که دوستاموببینم.سردرگمم.خیلی وقتا فقط گریه آرومم می کنه...
-مشاور:خوب حتما از این وضع خیلی ناراحتی؟
-مراجع:(با مکث) بله خانوم.اعصاب ندارم تو خونه یه جور ناراحتی و مدرسههم که غر غر دبیرام ومدیر.دیگه کلافه شدم.
-مشاور:از این که نمی تونی مث قبل دانش آموز خوبی باشی از دستخودت عصبانی هستی این طور نیست؟
-مراجع:بله همین طوره من از دست همه عصبانی ام.مادرم پدرم نوه اشفقط دوستامن که بهم آرامش می دن.
-مشاور:البته دوستای ما چون همسن ما هستن مارو درک می کنن.ولیچرا بابا؟چرا نوه اش؟معمولا خاله ها که خیلی مهربونن!
-مراجع:بله خانوم دوسش دارم ولی همه وقت مادرمو می گیره اصلا ازوقتی مادرم مسوولیت اونو قبول کرده زندگیمون تیره شده.نمی زارهدرسامو بخونم باید مواظبش باشم.تازه فهمیدم حتیمادرم اونو از منکه دخترشم بیشتر دوست داره!
-مشاور:خوب عزیزم شاید خواهرت توان اداره دو تا نوزادو نداره وگرنه کدوممادر دلش می یاد بچه شو ازش دور کنن من فکر می کنم موندن اونکوچلوی بی گناه همیشگی نباشه درسته؟
-مراجع:آره گناهی که نداره ولی حق منو گرفته.مادرمو گرفته. وقت منوگرفته. به خدا تمام در سام رو هم انبار شده تا میام برم سراغ درسامباید شیر خشک درست کنم- پوشک بزارم وهزار کار دیگه...
-مشاور: تو گفتی مامان بیشتر به بچه ای که الآن دلش برا خاله اشتنگ شده رسیدگی می کنه درسته؟
-مراجع:(بالبخند)آره ولی خوب اونم باید کارهای خونه وخرید بیرون رو انجامبده.بچه داری هم که تو این سن شده قوز بالا قوز.اصلا می دونین خانومهمش تقصیر بابامه.اون باید اجازه نمی داد.(بغض می کند...لحظه ای بعدحرفهایش با اشکها قاطی می شود که:)من دیگه تحمل ندارم.هیچ کسنیست باهاش چند کلمه حرف بزنم.دلم خیلی گرفته.مامانم تقاصشو پسمی ده..
(دستمالی به او تعارف می کنم)
-مشاور:پدرتو خیلی دوست داری معمولا دخترا به پدر انس بیشتری دارن.
-مراجع:خیلی زیاد تمام زندگیم پدرمه.ولی می دونین مامانم با خفتوخاری از خونه بیرونش کرد...
(حرفش قطع می شود به شدت گریه می کند دستها را به هم میساید و بی قرار است.)
************
**مهارت همدلی
-مشاور:(لحظه ای دستش را می گیرم)حتما تو اون وضعیت حال خیلیبدی داشتی می فهممت.
**خلاصه کردن
-مشاور:خوب تا حالا معلوم شد چه چیزایی دختر گل منو ناراحت کرده:اولحضور یک نی نی(با لبخند)
دوم عدم توجه قبلی مادر به دختر سوم که از همه مهمتر بود نبود پدر.
حالادختر من یه کم آب می خوره ومی گه مامان چرا این کارو کرده حتماعلتی داشته؟!
-مراجع:نمی دونم دعواشون شد مامان گفت یا جای منه یا جای تو اونمرفت.
(کمی آرام می شود)
-مشاور:تو فکر می کنی اصل مشکل بابا مامانت بعد این همه سال کهاز زندگیشون می گذره چیه؟
-مراجع:چی بگم...راستش بابا گاهی وقتا تریاک می کشه.همیشگینیست.وقتی خیلی خسته است. فقط همین.اما مامان می گه دیگهتحمل نداره.من می دونم اون می خواد لج بابارو در بیاره. اصلا بابا همینطوریش هم خوبه لااقل پیش من که هست ولی حالا چی؟معلوم نیستکجاست و چی کار می کنه؟
-مشاور:تو از کی متوجه این وضع بابا شدی؟
-مراجع: دو سالی می شه .ولی بابا خودش گفته تفریحیه منم می دونمچون همیشه این کارو نمی کنه یه بارم که دید من خیلی ناراحتم گفتمی خواد ترک کنه..خانوم؟..
-مشاور:بله
-مراجع:به نظر شما حالا که بابا نیست ومنم که خیلی تنهام خواهرممکه می ره سر کار مامانم که نه منو می فهمه ونه دوسم داره اگه باکسی تلفنی صحبت کنم اشکال داره؟
-مشاور:خوب تنهایی که خیلی کلافه کننده است مخصوصا اگه آدم بیبرنامه وبی هدف باشه تا جایی که من یادمه تو دانش آموز موفقیبودی ولی تا اون کس که هم صحبت آدم می شه کی باشه؟
-مراجع:یه دوست.البته هم جنسم نیست. چند وقته با هم حرف میزنیم. فقط همین.
-مشاور:هدفم داشتی؟
-مراجع:نه.فقط این که تنها نباشم.البته اگه فهمیدم مورد خوبیه شایدازدواج کردم.از این وضع که بهتره!
-مشاور:اون چی؟
-مراجع:تا حالا نفهمیدم.هیچ حرفی از ازدواج نزده.ما فقط درد دل میکنیم.
-مشاور:دوسش داری؟
-مراجع:اولش نه ولی کم کم علاقه مند شدم.حالا اگه یه روز نبینمشکلافه ام.
-مشاور:آره آدم وقتی فکرش متمرکز یه مساله می شه بقیه چیزاروفراموش می کنه .
-مراجع:راستش خانوم حالا که ماه محرم شده از امام حسین خجالت میکشم ولی نمی تونم بهش زنگ نزنم!
-مشاور:نمایشگاه عطش و عاشورای مدرسه رو دیدی؟(استفاده از انگیزهمذهبی وی)
-مراجع:آره روزای اول تحمل نداشتم ولی بعد به پنجره فولادش نخ گرهزدم که خدا حاجتامو بده.
-مشاور: دوست داری روی حاجتهات حرف بزنیم البته اگه محرمانهنیست؟(بررسی گزینه ها)
-مراجع:آره خانوم. می گن مشاورا محرم رازن.اگه این طور نبود من اینجانبودم.(مکث ولبخند)اول-بابام برگرده خونه.دوم-بابام خوب بشه.سوم-مامانممنو هم تو خونه ببینه نه فقط سانازو.چهارم- ازدواج کنم .
-مشاور:این آخریش حتما با یه مورد خوب که لیاقت تورو داشته باشه.(خودشناسی –عزت نفس)
-مراجع:خانوم یعنی من خیلی مهمم؟!
-مشاور:آره عزیزم تو برای پدر- مادر- من و خانم مدیر وحتی ایران خیلیعزیزی خانم مهندس آینده!
-مراجع:یادش بخیر خانم تو کلاس برنامه ریزی چقدر ازتون راجع بهمهندسی پلیمر سوال کردم.حالا چی؟منم وکوله باری از درسهای افتاده...(آه می کشد)
-مشاور:ولی من اطمینان دارم تو توانایی جبران داری.البته اگه خودتبخوای.
-مراجع:فقط کمی هدفمندی-تصمیم وتلاش لازمه.من با شناختی که ازتدارم اینو تو وجودت می بینم.نگاه کن این کانامه سال اولته.چه نمره هایدرخشانی داری.به خصوص تو فیزیک وریاضی.
-مراجع:(آه می کشد.کارنامه را نگاه می کندو به فکر فرو می رود.)(اقدام تسهیلی)
-مشاور:تازه ترم اول تموم شده.تو خوب فهمیدی نقاط قوت وضعفتچیه.کارنامه هارو که دادن اگه دوست داشتی حتما بیا پیشم تا یه برنامهدرست حسابی بریزیم برای یک شروع دوباره.
-مراجع:یعنی ممکنه؟!
-مشاور:آره عزیزم.فقط غیر ممکنه که غیرممکنه.
(مراجع می خندد.کمی اعتماد به نفس پیدا کرده حالا به چشمانم نگاهمی کند من نیز او را تایید می کنم.)
-مشاور:راستی می دونی کلاسای
تومدرسه ما هم تشکیل می شه؟(n-a)
-مراجع:همونی که شیما گلباف راجع بهش تو کلاس مروج سلامتکنفرانس داد؟معتادانی که گمنامند و به هم کمک می کنند؟
-مشاور:بله.دوست داری به بابا کمک کنیم تا اونم موفق بشه؟
-مراجع:ولی اون که قهر کرده رفته!
-مشاور:نگران نباش خدا با ماست.
(تماس می گیرم.مراجع با او صحبت کرده به شدت گریه والتماس می کندکه پدر بیاید.پدر به من قول بازگشت فردا را میدهد.)
-مشاور:خوب حالا نوبت مامانه. موافقی یه قرار باهاش بزارم تا حرفای دلاونو هم گوش بدم؟
-مراجع:مگه شما مشاوره خانواده هم دارین؟
-مشاور:البته.تازه کتابخانه پیوندویژه والدین هم داریم .می تونی مامانو عضوکنی.
-مراجع:فکر نکنم وقت کنه بخونه.تازه سوادشم سیکله.
-مشاور:اشکال نداره هر جاشو نفهمید تو براش توضیح بده.دوست دارماین کارو برا من انجام بدی.
**(ختم جلسه)
-مشاور:اینم یک قطعه گم شده!
-مراجع:قطعه گم شده چیه؟!
-مشاور:یه هدیه.یه کتاب دو صفحه ای.هفته دیگه که اومدی نظرتو راجعبهش برام بگو.موافقی؟
-مراجع:بله خانوم.چقدر سبک شدم.
-مشاور:حالا حالت بهتره .این طور نیست؟
-مراجع:بله.متشکرم.
-مشاور:خوب جلسه بعد که اومدی یک کتاب خوب دیگه دارم که بهخودت امانت می دم تا اون موقع رو اسمش فکر کن:چه کسی پنیر مراجا به جا کرده؟
راستی تو لیست کتابای پیوند-کتاب: تحلیلی بر روابط دختر وپسر در ایرانبرا مامانت خوبه. اگه خواستی براش امانت بگیر.
قبل از اینکه توضیحات آموزشی بدهم چند نکته لازم است:
۱)من تا کنون نتوانستهام کلاس آموزش زبان شرکت کنم. زمانی پولش نبود و این روزها وقتش. البته همیشه از همکارانم برای شرکت در این کلاسها حمایت کردهام.
۲) مهارت زبان من هنوز هم خوب نیست. بنابراین شاید توصیههای من بهترین نباشد. البته یک بار از هم از روی بیکاری تافل دادم که تا آنجا که به خاطر دارم از ۱۲۰ نمره حدود ده نمره کم آوردم که ظاهراً میگویند خیلی بد نیست. اما در حرف زدن لهجهی مزخرف مخصوص خودم را دارم! (نه آمریکایی نه بریتیش) و در نوشتن گاهی خطاهای گرامری دارم. اگر چه واقعیت این است که در خواندن متون انگلیسی از فارسی سریعتر هستم.
۳) روشی که من اینجا مطرح میکنم کاملاً شخصی است. نمیدانم برای دیگران هم مفید است یا نه. اما من از راهنمایی با این روش شروع کردم و از زمانی که در حدود ۲۰ سالگی با گروههای مختلف از کشورهای دیگر مواجه شدم تا امروز، همیشه جلساتم را خودم مدیریت کردهام و بسیاری از اوقات نیز نقش مترجم همزمان را داشته ام. بنابراین گفتم در اینجا این روش را شرح دهم تا شاید برای دیگران هم مفید باشد:
افراد زیادی آمادهاند تا برای شما در یادگیری زبان (آگاهانه یا ناخودآگاه) مشکل ایجاد کنند!
سریع از شما میپرسند: از روی کدام کتاب میخوانی؟ کدام کلاس میروی؟ لهجهی آمریکایی را ترجیح میدهی یا بریتیش را؟ وااااای! لهجهات فاجعه است! لحنت خراب است. Big با Large فرق دارد! کاربرد Between و Among متفاوت است و …
شاید حرفهای این دوستان درست باشد. اما یک مشکل وجود دارد. ما در زبان خودمان هم هزار جور غلط و اشتباه داریم. کلمات فارسی را با پسوند عربی جمع میبندیم. تلفظهای متفاوت داریم. کنایهها و ضربالمثلهایی داریم که صد کیلومتر آن طرف تر کسی متوجه نمیشود. لهجههای اقوام دیگر را مورد شوخی قرار میدهیم! پس اینها نمیتواند مانع یادگیری باشد. دوستی داشتم که یک بار به من گفت: در تلفظ کلمات راحت باش. هر چقدر که پرت و پلا هم تلفظ کنی میتوانی روستایی را در آمریکا یا انگلیس بیابی که آن واژه را مثل تو تلفظ کنند!
ضمناً اگر مصاحبههای بی بی سی و سی ان ان و شبکههای بزرگ جهان را ببینید خواهید دید که بسیاری از افراد با اعتماد به نفس کامل و با نادرست ترین و غیر قابل فهم ترین لهجه صحبت میکنند. پس اعتماد به نفس داشته باشید! به من هر وقت میگویند آمریکن صحبت میکنی یا بریتیش؟ میگویم: ایرانیش!
اگر هنوز این مسئله به باور درونی شما تبدیل نشده، یک راهکار ساده اما اثربخش برای شما دارم. نام «نسیم طالب» را در اینترنت سرچ کنید. فارسی یا انگلیسی مهم نیست (Nassim Taleb). این فرد یکی از بزرگترین نویسندگان و نظریه پردازان معاصر است که کتابهایش شهرت جهانی دارد و در وال استریت و بسیاری از مراکز بزرگ اقتصادی جهان سخنرانی دارد و دستمزد سخنرانی او در هر سال صد و هشتاد هزار دلار است. حالا ده دقیقه وقت بگذارید و یک مصاحبه از او را که برای شما انتخاب کردهام گوش بدهید (مفهوم مهم نیست. فقط به تسلط کلامی توجه کنید):
لینک دانلود نمونه مصاحبه نسیم طالب – تحلیل گر بزرگ اقتصادی
سوال کننده انگلیسی زبان Native است و نسیم طالب هم طرف مقابل اوست. این سطحی از سخنوری است که برای دنیا مطلوب است و پادکست آن هم عرضه میشود و شنیده میشود. فکر نمیکنید بسیاری از ما انتظار بیشتری از خود داریم و واقعاً کمال طلب شدهایم؟
به هر حال بدون شناخت کلمات نمیتوان به زبان دیگری حرف زد! اما اینجا آن قانون معروف ۸۰-۲۰وجود دارد. با ۲۰٪تلاش نسبت به حرفهای ترین کسانی که به زبان خارجی مسلط هستند، میتوانیم ۸۰٪توانمندی آنها را کسب نماییم. پیشنهاد من قبل از هر کاری، مراجعه به لیست ۱۰۰۰کلمهی پرکاربرد انگلیسی است. من این لیست را برای شما گذاشتهام:
۱۰۰۰کلمه که در انگلیسی بیش از همهی کلمات کاربرد دارند (روی این لینک کلیک کنید)
یک سوم کل نوشتههای انگلیسی جهان فقط با همان ۲۵کلمهی اول لیست اشغال شده است! اگر ۱۰۰کلمهی اول را بدانید نیمی از کل متون انگلیسی جهان را میفهمید! و ۳۰۰کلمهی اول ۶۵٪از کل نوشتههای مکتوب انگلیسی را به خود اختصاص میدهند. پیشنهاد میکنم ترجمهی تک تک این لغتها را پیدا کنید و به تدریج آنها را حفظ کنید.
اگر لیست هزار کلمهای فوق، به نظر شما ابتدایی و ساده است و یک لیست حرفهای تر را برای یادگیری زبان انگلیسی ترجیح میدهید، پیشنهاد میکنم لیست زیر را نگاه کنید:
۳۰۰۰کلمه پرکاربرد انگلیسی به تفکیک گفتاری و نوشتاری تنظیم شده توسط Longman (روی این لینک کلیک کنید)
در این لیست، کنار هر کلمه، علامتهای S1 و S2 وS3 و W1 و W2 و W3 را مشاهده میکنید. S اول کلمه Spoken و مربوط به میزان استفاده در زبان انگلیسی شفاهی است و W مربوط به کلمه Written و مربوط به میزان استفاده در زبان انگلیسی مکتوب است. بنابراین مثلاً S1 در کنار یک کلمه، یعنی این کلمه در هزار کلمه پرکاربرد زبان انگلیسی است و W2 در کنار یک کلمه، یعنی آن کلمه از نظر کاربرد مکتوب در زبان انگلیسی، رتبهای بین هزار و دو هزار دارد.
یکی از مشکلاتی که در آموزش رسمی زبان وجود دارد این است که نخستین درسهای زبان در اکثر کتابها با مراجعه به فرودگاه و هتل و تاکسی و پاس کنترل و … آغاز میشود. این درحالی است که ما به ندرت به این مکالمات نیاز داریم. به همین دلیل، این مکالمات خیلی زود به فراموشی سپرده میشوند. اگر گام اول را انجام دادهاید (حالا نمیگویم هر هزار کلمه اما لااقل ۳۰۰کلمهی اول را حفظ هستید) هر روز یک پاراگراف گزارش کار روزانهی خودتان را بنویسید.
اینکه از صبح چه کار کردهاید. کجا رفتهاید. چه اتفاقهای خوب یا بدی افتاده و …
هر جا هم که لغت خاصی را نمیدانستید فارسی بنویسید. مثلاً میخواهید بنویسید فکر میکنم خیلی بیادب بودم… اما معادلی برای بی ادب نمیشناسید. بنویسید:
شما به تدریج میفهمید که در زندگی روزانهی خود به کدام واژهها بیشتر نیاز دارید. ضمن اینکه ممکن است فرصت کنید و از داخل دیکشنریهای فارسی به انگلیسی واژهی مناسب را پیدا کنید. اگر هم نشد مهم نیست. همیشه جایی در مغز شما باز میماند که: «من معادل انگلیسی بی ادب را نمیدانم!». اولین بار که یک جا در یک متن با این واژه برخورد کنید به دلیل اینکه مغز شما مدت طولانی در ناخودآگاه منتظر این واژه بوده، بلافاصله آن را میبیند و به خاطر میسپارد و بعید است به زودی آن واژه را فراموش کنید.
پیشنهاد جدی من این است که اگر در یادگیری زبان انگلیسی کمی پیشرفت کردید و احساس کردید که حتی میتوانید در حد چند جمله هم بنویسید، یک وبلاگ انگلیسی کوچک راه اندازی کنید.
این کار چند خاصیت دارد. مهمترین آن این است که شما را وادار به نوشتن میکند. مطمئن باشید دیر یا زود گوگل در برخی جستجوها نوشتههای شما را معرفی خواهد کرد و وبلاگ شما پس از ده یا بیست مطلب، بازدیدکنندگان غریبه هم خواهد داشت. دیدن تعداد بازدیدکنندههای روزانه به یک بازی تبدیل میشود و احساس میکنید که باید بیشتر بنویسید.
اجازه بدهید که صادقانه بگویم که من هم چنین کاری کردهام. چند وقت پیش وبلاگ Webmindset را راه اندازی کردم. شاید برایتان جالب باشد که با وجودی که خواندن و درک مطلب من خوب بود، برای نوشتن اولین مطلب که بسیار ساده و کوتاه است، چند ساعت وقت گذاشتم. تازه میدیدم که چقدر به واژهها بیتفاوت بودهام. چقدر کلمهها را همیشه خواندهام اما برای به کار بردن آنها در جملات مشکل دارم. این روزها هنوز برای بهتر شدن زبانم هفتهای دو یا سه مطلب در آنجا مینویسم. هنوز هم میدانم که اشتباهات مختلف در انتخاب کلمات و گرامر دارم. اما برایم مهم نیست. اگر نتوانم بدون خجالت و با غلط در مقابل دیگرانی که نمیبینم حرف بزنم، چگونه میخواهم بعداً در مقابل کسانی که میبینم، حرف بزنم و صحبت کنم؟
کمتر فارسی زبانی را میبینید که بتواند گرامر زبان خودش را توضیح دهد. هنوز هم تفاوت ماضی استمراری و حال ساده و ماضی بعید و … را خیلیها نمیدانند. به نظر میرسد یادگیری گرامر به صورت مجموعهای از فرمولها، کاری زمانبر و کم خاصیت باشد. ضمن اینکه به شدت «فرار» محسوب میشود. ما در زبان مادری خودمان، گرامر را از روی «زشتی و زیبایی جملات» میفهمیم. «دلم خواهد خواست برویم ساندویچ میخوردیم!» جملهی نادرستی است. نه فقط به دلیل عدم تطبیق زمان افعال. بلکه به دلیل اینکه این جمله «زشت» است و ما تا کنون آن را ندیدهایم.
من برای یادگیری گرامر، از اول راهنمایی تا امروز، روزانه یک پاراگراف متن انگلیسی را از روی کتاب یا مجله یا اینترنت، بازنویسی میکنم. با این کار به تدریج ذهنم قضاوتی در مورد زشت و زیبا بودن جملات پیدا میکند که میتواند در درستتر حرف زدن کمکم کند.
خواندن متنهای طولانی خیلی انرژی و حوصله میخواهد. به نظر من از متنهای کوتاه شروع کنید. نقل قولها عالی هستند. اگر موضوع خاصی مورد علاقهی شماست یا فرد خاصی مورد علاقهتان است در سایتهای نقل قول، جملاتی مربوط به آن فرد یا موضوع را پیدا کنید و یادداشت کنید. ممکن است بعضی جملات را متوجه نشوید. مهم نیست. بدون نگرانی به سراغ جملات دیگر بروید.
من برای نقل قول انگلیسی معمولاً سراغ یکی از این سایتها میروم:
Brainy QuoteGood ReadsWikiQuoteQuote Garden
من مطلب دیگری رو هم در زمینه آموزش و یادگیری زبان انگلیسی نوشتهام که اگر دوست داشتید میتوانید بخوانید: لینک مربوط به مطلب دوم
ما در متمم هم به تدریج یک سری آموزش زبان راهاندازی کردهایم که به درد کسانی میخورد که در محیط کار دوست دارند تسلط بهتری بر زبان داشته باشند. استفاده از این بخش از مطالب متمم رایگان است، اما لازم است نام کاربری و پسوورد برای خودتان تعریف کنید: نمونه لینک مطالب متمم
یک سایت جالب در این زمینه هم Free Rice است که میتوانید از طریق این لینک با آن آشنا شوید: معرفی سایت Free Rice
پی نوشت خیلی نامربوط: عذر میخوام که این مطلب رو اینجا مینویسم. اما چون خیلی از دوستان از طریق سرچ گوگل به این صفحه میرسند، لازمه توضیح بدم که فعالیت اصلی من، آموزش زبان نیست و در حوزه مذاکره تجاری فعالیت میکنم و طبیعتاً تجربهی من در زبان، صرفاً به مذاکرههایی که در نقاط مختلف دنیا انجام میدهم مربوطه. اگر با فضای اینجا آشنا نیستید، شاید براتون جالب باشه که بدونید من معمولاً فایلهای صوتی زیادی رو به صورت رایگان در حوزهی مهارت ارتباطی و مذاکره ضبط میکنم و روی سایت قرار میدم. شاید دوست داشته باشید بهشون سر بزنید. طبیعیه که شکل فایلها خیلی هم حرفهای نیست و خیلیهاش با موبایل ضبط شده. چون یک کار تجاری نیست. ولی خودم دوستشون دارم و فکر میکنم گوش دادنشون بد نباشه. فایلهای صوتی مذاکره رو به اسم رادیو مذاکره گذاشتم و فایلهای صوتی توسعه مهارتهای فردی رو به اسم رادیو متمم.
دوره MBA آنلاین در سایت متمم: با بهره مندی از منابع روز دنیا
رادیو مذاکره: فایلهای صوتی رایگان آموزشی ارتباطات و مذاکره
رادیو متمم: فایلهای صوتی رایگان برای توسعه مهارتهای ماLike+1376
تجربهی من در آموزش و یادگیری زبان انگلیسی (۲) پس از اینکه نخستین تجربهی شخصی در خصوص آموزش و...
نقشه راه موفقیت: هدف استراتژیک یا رقابتی؟ دیروز آخرین جلسه دوره مهارتهای فردی با هدف تدوین استراتژی...
چارچوب یک سخنرانی: دامهای کارآفرینی در ایران اخیراً دو ایمیل جالب دریافت کردم. یکی پس از انتشار...
معلمی که از ماه آمده بود… اسمش «ساعتی» بود. همیشه میگفت: «میستر ساعتی». در راهنمایی معلم...
آن پنجمین کتاب… این مطلب را برای عصر ایران نوشتم: آنچه اینجا مینویسم...
روش در مقابل واژه ی لاتینی «متد » به كار می رود ، وواژه ی متد در فرهنگ فارسی « معین » و فرهنگ انگلیسی به فارسی «آریانپور »به :روش ، شیوه ،راه ،طریقه ، طرز ، اسلوب معنی شده است . به طور كلی «راه انجام دادن هر كاری » را روش گویند .روش تدریس نیز عبارت از راه منظم ،با قاعده و منطقی برای ارائه درس می باشد .
1 ـ روشهای تاریخی 2 ـ روشهای نوین « صفوی ، ص 239، 1370)
« اصطلاح تدریس ،اگر چه در متون علوم تربیتی مفهومی آشنا به نظر می رسد ،اكثر معلمان و مجریان برنامه های درسی با معنی و ماهیت درست آن آشنایی دارند . برداشتهای مختلف معلمان از مفهوم تدریس می تواند در نگرش آنان نسبت به دانش آموزان و نحوه ی كار كردن با آنها تأثیرمثبت یا منفی بر جای گذارد . برداشت چند گانه از مفهوم تدریس می تواند دلایل مختلفی داشته باشد ؛از مهمترین آنها ضعف دانش پایه و اختلاف در ترجمه و برداشت نادرست معلمان از دیدگاههای مختلف تربیتی است. گاهی آشفتگی و اغتشاش در درك مفاهیم تربیتی به حدی است كه بسیاری از كارشناسان ، معلمان و دانشجویان این رشته مفاهیمی چون پرورش ، آموزش ،تدریس و حرفه آموزی را یكی تصور می كنند وبه جای هم به كار می برند . این مفاهیم اگر چه ممكن است در برخی جهات وجوه مشترك و در هم تنیده داشته باشند ، اصولاً مفاهیم مستقلی هستند و معنای خاص خود را دارند .
پرورش یا تربیت «جریانی است منظم و مستمر كه هدف آن هدایت رشد جسمانی ، شناختی ، اخلاقی و اجتماعی یا به طور كلی رشد همه جانبه شخصیت دانش آموزان در جهت كسب و درك معارف بشری و هنجارهای مورد پذیرش جامعه و نیز كمك به شكوفا شدن استعداد آنان است » (سیف ،1379 ، 28 ) . بر اساس چنین تعریفی پرورش یك نظام است ، نظامی كه كاركرد اساسی اش شكوفا كردن استعداد و تربیت شهروندانی است كه هنجارهای مورد پذیرش جامعه راكسب كنند و متعهد به ارزشهای آن باشند . حتی بسیاری از صاحب نظران تربیتی كاركردی فراتر از كاركرد ذكر شده برای پرورش قائلند و معتقدند كه القای ارزشها و سنتها و اخلاقیات پذیرفته شده جامعه به افراد یكی از قدیمی ترین دیدگاه پرورشی است ، به جای چنین كاركردی ،نظام تربیتی باید رشد مهارتهای شناختی از قبیل تفكر انتقادی ، تحلیل ارزشها و مهارتهای گروهی را در كانون كاركردهای خود قرار دهد تا زمینه ی مردم سالاری در جامعه فراهم شود . (میلر ،1983) گروهی دیگر نیز بر این باورند كه نظام تربیتی باید عامل تغییر و تحول اجتماعی باشد . (فریره ، 1972 )
تحلیل مفاهیم و كاركردهای ذكر شده نشان می دهد كه به هیچ وجه نمی توان مفهوم «پرورش » را با مفاهیمی چون آموزش ،تدریس و یا حرفه آموزی یكی دانست .پرورش مفومی كلی است كه می تواند سایر مفاهیم را در درون خود جای دهد .
مفهوم آموزش برخلاف پرورش یك نظام نیست ، بلكه آموزش فعالیتی است هدفدار واز پیش طراحی شده ،كه هدفش فراهم كردن فرصتها و موقعیت هایی است امر یادگیری را در درون یك نظام پرورشی تسهیل كند و سرعت بخشد .بنابراین آموزش وسیله ای است برای پرورش ، نه خود پرورش .آموزش یك فعالیت مشخص و دقیق طراحی شده است ؛پس هدفهای آن دقیق تر و مشخصتر و زودرستر از هدفهای پرورشی است .آموزش ممكن است با حضور معلم ویا بدون حضور معلم از طریق فیلم ،رادیو ،تلویزیون و سایر رسانه ها صورت گیرد .
مفهوم تدریس به آن قسمت از فعالیت های آموزشی كه با حضور معلم در كلاس درس اتفاق می افتد اطلاق می شود . تدریس بخشی از آموزش است و همچون آموزش یك سلسله فعالیت های منظم ، هدفدار واز پیش تعیین شده را در بر می گیرد و هدفش ایجاد شرایط مطلوب یادگیری از سوی معلم است . به آن قسمت از فعالیت های آموزشی كه به وسیله ی رسانه ها و بدون حضور و تعامل معلم با دانش آموزان صورت می گیرد به هیچ وجه تدریس گفته نمی شود. بنابر این آموزش معنایی عامتر از تدریس دارد . به عبارت دیگر می توان گفت هر تدریسی آموزش است ،ولی هر آموزشی ممكن است تدریس نباشد .
« تدریس عبارت است از تعامل یا رفتار متقابل معلم و شاگرد ، بر اساس طراحی منظم و هدفدار معلم ،برای ایجاد تغییر در رفتار شاگرد . تدریس مفاهیم مختلف مانند نگرشها ، گرایشها ،باورها ، عادتها و شیوه های رفتار وبه طور كلی انواع تغییراتی راكه می خواهیم در شاگردان ایجاد كنیم، دربر می گیرد .» (میرزا محمدی ،ص 17 ، 1383)
«این روش با روش سخنرانی تفاوت دارد زیرا در روش سخنرانی، معلم مسئول دادن اطلاعات به دانش آموزان است. در حالیكه در این روش اطلاعات توسط دانش آموزان جمع آوری و ارائه می گردد. این روش می تواند مشخص كند كه دانش آموزان تا چه اندازه می دانند. این روش یك موقعیت فعال برای یادگیری به وجود می آورد. نقش معلم در كنفرانس صرفاً هدایت و اداره كردن جلسه و جلوگیری از مباحثاتی است كه منجر به انحراف از موضوع كنفرانس و روال منطقی آن شود. این روش برای كلیه دروس وسنین مختلف كاربرددارد.
قدمت این روش به زمانی كه انسان مسئولیت آ موزش دهی انسانهای دیگر را چه از طریق غیررسمی و چه از طریق رسمی به عهده گرفت ،می رسد .و قدمت آن به صدر اسلام برمی گردد مسجد نخستین موسسه ای بود كه چنین سیستمی را برای تعلیم و تربیت مسلمانها به كار برده است. از روشهای تعلیمی كه در روش شاگرد ـ استادی حائز اهمیت است , روش حلقه یا مجلس است, كه پیامبر عظیم الشان اسلام از این روش به مردم آن زمان آموزش می داد. همه افراد در كودكی دوست دارند نقشی غیر از نقش واقعی خود بازی كنند , روش شاگرد ـ استادی به این نقش خیالی, جامه عمل می پوشاند. در این روش به دانش آموزان اجازه داده می شود كه نقش معلم را ایفا كنند. هدف اساسی این روش آن است كه شاگرد , معلم گردد و از این طریق تجارب تازه و ارزشمندی به دست آورد .در این روش ,در صورت فقدان معلمان متخصص, تعداد زیادی از دانش آموزان مهارت خاص را آموخته اند و می توان از آنها استفاده كرد.
استفاده از این روش مستلزم به كار گرفتن همه حواس است و جریان یادگیری از طریق تمام حواس صورت می گیرد . از طریق كار بست این روش می توان , مطالب و مهارتها را درك كرد , ارتباط موثرتری برقرار كرد , مهارتها و مطالب را از یك موقعیت به موقعیت دیگر تعمیم داد. در یادگیری روش چند حسی به طور كلی از همه حواس استفاده می شود, به بیان دیگر ,یادگیری بصری كه 75 % از مجموع یاد گیری ما از طریق دیدن است , یادگیری سمعی كه 13 % از مجموع یادگیری ما از طریق شنیدن است , لمس كردن , كه 6% از مجموع یادگیری ما از طریق لمس كردن است , چشیدن كه 3% از مجموع یادگیری ما از طریق چشیدن است و بوییدن كه 3% از مجموع یادگیری از طریق بوییدن است.
این روش یكی از روشهای فعال تدریس است. اگر نظام آموزشی بخواهد توانایی حل مسئله را به دانش آموزان یاددهد, (البته مسئله به معنی مشكل و معضل نیست, به بیان دیگر مسئله موضوعی نیست كه برای ما مشكل ایجاد كند, بلكه رسیدن به هدف در هر اقدامی, به نوعی حل مسئله است, (خورشیدی , غندالی , موفق, 1378) در این روش آموزش در بستر پژوهش انجام می شود و منجر به یادگیری اصیل و عمیق و پایدار در دانش آموزان می شود. در این روش ابتدا معلم باید مسئله را مشخص, سپس به جمع آوری اطلاعات توسط دانش آموزان پرداخته شود, و بعد از جمع آوری اطلاعات بر اساس اطلاعات جمع آوری شده دانش آموزان فرضیه سازی و در نهایت فرضیه ها را ازمون و نتیجه گیری شود. اگر روش حل مسئله درست انجام شود می تواند منجر به بارش یا طوفان فكری گردد. یعنی اگر معلم روش تدریس حل مسئله را به درستی انجام دهد, دانش آموزان می كوشند تا برای حل مسئله با استفاده از تمام افكار و اندیشه هایی كه دارند, در كلاس راه حلی بیابندو آن را ارائه دهند. به بیان دیگر اگر معلم در روش تدریس حل مسئله به درستی عمل كند, منجر به روش تدریس بارش مغزی نیز می شود. به طور كلی اگر نظام آموزش و پروش بخواهد در جهت تقویت زمینه های بالقوه خلاقیت نقش مهمی ایفا كند همانا بست روشهای تدریس حل مسئله و بارش فكری در كلاس درس توسط معلمان است.
روش تدریس پروژه ای به دانش آموزان امكان می دهد تا قدرت مدیریت, برنامه ریزی و خود كنترلی را در خودشان ارتقاء بخشند. در این روش دانش آموزان می توانند با توجه به علاقه ی خود موضوعی انتخاب و به طور فعالانه در به نتیجه رساندن آن موضوع شركت نمایند. براین اساس در این روش دانش آموزان یاد می گیرند كه چگونه به طور منظم و مرحله ای كاری را درس انجام دهند و این روش باعث تقویت اعتماد به نفس در دانش آموزان می شود زیرا بین آنها و معلم رابطه صحیح آموزشی بر قرار است و در نهایت این روش باعث تقویت همكاری, احساس مسئولیت, انضباط كاری صبر و تحمل در انجام امور و تحمل عقاید دیگران و مهارتهای اساسی پژوهش در دانش آموزان می شود.
معلم به طور شفاهی اطلاعات و مفاهیم را , در عرض مدتی كه ممكن است از چند دقیقه تا یك ساعت یا بیشتر طول بكشد, در كلاس ارائه می دهد. در سخنرانی می توان معلم را با عنوان پیام دهنده و دانش آموز را به عنوان پیام گیرنده تصور كرد. از این نظر سخنرانی شیوه ای است یك سویه, برای انتقال اطلاعات, كه معمولاً فراگیر در آن نقش غیر فعالی دارد. محتوای سخنرانی را معلم قبل از ورود به كلاس تعیین می كند.
بازگویی شیوه ای است كه معلم بكار می برد تا فراگیر را در بیاد سپردن اشعار, قواعد, فرمولها, تعاریف و اصطلاحات تشویق كند. در بازگویی معمولاً معلم از دانش آموز انتظار دارد كه موضوع بیاد سپرده را كلمه به كلمه بیان كند. شیوه بازگویی مطالب, با آنكه اغلب در كلاسها مورد استفاده قرار می گیرد, ولی متاسفانه ضرورتاً دلالت بر تحقق یادگیری نمی كند. كاربرد این شیوه تنها نشان می دهد كه دانش آموز مطالب مورد نظر را بیاد سپرده است. گاهی هدف معلم اساساً این است كه دانش آموز موضوعی را بخاطر بسپارد تا برای درك مفهوم خاصی از آن را بكار برد, در این روش صورت بكار گرفتن این شیوه ممكن است مفید باشد.
شیوه پرسش و پاسخ شیوه ای است كه معلم به وسیله آن فراگیر را به تفكر در باره مفهومی جدید یا بیان مطالبی فرا گرفته شده تشویق می كند. معلم, وقتی كه می خواهد مفهوم دقیقی را در كلاس مطرح نماید یا توجه فراگیران را به موضوعی جلب كند شیوه پرسش و پاسخ را به كار می برد و نیز بدین وسیله فراگیر را تشویق می كند تا اطلاع خود را درباره موضوعی بیان كند ممكن است برای مرور كردن مطالبی كه قبلاً تدریس شده اند مفید باشد, یا وسیله خوبی برای ارزشیابی میزان درك فراگیر از مفهوم مورد نظر باشد.
معلم معمولاً بوسیله تمرین, فراگیر را به تكرار مطلب یا كاربرد آن تشویق می كند تا فراگیر در موضوع مورد نظر تبحر لازم را كسب كند. مثلاً معلم انگلیسی از فراگیر می خواهد كه با تكرار شفاهی اصطلاحات, تلفظ صحیح آنها را فراگیرد, یا بعد از یافتن طرز ساختن جملات شرطی, پنج جمله شرطی بسازد. ممكن است معلم ریاضی , پس از درس دادن مفهوم مشتق و طرز مشتق گیری از توابع, از دانش آموزان بخواهد كه ده مسئله در رابطه با این موضوع حل كنند. در تمام موارد بالا معلم, با استفاده از شیوه تمرینی, دانش آموزان را به تكرار یا كاربرد مفاهیم مورد نظر تشویق می كند.
در شیوه بحثی, دانش آموزان فعالانه در یادگیری شركت می كنند و مفهوم مورد نظر را از یكدیگر می آموزند. در این شیوه معلم را می توان به عنوان محرك, شروع كننده بحث و راهنما تصور كرد. معلم طوری سوال یا مسئله را مطرح می كند كه دانش آموزان را به پاسخگویی یا حل مسئله تشویق كند. این شیوه در دو مورد زیر, كاربرد خاصی دارد:
۱- موقعی كه معلم می خواهد مفهوم جدیدی را به فراگیران بیاموزد ( مانند موقعیت بالا )و انتظار دارد كه همه آنها مفهوم را به شكلی واحد در یابند در این صورت معلم سعی می كند كه بحث را به جهتی بكشاند كه شكل صحیح مفهوم از آن نتیجه گیری شود.
۲- هدف معلم این است كه ذهن دانش آموز را به تكاپو وجستجو وادارد. در این صورت معلم مسئله ای را عنوان می كند كه تا دانش آموزان راه حل آن را پیشنهاد كنند. در این موقعیت معلم سعی می كند كه موضوع بحث را به دلخواه خود كنترل نكند, تا راه حلی را كه خود در نظر دارد به كلاس تحمیل نكرده باشد.
در این شیوه معلم معمولاً, برای فهماندن مطلبی خاص به فرا گیران, از وسایل و اشیاء گوناگون استفاده می كند. در صورتی كه معلم نتواند برای فهماندن مطلب درسی آزمایش انجام دهد, شیوه نمایشی می تواند شیوه خوبی برای روشن تر كردن مفهوم برای فراگیران باشد.
آزمایش فعالیتی است كه در جریان آن فراگیران با به كار بردن وسایل و مواد بخصوصی در باره مفهومی خاص عملاً تجربه كسب می كنند. آزمایش معمولاً در آزمایشگاه انجام میگیرد, اما نداشتن آزمایشگاه مجهز یا وسایل مناسب در مدرسه نباید دلیلی برای انجام ندادن آزمایش در كلاس وسایل بسیار ساده ای لازم است كه معلم و حتی دانش آموز می تواند به آسانی آنها را تهیه كند. آزمایش, گاهی به منظور آشنا كردن دانش آموزان با جنبه های عملی یك مفهوم, مورد استفاده قرار می گیرد. برای اینكار معلم دستور عمل انجام آزمایش را در اختیار فراگیران می گذارد و انتظار دارد كه دانش آموزان با استفاده از دستور كار سرانجام به نتیجه یكسانی برسند. در موارد دیگر آزمایش به منظور فراهم آوردن محیطی مناسب برای حل مسئله تلقی می شود. در اینصورت معلم جهت كلی فعالیت را مشخص می كند و فراگیران را بر آن می دارد تا در اجرای آزمایش به طور مستقل تصمیم گیری و نتیجه گیری كنند. آزمایش برای تدریس مفاهیم علوم تجربی به ویژه فیزیك, بسیار لازم است و بدون آن دانش آموز نمی تواند مفاهیم مورد نظر را به درستی فراگیرد.
گردش علمی به دانش آموزان امكان می دهد كه از طریق مشاهده طبیعت, وقایع, فعالیت ها, اشیاء و مردم تجزیه علمی بدست آورد. در گردش علمی دانش آموزان با مشاهده واقعیتها می توانند مفاهیمی را كه در در كلاس مورد بحث قرار می گیرد, بهتر در ذهن خود بپرورانند و معلم می تواند با استفاده از این شیوه كنجكاوی فراگیران را درباره موضوعی خاص بر انگیزد. در بعضی موارد, می توان از گردش علمی برای جمع آوری اطلاعات لازم برای انجام گرفتن آزمایش, یا یك پروژه, بهره گرفت. مثلاً اگر هدف درس( شناختن كانیهای دارای ارزش اقتصادی ) باشد می توان دانش آموزان را به چند معدن برد تا كانیهای مختلف را جمع آوری كنند و آنها را در كلاس, بعد از آزمایشهای لازم, بشناسند.
استفاده از منابع دیداری و شنیداری در تدریس را در حقیقت نمی توان شیوه مستقل و مجزا دانست. معلم در هر گونه تدریسی می تواند از وسایل دیداری و شنیداری كمك بگیرد. گاهی می توان در تدریس از وسایلی نظیر رادیو , تلویزیون و ضبط و پخش صوت, نمودار و نقشه استفاده كرد. مثلاً معلم در هنگام سخنرانی ممكن است از عكس استفاده كند, یا برای نمایش دادن یك رابطه علمی از نمودار كمك بگیرد. در مواردی كه معلم می خواهد یك موضوع اجتماعی را تدریس كند, ممكن است بحث رادیویی مناسبی را كه روی نوار ضبط شده است برای فراگیران پخش كند.به طوركلی كاربرد صحیح منابع دیداری و شنیداری برای بر انگیختن كنجكاوی دانش آموزان و تشویق آنها به فراگیران بسیار موثر است.
این الگو برای كمك به دانش آموزان در بررسی مسایل اجتماعی از قبل عدالت , برابری, فقر, قدرت, تقویت رشد عمومی و اجتماعی آنها برای توجیه و حل اینگونه مسایل به شیوه مذاكره است. در این الگو معلم آغازگر, كنترل كننده جو برای ایجاد یك فضای مثبت كاری و عقلی, باز و پویا است و به فراگیران تفهیم می كند كه یكدیگر را مستقیم ارزیابی ننمایند, و به عقاید و نظرات همدیگر احترام بگذارند. این الگو بیشتر برای دوره های دبیرستان و دانشگاه كاربرد دارد و در نهایت باعث تقویت روحیه همدلی, قضاوت منطقی در خصوص مسائل اجتماعی تحلیل مناسب مسائل روز و تقویت كار دسته جمعی در دانش آموزان می شود. مثال: فرض كنید بعضی از دانش آموزان با سهمیه ای شدن كنكور سراسری مخالف هستند , معلم از طریق شركت سهامی فكر با دانش آموزان به بررسی این مهم می پردازد و در نهایت به كمك خود دانش آموزان آنها را قانع می نماید.
هدف این الگو ایجاد تغییر رفتار مناسب در دانش آموزان است. مثال: دانش آموزی كه در امتحان دچار اضطراب می شود یا از درس ریاضی می ترسد, به او می آموزد كه چگونه رفتار خود را تغییر داده و موجب كاهش این اضطراب و ترس در خود شود. در این الگو معلم حامی دانش آموزان است و یك فضای مثبت ایجاد می كند تا آنها به اصلاح رفتار خود بپردازند. این الگو در سنین مختلف و همه دوره های تحصیلی كاربرد دارد, و در نهایت دانش آموزان را قادر به توصیف, توضیح, پیش بینی, كنترل و تغییر رفتار خود می نماید. بطور كلی معلم از طریق این الگو می تواند تغییرات مطلوب را در رفتار دانش آموزان ایجاد نماید.
هدف این الگو ,رشد همدلی با دیگران و بررسی مسایل وواقعیت ها و ارزشهای اجتماعی در عمل است. این الگو می تواند باب افتتاح گفتگو در باره ی ارزشها و چگونگی اثر آنها در زندگی روزانه باشد . در این الگو معلم مسئول شروع و هدایت دانش آموزان است. به نحوی كه آنها را قادر به تحلیل رفتار, ارزشهای فردی, همدلی, حل مسائل میان فردی ,نقش ارزشها در مسائل اجتماعی و آسودگی در ابراز عقاید نماید. این الگو در همه برنامه های آموزشی و پرورشی و سنین مختلف كار برد دارد. بطور كلی این الگو باعث افزایش فهم دانش آموزان در بهبود و گسترش ارزشهای اجتماعی می شود. برای مثال: معلم می تواند از طریق این الگو مسائل خوب و بد اجتماعی و یا رفتارهای خوب و بد را توسط دانش آموزان به نمایش بگذارد و سپس در مورد آن به كمك فراگیران به بحث و ارزشیابی بپردازد. بدین ترتیب معلم از طریق عمل ( نمایش ) به بررسی مسائل اجتماعی, رفتاری و ارزشیابی آن توسط دانش آموزان می پردازد.
روش تدریس كارگاهــــی یكی از روشهای موثر یاددهی و یادگیری است كه در بیشتر موارد با روش سخنرانی,سمینار, كنفرانس و سمپوزیوم یكسان بكار برده می شود. برای درك بهتر روش كارگاهی ابتدا به مفاهیم ذكر شده می پردازیم و سپس روش كارگاهی را شرح می دهیم.
عده ای صاحب نظر هستند, كه دور هم جمع شده و تبادل نظر می كنند. (البته تعداد افراددر سمینار محدود باشد, حداكثر 100نفر كه به گروههای كوچك 10الی 15نفری تقسیم می شود و تبادل نظر می كنند و در نهایت كل گروهها به تبادل نظر می پردازند )
مانند سمینار است و تنها تفاوت آن با سمینار در این است كه افرادی كه در سمپوزیوم شركت می كنند تخصصی تر سطح آگاهی آنها از دیگران برتر است ( در سطح بالاتری از سمینار قرار دارد.)
دانش آموزان, دانشجویان و یا كارورزان و مربیان شركت كننده در كارگاه به گروههای كوچك 2 الی 3 نفره یا انفرادی تقسیم و بر روی موضوعات تعیین شده فعالیت می نمایند.
در این مرحله مجدداً دانش آموزان شركت كننده در كارگاه كه به گروههای 2 الی 3 نفره یا انفرادی تقسیم شده بودند, دور هم جمع می شوند, كه به بحث و بررسی جمع بندی موضوعات تعیین شده می پردازد. ( حداكثر زمان این مرحله از كل زمان كارگاه است). بدیهی است كه در اجرای كلاس كارگاه آموزش باید از روش مهارت آموزی (ابتدا و انتهای فعالیت كاملاً مشخص شده است) سود جست. كاربست روش تدریس كارگاهی می تواند نتایج آموزش را تضمین كند. البته با رعایت نكات زیر:
۱) معلم ابتدا اهداف و انتظاراتی كه از كارورزان و دانش آموزان دارد, دقیقاً بیان و تحلیل می نماید و از طریق آزمون تشخیصی, رفتار ورودی آنها را می سنجد.
۲) معلم مبانی نظری هر محور كلی را در سالن عمومی تبیین و تحلیل نموده و به رفع اشكالات كارورزان یا دانش آموزان در ابعاد نظری می پردازد . البته بهتر است قبل از تشكیل كارگاه مبانی نظری را ( به منظور تسلط دانش آموزان ) برای آنها ارسال كند.
۳) سپس معلم ( مدرس) دانش آموزان را به گروههای كوچك كاری تقسیم نموده و یك نفر به عنوان مسئول و گزارشگر و یك نفر به عنوان منشی انتخاب كه جلسات كارگاهی را اداره و نكات كلیدی را یادداشت نمایند.
۴) زمان بهینه برای این مرحله حداكثر معادل كل زمان كارگاه آموزشی است.
مرحله فعالیت گروهی و انجام وظایف انفرادی:
۱) در این مرحله كار مسئول گروه كاری , همانا استخراج مفاهیم كلیدی بر اساس مباحثات همه كارورزان است, سپس منشی گروه كاری كلیه نكات كلیدی را (كه در مورد توافق اكثریت گروه است) نوشته و طبقه بندی می نماید. شایسته است كه منشی جلسه كلیه نكات مطروحه را بر روی تابلو نوشته تا كلیه دانش آموزان آنها را مشاهده و سرانجام پس از نهایی شدن روی كاغذ منعكس نماید.
۲) زمان بهینه برای این مرحله حداكثر معادل كل زمان كارگاه آموزشی است.
۳) محل تشكیل گروههای كاری باید جدا از یكدیگر باشد.
مرحله مشاركت و جمع بندی:
1) كلیه دانش آموزان در سالن عمومی جمع شده و سپس مسئولین گروههای كاری به ترتیب گزارشی از نتایج مباحثات بر روی موضوعات مطروحه را ارائه و سپس نكات كلیدی مشخص و توصیه های كاربردی به عمل می آورند.
2) زمان بهینه برای این مرحله همان حداكثر معادل كل زمان كارگاه آموزشی است. در پایان یعنی مرحله ارزشیابی و بازخورد كارگاه, مدرس به اجرای آزمون پس خروجی پرداخته و آن را با آزمون پیش ورودی مقایسه می نماید و نگرش دانش آموزان را نسبت به كارگاه ( البته بدون ذكر نام ) دریافت می كند.
این الگو برای یاد دادن نحوه طبقه بندی كردن, نحوه فكر كردن و چگونگی دریافت مفهوم به دانش آموزان اهمیت دارد. در این الگو معلم به عنوان حامی و هدایت گر فرضیه های دانش آموزان است به نحوی كه از قبل مفاهیم را انتخاب و در نمونه های مثبت و منفی سازمان می دهد و فراگیران را جهت نیل به این مفهوم هدایت می كند. این الگو دانش آموزان قادر به مفهوم سازی پیشرفته, مفاهیم خاص, استدلال استقرایی, تسلط و آگاهی به چشم اندازها, دورنماها, تحمل ابهام و حساسیت به استدلال منطقی در ارتباطات می نماید. مراحل الگوی تدریس دریافت مفهوم به شرح زیر است:
این الگو باعث بهبود ظرفیت تفكر, گردآوری, سازماندهی و كنترل اطلاعات و نام گذاری مفاهیم میشود. به بیان دیگر این الگو باعث گردآوری اطلاعات سازماندهی و كنترل مطالب میشود. در این الگو معلم آغازگر فعالیت است, زیرا فعالیتها از قبل به وسیله معلم تعیین می شوند, اما جو همكاری و دوستانه بین معلم و شاگردان وجود دارد. تماس یكایك دانش آموزان برای دسترسی به اطلاعات فراهم نماید. این الگو منجر به افزایش آگاهی فردی و رشد خود كنترلی دانش آموزان می گردد و در همه سطوح تحصیلی كاربرد دارد.
این الگو باعث تقویت استدلال فراگیران, شناخت مفاهیم, فرضیه ها و آزمون آنها در دانش آموزان می شود. در این الگو جو همكاری بین معلم و شاگردان وجود دارد, ولی سیستم اجتماعی بیشتر توسط معلم به ترغیب فراگیران جهت آغاز كاوشگری می پردازد و شیوه ها ی كاوشگری را به آنها یاد می دهد, این الگو منجر به یادگیری و تقویت مهارتهای جریان علمی, كاوشگری خلاق, تقویت روح خلاقیت, استقلال در یاد گیری, تحمل ابهام و موقتی بودن دانش در دانش آموزان می شود.
یکی از عاملهای بسیار مهم در تکوین شخصیت نوجوان و جوان مدرسه می باشد. مدرسه بعد از خانواده مهمترین نقش را در فرایند اجتماعی کردن نوجوان به عهده دارد. مدرسه از طریق آموزش مهارتهای علمی و فنی و فراهم آوردن زمینه همکاری گروهی و مسئولیت پذیری نوجوان و جوان موجبات رشد همه جانبه و متعادل شخصیت آنان را فراهم می سازد. گرچه مدارس وقت خود را صرف ایجاد آمادگی در نوجوانان و جوانان به منظور کسب مدارج عالی تحصیل می کنند با وجود این بسیاری از نوجوانان بدون دریافت مدارج عالیه مستقیماً به زندگی وارد شده و چون فاقد آمادگی لازم برای ورود به آن می باشند. احساس شکست و درماندگی نموده به بهداشت و سلامت روانی آنان آسیب وارد می شود . علاوه بر آن فاکتورهای دیگری نیز وجود دارد که در موفقیت و یا عدم موفقیت دانش آموزان در مدرسه ودر نتیجه در زندگی آینده آنها تاثیر دارد که به ذکر پاره ای از آنها می پردازیم.
تاکید بر رشد عقلانی :
در حالی که هدف تعلیم و تربیت تأکید بر رشد عقلی توأم با رشد عاطفی، سازگاری نوجوان و جوان با خود و سایر افراد خانواده اش می باشد. مدارس تنها بر جنبه عقلانی تأکید می نمایند و این باعث می شود که جوانان تک بعدی و ناموزون به بار آیند.
جو عاطفی مدرسه :
جو عاطفی مدرسه نیز در پیشرفت تحصیلی شاگردان تأثیر دارد. تحقیقات نشان داده که دانش آموزان در جوی که فشار روانی کمتری داشته باشد. جوی که در آن راهنمایی شده و احساس امنیت کنند، بیشتر سود می برند. دانش آموزان بیشتر از آنکه به عواملی چون امکانات فیزیکی، تعداد کتابهای کتابخانه، اندازه مدرسه و هزینه سرانه توجه نمایند. به عوامل زیر توجه دارند .
معلم و جهت گیری آنها به سمت پیشرفت شاگرد، وجود نظم در دادن تکالیف منزل اوقاتی که معلم صرف تدریس می کند و نه صرف حفظ نظم و انضباط، حساس بودن معلم نسبت به ارائه بازخوردبه دانش آموزان در مقابل عملکرد خوب . مطالعه دیدگاههای دانش آموزان گویای این است که برخی خصوصیات معلمین از قبیل همدردی و همفکری انعطاف پذیر بودن خوش خلقی آمادگی برای قبول اظهار نظرها و گوش دادن به پرسش های دانش آموزان و علاقه مند بودن به کار و انضباط و به کارگیری روش تدریس مناسب از ویژگیهای معلم خوب وکارامد است .
پیش فرضهای معلمان در مورد شاگردان:
بسیاری از معلمان به هنگام تدریس فرض می کنند که دانش آموزان مطالب قبلی را یاد گرفته اند چنین فرضی در اغلب دانش آموزان صدق نمی کند. زیرا گروهی از آنها تنها به این دلیل که پیش نیاز های لازم را برای شروع و ادامه درس جدید ندارند آن را یاد نمی گیرند و در نتیجه به خیل عقب ماندگان تحصیلی می پیوندند و باورشان می شود که برای جبران عقب ماندگیهای خود قادر به هیچ کاری نیستند.
نگرش معلم:
نگرش معلم بر عملکردوی تأثیر داردپژوهشگران در یک تحقیق یک کلاس عادی را به معلمی واگذار نمودند و به او یادآور شدند که این دانش آموزان از استعدادهای خوبی برخوردارند در پایان سال عملکرد آنها نسبت به گروه همسان بهتر شده بود.این بدین معنی است که اگر معلم نگرش مثبتی برکلاس داشته باشد با برخورد های امید بخش بهتر می تواند در تعلیم وتربیت آنها پیشروی نماید .
عقب ماندگی آموخته شده:
وقتی نوجوان بر این باور باشد که هیچ کدام از فعالیتهای وی تغییری در موقعیت ایجاد نمی کند. یا اینکه وی به اندازه کافی با هوش نیست. و یا اینکه تکالیف تعیین شده برای او دشوار می باشد. و یا اینکه معلم او را دوست ندارند در آینده نیز برای خود انتظار شکست دارد و کسانیکه شکست را به صورت متوالی تجربه کنند. ممکن است که به این باور برسند که شکست آنان در هر فعالیتی حتمی و غیرقابل اجتناب است. چنین افرادی دچار درماندگی آموخته شده می شوند. نگرشی که احتمال دارد زمینه های شکست بیشتری را برای آنان فراهم آورده و مانع تلاش ایشان برای پیشرفت گردد. در چنین حالتی ضرب المثل شکست شکست می آورد مصداق پیدا می کند.
در مقابل هر قدر دانش آموز بیشتر در امر تحصیل موفق شود و در کلاس درس قدرت و مقبولیت بیشتری بدست آورد عزت نفس وی نیز افزایش می یابد. چنین فردی در موفقیت های جدید تلاش کرده و موفقیت های تازه ای کسب می کند که سبب افزایش عزت نفس می شود. اینجاست که ضرب المثل موفقیت موفقیت می آورد مصداق می یابد.پژوهشگران در یک مطالعه تحقیقی آزمایشی انجام دادند. که درآن دو معلم یکی مسایل قابل حل ودیگری غیر قابل حل به دانش آموزان کلاس پنجم ارائه می کردند. آنها دریافتند معلمی که مسائل غیرقابل حل به دانش آموزان ارائه می کرد. هنگامی که مسائل قابل حل را ارائه کرد برخی از دانش آموزان علی رغم اینکه مسائل داده شده قابل حل بودند دیگر آنها را حل نکردند.
اثرات پیشرفت تحصیلی:
اهمیت تأثیر پیشرفت تحصیلی در سلامت روانی دانش آموزان به حدی است که برخی از متخصصان آن را حداقل تا نیمه دوم دوره نوجوانی معیار اساسی برای تشخیص عملکرد سالم دانسته اند. به عقیده ایشان نوجوانانی که علی رغم برخورداری از هوشبهر طبیعی کارکرد رضایت بخشی در مدرسه نداشته باشند، مسائل روانی قابل ملاحظه ای نشان خواهند داد. وپیشرفت تحصیلی را به عنوان شاهدی برای سلامت روانی دانش آموزان ارزیابی نموده اند.
سیف (۱۳۶۳) به نقل از بلوم می نویسد هنگامی که محیط مدرسه شواهدی حاکی از شایستگی و لیاقت برای دانش آموز در طی چند سال اول فراهم کند و در چهار پنج سال بعد نیز همین تجارب موفقیت آمیز تکرار شود، نوعی مصونیت در برابر بیماریهای روانی برای مدتی نامحدود در فرد ایجاد می شود. چنین فردی قادر خواهد بود که به راحتی بر فشارها و بحرانهای زندگی غلبه کند.
باور شکست در امتحان به هر حال موجب تأثر و تألم خاطر کودکان و نوجوانان می گردد. افراد شکست خورده به افسردگی، ناراحتی، ناسازگاری و بیقراری مبتلا می گردند. یکی از علل اساسی شکست در امتحان عدم آشنایی دانش آموزان با شرایط و نحوه برگزاری امتحان است. ترس دانش آموزان از شکست در امتحان همچنین موجب ارتکاب تقلب می گردد.
راهکارهای موثر برپیشرفت تحصیلی تحصیلی دانش آموزان
1- شناسایی و تعیین وضعیت موجود از جهت پوشش تحصیلی ،نرخ ارتقاء،گذر تحصیلی ، درصد قبولی و ...
2- برنامه ریزی با توجه به شاخص های فوق الأشاره
3- تشکیل مجامع عمومی و تخصصی هدفمند توسط سرگروههای آموزشی به تفکیک دروس در هر فصل از سال
4- تشویق دانش آموزان تلاشگر و آن هایی که به طریقی نسبت به گذشته ی خود پیشرفت می کنند
5- تقویت وتوسعه ی جلسات هم اندیشی معلمان ، دانش آموزان و اولیای آن ها
6- ارائه ی راهکارپیشرفت تحصیلی از طرف دبیرانی که دروس آن ها دارای افت می باشند
7- برگزاری مراسم فارغ التحصیلی مقاطع در هر آموزشگاه وبا حضور اولیاء به عنوان حسن ختام فعالیتهای آموزشی مدرسه
8- تشکیل کمیته ی تجزیه وتحلیل نتایج امتحانات ، افت تحصیلی و پیشرفت تحصیلی و برگزاری جلسات طبق جدول زمانبندی مشخص
هوش فضایی که مربوط به تجسم سه بعدی اشیا است، بیش از هر چیزی با هنر در ارتباط بوده و باعث تقویت درک کودک از محیط پیرامون و اشیای موجود در آن می شود.
محققان معتقدند پرورش هوش فضایی کودکان باعث می شود تا آنها در بزرگسالی در رشته های طراحی، عکاسی، معماری، مهندسی و هنر موفق شوند. در حال حاضر اسباب بازی های مختلفی برای پرورش این جنبه از هوش کودکان طراحی و ارائه شده است. از آنجا که روانشناسان پایان دوسالگی را بهترین زمان برای تقویت هوش فضایی کودکان می دانند، تهیه این نوع اسباب بازی کمک زیادی به پرورش ذهنی کودکان می کند.
در این نوع اسباب بازی ها شکل های مختلفی طراحی شده است. به کودک کمک کنید تا مکعب ها، مستطیل ها و مربع ها را در محل صحیح خود قرار دهد. به او بیاموزید چگونه اندازه های اضلاع اشکال را با محل خودش تطبیق دهد و زاویه های آن را بر جای خود منطبق کند.
البته استفاده از مقوا و برش مثلث، مربع و یا مستطیل در مرکز مقوا و جدا کردن آن هم روش ساده ای است که با استفاده از آن نیازی به تهیه اسباب بازی نخواهید داشت. پس از جدا کردن اشکال مختلف از مقوا، کودک را راهنمایی کنید تا دوباره اشکال را در جای مخصوص خود قرار دهد. این شیوه توانایی استدلال و تجسم فضایی کودکان را پرورش داده و تمرکز او را تقویت می کند.
هوش دیداری / فضایی یا تصویری : این نوع هوش توانایی درک پدیده های بصری است. یادگیرنده های دارای این نوع هوش ، گرایش دارند که با تصاویر فکر کنند و برای به دست آوردن اطلاعات نیاز دارند یک تصویر ذهنی واضح ایجاد کنند. آنها از نگاه کردن به نقشه ها، نمودارها، تصاویر، ویدیو و فیلم خوششان می آید.
مهارت های آنها شامل موارد زیر است: ساختن پازل، خواندن، نوشتن، درک نمودارها و شکل ها، حس جهت شناسی خوب، طراحی، نقاشی، ساختن استعاره ها و تمثیل های تصویری (احتمالا از طریق هنرهای تجسمی)،دستکاری کردن تصاویر، ساختن، تعمیر کردن وطراحی وسایل عملی، تفسیر تصاویر دیداری. شغل های مناسب برای آنها عبارتند از:دریانورد،مجسمه ساز، هنرمند تجسمی، مخترع، کاشف، معمار، طراح داخلی، مکانیک،مهندس بسیار مفید خواهد بود که کودک شما بتواند الگوهایی از وقایع زندگی، اعم از الگوهای برنامه ریزی و سیاست گذاری و نیز الگوهای طراحی و راهبردی، استنتاج و ترسیم کند. شما می توانید با استفاده از پازل های ساده، از سن پایین این عادت فکر کردن را در کودک تقویت کنید.
از کودک خود بخواهید روی یک تکه کاغذ نقاشی بکشد و سپس از او بخواهید آن را به کمترین تعداد، یعنی دو قسمت ببرد و مجددا با استفاده از آن دو قسمت تصویر اصلی را بسازد، و بعد آن را به بیشترین تعداد ببرد و همین کار را انجام دهد. به تدریج که کودک تان بزرگ تر می شود می توانید نقاشی های مفصل تری بکشید و مانند یک پازل پیچیده آن را به قطعات بیشتری تقسیم کنید. شما می توانید با خواستن از کودکتان که صورت های شاد و صورت های غمگین بکشد به او کمک کنید تا با احساس های خود ارتباط برقرار کند و احساس های دیگران را بشناسد. عکس های افراد مختلفی را که می شناسد به او نشان دهید و از او بخواهید احساس افراد داخل عکس را بیان کند.
این کار به کودک شما کمک می کند تا نه تنها احساس های مختلف را بشناسد، بلکه با دیگران همدلی کند و ارتباط نزدیک تری با آنها برقرار سازد. بعدا می توانید او را با روزنامه ها مختلف آشنا کنید. بعضی از بچه ها حتی در بین هجده ماهگی به تماشای مجله های رنگی علاقه دارند و نام اشیایی را در آنها می گویند و به چیزهایی که نام آنها گفته می شود اشاره می کنند. در سنین بالاتر می توان چهره ها را به آنها نشان داد و سوال هایی مانند فکر می کنی آن شخص چه احساسی دارد؟ یا چهره او چه احساسی را نشان می دهد؟ از آنها پرسید. آنگاه می توان درباره اینکه چطور می توان با آنها همدردی کرد و یا آنها را آرام کرد، صحبت کرد. وقتی کودکتان کمی بزرگ تر شد می توانید آدمک هایی بکشید و از او بپرسید وضعیت های مختلف آنها از نظر احساسی چه مفهومی دارد. بعدا از کودک خود بخواهید آدمک هایی بکشد و احساس های مختلف آنها را نشان دهد. از نقاشی برای گسترش دید کودک خود از جهان نیز می توانید استفاده کنید. یک فکر خیلی ساده این است که وقتی آب از دست تان می ریزد چه اتفاقی می افتد شما و کودکتان می توانید یک نقاشی بکشید که در آن یک ظرف آب واژگون شده و آب آن روی کف اتاق ریخته و یک حوضچه کوچک ساخته است. یا از لبه میز به صورت قطره ها و ترشح های درشت روی کف اتاق می ریزد.
این نوع تمرین ها حافظه کودک شما را تقویت می کند و ادراک های او را از دنیای اطراف عمق می بخشد. هر وقت که مشغول گفتن یا نوشتن داستان هستید یا زمانی که کودک تان آنقدر بزرگ شده است که این کارها را خودش انجام دهد، همیشه از او بپرسید که آیا می توان قسمتی از داستان را به تصویر کشید. ابتدا به او کمک کنید و بعدا از او بخواهید تصویری بکشد تا آنچه را در مخیله خود دارد تجسم کند وآن را با تصاویر نشان دهد، نه فقط با کلمات، حتی در حین گفتگو می توانید موضوع تصاویر ذهنی را مطرح کنید و او را وادار کنید تصویر ذهنی خود را با کلام ونه فقط با نقاشی بیان کند.
عوامل و مشکلات ضعف آموزش درس ریاضی که مربوط به محتوای کتابهای درسی میباشد .
عوامل ضعف آموزش درس ریاضی مربوط به خود دانشآموز
عوامل ضعف آموزش درس ریاضی ابتدایی مربوط به روشهای آموزش
عوامل ضعف آموزش درس ریاضی ابتدایی مربوط به معلمان
عوامل دیگر شامل : نقش فضا و مکان، نقش خانواده، نقش کلاسهای خصوصی، کمبود یافتههای علمی درس ریاضی، کمبود وسایل آموزشی ریاضی، عدم توجه به طرح وارده در تدریس
اهداف آموزش ریاضی:
الف) هدف پرورش:
اهداف پرورشی آموزش ریاضی بدون شک مهمترین بخش اهداف آموزش ریاضی هستند مهمترین وظیفه آموزش ریاضی تربیت دانشآموز است به نحوی که بتواند با اتکاء به نفس به مسائل خود بیاندیشد راه چاره پیدا کند و مسائل خود را حل نماید.
ب) هدف آموزش:
(با تکنیکهای محاسبهای مورد نیاز دانشآموزان در مدرسه و خارج از مدرسه).در این هدف باید دانشآموزان را در رابطه با سایر درسها و محاسبات مورد نیاز دروس و نیز محاسبات مربوط به زندگی روزمره آماده ساخت.
ج) هدف فرهنگی:
(آشنایی دانشآموز با ریاضی به عنوان بخشی از فرهنگ و اندیشه بشری).علم ریاضی بخش مهمی از فرهنگ است. اشاره به تاریخ ریاضیات یک ملت میتواند یک احساس غروز و افتخار در ریاضیات را به وجود آورد اعتماد دانشآموزان را بیفزاید و درس را به تاریخ و سنت ملی ربط دهد.
د) هدف عاطفی:
لذتی که میتوان از طریق دنبالکردن فعالیتهای ذهنی و عشقورزیدن به دانشی، بدست آورد ریاضیات ما را متبحر میکند، هم حس کنجکاوی عقلانی و هم حس ظرافت و ادارک را تحریک میکند موریس کلاین میگوید: «ریاضیات عالیترین دستاورد فکری و اصیلترین ابداع ذهن آدمی است»
عوامل ضعف آموزش ریاضی و مشکلات مربوط به آن:
عوامل ضعف آموزش درس ریاضی که مربوط به محتوای کتابهای درسی ابتدایی میباشد.
یکی از مهمترین اهداف آموزش ریاضی در این است که دانش آموزان بتوانند در شرایط جدید و با توجه به آموختههای قبلی مسائل را حل کنند و این امر وقتی میسر میشود که با دانشآموزان کار شده باشد و موقعیتهای جدیدی را برای حل مسائل بوجود آوریم با توجه به این مطالب و هدف میبینیم محتوای درسی و کتابهای درسی چه محدودیتهایی را برای معلمان برای رسیدن به این هدف بوجود آورده است.
۱ـ محدودیت زمان:
زمان تدریس ریاضی در مدارس محدود است محتوای ریز مواد درس ریاضی در همه پایهها اول تا پنجم براساس جدول زمانی است اما حل مسئله و تشویق دانشآموزان به فکرکردن و پیداکردن روش حل مسئله و انجام تمرینات لازم در این رابطه نیازمند زمان است .درمقایسه کلاس درس ریاضی معلمان دیگر کشور ها باکلاس درس ریاضی معلمان کشور خودمانمشاهده می شود که در مدارس کشورهای دیگر معلم مسئلهای میداد و با فراغ بال و خیال آسوده نظارهگر کار دانشآموزان بود ولی معلم ما از ثانیه آغازین کلاس درس در جنب و جوش بود متوجه میشویم که محتوی برنامه درس ریاضی ما طوری طراحی شده که مفاهیم زیاد تمرینات زیاد را بچهها انجام بدهند بدون اینکه زمانی برای فکرکردن برای شاگردان در نظرگرفته شده باشد،سپس معلمان مجبور هستند با توجه به جدول زمانبندی که حتماً باید ۱۹۲ صفحه ریاضی پایه سوم در ۸ ماه که یک ماه تعطیلی هم دارد را ارائه دهد پس میبینیم محتوای درسی طوری طراحی شده که زمانی برای فکرکردن جهت رسیدن به جواب مسئله را برای دانش آموز در نظرنگرفته و هر مطلب درسی در کتاب های ما باید در زمان ۴۵ دقیقه تدریس شود که این زمان در نرم جهانی فقط برای فکرکردن روی مسئله باید به دانشآموز داده شود تا خود به راه حل مسئله برسد.
۲ـ محدودکردن معلم در انتخاب محتوا و فعالیت مناسب
برنامههای کتابهای درس ریاضی در ابتدایی طوری طراحی شده که هرگونه انتخابی را از معلمان ما سلب کرده که همین امر باعث شده که معلمان فقط فکر خود را روی مطالب درسی متمرکز کنند در صورتی که با تجدیدنظر در محتوا و آزادگذاشتن معلم در انتخاب آن معلم میتواند بین فعالیتهایی که دانشآموزان را به فکرکردن سوق میدهد و فعالیتهای که فقط مشغول کننده هستند تفاوت بگذارد و فعالیتهایی را که تسهیلکننده یادگیری در بچهها میشود را انتخاب کند مثالی عرض میکنم محتوای به معلم کلاس اول ارائه شود که معلم آزادانه کودکان را در یادگیری شناخت اعداد و خواندن و نوشتن آن تا عدد ۹۹ یادگیری مفهوم جمع و تفریق و حل مسائل مربوط به آن کمک کند در بازدیدی که از یکی از روستاهای منطقهی زیویه به عمل آوردم در دیماه بود که از بچههای پایه اول پرسیدم بچهها ریاضی تا صفحهی چند خواندهاید بچهها تعجب کردند گفتند ریاضی؟ ما که ریاضی نداریم معلم به من گفت شما ریاضی بپرسید چه کار به کتاب ریاضی دارید من هنوز کتاب ریاضی به آنها ندادهام وقتی سؤالاتی از بچهها کردم این دانشآموزان در سطح آخر سال یک دانشآموز پایه اول بودند معلم اعداد را به آنها یاد داده بود مفهوم جمع و تفریق و حل مسائل مربوط به آن را خیلی بهتر از مدراسی که محدود به کتاب بودند یاد گرفته بودهاند.
۳ـ عدم هماهنگی در ارائه مطالب محتوای درس:
برای بیان بهتر این موضوع به کتاب ریاضی پایه چهارم اشاره میکنیم در کتاب ریاضی پایه چهارم دانشآموز در اوج یادگیری و انجام تمرینات تقسیم هستند و کمکم به مرحله حل مسائل مختلف تقسیم نزدیک میشود که با زدن یک ورق دیگر یک دفعه وارد هندسه و زاویه میشوند و کودک از مطلب تقسیم کنده شده و به مبحث زاویه میپردازد. البته این مشکل بیشتر در ریاضی پایه چهارم میباشد از تعدادی معلم پایه چهارم همگی بیان کردند که مشکل اساسی درس ریاضی در این پایه همین عدم توجه به دستهبندی مطالب درسی میباشد که پس ارائه یک مطلب و گاهاً در اوج آموزش از مطلب ، جدا شده و پس از چند صفحه دیگر دوباره به همان بحث میرسند که دوباره معلم باید آموختههای قبلی را برای بچهها مرور بکند که این از نظر محدودیت زمان نیز برای معلمان مشکلاتی را فراهم میکند.
۴ـ در خصوص عوامل ضعفآموزشی درس ریاضی که محتوای کتابها موجبات ان را فراهم میکنند، میتوان گفت توجه به معرفی مشاهیر ریاضی کشور، توجه کم به بازیهای فکری که کودکان را بیشتر به درس ریاضی جذب کند، به نیازهای اصلی آموزش گیرنده درس توجه کمی شده در این خصوص باید بگویم که فرد باید نبود چیزی را احساس کند تا نیاز به فکرکردن و سپس تلاش در جهت کشف ان را در فرد به وجود آورد، عدم انعطافپذیری برنامهها محتوای درسی در مقابل پیشرفتهای جهانی علم ریاضی را میتوان از دیگر عواملی دانست آموزش این درس را دچار چالش کرده.
عوامل ضعف آموزش ریاضی مربوط به خود دانشآموز ابتدایی
دومین عامل از عوامل ضعف آموزش ریاضی در نظر معلمان از اهمیت ویژه ای برخوردار است علت ضعف در خود کودکان است گاهاً ما دانشآموزانی در مدرسه داریم که در دروس دیگر نمره قابل قبول میگیرند و در یادگیری مطالب درسی مثل فارسی، تاریخ و ... موفق هستند اما در درس ریاضی مشکل دارند. طبق تعریفی که دیسمور از اختلال ریاضی و حسابکردن کرده است، اختلال در یادگیری ریاضی نارسایی شدیدی است که در بوجودآمدن مهارتهای حسابکردن و ریاضیات بوجود میآید و با عقبماندگی عاطفی یا عقبماندگی ذهنی و یا شرایط نامساعد مدرسه قابل تبیین است.
به طور کلی نارسایی در یادگیری ریاضی را به دو قسمت تقسیم میکنند
۱ـ برطبق تحقیقات موجود، نارسایی در حسابکردن و در ریاضیات گاهی به نوعی نارسایی دیگر در ارتباط است مثل دریافت شنیداری، دیداری، گفتاری و ...
۲ـ نارسایی در تفکر کمی: نارسایی در حسابکردن و ریاضیات ممکن است به خاطر اشکال در تفکر کمی برای بعضی از دانشآموزان بوجود آید به بیانی این کودکان قادر نیستند اصول ریاضیات را درک کنند معمولاً در چنین مواردی کودکان میتوانند بخوانند و بنویسند ولی در انجام اعمال ریاضی اشکالاتی دارند چنین مشکلاتی ممکن است در مورد درک روابط فضای، یادگیری مفاهیمی چون بالا و پایین و چپ و راست، روابط مقادیر اندازهها و اشکالات و غیره باشد.
گاهاً دانشآموزان شکستها و موفقیتهای خود را به چیزهایی نسبت میدهند که آنها بااین طرز فکر از موفقیتهای خود در درس ریاضی به شانش یا چیز دیگر نسبت میدهند که به این موضوع درماندگی آموخته شده میگویند که امروزه متأسفانه درماندگی آموخته شده، در درس ریاضی در بین دانشآموزان بیشتر مشاهده میگردد. مشکلات روانی از این قبیل باعث بوجودآمدن مشکلاتی در یادگیری درس ریاضی شده که گریبانگیر دانشآموزان زیادی شده و همین امر ضرورت مشاوران مجرب را در مدارس ابتدایی میطلبد، یکی دیگر از بیمارهای شایع در بین دانشآموزان ترس از اعداد است که مثل دیگر ترسهای طبیعی نیست و در شرایط معینی بروز میکند با این همه دانشآموزانی که دچار چنین ترسی شده باشند به قول پیاژه دستخوش نوعی «بیاستعدادنمایی» میشود که خود به خود درک روابط را دشوار ساخته، مانع یادگیری میشود بنابراین بهجاست اگر مبارزه علیه «ترس از اعداد» را که اکثریت دانشآموزان را یکباره از اشتغال به مباحث ریاضی روی گردان میکند، از اهم وظایف مدرسه بدانیم.
عوامل ضعف آموزش ریاضی مربوط به روشهای آموزش:
کلاس ریاضی سخت است چون با زبانهای خودش بیان نمیشود بلکه در چارچوب کتاب و روش تدریس معلمان محدود شده است و با حجم زیاد کتاب، معلم نمیتواند مطالب جالب و توضیحات لازم را در مورد تاریخ و نحوهی به کاربردن مطالب تدریس در زندگی را بیان کند.
باید توجه داشته باشیم که معلم به فرض هم ریاضیدان باشد نمیتواند ادعا کند که روشی که در تدریس به کار میبرد بهترین است؛ زیرا ریاضیدانستن یک چیز و ریاضی تدریسکردن چیزی دیگر است اگر روش بنا به منطق بزرگسالان بهتر به نظر آید، معلوم نیست برای دانشآموزان که هنوز فرایندهای منطقی نزد آنها در حال تحول است مناسب یا مناسبتر باشد.
با مشاهده تدریس تعدادی از معلمان ابتدایی درس ریاضی تقریباً همگی یک روش تدریس استفاده میکنند در این روش آموزگار ابتدا تقسیم را در پای تخته مینوشتند سپس مراحل را برای بچهها توضیح میدادند و فقط تعداد بیسار کمی در حین تدریس مطلب ریاضی ،جواب حاضر و راه رسیدن به حل مسئله را شسته و رفته در اختیار بچهها قرار ندادند آنها هم آنقدر مسئله را برای بچهها با توضیحات اضافی پیچیده کردند که زمان زیادی با صرف انرژی زیادی بچهها را تقریباً به حل مسئله رساندند .
با توجه به تفاصیل فوق به این نکته میرسیم که یکی از علتهای ضعف آموزش ریاضی در دوره ابتدایی استفاده نکردن معلمان از روشهای تدریسی است که متناسب با درس ریاضی باشد یعنی کودکان را واردار میسازد تا فکر کنند و افکار خود را هرچند که درست نباشد بیان کنند همه میدانیم که به تعداد معلمان دنیا روشهای مختلف تدریس وجود دارد اما همهی روشهای تدریس معمولاً در چند قالب کلی جای میگیرد پس اهمیت دارد که چه روشی با توجه به شرایط و وضعیت کلاس انتخاب شود که ما را به بیشترین بهرهوری برساند ولی متأسفانه روشهای برای تدریس این درس مهم معمولاً انتخاب میشود که آسانترین روش باشد و معمولاً بهترین روش آسانترین روش ارائه درس نمیباشد گاهاً روشهایی انتخاب میشود که از نظر بزرگسالان روش مناسب تشخیص داده شده ولی میتواند از نظر کودکان بدترین روش برای یادگیری باشد.
علل ضعف آموزش ریاضی که مربوط به معلمان ابتدایی است:
ریاضی بدون زحمت نیست اما هرگز نگفتهاند ممکن است لذتبخش هم باشد، ریاضی در جامعه ما به اندازه کافی هولانگیز شده و نیازی نیست ما معلمان از آن غول بسازیم و به جای رفع مشکل با رفتار و گفتار خود بر شدت آن بیافزاییم.
۱ـ عدم علاقه و حوصله برای مطالعه کتابهای روانشناسی و روشهای جدید تدریس.
۲ـ عدم توجه به نظریات و پیشنهادات دیگران در خصوص تدریس ریاضی و در امر کلاسداری.
۳ـ شرکتنکردن در کلاسهای ضمن خدمت ریاضی (البته کمتوجهی بیشتر از طرف مسئولین ادارات به درس ریاضی شده).
۴ـ معلمان باید در امر بررسی محتوای کتابهای درس ریاضی پیشقدم شوند و نواقص ان را به مسئولین انعکاس دهند. چون هیچ کس به اندازه معلم نمیتواند در امر تدوین کتب درسی ریاضی مؤثر باشد و هیچ مسئولی به اندازه خود معلم عوامل ضعف کتابهای ریاضی رانمیداند.
۵ـ یادگیری علم روانشناسی جهت برخورد صحیح با دانشآموزی که ریاضی را خوب درک نمیکند.
۶ـ سختگیریهای بیمورد نسبت برخورد صحیح با دانشآموز را از جذابیتهای این درس دور می کند.
۷ـ بعضی از معلمان یک نوع نگرش سنتی نسبت به روش تدریس خود دارد و به هیچوجه در این خصوص انعطافپذیر نیستند.
۸ـ بعضی از معلمان مخصوصاً (سرباز معلمان و معلمان حقالتدریس) هیچگونه دورهای در خصوص چگونگی تدریس درس ریاضی را نگذراندهاند همین امر گاهاً باعث ضغفهای ریشهای در درس ریاضی میشود.
هـ) چند عامل دیگر از عوامل ضعف آموزش ریاضی
۱ـ نقش فضا و مکان:از عوامل آموزش ریاضی محدودیت زمان را بیان کردیم اما مکان هم بیتأثیر نیست یقیناً همه میدانیم که فضای کلاس در یادگیری کودکان تأثیری شگرف دارد مثلاً کلاسی را در نظر بگیریم که پنجرههای کوچک دارد سپس نور کم است در کنار خیابان است سروصدای ماشینها و مردم باعث عدم تمرکز بچهها میشود و خود فضای ایجاد شده توسط معلم نیز برروی این درس مؤثر است معلمی که حق اظهار نظر به بچه ها را نمیدهد دانشآموز نیز هیچ علاقهای به فکرکردن روی حل مسئله نخواهد داشت.
۲ـ نقش خانواده:اکثر خانوادهها فکر میکنند چون فرزندشان را به مدرسه فرستادهاند دیگر مسولیتی در قبال تحصیل وی ندارند بلکه فقط باید مواظب وضع مادی و ظاهری کودکانشان باشد در این خصوص خاطرهای نقل میکنم مدیر یک مدرسه بودم اموزگار پایه پنجم گفت فلانی این دانشآموز خیلی بیتوجه شده و خلاصه در درسهایش ضعیف شده بهتر است با اولیاء ایشان صحبتی داشته باشیم من هم بر حسب وظیفه پدر ایشان را صدا زدم و با معلم یک جلسه سه نفری تشکیل دادیم،میگنا دات آی آر.معلم مشکلات فرزندش را بیان کرد و پدر این دانشآموز گفت: اقای مدیر پسر من در درسهایش ضعیف شده به من چه، این آقا (روبه معلم) به او درس میدهد اگر بداند کار ایشان است و اگر نداند کار ایشان است.
با توجه به اینکه خیلی از تمرینات ریاضی را دانشآموزان در منزل انجام میدهند عدم توجه خانواده به این موضوع میتواند از عوامل بهوجودآورنده ضعفهای آموزش درس ریاضی باشد.
۳ـ کلاسهای خصوصی:یکی از دلایل بیتوجهی دانشآموزان و خانوادهها به کلاس و درس ریاضی وجود کلاسهای خصوصی است دانشآموز مطمئن است که اگر در کلاس هم متوجه نشود یک بار دیگر تدریس تکرار خواهد شد اما در مدرسه به اندازه کافی خسته میشود و آنطور که باید از کلاس راحت و کم ظرفیت خصوصی هم نمیتواند استفاده بکند چون تمرینات حاضر و آماده حل شده در اختیارش قرار گرفته و فکر میکند همه را یاد گرفته اما وقتی متوجه میشود چیزی بلد نیست که کتاب تمام شده و فرصتی برای جبران باقی نمانده است.
۴ـ در اختیارنبودن یافتههای علمی ریاضی:معلمان ما منابع کافی و به روز در زمینه آموزش ریاضی را در اختیار ندارند.
۵ـ کمبود تکنولوژی:همه میدانم که وسایلی هستند که همواره امر تدریس و یادگیری ریاضی را برای بچهها راحتتر میکنند هرچند که این وسایل توسط بچهها ساخته شود بهتر است مثلاً جدولی که بچهها خودشان میسازند خیلی مؤثرتر است از جداول آماده و غیره.
۶ـ عدم توجه به طرح وارهدر تدریس و طراحی یک مفهوم درس ریاضی یعنی برای یک مفهوم از درس ریاضی باید پیشنیازهای ان چه توسط طراحان آموزش و تدوینگران کتاب و چه توسط معلم در هنگام تدریس مورد توجه قرار گیرد کودکی مفهوم ضرب را خوب یاد نگرفته بدون شک در تقسیم مشکلات زیاد خواهد داشت.
پس علل ضعف آموزش درس ریاضی در دوره ابتدایی مختص به یک گروه خاص نیست یعنی مافقط نمیتوانیم معلمان یا طراحان کتب درسی یا دانشآموزان با اولیاء را علت ضعفهای موجود در آموزش ریاضی بدانیم بلکه هر یک به نوعی در این معضل سهیم میباشند که کمترین علت ضعف مربوط به درس ریاضی در این دوره برای دانشآموزان میباشد اما به علت نواقص و گاهاً کمکاری یک بخش از این عوامل موجبات مشکلاتی را در راه آموزش درس ریاضی بوجود میآورد که در خیلی موارد نشناختن علت و یا مسئله همه چیز را خوب و کامل تصور کردن باعث می شود که اصلاً برروی عوامل ضعف و مشکلات فکری صورت نگیرد و یا حتی مسئله تشخیص داده نشود تا تلاشی برای پاسخ آن صورت گیرد پس در این جا با بیان قسمتی از عوامل ضعف و مشکلات آموزشی درس ریاضی بخصوص در استان و عموماً در سطح کشور سعی شده تا همکاران را با ضعفها آشنا نموده و سپس با ارائه راهکارهایی از طرف نویسنده مقاله و به تفکر واداشتن همکاران راهکارهای دیگری نیز از طرف همکاران ارائه و جمعآوری شده تا حداقل از ضعفها کاسته شود.
ارائه راهکارها و پیشنهادات:
ارائه پیشنهاداتی در خصوص محتوای برنامهی درس ریاضی ابتدایی:
در طراحی کتابهای ریاضی باید این موارد بیشتر مورد توجه قرار گیرد.
۱ـ دانشآموز مرحله به مرحله پیش برود یعنی ابتدا دانشآموز را درگیر مشاهده، حدیسهسازی، توضیح دادن، ثابتکردن، ردکردن و تفسیر بکند.
۲ـ از بازیهای ریاضی که تنوع و جذابیت این درس را بیشتر کند استفاده شود (این قسمت در کتابهای ریاضی دورهی ابتدایی اصلاً مشاهده نمیشود).
۳ـ حداقل ۲ یا ۳ شخصیت برجسته ملی ریاضی مانند ابوریحان و غیره در هر پایه به دانشآموزان معرفی شود.
۴ـ برای شناخت اهمیت ریاضی مثالهای کتابها را بیشتر ملموس کنند مثلاً در حال حاضر در کشور در معاملات ریال وجود ندارد.
۵ـ در تدریس هر مفهوم ریاضی قبل از معرفی آن مفهوم بهتر است یک مسأله برای دانشآموزان مطرح شود که کودکان را به تفکر وادارد زیرا یکی از مهمترین اهداف ریاضی به فکر واداشتن کودکان و انسانها است.
۶ـ حداقل در هر پایه تحصیلی در درس ریاضی مانند درس فارسی هم یک یا دو مبحث آزاد که معلم آن را انتخاب کند گنجانده شود.
۷ـ کمکردن محتوای کتابهای ریاضی چون واقعاً معلمان با توجه به زمانی که در اختیار دارند مجبورند از روشهای سنتی تدریس جهت اتمامکردن درسها استفاده کنند.
۸ـ بازبینی مجدد محتوای درس ریاضی بخصوص ریاضی پایه چهارم ابتدایی که زنجیروار به هم وصل نشده و تا حدودی پیشنیازهای هر درس در نظرگرفته نشده.
۹ـ در آخر کتابها قسمتی تهیه شود به عنوان اینکه دانشآموزان خودشان یک مسئله طرح و جواب آن را به بقیه دانشآموزان ارائه دهند که این برنامه را اینجانب به عنوان یک تجربه هر ساله اجرا کردهام دانشآموزان بعضاً تمرینات بسیار جالب را به کلاس میآورند و همه از انجام آن خوشحال هستند.
راهکارهایی که عوامل ضعف آموزش ریاضی برای دانشآموزان ارائه شده:
۱ـ تشویق دانشآموزان در هنگام آموزش درس ریاضی جهت بالابردن انگیزه بچهها.
۲ـ استفاده از مشاوران در مدارس ابتدایی و شناخت دانشآموزانی که واقعاً در یادگیری ریاضی مشکل دارند و ترس از اعداد دارند.
۳ـ شناخت مشکلات یادگیری ریاضی بچهها (که ممکن است دانشآموزی در قسمت درک روابط فضای مشکل دارد یا در درک مفاهیم اعداد) که معلم با انجام برنامههای فوقبرنامه سعی میکند این مشکلات را کم کند.
راهکارهایی که در رابطه عوامل ضعف آموزش ریاضی مربوط به روشهای آموزش ارائه شده:
۱ـ انتخاب روش تدریس مناسب که بیشتر دانشآموزان را به فکرکردن وا دارد.
۲ـ وقتی روش تدریس جوابگوی موفقیت ما در کلاس نباشد روشها را تغییر داده و گاهاً چند روش را ترکیب کنیم.
۳ـ ارائه روشها جدید تدریس به همکاران از طریق مجلات ریاضی و یا مجلات اموزش مناطق.
۴ـ ارائه کارگاههای آموزش ریاضی و بحث و تبادل نظر در خصوص نحوه ارائه مطالب مختلف قسمتهای درس ریاضی در پایههای مختلف.
۵ـ استقبال از روشهای ابتکاری همکاران برای هر مفهوم یا قسمت از درس ریاضی در پایههای مختلف و سعی در نشر آن برای استفاده دیگر همکاران.
۶ـ روش فعال باید در همه کلاسهای ریاضی تمرین شود و چون این روش تدریس از بهترین روشهای ارائهی درس ریاضی است که ارزش آن دیگر مورد اعتراض نیست.
۷ـ تحقیقات اموزش شواهد متقاعد کنندهای ارایه میکند که دانشآموزان فقط زمانی ریاضی یاد میگیرند که سازندهی درک ریاضی خودشان باشند در گروهها کار کنند، در بحثها شرکت کنند نظراتشان را عرضه کنند و از طرف دیگر عهدهدار یادگیری خودشان باشند.
۷ـ برای آموزش ریاضی پیشنهاد میشود که آزمایشگاههای ریاضی در مدارس دایر شود به دلایل ذیل:
۷ـ۱ـ دانشآموزان با فعالیت عملی در آزمایشگاهها در یادگیری خود نقش دارند.
۷ـ۲ـ برای هر یادگیری یک کاربرد از آن را تجربه میکند.
۷ـ۳ـ دانشآموز وقتی خوب یاد میگیرد که سودمندی مطالب را احساس کند و این امر در آزمایشگاه ریاضی میسر است.
۷ـ۴ـ دانشآموز نتایج کاربرد ریاضیات را بر محیط اطراف خود درک میکند.
۷ـ۵ـ درس ریاضی را برای بچهها جذابتر خواهد بود.
۷ـ۶ـ در هر مرحله از آموزش ریاضی دانشآموزان تشویق به یادگیری میشود بچهها را از بیحوصلگی و سردرگمی دور میکند.
۷ـ۷ـ قدرت استنتاج و به کارگیری دانستههای ریاضی را بتدریج بالا میبرد.
راهکارهایی برای کاهش ضعف آموزش درس ریاضی برای معلمان ابتدایی
۱ـ معلم همیشه قبل از تدریس یک طرح و برنامه برای ارائه مطالب ریاضی به دانشآموزان داشته باشد معلم بدون برنامه در کلاس سردرگم است و نمیداند که چگونه شروع به تدریس و چگونه آن را به پایان برساند که بیشترین بهروزی را در کلاس داشته باشد.
۲ـ معلمان موفق معلمانی هستند که همواره با عشق و علاقه وارد کلاس و به دانشآموزان عشق میورزند و صبور هستند و از جوابهای متفاوت و گاهاً اشتباه دانشآموزان عصبانی نمیشوند.
۳ـ روشهای نوین تدریس رامطالعه کرده و مسئله و راهحل مسئله و در آخر جواب مسئله را در اختیار دانشآموزان قرار ندهید وقت لازم را برای فکرکردن به دانشآموزان بدهید تا آنها منفعل نشوند و بلکه در کلاس فعالانه حضور داشته باشند.
۴ـ برنامه آموزش برای کودکان با نارساییها ویژه یادگیری در ریاضی بصورت انفرادی برای اینگونه کودکان در نظر بگیرد.
۵ـ شرکت در جشنوارههای الگوهای تدریس ریاضی و ارائه طرحهای خود در این جشنوارهها و استفاده از تجارب دیگر همکاران.
۶ـ شناخت دانشآموزان مشکلدار در آموزش ریاضی و برنامهریزی مناسب برای اینگونه دانشآموزان.
۷ـ تغییر نگرش در نحوه آموزش درس ریاضی انعطافپذیری نسبت به قبول روشهای موفق تدریس و انتقادپذیر بود.
۸ـ شرکت در کنفرانسها و همایشهای درس ریاضی و استفاده از کارگاههای این همایشها و کنفرانسها.
۹ـ استفاده از فعالیتهای مکمل فوقبرنامه برای جبران کمبودها و کاستیهای محتوای برنامهریزی درس ریاضی توسط معلمان.
ارائه چند راهکار دیگر در حوزههای مختلف
۱ـ توجه به فضای آموزشی کلاس معلمان فضای دوستانه و شاد را برای بچهها بوجود بیاورند تا بچهها در زنگ ریاضی بدون ترس و دلهره راهحل پیشنهادی خود را هرچند که نادرست باشد ارائه دهند.
۲ـ استفاده از کامپیوتر در کلاسهای درس ریاضی با توجه به تنوعی که برنامههای کامپیوتر دارد بدون شک دانشآموزان ابتدایی را در یادگیری مفاهیم ریاضی کمک خواهد کرد.
۳ـ مجهزکردن مدارس به وسایل کمک آموزش مناسب اما بهتر است در حین کار معلم با دانشآموزان وسایل را بسازد و البته بعضی از وسایل لازم و ضروری است که حتماً در کلاس ریاضی موجود باشد.
۴ـ توجیه اولیاء دانشآموزان برای کمککردن به بچهها در حین انجام تمرینات ریاضی که با برنامههای مدرسه و کلاس هماهنگی بیشتری داشته باشند.
۵ـ دانشآموزان را به شرکت در کلاسهای خصوصی تشویق نکنید چون دانشآموز در هنگام آموزش ریاضی در کلاس بیتوجه خواهد بود چون امید به یادگیری مطالب را درکلاس دیگر دارد.
۶ـ توجه معلمان به پیشنیاز مطالبی که میخواهند تدریس کنند یعنی مطمئن باشند که مطلبی را که میخواهند آموزش دهند دانشآموزان پیشنیازهای آن مطلب را به خوبی میدانند یا خیر.
۷ـ از دادن تکالیف و تمرینات خیلی دشوار به دانشآموزان خودداری شود.
۸ـ در ریاضی ابتدایی بهتر است مسائل را به صورت عینی ارائه دهیم و مسائل ذهنی کمتر استفاده شود چون روشهای شهودی دانشآموزان را بیشتر به حل مسئله نزدیک میکند و از سردرگمکردن او جلوگیری میکند.
امیدوارم این مطلب به خوبی رضایت شما را جلب کرده باشد :
برای حمایتاز سایت ما و قرار دادن بیشتر تحقیقان و جواب های فعالیت های و سوال های کتاب های شما بصورت رایگان در سایت بر روی لینک زیر ( بعد از خواندن یا قبل از خواندن تحقیق)هر چند بار که خواستید کلیک کنید تا ما نیز با علاقه بیشتری تحقیقات رایگان دانش آموزی برای شما بگذاریم . باتشکر
همه ما برای آن که دیگری سخنمان را بشنود، باور کند، بپذیرد و یا رد کرده و به بحث و گفت وگو با ما بنشیند نیازمند کلامی شیوا و روشی مناسب برای بیان احساسات، عقاید و تفکرات مان هستیم؛ شیوه و کلامی که نه تنها ویژه ما است بلکه با احساسات، عواطف و عقاید طرف مقابل نیز همخوانی دارد، که اگر جز این باشد، برقراری ارتباط ناممکن است.
آموزش نیز نوعی برقراری ارتباط میان آموزگار و دانش آموز است و تا زمانی که ارتباطی منطقی چه از جهت کلامی و چه از جهت منطقی بین آموزگار و دانش آموز برقرار نشود، فرایند آموزش و آموختن محال و غیرممکن بوده و بی تردید به شکست می انجامد..
آن چه در پی می آید شیوه های جدید آموزشی به منظور برقراری ارتباط بیشتر و بهتر میان آموزگار و دانش آموز است؛ این شیوه ها اکنون یکی از رایج ترین شیوه های آموزشی در کشورهای اروپایی و آمریکا است.
روانشناسان معتقدند آن چه کودک را به فراگیری بیشتر و بهتر تشویق می کند، اشتیاق او برای حضور در کلاس درس و اطمینان از آزادی عمل در حین فراگیری است، به این معنی که دانش آموز حضور فعال در کلاس را نوعی آزادی تلقی کرده و این آزادی او را برای حضور در کلاس مشتاق می کند.
پژوهشگران مرکز مطالعات آموزشی یونیسف (Unicef) با مطالعه برروی شیوه های مختلف آموزشی دریافتند بهترین شیوه های آموزشی که می تواند به نحو مؤثری ارتباط بین آموزگار، دانش آموز و مباحث درسی را تداوم بخشد عبارت است از:
آموزش گروهی، آموزش مستقیم، آموزش مستقل یا غیروابسته و آموزش ترکیبی یا مختلط.
انتخاب هریک از این شیوه ها بسته به استقبال دانش آموزان و توانایی اجرای صحیح برنامه آموزشی توسط آموزگاران داشته و بهترین ملاک برای تشخیص شکست یا پیروزی طرح، راندمان کاری و فراگیری دانش آموزان است.
با گروه بندی فراگیران به گروه های کوچک، برقراری ارتباط بین افراد یک گروه و ارتباط آنها با آموزگار بهتر و دقیق بوده و امکان فراگیری دقیق آموزه ها میسر می شود.تشریک مساعی و کنترل دقیق عملکرد هر دانش آموز توسط اعضای هر گروه، تسریع فعالیت ها را به دنبال داشته و از سردرگمی و کلافگی دانش آموزان و آموزگار به طرز چشمگیری می کاهد.
در آموزش به شیوه گروهی نتایج مطلوبی به این شرح حاصل می شد: فراگیران با توانایی های متفاوت آموزشی در یک گروه قرار می گیرند به این ترتیب که مشارکت، فعالیت و دستیابی به هدف با تبادل اطلاعات و سرپرستی یک نفر در هر گروه انجام می گیرد.
به جهت تفاوت در استعدادها و توانایی های دانش آموزان در هر گروه، هر شخص می تواند از استعداد و توانایی خود در جهت پیشبرد اهداف گروه استفاده کند.به طور مثال فردی که از جهت نوشتن یا خواندن سرامد افراد گروه است می تواند در این زمینه، گروه را به موفقیت رسانده و فعالیت گروه را هدفمند سازد.
فراگیران با توانایی های مشابه می توانند در یک گروه جای بگیرند؛ به این ترتیب هر گروه با تمرکز بر فعالیتی که آموزگار به عهده آنها گذاشته، توانایی های خود را نشان داده و می توانند با تبادل نظر با سایر گروه ها به نتیجه مطلوب دست یابند..
به طور مثال هر گروه می تواند با مطالعه یک داستان در زنگ انشاء به مفاهیم جدیدی دست یافته و نکات تازه را در اختیار کلاس قرار دهد.
به تازگی در کشورهای اروپایی از شیوه اختلاط دانش آموزان پایه های مختلف آموزشی بهره می برند؛ در این شیوه دانش آموزان مقاطع بالاتر که در یک گروه قرار می گیرند، نکات تازه ای را به دانش آموزان مقاطع پایین تر که در گروه دیگری جای می گیرند، می آموزند. دانش آموزان با علایق مشابه می توانند در یک گروه قرار گرفته و با یکدیگر فعالیت کنند.
این شیوه گروه بندی به ویژه در دروس عملی بسیار مفید استبه طور مثال در درس جغرافی علاقه مندان به پژوهش در زمینه آفریقای جنوبی می توانند در یک گروه جای گرفته و فعالیت عملی درس جغرافی را انجام بدهند.
با گروه بندی دانش آموزان رهبری و هدایت دانش آموزان برای آموزش آسان تر و دقیق تر صورت می گیرد. با این شیوه هر دانش آموز فرصت ابراز وجود، ارائه نظرداشته و دانش آموز به صورت مؤثر و کارا مفاهیم درسی را می آموزد.
از سوی دیگر دانش آموز می تواند در حین فعالیت گروهی به تجربه های جدیدی نیز دست یابد.روان ناسان معتقدند فعالیت گروهی قدرت تجزیه و تحلیل دانش آموز را نیز تقویت می کند.
ب:آموزش مستقیم
آموزش مستقیم نیز یکی دیگر از شیوه های آموزشی مفید و کارا است.
در این شیوه آموزگار به عملکرد دانش آموزان در گروه های بزرگ تر نظارت دارد.
برای اجرای بهتر این شیوه آموزشی به این نکات توجه کنید:
آموزگار با ارائه مطلبی جدید در کلاس به صورت کلی، ذهن دانش آموز را به سوی موضوع جدید سوق داده و بحث را به صورت گروهی در کلاس مطرح و دنبال می کند.به دنبال طرح مسأله دانش آموزان نظرات خود را بیان می کنند و بحث آغاز می شود؛ می توان برای نتیجه گیری بهتر دانش آموزان را گروه بندی کرد تا پس از شروع بحث با تمرکز بیشتر موضوع دنبال شود.
آموزگار با طرح پرسش با گره افکنی و به چالش کشاندن ذهن دانش آموزان، آنها را برای ورود به بحث آماده می کند.به طور مثال برای درگیر کردن ذهن دانش آموزان با مبحث جدید درس علوم پرسشی را مطرح کرده و مسأله را با دانش آموزان به بحث می کشاند.
طرح معما نیز روش مناسبی برای شروع بحث است.بحث و تبادل نظر درباره موضوع ها، شیوه ای برای ارزیابی آموزه های قبلی و غنای اطلاعاتی دانش آموزان است.
به عبارتی دانش آموزان با بحث و گفت وگو به آموزه های پیشین خود مراجعه کرده و آنها را بار دیگر مرور می کنند. - آموزش مستقیم شیوه ای برای حضور فعال دانش آموزان و جلوگیری از خود محوری آموزگار است. پژوهشگران معتقدند شیوه آموزشی خنثی یا خود محوری آموزگار در کلاس، ناکارآمدترین شیوه آموزشی است؛ چرا که ذهن دانش آموز به هیچ وجه فعال نشده و فرصتی برای شکوفایی ذهن و تصحیح اشتباهات احتمالی جای گرفته در ذهن ندارد.
دانش آموز زمانی به خوبی مطالب درسی را فرا می گیرد که در فعالیت گروهی و یا بحث و گفت وگو شرکت کرده و ذهن خود را فعال کند.
ج: آموزش مستقل یا غیروابسته
راگیری مستقل و غیروابسته یکی از نشانه های بلوغ فکری دانش آموزان و نشان دهنده انگیزه آنها برای آموزش به شیوه ای نو، با تمرکز بر شیوه های آموزشی جدید و استفاده از منابع اطلاعاتی جدید در آموزش و فراگیری مفاهیم درسی است. آموزش مستقل به معنای فراگیری مطالب جدید از کتاب های غیردرسی، نوشتن مطالب جدید و یادداشت برداری از آموزه ها و عکس برداری و یا نقاشی کردن از مفاهیم آموخته شده است. دانش آموز ممکن است با تمرکز بر یکی از دروسی که به آنها علاقه بیشتری دارد، شیوه هایی چون:تمرین های فوق برنامه، پژوهش، جمع آوری اطلاعات، تهیه گزارش و...
را خود به خود انتخاب کرده و با راهنمایی آموزگار، اطلاعات خود را در باره موضوع مورد علاقه اش تکمیل کند.
در بسیاری از مدارس ابتدایی اروپا، آموزگار با انتخاب زمان مناسبی موسوم به
زمان انتخابدر برنامه هفتگی دانش آموز، فرصت مطالعه آزاد را برای او فراهم می کند تا دانش آموز در این فرصت مشخص، علایق خود را با طراحی ماکت(مدل) ، نقاشی، فعالیت های پژوهشی، بازدیدهای علمی و...دنبال کرده و تکمیل کند و در پایان هر ماه دانش آموز شرح کاملی از فعالیت ها، پیشرفت ها، مشکلات و...
خود را به صورت کتبی به آموزگار ارائه می کند تا آموزگار به نقاط ضعف و قوت دانش آموز دست یافته و دانش آموز را برای دستیابی به هدف یاری کند.
برای دستیابی به نتایج بهتر در شیوه آموزش مستقل به این نکات توجه کنید: ـ محیطی را برای آموزش فراهم کنید که به برانگیخته شدن حس کنجکاوی دانش آموزان کمک کند. ـ با جمع آوری منابع اطلاعاتی و یا تجهیزات کمک آموزشی در دسترس ترین مکان ممکن چون کلاس درس، کتابخانه مدرسه، آزمایشگاه و..دانش آموزان را به پژوهش تشویق کنید.
ـ در دسترس بودن منابع اطلاعاتی چون انواع دایره المعارف ها، بازی ها و سرگرمی های علمی، کتب کمک آموزشی و...
راهی برای تحریک ذهن کنجکاو کودک به سوی تحقیق و پژوهش است.ـ .راهی برای برقراری ارتباط بین آموزه های قبلی و جدید دانش آموزان فراهم کنید فعالیت ها و پژوهش های فوق برنامه را همسو با مباحث درسی انتخاب کنید. ـکلیه مهارت هایی که فراگیران را برای آموزش مستقل و انفرادی آماده و آزموده می کند. زمینه ساز حضور آنها در جمع و فعالیت های گروهی است.
د ـ آموزش ترکیبی یا مختلط : نوع آموزش استشیوه آموزشی ترکیبی، شیوه ای شامل مجموع شیوه های آموزشی پیشین با تمرکز با نیاز فراگیران به این معنی که گاه نیاز است تا برای آموزش بهتر دو یا سه شیوه آموزشی اتخاذ شود تا آموزش به بهترین شیوه صورت گیرد. برای آن که از این شیوه به نحو احسن استفاده کنید، ابتدا به این پرسش ها در ذهن خود پاسخ دهید؛ ـ کدام یک از شیوه های آموزشی برای شروع، ادامه و خاتمه کلاس درس کارآمد است؟ ـ سطح فراگیری دانش آموزان در چه سطحی بوده و برای آموزش به کدام شیوه نیاز دارند؟ ـاستفاده از چه نوع وسایل و تجهیزات کمک آموزشی برای آموزش مفاهیم درسی مورد نیاز بوده و پاسخگوی نیاز دانش آموزان است؟ ـ فراگیران با چه شیوه ای درگیر نکات درسی شده و به فراگیری مباحث درسی علاقه مند می شوند؟ ـ چه شیوه ای می تواند شیرینی و لذت ابتدای بحث را تداوم بخشیده و ذهن فراگیران را به کنکاش وادارد؟
پس از پاسخ به این پرسش ها، طرح آموزشی یا طرح های آموزشی را در ذهن خود انتخاب کرده و به مرحله اجرا گذارید.
گاه لازم است ابتدای بحث را به یک شیوه آغاز کرده و برای تداوم بحث از شیوه های دیگر استفاده کنید.
و کلام پایانی؛ پژوهشگران معتقدند انتخاب شیوه صحیح و مطابق با نیازهای ذهنی-
آموزشی دانش آموزان مهم ترین نکته در آموزش صحیح و علاقه مند کردن دانش آموزان به فراگیری و تداوم فراگیری آموزه ها است.
هر نظام آموزشی در صورتی در انجام رسالت خود موفق خواهد شد که دارایمعلمانی برخوردار از صلاحیتهای علمی و آشنا به روشهای آموزشی و مجهز به مهارتهایآموزشی و شغلی و حرفه ای باشد. پس بنابراین 3 بال معلم جهت پرواز موفقیت آمیز درفضای آموزش را می توان:
تکنولوژی به معنی هر گونه مهارت علمیاست که در آن از نتایج دانش و یافته های علمی استفاده می شود.
تعریف تکنولوژی آموزشی:
اصول و راهبردهایی است کهبرای حل مسائل آموزشی درسطح کاربردی به کار می رود.
ضرورت استفاده از تکنولوژیآموزشی:
1-رفع مسائل و مشکلات نظام آموزشی
2- نقش بسیار مهم حواس پنجگانه دریادگیری
3- ویژگیهای مربوط به یاد گیری مخصوصاً در کودکان دبستانی
عوامل موثر در لزوم کاربرد تکنولوژی آموزشی:
1-هماهنگی و همکاری نظام آموزشی با پیشرفت سریععلوم و تکنولوزی
2- رفع، کاهش و پیشگیری از افزایش مسائل و مشکلات نظام آموزشی
3-مشارکت و فعالیت هر چه بیشتر حواس فراگیران در جریان آموزش به منظور تحقق یادگیریبنیادی و موثر عمیق
تکنولوژی امروز:
تکنولوژی امروز عبارت است از فرآیندپیچیده و منسجمی که شامل افراد، فرآیند ها، ایده ها، ابزار و سازمانها که برای تجزیه و تحلیل مشکلات و ایجاد، اجرا، ارزشیابی و کنترل راه حل مشکلاتی که در تمامیجنبه های یاد گیری انسان دخالت دارند، بکار می رود.
عوامل انتخاب تکنولوژی:
1-هدفهای آموزشی
2- ویژگیهای دانش آموزان
3- فنون تدریس
4- محرکهای مورد نیاز موضوع درسی
5- شرایطعلمی
اهداف و فواید تکنولوژی آموزشی:
1-تکنولوژی می تواند آموزش و یادگیری را انفرادی کند.
2-راه حل لازم رابرای طراحی شرایط ارائه دهدکه از همه روش ها نزدیکتر شود.
3-دسترسی به فرهنگآموزش را به طور یکسان برای همه میسر می سازد.
4-تکنولوژی مؤثرترین وسیله برایتحقق اهداف است.
5-تکنولوژی در جستجوی حلقه های گمشده ای است تا بتواند بهوسیله آن ها رشته های وسیع و گسترده ای از علوم و دانش را به هم متصل نماید.
6- وسیله ای است مطمئن برای بهره بردن و ایجاد تغییر در وضعیت موجود.
پیشنهادات:
1- توجه مدیران به تکنولوژی آموزشمدارس به منظور ارتقاء کیفیت تدریس معلمان جهت یادگیری آسان و بهتر دانشآموزان.
2- استفاده از افراد متخصص در پست تکنولوژی یا سمعی بصری مدارس .
3-جذب معلمین با مدرک بالاتر در رشته های تخصصی و آشنایی با تکنولوژیهایموجود روز در امر تدریس.
4- ارج نهادن به معلمینی که از تکنولوژی آموزشیبهینه استفاده می نمایند.
5- اختصاص بودجه های خاص در وزارتخانه به امرتکنولوژی مدارس و مراکز تربیت معلم.
6- تشکیل کنفرانسها و میزگردها برگزاریکلاسهای ضمن خدمت کوتاه مدت برای اساتید و معلمان با موضوعات تکنولوژیآموزشی.
7- اطلاع رسانی به معلمان و اساتید در رابطه با آخرین یافته هایمربوط به تکنولوژی و روشهای جدید تدریس.
8- جهت استفاده ی مطلوب از کلاسها و بالابردن کیفیت آموزش در سطوح مختلف با به کار گیری تکنولوژی آموزشی در امر تدریس بهتراست سقف دانش آموزان کلاسها بیش از 20 نفر نباشد.
تکنولوژی آموزشی درمنظر بزرگان علم
1-تکنولوژی آموزشی،طراحی، اجرا و ارزیابینظام یافته تمام فرایند یادگیری و آموزش همراه با تعیین هدفهای مشخص تر و نیزاستفاده از تجربه تحقیقات در زمینه های یادگیری، ارتباط جمعی و به کار گرفتن مجموعهای از منابع انسانی و غیرانسانی جهت فراهم آوردن شرایط آموزشموثر.(النویلیام)
2-تکنولوژی آموزشی در مفهوم ساده و مقدماتی به سختافزارهایی مانند کامپیوتر، پروژکتور، اورهد و سایر وسایل سمعی و بصری اطلاق می شودکه معلمان در امر آموزش از آنها آستفاده میکنند. (اصطلاحات آموزش علوم و تکنولوژی- انتشارات یونسکو)
3- تکنولوژی آموزشیکاربرد نظری و علمی تکنولوژیدر نظام آموزشی.)ویژهنامه تکنولوژی آموزشی مجله دانشمند)
4- تکنولوژی آموزشی عبارت است ازکاربرد یافتههای علمی درباره یادگیری و شرایطیادگیری.)مرکزعالی برنامه ای بریتانیا(
استفاده از ابزار و تکنولوژی جدید در امر آموزش و پرورش
برای اولین بار درسال1900آموزش وپرورش آمریکا اصطلاحاتی مثل «کمک دیداری» و«وسایل کمک تدریس» را وارد جریان آموزش و پرورش نمود و همچنین در دانشگاه ها و دوره های تربیت معلم آمریکا اولین بار درس وسایل دیداری ـ شنیداری و تکنولوژی سمعی وبصری متداول شد.
عکس العمل روانشناسان درمقابل این پدیده نوین این بود که:آن را با رویکرد فناورانه نپذیرفتند بلکه بیشتر به رویکرد فردگرایانه آموزش و رغبت و توانایی یادگیری فراگیران توجه نمودند .
بنیاد فورد درسال 1954تلویزیون آموزشی را راه اندازی و وارد مدارس کرد و سنای آمریکا طرح دفاع ملی تعلیم و تربیت را از تصویب گذراند و مدارس بلافاصله شروع به خرید ابزارآموزشی نمودند.
ازآن تاریخ تا امروز ابزار تکنولوژی آموزشی توسط مدارس خریداری می شود وپس از گذشت سال ها هنوز شاهد خرید بی رویه این ابزاربرای مدارس ودرپی آن پرشدن جیب سهامداران شرکت های ابزارساز هستیم با کمال تأسف با اینکه بعضی از مدارس ما از ابزارتکنولوژی آموزشی غنی هستند ولی درآزمایشگاه های این مدارس کمتر کسی از معلمان ودانش آموزان فناورشده است واین یعنی شکست ومهمترین دلایل این شکست را « عدم توجه مسئولین به مفهوم واقعی تکنولوژی آموزشی بیان کرده اند» . هدف تکنولوژی آموزشی ترویج تلویزیون ،رادیو ، ماشین آلات آموزشی ، کامپیوتر ودستگاه های الکترونیکی نیست ولی به معنای نفی آنها هم نیست .
تکنولوژی آموزشی عبارت است از روش سیستما تیک ، طراحی ، اجرا وارزیابی کلی فرآیند یاددهی – یادگیری که درآن هدف ها معین باشد واز یافته های روانشناسان وعلوم ارتباطات استفاده گردد تاآموزش مؤثرتر وپایدارتر ارایه گردد. طبق این تعریف تکنولوژی آموزشی نرم افزاری است که ابزار رابه خدمت می گیرد، هرچه زمان به پیش می رود ابزار مدرنتری پدید می آید اگر دیروز باتایپ سربی کتاب های درسی دراختیار فراگیران قرارگرفته می شد امروز کتاب الکترونیکی با قابلیت تغییر فونت های مختلف دراختیار آنان قرار می گیرد.
اگر ابزار وتجهیزات کلاس درس دیروز ( متأسفانه درایران امروز ) میز وتخته ای سیاه رنگ یا سبزرنگ و چند قطعه گچ بود امروز برنامه های رایانه ای یا طرح درس رایانه ای می تواند با هدایت و نظارت معلمان ، امر آموزش وپرورش را تسهیل ببخشد .
ابزارهای تکنولوژی درطول تاریخ همواره برای آموزش وتسهیل بخشیدن به فرایندیاددهی – یادگیری مفید وکار آمد بوده اند نکته مهم نوع نگاه مدیران ومسئولان به طرز استفاده ازاین ابزارها است امروز در دوره عمومی( ابتدایی و راهنمایی) با توجه به رویکرد تولید کتاب های درسی، طبیعت به عنوان کارگاه واقعی دانش آموزان معرفی شده است و علی رغم این نگرش بعضی از مدیران تلاش می کنند که دانش آموزان را در اتاقک های شیشه ای به نام آزمایشگاه گرفتار نمایند با این باور که دانش آموزان را تکنولوژیست کنند حال آنکه با وضعیتی که آزمایشگاه ها ی کنونی مدارس دارند دانش آموزان می توانند تنها به شناخت بعضی از ابزار شیشه ای آزمایشگاه ها برسند وعملاً به هیچ فناوری خاصی دست پیدا نکنند .
آن چه مهم است این است که معلمان درطبیعت یا کارگاه یا آزمایشگاه یا حتی کلاس درس بتوانند دانش آموزان را در دنیای ذهن خود با محیط زندگی درگیر کنند وزمینه رابرای تولید فکر آنان ایجاد نمایند .
از این منظر :
- اگر دبیرادبیات بتواند دانش آموزان خود را جوری پرورش دهدکه خوب مطالعه کنند و قصه بنویسند و شعر بسرایند فن آوری آموزشی به کاربسته است.
- اگر دبیر علوم کاری کند که دانش آموزان او خود دست بهآزمایش بزنند تکنولوژی آموزشی به کارگرفته است.
- اگر دبیر علوم اجتماعی کاری کند تا دانش آموزان در انتخابات شورای دانش آموزی به رأی اکثریت احترام کنند و مشارکت فعال داشته باشند فناوری آموزشی به کار بسته است .
با این تعریف تکنولوژی آموزشی تجهیزات آموزشی نیست اگر چه تجهیزات وابزار می تواند درخدمت تکنولوژی آموزشی قرارگیرد تکنولوژی آموزشی به تعبیری فن به کارگیری ابزاربرای تسهیل فرآیند یاددهی ـ یادگیری می باشد .
سخن این جا است که امروز روش تدریس خطابه ای و سخنرانی روشی بسیار کهنه است اگرچه هنوز به عنوان یکی از روش های آموزشی در ـ بعضی مواقع خیلی هم سودمند ـ به کارگرفته می شود اما روحیه ی نسل حاضر و حضور رقابتی دیگر رسانه ها در مقابل صدا و لحن معلم ایجاب می کند که مسئولین ابزار تکنولوژی را به استخدام معلمان درآورند و در این میانه معلم را تنها نگذارند.
اگر تجهیزات لازم و متناسب تئوری های تغییر فراهم نگردد ممکن است همه این تلاشها بی نتیجه بماند وقتی ما برای معلمان سمینار وکارگاه برگزار می کنیم و از روش های فعال تدریس سخن می گوییم از طرفی نُرم فراگیران هرکلاس50 تا60 نفر می باشد و وجود میز و نیمکت های خلاقیت کش فرصت حضور چهره به چهره ی دانش آموزان را از دست داده است و در کلاس های غیر استاندارد و کوچک بدون نورکافی تدریس صورت می گیرد ، یعنی پنبه کردن آن چه ریسه شده است .
وقتی که در مراکز تربیت معلم اساتید ضمن خدمت که دوره های روش تدریس فعال را تدریس می کنند ، خود بدون استفاده از کمترین ابزار تکنولوژی آموزشی هنوز از روش سخنرانی استفاده می کنند چگونه باید انتظار داشت دانشجویان در آینده معلمان مجری روش های تدریس مشارکت جویانه باشند .
آموزش و پرورش ناگزیر است که برای هماهنگی با تئوری تغییر نگرش و روش نسبت به بکارگیری تجهیزات مناسب و ابزار مدرن تکنولوژی آموزشی اقدام نماید و همچنین نسبت به تهیه مهمترین وسیله و ابزار دنیای فرا صنعتی از تاریخ یعنی رایانه همت بگمارد و تلاش کندکه تکنولوژی و استفاده از آن را نیز به فراگیران بیاموزاند، چرا که اگر دیرتر اقدام نماید دیری نمی پاید که استفاده از رایانه به عنوان یک وسیله سرگرمی در باور فراگیران نهادینه شود مطمئن باشید که اگر رایانه نتواند در خدمت فرآیند یاددهی ـ یادگیری درآید به طوری که معلمان و فراگیران به وسیله آن به اطلاعات جدیدی برسند و خود نیز اطلاعات جدید تری تولید نمایند بی شک یک ابزار افیونی برای نیروی انسانی درآموزش و پرورش محسوب خواهد شد .
ظرفیت آموزش وپرورش در قالب مدرسه یا دانشگاه مجازی ظرفیتی نیست که به سادگی بتوان از کنارآن گذشت توجه به مدرسه مجازی و راه اندازی آن درایران با توجه به بحث آموزش از راه دور و بچه های لازم التعلیم قطعاً موجب صرفه جوئی اعتبارات کلانی خواهد شد.
از این مبحث که بگذریم بحث آموزش و پرورش مادام العمرLifelonglearning و استفاده از مهارت های زندگی در طول تدریس و تحصیل های نیمه وقت همه و همه دست به دست هم می دهند تا هرروز مدرسه مجازی معنای کاربردی تری درزندگی بشر فردا پیدا کند.
امروز آمارهای فراگیران مدارس مجازی در ایران تا مرز دومیلیون نفرتخمین زده شده است( گزارش کار شناسان وزارت آموزش و پرورش سال1382 ) و اگر توجه به مدارس مجازی با این سرعت به پیش برود طولی نمی کشد که در شهرهای صنعتی و کلان کشور بازار مدارس رسمی ایران هم کساد شود و دانش آموزان فقط برای کسب مدرک در مدارس ایران ثبت نام نمایند هر چند بسیاری از روشنفکران و صاحب نظران اعتقاد دارند که فراگیران بعضی از مهارت ها را باید در مدارس و در اجتماع دانش آموزان بیاموزند اما بعضی دیگر اعتقاد دارند که دوره ابتدایی به تنهایی می تواند برای کسب این مهارت ها کفایت کند . به هرحال پدیده مدرسه مجازی یک پدیده ای جدی و باور شدنی است و نظام آموزش و پرورش ایران برای رضایت مشتریان خود و از دست ندادن آن ها مجبور به پذیره از این مبحث جدید است
آموزش و پرورش یک حق عمومی است و هر کودکی حق دارد که از آموزش بهره مند گردد. لذا ایجاد کلاس های چندپایه فرصت یادگیری برای بسیاری از کودکان مناطق روستایی و عشایری را فراهم می سازد.
توسعه مدارس با کلاس های چندپایه بنابه دلایلی همچون کاهش جمعیت دانش آموزی، موقعیت جغرافیایی و ... اجتناب ناپذیر است. کلاس های چندپایه بعنوان ابزاری جهت خدمت به انسان های محروم و مراکزی جهت ایجاد آگاهی اجتماعی، پیشرفت اقتصادی و ... به شمار می آید. تدریس کلاس های چندپایه یکی از روش های آموزشی است که می تواند نیازهایی بسیاری از واجب التعلیم را در مناطق محروم تامین نماید.
نگاههای مختلفی به کلاس های درسی چندپایه وجود دارد. برخی این کلاس ها را جزو معضلات آموزشی می دانند. برخی دیگر وجود این کلاس ها را به مثابه فرصتی برای یک عمل آموزشی و پرورشی بهینه به شمار می آورند.
بررسی ها و تحقیقات انجام گرفته نشان می دهد که میان دانش آموزان کلاس های چندپایه و دانش آموزان کلاس های تک پایه از حیث توانایی شناختی تفاوت معنی داری وجود ندارد. افزون بر این دانش آموزان کلاس های چندپایه نسبت به دانش آموزان کلاس های تک پایه از نظر رشد اجتماعی، سازگاری محیطی، بیان عواطف، روحیه همکاری، بهداشت روانی، پختگی رفتار و ... برتری نشان می دهند.
تدریس در کلاس های درس چندپایه و دانشِ آموزی در این کلاس ها، تجارب فراوانی به بار می آورد. تجارب برآمده از کلاس های درس چندپایه برای معلمان، افزایش توانایی حرفه ای و دلبستگی به دانش آموزان است.
فعالیت های یادگیری
مجموعه فعالیت های منظم و مرتّب یک درس و انواع فعالیت هایی که معلم برای انجام در کلاس انتخاب می کند ارتباط مسقیم با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره ابتدایی دارد. برای آن که معلم در انتخاب یا تدوین فعالیت های یادگیری موثر تر عمل کرده و آن ها را به گونه ای اثربخش عرضه کند نیاز به در نظرآوری 3 دسته کار عمده دارد:
1- تهیه چارچوب درس
پیش از آغاز درس، معلم باید چارچوبی برای آموزش تنظیم کند، این کار به دانش آموز کمک می کند تا با شیوه ارائه درس آشنا شوند. در این زمینه، پژوهش های انجام یافته در باره ی تدریس شش رفتار خاص را برای معلم معین کرده اند:
1/1) سازماندهی پیشاپیش مواد یادگیری
2/1) تعیین روندی روشن برای انجام کار در کلاس
3/1) صحبت با یادگیرندگان در باره آنچه باید یاد بگیرند و بحث با آنان در باره روش های مناسب برای یادگیری محتوای دانش و مهارتی
4/1) انجام آزمون در آغاز درس و ارائه توضیحات روشن کننده و بحث در باره هدف درس
5/1) ارائه تصویر کلی از درس (ارائه تصویر کلی از درس در کلاس های چندپایه نهایت فعالیت های یادگیری پایه بالاتر را نشان می دهد.)
6/1) ارتباط دادن پیش دانسته ها یا پیش آموخته های دانش آموزان با پس آموخته ها
2) تنظیم ارتباطات بین معلم و دانش آموز
متخصصان آموزش و پرورش و پژوهشگران حوزه روان شناسی تربیتی بر این باورند که تعامل میان معلم و دانش آموزان در دو مرحله اصلی شکل می گیرد:
مرحله اول: معلم در این مرحله مهارت یا مفهوم مورد نظر برای یادگیری را به صورت عینی و از طریق ارائه نمونه های عملی و مثال ها از محتوای کتاب درسی عرضه می کند.
مرحله دوم: معلم در این مرحله دانش آموزان را به بازخوانی ترغیب میکند. او این کار را برای اطمینان از میزان درک و فهم دانش آموزان انجام می دهد.
3)مراقبت از دانش آموزان برای دست یابی به یادگیری
مراقبت از دانش آموزان برای دست یابی به یادگیری یاری به آنان برای کسب دانش، مهارت و نگرش مورد انتظار است. «مراقبت» را بعضی با «پایش» مترادف دانسته اند. در واقع در کلاس درس یکی از کارهای معلمان «پایش» است. معنای دقیق «پایش» را می توان در شعر معروف «مادر» لمس کرد:
یک حرف و دو حرف نهاد بر زبانم تا شیوه گفتن آموخت
دستم بگرفت و پا به پا برد تا شیوه راه رفتن آموخت
«پایش» از سوی معلم، مسئولیت در برابر یادگیری را برای دانش آموزان به ارمغان می آورد. در مدت «پایش» معلم باید اقدامات زیر را انجام دهد:
- آماده سازی یادگیرندگان برای کار کلاسی و نظارت بر کارها
- حفظ موقعیت مثبت خود در ارائه بازخورد و کمک اختصاصی
- تدارک بازخورد برای فعالیت های یادگیری دانشی، مهارتی و اصلاح نگرش و تقویت آن ها.
اشاره های کلیدی برای معلمان چندپایه
1- به کارگیری راهبردهای تدریس باید همراه با انعطاف پذیری باشد. در برخی مواقع نیاز است برای اثرگذاری بیشتر راهبردهای تدریس با توجه به نوع محتوا و نیازمندی دانش آموزان مورد بازنگری قرار گیرد.
2- فضای یادگیری باید به گونه ای طراحی شود که پیشرفت مداوم را برای یادگیرندگان زمینه ساز کند.
3- برای سازگار شدن دانش آموزان با مدرسه، لازم است ارتباط نزدیکی بین خانه و مدرسه به وجود آید.
4- در کنار فعالیت های مربوط به ایجاد انگیزه در دانش آموزان شایسته است تلاش گردد مهارت ها و عادت ویژه گوش دادن، سخن گفتن و یادگیری در آنان پرورش یابد. فعالیت های مبتنی بر بازی و فعالیت های مبتنی بر گروه همتایان می تواند راهی برای ایجاد آمادگی بیشتر در دانش آموزان برای حضور در مدرسه باشد.
5- دانش آموزان در کنار فراگیری نوشتن، خواندن و حساب کردن ، باید در انواعی از فعالیت های خلاقانه، فرهنگی و فعالیت های بدنی درگیر شوند. با این همه، نباید فعالیت هایی که اشاره شد بسیار سخت گیرانه باشد. دانش آموزان باید در انجام فعالیت احساس راحتی کرده و آن ها را با سرعت و توانایی خود را انجام دهند.
6- از دانش آموزان بزرگتر باید درخواست کرد تا به دانش آموزان کم سن و سال یاری کنند. از دانش آموزان بزرگسال ارشد می توان برای تدریس به دانش آموزان پایه های پایین تر استفاده کرد. کودکان پایه های پایین تر می توانند با یاری دانش آموزان پایه های بالاتر به تمرین و فعالیت های بدنی، حفظ کردن اشعار، خواندن متون و ... بپردازند.
7- گروه بندی بر پایه توانمندی را به عنوان یک راهکار در نظر بگیرید. قرار دادن یک دانش آموز قوی، متوسط و دانش آموز ضعیف، فرصت مناسبی برای تدریس دوسویه و انجام تدریس جبرانی فراهم می کند. وقتی دانش آموز ارشد به دانش آموز کم سن و سال تدریس می کند به او یاری می کند که بهتر بیاموزد، و دانش آموز کم سن و سال به دانش آموز ارشد یاری می کند آموخته هایش را عرضه کند.
8- گاهی فعالیت یکسانی را برای همه دانش آموزان کلاس ارائه دهید. شمار زیادی از فعالیت ها را می توان طراحی کرد که دانش آموزان پایه های اول تا پنجم در انجام دادن آن ها شرکت کنند. برای مثال ، فعالیت های مربوط به تربیت بدنی، فعالیت های مربوط به تعلیمات مدنی، فعالیت های مربوط به خواندن و ... حتی تدریس برخی از مفاهیم ریاضیات برای کل کلاس امکان پذیر است.
گروه بندی دانش آموزان در کلاس درس
در کلاس های درس چندپایه، تقسیم دانش آموزان به گروه های کاری، یکی از راهبردهای اثربخش است. انواع گروه بندی دانش آموزان در زیر آمده است:
الف) گروه بندی بر پایه توانایی مشابه
در این نوع گروه بندی، دانش آموزان در قالب گروه های قوی، متوسط و ضعیف سازماندهی می شوند. یکی از مزایای این نوع گروه بندی، ایجاد فرصت برای دانش آموزان به منظور کار با همتایان خود است. این گروه بندی برای موضوعاتی چون، ریاضیات ، زبان (خواندن و نوشتن) و تربیت بدنی مناسب است.
ب) گروه بندی کودکان براساس توانایی های متفاوت
این نوع گروه بندی بر مبنای توانایی های مختلف دانش آموزان شکل می گیرد. گروه بندی کودکان براساس توانایی های مختلف برای انجام «کارهای مشارکتی و انجام واحدهای کار» مناسب است.
پ) گروه بندی سنی
گروه بندی بر پایه ی سن تقویمی دانش آموزان انجام می گیرد. این نوع گروه بندی بر مبنای این فرض شکل گرفته است که وقتی دانش آموزان با افراد هم سن و سال خودکار می کنند پیشرفت بیشتری به دست می آورند.
ت) گروه بندی کودکان براساس سن های متفاوت
این نوع گروه بندی برای انجام کارهای گروهی، هنری و انجام فعالیت های یادگیری مناسب است.
ث) گروه بندی داوطلبانه
در این نوع گروه بندی، دانش آموزان می توانند هم گروهی های خود را انتخاب کنند. این نوع گروه بندی به دوستان و یا خواهران و برادرانی که در کلاس های چندپایه حضور دارند امکان همکاری و مشارکت می دهد.
ج) گروه بندی تصادفی
این نوع گروه بندی با استفاده از اعداد، نام رنگ ها، فصل ها و ... فرصت همکاری و هم اندیشی کلیه دانش آموزان را با هم فراهم می کند.
فنون تدریس
فنون تدریس، روش هایی هستند که معلمان از آن ها در انجام فعالیت های یاددهی – یادگیری استفاده می کنند. برای مثال، معلم می تواند از «روش سخنرانی» برای ارائه مورد جدید و از «پرسش و پاسخ» به منظور جمع آوری بازخورد بهره بگیرد.
به هر حال، باید توجه داشت که هیچ روش میان بر یا ایده آلی برای تدریس وجود ندارد. روش های تدریس مختلف یا راهبردهای گوناگون دارای میزان معینی اثرگذاری برای یادگیری دانش آموزان است. معلم متبحر، راهبردهای متفاوتی را به هم می آمیزد تا نیازهای آموزشی دانش آموزان را برآورده سازد. باید به یاد داشت: « معلم متبحر پرورش می یابد، مادر زاد متبحر نمی شود.»
فن تعامل
الف) تعامل بین معلم و دانش آموز (تعامل یک به یک)
این تکنیک می طلبد دانش آموزان به صورت زوجی سازماندهی گردند. هر زوج به ایفای نقش می پردازند. یکی از دانش آموزان نقش معلم و دیگری نقش یادگیرنده را ایفا می کند. معلم، سوال می پرسد، ارائه تکلیف کرده یا دستورالعملی صادر می کند، یادگیرنده باید به سوال پاسخ داده یا از دستورالعمل پیروی کند؛ سپس، نقش ها تعویض می شود و دانش آموزی که نقش معلم را ایفا می کند، نقش یادگیرنده را ایفا می کند و دانش آموزی که نقش یادگیرنده را ایفا می کرد، نقش معلم را ایفا می کند. این فن در کلاس های چندپایه کاربرد فراوان دارد.
ب) تدریس همتا (تدریس همشاگردی)
هدف از کابرد فن تدریس همتا، استفاده از دانش آموز قوی تر برای اعضای ضعیف گروه است. وقتی دانش آموزان به تدریس بپردازند، به یادگیرندگانی برتر تبدیل می شوند . احترام متقابل ، اجتماعی شدن و درک و فهم از طریق فعالیت های همیاری و همکاری افزایش می یابد. دانش آموزان از اینکه بتوانند مطلبی یا مهارتی را آموزش دهند احساس غرور می کنند. دانش آموزان پایه های بالاتر در کلاس می توانند به دانش آموزان پایه های پایین تر تدریس نمایند و بدینوسیله خود نیز بر مطالب درسی مسلط گردند.
پ) یادگیری تیمی
در یادگیری تیمی، دانش آموزان به گروه های مختلفی تقسیم می شوند. پس از آن که گروه های دانش آموزی شکل گرفت، معلم از گروه ها می خواهد برای خود مسئول و منشی انتخاب کنند. مسئول به هدایت گروه می پردازد؛ و منشی گروه، سوال را می نویسد و نظرات اعضای گروه را ثبت کند، همچنین می تواند به جمع بندی نظرات هم بپردازد.
وقتی دانش آموزان به یادگیری تیمی می پردازند، معلم باید در میان گروه ها قدم بزند و به صورت خاص به هر یک ازگروه ها کمک کند. ایجاد رقابت بین گروه های همیار می تواند تحریک کننده باشد و در میان آنان ایجاد دوستی کند.
رویکردهای تدریس در آموزش کلاس های چندپایه
شیوه آموزش در کلاس های چندپایه ممکن است به یکی از روش های زیر اجرا شود:
1- تدریس یک یا چند ماده درسی به صورت جداگانه به 2 پاییه یا بیشتر در یک جلسه (رویکرد محوری – گروهی)
2- تدریس یک ماده درسی براساس موضوع مشابه به تمام پایه ها به طور همزمان در یک جلسه (رویکرد مفهومی – گروهی)
3- تدریس به چند پایه با ماده درسی و موضوع مشترک و چند پایه با ماده های درسی متفاوت در یک جلسه (رویکرد مختلط)
رویکرد محوری گروهی
این شیوه به این دلیل محوری نامیده می شود که معلم، محور تدریس خود را در یک جلسه 45 دقیقه ای با توجه به پایه های موجود و با اختصاص وقت مناسب برای هر پایه ی محور، به تدریس می پردازد. در هنگام فعالیت پایه ی محور، پایه های دیگر با نظارت غیرمستقیم معلم، به فعالیت های فرعی می پردازد. در این روش، گاهی از دانش آموزان مستعد پایه های بالاتر در جهت نظارت بر گروه «خود آموخت» استفاده می شود که معمولاً به این دانش آموز «معلم یار» گفته می شود.
رویکرد مفهومی – گروهی (موضوع مشترک)
در این روش معلم یک ماده درسی را با تلفیق و ادغام مشابهات و مشترکات درسی، به تناسب اطلاعات واندوخته های قبلی دانش آموزان شروع و پس از ارائه مشترکات و کلیات، مسائل فرعی و اختصاصی هر پایه را جداگانه تدریس می کند.
مثلاً برای تمام پایه ها آموزش جمع در درس ریاضی باشد برای کلاس اول جمع اعداد یک رقمی، برای کلاس دوم جمع اعداد دو رقمی، برای کلاس سوم جمع اعداد سه رقمی وکلاس های چهارم و پنجم جمع اعداد کسری ؛ در این حالت بهتر است ابتدا به کلاس های پایین تر تدریس کرد تا یادآوری برای کلاس های بالاتر باشد.
همچنین در این روش استفاده موثری از وسایل آزمایشگاهی و رسانه های آموزشی صورت می گیرد. و دانش آموزان ضعیف کلاس های بالاتر می توانند از برنامه درسی کلاس های پایین تر استفاده کنند و دانش آموزان مستعد کلاس های پایین تر می توانند از برنامه ی درسی کلاس های بالاتر استفاده کنند و مراحل تدریس در حقیقت یک نوع ارزشیابی و آمادگی برای پایه های بالاتر است
در این نوشته، روشهای کلاسداریرا از دیدگاه برخی از معلمین موفق و یا شاگردان دبیرستانی مینگریم، لذا نمونه کارهای موفق، با توجه به عوامل مختلف رفتاری، مورد بررسی قرار داده شده است. این نمونهها از لا به لای نظریات دانشآموزان دبیرستانی که طبیعتاً سالها تجربه در شناخت انواع تدریسهای موفق دارند، همچنین معلمین که آموزش این عزیزان را به عهده دارند و با استفاده از مجموعه مطالبی که از دیدگاه روانشناسی انتخاب شده، همراه گردیده است.
به امید آنکه از لا به لای این بحثها بتوانیم بهترین روش ایجاد انگیزه، یا نحوه ارتباط صحیح با دانشآموزان و یا روشهای بالا بردن بهرهوری در کلاس و افزایش موفقیت دانش آموزان و معلمان را بیابیم.
هدف اصلی در تدریس
همیشه باید در نظر داشته باشیم که هدف اصلی در تدریس چیست؟
آیا فقط آموزش مبحث خاصی میباشد، یا آنکه در ضمن آموزش باید سعی کنیم، دانشآموز را به عنوان یک شهروند مؤثر و مفید برای جامعه به بار آوریم.
یعنی در نهایت روش درست زندگی کردن و انسان بودن را به او بیاموزیم و از خود، خاطر خوبی در ذهن دانشآموزانمان به جا بگذاریم.
خاطرهای از روز معلم:
سالیان تدریس در گذرند و خاطراتی در ما باقی میگذارند، خاطراتی که همواره بوی تازگی خود را زیر غبار زمان از دست نمیدهند. چه خوب است لذت داشتن چنین خاطراتی را با هم قسمت کنیم. مانند خاطرهای که بوی مهربانی آن را هنوز احساس میکنم.
از راهروی طویلی که به دفتر دبیرستان منتهی میشد، گذشتم. مثل هر روز ازدحام روپوش سورمهایها، پچپچهای خاص زنگ تفریح، هل دادن، خندیدن، خود شیرینیهای برخی شاگردان را میدیدم ولی این بار وارد جمع هیچ گروهی نشدم و دستهای گچی خود را بر شانه هیچ کدام نزدم! تکه پرانیها و شلیک خندهها این بار رد و بدل نشد. نگرانی خاصی به دلم چنگ میزد. چهره مغرور یکی از بچههای سوم ریاضی جلوی نظرم میآمد: مریم، دختری بلند قامت و سفیدرو با چشمانی که انگار در عمقشان اندوهی غریب خفته بود. به قول خودم سه سال بزرگش کرده بودم ولی امروز دیدم که چقدر باید بزرگتر از سنش باشد!
مادرش اول صبح گوشه دفتر منتظرم بود. صورتش را در چادری پوشانده بود. بوی آشنای فقر و نداری به همراه عطر دوستداشتنی مادری مهربان همراه شده بود.
در حالی که اشکی بر چهره چروکیدهاش میغلتید، گفت: خانم مبادا دخترم بفهمد پیش شما آمدم. مریم خیلی شما را دوست دارد و میخواست هدیهای برای روز معلم به شما بدهد. امروز صبح از باغچه گل یاس چیدم که بیاورد ولی او نگران بود که در مقابل دیگران شرمنده میشود و...دستهای زبر و زحمت کش آن مادر را بین دستهایم گرفتم. زن که جرأت بیشتری یافته بود از شوهرش که آجرکشی میکرده و الآن به علت دیسک کمر زمینگیری شده حرف زد. از پسرش که دوره راهنمایی است و با آنکه انگشتش لای دستگاه پرس رفته، میگوید غصه نخور مادر بدتر از اینها زیادند، صحبت کرد. از خودش گفت که ناچار است در خانههای مردم کار کند و زندگی را بچرخاند.
در حالی که آرامش میکردم، از ثروتهای بزرگی که خداوند به او داده حرف زدم. این که میتواند بچههای به این خوبی داشته باشد، این که با همه مشکلات یکدیگر را دوست دارند و به هم کمک میکنند و...
موقع خداحافظی انگار سبک شده بود. لبخند میزد و دعا می کرد ولی انگار غصههایش را در قلب من ریخته بود.
مریم فقط مغرورترین شاگردم نبود، او بسیار تیز و حساس بود. من باید احتیاط میکردم، تا هیچ ردی از دلسوزی را در چشمهایم نبیند و شرمنده نشود. اگر شخصیتش در جمع همکلاسیها میشکست، دیگر چیزی برایش نمیماند که من بتوانم معلمش باشم.
به دفتر دبیرستان رسیدم. مزه چای تلخ با دلهره خاصی آغشته شده بود و صحبتهای همکاران توأم با خزیدن عقربههای زنگ تفریح میشدند تا زمان رسیدن به زنگ دوم را بسازند. فکر کردم چه ساده میشد اگر معملی فقط در گفتن معادلات شیمی، فرمولها، حل مسائل و... خلاصه میشد. ولی مگر ممکن است! خدایا کمکم کن.
به در کلاس سوم ریاضی رسیدم یادم افتاد اولین باری که وارد کلاس شدم فکر کردم در کاملاً باز است، ولی وقتی پشت دستم به عنوان در زدن محکم به دیوار خورد تازه فهمیدم کلاس بیدر است آن وقت همگی به جای سلام خندیده بودیم این خاطره لبخندی روی لبهایم نشاند روی تختهی کلاس با خط زیبایی شادباش روز معلم را نوشته بودند صدای قدمهای مریم را از ته قلبم میشنیدم که آرامآرام، نزدیکم میشد دسته گل یاسی که هیچ روبانی اطرافش نبود را به سویم دراز کرد با خوشحالی گلها را بوئیدم گفتم از کجا دانستی که من عاشق بوی این گلها هستم، پای تخته رفتم، انگار گچ و گلها با همکاری هم درس میدادند.
آن روز کلاس درس شیمی پر از عطر گلهای یاس بود. بهترین تشویقها باید واقعی باشند و من واقعاً از گرفتن چنین هدیهای از چنین شخصیتی خوشحال بودم و شور شوق خود را نشان میدادم.
هنگامی که از کلاس سوم ریاضی خارج میشدم لحظهای نگاهم به مریم خورد.
اولین باری بود که دیدم چشمهایش میخندیدند.
فصل اول مواردی که ما معلین باید به آن توجه کنیم:
استفاده از روشهای فعال یاددهی مبتنی بر IT:
معلمین گرامی باید به شناسایی و ارتقای مهارتهای خود در کاربرد فناوریهای نوین نظیر ICT و IT در آموزش بپردازند. به این ترتیب نه تنها میتوانند از راهبردهای گوناگون در آموزش استفاده کنند، بلکه امکان پاسخگویی به نیازها و تفاوتهای فردی، یاد گیرنده را فراهم میسازند و با استفاده از جذابیتهای فناوریهای در جهت ایجاد انگیزه، کلاس موفقتری را خواهند داشت و شور و نشاط بیشتری در کلاس ایجاد میکنند.
شاگردان نیز در هنگام کار با ICT، اغلب در غالب گروهی مشارکت میکنند و تجربهی این گونه کارها به تقویت و رشد مهارتهای فردی و اجتماعی، میافزاید.
هر دانشآموز با هر میزان از توانایی میتواند از این فناروی برخوردار باشد و از فرآیند یادگیری غنیتری برخوردار گردد. ما معلمین باید سعی کنیم با یاری خداوند گنج دورنی دانشآموزان و استعدادهای نهفته آنها را نمایان کنیم. یعنی یادگیری برای عمل کردن، یادگیری برای زندگی در کنار هم و با هم بودن را پرورش دهیم.
از ICT به عنوان ابزاری برای پشتیبانی از اهداف تدریس باید استفاده کنیم و دانشآموزان را به همکاری با یکدیگر به هنگام کار با این ابزار تشویق کنیم، تا ضمن دستیابی به یادگیری مستقل و فعال، تقویت کار مشارکتی را پرورش دهیم و باعث تقویت تواناییهای دانش پژوهان در جمعآوری و پردازش اطلاعات و نوشتن گزارشها باشیم.
بررسی نحوه تدریس:
بهترین روش تدریس را چگونه میتوان ارائه داد؟
این سؤالی است که تمامی همکاران به هنگام تدریس به آن میاندیشند. در گروهی از همکاران کم تجربه گاهی این سؤال به همراه اضطرابی خاص ظاهر میشود و اگر به نحوی این اضطراب را به هنگام تدریس بروز دهیم یعنی «اولین پله شکست».
دانشآموزان دبیرستانی معمولاً تجربه چندین ساله در شناخت کلیه رفتارهای معلمشان دارند و کوچکترین رفتار معلم را ناخودآگاه زیر ذرهبین تجزیه و تحلیل خود قرار میدهند و شاید نتوانند آنچه حس میکنند بیان کنند ولی به هر حال با نگاه یا رفتارشان به یکدیگر یا به معلم گوشزد میکنند. با دانشآموزان که صحبت میکردم اولین نکتهای که در کلاسداری مدنظر داشتند، این بود که معلم باید بتواند تسلط کامل خود را بر موضوع و کلاس نشان دهد. همکاران نیز با بیان خود همین مطلب را میرسانند. معلم باید احاطه به کلیه موارد بحث داشته باشد و قدرت ارائه آنها را نشان دهد. بسیاری از همکاران جهت موفق بودن، لزوم داشتن طرح درس مناسب و فراگیر، خواه به صورت مکتوب یا ذهنی را قائل بودند. آنان معقتد بودند وجود طرح درس مناسب باعث تسلط کامل معلم بر موضوع مربوط میشود تا بدون اتلاف وقت موارد درسی را به طور کامل پیاده کند.
جلسه اول تدریس:
به عقیده تعداد زیادی از همکاران و دانشآموزان مهمترین جلسه در طول سال همان جلسه اول است.
اولین برخورد معلم با دانشآموز چگونه باید باشد؟
عدهای از معلمین موفق جهانی معتقدند اولین برخورد باید به نحوی باشد که دانشآموز حس کند در یک برنامهریزی کاملاً منظمی قرار گرفته است. کلیه قوانین کلاس در طی سال، در همین جلسه باید مشخص گردد. صحبتهای مهمی از قبیل نحوه تدریس یا روش صحیح مطالعه یا نحوه برنامهریزی روزانه و همچنین اهمیت انضباط در همین جلسه مطرح گردد. در مورد انتخاب نوع انضباط، اینکه از نوع انضباط مقتدرانه، برونی و مستبدانه، یا انضباط دموکراتیک، دورنی با احساس مسئولیت و اینکه کدامیک مؤثرترند. قضاوت و ارزیابی به عهده خود شماست. همچنین معلمین موفق دنیا در جلسه اول نسبت به استفاده کمتر از برنامههای تلوزیونی تأکید دارند. آنها میگویند برنامههای تلوزیونی باعث کاهش فعالیت بدنی و عموماً اتلاف وقت بچهها میشوند. کارشناسان نیز بحث مفصلی در این مورد دارند که بررسی و قضاوت آنها به عهده خود شماست.
اهمیت ایجاد انگیزه در جلسه اول:
اگر معلم بتواند در جلسه اول اهمیت فراگیری علم را به کلاس تزریق کند جلسات بعدی به مراتب بسیار بهتر و ارزندهتر میشوند و کلاس از معلم محوری به سوی شاگرد محوری حرکت کره و تبدیل به کلاسی پویا و ارزنده میگردد.www.zibaweb.com
در مورد علم و اهمیت آن از بیانات لطیف حضرت علی (ع) میتوانیم سود ببریم آنجا که در ستایش دانش میفرمایند: هر ظرفی تنگ میگردد (پر میشود) به آنچه درون آن میگذارند مگر علم و دانش (سینه دل) که چون علم در آن راه یافت فراخ میگردد و گنجایش دارد برای پذیرفتن علم دیگر، این دلها ظرفهای علوم و اسرارند و بهترین آن دلها، نگهدارندهترین آنهاست (که سپرده شده را خوب نگهدارد و به یاید دارد) پس هوشیار باش و از من نگاهدار و به یاد داشته باش آنچه به تو میگویم: ای کمیل: علم بهتر از مال است. زیرا علم ترا از گرفتاریهای دنیا و آخرت نگاه دارد و تو مال را از تباه شدن نگاه میداری، مال را بخشیدن کم میگرداند ولی علم در اثر بخشیدن و یاد دادن به دیگران فزونی مییابد.
دو خورنده هستند که سیر نمیشوند، خواهان علم که هر چه بر او کشف و هویدا شود باز مجهول دیگری را میخواهد معلوم کند و خواهان دنیا که آنچه از کالای دنیا بیابد باز میخواهد کالای دیگری به دست آورد.www.zibaweb.com
نحوه شروع تدریس:
شاگردان معمولاً دوست دارند معلم قبل از شروع درس جدید، خلاصهای از مطالب گذشته را اشاره کند و معتقدند این کار باعث ایجاد آرامش در فراگیری مطالب جدید میگردد. عموماً خود همکاران نیز به این مورد آگاهند و به لزوم انجام این کار معتقدند. هر چند این اشاره بسیار کوتاه و گذرا باشد، ولی این احساس اطمینان روحی را که مطالب قبلی تماماً مرور و وارد ذهن ما شده و اکنون آماده پذیرش جدید هستیم، را میدهد. و این خیلی فرق میکند با معلمی که به نظر دانشآموزان از یک نقطه گنگ شروع به حرکت میکند. در این موارد بسیاری از بچهها چون اطمینان به دانستن مطالب سابق ندارند و در ذهن خود اتصال مطالب جدید به قدیم را نمییابند، لذا بیشتر به گذر وقت میاندیشند، تا آنچه معلم بیان میکند.
روش موفق تدریس از دیدگاه دانشآموزان
اکثریت دانشآموزان، کلاس معلم محوری را که در آن سخنران مطلق معلم باشد قبول ندارند. ناسازگاری در چنین کلاسهایی به صور مختلفی بروز میکند که بعداً روی آن، صحبت خواهیم کرد.
در صحبتهای زیادی که با شاگردان پایههای مختلف داشتهام اکثریت آنان روی حل تمرین اضافی تأکید دارند. میگویند اگر معلم مطالب گفته شده را به صورت تمرین یا سؤال اضافی به ما بدهد، تا ما نیز چند لحظهای که او سکوت کرده، بتوانیم روی گفتههای وی فکر کنیم و خود را بیازمائیم که تا چه حد مطالب را فرا گرفتهایم، آنگاه با آرامش بیشتری دیگر مطالب را پیگری میکنیم. بچهها اغلب معتقدند درس باید توأم با مثالهای دلنشین و مسائل روزمره باشد، بیان قصهوار مطالب میتواند در کلاس ایجاد علاقه به گوش دادن کند. بیان قصهوار همان موردی است که قرآن در بسیاری مواقع جهت جذابیت و مؤثر بودن آموزش خاصی استفاه نموده است. در غیر این صورت کلاس خشک و خستهکننده میشود. من هم گاهی برای بیان مطلبی آن را در قالب داستانی ارائه میدهم و عملاً میبینم دقت بچهها بیشتر میشود و مطالب را بهتر یاد میگیرند.
نحوه فعال نگاهداشتن کلاس توسط معلم:
چگونه میتوان کلاس پویا و پر تحرک داشت؟
جهت فعال نگهداری کلاس باید مرتباً از بچهها کار کشید. معلمینی که تمام مدت سخنران مطلق هستند معمولاً مواجه با کلاسی خوابآلود و بیتحرک میشوند. خیلی ساده میتوان جلوی این کار را گرفت همانطوری که از زبان خود بچهها شنیدیم باید آنها را وادار به فعالیت کرد با جملات سادهای نظیر: «خوب تا حال چه گفتیم»، «فکر میکنید بعد چه میشود»، «کی میتونه بگه»، «کی میتونه سریعتر به جواب برسه»، «میخواهم ببینم سرعت عمل کی بیشتره»، «تصور کنید در این شرایط هستید چه میکنید» نظیر این پرسشها میتواند باعث ایجاد کلاسی کاملاً فعال باشد چنین سؤالاتی با ایجاد حس کنجکاوی بچهها را وادار به تفکر بیشتر روی موضوع مینماید به خصوص اگر محاسن مطالب یا کاربردهای آنها در زندگی را بدانند در واقع ایجاد انگیزه برای فهم بهتر مطالب را کردهایم و این باعث میشود مطالب بهتر جا بیفتند و باور یادگیری و اعتماد به نفس و تسلط روی موارد درس داده شده ایجاد میگردد. زیرا در این موارد نتیجه آن چیزی نیست که معلم بیان کرده باشد بلکه بچه تصور میکند نتیجه همان چیزی است که خود به آن رسیده است.
نکته مهم دیگر که اکثریت نظریهها روی آن تأکید داشتند، عدم تکرار بیش از حد مطلب است معلمینی که مطلب سادهای را بارها تکرار میکنند، باعث خستگی و بیحوصلگی کلاس میگردند. روانشناسان معتقدند بیشترین گیرایی در یک سخنرانی حدود بیست دقیقه اول میباشد و معلمینی که تا ثانیههای آخر کلاس موارد بسیار بسیار مهم را میگویند بهتر است به حد کشش طبیعی کلاس نیز توجه داشته باشند.
برخی همکاران نظریه جالبی در این مورد دارند آنها میگویند سعی میکنیم وقت خود را طوری تنظیم کنیم که فشار کاری در اوایل وقت شروع کلاس بیشتر از اواخر باشد و در دقایق آخر به بچهها وقت آزاد میدهیم تا اگر اشکال یا سؤالی هنوز برایشان باقی مانده با خیال راحت آن را بپرسند یا اینکه بتوانند مطالب تدریس شده را مرور کنند.
علل لزوم پرسش درس از دیدگاه بچهها و معلمین
در مورد درس پرسی، معمولاً همکاران و شاگردان اتفاقنظر دارند که اگر این کار انجام نشود عملاً کارآیی کلاس پائین میآید. شاگردان میگویند اگر بهترین معلم را هم داشته باشیم ولی مرتباً درس را از ما نخواهد کار یادگیری بسیار مشکلتر است. البته هدف اصلی معلمین علاوه بر اندازهگیری میزان برآیند یادیگری کلاس و وادار ساختن بچهها به تلاش جهت استمرار امر یادگیری، آن است که درس به صورت شفاهی و با بیان خود دانشآموزان نیز تکرار شود تا هیچگونه ابهامی باقی نماند. کلاً ایجاد سؤال باعث تحریک حس کنجکاوی و حرکت بیشتر برای یافتن پاسخ میشود. معلم میتواند تمامی مطالب مهم جلسه قبل را به صورت سؤالهای عمومی در کلاس مطرح کند، تا کلیه مطالب مرور شوند و کلاس آمادهی پذیرش درس جدید گردد.
فصل دوم بررسی موارد تربیتی در امر تدریس
بررسی لحن ادای مطالب از دیدگاه بچهها و معلمین:
نکته مهمی که مطرح است لحن صدای معلم است. در این مورد که معلم نباید یکنواخت صبحت کند، تقریباً همه اتفاقنظر دارند. معلم باید در ضمن صحبت با تغییر لحن صدا، بلندی یا کوتاهی صدا، ایجاد مکث و سکوت، از یکنواختی صدا پرهیز نماید. نکته دیگر مسئله صدای بلند در تدریس میباشد شاگردان معتقدند برخی معلمین که عادت دارند خیلی بلند تدریس کنند، آرامش کلاس را به هم میزنند و توجه ما را به درس کاهش میدهند. ما بعد از کلاس عموماً دچار گیجی، سر درد، خرد شدن اعصاب، عدم فهم کافی، ناراحتی گوش میشنویم. در این باب روانشناسان جمله جالبی دارند آنها میگویند «صدای بلند را میشنویم ولی صدای آهسته را گوش می دهیم».
نحوه انتقال مطالب از دیدگاه قرآن
در تکمیل توضیحات قبلی، از بهترین کتاب یعنی قرآن کمک میگیریم. خدائی که ما را ساخته خود به طبیعت ما آگاهتر است. پس چه بهتر که ارزندهترین طریقه آموزش را از قرآن بیاموزیم.
در قرآن بسیاری از آموزشها در قالب قصه بیان شده که این خود، گرایش ذاتی انسانها را به داستان نشان میدهد. قصههایی که از جای جای آن، مطالب وافری جهت ارزشهای متعالی انسانی میبینیم. در قرآن قبل از آنکه انجام کار را از انسان بخواهد، خود آن را انجام میدهد. آنجا که میفرماید:
«خدا و ملائکش بر پیامبر درود میفرستند. پس ای کسانی که ایمان آوردهاید شما هم بر او درود بفرستید».
معمولاً در لحن صحبت قرآن به دنبال خواستن اجرای امری، زمینهای که ایجاد رابطه عاطفی برای شنونده نیز بنماید، زمینه ایجاد رابطه عاطفی و علاقه به گوش دادن و محبت کردن را ملاحظه می کنیم: آیا خدا تو را یتمی نیافت که در پناه خود جای داد او از شر دشمنانت نگهدری کرد و ترا در بیابان مکه ره گم کره (حیران) یافت (در طفولیت که حلیمه دایهات آورد تا به جدّت عبدالمطلب سپارد در راه مکه گم شدی، حلیمه و عبدالمطلب سخت پریشان شدند و خدا زود آنها را به تو راهنمایی کرد و باز ترا فقیر (الی ا...) یافت و (به دولت نبوت) توانگر کرد (و نعمت رسالت عطا نمود) پس (به شکرانه آن) تو هم یتیم را هرگز میازار و فقیر و گدای سائل از درت بزجر مران (بلکه به احسان یا به زیان خوش برگردان).
مثال دیگر را با آیه بیست و یکم سوره بقره شروع میکنیم آنجا که میفرماید: «ای مردم بپرستید پرورشدهنده خود را تا پارسا و منزه شوید. یعنی در حین امر به انجام کار، ایجاد رابطه عاطفی با پرورنده خود را میبینیم و به دنبال آن دلیل انجام کار (بپرسید تا پارسا و منزه شوید) آورده میشود.
لذا در خیلی موارد ملاحظه میکنیم در حین آموزش خاصی، محاسن یا علل انجام کار خواسته شده نیز، ذکر شده که باعث ایجاد انگیزه در جهت انجام کار میشود.
نحوه برخورد معلم با دانشآموز (بعد عاطفی)
در صحبتهای بسیاری که با دانشآموزان داشتهام بیشترین اهمیت آنان روی همین مورد بود. شاید این موضوع تأیید کننده نقش مهم ایجاد علاقه در جلب توجه دانشآموزان به درس میباشد. بحث روی نحوه برخورد و چگونگی اخلاقیات معلم بیشترین موردی بود که دانشآموزان پایههای مختلف به آن میپرداختند. بچهها میگویند ما نیاز داریم که به ما اعتماد به نفس داده شود و برای ما ارزش قائل شوند. تجربه نشان میدهد معمولاً معلمینی که چند سال تدریس با یک کلاس خاصی را به عهده دارند، شناخت بیشتری روی بچهها پیدا کردهاند. این معلمان معمولاً شاگردان را به نام صدا میکنند و چون به خصوصیات بچهها آگاهند، پس موفقتر از حالتی هستند که بخواهند به عنوان تازه وارد و غریبه وارد کلاس شوند، و با نگاه ناآشنا به چهرهها بنگرند، لذا این خود نمایانگر اهمیت شناخت روحیه دانشآموزان در فهماندن درس میباشد.
بررسی بهترین روشهای تشویق و تنبیه
یکی از روانشناسان میگوید به هر کس اظهار اطمینان کنید سعی خواهد کرد که خود را لایق آن سازد. یادم میآید شاگرد بسیار ضعیفی را به محیط مدرسه جدیدش آوردند در جلسه اول معرفی او را به عنوان شاگرد زرنگ نشان دادند، و پیرامون این معرفی هم روحیه خودش و هم برخورد کلاس با وی تغییر کرد و بعد از مدتی این شاگرد ناموفق سابق، تبدیل به فرد موفقی شد و سعی کرد لایق وضعیت خوب پیش آمده باشد.
رئیس شرکتی میگفت: اداره کردن مردمان راحتتر است، اگر شما را محترم بشمارند و شما هم نسبت به استعداد و لیاقت آنان ابراز قدردانی و اطمینانخاطر نمائید. خلاصه اگر مایلید یکی از خصلتها را در وجود شخصی تقویت کنید و استعداد او را به فعلیت رسانید طوری برخورد کنید که گویی این خصلت بالفعل از صفات ارزنده و ملکات غالبه اوست. خود بچهها در بررسی روشهای تشویق و تنبیه موفق معتقدند: معلمی که روحیه آنها را درک کند، با صحبتهای موردی با افراد کلاس و نشان دادن اهمیت به شخصیت بچه و تقویت اعتماد به نفس، باعث ایجاد علاقه در آنها میگردد. میگویند در این صورت با کوشش بیشتری سعی میکنیم رضایت او را به دست آورده و لایق اعتماد وی باشیم لذا چنین معلمی بهترین تشویق را در مورد ما به کار بسته است. به قول فردوسی:
کسی کش ستایش نیاید به کار تو او را به گیتی به مردم مدار
در مورد بهترین روش تنبیه تعدادی از همکاران متأسفانه اعتقاد به برخورد تند در اولین جلسه دارند از قبیل پاره کردن دفتر، اخراج از کلاس، ایستادن کنار سطل آشغال، استفاده از خطکش و... گروهی از همکاران نیز به عنوان حربه آخر از چنین روشی استفاده میکنند. مصداق حدیثی که میفرماید:
«در صورتی که پیشنهاد ما مؤثر نیفتاد، البته باید به زبان شمشیر قضاوت کرد. عرب میگوید آخرین وسیله معالجه داغ کردن است».
اکنون ببینیم نظر خود شاگردان در مورد بهترین روش تنبیه چیست:
بچهها میگویند بهترین روش تنبیه کم توجهی معلم به ما میباشد. وقتی تمرین نگاه میکند با دفتر ما کاری ندارد، سر کلاس درس اصلاً نگاهی به ما نمیاندازد. ورقه امتحانی ما را نمیگیرد و برای درس پرسی صدایمان نمیزند. در آن صورت عذابآورترین لحظات را میگذرانیم. برخی دیگر میگفتند بدترین نوع تنبیه معلم همان چهره ناراحت وی است که گاهی توأم با جملاتی نظیر اینها میشود «از تو توقع نداشتم»، «خیلی بیشتر از اینها انتظار داشتم»، «نا امیدم کردی».
نحوه تشویق موفق از دیدگاه روانشناسان:
گروهی از روانشناسان معتقدند تمجید باید واقعی باشد و آگاهانه و دقیق به کار رود و فقط هنگامی که بچه کار موفقیتآمیزی انجام داده از آن استفاده کنیم.
در مورد تشویق کردن دانشآموزان باید در نظر داشته باشیم که تشویقهای ما باید صمیمانه و صادقانه و واقعی باشد. چون انسان ذاتاً از تملق و چاپلوسی منزجر است، لذا باید عادلانه از کوچکترین پیشرفت آنها تمجید نمائیم زیرا بهترین طریق تغییر احوال و روحیه انسانها همین روش است.
با جملاتی نظیر: «ترا جوانی هوشمند و لایق کارهای بزرگ یافتهام» یا «میدانم که آینده تو روشن است» میتوانیم در دل دانشآموز نور امیدواری بتابانیم و بگذاریم اعتماد به نفس وجود وی را منقلب نماید.
متأسفانه گروهی از معلمین کم تجربه معمولاً در برخورد با نقاط ضعف شاگردان به شدت عصبانی میشوند و شماتت، یعنی راحتترین کار را انجام میدهند نظیر: «تو هیچی نمیشی» «بیاستعداد هیچی نفهم» «مهمانی آمدی» و... با وی برخورد شدیدی دارند و ناخودآگاه باعث فلج فکری بچه میشوند. شاید در این لحظات فراموش میکنند، اگر معلمی عصبانیت خود را بروز دهد در واقع شکست خود را امضاء کرده است. یک معلم عصبانی در واقع نشان میدهد قدرت خودداری ندارم و از کوره در میروم، من قدرت کنترل خود را ندارم در حالی که قویترین مردمان آنانند که خشم خود را فرونشانند لذا چنین معلمی در واقع به ضعف خود اعتراف کرده است.
نحوه تشویق و تنبیه و برخورد با زیردستان از دیدگاه نهجالبلاغه:
راجع به تشویق و تنبیه و نحوه بروز احساسات میفرماید: «علاوه بر این باید دانست که افراط در مهربانی رعیت را مغرور میکند و به کبر و نخوتش سوق میدهد، تا درجهای که کار را به جاهای باریک بکشاند «ای پسر حارث در عملیات کارکنان حکومت خود نیک بازرسی و دقت کن. آنکه با فداکاری انجام وظیفه مینماید، باید قولاً و عملاً تشویق شود. حتی کوچکترین اقدام ستودهاش را هم نباید نایده انگاشت و در مقابل بدکاران نیز لازم است، مطابق مقررات اسلام، انتقامکشی و کیفرجویی». ای مالک مبادا که در حکومت تو خادم و خائن یکسان باشند. زیرا خادمی که در ازای خدمت خود مزد و رحمت نبیند، دلسرد و بیقید گردد و خائنی که جزای خیانت خود را حد کمال نیابد، کردار زشت خویش را با جرأت بیشتری تکرار کند» «هرگز مگو من مأمورم و معذور، هرگز مگو که به من دستور دادهاند و باید کورکورانه اطاعت کنم، هرگز طمع مدار که تو را کورکورانه اطاعت کنند» «هرگز به پشتیبانی مقام سروری، خود را بر دیگران تحمیل مکن» اگر چنین گویی و چنان کنی آیینه قلبت زنگآلود و تاریک میشود، «مالکا، انصاف و عدل سرلوحه برنامه حکومت است» «اگر چنین نکنی و همگان را با نظر مساوی ننگری، بر بندگان خدای ظلم کردی و خداوند توانا را به دشمنی خود برانگیختهای» «مالکا هر قدر که خود را قادر و فعال میبینی بیاد آر خداوند از تو فعالتر و قادرتر است» در خاتمه این قسمت جمله منتخبی که میتواند مصداق راه حل اکثر مسائل انسانها باشد، را پیش میکشیم، آنجا که میفرماید:
«یاد خدا خاطر را روشن کند و چراغ خرد را برافروزد و اشتغال هوس و غضب را فرو نشاند»
نحوه برخورد با شاگردان ناسازگار:
مهمترین موردی که معمولاً در اداره نظم و انضباط کلاس با آن مواجه هستیم همین مشکل نحوه برخورد با بچههای ناسازگار است. برخی دبیران به عنوان اولین قدم در مواجه با اینان از روش بیرون کردن شاگرد استفاده میکنند. در حالی که معلم در لحظهای که شاگرد را بیرون میفرستد در واقع اعلام میکند که من تحمل مبارزه با تو را ندارم یا به بیان کوتاهتر آنکه میگوید «در مقابل تو من با زندهام». خود دانشآموزان کلاس نیز این روش را نشانه ضعف معلم خود میدانند آنها به طور ناخودآگاه، احساس دلسوزی برای چنین شاگردی که در جمع تنبیه شده را دارند. که باز این به نفع معلم نیست. پس چه باید کرد.
به قول شاعر:
به شیرین زبانی و لطف و خوشی توانی که پیلی به موئی کشی
معمولاً ملایمت و خوشزبانی خیلی بیشتر از غضب و درشتی در خلق نافذ میافتد به قولی قطرهای عسل بیشتر از خرواری زهر مگس را جلب میکند پس اگر میخواهید کسی را با خود هم عقیده کنید به ملایمت سخن آغاز کنید و بکوشید طوری صحبت کنید که طرف مقابل را مکرر به بله، بله گفتن وادار کنید و طوری حرکت کنید که هرگز کلمه نه را به زبان نیاورد، در این صورت طرف مقابل را برای پذیرفتن رأی و پیشنهاد خود، حاضر و آماده کردهایم. باید به صورت اشاره افکار خود را در طرف مقابل القاء کنیم و بگذاریم به میل خود به نتایجی که ما میخواهیم برسد. در واقع میگذاریم او فکر کند که بر حسب تصور خودش رفتار کرده است.تعدادی از همکاران معتقدند که با عوض کردن جای شاگرد ناسازگار و قرار دادن وی در موقعیت بهتر میتوانند موفق باشند.آنان معتقدند بعد از این کار، باید به نحوی در آنها حس مسئولیت ایجاد کنیم به همراه تلفین این جمله: «میدانم از عهده آن بر میآیی» کمکش کنیم تا بتواند خود را در جمع کلاس مطرح کند این نیاز طبیعی خود را به نحو مطلوبتری ارضاء نماید و مسئولیتهایی از قبیل رهبری یک گروه کوچک علمی، یا ساخت وسیله کمک آموزشی، یا نقد و بررسی یک فیلم آموزشی، تصحیح برخی تکالیف را به وی واگذار کنیم. معلم باید این باور را در آنها ایجاد کند که زندگی امروز ما تصویری از زندگی آینده است اگر امروز خود را درست بسازیم فردای ما نیز به شکل مطلوبی ساخته خواهد شد. باید به شاگردان نوجوان خود توضیح دهیم که برای ساختن امروز دشمنانی وجود دارند که باید آنها را شناسایی کنیم و در واقع بستری برای آینده بهتر فراهم نمائیم. برخی کارها میتوانند اثرات بدی در زندگی ما و بهرهوری آینده کشور داشته باشند. در این باره باید دید دشمنان یک دانشآموز چه چیزهایی هستند و چگونه آینده وی را تباه میکنند باید با شناخت دشمنان امروز و نابودی آنها بگذاریم فردایی زیبا انتظار ما را بکشد.www.zibaweb.com
فصل سوم «روشهای جلب توجه دانشآموزان»
شناسایی عوامل تباهسازی آینده
با شناسایی عوامل تباهسازی آینده یعنی دشمنانی که قبلاً صحبتش را داشتیم میتوان در مبارزه با آنها موفق بود:
1) دانشآموزی که در مقابل درس و معلم خود احساس تعهد نمیکند و با همکلاسهایش ناسازگار است فرد مفیدی برای جامعه آینده نخواهد بود و آینده بدی در انتظار دارد.
2) کسانی که نسبت به انجام وظایف خود کوشش نمیکنند در کار و شغل آینده خود نیز احساس مسئولیت نخواهند داشت.
3) اگر از دوره کودکی و نوجوانی به مراقبت و نگهداری وسایل خود عادت نکنیم و نظم و انضباط نداشته باشیم در اداره زندگی همیشه مشکل خواهیم داشت و فردی ناتوان و بیعرضه خواهیم بود علاوه بر این منظم بودن باعث صرفهجویی زیادی در وقت ما خواهد شد.
4) اگر از حالا با نشاط و روحیه شاد با دوستان خود بازی و تفریح نکنیم در آینده نیز فردی عبوس و غمگین خواهیم بود.
بررسی نقش روحیه معلم در امر کلاسداری:
روانشناسان میگویند: اگر میخواهید محبوب باشید همواره تبسم بر لب داشته باشید. چینی ها مثلی دارند که میگوید:
«مردمی که تبسم کردن نمیداند، نباید وارد دکانی شود» و جمله جالب دیگری در این زمینه است که میگوید: «تبسم به هیچ کار نمیآید مگر وقتی عطا شود و سود آن در دادن آن است.»
دانشآموزان معمولاً معتقدند تحمل کلاسهایی با معلمین عبوس، بسیار خسته کننده و زجرآور است. نشاط توأم با لبخند معلم باعث جذابیت کلاس میشود حضرت علی (ع) میفرماید:
«گشادهرویی و خوش خویی دام دوستی است و از دست دادن فرصت غم و اندوه میآورد» «با خوش خویی و گشادهرویی میتوان دامان مردم را به دست آرود با مردم چنان آمیزش و رفتار کند که اگر در آن حال مردید بر جدایی شما بگریند و اگر زنده ماندید خواهان معاشرت با شما باشند»
چگونه میتوان روحیهای شاد داشت:
روانشناسان میگویند برای خوشحالی و خوشبخت بودن، ما به اوقات فراغت شادیبخش و شغل مورد علاقه نیاز داریم ولی من به طور کلی معتقدم هر چه از امکانات موجود، بیشتر لذت ببریم به همان نسبت شادمانهتر زندگی خواهیم کرد. شادی زندگی، چیزی که ما به دنبالش هستیم در دور و بر ماست، لذا دور و برمان را خوب و دقیق باید بررسی کنیم. حضرت علی (ع) چقدر لطیف میفرماید: «ای انسان عظمت باید در نگاهت باشد نه در چیزی که به آن مینگری».
شادمانی یا خوشحال زیستن، آن است که انسان ظرفیت لذت بردن از مواهب زندگی را داشته باشد و باید لذت خوب بودن و مهربانی کردن و یا تدریس در کلاس و... را قدر بشناسیم و گرامی بداریم آنگاه خواهیم دید که چگونه زندگی تلخ به کام ما شیرین خواهد شد. فکر کنیم آنچه داریم فعلاً همین وضعیت است پس چطور با آن بسازیم تا لذت بیشتری با گذر عمر به دست آوریم. در زندگی لذتهای کوچکی هست که اکثریت مردم از آن غافلند مانند کمک به همنوع، تغییر روحیه افسرده بچهها، داشتن خانواده صمیمی، داشتن دوستان خوب و یکدل، نوازش بچهای کوچک، گوش دادن به صدای باران، دیدن عظمت آسمان شب و... هنوز کسی نمیداند شادی بعدی کی و کجا به وی روی میآورد.
در حالی که شادمانی ممکن است امری پیچیده برای ما باشد حل مشکل نیز به همان اندازه پیچیده و دشوار است. شادی آن نیست که در زندگی چه اتفاقی برای ما میافتد شادی در آن است که چگونه اتفاق فکر کنیم؟ با چه شیوهای با آن روبرو شویم؟ شادی، استعداد و توانایی ماست برای آنکه از هر منفی یک مثبت بسازیم و شکستهای زندگی را مبارزه به شمار آوریم، آرزو داشتن نسبت به اینکه، آنچه نداریم حتماً داشته باشیم، لذت بردن از آنچه که در اختیار داریم را برایمان تلخ و ناممکن میسازد.
لذتها، شادیها، و به طور کلی خوشبختیای که ما در زندگی به دنبالش هستیم چه بسا در نزدیکیهای ما و منتظر ما هستند، مهم آن است که ما دور و برمان را خوب و به دقت بپائیم.
داشتنن انتخابهای بیشمار در زندگی و عدم رسیدگی کافی به هر یک، زیر فشار قرار گرفتن و حرص زدن برای دستیابی به موفقیتهای ناپایدار و کوتاه، شادی ما را به بدبختی بدل میکند، ما اغلب چهار اسبه به مقصد پول دار شدن و موفقیت میتازیم، بدون توجه به اینکه آنهایی که اینها را دارند الزاماً و نوعاً خوشبخت و شاد نیستند و یا آروزی «به جای ما بودن» را در دل میپرورند.
پس بیائید با دقت بیشتری اطرافمان را بنگیریم «فرصتها چون ابر زود گذرند» پس از هر فرصتی برای خوب بودن باید استفاده کنیم و با انجام کارهای خیر وجود خود را لبریز از رضایت و شامانی نمائیم چنانچه حضرت علی (ع) میفرماید:
«کار خیر انجام دهید و اندک آن را کوچک مشمارید زیرا خرد آن نزد خدای بزرگ، بسیار است».
بررسی نیاز به داشتن دوست در شاگردان دبیرستانی:
بررسی اخلاقیات نوجوانی که به عنوان شاگرد با آنها برخورد داریم، معمولاً به بهتر پیاده کردن روش تدریس کمک میکند. نیاز به دوستی و دوست داشتن که در این سنین به منتهی درجه خود میرسد باید مورد توجه ما قرار گیرد.www.zibaweb.com
دوستی صرفاً یکی از لذایذ ساده و پیش پا افتاده زندگی، مثل شیرینی یا غذا نیست. بلکه برای اکثریت شاگردان قسمتی از یک نیروی کاملاً ضروی است و شاگردان چه در ایجاد آن مهارت داشته باشند و چه ناشیانه آن را جستجو کنند بدان نیازمندند. حضرت علی (ع) میفرماید:
«از کسی پرسیدند بین برادرت و دوستت کدام یک را بیشتر دوست داری، گفت برادرم را اگر دوست باشد».
اغلب دانشآموزان در صحبتهای خود علاقه به معلمی نشان دادند که بتواند نقش دوست را برای آنها ایفا کند. حضرت علی (ع) میفرماید:
«ناتوانترین مردم کسی است که از دوستیابی ناتوان باشد و ناتوانتر از او کسی است که از دست بدهد دوستی از یاران را که به دست آورده است».
و نیز میفرماید:
«همنشین احمق مباش زیرا، بر اثر بیخردی خود، کارش را در نظر تو زینت داده و میآراید و دوست دارد مانند او باشی و حماقتش را بپوشانی. هرگاه خداوند بندهای را پست گرداند علم و دانش را برابر او سد نماید و او را توفیق ندهد. لذا نادانی بدترین بیچارگیهاست.»
پس معلمی موفق است که بتواند با توجه به این نیاز طبیعی شاگردش، از جوانب مختلف بر رفتار وی نفوذ کند و محبت وی را جلب نماید. شاگردان نیز میگویند، وقتی معلمی را دوست داریم درس وی را بهتر میخوانیم و کلاس برایمان خسته کننده نمیشود.
از یکی از مشاهیر جهان پرسیدند: رمز موفقیت تو در جلب محبت مردم چیست؟
وی گفت:
«من هرگز از کسی عیبجویی و انتقاد نخواهم کرد تا میتوانم نیکی هر کس را اظهار خواهم نمود، هر احمقی از عهده عیبجویی و تهمتزنی و شکایت بر میآید. عظمت مردان بزرگ از طرز رفتارشان با مردمان خرد آشکار میشود».
لذا به جای متهم کردن دانشآموزان به تنبلی و بیاستعدادی سعی کنیم آنها را بشناسیم و علت رفتارشان را ریشهیابی کنیم. خود بچه ها میگویند ما حوصله شنیدن کلمات تکراری و همیشگی، نظیر، تنبل، بیاستعداد، درس نخوان، بیفکر، را دیگر نداریم. در قرآن نیز آیات مختلفی در مورد عادت زشت عیبجویی و تهمتزنی داریم.
لذا معلمینی که گمان دارند با گفتن این کلمات وضعیت کلاس تغییر مثبت مییابد، باید در این مورد بیشتر فکر کنند و از تجربیان خود درس بگیرند، زیرا تجربه یکی از بهترین اساتید ما است.
نیاز به انجام کار گروهی در شاگردان:
معلم باید دانشآموزان را برای مقابله با هر نوع حادثه یا پیشامدی آماده کند. کار گروهی عامل آمادهسازی بچهها برای نیل به پیروزی است. معلم باید شاگردان را در ضمن درس، برای داشتن روحیه همکاری کمک کند. بسیاری از معلمین معتقدند هنگامی که کارها را بین دانشپژوهان تقسیم میکنیم، باعث میشویم خود آنها برای پیشرفت کارها نقشه بکشند و این امر موجب ایجاد قدرت و سرعت توأم با نشاط در شاگردان میگردد. لذا کلاس ایدهآلی خواهیم داشت که در آن همه در حال تلاش هستند.
چگونه شاگردان را وادار به درس خواندن کنیم:
ایجاد میل و انگیزه جزء مهمترین و مؤثرترین روشها میباشد. با ایجاد دلخوشی و اعتماد به نفس، رغبت به انجام کار بیشتر میگردد.به خاطر دارم روزی سر کلاس در مورد ساختار اتم صحبت میکردم و آزمایشات رادرفورد را شرح میدادم، گفتم رادرفورد همان چیزهایی را دید که شما میبینید، حالا فکر کنید که به جای او هستید! چه نتایجی را به دست میآورید؟
حالت چهره همگی عوض شده بود، هیجان و شور و شوق خود را با انواع پاسخهای جالبی که میدادند، نمایان ساخته بودند.در آن جلسه تدریس، تمامی نتایجی را که رادرفورد پس از آن همه آزمایش به دست آورده بود را از بان یکایک دانشآموزانم میشنیدم!در حالی که دانشآموزانم امر تدریس را به عهده گرفته بودند و علاقه و نشاط خاصی را در بیان مطالب نشان میدادند، صمیمانه به آنها گوش میدادم و شادی موفقیت دانشآموزانم به صورت لبخندی روی صورتم نقش بسته بود.
نیاز به جلب توجه در دانشآموزان:
معلم با توجه به این نیاز شدید، باید برخورد مناسبی با این گروه سنی داشته باشد. یکی از همکاران با تجربه، راز توفیق خود را، چنین بیان میکرد:من در اولین جلسه، امتحان سادهای از بچهها به صورت کتبی میگیرم، تا هم سطح فعلی کلاس را بدانم و هم در حین کار، همینطور که قدم میزنم، نامهای آنها را به خاطر بسپارم. نام هر کس برای خود، مهمترین کلمه میباشد.
معلم با توجه به این مسأله نیاز به جلب توجه، با شاگردانش زودتر صمیمی میشود و هنگامی که آنها را با نام کاملشان صدا میکند، دانشآموزان متوجه نمیشوند، که برای معلم اهمیت دارند و احساس بزرگی مینمایند.
چگونه میتوانیم سخنگوی دلپذیری باشیم؟
ما باید همواره به خاطر داشته باشیم که طرف صحبتمان، یعنی بچهها معمولاً صد مرتبه بیشتر به فکر خیالات و آرزوهای خود هستند. آنها ترجیح میدهند به آینه یا کیف یا عکس بغل دستی خود نگاه کنند، تا اینکه به فرمولهای نوشته شده، توجه داشته باشند و مطالب علمی را دنبال کنند.
پس برای جلب علاقهی دانشآموزان به فراگیری، چه کنیم؟ معلمی میگفت: من اجازه نمیدهم شاگردان شنونده مطلق باشند. پس معلم با دقت به نیاز به جلب توجه در شاگردانش باید موارد مختلف را برای آنان توضیح دهد. و مرتباً اهمیت مخاطب خود را برایش محسوس کند. در نظر داشته باشیم آرزوی اهمیت یافتن قویترین میلهای بشری است پس باید با شاگردان طوری رفتار کنیم که مایلیم آنان با ما رفتار کنند و اگر علاقه داریم آنها از احتراممان فرو نگذارند و از روی انصاف، لیاقت و هنر ما را اذعان نمایند، این موضوع را راجع به آنان هم پیاده نمائیم.
لذا، مطالبی که در روشهای جلب محبت دانشآموزان داشتیم را در سه مورد زیر خلاصه میکنم:
1) صمیمانه نسبت به شاگردان علاقهمند باشید.
2) تبسمی بر لب داشته باشید و به یاد داشته باشید نام هر کس برای او شیرینترین لغات است.
3) گوش دادن را بیاموزید و آنان را به شوق آورید تا نظر خود را ابراز دارند و صمیمانه و صادقانه اهمیت دانشآموزان را برخودشان روشن کنید.
فصل چهارم
بررسی نحوه ارتباط صحیح با دانشآموزان
اگر شاگردی به کلی بر خطا رود چه کنیم:
اگر به شاگردی برخورد کردیم که به کلی بر خطا میرود در نظر داشته باشیم که خود وی چنین تصوری راجع به خودش ندارد. لذا هرگز نباید او را محکوم کرد. بلکه باید در صدد باشیم که کنه اندیشه او را دریابیم که این شیوه مردمان حکیم و آزاده میباشد. صمیمانه باید بکوشیم نقطهنظر طرف مقابل خود را دریابیم، آنگاه میتوانیم آنها را اصلاح کنیم، بدون آنکه موجب خشم آنان گردیم. با این روش میتوانیم مخاطب را مشتاق شنیدن گفتار خودمان نمائیم.
نکته: باید دقت کنیم در آغاز کلمه «نه» یا «تو اشتباه می کنی» اگر باشد طرف مقابل تمام فکر خود را در خط دفاعی جمع می کند. حال آنکه معلمینی که به این شکل شروع میکنند: بسیار خوب منم جای تو بودم همینطور فکر میکردم حالا اگر اینطور به مسئله نگاه کنیم به نظرت چطور است موفقتر هستند. به عبارتی سعی کنیم تصور کند که خودش به نتیجهای که ما میخواهیم رسیده است.
پرهیز از مباحثه در کلاس:
همواره از بحث کردن اجتناب کنید و به خاطر داشته باشید در هیچ مباحثهای کسی به معنی تام برنده نیست. معلمین با تجربه همیشه جلوی ایجاد مناقشه و مباحثه در کلاس را میگیرند، از مباحثه چنان بگریزید که از مار زندگی یا زلزله هولناک می گریزید به قول شاعر:
هر که را مغلوب کردی در سخن گشت راسخ تر در آراء کهن
راه متقاعد کردن، بحث کردن نیست و این دو امر ابداً ارتباطی با هم ندارند راه نفوذ در افکار مردم، بحث کردن نیست ممکن است با مشاجره و مباحثه بتوانیم به اصطلاح سخن طرف مقابل را در دهانش بکوبیم اما چنین غلبهای بیفایده است. زیرا که هرگز موافقت صمیمانه طرف را نمیتوانیم به دست آوریم. باید توجه داشت که هرگز جاهلی را به قوه منطق نمیتوان متقاعد کرد. سوء تفاهم را نیز با مباحثه و مشاجره نمیتوان برطرف نمود، بلکه تدبیر و مهارت و سیاست و خوی صلح جویانه لازم است. شخص باید این قدرت را داشته باشد که خود را به جای حریف فرض کند. لذا معلمین باتجربه به عنوان بهترین وسیله غلبه در مشاجره و مباحثه، احتراز از ورود در چنین مباحثی میکنند و اگر میبینند، شاگرد عقیده، کاملاً مخالفی دارد به منظور اصلاح او در همان ابتدا حرفش را به دهانش نمیکوبند تا بیشتر دچار ناراحتی یا خشم یا نا امیدی شود. بروز حالت خشم یا دفاع از حرف خود، شاگرد را از شنیدن نظریه درست باز میدارد. پس در حالی که عقاید او را محترم میشماریم سعی میکنیم خود شاگرد بتواند به اشتباه خویش پی ببرد و آن را اصلاح کند.www.zibaweb.com
نحوه نفوذ در متقاعد ساختن کلاس:
همکاران عزیز توجه داشته باشیم، اکثریت بچههایی که در دوره دبیرستانی میبینیم، به شدت نیازمند محبت و غمگساری هستند، احتیاج دارند که کسی درد آنها را بداند و به حال آنها برسد. لذا اگر آنها را تا حدی ارضاء کنیم همواره ما را دوست خواهند داشت. پس اگر نسبت به کلاس ابراز محبت و یکدلی کنیم، ناخودآگاه همکاری بیشتری برای پیشرفت کلاس انجام میدهند. به جای اینکه با جملاتی نظیر «این مشکل خودتان است« «مسائل کلاس شما ربطی به من ندارند» و... آنها را پشت دیوار غربت بگذاریم. سعی کنیم دانشآموزان را با خود همراه کنیم و متوسل به عواطف عالیه آنها بشویم با جملاتی نظیر تجارب سالهای زیاد مرا آدمشناس کرده در همان وهله اول برخوردمان حس کردم، شاگردی، کوشا، خوش قول، شرافتمند، با غیرت، درس خوان هستی، شاگرد را جهت پذیرفتن مسئولیت آماده کنیم. در ضمن اگر اشتباهی داریم باید صادقانه و راحت به آن اعتراف کنیم که بشر جایز الخطاست. با این جمله «ممکنه اشتباه از من باشه بهتره دوباره مرور کنیم و یا نظیر آن. روش دیگر نفوذ و متقاعد ساختن کلاس آن است که در چشم و خیال بچهها تصور کنیم. دانشآموزان اگر شکلی ببینند و خود آن را تحلیل کنند بیشتر قبول دارند تا آنکه راجع به آن شکل معلم به تفسیر سخن بگوید. مثلاً در جلسهای که مشغول تدریس نظریه علمی دانشمندی بودم، میدیدم بچهها با خستگی به ساعتشان مینگرند، آن روز باقی مطالب را در قالب تصور خود آنان ریختم به آنها گفتم این دانشمند همان چیزی را میدید که هر آدم عادی میتوانست ببیند ولی فرق او با دیگر آدمها چه بود؟ وی سعی کرد نتایجی را از آنچه دیده بود بیرون بکشد، حالا من فقط آنچه وی دیده بود را روی تخته میکشم، میخواهم ببینم وضعیت شماها چگونه است. کلاس در چنان سکوت عمیق و توجه شدید فرو رفته بود که گویی روی حساسترین مسئله زندگی میخواستند تمرکز داشته باشند، آنها نمیخواستند در این بازی نقش آدمهای عادی را داشته باشند، و طوری نظریات خود را ابراز میداشتند که گویی در مسابقهای مهیج شرکت داشتند، میخواستند ثابت کنند در حد همان دانشمند بزرگ هستند و خود به خود بدون آنکه من نظریات دانشمند را پشت سر هم تکرار کنم، با هدایت مسیر فکرشان، خود اینکار را با غرور و رضایت از پیروزی بازگو میکردند.
قضیه دیگری را تعریف میکنم که ممکن است برخی معلمان تا به حال چندین بار مشابه آن را تجربه کرده باشند، قصه مربوط به سرکارگر ناموفقی بود که نمیتوانست کارگران زیردست خود را به کار واردار کند وی میگفت تا به حال انوع روشها را پیاده کردهام، یکایک آنها را تشویق و تحریص نمودهام، ناسزا گفتهام، تهدید به اخراج کردهام، ولی هیچ روشی موفق نبوده است، ماندهام چه کنم. واقعاً وقتی هر روشی را بیفایده دیدیم چه کنیم؟ این روش را آزمایش کنید. رئیس کارخانه از سرکارگر پرسید امروز چند دفعه ذوب فولاد به عمل آمده، گفت «شش دفعه» رئیس کارخانه روی زمین با گچ به خط درشت نوشت «شش» و رفت. کارگران شیفت شب آمدند و عدد را که دیدند پرسیدند این دیگر چیست؟ دیگران گفتند امروز رئیس آمد و پرسید کار ذوب چند بار انجام شده سپس این عدد را نوشت و رفت. صبح روز بعد که رئیس کارخانه وارد شد دید به جای عدد قبلی کلمه هفت روی زمین نوشته شده کارگران صبح آمدند و عدد را که دیدند گفتند آقایان شب کار خود را نیرومندتر از ما میپندارند پس با شدت تمام دست به کار شدند چون شب فرا رسید عدد ده درشتی روی زمین نوشتند و رفتند و بلاخره کارخانهای که رو به ورشکستگی میرفت به درجه اول رسید. در واقع برای حصول نتیجه باید حس رقابت را تحریک نمود. رقابتی که در آن، میل به برتر بودن و اثبات لیاقت و اهمیت مطرح شود. در مدرسهای به جای آنکه شاگردی را رتبه اول تعیین کنند، کلاس موفق را تشویق میکردند و این خود باعث تحریک باقی کلاسها میشد پس بطور خلاصه قواعدی که جهت متقاعد کردن شاگردان مطرح کردیم را میتوانیم به صورت زیر فهرستوار بررسی کنیم.
جمعبندی قواعد متقاعد کردن دانشآموزان:
قاعده اول- بهترین وسیله غلبه در مشاجره و مباحثه، احتراز از ورود به آن است.
قاعده دوم- عقاید طرف مقابل را محترم بشمارید و هرگز به او مگوئید که به خطا میرود و اگر خود را خطاکار میدانید صمیمانه اعتراف کنید.
قاعده سوم- به ملایمت سخن آغاز کنید و دانشآموزا را بکشانید به جایی که از ابتدای مکالمه جوابهای مثبت بدهد.
قاعده چهارم- بگذارید بچه آزادانه مطالب خود را بیان کند و در ضمن طوری برخورد کنید که تلقین شما را از ابتکارات خود، تصور کند.
قاعده پنجم- صمیمانه بکوشید که مسائل را از دریچه وی بنگرید و با او همدردی کنید.
قاعده ششم- متوسل به عواطف عالیه بچهها شوید و در چشم و خیال آنان تصرف کنید و آنها را بر سر رقابت آورید.
چگونه از بچهها انتقاد کنیم که منفور نشویم:
اگر ضرورت دارد از شاگرد انتقادی بنمائیم، از کجا شروع کنیم. اگر مستقمیاً عیب را بگوئیم او به شدت ناراحت میگردد. شاگردی داشتم که خط بسیار بدی داشت به وی گفتم تو مطالب را خوب فهمیدهای ولی متأسفانه چون خوانده نمیشوند نمیتوانم نمره خوبی بدهم با آنکه عیب کارش گفته شد و خردهگیری نامطبوعی بود ولی چون بعد از تمجید مزایا و هنرهای او بود چندان گران برایش نیامد. روش عمل مانند کار سلمانی است وی قبل از آنکه تیغ را به کار اندازد، زمینه صورت را صابون کاری میکند. و این عین رفتاری است که دانشآموز خطاکار به آن نیازمند است. پس قبل از شروع انتقاد حتماً باید از روی صدق و صفا بعضی امور مربوط به او را که واقعاً قابل تمجید باشند بستائید و از تحسین مضایقه نکنید.
برای تبدیل رفتارهای اشخاص به نحوی که منجر به خشم و خصومت نشود باید خطاها را به طور غیر مستقیم به آنها خاطر نشان کرد.
در کلاس مشغول تدریس قسمت مهمی از کتاب بودم. پوست پفک بزرگی روی کف کلاس افتاده بود. در حین صبحت خودم آن را برداشتم و در حالی که همه کلاس در آن سکوت خاص با تعجب و شرمندگی نگاهم میکردند آن را در سطل آشغال گذاشتم. در چهرههای آنها خجالت و ندامت کاملاً هویدا بود. شاید اگر مستقیماً توبیخ میکردم فوراً در صدد دفاع بر میآمدند. با انواع دلایل مختلف، که گناه را گردن همه، الا خودشان بیاندازند ولی به این شکل که گذشت. دیگر تا آخر سال چنین صحنههایی در کلاس ندیدم.
به خاطر داشته باشیم شاگردانی که تقریباً نصف ما سن دارند نباید دارای نظر و تدبیر و سلیقه و قضاوت مانند ما باشند و به خاطر بیاوریم ما نیز در سن آنها بودیم اشتباهاتی داشتهایم و اکنون به جای آنکه مرتباً خطاهای آنها را به رخ بکشیم بهتر است آنها را برای حل مشکلات کمک کنیم. لذا قبل از جستن عیب دیگران باید بکوشیم به خطاهای خود صمیمانه اعتراف کنیم. مثلاً جمله را به این شکل آغاز کنیم: من هم به سن شما بودم. چنین اشتباهاتی داشتهام ولی گمان نمی کنی بهتر باشد این روش را امتحان کنی در ادامه با توجه به احساسات عالیه انسانی بگوئیم میدانی اگر موفق شوی در مدرسه برایت احترام بیشتری قائل میشوند یا اینکه خانوادهات به تو افتخار میکنند و یا اینکه معلمهایت بیشتر دوستت خواهند داشت و... پس آنها را به خطاهایشان آگاه کرده و روش اصلاح را به آنها نشان میدهیم.
نکتهای که باید همواره در برخورد با شاگردان مد نظر داشته باشیم
هیچ کس تحکم را دوست ندارد، سعی کنیم از کلماتی نظیر «چنین کن یا چنان مکن» استفاده نکنیم، بلکه صحبت را با کلماتی نظیر: پیشنهاد میکنم، ممکن است دوباره بررسی کنیم، تصور میکنی درست باشد، در مورد صحت آن چه به نظرت میرسد، شروع کنیم. هرگز فشار و تسلط معلم بر شاگرد نباید محسوس باشد. بهتر است به شاگردان مجالی برای ابتکار و اظهار سلیقه شخصی بدهیم. لذا برای اصلاح شاگردان بدون آنکه آنان را به خشم آوریم و رنجیده خاطر کنیم باید مواظب باشیم که حکم مستقیم و صریح ندهیم. بلکه پند و دستور را به صورت پرسش ادا کنیم تا فرمان ما به صورت تصور فکری خودشان جلوه کند.
شاگردان را به حفظ حیثیت خویش یاری دهیم:
معلمی که در حضور دیگران شاگرد را ملامت میکند یعنی خودخواهی وی را ندیده گرفته و حیثیت شاگرد را له میکند و ابداً در فکر نیست که این عمل چه تأثیر ناگواری روی خود شاگرد و همچنین کلاس دارد و چگونه تولید واکنش میکند. در صورتی که اگر کمی اندیشه کنیم این کار هیچ ضرورتی ندارد با کمی فکر میتوانیم کلمات شایستهای بیابیم و صیمانه بکوشیم که خود را در میان نبینیم یعنی تابع هوای نفس خود نشویم و درد دیگران را تشخیص دهیم آنگاه معلوم خواهد شد که به جای ضربتهای سختی که لازم شمردیم چه رفتارهای ملایمی امکان داشت. لذا باید خودخواهی شاگردان را رعایت کنیم و آنان را به حفظ حیثیت خویش یاری دهیم. و با گفتن کلماتی نظیر «من به تو اعتماد دارم» «میدانم که میتوانی از عهده برآیی»، کوششهایی که شاگرد انجام داده را عادلانه قضاوت و حقشناسی کنیم. پس باید جداً از ملامت و ستیزه بپرهیزیم و آنان را در بهبود احوال و اصلاح اوضاع درسیشان که منظور اساسی ماست پیش برانیم. لذا برای تغییر احوال شاگردان باید از کوشش آنها عادلانه قدردانی نموده و کوچکترین پیشرفت آنها را تمجید کنیم. شاگردان معمولاً اگر مورد اظهار اطمینان معلم قرار گیرند سعی میکنند خود را لایق سازند و در واقع باید سعی کنیم شاگردان را وادار کنیم که خود را لایق نام نیکی سازند. اگر با شاگرد ناسازگاری سر و کار یافتید و خواستید او را به خیر و صلاح هدایت کنید، چنین وانمود کنید که به وی اطمینان دارید البته در نظر داشته باشیم که انسان همانقدر که از تحسین و تمجید و احترام صادقانه نرم و رام میشود، همان قدر از تملق و چاپلوسی و تزویر میگریزد و منزجر میشود.با او مانند انسانی محترم و شرافتمند رفتار کنید، تا وی فریفته اطمینان ما شود و کوشش نماید واقعاً شایسته و لایق آن باشد. نه آنکه مرتباً بگوئیم تو کودنی، احمقی، بیاستعددی، بیلیاقتی و... همین کلمات کافی است که شوق پیشرفت و عشق و کمال را در او بکشد. اما اگر طور دیگری عمل کنیم وسایل تشویق را در برابرش میگسترانیم و کار را در نظرش آسان جلوه میدهیم. معمولاً قبل از شروع تدریس اگر از جملاتی نظیر درس این جلسه بسیار ساده است یا درس امروز را خیلی زود یاد میگیرید. استفاده کنیم آنها با آرامش بیشتری به درس گوش میدهند باید وا نمود کنیم که به استعداد یادگیری آنها اطمینان داریم بسیاری از شاگردان بیتوجه به درس با این روش ساده مداوا شدهاند. به آنها اگر بگوئیم «خودت از استعدادی که در باطن داری بیخبری» او تمام تلاش خود را میکند تا خود را در حدی که باید باشد، برساند. معلمی که بتواند روح اطمینان در قالب شاگردش بدمد و به وی اعتما دبه نفس دهد، جسارت و قدرت و قوت قلب برای نیل به هدف در شاگردش تزریق کند، میتواند شاگرد را از نو بسازد. شاید اکثر همکاران در سالها تجربه تدریس خود از این قبیل دانشآموزان داشته باشند که با این روش کاملاً زیر و رو شدهاند. لذا اگر خواستیم احوال شاگردی را تغییر دهیم: باید به او شهامت حرکت داده و اصلاح خطا را در نظرش آسان کنیم و انجام کار را در چشمش سهل و ساده نمایش دهیم. باید طوری رفتار کنیم. که بچهها از انجام تقاضای ما راضی و خشنود باشند و با خوشحالی و رضایت کار محول شده را بپذیرند. کلاسی داشتم که میدانستم ناسازگارترین بچه آن کیست وی را فرا خواندم مسئولیت کنترل و نظم گروهی را به وی سپردم بعد از مدتی او نه تنها بسیار خوب و مسئولیت خود را انجام میداد بلکه میدیدم از لحاظ درسی نیز پیشرفت زیادی حاصل کرده است.
اکنون به عنوان جمعبندی مطالب داریم:
دستورات هشت گانه اصلاح بچهها بدون آنکه باعث عصبانیت و آزردگی آنها شویم:
1) ابتدا از روی صدق و صفا نکات مثبت آنها را بستائید.
2) خطاها و عیبها را بطور غیرمستقیم خاطر نشان کنید.
3) پیش از انتقاد و عیبجویی به بعضی از خطاهای خود معترف شوید.
4) حکم مستقیم مدهید مطلب را تلقین کنید و به صورت پرسش ادا نمائید.
5) خودخواهی او را مراعات کنید بگذارید حیثیت خود را نگهدارد.
6) کوششهای او را عادلانه قدردانی کنید کمترین پیشرفت او را صمیمانه بستائید.
7) او را وا دارید که خود را شایسته نام و شهرت نیکی کند.
8) کاری که میخواهید به بچهها تحمیل کنید، آسان جلوه دهید و چنان رفتار کنید که با خوشحالی آن را انجام دهند.
به خاطر داشته باشیم، مهارت در کلاسداری بسته به این نیست که شاگردان از هر جهت کامل عیار باشند بلکه در این است که خود کامل عیار باشیم و سپس در صدد تبدیل آنه در جهت مناسب باشیم. با دوری کردن از انتقاد و ملامت و نکتهگیری میتوان موفق بود. همواره در نظر داشته باشیم که دو بار از راه زندگی گذر نخواهیم کرد پس هر سعادتی و هر خیر و بهجتی که باید به انسانها برسانیم در همین ایام معدود عمر است و نباید هیچ چیز ما را از انجام این تکلیف الهی باز دارد. زیرا که عمر دوباره ندادهاند کسی را پس به خاطر داشته باشیم در کلاسداری موفق، همواره از تابلو سرزنش ممنوع استفاده میکنیم و اقدام کنیم تا راهحل مناسب را پیدا کنیم. روانشناسی میگفت: تبسم و نفس عمیق و خواب کافی باعث میشود شخص کاملاً بر خود مسلط باشد و وابسته به رفتارهای دیگران نباشد. و مطلقاً از بحث کردن اجتناب بورزید. در نظر داشته باشیم شکست یعنی تجربه و سعی کنیم هیچگاه عذرتراشی نکنیم. به این ترتیب، کلاس را با روحیه خوبی اداره خواهیم کرد.
منابع
1) قرآن کریم
2) نهجالبلاغه
3) پرورش فرزند در عصر دشوار ما، اثر دکتر هوشنگ ابرامی.
بررسي ميزان آگاهي و استفاده معلمان دوره هاي ابتدائي و راهنمائي از الگو هاي نوين تدريس
الگو هاي تدريس جزء مهارت هاي فني و حرفه اي معلمان محسوب مي شود و هنر معلم در كيفيت انتخاب و اجراي آنهاست . از آنجا كه اطلاعات و توانايي هاي افراد متفاوت است ، نحوه يادگيري و چگونگي آموزش نيز متفاوت خواهد بود . به اين سبب ، معلمان بايد به الگو هاي نوين تدريس مجهز باشند تا بتوانند بر اساس توانايي فراگيرندگان خود ، تدريس مطلوبي را ارائه دهند . امروزه الگو هاي جديد تدريسي كه بتوانند فعاليتهاي دانش آموزان را تقويت و يادگيري را به يك جريان دو سويه تبديل كنند ، از اهميت ويژه اي برخوردار مي باشند . ولي متاسفانه امروزه اغلب فرآيند هاي آموزشي ، آثار و اهداف مورد نظر يادگيري را بدست نمي آورند و كلاس محل تكثير دانش و اطلاعات مي شود و معلم مي كوشد كليه مفاهيم را در ذهن دانش آموز انبار كند و خلاقيت ، نوآوري و رشد و توسعه استعداد هاي آنان را ناديده بگيرد كه چنين يادگيري نيز پايدار نخواهد ماند (فضلي خاني, 1378 ) .
بنابراين با توجه به اهميت كاربرد الگوهاي نوين تدريس توسط معلمان ، محقق از بين انواع الگوها ، چهار مورد را انتخاب كرده كه معلمان دوره ابتدايي و راهنمايي آموزشهاي مناسب را در زمينه كاربرد آن الگو ها ديده اند .
فرضيه هاي پژوهش
1ـ معلمان دوره ابتدايي به چه ميزان از الگوهاي تدريس ياران در يادگيري , ايفاي نقش ـ استقرايي و دريافت مفهوم آگاهي دارند ؟
2ـ معلمان دوره راهنمايي به چه ميزان از الگو هاي تدريس ياران در يادگيري , ايفاي نقش ـ استقرايي و دريافت مفهوم آگاهي دارند ؟
3ـ بين دوره تحصيلي و ميزان آگاهي معلمان از دو خانواده الگو هاي نوين تدريس تفاوت وجود دارد .
4 ـ بين مدرك تحصيلي و ميزان آگاهي معلمان از دو خانواده الگو هاي نوين تدريس تفاوت وجود دارد .
5 ـ بين سنوات تدريس و ميزان آگاهي معلمان از دو خانواده الگو هاي نوين تدريس تفاوت وجود دارد .
6ـ بين معلمان زن و مرد از نظر ميزان آنها از دو خانواده الگو هاي نوين تدريس تفاوت وجود دارد .
7ـ معلمان دوره ابتدايي بيشتر از كداميك از الگوهاي تدريس ياران در يادگيري , ايفاي نقش ـ استقرايي و دريافت مفهوم در فرايند تدريس استفاده مي كنند ؟
8 ـ معلمان دوره راهنمايي بيشتر از كداميك از الگوهاي تدريس ياران در يادگيري , ايفاي نقش ـ استقرايي و دريافت مفهوم در فرايند تدريس استفاده مي كنند ؟
9ـ بين دوره تحصيلي و ميزان استفاده معلمان از دو خانواده الگو هاي نوين تدريس تفاوت وجود دارد .
10ـ بين مدرك تحصيلي و ميزان استفاده معلمان از دو خانواده الگو هاي نوين تدريس تفاوت وجود دارد .
11ـ بين سنوالات تدريس و ميزان استفاده معلمان از دو خانواده الگو هاي نوين تدريس تفاوت وجود دارد .
12ـ بين معلمان زن و مرد از نظر ميزان استفاده آنها از دو خانواده الگو هاي نوين تدريس تفاوت وجود دارد .
متغيرهاي پژوهش
برخي از متغيرها عبارتند از : ميزان آگاهي معلمان , ميزان استفاده معلمان , الگوي تدريس , ياران در يادگيري , ايفاي نقش , استقرائي و دريافت مفهوم , دوره تحصيلي , مدرك تحصيلي , سنوات تدريس و جنسيت.
جامعه و نمونه آماري و روش نمونه گيري
جامعه آماري مورد بررسي تعداد 1089 معلم دوره ابتدايي و راهنمايي شهرستان شهرضا ميباشد. در اين تحقيق از روش نمونه گيري طبقه اي به نسبت حجم استفاده شده كه شامل 20 درصد كل معلمان هر دوره با توجه به مدرك تحصيلي آنها مي باشد كه شامل 217 معلم (117 معلم ابتدايي ـ 100معلم راهنمايي ) است . اين تعداد از معلمان به صورت تصادفي انتخاب و پرسشنامه و ميزان آگاهي به تفكيك دوره و مدرك بين آنها توزيع شده است . از حجم نمونه انتخاب شده نمونه ديگر براي مشاهده تدريس انتخاب كه 20 درصد حجم نمونه را تشكيل داده كه شامل 43 معلم (23 معلم ابتدايي ـ 20 معلم راهنمايي) مي باشد . تدريس اين تعداد نيز توسط يك مشاهده گر بصورت مستقيم مورد مشاهده قرار گرفته است .
ابزارهاي اندازه گيري
در اين پژوهش جهت جمع آوري اطلاعات از چهار نوع ليست و پرسشنامه استفاده شده است . جهت گرد آوري مربوط به استفاده معلمان از الگو هاي نوين تدريس (ياران در يادگيري ـ دريافت مفهوم ـ ايفاي نقش ـ استقرايي )از مشاهده مستقيم و عيني تدريس معلمان و تكميل چك ليست مربوط به هر نوع الگوي تدريس استفاده شده است . جهت سنجش ميزان آگاهي معلمان از الگوهاي نوين تدريس از پرسشنامه پژوهشگر ساخته كه بر اساس مراحل تدريس و محتواي هر الگو تنظيم شده استفاده گرديده كه تعداد سوالات 20 پرسش مي باشد .در اين تحقيق چون سئوالهاي پرسشنامه معرف اطلاعات و مهارتهاي ويژه اي از دبيران است كه محقق قصد اندازه گيري آنها را دارد پرسشنامه داراي روايي محتوايي مي باشد .چك ليستهاي الگوي تدريس نيز بر اساس مراحل تفضيلي هر يك از الگوها و طبق متون تخصصي توسط پژوهشگر تهيه گرديد و سپس نظرات كارشناسان و متخصصان را جويا شده ، بنابراين چك ليستها داراي روايي محتوائي است .
روش پژوهش
روش پژوهش در اين تحقيق توصيفي ،پيمايشي مي باشد .
بخشي از يافته هاي پژوهش
·نتايج نشان داد ميزان آگاهي معلمان دوره ابتدايي و راهنمايي از الگوهاي نوين تدريس كمتر از سطح متوسط بوده است .
·همچنين بين ميزان آگاهي معلمين مرد و زن در دوره ابتدايي و راهنمايي تفاوت وجود ندارد .
·بين ميزان آگاهي معلمين بر حسب تحصيلات آنها تفاوت وجود دارد. به عبارت ديگر معلمين داراي مدرك تحصيلي ليسانس بيشتر از الگو هاي نوين تدريس آگاهي دارند .
·بين ميزان آگاهي معلمين بر حسب سنوات خدمت در خصوص الگوي استقرايي تفاوت معني دار وجود دارد.
·معلمان دوره ابتدايي و راهنمايي از الگوهاي ياران در يادگيري ، دريافت مفهوم ، ايفاي نقش و استقرايي به يك اندازه استفاده نمي كنند .
·بيشترين الگوي مورد استفاده آنها الگوي دريافت مفهوم و ياران در يادگيري و كمترين الگوي مورد استفاده الگو ايفاي نقش و استقرايي بوده است .
بخشي از پيشنهادها
·با توجه به اين كه الگوهاي نوين تدريس امروزه بعنوان الگوهاي موفقيت آميز شناخته شده به معلمان توصيه مي شود همواره از اين الگوها در تدريس خود بهره گيرند .
·به مراكز آموزش نيروي انساني پيشنهاد مي شود دوره هاي كوتاه مدت كار آموزي الگو هاي نوين تدريس را با تاكيد بر الگو هاي تدريس فعال ارائه دهند .
·از آنجا كه معلمان راهنما در دوره ابتدايي و راهنمايي نقش مهمي دارند . ضروري است ، از طريق كارشناسي آموزش ابتدايي و راهنمايي ، يك دوره كار آموزي براي آنها تدارك شود تا نظارت آموزشي خود را بر اساس الگوهاي نوين تدريس اعمال كنند .
·ما به منظور ايجاد تعامل دانش آموزان و معلم در كلاس ، ضروري است اطلاع لازم در جهت شناخت دانش آموز از نقش خويش و تحريك لازم در كلاس به او داده شود . زيرا هر چه مشاركت دانش آموز بيشتر باشد ، امر يادگيري بهتر صورت مي گيرد .http://trc.isfedu.org/
پژوهشگر : شهرام اسدي ، ناظر : مهدي اسحاقيان در شهرستان شهرضا سال تحصيلي 81 ـ80
انواع تدریس زبان انگلیسی (یا هر زبان دیگری) [خلاصه درس روش تدریس زبان]
دانشجویان رشته زبانهای خارجی درسی دارند به نام «روش تدریس» که هر چند ظاهراً همهشان از این درس بیزارند (چون باید خط به خط یک کتاب ۲۵۰صفحهای به زبان انگلیسی را حفظ کنند و بروند سر جلسه امتحان) اما انصافاً درس جالبی است چون به نظر من کتاب بسیار مفیدی معرفی شده و مطالب نابی دارد. (کتاب Techniques & Principles in Language Teaching نوشته Diane Larsen-Freeman)
(امروز بعد از امتحان، با اینکه من واقعاً از این درس لذت بردم و کیفم کوک بود اما از سه تا از دانشجوهای مؤنث کلاس شنیدم که یکیشان میگفت: عجب درس چرتی بود! مردهشورش رو ببرن! اون یکی میگفت: برسم خونه کتابش رو پاره پاره میکنم!! اون یکی میگفت: من که مریض شدم از بس جوش این درس رو خوردم!!!)
***
در هر فصل از این کتاب یکی از روشهای تدریس زبان خارجی توضیح داده شده که من به اختصار به آنها اشاره میکنم. دانستن آنها هم برای زبانآموزان و هم برای مدرسان مفید خواهد بود:
۱- روش Grammar Translation Method یا GTM: (سنتیترین روش؛ ویژه مدارس سنتی)
در این روش، هدف اصلی از زبانآموزی، درک خواندن و نوشتن به زبان هدف است و نه ارتباط کلامی با دیگران از طریق آن زبان. بنابراین هیچ تأکیدی روی تلفظها و Listening و Speaking نمیشود. دقیقاً شبیه آن چیزی که در مدارس راهنمایی و ابتدایی به ما دانشآموزهای آن زمان میآموختند.
در این روش، زبانآموز بیشتر با گرامر و Vocabulary (لغت) درگیر است و معمولاً همه را حفظ میکند.
این روش اولین روشی است که انسانها برای یادگیری زبان به کار گرفتهاند و تقریباً یک روش منسوخ به حساب میآید.
۲- روش Direct Method یا DM:
این روش مانند روش بالاست با این تفاوت که هیچ نوع ترجمه به زبان مادری وجود ندارد. زبان مادری و زبان هدف دو چیز کاملاً جدا از هم تصور میشوند و کاربر باید «مستقیماً» (Direct) با زبان هدف روبهرو شود. در کلاسها هرگز صحبت به زبان مادری مجاز نیست و مدرس باید با Demonstrate کردن مفاهیم (به نمایش گذاشتن از طریق عکس و حرکات و نقشه و ...)، معنی کلمات را به زبانآموزان بفهماند. نباید برای آنها چیزی را ترجمه کند.
این روش هم به خاطر تنوع کم و عدم استفاده از نکات روانشناسی، منسوخ به حساب میآید.
۳- روش Audio-Lingual Method یا ALM: (ویژه نوجوانان و جوانان)
این روش همان روشی است که این روزها در اکثر کلاسهای زبان مؤسسات زبان استفاده میشود. ترکیبی از دو روش قبل، با این تفاوت که بحث روانشناسی نیز به آن اضافه شده و از حالت خشک بودن درآمده. در این روش مانند روشهای قبل، لیستی از گرامر و لغات به زبانآموز داده نمیشود که آنها را حفظ کند بلکه هر چه لازم است، از طریق دیالوگهایی که با فرهنگ زبان هدف نیز متناسب است به او منتقل میشود. مثلاً یک دیالوگ در مورد احوالپرسی، یا خداحافظی و ...
هدف اصلی در این روش، برقراری ارتباط از طریق زبانِ هدف است. بنابراین واضح است که ترتیب یادگیری به این صورت است: ابتدا Listening، سپس Speaking، سپس Reading و نهایتاً Writing
در این حالت سعی میشود یک سری Pattern (الگو) برای هر نوع ارتباط معرفی شود و زبانآموزان یا حفظ کردن این الگوها و دیالوگها، و تعویض نقشها و ... در آن، جملات مناسب برای هر موقعیت را تولید کنند.
این روش برای اکثر افراد از سنین نوجوانی به بالاتر مناسب است.
۴- روش Silent Way یا SW: (ویژه افرادی که دورههای مکالمه را گذراندهاند و قصد تمرین بیشتر دارند)
http://img.aftab.cc/news/93/silent-way.jpg
این روش را ما بیشتر در کلاسهای Discussion در مؤسسات زبان میبینیم. روش بالا یک ایراد دارد و آن اینکه زبانآموز هر چند دیالوگها را حفظ است و به اندازه کافی همه چیز را فهمیده اما همچنان در برقراری ارتباط ترس و ابهام دارد و اصطلاحاً خودش را دست کم میگیرد. بنابراین نیاز دارد در جلساتی قرار بگیرد که مجبور شود دانستههایش را به کار گیرد و با دیگران ارتباط برقرار کند.
در روش SW، مدرس ساکت است (Silent) و به قول این کتاب، «سکوت یک ابزار است». این زبانآموزان هستند که صحبت میکنند. آنها باید یاد بگیرند که متکی به خودشان باشند و حتی اشتباهاتشان را خودشان با کمک هم حل کنند. مدرس تا جایی که بشود سکوت میکند. او فقط ممکن است بحث امروز را مشخص کند و از افراد بخواهد در موردش بحث کنند و هر کجا که لازم شد آن هم با اشاره به جدول فیلد اشکالات را رفع کند. در مورد جدول فیلد و تدریس به روش SW ویکیپدیا را ببینید:
این روش را شاید بشود بیشتر ویژه کودکان دانست. اصلاً یکی از ترفندها در این روش infantilization یا رفتار به روش کودکان است.
در این روش سعی میکنند از محیط آموزش برای آموزش نهایت استفاده را بکنند. مثلاً در کلاس، یک سری تصاویر کودکانه یا حروف الفبا و ... دیده میشود:
http://img.aftab.cc/news/93/desugestopedia.jpg
در کلاس از یک موسیقی ملایم نیز برای آرامش روحی و یادگیری بهتر استفاده میشود. در این روش تکلیفی به زبانآموز داده نمیشود و همه چیز در کلاس اتفاق میافتد.
در مجموع، مدرس زبان، زمانی از این روش استفاده میکند که زبانآموزان، در سنین کم باشند و نیاز به جذابیتی برای حضور در کلاس باشند.
۶- روش Community Language Learing یا CLL: (ویژه بزرگسالان)
همانطور که از اسم این روش پیداست، یادگیری به صورت گروهی (Community) انجام میشود.
یکی از مشکلاتی که افراد مسنتر دارند این است که وقتی در جمع نوجوانان و جوانان قرار میگیرند ممکن است سوتیهایی بدهند که خودشان فکر کنند که «خنگ» به نظر میرسند! به همین دلیل است که بسیاری از مسنترها با اینکه علاقه به درس و کلاس و دانشگاه دارند اما خجالت میکشند سر کلاس بروند چون میترسند ضایع شوند!
روش CLL برای این نوع افراد طراحی شده. در این نوع کلاسها معمولاً همه افراد در یک سطح هستند و بنابراین کسی از دیگری خجالت نمیکشد.
مدرس بیشتر حکم یک Human Computer (کامپیوتر انسانی) را دارد و پس از خواندن درس، از افراد که گروهگروه شدهاند میخواهد که با هم تمرین کنند. بیشترین نقش مدرس، نقش مشاورهای است. هر گروه با توجه به آنچه یاد گرفتهاند شروع به تمرین با یکدیگر میکنند و اگر مشکلی بود از مدرس کمک میگیرند.
مدرس با تشویق و انرژی مثبتی که به افراد میدهد اعتماد به نفس آنها را ارتقا و آنها برای ادامهی مسیر ترغیب میکند. (به طور مثال این یک نکته جالب است که مدرس بتواند پشت صندلی زبانآموزان قرار بگیرد و حالت پشتیبانی و حمایت به آنها القا کند)
۷- روش Total Physical Response یا TPR: (ویژه کودکان و راست مغزها)
در این روش همه چیز به صورت فیزیکی و با انجام یک سری فرمان که از طرف مدرس صادر میشود آموزش داده میشود. مثلاً مدرس میگوید: Turn Right و همه باید به سمت راست بچرخند... مدرس میگوید: Smile و همه باید لبخند بزنند...
این روش برای افرادی که سمت راست مغز آنها (که مربوط به یادگیری غیرشفاهی است) فعالتر است مناسبتر به نظر میرسد.
در مجموع به نظر میرسد این روش هم بیشتر برای آموزش به کودکان مناسب باشد.
۸- روش Communicative Language Teaching یا CLT: (ویژه کلاسهای خصوصی)
در این روش هدف از آموزش، استفادهی زبانآموزان از زبان هدف در جامعه است. آنها معمولاً پیشزمینهای از زبان هدف دارند و حالا قصد دارند بهتر روی آن مسلط شوند. این روش سیلابس مشخصی ندارد و هر بار یک موضوع خاص بهانه صحبت میشود. به طور مثال مدرس امروز بخشی از یک روزنامه را میخواند و سپس در مورد آن نکاتی را آموزش میدهد. (جملات مرتبط، گرامر مرتبط و...)
شخصاً فکر میکنم این روش بیشتر به درد کلاسهای خصوصی مانند این مثال است: به طور مثال یک رئیس شرکت که میخواهد با کارمندان خارجی خود ارتباط برقرار کند نیاز به یادگیری زبان در حد برقراری ارتباط دارد... یا یک نفر میخواهد در زمینه هواشناسی اصطلاحات و عبارات لازم را بفهمد...
۹- روش Content-base Instruction یا CBI: (ویژه دانشجویان دانشگاهها)
این روش همان زبان عمومی و زبان تخصصی است که در همه دانشگاههای دنیا موجود است. در مرحله اول (زبان عمومی که به آن در این کتاب Adjunct گفته میشود) یک سری گرامر و نکات ابتدایی که برای درک متون تخصصی لازم است تدریس میشود و همانطور که میدانید همه دانشجویان از هر رشتهای میتوانند در آن دوره شرکت کنند اما در مرحله دوم (زبان تخصصی که اصطلاحاً به آن Shelter گفته میشود) محتوای دروس متناسب با رشتهی دانشجویان انتخاب میشود و افراد علاوه بر یادگیری زبان، یک محتوای مفید در مورد رشته خود را نیز شاهد هستند.
۱۰- روش Task-based Language Teaching:
در روش مبتنی بر «تکلیف»، درس با استفاده از انجام یک سری تکلیف (مثل جای خالی و چند گزینهای و ...) زبان را آموزش میدهد. مهمترین تکلیف شامل یک سری جملات به هم ریخته است و زبانآموزان باید با قرار دادن جملات در کنار هم، یک پاراگراف و دیالوگ با معنی بسازند.
این روش را شاید در مدارس در سطوح مختلف بشود یافت.
۱۲- روش Participatory Approach: (ویژه مشاغل)
در این روش، محتوا و سیلابس نسبت به نیاز زبانآموزان تهیه میشود. به طور مثال خلبانان و دریانوردان و ... برای ارتباط با دیگران به یک سری جملات از پیش تعریف شده و محدود نیاز دارند که در این روش میتوان به سرعت آنها را آموزش داد...
۱۳- روش Coorporative Learning:
در این روش افراد به صورت گروهی و نوعی رقابت همراه با همکاری زبان را مطالعه میکنند. به طور مثال تکالیفی داده میشود و افراد به صورت گروهی روی تکالیف کار میکنند و سپس دور هم جمع میشوند و پاسخها را با هم مقایسه میکنند و به همین صورت کار ادامه پیدا میکند تا تمامی مباحث سیلابس پوشش داده شود.
صحبتی با افرادی که این درس را در دانشگاه پیام نور اخذ کردهاند:
من نکات مهم این کتاب را برای خودم در ۳صفحه خلاصه کردهام که میتوانید این فایل را از اینجا دانلود کنید و مطالعه کنید. حداقل نیمی از سؤالات مستقیماً از همینهاست. جداول داخل کتاب را حفظ کنید و چند نمونه سؤال با پاسخ هم از اینترنت پیدا کنید و حل کنید. خیلی راحت میتوانید نمره بالای ۱۵بگیرید.
سامانه خرید و امن این
سایت از همهلحاظ مطمئن می باشد . یکی از
مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می
توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت
بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم
اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه 09159886819 در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما فرستاده می شود .
آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی
سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس
مطالب پربازديد
متن شعار برای تبلیغات شورای دانش اموزی تحقیق درباره اهن زنگ نزن انشا در مورد 22 بهمن