سایت اقدام پژوهی - گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان
1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819 - صارمی
2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2 و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .
3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل را بنویسید.
در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا پیام بدهید آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet
(تفسير آيات مربوط به موضوع حجاب از سوره هاي نور و احزاب)
سال تحصيلي: 86-85
مقدمه:
1- فلسفة حجاب
بدون شك، در عصر ما كه بعضي نام آن را عصر برهنگي و آزادي جنسي گذارده اند، و افراد غرب زده، بي بند وباري زنان را جزئي از آزادي او مي دانند، سخن از حجاب گفتن براي اين دسته ناخوشايند و گاه افسانه اي است متعلق به زمان هاي گذشته !
ولي مفاسد بي حساب، مشكلات و گرفتاريهاي روز افزوني كه از اين آزاديهاي بي قيد و شرط به وجود آمده سبب شده كه تدريجاً گوش شنوائي براي اين سخن پيدا شود.
البته در محيط هاي اسلامي و مذهبي، مخصوصاً در محيط ايران بعد از انقلاب جمهوري ا سلامي، بسياري از مسائل حل شده، و به بسياري از اين سؤالات عمده پاسخ كافي و قانع كننده داده شده است، ولي با زاهميت موضوع ايجاب مي كند: اين مسأله به طور گسترده تر مورد بحث قرار گيرد.
مسأله اين است: آيا زنان با (نهايت معذرت) بايد براي بهره كشي از طريق سمع،بصر و لمس (جز آميزش جنسي) در اختيار همة مردان باشند؟ و يا بايد اين امور، مخصوص همسرانشان گردد؟
بحث در اين است: آيا زنان در يك مسابقة بي پايان در نشان دادن اندام خود و تحريك شهوات و هوس هاي آلوده مردان درگير باشند؟ و يا بايد اين مسائل از محيط اجتماع بر چيده شود، و به محيط خانواده و زندگي زناشوئي اختصاص يابد؟!
اسلام، طرفدار برنامة دوم است و حجاب، جزئي از اين برنامه محسوب مي شود، در حالي كه غربي ها و غرب زده هاي هوسباز، طرفدار برنامة اولند!.
اسلام، مي گويد: كاميابي هاي جنسي اعم از آميزش و لذت گيري هاي سمعي، بصري و لمسي مخصوص به همسران است و غير از آن گناه، و ماية آلودگي و ناپاكي جامعه مي باشد كه جملة «ذلِكَ أََزكي لَهم» در آيات فوق اشاره به آن است.
وَ قْل لِلمْؤمِناتِ يَغضْضنَ مِن أبصارِهِنّ وَ يَحفَظنَ فزوجهن و لا يبدين زينتهن الا ما ظهر منها و ليضربن بخمر هن علي جيوبهن و لا يبدين زينتهن الا لبعولتهن او آبائهن أو آباء بعولتهن أو أبنائهن أو أبناء بعولتهن أو إخوانهن أئو بني إخوانهن أو بني أخواتهن أو نسائهن أو ما ملكت أيمانهن أو التابعين غير أولي الا ربة من الرجال أو الطفل الذين لم يظهرو علي عورات النساء و لا يضربن بأرجلهن ليعلم ما يخفين من زينتهن و توبوا ألي الله جميعاً أيّها المؤمنون لعلكم تفلحون
و به زنان با ايمان بگو چشم هاي خود را زا (نگاه هوس آلود) فرور گيرند، و دامان خويش را حفظ كنند و زينت خود را- جز آن مقدار كه نمايان است- آشكار ننمايند، و (اطراف) روسري هاي خود را بر سينة خود افكنند (تا گردن و سينه با آن پوشانده شود)، و زينت خود را آشكار نسازند مگر براي شوهرانشان، يا پدرانشان يا پدرشوهرانشان، يا پسرانشان، يا پسران همسرانشان، يا برادرانشان، يا پسران برادرانشان، يا پسران خواهرانشان، يا زنان هم كيششان يا بردگانشان (كنيزانشان) يا افراد سفيه كه تمايلي به زند ندارند، يا كودكاني كه از امور جنسي مربوط به زنان آگاه نيستند؛ و هنگام راه رفتن پاهاي خود را به زمين نزنند تا زينت پنهانيشان دانسته شود. (و صداي خلخال كه بر پا دارند به گوش رسد) و همگي به سوي خدا باز گرديد اي مؤمنان، تا رستگار شويد!
تفسير: در اين آيه به شرح وظائف زنان در اين زمينه مي پردازد، نخست به وظائفي كه مشابه مردان دارند اشاره كرده مي گويد: «و به زنان با ايمان بگو چشم هاي خود را فرو گيرند (و از نگاه كردن به مردان نامحرم خودداري كنند) و دامان خود را حفظ نمايند» «وَ قٌل لِلمُؤمِناتِ يَغضُضنَ مِن أبصارِهِنّ و يَحفَظنَ فُرُوجَهُنَّ»
و به اين ترتيب، «چشم چراني» همان گونه كه بر مردان حرام است بر زنان نيز حرام مي باشد، مي پوشانيد عورت از نگاه ديگران، چه از مردان و چه از زن براي زنان نيز همانند مردان واجب است.
پس از آن به مسأله حجاب كه از ويژگي زنان است ضمن سه جمله اشاره فرمودند:
1- «آنها نبايد زينت خود را آشكار سازند جز آن مقدار كه طبيعتاً ظاهر است» «وَ لا يُبدِينَ زِينَتَهُنَّ إلاّ ما ظَهَرَ مِنها»
در اين كه منظور از زينتي كه زنان بايد آن را بپوشانند و همچنين زينت آشكاري كه در اظهار آن مجازند چيست؟ در ميان مفسران سخن بسيار است.
بعضي، زينت پنهان را به معني زينت طبيعي (اندام زيباي زن) گرفته اند، در حالي كه كلمة «زينت» به اين معني كمتر اطلاق مي شود.
بعضي ديگر، آن را به معني «محل زينت» گرفته اند، زيرا آشكار كردن خود زينت مانند گوشواره و دستبند و بازوبند به تنهائي مانعي ندارد، اگر ممنوعيتي باشد مربوط به محل اين زينت ها است، يعني گوش ها و گردن و دستها و بازوان.
بعضي ديگر، آن را به معني خود «زينت آلات» گرفته اند منتها در حالي كه روي بدن قرار گرفته، و طبيعي است كه آشكار كردن چنين زينتي توام با آشكار كردن اندامي است كه زينت بر آن قرار دارد.
(اين دو تفسير اخير از نظر نتيجه يكسان است هر چند از دو راه مسأله تعقيب مي شود.)
حق اين است كه ما آيه را بدون پيشداوري و طبق ظاهر آن تفسير كنيم كه ظاهر آن همان معني سوم است و بنابراين، زنان حق ندارند زينت هائي كه معمولاً پنهاني است آشكار سازند، هر چند اندامشان نمايان نشود، و به اين ترتيب آشكار كردن لباس هاي زينتي مخصوصي را كه در زير لباس عادي يا چادر مي پوشند مجاز نيست، چرا كه قرآن از ظاهر ساختن چنين زينت هائي نهي كرده است.
در روايات متعددي كه از ائمه اهلبيت نقل شده نيز همين معني ديده مي شود كه زينت باطن را به قلاده: «گردنبند»، دملج: «بازوبند» و خلخال: «پاي «برنجن» همان زينتي كه زنان عرب در مچ پاها مي كردند» تفسير شده است.
و چون در روايات متعدد ديگري زينت ظاهر به «انگشتر»، «سرمه» و مانند آن تفسير شده، مي فهميم منظور از زينت باطن نيز خود زينت هائي است كه نهفته و پوشيده است (دقت كنيد).
2- دومين حكمي كه در آيه بيان شده اين است: «آنها بايد خمارهاي خود را بر سينه هاي خود بيفكنند» «وَ ليَضرِبنَ بَخُمُرهِنَّ عَلي جُيُوبِهِنَّ»
«خمر» جمع «خمار» (بر وزن حجاب) در اصل، به معني پوشش است، ولي معمولاً به چيزي گفته مي شود كه زنان با آن سر خود را مي پوشانند (روسري).
«جيوب» جمع «جيب» (بر وزن غيب) به معني يقة پيراهن است، كه آن تعبير به «گريبان» مي شود و گاه به قسمت بالاي سينه به تناسب مجاورت با آن نيز اطلاق ميگردد.
از اين جمله استفاده مي شود كه: زنان قبل از نزول آية، دامنة روسري خود را به شانه ها يا پشت سر مي افكندند، به طوري كه گردن و كمي از سينة آنها نمايان ميشد، قرآن دستور مي دهد روسري خود را بر گريبان خود بيفكنند تا هم گردن و هم آن قسمت از سينه كه بيرون است مستور گردد. (از شأن نزول آيه كه قبلاً آورديم نيز اين معني به خوبي استفاده مي شود.)
3- در سومين حكم، مواردي را كه زنان مي توانند در آنجا حجاب خود را برگيرند و زينت پنهان خود را آشكار سازند، با اين عبارت شرح مي دهد:
«آنها نبايد زينت خود ار آشكار سازند» «وَ يُبدِينَ زِينَتَهُنَّ»
10- «يا بردگانشان» (كنيزانشان) «أو ما مَلَكَتْ أيْمانُهُنَّ»
11- «يا پيروان و طفيلياني كه تمايلي به زن ندارند» (افراد سفيه و ابلهي كه ميل جنسي در آنها وجود ندارد» «أو التّابِعِينَ غَيْرِ أُولِي الإرْبَةِ مِنَ الرِجّالِ»
12- «يا كودكاني كه از عورات زنان (امور جنسي) آگاه نيستند»
مدل energy- efficientمبني بر تراكم دادهها براي شبكه هاي سنسور بي سيم
چكيده:
تراكم داده ها در شبكه هاي سنسور بي سيم افزونگي را حذف مي كند تا مصرف پهناي باند و بازده انرژي گوه ها را توسعه دهد. اين مقاله يك پروتكل تراكم داده هاي energy- efficientامن را كه (Energy- Efficient Secure Pattern based Data Aggregation)ESPDA الگوي امن energy- efficient بر پاية تراكم داده ها) ناميده مي شود ارائه مي كند. برخلاف تكنيكهاي تراكم داده هاي قراردادي، ESPDA از انتقال داده هاي اضافي از گره هاي سنسور به cluster- headها جلوگيري مي كند. اگر گره هاي سنسور همان داده ها را تشخيص داده و دريافت كنند، ESPDA ابتدا تقريباً يكي از آنها را در وضعيت خواب (sleep mode) قرار مي دهد و كدهاي نمونه را براي نمايش مشخصات داده هاي دريافت و حس شده توسط گره هاي سنسور توليد مي كند. Cluster- head ها تراكم داده ها را مبني بر كدهاي نمونه اجرا مي كند و فقط داده هاي متمايز كه به شكل متن رمز شده هستند از گره هاي سنسور به ايستگاه و مكان اصلي از طريق Cluster- headها انتقال يافته است. بعلت استفاده از كدهاي نمونه، Cluster- headها نيازي به شناختن داده هاي سنسور براي اجراي تراكم دادهها ندارند. زيرا به گره هاي سنسور اجازه مي دهد تا لينك هاي ارتباطي سرهم پيوسته (end-to-end) امن را برقرار كنند. بنابراين، نيازي براي مخفي سازي/ آشكار سازي توزيع كليد مابين Cluster- head ها و گره هاي سنسور نيست. بعلاوه، بكار بردن تكنيك NOVSF block- Hopping، امنيت را بصورت تصادفي با عوض كردن با نگاشت بلوك هاي داده ها به time slotهاي NOVSF اصلاح كرده و آن را بهبود مي بخشد. ارزيابي كارايي نشان مي دهد كه ESPDA روش هاي تراكم داده هاي قراردادي را به بيش از 50% در راندمان پهناي باند outperform مي كند.
1- مقدمه: شبكه هاي سنسور بي سيم، بعنوان يك ناحيه و منطقة جديد مهم در تكنولوژي بي سيم پديدار شده اند. در آيندة نزديك، شبكه هاي سنسور بي سيم منتظر هزاران گره ارزان و كم هزينه و داشتن هر توانايي (Sensing capability) sensing با توان ارتباطي و محاسباتي محدود شده بوده اند. چنين شبكه هاي سنسوري منتظر بوده اند تا در بسياري از موارد در محيط هاي عريض گوناگوني براي كاربردهاي تجاري، شخصي و نظامي از قبيل نظارت، بررسي وسيلة نقليه و گردآوري داده هاي صوتي گسترش يافته باشند. محدوديتهاي كليد شبكه هاي سنسور بي سيم، ذخيره سازي، توان و پردازش هستند. اين محدوديتها و معماري ويژه گره هاي سنسور مستلزم انرژي موثر و پروتكلهاي ارتباطي امن هستند. امكان و اجراي اين شبكه هاي سنسور كم هزينه با پيشرفت هايي در MEMS (سيستم هاي ميكرومكانيكي micro electromechanical system)، تركيب شده با توان كم، پردازنده هاي سيگنال ديجيتالي كم هزينه (DSPها) و مدارهاي فركانس راديويي (RF) تسريع شده اند.
چالش هاي كليد در شبكه هاي سنسور، براي بيشينه كردن عمر گره هاي سنسور به علت اين امر است كه براي جايگزين كردن و تعويض باطري هاي هزاران گره سنسور امكان پذير نيست. بنابراين عمليات محاسباتي گره ها و پروتكلهاي ارتباطي بايد به اندازة انرژي موثر در صورت امكان ساخته شده باشد. در ميان اين پروتكلها، پروتكلهاي انتقال داده ها بر حسب انرژي از اهميت ويژه اي برخوردارند، از آنجائيكه انرژي مورد نياز براي انتقال داده ها 70% از انرژي كل مصرفي يك شبكة سنسور بي سيم را مي گيرد. تكنيكهاي area coverage و تراكم داده ها مي توانند كمك بسيار زيادي در نگهداري منابع انرژي كمياب با حذف افزونگي داده ها و كمينه ساختن تعداد افتقالات داده ها بكنند. بنابراين، روشهاي تراكم داده ها در شبكه هاي سنسور، در همه جا در مطبوعات مورد تحقيق و بررسي قرار گرفته اند، در SPIN (پروتكلهاي سنسور براي اطلاعات از طريق مذاكره sensor protocols for Information via Negotiation
ارسال داده هاي اضافي با مذاكره meta- dataها توسط گره ها حذف شده اند. در انتشار مستقيم، شيب ها كه براي جمع آوري داده ها و تراكم داده ها برقرار شده اند، كاربرد مسيرهاي تقويت مثبت و منفي را بوجود مي آورند. در گره هاي سنسور، نمونه اي از داده ها را كه نشان مي دهد كه چگونه تفسير سنسور به فاصلة زماني از پيش تعريف شده تغيير روش مي دهد مي فرستند. Cluster- headها نمونه هاي داده ها را جمع آوري كرده و فقط يكي از رويدادهاي وخيم تطبيق يافته را مي فرستد. از قبيل، پيش بيني افت درجه حرارت به طور تصادفي يك طوفان به پايگاه و مكان اصلي.
Cluster- head همچنين مي تواند مطالعات نمايندة k را بجاي مطالعات بدست آمدة n از تمامي سنسورهايش مطابق الگوريتم k-means بفرستد. امنيت در ارتباط داده اي موضوع مهم ديگري است تا طراحي شبكه هاي سنسور بي سيم مطرح شده باشد، همانند شبكه هاي سنسور بي سيم كه ممكن است در مناطق دشمن از قبيل ميدان هاي نبرد گسترش يافته باشد. بنابراين، پروتكل هاي تراكم داده ها بايد با پروتكلهاي امنيتي ارتباط داده ها بعنوان يك تعارض مابين اين پروتكلها كه ممكن است سوراخ و روزنههايي (loophole) را در امنيت شبكه ايجاد كنند كار كنند. اين مقاله يك الگوي مطمئن و energy-efficient مبني بر پروتكل تراكم داده ها (ESPDA) را كه هر دوي تراكم داده ها و تصورات و مفهوم هاي كلي امنيتي را با هم در شبكه هاي سنسور بي سيم Cluster- head رسيدگي مي كند، ارائه مي كند. هرچند، تراكم داده ها و امنيت در شبكه هاي سنسور بي سيم در مطبوعات مورد مطالعه قرار گرفته اند، براي بهترين شناسايي و آگاهي ما اين مقاله نخستين مطالعه براي رسيدگي كردن به تكنيكهاي تراكم داده ها بدون مصالحه امنيت است. ESPDA كدهاي نمونه را براي اجراي تراكم داده ها بكار مي برند. كدهاي نمونه اساساً نمايندة بخش هاي داده ها هستند كه از داده هاي واقعي به چنين روشي كه هر كد نمونه مشخصات مخصوص داده هاي واقعي متناظر را دارد اقتباس شده است (گرفته شده است). فرآيند اقتباس يا استخراج ممكن است وابستگي به نوع داده هاي واقعي را تغيير دهد.
براي مثال: وقتي كه داده هاي واقعي تصورات حس شدة موجودات بشر توسط سنسورهاي نظارت و مراقبت هستند، مقادير پارامتر كليد براي شناسايي صورت و بدن بعنوان نماينده اي از داده ها كه وابسته به نيازهاي كاربردي هستند، مطرح شده اند. وقتيكه يك گره سنسور شامل واحدهاي دريافت يا احساس (sensing) چند گانه است، كدهاي نمونة گره سنسور، با تركيب كدهاي نمونة واحدهاي دريافت يا احساس (sensing) افرادي و فردي فراهم شده اند. بجاي ارسال كل داده هاي حس شده و دريافت شد. (sensed) اول، گره هاي سنسور را توليد مي كنند و سپس كدهاي نمونه را به Cluster- headها مي فرستند. Cluster- headها كدهاي نمونة متمايز را تعيين مي كنند و سپس فقط خواستار يك گره سنسور براي فرستادن داده هاي واقعي براي هر كد نمونه متمايز هستند. اين روش ديدگاه هم انرژي و هم پهناي باند موثري را براي ESPDA بوجود مي آورد. ESPDA، همچنين امن است زيرا Cluster- headها نيازي به كشف رمز داده ها براي تراكم داده ها ندارند و نه كليد رمزي سازي/ آشكار سازي منتشر شده است. علاوه بر اين، nonblocking كردن پيشنهاد شدة تكنيك hopping بلوك OVSF جلوتر، امنيت ESPDA را به صورت تصادفي با عوض كردن نگاشت بلوك هاي داده به time slotهاي NOVSF اصلاح مي كند. گره هاي سنسور معمولاً با چگالي عالي براي مقابله با خرابي هاي گره بعلت محيط هاي ناملايم گسترش يافته اند. گسترش تصادفي شبكه نيز در بسياري از مناطق با بيش از يك گره سنسور پوشانده شده بود. بنابراين، آن بسيار مطلوب و پسنديده است براي مطمئن ساختن اينكه يك منطقه و محيط فقط با يك گره سنسور در هر لحظه پوشانده شده است، بطوريكه بيش از يك گره سنسور همان داده ها را دريافت و احساس نمي كند. اين منجر به يك پيشرفت براي راندمان تراكم داده ها مي شود از آنجائيكه حتي داده هاي اضافي حس و دريافت نشده اند. در اين خصوص، اين مقاله يك الگوريتمي را براي هماهنگ كردن وضعيت خواب و فعال (sleep & active) به هنگام داشتن اشتراك گره هاي سنسور حوزه هاي sensing مطرح مي كند. نتيجة اين مقاله، بصورت زير سازمان يافته است. بخش 2 تراكم داده ها و پروتكل وضعيت sleep- active را شرح مي دهد. بخش 3 پروتكل امنيتي را مطرح مي كند. بخش 4 ارزيابي كارايي تراكم داده هاي پيشنهاد شده، پروتكل هاي sleep-active و پروتكل هاي امنيتي را ارائه مي كند. تبصره ها و توجهات در بخش 5 قرار دارند.
2- تراكم داده ها در ESPDA(Data Aggregation in ESPDA): اين مقاله در مورد شبكههاي سنسور با ساختار سلسله مراتبي و مرتبه اي كه داده ها از گره هاي سنسور به جايگاه اصلي از طريق Cluster- headها مسير دهي شده اند، رسيدگي مي كند. ايستگاه هاي اصلي براي داشتن توان كافي و حافظه براي ارتباط برقرار كردن بطور امن و مطمئن با تمامي گره هاي سنسور و شبكه هاي خارجي از قبيل اينترنت در نظر گرفته شده و فرض شده اند. گره هاي سنسور بصورت تصادفي در بيش از يك فضا و محيط گسترش يافته و مستقر شده اند تا نظارت شده باشند و آنها را به درون clusterها بعد از گسترش ابتدايي سازماندهي مي كنند. يك Cluster- head، از هر clusterاي براي بكار بردن ارتباط مابين گره هاي cluster و ايستگاه اصلي انتخاب شده است. Cluster- headها بصورت پويا مبني بر انرژي باقيمانده براي داشتن توان مصرفي يكنواخت در ميان تمامي گره هاي سنسور عوض شده اند. از آنجائيكه انتقال و ارسال داده يك دليل اصلي مصرف انرژي است، ابتدا ESPDA، ارسال و انتقال داده هاي اضافي را از گره هاي سنسور به Cluster- headها با كمك پروتكل هماهنگي وضعيت sleep-active كاهش مي دهد. سپس، ترام داده براي حذف افزونگي بكار گرفته شده است و براي تعداد ارسال ها را براي ذخيره سازي انرژي به حداقل رسانده است. در روش هاي تراكم داده هاي قراردادي، Cluster- headها، تمامي داده ها را از گره هاي سنسور دريافت مي كنند و سپس افزونگي را با بررسي محتويات داده هاي سنسور حذف مي كنند. ESPDA كدهاي نمونه را بجاي داده هاي حس شده يا دريافت شده (sensed) براي اجراي تراكم داده بكار مي برد، بنابراين، محتويات داده هاي ارسال شده مجبور نيستند تا در Cluster- headها آشكار و فاش شده باشند. اين قادر مي سازد تا ESPDA در تركيب عطفي (اتصال، پيوستگي) با پروتكل امنيتي كار كند. در پروتكل امنيتي و sensor data، كه به عنوان غيراضافي (non-redundant) با Cluster- headها شناسايي شده اند، به ايستگاه اصلي كه به شكل به رمز درآمده است، انتقال يافته است. كدهاي نمونه با بكار بردن يك انتشار جستجوي نمونة محرمانه بوسيلة Cluster- head بصورت دوره اي توليد شده اند. جستجوي (seed) نمونه يك عدد تصادفي بكار رفته براي پيشرفت و اصلاح قابليت اعتماد كدهاي نمونه با اجازه ندادن به همان كدهاي نمونة توليد شده در هر زمان است. چنانچه جستجوي نمونه تغيير يافته است، الگوريتم توليد نمونه، يك كد نمونة متمايزي را براي همان دادة سنسور توليد مي كند. بنابراين، افزونگي حتي قبل از اينكه داده هاي سنسور از گره هاي سنسور انتقال يافته باشند، حذف شده است.
1-2- هماهنگي وضعيت بيداري- خواب (Sleep- Active mode coordination) : گره سنسور به هر دو وضعيت بيكار (idle) يا وضعيت فعال براي عملكرد sensing مبني بر اتصال و محيط دريافت (sensing) شرايط است. يك روش و تكنيك متمركز شدن روي كاستن داده اضافي است تا از گره هاي سنسور به Cluster- headها انتقال داده شده باشند. در ESPDA، بسته هاي افزونه قبلاً در سطح Cluster- head حذف شده اند ولي هنوز مراقبت انرژي با بكار بردن سرشت ارتباطي data driven(data driven communication nature)
از شبكة سنسور بي سيم امكان پذير است. شناسايي گره هايي كه حوزه هاي دريافت اشتراكي دارند و در حال خاموش كردن واحدهاي دريافتي برخي از آن گره ها براي يك مقدار كران دار از زمان اتلاف انرژي را از وقتيكه اين گره ها داده هاي اضافي را به علت همپوشي و داشتن اشتراك توليد خواهند كرد، كاهش مي دهند. بيشتر مدل هاي انرژي امواج راديويي مطبوعات، وضع ارتباطي گره هاي سنسور بي سيم را تائيد مي كنند بحث در مورد بهره ها و سودهاي اضافي توسط روش هماهنگي data driven sleep كه ممكن است قابل توجه نباشد، امكان پذير است. اگرچه، مزاياي اين تكنيك مي تواند مشاهده شده باشد اگر يكي روي عملكرد يك شبكة سنسور تمركز كند. رسيدگي يك مورد در يك چنين محيط دريافت گره در اتحاد مناطق دريافتي همسايگانش است، هرگاه يك رويداد در محدودة دريافت اتفاق مي افتد، كد نمونة متناظر (متشابه) را به Cluster- head آن در ميان همسايگانش خواهد فرستاد. از آنجائيكه بستة آن سرانجام در Cluster- head حذف خواهد شد، اين يك انتقال اضافي است. توجه داشته باشيد كه: اين يك سناريوي best-case است از آنجائيكه تمامي همسايگانش به همان Cluster- head ارسال مي كنند. اين امكان پذير است كه اين گره به يك Cluster- head متمايز و متفاوت، همسايگانش را به علت الگوي دسته بندي خودش گزارش مي كند. كليد نقطه براي نتيجه گيري از اين مشاهده اين است كه، خرابي براي حذف كردن يك ارسال افزونه در گره سنسور آغازي ممكن است در يك تعداد از انتقالات غيرلازم و غيرضروري در دسته بندي سلسله مراتبي كه ممكن است فقط در Cluster- headهاي سطح بالاتر يا در ايستگاه اصلي در بدترين مورد حذف شده باشد، حاصل شود. در پروتكل خواب (sleep) يك گره سنسور با همسايگانش براي شناختن corerage regionهاي اشتراكي همكاري مي كند. گره هاي مجاور مي توانند، با يكديگر از طريق Cluster- head ارتباط برقرار كنند. لفظ sleep protocol براي نسبت دادن خاموش كردن واحد دريافت گره ها نسبت به خاموش كردن امواج راديويي بكار رفته است. كل عمر شبكه به شكاف (slot)هاي با طول ثابت مدت زمان T كه در شكل 1 نشان داده شده است تقسيم شده است. هر شكافي شامل مراحل مشاهده، فراگيري و تصميم است. هر گره كه بيدار است، بافر محلي اش را مبني بر رويدادهايي كه در مرحلة مشاهده آن اتفاق مي افتد به روز مي كند (update). در مرحلة يادگيري، گره ها، خلاصة محتويات بافرشان را از قبيل: محموعه مقادير hash رويدادهاي مشاهده شده با همسايگانشان مبادله مي كنند. در مرحلة تصميم، هر گره قابليتش را براي نگهداري واحد دريافت on/ off براي يك مدت z (مضربي از T) ارزيابي مي كند و تصميمش را به همسايگانش منتشر مي كند. ترتيب انتشارها براي گره ها، به صورت (z/zmax)*B كه B مقدار ثابت كوچكتر از T است و Z (مضرب T) مدت زمان خواب قبلي گره است و zmax (مضرب T) زمان حداكثر است كه يك گره مي تواند به ترتيب بخوابد، مرتب شده اند. انگيزة مرتب سازي انتشارها براي كاهش كشمكش ها و prioritize كردن گره ها است كه قادر نيستند كه در مراحل تصميم قبلي بخوابند وقتيكه مدت و زمان آن به اتمام برسد، هرگره الگوريتم زير را اجرا مي كند:
Algorithm. On Broad cast Timer Expire ( )
Begin
1.if ( اگر رويدادها توسط همسايگاني كه هنوز تصميمشان را منتشر نكرده اند در بافر مشاهده شده باشد)
2.Z’ = min (2*ZE , Zmax)
3.Broadcast sleep decision to neighbors
4. خاموش مي كندz را براي مدت Sensing unit
5.else
6.Z’=0.5*T
7.براي شكاف بعدي بيدار مي ماند.
8.Endif
9.را خالي مي كند event butter
END.
ترتيب زمان خواب شبيه به الگوريتم back off نمايي دودويي است. در پايان زمان خوابش، هر گره، براي مدت يك شكاف تا ضوابط تصميم گيري آنرا روي مشاهدات اخير و تغييرات در شبكه و محيط (شكل 2) پايه قرار مي دهد. ارزيابي كارايي پروتكل sleep در بخش 1-4 ضميمه شده است.
الگوريتم (PG) pattern generation روي تمامي گره هاي سنسور براي توليد كد نمونة مخصوص و ويژه براي داده هاي دريافت يا حس شده (sensed) اجرا شده است. در اين الگوريتم، داده هاي سنسور به يك مجموعه از اعداد و شماره اه نگاشت شده است و محدودة اين اعداد به فاصله هايي تقسيم شدهاند از قبيل كران ها و عرض فاصله ها كه توسط مقادير از پيش تعريف شده سر حد تعيين شده اند. تعداد مقادير سرحد و تغيير فاصله ها ممكن است به نيازهاي كاربر و دقت تعريف شده و تعيين شده براي محيطي در چنين شبكه اي كه گسترش يافته است، بستگي داشته باشد. سپس الگوريتم pattern generation مقادير شاخص را براي هر فاصله با بكار بردن pattern seed تخمين مي زند و جدولهاي جستجو، فاصله و ارزش بحراني را توليد مي كند. جدول جستجوي فاصله محدوده اي از هر فاصله را تعريف مي كند و جدول جستجوي ارزش بحراني (critical value) هر فاصله را به يك مقدار و ارزش بحراني نگاشت مي كند، مقادير بحراني ممكن است بعنوان يك براي اولين فاصله تعيين شده باشد و با وجود آخرين فاصله به 9 تغيير يابد. اين مقادير بحراني يك پايه و مبنا را براي توليد كدهاي نمونه تشكيل مي دهند. مشخصات داده هاي سنسور با پارامترهايي از قبيل درجه حرارت يا رطوبت هوا نمايش داده شده اند. وقتي داده ها از محيط دريافت مي شوند، پارامترهاي آن با فاصله هاي تعريف شده در جدول جستجوي الگوريتم PG مقايسه شده اند و مقادير بحراني متناظر به هر پارامتري ارجاع داده شده است. الحاق و اضافه كردن مقادير بحراني همة پارامترهاي داده ها، كد نمونه را توليد مي كنند. Sensor ID , timestamp به كدهاي نمونه اضافه شده اند وقتيكه آنها به Cluster- head، ارسال شده اند. الگوريتم مقايسه (pattern comparison) از ارسال داده هاي اضافي جلوگيري مي كند. گره هاي سنسور، يك مجموعه از داده هاي رمزي شده را كه هيچگونه افزونگي ندارد به ايستگاه اصلي از طريق Cluster- head مي فرستد. در الگوريتم pattern generation ، pattern seed براي ايجاد و توليد كدهاي نمونه استفاده شده است. وقتي clusterها در ابتدا در شبكه مستقر شده اند، گره هاي سنسور pattern seed محرمانه را از Cluster- headهاي متناظرشان كه pattern seed يك عدد تصادفي توليد شده است و توسط Cluster- head به شكل رمزي شده منتشر مي شود، دريافت مي كنند. جزئيات اينكه، pattern seed كه مطمئناً منتشر شده است، در بخش 1-3 ارائه شده است. Pattern seed براي پيشرفت قابليت اعتماد كدهاي نمونه با تصويب نكردن همان كدهاي نمونة توليد شده در هر زمان بكار برده شده است. همچنانكه pattern seed تغيير يافته است، الگوريتم pattern generation يك كد نمونة متمايزي را براي همان داده ها توليد مي كند. بنابراين، pattern seed در فاصله هاي زماني منظمي تغيير يافته است.
Algorthm. Pattern Generation (PG)
Input : sensor reading D.
Data parameters being sensed.
Threshold [ ] : Array of threshold levels of data intervals for each data type.
Data precision requirements of the network for each data parameter
S (critical [ ], seed): Function to shuftle the mapping of critical values to data intervals.
Out put: pattern- code (PC)
Begin
1.variable PC=[ ] ; // pattern-code مقدار دهي اوليه به
2.for ead data parameter
3.Declare n; // Number of data intervals for this data type
4.Declare interval [n] , critical value [n]; // جستجوي جداول
5. براي پارامترهاي دادة متناظر استخراج مي كنند. D داده ها را از
6.گرد كردن داده ها براي دقت موردنياز با پارامترهاي دادة متناظر
7.for I=1 to n
8.interval [I]= threshold [I-1] threshold [I]
9.end for
10. if فرستاده شد) cluster- headجديدي توسط seed) then
11. //نگاشت مقادير بحراني را به فاصله هاي داده ها دوباره انجام مي دهد
12. for I=1 to 5
13. critical value [I] = S (critical value [I] , seed)
14. end for
15. end if
16.مييابد critical value , interval مقدار بحراني مربوطه را هر دادة جاري دريافت شده با بكار بردن جداول جستجوي
17.PC= PC + [critical value] ; //
18. end for;
19. PC= PC+ [Time stamp] +[Sensor Id] ; // را اضافه مي كند. Id و Timestamp
END
1-2-2- مثالي براي Pattern generation : D (d1 , d2 , d3) داده هاي دريافت شده را با 3 پارامتر d3 , d2 , d1 به نمايندگي درجه حرارت، فشار و رطوبت هوا به ترتيب در يك محيط معين مشخص مي كند. هر پارامتر دريافت شده، براي داشتن مقادير سرحد مابين محدودة 0 تا 100فرض شده است. الگوريتم pattern generation ، مراحل زير را اجرا ميكند.
1-Pattern code توليد شده به pattern code خالي (خط 1) مقدار دهي اوليه شده است.
2- الگوريتم مقادير sensor reading بالا را براي پارامترهاي داده ها كه دريافت شده اند، تكرار ميكند. در اين مورد، در ابتدا درجه حرارت را مورد رسيدگي قرار مي دهد. (خط 2)
3- پارامتر درجه حرارت از sensor reading D اقتباس و گرفته شده است. (خط 5)
4- براي پارامتر درجه حرارت، الگوريتم ابتدا چك مي كند كه چگونه يك seed جديد از cluster- head دريافت شده است (خط 10). ورود يك seed نگاشت مقادير بحراني را به فاصله هاي داده ها تازه مي كند.
5- فاصله داده ها كه شامل درجه حرارت دريافت شده است، از جدول interval پيدا شده است. سپس، از مقدار فاصله، مقدار بحراني متناظر از جدول critical value (خط 16) تعيين شده است.
6- PC به مقدار بحراني يافته شدة جديد (خط 17) تنظيم شده است. براي رطوبت هوا و فشار، مقادير بحراني متناظر به آخر بخشي از PC ساخته شده و تشكيل شده اضافه شدهاند.
7- مراحل قبلي براي مطالعات فشار و رطوبت هوا اضافه شده اند.
8- وقتيكه كد نمونة كامل توليد شده است، timestamp و sensor identifier با كد نمونه به cluster-head (خط 19) فرستاده شده است.
در اين مثال، داده هاي دريافت شده توسط سنسور 1 و سنسور 3 با يكديگر از مقايسة مقادير كه نمونة آنها و 747 بطور يكسان تعيين شده اند. بطور مشابه، داده هاي دريافت شده توسط سنسور 2 و سنسور 4 و سنسور 5 يكسان هستند. (مقدار 755 كد نمونه). كدهاي نمونه با مقدار يكسان بعنوان يك مجموعه زايد و اضافي نسبت داده شده است. از اينرو، cluster- head، فقط سنسور 1 و 4 را براي ارسال داده ها از هر مجموعة اضافي مبني بر timestampها مطابق الگوريتم شرح داده شده pattern comparison زير انتخاب مي كند.
3-2- مقايسة نمونه با (pattern comparison by cluster-head) : cluster head منتظر گره هاي سنسور مي ماند تا كدهاي نمونه را انتقال دهد و آنها را ارسال كند. بعد از دريافت كدهاي نمونه از گره هاي سنسور براي يك دورة T ، مجموعة يكپارچه و دست نخوردهاي از كدها، مبني بر افزونگي طبقه بندي شده است. تغييرات دورة T ، روي محيطي كه شبكة سنسور گسترش يافته است مبنا قرار داده شده است. سپس نمونه هاي منحصر به فرد به مجموعة انتخاب شده اي از كدها نقل مكان كرده اند. گره هاي سنسور كه مشابه مجموعة نمونة منحصر به فرد (مجموعة انتخاب شده selected – set) هستند، براي انتقال داده هاي واقعي درخواست شده اند. سيگنال هاي ACK ممكن است، به سنسورهاي ديگر براي در كردن داده هايشان (داده هاي اضافي) منتشر شده باشند. اين گره هاي سنسور مي توانند، براي ذخيره و نگهداري توان در وضعيت خواب قرار داده شده باشند.
Algorithm. Pattern Comparison
درخواست گره هاي سنسور در مجموعة انتخاب شده براي فرستادن داده هاي: Out put
Input : pattern codes
Begin
1.به تمامي گره هاي سنسورcurrent- seed انتشار
2.while (current-seed is not expived)
3.time- counter = 0
4.while (time – counter < T)
5. را به دست مي آوردtime stamp , sensor ID , pattern code
6.end while
7.مقايسه و دسته بندي مي كندclassified-setكدهاي نمونه را براساس افزونگي براي ايجاد
8.selected – set = {يك كد نمونه از هر مجموعة دسته بندي شده }
9.deselected – set = classified – set- selected – set
3- پروتكل امنيتي در (Security protocol in ESPDA) ESPDA : در كاربردهاي شبكة سنسور، جنبة امنيتي، به مهمي كارايي و مصرف انرژي شبكه است. پروتكل هاي امنيتي بكار رفته در شبكه هاي سنسور بايد از روي دقت به ملاحظة محدوديت هاي منبع محاسباتي و انرژي شبكه هاي سنسور بي سيم طراحي شده باشد. الگوريتم هاي پنهاني و نهفتة نامتقارن براي تأمين و تهية امنيت روي شبكه هاي سنسور بي سيم بعلت محاسبات، توان و منابع ذخيره سازي محدود قابل دسترس روي گره هاي سنسور بي سيم مناسب نيستند. بنابراين، الگوريتم هاي نهفته و پنهاني كليد متقارن براي پشتيباني امنيت در شبكه هاي سنسور بي سيم بكار گرفته شده اند. در اين بخش، پروتكل امنيتي energy- efficient از ESPDA ارائه شده است. هر گره سنسور، به يك (IDi) منحصر به فرد اختصاص يافته و يك گره مخصوص به كليد محرمانه (Ki) اختصاص يافته و يك كليد محرمانة (K) در تمامي گره ها مشترك است. IDI , K , Ki در طي مرحلة ساخت تعيين شده اند. قبل از گسترش شبكه، ايستگاه اصلي با K و تمامي جفت هاي (IDi-Ki) بكار رفته در شبكه تهيه شده است. Cluster- headها كليد محرمانة اشتراكي K را براي ارسال patter seed بطور مطمئن و محفوظ به اعداد cluster بكار مي برند تا در الگوريتم pattern- generation بكار رفته باشد. بعلاوه، ايستگاه اصلي، يك كليد جلسه (Kb) را براي هر جلسه (session) ايجاد مي كند و به تمامي گره هاي سنسور به شكل رمزي شدة Ek(Kb) منتشر مي كند.
يك session ، يك مقدار مشخصي از دوره زمان است كه مدت آن به نيازهاي امنيتي كاربر وي بستگي دارد. هرگاه ايستگاه اصلي، يك Kb جديدي را منتشر مي كند، تمامي گره هاي سنسور session key هاي محرمانه شان را (KI,b)با XOR كردن Kb با Ki توليد مي كنند. از آنجائيكه گره هاي سنسور كليدهاي توكار و غيرقابل انتقال دارند. اين پروتكل از توزيع كليدهاي محرمانه در محيط بي سيم جلوگيري مي كند. (شكل 3)
1-3- الگوريتم هاي امنيتي (Security algorithms) : پروتكل امنيتي ESPDA ، شامل 2 الگوريتم امنيتي با نامهاي الگوريتم امنيتي در گره سنسور (Security Algorithm at Sensor Node SAS) و الگوريتم امنيتي در ايستگاه اصلي (Security Algorithm at Base Station SAB) است. SAB , SAS كليد رمز مناسبي را براي تهية قواعد جامعيت، قابليت اعتماد و صحت بكار مي گيرند. (Stepهاي SAB , SAS در ص 6 است)
در هر جلسة ايستگاه اصلي، يك session key جديد Kb رمزي شده با بكار بردن كليد رمز مشترك K منتشر مي شود. مثل EK(Kb) (مرحلة 1 از SAB). گره هاي سنسور، session key انتشار يافتة Kb را دريافت مي كنند و كليد رمز جلسة محرمانه node- specificشان (KI,b) را با XOR كردن Kb با Ki تخمين و محاسبه مي كند. (مرحلة 3 از SAS). قابليت اعتماد داده ها با بكار بردن Ki,b براي تمامي رمزي سازي و آشكار سازي داده هاي منتج (نتيجه شده) در مدت آن جلسه با هر دو الگوريتم فراهم شده است. از آنجائيكه هر گره سنسور، Ki,b را با بكار بردن كليد توكار و غيرقابل انتقال منحصر به فردش حساب ميكند. رمزدار كردن داده ها با Ki,b نيز تأئيد داده ها را در الگوريتم پيشنهاد شده فراهم مي كند. عوض كردن كليدهاي رمزي، در هر جلسه، تازگي و بي تجربگي داده ها را در شبكه سنسور ضمانت مي كند، علاوه بر اين، آن همچنين براي برقراري و نگهداشتن قابليت اعتماد داده هاي ارسال شده با جلوگيري از بكار بردن همان كليد محرمانه در تمام اوقات كمك مي كند. تضمين تازگي و بي تجربگي داده ها به اين مفهوم است كه هيچ رقيب و دشمني پيام هاي قديمي را پاسخ داده و داده جديد است. در طي ارسال داده، هر گره سنسور، IDi خودش timestamp و پيغام معرف رمزي، MAC(Ki,b , Data) را به پيغام براي تحقيق و بازرسي تازگي داده ها و جامعيت (مرحلة 4 از SAS) را اضافه مي كند. به مجرد دريافت يك پيغام، ايستگاه اصلي، Ki هم پيوند با IDi را روي پيغام كشف مي كند و سپس، داده را با بكار بردن Ki,b (مرحلة 3 از SAB) كشف رمز مي كند. SAB , SAS، Blow fish را براي و رمزدار كردن و كشف رمز كردن داده بكار مي برند. ارزيابي Blowfish و برخي از الگوريتم هاي رمزي ديگر در بخش 3-4 داده شده اند. بعلاوه براي بكار بردن Blowfish براي داده هاي محرمانه و پروتكل امنيتي پيشنهاد شده، امنيت اضافي را با فرستادن داده هاي رمزي شده با بكار بردن تكنيك NOVSF-BH (مرحلة 4 از SAS) ارائه مي كند. جزئيات تكنيك NOVSF-BH در بخش 2-3 شرح داده شده اند. به مجرد دريافت داده از گره هاي سنسور، cluster-headIDi خودش را قبل از ارسال داده به ايستگاه اصلي اضافه مي كند. (مرحلة 5 از SAS). اضافه كردن IDicluster-head به هر داده سنسور، به ايستگاه اصلي در تعيين كردن محل اصلي داده هاي سنسور كمك ميكند و مدت زمان تحقيق موردنياز براي يافتن Ki هم پيوند با سرچشمه گيري گره IDi را كاهش مي دهد. (مرحلة 3 از SAB). وقتيكه ايستگاه اصلي داده سنسور را دريافت مي كند، ابتدا Ki از گره سنسور را با بكار بردن IDi هاي فرستنده و cluster-head تعيين مي كند و Ki,bرا براي كشف رمز داده محاسبه مي كند (مرحلة 3 از SAB). سپس، ايستگاه اصلي، timestamp و Ki,b را براي تازگي داده ها چك مي كند و MAC (Ki,b , Data) را براي تحقيق و بازرسي جامعيت داده ها برآورد و حساب مي كند (مرحلة 4 از SAB). اگر داده، تغيير يافته يا پاسخ داده شده است، آنگاه ايستگاه اصلي نيازمند گره هاي سنسور متناظر براي ارسال دوبارة داده هايشان است (مرحلة 6 از SAB). در هر دو الگوريتم SAB , SAS ، كدهاي تائيد پيام با بكار بردن پروتكل حافظة موثر CBC- MAC حساب و برآورد شده اند. در پروتكل CBC- MAC، كد تصديق پيغام در حقيقت با پنهاني كردن رمز بدون هيچ نيازي براي الگوريتم تصديق پيغام اضافي برآورد شده اند.
2-3- تكنيك NOVSF Block hopping : نسل سوم (3 G) استانداردهاي بي سيم UMT-S/IMT-2000 ، پهناي باند (WCDMA) CDMA را براي پشتيباني از سرويس هاي سرعت بالا و سرعت متغير بيتي با نيازهاي QOS متمايز به كار مي برد. در خصوصيات و مشخصات 3 GPP ، كدهاي ضريب گسترش متغير قائم (orthogonal variable spreading factor codes) OVSF بعنوان كدهاي مجرا سازي براي گسترش داده ها براي هر دو uplink , downlink استفاده شده اند. كدهاي NOVSF ، در دريافت non blocking هستند كه هيچ يك از واگذاري كد انتساب به هر كد ديگري را بلوكه نمي كند. تمامي كدهاي NOVRSF، نه يكديگر قائم هستند و بنابراين، مي توانند همزمان تا آنجا كه حالت عمودي اهميت داشته است تعيين شده باشند. به علت محدوديت هاي منبع، بزرگترين چالش در پروتكل هاي امنيتي شبكة سنسور اجراي توابع پنهاني اوليه و اصلي است. اين چالش، ممكن است نيازمند قرباني كردن برخي از امنيت براي بدست آوردن امكان اجرا مثل بكار بردن كليدهاي كوچك يا الگوريتم هاي پنهاني ضعيف باشد. از اينرو، براي ايجاد امنيت كامل، ما تكنيك NOVSF Block hopping را بدون استفاده از توان اضافي براي اجرا و راه اندازي معرفي و مطرح مي كنيم. در اين مقاله، SAS ، تكنيك NOVSF- BH را براي پيشرفت و بهبود امنيت و بازده و راندمان طيفي شبكه هاي سنسور بي سيم بكار مي برد. در كدهاي NOVSF ، هر كد OVSF ، slot 64 زماني دارد طوريكه، هر عدد از اين timeslotها مي تواند، به يك كانال، اختصاص داده شده باشد.
تكنيك پيشنهاد شدة NOVSF-BH مزيت اين time slotها را با واگذاري بلوك هاي داده به slotهاي زماني با بكار بردن نگاشت هاي مختلفي در هر session ، تعبير مي كند. ايستگاه اصلي به صورت دوره اي، جايگشت هاي نگاشت مختلف را به cluster headها با رمزي سازي آنها به وسيلة كليد رمزي اشتراكي k صادر مي كند. يك مثال از نگاشت بلوك هاي داده به slotهاي زماني به شكل 4 نشان داده شده است. در SAS ، پيش از آنكه گره هاي سنسور داده ها را به ايستگاه اصلي بفرستند، ابتدا آنها، داده ها را همانطوريكه در بخش 1-3 شرح داده شد، رمزدار مي كنند و سپس تكنيك NOVSF-BH را اضافه مي كنند. با NOVSF-BH ، كاربر بدانديش (malicious) ابتدا تمايل يافتن نگاشت نمونه براي موقعيت session را دارد و سپس براي كشف رمز داده ها با استفاده از كليد مناسب محرمانه كه ارسال داده ها را مطمئن تر مي كند، تلاش مي كند. مزيت اين تكنيك اين است كه آن امنيت ارتباطي را بدون نياز به انرژي اضافي افزايش مي دهد. نگاشت اضافي بلوك هاي داده به slotهاي زماني NOVSF، با اضافه كردن يك multiplexer به سيستم به انجام رسانده است.
4- ارزيابي كارايي (Performance Evaluation) : اين بخش، ارزيابي كارايي ESPDA پيشنهاد شده را در اين مقاله با بكار بردن Glomosim و تشبيه كننده هاي مكتوب خودمان به زبان C ، ارائه مي كند. ما ابتدا، با نتايج ارزيابي كارايي پروتكل sleep در بخش 1-4 كه توسط بازده انرژي نمونه مبني بر تراكم داده در بخش 2-4 و ارزيابي الگوريتم هاي پروتكل امنيتي در بخش 3-4 شروع مي كنيم.
1-4- پروتكل وضعيت خواب فعال (sleep- active mode protocol) : در اين بخش، كارايي پروتكل وضعيت sleep-active ارزيابي شده است. منطقة هدف نظارت شده، يك منطقة مربعي 100 m * 100 m است. ايستگاه اصلي در مختصات (0 و 0) قرار يافته است. نتايج براي هر متغير بيش از 10 تكرار براي يك مقدار مشخص براي متغير ميانگين گرفته شده است. هر نمونه از شبكه، متصل شده است و در ابتدا full coverage را فراهم مي كند. سايز گره هاي بافر رويداد در 5 است، در صورتيكه، حداكثر اندازة پنجره ها براي مدت خواب گره ها به 8 تنظيم شده است. اين مقادير براي تعداد گره ها، محدوده و حوزة ارسال و تعداد رويدادهاي الحاق شده در هر ثانيه به ترتيب، 200 و m20 و 10 هستند. مقادير زمان برحسب شكاف زمان T نمايش داده شده اند. در هر slot ، 10 رويداد در مكان هاي تصادفي داخل شده اند. وضوح شبكه براي قرار دادن گره ها و رويدادها m1 است. شكل هاي زير اثر افزايش sensing range گره ها را روي مصرف انرژي شبكه و تعداد رويدادهاي كشف نشده به علت نقاط تاريك و ناپيدا توضيح مي دهند كه ممكن است بدليل پروتكل sleeping با نمونه هاي 1 بايتي اتفاق بيفتند. همچنانكه مي توان از شكل 5 مشاهده كرد، افزايش sensing vange گره ها، گره ها را قادر به ذخيره سازي بيشتر انرژي با تسليم شدن طولاني خواب مي كند. بطور مشابه، شكل 6 نشان مي دهد كه افزايش sensing range ميدان ديد شبكه را با تسليم شدن كمتر بر حسب درصد از رويدادها بالا مي برد تا وقتيكه پروتكل sleep استفاده شده است ناشناخته باشند. بازده انرژي نشان داده شده در شكل 5 يك كران پائين روي ذخيره سازي واقعي پروتكل است. از آنجائيكه فقط، انتقالات مابين cluster- head ها و گره هاي سنسور مطرح شده اند گره هاي باقيمانده نيز به علت sensing range افزايش يافته شان منطقة ديد بيشتري دارند كه درصد رويدادهاي كشف نشده را كاهش مي دهد.
2-4- بازده انرژي نمونه مبني بر تراكم داده ها:
(Energy efficiency of pattern based data aggregation) :
ESPDA براساس كدهاي نمونه پايه ريزي شده است كه در الگوريتم هاي تراكم داده هاي قراردادي استفاده نشده اند. در چنين استنباط هايي ابتدا تاخير سيستم تخمين زده شده و محاسبه شده است.
·R سرعت انتقال را در سنسورهايي كه مي توانند داده ارسال كنند بر حسب bps (بيت بر ثانيه) مشخص مي كند.
·N كل تعداد گره هاي سنسور را مشخص مي كند و M آن دسته است كه دادة مجزا و مشخصي دارند.
·Di تعداد بيتهاي ارسال شده در هر جلسه (session) را با گره سنسور i ، مشخص مي كند.
·Pi تعداد بيتهاي كد نمونة ارسال شده در هر جلسه (sessio) را با گره سنسور i مشخص مي كند.
با فرض اينكه زمان pattern generation و همچنين تاثير پخش ها بين گره هاي سنسور و cluster- head ناچيز و جزئي است، زمان انتقال داده از گره هاي سنسور به cluster- head به انضمام فقط زمان انتقال و ارسال داده تخمين زده شده و محاسبه شده است. از اينرو، در مورد الگوريتم تراكم دادة قراردادي، زمان انتقال داده برابر است با:
هر چند، در مورد ESPDA ، تمامي N گره سنسور ابتدا كدهاي نمونه را ارسال مي كنند و سپس فقط تعداد M از آنها داده ارسال مي كنند بدين وسيله نتيجه زمان انتقال داده به صورت زير است:
سپس، ما نشان مي دهيم كه چگونه دادة كوچكتر در مورد ESPDA مقايسه شده به يك الگوريتم تراكم دادة قراردادي ارسال شده است. مقدار و اندازة داده كه با يك الگوريتم تراكم دادة قراردادي ارسال شده باشد مي تواند به صورت بيان شده باشد. هرچند، در مورد ESPDA مقدار دادة ارسال شده بصورت نوشته شده است كه M با تعداد گره هاي سنسوري برابر است كه داده هاي مشخصي دارند كه اشاره دارد بر اين كه M معمولاً كمتر از N است. بعلاوه، Pi انتظار رفته كه درصد بسيار كوچكي از Di باشد. در نتيجه، معمولاً ESPDA به پهناي باند بسيار كوچكي نياز دارد كه الگوريتم تراكم دادة قراردادي به سرعت افزونگي بستگي دارد. براي تعيين و تشخيص بازده انرژي ESPDA، ما يك تشبيه كننده (similator) در C نوشتيم و در Glomosim بكار برديم. سيميلاتور ما در جنبه هاي pattern generation و مقايسه Pattern از ESPDA بكار رفته است. Glomosim، براي تشبيهسازي ارسال داده و كدهاي نمونه (Pattern code) از گرههاي سنسور به Cluster- head بكار رفته است. نتايج تشبيهسازي نشان ميدهد كه ESPDA، بطور قابل توجهي بازده انرژي را با كاستن تعداد بستههاي ارسال شده در ارتباط دادهاي كه در شكل 7 نشان دهده شدهاصلاح كرده و آنرا بهبود داده است. در شبيهسازيهاي ما، ارتباط بين گرههاي سنسور و ايستگاه اصلي (base station) را مطرح كردهايم. سرعت اشغال پهناي باند بصورت نسبت پهناي باند استفاده شده بدون هيچ تراكم دادهاي تعريف شده است، مقايسه الگوريتم تراكم دادهاي به پهناي باند استفاده شده بدون هيچ تراكم دادهاي تعريف شده است. مقايسه الگوريتم تراكم داده قرادادي، توسعه پيشرفتهاي افزونگي، راندمان و بازده پهناي باند ESPDA را نيز افزايش ميدهد (شكل 7). در 100% افزونگي، اشغال پهناي باند ESPDA، به صفر نزديك ميشود، از اينرو ESPDA افزونگي را قبل از ارسال و انتقال بستههاي داده واقعي گرههاي سنسور حذف ميكند. اگرچه، در تراكم داده قراردادي، اشغال پهناي باند، پيش از 50% كل پهناي باند است، از اينرو تمام گرههاي سنسور، دادههاي واقعي را به Cluster-head براي تراكم، ارسال ميكنند.
اين بخش، ارزيابي چندين الگوريتم پنهاني و نهفته را كه ميتوانند در ESPDA بكار روند را ارائه ميكند. با توجه به منابع محدود گرههاي سنسور، الگوريتمهاي پنهاني يا نهفته بكار رفته در شبكههاي سنسور بايد از روي دقت برحسب سايز و اندازهها كدهايشان و انرژي مصرفيشان انتخاب شده باشند. براي مثال، يك گره Smart Dust، فقط 8 بيت پردازنده MHz4 با يك موج راديويي MHz (radio) 916 دارد. الگوريتمهاي ارزيابي شده در اين مقاله، DES, RC5, AES و Blowfish هستند. استانداردهاي ارزيابي، بازده انرژي و زمان هستند. تمامي الگوريتمهاي ارزيابي شده ثابت شدهاند كه بصورت پنهاني و نهفته امن هستند. بنابراين، مقاومت و استحكام Cryptanalyfic اين الگوريتمها در استاندادرهاي ارزيابي به حساب آورده نشدهاند. ابتدا، الگوريتمها برحسب فضاي حافظه (memory space) اين الگوريتمها در استانداردهاي ارزيابي شدهاند. AES، بيش از 800 بايت از جداول جستجو (Lookup table) را بكار ميبرد كه براي فضاي حافظه محدود شده گرههاي سنسور بزرگ است. بطور مشابه، رمزگذاري بلوكي (DES block- cipher) DES كه به جدول S BOX ثبت 512 (512-entry SBOX table) و جدول ثبت 256 (256- entry table) براي جايگشتهاي تمايز و مختلف نياز دارد، به فضاي حافظه بسيار بزرگي براي جايگشتها نيازمند است. RC5 نيز نشان داده شده كه بايد حافظه بزرگي براي تطبيق در يك گره سنسور داشته باشد تغيير و تبديلات (اصلاحات) شرح داده شده، Blowfish، مناسبترين الگوريتم براي گرههاي سنسور بر حسب نيازمنديهاي حافظه است.
Blowfish به KB1 حافظه براي رمزيسازي و 400 بايت براي نصب و اجراي كليد (key setup) نياز دارد. CBC- MAC نيز به 580 بايت در كوچكترين و جزئيترين مورد نياز دارد و از ايندو، كل فضاي حافظه Blowfish، در حدود KB2 (كيلوبايت) است. (جدول3)
Consumption
Memory
Tatol
Key setup
MAC operations
Enciyption
2080
400
580
1000
سپس، تمامي الگوريتمها روي سيمولاتور انرژي Joule Track براساس بدست آوردن انرژي مصرفيشان به هنگام اجراي روي پردازنده Strong Arm 1100 شبيهسازي شدهاند. مدل تخمين و برآورد انرژي Joule Track روي مصرف انرژي دستورالعملهاي مجموعه دستورالعمل ARM پايهگذاري شده است. آزمايشات اين مدل انرژي دقت را به اندازه 3% از مصرف انژري واقعي نشان ميدهد. نتايج شبيهسازي براي DES, RC5, AES و Blowfish در جدول 4 و شكل 8 مقايسه گرافيكي الگوريتمهاي پنهاني يا نهفته را براساس زمان اجرا و مصرف انرژيشان در Joule Track ارائه ميكند.
شكل 8: زمان اجراي مورد نياز با هر الگوريتم پنهاني براي 32 بايت خروجي و مصرف انرژي هر الگوريتم پنهاني به رمزي دار كردن 32 بايت داد.
براساس مشاهدات از شكل 8 در جدول 4، AES, Blowfish بطور واضحي RC5, DES را outperform ميكنند.
ولو اينكه Blowfish 15% بيشتر از AES به زمان اجرا و مصرف انرژي نياز دارد، نياز فضاي حافظه Blowfish كمتر از AES است. بنابراين، Blowfish، مناسبترين الگوريتم پنهاني (نهفته) براي پروتكل امنيتي ما است.
5- نتيجهگيري: اين مقاله يك الگوريتم امنيتي enerty- efficient و پروتكل تراكم داده معرفي شده بود كه با هم ESPDA را تشكيل ميدهند. در، همسنجي و بتاين (Contrast) براي پروتكلهاي تراكم داده قراردادي، ESPDA، از ارسال دادههاي اضافي از گرهةاي سنسور به Cluster- head جلوگيري ميكند. در Cluster- head, ESPDAها نيازي به بازرسي و امتحان كردن دادههاي دريافت شده از گرههاي سنسور ندارد. در عوض، Cluster- headها، Pattern codeهاي رسيده از گرههاي سنسور را مقايسه ميكنند و روي گرههاي سنسوري كه به ارسال داده سنسور نياز دارند، تصميمگيري ميكنند. اين عمل به بكارگيري بهتر پهناي باند و بازده انرژي منجر ميشود از آنجائيكه هيچ داده واقعي اضافي از گرههاي سنسور به Cluster- head ارسال نشده است. پروتكل وضعيت Sleep- active در ESPDA مطرح شده است كه تعدادي از گرههاي سنسور فعال را براساس محدوده دريافت اشتراكي آنها را كاهش ميدهد.
ما همچنين، يك پروتكل امنيتي و تكنيك Norsf Block- Hopping را كه امنيت ارتباط دادهها را تأمين و تهيه ميكند. ارائه كردهايم.
يكي از عوامل اصلي اين است كه كليدهاي متقارن (Symetric Keys) مورد استفاده در الگوريتمهاي امنيتي، ما بين گرههاي سنسور و cluster- head انتقال نيافتهاند. نتايج شبيهسازي نشان ميدهد كه به همان اندازه كه نرخ يا سرعت افزونگي افزايش مييابد، به موجب پيشرفت بهبودي راندمان پهناي باند، اشغال پهناي باند (bandwith occupancy)ESPDA كاهش مييابد. همچنانكه چگالي شبكه افزايش مييابد، انرژي ذخيره شده تا با بكار بردن پروتكل وضعيت خواب- فعال (Sleep- active mode protocol) نيز افزايش مييابد. اين همچنين باعث افزايش سرتاسري انرژي وراندمان پهناي باند (bandwith efficiency) ميشود. از نقطه نظر امنيت، نتايج شبيهسازي ما ثابت ميكند كه، الگوريتمهاي پنهاني اوليه كه در پروتكل امنيتي بكار رفتهاند، مدت زمان اجراي كمتر و توان عملياتي بالاتري را به بكار بردن انرژي كمتري نسبت به ديگر الگوريتم پنهاني اوليه كه امنيتي ما بكار رفتهاند، مدت زمان اجراي كمتر و توان عملياتي بالاتري را با بكار بردن انرژي كمتري نسبت به ديگر الگوريتمهاي پنهاني اوليه ارائه ميكند. با توجه به كار آينده، ما روي روشهاي استخراج خصيصه (feature extraction) براي pattern generation تمركز ميكنيم.
قانون اساسي كه شالودة سيستم حكومت هر كشور و چهارچوب و اساس حقوق آن محسوب ميشود، معمولاً داراي اصول و قواعد اساسي شكل حكومت و قواي آن و حدود اختيارات و وظايف هر يك و تشكيلات و وظايف نهادهاي اساسي و حقوق و آزاديهاي فردي و اجتماعي و سياستگذاريهاي كلي فرهنگي و اقتصادي و سياسي كشور ميباشد. و در كشورهايي كه ادارة اجتماع و حكومتشان بر مبناي يك سند نوشته به نام قانون اساسي است، اين سند به عنوان مهمترين منبع حقوق اساسي آنها به شمار ميرود. لذا بجاست كه مباحث مختصري دربارة اين سند مهم سياسي- اجتماعي تقديم حضور شما خوانندگان گرامي بنماييم.
مبحث اول- تعريف قانون و تعريف قانون اساسي
واژه قانون اگر چه بر كتاب طب بوعلي سينا گذارده شده است و در موسيقي هم از مخترعات معلم ثاني (فاربي) ميباشد، از جمله، روش، قاعده، ترتيب، سنت، دستور و اصل هر چيز نيز تعبير شده است. اما در اصطلاح دانشمندان «قانون به ضابطهاي كلي گفته ميشود كه بر جمعي از افراد منطبق شده و حكم همه آن افراد از آن ضابطه شناخته ميشود و معمولاً لفظ قانون به يك سلسله حقوق و تكاليف اطلاق ميگردد».
ضمناً واژه قانون به دو اعتبار ديگر هم به كار ميرود كه هر يك داراي مفهوم جداگانهاي ميباشند. روابط بين علت و معلول و رابطهاي كه در درون موجودات عالم از طرف خداوند متعال قرار داده شده است، به عنوان قانون طبيعت كه حاكي از نظام تكوين و خلقت موجودات است، ناميده ميشود.
مفهوم ديگري كه مفهوم تشريعي و وضعي آن است در امور اعتباري به كار ميرود مثل قوانين موضوعه و جعل شده كه در اين مورد لفظ قانون اشاره دارد به حكم كلي كه براي روابط بين خالق و مخلوق و همچنين روابط بين مخلوقات و جوامع بشري تهيه و تنظيم شده است. در بحث مورد نظر مراد ما از قانون همين مفهوم تشريعي و قراردادي آن ميباشد.
و اما اينكه چرا بشر به قانون نياز دارد و يا اينكه چه قانوني بهتر است و در واقع كدام قانونگذار اصلح و اولي در قانونگذاري است خود بحث طويلي است كه در اينجا از آن صرفنظر كرده و فقط اشاره به سخنان فرزانه و حكيم عصر حاضر در اين راستا ميكنيم.
نظرات حضرت امام خميني (ره) دربارة قانون
فرق اساسي حكومت اسلامي با حكومتهاي مشروطة سلطنتي و جمهوري در همين است كه نمايندگان مردم يا شاه در اين گونه رژيمها به قانونگذاري ميپردازند در صورتي كه قدرت مقننه و اختيار تشريع در اسلام به خداوند متعال اختصاص يافته است. شارع مقدس اسلام يگانه قدرت مقننه است و هيچكس حق قانونگذاري ندارد و هيچ قانوني جز حكم شارع را نميتوان به مورد اجرا گذاشت.
در جايي ديگر ميفرمايند: «حكومت اسلام حكومت قانون است ودر اين طرز حكومت حاكميت منحصر به خداست و قانون اسلام يا فرمان خدا بر همه افراد و بر دولت اسلامي حكومت تام دارد. همه افراد از رسول اكرم (ص) گرفته تا خلفاي آن حضرت و ساير افراد تا ابد تابع قانون هستند. همان قانوني كه از طرف خداي تبارك و تعالي نازل شده و در لسان قرآن و نبي اكرم (ص) بيان شده است… قانوني كه همه بدون استثناء بايستي از آن پيروي كنند و تبعيت نمايند… پيروي از رسول اكرم (ص) در حكومت و قانون الهي هيچگونه دخالتي ندارد، همه تابع اراده الهي هستند» . قرآن ميفرمايد: «ولو تقول علينا بعض الاقاويل لاخذنا منه باليمين ثم لقطعنا منه الوتين»؛ يعني اگر (پيامبر) چيزي (سخني- آيهاي) بر ما ميبست (ميافزود) هر آينه او را با دست راست ميگرفتيم و سپس رگ گردن او را قطع ميكرديم.
آنچه كه حضرت امام (ره) فرمودهاند به هيچوجه به معناي رد نقش مردم در سرنوشت خودشان و يا به اصطلاح دمكراسي و آزادي انسانها نيست نكتهاي كه در اينجا بسيار حائز اهميت است اينكه مردم در حكومت اسلامي بمراتب آزادتر و آگاهتر درباره سرنوشت خود تصميم ميگيرند و برخلاف كشورهاي به اصطلاح مترقي و آزاد امروزي در واقع فرد فرد مردم در حكومت اسلامي، قانون حاكم بر خود را انتخاب ميكنند و با پذيرش اسلام در واقع قانون مورد نظر خود را قبل از اينكه عدهاي براي آنها تهيه و سپس تحميل كنند، برگزيدهاند. در كشورهايي كه قانون فقط تراوش افكار عدهاي از نمايندگان مردمي كه خود هم چه بسا بيش از نيمي از مردم كل اجتماع نبودهاند، به تصويب برسد و بر تمامي افراد جامعه تحميل و اعمال گردد و از آن گذشته هر قانوني كه از افكار انسانها سرچشمه گرفته باشد طبيعي است كه نميتواند جامع و كامل و در برگيرنده مصالح و منافع تمامي انسانها و حتي نسلهاي متأخر و آينده اجتماعاتي باشد كه هنوز هيچيك از خصوصيات آن براي بشر و به دليل محدود بودن قواي جسمي و ذهني روشن نبوده و مجهول و نامعلوم است. بنابراين قانوني ميتواند براي تمام انسانها و تمامي نسلها و عصرها مفيد باشد كه نويسنده آن اولاً: خالق تمامي انسانها، ثانياً: آگاه به نيازها و حوائج همه انسانها، ثالثاً: مشرف بر گذشته و حال و آينده اجتماع بشري، رابعاً: خود حكيم و عليم مطلق وقادر علي الاطلاق كه هيچگونه ضعف و نقضي در او راه نداشته باشد و تمامي مصالح و مفاسد مترتب بر قانون را دانسته و ضمناً هيچ نسلي را بر نسلي يا گروهي را بر گروهي ديگر ترجيح نداده و همه انسانها را به طور يكسان مورد نظر و توجه قرار داده و نهايتاً خواستار كمال وسعادت و تكامل همه انسانها باشد. بنابراين روشن است كه چنين قانونگذاري جز خداوند قادر متعادل نميتواند باشد.
امام خميني (ره) در فراز ديگري از سخنان خود ميفرمايند: «مجموعه قوانين اسلام كه در قرآن و سنت آمده توسط مسلمانان پذيرفته و مطاع شناخته شده است اين توافق و پذيرفتن كار حكومت را آسان نموده وبه خود مردم واگذار كرده است در صورتي كه حكومتهاي جمهوري و مشروطه سلطنتي اكثريت كساني كه خود را نماينده اكثريت مردم معرفي مينمايند هر چه خواستند به نام قانون تصويب كرده و سپس بر همه مردم تحميل ميكنند.»
بنابراين قانونگذاران در حكومت اسلامي كه از طرف مردم مسلمان انتخاب ميشوند طبعاً بايد به اعتبار انتخابي كه مردم قبل از هر چيزي بدان اقدام كردهاند (يعني انتخاب اسلام و قوانين آن) فقط چيزي را به نام قانون تدوين و تنظيم كنند كه مردم چهارچوب آن را مشخص كردهاند و در واقع قانون بايد از چيزي تهيه و تنظيم شود كه مردم ضوابط و شرايط آن را در اولين روزهاي زندگي آگاهانه خود يعني وقتي به سن اطاعت و تبعيت از خالق خود رسيدهاند، قبول كردهاند و لذا هيچيك از برگزيدگان مردم حق ندارند قانون يا ضابطهاي را براي تحميل به مردم تهيه و تدوين كنند كه خارج از قانون اسلام و خداوند متعال باشد و لذا ميتوان گفت نمايندگان خبرگان و شوراي اسلامي در حكومت اسلامي فقط حق كشف و استخراج قوانين اسلام از منابع و ماخذي كه مسلمانها خود را موظف به پيروي از آن نمودهاند داشته و بايد تمامي قوانين و مقرراتي كه براي ادارة حكومت و كشور تنظيم ميكنند منبطق با همان منابع و ماخذ باشد كه مهمترين اين منابع، قرآن مجيد ميباشد كه فقط و فقط وحي الهي است و سنت و احاديث و رواياتي كه از زبان پيامبر اكرم (ص) و ائمه اطهار (ع)- كه منصوبين از طرف خداوند متعال هستند و چيزي جز حكم خداوند متعال نگفته و نكردهاند- ميباشد.
به همين دليل اصل چهارم قانون اساسي ميگويد: «كليه قوانين و مقررات مدني، جزائي، مالي، اقتصادي، اداري، فرهنگي، نظامي، سياسي و غيره بايد براساس قوانين و موازين اسلامي باشد. اين اصل بر اطلاق يا عموم همه اصول قانون اساسي و قوانين و مقررات ديگر حاكم است و تشخيص اين امر بر عهده فقهاي شوراي نگهبان است.»
طبق قانون اساسي در عين حال كه كليه قوانين بايد منطبق بر موازين اسلامي باشد، امور كشور و اداره نظام جمهوري اسلامي را بر عهده عموم مردم و با اتكاء به آراي عمومي دانسته است و در اصل ششم قانون اساسي آمده است: «در جمهوري اسلامي ايران امور كشور بايد به اتكاي آراي عمومي اداره شود، از راه انتخابات انتخاب رئيس جمهور، نمايندگاه مجلس شوراي اسلامي، اعضاي شوراها و نظاير اينها يا از راه همهپرسي در مواردي كه در اصول ديگر اين قانون معين ميگردد.»
بنابراين مردم در اولين انتخاب خود (با درصد بسيار بالايي 98%) ابتدا چهارچوب نظام و قوانين قابل اعمال بر خود را پذيرفتند و سپس در هر موردي كه نياز به كشف و تدوين كننده قوانين شكلي و ماهوي در همان چهارچوب داشته باشند، عدهاي را انتخاب ميكنند، و در خصوص قانون اساسي پس از وضع و تنظيم آن يك بار ديگر نظر خود را اعلام داشته و اساس نظام اسلامي را با رأي خود پايهريزي نمودند و به نظر ميرسد بهترين شيوه دمكراسي و اتكاء به مردم همين شيوه باشد كه امروزه در جمهوري اسلامي ايران متداول ميباشد.
همچنين روسو دربارة اينكه چه كسي يا كساني ميتوانند قانونگذاري كنند و اينكه اساساً حق قانونگذاري از آن كسيت، سخنان ارزشمندي دارد كه ذيلاً گوشهاي از آن را بيان ميكنيم:
«براي كشف بهترين قوانين كه به درد ملل بخورد، يك عقل كل لازم است كه تمام شهوات انساني را ببيند، اما خود هيچ حس نكند، با طبيعت مادي رابطهاي نداشته باشد اما كاملاً آن را بشناسد، سعادت او وابسته به ما نباشد اما حاضر شود به سعادت ما كمك كند. بنابراين تنها خدايانند كه ميتوانند چنانكه شايد و بايد است براي بردم قانون بياورند.»
درجاي ديگر نيز ميگويد:
«روح بزرگ قانون نويس تنها معجزهاي است كه ميتواند مأموريت آسماني او را به خلق اثبات كند.»
همچنين در همين كتاب (قراردادهاي اجتماعي) ميافزايد:
قانون نويس (قانونگذار) از هر حيث مرد خارقالعادهاي است، نه فقط قريحه او، بلكه شغل و مقام او نيز بايد غيرعادي باشد، قانونگذار زمامدار نيست، عضو هيأت حاكمه نيست، قانونگذار حكومت جمهور را تأسيس نموده است اما خود عضو تشكيلات آن نيست، شغل قانونگذاري بزرگ و يك ماموريت معنوي محسوب ميشود كه با سلطنت مادي رابطهاي ندارد.»
و اما قانون اساسي همانطوري كه از نامش پيداست مجموعه قواعد و مقرراتي است كه حاكم بر اساس حكومت و صلاحيت قواي مملكت و حقوق و آزاديهاي فرد و جامعه و روابط فيمابين آنهاست. ضمناً قانون اساسي برخلاف ساير قوانين شامل دسته يا طبقه خاصي از افراد اجتماع نميباشد بلكه بيانگر حقوق و تكاليف تمامي افراد يك ملت و كشور است كه صرفنظر از مقام و حرفه و شغل و موقعيتشان در اين قانون سهيم ميباشند.
مبحث دوم- چگونگي وطرق وضع قانون اساسي
از آنجا كه قانون اساسي در هر كشور از جايگاه و منزلت و اهميت ويژهاي برخوردار است لذا در تدوين آن از شيوههاي خاصي كه مشمول مقررات پيچيدهاي ميباشد استفاده ميشود و ضمناً با تشريفات جداگانهاي از ساير قوانين تهيه و تنظيم ميگردد. به همين جهت معمولاً كشورهاي مختلف جهان در اين امر از شيوههاي مختلفي استفاده ميكنند كه ذيلاً به شرح آنها ميپردازيم:
1-در بعضي از كشورها مقام صلاحيتدار براي وضع و تدوين قانون اساسي، سلطان يا حاكم آن كشورها ميباشد. چنانكه در گذشته در كشورهاي سلطنتي قانون اساسي اغلب توسط سلاطين تهيه و به ملت اعطاء ميگرديد. و اين سلطان بود كه كليه مقررات حاكم بر نظام و حتي شكل حكومت را تعيين ميكرد. چنانكه در كشور ما نيز در 14 جمادي الثاني 1285 شمسي (1324 قمري) فرمان مشروطيت از طرف مظفرالدين شاه قاجار به ملت داده شده كه متعاقب آن مجلس تشكيل شد و اقدام به تدوين قانون اساسي نمود.
2-امروزه در برخي از كشورهاي دموكراتيك، معمولاً مردم را مقادير صلاحيتدار دانسته و تدوين قانون اساسي را بر عهده ملتها و براساس خواست و اراده آنها قرار دادهاند كه اين شيوه خود به دو طريق اعمام ميگردد:
الف: طريقه مستقيم و بيواسطه كه مردم خود مباشرتاً با انجام رفراندوم اقدام به تدوين قانون اساسي ميكنند.
ب: طريقه غير مستقيم و با واسطه كه مردم با اعطاي نيابت و وكالت به نمايندگان يا وكلاي خود حق تدوين قانون اساسي را به منتخبين خود واگذار ميكنند كه نمايندگان آنها در مجمعي به نام «مجلس مؤسسان» و مجلس خبرگان» و… جمع شده و به تدوين قانون اساسي ميپردازند.
از آنجايي كه هر يك از شيوههاي فوقالذكر داراي اشكالات و معايبي هستند لذا بعضي از كشورها تلفيقي از دو طريق فوق را برگزيدهاند.
3-طريقه خبرگان- رفراندوم يا طريقه مؤسسان- رفراندوم، كه در اين شيوة مضاعف ابتدا مردم عدهاي را براي تهيه و تنظيم قانون اساسي انتخاب ميكنند كه پس از تهيه آن به وسيلة منتخبين مردم دوباره توسط خود مردم تأييد و يا در ميگردد كه در اين شيوه چنانچه خواستههاي مردم در مرحله اول در متن قانون برآورده نشده باشد مورد قبول واقع نشده و مجدداً تهيه و تنظيم ميگردد. به عنوان مثال، قانون اساسي سال 1946 فرانسه پس از تصويب مجلس آن كشور طي رفراندومي از طرف مردم رد شد و براي بار دوم مجلس مؤسسان تشكيل دادند و متن مورد قبول ديگري را تصويب كردند.
4-در نظام جمهورد اسلامي كه قانون منبعت از اراده و خواست مردم نيست بلكه منشاء آن دستورات و احكام صادره از جانب خالق متعال و حكيم و عليم و قادر مطلق است و توسط كتاب و سنت در اختيار ماست به وسيله خبرگان در دين و مكتب تنظيم و با نظرخواهي از مردم بر استنباط خبرگان از مكتب و قوانين اسلامي صحه گذارده شده و قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران در همهپرسي 12 آذر 1358 مورد تأييد نهايي ملت قرار گرفته و به مورد اجرا گذاشته شد.
مبحث سوم- تجديد نظر در قانون اساسي
تجديد نظر در قانون اساسي يعني كسر، الحاق و يا تغيير يك يا چند اصل از اصول آن. و اما اينكه آيا اساساً تجديدنظر در قانون اساسي ممكن است يا نه و در صورت امكان، عملي درست و صحيح ميباشد يا نه، خود بحث مهمي است كه آراي مختلفي در اين رابطه ارائه شده است:
·دستهاي از انديشمندان اين رشته متعقدند از آنجايي كه قانون زاييده نيازها و شرايط خاص بشر است و از طرفي هم اين نيازها و شرايط دائماً در حال تغيير هستند لذا قانون هم بايد متناسب با آن شرايط و نيازها تغيير و اصلاح گردد.
·عدهاي ديگر معتقدند تجديدنظر در قانون اساسي تابع ملاحضات سياسي يك كشور ميباشد و به همين جهت اين امر در كشورهاي دنيا متفاوت است. و نظرات ديگر كه فعلاً درصدد بيان آنها نيستيم.
در هر صورت تجديد نظر به دو منظور در قانون اساسي ممكن است صورت بگيرد:
1- اصلاح، 2- تكميل
در كشورهايي كه لزوم تجديدنظر را پذيرفتهاند دو مسأله مطرح است:
الف- مقام تشخيص دهنده تجديد نظر: يعني لزوم تجديدنظر و فرارسيدن آن را يا قوه مجريه يا مجالس قانونگذاري و يا هر دوي آنها و يا طريق رفراندوم طبق قانون معني كرده و پيشنهاد و يا درخواست هر يك از اين مقامات را در مرجع ديگر يا خودشان مطرح مينمايند.
ب: مقام تجديد نظر كننده: از آنجايي كه ممكن مقام تشخيص دهنده بامقام تجديدنظر كننده در كشوري متفاوت باشد و يا كشوري بخواهد به دلايلي اين دو را جداي از هم بداند، لذا ممكن است در قوانين كشوري مطرح شود كه در صورت پيشنهاد تجديدنظر از طرف يك يا چند مرجع و مقام تشخيص دهنده، مقام يا مقامات ديگري بايد بدان مبادرت نمايند.
شيوههاي تجديدنظر در قانون اساسي
معمولاً طريقه تجديدنظر در خود قانون اساسي پيشبيني ميشود و در تمام كشورهاي دنيا بجز انگلستان، تشريفاتي را كه براي وضع قوانين عادي و متعارف اعمال ميشود درباره تغييرات و وضع قانون اساسي به كار نميبرند. اما فقط در انگلستان چون فرقي بين قوانين عادي و اساسي نيست لذا تشريفات خاصي هم برخوردار نيست. در كشورهايي كه قاغنون اساسي مدون دارند ممكن است يكي از روشهاي زير اعمال شود.
1-حضور دو ثلث نمايندگان مجلس واحد يا مجلسين مثل، آلمان مطابق با قانون اساسي سال 1919 و يا اصل 146 قانون اساسي سال 1936 شوروي سابق.
2- با تشكيل مجلس واحد از مجالس مقننه وبا رأي اكثريت آنها، مثل قانون اساسي فرانسه در سال 1875.
3- تصويب اكثريت نمايندگاه مجلس يا مجلسين و تصويب نهايي با رفراندوم.
4- مجالس مقننه لزوم تجديدنظر را تشخيص داده، سپس منحل ميشوند و پس از انتخابات جديد مجالس جديد با رأي دو ثلث نمايندگان حاضر در جلسه تغييرات لازم را به عمل ميآورند. اين روش در بلژيك معمول است.
مبحث چهارم- محتواي قانون اساسي
محتواي قوانين اساسي دنيا معمولاً از دو بخش يا بيشتر تشكيل ميشود:
الف: مقدمه قانون اساسي معمولاً حاوي كليات، اهداف، اصول كلي و آرمانهاي ملتهاست كه الهامبخش قانونگذار عادي است. مقدمه قانون اساسي اعلام كننده ايدئولوژي، فلسفه سياسي دولت و نظام حاكم و طرز تلقي آن از جامعه و انسان و حقوق و آزاديهاي فردي و اجتماعي ميباشد.
ب: قسمت اصلي قانون اساسي و به معناي اخص آن كه در برگيرنده اصول و احكام حقوقي هر قانوني بوده و ضمن اينكه داراي ضمانت اجراست، بيان كننده ساختار تشكيلات حكومت و دولت و روابط بين نهادها و سازمانهاي نظام مربوطه و نيز روابط بين دولت و ملت و… ميباشد.
ج: مؤخره يا خاتمه كه ممكن است حاوي مباني و نكات زير بنايي و مستندات قانون و يا نكاتي از اين قبيل باشد نظير آنچه در قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران آورده شده است.
مبحث پنجم- تمايزات قانون اساسي از ساير قوانين
قانون اساسي در هر كشور به دليل داشتن اهميت خاص خود معمولاً تفاوتهايي با ساير قوانين دارد كه البته اين تمايزات در كشورهايي كه قوانين مدون دارند بيشتر محسوس و مشهود است. اهم اين تمايزات عبارتند از:
1-لحاظ وضع و تصويب
معمولاً همانطوري كه گفتيم وضع و تصويب قانون اساسي در هر كشوري داراي تشريفات و مقرراتي است كه براي وضع و تصويب قوانين عادي رعايت نميشود.
2-از لحاظ تفسير
بديهي است همانطور كه تصويب قانون اساسي به عهده مرجع خاصي قرار داده ميشود، تفسير آن هم توسط مراجع يا محاكم خاصي انجام ميشود، مثلاً: در جمهوري اسلامي ايران تفسير قوانين عادي با مجلس شوراي اسلامي است (اصل 73) ولي تفسير قانون اساسي به عهده شوراي نگهبان ميباشد (اصل 98) .
3-از لحاظ تجديدنظر يا ثبات و دوام
قوانين اساسي كمتر از قوانين عادي دچار تغيير و تبديل واقع ميشوند.
4-از لحاظ رتبه و درجه اعتبار
قانون اساسي در رأس قوانين هر كشور قرار دارد و به عنوان محور اصلي و اساسي تمامي قوانين به شمار ميرود.
مبحث ششم- ضمانت اجراي قانون اساسي
يكي از صفات بارز قاعده يا قواعد حقوقي، صفت ضمانت اجرايي آن ميباشد و چون قانون اساسي پس از تصويب و امضاء و انتشار به صورت يك قاعده حقوقي در ميآيد بر همگان واجب است از آن تبعيت نموده و بدان احترام گذارند.
نكتهاي كه در اينجا قابل اهميت و ذكر است اين است كه، اجراي مقررات قانون اساسي چگونه بايد تضمين گردد؟
در پاسخ به اين سؤال كشورهاي مختلف دنيا شيوههاي متفاوتي را برگزيدهاند. بعضي از كشورها نظارت بر اجراي مقررات قانون اساسي را بر عهده يك دستگاه قضائي ميگذارند، نظير آمريكا كه اين نظارت را بر عهده ديوانعالي كشورش قرار داده است. و يا ممكن است كشوري اين نظارت را بر عهده يك دستگاه سياسي قرار دهد. اما در ايران ضمانت اجراي مقررات قانون اساسي برعهده دستگاههاي مختلفي قرار داده شده است كه بعضاً داراي جنبه قضائي و سياسي و يا عمومي هستند از آن جمله:
الف: مردم
طبق اصل هشتم قانون اساسي ايران دعوت به خير امر به معروف و نهي از منكر وظيفهاي است همگاني و متقابل بر عهده مردم نسبت به يكديگر دولت نسبت به مردم و مردم نسبت به دولت كه بدين ترتيب يك نظارت همگاني را ايجاد و مردم را بدان مكلف نموده است.
ب: نهاد رهبري
طبق اصل 57 قانون اساسي كليه قواي حاكم در جمهوري اسلامي ايران تحت نظر ولايت مطلقه امر بوده و تحت نظارت آن نهاد مقدس وظايف خود را اعمال و اجرا ميكنند و اين نهاد عاليترين دستگاهي است كه نظارت بر عملكرد قواي سهگانه را بر عهده دارد.
ج: نهاد رياست جمهوري
بر اساس اصل 113 قانون اساسي عاليترين مقام رسمي كشور پس از مقام رهبري رئيس جمهور ميباشد كه مسئوليت اجراي قانون اساسي و وظايف محوله را بر عهده دارد و همچنين طبق اصل 126 رئيس جمهور مسئوليت امور برنامه و بودجه و امور اداري و استخدامي كشور را نيز عهدهدار ميباشد.
د: شوراي نگهبان
يكي از مهمترين دستگاههاي ضمانت اجراي قانون اساسي در جمهوري اسلامي ايران طبق اصل 92 قانون اساسي شوراي نگهبان است كه هدف از تاسيس و تشكيل آن پاسداري از احكام اسلام و قانون اساسي است كه موظف است كليه مقررات و قوانيني را كه از طريق مجلس شوراي اسلامي تصويب ميشوند، كنترل نموده و مانع از تصويب و اجراي آنچه خلاف اصول قانون است، گردد.
ه: طبق شوراي اسلامي
طبق اصل 90 قانون اساسي يكي از وظايف مجلس شوراي اسلامي رسيدگي به شكايات و اعتراضات هر شخص حقيقي يا حقوقي از طرز كار مجلس يا ساير قوا ميباشد و بدين ترتيب بر حسن اجراي قوانين و مقررات حاكم در جمهوري اسلامي نظارت مينمايد .
و: قوه قضائيه
طبق اصل 156 قانون اساسي قوه قضائيه موظف است از حقوق فردي و اجتماعي و تحقق ارزشهاي مقرر در قانون اساسي نظير عدالت و آزاديهاي مشروع و حسن اجراي قوانين و گسترش عدل در جامعه حمايت و پشتيباني نموده و در اجراي قوانين از جمله قانون اساسي مداخله نمايد.
مبحث هفتم- ويژگيهاي لازم قانون اساسي
قانون اساسي كه مهمترين منبع حقوق اساسي است بايد واجد شرايطي كه مهمترين آنها به شرح زير است باشد:
1-قانون اساسي هر كشوري بايد مبتني بر يكسري اصول و معيارهاي خاص ملت و اجتماع مختص خود باشد. و با در نظر گرفتن ارزشهاي خاص جامعه خود تهيه و تنظيم گشته و اصول مختلف آن هم نتيجه منطقي همان اصول و معيارها و ارزشهاي زير بنايي مورد نظر باشد.
2- قانون اساسي هر كشور چه در محتوا و چه در شكل نبايد صرفاً تقليدي باشد بلكه بايد با اوضاع سياسي و اقتصادي و مذهبي و فرهنگي جامعه خود كاملاً مطابقت لازم را داشته باشد.
3-در قانون اساسي فقط بايد به امور كلي و مسائل اساسي پرداخته شود و از مسائل غير اساسي همانند شرايط انتخابات و سازمانها و وزارتخانهها كه بايد در قوانين عادي بدانها اشاره گردد، خودداري شود. قانون اساسي نبايد با پرداختن به مسائل جزئي و امور غير اساسي از حالت بنيادي خارج گردد چنانكه در قانون اساسي مشروطه بيشترين اصول آن فقط مربوط به تشكيل مجلسين و نحوه اظهار مطالب به مجلس و يا عنوان مطالب از طرف مجلس بود.
4- تمامي مواد قانون اساسي بايد قابل اجرا باشد و از ذكر موادي كه قابل اجرا نيست جداً پرهيز گردد.
5-مقررات و اصول قانون اساسي بايد كاملاً واضح و صريح و روشن باشد و ازهر گونه پيچيدگي و ابهام خودداري گردد، تا اين امر سبب نشود در تفسير و تحليل اصول آن به حسب شرايط و اوضاع متغير دستخوش تقاسير سليقهاي (شخصي) و يا گروهي گردد.
6-اصول قانون اساسي بايد در بيان مطالب و اعطاي مسئوليتها و وظايف به گونهاي تنظيم گردد كه هيچ اصلي وبا اصل يا اصول ديگر تعارض و تنافي نداشته باشد.
7-از آنجايي كه تمامي قوانين خصوصاً قوانين اساسي صرفنظر از بعضي از اصول و معيارهاي مبنايي و بنيادي آنها كه ثابت ولايتغير هستند، بسياري از اصول و مواد آن خصوصاً از نظر شكل و تنظيم روابط بين نهادها و ارگانها ناشي از اراده مقننين و نمايندگان هر ملت و كشوري ميباشند كه با توجه به امكان هر گونه خطا و ضعف و تقص در تقنين انسانها لازم است اصل يا اصولي راجع به شيوه و يا طرق بازنگري و تجديدنظر در قانون اساسي قيد شود ضمناً نبايد مقررات مربوط به تجديدنظر و بازنگري و تشريفات مربوط بدان به گونهاي سخت و مشكل باشد كه اين امر را غير ممكن يا غير مقدور نمايد و از طرفي هم نبايد چندان سهل و آسان باشد كه با هر درخواست و تقاضايي قابل تجديدنظر و تغييرات گردد.
مبحث هشتم- اقسام قانون اساسي
طبقه بندي و تقسيم اساسي به چند اعتبار و ملاحظه ممكن است صورت گيرد:
1- تقسيم به اعتبار مدون و غير مدون بودن قانون اساسي
امروزه غالب قوانين اساسي ملل مختلف دنيا به صورت مدون يا نوشته است يعني تمامي مقررات و قوانين مربوطه به تشكيلات دولت وسازنها و نهادهاي هر كشوري به صورت نوشته يا سندي در مجموعاي به نام قانون اساسي گردآوري شده است .
اما در ميان اينها بعضي از كشورها به دلايل متعددي از نوشتن و تدوين يك قانون اساسي منضبط و منظم خودداري ميكنند از جمله اين كشورها انگلستان است كه در اين كشور عرف و عادات ملي بر قانون غلبه داشته و تكليف اكثر امور به موجب عرف و عادت معين ميگردد و هر روز بر قانون اساسي اين كشور مثل ساير قوانين عادي آن ممكن است اسناد و مقررات ويژهاي اضافه گردد. همچنين رژيم اشغالگر قدس نيز پس از كودتاي نظامي 1948 و تشكيل كشور متجاوز اسرائيل بنابر ماهيت تجاوزگرانهاش وقتي در مجلس مؤسسان سال 1949 مساله تهيه و طرح قانون اساسي به ميان آمد التزام به يك قانون مدون را در كرد تا بدين طريق دست تجاوزگرش را در مساله حكومت و مرزهاي كشور و مسائل خارجي منطقه باز گذارد.
2- تقسيم به اعتبار تعداد متن
در اين تقسيم قوانين اساسي بسياري از كشورها از يك متن تشكيل شده و همچنين ديده ميشود كه بعضاً از 2 متن يا بيشتر تشكيل شدهان ؛ مثلاً: قانون اساسي دوره سوم جمهوري فرانسه كه از 3 متن جداگانه تشكيل ميشد و نيز قانون اساسي دوره مشروطيت ايران كه متشكل از 2 متن بود.
3- تقسيم به اعتبار تعيين مرجع صالح براي تشخيص مغايرت قوانين عادي با قانون اساسي
در اين تقسيم، قوانين اساسي به 2 گروه تقسيم ميشوند:
الف: قانون اساسي صريح
يعني در اين نوع از قانون اساسي به صراحت تكليف قوانين معارض با قانون اساسي مشخص شده است و اختيار اتخاذ تصميم در اين زمينه را يا به دادگاهها و قوهقضائيه دادهاند و يا آنها را از اين عمل منع كردهاند و يا عمل را به نهادي از خود قوه مقننه واگذار نمودهاند. نمونه اول، قانون اساسي ايرلند و نمونه دوم، قانون اساسي هلند و نمونه سوم، قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران ميباشد.
ب: قانون اساسي غيرصريح
در بعضي از كشورها با اينكه در حل تعارض بين قوانين عادي با قانون اساسي صراحتي نيست اما در عمل قوه قضائيه خود اين صلاحيت را داشته و عمل ميكند، چنانكه در ايالات متحده آمريكا ديوانعالي كشور چنين عمل مينمايد. و قانون عادي مغاير با قانون اساسي را ملغيالاثر ميكند.
البته در بعضي از كشورها هم به دليل سكوت از مساله تجديد نظر قضائي عقيده رايج اين است كه اصولاً محاكم نميتوانند در اين خصوص اقدامي بكنند.
مبحث نهم- نكاتي چند درباره تاريخچه تدوين قانون اساسي
الف: در گذشته دور
اگر چه درگذشته دور نظامات و قوانين ثابتي بوده است اما بسياري از محققين اسلامي معتقدند در هيچيك از جوامع گذشته قانون مدون و مشخصي كه متمايز از ساير قوانين عادي باشد با قبل از ظهور اسلام نبوده است.
البته گفته ميشود مانواسميرتي 500 سال قبل از ميلاد وظايف و تكاليف پادشاه را متذكر شده و آرتاساسترا تاليفي در علم سياست توسط كوتيليا 300 سال قبل از ميلاد و كتابهاي ارسطو كه براي 158 دولت مركزي معاصرش قوانيني را ارائه داده است و يا قانون اساسي آن را نوشته است اما هيچيك از اين نوشتهها اهميت و ارزش اينكه به عنوان مدرك و منشاء قانون دولتي شناخته شوند ندارند و لذا به نظر بعضي از محققين شروع تدوين قانون اساسي را بايد در شروع رسالت رسول اكرم(ص) دانست.
ب: قانون اساسي در جهان معاصر
1-انگلستان: انگلستان داراي قانون اساسي مدوني نبوده و نيست و تشكيلات سياسي اين كشور مبتني بر يك سلسه عادات و رسوم و بعضي از قوانين مدون است. مهمترين قوانيني كه قواي مملكتي را در بريتانياي كبير (سابق) و انگلستان امروزي تشكيل داده و روابط آنها را با يكديگر معين ميكند عبارتند از:
الف: فرمان مورخ 1100 م كه به موجب آن «هانري اول» اختيارات و امتيازاتي براي روحانيون مذهب كاتوليك قائل شده و ضمناً تعهد نمود كه از عمليات خلاف قانون مامورين دولت جلوگيري كند.
ب: فرمان كبير مورخ 15 ژوئن 1215 م كه در زمان سلطنت پادشاه انگليس «جون اول» انتشار يافت كه به موجب آن حقوق و اختياراتي براي امراي محلي و ساير اتباع آزاد خود قائل شد. اگر چه اين فرمان 777 سال قبل صادر شده است و تاكنون تحولات بسيار زيادي در انگلستان صورت گرفته است اما غالب مواد اين منشور كماكان اهميت خود را دارند و اكنون پايه و اساس رژيم انگليس به شمار ميرود.
ج) فرمان 1298 «ادرارد اول» پادشاه انگليس.
د) معروضه مورخه 1625 پارلمان انگلستان به چارلز اول استوارت پادشاه انگلستان.
ه) قانون مصوب 1668 راجع به حقوق افراد.
و) قانون 1679 راجع به آزادي شخصي .
و چندين قرارداد و قوانين و اعلاميه ديگر كه هر يك به نوبه خود بيانگر بخشي از حدود و اختيارات و تكاليف دولت و پارلمان و ساير نهادها وارگانهاي كشور مذكور ميباشد.
2-فرانسه: رژيم فرانسه تا سال 1789 رژيم سلطنتي بود و اختيارات سلطنت در اين كشور بسيار وسيع و نامحدود بود و تمام قدرت و اختيار و اقتدار در دست پادشاهان مطلق قرار داشت و سلاطين وقت معتقد بودند اين قدرت را خداوند به آنها اعطا كرده است تا اينكه:
الف) در سال 1789 با انقلاب در فرانسه اولين قانون اساسي در 15 سپتامبر سال 1791 سلطنت مطلقه را به سلطنت مشروطه تبديل نمود و قدرت تقنين به عهده يك هيات مقننه قرار گرفت و پادشاه حق انحلال و تعطيل اين مجلس را نداشت.
ب) قانون اساسي سال سوم جمهوري 1795 شرايط و شكل و تعداد و چگونگي انتخابات مجلس و وظايف قوه مجريه را تغيير داد و قوانين جديدي وضع نمود.
د) در سال هفتم جمهوري (1799) ناپلئون با كودتاي خود قانون اساسي جديدي را وضع كرد كه يكي از خصوصيات آن تشكيل چهار مجلس (شوراي دولتي- تريبونا- هيات تقنيقيه- مجلس سناي حافظ يا نگهبان) ميباشد.
ه) در قانون اساسي سال 1802، حكومت جمهوري را تبديل به حكومت امپراتوري نموده و ناپلئون به سمت امپراتور انتخاب شد.
و) پس از سقوط ناپلئون حكومت فرانسه به لوئي هيجدهم منتقل شد و قانون اساسي 1814 قوه مقننه را به مجلس مبعوثان و مجلس اعيان واگذار نمود.
ز) در اول مازس 1815 ناپلئون جزيره الب را ترك گفته و عازم فرانسه شد پس از ورود به شهر ليون خود را مجدداً امپراتور فرانسه معرفي نمود و در تاريخ 20 مارس وارد پاريس گرديد ودر آوريل قانون اساسي جديدي تحت عنوان سند الحاقي ابلاغ نمود.
ح) مجلس مؤسسان فرانسه در سال 1848 قانون اساسي جديدي تصويب و ابلاغ نمود و هيات مقننه را مجلس واحدي نمود.
ط) قانون اساسي 1848 با كودتاي لوئي ناپلئون ملغي و قانون اساسي جديدي وضع شد.
ي) در سال 1852 حكومت جمهوري ملغي و لويي ناپلئون به سمت امپراتور تعيين شد و سپس با شكست او در سال 1870 مجدداً فرانسه جمهوري شد.
ك) در سال 1875 قانون اساسي ديگري در فرانسه تصويب و به مورد اجرا گذاشته شد.
ل) بالاخره در سال 1946 (13 اكتبر) پس از تخليه فرانسه از نيروهاي نظامي آلمان «ژنرال دوگول» به وسيله رفراندوم قانون اساسي 1875 را ملغي و قانون اساسي جديد را معرفي و براي اجرا اعلام نمود.
3-اتحاد جماهير شوروي سابق: تشكيلات سياسي روسيه تا سال 1906 به صورت سلطنتي بود كه به طور نامحدود تمام اقتدارات در دست امپراتور بوده و تمام كاركنان دولت و متصديان امور به نام و نمايندگي وي وظايف دولتي را انجام ميدادند البته در اين دوره قانون اساسي به گونهاي كه در برگيرنده اهداف و اختيارات حاكمان وقت بود وجود داشت تا بالاخره پس از فتوحات ژاپن در خاور دور امپراتور روسيه براي جلوگيري از نفوذ انقلاب در روسيه در سال 1904 و 1905 اقدام به اصلاحاتي در نظام سياسي بزند و با دادن حقوق و آزاديهاي فردي و اجتماعي تا حدودي اوضاع را آرام كند اما سرانجام دامنه اغتشاشات اوج گرفته و در سال 1906 قانون اساسي جديدي منعقد و ابلاغ گرديد تا اينكه در سال 1917 پس از شكست قواي تزاري از آلمانيها و خرابي اوضاع داخلي و مخالفت مردم با زمامداران انقلابي در روسيه به وقوع پيوست و پس از شيوع و نفوذ انقلاب 7 نوامبر 1917 در پتروگراد به ساير نقاط روسيه سرانجام بسياري از ايالتهاي روسيه از آن جدا و مستقل شده و چندي بعد يك متحده به نام اتحاد جماهير شوروي سوسياليستي تشكيل گرديد و قانون اساسي آن به تصويب مقامات صلاحيتدار كشورهاي جزء رسيد و در 16 ژوئيه 1923 بموقع اجرا گذاشته شد.
قانون اساسي 1923 تا سال 1936 اجرا شد تا اينكه در اين سال ملغي و قانون جديدي وضع و تصويب گشت كه حكومت را در اين كشور حكومت زحمتكشان (كارگران و دهاقين) معرفي نمود و ممالك جزء شوروي به 16 دولت تقسيم شد. گ
مطابق ماده 17 قانون اساسي هر يك از ممالك جزء ميتوانند از اتحاد جماهير شوروي خارج شده و استقلال تام و كامل پيدا كنند. كما اينكه در اوايل دهه 1990 همان گونه كه شاهديم شروع استقلال طلبي جمهوريهاي شوروي سابق بوده و عملي هم گرديد.
4-كشورهاي متحده آمريكاي شمالي: با سال 1776 ممالك متحده آمريكاي شمالي همگي جزو مستعمرات انگلستان به شمار ميرفتند و اگر چه اين ممالك در امور داخلي خود آزاد و مستقل بودند اما در واقع تصميمات كلي به عهده پارلمان انگلستان بود.
با اينكه سرانجام در سال 1775 كنگرهاي در فيلادلفيا منعقد شد و واشنگتن را به رياست ارتش انقلابي وقت انتخاب كرد و در سال 1776 كنگره مذكور استقلال 13 مستعمره امريكايي انگلستان را اعلام كرد و پس از مدتها بحث و مناظره بين سران ممالك بالاخره در 17 سپتامبر 1787 كنگره فيلادلفيا اتفاق و اتحاد دول را برقرار نموده و دولت متحد را تاسيس نمود و قانون اساسي دولت جديد را پس از تصويب در پارلمانهاي ممالك جزء مورد قبول قرارداد و از سال 1791 تا 1912 حدود 35 مملكت ديگر به عضويت دولت متحده در آمدند كه فعلاً 48 مملكت عضو اين دولت ميباشند و قانوت اساسي 1787 كه داراي 7 ماده اصلي و 22 ماده الحاقي ميباشد، فعلاً مجراست.
در ساير كشورهاي متمدن امروزي سابقة تدوين قانون اساسي غالباً موخر بر كشورهايي كه از آنها نام برديم بوده است، كه از ذكر آنها صرفنظر ميكنيم.
ج: قانون اساسي در ايران
در ايران گذشته ساليان دراز شاهان مستبدي بدون اينكه هيچگونه محدوديتي داشته باشند صاحب اقتدار و قدرت بودند و از هيچ تعدي و تجاوز و ظلمي دريغ نميكردند و با حكومت ناعادلانه و سياه خود ملت اين مرز و بوم را مورد استثمار و بهرهكشي قرار ميدادند و هر چند وقتي عدهاي از مردم كه از شدت بيچارگي و ذلت و خواري و استبداد شاهان به ستوه ميآمدند از گوشه و كنار كشور عليه مستبدان قيام ميكردند اما معمولاً محدود و مقطعي بود از جمله قيام مردم به رهبري روحانيت بيدار و آگاه در دوران ستمشاهي ناصرالدين شاه كه تا حدودي پيروزيهاي ولو مقطعي و اندك را به همراه داشت اما در اثر همين قيامها و اعتصابات و اعتراضات در دوران سلطنت مظفرالدين شاه وي مجبور شد به اجراي قوانين اسلام بيشتر توجه كند و سپس اقدام به تاسيس عدالتخانه نمود كه با فرماني به صدر اعظم (عين الدوله) تاسيس آن را دستور داد.
پس از تاسيس آن بنا به تقاضاي مردم كه خواستار تهيه و تنظيم قانون اساسي شده بودند مظفرالدين شاه دستور تشكيل مجلس شورا را صادر نمود و با تشكيل اولين مجلس شورا در ايران تهيه قانون اساسي به عهده عدهاي از اعيان و اشراف و تحصيل كردههاي فرنگ همانند «حسن پيرنيا» معروف به «مشيرالدوله» و صنيع الدوله هدايت و مهدي قلي خان هدايت واگذار گرديد. سرانجام اي افراد به تقليد از قوانين اساسي كشورهاي بلژيك، فرانسه بلغارستان چيزي را تهيه و تنظيم كردند و با اندكي رنگ و بوي اسلامي كه به آن دادند به نام قانون اساسي ايران در 51 اصل 12 روز پس از افتتاح مجلس از سوي مشيرالدوله به مجلس داده شد اما با اختلاف نظري كه بين مجلس و درباز پيش آمد سرانجام كميسيون حل اختلاف مركب از نمايندگان مجلس و عدهاي از دربار تشكيل شد و با رفع اختلافات هم به نفع دربار و هم به نفع مجلس متني را به نام قانون اساسي تهيه و به صحه همايوني رسانيد و اما به دليل نواقص بسيار زياد آن مجبور شدند متممي را در 107 اصل تهيه و تنظيم و تصويب كنند كه آن نيز سرنوشت بدي داشت و پس از بارها تغيير و اصلاح خصوصاً در دوران رژيم ننگين پهلوي بالاخره عمر 72 سالة آن در سال 1357 به پايان رسيد. كه شرح مختصري از آن را در مباحث قبلي آورده ايم.
و سرانجام با پيروزي شكوهمندانه انقلاب اسلامي ايران براي اولين بار در سال 1358، ايران اسلامي داراي قانون اساسي مبتني بر قرآن و سنت رسول گرامي اسلام و ائمه اطهار (ع) گرديد.
ب: ساير منابع حقوقي اساسي
ساير منابع حقوق اساسي عبارتند از:
1-قوانين عادي: در واقع همان مصوبات مجالس قانونگذاري هستند كه به عنوان مهم ترين منبع حقوق اساسي بعد از قانون اساسي به شمار مي رود. و در قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران موارد زيادي از مسائل حقوق اساسي به قوانين عادي واگذار شده است؛ نظير مفاد اصول 7، 8، 25، 33، 36، 44، 47، 51، 62، 101، 104، 116، 122.
2-عرف و عادات و رسوم: مثل تفويض قانونگذاري به كميسيونها يا اعضاي هيات وزراء.
3-احكام و فرامين روساي كشورها يا رهبران آنها.
4-نظريات علماي حقوق (دكترين) و نظير آراء و تفاسير شوراي نگهبان از قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران.
تاريخ ايران تاريخي بس كهن است كه با گذاشتن قرنها از آن و سپري كردن فراز و نشيبهاي بيشمار داراي قدمت و سابقهاي بس با ارزش است و جزء بزرگترين تمدنها در ميان تمدنهاي جهان باستان به شمار ميآيد.
تاريخ ايران علاوه بر نشيبهاي زياد و فراوان داراي فرازهاي بيشماري هم بوده است بطور مثال زمانيكه غرب در قرون وسطي دوران فترت خود را طي مي كرد شرق (ايران) داراي فرهنگ و تمدن و ثروت و تفكر و… بوده است و اين رونق تمدن و فرهنگ ايراني كه هنوز هم مورد بحث همگان و جهانيان است به همين دوران بازميگردد اما زمانيكه غرب پا پيش گذاشت و روبه رشد و ترقي نهاد ايران در اثر اشتباهات و غفلت گروهي از سردمداران و فرمانروايان حكومتهاي متفاوت از غرب عقب ماند و از همان زمان پس روي كرد.
اگر بخواهيم علتهاي عقبماندگي ايران را ريشه يابي و وقايع تاريخي را تحليل و بررسي كنيم با توجه بر آنچه در نتيجه تحقيق و بررسي ساليان متمادي اساتيد بزرگ تاريخ و بزرگان اين علم بدست آمده و از آثار پيشينان به جا مانده حاكي از علتهاي متفاوتي است از جمله آنها و مهمترينشان نوع حكومت ايران است كه حكومتي استبدادي و ديكتاتوري بوده و فقط يك فرد بر جامعه سلطنت و حكومت ميكرده در حاليكه در غرب جمهوري برقرار بود و حكومت دموكراسي بود و فرد به حكومت نميرسيد مگر با آراء مردم و حكومت مردم بر مردم در جامعه حاكم جاري بود.
در حاليكه نه فقط در ايران آن روزگار بلكه در ايران اواخر قرن بيستم و اوايل بيست ويكم هم فرد نه تنها راي نميداد بلكه به عنوان بك انسان هم مورد توجه نبود.
اين فقط يكي از علل بود ولي با ورق زدن تاريخ ايران چه تاريخ معاصر و چه تاريخ باستان به پيشينة اين ايران عظيم پي خواهيم برد ولي افسوس كه قدر و ارزش و تجربهاي كه بايد از اين تاريخ گرفت حاكمان مطلقه و جبار شناخته نشد و بها داده نشده.
در اين تحقيق چند صفحهاي به نزديكترين وقايع از لحاظ زماني به تاريخ كشورمان ميپردازيم كه هنوز هم آثار آن در جامعه وجود دارد.
با نگاهي اجمالي به تاريخ ادبيات كودكانه ايران به برخي وقايع تاريخ ايران از سال 1305 كه مهمترين وقايع آن روي كار آمدن وضاخان و ورود آمريكاييها و اعمال نفوذشان در سياست ايران، ملي شدن صنعت نفت در ايران ميپردازيم.
با پايان گرفتن نخستين جنگ جهاني، روزگار ايران رو به آشفتگي و نابهساماني گذاشت. در سرزمينهاي دور از مراكز، گرايشهاي جدايي خواهانه از دولت پديد آمده بود.
اين وضع منجر به ايجاد هرج ومرج و نابهساماني در وضع اقتصادي و ناامني شده بود.
در روسيه به تازگي انقلاب بلشويكي رخ داده بود و پيآمدهاي آن ايران هم دچار كرده بود. دگرگوني در ساختار سياسي تركيه، عثماني و تكه پارهشدن سرزمينهاي عربي اوضاع سياسي خاورميانه را بيش از پيش تيره ميكرد.
به گفته ابراهيم مكي: اصلاح از راه عادي ممكن نبود فكر كودتا در سرهاي اصلاح طلب دورميزد و افكار آنها متوجه نيرويي بود تا از غيب فرا برسد و به اين اوضاع آشفته و نابهسامان و ناامن جاني و مالي ساماني بدهد در همين زمان بودكه شخصيتهاي بزرگي همچون آيتالله، مدرس، سيدضياء سرداراسعد و نصرتالدوله به فكر كودتا افتادند.
در همين زمان رضاخان ميرپنج افسر قزاق به ياري سيد ضياء الدين طباطبايي مدير روزنامه رعد كه هر دو از عمال دولت انگليس بودند براي سامان دادن به اوضاع پايتخت از قزوين حركت كردند و سوم اسفند 1299 ش به تهران رسيدند.
احمدشاه قاجار اين كودتا را به رسميت شناخت، رضاخان را سردار سپه معرفي كرد، پنجم اسفند هم با نخست وزير سيد ضياء الدين طباطبايي موافقت كرد.
كودتاچيان در پي اوضاع نابسامان به مردم نويد برقراري آرامش و امنيت دادند.
و نخست وزير وقت براي به دست آوردن حمايت مردم با هماهنگي انگليسي ها قرارداد 1919 م را لغو كرد.
رضاخان درسال 1300 وزير جنگ شد و قدرت خود را گسترش داد و تمام آن را مشغول سركوب شورش ها بود.
پس از انتخاب شدن رضاخان به سردار سپهي، احمدشاه به اروپا رفت و رضاخان مرد نخست سياست شد، در ارديبهشت 1305 تاجگذاري كرد و تا 1320 هم پادشاه ايران ماند.
قبول رضاشاه از سوي مردم و به قدرت رسيدن وي نشاندهنده اين بود كه مردم خواهان حكومتي نيرومند و قوي هستند و با روي كار آمدن وي خواسته هاي اصلاح گرايانه وي بويژه قانونگرايانه روشنفكران به فراموشي سپرده شد و فقط امنيت كشور مورد توجه بود.
به روشني و صراحت مي توان گفت كه نظام حكومتي اين زمان، نظامي استبدادي است و همه تصميم گيري ها به شخص شاه بستگي دارد و تمام پي آمدهاي مثبت و منفي اين دوره را بايد در ساية شخصيت او مورد بررسي قرار داد.
پس براي تغيير يك نظام استبدادي سقوط آن كافي نبود و اقداماتي كه از جمله انقلاب، فتنه، آشوب براي براندازي اين حكومت انجام مي شود فقط هرج و مرج و ناآرامي را به دنبال دارد. به طوريكه همان مردم (انقلابيون) استبداد را بر هرج و مرج ترجيح مي دهند.
روي كار آمدن رضاخان مصادف با اهميت نفت و نقش اساسي آن در تحولات سياسي ايران و كشورهاي عربي شد.
انگليسي ها به دو دليل از رضاشاه حمايت مي كردند:
1- پاسداري از جريان نفت جنوب 2- جلوگيري از ترويج سوسياليسم در ايران
از جمله اقدامات رضاشاه در دوران سلطنتش:
بهسازي سامانه دولتي و اداري، امنيت برقرار كردن سر مرزها، برنامه ريزي اقتصادي براي كشور بين سالهاي 9-1304 ، بهبود وضع راهها، سرمايه گذاري در ايجاد راه آهن و …
و در دوران سلطنت وي اولين قطار سراسري راه اندازي شد نشان از ورود مردم ايران به روزگاري نو بود.
از ديگر اقدامات وي:
بستن تعرفه هاي مختلف، ايجاد انحصار دولتي، ساخت كارخانه هاي جديد، تامين وام كم بهره از بانك ملي و … راه را براي صنعتي جداي از تاسيسات نفتي فراهم كرد.
در سال 1301 آرتور ميلسپو انگليسي براي دگرگون كردن سامانه بانكي وارد ايران شد بزرگترين خدمت او به سامانه مالياتي ايران برقراري قانون ماليات هاي غيرمستقيم بود رضاشاه بيشتر از همه در بهسازي نظامي، سركوبي شورش عشاير و تامين امنيت بسيار موفق بوده.
پيرو برنامه ميلسپو و تغييراتي كه ايجاد شد كانونهاي جديد صنعتي، بازرگاني، اداري و مسكوني ساخته شد. تا اين زمان رويه قضايي ايران بر پايه شرع و عرف بود رضاشاه دادگستري نو را در ايران بنيان گذاشت. قانونهاي قضايي بر طبق قانون هاي بلژيك و فرانسه تدوين گرديد و سرپرستي دادگاه ها به دانش آموختگان رشته حقوق سپرده شد.
رضاشاه در ابتداي سلطنتش با حمايت و پايگاه مردمي رو به رو بود اما كم كم اين پايگاه را از دست داد. چرا كه همه گروهها را متناسب با موقعيتشان تحت فشار قرار داده بود.
بطوريكه نزديكان و ملازمان او به دشمنان سرسختي مبدل شدند.
رضاشاه قصد داشت به دنبال پيروي از سياستهاي آتاتورك قصد داشت جامعه سنتي ايران را به سوي مدرن شدن پيش ببرد.
رضاشاه در سروسامان دادن به وضعيت كشور به همساني فرهنگي، سياسي و قومي اعتقاد داشت در واقع او به ياري ارتش به قدرت رسيد او رسيدن به اهدافش را بدون استبداد غير ممكن مي دانست در واقع همان عقيده اي كه آتاتورك داشت با اين تفاوت كه آتاتورك از پشتوانه و همراهي روشنفكران تركيه بهره مند بود.
اما رضاشاه بدون پشتوانه يك حزب سياسي فراگير با از دست دادن همراهان غيرنظامي خود و بدون تكيه بر يك پايگاه طبقاتي روشن به گونه اي كم و بيش ناپايدار حكومت كرد.
با آغاز جنگ جهاني دوم در سال 1320 هـ . ش ارتش هاي انگليسي و شوروي وارد ايران شدند. و ايران را اشغال كردند.
در واقع در اين زمان دو نيروي تازه وارد عرصه سياست ايران شدند. 1- حزب توده با گرايش سوسياليستي وابسته با اتحاد شوروي و پرچمدار مبارزات طبقاتي در ساختار اجتماعي ايران.
2- نيروهاي ملي كه گرايش استقلال خواهانه و دموكراتيك داشتند و گرايشهاي طبقاتي شان گسترش صنعت ملي بويژه صنعت ملي نفت و استقلال سياسي را آماج مبارزه قرار داده بودند. در پي آشوبهايي كه ايجاد شد شاه حزب توده را غيرقانوني اعلام كرد و آيت الله كاشاني و مصدق هر دو تبعيد شدند.
بعد از اين مسئله مجلس موسسان تشكيل شد و اكثريت آن بر تشكيل مجلس سنا كه نيمي از اعضاي آن را شاه برمي گيرند راي موافق داد و شاه مجاز شد هر زمان كه لازم بداند مجلس را منحل كند. درسال 1328 جبهه ملي گرايش هاي دموكراتيك و ليبرال را نمايندگي مي كرد شكل گرفت گرايش برجسته رهبر اين جبهه محمد مصدق را چهرة برجسته تاريخ ايران است.
از سال 1329 مبارزه براي ملي شدن صنعت نفت اوج گرفت. شاه به دليل نگراني كه داشت رزم آرا را وزير نفت معرفي كرد او در برابر شاه داراي استقلال راي بود و تلاش كرد آرا و همراهي روشنفكران تندرو را نسبت به خود جلب كند و با اقداماتي كه انجام داد از جمله پيشنهاد لايحه تقسيم زمين بين كشاورزان و روستائيان و … و كاستن از تنگناهاي موجود به سر راه حزب توده به برخي از هدف هاي خود دست يافت اما پشتيباني اقتصادي ايالات متحده آمريكا را از دست داد.
رزم آرا پس از ناكامي در برنامه هاي خود به تلاش براي به تصويب رساندن لايحه نفت پرداخت در اسفند 1330 فدائيان اسلام رزم آرا را ترور كردند بعد از رزم آرا حسن علا سياستمدار پرتجربه اي كه با جبهه ملي پيوند نزديك داشت نخست وزير شد.
در 29 اسفند 1330 پيشنهاد ملي شدن صنعت نفت از سوي مصدق در مجلس به تصويب رسيد وي براي تحقق طرح ملي كردن صنعت نفت نخست وزير شد.
در خرداد سال 1330 مصدق براي باز پس گرفتن شركت نفت هيئتي به جنوب فرستاد انگليسي ها از همه كشورهاي دنيا خواستند كه از ايران نفت خريداري نكنند و به اين ترتيب ميزان درآمد ايران از نفت بسيار كاهش يافت. دولت ايران به دادگاه لاهه شكايت كرد ولي دادگاه به نفع انگليس راي داد ولي سال بعد شكايت مصدق مورد پذيرش واقع شد. دامنه كشمكش ها بين نيروهاي چپ و ملي به سال 1331 كشيده شد. و دولت هاي آمريكا و انگليس از اين فرصت براي برنامه ريزي براي كودتا استفاده كردند.
در تابستان سال 1332 برنامه كودتاي نفتي آمريكا آماده اجرا شده بود.
در 21 مرداد 1332 شاه فرمان بركناري مصدق را صادر كرد.
نخستين مرحله كودتا با دستگيري و زنداني شدن سرهنگ نصيري كه فرمان عزل مصدق را حمل مي كرد با شكست مواجه شد.
25 مرداد همان سال شاه از ايران گريخت، در روزهاي 25، 26 و 27 با اطمينان او (مصدق) را ياري دادند ولي وي به ناچار از نخست وزيري كناره گرفت، مردم به خيابانها ريختند و در شهرها زد و خورد روي داد.
در 30 تير 1331 مردم از همه اصناف قيام كردند و شمار زيادي از آنها كشته شدند مصدق اين روز را قيام ملي ناميد. او و وزيران درباري را بركنار كرد و زمين هاي رضاشاه را به مردم برگرداند.
روز 28 مرداد 1339 كودتاچيان به خيابانها آمدند و راديو تهران را اشغال كردند كودتاگران در عين ناباوري همگان به سادگي پيروز شدند.
ولي دولت آمريكا و انگليس با بهره بردن از نيروي اقتصادي و جاسوسانشان دولت ملي مصدق را سرنگون كردند و دولت دست نشانده خود را روي كار آوردند دو سال پس از كودتا دكتر مصدق باز هم به احمد آباد تبعيد شد و تا پايان زندگي در آنجا ماند زندگي و مرگ او را در تبعيدگاهش نمايانگر قهر مردم از دولت بود تا اينكه اين اوضاع در سرنوشت آتي ايران موثر واقع شد.
نتيجه گيري
آنچه از مطالب آمده در اين چند صفحه مي توانيم دريابيم اين است كه تاريخ ايران سعي در پيشرفت و توسعه خود انجام نداده شايد از نظر بزرگان و سردمداران حكومت اين چنين نباشد و آنها اينطور بپندارند كه تمام تلاششان سعي در ساختن ايراني آباد از لحاظ اقتصادي اجتماعي و فرهنگي و … بوده اما نتيجة عملكردشان در طول قرنها پاسخي مغاير را به دست ما مي دهد. البته با توجه به آنچه در كتاب تاريخ ادبيات ايران اثر آقاي محمدي و خانم قائيني آنچه به نظر من مي رسد و هميشه و هميشه توانسته علت عقب ماندگي ايران را و زمينه آن را فراهم آورد تكرار اشتباهات گذشتگان بوده است و ناديده گرفتن تجربيات پيشينيان
«آزموده را آزمودن خطاست»
ولي ايرانيان به اين امر توجهي نكردند از جمله آنها :
1-اجازة اعمال نفوذ دادن به غربيان- غربياني كه هميشه از هر نظر توانسته بودند در ايران به منافع خود چه از لحاظ سياسي و چه اقتصادي دست يابند.
2-توجه نكردن به عقايد- پيشنهادات و نظرات و روشنفكران كشورمان از جمله دكتر محمدمصدق كه بزرگترين شخصيت دوران خود شناخته شد و در اثر اين بي توجهي با مسئلة فرار مغزها رو به رو مي شويم.
3-اشتباه بودن پاية حكومتي ايران كه همانا استبداد بود و نارضايتي مردم از همه طبقات را به همراه داشت و حكومت رضاخان از هيچ گونه حمايت مردمي برخوردار نبود.
4-نفوذ گروههاي مختلف غربي قبل انگليس و شوروي و ايجاد تفرقه در بين مردم و تقسيم شدن افراد جامعه به گروههاي موافق و مخالف حكومت و كودتاهايي كه در پي اين دوگانگي ها بوجود آمد و آشوبهاي مختلف اساس جامعه را سست و لرزان كرد ولي در نهايت نتيجة آن در تاريخ معاصر رضايت بخش بود كه پيروزي مردم را بر شاه مستبد ايران به همراه آورد.
منبع:
1- محمدي، محمدهادي و قاييني زهره- تاريخ ادبيات كودكان- صص 11—3- ج 5- چ 1384 تهران- انتشارات چيتا.
از دوران كهن، شخصيت و خلق و خوي زن توجه دانشمندان و فلاسفه هر عصري را هميشه به خود جلب كرده است. در فرهنگ اسلامي و شرقي ما، زن در اجتماع مقامي بس والا دارد. در تاريخ و فرهنگ ما، زنان بسيار ارجمند و عاليمقامي وجود دارند و شخصيت بزرگ آنان اصولاً در قالب فرهنگ غربي نمي گنجد و يكي از آن موارد كه زن مسلمان را از زن غربي ممتاز مي نمايد حجاب و پوشش اسلامي اوست. حجابي كه دين او آن را تائيد ميكند و كتاب آسمانيش بر آن صحه مي گذارد.
نوع پوشش در كشور و فرهنگ ما از ديرباز به عنوان يك امر فقهي و تكليف شرعي بر شمرده مي شد و هيچگونه بحث و اظهار نظر خاصي در باب آن نمي شد و البته حدود پوشش مورد بحث فقها بود ولي اصل آن از طرف طوايف مسلمان مورد تائيد و قبول بوده است.
ولي بحث از حجاب در كشورما، همزمان با آشنايي ايران و ايراني با عالم تجدد بوده است. احساس شكست در برابر غرب، روشنفكران ما را كه ساده انگاراني بيش نبودند در باب نوع لباس و آرايش و زينت به فكر انداخت كه شايد پيروزي غربيها به علت همين تفاوت در ظواهر بوده است و نظريهاي بدنبال آن مطرح شد مبني بر اينكه اگر به غربيها تشبه جوييم مي توانيم به پايه و مرتبة آنان برسيم.
اين تفكر بر اقشار مختلف جامعه تأثير خود را نهاد از جمله در جامعة ادبي كشور و نويسندگان و شعرا. حجاب در شعر شاعران پس از مشروطه به دو صورت مطرح گرديد. يكي به حالت دفاع از پديدة كشف حجاب و ديگر به صورت دفاع از حجاب و جواب به كساني كه پديدة كشف حجاب را ستودهاند.
آنچه را بايد بدان توجه داشت آن است كه شعر گفتن دربارة زن، سابقه طولاني در ادب فارسي دارد. در دوره مشروطه نيز، اشعار فراواني گفته شد كه در برخي موارد به انتقاد كلي از برخوردي كه بازن در طول تاريخ صورت گرفته، مي پرداخت. از جمله مسائل مربوط به آموزش زنان، موقعيت اجتماعي آنان و …
از جمله مباحث مطرح در شعر پس از مشروطه مسأله حجاب و كشف حجاب است كه در اين مقاله سعي ميشود تا به بررسي اشعار شاعران اين دوره پرداخته گردد. شاعراني كه به دفاع از دين و ديانت به توصيف حجاب و پوشش و محسنات آن پرداختهاند و يا در پاسخگويي بر اشعار گويندگان كشف حجاب پرداختهاند.
حجاب از ديدگاه قرآن و اسلام
انعكاس مسأله حجاب و پوشش در شعر شعرا و ادبيات معاصر ما ريشه در همان باورهاي ديني و مذهبي دارد. آنجا كه گويندگان پس از مشروطيت به دفاع از حجاب پرداختهاند برخاسته از باورهاي ديني و تعاليم قرآني دارد. بنابراين لازمست كه با نگاهي گذرا حجاب را از ديدگاه قرآن و اسلام بررسي كنيم.
در باب محجوبيت معنوي و حفظ عفاف مردان و زنان آيههاي سيام و سي و يكم از سوره نور تعيين تكليف كرده است.
ترجمة آيات چنين است:
«اي پيغمبر به مومنان بگوي چشمان خود را از ديدن نامحرم فروبندند و عفاف خود را حفظ كنند. اي پيغمبر به زنان مومنه بگو: تا چشمان خود را از ديدار نامحرمان بپوشند و عفاف خود را نگاهدارند و زينت خود يا مواضع زينت خود را جز براي محارم و زنان مسلمان، تابعان فاقد شهوت و اطفال غير بالغ ظاهر نسازند و روسريهاي خود را برگريبان خويش استوار كنند و به قصد اظهار زينت و نشان دادن خلخال، پاي بر زمين نكوبند و از آرايشهاي جاهليت خودداري كنند.»
با توجه يه اين آيات ارزش و مقام حجاب از ديدگاه قرآن ثابت ميشود. (1)
در سخن بزرگان دين نيز مسأله پوشش و حجاب انعكاس يافته است:
پيامبر گرامي اسلام مي فرمايند: از بهترين زنان شما آن زني است كه بسيار با محبت و با حجاب كامل و نزد خانوادهاش محترم و با شخصيت باشد.
و نيز در جاي ديگر مي فرمايند: به زنان سورة نور را بياموزيد.(2)
و حضرت علي (ع) مي فرمايند: حفظ (حجاب و عفت) زن به حال خودش سودمند تر و موجب پايداري بيشتر زيبايي اوست.
و امام باقر (ع) نيز فرمودند: همانگونه كه مردان دوست دارند زينت و آراستگي را در زنانشان ببينند، زنان نيز دوست دارند زينت و آراستگي را در شوهرانشان ببينند.
امام صادق (ع) مي فرمايند: پيامبر، مرد را نهي مي كرد كه شبيه زنان شود و زن را نهي مي نمود كه در لباس پوشيدن شبيه به مردان باشد. (3)
حال كه با ديدگاه قرآن و بزرگان دين در باب حجاب آشنا شديم ميتوان نتيجه گرفت كه چرا در دورة مشروطيت در دفاع ازحجاب اينهمه شعر سروده شده است و شاعران ما زنان را به حفظ حجاب ترغيب مي نمودند.
پديدة كشف حجاب
اهميت نوع «پوشش» همانند «رنگ و شكل» به عنوان يك نماد براي سنتهاي ملي و ديني، از ديرباز شناخته شده بود. براستي پوشش و شكل و ماهيت آن در آغاز فقط به عنوان يك ضرورت زندگي يا ضرورت مذهبي تلقي مي شد. هرگاه پوشش به عنوان يك ضرورت مذهبي تلقي شود ديگر نمي توان به راحتي در نوع و شكل آن تغيير ايجاد كرد. بلكه هر نوع تغيير علامت نوعي تحول فرهنگي به حساب مي آيد.
گاه قضية پوشش اينگونه اهميت مي يابد كه ملتي با پوششي خاص، تقليد از فرهنگ و لباس ملتي ديگر را آغاز ميكند. مسأله لباس، خود به تنهايي اهميت ندارد، اما زماني كه تفاوت فرهنگي و ميل به پيروي و تقليد كوركورانه و گاه متضاد با فرهنگ آن ملت پيش مي آيد حساسيت و اهميت لباس را پديد مي آورد.
در پارهاي از موارد پس از حادثة جنگ و رويارويي دو ملت با هم و مغلوب شدن يكي از ديگري سبب ميگردد كه قوم شكست خورده، به دنبال تقليد از آداب و رسوم و مذهب و فرهنگ و لباس قوم غالب برآيد.(4)
اين غلبه را در موارد ديگر جامعه نيز مشاهده مي كنيم به ويژه در ادب فارسي. براي نمونه رشيد ياسمي در اين زمينه چند نمونه شعر دارد. (5) اشعاري كه در واقع از شاعران كهن كه تعابير بدبينانهاي دربارة زنان دارند، انتقاد كرده است. اما پس از چندي اين مسائل به حجاب و آزادي زنان كشيده شد. شاعران متجدد دورة مشروطه، مسائل مختلفي را در هم آميختند، در حالي كه با اندكي دقت، روشن مي شد كه هدف اساسي آنها برداشتن حجاب است. سه شاعر دورة مياني مشروطه تا رسمي شدن كشف حجاب، يعني عارف، عشقي و ايرج ميرزا، در اين مسأله پيشگام بودند. اما در مقابل شاعران ديندار، كوشيدند تا افزون بر استفاده از تعابير ادبي، شرعي بودن حجم حجاب و نيز فوايد اجتماعي آن را در شعر خود گوشزد كنند. شيخ يوسف گيلاني با اشاره به آن كه زن اردشير تا چه اندازه به عفت و حجاب خويش پاي بند بود،به شعر ايرج ميرزا شاهزاده اشاره ميكند كه :«اما شاهزادگان امروزي، شعر مي گويند و برخلاف ديانت افسانه ميبافند.»
با بالا گرفتن نهضت مشروطه و رواج روزنامه نگاري به سبك غربي، حجاب مورد توجه قرار گرفته و كساني به آن حمله آوردند اما بيست و پنج سال طول كشيد تا رضا شاه كه مجري طرح كشف حجاب بود آن را به صورت قانون درآورد. در مقابل شاعران ديندار به دفاع از مسئله حجاب پرداخته و بخشي از ادبيات فارسي آن دوره از ايران شامل اين مبحث گرديد.
پوشش در شعر شعراي مدافع حجاب پس از مشروطه
1-اشرف الدين حسيني و شعر حجاب
اشرف الدين حسيني (م 1313ش/1352ق) معروف به نسيم شمال از شاعراني است كه در برزخ سنت و تجدد سير ميكند. وي اشعاري دارد كه نشانگر داغ بودن بحث حجاب در روزگار وي است و او طبعاً به عنوان فردي روحاني و ديندار، از حجاب جانبداري ميكند كه چند بيت از اشعار وي را ذكر مي كنيم:
زنهاي مسلمان را آيين حجاب امروز
بايد كه به رخ گيرند در كوچه نقاب امروز بايد كه به رخ گيرند در كوچه نقاب امروز
قانون حيا بر خلق چون هست ثواب امروز
البته حجاب زن باشد ز كتاب امروز
از بهر رسول الله آيات حجاب آمد
بايد كه بگيرد رو هر زن كه مسلمان است
زيرا كه حجاب زن معلوم ز ايمان است
هم عصمت و هم عفت در پردة نسوان است
قانون حيا مسطور در سورة قرآن است
قرآن خدا حجت اندر همه باب آمد
ما ملت ايراني امروز مسلمانيم
هم شيعة اخلاص و هم تابع قرآنيم
جز قاعده اسلام ما هيچ نمي دانيم
در روز قيامت هم جوياي شفيعانيم
بر ما ز حجاب امروز آيات كتاب آمد
…
2-وافي عراقي
يكي از شعراي مدافع حجاب در دورة پس از مشروطه وافي عراقي است كه به چند بيت از اشعار وي اشاره مي كنيم:
معني ناموس چيست روي نهان داشتن
پردة عفت زدن حفظ روان داشتن
عصمت و ناموس ما به مسلك هوشمند
گنج بود گنج را به كه نهان داشتن
اي كه تورا آرزوست به كشفناموس خويش
پرده دري نارواست پردگيان داشتن
مگر كمي از وحوش نگر به حال طيور
پند بگير از خروس پاس زنان داشتن
قصة ناموس و غير چو برق با خرمن است
خرمن خود را مخواه برق يمان داشتن
آئينه بي حجاب به طبع گيرد غبار
خوش بود آئينه را پرده بر آن داشتن(7)
…
3-دكتر محمود افشار
دكتر افشار غزلي در باب حجاب دارد و آن شعري است كه در سال 1300 ه.ش. در شهر يزد سروده و در آنجا، براساس ظاهر شعر، از نقاب و حجاب و عصمت زنان دفاع كرده است. غزل وي در زمان آغاز تبليغات كشف حجاب بوده است، مورد استقبال هواخواهان حجاب واقع شده و آنان شعر وي را در مطبوعات و كتابهاي خويش آورده و برخي هم به دفاع از آن شعر سرودند و ابياتي از غزل وي چنين است:
پرده زنهار ميفكن زرخ چون قمرت
تا مبادا بزند ديدة ناكس نظرت
قمرت گفتم و تشبيه خطا كردم از آنك
چون تو كسي نيست كه مانند كنم بردگرت
اين لطافت كه تو داري نه دگر كسي دارد
درزي طبع بريده است لباسي ببرت
گرد بر روي مزن وسمه بر ابروي مكش
كه تو خوبي نتوان كرد از اين خوبترت
رقص با هركس و هر جاي مكن مي ترسم
نقص حسنت بشود عيب به جاي هنرت (8)
…
4-سناد الاسلام
يكي از شعراي دورة مشروطه كه درباب حجاب اشعار چندي سروده است كه در اينجا چند بيت از آن را نقل مي كنيم:
صنما پرده گر افتد زرخ چون قمرت
شور و آشوب به عالم فتد از هر گذرت
مي رود يك سره برباد خزان برگ و برت
مه رخا پردة ناموس ميفكن ز سرت
زلف مشگين مدهاي حورپري رخ بر باد
زان كه تو همچو غزالي به كمينت صياد
چو پري پرده نشين باش و چو سروي آزاد
شوخ چشما منما گوشة ابرو كه مباد (9)
5-طلوعي
يكي از شعراي اين دوره كه به اشعار شعراي مدافع كشف حجاب پاسخ مي گفت و آنان را مرتد و بي دين معرفي مي كرد، آقاي طلوعي بود كه اشعارش در نشريههاي مختلف از جمله نشرية دعوت اسلامي كرمانشاه چاپ شد. از جمله:
هر كه بي پرده زند طعن به احكام خداي
پرده بردارم و گويم كه ندارد ايمان
هر كه مقهور طبيعت بود و بوالهوسي
فاش گويم كه چنين شخص نباشد انسان
هر كه دعواي شرف دارد و اظهار نسب
از حجاب است كه افتاده رخ مهرويان
اي طلوعي بفكن خامه و كن قطع سخن
كه محالست شود رفع حجاب از ايران (10)
6-غراي نجف آبادي
در نشريه محلاتي، اين قصيده در دفاع از حجاب از شاعري به نام غراي نجف آبادي نقل شده است.
بپوش شهد لب خويش را زمگس
كه تاشوي تو ز زحمت خلاصو او ز هوس
تويي چه ميوة شيرين و نور او خوشرنگ
حجاب بهر تو برگ است و بر مدار عبس
حجاب كرده بر آفات دست قدرت حق
ز برگهاي درختان به ميوة نورس
اگر حجاب بد است از براي زن ز چه رو
ز برگ دختر رز كرده چادر اطلس
هر آنچه هست لطيف و نظيف و پاكيزه
بپوشيش تو به لفافها ز لوث و دنس (11)
7-نجفدري فيروزكوهي
او نيز شعري دربارة حجاب سروده است:
سعي دارد متجدد كه شود كشف حجاب
خواهد او مثل اروپا شود اين ملك خراب
در اروپا همه را مسلك و آيين اين است
كه زن و مرد ز شهوت نشوندي بي تاب
اين جوانان وطن بنگر و اين نسوان را
خود تو انصاف بده هست چنين رأي صواب (12)
8-اميري فيروز كوهي (1288-1363)
استاد سيد كريم اميري فيروز كوهي متخلص به «امير» از شاعران و نويسندگان به نام ايران اسلامي دورة اخير است از كارهاي وي دو جلد ديوان است مشحون از غزليات و قصايد و مثنوي. دينداري و تعهد و عشق به امامان، به ويژه امام رضا وحضرت صاحب الامر (ع) در اشعار او موج مي زند.
مثنوي عفاف نامة وي در اين باب بسيار معروف است كه ابياتي از آن را نقل مي كنيم:
اي زن اي سرو ناز و باغ وجود
نور بخشندة چراغ وجود
اي به تو زنده جان خرد و كلان
وي پديد از تو بر دلال ويران
در رفاه از تو دودة آدم
در تعب بي تو هر كه در عالم
فكر تو دستيار كار همه
كار تو نيز دستيار همه
بي تو قائم نظام هستي ما
در تو ظاهر خداپرستي ما
چون زآيين و كيش روي نهفت
كرد با عصمت آنچه نتوان گفت
پس تو را آنچه راستان گفتند
آنچنان كن كه آنچنان گفتند
روي از غير شوي خويش بپوش
جان فداي تو، روي خويش بپوش (13)
9-عصمت ايزدي
بانو عصمت ايزدي شعري در دفاع از حجاب دارد:
آن كه زد از ره كين طعنه به مستوري زن
يا رب از سنگ عقوبت تو دهانش بشكن
خواهي آن كس كه كند ريشة اسلام ز بيخ
يك سراز صفحه گيتي بنوبيخش بر كن
اي كه بي پرده تويي منكر قانون حجاب
كه نكرده است خدا حكم به مستوري زن
گه كني حمله به قرآن كه نگفته است چنين
گه كني منع ز رخ بستن و خود پوشيدن
گه به منظور اهانت سوي روحانيون
مي كني باز به بيهوده سرايي تو دهن
گه مسلمان صفت اظهار كني مذهب و كيش
گه شوي منكرقرآنو چونشيطان ره زن (14)
(14)
10-اقبال لاهوري
اقبال به رغم ستايشي كه در برخي از آثارش از رضاخان دارد، به طور اصولي مخالف با تقليد كوركورانة شرقيها، به ويژه مسلمانان از غرب است و در اين باب اشعار فراواني دارد. يك مصداق آن، اشعاري است كه در اين باره با لطافت تمام سروده است:
بهل اي دخترك اين دلبريها
مسلمان را نزيبد كافري ها
منه دل بر جمال غازه پرورد
بياموز از نگه، غارت گريها
نگاه تست شمشير خداداد
بزخمش جان ما را حق به ما داد
دل كامل عيار آن پاك جان برد
كه تيغ خويش را آب از حيا داد (15)
11-آيت الله صافي
آيت الله ملامحمد جواد صافي گلپايگاني منظومهاي با عنوان كلمة الحق سروده است كه بخشي از آن چنين است:
نمود آن بد سرشت كمتر از زن
برهنه بانوان در كوي و برزن
پي كشف حجاب آن ناكس پست
بسي كشت و بسي آزرد و بس خست
زن و دختر به دست پاسبانان
به هر كوي و گذر نالان و گريان
براي قسمتي اشرار بيعار
در فحشا گشود آن شوم غدار
چه با عفت زني كز خوف جان داد
چه آبستن زني كو حمل بنهاد
بسا محجوبه كز ضرب لگد مرد
بسا مستوره كاندامش شده خرد
همه جا زور جشن آن گرفتند
به ميل خويشتن بس ياوه بستند (16)
…
در اينجا به اشعار كوتاهي از چند شاعر ناشناخته اشاره ميگردد كه دربارة حجاب سروده شده است.
مهر انگيز نامي اشعاري در ستايش بي حجابي سخت وقيحانه سرود كه زني عفيفه و محجبه جواب اشعار كفر مهر انگيز را داده و آن اشعار اين است:
شوخكاشور مينگيز در اين كشور ما
مفكن چادر ناموس و حيا از سر ما
مهر انگيز نبايد كه شود شورانگيز
مهر انگيز تو رحمي كن و شو رهبر ما
ما خود اندر ره ناموس ببايد كوشيم
تا كه راضي شود از عفت ما داور ما
شيخ ناكرده ز خود حكم بپوشيدن رو
زان كه او را نسزد تا كه بود مهتر ما
اين حجاب از اثر حشمت دين اسلام
شده محتوم بفرمودة پيغمبر ما (17)
…
يا شاعري ديگر دبارة حجاب و عفت چنين سروده است:
هر آن عاقل كه اوصلاح عالم در نظر دارد
بداند تاچه حدي دين در اين مقصد اثر دارد
همي دانند دانايان كه اندر اين زمان دنيا
به دين از هر زمانش احتياجي بيشتر دارد
حجابوعفت و عصمت كمال و خدمت شوهر
كه مي گويد براي فرقة نسوان ضرر دارد
مگر اوضاع نكبت بار محنت آور دنيا
به جزبا رفع بيديني علاجي خوب تر دارد (18)
(18)
…
اما در اين ميان شاعراني هم بودند كه بخاطر موقعيت اجتماعي و سياسي خود يا تحت تأثير محيط جامعه يا به علل شخصي در مذمت از حجاب و دفاع از كشف حجاب اشعاري سرودهاند، كه به اسامي آنان اشاره ميگردد:
در اوج مسأله كشف حجاب عارف قزويني، ميرزاده عشقي و ايرج ميرزا، فاني، نصيري بروخي، غلامرضا روحاني، سليم ايزدي، امير الشعراء نادري، جهانگير خليلي، مرتضي شكسته، عباس فرات و زندخت اشعاري سرودهاند.
نتيجه:
يكي از ابزارهاي مهم طرفداران حجاب در مقابل پديدة كشف حجاب و ترويج بي حجابي، استفاده از ادبيات منظوم است. در اين زمينه شاعران ديندار در مقابل شاعران نوگرا و متجدد، اشعار زيادي در ستايش حجاب سرودند و كوشيدند تا با زمينة ادبي، حجاب را جزئي از دين و قرآن در كلام منظوم نشان دهند. طبيعي است كه دامنة نفوذ شعر و ادبيات مي تواند تأثير عميقي بر تودة مردم و مخالفان حجاب باقي گذارد. در مقابل هجوم اشعار در نفي حجاب و همكاري مطبوعات و دولت كار بسيار سختي به نظر مي رسيد؛ اما همان طور كه بررسي گرديد جامعة ادبي ما به خوبي در آن دوران بحراني از عهدة اين مهم برآمد.
دشتي در سالگرد هفدهم دي در روزنامة اطلاعات خبر از «نظم و نثر» فراواني مي دهد كه در ستايش از اقدام كشف حجاب نوشته و منتشر شده است. همين طور، شيخ ابوالفضل خراساني كه نمونهاي از اشعار حجاب و ضد حجاب را مي آورد، به فعاليت متجددين در اين باره اشاره كرده، مي نويسد «اگر بدانيد لا مذهبان ايران و شعراي بيدين از ايشان زماني كه براي كشف حجاب زنان بر ميان بستند، چه شعرها بهم بافتند و چه مقالهها كه نوشتند! خدادادِ مشتي از دوشيزگان و عفايف از زنان را به زودي بگيرد و زمين را از لوث وجود اين قبيل جنايت كاران پاك نموده، و هر يك را به كيفر و جزاي خود برساند.»(19)
اما با بررسي اشعار شعراي مدافع كشف حجاب به پارهاي از اعتقادات آنان ميتوان پي برد كه آنان اغلب به مفهوم اسلامي و ملي پوشش و عفاف توجهي نداشتند و در مقابل گويندگان مدافع حجاب به حمايت از دستورات الهي و تعاليم قرآني آن را ارج نهادند و در كلام خود انعكاس دادند.
پانوشت
1-اعلام قرآن خزائلي ص 61-62
2-همان گونه كه ذكر شد در سورة نور حدود پوشش اسلامي در آيات 30-31 بيان شده است.
3-مكارم الاخلاق، ترجمة سيد ابراهيم مير باقري، جلد اول.
4-ابن خلدون مي گويد: در نهاد انسان اعتقاد به كمال قوم غالب بر ملت شكست خورده حاصل ميشود و منشاء آن احترام به قوم غالب است و هر گاه چنين پندار غلطي پيش آيد سرانجام به اعتقادي مبدل ميشود. اين اعتقاد به پيروي از طرز لباس و رفتار آنان مي انجامد. مقدمه ابن خلدون (ترجمة گنابادي)، ج 1، ص 281.
5-ديوان رشيد ياسمي، انتشارات امير كبير، صص 43-45.
6-كشف الغرور، صص 112-113
7-احسن الحكايات، ص 134؛ كشف الغرور، ص 43.
8-وسيلة العفائف، ص 141
9-كشف الغرور، صص 8-10
10-همان منبع، صص 17-18
11-همان منبع، صص 49-50
12-همان منبع – ص 56
13-همان منبع ، مثنوي عفاف نامه.
14-هفدهم دي ماه مناظرة جوان دانشجو و دهقان پير، صص 117-119. به نقل از سيد جلال كاشاني.
15-كليات اشعار فارسي مولانا اقبال لاهوري، (به كوشش احمد سروش،تهران، سنائي) ص 465.
16-كلمة الحق يا تاريخچة منظوم دوره منحوس رضا خان پهلوي (محمد جواد صافي، به كوشش علي صافي گلپايگاني) قم، انتشارات هادي، صص 43-47
17-احسن الحكايات، صص 131-132، كشق الغرور، ص 30
18-همان منبع، ص 142-143 ، همان منبع صص 140 – 141
19-داستان حجاب، صص 159-160 به نقل از احسن الحكايات في حجاب السافرات، ص 70
فهرست منابع و مآخذ
1-قرآن مجيد، به خط طاهر خوشنويس، انتشارات اسلاميه
2-احسن الحكايات في حجاب السافرات، ابوالفضل خراساني، تهران 1365 ق.
3-اعلام قرآن، محمد خزائلي، انتشارات اميركبير، تهران 1371.
4-داستان حجاب در ايران پيش از انقلاب، رسول جعفريان، مركز اسناد انقلاب اسلامي، تهران 1383
تبليغات چيست؟ در چه مواردي بايد تبليغ كرد؟ نقش تبليغات در جهان امروز چيست؟ تأثير رواني تبليغات بر ذهن انسان چگونه است.
مقدمه:
امروز ما در عصر ارتباطات بسر ميبريم، دوراني كه مشخصه بارز آن تلاش براي باور هاي همگاني است. زماني كه با حضور شبكه هاي ماهواره اي و كامپيوتري فاصله نقاط كره زمين نامفهوم شده است با وجود شبكه هاي كامپيوتري مي توان از همين جا به طرف ديگر كره خاكي رفت. وارد كتابخانه اي در محله كوچكي در فلان شهر شد و سراغ يك جلد كتاب را گرفت. اكنون در هر دقيقه هزاران كالاي نو در سطح جهان وارد بازار مي شودكه تكميل تر و كار آمد تر از قبل بوده است و توليد كنندگان مي كوشند تا بازار هايي براي محصولات خود پيدا كنند ولي چگونه و در كجا شاهد هستيم كه شبكه هاي ماهواره اي علاوه بر پيامدهاي فرهنگي، سياسي، اجتماعي و ابزار ارزان در سطح وسيعي براي كالاهاي تجاري نيز مي باشد و كشورهاي غربي با آوردن ماهواره ها به مشرق زمين علاوه برفرهنگ و علم،بازار فروش خوبي براي كالاهاي خود پيدا كرده اند بطوري كه كمپاني هاي بزرگ مثل تويوتا بايد براي تبليغ خود در اين شبكه ها آگهي بدهند، زيرا در كشور ژاپن پديده هاي شبكة ماهواره اي بيشتر از شبكه هاي داخلي است. امات در كشور ما تبليغات حيطه و شكلي ديگر دارد و قابل مقايسه با كشور هاي قبلي نيست. در اين نوشته ابتدا به تعريف تبليغات، شرايط تبليغ و سپس به بررسي روانشناسي تبليغات، حيطه و انواع تبليغات در جهان مي پردازيم و در انتها توجه شما را به نظر چندين توليد كننده در مورد تبليغات كالاهاي خود و در مقابل، نظر افراد را در مورد كالاهاي تبليغاتي جلب مي نمائيم.
تبليغات چيست؟
ساده ترين تعريفي كه مي توان براي آن داشت اين است كه بگوييم رساندن پيام يا خبر است. تبليغات يعني انتشار و ترويج منظم و برنامه ريزي شده در يك كالا يا يك نظر ويا عمل و فرايند اشتغال دانش يا مهارت. تبليغ در غرب چنين تعريف شده. ايجاد تغييرات مطلوب در افكار عمومي به منظور رسيدن به اهداف مشخص و در كنار تعريف تبليغ بايد گفت كه مكان آن اغلب در نشريات شبكه هاي تلويزيوني و راديويي و ماهواره اي و پوستر هاي سطج شهر است. همنچنين بايد گفت كه در حيطة سياست. سينما و تجارت كاربر فراواني دارد كه آن را مي توان در چهار مورد زير خلاصه كرد:
1-منبع پيام: يعني چه كسي بيان كننده تبليغ است.
2-خود پيام: يعني چه چيزي را تبليغ مي كنيم.
3-زمينه ارائه پيغام: چگونه و در چه وضعيتي تبليغ مي شود.
4-پيغام براي چه گروهي: مخاطبين پيغام تبليغي چه كساني هستند.
·منبع پيام آن كسي است كه به بيان و توصيف كالا مي پردازد. لحن بيان. وضع ظاهر، لباس، تخصصي كه گوينده دارد و محبوبيت آن شخص در اجتماع همه باعث مي شود تا افراد به خريد كالا ترغيب شوند.
·خود پيام كه مي تواند كالا و عقيده باشد، به تنهايي بسيار مهم است. پيام بايد موضوعي باشد كه عواطف، هيجانات و احساسات مخاطبين را برانگيزد. مثلاً احساس ترس در پذيرفتن واكسن ها مؤثر مي باشد يا احساس ميهن دوستي و مبارزات سياسي يك فرد مي تواند بيشترين توجه را جلب كند.
·محتواي پيام: پيام بايد با عقايد و باور هاي قومي و ملي و جامعه بسيار نزديك باشد و بطور مداوم ارائة شود تا دوام بيشتري در ذهن مخاطب داشته باشد. همچنين زمينه. تصوير و محيطي كه در آن تبليغ مي شود بسيار مهم است. رنگها و موسيقي حروف و كلمات در كنار يكديگر تعداد بيشتري از افراد را بسوي خود جلب مي كند و محرك و تحريك چشم و گوش و ذهن افراد بايستي از حروف درشت و رنگي عكسهاي زمينه بسيار زيبا، نورهاي رنگي، تصاوير كامپيوتري، صداي افراد محبوب، آهنگهاي شاد و روح بخش، اشعار و احاديث بزرگان استفاده مي كنند.
مخاطبين هدف تبليغات هستند.
آگهي ها برحسب جنس وسن و گروههاز اجتماعي مخاطب پيدا مي كتتد و اشكال متفاوتي به خود مي گيرد. بايد متذكر شد كه سطح هوشي و آگاهي افراد جامعه و تجارب قبلي آنان در پذيرش و يا رد پيام و كالا بسيار مؤثر است.
مي توان تقسيم بندي مخاطبان را چنين بيان كرد:
افراد نوباور، زود پذيرندگان ، پذيرندگان اوليه، پذيرندگان ثانويه، دير باوران.
نوباوران كساني هستند كه پيش از ديگران آمادگي پذيرش و پيروي از پيامهاي نو و پديده هاي جديد را دارند.
زود پذيرندگان افرادي هستند كه هيمن كه مشاهده كردند كه ديگران اقدام كردند. اين دسته هم به تبعيت از آنان اقدام مي كنند.
پذيرندگان اوليه دسته اي از افراد هستند كه جمعيت نسبتاً زيادي را تشكيل مي دهند و هنگامي اقدام به پيروي و پذيرش علمي پيام مي كنند كه از نتيجه كار و حركت گروههاي زود پذيرنده آگاه شوند.اما پذيرندگان ثانويه هنگامي پذيرش مي كنند كه مطمئن شوند حدود نيمي از افراد جامعة مخاطب، پيام را پذيرفته اند و لذا با اتكاء به حركت اسن گروه اقدام به پيروي مي كنند. ديرباوران هنگامي پذيرش دارند كه تقريباً اكثريت قريب به اتفاق پيام گيرندگان پيام را پذيرفته و به كار بسته اند.
بررسيها نشان ميدهد كه زنان نسبت به مردان بيشتر و جوانان و كودكان نيز بيشتر از پيران تحت تأثير تبليغات قرار مي گيرند.
افراد درون گرا و باهوشتر ديرتر تحت تأثير تبليغ هستند. تجربه مثبت قبلي از خريد كالاها از عوامل موثر است و بر اعتبار و سرنوشت كمپاني ها در بين افكار عمومي ميافزايد. گذشته از تمام موارد فوق زمان و مكان آگاهي نيز مهم است. فصل و ماه و روزي كه كالا ارائه مي شود كه آيا مخصوص تابستان باشد و در فصل گرما ارائه شود نه در سرماي زمستان نيز موثر مي باشد.
تأثير روانشناسي تبليغات بر ذهن انسان
اساساً مبلغين با تاثيرگذاري بر ذهن انسان او را وادار به خريد كالاي غيرضروري مي كنند و همچنين افراد را وادار به پذيرش نظر غيرقابل قبول مي نمايند. چنانكه غربي ها معتقدند مي توان با تبليغات، فريزر را به مردم اسكيموي قطب فروخت و بخاري را هم به مردم خط استوا.
تبليغات در غرب بر اين اساس هستند كه تا حد امكان بهتر و بيشتر جلب توجه كنند، فريب بدهند و افكار عمومي را تحت تأثير خود قرار دهند و آن را بسيار هيجان زده كنند.
در تبليغات از چندين روش روانشناسي براي تاثيرگذاري بيشتر استفاده مي كنند. مانند روش نفي و اثبات، روش شرطي سازي كلاسيك (پاولوفي)، روش طرح ناگهاني، روش استدلالي و تداعي كه هر يك را به اختصار بيان مي داريم.
در روش نفي و اثبات، مبلغ سعي مي كند همه شيوه هاي مشابه و پيامهاي رقيب و كالاهاي قبلي نفي و پيام جديد و مطلوب را اثبات كند. بدين ترتيب كه ابتدا كار نفي پيامهاي رقيب صورت مي پذيرد تا زمينه رواني براي اثبات پيام مطلوب پديدار شود و سپس تبليغات كاذبي را به صورت اصول منطقي ارائه مي كند. در روش شرطي سازي كلاسيك (پاولوف) همزماني محركهاي شرطي و غيرشرطي (طبيعي) از طريق تبادل امواج مغزي، ميان مراكز عصبي اين دو، پيوند برقرار مي گردد و سبب مي شود يكي، ديگري را برانگيزد. به طور مثال با تكرار اين روش القايي، استعمال مواد مخدر به عنوان مظهر زندگي و روشنفكري و علامت فهم و شعور برتر اجتماعي در كشورهاي استعمار زده قلمداد مي شود و از اين طريق سودهاي سرشار اقتصادي و سياسي نصيب كمپانيها ميگردد و يا شرطي سازي هدف، جوامع جهان سوم به شدت دگرگون خواهند شد و همچنين ميزان شخصيت افراد را در گرو ميزان مصرف نشان خواهد داد و براي توليدات فرد بازار فروش ايجاد مي شود.
روش طرح ناگهاني، بسته به ميزان پيام و زمينه اجتماعي آن استفاده مي شود. مثل قطع ناگهاني فيلم و تبليغ يا قطع برنامه راديويي براي اعلام خبرهاي مهم. در اين روش سعي مي شود كه زمينه طرح مورد علاقه و توجه شديد مخاطب باشد. مثل قطع گزارش مسابقات ورزشي (فوتبال) براي پخش پيامهاي تبليغي.
روش استدلالي براساس تعقل و تفكر است و باعث رشد جامعه، ارتقاء سطح فرهنگ ملي، افزايش سطح دانش عمومي، كاهش بيسوادي، رشد فرهنگ و حقانيت پيام مورد تبليغ ميشود.
روش استدلالي يكي از مهمترين روش هاي تبليغات مي باشد.
در روش تداعي، همزماني دو پديده يا رويداد در يك مكان و زمان باعث مي شود كه بعد از گذشت مدتي روبرو شدن با يكي از آن دو رويداد. ديگري را در ذهن به ياد مي آورد. در اين روش كالاي موردنظر را با وقايع و لحظات مطلوب و خوشايند مانند عشق، محبت، ازدواج، داستان تاريخي، پيروزي، ضرب المثل، خنده و تولد همراهي مي كنند تا همزماني آنها با افراد جامعه كه با اين رويدادهاي خوشايند برخورد مي كنند يك تداعي با كالاي موردنظر ايجاد شود تا فرد با ديدي مطلوب و روحيه اي شاد به خريد آن كالا بپردازد.
مي توان حيطه تبليغات را در سطح دنيا شامل سينما، تجارت، عقيده، سياست، مذهب و … دانست. مثلا در مورد تبليغات سياسي نيز چنين است كه با ايجاد تداعي، علاقه انسانها را به شخص موردنظر افزايش داده و او را محبوب نشان دهند. تبليغات كالاها نيز در «تيزر» تلويزيوني بهترين و موثرترين نوع مي باشد و چنانكه تجار غربي معتقدند كه «اگر 100 دلار داشته باشي بايد 99 دلار آن را خرج تبليغات كني وحتي يك دلار باقي مانده را نيز صرف تبليغات كرد». آنان تمام كالاي خود را در جهان تنها از طريق تبليغات مي فروشند. زيرا مقدار درصدي كه از فروش كالاهاي تبليغ شده بدست مي آورند خيلي بيشتر از هزينه تبليغي آن كالا مي باشد. تبليغات در حيطه سينماي غرب از زمان توليد فيلم با ايجاد انگيزه كاذب و تعمدي درباره فيلم و روابط پشت صحنه آن تبليغ را آغاز مي كنند تا زماني كه فيلم احتمالاً در اكران عمومي قرار گيرد و از افراد هنرپيشه ستاره سازي مي كنند. در فيلمهاي سينمايي و داستانهاي ادبي معمولاً در فرازهاي حساس داستان سعي مي شود قهرمان داستان با استفاده از سيگار و نشريات الكلي خوانندگان كتاب يا بينندگان را نسبت به سيگار و مشروبات الكلي شرطي سازد به گونه اي كه پس از مشاهده فيلم يا كشيدن سيگار و يا نوشيدن الكل افراد احساس كنند در موقعيت قهرمان داستان بوده اند و مي توان امكانات تبليغاتي را از رسانه هاي چاپي اعم از روزنامه هاي كثيرالانتشار گرفته تا مجلات پرتيراژ و از ديوارهاي شهر و اتوبوسهاي شركت واحد و شهرستانها از پوسترهاي تبليغاتي تا بيل بوردهاي عظيم و تا كارتهاي ويزيت شركتها دانست. نمايش ليزري و آموزش فيلم، سطح وسيعي از ديوار ساختمانها تا اعلان دستي، تقويم روميزي، آفتابگير، پاكت نامه، ساك دستي، خودكار، جاسوئيچي، پيراهن، برنامه دستي را نيز شامل مي گردد. علاوه بر آن تبليغات و برنامه هاي تلويزيوني و راديويي كه از جمله مهمترين ها هستند و هر جامعه بر اساس مخاطبين خود آنرا ارائه مي دهد و اينكه تا چه اندازه موثر است جاي بحث دارد. در اينجا به گفت و گو با افرادي نشستيم تا از اهميت تبليغات و استفاده در پيشبرد فعاليتهايشان آگاه شويم:
توليد كننده صنايع چوب فلز: بالاترين تبليغ سابقه محصول توليدي مرغوب است. من سالانه هيچ تبليغي نمي كنم. زيرا 30 سال سابقه كار دارم. تمام خريدارهاي محصولات خودم را دارم و به اندازه توليدم مصرف كننده دارم.
توليد كننده رختشوي خانه هاي صنعتي: خيلي كم تنها چند برگ تقويم ديواري حدود 100 برگ كه آنچنان خريداري برايم آورد. با ارائه محصول خوب و يك بار خريد از طرف من خودش تبليغي است كه چهار نفر را برايم مي آورد. تازه من سالانه در حد توليدم فروش دارم و بيشتر از آن نيز نياز ندارم.
توليد كننده كيك هاي صبحانه و كلوچه: تنها در فصل پاييز يعني ابتداي سال تحصيلي بروشوري از انواع كيكها براي مدارس و مغازه ها مي فرستيم و به اندازه توليدمان تبليغ مي كنيم نه بيشتر.
پزشك متخصص پوست: آنقدر بيمار دارم كه وقت براي چند ماه بعد مي دهم زيرا كه هركس با يكبار آمدن اينجا براي يك نسخه سلامت و طراوت خود را به دست مي آورد و خودش 10 نفر را مي آورد و بهترين تبليغ خود بيماران من هستند. بهترين و ارزانترين و رايگان ترين تبليغ خود مراجعين هستند.
دانشجوي مهندسي شيمي 26 ساله: تبليغات در كشور ما نوپاست و بايد روي اين مقوله كار شود. مثلا در مورد «كتاب اول» چقدر جالب بود كه از يك حرف شروع شد و در طي چند ماه كه جلب توجه كرد، تازه نام كالا معرفي شد و بعد همه خود مشتاق اين كالا شدند. من تصور مي كنم در سطح تهران كمتر شركتي باشد كه اين كتاب يا ديسكتهاي كامپيوتري را نداشته باشد. جالب اينكه من شاهد شرط بندي هايي بودم كه بر سر اين كالا بود، يكي مي گفت نام شاگردان اول، ديگري مي گفت نام كتابي است كه اولين مخترعين و مكتشفين را معرفي مي كند. ديگري مي گفت تاريخ روز را از سالهاي قبل تعريف مي كنند و بسيار شكها و هيجانات مختلف در مورد آن … .
ليسانسيه زبان انگليسي 24 ساله تاجر: من فكر مي كنم بيشتر جوانان كه دوست دارند زندگي نو و تازه اي را شروع كنند بايد دنبال كالاهاي جديد بروند و از كالاهاي قديمي كه بيشتر اتلاف وقت در آن است دور شوند و سرعت در كالاها را مقدم بر كيفيت قديمي بدانند.
مهندس كامپيوتر شركت 30 ساله:
با مطالعه به روي كامپيوتر خواهيم ديد كه در ابتدا كارخانه هاي توليدي آن را چقدر ساده ساختند و سپس با رقابتي كه بين كارخانه هاي توليدي پيش آمد هر كارخانه تلاش كرد كامپيوتري مجهزتر و سبكتر بسازد كه اين رقابت در سطح وسيعي بود. اكنون همين كالا سبك ترين و بالاترين كيفيت كاري را دارد و اين تمامش به نفع مصرف كننده است. تبليغات پشتوانه محكمي براي كالاهاست و وسعتي به بزرگي سطح دنيا دارد. از غرب تا شرق در تمام دنيا، كامپيوتر به عنوان يك كالاي مصرفي نمود پيدا كرده و حتي كشورها را نيز تحت تسلط خود گرفته است. من فكر مي كنم تا 10 سال ديگر در شهر تهران اگر كسي با كامپيوتر آشنا نباشد نمي تواند به بانك و سينما برود، سوار اتوبوس و قطار شود، از مغازه هاي بزرگ خريد كند و از بزرگراهها عبور كند.
توليدي و فروشنده پوشاك: به قول معروف مردم گفتار آدمهاي نيك را كاملتر و آسانتر از ديگران باور مي كنند. تبليغات در مورد كالايي انجام مي گيرد كه روي دست مانده است و بازار فروشي ندارد. هر كالا با كيفيت خود، تبليغات خود را انجام مي دهد و من نيز هيچ نيازي به تبليغات ندارم.
فروشنده مواد غذايي: كالاهايي كه در اين فروشگاه موجود است، خود يك مبلغ هستند. كالاي من مورد نياز همگان است و مردم براي نياز هم آنها را مي خواهند و مي دانم كه هميشه كارخانه هايي كه در حال ورشكستگي هستند بيشترين تبليغ را براي كالايشان مي كنند.
نتيجه آنكه تبليغات در كشور ما هنوز جاي خود را باز نكرده است و جز در نمايشگاهها تبليغات صحيحي عرضه نمي شود و بايد به امر تبليغات مثل يك صنعت و علم نگاه كرد و ابزار آن را هنر گرافيك و موسيقي و فيلم دانست. بايد در كنار تبليغات صحيح كيفيت كالاها را بيش از اين در نظر گرفت و كالاهاي مرغوب را تبليغ كرد تا تعبير از كالا و حس بدبيني از افراد جامعه دور شود.
رشد شهرنشيني و تقسيم كار اجتماعي، باعث ايجاد تحولاتي در جامعه گرديده و اين تحولات سرانجام به انقلاب صنعتي ختم شد پس از انقلاب و بروز پديده توليد انبوه، معرفي كالاها و ايجاد نياز براي مصرف آنها به صورت يك ضرورت درآمد و از همين جا بود كه كاركرد عمده تبليغ به عنوان وسيله اي براي ايجاد احساس نياز آغاز شد. تاريخ اولين فعاليت تبليغاتي به اوايل قرن 19 برمي گردد كه موسسه اي در بوستون به عنوان واسطه اي بين خريدار و فروشنده تاسيس شد. در اين مورد كه تبليغات امري ضروري است هيچ ترديد وجود ندارد. اما بحث در مورد نحوه اجرا و ارائه پيامهاي تبليغاتي مي باشد. به طور كلي دو نوع پيام تبليغاتي وجود دارد.
تبليغات مركزي: پيام بر جنبه هاي كليدي كالاي مورد تبليغ تمركز دارد و گيرنده به صورت فعال درگير محاسبات دقيق و تعمق در مورد صحت اطلاعات ارائه شده ميگردد.
تبليغات پيراموني: نكات مورد تأكيد در اين نوع پيامها جذابيت فرستنده پيام فضايي كه در آن تبليغ مي شود، لحن گفتار فرد و … هستند. در چنين شرايطي گيرنده پيام، وادار به تفكر در مورد نكات اساسي كالاي موردنظر نمي شود.
مطابق يك نمونه گيري از پيامهاي تبليغاتي طي شهريور ماه 1378، بيش از 80% پيامهاي تبليغاتي تلويزيون پيراموني بوده اند. نكتة مهمتر در اين نوع بررسيها وجود ادعاهايي از سوي سازندگان برخي كالاها است كه قبول آنها دشوار مي نمايد. از آن جمله كنترل وزن با استفاده از يك وسيله خاص يا تنها برخورد يك قطره از نوعي مايع ظرفشويي باعث برطرف شدن حجم عظيمي از چربي ظروف است.
براي پيشرفت هر جامعه اي بايد برخي باورهاي عمومي وجود داشته باشد. مثلاً اعتقاد عمومي به صحت رابطه علت و معلول و باور به لزوم كار و تلاش براي نيل به نتيجه زيربناي همه فعاليتهاي جامعه است. چنانچه اين باور دچار خدشه شود كاركرد سالم جامعه با مخاطره مواجه شده و افراد سعي مي كنند از راههاي ديگري به اهداف خود دست يابند. به نظر مي رسد تبليغ وسيع يك شبه پولدار شدن آن هم با وسايل ساده اي از قبيل خريد برگه هايي خاص يا افتتاح حساب در يك بانك مشخص نوعي مبارزه با اعتقاداتي باشد كه زيربناي يك جامعه سالم را تشكيل مي دهند. نكته مهم در بررسي اين مسئله، وضعيت كودكان است. در تحقيقات مختلف مشخص شده است كه به طور كلي كودكان قبل از 8 سالگي در تشخيص يك ادعاي كاذب مشكل دارند. همچنين معلوم شده است كه به فاصله اندكي، ادعاهاي تبليغاتي را به خاطر نداشته اما نامهاي تجاري تبليغ شده را به خاطر مي آورند. به مطالب فوق اين آمار بايد افزوده شود تا ابعاد مشكل بيشتر آشكار شود. كودكان و نوجوانان بخش عمده مخاطبان تلويزيون را تشكيل ميدهند و بيش از 90% آنان اوقات فراغت خود را با تماشاي تلويزيون سپري مي كنند.
همچنين بايد توجه كرد كه طي دوره كودكي، فرد قادر به تفكيك واقعيت تو تخيلات نيست. و از آنجا كه آموخته هاي اين دوره نقش مهمي در تكوين شخصيت فرد ايفا مي كند آثار سوء تبليغات و بد آموزشهاي ناشي از آن بيشتر نمايان مي شود.
همچنان كه گفته شده خاطرات دوران كودكي نقش مهمي در طرز تفكر بعدي فرد دارند و به صورتي روشن در ذهن نقش مي بندند. البته تجارب فردي با اين موضوع هماهنگ است. با توجه به اين موضوع، هنگامي كه دو سوم مادران مي گويند كه كودكانشان آوازهاي تجاري تلويزيون را به خاطر سپرده و به كرات زمزمه مي كنند، جاي نگراني وجود دارد، به خصوص كه به ياد آوريم كه كودكان مورد بررسي بين 4-3 سالگي بودهاند. همچنين در اين بررسي معلوم شد كودكاني كه بينندگان پروپا قرص تلويزيون بوده اند بيشتر احتمال داشت فرآورده هاي تبليغ شده را طلب كنند و رغبت بيشتري به خريد و مصرف اين اقلام داشته اند.
در مورد بزرگسالان وضع تفاوت دارد. تقريباً همه افراد نمونه مورد بررسي در پيمايش فوق، اظهار داشته اند كه تبليغات به منظور متقاعد كردن آنها صورت مي پذيرد و آنان هيچگاه حاضر نيستند، پولي را كه به زحمت درميآورند، براي خريد كالاهاي تبليغ شده صرف كنند. اما واقعيت چيست. مطالعات حاكيست در شرايط برابر احتمال انتخاب كالايي بيشتر است كه آشنايي بيشتري با آن داريم، به عبارت ديگر هر چه كالايي بيشتر تبليغ شود احتمال مصرف آن افزايش مي يابد. شرايطي را تصور كنيد كه فرد در فروشگاه قصد خريد مايع ظرفشويي يا دستمال كاغذي دارد. با توجه به تنوع اين كالاها كداميك را انتخاب مي كند، احتمال خيلي كمي دارد انتخاب را به فروشنده بسپاريم چون اين كار با خود پنداره فرد مبني بر استقلال و تصميم گيري فردي، در تضاد است. در چنين شرايطي خيلي ساده اولين اسمي كه به ذهن فرد مي رسد، تكرار مي شود. معمولاً اولين اسم، تكراري ترين آنها نيز هست و اين با اظهارات قبلي فرد در مورد عدم تاثيرپذيري از تبليغات در تضاد است.
گفته شد كه كاركرد اصلي تبليغات ايجاد احساس نياز است. ولي در شرايطي كه امكان ارضاي اين نياز ايجاد شده وجود نداردد چه وضعي به وجود مي آيد. مهمترين نتيجه حاصل از اين ناتواني، سرخوردگي و ناكامي است. هنگامي كه در جامعه به تبليغ موضوعي (اعم از كالا، شعار و …) پرداخته شود اما لوازم نيل به آن وجود نداشته باشد، فرد به مباني ارزشي جامعه بي اعتقاد شده و سعي در يافتن راههايي مغاير با آنچه در جامعه پذيرفته شده است دارد. انجام اين راهها بستگي به نوع شخصيت و محيط زندگي فرد دارد. ممكن است برخي افراد با انجام اعمال خلاف قانون مانند: سرقت، قاچاق و … سعي كنند به امكانات و كالاهاي تبليغ شده دست يابند. اما برخي افراد ديگر با نااميدي و واكنشهاي رواني به اين تضاد پاسخ مي دهند.
به قول «خوزه دوكاسترو» اكثر افراد جامعه محكوم به شكنجه تنتال شده اند و تنها مجاز هستند، به اين امكانات و مواهب نگاه كنند.
كلام آخر، اهميت جنبه آموزشي تبليغات است كه براي فعاليتهايي از قبيل حفظ فضاي سبز، حضور در كلاسهاي سوادآموزي، پيشگيري از بيماريها، شركت در فعاليتهاي پيشگيري از آلودگي هوا، مصرف بي رويه آب و برق، اهميت خاص دارد و به عنوان نمونه اي از تبليغ مناسب كه همه جنبه هاي اطلاع رساني در آن رعايت شده است، پيامهاي تبليغاتي پيشگيري از مصرف بي رويه آب را مي توان نام برد.
پيشنهادات
اولين گام در راه نظم دادن به امر تبليغات تشكيل كميته اي براي نظارت بر توليد و پخش پيامهاي بازرگاني است. در برخي از كشورهاي ديگر چنين كميته اي وجود دارد و وظايف آنها عبارتند از:
مشخص كردن احتمالي جنبه هاي بدآموزي پيام، تعيين صحت ادعاي مطرح شده در پيام كه در صورت درخواست كميته، شركت يا فرد مدعي بايد به اثبات آن بپردازد و در صورت ناتواني از اثبات موظف مي شود طي پيامهايي به صورت رسمي، نادرستي ادعاي مطرح شده را اعلام نمايد.
در مورد تركيب اعضاي كميته فوق بايد با پرسش از صاحبنظران تصميم گيري شود. كميته بايد در مورد ساعات و زمان پخش آگهي ها اظهار نظر كند. به عنوان مثال كميته مي تواند در مورد تبليغات ميان برنامه ها و تبليغات آخر هفته كه كودكان بيشتر تلويزيون تماشا مي كنند، محدوديتهايي اعمال كند.
مطابق برخي تحقيقات مدت زمان بهينه تماشاي تلويزيون بين يك تا دو ساعت در هر 24 ساعت است. روانشناسان توصيه مي كنند والدين همراه با بچه ها به تماشاي تلويزيون پرداخته و پس از پايان برنامه در مورد مطالب به بحث و بررسي بپردازند. اين امر در مورد آگهي هاي تجاري بيشتر صدق مي كند.
مركز تحقيقات و مطالعات و جرم شناسي اداره كل زندانها و اقدامات تاميني و تربيتي استان خوزستان
باسالت سنگي است كه تقريباً در سرتاسر جهان يافت مي شود. مورد استفادة اصلي آن در ساخت و ساز و مهندسي و موارد صنعتي و نيز شاهراهها (اتوبانها) است. با وجود اين عموماً افراد نمي دانند كه از باسالت مي شود در امر توليد استفاده كرد و آنرا به صورت الياف نازك، خيلي نازك و بسيار بسيار نازك درآورد. از نظر پايداري گرمائي و حرارتي و ويژگي هاي عايقسازي صدا، مقاومت در مقابل ارتعاش و دوام الياف باسالتي عذاب نسبت به ساير مواد خام تك جزئي مزاياي فراواني دارند.
عموماً الياف پيوسته باسالت گروه كاملاً جديدي از مواد كمپوزيت و محصولات را شكل مي دهند. باسالت هيچ گونه واكنش سمي با آب يا هوا نمي دهد و غير قابل اشتعال بوده و ضد انفجار است. هنگام تماس با ساير مواد شيميايي، باسالت هيچ گونه واكنش مضر براي سلامتي و محيط زيست صورت نمي دهد. باسالت تقريباً مي تواند جاي تمام كاربردهاي آزبست را بگيرد و از نظر خواص ايزوله كردن (عايقسازي) حرارتي سه برابر بيشتر از آزبست عملكرد خوبي دارد. كامپوزيت هاي مبتني بر باسالت مي توانند جاي پلاستيك هاي تقويت شده شناخته شده و فولاد را بگيرند (يك كيلوگرم تقويت با باسالت مساوي 6/9 كيلوگرم فولاد است). عمر لوله هاي باسالتي كه براي بسياري از كاربردها طراحي شدهاند، بدون نياز به نگهداري شيميايي و يا الكتريكي و فني حدود 50 سال است.
الياف باسالتي همراه با الياف كربني يا سراميكي و نيز ساير فلزات است در پيشرفته ترين كاربردهاي فعلي در حال استفاده اند و مي توانند مواد كمپوزيتي هيبريدي جديد و فن آوريهاي جديدي را در اين مورد توسعه دهند.
خواص ويژة باسالت باعث كاهش هزينه و قيمت محصول مي شود و عملكرد آنرا ارتقاء مي دهد. در روسيه بيش از يكصد كاربرد جديد ساخت و توليد منحصر به فرد با استفاده از مواد فيبر باسالتي توسعه يافته و به صورت اختراع ثبت شده است.
·عايقسازي حرارتي و صوتي
·لوله با مصارف متعدد
·ميله ها و اتصالات
·مواد اصطكاكي
·تورهاي فايبريك و prepregها
·پلاستيك هاي ساختاري
·پلاستيك هاي عايقسازي
توضيح:
-باسالتها از زمره مواد معدني هستند كه از سنگهاي مذاب زيرزميني به صورت طبيعي ساخته شده اند. آنها فشرده شدهي سنگهاي خوب آسياب شده هستند كه رنگ سبز بسيار تيره يا مشكي دارند و وقتي سنگهاي مذاب زيرزميني از بخشهاي عميق به پوسته زمين مي رسند و جامد مي گردند، بوجود مي آيند.
-صفحات قديمي قدري نامرغوب تر هستند و حالا تقريباً در وضعيت هشدار هستند، اما همچنان رنگ تيره اي دارند و از دهانه آتشفشان در مقادير زياد فوران مي كنند، در اثر فشار مي شكنند و به عنوان «دام صخره» فروخته مي شوند. باسالت سخت، فشرده،سنگ مذاب آتشفشان كه به طور اصلي تشكيل شده از olivin , pyroxene, plagioclase و اغلب ظاهري شيشه اي دارند.
تركيبات شيميايي موجود:
الف) pyroxene , plagioclase
ب) رشته هاي قطع شده بوسيله يك ابزار اندازه كردن، كه آنها به طور زيادي با epoxy و رزين هاي phenolic سازگار مي كند.
تركيبات فيزيكي موجود:
الف) اساساً به عنوان تكه هاي فشرده شده و بريده شده يا رشته هاي دراز
ب) طول رشته بريده شده: mm2
ج) قطر رشته بريده شده: microns 9
خواص اسمي:
-قدرت انعطاف بالا
-مقاومت مادة شكل دهنده نمك هاي شيميايي در تركيب با اسيدها
-هدايت دمايي بالا
-بدون خطرات براي سلامتي
-كاملاً مقاوم در مقابل ريسك هاي محيطي
-مقاوم در برابر اسيدها و محرك هاي شيميايي
-بخش E برتر، نتايج عالي در كار در محيط هايي با شرايط مختلف، سه برابر فولاد
-مقاومت خستگي خوب
-خاصيت الكترومغناطيسي
خاصيت هاي فيزيكي اسمي
Nominal Physical Constants:
Density (lbs.cu.ft.) 100 to 110
Tensile Strength (psi) 500k to 550k
Sintering Temperature (oC) 1050
Operating Temperature (oC) -265 to +600
Modulus of Elasticity (kg/ mm3) 9100-1100
Creep None
Mohs Hardness 5 to 9
Melting Point (deg.C) 1450
Elongation At Break (%) 3.15
Refractive Index 1.62
Elastic Modulus 89
كاربردهاي نوعي
·سنگ هاي ساختماني، مخلوط بتن، بالاست راه آهن، توليد الياف نساجي با كيفيت بالا، كاشي هاي كف، مواد مقاوم در برابر اسيد براي استفاده هاي صنعتي شديد، پشم شيشه، لوله هاي پلاستيك باسالتي، ايرانيت هاي فيبر باسالتي، لايه هاي باسالتي به عنوان پوشش محافظ، باسالت عايقساز گرما براي استفاده هاي صنعتي، پشم شيشه و …
·باسالت بهترين تقويت كننده براي بتن است چون مقاومت كششي بالائي داشته و در مقابل قلياها مقاومت دارد.
·تقويت براي كمپوزيت ها، رزينهاي اپوكسي/ پلي استر و پلاستيك هاي مورد استفاده در صفات اصطكاكي مانند لنت هاي ترمز و آسترها.
·ساخت mat / felt باسالتي
·كاربردهاي ايزولاسيون دماي بالا
·مواد فيبري حفاظتي غيرفعال
·پركننده براي گچ و لايه هاي بين ديوارها
·پركنندة muffler مورد استفاده براي صنايع اتومبيل با عملكرد بالا.
نوع بسته بندي:
شيشه اي، به صورت طبلك، كيسه هاي كاغذي چند لايه، كيسه هاي بزرگ توده اي و كانتينرهاي fiberboard.
زمينه هاي كاربرد:
مهندسي برق، قطعات پيچيده اي كه نيازمند ويژگي هاي دي الكتريك زياد مي باشند. ساخت و ساز: قطعات ساخته شده از باسالت- پلاستيك در مقابل رطوبت، برف، دما و تابش خورشيد و محيط هاي اسيدي و قليايي مقاومند.
ماشين سازي، قطعات يا بلوكهايي كه تحت دما يا جريان گاز بالا كار مي كنند. براي مثال سپر حرارتي يك شاتل فضايي در هنگام برگشت به زمين.
واشرها و قطعات و ضمائم غيرفلزي
عايقسازي حرارتي و صوتي كاملاً غيرقابل اشتعال براي كابين ها، محفظه هاي موتور، ترن هاي مترو، كشتي ها و هواپيماها.
صفحات مدار الكتريكي و الكترونيكي، لنت هاي ترمز ماشين ها، هواپيما و قطعات كابينها و ترنهاي مترو.
صفحات (ديسك) هاي اختصاصي براي تأسيسات ماشين و تراكتور.
تقويت لاستيك صنعتي و ساير محصولات و مواد.
تسمه براي نوار نقاله هاي با بار زياد.
ايمني محيطي
صفحات محافظتي در مقابل تابش الكترومغناطيسي و خوانده شدن اطلاعات.
زره بندي نسل جديد براي حفاظت فردي و دسته جمعي.
لباسهاي كاري ضد آتش و محافظ در مقابل گرما
كانتينر براي دفن مواد بسيار سمي و زايد.
هيترهاي باسالت كربن براي لباسها، اتاقها، انكوباتورها و …
لوله هاي باسالت- پلاستيك
اين لوله هاي كمپوزيتي فيبر- باسالت با مخلوط كردن فيبرهاي باسالتي، فابريك ها و prepegs به همراه يك پيوند دهنده (چسب) بدست مي آيند.
اين لوله ها به عنوان آستر شفت ها، اجزاء ساختماني براي انتقال مايعات خورنده و گازها در خدمات صنعتي و تجاري و كشاورزي مورد مصرف دارند.
در حال حاضر اختلاف قيمت بين لوله هاي فلزي و كمپوزيتي رفته رفته كمتر مي شود و بنا به مزاياي بسيار زياد لوله هاي كمپوزيتي تعويض لوله هاي فرسودة قديمي با لولههاي كمپوزيتي جديد در حال افزايش است.
1-وزن به ازاء واحد طول لوله هاي باسالت- پلاستيك حدود 3 تا 4 برابر كمتر از لوله هاي فولادي است. بنابراين در هزينه نصب و نگهداري تا حد زيادي صرفه جويي ميشود.
2-مقاومت اين لوله هاي پلاستيك- باسالتي چندين مرتبه بيشتر از لوله هاي فايبرگلاس و بيشتر لوله هاي فولادي است. بنابراين مي توان به راحتي از آنها در فشارهاي زياد مثلاً 1000 اتمسفر استفاده كرد كه در اين حالت استفاده از لوله هاي فولادي عملي نمي باشد.
3-مقاومت زياد در برابر محيط خورنده باعث مي شود كه از آنها بتوان براي انتقال هيدروژن سولفيد، اسيد و باز و … استفاده كرد.
4-بنابر دلايل فوق نيازي به استفاد از عايقسازها يا مواد ضد خوردگي وجود ندارد.
5-لوله هاي باسالتي در مقابل قارچها و عوامل ميكروارگانيزمي مقاومت دارند.
6-لوله هاي باسالتي هدايت گرمايي پاييني دارند. بنابراين از رسوب نمكها و پارافين ها در 50 لوله جلوگيري مي شود و هيچ نيازي به عايقسازي گرمايي بعدي وجود ندارد.
7-چون اين لوله ها عايق هستند بنابراين احتمال خوردگي الكتروشيميايي وجود ندارد. بنابراين عمر كاري لوله هاي باسالتي تا حد 80-66 سال يعني دو تا سه برابر بيشتر از لوله هاي فلزي بالاتر مي رود.
8-از دستگاه هاي توليد لوله هاي پلاستيكي فايبر گلاس مي توان براي توليد لوله هايي با قطرها و ضخامت هاي ديوارة متفاوت استفاده نمود.
Prepeg هاي بادوام باسالتي
اينها عبارتند از الياف باسالتي پيوسته يا گسسته كه بارزين اصلاح شدة پلي استري براي توليد محصولات مختلف پلاستيك- باسالت آميخته مي شوند.
عمر اين محصولات زياد است (حداقل 4 سال) و تحت شرايط نگهداري در زير ميتوان به خوبي از آنها محافظت كرد.
Febotex يكي از اين محصولات است كه روي فيبرهاي باسالتي توليد شده و براي فرآوري و توليد محصولات توسط پيچش و به دنبال آن پرس كردن اتوكلاو مستقيم و قالبگيري در خلاء مفيد است.
Febonite بر پاية نخهاي گسسته يا فيبر توليد مي شود و براي توليد محصولات با قالبگيري عبوري و دايكاست مفيد است.
مشخصات شيميائي فيزيكي prepegهاي بادوام
چسب %45-32 چسب محلول %8-85
مواد فرار %3-7 قابليت شارش %25-3
خواص مكانيكي باسالت ها
Physical- mechanical properties of basalt- plastics, based on long- lasting prepegs Characteristics Febotex Febonite
Ultimate bending strength, Mpa: 238.0 83.0
Bonding modulus, Mpa x 10: 1.95 0.8
Ultimate compressive strength
(along the reinforcement), Mpa 86.0 126.0
Compressive modulus, MPa x 10 2.31 0.88
Ultimate tensile strength, Mpa 302.0 23.0
Tensile, modulus, Mpa x 10 2.10 0.8
Thermal conductivity, W (m x K) 0.26 0.25
Density, g/cm3 2.0 1.82
Bending strength, after heat treatment
For 3.5 h (+850 c), Mpa 75
Volatile evolution under heating up to 350 C, % 10
Volatile evolution under heating up to 850 C, % 15-20
·مقاومت رشته ها
رشته هاي غيرمستقيم تركيبات باسالت، به طور موفقيت آميزي جايگزين فلزات مقاوم شدهاند. در مقاومت و قدرت معين بالاتر برابر يك حجم يك كيلويي از رشته هاي مقاوم باسالت با 6/9 كيلوگرم از فلزات جايگزين مي شود.
آنها در توليد بخشهاي ساختمانها، پنل هاي بلوك هاي كناره راه، پياده رو، وجه هاي صاف كننده و بسياري سازه هاي ساختماني ديگر به كار مي روند.
با توجه به خواص عايق الكتريكي بالا، رشته هاي باسالت براي ساخت عايق براي خطوط ولتاژ بالا استفاده مي شوند.
يك كاربرد موفق رشته هاي باسالت براي مقاوم سازي سطح سيماني در مهندسي و ساخت و ساز در ناحيه هاي خطرخيز، با توجه به خاصيت شيميايي پايداري، مقاوم سازي باسالت براي سيمان كه PH متفاوتي دارد، به خوبي سازگار است و هيچ گونه تغيير شكلي تحت شرايط و فشارهاي زياد ندارند.
·اطلاعات فني
Technical data
Density, g/cm3 1.95
Thermal conductivity, kcal/ m x h x deg 0.3
Ultimate strength, Mpa:
Tensile 1200
Compressive 420
Bending 800
Mass fraction of polymer binder 20- to 25
·ساختمان
-مقاوم سازي پل ها، تونلها
-توليد پنل هاي ساندويچي مبتني بر باسالت و رشته هاي باسالت- كربن
-ايزوله كردن داخلي و خارجي گرما و صدا
-ايزوله پنل هاي مقاومتي نقاط اتصال
-مقاوم سازي مستقيم سيمان و بتن
-تعميرات شكافها، صدمات محلي به ساختمانها و پل ها، ساختن بناها.
-پوشاندن سقف بوسيله مواد ضد احتراق.
-پوشاندن ثابت سقف
-سايه بان هاي مجدداً قابل استفاده
-لوله هاي داخلي فاضلاب
-مقام سازي بناها
-سيستم هاي گرمايشي
-ساختمان هاي هيدروليك
·راه سازي:
-مقاوم سازي سيمان و بتن و پوشاندن پياده روها و محل هاي دويدن.
-ساختن عايق هاي صدا براي بزرگ راه ها، راه آهن ها و خطوط متروي زيرزميني
-خط هاي پياده رو
-شكل دهنده هاي كوچك
·شبكه هاي مهندسي:
-خطوط لوله براي بخار، آب داغ
-خطوط لوله براي گرمايش
-كاناليزه كردن
-خطوط لوله نفت و گاز
-محافظت از سيستمهاي تلفن در مقابل محيط هاي الكترومغناطيسي و اطلاعات
-پردازش از ميان كنترلرهاي الكتريكي
-علامت گذاري و خط كشي روي خطوط لوله
-لوله براي محصولات شيميايي و جابجايي مواد خورنده
-محفظه هاي نگهداري مواد خورنده
· سازه هاي زيرزميني:
-لنگر، ناقوس، گاو صندوق
-خطوط لوله جهت موارد مختلف
-پي سازي براي ساختمان ها و سازه. (كمترا ز خطوط لوله سازي)
·ماشين سازي:
-بخش برنده محفظه ها
-بخش هاي حامل حرارت (موتور)
-فريزرها
·رشته هاي باسالت- ايمن براي اكولوژي بر مبناي گفته هاي قبلي مواد عايق حرارتي
BASALT FIBERS – ECOLOGICALLY SAFE MATERIALS AND ARTICLES BASED THEREON BASALT HEAT- INSULATING MATERIALS
Basalt carpets , stitched mats , soft, semirigid and right boards and plates, cords- an energy- efficient vibration- resistant heat and sound insulation for:
·civil, agricultural , municipal , industrial building;
·engineering;
·aircraft engineering;
·automotive industry;
·ship building;
·insulating pipeline and thermal units, refrigerators and coolers , hydroponics.
فرش هاي باسالت، روكش پوشش زمين، سطوح نيمه ثابت و ثابت، بهينه ساز انرژي- مقاوم گرما و صدا براي:
-عمران، باستان شناسي، ساختمان هاي صنعتي
-مهندسي
-مهندسي هوا
-صنايع ماشين سازي
-كشتي سازي
-ايزوله كردن خطوط لوله و واحدهاي حرارتي، فريزرها و خنك كننده ها
مشخصات باسالت ايزوله كننده گرما
PROPERTIES OF BASALT HEAT- INSULATING MATERIALS
Density, kg / m3 20-450
Thermal conductivity , W/m* 0.027-0.05
Operating temperatures, o! -260 …. + 700(900)
Normal sound absorption coefficient 260 to 2600 Hz up to 0.99
Service life at least 70 years
لوله هاي پلاستيكي باسالت به منظور:
BASALT- PLASTICS PIPES
INTENDED FOR:
·transportation of petroleum and petroleum products , gases, aggressive liquids, loose materials;
·hot and cold water supply;
·cable- conduit systems;
·amelioration and irrigation.
-حمل و نقل سوخت و توليدات سوختي، گازها و مايعات خورنده و از بين رونده
-تامين كننده هاي آب سرد و گرم
-سيستم هاي كابل لوله هاي انتقال نفت و گاز
-پمپ ها
لوله هاي پلاستيكي باسالت به هيچ نگهداري دقيق نياز ندارند و آنها دي الكتريك هايي هستند كه به علت خاصيت الكترومغناطيسشان، كاملاً مقاومند و مقاومت طبيعي بسيار بالايي از خود نشان مي دهند.
خواص لوله هاي پلاستيكي باسالت
PROPERTIES OF BASALT- PLASTIC PIPES
Tensile > 300
Compressive > 250
Bending > 230
Thermal conductivity, W/m* 0.2 … 0.3
Pressure, atm 0 . 250
Service life , years 60 … 100
A technology for laying and repair of basalt- plastic pipes has been developed.
عمر زياد به منظور:
LONG- LIFE PREPREGS INTENDED:
-براي سقف ها، لوله ها، پنل ها، بخش هاي تركيبي و …
-براي تعمير و مقاوم سازي خطوط لوله گرما، گاز، نفت به ويژه در ميدان ها و تحت شرايط دشوار، مقاوم سازي، مكان هاي بارگيري، سازه هاي ساختمان ها، پل ها، ديوارها و پشتيباني سازه هاي زيرزميني
موضوع تحقيق: عوامل موثر بر مهاجرت نخبگان در 10 سال گذشته
متغير مستقل در اين موضوع عوامل موثر است كه درباره اين عوامل بحث خواهد شد.
متغير وابسته: مهاجرت نخبگان
متغير كنترل: 10 سال گذشته
متغيرهاي تعديل كننده: جنس: سن، مدرك تحصيلي
از آنجائيكه پرسشنامه داريم و مقادير كمي است نوع مقياس فاصله اي مي باشد و بنابراين متغيرها كمي و پيوسته مي باشد.
مقدمه:
باروري، مرگ و مير و مهاجرت از مهم ترين موضوع هاي جمعيتي هستند كه نقش تعيين كننده اي در ميزان رشد و ساخت سني و جنسي ژئوپليتيك انساني هر جامعه دارند . در اين راستا، پديده مهاجرت يكي از عوامل اساسي تغييرات در شاخص ها و اولويت هاي ژئوپليتيكي جمعيت بوده و در مطالعه هاي جمعيتي نقش اساسي را ايفا مي كند، تاريخ جمعيت جوامع گوياي تحرك و جابجايي انسانها از محلي به محل ديگر است كه اين مسأله از اولين روزهاي زندگي بشر در كره خاكي وجود داشته است.
مهاجرت يعني فرايند رفتن از جايي به جاي ديگر براي زندگي كردن و نخبگان يعني اشخاص و گروههايي كه در نتيجه قدرتي كه به دست مي آورند تاثير به جاي مي گذارند كه يا به وسيله تصميماتي كه اتخاذ مي نمايند يا به وسيله ايده ها، احساسات و هيجاناتي كه به وجود مي آورند در كنش تاريخي جامعه اي موثر واقع مي شوند.
پديده مهاجرت يا كوچيدن براي اقامت از شهر يا كشوري به شهر يا كشور ديگر يكي از عوامل اساسي تغييرات در شاخص هاي جمعيت بوده است.
يكي از انواع مهاجرت كوچيدن افراد نخبه و ممتاز و برگزيده از كشور خود به كشور ديگر است.
عواملي كه تاثير گذار بر اين مهاجرت هستند فضاي سياسي و فرهنگي مسائل اقتصادي و مالي، نبود مديريت صحيح در كشور، كمبود امكانات لازم براي فعاليت هاي سياسي، فرهنگي و علمي، شركت ندادن نخبگان در كنفرانسهاي بين المللي، علمي و تحقيقاتي در ساير كشورها.
البته نمي توان از نظر دور داشت كه مهاجرت يكي از خصوصيات ذاتي انسان است. در تحليلي به رساله فرار مغزها، اداره كل امور فرهنگي ايران خارج از كشور آمده در پژوهشي كه در مورد 61 كشور كمتر توسعه يافته انجام شده بيشترين نرخ مهاجرت مربوط به افراد با تحصيلات عالي بوده است.
«اهميت و ضرورت تحقيق»
كشورهاي پيشرفته و فرا صنعتي با برنامه ريزي هاي بسيار دقيق و فراهم آوردن امكانات وسيع اقتصادي، اجتماعي، سياسي سعي در جذب نخبگان كشورهاي ديگر را دارند. منابع مختلف، مقدارسودي را كه با «فرار مغزها» نصيب كشورهاي جذب كننده آنها مي شد نشان داده اند، بعضي برآوردها حاكي از آن است كه ايالات متحده در طول 30 سال بيش از 100 ميليارد دلار از اين راه سود برده و در بين سالهاي 1970 تا 1977 بيش از 5 ميليارد دلار در هزينه هاي آموزش نيروهاي متخصص موردنياز خود صرفه جويي كرده است.
جمهوري اسلامي ايران در كل برنامه هاي توسعه اقتصادي و اجتماعي خود بالغ بر يكصد ميليارد تومان صرف آموزش و تربيت نيروي انساني خود كرده است اما به علت بي سياستي و بي برنامه بودن در جذب متخصص و نيروي انساني كارآمد و علي رغم تحمل ميلياردها تومان هزينهي آموزش و تحقيقات، اين نيروي عظيم و خلاق را مفت و مجاني تقديم كشورهاي پيشرفته صنعتي كرده است. بنابراين با شناخت ابعاد موضوع و درك هماهنگ مسئولين و تصميم گيرندگان اقتصادي، سياسي، پيش نياز تنظيم ساز و كارهاي جديدي شد تا شرايط بازگشت متناوب و تداوم يافتن حضور نخبگان را در ايران اسلامي فراهم ساخت از آنجا كه نيروي انساني كارآمد و متخصص يكي از اساسي ترين شاخص هاي توسعه يافتگي كشورها محسوب مي شود و هر چقدر كه يك كشور از غناي نيروي انساني متخصص و متفكر برخوردار آن كشور توان بالاتري در ارائهي خلاقيت، نوآوري و ابتكارات را دارا مي باشد.
با توجه به نقش مهمي كه نخبگان و متخصصان در توسعه و پيشرفت كشور دارند با شناسايي علل واقعي (مهاجرت نخبگان) و رفع آنها براي جلوگيري از فرار مغزها چاره اي انديشيد يا دست كم آن را كاهش داد و اين نيروها را به خدمت گرفت و خسارتهاي اقتصادي و علمي بوجود آمده را جبران كرد.
اهداف تحقيق
هدف اصلي: بررسي عوامل موثر بر مهاجرت نخبگان
اهداف فرعي:
مقايسه عوامل موثر بر مهاجرت نخبگان زن و مرد
مقايسه عوامل موثر بر مهاجرت نخبگان در سنين متفاوت
مقايسه عوامل موثر بر مهاجرت نخبگان با مدرك تحصيلي متفاوت
مقايسه عوامل موثر بر مهاجرت نخبگان با توجه به فرهنگ خانواده
«بيان مسأله»
براساس پژوهشي كه در اداره كل امور فرهنگي ايرانيان خارج از كشور انجام شده است ايران از نظر فرار مغزها در بين 91 كشور در حال توسعه و توسعه نيافته جهان مقام اول را از آن خود كرده است. به نحوي كه روزانه تعداد 18 نفر با مدرك كارشناسي ارشد و دكتري از كشور خارج مي شوند.
سؤال اصلي: چه عواملي بر مهاجرت نخبگان موثر است؟
سؤالهاي فرعي:
آيا عوامل موثر بر مهاجرت نخبگان در زنان و مردان متفاوت است؟
آيا عوامل موثر بر مهاجرت نخبگان در سنين متفاوت يكسان است؟
آيا عوامل موثر بر مهاجرت نخبگان با مدارك تحصيلي متفاوت موثر است؟
تعريف عملياتي:
مهاجرت نخبگان: يعني بيرون رفتن مغزها يا متفكران و دانشمندان از يك سرزمين به سرزمين ديگر در حالي كه كشور به وجود آنها نيازمند است.
براي انتخاب متغير مستقل از طريق پرسشنامه اقدام مي كنيم و اطلاعات لازم درباره عوامل موثر كه همان متغير مستقل است را جمع آوري مي كنيم: از جمله در مورد فضاي بسته سياسي و فرهنگي، مسائل اقتصادي و مالي، مديريت صحيح امكانات جهت فعاليت هاي سياسي، اقتصادي، فرهنگي، علمي.
فرضيه تحقيق:
«عوامل مشخصي بر مهاجرت نخبگان موثر است.»
مثلاً «مسائل اقتصادي بر مهاجرت نخبگان موثر است.»
فرضهاي آماري:
«روش نمونه گيري»
از روش غيراحتمالي هدفدار استفاده مي كنيم و به اساتيدي كه در اين مورد اطلاعات دارند پرسشنامه مي دهيم.
جامعه آماري اساتيد دانشگاه
نمونه: 40 نفر از استادان دانشگاه هاي دولتي و آزاد استان تهران
تحقيق از نوع كاربردي و غير آزمايشي مي باشد.
طرح تحقيق: چون تحقيق از نوع طرحهاي پس از وقوع است.
از روش توصيفي در تجزيه و تحليل آماري استفاده مي شود.
با تهيه و تنظيم جدول توزيع فراواني و محاسبه شاخص آماري درصد
«نتيجه گيري»
با تجزيه و تحليل كامل اين مسأله در مي يابيم فضاي بسته سياسي و فرهنگي، مسائل اقتصادي و مالي، نبود مديريت صحيح در كشور نبود امكانات لازم براي فعاليت هاي سياسي، فرهنگي مسائل اقتصادي و مالي، نبود مديريت صحيح در كشور نبود امكانات لازم براي فعاليت هاي سياسي، فرهنگي، اقتصادي و علمي، شركت ندادن نخبگان در كنفرانسهاي بين المللي، علمي و تحقيقاتي در ساير كشورها همگي به طور موثري در فرار نخبگان نقش دارند.
پيشگيري و مقابله با اين معضل، مستلزم عزم ملي، درك بحران توسط شبكه مديريت كشور، ايجاد ساز و كار مديريتي لازم براي پيگيري مساله، تدوين راهبردها و سياستهاي مشخص و هماهنگ و انجام مقدمات مستمر و حساب شده است. در اينجا به نمونه اي از مكانيسم ها و تدابير موردنياز براي جلوگيري از فرار نخبگان اشاره مي شود.
1-ايجاد سازمان و موسسات خاصي براي ساماندهي امور متخصصين و دانشمندان و محققان و اقدام در جهت شناسايي اين افراد، رفع دغدغه ها و مسائل مبتلا به استفاده بهينه از توان علمي و تخصصي آنان.
2-ايجاد انگيزه از طريق ارتقاء سطح دستمزدها و ايجاد فرصتهاي شغلي مناسب.
3-اصلاح نظام آموزش عالي
4-بهره برداري مفيد از دانش، تجربيات علمي و توانمندي علمي، فني و تخصصي و نيروهاي متخصص و محقق
منابع:
بررسي عوامل موثر در فرار مغزها- يوسف قديمي- دانشگاه زنجان
دي 1378 تحليلي به رساله فرار مغزها، اداره كل امور فرهنگي ايرانيان خارج از كشور
عباس زادگان، سيد محمد، مساله فرار مغزها در ايران، روزنامه همشهري 26/2/1379
آسيب شناسي نخبه گريزي / هفته نامه سازمان مديريت و برنامه ريزي.
بدون شك در عصر ما كه بعضي نام آن را عصر برهنگي و آزادي جنسي گذارده اند و افراد غربزده، بي بند وباري زنان را جزئي از آزادي او مي دانند، سخن از حجاب گفتن براي اين دسته ناخوشايند و گاه افسانه اي است متعلق به زمانهاي گذشته. ولي مفاسد بي حساب و مشكلات و گرفتاريهاي روز افزون كه از اين آزادي هاي بي قيد و شرط به وجود آمده، سبب شده كه تدريجاً گوش شنوايي براي اين سخن پيدا شود. مسأله اين است كه آيا زنان (با نهايت معذرت) بايد براي بهر ه كشي از طريق سمع و بصر و لمس – جز آميزش جنسي – در اختيار همة مردان باشند و يا بايد اين امور مخصوص همسرانشان گردد؟
اسلام مي گويد كاميابيهاي جنسي، اعم از آميزش و لذت گيرهاي سمعي و بصري و لمسي مخصوص به همسران است و غير از آن گناه و ماية آلودگي و ناپاكي جامعه مي باشد كه جمله «ذلِكَ اَزوكيلَهمْ» در آيه 30 سوره نور اشاره به آن است[1]. فلسفه حجاب امر مكتوم و پنهاني نيست زيرا:
1- برهنگي زنان كه طبعاً پيامدهايي همچون آرايش و عشوه گري و امثال آن را به همراه دارد؛ مردان خصوصاً جوانان را در يك حال تحريك دائم قرار ميدهد؛ تحريكي كه سبب كوبيدن اعصاب آنها وايجاد هيجان هاي بيمار گونة عصبي و گاه سرچشمة امراض رواني مي گردد. مخصوصاً توجه به اين نكته كه غريزة جنسي نيرومندترين و ريشه دارترين غريزة آدمي است و در طول تاريخ سرچشمة حوادث مرگبار و جنايات هولناكي شده تا آنجا كه گفته اند: «هيچ حادثة مهمي را پيدا نمي كنيد مگر اينكه پاي زني در آن در ميان است.» آيا دامن زدن مستمر از طريق برهنگي به اين غريزه و شعله ور ساختن آن بازي با آتش نيست؟ آيا اين كار عاقلانه اي است؟
2- آمارهاي قطعي و مستند نشان ميدهد كه با افزايش برهنگي در جهان، طلاق و از هم گسيختگي زندگي زناشويي در دنيا به طور مداوم بالا رفته است، زيرا در «بازار آزاد برهنگي» كه عملاً زنان به صورت كالاي مشتركي «لااقل در مرحله غير آميزش جنسي» در آمده اند قداست پيمان زناشويي مفهومي نمي تواند داشته باشد.
3- گسترش دامنة فحشاء و افزايش فرزندان نامشروع از دردناكترين پيامدهاي بي حجابي است و دلائل آن مخصوصاً در جوامع غربي كاملاً نمايان است.
4- مسالة «ابتذال زن» و «سقوط شخصيت او» در اين ميان نيز حائز اهميت فراوان است، هنگامي كه جامعه زن را با اندام برهنه بخواهد طبيعي است روز به روز تقاضاي آرايش بيشتر و خودنمايي افزون تر از او دارد و هنگامي كه زن را از طريق جاذبه جنسيتي وسيلة تبليغ كالاها و دكور اطاقهاي انتظار و عاملي براي جلب جهانگردان و سياحان و مانند اينها قرار بدهد، در چنين جامعه اي شخصيت زن تا سر حد يك عروسك يا يك كالاي بي ارزش سقوط ميكند و ارزشهاي والاي انساني او به كلي به دست فراموشي سپرده مي شود و تنها افتخار او جواني و زيبايي و خود نمايي اش مي شود و به اين ترتيب مبدل به وسيله اي خواهد شد براي اشباع هوسهاي سركش يك مشت آلودة فريبكار و انسان نماهاي ديو صفت، در چنين جامعه اي چگونه يك زن مي تواند با ويژگيهاي اخلاقي اش، علم و آگاهي و دانايي اش جلوه كند و حايز مقام والايي گردد[2].
زيرا حجاب بهتري حافظ و حصاري است كه زن را از خطر بيگانه حفظ ميكند و زن بي حجاب همچون ميوة درختي است كه شاخة از ديوار باغ به بيرون آويزان است و هر رهگذري به سوي آن دست دراز ميكند يا مانند گلي است كه هركس به چيدن آن تمايل دارد[3].
پوشيده بودن زن در جامعه نه تنها موجب تقويت بنيان خانواده است بلكه سبب حفظ ارزش زن و جلوگيري از ابتدزال و تباهي او نيز مي باشد.
1-هوسراني: امير مومنان علي (ع) مي فرمايند: «كسي كه بر شهوات پيش گيرد آفت ها بر او سرعت مي گيرند» و در جاي ديگر فرمودند: «اگر از هواي نفس خود اطاعت كني كر و كورت ميكند و آخرت تو را تباه مي گرداند و هلاكت مي سازد»[4]
2- كسب موقعيت
3- ضعف ايمان
4- ديگر آزاري ريشه خود نمايي و بد حجابي بسياري از زنان عقده، ديگر آزاري است .
5- ارضاي تمايلات
6- صيد دل هاي مردان
7- غرب زدگي
8-زيبايي
9- ازدواج
10- ضعف حيا: اين صفت از سستي اعتقاد به مبدأ و معاد سرچشمه مي گيرد.
2- آگاهي بخشي در مورد تقسيم آزادي به آزادي صحيح و غلط و سوق دادن انسانها به خصوص نسل جوان به گزينش آزادي صحيح و مفيد نه آزادي غلط و زيان بخش.
3- تقويت باور فكري و عملي زنان بر اين اساس كه حجاب اسلامي هرگز در مورد كار و تلاش در عرصه هاي مختلف زندگي.
4- نشان دادن ارزش هاي والا و راستين انساني و اسلامي.
5- تربيت و تزكيه نفوس با برنامه هاي اخلاقي اسلامي و ارضاء و اشباع هوس ها و غرايز از راه هاي صحيح و معقول اسلامي.
6- احياي فرهنگ اصيل اسلامي.
7- نشان دادن الگوهاي كامل و سالم و جايگزيني آنها به جاي الگوهاي دروغين.
8- تقويت اعتماد به نفس و استقلال فكري و دوري از خود باختگي.
9- تقويت نيروي تفكر و فراخواني زنان به تفكر و تعقل و تجزيه و تحليل هاي منطقي كه موجب استقلال فكري و زيست محتوايي گردد.
10-تقويت اراده در پرتو ايمان و عبادات و اعتقاد به خدا و دوري از هر گونه عوامل سستي و بي ارادگي نيز تا حد زيادي مي تواند موجب نجات انسان از پرتگاهها گردد.
امام علي (ع) فرمودند: «همراه حضرت زهرا (س) به حضور پيامبر (ص) رفتيم، ديديم گريه شديد ميكند. عرض كردم پدر و مادرم به فدايت چرا گريه مي كني؟»
فرمود: «اي علي ! در شب معراج زناني را در عذابهاي گوناگون ديدم از اين رو گريه مي كنم. از جمله فرمود:
1-زني را ديدم كه به مويش آويزان است و مغز سرش از شدت گرما مي جوشد.
2- زني را ديدم كه با دو پايش آويزان شده است.
3- زني را ديدم كه با قيچي گوشت بدن خود را تكه تكه مي كرد.
4- زني را ديدم كه گوشت بدن خود را مي خورد.
5- زني را ديدم كه صورت و بدنش مي سوخت و او روده هاي خود را مي خورد.»
حضرت زهرا (س) عرض كرد: «اي حبيب و نور چشمم به من بگو عمل آن زنها در دنيا چه بود كه اينگونه مجازات مي شدند؟»
حضرت فرمود:
1-زني كه به مويش آويزان شده بود و مغز و سرش از شدت گرما مي جوشيد به خاطر آن بود كه در دنيا موي سرش را از نامحرمان نمي پوشيد.
2- زني كه به دو پايش آويزان شده بود به خاطر آن بود كه در دنيا بدون اجازة شوهرش از خانه بيرون مي رفت.
3- زني كه با قيچي گوشت بدنش را مي بريد به خاطر آن بود كه او در دنيا خود فروشي مي كرد و خود را براي كامجويي عياشان در معرض تماشاي آنها مي گذاشت.
4- زني كه گوشت بدنش را مي خورد به خاطر آن بود كه در دنيا اندام خود را براي نامحرمان آرايش مي كرد.
5- زني كه صورت و بدنش مي سوخت و او روده هاي خود را مي خورد به خاطر آن بود كه بين زن و مرد نامحرم رابطه نامشروع برقرار مي نمود و در اين جهت دلالي مي كرد.
هر سيستم كنترلي را به سه بخش اصلي ميتوان تقسيم كرد: ورودي بخش پردازشگر و خروجي سيگنالهاي ورودي توسط مبدلها كه كميتهاي فيزيكي را به سيگنالهاي الكترونيكي تبديل ميكنند فراهم ميشوند. يك سيستم كنترل بايد بتواند بر طريقه عملكردي يك فرآيند دخالت و تسلط داشته باشد. اين كار با استفاده المانهاي خروجي، از قبيل پمپها، موتورها، پيستونها، رلهها و … انجام ميشود.
يك طرح كنترلي به دو روش قابل اجرا است:
با استفاده از سيستمهاي كنترل غيرقابل تغيير توسط اپراتور و نيز با استفاده از كنترل كنندههاي قابل برنامهريزي.
رله يكي از قطعات مهم در بيشتر سيستمهاي كنترل مدرن است. اين قطعه يك سوئيچ الكتريكي با ظرفيت جرياني بالاست. يك سيستم رلهاي ممكن است شامل چند صديا حتي چند هزار كنتاكت باشد.
كنترلكنندههاي قابل برنامهريزي (PLC)ها:
PLCها به عنوان جانشيني براي سيستمهاي منطقي رلهاي و تايمري غيرقابل تغيير توسط اپراتور طراحي شدند تا به جاي تابلوهاي كنترل متداول قديمي استفاده شوند. اين كار به وسيله برنامهرزي آنها و اجراي دستورالعملهاي منطقي ساده كه اغلب به شكل دياگرام نردباني است، صورت ميگيرد. PLCها داراي يك سري توابع دروني از قبيل: تايمرها و شمارندهها و شيفت رجيسترها ميباشند كه امكان كنترل مناسب را، حتي با استفاده از كوچكترين PLC نيز، فراهم ميآورند.
يك PLC با خواندن سيگنالهاي ورودي، كار خود را شروع كرده و سپس دستورالعملهاي منطقي (كه قبلاَ برنامهريزي شده و در حافظه جاي گرفته است) را بر روي اين سيگنالهاي ورودي اعمال ميكند و در پايان، سيگنالهاي خروجي مطلوب را براي راهاندازي تجهيزات و ماشينآلات توليد مينمايد. تجهيزات استانداردي درون PLCها تعبيه شدهاند كه به آنها اجازه ميدهد مستقيماَ و بدون نياز به واسطههاي مداري يا رلهها، به المان خروجي يا محرك (actuator) و مبدلهاي ورودي (مانند پمپها و سوپاپها) متصل شوند.
با استفاده از PLCها، اصلاح و تغيير يك سيستم كنترل بدون نياز به تغيير محل اتصالات سيمها ممكن شده است.
برخي ويژگيهاي خاص، آنها را ابزاري مناسب جهت انجام عمليات كنترل صنعتي نموده است. برخي از اين ويژگيها عبارتند از:
lتجهيزات حفاظت كنندهها PLCها از نويز و شرايط نامساعد محيطي
lساختار PLCها، كه به سادگي امكان تعويض يا افزودن واحد يا واحدهايي را به PLC ميدهد. (مثلاَ واحد ورودي/ خروجي)
lاتصالات استاندارد ورودي/ خروجي و نيز سطوح سيگنال استاندارد
lزبان برنامهنويسي قابل درك و آسان (مانند دياگرام نردباني يا نمودار وظايف)
محدوده PLCهاي در دسترس، از PLCهاي جامع و كامل كوچك با 20 ورودي/ خروجي و 500 مرحله يا گام برنامهنويسي تا سيستمهاي مدولار با مدولهاي قابل افزايش را دربرگرفته است مدولها براي انجام وظايفي نظير:
lورودي/ خروجي آنالوگ
lكنترل PID (تناسبي، انتگرالگير و مشتقگير)
lارتباطات
lنمايش گرافيكي
lورودي/ خروجي اضافي
lحافظههاي اضافي و … استفاده ميشوند.
PLCها، كامپيوترهايي ساخته شده به منظور خاص هستند كه شامل سه قسمت اجرايي اصلي ميباشند: پردازش، ورودي/ خروجي و حافظه. سيگنالها از طريق ورودي به PLC فرستاده شده و آنگاه در حافظه، ذخيره ميشوند. سپس سيگنالهاي خروجي به منظور راهاندازي تجهيزات مورد نظر، توليد ميشوند.
در PLCهاي كوچكتر، اين عمليات توسط كارتهاي ويژهاي انجام ميگيرند كه به صورت واحدهاي بسيار فشردهاي ساخته شدهاند، در حالي كه ساختار PLCهاي بزرگتر به صورت مدولار با مدولهايي كه بر روي شيارهاي تعبيه شده بر روي دستنده نصب ميشود، بنا گرديده است. اين امر امكان توسعه سيستم را- در صورت ضرورت- به سادگي فراهم ميآورد. در هر دوي اين موارد بوردهاي مداري ويژهاي، به سادگي تعويض يا برداشته ميشود و امكانات تعمير سيستم نيز به سادگي فراهم ميآيد.
CPU بر تمام عملياتي كه در PLC رخ ميدهد، كنترل و نظارت دارد و دستورالعملهاي برنامهريزي شده و ذخيره شده را اجرا ميكند.
تمام PLCهاي مدرن براي ذخيره برنامه از حافظههاي نيمه هادي مانند EPROM, RAM يا EEPROM استفاده ميكنند.
عملاَ از RAM براي تكميل برنامه مقدماتي و تست آن استفاده ميشود، زيرا كه امكان تغيير و اصلاح راحت برنامه را فراهم ميآورد.
پس از اين كه يك برنامه تكميل شد و مورد آزمايش قرار گرفت ميتوان آن را در PROM يا EPROM، كه اغلب ارزانتر از قطعات RAM ميباشند، بار (Load) كرد. برنامهريزي PROM معمولاَ توسط يك برنامهريز مخصوص صورت ميگيرد.
PLCهاي كوچك معمولاَ تا حدي به دليل ابعاد فيزيكي دستگاه داراي حجم حافظه محدود و ثابتي ميباشند. حجم اين حافظهها بسته به توليدكننده آنها بين 300 تا 1000 دستورالعمل متفاوت است. اين حجم حافظه ممكن است كمتر از آني به نظر آيد كه مناسب جهت امور كنترلي باشد، اما تقريباَ حدود 90 درصد عمليات مورد نياز كنترلهاي دودويي با كمتر از 1000 دستورالعمل قابل اجرا ميباشند. بنابراين فضاي حافظه لازم براي بيشتر كاربردها فراهم خواهد آمد.
PLCهاي بزرگتر از مدولهاي حافظهاي استفاده ميكنند كه بين K1 تا K64 فضاي حافظه را فراهم ميآورند. اين مدولها امكان گسترش سيستم را با افزودن كارتهاي حافظه RAM يا PROM به PLC فرام ميآورند.
معيار اوليه مشخص كننده اندازه PLCها، در قالب حجم حافظه برنامه و حداكثر تعداد ورودي و خروجيهايي كه سيستم قادر به پشتيباني از آنهاست. اما به منظور ارزيابي و محك مناب هر PLC، بايد خصوصيات ديگري از آن، از قبيل نوع پردازشگر، زمان اجراي يك سيكل برنامه، تسهيلات زبان برنامهنويسي، توابع (از قبيل شمارنده، تايمر و …) قابليت توسعه و … را نيز در نظر بگيريم.
معمولاَ، PLCهاي كوچك و «ميني PLCها» به صورت واحدهاي قدرتمند، كارآ و فشردهاي طراحي ميشوند كه قابل جاسازي بر روي، يا كنار تجهيزات تحت كنترل باشند. آنها عمدتاَ به عنوان جايگزين سيستمهاي رلهاي غيرقابل تغيير توسط اپراتور، تايمر، شمارنده و غيره مورد استفاده قرار ميگيرند تا بخشهاي مجزا و منفرد كارخانجات يا ماشينآلات را كنترل كنند، اما ميتوان آنها براي هماهنگ كردن عملكرد چند ماشين در تلفيق با يكديگر سود جست.
PLCهاي كوچك قادر به توسعه تعداد كانالهاي ورودي و خروجي با استفاده از يك يا دو مدول ورودي/ خروجي ميباشند.
PLCهاي بزرگ براي استفاده در كارخانجات عظيم يا ماشينهاي بزرگي كه به كنترل پيوسته نيازمندند، طراحي شدهاند.
همچنين آنها به عنوان كنترل كننده ناظر آن نظارت (monitor) و كنترل كردن چندين PLC ديگر يا ساير ماشينهاي هوشمند به كار ميروند.
در PLCهاي بزرگ از:
lپردازشگر 16 بيتي به عنوان پردازشگر اصلي جهت محاسبات ديجيتالي و همچنين به كارگيري متن.
lپردازشگرهاي تكبيتي به عنوان پردازشگر همكار براي محاسبه سريع، ذخيرهسازي و …
lپردازشگرهاي جانبي، براي انجام وظايف اضافي كه تابع زمان ميباشند مانند:
كنترل حلقه بسته PID
كنترل موقعيت
محاسبات عددي با مميز شناور
تشخيص عيب و رصد
ارتباطات بين ماشينهاي هوشمند براي ورودي/ خروجي توزيع شده
دياگرامهاي تقليدي از وضعيت فرآيند يا دياگرامهاي فرآيندنما
نصبگاههاي ورودي/ خروجي با فاصله دور استفاده ميشود.
PLCهاي زيمنس:
شركت زيمنس تمام PLCهاي خود را زير مجموعه Simatic ميداند، يعني:
lSimatic S5
lSimatic S7
lSimatic C7
l505
lLOGO
S5 خود، به مدلهاي زير تقسيم ميگردد:
l90u
l95u
l100u
l115u
l135u
l155u
مدلهاي 90u و 95u به صورت يكپارچه يا Compact هستند، يعني كارتهاي I/O (ورودي و خروجي)، CPU و بعضاَ منبع تغذيه كنار هم ميباشند.
مدلهاي 100u و 115u به صورت Modular هستند، يعني CPU و كارتهاي ورودي و خروجي را جداگانه داريم و آنها را بر روي قطعهاي به نام Rack قرار ميدهيم. مدلهاي 135u و 155u نيز Modular هستند ولي از نظر كاربردي، كاربرد وسيعتري دارند.
در مجموع برنامهريزي اين نوع پيالسيهاي S5 توسط نرمافزار Step5 صورت ميگرفت.
مهمترين موردي كه باعث تفاوت بين S7 300, S7 200 و S7 400 ميگردد، حجم I/O ميباشد.
C7 مشابه S7 300 است با اين تفاوت كه داراي Operator Panel نيز ميباشد.
جهت برنامهريزي C7، از نرمافزار Step 7 به اضافه نرمافزار Protools استفاده ميشود.
S7 300F در سيستمهايي كه نياز به ايمني زياد دارند به كار ميروند.
S7 400H داراي دو CPU است كه يكي رزرو ديگري است و در زماني در حد ms (ميليثانيه) اين CPU خارج و CPU دوم جايگزين ميگردد.
S7 300 خود، داراي انواع مختلفي نظير 319, 315, 314, 312 و … ميباشد.
توانايي پيكربندي سختافزار و شبكه توسط نرمافزار تطابق با استاندارد IEC 1131.
استاندارد IEC 1131:
اين استاندارد خاص PLCها است. آخرين ورژن اين استاندارد 8 بخش دارد كه سه بخش عمده آن عبارتند از: سختافزار، شبكه و نرمافزار.
يكي از نسخههاي رايج اين برنامه Step7 ورژن 2،5 ميباشد كه تنها سه زبان LAD, STL و FBD را پشتيباني ميكند.
نسخه Step 7 Professional قابليت پشتيباني هر پنج زبان را دارد.
در كنار Step 7 شركت زيمنس نرمافزارهاي جابني با نام SIMATIC ارائه نموده است.
1- Teleservice: جهت ارتباط با PLC از طريق خط تلفن
2- PLcSIM: سيمولاتور نرمافزاري جهت شبيهسازي ورودي و خروجي و خود PLC.
3- PDIAG: ابزاري جهت عيبيابي سريعتر.
4- PID Control: در واقع Loop Controller است كه به صورت نرمافزاري استفاده ميشوند.
5- WINCC: جهت مانيتورينگ صنعتي به كار گرفته ميشود.
6- DOC PRO: جهت فرام كردن نقشههاي Wiring و اسناد مربوط به پروژه ايجاد شده.
پيالسي لوگو كوچكترين پيالسي ساخت شركت زيمنس ميباشد كه با كارآيي بالا و وزن كم در صنايع و ماشينآلات بستهبندي پركنها پله برقي و غيره كاربرد دارد. نوعي از اين پيالسي داراي صفحه نمايش بوده و توسط كليدهاي روي آن يا ac/Dc با كامپيوتر قابل برنامهريزي ميباشد ارائه ميگردد. بطور كلي در دو مدل بمنظور كاهش هزينهها و بعنوان راهحلي بهينه پيشنهاد گرديد و به دليل مديريت ساده و كاربردي بودن پيشرفت چشمگيري در مهندسي برق و اتوماسيون صنعتي بوجود آورد سختافزار لوگو شامل ماژول اصلي پايه كارتهاي افزايش ماژول تغذيه و قطعات جانبي آن ميباشد.
وظيفه پردازش مركزي سيگنالها براي قطعات و در صورت نياز براي كنترلهاي ديگر را دارد شامل تعدادي ورودي/ خروجي محلي و در بعضي از مدلها داراي صفحه نمايش محلي نيز ميباشد با ولتاژهاي مختلف كاري بشرح زير مورد استفاده ميگردد.
AC 240/115 AC V 24 DC VDC/ 24 V 12
در آخرين مدل لوگو وروديهاي و خروجيها ميتوانند آنالوگ يا ديجيتال باشند كه واحد پايه حداكثر 12 ورودي/ خروجي ديجيتال و دو مورد ورودي آنالوگ را پشتيباني ميكند وروديها شامل سنسورها ميباشند كه ممكن است فشاري يا سوئيج باشند سوئيچهاي كنترل نوري يا ولتاژ و جريان مشخص ميتوانند به لوگو متصل شوند خروجيها داراي انواع رله و ترانستوري ميباشند و ميتوانند موتورها شيرها لامپها و غيره باشند در لوگو با خروجي ترانزيستوري خروجيها از لحاظ اتصال كوتاه و بار اضافي حفاظت شدهاند و ولتاژ تغذيه كمكي مورد نياز نيست و لوگو آنرا تأمين ميكند ماكزيمم جريان در كليدزني در خروجيها 3،0 آمپر ميباشد در لوگو خروجي با خروجي رلهاي خروجيها ميبايست از منبع تغذيه و وروديها ايزوله باشند ماكزيمم جريان كليدزني بستگي به نوع بار و تعداد سيكل كليدزني دارد براي بارهاي مقاومتي 20 آمپر و براي بارهاي سلفي 3 آمپر در AC/DC 12/24 و ماكزيمم جريان كليدزني از طريق 4 رله 20 آمپر ميباشد.
در مدلهايي كه صفحه نمايش دارند دو امكان فراهم شده: 1- قابليت نمايش وضعيت ورودي/ خروجي و تست برنامه. 2- برنامه ايزي لوگو بصورت محلي با استفاده از كليدهاي محلي لوگو بدون صفحه نمايش نيز مزايايي دارد از جمله: 1- صرفه اقتصادي. 2- فضاي كابينت كليد زني كمتر. 3- سادگي استفاده بعلاوه اين نوع لوگوها با مدلهاي بيسيك سازگاري دارد در ارتباط با اين لوگو اطلاعات بايد فقط از روي پيسي يا كارت حافظه خوانده شود (بعلت نداشتن صفحه كليد محلي) تا كنون چهار نسل از اين كنترلها وارد بازار جهاني شده است.
ماژول لوگو داراي سه گونه اصلي ميباشد:
- STANDARD داراي مدلهاي مختلف و قابليت EXPANSION را داراست (OBA3)
- LONG تعداد ورودي/ خروجيهاي آن دو برابر مدل استاندارد است و قابليت افزايش ورودي و خروجي را ندارد و با حرف L شناخته ميشوند (OBA2) و داراي مدلهاي RCL 230 RCL 24 L24 RCL 12 ميباشد.
را دارد و داراي مدل AS- IENTERFACE و داراي مدلهاي قابليت اتصال به شبكه BUS- RCLB 11230RCLB 1124 ميباشد.
و B11 شناخته ميشوند.
لوگو داراي تقسيمات ريزتري به شرح زير ميباشد.
R نوع خروجي رلهاي (بدون آن خروجي ترانزيستوري) ميباشد.
C- داراي ساعت همزماني داخلي.
O- فاقد صفحه نمايش.
B11 مدل BUS
L مدل LOGO
كارتهاي افزايشي الف كارتهاي ورودي/ خروجي.
كارتهاي افزايشي:
كارتهاي ورودي/ خروجي.
اين كارتها در صورت نياز به ورودي/ خروجيهاي بيشتر از آنچه بصورت مجتمع روي واحد پايه قرار دارد مورد استفاده قارر ميگيرند. توجه به اين نكته ضروريست كه ماژول پايه لوگو فقط با ماژولهايي با همان ولتاژ قابل وصل شدن و اضافه شدن است. در مدلهاي نسل سوم كه قابليت افزايش ورودي/ خروجي وجود دارد ماكزيمم 24 ورودي ديجيتال 16 خروجي ديجيتال و 8 ورودي آنالوگ پشتيباني ميشود.
- كارت ديجيتال:
كارتهاي ديجيتال داراي 4 ورودي و 4 خروجي ميباشند (اطلاعات مربوط به اين كارتها در انتهاي آموزش آمده است).
- كارت آنالوگ:
در نسل چهارم به دو دسته تقسيم ميشود:
داراي دو ورودي ميباشد DC 12/24 AM 2PT 100, AM2 با تغذيه
- ماژولهاي ارتباطي:
KNX/EBI(INSTABUSEIB)
با ولتاژ تغذيه 24 ولت بعنوان ماژول EXPANSION به لوگو متصل ميشود.
- كارت ارتباط با شبكه AS- INTERFACE
اين ماژول داراي 4 ورودي و 4 خروجي ميباشد و به منظور ارتباط با شبكه AS-I طراحي گرديده است.
- LOGO CONTACT:
ماژول كليدزني بارهاي مقاومتي تا 20 آمپر و موتورها تا 4 كيلووات به طور مستقيم ميباشد. نويز ناخواسته ندارد و نصب و سيمبندي ساده دارد و داراي دو مدل 24 ولت DC، و 230 ولت AC ميباشد.
- ماژول تغذيه:
داراي دو سايز 72*90*55 ميليمتر و 126*90*55 ميليمتر ميباشد. با ورودي 85-246 ولت براي كارهاي متفاوت در توانهاي پائين مناسب است و داراي خروجي با رنجهاي زير ميباشد:
لازم به ذكر است كه اين ماژولها علاوه بر Expand شدن به لوگو در موارد ديگر نيز مورد استفاده قرار ميگيرند.
كارتهاي حافظه:
آبي: قابل خواندن و نوشتن- عدم حفظ برنامه در هنگام قطع برق
زرد: قابل خواندن و نوشتن- حفظ برنامه در هنگام قطع برق
قرمز: فقط خواندني- حفظ برنامه در هنگام قطع برق
كابل pc: به منظور اتصال ساده و مستقيم LOGO و pc جهت انتقال برنامه از LOGO به pc يا برعكس مورد استفاده قرار ميگيرد.
سيمبندي:
در هنگام سيم بندي LOGO ميبايست استاندارد زير و موارد زير رعايت شوند:
ميبايست قطر سيم مصرفي 1.5 يا 2.5 باشد.
كوتاهترين فاصله براي سيمبندي در نظر گرفته شود.
مدارات AC, high voltage با سيكلهاي كليدزني سريع و سيمهيا سيگنال low voltage از هم ايزوله شوند.
در صورت استفاده از برق سه فاز هر گروه از وروديها به يك فاز خاص متصل شوند. براي يك گروه نميتوان از دو فاز اسفتاده كرد.
در LOGO نياز به سيم ارت نيست. (بجز دو مورد زير)
كارتهاي آنالوگ بايد زمين شوند.
در مدلهاي 12/24 به دليل نداشتن ايزولاسيون نياز به زمين است.
براي وروديهاي آنالوگ از كابلهاي بهم تابيده شده و حتيالمقدور كوتاه استفاده نمائيد.
از اتصال فازهاي مختلف به وروديهاي LOGO پرهيز شود.
در LOGO با ورودي آنالوگ وروديهاي 7 و 8 نبايد براي ديجيتال بكار برده شود.
15 و 16 براي وروديهاي سريع بكار ميرود.
ماژولهاي افزايشي ورودي سريع ندارند.
براي اتصال منبع تغذيه بايد به مدارك موجود در قطعه براي سيمبندي توجه شود و از اتصال مازي منبع تغذيه و خروجي D.C بعلت وجود جريان معكوس پرهيز شود.
مدل 230 تغذيه مناسب براي ولتاژهاي نامي 115V AC/DC؛ V 240 AC/DC ميباشد، و مدلهاي 12 و 24 ولت آن مناسب با ولتاژ 12 ولت DC و 24 ولت DC/ AC ميباشد. در تغذيه DC استفاده از فيوز براي حفاظت لازم ميباشد.
برنامهنويسي:
ماژول LOGO براساس قوانين مدارات منطقي كار ميكند و شرايط برنامهپذيري آن به وروديهاي يك برنامه بستگي دارد و برنامهريزي از دو طريق امكانپذير است:
الف- با استفاده از نرمافزار خود LSC (LOGO SOFT COMFORT روي PC و انتقال آن از طريق كابل رابط به LOGO كه در V3.1 اين نرمافزار دو زبان برنامهنويسي FBD و LDD در دسترسي ميباشد. با اجراي برنامه SETUP برنامه LSC از روي CD برنامه اجرا شده و به سادگي نصب ميگردد (روي PC).
ب- بصورت محلي و با استفاده از كليدهاي روي دستگاه (در مدلهائي كه DESPLAY هستند).
در هر دو نوع برنامهنويسي Connectorها و Blockها وجود دارند.
(Connectors) شامل همه اتصالات و حالتها در LOGO ميباشند مانند وروديها خروجيها MEMORYMARKERها و سطوح ثابت ولتاژ.
Blocks: توابعي هستند كه اطلاعات ورودي را به خروجي تبديل ميكنند و شامل توابع منطقي (basic Function) و توابع ويژه (Special funcion) ميباشند. BF شامل AND, OR, NAND و … ميباشند و SFها شامل COUNTER TIMERو … ميباشند.
وروديها:
وروديهاي ديجيتال: تنها داراي سطح صفر و يك ميباشند.
وروديهاي AS-I وروديهاي IA1 تا IA2 براي ارتباط از طريق باس AS-I در LOGOهائي كه اتصال AS-I را دارند مورد استفاده قرار ميگيرند.
خروجيها:
خروجيهاي LOGO از نوع ديجيتال ميباشند و QA1 تا QA4 براي ارتباط از طريق باس AS-I با مدلهائي از LOGO كه اتصال AS-I دارند مورد استفاده قرار ميگيرند.
MEMORY BIT (MARKER)ها:
با حرف M مشخص ميشوند. خروجيهاي مجازي ميباشند كه همان مقدار ورودي را در خروجي خود دارند. در LOGO هشت عدد MARKER وجود دارد.
STARTUP FLAG:
در اولين سيكل از برنام مصرف كننده تنظيم ميشود و متوالياَ بعنوانSTARTUP FLAG در برنامه مورد استفاده قرار ميگيرند. همچنين M8 ميتواند مانند ديگر MARDERها در برنامه مورد استفاده قرار گيرد.
FIXED LEVE:
با HI=1, LO=0 مشخص ميشوند.
OPEN CONINECTOR (X):
در مواردي كه نياز به سيمبندي نميباشد از اين پايه استفادهه ميشود.
از مزاياي اين برنامه اين است كه ميتوان انواع مدارات را طراحي و در كامپيوتر شخصي تست كرد حتي بدون داشتن LOGO.
براي برنامهنويسي ميتوان از دو زبان برنامهنويسي كه در اين نرمافزار پس از طراحي به يكديگر تبديل ميشوند استفاده نمود.
BFها توابع خواصي ميباشند كه با منطقي خاص ورودي/ خروجي را بهم ارتباط ميدهند. پايههاي بكار رفته در اين توابع شامل ورودي 1 خروجي Q يا X ميباشند. در جايي كه نياز به سيمبندي پايه نباشد از X استفاده ميشود اين توابع شامل:
AND:
از لحاظ مداري ارتباط سريال تعدادي كنتاكت Normally open ميباشند و خروجي در صورتي يك ميشود كه كليه وروديها يك باشند.
AND WI TH RLO:
شكل سمت چپ در اين تابع خروجي در صورتي يك ميشود كه همه وروديها باشند و حداقل يك ورودي در سيكل قبلي حالت صفر داشته باشد.
NAND:
شامل اتصال موازي تعداد كنتاكت Normaly clos ميباشد و خروجي زماني يك ميشود كه همه وروديها يك باشند.
AND WI TH RLO:
خروجي ANND زماني يك ميشود كه حداقل يك وروي حالت صفر داشته باشد و همه وروديها در سيكل قبل يك باشند.
OR:
شامل اتصال موازي تعداد كنتاكت Normaly open ميباشد و خروجي زماني يك ميشود كه حداقل يكي از وروديها يك باشند.
NOR:
اتصال سريال تعدادي كنتاكت Normaly close ميباشد و خروجي زماني يك ميشود كه همه وروديها صفر باشند و با يك شدن هر يك از وروديها خروجي صفر ميشود.
XOR:
اتصال دو كنتاكت Changeover ميباشد و خروجي زماني يك است كه وروديها حالت متفاوت داشته باشند. (هر دو يك يا صفر باشند خروجي صفر است).
ضمناَ گيت NOT هر چه در ورودي باشد عكس آنرا در خروجي اعمال ميكند.
Specal function:
از لحاظ وروديها با BFها متفاوتند و شامل توابع زماني retentivity و انتخاب پارامترهاي مختلف براي Update كردن برنامه باشد.
S(set): اجازه يك كردن خروجي را ميدهد.
R (reset): بر همه وروديها تقدم دارد و خروجي را صفر ميكند.
Trg (tigger): براي شروع اجراي عمليات يك تابع استفاده ميشود.
Con (counter): شمارش پالس را انجام ميدهد.
Fre (frequency): سيگنالهاي فركانس سنجيده شده به اين ورودي داده ميشود.
Dir (direction): جهتي را كه شمار نه بايد شمارش نمايد مشخص ميكند.
En (enabel): تابع را فعال ميكند در صورت صفر بودن En وروديهاي ديگر براي بلوك را در نظر گرفته ميشود.
Inv (ivert): با فعال شدن سيگنال خروجي بلوك معكوس ميشود.
Rel (reset all): همه مقادير داخلي reset ميشود.
X: در صورت در نظر گرفتن اين كانكتور براي Sf مقدار صفر براي آن در نظر گرفته ميشود.
وروديهاي پارامتر: بعضي از وروديها نياز به سيگنال ندارند و سيمبندي نيز نميشوند و فقط بلوك تابع را با مقادير معين پارامتر ميكنند و شامل Par (parameter), T( timer), No (number), P(priority) ميباشند.
ON DELAY TEMER: پس از اعمال فرمان به Teg تايمر شروع بكار ميكند و پس از گذشت زمان مشخص Ta كه توسط برنامهنويس و با كليك روي المان تايمر قابل تغيير است خروجي فعال ميشود و در صورتيكه ورودي Teg صفر شود خروجي نيز صفر ميشود ور در صورت قطع Power زمان سپري شده Reset ميگردد.
OFF DELAY TIMER: بلافاصله پس از اعمال فرمان به Trg خروجي يك ميشود و پس از گذشت زمان Ta خروجي صفر ميگردد. اگر ورودي Trg مجدداَ صفر و يك شود زمان Ta از ابتدا شروع ميشود ورودي Reset زمان Ta و همه خروجيها را قبل به پايان رسيدن Ta, Reset ميكند.
ON/ OFF DELAY TIMER: در اين تابع زمان تأخير (TH) براي فعال شدن خروجي و يك زمان تأخير (TH) براي غيرفعال شدن خروجي مشخص ميشود و پس از گذشت زمان TL از لبه پائين رونده ورودي، خروجي غيرفعال ميگردد.
RETENTIVE ON DELAY TIMER: پس از گذشت زمان Ta خروجي فعال ميشود و تا فعال شده Reset در حالت يك ميماند.
LATCHING RELAY: (فيليپ فلاپ) يك لچ رله باينري ساده ميباشد و خروجي به حالت قبل مدار بستگي دارد. با فعال شدن S خروجي فعال ميشود و تا زمانيكه R فعال نشود در همين حالت باقي ميماند.
CURRENT IMPULSE RELAY: هر مرتبه كه Trg از صفر به يك تغيير حالت ميدهد، خروجي نيز حالت خود را تغيير ميدهد. در صورت قطع Power رله Reset ميشود و در صورت انتخاب حالت Retentive انتخاب نشده باشد خروجي نيز صفر ميشود.
INTERVAL TIMER-DELAY- PULSE OUT PUT: با Trg شدن ورودي خروجي فوراَ يك ميشود و پس از گذشت زمان Ta خروجي صفر ميشود و توليد يك پالس مينمايد. در صورتي كه قبل از سپري شدن زمان تعيين شده ورودي به حالت صفر برگردد خروجي سريعاَ صفر ميشود.
ED- TRIGGERED INTERVAL TIMER- DELAY RELAY: با يك شدن ورودي خروجي سريعاَ يك ميشود و پس از گذشت زمان تعيين شده خروجي صفر و توليد يك پالس مينمايد. اگر ورودي قبل از زمان تعيين شده صفر شود، زمان از نو شروع ميشود ولي خروجي روشن باقي ميماند.
SEVEN DAY TIMER SWITCH: خروجي توسط تاريخ ON/ OFF مشخص و كنترل ميگردد هر نوع تركيب براي هر روز هفته ممكن ميباشد.
TWELVE MONTH TIMER SWITCH: خروجي توسط يك زمان تعيين شده ON/ OFF ميشود.
UP/ DOWN COUNTER: پس از دريافت پالس ورودي شمارنده بسته به نوع پارامتره شدن شروع به شمارش ميكند و هنگاميكه به حد تعيين شده رسيد خروجي را فعال مينمايد. جهت شمارش توسط ورودي Dir مشخص ميشود.
OPERATING HOURS COUNTER: پس از فعال شدن شروع بكار ميكند و پس از زمان تعيين شده خروجي فعال ميشود در صورت فعال بودن Ra كار نميكند.
SYMMETRICAL CLOCK PULSE GENERATOR: با فعال شدن تابع پالس با طول زماني مشخص توليد ميشود و تا زمانيكه تابع غيرفعال نشود اين پالسها بطور متوالي ادامه دارد.
ASYNCHRONOUS PULSE GENERUTOR: با استفاده از اين تابع ميتوان زمان LOW يا HIGH بودن پالس خروجي را تعيين كرد و با استفاده از پايه INV خروجي معكوس ميشود. دو زمان فوق پايه زماني يكساني دارند.
RANDOM GENERATOR: پس از فعال شدن ورودي يك زمان تصادفي بين صفر تا TH- تعيين شده توسط كاربر خروجي فعال خواهد بود سپس غيرفعال ميشود.
FEROUENCY TRIGGER: فاصله بين پالسها وارد شده ضبط ميشود اگر فركانس اين پالسها بزرگتر از استانه OFF- ON باشند خروجي يك ميشود.
ANNALOG TRIGGER: در صورتي كه مقدار آنالوگ از پارامتر آستانه روشنائي بيشتر باشد خروجي فعال ميشود و زماني خروجي صفر ميشود كه مقدار آنالوگ از آستانه خاموشي پائينتر رود.
ANNALOG COMPRATOR: هرگاه تفاوت بين وروديها آنالوگ AY و AX از مقدار آستانه بيشتر شود خروجي فعال ميگردد.
STAIRWAY LIGHT SWITCH: پس از آمدن پالس ورودي، خروجي تا زمان مشخص شده روشن ميماند و بعد از آن غيرفعال ميشود.
DUAL FUNCTION SWITCH: با Tg شدن ورودي خروجي فعال ميشود و تا سپري شدن زمان Ta فعال باقي ميماند و در صورت قطع ورودي زماني Reset ميشود و خروجي غيرفعال ميشود. اگر زمان Ta به Th برسد خروجي صفر ميشدو و اگر ورودي فعال شود و به اندازه زمان تعيين شده TI روشن بماند خروجي بصورت پايدار فعال ميماند و با سوئيچ مجدد Trg زمان Th دوباره شروع ميشود.
MASSAGE TEXT: نمايش پيام دلخواه را در طول اجراي برنامه و با اعمال پالس بعهده دارد و با فعال شدن صفحه نمايش پيام دلخواه نمايش داده ميشود مثلاَ با پر شدن تانك نمايش FULL TANK يا با قطع الكترو موتور MOTOR OFF و يا …
SOFTKEY: اين تابع منطقي اثر يك سوئيچ مكانيكي ميشود با فعال شدن پايه En آن.
طاووس من با يك نر مشكي درشت اندام با 3 مرغ آبي هندي، يك جوجه نر سفيد و يك مرغ.
در سال 1963، طاووس بدليل افسانهاي بودن و تقدس بيش از اندازهاي كه در آداب و سنن هندي داشت، به عنوان« پرنده ملي هند» اعلام شد. (آيا اين مسئله، طاووس را متمايزترين نژاد پرندگان ميكند؟ طاووس ماده چطور؟). توانايي طاووس ماده، در تخمگذاري، 3 تا 12 تخم است، با اين وجود 4 تا 6 تخم، متوسط تخمگذاري است. معمولاً، طاووس ماده دو روز روي تخمها به طور جداگانه مي خوابد. تخمهاي طاووس پس از 28 روز شكسته ميشود و جوجه سر از آن بيرون ميآورد. جوجهها به عنوان Peachicks (جوجه طاووس) نامگذاري ميشود. جهت اطلاعات بيشتر راجع به Raising Chicks, Peachicks را ببينيد.
جهت پرورش طاووسيان شما بايد حداقل 400 فوت مربع (37 مترمربع) فضا داشته باشيد. مرغهاي بزرگتر، بهترند. سقف حداقل بايد 2/61 فوت ارتفاع داشته باشد با نشستگاهي، حداقل 40 اينچ زيرزمين. طاووس تا سه سالگي پرهاي بلندشان را گسترده نميكنند و سپس سال به سال پرهايشان ميريزد. در نيويورك آنها در اواخر جولاي يا اوايل آگوست به پرريزي ميكنند و تا سپتامبر آنرا به پايان ميرسانند. اين پرها دم واقعي طاووس نيستند خود اين دسته دم، شامل 150-100 پوشش دم است كه با 20 Rectric (شاهپر) ساپورت ميشوند.
بدن طاووسيان
طاووسيان كم سن و جوان، داراي جثههاي يكسان نيستند. اگر شما گروهي از طاووسيان هم سن داشته باشيد، پس از چند ماه، معمولاً نرها داراي پاهاي بلندتري خواهند بود. نكته ديگر، رنگ تازه از تخم بيرون آمدگان است. اين رنگ از همان اول، مشخص و نمايان است در زير، چند تصوير از پرهاي اوليه طاووسيان نر و ماده آمده است.
دستهبندي علمي طاووسيان.
شاخه: Chorlata
زيرشاخه: مهرهداران.
دسته: پرندگان
گونه: Galliforms
خانواده: Phasianina (قرقاوليان)
زيرخانواده: Phasianinae (قرقاول)
سرده: Pavo (طاووس رنگينكماني)
گونههاي: Pavo Cristatus (آبيها) و Pavo Muticus (سبزها)
زيرمجموعهها براي p. m. spicifer, p.m. muticus: p.muticus و p.m. imperator
سرده ديگري براي طاووسيان كنگو وجود دارد (Afropavo). گونه تك شناخته شده، Afropavo Congenisis ميباشد. در حال حاضر، اطلاعات كمي راجع به طاووسيان كنگويي در دسترس و شناخته شده است كه اولين بار در سال 1936 به ثبت رسيد.
نژاد طاووسيان، متعلق به هند، برمه، جاوا، سيلون، شبهجزيره مالايا، و كنگو ميباشد. طاووسيان از خانواده قرقاول است. تفاوت عمده ميان طاووس و قرقاول، در بال و پرهاست. طاووسيان، پرندگان بسيار پرتوان و پرطاقتي هستند و با مراقبت كافي، بين چهل تا پنجاه سال عمر ميكنند. واژه "Peafowl" (طاووسيان) برميگردد به نام اين گونه پرنده. نر آن، "Peacock" و ماده آن، "Peahen" نام دارد. نوزادان زير يكسال، "Peachicks" نام دارند.
طاووسيان در رنگهاي بسيار گوناگوني، شامل آبي، سبز، سفيد، قهوهاي روشن، و بنفش هستند. اين رنگها و بسياري از رنگهياي ديگر كه ذكر نشدند زائيده فكري بشر در تمام جهان است. طاووس هندي آبي و طاووس سبز، متداولترين رنگهاي طاووسيان يافته شده در جهان هستند. طاووسيان هندي آبي تاكنون متداولترين طاووس در به دام افتادن هستند و همان دسته از طاووسيهاني هستند كه مردم با بازديد از باغوحشها و پاركها، با آنها آشنا هستند.
جفتگيري
معمولاً طاووسيان در سن 2 سالگي، جفتگيري ميكنند. گاهي طاووسهاي ماده يكساله هم روي تخمهاي بارور ميخوابند. آنها در اواخر تابستان، پس از رسيدن به سن يكسالگي تخمگذاري ميكنند. بهترين شانس براي يك مرغ يكساله، جهت تخمگذاري كردن زماني است كه در همان مرغداني كه طاووس بالغ نر است، باشد. يك طاووس نر بالغ، طاووس نري است كه حداقل 3 ساله است. يك طاووس نر، تا زماني كه 3 ساله نشود، كاملاً بالغ نشده است. دنباله دم، دراز خواهد شد و طي 2 تا 3 سال، پرتر ميشود. پس از اينكه طاووس پنج يا شش ساله ميشود، طول دم ثابت ميماند و تا زمانيكه پرنده سالم باشد كيفيت آن همچنان تا آخر عمر ثابت باقي ميماند. دنباله دم در چرخه جفتگيري طاووس نر بسياري مهم است. طاووس نر، در اواخر تابستان خواهد ريخت و اين، زماني است كه فصل جفتگيري خواهد رسيد. يك طاووس نر 2 ساله كه داراي يك دم 1 تا 2 فوتي است در اين سن، براي جفتگيري مناسبتر از يك طاووس نر 2 ساله كه هيچ دنباله دمي ندارد، ميباشد. يك طاووس نر بالغ، در شرايط اوليه، ميتواند با پنج طاووس ماده جفتگيري كند. زايايي و لقاحپذيري براي هر طاووس نر، بايد دقيقاً سنجيده شود تا مشخص شود كه هر طاووس نر با چند طاووس ماده ميتواند جفتگيري موفقيتآميز داشته باشد. هنگام انتخاب طاووسيان به منظور جفتگيري بايد طاووسهاي نر و ماده بينسبيت با هم (از يك خانواده نباشند)، انتخاب شوند. جفتگيري نسبي ميتواند منجر به مشكلاتي براي تخمها و جوجهها شود. مهم نيست كه طاووس با چه سني جهت جفتگيري، انتخاب يا خريداري ميشود، مهم اين است كه پرندهها سالم باشند. يك پرنده سالم، داراي پرهاي با كيفيت، پاها و سرپنجههاي مستقيم و چشمان شفاف و پر فعاليت است. طاووسهاي ماده، در آوريل، مورد لقاح قرار ميگيرند و در هر روز يك تخم ميگذارد تا اينكه يكدسته هفت تا ده تخمي بدست ميآيد. تخمها، قهوهاي روشن هستند و از لحاظ اندازه، مانند تخمهاي بوقلمون است. اگر تخمها جهت جوجهكشي از آشيانه جمعآوري شوند، يك طاووس ماده قادر است روي 30 تخم هم بخوابد. طاووسهاي مادهاي كه آزادانه در زمين كشاورزي و اطراف مزارع، آزادانه پرسه ميزنند، آشيانههاي خود را در علفزارهاي بلند، اطراف درختچهها و پاي بوتهها پنهان ميكنند. آشيانه، حفرهاي است كه روي زمين گسترده ميشود و با علف مشخص و سجاف ميشود. آشيانهها در چنين مكانهايي، در بسياري از مواقع توسط صاريخ (اپاسم)، راكونها، و راسوها از بين ميرود كه اين حيوانات تخمها را ميخورند. طاووسهاي مادهاي كه در اين آشيانهها مينشينند، نسبت به حمله كايوتها، روباهها، و سگهاي ولگرد كه طاووسهاي ماده را ميكشند، حساس هستند. طاووسهاي مادهاي كه در مرغدانيهاي گروهي نگهداري ميشوند، جهت جاي آشيانه، از لاستيكها و تايرهاي قديمي، جعبههاي چوبي، و بشكههاي خالي استفاده ميكنند. اين بخشها بايد با علوفه خشك يا كاه پر شوند تا آشيانه را مهيا سازند.
جوجهكشي
روشهاي متعددي در جوجهكشي تخمهاي طاووسيان وجود دارد. اولين روش، جوجهكشي مصنوعي است. ما تخمها را در دماي 100-99 درجه فارنهايت و در پيازههاي مرطوبي با دماي 85-83 درجه فارنهايت جوجهآوري ميكنيم. تخمها بعد از 27 تا 30 روز، شكسته ميشوند و جوجهها سر از تخم بيرون ميآورند. تخمها بايد پس از 10 رزو قرارگيري در مرحله جوجهكشي مصنوعي، جوجهها بايد از لحاظ بارور بودن، بررسي شوند. اگر يك تخم بارور نباشد، بايد از بخش جوجهكشي خارج شود تا هيچ مزاحمتي براي ديگر تخمهاي موجود در دستگاه جوجهكشي ايجاد نكند و باعث خراب شدن آنها نشود. تخمها بايد تا آنجا كه ممكن است، پس از تخمگذاري شدن، وارد بخش جوجهكشي شوند و هيچ تخمي نبايد بيش از 10 روز قبل از شروع جوجهكشي، نگهداري شود. همچنين اين قاعده در روشهاي متناوب جوجهكشي كه در بخش بعد به آن خواهيم پرداخت هم، بكار ميرود.
جوجهكشي طبيعي تخمهاي طاووس، به راههاي گوناگوني ميتواند صورت گيرد. اولين روش، اين است كه به طاووس ماده اجازه دهيم كه خود روي تخمهايش بخوابد و خود باعث تبديل تخمهايش به جوجه شود. معمولاً طاووسهاي ماده عمل جوجهكشي را به خوبي انجام ميدهند اما اين روش، تعداد تخمهايي كه يك طاووس ماده ميتواند در سال توليد كند را محدود ميسازد. هنگامي كه مادهاي روي يك دسته تخم ميخوابد، در آن فصل، هيچ تخم ديگري نخواهد گذاشت.
گهگداري، اگر آشيانهاي در حين جوجهكشي از بين رود، يك طاووس ماده، براي سري دوم تخمگذاري ميكند و روي آنها ميخوابد. روش دوم جوجهكشي طبيعي، كه فرصتي جهت توليد بيشينه تخم ايجاد ميكند، استفاده از مرغهاي كرچ و جوجهها يا اردكها ميباشد. تخمهاي طاووس، به محض تخمگذاري جمعآوري ميشوند و سپس به عنوان يك سري تخم، زير يك جوجه يا اردك گذاشته ميشوند. تعداد تخمها، به سايز اردك يا جوجهاي كه جهت جوجهكشي استفاده ميشود بستگي دارد. تخمها تا 2 روز قبل از روز شكست طبيعي تخمها، زير مادر رضاعي قرار داده ميشوند. تخمها از آشيانه بيرون برده ميشوند و در يك دستگاه جوجهكشي (Hatcher) قرار داده ميشوند. يك سري جديد تخم زير مرغ قرار داده ميشوند و اين روند مجدداً تكرار ميشود. اگر اجازه دهيم كه تخمها، زير مادر رضاعي شكسته شوند، خطر بيماري در جوجهها بسيار بيشتر است وبسياري از مواقع، مرغ آنقدر كرچ نميماند كه اجازه دهد تخمهاي بيشتري، زيرش قرار داده شوند.
قانون "Thumb" در جوجههاي كرچ طاووس، اين است كه اين جوجهها كار خودرا با دماي كرچ 95 درجه فارنهايت و كاهش اين دما تا 5 درجه در هر هفته، آغاز كنند. كرچها را ميتوان در خانه، به عمل آورد يا ميتوان آنها را خريداري كرد. مرغ كرچ، بايد يك منبع گرمايي فراهم آورد تا جوجهها در اثر تغيير دما، خيلي سرد يا خيلي گرم نشوند. مكان گرمازا بايد به اندازه كافي بزرگ باشد تا جوجهها براي گرم ماندن روي يكديگر انباشته نشوند. محيط پرورش جوجه بايد داراي يك طبقه سيمي در پايين باشد تا غذاها و زايدات اضافي به آن ريخته شود. آخرين چيزي كه يك محيط پرورش جوجه بايد داشته باشد، يك سرپوش است. جوجههايي كه تنها چند هفته سن دارند، اغلب پرندگان خوبي هستند. جوجهها معمولاً يك روز پس از سر از تخم بيرون آوردن، در محيط پرورش جوجه گذاشته ميشوند. اين عمل، به آنها به اندازه كافي زمان ميدهد تا كاملاً خشك شوند و قدرت كافي جهت ايستادن را بدست آورند. سپس جوجهها با استفاده از يك لامپ جهت گرمازايي، در يك جايگاه چوبي پرورش جوجه قرار داده ميشوند. جوجههاي زير يك هفته سن، بايد در گروههاي كوچك نگهداري شوند تا بدون وجود هيچ رقابتي، خوردن و آشاميدن را ياد بگيرند. گاهي جوجهها بايد جهت خوردن و آشاميدن، آموزش داده شوند. اين كار را ميتوان با قرار دادن يك جوجه آموزش دهنده كه 3 تا 4 روزه است و خوردن و آشاميدن را ياد گرفته انجام داد. جوجهها يا قرقاولها هم ميتوانند به عنوان آموزشدهنده استفاده شوند. اگر هيچ جوجه آموزش دهندهاي در دسترس نباشد، من يك سنگ مرمر درخشان را براي جوجهها جهت كمخوري، در كانتينر آب و غذاي آنها قرار ميدهم. در حاليكه خود را به سمت سنگ ميكشند، همزمان خوردن و آشاميدن هم ياد ميگيرند. همچنين، در هنگام ياديگري آنها، برايشان كاهو يا علف فراهم ميكنم. رنگ سبز اين دو، توجه جوجهها را به خود جلب ميكند و يك منبع غذايي طبيعي براي جوجهها فراهم ميآورند.
تغذيه
طاووسيان نسبت به آنچه ميخورند، سختگير نيستند. آنها ذرت پوست كنده شده، جو دوسر، غذاي ماهي قزلآلا دانه گل آفتابگردان، علف، حشرات، و بسياري از غذاهاي ديگر، ميخورند. از آنجا كه طاووسيان، از خانواده قرقاول هستند، رژيم غذايي آنها، بايد اين چنين در ذهن نقش بندد نه غذا دادن به آنها مانند شخصي كه به يك جوجه غذا ميدهد. مكان پرورش جوجه، در فصل تخمگيري با يك لايه غذاي پرنده، غذادهي ميشود. به آنها از چندين ماه قبل و تا چند ماه پس از فصل تخمگيري، يك غذاي محافظ و مخصوص پرنده داده ميشود. غذاي خشك شده سگ كه با اين غذاها تركيب ميشود يك منبع پروتئين گوشتي و همچنين يك غذاي لذيذ براي طاووسيان فراهم ميآورد. ذرت پوست كنده شده در ماههاي زمستان به عنوان يك منبع كالري اضافي به غذاي محافظ اضافه ميشود تا باعث افزايش گرماي بدن آنها شود. به جوجهها در شش ماه اول، يك غذاي دارويي داده ميشود و سپس تا يك سالگي به آنها غذاي رشد پرنده ميدهند پس از آنكه يك ساله شدند، به پرندگان غذاي محافظ ميدهند تا زمانيكه به سن تخمگيري برسند.
مكان زندگي
نياز به پناهگاه براي طاووسيان با سن پرنده اجبار ميگردد. همانطور كه قبلاً هم گفته شد، جوجهها را ميتوان در جايگاههاي پرورش جوجه نگهداري كرد تا زمانيكه به سن 2 تا 3 ماهگي برسند و ديگر نيازي به گرما نداشته باشند. سپس ميتوان جوجهها را در مكانهايي كوچك يا يك مرغداري بزرگ نگهداري كرد تا زمانيكه فروخته شوند يا به سن تخمگيري برسند. جايگاههاي پرورش جوجه نياز به اتاقكها و فضاي بيشتري دارند و اين به دليل دنباله بلند دم طاووسهاي نر است. يك مرغداري براي پرورش جوجهها، حداقل بايد داراي 6 فوت طول و 10 فوت عرض باشد تا پرنده نر بتواند دم را كاملاً باز كند. بزرگي اين مرغداري بايد برحسب تعداد پرندگاني كه در اين مرغداري نگهداري ميشوند، تعيين گردد. به عنوان مثال، يك مرغداري براي يك جايگاه پرروش جوجه سه تايي، بايد داراي 20 فوت درازا با يك مكان يا پناهگاهي متصل به انتهاي آن باشد. مرغداري بايد با يك شبكه سيمي پوشيده شود چون طاووسيان پرندگان نيرومندي هستند. پناهگاه آنها بايد داراي 6 فوت طول، حداقل 8 فوت عرض و 8 فوت درازا باشد. نشستگاهها بايد 4 تا 5 فوت زيرزمين قرار داده شوند و به گونهاي باشند كه اگر مرغي شروع به تخمگذاري كرد بتوان آنرا جابجا كرد. يك نشستگاه مسطح و هموار "4*"2 توخالي بايد به جاي نشستگاه دايرهاي استفاده شود. اگر يك نشستگاه دايرهاي استفاده ميشود، احتمال ميرود كه پنجههاي پرندگان در هواي سرد دچار سرمازدگي شود. يك نشستگاه مسطح، به پرنده اجازه ميدهد كه بدون اينكه پنجههايش اذيت شود، روي پاهايش بنشيند.
متفرقه
طاووسيان پرندگان بسيار پرطاقتي هستند اما مراحل پيشگيري وجود دارد كه ميتوان نسبت به علامت آنها اطمينان حاصل كرد. سادهترين راه، جهت سلامت نگهداشتن پرندگان بالغ، اين است كه حداقل دوبار در سال به آنها كرم دهيم. بسياري از بيماريهايي كه طاووسيان نسبت به آنها مستعدند، بيماري انگل است. كرمهاي زيادي وجود دارند كه ميتوان آنها را به صورت معمولي يا تركيب شده در آب پرندگان به آنها خوراند. استفاده از قفسهاي سيمي، جايگاههاي پرورش جوجه، در سالم نگهداشتن جوجهها كمك ميكند. دادن غذاي دارويي مخصوص به جوجهها، از بيمار شدن آنها پيشگيري ميكند. اين غذا، بايد سالم و تازه باشد زيرا اين مواد دارويي موجود در غذا، با گذشت زمان، خاصيت و تأثيرگذاري خود را از دست ميدهند.
جانورشناسي: با طاووسيان و چشمهاي مصنوعي آنها
طاووسها ميدانند كه در اين جهان، بسيار مورد توجهند
تحقيقات نشان داده است كه طاووس هاي ماده، جفت خود را بر مبناي بال و پر، اندازه و تعداد چشم هاي روي بدنشان انتخاب ميكنند. اما تاكنون دانشمندان نتوانسته اند بدانند كه آيا اين انتخاب هيچ تأثير مثبتي بر روي پرندگان و نوزادان دارد يا نه، خصوصاً چون نرها، هيچ كمكي در تخم گذاري به ماده نمي كنند.
در نامه اي به روزنامة Nature، مارين پتري از بخش جانور شناسي دانشگاه آكسفورد آزمايشي را شرح داد كه در آن پتري گروهي از طاووسيان حاصل از طاووس هاي نر مختلف را به دست آورد. نوزادان نر با بيشترين تعداد چشم، به طور كلي در عرض 84 روز بزرگتر از ديگر جوجه ها شدند. آن گاه اين طاووس هاي نر به جنگلي نزديك پارك Whipsnade، جاييكه شكارگراني مانند روباهان نسبت به سايز دو سال پيش خود 41 درصد لاغرتر شده بودند، برده و رها شدند. طاووسيان بزرگتر شانس بيشتري براي دوام آوردن و بقا يافتن نسبت به پرندگان نحيف تر داشتند. پتري اضافه كرد: «نتايج نشان ميدهد كه نوزادان حاصل از نرهاي زيباتر و جذاب تر، گرايش به رشد بيشتري دارند و اين تبديل به تفاوتهايي در شانس نجات يافتنشان تحت شرايط طبيعي ميشود. اين اطلاعات اين ايده را به اثبات مي رساند كه شايد مادگان، هنگامي كه با نرهاي جذاب و گيرا جفت گيري ميكنند، داراي ژن هاي زيست پذيرتري براي نوزادانشان ميشوند.
طاووسيان
برگفته از wikipedia ، دانشنامة آزادي كه هركسي ميتواند از آن استفاده كند. "peafowl" (طاووسيان) سه گونه از پرندگان از سردة Pare (نوعي طاووس رنگين كماني) و Afropare (طاووس آفريقايي) از خانوادة ترقاوليان، و Phasianidea ميباشد. اين پرندگان به دليل دم گرانقيمت و خوب كه نتيجه آن، انتخاب خوب جفت است و بخشي از جفتگيري است، معروف هستند. طاووس نر، peacock و طاووس ماده peahen نام دارد اگرچه در كاربرد انگليسي عمومي، "peacock" جهت دلالت بر همة طاووس ها استفاده مي شود. گونههاي آن عبارتند از:
طاووسان آسيايي متعلق به سردة طاووس هستند كه شامل خانوادة طاووسيان هندي، طاووسيان كاكلي، و پرندة شناخته شده با نام «دراگون» يا طاووس سبز بي نوك ميباشد. برخي زيست شناسان معتقدند كه حداقل پنج گونه مشخص و بي آزار طاووسيان سبز وجود دارد در حاليكه برخي ديگر آنها را تنها به يك گونه با سه زير مجموعه تقسيم ميكنند.
طاووس دراگون Arakan ، داراي اصالت شمال غربي ميان مار، و جنوب تبت است. طاووس دراگون امپراتور Siamese داراي اصالت جنوب شرقي ميان مار و تايلند است. طاووس دراگون Annametic در جنگل هاي سبز كامبوج، ويتنام، لاس و جنوب چين تايپه زندگي ميكند. طاووس سبز جاوايي، تنها مختص جزيرة جاوا و اصالت همان منطقه است. طاووس منحصر به فرد مالايا، با نام طاووس بي نوك توسط طبيعت شناسان معرفي شد. تايپة شمالي، جايگاه اصلي مسحور كننده ترين نوع طاووس سبز ميباشد. دراگون تايپه، «طاووس تايپه اي» متمايزترين نوع است.
طاووسيان طبيعتاً، در صرف بخش هاي مختلف گياهي، گلبرگ ها، و در صورت امكان دانه هاي رشد يافته پراشتهاست اما حشرات و ديگر بندپايان، در رژيم غذايي ترجيح داده ميشوند. مواد گياهي، طاووس را مجهز به بافت موردنياز جهت هضم استخوان هاي ريز و بخش هاي سفت خزندگان ميكنند به استثناي برخي از قرقاولان مثل Ring- Neck، طاووسيان مجبور به شكار هستند. اين بدان معناست كه پروتئين براي اين حيوان، يك الزام واقعي براي سلامت بودن و توليد مثل كردن ميباشد. طاووس آسيايي مانند طاووس هندي و خصوصاً طاووسيان سبز يا دراگون، داراي وضعيتهاي مشابه «فاختة دونده»، «پرندة اسرارآميز» و Seriama مي باشند. همة اين پرندگان، حيوانات كوچك يا بندپايان روي زمين را از آبهاي جاري و دائماً در علفهاي بلند شكار ميكنند. مارهاي كوچك و ديگر خزندگان، رژيم مورد ترجيح طاووسيان وحشي مي باشند.
مانند «پرندة اسرارآميز» طاووسيان سبز، با تحريك آنها، آنها را دنبال كرده و آنها را خسته ميكنند. طاووسيان با ضربه زدن به طعمه با پاها و بال هاي بلند، طعمه را تحت استيلاي خود درمي آورند.
طاووسيان، در جنگل هاي استوايي ساوانا سكونت دارند كه در آنجا آنها در دسته هاي كوچك، به شكار حيوانات مي روند. با وجودي كه اغلب بيان ميشود كه طاووسيان، طبيعتاً چند جفتگيره هستند، تشخيص طاووس هاي سبز كم سن و بالغ نيافته از مادرشان هم غيرممكن است. برخي شواهد وجود دارد كه نشان ميدهد طاووسيان سبز ميتوانند آن چنان زندگي گروهي و اجتماعي پيچيده اي داشته باشند كه ميتواند شامل سازگاري يك يا دو طاووس يك يا دو سالة بالغ نيافته با بالغ نيافته هاي 3 تا 4 ساله باشد. طاووسيان سبز و طاووسيان آسيايي با نرهايي كه در دفاع از آشيانه به آنها كمك مي كنند، در پرورش و تخم گذاري جوجه نيز به آنها كمك مي كنند، تك جفتگيري ميكنند. جوجه هاي يكساله اي كه مادرانشان آنها را ترك كرده اند، به طور كلي، براي خوراك جويي كردن و استراحت، به پدرشان مي پيوندند. گاهي جوجه ها جهت پرواز به يك درخت امن به عنوان يك لانه، پشت والدينشان حمل ميشوند. آنچه راجع به سردة خانوادة طاووسيان شناخته شده، پرواز پيچيده اي را نشان ميدهد. Argusسdhآسيايآ
بزرگ داراي بزرگترين سطح مقطع بال ميان تمام پرندگان است و از آن در آهسته حركت كردن استفاده ميكنند. هر شكل متمايز طاووسيان سبز داراي شكل بال مخصوص به خود و ويژگي هاي پروازي مخصوص خود است.
اغلب طاووسيان سبز در جاوا، ديده ميشوند كه به سمت دريا شنا ميكنند كه در آنجا پرندگان ديگر هم در ساحل دور هم جمع ميشوند. طاووسيان آفريقايي بالهاي نامتناسب بزرگي نسبت به وزنشان دارند. طاووسيان آفريقايي يا Afropavo داراي بالهايي هستند كه هم از نظر جذابيت رنگي و هم از نظر جذابيت شكلي، در جفتگيري بسيار چشمگير هستند.
تمام گونه هاي شناخته شدة طاووسيان روي درختاني شناخته شده اند كه اين پرندگان در بالاي قسمت چترك درخت مي نشيند. طاووسيان با قرقاوليان متفاوتند اما شبيه به monal و tragopan هستند البته از لحاظ توانايي در بالا بردن بال ها تا بتواند به آنها كمك كند در آسمان اوج بگيرند.
بال و پرها
طاووس نر داراي بال و پر رنگين كماني آبي- سبز يا سبز رنگين است. پرهاي دم او داراي يك سري چشمه هستند كه هنگامي كه دمش را مانند بادبزن باز ميكند به خوبي قابل مشاهده است.
طاووس ماده داراي حداكثر رنگهاي سبز، قهوه اي و خاكستري در بال و پرش است او دم بلند طاووس نر را ندارد اما داراي كاكل است.
ماده ها همچنين ميتوانند بال و پرهاي خود را جهت اعلام خطر به بچه ها يا ماده هاي رقيب ديگر، نشان دهد.
بسياري از رنگهاي چشمگير بال و پرهاي طاووس نر به دليل مداخلة يك پديدة نوري يافته شده در پرهاي اوست. رنگهاي مختلف، در ساختارهاي مختلف اين پرنده به چشم مي خورد. براي پرهاي قهوه اي. تركيبي از قرمز و آبي نياز است- يك رنگ به صورت دوره اي و تناوبي است و رنگ ديگر در اثر همان پديدة نوري از انعكاس بيروني ترين و دروني ترين پرهاي ساختار بدن اوست.
چنين ساختار رنگيني خصوصاً در توليد رنگهاي رنگين كماني (كه با زاوية ديد، تغيير ميكنند) مهم است، چون تاثيرات اين مداخلة نوري، به زاوية نور، و رنگيزة شيميايي بستگي دارد.
طاووسيان رنگهاي گوناگون بسياري توليد كرده اند. آن رنگهايي، جهشي هستند مي پرند كه با جفتگيري انتخابي محافظت شده اند كه شامل: بدنة سفيد، بال هاي راه راه، چشمان سفيد، ابلقي، برجسته كاري شده، برنز، پشمي، هلويي، بنفش، و هر تركيب رنگ ديگري است.
جفتگيري
طاووسيان، قادر به باروري در سن 2 سالگي هستند. طاووس هاي نر تا 1 سال پس از آن، كاملاً بلوغ نمي يابند. درسن 2 سالگي، بال ها از لحاظ طولي و تراكم، كاملاً توسعه نمي يابند و رشد نمي كنند. در حاليكه طاووس هاي نر در آن سن و سال، از لحاظ فيزيكي قادر به جفتگيري با ماده است، اما شانس خيلي كمتري در رقابت با ديگر نرهاي بلوغ يافتة داراي پرهاي بزرگتر دارند. در سن 3 سالگي پرهاي طاووس نر، به حداقل درازي خود در طول عمر طاووس مي رسد پس از آن در پايان هر تابستان، پرريزي ميكنند.
فصل جفتگيري در اوايل بهار آغاز ميشود و با شروع پاييز به اتمام مي رسد. جفتگيري طاووس نر مراحلي دارد كه شامل نمايش دادن بال و پرها و يك صداي بلند است، صداي طاووس نر شبيه صداي پرطنين تر «ميو» گربه است در حاليكه صداي طاووس هاي ماده شبيه صداي «هاپ» سگ است. ديگر نرها، صداهاي مختلف ديگري هم دارند. طاووس نر جهت جلب توجه پرهاي خود را در جهت يك طاووس ماده كه در نزديكش قرار دارد، باز ميكند. طاووس هاي نر چند جفتگيره هستند. آنها ميتوانند با 4 يا 5 طاووس ماده در يك فصل جفتگيري، جفتگيري كنند، اگرچه كه يك جفتگيري هم آنها را ارضا ميكند. اگر جفتگيري موفقيت آميز باشد، طاووس ماده بين 4 تا 7 تخم مي گذارد و پس از 28 تا 30 روز جوجه ها سر از تخم بيرون مي آورند.
طبقه بندي
طاووسيان هندي، داراي اصالت هندي هستند كه در آنجا اين پرنده ، يك پرنده ملي است. طاووسيان سبز، پرورش يافته از ميانمار در شرق جاوا هستند. IUCN طاووسيان سبز را كه به دليل شكار و بي كيفيت شدن زيستگاههايشان، در خطر انقراض هستند، ليست كرده است. طاووسيان، پرندگان جنگلي هستند كه روي زمين آشيانه دارند. آنها اغلب دانه مي خورند. اما برخي حشرات و ميوه هم مي خورند. طاووسيان رنگين كماني، پرندگان زميني هستند اما روي درختان آشيانه مي سازند. آنها پرواز را دوست ندارند.
طاووسيان هندي آبي
نام هاي ديگر: طاووسيان هندي، طاووسيان آبي، طاووسيان آزاد
گونه ها: تك نوع، اما جهش هاي زيادي موجود است.
طبقه بندي: پاكستان، هند و سري لانكا. بسياري از آنها در سرتاسر دنيا زندگي ميكنند.
توضيح: نرها بزرگ هستند با يك دم دراز كه براي جفتگيري استفاده ميشود. قابل تشخيص از طاووس بي نوك، چون داراي سينه و گردن آبي است. پوست صورت سفيد است و دم به صورت بادبزن است. نرهاي بلوغ نيافته داراي بال و پرهاي مختلفي هستند اما داراي دم بادبزن مانند و بخش هاي بالايي بدن، آبي هستند در سال دوم، نرها، يك دم كوچكتري دارند. در سال سوم، داراي بال و پر كامل شده و به بلوغ جهت جفتگيري مي رسند. ممكن است دم، تا 2 يا 3 سال ديگر هم به رشد خود ادامه دهد. نرها در پايان هر تابستان پرريزي داشته و همه پرهايشان مي ريزد.
توضيح: ماده ها: در مقايسه با نرها، بي رنگ ترند، پوست صورت مانند طاووسان نر است اما دم، قهوه اي است. گردن و گلو سفيد، سينه و پشت گردن سبز، و باقي بدن خاكستري- قهوه اي روشن است.
جايگاه در حيات وحش: بسيار متداول در بيشتر محيطهاي طبيعي.
اطلاعات ديگر
رژيم غذايي: هنگامي كه آزاد است، هرچه در اطراف بيابد مي خورد. بايد يك رژيم غذايي مناسب براي آنها استفاده شود. پرندگاني كه در پرنده خانه ها زندگي ميكنند بايد سبزي و غذاي خوب مصرف كنند.
فصل جفتگيري
بسته به منطقه متفاوت است. در Missouri در اوايل مارس شروع ميشود. تخم گذاري با شروع دم ريزي نرها آغاز ميشود اما استثنائاتي هم وجود دارد.
سن جفتگيري: نرها تا سه سالگي بالغ نيستند اما در سال دوم اغلب نرها اقدام به جفتگيري ميكنند. من شنيده ام كه ماده ها در سال اول تخم گذاري ميكنند اما متوسط آن، 2 سال است.
دورة سر از تخم بيرون آوردن: 28 روز
مكان زندگي: طاووسيان آبي، پرندگان پرطاقتي هستند اغلب در جاي باز نگهداري ميشوند تا بتوانند در فضايي باز پر بزنند. سايز بزرگ و اندازة مكان اهميت دارد. سقف و پناهگاه در زمستان نياز است. اما بايد مراقب بود كه تمام محافظه كاريها صورت گرفته است.
طاووس
طاووس هاي نر كه روي چمن جولان مي دهند تصويري از خانه هاي آبا و اجدادي بريتانيايي را به انسان منتقل ميكند و من تصور ميكنم كه اين براي يكي از همسايگان من كه طاووس را به دامنة wiatotah آورده بود، يك رويا و آرزو بود آن طاووس ماية دردسر شده بود. صداهاي بلند، غيرقابل كنترل و عجيب و غريب او باعث شد كه چند سال پيش همسايگان من تلاش كنند تا از شرش خلاص شوند و نهايتاً باعث شدند كه يك مرغ به بوقلمون هاي من كه هر صبح به آنها غذا مي دادم، اضافه شود. آن مرغ بسيار ترسو بود اما من با تلاش زياد سعي كردم كه آنرا تا بهار، يعني همان زماني كه ناپديد شد نگهدارم. خوشبختانه اين مرغ با دو نوزاد نيمه رشد كرده، در اوايل پاييز بازگشت. آنها همگي در زمستان، در زمين كشاورزي ماندند اما او دوباره در بهار ناپديد شد. مجدداً در پاييز با چند نوزاد بازگشت. او در زمستان گذشته كه نزد من برگشته بود مرد و من يك روز صبح، مردة آن را يافتم. اما سه پرنده اي كه او از خود به جاي گذاشته بود رشد كردند و تبديل به بزرگترين طاووس هاي نر شدند و سالهاي بسياري باعث شادي مداوم من بودند، من نزديك حصار مي نشستم و از باز كردن و بادبزني كردن دم هاي رنگي آنها لذت مي بردم. آنها بسيار زيبا هستند و من گاهي ساعتها محو تابندگي رنگهاي آنها مي شدم. هر بهار در پاسخ ناله هاي بلند طاووس هاي نر، مرغ ها به آن طرف بوته ها مي روند و طاووس هاي نر هم به بالاي تپه مي خواهند تا به آنها ملحق شوند. هر بهار بيش از 100 طاووس از تنگدرة گابريل به بالاي تپه مي آيند و و واضح است كه آنها در اينجا حيات وحش خوبي دارند.
باقي سال، طاووس هاي نر در فضايي بسيار دورتر از كاهداني و خانه پرسه مي زدند اما باز هم عده اي سعي كردند كه آنها را شكار كنند. بي شك آنها را به خاطر پرهايشان شكار مي كردند چقدر اين كار احمقانه بود چون در هر پاييز پرهاي آنها مي ريخت و هر كسي مي توانست آنها را از زمين جمع آوري كند.
انسانها و طاووسيان، با هم پيوند خيلي طولاني اي داشته اند. در بيش از 4000 سال، آنها در اطراف معابد هند داراي جثه اي رنگين و مسحور كننده بوده اند و چون مارها و بدبختيها را دفع مي كردند، مقدس بودند.
امروزه، طاووسيان هندي با امنيت كامل در اطراف روستاها جمع ميشوند و همچنان براساس قانون Hinda در هند، محافظت ميشدند. در جاهاي ديگر هند، آنها با وجودي كه پرندة ملي هند هستند، به خاطر غذا و پرهايشان شكار ميشوند. هندي ها معتقدند كه نالة طاووس پيش بيني كنندة بارش باراني است.
طاووسيان متعلق به خانوادة قرقاوليان است كه شامل بوقلمون، قرقاول و … ميشود. طاووسيان از بزرگترين قرقاوليان هستند. طول بدن طاووس 6 تا 8 فوت است كه شامل دنبالة دم است و وزن آن به 12 پوند مي رسد، طاووس ماده، كوچكتر است. دنبالة دم طاووس نر، متشكل از پرهاي بلند دم است. در واقع، 150 پر يا شايد بيشتر بخش دم را شامل ميشوند كه اين بخش را پوشش مي دهند. پرهاي دم، پرهاي كوتاهي هستند كه در پشت دنباله قرار دارند و جهت حمل دم بادبزني مي باشند. از آنجا كه پرها داراي درازاي متفاوتي هستند، چشم هاي مصنوعي در پايان دم ها، با باز شدن بادبزني پرها، گسترده ميشوند. اين پرها در رنگهاي سبز متاليك هستند و با چشمه هاي مصنوعي به رنگ آبي و برنز تزئين شده اند. يك طاووس نر بين 100 تا 175 چشم مصنوعي دارد هنگامي كه نر، دنباله اش را باز مي كند، به خاطر نمايش دادن اين چشم هاي مصنوعي است. طاووس هاي ماده، نرها را براساس تعداد چشم هاي مصنوعي كه دارند انتخاب ميكنند. نرهايي كه داراي بيشترين تعداد اين چشم ها هستند بيشتر طاووس هاي ماده را مي برند.
در فصل جفتگيري، طاووس نر، منزوي و زودخشم ميشود. او با صداي بلند جيغ مي زند تا حضور خود را به ماده ها اعلام دارد و از قلمروي خود در مقابل نرهاي جوان رقيب دفاع ميكند. عملكرد آن شامل نمايش خود از بهترين زاويه، لرزة سريع دم بادبزنيش كه مثل صداي برگ هاي خشك با وزش باد است. پس از جفتگيري، طاووس ماده، خانواده را ترك ميكند و خود را در علفها يا پوشش هاي گياهي بلند قامت مخفي ميكند. يك سوراخ فراهم ميآورد آنرا با برگها مسطح و هموار مي سازد و بين 5 تا 7 تخم كرم رنگ مي گذارد. او حدود 28 روز روي تخم هاي مي خوابد و حدود 7 تا 9 هفته از جوجه ها مراقبت ميكند و در اين مدت او به آنها گرفتن حشرات و غذا خوردن را در روز آموزش ميدهد و در شب آنها را زير خود مي خواباند. طاووس هاي نر، سمبل قدرت و سرمايه اند. فينيقيه اي ها براي اولين بار طاووس را از هند به مصر آوردند. كه اين حدود 3000 سال پيش بود. حدود 600 سال بعد الكساندر آنرا به يونان معرفي كرد و در آنجا ممنوع كرد كه كسي به آنها آسيب برساند در رم گفته شده كه Hera ، شاهزادة خدايان، Argus صدچشمي، اختيار كرد تا شوهرش را زير نظر داشته باشد چون شوهرش عاشق IO بود. روزي Hera، Argus را در حين انجام شغل، خوابيده ديد همة صد چشم بسته بودند او چشم هاي Argus را كند و آنرا به دم طاووس انداخت كه امروز ما آنرا بدين صورت مي بينيم.
نجيب زادگان انگليسي، براي ميهمانانشان، طاووسيان بريان شده پيشنهاد كردند كه اغلب اين ميهمانان هنگام غذا خوردن، به صداي اين طاووس ها در چمن گوش مي دادند.
به نظر مي رسد كه اين پرندگان زيبا به هيچ كس آسيبي نمي رسانند اما دوباره در گرايش طبيعي ما پرندگاني قبيح و منفور شده اند و از طرف خطة محيط پرورش گياه، به دليل شكايات كشاورزاني كه اين پرندگان را مقصر اصلي شكستن پوشش پلي تني دام هاي علوفه اي مي دانند، به عنوان يك آفت مورد خطاب قرار گرفته اند. اين بخش ميخواهد يك برنامة سم پاشي در زمستان تداعي ميكند چون كشاورزان معتقدند با شليك كردن به آنها نميتوان آنها را از اينجا دور كرد چون اين پرندگان، باهوش هستند و متوجه ميشوند. اميد داريم اين پرندگان نجات يابند چون من خاطرة آنها را گرامي مي دارم. من هيچ پيانويي با خود به بيشه زار نياوردم اما صداي طاووسهاي نر در چمن زار را مي شنوم.
يكي از مسايل زندگي انسان در طول تاريخ، جنگ بوده است. اين پديده عمري بسيار طولاني دارد و قدمت ان به آغاز خلقت بشر مي رسد. اندك زماني پس از آفرينش حضرت آدم نيز، بين فرزندان او جنگ و نزاع درگرفت و دامنة آن تا امروز هم چنان ادامه دارد. براي جنگيدن، ابزار و آلاتي لازم بود كه براي تهيه و ساخت آن در طول زمان، انسان استعدادهاي جسمي و ذهني خود را به كار گرفته است. با گذشت عمر جهان و پديد آمدن دوره هاي مختلف، ابزار و آلات جنگي و شيوه هاي نبرد نيز كاملتر و جديدتر شده است؛ تا جايي كه در دنياي امروز شيوه هايي چون «جنگهاي الكترونيكي» و «جنگ ستارگان» مطرح شده است.
عللي كه انسان را به جنگ كشيده، متفاوت بوده است. مسأله اساسي آن است كه جنگ به اشكال گوناگون در زندگي انسان وجود دارد، چه به صورت دفاع به منظور دفع تجاوز دشمن و چه به شكل تعرض يا به منظور سلطه گري، شهرت طلبي، حرص و طمع.
جهاد در نهج البلاغه
علي (ع) پرچمدار جهاد و مبارزه در راه خدا
“به خدا قسم اگر من تنها، با دشمنان اسلام رو به رو شوم و آنها تمام روي زمين را پر كرده باشند، باك نداشته و نمي هراسم و بدون ذره اي بيم و هراس با آنان رو به رو ميگردم.”
ياران پيامبر اسلام (ص) با تمام توان، و با مال و جان در راه خدا جهاد كردند، ولي تاريخ اسلام و جهان هيچ شخصي را كه بتواند فداكاري، رشادت و شجاعت و اخلاص حضرت علي (ع) را در راه خدا و دين داشته باشد، به خود نديده است.
قدم، قلم، بيان، شمشير و تمام زندگي علي (ع) در راه خدا و در راه جهاد و مبارزه بود و در همه حال، به مصلحت اسلام مي انديشيد.
علي (ع) با قطع نظر از تمام اوصاف انسانيش كه او را پس از پيامبر (ص)، شخص درجه يك اسلام معرفي مي كند، افسر نمونة اسلام هم بوده است.
فتوحات جنگي به استثناي جنگ تبوك، به پرچم داري و فداكاري او بوده است. در هر نوع جهادي، تا آنجا برجستگي و امتياز داشت كه احدي بر او سبقت نمي گرفت. در همة جنگها در صف اول مقدم بود و از آغاز نوجواني تا پايان آخرين لحظه زندگي اش، در جهاد دايم به سر مي برد.
اميرالمؤمنين (ع) مي فرمايد: “من هنوز بيست سالم نشده بود كه قدم به ميدان جنگ گذاشتم … چهل سال است كه من به فنون سربازي آشنايي و سابقه دارم. هفتاد نبرد نامي را در عهد پيغمبر (ص) با نقشه هاي صحيح خود گشوده، پرچم پيروزي اسلام را بر بلندترين دژهاي دشمن به اهتزاز درآوردم.”
اگر مصلحت اقتضاي نبرد مي كرد، قهرمانانه در جنگ شركت مي جست و به استقبال شهادت مي شتافت. چنان كه خود چنين فرموده است: “سوگند بدان كسي كه جان پسر ابي طالب به دست اوست، كه هنوز ضربت شمشير خوردن بر من آسانتر است از مردن در بستري كه در غير طاعت خدا باشد.”
در زمان صلح، با زبان فصيح و قلم بليغ و بيان دلنشين خود، به دعوت به حق مبادرت مي نمود. با تمام اين عظمت مي فرمود: اگر همة حكومت زمين و آسمان را در مقابل درآوردن پوست جوي از دهان مورچه اي به من بدهند، چنين عملي انجام نخواهد داد. اين است سرباز اسلام، الگوي تمام و كمال براي رزمندگان، افسران و فرماندهان و همه مسلمين دنيا.
با آن كه در طول اين كتاب در هر فصلي و در كنار آيات الهي، فرمايشات علي (ع) زينت بخش بعضي صفحات بوده است، دريغ است كه فصل جداگانه اي را به بيانات شيوا و دلنشين علي (ع) در نهج البلاغه، كه خود قهرمان ميدان جهاد و مبارزه بود اختصاص ندهيم. هر چند كه اين فصل منتخبي است از فرموده هاي اميرالمؤمنان (ع) و طبيعي است آوردن كلية مطالبي كه در رابطه با جهاد است و تفسير و توضيح آن بر عهدة اهل علم و دانشمندان فاصل مي باشد.
در اين فصل ابتدا، فرازهايي از سخنان اميرالمؤمنين (ع) در نهج البلاغه آورده مي شود كه شامل فضيلت جهاد و پايداري و مقاومت در جهاد، فنون مبارزه و روش جنگ و … در پايان و در آخرين قسمت، اوصاف و شرايط سربازان ارتش اسلام، آورده مي شود.
الف: علي (ع) و جهاد
1-مساعدت و ياري كردن همر زمان
يك فرد جنگجو و دلير و شجاع شخصي است كه از خويش دفاع كرده و دشمن را پراكنده نموده، منكوب سازد و بعد از آن بدون درنگ به ياري برادر خود بشتابد. باي يك شخص مسلمان، هرگز اين صفت پسنديده نيست كه دشمن خويش را به حال خود واگذارد، تا اين دشمن با دشمن برادر خود، همدست شده به اتفاق، آهنگ جنگ او كنند.
2-فرار از ميدان جنگ، باعث خشم خداست
به خدا قسم اگر از زير شمشير دنيا فرار كنيد، از شمشير آخرت به سلامت نمي مانيد، اگر از نبرد فرار نماييد، خداوند درهاي رحمت را به روي شما بسته و در خشم او گرفتار مي شويد. يك لحظه در كار حمله و نبرد، كوتاهي نكنيد. واي بر كسي كه ار ميدان جنگ فرار كند، زيرا ثمرة اين كار در دنيا، خواري و ننگ و در آخرت هم، سوز آتش را تحمل نمودن است و هلاكتهاي بي درنگ نصيب مي گردد.
3-عدم شركت در جهاد، ذلت است
سپاهين دشمن با شما خواهان جنگند، يا بر نفوس خويش، به ذلّت و خواري و پستي اقرار كنيد يا تيغها را از خونهاي دشمنان و خودتان را از فرات، سيراب سازيد. پس مرگ در زندگاني شماست، اگر مغلوب شويد و زندگي پر شرافت، در مرگ شماست، اگر به دشمنان غالب آييد.
پس هر كس به جهاد پشت كند و با علاقه از آن سرباز زند، خواوند لباس ذلت بر او مي پوشاند و به بلاها گرفتارش مي كند، عقل و خرد از وجودش مي برد و حق از ائ بيزار و انواع خواريها به او روي مي آورد و عدالت در حقش اجرا مي شود.
4-جهاد دري از درهاي بهشت است.
جهاد، دري از درهاي بهشت است كه خداوند آن را به روي دوستان خاص خود مي گشايد و لباس پرهيزگاري و زره فراخ دامن و سپر محكم خداوندي است.
5-هشياري و آمادگي
اي دلاور جنگجو، بيدار باش. هرگس به غفلت در مقابل دشمن به خواب خوش رود، بدون ترديد بايد بداند كه دشمن به خاط او لحظه اي ديده به دست خواب نسپارد… در فراز كوهها و بالاي بلنديها و پشته ها، ديده باناني براي خود بگماريد مبادا دشمن بناگاه، از كمينگاه يا از جايگاه امن، بر شما بتازد.
6-شكيبايي در رزم
اي لشگريان خدا، لباس شكيبايي را بر تن كنيد، دنداهاي خويش را بر هم بفشاريد و با عزمي راسخ، در ميدان رزم بكوشيد.
7-پاداش رزمندگان
فراموش نكنيد شما سپاهيان خدا هستيد، كه از لشگر كفر قويتريد و خداوند در همه احوال جنگ، با شما خواهد بود. در اين جهاد پاداش نيكو، متعلق به شماست و پاداش اخروي نصيب شما خواهد شد.
8-حمله دو جانبه به دشمن
در موقع جمله بر سپاه دشمن، از يك جانب و اگر توانستيد، از دو جانب بتازيد و اين عمل كه به محاصره شبيه است، به پيروزي نزديكتر خواهد بود.
9-انتخاب موضع مناسب به دشمن
چندان به دشمن نزديك مشويد كه در امواج سهمگين كارزار، يك باره فرو رويد و آنقدر هم دور نگرديد كه به سستي و ترس تظاهر كنيد، بلكه در اين مورد هم، ميانه روي و تعادل، از همه چيز بهتر است.
10- افشاگري به جاي ناسزا
من دوست ندارم شما فحاش باشيد و ليكن هرگاه خواستيد ماهيت دشمن را افشا كنيد، كافي است كه عملكرد زشت آنها را توصيف كرده و حال و موقعيت و چهره آنها را يادآور شويد.
ب-شرايط و صفات سربازان
1-ايمان
سربازان! شما پيش از هر تجهيز و سلاح، به نيروي ايمان مجهز و مسلح باشيد.
2-اطاعت و فرمانبري
سرباز در مقابل فرمانده خود بايد مطيع محض و تسليم صرف، باشد و كوچكترين تخطي از نقشه اي كه مولود فكر افسران و فرماندهان است، روا ندارد.
3-شجاعت و استقامت
سرباز بايد رشيد و فداكار باشد به هنگام حمله، از كوههاي آتش و درياهاي مواج باك نداشته باشد. سرباز نيست آن كه لطمات سنگين حوادث؛ كوچكترين لرزشي در اراده و پيشرفت او بدارد.
4-ايثار و فداكاري
سپاهي شجاع، كسي است كه شمشير بر كفن نبرد و بر چهره نامبارك مرگ لبخند زند و همچنان خندان در آغوش امواج معركه فرو رود، يا در خون خويش و گرداب فنا غرق گردد يا به ساحل پيروزي و افتخار دست يابد.
5-دقت در اجراي دستور
همين كه به سرباز، فرمان تقدم (پيش) داده شد تا پايان پيكار، بايد اين كلمه نصب العين او قرار گيرد و تمام اعضا و اندامش در منتهاي فعاليت به پيشرفت پردازد.
6-دفاع از حيثيت و شرافت خود و اسلام
او بايد ايمان داشته باشد كه شرافت شخصي و نوعي او، و حرمت و ناموس دين اسلام، گروگان فرماني است كه در هنگامة نبرد، از غريو فرياد فرمانده به گوش مي رسد.
7-دفاع از عقيده
سربازان رشيد، شما شمشير بر كفن همي بنديد و در مقابل تهاجم بيگانگان، از عقيده و مرام خويش حمايت كنيد و اين فداكاري بزرگ به اسلام عزت و مناعت، بخشد.
8-عدم سستي و خيانت در برابر فرمانده
واي بر آن سرباز كه در انجام وظايف جنگ، سستي كند و يا به فرماندة خويش خيانت روا دارد. اين چنين لشگري در پيشگاه خداوند و در مقابل اميرالمؤمنين، سخت پست و ناچيز و شديد ترين كيفر ها را كه بتوان تصور كرد، در دو جهان سزاوار است.
9-هنگام عبور از شهرها، براي رسدن به محل مأموريت
سرباز موظف است موقعي كه به عنوان راهگذار به شهري وارد مي شود، خود را مانند يك مرد عادي، در آن شهر دانسته و كاملاً مطيع مقررات فردي و اجتماعي آن جا باشد.
سرباز در مقابل كم بهاترين چيزي كه از شهرهاي معبر خود خريداري مي كند، بايد همان مبلغ كه قيمت آن كالا است بپردازد.
از من نيست و با من بستگي ندارد و روحم از آن كس بيزار است، كه بخواهد به قدر ارزني بر افراد رعيت تحميل شود و از آنها حتي متاع كم ارزشي هم بدون پرداخت بها دريافت دارد.
10- ارزش سرباز
سرباز، زينت كشور و افتخار تاج و تخت است.
سرباز، نگهبان دين و پاسدار شرافت و حرمت قانون است.
سرباز، مدار امنيت راه و حافظ كاروانيان شب پيماست.
سرباز، يعني ستوني كه كاخ استقلال و عظمت مملكت بر دوش او استوار و پابرجاست.
در ساية حمايت پروردگار مهربان، ايمن بمانيد اي سربازان من.
وضعيت اجتماعي و ادبي عصر حمد الله مستوفي............................................. 5
علل برتري كتاب تاريخ گزيده........................................................................... 7
مباحث و قسمت هاي تشكيل دهنده تاريخ گزيده ............................................. 9
مآخذ تاريخ گزيده ............................................................................................ 11
نام و موضوع تاريخ گزيده .............................................................................. 11
چگونگي نثر تاريخ گزيده.................................................................................. 12
بررسي اثر از لحاظ سبك شناسي ................................................................... 16
موضوع ها و انواع نثر فارسي دردوره ايلخانان.............................................. 17
بررسي مضامين و موضوعات اثر................................................................... 19
چند نكته در مورد اثر حمد الله مستوفي............................................................ 21
فهرست منابع و مآخذ....................................................................................... 24
مقدمه
در قرن هشتم و در عهد حكومت ايلخانان در سال 685 هجري ، اديب و مورخ و جغرافي داني برجسته به نام حمد الله مستوفي ديده به جهان گشود. وي از آغاز جواني بنابر سيرت آبادي و اجداد خود به خدمت ديواني اشتغال داشت. از آثار ارزندهي وي “كتاب تاريخ” گزيده است كه آن را در سال 730 هـ . در خلاصهي تاريخ عالم بنام خواجه غياث الدين محمد تاليف نمود . اين كتاب در تاريخ عمومي و تاريخ اسلام و تاريخ ايران تا عهد مولف ( دورهي ايلخانان ) است و در پايان آن دو باب در تاريخ علما و شعراي عرب و عجم و ديگري در تاريخ قزوين و ذكر تراجم رجال آن شهر بر كتاب افزوده شد كه خاص از باب اطلاع بر احوال و رجال و علم و ادب دارد.[1]
از مراتب اهميت اين كتاب آن است كه ادوارد برون [2]و نيكلسن [3] ترجمهي خلاصهيي از آن را به انگليسي ارائه داده اند و نيز ادوارد برون قسمت مربوط به احوال شعراي ايران را از اين كتاب جداگانه در سالهاي 1900-1901 به انگليسي ترجمه و در مجلهي انجمن پادشاهي انگليس منتشر كرد.
حمد الله مستوفي در آثار خويش در خصوص خود و خاندانش اطلاعات ارزنده اي ارائه داده است و در كتاب تاريخ گزيده شرح نسبتاً دقيقي در مورد اصل و خانوادهي خود بدست داده است و اصل خود را عرب معرفي مي كند و شجرهي خود را به حربن يزيد رياحي مي رساند.[4] وي از يك خاندان كهن مستوفيان قزوين بود كهيكي از اجداد او به نام فخرالدوله ابومنصور كوفي در سال 223 هجري به حكومت قزوين منصوب شد و از آن پس ، خاندانش در اين شهر باقي ماندند و همه به عنوان مستوفي قزوين ادامهي حيات دادند. پدر وي نيز با همين سمت مستوفي دستگاه ايلخانان بود. وي از حواشي رشيدالدين فضل الله بود و با سمت استيفاء كارهاي ديواني مي كرد و برادرانش متصدي مشاغل دولتي و صاحب ثروت و دستگاه بودند و چون استيفاء و مشاغل مهم ديواني در آن زمان نياز به داشتن تعليمات كافي در ادب و تاريخ بود پس افراد خانواده وي و خود او از چنين تربيت با ارزشي بهره مند بودند.
از وي سه اثر برجاي مانده كه در جاي خود به ويژگيهاي آنها اشاره مي شود ولي كتاب تاريخ گزيدهي وي يك اثر تاريخي و ادبي محسوب مي گردد كه در اين مقاله سعي شده است تا به صورت اجمالي مورد بررسي قرار گيرد .
وضعيت اجتماعي و ادبي عصر حمدالله مستوفي
دكتر ذبيح الله صفا وضع اجتماعي اين دوره را اينگونه بيان مي كند: “ وضع اجتماعي قرن هشتم هجري با اختلافات سران مغول در عهد ايلخانان و علي الخصوص بعد از مرگ ابوسعيد بهادر و كشاكش هاي پياپي امراي مختلف بر سر فرمانروايي نواحي ايران ،همراه بود .”[5]
البته بايد خاطر نشان نمود كه“ در عهد ايلخانان ، اگر چه برخي از آنان كوشش داشتند كه موجبات آرامش اوضاع را فراهم آورند ليكن چون سرداران و سپاهيان آنان همه از مغول بودند ، هر وقت و هر جا كه لازم مي دانستند شدت عمل سابق را تجديد ميكردند.
بنابراين استقرار حكومت ايلخانان در ايران كه به ظاهر دورهيي آرام تصور مي شد هم ، خالي از محنت هاي دوران حمله و هجوم مغول نبود . [6] دورهي حكومت ايلخانان[7] مغول از لحاظ ادبي و فرهنگي يكي از دوره هاي روشن حيات عقلي ايران است . هرچند در نتيجهي حملهي خونين مغول و انهدام آثار تمدن و فرهنگ، سطح علم و معرفت در ايران به صورت چشمگيري تنزل كرد ؛ اما ، براستي چراغ نبوغ ايراني حتي در آن روزگار هولناك خاموش نگرديد و پس از مدتي ركود و تنزل و بهت زدگي ، بار ديگر ادبا و علما در رشته هاي گوناگون شعر و ادب و ترجمه و تفسير و … استعداد خود را به كار گرفتند و در زمينه هاي مختلف درخشيدند تا جايي كه حتي خود را به دورهي پيش از مغول رساندند ، از آن جمله در زمينهي ادبي و تاريخي .
نگارش تاريخ در اين دوره امتيازات خاصي داشت زيرا كتب تاريخي زيادي به صورت محدود يا مفصل نوشته شد و تا به امروز بر جاي ماند. در اين دوره علوم ادبي در راه خلاصه كردن اثرهاي پيشينيان و تهيهي كتب درسي براي استفاده محصلان گام بر مي داشت. به همين علت اگرچه در اين “ دوره ( قرن هفت و هشت هجري ) كار زياد در دانش هاي ادبي انجام شد ، اما عمل ابتكاري تازه ، كم بود و باسقوط بغداد ، زبان عربي ديگر زبان حكومتي نبود ولي همچنان زبان علمي و ادبي محسوب مي شد و بيشتر تاليف هاي عالمان ايراني به آن زبان صورت مي گرفت.” [8]
هجوم مغول و اثرهاي آن مانند هر تغيير بزرگ اجتماعي نتيجهي خود را يكباره نشان نداد ، بلكه اثرهاي اين حمله را بايد از قرن هشتم به بعد كه عهد انحطاط علم و ادب در ايران است ، جستجو كرد. بعد از قرن هفت و هشت چون ديگر ايران با حملهي بنيان كن و خانه براندازي از نوع حملهي مغول مواجه نگشت اثرها و تاليف ها يي كه در اين دو قرن يا بعد از آن بوجود آمد ، تقريبا همگي بر جاي ماند و همين امر ممكن است محقق را به اشتباه اندازد تا تصور كند كه اين دو قرن از حيث ايجاد آثار و تربيت عالمان و اديبان، دورهي خوبي بوده است.
بنابراين ، تسلط مغول و ايلخانان بر حكومت ايران ، باعث يك انحطاط سريع در تمدن و فرهنگ ايراني و از آن جمله ادبيات فارسي گرديد كه نتيجه هاي آن از ميانهي قرن هشتم به بعد در تاريخ تمدن و فرهنگ ايراني آشكار شد .
علل برتري كتاب تاريخ گزيده
اكنون پس از آشنايي با اوضاع و احوال اجتماعي و ادبي اين دوره ، بهتر مي توان به بررسي افكار و آثار حمدالله مستوفي پرداخت. همانگونه كه اشاره گرديد ، نگارش متون تاريخي در اين دوره امتيازات خاصي داشت و از آن جمله مي توان به كتب تاريخي اين دوره اشاره نمود:
1-تاريخ جهانگشاي جويني تاليف عطاملك جويني
2-نظام التواريخ تاليف قاضي ناصر الدين ابوسعيد بيضاوي
3- جامع التواريخ تاليف خواجه رشيدالدين فضل الله [9]
اما از ميان كتب نامبرده ، كتاب اخير ازهر حيث ، كتابي كامل و اثري شگرف و بي مانند محسوب مي شود و علل اين امر را مي توان چنين بيان كرد :
1-انشاء و نگارش اثر بسيار ساده ، روان و دلنشين است و به هيچ وجه در نگارش آن از انشاء مصنوع و سنگين كتبي مانند جهانگشاي جويني اثري ديده نمي شود.
2- كتاب تاريخ گزيده به عنوان يك تاريخ عمومي محسوب مي گردد.
3-در مقايسهي كتاب تاريخ گزيده با بعضي از كتب تاريخي كه پيش از اين نامبرده شد ، نسبت به حجم خود محتواي مطالب بسيار با ارزش است.
4-به غير از جنبه هاي تاريخي ، اين كتاب داراي ارزش ادبي بسيار بالايي است و جزء كتب ادبي نيز محسوب مي گردد.
5- مولف علاوه بر مباحث تاريخي به ذكر مشايخ و شعراي معاصر خود پرداخته است.
6- حمدالله مستوفي به ذكر شعرا و ادبا و مشايخي اشاره نموده كه حتي ساير تذكره ها به اسامي آنان نپرداخته اند.
7- مستوفي كتاب التدوين في تاريخ قزوين تاليف امام الدين رافعي را نيز تلخيص كرده و با اضافه نمودن مباحثي پر فايده به صورت بابي در كتاب خود آورده است.
8-ديگر از ويژگيهاي قابل اهميت اين كتاب ارزش اطلاعاتي آن است كه در زمينههاي مختلف به آن پرداخته شده است.
و تمامي اين علل بيان كننده وجه تمايز تاريخ گزيده بر ساير كتب تاريخي اين دوره است.
مباحث و قسمت هاي تشكيل دهندة تاريخ گزيده
كتاب تاريخ گزيده شامل قسمت هاي ذيل است :
فاتحه ، شش باب و خاتمه .
موضوع فاتحه در آفرينش كاينات. باب اول : در ذكر پيغمبران و كساني كه پيش از دعوت حضرت خانم النبيين ( ص ) ، در كار دين سعي كرده اند. باب دوم : در ذكر پادشاهان كه پيش از اسلام بودند. باب سوم : در ذكر خاتم النبيين و سيد المرسلين و حبيب رب العالمين محمد مصطفي ( ص ) و خلفا و اصحاب و احفاد او. باب چهارم : در ذكر پادشاهان كه در صدر اسلام بودند . باب پنجم در ذكر ائمهي سنت و قراء و مشايخ و علماء دين . باب ششم : در ذكر احوال شهر باب الجنه قزوين كه مولد و منشا و مقام مولف است.
خاتمه : در ذكر انساب انبياء و پادشاهان و حكما و غير هم بر سبيل شجره[13]. هر كدام از بابهاي شش گانه كتاب شامل فصول [14] متعددي است . به عنوان مثال باب پنجم شامل شش فصل است :
فصل اول – در ذكر ائمه مجتهدان.
فصل دوم – در ذكر قراء كلام الله قديم.
فصل سوم – در ذكر محدثان.
فصل چهارم – در ذكر مشايخ.
فصل پنجم – در ذكر علما .
فصل ششم – در ذكر شعرا.
مآخذ كتاب تاريخ گزيده
حمدالله مستوفي در مقدمهي تاريخ گزيده ، مآخذي را كه براي تاليف كتاب خود مورد توجه وعنايت قرار داده است را چنين برشمرده است:
1-سيره النبي 2- قصص الانبياء عليهم السلام 3- رسالهي قشيري 4- تذكره الاولياء 5- تجارب الامم و مشارب التجارب 6- ديوان النسب 7- تاريخ محمد بن جرير طبري 8- تاريخ حمزهي اصفهاني 9- تاريخ عزالدين علي بن الاثير جزري 10- زبده التواريخ 11- تاريخ جمال الدين ابوالقاسم كاشي 12- تاريخ نظام التواريخ قاضي ناصر الدين ابوسعيد بيضاوي 13- تاريخ عيون التواريخ ابو طالب علي بن انجب خازن بغدادي 14- معارف ابو محمد عبد الله بن مسلم بن قتيبه الدينوري 15- جهانگشاي جويني 16- ترجمهي يميني ابي الشرف جربادقاني 17- سيرالملوك نظام الملكي 18- شاهنامهي فردوسي 19- سلجوق نامهي ظهيري نيشابوري 20- مجمع آثار الملوك قاضي ركن الدين خويي 21- استظهار الاخبار قاضي احمد دامغاني 22- جامع التواريخ.
كثرت منابع و مآخذ فوق ، خود اهميت كتاب تاريخ گزيده را به روشني بيان مي دارد.
نام و موضوع تاريخ گزيده
در مورد انتخاب نام كتاب و موضوع آن از زبان مولف آن نقل مي كنيم :
“ مجموع مصنفات [15] اين صناعت است گزين كرده ، در سلك كتابت منتظم گردانيد و اين كتاب را گزيده نام كرده ، مبني گردانيد بر ذكر انبياء و اولياء و پادشاهان و وزراء ايران زمين و آثاري كه از ايشان بازمانده از عهد آدم عليه السلام تا زمان تاليف اين مختصر كه سنهي ثلثين و سبعمايه هجري مصطفوي است .” [16]
چگونگي نثر تاريخ گزيده
حمد الله مستوفي اين اثر را به نام خواجه غياث الدين [17] تاليف نمود. نثر كتاب ساده ، روان و شيرين است به طور كلي از نثر مصنوع بر كنار بوده و كاملا قابل فهم ميباشد.در كتاب آيات ، احاديث و روايات ، ابيات فارسي و عربي به كرار به كار رفته است. مولف كه خود شاعر[18] نيز بوده ، نثر كتاب را در مواقعي موزون و آهنگين نموده است.
كتاب هم از لحاظ تاريخي و هم ازلحاظ يك نثر ادبي قابل تعمق و بررسي است . همان گونه كه اشاره شد وي به علت شغل استيفا ، و جيره خواري درگاه سلطان از مضمون مدح در اثر خود بارها استفاده نموده است . مراتب و پيوستگي اجزاء كلام نيز از موارد قابل تأمل كتاب وي است ، گويي هر مطلب را با مهارت سرجاي خود آورده است . تنوع مطالب و مضامين نيز باعث مي شود كه خواننده دچار ملالت نگردد .
تاليف وي ، مانند اكثر كتب با حمديه آغاز مي گردد و مولف به زيبايي هر چه تمامتر در مقدمهي اثر بعد از سپاس و ستايش حضرت دوست القاب و صفات وي را بر مي شمارد و نثر ، قالبي آهنگين به خود مي گيرد. مستوفي براي خداوند صفاتي از قبيل اول ، آخر ، ظاهر ، باطن ، قديم ، عظيم ، عليم ، حكيم ، موجود ، معبود ، جبار ، رزاق ، مقصود ، مقدر ، احد ، صمد ، رافع ، باسط ، فعال ، خلاق ، مختار را به زيبايي بيان ميدارد .“ سپاس و ستايش پادشاهي را كه ملك او بيزوال است و مملكت او بيانتقال، اولي پيش از ابتداء و آخري پيش از انتها. ظاهري ، مظهر جميع اشياء ، باطني چگونگي ذاتش بيش از دانش ما. قديمي كه قدم با وجودش محدث نمايد. عظيمي كه قلم از شرح وصفش قاصر آيد. عليمي كه بر او هيچ پوشيده نيست.”[19]
مولف كاملا با زبان عربي و صرف و نحو و لغت عربي آشنايي دارد در جاي جاي اثر مي توان به معناي آيهيا قسمتي از آن و يا خود آيات قرآن پي برد.
به عنوان نمونه :
“ مقدري كه قول قديمش بي آلت مقالت ، بيك لفظ دو گيتي ساخت ” اشاره دارد به آيه 117 سوره بقره” بديع السموات و الارض و اذا قضي امرا فانما يقول له كن فيكون . او آفرينندهي آسمانها و زمين است و چون ارادهي آفريدن چيزي كند به محض آنكه گويد موجود باش به فور موجود خواهد شد .
و يا آيهي 59 سوره آل عمران
ان مثل عيسي عند الله كمثل ادم خلقه من تراب ثم قال له كن فيكون همانا مثل خلقت عيسي به امر خدا به مانند خلقت آدم است كه خدا او را از خاك بساخت سپس بدان خاك گفت بشري به حد كمال باش همان چنان گرديد.
و يا آيه 73 سورهي الانعام
و هو الذي خلق السموات و الارض بالحق و يوم يقول كن فيكون
و اوست خدايي كه آسمانها و زمين را به حق آفريد و روزي كه خطاب كند موجود باش آن چيز بي درنگ موجود خواهد شد .
اولي پيش از ابتدا و آخري بعد از انتها ظاهري مظهر اشياء، باطني چگونگي ذاتش بيش دانش ما.
به آيهي “ هو الاول و هو الاخر هو الظاهر و هو الباطن ” اشاره دارد
او ( خداي ) اول و آخر و ظاهر و باطن است .
“ علمي كه بر او هيچ پوشيده نيست ” به آيه ان الله علام الغيوب و نيز ان اللهيعلم سرهم و نجوئهم اشاره دارد.
صنايع ادبي شامل بديع لفظي و معنوي نيز در اثر او ديده مي شود اما نه به صورتي كه مفهوم كلام بوسيله آنها مشكل و ناممكن گردد.
از قبيل تسجيع :
قديمي كه قدم با وجودش محدث نمايد . عظيمي كه قلم از شرح وصفش قاصر آيد. تلميح ، تشبيه ، تضاد و … نيز در كلام وي ديده مي شود اما به گفته خود “ در سخن آرايي به مستشهدات آيات و اخبار و امثال و اشعار ، زيادت شروع نرفت ، تا سخن دراز نكشد و مقصود محبوب نشود و عموم خوانندگان را از آن حظي باشد و بواجبي ادراك كنند . ”[20]
كلام را به گونهاي ذكر ميكند كه هدف بازي با صنايع و عبارات و ايجاد كلام مصنوع نباشد.
بررسي اثر از لحاظ سبك شناسي
سبك و سياق كلام وي در كتابش مبين اين مطلب است كه وي از اطناب خودداري نموده و هرگز به دنبال چنين شيوه اي در نثر خود نبوده است . در قرن هشتم هجري نثر فارسي از حيث رواج و انتشار در وضعيت بسيار مطلوبي قرار گرفت و از علل عمده آن بود كه ايرانيان ارتباطشان با انقراض بني عباس و سقوط بغداد با زبان و فرهنگ و ادب عربي بسيار كاسته گرديد “ و با به قدرت رسيدن ايلخانان ، ايران به عنوان مركز حكومت در آمد و حاكمان و دبيران و مديران امور در عراق و الجزيره و روم از ايران تعيين شدند و يا تحت فرمانروايي دولتمردان ايراني درآمدند و ناگزير زبان ديوانهاي انشاء در اين نواحي ، پارسي شد . و نامه هاي فارسي جايگزين رسائل عربي گرديد . از طرف ديگر چون حاكمان اوليهي مغول هيچيك قدرت ادارهي امور ديواني و اداري مملكت هاي تابعهي خود را نداشتند مجبور شدند وزيران و مستوفيان ايراني را به كار بگمارند و در نتيجه نه تنها زبان فارسي و انشاء نامه ها بدان زبان از ميان نرفت بلكه احتياج بدان بيشتر از پيش احساس گرديد.[21] و اين مطلب را مي توان در تاريخ گزيده حمد الله مستوفي مشاهده كرد ، هر چند كه در اثر وي هم ابيات عربي ، هم لغات و القاب و اصطلاحات عربي مشاهده مي گردد اما با كمي مقايسه با عصر خود و وضعي كه از آغاز قرن ششم به بعد در ايران ايجاد شده بود كه زبان عربي ، زبان نوشتاري و ديواني محسوب مي گرديد اين مطلب قابل فهم ميگردد و ديگر اينكه حمد الله مستوفي در اصل يك فردي بود كه از نظر نژاد و تبار عرب محسوب مي گرديد
موضوع ها و انواع نثر فارسي در دوره ايلخانان
“ در اين دوره در انواع مختلفي از قبيل : ادب ، داستانهاي قهرماني ، رمان ها ، قصه ها و حكايت ها ، كتاب هاي رجال ادب و تصوف و سياست و علم و حكمت ، تاريخ هاي عمومي ، تاريخ هاي محلي ، جغرافيا ، تصوف و عرفان مسائل ديني ، منطق ، حكمت ، رياضيات ، نجوم ، موسيقي ، اخلاق ، فنون ادب و لغت كتابهاي متعدد تاليف شد .” [22]
از جمله كتابهاي معتبر در تاريخ عمومي [23]همين اثر حمد الله مستوفي در تاريخ گزيده است دربارهي سبك و نثر كتاب تاريخ گزيده بايد گفت كه مولف انشاء مرسل را براي كتاب خود برگزيد . نثري كه درقرن هفتم و هشتم به عدهاي از كتب تاريخ و علمي و قصه و حكايت اختصاص يافته بود . در اين شيوه به كار بردن لغت ها و تركيب هاي تازي معمول بود مولف گاه عين عبارت عربي را با اندك تغيير به فارسي ترجمه مي كرد . اما بايد دانست كه اين واژه هاي تازي با تحولي كه زبان پارسي در سدهي ششم يافته بود ، جزء زبان فارسي شد و جاي واژه هاي درسي را گرفته بود.
در كتاب تاريخ ادبيات دكتر ذبيح الله صفا در ذيل مبحث “ پارسي نويسان قرن هفتم و هشتم ” به نام حمد الله مستوفي برخورد مي كنيم [24] و پس از شرح احوال به اختصار به معرفي آثار او اشاره مي شود كه اين مطلب مبين چگونگي نثر و زبان كتاب مي باشد. بطور كلي در اتمام كلام در بحث سبك نثر كتاب تاريخ گزيده ، دكتر سيروس شميسا در كتاب سبك شناسي نثر خود در يك جمله مي گويد : “ نثر حمدالله مستوفي در اين دو كتاب [25] نثري ساده و روان است .” نمونه اي از نثر كتاب تاريخ گزيده : “ اين هفت كس و سگ در غاري شدند و بخفتند . ملك الموت روحشان قبض كرد . سيصد و نه سال مرده بودند . بعد از عيسي زنده شدند . از احوال روزگار خبر نداشتند . اما مردم از عيسي عليه السلام احوال ايشان شنيده بودند كه زنده خواهند شد . يكي ازيشان به شهر رفت تا طعام خرد . خباز چون درم او بنام دقيانوس ديد ، او را پيش ملك شهر برد . ملك احوال او تفحص نمود ، نشانها باز داد ملك و قوم شهر با او به در غار شدند تا ياران او را دريابند. او در غار رفت و احوال با ياران بگفت بجميعت دعا كردند تا حق تعالي ايشان را مرگ فرستاد . ملك و شهريان چون حال چنان ديدند . بر در غار مسجدي ساختند و بر در ديوار مسجد احوال بنوشتند.”[26]
مضامين و موضوعات تاريخ گزيده
از نكات مهم وقابل تامل اين كتاب كه بر محاسن و اهميت آن مي افزايد كثرت اسامي،اشخاص ، اماكن ، كتب ، اقوام و قبايل و خاندان ها است كه خود يكي از ويژگيهاي برجسته هر كتاب تاريخي است و نيز يك منبع اطلاعاتي بسيار مفيد در زمينه هاي تاريخي ، ادبي ، جغرافيايي و … به شمار ميرود. به عنوان مثال در اين كتاب، به نام 3526 نفر اشاره شده است و نيز به نام 431 اشاره رفته است . و يا در فصل ششم از باب پنجم كه در ذكر شعرا در دو گروه عرب و عجم مي باشد به نام 12 شاعر عرب و نمونه شعرهاي آنان به نام 86 تن از شعراي عجم و شرح حال مختصري همراه با نمونه اي چند از اشعارشان پرداخته شده است .
چه شعراي معروفي چون رودكي ، انوري ، خاقاني ، نظامي و چه شعرايي چون بنت البخاريه ، ملك محمود تبريزي ، كوتوال ، مبارك شاه غوري كه شايد نام آنها در كمتر تذكره اي آمده باشد، اشاره شده است.
معرفي او در باب شعرا كاملا به اجمال صورت گرفته و اكثر آنان را در حدود يك الي دو سطر معرفي مي كند و شعراي معروفتر را در چند سطر . و برخي از شعرا چون سنايي ، شمس سجاسي ، شمس الدين كاشي را به اختصار معرفي نمود. بدون آنكه نمونه اي از اشعار شان را ارائه بدهد . به عنوان مثال “ جمالالدين اشهري به تبريز در سنه ستمايه در گذشت و به معتبره الشعرا پرخاب مدفون شد. اشعار نيكو دارد.”[27]
درتاريخ گزيده در ذكر آفرينش كاينات به نكات نجوم و مباحث و سير و مراتب آفرينش نيز اشاره شده است :
“ هر دو عالم از صورت آفرينش عقل كل پيدا گشت كه از عقل كل ، نفس كل و هيولي پديد آمد و از آن چهار عنصر و به بالاي آن اطباق نه آسمان محيط شد و در خلقت به تقدم زمان هيچيك بر ديگر محتاج نشد . ” [28]
كتاب تاريخ گزيده را بايد هم تاريخ عمومي دانست و هم تاريخ مذهبي و هم تاريخ ادبيات و … در مورد پيامبران از حضرت آدم تا حضرت خاتم را ذكر نموده است كه بر روي هم نام 93 پيامبر را آورده و در مورد هر يك توضيحاتي آورده است . به عنوان مثال “ اسماعيل عليه السلام را خداي تعالي پيغمبري داد و به يمن مدت فرستاد. پنجاه سال ايشان را دعوت دين ابراهيم ميكرد. اندكي ايمان آوردند . چون عمرش به صد و سي سال رسيد، درگذشت . او را در جنب مادرش ، در حرم كعبه دفن كردند.”[29]
يكي ديگر از مضامين كتاب تاريخ گزيده در ذكر پادشاهان پيش از اسلام است در فصل اول آن در ذكر پيشوايان به ذكر يازده پادشاه ميپردازد كه گويي كاملا به شاهنامهي فردوسي توجه داشته است .
چند نكته در مورد تاريخ گزيده
به علت خدمات ديواني و استيفاء مي توان به راحتي نتيجه گرفت كه مولف تاريخ گزيده در اين كتاب ، زبانش از بيان حقايق بعضي مسائل به عنوان يك مورخ قاصر بوده است و اين مساله را در لابه لاي كتابش مي توان ملاحظه كرد ، زيرا وي معاصر و جيره خوار سلطان مغول بوده و نمي توانسته علت اصلي بعضي وقايع را ذكر نمايد از جمله :
“ با فرمانروايي ابو سعيد ايلخاني هرج و مرج ملوك طوايف بار ديگر به تخت برآمد و تا ظهور تيمور به درازا كشيد . وي كودك بود كه بر مسند ايلخانان تكيه زد و كارها بر دست امير چوپان مي رفت كه با پسرانش ممالك ايلخانان را در تصرف داشتند .”[30]
“ چون امير چوپان به خراسان رسيد ، پسر مهتر خود ، حسن ، را به ولايت زاول و كاول به جنگ ترمه شيرين فرستاد . ترمه شيرين منهزم شد و او در آن ولايت قتل و غارت عام كرد و در مزار سلطان غازي محمود سبكتگين رحمه الله به غزنين بي رسمي ها كردند و گور او بشكافتند و مصاحف پاره كردند . لاجرم حق تعالي هم در آن جنگ ، نكبت به خاندان ايشان فرستاد و در خاطر پادشاه اسلام افكند كه به تدارك كار ايشان مشغول گردد . چون ايشان در هر كس از امراي دولت و مقربان حضرت شوكتي يافتند ، به بهانهي آنكه قصد ايشان دارد ، تمامت را برداشتند و عرصهي مملكت خود را صافي پنداشتند و بقوت دولت مغرور شدند . پاد شاه در كار ايشان فرصتي مي طلبيد … ” .
اما علت واقعي اين حادثه را اكثر مورخين اين گونه بيان كرده اند كه چون ابوسعيد عاشق دختر امير چوپان به نام خاتون شد . اما اين زن در سال 723 به ازدواج امير حسن گوركان جلاير درآمده بود طبق ياساي مغول ، امير شيخ حسين به اجبار بايد زن خود را طلاق مي داد تا خدمت خان رود . اما امير چوپان از روي غيرت ، بدين امر رضا نداد و شيخ حسن را با زنش بقرا باغ فرستاد . ابو سعيد بسيار رنجيد و ركن الدين صائن نيز فرصتي يافته ، نفوذ فراوان امير چوپان و پسرش دمشق خواجه را به رخ سلطان كشيد . در موقعي كه امير چوپان در خراسان بود ، سلطان خبر يافت كه دمشق خواجه با قنقاي خاتون قماي سلطان اولجاتيو ، ارتباطي دارد . شبي كه دمشق خواجه كه شخصا شجاع و چابك بود ، خواست بگريزد ولي اسبش فرو ماند و دستگير شد و در پنجم شوال 727 به قتل رسيد و اموالش به غارت رفت . ” [31]
اين نمونه ذكر گرديد تا مشخص شود كه در اكثر كتب تاريخي چنين موردي يعني پوشاندن حقيقت بوده است . ديگر وجود بعضي اغلاط در تاريخ گزيده ، به عنوان مثال حمدالله مستوفي در فصل دوازدهم باب چهارم آورده :
“ در اواخر ربيع الاخر سنهي سبعين و ستمايه ، غزان خان كه خلاصهي پادشاهان دودمان بود و زبدهي شهرياران اين خاندان متولد شد در سنهي احدي و سبعين در بخارا خروج تارابي بود . خلقي بسيار جمع شدند و فتنهي او بالا گرفت … ”مستوفي قيام تارابي را به اشتباه سنهي احدي و سبعين آورده در حالي كه خروج تارابي در سال 630 بوده است . [32]
فهرست منابع و مآخذ
1 – قرآن كريم – ترجمه و تفسير الهي قمشه اي انتشارات صالحي و امير كبير ، تهران 1366 .
2-آثار الباقيه ، ابوريحان بيروني ، ترجمه اكبر دانا سرشت ، اميركبير ، چاپ سوم 1363.
3-تاريخ ادبيات ايران ، جلد دوم ، ذبيح الله صفا ، تلخيص محمد ترابي ، خلاصهي جلد سوم ، انتشارات بديهه ، تهران 1374 .
4- تاريخ ادبيات ايران ، تاليف دكتر ذبيح الله صفا ، جلد سوم ، بخش دوم ، انتشارات فردوس ، چاپ نهم ، تهران 1372 .
5-تاريخ گزيده ، تاليف حمدالله مستوفي باهتمام دكتر عبدالحسين نوائي ، موسسه امير كبير ، تهران 1381 .
6-چهار مقاله نظامي عروضي سمرقندي ، مصحح دكتر محمد معين ، اميركبير چاپ نهم ، 1366 .
7-حبيب السير ، تاليف غياث الدين بن همام الدين الحسيني ، زير نظر دكتر محمد دبير سياقي ، انتشارات خيام تهران 1353 هجري خورشيدي .
8-روضه الصفا ، تاليف محمد بن خاوند شاه بلخي (مير خوند ) به تلخيص دكتر عباس زرياب ، انتشارات علمي ، تهران 1373 .
9- سبك شناسي ملك الشعراي بهار – امير كبير ، چاپ دوم 1373 .
10-سبك شناسي نثر – دكتر سيروس شميسا ، نشر ميترا تهران 1383 .
11- سيري در شعر فارسي ، تاليف دكتر عبدالحسين زرين كوب ، انتشارات نوين، تهران 1367 .
12-شاهنامه حكيم فردوسي به تصحيح و مقابله و همت محمد رمضاني، انتشارات پديده ( كلاله خاور ) ، چاپ اول تهران 1369.
13-فرهنگ فارسي ، تاليف دكتر محمد معين جلد 5 ، انتشارات امير كبير ، تهران 1375.
[17] - خواجه غياث الدين محمد ، فرزند خواجه رشيد الدين فضل الله بوده كه پس از قتل پدر به جاي وي بر مسند وزارت نشست .
[18]- در سال 735 هجري ، حمدالله مستوفي يك اثر معروف خود را به نظم جامهي كمال پوشانيد و آن منظومهي معروف “ ظفرنامه ” است به بحر متقارب . اين منظومه كه در تاريخ ايران بعد از اسلام است شامل 75 هزار بيت بوده و وي آن را به مدت 15 سال مي سروده ، تا جايي كه خود ميگويد :
كشيدم درين پانزده سال رنج بگفتم سخن پانزده بار پنج
و در جاي ديگر سروده :
در اين نامه از هفتصد و چند سال بگفتم حكايت ز ظفرنامه كن نام اين نام را بدين تازه كن رسم شهنامه را .
[23] - از جمله كتب ديگر در اين زمينه كتاب معروف طبقات ناصري از قاضي ابو عمرو منهاج الدين بن سراج الدين جوزجاني معروف به منهاج سراج و ديگر جامع التواريخ خواجه رشيد الدين فضل الله همداني در هفت مجلد كه به سال 710 هجري به پايان رسيد .
[24] - رجوع شود به تاريخ ادبيات ايران ، ص 1276- 1280 .
[25] - منظور از اين دو كتاب ، دو اثر نثر حمد الله مستوفي است يكي همين كتاب تاريخ گزيده و ديگري “ نزهه القلوب ” است كه آن را به سال 740 ه . در جغرافيا نوشت . اين اثر آخرين تاليف حمد الله مستوفي به شمار مي رود . اين كتاب علاوه بر جغرافيا مشتمل بر هيات، تاريخ طبيعي و فصلي در عجايب عالم است كه از كتب نفيس تاريخ و جغرافيايي قرن هشتم محسوب مي شود.
نهادهاي مالي بين المللي نقش تعيين كننده اي در تأمين نيازهاي مالي كشور هاي عضو براي پيشبرد برنامه هاي توسعه اي و بازسازي اقتصادي آنها دارد .
دسترسي به منابع مالي ارزان قيمت بين المللي براي تامين مالي پروژه هاي اقتصادي يكي از مزيت هاي اساسي در تامين مالي سرمايه به ويژه براي كشورهاي در حال توسعه و كشورهاي درگير با بحران هاي مالي محسوب مي شود . از اين رو نوعي رقابت بين المللي براي دستيابي به اين منابع همواره وجود دارد .و در همين حال برخي قدرت هاي بزرگ در تصميم گيري نسبت به اعطاي تسهيلات اعتباري در اين گونه نهادها اثر گذار مي باشند . انها با ارايه تحليل هاي خاص در قبال اوضاع سياسي – اقتصادي كشور هاي متقاضي وام مي توانند در پرداخت يا عدم پرداخت اعتبارات نقش تعيين كننده اي ايفا كنند . با اين وجود كشورهايي كه با كمبود منافع سرمايه و سرمايه گذاري روبه رو مي باشند ، همواره مي بايست در تلاش براي دريافت اعتبارت ارزان قيمت باشند .
اعطاي وام «پيروزي » بانك جهاني است !
موافقت بانك جهاني با پرداخت دو فقره وام به ايران به نوعي پيروزي براي ايران و شكست براي آمريكا معني شده است . مي توانيم به همين تحليل ها دل خوش كنيم و كاري نداشته باشيم كه اصولاً چرا وام مي گيريم . چرا از بانك جهاني وام ميگيريم و چرا اين قضيه مي تواند آن قدر اهميت كسب كند كه آن را به مثابه پيروزي در يك مبارزه مر هوم قلمداد كنيم !
اگر اهميت اعطاي وام به ايران به اين خاطر است كه پرداخت آن مخالف ميل باطني آمريكا بوده است . مجدد يك موفقيت خود را به كشوري در آن سوي ديگر دنيا چسبانده ايم كه ظاهراً در حال نبرد با ماست . فراموش مي كنيم كه متصل كردن اين موضوع به آمريكا ، كشاندن يك مو ضوع اقتصادي به ورطه سياست است . سياستي كه خسرانهاي بسيار در قلمروهاي اقتصادي به ما تحميل كرده است .
بانك جهاني به ما وام مي دهد به همين دليل ساده كه ديگر مي تواند ايران را درجامعه بين المللي ناديده بگيرد . اين آن نكته اي ايت كه بايد اشتياق ما را بر انگيزد . شادماني ما از اين كه ديگر به اهداف غير منطقي خودشان دست نيافته و نتوانسته اند جلوي پرداخت اين وام ها را بگيرند ، نه سودي در عرصه داخلي و نه در قلمرو بين المللي براي ما دارد . بي جهت دلتنگ نشويم و ديگران را دلتنگ نكنيم . وام مان را بگيريم و سرفرازانه جلو برويم تا همه دنيا به اين باور برسند كه مي تواند به كشورمان اعتقاد كند وراه هاي تفاهم و وهمكاري را كسترده كند .
بهتر است به اظهارات رئيس بانك جهاني پس ارتباطي تصويب پرداخت دو فقره وام به ايران توجه كنيم كه گفته است “هدف از موافقت پرداخت وام به ايران حمايت از اصلاحات پرزيدنت خاتمي بوده است ”. “او افزوده است كه” برنامه هاي آتي پرداخت وام به ايران پس از س بررسي نتايج برنامه هاي اصلاحات اقتصادي در طي 6 يا 9 ماه آينده تنظيم خواهد شد .”
آخرين گزارش بانك جهاني در مورد جمهوري اسلامي ايران
1-ايران كشور مهمي در منطقه خاورميانه است اين كشور با جمعيتي 63 ميليوني ، پرسشنامه جمعيت ترين كشور منطقه و شانزدهمين كشور پرجمعيت جهان است . ايران با يكصد و يازده ميليارد دلار توليد ناخالص داخلي دومين اقتصاد عمده را درمنطقه دار است . اين كشور دومين توليد كننده يبزرگ او پك به شمارر مي رود و مقام دومرا در ذخاير حائز ميباشد.
2-وام بانك جهاني به ايران كه در ماه مي سال 2000 پرداخت شد با توافق هيات اجرايي جهت دو پروژه صورت گرفت . دومين پروژه بهداشتي (وام) شماره 4550 ، به مبلغ 87 ميليون دلار) و پروژه فاضلاب شهري تهران (وام شماره 4551 ، به مبلغ 145 ميليون دلار ) اين وام ها پس از وقفه اي هفت ساله كه در طي آن فعاليت بانك عمدتا بر نظارت بر پروژه ها دردست اقدام و كارها ي اقتصادي جزئي محدود و متمركز شده بود به تصويب رسيد .
3-اين اشتراتژي مقدماتي و ضمني بر آن بود تا مجريان طرح را از اوضاع توسعه د رايان آماده سازد از پيشرفت روند اصلاحات و چالشها و آينده توسعه را كه در ايران با آن با آن مواجه مي شد را روشن نمايد . اين استراتژي همكاري را كه بانك جهاني درحين فراهم آوردن استراتژي كمك به يك كشور را كه براي مد نظر قرار گرفتن آن از سوي مجريان طرحهادر طول دو سال آينده بود دنبال مي كرد . از اين رو اين استراتژي در اين يادداشت و گزارش بايد به عنوان استراتژي همكاري مقدماتي و ضمني مورد نظر قرار كيرد . نماينگر تعميق آگاهي بانك جهاني در قبال عملكرد و اولويتهاي توسعه ايران در دئ سال آتي خواهد بود .
4-ثبات و استحكام قتصادي و پيشرفت كافي در بخشهاي مهم اصلاح سياست اقتصادي براي قرار گرفتن ايران در جاده رشد پايدار اقتصادي به ويژه در بخش توسعه يافته خصوصي ، مالي و اصلاح نظام قيمت گذاري از اهميت برخوردارند ، در جبهه روابط بي الملل پيشرفت پايدار پيش بيني شده ايران در ارتقاي روابطش با كشورهاي ديگر جهان كه بيشتر ناشي از دستاوردهاي سياست تنش زدايي آقاي خاتمي رئيس جمهوري ايران است عامل مهمي در فراهم آوردن امكانات اقتصادي و مالي براي ايران به شمار مي رود و در پايان دادن به انزواي جهاني كه در ميان عوامل ديگر بيشترين تأثير را درايجاد بحران در تاريخ اقتصادي اخير داشته از اهميت فراوان بر خوردار است .
2- متن كشور و توسعه هاي اخير :
1-2- تصوير كلي انتخاب خاتمي به رياست جمهوري .
2-2 – نظام سازماني و حكومتي ايران متشكل است از يك رئيس جمهور و يك مجلس كه به انتخابات مردم بر گزيده مي گردند و تحت فرمان و هدايت رهبر روحاني اين كشور آيت ا… خامنه اي فعاليت مي كنند .
2-3- در چهار چوب محدوديتهاي نظام اسلامي رقابتها ي پرشور و حال و فعال سياسي در ايران وجود دارد كه در آن مردم به اظهار عقيده انتخاب جامعه امال اقتصادي و عرضه و بازگويي سياسي شان مي پردازند .
2-4 – انتخاب مجلس كه در فوريه 2000 برگزار شد به اكثريت عمده اي از اصلاح طلبان در مجلس انجاميد .
2-5 در بخش بي املل ، روش جاري ايران در روابط خارجي كه بر اساس «گفتگو ميان تمدنهاي » آقاي خاتمي استوار است . دوره ي از تنش زايي را گشوده و دريچه وسيع تري را به جهان باز كرده است .
ساختار اجتماعي :
6-2- از انقلاب سال 1979 ايران تاكيد فراوان ويژه اي را بر توسعه انساني ، بيمه اجتماعي و «عدالت اجتماعي با پيشرفت قابل نموده است .»
7-2- گذشته از اين دستاوردها ، ايران هنوز با سه چالش عمده روبروست .
1-ايران هنوز هم ارفقر عمومي بالايي برخوردار است .
2-اين كشور بيشتر بواسطه كمكهاي اعانه اي و خير خواهانه با فقر روربروست تا به خاطر اشتغال و مالكيت
3- در حاليكه اين يارانه هاي عيني به هدف رسيدن به دست فقر اعمال مي شود .
8-2 – يك مطالعه كه راجع به فقر توسط دولت انجام شد ، رابطه مستحكمي را بين فقر و بيكاري ترسيم كرد .
9-2- ايران شبكه بيمه اي اجتماعي گسترده و نظام واگذار ساختن وسعي را كه شمار عظيمي از فقر را در بر مي گيرد ، درا است .
10-2- در حالي كه كمكهاي نقدي فوق الذكر و ديگر حمايتهاي مستقيم در رسيدگي به فقرا موثر بوده است ايران همچنان يارانه هاي ضمني و غير مستقيم گسترده اي اعم از يارانه هاي انرژي ، يارانه هاي اعتباري را كه حجم وسعي را شامل مي شود .
بانك جهاني سعي مي كند تا ارتباطي بين منابع كشورهاي ثروتمند و رشد اقتصادي كشورهاي فقير برقرار كند .
-بانك جهاني ، نه يك بانك بلكه به بيان دقيق تر يك موسسه تخصصي است . بانك جهاني در كاربرد عمومي آن نيست . بلكه يكي از ژانس هاي تخصصي سازمان ملل است و بيش از 184 كشور در آن عضو هستند . اين كشورها به طور مسوولانه عضو بانك جهاني هستند . براي تأمين منايع مالي آن چگونگي مصرف اين منابع .
-بانك جهاني در واقع عنواني است كه در جهت معرفي بانك بين المللي ترميم و توسعه و موسسه بين المللي توسعه مورد استفاده قرار مي گيرد اين سازمان با همكاري يكديگر وام با نرخ بهره پايين ، اعتبار ووام هاي بلا عوض به كشورهاي در حال توسعه اعطا مي كنند . بيش از 10هزار نفر متخصص توسعه از تمام كشورهاي جهان د رمركز جهاني در واشگتن دي سياسي با 109 اداره بانك جهاني در كشورهاي عضو همكاري مي كنند . كشورهاي با در آمد پايين به طور عموم نمي توانند در بازارهاي بين المللي پول ، وام دريافت كنند چراكه نرخ هاي بهره آنها بالاست . با توجه به اين موضوع بانك جهاني جهت دريافت اعتبار وام اين كشورها به آنهاپشتيباني هاي تخصصي مي دهد . وام ها و اعتبارتي كه اين كشورها از طريق بانك جهاني دريافت مي كنند طي يك دوره 35 تا 40 ساله بازپرداخت مي شود .
-وام بدون اعتبارات مالي كه از طريق موسسه انجمن بين المللي توسعه پرداخت مي شود . بزرگترين منبع مساعدت در سطح جهان مي باشد.
-در گزارش جامع تر به فعاليت بانك جهاني كه شامل دو سازمان بزرگ وام دهنده فوق و سه سازمان وابسته كوچكتر به نام هاي شركت مالي بين المللي ، موسسه بين المللي تضمين چند جانبه سرمايه گذاري و مركز بين المللي حالاختلاف سرمايه گذاري است خواهيم پرداخت .
1-صندوق آموزشي
بانك جهاني دقيقا با حكومت ها ، آژانس هاي سازمان ملل ، اهدا كنندگان كمك هاي مالي ، سازمان هاي غير قانوني و ساير موسساتي كه در توسعه كشورهاي كمك مي كنند در تلاششان براي رسيدن به اهداف آموزشي براي همه جهان همكاري مي كند .
2-برنامه جهاني مبارزه با ايدز.
بانك جهاني بزرگترين بودجه مبارزه با ايدز را تامين مالي مي كند هر روزه 14 هزار نفر از مردم جهان مبتلا به ويروس ايدز مي شوند كه نيمي از آنها بين 15 تا 24 سال سن دارند .
3-بهداشت تغذيه و كنترل جمعيت
بانك جهاني بزرگترين بودجه بهداشت سازمان جهاني را داراست . بالا رفتن سطح تغذيه و بهداشت در سطح جهاني باعث افزايش رشد اقتصادي و كاهش فقر مي شود .
4-كميسيون رهايي از بدهي هاي كشورها فقير
بانك جهاني بزرگترين حامي سياست رهايي از بدهي هاي كشورهاي فقير است . مهمترين هدف اين كميسيون كاهش بدهي خارجي فقيرترين كشورهاي جهان است .
5-صندوق حمايت از تنوع زيست محيطي
بانك جهاني يكي از بزرگترين صندوق هاي حمايت از تنوع محيطي جهان مي باشد از سال 1998 ، بانك جهاني به يكي از بزرگترين صندوق هاي تنوع زيست محيطي مبدل شده است.
6-گروه مشورتي مساعدت فقيرترين ها
در طي 6 سال اخير ، بانك جهاني مشاركت بشري را در سطح جهان براي مقابله با فقر داشته است .
7-مبارزه با فساد
بانك جهاني يكي از موسسات راهبردي مبارزه با فساد در سراسر جهان است . فساد يك مانع بزرگ براي توسعه است .
در واقع فساد باعث مي شود تا مالياتي كه مردم فقير مي پردازند به جاي اينكه به منابع عمومي براي رفع نيازهاي آنها مبدل شود به كساني غير از آنها تعلق بگيرد .
8-مشاوره به نهاد هاي جامعه مدني
جامعه مدني بزرگترين فعاليت و نقش را در بانك جهاني داراست . بيش از دو سوم طرح هاي توسعه اي مورد تأييد بانك جهاني در سال مالي گذشته مرتبط با فعاليت سازمان هاي غير دولتي بوده كه در واقع اين نهاد ها به عنوان نهادهاي جامعه مدني مانند يك بازوي مشورتي براي تدوين استراتژي كشورهايشان عمل مي كنند .
استيلاي آمريكا بر بانك جهاني
طرح پيشنهادي فروش دو ميليون انس طلا توسط صندوق بين المللي پول براي فراهم نمودن كمك مالي براي كشورهاي فقير با مخالفت شديد كنگره آمريكا روبه رو شد . آمريكا با دارا بودن 17 درصد كل قدرت آراي صندوق بين المللي پول . از حق و توي موثري در تصميم فروش طلا كه به 85% آراء موافق سهامدارن نياز دارد . برخوردار است . در حالي كه دولت كلينتون اعلام كرده است كه اتخاذ هر گونه تصميمي در مورد فروش مكور در حيطه اختيارات قانوني كنگره قرار دارد . يكي از اعضاي جمهوري خواه آمريكا اخيراً اظهار داشت كه اين مساله از آنچه كه مردم تصور مي كنند بسيار پيچيده تر و بهرنج تر است .
اولين مخالفت با طرح پيشنهادي فروش طلاي صندوق بدواً از ويژگي هاي نمايندگان جمهوري خواه كه مدتهاي طولاني است نسبت به صندوق بين المللي پول بي اعتنا هستند و اجراي اين طرح را نيز به منزله گسترش بيشتر نقش نامطلوب اين موسسه در نظام مالي بين المللي تلقي مي كنند . عنوان گرديد . ناگفته نماند كه نمايندگان مذكور در رابطه با افزايش سال گذشته سرمايه صندوق مخالفت خود را به واسطه آنكه متهم به تشديد بحران مالي جهان نشوند . كنار گذاشتند ولي به نظر مي آيد كه هم اكنون اين الزام ازبين رفته باشد . پيش بيني م يشود طرح لايحه اي از جانب جيم سكستن معاون رئيس كميته مشترك اقتصادي كنگره آمريكا . كه فروش طلا را به جز قيمت رسمي يعني 50/46 دلار در حال حاضر و آن به دولتهاي عضو صندوق بين المللي پول كه مالك نهايي 104 ميليون انس ذخاير طلاي صندوق مي باشند . ممنوع مي كند . سد راه فروش طلا از سوي اين مؤسسه خواهد شد . ضمناً حمايت از اين لايحه توسط ديك آرمي يكي از مخالفان صندوق و نماينده اكثريت در مجلس آمريكا كه از جايگاه برجسته اي در بين جمهوري خواهان برخوردار است ، تصويب آن را در حداقل زمان تضمين خواهند نمود .
ايران موفق ترين كشور خاورميانه در مبارزه با فقر
بانك جهاني اعلام كرد طي 10 سال آينده شمار فقراي با سطح در آمدي كمتر از 2 دلار در روز در ايران به 5/1 در صد خواهد رسيد كه پايين ترين رقم در سطح خاورميانه خواهد بود .
به گزارش مهره در پايان سال 2005 فقط 5/3 در صد از جمعيت ايران با درآمد كمتر از 2 دلار در روز زندگي مي كردند كه پايين ترين رقم در سطح خاورميانه محسوب مي شود .
اين در حالي است كه در سطح كشورهاي خاورميانه و شمال آفريقا به طور ميانگين 2/17 در صد از مردم با درآمد 2 دلار در روز يا كمتر امرار معاش مي كنند .
بر اساس اين گزارش ، شمار فقراي با سطح در آمدي پايين تر از 2 دلار در روز در ايران از سال 1986 كاهش چشگيري يافته و 12 درصد به 5/3 درصد رسيده است .
بر پايه همين گزارش شمار افراد بسيار فقير در ايران با در آمد كمتر از يك دلار در روز از سال 1998 به بعد صفر شده است .
17-2 برنامه اول پنج سال توسعه (95-1990 ) نخستين تلاش در امر اصلاح پس از جنگ با عراق آغاز شد و در چهر چوب برنامه پنج ساله اول توسعه با تحت پوشش قرار دادن سالهاي 95 1990 صورت گرفت .
18-2 – برنامه دوم پنج ساله توسعه 2000 – 1995 در طي دومين برنامه توسعه پنج ساله اقتصاد كشور را مرحله با رشد ركوردي متوسط 3% قرار گرفت كه از رشد 1/5% مقرر دربرنامه پايين تر بود .
1-اين گزارش توسط رئيس بانك توسعه و ترميم بين المللي در تاريخ 16 اوريل 172001 فروردين 1380 تهيه گرديده است .
اين بررسي ها نشان مي دهد كه مقرارت سهل و آسان به ويژه در كشورهاي در حال توسعه موجب ارتقاي بهره وري است . در همين بررسي ها ، وجود همبستگي قوي بين سهولت آغاز و ادراه يك فعاليت اقتصادي جديد از يك طرف ووجود يك نظام قانوني مستحكم و منسجم از سوي ديگر به اثبات رسيده است . اين گزارش به اين نتيجه رسيده است كه مقرارت سخت و دشوار ، رشد اقتصادي را كند مي كند . يك بخش خصوصي پروژه تحرك كه در آن بنگاه ها به سرمايه گذاري مي پردازند ، شغل ايجاد مي كنند و بهره وري را ايفا ميب خشد ، موجب افزايش رشد و گسترش فرصت ها براي فقرا است . دولت ها در اطراف جهان ، براي ايجاد چنين بخش خصوصي ، اصلاحات گسترده اي را به اجرا در آورده اند كه از آن جمله اند ، برنامه هاي تثبيت اقتصاد كلان ، آزاد سازي قيمت ها ، خصوصي سازي و كاهش موانع تجاري . با وجود اين دو بسياري از كشورها ، فعاليت هاي كار آفريني هم چنان محدود فقر فراوان و رشد راكد باقي مانده است . در كشورهاي ديگر نيز اصلاحات كلان مرسوم را به كناري نهاده و عملكرد خوبي هو داشته اند . اما چگونه؟ گرچه سياست هاي كلان بدون ترديد از اهميت برخوردارند ، اجماع روز افزوني به وجود آمده است .
رتبه دهي و نمره دادن شفاف به شاخص هاي اقتصادي و اجتماعي ، ميل و آرزوي ايجاد تغيير را تشديد كرده است . يكي از شواهد و نمونه هاي بارز اين موضوع تأثير شاخص توسعه انساني است كه كشورهاي را نا چار كرد تا در استراتژي توسعه خود بر روي بهداشت و آموزش تاكيد بيشتري بكنند .
تشريفات قانوني كه به طور رسمي لازم است تا يك كار آفرين كليه مجوزهاي لازم را به دست آورد و خود را نزد كليه مراجع ضروري به ثبت برساند تا بتواند به طور قانوني فعاليت خود را شروع كند ، بسيار مهم است مدت زمان لازم براي اين تشريفات هم از اهميت بالايي برخوردار است . در سال 2002 در كشور پاكستان كليه ادرات مالياتي كشور را به صورت الكترونيكي به هم متصل و تشريفات ثبت شركت هاي را تحميع كردند كه در نتيجه اين كار مدت زمان لازم براي شروع يك كسب و كار از 53 روز به 22 روز تقليل پيدا كرد .
توضيح شاخص ها
1-تعداد مرحله و تشريفات شروع كسب و كار :
تشريفات و اقدامات رسمي لازم براي اخذ كليه مجوزهاي لازم توسط يك كار آفرين و ثبت در كليه مراجع ضروري براي شروع فعاليت به طور قانوني.
2-انعطاف در استخدام :
امكان استفاده از قرار داد هاي پاره وقت و داراي مدت معين
3-شرايط استخدام :
الزامات ساعات كار و حداقل استراحت روزانه ، حداكثر ساعات كار در يك هفته ، فوق العاده اضافه كار ، محدوديت هاي تعطيلات هفتگي ، پرداخت اجباري مزد روزهاي غير كاري شامل مرخصي سالانه و تعطيلات رسمي ، مقرارت حداقل دستمزد .
4-انعطاف در اخراج : حمايت قانوني از كارگران در برابر اخراج ، باز خريد .
5-شاخصي قوانين استخدام :
ميانگين ساده شاخص هاي انعطاف در استخدام ، شرايط استخدام ، انعطاف در اخراج .
6-تعداد مرحله و تشريفات تنفيذ و اجراي قرار داد :
تعداد مرحله و تشريفات الزام آور قانوني يا دادگاهي كه تعامل بين طرفين قرارداد يا بين آنها و قاضي با دفتر دادگاه را ايجاب مي كند .
7-شاخص پيجيدگي تشريفات قرارداد:
ميانگين شاخص هاي فرعي ميزان اتكا
8-شاخص پوشش دواير اعتبار سنجي دولتي :
دايره ثبت اعتبار عبارت است از يك بانك اطلاعاتي كه توسط بخش عمومي (معمولاً بانك مركزي) اداره مي شود و اقدام به جمع آوري اطلاعات موجود در نظام مالي در مورد وام گيرندگان (اشخاص حقيقي يا حقوقي) مي كند و آن را در اختيار موسسات مالي قرار مي دهد .
9-شاخص پوشش دفاتر اعتبار سنجي خصوصي:
دفتر اعتبرا سنجي خصوصي يك بنگاه خصوصي يا سازمان غير انتفاعي است كه اعتبار وام گيرندگان فعلي موجود در نظام مالي (اشخاص حقيقي يل حقوقي) را در يك بانك اطلاعاتي نگهداري مي كند ووظيفه اصلي آن تسهيل مبادله اطلاعات مربوط به درجه اعتبار اشخاص در بين بانك هاي و موسسات مالي است .
10-شاخص حقوقي وام دهنده :
اين شاخص چهار نوع اختيار وام دهندگان را درزمينه تصفيه و تجديد سازمان وام گيرنده براي تجديد مي كند .
11-شاخص كلي عملكرد اعتبار سنجي عمومي :
ميانگين ساده شاخص هاي گردآوري ، توزيع ، دسترسي و كيفيت اطلاعات دواير اعتبار سنجي دولتي است كه از صفر تا 100 محاسبه مي شود و مقادير بالاتر نشانه آن است كه دو برابر اعتبار سنجي دولتي در زمينه مبادلات اعتباري به خوبي طراحي و تجهيز شده اند . اعتبار و تسهيلات بانكي براي شروع كسب و كار
به طور كلي سينماي هنري يا آوانگارد روايي در برگيرندهي جنبش هايي چون اكسپرسيونسيم آلمان، مكتب مونتاژ شوروي، اكسپرسيونسيم هاي فرانسوي مثل ژان اپستاين و ژرمن دولاك و كارگردانهاي مستقلي چون ابل گانس وف. و مورنائو و كارل تئودور دراير است. آنهاهم چون نقاش – فيلمسازان در مقابل فيلم تجاري به نفع سينماي فرهنگي قد علم كردند تا آنرا از لحاظ مقام و عمق به پايه اي ديگري هنرها برسانند در دوران سينماي صامت كه مانع زبان در ميان نبود فيلمهاي بسيار تصويري آنها همچون فيلمهاي متعارف رقيب شان، هاليوود در تمام دنيا مخاطب داشت. يكي از اين شخصيتهاي مهم وتآثير گذار مكتب آوانگار دروايي كارل تئودور درايراست. بطور كلي دراير يكي از شخصيتهاي اصلي معبد سينماي دانمارك است. آثار او كامل ترين نمونه هاي درهم آميزي گرايشهاي اكسپرسيونيستي باانديشمندي موشكاف فيگوراتيو هستند. در آثار وي پيچيدگي و ابهام هاي رئاليسم ادبي و تئاتري اواخر قرن نوزدهم نمايان بود. علاقه او به روانشناسي و تضادهاي ميان ناخودآگاه و عناصر خود گراي كنش هاي انساني از نخستين فيلم او (رئيس جمهور- 1919) و فيلم اپيزوديك (برگهايي از كتاب شيطان – 1921) آشكار است و در (ارباب خانه) به سطح جديدي از تكامل مي رسد. فيلم اخير را شركت جديد و رقيب نورديسك بالاريوم. به رياست لاولاوريتسن درسال 1925 تهيه كرد. پس از جنگ جهاني اول سينماي دانمارك به تدريج افول كرد و دراير تنها نابغه ي سينماي كشورش باقي ماند او به ناچار كارش را در خارج از دانمارك، در نروژ، سوئد، آلمان و فرانسه ادامه داد.
(تاريخ تحليلي سينماي جهان – جفري ناول اسميت)
كارل تئودور دراير (1889-1968) وي كه پسر نامشروع يك پيشخدمت و يك كارخانه دار سوئدي بود در كپنهاگ به دنيا آمد. و در همانجا بزرگ شد و به واسطه ي خانواده اي كه او را به فرزندي پذيرفته بودند دوران كودكي اش خالي از عشق و مصيبت بار گذشت او كه قصد داشت هر چه زودتر درآمدي براي خود دست وپا كند به عنوان ناقد تئاتر و گزارشگر هواشناسي درروزنامه اي دانماركي مشغول به كار شد. او همچنين كار فيلمنامه نويسي را آغاز كرد و اولين فيلم نامه اش در 1912 به فيلم درآمد سال بعد براي كارآموزي در نورديسك مشغول شد در آنجا به كارهاي مختلف پرداخت و حدود بيست فيلمنامه نوشت او در سال 1919 نخستين فيلم خود به نام (رئيس جمهور) را كارگرداني كردكه ملودرامي بود با ساختار روايي گريفيثي و نچسب كه بهر حال بيانگر درك بصري قوي اش بود دراير از اين فيلم شگفت انگيز و چند 1پيزودي (برگهايي از كتاب شيطان ) را ساخت اين فيلم تا اندازه اي تقليدي از تعصب (گريفيث) بود و در سال 1919 توليد شد اما تا سال 1921 اكران نشد. دراير جوان ثابت كرد كه در مسائل ميزانسن و انتخاب و هدايت بازيگران فردي كمال گرا و وسواسي است. اين امر باعث جدايي او از نورديسك و فعاليت مستقلش شد وهمين استقلال باعث شد تا باقي فيلمهاي صامتش را در پنج كشور مختلف بسازد دراير فيلم (بيوه پارسون) 1920 را در نروژ و براي شركت SVENSK FILMINDUSTRI ساخت اين فيلم درعين حال كه از لحاظ سبك وامدار شوستروم و استيلر است گرايش آشكار دراير را به تحليل شخصيت به قيمت از دست دادن روايت نشان مي دهد اين نكته در فيلم (ميكائيل) كه دراير آنرا در سال 1924 در آلمان ساخت نيز ديده مي شود.
داستان اين فيلم در باره ي مثلث عشقي و عاطفي است كه يك نقاش و مدل مرد او و زني نجيب زاده و روس رابه هم پيوند مي دهد كه مدل نقاش را اغفال مي كند و در واقع منبع الهام نقاش را مي دزد اين فيلم اگر چه سرشار از اشارات سبموليستي است (كه بخش اعظم آنها متعلق به رمان هرمان بانگ است كه فيلمنامه اقتباسي از آن بود.) در واقع بيانگر نخستين تلاش دراير براي تحليل زندگي دروني شخصيتها در مناسبت با محيط شان بود.
دراير با اريش پومي، تهيه كننده ميكائيل، درافتاد و به همين علت به دانمارك بازگشت و درآنجا فيلم (ارباب خانه 1925) را ساخت كه درامي است درباره ي پدري كه با رفتار خودخواهانه و سلطه طلبانه اش به دل همسر وفرزندانش هراس مي افكند در اين فيلم نماهاي نزديك ازچهره شخصيتها نقش مهمي دارند. دراير نوشته است : چهره انسان سرزميني است كه هرگز در كاوش و تفحص در آن خسته نمي شويم در استوديو تجربه اي بزرگتر از ديدن حالت چهره اي تحت تأثير قدرت شگفت انگيز الهام نيست. اين ايده ي لكيو فيلم (مصائب ژاندارك – 1928) است كه در آن نماي نزديك در فصل طولاني بازجوئي از ژاندارك درحالي كه پشت به پسزمينه اي ترسناك دارد به اوج خود مي رسد.
آخرين فيلم صامت دراير يعني ژاندارك در فرانسه و با منابع مالي و فني فراوان و آزادي عمل بسيار براي او ساخته شد. ناقدان بلافاصله آنرا ستودند و شاهكار دانستند. اما اين فيلم از لحاظ تجاري شكست سختي خورد آنچنان كه دراير در چهل سال بعد تنها توانست پنج فيلم را كارگرداني كند فيلم (خون آشام –1932) وضع بدتري از ژاندارك پيدا كرد . اين فيلم كه در آن تنها از بازيگران غير حرفه اي استفاده شده است يكي از آزار دهنده ترين فيلمهاي ترسناكي است كه تا بحال ساخته شده است؛ كيفيتي غير واقعي و رويا گونه و توهمي دراين فيلم هست كه سبك فيلمبرداري مبهم و تارش آنرا تشديد مي كند. از اين فيلم استقبال نشد و به همين دليل بود كه دراير در اوج قدرت خلاقه اش شهرت فردي مستبد و وسواسي و خسته كننده اي را يافت كه همه كارهايش با شكست روبرو مي شود. در ده سال بعد دراير دركشورهاي فرانسه، انگلستان و سومالي روي طرحهايي بي حاصل كار كرد تا اين كه به دانمارك وسركار قبلي اش يعني روزنامه نگاري بازگشت. او بالاخره در سال 1943 توان آنرا يافت كه فيلم (روز خشم) راكارگرداني كند كه بيانيهي قدرتمندي است درباره ي ايمان و خرافات و تعصبات مذهبي- فيلم روز خشم، خشك و بي روح و متعادل است وسبكش به انتزاع گرايش دارد، انتزاعي كه فيلمبرداري كنتراست بالا تشديدش مي كند ناقدان دانماركي در فيلم اشاره به آزار و اذيت يهوديان توسط نازيها يافتند كه اين امر باعث فرار كارگردان فيلم به كشور سوئد شد. دراير پس از پايان جنگ به كپنهاگ بازگشت و با درآمدي كه از اداره يك سينما به دست آورده بود فيلم (اردت- 1955) را ساخت كه داستان آن درباره ي دشمني ميان دو خانواده ي متعلق به فرقه هاي مذهبي متفاوت است كه با داستان عشق ميان اعضاي دو خانواده پيچيدگي بيشتري مي يابد. اين فيلم بيش از پيش گرايش دراير به ميزانسن و دكورهاي ساده و خشن را نشان مي دهد گرايشي كه با استفاده از برداشتهاي طولاني و كند تشديد مي شود.
دراير درفيلم (گرترود – 1964) از اين هم پارا فرا تر مي گذارد اين فيلم درباره ي زني است كه سوداي عشقي آرماني را در سر دارد و از آنجا كه آنرا نه نزد همسر ونه نزد دو معشوقش نمي يابد عشق را جنسي ومادي مي داند و به رياضت و تجرد پناه مي برد. درحالي كه كلاسي سيسم متعادل فيلم اردت در سال 1955 شير طلايي جشنواره ونيز را براي دراير به ارمغان آورد، غالب ناقدان سازش ناپذيري گرترود را با آن برداشتهاي ثابت كه در آنها ظاهراً دوربين و بازيگران مدتهاي طولاني حركت نمي كنند، افراطي يافتند. به اين ترتيب آنچه كه بايد گفت وصيت نامه هنري دراير اثري سره و تأمل برانگيز و جدي است كه دستخوش طوفاني از بدو بيراه شده است.
دراير را امروزه همچنان به دليل سبك بصري اش مي ستايند، سبكي كه به رغم عدم شباهتهاي ظاهري داراي وحدت و يكپارچگي و ثباتي دروني و بنيادي است. اما كمتر كسي انسجام درون مايه هاي آثار او را درك و ستايش كرده است درون مايه هايي كه گرد مسائل مبارزه نابرابر زنان وافراد بي گناه با سركوبي و تعصب اجتماعي، ناگزيري سرنوشت و مرگ و نيروي شر در زندگي اين جهاني مي گردند. آخرين طرح او زندگي مسيح بود كه اميدوار بود درآن به تركيبي از تمامي دل مشغولي هاي سبك و مضموني برسد. دراير مدت كوتاهي پس از به دست آوردن سرمايهي توليد اين طرح از محل دولت دانمارك و تلويزيون دولتي ايتاليا درگذشت و طرحي كه بيست سال ذهنش را مشغول كرده بود به سرانجام نرسيد.
شيطان طي قرون واعصار ناپليدي مرا رواج مي دهد ازجمله در فلسطين در زماني كه يهودا به حضرت مسيح خيانت مي كند. در اسپانياي قرون وسطي كه تفتيش عقايد رواج دارد، در فرانسه ي دوران انقلاب كه ماري آنتوانت را اعدام مي كند در فلاند دوره ي جنگ باروسيه كه ميهن پرستان به دست مهاجمين سرخ شكنجه مي بينند و كشته مي شوند …
ويكتور، پدر خانواده اي تنگدست، با رفتار مستبدانه اش زندگي را برآيدا همسرش و پسرش و دخترش سخت كرده است. ابتدا آيدا رفتار او را تحمل مي كند اما بزودي كه ويكتور خشن تر و بي ملاحظه تر مي شود تصميم مي گيرد كه شرايط راعوض كند…
درقرن پانزدهم ميلادي ارتش اشغالگر انگلستان رهبر نيروهاي مقاومت فرانسه را كه زني روستايي به نام ژاندارك است به اتهام جادوگري به محاكمه ميكشند. محاكمه هجده ماه به طول مي انجامد و در روز آخر ژندارك كه همچنان از همكاري با اشغالگران خودداري مي كند به انتظار مرگ نشسته است…
4.خون آشام 1932
تهيه كننده : توبيس- كلانگ فيلم. فيلمنامه: كارل تئودور دراير، كريستين پول. برمبناي داستان (كارميلا) نوشته ي شريدان لوفانو فيلمبرداران : رودولف ماته، لويي نه. موسيقي متن: ولفگانگ تسلر. بازيگران : يوليان وست،بارون نيكلاس دوگونت بورگ ، هانريت ژرار، يان هيرونيمكو، موريس شوتس، رناماندل، سياه و سفيد، به زبان اصلي.
خلاصه داستان فيلم:
ديويدگري، مردي جوان مسافري به دهكده ي دورافتاده اي مي رسد ودر ميهمان خانه باپيرمردي آشنا مي شود. پير مرد بسته اي به ديويد مي دهد كه تنها بايد پس از مرگش آنرا باز كنند. ديويد از مهمانخانه خارج مي شود و شكارباني را تعقيب مي كند تا به قصري مي رسد كه متعلق به پيرمرد است. درقصر، پيرمرد مي ميرد و ديويد بسته را مي گشايد و كتابي را درباره ي خون آشامان مييابد و …
5.روز خشم 1943
تهيه كننده : پالاديوم فيلم. فيلمنامه: كارل تئودور دراير، مونس اسكوت هانس، برمبناي نمايشنامه (آن پدر سدوته) نوشته هانس ويرزينسن. فيلمبردار : كارل اندرسن . موسيقي متن : پل شيربك. بازيگران : توركيلد روس، ليزبت موين، زيگريديني پندام، پره بن لردورف، آناسويركير. سياه وسفيد، به زبان اصلي.
خلاصه داستان فيلم:
در دانمارك قرون وسطي پيرزني را به اتهام جادوگري دستگير مي كنند. كشيش پيردهكده پيرزن را شكنجه مي دهد وسر آخرامر به سوزاند او مي دهد. پيرزن پيش از مرگ كشيش را نفرين مي كند. سپس مشكلاتي در زندگي زناشويي كشيش با همسر جوانش بروز ميكند و كشيش مي ميرد. دراينجا مادر كشيش عروسش را متهم به جادوگري مي كند و …
6. كلام 1954
تهيه كننده : پالاديوم فيلم. فيلنامه : كارل تئودور دراير، برمبناي نمايشنامه اي نوشته ي كاي مونگ فيلمبردار؛ هنريك بندتسن – موسيقي متن: پل شيربك. بازيگران : هنريك مالبرگ، اميل هاس كريستين، پره بن لردورف، كي كريستانس، بريژيت فدراشپيل . سياه و سفيد، به زبان اصلي.
خلاصه داستان فيلم:
دهقان پيري كه همسرش را از دست داده است با سه پسرش در روستايي دورافتاده زندگي ميكند. پسر بزرگتر همسري به نام (اينگر) دارد كه امور خانه را اداره مي كند (يوهانس) پسر وسطي پس از مرگ نامزدش به مذهب روي ميآورد و از ديگران فاصله ميگيرد. پسر كوچكتر قصد ازدواج بادختر مردي را دارد كه پدرش به دليل اختلافات مذهبي او را دشمن خود مي داند. تا اينكه اينگر سرزايمان ميميرد و يوهانس براي بازگردان او به زندگي به نيايش مي پردازد …
5.گرترود 1964
تهيه كننده : پالاديوم فيلم. فيلنامه : كارل تئودور دراير برمبناي نمايشنامه اي نوشتهي هيالمار زوردربرگ، فيلمبردار: هنينگ بندتسن. موسيقي متن : يورگن يرسيلد. بازيگران: نينا پنس رود، بندت روت، 1به رود، بار داووه، اكسل اشتروباي، سياه و سفيد، به زبان اصلي.
خلاصه داستان فيلم:
در سال 1910 گرترود باهمسر حقوقدانش زندگي مرفه اما ناخوشي را مي گذراند هيچكس قادر به درك روحيات او نيست از جمله شوهرش كه اعتقاد دارد عشق به تنهايي براي خوشبختي كافي نيست. آندو سرانجام از يكديگر جدا مي شوند. گرترود به كساني كه تقاضاي ازدواج با او را دارند جواب رد مي دهد. به پاريس مي رود تا با خود و خدايش خلوت كند…
مطالب برگرفته از تاريخ تحليلي سينماي جهان«1995-1895»
به طور كلي سينماي هنري يا آوانگارد روايي در برگيرندهي جنبش هايي چون اكسپرسيونسيم آلمان، مكتب مونتاژ شوروي، اكسپرسيونسيم هاي فرانسوي مثل ژان اپستاين و ژرمن دولاك و كارگردانهاي مستقلي چون ابل گانس وف. و مورنائو و كارل تئودور دراير است. آنهاهم چون نقاش – فيلمسازان در مقابل فيلم تجاري به نفع سينماي فرهنگي قد علم كردند تا آنرا از لحاظ مقام و عمق به پايه اي ديگري هنرها برسانند در دوران سينماي صامت كه مانع زبان در ميان نبود فيلمهاي بسيار تصويري آنها همچون فيلمهاي متعارف رقيب شان، هاليوود در تمام دنيا مخاطب داشت. يكي از اين شخصيتهاي مهم وتآثير گذار مكتب آوانگار دروايي كارل تئودور درايراست. بطور كلي دراير يكي از شخصيتهاي اصلي معبد سينماي دانمارك است. آثار او كامل ترين نمونه هاي درهم آميزي گرايشهاي اكسپرسيونيستي باانديشمندي موشكاف فيگوراتيو هستند. در آثار وي پيچيدگي و ابهام هاي رئاليسم ادبي و تئاتري اواخر قرن نوزدهم نمايان بود. علاقه او به روانشناسي و تضادهاي ميان ناخودآگاه و عناصر خود گراي كنش هاي انساني از نخستين فيلم او (رئيس جمهور- 1919) و فيلم اپيزوديك (برگهايي از كتاب شيطان – 1921) آشكار است و در (ارباب خانه) به سطح جديدي از تكامل مي رسد. فيلم اخير را شركت جديد و رقيب نورديسك بالاريوم. به رياست لاولاوريتسن درسال 1925 تهيه كرد. پس از جنگ جهاني اول سينماي دانمارك به تدريج افول كرد و دراير تنها نابغه ي سينماي كشورش باقي ماند او به ناچار كارش را در خارج از دانمارك، در نروژ، سوئد، آلمان و فرانسه ادامه داد.
(تاريخ تحليلي سينماي جهان – جفري ناول اسميت)
كارل تئودور دراير (1889-1968) وي كه پسر نامشروع يك پيشخدمت و يك كارخانه دار سوئدي بود در كپنهاگ به دنيا آمد. و در همانجا بزرگ شد و به واسطه ي خانواده اي كه او را به فرزندي پذيرفته بودند دوران كودكي اش خالي از عشق و مصيبت بار گذشت او كه قصد داشت هر چه زودتر درآمدي براي خود دست وپا كند به عنوان ناقد تئاتر و گزارشگر هواشناسي درروزنامه اي دانماركي مشغول به كار شد. او همچنين كار فيلمنامه نويسي را آغاز كرد و اولين فيلم نامه اش در 1912 به فيلم درآمد سال بعد براي كارآموزي در نورديسك مشغول شد در آنجا به كارهاي مختلف پرداخت و حدود بيست فيلمنامه نوشت او در سال 1919 نخستين فيلم خود به نام (رئيس جمهور) را كارگرداني كردكه ملودرامي بود با ساختار روايي گريفيثي و نچسب كه بهر حال بيانگر درك بصري قوي اش بود دراير از اين فيلم شگفت انگيز و چند 1پيزودي (برگهايي از كتاب شيطان ) را ساخت اين فيلم تا اندازه اي تقليدي از تعصب (گريفيث) بود و در سال 1919 توليد شد اما تا سال 1921 اكران نشد. دراير جوان ثابت كرد كه در مسائل ميزانسن و انتخاب و هدايت بازيگران فردي كمال گرا و وسواسي است. اين امر باعث جدايي او از نورديسك و فعاليت مستقلش شد وهمين استقلال باعث شد تا باقي فيلمهاي صامتش را در پنج كشور مختلف بسازد دراير فيلم (بيوه پارسون) 1920 را در نروژ و براي شركت SVENSK FILMINDUSTRI ساخت اين فيلم درعين حال كه از لحاظ سبك وامدار شوستروم و استيلر است گرايش آشكار دراير را به تحليل شخصيت به قيمت از دست دادن روايت نشان مي دهد اين نكته در فيلم (ميكائيل) كه دراير آنرا در سال 1924 در آلمان ساخت نيز ديده مي شود.
داستان اين فيلم در باره ي مثلث عشقي و عاطفي است كه يك نقاش و مدل مرد او و زني نجيب زاده و روس رابه هم پيوند مي دهد كه مدل نقاش را اغفال مي كند و در واقع منبع الهام نقاش را مي دزد اين فيلم اگر چه سرشار از اشارات سبموليستي است (كه بخش اعظم آنها متعلق به رمان هرمان بانگ است كه فيلمنامه اقتباسي از آن بود.) در واقع بيانگر نخستين تلاش دراير براي تحليل زندگي دروني شخصيتها در مناسبت با محيط شان بود.
دراير با اريش پومي، تهيه كننده ميكائيل، درافتاد و به همين علت به دانمارك بازگشت و درآنجا فيلم (ارباب خانه 1925) را ساخت كه درامي است درباره ي پدري كه با رفتار خودخواهانه و سلطه طلبانه اش به دل همسر وفرزندانش هراس مي افكند در اين فيلم نماهاي نزديك ازچهره شخصيتها نقش مهمي دارند. دراير نوشته است : چهره انسان سرزميني است كه هرگز در كاوش و تفحص در آن خسته نمي شويم در استوديو تجربه اي بزرگتر از ديدن حالت چهره اي تحت تأثير قدرت شگفت انگيز الهام نيست. اين ايده ي لكيو فيلم (مصائب ژاندارك – 1928) است كه در آن نماي نزديك در فصل طولاني بازجوئي از ژاندارك درحالي كه پشت به پسزمينه اي ترسناك دارد به اوج خود مي رسد.
آخرين فيلم صامت دراير يعني ژاندارك در فرانسه و با منابع مالي و فني فراوان و آزادي عمل بسيار براي او ساخته شد. ناقدان بلافاصله آنرا ستودند و شاهكار دانستند. اما اين فيلم از لحاظ تجاري شكست سختي خورد آنچنان كه دراير در چهل سال بعد تنها توانست پنج فيلم را كارگرداني كند فيلم (خون آشام –1932) وضع بدتري از ژاندارك پيدا كرد . اين فيلم كه در آن تنها از بازيگران غير حرفه اي استفاده شده است يكي از آزار دهنده ترين فيلمهاي ترسناكي است كه تا بحال ساخته شده است؛ كيفيتي غير واقعي و رويا گونه و توهمي دراين فيلم هست كه سبك فيلمبرداري مبهم و تارش آنرا تشديد مي كند. از اين فيلم استقبال نشد و به همين دليل بود كه دراير در اوج قدرت خلاقه اش شهرت فردي مستبد و وسواسي و خسته كننده اي را يافت كه همه كارهايش با شكست روبرو مي شود. در ده سال بعد دراير دركشورهاي فرانسه، انگلستان و سومالي روي طرحهايي بي حاصل كار كرد تا اين كه به دانمارك وسركار قبلي اش يعني روزنامه نگاري بازگشت. او بالاخره در سال 1943 توان آنرا يافت كه فيلم (روز خشم) راكارگرداني كند كه بيانيهي قدرتمندي است درباره ي ايمان و خرافات و تعصبات مذهبي- فيلم روز خشم، خشك و بي روح و متعادل است وسبكش به انتزاع گرايش دارد، انتزاعي كه فيلمبرداري كنتراست بالا تشديدش مي كند ناقدان دانماركي در فيلم اشاره به آزار و اذيت يهوديان توسط نازيها يافتند كه اين امر باعث فرار كارگردان فيلم به كشور سوئد شد. دراير پس از پايان جنگ به كپنهاگ بازگشت و با درآمدي كه از اداره يك سينما به دست آورده بود فيلم (اردت- 1955) را ساخت كه داستان آن درباره ي دشمني ميان دو خانواده ي متعلق به فرقه هاي مذهبي متفاوت است كه با داستان عشق ميان اعضاي دو خانواده پيچيدگي بيشتري مي يابد. اين فيلم بيش از پيش گرايش دراير به ميزانسن و دكورهاي ساده و خشن را نشان مي دهد گرايشي كه با استفاده از برداشتهاي طولاني و كند تشديد مي شود.
دراير درفيلم (گرترود – 1964) از اين هم پارا فرا تر مي گذارد اين فيلم درباره ي زني است كه سوداي عشقي آرماني را در سر دارد و از آنجا كه آنرا نه نزد همسر ونه نزد دو معشوقش نمي يابد عشق را جنسي ومادي مي داند و به رياضت و تجرد پناه مي برد. درحالي كه كلاسي سيسم متعادل فيلم اردت در سال 1955 شير طلايي جشنواره ونيز را براي دراير به ارمغان آورد، غالب ناقدان سازش ناپذيري گرترود را با آن برداشتهاي ثابت كه در آنها ظاهراً دوربين و بازيگران مدتهاي طولاني حركت نمي كنند، افراطي يافتند. به اين ترتيب آنچه كه بايد گفت وصيت نامه هنري دراير اثري سره و تأمل برانگيز و جدي است كه دستخوش طوفاني از بدو بيراه شده است.
دراير را امروزه همچنان به دليل سبك بصري اش مي ستايند، سبكي كه به رغم عدم شباهتهاي ظاهري داراي وحدت و يكپارچگي و ثباتي دروني و بنيادي است. اما كمتر كسي انسجام درون مايه هاي آثار او را درك و ستايش كرده است درون مايه هايي كه گرد مسائل مبارزه نابرابر زنان وافراد بي گناه با سركوبي و تعصب اجتماعي، ناگزيري سرنوشت و مرگ و نيروي شر در زندگي اين جهاني مي گردند. آخرين طرح او زندگي مسيح بود كه اميدوار بود درآن به تركيبي از تمامي دل مشغولي هاي سبك و مضموني برسد. دراير مدت كوتاهي پس از به دست آوردن سرمايهي توليد اين طرح از محل دولت دانمارك و تلويزيون دولتي ايتاليا درگذشت و طرحي كه بيست سال ذهنش را مشغول كرده بود به سرانجام نرسيد.
شيطان طي قرون واعصار ناپليدي مرا رواج مي دهد ازجمله در فلسطين در زماني كه يهودا به حضرت مسيح خيانت مي كند. در اسپانياي قرون وسطي كه تفتيش عقايد رواج دارد، در فرانسه ي دوران انقلاب كه ماري آنتوانت را اعدام مي كند در فلاند دوره ي جنگ باروسيه كه ميهن پرستان به دست مهاجمين سرخ شكنجه مي بينند و كشته مي شوند …
ويكتور، پدر خانواده اي تنگدست، با رفتار مستبدانه اش زندگي را برآيدا همسرش و پسرش و دخترش سخت كرده است. ابتدا آيدا رفتار او را تحمل مي كند اما بزودي كه ويكتور خشن تر و بي ملاحظه تر مي شود تصميم مي گيرد كه شرايط راعوض كند…
درقرن پانزدهم ميلادي ارتش اشغالگر انگلستان رهبر نيروهاي مقاومت فرانسه را كه زني روستايي به نام ژاندارك است به اتهام جادوگري به محاكمه ميكشند. محاكمه هجده ماه به طول مي انجامد و در روز آخر ژندارك كه همچنان از همكاري با اشغالگران خودداري مي كند به انتظار مرگ نشسته است…
4.خون آشام 1932
تهيه كننده : توبيس- كلانگ فيلم. فيلمنامه: كارل تئودور دراير، كريستين پول. برمبناي داستان (كارميلا) نوشته ي شريدان لوفانو فيلمبرداران : رودولف ماته، لويي نه. موسيقي متن: ولفگانگ تسلر. بازيگران : يوليان وست،بارون نيكلاس دوگونت بورگ ، هانريت ژرار، يان هيرونيمكو، موريس شوتس، رناماندل، سياه و سفيد، به زبان اصلي.
خلاصه داستان فيلم:
ديويدگري، مردي جوان مسافري به دهكده ي دورافتاده اي مي رسد ودر ميهمان خانه باپيرمردي آشنا مي شود. پير مرد بسته اي به ديويد مي دهد كه تنها بايد پس از مرگش آنرا باز كنند. ديويد از مهمانخانه خارج مي شود و شكارباني را تعقيب مي كند تا به قصري مي رسد كه متعلق به پيرمرد است. درقصر، پيرمرد مي ميرد و ديويد بسته را مي گشايد و كتابي را درباره ي خون آشامان مييابد و …
5.روز خشم 1943
تهيه كننده : پالاديوم فيلم. فيلمنامه: كارل تئودور دراير، مونس اسكوت هانس، برمبناي نمايشنامه (آن پدر سدوته) نوشته هانس ويرزينسن. فيلمبردار : كارل اندرسن . موسيقي متن : پل شيربك. بازيگران : توركيلد روس، ليزبت موين، زيگريديني پندام، پره بن لردورف، آناسويركير. سياه وسفيد، به زبان اصلي.
خلاصه داستان فيلم:
در دانمارك قرون وسطي پيرزني را به اتهام جادوگري دستگير مي كنند. كشيش پيردهكده پيرزن را شكنجه مي دهد وسر آخرامر به سوزاند او مي دهد. پيرزن پيش از مرگ كشيش را نفرين مي كند. سپس مشكلاتي در زندگي زناشويي كشيش با همسر جوانش بروز ميكند و كشيش مي ميرد. دراينجا مادر كشيش عروسش را متهم به جادوگري مي كند و …
6. كلام 1954
تهيه كننده : پالاديوم فيلم. فيلنامه : كارل تئودور دراير، برمبناي نمايشنامه اي نوشته ي كاي مونگ فيلمبردار؛ هنريك بندتسن – موسيقي متن: پل شيربك. بازيگران : هنريك مالبرگ، اميل هاس كريستين، پره بن لردورف، كي كريستانس، بريژيت فدراشپيل . سياه و سفيد، به زبان اصلي.
خلاصه داستان فيلم:
دهقان پيري كه همسرش را از دست داده است با سه پسرش در روستايي دورافتاده زندگي ميكند. پسر بزرگتر همسري به نام (اينگر) دارد كه امور خانه را اداره مي كند (يوهانس) پسر وسطي پس از مرگ نامزدش به مذهب روي ميآورد و از ديگران فاصله ميگيرد. پسر كوچكتر قصد ازدواج بادختر مردي را دارد كه پدرش به دليل اختلافات مذهبي او را دشمن خود مي داند. تا اينكه اينگر سرزايمان ميميرد و يوهانس براي بازگردان او به زندگي به نيايش مي پردازد …
5.گرترود 1964
تهيه كننده : پالاديوم فيلم. فيلنامه : كارل تئودور دراير برمبناي نمايشنامه اي نوشتهي هيالمار زوردربرگ، فيلمبردار: هنينگ بندتسن. موسيقي متن : يورگن يرسيلد. بازيگران: نينا پنس رود، بندت روت، 1به رود، بار داووه، اكسل اشتروباي، سياه و سفيد، به زبان اصلي.
خلاصه داستان فيلم:
در سال 1910 گرترود باهمسر حقوقدانش زندگي مرفه اما ناخوشي را مي گذراند هيچكس قادر به درك روحيات او نيست از جمله شوهرش كه اعتقاد دارد عشق به تنهايي براي خوشبختي كافي نيست. آندو سرانجام از يكديگر جدا مي شوند. گرترود به كساني كه تقاضاي ازدواج با او را دارند جواب رد مي دهد. به پاريس مي رود تا با خود و خدايش خلوت كند…
مطالب برگرفته از تاريخ تحليلي سينماي جهان«1995-1895»
قسمت اعظم فولاديكه در كارخانه هاي فولاد سازي بصورت بلوك تهيه ميشود (97 درصد) به وسيلة دستگاه هاي نورد به ورق – ريل هاي آهني – تير آهن – لوله – تسمه هاي فولادي – سيم – وانواع مختلف پروفيل ها تبديل ميشود. كارگاه نورد (دستگاه نورد) بفرم ساده خود از دو استوانة نورد كه بالاي همديگر قرار ميگيرند تشكيل ميشود. دو سر دنده دار استوانه ها روي پايه هاي ثابتي تكيه ميكنند. «استوانه هاي نورد» به وسيلة موتورها حركت دوراني پيدا كرده و در جهت عكس همديگر حركت ميكنند. اگر جسمي بين اين استوانه ها هل داده شود استوانه ها آنرا گرفته و از شكاف بين خود رد مي كنند. در اثر اين عمل جسم پهن تر و درازتر ميشود. هر چه «جسم مورد نورد» بيشتر بين استوانه ها فرستاده شود و هر چه استوانه ها بيشتر بهم نزديك شوند بهمان نسبت جسم بيشتر پهن تر و نازكتر ميشود. كمتر كردن فاصله شكاف بين دو استوانة نورد را متخصصين دستگاه هاي نورد «ميزان كردن» مينامند.
اگر گودال و شيارهائي كه آنها را «كاليبر» مينامند روي استوانه هاي نورد كنده شوند جسم مورد نورد اجباراً شكل كاليبر را بخود گرفته و از پشت نوردها خارج ميشود. اين استوانه ها را «غلطك هاي كاليبردار» مينامند.
كارگاه هاي نورد ممكن است از دو و يا نوردهاي متعددي تشكيل شده باشند، تعداد نوردها در دستگاه هاي مختلف متفاوت بوده و انواع معروف آنها عبارتند از:
1-نوردهاي دوتائي2- نوردهاي سه تائي 3-نوردهاي چهارتائي
در نوردهاي دوتائي بعد از اينكه جسم مورد نورد، از ميان استوانه ها عبور كرد، جهت گردش استوانه ها عوض ميشود تا جسم مورد نورد بتواند در جهت عكس وارد استوانه ها شود. بدين علت نوردهاي دوتائي را نوردهاي «قابل برگشت» نيز مينامند. يك نوع بخصوص، از نوردهاي دوتائي داراي دو جفت غلطك بوده و«نوردهاي دوتائي دوبل» ناميده ميشوند. جهت حركت ميكنند. اينطريقه براي نورد اجسام سنگين مناسب نبوده و اكثراً براي نورد اجسام سبك از قبيل ميله و فولادهاي گرد و غيره مورد استفاده قرار ميگيرد.
در نوردهاي سه تائي سه استوانه بالاي همديگر قرار ميگيرند جسم مورد نورد در موقع رفتن در بين استوانه تحتاني و مياني و هنگام بر گشت بين استوانة مياني و بالائي فشرده شده و دراز ميشود جهت حركت نوردها در اينجا نيز بدون تغيير باقي
مي ماند.
مطابق قوانين و تجربياتيكه دربارة نوردها بعمل آمده است به اين نتيجه رسيده اند كه استوانه هاي باريك در فشار ثابت، جسم مورد نورد را بيشتر از استوانه هاي كلفت دراز و پهن ميكنند. ولي عيب استوانه هاي باريك در اين است كه در فشارهاي بالا بزودي خم ميشوند، و هر چقدر هم مقدار اين خمش كمتر باشد در موقع نورد ورق و تسمه مضر بوده و آنها را خراب ميكند. براي بر طرف كردن اين عيب « استوانه هاي كارگر»[1] بروي استوانه هاي كلفت تري تكيه ميكنند، اين استوانه ها كه « غلطك هاي تكيه» نيز ناميده ميشوند در تمام طول خود، استوانه هاي كارگر را فشرده و از خم شدن آنها جلوگيري بعمل ميآورند. اين دستگاه ها، « نوردهاي چهارتائي » ناميده شده و براي نورد ورق و تسمه و غيره بكار برده ميشوند.
در موقع نورد توليدات مختلف، از فولادهاي مخصوص، بايد توجه داشت كه سطوح بلوك اوليه صاف، و عاري از هر گونه عيوب و نواقص باشد. در غير اينصورت اجسام ساخته شده، معيوب بوده و غير قابل استفاده خواهند بود. براي اينكار سطوح بلوك هاي اوليه را به وسيلة تراشيدن و سوهان كاري و غيره صاف و شفاف نموده و سپس زير نوردها ميفرستند. امروزه بجاي تراشيدن بلوك، از «ماشين هاي شعله اي» براي تميز كردن آنها استفاده ميكنند. بلوك گداخته را براي تميز كردن به داخل ماشين هاي شعله اي هدايت كرده و داخل ماشين تحت تأ ثير اكسيژن، رويةآن تا اندازه اي سوخته و از بين ميرود بطوريكه سطح بلوك بعد از بيرون آمدن از ماشين، بسيار صاف و درخشان بوده و عاري از هر گونه نقص ميباشد. اين نوع تميز كردن همانطور يكه ذكر شد، روي فولادهاي مخصوص انجام ميگيرد. براي تميز كردن بلوك هاي معمولي كافيست عيوب و نواقص آشكار آنها را به وسيلة تراشيدن و يا مته هاي دستي از بين برد و يا ميتوان برخي اوقات به وسيلةماشين هاي دستي سطوح آنها را تا درجة معيني سوزاند.
كارگاه نورد بلوك
فولاد را بايد درحال گرم نورد كرد.چون در اين حالت قابليت انعطاف آن بيشتر بوده و بآساني نورد ميشود. براي اين منظور بلوك ها را بهمان حالت گداخته كه از كارخانه هاي فولاد سازي مي آيند، داخل «كوره هاي زميني» قرار ميدهند. كوره هاي زميني بلا فاصله در كنار نوردها ساخته شده با گاز و يا امروزه اكثراً با جريان برق گرم ميشوند. جريان برق از تشكيل قشر اكسيد روي بلوك، جلوگيري بعمل مي آورد اين امر بطوريكه قبلاً متذكر شديم در مورد فولادهاي مخصوص بسيار اهميت دارد. كوره هاي زميني بلوك گداخته را در «درجه حرارت نورد»، نگهداشته و يا در صورت سرد بودن تا اين درجه گرم ميكنند.مدت توقف بلوك در كوره بستگي به سطح مقطع فولاد،بزرگي بلوك ها و درجة گرماي كوره ها داشته و نسبت به جنس فولاد فرق ميكند، بلوك هائيكه در انبار بوده و يا از پاك كن ها مي آيند سرد بوده و بايد مدت زمان بيشتري از بلوك هاي گرم، داخل كوره ها گرفته از داخل كوره بيرون كشيده و روي «واگن بلوك» قرار ميدهند. واگن بلوك روي ريل حركت كرده بلوك گداخته را به كنار ميله هاي ترانسپورت برده و روي آن ها پياده ميكند. «تسمه هاي ترانسپورت» از يك سري ميله هاي استوانه اي كه پشت سر هم قرار گرفته اند. ساخته ميشوند. روي اين ميله ها، اجسام مختلف و در اين مورد بلوك گرم حمل و نقل ميشود. بلوك گرم در اثر حركت ميله ها بطرف جلورانده شده و به استوانه هاي نورد ميرسد. استوانه هاي نورد بلوك گرم را گرفته و از كاليبر مياني خود ميگذرانند بدينوسيله سطح مقطع بلوك بطور قابل ملاحظه اي كمتر شده و بر طول آن اضافه ميشود. بلوك دراز شده از پشت نوردها خارج ميشود. حال فاصلة بين دواستوانةنورد را كمتر ميكنند بدين ترتيب كه استوانه تحتاني بحال خود باقي مانده و استوانة فوقاني به وسيلة موتور بطرف پائين حركت ميكند، در اين بين از شكاف بين ميله هاي ترانسپورت انگشتان فولادي بيرون آمده وبلوك دراز شده را 90 درجه برميگرداند.
اينك بلوك در جهت عكس، بطرف نوردها حركت كرد، و «گذر»[2] دوم شروع ميشود. اين عمل چندين بار تكرار شده و بالاخره بلوك دراز شده به وسيلة «خط كش متحرك» به جلو كاليبر ديگر كه نسبت به كاليبر اول كوچكتر ميباشد، رانده ميشود.
عمليات فوق طوري بسرعت انجام ميگيرند كه بلوك فقط مختصري از گرماي خود را از دست ميدهد و نيز در اثراصطكاك دروني گرما آزاد شده و از سرد شدن بلوك جلوگيري بعمل ميآيد. پس از اتمام عمليات نورد، بلوك باريك روي ميله هاي ترانسپورت حركت كرده و به وسيلة اره اي بطولهاي معيني بريده ميشود. بلوك هاي بريده شده به وسيلة جرثقيل و يا ساير وسائل ترانسپورت به انبارها و يا به كارگاه هاي نورد ديگر حمل ميشوند. در اين كارگاه ها بلوك هاي كوچك به اجسام گوناگون از قبيل ريل- ورق – سيم – لوله و غيره تبديل ميشوند. آنچه كه مسلم است اينست كه يك بلوك بضخامت نيم متر را نمي توان تنها در يك دستگاه نورد به سيمي بكلفتي پنج ميلي متر نورد كرد. براي انجام اينكارها نوردهاي متعددي لازم ميباشند كه نوردهاي بلوك تنها كار اولية آنها را انجام ميدهند.
كارگاه نورد ورق هاي ضخيم و متوسط
در صنعت براي نورد ورق هاي ضخيم از شمش هاي چهار گوش، استفاده نميكنند و مادة اولية ورق هاي ضخيم، بلوك هاي تخت مي باشند كه آنها را «برامن» مينامند. وزن اين برامن ها اكثراً در حدود 5 تا 20 تن بوده و برخي اوقات وزن آنها به 30 تا 40 تن نيز ميرسد. در موارد بخصوص براي نورد ورق تانك ها كه ضخامت آنها به 300 ميلي متر ميرسد از شمش هائي بوزن 165 تن نيز استفاده ميكنند. در كارخانه دماگ آلمان دستگاه بزرگي براي اين كار ساخته شده است كه طول غلطك هاي آن به 2/5 متر و قطر آنها به 1/1 تا 6/1 متر ميرسد. ولي اكثراً در كارگاه ورق هاي ضخيم ورق هائي به ضخامت 4 تا 50 ميلي متر و عرض 2 تا 4 متر و طول 40 متر نورد ميشوند. دستگاه نورد ورق هاي ضخيم داراي چهار استوانه ميباشد. دو غلطك كارگر اين دستگاه، روي دو استوانة كلفت ديگر تكه ميكنند. امروزه علاوه بر غلطك هاي افقي، دو غلطك ديگر بطور عمودي در اين دستگاه ها كار ميگذارند تا كنارة ورق ها صاف و مستقيم از دستگاه بيرون آيد. يك همچو دستگاهي با غلطك هاي افقي و عمودي را دستگاه نورد كامل و يا
«اونيورسال» مينامند.
برخي از اين دستگاه ها بطوريكه ديده ميشود بسيار بزرگ و قابل توجه ميباشند. بلندي پايه هاي اين دستگاه كه غلطك ها روي آن تكيه ميكنند به 12 متر و وزن پايه هاي آن به 240 تن ميرسد. غلطك هاي اين دستگاه به وسيلة دو موتور الكتريكي كه توان كل آنها به 25000 اسب بخار ميرسد، بحركت در مي آيند.
پس از اتمام عمليات نورد در اين دستگاه ها، ورق ها را فشرده و ناصافيهاي بوجود آمده وارد « ماشين ميزان» ميشوند. ماشين ميزان ورق ها را فشرده و ناصافيهاي آنها را ميگيرد. ورق ها بعد از ميزان شدن بطوريكه ديده ميشود روي ميله هاي متحرك حركت كرده و روي تختخواب آهني براي سرد شدن پخش ميشوند. بعد از سرد شدن عيوب ورق ها مورد تفتيش قرار گرفته و سپس وسيلة اره ها به قطعات مورد نظر بريده ميشوند. برحسب احتياج ميتوان به وسيلة اين دستگاه ها، قطعات ضخيم را نيز نورد كرده و بصورت بلوك هاي كوچك در آورد. اين بلوك هاي كوچك ماده اوليه ورق هاي نازك محسوب ميشوند.
كارگاه نورد ورق هاي ظريف (نازك)
سالهاي متمادي براي ساختن ورق نازك از نوردهاي دوتائي و يا سه تائي استفاده ميكردند. اينكار يعني ساختن ورق بطريق هميشگي ، مستلزم وقت زياد و كار بدني سنگين بوده و علاوه بر آن بسيار گران تمام ميشد. چون اين دستگاه ها اتوماتيك نبوده و اتمام كارها به وسيلة كارگران بادست انجام ميگرفت. احتياج بشر به مقدار زياد ورق نازك، براي ساختن كار و سري كاري ماشين او را مجبور كرد كه تا راه هاي ساده و ارزان و سريعتري براي تهية ورق پيدا كندو بالاخره بعد از آزمايشات و تحقيقات زياد، خيابانهاي تسمه هاي عريض (كه بطور مداوم كار كرده و بازده آنها نيز بسيار زياد بودند) پيدا شدند. گذشته از اين طريقه براي تهية ورق با خواص يكسان و كار كمتر به توسعه و تكامل نوردهاي دوتائي و سه تائي نيز پرداخته شد، بطوريكه اكثر قسمت هاي اين دستگاه ها ماشينيزه شدند.در دستگاه نوردسه تائي تمام كارها از دخول «پلاتين ها» گرفته تا ترانسپورت ورق كامل، ماشينيزه شده و بطور اتوماتيك كار ميكند. كنترلچي فقط با حركت اهرم ها كارها رااز محل نشست خود هدايت كرده و تحت نظر قرار ميدهدو از آنجائيكه تمام كارها اتوماتيزه شده از كارهاي بدني جلوگيري بعمل آمده و اطمينان دستگاهها نيز با لا رفته است.
ورق هائيكه ضخامت آنها از 2 تا 3 ميلي متر تجاوز نميكند در موقع عبور از شكاف بين دواستوانة نورد، مقدار بسيار كمي از ضخامت آنها برداشته شده و بزودي سرد ميشوند، بدين علت دو- چهار - هشت و يا حتي شانزده ورق را رويهم گذاشته با هم نورد مي كنند، پس از انجام عمليات نورد ورق ها را كه سخت بهمديگر چسبيده اند از هم جدا مي كنند: اين ورق ها براي ساختن و سري كاري وسائل نقليه - قوطي- هاي كنسروو در علم الكتريسيته براي ساختن ورق دينام ها و ترانسفور ماتورها بكار برده ميشوند.
جنس ورق هاييكه بحالت گرم نورد مي شوند براي ساختن برخي از محصولات صنعتي چندان مناسب نيستند بدينجهت قسمت زيادي از اين ورق ها را بحالت سرد دوباره نورد ميكنند، در اثر نورد كردن سرد، ساختمان داخلي- استحكام و سطوح خارجي ورق ها بهتر شده و براي ساختن و سري كاري ماشين- صندلي هاي آهني- يخچال و وسايل آشپزخانه و ظروف مختلف بكار برده ميشوند. سطح ورق هائيكه بحالت سرد نورد شده اند بسيار صاف و شفاف مي باشند بطوريكه ميتوان آنها را بآساني آب نيكل وقلع وروي داده و يا آنها را رنگ كرد، براي نورد كردن سرد، از دستگاه هاي سه تائي و يا چهارتائي استفاده ميكنند، دستگاه چهارتائي براي نورد سرد ديده ميشود. قبل از نورد كردن سرد، ورق را كه قبلاً گرم نورد شده و داراي يك طبفة اكسيده مي باشد، به محل تيزاب كاري حمل ميكنند. در اينجا قشر نازك اكسيد را به وسيلة جوهر نمك و يا اسيد سولفوريك رقيق از بين برده و سپس ورق را با آب شسته و خشك ميكنند. ورق ها را بعد از شستن زير نوردهاي سرد ميفرستند، بطوريكه در حدود 30 تا 50 در صد از ضخامت آنها كاسته ميشود.
شكل دادن سرد باعث تغيير ساختمان داخلي ورق ها شده و اين تغييرات بصورت سختي بيش از حد و شكنندگي در جسم ظاهر ميشود. بدين علت ورق ها را بعد ازنوردكردن گداخته و تميز كرده و زير نوردهاي مخصوصي بنام «نوردهاي در سير» ميفرستند در اثر اين كار تنش هاي داخلي ورق ها از بين رفته و در حدود 5/0 تا 2
درصد از ضخامت آنها كم ميشود. ورق هاي تمام شده با سطوح شفاف وارد ماشين ميزان ميشوند، تا ناصافيهاي آنها گرفته شود. در خاتمه براي جلوگيري از تأ ثير عوامل خارجي از قبيل ضربه و «كوروسيون» و غيره روي ورق ها را با يك طبقه روغن پوشانده و سپس آنها را به قطعات دلخواه مي برند.
كارگاه نورد تسمه هاي عريض
بطوريكه ديديم در اثر توسعه و تكامل نورد هاي ورق هاي ظريف، دستگاه هائي ساخته شدند كه بطور مداوم كار ميكردند بدين معني كه عمل نورد در يك سري از غلطكها، كه پشت سر هم قرار داشتند، بدون وقفه انجام ميگرفت، يك همچون دستگاههاي نورد با ماشينهاي مربوطة خود، خيابان طويلي راتشكيل ميدهند كه طول آن بچند كيلومتر رسيده و ديدن ان براي هر بيننده بسيار جالب و تماشائي است.
براي نورد تسمه، قبل از شروع به عمليات اصلي ، بلوك ها را كه از كارخانه هاي فولادسازي ميآيند در يك «نورد برامن» بصورت بر امن بطول 6 متر و ضخامت 100 تا 200 ميلي متر نورد ميكنند. برامن ها را بعد از نورد كردن به انبار مخصوص حمل كرده ودر آنجا سطوح آنها را مورد تفتيش قرار ميدهند. در اين انبارها بطوريكه نشان ميدهد، عيوب آشكار بر امن ها را به وسيلة شعله سوزانده و از بين ميبرند، تا در موقع نورد كردن، سطح آنها صاف بوده و عاري از نواقص مختلف باشد. بعد از تميز كردن، جرثقيلي چند برامن را با هم برداشته وروي سكوئي قرار ميدهد. از اينجا تك تك برامن ها به وسيلة ماشين فشار دهندة بخصوصي روي ميله هاي ترانسپورت افتاده و به نزديك «كورة ضربه اي» حمل ميشوند. فشار دهندة بلوك هر دفعه فقط يك برامن را به داخل كوره هل ميدهد. در درون كوره برامن تا درجه حرارت نورد گرم ميشود برامن ها پس از آنكه 1200 تا 1250 درجه گرم شدند از كوره خارج ميشوند برامن ها بعد از خروج ازكوده از يك دستگاه (نورد اكسيد شكن) ميگذرند تا قشر اكسيد روي آنها لق شود. آب با فشار يكصد آتمسفر روي برامن زده و قشر اكسيد لق شده را از بين مي برد.
پس از خاتمه عمليات فوق، برامن وارد چهارنورد اوليه شده و ضخامت آن تا 20 ميلي متر پائين ميآيد. اين دستگاهها علاوة بر غلطك هاي افقي، داراي غلطك هاي عمودي نيز مي باشند. پشت هر دستگاه يك منبع آب فشرده براي از بين بردن قشر اكسيده كار گذاشته شده است اينك برامن بصورت تسمه، نورد آخر خيابان اوليه را ترك كرده و با سرعت زيادي بطرف خيابان اصلي حركت مي كندو البته بايد در نظر داشت كه قبل از ورود تسمه به خيابان اصلي ناهمواريهاي كنارآن به وسيلة اره بريده شده و قشر اكسيدة آن از بين برده ميشود. موضوع مهم ديگر اينكه بر عكس خيابان اوليه كه فاصلة بين دو غلطك از بدنة ديگر كمتر ميشد، در خيابان اصلي فاصلة نوردها ثابت مانده فقط سرعت دوراني نوردها از بدنه اي به بدنة ديگر زياد ميشود. پس از نورد در خيابان اصلي ضخامت تسمه به 6/1 ميلي متر مي رسد. تسمه با سرعت دوازده متر بر ثانيه از آخرين نورد بيرون زده به وسيلة پاشيدن آب، سرد شده و دور قرقره هاي فولادي مي پيچد. انسان ميتواند بجاي پيچيدن، تسمه ها را وسيلة اره هاي گردان بقطعات مورد نظر بريده و رويهم انباشته كند.
براي بكار انداختن دستگاه ها و ماشين هاي اين كارگاه بيش از چند نفر لازم نمي باشد چون تمام كارها اتوماتيك انجام گرفته، كارگران فقط با اهرم ها عمليات ماشين ها را كنترل مي كنند، از آنجا ئيكه تمام دستگاه ها بطور اتوماتيك كار مي كنند بازده اين
مؤسسه ها نيز بيشتر شده است بطوريكه توان بعضي از آنها به دوميليون تن در سال مي رسد.
قسمت اعظم تسمه هائي را كه بطريق فوق ساخته مي شوند بحالت سرد دوباره نورد مي كنند تا ضخامت آنها را كمتر كنند، براي اينكار تسمه ها را در محل تيزاب كاري بطوريكه ديده مي شود با جوهر نمك و يا اسيد سلفوريك رقيق شسته و قشر اكسيد آنها را از بين مي برند. براي اينكه تسمه بتواندبطور دائم از محل تيزاب كاري و خشك كن هاي پشت آن بگذرد چندين قرقره را كه طول هر يك از آنها به 600 متر ميرسد بهم متصل ميكنند. پس از خروج تسمه از خشك كن آنها را از هم جدا كرده و ناهمواريهاي آنها را به وسيلة اره بريده و بالاخره بعد از روغن كاري دوباره دور قرقره ها مي پيچند.
براي تهية ورق سفيد، تسمه هاي فوق الذكر را از يك دستگاه چهارتائي « قابل بر گشت سرد» از پنج دستگاه چهارتائي مداوم ميگذارنند. در اثر اين عمل ضخامت تسمه ها به 2/0 ميلي متر تنزل ميكند. سرعت دوراني غلطك ها در نوردهاي قابل برگشت 900 متر بر دقيقه بوده ولكن سرعت نوردهاي مداوم تا 2000 متر بر دقيقه مي رسد. در اين دستگاه ها ضخامت تسمه ها با دستگاه مدرني بطور دائم و اتوماتيك اندازه گيري ميشود. پس از نورد كردن سرد در اين دستگاه ها دوباره چندين قرقره را بهم متصل كرده و از محل تيزاب كاري ميگذرانند. اين تسمه ها را بعد از بيرون امدن از خشك كن تيزابكاري دور قرقره هاي فولادي مي پيچند. بطوريكه طول هر يك از اين قرقره ها به چند كيلومتر ميرسد.
در اثر تغيير شكل سرد، فولاد سخت و شكننده شده و كاركردن روي آن مشكل ميشود، بدينجهت براي اصلاح ساختمان دروني، بايد تسمه ها را بين 650 تا 740 درجه گداخت. «اطاق تشويه» داراي كوره هاي گداز (تشويه) متعدديست كه روي هر يك از اين كوره ها دو- سه و يا چهاربستة تسمة عريض گذاشته مي شود. روي بسته ها يك «سرپوش محافظ» وروي تمام كوره يك سرپوش گداز(تشويه) ميگذارند. ما بين سرپوش محافظ و سرپوش تشويه گازهاي خروجي كورة بلند و يا كك سازي سوخته و سر پوش محافظ را گرم ميكنند. سرپوش محافظ گرماي خود را به تسمه هاي داخل كوره پس ميدهد. براي اينكه حرارت يكساني به تمام قسمتهاي تسمه ها برسد به وسيلة
«ونتي لاتور» گازهادي بين بسته ها ميدمند. بعد از اتمام عمل گداختن سرپوش تشويه را برداشته و بجاي آن يك «سرپوش سردكن» روي بسته ها ميگذارند. در اثر گذاشتن اين سرپوش بسته ها بكندي هر چه تمامتر سرد شده و از سرد شدن سريع كه خواص آنها را خراب ميكند جلوگيري بعمل ميايد. بعضي اوقات بجاي كوره هاي نامبرده از كوره هاي ديگر كه شبيه تونل ساخته ميشوند براي گداختن تسمه استفاده مي كنند. تسمة هاي گداخته شده در اين كوره ها هنوز هم براي تحويل به خريدار آماده نيستند و بايد آنها را در يك نورد «در سير» دوتائي دوباره نورد كرد. البته بايد توجه داشت كه زياده از حد از ضخامت آنها كم نشده و برداشت آنها از5/0تا 3 درصد تجاوز نكند بدينوسيله درجه سختي مورد نظر بدست آمده و سطوح ورق ها صاف و تميز ميشود.
حال اگر بخواهيم تسمه هاي فوق الذكر را بصورت «ورق سفيد» در بياوريم بايد آنها را براي سومين باربهم متصل كرده و صاف نموده و از داخل دستگاه آبكاري قلع بگذارنيم. پس از آبكاري تسمه ها را دوباره بصورت بسته پيچيده آنها را فروخته و يا بعد از گذراندن از ماشين هاي ميزان به ورق هائي با اندازه هاي مورد نظر مي برند. اگر ورق ها عيوبي در سطوح خارجي خودداشته باشند به وسيلة «ماشين هاي الكتروني» از ورق هاي ديگر جدا مي شوند اين دستگاه ها طوري بدقت كار مي كنند كه حتي نواقصي را كه با چشم ديده نمي شوند تشخيص داده و از ساير ورق ها جدا ميكنند.
كار كردن روي تسمه هائيكه از آنها و سري كار ماشين ساخته مي شود بمراتب كمتر و آسانتر از ورق هاي سفيد مي باشد، چون ضخامت اين تسمه ها بيشتر بوده و عمل ابكاري روي انها انجام نمي گيرد. براي نوردكردن آنها از سه و يا چهارنورد قابل برگشت استفاده مي كنند.
گذشته از نوردهاي مداوم ، براي نورد كردن سرد تسمه هاي عريض، از نوردهاي چندتائي نيز استفاده مي كنند. اين دستگاه داراي دو استوانه كارگر بقطر 30 تا 40 ميلي متر بوده كه روي استوانه هاي كلفت ديگر تكيه مي كنند. در اثر فشار «استوانه هاي تكيه» غلطك هاي كارگر مستقيم مانده و خمشي در آنها ايجاد نميشود در نتيجه اين عمل تسمه ها به يكسان نورد مي شوند. اين دستگاهها بنام كاشف آن دستگاه هاي نورد «زندسيمير» ناميده مي شوند، در انتهاي اين دستگاه ميله اي تسمه را كشيده و بدور خود مي پيچد. دستگاه «زندسيمير» براي نوردفولادهاي مخصوص و آلياژهاي مختلف بسيار مناسب مي باشد چون نوردهاي كارگر آن نازك بوده و كاهش ضخامت ورق در هر «گذر» بيشتر از نوردهاي معمولي است.
كارگاه نورد تسمه هاي كم عرض و متوسط
در صنايع «كشش» و «اشتانس» بهتر است بجاي ورق هاي بزرگ از تسمه هاي باريك و نوار استفاده شود چون تسمه باساني داخل ماشين هاي پرس و اشتانس رفته و گذشته از اين، افت آن نيز بمراتب كمتر است. گذشته از اين محسنات عمل تشويه روي تسمه هاي باريك و نوار ارزانتر و آسانتر از ورق انجام ميگيرد، در صنعت پرس (اشتانس) براي ساختن اسبابهائي از قبيل(نوك قلم- دكمه- بدنة قفل- كليد- ساعت وسائل خانه - اسباب بازي- وسائل الكترونيكي و مكانيكي و غيره) اكثراً از تسمه هاي باريك استفاده مي كنند. علاوه براين موارد براي ساختن لوله هاي بادرز ( كه شرح آن درصفحات آينده خواهد آمد) از تسمه هاي باريك استفاده ميشود.نورد گرم اين تسمه ها بمانند تسمه هاي عريض در دستگاههاي مداوم انجام ميگيرد. برعكس براي نورد سرد از دستگاه چهارتائي كه يكطرفه كارمي كند، استفاده مي كنند.
بلوك هاي كوچك كه در كارگاه ورق هاي ضخيم ساخته ميشوند، بطوريكه قبلاً گفتيم، در كارگاه هاي ديگر به اسباب هاي ساخته شده تبديل ميگردند. براي ساختن پروفيل هاي كوچك و سبك بايد اين بلوك ها را بصورت «كنوپل- برامن» و يا پلاتين ها نورد كرد. كنوپل ها سطح مقطع مربعي داشته مادة اولية پروفيل هاي گوناگون محسوب ميشوند. برامن ها و پلاتين ها تخت بود، و براي ساختن ورق و تسمه مورد استفاده قرار ميگيرند، دستگاه هاي نورد كنوپل و برامن و پلا تين ها بطور مداوم كار ميكنند بدين ترتيب كه يك سري از نوردها دنبال هم قرار گرفته . جسم مورد نورد در يك آن تمام آنهارا طي مي كند،درفاصلة بين دوبدنة يكدستگاه «درال» وجود دارد كه جسم مورد نورد را قبل از ورود به كاليبر بعدي 90 درجه برميگرداند. تا جسم مورد نورد در تمام قسمت هاي خود بيكسان نورد شود. امروزه بجاي دستگاه درال براي برگرداندن جسم از غلطك هاي افقي و عمودي كه پشت سرهم قرار ميگيرند، استفاده ميكنند. توان اين دستگاه ها با توجه باينكه بطور دائم كار ميكنند، بسيار زياد است ولي ميزان تك تك نوردها و سرعت آنها با مشكلات زيادي همراه بوده و دقت بيشتري لازم دارد.
اين دستگاه از دوازده بدنه تشكيل ميشود كه بطور سري دنبال هم قرار گرفته اند، از مجموع 12 بدنه غلطك هاي پنج بدنه، بطور عمودي ساخته شده است. در اين دستگاه كنوپل هاي چهار گوش بطول قاعده130-115-103-90-80-70-60-50ميلي متر و برامن و پلاتين به اندازة قاعدة 8×200-8×300 ميلي متر نورد ميشوند. درانتهاي اين خيابان بطوريكه يكه «ارة پران» وجود دارد كه برگ نورد شده را بطولهاي تا دوازده متر تقسيم ميكندو اره هاي پران با هواي فشرده كار كرده و حسن آنها در اينست كه بهنگام بريدن هماهنگ با حركت جسم حركت كرده و آنرا كاملاً مستقيم ميبرند. امروزه براي جسم مورد نورد از «اره هاي گردان» نيز استفاده مي كنند.
كارگاه نورد پروفيل و ميله و سيم هاي فولادي
بلوك هاي فولادي كه بصورت كنوپل و برامن و بلوك هاي كوچك در ميايد، بلافاصله براي ساختن اجسام مختلف نورد نميشوند، بلكه اكثراً آنها را انبار كرده و يا به كارخانه هاي ديگر براي تغيير شكل كلي ترانسپورت ميكند. براي حمل و نقل اين بلوك ها از جرثقيل هاي مغناطيسي استفاده ميشود. كنوپل ها در اثر انبار كردن و ترانسپورت سرد شده و بايد آنها را دوباره تا درجة حرارت نورد گرم كرد. براي اينكار بلافاصله در كنار دستگاه هاي نورد كوره هائي بنام «كوره هاي گرم كن بلوك» ساخته ميشوند. اين كوره ها، كوره هاي شعله اي هستند كه بلوك ها بحالت خوابيده درون آنها قرار ميگيرند. طريقة سادة ديگر براي گرم كردن كنوپل و بلوك هاي كوچك طرقة كوره هاي ضربه اي نام دارد كه در آنها يك «فشار دهندة مكانيكي» بلوك ها را كه روي دو ريل آهني قرار گرفته و با هم در تماسند بداخل كوره هل ميدهد. در پشت كوره، بلوك هاي گرم روي ميله هاي ترانسپورت افتاده و يا بلافاصله در كنار دستگاه نورد از كوره خارج ميشوند.
غلطك هاي بلوك هاي بزرگ داراي كاليبرهاي كمتر ميباشند، برعكس، غلطك هاي فولادهاي شكل دار و پروفيل ها بايد تمام كاليبرهاي لازم براي ساختن پروفيل را دارا باشند. پايه هاي ايندستگاه ها طوري ساخته ميشوند، كه انسان ميتواند در مواقع لزوم غلطك ها ي آنها را باساني عوض كند. دستگاه نورد پروفيل هاي سنگين بمانند بلوك هاي بزرگ از دو غلطك و دستگاه نورد پروفيل هاي سبك از سه غلطك تشكيل ميشود. تعداد كاليبرهاي نوردهاي سه تائي بمراتب بيشتر و گوناگون تر از نوردهاي دوتائي مي باشد.
اكثراً تمام كاليبرهاي لازم براي نورد پروفيل مورد نظر، در يكدستگاه وجود ندارد، بدينجهت براي نورد پروفيل ها دستگاه هاي متعددي مورد استفاده قرار ميگيرند. اين دستگاه داراي چهار كاليبر ميباشد كه كاليبر اول چهار گوش بوده و كاليبر آخر تا حدودي گودال و شيارهاي تير آهن مورد نظر را دارا مي باشد. براي لغزاندن تير آهن از كاليبري به كاليبر ديگر از ماشين مكانيكي بخصوص استفاده ميشود. پس از نورد بلوك در دستگاه ابتدائي جسم مورد نورد كه تا اندازه اي شكل تير آهن را بخود گرفته به دستگاه نورد كامل (اصلي) هدايت ميشود دستگاه اصلي داراي غلطك هاي عمودي و افقي ميباشد. تير آهن چندين باراز دستگاه اصلي گذشته و وارد دستگاه انتهائي ميشود. پس از اتمام عمليات نورد در دستگاه انتهائي ، تير آهن، روي ميله هاي ترانسپورت حركت كرده و با ارةبه قطعات مورد نظر بريده ميشود.
قطعات بريده شده روي اطاق بزرگي با سرپوش مشبك قرار گرفته و بتدريج سرد ميشوند. آخرين ايستگاه تير آهن ها و ميله هاي فولادي (پروفيل ها) محل كنترل و ميزان محصولات ساخته شده ميباشد. ميله ها از داخل دستگاه ميزان گذشته و شكل و اندازة مورد نظر را بخود ميگيرند.
در برخي از كارخانجات، پروگرام متنوعي براي ساختن پروفيل ها وجود دارد. اين كارگاه ها داراي انبار بسيار بزرگي هستند كه غلطك ها با كاليبرهاي متفاوت درون اين انبار وجود دارند در مواقع لزوم غلطك مورد نظر را روي دستگاه انداخته و پروفيل مورد تقاضا را ميسازند. در اين كارگاه ها پايه هاي دستگاه بايد طوري ساخته شوند كه بتوان بآساني غلطك ها را عوض كرد تا وقت زيادي تلف نشود.
كارگاه نورد فولادهاي ظريف كه در آن پروفيل هاي گوناگون ساخته ميشوند داراي دستگاه هاي متعدد بوده و غلطك هاي آنها نيز بسيار زياد است. پيدا كردن راهي براي توليدات كلي اين نوع پروفيل ها كه از لحاظ اقتصادي بصرفه تمام شود با مشكلات زيادي همراه است. اكثراً براي توليدات كلي، از «خيابانهاي باز»، استفاده ميكنند. اين خيابانها از دو رديف غلطك با كاليبرهاي فراوان ساخته شده و بطور مداوم كار ميكنند. علاوه بر خيابانهاي باز، امروزه از خيابانها ئيكه بطور «سيك ساك» ساخته ميشوند، براي نورد پروفيل استفاده مي شود. اين خيابانها طوري ساخته ميشوند كه پروفيل مورد نورد فقط يكمرتبه از يك كاليبر گذشته و سپس به وسيلة ميله هاي ترانسپورت عرضي به كاليبر ديگر، هدايت ميشود. با توجه به شكل پروفيل و كلفتي آن (بخصوص در مورد ميله هاي نازك- سيم- فولادهاي چهارگوش و تخت و غيره) ميتوان رگ نورد را بطور
خود كار از كاليبري به كاليبر ديگر هدايت كرد.
در قسمت پائين كارگاه يك دستگاه نورد سه تائي اتوماتيك و نيز خيابان ابتدائي با چهار دستگاه خود كار كه بطور مداوم كار ميكنند، ساخته شده اند. كنوپل بعد از خروج از خيابان ابتدائي، از داخل كوره اي گذشته و بعد از گرم شدن وارد خيابان اصلي ميشود. خيابان اصلي داراي ده بدنه بوده و بطور مداوم كار ميكند. از ده بدنه چهار بدنه بطور سيك ساك و بقيه در دو طبقه رويهم قرار گرفته اند. غلطك ها ي اخير يك در ميان بصورت افقي و عمودي ساخته شده اند. طرز قرار گرفتن غلطك هادر خيابان اصلي سبب بالا رفتن بازده اين دستگاه ها شده است، بطور يكه اين دستگاهها براي توليدات كلي بسيار مناسب بنظر ميرسند. محصولاتيكه در اين كارگاه نورد ميشوند عبارتند از: فولادگرد (سيم) بقطر 6 تا 32 ميلي متر- فولاذ چهار گوش بطول قاعدة 7 تا 30 ميلي متر-فولاد تخت 4×18 تا 5×70 ميليمتر فولاد زاويه داروفولاد T شكل از 20 ×20 تا 50×50 ، فولاد شش ضلعي از 12 تا 32 ميلي متر. اين كارخانه داراي سردكن دوبل مكانيكي بطول 110 متر ميباشند كه محصولات ساخته شده روي آن سرد ميشوند تمام دستگاه هاي لازم براي بارگيري و حمل و تقل نيز در كنار اين سرد كن كار گذاشته شده اند . سرد كن ها بفرم هاي گونا گون ساخته شده و طوري با وسائل ترانسپورت هماهنگي ميكنند كه تمام حركات جسم مورد نورد روي پروگرام دقيق انجام گرفته و وقفه اي در كار حمل و نقل توليد نميشود. سرد كن ها از لحاظ ساختماني بسيار دقيق ساخته ميشوند بطوريكه ميله هاي راست بطول 100 متر روي آنها حركت كرده و خمشي در آنها ايجاد نميشود.
امروزه نورد سيم بقطر5ميلي متر در دستگاه هاي اتوماتيك مداوم انجام ميگيرد. سيم نورد شده با سرعت 30 متر برثانيه آخرين نوردرا ترك ميكند. اين سرعت برابر سرعت برق هاي سريع السير ميباشد. سيم بعد از خارج شدن از نورد، دور استوانه هاي فولادي كه با موتورهاي الكتريكي بحركت در ميايند، پيچيده ميشود. وقتي بسته اي از سيم تمام شد، روي ميله هاي ترانسپورت افتاده و به انبار حمل ميشود. در فاصلة بين دستگاه نوردو انبار، بسته هاي سيم درهواي آزاد سرد ميشود. سيم هاي نازكتر از 5 ميلي متر به طريق فوق ساخته نميشوند. براي ساختن اين نوع سيم ها آنها را از سوراخ هائي كه روي فولاد هاي مخصوص كنده شده اندميكشند.
كارگاه نورد چرخ هاي گرد (رينگ- بچه رينگ و صفحه)
در درجة اول، راه آهن و نيز ساير مؤسات ترانسپورت،سالانه مقادير زيادي چرخ واجسام گرد براي مصرف خود لازم دارند. براي ساختن چرخ، بلوك ها ي كوچك را سوراخ كرده و بوسيله چكش هاي مكانيكي و يا پرس ها بصورت دايرة تو خالي در مياورند. بلوك توخالي را پس از چكش كاري داخل كوره قرار داده و تا درجه حرارت نورد گرم ميكنند.دستگاه نورد چرخ داراي نوردكارگريست روي يك محور عمودي قرار گرفته است و محور خود به وسيلة تسمه اي به يك موتور متصل ميشود. نورد كارگر تنها داراي يك كاليبر ميباشد. در مقابل نوردكارگر صفحة گردمتحركي قرار گرفته است كه رينگ را به كاليبر فشار ميدهدو در طرفين نورد كارگر دونورد ديگر كه آنها نيز داراي كاليبر ميباشند كارگذاشته شده اندو اين نوردها رينگ را محكم نگهداشته و هماهنگ با بزرگ شدن قطر رينگ، ميزان ميشوند. بلوك را بعد از سوراخ كردن در اين دستگاه بصورت رينگ نوردمي كنند. پس از اتمام عمليات نورد، رينگ را در يك كورة زميني با احتياط هر چه تمامتر ميگذارند تا كشش هاي دروني آنها از بين برود.
صفحات لازم براي ترن ها نيز عيناً شبيه رينگ ها نورد ميشوند. بلوك ها را به وسيلة چكش هاي مكانيكي چكش كاري كرده سپس در نورد مخصوص صفحه، غلطك مي زنند. فرورفتگي مياني صفحه وسيلة پرس كردن درست ميشود.
لوله سازي
لوله هاي فولادي بدوصورت «بادرز» و «بدون درز» تهيه و ساخته ميشوند. ساختن لوله هاي بدون درز براي متخصصين دستگاه هاي نورد، يك رشتة بسيار جالب و قابل توجهي است، چون آنها را هر لحظه با مسائل و مشكلات تازه اي روبرو ميكند. عمليات ساختن لوله هاي بدون درز دردو مرحلة جدا از هم انجام ميگيرد:
مرحلة اول:سوراخ كردن بلوك (تهية جسم توخالي).
مرحلة دوم: دراز كردن جسم توخالي( ساختن لولة كامل).
ساختن جسم توخالي از يك بلوك خام بكمك نوردهاي مورب- نوردهاي مخروطي سنبه اي- نوردهاي ضفحه اي و يا وسيلة «پرس هاي سوراخ كن» انجام ميگيرد.
براي دراز كردن جسم توخالي بمنظور ساختن لولة كامل، از «دستگاهاي نوردپيلگر»- «نوردآسل»- «نوردهاي دوتائي سنبه اي» (اتوماتيك) «دستگاه هاي نورد مداوم» و « سكوهاي ضربه اي» استفاده ميكنند.
به «طريق پيلگر» لوله هائي بقطر 50 تا 600 ميلي متر و بدرازي 30 متر تهيه و ساخته ميشوند. مادة اولية لوله هائيكه قطر آنها از 90 ميلي متي تجاوز نميكند، ميله هاي گرد فولادي هستند. براي ساختن لولة هاي متوسط و بزرگ از بلوك هاي ريخته شده دركارخانة زيمنس – مارتين استفاده ميكنند.
براي سوراخ كردن بلوك، ابتدا بلوك هاي بزرگ را با ندازه هاي معين و محاسبه شده بريده و سپس قطعات بريده را داخل كور ة ضربه اي، گرم ميكنند، قطعه را بعد از گرم كردن به نوردهاي مورب هدايت كرده و بكمك ايندستگاه سوراخي در آن ايجاد ميكنند. دستگاه نورد مورب داراي دو غلطك كارگر بشكل بشكة آبجو ميباشد. غلطك هاي كارگر ايندستگاه با سطح نورد، يك زاويه معين درست كرده و براي جسم مورد نوردتكيه گاه مناسبي را بوجود مياورند. نوردهاي كارگر دستگاه مورب بلوك گداخته را گرفته و بصورت پيچي از سنبة گرد مخصوصي كه در جهت عكس نوردها قرار گرفته است، ميگذرانند. سنبه بيك ميلة فولادي متصل بوده و انتهاي ميله نيز روي يك صفحة آهني تكيه ميكند. قطر داخلي جسم توخالي كه بدين ترتيب سوراخ ميشود، اندكي از قطر سنبة دستگاه پيلگر بزرگتر است چون سنبة پيلگر در موقع دراز كردن لوله كاملاً داخل جسم تو خالي فرو ميرود. «هدايت كننده ها» جسم مورد نورد را مستقيم نگهداشته و از بيضي شدن آن جلوگيري بعمل ميآورند.
طريقة لوله سازي پيلگر: بلوك گداخته را بلافاصله پس از سوراخ كرده از نزديكترين راه وارد كارگاه نورد پيلگر ميكنند تا به لولة كامل نورد شود. براي اينكار سنبه اي بداخل بلوك فروبرده و از پشت آنرا به وسيلة دستگاه هيدروليك بداخل نوردها هدايت مي كنند. غلطك هاي كار گر دستگاه پيلگر، فرم بخصوصي داشته و در جهت عكس جسم مورد نورد، حركت ميكنند. در قسمت هاي دوم و سوم بلوك گداخته روي سنبة پيلگردراز شده و فرم لوله را بخود ميگيرد. هماهنگ با دراز شدن لوله، سنبة درون آن نيز بطرف جلو حركت ميكند در قسمت چهارم شكل سنبة درون لوله در جهت عكس، 8 تا 25 ميلي متر حركت كرده و نورد دوم شروع ميشود. اين عمل تا زماني ادامه پيدا ميكند تا جسم تو خالي كلاً بصورت لولة دراز در بيايد. از آنجائيكه جسم مورد نورد بهنگام نورد كردن با يك آهنگ ثابت بطرف جلو و عقب حركت ميكند اين طريقه بنام طريقة پيلگرمعروف شده است. پس از اتمام عمليات نورد سر و ته لوله را به وسيلة اره بريده و پس از بريدن لوله را گرم كرده و وارد «دستگاه ميزان» مي كنند. در دستگاه ميزان، لوله از اين نوردها گذشته و شكل و اندازة دلخواه را بخود ميگيرد.
طريقة خيابانهاي دوتائي سنبه اي: راه ديگر براي لوله سازي طريقه خيابانهاي دوتائي اتوماتيك نام دارد. نوردهاي ايندستگاه تكامل يافتة نوردهاي قديم سوئدي محسوب ميشوند.به وسيلة اين خيابانها لوپه ها ( جسم توخالي ) با ديوارة نازك به لوله هاي كامل بطول پانزده متر و قطر داخلي 60 تا 390 ميلي متر نورد ميشوند براي ساختن لوله با قطر بزرگتر، دستگاه دوتائي سنبه اي با دونورد مورب با هم كار ميكند. لوله ها را در دستگاه دوتائي سنبه اي ساخته و قطر آنها را به وسيلة نوردهاي مورب بزرگ مي كنند. در هر صورت وظيقه نوردهاي مورب، بزرگ كردن قطر لوله ساخته شده مي باشد. غلطك هاي كارگر خيابانهاي دوتائي، تعداد زيادي كاليبر گرد دارند. جسم مورد نورد كه قبلاً سنبة سوراخ شده، به وسيلة سنبة گرد متحرك، كه با هواي فشرده كار ميكند به داخل كاليبرها فشرده ميشود. پشت نوردهاي كارگر دو غلطك فولادي با كاليبر شبيه كاليبر نوردهاي اصلي قرار گرفته اند كه در جهت عكس نوردها حركت كرده و لوله را دوباره بداخل كاليبر نوردهاي كارگر فشار ميدهند. اين عمل چندين با تكرار شده و لوله روي سنبه دراز ميشود. سنبة گرد به يك ميله فولادي متصل بوده و بعد از ساختن لوله از داخل آن بيرون كشيده ميشود پس از بيرون آوردن سنبه، لولة از يك «نورد صاف كن». ميگذارد تا ناهمواريهاي حاصله از نورد برطرف شوند.
در خاتمة عمليات نورد، لوله وارد دستگاه ميزان ميشود تا قطر و اندازة مورد نظر را بخود بگيرد.
طريقة لوله سازي مداوم: در طريفة مداوم، يك لولة تو خالي ضخيم درهشت تا ده نورد دوتائي كه بطور سري پشت سر هم قرار گرفته اند، نورد شده و به لولة كامل تبديل ميشود. عمل نورد روي يك ميلة خار مانندي انجام ميگيرد كه طول آن اندكي از لولة كامل بزرگتر ميباشد. اين ميله را قبل از شروع به عمليات نورد داخل لوپه فرو ميبرند. طريقة مداوم در حدود شصت سال پيش در آلمان توسعه و تكامل يافته و امروزه در ايالات متحدة آمريكا با مؤسسات عظيم خود براي توليدات كلي لوله هائي بقطر 160 ميلي متر بكار بسته ميشود.
طريقة لوله سازي آسل: لوله هاي ضخيم با اندازه هاي بسيار دقيق و حساس كه برا ي ساختن رينگ هاي «بلبرينگ» و غيره مورد استفاده قرار ميگيرند، بطريق آسل ساخته و آماده ميشوند. در ايندستگاه لوپة تو خالي به وسيلة سه نورد كه با هم تشكيل يك كاليبر تقريباً دايره اي شكلي را ميدهند، به لولة كامل نورد ميشوند. سنبة داخل لوله بمانند طريقة مداوم با لوله، حركت كرده و بعد از اتمام عمليات نورد از داخل آن بيرون كشيده ميشود.
طريقة لوله سازي ضربه اي: اين طريقه كه براي اولين بار در سال 1890 از طرف شخصي بنام «هانيريش ارهارد» پيشنهاد شد، بعلت آساني عمليات نورد و كامل بودن دستگاه و توان بيشترش از ساير طريقه هاي لوله سازي متمايز ميشود. براي ساختن لوله، يك بلوك چهار گوش فولادي را تا 1250 درجه گرم ميكنند پس از گرم كردن، بلوك را روي يك فرم استوانه اي قرار داده و از بالا بوسيلة سنبة گردي سوراخي در آن ايجاد ميكنند. پس از سوراخ كردن، بلوك چهارگوش بصورت انگشتانه در ميايد.
حال جسم انگشتانه شكل را روي سكوئي قرار داده و بكمك سنبه اي آنرا بداخل حلقه هاي فولادي كه بطرف عقب قطر آنها كمتر ميشود، فرو ميبرند. در نتيجة اين عمل لوله دراز شده و ضخامت ديوارة آن كمتر ميشود. لوله پس از بيرون آمدن از انتهاي سكو هنوز سنبة خار دار را درون خود حمل ميكند. براي بيرون آوردن سنبه لوله را در يك نورد مورب غلطك زده و قطرآنرا اندكي زياد ميكنند. پس از بزرگ شده قطر لوله، سنبة درون آن به وسيلة زنجير جرثقيل باساني بيرون كشيده ميشود. سنبة خاردار كه «سنبة ضربه اي» نيز ناميده ميشود دوباره به محل اولية خود برگشته و از نو مورد استفاده قرار ميگيرد. لوله نيز بعد از بريدن سر و ته آن وارد دستگاه ميزان ميشود تا شكل و اندازة مورد تقاضا را بخود بگيرد.
طول لوله هائيكه بطريق ضربه اي ساخته ميشوند تا چند سال پيش از هشت متر تجاوز نميكرد. ولي در اين اواخر بعلت توسعه و تكامل ايندستگاه ها لوله هائي بطول 12 متر نيز به وسيلة اينطريقه ساخته و آماده ميشوند. امروزه سعي ميشود هر چه بيشتر برطول لوله ها اضافه شود.
براي ساختن لوله هاي كوچك بقطر خارجي تا 12 ميلي متر، لوله ها ي كامل را در «دستگاه هاي دراز كن» نورد ميكنند. در اثر نورد به وسيلة ايندستگاه ها از قطر و ضخامت ديوارة لوله ها كاسته شده و بر طول آنها اضافه ميشود. يك همچون دستگاهي از بيست بدنه كه پشت سر هم قرار گرفته و هر يك داراي سه غلطك ميباشند، تشكيل ميشود. غلطك هاي اين بدنه ها تحت زاويةبخصوصي نسبت بهمديگر قرار گرفته و تشكيل يك كاليبر تقريباً دايره اي شكلي را ميدهند. قطر كاليبرها از كاليبري به كاليبر ديگر كمتر ميشود. علاوه بر آن سرعت دوراني غلطك ها به ترتيب زياد ميشود بطور يكه بهنگام نورد يك كشش طولي در لوله ايجاد ميشود. تنها تحت تأثير اين كشش طولي 30 در صد از ضخامت ديوارة لوله ها كاسته ميشود. اين طريق لوله سازي بعلت توان بيشترش از لحاظ اقتصادي بسياربا صرفه است چون انسان ميتواند از لوله ها با اندازه هاي مختلف لوله هائيكه بطريق ضربه اي ساخته ميشوند در اين دستگاه ها دراز شده و به لوله هائي بقطر خارجي 21 تا 140 ميلي متر تبديل ميشوند.
طريقة روكنر:
اينك بطور خلاصه طريقه ساختن لوله هاي سنگين با ديواره هاي ضخيم را كه براي ساختن ديگهاي بزرگ لازم ميباشد، ذكر ميكنيم. اين طريقه بنام كاشف آن «طريقة روكنر» ناميده مي شود. اين دستگاه داراي غلطك هاي دوتائي متعدد با كاليبرهاي مختلف ميباشد. غلطك ها طوري قرار گرفته اند كه نسبت بهمديگر تشكيل دايره اي را ميدهند. غلطك هاي مياني براي نورد قسمت داخلي و غلطك هاي كناري براي ساختن قسمت خارجي جسم تو خالي كار مي كنند. بلوك تو خالي در اثر حركت نوردها روي محور طولي خود چرخيده و داخل نوردها فرو ميرود بطوريكه اثر نوردها بصورت خطوط مارپيچي روي ان باقي ميمانند. در اين طريقه جسم مورد نورد بر عكس طريقة پيلگر در قسمت طولي خود تحت تأثيرر فشار نوردها قرار نميگيرد ، بلكه جدارةآن تغيير شكل پيدا كرده و بصورت لوله در ميايد.به اين وسيلة لوله هائي بطول 18 متر و قطر 1800 ميلي متر ساخته ميشوند، بطوريكه وزن برخي از اين لوله ها به 70 هزار كيلوگرم ميرسد.
تهيه و ساختن لوله هاي بادرز
ترقيات علم جوشكاري سبب شده است كه امروزه لوله هاي بزرگ و ضخيم ( لوله هائيكه به طريق روكنر ساخته ميشوند) به وسيلة جوشكاري ارزانتر و آسانتر ساخته و درست شوند. البته بايد توجه داشت كه علاوه بر لوله هاي ضخيم مقادير زيادي لوله هاي نازك و متوسط نيزبه وسيلة اين طريقه ساخته و آماده ميشوند. از بين روش هاي متعددي كه براي ساختن لوله هاي بادرز توسعه و تكامل يافته است ذيلاً بچند طريقة مهم اشاره مي كنيم :
الف: طريقة مداوم (طريقة فرتس مون)
ب: طريقة جوشكاري مقاوم
ج: طريقة اليرا
در طريقة فرتس مون، سرتسمه ها را كه از كارگاه نورد تسمه ميآيند بهم جوش داده و بصورت نوار بي انتهائي از داخل كوره هاي گداز ميگدرانند تا نوار تا درجه حرارت جوش، گرم شود. تسمه بعد از بيرون آمدن از كوره وارد دستگاه نورد شده و در اثر فشار نوردها بصورت لوله تغيير شكل پيدا ميكند. پس از تغيير شكل كناره هاي لوله بكمك شعله بطور اتوماتيك بهم جوش داده شده و آنگاه لوله وارد نورد انتهائي مي شود. داخل نوردهاي انتهائي اندكي از قطر لوله ها كاسته ميشود. لوله بعد از بيرون آمدن از دستگاه نورد به وسيله اره به قطعات مورد نظر بريده ميشود. بطريق فرتس مون لوله هاي آب و گاز بقطر 2 اينچ ساخته و تهيه ميشوند.
طريقة جوشكاري مقاوم: در اين طريقه نيز بمانند طريقه فرتس مون ابتدا سرتسمه ها را بهم جوش داده و بعد از گرم كردن به وسيله ماشين هاي «شن پران» تميز مي كنند. تسمه پس از تميز شده وارد دستگاه نورد شده و بصورت لوله تغيير شكل پيدا كرده و سپس وارد دستگاه جوشكاري ميشود. در دستگاه جوشكاري كناره هاي تسمه در اثر جريان متناوب (با پتانسيل كم و شدت جريان زياد) گرم شده و بدرجه حرارت جوشكاري ميرسد. پس از گرم شدن كنارة لوله، در اثر فشار غلطك ها بهمديگر مي چسبند. لوله پس از بيرون آمدن از دستگاه جوشكاري با اره گردان باندازه هاي مختلف بريده ميشود.
طريقة اليرا: بطريق اليرا لوله هاي بزرگ، ضخيم و همچنين اجسام تو خالي ديگر كه نيروو فشار زيادي را تحمل ميكنند، ساخته و آماده مي شوند. براي ساختن لوله، تسمه هاي ضخيم را تميز كرده وارد «دستگاه هاي خم كن» مي كنند بطوريكه كنار ه هاي تسمه بعد از بيرون آمدن از ماشين خم كن، بصورت بخيه تغيير فرم پيدا مي كند. تسمه بعد از تغيير شكل وارد دستگاه جوشكاري مي شود، در حين جوشكاري لوله و سيم جوشكاري دوالكترود مختلف را تشكيل داده و بخية جوش بطور دائم با گرد جوشكاري پر مي شود. در اثر جوشكاري دولبة تسمه طوري محكم بهم جوش ميخورند كه استحكام محل جوش با استحكام ساير نقاط لوله برابري ميكند.
درازكردن لوله بوسيلة كشيدن
براي اينكه لوله هاي بادرزو يا بدون درزرا درازكرده و قطر آنها را كمتر كنند آنها را از سوراخ ها ي مخصوصي ميكشند ويا لوله رابه وسيلة دستگاه پيلگر بصورت سرد نورد ميكنند. «سكوهاي كشش گرم» كه در قديم براي دراز كردن لوله ها بكار ميرفت امروزه ديگر متروك شده و بجاي آن از دستگاه هاي مداوم براي دراز كردن لوله ها استفاده ميكنند چو به وسيلة طريقه مداوم لوله ها آسانتر و ارزانتر ساخته ميشوند.
گذشته از آن امروزه لوله ها را بصورت سرد از داخل سكوهاي كشش ميكشند. در اثر كشيدن سرد، لوله هاي بسيار دقيق و ظريفي بدست ميايند كه در صنعت بصورتهاي گوناگون مورد استفاده قرار ميگيرند. اين سكوبا سرعت 70 متر در دقيقه كار كرده و پنج لولة مختلف را با هم ميكشد. در يك كشش كه بستگي بجنس لوله ها دارد در حدود 20 تا 45 درصد از قطر لوله ها كم ميشود. لولة هائيكه بعلت سخت بودن قابليت كشش ندارند، بصورت سرد دردستگاه پيلگر نورد ميشوند. به وسيلة نورد كردن، لوله ها دراز شده و قطر آنها كمتر ميشود. بر عكس پيلگر كردن گرم، در اينجا سنبة داخل لوله ثابت مانده و تنها نوردها بجلو و عقب حركت كرده و روي جسم فشار مياورند. پس از هر برداشت، لوله بطرف جلو حركت كرده و در حدود 60 درجه بدور خودمي چرخد. در اثر پيلگر سرد، لوله ها تا حد لازم نازك ميشوند بطوريكه در آينده امكان توسعة بيشتر براي اين طريقه وجود دارد.
[1] - استوانه هاي كارگر غلطك هاي فولادي هستند كه مستقيماً با جسم مورد نورد در تماس مي باشد.
[2] - گذاشتن بلوك از شكاف بين نوردها را «گذر» مي گويند. با هرگذر مقداري از ضخامت جسم مورد نورد كاسته مي شود.
طرح كنترل آلودگي صوتي در خطوط صافكاري سالن بدنه سازي شركت ايران خودرو
با توجه به وجود نويز آزار دهنده در خطوط كانواير صافكاري در اثر عمليات سنگ زني و چكش كاري دستي توسط اپراتور و به منظور بهبود وضعيت ارگونومي از نظر شرايط محيطي و با توجه به آمار آسيبهاي شنوايي و گزارشات صدا سنجي در سالن هاي مشابه، تصميم به بررسي و كاهش آلودگي صوتي در محدوده خطوط فوق الذكر اتخاذ گرديد.
روش تحقيق عبارتست از:
1.اندازه گيري صدا و آناليز فركانسي آن.
2.انتخاب مواد جاذب صوت با توجه به آزمايشات تعيين ضرب جذب.
3.محاسبه ضريب جذب ديواره هاي موجود.
4.بررسي نحوه افزايش سطوح جذبي ديواره ها .
يافته هاي اين تحقيق نشان داد كه:
1.ميزان تراز فشار صوتي در فاصله 5/1 متري از بدنه در حال صافكاري بين 100 تا 105 دسي بل قرار دارد و همچنين آناليز فركانسي اكتاوباند مشخص نمود كه تراز بشار صوت در محدوده فركانسي 500 تا 8000 هر تز به ميزان 10 دسي بل بالاتر از حد مجاز (85 دسي بل) قرار دارد.
2.ماده جاذب، تايل اكوستيك با ضريب جذب متوسط 79/0 شامل دو لايه فوم پلي اورتان، پانل پشم سنگ و رويه MDF انتخاب گرديد.
3.ميزان سطح جذبي ديواره هاي موجود قبل از اعمال تغييرات برابر526/71 سابين متر مربع محاسبه شد.
4.افزايش سطح جذبي ديواره ها از طريق كاهش سطح شيشه خور و دوجداره نمودن آنها و مچنين ايجاد ديواره فوقاني با زاويه 45 درجه انجام گرديد.
مقدمه و اهداف:
با توجه به اينكه يكي از معضلات اساسي بهداشتي صنايع كشور خصوصا صنايع فلزي مساله سر و صدا (Noise ) مي باشد و با در نظر گرفتن تاثيرات و عوارض مخرب آن روي سيستم شنوايي و ساير اندامها تصميم به اجراي طرح كنترل و كاهش صدا در خطوط صافكاري شركت ايران خودرو گرفته شد.
بر اساس اندازه گيري و ارزشيابي (Noise ) در خطوط كانواير صافكاري محصولات پژو 405 و 206 و سمند در سالن بدنه سازي شماره 2 مشخص گرديد كه در خطوط مذكور فرآيندهاي سنگ زني و چكش كاري دستي توسط كارگران در طول خط انجام مي گيرد. در اثر اجراي اين فرآيندها محيط كار داراي (Noise ) آزار دهنده مي باشد كه آ ناليز فركانسي و صداسنجي انجام شده در خط صافكاري مشخص نمود كه در فاصله 5/1 متري از اطراف بدنه در حال صافكاري تراز فشار صوتي (SPLA ) بين 100 تا 105 دسي بل قرار دارد كه بطور متوسط 20 دسي بل از حد مجاز قابل قبول بالاتر است. همچنين آناليز فركانسي اكتاوباند مشخص نمود كه تراز فشار صوت در محدود فركانس 500 تا 8000 هر تز بطور متوسط 10 دسي بل بالاتر از حد مجاز قرار دارد.
از نكات حائز اهميت اين طرح عدم اجراي طرح مشابه در ديگر سالنهاي شركت ايران خودرو مي باشد.
روش انجام كار:
با شناخت سر و صداي خطوط صافكاري و با توجه به ويژگيها و مشخصات فضاي خطوط كانواير صافكارسي سالن بدنه سازي شماره 2 پيشنهاد ايجاد سطوح جاذب در اطراف خط صافكاري مطرح گرديد تا از بازتابهاي صوتي در خط صافكاري كاسته شده و با ايجاد يك ديوار تركيبي (جاذب – مانع) ضمن كاهش بازتابها از انتقال نويز به ديگر نقاط كارگاه جلوگيري شود. از نظر تئوري، طرح پيشنهادي يكي از روشهاي Passive Noise Control مي باشد كه همان كنترل سر و صدا در مسير انتشار مي باشد.
در خط صافكاري امواج صوتي منتشر شده به قسمتهاي مختلف محيط برخورد كرده، بازتاب پيدا مي كنند كه در اين طرح با استفاده از مواد جاذب بازتاب صدا كنترل مي گردد. همچنين با تركيب ديوار جاذب با موانع صوتي از عبور سر و صدا از يك نقطه به محيط مجاور جلوگيري مي گردد كه در واقع موثر ترين راه كنترل صدا در مسير انتشار، استفاده توام جاذب و مانع صوتي است.
در وضعيت موجود ديوار جداكننده خط صافكاري از جنس فلز و شيشه است كه نقش بازتاب دهنده امواج را دارد. اين ديواره به ارتفاع حدود 250 سانتيمتر است كه ارتفاع قسمت فلزي (پائيني) 120 سانتيمتر و ارتفاع قسمت شيشه (بالائي) حدود 130 سانتيمتر است. طرح شامل حذف سطوح فلزي ديواره و جايگزيني آن با يك جاذب فيبري مناسب و اصلاح قسمت شيشه اي ديوار است.
عمليات توليدي در خط صافكاري سبب توليد نويز با فركانس بالا مي شود كه براي تمام افراد خط ايجاد مزاحمت مي كند. لذا طرح استفاده از پانل پشم سنگ به ضخامت 8 سانتيمتر با چگالي 80 كيلوگرم بر متر مكعب پيشنهاد گرديده كه اين جاذب فيبري صدا داراي مشخصات زير است:
1. تا دماي 850 در جه سانتيگراد مقاومت دائم دارد و در مقابل شعله آتش مقاوم است.
2. ضريب رسانايي عايق پشم سنگ 03/0 كيلوكالري بر متر درجه سانتي گراد ساعت مي باشد.
3. پشم سنگ از نظر شيميايي خنثي بوده لذا باعث خوردگي سطح فلز نمي شود.
4.پشم سنگ به دست آسيب نرسانده و متداولترين نوع عايق بدون عارضه جانبي است.
به منظور كنترل سر وصداي خط كانواير صافكاري سالن شاتل در كنار خط كانواير ايجاد ديوار تركيبي جاذب و مانع سر و صدا ضروري بنظر مي رسد. اين ديواره از مواد زير به ترتيب از خارج به داخل ساخته مي شود:
الف) پوشش خارجي ديواره ورق شادولاين
ب) دو لايه پلي اورتان به ضخامت 2 ميلي متر
با توجه به موارد ذكر شده لازم است تا بهترين روش جهت كنترل صدا اجرا شود. اينرو روشهاي زير مورد اجرا قرار گرفتند.
1.حذف مولد صدا: نظر به ماهيت غمليات صافكاري و لزوم استفاده از ابزارهاي بادي عملاً امكان حذف يا تغيير ابزار وجود ندارد. لذا اين روش منتفي مي باشد.
2.محصور كردن ناحيه مولد صدا: در اطراف خطوط صافكاري مورد بحث ديوارهايي با ارتفاع 250 سانتيمتر و بطول ديواره 74 متر در دو طرف وجود دارند كه ارتفاع 130 سانتيمتر از ديواره شيشه خور مي باشد. بهترين روش مسقف نمودن ناحيه و نيز بستن طرفين خطوط مي باشد ولي بعلت مشكلات تهويه و نيز ورود و خروج بدنه از ابتدا و انتها خط، امكان اعمال تغييرات مذكور وجود ندارد.
3.استفاده از ديوارهاي جاذب صوت با ضريب جذب مناسب.
بر اساس طرح پيشنهادي با تغيير مصالح و استفاده از مصالح پيشنهادي سطح جذبي هر ديوار 6/2 برابر افزايش مي يابد كه از اين طريق مي توان پيش بيني نمود بازتاب صوتي از محدوده فركانس هاي 800 تا 1000 هر تز در فضاي بين خط و ديوارها بطور متوسط 7 تا 10 دسي بل و در فضاي بين دو خط صافكاري بين 6 تا 4 دسي بل كاهش يابد كه اين كاهش در اثر جذب بازتابهاي صوتي ناشي از ديواره هاي جاذب خواهد بود.
4. ديوار پيشنهادي نقش يك مانع براي امواج صوتي را نيز دارد. در واقع اين ديواره با توجه به مصالح بكار رفته در آن مي تواند در فاصله يك متري پشت ديوار افت انتقالي
( T . L ) در حدود 15 دسي بل ايجاد نمايد.
5 .پيشنهاد مي گردد ارتفاع پنجره كاهش يافته و از 130 سانتيمتر به ارتفاع 65 سانتيمتر تقليل يابد و بجاي آن سطح ديوار جاذب افزايش يابد و در محل نصب پنجره حتما از شيشه او جداره (شيشه – هوا – شيشه) استفاده شود.
پيشنهاد ميگردد از شيشه 6 ميليمتري و نوارهاي لاستيك فشرده جهت نصب شيشه ها استفاده شود تا درز گيري پنجره ها بصورت مطلوبي انجام شود . در شكل اندازه و ابعاد پنجره و ديوار جاذب نشان داده شده است:
طرح بهينه سازي ايستگاههاي كار در:
خطوط توليد كارخانه نيروي محركه شركت ايرانخودرو»
همزمان با شروع پروژه مداخله ارگونومي در شركت ايران خودرو گروه ارگونومي نيرو محركه تشكيل و با حضور 5 كارشناس موضوعات مختلف را تحت حوزه هاي اصلي ذيل مورد بررسي و پيگيري قرار دادند.
1-نگهداري و حمل مواد شامل بهبود ريل كانواير خط ماشين كاري سر سيلندر و تصحيح چيدمان سر سيلندر خام
2-ابزارهاي دستي شامل، طراحي و ساخت دستگيره هاي كلامپينگ، طراحي و ساخت فيكسچر مونتاژ سه راهي بنزين پژو و طراحي و ساخت محافظ الكترود اسپارك
3-بهبود Posture شامل ساخت سكو براي بهبود Posture در استفاده از پالتهاي سر سيلندر، تصحيح چيدمان ميل لنگ جهت بهبودPosture در هنگام استفاده
4-كنترل مواد و عامل خطرناك، شامل طراحي و ساخت داكت و ماشين كاري ماني فلد اگزوز، طراحي و ساخت سر پوش مناسب براي جعبه ابزارهاي ماشين كاري سر سيلندر و طراحي و ساخت گلويي ( اگزوز) طراحي و ساخت سره چكش بادي و…
شركت ايران خودرو بعنوان اولين و بزرگترين توليد كننده خودرو در ايران تصميم به بكار گيري روشهاي ارگونومي در فعاليتهاي طراحي و توليد خود گرفته است. شروع اين كار با همكاري مركز ارگونومي كشورهاي در حال توسعه دانشگاه لولئا – سوئد صورت گرفت.
مداخله ارگونومي در ايران خودرونتيجه نگرش جهاني شدن در سالهاي اخير بوده است كه با هدف افزايش كيفيت، استاندارد محصول و پيمودن مسير صحيح در راه بازارهاي جهاني است.
پروژه در سه فاز مشاركت كاركنان، بكارگيري اصول علمي ارگونومي و مداخله آن در طراحي و ساخت خودرو در نظر گرفته شد. با توجه به تنوع سالنهاي توليدي شركت، 35 نفر از كارشناسان واحدهاي مختلف در 7 گروه كاري فراگيري آموزشها ي تئوري را از ارديبهشت ماه سال 80 آغاز نمودند. گروه نيرو محركه كه با 5 عضو (متخصص در زمينه هاي مختلف مهندسي و شاغل در دپارتمانهاي مختلف مهندسي) در زمينه بهبود ايستگاههاي كاري فعاليت خود را شروع كرد بطوري كه پروژه هاي اجرا شده در حوزه هاي اصلي ارگونوميكي به صورت زير تقسيم بندي مي شوند:
1-نگهداري و حمل مواد
2-ابزارهاي دستي
3-كنترل مواد و عوامل خطرناك
تعداد زياد ايستگاههاي كاري و طراحي قديمي خطوط باعث شده كه نكات بسيار
زيادي از نظر ارگونومي، قابل بررسي و موشكافي باشد. بررسي علمي و حل معضلات ارگونوميكي در حوزه هاي ياد شده باعث كسب تجارب بسيار ارزنده اي شده است . مسائل ارگونومي معمولا در كارگاهها عموميت دارند و بدين لحاظ راه حل ارائه شده در كارگاه قابليت تسري و اجرا در ساير كارگاهها نيز دارد. در ادامه اهداف، روشها، نتايج و نقطه نظرات قابل بحث در پروژه هاي انجام شده توسط گروه كاري فوق بصورت خلاصه آورده ميشود.
آموزش و گسترش سازمان يافته روشهاي ارگونومي در كارخانه نيرو محركه از اهداف اين گروه كاري بوده است. در اين راستا مهمترين مسئله كه مي توانست در ياري رساندن به اعضاء جهت نيل به اهداف باشد، مشاركت پرسنل كارخانه در فعاليتهاي ارگونومي بود بنابراين ترويج مشاركت در اولويت يك قرار گرفت.
مواد و روشها:
دستيابي به اهداف فوق با بكار گيري روشهاي ذيل صورت گرفت:
1-شناسايي مشكلات و يافتن سر نخ با استفاده از چك ليست ارگونومي
2-در خواست مستقيم از كاركنان به منظور بيان مشكلات
3-بررسي سابقه تاريخي مشكلات با روش TRIANGLE METHOD
4-استفاده از روشهايFUTURE, FISHBONE, CIRCLE METHOD, WORKSHOP براي حل مسئله
5-استفاده از چارت مطلوبيت و امكانپذيري براي تصميم گيري
6-تهيه Logical Framework Approach ( LFA) و گانت چارت براي اجراي راه حل ها
7-اجراي راه حل در قالب پيشنهاد
8- ارزيابي مقطعي از اصلاحات انجام شده
بكار گيري روشهاي فوق در چندين پروژه بتدريج اعضاء گروه را با محدوديت و تواناي هايي هر روش آشنا ساخت و از طرفي زير ساختهاي مورد نياز براي بكار گيري روشهاي فوق براي اعضاء مشخص گرديد.
با عنايت به موارد فوق، استفاده از مشاركت كاركنان در بيان و ارائه راه حل در چندين پروژه اخير بكار گرفته شده كه به نظر اعضاء گروه بهترين و موثر ترين روش بوده است.
نتايج:
آنچه در ادامه خواهد آمد پروژه هاي انجام شده در زمينه بهبود ايستگاههاي كاري در زمينه هاي مختلف مي باشد.
1-نگهداري و حمل مواد:
1-1-بهبود ريل كانواير خط ماشين كاري سر سيلندر از طريق ساخت داكت براده و
شيب طبيعي براي حركت سر سيلندر به ايستگاه بعدي بدون نياز به مصرف انرژي
انساني
1-2-تصحيح چيدمان سر سيلندر خام در پالتهاي مخصوص به منظور سهولت تخليه
2-ابزار دستي:
2-1- طراحي و ساخت و دستگيره هاي كالامپينگ مناسب براي كليه دستگاههاي خط ماشين كاري ماني فولد اگزوز
2-2- طراحي و ساخت فيكسچر مونتاژ سه راهي بنزين پژو
2-3- طراحي و ساخت محافظ الكترود اسپارك در واحد تعميرات سيلندر
3-بهبود Posture
3-1-ساخت سكو براي پالتها سر سيلندر خام جهت بهبودPosture
3-2-تصحيح چيدمان ميل لنگ هاي ارسالي به كارخانه جهت بهبودPosture
4-كنترل مواد و عوامل خطرناك:
4-1-طراحي و ساخت داكت براده براي هدايت براده ها در دستگاه 4 خط ماشين كاري ماني فولد اگزوز
4-2-طراحي و ساخت سر پوش مناسب براي جعبه هاي ابزار آلات در خط ماشين كاري
4-3-طراحي و ساخت گلويي اگزوز با 4 درجه أ زادي در واحد تست گرم موتور
4-4-طراحي و ساخت سره چكش بادي در ايستگاه پولك زني خطوط سيلندر و سر سيلندر
4-5-بهينه سازي صندلي ليفتراكها در كارخانه موتور سازي
4-6-مهار ارتعاشات محافظ حرارتي ماني فولد دود و حذف صداي ناشي از آن در موتور پيكان كاربراتوري
بحث:
پروژه هاي ارگونومي عموماً داراي نقطه مشتركي هستند كه آنها را قابل ارائه به ساير سازمانها ميكند از جمله آنها:
1-بهينه سازي صندلي ليفتراكها
با توجه به نوع وظيفه استراكچر اين وسيله فنر بندي آن تقريباًامكانپذير نيست بطوريكه كليه ارتعاشات مستقيماً به ستون فقرات راننده منتقل مي شود، بنابراين كليه اين ماشين الات در سطح كشور (بلكه دنيا) مي توانند مشكل مشترك از اين بابت داشته باشند. مشكل با بكار گيري فنر غير خطي براي محدوده مشخصي از وزن راننده حل مي شود.
2-كاهش صداي چكش بادي
تقريباً تمام اين وسايل داراي اين مسئله هستند و اخيراً با استفاده از هيدروليك آنهم بصورت عموم، شدت صدا را تا حدي كاهش داده اند. شدت صدا را با استفاده از مواد ارتجاعي كه تحت تنش 2 و 3 بعدي قرار ميگيرند از 115 دسي بل به 95 دسي بل كاهش داده اند.
3-كاهش صدا گازهاي خروجي از اگزوز
در تمامي خطوط مونتاژ موتور معمولا در صورتي از انها بصورت گرم تست مي شوند كه سرعت گازهاي خروجي بيشتر با صدا همراه است، اين گروه موفق شده اند گلويي با 4 درجه آزادي طراحي نمايند كه ضمن آب بندي گازهاي خروجي شدت صدا از 95 دسي بل به حدود 85 دسي بل برسد.
مراحل مورد نياز جهت اجراي موفق يك طرح ارگونومي
1-شناسايي پرسنل علاقمند
2-جلب اعتماد پرسنل علاقمند جهت مشاركت در طرح هاي ارگونوميكي
3-بيان واضح و قابل اجراي اهداف بطور موثر براي افراد
4-ذكر اولويت جنبه انساني طرح هاي ارگونوميكي ( و پس از نرخ توليد)
5-درخواست بيان مشكلات با شرط كفايت امكانات فني و مالي كارخانه
6-ايجاد محيط مطمئن براي ارائه راه حل و پيشنهاد از طرف كاركنان
7-توجيه فني كارگران در مورد پيشنهاداتي كه قابليت اجراء ندارند
از جمله پيشنهادات ارائه شده در راستاي تحقيق طرح هاي ارگونومي
1-تصحيح چيدمان ميل لنگ در پالت
2- تصحيح چيدمان سر سيلندر خام
3-جمع آوري قطعات مونتاژ كوچك ار قبيل پيچ و مهره از كف كارخانه
4-محافظ الكترود اسپارك
5- نصب موتور براي بالا بردن ميز ماشين دريل راديال
6-بهبود برنامه ريزي براي اشكال قطعات براي مونتاژ موتور پيكان و پژو
پروژه هاي پيشنهادي هيچگونه بار مالي مضاعفي بر روي كارخانه نداشته، بصورتي كه اكثراً با تغيير روش كار و يا حد اكثر استفاده از وسايل و امكانات موجود كار انجام شده و در هيچ موردي خريد صورت نگرفته است.
پيشنهادات
در خاتمه آنچه كه اين گروه (ارگونومي نيروي محركه) جهت اجراي هر چه صحيح تر و سريعتر پروژه ارگونومي در سطح كارخانه ايران خودرو ضروري ميداند در قالب بندهاي ذيل خواهد آمد.
1-پي گيري راه حلهاي گروه نيروي محركه در ساير كارخانه
2-استفاده از مشاركت كارگران در ارائه پيشنهاد و راه حل
4-داشتن موقعيت جغرافيايي و زمان شناخته شده براي كليه كاركنان جهت ارتباط مستمر و دائم.
و در آخر…
اصولاً بسياري از ملاحطات و تجويزهاي علم فاكتورهاي انساني تاحد زيادي جنبه «پيشگيرانه» دارد، چرا كه با رعايت آنها مي توان به اصطلاح به علاج واقعه قبل از وقوع پر داخت و از بسياري حوادث خطرناك و جانكاه پيشگيري كرد. در بعصي از موارد حتي شايد بتوان اثرات ايمني و جانبخش علم فاكتور هاي انساني بر رفاه و تندرستي جوامع (مخصوصاً) كشورهاي در حال توسعه را با ثمرات و خدمات علم پزشكي مقايسه كرد و در برخي از موارد مدعي شد كه توجه به اين علم به حكم منطق و و سعت دامنه مشمول آن، بايد از اولويت بيشتري برخوردار باشد، چون در حالي كه در كشور هاي در حال توسعه علم پزشكي به التيام جراحات ناشي از كار و محيط كار مشغول است، علم فاكتورهاي انساني عامل و سرچشمه بيماري را آماج قرار داده و به اين ترتيب سعي در علاج واقعه پيش از وقوع و ريشه كني علل بسياري از رنجوري ها كه احتمالاً بعداً گريبان گير علم پزشكي و پزشكان خواهد شد، مي كند و بعلاوه عوارض دردناك و كثرت بيماري هاي ناشي از سوانح صنعتي علم پزشكي را در بسياري از موارد در مصاف با خود فلج كرده است. بعنوان مثال در حال حاضر علم پزشكي فاقد توانايي هاي لازم جهت مداوا و معالجه كامل پاره اي از بيماري هاي ناشي از حوادث صنعتي مثل بيماري جانكاه سرطان ناشي از در معرض اشعه راديواكتيويته قرار گرفتن است، حالت حاد اين بيماري موجب مرگ تعداد بيشماري از قربانيان حادثه انفجار در نيروگاه اتمي چرنوبيل در سال 1986 بوده و حالت مزمن آن هنوز گريبان گير هزاران نفر از مبتلايان بازمانده اين حادثه است كه بسياري از آنها در حال مبارزه با مرگ تدريجي و محتوم خود هستند.
علم طب از معالجه متجاوز از دويست هزار نفر كه بر اثر استنشاق گاز سمي منتشره از انفجار كارخانه شيميايي در بوپال هندوستان در سال 1984 بطور دايمي مجروح شدند نيز، عاجز بوده است و به اين لحاظ تاكنون علاوه بر 2000 نفري كه در روزهاي اول اين حادثه به قتل رسيدند، هزاران تن ديگر نيز به ليست قربانيان اين حادثه اضافه شده و به روايت منابع موثق از جمله خبر گزاري آسوشيتدپرس تعداد ككل جان باختگان اين حادثه تا سال 2002 متجاوز از 14410 نفر رقم زده شده است. روزنامه معتبر نيويورك تايمز تعداد كل افرادي را كه در معرض گاز سمي در اثر حادثه قرار گرفتند را حدود 578000 نفر تخمين زده است.
پس از اندكي تعمق وبررسي علل و عوامل حوادث فوق الذكر كه ريشه قوي نهفته در فاكتورهاي انساني داشته و به مثابه واقعياتي تلخ و سياهند كه در تاريخ صنعت ثبت شده اند كلام گاليله در ذهن متبادرمي شود . «باهزار دليل هم نمي توان يك حقيقت تجربي را باطل كرد. » اگر تدابير پيشنهادي علم فاكتورها انساني (در سطوح خرد و كلان) در كارخانه شيميايي بوپال و نيروگاه اتمي چرنوبيل رعايت مي شد، چه بسا اين حوادث بوقوع نمي پيوستند و بشريت با چنين حقايق تجربي تلخ و فجايعي روبرو نمي شد.
كاربرد علم مهندسي عوامل انساني در آينده:
علم فاكتورهاي انساني و ارگونومي همواره در جهت تسهيل روابط تعاملي انسان و ماشين و افزايش كاردهي و كاهش صدمات گام برداشته و در اين راه از موفقيت هاي چشمگيري نيز برخوردار شده است صرفنظر از اغلب صنايع و تكنولوژي هاي موجود كه تاكنون از موهبات اين علم بهره مند شده اند، بسياري از محققان علاقمند به بررسي كاربردهاي آتي علم فاكتورهاي انساني و از جمله معروفترين آنها پروفسور ريموند نيكرسن (Raymond Nickerson) معتقدند كه اين علم خواه ناخواه در كليه جنبه هاي زندگي بشر در آينده ايفاي نقش خواهد كرد اغلب مسايل مهمي كه گريبان گير بشر در آينده خواهد شد، از قبيل آلودگي و حفاظت از محيط زيست، توليد خواربار و غذا، بهره برداري از منابع مختلف و نوين انرژي، تكنولوژي هاي جديد مورد استفاده در علوم پزشكي، كنترل افزايش جمعيت، صلح، دمكراسي، حكومت قانون، امنيت و رفاه اجتماعي همگي به نحوي از انحا از دستاوردهاي علم فاكتورهاي انساني بهره مند خواهند شد و اين علم بواسطه رويكرد چند بخشي (Multidisciplinary) و حيطه شمول گسترده اي كه دارا مي باشد، قابليت و مشروعيت پاسخگويي و ياري رساني به بسياري از مسايلي را كه انسان در آينده بايد با آن دست و پنجه نرم كند، دارد البته نياز مبرم اين علم به تحقيقات مداوم و مستمر كه در واقع در حكم ممد حيات و لازمه تنازع بقاي اين علم به تحقيقات مداوم و مستمر كه در واقع در حكم ممد حيات و لازمه تنازع بقاي اين علم در مقابل پيشرفت تكنولوژي است نبايد به بوته فراموشي سپرده شود.
در صورتي كه محتواي اين نوع حافظه در موقع ساخت توسط سازنده برنامهريزي شود به آن ROM گفته ميشود. ولي اگر به گونهاي باشد كه توسط مصرفكننده و تنها براي يكبار قابل برنامهريزي باشد به آن PROM ميگويند.
اين نوع حافظه نيز مانند ROM بوده از آن جهت نگهداري اطلاعات مختلف استفاده ميشود. اگردر ثبت بيتهاي اطلاعاتي حافظههاي PROM , ROM كه فقط براي يكبار قابل برنامهريزي هستند اشتباهي رخ دهد راهي جز دور انداختن حافظه وجود ندارد. اما اين گروه از حافظهها كه ميتوان محتويات آنها را پاك كرد اين ضعف را برطرف ميكند و ميتوان از آنها چندين بار استفاده نمود و برنامههاي مختلف را در آنها ضبط و پس از اتمام كار آنها را پاك كرد. اين نوع حافظهها بر اساس نوع پاكشدن اطلاعات به دو گروه تقسيمبندي ميشوند. (البته خاصيت پاكشدن آنها مربوط به تكنولوژي ساخت آنها است.)
اين سيستمها شامل مداراتي هستند كه با استفاده از رلهها و عناصر الكترونيكي مانند ديودها و ترانزيستورها ساخته ميشوند. برنامه كنترل در اين سيستمها نتيجه روابط بين عناصر مدار الكتريكي است و به راحتي قابل تغيير نميباشد. به عبارت ديگر تغيير در برنامه كنترل به معني تغيير در سختافزار سيستم است البته در برخي از اين كنترل كنندهها كه با استفاده از كليدهاي انتخابكننده (Selectors)، يا شبكه ديودي (Diode Matrix) ساخته ميشوند، برنامه كنترل را ميتوان تا اندازهاي تغيير داد. اگرچه اعمال اين تغييرات، محدود و در برخي موارد بسيار مشكل است.
اين كنترل كنندهها داراي حافظهاي هستند كه برنامه كنترل در آن ذخيره ميشود. مهمترين مزيت اين سيستمها در آن است كه نحوه كنترل را با تغيير برنامه و بدون نياز به تغيير در سختافزار سيستم ميتوان عوض كرد، زيرا نحوه كنترل سيستم توسط سختافزار سيستم تعيين نميشود بلكه برنامهاي كه در حافظه ذخيره شده يعني نرمافزار سيستم، نحوه كنترل را مشخص ميكند لذا اين سيستمها بسيار قابل انعطاف بوده، كاربردهاي فراواني دارند. بسته به نوع حافظه اين سيستمها، شيوه تغيير در برنامهها متفاوت است. اگرازحافظه RAM استفاده شود، بدون دخالت فيزيكي و تنها با اضافه يا كمنمودن چند سطر برنامه ميتوان برنامه جديد را به اجرا در آورد.
در صورتي كه از حافظه ROM استفاده شود به اجرا درآوردن برنامه جديد تنها با تعويض حافظه ROM امكانپذير است.
“ PLC “ از عبارت Programmable Logic Controller به معناي كنترلكننده منطقي قابل برنامهريزي گرفته شده است. به عبارت ديگر PLC عبارت از يك كنترلكننده منطقي است كه ميتوان منطق كنترل را توسط برنامه براي آن تعريف نمود و در صورت نياز، به راحتي آن را تغيير داد.
وظيفه PLC قبلاً بر عهده مدارهاي فرمان رلهاي بود كه استفاده از آنها در محيطهاي صنعتي جديد منسوخ گرديده است. اولين اشكالي كه در اين مدارها ظاهر ميشود آن است كه با افزايش تعداد رله ها حجم و وزن مدار فرمان بسياربزرگ شده ، هم چنين موجب افزايش قيمت آن مي گردد. براي رفع اين اشكال، مدارهاي فرمان الكترونيكي ساخته شدند ولي با وجود اين، هنگامي كه تغييري در روند يا عملكرد ماشين صورت ميگيرد مثلاً در يك دستگاه پرس، ابعاد وزن، سختي و زمان قرارگرفتن قطعه زير بازوي پرس تغيير ميكند، لازم است تغييرات بسياري در سختافزار سيستم كنترل داده شود، به عبارت ديگر اتصالات و عناصر مدار فرمان بايد تغيير كند.
با استفاده از PLC تغيير در روند توليد يا عملكرد ماشين به آساني صورت ميپذيرد، زيرا ديگر لازم نيست سيمكشيها (Wiring) و سختافزار سيستم كنترل تغيير كند و تنها كافي است چند سطر برنامه نوشت و به PLC ارسال كرد تا كنترل مورد نظر تحقق يابد.
هركس كه با مدارهاي فرمان الكتريكي رلهاي كاركرده باشد به خوبي ميداند كه پس از طراحي يك تابلوي فرمان، چنانچه نكتهاي از قلم افتاده باشد، مشكلات مختلفي ظهور نموده، هزينهها و اتلاف وقت بسياري را به دنبال خواهد داشت. به علاوه گاهي افزايش و كاهش چندقطعه در تابلوي فرمان به دلايل مختلف مانند محدوديت فضا، عملاً غيرممكن و يا مستلزم انجام سيمكشيهاي مجدد و پرهزينه ميباشد.
اكنون براي توجه بيشتر به تفاوتها و مزاياي PLC نسبت به مدارات فرمان رلهاي، مزاياي مهم PLC را نسبت به مدارات يادشده بر ميشماريم.
1-استفاده از PLC موجب كاهش حجم تابلوي فرمان ميگردد.
2-استفاده از PLC مخصوصاً در فرآيندهاي عظيم موجب صرفهجويي قابل توجهي در هزينه، لوازم و قطعات ميگردد.
3-PLCها استهلاك مكانيكي ندارند، بنابراين علاوه بر عمر بيشتر، نيازي به تعميرات و سرويسهاي دورهاي نخواهند داشت.
4-PLCها انرژي كمتري مصرف ميكنند.
5-PLCها بر خلاف مدارات كنتاكتوري، نويزهاي الكتريكي و صوتي ايجاد نميكنند.
6-استفاده از يك PLC منحصر به پروسه و فرآيند خاصي نيست و با تغيير برنامه ميتوان به آساني از آن براي كنترل پروسههاي ديگر استفاده نمود.
7-طراحي و اجراي مدارهاي كنترل و فرمان با استفاده از PLCها بسيار سريع و آسان است.
8-براي عيبيابي مدارات فرمان الكترومكانيكي، الگوريتم و منطق خاصي را نميتوان پيشنهاد نمود. اين امر بيشتر تجربي بوده، بستگي به سابقه آشنايي فرد تعميركار با سيستم دارد. در صورتي كه عيبيابي در مدارات فرمان كنترل شده توسط PLC به آساني و با سرعت بيشتري انجام ميگيرد.
9-PLCها ميتوانند با استفاده از برنامههاي مخصوص، وجود نقص و اشكال در پروسه تحت كنترل را به سرعت تعيين و اعلام نمايند.
استفاده از كامپيوتر معمولي مستلزم آموزشهاي نسبتاً طولاني، صرف وقت و هزينههاي بسيار است. چنانچه كنترل فرآيندي مورد نظر باشد استفاده از كامپيوتر معمولي به مراتب پيچيدهتر و در اغلب موارد عملاً ناممكن ميشود. علاوه بر آن براي انطباق كامپيوتر با فرآيند موردنظر، طراحي، ساخت و يا لااقل بررسي و خريد تجهيزات خاص براي انطباق، كاري طاقتفرسا است.
بسياري از صنعتگران نياز به كارگيري سيستمهاي اتوماتيك را عملاً احساس نموده و دريافتهاند كه توليد بدون به كارگيري اتوماسيون اقتصادي نميباشد. از طرف ديگر، صنعتگران آموزشهاي مبسوط به اين شاخه از صنعت را در محدوده وظايف خود نميدانند.
PLC وسيلهاي است كه درست به همين دلايل ساخته شده و اتوماسيون را با كمترين هزينه و به بهترين شكل ممكن در اختيار قرار ميدهد. استفاده از PLC بسيار ساده بوده، نياز به آموزشهاي مفصل، طولاني و پرهزينه ندارد.
از آنجايي كه اين وسيله به منظور پاسخگويي به كاربردهاي صنعتي طراحي شده است، تمامي مسائل مربوط به آن حل شده، هيچ مشكلي در راه استفاده از آن وجود ندارد. طراحان خطوط توليد با بهرهگيري از اين وسيله قابل انعطاف به سرعت ميتوانند نيازمند بهاي مصرفكنندگان خود را تأمين و در اسرع وقت تواناييهاي خود را با نيازمنديهاي بازار هماهنگ نمايند.
از شركتهاي سازنده PLC ميتوان SIEMENS،AEG ،ALLEN BRADLEY ،OMRON،
MITSUBISHI و … را نام برد. گرچه از عرضه PLC توسط سازندگان مختلف چند ده سالي ميگذرد و در ماشين آلات و خطوط توليد خريداري شده از خارج كشور نيز به وفور مشاهده ميشود استفاده از اين وسيله بسيار قابل انعطاف توسط طراحان و ماشين سازان داخلي كمتر به چشم ميخورد. از جمله عواملي كه موجب تأخير در بهرهبرداري از PLC توسط طراحان داخلي گرديده است عبارتند از:
1-ارتباط مشكل با منابع تأمين كننده خارجي.
2-عدم دسترسي به موقع به اطلاعات سيستمها.
3-عدم پشتيباني مؤثر سازندگان از تجهيزات فروخته شده خود.
4-هزينه بالاي تجهيزات خارجي.
5-هزينه بالاي آموزش در خارج از كشور.
شركتهاي داخلي نيز با توجه به مشكلات يادشده و براي پركردن خلاء موجود اقدام به طراحي و ساخت چندنوع PLC نمودهاند. PLCهاي مذكور، كليه امكانات استاندارد PLCهاي متداول را داشته، از نمونههاي خارجي با قابليتهاي مشابه ارزانترند. اين PLCها به خوبي آزمايش گرديده، از پشتيباني كامل آموزش و خدمات پس از فروش برخوردار ميباشند.
از شركتهاي داخلي توليدكننده PLC و سيستمهاي اتوماسيون ميتوان شركت كنترونيك را نام برد. اين شركت با به كارگيري دانش متخصصين داخلي اقدام به توليد چندين سيستم PLC با قابليتهاي متفاوت جهت استفاده در صنايع و كاربردهاي متنوع نموده است.
اين شركت همچنين مبتكر زبان برنامهنويسي خاصي جهت سيستمهاي PLC توليد شده ميباشد كه بسيار شبيه به زبان برنامهنويسي ابداع شده توسط شركت SIEMENS يعني STEP 5 است. PLC يادشده با نمونههاي خارجي مشابه خود به خوبي رقابت ميكند.
زبان ابداع شده توسط شركت كنترونيك CSTL بوده، و تفاوت اين دو زبان برنامهنويسي تنها در چند مورد جزئي است.
سازندگان سيستمهاي PLC براي برنامهنويسي سيستمهاي خود، هريك از زبان منحصر به فردي استفاده مينمايند كه از نظر اصولي همگي تابع يك سري قوانين منطقي و كلي بوده، تنها تفاوت آنها در ساختار برنامهنويسي و نمادهاي استفاده شده است.
از زبانهاي ابداع شده توسط سازندگان PLC ميتوان S5 ، FST ، OMRON ، CSTL ، ALLEN BRADLEY و … را نام برد.
امروزه كاربرد PLC در صنايع و پروسههاي مختلف صنعتي به وفور به چشم ميخورد، در زير تعدادي از اين كاربردها آورده شده است.
-صنايع اتومبيلسازي- شامل: عمليات سوراخكاري اتوماتيك، اتصال قطعات و همچنين تست قطعات و تجهيزات اتومبيل، سيستمهاي رنگ پاش، شكل دادن بدنه به وسيله پرسهاي اتوماتيك و …
-صنايع پلاستيكسازي- شامل: ماشينهاي ذوب و قالبگيري تزريقي، دمشهوا و سيستمهاي توليد و آناليز پلاستيك و …
-صنايع سنگين- شامل: كورههاي صنعتي، سيستمهاي كنترل دماي اتوماتيك، وسايل و تجهيزاتي كه در ذوب فلزات استفاده ميشوند و …
-صنايع شيميايي- شامل: سيستمهاي مخلوطكننده، دستگاههاي تركيب كننده مواد با نسبتهاي متفاوت و …
منبع تغذيه ولتاژهاي مورد نياز PLC را تأمين ميكند. اين منبع معمولاً از ولتاژهاي 240 ولت DC و 110 يا 220 ولت AC ، ولتاژ 5 ولت DC را ايجاد ميكند. ماكزيمم جريان قابل دسترسي منطبق با تعداد مدولهاي خروجي مصرفي است. لازم به ذكر است كه ولتاژ منبع تغذيه بايد كاملاً تنظيم شده(رگوله) باشد. جهت دستيابي به راندمان بالا معمولاً از منابع تغذيه سوئيچينگ استفاده ميشود. ولتاژي كه در اكثر PLCها استفاده ميگردد ولتاژ 5 يا 2/5 ولت DC است.
در برخي شرايط كنترلي لازم است تا در صورت قطع جريان منبع تغذيه، اطلاعات موجود در حافظه و همچنين محتويات شمارندهها، تايمرها، و فلگهاي پايدار بدون تغيير باقي بمانند. در اين موارد از يك باطري جنس“ Lithium “ جهت حفظ برنامه در حافظه استفاده ميگردد. به اين باطري “ Battery Back up “ ميگويند. ولتاژ اين نوع باطريها معمولاً 8/2ولت تا 6/3ولت ميباشد. از آنجايي كه اين باطري نقش مهمي در حفظ اطلاعات موجود در حافظه دارد در اكثر PLCها يك چراغ نشاندهنده تعبيه شده و در صورتي كه ولتاژ باطري به سطحي پائينتر از مقدار مجاز 8/2ولت برسد اين نشاندهنده روشن ميگردد. اين نشاندهنده به Battery Low LED معروف است. در صورت مشاهده روشن شدن اين نشان دهنده لازم است كه باطري مذكور تعويض گردد. براي تعويض باطري ابتدا بايد به وسيله يك منبع تغذيه، ولتاژ مدول مورد نظر را تأمين و سپس اقدام به تعويض باطري نمود.
CPU يا واحد پردازش مركزي در حقيقت قلب PLC است. وظيفه اين واحد، دريافت اطلاعات از وروديها، پردازش اين اطلاعات مطابق دستورات برنامه و صدور فرمانهايي است كه به صورت فعال يا غيرفعال نمودن خروجيها ظاهر ميشود. واضح است كه هرچه سرعت پردازش CPU بالاتر باشد زمان اجراي يك برنامه كمتر خواهد بود.
حافظه محلي است كه اطلاعات و برنامه كنترل در آن ذخيره ميشوند. علاوه بر اين، سيستم عامل كه عهدهدار مديريت كلي بر PLC است در حافظه قرار دارد. تمايز در عملكرد PLCها، عمدتاً به دليل برنامه سيستم عامل و طراحي خاص CPU آنهاست. در حالت كلي در PLCها دو نوع حافظه وجود دارد:
1-حافظه موقت (RAM) كه محل نگهداري فلگها، تايمرها، شمارنده ها و برنامههاي كاربر است.
2-حافظه دائم (EPROM,EEPROM) كه جهت نگهداري و ذخيره هميشگي برنامه كاربر استفاده ميگردد.
اين واحد محل دريافت اطلاعات از فرآيند يا پروسه تحت كنترل ميباشد. تعداد وروديها در PLCهاي مختلف، متفاوت است. وروديهايي كه در سيستمهاي PLC مورد استفاده قرار ميگيرند. در حالت كلي به صورت زير ميباشند:
اين واحد، محل صدور و فرمانهاي PLC به پروسه تحت كنترل ميباشد. تعداد اين خروجيها در PLCهاي مختلف متفاوت است. خروجيهاي استفاده شده در PLCها به دو صورت زير وجود دارند:
در صورت نياز به اضافه نمودن واحدهاي ديگر ورودي و خروجي به PLC يا جهت اتصال پانل اپراتوري و پروگرامر به PLC از اين مدول ارتباطي استفاده ميشود. در صورتي كه چندين PLC به صورت شبكه به يكديگر متصل شوند از واحد IM جهت ارتباط آنها استفاده ميگردد.
1-نرمافزاري كه كارخانه سازنده با توجه به توان سختافزاري سيستم تعريف ميكند كه به آن Operating Systemيا به اختصار OS گويند. مثلاً در PLCزيمنس مدل 100 U تعداد 16 تايمر (T0-T15) تعريف شده است و اگر در برنامهنويسي از تايمر شماره 18 يعني T18 استفاده شود سيستمعامل دستور مذكور را به عنوان يك دستور اشتباه قلمداد كرده، برنامه اجرا نخواهد شد.
لازم به ذكر است كه اين نرمافزار ثابت بوده، قابل تغيير نميباشد. بنابراين از نوع فقط خواندني است و معمولاً در EPROM يا E PROM ذخيره ميشود.
2-نرمافزاري كه برنامه نوشته شده توسط استفادهكننده (User) را به زبان قابل فهم ماشين تبديل مينمايد. اين برنامه منحصر به كارخانه سازنده بوده، نام خاصي نيز دارد. معروفترين و پركاربردترين اين نرمافزارها، نرمافزار S5 ميباشد كه توسط شركت زيمنس ابداع گرديده است. اين نرمافزار هم مانند OS قابل تغيير نيست و بايستي در ROM ذخيره و براي اجرا به RAM پروگرامر ارسال گردد.
3-نرمافزار يا برنامهاي كه توسط استفادهكننده نوشته شده و به آن User Program گويند. اين نرمافزار در هر لحظه قابل تغيير بوده، خواندني/ نوشتني است. اين نرمافزار در RAM و يا در EPROM و يا در EEPROM از مدول ذكر شده مجدداً در RAM كپي شده، اجرا ميگردد.
همانگونه كه ذكر شد هر PLC شامل سختافزار و نرمافزار ميباشد. در صفحات گذشته بطور اجمال به توضيح در مورد سيستمهاي سختافزاري و همچنين نرمافزار PLC پرداختيم. واضح است كه براي واردكردن برنامه كنترلي يا نرمافزار كنترلي به سختافزار، نياز به يك واحد برنامهنويسي يا پروگرامر ميباشد. در ادامه بحث به تشريح برنامهنويسي (Programming Unit) ميپردازيم.
در استفاده و به كارگيري PLC علاوه بر آشنايي با نحوه كار، آشنايي با واحد برنامهنويسي آن نيز ضروري است زيرا توسط اين واحد قادر خواهيم بود با PLC ارتباط برقرار نماييم. به اين ترتيب كه برنامه كنترل دستگاه را نوشته، آن را در حافظه PLC قرار داده، اجراي آن را از PLC ميخواهيم. اين واحد بسيار شبيه به كامپيوترهاي معمولي است، يعني داراي يك صفحه نشان دهنده (مونيتور) و صفحه كليد ميباشد. تفاوت اين واحد با كامپيوتر معمولي، تك منظوره بودن آن ميباشد. بدين معني كه از PG تنها ميتوان جهت ارتباط برقرار نمودن با PLC مربوطه استفاده نمود.
با استفاده از PG ميتوان از وضعيت و چگونگي اجراي برنامه مطلع شد. صفحه نمايش واحد برنامهنويسي به ما نشان ميدهد كه كدام ورودي روشن يا خاموش است، PLC توسط خروجيها دستور فعالشدن يا توقف كار هركدام ازماشينها را ميدهد و در حقيقت نحوه اجراي برنامه در صفحه نمايش ظاهر ميشود. بنابراين در صورتي كه اشكالي در برنامه وجود داشته باشد يا ايرادي در اجراي برنامه پيدا شود، از اين طريق ميتوان به آن پي برد. پس ميتوان گفت كه واحد برنامهنويسي در عيبيابي برنامه كنترل دستگاهها و سيستمهاي تحت كنترل و بررسي علت توقف آنها نقش به سزايي دارد. به وسيله PG ميتوان تغييرات عملوندها يعني وروديها، خروجيها و همچنين تايمرها و شمارندههاي برنامه در حال اجرا را به صورت Real Time ملاحظه نمود. در اكثر PLCها و به كمك PG ميتوان با دستور خاصي نظير STATUS وضعيت عملوندها را در حين اجراي برنامه مشاهده نمود.
كتاب «ميرزا احمد خان قوام السلطنه» حاصل تحقيق و نگارش آقاي دكتر باقر عاقلي است كه وي اين مجموعه را براساس اسناد معتبر گرد آوري كرده اند و به شرح سوانح زندگي قوام السلطنه پرداخته است.
بنابه اظهارات آقاي دكتر عاقلي دوستان وي ايشان را در گرد آوري اين مجموعه ياري داده اند از قبيل كساني همچون جناب آقايان مسعود سالور، آقاي نظام شهيدي، آقاي امير باقري كه نويسنده از همه اين دوستان كمال تشكر را دارد.
اين كتاب با همكاري همه دوستان در بهار 1376 در انتشارات جاويدان تدوين و به چاپ رسيده است. اين كتاب داراي نثري روان و با قلمي زيبا به نگارش درآمده است و دراين مجموعه همه سالها به يك صورت ذكر شده (يعني همه سالها شمسي ذكرشده) حوادث به ترتيب سالها مورد بررسي قرار گرفته. دراين كتاب فعاليتها و همه وقايع زندگي آقاي قوام السلطنه در دو بخش مجزا مورد بررسي قرار گرفته است. كتاب دو بخش دارد:
بخش اول: قوام در دوران قاجار: كه شامل فعاليتهاي قوام السلطنه در قبل از مشروطيت 2/ بعداز مشروطيت 3 / فرمانرواي كل خراسان و سيستان 4/ بركناري سيد ضياء الدين و رئيس الوزرائي قوام السلطنه 5/ رئيس الوزرائي دوم قوام السلطنه.
بخش دوم: قوام در دوران پهلوي: 1/ قوام در اروپا 2/ نخست وزيري چهارم قوام السلطنه 3/ نخست وزيري پنجم قوام السلطنه.
احمد قوام در 1252 ش. در تهران متولد شد مادرش طاووس خانم دختر ميرزا محمد خان مجدالملك سينكي و پدرش معتمد السلطنه مردي نسبتاً با سواد و در امور مالي بصير وآگاه بود فوق العاده خسيس بود و درجمع آوري مال و منال از هيچ كوششي فروگذار نمي كرد و در مشاغل خود منافع شخصي اش را در نظر ميگرفت نه منافع دولت را. احمد قوام يكسال بيشتر نداشت كه از نوازش مادر براي هميشه محروم شد. بعد از 6 سالگي تحصيلات مقدماتي آغاز كرد پس از فراگرفتن خواندن و نوشتن و تلاوت كلام ا… ، تحصيلات متوسطه و عالي خود را آغاز نمود.
او نيم قرن از عمر خود را در دوران حكومت قاجاريه گذرانيد و مانند تمام اعيانزادگان آن زمان تحصيلات خود را در سطح عالي تحت نظر معلمين خصوصي به اتمام رسانيد و دروسي مانند ادبيات فارسي وعربي و سياقنوسي، معاني بيان منطق و علم كلام و فقه و اصول را به طور كامل فرا گرفت او خط را به زيبايي مينوشت. در تربيت و مراقبت از تحصيل قوام دودايي از ميرزاعلي خان امين الدوله و محمد تقي خان مجدالملك ثاني كه از اعاظم رجال سياسي و علمي بودند سهمي به سزا داشتند. وي براي ادامه تحصيل چندي به اروپا سفركرد.
قوام السلطنه درمسائل سياسي شمي قوي داشت و هميشه شخصيت ايراني و استقلال فكري خود را بروز مي داد. و در برابر خارجي ها هرگز احساس حقارت نميكرد. قوام مردي مقتدر و جاه طلب بود از اين رو به احدي حتي شاه اجازه دخالت درامور مربوطه را نمي داد. در دشمني كينه توز و در دوستي وفادار بود به حفظ قانون اساسي اعتقاد داشت اديب و ادب پرور بود فطرتاً درويش مسلك بود.
قوام مردي متمول بوده و در عين حال بذال و خراج هم بود. مايه اصلي ثروت او از اجاره داري آستانقدس رضوي سرچشمه گرفته بود قبل از رفتن به خراسان بهترين و زيباترين خانه تهران متعلق به او بود. او پروردة دوران استبداد بود پيشكش دادن و پيشكش گرفتن جزء آداب و رسوم كهن ايران بود از اين رو قوام از اين قبض و اقباض روگردان نبود و طبق سنن آن روز به اين عمل دست ميزد.
قوام در 20سالگي با اشرف الملوك دختر محمد حسن خان حاجب الدوله ازدواج كرد. در دسال 1325 با خانم زهرا فدائي در لاهيجان ازدواج كرد و صاحب يك پسربه نام حسين شد درهنگام فوت قوام حسين 8 ساله بود واو هم در سال 1362 در اروپا درگذشت.
قوام پس از پشت سرگذاشتن 82 بهار از زندگي اش در 31 تير 1334 در تهران درگذشت.
قوام السلطنه از اواخر سلطنت ناصر الدينشاه وارد دربار شد و تا زمان 5 پادشاه بعد از اوهم داراي مقامات بزرگ بود. قبل از مشروطيت 2 بار صدر اعظم شد و مدتي هم رياست دربار مظفرالدين شاه را بر عهده داشت كه ميزرا احمد خان وزير حضور با پيشكشي پنج هزار اشرفي به مظرالدينشاه اين لق با از آن خود ساخت و معروف شده به ميرزا احمد خان «قوام السلطنه».
قوام چندي در دربار ناصرالدينشاه منشي حضوري بود ولي سوداي تحصيل دراروپا داشت بعد از مرگ ناصرالدينشاه تصميم به دامه تحصيل در اروپا گرفت ولي صدارت امين الدوله دايي او چندي اين تصميم به تعويق انداخت پس از كناره گيري امين الدوله از صدارت قوام عازم اروپا شد و قريب سه سال به تحصيل پرداخت توقف وي در اروپا در طرزتفكرش اثر گذاشت صاحبنظر و متجدد شد و به اصول دموكراسي اعتقاد پيدا كرد از اين رو در راه استقرار مشروطه كوششهاي زيادي نمود و تا آخر عمر به رژيم مشروطه وفادار ماند.
عصر روز 24 تير 1288 – جنگ درتهران كه از چند روز قبل بين قواي قزاق و مجاهدين مشروطه خواهان آغاز شده بود با شكست قواي قزاق و پيروزي مشروطه خواهان پايان پذيرفت.
قوام پش از صدور فرمان مشروطيت تا فوت مظفر الدينشاه همچنان رئيس دفتر بود. پس از انتخاب شدن سردار اسعد بختياري به وزارت امور داخله ميرزا احمد خان قوام السلطنه را به معاونت وزارت داخله برگزيد. حضور قوام در عمارت بهارستان و عضويت او در هيئت صدور احكام او را با كميسيون عالي آشنا ساخت و سردار اسعد علاقه زيادي به قوام پيدا كردسردار اسعد در امور ديواني و اداري سابقهاي نداشت پس به شخصي كه اين سابقه را داشته باشد نياز داشت و او در بين مشروطه خواهان كسي مناسبتر از قوام را نيافت. بعد از سردار اسعد مستوفي الممالك نخست وزير شد و او ميرزا احمد خان قوام السلطنه را به وزارت جنگ منصوب كرد. قوام دركابينه صمصام السلطنه وزارت داخله را عهده دار بود. و از همان زمان براي تشكيل ژاندارمري اقدام كرد. واز افسران سوئدي براي اين امر درنظر گرفت اولين گروهي كه در 1290 ش . وارد ايران شدند 3 نفر بودند كه بعد از اين تعداد بيشتر شد. او در طول زندگي سياسي خود هميشه به ژاندارمري توجه خاص داشته است. بعداز صمصام السلطنه ميرزا محمد علي خان علاء السلطنه به رئيس الوزرايي انتخاب شد و ميرزا احمد خان را وزير ماليه كرد. و مدتي هم فرمانروايي آذربايجان را به عهده داشت.
هنگاميكه قوام در سال 1300 در زندان عشرت آباد زنداني بود ملك آراء رئيس تشريفات به ملاقات او آمد و قوام را با خود به كاخ فرح آباد برد و قوام در آنجا فرمان رئيس الوزرائي خود را دريافت كرد.
درهمين ملاقات بودكه موافقت احمد شاه را براي آزادي زندانيان سياسي كه حدود 200 نفر وبودند جلب كرد.
قوام از زمانيكه فرمان رئيس الوزرائي را دريافت كرد: (او دركابينه اول خود سردار سپه را به وزارت جنگ منصوب كرد)
·ازمجلس براي وزير ماليه اختياراتي دريافت كرد و درامور مالي و اصلاحاتي انجام شد.
·براي اولين بار بودجه مملكتي را به مجلس برد و به تصويب مجلس رساند.
·قرارداد 1921 كه بين ايران و شوروي بود مدتهابود كه بلاتكليف مانده بود و شوروي خواهان مشخص شدن وضعيت اين قرارداد بود در زمان قوام در 23 آذر 1300 به تصويب مجلس رسيد در 26 فصل تنظيم شد.
·قوام در اين زمان قشون متحد الشكلي را مركب از بريگارد مركزي، قزاقها، ژاندارمرها و باقي مانده پليس جنوب بودند و تعداد آنها 30 هزار نفر بود بوجود آورد وپنج لشگر مجهز درمركز وشرق و غرب و جنوب و شمال غربي پي ريزي كرد.
در 29دي 1300 به علت مشاجره شديدي كه بين او و مصدق السلطنه وزير ماليه خود بوجود آمد از كار كناره گيري كرد و مشير الدوله جانشين وي شد.
به علت مشكلات عديده اي كه در زمان مشير الدوله بوجود آمد ازجمله (تحصن آزاديخواهان در مجلس و اجتماع مخالفين درمسجد شاه) و … مردم و مجلس خواهان بركناري او شدند و مجلس مجدداً قوام را به رئيس الوزرائي برگزيد. و قوام اين بار كار خود را با قاطعيت تمام آغاز كرد.
قوام پس از اينكه براي دومين بار از سوي مجلس به مقام وزرايي انتخاب شد مهم ترين مشكلش در اين زمان تندرويهاي رضاخان سردار سپه بود. قوام كسي نبود كه در مقابل خود سري هاي سردار سپه سكوت كند ابتدا درمقام موعظه و نصيحت با سردار صحبت كرد و سپس به رهبري سيد حسن مدرس درمجلس او را موعظه كرد كه حملات مجلس به سردار سپه ابعاد گسترده اي يافت و درمطبوعات نيز منعكس شد.
قوام در روز بعد از جريان مجلس هيأت وزيران را تشكيل داد و سردار سپه را نسبت به كارهايش مورد توبيخ و سرزنش قرار داد و درنهايت هم او را از وزارت جنگ بركنار كرد (برخورد با سردار سپه)
1. بركناري سردار سپه از وزارت جنگ كه تخم كينه و دشمني در دل سردار سپه ايجاد كرد و او قصد از ميان برداشتن قوام را داشت چون فقط قوام دربرابر خواستههاي سردار سپه مي توانست مقاومت كند.
2. قوام مي خواست با بوجود آوردن خط سومي در سياست خارجي ايران را از استثمار دو همسايه شمالي و جنوبي شوروي و انگليس نجات دهد او مي خواست در اصلاح امور اقتصادي از امريكا كمك بگيرد و به همين مناسبت هم منابع نفتي شمال را به يك شركت امريكايي به نام استاندار اويل واگذار كرد و اين امر را با متوليان مجلس و هواداران خود از جمله حسن مدرس، تيمور تاش و نصرت الدوله درميان گذاشت و در روز 20 آبان 1300 اين طرح را به تصويب مجلس رساند.
3. قانون هيأت منصفه و حاكمه وزراء را تقديم مجلس نمود به تصويب رساند.
4. همچنين قانون يا طرح استخدام مستشاران خارجي را براي سامان دادن به اوضاع اسفناك ماليه را نيز به تصويب رساند.
5. قانون تشكيل خزانه داري كل را نيز به تصويب مجلس رساند.
6. قانون ديگري تحت عنوان اعزام محصلين نظامي به اروپا به تصويب مجلس رسانيد. او ابتدا تصميم داشت نيروهايي از فرانسه استخدام كند ولي انگليس موافقت نكرد ونيروهاي نظامي به اروپا اعزام شدند.
قوام السلطنه در 5 بهمن 1301 در سراشيبي سقوط قرار گرفت و اين درحالي بودكه 46 نفر از 83 نفر حاضر در مجلس به او رأي اعتماد دادند و قوام با مخالفت هرچه بيشتر سردار سپه و يارانش مواجه شد. درنهايت قبل از اينكه با راي عدم اعتماد مواجه شد در 6 بهمن 1301 استعفاي خود را به احمد شاه تسليم نمود و مستوفي الممالك جانشين او شد. در دوره چهارم قوام ازمشهد كانديد مجلس چهارم شده بود.
قوام انتخابات در دوره پنجم (1302) باز هم كانديداي نماينده مجلس شد اما اين بار از تهران وراي لازم را آورد. ولي قبل از افتتاح مجلس به اروپا تبعيد شد و در 16 مهر 1302 توسط وزارت جنگ به اتهام رهبري شبكه ترور رضاخان بازداشت شد و به اروپا تبعيد گرديد (1309-1302)
با بركناري قوام زمينه براي زمامداري سردار سپه فراهم شد و فرمان رئيس الوزرائي وي توسط احمد شاه امضاء شد. ]با مخالفت انگليسي ها با قوام و موافقتشان بارضاخان باعث شد در 9 آبان 1304 زمينه خلع قارجاريه اعلام شود. قوم پس از هفت سال از اروپا به ايران بازگشت مشروطه به اينكه درلاهيجان به چايكاري و برنجكاري بپردازد.[
احمد شاه پس از امضاي فرمان رئيس الوزرائي سردار سپه عازم اروپا شد. بعد از چهار ماه مجلس پنجم افتتاح گرديد از همين زمان بودكه نغمه تبديل رژيم به جمهوريت نواخته شد ولي با مخالفت شديد مواجه شد بطوريكه سرانجام سردار سپه از برقراري جمهوري صرفنظر كرد.
احمد شاه زمانيكه در اروپا بود از اين موضوع اطلاع يافت و با قوام السلطنه به مشاوره پرداخت و از او چاره جويي كرد قوام به احمد شاه پيشنهادهايي داد:
1.عزل سردار سپه ازنخست وزيري.
2.جانشيني مستوفي الممالك به نخست وزيري كه داراي وجهه علمي بود و مورد قاطبه مردم.
3.واگذاري وزارت جنگ به امير اقتدار كه بين قشون از محبوبيت بالايي برخوردار بود.
4.قوام تصور كرده بود كه با عزل سردار سپه سرو صدا و تظاهرات بلند و به همين علت از شاه خواست كه بزودي تسليم برنامه هاي سردار سپه نشود.
5.ازشاه خواست طي تلگرافي رمزي خزعل را ازماجرا با خبر سازد تا درصورت تصرف تهران توسط نيروهاي سردار سپه سلطنت طلبان خوزستان به مركز حمله كنند.
و درنهايت نتيجه اين شدكه : احمد شاه معتقد به تسليم بود و قوام السلطنه معتقد به مبارزه.
نصايح قوام درشاه موثر واقع نشد و بالاخره با تائيد و صلاح انديشي مجلس شواري ملي دستور صدور فرمان رئيس الوزرائي او را به وليعهد صادر نمود ودر حقيقت اولين قدم براي خلع سلسله قاجاريه برداشته شد. قوام وقتي در سال 1309 بر ايران بازگشت و با رضاشاه ملاقات كرد رفتار و كردار قوام در آن ايام بسيار محافظه كارانه و متين بود به طوري كه كوچكترين سوءظني ايجاد ننمود و براي او پرونده اي تشكيل نشد تا 1320 وضع بر همين منوال بود.
در3 شهريور 1320 با ورود متفقين ازچند طرف به ايران لشكرهاي مرزي از هم پاشيده شد، امنيت ظاهري بهم ريخت بعد از سه هفته از ورود متفقين رضاشاه به طور اجباري از سلطنت كناره گيري كرد واز ايران خارج شد در همين زمان قوام السلطنه كه در لاهيجان بود به تهران آمد و خانه او ميعادگاه مردان سياست پيشه و ستمديدگان دوران ديكتاتوري شد. جرايد تازه انتشار يافته از دولتمرداني مثل قوام السلطنه و مؤتمن الملك و مصدق السلطنه تجليل فراوان مي كردند و آنها را به ميدان سياست مي خواندند.
قوام السلطنه هم مثل فروغي اعتقاد به انعقاد قرارداد بين سه كشور كه ضامن بقاء و استقلال ايران مي شد از اين رو دولت فروغي مورد تأييد قرار مي داد البته به شرطي كه قرارداد اتحادبين ايران و دولتين بسته شود درغير اينصورت دولت فروغي هم بايد از بين برود. فروغي از قوام السلطنه خواست تا به عنوان وزير مشاور وارد كابينه شود ودولت از نظر سياست خارجي و داخلي مشاوره دهد ولي قوام اين پيشنهاد را نپذيرفت. وطي اعلاميه اي انصراف خود را از سياست اعلام كرد.
بعد از امضاء اتحاد بين ايران و شوروي و انگليس دولت فروغي هم متزلزل شد و دوستان قوام تلاش كردند قوام را به نخست وزيري برسانند.
محمدرضا شاه از اطرافيان خود درباره ي برخورد قوام با پدرش و قدرت او بسيار شنيده بود و دردل نسبت به او كينه داشت و دراولين برخورد به آنچه شنيده بود يقين يافت و در ملاقاتش با قوام از قوام خواست تا از حمايت علي سهيلي براي رسيدن به نخست وزيري دريغ نكند قوام هم در ملاقات با محمدرضا پهلوي او را كودكي فرض كرد و با سخنان تحقيرآميز او را از دخالت درا مور كشور منع نمود.
فروغي رفت و سهيلي جاي او نشست. قوام شروع به تجهيز قوا نمود و چهار ماه بعد 8 مرداد 1321 علي سهيلي از صحنه سياست خارج ساخت و خود با راي مجلس زمام امور را در دست گرفت.
آغاز سومين دوره نخست وزيري قوام مقارن بود با جنگ جهاني دوم و توقف نيروهاي نظامي خارجي درايران كه مشكلات فراواني بوجود آورده بود از آن جمله بي امنيتي و كمبود غذا و خوار وبار بود وقوام درپي برداشتن اين مشكلات وحفظ مصالح كشور كه مورد توجه اكثريت و تأييد مجلس شوراي ملي قرار گرفت.
1.تاسيس وزارتخانه اي به نام وزارت خوار و بار كه به علت داشتن رئيس نالايق ناموفق ماند.
2.وزير مختارهاي انگليس و شوروي دائم از ايران تقاضاي ريال مي نمودند و قوام براي رفع اين بحران تقاضاي اختيارات نمود ولي مجلس اين تقاضا را رد كرد.
3.براي سرو صورت دادن به وضع مالي كشور، دكتر ميلسپوامريكائي رابراي رياست كل دارايي استخدام كرد وبه دنبال آن درهمين دوره قوام لايحه تعليمات اجباري را به مجلس تقديم كرد.
پائيز 1321 قحطي ظاهر شد 17 آذر و به دنبال اين مشكل مردم و تظاهر كنندگان به مجلس شوراي ملي هجوم بردند و خسارات زيادي به بار آوردند مغازه ها را غارت كردند، روزنامه اطلاعات را به آتش كشيدند و سرانجام هم به خانه قوام رفتند و آنجا را به آتش كشيدند و اثاثيه منزل او را غارت كردند.
دولت قوام ناچار شد با خشونت با آنها برخورد كند امتياز روزنامه ها لغو شد تمام روزنامه ها توقيف شدند و تمام كسانيكه درحادثه 17 آذر (شورش كمبود نان و قحطي) نقش داشتند بازداشت كرد وبا آنها برخورد شد. درحادثه 17 آذر دست شاه ديده مي شد و عامل اجرايي آن روزنامه اطلاعات و برادران مسعودي بودند. بعد از اين واقعه قوام كابينه خود را ترميم كرد و چهره هاي تازه اي را وارد كابينه نمود ولي با كارشكني هاي زيادي مواجه شد ودربهمن ماه از كاركناره گرفت.
كابينه قوام درسال 1321 مجموعاً شش ماه ودوازده روز طول كشيد و قوام بعد از استعفا به لاهيجان رفت اودر پي فرصت براي بازگشت مجدد بود.
سال 1324 پرمخاطره ترين و خطرناكترين دوره تاريخ ايران به شمار مي رود.
ا. چهار نخست وزير پي در پي جاي خود را عوض كردند.
2. حزب توده ايران در منتهاي قدرت بود.
3. آذربايجان و كردستان ومازندران درآستانه سقوط بودند.
4.اغتشاش و خونريزي درتمام شهرها به چشم مي خورد
5.مجلس به جاي كمك به دولت خود سري آغاز كرده بود و به دنبال مصالح شخصي اش بود اعضا مجلس اكثريت 79 نفري با اقليت 40 نفري مبارزه علني داشتند.
6.حكيمي زمام امور را به دست گرفت- آذربايجان و كردستان سقوط كردند-لشكر تبريز تسليم شد و دموكرات فرقه سي و حزب كومله كردستان حكومت را دردست گرفتند.
شورويها در امور مداخله مي كردند وجلوي هر اقدام نظامي ايران را سد كرده بودند، حكيمي باحمايت انگليس بركرسي صدارت نشسته بود و شوروي ها از اين مسئله ناراضي بودند. بحران و ناامني همه تهران را فراگرفت وهمه خواهان روي كارآمدن فردي مقتدر بودند كه مورد اعتماد روسها باشد و بتواند جلوي طوفان عظيمي كه سراسر كشور را تهديد مي كرد بگيرد. درهمين زمان تدريجاً روزنامه ها نام قوام سياستمدار چيره دست و كاركشته را به ميان كشيدند.
بالاخره به تلاش همه جانبه قوام مورد توجه عده اي از نمايندگان مجلس قرار گرفته و او را كانديداي نخست وزيري نمودند. حكيمي استعفا داد چون مي دانست كه مرد اين ميدان نيست و مجلس با و جود مخالفين سرسخت و طرفدار انگليس با 52 رأي درمقابل 51 رأي قوام بر صندلي صدرات نشست.
قوام دربحراني ترين زمان روي كارآمد بطوريكه مردم از موفقيت او نيز مأيوس شده بودند و كار مملكت را تمام شده مي دانستندقوام از لحظه اي كه رأي اعتماد گرفت بازي هاي سياسي خود را آغاز كرد اولين بازي كه با موفقيت انجام گرفت مماشات با مجلس چهاردهم بود كه مزاحمتي براي او فراهم نسازد.
دراين مجلس افرادي مثل سيد ضياء الدين، علي دشتي، دكترطاهري، سيد كاظم جليلي كه طرفدار انگليس بودند حضور داشتند و با قوام سرسختانه مبارزه مي كردند چون عمر مجلس چهاردهم روبه پايان بود قوام سعي كرد دراين مدت برخوردي بامجلس نداشته باشد پس از 18 روز وزيران خود را به شاه و مجلس معرفي كردو فرداي آن روز به مسكو عزيمت نمود.
قوام دراين مسافرت با چند مسأله مواجه بود:
1.تخليه ايران از قواي نظامي شوروري كه بايد تا شش ماه پس از خاتمه جنگ انجام ميگرفت.
2.نجات آذربايجان از دست دموكرات فرقه سي بود كه آنهم مورد موافقت واقع نشد.
3.روسها خواستار امتياز نفت شمال بودند آن هم نه بصورت شركت مختلط.
درتمام مدتي كه قوام و هيئتش درمسكو بودند هيچگونه موافقتي با خواسته هاي مشروع و قانوني قوام السلطنه به عمل نيامد. قوام پس از بي نتيجه ماندن مذاكراتش با روسها به فكر افتاد كه بايد به امريكائيها نزديك شود. سفير جديد شوروي سادچيكف درتهران در روز 29 اسفند وارد تهران شد و از سوم فروردين مذاكرات خود را با قوام آغاز كرد درهمين زمان موضوع تخليه ايران درشوراي امنيت مطرح بود. بالاخره مذاكرات قوام و سادچيكف 15 فروردين 1325 پايان يافت و موافقت نامه هايي بين طرفين امضاء شد.
روسها طبق مقاوله نامه امضاء شده درموعد مقرر خاك ايران را تخليه كردند و قوام نيز براي ترضيه خاطر شوروي امتيازاتي به آذربايجان داد و از آنها براي مذاكرات حضوري به تهران دعوت نمود. دراين زمان قوام در مورد اعتماد كامل شورويها بود و حزب توده ايران و شوراي متحد كارگري و احزاب چپ نما از او حمايت و پشتيباني ميكردند و قوام دست به اقداماتي ميزد كه رضايت بيشتر حزب توده رافراهم كند ازجمله به بازداشت عده اي از مخالفين روسها كه متهم به همكاري با انگليسي ها بود اقدام نمود مانند : سيد ضياء الدين طباطبائي، علي دشتي، دكتر طاهري.
قوام پس از بازگشت از مسكو بازيهاي سياسي خود را آغاز كرد اولين قدم او باز گرفتن قدرت از حزب توده وتشكيل شوراي عالي كار بود و شوراي عالي اقتصاد را بوجود آورد وبراي روابط زارع و مالك مقرراتي وضع كرد و بالاتر از همه تشكيل يك حزب سياسي به نام حزب دموكرات ايران بود. زيرا او خوب مي دانست كه براي مقابله با جمعيت موجود يك جمعيت مشابه لازم دارد. بنابراين براي پاشاندن حزب توده و فرقه دموكرات آذربايجان و حزب كومله كردستان لازم بود كه حزب قوي تشكيل دهد تا در زمان لزوم آن حزاب را بكوبد. (حزب قوام حزب آزادي نام داشت) درهمان روزهاي اوليه نخست وزيري خود يك سازمان مخفي تشكيل داده بودكه به نفع قوام جاسوسي مي كردند. قوام در اواخر مهرماه استعفاي خود را به شاه تسليم كرد و مجدداً مأمور تشكيل كابينه گرديد. انتخابات دوره پانزدهم بعد از رفع غائله آذربايجان در سرتاسر كشور آغاز شد.
روز 25 تيرمجلس پانزدهم افتتاح گرديد و بالافاصله سردار فاخرحكمت كانديداي حزب دموكرات به رياست مجلس انتخاب گرديد.
بالاخره قوام در 29 مهر 1326 درمجلس حضور يافت گزارش خود را از مسافرت مسكو تنظيم مقاوله نامه نفت را قرائت كرد اين طرح در مجلس رد شد و اين امر باعث شد باب گفتگويي با شركت نفت ايران و انگليس گشوده شود. رسانه هاي گروهي حملات خود را به قوام شروع كردند و او را عامل ارتجاع خواندند! از همين زمان بود كه توطئه ها از هر طرف عليه قوام آغاز شد و شاه رهبري اين مخالفين را به عهده گرفت. همه كسانيكه طرفدار و وفادار به قوام بودند حالا برضد قوام به پا خواستند، شاه به قوام تكليف استعفا كرد قوام پاسخ داد با راي مجلس آمده ام و با رأي مجلس ازكار خارج خواهم شد.
قوام در مجلس حضور يافت و طبق نطق مفصل و مستندي درباره 22ماه زمامداري خود توضيحات لازم را برشمرد و از مجلس تقاضاي راي اعتماد كرد و مجلس را ترك نمود از 112 نفر حاضر در مجلس 46 رأي مثبت و 38 رأي كبود به مجلس داده شد درنتيجه دولت قوام پس از 22 ماه سقوط كرد.
قوام پس از سقوط را اروپا را در پيش گرفت ولي دولت حكيمي از صدور گذرنامه براي او خودداري كردند و او با گذرنامه عادي به فرانسه رفت، دولت حكيمي براي قوام پرونده اي تشكيل داد و قوام پس از اطلاع از پرونده مطروحه روز18 ارديبهشت 1327 به تهران بازگشت و توسط جرائد له وعليه او استقبال بي سابقه اي به عمل آمد.
قوام در واقعه 15 بهمن 1327 كه جريان ترور شاه دانشگاه تهران بود بازداشت شد ولي چند روز بعد عازم اروپا شد قوام در اروپا مطلع شد كه شاه براي ازدياد قدرتش درمورد تشكيل مجلس و موسسان برآمده و در جلسه اي كه سران نهضت مشروطيت هم در آن شركت داشته اند شاه خواسته چند اصل از قلم قانون اساسي را تغيير دهد.
قوام در اروپا نامه اي نصحيت آميز دركمال ادب و فروتني براي شاه فرستاد و درآن متذكر شد «براي ممكلت هيچ خطري بزرگتر و لطمه اي عظيم تر از اين نيست كه تنها وثيقه بقاي ايران يعني قانون اساسي وسيله بازيچه و دستخوش تغيير و تبديل گردد…»
عريضه سرگشاده قوام از روي حسن نيت و تواضع كامل و براساس خيرخواهي و جلوگيري از استبداد درايران نوشته شده بود درشاه تأثير سوئي بخشيد و درجواب نامه اي اهانت آميز به امضاي حكيمي براي قوام ارسال داشت و درپايان، نامه لقب «جناب اشرف» را از او سلب نموده بود.
قوام از اروپا پاسخ محمد رضا را با تهور كامل و بي پرده و عريان نوشته بود درجرايد انتشار داد و درآن نامه شاه را بي رحم و بي انصاف و ديكتاتور خوانده بود و درپايان نامه افزوده بود:
قوام در نيمه دوم سال 1329 به ايران بازگشت و به زندگي عادي خود ادامه داد، مرگ برادرش وثوق الدوله دربهمن ماه همين سال در روحيه او دگرگوني ايجاد كرد درتيرماه 1331 مصدق وزير وقت ازكار كناره گيري كرد محمدرضا پهلوي به قوام پيشنهاد نخست وزيري قوام را داد و او هم پذيرفت.
پنجمين نخست وزيري قوام در 26 تير 1331 آغاز شد و روز 30 تيرماه همانسال باشكست فاحش سياسي پايان يافت و قريب 3 سال آثار مترتب به آن قوام را روحاً و جسماً ناتوان كرد زير بناي نخست وزيري پنجم توسط اشرف پهلوي بنيان گرفت.
شكست مفتضخانه قوام مولود ناتواني شاه درتصميم گيري او بود. اين رويداد مهم سياسي محمد رضا پهلوي و خانواده او را خوار و خفيف و دربه دركرد درهفته دوم زمامداري مصدق درباره دفاتر خانواده سلطنتي اعم از مادر وخواهران و برادران شاه بسته شد و آنها به صورت تبعيد به خارج رفتند.
دستورات شاه به اجرا در نمي آمد- مصدق ماننديك فاتح آنچه را مي خواست انجام ميداد. قوام دراين شكست نقش مهمي داشت.
قوام السلطنه پس از ارسال پاسخ متهورانه به شاه درصدد برآمد براي دفاع از خود خاطرات سياسي و تلاش خود را براي بازگرداندن آذربايجان واستقلال ايران بنويسد تابعد از مرگش انتشار يابد، او در تابستان 1329 دست به اين اقدام مهم زد. در همين زمان به جنوب فرانسه و شهر ساحلي دوويل رفت. مهمترين عاملي كه موجب نوشتن خاطرات شد، نامه اي بودكه حكيم الملك وزير دربار وقت به دستور پهلوي آنرا را امضاء و براي قوام السلطنه فرستاده بود.
قوام براي نوشتن خاطرات يكي از گردانندگان حزب دموكرات ايران را كه مدتي هم دريكي از كابينه هاي او وزير بود به دوويل دعوت كرد تا به كمك وي خاطرات خود را بنويسد نوشتن اين خاطرات قريب 15 روز صبح وعصر طول كشيد (هرروز 6ساعت)
قوام پس از اتمام يادداشتهاي به پاريس مراجعت كرد و آنرا دربانكي به امانت گذاشت تابعداز مرگش منتشر شود و قوام كليد بانك را نزد همان وزير به امانت سپرد. قسمتي از آن انتشار يافت ولي يادداشتها بعد به دست ساواك توقيف شد و از دست صاحب آن خارج به سرنوشتي نامعلوم دچار شد.
كتاب زندگي قوام السلطنه توسط جناب آقاي دكتر باقر عاقلي درهفتصد صفحه و دو بخش گردآوري شده است، در انتشارات جاويدان به چاپ رسيده است درسال 1376.
كتاب داراي نثري روان و سليس و با قلم شيوايي نگارش يافته است.
·كتابهاي خاطرات جزء آن دسته كتابهايي است كه درآنها به خوبي به جزئيات دوره خاص مورد بررسي مي پردازند.
·ازنقاط ضعف اين گونه كتابها شايد آن باشد كه ما بدانيم كتابي كه مطالعه ميكنيم جزء كتابهايي است كه توسط موافقان رژيم يااوضاع دوره مورد بررسي نوشته شده يا توسط مخالفان آن دوره بعد از آن است كه بايد بالعكس آن را هم مورد مطالعه قرار دهيم تا بتوانيم به تحليل درست برسيم.
·نكته ديگر از آنجاكه خاطرات اكثر اوقات توسط خود افراد نگارش و جمع آوري مي شود بيشتر به نفع خودشان و با موضع گيري خاصي نگارش مي يابند كه اين مي تواند نقطه ضعفي بركتاب به شمار آيد كه در اين موقع نويسنده كمتر به خطاها واشتباهات خود يا كوتاهي هايي كه كرده اشاره ميكند و بيشتر نقاط مثبت زندگي اش را پررنگتر جلوه گري مي نمايد. كه دراين زمان بايد تسلط بيشتر داشت تا به اظهارنظر درست و صادقانه پرداخت.
·ازنقاط مثبت كتابهاي خاطرات بالاخص اين كتاب مورد مطالعه:
اين است كه كتاب را در دو بخش مجزا كه مربوط به دو دوره خاص است جداگانه به وقايع هردو پرداخته وبطور كلي وقايع را بصورت سالشمار شرح مي دهند و اين امر كار خواننده را راحتتر ميكند.
·ازنقاط مثبت ديگر كتابهاي خاطرات اين است كه چون اكثر اين خاطرات پس از مرگ آنها به انتشار ميرسد صادقانه تر به شرح وقايع مي پردازند و از اظهار حقايق هيچ ابايي ندارند و آنها را كتمان نمي كنند .
·ازآنجا كه كتابهاي خاطرات بيشتر شرح حال و زندگي افراد است مخصوصاً افراد خاص و برجسته افراد تمايل بيشتري به مطالعه اينگونه كتابها دارند.
درنهايت اين گونه كتابها:
از آنجا كه سريعتر انسان را به مقصد مي رساند و راحتتر انسان را به آنچه مي خواهد مي رساند كتاب مورد پسند تري است.
خاطره نويسي در ايران بيشتر در دوره معاصر رواج يافته است. (ازدوره قاجار باب بوده اما در معاصر بيشتر شده است).
كتاب «ميرزا احمد خان قوام السلطنه» حاصل تحقيق و نگارش آقاي دكتر باقر عاقلي است كه وي اين مجموعه را براساس اسناد معتبر گرد آوري كرده اند و به شرح سوانح زندگي قوام السلطنه پرداخته است.
بنابه اظهارات آقاي دكتر عاقلي دوستان وي ايشان را در گرد آوري اين مجموعه ياري داده اند از قبيل كساني همچون جناب آقايان مسعود سالور، آقاي نظام شهيدي، آقاي امير باقري كه نويسنده از همه اين دوستان كمال تشكر را دارد.
اين كتاب با همكاري همه دوستان در بهار 1376 در انتشارات جاويدان تدوين و به چاپ رسيده است. اين كتاب داراي نثري روان و با قلمي زيبا به نگارش درآمده است و دراين مجموعه همه سالها به يك صورت ذكر شده (يعني همه سالها شمسي ذكرشده) حوادث به ترتيب سالها مورد بررسي قرار گرفته. دراين كتاب فعاليتها و همه وقايع زندگي آقاي قوام السلطنه در دو بخش مجزا مورد بررسي قرار گرفته است. كتاب دو بخش دارد:
بخش اول: قوام در دوران قاجار: كه شامل فعاليتهاي قوام السلطنه در قبل از مشروطيت 2/ بعداز مشروطيت 3 / فرمانرواي كل خراسان و سيستان 4/ بركناري سيد ضياء الدين و رئيس الوزرائي قوام السلطنه 5/ رئيس الوزرائي دوم قوام السلطنه.
بخش دوم: قوام در دوران پهلوي: 1/ قوام در اروپا 2/ نخست وزيري چهارم قوام السلطنه 3/ نخست وزيري پنجم قوام السلطنه.
احمد قوام در 1252 ش. در تهران متولد شد مادرش طاووس خانم دختر ميرزا محمد خان مجدالملك سينكي و پدرش معتمد السلطنه مردي نسبتاً با سواد و در امور مالي بصير وآگاه بود فوق العاده خسيس بود و درجمع آوري مال و منال از هيچ كوششي فروگذار نمي كرد و در مشاغل خود منافع شخصي اش را در نظر ميگرفت نه منافع دولت را. احمد قوام يكسال بيشتر نداشت كه از نوازش مادر براي هميشه محروم شد. بعد از 6 سالگي تحصيلات مقدماتي آغاز كرد پس از فراگرفتن خواندن و نوشتن و تلاوت كلام ا… ، تحصيلات متوسطه و عالي خود را آغاز نمود.
او نيم قرن از عمر خود را در دوران حكومت قاجاريه گذرانيد و مانند تمام اعيانزادگان آن زمان تحصيلات خود را در سطح عالي تحت نظر معلمين خصوصي به اتمام رسانيد و دروسي مانند ادبيات فارسي وعربي و سياقنوسي، معاني بيان منطق و علم كلام و فقه و اصول را به طور كامل فرا گرفت او خط را به زيبايي مينوشت. در تربيت و مراقبت از تحصيل قوام دودايي از ميرزاعلي خان امين الدوله و محمد تقي خان مجدالملك ثاني كه از اعاظم رجال سياسي و علمي بودند سهمي به سزا داشتند. وي براي ادامه تحصيل چندي به اروپا سفركرد.
قوام السلطنه درمسائل سياسي شمي قوي داشت و هميشه شخصيت ايراني و استقلال فكري خود را بروز مي داد. و در برابر خارجي ها هرگز احساس حقارت نميكرد. قوام مردي مقتدر و جاه طلب بود از اين رو به احدي حتي شاه اجازه دخالت درامور مربوطه را نمي داد. در دشمني كينه توز و در دوستي وفادار بود به حفظ قانون اساسي اعتقاد داشت اديب و ادب پرور بود فطرتاً درويش مسلك بود.
قوام مردي متمول بوده و در عين حال بذال و خراج هم بود. مايه اصلي ثروت او از اجاره داري آستانقدس رضوي سرچشمه گرفته بود قبل از رفتن به خراسان بهترين و زيباترين خانه تهران متعلق به او بود. او پروردة دوران استبداد بود پيشكش دادن و پيشكش گرفتن جزء آداب و رسوم كهن ايران بود از اين رو قوام از اين قبض و اقباض روگردان نبود و طبق سنن آن روز به اين عمل دست ميزد.
قوام در 20سالگي با اشرف الملوك دختر محمد حسن خان حاجب الدوله ازدواج كرد. در دسال 1325 با خانم زهرا فدائي در لاهيجان ازدواج كرد و صاحب يك پسربه نام حسين شد درهنگام فوت قوام حسين 8 ساله بود واو هم در سال 1362 در اروپا درگذشت.
قوام پس از پشت سرگذاشتن 82 بهار از زندگي اش در 31 تير 1334 در تهران درگذشت.
قوام السلطنه از اواخر سلطنت ناصر الدينشاه وارد دربار شد و تا زمان 5 پادشاه بعد از اوهم داراي مقامات بزرگ بود. قبل از مشروطيت 2 بار صدر اعظم شد و مدتي هم رياست دربار مظفرالدين شاه را بر عهده داشت كه ميزرا احمد خان وزير حضور با پيشكشي پنج هزار اشرفي به مظرالدينشاه اين لق با از آن خود ساخت و معروف شده به ميرزا احمد خان «قوام السلطنه».
قوام چندي در دربار ناصرالدينشاه منشي حضوري بود ولي سوداي تحصيل دراروپا داشت بعد از مرگ ناصرالدينشاه تصميم به دامه تحصيل در اروپا گرفت ولي صدارت امين الدوله دايي او چندي اين تصميم به تعويق انداخت پس از كناره گيري امين الدوله از صدارت قوام عازم اروپا شد و قريب سه سال به تحصيل پرداخت توقف وي در اروپا در طرزتفكرش اثر گذاشت صاحبنظر و متجدد شد و به اصول دموكراسي اعتقاد پيدا كرد از اين رو در راه استقرار مشروطه كوششهاي زيادي نمود و تا آخر عمر به رژيم مشروطه وفادار ماند.
عصر روز 24 تير 1288 – جنگ درتهران كه از چند روز قبل بين قواي قزاق و مجاهدين مشروطه خواهان آغاز شده بود با شكست قواي قزاق و پيروزي مشروطه خواهان پايان پذيرفت.
قوام پش از صدور فرمان مشروطيت تا فوت مظفر الدينشاه همچنان رئيس دفتر بود. پس از انتخاب شدن سردار اسعد بختياري به وزارت امور داخله ميرزا احمد خان قوام السلطنه را به معاونت وزارت داخله برگزيد. حضور قوام در عمارت بهارستان و عضويت او در هيئت صدور احكام او را با كميسيون عالي آشنا ساخت و سردار اسعد علاقه زيادي به قوام پيدا كردسردار اسعد در امور ديواني و اداري سابقهاي نداشت پس به شخصي كه اين سابقه را داشته باشد نياز داشت و او در بين مشروطه خواهان كسي مناسبتر از قوام را نيافت. بعد از سردار اسعد مستوفي الممالك نخست وزير شد و او ميرزا احمد خان قوام السلطنه را به وزارت جنگ منصوب كرد. قوام دركابينه صمصام السلطنه وزارت داخله را عهده دار بود. و از همان زمان براي تشكيل ژاندارمري اقدام كرد. واز افسران سوئدي براي اين امر درنظر گرفت اولين گروهي كه در 1290 ش . وارد ايران شدند 3 نفر بودند كه بعد از اين تعداد بيشتر شد. او در طول زندگي سياسي خود هميشه به ژاندارمري توجه خاص داشته است. بعداز صمصام السلطنه ميرزا محمد علي خان علاء السلطنه به رئيس الوزرايي انتخاب شد و ميرزا احمد خان را وزير ماليه كرد. و مدتي هم فرمانروايي آذربايجان را به عهده داشت.
هنگاميكه قوام در سال 1300 در زندان عشرت آباد زنداني بود ملك آراء رئيس تشريفات به ملاقات او آمد و قوام را با خود به كاخ فرح آباد برد و قوام در آنجا فرمان رئيس الوزرائي خود را دريافت كرد.
درهمين ملاقات بودكه موافقت احمد شاه را براي آزادي زندانيان سياسي كه حدود 200 نفر وبودند جلب كرد.
قوام از زمانيكه فرمان رئيس الوزرائي را دريافت كرد: (او دركابينه اول خود سردار سپه را به وزارت جنگ منصوب كرد)
·ازمجلس براي وزير ماليه اختياراتي دريافت كرد و درامور مالي و اصلاحاتي انجام شد.
·براي اولين بار بودجه مملكتي را به مجلس برد و به تصويب مجلس رساند.
·قرارداد 1921 كه بين ايران و شوروي بود مدتهابود كه بلاتكليف مانده بود و شوروي خواهان مشخص شدن وضعيت اين قرارداد بود در زمان قوام در 23 آذر 1300 به تصويب مجلس رسيد در 26 فصل تنظيم شد.
·قوام در اين زمان قشون متحد الشكلي را مركب از بريگارد مركزي، قزاقها، ژاندارمرها و باقي مانده پليس جنوب بودند و تعداد آنها 30 هزار نفر بود بوجود آورد وپنج لشگر مجهز درمركز وشرق و غرب و جنوب و شمال غربي پي ريزي كرد.
در 29دي 1300 به علت مشاجره شديدي كه بين او و مصدق السلطنه وزير ماليه خود بوجود آمد از كار كناره گيري كرد و مشير الدوله جانشين وي شد.
به علت مشكلات عديده اي كه در زمان مشير الدوله بوجود آمد ازجمله (تحصن آزاديخواهان در مجلس و اجتماع مخالفين درمسجد شاه) و … مردم و مجلس خواهان بركناري او شدند و مجلس مجدداً قوام را به رئيس الوزرائي برگزيد. و قوام اين بار كار خود را با قاطعيت تمام آغاز كرد.
قوام پس از اينكه براي دومين بار از سوي مجلس به مقام وزرايي انتخاب شد مهم ترين مشكلش در اين زمان تندرويهاي رضاخان سردار سپه بود. قوام كسي نبود كه در مقابل خود سري هاي سردار سپه سكوت كند ابتدا درمقام موعظه و نصيحت با سردار صحبت كرد و سپس به رهبري سيد حسن مدرس درمجلس او را موعظه كرد كه حملات مجلس به سردار سپه ابعاد گسترده اي يافت و درمطبوعات نيز منعكس شد.
قوام در روز بعد از جريان مجلس هيأت وزيران را تشكيل داد و سردار سپه را نسبت به كارهايش مورد توبيخ و سرزنش قرار داد و درنهايت هم او را از وزارت جنگ بركنار كرد (برخورد با سردار سپه)
1. بركناري سردار سپه از وزارت جنگ كه تخم كينه و دشمني در دل سردار سپه ايجاد كرد و او قصد از ميان برداشتن قوام را داشت چون فقط قوام دربرابر خواستههاي سردار سپه مي توانست مقاومت كند.
2. قوام مي خواست با بوجود آوردن خط سومي در سياست خارجي ايران را از استثمار دو همسايه شمالي و جنوبي شوروي و انگليس نجات دهد او مي خواست در اصلاح امور اقتصادي از امريكا كمك بگيرد و به همين مناسبت هم منابع نفتي شمال را به يك شركت امريكايي به نام استاندار اويل واگذار كرد و اين امر را با متوليان مجلس و هواداران خود از جمله حسن مدرس، تيمور تاش و نصرت الدوله درميان گذاشت و در روز 20 آبان 1300 اين طرح را به تصويب مجلس رساند.
3. قانون هيأت منصفه و حاكمه وزراء را تقديم مجلس نمود به تصويب رساند.
4. همچنين قانون يا طرح استخدام مستشاران خارجي را براي سامان دادن به اوضاع اسفناك ماليه را نيز به تصويب رساند.
5. قانون تشكيل خزانه داري كل را نيز به تصويب مجلس رساند.
6. قانون ديگري تحت عنوان اعزام محصلين نظامي به اروپا به تصويب مجلس رسانيد. او ابتدا تصميم داشت نيروهايي از فرانسه استخدام كند ولي انگليس موافقت نكرد ونيروهاي نظامي به اروپا اعزام شدند.
قوام السلطنه در 5 بهمن 1301 در سراشيبي سقوط قرار گرفت و اين درحالي بودكه 46 نفر از 83 نفر حاضر در مجلس به او رأي اعتماد دادند و قوام با مخالفت هرچه بيشتر سردار سپه و يارانش مواجه شد. درنهايت قبل از اينكه با راي عدم اعتماد مواجه شد در 6 بهمن 1301 استعفاي خود را به احمد شاه تسليم نمود و مستوفي الممالك جانشين او شد. در دوره چهارم قوام ازمشهد كانديد مجلس چهارم شده بود.
قوام انتخابات در دوره پنجم (1302) باز هم كانديداي نماينده مجلس شد اما اين بار از تهران وراي لازم را آورد. ولي قبل از افتتاح مجلس به اروپا تبعيد شد و در 16 مهر 1302 توسط وزارت جنگ به اتهام رهبري شبكه ترور رضاخان بازداشت شد و به اروپا تبعيد گرديد (1309-1302)
با بركناري قوام زمينه براي زمامداري سردار سپه فراهم شد و فرمان رئيس الوزرائي وي توسط احمد شاه امضاء شد. ]با مخالفت انگليسي ها با قوام و موافقتشان بارضاخان باعث شد در 9 آبان 1304 زمينه خلع قارجاريه اعلام شود. قوم پس از هفت سال از اروپا به ايران بازگشت مشروطه به اينكه درلاهيجان به چايكاري و برنجكاري بپردازد.[
احمد شاه پس از امضاي فرمان رئيس الوزرائي سردار سپه عازم اروپا شد. بعد از چهار ماه مجلس پنجم افتتاح گرديد از همين زمان بودكه نغمه تبديل رژيم به جمهوريت نواخته شد ولي با مخالفت شديد مواجه شد بطوريكه سرانجام سردار سپه از برقراري جمهوري صرفنظر كرد.
احمد شاه زمانيكه در اروپا بود از اين موضوع اطلاع يافت و با قوام السلطنه به مشاوره پرداخت و از او چاره جويي كرد قوام به احمد شاه پيشنهادهايي داد:
1.عزل سردار سپه ازنخست وزيري.
2.جانشيني مستوفي الممالك به نخست وزيري كه داراي وجهه علمي بود و مورد قاطبه مردم.
3.واگذاري وزارت جنگ به امير اقتدار كه بين قشون از محبوبيت بالايي برخوردار بود.
4.قوام تصور كرده بود كه با عزل سردار سپه سرو صدا و تظاهرات بلند و به همين علت از شاه خواست كه بزودي تسليم برنامه هاي سردار سپه نشود.
5.ازشاه خواست طي تلگرافي رمزي خزعل را ازماجرا با خبر سازد تا درصورت تصرف تهران توسط نيروهاي سردار سپه سلطنت طلبان خوزستان به مركز حمله كنند.
و درنهايت نتيجه اين شدكه : احمد شاه معتقد به تسليم بود و قوام السلطنه معتقد به مبارزه.
نصايح قوام درشاه موثر واقع نشد و بالاخره با تائيد و صلاح انديشي مجلس شواري ملي دستور صدور فرمان رئيس الوزرائي او را به وليعهد صادر نمود ودر حقيقت اولين قدم براي خلع سلسله قاجاريه برداشته شد. قوام وقتي در سال 1309 بر ايران بازگشت و با رضاشاه ملاقات كرد رفتار و كردار قوام در آن ايام بسيار محافظه كارانه و متين بود به طوري كه كوچكترين سوءظني ايجاد ننمود و براي او پرونده اي تشكيل نشد تا 1320 وضع بر همين منوال بود.
در3 شهريور 1320 با ورود متفقين ازچند طرف به ايران لشكرهاي مرزي از هم پاشيده شد، امنيت ظاهري بهم ريخت بعد از سه هفته از ورود متفقين رضاشاه به طور اجباري از سلطنت كناره گيري كرد واز ايران خارج شد در همين زمان قوام السلطنه كه در لاهيجان بود به تهران آمد و خانه او ميعادگاه مردان سياست پيشه و ستمديدگان دوران ديكتاتوري شد. جرايد تازه انتشار يافته از دولتمرداني مثل قوام السلطنه و مؤتمن الملك و مصدق السلطنه تجليل فراوان مي كردند و آنها را به ميدان سياست مي خواندند.
قوام السلطنه هم مثل فروغي اعتقاد به انعقاد قرارداد بين سه كشور كه ضامن بقاء و استقلال ايران مي شد از اين رو دولت فروغي مورد تأييد قرار مي داد البته به شرطي كه قرارداد اتحادبين ايران و دولتين بسته شود درغير اينصورت دولت فروغي هم بايد از بين برود. فروغي از قوام السلطنه خواست تا به عنوان وزير مشاور وارد كابينه شود ودولت از نظر سياست خارجي و داخلي مشاوره دهد ولي قوام اين پيشنهاد را نپذيرفت. وطي اعلاميه اي انصراف خود را از سياست اعلام كرد.
بعد از امضاء اتحاد بين ايران و شوروي و انگليس دولت فروغي هم متزلزل شد و دوستان قوام تلاش كردند قوام را به نخست وزيري برسانند.
محمدرضا شاه از اطرافيان خود درباره ي برخورد قوام با پدرش و قدرت او بسيار شنيده بود و دردل نسبت به او كينه داشت و دراولين برخورد به آنچه شنيده بود يقين يافت و در ملاقاتش با قوام از قوام خواست تا از حمايت علي سهيلي براي رسيدن به نخست وزيري دريغ نكند قوام هم در ملاقات با محمدرضا پهلوي او را كودكي فرض كرد و با سخنان تحقيرآميز او را از دخالت درا مور كشور منع نمود.
فروغي رفت و سهيلي جاي او نشست. قوام شروع به تجهيز قوا نمود و چهار ماه بعد 8 مرداد 1321 علي سهيلي از صحنه سياست خارج ساخت و خود با راي مجلس زمام امور را در دست گرفت.
آغاز سومين دوره نخست وزيري قوام مقارن بود با جنگ جهاني دوم و توقف نيروهاي نظامي خارجي درايران كه مشكلات فراواني بوجود آورده بود از آن جمله بي امنيتي و كمبود غذا و خوار وبار بود وقوام درپي برداشتن اين مشكلات وحفظ مصالح كشور كه مورد توجه اكثريت و تأييد مجلس شوراي ملي قرار گرفت.
1.تاسيس وزارتخانه اي به نام وزارت خوار و بار كه به علت داشتن رئيس نالايق ناموفق ماند.
2.وزير مختارهاي انگليس و شوروي دائم از ايران تقاضاي ريال مي نمودند و قوام براي رفع اين بحران تقاضاي اختيارات نمود ولي مجلس اين تقاضا را رد كرد.
3.براي سرو صورت دادن به وضع مالي كشور، دكتر ميلسپوامريكائي رابراي رياست كل دارايي استخدام كرد وبه دنبال آن درهمين دوره قوام لايحه تعليمات اجباري را به مجلس تقديم كرد.
پائيز 1321 قحطي ظاهر شد 17 آذر و به دنبال اين مشكل مردم و تظاهر كنندگان به مجلس شوراي ملي هجوم بردند و خسارات زيادي به بار آوردند مغازه ها را غارت كردند، روزنامه اطلاعات را به آتش كشيدند و سرانجام هم به خانه قوام رفتند و آنجا را به آتش كشيدند و اثاثيه منزل او را غارت كردند.
دولت قوام ناچار شد با خشونت با آنها برخورد كند امتياز روزنامه ها لغو شد تمام روزنامه ها توقيف شدند و تمام كسانيكه درحادثه 17 آذر (شورش كمبود نان و قحطي) نقش داشتند بازداشت كرد وبا آنها برخورد شد. درحادثه 17 آذر دست شاه ديده مي شد و عامل اجرايي آن روزنامه اطلاعات و برادران مسعودي بودند. بعد از اين واقعه قوام كابينه خود را ترميم كرد و چهره هاي تازه اي را وارد كابينه نمود ولي با كارشكني هاي زيادي مواجه شد ودربهمن ماه از كاركناره گرفت.
كابينه قوام درسال 1321 مجموعاً شش ماه ودوازده روز طول كشيد و قوام بعد از استعفا به لاهيجان رفت اودر پي فرصت براي بازگشت مجدد بود.
سال 1324 پرمخاطره ترين و خطرناكترين دوره تاريخ ايران به شمار مي رود.
ا. چهار نخست وزير پي در پي جاي خود را عوض كردند.
2. حزب توده ايران در منتهاي قدرت بود.
3. آذربايجان و كردستان ومازندران درآستانه سقوط بودند.
4.اغتشاش و خونريزي درتمام شهرها به چشم مي خورد
5.مجلس به جاي كمك به دولت خود سري آغاز كرده بود و به دنبال مصالح شخصي اش بود اعضا مجلس اكثريت 79 نفري با اقليت 40 نفري مبارزه علني داشتند.
6.حكيمي زمام امور را به دست گرفت- آذربايجان و كردستان سقوط كردند-لشكر تبريز تسليم شد و دموكرات فرقه سي و حزب كومله كردستان حكومت را دردست گرفتند.
شورويها در امور مداخله مي كردند وجلوي هر اقدام نظامي ايران را سد كرده بودند، حكيمي باحمايت انگليس بركرسي صدارت نشسته بود و شوروي ها از اين مسئله ناراضي بودند. بحران و ناامني همه تهران را فراگرفت وهمه خواهان روي كارآمدن فردي مقتدر بودند كه مورد اعتماد روسها باشد و بتواند جلوي طوفان عظيمي كه سراسر كشور را تهديد مي كرد بگيرد. درهمين زمان تدريجاً روزنامه ها نام قوام سياستمدار چيره دست و كاركشته را به ميان كشيدند.
بالاخره به تلاش همه جانبه قوام مورد توجه عده اي از نمايندگان مجلس قرار گرفته و او را كانديداي نخست وزيري نمودند. حكيمي استعفا داد چون مي دانست كه مرد اين ميدان نيست و مجلس با و جود مخالفين سرسخت و طرفدار انگليس با 52 رأي درمقابل 51 رأي قوام بر صندلي صدرات نشست.
قوام دربحراني ترين زمان روي كارآمد بطوريكه مردم از موفقيت او نيز مأيوس شده بودند و كار مملكت را تمام شده مي دانستندقوام از لحظه اي كه رأي اعتماد گرفت بازي هاي سياسي خود را آغاز كرد اولين بازي كه با موفقيت انجام گرفت مماشات با مجلس چهاردهم بود كه مزاحمتي براي او فراهم نسازد.
دراين مجلس افرادي مثل سيد ضياء الدين، علي دشتي، دكترطاهري، سيد كاظم جليلي كه طرفدار انگليس بودند حضور داشتند و با قوام سرسختانه مبارزه مي كردند چون عمر مجلس چهاردهم روبه پايان بود قوام سعي كرد دراين مدت برخوردي بامجلس نداشته باشد پس از 18 روز وزيران خود را به شاه و مجلس معرفي كردو فرداي آن روز به مسكو عزيمت نمود.
قوام دراين مسافرت با چند مسأله مواجه بود:
1.تخليه ايران از قواي نظامي شوروري كه بايد تا شش ماه پس از خاتمه جنگ انجام ميگرفت.
2.نجات آذربايجان از دست دموكرات فرقه سي بود كه آنهم مورد موافقت واقع نشد.
3.روسها خواستار امتياز نفت شمال بودند آن هم نه بصورت شركت مختلط.
درتمام مدتي كه قوام و هيئتش درمسكو بودند هيچگونه موافقتي با خواسته هاي مشروع و قانوني قوام السلطنه به عمل نيامد. قوام پس از بي نتيجه ماندن مذاكراتش با روسها به فكر افتاد كه بايد به امريكائيها نزديك شود. سفير جديد شوروي سادچيكف درتهران در روز 29 اسفند وارد تهران شد و از سوم فروردين مذاكرات خود را با قوام آغاز كرد درهمين زمان موضوع تخليه ايران درشوراي امنيت مطرح بود. بالاخره مذاكرات قوام و سادچيكف 15 فروردين 1325 پايان يافت و موافقت نامه هايي بين طرفين امضاء شد.
روسها طبق مقاوله نامه امضاء شده درموعد مقرر خاك ايران را تخليه كردند و قوام نيز براي ترضيه خاطر شوروي امتيازاتي به آذربايجان داد و از آنها براي مذاكرات حضوري به تهران دعوت نمود. دراين زمان قوام در مورد اعتماد كامل شورويها بود و حزب توده ايران و شوراي متحد كارگري و احزاب چپ نما از او حمايت و پشتيباني ميكردند و قوام دست به اقداماتي ميزد كه رضايت بيشتر حزب توده رافراهم كند ازجمله به بازداشت عده اي از مخالفين روسها كه متهم به همكاري با انگليسي ها بود اقدام نمود مانند : سيد ضياء الدين طباطبائي، علي دشتي، دكتر طاهري.
قوام پس از بازگشت از مسكو بازيهاي سياسي خود را آغاز كرد اولين قدم او باز گرفتن قدرت از حزب توده وتشكيل شوراي عالي كار بود و شوراي عالي اقتصاد را بوجود آورد وبراي روابط زارع و مالك مقرراتي وضع كرد و بالاتر از همه تشكيل يك حزب سياسي به نام حزب دموكرات ايران بود. زيرا او خوب مي دانست كه براي مقابله با جمعيت موجود يك جمعيت مشابه لازم دارد. بنابراين براي پاشاندن حزب توده و فرقه دموكرات آذربايجان و حزب كومله كردستان لازم بود كه حزب قوي تشكيل دهد تا در زمان لزوم آن حزاب را بكوبد. (حزب قوام حزب آزادي نام داشت) درهمان روزهاي اوليه نخست وزيري خود يك سازمان مخفي تشكيل داده بودكه به نفع قوام جاسوسي مي كردند. قوام در اواخر مهرماه استعفاي خود را به شاه تسليم كرد و مجدداً مأمور تشكيل كابينه گرديد. انتخابات دوره پانزدهم بعد از رفع غائله آذربايجان در سرتاسر كشور آغاز شد.
روز 25 تيرمجلس پانزدهم افتتاح گرديد و بالافاصله سردار فاخرحكمت كانديداي حزب دموكرات به رياست مجلس انتخاب گرديد.
بالاخره قوام در 29 مهر 1326 درمجلس حضور يافت گزارش خود را از مسافرت مسكو تنظيم مقاوله نامه نفت را قرائت كرد اين طرح در مجلس رد شد و اين امر باعث شد باب گفتگويي با شركت نفت ايران و انگليس گشوده شود. رسانه هاي گروهي حملات خود را به قوام شروع كردند و او را عامل ارتجاع خواندند! از همين زمان بود كه توطئه ها از هر طرف عليه قوام آغاز شد و شاه رهبري اين مخالفين را به عهده گرفت. همه كسانيكه طرفدار و وفادار به قوام بودند حالا برضد قوام به پا خواستند، شاه به قوام تكليف استعفا كرد قوام پاسخ داد با راي مجلس آمده ام و با رأي مجلس ازكار خارج خواهم شد.
قوام در مجلس حضور يافت و طبق نطق مفصل و مستندي درباره 22ماه زمامداري خود توضيحات لازم را برشمرد و از مجلس تقاضاي راي اعتماد كرد و مجلس را ترك نمود از 112 نفر حاضر در مجلس 46 رأي مثبت و 38 رأي كبود به مجلس داده شد درنتيجه دولت قوام پس از 22 ماه سقوط كرد.
قوام پس از سقوط را اروپا را در پيش گرفت ولي دولت حكيمي از صدور گذرنامه براي او خودداري كردند و او با گذرنامه عادي به فرانسه رفت، دولت حكيمي براي قوام پرونده اي تشكيل داد و قوام پس از اطلاع از پرونده مطروحه روز18 ارديبهشت 1327 به تهران بازگشت و توسط جرائد له وعليه او استقبال بي سابقه اي به عمل آمد.
قوام در واقعه 15 بهمن 1327 كه جريان ترور شاه دانشگاه تهران بود بازداشت شد ولي چند روز بعد عازم اروپا شد قوام در اروپا مطلع شد كه شاه براي ازدياد قدرتش درمورد تشكيل مجلس و موسسان برآمده و در جلسه اي كه سران نهضت مشروطيت هم در آن شركت داشته اند شاه خواسته چند اصل از قلم قانون اساسي را تغيير دهد.
قوام در اروپا نامه اي نصحيت آميز دركمال ادب و فروتني براي شاه فرستاد و درآن متذكر شد «براي ممكلت هيچ خطري بزرگتر و لطمه اي عظيم تر از اين نيست كه تنها وثيقه بقاي ايران يعني قانون اساسي وسيله بازيچه و دستخوش تغيير و تبديل گردد…»
عريضه سرگشاده قوام از روي حسن نيت و تواضع كامل و براساس خيرخواهي و جلوگيري از استبداد درايران نوشته شده بود درشاه تأثير سوئي بخشيد و درجواب نامه اي اهانت آميز به امضاي حكيمي براي قوام ارسال داشت و درپايان، نامه لقب «جناب اشرف» را از او سلب نموده بود.
قوام از اروپا پاسخ محمد رضا را با تهور كامل و بي پرده و عريان نوشته بود درجرايد انتشار داد و درآن نامه شاه را بي رحم و بي انصاف و ديكتاتور خوانده بود و درپايان نامه افزوده بود:
قوام در نيمه دوم سال 1329 به ايران بازگشت و به زندگي عادي خود ادامه داد، مرگ برادرش وثوق الدوله دربهمن ماه همين سال در روحيه او دگرگوني ايجاد كرد درتيرماه 1331 مصدق وزير وقت ازكار كناره گيري كرد محمدرضا پهلوي به قوام پيشنهاد نخست وزيري قوام را داد و او هم پذيرفت.
پنجمين نخست وزيري قوام در 26 تير 1331 آغاز شد و روز 30 تيرماه همانسال باشكست فاحش سياسي پايان يافت و قريب 3 سال آثار مترتب به آن قوام را روحاً و جسماً ناتوان كرد زير بناي نخست وزيري پنجم توسط اشرف پهلوي بنيان گرفت.
شكست مفتضخانه قوام مولود ناتواني شاه درتصميم گيري او بود. اين رويداد مهم سياسي محمد رضا پهلوي و خانواده او را خوار و خفيف و دربه دركرد درهفته دوم زمامداري مصدق درباره دفاتر خانواده سلطنتي اعم از مادر وخواهران و برادران شاه بسته شد و آنها به صورت تبعيد به خارج رفتند.
دستورات شاه به اجرا در نمي آمد- مصدق ماننديك فاتح آنچه را مي خواست انجام ميداد. قوام دراين شكست نقش مهمي داشت.
قوام السلطنه پس از ارسال پاسخ متهورانه به شاه درصدد برآمد براي دفاع از خود خاطرات سياسي و تلاش خود را براي بازگرداندن آذربايجان واستقلال ايران بنويسد تابعد از مرگش انتشار يابد، او در تابستان 1329 دست به اين اقدام مهم زد. در همين زمان به جنوب فرانسه و شهر ساحلي دوويل رفت. مهمترين عاملي كه موجب نوشتن خاطرات شد، نامه اي بودكه حكيم الملك وزير دربار وقت به دستور پهلوي آنرا را امضاء و براي قوام السلطنه فرستاده بود.
قوام براي نوشتن خاطرات يكي از گردانندگان حزب دموكرات ايران را كه مدتي هم دريكي از كابينه هاي او وزير بود به دوويل دعوت كرد تا به كمك وي خاطرات خود را بنويسد نوشتن اين خاطرات قريب 15 روز صبح وعصر طول كشيد (هرروز 6ساعت)
قوام پس از اتمام يادداشتهاي به پاريس مراجعت كرد و آنرا دربانكي به امانت گذاشت تابعداز مرگش منتشر شود و قوام كليد بانك را نزد همان وزير به امانت سپرد. قسمتي از آن انتشار يافت ولي يادداشتها بعد به دست ساواك توقيف شد و از دست صاحب آن خارج به سرنوشتي نامعلوم دچار شد.
كتاب زندگي قوام السلطنه توسط جناب آقاي دكتر باقر عاقلي درهفتصد صفحه و دو بخش گردآوري شده است، در انتشارات جاويدان به چاپ رسيده است درسال 1376.
كتاب داراي نثري روان و سليس و با قلم شيوايي نگارش يافته است.
·كتابهاي خاطرات جزء آن دسته كتابهايي است كه درآنها به خوبي به جزئيات دوره خاص مورد بررسي مي پردازند.
·ازنقاط ضعف اين گونه كتابها شايد آن باشد كه ما بدانيم كتابي كه مطالعه ميكنيم جزء كتابهايي است كه توسط موافقان رژيم يااوضاع دوره مورد بررسي نوشته شده يا توسط مخالفان آن دوره بعد از آن است كه بايد بالعكس آن را هم مورد مطالعه قرار دهيم تا بتوانيم به تحليل درست برسيم.
·نكته ديگر از آنجاكه خاطرات اكثر اوقات توسط خود افراد نگارش و جمع آوري مي شود بيشتر به نفع خودشان و با موضع گيري خاصي نگارش مي يابند كه اين مي تواند نقطه ضعفي بركتاب به شمار آيد كه در اين موقع نويسنده كمتر به خطاها واشتباهات خود يا كوتاهي هايي كه كرده اشاره ميكند و بيشتر نقاط مثبت زندگي اش را پررنگتر جلوه گري مي نمايد. كه دراين زمان بايد تسلط بيشتر داشت تا به اظهارنظر درست و صادقانه پرداخت.
·ازنقاط مثبت كتابهاي خاطرات بالاخص اين كتاب مورد مطالعه:
اين است كه كتاب را در دو بخش مجزا كه مربوط به دو دوره خاص است جداگانه به وقايع هردو پرداخته وبطور كلي وقايع را بصورت سالشمار شرح مي دهند و اين امر كار خواننده را راحتتر ميكند.
·ازنقاط مثبت ديگر كتابهاي خاطرات اين است كه چون اكثر اين خاطرات پس از مرگ آنها به انتشار ميرسد صادقانه تر به شرح وقايع مي پردازند و از اظهار حقايق هيچ ابايي ندارند و آنها را كتمان نمي كنند .
·ازآنجا كه كتابهاي خاطرات بيشتر شرح حال و زندگي افراد است مخصوصاً افراد خاص و برجسته افراد تمايل بيشتري به مطالعه اينگونه كتابها دارند.
درنهايت اين گونه كتابها:
از آنجا كه سريعتر انسان را به مقصد مي رساند و راحتتر انسان را به آنچه مي خواهد مي رساند كتاب مورد پسند تري است.
خاطره نويسي در ايران بيشتر در دوره معاصر رواج يافته است. (ازدوره قاجار باب بوده اما در معاصر بيشتر شده است).
سيد محمد حسين بهجت تبريزي فرزند حاج مير آقا خشكنابي مقارن انقلاب مشروطيت و بين سالهاي 1283-1285 شمسي در روستاي خشكناب نزديك بخش قده چمن متولد گرديد پدرش كه در آغاز طلبه بود بعد مجتهد و سپس از وكلاي برجسته و اول آذربايجان مددي بود فاضل خوشنويس، كريم الطبح و با ايمان در سال 1313 شمسي مرحوم و در قم مدفون شد.
محمد حسين تحصيل را در مكتب خانه قريه زادگاهش با گلستان سعدي، نصاب، قرآن و حافظ آغاز كرد و نخستين مربي او ابتدا والد ماجدش و بعد مرحوم امير خيري بود. تحصيلات ابتدائي در مدرسههاي متحده و فيوضات و متوسطه را در تبريز و دارالفنون تهران بپايان رساند.
در سال 1303 شمسي وارد مدرسه (طب دانشكده پزشكي امروز) شد. تا آخرين سال پزشكي را با هر مشتقي كه داشت پسري و در بيمارستان مراتب انترني را مي گذراند كه سبب پيشامدهاي عاطفي و عشقي، از ادامه تحصيل منصرف شد و كمي قبل از اخذ مدرك دكتري پزشكي را رها كرد و به خدمات دولتي پرداخت. بقول خود شهريار، اين شكست و ناكامي عشق موهبت الهي بود كه از عشق مجازي به عشق حقيقي و معنوي رسيد.
در اوايل جواني و آغاز شاعري «بهجت» و پس از سال 1300 كه به تهران رفت شيوا تخلص ميكرد ولي به انگيزة ارادت قلبي و ايماني كه از همان كودكي و نوجواني به خواجه شيراز داشت. براي يافتن تخلص بهتري وضو گرفت نيت كرد و دو بار از ديوان حافظ تفال زد كه هر دو بار كلمه «شهريار» آمد و چه تناسبي داشت با غريبي او و نيت تقاضاي تخلص از خواجه:
غم غريبي و محنت و بر نمي تابم
روم به شهر خود و شهريار خود باشم
دوام عمر و ملك او بخواه از لطف حق حافظ
كه چرخ اين سكه دولت به نام شهرياران زد
هر چند خود نيتي درويشان كرده بود و تخلصي «خاكسارانه» مي خواست ولي به احترام حافظ تخلص «شهريار» را پذيرفت.
شهريار شاعري مومن و مسلمان بود. عمق اعتقادات قلبي او از خلال بسياري از اشعارش بخوبي پيداست.
از ديگر خصوصيات بارز او رقت و حساسيت فوق العاده فروتني و درويشي هميشگي مهمان دوستي و مهمان نوازي دائمي اخلاص و صميميت ويژه با دوستان واقعي، محلاح مفرط به تمامي هنرها بخصوص شعر، موسيقي و خوشنويسي بود او خط نسخ و نستعليق بويژه خط تحرير را خوب مي نوشت. در جواني سه تار مي زد و آنطور نيكو مي نواخت كه اشك استاد ابوالحسن صبارا جاري ميكرد و براي ساز خود مي سرود:
نالد به حال زار من امشب سه تار من
اين مايه تسلي شبهاي تار من
پس از مدتي سه تار را براي هميشه كنار گذاشت.
از آثار او ميتوان به حيدر بابا – هذيان دل – موميائي – افسانه شب و اي واي مادرم اشاره كرد.
عاقبت پس از هشتاد و سه سال زندگي شاعرانه پر بار و با افتخار روح اين شاعر بزرگ در 27 شهريور ماه 1367 به ملكوت علي پيوست و جسمش در مقبره الشعراي تبريز كه مدفن بسياري از شعرا و هنرمندان آن ديار ارجمند است بخاك سپرده شد. يادش گرامي باد.
بي توجهي مطالعات تجربي به نقش نظامهاي ارتباطي و ساختا رهاي اقتصاد وسياسي و نبودديدگاه انتقادي در آنها سبب شد كه نظريه هاي انتقادي اين نوع مطالعات را به چالش فراخوانند. مكتب اقتصادي سياسي رسانه ها از جمله مكاتب انتقادي است كه تحت تأثير آراي انديشمنداني چون (هربرت شيلرودالاس اسمايت) از دهه1970 ميلادي به بعد گسترش يافت . اين مكتب براين باور است كه رسانه ها مجاري انتقال محتواي فرهنگي هستند. اين محتوا مستقل از رسانه ها شكل گرفته است. آنان همانند ساير محققاني كه نسبت به جامعه ديدگاهي سوسياليستي دارند ضمن مطالعه تاريخي نظام سرمايه داري جهاني نتيجه مي گيرندكه نظرات حاكم برجامعه همان نظرات طبقه حاكم است. طبقه اي كه به مثابه قدرت مادي در جامعه حضور داردوقدرت فرهنگي ومعنوي حاكم نيز هست . بنابراين نظريه پردازان اين مكتب برساختارهاي پايه اي وبنيان هاي اقتصادي جامعه تأكيد مي كنند وبراي درك شكل ومحتواي رسانه ها به بررسي چگونگي توزيع منابع عظيم رسانه اي وصنايع اطلاعاتي وكساني كه آنها را كنترل مي كنند مي پردازند. در ميان مكاتب انتقادي ، مكتب اقتصاد سياسي با موضوع وسايل ارتباط جمعي بنيادي تر برخوردكرده است.
شيفتگي نابخردانه دراستفاده از فن آوري هاي نوين ارتباطي واطلاعاتي وچشم بستن به روي منافع ومصالح بلند مدت ملي وغفلت از سياستگذاري روشن بينانه ارتباطي پيامدهايي سنگين دارد. اين شيفتگي و غفلت ناشي از القا ئات ديدگاه هايي است كه به «جبر فن آوري » باور دارند وآينده اي خوشبينانه وتخيلي از جهان به واسطه فن آوري هاي نوين به تصويرمي كشند. توجه به ديدگاه هاي انتقادي وموشكافي ديدگاه هاي تجربي مانع عمق يافتن وابستگي ها،بروزبحران هاي اجتماعي وفرهنگي واتلاف سرمايه هاي مادي وانساني خواهدشد .
امروزه سرمايه داري براي حل تضادهاي خوددرارتباط بابازاربه حكومت رومي كندبه نظرماركسيست هاهنگامي كه تعارضاتي درساختارهاي جامعه صنعتي مدرن وجود دارد حكومت ها سعي مي كنند تابابرپايي نوع جديدي ازيك نهادكم وبيش آشتي دهنده به حل آنهابپردازند. ريموندويليامزاشاره مي كند كه وجودرايودر خانه ها باعث شده كه بخشيازنيروي محركه آن درخدمت توسعه كالاهاي مصرفي خانگي قرارگيرد و ورودآن همراه بودباوروداتومبيل موتورسيكلت دوربين اتوي برقي وتلفن خانگي براي كساني كه درآمدشان كفاف تأمين آن رامي كرداين شيوه زندگي ازدهه 1920 آغازمي شودوراديواولين نشانه آن است . بي بي سي اين فرايند راشكل داد وبه آن استحكام بخشيدوباانجام اين كاردرزمينه آشتي ملي واعاده هويت ملي به عنوان يك نهادنمونه نقش خودراايفاكرد. پخش دولتي چيزي بودكه «جان ريث» (اولين مديركل بي بي سي) خود را وقف آن كرد،بي بي سي داراي فرمان سلطنتي بودكه هم جايگاه منحصربه فردي به آن اعطامي كرد وهم به معني مستقل بودن ازگروه هاي دولتي وداشتن وظايف وشرايط كاري مشخص است ، مانند حفظ توازن وبي طرفي وهمچنين مسئووليت هاي بزرگي مثل آموزش وفراهم كردن امكان تفريح جامعه…..هدف اقتصادسياسي اين است كه چگونگي صورت گرفتن تغييرات وسيع رادريك بسترتاريخي تبيين كند ونمونه هايي مانند بي بي سي ، وشبكه هاي پخش راديوتلويزيوني درايالات متحده به اين تبيين به خوبي كمك مي كنند. بي بي سي باحضورهميشگي واطمينان بخش خوددرهمه جادرزندگي مردم عادي ريشه هاي عميقي دواند. كميسيون اتباطات فدرال در1937 مقرراتي راجهت تنظيم رقابت دربازاروضع كرد. اماشبكه هايي مانندبي بي سي و ان بي سي باتوجه به ثروت وقدرتي كه دارندهرآنچه رامناسب تشخيص دهند ازايستگاه هاي تلويزيوني مي گيرند تاازخارج مي خرند ودرسطح كشورپخش مي كنند درواقع غول هاي شبكه اي درمقابل نفوذ دولت فدرال مصون هستند وآنچه تحت عنوان خدمات دولتي وعمومي درايالات متحده وجوددارد درواقع رابطه ضعيف شبكه هاي تجاري است . پس از جنگ جهاني دوم فركانس هاي ارسال امواج به نحوقابل توجهي دراختيارنيرو هاي مسلح قرار گرفت . «آر.سي.آ شركت بزرگ توليد كننده راديو در آمريكا مورد حمايت مالي براي تحقيقات نظامي قرار داشت . وزارت دفاع به تنهايي داراي شبكه جهاني متشكل از 40 ايستگاه تلويزيوني و بيش از 200 ايستگاه راديويي بود . ريموند ويليامز در كتاب تلويزيون : فن آوري و گونه فرهنگي » عنوان مي كند . ويژگي تجاري تلويزيون را بايد در سطوح مختلف مورد توجه قرار داد : از نظر ساخت برنامه جهت سود بردن در يك بازار شناخته شده از نظر اقتصادي كانالي براي تبليغات تجاري و به عنوان يك شكل فرهنگي و سياسي كه مستقيماً توسط هنجارهاي يك جامعه سرمايه داري به وجود آمده و بدان ها وابسته است جامعه اي كه هم كالاهاي مصرفي و هم شيوه زندگي مبتني بر آن كالاها را به فروش مي رساند و اين كار را در فضايي روحي انجام مي دهد كه همزمان هم زاده منافع و نفوذ صاحبان سرمايه محلي است و هم در چار چوب يك برنامه سياسي توسط قدرت غالب سرمايه داري بين المللي سازمان يافته است .
مكتب اقتصاد سياسي رسانه ها ازسال 1969 تحت تأثير انديشه هاي هربرت شيلر انديشمند فقيد امريكايي گسترش يافت وي درآن سال با انتشاركتاب «وسايل ارتباط جمعي وامپراتوري امريكا»ابعادسلطه جهاني امريكايي را با تأكيد برنقش قدرت فرهنگي رسانه ها مطرح كرد. دالاس اسمايت در مورد اين كتاب مي گويد كه با چاپ اين كتاب براي اولين بارساختار وسياست ارتباطات جمعي در ايالات متحده به طور جامع با توجه به مهمترين كار كرد آن – كار كردهاي اقتصادي وسياسي به صورت انتقادي مورد بررسي قرار گرفت (معتمدنژاد1377)او درسال 1973 دركتاب گردانندگان افكار- چگونگي سوء استفاد ه متخصصان نمايشگري هاي سياسي تبليغات بازرگاني ، ارتباطات جمعي وافكار سنجي ايالات متحده در جلب عقايد عمومي را آشكار كرد. شيلر در سال 1976 در كتاب «ارتباطات وسيله فرهنگي » ريشه هاي استيلاي فرهنگي وارتباطي جهاني امريكا و همچنين شرايط كنوني اين سلطه جهاني وشيوه هاي گوناگون آن رامطالعه كرده است كتاب ديگراو «حاكميت ملي وارتباطات بين المللي» نام دارد كه در سال 1979 انتشاريافت دراين كتاب اوزيربناي اطلاعاتي شركت هاي چند مليتي بين المللي شدن سرمايه وصدور مصرف. مداخله مستقيم دروسايل ارتباطي محلي از طريق شركت هاي چند مليتي فن آوري رايانه اي وسيستمهاي اطلاعاتي ونقش آن در وابستگي كشورها رابررسي كرده است قلمرو مورد علاقه شيلر اقتصادسياسي ارتباطات است. كتاب ديگراواطلاعات واقتصاد بحران نام دارد. دراين كتاب شيلر درصدد است تامنابع فن آوري هاي نوين، نيروهاي موثربراختراع وكاربردآنهاوكساني راكه در اين ميان سود مي برندبه دقت مورد بررسي قراردهد. روش شناسي اونگرشي است كه نيروهاي ساختارموجودوحاكم وهمين طور طبقات اجتماعي قابل شناسايي رادربرگيرد. او مي گويد «من ازمنابع متعدد براي تفكربهره مي جويم اما به اقتصادسياسي كلاسيك كه به ساختارطبقاتي توجه داردنزديك هستم اين روش به من كمك مي كند تادريابم چه كساني سودمي برند وچه كساني ميپردازنداز مهم ترين روشنگري هاي نقادانه شيلر آشكار سازي جنبه هاي اقتصادي سياسي گسترش فن آوري هاي جديد ارتباطي واطلاعاتي درجهان معاصراست. هربرت شيلر اصلي ترين پيامدخصوصي سازي امكانات وفرايندهاي ارتباطي را«تحميل معياربازار» مي داند پيامد ديگرواگذاري مسئوليت برنامه ها وبينندگان به شركت هاي فراملي است كه از طريق واسطه اي به نام آژانس تبليغاتي عمل مي كنند به تعبير شيلريك مدارالكترونيكي دنيارابه هم پيوندداده است تا درخدمت كنترل اموربراي جامعه شركت هاي فراملي باشد شيلر عقيده دارد كه سيستم ها و فرايند هاي پيشرفته ارتباطي به طرزي فراگير در خدمت تجارت و بازاريابي قانون و نظم و سرگرمي هاي ايدئولوژيك قرار گرفته اند ووسايل ارتباط جمعي زمينه رواني اين تحولات را فراهم كرده اند شيلر تصريح مي كند كه «عصر اطلاعات » عبارتي بي مسمي و «انقلاب ابزارهاي ارتباطي » عبارتي بي معناست و نظام هاي اطلاعاتي به اين دليل از راه هاي مختلف توسعه يافته اند كه حافظ و ضامن اقليتي ناچيز باشند اقليتي كه ضررها را به اكثريت بزرگ تحميل كرده است .
مرجع خصوصي سازي همه گير شده و در حال عقب راندن و حتي حذف قلمروهايي است كه به لحاظ تاريخي عمومي و غير تجاري بوده اند اين موج بيشترين تأثيرات را بر امنيت فرهنگي آموزشي بهداشتي و اقتصادي اكثر مردم گذاشته است شيلر به نمونه هايي از افول قلمرو عمومي و پيشروي بخش خصوصي اشاره مي كند ولي مهم ترين مورد را كنترل اطلاعات ضروري جامعه توسط بخش خصوصي مي داند . به نظر او بخش عمومي بر آيند جدايي ناپذير و پيوسته مبارزات اجتماعي و بحران هاي سياسي - اقتصادي است . او بخش عمومي را مجموعه اي متشكل از كاركردهاي اجتماعي و دستگاهي كه از نيروي قهريه برخوردار است مي داند به عقيده شيلر قدرت ثروت و اقتدار شركت هاي محوري خصوصي وارد بخش عمومي شدند و مشخصه اجتماعي آن را تهي ساختند و در عين حال رشد جنبه قهريه آن (پليس ، نيروهاي مسلح و سرويس هاي امنيتي و اطلاعات) را تقويت كردند . شركت ها علاوه بر سلاح هاي سنتي از ابزارهاي نوين براي اين كار استفاده كرده اند - اين ابزار ها عبارتند از مشاوران روابط عمومي ها . تبليغات و دسترسي عام به نظام هاي اطلاع رساني ملي و فراملي . در حال حاضر بانكداري بيمه ارتباطات تبليغ مسافرت و سرگرمي به طرز گسترده اي به جريان هاي اطلاعاتي و پردازش داده ها متكي شده اند . مالكيت و دسترسي به اطلاعات ابزاري سود آور شده و ذخيره كنندگان اطلاعات و انبارهاي اطلاعاتي در قلمرو سرمايهگذاري شركت هاي خصوصي قرار گرفته اند تبديل شدن اطلاعات به كالايي فروختني باعث شده كه نهادهايي مثل دانشگاه ها كتابخانه ها و خود دولت ناچار به خصوصي سازي شوند و يا كنترل خود را بر فرايند اطلاعات از دست بدهند . واحد هاي دانشگاهي ملي به منابع بالقوه سود آور اطلاعاتي تبديل شده و به لحاظ مالي و ساختاري به شركت هاي خصوصي گره خورده اند آزمايشگاه ها بيش از بيش درهاي خود را به روي صنايع گشود ه اند نتايج و يافته هاي پژوهشي به منظور كاربردتجاري در اختيار شركت ها قرارگرفته اند و كتابخانه ها امكانات خود را به بانك هاي اطلاعاتي سرمايه گذاري تجاري متصل ساخته اند . ويژگي عمومي بودن كتابخانه ها تضعيف ورابطه تجاري آن تعميق شده است و تركيب و ويژگي مطالب موجود در كتابخانه هابا تغيير مراجعه كنندگان از عامه مردم به افراد پولدارناگزير تغيير خواهد كرد بازده عظيم اطلاعاتي و اطلاعات فراوان علمي و اجتماعي توسط شركت هاي خصوصي در حال سازماندهي ، بسته بند ي و فروخته شدن است . اطلاعاتي كه اساساًبا پول مردم توليد شده اند هنگامي كه قدرت پرداخت معيار دسترسي به اطلاعات شود شكافت ها ي جامعه عميق تر مي شود .
توسعه پخش مستقيم ماهواره اي فضاي مناسبي را براي جامعه تبليغاتي به وجود آورده است و هزينه هاي آگهي ها در همه رسانه ها سال به سال رو به افزايش است و فعاليت فرهنگي مقبول همگان بدون اندك مخالفتي در حال ضعيف شدن است شيلر به زيان هاي اجتماعي ناشي از خصوصي سازي سپهر فرهنگي ارتباطي اشاره مي كند و مي گويد . اداره هنجار و نظم اطلاعاتي فرهنگي توسط شركت هاي بزرگ فراملي مخاطرات زيادي دارد .
يكي از اين مخاطرات اين است كه آگاهي اجتماعي به هدف عمده حملات ايدئولوژيك تبديل مي شود . به عقيده شيلر در نتيجه بروز اين سپهر فرهنگي - ارتباطي خودسانسوري به يك مؤلفه دروني و ذاتي در كارهاي فكري و مبتني بر خلاقيت تبديل مي شود در چنين فضا ي رسانه اي بيننده شنونده و خواننده با ايدئولوژي شركت ها احاطه شده و به نفع رفتارهاي لازم براي خصوصي سازي دستور دريافت مي كنند . به نظر شيلر مخاطره ديگر عميق تر شدن شكافي است كه بين درك مردم وواقعيت هاي جهاني وجود دارد . پيام هاي رسانه هاي تحت كنترل شركت ها «كشمكش هاي اجتماعي معاصر» و نيز خواست مردم جهان براي تغيير بنيادين مناسبات فرهنگي و اقتصادي را حذف مي كنند واقعيت ها را كوچك جلوه مي دهند و دست به تحريف آنها مي زنند از ديد شيلر فن آوري هاي نوين براي نظام تجاري بين المللي سودمند هاي زير را دارند .
1-جريان هاي اطلاعاتي در خدمت توليد كالاها و خدمات :
همه امور تجاري و بيمه نظام پرداخت ها مديريت دارايي بانكداري بين المللي واوراق بها دار با استفاده سريع از ابزارهاي جهاني ارتباطي صورت مي پذيرد جريان داده هاي فرامرزي به عوامل حياتي از نظام تجاري جهاني تبديل شده اند .
2-تقسيم كار جديد بين المللي
شركت هاي عمومي در جست وجوي نيروي كار ارزان با دسترسي به بازارهاي جديد و يا تسهيل عملكرد در جوامع ضعيف و ضربه پذيري به موجوديت هايي فراملي تبديل مي شوند كه در چندين كشور صاحب تسهيلات هستند . قابليت اداره يك تجارت پراكنده جهاني . كاملاً به جريان هاي اطلاعاتي پر حجم سريع و مطمئن وابسته است توسعه فن آوري هاي اطلاعاتي در پاسخ به همين نيازها صورت گرفته است .
3-جريان هاي اطلاعاتي براي بازرايابي و مصرف :
فعاليت هاي تبليغي و بازار يابي فراملي ها عمدتاً بر دسترسي كامل به نظام هاي ملي رسانه اي استوار است مقامات سخن پراكني دولتي . تضعيف و تعويض مي شوند و يا تحت فشار قرار مي گيرند تا در جريان نفوذ با موجوديت هاي تجاري شريك شوند اين اتفاقات با حمايت هاي سياسي و مالي فراملي ها رخ مي هد . هدف نظام هاي تجاري علاوه بر پول سازي غلبه بر بي ميلي تاريخي مقامات دولتي سخن پراكني است تا اجازه تبليغات را بدهند در مجموع به نظر شيلر سرمايه فراملي ها فن آوري نوين اطلاعاتي و نظام هاي رسانه اي وابسته به پول تبليغات فراملي ها به همراه نيروهاي مسلح هميشه حاضر ستون هاي نظم بين المللي اطلاعاتي و اقتصادي را تشكيل مي دهند .
به نظر آنان رسانه هاي گروهي در خدمت جلب حمايت مردمي براي منافع ويژه اي هستند كه بر كشور حاكم است و در جهاني كه تمركز سرمايه و درگيرهاي عمده منافع طبقاتي وجود دارد تبليغات مهم ترين جنبه خدمات كلي رسانه هاست مهم ترين عاملي كه بر محتويات رسانه ها تأثير مي گذارد مالكيت رسانه ها است و نياز رسانه ها به منفعت شديداً بر فعاليت خبري و محتواي كلي آنها تأثير مي گذارد . آنان تأكيد مي كنند كه رسانه هاي گروهي به واسطه نياز اقتصادي و منافع متقابل به يك رابطه همزيستي يا منافع قدرتمند اطلاعات كشيده مي شوند به نظر آنان ايدئولوژي حاكم كه يا در قالب خير خواهي دولتي و يا شايستگي بخش خصوصي معرفي مي شود به عنوان يك مكانيسم كنترل و انضباط در اقتصاد سياسي عمل مي كند به نظر آنان براي كمك به ساخت سيستم رسانه ها به طوري كه نيازهاي يك جامعه مستقل را بر آورده سازند بايد دستيابي بيشتري به كانال هاي پخش وجود داشته باشد اين دستيابي بايد شامل مالكيت و نه صرفاً يك برنامه ظاهري و موقت باشد آنان حاكميت معيارهاي بازار بر رسانه هاي گروهي را باعث تمركز مركز خبري و تسهيل دخالت دولت مي دانند ادوارد هرمان در مقاله ديگري با عنوان رسانه ها در اقتصاد سياسي ايالات متحده - با اشاره به نقش گزينشگران ارتباطي در اقتصاد سياسي رسانه ها مي گويد كه گزينشگران پيش از آن كه دست اندركاران حرفه اي مطبوعات و رسانه ها باشند سازمان هاي سود سازي هستند كه روابطي نزديك با حكومت و بازار دارند . اين شبكه صاحبان قدرت اخبار و سرگرمي ها را طوري گزينش مي كنند كه بر آورنده نياز امنيت حاكم باشند ارائه مطالب مخالف ، تنها به شكل فرعي در چار چوب هاي رسمي در مي آيند و به وسيله نيروهاي بازار آزاد و بدون سانسور دولتي پياده مي شوند كه اعتبار ايدئولوژي حاكم و چشم اندازهاي آينده را توسعه دهند .
هاملينك واژه جامعه اطلاعاتي را يك اسطوره مربوط به انتهاي قرن بيستم مي داند كه از طريق آن مفاهيم ضمني هنجارسازي در تفسير تاريخي ارائه مي شود . او جامعه اطلاعاتي را يك مفهوم ذهني مي داند كه در پي اعلام دوره اي اساساً متفاوت از تاريخ بشر است دوره اي كه در آن ارزش ها ، آرايه هاي اجتماعي و شيوههاي توليد پيشين گسسته مي شوند اسطوره جامعه اطلاعاتي داراي سه بعد اقتصادي ، سياسي ، فرهنگي است . هاملينك مي گويد علي رغم اين كه جامعه اطلاعاتي به مثابه انقلابي معرفي مي گردد كه در آن انحصار زدايي مي شود و عمر توليد سرمايه داري و صنعتي به پايان مي رسد با يك تحليل هوشيارانه روشن مي شود كه اين جامعه يك پديده غير انقلابي است به نظر هاملينك اگر جهان را از ديدگاهي تاريخي مشاهده كنيم خواهيم ديد كه تحولات ابزارهاي فني هيچ گاه به تنهايي نتوانسته است روابط قدرت را ميان برندگان و بازندگان وميان حاكمان و زير دستان تغيير دهد به عقيده او بنا به دلايل زير افراد همانند دوره هاي فئودالي و سرمايه داري كه در دسترسي به زمين و سرمايه محدوديت داشتند براي دسترسي به اطلاعات دچار محدوديت هستند .
1-پيچيده و تخصصي تر شدن اطلاعات باعث مي شود كه علي رغم افزايش حجم اطلاعات موجود بر شمار افراد كم دانش افزوده شود .
2-بهربرداري از منابع اطلاعاتي مستلزم مهارت هاي فكري و اداري بسيار پيشرفته اي است كه در جامعه بسيار نا عادلانه توزيع شده است .
3-سخت افزارها و نرم افزارهاي پيشرفته براي پردازش اطلاعات گران هستند و فقط تعداد محدودي توانايي خريد آن را دارند .
4- زير ساخت ضروري براي توليد پردازش ذخيره سازي بازيابي و حمل ونقل اطلاعات در دسترس نيست .
5-اطلاعات تنها در صورتي تبديل به منبع قدرت مي شود كه ابزارهاي مادي و استراتژيك براي اقدام عملي وجود داشته باشد و آگاهي به تنهايي چاره ساز نيست .
6-كنترل و نظارت بر پيشرفت در فن آوري اطلاعات و دسترسي به آن در جهان بسيار ناعادلانه تقسيم شده است .
به نظر هاملينك با نگرشي تاريخي به پديده «جامعه اطلاعاتي » روشن مي شود كه هدف از آن تأمين منافع كساني است كه «انقلاب اطلاعاتي » را به حركت مياندازند و آن را اداره مي كنند اينها قدرتمند ترين بخش هاي جامعه برگزيدگان اداره كننده حكومت مركزي تشكيلات نظامي و شركت هاي صنعتي جهاني هستند .
دكتر «كمالي پور» ضمن بحث در مورد اقتصاد سياسي رسانه ها به نهادها ي كنترل رسانه ها اشاره دارد . وي نهادهاي كنترل را به چهار دسته اصلي تقسيم مي كند :
1-نهادهاي كنترل سياسي
تعدادي سازمان هاي دولتي هستند كه به منظور نظارت بر عملكرد رسانه ها تشكيل مي شوند (مانند كميسيون هاي صدور يا تمديد پروانه ، يا كميسيون هاي نظارتي )
2-نهادهاي كنترل اقتصادي
هم از طرف آگهي دهندگان و هم از طرف «پشتيبانان مالي» كنترل اعمال مي شود
3-گروه هاي فشار
گروه هايي هستند كه رسانه ها را از حيث موضوعي خاص مورد بررسي قرار مي دهند و در صورت مشاهده خطا آنها را تحت فشار مي گذارند .
4-گروه هاي خود سانسور
گروه هايي هستند كه بوسيله خود رسانه ها تشكيل مي شوند و هدف آنها اين است كه هم جنبه خود را بالا ببرند و هم از وضع قوانين دست و پاگير جلوگيري كرده و از كنترل هاي دولتي بكاهند مثلاً برنامه ريزي براي ساخت برنامه هاي غير جنجالي كه بحث انگيز نباشد و اعتراضاتي را ايجاد نكنند .
دكتر حميد مولانا در بحث پيرامون ويژگي هاي بزرگراه هاي اطلاعاتي ، عقيده دارد كه اين بزرگراه ها ، حاصل تحقيقات و سرمايه گذاري دولت هاي بزرگ امريكاي شمالي و اروپايي در سه رشته كامپيوتر ماهواره ها و صنايع فضايي و هوايي است و گسترش آنها در راستاي استفاده صنايع جنگ و دفاعي بوده است . به نظر وي به دنبال واگذاري اين بزرگراه ها به شركت هاي بازرگاني و تجارتي غرب با استفاده از اين بزرگراه هاي اطلاعاتي اموري مانند تجارت جهاني ، فعاليت بازارهاي صنايع فرهنگي گسترش رسانه ها و شركت هاي اطلاعاتي چند مليتي و غول هاي جهاني ، حركت ميليون ها سرباز و مسافر و توريست در دنيا نفوذ و تسلط اطلاعاتي، عملي و بانكي امكان پذير شده است وي ويژگي هاي بزرگراه هاي اطلاعاتي را چنين بر مي شمارد .
1-اكثر در اختيار ، دسترس و مالكيت شركت هاي بزرگ خصوصي هستند و سياستگذاري گسترش و مقرارت آنها با اهداف اين شركت هاي بزرگ انطباق و هم خواني دارد لذا تسلط بازرگاني و ديدگاه هاي مالي اولين مبناي استفاده از اين بزرگراه هاست
2-در جهت تشكيل اين بزرگراه ها شركت هاي مختلف اطلاعاتي و ارتباطي به تريج دريكديگر ادغام مي شوند و مؤسسات بزرگ چندين ميليارد دلاري بوجود مي آيند كه از همه محصولات در يك جاده و خط واحد استفاده مي كنند.
3-قوانين و مقررات ملي رفت و آمد در آنها اغلب در دست شركت هاي خصوصي است در سطح جهاني اين مقررات نيز نامعلوم مبهم و تحت نفوذ ممالك بزرگ صنعتي است .
4-ساختمان و گسترش آنها به گونه اي است كه ، هم امكان استفاده وسيع و دامنه دار افراد را از اطلاعات و ارتباطات افزايش مي دهد و هم امكان كنترل كامل افراد و سوء استفاده از اطلاعات شخصي را با لا خواهد برد . همچنين به عنوان عامل بالقوه سلطه گرايي و هجوم فرهنگي اقتصادي و سياسي مطرح هستند
اين محقق امريكا يي «امپرياليسم ارتباطي» را در قالب مسائل «سلطه و وابستگي »بررسي كرده است به نظر او نظريه وابستگي نوعي برداشت جديددر باره سلطه سرمايه داري است كه به موجب آن توسعه ملي واقعي به معناي رهايي از وابستگي معرفي مي شود نظريه وابستگي بر تجزيه و تحليل اوضاع و احوال تاريخي خاص جوامع وابسته استوار است و در آن به نقش نيروها و عوامل خارجي و مافوق ملي كه موجب ايجاد و حفظ توسعه نيافتگي جهان سوم شده اند (به ويژه كمپاني هاي فراملي ) تكيه مي شود . البته به روابط پوياي موجود بين عوامل داخلي ، (مانند ساختار طبقاتي و شرايط تاريخي ) با عوامل خارجي (مثل كمپاني هاي بزرگ فراملي و نهاد هاي مالي بين المللي) نيز توجه دارند . در اين مورد«فيجس » تاكيد مي كند كه نبايد نيروها و عوامل موجود در سطح وملي يا محلي را ناديده گرفت به عقيده او نياز به مطالعه «امپرياليسم وسايل ارتباطي » به منزله يك پديده تاريخي و توجه به اين كه امپرياليسم مذكور چگونه در شريط و مراحل خاص تاريخي وجود دارد ارتباط بسيار نزديكي با ضرورت بررسي عوامل داخلي و پو يايي هاي موجود بين المللي بين اين عوامل ونيروها و منافع خارجي در زمينه ارتباطات دارد .
«ماتلار » اهميت مقررات زدايي را در بين المللي شدن ساختار نظام هاي ارتباطي ملي ياد آوري مي كند به نظر او مقررات زدايي ، تحولي خود به خود نيست بلكه زاييده اراده سياسي است . او مي گويد مقررات زدايي نه به مفهوم فقدان مقررات بلكه جست وجوبراي جايگزين كردن مقررات متفاوت است از ديد وي فرايند مقررات زدايي ، مجموعه شبكه هايي ارتباطي را متزلزل مي كند و مديريت و سازماندهي جديدي را براي آن ايجاد خواهد كرد . لذا تاكيد مي كند كه : طرح مقررات زدايي ، پيشنهادي براي تربيت دوباره فضاي همگاني است اين امر مستلزم تعريف مجدد مفهوم بيان آزاد است : بيان آزاد شهروند وارد حيطه رقابت مستقيم با بيان آزاد تجارتي ميشود « او معني واقعي مفهوم «مقررات زدايي » را چنين بيان مي كند : فضاو محيطي كه فاقد هر نوع مقررات موثر است . محيط مربوط به ابزار ووسايل رسانه اي كاملاً به حال و قواعد بازار رها شده »
هالوران مقالهاي دارد با عنوان «ملاحظات اجتماعي نو آوري هاي فني در ارتباطات » كه در كتاب افسانه انقلاب اطلاعات به ويراستار ي « ميشل ترابر چاپ شده است وي در اين كتاب پژوهش در زمينه وسايل ارتباطي جمعي را پاسخي به نياز هاي صنايع ارتباطي مي داند هالوران از تحقيقات تجربي كه در پاسخ به نياز هاي علمي و بازرگاني صورت مي گيرد انتقاد مي كند مي گويد كه پيامد اين رهيافت سرويس گراپذيرش بي چون و چراي نو آوري هاي فن آورانه به عنوان پيشرفت اجتماعي است . بنابراين به نظر او بايد در تحقيقات اجتماعي اين نكات مد نظر قرار گيرد :
1-چون با يك فراگرد ارتباطي كلي سروكار داريم بايدهمه عوامل سياسي و اقتصادي موثر در توسعه و گسترش ابداعات ، عرضه ، كاربرد بازده و بهره جويي از آنها مورد توجه كافي قرار گيرد .
2-پيامد هاي ابداعات و نو آوري هارا مي توان فقط در دورن بافت هاي تاريخي ، اقتصاد ي ، جامعه شناختي مناسب و با توجه به ديگر نهادها ، فراگرد ها و روندها مورد بررسي قرار داد
3-بايد توان فن آوري هاي ارتباطي جديد براي اهداف سازنده اجتماعي كاملاً مشخص مي شود و برآورده شدن اين نياز ها به عملكرد بازار آزاد واگذار نشود به نظر ها لوران همه اينها مستلزم توجه به رابطه موجود ميان سياست هاي ارتباطي و سياست هاي تحقيقاتي است . او همه اين ملاحظات را هم در سطح ملي و هم در سطح بين المللي به همديگر مربوط مي دارند
در كتاب ارتباطات جهان گسترو سياست هاي جهاني دكتر تهرانيان به اين نكته اشاره مي كند كه از حدود چهار قرن پيش تاكنون افراد و گروه ها جايگاه خود را درسلسله مراتب جهاني بر اساس ميزان دسترسي اقتصادي سياسي و ارتباطا تي به دست آورده اند وي تفاوت دوره معاصر را با دوره هاي قبلي در اين مي داندكه به جاي مرزهاي جغرافيايي و زميني ، مرز بندي جديدي براساس اطلاعات صورت گرفته كه جهاني گري و ملي گري را رودر روي هم قرار داده است او با مروري تاريخي بر پيدايش و سقوط نظام هاي كشاورزي صنعتي و اطلاعاتي نتيجه مي گيرد كه :
سلطه ، واقعيت پايدار تاريخي در هر سه نظام كشاورزي ، صنعتي و اطلاعاتي بوده است ، در طول اين دوره ها امپرا طور ي هاي استعمار ي يا با پيروي از روش متمركز انباشت سرمايه و تحريك اجتماعي و يا الگوي سرمايه داري دموكراتيك به وجود آمده اند . دكتر تهرانيان از سه مرحله توسعه سرمايه ياد مي كند : توسعه بازار ، انحصار و وحدت سرمايه (پايان كاپيتاليسم ) و مي گويد كه در مرحله سوم ثروت هاي فراملي با استفاده از فن آوري هاي ارتبا طي به دورترين نقاط جهان نفوذ يافته است . اين نفوذ سرمايه ، توليد كالاها را شديد اً افزايش داده ، نابرابري هاي طبقاتي درون كشور ها را عميق بخشيده است از سوي ديگر مقاومت فرهنگي و سياسي عليه هژموني جهاني خيزش مقاومت مذكور (به صورت پيدايش جنبش هاي ملي گرا و قومي ، سنت گرايي نو و تكيه بر سياست هاي فرهنگي ملي) همراه با رشد فرهنگ فرا مدرن ، شكاك و نيست گرا .
پيامد هاي ارتباطات جهاني هستند . دكتر « تهرانيان » جهاني شدن اقتصاد از يك سو وانشقاق سياسي را از سوي ديگر تناقض حاد دروني جهان كنوني مي داند . به نظر وي امپرياليسم جديد امپرياليسم اطلاعاتي است كه مبتني بر« اقتصاد هاي اطلاعاتي » و «رژيم هاي قانونگذار فراملي » (بانك جهاني ، صندوق بين المللي پول ، سازمان تجارت جهاني و اتحاديه ارتباطات بين المللي راه دور ) است وي همگرايي نظام سرمايه داري جديد و امپرياليسم اطلاعاتي را نتيجه فن آوري هاي جديد اطلاعاتي و ارتباطي مي داند كه تقسيم كار جديد جهاني و تمركز زدايي سرمايه را در سراسر جهان امكان پذير ساخته اند نفوذ نيروهاي اقتصادي جهاني ساز به مناطق مختلف جهان موجب كنترل دقيق تر و غير مستقيم تر نظام هاي سياسي جهان شده است استراتژي كنترل سرمايه داري جهاني مبتني بر كنترل اطلاعات كنترل منابع سرمايه ، حق اختراع و حق مؤلف نظارت سياسي و دستكاري سياستمداران ، تبليغات جهاني و هويت مصرفي است اما به طور همزمان فن آوري هاي ارتباطي به طور نا خواسته موجب آگاهي مردم جهان نسبت به هويت فرهنگي شان ، افزايش قوم گرايي و مقاومت در برابر همسان سازي جهاني شده است .
نگرشي كلان و انتقادي به حوزه هاي فرهنگ اقتصاد و سياست در سطوح ملي و فراملي ، تأكيد بر مطالعات تاريخي و در نظر گرفتن دگرگوني هاي سياسي اقتصادي به طور همزمان و آثار اين دگرگوني ها بر فرهنگ و جامعه ، وجه مشترك ديدگاه ها در مكتب سياسي رسانه هاست . ضمن اين كه كساني كه از منظر اقتصادي سياسي به رسانه ها مي پردازند ، نظام هاي اقتصادي ، نظام سياسي و به ويژه تحولات نظام سرمايه داري را با يكديگر مقايسه مي كنند .
آنان بر مطالعات كيفي و بررسي فرايند ها به جاي تحقيقات تجربي و آماري خرد تأكيد مي ورزند و به نقش نهادها ، ايدئولوژي ها و فرايند ها در تحولات تاريخي اقتصادي و سياسي توجه دارند . ديد آنها نسبت به وضعيت كنوني جهان چندان خوشبينانه نيست . از سوي ديگر ، اين نظريات از نظر ميزان تأكيد ي كه بر تأثير نهاد سياسي يا نهاد اقتصادي بر رسانه ها دارند با يكديگر متفاوتند ، البته با توجه به خاستگاه هاي فكري نظريه پردازان مذكور در جوامع مختلف اين تفاوت طبيعي است . ضمن اين كه چون اكثر نظريات مذكور در سطح فراملي و با در نظر گرفتن شرايط نظام سرمايه داري جهاني به تبيين پرداخته اند وزن نهاد اقتصادي و به ويژه شركت هاي فراملي بيشتر است نقطه قوت اين نظريات پرهيز از نگرش هاي تأييدي غالب و توجه فراگيرآنان به جنبه هاي مختلف تعامل نهاد هاي اقتصادي سياسي و فرهنگي است توجه به ريشه ها و بنيادهاي تأ ثير گذار بر آثار فرهنگي و اجتماعي رسانه ها يعني فرا يند هاي مالكيت ، توليد و توزيع ، قدرت هاي نهان گرداننده نظام هاي ارتباطي و اطلاعاتي نيز از نقاط قوت اين مكتب به شمار مي آيد . در نزد پيروان اين مكتب كم تر شيفتگي وخوش باوري ساده انگارانه درباره نقش فن آوري هاي نوين اطلاعاتي و ارتباطي ديده مي شود و كاملاً از جنبه هاي منفي و آثار زيان بار اين فن آوري هاي به ويژه در بخش خدمات عمومي و اجتماعي آگاهند . به عنوان نقاط ضعف نظريه هاي اين مكتب شايد بتوان به وسعت قلمرو مورد بررسي و دشواري رد و اثبات ادعاهاي مطرح شده در مورد وضعيت كنوني و آينده جهان (وبه ناچار واگذار ي اثبات يا رد آنها به آزمايشگاه تاريخ ) اشاره كرد . از سوي ديگر بايد به اتكاي زياد صاحب نظران مكتب اقتصاد سياسي به مطالعات كيفي (كه ذهني ، تفسيري ، و همراه با تعبير و تأويل است ) كم توجهي آنان به شرايط ساختار ي داخلي جوامع و توجه بيش از اندازه به ساختار هاي جهاني و فراملي براي تبيين عقب ماندگي ها و تداوم سلطه نيز اشاره كرد .
با بررسي غزلها ي 351 الي 400 نظر حافظ در مورد عالم فاني بدين گونه است :
از نظر حافظ در اين زمان ، دنيا به هيچ كس وفا نكرده است . جهان با اينكه قدمت زيادي دارد ولي سست وبي بنيان است و معتقد است كه عشق مقام بالايي دارد كه جهان بايد فداي عشق بشود ، اين جهان را پرتوي از انوار خدا مي داند و مردم عادي اين جهان ظاهر ي را مي بينند در صورتيكه حافظ از طريق اين جهان ظاهري پي بوجود آفريننده آن برده است .
حافظ مي گويد خوشا به حال روزي كه از اين جهان فاني هجرت كنم وبه دنيايي كه در آن آرامش است و معشوق كه همان خداست برسد . معتقد است كه اگر از اين عالم فاني به سمت عالم باقي برود با ديد كامل و معرفت و شناخت اين سفر را انجام ميدهد .
اين جهان و جهان آخرت و هرچه در آنها پيدا و آشكار و پنهان است همه و هم نشانه هاي وجود خداوند و آفريننده آنها ست . اين جهان قابل اعتماد نيست .
مال وثروت را بايد در اين دنيا جا گذاشت و تنها چيزي كه انسان بايد با خود به آن دنيا ببرد گوهر معرفت و شناخت است . مي گويد كه جهان باقي و دنياي آخرت را بازور و لشكر كشي تسخير نكرده ايم . او معتقد است كه در اين دنيا كارهايي را كه انجام مي دهيم به دليل عمر كوتاه خود فرصتي نمي شود كه نتايج آنرا در اين دنيا ببينيم . خداوند جهان قبل از اينكه به اين دنيا بياييم گنجي را به نام عشق در وجود ما نهاد . انسانها در اين دنيا راه را گم كرده اند بنابر اين بايد از كساني كه راه را بلد هستند سؤال كنند تا به مقصد اصلي برسند . هيچ وقت نبايد ناراحت از بين رفتن پست و مقام ومال وثروت باشيم . اگر در اين جهان انسانها رعيت هستند و بندگان و رعيت پادشاهان هستند اما در دنياي باقي و آخرت به مقام بالايي مي رسند به خاطر انجام اعمال نيكو در اين دنيا . حافظ معتقد است كه انسان به پندونصيحت بزرگان گوش مي كرد هرگز شيفته ظواهر اين دنيا نمي گشت . او زندگي در اينجا (اين دنيا ) را بدون وجود پروردگار امكانپذير نمي داند .و معتقد است كه نبايد بر جهان تكيه كرد . زندگي در اين دنيا را بايد مغتنم شمارد و از آن براي ساختن زندگي دنياي آخرت استفاده كرد چون ديگر اينطور فرصتي نصيب انسان نخواهد شد . مقصود از زندگي در اين جهان فاني ايجا د مقدمه اي براي ملاقات خداوند در جهان آخرت است . عالم فاني بالاخره ويران و خواب مي گردد.
(موضوع طبيعت )
با بررسي غزلهاي 350 الي 400 مي توان گفت كه حافظ بطور مستقيم از كلمه طبيعت استفاده نكرده است . بلكه از مظاهر و مصداقهاي طبيعت استفاده كرده است كه عبارتند از موسم گل ، باد صبا ، چمن زار – چمن . سرو آب روان ، خورشيد ،لاله ، ابر ، خزان و بهار فلك ، زمين ، شبهاي وصل ، صبح مدد، نرگس ، سنبل ،بستان ، گلستان ، خار ، بيابان ، وقت سحر ، گلگون ، هوا ، كوكب ، غنچه ، درخت ، صحرا ، برگ ، بنفشه ، گلبرگ ، نوبهار .در اين غزلها موسم گل را زماني مي گيرد كه مي خواهد دنياي فاني را ترك كند ، از آتش دوري معشوق ويار خود آنقدر بيقرار شده كه بدنش ذره ذره در حال آب شدن است كه آنرا به گلاب تشبيه كرده است . همه خبرهاي معشوقش را از باد صبامي گيرد . سرورا در يكجا به نشانه آزادي مي گيرد در جاي ديگر به نشانه قد بلند معشوق مي گيرد در جاي ديگر به نشانه افتادگي مي گيرد . شب را به معناي زماني در نظر مي گيرد كه عمل وصل و رسيدن به معشوق اتفاق مي افتد . آب را به نشانه اشك خود در نظر مي گيرد كه قدح معشوق را پر كرده است . خود را به ذره خاك تشبيه مي كند كه دوست دارد باد آنرا به كوي معشوق ببرد .
بيابان را به معناي صحرايي در نظر گرفته كه در آن راه را گم كرده و اين راه تنها با راهنمايي ،راهنماي زمانه مشخص مي شود .
آب را به معناي قطرات باران در نظر گرفته كه بر روي گل لاله نشسته پس آنرا پرتو و نشانه اي از حسن معشوق مي داند كه آرزو مي كند خداوند الطاف خود را شامل حال او كند . در اينجا در حقيقت ابر را به جاي الطاف خداوند در نظر گرفته .
نسيم سحري را به عنوان قاصد ي در نظر گرفته كه پيامهاو دعاي عاشق را به سمت معشوق مي برد . نسيم و هواي صبحگاهي روح تازه اي در كالبد انسان مي دهد . شقايق را نشان خون دلها و رنج و عذابها ي عاشق مي داند . دوستي را به مثابه درختي در نظر مي گيرد كه هرچه اين درخت برگ بيشتري داشته باشد نشاندهنده رابطه محكم دوستي است .
در جاي ديگر معشوق را به گل تشبيه كرده كه از بد قولي وبد عهدي آن به باد صبا شكايت كرده است . خار را سمبل ملالتها و سختيهاي جلوي راه عاشق مي داند.
به نظر حافظ سخن اهل دل اينست كه در وقت گل دادن درختان بايد به شادماني و پايكوبي پرداخت .
از ديد حافظ انسانهاي عاشق مانند بلبلهايي هستند كه در موسم گل (فصل بهار ) حرفهاي زيادي براي گفتن با معشوق (خدا ) دارند وحال آنها بسيار متحول و در هم ريخته است اما اين مسائل وحرفها و حالتها را نمي خواهند به هر كس بگويند . خارو گل را نشانه انسانهاي بد كارونيكو مي داند كه بالاخره از اين دنيا مي روند عمرشان تمام مي شود و دنيايي ديگر هم هست چمن آرايي (آفريننده اي ) دوباره آنها را ميآفريند . وزش نسيم دل آزرده عاشق و انسانهاي آزرده را تسكين مي دهد . گل لاله را سمبل شهيدان غلتان به خون مي داند .
ووزش باد صبا باعث مي شود كه غنچه باز شده و به حالت گل تبديل شود .
بوي گل در حقيقت نشاني از بوي معشوق است . دل تنگ انسان را مانند غنچه اي ميداند كه در باغ و بستان روئيده است . عاشقان مانند نسيم هستند كه به گل ميوزد و با آن گفتگو و راز و نياز مي كند . روي معشوق را از نظر زيبايي به بهار زيبا و با طراوت تشبيه كرده است . قد معشوق مانند سروي بلند قد است كه هنوز هيچ سروي به اين قد نروئيده است . معشوق مانند سنبل است كه اگر با گلبرگها پوشيده شود و پنهان نشود باعث غم و اندوه دنيا مي شود . عمر انسان مانند عمر گل بسيار كوتاه و زود گذر است .
عاشق با شنيدن و احساس كردن بوي بنفشه به ياد زولفهاي معشوق مي افتد .
نتيجه اينكه با همه توضيحات و تفسير هاي ارائه شده در بالا حافظ به طور مستقيم از طبيعت به معناي كلمه آن استفاده نكرد ه بلكه از مظاهر طبيعت استفاده كرده و آن مظاهر اگر چه در ظاهر نشانه طبيعت هستند اما آنها داراي منظور هاو مقصودهاي باطني هستند كه هر كدام از آنها به ويژگيها . خصوصيات يا صفات معشوق و عاشق اشاره دارند و منظوري غير از آنچه در ظاهر است و به نظر مي رسد ، دارند .بنابر اين حافظ انساني عاشق پيشه بوده است .
موضوع : رندي غزلهاي 351 الي 400
غزل 355
رموز مستي و رندي زمن بشنو نه از حافظ كه با جام و قدح هردم نديم ماه پروينم شيوه غزل 357
من اگر رند خرا باتم و گر زاهد شهر اين متاعم كه همي بيني و كمتر زينم
غزل 362
ما عيب كس به مستي و رندي نمي كنيم لعل بتان خوشست مي خوشگوار هم
غزل 372
در خرقه از ين بيش منافق نتوان بود بنياد از اين شيوه رندانه نهاديم
غزل 374
روز نخست چون دم رندي زديم و عشق شرط آن بود كه جز ره آن شيوه نسپريم
غزل 378
مدد از خاطر رندان طلب اي دل ورنه كار صعبست مبادا كه خطايي بكنيم
غزل 379
شاه اگر جرم رندان نه به حرمت نوشد التفاتش به مي صاف مروق نكنيم
غزل 387
خدا را كم نشين با خرقه پوشان رخ از رندان بي سامان مپوشان
با بررسي غزلهاي 351 تا 400 در مورد موضوع رندي فقط 8 بيت آن به موضوع رندي پرداخته بود كه در اين 8 بيت رندو رندي به معناي عشق و سر مستي و مستي بكار رفته بود .
آرماند ما تلار....................................................................................................................................... 24
جيمز دي هالوران................................................................................................................................ 25
جمع بندي.............................................................................................................................................. 28
منابع :..................................................................................................................................................... 31
پايان نامه براي دريافت درجه كارشناسي مترجمي زبان روسي
موضوع تحقيق :
ترجمه
نام اثر:
تحصيلات مردم
نام استاد راهنما :
جناب آقاي دكتر حسين غلامي
نام محقق :
نازنين والي يوسفي
سال تحصيلي 85
تقديم و سپاس
تقديم به استاد گرانقدر جناب آقاي دكترحسين غلامي كه به يمن ارشادات و راهنماييهاي ارزشمند ايشان اين تحقيق بدين گونه سامان پذيرفت، به پاس مساعي صميمانه و مشفقانه اي كه همواره جهت مساعدت و برانگيختن اشتياق دانشجويان، سخاوتمندانه و بي دريغ معمول داشته اند لازم مي دانم مراتب قدرداني و تشكر خود را بدين وسيله اعلام دارم .
و با سپاس و قدرداني
از زحمات بي دريغ پدر و مادرم و همچنين كمكهاي صميمانه وصبرو حلم همسرم كه مرا در ارايه اين تحقيق ياري نمودند.
سوتلانا ميلاسلاوسكا
تحصيلات مردم
كتابي براي مطالعه چك زبانان
سري «كشورشناسي اتحادجماهير شوروي »
مسكو
«زبان روسي»
1984
.... به دستور كميتة دولتي علوم، مركز علمي نيز به وسيله تجهيزات، طرح پيش بيني بهره برداري كامل از تمامي ذخائر طبيعي قفقاز شمالي را تا سال 2000 هماهنگ مينمايد. همه جانبه بودن علائق – امكان سريع گروهبندي نيروهايي، جهت تصميم گيري درمورد مسائل جديد، همچنين جذب جوانان با استعداد را فراهم مي آورد، اين ويژگي هاي مدارس علمي قطعاً امكان بهره گيري درچهارچوب مراكز علمي را فراهم ميآورد. تلاشهاي ما درجهت اين است كه راه علم و دانش براي دانش آموزان، دانشجويان و متخصصان مبتدي باز شود.
-اما دراين ميان زندگي دانشجويي به پايان مي رسد، 3 واقعه مهم اين زندگي را به پايان مي رساند:
دادن امتحانات دولتي، دفاع از فوق ليسانس، يافتن شغل.
-دركنار امتحان و دفاع از فوق ليسانس، دانشجويان روان شناسي آماده مي شوند: كه درجريان 5 سال آنها امتحان داده اند و از رساله هاي دانشجويي و پروژه هاشان دفاع نموده اند. پيداكردن شغل درمرحله اول است. مدتها قبل از پايان سال تحصيلي در وزارت آموزش عالي و متوسطه درخواستها از سوي مؤسسات و واحدهاي مختلف مبني بر اينكه آنها نيازمند به متخصصان جوان دارند آورده شده است. وزارت آموزش و پرورش اين درخواستها را در مدارس عالي پخش نمود. دانشجويان فارغ التحصيل اين دوره با كيفيت و كميت درخواستها آشنا شدند. بدين ترتيب آنها مي توانند براي گزينش محل كار خود آماده شوند. قطعاً تصميم نهايي در روز جلسه هيئت جهت تعيين شغل متخصصان جوان اخذ مي شود. معمولاً دراين هيئت معلوم مي شوند: رئيس مؤسسه آموزش عالي، رئيس دانشكده، نمايندگان شعبات مختلف، اعضاي كميته دانشكده كمونيستي.
و البته نمايندگان آن سازمانهايي كه متخصصان جوان جهت كار به آنجا فرستاده ميشوند.
-اين پايان نامه هاي متماز همه كساني است كه با موفقيت مدرسه عالي را به پايان رسانده اند و هيچگونه وابستگي به گروههاي دانشجويي شبانه، روزانه يا دانشجوي تحصيل كرده ندارند.
-اين كميته درنظر مي گيرد كه دانشجو چطور تحصيل كرده، استعدادهاي او را در زمينه پژوهشهاي علمي چگونه است و همچنين اين كميته سلامتي و وضعيت خانوادگي اش را مورد توجه قرار ميدهد. متخصص جوان با توجه به ميزان كيفيت كارهاي آينده اش مي تواند شغل و ميزان حقوق را تعيين نمايد. سپس او قطعاً مكاني را براي كار آينده خود انتخاب مي كند و سندي را درمورد تعيين شغل امضاء ميكند. اين مرحله كمي زمان خواهد گرفت و او زندگي جديد را آغاز خواهد كرد، زندگي كه انتخاب نموده و خود را براي آن آماده كرده است.
-تحصيل درمدرسه عالي تمام شده، اما ... آموختن تمام نشده است. درصورتيكه علم و فن بسيار سريع پيشرفت مي كنند و آن دانشهايي كه درمدرسه عالي ارائه مي شود ممكن است منسوخ شده و درعمل توجه كافي به آن نشود. غير از اين موضوع در خودآموزي و مهارت حرفه اي وجود دارد كه به طور پيوسته معلومتشان را تجديد و غني مي نمايد. زندگي معاصر (كنوني) و پيشرفت علمي – فني (علم و فن) مسئله ارتقاء مهارت حرفه اي را درمقابل هر متخصص مطرح مي نمايند.
سيستم ارتقاء مهارت حرفه اي : چطور عمل مي كند؟
حقوق و امكانات براي تمامي متخصصين و درتمام اجزاء سيستمهاي آموزش عالي افزايش مي يابند و آنها تخصص خود را ارتقاء مي بخشند.
يكي از اين فرصتها تحصيل توأم با كاراست. اصولاً «درضمن كار درس مي خوانم» درميان كارگران و داوطلبان استادي، استادان و داوطلبان مهندس شدن محبوب است. ابتدا كافي است هنرستان يا مدرسه استادان پايان بپذيرد، دوم مؤسسه آموزش عالي است.
اما اگر آن تمام بشود؟ چه امكاناتي پيش روي متخصصان با مدرك ديپلم آموزش عالي وجود دارد؟ او مي تواند ضمن تجربه كارهاي عملي در زمينه تخصص، آموزش را در دوره دكترا (حضوري – غيرحضوري) ادامه بدهد. اگر ديپلم او از لحاظ نظري (تئوري) متفاوت بوده پژوهش او قريحه روشني داشته و صرف نظر از اين موضوع بلافاصله بعد از اتمام مدرسه عالي او ميتواند در دوره فوق ليسانس وارد شود.
دوره دكترا اغلب در دوران مدرسه عالي و مؤسسات تحقيقاتي – علمي سازماندهي مي شود.
اين مشكل اساسي (فرمت بينادي) جهت آماده سازي تخصص هاي بسيار حرفه اي كاردرهاي علمي وفرهنگي مي باشد.
براي دكتر شدن لازم است امتحان ورودي داده شود. دوره آموزش در دكتراي حضوري 3 سال و در دوره غيرحضوري 4 سال است. آنها رشته تخصصي كه برگزيده اند را عميقاً مطالعه مي كنند، امتحان مي دهند، حداقل كانديدي، امتحانات تخصصي در زمينه هاي فلسفه و زبانهاي خارجي بوده و رساله فوق ليسانس را مينويسد و دكتر ها روي پروژه هاي انفرادي كار مي كنند.
چه كسي مي گويد كه دانشمند كسي است كه موهايش سفيد شده است؟...
با دفاع از فوق ليسانس آموزش در دوره دكترا به اتمام مي رسد. از فوق ليسانس دفاع مي كنند ودرجه كانديداي علمي را بدست مي آورند.
-كسانيكه در دكتراي حضوري تحصيل كردند و همچنين فارغ التحصيلان مدرسه عالي درزمينه تخصص خود تعيين شغل مي كنند. آنهائيكه به دوره دكترا اعزام شدهاند همانطوريكه مؤسسه يا مدرسه عالي آنها را دكتراي تخصصي مي نامند، به محل كار سابق مراجعه مي كنند اما درمقام بالاتر.
-اين كار مربوط به كسي است كه دوره آموزشي دكتراي غيرحضوري را با موفقيت به اتمام رسانده است. مضاف بر مدرك دكترا ممكن است آموزش علمي و مهارت حرفه اي نيز ارتقاء يابد. هرفردي كه در مدرسه عالي را به اتمام رسانده ممكن است به يكي از ارگان هاي پژوهشي- علمي وابسته باشد و كار علمي را به عنوان داوطلب درجه دانشمندي نامزد علمي انجام دهد.
اما در اين ميان كارعلمي با فعاليت درزمينه تخصص توأم خواهد بود. داوطلب دكتراي غيرحضوري، آموزش كارتوأم باتحصيل است. داوطلب جهت اتمام كار علمي، تحقيقات را تا 3 ماه باحفظ ميزان حقوق ارائه مي دهد.
-اگر فردي قابليت فوق العاده اي دركار پژوهشي – علمي داشته باشد مي تواند روي رساله دكتريش كاركند. براي دفاع از رساله دكتري و دكتراي علوم شدن لازم است يكي از مسائل علمي تخصصي و يامسائل عميق روزمره، چاپ نتايج پروژه ها و در نظر گرفتن چشم اندازهاي مهم ايده علمي رشد يافته كه اساس كار را تشكيل مي دهد را تهيه نمايد.
-فردي كه درمدارس بعنوان معلم كار مي كند جهت تحقيقات علمي تا سقف 2 سال به او مرخصي با حقوق تعلق مي گيرد. اين مرخصي اغلب دوره دكترا ناميده مي شود.
-به اين طريق از درجه نامزدي رساله دكترا در شوراهاي تخصصي يا در ديگر رشتههاي علمي دفاع مي كنند. اين شوراها درمؤسسه هاي آموزش عالي برجسته يا مؤسسات علمي وجود دارند. مسئله اعطاي درجه دانشمندي يا درجه دكتراي علوم توسط رأي محرمانه اعضاي شورا اتخاذ مي گردد. نهايتاً تصميم هيئت مميزه شوراي عالي در شوراي وزيران اتحاد جماهير شوروي به تصويب نهايي مي رسد.
-براي كارمندان در مدارس عالي كشور ما عنوان هاي علمي ديگري مانند: استادياري، دانشيار، استادتعيين شده است. استاديار مي بايست داراي تحصيلات عالي و تخصص در رشته مربوطه را داشته باشد. او اغلب زير نظر دانشيار يا استاد كار ميكند. عنوان علمي دانشيار ممكن است به همكاري كه دارنده درجه علمي دكترا است اعطا شود.
در دانشگاه مركزي دكتراي تكميلي متخصصين آماده در زمينه گيپرباديچكاري آكسيگناتسي
(درمان درشرايط فشارخون بالا) وجود دارند.
-دانشيار بعنوان معلم عمل كرده و كار علمي دانشجويان را هدايت مي نمايد. عنوان علمي استادي اغلب اگر به كار معلمي و هدايت كار علمي گروه دانشجويان و معلمين بپردازد به عنوان دكتراي علمي نائل مي شود. در مؤسسات علمي لقب استاديار متناسب با كارمند علمي جزء و عنوان دانشيار، كارمند علمي ارشد است. عنوان استادي در مؤسسات علمي شناخته شده نيست.
-بنابراين صعود به مراحل آموزشي ادامه دارد: در دوره فوق ليسانس نامزد علمي مي شود، نامزد علمي دكترا شدن و سپس دكتراي علمي؛ پس وضعيت فارغالتحصيلان مدرسه آموزش عالي كه به دلايلي نامزد يا دكتراي علمي شده اند چگونه است؟ براي آنها امكان بالا بردن سطح تخصص خود وجود دارد.
-براي متخصصين اقتصاد ملي يك سيستم ارتقاء سطح مهارت ساخته شده است. در دانشكده ها، كلاسها و دانشكده هاي تقويت مهارت بعد از 6 تا 7 سال دوره بازآموزي مي بينند. همه متخصصين اقتصاد ملي، درهررشته اي كه كار مي كردند: دكترها و مهندسان، مهندسين كشاورزي و طراحان هستند. براي مثال: معلمين مدارس عالي و دانشكده ارتقاء مهارت دوره كارآموزي مي بينند. اغلب در ابتدا (به تشخيص مدرسه عالي) 3 ماه يا 1 ماه ادامه پيدا مي كند و سپس نيم سال است. دراين زمان معلم از اداره كلاس درمدرسه معاف مي شود. او اين امكان را دارد كه بطور عميق با ادبيات جديد در هرزمينه تخصصي با تجربيات همكاران خود آشنا شود. آموزش در دانشكده ارتقاء مهارت با نامه كار دوره اي و تعادلات علمي در رابطه با موضوع اشتغال به اتمام مي رسد.
-در دوره كارآموزي استاد مي تواند سالي 2 بار اعزام شده كه درمؤسسه تربيت مدرس هر 5 سال يكبار است. دراين زمان كار او برايش محفوظ مانده و حقوقش نيز به صورت نيمه پرداخت مي شود.
-به اين ترتيب «پس از اتمام مدرسه عالي» جهت ارتقاء سطح مهارت، حقوق افراد تضمين مي گردد. دركل اين مثل آن است كه ما از حقوق ضمن تحصيل مطمئن گشته و آن را مورد نظر داشته ايم.
-كودكستانهاي جديد ساخته مي شوند، مداس متوسطه جديد، آموزشگاه فني حرفهاي و آموزشگاههاي تخصصي، همچنين دانشگاهها افتتاح مي گردند. اخيراً نامهاي جديد كمك هزينه ها به نامهاي فردريك ژوليو و كوري و نام جون برنالا بوجود آمدهاند.
-دولت هزينه ها را درآموزش توسعه مي دهد. دانشمندان ثابت كردند كه اين هزينهها عمل سودمندي در اقتصاد مي باشد. هر ميليارد مصرف شده، ازجمله درآموزش مدرسه اي ميزان درآمد ملي كشورها را بالا برده و افزايش ميزان بازده كار دانش آموخته ها (تحصيل كرده ها) تقريباً 6 ميليارد روبل است.
-هزينه هاي دولت جهت آموزش دراجتماع امري ضروري است: چون دولت ما اعلام كرده كه يكي از اهداف اصلي ما رشد هماهنگ و همه جانبه شخصيت مردم روسيه مي باشد. درمقابل سيستم آموزشي وظايف دشوار و مهمي قرار مي گيرند: دست يافتن به وحدت آموزش و پرورش، تحكيم بخشيدن رابطه آموزش با كار و زندگي، به اجرا درآوردن روش (علمي) جامع به سوي افكار سياسي، كار، موازين اخلاقي، پرورش زيبايي شناسي و هماهنگي فيزيكي محصلين.
-درشرايط كنوني، هنگاميكه گنجايش آگاهي براي مردم سريع و به شدت افزايش مييابد، ديگر محال است كه بتوان به فراگيري مجموعه حقايق تكيه نمود. پرورش دادن مهارت بطور جداگانه، تكميل كردن دانش خود، درنظر داشتن سرعت سيل خروشان اطلاعات، امري بسيار مهم است، اما راههاي موفقيت آميز حل مشكلات درزمينه آموزشي چيست؟
-امروزه دركشورما، اصطلاحات مدارس عمومي و مدارس فني حرفه اي صورت ميگيرد، پروژه اي كه دربحث همگاني ملي مطرح شده است. هدف اصلاحات ارتقاء سطح كيفيت آموزش و پرورش و ارائه آنها مطابق با شرايط زندگي مي باشد.
-بنابراين خط مشي ارزيابي شده كه درآن نتايج مؤثر و مورد علاقه تمامي جامعه ما بوده است.
-... معلم، استقبال از اين كلمه درطي قرن ها در اذهان ملت روسيه پرورش يافته است. شغل معلمي درجامعه روسيه هميشه از احترام ويژه اي برخودار بوده است. دراين ميان حتي باشغل پزشكي نيز نمي توان رقابت نمود. قبل از انقلاب، مدرسه روسيه بسياري از معلمان برجسته را مي شناسد.
آموزگاري كه بعنوان دانشمند بزرگي كار مي كرد ادوارد داويچ تي آل كوفسكي است. آموزگاري به نام نيكلاي گاوري يويچ چرني شوفسكي، كنستانتين ديميترويچ اوشنسكي. دانشمند و پدرش ولادمير اي ليچا لنينا ايليا نيكلايويچ اوليانوف.....
-مادر مورد آموزش ملي، پيشرفت مردم روسيه و البته نويسندگان روسي فكر كرديم. از الكساندر سرگويچ پوشكين مقاله اي درمورد فرهنگ ملي پيدا نموديم. لوانيكلاويچ تالستوي، سيستم كامل عقايد درسازمان آموزش ملي واصول پرورش است. تولستوي مي خواست به آموزش انديشه خود جامه عمل بپوشاند و در زندگي خود درسال 1861 درملك خودش ياسنايا پاليانا مدرسه اي براي فرزندان كشاورزان افتتاح نمود. درآن زمان كتاب درسي كم بود و تولستوي آن كتاب ها را خود مينوشت. بدين ترتيب كتابهاي «الفبا» و «4كتاب روسي براي مطالعه» او ظاهر شد. امروزه ممكن است بسياري از داستانهاي تولستوي براي بچه هاي كوچك بي نهايت ساده بازگو شده باشد، اما آنها ايده روابط دوستانه با انسانها وهمينطور با دنيا است.
-بهترين آموزگاران دموكراتيك و بشردوستانه روسي كساني بودند كه توسط آموزگاران شوروي تعليم و پرورش يافته بودند. ازجمله آنها: استانيسلاو تئوفيلاويچ شادسكي و آنتون سي ميونويچ ماكارنكا، واسيلي الكساندرويچ سوخاملينسكي....
-تداوم سنت بشردوستانه روسيه و آموزگاران شوروي مي تواند با كمك تحقيقات علمي تخصصي به ظهور برسد وتئوريسين ها اين امكان را بوجود مي آورند، دراين جا 2 داستان كوچك براي كودكان آمده است.
يكي از آنها متعلق به لوانيكلاويچ تالستوي وديگري متعلق به واسيليا الكساندرويچ سوخامليسكا است.
«پيرمرد درخت سيبي كاشت. از او پرسيدند براي چه اين درخت را كاشتي ؟ زمان زيادي را بايد منتظر ميوه دادن اين درخت باشي ولي توكه سيب نمي خوري». پيرمرد جواب داد : من نمي خورم – ديگران مي خورند و از من تشكر مي كنند . (ل.ن.تولستوي) «داستان هايي براي بچه هاي كوچك ».
«كنار جاده درخت سپيدار كهنسالي قرار داشت. در زمستان شاخه هاي برهنه او سروصداي اضطراب آوري را بوجود مي آوردند، اما دربهار برگهاي سبز سپيدار گسترده مي شود. فقط به خاطر دارم، او مانند نگهباني ايستاد. من از مادر پرسيدم:
-درخت سپيدار ما چند سال دارد؟ چه كسي آن را كاشته است؟
-مادرجواب داد: نمي دانم – فقط به خاطر دارم كه او كنار جاده قرار داشت
ازپدر بزرگ پرسيدم :
-پدربزرگ بگو، درخت سپيدار ما چند سال دارد؟ چه كسي آنرا كاشته است؟
-او جواب داد : نمي دانم. - او هميشه كنار جاده قرار داشت. خودش رشد كرده و همه را خوشحال كرده است. يك انسان خوب اين درخت را كاشته است. من زمانيكه پسربچه اي بودم به ياد دارم كه زير آن بازي مي كردم و زمانيكه مادر تو با دوستانش به درخت تازيانه مي زد، ولي حالا تو در سايه او بازي مي كني.
(و.ا.سوخاملينسكي) «سپيدار ابدي»
-درشرايط كنوني براي آماده سازي آموزگاران آينده عوامل بسياري كمك مي كنند. پيشرفت مؤثر علمي – فني درتمام زمينه هاي علمي در زمينه علوم و صنايع، معلومات معتبري را اقتضاء مي كند رشد و ترقي علم اغلب شناخت و قواعد عادي را به تجديد نظر واميدارد. تعهدات جديد كاركنان براهداف اجتماعي و دولتي آموزش ملي اثر گذاشته و سبب رشد هماهنگ شخصيت بطور همه جانبه شده اند. تقاضاي خود و كودكانمان را در «قرن كيهاني» اعلام كرديم.
-شيوه هاي اصلي آماده سازي كادرهاي آموزشي دركشورما، كارآموزي، آموزش در دانشكده ها و هنرستانهاي آموزشي به حساب مي آيند. آنها در تمام جمهوري ها، ناحيه ها و مناطق و بخشها وجود دارند.
هم اكنون در اتحاد جماهير شوروي 200 آموزشگاه تربيت مدرس و 407 دانشسراي مقدماتي وجود دارد. در اين آموزشگاهها دانشجويان، آموزش سياسي-اجتماعي و تحصيلات تخصصي گسترده اي را كسب مي كنند. ما درمورد تحصيل در هنرستان آموزشي و درارتباط با آموزش تخصصي متوسطه سخن گفتيم. هم اكنون به تحصيلات دوره ليسانس و سيستم ارتقاء مهارت آموزگار مراجعه مي كنيم.
-درسالهاي اخير سيستم آماده سازي آموزگارها بسيار تغيير نموده و كامل تر شده است. يكي از اساسي ترين مورد ها در زندگي فرد معاصر، شركت دانشجويان دركار علمي است. توجه اساسي به پرورش تفكرات علمي دانشجو، علاقه او به ايده هاي جديد مبذول شده، اما همانطوري كه سخنرانيها تنظيم شده اند علاقه را به سوي خلاقيت بر مي انگيزد.
-براساس سخنراني پرمحتواي علمي كه اغلب شامل دوره هاي بي عيب و نقص است، معملمان از دانشگاهها و دانشكده هاي تخصصي مناسب دعوت مي شوند.
-متناسب با برنامه هاي تحصيلي جديد آموزگاران توجه خاصي به رشته هاي روان شناسي- علوم تربيتي دارند. برخي از آنها عبارتند از : «اصول تخصصي»، «رشد فيزيولوژيكي»، «ارتقاء روان شناسي» دربرنامه دوره هاي تخصصي شامل : «روش امور تربيتي»، «سازمان دهي علمي كار معلمين»...
-تقويت كادرهاي آموزشي به منزله بهبودي و جهت يابي دانش آموزان كاركشته است. وزارت فرهنگ اتحاد جماهير شوروري پيشنهاد كرد به مدارس، آموزشگاهها، مدارس علمي، محصلين و استعداد ها وقابليت هاي مربوط به كاربا بچه ها توجه خاصي مبذول دارند. انستيتوي تربيت معلم (دانش سراي عالي) از ميان سازمانهاي كمونيستي جوانان، انجمنهاي مربي هاي پيش آهنگ و شركت كنندگان فعاليت هنري، آموزگاران آتي خود را برمي گزينند. گروه منتخب دانشجويان، ماهرانه و به طرز متفاوتي چنين مجله هاي دوره اي مخصوص را براي آموزگاران چاپ نمودند.
-دراين مجله ها اطلاعاتي در مورد تجربيات عملي كالج، تفكرات درمورد مسائل نظري آموزشي وجود دارد. آماده سازي چند جانبه از قبيل شرايط بسيار عالي ميتواند باعث پرورش تيپ شكلي معلم جديد شود.
-البته حتي درآينده نزديك نيز ما نمي توانيم مدارسي داشته باشيم كه فقط آموزگاران با قريحه درآن كار كنند. و معلمان خوب و آماده درعلم و آموزش و موضوع فني – اين خواسته ما تا به امروز بوده است.
اينجا سيستم ارتقاء تخصص به معلماني كه دركشور ما زندگي مي كنند كمك شاياني مي نمايد. درآن سيستم استادان، هيئت ها و دانشكده هاي تكميلي وجود دارند. كارمندان اين مؤسسات مي گويند: دبيران نسبت به كار درزمينه برنامه هاي جديد، با تجربه هاي پيشرفته كالجشان آشنا مي شوند. در دانشگاهها دبيران برجسته دورههاي كارآموزي معلمان جوان را طي مي كنند.
-دانشگاههاي ملي نقش به سزايي را درارتقاء تخصص دبيران بازي مي كنند. آنها دربخشهاي آموزش ملي سازمان يافته اند.
-براي مديران مدارس متوسطه در دانشكده ها و دانشگاههاي آموزشي، دانشكده هاي ارتقاء تخصصي وجود دارد.
-با اين وجود متد اصلي افزايش سطح تخصص آموزگاران، خودآموزي مي باشد.
انتشار «اطلاع» و «آموزش و پرورش» با همكاري معلمان مدرسه ادبيات تخصصي چاپ شدند.
-درتمام اين مدت، حزب كمونيستي و شوراي دولت توجه شاياني به استادان شوروي مبذول داشته است.
آموزگار بزرگترين گروه روشنفكر شورا است. اكنون با برقراري آموزش متوسط همگاني اجباري به نقش استاد درجامعه ما به حد اعلايي افزايش يافته است.
-سئوال در زمينه مدرسه هميشه باقي مانده، درمسئله هايي راجع به حركت ما به سمت جلو ... احزاب و دولت شورا ارزش بالايي براي فعاليت ثمربخش و خستگي ناپذير آموزگاران قائل شده و تشكر فراوان خود را به خاطر كارفداكارانه آنها اعلام مي دارند. اين است كلمه تحسين آميز كميته مركزي حزب كمونيست اتحاد جماهير شوروي، شوراي عالي اتحاد جماهير شوروي و وزيران اتحاد جماهير شوروي سوسياليستي سراسر اتحاد جماهير شوروي كنگره اتحاديه هاي معلمي كه در تابستان سال 1978 مسكو وارد شده است.
درجامعه ما اين گونه توجه به آموزگاران تصادفي نيست. توجه به معلمان درجامعه، بستگي به موقعيت و مقام دارد. معلوم مي شود كه كشور ما در آينده، توجه به آموزگاران بستگي به فرزندان و نوه هاي ما دارد. كار دولتي و استعداد محصلان نسل جديد مدرسه، آموزشگاههاي تخصصي (هنرستان)، مدارس عالي، در اختيار معلم امروزي و تحصيل كرده قرار دارد.
-بنابراين ما از سيستم آموزش عمومي در اتحاد جماهير شوروي و عملكرد آن صحبت نموديم. درپايان صحبت ما به چند آمار اشاره شده است. هرچند كه اعداد گويا هستند.
فقط مي گوئيم كه به جاي ارقام، توجه دولت درمورد افراد روسي (شوروي) قرار دارد: كه آنها در ما اطمينان به آينده و آينده فرزندان ونوه هايمان را بوجود آوردهاند.
-در هر 1000 نفر كه به كار اقتصاد ملي مشغول هستند در ابتداي سال 1981، 833 نفر بودند كه تحصيلات عالي و متوسطه (كامل و ناتمام) داشتند.
جهموري فدراتيو شوروي سوسياليستي – 830
جمهوري شوروي سوسياليستي اوكراين – 841
جمهوري شوروي سوسياليستي بلاروس – 875
جمهوري شوروي سوسياليستي قزاقستان – 836
جمهوري شوروي سوسياليستي گرجستان – 877
جمهوري شوروي سوسياليستي آذربايجان – 856
جمهوري شوروي سوسياليستي ليتواني – 751
جمهوري شوروي سوسياليستي مالديو – 761
جمهوري شوروي سوسياليستي لتوني – 821
جمهوري شوروي سوسياليستي قرقيزستان – 833
جمهوري شوروي سوسياليستي تاجيكستان – 801
جمهوري شوروي سوسياليستي ارمنستان – 891
جمهوري شوروي سوسياليستي تركمنستان – 852
جمهوري شوروي سوسياليستي استوني – 819
سطح آموزشي جمعيت
(درهر 1000 نفر از سن 10 سال و بالاتر، افرادي با تحصيلات متوسطه وعالي تكميلي و نيمه تكميلي وجود دارد.
1939
1959
1970
1981
1
2
3
4
5
اتحاد جماهير شوروي
108
361
483
661
جمهوري فدراتيو شوروي سوسياليستي
109
361
489
667
جمهوري شوروي سوسياليستي اوكراين
120
373
494
653
جمهوري شوروي سوسياليستي بلاروس
92
304
440
621
جمهوري شوروي سوسياليستي ازبكستان
55
354
458
661
جمهوري شوروي سوسياليستي قزاقستان
83
347
468
658
جمهوري شوروي سوسياليستي گرجستان –
165
448
554
723
جمهوري شوروي سوسياليستي آذربايجان
113
400
471
686
جمهوري شوروي سوسياليستي ليتواني
81
232
382
586
جمهوري شوروي سوسياليستي مالديو
57
264
397
596
جمهوري شوروي سوسياليستي لتوني
176
431
517
665
جمهوري شوروي سوسياليستي قرقيزستان
46
342
452
641
جمهوري شوروي سوسياليستي تاجيكستان
40
325
420
603
جمهوري شوروي سوسياليستي ارمنستان
128
445
516
735
جمهوري شوروي سوسياليستي تركمنستان
65
387
475
644
جمهوري شوروي سوسياليستي استوني
161
386
505
651
ابتداي مدارس عمومي
(سال تحصيلي)
81/1980
41/1940
61/1960
71/1970
81/1980
اتحاد جماهير شوروي
0/145
6/35
2/36
2/49
3/44
جمهوري فدراتيو شوروي سوسياليستي
8/74
6/20
4/20
3/25
2/20
جمهوري شوروي سوسياليستي اوكراين
0/23
8/6
7/6
4/8
5/7
جمهوري شوروي سوسياليستي بلاروس
0/7
7/1
4/1
8/1
5/1
جمهوري شوروي سوسياليستي ازبكستان
5/9
3/1
6/1
3/3
4/1
جمهوري شوروي سوسياليستي قزاقستان
7/8
2/1
8/1
2/3
3/3
جمهوري شوروي سوسياليستي گرجستان
9/3
8/0
7/0
0/1
9/0
جمهوري شوروي سوسياليستي آذربايجان
2/4
7/0
7/0
4/1
6/1
جمهوري شوروي سوسياليستي ليتواني
4/2
4/0
5/0
6/0
6/0
جمهوري شوروي سوسياليستي مالديو
8/1
5/0
6/0
8/0
7/0
جمهوري شوروي سوسياليستي لتوني
9/0
3/0
3/0
3/0
4/0
جمهوري شوروي سوسياليستي قرقيزستان
7/1
3/0
4/0
8/0
9/0
جمهوري شوروي سوسياليستي تاجيكستان
1/3
3/0
4/0
8/0
1/1
جمهوري شوروي سوسياليستي ارمنستان
5/1
3/0
3/0
7/0
6/0
جمهوري شوروي سوسياليستي تركمنستان
9/1
3/0
3/0
6/0
7/0
جمهوري شوروي سوسياليستي استوني
6/0
1/0
2/0
2/0
2/0
سالانه مؤسسات آموزش عالي حكومت شوروي 5/16 ميليون متخصص را آماده مي كنند. فقط نيمي از دانشجويان كارتوأم با تحصيل دارند. در محاسبه قبل از انقلاب درهر 10 هزار نفر دركشور 8 دانشجو وجود داشته، كه اين آمار درسال 1980 به 196 دانشجو رسيد .
مؤسسه آموزش عالي
(درابتداي سال تحصيلي)
15/1914
41/1940
61/1960
71/1970
81/1980
اتحاد جماهير شوروي
105
817
739
805
883
جمهوري فدراتيو شوروي سوسياليستي
72
481
430
457
494
جمهوري شوروي سوسياليستي اوكراين
27
173
135
138
147
جمهوري شوروي سوسياليستي بلاروس
-
25
24
28
32
جمهوري شوروي سوسياليستي ازبكستان
-
30
30
38
43
جمهوري شوروي سوسياليستي قزاقستان
-
20
28
44
55
جمهوري شوروي سوسياليستي گرجستان
1
21
18
18
19
جمهوري شوروي سوسياليستي آذربايجان
-
16
12
13
17
جمهوري شوروي سوسياليستي ليتواني
-
7
12
12
12
جمهوري شوروي سوسياليستي مالديو
-
6
6
8
8
جمهوري شوروي سوسياليستي لتوني
1
7
10
10
10
جمهوري شوروي سوسياليستي قرقيزستان
-
6
6
9
10
جمهوري شوروي سوسياليستي تاجيكستان
-
6
6
7
10
جمهوري شوروي سوسياليستي ارمنستان
-
9
10
12
13
جمهوري شوروي سوسياليستي تركمنستان
-
5
4
5
7
جمهوري شوروي سوسياليستي استوني
4
5
6
6
6
درتمام جمهوري هاي اتحاد شوروي متخصصين كادرهاي ملي با مهارت بالا افزايش پيدا كردند. با محاسبه درهر 10 هزار نفر، تعداد دانشجويان در اتحاد جماهير شوروي به دليل دوران پس از جنگ تقريباً 5 بار افزايش پيدا كرده، از جمله در جمهوري شوروي سوسياليستي ازبكستان 6 بار، جمهوري شوروي سوسياليستي لتواني 10 بار، قزاقستان 11 بار، مالديو 13 بار.
تعداد دانشجويان مؤسسات آموزش عالي
(درابتداي سال تحصيلي )
15/1914
41/1940
61/1960
71/1970
81/1980
اتحاد جماهير شوروي
8
41
111
188
196
جمهوري فدراتيو شوروي سوسياليستي
10
43
124
204
219
جمهوري شوروي سوسياليستي اوكراين
10
47
97
170
176
جمهوري شوروي سوسياليستي بلاروس
-
24
72
154
183
جمهوري شوروي سوسياليستي ازبكستان
-
28
114
192
172
جمهوري شوروي سوسياليستي قزاقستان
-
16
75
151
173
جمهوري شوروي سوسياليستي گرجستان
1
77
134
189
169
جمهوري شوروي سوسياليستي آذربايجان
-
44
91
191
173
جمهوري شوروي سوسياليستي ليتواني
-
20
95
180
206
جمهوري شوروي سوسياليستي مالديو
-
10
63
124
128
جمهوري شوروي سوسياليستي لتوني
8
52
101
171
186
جمهوري شوروي سوسياليستي قرقيزستان
-
19
79
162
152
جمهوري شوروي سوسياليستي تاجيكستان
-
15
94
149
142
جمهوري شوروي سوسياليستي ارمنستان
-
82
106
214
186
جمهوري شوروي سوسياليستي تركمنستان
-
22
81
131
124
جمهوري شوروي سوسياليستي استوني
35
45
111
161
172
دانشگاه آزاد اسلامي – واحد تهران شمال
دانشكده زبانهاي خارجي
گروه مترجمي زبان روسي
پايان نامه براي دريافت درجه كارشناسي مترجمي زبان روسي
سامانه خرید و امن این
سایت از همهلحاظ مطمئن می باشد . یکی از
مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می
توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت
بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم
اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه 09159886819 در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما فرستاده می شود .
آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی
سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس
مطالب پربازديد
متن شعار برای تبلیغات شورای دانش اموزی تحقیق درباره اهن زنگ نزن انشا در مورد 22 بهمن