پروژه و تحقیق رایگان - 12

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

تحقیق درمورد خواجه نصیر طوسی

بازديد: 281
تحقیق درمورد خواجه نصیر طوسی

خواجه نصیر طوسی

ابو جعفر محمد بن محمد بن حسن طوسی (زادهٔ ۵۸۰ خورشیدی در توس - درگذشتهٔ ۱۱ تیر ۶۵۳ خورشیدی در کاظمین؛ ۵۹۸ - ۱۸ ذی‌الحجه ۶۷۲ قمری) ملقب به خواجه نصیر طوسی یا خواجه نصیرالدین طوسی، فیلسوف، متکلم، فقیه، دانشمند، ریاضیدان و سیاست‌مدار ایرانی شیعه سده هفتم است. کنیه‌اش «ابوجعفر» و به القابی چون «نصرالدین»، «محقق طوسی»، «استاد البشر» و «خواجه» شهرت دارد.

زندگی‌نامه

وی یکی از سرشناس‌ترین و متنفدترین شخصیت‌های تاریخ جریان‌های فکری اسلامیست. علوم دینی و عقلی را زیر نظر پدرش، و منطق و حکمت طبیعی را نزد دایی‌اش آموخت. تحصیلاتش را در نیشابور به اتمام رساند و در آنجا به عنوان دانشمندی برجسته شهرت یافت.

وی در زمان حمله مغول به ایران در پیش ناصرالدین، محتشم قهستان، به کارهای علمی خویش مشغول شد. در همین زمان اخلاق ناصری را نوشت. پس از مدتی به نزد اسماعیلیان در دژ الموت نقل مکان کرد، اما پس از حمله هلاکوی مغول و پایان یافتن فرمانروایی اسماعیلیان(۶۳۵ ه.خ) هلاکو نصیرالدین را مشاور و وزیر خود ساخت، تا جایی که هلاکو را به تازش به بغداد و سرنگونی عباسیان یاری نمود.

خواجه نصیر الدین طوسی در ۱۸ ذی الحجه ۶۷۲ (قمری) هجری قمری وفات یافت، و در کاظمین دفن گردید.

فعالیت‌های علمی

 رساله‌ای در باب اسطرلاب از خواجه نصیر، اصفهان 1505 میلادی

وی سنت فلسفه مشایی را که پس از ابن سینا در ایران رو به افول گذاشته بود، بار دیگر احیا کرد. وی مجموعه آرا و دیدگاه‌های کلامی شیعه را در کتاب تجرید الاعتقاد گرد آورد.

او در مراغه رصدخانه‌ای ساخت و کتابخانه‌ای بوجود آورد که حدود چهل هزار جلد کتاب در آن بوده‌است.[۱۱] او با پرورش شاگردانی (همچون قطب الدین شیرازی) و گردآوری دانشمندان ایرانی عامل انتقال تمدن و دانش‌های ایران پیش از مغول به آیندگان شد.

وی یکی از توسعه دهندگان علم مثلثات است که در قرن ۱۶ میلادی کتاب‌های مثلثات او به زبان فرانسه ترجمه گردید.

شاگردان

۱. جمال الدین حسن بن یوسف مطهر حلی (علامه حلی - متوفی ۷۲۶ ق) او از دانشوران برزگ شیعه بود که آثار گران سنگی از خود به جای نهاد. وی شرحهایی نیز بر کتابهای خواجه نگاشت.

۲. کمال الدین میثم بن علی بن میثم بحرانی. او حکیم، ریاضیدان، متکلم و فقیه بود و عالمان بزرگی از محضرش استفاده کردند. وی گرچه در رشتة حکمت زانوی ادب و شاگردی در مقابل خواجه بر زمین زد، از آن سو خواجه از درس فقه وی بهره‌مند شد. این محقق بحرینی شرح مفصلی بر نهج البلاغه نوشته که به شرح نهج البلاغة ابن میثم معروف است.

۳. محمود بن مسعود بن مصلح‌کازرونی، معروف به «قطب‌الدین شیرازی» (متوفی ۷۱۰ ق.) او از شاگردان ممتاز خواجه‌است وی در چهارده سالگی به جای پدر نشست و در بیمارستان به طبابت پرداخت. سپس به شهرهای مختلفی سفر کرد و علم هیئت و اشارات ابوعلی را از محضر پرفیض خواجه نصیر فرا گرفت. قطب الدین کتابهایی در شرح قانون ابن سینا و در تفسیر قرآن نوشته‌است.

۴. کمال الدین عبدالرزاق شیبانی بغدادی (۶۴۲۷۲۳ ق.) او حنبلی مذهب و معروف به ابن الفُوَطی بود. این دانشمند مدت زیادی در محضر خواجه علم آموخته‌است. وی از تاریخ نویسان معروف قرن هفتم است و کتابهای معجم الآداب، الحوادث الجامعه و تلخیص معجم الالقاب از آثار اوست.

۵. سید رکن الدین استرآبادی (متوقی ۷۱۵ ق.) از شاگردان و همراهان خاص خواجه بوده و شرح‌هایی بر کتابهای استاد خویش نوشته و علاوه بر تواضع و بردباری، از احترامی افزون برخوردار بوده‌است. وی در تبریز به خاک سپرده شده‌است. برخی دیگر از شاگردان خواجه نصیر عبارتند از:

ابراهیم حموی جوینی، اثیر الدین اومانی، مجدالدین طوسی، مجد الدین مراغی

آثار

زندگی او بر پایه دو هدف اخلاقی و علمی بنا نهاده شده بود. او در بیشتر زمینه‌های دانش و فلسفه، تالیفات و رسالاتی از خود به یادگار گذاشته که بیشتر عربی هستند، اما ۲۵٪ نوشته‌های وی به زبان پارسی بوده‌اند.[۲۳] از معروفترین آثار او به پارسی، «اساس الاقتباس» و «اخلاق ناصری» را می‌توان یاد کرد. وی در اخلاق ناصری رستگاری راستین انسان‌ها را در «سعادت نفسانی»، «سعادت بدنی» و «سعادت مدنی» می‌داند و این نکته نشان می‌دهد که خواجه در مسائل مربوط به بهداشت جسمانی و روانی هم کارشناس بوده‌است.

خواجه نصیر حدود یکصد و نود کتاب و رسالهٔ علمی در موضوعات متفاوت به رشتة تحریر درآورد.

وفات

تاریخ وفات او هیجدهم ذیقعده سال ۶۷۳ ق. است.و در حرم کاظمین مدفون شد.[۲۵]

خانواده

خواجه نصیر سه پسر از خود به یادگار نهاد: صدرالدّین علی، فرزند بزرگ او که همواره در کنار پدر و همگام با او بود و در فلسفه، نجوم و ریاضی بهرة کافی داشت. دومین فرزندش اصیل الدین حسن نیز اهل دانش و فضیلت بود و در زمان حیاتش اغلب به امور سیاسی مشغول بود. فرزند کوچک خواجه فخر الدین محمد بود که ریاست امور اوقاف در کشورهای اسلامی را به عهده داشت.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 19 مهر 1397 ساعت: 18:21 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره خواجه عبدالله انصاری

بازديد: 105
تحقیق درباره خواجه عبدالله انصاری

خواجه عبدالله انصاری

متولد   ۳۹۶ ه.ق

هرات

مرگ    ۴۸۱ ه.ق

هرات

محل زندگی     هرات

ملیت    افغان

رشته فعالیت    ادبیات، شعر

دلیل شهرت     مناجات های لطیف

دین     اسلام، سنی

شیخ‌الاسلام ابواسماعیل عبدالله بن ابی‌منصور محمد (زادهٔ ۳۹۶ ه‍. ق. / ۱۰۰۶ م. درگذشتهٔ ۴۸۱ ه‍. ق. / ۱۰۸۸ م.) معروف به «پیر هرات» و «پیر انصار» و «خواجه عبدالله انصاری» و «انصاری هروی»، دانشمند و عارف بود.

وی از اعقاب ابوایوب انصاری است که صحابه پیغمبر بود. مادرش از مردم بلخ بود و عبدالله خود در هرات متولد شد و از کودکی زبانی گویا و طبعی توانا داشت چنانکه شعر فارسی و عربی را نیکو می‌سرود و در جوانی در علوم ادبی و دینی و حفظ اشعار عرب مشهور بود و مخصوصاً در حدیث قوی بود و امالی بسیار داشت و در فقه روش امام حنبل را پیروی می‌کرد.

 آرامگاه خواجه عبدالله انصاری در هرات

وی در تصوف از استادان زیادی تعلیم گرفت ودو بار به دیدار شیخ ابوالحسن خرقانی شتافت و این دیدار ها تاًثیر زیادی در روحیات و منش وی داشته است. محل اقامتش بیشتر در هرات بود و در آنجا تا پایان زندگانی به تعلیم و ارشاد اشتغال داشت.

انصاری شعر می‌سرود ولیکن بیشتر شهرت وی به جهت رسالات و کتب مشهوری است که تألیف کرده‌است و از آن جمله‌است ترجمهٔ املاء طبقات‌الصوفیهٔ سلمی به لهجه هروی و تفسیر قرآن که اساس کار میبدی در تألیف کشف‌الاسرار قرار گرفته‌است.

از رسائل منثور او که به نثر مسجع نوشته مناجات‌نامه، نصایح، زادالعارفین، کنزالسالکین، قلندرنامه، محبت‌نامه، هفت‌حصار، رسالهٔ دل و جان، رسالهٔ واردات و الهی‌نامه را می‌توان نام برد.

کودکی و نوجوانی

" چهارساله بودم که به دبیرستان شدم و نه ساله املاء می نوشتم وشعر میگفتم، چهارده ساله بودم که مرابه مجلس نشاندند ودیگران برمن حسد میکردند..."

دوران نوجوانی را بدلیل کوچ پدرش به بلخ، بدون سرپرستی پدر بود. وی تحت سرپرستی صوفی نامدار شیخ عمو پرورش یافت. سپس نزد استادانی چون یحیی ابن عمار و طاقی سجستانی بتعلیم قرآن وحدیث ادامه داد.وقتی سلطان مسعود غزنوی ولیعهد و حاکم هرات بود وی دوازده ساله بود.

خواجه دو بار عزم سفر حج نمود یکبار از ری و بار دیگر تا بغداد سفر کرده و بازگشت در این سفر ها بود که به دیدار شیخ ابوالحسن خرقانی موفق گردید. شیخ میگفت " پروردگار چه در حجاز و چه در خوارزم حاضر است." یکبار نیز با ابوسعید ابوالخیر دیدار و مباحثه داشته است.

عقاید «من اصحاب خود را عمارت باطن آموختم نه خرده ظاهر و آرایش جامه.. »

 

 

وی با وجود اینکه استاد علوم اسلامی مانند تفسیر، حدیث، اصول و عقاید بود، با علم کلام واهل آن مخالف بود و قرآن را یگانه دلیل و مرشد مومن میشمرد که میتواند او را به توحید حقیقی رهنمون شود.

هم استاد شریعت بود و هم پیر طریقت. در حالی که فقیه ضد بدعت بود در زندان پوشنگ عشق عرفانی وجود اورا تسخیر کرد.

هرکس که ترا شناخت جان را چه کند       فرزند و عیال و خانمان را چه کند

دیوانه کنی، هر دو جهانش بخشی           دیوانه تو هردو جهان را چه کند

سختگیری مخالفان

چه در زمان غزنویان وجه در زمان سلجوقیان فشار علمای اشعری و معتزله باعث رنجیدگی و محدودیت فعالیت خواجه میگردد بطوری که در سال ۴۳۰ هجری بمدت یکسال وی را در بوشنگ به زندان می اندازند. با پیروزی الپ ارسلان و وزارت خواجه نظام الملک این فشار ها ادامه داشته و با برپائی چندین جلسه بحث و محاکمه از عقاید خود دفاع نموده است.

پیری وپایان عمر

نابینائی هر دو چشم خواجه در سن هفتاد سالگی برای وی که عمری به آموزش و آموختن خو کرده بود بسیار گران آمد، اما همچنان به فعالیت ارشاد شاگردان ادامه میداد ومطالب را به آنها املاء مینمود.

خواجه عبدالله انصاری بعد از یک عمر آموزش، بحث و ارشاد و پس از تحمل چندین نوبت تبعید و حبس، عاقبت در سحرگاه جمعه ۲۲ ذی الحجه سال ۴۸۱ هجری در سن هشتادوپنج سالگی دنیا را وداع کفت.

آثار

طبقات الصوفیه

منازل السائرین

الهی نامه

ذم الکلام

صد میدان

مناقب اهل الاثار

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 19 مهر 1397 ساعت: 18:09 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,
نظرات(0)

مدارس و استعداديابي‌ ورزشي

بازديد: 93
مدارس و استعداديابي‌ ورزشي

مدارس و استعداديابي‌ ورزشي

 

 مقدمه

در ورزش ، كشف افراد با استعداد و گزينش آنها در سنين پايين  وسپس هدايت ، كنترل وارزيابي آنها در صعود به بالاترين سطح از مهارت اهميت زيادي دارد. باتوجه به اين كه نسل پايه ما بيشتر اوقات خود را در مدارس هستند،آموزش و پرورش مي تواند با برنامه ريزي اصولي و دقيق ،زمينه هاي پرورش استعدادهاي ورزشي را فراهم كند.لذا فرايند كشف استعداد وهدايت آنها به سوي تيم هاي مختلف ورزشي ملي به منظور شركت در برنامه هاي تمريني سازمان يافته و تخصصي ، يكي از انتظارات جامعه از تربيت بدني آموزش و پرورش است. رسالت اصلي تربيت بدني آموزش وپرورش در مرحله اول ، كشف دانش آموزان مستعد از طريق فرايندهاي استعداديابي عمومي و ويژه ودر نهايت ، هدايت ومعرفي نخبگان ورزشي به باشگاه ها و فدراسيون ها ، به منظور ارتقاي قابليتها ومهارتهاي تخصصي است .در بسياري از كشورها واز جمله كشور ما ، شركت نوجوانان و جوانان در يك رشته ورزشي ، بيشتر بر پايه سنت ، آرزوها وعلايق فردي استوار است كه به محبوبيت آن ورزش ، فشار والدين ، تخصص معلمين مدارس وفراهم بودن امكانات ورزش مورد نظر بستگي دارد. براي اين منظور استعداديابي ورزشي به روش علمي كه از نظر دانشمندان علوم ورزشي ، راهي منطقي ، كوتاه و مقرون به صرفه ، براي حضور موفق ورزشكاران در صحنه هاي  بين المللي است ضروري به نظر مي رسد. لذا در ورزش به عنوان يک هنر ، کشف افراد بااستعداد و انتخاب آنها در سنين پايين ، سپس هدايت ، کنترل و ارزيابي آنها در صعود به بالاترين سطح از مهارت اهميت زيادي دارند . عوامل زیادی بر موفقیت در ورزش های مدرن امروزی وجود دارد. یکی از مهمترین آن ها استعداد ذاتی افراد است . شناسایی و کشف به موقع و زود هنگام استعداد برای هر کاری موثرترین و مهم ترین عامل در ورزش معاصر است .(بومپا[1]، 1990؛ هاره[2] ،1982).

 

تعريف  استعداد و استعداديابي

"استعداد" در فرهنگ هاي لغت به معناي "توانايي ويژه و طبيعي" و "ظرفيت دستيابي به موفقيت" تعريف شده است.

رينگر در تعريف کاربردي استعداديابي اعتقاد دارد : استعداديابي يعني پيش بيني اجرا» (عملکرد) از طريق سنجش ويژگي هاي جسماني ، رواني و اجتماعي و همچنين توانايي هاي تکنيکي.

 

 استعداديابي‌  ورزشی‌

به‌ عقيده‌ پلتولا (1992) استعداديابي‌ «فرآيندي‌ است‌ كه‌ به‌ وسيله‌ آن‌ نوجوانان‌، بر اساس‌ نتايج‌ آزمون‌هاي‌ مورد نظر به‌ شركت‌ در رشته‌ ورزشي‌ كه‌ احتمال‌ موفقيت‌شان‌ در آن‌ زيادتر است‌، تشويق‌ مي‌شوند». او استعداديابي‌ را اولين‌ قدم‌ پيشرفت‌ فرد مبتدي‌ به‌ سوي‌ قهرمان‌شدن‌ معرفي‌ مي‌كند و توسعه‌ استعدادها را مهم‌ترين‌ مرحله‌ بعدي‌ در روند نيل‌ به‌ موفقيت‌هاي‌ ورزشي‌ مي‌داند.

 

بورگس (2001) ،استعدادیابی ورزشی عبارت است از فرایندی که توسط آن خردسالان برپایه آزمونهای معین، به سمت ورزش هایی که بیشترین شانس موفقیت را در آن دارند راهنمایی می شوند.

 

روش هاي استعداديابي

 

1- روش علمی یا سیستماتیک :

 

در اين روش با انجام آزمون ها و آزمايش هاي علمي توسط متخصصان و کارشناسان علوم ورزشي ، افراد با استعداد به طور علمي شناسايي و به سمت رشته ورزشي مناسب راهنمايي مي شوند.

 

2- روش غیر علمی یا غیرسیستماتیک:

 

در این روش، از طریق مشاهده میدانی در مسابقات به عنوان یک فرد مستعد و دارای توانایی مورد نیاز ورزش در سطح بالا شناخته می‌شود.

 

مراحل‌ فرآيند استعداديابي‌ در ورزش‌

 

استعداديابي‌ فرآيندي‌ يكباره‌ نيست‌؛ بلكه‌، در طي‌ چندين‌ سال‌ و در سه‌ مرحله‌ اصلي‌ انجام‌ مي‌شود.

 

مقدماتي‌  ( 3-10سال)‌

شناسايي‌ استعدادهاي‌ ورزشي‌

تمرينات‌ و فعاليت‌هاي‌ ورزشي‌ عمومي‌ در مدارس‌

دوم‌  ( 11-16سال‌ )

گزينش‌ استعدادها وهدايت‌ برگزيدگان‌ به‌ سوي‌ ورزش‌هاي‌ مختلف‌

تمرينات‌ در تيم‌هاي‌ آموزشگاهي‌ و باشگاهي‌

نهايي‌  (بالاي‌ 16سال)‌

دستيابي‌ به‌ اوج‌ عملكرد ورزشي‌

تمرينات‌ تيم‌هاي‌ ملي

 

  الف- مرحله‌ مقدماتي‌ استعداديابي‌

در بسياري‌ از رشته‌هاي‌ ورزشي‌، مرحله‌ مقدماتي‌ استعداديابي‌ پيش‌ از بلوغ‌ يعني‌ در سنين‌ 3 تا10 رخ‌ مي‌ دهد. اين‌ مرحله‌ اغلب‌ شامل‌ آزمون‌هاي‌ پزشكي‌ مربوط‌ به‌ سلامتي‌، تعیین میزان رشد جسماني‌ ‌، کشف ویژگیهای برتر ژنتیکی و پيكرسنجي‌  و براي‌ كشف‌ هرگونه‌ اختلال‌ بدني‌ يا بيماري‌ طراحي‌ مي‌شود .بايد توجه‌ نمود در اين‌ مرحله‌ شناخت‌ نقايص‌، اختلالات‌ و بيماري‌ها مهم‌تر از شناخت‌ استعدادهاي‌ ورزشي‌ كودكان‌ است‌.

 

ب- مرحله‌ دوم‌ استعداديابي‌

مرحله‌ دوم‌ استعداديابي‌ پس‌ از بلوغ‌ البته‌ در شنا و ژيمناستيك‌ بين‌ 9 تا10 سالگي‌ و در ورزش‌هاي‌ ديگر بين‌ 10تا15 سالگي‌ براي‌ دختران‌ و 10تا17 سالگي‌ براي‌ پسران‌ اجرا مي‌شود. هدف‌ استعداديابي‌ در اين‌ مرحله‌ ابتدا شناسايي‌ و تعيين‌ انگيزه‌ افراد براي‌ شركت‌ در فعاليت‌هاي‌ انفرادي‌ و اجتماعي‌ است‌ و هدف‌ بعدي‌، تعيين‌ سطح‌ توانايي‌هاي‌ جسماني‌- حركتي‌ و اندازه‌هاي‌ پيكري‌ از طريق‌ آزمون‌هاي‌ مربوطه‌ مي‌باشد. اين‌ مرحله‌ مهم‌ترين‌ مرحله‌ گزينش‌ است‌.

ج-  مرحله‌ نهايي‌ استعداديابي‌

هدف‌ استعداديابي‌ در اين‌ مرحله‌ آن‌ است‌ كه‌ نوجوانان‌ و جواناني‌ كه‌ تمرين‌پذيري‌، علاقه‌مندي‌ و انگيزه‌هاي‌ ورزش‌ قهرماني‌ آنها مورد تاييد مربيان‌ متخصص‌ قرار گرفته‌ است‌ و كساني‌ كه‌ نيمرخ‌ پيكري‌، جسماني‌- حركتي‌ و رواني‌ آنها با نيمرخ‌ قهرمانان‌ همسان‌ باشد، جهت‌ شركت‌ در تمرينات‌ ويژه‌ رشته‌ ورزشي‌ مربوطه‌ در تيم‌هاي‌ ملي‌ انتخاب‌ شوند. عوامل‌ اصلي‌ مورد نياز در اين‌ مرحله‌ عبارتند از: وضعيت‌ سلامتي‌، سازگاري‌هاي‌ فيزيولوژيكي‌ نسبت‌ به‌ تمرين‌ و مسابقه‌، توانايي‌ غلبه‌ بر فشار رواني‌ و از همه‌ مهم‌تر داشتن‌ ظرفيت‌ براي‌ پيشرفت‌هاي‌ بعدي‌ در عملكرد ورزشي‌.

 

معيارهاي اندازه گیری استعدادیابی 

 

در روش سیستماتیک استعدادیابی، آزمون‌ها و آزمایش‌های علمی متفاوتی برای تشخیص استعداد در افراد وجود دارد گه این آزمون‌ها برای اندازه‌گیری معیارهای استعداد می ‌باشد.

 

در برخی از منابع معيارهاي‌ استعداديابي‌ به‌ چهار دسته‌ تقسيم‌ مي‌شوند.

 

الف - پیکر سنجی بررسی و مطالعه ابعاد، شکل، ترکیب، که شامل اندازه‌گیری‌های بدن مانند قد، نسبت‌ قد به‌ وزن‌، طول‌ دست‌ها، طول‌ پاها، عرض‌ شانه‌ها، نسبت‌ تنه‌ به‌ پاها، نسبت‌ قد به‌ تنه‌، درصد چربي‌ بدن‌، چگالي‌ بدن‌، شاخص‌ توده‌ بدن‌ و توده‌ بدون‌ چربي‌ و تیپ‌بدنی می‌باشد. نوع و ترکیب‌بدنی افراد عمدتا ژنتیکی است.

ب- قابليت‌هاي‌ فيزيولوژيكي‌ مانند توان‌ بي‌هوازي‌، ظرفيت‌ بي‌هوازي‌، ظرفيت‌ هوازي‌، حداكثر اكسيژن‌ مصرفي‌، تحمل‌ اسيدلاكتيك‌ در خون‌؛ تشخیص و نوع تارهای عضلانی، قدرت، توان، عکس‌العمل، سرعت، انعطاف‌پذیری،چابکی

ج - قابليت‌هاي‌روانی- حركتي‌(مهارتی) مانند حس حرکت، تیزبینی ،زمان‌ عكس‌العمل‌، هماهنگي‌ عصبي‌ عضلاني‌، قدرت‌، توان‌، استقامت‌، انعطاف‌پذيري‌، چابكي‌، تعادل‌ و هماهنگي‌ بينايي‌- حركتي‌ و هماهنگی،

د- ويژگي‌هاي‌ روان‌شناختي‌ مانند قدرت‌ تمركز، برانگيختگي‌، انگيزش‌، توانايي‌ غلبه‌ بر فشار رواني‌، جسارت‌، هوش‌ تاكتيكي‌، روحيه‌ همكاري‌ و تعادل‌ هيجاني‌. توانایی در مقابله با فشار عصبی، شجاعت، تعهد، توجه به هدف، تمایل به کار، شخصیت علاقه  شدید.

 

مراحل استعداد یابی ورزشی

 

1- تست پزشکی و آزمایش های پاراکیلینیکی

 

2- تست حرکات اصلاحی

 

3- تست پیکر سنجی

 

4- تست آمادگی جسمانی: قدرت، انعطاف، استقامت و...

 

5- تست روانشناسی

 

6- تست یادگیری حرکتی و مهارتی: سرعت، چابکی، توان، تعادل ، هماهنگی

 

7- تست تکنیکی و تاکتیکی

 

والدين و استعداديابي

مشخص است که والدين به عنوان حامي ورزشکار نقش مهمي در گرايش  يا عدم گرايش يک فرد به يک ورزش خاص دارند . ممکن است والدين عليرغم ميل باطني يک نوجوان تصميم بگيرند او را در ورزش دلخواهشان شرکت دهند . اين موضوع مي تواند علاوه براتلاف وقت، سبب سرخوردگي و کناره گيري فرد از آن رشته ورزشي شود و چه بسا او را نسبت به محيط ورزش بدبين کند.

 

 توصيه هاي ذيل مي تواند به عنوان راهنما براي والدين مفيد باشد :

1 .به کودک اجازه دهيد تا در فرآيند تصميم گيري شرکت کند .

2 .براي کودکان خود مربي انتخاب کنيد که از يک طرف قابليت هاي کودکانتان را بهبود بخشد و از طرف ديگر محيط سرگرم کننده اي را براي او ايجاد نمايد .

3 .بعضي از نوجوانان ممکن است در ابتداي ورود به برنامه ورزش پيشرفت قابل توجهي داشته باشند به گونه اي که کودک ، والدين و مربيان مايل به تسريع رشد در آن رشته ورزشي باشند . لازم است والدين و مربيان مشکلات مربوط به جهش سريع در آن رشته ورزشي را بشناسند .

4. محيط برنامه تمريني را کنترل کنيد . رفتارهاي مربي را مشاهده کنيد و به بازخورد ارائه شده از جانب مربي به ورزشکاران جوان گوش دهيد .

 

5 .مراقب توجه بيش از حد کودکان به تمرين ورزشي و آرزوهاي آنان باشيد. 

6.  به خاطر داشته باشيد ورزش بايد جنبه سرگرمي داشته باشد. به صحبت هاي کودک خود گوش دهيد!

7.  خود را به عنوان عضوي از تيم و گروه در نظر بگيريد .

8. مشوق و حامي مربيان و معلمان خود باشيد و در نتيجه از ايجاد تضاد و نازسازگاري بين والدين و مربيان در ذهن کودک خود جلوگيري کنيد .

9. توقعات و انتظارات منطقی از کودک تان داشته باشید.

10. کوشش کنيد تا خواسته او از ورزش را شناخته و درک کنيد . برنده شدن و کسب مقام هميشه نمي تواند انگيزه اصلي او براي شرکت در رشته ورزشي باشد .

11. رقابت ها و بازي او را دنبال کنيد . از کودک تان بپرسيد به او خوش گذشته است؟ چيز جديدي در مورد ورزش آموخته است و چه مهارت هايي را توسعه داده يا جديدا ياد گرفته است؟

12. هرگز فراموش نکنيد که خود نيز روزي کودک بوده ايد!!!

اهميت‌ ورزش‌ مدارس‌ در فرآيند شناسايي‌ و پرورش‌ استعدادهاي‌ ورزشي

اگر رشد و تكامل‌ يك‌ انسان‌ را در حقيقت‌ تامين‌ نيازهاي‌ او تلقي‌ كنيم‌ و تامين‌ نيازهاي‌ يك‌ انسان‌ را نيز زمينه‌ مساعد براي‌ شناخت‌ استعداد و باروركردن‌ و به‌ شكوفايي‌ رساندن‌ آنها بدانيم‌، به‌ اين‌ حقيقت‌ پي‌ مي‌بريم‌ كه‌ از نظر فلسفي‌، علمي‌ و تحقيقاتي‌، حركت‌، ورزش‌، بازي‌ و فعاليت‌هاي‌ جسماني‌ از عوامل‌ مهم‌ تاثيرگذار در رشد و تكامل‌ طبيعي‌ هر فرد مي‌باشند و در مسير رشد و تكامل‌ انسان‌ بايد استعدادهاي‌ نهفته‌ در درون‌ او را شناخت‌ و بارور كرد بنابراين‌، بهترين‌ محيط‌ براي‌ تحقق‌ اين‌ امر مدرسه‌ و بهترين‌ دوره‌ براي‌ باروركردن‌ آن‌ دوره‌ نوجواني‌ و جواني‌ و يكي‌ از بهترين‌ وسايل‌ براي‌ شكوفاكردن‌ آن‌ ورزش‌ و بازي‌ است‌.

ريوردان‌  (1980) بر ‌ نقش‌ مدارس‌ ويژه‌ ورزش‌ در شوروي‌ اشاره‌ كرده‌ است‌. وي‌ اظهار نمود كه‌ در شوروي‌ شش‌ گروه‌ مدرسه‌ از سطح‌ مقدماتي‌ تا عالي‌ وجود دارند كه‌ وظيفه‌ شناسايي‌، انتخاب‌ و ارتقاء قهرمان‌ را برعهده‌ دارند.

سايبرت‌ (1990) عامل‌ موفقيت‌ ورزش‌ آلمان‌ را مرهون‌ نظام‌ واحد و هماهنگ‌ استعداديابي‌ از طريق‌ عملكرد مدارس‌ ورزش‌ معرفي‌ مي‌كند .

 

پلتولا (1992) نيز اظهار كرد كه‌ پيچيده‌ترين‌ روش‌هاي‌ استعداديابي‌ كه‌ متعلق‌ به‌ كشورهاي‌ آلمان‌ شرقي‌ و شوروي‌ بوده‌ است‌، بيانگر وجود روشي‌ هماهنگ‌ بين‌ نظام‌ آموزش‌ و پرورش‌ و برنامه‌هاي‌ سازمان‌ تربيت‌بدني‌ است‌ كه‌ شامل‌ يك‌ سيستم‌ سه‌ مرحله‌اي‌ زير نظر گروه‌ تلفيقي‌ معلمين‌ مدارس‌ و مربيان‌ باشگاه‌ها مي‌باشد.

در اينجاست‌ كه‌ اهميت‌ ورزش‌ مدارس‌ در شناخت‌ و سپس‌ به‌ شكوفايي‌ رساندن‌ استعدادهاي‌ نوجوانان‌ و جوانان‌ روشن‌ مي‌گردد. بنابراين‌، بايد به‌ ورزش‌ مدارس‌ توجه‌ خاصي‌ مبذول‌ گردد و براي‌ اجراي‌ فعاليت‌هاي‌ ورزشي‌ در مدارس‌ برنامه‌ريزي‌ صحيح‌ و منطقي‌ تنظيم‌ شود؛ چرا كه‌ اگر دانش‌آموزي‌ در ورزش‌ خاصي‌ استعداد داشته‌ باشد و به‌ خوبي‌ از سوي‌ مربيان‌ و معلمين‌ ورزش‌ شناسايي‌ و پرورش‌ يابد، اهداف‌ زير تحقق‌ مي‌يابند.

1-  هدايت‌ صحيح‌ دانش‌آموزان‌ به‌ سمت‌ رشته‌هاي‌ ورزشي‌ كه‌ از لحاظ‌ جسماني‌، فيزيولوژيكي‌ و رواني‌ براي‌ آنها مناسب‌تر هستند؛

 

2- تضمين‌ حفظ‌ سلامت‌ جسماني‌ و رواني‌ دانش‌آموزان‌؛

3- جلوگيري‌ از بروز ناهنجاري‌هاي‌ ساختاري‌؛

4- بهبود عملكرد و آمادگي‌ بدني‌ مطلوب‌تر و سرعت‌ در يادگيري‌ مهارت‌هاي‌ ورزشي‌؛

 

5- صرفه‌جويي‌ در وقت‌ و هزينه‌؛

 

6-  بهبود كيفيت‌ عملكرد معلمان‌ و مربيان‌؛

 

7-  افزايش‌ اعتماد به‌ نفس‌ دانش‌آموزان‌ و مربيان‌؛

 

8- كمك‌ به‌ رشد جسماني‌ و رواني‌ دانش‌آموزان‌؛

 

9-  كوتاه‌كردن‌ فاصله‌ رسيدن‌ به‌ سطوح‌ قهرماني‌؛

 

10-  افزايش‌ عمر ورزش‌ قهرماني‌ و

 

11- جلوگيري‌ از بروز ناهنجاري‌هاي‌ عملكردي‌ و آسيب‌هاي‌ ورزشي‌.

 

 

 

استعداد یابی ورزشی (پیکر سنجی / ارزیابی روانشناختی ورزشی)

 

 

استعدادیابی ورزشی

استعدادیابی :انتخاب بهترینها، پیشبینی موفقیتها

با پیکرسنجی و استعدادیابی می‌توان از هدر رفت عمر ورزشی و هزینه‌های جاری فرد جلوگیری کرد.

استعدادیابی علمی نوین در عرصه جهان است، که در هر کشور و جامعه‌ای پایه و اساس خاص خود را داشته و به طبع در ایران نیز با توجه به اهمیت آن در حال توسعه و پیشرفت است. در استعداد یابی ورزشی استفاده از ابزارهای علمی دقیق و پیشرفته اهمیت بسزایی دارد. همچنین مقایسه نتایج با داده های بومی و توجه به ویژگی های قومیتی و جغرافیایی امری ضروری می باشد. در پکیج مرکز پارند ، از تکنولوژی روز دنیا در کنار داده های بومی استفاده می شود. بررسی و سنجش ویژگیهای جسمی و روانشناختی ورزشی در کنار یکدیگر، ویژگی منحصر به فرد پکیج استعداد یابی مرکز پارندمی باشد.

کشورهای موفق در رقابت های بزرگ ورزشی همچون المپیک از سنین پایه کار استعدادیابی را انجام می دهند.

در روش سیستماتیک استعدادیابی،آزمون‌ها و آزمایش‌های علمی متفاوتی برای تشخیص استعداد در افراد به کار می رود كه این آزمون‌ها برای اندازه‌گیری استعدادهای پایه در زمینه های گوناگون می ‌باشند. از این رو معیارهای استعدادیابی مختلفی همچون ویژگی های پیکر سنجی ،ویژگی های فیزیولوژیک ،ویژگی های روانشناختی ،ویژگی های حرکتی و ... برای یافتن استعداد ورزشی افراد لازم است.

پیکر سنجی ارزان‌ترین و علمی‌ترین راه استعدادیابی جسمانی در ورزش است، که در آن با شناسایی افراد مستعد در یک رشته خاص ورزشی می‌توان از آنها به عنوان سرمایه‌های ورزشی کشور یاد کرد.

مفهوم پیکرشناسی

پیکر سنجی بررسی و مطالعه ابعاد، شکل، ترکیب، تاثیرات بلوغ و عمل کرد بدن انسان برای استفاده، مقایسه و دسته‌بندی‌های انسان شناختی است که شامل اندازه‌گیری‌های بدن(قد، وزن، طول، پهناها، محیط‌ها، درصد چربی، تیپ‌بدنی) می‌باشد.دانش پیکرشناسی قدمتی بسیار طولانی دارد. چرا که در پیکرشناسی قد و وزن به عنوان دو متغیر بسیار ساده قرنهاست که اندازه گیری می شود. اماامروزه در پیکرشناسی نوین با استفاده از اندازه گیری های دقیق و امکانات نرم افزاری موجود کاربردهای فراوانی برای این دانش وجود دارد.

کاربردهای دانش پیکرشناسی

دانشمندان علوم ورزشی، پزشکان و متخصصین از فنون مختلف پیکرسنجی در امور مهمی چون کشف استعدادهای ورزشی، سنجش ترکیب‌بدن، سنجش نتیجه تمرینات و قابلیت‌های جسمانی سود می‌بردند.

یکی از مهم‌ترین کابردهای پیکرسنجی در ورزش، تعیین سوماتوتایپ یا نوع بدن و انتخاب افراد مناسب برای ورزش‌های اختصاصی است .سوماتوتایپ دارای 3 جزء اندرمرفی(چاقپیكری) ، مزومرفی (عضلات پیكری) ، اكتومرفی(لاغرپیكری)است.

تیپ‌ بدنی افراد مختلف تركبی از این 3 جزءبوده و به این ترتیب افراد مختلف،فرمول‌های تیپ‌بدنی متفاوتی خواهند داشت. نوع و تركیب ‌بدنی افراد یك ویژگی‌ عمدتا ژنتیكی است كه از والدین به فرزندان به ارث می‌رسد و با دانش‌ پیكرشناسی می‌توان فرمول بدنی افراد و میزان تطابق آنها را با ورزش‌های مختلف تعیین كرد.

 

استعدادیابی ورزشی

روش‌ پیكرسنجی استاندارد:

در پیكر سنجی استاندار از روش‌های معیار و استاندارد انجمن بین‌المللی پیكرسنجی ورزشی(ISAK) سود جسته می‌شود، در پیكرسنجی معیار كلیه اقدامات انجام شده برمبنای تعیین خطای فنی اندازه‌گیری(TEM) صورت‌ می‌پذیرد تا بدین وسیله نتایج سنجش و ارزیابی‌های بدست آمده براساس مراجع بین‌المللی (از جمله IAS,BASS,TSAK) استاندارد و دارای اعتبار لازم می‌باشد.

شرایط استعدادیابی ورزشی به روش پیكر سنجی:

1ـ سن افراد 8 سال به بالا

2ـ 44 رشته ورزشی برای پسران و 34 رشته ورزشی برای دختران مشخص می‌شود.

3ـ انتخاب رشته‌ی ورزشی زیرنظر سازمان جهانی پیكرسنجی ISAK در استرالیا می‌باشد.

ابزار استاندارد پیکرشناسی

وسایل، ابزار مخلفی در پیکرشناسی مورد استفاده قرار میگیرد. از ویژگی های مهم این وسایل آن است که همچون روش های اندازه گیری ، استاندارد و معیارهای خاصی در ساخت آنها به کارگرفته می شود تا دقت کار سنجش تضمین گردد. وسایل اصلی در پیکرشناسی عبارت است از:

کالیپر چین پوستی برای اندازه گیری ضخامت چین های پوستی

کالیپر استخوانی برای اندازه گیری پهناهای استخوانی

متر نواری پیکرشناسی برای اندازه گیری دورهای بدن

آنتروپومتر برای اندازه گیری قطرهای قدامی خلفی و عرضی بدن

جعبه آنتروپومتری برای اجرای صحیح تکنیک های اندازه گیری

ابزار استاندارد پیکرشناسی

روش های اندازه گیری متغیرهای نمونه پیکرشناسی

اندازه گیری قد

اندازه گیری قد کشیده عبارت از حداکثر طول عمودی از کف زمین نا بالاترین نقطه سر( ورتکس) می باشد. البته قبل از قرار دادن صفحه سنج بر روی این محل سر باید مطمئن شویم که سر ورزشکار در وضعیت مناسبی قرار دارد.

اندازه گیری وزن بدن

بهترین حالت این است که وزن بدن با یک ترازوی دقیق و کالیبره شده و با دقتی تا حد 100 گرم اندازه گیری و ثبت شود. فرد آزمودنی بهتر است با حداقل لباس ممکن بر روی ترازو بایستد.

چین پوستی سه سر

برای پیدا کردن محل چین پوستی سه سر باید ابتدا از محل انتهای زائده اکرومیون در انتهای حانبی شانه تا لبه خارجی استخوان زند زبرین در ساعد را اندازه گیری کرده و میانه آنرا پیدا کنید.

چین پوستی کتف

ابتدا زاویه تحتانی استخوان کتف را با لمس محل پیدا کرده و علامت میزنیم. سپس 2 سانتی متر رو به پایین و خارج ادامه داده ومحل را به شکل ضربدر نشان می گذاریم . بعد از تعیین محل چین لازم است محل چین پوستی را با کالیپر اندازه گیری شود.

خدمات و نتایج پیکر شناسی

- استعدادیابی ورزشی برای تمام سنین (6سال به بالا)

- امتیاز دهی در 44 رشته ورزشی برای پسران و 34 رشته ورزشی برای دختران (با توجه به وضعیت بدنی و سن فرد)

- تعیین شاخصه های بلوغ و تخمین دقیق قد نهایی با توجه به سن استخوانی

- تخمین استقامت قلبی و عروقی و دستگاه تنفسی

- تعیین تیپ دقیق بدنی یا سوماتوتایپ

- مشخص نمودن درصد چربی دقیق بدن

- مشخص نمودن ضریب بیماری های متابولیک

- مقایسه شاخصه های بدنی با نـٌرم جامعه

* دانستن فاكتورهایی مانند استقامت قلبی و عروقی ، تیپ دقیق بدنی و درصد چربی بدن كمك بسزایی به مربیان رشته های ورزشی جهت ارائه بهترین سیستم تمرین به ورزشكاران می كند.

* از نتایج پیكر شناسی می توان در برنامه ریزی سیستم های تغذیه اصولی برای ورزشكاران و افراد معمولی استفاده كرد.

استعدادیابی روانشناختی در ورزش

در استعداد یابی روانشناختی ورزشی ،افراد از لحاظ مهارت های پایه شناختی مثل هوش عمومی، توانایی توجه و تمرکز، توانایی پردازش اطلاعات و خصوصیات شخصیتی فردی مثل درونگرایی/برونگرایی، همکاری تیمی، توانایی کنترل خشم، مدیریت هیجانات و اضطراب بررسی میشوند تا مشخص گردد که آیا نقص و کمبودی در این زمینه ها موجود است یا خیر . همچنین به کمک نتایج این آزمونها،هر فرد با توجه به نقاط ضعف و قوت خود می تواند رشته ورزشی متناسب تری را انتخاب کند و یا در رشته ورزشی خود به موفقیت بیشتری دست پیدا کند.

در زمینه معیارهای روانشناختی به عوامل مختلفی توجه می شود که دسته ای از آنها به مهارت های ذهنی و شناختی مثل توجه، دقت، حافظه دیداری و شنیداری، سرعت پردازش و واکنش دهی مربوط می شوند و دسته ای دیگر به خصوصیات و صفات فردی مثل توانایی در مقابله با فشار عصبی، شجاعت، تعهد، توجه به هدف، تمایل به کار، اعتماد به نفس، رقابت جویی و ... مرتبط می باشند. در مرکز پارند تمامی خصوصیات ذکر شده با اجرای آزمون های دقیق و تخصصی به صورت کامپیوتری ارزیابی می شوند.

چگونه به استعداد ورزشی فرزند خود پی ببریم

 

من خیلی علاقمندم که پسرم یک ورزشکار خوب در حد المپیک شود. باید چیکار کنم؟ نمی دونم در کدام ورزش می تواند موفق شود؟ آیا تنها تمرین و تلاش می تواند باعث شود که پسرم قهرمان شود؟

البته تمرین و تلاش و پشتکار لازمه موفقیت در هر کاری می باشد. اما شرط رسیدن به قهرمانی در رشته های ورزشی در سطوح بالا مانند المپیک علاوه بر تلاش و تمرین نیاز به عوامل و شرایط دیگری نیز دارد. یکی از مهمترین این عوامل استعداد ورزشی می باشد.

 

 

 

راه های مختلفی برای فهمیدن اینکه فرد استعداد لازم را دارا می باشد، وجود دارد. اما هیچ کدام از آنها نمی توانند با صد در صد اطمینان بگویند که ورزشکار شما قهرمان خواهد شد، چون قهرمانی یک پروسه و فرایند پیچیده می باشد و عوامل زیادی در آن دخیل می باشد. اما روش های استعدادیابی می توانند با درصد بالایی از اطمینان مشخص کنند که ورزشکار شما می تواند در یک رشته ورزشی خاص پیشرفت کند یا نه؟

 

 

بهترین فرد برای سنجش استعداد فرزندتان مربی با تجربه  و دارای تحصیلات می باشد. تئوری های جدید به این نکته تاکید می کنند چشم مربی (مربیان با تجربه بالا) بهترین روش برای استعدادیابی می باشد حتی اگر آن مربی توضیح قانع کننده ای برای انتخابش نداشته باشد.اگر نمی دانید از کجا شروع کنید و فرزندتان را در کدام رشته ورزشی محک بزنید من چند توصیه برای شما دارم:

 

 

1-  اگر فرزندتان بین ۸تا ۱۴سال دارد بهترین گزینه برای شروع پروسه استعدادیابی رشته دوو میدانی می باشد. در این رشته فرد علاوه بر این که می تواند قابلیت های جسمانی (استعداد جسمانی) خود را از قبیل قدرت، سرعت، تعادل و غیره را بروز دهد، می تواند از لحاظ جسمانی نیز برای مراحل بعدی استعدادیابی آماده شود. بهتر است فرزندتان زیر نظر یک مربی دوومیدانی و با هدف شناسایی توانایی ها و آمادگی برای استعدادیابی به مدت ۲سال تمرین کند. در طی این دو سال چک لیستی از توانایی های جسمانی و روانشناختی او تهیه کنید.

 

 

2- با استفاده از توانایی های که در مرحله قبل شناسایی شده است می توانید لیستی از ورزش هایی که  می تواند در آنها پیشرفت کند را تهیه کنید. به عنوان مثال اگر ورزشکار شما دارای قابلیت جسمانی مانند سرعت بالا، چابکی و پرتاب خوب می باشد احتمالا می تواند در رشته های توپی مانند هندبال، بسکتبال و یا رشته های راکتی مانند تنیس موفق شود.

 

 

3- بر اساس علاقه ورزشکار و میزان امکانات بومی (مکان ورزشی و مربی مجرب و غیره) اولویت بندی کنید.

4- به دنبال مربیان مجرب و تحصیل کرده باشید و سعی کنید بهترین آن ها را انتخاب کنید. یادتان باشد که بهترین مربی اگر وقت یا تعهد کاری نداشته باشد نمی تواند زیاد به پرورش استعدادهای ورزشکارتان کمک کند.

 

 

5- به توصیه ها و نظرات مربی عمل کنید. اگر تشخیص داد که فرزندتان استعداد ندارد به تشخیص حرفه ای او احترام بگذارید (حتی اگر علاقه ورزشکارتان به آن رشته زیاد باشد) و به سراغ ورزش دیگری بروید.

6- اگر در هر یک از این مراحل خودتان یا مربیان به این نتیجه رسیدید که ورزشکارتان نمی تواند در هیچ کدام از رشته ها پیشرفت کند، اصرار نکنید او اگر نمی تواند ورزشکار موفقی شود شاید بتواند هنرمند یا دانشمند موفقی شود.

 

فاکتورهای اثرگذار بر موفقیت برنامه‌های استعدادیابی:

 

ü      توانایی تشخیص ورزشکاران مستعد در سنین پایین

 

ü      توانایی پیش‌بینی رشد و تکامل جسمانی ورزشکار

 

ü      تونایی کسب ضمانت جهت حمایتهای پس از فرآیند

 

استعدادیابی از والدین، مربیان، فدراسیون‌های ورزشی و سازمان ورزش کشور توانایی حفظ و ایجاد انگیزه جهت شرکت ورزشکار مستعد در رشته ورزشی موردنظر

 

توانایی گسترش و ارتقاء سطح علمی مربیان که با ورزشکاران مستعد تمرین می‌نمایند.

 

روش‌های استعدادیابی:

 

 

 

 

 

کلیه تحقیقات ومدارک در زمینه روشهای استعدادیابی نشان می‌دهند که استعدادیابی می‌تواند به دو روش زیر انجام شود.

 

1ـ روش سیستماتیک:

 

الف: روش مبتنی بر سیستم: در این روش، نهادی خصوصی یا ایالتی، با روش‌های سیستماتیک و سازماندهی شده به کشف افراد مستعد می‌پردازد. کشف افراد از طریق انجام آزمون و شیوه‌های رقابتی صورت می‌گیرد.

 

ب: روش مبتنی بر شخص: زیربنای این روش، ورزش همگانی است. در این روش، ساختارهای ورزش برای فرد ورزشکاری که در مسیر طبیعی پیشرفت ورزشی، مستعد شناخته می‌شود، وضعیت پرورش را فراهم می‌آورند. روش فوق، یک روش سنتی برای کشف افراد مستعد در بسیاری از کشورها است.

 

2ـ روش غیر سیستماتیک:

 

در این روش، از طریق مشاهده میدانی در مسابقات به عنوان یک فرد مستعد و دارای توانایی مورد نیاز ورزش در سطح بالا شناخته می‌شود. از این رو ساختارها و تشکیلات ورزشی، برای کمک به رشد افراد مستعد سهم چندانی ندارند. این روش در بسیاری از کشورهای در حال توسعه و عقب افتاده در جریان است.

 

مراحل استعدادیابی:

 

شناسایی استعدادها در طول چندین ستال و در طی مراحل مختلف صورت می‌گیرد حال به اجمال به سه الگوی مختلف فرآیند استعدادیابی پرداخته می‌شود:

 

1ـالگوی اول: در این الگو، استعدادیابی در سه مرحله انجام می‌شود. مراحل فوق عبارتنداز:

 

الف: مرحله اول: در اکثر رشته‌های ورزشی در سنین 3 تا 8 سالگی انجام می‌شود. در این مرحله آزمایش‌های پزشکی در مورد سلامت و رشد عمومی جسمانی صورت می‌گیرد. مرحله فوق به منظور شناسایی هرگونه اختلال بدنی از لحاظ عملی یا امراض احتمالی است.

 

ب: مرحله دوم: در اکثر موارد در سنین 9 تا 15 سالگی برای دختران و 9 تا 17 سالگی برای پسران صورت می‌گیرد و بهترین مرحله برای انتخاب می‌باشد. این مرحله برای نوجوانانی کاربرد دارد

 

که تجربه تمرینات منسجم را داشته باشند، در مرحله فوق روان‌شناسان ورزشی نقش خود را ایفا می‌کنند.

 

ج: مرحله نهایی: برای بازیکنان تیم ملی استفاده می‌شود، از جمله‌ عواملی که باید ارزیابی شود عبارتنداز سلامتی ورزشکار، سازگاری فیزیولوژیکی او نسبت ب تمرین ومسابقه، تونایی او در مقابله با فشار و مهم‌تر از همه، قابلیت ورزشکار برای پیشرفت ورزشی در آینده می‌باشد.

 

نمودار انتخاب(1ـ1) این الگو را نشان می‌دهد.

 

مرحله مقدماتی: 3ـ8 سالگی

 

مرحله انتخاب: دختران 15ـ9 سالگی، پسران 17ـ9 سالگی

 

مرحله نهایی: دختران15 سالگی به بالا، پسران 17 سالگی به بالا

 

2ـ الگوی دوم: این الگوچهار مرحله مسیر ورزشی یک ورزشکار تصویر شده است. این 4 مراحل عبارتنداز:

 

الف: مرحله اول: سال‌های نمونه‌برداری است، این مرحله در اکثر رشته‌های ورزشی در بین سال‌های 6 تا 13 سالگی می‌باشد، در این مراحل بچه‌ها باید به قصد لذت و تفریح به ورزش بپردارند، تخصصی کردن رشته ورزشی در این مرحله تاییدات منفی را به جای خواهد گذاشت.

 

ب: مراحل دوم: سال‌های ویژه می‌باشد، این مرحله در اکثر رشته‌های ورزشی در بین سال‌های 13 تا 15 سالگی است. در این مرحله تمرکز برروی یک یا دو رشته ورزشی است. تخصصی کردن ورزش تا حدودی در این مرحله مشهود است.

 

ج: مرحله سوم: سال‌ها سرمایه‌گذاری است، این مرحله در اکثر رشته‌های ورزشی بین سال‌های 15 تا 18 سالگی، تخصصی کردن رشته ورزشی به طور کاملا تخصصی فعالیت می‌کند، در این مرحله هدف رسیدن به وضعیت نخبه در یک رشته ورزشی می‌باشد.

 

مرحله چهارم: مرحله تکامل می‌باشد و در سنین بالاتر از 18 سال است. این مرحله برای پرورش یا نگهداری از مهارت‌ها است. نمودار(2ـ 1) الگوی فوق را نشان داده است.

 

نمودار (1ـ2) فرآیند استعدادیابی الگوی دوم

 

مرحله نمونه‌بردای: 6 تا 13 سالگی

 

مرحله ویژه : 13 تا 15 سالگی

 

مرحله سرمایه‌گذاری: 15 تا 18 سالگی

 

مرحله تکامل: 18 سالگی به بالا

 

3ـ الگوی سوم: در این الگو نیز چهار مرحله به شرح زیر وجود دارد.

 

الف: مرحله آشناسازی: در این مرحله بچه‌ها در مراحل مقدماتی رشد، در برنامه‌های تمرین سبک و با شدت کم شرکت می‌کنند. برنامه‌های تمرین در این مرحله باید از تمرکز بر اجرای یک رشته ورزش خاص اجتناب کند و بر رشد وپیشرفت همه جانبه و کامل آنان متمرکز باشد.

 

ب: مرحله شکل‌گیری ورزشی: در مرحله فوق شدت تمرینات به طور ملایم و تدریجی افزایش می‌یابد. در این مرحله بر رشد و توسعه مهارت‌ها و تونایی‌های حرکتی تاکید می‌شود.

 

ج: مرحله تخصصی شدن: در این مرحله ورزشکار تنها در یک ورزشی به صورت تخصصی فعالیت می‌کند و هدف این مرحله توسعه عمل کرد و دست‌یابی به اوج عمل کرد است.

 

د: مرحله اوج عمل کرد: هدف اصلی در این مرحله، رسیدن به برترین و بهترین عمل کرد ممکن است.

 

نمودار (3ـ1) فرآیند استعدادیابی الگوی سوم

 

مرحله آشنایی: 6تا 13 سالگی

 

مرحله شکل‌گیرری ورزشی: 11 تا 15 سالگی

 

مرحله تخصصی شدن: 15 تا 18 سالگی

 

مرحله اوج عمل کرد: 18 سالگی به بالا

 

معیارهای استعدادیابی:

 

در روش سیستماتیک استعدادیابی، ازمون‌ها و آزمایش‌های علمی متفاوتی برای تشخیص استعداد در افراد به عمل می‌آید، این آزمون‌ها برای اندازه‌گیری معیارهای استعداد می ‌باشد. از این رو تشخیص معیارهای استعدادیابی صورت گرفته است.

 

در برخی از منابع این معیارها عبارتنداز:

 

1ـ ویژگی‌های سلامت جسمانی

 

2ـ پیکر سنجی

 

3ـ ویژگی‌های روانی ـ حرکتی (مهارتی)

 

4ـ ویژگی‌های فیزیولوژیکی و آمادگی جسمانی

 

5ـ ویژ‌گی‌های فیزیولوژیکی و آمادگی جسمانی

 

6ـ ویژ‌گی‌های تمرین‌پذیری

 

در برخی دیگر از منابع معیارها به چهار دسته تقسیم شده:ژ

 

1ـ ویژگی‌های پیکر سنجی

 

2ـ ویژگی‌های فیزیولوژیک

 

3ـ ویژگی‌های روان‌شناختی

 

4ـویژگی‌های روانی ـ حرکتی (مهارتی)

 

1ـ پیکر سنجی:

 

پیکر سنجی بررسی و مطالعه ابعاد، شکل، ترکیب، تاثیرات بلوغ و عمل کرد بدن انسان برای استفاده، مقایسه و دسته‌بندی‌های انسان شناختی است که شامل اندازه‌گیری‌های بدن(قد، وزن، طول، پهناها، محیط‌ها، درصد چربی، تیپ‌بدنی) می‌باشد.

 

دانشمندان علوم ورزشی، پزشکان و متخصصین از فنون مختلف پیکرسنجی در امور مهمی چون کشف استعدادهای ورزشی، سنجش ترکیب‌بدن، سنجش نتیجه تمرینات و قابلیت‌های جسمانی سود می‌بردند.

 

یکی از مهم‌ترین کابردهای پیکرسنجی در ورزش، تعیین سوماتوتایپ یا نوع بدن و انتخاب افراد مناسب برای ورزش‌های اختصاصی است.

 

سوماتوتایپ دارای 3 جزء اندرمرفی(چاق پیکری) مناسب برای کشتی سومو‌ ـ مزومرفی (عضلات پیکری) مناسب برای ورزش‌های درگیری ـ اکتومرفی(لاغر پیکری) مناسب برای ورزش‌های استقامتی است.

 

تیپ‌بدنی افراد مختلف ترکبی از این 3 جزء بوده و به این ترتیب افراد مختلف، فرمول‌های تیپ‌بدنی متفاوتی خواهند داشت. نوع و ترکیب‌بدنی افراد یک ویژگی‌ عمدتا ژنتیکی است که از والدین به فرزندان به ارث می‌رسد و با دانش‌پیکرشناسی می‌توان فرمول بدنی افراد و میزان تطابق آنها را با ورزش‌های مختلف تعیین کرد.

 

روش‌ پیکرسنجی استاندارد:

 

در پیکر سنجی استاندار از روش‌های معیار و استاندارد انجمن بین‌المللی پیپبرد پیکرسنجی ورزشی(ISAK) سود جسته می‌شود، در پیکرسنجی معیار کلیه اقدامات انجام شده برمبنای تعیین خطای فنی اندازه‌گیری(TEM) صورت‌ می‌پذیرد تا بدین وسیله نتایج سنجش و ارزیابی‌های بدست آمده براساس مراجع بین‌المللی (از جمله IAS,BASS,TSAK) استاندارد و دارای اعتبار لازم می‌باشد.

 

شرایط استعدادیابی ورزشی به روش پیکر سنجی:

 

1ـ سن افراد 8 سال به بالا

 

2ـ 44 رشته ورزشی برای پسران و 34 رشته ورزشی برای دختران مشخص می‌شود.

 

3ـ انتخاب رشته‌ی ورزشی زیرنظر سازمان جهانی پیکرسنجی ISAK در استرالیا می‌باشد.

 

2ـ معیارهای فیزیولوژیک و آمادگی جسمانی:

 

ظرفیت هوازی پیشینه، ظرفیت غیرهوازی پیشینه، تشخیص و نوع تارهای عضلانی(به روش تیوپسی)، قدرت، توان، عکس‌العمل، سرعت، انعطاف‌پذیری،چابکی

 

3ـ معیارهای روان شناختی:

 

توانایی در مقابله با فشار عصبی، شجاعت، تعهد، توجه به هدف، تمایل به کار، هوش، شخصیت علاقه شدید: میل به بازی که چشم‌پوشی از آن غیرممکن است.

 

انگیزه درونی: میل بیش از حد به موفقیت، انگیز پیشرفت

 

ثبات: توانایی کنترل استرس، آرامش

 

سرسختی: اعتماد به نفس، خودپنداری

 

نگرش مثبت: لذت از رقابت، اجتناب از تفکرات منفی

 

واقع گرایی: برطرف کردن محدودیت ها، یادگیری از تجارب گذشته

 

تمرکز: اجتناب از حواس پرتی، غرق بازی شدن

 

تلاش: استفاده از تمام وقت تمرین، توجه به پیشرفت

 

بردباری: کنترل امیال برای رسیدن به کمال، صبر در برابر عوامل خارجی

 

رقابت جویی: نپذیرفتن شکست، علاقه به رقابت با دیگران

 

4-معیارهای یادگیری حرکتی و ادراکی:

 

هماهنگی، تعادل ایستا و پویا، حس حرکت، تیزبینی

 

مراحل استعداد یابی ورزشی:

 

1-تست چکاپ پزشکی و آزمایش های پاراکیلینیکی

 

2-تست حرکات اصلاحی

 

3-تست پیکر سنجی

 

4-تست آمادگی جسمان: قدرت، انعطاف، استقامت قلبی و عروق، استقامت عضلانی

 

5-تست روانشناسی

 

6-تست یادگیری حرکتی و ادراکی (مهارتی): سرعت، عکس العمل، چابکی، توان، تعادل ایستا و پویا، هماهنگی

 

7- تست تکنیکی و تاکتیکی

پیکر سنجی ارزان ترین و علمی ترین راه استعدادیابی جسمانی در ورزش است که در آن با شناسایی افراد مستعد در یک رشته خاص ورزشی می توان از آنها به عنوان سرمایه های ورزشی کشور یاد کرد.

بدون تردید یکی از شاخص های اصلی برای استعدادیابی و معرفی یک رشته ورزشی متناسب با استعدادهای جسمانی هر فرد، انجام تست ها و آزمایش های پیکر شناسی است. بررسی ساختار عضلانی و اسکلت بندی به متخصصان آنتروپومتری کمک می کند تا مناسب ترین فعالیت های ورزشی را برای تضمین سلامت فرد تعیین کنند؛ علاوه بر این از ویژگیهای منحصر به فرد هر شخص در رشته های جدید ورزشی مختلف پرده بردارند اینها روش های جدید علم پیکرشناسی است که می تواند در شناسایی استعدادهای ورزشی به خدمت گرفته شود.

 

فرد مورد نظر باید با تست های آنتروپومتری سنجش شود و مورد معاینات پیکرسنجی با اندازه گیری میزان چربی زیر پوست، بررسی بافت عضلانی و هرم استخوانی، اعدادی را استخراج می کنند و با محاسبه بر طبق یک استاندارد علمی و بین المللی تعیین می کنند که نمره تیپ جسمانی این فرد برای کدام رشته ورزشی مناسب تر است. این معاینات با ابزار غیر تهاجمی انجام می شود و هیچ خطری برای فرد ندارد. حتی به تست خون هم نیازی نیست.

 

استعدادیابی ورزشی

 

استعداد یابی علمی نوین در عرصه جهان است که در هر کشور و جامعه ای پایه و اساس خاص خود را داشته و به طبع در ایران نیز با توجه به اهمیت آن در حال توسعه و پیشرفت است. در استعدادیابی ورزشی استفاده از ابزارهای علمی دقیق و پیشرفته اهمیت بسزایی دارد. همچنین مقایسه نتایج با داده های بومی و توجه به ویژگی های قومیتی و جغرافیایی امری ضروری می باشد. کشورهای موفق در رقابت های بزرگ ورزشی همچون المپیک از سنین پایه کار استعدادیابی را انجام می دهند. در روش سیستماتیک استعدادیابی آزمون ها و آزمایش های علمی متفاوتی برای تشخیص استعداد در افراد به کار می رود که این آزمون ها برای اندازه گیری استعدادهای پایه در زمینه های گوناگون می باشند. از این رو معیارهای استعدادیابی مختلفی همچون ویژگی های روانشناختی، ویژگی های فیزیولوژیک، ویژگی های روانشناختی، ویژگی های حرکتی و ... برای یافت استعداد ورزشی افراد لازم است.

 

مفهوم پیکرشناسی

 

پیکر سنجی بررسی و مطالعه ابعاد، شکل، ترکیب، تأثیرات بلوغ و عملکرد بدن انسان برای استفاده، مقایسه و دسته بندی های انسان شناختی است که شامل اندازه گیری های بدن (قد، وزن، طول، پهناها، محیط ها، درصد چربی، تیپ بدنی) می باشد. دانش پیکرشناسی قدمتی بسیار طولانی دارد. چرا که در پیکر شناسی قد و وزن به عنوان دو متغیر بسیار ساده قرنهاست که اندازه گیری می شود. اما امروزه در پیکرشناسی نوین با استفاده از اندازه گیری های دقیق و امکانات نرم افزاری موجود کاربردهای فراوانی برای این دانش وجود دارد.

 

کاربردهای دانش پیکرشناسی

 

دانشمندان علوم ورزشی، پزشکان و متخصصین از فنون مختلف پیکر سنجی در امور مهمی چون کشف استعدادهای ورزشی، سنجش ترکیب بدن، سنجش نتیجه تمرینات و قابلیت های جسمانی سود می بردند. یکی از مهمترین کاربردهای پیکرسنجی در ورزش تعیین سوماتوتایپ یا نوع بدن و انتخاب افراد مناسب برای ورزش های اختصاصی است. سوماتوتایپ دارای 3 جزء اندرمرفی (چاق پیکری)، مزومرفی (عضلات پیکری)، اکتومرفی (لاغر پیکری) است. تیپ بدنی افراد مختلف ترکیبی از این 3 جزء بوده و به این ترتیب افراد مختلف، فرمولهای تیپ بدنی متفاوتی خواهند داشت. نوع و ترکیب بدنی افراد یک ویژگی عمدتاً ژنتیکی است که از والدین به فرزندان به ارث می رسد و با دانش پیکر شناسی می توان فرمول بدنی افراد و میزان تطابق آنها را با ورزش های مختلف تعیین کرد.

 

شرایط استعدادیابی ورزشی به روش پیکر سنجی:

 

1-        سن افراد 8 سال به بالا

 

2-        44رشته ورزشی برای پسران و 34 رشته ورزشی برای دختران مشخص می شود.

 

3-        انتخاب رشته ورزشی زیر نظر سازمان جهانی پیکرسنجی ISAK در استرالیا می باشد.

 

ابزار استاندارد پیکر شناسی

 

وسایل، ابزار مختلفی در پیکرشناسی مورد استفاده قرار می گیرد. از ویژگی های مهم این وسایل اندازه گیری، استاندارد و معیارهای خاصی در ساخت آنها به کار گرفته می شود تا دقت کار سنجش تضمین گردد. وسایل اصلی در پیکرشناسی عبارت است از:

 

کالیپر چین پوستی: برای اندازه گیری ضخامت چین های پوستی

 

کالیپر استخوانی: برای اندازه گیری پهناهای استخوانی

 

متر نواری پیکرشناسی: برای اندازه گیری دورهای بدن

 

آنتروپومتر: برای اندازه گیری قطرهای قدامی خلفی و عرضی بدن

 

اندازه گیری قد: اندازه گیری قد کشیده عبارت از حداکثر طول عمودی از کف زمین تا بالاترین نقطه سر (ورتکس) می باشد. البته قبل از قرار دادن صفحه سنج بر روی این محل سر باید مطمئن شویم که سر ورزشکار در وضعیت مناسبی قرار دارد.

 

اندازه گیری وزن بدن: بهترین حالت این است که وزن بدن با یک ترازوی دقیق و کالیپر شده و با دقتی تا حد 100گرم اندازه گیری و ثبت شود. فرد آزمودنی بهتر است با حداقل لباس ممکن بر روی ترازو بایستد.

 

خدمات و نتایج پیکر شناسی

 

-                استعداد یابی ورزشی برای تمام سنین (6 سال به بالا)

 

-                امتیاز دهی در 44 رشته ورزشی برای پسران و 34 رشته ورزشی برای دختران (با توجه به وضعیت بدنی و سن فرد)

 

-                تعیین شاخصه های بلوغ و تخمین دقیق قد نهایی با توجه به سن استخوانی

 

-                تخمین استقامت قلبی و عروقی و دستگاه تنفسی

 

-                تعیین تیپ دقیق بدنی یا سوماتوتایپ

 

-                مشخص نمودن درصد چربی دقیق بدن

 

-                مشخص نمودن ضریب بیماری های متابولیک

 

-                مقایسه شاخصه های بدنی با فرم جامعه

 

دانستن فاکتورهایی مانند استقامت قلبی و عروقی، تیپ دقیق بدنی و درصد چربی بدن کمک بسزایی به مربیان رشته های ورزشی جهت ارائه بهترین سیستم تمرین به ورزشکاران می کند.

از نتایج پیکر شناسی می توان در برنامه ریزی سیستم های تغذیه اصولی برای ورزشکاران و افراد معمولی استفاده کرد.

 

گزینش و جستجوی افراد مستعد و نخبه برای یادگیری و انجام هر کار و یا مهارتی از دیرباز یکی از چالش-های بشر بوده است.

 

                                        

 

 

 

شیوع این اندیشه و راهبردهای آن در ورزش به ویژه ورزش قهرمانی از دهه های 1960 و 1970 میلادی و بعد از آن، ابتدا در کشورهای اروپای شرقی و سپس در سایر کشورهای صنعتی و با این هدف که از پیش بتوان با درجه ای از اطمینان افراد مستعد را برای قهرمانی در رشته های مختلف شناسایی و تربیت کرد، به طور گسترده ای رایج شد .

 

انسانها از جهات مختلف مانند ویژگیهای جسمانی، روانی و مهارتهای روان- حرکتی با یکدیگر تفاوت دارند. مباحث مربوط به تفاوتهای فردی تلاش دارد تا اختلافات بین افراد را شناسایی کرده و در این بررسیها تاثیرات وراثت و محیط را بر آن مشخص نماید . بنابراین مسئله مطالعه تفاوت های فردی از نظر استعداد برای بیان و توصیف انسانها مطرح میشود تا با خلاصه کردن و نظم دادن به پیچیدگیها، شباهت ها و تفاوت های انسان ها و در نهایت شناخت افراد مستعد و مناسب برای فعالیتهای مختلف، معیارهای نظام یافته ی را تدوین نمود. یکی از عوامل ایجاد اختلاف بین افراد، «استعداد» است. با فرایند کشف ورزشکاران مستعد، افراد با استعداد که از شرایط لازم جسمانی، مهارتی، رفتاری و ... برخوردار هستند شناسایی میشوند. استعداد موضوعی است که در دنیای ورزش اهمیت ویژه دارد. هر فردی میتواند نقاشی، خطاطی و یا آواز خواندن را یاد بگیرد، اما افراد کمی هستند که به خبرگی و استادی در آنها می رسند. در ورزش نیز مانند هنر، کشف با استعدادترین افراد و گزینش آنها در سالهای اول عمر و سپس کنترل نظارت پیوسته و کمک به آنها در رسیدن به بالاترین سطح از مهارت نکته بسیار مهمی است.

 

پلتولا استعداد ورزشی را برخورداری از مهارتهای ورزشی بالاتر از حد متوسط در مقایسه با سایر رقبای همان رده ی سنی و نیز ظرفیت موفقیت در یک سطح رقابتی بالاتر می داند. سازمانهای دخیل در امر استعدادیابی فاصله سنی 14-12 سالگی را به عنوان نقطه آغاز و بروز استعدادهای ورزشی در نظر می گیرند . معنی عینی استعدادیابی ورزشی، شناسایی و انتخاب افرادی است که در مقایسه با سایرین، توانایی زیادی برای یک ورزش خاص دارند.

 

تشخیص استعداد و تعیین میزان آن و تمیز تفاوتهای فردی در استعدادهای مختلف، از مهمترین کارهای متخصصین، مربیان و مشاوران ورزشی است.

 

استعدادیابی در ورزش، توسط ویژگیهایی که تا حدی به طور ژنتیکی تعیین شده اند و تحت تاثیر شرایط محیطی متعدد قرار گرفته اند تعیین میشود و در حال حاضر تشخیص دقیق آن دشوار است.

 

ادعا می شود که تفاوت بین افراد در درجه اول بر اثر وراثت و فطرت و در درجه بعد بر اثر محیط است. وراثت عامل ثابتی است که در اولین لحظه انعقاد نطفه برقرار می شود، ولی محیط دائم در تغییر است.

 

ورزشکاران بسیاری وجود دارند که در ورزش ویژه ای که برگزیده اند موفق نیستند، در حالی که برخی دیگر از آنها به درجه ای از موفقیت رسیده اند. از اینرو، پیش بینی موفقیت یک ورزشکار در یک ورزش خاص کار آسانی نیست و باید تلاش های جدی تری در این زمینه انجام گیرد.

 

بی تردید، با توجه به تفاوتهای زیادی که بین رشته های مختلف ورزشی از لحاظ نیازهای جسمانی، فیزیولوژیکی، آنتروپومتریکی، روانی و مهارتهای حرکتی وجود دارد، ضروری است تا استعدادیابی با دقت فراوان و لحاظ کردن شاخصهای بیشتر صورت پذیرد

 

 

اهمیت استعدادیابی:

 

از دیدگاه بلوم فیلد (1985) استعدادیابی از چهار جنبه اهمیت و ضرورت پیدا می کند:

 

1. هدایت کودکان به طرف ورزش های خاصی که آنها از نظر بدنی و روانی برای تمرین و تعلیم آن مناسب-ترین باشند.

 

2. سلامتی عمومی و سلامت فیزیکی آنها مورد توجه قرار می گیرد.

 

3. اغلب آنها تحت نظر مربیان حرفه ای، تیم پزشکی و روانشناسان ورزشی قرار میگیرد.

 

4. مدیران و گردانندگان این گونه برنامه ها با انگیزه ی قهرمانی ورزشکاران خود و کسب درآمد مالی تعلیمات و آموزش هایی حتی بیشتر از حد مورد نیاز در برنامه های علمی- فرهنگی خود منظور می کنند.

 

عوامل مؤثر در تشخیص افراد مستعد در ورزش

 

جدول (1-2) تقریبا به عوامل (معیارهای) اصلی و اثرگذار در گزینش استعداد های ورزشی اشاره می کند .

 

 

 

عوامل شناسایی استعداد ورزشی مورد اندازه گیری

 

عوامل پیکرسنجی و ترکیب بدنی قد، طول دست ها، عرض شانه ها، طول پاها، عرض لگن، نسبت تنه به پاها، نسبت تنه به قد، درصد چربی بدن، شاخص تودۀ بدنی و تودۀ بدون چربی بدن

 

قابلیت های فیزیولوژیکی میزان تحمل اسید لاکتیک، عملکرد قلبی تنفسی و مقاومت در برابر خستگی، توان هوازی، توان بی-هوازی ، ظرفیت هوازی، ظرفیت بی هوازی

 

توانایی های زیست حرکتی قدرت، سرعت، توان، استقامت، انعطاف پذیری، چابکی، تعادل، زمان عکس العمل، هماهنگی عصبی عضلانی و هماهنگی بینایی حرکتی

 

ویژگیهای روان شناختی قدرت تمرکز، برانگیختگی، انگیزش، توانایی غلبه بر فشار روانی، جسارت، هوش تاکتیکی، روحیه ی همکاری و تعادل هیجانی

 

اصول استعدادیابی

 

هاولی سک و همکاران (1982) اصول ده گانه ای را برای استعدادیابی پیشنهاد کرده اند که در زیر به آنها اشاره می¬شود:

 

1- روش ها و آزمون هایی که به کار گرفته می شوند باید اعتبار و پایایی لازم را در شناسایی افراد مستعد از غیرمستعد داشته باشد.

 

2- در انتخاب افراد بااستعداد لازم مراحل زیر رعایت شوند:

 

الف- انتخاب اولیه افراد بااستعداد در کلاس های معمولی تربیت بدنی مدارس،

 

ب- انجام تمرینات تخصصی فقط در یک گروه هم خانواده ورزشی، بر حسب توانایی ها و ویژگیهای بدنی و روانی افراد،

 

ج- هدایت ورزشکار به سمت فقط یک ورزش تخصصی،

 

د- تعیین و فراهم آوردن امکانات برای این که فرد به اوج عملکرد ورزشی خود برسد.

 

3- از تخصصی کردن زود هنگام خردسالان در فقط یک ورزش باید خودداری شود و فعالیت در یک گروه از ورزش های هم خانواده باید در ابتدای کار قرار گیرد.

 

4- استفاده از متغیرهای پایدارتر ارثی برای ورزشکاران مستعد پیشنهاد میشود ولی، چون افراد با بهبود وضعیت زندگی و استفاده از مربیان و تکنولوژی بهتر میتوانند با سرعت بیشتری پیشرفت کنند لذا، تأکید تنها بر ویژگیهای ارثی برای پیشگویی عملکرد ورزشی در آینده ناکافی خواهد بود.

 

5- از نظر این که رسیدن به اوج ترقی در ورزش نیاز به متغیرها و عوامل مختلف و متعدد دارد، لذا در امر استعدادیابی باید از علوم و متخصصین متنوع و متعدّد استفاده شود تا جامعیت استعدادیابی تأمین گردد.

 

6- در انتخاب و اولویت بندی متغیرها برای استعدادیابی لازم است در درجه نخست، عوامل پایدار غیرقابل جبران مانند قد، در درجه دوم، عوامل پایدار ولی قابل جبران مانند سرعت و در درجه بعدی، عوامل ناپایدار و قابل جبران مانند انگیزه توجّه شود.

 

7- افراد مستعد باید از بین بیشترین تعداد ممکن از افراد قابل انتخاب برگزیده شود.

 

8- در فرآیند استعدادیابی باید جنبه های دموکراسی و انسانی رعایت شود.

 

9- فرآیند استعدادیابی باید به طور بسیار دقیق برنامه ریزی شود و روشهای کنترل کیفی در همه مراحل و موارد آن به کار رود.

 

10- استعدادیابی را باید به عنوان بخشی از پرورش استعدادهای ورزشی در نظر گرفت و اجرا کرد.

 

 

 

روش های استعدادیابی

 

 

 

گزینش طبیعی:

 

گزینش طبیعی رویکردی عادی است و منظور همان روند طبیعی رشد ورزشکار در ورزش خاص است. بر پایه این روش، ورزشکاران تحت تاثیر عوامل محیطی مانند سنت، مدرسه، آرزوهای والدین، جامعه و دوستان در ورزش خاص به فعالیت می پردازد و تکامل عملکرد ورزشی آنان به واسطه گزینش طبیعی تعیین می شود. به این مفهوم که آنان به طور تصادفی در ورزش فعالیت می کنند که دوست دارند. در چنین شرایطی، تکامل عملکرد ورزشکار به کندی صورت می گیرد چرا که انتخاب ورزش مطلوب اغلب به درستی انجام نمی شود.

 

مسیرهای استعدادیابی طبیعی عمدتاً عبارتند از:

 

1- احساس لذت و نشاط از پرداختن به یک رشته معین و جذب شدن به آن.

 

2- علاقه والدین برای هدایت جوان به سمت یک ورزش ویژه.

 

3- سنت خانوادگی درباره رواج یک ورزش معین در فامیل.

 

4- مهیا بودن شرایط و لوازمی که تسهیلات لازم را برای پرداختن جوان به یک ورزش معین فراهم می آورد.

 

5- تشویق جامعه و دوستان برای هدایت جوان به سمت یک ورزش معین.

 

6- ارزش و مزایای اجتماعی- اقتصادی که رسیدن به قلّه افتخار در یک ورزش معین دربردارد.

 

7- درخشش استثنایی جوان در یک مسابقه ورزشی.

 

8- تشخیص معلم تربیت بدنی مدرسه.

 

Ø      گزینش علمی:

گزینش علمی رویکردی است که در آن مربی، آن دسته از کودکانی را انتخاب می کند که دارای توانایی های ثابت شده در ورزش خاص اند. بنابراین، در مقایسه با افراد شناسایی شده از طریق گزینش طبیعی، زمان موردنظر دستیابی به اوج عملکرد ورزشی، در افرادی که به روش علمی انتخاب شده اند، بسیار کوتاه تر است. پیامد گزینش علمی، انتخاب افراد بااستعدادتر و هدایت آنها به ورزشی مناسب است .

 

روش های استعدادیابی علمی، عمدتاً موارد زیر را در بردارد:

 

1- استفاده از آزمون های معتبر برای جنس، سن و سطح ورزشی افراد،

 

2- اندازه گیری های دقیق آزمایشگاهی،

 

3- استفاده از افراد مختلف با تخصص های متفاوت برای فرآیند استعدادیابی،

 

4- استفاده از مجموعه متنوع و متعدّدی از متغیرها برای تأمین جامعیت فرآیند استعدادیابی،

 

5- برنامه ریزی استعدادیابی در قالب یک طرح بزرگتر پرورش استعدادهای ورزشی،

 

6- تدوین برنامه های پیگیری بعد از مرحله استعدادیابی اولیه.

 

 

 

مراحل استعدادیابی

 

خلاصه نظرات متخصصین درباره مراحل استعدادیابی ورزشی را می توان در سه مرحله مقدماتی، میانی و پیشرفته به شرح زیر طبقه بندی کرد:

 

مرحله ی مقدماتی: بر حسب نوع ورزش، مرحله ی مقدماتی را سنین بین 3 تا 10 سالگی تشکیل می-دهد. در این مرحله، سلامت عمومی، رشد پیکری عمومی و توانایی های جسمانی- حرکتی نوجوان مورد ارزیابی قرار می گیرند.

 

در مرحله ی مقدماتی استعدادیابی، تمرینات تخصصی ورزشی وجود ندارند و حضور افراد در برنامه-های معمولی تربیت بدنی مدارس به صورت عمومی توصیه می شوند.

 

ب- مرحله ی میانی: مرحله ی میانی استعدادیابی، بین سنین 9 تا 15 سالگی برای دختران و 10 تا 17 سالگی برای پسران قرار دارد. در این مرحله، عوامل پیکری، فیزیولوژیکی، پزشکی، روانی و اجتماعی مورد توجّه و ارزشیابی واقع می شوند. تمرینات ورزشی در سطح آموزشگاهی و یا باشگاهی انجام می شوند و هنوز از تمرینات پیشرفته ی تخصصی به صورت شدید استفاده نمی شود.

 

ج- مرحله ی پیشرفته: مرحله ی پیشرفته استعدادیابی، بین سنین 16 سالگی به بعد قرار دارد. در این مرحله، عواملی از قبیل سلامتی کامل، سازگاری فیزیولوژیکی، ظرفیت برای پیشرفت، توانایی غلبه بر فشارهای بدنی و روانی، بلوغ ذهنی و اجتماعی و آستانه های خستگی جسمی و روانی مورد ارزشیابی قرار می گیرند. تمرینات در این مرحله در حد تیم های استانی و ملی صورت می گیرد.

 

برخی از الگوهای نظری (مدل ها) استعدادیابی

 

الگوی گیمبل : گیمبل، یک دانشمند آلمانی در سال 1976 اعلام کرد که استعداد ورزشی باید از سه زاویه، مورد بررسی قرارگیرد:

 

1- متغیرهای مربوط به فیزیولوژیکی و پیکرشناسی،

 

2- ظرفیت تورین پذیری،

 

انگیزه.

 

الگوی جِرون : براساس نظر جرون، نیمرخ هایی که از ورزشکاران مستعد تهیه می شود، جامعیت لازم را برای شناسایی استعدادهای ورزشی واقعی ندارند. روش پیشنهادی جرون مراحل زیر را شامل می شود:

 

 

 

تعیین نیمرخ یک ورزشکار برجسته در یک رشته ورزشی معین،

شناسایی متغیرهایی که همبستگی بالا با موفقیت در یک رشته ورزشی مورد نظر داشته و ارتباط بالایی با زمینه های ارثی دارند از طریق معادلات طولی.

 

شناسایی دورههای سنی که ابعاد ارثی موردنظر به حداکثر خود میرسند.

 

 

 

الگوی درک : این مدل شامل یک روش سه مرحله ای است که عبارتند از:

 

1. مرحله انتخاب اولیه شامل:

 

تعیین وضعیت سلامت عمومی،

 

وضعیت آموزش (تجارب آموزشی افراد)،

 

میزان اجتماعی بودن،

 

پیکرشناسی یا اندازه های ساختار بدن.

 

 

 

2. مرحله تعیین تیپ های مناسب هر ورزش و اجرای آزمون های آمادگی جسمانی عمومی (بدون توجه به ورزش خاص).

 

3. پیش بینی و سازگاری مهارتی نوجوانان در طول یک دوره برنامه تمرینی کوتاه مدت.

 

 

 

الگوی راسل : راسل در سال 1989، یک الگوی سه مرحله ای برای استعدادیابی را در کانادا به صورت زیر ارائه داد:

 

مرحله اول: کشف استعداد بر اساس آزمون های پایه در پنج حیطه جسمانی، پیکری، ادراکی- حرکتی، روانشناختی و جامعه شناختی،

 

مرحله دوم: گزینش استعداد بر اساس آزمون های ورزشی مقدماتی در سطح تیم های ملّی را شامل می-شود.

 

از ویژگی های الگوی راسل، توجّه به استعدادیابی و پرورش آن در شرایط واقعی تر مسابقه است.

 

چند اصل راهنما برای استعدادیابی ورزشی

 

پژوهشگران بعدی، مانند رنیه (1987) در الگوهای استعدادیابی ورزشی خود از این اصول استفاده نموده اند.

 

اصل یکم: فعالیت ها و فرآیند استعدادیابی را باید به عنوان بخشی از یک برنامه وسیع پرورش استعداد در کشورها دید و به اجرا گذارد. بدون این برنامه کلی، یافتن استعدادهای ورزشی، زحمتی بیهوده خواهد بود.

 

اصل دوم: فرآیند استعدادیابی باید آینده دور عملکرد ورزشی افراد را مورد توجّه قرار بدهد.

 

اصل سوم: فرآیند استعدادیابی باید ویژگی های اختصاصی هر رشته ورزشی را در نظر بگیرد.

 

اصل چهارم: از آنجا که عوامل متعدّدی در عملکرد ورزشی اثر میگذارند، لازم است که در فرآیند استعدادیابی از همه رشته¬های علمی مورد نیاز استفاده شود و تصمیم گیری نهایی جامعیت داشته باشد.

 

اصل پنجم: در فرآیند استعدادیابی باید نقش و سهم بزرگی را به متغیرهایی که مستقیماً عملکرد ورزشی را می سازند و دارای جنبه های ارثی هستند داده شود.

 

اصل ششم: فرآیند استعدادیابی باید جنبههای فعال عملکرد ورزشی مانند نسبت تأثیر هر متغیر بر عملکرد ورزشی و تغییر آن با افزایش سن، همچنین اثر تمرین و رشد بر این متغیرها را در نظر داشته باشد.

 

 

 

 تهیه وتنظیم : کارشناسی تربیت بدنی

چگونه به استعداد ورزشی فرزند خود پی ببریم

مجموعه: ورزش عمومی

 

 

 استعداد یابی ورزشی,راههای سنجش استعداد ورزشی,استعدادیابی ورزشی در کودکان

 

چگونه به استعداد ورزشی فرزند خود پی ببریم

من خیلی علاقمندم که پسرم یک ورزشکار خوب در حد المپیک شود. باید چیکار کنم؟ نمی دونم در کدام ورزش می تواند موفق شود؟ آیا تنها تمرین و تلاش می تواند باعث شود که پسرم قهرمان شود؟

البته تمرین و تلاش و پشتکار لازمه موفقیت در هر کاری می باشد. اما شرط رسیدن به قهرمانی در رشته های ورزشی در سطوح بالا مانند المپیک علاوه بر تلاش و تمرین نیاز به عوامل و شرایط دیگری نیز دارد. یکی از مهمترین این عوامل استعداد ورزشی می باشد.

 

راه های مختلفی برای فهمیدن اینکه فرد استعداد لازم را دارا می باشد، وجود دارد. اما هیچ کدام از آنها نمی توانند با صد در صد اطمینان بگویند که ورزشکار شما قهرمان خواهد شد، چون قهرمانی یک پروسه و فرایند پیچیده می باشد و عوامل زیادی در آن دخیل می باشد. اما روش های استعدادیابی می توانند با درصد بالایی از اطمینان مشخص کنند که ورزشکار شما می تواند در یک رشته ورزشی خاص پیشرفت کند یا نه؟

 

بهترین فرد برای سنجش استعداد فرزندتان مربی با تجربه  و دارای تحصیلات می باشد. تئوری های جدید به این نکته تاکید می کنند چشم مربی (مربیان با تجربه بالا) بهترین روش برای استعدادیابی می باشد حتی اگر آن مربی توضیح قانع کننده ای برای انتخابش نداشته باشد.اگر نمی دانید از کجا شروع کنید و فرزندتان را در کدام رشته ورزشی محک بزنید من چند توصیه برای شما دارم:

 

1-  اگر فرزندتان بین ۸تا ۱۴سال دارد بهترین گزینه برای شروع پروسه استعدادیابی رشته دوو میدانی می باشد. در این رشته فرد علاوه بر این که می تواند قابلیت های جسمانی (استعداد جسمانی) خود را از قبیل قدرت، سرعت، تعادل و غیره را بروز دهد، می تواند از لحاظ جسمانی نیز برای مراحل بعدی استعدادیابی آماده شود. بهتر است فرزندتان زیر نظر یک مربی دوومیدانی و با هدف شناسایی توانایی ها و آمادگی برای استعدادیابی به مدت ۲سال تمرین کند. در طی این دو سال چک لیستی از توانایی های جسمانی و روانشناختی او تهیه کنید.

 

2- با استفاده از توانایی های که در مرحله قبل شناسایی شده است می توانید لیستی از ورزش هایی که  می تواند در آنها پیشرفت کند را تهیه کنید. به عنوان مثال اگر ورزشکار شما دارای قابلیت جسمانی مانند سرعت بالا، چابکی و پرتاب خوب می باشد احتمالا می تواند در رشته های توپی مانند هندبال، بسکتبال و یا رشته های راکتی مانند تنیس موفق شود.

 

3- بر اساس علاقه ورزشکار و میزان امکانات بومی (مکان ورزشی و مربی مجرب و غیره) اولویت بندی کنید.

4- به دنبال مربیان مجرب و تحصیل کرده باشید و سعی کنید بهترین آن ها را انتخاب کنید. یادتان باشد که بهترین مربی اگر وقت یا تعهد کاری نداشته باشد نمی تواند زیاد به پرورش استعدادهای ورزشکارتان کمک کند.

 

5- به توصیه ها و نظرات مربی عمل کنید. اگر تشخیص داد که فرزندتان استعداد ندارد به تشخیص حرفه ای او احترام بگذارید (حتی اگر علاقه ورزشکارتان به آن رشته زیاد باشد) و به سراغ ورزش دیگری بروید.

6- اگر در هر یک از این مراحل خودتان یا مربیان به این نتیجه رسیدید که ورزشکارتان نمی تواند در هیچ کدام از رشته ها پیشرفت کند، اصرار نکنید او اگر نمی تواند ورزشکار موفقی شود شاید بتواند هنرمند یا دانشمند موفقی شود.

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 18 مهر 1397 ساعت: 8:44 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره آموزش زيست شناسي در هزاره سوم

بازديد: 9
تحقیق درباره آموزش زيست شناسي در هزاره سوم

آموزش زيست شناسي در هزاره سوم

 

ترجمه و تاليف: علي قليان اول    انتشار ونقلبا ذكر نام مولف و اجازه رسمي آزاد است 

آموزش زيست شناسي :چالش قرن 21
مقدمه :
بطور كلي گفته مي شود ، آموزش و پرورش
  به منزله ميداني است كه در آن نوع بشر در سايه توسعه، انتقال وتركيب اطلاعات  به منظور غني سازي فرهنگ وتشكيل يك سيستم بهم بافته دانش در همه زمينه هاي علمي ، هنري ، ارزشي و ديني سود مي برد.
در گزارشي با عنوان" آموزش و پرورش گنج پنهان درون " كه در سال
  1996 توسط Jacques Delors   رئيس كميسيون اروپايي يونسكو وهمكارانش منتشر شد، اعلام گرديد كه آموزش و پرورش بايد به عنوان اولويت اول در دستور كار تمام ملل جهان قرار گيرد .  د رواقع اولويت دادن به آموزش و پرورش يعني مقدم دانستن  اينكه شهروندان چگونه بودن را بياموزند  ، فرايندي كه طي آن يادمي گيرند تا بدانند ، بكار گيرند وبه كمك آن با هم زندگي كنند . فعاليت هاي آموزشي اكنون  بخش بزرگي از مشاغل هر جامعه انساني را تشكيل مي دهد . آموزش هاي مدرسه اي ،اشتغال  تمام وقت ايجاد مي كند . اين مشاغل يعني دانش آموز بودن و معلم بودن بخش بزرگي از مشاغل جوامع را تشكيل داده است  (بيش از 1 ميليارد دانش آموز و 20 ميليون معلم در سال 1992)  و به طور متوسط  يك چهارم عمر هر انسان را در بر مي گيرد .
از طرفي به شكل فزاينده نوعي آموزش هاي برون مدرسه اي نيز در سرتاسر زندگي انسان امروز در حال تشكيل است
 .  از ديدگاه اقتصادي هزينه هاي جهاني  آموزش و پرورش مدرسه اي در سال 1996در مجموع و به طور تقريبي 1200000000000 دلار امريكا بوده است كه با 5.1 در صد در آمد ناخالص جهان برابري مي كند .( در كشور ما ايران برابر آماري كه در شهريور سال 1384منتشر شد نزديك به 9.2 درصد از درآمد ناخالص كشور صرف آموزش و پرورش مي شود . كه از متوسط جهان بالاتر است  .اين بودجه هنگفت  كه حجم عظيم سرمايه گذاري برخي كشور ها را در آموزش و پرورش جهان نشان مي دهد هنوزهم براي پوشش دادن نيازهاي واقعي جهان كافي نيست !
در خلال دهه 1990 و به موازات نزديك شدن به سال 2000گروهها و سازمانهاي متعددي از مليت ها و حكومت هاي مختلف
  با شركت در همايش هاي  بين المللي تلاش كردند تا  موفقيت ها و شكست هاي بدست آمده  در قرن بيستم  را در زمينه آموزش وپرورش انسان تجزيه وتحليل نموده وضمن جمع آوري روشهاي  سودمند تعليم وتربيت در قرن بيستم ، چالش هاي جدي و كليدي كه نوع بشر در شروع هزاره جديد با آنها مواجه خواهد بود را تعيين نمايند.
اولين نمونه از اين گردهمايي ها در سال 1992
  با عنوان: "همايش جهاني محيط زيست و توسعه" در ريو دوژانيروبرگزار شد و در سال 1994 با كنفرانس جهاني جمعيت در كاريو Cairo ادامه يافت .بعدا در 1998 كنفرانس جهاني  آموزش و پرورش برتر در پاريس و در1999كنفرانس جهاني علوم در بوداپست در همين راستا گشايش يافت .
نتيجه همه
  اين گردهمايي ها  اين شد كه يك وفاق جهاني بر سر نقش سه عنصر:1)  آموزش و پرورش ،2)  علوم و فن آوري  به عنوان محرك اوليه و3) فاكتور اساسي رشد وتوسعه  حاصل شود .تاريخچه اخير جوامع انساني نشان مي دهد كه چگونه پيشرفت هاي علمي و تكنولوژيك به طور جهشي به پيشرفت اقتصادي ، اجتماعي و فرهنگي كمك كرده است . در قرن نوزدهم  پيشرفتهاي فيزيك ، شيمي و مهندسي به انقلاب صنعتي منجر گرديد .
در قرن بيستم پيشرفت در زمينه علوم كشاورزي ، فيزيولوژي ، ژنتيك
  و پرورش گياهان  و حيوانات  زمينه را براي بروز انقلاب كشاورزي (انقلاب سبز)فراهم كرد .دانش جديد در زمينه علوم ميكروبيولوژي ، ايمونولوژي ، پزشكي و داروسازي  تلفات بيماري  را كاهش و اميد به زندگي در انسان را افزايش داد .
كشف ساخت و كار
DNA  آتش انقلاب بيولوژيك را بر افروخت كه همچنان در طول قرن بيست ويكم نيز ادامه و گسترش خواهد يافت . رمز گشايي كد ها يا الفباي ژنتيك  كه نشانگر گامي اساسي در تلاش انسان براي قرائت كتاب حيات است ، پيچيدگي سيستم هاي بيولوژيك (مولكولها ، سلولها ، موجودات زنده و اكوسيستم ها) را حل كرد و يكپارچگي و پيوستگي حيات را در عين تنوع اشكال زنده به ما نشان داد . پيشرفت در زمينه علوم زيستي نه تنها  موجبات درك روند هاي تكاملي وشناخت مسير هايي كه ما را به جهان كنوني رسانده فراهم مي سازد ، بلكه به نوع بشر قدرت مي بخشد تا به طور موثر اين دوره تكامل زيستي  واز جمله خود را اصلاح و تقويت كند .
همچون ساير رشته هاي علمي ديگر ، علوم زيستي
  نيز بخشي از فرهنگ كلي انسان  را مي سازد كه معرف ويژگي تكاملي خاص گونه همو ساپينس است و خط مرزي پررنگي با ديگر گونه هاي پريمات ترسيم مي كند.
به هر حال ، در حاليكه
  ويژگي هاي بيولوژيكي  در سير  نسلها  از طريق توليد مثل منتقل شده اند و از طريق فرايندهاي جهشي اصلاح گرديده و تغيير يافته اند ، ويژگي هاي فرهنگي ( اعم از ارزشها و دانش ها)هم  جنبه ارثي دارند و هم البته از طريق   آموزش و پرورش  يعني  اثرات يادگيري، تربيت و فرايندهاي پژوهشي(نوآوري هاي علمي و تكنيكي)   اصلاح شده اند .
در بين همه اين فرايندها ، آموزش زيست شناسي
  براي اصلاح و تقويت فرهنگي  يعني آموزش براي زندگي ، مرحله محوري را تشكيل مي دهد.
دانش جديد زيست شناسي
 
در خلال نيمه دوم قرن بيستم ، پيشرفتهاي بسيار مهم و با ارزشي در علوم كاربردي و پايه وابسته به زيست شناسي حاصل گرديد كه خود به طور ضمني
  همه جنبه هاي زندگي انسان و جامعه را تحت تاثير قرار داد .
در سطوح ميكروسكپي ،
  توسعه يافتگي و استفاده از تكنيك هاي پيچيده زيست شناسي مولكولي منجر به تحولي شگرف و   ظهور رشته هاي جديد همچون زيست شناسي مولكولي ، ژنتيك مولكولي ، تكامل مولكولي و ژنوميك گرديد . پيشرفت هاي عظيمي در فهم ما از توليد مثل جانوران و گياهان و رشد و نمو جنيني آنها  و به ديگر سخن از فرايند هاي تكاملي بدست آمد . در سطوح ماكروسكوپي ، گسترش مفاهيم جديد ، رويكردها و فن آوري هاي نو واستفاده از مدل سازي ، مشاهدات از راه دور و دانش انفور ماتيك (اطلاع رساني ) ، سبب بروز تحولات شگرفي در دانش بوم شناسي  ظهور زير رشته هايي از علم اكولوژي  همچون : اكولوژي عملكردي(  Functional Ecology) اكولوژي نمايه اي( Landscape Ecology)اكولوژي زيست كره ] Global (Biosphere) Ecology [وشبكه هاي اكولوژيك گرديد . همچنين ، علوم زيستي  شاهد ظهور برخي حوزه  هاي علمي بين رشته اي مثل تنوع زيستي (Bio-diversity)، پيچيدگي زيستي(bio-complexity) و زيست شناسي كل نگر (integrative biology)نيز بو د.
مسائل جديد
در فراخوان جهاني محيط و توسعه كه در شهر ريو دوژانيروي برزيل
  در سال  1992برگزار شد ،  مفهوم وفرمول بندي جديدي از مسائل جهاني ظهور كرد و ديد چند پاره و متكثر سنتي در خصوص مسائلي كه  جوامع انساني(فردي يا جمعي )  با آنها رودررو بود را تغيير داد . اكنون راجع به ارتباط و پيوستگي  بين مسايلي كه بر سلامت ، غذا و محيط انسان اثر دارند  بين مسائل مربوط به كشاورزي وخاك  ، ماهيگيري و آبزي پروري  ، صنايع داروسازي و بيو تكنولوژي ، مسائل مربوط به آلودگي محيط ( اعم از فيزيكي و شيميايي و بيولوژيكي)  و بعلاوه مسائل مربوط به حفاظت و مديريت منابع زيستي (شامل  قطع درختان جنگلي ، كوير زدايي، شور شدن خاكها و از دست رفتن تنوع زيستي  و غيره) درك بهتري وجود دارد .
مساله جديدي كه در خلال
 نشست ريودوژانيروي برزيل در 1992 ظهور كرد ، بر پايه سه  عامل شامل تــنوع زيستي ، تغييرات جهاني وتوسعه متوازن (sustainabledevelopment.) استواراست .
اگاهي از بيودايورسيتي يا تنوع زيستي در سه سطح از سازمان زيست شناختي
، يعني  سطح ژنتيكي ، سطح موجود زنده و سطح بوم شناختي  (di Castri & Younès, 1996),)fvhd فهم بهتر موضوعاتي  همچون  خاستگاه تنوع زيستي، حفاظت و تغييرات تنوع زيستي  در مقياس زمان ومكان، عملكرد اكوسيستم  تنوع زيستي و بسياري از سرويس هاي پنهان اكولوژيكي  كه به افراد بشر كمك مي نمايد   ، همچنين براي صيانت و مديريت تنوع زيستي سيستم آب هاي  سطحي درياي و زير زميني و  راهنما يي براي چگونگي بازگرداني اكوسيستم هاي ضعيف شده و در حال نابودي ضرورت دارد  و اين ضرورت خوشبختانه  د رحال رشد است ودر زندگي انسان امروز  تبديل به يك فرهنگ مي شود.
موضوع مهم دوم ، تغييرات جهاني
  و پديده هاي جهاني است ،  كه در سطوح  زيست محيطي ، اقتصادي و  ارتباطي-اطلاعاتي  بايد مورد توجه قرار گيرد  .  مسائل و مشكلات جمعيت مرزهاي سياسي بين كشورها را نمي شناسد به عنوان مثال گرم شدن هوا و سوراخ شدن لايه ازون بر تمام زيست كره تاثير مي گزارد .
براي مواجهه با اين مسايل بايد ائتلاف بزرگ جهاني
  بوجود آيد و تمام ملل دست در دست هم نهند  تا موفقيت حاصل شود .
سومين و آخرين موضوع ،
  رشد و توسعه متوازن است . اين  مفهوم جديد ، در حين همايش زمين  در ريودوژانيرو شكل گرفت وهدف آن بيان و  لزوم پيوستگي و يكپارچگي ملل در دو مقياس زماني و مكاني است  . درمقياس جغرافيايي( زميني) اين اصطلاح به معني پيوستگي بين  جنوب و شمال ، بين  كشورهاي توسعه يافته و مرفه و كشورهاي فقير و در حال توسعه جهان سوم است  ودر مقياس زماني  گوياي پيوستگي انسان امروز با نسل هاي آينده  است .
اگر مي خواهيم
  در كارامدي اقتصادي(economically efficient) عدالت اجتماعي(socially equitable) وتوسعه متوازن (sustainable development)  موفق باشيم، مواجهه با اين چالشها و پرداختن به پژوهش ، تربيت و آموزش علوم بويژه زيست شناسي ، پيش شرطهاي لازم  هستند.
مفاهيم جديد  آموزشي وپرورشي و رويكرد ها:
اهداف ، حيطه ها و محتواي آموزش زيست شناسي بسته به نوع جمعيت و گروههاي طراح ومجري متفاوت است . آموزش زيست شناسي بايد ثمرات مختلف  براي افراد مختلف به همراه داشته باشد  . 
1)براي پژوهشگران علم زيست شناسي
  معني آموزش يعني تحصيل دانش ، اطلاعات و تكنيك هاي علمي كه براي اجراي پروژه هاي پژوهشي لازمند .
2)براي مروجين ،
  مهندسين و متخصصين در بسياري از حيطه ها همچون  كشاورزي ، بهداشت ، صنعت ، بيوتكنولوژي و محيط زيست ، آموزش زيست شناسي بايد شالوده زيست شناختي لازم كه حيطه تخصصي مربوطه  بر آن بنا مي شود را فراهم نمايد .
3)براي مردم عامي و افرادي كه در رشته هاي غير مرتبط با زيست شناسي تحصيل مي كنند ، چه در مدارس ابتدايي و راهنمايي و چه در
 مدارس متوسطه هدف اصلي آموزش زيست شناسي  بايد تربيت شهرونداني  واجد سواد زيست شناسي باشد  . در جامعه اسلامي ايران كه محور اصلي تربيت، معرفت پروردگار و  خداشناسي است بايد مهمترين محور فرعي آموزش زيست شناسي باشد  تا بدان وسيله هم سوالاتي در ذهن  دانش آموزان جوانه زند و هم به مسير دريافت پاسخ و زندگي اجتماعي  درست هدايت شوند . اگر چه كه محور اصلي آموزش ما معرفت الهي  است اما  بدلايل روانشاختي  و ويژگيهاي ملموس حيات  و به منظور درك پيچيدگي آفرينش گاه بايد آموزش زيست شناسي بر خداشناسي نيز مقدم باشد در اين صورت آموزش زيست شناسي مقدمه اي بر خداشناسي خواهد بود . به شرط رعايت  تقدم ،زيست شناسي در آموزشهاي عمومي سبب مي شود  تا پس از نيل به اهداف مستقيم آموزشي ، فرد براي ورود مسئولانه به به  صحنه  مشاركت وزندگي اجتماعي  آماده شود .
تنوع
  اين اهداف براي آموزش زيست شناسي همانا رسالت اجتماعي اين ماده درسي كه عبارت است از بازتوليد دانش توسط پژوهشگران ، كاربست آن  بوسيله متخصصين و كمك به ساخت و بهبود فرهنگ جامعه را آشكار مي سازد. از اين رو ضروري است چالش هاي جدي آموزش زيست شناسي در قرن  حاضر  راشناسايي نماييم و با توجه  به نوع مسائل و مشكلات جديد  و دانش  نوين زيست شناسي و همچنين  با در نظر داشتن ابعاد اجتماعي علوم زيستي  ويافته هاي جديد پژوهشگران در باره جريانهاي آموزشي و نظريات يادگيري  چاره كار را فراهم آوريم .
زيست شناسي ، روانشناسي
  و علوم شناختي  دانشهاي  مولدي هستند  كه به ما نشان مي دهند، مغز انسان چگونه ياد مي گيرد  و نيز راهكار هايي براي تاثير گذاري بر جريان يادگيري انسانها   معرفي مي نمايند . در مطالعه كامل و فراگيرنظريه يادگيري كه در سال 1998 انجام شد ، گيوردانو (Giordano) توضيح مي دهد كه يادگيري  با گذر از يك روند سازه زدايي (deconstruction) بهتر وعمقي تر  است.
سه ديدگاه كلي در باره آموزش و يادگيري وجود دارد :
1) ديدگاه آموزش انفعالي كه يك جريان آموزشي قديمي است و در آن معلمين دانش خود را به شاگردان منتقل مي كنند . بر اساس اين ديدگاه معلم يك كوزه پر آب و شاگرد يك ليوان خالي است .
2) ديدگاههاي
 رفتار گرا (behaviorist) و ساخت گرا (constructivist) كه در آن معلمان به  شاگردان  كمك مي كنند تا دانش آنها  از ساده به مشكل  و از جزء به كل  شكل گيرد.
3) و بالاخره ظهور و طرح ديدگاه فعال تر و جديد ، كه به آن وسيله باز سازي دانش
  از يك مرحله ضروري  تخريب به نام سازه زدايي(deconstruction) عبور مي كند(يعني جرياني كه  بوسيله آن با زدايش تصورات قبلي فراگيران،  توليد دانش بوسيله خود فراگيران  صورت مي گيرد ) .  اين ديدگاه  به دانش آموزان به عنوان دانشمندان كوچك مي نگرد كه براي يادگيري همچون دانشمندان علوم را بايد كشف كنند اگر چه كه قبلا  بوسيله پيشتازان علم كشف شده است .
قبول اين مفهوم جديد
 در يادگيري ، نتيجه مهمي براي سازمانها و نهاد ها و آموزش و پرورش جامعه  ، تعريف و  طرز تلقي از نقش نسبي معلمان  در برابر يادگيرندگان ، و همچنين ارتباط بين كسب  دانش و نگرش  و رفتار و توانايي فراگيران براي سازگار كردن آنها با محيطهاي پيچيده و هميشه در حال تغيير  دارد .
 توسعه مفهوم سازه زدايي( deconstructivist )وديدگاه  سازه باز زايي (reconstructivist) بسياري از موسسات آموزشي را به قبول اين روش هدايت كرده است كه : " علوم بايدبه همان شيوه اي ياد گرفته شود كه دانشمندان  مي آموزند ".
دانش آموزان و دانشجويان بايد به مشاركت در پروژه هاي پژوهشي
  متناسب با آنان دعوت شوند  و نتايج كار آنها بايد در همايش هاي علمي مطرح شود ودر صورت لزوم چاپ و منتشر گردد . به عنوان مثال در كنگره AAAS كه در  آناهيم Anaheimامريكا در سال 1999 با حضور صد ها دانشمندان جوان و دانش آموز برگزار شد  نتايج كار هر يك به وسيله پوستر معرفي گرديد .
از ديگر نتايج
  مهم قبول ديدگاه  سازه باززايي(reconstructivist ) در  توان بالقوه عظيم آن  براي تقويت  اهميت اجتماعي  آموزش زيست شناسي است ، يعني  ارتباط بين آموزش علوم و نياز هاي اجتماع  كه گسترش  ابعاد اخلاقي   آموزش علوم  نيز خوانده مي شود .
ابزار هاي جديد آموزشي
بدون شك هنوز هيچ زيست شناسي
  از تمامي يافته هاي زيست شناسي تا به امروز آگاهي ندارد   . انفجار دانش علمي  و  توليد سريع  و انباشته شدن مقادير زيادي اطلاعات زيست شناختي كه در صحت  آنها هنوز ترديد وجود دارد ضرورت مديريت دانش (يعني دانش براي دانش  ) را گوشزد مي كند . در واقع نقطه اعمال  مديريت دانش ،همان يادگيري است .
براي سيستم هاي آموزشي مقدور نيست
 كه همه حيطه هاي دانش را پوشش بدهند .  بنا بر اين لازم است دوره هاي تحصيلي علمي  آموزشگاهي  شهروندان را با توجه به نيازهاي عمومي اجتماع و ضرورتهاي حداقلي  شهرونداني تربيت كنند كه ذهني خلاق ، پويا و طراح داشته باشند و د ركنار اعتقادات و وعلايق ديني  خود نوعي تربيت وبينش علمي براي زندگي در دنياي علمي كنوني وحل مسائل جديد وامروزي داشته باشند
علاوه بر اين انفجار دانش علمي و فن آوري ، مفاهيم جديد و
 همچنين ابزار هايي براي  آموزش از راه دور ودسترسي جديد به انباشته  بزرگ علوم جهان وتوانايي هاي جديد ارتباطي بين فردي و بين گروهي را مطرح مي كند.
بر اساس دو رويكرد فوق
  اين موارد نيز ضرورت دارد:
1)گسترش مكانيسم هايي براي " يادگيري در
  راستاي خواسته هاي امروزي " ، درون:
2) چارچوبي براي آموزش پيوسته و مداوم(
life-longeducation)
 وموفقيت در اين تلاش   راه را براي آموزش و پرورش يك جامعه آگاه در آينده  نشان خواهد داد . تربيت زيست شناختي بيشتر در محدوده مديريت دانش خواهد بود تا تدريس سنتي  وساده اطلاعات علمي . فن آوري ارتباطات  واطلاعات  مدرن  (Information and Communication Technology (ICT) بطور فزاينده ، توسعه يافته و براي آموزش در موقعيت هاي  مدرسه اي و خارج مدرسه اي مورد استفاده واقع مي گردد . در كشور هاي توسعه يافته ، مواد آموزشي بيشتر با روش ICT ، استفاده از CD  ويا ابزار هاي آموزش آن لاين  در دسترس فراگيران قرار داده مي شود . مدل سازي و بازيهاي شبيه سازي شده  در حال توسعه هستند . مزاياي باب كردن ICTمتعدد است،  اما به تعدادي از آنها اشاره مي شود :
1)
    افزايش تعامل و همكاري بين افراد از يك سو و بين گروهها از سوي ديگر  ،
2)
    دسترسي فوري به لينكهاي بسيار انبوه و ميليونها صفحه وب
3)
    دسترسي به كتابخانه عظيم وتقريبا نامحدود جهاني ،
4)
    دسترسي به بانكهاي اطلاعاتي  و آماري منابع انساني و پزشكي  به منظور تحقيقات اپيدميولوژيك
5)
    گروههاي كاري دلگرم كننده  ومشوق يكديگر ،
6)
    مهيا كردن ابزار هاي مناسب و خوب براي خود ارزشيابي . و دهها دستاورد ديگر
با اين حال
 توسعه فن آوري اطلاعات و ارتباطات  در آموزش  و بويژه در آموزش زيست شناسي در كشور ما  هنوز در مراحل اوليه قرار دارد .  با توجه به امكانات جديدي كه اين تكنولوژي  در اختيار بشر گذاشته است ، قلمرو عظيمي براي اصلاح ساختار و توسعه و پژوهش  به منظور تجديد نظر در عملكرد ونقش معلمين و فراگيران  و تجديد نظر  در ساختار مدارس  ، دانشكده ها و دانشگاهها وجود دارد .
مدعيان و شركاي جديد
به موازات انفجار دانش علمي
  ، بروز مسائل جديد و شكل گيري و توسعه مفاهيم ، ابزار ها و رويكردها جديد ، گروهي از داعيان جديد آموزش زيست شناسي همچون باغهاي گياه شناسي ، پاركهاي ملي  ،منابع طبيعي ، وموزه هاي تاريخ طبيعي  و مراكز علمي  نيز وجود دارند كه آرزو مي كنند، ايكاش نقش پر رنگ تري در آموزش زيست شناسي داشتند. بعلاوه تعداد زيادي از سازمانها  ، بنياد ها  وشركتهاي كشاورزي و صنعتي (صنايع دارو سازي وزيست فن آوري )  نيز نيازمند توسعه  برنامه ها وطرح هاي جديد و اصلاحي زيست شناختي مي باشند .
چشم انداز و نتيجه گيري
به ياد داشته باشيم كه موفقيت ما در عرصه حل چالش هاي آموزش زيست شناسي فراروي انسان امروز ،
 درگرو فداكاري ، تعهد و  يا الزام  وتلاش همه افرادي است كه شريك اين قافله اند نظير دانشمندان ، معلمان ، دانش آ موزان ، سياستمداران ، قانون گزاران  و آحاد  مردم.
مايلم وجه تشابه
  وتوازي موجود بين آموزش و پرورش جامعه با زايايي زيست شناختي را باز تر كنم .به علت رنج و زحمت و هزينه هاي بالاو زمان زيادي از عمر كه مصروف  داشتن فرزند مي شود، موفقيت زاد آوري گونه ما يعني همو ساپينس ، بدون وجود اين ابتكار شگفت حيات ، كه نامش را عشق مي گذاريم ناممكن خواهد بود . همين امر براي  آموزش و پرورش كه كليد  بقاي فرهنگ و تمدن انساني است  نيز مصداق دارد . عشق و محبت براي تامين بخشي از هزينه هاي مورد نياز سيستم آموزش و پرورش ضروري است .
 

عاشق باشيد


رفرانس:


Delors, J., (1996). Learning: The TreasureWithin, Report to UNESCO of the International Commission on Education for theTwenty-first Century, UNESCO Publishers, Paris, 266 pages.
Di Castri, F. & Younès, T. (1996) Biodiversity, the emergence of a new scientific field- its perspectives and constraints, in Biodiversity: Science and Development, Published by CABI, 646 pages.
Giordan, A., (1998). Apprendre. Published (inFrench) by Belin, Paris, France, 255 pages.
Solbrig, O. & Nicolis, G., (1991). Perspectives on Biological Complexity. IUBS Monograph Series N° 6, pages 228.
UNEP. 1992. Convention on Biological Diversity, June 1992. UnitedNations Environment

توجه :

شما فرهنگیان گرامی می توانید تحقیقات اقدام پژوهی ، گزارش تخصصی ، درس پژوهی ، تجربیات ارتقای شغلی ، طرح جابر  و مقالات پرسش مهر مورد نیاز خود را از لینک های زیر تهیه نمائید :( سایت علمی و پژوهشی آسمان ) بر روی هر لینک کلیک نمائید :


 
 
 
 
 
 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 14 مهر 1397 ساعت: 10:32 منتشر شده است
برچسب ها : ,,
نظرات(0)

تحقیق درباره مهارتهای آموزش ومطالعه ریاضی

بازديد: 169
تحقیق درباره مهارتهای آموزش ومطالعه ریاضی

مهارتهای آموزش ومطالعه ریاضی

 

ایجاد انگیزه در کلاس درس ریاضی

 

نقش رابطه معلم و دانش آموز در ایجاد انگیزه :

 

یکی از چالشهای مهم موجود در آموزش ریاضی  عدم برقراری ارتباط  عاطفی مثبت بین  معلمان این درس و دانش آموزان است . متأسفانه این امر باعث به وجود آمدن تفکرات و دیدگاه های منفی در اذهان دانش آموزان و والدین آنها نسبت به درس ریاضی شده است .و ادامه این روند یعنی ناسازگاری در ارتباط مؤثر منجر به بی -علاقگی و حتی تنفر و انزجار بسیاری از افراد نسبت به درس ریاضی شده است.    اولین هدف یک معلم ریاضی در جو حاکم بر این درس ،باید برقرار کردن رابطه ی مطلوب دوستانه و حمایت کننده با دانش آموزان باشد . چنین هدفی فقط با تعامل میان معلم و دانش آموز حاصل می آید .  چند روز اول مدرسه و اولین دیدارهای دانش آموزان با معلم از این نظر بسیار مهم است . بنا بر این به آن توجه خاص د اشت .معلمان تازه کار به طور معمول از معلمان قدیمی تر می شنوندکه تا هنگامی که دانش آموزان به او احترام نگذاشته اند در برابر آنها نخندد. زیرا ایشان بر این باورند که دانش آموزان برای احترام گذاشتن به معلم باید از وی بترسند. اما نظریه پردازان انگیزش می گویندکه به دانش آموزان نشان دهیدکه به آنها علاقه دارید و می توانند به شما اعتماد کنند و در صورت  نیاز برای هر کمکی به شما رجوع نمایند. 

معلمان بر خلاف خلبانها و معمارها یا جراحها ، آموزش فشرده ای در مهارتهای حرفه شان ندیده اند. به نوعی از آنان انتظار می رود که وقتی وارد کلاس می شونددر مورد مسائل  پیچیده روابط بشری تجربه و مهارت داشته باشند . از معلمها خواسته  می شود که در جریان فعالیت روزانه شان :

1)     انگیزه یادگیری ایجاد کنند .

2)     مشوق خود مختاری باشند و عزت نفس را تقویت کنند .

3)     از شدت اضطراب (anxiety ) بکاهند و ترس را از بین ببرند .

4)      يأس و نومیدی ( frustration )   را کم کنند.

5)     سبب کاهش تعارضها و کشمکشها(conflict) شوند و خشم را فرو بنشانند .

یکی از معلمها می گفت من از قبل می دانم که دانش آموز به چه چیزی نیاز دارد . من نیاز او را حس می کنم . او نیاز دارد قبولش داشته باشند . به او احترام بگذارند، دوستش داشته باشند. به او اعتماد کنند ، او نیاز دارد که تشویقش کنند ، پشتیبانی اش کنند،او را به فعالیت وا دارند و موجبات تفریح و خوشی اش را فراهم آورند تا بتوانند به کاوش و آزمایش بپردازند. و به نتایج موفقیت آمیزی برسد، عجب حکایتی است ! او این همه نیاز دارد . و من بايداينگونه نيازش را برآورده  نمايم،عقل و دانایی سلیمان است و بینش و فراست ابن سینا و علم و دانش خیام و ایثار و از خود گذشتگی فلو رانس نایتینگل»

پرورش خلاقیت دانش‌آموزان با استفاده از آموزش مجازی

مانوئل سانتور - تریگو که از کشور مکزیک در هشتمین کنفرانس آموزش ریاضی ایران شرکت کرده بود گفت: استفاده از آموزش مجازی و نرم‌افزارهای ریاضی باعث تشویق کودکان و دانش‌آموزان به فراگرفتن ریاضی می‌شود و تقویت نیروی استدلال کردن آنها را در پی دارد.

 مانوئل سانتور - تریگو که از کشور مکزیک در هشتمین کنفرانس آموزش ریاضی ایران شرکت کرده بود گفت: استفاده از آموزش مجازی و نرم‌افزارهای ریاضی باعث تشویق کودکان و دانش‌آموزان به فراگرفتن ریاضی می‌شود و تقویت نیروی استدلال کردن آنها را در پی دارد.

به گزارش سرویس علمی پژوهشی ایسکانیوز، وی افزود: معلمان و آموزش دهندگان ریاضی با استفاده از مطالب ساده و ترسیم اشکال ساده نحوه شکل گیری یک قضیه ریاضی را نشان دهند تا به خود قضیه برسند نه اینکه قضیه را عنوان کرده و سپس آن را اثبات کنند.
این استاد دانشگاه در آموزش ریاضی در ادامه سخنانش گفت: در کشور مکزیک یک جریان اصلاحی آموزشی به وجود آمده که استفاده از تکنولوژی مدرن در آن نقش اصلی را دارد و این مساله باعث پیشرفت قابل توجه و مشهود در یاددهی و یادگیری ریاضیات در مکزیک شده است که می‌تواند به عنوان یک الگوی صحیح تعلیمی در دیگر کشورها و از جمله ایران نیز مورد استفاده واقع شود.

 

 

آموزش معقولانه در زمينه رياضيات:

 

ارتقاءاصلاحمنطقيآموزشرياضيات

اهدافآموزشرياضياثرجورجپوليا ( درحدود 1969)

هر بار كه رياضيدانان دانشگاه درباره برنامه آموزش رياضي مدرسه تصميم مهمي مي گيرند. شايد مناسب باشد كه از جانب پروفسور (استاد) جرج پوليا از اين تصميمات آگاهي بيابيم. پروفسور پوليا (1985 ـ 1887) رياضي دان مشهور و استاد دانشگاه استند فورد بود كه سهم بزرگي در نظريه احتمال. نظريه اعداد، نظريه توابغ و حساب تغييرات ( حساب جبري متغيرها) داشت، او نويسنده اثار برجسته «چگونه آن را حل كنيم» رياضيات و استدلال محتمل و معقول» و كشف رياضياتظ بود كه دانش آموزان را تشويق مي كرد تا افراد متفكر مشكل گشاي مستقلي شوند. او هم عضو افتخاري آكادمي هانگرين، انجمن رياضي لندن، و انجمن رياضي سوئيس و عضو آكادمي ملي علوم (امريكا)، آكادمي هنر و علوم امريكا، و انجمن رياضيات كاليفرنيا و هم عضو تراز آكادمي علوم در پاريس بود.

اين مقاله كه در ادامه مي آيد تا حدودي آماده چاپ مي باشد و نسخه منتشر نشده نوار ويدئوئي سخنراني است كه پروفسور پوليا به دانشجويان رشته رياضي در حين و قبل از خدمت من در اواخر دهه 1960 ارائه مي دهد.

 

بخش اول:

مايلم كه با شما درباره آموزش ( تدريس) رياضيات در دوره دبستان سخنراني كنم. در واقع سخنراني من شامل دو بخش خواهد بود. در بخش اول، در مورد اهداف تدريس يا آموزش رياضيات در تحصيلات ابتدايي سخنراني خواهم كرد.

و در بخش دوم، در مورد اينكه چگونه رياضيات را تدريس كنيم. صحبت مي كنم.

مي بايست اعتراف كنم كه در مورد اين موضوعات در مقام شخصي بيگانه با اين مسائل صحبت مي كنم. من هميشه علاقمند به تدريس و آموزش بودم ، بجز اوقات فراغتم، در حدود نيم قرن، در اين دانشگاه يا دانشگاههاي مختلف تدريس كردم. و در بالاتر ده سال اخير، عمدتاً به تدريس در سطح دبيرستان پرداختم. از اين رو با شما در مقام شخصي بيگانه سخنراني مي كنم. اما شما ممكن است يك يا دو نكته را در آنچه كه بيان مي كنم، بيابيد كه ممكن است براي شما در مورد حرفه و كارتان مفيد باشد.

هدف آموزش رياضي در مدرسه ابتدائي (دبستان) چيست؟ بهتر است اين سوال طي را در نظر بگيريد كه هدف از تحصيلات چيست؟ و سوال بهتر آن است كه : ايا آنچه كه مردم به طور كلي فكر مي كنند هدف تحصيلات مي باشد؟ در ابتدا نظرات والدين را جويا مي شويم.

همسايه شما آقاي اسميت پسري به نام جيمي دارد، او بر خلاف جيمي دانش آموز ترك تحصيلي مي باشد . او اظهار مي دارد كه اگر جيمي از مدرسه ترك تحصيل كند، هرگز شغل مناسبي بدست نخواهد آورد. بنابراين به گفته اقاي اسميت و همه اسميت هاي ديگر مردم هدف از تحصيل ، خود را براي شغل آماده كردن. آماده شدن بچه ها براي بدست آوردن وسيله امرار معاش مي باشد.

اما ديدگاه جامعه در اين مورد چيست؟

ديدگاه جامعه همانند نظرات والدين و همه مردم مي باشد. جامعه، كشور، دولت و شهر همه مي خواهند افراد وسيله امرار معاش بدست آورند و ماليات را بپردازند و به كمك جامعه متكي نباشند. به همين دليلي نيز جامعه تحصيل را به منظور آماده كردن جوانان براي داشتن شغل مي خواهد.

اگر والدين كمي بيشتر فكر كنند و جامعه نيز كمي بيشتر بررسي كند، تا حدي اين هدف را مي توان تغيير داد . والدين منطقي يعني اقاي اسميت معقول، مي خواهد كه پسرش جيمي شغلي داشته باشد كه كاملاً متناسب با او باشد . او درامد بيشتر خواهد داشت و احساس خرسندي بيشتري خواهد كرد. راستي، اين امر همچنين هدف جامعه مي باشد يعني اينكه شما از يك سو شغلي داريد و مردم از سوي ديگر شغلهايي دارند و شما مي بايست براي افراد چنين شغلهايي را تخصيص دهيد كه كاملاً و حتي الامكان با آنها تناسب داشته باشد كه‌انها بيشترين بازده و كارايي را به وجود آورند. يا حتي بهتر از آن كه در كل به مجموع اين شادي بايستي بيشترين باشد . آنچه كه تحصيل مي تواند براي اين هدف انجام دهد، چيست؟ نكته اين است كه زمانيكه بچه به سن تحصيل مي رسد ، شما هنوز نمي دانيد كه چه شغلي بعدها خواهد داشت. و شما نمي دانيد و براي چه شغلي كاملاً و دقيقاً مناسب باشد، يا تا حد امكان با او تناسب دارد. از اين رو چه كاري را مي بايست انجام دهيد؟ ما بايستي بچه ها را چنان آماده كنيم كه‌انها بتوانند شغلي را از ميان كلي شغلهاي ممكن انتخاب كنند. آنها بايد ديدگاه و نظري از كل دنياي پيرامون خود را داشته باشند تا تشخيص دهند كه براي كدام يك از اين شغلها كاملاً مناسب مي باشند. شما مي توانيد اين كار را با روش هاي زيادي بيان كنيد . من اين تعبير ذيل را دوست دارم:

تحصيلات مي بايست تمام قوه ابتكار دروني كودك را رشد دهد.

بنابراين دو نوع هدف از تحصيلات داريم. اهداف تنگ نظرانه و سودمند و خوب. تحصيلات مي بايست افراد قابل استخدام يعني افرادي كه بتوانند شغلي را اجرا كنند ، بيرون دهد. اما هدفي بالاتر رشد تمام قوه ابتكار رشد كودك مي باشد تا بتواند براي آن شغلي كه تا حد امكان با او تناسب دارد، انجام وظيفه كند . پس هدف عالي تر ، كه آن را اين چنين اظهار مي دارم رشد تمام قوه ابتكار دروني كودك مي باشد.

حال، پيشنهاد شما در مورد آموزش رياضيات چيست؟

رياضيات در دوره ابتدايي هدفي تنگ نظرانه و خوب دارد كه نسبتاً در تحصيلات ابتدايي باز و آشكار مي باشد. فردي كه كاملاً بي سواد باشد در جامعه اي مدرن مناسب استخدام نمي باشد . هر شخصي مي بايست بتواند بخواند و بنويسيد و كمي حساب يا شايد كمي بيشتر انجام دهد. در نتيجه، هدف تنگ نظرانه و مفيد تحصيلات ابتدايي هم آموزش مهارت حساب كردن يعني جمع، تفريق ، ضرب، تقسيم و شايد كمي بيشتر، هم آموزش كسرها ، درصدها ميزان و درجه بندي، شايد حتي كمي بيشتر مي باشد. هر كسي مي بايست از چگونگي اندازه گيري طول، مساحت ها ،‌حجم ها آمادگي داشته باشد.

هدف تنگ نظرانه و مفيد تحصيلات ابتدايي اين مهارت‌ها مي باشد ـ يعني اين دانش را انتقال دهيم و نبايد ان را فراموش كنيم.

با اين وجود ، ما هدفي  بالاتر داريم، ما مي خواهيم تمام قوه ابتكار رشد كودك را پرورش دهيم و نقشي كه رياضيات انجام مي دهد غالباً در مورد تفكر مي باشد . رياضيات آموزش عالي متفكر مي باشد اما تفكر چيست؟

تفكري كه شما مي توانيد از رياضيات ياد بگيريد ، براي مثال، در بكار بردن انتزاع مي باشد، رياضيات راجع به اعداد مي باشد. اعداد انتزاعي هستند . وقتيكه كه ما يك مسئله عملي را حل مي كنيم پس از حل اين مسئله عملي مي بايست ابتدا مسئله اي انتزاعي ايجاد كنيم. رياضيات به طور مستقيم براي انتزاعها بكار مي رود . حداقل بعضي از روش هاي رياضيات كودك را قادر مي سازد و تا انتزاعها را بكار ميرود يا ساختارهاي انتزاعي را بكار ببرد. ساختار در حال حاضر كلمه اي مد روز مي باشد . كلمه بدي نيست من در برابر آن سكوت مي كنم.

اما تصور مي كنم كه يك نكته در اينجا بايد ذكر كنم كه حتي مهمتر مي باشد.

مي دانيد كه رياضيات سرگرمي تماشاچي نمي باشد براي درك مفاهيم رياضي بايد بتوانيم رياضيات را انجام دهيم . و معني و مقصود انجام دادن رياضيات چيست؟

اولاً معني و مقصود از انجام دادن رياضيات توانايي حل مسائل رياضي مي باشد براي اهداف بالاتر كه در مورد آن اكنون سخنراني مي كنم چند فن حل مساله كلي و عمومي وجود دارد يعني داشتن روش درست در برابر مسائل و توانايي پرداختن به همه نوع مسئله، نه تنها مسائل بسيار ساده. كه مي توان با مهارت هاي تحصيلات ابتدايي آنها را حل كرد، بلكه مسائل پيچيده تر مهندسي ، فيزيك كه در دبيرستان بيشت توسعه مي يابند. اما  پايه و شالوده آن مي بايست در دوره ابتدايي شروع شود. و بنابراين فكر مي كنم نكته اساسي در دوره ابتدايي آشنا كردن بچه ها با فنون حل مساله مي باشد ، نه تنها حل اين يا آن نوع مسئله، نه تنها انجام فقط تقسيم هاي طولاني يا بعضي از اين چنين چيزها ، بلكه توسعه روش كلي حل مساله مي باشد.

بخش دوم:

آموزش علم نيست بلكه هنر است اگر آموزش يا تدريس علم باشند بهترين روش آموزش وجود خواهد داشت و هر كس مي بايست كه مانند آن تدريس كند. از آنجائيكه آموزش علم نيست، آزادي عمل زيادي و امكان بيشتري براي تفاوتهاي شخصي به وجود مي آيد . در كتاب راهنماي قديمي بريتانيايي جمله ذيل آمده بود، «چه درس و آن چيزي كه معلم واقعاً تدريس مي كند، خود او مي باشد» . پس بنابراين وقتيكه به شما مي گوييم چنين يا چنان تدريس كنيد، لطفاً آن را باذهنيت درست بگيريد. آن را به اندازه نصيحت هاي بسيار زياد بگيريد كه شخصاً متناسب با شما باشد. شما بايد به خودتان آموزش دهيد.

به اندازه روش هاي خوب آموزش معلمان خوب داريم، اما اجازه دهيد كه به شما بگوييم نظر من در مورد آموزش چيست؟

شايد اولين نكته‌اي كه به طور عمومي پذيرفته مي شود، اين باشد كه آموزش مي بايست فعال ، يا ترجيحاً / نسبتاً يادگيري فعالي باشد، تعبير بهتر اين است.

شما نمي توانيد فقط با خواندن ياد بگيريد، تنها با گوش كردن به درس نمي توانيد چيزي بياموزيد . شما نمي توانيد تنها با نگاه كردن در سينما ياد بگيريد. شما مي بايست عمل ذهن خودتان را براي يادگيري چيزها اضافه كنيد. شما مي توانيد اين شيوه را روش سقراطي بناميد زيرا سقراط آن را بسيار با دقت در هزار سال قبل بيان كرد.

او اظهار داشت كه اين عقيده بايد در ذهن داشن‌اموز متولد شود و معلم فقط بايد به عنوان يك ماما (قابله) عمل كند. اين عقيده بايد به طور طبيعي در ذهن دانش آموز متولد شود و ماما نبايد خيلي زياد و خيلي زود مداخله كند. اما اگر درد و زايمان تولد خيلي  طولاني بود، ماما بايد مداخله كند. اين يك اصل بسيار قديمي است و نام جديدي براي آن انتخاب شده است كه روش اكتشافي نام دارد. دانش آموز توسط عمل خودش ياد مي گيرد. مهمترين عمل يادگيري اين است كه توسط خودتان آن را كشف كنيد . اين كار مهمترين بخش در آموزش خواهد بود به طوريكه آنچه كه توسط خوتان كشف مي كنيد طولاني تر دوام خواهد داشت و بهتر درك خواهد شد.

اصول ديگري براي اموزش وجود دارند. اگر شما كلمه اصول را دوست نداريد، عبارت قاعده هاي تجربي ( راههاي تجربي) را بكار ببريد. يادگيري مي بايست فعال باشد. قاعده ديگر نيز اغلب توسط تمام معلمان ( مربيان / فرهنگيان) مشهور بيان شده است يعني توسط سقراط، افلاطون، كومينيوس، مونتسوري و يعني اينكه برتري را اولويت هاي شخصي دارند. براي مثال چيزهايي كه قبل از كلمات و از اين قبيل مي ايد.

اين قاعده بارها و در اشكال بسيار بيان شده است. اما به اين اجازه دهيد كه‌ان را از گفته كنت (kant) نقل قول كنيم كه اظهار داشت « شناخت و ادراك تمام انسانها با ادراك مستقيم يا كشف و شهود آغاز مي شود. پس به سوي استنباط پيش مي رود و با آگاهي پايان مي يابد» اجازه دهيد كه اين سخن را با عبارت ساده تر ترجمه كنيم. من خواهم گفت، يادگيري با عمل و استنباط شروع مي شود پس به سوي كلمات و ادراك پيش مي رود و مي بايست با عادت هاي يا روش هاي خوب ذهني پايان يابد. » هدف عمومي آموزش رياضيات اين است يعني در هر دانش آموز تا اندازه ممكن عادات خوب ذهني از عمده برآمدن هر نوع مسئله را پرورش و توسعه دهيم.

شما بايستي تمام شخصيت و خصوصيات برجسته دانش آموز را رشد و آموزش رياضي بايد به ويژه تفكر را توسعه و پرورش دهد. آموزش رياضيات همچنين مي تواند قدرت تميزي (روشني) و نيروي پايداري را پرورش دهد. همچنين مي تواند شخصيت تا حدي توسعه دهد ولي مهمترين آن. رشد تفكر مي باشد.

نظر من اين است كه مهمترين بخش تفكر كه بارياضيات توسعه و پرورش مي يابد روش و رفتار (طرزفكر) درست در از عهده برآمدن مشكلات و مسائل، در مشكلات رفتاري مي باشد ، مادر زندگي روزانه مشكلات مسائلي داريم. ما مسائلي در زمينه علم داريم، با مسائلي در زمينه سياست مواجه مي شويم، ما با مسائلي در هر جامعه روبه رو مي شويم ، طرز برخورد درست با تفكر كمي متفاوت از يك عملكرد تا قلمروهاي ديگر باشد، اما فقط يك سر داريم و بنابراين طبيعي است كه سرانجام فقط بايستي يك روش براي از عهده برآمدن تمام انواع مشكلات و مسائل داشته باشيم. عقيده شخصي من اين است كه نكته اصلي در آموزش رياضيات رشد متون حل مسئله مي باشد.

اما شايد بهترين كشور توسعه يافته در روزگار اخير كشور بريتانياي كبير مي باشد. موسسه اي دارد كه موسسه نيوفيلد ناميده مي شود كه عقيده يادگيري فعال و اولويت عمل و ادراك را در يادگيري مي گسترد ( منتشر مي كند) اولين كتاب انها شعار / پند خوبي دارد. آن منتسب به يك ضرب المثل چيني است كه مي گويد « مي شونم و فراموش مي كنم . مي‌بينم و بخاطر مي سپارم انجام مي دهم و درك مي كنم.»

بنابراين «مي شنوم و فراموش مي كنم» چيزي كه شما فقط مي شنويد به سرعت فراموش مي‌كنيد. بهترين توصيه ها به سرعت فراموش مي شوند. آنچه كه شما با چشمان خودتان مي بينيد آن را بهتر بخاطر مي سپاريد؛ اما واقعاً درك مي كنيد و كاملاً متوجه مي شويد وقتي كه شما آن را با دستان خودتان انجام دهيد. پس اين شعار و اندز اين است « مي شنوم و فراموش مي كنم، مي بينيم و به خاطر مي سپاريم و انجام مي دهم و درك مي كنم.»

بنابراين تحصيلات ، به ويژه تحصيلات ابتدايي، امروزه در تكامل تدريجي و تحول هستند. كسري بزرگ 10 تا 20 درصد ، تقريباً روش جديد آموزش دارد كه مي توان در روش ذيل در مقايسه با روش قديمي آموزش توصيف كرد، روش قديمي مقتدرانه و معلم محور مي باشد. روش جديد آسانگيرانه و دانش آموزانه محور مي باشد. در روش قديمي،‌ معلم در مركز كلاس يا در جلوي كلاس قرار دارد. هر دانش آموز به او به آنچه كه مي گويد نگاه مي كند. امروزه تك تك دانش آموزان مي بايست در مركز كلاس قرار بگيرند و مي بايست به آنها اين امكان را داد تا هر نظر خوبي كه به ذهن آنها مي رسد را به انجام برسانند به آنها بايستي اين امكان را داد تا آن عقيده را با روش خودشان، هر يك با خود يا درگروههاي كوچك دنبال كنند. اگر دانش آموزي نظر خوبي در بحث و گفتگوي كلاس دارد پس معلم طرحهاي خود را تغيير مي دهد و اين به نظر و فكر خو.ب مي پردازد و اكنون كلاس اين نظر را ادامه مي دهد.

لازم است به شما يك نام را بگويم. اين شخصي است كه مخصوصاً در اين مسير فعال، بسيار با هوش و خيلي خوب نام او دوشيزه اديت بيگز است . معلم به طرز خاص به او هديه مي دهد كسي كه به خاطر شور و اشتياق و استعداد فراوان براي اين آموزش دانش آموز محور و آسانگير در موقعيت خاص مورد توجهي قرار مي گيرد.

در چنين كلاس دانش آموز محور و آسانگير، هر گروه از بچه ها چيز ديگري انجام مي دهند. آنها بازي مي كنند(فقط اجازه دهيد كه بگويم كه‌انها فكر مي كنند كه بازي مي كنند، ولي آنها واقعاً ياد مي گيرند) معلم به آنها وسايل آموزشي گوناگوني مي دهد يك دوره كلاس متشكل از معلم است كه به بچه ها وسايل آموزشي گوناگون مي دهد. آنها بازي مي كنند و انديشه خودشان را در بازي رشد مي دهند، براي مثال ، يكي از اين وسايل آموزشي كاغذ مربع شكل مي باشد. و لوازم مناسبي به شكل مكعب، مكعب هاي نيم اينچي (برار با 54/2 سانتي متر) و چند جين از آنها،‌شايد حتي صدها.

بنابراين بچه ها با آن لوزام بازي مي كنند: اين روش يادگيري، آموزش فعاليت  مي باشد يعني آموزش توسط عمل و ادراك اجازه دهيد كه مثالي از اين فعاليت براي شما بزنم.

كلاس درباره مستطيل هاي كوچكي صحبت مي كند. نكته اصلي اين است كه بايستي اين كار نشأت گرفته از عمل و ادراك باشد . مي بايست نشأت گرفته از چيزهايي باشد كه بچه ها اغلب به اندازه كافي ديده اند و لمس كرده اند. بنابراين هر كس اتاق و ديوارهاي يك اتاق معمولي را كه مستطيل يا تقريباً مستطيل هستند را ديده است.

بنابراين شما ياد مي گيريد (كه يك مستطيل چيست؟ كف يك اتاق معمولي مستطيل است . و هر ديوار مستطيل مي باشد . سقف هم مستطيل است. پس يكي از اهداف خوب آموزش درك طول و مساحت مي باشد، پس طول مستطيل ها را اندازه مي گيريد و به درك محيط مستطيل‌ها مي رسد . سپس با مساحت مستطيل سر و كار داريد. شما مستطيل را از مربعهاي مساوي يعني از مربعهاي واحد مي سازيد و به ادارك مساحت مي رسيد . به هر جهت ما در حال حاضر در كلاسي هستيم كه تا حدي با مساحت و محيط مستطيل اشنا هستند . بر روي ورقه كاغذي يكسان، مستطيل‌هايي كه به بعدهاي آن روي هم قرار دارد را با محيطي يكسان يعني محيط بيست بكشيد. حاصل اين مي شود كه 9 مستطيل از اين دست داريم. آنها با عرض = 1 و ارتفاع = 9 و عرض = 2 و ارتفاع = 8 و به طرف پايين تا عرض = 9  و ارتفاع = 1 شروع مي كنند.

چيزهاي بسياري براي مشاهده يعني عمل و ادراك داريم. بعضي از بچه ها با مشاهده به خاطرشان خطور خواهد كرد كه همه گوشه هاي اين مستطيل ها روي خط راست هستند . سپس آنها مشاهده خواهند كرد كه يكي از اين مستطيل ها اضلاع برابر دارد و شما ممكن است سوالات زيادي در مورد آن بپرسيد . يكي از نكات جالب اين است كه معلم نبايد اين سوالات را بپرسد بلكه بچه ها بايد اين سوالات را بپرسند . آنها هم اولويت يكسان دارند. آيا مساحت يكسان دارند؟ كدام يك از آنها بيشترين مساحت را دارد؟

فعاليت ديگري را با مستطيل ها در اينجا ذكر مي كنيم. دوباره كاغذهاي مربع را برداريد و مستطيل هاي مختلفي را با مساحت هاي يكسان ببريد . اجازه دهيد كه مساحت 24 واحد مربع را بگويم بله آنها را روي كاغذ يكسان روي هم قرار دهيد اكنون گوشه هاي مقابل به يك گوشه را كه در آن لبه آنها روي هم قرار مي گيرند، روي يك خط راست نيستند . چند نوع خط منحني جالب تشكيل مي شود.

بچه ها با تخيل و ابتكار اينها را به هم متصل خواهند كرد تا  خطوط منحني را ايجاد كنند. پس آن مسئله ديگري مي باشد . اين مثالي از فعاليتي با مستطيل ها مي باشد كه بچه ها انتخاب خودشان را انجام مي دهند انها اظهارات خودشان را مي سازند و معلم هر چند وقت يكبار كمي با قدرتي اشاره تذكر به آنها كمك مي كند . اگر بچه ها اصلاً نظراتي نداشته باشند، سپس معلم خوب آموزش ديده كه به اين نوع اموزش دانش آموز محور عادت دارد ،‌مي تواند كمي از تذكرات و راهنمايي هاي خوب خود را ارائه دهد.

شايد. يك نكته كه دوشيزه بيگز و موسسه نيوفيلد به قدر كافي بر روي آن تاكيد نمي كنند، قانون حدس زدن باشد حدس زدن طبيعتاً به ما مي رسد. هر كس تلاش مي كند تا حدس بزند و حدس زدن را نبايد آموزش داد. آنچه كه لازم است تا آموزش داده شود حدس زدن منطقي مي باشد . به ويژه آنچه كه لازم است آموزش داده شود اين است كه حدس ها و خودتان را باور نكنيد مگر آينكه آنها را امتحان كنيد.

و فعاليت دانش آموز بهتر شروع مي شود اگر شما آنها را با حدس زدن آغاز كنيد.

مثالي مي زنم در يك فعاليتي قرار است طول و عرض كلاس را اندازه گيري كنيم. اكنون ، بعضي بچه ها ممكن است براي انجام اين كار خسته شوند اگر آنها تاكنون اين كار را با معلمي قديمي انجام مي‌دادند. شما مي توانيد قدري توجه بيشتري را به دست آوريد اگر شما با حدس زدن شروع كنيد شما مي توانيد بگوييد . به نظر من اين كلاس طول آن دو برابر عرض آن اسشت واقعاً؟ انتظار دارم كه بعضي از بچه ها بگويند«خير» بيشتر از دو برابر است. ديگران خواهند گفت خير، كوچكتر است. تعداد خيلي كمي خواهند گفت « بله كاملاً همينطور است بعد از اينكه حدس زدند ، آنها اندازه گيري با علاقه بسيار بيشتري انجام خواهند داد زيرا هر كس علاقه مند مي شود كه ايا حدس او درست خواهد بود يا خير.

اين روش نمونه خيلي ويژه اي در فنون حل مساله مي باشد . اگر شما فراتر رويد، مشاهده مي كنيم كه حدس زدن نقش مهمي را بازي مي كند و راه حل براي مسئله اي طبيعتاً هميشه با حدس البته نه هميشه با حدس خوب شروع مي شود. در مقابل ، معمولاً حدس زدن اصلاً كاملاً خوب نمي باشد . فقط كمي عاري از تمركز مي باشد و بخش اعظم هنر حل مسئله بستگي به اصلاح حدس هاي شما دارد.

من نظراتم را به شما در مورد اينكه چگونه رياضيات را بيستي تدريس كنيد، ارائه كردم. نظرات يادگيري فعال اولويت عمل و ادارك و آموزش به و.سيله فعاليت بچه ها كه امكان حدس زدن به آنها شروع مي شود ، ارائه شد.

اميدوارم كه يكي از اين نكات شنود همفكر و دلسوزانه اي توسط بعضي از شما پيدا خواهد كرد.

او نوشت اين سخنراني كه بر روي نوار ويدئوئي ضبط شده است توسط توماس مي. اُمبرين برداشته شده است، كه تنها با كار فني دقيق جان رويز و استيوبرك مير امكان پذير شد.

ابتدا در كاموفيكيتور ، مجله انجمن رياضيات كاليفرنيا منتشر شد. بخش اول در سپتامبر سال 2001 و بخش دوم در دسامبر سال 2001 منتشر شد.

 

www.kohshor.com/math.htm                                               :منبع

روشهاي حل مساله

۳م تیر ۱۳۸۴ نويسنده          : اسماعيلي فر

عمده ترین روشهای حل مساله عبارتند از:
۱- جستجو برای الگو
۲- رسم شکل
۳- صورتبندی مساله معادل
۴- تغییر مساله
۵- انتخاب نمادهای مناسب
۶استفاده از تقارن
۷- تجزیه به حالت های ساده تر
۸- کار عقب رونده
۹- بررسی نقیض
۱۰- زوجیت
۱۱- بررسی حالتهای حدی
۱۲- تعمیم

1)    جستجو برای الگو:
همواره کار حل مساله را با نوعی ادراک شهودی از مساله شروع می کنیم و با بررسی چند حالت خاص به سوی الگوسازی برای حل کامل آن جلو می رویم.
۲) رسم شکل:
در هر مساله ای که امکانپذیر باشد رسم یک شکل (اعم از هندسی یا یک نمودار و غیره) می تواند در یافتن حل مساله الهام بخش باشد و رابطه بین اجزا مساله را بهتر نمایان می سازد.
۳) صورتبندی مساله معادل:
در بخش قبل دیدیم که گام نخست در حل مساله عبارت است از جمع آوری داده - جستجو - فهمیدن مساله - برقراری ارتباط بین اجزا - حدس زدن و تجزیه تحلیل. ولی اگر همه این کارها به روش معقولی میسر نباشد چه کنیم؟ یعنی اینکه ممکن است کارهای محاسباتی خیلی پیچیده باشد و یا به سادگی نتوانیم حالتهای خاصی را مطرح کنیم تا به بینش لازم برسیم.آنچه در چنین شرایطی توصیه می شود این است که مساله را با مساله ای معادل ولی ساده تر جایگزین کنیم. راه کلی در این گونه معادل سازی به بینش و تجربه های عمومی باز می گردد ولی کارهایی از قبیل دستکاریهای جبری یا مثلثاتی و تفسیر مجدد مساله با زبانی دیگر می تواند موثر باشد.
۴) تغییر مساله:
در بعضی مسائل می توانیم مساله مورد نظر را به مساله دیگری تبدیل کنیم. این دو مساله لزوما معادل یکدیگر نیستند ولی حل مساله دوم حل مساله اول را نتیجه می دهد.
۵) انتخاب نمادهای مناسب:
از نخستین گامها در حل مساله های ریاضی تبدیل مساله به صورتی نمادین می باشد. در انتخاب نمادها باید هر ایده کلی را ملحوظ داشته و آن را با نمادی بیان کنیم. بی دقتی در انتخاب نمادها ممکن است به از بین رفتن یا مبهم شدن بعضی از روابط منجر شود.
۶) استفاده از تقارن:
وجود تقارن در یک مساله موجب می شود که با عملیات کمتری مساله را به جواب برسانیم.
۷) تجزیه به حالتهای ساده تر:
گاهی اوقات می توان یک مساله را به تعدادی مساله ساده تر و کوچکتر تبدیل کرد که هر کدام از این مسائل ساده تر را می توان جداگانه در نظر گرفت.
۸) کار عقب رونده:
کار عقب رونده یعنی اینکه نتیجه مورد نظر را مفروض گرفته شروع به استنتاج هایی از آن کنیم تا به یک مساله حل شده برسیم. در این صورت گامهای معکوسی را در نظر بگیریم تا به نتیجه مطلوب دست پیدا کنیم.
۹) بررسی نقیض:
استفاده از تناقض یعنی مفروض گرفتن نادرستی حکم و با استنتاج به نتیجه نادرست یا متناقضی رسیدن از روشهای آشنا در ریاضیات است.
۱۰) زوجیت:
ایده ساده زوج و فرد بودن یکی از ابزارهای بسیار قوی در حل مساله است که کاربردهای وسیعی دارد.
۱۱) بررسی حالتهای حدی:
در برخورد اولیه با مساله بعضی اوقات تغییردادن پارامترها بین حدهای پایین و بالای ممکن آنها ایده هایی برای حل مساله به همراه خواهد داشت.
۱۲) تعمیم:
معمولا ساده سازی یک مساله راهگشای حل آن است. اما در بعضی موارد حالت تعمیم یافته مساله سهل تر قابل حل است و حالت مورد نظر را می توان به عنوان یک حالت خاص نتیجه گرفت. در واقع ایده تعمیم و در کنار آن مجرد سازی ویژگی خاص ریاضیات نوین است.
در پایان اشاره می کنم که سعی کنید یک مساله را در صورت امکان به چند روش حل کنید. این کار باعث بهبود سرعت و خلاقیت شما در حل مسائل دیگر می شود. روشهای مختلف حل مساله بخشهایی از زوایای پنهان مساله را برای شما آشکار می کند.

 

منبع:www.riazilog.com

 

 

توضیحی کوتاه در مورد روش فرآیند پاسخ:

روشی منحصرد به فرد در پاسخگویی به تستها بوده که توسط مهندس امیر حسین دربندی از کتابهای روسی , آموزشهای دانشگاهی درسطح ریاضیات محض و خلاقیت و ابتکاردر ضمینه ریاضیات , ساخته و پرداخته شده است .

روش فرآیند پاسخ مبتنی بر مفاهیم بوده به گونه ای که تنها با تکیه بر مفهوم مباحث و حذف فرمولهای ارایه شده در کتب درسی و درپی آن محاسبات سنگین که بعضا خود باعث بروز اشتباه در پاسخگویی شده , به حل تستها می پردازد .

در واقع فرآیند پاسخ نیاز به فرمول و محاسبات سنگین و راه و روش های مختلف در ریاضیات را حذف کرده و با استفاده از مفاهیم و محاسبات ساده در حد دوره راهنمایی و اول دبیرستان به حل تستها می پردازد.

این روشها به جهت استفاده در پاسخ گویی به تستها کاملا کاربردی شده به گونه ای که توانایی اثبات علمی روشهای به کاربرده شده در هر مبحث ریاضیات و فیزیک را دارا باشد .

در هرمبحث ریاضیات یا فیزیک روشها کاملا ساده و کاربردی بوده و تنها یک روش برای پاسخ به تمامی تستهای مبحث ارائه می شود که اثبات علمی روش نیز ارائه شده است .

آیا در این روش بررسی بر روی گزینه ها انجام میگیرد یا اصطلاحا رد گزینه می کنید ؟

خیر در فرآیند پاسخ حل صورت تست انجام میگیرد اما با روشهای ساده و بدون استفاده از روشهای محاسباتی کلاسیک که بعضا بسیار سخت می باشد تا به جواب صحیح برسیم .در واقع حل وجود دارد اما با روشهای مبتنی بر مفاهیم و بسیار ساده

قابل ذکر اینکه فرآیند پاسخ روش تست زنی نیست بلکه روش حل تست است .

آیا در این روش  خود روش دارای فرمول و یا زمان جهت یادگیری و استفاده می باشد؟

 

در روش فرآیند پاسخ فرمول و یا روشی خاص گفته نمی شود که نیازی به صرف وقت جهت یادگیری و تمرین داشته باشد .بلکه با استفاده از تکیه برمفاهیم راه حل جامع برای آن مبحث ریاضی یا فیزیک آموزش داده می شود و داوطلب پس از یادگیری قادر خواهد بود به تمامی تستها به درستی پاسخ دهد.

 

منبع:  www.mohasebat.com

 سه روش آموزش ریاضیات : (ولادیمر آرنولد)

در اموزش ریاضیات روسی (هم در دبیرستان و هم در مقاطع بالاتر) ما پیرو نظام اموزشی اروپایی هستیم که بر اساس ((بورباکی ای سازی))ریاضیات بنا شده است (نیکلاس بورباکی نام مستعار گروهی از ریاضیدانان فرانسوی است که ازسال  1939  به انتشار مجموعه ای از کتابها دست زده اندکه در انها شاخه های اصلی ریاضیات جدید به طور اصولی_یعنی به روش اصل موضوعی براساس نظریه ی مجموعه ها_شرح داده شده است.)

اصولی کردن ریاضیات به نوعی تصنعی کردن آموزش آن منجر  می شود واین زیانی است که بورباکی ای سازی به آموزش ریاضیات وارد کرده است.نمونه ای شگرف مثال زیر است:

  از دانش آموز سال_دومی مدرسه ای در فرانسه پرسیده اند ((دو بعلاوه ی سه چقدر میشود؟)) پاسخ چنین بود ((چون جمع تعویض پذیر است می شود سه بعلاوه ی دو.))

پاسخی واقعا قابل تامل! کاملا درست است اما دانش آموزان حتی به جمع کردن ساده ی این دو عدد هم فکر نکرده اند زیرا در تعلیم انها تکیه بر ویژگی های عملها بوده است. در اروپا معلمان متوجه نارساییهای این روش شده اند و بورباکی ای سازی را کنار گذاشته اند.

طی چند سال گذشته آموزش ریاضیات روسی دستخوش تغییراتی به سبک آمریکایی شده است.اساس این سبک این اصل است: آنچه را که برای کاربردهای عملی لازم است آموزش بدهید.در نتیجه کسی که فکر می کند به ریاضیات احتیاجی نخواهد داشت اصلآ لازم نیست ان را بخواند.ریاضیات درسی اختیاری در دوره ی راهنمایی و دبیرستان است_مثلآ یک سوم دانش آموزان دبیرستانی جبر نمی خوانند.نتیجه ی این امر را در مثال زیر روشن کرده ایم:

در آزمونی برای دانش آموزان چهارده ساله ی آمریکایی از آنها خواسته شده بود که برآورد کنند (نه اینکه حساب کنند بلکه برآورد کنند) که اگر 80 درصد از عدد 120 رابرداریم این عدد چه تغییری می کند.سه نوع پاسخ را می توانستند انتخاب کنند: زیاد میشود،تغییری نمیکند،کمتر میشود.تقریبآ 30 درصد دانش آموزان سوال شونده پاسخ درست را برگزیده بودند.یعنی اینکه پاسخها را تصادفی انتخاب کرده بودند.نتیجه: هیچ کس هیچ چیز نمی داند.دومین ویژگی شاخص روش آموزش ریاضی آمریکایی،کامپیوتری کردن آن است.

جذابییت کار با کامپیوتر به خودی خود به گسترش تواناییهای فکری کمکی نمی کند.مثالی دیگر از یکی از آزمونهای آمریکا میاوریم:

کلاسی 26 دانش آموز دارد.این دانش آموزان می خواهند با اتومبیل به مسافرت بروند.در هر اتومبیل یک نفر از اولیا و چهار دانش آموزجا می شوند.چند نفر از اولیا را میتوانیم دعوت کنیم؟

جوابی که همه داده بودند 65 نفر بود جواب کامپیوتر :

                                                                           

است،ودانش آموزان می دانستند که اگر جواب باید عددی صحیح باشد،می توان بلایی سر ممیز آورد_مثلآ می توان اصلآ آن را برداشت.

نمونه ی دیگری از یکی از آزمونهای رسمی دانش آموزی در سال 1992 می آوریم:

رابطه ی کدام زوج شباهت بیشتری به رابطه ی میان زاویه و درجه دارد:

الف) زمان وساعت

ب) شیر وکوارت ((واحد اندازه گیری مایعات برابر با 44/1 لیتر))

ج) مساحت و اینچ مربع

پاسخ،مساحت و اینچ مربع است،زیرا درجه ی کوچکترین واحد اندازه گیری زاویه و اینچ مربع کوچکترین واحد اندازه گیری مساحت است،اما ساعت را می توان به دقیقه هم تقسیم کرد.

طراح این مسئله مسلمآ مطابق نظام امریکایی می اندیشیده است.می ترسم که طولی نکشد که ما هم به چنین سطح نازلی برسیم.( جو برمن،استاد ریاضی در نیویورک توضیح داده که( از نظر او که آمریکایی است) ،پاسخ درست این مسئله کاملآ روشن است.او گفت که ((اصل مطلب این است که من می توانم میزان حماقت طراح این مسئله را دقیقآ تصور کنم.))_) مایه ی شگفتی است که تعداد زیادی ریاضیدان و فیزیکدان برجسته در ایالات متحده وجود دارد.

امروزه آموزش ریاضیات ما آرام آرام از نظام اروپایی به نظام آمریکایی تبدیل می شود.مطابق معمول ،باز هم عقبیم،حدود سی سال از اروپا عقبتریم و بنابراین سی سال بعد زمان آن فرا میرسد که اوضاع را سروسامان بدهیم و از چاهی که با ظناب نظام آموزشی آمریکایی به آن رفته ایم بیرون بیاییم.

سطح آموزش ریاضی سنتی ما بسیار بالا و بر اساس آموزش مسئله های حساب بوده است.حتی تا همین بیست سال پیش هم خانواده هایی بودند که نسخه هایی از کتابهای قدیمی مربوط به مسئله های ((سود و زیان)) را داشتند.در حال حاضر، همه ی اینها از بین رفته است.در آخرین اصلاحات آموزش ریاضی،جبری سازی، دانش آموزان را به روبات تبدیل کرده است.

مساله های حساب است که ((بی محتوایی)) ریاضیاتی را که تدریس می کنیم نشان می دهند مثلآ این مسئله را در نظر بگیرید:

1.سه تا سیب داریم.یکی را برمی داریم.چند تا باقی مانده است؟

2.چند برش با اره لازم است تا تکه ای هیزم را به سه بخش تقسیم کنیم؟

3.تعداد خواهران بوریس از تعداد برادرانش بیشتر است.در خانواده ی او تعداد دختران چند تا بیشتر از تعداد پسران است؟

از منظر حساب اینها مساله های متفاوتی هستند،زیرا محتوایشان فرق می کند.همچنین،تلاش فکری لازم برای حل کردن مسئله ها هم کاملآ متفاوت است،هر چند که الگوی جبری هر یک از آنها یکی است:  2=1-3  جالب توجه ترین نکته در ریاضیات،فراگیر بودن شگفت آور الگوها و کارایی نامحدود انها در مساله های علمی است.

به قول ولادیمیر مایاکوفسکی،شاعر بزرگ روس: ((کسی که اولین بار دو بعلاوه ی دو می شود چهار را، مطرح کرده است حتی اگر با جمع کردن دو تا ته سیگار با دو تا ته سیگار دیگر به این حقیقت رسیده باشد،ریاضیدان بزرگی بوده است.هر کس پس از او به این نتیجه رسیده باشد،حتی اگر چیزهای بسیار بزرگتری،مثل لوکوموتیوها را با هم جمع کرده باشد،ریاضیدان نیست)) لوکوموتیو شماری،روش آمریکایی آموزش ریاضیات است.چنین چیزی مصیبت بار است.طرز پیشرفت فیزیک در ابتدای سال اخیر نمونه ای است که نشان می دهد ریاضیات لوکوموتیوی به مراتب از ریاضیات ته سیگاری به درد نخورتر است:ریاضیات کاربردی نتوانسته همگام با فیزیک پیشترفت کند،در حالی که ریاضیات نظری هر آنچه را که فیزیکدانان برای بسط بیشتر دانش خودشان نیاز داشته اند برایشان فراهم کرده است.ریاضیات لوکوموتیوی از روال معمول عقب می ماند: تا حساب کردن با چرتکه را آموزش بدهیم،سر و کله ی کامپیوترها پیدا می شود .باید شیوه ی فکر کردن را آموزش بدهیم،نه طرز فشار دادن دکمه ها را.

منبع: http://vahidy.mihanblog.com/

راه حل کدام است؟(روشهای نوین آموزش ریاضی)

 

دیدگاه های نوین آموزش ریاضی بر اهمیت تفكر و استدلال ، شناخت مفاهیم ریاضی و چگونگی پردازش آنها و تاكید بر فراگیران به مثابه آحاد انسانی تاكید دارد. محققان در عرصه آموزش ریاضی میكوشند تا از منظر درون و برون ریاضی مقوله یاد دهی یادگیری و حل مسئله را مورد مطالعه قرار دهند.
عدم آشنایی لازم با دانش ، آموزش ریاضی در كشور ، كمبود شدید نیروی متخصص با تحصیلات منظم در این رشته و ورود افراد غیر حرفه ای موجب شده است كه این دانش در جایگاه مناسب خود قرار نگیرد و سرفصلهای غیر استاندارد و سلیقه ای بر دروس آموزش ریاضی حاكم و به تدریس كتابهای دبیرستانی در كلاسهای آموزش ریاضی بسنده شود.
بسیاری از فارغ التحصیلان دانشگاهی دوره های كارشناسی و بالاتر رشته‌های ریاضی كه به رغم دانش نسبتا خوب ریاضی شان قادر به اداره كلاس درس و موفق در امر یاد دهی ریاضی نیستند و با آزمون و خطا تجربه لازم را بدست می آورند. در واقع باید اذعان كرد كه ریاضی دانستن و برخورداری از دانش ریاضی یك مقوله است ، در حالی كه تدریس ریاضیات مقوله ای دیگر. هرچند كه این دو با یكدیگر در تعاملند.
در مقاله حاظر با طرح چند پرسش ، سعی شده است ؛ پاسخی برای آنها بیابم ؛ ولی اینكه آیا آن پاسخها درستند و شدنی ، خود پاسخی برای آن ندارم.ولی همین بس كه ، با طرح این سؤالات ، پاره ای از مشكلات عمده ای كه از آن به عنوان مشكلات درسی دانش آموز نام برده میشود آشكار میشود. به نظر من با حل مشكلات مورد اشاره در این مقاله ، حل دیگر مشكلات امر آموزش ریاضی سهل خواهد بود.پیشنهادات ارئه شده در این مقاله مورد بررسی و نقد است. ادعا نمیكنم كه تمامی آنها شدنی و قابل اجرایند ولی مدعی قابل تامل بودن آنها هستم.
ریاضیات ؛ راه حل كدام است؟
ریاضیات نقش گسترده ای در زندگی آینده افراد داراست ، ریاضیات قادر است با اثر گذاری بر شخصیت انسان آنها را در برابر مشكلات آینده زندگی مقاوم تر كند. مطالعه ریاضیات و تفكر در مسائل ریاضی انسان را خلاق و پویا كرده و قادر است از او شخصیتی بسازد كه بهتر در مورد مسائل روزمره زندگی خود استلال و تفكر كند.
آیا ما به عنوان یك مدرس ریاضیـات تـوانسته ایم این بعد ریاضی را به دانش‌آموزان خود آموزش دهیم ؟
آیا توانسته ایم به او بفهمانیم كه میتواند فكر كند و او قادر است استدلال كند؟
گـویا تنهـا تـدریس ریـاضیات شده است ارائـه تعاریف ، مثالـهـا و حـل تمرینات‌ موجود ‌كتاب و ... .
در ریاضیات دبیرستانی دانش آموز مایل است بداند كه آنچه می خواند در كجای زندگی او كاربرد دارد ؟
آیا برای او پاسخی داریم؟ یا اینكه سؤال او و ما یكسان است !
چرا باید در كلاسهای خود به جبر ، ریاضی تدریس كنیم؟ چرا به جبر از آنها تمرین و پاسخ بخواهیم ؟
چرا او خود بدنبال یادگیری ریاضیات نیست و تنها این مائیم كه با ترفندهای گوناگون او را مجبور به یادگیری و شاید حفظ كردن مفاهیم میكنیم.
چرا نباید متعلم داوطلبانه در فرایند یادگیری شركت كند ؟
آیا راه كاری وجود دارد و یا راه كارها عملی هستند؟
در مقطع دبیرستان ، دانش آموز باید بر اهمیت ارتباط میان انتخابهای علمی و سایر انتخابهای دوران زندگی خود واقف شوند. این مسئله حیاتی است كه مربیان ریاضی بكوشند تا باور دانش آموزان را نسبت به ارزش دانش ریاضی و كارامدی آن در جامعه تقویت ؛ و آنان را متقاعد سازند كه توان و ظرفیت انجام فعالیتهای ریاضی را در حال و آینده دارند و به گونه ای پیوسته اطلاعات به روز و قابل اعتمادی را در عرصه مقولات زیر فراهم آورند.
۱ چگونگی مرتبط ساختن آنچه دانش آموزان در ریاضی می آموزند با انتخابهای تحصیلی و شغلی آنان.
۲ افـــزایش فرصتهایـی در زندگی دانش آموزان كه در نتیجه مطالعات آینده در ریاضی برای آنان فراهم خواهد شد.
به عبارتی ، دوران دبیرستان میتواند فرصتهایی را برای تقویت و تثبیت مفاهیم و مهارتهای ریاضی دانش آموزان فراهم آورد كه یادگیری های بعدی را در این عرصه ، به ویژه تحصیلات تخصصی دانشگاهی مرتبط با دانش و تجربه ، تسهیل سازد.
۳ چـگونگی اتكا فـزاینده سایـر عرصه هـای علم و زندگی غیر ریاضیات و علوم
فیزیكی بر دانش ریاضی.
۴ لازمه فارغ التحصیلی فراگیر از دبیرستان ، یادگیری موفقیت آمیز بخشهایی از
ریاضی است.
۵ مشكلات مربوط به مرتبط ساختن ریاضیات متوسطه و دوران قبلـی ، ریاضـی
آموزش عالی و دنیای واقعی كار و حرفه است.
بنابراین همه كسانی كه بگونه ای در امر تعلیم و تربیت ریاضی دخیل هستند، اعم از والدین ، مربیان و برنامه ریزان ، باید با یاری یكدیگر و هم اندیشی های سودمند بكوشند تا طرز تلقی ها ، ادراك و تصمیم سازی های فراگیران را در عرصه ریاضی شكل دهی و هدایت كنند. از مهمتریـن هدفهای آموزشی ریاضی ، آن گونه كه NCTM و سایـر پـژوهشگــران اعلام كــرده اند ، ایـن است كـه انجمن دبیران ریاضی ، جهت كسب اطلاع بیشتر به سایت اینترنتی www.nctm.org مراجعه نمایید..دانش اندوزان بیاموزندكه برای ریاضیات ارزش قائل شوند و به كارایی آن در جریان زندگی و پرورش نیروی تفكر و استدلال و تحلیل واقف شوند. به علاوه ، نسبت به قابلیتها و ظرفیتهای خویش در انجام تكلیفهای ریاضی و موقعیتهای مختلف حل مسئله اعتماد و اطمینان یابند تا جایی كه كار و تلاش در ریاضی برای آنان همچون عملی رضایت بخش و مسرت آفرین درآید ، نه عملی اضطراب زا و ملالت بار !
دیدگاه نوین آموزش ریاضی بر این مهم تاكید دارد كه انتقال منفعلانه مفاهیم و مهارتهای ریاضی توسط معلمان ، یادگیری معنادار را برای فراگیران به همراه ندارد و هرگز موجب رشد و پویایی تفكر ریاضی نخواهد شد ، بلكه این فراگیران هستند كه با مشاركت فعالشان در عرصه آموزش و یادگیری ریاضی بر مبنای دانش و تجربه‌های پیشین خود ، ریاضیات را امری قابل فهم و لذت بخش می سازد . تولید، تثبیت و تقویت تفكر ریاضی برای فراگیران هنگامی روی می دهد كه با هدایت معلم تلاش كنند خود در ساختن مفاهیم ، مهارتهای جدید ریاضی و نیل به آنها مشاركت موثر داشته باشند.

منبع:   www.aftab.ir

 

هنر و آموزش ریاضیات

 

انواع هنر همچون ابزار قدرتمندي هستند كه مي توانند به رويارو شدن با دشواري هاي رياضي به بهترين شكل ممكن كمك كنند. دشواريهايي كه هدف از تسهيل آنها بهبود ياددهي و يادگيري مي باشد. نقش آموزشي هنر نه تنها در بهبود كيفيت فهم مساله بسيار حياتي و اساسي است بلكه براي متحول كردن طرز تفكر به شيوه هاي گوناگون داراي قدرت و ظرافتي است كه در ساير موضوعات آموزشي چنين قدرتي را سراغ نداريم. مطالعات و بررسي ها نشان داده اند كه انواع هنر مهارتهاي تفكر انتقادي مربوط به طرح و حل مساله تجزيه و تحليل تركيب - ارزشيابي و تصميم گيري در مورد پارامترهاي مساله را تحريك و تقويت مي كنند. تربيت هنري موجب پرورش توانايي تعبير و فهم نمادهاي پيچيده مي شود كه نمونه بارز آن آشنايي با نمادهاي رياضي مي باشد. همچنين در پرورش خلاقيت نقش محوري را ايفا مي كند و موجب پرورش مهارت به تصوير كشيدن ذهني مساله مي شود و آموزنده را توانمند مي كند تا روشهاي حل غير متعارف و غير سنتي را به ذهن بياورد. لازم به يادآوري است كه مطالعه و توليد اثر هنري به خودي خود داراي اعتبار است . ازين جهت شكل گيري آموزش رياضيات به صورت هنري هويت فرهنگي را در چارچوب هدفمندي حفظ و نگهداري مي كند و بالعكس به كارگيري هنر به بهترين شكل در فهم و ادراك مطالب كمك شاياني مي كند.
با ذكر اين مطالب و روشن شدن ارزش آموزش رياضي مبتني بر هنر تنها اشاره به اين نكته كافيست كه آموزش هنري رياضيات امري بنيادي به خصوص در مقاطع اوليه تحصيلي ميباشد و بكارگيري آن نبايد امري تجملي تلقي گردد.

 

منبع:  khschool.ir www.

 

 

كمك به كودك خود در آموختن رياضيات:

 

بسياري از اوليا براي كمك به كودك خود در آموختن رياضيات ، سعي ميكنند به روشهاي  گوناگون متوصل شوند تا مفاهيم پيچيده ي  رياضي را به او بياموزند . براي اينكه كودك بهترين كمك را دريافت كند ، بايد هدف را ايجاد اشتياق هرچه بيشتر در نظر گرفت و سعي كرد تا آنجا كه ممكن است فشار را   كاهش  داد . انگيزه ي يادگيري را با نشان دادن كاربرد گسترده رياضي در زندگي روزمره و اينكه خود اوليا احساس منفي خود را از رياضي به كودك القا نكنند ،  مي توان  قوي تر ساخت .

 

·   سعي كنيد احساس شخصي شما نسبت به رياضي ، شناخت كودك را از دنياي اعداد و محاسبات تحت تاثير قرار ندهد. زمان روش هاي آزار دهنده اي براي آموزش  مفاهيم رياضي  سپري شده و نگاه جديد سعي در هر چه بيشتر كاربردي تر ساختن اين آموزش دارد تا آموخته هاي كودكان با جهان واقعيت سازگارتر باشد .

 

 

·      با كاربرد روزمره رياضي در زندگي ، كودك به اهميت  اين مهارت پي خواهد برد. مثلا به هنگام پرداخت صورت حساب خريد يا اندازه گيري متراژ منزل يا محاسبه وزن مواد غذايي در آشپزي ، مي توان كودك را به كمك طلبيد . با توضيح شغل هاي

مختلف مثل مهندسان ، دارو سازان  و  ستاره شناسان ، ديد گاه او به كاربرد رياضي گسترده تر خواهد شد .

 

·    با صداي بلند حساب كردن در منزل يا فروشگاه ، كه  روند محاسبه را به كودك نشان مي دهد  نيز روش موثري است . مثلا ، وقتي كودك از شما تقاضاي شيريني مي كند با گفتن اينكه " خوب ، اگر از اين پنج شيريني  يكي را  تو بخوري و يكي هم  خواهرت بخورد براي من و پدرت چند تا باقي مي ماند؟ " از او بخواهيد كه او هم با صداي بلند حسابش را به شما بگويد . مهمتر از جواب درست يا نادرست او ، روالي است  كه او براي رسيدن به جواب استفاده مي كند .

 

 

·      بسته به علاقه كودك و البته نظر معلم او ، گاهي و نه هميشه ، ماشين حساب و نرم افزار هاي رايانه اي براي ايجاد هيجان نسبت به مفاهيم رياضي و محاسبات مفيد خواهد بود .

 

 

·     يك ساعت عقربه اي براي كودك تهيه كنيد . گاهي از او سئوالاتي در مورد زمان  بپرسيد . مثلا : "  اگر برادرت ساعت 4 بيايد ، چند دقيقه ي ديگر بايد منتظر باشيم ؟"

 

 

    از كودك بخواهيد وزن اشيا ، لوازم منزل ، كتاب و ... را حدس بزند . خود شما هم حدس بزنيد و بعد با ترازو تعيين كنيد كه كدام يك  نزديكتر حدس زده است .    يك  روش ديگر جمع زدن اندازه ي  قد يا وزن اعضاي خانواده است تا معلوم شود در مجموع قد يا وزن خانواده  شما چقدر است .اين روش براي تمرين جمع اعداد سه  يا دو  رقمي مناسب است . 

 

 

·    بازي هاي خريد و فروش با مقدار هاي مختلف پول كودك را با مفهو م پول و محاسبه آن آشنا مي كند . بازي هايي مثل مونو پولي ،هنوز براي بسياري از اوليا و كودكان جالب است . يك بازي ديگر هم  پيشنهاد مي شود:  با كمك يك  تاس اعداد ، اعضاي خانواده  عددي را بين يك وشش بدست مي آورند و برابر آن سكه معيني -مثلا يك توماني - دريافت مي كنند  ، وقتي مجموع سكه ها به رقمي قابل تعويض رسيد ، آنرا با اسكناس يا  سكه ي پر ارزش تر ، معاوضه مي كنند . وقتي بودجه فرضي تمام شد ، كسي كه بيشترين ميزان پول را بدست آورده است ، برنده مي شود .  در مثالي ديگر، مي توان كودك را با بودجه اي معين براي خريد لوازم يك وعده غذا به حساب دعوت كرد و ديد كه چطور بودجه بندي را مي آموزد و آيا حدس هاي او قابل انجام است؟ و اگر چنين بود بر همان اساس خريد انجام بشود .

 

 

·     يك روش براي آشنايي وي با مفهوم حجم ، وزن و نسبت اين است كه با كمك ظروف اندازه گيري از او بخواهيد مقادير برنج ، حبوبات يا مايعات را براي تهيه ي غذا پيمانه كند .

 

گاهي اوليا نگران توان يادگيري فرزندشان هستند . در اين شرايط ، معلمان بهترين داوري را عرضه مي كنند زيرا امكان مقايسه كودك را در كنار  همكلاسان ديگر و شرايط مختلف مدرسه دارند .  علائمي مانند مشكل در ياد آوري ارقام ، اشتباه نوشتن اعداد مثلا 7 با 8 يا 3 با 2 ، كلافه شدن و بيقراري هنگام كار با ارقام ، ناتواني در دنبال كردن دستور العمل هاي ساده رياضي ، ناتواني در درك مفاهيم ذهني مثل بزرگتر و كوچكتر يا قبل و بعد يا كم سن تر و مسن تر و  اضطراب بالا در مورد تكاليف رياضي كه اگر همه يا اغلب شان در يك كودك ديده شود بايد با معلم كودك صحبت نمود . چون قبل از آنكه تشخيص اختلال يادگيري مطرح شود  بايد اين احتمال كه شايد كودك تحت فشار زياد تر از حد توان است يا نيازمند  تمرين هايي مانند آنچه در بالا ذكر شد است   ، رد شود . سرانجام ممكن است اوليا و معلم ، به اين نتيجه برسند كه كمك روانپزشكي براي كودك لازم است .

 

 

وسایل کمک آموزشی در ریاضیات:

۱۷م آبان ۱۳۸۵ نويسنده: عبدالحمید پهلوزاده

یکی از مهمترین ابزاری که برای درک بهتر و ساده تر مفاهیم مجرد ریاضی  به کار می رود، استفاده از نمودار یا تعبیر هندسی آنها (در صورت وجود) است .اما نمودارهایی که در کتاب های درسی یا در پای تابلو (هنگام تدریس رسم می شوند،به صورت ثابت هستند و نمی توان بعضی از خطوط آن را به صورت متحرک در آورد . استفاده از طلق شفاف و مقوا برای ساخت دست سازه های ریاضی ، علاوه بر ساخت آسان و ارزان قیمت بودن آنها ،این فرصت را به سازنده و کسانی که از آن استفاده می کنند ، می دهد تا به جای کشف ارتباط بین مفاهیم مجرد  و تئوری ریاضی،از آموخته های خود در شرایط عملی استفاده ی بهینه کنند .

بسیاری از دبیران ریاضی بخاطر نداشتن ایده و تجربه ی عملی مناسب برای ساخت و به کارگیری دست سازه ها ، از آنها چندان در طول تدریس خود استفاده نمی کنند و حتی بعضی از آنها استفاده از این وسایل را اتلاف وقت و بی نظمی در سر کلاس می دانند . از طرف دیگر متخصصان تکنولوژی آموزشی بخاطر عدم آشنایی با مطالب و ارتباط بین مفاهیم ریاضی ، نمی توانند ایده ی مناسبی برای ساخت دست سازه های ریاضی ارائه کنند .

 

تعریف تکنولوژی و مواد آموزشی   

از وقتی تکنولوژی آموزشی فعالیت رسمی خود را به منظور تسهیل آموزش شروع کرده ،هدف و محتوای آن دچار تغییرات فراوان شده است . در ابتدا تکنولوژی آموزشی به معنای «استفاده از وسایل سمعی و بصری مانند اورهد و اوپک بود » اما بعد معنای آن به صورت «فرایند طراحی ،اجرا و ارزشیابی وسایل کمک آموزشی »تغییر کرد . امروزه تکنولوژی آموزشی را به معنای«فرایند حل مسئله »در نظر می گیرند . یعنی هر وسیله و روشی که به حل ساده تر مسئله کمک کند ،در حیطه ی تکنولوژی آموزشی قرار دارد .

 

 رسانه آموزشی:وسیله یا کانال ارتباطی است که کل پیام را منتقل می کند . برای مثال کتاب هندسه ی سال اول یک رسانه ی آموزشی است .

 

مواد آموزشی (وسایل آموزشی ):وسیله یا کانال ارتباطی است که به انتقال بخشی از پیام کمک می کند . بنابر این دست سازه های آموزشی که برای مباحث مختلف ساخته می شوند ( مثل وسیله ایی برای درک بهتر قضیه ی فیثاغورث )به عنوان مواد آموزشی به حساب می آیند

 

.فایده استفاده از وسایل کمک آموزشی

۱- ایجاد انگیزه برای یادگیری بیشتر و اصلاح یادگیریهای نادرست .

۲- بالا بردن سرعت و عمق یادگیری

۳-ارائه مطالب تئوری و انتزاعی ریاضی به صورت ملموس و قابل درک

۴- آشنایی با خلاقیت های عملی و یافتن مهارت استفاده از خط کش ، گونیا ،نقاله و پرگار .

۵-تقویت توانایی حل مسائل عملی با تکیه بر آموخته های تئوری

۶-متحرک سازی خط ثابت نمودارها و تقویت قوه ی تخیل

 

مخروط تجربه ی آموزشی ادکاردیل

 

این مخروط سطح یادگیری را با روش های متفاوت نشان می دهد . بر اساس این مخروط هر چه به سمت پایین مخروط بیاییم ، سطح یادگیری بالاتر می رود ، زیرا نوع یادگیری عینی تر می شود و بالعکس هر چه به سمت بالای مخروط می رویم نوع یادگیری به سمت انتزاعی تر شدن پیش می رود                     

 

بنابر این استفاده از دست سازه ها در آموزش ، به جای آنکه مفاهیم مجرد ریاضی را فقط با خواندن کتاب یا حداکثر به کمک بعضی نمودارها یاد یگیریم ، می تواند سطح یادگیری را بالا ترببرد .

 

ویزگی های یک دست سازه ی مناسب ریاضی

 

۱-افزایش سرعت یادگیری : متوسط زمان لازم برای یادگیری را کاهش می دهد .

۲- افزایش عمق یادگیری : سبب یادگیری دقیق تر و صحیح تر شود .

۳- قابلیت دسترسی و کاربرد آسان : ساخت آن برای عموم امکان پذیر و به خصوص استفاده از آن آسان باشد .

۴- وسعت اطلاعات : بیشترین مقدار اطلاعات را به صورت منظم و طبقه بندی ظده در اختیار ما گذارد .

قابلیت رجوع مکرر : دست سازه نباید  یک بار مصرف باشد . یعنی آن را باید به گونه ای ساخت که بتوان دست کم چند مرتبه از آن استفاده کرد . توجه داشته باشیم که منظور این نیست که مواد به کار رفته در دست سازه باید خیلی محکم یا گران قیمت باشد . بلکه منظور آن است که در ساخت آن باید مواردی که سبب استحکام بیشتر دست سازه می شود را رعایت کنیم .

گاهی چسباندن یک تکه نوار چسب بر روی بعضی قسمت های مقوای دست سازه یا استفاده از برش ها یا تا زدن های مناسب یک مقوا به جای استفاده از چسب های شیشه ایی ، می تواند به استحکام وسیله کمک کند .

۶- درگیری بیشتر حواس در یادگیری : هر چه دست سازه بتواند حواس بینایی ، شنوایی و لامسه را درگیر کند، مناسب تر است .

صحت علمی : دست سازه باید هم از لحاظ علمی و هم از لحاظ تئوری صحیح باشد . مثلا دست سازه ی مثال زیر با وجود آنکه بسیار ساده است ولی از لحاظ علمی  نادرست است .

مثال : نمودار تابع  x۲y =  را بازای ۰  x   و   x <  ۰ روی دو تکه طلق شفاف با مازیک رسم کرده و دکمه قابلمه مبدا آنها را به هم وصل می کنیم . اگر بخواهیم با چرخش شاخه های تابع y=x۲ حول مبدا و جمع کردن شاخه های آن ، نمودار توابع   y=x۴  و y=x۶  را نشان دهید آنگاه مرتکب اشتباه بزرگی شده ایم . زیرا در فاصله ی ( ۱ و ۰) نمودار x۴  در زیر نمودار x۲ قرار می گیرد در حالی که دست سازه ی ساخته شده عکس این مطلب را نشان می دهد .

 

 

 

برای چه مطالبی در ریاضی می توان دست سازه ساخت :

 

معمولا برای مطالب ریاضی ( چه از نوع قضیه ، تعریف ، مسئله یا خاصیت ) که دارای نمودار یا تعبیر هندسی مشخصی هستند می توان دست سازه ی مناسب ساخت . زیرا اگر مطالبی دارایتعبیر هندسی مشخصی یا نمودار باشد آنگاه طریقه ی نمایشی برای آن وجود دارد و بنابر این ، بهتر می توان در مورد ساخت یک وسیله برای آن فکر کرد . مطالب و مسائل ریاضی را بر حسب دارا بودن نمودار یا تعبیر هندسی می توان به سه دسته تقسیم بندی کرد .

۱-     مطالبی که تعبیر هندسی یا نمودار مشخصی دارند . مانند مشتق یا تابع .

۲-     مطالبی که تعبیر هندسی یا نمودار مشخصی ندارند ولی می توان برای آنها تعبیر هندسی ساختگی در نظر گرفت . مانند مجموعه ها یا دترمینان .

۳-     مطالبی که تعبیر هندسی ساختگی ندارند و پیدا کردن تعبیر هندسی یا فیزیکی برای آنها مشکل است . مانند اعداد اول و مرکب یا قاعده ی هوپیتال .

منبع:  www.mathgroup.ir

نقش مجله هاي رياضي در آموزش رياضى:


 نويسنده: آقاي ميرشهرام صدر

كاركردهاي آموزشي مجله‌هاي رياضي:

از ويژگي هاي آموزش از طريق مجله‌هاي آموزشي رياضي، در دسترس بودن و فاصله كوتاه زماني در چاپ آنهاست. بنابراين همواره با سرعت مي‌توان تازه‌ترين روش هاي آموزشي و مطالب رياضي را به مخاطبان منتقل كرد. و نيز مي‌توان مخاطبان را در جريان آخرين دست‌آوردها، كنفرانس ها و رويدادهاي مهم رياضي قرار داد.

در حال حاضر، معمولاً تيراژ كتاب هاي رياضي 5 الي 10 هزار نسخه است. در صورتي كه مجله‌هاي رياضي تيراژ بالاتري دارند و در نتيجه طيف وسيعتري از مخاطبان را پوشش مي‌دهند.

علاوه بر آن، اگر مسايل مربوط به هنر گرافيك در مجله‌ها رعايت شود، با بهره جستن از اين هنر مي‌توان تنوّعي جذّاب ايجاد كرد و مطالب رياضي را از يكنواختي و خشكي كتاب هاي رياضي نجات داد. در نتيجه، انگيزه و علاقه براي مطالعه رياضي فزوني خواهد يافت.

خواننده مجله با پرداخت مبلغي كه معمولاً مقدار آن از قيمت يك كتاب ـ حتي با همان قطع و تعداد صفحات مجله ـ كمتر است (بدليل تيراژ بالاي مجله) مي‌توانند از چندين مقاله در زمينه‌هاي مختلف و مسائل سرگرم كننده و متنوع برخوردار باشند.

از ويژگي هاي ديگر مجله‌هاي رياضي، تشويق خوانندگان و به كار گرفتن استعدادهاست. گردانندگان مجله مي توانند حتي با ذكر يك اسم ، چاپ يك مسأله يا چاپ يك مقاله، محركي مفيدي براي معلمان و حتي دانش آموزان باشند. اين امر بارها تجربه شده و در نامه‌هايي كه به دفتر مجله ارسال مي‌شود، اين‌گونه مطالب بسيار به چشم مي‌خورد.

گاهي اوقات كتاب هاي درسي به دليل محدوديت تعداد صفحات مطالب را به شكل خيلي فشرده عنوان مي‌كنند و در نتيجه كمبودهايي در كتاب هاي درسي به چشم مي‌خورد كه مجله‌هاي رياضي با چاپ مقالاتي مستقل يا دنباله‌دار، مي‌توانند آنها را پوشش دهند. بعضي از كاربردهاي رياضي مرتبط با رئوس مطالب درسي، بايد در مجله مطرح گردد، تا دانش‌آموز هم مفاهيم درس را عميق تر درك كند و هم بداند كه رياضي به چه دردي مي خورد.

مجله رياضي مي توانند شامل تاريخ و فلسفه رياضي و سرگرمي هاي رياضي باشد، تا خلأهاي موجود در كتاب هاي درسي را از اين طريق جبران كند.

كار ديگر مجله، آشنايي مخاطبان علاقه‌مند با نظريه‌ها و شاخه‌هاي جديد رياضي و آخرين دستاوردهاي جهاني است.

تعداد شيوه‌هاي آموزشي خوب، به تعداد معلمان كارآزموده است و هر كس مي تواند شيوه‌هاي آموزشي موفق خود را در اختيار ديگران قرار دهد، براي اين منظور، از معلمان موفق مي‌خواهيم كه يك موضوع درسي را در نظر بگيرند و عملكرد خود را سر كلاس با توضيحات، مثال ها، تكاليف و غيره گزارش كنند. اين كار در مجله براي معلم مي‌تواند انتقال يك تجربه باشد، بنابراين معلمان رياضي به ويژه معلمان جوان مي‌توانند با مطالعه اين تجربه‌ها، روش آموزشي ديگري را پيدا كنند ( غير از روش خودشان ولي سازگار با آن ) و آن را در كلاس خود به كار گيرند . همچنين از طريق مصاحبه‌ با پيشكسوتان آموزش رياضي كشور، مي‌توان تجربه‌هاي مفيد آموزشي را انتقال داد.

بيشتر مجله‌هاي رياضي مشكلات درسي دانش‌آموزان را مطرح مي‌كنند و كمتر التفاتي به معلمان دارند. يكي از هدف هاي آموزشي رياضي به طور قطع آموزش معلمان است، بنابراين اگر قسمتي از مجله را به معلمان اختصاص دهيم و براي آنان بنويسيم، در نتيجه از اين طريق به طور غير مستقيم، دانش‌آموزان را هم آموزش داده‌ايم.

آگاه كردن مخاطبان از فهرست موضوعي آخرين كنفرانسها و رويدادهاي رياضي در داخل و خارج از كشور.

ويژگي مقالات مجله آموزش رياضي :

اصولاً ارتباط آموزشي بين يك مجله آموزش رياضي با مخاطبان خود يك ارتباط غيركلامي و اصطلاحاً «مقاله‌اي» است و اين يكي از حساسترين جوانب كار است. زيرا مقالات بايد به گونه‌اي باشند كه مخاطب بدون واسطه بتواند به اهداف آموزشي مقاله برسد و حداكثر استفاده را ببرد. مقاله‌ها بايد به گونه‌اي باشند كه ارتباط بين يك مقاله آموزشي و مخاطب آن، ارتباطي مانند معلم و شاگرد در سر كلاس باشد. البته، معلم هنگام تدريس در كلاس مثال هايي ارائه مي‌كند كه آوردن آنها روي كاغذ كار مشكلي است. همچنين ممكن است با رفتارش، نوع حرف‌زدنش و مثال هايي كه مطرح مي‌كند، باعث جذب دانش‌آموزان شود، اما در يك مقاله، دانش‌آموز حروف و اعداد را مي‌بيند.

بنابراين، مقالات بايد با زباني گويا، مطالب را به مخاطب عرضه كنند و ابهامي نداشته باشند يا اگر در يك مقطع، مبهم باشند، در مقطعي ديگر به گونه‌اي كه نوعي آموزش در آن نهفته باشد، جواب وي آن ابهام باشند. به عنوان مثال اگر در مقاله‌اي عنوان كرديم كه " اگر تابعي مانند f داراي نقطه ماكزيمم نسبي باشد، آن گاه در آن نقطه مشتق تابع برابر صفر است ولي عكس آن برقرار نيست (ايجاد ابهام)" ، بايد در قسمت ديگر مقاله اين ابهام رفع شود و به مقاله‌هاي بعدي ارجاع داده نشود و با يك مثال نقض به صورت زير نشان مي‌دهيم كه عكس حكم بالا برقرار نيست:

در تابع 3 f(0)=0 ، f/ (x)=x اما در نقطه 0= f تابع ماكزيمم ندارد.

اين‌كه آيا مجله‌هاي رياضي تا چه حد رسالت خود، يعني نقش معلم‌گونه خود را توانسته‌اند ايفا كنند، سؤالي است كه مخاطبان مجله بهتر و دقيقتر مي‌توانند به آن پاسخ بدهند و در واقع بهترين الگوها و خط‌مشي‌ها از همين بازخوردها به دست مي‌آيند و همواره مجله‌هاي رياضي و دست‌اندركاران آنها را مجاب مي‌كند كه در معرض نظرخواهي و ارزشيابي قرار بگيرند.

به اعتقاد ما يكي از عامل هاي مؤثر در پيشرفت و پيشبرد اهداف آموزشي، رقابت سالم و سازنده است و اين امر در مورد مجله‌هاي رياضي و چاپ مقالات از طرف مؤلفان و مترجمين نيز صادق است. لذا اگر تعداد مجله‌هاي رياضي در مقاطع مختلف بيشتر باشد، اين رقابت بيشتر خواهد شد و بي‌ترديد كيفيت كار بالا خواهد رفت

منبع:  www.khschool.ir

یک درس ریاضی به سبک نوین:

اصلاحات تازه ای دبیرستان ها و دبستان های چین که از سال2001 شروع کرد موضوعات و روشهای تدریسی را مورد تعدیل وتنظیم به اندازه نسبتا زیادی قرار داده اند.
شاگردان کلاس پنجم دبستان دردروس ریاضی، چگونگی حساب مساحت را یاد گرفته اند. بمنظورآنکه شاگردان دانش های آموخته شده را بخوبی فراگیرند خانم چئه یاین معلم مدرسه آزمایش جن هوای بجینگ درسی بسته بندی را طرحریزی کرد : سر کلاس ، چئه یاین معلم به شاگردان خبر داد که روز تولد مارش بزودی فرا می رسد ، وی دونوار ضبط صوت ( کاست) را بعنوان هدیه روز تولد آماده کردهاست. بمنظورآنکه این تحفه قشنگ ترشود وی ازبیش از30 شاگرد این کلاس کمک خواست که با روش های متفاوت این کادو را بسته بندی کنند. سرکلاس ، معلم کاغذهائی را که بزرگی و کوچکی آن فرق دارد و شکل های آن گوناگون بنظرمیرسد به شاگردان توزیع کردتا آنها به بسته بندی بپردازند. شاگردان به گروههای چند نفره تقسیم شده وبلادرنگ به این کارمبادرت کردند. پس ازاندکی این معلم شاگردان را به جلوی سکوی کلاس فراخواند تا شیوه بسته بندی خود را جمع بندی کنند .
سپس این معلم بار دیگر سئوالاتی کرد اگر میخواهید 6 کاست را بسته بندی کنید چند شیوه وجود دارد؟ پس ازپراتیک، شاگردان 10 نوع روش بسته بندی 6 نوار ضبت صوت را پیدا کردند و هرنوع شیوه ویژگی خاصی خود دارد . ازطریق این درس شاگردان مهارت بسته بندی را یاد گرفته وآنکه با چه نوع کاغذ میتوان چه نوع چیزرا بسته بندی کرد این توانایی را که درزندگی بسیار بدرد میخورد تقریبا فرا گرفتند . خانم لیو که چین کارشناس گروه پژوهش درس ریاضی چین این درس را عالی ارزیابی کر د و گفت :" بنظر من این یک درس بسیار تازه و بدیع ریاضی بحساب میاید. معلم چئه بسته بندی -- موضوعی که بسیار مورد علاقه بچگان قرار میگیرد کودکان در زندگی خود با آن بخوبی آشنا میشوند انتخاب کرد .
اکنون کودکان رفت آمد های تشریفاتی زیاد دارند. با کاغذ های بسته بندی متفاوت کادو را بسته بندی کردن و چطور میتوان کاغذ را بیشتر صرفه جویی میکند این یک مسئله ریاضی برای بسته بندی بشمار میاید." جای تازه وبدیع این درس هم درشیوه تدریسی نشان داد. سرکلاس الگوی همییشگی گذشته یعنی معلم تدریس میکند و شاگردان به آن گوش میکنند تغییر کرد آنکه آموزش در گروه چند نفره ، همگان به حرکت بسیج داده شده و به تبادل نظر و معاملات تجربیات درس آموزی پرداخته و بعد جلوی سکوی کلاس ایستاده و نظریه خود را بیان میکنند جاینشین آن میشود. بدین ترتیب محیط آموزش راحت و آزاد و برابر دراختیار کودکان گذاشته شد و در نتیجه توانایی شان در جمع بندی ، خلاصه و گویندگی افزایش پیدا کرده وسلیقه وعلاقه شان درزیبایی شناسی نیز ارتقا یافته است .
درس بسته بندی علاقه شاگردان برای یادگرفتن ریاضی را بکار انداخته است و پس اززنگ زدن کلاس ، بسیاری از شاگردان از کلاس بیرون نرفته وبازی کردند بازهم در تفکر مسئله بسته بندی بودند. از طریق تشریحات ما درباره درس یاد شده ، ممکن است شما بعضی خصوصیات خاص اصلاحات تازه درسی که اکنون در چین انجام میشود پیدا کرده ائید ، این اصلاحات تازه درسی کیفیت شاگردان را بمثابه هدف خود تلقی کرده و موضوعات و روشهای تدریسی و سنجش وارزیابی شاگردان را مورد اصلاحات همه جانبه قرار داده است .
تان جین وی مقامی از وزارت آموزش و پرورش چین گفت : " آموزش کیفی و پرورش توانایی نوآوری شاگردان کار محور این اصلاحات محسوب میشود.معلمان نه مانند گذشته فقط تدریس کننده مسئول تدریس معلومات وجواب به مشکلات درسی بودند. برخلاف آن معلمان باید شورو شوق شاگردان و روحیه مبتکارانه درس خواندن را بکارانداخته و تفکر شاگردان را بیدار سازند." وزارت آموزش و پرورش چین ابراز امیدواری کرد که ازطریق این اصلاحات درسی وضع کنونی آموزش تغییر کرده و پرورش شاگردان در ایده نوآوری و تونایی عملی افزایش یابد تا شاگردان نه تنها قادرند مسایل ریاضی را حل کنند و بلدند امتحان دهند بلکه باید بتوانند به نیازمندیهای جامعه به مستعدان پاسخگون نند و به مستعدان مرکبی با توانایی نوآوری بدل شوند.

منبع:www.Persian.cir.cn

 

چگونه ریاضی را بخوانیم:

1-   نخست باید متن درس را مطالعه کنید. به خاطر داشته باشید که تقریبا هیچ کس نمی تواند همه ی
معانی و روابط یک مبحث رایکباره یاد بگیرد.این کار با کوشش وتمرین میسر است.
لازم است بخش های مربوط به یک مبحث را از کتاب بخوانید و مطالب را از طریق مثال ها ،گام به
 
گام دنبال کنید .سریع خواندن مطالب ریاضی بی فایده است .مطالعه و جست و جوی شما برای رسیدن
 
به اجزایی است که با روش منطقی و گام به گام انجام نمی شود . این نوع مطالعه که لازمه ی هر متن
 
با محتوای عمیق و فنی است ، نیاز به توجه ،تمرین و پشتکار دارد.
2-   
تمرین ها را انجام دهید و اصول زیر را به خاطر بسپارید.
الف)در صورت امکان برای مساله شکل ها را رسم کنید .
ب) راه حل هایتان را با یک روش منطقی گام به گام و مرتبط به گونه ای که می خواهید آن را برای شخص
 
دیگری توضیح دهید ،بنویسید.
پ) در مورد علت طرح هر تمرین فکر کنید چرا آنها را طرح کرده اند و رابطه ی آنها با سایر تمرین ها ی 
3-
تا آن جا که ممکن است ، ازماشین حساب و رایانه استفاده کنید .از سیستم های جبری رایانه (G.A.S)
استفاده کنید و نمودار ها را تا جایی که ممکن است تمرین کنید .حتی اگر به عنوان تمرین درسی تعیین نشده باشند.
نمودار ها از مفاهیم و روابط مهم ریاضی ، نمایش دیداری ایجاد، و بینش دیداری را تقویت می کنند و اعداد
 
مقیاس های مهمی را نشان می دهند . یک سیستم جبری رایانه ای در کشف مسائل به شما کمک می کند و  
مثال هایی که انجام آنها با دست مشکل و وقت گیر است را آسان می کند.
سعی کنید توضیحات را به طور خلاصه یادداشت کنید اگر موفق شدید ،احتمالا موضوع را فهمیده اید و اگر
 
موفق نشدید ، تشخیص دهید کجای مطلب برایتان مشکل بوده و نفهمیده باقی مانده است .
یادگیری ریاضی یک فرایند است ، یکباره به شما دست نمی دهد پس صبور باشید وپشتکار داشته باشید .
 
سوال های خود را با همکلاسی ها یتون در میان بگذاری و با آنها کار کنید و حتی از آنها کمک بگیرید.
یادگیری ریاضی چه از نظر ذهنی ، فکری و حرفه ای ارضا کننده خواهد بود.
 
            برگرفته از کتاب CALCULUS FOR ENGINEERS AND SCIENTISTS))

 

منبع:riazicenter.com

 

مباحثی پیرامون روشهای درست مطالعه ریاضیات:


(
الف) چگونه می توان کتب درسی ریاضی را به طور عمقی مطالعه کرد؟
(
ب) چگونه می توان در تست زدن موفق شد؟ آیا واقعاً راه میانبری - همانگونه که بسیاری از موسسات کنکور ادعا می کنند - وجود دارد؟

به هر یک از دو سوال بالا به شیوه ترتیبی و البته به صورت کاملا خلاصه پاسخ می دهیم.
پاسخ سوال (الف):

1-
برای خودتان برنامه هفتگی داشته باشید به گونه ای که اگر کسی از شما پرسید مثلاً روز دوشنبه ساعت 10 صبح یا پنجشنبه ساعت 5 بعد از ظهر قرار است چه کنید، برای آن پاسخ دقیقی داشته باشید. برنامه شما باید کاملا متعادل و به دور از هر گونه افراط و تفریط باشد. یک نوجوان دانش آموز و یا یک جوان دانشجو برای پیشرفت خود، غیر از فعالیتهای عمیق علمی متناسب با رشته خود، احتیاج به استراحت و خواب مناسب (حداقل 7 ساعت)، ورزش، دیدار دوستان و آشنایان، شرکت در فعالیتهای عبادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی، دیدن برنامه های تلوزیونی، مطالعات غیر درسی مانند مطالعه روزنامه ها، مجلات، رمان و ... دارد. برنامه را به گونه ای طراحی کنید که اولا همه فعالیتهای لازم (حتی خواب و بیداری و غذا خوردن) شما را پوشش دهد و ثانیا شما را خسته نکند. توجه کنید که همه روشهای مطالعه که بعد از این توضیح خواهیم داد، باید تحت همین برنامه سازماندهی شود.

2-
متن درس را مانند کسی بخوانید که می خواهد آنرا تدریس کند. حال ببینیم یک معلم خوب قبل از تدریس چه می کند: او با استفاده از تجربیات قبلی خود، ابتدا درس را کاملا و به طور عمیق مطالعه و سپس از مطالب آن خلاصه برداری می کند. به مطالب و تمرینات کتاب بسنده نمی کند و به وسیله کتب معتبر ، مطالب و مسائل جدید و جالبی به طرح درس خود می افزاید. گاهی هم برای اینکه بهتر و راحت تر تدریس کند، جداولی تهیه می کند و یا وسایلی با دست خود می سازد.

بنابر این «اگر می خواهید خوب بخوانید، همانند یک معلم بخوانیداگر برایتان امکان دارد درس را برای دیگری تدریس کنید و به او اجازه دهید از شما سوالاتی درباره همان درس بپرسد. اگر چنین امکانی برایتان نیست، بعد از مطالعه و خلاصه برداری، کتاب را کنار بگذارید و همانند یک معلم همان درس را برای خودتان تدریس کنید. دقت کنید که میزان مهارت شما در تدریس یک درس معمولا برابر است با میزان فهم مطالب آن درس توسط شما.

3-
خودتان را به فکر کردن روی مساله های ریاضی عادت دهید. توجه کنید که بسیاری از مسائل خوب به راحتی حل نمی شوند بنابر این اگر در حل هر مساله ای موفق نشدید، ناامید نشوید. برای حل مسائل تلاش کنید هر چند اگر ساعتها و روزها وقت شما را بگیرد. از وقتهای اضافی (هنگام پیاده روی - ایستادن در صفهای مختلف اتوبوس، خرید نان و ...) برای حل مسائل و فکر کردن روی آنها استفاده کنید. روی مسائل کتابهای درسی خود خوب فکر کنید و برای حل آنها وقت بگذارید اما به آنها اکتفا نکنید. همیشه یک مساله جدید برای حل در ذهنتان داشته و به دنبال مسائل جدید باشید. از هیچ مساله ای نترسید. از مسائل مربوط به المپیادهای سالهای گذشته کشوری و بین المللی اطلاع داشته باشید و اگر فرصت کردید راه حل آنها را نیز پیدا کنید. در کل سعی کنید دایرة المعارف مسائل ریاضی ذهنتان را -یعنی مجموعه مسائلی که دیده اید نه مسائلی که حل کرده اید- دائماً توسعه دهید. اگر چند ماه خودتان را به این کارها عادت دهید، مسائل کتابهای درسی - و نتیجتاً تستهای کنکور- برایتان کاملا پیش پا افتاده خواهد شد. به امید خدا در همین تایپیک به بعضی از کتابهای معتبر مساله نیز اشاره خواهد شد.

4-
مسائل جدید طراحی کنید. متن بعضی از مسائل کتاب را (بعد از حل آنها) به گونه ای مناسب تغییر دهید و سپس آنرا حل کنید. مثلا صورت و مخرج مساله را با هم عوض کنید، مثبها را منفی و منفی ها را مثبت کنید، اعداد را تغییر دهید، به مساله یک رادیکال اضافه یا کم کنید، اگر مساله ای با یک فرض به شما داده شده است فرض را بردارید و بررسی کنید که آیا مساله بدون آن فرض نیز درست یا نه، اگر درست است آنرا بدون آن فرض حل کنید و اگر درست نیست برای آن، مثال نقض ارائه کنید. بررسی کنید که آیا عکس مسائلی که به صورت شرطی داده شده اند درست است یا نه و ...

5-
روی بعضی از مسائل گروهی کار کنید. می توانید چند مساله (از کتاب یا خارج آن) انتخاب و بین خود تقسیم و در فرصتی که معین می کنید روی آنها کار کنید و سپس راه حلها را با یکدیگر بررسی نمایید و اگر توانستید راه حل این مسائل را با معلمین خود نیز در میان بگذارید.

6-
از مطالعه مجلات ریاضی (همانند «مجله برهان» و یا «رشد ریاضی») غافل نشوید. این مجلات تاثیر بسیار خوبی روی خواننده خود می گذارند.

7-
اما آخرین پیشنهاد در این قسمت: در مسابقات علمی شرکتی فعال داشته باشید، چه در آنها برنده شوید، چه نشوید. اگر در شهر شما دانش آموزانی هستند که در مسابقات ریاضی موفق بوده اند، با آنها ارتباط علمی برقرار و از تجربیاتشان استفاده کنید. در حد توانتان در سمینارهای علمی مدرسه، شهر و ... شرکت کنید و اگر می توانید برای این سمینارها مقاله ای بنویسید و در آنها درباره کارتان سخنرانی کنید. گاهی هم به دانشگاههای شهرتان سری بزنید و اگر اجازه دادند از کتابخانه و فضای علمی آنجا استفاده کنید.

پاسخ سوال (ب):

به راستی آیا واقعاً راه میانبری در تست زنی- همانگونه که بسیاری از موسسات کنکور ادعا می کنند - وجود دارد؟ آیا واقعاً می توان دانش آموزی را که پایه علمی او بسیار ضعیف است با این به اصطلاح «روشهای من درآوردی» به رتبه های اول کنکور رساند و قبولی او را در دانشگاه تضمین کرد؟! مطمئن باشید که چنین راهی وجود ندارد! دلیل آن نیز -غیر از تجربه های این حقیر و سایر همکارانم- رتبه اولی های کنکور هستند. سالهاست که بسیاری از رتبه های اول کنکور در مصاحبه های خود بیان می کنند که حتی یک کلاس کنکور هم ندیده اند و عامل موفقیت خود را بعد از توکل بر خدا و زحمات پدر و مادر و معلمینشان، تلاش و کوشش خود می دانند و معمولا به این نکته هم اشاره می کنند که از اولین روزهای ورورد به دبیرستان درسها را خوب و عمیق خوانده اند و آنرا به روزهای نزدیک کنکور حواله نکرده اند. متاسفانه تبلیغات کاملاً حساب شده ای که سالهاست موسسات کذایی کنکور حتی در رادیو و تلوزیون به راه انداخته اند کار خود را کرده و باعث تغییر ذائقه علمی خانواده ها شده است به طوریکه با نهایت تاسف بسیاری از پدر و مادران عزیز ما قبولی فرزندانشان در کنکور را مساوی شرکت آنها در موسسات کنکور می دانند که البته این تغییر ذائقه به نفع جیب مبارک این موسسات هم تمام شده است و بد نیست بدانید که طبق آماری، مجموع پولی که موسسات کنکور کشور سالیانه به جیب می زنند تقریبا برابر است با پولی که از صنعت نفت عاید کشور می شود(!!!) بنابر این بهتر است نام بعضی از این موسسات را «کارخانجات صنایع کنکور» بگذاریم. این را به تجربه خدمتتان عرض می کنم - و با تحقیق کوچکی خودتان نیز به آن دست می یابید- که اکثریت کسانی که نامشان در بروشورهای تبلیغاتی یا در تبلیغات صدا و سیمای موسسات کنکور به عنوان قبولیهای رتبه های اول دانشگاه از آن موسسه آورده می شود از دانش آموزان باسواد و معدل بالای دبیرستان هستند که اگر در آن موسسه شرکت هم نمی کردند در دانشگاه قبول می شدند. فکر می کنید چند درصد از این دانش آموزان از آنهایی بوده اند که سطح معلومات علمیشان از متوسط به پایین است و با معجزه این آقایان به دانشگاه راه یافته اند؟! اگر هم چنین افرادی در میان قبولیها پیدا شود اولا درصدشان بسیار پایین است، ثانیاً خودشان هم بسیار تلاش کرده اند و اگر همین تلاش را بیرون از موسسه می کردند چه بسا رتبه بهتری می آوردند. حتی اگر چنین افرادی به طور کاملا تصادفی و به قول خودشان با کلکهای کنکوری- و یا علل دیگری که درست نیست در اینجا درباره آنها صحبت کنیم - در دانشگاه قبول شده اند تازه اول بدبختی آنهاست. اینها معمولا در دانشگاه دوام نمی آورند و یا با هزار بدبختی و فلاکت فارغ التحصیل می شوند. حال با این مقدمه طولانی سعی می کنیم به سوال قسمت (ب) پاسخ دهیم:

1-
مطمئن شوید که دروس ریاضی را به طور عمقی مطالعه کرده اید، روی مسائل ریاضی داخل و خارج کتاب به اندازه لازم فکر کرده اید و موفق به حل بسیاری از آنها شده اید. از لحاظ روانی خود را متقاعد کنید که قوت و قدرت علمی لازم را برای رقابت با دیگران در مسابقه ای به نام کنکور به دست آورده اید. به طور خلاصه مطمئن شوید که در حد توانتان به مراحل قسمت (الف) -که در بالا به آنها اشاره شد - عمل کرده اید. توجه کنید که این مرحله بسیار مهم است و بدون عبور از این مرحله به هیچ عنوان نباید وارد مراحل بعدی شوید.

2-
تستهای «خام» ریاضی ده سال اخیر کنکور سراسری را تهیه کنید. به عبارت «خام» توجه کنید. تستها دقیقا باید همانهایی باشند که در کنکور سراسری بدون هیچ گونه دخل و تصرفی به داوطلبان داده شده است. در بعضی از کتابها تستها به صورت طبقه بندی شده و موضوعی هستند. این گونه کتابها و جزوات برای این مرحله مناسب نیستند.

3-
بعد از تهیه این تستها، سوالات کنکور دو سال اخیر را کنار بگذارید به گونه ای که جلوی چشمان شما نباشد. به اصطلاح آنها را در قرنطینه بگذارید. سپس چند روزی با فرصت مناسبی که برای خود کنار می گذارید، تستهای هشت سال باقیمانده را موضوع بندی کنید. به طور مثال سوالات سال 75 کنکور را بردارید و از تست اول شروع کنید. با دقت تمام تعیین کنید که این تست مربوط به کدام کتاب درسی و کدام موضوع و فصل آن کتاب است و این موارد را یادداشت کنید. (در این مرحله لازم نیست که خود تست را حل کنید.) همین کار را تا تست آخر انجام دهید. بعد از اتمام این کار، تستهای هم موضوع را کنار یکدیگر در دفتری یادداشت کنید و سپس برای خود آماری از این موضوعات تهیه کنید که مثلا چند درصد از تستها در موضوع توابع، حد و پیوستگی، مشتق ، انتگرال ، خط و صفحه، ماتریسها، مثلثات، محاسبات لگاریتمی و ... هستند. همین کارها را برای سالهای دیگر نیز تکرار کنید و در آخر، درصد موضوعی تستهای این هشت سال را محاسبه کنید. حال با نگاهی کلی می توانید حدس بزنید که از کدام موضوع بیشتر سوال طرح شده است و باید روی کدام موضوعات بیشتر کار کنید و اگر ضعفی دارید برطرف نمایید.

4-
حالا شروع کنید و تستهای هم موضوعی که کمترین درصد آمار شما را دارند حل کنید. در حل تستها عجله نکنید. آنرا به عنوان یک مساله نگاه کنید نه به عنوان تست. مطمئن باشید که اگر درسها را به خوبی خوانده باشید و روی مسائل مختلف فکر کرده باشید، حل این تستها برایتان به هیچ عنوان سخت نخواهد بود. اگر موفق به حل تست شدید ، حل آنرا هم یاداشت کنید. اگر نتوانستید تست را حل کنید بلافاصله به جواب آن مراجعه نکنید و برای حل این تست تلاش کنید حتی اگر یکساعت هم وقت شما را بگیرد. اگر باز هم موفق نشدید به راه حل آن مراجعه کنید و اگر راه حلی در اختیارتان نبود وارد حل تست بعدی شوید و بعدا روش حل تستی که از عهده حل آن بر نیامده اید از معلمین یا دوستانتان بپرسید و روش آنرا هم در دفتر یاداشت کنید. به هیچ عنوان از اینکه نتوانسته اید تست را در چند ثانیه حل کنید مایوس نشوید. سرعت تست زنی شما با سماجت شما در حل تستهای اولیه افزایش خواهد یافت. همین کار را برای موضوعات دیگر نیز که درصد بالاتری دارند به ترتیب انجام دهید.
این روش شما را مجبور خواهد کرد که دائماً به کتاب و دفترتان مراجعه کنید و همین کار تجربه تست زنی شما را افزایش خواهد داد و در جلسه کنکور به دردتان خواهد خورد. شاید این مرحله روزها و هفته ها و شاید ماهها طول بکشد، اما بسیار کارساز است و ترس شما را از مواجهه با تستهای مشکل تقریبا از بین می برد.

5-
بعد از اینکه مرحله چهارم به اتمام رسید، این مرحله را یکبار دیگر تکرار کنید. این بار سرعت حل تستها باید بیشتر شده باشد زیرا قبلا آنها را حل کرده اید. مطمئن شوید که جواب همه تستها را می دانید و راه حلها را هم کاملا مرور کرده اید.

6-
حال شریط جلسه کنکور را برای خودتان در خانه یا کتابخانه های عمومی و یا جاهای دیگر مهیا کنید. مکان ساکتی که حواس شما را پرت نکند. یکی از تستهای کنار گذاشته شده را از قرنطینه خارج کنید و با توجه به زمانی که برای شما در کنکور تعیین می شود، تستها را حل کنید. در آخر ببینید چند درصد تستها را درست حل کرده اید و علت اینکه تستی را درست حل نکرده اید چیست. سپس با رعایت موضوع، روش حل تستها را در دفتر مربوطه بنویسید.

7-
تمام مرحله 6 را یکبار دیگر با تست کنار گذاشته شده دوم انجام دهید و بار دیگر خودتان را بسنجید. در این مرحله باید سرعت تست زنی شما و تعداد تستهای درست، افزایش یافته باشد.

8-
در این مرحله - البته در صورت داشتن وقت کافی- تستهای جدید طرح کنید و بعد از اینکه به تعداد مناسبی رسید، با این تستها از خودتان امتحان بگیرید و سرعت و مهارت خود را بسنجید.

9-
بعد از طی مراحل بالا مجازید که کتابهای معتبر تست را تهیه کنید و با تستهای بیشتری آشنا شوید. آموزش و پرورش کتابهای تست خوبی در موضوعات مختلف منتشر کرده است که می توانید از آنها استفاده کنید. البته کتابهای خوب تست منحصر به این کتابها نیست.

10-
در چند روز مانده به کنکور، مطالعه را متوقف و فقط خلاصه دروس و مطالبی که به طور موضوعی در دفتر حل تستها یادداشت کرده اید، مرور کنید و جداً از خسته کردن خود بپرهیزید که خستگی در جلسه امتحان بسیاری از تلاشها یتان را بر باد خواهد داد. برادرانه و خاضعانه به خواهران و برادران مومن خودم توصیه می کنم که با وضو و نیز با صلوات بر محمد و آل محمد و با توکل برخدا و توسل به اهلبیت عصمت و طهارت (صلوات الله علیهم اجمعین) در جلسه کنکور حاضر شوید و مطمئن باشید که نتیجه زحمات خود را خواهید دید و شهد شیرین موفقیت را خواهید چشید، انشاءالله.
منبع:

http://forum.p30world.com/showthread.php?p=576406#post576406

 

مهارتهايمطالعهرياضي:          

 

تقابلمطالعهفعالومطالعهانفعالي: درفراينديادگيريرياضيوزماناختصاصدادهشدهبهيادگيريفعالباشيد.

-هميشهدرحاليادگيريباشيد،بدانيدكهچهميكنيدوچهموضوعاتيرايادنميگيريد. ازمعلمكمكبخواهيدتاموضوعاتيراكهمشكلهستندبهشماياددهند.

-هرروزهوهرجلسهدركلاسشركتكنيدويادداشتبرداريكنيد. معلمهاسوالاتامتحانيرابراساسمطالبومثالهاييكهدركلاسوكتابآوردهشدهمطرحمي‌كنند.

-دركلاسفعالباشيد . ازقبلكتابرامطالعهكنيد. قبلازاينكهمباحثدركلاسمطرحشوند،رويآنهاكاركنيد. وسوالاتيكهدركلاسپاسخدادهميشوندراازقبلانجامدهيدوحلكنيد.

-دركلاسسوالبپرسيد. هميشهدانشآموزانيهستندكهميخواهندپاسخسواليراكهشماداريد،بدانند.

-بهدفتربرويدوسوالهايخودراازاستادبپرسيد. استادخوشحالميشودوقتيكهكهميبيندشمابهدرسعلاقه‌مندهستيدوبهخودكمكميكنيد.

-برنامهدرسيومطالعهمرتبدرطولترمدرسخواندنبرايامتحانپايانترمراسادهترميكند.

-مطالعهرياضيبامطالعهدروسديگرمتفاوتاست.

باانجامتمريناترياضيرايادميگيريد . تكاليفمنزلراانجامدهيد،حلسوالاتبهشماكمكميكندتافرمولهاوتكنيكهايحلتمرينرابايدبدانيد،بهتريادبگيريدوتواناييحلسوالاترادرشماتقويتميكند.

-هشدار: پيشنيازضروريهرجلسه. جلسهقبلاست،سعيكنيدبااستادپيشبرويد. دركلاسهاشركتكنيد،متندرسرابخوانيدوتكاليفراهرروزانجامدهيد. ازدستدادنيكروزيايكهفتهشمارابايكمشكلجديمواجهميكند.

-پيشنيازضروريهرجلسه. جلسهقبلاست،همانطوركهدرسجديدرايادميگيريد،دروسقبليرانيزمروركنيد. بسياريازمباحثبايكديگرمرتبطهستند. بايادگيرياساسيمباحثكليدي،نيازيبهحفظكردنبرخيمباحثنيست. رياضيدانشگاهيبارياضيدبيرستانيمتفاوتاست. جلساتكلاسيدرسرياضيدردانشگاهكمتراستواغلبهرجلسهدوبرابرمطالبيكهدردبيرستانمي‌آموختيد،تدريسخواهدشد. شمابايددروسجديدراخيليسريعتربياموزيد. فاصلهبينامتحاناتبيشتراستودروسكهبايدامتحانگرفتهشودبيشترخواهدبود،حتيممكناستاستادتكاليفشمارابررسينكند.

-خودرامسئولبدانيدكهتكاليفرامداومانجامدهيد. مطمئنشويدكهراهحلمسائلراميدانيد.

-شايدمجبورشويدزمانبيشتريراهرهفتهبهمطالعهرياضياختصاصدهيد. نسبتبهدبيرستان،بيشتريادگيريبيرونازكلاساتفاقميافتد .

-ممكناستامتحانتفقطبهدليلدروسامتحانيبيشترسختتربهنظربرسند.  

زمانمطالعه:

قانونيبرايخواندنرياضيوديگردروسوجوددارد: حداقل 2 ساعتمطالعهبهازايهرساعتكلاسبايدانجامشود. وحتيممكناستكافينباشد.

-زمانكافيبهانجامتكاليفاختصاصدهيدتامطالبراكاملاًيادبگيريد.

-يكگروهدرسيتشكيلدهيد،وهفتهاييكيادوبارباگروهدرسبخوانيدوتلفنياشكالاتخودراازيكديگربپرسيد. مسائليراكهبرايشمامشكلاست،چندينبارمروركنيد،حداقليكنفربهشمادريادگيريمسائلكمكخواهدكردوياحداقلميفهميدكهمشكلاصليشمادرچيست. سپسبهسراغمعلمبرويدواشكالخودرارفعكنيد.

-هرچهمسئلهسختترباشد،زمانبيشتريبهآناختصاصدهيد.

حلمسائل:

رياضيدرسطوحبالاتر ( مثلاًدانشگاه) مسائلمربوطمشكلتريرانيزدربرميگيرد. درابتداييادگيريرياضي،معمولاًمسائلباانجاميكمرحلهراهحل،بهراحتيحلميشوند. اماكمكممسائلپيچيدهترميشوندوراهحلهايپيچيدهتريدارند. اينگونهمسائلرابهچندينمسئلهكوچكترتبديلكنيدوسپسحلكنيد . چنديننوعمسئلهرياضيوجوددارد.

1)  مسائليكهحافظهراامتحانميكنندمثلتمرينات.

2)  مسائليكهمهارتهاييادگيريراامتحانميكنند ( تمرينات).

3)  مسائليكهاحتياجبهمهارتخاصدرآنموقعيتويژهدارند. بااينگونهمسائلقبلاًسروكارداشتهايدوباانجامراهحلمشابهاينمسئلههاحلميشوند.

4)  مسائليكهاحتياجبهمهارتخاصدارند. امااينمسائلجديدهستندوشمابايدازراهحلابتكاريخودبرايحلاستفادهكنيد.

5)  مسائليكهبرايحلآنهابايدمهارتهاوتئوري‌هاوفرمولهايقبليخودراگسترشدهيدتابتوانيداينمسائلجديدراحلكنيد. ممكناستبرايحلآنهابهفرمولهايجديدنيازباشد .

درابتداييادگيريرياضيبايدبتوانيدمسائل 1،2،3،راحلكنيد. دردانشكدهازشماانتظارميرودكهمسائلنوع 2 و 3 وبرخيمواقع 4 راانجامدهيد.

درمراحلبعديوپيشرفتهتربايدبتوانيدخيليبهترمسائلنوع 3 و 4 ودرنهايت 5 راحلكنيد . برايحلمسائلنوع 4 و 5 بايدازچندينروشتركيبيحلمسائلبهرهبگيريدوازتكنيكهاومهارتهايمتفاوتحلمسائلرياضياستفادهكنيد.

-وقتيكهتكاليفمنزلراانجامميدهيد،راهحلكاملرابنويسيدمثلاينكهدرحالامتحاندادنهستيد. هرگزبهحلمسائلآخركتابرجوعنكنيد (قبلازحلكاملمسئلهواطمينانازدرستيآن). اگرراهحلشمادرستنيست،دوبارهمسئلهراحلكنيد. سعينكنيدكهخودرامتقاعدكنيدكهبايدجوابدرستراسريعاًبدانموسپسبهحلمسائلرجوعكنيدبلكهازديگرانكمكبخواهيدتابهجوابصحيحبرسيد.

-انجامتكاليفوحلمسائلدرخانهبهشماكمكميكندكهسوالاتامتحانيراراحتترحلكنيد.

 

مراحلحلمسئله:

مراحلحلمسئلهعبارتنداز:

1)  اولينومهمترينمرحلهحلمسائلدرككاملمسئلهاست. ابتداسوالرابهطوركاملبخوانيدوبفهميدكهدرواقعچهكميتيموردسوالاست.

2)  سپسيكطرحبرايحلمسئلهدرنظربگيريدوتصميمبگيريدكهازكداممهارتوتكنيكوفرمولبايدبرايحلمسئلهاستفادهكنيد.

3)  براساسفرمولانتخابيمسئلهراحلكنيد.

4)  دوبارهجوابرامروركنيد. آياپاسخشمامنطقياست . دوبارهسوالوجوابرابهدقتبررسيكنيدتااززاهحلآنمطمئنشويد.

-برخيتكنيكهايحلمسئله: ازيكياچندينمتغيراستفادهكنيد،اعدادواطلاعاتدادهشدهرامجزابنويسيد. بهدنبالالگويحلباشيد،جوابراحدسزدهوآنراامتحانكنيد،يكجدوليانموداررسمكنيد،برايپاسخخوددليلكافي ( برايانتخابراهحل) ارائهكنيد. معادلهراحلكنيد. بهدنباليكفرمولباشيد. ( اينتكنيكهابهترتيبنميباشد)،مسائليكهبهزبانرياضيبياننميشونديامسائليكاربردي: ( مسائليكهدرقالبكلامبيانميشوند،نهدرقالباعدادورياضي): مسائلكاربرديجذابترينمسائلهستندوبرخيمواقعواقعبينانهومعقولبهنظرنميرسند،زيرامعادلسازيمسئلهكاربرديوحلآندرسطحشمامشكلوپيچيدهاست. اماحداقلاينامكانرابهشماميدهدكهبدانيدچگونهرياضيدرزندگيواقعيومسائلروزمرهكاربرددارد.

 

حلمسالهكاربردي:

درابتدامسئلهرابهيكمسئلهرياضيتبديلكنيد،اينمرحلهمعمولاًسختترينمرحلهحلاينگونهمسائلاست،

اگرممكناستيكتصويريانمودارنيزرسمكنيد. وكميتهاييراكهدرسمئلهبداناشارهشدهاستبررويآننشاندهيد. اگركميتباعددنشاندادهنشدهاست. نام «متغيررابرآنكميتبگذاريد،هدفمسئلهرامشخصكنيد. سپسمسئلهرابهطوركاملتبديلبهيكمسئلهرياضيكنيد،مثلاًازمعادلاتياستفادهكنيدحاكيازارتباطمتغيرهابايكديگرهستندوهدفمسئلهرابراساسرياضيتوضيحدهيد.

-سپسبااستفادهازمهارتهاوتكنيكهاييكهآموختهايد. مسئلهرياضيراكهخودبهوجودآوردهايد،حلكنيد.

-مرحلهپاياني،بازگرداندنجوابمسئلهرياضيبهزبانكلماتاست. ( حالتاوليه) اكنونشمامسئلهكاربردياصليراحلكردهايد.

 

 

 

مطالعهبرايامتحانرياضي:

مطالعهروزمرهشمارابرايامتحانآمادهميكند. يادگيريدرطولترم،مطالعهبرايامتحانراسادهترميكند.

-تكاليفروزمرهراانجامدهيد. نميتوانيدممطالبيراكه 3 يا 4 هفتهيادگرفتهميشوندرامحولبهيادگيريدوروزهكنيد.

-درامتحانبايدمسائليراحلكنيد. حلمسائلوانجامتكاليفتنهاراكسبآمادگيبرايامتحاناست. درحينانجامتكاليف،ليستيازفرمولهاوراهحلها ( تكنيكها) تهيهكنيدتازمانيكهبرايامتحاندرسميخوانيدازانهانيزبهرهببريد.

بهمحضيكهسواليبهذهنشماميرسد،ازاستادجوابآنرابپرسيدوآنرابهيكياددوروزماندهبهامتحانموكولنكنيد. جوابسوالاتيكهقبلازامتحانميپرسيد،دقيقاًوبااطلاعاتجزئيدرذهننميمانند .

 

مطالعهبرايامتحان:

هربخشرامطالعهكنيد. يادداشتهايخودرامروركنيدومطمئنشويدكهمسائليراكهقبلاًحلكردهايد،مجدداًحلكنيد. مثالهاييكهدركتابويادداشتهايشماهستندوراهحلآنهانيزارائهشدهاسترابادقتمطالعهكنيدوسعيكنيدخودتانمسئلهرامجدداًحلكنيد.

-دركتابسوالاتهربخشمرتبطباهمانبخشاست،اماسوالاتامتحانيازبخش‌هايمختلفآوردهشدهاند.

-ازخودبپرسيدكهحلچهمسائليرايادگرفتهايد،چهتكنيكهاييبرايحلمسائليادداريدوچگونهتشخيصميدهيدكهازكدامروشحلبرايمسائلاستفادهميكنيد.

-سعيكنيدكهبرايخودوبااستفادهازكلماتخودتوضيحدهيدكههرراهحليچگونهاستفادهميشود. (مثلاًچگونهيكمعادلهچهارمجهولهحلميشود؟)اگردرامتحانسرددرگموگيجشويد،ميتوانيدازذهنخودكمكگرفتهومراحليراكهبهطورشفاهيبرايخودتوضيحدادهايد،بهيادآوريد. توضيحاتخودرابراييكيازدوستانتاندرجلسههايكلاسيبيانكنيدتاازدرستيآنهامطمئنشويد. اينكارنيزجالباست.

-خودرادرموقعيتامتحان ( فرضي) قراردهيد. وتمريناتدورهايراحلكنيد. اگرميتوانيدسوالاتامتحاناتقبليراتهيهوحلكنيد . حلمسائلدرهنگاممطالعهضروريوهماست.

-چندينروزيابكهفتهماندهبهامتحانمطالعهخودراشروعكنيد. دربرنامهروزانهخودزمانيرابهمطالعهومروربرايامتحاناختصاصدهيد.

-شبقبلازامتحانبهاندازهكافيبخوانيد . وقتيازنظرروحيوذهنيآمادهباشيد،امتحانرياضيساده‌ترخواهدبود.

شركتدرامتحان:

استراتژيهايشركتدرجلسهامتحان: همانطوركهاختصاصدادنزمانبهيادگيريمهماست. انتخابروشواستراتژي  كهدرامتحانازآناستفادهخواهيدكردنيزمهماست . انتخابروشمناسبجهتامتحاندادن،تاثيرعمدهايدرنمراتشماخواهدداشت.

-ابتدابهكلسوالاتامتحانينگاهكنيدتابدانيدامتحانشاملچندسوالاست. سوالاتيراكهميتوانيدسريعاصجوابدهيدوسوالاتيراكهبايددرموردآنهافكركنيد. ازيكديگرمجزاكنيد.

-سوالاتراهمانطوركهدوستداريد. حلكنيد. ابتداسوالاتيراكهدرموردجوابآنهامطمئنهستيدحلكنيد،اينامرموجباعتمادبهنفسميشودواگروقتكمبياوريد،حداقلسوالاتيراكهيادداريد. جوابدادهايد. سپسسوالاتيراكهنسبتاًدرموردانمطمئنهستيد،حلكنيدوسپسسوالاتيراكهاعتمادكاملبهجوابآننداريدحلكنيد.

-زماننيزمهماست . درحينحلسريعسوالاتمطمئنشويدكهجوابراكاملوصحيحمينويسيد . اگررويسواليگيركرديد. سعيكنيدسوالبعديراحلكنيد. ميتوانيددربارهاينگونهسوالاتبعداًفكركنيد.

باساعتكاركنيد: دريكامتحان 100 نمرهايباوجود 50 دقيقهزمان،حدود 5 دقيقهبرايهر 10 نمرهسوالوقتداريد . شروعامتحانباسوالاتسادهكارشماراسريعترپيشميبرد . وقتيكهبامسئلهسختيروبروميشويد،ميتوانيدزماناضافهنيزبهآناختصاصدهيد ( مثلاً 5 دقيقه) هرگز 20 دقيقهرابرايحلمسائلكهبهجوابدرستنخواهيدرسيدونمره‌ايكسبنخواهيدكرد،اختصاصندهد. زيراهنوزسوالاتنمرهآورديگرينيزوجوددارند.

-سعيكنيدازطريقحلكاملودقيقمسائلبهاستادنشاندهيدكهچقدربرايامتحاندرسخواندهايدسعيكنيدپاسخهايصحيحومنطقيرابنويسيد . حتياگرجوابدرستنباشد،استادبهشمابخشيازنمرهرابراساستلاشيبرايمسائلكردهايدخواهدداد.

-هرگزبهپاككردنپاسخهاوقتخودراتلفنكنيد. فقطخطيبررويپاسخهابكشيدوامتحانراادامهدهيد. نهتنهاپاككردنوقتباارزششماراهدرميدهد،‌بلكهممكناستبعداًمتوجهشويدكهپاسخصحيحيراپاككردهايد. ( شايداگرنتوانستيدمسئلهرابهطوركاملحلكنيد. بهشمابخشيازنمرهدادهشود ) . حتماًنبايدپاسخرادرمحليكهبرايآندرنظرگرفتهشدهاست،بنويسيد. ميتوانيدپاسخهارادربرگهديگريبنويسيدوديگرنيازيبهپاككردننداريد،زيراجايكافيبراينوشتنحلمسائلداريد.

-درمسائليكهراهحلآنهاازچندينمرحلهتشكيلشدهاست،عنوانمراحلراقبلازحلمسائلبنويسيد.

-اگرنتوانستيديكيازمراحلحلراانجامدهيد،نااميدنشويدومراحلبعديرااجراكنيد.

-البتهاينكاربهشرطيممكناستكهحلاصليمسئلهبهمرحلهاولمرتبطنباشدوبتوانحلمسئلهراباحذفيكيازمراحلانجامداد.

-سوالاترابادقتبخوانيدوبههمهبخشهاييكسوالپاسخدهيد.

-ازصحتپاسخخودمطمئنشويدوببنيدكه‌آياراهحلوپاسخربطيبهسوالدارد؟

-اگرسريعترازوقتمشخصتمامكرديد،دوبارهسوالاتوحلآنهارامروركنيد.

كمكگرفتنازديگران:

بهمحضاينكهبامشكليمواجهشديد. سعيكنيدباكمكديگرانمسئلهراحلكنيدوآنرابهزمانامتحانموكولنكنيد. يادگيريمطالبجديدبستگيبهيادگيريمطالبقبليدارد،اگرمطلبيرانفهميدبايادگيريدرسجلسهآيندهمشكلخواهيدداشت. افرادومراجعيكهميتوانندبهشماكمككننيد:

1)  سوالاتخودرادركلاسمطرحكنيدودركلاسفعالباشيد.

2)  درزمانيكهمعلمدردفترودرحالاستراحتاست،بهسراغاوبرويدوسوالاتخودرابپرسيد. معلمازديدنشماوفعاليتجهتياديگريخوشحالميشود.

3)  ازدوستانخود،اعضايگروهيتشكيلدادهايدوياهركسيكهميتواندبهشمادرحلمسائلكمككند،كمكبخواهيد . اگرازيكهمكلاسيبخواهيدكهمطلبيرابرايشماتوضيحدهد،اينكاربراياونيزبهاندازهشمامفيداست. زيرااونيزبايدمطلبرابهسادگيبرايشماتوضيحدهدوبرايخوداونيزمفيداست.

4)  بهبخشرياضيدانشگاهخودبرويدوازآنهاكمكبخوهيد.

5)  اگرنميتوانيدازمواردذكرشدهكمكبگيريد،ازمعلمخصوصياستفادهكنيد.

-همهدانشآموزاندريادگيريبخشهاييمشكلدارند،پسازپرسيدنسوالامتناعنورزيد.

پرسيدنسوال:

ازپرسيدنسوالنترسيد . حداقلمعلممتوجهميشودكهشمادراينبخشمشكلداريد. سعيكنيدباپرسيدنسوالخوببهمعلمكمككنيدتاسريعاًمتوجهشودكهچيزيرايادنگرفتهايد.

-اگريكبخشرابهطوركاملمتوجهنشدهايد. بهترينكارايناستكهبخشيرامجدداًمروركنيدزيراممكناستمطالبيرايادنگرفتهايدرابهترمتوجهشويد.

-مننميفهممكهچراf(x)+f(h)  باf(x+h)مساويوبرابرنيست؟

اينيكسوالدقيقاستكهدرقبالآنپاسخدقيقيدريافتميكنيدومشكلحلميشود.

-سوالخوب : چگونهميتوانيدتفاوتبينمعادلهدايرهايومعادلهخطيراتوضيحدهيد؟

-سوالمناسب: چگونه  راحلميكنيد؟

-سو.البهتر : ميتوانيدبهمننشاندهيدكهچگونه  راحلكنم؟ ( ومعلمبهشمااجازهميدهدتامسئلهراخودتانحلكنيد) يابگوئيد،من  رااينگونهحلميكنم،اشتباهمندركجاست؟ ( دراينهنگاممعلمبهروششماگوشميكندونظرخودراميگويد)

-پسازاينكهحلمسئلهرابهطوركاملمتوجهشديد،سعيكنيدكهيكمثالمشابهراشخصاًحلكنيد. سعيكنيدكهكسيكهبهشماكمكميكند،فقطنقشراهنماداشتهباشدنهاينكهمسئلهراخودشكاملحلكند. آنهابايدشماراتشويقكنند،نكاتظريفيكهشمابهآنهادقتنميكرديدبهشماگوشزدكنندوبرخيمواقعبهشمانشاندهدكهچگونهمسئلهراحلكنيد . اماآنهاهرگزنبايدسوالاتيراكهشمابايدحلكنيدبرايتانحلكنند. آنهابايدبهشماكمككنندكهرياضيرابرايخودتانيادبگيريد.

-وقتيكهبهدفترميرويد،يابهگروهدرسيويامعلمخصوصيخودمراجعهكنيد،بايدليستدقيقيازمشكلاتوسوالاتخودازقبلتهيهكردهباشيد . تاآنجاكهميتوانيدفصلهايبيشتريرامطالعهكنيد.

-هرگزبهمعلمخصوصيوابستهنشويد،معلمخصوصيهيچگاهبهجايشماامتحاننخواهدداد. رابطهووابستگيخودبهمعلمراكنترلكنيدتابيشازحدازنظردرسيبهويوابستهنشويد.

-بايدبدانيدكهبرخيمواقعاحتياجبهكمك ( جهتحلمسائلرياضي ) داريدواينوظيفهشماستكهاينفردواينكمكراپيداكنيدوبهسراغشبرويد،آنهابهسراغشمانميآيند.

نوشتهدانشگاهسنتلوئيس . saint Louis

منبع:www.khschool.ir

 

 

 

 


منابع تحقیق:

 

www.madreseha .com

  www.kohshor.com/math.htm

www.riazilog.com

www.mohasebat.com

http://vahidy.mihanblog.com/

www.aftab.ir

www.khschool.ir

www.mathgroup.ir

www.Persian.cir.cn

riazicenter.com

http://forum.p30world.com/showthread.php?p=576406#post576406

 

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 14 مهر 1397 ساعت: 10:23 منتشر شده است
برچسب ها : ,,
نظرات(0)

حقایقی جالب درباره شهاب سنگ

بازديد: 991
حقایقی جالب درباره شهاب سنگ

 حقایق جالب درباره شهاب سنگ

شهاب سنگ ها واقعا چه هستند؟ شاید بد نباشد کمی بیشتر درباره ی این مهمان سرزده ی کره ی زمین بدانیم. با بیست حقیقت جالب درباره ی شهاب سنگ ها همراه باشید.

شهاب سنگ ها قطعاتی از سیارک ها یا ستاره های دنباله دار هستند که به دور خورشید در گردش اند. وقتی شهاب سنگ ها در برخورد با لایه ی جو زمین مشتعل شده و شبیه به یک ستاره ی دنباله دار به نظر می رسند، اصطلاحا به آن ها شهاب می گویند. اما اگر این اجرام از لایه ی جو زمین عبور و با سطح زمین برخورد کنند به آن ها شهاب سنگ می گویند.

1- روزانه میلیون ها شهاب با لایه ی جو زمین برخورد می کند.

2- شهاب سنگ ها در مدارها و با سرعت های مختلفی به دور خورشید گردش می کنند. بالاترین سرعت گردش مشاهده شده در میان شهاب سنگ ها، چهل و سه کیلومتر در هر ثانیه است.

3- هر ساله نزدیک به پانصد شهاب سنگ با سطح زمین برخورد می کند اما تنها پنج عدد از آن ها برای انجام تحقیقات به دست دانشمندان می رسد.

4- شهاب ها با توجه به عناصر تشکیل دهنده ای که دارند، در رنگ های مختلفی ظاهر می شوند و دنباله ی آن ها گاهی قرمز، زرد و سبز است. علت این مسأله به فرآیند یونیزاسیون مولکول ها (تجزیه ی مولکول های خنثی به یون های مثبت و منفی) برمی گردد.

5- بعضی از شهاب ها از میان مسیر منتهی به لایه ی جو زمین عبور می کنند و دوباره از آن خارج می شوند. به آن ها سنگ های آسمانی زمین می گویند.

6- شهاب سنگ ها به دو دسته تقسیم می شوند. یک دسته شهاب سنگ های یافت شده ای هستند که پیش از آن، سقوط آن ها رصد نشده و دیگری شهاب سنگ هایی هستند که سقوط آن ها از آسمان رصد و محل برخورد آن ها با موفقیت رهگیری شده است.
تا به امروز چهار هزار شهاب سنگ از دسته ی اول و هزار مورد از دسته ی دوم جمع آوری شده است.

7- طبق مشاهدات رادارها، شبانه دوازده هزار شهاب به اندازه ی یک ذره ی غبار به لایه ی جو زمین می رسند. با این حال، آن ها معمولا به اندازه ی یک سنگ ریزه و کوچک تر از توپ بیس بال هستند.

8- بارش های شهابی زمانی رخ می دهند که تعداد زیادی شهاب در مدت زمانی کوتاه ظاهر می شوند.

9- سالانه در حدود سی بارش شهابی قابل مشاهده برای ساکنان زمین رخ می دهد.

10- شهاب سنگ ها از دوران باستان وجود داشته اند اما از سال ۱۸۳۳ آن ها را از اجزای منظومه ی شمسی به حساب آوردند.

11- اگر شهابی یک انفجار صوتی ایجاد کند، صدای آن چند ثانیه بعد از مشاهده شدن شهاب شنیده می شود.

12- به دلیل آنکه بخش زیادی از سطح زمین از آب پوشیده شده، اغلب شهاب ها در اقیانوس ها سقوط می کنند.

13- یکی از دلایل مطرح شده در خصوص انقراض دایناسورها، برخورد یک شهاب با کره ی زمین است. اعتقاد بر آن است که برخورد شهابی به طول ۱۳ کیلومتر با کره ی زمین و ابرهای غبارآلود ناشی از آن، اثرات زیان باری بر آب و هوای کره ی زمین گذاشت.

14- در افریقای جنوبی خرید و فروش شهاب سنگ ها غیر قانونی است.

15- پژوهشی در سال ۱۹۸۵ بیان می کند هر صد و هشتاد سال یک بار، یک شهاب سنگ با انسانی برخورد می کند.

16- طبق گزارش ها، در جریان بارش شهابی «لئونید» که در سال رخ ۱۸۳۳ داد، ده هزار شهاب در هر ساعت و ده تا پانزده شهاب در هر ثانیه مشاهده شد.

17- بر اساس برآوردهای علمی، سالانه صد و ده هزار تن ماده ی جامد در اثر شهاب سنگ ها روی زمین سقوط می کند.

18- بزرگ ترین شهاب سنگ شناخته شده شهاب «هوبا» در کشور افریقایی نامیبیا است. اندازه ی فعلی این شهاب، حدود ۳*۳*۱ متر و وزن آن حدود شصت و شش هزار کیلوگرم است. این شهاب اولین بار در سال ۱۹۲۰ توسط یک کشاورز مشاهده شد. سالم ماندن آن احتمالا به دلیل فلزی بودن آن بوده؛ به طوری که بخش عمده ی آن از آهن و شانزده درصد آن از فلز نیکل تشکیل شده است.

19- نخستین باری که یک شهاب پیش از برخورد با زمین رهگیری شد در ششم اکتبر سال ۲۰۰۸ بود. یک سیارک چهار متری در فضا و در مسیر برخورد با زمین مشاهده و روز بعد وارد لایه ی جو زمین شد. این شهاب سنگ در منطقه ای دورافتاده در سودان شمالی با زمین اصابت کرد. مشاهده ی یک شهاب در فضا و رهگیری آن پیش از برخورد با زمین، دستاورد بزرگی برای دانشمندان بود.

20- در میان شهاب سنگ های یافت شده در منطقه ی آنتارکتیکا (قاره ی قطب جنوب)، شانزده شهاب سنگ را از سیاره ی مریخ می دانند. گاز ناشی از این شهاب سنگ ها با اتمسفر سیاره ی مریخ مطابقت دارد.

 

توجه

 

همچنین می توانید جواب پاسخ های کتاب های پایه های مختلف را از لینک های زیر ببینید.

بر روی هرپایه و کلاس کلیک کنید :

 

 

 
 
 
 
 
 

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 07 مهر 1397 ساعت: 7:49 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

ویژگی های مدرسه خوب

بازديد: 27721
ویژگی های مدرسه خوب

يک مدرسه خوب داراي چه ويژگي هايي است. مدرسه اي که مايليد فرزند شما در آنجا درس بخواند؟

    مدرسه خوب و مطلوب مدرسه اي است که داراي ويژگي هاي خاصي باشد شايد بتوانم فهرست وار اين طور خدمتتان عرض کنم که يک مدرسه خوب مدرسه اي است که:

    اول) مدير مدرسه يک رهبر آموزشي است و کارها را از طريق مشارکت جلو مي برد.

    دوم) معلم خود را وقف بچه ها مي کند.

    سوم) در اين مدرسه به توانمندي ها و علايق بچه ها توجه مي شود.

    چهارم) مدرسه داراي برنامه است و همه تلاش ها در جهت و همسو با همان برنامه است.

    پنجم) مدرسه اي شاد و بانشاط است.

    ششم) فضايي زيبا و آرام بخش و نظافت و تميزي قابل توجه دارد.

    هفتم) در اين مدرسه همه همديگر را دوست دارند و براي يکديگر احترام قائلند.

    هشتم) مدرسه اي که فرزندم را درگير يادگيري مي کند.

    نهم) مدرسه اي که معلم فرزندم شيفته کارش است.

    دهم) مدرسه خوب مدرسه اي است که کوشش و تلاش فراگيران در اين مدارس ناديده گرفته نمي شود و آنها موردتشويق و تحسين قرار مي گيرند.

    يازدهم) در چنين مدرسه اي آموزش معلمان به کارآيي فراگيران منجر مي شود.

    دوازدهم) ارتباط رضايت بخش بين معلم و والدين برقرار است.

    سيزدهم) در مدرسه مطلوب، فرآيند يادگيري ثمربخش است و همه عوامل مدرسه در خدمت فرآيند يادگيري هستند.

    چهاردهم) در اين مدرسه معلم صلاحيت لازم علمي، اعتقادي، عاطفي و اجتماعي لازم را دارد.

    پانزدهم) مدرسه براي دانش آموزان جاذبه دارد.

    شانزدهم) دانش آموزاني که از اين مدرسه فارغ التحصيل مي شوند مطالعه کنندگان خوب و شهرونداني مطلوب هستند.

    فکر مي کنم در اين مختصر به پاره اي از ويژگي هاي يک مدرسه مطلوب اشاره شد هرچند که ممکن است بتوان فاکتورهاي ديگري به آن افزود. به هرحال من اميدوارم که روزي فرا برسد که بتوانيم بگوييم همه مدارس کشور ما در زمره مدارس خوب و با ويژگي هاي مطلوب قرار دارند.

ویژگی های مدرسه هوشمند

          مدرسه هوشمند مدرسه ای است كه كنترل و مدیریت آن مبتنی بر فناوری رایانه ای و شبكه ای انجام می شود و محتوای اكثر دروس آن الكترونیكی و سیستم ارزشیابی و نظارت آن هوشمند است.       

 

در مدرسه هوشمند، برنامه درسی محدودكننده نیست و به دانش آموزان اجازه داده می شود از برنامه های درس خود فراتر گام بردارند. در این مدرسه، روش تدریس براساس دانش آموز محوری است.

تاكید بر مهارت های فكر كردن و فراهم ساختن محیط یاددهی ـ یادگیری، از راهبردها و خط مشی های مدرسه هوشمند است.

هفت اصل كلیدی در مدارس هوشمند عبارتند از:

۱- دانش خلاق،

۲- استعداد یادگیری،

۳- توجه به فهم مطالب،

۴- آموختن با هدف تسلط و انتقال آن،

۵- ارزیابی آموخته ها به شكل متمركز،

۶- غلبه بر مشكلات،

۷- مدرسه به عنوان یك سازمان آموزشی.

مدرسه هوشمند مدرسه ای است كه كنترل و مدیریت آن مبتنی بر فناوری رایانه ای و شبكه ای انجام می شود و محتوای اكثر دروس آن الكترونیكی و سیستم ارزشیابی و نظارت آن هوشمند است.

در مدارس هوشمند كامپیوتر جایگزین تخته سیاه و سی دی جای دفتر مشق را می گیرد. دانش آموزان می توانند از طریق اینترنت اطلاعات بسیاری درباره هر موضوع كه بخواهند بدست آورند. در این سیستم، معلم و شاگرد هر دو تولید محتوای الكترونیكی و درس را به صورت سی دی ارائه می كنند.

در مدارس هوشمند آموزش منحصر به معلم نیست بلكه یاددهی و یادگیری كاملاً تعاملی است و دانش آموزان نقش اساسی در آموختن مباحث علمی دارند.

در مدارس هوشمند، دبیران با استفاده از محتوای درسی الكترونیكی موجب تفهیم بهتر مطالب درس و صرفه جویی در وقت می شوند و دانش آموزان هم این فرصت را دارند كه توانایی و قابلیت های خود را آشكار و به تولید محتوا بپردازند.

در این گونه مدارس، كسب موفقیت دست یافتنی است و میزان آن به تلاش و پیگیری دانش آموزان و هدایت صحیح و جهت دار بستگی دارد. در این روش روح پژوهش و جستجوگری قطعاً جایگزین روحیه بی هدف دانش آموزان خواهد شد.

در این سیستم ركن اصلی برای هر گونه تغییر، تغییر در فكر است و ابزار و امكانات تنها وسیله ای برای جامه عمل پوشاندن به افكار هستند.

در مدارس هوشمند معلمان می توانند به جای اینكه تلاش كنند خودشان پاسخی برای پرسش های دانش آموزان پیدا كنند، از آنها بخواهند پاسخ پرسش هایشان را در رایانه پیدا كنند وبرای بقیه بازگو كنند.

مدرسه هوشمند، مدرسه ای است كه با كمك فناوری های نوین سیستم های آموزشی دیجیتالی هوشمند در سرعت بخشی به فرآیند یاددهی، یادگیری و بهبود مدیریت به صورت كاملاً نظام یافته باشد تا انسان عصر اطلاعات قادر به پردازش و دسته بندی و استفاده بهینه از منابع فنی دانش روز با توجه به طیف گسترده آن برای كشف استعداد خود و بروز خلاقیتها باشد.

مدارس هوشمند مدارسی هستند كه مبانی توسعه آنها استفاده از فناوری های نوین اطلاعات و ارتباطات می باشد.در این مدارس دانش آموزان باید حضور فیزیكی داشته باشند و تفاوت آن با مدارس مجازی این است كه معمولاً به مدارس از راه دور گفته می شوند مدرسه هوشمند با مدرسه مجازی فرق دارد، مدرسه هوشمند اگر بخواهد مطلوب باشد باید دانش آموزان در آن حضور فیزیكی داشته باشند اما در مدرسه مجازی، دانش آموز و معلم می توانند كیلومترها از هم فاصله داشته باشند.معلمین مدارس هوشمند الزامی به متخصص بودن در حوزه IT ندارند بلكه باید بتوانند از سیستم این مدرسه مطلع باشند و از امكانات آن خوب استفاده كنند. به عنوان مثال یك معلم این نوع مدارس باید خوب بداند كه منابع در كجاها وجود دارند كه وقتی دانش آموزان سوالی مطرح كردند آنان را به منابع مورد نظر راهنمایی كند.

مدرسه هوشمند مدرسه ای فیزیكی است كه كنترل و مدیریت آن، مبتنی بر فناوری رایانه و شبكه انجام می گیرد و محتوای اكثر درون آن الكترونیكی و سیستم ارزشیابی و نظارت آن هوشمند است.مدرسه هوشمند در واقع مرحله برتری در كاربرد فناوری اطلاعات در نظام آموزش كشور است. مدرسه هوشمند، مدرسه ای است كه مدیریت و كنترل آن مبتنی بر فناوری شبكه و رایانه است و محتوای بیشتر درس های آن الكترونیكی است و نظام ارزشیابی و نظارت آن نیز هوشمند (الكترونیكی) است.مدرسه هوشمند دانش آموز محور است و در آن معلم نقش هدایتگر را دارد. دانش آموز به منابع موجود در مدرسه یا شبكه های اطلاع رسانی بیرونی نیز دسترسی دارد و در استفاده از منابع برای درس های خود آزاد است.

او از ۲ نوع محتوا استفاده می كند:

۱- محتوای الكترونیك،

۲- محتوایی كه معلم تولید می كند.

ارتباط والدین با مدرسه، به خط (online) است و از طریق اتصال به وسیله تلفیق كننده یا مودم (modem) به رایانه مركزی مدرسه، این امكان را دارند كه با مدیر یا معلمان مدرسه ارتباط پیدا كنند و از وضعیت تحصیلی فرزندان خود آگاه شوند. بانك اطلاعاتی مدرسه باید با استانداردهای روز جهان مطابقت داشته باشد. كتابخانه این مدرسه، یك كتابخانه الكترونیكی است و دانش آموز می تواند به صورت «برخط» (online) از آن استفاده كند. محیط های گفت و گو، بحث و پرسش و پاسخ به صورت همزمان و ناهمزمان در این مدرسه فعال است.

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 13 شهریور 1397 ساعت: 22:51 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,
نظرات(0)

روش‌هاى مربيان در مدرسه به‌منظور ايجاد خلاقيت

بازديد: 91
روش‌هاى مربيان در مدرسه به‌منظور ايجاد خلاقيت

روش‌هاى مربيان در مدرسه به‌منظور ايجاد خلاقيت

          دیدگاه مربیان

          ساختار کلاس درس

          حقّ انتخاب

          محدودیت‌ها و استانداردها

          تجارب ویژه

          فلسفهٔ کلی آموزش

          استراتژی روزانهٔ تدریس

          برانگیختن استعدادهای برانگیخته نشده

          القاء تدریجی عادات خلاقیت

 

چنانچه اغلب پدران و مادران کودکان مدرسه تشخيص مى‌دهند، مربيان تأثير بسيار زيادى نه تنها بر موفقيت تحصيلى کودک که بر روش کودک در قبال مدرسه و به‌طور کلى بر يادگيرى دارند.       

به همين نحو، مربيان توانائى تضعيف حس کنجکاوى طبيعى کودکان را داشته و مى‌توانند انگيزهٔ آنان را از ميان ببرند، حس احترام به خود را در کودکان سرکوب کنند و مانع از خلاقيت آنان گردند. در بعضى جهات، مربيان خيلى خوب (يا خيلى بد) مى‌توانند نفوذى بسيار قوى‌تر از پدر و مادران بر روى کودکان داشته باشند.          

چرا مربيان چنين قدرتى دارند؟ زيرا آنان فرصت‌هائى بيش از پدران و مادران براى برانگيختن و يا تضعيف خلاقيت در اختيار دارند. اغلب کودکان در عرض هفته، زمان بيشترى را با مربيان خود مى‌گذرانند تا با پدران و مادران خود. مربيان بنابر ضرورت شغلى خود مستقيماً مى‌توانند کودکان را مورد ارزيابى قرار دهند و از آنجائى که کودکان مشتاقانه به پيشرفت خود علاقه‌مند هستند، مربيان مى‌توانند به نوعى صداى الهى تبديل شوند.       

آيا مربيان حقيقتاً مى‌توانند خلاقيت را آموزش دهند؟ مربيان مطمئناً قادر به آموزش قلمرو مهارت‌ها يعنى مهارت‌هاى علمى و فنى در قلمروهاى خاص مانند سخنوري، رياضيات و يا هنر مى‌باشند. در حقيقت اغلب مردم اين کار را جزئى از شغل مربيان مى‌دانند. مربيان تا حدى مى‌توانند مهارت‌هاى خلاقيت مانند روش‌هاى تفکر دربارهٔ مسائل و قوانين علمى براى تدبير راه‌هاى جديد نگرش به مسائل را هم آموزش دهند. چنين مهارت‌هائى را مى‌توان مستقيماً آموزش داد اما بهترين روش انتقال، طرق نمونه بودن خود مربى است.

اما در مورد جزء ديگر خلاقيت يعنى انگيزهٔ درونى چطور؟ آموزش مستقيم انگيزهٔ دروني، غيرممکن است و نمى‌توان به کودکان گفت انگيزهٔ درونى داشته باشند. ولى مربيان مى‌توانند با بيان آزادانهٔ احساس خود از قبيل کنجکاوي، علاقه، شادى و احساس شخصى مبارزه‌طلبي، نمونه‌اى براى کودکان باشند. مهمترين راه براى ترغيب انگيزهٔ درونى در مدرسه، تشکيل کلاس درسى است که محيطى عارى از فشارهاى خارجى که مخرب چنين انگيزه‌اى است داشته باشد.          

پس در واقع، مربيان نمى‌توانند بيش از پدران و مادران خلاقيت را به کودکان بياموزند. اما مى‌توانند خلاقيت را رواج داده، پرورش دهند و موجب رشد آن گردند.  

ديدگاه مربيان

مهمترين راهى که مربيان از آن طريق قادر هستند خلاقيت را در کودکان ترغيب نمايند حمايت از انگيزهٔ درونى آنان است. همهٔ کودکان، قلمرو مهارت‌ها را در مدرسه فرا مى‌گيرند (بعضى بهتر از ديگران). اغلب آنان از طريق تماس با نمونه‌هاى تفکر خلاق مى‌توانند مهارت‌هاى خلاقيت را به‌دست آورند. اما تعداد کمى از کودکان مدرسه را در حالى ترک مى‌نمايند که انگيزهٔ درونى آنها دست‌نخورده باقى‌مانده است.  

انگيزهٔ درونى هنگامى رشد مى‌کند که مربيان معتقد به دادن استقلال نسبى به کودکان در کلاس درس باشند. اما اين سؤال مطرح است که چه نوع مربيانى بيشتر از ديگران قادر هستند کلاس درسى که در جهت استقلال عمل کند تشکيل دهند؟ پاسخ اين است که مربيانى موفق‌تر هستند که کامل نبودن خود را قبول داشته باشند و براى کودکان احترام عميق قائل باشند. با اين روش، حتى مربيان کودکان بسيار خردسال مى‌توانند به آنان کمک کنند در يادگيري، همکارى واقعى بنمايند.        

فلسفهٔ کلى آموزش

عناصر اصلى فلسفهٔ آموزش، که موجب ترغيب خلاقيت در کودکان مى‌گردد، عبارت است از:       

- يادگيري، بسيار مهم و تفريحى است.   

- کودکان به‌عنوان افراد منحصر به فرد قابل احترام و محبت هستند.        

- کودکان بايد يادگيرندهٔ فعال باشند. بايد آنان را ترغيب کرد که علايق، تجارب، ايده‌ها و وسايل خود را به کلاس درس بياورند. بايد به کودکان اجازه داده شود که دربارهٔ هدف‌هاى کار روزانهٔ خود با مربيان بحث نمايند و به آنان استقلال کارى داده شود تا تصميم بگيرند چگونه آن هدف‌ها را به انجام برسانند.     

- کودکان بايد در کلاس درس خود، احساس آسايش و تشويق کنند. همچنين تنش و فشار نبايد وجود داشته باشد.

- کودکان بايد داراى حس مالکيت و غرور دربارهٔ کلاس درس خود باشند. آنان بايد در سر و سامان دادن کلاس و نگهدارى آن دخالت داشته باشند. بايد تشويق شوند وسايلى را از منزل به کلاس بياورند (حتى ”آشغال“) و از آنها در فعاليت‌هاى آموزشى استفاده کنند. مربيان بايد بگويند ”اين کلاس درس من نيست. اين کلاس درس ماست!“   

- مربيان منبع اطلاعات و هدايت هستند نه افراد پليس يا گروهبان‌هاى مشق نظامى دهنده و يا خدا. کودکان بايد براى مربيان احترام قائل شوند اما در حضور آنان نيز، احساس راحتى نمايند.   

- مربيان باهوش هستند اما کامل نيستند.         

- کودکان بايد براى بحث بى‌پرده و دربارهٔ مسائل با مربى يا همکلاسى‌هاى خود، احساس آزادى نمايند. اين کلاس درس براى همه است و براى حفظ آرامش آن شريک هستند.         

- تجارب يادگيرى بايد حتى‌الامکان به تجارب دنياى واقعى کودکان نزديک باشد. کودکان بايد در کلاس قدرت و مسئوليت داشته باشند.

ساختار کلاس درس

بارزترين تفاوت ميان سبک‌هاى کلاس درس طى سى سال گذشته، تفاوت ميان کلاس درس ”باز“ و ”سنتي“ بوده است. اگرچه کلاس درس باز اشکال مختلفى به خود مى‌گيرد؛ اما به‌طور کلى داراى ساختار قابل انعطاف‌تر، محدوديت‌هاى کمتر بر عملکرد دانش‌آموز و توجه بيشتر به فرديت وى مى‌باشد.  

استراتژى روزانهٔ تدريس

استراتژى‌هاى خاصى وجود دارد که موجب بالا بردن خلاقيت در فعاليت‌هاى آموزشى روزانه مى‌گردد که شامل: ارزيابى و پاداش است.  

ارزيابى

ارزيابى مربى از کار دانش‌آموز بزرگترين کشندۀ خلاقيت در کلاس درس است.     

- مربى بايد به‌جاى ارزيابى مبهم و غيرملموس، از عکس‌العمل منطقى و سازنده استفاده کند.

- از دانش‌آموزان براى ارزيابى کار خود و درس گرفتن از اشتباهات خودشان استفاده نمائيد.

- به‌جاى تأکيد بر ”چگونه انجام داديد؟“ بر روى ”چه ياد گرفتيد؟“ تأکيد کند.      

 پاداش

نمره‌ها نه تنها به‌عنوان وسايل ارزيابى در کلاس درس بلکه به‌صورت پاداش (يا تنبيه) عمل مى‌کنند. ساير منابع پاداش که به‌طور معمول مورد استفاده قرار مى‌گيرد عبارت هستند از نشان‌هاى چسباندني، ستاره‌هاى طلائي، تقديرنامه‌ها، جوايز و امتيازهاى خاص.          

کودکان چنين پاداش‌هائى را دوست دارند و بعضى مواقع براى به‌دست آوردن آنها هر کارى را انجام مى‌دهند و مشکل همين است. تحقيق نشان داده است که وقتى فکر کودکان بر روى پاداش به‌عنوان دليلى براى انجام کار متمرکز شود، انگيزهٔ درونى و خلاقيت آنان تضعيف مى‌گردد.   

بهترين پاداش‌ها براى کارهاى خوب در کلاس، کارهاى غيرملموس است؛ يک لبخند يا تکان سر به نشانهٔ تأييد، زدن به پشت کودک، گفتن يک کلمهٔ تشويق‌آميز، فرصت براى نشان دادن و ارائهٔ کار دانش‌آموزان و کارهاى اضافي. اگر جوّ کلاس درس، کودکان را متوجه مى‌سازد که همه‌کس (از جمله مربي) معتقد هستند يادگيرى امرى هيجان‌انگيز و تفريحى است، کارهاى اضافى به‌عنوان پاداش محسوب مى‌گردد.

کار ”غيرملموس“ و فوق‌العادهٔ ديگر آن است که به کودکان اجازه داده شود غرور خود را نسبت به کار خود بيان کنند و آن را با ديگران در ميان بگذارند.          

وقتى که از پاداش‌هاى ملموس مانند نشان‌ها و امتيازات خاص استفاده مى‌شود بايد براى کودکان غيرمنتظره باشد. براى مثال يک هديهٔ اضافى به‌دليل آنکه کودکان، کار خوب خاصى را در موردى انجام داده‌اند و يا به اين دليل که آنان کار خيلى مشکلى را انجام داده‌اند و يا صرفاً به‌دليل آنکه مربى حوصله داشته است در کار خاصى کودکان را دخالت بدهد! ترفند کار در اين است که پاداش‌هاى ملموس به طريقى مورد استفاده قرار گيرد که دانش‌آموزان انتظار آن را نداشته بانشد و در نتيجه با صراحت در جهت آن کار نکنند.      

 

در نهايت وقتى پاداش داده مى‌شود بايد به‌خاطر خلاقيت و همچنين انجام کار صحيح باشد. به اين طريق، کودکان به وضوح، اين پيام را دريافت مى‌کنند که چون در کلاس درس، خلاقيت مجاز است، تشويق مى‌شوند و به آن بهاء داده مى‌شود

حقّ انتخاب

در هر جا که امکان دارد بايد به کودکان حق انتخاب داده شود. مثلاً يک درس علوم بايد حاوى تعداد مختلفى موضوع براى آزمايش باشد؛ يک فعاليت هنرى بايد تا حدّ امکان انواع بسيار متفاوتى از راه‌ها و امکانات را ارائه بدهد؛ براى نويسندگي، کودکان بايد موضوعات خود را انتخاب کنند و مسيرهاى متفاوتى را براى رسيدن به هدف يادآورى نمايند. اگر براى انجام کارى فقط يک راه مخصوص به کودکان ارائه شود آنان نيز مانند موشى که طبق عادت براى رسيدن به غذا و فرار از خطر فقط راه مستقيم، ساده و غير خلاق را انتخاب خواهد کرد، کودکان نيز همين راه را انتخاب مى‌کنند.         

کليد کار، داشتن نوعى فعاليت يادگيرى مى‌باشد که بى‌ساختار اما در درون يک ساختار باشد. لازم است کودکان به‌ويژه کودکان کوچکتر، احساس هدفمند بودن داشته باشند. آنان به محدوديت‌هائى نياز دارند و اغلب يک طرح کلى از طرز انجام آن کار مورد نياز آنها است. هرچه امکان انتخاب آنان در مورد طرز انجام و زمان انجام يک هدف بيشتر باشد، بهتر است.        

برانگيختن استعدادهاى برانگيخته نشده

توضيح را با يک مثال شروع مى‌کنيم: دو کودک که در کلاس، هيچ کارى انجام نمى‌دادند و اغلب اوقات خود را به خيره شدن به بيرون از پنجره، يا رسم تصاوير از بازيکنان فوتبال و يا دادن يادداشت به همکلاسى‌هاى خود دربارهٔ بازى شب گذشته مى‌گذراندند. مربى آنان متوجه شد که اين دو، فعاليت‌هاى معمول کلاس درس را انجام نمى‌دهند. جلسهٔ مشاوره‌اى با آنان تشکيل داد و معلوم شد آن دو شديداً به فوتبال علاقه‌مند هستند. طى يک برنامه آنان موظف شدند چند پاراگراف دربارهٔ بازيکنان محبوب خود و يا هيجان‌انگيزترين بازى‌ها بنويسند و براى دوستان خود بخوانند، همچنين مى‌بايست آمارهائى دربارهٔ تيم‌ها و بازيکنان تهيه و يک کتاب از نقاشى‌هائى که خود آنها از بازيکنان ترسيم کرده‌اند گردآورى کنند.         

هر دوى اين پسرها درگير فعاليت‌هاى جديد خود شدند. زيرا آن فعاليت‌ها به‌طور مستقيم به شور و هيجانى که دربارهٔ فوتبال داشتند، مربوط مى‌شد. در حالى که آنان قبلاً از کلاس درس خسته بودند و يا تکاليف درسى را از سر باز مى‌کردند، اکنون نوعى ارتباط ميان جهان واقعى با آنچه را که انجام مى‌دادند، مشاهده مى‌کردند و سطح چالش آنان با توانائى‌هاى هر يک، متناسب بوده و استعدادهاى موجود آنان به‌تدريج گسترش مى‌يافت.       

محدوديت‌ها و استانداردها

مشکل اجتماعى شدن“، يا به‌عبارتي، پاسخ اين سؤال که آيا بدون فشارهاى خارجى قوى مى‌توان قوانين اساسى رفتارى را به کودکان آموخت بسيار دشوار است.       

کودکان بايد در انجام وظيفه ”قانون‌گذاري“ در داخل کلاس درس همکارى کنند و همراه با مربى يک رشته قوانين که براى عملکرد معقول کلاس لازم است، مثل يورش فکرى (طوفان مغزي) همکارى نمايند. پس از بحث دربارهٔ قوانين (و شايد نتايج نقص آن) مى‌توان آنها را مانند يک قرارداد نوشت؛ روى تابلو اعلانات چسباند و امضاء کرد. احتمال زيادى وجود دارد که کودکان؛ قوانينى را که در نوشتن آن دست داشته‌اند اجراء نمايند و کمتر احساس مى‌کنند آن قوانين آنان را تحت کنترل برونى قرار داده است.

به‌علاوه اگر قوانين به‌صورت اطلاع و خبر ارائه گردد، احتمالاً کودکان احساس نمى‌کنند که تحت کنترل برونى هستند. بايد به کودکان يک محدوديت رفتارى همراه با دليل خوبى براى آن محدوديت ارائه شود و قبول کرد که ممکن است بدون عبارات کنترل‌کننده مانند ”اين کارى است که من مى‌خواهم انجام دهي“ مشتاقانه از آن محدوديت‌ها فرمانبردارى ننمايند.  

گاهى اجراء استانداردهاى آموزشى سبب مى‌شود تا مربيان احساس کنند که بايد ”موضع سخت‌گيرانه“ اتخاذ نمايند. به‌ويژه با توجه به محبوبيت اخير ”بازگشت به اصول“ و آزمون‌هاى شايستگى استاندارد شده، مربيان به‌شدت مى‌کوشند تا اطمينان حاصل کنند که دانش‌آموزان ”وضع را به درستى درک مى‌کنند“. به‌منظور حفظ خلاقيت در چنين جوي، شناساندن زمينه‌هائى که در آن پاسخ درست يا غلط وجود ندارد، و زمينه‌هائى که در آن ايده‌ها، سبک‌ها و روش‌هاى مختلف داراى ارزش مساوى هستند، بسيار مهم است.

القاء تدريجى عادات خلاقيت

مربيان حتى بيش از والدين فرصت‌هائى به‌دست مى‌آورند که به کودکان در زمينهٔ يادگيرى مهارت‌هاى خلاقيت، به‌وسيلهٔ الگو قرار دادن آن مهارت‌ها، کمک نمايند.     

هنگامى که به راه‌هاى مختلف انجام يک فعاليت توجه مى‌کنيد اجازه دهيد دانش‌آموزان صداى بلند فکر کردن شما را بشنوند. بعضى از مهارت‌هاى جديد خلاقيت از جمله نگاه‌ مجدد به مشکلات را به‌درستى بيازمائيد و دانش‌آموزان را در طى کردن مسير فرآيند تفکر هدايت کنيد. اگر دانش‌آموزان پيوسته از شما جملاتى اين چنين بشنوند: ”بيائيد يک راه خلاقانه براى اين کار بيابيم“؛ ”به چه طريق ديگرى مى‌توانيم از اين استفاده کنيم؟“ و ”بيائيد تا حد امکان هر تعداد ايدهٔ جديد مى‌توانيم تدبير کنيم“، به اين ترتيب، آنان نيز به‌تدريج و به شکل يک عادت، روش تفکر خلاق‌ترى را در پيش خواهند گرفت.      

تجارب ويژه

اگر در کلاس درس چيزهائى غيرمعمول اتفاق بيفتد کودکان متوجه مى‌شوند که خلاقيت داراى ارزش است. چند نمونه از ”تجارب ويژه“ که به‌طور مؤثر مى‌تواند مورد استفاده قرار گيرد، عبارتند از: مربى براى يک روز، مسافرت‌‌ها، بازديدکنندگان، کارهاى ويژه روز قبل از تعطيل هفتگي.  

مربى براى يک روز (يا يک ساعت)

اين تجربه تا حدى به منزلهٔ اجراء نقش معکوس است که در آن يک کودک براى مدتى به‌عنوان مربي، کلاس را اداره مى‌کند و مربى ”يکى از کودکان مى‌شود“. مثلاً در کودکستان مى‌تواند برنامهٔ روزمرهٔ صبح را دربارهٔ تقويم اجراء کند، در حالى که مربى به همراه گروه کودکان به سؤالاتى دربارهٔ آنکه امروز چه روزى از هفته است و يا چند روز ديگر از ماه جارى باقى‌مانده است و يا تا آن موقع چند روز از سال تحصيلى را گذرانده‌اند، پاسخ مى‌دهد. و يا در کلاس بالاتر، يک کودک مى‌تواند جلسهٔ بحث دربارهٔ کتابى را که همهٔ کلاس خوانده‌اند و يا فيلمى را که ديده‌اند، اداره کند.  

مسافرت‌ها

براى بالا بردن خلاقيت کودکان مى‌توان موضوع قديمى مورد علاقهٔ همگان يعنى مسافرت را با روش‌هاى مهم به‌صورت جديد درآورد. تا جائى که عملى باشد دانش‌آموزان بايد در هر مرحله از مراحل برنامه‌ريزى مسافرت شرکت داده شوند. آنان مى‌توانند در صورت لزوم ايده‌هائى براى تأمين بودجه تدبير نمايند و در واقع آن ايده‌ها را به اجراء درآورند. مى‌توان از کودکان خواسته شود چيزهائى دربارهٔ مسافرت که به آن علاقهٔ خاص دارند بيابند و سپس آن جنبه را به‌صورت انفرادى يا گروهى مورد تحقيق قرار دهند.  

بازديدکنندگان

پدران و مادران مى‌توانند با به خانه آوردن بازديدکنندگان بزرگسال که جالب و متفاوت باشند، خلاقيت کودکان خود را برانگيزند به همين ترتيب، مربيان مى‌توانند در کلاس درس، خلاقيت کودکان را برانگيزند. گاهى مربيان از يافتن بزرگسالان مشتاقى که به اندازهٔ کافى باشند درمى‌مانند، اگر اين مربيان، ديد خود را وسعت دهند با کمال تعجب متوجه خواهند شد که چه کسانى مى‌توانند براى اين منظور قابل قبول باشند. براى کودکان، بازديدکنندگان متفاوتى از جمله فرد مُسنى که پرورش‌دهندهٔ گل و گياه است و يا خانم خانه‌دارى که يک ستون طنز در هفته‌نامهٔ شهر در اختيار دارد، مى‌توانند برانگيزندهٔ خلاقيت باشند. هدف آن است که کودکان با راه‌هاى مختلف زندگى و کار، روش‌هاى مختلف تفکر و شيوه‌هاى متفاوت بيان آشنا شوند.      

کارهاى ويژهٔ روز قبل از تعطيل هفتگى (يا هر يک از روزهاى هفته)

مربى مبتکر اين ايده و در اصل اين کار را به‌عنوان راهى براى ”يافتن“ زمانى که بتواند به‌طور انفرادى با کودکان در کلاس درس کار کند انتخاب مى‌نمايد. ضمناً در جريان کار، ساعتى را تعيين مى‌کند که در آن تمام دانش‌آموزان، بالا بردن خلاقيت را تجربه کنند.          

فعاليت‌هاى ويژهٔ روز قبل از تعطيل هفتگي، نمايانگر مجموعه‌اى وسيع و پى‌درپى شامل عروسک‌سازي، کاغذسازي، زبان علائم، شيرينى‌سازي، خَلق يک نمايش ويديوئى و اختراع بازى با کلمات مى‌تواند باشد. براى بسيارى از کودکان، اين دوره را رويداد مهم هفته به‌شمار مى‌آورند. اين فعاليت‌ها موجب گسترش و تقويت قلمرو مهارت‌هاى آنان شده، و انگيزهٔ درونى آنان را برمى‌انگيزد

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 13 شهریور 1397 ساعت: 22:48 منتشر شده است
برچسب ها : ,,
نظرات(0)

تحقیق درباره ترس از مدرسه در دانش آموزان

بازديد: 119
تحقیق درباره ترس از مدرسه در دانش آموزان

ترس از مدرسه

وحید خسروشاهیان مهر ۱۳۸۲

اشاره: هنوز چند روزی به شروع فصل مدرسه باقی نمانده بود که فرید کوچولو، با مامان تو خیابون ها، کوچه و بازارها از این مغازه به آن مغازه به دنبال خرید لباس فرم مناسبی بودند، که مدرسه گفته بود. حتماً باید رنگش سرمه ای با خطهای سفید روی آستین باشد! برای خواهر بزرگش هم روپوشی کرم رنگ با مقنعه ای سرمه ای که مخصوص بچه های راهنمایی بود! مجید برادر بزرگترش هم باید کله اش را نمره چهار می‌زد! دل تو دلش نبود، نمی فهمید اینقدر التهاب مامان و خواهر بزرگش از چیه؟ او دائم تو خانه می‌گفت: باز هم شروع شد، باید و سختگیری های مدیر و ناظم و اخم و تخم معلم را تحمل کنیم! باز هم تنبیه! باز هم درس! تکلیف و جریمه! حیف، چقدر زود گذشت، کاش اصلاً مدرسه نمی رفتیم! طفلک فرید، اینها را که می‌شنید و صحبت های مامان رو که می‌گفت توی مدرسه مواظب باش این کار را نکنی . درس نخوانی، خانم معلم کتکت می‌زند و شنیده بود، بچه های شیطون را می‌اندازند تو اتاق های تاریک و... بابا می‌گفت آخر که چی لیسانس بگیرند، بیکار و بی عار، ویلون تو خیابونها. فرید کوچولو اینها را می‌شنود . پاک ترس ورش می‌دارد، یعنی مدرسه اینقدر بده! چقدر سختگیرن! چند روز مونده به شروع سال پاشو توی یک کفش می‌کنه که من مدرسه نمی روم، جیغ می‌کشید و گریه می‌کرد که مدرسه را دوست ندارم. دلیل اینکه بچه‌ها از مدرسه رفتن می‌ترسند چیست؟

ترس: Fear

روانشناسان معتقدند ترس یک حالت هیجانی است نسبت به خطر یا یک محرک مضر که شخص از آن آگاه است. عامل ترس می‌تواند یک شی ء باشد، یک انسان یا مسئله و موقعیت مشخص.

مدرسه هراسی یا ترس از مدرسه

ترس غیر منطقی از مدرسه در واقع معادل واژه School refusal به معنی امتناع از مدرسه رفتن است و یکی از نشانه های اضطراب جدائی از والدین، خانه، خانواده یا شرایطی است که به آن دلبسته و وابسته شده بود.

- امتناع از مدرسه رفتن در هر سنی دیده می‌شود، اما معمولاً در ابتدای هر مقطع به صورت واضح تر و عینی تر خود را نشان می‌دهد. تقریباً این مسئله در بین پسرها و دخترها در سنین آغاز مدرسه به طور یکسان دیده می‌شود، اما در سطوح بالاتر با اندکی تفاوت از یکدیگر سبقت می‌گیرند. در خانواده هایی که بچه‌ها با فاصله های زیاد از یکدیگر متولد می‌شوند شایعتر بوده و همانطور که گفته شد شایع ترین دلیل ترس از مدرسه در بین کودکان و در بدو ورود به مدرسه ناشی از اضطراب جدایی از والدین بخصوص مادر است.

- معمولاً مادران بچه هایی که دچار اضطراب جدایی هستند شخصیتی افراطی، مضطرب، بیش از اندازه حمایت کننده، مردد، غیرمنطقی، حساس و عاطفی (سمپاتیک) دارند که اضطراب خود را با بیان افکار منفی و اضطراب آلود و عمل خود به بچه‌ها منتقل می‌کنند.

- اغلب مادران کودکانی که ترس از مدرسه رفتن دارند، افرادی وسواسی، کم تحمل، نکته سنج و موشکاف هستند که احتمالاً خود یا یکی از نزدیکانشان در کودکی دچار همین مشکل بوده اند.

- ترس یا امتناع از مدرسه بیش از آنکه علت شخصیتی، عاطفی یا... داشته باشد، ناشی از یادگیری است. مادر یا پدری که در ارتباط خود با کودکان مفاهیم و نکته های منفی از محرکها و مکانهایی مثل مدرسه یا درس خواندن می‌دهند وقتی تجربه های منفی توأم با وحشت و ترس و اضطراب، خود را از دوران تحصیل و مدرسه، تنبیه و توبیخ‌ها به بچه‌ها انتقال می‌دهند و از آنها می‌خواهند مواظب رفتارهایشان باشند، خواه ناخواه، بذر امتناع و ترس از مدرسه را در افکار آنان می‌کارند.

یک تجربه

- علی کلانترزاده دانش آموز کلاس پنجم ابتدایی می‌گوید:من هیچ وقت از مدرسه رفتن نترسیدم، یادم می‌آید هفته اول مهر بود، درست تا یک هفته هیچ تکلیف و مشق به ما ندادند، فقط خانم معلم می‌آمد در مورد کتابها و درسهایمان چیزهایی می‌گفت و می‌رفت، همیشه لبخند می‌زد، هیچ وقت ندیدم اخم کند یا کسی را کتک بزند.

یادم می‌آید بعضی از بچه‌ها با مامان هاشون اومده بودند مدرسه، چندتایی گریه می‌کردن، خانم معلم با خنده به بچه‌ها گفت، بگین مامانتون بره خونه، بچه‌ها هم رفتن به مامانها گفتند برن خونه.

خانم معلم با مهربانی توضیح می‌داد از هفته آینده دفترچه بیاریم و مشقهایمان را چطور بنویسیم. خیلی از او خوشم آمده بود.

از علی می‌پرسم چطور شد از مدرسه رفتن نترسیدی؟ می‌گوید: آخه مامان من معلم بود، قبل از شروع مدرسه من را با خودش آورد مدرسه و با ناظم و معلم‌ها بازی می‌کردیم، با بچه های کلاس پنجم دوست شده بودیم.

مامان همیشه تو خونه از معلم ها، مهربانی هاشون و دلسوزی هاشون تعریف می‌کرد. راستش هیچ ترسی نداشتم، اما یکی دو تا از بچه‌ها هی گریه می‌کردند. تا جایی که با چند تا از بچه‌ها دست‌ها و پاهاشون را گرفتیم، آوردیم کلاس، همین که خانم معلم چند تا شکلات به اونها داد ساکت شدند و یادشان رفت برای چی گریه می‌کردند.

- یعنی هیچ وقت نشده از مدرسه بترسی؟ راستش یادمه فقط یک بار کودکستان وقتی مادرم من رو تنها گذاشت و رفت تا ۵ دقیقه گریه می‌کردم! اما خانم معلم وقتی تشویقم کرد بازی کنم و نقاشی بکشم همه چیز را فراموش کردم.

ترس از مدرسه در مقاطع مختلف

تجربه نشان داده امتناع یا ترس از مدرسه در هر سنی دیده می‌شود. اما علت‌ها و دلایل متفاوتی دارد.

 

مقطع ابتدایی: نقش والدین و اضطراب جدایی این سن مصادف است با ساخت طرح واره هایی از محیط اطراف که توسط نزدیک ترین افراد به فرد انتقال داده می‌شود، کودک ۶یا ۷ ساله آمادگی بسیار زیادی برای دریافت، ذخیره و حفظ اطلاعاتی دارد که نزدیکان به خصوص پدر و مادر، خواهر و برادر، در مورد یک شیء، مسئله، مکان یا فرد به او می‌دهند. هر گونه برداشت منفی و انتقال آن به کودک، التهاب، دلواپسی، تشویش، اضطراب و ناراحتی یا آرامش، انگیزه مثبت، تلاش و کوشش، شادمانی و هیجانات مثبت می‌تواند در واکنش کودک یک مسئله مؤثر باشد.

 

آنچه والدین به صورت احساس، افکار، اعمال و گفتار به فرزندشان انتقال می‌دهند، بخصوص در این سن او را نسبت به حضور یا عدم حضور (مثلاً در مدرسه و کلاس) تهییج می‌کند. ایجاد باورهای غلط نسبت به معلم، ایجاد یأس و یا ناامیدی از آینده، بیان و ابراز تشویش و نگرانی از چگونگی حضور بچه‌ها در مدرسه و... حساسیت منفی و واکنش عاطفی او را در پی خواهد داشت و هر گونه تأکید و تحریک کودک در این شرایط به حضور در مدرسه شدت واکنشها را افزوده و نتیجه منفی به بار می‌آورد.

 

اضطراب جدایی

عامل دیگر، اضطراب کودک از جدا شدن و از دست دادن تکیه گاه، پناهگاه و وابستگی به مادر است. معمولاً مادران سعی در وابسته نمودن کودکان به خویش دارند و به واکنشهای عاطفی آنان نسبت به ترک پاسخ می‌دهند که در طولانی مدت و در هنگام وارد شدن به محلی ناآشنا یا تغییر مکان بدون حضور مادر، دچار نوعی حالات اضطراب به نام اضطراب جدایی Anxiet separation می‌شود که خصوصیات آن اضطراب شدید، موقع جدا شدن از افرادی است که کودک وابستگی مهمی نسبت به آنها دارد. این وابستگی می‌تواند به خانه یا محیط های آشنا هم باشد، گاهی در بچه‌ها هنگام جدا شدن از مادر حتی نشانه هایی از هراس هم دیده می‌شود، که فراتر از آنچه که از سطح رشد آنها انتظار می‌رود، است.

 

راهنمایی

در این سن اضطراب جدایی جای خود را به امتناع از مدرسه رفتن می‌دهد، در واقع در این مقطع امتناع از مدرسه رفتن مطرح می‌شود نه ترس و آن به دلیل کسب تجربه های عینی است از حضور در مدارس ابتدایی، مشاهده رفتارها، ارائه اطلاعات واقعی یا غیرواقعی از مقطع تازه، توسط همسالان، افراد خانواده و غیره، وابسته شدن و عادت به حضور یک معلم در تمامی دروس ، تعداد کم دانش آموزان کلاس و ترس از حضور در کلاسهای حجیم یا معلم های مرد (بیشتر برای پسرها) ، عدم آگاهی نسبت به مقطع، قوانین و مقررات مدرسه، سختگیری کادر اجرایی و دبیران و در صورتی که از نظر آموزشی ضعیف بوده باشند، ترس از ناتوانی و شکست تحصیلی.

این دوره از حساسترین دوران زندگی فرد است. تحولات مربوط به بلوغ، رشد فکری و روانی، تمایل به استقلال طلبی، تغییر در ارزشها و تحولات جسمانی از این سن آغاز می‌شود.

 

نوجوان در این سن بسیار حساس، زودباور و تأثیرپذیر است. تجربه های قبلی از نحوه رفتار معلم، محیط آموزشی، ناظم و مدیر و روابط با همسالان در چگونگی واکنش او نسبت به محیط تازه مؤثر است.

بی تردید در آغاز هر پایه به طور طبیعی مواجه با نوعی دلشوره اضطراب و نگرانی نوجوانان در برخورد با محیط تازه تحصیلی خواهیم بود.

اخلاق و رفتار معلم، طرز تفکر او، سطح فرهنگی، کیفیت و نحوه آموزش دروس، و برخوردش با مسایل و مشکلات بچه ها، روش کلاسداری و تدریسش و شیوه های انضباطی او، جاذبه و دافعه اش ، تشویق و تنبیه، نظم و ترتیب در دوره ابتدایی و آغاز دوره راهنمایی تأثیر سازنده یا مخرب در افکار و واکنشهای او به محیط تازه دارد.

 

متوسطه

این دوره همراه با تغییر در نگرشها! باورها، ارزشها، تغییرات بلوغ و تحول عمیق در لایه های مختلف شخصیت است. با ورود به مقطع نظری نوجوان دوره وابستگی به والدین، کودکی و مطیع بودن را کنار می‌گذارد. اما نه به طور کامل! والدین به علت تغییر در ظاهر فیزیکی و سعی در مستقل شدن نوجوان، او را رها می‌کنند. (در واقع استقلال می‌دهند) اما نوجوانانی که تا این سن چه از لحاظ درسی و چه تربیتی تحت تأثیر والدین بخصوص مادران، اتکا و حمایت او بودند، ناگهان خود را بدون حامی تنها در محیطی بسیار شلوغ افرادی سختگیر و (از دید خود) خشن می‌بیند. تجربه سختگیریها، شکستهای درسی، توبیخ، بدرفتاری مسئولان مدرسه، تندخویی و خشونت از طرف معلم و... او را نسبت به حضور در محیط مدرسه بیزار می‌کند. تغییر در حجم، کیفیت و موضوع کتب درسی و افزایش تعداد دروس و ناآشنایی با واحدهای درسی و... در نخستین روزهای حضور در مدرسه او را دچار حالات عصبی و عاطفی می‌کند، که در نهایت احتمال امتناع از مدرسه رفتن و نهایتاً در صورت برخورد واکنشهای جسمانی مثل سردرد، دل درد، حالات تهوع و بیماریهای ناگهانی از خود نشان می‌دهند (این مسئله در تمامی مقاطع دیده می‌شود.)

 

عامل پنهان

آنچه معمولاً مورد کم توجهی مسئولان و دست اندرکاران مدارس و آموزش و پرورش قرار می‌گیرد، توجه به فضا و محیط فیزیکی مدارس است! با یک نگاه به کودکستان‌ها و پیش دبستانها می‌بینیم از کوچکترین فضایی برای جلب توجه به ایجاد شوق در بچه‌ها استفاده می‌کنند. جذابیت، شادابی و طراوت محیط آموزشی نقش مهمی در جذب، ایجاد آرامش درونی و علاقه به حضور در مدرسه دارد. کمتر مدرسه ای را می‌بینید که دیوارهایش آجری نباشد! یکی از مسئولان آموزش و پرورش منطقه غرب تهران می‌گفت: وقتی دیواره‌ها و محیط دبستان کنار اداره را می‌بینیم با آن پرچم روی دیوار و صبحگاهی، به یاد پادگان های اطراف تهران می‌افتم! بچه های مثل سرباز توی صف ایستاده و به زور خود را کنترل می‌کنند!

در واقع در مقطع ابتدایی جذابیت و زیبایی فضای مدرسه و استفاده از رنگ های شاد و تصاویر جذاب و جالب به همراه وجود فضای سبز در مدرسه می‌تواند در تغییر نگرش و کاهش اضطراب بچه‌ها مفید باشد. کلاسهای کوچک و تاریک یا بسیار وسیع با تعداد زیاد دانش آموز، بچه‌ها را در نخستین تجربه حضور در مدرسه وحشت زده می‌کند! سال قبل در یک نظر سنجی که از بچه‌ها به عمل آوردم، اکثراً معتقد بودند مدرسه مثل زندان است!

بچه‌ها مثل سرباز باید مراقب هر نوع رفتاری باشند! همه چیز درس است! معلم‌ها اغلب کم حوصله، عصبانی و زودرنج می‌باشند. هر چند هستند معلم هایی بسیار پر نشاط، شاداب و خنده رو...

 

راهکار

والدین تجارب افکار بازخوردهای منفی خود را به کودکان و نوجوانان انتقال ندهند، با تأکید بر مراحل مختلف رشد کودکی و نوجوانی و تغییرات هر مرحله والدین رفتارهای خود را متناسب با این تغییرات، تغییر دهند. در سنین ابتدایی از ترساندن بچه ها، ایجاد رعب و ترس از معلم، تشبیهات (اگر بچه خوبی نباشی میگم معلم تو را تو کلاس حبس کند) خودداری کنند. خاطرات، یادواره‌ها و تجارب مثبت، شاد و جالب خود با معلم های دوره ابتدایی را با بچه‌ها در میان بگذارند، از معلم‌ها با القاب خوب (با لبخند) یاد کنند. آنها را مهربان و دلسوز بدانند و به بچه‌ها انتقال دهند، پیش از آغاز مدرسه آنها را با مسئولین، معلم‌ها و محیط مدرسه آشنا کنند، به هیچ وجه به خاطر ضعف در فهم یا انجام تکالیف، تنبیه یا توبیخ نکنند. بچه های دیگر را به رخشان نکشند، تفریحات آنها را محدود نکنند، و دلیلش را مدرسه رفتن قلمداد نکنند. بچه‌ها را در دوره ابتدایی به خود وابسته نکنند، سعی کنند روشها را به آنها بیاموزند و بگذارند خودشان با کمک و یاری والدین در حد اعتدال تکالیفشان را انجام دهند. برای جلوگیری از انزواطلبی و دوری گزینی سعی کنند از دبیران در منزل استفاده نکنند، آنها را تا می‌توانند در محیط های آموزشی و حضور در جمع قرار دهند.

 

نکاتی برای مسئولان

برای کاهش هر چه بیشتر مشکل امتناع از مدرسه سعی کنید در هر مقطع از وجود کارشناسان روان شناسی و مشاوره به صورت مستمر در مدرسه بخصوص ابتدایی و راهنمایی استفاده کنید. مشاور با ایجاد روابط عاطفی پایدار خواهد توانست بچه‌ها و نوجوانان را جهت ورود به مقاطع مختلف آماده و شیوه برخورد با مسایل و مشکلات عاطفی و آموزشی را به آنها بیاموزد.

"محیط آموزشی و فیزیکی مدرسه‌ها را شاد کنیم، جذابیت مهمترین عامل جذب بچه هاست."

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 13 شهریور 1397 ساعت: 22:35 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره ارتباط بين رنگ وموسيقي

بازديد: 60
تحقیق درباره ارتباط بين رنگ وموسيقي

تحقیق درباره ارتباط بين رنگ وموسيقي

ارتباط بين رنگ وموسيقي:هنگامي كه هنوز فرهنگ بشري مكتوب نبود و در دوراني كه هيچ يك از آثار موسيقي، ثبت نمي‌شدند، مؤثرترين راه براي دستيابي به فرهنگ موسيقايي، مراجعه به تصاويري است كه از سازها و نوازندگان در نقاشيهاي ديواره‌هاي غارها بر جا مانده‌اند.

 

اين‌گونه بررسيها، در رشته‌اي به نام «اي كونوگرافي»۱انجام مي‌شوند. با بررسي تصوير موسيقي‌دان يوناني روي يك كوزه، فرشتگان آوازه‌خوان در نقاشي ديواري يك كليسا و بسياري از آثار هنري ديگر، مي‌توان به موسيقي دورانهاي مختلف پي برد. مخصوصا ًبراي كساني كه درباره موسيقي باستاني تحقيق مي‌كنند، تصاوير و مجسمه‌ها، مدارك با ارزشي هستند.

ورنون۲معتقد بود كه از موسيقي واگنر۳رنگهاي زرد و سبز و از موسيقي شوپن۴رنگ سفيد را احساس مي‌كند. از اين جالب‌تر آنكه بسياري از شنوندگان سي ـ ماژوررا سفيد و دي ـ ماژور را زرد رنگ مي‌دانند.

در اواخر قرن نوزدهم، كاستل۵يهودي، ارگي را بازسازي كرد و روي هر كليد آن، كارتي رنگي را قرارداد و كليدها را به‌صورت شفاف درآورد. او نام اين ساز را «ارگ رنگي» گذاشت. در سال ۱۹۲۲، يك خواننده آلماني الاصل، نوعي ارگ رنگي را در نيويورك درست كرد و نام آن را كلاوي لوكس۶گذاشت.

در سال ۱۹۲۶، از اين ساز در اركستر فيلادلفيا براي نواختن قطعه شهرزاد ريمسكي كرساكف۷استفاده شد. اين ساز، اكنون در موزه هنرهاي معاصر نيويورك قرار دارد. همچنين آهنگسازي انگليسي به نام ورازير۸اثري به نام سمفوني رنگ را ساخت كه در آن رنگهاي مختلف در هر موومان سمفوني به‌عنوان تمهاي فرعي به كار رفته‌اند.

موسيقي در عين حال كه مثل نقاشي است، اين تفاوت اساسي را با آن دارد كه اگر در نقاشي مثلاً رنگ‌ آبي و زرد را با هم مخلوط كنيم، رنگ جديدي به‌دست مي‌آيد و رنگهاي قبلي، هويت فردي خود را از دست مي‌دهند، در حالي‌كه در موسيقي، نتها هنگامي كه در كنار هم قرار مي‌گيرند، باز هم داراي هويت فردي هستند و صداي مشخص خودشان را دارند.

ويكتور زوكركاندل۹استاد فلسفه موسيقي مي‌گويد:

«رنگها براي اينكه استقلال خود را حفظ كنند بايد از نزديك شدن به يكديگر اجتناب كنند و فاصله مطمئني را بين خود رعايت نمايند. آنها نمي‌توانند در يك فضاي بسيار محدود در كنار هم قرار بگيرند و در هم نياميزند، ولي نتها مي‌توانند، يك‌جا باشند و جدا بمانند

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 07 مرداد 1397 ساعت: 8:47 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق کامل درباره توبه

بازديد: 149
تحقیق کامل درباره توبه

 

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع :

توبه

 

فهرست مطالب

چکیده :3

مقدمه :3

حقیقت توبه :3

توبه بر دو قسم است :5

فرق توبه و انابت :5

درجات تخلیه :5

معنی نصوح :6

ارکان توبه :7

راز عجله در توبه :7

عوامل توجه به توبه :8

بعد از توبه باید عمل کرد :9

فضیلت توبه :9

قبول توبه :9

گستردگی رحمت و مغفرت الهی :10

تنویر و صفای دل :10

اقسام توبه :10

ارکان توبه :10

راز عجله در توبه :11

توبه از دیدگاه حضرت علی علیه السلام :11

منابع و مآخذ :11

 

 

چکیده :

توبه عبارت است از بازگشت و در اصطلاح شرعی یعنی بازگشت از گناهی که انجام شده و آمدن به راه مستقیم .

شرطهایی برای پذیرش توبه :

1-ترک گناه در حال  2-آب کردن گوشت که از مال حرام به دست آمده  3-عزم بر اینکه دیگر آنرا انجام ندهد       4-ادای حقوق مردم

مقدمه :

«توبه» عبارت است از پشیمانی قلبی و استغفار با زبان و پرهیز و ترک گناه و تصمیم به انجام ندادن آن .

ضد اصرار بر گناه توبه است . توبه عبارت است از بازگشت و در اصطلاح شرع یعنی بازگشت از گناهی که انجام شده و آمدن به راه مستقیم . خالق انسان خداوند است و به تمام جوانب و خواسته ها و نحوه اداره انسان آگاه است و لذا برای هدایت بشر خداوند دستوراتی ارائه فرموده که چنانچه بر طبق آنان عمل شود انسان در سلامت جسمی و روحی و فکری خواهد بود و اگرچنانچه بر طبق آن عمل شود انسان در سلامت جسمی و روحی و فکری خواهد بود و اگر چنانچه بر طبق آن دستورات عمل نکند از مسیر خود منحرف شده و سلامت خود را از دست خواهد داد . لذا خداوند توبه را قرار داد تا انسان در هر کجا فهمید اشتباه کرده از همانجا برگردد و به مسیر خود برای رسیدن به کمال و سلامت جسمی و روحی و فکری برسد و برای تحقق اینکه در مسیر اصلی قدم گذاشته و دیگر منحرف نخواهد شد شروطی را برای توبه قرار داده .

1-ترک گناه در حال   2-پشیمانی بر آنچه گذشته       3-عزم بر اینکه دیگر آن را انجام ندهد  4-انجام مافات       5-ادای حقوق مردم       6-آب کردن گوشت که از مال حرام بدست آمده .

حقیقت توبه :

حقیقت توبه این است که وقتی بنده علم یقین پیدا کرد که گناهانی که از او سرزده بین او و محبوبش حائل و مانع است ، از این علم در دو اندوهی در دل او به سبب از دست دادن محبوب برانگیخته می شود و از گناهانی که از وی صادر شده خواه افعال باشد یا ترک طاعات ، متاسف و اندوهگین می گردد و دردمندی و اندوهناکی او به سبب فعل یا ترک آنچه موجب از دست دادن محبوب است پشیمانی نامیده می شود و چون این پشیمانی بر دل چیره گشت ، حالت دیگری از آن برانگیخته می شود به نام اراده و قصد نسبت به ترک گناهی که ملازم اوست و تعلق به حال دارد و عزم بر ترک گناهی که درآینده موجب از دست دادن محبوب در تتمه عمر است و قصد تلافی آنچه در گذشته از دستش رفته است . پس علم یعنی یقین به اینکه گناهان سمهای مهلک اند ـ مطلب اول و مقدمه بقیه است ، زیرا هر گاه نور این یقین بر دل بتابد ثمره آن سوز پشیمانی بر گناه خواهد بود که دل را دردمندانه اندوهگین می سازد . به طوری که با تابش نور ایمان و یقین در می یابد که از محبوب خود محجوب گشته است ، همچون کسی که در تاریکی نور خورشید بر او می تابد و با پراکنده گشتن ابراز هوا یا برطرف شدن حجاب منور و درخشان گردد ، و محبوب خود را ببیند که در شرف هلاکت است ، و آتش محبت در دلش شعله ور شود ، و این آتش اراده را در جهت برخاستن برای تلافی و تدارک برانگیزد . پس علم و پشیمانی و قصدی که متعلق آن ترک در حال و اینده و تلافی و تدارک برانگیزد. پس علم و پشیمانی ، و قصدی که متعلق آن ترک در حال و آینده و تلافی گذشته است سه معنی است که به ترتیب حاصل شود و نام توبه را بر مجموع آنها اطلاق می کنند . و چه بسا توبه بر مجرد پشیمانی اطلاق شود ، و علم به عنوان مقدمه و ترک گناه کنونی و آینده به منزله ثمره و نتیجه آن به شمار رود . و سخن پیغمبر اکرم (ص) به همین معنی اشاره دارد . پشیمانی همان توبه است . زیرا پشیمانی خالی نیست از علمی که موجب آن شده و آن پشیمانی را به بار آورده است . یا از عزمی که در پی ان می آید ، پس پشیمانی را از دو سو میوه ( عزم ) و میوه دهنده ( علم ) فرا گرفته است . و به این اعتبار در تعریف آن گفته اند : توبه گداخته و ذوب شدن اندرون آدمی از خطای گذشته است ، یا آتشی است در دل ، و زبانه می کشد و شکافی است در جگر که التیام نپذیرد. و گاهی بر مجرد گناهان در حال و عزم بر تکر آن در آینده اطلاق شود و به این اعتبار در تعریف آن گفته اند : توبه کندن لباس جفا و گستردن بساط وفاست و تبدیل کردن حرکات نکوهیده به حرکات ستوده است ، یا ترک اختیار کردن گناه در حال دل و نهادن و عزم را جزم کردن بر عدم بازگشت به آن در آینده است . و بنابراین پشیمانی داخل در حقیقت توبه نیست و یکی از بزرگان به بیرون بودن پشیمانی از توبه تصریح کرده است . به این دلیل که پشیمانی و آن دردمندی دل و اندوه بر گناه است ـ مقدور نیست و از این رو می بینی که ندامت بر ا موری که در دل اوست واقع می شود و او این را نمی خواهد پس پشیمانی در حد قدرت مقدور نیست . و آنچه در حد قدرت است تحصیل اسباب آن است ، یعنی ایمان و علم به از دست رفتن محبوب و تحقق بخشیدن آن دو در دل . بنابراین توبه همان پشیمانی نیست ، زیرا توبه مقدور بنده است وبنده مامور به آن است و لازمه آن پشیمان نمودن است نه پشیمانی . و آشکار است که ندامت از صفات نفس است و اگر ازاله و کسب صفات نفسانی ممکن باشد پشیمانی نیز چنین است و گرنه بطلان تمامی علم اخلاق لازم می آید و همچنین اگر تحصیل سبب ندامت ممکن باشد ـ یعنی علم به از دست رفتن محبوب ـ لازم است که مسبب یعنی پشیمانی بر ان مترتب شود . پس مقدور بودن چه معنی دارد و ازاله و تحصیل ندامت دشوارتر از بسیاری از خلق و خوی های نفسانی نیست . و یکی دیگر از بزرگان آنچه را که غیر از پشیمانی نمودن است از شرایط توبه شمرده و گفته است « اما پشیمانی ـ یعنی تالم و اندوهگینی دل بر گناه که روح توبه است ـ غیر مقدور است . و همین در حقیقت توبه است و آنچه مقدور است تحصیل اسباب ان از علم و ایمان و تحقق بخشیدن آن در قلب است . امام صادق (ع) فرمود : توبه ریسمان خدا و وسیله لطف و عنایت اوست و بنده ناگزیر است از مواظبت و مداومت توبه در همه حالات ، و هر دسته از بندگان را توبه ای است مخصوص توبه پیغمبران از اضطراب نفس و توبه اولیاء از اندیشه ها و خیالاتی است که به خاطر ایشان خطور می کند و توبه اصفیاء از فراموشی غم غفلت است و توبه خواص و علما از اشتغال به غیر خداست و توبه عوام از گناهان است و هر کدام از این صنفها را در توبه خود معرفت و علمی است . و اما توبه عوام این انس که تائب باطن خود را از آلودگی گناه به آب حسرت و ندامت شست و شو دهد و به تقصیر خود اعتراف کند و از کرده های گذشته پشیمان و از باقیمانده عمر بیمناک و گناهان خود را کوچک نشماردکه کوچک وسهل گرفتن گناه موجب کسالت و به تاخیر انداختن توبه میشود، و همیشه به سبب از دست رفتن طاعت خداگریان و در آه و ناله باشد و نفس خود را از شهوات باز دارد و به خدای تعالی استغاثه کند که وی را بر وفا کردن توبه نگاه دارد و از بازگشت به اعمال گذشته حفظ کند و نفس خویش را در میدان جهاد و عبادت ریاضت دهد . و فرایضی را که از او فوت شده قضا کند ، و مظالم را رد کند و از همنشینان بد دوری نماید و از شب زنده داری و سحر خیزی غفلت نکند و روزها را به روزه گذراند و پیوسته در فکر سرانجام و عاقبت خود باشد و برای استقامت در همه حالات خواه خوشی یا ناخوشی از خدا یاری و استعانت جوید ، و هنگام محنتها و بلاها ثابت قدم باشد که از درجه تائبان ساقط نشود و هر گاه چنین کند از گناهان پاک می شود و عملش فزونی می یابد و درجاتش بلند می گردد .

عن النبی (ص) قال : باب التوبه مفتوح لمن ارادها فتوبوا الی الله توبه نصوحا .

پیامبر اکرم (ص) فرمود : در توبه همیشه بر وی گناهکاران پشیمان گشوده است . پس توبه کنید در پیشگاه خدا ، توبه ای واقعی و پایدار و خالص  .

 توبه بر دو قسم است :

1-متعلق به حق خداست : الف) فعل قبیح مثل شرب و خمر و زنا که شدم و عزم به انجام ندادن آن کافی است . ب) اخلال به واجب مثل ترک نماز و زکات بعضی چیزها علاوه بر توبه ادا باید شود . مثل زکات و بعضی علاوه بر توبه قضا باید بشود مثل نماز و بعضی فقط تو به می خواهد مثل نماز عید قربان و عید فطر .

2-متعلق به حق آدمی : واجب است حق آدمی را بپردازد اگر زنده است به خودش و اگر مرده به ورثه و غیره .

آیا استبراء در توبه شرط است ؟ (یعنی مدتی بگذرد که علم پیدا شود باطن او اصلاح شده است ) بعضی گویند شرط است و بعضی گویند شرط نیست و عامه برای آن 6 ماه یا یک سال گذاشته اند ولی آنچه معتبر است این است که ظن پیدا شود که در توبه اش صادق است کافی است .

فرق توبه و انابت :

 انابت یعنی صدق توبه و وفاء به ان و لذا در مرحله تحلیه است ولی توبه در مراحل تخلیه .

درجات تخلیه :

1-جدایی بین نفس و تمام چیزهایی که ما را از حق دور می کند .

2-زائل کردن آثار مشغله ها و میل و التفاتها به این مشغله ها

3-ترک کردن طلب کمال به خاطر رسیدن به ذات خدا و کمال مطلق توبه موجب می شود که خدا ما را دوست بدارد . ان الله یحب التوابین.

وجوب توبه :

توبه از همه گناهان واجب است به اجماع ونقل و عقل . اما اجماع شکی در فراهم بودن آن نیست. و اما نقل ـ مانند قول خدای تعالی : « ای مومنان همگی توبه به خدا برید شاید رستگار شوید » (نور 3)

و نیز قول او ـ تعالی : ای کسانی که ایمان آورده اید به سوی خدا توبه کنید توبه ای صادقانه و صمیمانه شاید پروردگارتان گناهانتان را بپوشاند . (تحریم 81)

معنی نصوح :

خالص برای خداست که از شوائب اغراض ، از مال یا جاه یا ترس از سلطان یا عدم قدرت بر گناه و نداشتن اسباب آن ، خالی باشد . و این امر برای وجوب است ، پس توبه به مقتضای این دو آیه واجب است . و اما عقل ـ کسی که معنی وجوب و معنی توبه را بداند در ثبوت و تحقق وجوب توبه شک نمی کند . بیان مطلب این است که معنی و حقیقت واجب چیزی است که وصول به سعادت جاوید و نجات از هلاکت ابدی متوقف بر آن است و اگر سعادت و شقاوت به فعل و ترک چیزی تعلق و ارتباط نداشته باشد وجوب آن معنی ندارد ، پس واجب وسیله و دستاویزی است به سوی سعادت همیشگی . و شکی نیست که در خانه بقا و جاودانی سعادتی نخواهد بود مگر بالقاء خدا و انس به او ، و هر که از این دیدار و وصال محجوب باشد از مشاهده جلال و جمال الهی محروم خواهد بود ، و او ناچار شقی و بدبخت است ،‌هم به آتش فراق می سوزد و هم به آتش دوزخ . اما آنچه آدمی را از لقاء خدا دور می کند چیزی جز پیروی از شهوات نفسانی و غضب و انس به این جهان فانی که از اینها به گناهان تعبیر می شود ، نیست. و انسان به دیدار خدا نزدیک نمی شود مگر آنکه دلبستگی به کالای فریبنده این عالم را بگسلد و به کلی به خدا روی آورد ، و به وسیله پایداری و مداومت ذکر در طلب انس به او باشد و با دوام و پیوستگی فکر در عظمت و جلال و جمال او به قدر توانایی محبت او را بجوید . و شکی نیست که انصراف از راه دوری از خدا و شقاوت برای وصول به قرب به خدا و سعادت واجب  است ، و این حاصل نمی شود مگر با توبه که عبارت است از علم و ندامت و عزم و معنی واجب همین است . پس توبه قطعا واجب است .

چگونه توبه از گناهان ، واجب نباشد و حال آنکه علم به ضرر گناهان و مهلک بودن آنها از اجزاء ایمان است و شکی در آن نیست . و دانای به این علم اگر به آن عمل نکند چنان است که به آن علم ندارد یا منکر آن است و این جزء از ایمان را ندارد ، زیرا هر علمی از آن جهت مطلوب و مراد است که آدمی را به عمل برانگیزد و مادام که علم انگیزه عمل نشود در واقع انسان از عهده آن بدر نیامده است . پس علم به ضرر گناهان برای این است که باعث ترک آنها شود و کسی که آنها را ترک نکند فاقد این جز از ایمان است و مراد سخن پیغمبر اکرم (ص) : زناکار در حالی که مومن است زنا نمی کند . همین است و مقصود آن حضرت نفی ایمان به خدا و وحدانیت وصفات و کتابها و پیامبران او نیست که زنا و گناهان اصل ایمان را نفی نمی کند ، بلکه غرض او نفی ایمان به خدا از این جهت است که زنا آدمی را از خدا دور می کند . و موجب خشم و ناخشنودی اوست و برای ایمان یک در نیست ،‌بلکه همچنان که وارد شده است ایمان را هفتاد و چند در است . بالاترین آنه شهادتین است و پایین ترین آنها برداشتن خار و خس از راه و مثال آن گفتار آن گوینده است که : انسان موجود و احدی نیست ، بلکه هفتاد و چند موجود است ، بالاترین آنها روح و قلب است و پایین ترین آنها برطرف کردن مکروه و ناپسند از ظاهر تن است به اینکه شارب را کوتاه کرده ناخنها را چیده و پوست تن را از پلیدی پاک ساخته باشد ، تا از چهارپایان رها شده که به سرگین خود آلوده اند و ظاهر انها به سبب درازی چنگالها و ناخنها زشت و کریه می نماید متمایز باشد پس ایمان مانند انسان است و فقدان شهادتین مانند فقدان روح است که به کلی موجب بطلان است و کسی که جز شهادت به یکتایی خدا و رسالت پیغمبر او چیزی ندارد و دیگر اجزاء ایمان یعنی اعمال را ترک کند ، همچون انسانی است که دست و پای او بریده باشد و چشمهای او را درآورده باشند و همه اعضای ظاهری و باطنی او خلل پذیرفته و فقط روح داشته باشد و همان گونه که چنین می رساندند از او جدا می شوند ، همچنین کسی که تنها اصل ایمان را داشته باشد ولی در اعمال کوتاهی و تقصیر کند ، نزدیک است که درخت ایمانش هنگامی که بادهای سخت و تند ایمان بر باد ده در حین مرگ و آمدن ملک الموت می وزد برکنده شود  .

ارکان توبه :

1-اقرار و اعتراف : امام صادق (ع) فرمود : هیچ بنده گنهکاری از گناه خود مبرا نمی شود مگر به وسیله اقرار و اعتراف به گناه و تقصیر .

2-ندامت و پشیمانی : پیامبر اکرم (ص) فرمودند : پشیمانی خود توبه است .

3-جبران مافات .

4-تصمیم بر عدم ارتکاب جرم : امام صادق (ع) فرمودند : توبه کار مانند کسی است که گناهی را مرتکب نگشته است و نیز کسی که از گناهی استغفار کند و در عین حال به گناه اصرار ورزد گویی نسبت به پروردگارش استهزاء روا می دارد .

5-استغفار زبانی : امیر المومنین (ع) فرمودند : توبه بر چهار پایه استوار است ، پشیمانی قلبی و استغفار زبانی و پرداختن به اعمال شایسته و تصمیم جدی بر عدم روی آوردن به گناهی که مورد توجه قرار گرفته است .

راز عجله در توبه :

 1-ناگهانی بودن مرگ : پیامبر (ص) فرمود: توبه را به تاخیر نیاندازید زیرا مرگ ناگهانی فرا می رسد .

2-استفاده از مهلت : امیر المومنین (ع) فرمودند : خدا بنده معصیت کار را ساعت مهلت می دهد و گناه او به پای وی نوشته نمی شود پس اگر در این ساعات توبه کند گناهش در نامه اعمال او ثبت نمی گردد .

3-پیشگیری از برکناری حجابها : پیامبر (ص) فرمودند : برای شخص مومن هفتاد ودو حجاب است هنگامی که گناهی انجام شود یکی از حجابها کنار می رود ولی وقتی که به توبه روی آورد خداوند آن حجاب را بر می گرداند .

4-پیشگیری از اصرار به گناه : امام صادق (ع) فرمود گناه صغیر با اصرار ، صغیره نخواهد بود و گناه کبیره نیز با توبه و استغفار کبیره نخواهد بود .

5-افشاگری و رسوائی : امام باقر (ع) فرمودند :‌هیچ کس عمل ناستوده ای را انجام نمی دهد جز آنکه در مرحله اول ، خدا آنرا می پوشاند و هنگامی که دوباره آنرا مرتکب شد بازهم خدا آنرا مستور نگه می دارد ولی در نوبت سوم خدا فرشته ای که به صورت آدمی ظاهر می گردد را مامور می کند تا در میان مردم به افشاگری بپردازد و به انان بگوید که فلانی چنین و چنان کرد .

6-پیشگیری از پیدایش حالت تجری : پیامبر اکرم (ص) فرمودند : ای ابن مسعود ، بر حذر باش از مستی گناه زیرا آن همچون مستی شراب است بلکه از آن شدیدتر و بر این اساس است که خداوند متعال می فرماید : گنهکاران ، ناشنوا ، لال و کور دل اند . زیرا ایشان مدهوشند و عقل خویش را به کار نمی گیرند.

7-ترس از خدا : پیامبر اکرم(ص) فرمود : ای ابوذر اضطراب انسان با ایمان در برابر گناهان از اضطراب گنجشکی که در دام گرفتار آمده باشد بیشتر است .

8-خجالت از پیامبر (ص) : امام صادق (ع) فرمود: البته از سوی خدا شاهدانی در زمین هستند و اعمال بندگان را به رسول خدا عرضه می کنند.

9-توجه به عروج اعمال : در حدیث آمده است : سیره پیامبر (ص) بر آن بود که هر روز دوشنبه و پنج شنبه را روزه می گرفت وقتی که از آن حضرت سبب ان را جویا شدند ، فرمود : اعمال بندگان در دوشنبه و پنج شنبه به بالا صعود می کند لذا دوست دارم هنگامی که اعمال من به بالا برده می شود روزه دار باشم .

عوامل توجه به توبه :

 1-محاسبه نفس  2-توجه به اثار سوء گناه  . الف) کاهش رزق ب ) فراموشی و سلب دانش و نابودی نیکی ها ج) کدورت قلب چ) تسلط بیگانگان  ح) ذلت و سقوط خ) محرومیت از نماز شب  د) کدورت قلب و) بلاء و بیماری ناشناخته ز ) سلب نعمت  هـ)آفات و بلاها 3-توجه به آثار حیات بخش توبه و ...

تناسب میان توبه و عمل :

 پیامبر اکرم (ص) فرمود: برای هر چیزی توبه ای متناسب با آن مقرر گشته است بدین معنی که توبه گناه مخفی و پنهانی به گونه ای مخفی صورت می گیرد و توبه گناه علنی و آشکار نیز به گونه ای آشکار انجام می پذیرد.

وجوب توبه همه را فرا می گیرد:

وجوب توبه شامل همه اشخاص و احوال است ، و سزاوار نیست که هیچ کس در هیچ حالتی از آن جدا و منفک شود ، خدای تعالی می فرماید: «همگی توبه به خدا برید»  (نور 31)

و این هم کس را در همه وقت شامل می شود . و از دلائل وجوب آن بر همگان این است که : هر یک از آدمیان وقتی به سن تمییز و تکلیف رسید در کشور بدنش بین شهوات که سپاهیان شیاطین اند و عقل که از گروه فرشتگان است کشمکش و نزاع در می گیرد، زیرا غریزه عقل در هیچ کس کامل نمی شود مگر بعد از کمال غریزه شهوت و غضب و دیگر صفات نکوهیده ، و چون بین آنها جنگ و ستیزه در گرفت ناگزیر به حکم عقل و شرع سپاه خداوند بر سپاه شیطان به وسیله در هم شکستن شهوات و برگرداندن نفس از راه قهر و غلبه بر صفات پسندیده و عبادات پیروز می گردد و معنی وجوب توبه جز این چیزی نیست . و دلیل دیگر بر اینکه توبه همواره و در هر حالی واجب است این است که هیچ بنده ای خالی از معصیت جوارح نیست و اگر در بعضی اوقات از این گونه معصیت خالی باشد از رذائل نفس و از اندیشه گناهان در دل فارغ نیست و اگر فرض شود که از آن نیز خالی باشد از وسوسه شیطان و خیالات و افکار پراکنده که دل را از یاد خدا غافل می کند خالی نیست ، و اگر از آن نیز خالی باشد از غفلت و قصوری در معرفت خدا و صفات و آثار او خالی نیست و همه اینها نقصی است که بازگشت از آنها واجب است و معنی توبه همین است . و از آنجا که هیچ یک از خلق خالی از این گونه نقص در هیچ حالی نیست اگر چه مقدار نقص متفاوت باشد ، توبه بر هر بنده ای در هر حالتی واجب است و اگر از همه گناهان در لحظه ای توبه نکند و مرگ او را برباید ، خروج روح او بدون توبه خواهد بود زیرا که قبل از مرگ ولو به یک لحظه از گناهان مذکور جدا و منفک نشده است . پس توبه به هر بنده سالگی در هر نفسی واجب است .

بعد از توبه باید عمل کرد :

در تلافی و جبران شهوتها و توبه از گناهان تنها ترک آنها در آینده کافی نیست ، بلکه باید آثار آنها را که در جوهر نفس بسته است به وسیله نور طاعات محو کرد زیرا هر شهوت و معصیتی که از انسان سر می زند تیرگی و ظلمتی از آن در دل پدید می آید چنانکه از نفس انسان روی آینه صیقلی تیره و تار می شود و اگر ظلمت شهوات و گناهان انبوه و متراکم شود زنگار می گردد ، همان گونه که بازدم (بخار نفس ) هنگامی که بر روی آینه نشیند و انباشته شود آلوده و پلید می شود چنانکه خدای تعالی می فرماید : نه چنان است بلکه اعمالی که می کردند زنگار دلهاشان شده است . (مطففین 14) . و چون زنگار انباشته و متراکم شد سرشت آدمی می گردد و بر دل می نشیند. همانگونه که پلیدی در رخ آینه وقتی روی هم نشست و زمانی دراز بر آن گذشت در جسم آهن فرو می رود و آن را فاسد می کند به طوری که دیگر صیقل نمی پذیرد ، پس تائب از گناهان ناگزیر باید اثاری را که از گناهان در نفس وی نگاشته و سرشته شده محو کند ، و مجرد ترک آنها در آینده کافی نیست ، چنانکه برای صیقل زدن آینه و ظهور صورتها در آن تنها بازداشتن نفس و بخارات سیاه از چهره آن در آینده بسنده نیست مادام که به محو آثاری که در آن نقش بسته پرداخته نشود . و همچنانکه ظلمت معاصی و شهوات به نفس می رسد و آن را تاریک می کند همینه طور نور طاعات و ترک شهوات بالا می رود و آن را منور می سازد و تیرگی گناهان و شهوات را از میان می برد و به همین مطلب اشاره دارد سخن پیامبر (ص) در پی هر بدی نیکوئی کن تا آن را محو کند .

فضیلت توبه :

 بدان که توبه نخستین مقام از مقامات دین ، و سرمایه سالکان راه و کلید استقامت خواستاران ایمان و سرآغاز تقرب به پروردگار عالمیان است و ستایش آن عظیم و فضیلت آن بسیار است . خدای تعالی می فرماید: خدا توبه کاران را دوست دارد و پاکیزه کاران را دوست دارد .

امام موسی بن جعفر (ع) : از بندگان آن کسی نزد خدا محبوبتر است که بازگشت کننده به سوی خدا و توبه گر باشد.

قبول توبه :

توبه ای که جامع شرایط باشد به اجماع علما مقبول است ، و دلیل ان گفتار خدای تعالی است که می فرماید: اوست که توبه بندگان را می پذیرد(شوری 25) و می فرماید : آمرزنده ، گناه و پذیرنده توبه (مومن ـ 3 )

اگر گناهان چنان انباشته شود که زنگار گردد و جزو طبیعت آدمی شود و دل طوری تباه شده باشد که دیگر صفا و روشنایی نپذیرد چنین دلی توبه برایش سودی ندارد به این معنی که بازگشت نمی کند هر چند به زبان بگوید توبه کردم زیرا چرکهای گناهان چنان در درون او فرو رفته و انباشته شده که دیگر پاکیزگی نمی پذیرد . 

توبه از دیدگاه حضرت علی علیه السلام :

توبه به عنوان عامل اساسی در پالایش درون و اصلاح اخلاق او که ضامن سعادت انسان است ، جلوه خاصی در سخنان حکیمانه حضرت علی (ع) دارد که به نمونه هایی از آن اشاره می شود.

1-هیچ شفاعت کننده ای مفیدتر از توبه نیست  .

2-آن را که توبه روزی کردند از قبول گردیدن محروم نباشد  .

3-در دنیا خیری نبود جز دو کس را : یکی آن که گناهی ورزید و به توبه آن گناهان را در رسید و دیگر آن که در کارهای نیکو شتابید .

4-خداوند در توبه را به روی بنده نمی گشاید و در آمرزش را بر وی ببندد5 .

گستردگی رحمت و مغفرت الهی :

با وجود این که خداوند ، در مقابل استغفار و توبه وعده قبول و آمرزش گناهان را داده است اما باز جای یک سوال باقی است که خداوند تا چه حد گناهان را می بخشد ؟ چه بسا سنگینی بار گناهان تا آنجا باشد که انسان امید عفو و بخشش الهی را در خود نبیند . با دقت در آیات قران کریم این پاسخ به دست می آید که در هیچ زمان و در هیچ حالی جای ناامیدی و مایوس شدن از درگاه الهی نمی باشد و رحمت واسعه الهی همواره شامل حال بندگان و به خصوص مومنان می باشد . قرآن کریم در این باره می فرماید «قل یا عبادی الذین اسرفوا علی انفسهم لا تقنطوا من رحمه الله ان الله یغفر الذنوب جمیعا » بگو : ای بندگان من که بر خود اسراف و ستم کرده اید ؛ از رحمت خداوند ناامید نشوید که خداوند همه گناهان را می آمرزد. این آیه یکی از امید بخش ترین آیات قرآن نسبت به گناهکاران است ، شمول و گستردگی آن به حدی است که طبق روایتی امیر مومنان علی (ع) فرمود : در تمام قرآن آیه ای وسیعتر از این آیه نیست . هر چند در آیات و روایات به انسان نوید بخشایش و عفو گناهان داده شده است اما انسان مومن باید همواره با به کار بستن تعالیم روحبخش قرآن ، راه رشد ، تعالی را برای خود فراهم سازد ، چرا که ایمان واقعی به انسان جرات عصیان پروردگار را نمی دهد . گناه به هر حال اثرات خود را می گذارد و حتی در صورت محو آثار نیز ، انسان از آن کمالاتی که با تقوا و انجام اعمال صالح می توانسته انجام می دهد محروم می ماند و این با هیچ چیز قابل جبران نمی باشد  .

تنویر و صفای دل :

توبه و استغفار نقش به سزایی در شتسشوی روح و صفای دل دارد . پیامبر عظیم الشان اسلام (ص) می فرماید : «قلوب آدمیان همانند فلزات به زنگار ویژه خود مبتلا می شود پس آنها را به وسیله استغفار و تلاوت قرآن صیقل دهید.

اقسام توبه :

1-توبه متعلق به حق خداست             2-متعلق به حق آدمی

توبه بر همگان واجب است . در حقیقت معنی واجب چیزی است که وصول به سعادت جاوید و نجات از هلاکت ابدی متوقف بر آن است اگر سعادت و شقاوت به فعل و ترک چیزی تعلق و ارتباط نداشته باشد وجوب آن معنی ندارد .

ارکان توبه :

 1-اقرار و اعتراف   2-ندامت و پشیمانی   3-جبران مافات  4-تصمیم بر عدم ارتکاب جرم و ...

راز عجله در توبه :

 1-ناگهانی بودن مرگ  2-استفاده از مهلت       3- پیشگیری از حجابها         4-پیشگیری از اصرار به گناه و ...

بعد از توبه باید عمل کرد : در تلافی و جبران شهوتها و توبه از گناهان تنها ترک آنها در آینده کافی نیست .بلکه باید آثار آنها را که در جوهر نفس نقش بسته است به وسیله نور طاعات محو کرد .

فضیلت توبه : توبه سرمایه سالکان راه و کلید استقامت خواستاران ایمان و سرآغاز تقرب به پروردگار عالمیان است .

قبول توبه : توبه ای که جامع شرایط باشد به اجماع علما مقبول است و دلیل ان گفتار خداوند است که ذکر شد .

توبه از دیدگاه حضرت علی علیه السلام :

1-خداوند در توبه را به روی بنده نمی گشاید و در آمرزش را بر وی ببندد.

2-هیچ شفاعت کننده ای مفیدتر از توبه نیست و ...

توبه و استغفار نقش به سزایی در شتسشوی روح و صفای دل دارد .

 

منابع و مآخذ :

1-دکتر محمد معین ، فرهنگ فارسی معین .

2-ترجمه سید جعفر شهیدی ، نهج البلاغه ـ قصار الحکم.

3-سید محمد شفیعی ، پرورش روح در پرتو چهل حدیث جلد 1 .

4-محمد رضا بارگاهی ، زندگی بهتر در پرتو اخلاق .

5-ترجمه سید جلال الدین مجتبوی ، علم و اخلاق اسلامی ، ترجمه کتاب جامع السعاده عالم ربانی مهدی نراقی .

6-حمید محمید ، مفردات راغب به نقل از مفردات قرآن .

7-تفسیر مجمع البیان .

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 01 تیر 1397 ساعت: 13:30 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره دولت الکترونیک

بازديد: 29
تحقیق درباره دولت الکترونیک

موضوع :

دولت الکترونیک

استاد گرامی :

تهیه و تنظیم :

دولت الکترونیک

مقدمه :

دولت الکترونیک استفاده سهل و آسان از فناوری اطلاعات به منظور توزیع خدمات دولتی به صورت مستقیم به مشتری، به صورت 24 ساعته و 7 روز هفته می‌باشد.دولت الکترونیک شیوه‌ای برای دولتها به منظور استفاده از فناوری جدید می‌باشد که به افراد تسهیلات لازم جهت دسترسی مناسب به اطلاعات و خدمات دولتی، اصلاح کیفیت خدمات وارائه فرصتهای گسترده‌تر برای مشارکت در فرایندها و نمادهای مردم سالار را اعطا می‌کند.

 دولت الکترونیک یک شکل پاسخگویی از دولت می‌باشد که بهترین خدمات دولتی را به صورت بلاواسطه به شهروندان ارائه می‌دهد و آنها را در فعالیتهای اجتماعی شرکت می‌دهد بنابراین مردم دولتشان را بر سرانگشتان خویش خواهند داشت.دولت الکترونیک استفاده از فناوری به منظور تسهیل امور دولت از طریق ارائه خدمات و اطلاعات کارا و موثر به شهروندان و شرکتهای تجاری و تولیدی می‌باشد.دولت الکترونیک ترکیبی از فناوری اطلاعات شبکه تار عنکبوتی جهان‌گستر وب به منظور ارائه خدمات به طور مستقیم به عامه مردم است.پس از ارائه چند تعریف کلی از دولت الکترونیک به بررسی مشتریان دولت الکترونیک می‌پردازیم.

  دولت الکترونیک

 دولت الکترونیکی را می توان چنین تعریف کرد :

تعریف جامع از دولت الکترونیکی

به کارگیری فناوری اطلاعات در بخش های مختلف دولت به منظور افزایش بهره وری و ارتقا سطح خدمات رسانی . مهم ترین نتیجه این امر ، افزایش رضایت مردم خواهد بود به شرطی که پیاده سازی دولت الکترونیکی به طور صحیح و با موفقیت صورت گیرد . به عبارت دیگر ، دولت الکترونیکی با این که می تواند یک گام اساسی برای دولت ها باشد ، چالش برانگیز نیز است . اگر دولت ها نتوانند خدمات الکترونیکی را به صورت یکنواخت و قابل دسترس ، در اختیار عموم افراد جامعه قرار دهند ، دولت الکترونیکی منجر به شکاف طبقاتی بیش تر در جامعه و در نهایت نارضایتی مردم ، و افزایش مشکلات خواهدشد .

البته این به مفهوم انکار دولت الکترونیکی نیست بلکه تاکیدی است بر برنامه ریزی دقیق تر برای این امر مهم ، که در عصر دیجیتال اجتناب ناپذیر به نظر می رسد . در این نوشتار سعی شده است که مبانی دولت الکترونیکی و اهمیت آن به بحث گذارده شود .دولت الکترونیکی به معنای اطلاع رسانی و خدمات رسانی به موقع ، دقیق و کارا در 24 ساعت شبانه روز ، 7 روز هفته و تمامی روزهای سال از طریق وسایل ارتباطی گوناگون مانند تلفن و اینترنت است

دولت الکترونیک را بیشتر بشناسیم :

يكي از مهم‌‌ترين مقولات در جامعه اطلاعاتي، مسئله دولت الكترونيك است. دولت الكترونيك به معناي فراهم كردن شرايطي است كه دولت‌ها بتوانند خدمات خود را به صورت شبانه روزي و در تمام ايام هفته به شهروندان ارائه كنند.

اين امر در سال‌هاي اخير به طور جدي در دستور كار دولت‌ها قرار گرفته است و دولتمردان هوشمند نيروهاي خود را در راه تحقق چنين شرايطي بسيج كرده‌اند و درصدد برآمده‌اند كه فرآيندهاي سياسي، اقتصادي و اجتماعي را با كمك فناوري نوين ارتباطات و اطلاعات اصلاح كرده و از اين طريق به شيوه كارآمدتري به ارائه خدمات به شهروندان بپردازند.

در حقيقت، به كارگيري و گسترش دولت الكترونيك غالبا در جهت انجام تغييرات در فرآيندهاي دولتي نظير تمركززدايي، بهبود كارايي و اثربخشي است.

اصولا تعريف واحدي در باره دولت الكترونيك وجود ندارد و اين مسئله ناشي از ماهيت پويا و متغير فناوري است.

امروزه به استفاده از فناوري اطلاعات و ارتباطات به منظور بهبود كارايي و اثربخشي، شفافيت اطلاعات و مقايسه پذيري مبادلات اطلاعاتي و پولي در درون دولت، بين دولت و سازمان‌هاي تابعه آن، بين دولت و شهروندان و بين دولت و بخش خصوصي دولت الكترونيك اطلاق مي‌شود .

دولت الكترونيك استفاده آسان از فناوري اطلاعات به منظور توزيع خدمات دولتي به صورت مستقيم و شبانه روزي به مشتري است.

دولت الكترونيك، استفاده دولت و ساير سازمانهاي دولتي از فناوري اطلاعات به منظور ايجاد تحول در رابطه با شهروندان، مراكز تجاري و ساير مواردي است كه با دولت درحال تعامل هستند.

دولت الكترونيك، شيوه اي براي دولتها به منظور استفاده از فناوري اطلاعات و فناوريهاي جديد است كه به افراد تسهيلات لازم جهت دسترسي مناسب به اطلاعات و خدمات دولتي، اصلاح كيفيت آنها و ارائه فرصتهاي گسترده براي مشاركت در فـــــرايندها و نمادهاي مردم سالار مي دهد.

دولت الكترونيك، تكيه بر اينترنت و ديگر فناوريهاي نوظهور دارد تا اطلاعات و خدمات را به سادگي، سرعت، به شيوه اي كارا و با هزينه كم دريافت و توزيع كند.

در تعاريف ديگري نيز كه ارائه شده است به جنبه هاي پاسخگويي، مسئوليت پذيري، شفـــاف ســـازي و اينگونه موارد توجه گرديده است. بنابراين، دولت الكترونيك مجموعه اي از كليه ارتباطات الكترونيك است كه بين دولت، شركتها و شهرونــــــدان رخ مي دهد .

ساختار دولت الکترونیک

ستونهای اصلی دولت الکترونیک ارتباطی است که دولت با شهروندان، بنگاههای اقتصادی، کارکنان و سایر موسسات دولتی برقرار می‌سازد و در واقع این ارتباط تشکیل دهنده روح دولت الکترونیک است. برای برقراری این ارتباطات دولت باید اعتماد طرفهای ذینفع در دولت الکترونیک را به منظور مشارکت در این امر جلب نماید و به آنان اطمینان دهد که به خلوت خصوصی و امنیت آنان تعرضی نخواهد شد. در بعد فنی هم دولت می‌بایست زیر بناهای لازم برای ایجاد دولت الکترونیک را فراهم سازد و شبکه‌های اطلاع‌رسانی و پایگاههای اطلاعاتی مورد نظر را ایجاد نماید.

يكــــي از مفاهيمي كه در دهه هاي اخير به گونه اي بسيار گسترده در جوامع پيشرفته مورد بررسي قرار گرفته و حتي در بعضي مواقع با موفقيت به اجرا درآمده، مفهوم دولت الكترونيك است. دولت الكترونيك، يك دولت ديجيتال بدون ديوار و ساختمان و داراي سازماني مجازي است كه خدمات دولتي خود را به صورت بهنگام (ON LINE) ارائه مي كند و موجب مشاركت آنان در فعاليتهاي مختلف اجتماعي سياسي مي شود

روند ایجاد دولت الکترونیک :

 روند ايجاد دولت الكترونيك بدين صورت بوده است كه در طول نيمه دوم دهه 1990، بخش خصوصي آمريكا مسئول خلق خدمات الكترونيكي شد. وجود فناوري وب (WEB)، به برانگيختن برخي اقدامات تجاري در شركتها منجر گشت و لذا نتايج خوب و قابل سنجشي از اين اقدامات حاصل شد. مهمتر از آن، اين بود كه كاركنان هرچه بيشتر اثربخش شدند به طوري كه در بازده كاري آنها افزايش قابل ملاحظه اي پديد آمد. براي مثال، در سال 1999، ميانگين بازده كاري هر ساعت فرد، پنج درصد افزايش پيدا كرد. لذا بدين طريق، بذرهاي كارايي به واسطه به كارگيري اين چنين فناوريها پاشيده شد و لذا فناوري وب به تغييراتي در شغل، شاغل و ارتباطات منجر شد.

زماني كه فناوري وب در اكثر بخشهاي خصوصي به كار گرفته شد، دولت از اين بابت عقب مانده بود. لذا توجه دولت به اين مسئله معطوف گشت كه ارائه خدمات به شهروندان به صورت الكترونيك بسيار ساده تر خواهدبود.

درنتيجه وينتون سرف (VINTON CERF) كه به عنوان يكي از پدربزرگهاي اينترنت مشهور است اين پيشنهاد را به رهبران دولتي داد كه «لطفاً از فناوري اطلاعات استفاده كنيد. اجازه دهيد كه خدماتتان، بيشتر دردسترس باشد. همچنين، هرگز از فناوري وب نهراسيد، اما همواره براي آن برنامه ريزي كنيد». لذا شهر گولدن به اين نياز استراتژيك پي برد و در ژوئيه 2001، برنامه ريزي استراتژيك براي دولت الكترونيك را تدوين كردند. به هــــرحال، بهــــره گيري از امكانات دولت الكترونيك مي تواند موجب ارائه بهتر خدمات دولتي به شهروندان شود و امكان استفاده و دسترسي برابر كليه شهروندان، تعامل اثربخش تر با طرفهاي درگير و غني سازي شهروندان را فراهم آورد و درمجموع، به ايجاد مديريت دولتي اثربخش تر منجر شود.

ازجمله نتايج موردانتظار از چنين فرايندي، كاهش فساد اداري و شفافيت بيشتر امور، بالارفتن ميزان مسئوليت، دائمي شدن بهبود روندها و فرايندها، راحتي بيشتر، رشد منابع و كاهش هزينه خدمات است. با ظهور فناوريهاي اطلاعاتي و ارتباطي، مراكز خدمات رساني به مشتريان نزديكتر مي شوند و افراد مي توانند حتي ازطريق رايانه هاي شخصي، خدمات خود را دريافت كنند. همچنين دولت الكترونيك موجب صرفه جويي در وقت و هزينه، دولت، شهروندان و كسب و كار مي گردد. جهاني شدن نيز دولتها را وادار مي سازد تا به منظور فروش كالا و خدمات خويش و همچنين صدور فرهنگ و شناساندن خويش به ساير فرهنگها و تمدنها، اقدام به تاسيس دولت الكترونيك كنند.

اهميت ايجاد دولت الكترونيك :

به صورت روزافزون، انتظارات افراد درمورد خدمات و محصولات و نيز نحوه و كيفيت ارائه آن به طور روزافزون درحال تغيير است و دولت نيز بايد پاسخگوي اين نيازها و انتظارات باشد. آنان خواهان اين هستند كه ساعات كار موسسات دولتي افزايش يابد و آنان هر زمان كه خواستند بتوانند كارهاي خود را انجام دهند، در صفها معطل نشوند، خدمات با كيفيت تري دريافت كنند، خدمات و محصولات ارزانتري به دستشان برسد و مواردي از اين دست كه پاسخگوترين شكل دولت براي اين انتظارات درحال حاضر دولت الكترونيك است. دولتها همچنين براي جذب سرمايه، مشاغل و اشتغال، كارگران ماهر، گردشگران و موارد ديگر با هم در رقابت هستند و بدين منظور به امكانات جديدي نياز دارند كه دولت الكترونيك اين امكانات را براي آنها فراهم مي آورد. لذا دولت الكترونيك، نه تنها موجب يكپارچه شدن خود بــــا جامعه مي شود بلكه باعث مي گردد كه دولت بر منابعي تاكيد داشته باشد كه بيشتر موردنياز است. دولت الكترونيك باعث گسترش فرهنگ خودخدمتي (SELF SERVICE) مي شود و شهروندان قادر مي شوند تا آنجا كه ممكن است به خود كمك كنند و از هزينه ها و اتلاف وقت خود بكاهند.

 مهمترين عوامل ایجاد دولت الکترونیک :

عوامل متعددي، زمينه هاي لازم براي تحقق اين امر را فراهم مي آورند كه همگي ناشي از فناوري و پيچيده تر شدن بشر است و دولتها براي پاسخ به اين پيچيدگي ناگزيرند كه اقدام به ايجاد دولت الكترونيك كنند.

1 - رشد فناوريهاي جديد و بويژه فناوري اطلاعات: امروزه، فناوري با نرخ فزاينده و به صورت تصاعدي درحال رشد است. قانون مور (MOORS LAW) در اين مورد مي گويد: قدرت محاسباتي رايانه ها هر 18 ماه دو برابر مي شود.

قانون <<«مت كالف» (MATCALF) نيز مي گويد: ميـــــزان رشد يك شبــكه به ميزان تــوان دوم استفاده كنندگان از آن شبكه است و درنهايت قانون گيلدرز (GILDERS) مي گويد: مسيرهاي ارتبــــاطي شبكه ها هر 12 ماه سه برابر مي شود. همان گونه كه از مثالهاي فوق برمي آيد سرعت رشد فناوري اطلاعات بسيار زياد بوده و اين امر در تمامي پديده ها ازجمله موسسات دولتي تاثيرات شگرفي بــــرجاي مي گذارد.

2 - سرمايه گذاري بنگاههاي اقتصادي در بخش فناوري اطلاعـــات: بنگاههاي اقتصادي سرمايه گذاري هاي كلاني را در زمينه فناوري اطلاعات اعمال كرده اند و بخش خصوصي نيز جهت پاسخگويي با شرايط كنوني و كم كردن فاصله و شكاف بين خود و دولت، ناگزير از سرمايه گذاري در اين خصوص است. آمارها نشان مي دهد كه سرمايه گذاري شركتهاي آمريكايي درفناوري اطلاعات از كمتر از 10 درصد در سالهاي گذشته به 50 درصد درحال حاضر رسيده است و به دليل سرمايه گذاري هايي كه در اين زمينه شده هزينه مبادلات بانكي به ميزان 30 درصد هزينه هاي بانكي غير الكترونيك كاهش يافته است.

3 - رشد اينترنت و فراگيري عمومي استفاده از آن: طي فصل فروش عيد كريسمس در سال 1999 فروشندگاني كه محصولات خود را ازطريق اينترنت به فروش مي رسانند معادل 3/1 ميليارد دلار پوند كه اين ميزان، چهار برابر فروش آنان در سال 98 بود و در سال 2000، آمريكا براي ايجاد دولت الكترونيك رقمي معادل 500 ميليون دلار هزينه كرده كه اين ميزان در سال 2003 به 1/6 ميليارد دلار خواهدرسيد.

4 - تغيير انتظارات شهروندان و بنگاههاي اقتصادي: در ايالت ويرجينياي آمريكا، 76/8 درصد از شهروندان از خانه يا محل كار خود به اينترنت دسترسي دارند و 38 درصد آنها از اينترنت و پست الكترونيك به صورت روزانه استفاده مي كنند. اين نمونه ها نشان مي دهد كه انتظارات مردم درمورد خدمات، محصولات و نيز نحوه و كيفيت ارائه آن به طور روزافزون درحال تغيير است و دولت نيز بايد بتواند پاسخگوي اين نيازها باشد و اين امـــر فقط مي تواند ازطريق دولت الكترونيك تحقق يابد.

5 - جهاني شدن و فشارهاي ناشي از رقابت: دولتها براي جذب سرمايه، مشاغل و كارگران ماهر، گردشگران و... با هم در رقابت بوده و ازسويي جهاني شدن نيز به منظور فروش كالاها و خدمات خويش، آنها را وادار به تاسيس دولت الكترونيك مي كند.

 

 

 

مزايای دولت الکترونیک :

تا چند سال پيش روال معمول براي دريافت خدمات دولتي، مستلزم حضور فيزيكي مراجعه كننده به يكي از دفاتر دولتي مرتبط بود. با پيشرفتهـــاي تكنولوژيك و اطلاع رساني، براي نزديك كردن محل ارائه خدمات به مشتريان حركت جديدي ايجادشده است. در گامهاي نخست، ايجاد كيوسك هاي ارائه خدمات (نظير آنچه كه در شبكه هاي بانكي مورداستفاده قرار مي گيرد) به اجرا درآمد و در گامهاي بعدي، استفاده از رايانه هاي شخصي بدين منظور موردتوجه قرار گرفت. ميزان گستردگي دامنه پوشش دولت الكترونيك زماني براي ما روشن مي شود كه به اين امر واقف شويم كه حتي موفق ترين كشورها در اين زمينه تا زمان حاضر، موفق به استفاده بيش از 20 درصد از پتانسيل هاي موجود نشده اند.

دسترسي سريع به اطلاعات در سازمانهاي دولتي، از اهميت ويژه اي برخوردار است. از آنجا كه فرايندها و روندهاي اداري عموماً تكراري، عادي و تابع ضابطه هستند، استفاده از رايانه، امكانــات منحصر به فردي را براي جمع آوري، كنتـــرل و گزارش دهي فوري و به موقع براي مديران فراهم مي آورد و اين امر سازمانهـــا را بر آن داشته كه مبادرت به سرمايه گذاري هنگفت در اين زمينه كنند. ولي اين فرايند، تاثير چنداني بر بهره وري سازمانهاي فوق ندارد. اين درحقيقت همان نقطه اي است كه پروژه دولت الكترونيك، در آن تحول ايجاد مي كند.

گام نخست در فرايند ايجاد دولت الكترونيك، امكان استفاده آزاد و آسان از اطلاعات، براي شهروندان است. اين گام در تمامي كشورهايـــي كه در اين مسير قدم گذاشته اند مشترك است. برخي از ممالك پيشرفته، حتي قبل از ايجاد شبكه جهاني، اقدام به ايجاد مجموعه هاي الكترونيك غني از اطلاعات به خدمات دواير مختلف دولتي كرده و آن را به طرق مختلف دراختيار شهروندان قرار داده اند. امروزه، اكثر سازمانهاي دولتي در كشورهاي غربي، داراي سايت مستقل اينترنتي هستند كه در ضعيف ترين حالت، اطلاعات و قوانين جاري شركت را دراختيار شهروندان قرار مي دهند. در برخي ديگر از كشورها نيز، اين مجموعه به صورت يك سايت مادر كه حاوي پيوندهايي به زيرمجموعه هاي دولتي است، وجود دارد و شهروند با ورود به اين سايت، مي تواند راه خود را تا جزيي ترين خدمات موجود، به راحتي انتخاب كند.

استفاده از اين فناوري مي تواند در پايين آوردن آمار فساد اداري كه منشا آن ارائه اطلاعات به شهروندان است نقش بسزايي داشته باشد و با شفاف كردن فعاليت سازمانها، گامي موثر درجلب اعتماد عمومي محسوب مي شود.

مهمترین مزاياي دولت الكترونيك عبارتند از:

دسترسي مستقيم به اطلاعات و خدمات مالي؛

ارتباط مستقيم با مقامات دولتي؛

صرفه جويي در زمان، حمل و نقل، ساعات كار، كاغذ، هزينه هاي خدمات و منابع انرژي؛

افزايش كارايي عمليات دولتي؛

ارائه خدمت به شهروندان به صورت 24ساعته و 7 روز هفته؛

امكان ارائه خدمات در هر مكان.

نمادهاي مورداستفاده در دولت الكترونيك :

نمادهاي دولت الكترونيك، نشان دهنده اين است كه يك دولت الكترونيك مي تواند چه بخشها و چه افرادي را با يكديگر مرتبط سازد.

1 - G2C (موسسه دولتي به شهروند): مهمترين و گسترده ترين نوع كاربرد دولت الكترونيك، رابطه دولت با شهروند و بالعكس است. دولت الكترونيك بايستي شهروند را به دولت مرتبط سازد. رابطه دولت با شهروند شامل ارائه اطلاعات مناسب به افراد، دراختيار قرار دادن فرصتها، تجديد گواهينامه رانندگي، پرداخت قبض هاي مختلف و غيره مي شود. اين نوع رابطه دولت با شهروند، به ايجاد تغييراتي در زندگي افراد منجر مي شود.

2 - G2G (رابطه دولت با دولت): اين نوع رابطه بين دولتها بدين خاطر است كه معمولاً سازمانهاي دولتي، متكي به ديگر نمايندگان دولتي هستند و تعامل الكترونيك بين آنها، از اهميت خاصي برخوردار است. در رابطه با دولت، عموماً نياز به دسترسي مستقيم به پايگاههاي اطلاعاتي وجود دارد.

3 - G2B (رابطه دولت با كسب و كار): اين نوع رابطه، اولين رابطه اي بود كه توسعه پيدا كرد و لذا به نيازهاي خاصي از جامعه كسب و كار توجه مي شود. اين خدمات چندوجهي هستند. بنگاههاي اقتصادي، عرضه كننده، شريك، مشتــــــري و اتفاقاً رقيب دولت محسوب مي گردند.

4 - G2E (دولت با كاركنان): اين نوع رابطه بدين منظور طراحي شده است كه اطلاعاتي را براي بخش عمومي ارائه كند (كاركنان دولتي) تا بتوانند از شبكه داخلي دولتي يا شبكه هاي خصوصي بر اطلاعات منابع انساني دستيابي پيدا كنند. اين اطلاعات مي توانند شامل اطلاعات مربوط به بازنشستگي پرسنل، فرمهاي درخواست، نظام پيشنهادات و... باشد.

G2E، يكي از اثربخش ترين راههايي است كه به منظور يادگيري الكترونيك (E-LEARNING) و مديريت دانشي صورت مي گيرد. برحسب ماهيت اين نوع كاربرد، نمونه هاي G2E در اينترنت قابل دسترسي نيست. اين نوع كاربردها، عموماً در شبكه هــاي دولتي يا شبكه هاي خصوصي يافت مي شود.

اين چهار نوع كاربرد، ستونهاي اصلي دولت الكترونيك را تشكيل مي دهد و درواقع، اين ارتباطات است كه روح دولت الكترونيك را تشكيل مي دهد.

براي برقراري اين ارتباط، دولت بايد اعتماد طرفهاي ذينفع در دولت الكترونيك را به منظور مشاركت در اين امر جلب كند و به آنان اطمينان دهد كه به خلوت خصوصي و امنيت آنان تعرضي صورت نخواهدگرفت. لازمه اين امر آن است كه در ابتدا قوانين دولتي رابراي حمايت از حريم خصوصي افراد تصويب كرد. يكي از معضلات اينترنتي براي عضوگيري اين است كه اطلاعات زيادي را از افراد تقاضا مي كند و فرد مجبور است فرمهاي مختلفي را پركند كه بعضاً از برخي از اين اطلاعـــــات به موسسات و شبكه هاي ديگر فروخته مي شود.

دولت بايد براي جلوگيري از بروز اين چنين مشكلاتي براي شهروندان، قوانيني را به تصويب برساند و در بعد فني نيز لازم است زيربناهاي موردنياز براي ايجاد دولت الكترونيك را فراهم آورد و شبكه هاي اطلاع رساني و پايگاههاي اطلاعاتي موردنياز را ايجاد كند.

 

 

راهکارهای دولت الکترونیکی :

در هر یک از این وجوه ، دولت الکترونیکی باید کمک رسان و اهرمی برای ارتقای سطح خدمات باشد . به همین دلیل در کلیه فعالیت هایی که در این راستا صورت می گیرد ، باید راهکارهای زیر در نظر گرفته شود :

1. ساده سازی نحوه ارایه خدمات به مشتریان و تسهیل دسترسی به آنها

2. بهبود کارآیی و اثربخشی دولت از طریق حذف لایه ها و سطوح مدیریتی

3. تسهیل دسترسی مشتریان به اطلاعات از این طریق که مشتری مداری جایگزین بوروکراسی اداری شود .

4. بهبود وضعیت پاسخگویی به مشتریان و تضمین پاسخگویی در خصوص نیازهای آنان

5. ساده سازی فرآیندهای کسب و کار موسسات ، کاهش هزینه ها از طریق یکپارچه سازی و حذف سیستم های زاید

6. ایجاد بینش نتیجه گرایی در دولت

7. افزایش میزان خلاقیت از طریق به کارگیری روند بخش خصوصی در امور دولتی

در این بحث ، مشتری می تواند هر یک از مردم ، بخش خصوصی و یا حتی دیگر سازمان های دولتی باشد .

عوامل متعددي، زمينه هاي لازم براي تحقق اين امر را فراهم مي آورند كه همگي ناشي از فناوري و پيچيده تر شدن بشر است و دولتها براي پاسخ به اين پيچيدگي ناگزيرند كه اقدام به ايجاد دولت الكترونيك كنند.

اهداف دولت الکترونیک :

 مشکلات دولت الکترونیک مانند هر پروژه زیربنایی دولتی دیگر است، دولت الکترونیک می تواند طی مراحلی انجام گیرد و هزینه های پیاده سازی بستگی به فراهم بودن زیرساخت کنونی، توانایی های تهیه کننده و کاربر و روش های ارایه خدمات ( از طریق اینترنت یا خطوط تلفن و یا با ابزارهایی در مکان هایی مشخص ) خواهد داشت هر چه نوع خدماتی که دولت می خواهد ارایه دهد پیچیده تر باشد هزینه ها بیشترخواهد بود.

ایجاد محیط تجاری بهتر

واضح است که تکنولوژی یک تسریع کننده مطمئن در افزایش بهره وری و رشد اقتصادی می باشد استفاده از ICT در دولت و ایجاد زیربنای دولت الکترونیک به ایجاد یک محیط تجاری شکوفا و مدرن (مخصوصا برای شرکت های کوچک و متوسط) از طریق ساده و موثر کردن مبادلات و ارتباطات بین دولت و تجارت کمک می نماید و با از بین بردن افزونگی در فرایندها و اهمیت دادن به ارایه سریع و موثر خدمات دولت الکترونیک شرایطی را به وجود می آورد که باعث جذب سرمایه گذاران/ سرمایه گذاری می گردد.

مشتری های بر خط (Online ) نه به Inline)ox )

این امر از طریق ارایه موثر خدمات عمومی به شهروندان حاصل می شود که باید با پاسخ سریع دولت با کمترین مداخله مقامات دولتی انجام گیرد.

 

مراحل پیاده سازی دولت الکترونیکی :

کشورهایی که امر پیاده سازی دولت الکترونیکی را شروع کرده اند ، بنا به تجربه ، مراحل ضروری این کار را از قرار زیر دانسته اند :

1. اطلاع رسانی : اطلاعات مورد نیاز در اختیار مشتریان و کاربران قرار داده می شود . مانند اطلاعات لازم برای کسب مجوز شکار یا صدور گواهینامه رانندگی

2. ارتباط یک طرفه : فرم های الکترونیکی ، مشخص ترین وجه این مرحله است . سازمان ها، فرم ها را به صورت های مختلف در اختیار متقاضیان قرار می دهند ، اما کاربران پس از گرفتن فرم ها باید به روش سنتی برای پرکردن و ارسال آنها اقدام کنند .

3. ارتباط دوسویه : کاربران می توانند نه تنها فرم ها را دریافت کنند ، بلکه به صورت آنلاین آنها را هم پر کرده و ارسال کنند . البته در این مرحله ، برخی عملیات مانند تعاملات مالی یا تعیین هویت متقاضی هنوز به روش سنتی صورت می گیرد .

4. تراکنش ها و تعاملات : تمامی فرآیندها و عملیات از ابتدا تا انتها با توجه به امکانات به صورت الکترونیکی انجام می شود . در این مرحله تمامی وجوه دولت الکترونیکی باید پیاده شده باشد .

مشکلات دولت الکترونیکی :

دولت الکترونیکی با وجود مفهومی ساده ، مشکلات زیادی برای دولت ها دارد . مشکل اصلی در روش طراحی نیست بلکه ارایه خدمات به روش مناسب ، معضل اول دولت هاست . دولت ها باید به عنوان یک مجموعه ، قادر باشند اطلاعات دیجیتالی را به خوبی دریافت کنند و زمینه های فنی لازم را برای ارتباطات واحدهای مختلف کشوری با همدیگر ، و همکاری بخش خصوصی و دولتی فراهم سازند . مشکل دیگری که وجود دارد ، فرهنگ و ذهنیت مردم است . تغییر ذهنیت و فرهنگ سنتی در مورد استفاده از خدمات ، هزینه زیادی خواهد داشت . فراهم کردن فضای مناسب ، دورنگه داشتن آن از استفاده های نامناسب ، و فقدان تخصص لازم در انجام تغییرات سریع در فناوری اطلاعات از مشکلات دیگر به حساب می آید .

دومین معضل اساسی دولت ها ، ایجاد روش های قانونی مناسب برای تجارت الکترونیکی است ، چون دنیا در حال حاضر به طرف اقتصاد جهانی دیجیتال حرکت می کند . با این وضعیت ، هرگونه مغایرت قانونی در تجارت های بین المللی بیش تر نمود پیدا می کند . در این مسیر ، دولت ها با مشکل مربوط به مالیات بر تجارت الکترونیکی و نحوه کنترل آن ، امضای الکترونیکی قراردادهای تجاری و کنترل بر برنامه های رمزنویسی قوی موجه هستند .

سومین معضل اساسی دولت ها که به نوعی یک مشکل بالقوه به حساب می آید ، نیازمندی روزافزون به دموکراسی و عدم استفاده دمکراتیک از سیستم های دیجیتالی است . با افزایش اقتصاد دیجیتالی ، فناوری از دیدگاه دموکراتیکی ، خنثی یا از آن به غلط استفاده می شود و در نتیجه تنوع را از بین برده و مردم را تشویق می کند تا بر اساس روش های جدید جهانی تعامل کنند .

هزينه هاي ايجاد دولت الكترونيك  :

 

آشكار است كه يكي از موانع اصلي در ايجاد و گسترش دولت الكترونيك در سطح جهان، هزينه توسعه زيربناها و ايجاد جايگاه اينترنتي است. برخي از جايگاه هاي اينترنتي مانند جايگاه هاي كشورهاي كارائيب كه به شدت مورد مراجعه گردشگران هستند، با پذيرش تبليغات تجاري بخشي از هزينه ها را تامين مي كنند. به عنوان يك گزينه براي كشورهاي كوچك و فقير مي توان پروژه هاي كوچك دولت الكترونيك را در سطح مناطق تعريف كرده و اجازه داد آنها با گردآوري اعتبارات كوچك مناطق، بار هزينه هاي كلان را تا حد زيادي تعديل كنند.

مشتریان دولت الکترونیک :

مشتریان دولت الکترونیک را می‌توان به طور کلی به سه دسته تقسیم کرد :

* شهروندان

* بنگاههای اقتصادی

* موسسات دولتی

نتيجه گيري  :

ارتباط ميان دولت الكترونيك و حكومت‌داري خوب به قدري نزديك است كه برخي صاحبنظران معتقدند كه دولت الكترونيك اگر در نهايت به حكومت‌داري بهتر منجر نشود هرگز رسالت خود را به انجام نرسانيده است.

دولت الكترونيك شيوه‌اي است براي حصول اطمينان از اينكه همه شهروندان به گونه‌اي يكسان از فرصت مشاركت در تصميماتي برخوردارند كه به نوعي بر وضعيت و كيفيت زندگي آنها تاثير مي گذارد. اين شكل جديد ازحكومت‌داري، شهروندان را از مصرف كنندگان منفعل خدمات دولتي به بازيگران فعال تبديل مي‌كند كه مي‌توانند در باره نوع خدماتي كه به آن نياز دارند اظهارنظر كنند.

دولت الكترونيك امكانات گسترده‌اي را براي عينيت يافتن آرمان‌هاي حكومت‌داري خوب فراهم مي‌كند و با به كارگيري فناوري‌هاي جديد ارتباطي و اطلاعاتي به بهبود فرآيندهاي ارائه خدمات در بخش عمومي، تسريع ارائه خدمات به شهروندان، پاسخگوترشدن ماموران دولتي، شفاف شدن اطلاعات، كاهش فاصله ميان مردم و دولتمردان، مشاركت اثربخش تر شهروندان و اعضاي جامعه مدني در فرآيند تصميم گيري عمومي، گسترش عدالت اجتماعي از طريق فرصت‌هاي برابر افراد براي دسترسي به اطلاعات و.... كمك شاياني مي‌كند و حكومت‌ها چنانچه بخواهند در مسير تحقق حكومت‌داري خوب حركت كنند بايد به ابزار نيرومندي همچون دولت الكترونيك مسلح باشند .

 

منابع و مآخذ :

1 - جلالي فراهاني؛ عليرضا. خدمات دولتي و ارتباطات الكترونيكي. ماهنامه آموزشي، پژوهشي اطلاع رساني، سال دوم، شماره 18، آذرماه 1380.

2 - صنايعي، علي و محمد علي رضواني، تجارت الكترونيكي و دولت الكترونيكي؛ درسهايي از تجربه ژاپن و چند كشور درحال توسعه براي ايران، پژوهشنامه بازرگاني، سال 1381

 3 درگاه های فناوری اطلاعات :

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 29 خرداد 1397 ساعت: 17:27 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره عقد معاوضه

بازديد: 257
تحقیق درباره عقد معاوضه

موضوع :

عقد معاوضه

استاد گرامی :

تهیه و تنظیم :

معامله کالا با کالا یا عقد معاوضه چیست

معاوضه در اصطلاح به مبادله كالا و خدمات گفته مي‌شود. در عهد باستان، هر تولیدکننده، آن ‌چه را زيادتر از احتياج خود داشت با كالا يا خدمات تولیدکننده ديگري مبادله مي‌كرد که به این عمل «معاوضه» گفته مي‌شود. در اصطلاح حقوقی معاوضه را مبادله كالا به كالا تعریف می‌کنند و بيع كه ويژه مبادله كالا با پول است در حقيقت شکل تكامل‌یافته معاوضه به شمار می‌رود.

تعريف «عقد معاوضه»

عقد معاوضه عقدی است که یکی از طرفین، مالی را در مقابل و به عوض مال دیگر اخذ کند.

دكتر «حامد صفري‌ريزي» با بیان اینکه ماده 464 قانون مدنی به صراحت به این موضوع پرداخته است و براساس آن هیچ یک از این عوضین، خصوصیات و مطلوبات ثمن و مبیع را، مانند آنچه که در عقد بیع وجود دارد، را نخواهند داشت، می‌افزاید: در واقع در عقد معاوضه انتقال مالکیت در عوضین به ازای مطلوبی است که متعاملان با دادن مالی در مقابل مال دیگر به دست می‌آورند.

به گفته وی، این عقد بر خلاف بیع است زیرا در بیع خریدار و فروشنده بدواً در اوصاف و شرایط مبیع جست‌وجو می‌کنند و پس از آنکه خریدار مبیع موردنظر را پسندید، بدون آنکه ماهیت ثمن موضوعیتی داشته باشد، در مورد ارزش مبیع تبادل اراده صورت می‌پذیرد و بر مبنای اراده انشایی طرفین عقد بیع واقع می‌شود.

عقد بيع و معاوض چه فرقی با هم دارند

تفاوت عقد بيع و معاوضه : عقد بیع عقدی است که در آن مالی در مقابل عوض معلوم که معمولا این عوض یکی از پول‌های رایج دنیاست به دیگری انتقال می‌یابد و اساساً موضوع و مطلوب عقد بیع حول کیفیات، اوصاف و خصوصیات مبیع است؛ حال آنکه در عقد معاوضه دو کالا در مقابل یکدیگر متعلق به متعاملین می‌شود که مطلوب عقد برای طرفین در هر دو کالا جست‌وجو می‌شود و به اصطلاح چیزی به‌عنوان مبیع یا ثمن لحاظ نمی‌شود.

وی ادامه می‌دهد: مطابق ماده 456 قانون مدنی در عقد بیع، خیارات اختصاصی تحت عنوان خیار مجلس، حیوان و تأخیر ثمن وجود دارد که در سایر عقود از جمله معاوضه چنین خیاراتی وجود ندارد.

عقد صلح و عقد معاوض چه فرقی با هم دارند

تفاوت صلح و عقد معاوضه : صلح از جمله عقود مسامحه‌ای است که در آن طرفین عقد به هر دلیل داخل یا خارج از عقد، به صورت کلی و عموماً بدون در نظر گرفتن همه جوانب موضوع عقد صلح، با به‌دست آوردن مال یا حقی، مال یا حق دیگری را به طرف مقابل منتقل می‌کنند، در حالیکه عقد معاوضه از عقود مغابنه‌ای است که ارزش عوضین و هم‌سنگ بودن آنها با یکدیگر از ارکان عقد به حساب می‌آید و در این خصوص امکان ایجاد خیار فسخ قابل تصور است.

به گفته وی اساسا موضوع عقد معاوضه همیشه مال است (اگر چه حقی که مالیت نیز داشته باشد نیز می‌تواند موضوع عقد صلح قرار گیرد) اما در عقد صلح مال و حق، هر دو امکان موضوعیت یافتن را دارند همانگونه که در قسمت اخیر ماده 752 قانون مدنی نیز به صراحت بیان شده است که موضوع صلح ممکن است در مورد معامله و غیر آن واقع شود.

لزوم تهیه سند رسمی برای قرارداد

وي در خصوص لزوم تهیه سند رسمی اعتبار قرارداد در عقود صلح و معاوضه نیز مي‌گويد: با توجه به ماده 22 قانون ثبت اسناد و املاک و مباحث مفصل مربوطه در این خصوص به نظر می‌رسد که اساسا هر نوع نقل و انتقالی در مورد املاک غیرمنقول نیاز به ثبت رسمی دارد و در سایر عقود که موضوع آن اموال منقول است عموماً الزامی به ثبت رسمی قرارداد وجود ندارد (اگر چه که در برخی از قوانین الزاماتی در این خصوص ملحوظ شده است مانند عقد صلح) اما رویه قضایی ما به این سمت و سو تمایل دارد که در خصوص قراردادهای عادی، حتی در مواردی که الزام به ثبت رسمی آن قرارداد تمهید شده است، متعاملین را بی‌حق نشناسد و پس از تنفیذ و احراز وقوع اصل قرارداد در دادگاه، آثار قانونی آن را بر طرفین بار ‌کند. به گفته این مدرس دانشگاه، به همین دلیل ثبت نکردن رسمی قرارداد، حتی با الزام قانونی به ثبت آن، نمی‌تواند موجب بی‌حقی طرفین شود و در این خصوص محکمه مهمترین ابزار طرفینی برای اجرایی شدن مفاد و آثار قرارداد است.

چند ماده قانونی در خصوص عقد معاوض

«عليرضا جعفرزاده» وكيل دادگستري  با در نظر گرفتن ماده 338 قانون مدنی در بررسي تفاوت عقد بیع و معاوضه بیان می‌کند: «بیع عبارت است از تملیک عین به عوض معلوم» و در ماده 466 این قانون و در مقام تعریف عقد معاوضه مقرر داشته که «معاوضه عقدی است که به ‌موجب آن یکی از طرفین مالی می‌دهد به عوض مال دیگر که از طرف دیگر اخذ می‌کند، بدون ملاحظه اینکه یکی از عوضین مبيع و ديگري عین باشد».

وي در ادامه مي‌گويد: با توجه به این تعاریف، فرق عمده و اساسی این عقود در آن است که در مورد نخست طرفین معامله در این موضوع که یکی از عوضین مبیع و عوض دیگر ثمن و بهای مبیع است، توافق دارند اما در عقد معاوضه بحثی از مبیع و ثمن در میان نیست بلکه مبادله دو شیء به‌ عنوان عوض و معوض، بدون قید و امتیاز است. این وکیل دادگستری در تعريف عقد معاوضه و آثار آن نیز توضیح می‌دهد: همان‌طور که از ماده 464 قانون مدنی استنباط می‌شود عقد معاوضه جزو عقود تملکی است که در آن یکی از متعاملین مالی را به متعامل دیگر تملیک می‌کند در قبال مالی که مشارالیه به وی تملیک می‌کند.

وی توضیح می‌دهد: معاوضه دارای دو مورد معامله است که یکی را «معوض» و دیگری را «عوض» می‌گویند. معوض آنچه است که ابتدا مورد معاوضه قرار می‌گیرد و مالی که در قبال آن قرار دارد عوض است. باید در نظر داشت عقد معاوضه جزء عقود لازم است و آثار آن نیز در چارچوب توافق طرفین و شرایط مندرج در عقد که مورد تراضی طرفین است، ارزیابی می‌شود.

بیع در قالب معاوضه

جعفرزاده در پاسخ به اين پرسش كه آیا می‌توان قرارداد بیع را در قالب معاوضه انجام داد و از این طریق از نتایج عقد بیع رها شد؟ مي‌گويد: در تعریف عقد بیع عنوان شد که تملیک عین به عوض معلوم است و در نظر عرف وقتی مالی در قبال پول و وجه نقد واگذار می‌شود آن معامله بیع است اما هرگاه مال یا کالای در قبال شیء دیگری غیر از پول باشد آن معامله معاوضه است؛ بنابراین اگر هدف از کلمه بیع در اینجا بحث تملیک و تملک ناشی از عقد بیع باشد با توجه به شرایط فوق می‌توان در قالب عقد معاوضه نیز تملیک و تملک را انجام داد.

وي در خصوص تشخيص قرارداد معاوضه و بيع در صورت قيد نکردن عنوان قرارداد بيان مي‌دارد: قانونگذار در ماده 224 قانون مدنی مقرر می‌دارد: «الفاظ عقود محمول است بر معانی عرفیه» بنابراین با توجه به مفاد قرارداد که ناشی از اراده دو شخصی است که در جامعه زندگی می‌کنند و برای تفهیم و تفهم و رساندن مقصود خویش به دیگران از الفاظ و زبان شایع و متداول اجتماع استفاده می‌کنند به‌وضوح قصد و اراده آنها که آیا بر وقوع عقد بیع یا معاوضه تکیه دارد مشخص می‌شود. معیار دیگر در این باره مورد معامله است به این معنی که در معامله چه چیزی داده می‌شود و چه چیزی گرفته می‌شود.

قواعد موجود در قرارداد‌هاي بيع و معاوضه

وي در خصوص اجرا شدن قواعد موجود در قرارداد‌هاي بيع و معاوضه نیز مي‌گويد: به استناد ماده 465 قانون مدنی در معاوضه احکام خاصه بیع جاری نیست، بنابراین خیار مجلس، حیوان و تاخیر ثمن که مختص عقدبیع است در عقد معاوضه جاری و ساری نیست. مضافاً اینکه چنانچه شریک ملک مشاع، سهم خود را با دیگری معاوضه کند سبب ایجاد حق شفعه برای شریک دیگر نمی‌شود.

به گفته این وکیل دادگستری، طبق ماده 220 قانون مدنی : «عقود نه فقط متعاملین را به اجرای چیزی که در آن تصریح شده است ملزم می‌نماید بلکه متعاملین به کلیه نتایجی هم که به موجب عرف و عادت یا به موجب قانون از عقود حاصل می‌شود ملزم می‌باشند».

منابع :

۱)كاتوزيان، ناصر؛ حقوق مدني، عقود معين ۱، تهران، شركت انتشار، ۱۳۷۶، چاپ ششم، صص ۳۴۰-۳۳۵.

۲)امامي، سيد حسن؛ حقوق مدني، تهران، انتشارات اسلاميه، ۱۳۷۹، چاپ بيست و يكم، ج۱، ص ۵۷۹.

۳)طاهري، حبيب الله؛ حقوق مدني ۶و ۷، قم، جامعه مدرسين، بي‌تا، بي‌چا، ص ۱۶۷.

 

نمونه قرارداد معاوضه

ماده ۱- طرفین قرارداد: معاوض: خانم/آقای …………………………. فرزند ………………….. به شماره شناسنامه …………. کدملی …………………….. شماره تلفن ثابت ………………………. همراه …………………… آدرس ………………………………………………..

متعاوض: خانم/آقای …………………………. فرزند ………………….. به شماره شناسنامه …………. کدملی ………………………….. شماره تلفن ثابت ………………………. همراه …………………… آدرس ………………………………………………..

که در این قرارداد به اختصار معاوض و متعاوض نامیده می‌شوند.

 

ماده ۲- عوضین:

الف: مورد عوض عبارت است از ………………………………………………………………………..

ب: مورد معوض عبارت است از: ……………………………………………………………………….

که از طرف متعاوض به معاوض در برابر عوض داده شده انتقال می‌یابد.

 

ماده ۳- ارزش عوضین: مبلغ …………………………….. ریال معادل …………………….. تومان می‌باشد و طرفین اقرار نمودند که هیچ‌گونه وجه یا مالی به عنوان مابه‌التفاوت ارزش عوضین به یکدیگر تأدیه یا تسلیم ننموده‌اند و هر گونه دعوای احتمالی را در این خصوص اسقاط کرده و به صلح خاتمه می‌دهند.

 

ماده ۴- فسخ قرارداد: طرفین کلیه خیارات از جمله خیار عیب و غبن هر چند فاحش و افحش را از خود ساقط نمودند.

 

ماده ۵- وثیقه ها و تضمین ها: معاوض/متعاوض متعهد گردید جهت تضمین انجام تعهدات خود یک فقره چک/سفته به شماره ……………………….. مبلغ …………………………….. ریال معادل …………………….. تومان به عهده بانک ………………………… به معاوض/متعاوض تحویل دهد.

 

ماده ۶- شروط قرارداد:

۱- کالای مورد عوض در تاریخ …………………………. به متعاوض تحویل داده خواهد شد و رسید عادی متعاوض برای اثبات آن کفایت می‌نماید.

۲- کالای مورد معوض نیز در تاریخ …………………………. به معاوض تحویل داده خواهد شد و رسید عادی معاوض برای اثبات آن کفایت می‌نماید.

 

ماده ۷- حوادث غیرمترقبه: در صورت بروز حوادث غیرمترقبه که اجرای قرارداد را مختل نماید، پس از رفع حادثه مذکور، هر یک از طرفین مکلف است که در اسرع وقت نسبت به ایفاء تعهدات قراردادی خویش اقدام نماید.

 

ماده ۸- حل اختلاف: در صورت بروز اختلاف در تعبیر مفاد قرارداد و یا نحوه اجرای آن، موضوع بدواً از طریق مذاکره و سازش حل و فصل خواهد شد و در صورت عدم حصول سازش، موضوع به داوری خانم/آقای ……………………………… به آدرس ………………………………………………………………………………… ارجاع و نسبت به حل و فصل آن از این طریق اهتمام ورزیده می‌شود و در غیر این صورت به مراجع قضایی مراجعه خواهد شد.

 

ماده ۹- نسخه های قرارداد: این قرارداد مشتمل بر نه ماده در تاریخ ……. به تعداد .. نسخه با اعتبار واحد تنظیم و تمام مفاد و مندرجات آن مورد قبول طرفین واقع گردید.

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 29 خرداد 1397 ساعت: 17:22 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,
نظرات(0)

مخاطرات-طبیعی-چیست-

بازديد: 135

موضوع :

عقد معاوضه

استاد گرامی :

تهیه و تنظیم :

معامله کالا با کالا یا عقد معاوضه چیست

معاوضه در اصطلاح به مبادله كالا و خدمات گفته مي‌شود. در عهد باستان، هر تولیدکننده، آن ‌چه را زيادتر از احتياج خود داشت با كالا يا خدمات تولیدکننده ديگري مبادله مي‌كرد که به این عمل «معاوضه» گفته مي‌شود. در اصطلاح حقوقی معاوضه را مبادله كالا به كالا تعریف می‌کنند و بيع كه ويژه مبادله كالا با پول است در حقيقت شکل تكامل‌یافته معاوضه به شمار می‌رود.

تعريف «عقد معاوضه»

عقد معاوضه عقدی است که یکی از طرفین، مالی را در مقابل و به عوض مال دیگر اخذ کند.

دكتر «حامد صفري‌ريزي» با بیان اینکه ماده 464 قانون مدنی به صراحت به این موضوع پرداخته است و براساس آن هیچ یک از این عوضین، خصوصیات و مطلوبات ثمن و مبیع را، مانند آنچه که در عقد بیع وجود دارد، را نخواهند داشت، می‌افزاید: در واقع در عقد معاوضه انتقال مالکیت در عوضین به ازای مطلوبی است که متعاملان با دادن مالی در مقابل مال دیگر به دست می‌آورند.

به گفته وی، این عقد بر خلاف بیع است زیرا در بیع خریدار و فروشنده بدواً در اوصاف و شرایط مبیع جست‌وجو می‌کنند و پس از آنکه خریدار مبیع موردنظر را پسندید، بدون آنکه ماهیت ثمن موضوعیتی داشته باشد، در مورد ارزش مبیع تبادل اراده صورت می‌پذیرد و بر مبنای اراده انشایی طرفین عقد بیع واقع می‌شود.

عقد بيع و معاوض چه فرقی با هم دارند

تفاوت عقد بيع و معاوضه : عقد بیع عقدی است که در آن مالی در مقابل عوض معلوم که معمولا این عوض یکی از پول‌های رایج دنیاست به دیگری انتقال می‌یابد و اساساً موضوع و مطلوب عقد بیع حول کیفیات، اوصاف و خصوصیات مبیع است؛ حال آنکه در عقد معاوضه دو کالا در مقابل یکدیگر متعلق به متعاملین می‌شود که مطلوب عقد برای طرفین در هر دو کالا جست‌وجو می‌شود و به اصطلاح چیزی به‌عنوان مبیع یا ثمن لحاظ نمی‌شود.

وی ادامه می‌دهد: مطابق ماده 456 قانون مدنی در عقد بیع، خیارات اختصاصی تحت عنوان خیار مجلس، حیوان و تأخیر ثمن وجود دارد که در سایر عقود از جمله معاوضه چنین خیاراتی وجود ندارد.

عقد صلح و عقد معاوض چه فرقی با هم دارند

تفاوت صلح و عقد معاوضه : صلح از جمله عقود مسامحه‌ای است که در آن طرفین عقد به هر دلیل داخل یا خارج از عقد، به صورت کلی و عموماً بدون در نظر گرفتن همه جوانب موضوع عقد صلح، با به‌دست آوردن مال یا حقی، مال یا حق دیگری را به طرف مقابل منتقل می‌کنند، در حالیکه عقد معاوضه از عقود مغابنه‌ای است که ارزش عوضین و هم‌سنگ بودن آنها با یکدیگر از ارکان عقد به حساب می‌آید و در این خصوص امکان ایجاد خیار فسخ قابل تصور است.

به گفته وی اساسا موضوع عقد معاوضه همیشه مال است (اگر چه حقی که مالیت نیز داشته باشد نیز می‌تواند موضوع عقد صلح قرار گیرد) اما در عقد صلح مال و حق، هر دو امکان موضوعیت یافتن را دارند همانگونه که در قسمت اخیر ماده 752 قانون مدنی نیز به صراحت بیان شده است که موضوع صلح ممکن است در مورد معامله و غیر آن واقع شود.

لزوم تهیه سند رسمی برای قرارداد

وي در خصوص لزوم تهیه سند رسمی اعتبار قرارداد در عقود صلح و معاوضه نیز مي‌گويد: با توجه به ماده 22 قانون ثبت اسناد و املاک و مباحث مفصل مربوطه در این خصوص به نظر می‌رسد که اساسا هر نوع نقل و انتقالی در مورد املاک غیرمنقول نیاز به ثبت رسمی دارد و در سایر عقود که موضوع آن اموال منقول است عموماً الزامی به ثبت رسمی قرارداد وجود ندارد (اگر چه که در برخی از قوانین الزاماتی در این خصوص ملحوظ شده است مانند عقد صلح) اما رویه قضایی ما به این سمت و سو تمایل دارد که در خصوص قراردادهای عادی، حتی در مواردی که الزام به ثبت رسمی آن قرارداد تمهید شده است، متعاملین را بی‌حق نشناسد و پس از تنفیذ و احراز وقوع اصل قرارداد در دادگاه، آثار قانونی آن را بر طرفین بار ‌کند. به گفته این مدرس دانشگاه، به همین دلیل ثبت نکردن رسمی قرارداد، حتی با الزام قانونی به ثبت آن، نمی‌تواند موجب بی‌حقی طرفین شود و در این خصوص محکمه مهمترین ابزار طرفینی برای اجرایی شدن مفاد و آثار قرارداد است.

چند ماده قانونی در خصوص عقد معاوض

«عليرضا جعفرزاده» وكيل دادگستري  با در نظر گرفتن ماده 338 قانون مدنی در بررسي تفاوت عقد بیع و معاوضه بیان می‌کند: «بیع عبارت است از تملیک عین به عوض معلوم» و در ماده 466 این قانون و در مقام تعریف عقد معاوضه مقرر داشته که «معاوضه عقدی است که به ‌موجب آن یکی از طرفین مالی می‌دهد به عوض مال دیگر که از طرف دیگر اخذ می‌کند، بدون ملاحظه اینکه یکی از عوضین مبيع و ديگري عین باشد».

وي در ادامه مي‌گويد: با توجه به این تعاریف، فرق عمده و اساسی این عقود در آن است که در مورد نخست طرفین معامله در این موضوع که یکی از عوضین مبیع و عوض دیگر ثمن و بهای مبیع است، توافق دارند اما در عقد معاوضه بحثی از مبیع و ثمن در میان نیست بلکه مبادله دو شیء به‌ عنوان عوض و معوض، بدون قید و امتیاز است. این وکیل دادگستری در تعريف عقد معاوضه و آثار آن نیز توضیح می‌دهد: همان‌طور که از ماده 464 قانون مدنی استنباط می‌شود عقد معاوضه جزو عقود تملکی است که در آن یکی از متعاملین مالی را به متعامل دیگر تملیک می‌کند در قبال مالی که مشارالیه به وی تملیک می‌کند.

وی توضیح می‌دهد: معاوضه دارای دو مورد معامله است که یکی را «معوض» و دیگری را «عوض» می‌گویند. معوض آنچه است که ابتدا مورد معاوضه قرار می‌گیرد و مالی که در قبال آن قرار دارد عوض است. باید در نظر داشت عقد معاوضه جزء عقود لازم است و آثار آن نیز در چارچوب توافق طرفین و شرایط مندرج در عقد که مورد تراضی طرفین است، ارزیابی می‌شود.

بیع در قالب معاوضه

جعفرزاده در پاسخ به اين پرسش كه آیا می‌توان قرارداد بیع را در قالب معاوضه انجام داد و از این طریق از نتایج عقد بیع رها شد؟ مي‌گويد: در تعریف عقد بیع عنوان شد که تملیک عین به عوض معلوم است و در نظر عرف وقتی مالی در قبال پول و وجه نقد واگذار می‌شود آن معامله بیع است اما هرگاه مال یا کالای در قبال شیء دیگری غیر از پول باشد آن معامله معاوضه است؛ بنابراین اگر هدف از کلمه بیع در اینجا بحث تملیک و تملک ناشی از عقد بیع باشد با توجه به شرایط فوق می‌توان در قالب عقد معاوضه نیز تملیک و تملک را انجام داد.

وي در خصوص تشخيص قرارداد معاوضه و بيع در صورت قيد نکردن عنوان قرارداد بيان مي‌دارد: قانونگذار در ماده 224 قانون مدنی مقرر می‌دارد: «الفاظ عقود محمول است بر معانی عرفیه» بنابراین با توجه به مفاد قرارداد که ناشی از اراده دو شخصی است که در جامعه زندگی می‌کنند و برای تفهیم و تفهم و رساندن مقصود خویش به دیگران از الفاظ و زبان شایع و متداول اجتماع استفاده می‌کنند به‌وضوح قصد و اراده آنها که آیا بر وقوع عقد بیع یا معاوضه تکیه دارد مشخص می‌شود. معیار دیگر در این باره مورد معامله است به این معنی که در معامله چه چیزی داده می‌شود و چه چیزی گرفته می‌شود.

قواعد موجود در قرارداد‌هاي بيع و معاوضه

وي در خصوص اجرا شدن قواعد موجود در قرارداد‌هاي بيع و معاوضه نیز مي‌گويد: به استناد ماده 465 قانون مدنی در معاوضه احکام خاصه بیع جاری نیست، بنابراین خیار مجلس، حیوان و تاخیر ثمن که مختص عقدبیع است در عقد معاوضه جاری و ساری نیست. مضافاً اینکه چنانچه شریک ملک مشاع، سهم خود را با دیگری معاوضه کند سبب ایجاد حق شفعه برای شریک دیگر نمی‌شود.

به گفته این وکیل دادگستری، طبق ماده 220 قانون مدنی : «عقود نه فقط متعاملین را به اجرای چیزی که در آن تصریح شده است ملزم می‌نماید بلکه متعاملین به کلیه نتایجی هم که به موجب عرف و عادت یا به موجب قانون از عقود حاصل می‌شود ملزم می‌باشند».

منابع :

۱)كاتوزيان، ناصر؛ حقوق مدني، عقود معين ۱، تهران، شركت انتشار، ۱۳۷۶، چاپ ششم، صص ۳۴۰-۳۳۵.

۲)امامي، سيد حسن؛ حقوق مدني، تهران، انتشارات اسلاميه، ۱۳۷۹، چاپ بيست و يكم، ج۱، ص ۵۷۹.

۳)طاهري، حبيب الله؛ حقوق مدني ۶و ۷، قم، جامعه مدرسين، بي‌تا، بي‌چا، ص ۱۶۷.

 

نمونه قرارداد معاوضه

ماده ۱- طرفین قرارداد: معاوض: خانم/آقای …………………………. فرزند ………………….. به شماره شناسنامه …………. کدملی …………………….. شماره تلفن ثابت ………………………. همراه …………………… آدرس ………………………………………………..

متعاوض: خانم/آقای …………………………. فرزند ………………….. به شماره شناسنامه …………. کدملی ………………………….. شماره تلفن ثابت ………………………. همراه …………………… آدرس ………………………………………………..

که در این قرارداد به اختصار معاوض و متعاوض نامیده می‌شوند.

 

ماده ۲- عوضین:

الف: مورد عوض عبارت است از ………………………………………………………………………..

ب: مورد معوض عبارت است از: ……………………………………………………………………….

که از طرف متعاوض به معاوض در برابر عوض داده شده انتقال می‌یابد.

 

ماده ۳- ارزش عوضین: مبلغ …………………………….. ریال معادل …………………….. تومان می‌باشد و طرفین اقرار نمودند که هیچ‌گونه وجه یا مالی به عنوان مابه‌التفاوت ارزش عوضین به یکدیگر تأدیه یا تسلیم ننموده‌اند و هر گونه دعوای احتمالی را در این خصوص اسقاط کرده و به صلح خاتمه می‌دهند.

 

ماده ۴- فسخ قرارداد: طرفین کلیه خیارات از جمله خیار عیب و غبن هر چند فاحش و افحش را از خود ساقط نمودند.

 

ماده ۵- وثیقه ها و تضمین ها: معاوض/متعاوض متعهد گردید جهت تضمین انجام تعهدات خود یک فقره چک/سفته به شماره ……………………….. مبلغ …………………………….. ریال معادل …………………….. تومان به عهده بانک ………………………… به معاوض/متعاوض تحویل دهد.

 

ماده ۶- شروط قرارداد:

۱- کالای مورد عوض در تاریخ …………………………. به متعاوض تحویل داده خواهد شد و رسید عادی متعاوض برای اثبات آن کفایت می‌نماید.

۲- کالای مورد معوض نیز در تاریخ …………………………. به معاوض تحویل داده خواهد شد و رسید عادی معاوض برای اثبات آن کفایت می‌نماید.

 

ماده ۷- حوادث غیرمترقبه: در صورت بروز حوادث غیرمترقبه که اجرای قرارداد را مختل نماید، پس از رفع حادثه مذکور، هر یک از طرفین مکلف است که در اسرع وقت نسبت به ایفاء تعهدات قراردادی خویش اقدام نماید.

 

ماده ۸- حل اختلاف: در صورت بروز اختلاف در تعبیر مفاد قرارداد و یا نحوه اجرای آن، موضوع بدواً از طریق مذاکره و سازش حل و فصل خواهد شد و در صورت عدم حصول سازش، موضوع به داوری خانم/آقای ……………………………… به آدرس ………………………………………………………………………………… ارجاع و نسبت به حل و فصل آن از این طریق اهتمام ورزیده می‌شود و در غیر این صورت به مراجع قضایی مراجعه خواهد شد.

 

ماده ۹- نسخه های قرارداد: این قرارداد مشتمل بر نه ماده در تاریخ ……. به تعداد .. نسخه با اعتبار واحد تنظیم و تمام مفاد و مندرجات آن مورد قبول طرفین واقع گردید.

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 17 خرداد 1397 ساعت: 9:51 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره آیت اللّه میرزا جواد آقا تهرانی

بازديد: 177

 زندگی نامه کامل آیت اللّه میرزا جواد آقا تهرانی

فهرست مطالب

سیمای معرفت

ولادت

تحصیلات و هجرت

بازگشت از نجف

استادان

پیرو مکتب استاد

بر کرسی تدریس

فضیلت ها و کمالات اخلاقی

احترام به علما

احترام به شاگردان

ساده زیستی

فروتنی

عشق به اهل بیت علیهم السلام

خدمات اجتماعی

تألیفات

حامی انقلاب

حضور در جبهه

وصیت نامه میرزا جوادآقا

فراگیری سلوک

سعه صدر:

عشق به خدا:

پاسخ به تهديد:

دليل عزيمت به جبهه:

عدم غرور:

احترام و فروتني نسبت به سادات:

پرواز روح ازبدن:

غم دوري ازمحبوب:

وفات

پیام تسلیت رهبری

منابع :

 

 

 

سیمای معرفت

مرحوم آیت اللّه میرزا جواد آقا تهرانی، انسانی وارسته، با کوهی از معرفت و دانش بود. اندام نحیف و قامت بلندش را گذر روزگار کمانی کرده بود. رخسار گیرایش را هاله ای از روحانیت فراگرفته و در چهره آرامش، وقار به خوبی نمایان بود. چشمان پرفروغش از پس ابروان سیاه وانبوهش چون آتش زبانه می کشید و نگاه نافذش، پیکان محبتی آمیخته با هیبت و شکوه بر دل بیننده می نشاند. در سراسر عمرش لباس هایش به غایت ساده و همواره پاکیزه و تمیز بود.

ولادت

عالم مجاهد، فقیه پرهیزکار و عبد صالح خدا مرحوم آیت اللّه میرزا جواد آقا تهرانی در سال 1283 هجری شمسی در خانواده ای اصیل و مذهبی در تهران به دنیا آمد. پدر بزرگوارش مرحوم حاج محمد تقی و برادرش مرحوم حاج آقا رضا شاهپوری، هر دو از تاجران پرهیزکار و مورد اعتماد بازاریان بودند. برادر بزرگوارش حاج آقا رضا به انتخاب مرحوم آیت اللّه العظمی بروجردی، تا آخر عمر در سمت سرپرستی مسجد اعظم قم تلاشی مخلصانه و موفق داشت.

تحصیلات و هجرت

مرحوم میرزا جواد آقا تهرانی، برای فراگیری علوم دینی، از تهران راهی قم شد. وی پس از چند سال که مقدمات و بخشی از سطوح را در حوزه علمیه قم فرا گرفت، رهسپار نجف اشرف گردید. او در مدت اقامت دو ساله خود در نجف، از محضر استادانی همچون آیت اللّه حاج شیخ مرتضی طالقانی، آیت اللّه سید شهاب الدین مرعشی نجفی و آیت اللّه حاج شیخ محمد تقی آملی بهره های علمی و اخلاقی فراوانی برد. او بر خلاف اینکه تصمیم داشت در نجف بماند و تحصیلاتش را ادامه دهد، با رسیدن نامه ای از مادر بزرگوارش که وی را به تهران فرا می خواند، به تهران بازگشت. ایشان تحصیل را واجب و اطاعت امر مادر را ضروری تر می دانست.

بازگشت از نجف

میرزا جواد آقا تهرانی، بعد از اینکه به درخواست مادرش از نجف به تهران عزیمت کرد، رهسپار مشهد مقدس شد. وی پس از پایان تحصیل سطح در محضر مرحوم آیت اللّه حاج شیخ هاشم قزوینی، در حوزه درس خارج فقه و اصول و معارف مرحوم آیت اللّه العظمی غروی اصفهانی حاضر شد و نزدیک ده سال از محضر وی مبانی اصولی مرحوم آیت اللّه میرزای نایینی، و فقه ومعارف اهل بیت علیهم السلام را فرا گرفت.

استادان

آیت اللّه میرزا جوادآقا تهرانی، همواره در پی کسب دانش و معارف اهل بیت علیهم السلام بود و از هیچ کوششی در این راه فروگذار نمی کرد. او از محضر بزرگانی چون آیت اللّه سید شهاب الدین مرعشی نجفی، آیت اللّه حاج شیخ مرتضی طالقانی، آیت اللّه حاج شیخ محمد تقی آملی، آیت اللّه حاج شیخ هاشم قزوینی و آیت اللّه میرزا مهدی غروی اصفهانی استفاده کرد و از گوهر علم و کمالات آنها بهره جست. آیت اللّه میرزا جواد آقا، از لحاظ مشی علمی و سلوک معنوی، بسیار تحت تأثیر آیت اللّه میرزا مهدی غروی اصفهانی بود و یکی از ارکان مکتب او به شمار می آمد.

در توقف دو ساله خود در نجف ، از استادانی همچون آیت اللّه مرتضی طالقانی (متوفی ۱۳۶۲) و آیت اللّه محمدتقی آملی (متوفی ۱۳۵۰ش ) بهره برد. آنگاه به امر مادرش به تهران بازگشت . پس از درنگی کوتاه در تهران و ازدواج ، در حدود ۱۳۱۲ش به مشهد رفت . نخست از درس آیت اللّه شیخ هاشم قزوینی (متوفی ۱۳۳۹ش ) بهره گرفت و سپس به حوزه درسهای خارج فقه و اصول و معارف آیت اللّه میرزا مهدی اصفهانی * (متوفی ۱۳۲۵ش )حاضر شد و تا پایان عمر وی ، یعنی حدود ده سال ، از محضر وی استفاده کرد (تهرانی ، مقدمه الهی خراسانی ، ص ۱۶ـ۱۷؛ حکیمی ، ص ۲۴۸؛ چیت ساز، ص ۴۰). از جمله استادان تهرانی قبل از ورود به مشهد، از آیت اللّه سیدشهاب الدین مرعشی نجفی * (متوفی ۱۳۶۹ش ) نام برده شده است (چیت ساز، همانجا)

 

تهرانی از استادان برجسته حوزه علمیه مشهد بود (خامنه ای ، ص ۸۳؛ شریعتی مزینانی ، ص ۷؛ نورانی ، ص ۱۲) و به تدریس فقه و اصول ، تفسیر قرآن ، معارف اعتقادی و فلسفه اشتغال داشت . از ویژگیهایِ تدریس او این موارد گفتنی است : دوری از تقلید در مسائل علمی ، تأکید بر مسائل اخلاقی و اصول و مبانی اعتقادی ، رعایت حرمت دیگران در مقام نقد و بررسی آرا و دادن فرصت گفتگو و بحث به دانش پژوهان و طلاب و احترام به شخصیت آنان (تهرانی ، همان مقدمه ، ص ۱۷ـ ۱۸؛ حکیمی ، ص ۲۴۹؛ عبداللهیان ، ص ۴۴؛ چیت ساز، ص ۴۱؛ مروارید، ص ۱۲)

تهرانی در زندگی فردی و اجتماعی ، به رعایت اصول و موازین اخلاقی و اخلاص در عمل مشهور بود، به طوری که همگان مجذوب روحیات و سجایای اخلاقی وی بودند. وی سعی فراوان داشت که با لحن و کلامش ، تحقیر و آزار دیگری نباشد (مروارید، ص ۱؛ چیت ساز، همانجا). از شهرت طلبی بشدت گریزان بود و اگر کسی در سخنرانی یا نوشته نام وی را با القاب می آورد، سخت ناراحت می شد (عطایی ، ص ۲۹). پیشنهاد تدوین شرح حال و زندگینامه خود را نمی پذیرفت (شریف رازی ، ج ۷، ص ۱۲۶) و نام خود را بر روی کتابهای تألیفی به شکلی ساده و بدون القاب می آورد، مانند «ج . زارع » یا «جواد تهرانی » (مروارید، ص ۴)

تهرانی از مال دنیا هیچ نیندوخت ( رجوع کنید به تهرانی ، همان مقدمه ، ص ۱۵). داراییِ او از چند کتاب و اثاثیه ای اندک تجاوز نمی کرد. آن اندک کتابها را هم دو ماه قبل از رحلتش به مرجع تقلید وقت ، آیت اللّه سیدمحمدرضا گلپایگانی (متوفی ۱۳۷۲ش )، بخشید (همانجا؛ مروارید، ص ۵). زهد و اخلاص در طریق بندگی خداوند برای او درجاتی عالی از معنویت فراهم آورده بود و کراماتی از او نقل شده است (نوراللهیان ، ص ۳۳)، از جمله قدرت خلع روح از بدن (عطایی ، ص ۴۸)

 

تهرانی ، به رغم اشتغال به امور علمی و تدریس ، از فعالیتهای اجتماعی و عام المنفعه بر کنار نبود. اولین خیریه درمانی مشهد، به نام درمانگاه خیریه بینوایان ، با اشاره و مساعدت او و جمعی از دوستان پزشک وی در ۱۳۳۴ش تأسیس و راه اندازی شد (حکیمی ، ص ۲۵۱). تأسیس نخستین صندوق قرض الحسنه ایران ، که در ۱۳۴۲ش در مشهد آغاز به کار کرد، نیز با مساعدت او صورت گرفت (تهرانی ، همان مقدمه ، ص ۲۰)

وی در انقلاب اسلامی و مبارزه با حکومت پهلوی نیز فعال بود (همان مقدمه ، ص ۲۱؛ چیت ساز، ص ۴۲). وی در ۱۳۵۸ش از حوزه انتخابیه استان خراسان به نمایندگی مجلس خبرگان بررسی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران انتخاب شد (ایران . مجلس بررسی نهائی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ،ج ۴، ص ۳۴۸). به هنگام جنگ عراق با ایران (۳۱شهریور ۱۳۵۹ـ ۲۷تیر ۱۳۶۷)، وی چهار بار به جبهه رفت (تهرانی ، همانجا).

پیرو مکتب استاد

مرحوم آیت اللّه میرزا مهدی غروی اصفهانی، در حوزه علمیه مشهد از جمله استادان میرزا جواد آقا بود و میرزا نیز مانند استاد خویش، به «مکتب تفکیک» یعنی تحصیل در دو حوزه معارف عقلی و الهی گرایش داشت. ایشان کاملاً از این مکتب تأثیر پذیرفته بود و بعد از رحلت استاد، مروج و مدرس این مکتب شد و راه استاد را پی گرفت. ایشان معتقد بودند که انسان برای رسیدن به حقیقت، به ناچار باید به معرفت خالص و ناب و وحیانی روی آورد. از این رو برای رسیدن بدین مقصود، چاره ای جز تفکیک و جداسازی میان معارف نیست تا از این راه از خطر انحراف مصون ماند. این مکتب با چنین روش وحی مدارانه، سعی در پرورش عقلی و فکری شاگردان خود دارد.

بر کرسی تدریس

مرحوم آیت اللّه میرزا جواد آقاتهرانی، پس از رسیدن به درجات عالی علوم متعارف حوزه و کسب کمالات معنوی و اخلاقی از محضر اساتید خویش، خود نیز به تدریس پرداخت. وی سعی می کرد موضوعاتی را برای تدریس انتخاب کند که مورد نیاز جامعه و به صلاح مسلمانان و طلاب باشد. او سالیان دراز به تدریس خارج فقه و اصول پرداخت و معارف را بر اساس آموخته های مکتب استاد مرحومش، میرزای غروی تدریس می کرد. میرزا جوادآقا به درخواست طلاب، چند دوره به تدریس شرح منظومه سبزواری پرداخت. سپس بنا به اقتضای مصلحت، به تفسیر قرآن همت گماشت.

فضیلت ها و کمالات اخلاقی

احترام به علما

آیت اللّه میرزا جوادآقا تهرانی، در حین تدریس همیشه مراقب بود که به بزرگان علمی و دینی احترام بگذارد و اهانت به آنان را گناهی بزرگ می شمرد. ایشان شاگردانش را از تمسخر و بی احترامی به دیدگاه های علما باز می داشت و در این باره می فرمود: «شخصی کتاب وسیلة النجاة مرحوم آیت اللّه العظمی اصفهانی را از روی تمسخر و بی احترامی به کناری پرت کرد و در همان لحظه نعمت زبان از وی گرفته شد». میرزا جواد آقا همواره در نقد دیدگاه های دیگران برای پرهیز از پایین آمدن مقام آنها، نام فردی را به میان نمی آورد. هنگامی هم که نام یکی از علما را ناخواسته بر زبان می آورد، ابتدا وی را به بزرگی و عظمت علمی می ستایید، بعد در نهایت ادب وتواضع به نقد نظر او می پرداخت.

احترام به شاگردان

آیت اللّه میرزا جواد آقا تهرانی، هم ردیف شاگرانش بر زمین می نشست و هیچ گاه برای خود جای خاصی را در نظر نمی گرفت. او با فروتنی تمام بر روی دو زانو می نشست و بدون اینکه به جایی تکیه کند، با تبسّم آمیخته با ادب و احترام درس می داد. همین احترام به شاگردان و حفظ شخصیت آنها، موجب رونق درسش می شد. هنگامی که یکی از شاگردان پرسشی بی جا می کرد و موجب خنده دیگران می شد، برای اینکه او را از شرمندگی درآورد، سخن وی را به وجهی پسندیده تعبیر می کرد و آن گاه پاسخی شایسته بیان می فرمود. این چنین بود که حوزه درس مرحوم میرزا، حلقه انس و محبت گشته بود.

ساده زیستی

آیت اللّه میرزا جواد آقا تهرانی، با وجود جایگاهی که داشت، ساده زندگی کرد و از مال دنیا هیچ نیندوخت. لباس هایش غالبا از پارچه های ارزان و حتی گاهی نامرغوب، ولی همواره تمیز و بدون پارگی بود. او در دوران سکونتش در مشهد، بیش از دوازده خانه عوض کرد که همه آنها استیجاری بود. آخرین منزل وی هم، خانه ای کوچک متعلّق به پسر بزرگش بود. اطرافیان فراوان از او می خواستند در منزل بزرگ تری زندگی کند، ولی آن مرحوم هرگز این سخنان را نپذیرفت. آنچه بعد از وفات از آن بزرگوار باقی ماند، تنها همان لباس های ساده و اندک او بود.

فروتنی

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید: «هر که برای خدا فروتنی کند، خدا او را بلندی می دهد و هر که تکبر ورزد، خدا او را پست کند». میرزا جوادآقا تهرانی نیز، انسانی وارسته بود که با کوهی از معرفت، چنان فروتن زندگی کرد که نمی توان لقبی جز بنده صالح و شایسته به وی داد.

چه بلند است مقام میرزا که با وجود علم و کمالات بی شمار، هرگز اجازه نمی داد کسی دست او را ببوسد یا او را آیت اللّه خطاب کند. یکی از روحانیون می گوید: روزی موفق به بوسیدن دست ایشان شدم و از اتاق بیرون رفتم و بازگشتم، میرزا فرمود: «چون تو دست مرا بوسیدی، من هم کفش های تو را بوسیدم». مرحوم میرزا جوادآقا هیچ گاه سخنان خود را در منزل به صورت امر و نهی بیان نمی کرد و با وجود کهولت سن، گاه در کنار حوض آب لباس های خود را می شست یا حیاط را جارو می کرد.

 

عشق به اهل بیت علیهم السلام

مرحوم آیت اللّه میرزا جوادآقا تهرانی، بلبل بوستان اهل بیت علیهم السلام بود و با ندای گرم مسیحایی خویش، تشنگان و عاشقان اهل بیت علیهم السلام را سیراب می کرد. پرورشگاه و آموزشگاه مرتضوی در مشهد، شاهد عاشوراهایی است که او برای انبوه عزاداران عاشورا قرائت می کرد. او خاکساری را تا بدانجا رسانده بود که برای آرامش روح خود و اظهار ارادت به آستان سرور شهیدان و ترویج این فرهنگ در جامعه، در عاشورای حسینی مشک آب بر دوش می گرفت و سقای تشنه لبان می شد.

خدمات اجتماعی

با وجود اشتغالات علمی بسیار میرزا جوادآقا تهرانی، وی هرگز از توجه به مردم و مسئولیت های اجتماعی دور نماند. ایشان همواره به شاگردان و دوستان، رعایت تقوا و برآوردن نیاز مردم را یادآوری می کرد. نخستین خیریه درمانی درمشهد به نام درمانگاه خیریه بینوایان، با اشاره و کمک ایشان و جمعی از دوستان پزشک وی در سال 1334 تأسیس و راه اندازی شد. مرحوم میرزا که پرورده مکتب انسان ساز اسلام بود، هیچ گاه تنها به یک زمینه از دین و مذهب نمی پرداخت. او تکلیف الهی خود را افزون بر فراگیری علوم دینی، در حضور در جامعه می دانست. نخستین صندوق قرض الحسنه ایران در سال 1342، در مشهد با تأیید و همکاری این بزرگوار صورت گرفت. فروشگاه تعاونی و کتاب خانه این مؤسسه قرض الحسنه برای ارائه خدمات رفاهی و فرهنگی به مردم فعالیت چشم گیری دارد.

تألیفات

آیت اللّه میرزا جواد آقا تهرانی، از چاپ هیچ کدام از آثار خود بهره مادی نبرد. آنچه در چاپ کتاب هزینه کرده بود، محاسبه و قیمت کتاب را بر اساس آن تعیین می کرد و برای خود هیچ بهره ای را منظور نمی فرمود. ایشان در آثار خود، نیاز و اقتضای زمان را در نظر می گرفت و در نوشتن، همواره تابع وظیفه دینی و مسئولیت شرعی و اجتماعی بود. آثار چاپ شده ایشان که برخی از آنها بارها به چاپ مجدد رسیده، بدین شرح است: آیین زندگی؛ میزان المطالب، کتابی دوجلدی در مباحث کلامی؛ بررسی در پیرامون اسلام در رد نظریات کسروی؛ فلسفه بشری و اسلامی که در رد کمونیسم و ماتریالیسم؛ و کتاب عارف وصوفی چه می گوید؛ بهایی چه می گوید.

حامی انقلاب

در طول مبارزات اسلامی ملت ایران بر ضد رژیم ستمشاهی، مرحوم میرزا جوادآقا تهرانی از پیشگامان نهضت بود. اطلاعیه های انقلابی او به همراه دیگر آیات عظام در مشهد و حضور پی گیر او در مراسم راهپیمایی و اعتراض ها و تحصن ها، از خاطرات فراموش نشدنی وی در روزهای انقلاب در مشهد است. او پس از پیروزی انقلاب اسلامی، همواره از بارزترین چهره های حامی انقلاب بود و چندین بار برای دیدن امام خمینی رحمه الله در فرصت های مختلف به تهران رفت. پشتیبانی های مکرر مرحوم میرزا از نظام جمهوری اسلامی در زمینه های مختلف و به ویژه حضور چند باره او در جبهه های جنگ، در آشکار ساختن حقانیت انقلاب سهم به سزایی داشت.

حضور در جبهه

میرزا جوادآقا تهرانی، در راستای پشتیبانی از نظام جمهوری اسلامی، در سال های آخر زندگی و با همان قدّ خمیده و کمانی، چهار بار در جبهه نبرد حاضر شد و لباس بسیجی به تن کرد. ایشان روزی چهارده گلوله خمپاره به نام چهارده معصوم شلیک می کرد که کاملاً به هدف اصابت می کرد. خود مرحوم میرزا جوادآقا نقل کرده است: «روزی قرار شد خمپاره بزنم. مجبور شدند به علت خمیدگی پشتم، چهار پایه ای بیاورند و من روی آن قرار گرفتم و یک نفر هم از پشت دو گوش مرا گرفت و من گلوله را در لوله آن انداختم». آری، به جبهه رفتن بنده صالحی مانند آیت اللّه تهرانی، صدها معنا داشت و چه بسیار، اشکالات واهی را جواب می داد و چه شک و تردیدها را برطرف می نمود و چه آثار خوبی برای رزمندگان به جا می گذاشت.

 

وصیت نامه میرزا جوادآقا

گربگذری ز هستی، آرام جان بیابی           گر خط کشی به عالم، خط امان بیابی

مرحوم میرزا جوادآقا تهرانی، در وصیت نامه خود که بارها در تاریخ های مختلف آن را اصلاح کرده، نوشته است: «جسدم را در قبرستان عمومی خارج شهر یا محل مباحی خارج شهر ـ هرکجا باشد ـ دفن کنند، و به عنوان هفته و چهلم و سال مجلسی بر پا نکنند. هرکسی خواست برای من خودش در هر موقع طلب مغفرت می نماید، و من در این صورت راضی و خرسند هستم. و نیز فرزندانم را وصیت می کنم به رعایت تقوا و اطاعت خداوند در همه حالات زندگی شان. والسلام علی من اتبع الهدی».

فراگیری سلوک

سعه صدر:

سيد بزرگواري يكي از كتاب هاي ايشان را كه تازه از چاپ خارج شده بود، مطالعه مي كند و پس از مطالعه اشكال مي گيرد و به آقا ناسزا ميگويد.

به آقاخبر مي دهند، ايشان با سعه صدري كه داشتند هنگامي كه آن سيد بزرگوار را مي بينند ميگويند: اگر شرعاً اجازه داشتم، دست شما را مي بوسيدم و سپس اضافه مي كنند شنيده ام كه ناسزا گفته اي، اين عمل شما از دو حال خارج نيست يا به حقّ است پس مرا بيدار كرده اي و آگاه به اشتباهم نموده اي. يا به ناحقّ است پس بهانه اي دست من دادهاي كه وقتي فرداي قيامت دست مرا گرفتند و خواستند به سوي جهنم ببرند به همين بهانه جدّت مرا ياري كند.

مي فرمودند: علت اين كه دعاي ما مستجاب نمي شود اين استكه حُسن نظر به خدا نداريم.

عمل نمودن بر اساس مقتضيات زمان:

ايشان بر مبناي مقتضيات و نياز زمان و احتياج مردم، سخن مي گفتند و مطلب مي نوشتند؛ بيش از سي سال بود كه در حوزه علميه مشهد مقدس، درس خارج براي طلاب مي گفتند، ولي پس از مدتي درس را تعطيل كردند و شروع نمودند به تفسير قرآن.

هنگامي كه سئوال شد، آقا چرا درس خارج را تعطيل كرديد و شروع به تفسيرقرآن نموديد، فرموده بودند:

مصلحت اقتضاء مي كند كه تفسير شروع كنم .مقيد بودند كه ببينند مردم به چه چيزي نياز و احتياج دارند، تا آن را برآورده نمايند؛ لذا درس خارج را ترك مي كنند و تفسير قرآن را آغاز مي نمايند چون درس تفسير عمومي بود و هر كس مايل بود مي توانست شركت نمايد؛ در درس اكثراً تجار و كسبه و پزشكان و دانشجويان علوم جديده و طلاب و روحانيون در سطوح مختلف شركت ميجستند، و ايشان با بياني شيوا و پر از طمأنينه از آيات قرآن سخن ميگفتند.

ايشان مي فرمودند: دواي كليه دردها التجاء به امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) است. و باز مي فرمودند: هر وقت كه به زيارت امام رضا عليه السلام مي روم به نيابت از امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) ميروم.

عشق به خدا:

مي فرمودند: علت اين كه دعاي ما مستجاب نمي شود اين است كه حُسن نظر به خدا نداريم. در تمامي امور توكل به خدا خميره وجوديشان شده بود و هنگامي كه استخاره مي نمودند چون استخاره را جوابي از « الله» ميدانستند اهميت فوق العاده ويژه اي به آن مي دادند.

هر گاه نام خداوند را مينوشتند"جل جلاله" نيز به آن اضافه مي كردند و اگر مينوشتند « باسمه تعالي» حتما بعد از آن شأنه را مي آوردند.

پاسخ به تهديد:

يك شخص گمراهي به ايشان تلفن مي زند و تهديد مي كند ،آقا در جوابش مي گويند: پسر جان اگر قصد داري مرا بكشي من رأس ساعت يك ربع به هفت از منزل خارج مي شوم و مسير بنده از كوچه مستشار است به سوي مسجد ملا حيدر، كه ساعت 7 صبح آنجا باشم. اگر ميخواهي كاري بكني، اين موقع بهتر است. چون كوچه خلوت و رفت و آمد كمتر است. زهي سعادت استبراي اينجانب، زيرا من عمر خود را كرده ام و بهتر از اين چيست كه به لقاء خدا نائل شوم، فردا بيا و قصد خود را انجام بده.

مي فرمودند: فردا من رفتم، ولي اوبدقولي كرد و نيامد.

توسل و عشق به ائمه عليهم السلام:

ايشان ميفرمودند: دواي كليه دردها التجاء به امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف)است.

و باز مي فرمودند: هر وقت كه به زيارت امام رضا عليه السلام مي روم به نيابت از امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) مي روم.

يك وقتي ايشان ميفرمودند: ائمه اطهار عليهم السلام علاوه بر اين كه ولي نعمت ما هستند، حتي ولي نعمت انبياء نيز بودند به طوري كه افتخار ابراهيم خليل (عليه السلام) اين است كه از شيعيان ائمه اطهار عليهم السلام مي باشد.

استغفار براي مؤمنين:

شخصي به ايشان فرموده بود: آقا مرا نصيحت كنيد!

ايشان فرموده بودند: بنده به نيابت از همه مؤمنين روزي 70 مرتبه استغفار مي كنم. گويا نصيحت غير مستقيم بوده كه استغفار براي خويش و ديگران را فراموش نكنيد.

يكي از مراقبين ايشان مي گفت: در چند ماهه آخر عمر كه گويا مي فهميدند وصال به محبوب نزديك شده، بيشترين ذكري كه بر لب داشتند ذكر «يا الله» بود.

نواب صفوي خود را تربيت نموده است:

آن زمان كه شهيد سيد مجتبي نواب صفوي قيام نمود و در مقابل ادعاهاي احمد كسروي نتوانست صبر نمايد تا عاقبت او را به جهنم فرستاد، آيت الله تهراني، محبتي شديد از نواب در دل داشت و او را دعا مي نمود.

وقتي با خبر شديم كه نواب صفوي با جمعي به نام فدائيان اسلام وارد مشهد شده اند و در مهديه اقامت دارند، ماجمعي از طلبه ها كه به نواب عشق مي ورزيديم به ديدنش شتافتيم.

از ميان علماي مشهد فقط آيت الله تهراني را ديديم كه آمد و در كنار نواب قرار گرفت. نواب صفوي هم كه با يك نگاه، دوستان خدا جو را ميشناخت و آنان را جذب مي نمود، خود مجذوب ايشانشد.

نواب هر وقت فرصت مي كرد به منزل آقاي ميرزا مي آمد و با هم انس ميگرفتند. روزي در خدمت ميرزا صحبت از نواب شد، فرمودند: « نواب خود را تربيت نموده است

دليل عزيمت به جبهه:

هنگامي كه براي عزيمت به جبهه هاي جنگ به ايشان گفته شد كه آقا حال شما مساعد نيست و كهولت سن اجازه نمي دهد كه در صف رزمندگان اسلام باشيد، در پاسخ گفتند:

به اين مسئله واقف هستم اما مي خواهم مثل آن پرستويي باشم كه موقع پرتاب حضرت ابراهيم (عليه السلام) به طرف آتش، يك قطره آب به منقار خود گرفته بود، به او گفتند كجا مي روي؟ گفت: مي روم اين قطره آب را روي آتش بريزم!

گفتند: اين قطره آب كه در اين انبوه آتش اثر نمي گذارد، پرستو گفت: من هم مي دانم تأثير ندارد، اما مي خواهم ابراهيمي باشم.

سپس اضافه ميكردند. من هم مي دانم كه در جبهه تأثير چنداني ندارم اما من هم مي خواهم در صف ابراهيميان زمان باشم.

يكبار هم كه روي يك بلندي ايستاده بودم. ديدم از طرف تلويزيون با دستگاه ضبط و فيلم به نزد من آمدند گفتم چرا آمديد؟ لابد ميخواهيد بپرسيد من كي هستم ولي من خود را معرفي نمي كنم شما بي جهت خود را معطل نكنيد

عدم غرور:

در جبهه يك نوجوان بسيجي خدمت ايشان مي رسد و مي گويد آقا بيائيد با هم يك عكس بگيريم، ايشان مي فرمايند: من به شرطي با شما عكس مي گيرم كه يك قول به من بدهيد؛ قول بدهيد وقتي فرداي قيامت دست جواد را مي گيرند كه به طرف جهنم ببرند، بيائيد و مرا شفاعت كنيد !آن جوان قول مي دهد و بعد آقا با او عكس مي گيرد.

احترام و فروتني نسبت به سادات:

يك روز ديگر پاي درس، شخصي كه سيد بود، چيزي گفت كه بقيه، طلاب به حرف او خنديد و او خجالت كشيد و شرمنده شد، در آن موقع آقا طوري حرف هاي او را تصحيح و توجيه كردند كه آبروي سيد نرود و او خجالت نكشد، از تمامي حركات ايشان محسوس و معلوم بود كه عشق و محبت و ارادتشان به فرزندان حضرت زهرا (سلام الله عليها) بسيار است.

نقل شده ايشان هيچگاه در طول عمرشان، پايشان را در هنگام خوابيدن به طرف همسر سيده شان دراز نكرده بودند؛ البته ايشان آنقدر كمال اخلاق و ادب و لطافت روحي داشتند و مؤدب بودند كه پايشان را جلوي كسي ولو از اهل خانه، دراز نمي كردند.

معلمي مي گفت: پدرم مرحوم شد،چندين بار در عالم رؤيا او را ديدم به او گفتم در عالم برزخ حالت چطور است؟

ايشان فرمودند: حالم گاهي خوب و گاهي بد است، پرسيدم در عالم برزخ چه كسي مقامش خيلي خوب است؟ گفت: آيه الله ميرزا جواد آقا تهراني ايشان مقامي دارند كه كسي در آن حد نيست و اضافه كرد الله اكبر از اين مقام.

پرواز روح ازبدن:

درباره خارج شدن روح از بدنشان، خودشان در كتاب فلسفه بشري و اسلامي صفحه 33 مي فرمايند:

شخصاً از كساني هستم كه روحم را يعني خودم را يك نوبت درمقابل بدنم مشاهده نموده ام، مانند مشاهده خودم اكنون در مقابل لباس كه از خارج از بدنم در مقابل چشمانم گذاشته و مشاهده مي نمايم و در آن حال به وجود واقعي مرگي كه جدايي روح از بدن باشد چنان ايمان آوردم كه اكنون ايمان به وجود شمس در عالم دارم اگر نگويم كه مطلب قوي تر و روشن تر از اين بود.

از قول مرحوم آيه الله العظمي اراكي(قدّس سرّه) نقل شده است كه:

خلع روح آية الله ميرزا جواد آقا تهراني به مراتب بالاتر از خلع روح مرحوم آية الله قزويني بوده، زيرا خلع مرحوم قزويني توسط اسباب خارجي بوده يعني با علومي كه داشتند اين عمل را انجام مي دادند ولي مرحوم ميرزا جواد آقا تهراني بدون واسطه اسباب خارجي بوده است.

راضي به رضايت خداوند:

يكي از شاگردان مي گويد: روزي خدمتشان رسيدم، در حالي كه ايشان حال خوشي نداشتند. گفتم آقا شما بي حال هستيد و حال مساعدي نداريد؟

فرمودند: طوري نيست. در بچگي با جان كندن بايستي، دست و پا زد، تا بزرگ شد و در پيري هم بيحالي و ضعف، خصلت اين سن است پس بايستي اين حالات را گذراند.

اين فرمايشات آقا در صورتي بود كه درد داشتند، ولي سخنشان حاكي از اين بود كه مخلوق نبايد ازخالق گلايه كند بلكه بايستي راضي باشد به رضاي او.

غم دوري ازمحبوب:

در اواخرعمرشان كه در بيماري شديدي به سر مي بردند، دكتر از ايشان سئوال مي كند آقا آيا دردي داريد؟

ايشان مي فرمايند: خير دردي ندارم ولي غمدارم، غم دوري از محبوب.

يكي از مراقبين ايشان مي گفت: در چند ماهه آخر عمر كه گويا مي فهميدند وصال به محبوب نزديك شده، بيشترين ذكري كه بر لب داشتند ذكر«يا الله» بود.

هر كجا فوت كردم مرا همانجا دفن كنيد:

ايشان ميفرمودند هر كجا فوت كردم مرا همان جا دفن كنيد و اگر داخل شهر فوت كردم مرا بيرون شهر دفن كنيد و مزاحم مردم نشويد.

عرض شد: آقا آخر مردم اين اجازه را به مانمي دهند كه شما را خارج از شهر دفن كنند، بلكه مي خواهند شما را داخل حرم مطهر علي بن موسي الرضا ( عليه السلام) دفن نمايند.

ايشان فرمودند: شما مرا هر كجاي حرم مطهر هم كه دفن كنيد، آيا نزديك تر از قبر هارون الرشيد (عليه اللعنه) به امام رضا (عليه السلام) مرا دفن مي كنيد؟! پس دفن كردنم در حرم و غير حرم فرقي ندارد.

وفات

شربتی از لب لعلش نچشیدیم و برفت       روی مه پیکر او سیر ندیدیم و برفت

گویی از صحبت ما نیک به تنگ آمده بودبار بربست و به گردَش نرسیدیم و برفت

بیماری کبد که مدتی میرزا جوادآقا تهرانی را بستری کرده بود، سرانجام در سحرگاه سه شنبه دوم آبان ماه 1368 شمسی، برابر با 23 ربیع الاول 1410 قمری او را از پای در آورد. روح بزرگش چنان آسوده و سبک بال به پرواز درآمد که به نگاهی پنهان شد.

پیکر پاک این فقیه مجاهد و زاهد وارسته، عصر همان روز، با شکوهی خاص تا مرقد امام رضا علیه السلام تشییع شد و آن گاه او را در بهشت رضا علیه السلام در کنار شهدای جنگ تحمیلی به خاک سپردند.

کسانی که موفق به زیارت مرقد این عالم وارسته در قبرستان بهشت رضا علیه السلام شده اند، ملاحظه کرده اند که مرقد این بزرگوار، فاقد سنگ قبر و مشخصات صاحب قبر است؛ گویا خود ایشان راضی به این امر نبوده اند. آری، مردان بزرگ همواره نشان در بی نشانی دارند.

پیام تسلیت رهبری

در پی رحلت آیت اللّه میرزا جوادآقا تهرانی، حضرت آیت اللّه خامنه ای، رهبر معظم انقلاب اسلامی، در پیامی به گوشه ای از فضیلت های ایشان، چنین اشاره کردند: «آن عالم بزرگوار و پارسا، حقا از زمره انسان های والا و برجسته ای بود که عمر خود را در بندگی خدا و خدمت به خلق و مجاهدت در راه دین گذرانید و با بیان و قلم و قدم، در طریق جلب رضای الهی گام برداشت. سالیان دراز، حوزه علمیه مشهد را با درس فقه و تفسیر و عقاید رونق بخشید و طلاب و فضلای زیادی را مستفیض گردانید. در مقاطع گوناگون از سالیان مرارت بار نهضت اسلامی و به خصوص در حوادث دوران پیروزی انقلاب، پشتیبان و همراه مبارزین و مایه دلگرمی آنان بود. پس از پیروزی انقلاب نیز در صحنه های بسیار مهم و حساس با حضور مؤثر و با برکت خود، انقلاب را تقویت کرد و از جمله در سال های جنگ تحمیلی، مکرر لباس رزم پوشید و با وجود کهولت سن، در صحنه نبرد پیشوا و همگام جوانان مجاهد فی سبیل اللّه شد».

منابع :

(۱)عبدالرحیم اباذری ، یادنامه اولین سالگرد آیت اللّه محمدباقر ملکی میانجی ، قم ۱۳۷۸ش ؛

(۲)غلامحسین ابراهیمی دینانی ، نیایش فیلسوف : مجموعه مقالات ، مقاله ۲۶: «اصالت وجود»، مشهد ۱۳۷۷ش ؛

3-ایران . مجلس بررسی نهائی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ، صورت مشروح مذاکرات مجلس بررسی نهائی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ، تهران ۱۳۶۴ـ ۱۳۶۸ش ؛

4-جواد تهرانی ، میزان المطالب ، شامل چهار باب : خداشناسی ، نبی شناسی ، امام شناسی ، معادشناسی ، قم ۱۳۷۴ش ؛

5-محمدتقی چیت ساز، «سیری در زندگی مفسر کبیر آیه اللّه میرزا جواد آقا تهرانی (قدس سره )»، بینات ، سال ۱، ش ۲ (تابستان ۱۳۷۳)؛محمدرضا حکیمی ، مکتب تفکیک ،

6-قم ۱۳۷۳ش ؛

7-سیدعلی خامنه ای ، گزارشی از سابقه تاریخی و اوضاع کنونی حوزه علمیه مشهد ، مشهد ۱۳۶۵ش ؛

8=عبدالکریم سروش ، «حکمت در فرهنگ اسلامی »، دانشگاه انقلاب ، دوره جدید، ش ۹۸و ۹۹ (تابستان و پاییز ۱۳۷۲)؛

9-محمدتقی شریعتی مزینانی ، «استاد محمدتقی شریعتی مدافع شریعت در برابر الحاد و طاغوت » (مصاحبه )، کیهان فرهنگی ، سال ۱، ش ۱۱ (بهمن ۱۳۶۳)؛

10-محمدشریف رازی ، گنجینه دانشمندان ، ج ۷، قم ۱۳۵۴ش ؛محمدعبداللهیان ، «روش تفسیری آیه اللّه میرزا جواد آقا تهرانی (قدس سره )»، بینات ، سال ۱، ش ۲ (تابستان

11-۱۳۷۳

12-مرتضی عطایی ، خاطراتی از آیینه اخلاق : حضرت آیه اللّه میرزا جواد آقا تهرانی ، مشهد ۱۳۷۵ش ؛

13-عبدالجواد غرویان ، جلوه های ربانی در حالات آیه اللّه میرزا جواد آقا تهرانی ، قم ۱۳۷۵ش ؛

14-گلشن ابرار: خلاصه ای از زندگی اسوه های علم و عمل از ثقه الاسلام کلینی تا آیه اللّه خامنه ای ، تهیه و تدوین جمعی از پژوهشگران حوزه علمیه قم ، قم : معروف ، ۱۳۷۹ش ؛

15-جلال مروارید، «یادداشتهایی در شرح سجایای اخلاقی آیت اللّه میرزا جواد آقا تهرانی »، (منتشر نشده )؛

16-محمدباقر نوراللهیان ، «خاطرات قرآنی »، بشارت ، سال ۲، ش ۱۱ (خرداد و تیر ۱۳۷۸)؛عبداللّه نورانی ، «تاریخچه ای از گذشته حوزه علمیه مشهد»، جمهوری اسلامی ، ش ۳۷۴۳، ۲۱اردیبهشت ۱۳۷۱٫

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 17 خرداد 1397 ساعت: 9:26 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

نقش مدارس در استعداد یابی ورزشی

بازديد: 59
نقش مدارس در استعداد یابی ورزشی

 زندگی نامه کامل آیت اللّه میرزا جواد آقا تهرانی

فهرست مطالب

سیمای معرفت

ولادت

تحصیلات و هجرت

بازگشت از نجف

استادان

پیرو مکتب استاد

بر کرسی تدریس

فضیلت ها و کمالات اخلاقی

احترام به علما

احترام به شاگردان

ساده زیستی

فروتنی

عشق به اهل بیت علیهم السلام

خدمات اجتماعی

تألیفات

حامی انقلاب

حضور در جبهه

وصیت نامه میرزا جوادآقا

فراگیری سلوک

سعه صدر:

عشق به خدا:

پاسخ به تهديد:

دليل عزيمت به جبهه:

عدم غرور:

احترام و فروتني نسبت به سادات:

پرواز روح ازبدن:

غم دوري ازمحبوب:

وفات

پیام تسلیت رهبری

منابع :

 

 

 

سیمای معرفت

مرحوم آیت اللّه میرزا جواد آقا تهرانی، انسانی وارسته، با کوهی از معرفت و دانش بود. اندام نحیف و قامت بلندش را گذر روزگار کمانی کرده بود. رخسار گیرایش را هاله ای از روحانیت فراگرفته و در چهره آرامش، وقار به خوبی نمایان بود. چشمان پرفروغش از پس ابروان سیاه وانبوهش چون آتش زبانه می کشید و نگاه نافذش، پیکان محبتی آمیخته با هیبت و شکوه بر دل بیننده می نشاند. در سراسر عمرش لباس هایش به غایت ساده و همواره پاکیزه و تمیز بود.

ولادت

عالم مجاهد، فقیه پرهیزکار و عبد صالح خدا مرحوم آیت اللّه میرزا جواد آقا تهرانی در سال 1283 هجری شمسی در خانواده ای اصیل و مذهبی در تهران به دنیا آمد. پدر بزرگوارش مرحوم حاج محمد تقی و برادرش مرحوم حاج آقا رضا شاهپوری، هر دو از تاجران پرهیزکار و مورد اعتماد بازاریان بودند. برادر بزرگوارش حاج آقا رضا به انتخاب مرحوم آیت اللّه العظمی بروجردی، تا آخر عمر در سمت سرپرستی مسجد اعظم قم تلاشی مخلصانه و موفق داشت.

تحصیلات و هجرت

مرحوم میرزا جواد آقا تهرانی، برای فراگیری علوم دینی، از تهران راهی قم شد. وی پس از چند سال که مقدمات و بخشی از سطوح را در حوزه علمیه قم فرا گرفت، رهسپار نجف اشرف گردید. او در مدت اقامت دو ساله خود در نجف، از محضر استادانی همچون آیت اللّه حاج شیخ مرتضی طالقانی، آیت اللّه سید شهاب الدین مرعشی نجفی و آیت اللّه حاج شیخ محمد تقی آملی بهره های علمی و اخلاقی فراوانی برد. او بر خلاف اینکه تصمیم داشت در نجف بماند و تحصیلاتش را ادامه دهد، با رسیدن نامه ای از مادر بزرگوارش که وی را به تهران فرا می خواند، به تهران بازگشت. ایشان تحصیل را واجب و اطاعت امر مادر را ضروری تر می دانست.

بازگشت از نجف

میرزا جواد آقا تهرانی، بعد از اینکه به درخواست مادرش از نجف به تهران عزیمت کرد، رهسپار مشهد مقدس شد. وی پس از پایان تحصیل سطح در محضر مرحوم آیت اللّه حاج شیخ هاشم قزوینی، در حوزه درس خارج فقه و اصول و معارف مرحوم آیت اللّه العظمی غروی اصفهانی حاضر شد و نزدیک ده سال از محضر وی مبانی اصولی مرحوم آیت اللّه میرزای نایینی، و فقه ومعارف اهل بیت علیهم السلام را فرا گرفت.

استادان

آیت اللّه میرزا جوادآقا تهرانی، همواره در پی کسب دانش و معارف اهل بیت علیهم السلام بود و از هیچ کوششی در این راه فروگذار نمی کرد. او از محضر بزرگانی چون آیت اللّه سید شهاب الدین مرعشی نجفی، آیت اللّه حاج شیخ مرتضی طالقانی، آیت اللّه حاج شیخ محمد تقی آملی، آیت اللّه حاج شیخ هاشم قزوینی و آیت اللّه میرزا مهدی غروی اصفهانی استفاده کرد و از گوهر علم و کمالات آنها بهره جست. آیت اللّه میرزا جواد آقا، از لحاظ مشی علمی و سلوک معنوی، بسیار تحت تأثیر آیت اللّه میرزا مهدی غروی اصفهانی بود و یکی از ارکان مکتب او به شمار می آمد.

در توقف دو ساله خود در نجف ، از استادانی همچون آیت اللّه مرتضی طالقانی (متوفی ۱۳۶۲) و آیت اللّه محمدتقی آملی (متوفی ۱۳۵۰ش ) بهره برد. آنگاه به امر مادرش به تهران بازگشت . پس از درنگی کوتاه در تهران و ازدواج ، در حدود ۱۳۱۲ش به مشهد رفت . نخست از درس آیت اللّه شیخ هاشم قزوینی (متوفی ۱۳۳۹ش ) بهره گرفت و سپس به حوزه درسهای خارج فقه و اصول و معارف آیت اللّه میرزا مهدی اصفهانی * (متوفی ۱۳۲۵ش )حاضر شد و تا پایان عمر وی ، یعنی حدود ده سال ، از محضر وی استفاده کرد (تهرانی ، مقدمه الهی خراسانی ، ص ۱۶ـ۱۷؛ حکیمی ، ص ۲۴۸؛ چیت ساز، ص ۴۰). از جمله استادان تهرانی قبل از ورود به مشهد، از آیت اللّه سیدشهاب الدین مرعشی نجفی * (متوفی ۱۳۶۹ش ) نام برده شده است (چیت ساز، همانجا)

 

تهرانی از استادان برجسته حوزه علمیه مشهد بود (خامنه ای ، ص ۸۳؛ شریعتی مزینانی ، ص ۷؛ نورانی ، ص ۱۲) و به تدریس فقه و اصول ، تفسیر قرآن ، معارف اعتقادی و فلسفه اشتغال داشت . از ویژگیهایِ تدریس او این موارد گفتنی است : دوری از تقلید در مسائل علمی ، تأکید بر مسائل اخلاقی و اصول و مبانی اعتقادی ، رعایت حرمت دیگران در مقام نقد و بررسی آرا و دادن فرصت گفتگو و بحث به دانش پژوهان و طلاب و احترام به شخصیت آنان (تهرانی ، همان مقدمه ، ص ۱۷ـ ۱۸؛ حکیمی ، ص ۲۴۹؛ عبداللهیان ، ص ۴۴؛ چیت ساز، ص ۴۱؛ مروارید، ص ۱۲)

تهرانی در زندگی فردی و اجتماعی ، به رعایت اصول و موازین اخلاقی و اخلاص در عمل مشهور بود، به طوری که همگان مجذوب روحیات و سجایای اخلاقی وی بودند. وی سعی فراوان داشت که با لحن و کلامش ، تحقیر و آزار دیگری نباشد (مروارید، ص ۱؛ چیت ساز، همانجا). از شهرت طلبی بشدت گریزان بود و اگر کسی در سخنرانی یا نوشته نام وی را با القاب می آورد، سخت ناراحت می شد (عطایی ، ص ۲۹). پیشنهاد تدوین شرح حال و زندگینامه خود را نمی پذیرفت (شریف رازی ، ج ۷، ص ۱۲۶) و نام خود را بر روی کتابهای تألیفی به شکلی ساده و بدون القاب می آورد، مانند «ج . زارع » یا «جواد تهرانی » (مروارید، ص ۴)

تهرانی از مال دنیا هیچ نیندوخت ( رجوع کنید به تهرانی ، همان مقدمه ، ص ۱۵). داراییِ او از چند کتاب و اثاثیه ای اندک تجاوز نمی کرد. آن اندک کتابها را هم دو ماه قبل از رحلتش به مرجع تقلید وقت ، آیت اللّه سیدمحمدرضا گلپایگانی (متوفی ۱۳۷۲ش )، بخشید (همانجا؛ مروارید، ص ۵). زهد و اخلاص در طریق بندگی خداوند برای او درجاتی عالی از معنویت فراهم آورده بود و کراماتی از او نقل شده است (نوراللهیان ، ص ۳۳)، از جمله قدرت خلع روح از بدن (عطایی ، ص ۴۸)

 

تهرانی ، به رغم اشتغال به امور علمی و تدریس ، از فعالیتهای اجتماعی و عام المنفعه بر کنار نبود. اولین خیریه درمانی مشهد، به نام درمانگاه خیریه بینوایان ، با اشاره و مساعدت او و جمعی از دوستان پزشک وی در ۱۳۳۴ش تأسیس و راه اندازی شد (حکیمی ، ص ۲۵۱). تأسیس نخستین صندوق قرض الحسنه ایران ، که در ۱۳۴۲ش در مشهد آغاز به کار کرد، نیز با مساعدت او صورت گرفت (تهرانی ، همان مقدمه ، ص ۲۰)

وی در انقلاب اسلامی و مبارزه با حکومت پهلوی نیز فعال بود (همان مقدمه ، ص ۲۱؛ چیت ساز، ص ۴۲). وی در ۱۳۵۸ش از حوزه انتخابیه استان خراسان به نمایندگی مجلس خبرگان بررسی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران انتخاب شد (ایران . مجلس بررسی نهائی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ،ج ۴، ص ۳۴۸). به هنگام جنگ عراق با ایران (۳۱شهریور ۱۳۵۹ـ ۲۷تیر ۱۳۶۷)، وی چهار بار به جبهه رفت (تهرانی ، همانجا).

پیرو مکتب استاد

مرحوم آیت اللّه میرزا مهدی غروی اصفهانی، در حوزه علمیه مشهد از جمله استادان میرزا جواد آقا بود و میرزا نیز مانند استاد خویش، به «مکتب تفکیک» یعنی تحصیل در دو حوزه معارف عقلی و الهی گرایش داشت. ایشان کاملاً از این مکتب تأثیر پذیرفته بود و بعد از رحلت استاد، مروج و مدرس این مکتب شد و راه استاد را پی گرفت. ایشان معتقد بودند که انسان برای رسیدن به حقیقت، به ناچار باید به معرفت خالص و ناب و وحیانی روی آورد. از این رو برای رسیدن بدین مقصود، چاره ای جز تفکیک و جداسازی میان معارف نیست تا از این راه از خطر انحراف مصون ماند. این مکتب با چنین روش وحی مدارانه، سعی در پرورش عقلی و فکری شاگردان خود دارد.

بر کرسی تدریس

مرحوم آیت اللّه میرزا جواد آقاتهرانی، پس از رسیدن به درجات عالی علوم متعارف حوزه و کسب کمالات معنوی و اخلاقی از محضر اساتید خویش، خود نیز به تدریس پرداخت. وی سعی می کرد موضوعاتی را برای تدریس انتخاب کند که مورد نیاز جامعه و به صلاح مسلمانان و طلاب باشد. او سالیان دراز به تدریس خارج فقه و اصول پرداخت و معارف را بر اساس آموخته های مکتب استاد مرحومش، میرزای غروی تدریس می کرد. میرزا جوادآقا به درخواست طلاب، چند دوره به تدریس شرح منظومه سبزواری پرداخت. سپس بنا به اقتضای مصلحت، به تفسیر قرآن همت گماشت.

فضیلت ها و کمالات اخلاقی

احترام به علما

آیت اللّه میرزا جوادآقا تهرانی، در حین تدریس همیشه مراقب بود که به بزرگان علمی و دینی احترام بگذارد و اهانت به آنان را گناهی بزرگ می شمرد. ایشان شاگردانش را از تمسخر و بی احترامی به دیدگاه های علما باز می داشت و در این باره می فرمود: «شخصی کتاب وسیلة النجاة مرحوم آیت اللّه العظمی اصفهانی را از روی تمسخر و بی احترامی به کناری پرت کرد و در همان لحظه نعمت زبان از وی گرفته شد». میرزا جواد آقا همواره در نقد دیدگاه های دیگران برای پرهیز از پایین آمدن مقام آنها، نام فردی را به میان نمی آورد. هنگامی هم که نام یکی از علما را ناخواسته بر زبان می آورد، ابتدا وی را به بزرگی و عظمت علمی می ستایید، بعد در نهایت ادب وتواضع به نقد نظر او می پرداخت.

احترام به شاگردان

آیت اللّه میرزا جواد آقا تهرانی، هم ردیف شاگرانش بر زمین می نشست و هیچ گاه برای خود جای خاصی را در نظر نمی گرفت. او با فروتنی تمام بر روی دو زانو می نشست و بدون اینکه به جایی تکیه کند، با تبسّم آمیخته با ادب و احترام درس می داد. همین احترام به شاگردان و حفظ شخصیت آنها، موجب رونق درسش می شد. هنگامی که یکی از شاگردان پرسشی بی جا می کرد و موجب خنده دیگران می شد، برای اینکه او را از شرمندگی درآورد، سخن وی را به وجهی پسندیده تعبیر می کرد و آن گاه پاسخی شایسته بیان می فرمود. این چنین بود که حوزه درس مرحوم میرزا، حلقه انس و محبت گشته بود.

ساده زیستی

آیت اللّه میرزا جواد آقا تهرانی، با وجود جایگاهی که داشت، ساده زندگی کرد و از مال دنیا هیچ نیندوخت. لباس هایش غالبا از پارچه های ارزان و حتی گاهی نامرغوب، ولی همواره تمیز و بدون پارگی بود. او در دوران سکونتش در مشهد، بیش از دوازده خانه عوض کرد که همه آنها استیجاری بود. آخرین منزل وی هم، خانه ای کوچک متعلّق به پسر بزرگش بود. اطرافیان فراوان از او می خواستند در منزل بزرگ تری زندگی کند، ولی آن مرحوم هرگز این سخنان را نپذیرفت. آنچه بعد از وفات از آن بزرگوار باقی ماند، تنها همان لباس های ساده و اندک او بود.

فروتنی

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید: «هر که برای خدا فروتنی کند، خدا او را بلندی می دهد و هر که تکبر ورزد، خدا او را پست کند». میرزا جوادآقا تهرانی نیز، انسانی وارسته بود که با کوهی از معرفت، چنان فروتن زندگی کرد که نمی توان لقبی جز بنده صالح و شایسته به وی داد.

چه بلند است مقام میرزا که با وجود علم و کمالات بی شمار، هرگز اجازه نمی داد کسی دست او را ببوسد یا او را آیت اللّه خطاب کند. یکی از روحانیون می گوید: روزی موفق به بوسیدن دست ایشان شدم و از اتاق بیرون رفتم و بازگشتم، میرزا فرمود: «چون تو دست مرا بوسیدی، من هم کفش های تو را بوسیدم». مرحوم میرزا جوادآقا هیچ گاه سخنان خود را در منزل به صورت امر و نهی بیان نمی کرد و با وجود کهولت سن، گاه در کنار حوض آب لباس های خود را می شست یا حیاط را جارو می کرد.

 

عشق به اهل بیت علیهم السلام

مرحوم آیت اللّه میرزا جوادآقا تهرانی، بلبل بوستان اهل بیت علیهم السلام بود و با ندای گرم مسیحایی خویش، تشنگان و عاشقان اهل بیت علیهم السلام را سیراب می کرد. پرورشگاه و آموزشگاه مرتضوی در مشهد، شاهد عاشوراهایی است که او برای انبوه عزاداران عاشورا قرائت می کرد. او خاکساری را تا بدانجا رسانده بود که برای آرامش روح خود و اظهار ارادت به آستان سرور شهیدان و ترویج این فرهنگ در جامعه، در عاشورای حسینی مشک آب بر دوش می گرفت و سقای تشنه لبان می شد.

خدمات اجتماعی

با وجود اشتغالات علمی بسیار میرزا جوادآقا تهرانی، وی هرگز از توجه به مردم و مسئولیت های اجتماعی دور نماند. ایشان همواره به شاگردان و دوستان، رعایت تقوا و برآوردن نیاز مردم را یادآوری می کرد. نخستین خیریه درمانی درمشهد به نام درمانگاه خیریه بینوایان، با اشاره و کمک ایشان و جمعی از دوستان پزشک وی در سال 1334 تأسیس و راه اندازی شد. مرحوم میرزا که پرورده مکتب انسان ساز اسلام بود، هیچ گاه تنها به یک زمینه از دین و مذهب نمی پرداخت. او تکلیف الهی خود را افزون بر فراگیری علوم دینی، در حضور در جامعه می دانست. نخستین صندوق قرض الحسنه ایران در سال 1342، در مشهد با تأیید و همکاری این بزرگوار صورت گرفت. فروشگاه تعاونی و کتاب خانه این مؤسسه قرض الحسنه برای ارائه خدمات رفاهی و فرهنگی به مردم فعالیت چشم گیری دارد.

تألیفات

آیت اللّه میرزا جواد آقا تهرانی، از چاپ هیچ کدام از آثار خود بهره مادی نبرد. آنچه در چاپ کتاب هزینه کرده بود، محاسبه و قیمت کتاب را بر اساس آن تعیین می کرد و برای خود هیچ بهره ای را منظور نمی فرمود. ایشان در آثار خود، نیاز و اقتضای زمان را در نظر می گرفت و در نوشتن، همواره تابع وظیفه دینی و مسئولیت شرعی و اجتماعی بود. آثار چاپ شده ایشان که برخی از آنها بارها به چاپ مجدد رسیده، بدین شرح است: آیین زندگی؛ میزان المطالب، کتابی دوجلدی در مباحث کلامی؛ بررسی در پیرامون اسلام در رد نظریات کسروی؛ فلسفه بشری و اسلامی که در رد کمونیسم و ماتریالیسم؛ و کتاب عارف وصوفی چه می گوید؛ بهایی چه می گوید.

حامی انقلاب

در طول مبارزات اسلامی ملت ایران بر ضد رژیم ستمشاهی، مرحوم میرزا جوادآقا تهرانی از پیشگامان نهضت بود. اطلاعیه های انقلابی او به همراه دیگر آیات عظام در مشهد و حضور پی گیر او در مراسم راهپیمایی و اعتراض ها و تحصن ها، از خاطرات فراموش نشدنی وی در روزهای انقلاب در مشهد است. او پس از پیروزی انقلاب اسلامی، همواره از بارزترین چهره های حامی انقلاب بود و چندین بار برای دیدن امام خمینی رحمه الله در فرصت های مختلف به تهران رفت. پشتیبانی های مکرر مرحوم میرزا از نظام جمهوری اسلامی در زمینه های مختلف و به ویژه حضور چند باره او در جبهه های جنگ، در آشکار ساختن حقانیت انقلاب سهم به سزایی داشت.

حضور در جبهه

میرزا جوادآقا تهرانی، در راستای پشتیبانی از نظام جمهوری اسلامی، در سال های آخر زندگی و با همان قدّ خمیده و کمانی، چهار بار در جبهه نبرد حاضر شد و لباس بسیجی به تن کرد. ایشان روزی چهارده گلوله خمپاره به نام چهارده معصوم شلیک می کرد که کاملاً به هدف اصابت می کرد. خود مرحوم میرزا جوادآقا نقل کرده است: «روزی قرار شد خمپاره بزنم. مجبور شدند به علت خمیدگی پشتم، چهار پایه ای بیاورند و من روی آن قرار گرفتم و یک نفر هم از پشت دو گوش مرا گرفت و من گلوله را در لوله آن انداختم». آری، به جبهه رفتن بنده صالحی مانند آیت اللّه تهرانی، صدها معنا داشت و چه بسیار، اشکالات واهی را جواب می داد و چه شک و تردیدها را برطرف می نمود و چه آثار خوبی برای رزمندگان به جا می گذاشت.

 

وصیت نامه میرزا جوادآقا

گربگذری ز هستی، آرام جان بیابی           گر خط کشی به عالم، خط امان بیابی

مرحوم میرزا جوادآقا تهرانی، در وصیت نامه خود که بارها در تاریخ های مختلف آن را اصلاح کرده، نوشته است: «جسدم را در قبرستان عمومی خارج شهر یا محل مباحی خارج شهر ـ هرکجا باشد ـ دفن کنند، و به عنوان هفته و چهلم و سال مجلسی بر پا نکنند. هرکسی خواست برای من خودش در هر موقع طلب مغفرت می نماید، و من در این صورت راضی و خرسند هستم. و نیز فرزندانم را وصیت می کنم به رعایت تقوا و اطاعت خداوند در همه حالات زندگی شان. والسلام علی من اتبع الهدی».

فراگیری سلوک

سعه صدر:

سيد بزرگواري يكي از كتاب هاي ايشان را كه تازه از چاپ خارج شده بود، مطالعه مي كند و پس از مطالعه اشكال مي گيرد و به آقا ناسزا ميگويد.

به آقاخبر مي دهند، ايشان با سعه صدري كه داشتند هنگامي كه آن سيد بزرگوار را مي بينند ميگويند: اگر شرعاً اجازه داشتم، دست شما را مي بوسيدم و سپس اضافه مي كنند شنيده ام كه ناسزا گفته اي، اين عمل شما از دو حال خارج نيست يا به حقّ است پس مرا بيدار كرده اي و آگاه به اشتباهم نموده اي. يا به ناحقّ است پس بهانه اي دست من دادهاي كه وقتي فرداي قيامت دست مرا گرفتند و خواستند به سوي جهنم ببرند به همين بهانه جدّت مرا ياري كند.

مي فرمودند: علت اين كه دعاي ما مستجاب نمي شود اين استكه حُسن نظر به خدا نداريم.

عمل نمودن بر اساس مقتضيات زمان:

ايشان بر مبناي مقتضيات و نياز زمان و احتياج مردم، سخن مي گفتند و مطلب مي نوشتند؛ بيش از سي سال بود كه در حوزه علميه مشهد مقدس، درس خارج براي طلاب مي گفتند، ولي پس از مدتي درس را تعطيل كردند و شروع نمودند به تفسير قرآن.

هنگامي كه سئوال شد، آقا چرا درس خارج را تعطيل كرديد و شروع به تفسيرقرآن نموديد، فرموده بودند:

مصلحت اقتضاء مي كند كه تفسير شروع كنم .مقيد بودند كه ببينند مردم به چه چيزي نياز و احتياج دارند، تا آن را برآورده نمايند؛ لذا درس خارج را ترك مي كنند و تفسير قرآن را آغاز مي نمايند چون درس تفسير عمومي بود و هر كس مايل بود مي توانست شركت نمايد؛ در درس اكثراً تجار و كسبه و پزشكان و دانشجويان علوم جديده و طلاب و روحانيون در سطوح مختلف شركت ميجستند، و ايشان با بياني شيوا و پر از طمأنينه از آيات قرآن سخن ميگفتند.

ايشان مي فرمودند: دواي كليه دردها التجاء به امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) است. و باز مي فرمودند: هر وقت كه به زيارت امام رضا عليه السلام مي روم به نيابت از امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) ميروم.

عشق به خدا:

مي فرمودند: علت اين كه دعاي ما مستجاب نمي شود اين است كه حُسن نظر به خدا نداريم. در تمامي امور توكل به خدا خميره وجوديشان شده بود و هنگامي كه استخاره مي نمودند چون استخاره را جوابي از « الله» ميدانستند اهميت فوق العاده ويژه اي به آن مي دادند.

هر گاه نام خداوند را مينوشتند"جل جلاله" نيز به آن اضافه مي كردند و اگر مينوشتند « باسمه تعالي» حتما بعد از آن شأنه را مي آوردند.

پاسخ به تهديد:

يك شخص گمراهي به ايشان تلفن مي زند و تهديد مي كند ،آقا در جوابش مي گويند: پسر جان اگر قصد داري مرا بكشي من رأس ساعت يك ربع به هفت از منزل خارج مي شوم و مسير بنده از كوچه مستشار است به سوي مسجد ملا حيدر، كه ساعت 7 صبح آنجا باشم. اگر ميخواهي كاري بكني، اين موقع بهتر است. چون كوچه خلوت و رفت و آمد كمتر است. زهي سعادت استبراي اينجانب، زيرا من عمر خود را كرده ام و بهتر از اين چيست كه به لقاء خدا نائل شوم، فردا بيا و قصد خود را انجام بده.

مي فرمودند: فردا من رفتم، ولي اوبدقولي كرد و نيامد.

توسل و عشق به ائمه عليهم السلام:

ايشان ميفرمودند: دواي كليه دردها التجاء به امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف)است.

و باز مي فرمودند: هر وقت كه به زيارت امام رضا عليه السلام مي روم به نيابت از امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) مي روم.

يك وقتي ايشان ميفرمودند: ائمه اطهار عليهم السلام علاوه بر اين كه ولي نعمت ما هستند، حتي ولي نعمت انبياء نيز بودند به طوري كه افتخار ابراهيم خليل (عليه السلام) اين است كه از شيعيان ائمه اطهار عليهم السلام مي باشد.

استغفار براي مؤمنين:

شخصي به ايشان فرموده بود: آقا مرا نصيحت كنيد!

ايشان فرموده بودند: بنده به نيابت از همه مؤمنين روزي 70 مرتبه استغفار مي كنم. گويا نصيحت غير مستقيم بوده كه استغفار براي خويش و ديگران را فراموش نكنيد.

يكي از مراقبين ايشان مي گفت: در چند ماهه آخر عمر كه گويا مي فهميدند وصال به محبوب نزديك شده، بيشترين ذكري كه بر لب داشتند ذكر «يا الله» بود.

نواب صفوي خود را تربيت نموده است:

آن زمان كه شهيد سيد مجتبي نواب صفوي قيام نمود و در مقابل ادعاهاي احمد كسروي نتوانست صبر نمايد تا عاقبت او را به جهنم فرستاد، آيت الله تهراني، محبتي شديد از نواب در دل داشت و او را دعا مي نمود.

وقتي با خبر شديم كه نواب صفوي با جمعي به نام فدائيان اسلام وارد مشهد شده اند و در مهديه اقامت دارند، ماجمعي از طلبه ها كه به نواب عشق مي ورزيديم به ديدنش شتافتيم.

از ميان علماي مشهد فقط آيت الله تهراني را ديديم كه آمد و در كنار نواب قرار گرفت. نواب صفوي هم كه با يك نگاه، دوستان خدا جو را ميشناخت و آنان را جذب مي نمود، خود مجذوب ايشانشد.

نواب هر وقت فرصت مي كرد به منزل آقاي ميرزا مي آمد و با هم انس ميگرفتند. روزي در خدمت ميرزا صحبت از نواب شد، فرمودند: « نواب خود را تربيت نموده است

دليل عزيمت به جبهه:

هنگامي كه براي عزيمت به جبهه هاي جنگ به ايشان گفته شد كه آقا حال شما مساعد نيست و كهولت سن اجازه نمي دهد كه در صف رزمندگان اسلام باشيد، در پاسخ گفتند:

به اين مسئله واقف هستم اما مي خواهم مثل آن پرستويي باشم كه موقع پرتاب حضرت ابراهيم (عليه السلام) به طرف آتش، يك قطره آب به منقار خود گرفته بود، به او گفتند كجا مي روي؟ گفت: مي روم اين قطره آب را روي آتش بريزم!

گفتند: اين قطره آب كه در اين انبوه آتش اثر نمي گذارد، پرستو گفت: من هم مي دانم تأثير ندارد، اما مي خواهم ابراهيمي باشم.

سپس اضافه ميكردند. من هم مي دانم كه در جبهه تأثير چنداني ندارم اما من هم مي خواهم در صف ابراهيميان زمان باشم.

يكبار هم كه روي يك بلندي ايستاده بودم. ديدم از طرف تلويزيون با دستگاه ضبط و فيلم به نزد من آمدند گفتم چرا آمديد؟ لابد ميخواهيد بپرسيد من كي هستم ولي من خود را معرفي نمي كنم شما بي جهت خود را معطل نكنيد

عدم غرور:

در جبهه يك نوجوان بسيجي خدمت ايشان مي رسد و مي گويد آقا بيائيد با هم يك عكس بگيريم، ايشان مي فرمايند: من به شرطي با شما عكس مي گيرم كه يك قول به من بدهيد؛ قول بدهيد وقتي فرداي قيامت دست جواد را مي گيرند كه به طرف جهنم ببرند، بيائيد و مرا شفاعت كنيد !آن جوان قول مي دهد و بعد آقا با او عكس مي گيرد.

احترام و فروتني نسبت به سادات:

يك روز ديگر پاي درس، شخصي كه سيد بود، چيزي گفت كه بقيه، طلاب به حرف او خنديد و او خجالت كشيد و شرمنده شد، در آن موقع آقا طوري حرف هاي او را تصحيح و توجيه كردند كه آبروي سيد نرود و او خجالت نكشد، از تمامي حركات ايشان محسوس و معلوم بود كه عشق و محبت و ارادتشان به فرزندان حضرت زهرا (سلام الله عليها) بسيار است.

نقل شده ايشان هيچگاه در طول عمرشان، پايشان را در هنگام خوابيدن به طرف همسر سيده شان دراز نكرده بودند؛ البته ايشان آنقدر كمال اخلاق و ادب و لطافت روحي داشتند و مؤدب بودند كه پايشان را جلوي كسي ولو از اهل خانه، دراز نمي كردند.

معلمي مي گفت: پدرم مرحوم شد،چندين بار در عالم رؤيا او را ديدم به او گفتم در عالم برزخ حالت چطور است؟

ايشان فرمودند: حالم گاهي خوب و گاهي بد است، پرسيدم در عالم برزخ چه كسي مقامش خيلي خوب است؟ گفت: آيه الله ميرزا جواد آقا تهراني ايشان مقامي دارند كه كسي در آن حد نيست و اضافه كرد الله اكبر از اين مقام.

پرواز روح ازبدن:

درباره خارج شدن روح از بدنشان، خودشان در كتاب فلسفه بشري و اسلامي صفحه 33 مي فرمايند:

شخصاً از كساني هستم كه روحم را يعني خودم را يك نوبت درمقابل بدنم مشاهده نموده ام، مانند مشاهده خودم اكنون در مقابل لباس كه از خارج از بدنم در مقابل چشمانم گذاشته و مشاهده مي نمايم و در آن حال به وجود واقعي مرگي كه جدايي روح از بدن باشد چنان ايمان آوردم كه اكنون ايمان به وجود شمس در عالم دارم اگر نگويم كه مطلب قوي تر و روشن تر از اين بود.

از قول مرحوم آيه الله العظمي اراكي(قدّس سرّه) نقل شده است كه:

خلع روح آية الله ميرزا جواد آقا تهراني به مراتب بالاتر از خلع روح مرحوم آية الله قزويني بوده، زيرا خلع مرحوم قزويني توسط اسباب خارجي بوده يعني با علومي كه داشتند اين عمل را انجام مي دادند ولي مرحوم ميرزا جواد آقا تهراني بدون واسطه اسباب خارجي بوده است.

راضي به رضايت خداوند:

يكي از شاگردان مي گويد: روزي خدمتشان رسيدم، در حالي كه ايشان حال خوشي نداشتند. گفتم آقا شما بي حال هستيد و حال مساعدي نداريد؟

فرمودند: طوري نيست. در بچگي با جان كندن بايستي، دست و پا زد، تا بزرگ شد و در پيري هم بيحالي و ضعف، خصلت اين سن است پس بايستي اين حالات را گذراند.

اين فرمايشات آقا در صورتي بود كه درد داشتند، ولي سخنشان حاكي از اين بود كه مخلوق نبايد ازخالق گلايه كند بلكه بايستي راضي باشد به رضاي او.

غم دوري ازمحبوب:

در اواخرعمرشان كه در بيماري شديدي به سر مي بردند، دكتر از ايشان سئوال مي كند آقا آيا دردي داريد؟

ايشان مي فرمايند: خير دردي ندارم ولي غمدارم، غم دوري از محبوب.

يكي از مراقبين ايشان مي گفت: در چند ماهه آخر عمر كه گويا مي فهميدند وصال به محبوب نزديك شده، بيشترين ذكري كه بر لب داشتند ذكر«يا الله» بود.

هر كجا فوت كردم مرا همانجا دفن كنيد:

ايشان ميفرمودند هر كجا فوت كردم مرا همان جا دفن كنيد و اگر داخل شهر فوت كردم مرا بيرون شهر دفن كنيد و مزاحم مردم نشويد.

عرض شد: آقا آخر مردم اين اجازه را به مانمي دهند كه شما را خارج از شهر دفن كنند، بلكه مي خواهند شما را داخل حرم مطهر علي بن موسي الرضا ( عليه السلام) دفن نمايند.

ايشان فرمودند: شما مرا هر كجاي حرم مطهر هم كه دفن كنيد، آيا نزديك تر از قبر هارون الرشيد (عليه اللعنه) به امام رضا (عليه السلام) مرا دفن مي كنيد؟! پس دفن كردنم در حرم و غير حرم فرقي ندارد.

وفات

شربتی از لب لعلش نچشیدیم و برفت       روی مه پیکر او سیر ندیدیم و برفت

گویی از صحبت ما نیک به تنگ آمده بودبار بربست و به گردَش نرسیدیم و برفت

بیماری کبد که مدتی میرزا جوادآقا تهرانی را بستری کرده بود، سرانجام در سحرگاه سه شنبه دوم آبان ماه 1368 شمسی، برابر با 23 ربیع الاول 1410 قمری او را از پای در آورد. روح بزرگش چنان آسوده و سبک بال به پرواز درآمد که به نگاهی پنهان شد.

پیکر پاک این فقیه مجاهد و زاهد وارسته، عصر همان روز، با شکوهی خاص تا مرقد امام رضا علیه السلام تشییع شد و آن گاه او را در بهشت رضا علیه السلام در کنار شهدای جنگ تحمیلی به خاک سپردند.

کسانی که موفق به زیارت مرقد این عالم وارسته در قبرستان بهشت رضا علیه السلام شده اند، ملاحظه کرده اند که مرقد این بزرگوار، فاقد سنگ قبر و مشخصات صاحب قبر است؛ گویا خود ایشان راضی به این امر نبوده اند. آری، مردان بزرگ همواره نشان در بی نشانی دارند.

پیام تسلیت رهبری

در پی رحلت آیت اللّه میرزا جوادآقا تهرانی، حضرت آیت اللّه خامنه ای، رهبر معظم انقلاب اسلامی، در پیامی به گوشه ای از فضیلت های ایشان، چنین اشاره کردند: «آن عالم بزرگوار و پارسا، حقا از زمره انسان های والا و برجسته ای بود که عمر خود را در بندگی خدا و خدمت به خلق و مجاهدت در راه دین گذرانید و با بیان و قلم و قدم، در طریق جلب رضای الهی گام برداشت. سالیان دراز، حوزه علمیه مشهد را با درس فقه و تفسیر و عقاید رونق بخشید و طلاب و فضلای زیادی را مستفیض گردانید. در مقاطع گوناگون از سالیان مرارت بار نهضت اسلامی و به خصوص در حوادث دوران پیروزی انقلاب، پشتیبان و همراه مبارزین و مایه دلگرمی آنان بود. پس از پیروزی انقلاب نیز در صحنه های بسیار مهم و حساس با حضور مؤثر و با برکت خود، انقلاب را تقویت کرد و از جمله در سال های جنگ تحمیلی، مکرر لباس رزم پوشید و با وجود کهولت سن، در صحنه نبرد پیشوا و همگام جوانان مجاهد فی سبیل اللّه شد».

منابع :

(۱)عبدالرحیم اباذری ، یادنامه اولین سالگرد آیت اللّه محمدباقر ملکی میانجی ، قم ۱۳۷۸ش ؛

(۲)غلامحسین ابراهیمی دینانی ، نیایش فیلسوف : مجموعه مقالات ، مقاله ۲۶: «اصالت وجود»، مشهد ۱۳۷۷ش ؛

3-ایران . مجلس بررسی نهائی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ، صورت مشروح مذاکرات مجلس بررسی نهائی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ، تهران ۱۳۶۴ـ ۱۳۶۸ش ؛

4-جواد تهرانی ، میزان المطالب ، شامل چهار باب : خداشناسی ، نبی شناسی ، امام شناسی ، معادشناسی ، قم ۱۳۷۴ش ؛

5-محمدتقی چیت ساز، «سیری در زندگی مفسر کبیر آیه اللّه میرزا جواد آقا تهرانی (قدس سره )»، بینات ، سال ۱، ش ۲ (تابستان ۱۳۷۳)؛محمدرضا حکیمی ، مکتب تفکیک ،

6-قم ۱۳۷۳ش ؛

7-سیدعلی خامنه ای ، گزارشی از سابقه تاریخی و اوضاع کنونی حوزه علمیه مشهد ، مشهد ۱۳۶۵ش ؛

8=عبدالکریم سروش ، «حکمت در فرهنگ اسلامی »، دانشگاه انقلاب ، دوره جدید، ش ۹۸و ۹۹ (تابستان و پاییز ۱۳۷۲)؛

9-محمدتقی شریعتی مزینانی ، «استاد محمدتقی شریعتی مدافع شریعت در برابر الحاد و طاغوت » (مصاحبه )، کیهان فرهنگی ، سال ۱، ش ۱۱ (بهمن ۱۳۶۳)؛

10-محمدشریف رازی ، گنجینه دانشمندان ، ج ۷، قم ۱۳۵۴ش ؛محمدعبداللهیان ، «روش تفسیری آیه اللّه میرزا جواد آقا تهرانی (قدس سره )»، بینات ، سال ۱، ش ۲ (تابستان

11-۱۳۷۳

12-مرتضی عطایی ، خاطراتی از آیینه اخلاق : حضرت آیه اللّه میرزا جواد آقا تهرانی ، مشهد ۱۳۷۵ش ؛

13-عبدالجواد غرویان ، جلوه های ربانی در حالات آیه اللّه میرزا جواد آقا تهرانی ، قم ۱۳۷۵ش ؛

14-گلشن ابرار: خلاصه ای از زندگی اسوه های علم و عمل از ثقه الاسلام کلینی تا آیه اللّه خامنه ای ، تهیه و تدوین جمعی از پژوهشگران حوزه علمیه قم ، قم : معروف ، ۱۳۷۹ش ؛

15-جلال مروارید، «یادداشتهایی در شرح سجایای اخلاقی آیت اللّه میرزا جواد آقا تهرانی »، (منتشر نشده )؛

16-محمدباقر نوراللهیان ، «خاطرات قرآنی »، بشارت ، سال ۲، ش ۱۱ (خرداد و تیر ۱۳۷۸)؛عبداللّه نورانی ، «تاریخچه ای از گذشته حوزه علمیه مشهد»، جمهوری اسلامی ، ش ۳۷۴۳، ۲۱اردیبهشت ۱۳۷۱٫

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 12 خرداد 1397 ساعت: 19:10 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,
نظرات(0)

فرصت های شغلی و بازار کار رشته گرافیک رایانه ای

بازديد: 53

 زندگی نامه کامل آیت اللّه میرزا جواد آقا تهرانی

فهرست مطالب

سیمای معرفت

ولادت

تحصیلات و هجرت

بازگشت از نجف

استادان

پیرو مکتب استاد

بر کرسی تدریس

فضیلت ها و کمالات اخلاقی

احترام به علما

احترام به شاگردان

ساده زیستی

فروتنی

عشق به اهل بیت علیهم السلام

خدمات اجتماعی

تألیفات

حامی انقلاب

حضور در جبهه

وصیت نامه میرزا جوادآقا

فراگیری سلوک

سعه صدر:

عشق به خدا:

پاسخ به تهديد:

دليل عزيمت به جبهه:

عدم غرور:

احترام و فروتني نسبت به سادات:

پرواز روح ازبدن:

غم دوري ازمحبوب:

وفات

پیام تسلیت رهبری

منابع :

 

 

 

سیمای معرفت

مرحوم آیت اللّه میرزا جواد آقا تهرانی، انسانی وارسته، با کوهی از معرفت و دانش بود. اندام نحیف و قامت بلندش را گذر روزگار کمانی کرده بود. رخسار گیرایش را هاله ای از روحانیت فراگرفته و در چهره آرامش، وقار به خوبی نمایان بود. چشمان پرفروغش از پس ابروان سیاه وانبوهش چون آتش زبانه می کشید و نگاه نافذش، پیکان محبتی آمیخته با هیبت و شکوه بر دل بیننده می نشاند. در سراسر عمرش لباس هایش به غایت ساده و همواره پاکیزه و تمیز بود.

ولادت

عالم مجاهد، فقیه پرهیزکار و عبد صالح خدا مرحوم آیت اللّه میرزا جواد آقا تهرانی در سال 1283 هجری شمسی در خانواده ای اصیل و مذهبی در تهران به دنیا آمد. پدر بزرگوارش مرحوم حاج محمد تقی و برادرش مرحوم حاج آقا رضا شاهپوری، هر دو از تاجران پرهیزکار و مورد اعتماد بازاریان بودند. برادر بزرگوارش حاج آقا رضا به انتخاب مرحوم آیت اللّه العظمی بروجردی، تا آخر عمر در سمت سرپرستی مسجد اعظم قم تلاشی مخلصانه و موفق داشت.

تحصیلات و هجرت

مرحوم میرزا جواد آقا تهرانی، برای فراگیری علوم دینی، از تهران راهی قم شد. وی پس از چند سال که مقدمات و بخشی از سطوح را در حوزه علمیه قم فرا گرفت، رهسپار نجف اشرف گردید. او در مدت اقامت دو ساله خود در نجف، از محضر استادانی همچون آیت اللّه حاج شیخ مرتضی طالقانی، آیت اللّه سید شهاب الدین مرعشی نجفی و آیت اللّه حاج شیخ محمد تقی آملی بهره های علمی و اخلاقی فراوانی برد. او بر خلاف اینکه تصمیم داشت در نجف بماند و تحصیلاتش را ادامه دهد، با رسیدن نامه ای از مادر بزرگوارش که وی را به تهران فرا می خواند، به تهران بازگشت. ایشان تحصیل را واجب و اطاعت امر مادر را ضروری تر می دانست.

بازگشت از نجف

میرزا جواد آقا تهرانی، بعد از اینکه به درخواست مادرش از نجف به تهران عزیمت کرد، رهسپار مشهد مقدس شد. وی پس از پایان تحصیل سطح در محضر مرحوم آیت اللّه حاج شیخ هاشم قزوینی، در حوزه درس خارج فقه و اصول و معارف مرحوم آیت اللّه العظمی غروی اصفهانی حاضر شد و نزدیک ده سال از محضر وی مبانی اصولی مرحوم آیت اللّه میرزای نایینی، و فقه ومعارف اهل بیت علیهم السلام را فرا گرفت.

استادان

آیت اللّه میرزا جوادآقا تهرانی، همواره در پی کسب دانش و معارف اهل بیت علیهم السلام بود و از هیچ کوششی در این راه فروگذار نمی کرد. او از محضر بزرگانی چون آیت اللّه سید شهاب الدین مرعشی نجفی، آیت اللّه حاج شیخ مرتضی طالقانی، آیت اللّه حاج شیخ محمد تقی آملی، آیت اللّه حاج شیخ هاشم قزوینی و آیت اللّه میرزا مهدی غروی اصفهانی استفاده کرد و از گوهر علم و کمالات آنها بهره جست. آیت اللّه میرزا جواد آقا، از لحاظ مشی علمی و سلوک معنوی، بسیار تحت تأثیر آیت اللّه میرزا مهدی غروی اصفهانی بود و یکی از ارکان مکتب او به شمار می آمد.

در توقف دو ساله خود در نجف ، از استادانی همچون آیت اللّه مرتضی طالقانی (متوفی ۱۳۶۲) و آیت اللّه محمدتقی آملی (متوفی ۱۳۵۰ش ) بهره برد. آنگاه به امر مادرش به تهران بازگشت . پس از درنگی کوتاه در تهران و ازدواج ، در حدود ۱۳۱۲ش به مشهد رفت . نخست از درس آیت اللّه شیخ هاشم قزوینی (متوفی ۱۳۳۹ش ) بهره گرفت و سپس به حوزه درسهای خارج فقه و اصول و معارف آیت اللّه میرزا مهدی اصفهانی * (متوفی ۱۳۲۵ش )حاضر شد و تا پایان عمر وی ، یعنی حدود ده سال ، از محضر وی استفاده کرد (تهرانی ، مقدمه الهی خراسانی ، ص ۱۶ـ۱۷؛ حکیمی ، ص ۲۴۸؛ چیت ساز، ص ۴۰). از جمله استادان تهرانی قبل از ورود به مشهد، از آیت اللّه سیدشهاب الدین مرعشی نجفی * (متوفی ۱۳۶۹ش ) نام برده شده است (چیت ساز، همانجا)

 

تهرانی از استادان برجسته حوزه علمیه مشهد بود (خامنه ای ، ص ۸۳؛ شریعتی مزینانی ، ص ۷؛ نورانی ، ص ۱۲) و به تدریس فقه و اصول ، تفسیر قرآن ، معارف اعتقادی و فلسفه اشتغال داشت . از ویژگیهایِ تدریس او این موارد گفتنی است : دوری از تقلید در مسائل علمی ، تأکید بر مسائل اخلاقی و اصول و مبانی اعتقادی ، رعایت حرمت دیگران در مقام نقد و بررسی آرا و دادن فرصت گفتگو و بحث به دانش پژوهان و طلاب و احترام به شخصیت آنان (تهرانی ، همان مقدمه ، ص ۱۷ـ ۱۸؛ حکیمی ، ص ۲۴۹؛ عبداللهیان ، ص ۴۴؛ چیت ساز، ص ۴۱؛ مروارید، ص ۱۲)

تهرانی در زندگی فردی و اجتماعی ، به رعایت اصول و موازین اخلاقی و اخلاص در عمل مشهور بود، به طوری که همگان مجذوب روحیات و سجایای اخلاقی وی بودند. وی سعی فراوان داشت که با لحن و کلامش ، تحقیر و آزار دیگری نباشد (مروارید، ص ۱؛ چیت ساز، همانجا). از شهرت طلبی بشدت گریزان بود و اگر کسی در سخنرانی یا نوشته نام وی را با القاب می آورد، سخت ناراحت می شد (عطایی ، ص ۲۹). پیشنهاد تدوین شرح حال و زندگینامه خود را نمی پذیرفت (شریف رازی ، ج ۷، ص ۱۲۶) و نام خود را بر روی کتابهای تألیفی به شکلی ساده و بدون القاب می آورد، مانند «ج . زارع » یا «جواد تهرانی » (مروارید، ص ۴)

تهرانی از مال دنیا هیچ نیندوخت ( رجوع کنید به تهرانی ، همان مقدمه ، ص ۱۵). داراییِ او از چند کتاب و اثاثیه ای اندک تجاوز نمی کرد. آن اندک کتابها را هم دو ماه قبل از رحلتش به مرجع تقلید وقت ، آیت اللّه سیدمحمدرضا گلپایگانی (متوفی ۱۳۷۲ش )، بخشید (همانجا؛ مروارید، ص ۵). زهد و اخلاص در طریق بندگی خداوند برای او درجاتی عالی از معنویت فراهم آورده بود و کراماتی از او نقل شده است (نوراللهیان ، ص ۳۳)، از جمله قدرت خلع روح از بدن (عطایی ، ص ۴۸)

 

تهرانی ، به رغم اشتغال به امور علمی و تدریس ، از فعالیتهای اجتماعی و عام المنفعه بر کنار نبود. اولین خیریه درمانی مشهد، به نام درمانگاه خیریه بینوایان ، با اشاره و مساعدت او و جمعی از دوستان پزشک وی در ۱۳۳۴ش تأسیس و راه اندازی شد (حکیمی ، ص ۲۵۱). تأسیس نخستین صندوق قرض الحسنه ایران ، که در ۱۳۴۲ش در مشهد آغاز به کار کرد، نیز با مساعدت او صورت گرفت (تهرانی ، همان مقدمه ، ص ۲۰)

وی در انقلاب اسلامی و مبارزه با حکومت پهلوی نیز فعال بود (همان مقدمه ، ص ۲۱؛ چیت ساز، ص ۴۲). وی در ۱۳۵۸ش از حوزه انتخابیه استان خراسان به نمایندگی مجلس خبرگان بررسی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران انتخاب شد (ایران . مجلس بررسی نهائی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ،ج ۴، ص ۳۴۸). به هنگام جنگ عراق با ایران (۳۱شهریور ۱۳۵۹ـ ۲۷تیر ۱۳۶۷)، وی چهار بار به جبهه رفت (تهرانی ، همانجا).

پیرو مکتب استاد

مرحوم آیت اللّه میرزا مهدی غروی اصفهانی، در حوزه علمیه مشهد از جمله استادان میرزا جواد آقا بود و میرزا نیز مانند استاد خویش، به «مکتب تفکیک» یعنی تحصیل در دو حوزه معارف عقلی و الهی گرایش داشت. ایشان کاملاً از این مکتب تأثیر پذیرفته بود و بعد از رحلت استاد، مروج و مدرس این مکتب شد و راه استاد را پی گرفت. ایشان معتقد بودند که انسان برای رسیدن به حقیقت، به ناچار باید به معرفت خالص و ناب و وحیانی روی آورد. از این رو برای رسیدن بدین مقصود، چاره ای جز تفکیک و جداسازی میان معارف نیست تا از این راه از خطر انحراف مصون ماند. این مکتب با چنین روش وحی مدارانه، سعی در پرورش عقلی و فکری شاگردان خود دارد.

بر کرسی تدریس

مرحوم آیت اللّه میرزا جواد آقاتهرانی، پس از رسیدن به درجات عالی علوم متعارف حوزه و کسب کمالات معنوی و اخلاقی از محضر اساتید خویش، خود نیز به تدریس پرداخت. وی سعی می کرد موضوعاتی را برای تدریس انتخاب کند که مورد نیاز جامعه و به صلاح مسلمانان و طلاب باشد. او سالیان دراز به تدریس خارج فقه و اصول پرداخت و معارف را بر اساس آموخته های مکتب استاد مرحومش، میرزای غروی تدریس می کرد. میرزا جوادآقا به درخواست طلاب، چند دوره به تدریس شرح منظومه سبزواری پرداخت. سپس بنا به اقتضای مصلحت، به تفسیر قرآن همت گماشت.

فضیلت ها و کمالات اخلاقی

احترام به علما

آیت اللّه میرزا جوادآقا تهرانی، در حین تدریس همیشه مراقب بود که به بزرگان علمی و دینی احترام بگذارد و اهانت به آنان را گناهی بزرگ می شمرد. ایشان شاگردانش را از تمسخر و بی احترامی به دیدگاه های علما باز می داشت و در این باره می فرمود: «شخصی کتاب وسیلة النجاة مرحوم آیت اللّه العظمی اصفهانی را از روی تمسخر و بی احترامی به کناری پرت کرد و در همان لحظه نعمت زبان از وی گرفته شد». میرزا جواد آقا همواره در نقد دیدگاه های دیگران برای پرهیز از پایین آمدن مقام آنها، نام فردی را به میان نمی آورد. هنگامی هم که نام یکی از علما را ناخواسته بر زبان می آورد، ابتدا وی را به بزرگی و عظمت علمی می ستایید، بعد در نهایت ادب وتواضع به نقد نظر او می پرداخت.

احترام به شاگردان

آیت اللّه میرزا جواد آقا تهرانی، هم ردیف شاگرانش بر زمین می نشست و هیچ گاه برای خود جای خاصی را در نظر نمی گرفت. او با فروتنی تمام بر روی دو زانو می نشست و بدون اینکه به جایی تکیه کند، با تبسّم آمیخته با ادب و احترام درس می داد. همین احترام به شاگردان و حفظ شخصیت آنها، موجب رونق درسش می شد. هنگامی که یکی از شاگردان پرسشی بی جا می کرد و موجب خنده دیگران می شد، برای اینکه او را از شرمندگی درآورد، سخن وی را به وجهی پسندیده تعبیر می کرد و آن گاه پاسخی شایسته بیان می فرمود. این چنین بود که حوزه درس مرحوم میرزا، حلقه انس و محبت گشته بود.

ساده زیستی

آیت اللّه میرزا جواد آقا تهرانی، با وجود جایگاهی که داشت، ساده زندگی کرد و از مال دنیا هیچ نیندوخت. لباس هایش غالبا از پارچه های ارزان و حتی گاهی نامرغوب، ولی همواره تمیز و بدون پارگی بود. او در دوران سکونتش در مشهد، بیش از دوازده خانه عوض کرد که همه آنها استیجاری بود. آخرین منزل وی هم، خانه ای کوچک متعلّق به پسر بزرگش بود. اطرافیان فراوان از او می خواستند در منزل بزرگ تری زندگی کند، ولی آن مرحوم هرگز این سخنان را نپذیرفت. آنچه بعد از وفات از آن بزرگوار باقی ماند، تنها همان لباس های ساده و اندک او بود.

فروتنی

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید: «هر که برای خدا فروتنی کند، خدا او را بلندی می دهد و هر که تکبر ورزد، خدا او را پست کند». میرزا جوادآقا تهرانی نیز، انسانی وارسته بود که با کوهی از معرفت، چنان فروتن زندگی کرد که نمی توان لقبی جز بنده صالح و شایسته به وی داد.

چه بلند است مقام میرزا که با وجود علم و کمالات بی شمار، هرگز اجازه نمی داد کسی دست او را ببوسد یا او را آیت اللّه خطاب کند. یکی از روحانیون می گوید: روزی موفق به بوسیدن دست ایشان شدم و از اتاق بیرون رفتم و بازگشتم، میرزا فرمود: «چون تو دست مرا بوسیدی، من هم کفش های تو را بوسیدم». مرحوم میرزا جوادآقا هیچ گاه سخنان خود را در منزل به صورت امر و نهی بیان نمی کرد و با وجود کهولت سن، گاه در کنار حوض آب لباس های خود را می شست یا حیاط را جارو می کرد.

 

عشق به اهل بیت علیهم السلام

مرحوم آیت اللّه میرزا جوادآقا تهرانی، بلبل بوستان اهل بیت علیهم السلام بود و با ندای گرم مسیحایی خویش، تشنگان و عاشقان اهل بیت علیهم السلام را سیراب می کرد. پرورشگاه و آموزشگاه مرتضوی در مشهد، شاهد عاشوراهایی است که او برای انبوه عزاداران عاشورا قرائت می کرد. او خاکساری را تا بدانجا رسانده بود که برای آرامش روح خود و اظهار ارادت به آستان سرور شهیدان و ترویج این فرهنگ در جامعه، در عاشورای حسینی مشک آب بر دوش می گرفت و سقای تشنه لبان می شد.

خدمات اجتماعی

با وجود اشتغالات علمی بسیار میرزا جوادآقا تهرانی، وی هرگز از توجه به مردم و مسئولیت های اجتماعی دور نماند. ایشان همواره به شاگردان و دوستان، رعایت تقوا و برآوردن نیاز مردم را یادآوری می کرد. نخستین خیریه درمانی درمشهد به نام درمانگاه خیریه بینوایان، با اشاره و کمک ایشان و جمعی از دوستان پزشک وی در سال 1334 تأسیس و راه اندازی شد. مرحوم میرزا که پرورده مکتب انسان ساز اسلام بود، هیچ گاه تنها به یک زمینه از دین و مذهب نمی پرداخت. او تکلیف الهی خود را افزون بر فراگیری علوم دینی، در حضور در جامعه می دانست. نخستین صندوق قرض الحسنه ایران در سال 1342، در مشهد با تأیید و همکاری این بزرگوار صورت گرفت. فروشگاه تعاونی و کتاب خانه این مؤسسه قرض الحسنه برای ارائه خدمات رفاهی و فرهنگی به مردم فعالیت چشم گیری دارد.

تألیفات

آیت اللّه میرزا جواد آقا تهرانی، از چاپ هیچ کدام از آثار خود بهره مادی نبرد. آنچه در چاپ کتاب هزینه کرده بود، محاسبه و قیمت کتاب را بر اساس آن تعیین می کرد و برای خود هیچ بهره ای را منظور نمی فرمود. ایشان در آثار خود، نیاز و اقتضای زمان را در نظر می گرفت و در نوشتن، همواره تابع وظیفه دینی و مسئولیت شرعی و اجتماعی بود. آثار چاپ شده ایشان که برخی از آنها بارها به چاپ مجدد رسیده، بدین شرح است: آیین زندگی؛ میزان المطالب، کتابی دوجلدی در مباحث کلامی؛ بررسی در پیرامون اسلام در رد نظریات کسروی؛ فلسفه بشری و اسلامی که در رد کمونیسم و ماتریالیسم؛ و کتاب عارف وصوفی چه می گوید؛ بهایی چه می گوید.

حامی انقلاب

در طول مبارزات اسلامی ملت ایران بر ضد رژیم ستمشاهی، مرحوم میرزا جوادآقا تهرانی از پیشگامان نهضت بود. اطلاعیه های انقلابی او به همراه دیگر آیات عظام در مشهد و حضور پی گیر او در مراسم راهپیمایی و اعتراض ها و تحصن ها، از خاطرات فراموش نشدنی وی در روزهای انقلاب در مشهد است. او پس از پیروزی انقلاب اسلامی، همواره از بارزترین چهره های حامی انقلاب بود و چندین بار برای دیدن امام خمینی رحمه الله در فرصت های مختلف به تهران رفت. پشتیبانی های مکرر مرحوم میرزا از نظام جمهوری اسلامی در زمینه های مختلف و به ویژه حضور چند باره او در جبهه های جنگ، در آشکار ساختن حقانیت انقلاب سهم به سزایی داشت.

حضور در جبهه

میرزا جوادآقا تهرانی، در راستای پشتیبانی از نظام جمهوری اسلامی، در سال های آخر زندگی و با همان قدّ خمیده و کمانی، چهار بار در جبهه نبرد حاضر شد و لباس بسیجی به تن کرد. ایشان روزی چهارده گلوله خمپاره به نام چهارده معصوم شلیک می کرد که کاملاً به هدف اصابت می کرد. خود مرحوم میرزا جوادآقا نقل کرده است: «روزی قرار شد خمپاره بزنم. مجبور شدند به علت خمیدگی پشتم، چهار پایه ای بیاورند و من روی آن قرار گرفتم و یک نفر هم از پشت دو گوش مرا گرفت و من گلوله را در لوله آن انداختم». آری، به جبهه رفتن بنده صالحی مانند آیت اللّه تهرانی، صدها معنا داشت و چه بسیار، اشکالات واهی را جواب می داد و چه شک و تردیدها را برطرف می نمود و چه آثار خوبی برای رزمندگان به جا می گذاشت.

 

وصیت نامه میرزا جوادآقا

گربگذری ز هستی، آرام جان بیابی           گر خط کشی به عالم، خط امان بیابی

مرحوم میرزا جوادآقا تهرانی، در وصیت نامه خود که بارها در تاریخ های مختلف آن را اصلاح کرده، نوشته است: «جسدم را در قبرستان عمومی خارج شهر یا محل مباحی خارج شهر ـ هرکجا باشد ـ دفن کنند، و به عنوان هفته و چهلم و سال مجلسی بر پا نکنند. هرکسی خواست برای من خودش در هر موقع طلب مغفرت می نماید، و من در این صورت راضی و خرسند هستم. و نیز فرزندانم را وصیت می کنم به رعایت تقوا و اطاعت خداوند در همه حالات زندگی شان. والسلام علی من اتبع الهدی».

فراگیری سلوک

سعه صدر:

سيد بزرگواري يكي از كتاب هاي ايشان را كه تازه از چاپ خارج شده بود، مطالعه مي كند و پس از مطالعه اشكال مي گيرد و به آقا ناسزا ميگويد.

به آقاخبر مي دهند، ايشان با سعه صدري كه داشتند هنگامي كه آن سيد بزرگوار را مي بينند ميگويند: اگر شرعاً اجازه داشتم، دست شما را مي بوسيدم و سپس اضافه مي كنند شنيده ام كه ناسزا گفته اي، اين عمل شما از دو حال خارج نيست يا به حقّ است پس مرا بيدار كرده اي و آگاه به اشتباهم نموده اي. يا به ناحقّ است پس بهانه اي دست من دادهاي كه وقتي فرداي قيامت دست مرا گرفتند و خواستند به سوي جهنم ببرند به همين بهانه جدّت مرا ياري كند.

مي فرمودند: علت اين كه دعاي ما مستجاب نمي شود اين استكه حُسن نظر به خدا نداريم.

عمل نمودن بر اساس مقتضيات زمان:

ايشان بر مبناي مقتضيات و نياز زمان و احتياج مردم، سخن مي گفتند و مطلب مي نوشتند؛ بيش از سي سال بود كه در حوزه علميه مشهد مقدس، درس خارج براي طلاب مي گفتند، ولي پس از مدتي درس را تعطيل كردند و شروع نمودند به تفسير قرآن.

هنگامي كه سئوال شد، آقا چرا درس خارج را تعطيل كرديد و شروع به تفسيرقرآن نموديد، فرموده بودند:

مصلحت اقتضاء مي كند كه تفسير شروع كنم .مقيد بودند كه ببينند مردم به چه چيزي نياز و احتياج دارند، تا آن را برآورده نمايند؛ لذا درس خارج را ترك مي كنند و تفسير قرآن را آغاز مي نمايند چون درس تفسير عمومي بود و هر كس مايل بود مي توانست شركت نمايد؛ در درس اكثراً تجار و كسبه و پزشكان و دانشجويان علوم جديده و طلاب و روحانيون در سطوح مختلف شركت ميجستند، و ايشان با بياني شيوا و پر از طمأنينه از آيات قرآن سخن ميگفتند.

ايشان مي فرمودند: دواي كليه دردها التجاء به امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) است. و باز مي فرمودند: هر وقت كه به زيارت امام رضا عليه السلام مي روم به نيابت از امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) ميروم.

عشق به خدا:

مي فرمودند: علت اين كه دعاي ما مستجاب نمي شود اين است كه حُسن نظر به خدا نداريم. در تمامي امور توكل به خدا خميره وجوديشان شده بود و هنگامي كه استخاره مي نمودند چون استخاره را جوابي از « الله» ميدانستند اهميت فوق العاده ويژه اي به آن مي دادند.

هر گاه نام خداوند را مينوشتند"جل جلاله" نيز به آن اضافه مي كردند و اگر مينوشتند « باسمه تعالي» حتما بعد از آن شأنه را مي آوردند.

پاسخ به تهديد:

يك شخص گمراهي به ايشان تلفن مي زند و تهديد مي كند ،آقا در جوابش مي گويند: پسر جان اگر قصد داري مرا بكشي من رأس ساعت يك ربع به هفت از منزل خارج مي شوم و مسير بنده از كوچه مستشار است به سوي مسجد ملا حيدر، كه ساعت 7 صبح آنجا باشم. اگر ميخواهي كاري بكني، اين موقع بهتر است. چون كوچه خلوت و رفت و آمد كمتر است. زهي سعادت استبراي اينجانب، زيرا من عمر خود را كرده ام و بهتر از اين چيست كه به لقاء خدا نائل شوم، فردا بيا و قصد خود را انجام بده.

مي فرمودند: فردا من رفتم، ولي اوبدقولي كرد و نيامد.

توسل و عشق به ائمه عليهم السلام:

ايشان ميفرمودند: دواي كليه دردها التجاء به امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف)است.

و باز مي فرمودند: هر وقت كه به زيارت امام رضا عليه السلام مي روم به نيابت از امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) مي روم.

يك وقتي ايشان ميفرمودند: ائمه اطهار عليهم السلام علاوه بر اين كه ولي نعمت ما هستند، حتي ولي نعمت انبياء نيز بودند به طوري كه افتخار ابراهيم خليل (عليه السلام) اين است كه از شيعيان ائمه اطهار عليهم السلام مي باشد.

استغفار براي مؤمنين:

شخصي به ايشان فرموده بود: آقا مرا نصيحت كنيد!

ايشان فرموده بودند: بنده به نيابت از همه مؤمنين روزي 70 مرتبه استغفار مي كنم. گويا نصيحت غير مستقيم بوده كه استغفار براي خويش و ديگران را فراموش نكنيد.

يكي از مراقبين ايشان مي گفت: در چند ماهه آخر عمر كه گويا مي فهميدند وصال به محبوب نزديك شده، بيشترين ذكري كه بر لب داشتند ذكر «يا الله» بود.

نواب صفوي خود را تربيت نموده است:

آن زمان كه شهيد سيد مجتبي نواب صفوي قيام نمود و در مقابل ادعاهاي احمد كسروي نتوانست صبر نمايد تا عاقبت او را به جهنم فرستاد، آيت الله تهراني، محبتي شديد از نواب در دل داشت و او را دعا مي نمود.

وقتي با خبر شديم كه نواب صفوي با جمعي به نام فدائيان اسلام وارد مشهد شده اند و در مهديه اقامت دارند، ماجمعي از طلبه ها كه به نواب عشق مي ورزيديم به ديدنش شتافتيم.

از ميان علماي مشهد فقط آيت الله تهراني را ديديم كه آمد و در كنار نواب قرار گرفت. نواب صفوي هم كه با يك نگاه، دوستان خدا جو را ميشناخت و آنان را جذب مي نمود، خود مجذوب ايشانشد.

نواب هر وقت فرصت مي كرد به منزل آقاي ميرزا مي آمد و با هم انس ميگرفتند. روزي در خدمت ميرزا صحبت از نواب شد، فرمودند: « نواب خود را تربيت نموده است

دليل عزيمت به جبهه:

هنگامي كه براي عزيمت به جبهه هاي جنگ به ايشان گفته شد كه آقا حال شما مساعد نيست و كهولت سن اجازه نمي دهد كه در صف رزمندگان اسلام باشيد، در پاسخ گفتند:

به اين مسئله واقف هستم اما مي خواهم مثل آن پرستويي باشم كه موقع پرتاب حضرت ابراهيم (عليه السلام) به طرف آتش، يك قطره آب به منقار خود گرفته بود، به او گفتند كجا مي روي؟ گفت: مي روم اين قطره آب را روي آتش بريزم!

گفتند: اين قطره آب كه در اين انبوه آتش اثر نمي گذارد، پرستو گفت: من هم مي دانم تأثير ندارد، اما مي خواهم ابراهيمي باشم.

سپس اضافه ميكردند. من هم مي دانم كه در جبهه تأثير چنداني ندارم اما من هم مي خواهم در صف ابراهيميان زمان باشم.

يكبار هم كه روي يك بلندي ايستاده بودم. ديدم از طرف تلويزيون با دستگاه ضبط و فيلم به نزد من آمدند گفتم چرا آمديد؟ لابد ميخواهيد بپرسيد من كي هستم ولي من خود را معرفي نمي كنم شما بي جهت خود را معطل نكنيد

عدم غرور:

در جبهه يك نوجوان بسيجي خدمت ايشان مي رسد و مي گويد آقا بيائيد با هم يك عكس بگيريم، ايشان مي فرمايند: من به شرطي با شما عكس مي گيرم كه يك قول به من بدهيد؛ قول بدهيد وقتي فرداي قيامت دست جواد را مي گيرند كه به طرف جهنم ببرند، بيائيد و مرا شفاعت كنيد !آن جوان قول مي دهد و بعد آقا با او عكس مي گيرد.

احترام و فروتني نسبت به سادات:

يك روز ديگر پاي درس، شخصي كه سيد بود، چيزي گفت كه بقيه، طلاب به حرف او خنديد و او خجالت كشيد و شرمنده شد، در آن موقع آقا طوري حرف هاي او را تصحيح و توجيه كردند كه آبروي سيد نرود و او خجالت نكشد، از تمامي حركات ايشان محسوس و معلوم بود كه عشق و محبت و ارادتشان به فرزندان حضرت زهرا (سلام الله عليها) بسيار است.

نقل شده ايشان هيچگاه در طول عمرشان، پايشان را در هنگام خوابيدن به طرف همسر سيده شان دراز نكرده بودند؛ البته ايشان آنقدر كمال اخلاق و ادب و لطافت روحي داشتند و مؤدب بودند كه پايشان را جلوي كسي ولو از اهل خانه، دراز نمي كردند.

معلمي مي گفت: پدرم مرحوم شد،چندين بار در عالم رؤيا او را ديدم به او گفتم در عالم برزخ حالت چطور است؟

ايشان فرمودند: حالم گاهي خوب و گاهي بد است، پرسيدم در عالم برزخ چه كسي مقامش خيلي خوب است؟ گفت: آيه الله ميرزا جواد آقا تهراني ايشان مقامي دارند كه كسي در آن حد نيست و اضافه كرد الله اكبر از اين مقام.

پرواز روح ازبدن:

درباره خارج شدن روح از بدنشان، خودشان در كتاب فلسفه بشري و اسلامي صفحه 33 مي فرمايند:

شخصاً از كساني هستم كه روحم را يعني خودم را يك نوبت درمقابل بدنم مشاهده نموده ام، مانند مشاهده خودم اكنون در مقابل لباس كه از خارج از بدنم در مقابل چشمانم گذاشته و مشاهده مي نمايم و در آن حال به وجود واقعي مرگي كه جدايي روح از بدن باشد چنان ايمان آوردم كه اكنون ايمان به وجود شمس در عالم دارم اگر نگويم كه مطلب قوي تر و روشن تر از اين بود.

از قول مرحوم آيه الله العظمي اراكي(قدّس سرّه) نقل شده است كه:

خلع روح آية الله ميرزا جواد آقا تهراني به مراتب بالاتر از خلع روح مرحوم آية الله قزويني بوده، زيرا خلع مرحوم قزويني توسط اسباب خارجي بوده يعني با علومي كه داشتند اين عمل را انجام مي دادند ولي مرحوم ميرزا جواد آقا تهراني بدون واسطه اسباب خارجي بوده است.

راضي به رضايت خداوند:

يكي از شاگردان مي گويد: روزي خدمتشان رسيدم، در حالي كه ايشان حال خوشي نداشتند. گفتم آقا شما بي حال هستيد و حال مساعدي نداريد؟

فرمودند: طوري نيست. در بچگي با جان كندن بايستي، دست و پا زد، تا بزرگ شد و در پيري هم بيحالي و ضعف، خصلت اين سن است پس بايستي اين حالات را گذراند.

اين فرمايشات آقا در صورتي بود كه درد داشتند، ولي سخنشان حاكي از اين بود كه مخلوق نبايد ازخالق گلايه كند بلكه بايستي راضي باشد به رضاي او.

غم دوري ازمحبوب:

در اواخرعمرشان كه در بيماري شديدي به سر مي بردند، دكتر از ايشان سئوال مي كند آقا آيا دردي داريد؟

ايشان مي فرمايند: خير دردي ندارم ولي غمدارم، غم دوري از محبوب.

يكي از مراقبين ايشان مي گفت: در چند ماهه آخر عمر كه گويا مي فهميدند وصال به محبوب نزديك شده، بيشترين ذكري كه بر لب داشتند ذكر«يا الله» بود.

هر كجا فوت كردم مرا همانجا دفن كنيد:

ايشان ميفرمودند هر كجا فوت كردم مرا همان جا دفن كنيد و اگر داخل شهر فوت كردم مرا بيرون شهر دفن كنيد و مزاحم مردم نشويد.

عرض شد: آقا آخر مردم اين اجازه را به مانمي دهند كه شما را خارج از شهر دفن كنند، بلكه مي خواهند شما را داخل حرم مطهر علي بن موسي الرضا ( عليه السلام) دفن نمايند.

ايشان فرمودند: شما مرا هر كجاي حرم مطهر هم كه دفن كنيد، آيا نزديك تر از قبر هارون الرشيد (عليه اللعنه) به امام رضا (عليه السلام) مرا دفن مي كنيد؟! پس دفن كردنم در حرم و غير حرم فرقي ندارد.

وفات

شربتی از لب لعلش نچشیدیم و برفت       روی مه پیکر او سیر ندیدیم و برفت

گویی از صحبت ما نیک به تنگ آمده بودبار بربست و به گردَش نرسیدیم و برفت

بیماری کبد که مدتی میرزا جوادآقا تهرانی را بستری کرده بود، سرانجام در سحرگاه سه شنبه دوم آبان ماه 1368 شمسی، برابر با 23 ربیع الاول 1410 قمری او را از پای در آورد. روح بزرگش چنان آسوده و سبک بال به پرواز درآمد که به نگاهی پنهان شد.

پیکر پاک این فقیه مجاهد و زاهد وارسته، عصر همان روز، با شکوهی خاص تا مرقد امام رضا علیه السلام تشییع شد و آن گاه او را در بهشت رضا علیه السلام در کنار شهدای جنگ تحمیلی به خاک سپردند.

کسانی که موفق به زیارت مرقد این عالم وارسته در قبرستان بهشت رضا علیه السلام شده اند، ملاحظه کرده اند که مرقد این بزرگوار، فاقد سنگ قبر و مشخصات صاحب قبر است؛ گویا خود ایشان راضی به این امر نبوده اند. آری، مردان بزرگ همواره نشان در بی نشانی دارند.

پیام تسلیت رهبری

در پی رحلت آیت اللّه میرزا جوادآقا تهرانی، حضرت آیت اللّه خامنه ای، رهبر معظم انقلاب اسلامی، در پیامی به گوشه ای از فضیلت های ایشان، چنین اشاره کردند: «آن عالم بزرگوار و پارسا، حقا از زمره انسان های والا و برجسته ای بود که عمر خود را در بندگی خدا و خدمت به خلق و مجاهدت در راه دین گذرانید و با بیان و قلم و قدم، در طریق جلب رضای الهی گام برداشت. سالیان دراز، حوزه علمیه مشهد را با درس فقه و تفسیر و عقاید رونق بخشید و طلاب و فضلای زیادی را مستفیض گردانید. در مقاطع گوناگون از سالیان مرارت بار نهضت اسلامی و به خصوص در حوادث دوران پیروزی انقلاب، پشتیبان و همراه مبارزین و مایه دلگرمی آنان بود. پس از پیروزی انقلاب نیز در صحنه های بسیار مهم و حساس با حضور مؤثر و با برکت خود، انقلاب را تقویت کرد و از جمله در سال های جنگ تحمیلی، مکرر لباس رزم پوشید و با وجود کهولت سن، در صحنه نبرد پیشوا و همگام جوانان مجاهد فی سبیل اللّه شد».

منابع :

(۱)عبدالرحیم اباذری ، یادنامه اولین سالگرد آیت اللّه محمدباقر ملکی میانجی ، قم ۱۳۷۸ش ؛

(۲)غلامحسین ابراهیمی دینانی ، نیایش فیلسوف : مجموعه مقالات ، مقاله ۲۶: «اصالت وجود»، مشهد ۱۳۷۷ش ؛

3-ایران . مجلس بررسی نهائی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ، صورت مشروح مذاکرات مجلس بررسی نهائی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ، تهران ۱۳۶۴ـ ۱۳۶۸ش ؛

4-جواد تهرانی ، میزان المطالب ، شامل چهار باب : خداشناسی ، نبی شناسی ، امام شناسی ، معادشناسی ، قم ۱۳۷۴ش ؛

5-محمدتقی چیت ساز، «سیری در زندگی مفسر کبیر آیه اللّه میرزا جواد آقا تهرانی (قدس سره )»، بینات ، سال ۱، ش ۲ (تابستان ۱۳۷۳)؛محمدرضا حکیمی ، مکتب تفکیک ،

6-قم ۱۳۷۳ش ؛

7-سیدعلی خامنه ای ، گزارشی از سابقه تاریخی و اوضاع کنونی حوزه علمیه مشهد ، مشهد ۱۳۶۵ش ؛

8=عبدالکریم سروش ، «حکمت در فرهنگ اسلامی »، دانشگاه انقلاب ، دوره جدید، ش ۹۸و ۹۹ (تابستان و پاییز ۱۳۷۲)؛

9-محمدتقی شریعتی مزینانی ، «استاد محمدتقی شریعتی مدافع شریعت در برابر الحاد و طاغوت » (مصاحبه )، کیهان فرهنگی ، سال ۱، ش ۱۱ (بهمن ۱۳۶۳)؛

10-محمدشریف رازی ، گنجینه دانشمندان ، ج ۷، قم ۱۳۵۴ش ؛محمدعبداللهیان ، «روش تفسیری آیه اللّه میرزا جواد آقا تهرانی (قدس سره )»، بینات ، سال ۱، ش ۲ (تابستان

11-۱۳۷۳

12-مرتضی عطایی ، خاطراتی از آیینه اخلاق : حضرت آیه اللّه میرزا جواد آقا تهرانی ، مشهد ۱۳۷۵ش ؛

13-عبدالجواد غرویان ، جلوه های ربانی در حالات آیه اللّه میرزا جواد آقا تهرانی ، قم ۱۳۷۵ش ؛

14-گلشن ابرار: خلاصه ای از زندگی اسوه های علم و عمل از ثقه الاسلام کلینی تا آیه اللّه خامنه ای ، تهیه و تدوین جمعی از پژوهشگران حوزه علمیه قم ، قم : معروف ، ۱۳۷۹ش ؛

15-جلال مروارید، «یادداشتهایی در شرح سجایای اخلاقی آیت اللّه میرزا جواد آقا تهرانی »، (منتشر نشده )؛

16-محمدباقر نوراللهیان ، «خاطرات قرآنی »، بشارت ، سال ۲، ش ۱۱ (خرداد و تیر ۱۳۷۸)؛عبداللّه نورانی ، «تاریخچه ای از گذشته حوزه علمیه مشهد»، جمهوری اسلامی ، ش ۳۷۴۳، ۲۱اردیبهشت ۱۳۷۱٫

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 09 خرداد 1397 ساعت: 8:51 منتشر شده است
برچسب ها : ,,
نظرات(0)

تحقیق درباره جیوه و موارد کاربرد آن

بازديد: 771
تحقیق درباره جیوه و موارد کاربرد آن

تحقیق درباره جیوه و موارد کاربرد آن

جیوه را از زمان های بسیار قدیم در چین و هند می شناختند و آن را در گورهای مصریان که 3500 سال پیش ساخته شده پیدا کرده اند. در بعضی نقاط به صورت قطره از سنگ های معدنی ترشح می شود . سنگ معدن اصلی جیوه سولفید جیوه (HgS) معروف به سینابار است.فلز جیوه از حرارت دادن این سولفید آزاد می شود.   (HgS + O2 ........>   Hg + SO2 (g

جیوه تنها فلزی است که در حرارت معمولی به حالت مایع است هر چند گالیم هم در29.8 درجه ذوب می شود. جیوه به رنگ سفید نقره و رخشنده 13.6 مرتبه از آب سنگین تر است . در حدود 39- درجه به صورت جسم محکم و شکننده ای منجمد می شودو در حدود 357 درجه به جوش می اید . جیوه در ستون الکتروشیمی عناصر خیلی پایین تر از هیدروژن قرار دارد. بنابراین بیشتر فلزها آنرا از محلول نمکش خارج می کنند (جای گزینی ). کاهنده ی بسیارضعیفی است و کاهلی و کمی استعدادش را برای ترکیب با اکسیژن و ناتوانی برای جایگزینی هیدروژن اسیدهای غیراکسیدکننده به همین حساب می گذارند. با وجود این اسید نیتریک و اسید سولفوریک گرم و غلیظ طی یک واکنش اکسیداسیون و کاهش با جیوه نیترات جیوه (II) و سولفات جیوه (II) می دهند. آلیاژ جیوه را با یک یا چند فلز دیگر را ملقمه می نامند و جیوه با بیشتر فلزها غیر از آهن و پلاتین ملقمه می دهد.ملقمه ای از قلع و نقره و روی با جیوه برای پر کردن دندان به کار میرود. این ملقمه وقتی تازه تهیه شده باشد نرم است و به راحتی می توان در سوراخ دندان فشردولی بعد از مدت کوتاهی سخت می شود.

ترکیب های جیوه: جیوه دو دسته ترکیب تشکیل می دهد که در یکی از انها حالت اکسیداسیون 1+ و در دیگری 2+ است.

کلرید جیوه(I) : جسمی است جامد و سفید با فرمول مولکولی Hg2 Cl2 در آب غیر محلول و در پزشکی به نام کالومل به عنوان ملین مصرف می شود در اثر تابش اشعه ی آفتاب کم کم به جیوه و دی کلرید جیوه (II) تغییر می یابد. Hg2 Cl2 .......> HgCl2 + Hg   نیترات جیوه( I) : Hg2 ( NO3 )2  در آب کمی محلول است اگر یون کلرید به ان اضافه کنند کلرید جیوه (I) ته نشین می شودآمونیاک با این رسوبواکنش می دهد و جسم غیر محلولی به فرمول Cl-Hg-NH2 و یک اتم جیوه به صورت ذرات سیاه پراکنده می شود و مخلوط این دو جسمی خاکستری رنگ می دهد که وسیله ی شناسایی یون++Hg2 است. Hg2 Cl2 + 2NH3 ........> H2 N_ Hg_ Cl(S) + Hg(S) + NH4  Cl

احتیاط کنید : جیوه بخار جیوه و تمام نمک های محلول جیوه به شدت سمی هستند . سفیده ی تخم مرغ و شیر را می توان به عنوان پادزهر به کار برد زیرا آلبومین های تخم مرغ و شیر با جیوه البومینات جیوه می دهند که غیر محلول است. مصرف کالومل به دلیل بسیار کم محلول بودن آن به دستور پزشک خطرناک نیست.

کلرید جیوه ی (II) : معمولا بی کلرید جیوه یا سوبلیمه فاسدکننده نامیده می شود.فرمول آن Hg Cl2 است بلورهای سفیدی می دهد که می توان در اثر تصعید کردن تصفیه کرد البته بسیار شدید سمی است.

 

اکسید جیوه (II) Hg O_ به عنوان گند زدا و به نام رسوب سرخ ( Red Precipitate ) مصرف می شود.سولفور تصعید شده ی جیوه (Hg S (II به صورت جسم سرخ رنگی به نام شنگرف برای رنگ کردن کشتی ها به منظور جلوگیری از چسبیدن صدف ها به دیوار آنها به کار می رود.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 26 اردیبهشت 1397 ساعت: 18:51 منتشر شده است
برچسب ها : ,,
نظرات(0)

تحقیق درباره حر بن یزید ریاحی و شهادت در کربلا

بازديد: 95
تحقیق درباره حر بن یزید ریاحی و شهادت در کربلا

حر بن یزید ریاحی و شهادت در کربلا             

حر بن یزید ریاحی که از سپاه کوفه به سپاه امام حسین علیه السلام ملحق شده و توبه کرده بود، با شادمانی به استقبال شهادت رفت و فرزند پیامبر را یاری کرد.

او نزد امام رفت و گفت:« من اولین کسی بودم که راه را بر تو گرفتم. به من اجازه ده تا اولین کشته باشم، به امید اینکه در قیامت با جدت مصافحه کنم.»

امام فرمود:« تو از کسانی هستی که خدا توبه آنها را پذیرفته است.»

پس اولین کسی که جلو افتاد و با سپاه دشمن مبارزه کرد حرّ بود.

او در روز عاشورا دلیرانه می جنگید و رجز می خواند:« من حّر هستم که میزبان میهمان‌هایم. شمشیرم را بر شما فرود می آورم و از بهترین کسی که ساکن سرزمین بلا شده است حمایت می کنم. می زنم شما را و باکی ندارم.»

حر بن یزید به اتفاق زهیر بن قین با دشمن پیکار می کردند. هر گاه یکی از آنها در محاصره دشمن قرار می گرفت، دیگری او را از محاصره بیرون می آورد، و مدتی به این گونه پیکار کردند. اسب حرّ زخمی شد اما او همچنان سواره پیکار می کرد و رجز می خواند تا این که مردی به نام « یزید بن سفیان » که با حر دشمنی دیرینه داشت به او حمله کرد ولی حرّ به او هم امان نداد و او را از دم شمشیر گذراند.

پس از آن فردی به نام «ایوب بن شرح» تیری به اسب حر زد و آن را از پای در آورد. حرّ بناچار از اسب پیاده شد و پیاده رزمید تا بیش از چهل نفر را به قتل رساند. در این هنگام بود که لشگر پیاده نظام عمر بن سعد بر او حمله ور شدند و او را به شهادت رساندند.

امام علیه السلام بر بالین حرّ نشست و خون از چهره او پاک کرد و این جملات را فرمود:« تو حر و آزادی، همان گونه که مادرت بر تو نام «حرَ» را نهاد، تو در دنیا و آخرت حرّ و آزاده هستی.» 

یکی از اصحاب امام علیه السلام در رثای حرّ این گونه سرود:« نیکو آزاده‌ای بود حرّ که از قبیله بنی ریاح است. او هنگامی که نیزه ها بر او فرود می آمدند صبور و شکیبا بود. و نیکو حرّی بود؛ چرا که خود را فدای حسین کرد و صبح هنگام جان خود را نثار کرد.»

 

بعضی این اشعار را به امام حسین علیه السلام نسبت داده اند.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 26 اردیبهشت 1397 ساعت: 18:48 منتشر شده است
برچسب ها : ,,
نظرات(0)

تحقیق درباره چسب های ترموپلاستیک

بازديد: 79
تحقیق درباره چسب های ترموپلاستیک

تحقیق رایگان سایت علمی و پژوهشی آسمان , تحقیقات دانش آموزی ، فرهنگیان و دانشجویان  اقدام پژوهی ، گزارش تخصصی

تحقیق درباره چسب های ترموپلاستیک

ترموپلاستیک ها که با استفاده از آنها صدها چسب فرموله شده است. پلیمر هایی با وزن مولکولی متوسط بالا و ساختمان مولکولی خطی و یا شاخه ای می باشند.

در فرمول هر چسب یک ترموپلاستیک با تعدادی از مواد شیمیایی وجود دارد که هرکدام نقشی را دارا هستند.

از بین چسب های ترموپلاستیکی در اینجا تنها چسب های پلی (ونییل استات) ، پلی(ونییل استال) و پلی اکریلیت ها پلی (میتل متا کریلات) و پلی (سیانواکریلیت) و مشتقات سلولز معرفی می شوند.

1-پلی (ونییل استات)

پلی ((ونییل استات) دارای ساختمان مولکولی شاخه ای با توزیع اوزان مولکولی گسترده می باشد. اختلاف خواص فیزیکی در میان گونه های مختلف (پلی ونییل استات) ناشی از تفاوت در وزن مولکولی و توزیع اوزان مولکولی می باشد.

گونه هایی که وزن مولکولی کم دارند در درجه حرارت اتاق نرم و انعطاف پذیرند در حالی که گونه های دارای وزن مولکولی بالا سخت و چغر مه اند.

تمام گونه های پلی (ونییل استات) نسبت به سطوح منفذدار و صاف اجسام مختلف تمایل به چسبندگی دارند.

یکی از دلایل تمایل به چسبندگی وجود گروه های قطبی استات در مولکول های پلمیر می باشد.

چسب های پلی (ونییل استات) بر دو نوعند: چسب های حاوی حلال و چسب های امولسیونی که نوع اخیر بیشترین مصرف را دارد.

چسب های امولسیونی بصورت مایع سفید رنگ خامه ای شکل بوده و ویسکوزیته بین 500 تا 5000 سانتی پواز را دارا هستند . و مقدار ماده جامد در آنها از 50درصد بیشتر است. برای حصول چسبندگی و خیس کنندگی خوب ، اندازه متوسط ذرات پلیمر در امولسیون بایستی 1 تا 3 میکرون باشد.نقش توزیع اندزاه ذرات برچسبندگی هنوز مشخص نشده است.

چسب های پلی (ونییل استات) غالباً همراه با مواد شیمیایی دیگر می باشد که هر کدام به منظور تامین خاصیت معینی اضافه می شوند این مواد عبارتند از :

مواد افزاینده ویسکوزیته

بیشتر به چسب های امولسیونی اضافه می شوند . این مواد از رزین های طبیعی و مصنوعی محلول در آب هستند .

پلی (وینیل الکل که اختلاط پذیری کامل یا امولسیون دارد ، نشاسته و دکسترین از جمله این موادند.

* حلال ها - افزایش وسیکوزیته به کمک حلال هم درچسب های امولسیونی امکان پذیر است ، حلال اضافه شونده می تواند نقش نرم کنندگی هم داشته باشد وحلال های کلره آلیفاتیک و ترموئن بیشترین مصرف را دارند.

* نرم کننده ها انعطاف پذیری و مقاومت در برابر آب توسط نرم کننده تامین می شود. نمونه این نرم کننده ها دی بوتیل فتالیت و یا بنزیل بوتیل فتالیت است.

* پرکننده ها بیشتر به منظور پائین آوردن قیمت چسب مورد استفاده قرار می گیرند . کربنات کلیسم سیلکات کلسیم ومیکا از جمله این موادند.

* سایر مواد افزودنی اجسام فعال سطحی جهت کنترل خصلت جریان یابی.

مواد ضد کف و ضد باکتری هم به فرمول چسب اضافه می شوند.

برای تهیه یک چسب هر یک از مواد به مقدار لازم به پلیمر امولسیونی اضافه شده و در یک درجه حرارت مناسب به خوبی مخلوط می گردند.

چسب های پلی (وینیل استات) بصورت گسترده ای مورد مصرف قرار می گیرند . نمونه هائی از موراد استفاده آنها عبارت است از چسب چوب ، پاکت های کاغذی ، مقوا ، پاکت های شیر و نوشیدنی ها ، جعبه های تاشونده ، برچسب لوازم اتاق اتومبیل ، چرم ، شیشه ، کاغذ آلومنیوم و غیره .

 

2-پلی (وینیل استال)

پلی (وینیل استال) به گروهی از پلیمر ها گفته می شود که محصول واکنش پلی (وینیل الکل) با یک آلدئید است.

مهمترین پلی (وینیل استال) هائی که بعنوان چسب بکار می روند از فرمالدئید و بوتیر الدئید تهیه شده و به ترتیب به پلی (وینیل نرمال ) پلی (وینیل بوتیرال) موسومند خواص این پلیمرها به وزن مولکولی و درجه هیدرولیز گروه استات بستگی دارد.

پلی (وینیل بوتیرال) در مقایسه با پلی (وینیل نرمال) قابلیت انحلال و انعطاف پذیری بیشتری داشته و توان پوسته ای شدن بیشتری را موجب می شود.

چسب هائی که بر مبنای این پلیمرها تهیه می شوند یا بصورت مایع شفاف و بی رنگ در یک حلال و یا بصورت ذرات پراکنده در آب هستند . چسبندگی انها به شیشه بسیار عالی است و تولید کنندگان شیشه های ایمنی وسائط نقلیه به مقدار خیلی زیاد از این چسب ها استفاده می کنند . برای چنین کاربردی ؛ شفافیت ، پایداری در برابر نور خورشید، مقاومت ضربه ای و خصلت جهندگی به منظور نگهداری خرده های شیشه در صورت شکسته شدن لازم است که پلی استال ها دارای این خواص هستند آنها همچنین بعنوان روکش سطوح صاف شیشه ای و فلزات با تشکیل یک فیلم دارای ضخامت کم مورد مصرف قرار می گیرند.

افزودن یک از پلی استال ها به فرمول چسب ها باعث اصلاح خواص و بهبود چسبندگی آنها می شود . برای مثال: آلیاژ یک رزین فنلی با یک پلی استال مبنای چسب ساختاری مهمی برای فلزات میباشد. زیرا چسب های فنلی برای مصرف به منظور چسب ساختاری ، انعطاف پذیری و چسبندگی لازم را ندارند در حالی که آلیاژ فوق می تواند به میزان کافی این خواص را داشته باشد.

3-پلی اکریلیت ها

اکریلیت ها ترموپلاستیک هائی هستند که از پلیمر شدن زنجیری استرها یا آمیدهای اکریکیت اسید حاصل می شوند.

 

 

آنها به صورت مایع شفاف با گرانروی کم (محلول پلیمر در مونومر) تهیه می شوند.

این مایعات قابلیت ادامه پلیمر یزاسیون و رشد مولکولی را دارند. مایع آکریلیت با مواد افزودنی لازم و بخصوص یک عامل پخت (مثل پرکلرواتیلن و یا تری کلرواتیلن ) فرموله شده که با استعمال آن ، سطوح اجسام از طریق عمل پخت به یکدیگر چسبانده می شود.

عمل پخت و یا کامل شدن تشکیل اتصال از طریق اعمال حرارت( با بکارگیری یک درجه حرارت ثابت) در یک کوره و یا پرس گرم انجا م می شود.

قبل از اینکه حلال از چسب خارج شود حرات باعث ایجاد ژلاسیون می شود چسب های آکریلیت به علت استحکام پائین به عنوان چسب ساختاری بکار نمی روند از آنها در چسباندن صفحات پلاستیکی ، ورقه های فلزی ( در تهیه قطعات لازم اتومبیل ، کشتی و هواپیما)، ورقه های اکریلیک ، شیشه ، چوب ، چرم و پارچه به یکدیگر استفاده می کنند چسب پلی (متیل متاکریلیت) نمونه ای از اکریلیت هاست ، این چسب در برابر قلیا ها ، اسیدها نمک ها ، مواد سوختی ، اب و شرایط اتمسفری مقاومت دارد . در برابر باکتری ها و قارچ ها نیز فاسد نمی شود.

خواص الکتریکی خیلی خوبی داشته و بنابراین در صنایع الکتریکی جهت اتصال قطعات و عایق کاری بکار می رود.

خواص فیزیکی آن تا حد مطلوب توسط نرم کننده ها و یا موادی که قابلیت اختلاط پذیری با آنها را دارد.

درجه حرارت کاربرد مجاز برای این چسب از تا می باشد . این چسب در برابر الکل ها حلال ها ی قوی و هیدروکربورها ( آرو ماتیک و کلره) آسیب پذیر می باشد.

- سیانو آکریلیت

آلکیل سیانو اکریلیت به مقدار زیاد تولید و بعنوان چسب قطره ای فرموله و مصرف می شود . این ترکیب میل شدیدی به واکنش پلیمریزاسیون آنیونی دارد . برای جلوگیری از واکنش مقدار بسیار کمی از اسدیهای آلی به آن اضافه می گردد تا محیط کمی اسیدی باشد . مقدار بسیار کمی از یک باز دارنده رادیکال آزاد هم ، برای جلوگیری از پلیمر یزاسیون رادیکالی به ان اضافه می شود. برای تنظیم گرانروی این چسب و بالا بردن آن می توان انواع پلیمرهای خالص نظیر پلی (متیل متاکریلیت) و یا ABS را در چسب حل نمود.

قدرت مقاومت در برابر ضربه برای دو جسم به هم چسبیده شده را می توان با اضافه نمودن ترکیباتی نظیر فسفات های تری آلکیل به فرمول چسب زیاد نمود.

مقاومت پیوند بین اجسام به هم چسبیده شده در مقابل حرارت را می توان با افزودن ترکیباتی نظیر ایندریدمالئیک یا آسکیل فتالات به فرمول چسب افزایش داد و همچنین مقاومت پیوند بین دو جسم در مقابل رطوبت و اب را می توان با اضافه نمودن مقداری کربنات کلیسم یا کربنات با ریم به فرمول چسب افزایش داد چسب فرموله شده قطره ای را در درجه حرارت اتاق می توان تا حدود یک سال و در درجه حرارت های پائین تر به مدت بیشتر نگهداری نمود.

علت چسبیدن دو جسم به همدگیر توسط این ترکیب پلیمر یزه شدن لایه نازکی از آن بین سطوح جسم ، در حضور کاتالیزور بازی( باز ضعیفی مثل ذرات آب در محیط ، الکل و یا قلیائیت خود جسم ) می باشد.

پلی (الکیل سیانواکریلیت)

باز ضعیف ، ابتدا محیط اسیدی چسب را خنثی نموده و سپس بعنوان کاتالیزور واکنش پلیمریزاسیون آنیونی عمل می نماید. خصوصیات بارز چسب های سیانواکریلیت عبارتنداز:

الف- مایع بیرنگ بصورت خالص و کاملاً روان هستند.

ب- جهت چسباندن دو جسم ، حرارت لازم نیست و این چسب ها بدون حلال هستند.

ج- برای خشک شدن ضمن عمل چسباندن نیاز به کاتالیزور ندارند.

د- چوب ، فلزات ، شیشه ، پلاستیک را بر ، سرامیک چینی و تقریباً کلیه مواد را خیلی سریع و محکم به همدیگر می چسبانند.

ه مقدار بسیار کمی از چسب برای چسباندن دو جسم لازم است. ( برای مثال ، یک قطره برای یک را پنج مربع از سطح جسم)

و- سرعت چسباندن از 3 ثانیه تا حدود 3 دقیقه بر حسب نوع جسم متغیر است.

ز- اتصال چسبی بین دو جسم در برابر مواد شیمیایی مثل الکل ها ، بنزین ، روغن و اکثر حلال ها مقاوم است.

ح- پیوند چسبی دو جسم در برابر حرارت از - تا مقاوم است . (می توان مقاومت حرارتی آن را با اضافه نمودن یک ماده مناسب افزایش داد).

ط- قابلیت ذخیره سازی و نگهداری آن نسبتاً زیاد و در حدود یک سال است .

ی بوی تند و اشک آور داشته ، غیر سمی است بطور نسبی ارزان است.

این چسب ها دارای معایبی نیز می باشند. از جمله اینکه تنها اجسامی را بخوبی به هم می چسابند که دارای سطوح صیقلی و صاف باشند . تمایل شدید به چسبندگی سریع به پوست شخص و همچنین مقاومت کم در مقابل رطوبت زیاد و درجه حرارت های بالاتر از دارند.

برای اشنائی با مقدار مصرف چسب های سیانو آکریلبت در سطح جهان می توان به امار سال 1978 توجه نمود.در این سال حدود 275000 پوند چسب برای چسباندن حدود هشت بیلیون قطعه به همدیگر به مصرف رسیده است ، میزان مصرف این چسب سال به سال افزایش یافته است.

چسب, ترموپلاستیک, پلی وینیل استات, پلی وینیل الکل

 

ترموست و ترموپلاست در پلیمر ها به چه معناست؟

ترموپلاستیک ( Thermoplastic) یا گرمانرم به پلیمرهایی گفته می‌شود که با افزایش دما بدون تغییر شیمیایی ذوب می‌شوند. این پلیمرها را می‌توان به دفعات ذوب و دوباره جامد نمود. چنین پلیمرهایی در حالت مذاب مانند مایعات جاری می‌شوند و از این لحاظ با پلیمرهای دارای اتصالات عرضی متمایزند. گرمانرم‌ها در دمای بیش از دمای انتقال شیشه‌ای خود، منعطف هستند. اغلب گرمانرم‌ها در دمای کمتر از نقطه ذوب خود حاوی مناطق بلورینی هستند که بین نواحی آمورف قرار دارند. نواحی آمورف، ویژگی کشسانی و نواحی بلورین، استحکام و صلبیت را به ماده می‌بخشند. در دمای بیش از نقطه ذوب، نواحی بلورین از بین رفته و گرانروی به شدت کاهش می‌یابد. گرمانرم‌ها را می‌توان به طور پیوسته در چرخه ذوب/انجماد قرار داد. این ویژگی، گرمانرم‌ها را قابل بازیافت می‌سازد. بلورینگی، مهم‌ترین معیار طبقه‌بندی گرمانرم‌ها است. برخی گرمانرم‌ها در نواحی بلورین قرار نمی‌گیرند. این پلاستیک‌ها، آمورف نامیده می‌شوند و اغلب شفافند. مهم‌ترین گرمانرم‌های آمورف، پلی استایرن، پلی کربنات و پلی(متیل متاکریلات) هستند. گروه دیگر گرمانرم‌ها، توانایی بلورینگی را دارند. از آنجا که این پلاستیک‌ها همزمان حاوی نواحی بلورین و آمورف هستند، نیمه بلورین خوانده می‌شوند. از این خانواده می‌توان به پلی اتیلن، پلی پروپیلن، پلی آمیدها و پلی(اتیلن ترفتالات) اشاره کرد. سرعت و میزان بلورینگی به انعطاف پذیری زنجیر بسپار بستگی دارد. گرمانرم‌های نیمه بلورین مقاومت بیشتری در برابر حلال‌ها و مواد شیمیایی دارند. اگر اندازه بلورها بیشتر از طول موج نور باشد، ماده کدر خواهد بود. گرمانرم‌های نیمه بلورین در دمای کمتر از دمای انتقال شیشه‌ای، شکننده می‌شوند. این دما را می‌توان با افزودن نرم کننده کاهش داد. همبسپارش و ایجاد شاخه‌های جانبی در بسپار نیز راه دیگری برای کاهش دمای انتقال شیشه‌ای است. فهرست گرمانرم‌ها اکریلونیتریل بوتادین استایرن (ABS) پلی آمیدها پلی(اتر اتر کتون) (PEEK) پلی اتیلن (PE) پلی(اتیلن ترفتالات) (PET) پلی(اتیلن وینیل استات) (EVA) پلی(اتیلن وینیل الکل) (EVOH) پلی استال (POM) پلی استایرن (PS) پلی بوتیلن (PB) پلی(بوتیلن ترفتالات) (PBT) پلی پروپیلن (PP) پلی(تترا فلوئورو اتیلن) (PTFE) پلی(لاکتیک اسید) (PLA) پلی(متیل متاکریلات) (PMMA) پلی(وینیل استات) (PVA) پلی(وینیل الکل) (PVAl) پلی(وینیل کلرید) (PVC) پلی(وینیلیدن کلرید) (PVDC) سلولز استات ترموست ( Themoset) یا گرماسخت به پلیمرهایی گفته می‌شود که در اثر اعمال حرارت در آنها پیوندهای عرضی با واکنش‌های شیمیایی ایجاد می‌شود و در نتیجه وزن مولکولی متوسط آنها بالا رفته و به حالت یکپارچه صلب درمی‌آیند. انواع ترموست ها: ۱) سیلیکونها : سیلیکونها دارای مقاومت حرارتی بسیار خوبی هستند . خواص مکانیکی با تغییر درجه حرارت تغییر کمی میکند .یکی از مواد تشکیل دهنده این ماده سیلیسیم است که دیگر پلاستیکها چنین نیستند. سیلیکونها بعنوان ترکیبات قالبگیری ، رزینهای ورقه ای و بعنوان عایق در موتورهای برقی استفاده می شود اما مقاومت آنها در مقابل مواد شیمیایی کم است . ۲) پلی استرها : پلاستیکهای پلی استر ، داکرون ، دیپلون و ویبرین دارای مقاومت خوردگی شیمیایی ضعیفی هستند .مورد استفاده اصلی پلی استر ها در کامپوزیتها بصورت الیاف می باشد . مثلا کامپوزیت پلی استر تقویت شده و شیشه دارای چنا ن مقاومتی میشود که در بدنه اتومبیل و قایق مورد استفاده می گردد . ۳) فنولیکها : مواد فنولیکی(باکلیت) ،دارز ، رزینوکس از قدیمی ترین و معروفترین پلاستیکها هستند .این مواد عمدتا بر اساس فنول فرم آلدییدها هستند. کاربردهای آن عبارتند از : بدنه رادیو ، تلفن ، پریز ، پمپ ، سر دلکو و غلطکها

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 26 اردیبهشت 1397 ساعت: 18:38 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,
نظرات(0)

تحقیق در مورد عیب یابی و رفع عیب موتور های الکتریکی

بازديد: 39
تحقیق در مورد عیب یابی و رفع عیب موتور های الکتریکی

تحقیق در مورد عیب یابی و رفع عیب موتور های الکتریکی

تحقیق رایگان سایت علمی و پژوهشی آسمان , تحقیقات دانش آموزی ، فرهنگیان و دانشجویان اقدام پژوهی گزارش تخصصی

 

 

 

موتورهای الکتریکی

موتور های الکتریکی (آسنکرون-یونیورسال-قطب چاکدار ) و عیب یابی ورفع عیب موتور های مذکور

موتور ها مهمترین اجزایی هستند که در لوازم برقی گردنده بکار می روند.موتور ها انرژی الکتریکی را به انرژی مکانیکی تبدیل می کنند. الکتروموتور ها را می توان به سه دسته کلی تقسیم کرد:

1- موتور های آسنکرون  

 

 

2 - موتور های یونیورسال

 

 

3- موتور با قطب چاکدار

 

 

موتور های آسنکرون:

 این موتورها با برق متناوب کار می کنند از دو قسمت روتور واستاتور ساخته شده اند.با روشن شدن موتور سیم پیچ های درون شیار های استاتور یک میدان مغناطیسی دوار بوجود می آورند که این میدان برروتور که قسمت گردنده موتور ودارای محور انتقال حرکت می باشد نیز اثر گذاشته ودر آن خاصیت مغناطیسی بوجود می آید .به هر حال با بوجود آمدن قطب های مغناطیسی هم نام وغیرهم نام عمل جذب ودفع انجام شده که باعث حرکت چرخشی روتور می گردد.برای راه اندازی موتور ها از حالت سکون روش های مختلفی بکار می برند که مهمترین آن ها عبارتند از:

الف- آسنکرون با راه انداز غیر خازنی (کلاجی ) : در این موتور به غیر از سیم پیچی های اصلی یک سری سیم پیچ کمکی نیز قرار دارد که میدان مغناطیسی دیگری با فاصله زمانی با میدان مغناطیسی اصلی بوجود می آورد.که باعث چرخش پرقدرت تر موتور می گردد. پس از این که سرعت موتور به 75 درصد سرعت اسمی رسید کلاج که تحت تاثیر نیروی گریز از مرکز کار می کند به عنوان یک کلید عمل کرده وسیم پیچ کمکی را از مدار خارج می کند.

 

 

 ب - آسنکرون با راه انداز خازن موقت : این موتور ها دارای علامت اختصاری CSMمی باشند ودارای یک خازن الکترولیتی با ظرفیت حدود 200 الی 500 میکرو فاراد است که باسیم پیچ کمکی بطور سری بسته شده وهر دوی آنها باسیم پیچ اصلی موازی بسته می شوند. خازن وسیم پیچ کمکی یک اختلاف فاز ودو میدان مغناطیسی بوجود می آورد که باعث چرخش موتور می گردد. در این موتور نیز کلید گریز از مرکز سیم پیچ کمکی را از مدار خارج می کند.

 

 

 ج -آسنکرون با راه انداز خازن موقت وخازن دایم(با علامت اختصاری TCM) : یکی از خازن ها پس از راه اندازی از مدار خارج شده وخازن دیگر در حالتی که با سیم پیچ کمکی سری می باشد در مدار باقی می ماند.

 

 

 د - آسنکرون با راه انداز خازن دایمی ( PSCM) : در این موتور ها که دارای قدرت کم تری نسبت به موتور های قبلی هستند از یک خازن که با سیم پیچ کمکی سری بسته شده است استفاده شده و کلید گریز از مرکز ندارند بنابر این خازن به همراه سیم پیچ کمکی همیشه در مدار باقی است.

 

 

شناسایی سیم پیچ های اصلی وکمکی :

 

 

1- سیم پیچ های اصلی در زیر شیار ها و سیم پیچ کمکی در رو قرار دارند.

2-سطح مقطع سیم های کمکی همیشه از سیم های اصلی کمتر است.

3- سیم پیچ کمکی دارای مقاومت بیشتری (اهم بیشتر ) نسبت به سیم پیچ اصلی است وضمنا" خازن با سیم پیچ کمکی سری شده است.

 

 

عیب یابی موتور های آسنکرون : معیوب شدن موتور ها یا مربوط به قطعات برقی مثل سیم پیچ ها وخازن است یا مربوط به قطعات مکانیکی مثل بلبرینگ و بوشن ها

 

 

عیب یابی قطعات برقی :

عیب1- موتور اصلا"روشن نشده و جریانی از مدار عبور نمی کند.

علت1- جایی از مدار قطع است.

رفع عیب1- با آوامتر تمام مدار شامل پریز،دوشاخه ،سیم های رابط،کلیدها واتصالات در تخته کلم موتور را بررسی وعیب مربوطه را بر طرف می نماییم.

 

 

عیب2- موتور اصلا"روشن نشده وجریانی از مدار عبور نمی کند.

علت2 - سوختن فیوز.

رفع عیب2- ابتدا علت سوختن فیوز که مربوط به اتصالی می باشد را بررسی نموده پس از آن به تعویض فیوز می پر دازیم.

 

 

عیب3- موتور پس از روشن شدن خیلی زود داغ می شود.

علت3- موتور نیم سوز است.

رفع عیب3- در هر کدام از سیم پیچ های کمکی واصلی میتواند اتصال حلقه ویا اتصال کلاف به کلاف بوجود آمده باشد.بنابر این مسیر جریان الکتریکی کوتاه شده در نتیجه میدان مغناطیسی مناسب برای گردش بوجود نمی آید وباعث داغی موتور میشود.موتور های نیم سوز جریان بیشتری نسبت به موتور های سالم مشابه خود دریافت می کنند. برای رفع عیب در صورتی که محل اتصالی مشخص باشد وبتوان به نحوی آن را عایق نمود اقدام کرده ودر غیر این صورت موتور باید دو باره سیم پیچی شود.

 

 

عیب4- موتور پس از روشن شدن خیلی زود داغ می شود.

علت4- زیاد بودن بار موتور.

رفع عیب 4- هر موتوری دارای توان مکانیکی مشخص است در صورتی که بیش از توان مربوطه از موتور نیرویی خواسته شود جریان بیشتری از سیم ها عبور می کند که با سطح مقطع وتعداد دور آن ها همخوانی ندارد وباعث گرما در موتور و آسیب دیدن آن خواهد شد .برای رفع عیب باید بار موتور را کم نموده واز کار مداوم آن خود داری کرد.

 

 

عیب5- موتور پس از روشن شدن خیلی زود داغ می شود وزیر بار می خوابد.

علت 5- عمل نکردن کلید گریز از مرکز .

رفع عیب 5 - علاوه بر جریان در یافتی توسط سیم پیچ اصلی ،سیم پیچ کمکی نیزچون  از مدار خارج نمی شود جریان دریافت می کند .برای اطمینان از صحت عمل کرد کلید گریز از مرکز باید به صدای کنتاکت آن در حالت دور گرفتن موتور وهمچنین از دور افتادن آن گوش کرد .برای رفع عیب باید کلید سرویس ویا تعویض شود.

 

 

عیب 6- با روشن کردن موتور صدای زیادی شنیده می شود ولی به گردش در نمی آید.

علت 6- خرابی کلید گریز از مرکز .

رفع عیب 6- درصورتی که کنتاکت های کلید در حالتی که موتور خاموش بوده وصل نشده باشد.درزمان شروع بکار ،سیم پیچ راه انداز در مدار قرار نگرفته وطبیعتا"موتور بگردش نمی افتد.برای رفع عیب کلید را با آوامتر امتحان ودر صورت معیوب بودن تعویض می نماییم.

 

 

عیب 7- با روشن شدن موتور صدای زیادی شنیده می شود ولی به گردش در نمی آید.

علت 7 - قطعی سیم پیچ اصلی یا کمکی .

رفع عیب 7 - به کمک آوامتر هر دو مدار را امتحان ودر صورت مشخص بودن محل پارگی ،آن را تعمیر می نماییم.

 

 

عیب 8 - با روشن شدن موتور صدای زیادی شنیده می شود ولی به گردش در نمی آید.

علت 8 - نیم سوز بودن یا سوختگی موتور .

رفع عیب 8 - موتور سریعا"داغ شده وجریان زیادی می کشد همچنین بوی سوختگی ویا دود از مشخصه های آن است.رفع عیب سیم پیچی مجدد است.

 

 

عیب 9 - با روشن کردن موتور صدای زیادی شنیده می شود ولی به گردش در نمی آید.

علت 9 - خرابی خازن.

رفع عیب 9 - خازن ها به منظور راه اندازی موتور بکار رفته اند خازن را مطابق با مطالبی که در مورد عیب یابی خازن ها گفتیم آزمایش نموده در صورت نیاز آن را تعویض می کنیم.

 

 

عیب 10 - با روشن کردن موتور فیوز عمل کرده مدار قطع می شود.

علت 10 - اتصال کوتاه در مدار اصلی موتور .

رفع عیب 10 - دوشاخه ،سیم های رابط وجعبه اتصالات موتور را بررسی کرده در صورت پیدا کردن محل اتصالی آن را مرتفع می نماییم.

 

 

عیب 11 - با روشن کردن موتور فیوز عمل کرده مدار قطع می شود.

علت 11 - سوختگی کامل موتور

رفع عیب 11 - با مشاهده استاتور وسیم پیچ های مربوطه عیب حاصل تایید گردیده وبرای رفع آن باید موتور سیم پیچی گردد.

 

 

عیب 12 - با روشن کردن موتور فیوز عمل کرده مدار قطع می شود.

علت 12 - اتصال کوتاه در خازن

 

 

رفع عیب 12 - اگر با جدا کردن خازن از مدار و به برق زدن موتور فیوز دیگر عمل نکرد عیب از خازن است وباید آن را تعویض نمود.

 

 

عیب یابی قطعات مکانیکی:

عیب 1- محور موتور چه در حالت روشن وچه در حالت خاموشی به سختی حرکت می کند.

علت 1- بطور کلی خرابی بلبرینگ ها ویاطاقان های دو سر محور موتور .

رفع عیب 1- خرابی بلبرینگ ها شامل:

 

 

 الف - ترک برداشتن حلقه های بلبرینگ،ترک بر داشتن ساچمه ها و غلطک ها.

ب - بوجود آمدن حفره وشیار در سطح داخلی حلقه ها که علت آن وجود ذرات سخت بین ساچمه وحلقه می باشد.

ج - گریپاژ (عدم چرخش ساچمه ها ) که ناشی از کثیفی و سخت شدن گریس بلبرینگ می باشد.

د - فرسودگی وپوسیدگی که به علت جازدن نادرست بلبرینگ ونفوذ رطوبت وعدم گریس کاری مناسب بوجود می آید. برای تشخیس عیوب گفته شده بلبرینگ را از نظر ظاهری مشاهده ولقی بین حلقه وساچمه را امتحان می کنیم . همچنین با چرخش بلبرینگ اگر صدای غیر عادی شنیده شود دلیل برخرابی آن می باشد که باید تعویض گردد.

 

 

عیب 2 - گاهی اوقات محور موتور با صدای زیادی می چرخد.

علت 2 - چرخش حلقه بیرونی بلبرینگ در جای خود.

 

 

رفع عیب 2 - جازدن نادرست بلبرینگ وعدم گریس کاری می تواند باعث لقی بلبرینگ در جای خود شود . رفع عیب : تعویض بلبرینگ در صورت معیوب بودن بوش زدن وتراش کاری جای آن یا تعویض دری موتور.

 

 

 موتور های یونیورسال:

 این موتور ها که هم با جریان متناوب وهم با جریان مستقیم کار می کنند از دو قسمت اصلی تشکیل شده اند.

 

 

الف: قطب ها (بالشتک ها )

 

 

ب - آرمیچر

 

 

در این موتور ها میدان مغناطیسی قطب ها بر خلاف موتور های آسنکرون دوار نیست وسیم پیچ آرمیچر که قسمت گردنده موتور است با سیم پیچ قطب ها سری بسته شده است . پس از عبور جریان از مدار فوق خطوط قوای مغناطیسی قطب ها با خطوط قوای آرمیچر عکس العمل نشان داده وباعث گردش موتور می شود .سرعت این موتور ها بالا بوده وخیلی سریع به سرعت نهایی می رسند. از این موتور ها در اکثر لوازم برقی خانگی مثل چرخ گوشت ،آب میوه گیری ،هم زن ،آسیاب و... استفاده می شود. برای برقراری ارتباط قطب ها با آرمیچر که گردان می باشد از قطعه ای بنام کلکتور استفاده می شود . کلکتور از تیغه های مسی کنار هم تشکیل شده است که به شکل استوانه روی محور قرار دارد . تیغه ازهمدیگر واز محور آرمیچر بوسیله میکا عایق شده اند وسیم پیچ های داخل شیار آرمیچر به وسیله پیچک ها به یکدیگر وصل می شوند. دو قطعه ذغال به همراه فنر پشت آن ها ارتباط قطب ها با کلکتور را میسر می سازد.

 

 

عیب یابی موتور های یونیور سال :

عیب 1 - موتور روشن نمی شود.

علت 1 - نبودن برق.

 

 

رفع عیب 1 - پریز ،دوشاخه وسیم رابط را با آوامتر آزمایش نموده ورفع عیب می کنیم.

 

 

عیب 2 - موتور روشن نمی شود.

علت 2 - کوتاه شدن ذغال ها.

رفع عیب 2 - چون ذغال ها جزیی از مدار سری موتور می باشد.با کوتاه شدن آن ها ممکن است مدار قطع گردد وموتور روشن نشود با تعویض ذغال رفع عیب می شود در صورت نبودن ذغال در اندازه مورد نظر می توان از ذغال بزرگ تر استفاده کرده وبا سوهان آن را به اندازه دلخواه در آورد.

 

 

عیب 3 - موتور روشن نمی شود.

علت 3 - خرابی فنر ذغال ها

رفع عیب 3 - به منظور درگیر بودن همیشگی ذغال با کلکتور از قطعه ای فنر در پشت ذغال استفاده می شود گاهی در اثر رطوبت ویا کار زیاد خاصیت خود را از دست داده ومدار قطع می گردد. باتعویض فنر رفع عیب می شود.

 

 

عیب 4 - موتور روشن نمی شود.

علت 4 - قطعی بالشتک ها.

رفع عیب 4 - چون مدار سری می باشد هر نوع پاره گی وقطعی در بالشتک وبا قسمت های دیگر موتور باعث عدم کار کرد آن می باشود .با آوامتر  دو سر بالشتک ها را اهم گیری می کنیم .لازم به یاد آوری است هر دو بالشتک دارای اهم مساوی می باشند . در صورت پاره گی اگر قابل ترمیم می باشد این کار انجام ودر غیر این صورت بالشتک مجددا" باید سیم پیچی گردد.

 

 

عیب 5 - قدرت موتور کم وداغ می شود.

علت 5 - نیم سوز بودن آرمیچر .

رفع عیب 5 - سه روش برای آزمایش آرمیچر بکار می رود

 

 

الف- اهم گیری از تیغه های کلکتور با استفاده از آوامتر: در صورت متفاوت بودن مقاومت پیچک ها (سیم پیچ ها ) سوختن واتصالی سیم پیچ ها حتمی است.

 

 

ب - آزمایش اتصال بدنه : در صورت سوختن سیم پیچ ها عایق بندی داخل شیار ها نیز سوخته وپیچک ها به بدنه متصل می شود. برای این آزمایش می توان از لامپ سری استفاده کرده  وکلیه تیغه های کلکتور را مورد آزمایش قرار داد.

 

 

ج - آزمایش با دستگاه تستر آرمیچر (گرولر) : این دستگاه تشکیل شده از یک سیم پیچ با هسته آهنی  H شکل که یک طرف آن طوری مورب بریده شده تا آرمیچر داخل آن قرار گیرد . پس از برقراری برق دستگاه و قرار دادن آرمیچر روی آن یک تیغه اره روی شیار های بالایی آن می گذاریم در صورتی که اتصال بدنه داشته باشد هسته مغناطیسی شده وتیغه به لرزش در می آید. وبا چرخاندن آرمیچر می توان تمامی سیم پیچ ها را امتحان کرد.

 

 

موتور با قطب چاکدار:

 

 

این موتور که با برق متناوب تکفاز کار می کند با قدرت های 100/1 تا20/1  اسب بخار ساخته میشود. موارد استفاده آن کولر آبی ، دمنده ها ، باد زن ها و واتر پمپ کولر می باشد. قسمت های اصلی آن شامل بدنه واستاتور ، روتور وسپر ها (دری ها ) است . قطب های آن مثل موتور یونیورسال وروتور آن شبیه موتور آسنکرون می باشد برای گردش محور روتور از بلبرینگ ساچمه ای ویا بوش استفاده می شود قطب های برجسته آن شامل شیاری است که یک دور سیم مسی درون آن قرار دارد وبه اسم پیچک اتصال کوتاه نامیده می شود که به منظور راه انداز موتور می باشد سیم پیچ های اصلی با پیچک های اتصال کوتاه سری بسته شده وبا برقراری جریان ،یک اختلاف میدان مغناطیسی بوجود می آید که باعث بوجود آمدن دو گشتاور لازم برای به چرخش در آمدن روتور می شود.

 

 

موتور ها مهمترین اجزایی هستند که در لوازم برقی گردنده بکار می روند.موتور ها انرژی الکتریکی را به انرژی مکانیکی تبدیل می کنند. الکتروموتور ها را می توان به سه دسته کلی تقسیم کرد.

 

 

موتور های آسنکرون -1

موتور های یونیورسال -2

موتور با قطب چاکدار -3

 

 

موتور های آسنکرون

 

 

که با برق متناوب کار می کنند از دو قسمت روتور واستاتور ساخته شده اند.با روشن شدن موتور سیم پیچ های درون شیار های استاتور یک میدان مغناطیسی دوار بوجود می آورند که این میدان برروتور که قسمت گردنده موتور ودارای محور انتقال حرکت می باشد نیز اثر گذاشته ودر آن خاصیت مغناطیسی بوجود می آید .به هر حال با بوجود آمدن قطب های مغناطیسی هم نام وغیرهم نام عمل جذب ودفع انجام شده که باعث حرکت چرخشی روتور می گردد.برای راه اندازی موتور ها از حالت سکون روش های مختلفی بکار می برند که مهمترین آن ها عبارتند از:

 

 

الف- آسنکرون با راه انداز غیر خازنی (کلاجی ): در این موتور به غیر از سیم پیچی های اصلی یک سری سیم پیچ کمکی نیز قرار دارد که میدان مغناطیسی دیگری با فاصله زمانی با میدان مغناطیسی اصلی بوجود می آورد.که باعث چرخش پرقدرت تر موتور می گردد. پس از این که سرعت موتور به 75 درصد سرعت اسمی رسید کلاج که تحت تاثیر نیروی گریز از مرکز کار می کند به عنوان یک کلید عمل کرده وسیم پیچ کمکی را از مدار خارج می کند.

 

 

ب - آسنکرون با راه انداز خازن موقت : این موتور دارای یک خازن الکترولیتی با ظرفیت حدود 200 الی 500 میکرو فاراد است که باسیم پیچ کمکی بطور سری بسته شده وهر دوی آنها باسیم پیچ اصلی موازی بسته می شوند. خازن وسیم پیچ کمکی یک اختلاف فاز ودو میدان مغناطیسی بوجود می آورد که باعث چرخش موتور می گردد. در این موتور نیز کلید گریز از مرکز سیم پیچ کمکی را از مدار خارج می کند.

 

 

ج - آسنکرون با راه انداز خازن موقت وخازن دایم: یکی از خازن ها پس از راه اندازی از مدار خارج شده وخازن دیگر در حالتی که با سیم پیچ کمکی سری می باشد در مدار باقی می ماند.

 

 

د - آسنکرون با راه انداز خازن دایمی :در این موتور ها که دارای قدرت کم تری نسبت به موتور های قبلی هستند از یک خازن که با سیم پیچ کمکی سری بسته شده است استفاده شده و کلید گریز از مرکز ندارند بنابر این خازن به همراه سیم پیچ کمکی همیشه در مدار باقی است.

 

 

شناسایی سیم پیچ های اصلی وکمکی :

 

 

1- سیم پیچ های اصلی در زیر شیار ها و سیم پیچ کمکی در رو قرار دارند.

 

 

2-سطح مقطع سیم های کمکی همیشه از سیم های اصلی کمتر است.

 

 

3- سیم پیچ کمکی دارای مقاومت بیشتری (اهم بیشتر ) نسبت به سیم پیچ اصلی است وضمنا" خازن با سیم پیچ کمکی سری شده است.

 

 

عیب یابی موتور های آسنکرون

 

 

معیوب شدن موتور ها یا مربوط به قطعات برقی مثل سیم پیچ ها وخازن است یا مربوط به قطعات مکانیکی مثل بلبرینگ و بوشن ها .

 

 

عیب یابی قطعات برقی :

عیب1- موتور اصلا"روشن نشده و جریانی از مدار عبور نمی کند.

علت1 - جایی از مدار قطع است.

 

 

رفع عیب1- با آوامتر تمام مدار شامل پریز،دوشاخه ،سیم های رابط،کلیدها واتصالات در تخته کلم موتور را بر رسی وعیب مربوطه را بر طرف می نماییم.

 

 

عیب2- موتور اصلا"روشن نشده وجریانی از مدار عبور نمی کند.

 

 

علت2 - سوختن فیوز.

 

 

رفع عیب2- ابتدا علت سوختن فیوز که مربوط به اتصالی می باشد را بررسی نموده پس از آن به تعویض فیوز می پر دازیم.

 

 

عیب3- موتور پس از روشن شدن خیلی زود داغ می شود.

 

 

علت3 - موتور نیم سوز است.

 

 

رفع عیب3- در هر کدام از سیم پیچ های کمکی واصلی میتواند اتصال حلقه ویا اتصال کلاف به کلاف بوجود آمده باشد.بنابر این مسیر جریان الکتریکی کوتاه شده در نتیجه میدان مغناطیسی مناسب برای گردش بوجود نمی آید وباعث داغی موتور میشود.موتور های نیم سوز جریان بیشتری نسبت به موتور های سالم مشابه خود دریافت می کنند. برای رفع عیب در صورتی که محل اتصالی مشخص باشد وبتوان به نحوی آن را عایق نمود اقدام کرده ودر غیر این صورت موتور باید دو باره سیم پیچی شود.

عیب4- موتور پس از روشن شدن خیلی زود داغ می شود.

علت4 - زیاد بودن بار موتور.

رفع عیب 4- هر موتوری دارای توان مکانیکی مشخص است در صورتی که بیش از توان مربوطه از موتور نیرویی خواسته شود جریان بیشتری از سیم ها عبور می کند که با سطح مقطع وتعداد دور آن ها همخوانی ندارد وباعث گرما در موتور و آسیب دیدن آن خواهد شد .برای رفع عیب باید بار موتور را کم نموده واز کار مداوم آن خود داری کرد.

عیب5- موتور پس از روشن شدن خیلی زود داغ می شود وزیر بار می خوابد.

علت 5 - عمل نکردن کلید گریز از مرکز .

رفع عیب 5 - علاوه بر جریان در یافتی توسط سیم پیچ اصلی ،سیم پیچ کمکی نیزچون از مدار خارج نمی شود جریان دریافت می کند .برای اطمینان از صحت عمل کرد کلید گریز از مرکز باید به صدای کنتاکت آن در حالت دور گرفتن موتور وهمچنین از دور افتادن آن گوش کرد .برای رفع عیب باید کلی د سر ویس ویا تعویض شود.

عیب 6- با روشن کردن موتور صدای زیادی شنیده می شود ولی به گردش در نمی آید.

علت 6- خرابی کلید گریز از مرکز .

رفع عیب 6- درصورتی که کنتاکت های کلید در حالتی که موتور خاموش بوده وصل نشده باشد.درزمان شروع بکار ،سیم پیچ راه انداز در مدار قرار نگرفته وطبیعتا"موتور بگردش نمی افتد.برای رفع عیب کلید را با آوامتر امتحان ودر صورت معیوب بودن تعویض می نماییم.

عیب 7- با روشن شدن موتور صدای زیادی شنیده می شود ولی به گردش در نمی آید.

 

 

علت 7 - قطعی سیم پیچ اصلی یا کمکی .

رفع عیب 7 - به کمک آوامتر هر دو مدار را امتحان ودر صورت مشخص بودن محل پارگی ،آن را تعمیر می نماییم.

عیب 8 - با روشن شدن موتور صدای زیادی شنیده می شود ولی به گردش در نمی آید.

علت 8 - نیم سوز بودن یا سوختگی موتور .

رفع عیب 8 - موتور سریعا"داغ شده وجریان زیادی می کشد همچنین بوی سوختگی ویا دود از مشخصه های آن است.رفع عیب سیم پیچی مجدد است.

عیب 9 - با روشن کردن موتور صدای زیادی شنیده می شود ولی به گردش در نمی آید.

علت 9 - خرابی خازن.

رفع عیب 9 - خازن ها به منظور راه اندازی موتور بکار رفته اند خازن را مطابق با مطالبی که در مورد عیب یابی خازن ها گفتیم آزمایش نموده در صورت نیاز آن را تعویض می کنیم.

عیب 10 - با روشن کردن موتور فیوز عمل کرده مدار قطع می شود.

علت 10 - اتصال کوتاه در مدار اصلی موتور .

رفع عیب 10 - دوشاخه ،سیم های رابط وجعبه اتصالات موتور را بررسی کرده در صورت پیدا کردن محل اتصالی آن را رفع می نماییم.

عیب 11 - با روشن کردن موتور فیوز عمل کرده مدار قطع می شود.

علت 11 - سوختگی کامل موتور

رفع عیب 11 - با مشاهده استاتور وسیم پیچ های مربوطه عیب حاصل تایید گردیده وبرای رفع آن باید موتور سیم پیچی گردد.

عیب 12 - با روشن کردن موتور فیوز عمل کرده مدار قطع می شود.

علت 12 - اتصال کوتاه در خازن

رفع عیب 12 - اگر با جدا کردن خازن از مدار و به برق زدن موتور فیوز دیگر عمل نکرد عیب از خازن است وباید آن را تعویض نمود.

 

 

عیب یابی قطعات مکانیکی:

 

 

عیب 1 - محور موتور چه در حالت روشن وچه در حالت خاموشی به سختی حرکت می کند.

علت 1 - بطور کلی خرابی بلبرینگ ها ویاطاقان های دو سر محور موتور .

رفع عیب 1 - خرابی بلبرینگ ها شامل

 

 

الف - ترک برداشتن حلقه های بلبرینگ،ترک بر داشتن ساچمه ها و غلطک ها .

ب - بوجود آمدن حفره وشیار در سطح داخلی حلقه ها که علت آن وجود ذرات سخت بین ساچمه وحلقه می باشد.

ج - گریپاژ (عدم چرخش ساچمه ها ) که ناشی از کثیفی و سخت شدن گریس بلبرینگ می باشد.

د - فرسودگی وپوسیدگی : که به علت جازدن نادرست بلبرینگ ونفوذ رطوبت وعدم گریس کاری مناسب بوجود می آید. برای تشخیس عیوب گفته شده بلبرینگ را از نظر ظاهری مشاهده ولقی بین حلقه وساچمه را امتحان می کنیم . همچنین با چرخش بلبرینگ اگر صدای غیر عادی شنیده شود دلیل برخرابی آن می باشد که باید تعویض گردد.

 

 

عیب 2 - گاهی اوقات محور موتور با صدای زیادی می چرخد.

علت 2 - چرخش حلقه بیرونی بلبرینگ در جای خود.

رفع عیب 2 - جازدن نادرست بلبرینگ وعدم گریس کاری می تواند باعث لقی بلبرینگ در جای خود شود . تعویض بلبرینگ در صورت معیوب بودن بوش زدن وتراش کاری جای آن یا تعویض دری موتور.

 

 

2- موتور های یونیورسال: این موتور ها که هم با جریان متناوب وهم با جریان مستقیم کار می کنند از دو قسمت اصلی تشکیل شده اند.

 

 

الف:قطب ها (بالشتک ها )

ب - آرمیچر

 

 

در این موتور ها میدان مغناطیسی قطب ها بر خلاف موتور های آسنکرون دوار نیست وسیم پیچ آرمیچر که قسمت گردنده موتور است با سیم پیچ قطب ها سری بسته شده است . پس از عبور جریان از مدار فوق خطوط قوای مغناطیسی قطب ها با خطوط قوای آرمیچر عکس العمل نشان داده وباعث گردش موتور می شود .سرعت این موتور ها بالا بوده وخیلی سریع به سرعت نهایی می رسند. از این موتور ها در اکثر لوازم برقی خانگی مثل چرخ گوشت ،آب میوه گیری ،هم زن ،آسیاب و... استفاده می شود. برای برقراری ارتباط قطب ها با آرمیچر که گردان می باشد از قطعه ای بنام کلکتور استفاده می شود . کلکتور از تیغه های مسی کنار هم تشکیل شده است که به شکل استوانه روی محور قرار دارد . تیغه ها ازهمدیگر واز محور آرمیچر بوسیله میکا عایق شده اند وسیم پیچ های داخل شیار آرمیچر به وسیله پیچک ها به یکدیگر وصل می شوند. دو قطعه ذغال به همراه فنر پشت آن ها ارتباط قطب ها با کلکتور را میسر می سازد.

 

 

عیب یابی موتور های یونیور سال :

عیب 1 - موتور روشن نمی شود.

علت 1 - نبودن برق.

رفع عیب 1 - پریز ،دوشاخه وسیم رابط را با آوامتر آزمایش نموده ورفع عیب می کنیم.

عیب 2 - موتور روشن نمی شود.

علت 2 - کوتاه شدن ذغال ها.

رفع عیب 2 - چون ذغال ها جزیی از مدار سری موتور می باشد.با کوتاه شدن آن ها ممکن است مدار قطع گردد وموتور روشن نشود با تعویض ذغال رفع عیب می شود در صورت نبودن ذغال در اندازه مورد نظر می توان از ذغال بزرگ تر استفاده کرده وبا سوهان آن را به اندازه دلخواه در آورد.

 

 

عیب 3 - موتور روشن نمی شود.

علت 3 - خرابی فنر ذغال ها

رفع عیب 3 - به منظور درگیر بودن همیشگی ذغال با کلکتور از قطعه ای فنر در پشت ذغال استفاده می شود گاهی در اثر رطوبت ویا کار زیاد خاصیت خود را از دست داده ومدار قطع می گردد. باتعویض فنر رفع عیب می شود.

عیب 4 - موتور روشن نمی شود.

علت 4 - قطعی بالشتک ها.

رفع عیب 4 - چون مدار سری می باشد هر نوع پاره گی وقطعی در بالشتک و یا قسمت های دیگر موتور باعث عدم کار کرد آن می شود .با آوامتر دو سر بالشتک ها را اهم گیری می کنیم .لازم به یاد آوری است هر دو بالشتک دارای اهم مساوی می باشند . در صورت پاره گی اگر قابل ترمیم می باشد این کار انجام ودر غیر این صورت بالشتک مجددا" باید سیم پیچی گردد.

عیب 5 - قدرت موتور کم وداغ می شود.

علت 5 - نیم سوز بودن آرمیچر .

رفع عیب 5 - سه روش برای آزمایش آرمیچر بکار می رود

 

 

الف- اهم گیری از تیغه های کلکتور با استفاده از آوامتر در صورت متفاوت بودن مقاومت پیچک ها (سیم پیچ ها ) سوختن واتصالی سیم پیچ ها حتمی است.

 

 

ب - آزمایش اتصال بدنه : در صورت سوختن سیم پیچ ها عایق بندی داخل شیار ها نیز سوخته وپیچک ها به بدنه متصل می شود. برای این آزمایش می توان از لامپ سری استفاده کرده وکلیه تیغه های کلکتور را مورد آزمایش قرار داد.

 

 

ج - آزمایش با دستگاه تستر آرمیچر (گرولر) این دستگاه تشکیل شده از یک سیم پیچ با هسته آهنی H شکل که یک طرف آن طوری مورب بریده شده تا آرمیچر داخل آن قرار گیرد . پس از برقراری برق دستگاه و قرار دادن آرمیچر روی آن یک تیغه اره روی شیار های بالایی آن می گذاریم در صورتی که اتصال بدنه داشته باشد هسته مغناطیسی شده وتیغه به لرزش در می آید. وبا چرخاندن آرمیچر می توان تمامی سیم پیچ ها را امتحان کرد.

 

 

3 - موتور با قطب چاکدار: این موتور که با برق متناوب تکفاز کار می کند با قدرت های 100/1 تا20/1 اسب بخار ساخته میشود. موارد استفاده آن کولر آبی ،دمنده ها ،باد زن ها و واتر پمپ کولر می باشد. قسمت های اصلی آن شامل بدنه واستاتور ،روتور وسپر ها (دری ها ) است . قطب های آن مثل موتور یونیورسال وروتور آن شبیه موتور آسنکرون می باشد برای گردش محور روتور از بلبرینگ ساچمه ای ویا بوش استفاده می شود قطب های برجسته آن شامل شیاری است که یک دور سیم مسی درون آن قرار دارد وبه اسم پیچک اتصال کوتاه نامیده می شود که به منظور راه اندازی موتور می باشد سیم پیچ های اصلی با پیچک های اتصال کوتاه سری بسته شده وبا برقراری جریان ،یک اختلاف میدان مغناطیسی بوجود می آید که باعث بوجود آمدن دو گشتاور لازم .برای به چرخش در آمدن روتور می شود.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 24 اردیبهشت 1397 ساعت: 9:59 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,,,,
نظرات(0)

تحقیق درمورد معماری سازمانی

بازديد: 69
تحقیق درمورد  معماری سازمانی

تحقیق رایگان سایت علمی و پژوهشی آسمان , تحقیقات دانش آموزی ، فرهنگیان و دانشجویان اقدام پژوهی گزارش تخصصی

 

معماری سازمانی

چکیده

در سازمان‌های امروزی که اغلب دارای ابعاد و ساختارهای پیچیده و از نظر فیزیکی توزیع شده هستند تنها ذکر اینکه چه کارهایی باید توسط چه کسانی (شرح وظایف) انجام شود کافی نیست، بلکه فرآیندها، داده‌ها، اهداف و نقش افرادی که در سازمان انجام وظیفه می‌کنند باید با اهداف و راهبردهای سازمان که در قالب برنامه‌ریزی راهبردی ارائه می‌شوند، همخوانی داشته باشد. چنین امری مستلزم آن است که سازمان دارای یک نقشه از تمام ابعاد خود باشد تا بتواند با استفاده از این نقشه، روابط بین ابعاد سازمان را درک نموده و در صورت نیاز با تغییرات هماهنگ نماید. این نقشه از سازمان، که حاوی اطلاعات افراد، فرآیندها، مکان‌ها و دیگر ابعاد و خصوصیات سازمان است، معماری سازمانی نامیده می‌شود. زمینه معماری سازمانی (معماری فناوری اطلاعات سازمانی) در سال ۱۹۸۷ با انتشار مقاله‌ای با نام «چارچوبی برای معماری سیستم‌های اطلاعاتی» توسط جان زکمن پایه‌گذاری گردید. در این مقاله زکمن به چالش و چشم‌انداز معماری‌های سیستم‌های اطلاعاتی اشاره می‌کند. چالش به مدیریت سیستم‌های توزیع شده همراه با پیچیدگی در حال افزایش، مربوط است. در ایران معماری سازمانی ابتدا با نام معماری اطلاعات توسط دکتر فریدون شمس و همکارانش تبلیغ شد. این گروه سپس کمیته فنی معماری اطلاعات ایران را راه‌اندازی نمودند (http://enterprisearchitecture.ir). در سال ۱۳۸۵ برای اولین بار معماری سازمانی در دوازدهمین کنفرانس بین‌المللی انجمن کامپیوتر ایران به عنوان یک زمینه مستقل ارائه شد. سپس با تلاش‌های دکتر فریدون شمس مجوز ایجاد دوره کارشناسی ارشد معماری سازمانی در دانشگاه شهید بهشتی صادر شد. هسته پژوهشی معماری سیستم‌های اطلاعاتی از دیگر تلاش‌های علمی و کاربردی نمودن معماری سازمانی در ایران است. در حال حاضر شرکت‌ها و سازمان‌های بسیاری برای توسعه فناوری اطلاعات خود به این رویکرد روی آورده‌اند.

 

مقدمه

معماری سازمانی چارچوبی برای تببین، هماهنگ‌سازی و همسوسازی کلیه فعالیت‌ها و عناصر سازمان در جهت نیل به اهداف راهبردی سازمان است. معمار سازمانی همانند دیگر معماران با بخش‌های مختلف سیستم درگیر می‏‏شود، اما برخلاف دیگر معماری‌ها، معمار با سیستمی مواجه‌است که اجزای آن اغلب غیرفیزیکی، غیرقابل لمس و مفهومی بوده و روابط حاکم بر آنها منبعث از روابط و فرهنگ کاری و (یا) انسانی است. جهت توصیف چنین سیستمی، او نمی‌تواند از روش‌های رایج برای دیگر معماری‌ها استفاده نماید و نیاز به استفاده از مدل‌های مختلف دارد. می‌توان معماری سازمانی را با مجموعه‌ای از مدل‌های بهم پیوسته و مرتبط نمایش داد که انتخاب بین انواع مدل‌های مناسب بر عهده معمار است. معماری سازمانی ریشه گرفته از بحث‏ «معماری سیستم‌های اطلاعاتی» و به خصوص «معماری اطلاعات» و ادامه این نوع از معماری‌ها بطور خاص در سازمان است. تفاوت معماری سازمانی و معماری سیستم‌های اطلاعاتی در این است که معماری سازمانی تمام جنبه‌های سازمان نظیر کاربران، موقعیت جغرافیایی سیستم‌ها، نحوه توزیع آنها، فرآیندهای حرفه، انگیزه کارها، راهبردها، ماموریت‌های سازمان و غیره را در نظر می‌گیرد، در حالیکه معماری اطلاعات، تنها بر اطلاعات متمرکز شده‌است. در واقع، در معماری سازمانی با یک نوع مهندسی مجدد در کل سازمان، از منظر سیستم‌های اطلاعاتی روبرو هستیم که سعی در بهبود فرآیندهای کاری سازمان از طریق به کارگیری فناوری اطلاعات دارد. این روش از لحاظ تاریخی پیشینة طولانی ندارد و در بین بقیه روش‌ها از تازه‌ترین‌هاست و در طبقه‌بندی آنها از گونه سازمان‌گرا و داده‌گراست و ناشی از گسترش بکارگیری فناوری اطلاعات در سازمان‌ها و افزایش تعاملات درون و برون سازمانی و همچنین شتاب روز افزون تغییرات است که بحران فناوری را ایجاد نموده‌است.

 

 

 

کاربرد معماری سازمانی

افراد مختلف سازمان می‌توانند کاربردهای مختلفی از معماری سازمانی داشته باشند. پس از تولید محصولات معماری، محصولات فوق در اختیار ذینفعان سازمان قرار داده می‌شوند. توصیف‌های موجود در محصولات فوق که عمدتاً به صورت گرافیکی ارائه می‌شوند کمک زیادی به تصمیم‌گیری‌ها، تحلیل‌های راهبردی، ارزیابی و اصلاح فرآیندهای حرفه، ارزیابی و سنجش کارائی، پیش بینی و برنامه‌ریزی تغییرات، ارزیابی هزینه‌ها و غیره می‌نماید. هر کدام از افراد فوق، بسته به جایگاه خودشان می‌توانند روی دیدگاه خاصی از معماری متمرکز شوند. بعنوان نمونه، دیدگاه‌های سطح بالایی چون «دیدگاه برنامه‌ریز» و «دیدگاه مالک» مناسب هیئت مدیره و مدیر ارشد سازمان است چرا که این دو دیدگاه توصیف کننده سرفصل‌های اطلاعاتی، ماموریت‌ها، فرآیندهای کاری، توزیع جغرافیایی مکان‌های سازمانی، ساختار سازمانی، رویدادهای مهم و راهبردهای ماموریتی سازمان هستند. از طرف دیگر، افرادی چون «کارشناسان فناوری اطلاعات»، «طراحان سیستم»، «تحلیل‌گران» و غیره می‌توانند توجه خود را روی محصولات «دیدگاه طراح» متمرکز کرده و به بررسی مواردی چون مدل مفهومی و منطقی داده‌ها، نمودارهای فعالیت، مدل مفهومی شبکه، سلسله مراتب سازمانی، نمودارهای ترتیبی و قواعد کار بپردازند. در هر صورت یکی از مواردی که لازم است قبل از شروع هر نوع معماری مشخص شود، هدف و منظور معماری است که نوع محصولات و چگونگی آنها را مشخص می‌نماید و کمک شایانی به همگرائی محصولات می‌کند. علاوه بر اینها، معماری سازمانی یک مخزن اطلاعاتی کامل از کل سازمان در اختیار می‌گذارد که مطالب آن به صورت اصولی طبقه بندی شده و قابل استفاده برای همه سازمان است. از لحاظ ماهیت، معماری سازمانی فرآیندی است که پیش از آنکه جنبه فنی داشته باشد، جنبه مدیریتی و عملیاتی دارد. این نسبت بعضاً ۸۰ به ۲۰ عنوان می‌شود.

 

 

تفاوت محصولات معماری سازمانی با روش‌های دیگر

طراحی و تولید سیستم‌های اطلاعاتی کوچک و محلی دارای پیشینه و تجربه زیادی بوده و روش‌های بسیاری برای آن ارائه شده‌است که آخرین آنها طراحی و توسعه براساس روش‌های شی‌گرا و برپایة مولفه‌است که کمک بسیاری به انعطاف‌پذیری سیستم‌های اطلاعاتی نموده‌است. با این وجود روش‌های فوق نمی‌توانند در مورد سیستم‌های بزرگتری که حاوی چندین زیر سیستم کوچکتر هستند مفید واقع شوند. نگرشی که در طراحی و تولید یک سیستم اطلاعاتی مستقل وجود دارد مبتنی بر شناخت نیازمندی‌ها و موجودیت‌های اطلاعاتی محلی بوده و در نهایت منجر به ایجاد سیستمی برای مدیریت اطلاعات فوق می‌شود. سیستم‌های اطلاعاتی بزرگتر که خود از چندین زیر سیستم کوچکتر تشکیل می‌شوند، محتاج نگرشی کلی‌تر و همه جانبه‌تر به مسئله هستند تا بتوانند این جزایر اطلاعاتی را با هم مرتبط سازند. شباهت‌های زیادی که بین محصولات معماری سازمانی با خروجی‌های متدولوژی‌های تحلیل و طراحی سیستم‌ها نظیر SSADM و RUP و غیره دارد، اغلب گیج کننده بوده و این سوال را مطرح می‌سازد که اساساً چه تفاوتی بین معماری سازمانی با روش‌های فوق وجود دارد. نکته کلیدی در پاسخ به این سوال، توجه به مفهوم «عناصر پایه» است. همانطور که در بخش قبل نیز اشاره شد، هدف از معماری سازمانی ارائه توصیف‌هایی از جنبه‌های مختلف این عناصر پایه‌است. در این مورد معمولاً از تکنیک‌هایی استفاده می‌شود که در متدولوژی‌های تحلیل و طراحی نیز رایج است. به عنوان نمونه اغلب تکنیک‌های ساخت یافته‌ای که برای مدل‌های داده یا فرآیند معماری سازمانی به کار می‌روند، عیناً برداشت شده از تکنیک‌های تحلیل و طراحی ساخت‌یافته یا شی‌گراست. در واقع، می‌توان گفت تفاوت اساسی در محصولاتی است که در معماری سازمانی ایجاد می‌شود. محصولات معماری سازمانی کاملاً نرمال بوده و طراحی آنها به گونه‌ای صورت گرفته که قادر به ایجاد «زیر ساخت» باشند. مهمترین نکته در رابطه با اجزائی که برای استفاده به عنوان زیر ساخت در نظر گرفته می‌شوند، قابلیت استفاده مجدد آنهاست. در صورتیکه این موضوع ممکن است در مورد محصولات متدولوژی‌های تحلیل و طراحی صادق نباشد. محصولات معماری سازمانی ابتدائی و ساده بوده و این قابلیت را دارند که بصورت دیگری ساخته شوند که این همان انعطاف‌پذیری است که به‌دنبال آن در معماری سازمانی هستیم. در مقایسه، سیستم‌های اطلاعاتی عموماً محصولاتی قابل انعطاف تولید نمی‌کنند و با هدف کاملاً روشنی تولید می‌شوند. به عبارت بهتر، با استفاده از توصیف‌های معماری سازمانی این امکان برای مدیران ارشد بوجود می‌آید که در صورت لزوم اقدام به ایجاد ترکیبی جدید از عناصر پایه و ارتباطات بین آنها نمایند.

 

چارچوب‌های معماری سازمانی:

نیاز به ارائه تفکرهای سازماندهی شده وساختارهای منطقی طبقه بندی اطلاعات پیچیده و توصیف ومفهوم کارهای معمار پیشگامان معماری را بر آن داشت تا روش‌ها والگوهای مختلفی را ابداع و به جامعه معماری این امکان را بدهند تا اطلاعات کار معماری را تبدیل به یک چارچوب نموده و به روش علمی و مدون نموده و بدین طریق هنر و علم خود را در اختیار دیگران بگذارد.

        چارچوب معماری زکمن Zachman: را جان زکمن درسال ۱۹۸۷ برای صنعت و تجارت ارائه کرده‌است. وی در ابتدا این کار را با ارائه یک الگوی جامع در زمینه معماری اطلاعات شروع نمود و چون معتقد به تحلیل سازمان با استفاده از چارچوب معماری بود جنبه‌های مختلف طراحی یک سیستم از نظر محتوی، مفهوم، منطق، فیزیک و توصیف‌های دقیق غیر محتوائی را به صورت یک سری سئوال از نقطه نظر داده، وظیفه، شبکه، افراد، زمان وانگیزه در یک جدول که تکمیل آن توصیف معماری انجام شده و پاسخ چه چیز، چطور، کجا، چه کسی، کی و چرا ی آینده سازمانی پویا می‌باشد.

        چارچوب معماری C۴ISR/DoDAF: که وزارت دفاع آمریکا درسال ۱۹۹۶ آن را در ابتدا برای توصیف معماری سیستم‌های نظامیعملیات مشترک طراحی نموده بود دارای چارچوبی بسیار جامع برای بیان سطوح مختلف یک سِستم می‌باشد و محصول نهائی آن تعدادی مستند معین گویای سه دیدگاه عملیاتی، سیستم و تکنیکی معماری انجام یافته بوده ودر نهایت آن را توصیف می‌نماید.

        چارچوب معماریTOGAF: Open Group آن را در سال ۱۹۹۵ ارائه کرده‌است.

        چارچوب معماری FEAF: شورای مدیران (CIO Council) دولت فدرال آمریکا آن را درسال ۱۹۹۹ برای افزایش تعامل در سطوح دولتی ارائه کرده‌است. این معماری شامل رهنمودهائی برای معماران سیستم‌های اطلاعاتی در توصیف ماموریت هائی که در اجراء آن چندین سازمان به صورت مشترک در دولت فعالیت دارند مورد استفاده قرار می‌گیرد. این چارچوب معماری سازمانی یک سازوکار سازماندهی مدیریت توسعه ونگهداری و همچنین ساختاری برای ساماندهی منابع اطلاعاتی وتشریح فعالیتهای معماری سازمانی فدرال ارائه می‌نماید. مدل دارای هشت مولفه اساسی است.

        چارچوب معماری سازمانی ( TEAF)خزانه داری آمریکا براساس معماری زکمن و چارچوب معماری FEAF درسال ۲۰۰۰ ارائه کرده‌است.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 24 اردیبهشت 1397 ساعت: 9:37 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,
نظرات(0)

تحقیق درمورد شیوه های هفتگانه معماری در ایران

بازديد: 27
تحقیق درمورد شیوه های هفتگانه معماری در ایران

تحقیق رایگان سایت علمی و پژوهشی آسمان , تحقیقات دانش آموزی ، فرهنگیان و دانشجویان اقدام پژوهی گزارش تخصصی

 

فرهنگ معماری در ایران

شیوه‌های هفت‌گانه معماری ایران :

1-پارسی : از آغاز امپراتوری پارسیان تا اندکی پس از حمله اسکندر در ایران و کشورهای نزدیک آن رواج داشته و به روزگار هخامنشی به اوج پختگی خود رسید و شاه کارهایی چه در پارس و چه در بیرون آن پدید آورده است .

2- پارتی : به روزگار اشکانیان و ساسانیان و تا چند گاهی پس از اسلام رواج داشته است .

3-خراسانی : اندکی پس از ظهور اسلام پای گرفته و در روزگار صفاریان، سامانیان و حتی غزنویان و تا ظهور دیلمیان در سراسر سرزمین‌های خاوری اسلامی معمول بوده است .

4- رازی : با ظهور آل زیار پای گرفت هم به روزگار آل بویه، سلجوقیان، خوارزم شایان و اتابکان رواج داشته و تا اندکی پس از حمله مغول در سراسر ایران آن روز و کشورهای همسایه پاینده مانده است .

5-آذری : در روزگار ایلخانان (جانشینان چنگیز که در ایران فرمانروایی داشته‌اند) پدید آمد تا زمان تیموریان، ترکمانان آق قویونلو و قره قویونلو ادامه داشته است .

6- اصفهانی : اندکی پیش از صفویان (اواخر عمارت ترکمانان قره قویونلو) جای شیوه آذری را گرفته به روزگار صفویان، افشاریان، زندیان و قاجاریان رایجی بوده و تا سده سیزدهم هجری ادامه داشته است .

 

 

1.       شیوه پارس :

الف ) تخت‌جمشید :

تراشه‌های موجود از معماری ایران از قرن 6-4 پیش از میلاد عمدتاً اقتباس از بقایای موجود کاخ- معبدهای پاسارگاد ، شوش و پرسپولیس است که نشان دهنده اختلاطی از نفوذ معماری مصر و یونان است. رسوم سنتی ساختمان آشور در معماری ایران ، ساخت و ساز بر روی توده های خاک‌ریزی یا سکوها (که البته در این زمان، از طریق پلکان‌های سنگی زیبا و پر هیبت که با مقادیری از حیوانات و همراهان پادشاه مزین گشته است قابل دسترسی می‌باشد ) و کاربرد تزئینات برجسته در مقیاس بزرگ و آجرهای لعابی، رنگی و درخشان مشاهده نمود.

 

ب ) کاخ داریوش :

کاخ داریوش در سال 521 پیش از میلاد ساخته شد . این کاخ به وسیله دو پلکان به یک پیشخوان ستون‌دار منتهی می‌شود واز طریق آن وارد تالار مرکزی می‌شود.

ج ) مدخل مرکزی کاخ داریوش :

دید دیگری از قرنیز به سبک مصریان که در لغاز درب نشان داده شده است . یک دال سنگی با نقوش حکاکی شده از پادشاه به همراه خدمتکارش که چتری را بر سر او گرفته است .

د ) نمای اصلی کاخ داریوش :

کاخ از طریق رشته‌ای از پلکان‌ها، در دو طرف یک تراست، قابل دسترسی بود که از طریق یک ایوان به درب ورودی می‌رسند. این درب دارای بر نیسی حکاکی شده و نی چین بود که مشابه درب‌های معابد مصریان پیش‌ازاین بود .

 

پلان کاخ داریوش :

یک تالار مرکزی (آپادانا ) که مشتمل بر 16 ستون بود و توسط اتاقک هایی کوچک‌تر احاطه شده ، برج‌هایی در چهار گوشه بنا شده ممکن است حاوی اتاق‌های نگهبانی و پلکان‌ها بوده باشند.

 

کاخ خشایارشاه :

کاخ‌های داریوش (فرمان‌روایی 486 تا 522 قبل از میلاد ) و پسرش خشایارشاه (فرمان‌روایی 465 تا 486 پیش از میلاد) عملکردی دوجانبه ، هم به عنوان مساکن سلطنتی و هم به عنوان معبد داشتند . مجموعه‌ای از تالارها و اطاق‌های کاخ عملکرد مسکونی را برای پادشاه و یک کاخ نیز برای فرمانروایی و مقر حکومتی پادشاه بود .

پلان، آپادانای خشایارشاه (سال 485 پیش از میلاد ) کاخ بر روی سکویی بنا شده بود  که توسط دو رشته پلکان قابل دسترسی بود یک ایوان باز که متشکل از 12 ستون بود ، در جلوی دو درب ورودی قرار داشت که به آپادانا منتهی می‌شد .

 

1- تحلیل تخت‌جمشید :

یکی از شاهکارهای معماری ایران در دورة هخامنشی بنای عظیم تخت‌جمشید است . این بنا را داریوش بزرگ در حدود سال 520 قبل از میلاد به آغاز کرده و در حدود یک قرن به طول انجامید ، بخش قابل توجه تخت‌جمشید پی سنگی عظیم  139 هزار مترمربعی بود که چهارده متر از سطح بیابان ارتفاع داشت ، در گرداگرد این پی یک دیوار سنگی با روبندی و با ارتفاع پانزده متر سربرآورده بود، دسترسی کاخ از راه پلکان با عظمتی مسیر است که از فتح بیابان تا دروازه ورودی به نام " دروازة ملل  " امتداد دارد ، در دو طرف این دروازه ورودی دو گاو نر از سنگ آهک تراش خورده به ارتفاع 5.5 متر قرار دارند و نیز مجموعه‌ای از ستون‌های 18 متری که زمانی حامل سقفی بودند . ابعاد کاخ آپادانا در حدود 16٬723 مترمربع بزرگ‌ترین و باشکوه‌ترین ساختمان در بنای تخت جمشید است .

خلاصه ویژگی معماری پارسی :

1. نظام حکومتی : متمرکز و رهبری واحد و مقتدر .

2. نظام اقتصادی : قوی و دارایی ذخایر مالی .

3. نظام مذهبی : اطاعت از اهورامزدا، خدایان سه‌گانه و اطاعت از پادشاهان.

4. استفاده از هنرها و فنّاوری‌های دیگر ملل تابع و ترکیب و اختلاط آن هنرها باهنر و تفکر ملی و بومی .

5. طراحی و ترکیب تالار و لیوان‌های ستون‌دار .

6. پاک تراش کردن و اتصال آن با به بست های فلزی.

7.گرایش به ایجاد صفه (سکو) در برخی بناها 

8. گستردگی در قالب بناها ( طول، عرض، ارتفاع)

9. ایجاد پوشش مسطح با استفاده از تیرهای چوبی و ستون در تالارها و ایوان ها .

10. استفاده از خشت خام در داخل دیوارهای قطور و باربر .

 

2) شیوه پارتی :

از ویژگی‌های معماری پارتی استفاده از مصالح سنگ (تراشیده، کلنگی، لاشه) و خشت خام در بدن و پوشش بنا می‌باشد، از انواع ملات های به‌کاررفته در این دوران گچ نیم پز ، ملات گیر چارو(قیر چارو) و ساروج است . ملات اخیر از ترکیب آهک، رس ، خاکستر و لویی تهیه و در سازه هایی از بنا که با رطوبت سروکار داشتند مصرف می‌شد .

ü     کاخ پارتی آشور : کاخ آشور بنایی در سبک معماری پارتی (اشکانی) ساخته شده در قرن یکم میلادی است. این بنا بعدها در قرن سوم میلادی گسترش یافت.

 

ü     کاخ سروستان

ü     کاخ بیشاپور

ü     کاخ قصرشیرین

 

* در مجتمع‌های پارتی ساسانی ، ایوان و گنبدخانه به عنوان فضای فضای محور اصلی بنا تلقی می‌شد، و اتاقها ، راهروها و ایوانچه هایی در اطراف یک حیاط مرکزی قرار می‌گرفت.

* از اندود گچ همراه با ذهنیات گچ‌بری در نماسازی خارجی بنا استفاده می‌شد .

* در شیوه معماری پارتی و تمامی دوره‌های اسلامی بناها درون‌گرا هستند .

* در کف سازی داخل اتاق‌ها از ترکیب گچ و درصد مشخصی از شیره آهک و خاک رس استفاده می‌شد .

* برای اولین بار در جهان استفاده کردن از گنبد که وسعت قابل توجهی را به یک طرح  پوشانید در شیوة پارتی گرفته می شد .

* طاق و قوس و گنبدهای اجراشده در ایران برخلاف مصر و برخی از اراضی بین‌النهرین غالباً به شکل تخم‌مرغی بود و از شکل دایره جداً خودداری می‌کردند .

 

 

v    خلاصه شیوه معماری به پارتی (اشکانی) :

1- نظام سیاسی : غیرمتمرکز (ملوک الطوایفی ) 

2-نظام اقتصادی : ناپایدار و غیرثابت

3- نظام مذهبی : پرستش خدایان سه‌گانه و گاهاً قدرت گرفتن یکی از خدایان در برخی از مناطق

4- استفاده از انواع کاخ‌های مازه‌دار و گنبد

5- استفاده از سنگ‌های پاک تراش بدون ملات بر برخی از بناها

6- استفاده از سنگ لاشه و ملات گچ در ساختار بنا و سازهای آن

7- اختلاط هنر بومی با هنرهای یونانی و رومی

 

v    خلاصه ویژگی شیوه معماری پارتی (ساسانی)

1-  نظام سیاسی : متمرکز و قوی

2- نظام اقتصادی : پایدار و قوی

3- نظام مذهبی : رسمیت مذهب زرتشتی و رشد مسیحیت

4- استفاده از سنگ لاشه و ملات گچ در سطح وسیع

5- ساخت معابد و چهارطاقی ‌های  کشیده در سراسر ایران

 

3 ) شیوه خراسانی :

اندکی پس از ظهور اسلام پای گرفته و در روزگار صفاریان، سامانیان و حتی غزنویان و تا ظهور دیلمیان در سراسر سرزمین‌های خاوری اسلام معمول بوده است .

که این شیوه تا قرن سوم و حتی چهارم (ه ق) در پاره‌ای از نقاط ایران بود .

 

خلاصه شیوه معماری خراسانی :

1- نظام حکومتی :  نیمه متمرکز

2- نظام اقتصادی : خودجوش مردمی

3- کثرت در ساخت مسجد

4- پرهیز از گستردگی (طول و عرض) ، ]متناسب با میزان جمعیت، مردم واری [

5- پرهیز از ارتفاع (واحد مقیاس انسانی)، مردم واری

6- استفاده از مصالح بوم آورد

7- ساده‌سازی در بنا

 

 

 

4 ) شیوه آذری :

در این زمان بناها را با خشت پخته یا خام و سنگ لاشه یا کلنگی باشتاب و بدون نما می‌ساختند ، نمای بیرونی و برونی آن فداکاری‌ها فهرستی از آجر یا اندود گچ می پوشاندند ، کم‌کم آجر معمولی جای خود را به سفال نقشین و کاشی لعابدار، به گره سازی آجری و آجر و کاشی در هم به نام معقلی و کاشی معرق معمول شد (پیش از آن هم معمول بود ولی در مقیاس کم) گچ‌بری، اندود گچ و نقاشی روی گچ در نمای ساختمان‌ها در سطحی گسترده‌تر رایج گردید .

* این شیوه پس از حمله مغول و زمان ایلخانان پدید آمد و تا ظهور دولت صفوی رواج داشت.

 

خلاصه ویژگی‌های شیوة آذری :

1- نظام حکومتی : متمرکز (دیکتاتوری خارجی) به خاطر حمله مغول 

2- نظام اقتصادی : قوی

3- نظام مذهبی و اجتماعی : سلطه همراه با خشونت

4- مقیاس‌ها گسترده‌تر، پلاان‌ها متنوع‌تر و کاربردها بیشتر

5- استفاده فراوان از تزیینات گچ‌بری شده، سفالینه در نمای خارجی و داخلی

6- ابداع کاشی هفت رنگ

 

5 ) شیوه‌ اصفهانی :
کاخ خورشید :

پس از دوره صفویه - در زمان حکومت نادرشاه افشار - این عمارت بنایی هشت‌ضلعی و دو طبقه است که بر سکویی که مقدار استوار گردیده است. نمای خارجی کاخ از سنگ‌های مرمر قهوه‌ای رنگی است که نقوشی شامل کل، گیاهان، پرندگان و میوه‌های بومی و غیر بومی مانند موز و آناناس دارد که نشانه فتح هندوستان  است .

ارتفاع این بنا 18 متر است، چهار ایوان در جهات اربعه از طریق چهار دهلیز به تالار مرکزی متصل می‌شود، این کاخ مجموعاً دارای 12 فضای اطاق مانند می‌باشد ، ضمناً دارای یک تالار مرکزی زیرزمینی است .

نمای داخلی بنا تماماً گچ‌بری شامل مقرنس‌کاری و تزیینات اسلیمی است .

این کاخ به دلیل قرار گرفتن در سده سیزدهم به شیوه اصفهانی بنا گردیده است .

خلاصه شیوه اصفهانی :

1- نظام حکومتی متمرکز و مقتدر

2- نظام اقتصادی قدرتمند

3- نظام مذهبی و اجتماعی حاکمیت تشیع

4- سادگی در پلان و طرح (مربع و مستطیل یا هندسی شکسته  

5- استفاده از انواع پوشش‌ها ( طاق ،      ،      ، طاق بندی ، گنبدهای دو پوسته و ... )

6- استفاده از گچ‌بری های گسترده به ویژه خشت هفت رنگ

 

7- نسبت به ساخت بناهای مذهبی مانند مسجد ، حسینیه ، سقاخانه و

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 24 اردیبهشت 1397 ساعت: 9:12 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,
نظرات(0)

تحقیق در مورد اصول مشتری مداری

بازديد: 19
تحقیق در مورد اصول مشتری مداری

تحقیق رایگان سایت علمی و پژوهشی آسمان , تحقیقات دانش آموزی ، فرهنگیان و دانشجویان اقدام پژوهی گزارش تخصصی

 

مشتری مداری

 

در هندوستان بر سر در همه شرکتها لوحی آویخته اند و بر آن این کلمات را نوشته اند :

1-مشتری را ارباب خود بدانیم نه مزاحم

2-او رئیس ما است نه ما رئیس او

3-او تامین کننده زندگی ماست

این کلمات درحقیقت آموزه های مهاتما گاندی رهبر استقلال هند است که چگونگی کسب و کار را به هندی ها آموخت .

 

زمینه های فرهنگی

 موفقیت در کسب و کار به نوعی با زمینه های فرهنگی هر ملل ارتباط دارد ،برخی ملل اصولا توان جلب و حفظ مشتری را ندارند ، برعکس در برخی فرهنگها بسیاری از مولفه های فرهنگی به صورت نمادینه وجود دارد که میتواند به موفقیت فردی و جمعی در کسب و کار بینجامد.

 

مشتری کیست ؟

مشتری هر کسی است که :

1-در جامعه ما زندگی میکندو بالقوه از خدمات ما استفاده میکند .

2-با ما در نماس است و از خدمات ما استفاده میکند .

3-با ما کار میکند و در موسسه ما رفت و آمد دارد .

در برخورد با مشتری

* بهانه جویی نکنیم و از ارائه خدمات لازم طفره نرویم .

* حضور تعداد زیاد مشتریان را به  عنوان دلیلی برای ارائه خدمات ضعیف خود بهانه نکنیم .

اهمیت زبان

*در روابط اجتماعی از زبان مشترک وعمومی استفاده کنیم که قابل فهم باشد .

*از زبان عامیانه و اصطلاحات خاص استفاده نکنیم .

 

 

از دست دادن مشتری دو ضرر دارد

1-کمبود مشتری

2-بدنامی یا سود شهرت

قانون طلایی

با مشتری آن گونه رفتار کنید که او می خواهد . رمز پایداری مشتری در همین رفتار است .

 

انتظارات مشتری

اختلاف نظر بین ما و مشتری :

ما بر اساس آنچه خود برای مشتری تعریف کرده ایم به او خدمت ارائه می دهیم . در حالی که باید بدانیم مشتری چه می خواهد وخدمات خود را با نیاز او تطبیق دهیم .

اختلا رفتار :

ما آنگونه با مشتری رفتار میکنیم که به تصور خودمان درست است . گاه به صورت تجربی آن گونه که در موسسات دیگر با ما رفتار شده با دیگران رفتار میکنیم ، در حالی که مشتری توقع دیگری دارد.

چند فرمان مشتری مداری

1-  مشتری را هرگز مزاحم ندانیم .

2- با مشتری دوستانه برخورد کنیم .

3-فراموش نکنیم که ما ارائه دهنده خدمات هستیم .

4- به مشتری انرژی مثبت بدهیم . مهربان ومثبت باشیم .

5-رضایت مشتری را مقدم بر رضایت خود قرار دهیم .

6- رضایت مشتری شرط اول موفقیت ما است .

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 23 اردیبهشت 1397 ساعت: 13:15 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,,,,
نظرات(0)

تحقیق باموضوع مدیریت جلسات و اصول برگزاری جلسه

بازديد: 29
تحقیق باموضوع مدیریت جلسات و اصول برگزاری جلسه

تحقیق رایگان سایت علمی و پژوهشی آسمان , تحقیقات دانش آموزی ، فرهنگیان و دانشجویان اقدام پژوهی گزارش تخصصی

 

مديريت جلسات

 

 

 معمولا بيشتر وقت موسسات وسازمان ها صرف اجراي جلسات ونشست هايي ميشود که اثربخشي ونتيجه حاصل از آن ها جاي سوال دارد . بيشترمواقع درموسسات وادارات به هزينه اتلاف وقت که بزرگ ترين سرمايه هاي زندگي شخصي وشغلي مي باشد ، کم توجهي ميشودوجلسات برگزار شده بي نتيجه يا با کمترين نتيجه ممکن پايان مي پذيرد .

 

به نظر مي رسد در راستاي اثر بخشي جلسات و جلوگيري ازاتلاف وقت توجه به نکات زير موثرواقع گردد :

1-    هدف از اجراي جلسات به دقت بررسي واز ضرورت برگزاري جلسه اطمينان حاصل شود .

2-  بررسي فوايد برگزاري جلسات (دقت درخصوص رعايت اصل هزينه فايده ) . پاسخ به اين سوال که ، برگزاري جلسه چه ميزان اثربخشي خواهد داشت ؟ وآيا نتيجه حاصل از آن هزينه هاي ايجادشده راپوشش مي دهد ؟ در بحث هزينه ها منظور فقط هزينه هاي اجراي جلسه نبوده ، بلکه هزينه زمان ازدست رفته ازجمله مهم ترين عوامل ايجاد هزينه ها مد نظر مي باشد .

 

مسائل قابل توجه جهت تشکيل جلسات :

1-  تاريخ برگزاري جلسه با فاصله زماني مناسب (مثلا يک هفته قبل )  به اطلاع مدعوين برسد . بهتر است به فاصله دو يا يک روز مانده به تاريخ برگزاري جلسه ، با ارسال پيام کوتاه  (sms)يا ارسال پيام به آدرس الکترونيکي(e-mail)  زمان برگزاري جلسه يادآوري گردد . بدين ترتيب استفاده از فناوري نوين اطلاعات هم براي حاضرين در جلسه گوشزد مي گردد .

2-    در دعوت نامه، دستور جلسه به دقت به حاضرين اطلاع رساني شودتا با آمادگي کامل در جلسه شرکت نمايند.

3-    ساعت شروع و خاتمه جلسه از قبل مشخص و به دقت رعايت گردد.

4-  زمان سخنراني هريک از حاضرين در ابتداي جلسه در صورت امکان طي بودجه بندي زماني به شرکت کنندگان ابلاغ گردد.

5-  دبير يا مسئول جلسه  در جهت رعايت زمان اختصاص يافته به هريک از شرکت کنندگان کنترل لازم را اعمال  نمايد.

6-  در خصوص اظهار نظر در ارتباط با سخنان هريک از شرکت کنندگان بايد توجه نمود که هر کس با يادداشت برداري در زمان اختصاص يافته به خود مي تواند نسبت به اظهار نظر خود اقدام نمايد و نبايد در بين بيانات طرف مقابل وسط حرفهاي او وارد شده و سخنراني وي را قطع نمود.

7-  قرار دادن آمار و اطلاعات، لوازم التحرير ، کاغذ يادداشت و... مربوط به جلسه ،  قبل از ورود شرکت کنندگان بر روي ميز محل استقرار آنان ، نشانه ي نظم و انضباط حاکم در جلسه بوده و فهم مطالب ارائه شده به وسيله گردانندگان جلسه را براي شرکت کنندگان تسهيل مي نمايد.

8-    در جلسات از انجام کارهاي خارج از موضوع جلسه جدا اجتناب گردد.

9-    دستور جلسه بايد تا حد امکان ساده و کوتاه تهيه گردد.

10-          در ساعات اوليه جلسات ، معمولا شرکت کنندگان هوشيار تر مي باشند ، بنابر اين بهتر است سعي گردد بحث در مورد موضوعات مهم در ابتداي جلسه مطرح شود .

11-                       محل تشکيل جلسه طوري انتخاب گردد که به دور از هر گونه مزاحمت هاي احتمالي باشد.

12-          در اغاز جلسه با بستن تلفن همراه خود شرکت کنندگان را متوجه عدم استفاده از تلفن همراه بنماييد و يا کاملا مودبانه در ابتداي جلسه از آنان در خواست نماييد که تلفن همراه خود را خاموش نمايند.

13-          مشارکت دادن شرکت کنندگان در اجراي جلسه باعث دوري رخوت و بي حالي و خواب آلودگي در نزد آنها مي گردد.

14-          حتي الامکان جلسات کوتاه و گويا برگزار گردد و از اطناب کلام خودداري شود.

15-  از صحت عملکرد سيستم صوتي و تصويري ، سيستم رايانه اي و ويدئوپروجکشن و... قبل از شروع جلسه اطمينان حاصل گردد.

16-   در خصوص زمان و نوع پذيرايي دقت لازم به کار گرفته شود .بهتر است اين کار در وسط جلسه به عنوان وسيله اي جهت رفع خستگي باشد.در هر صورت برنامه ريزي در خصوص پذيرايي قبل از اغاز جلسه انجام گيرد و در طول جلسه در اين خصوص تعيين تکليف نگردد.

17-  رعايت ساعت شروع جلسه و حضور به موقع در آن از طرف برگزار کنندگان و شرکت کنندگان الزامي باشد وقبل از ساعت مقرر هر دو گروه در محل جلسه حضور يابند.در صورت عدم رعايت وقت شناسي با برخورد جدي مناسب در راستاي فرهنگ سازي در اين خصوص گام برداريد.

18-     جلسه را دقيقا برابر برنامه ارائه شده مديريت نماييد.

19-   از شرکت کنندگان در جلسه بخواهيد در خصوص مطالب ارائه شده يادداشت برداري نمايند تا ضمن بهره برداري از مطالب، همه آنها را به عنوان سابقه جهت استفاده هاي بعدي در اختيار داشته باشند. چه بسا حافظه ي افراد داراي ظرفيت هاي متفاوتي بوده و طبيعي است که نتواند همه مطالب را ضبط و ثبت نمايد. اين مسئله جو بي اعتنايي احتمالي موجود در جلسه را هم کاهش خواهد داد.در اين خصوص استادي مي گفت :" اگر دانشجويي بدون دفترچه يادداشت جهت طرح موضوعي به من مراجعه کند از ارائه اطلاعات به وي خودداري مي نمايم."

20-    دبير جلسه يا يکي از شرکت کنندگان موظف گردد تا ضمن يادداشت مطالب ارائه شده ، بلافاصله بعد از خاتمه جلسه نسبت به تنظيم صورت جلسه اقدام نمايد.

21-  هنگام تنظيم صورت جلسه از جملات کوتاه ، دقيق و مرتبط استفاده شود.   

 

 

چگونه یک صورت جلسه فنی بنویسیم ؟

گام اول: استفاده از يك الگوي مناسب

اگر مي خواهيد هنگام نوشتن صورت جلسه، براي يادآوري اطلاعات عمومي جلسه و همچنين ثبت نكات كليدي زمان زيادي را صرف نكنيد، بايد قبل از برگزاري جلسه براي آن آماده شويد. از اين رو هميشه يك الگوي مناسب براي يادداشت اطلاعات جلسه و نكات مطرح شده در آن همراه داشته باشيد.

شما مي توانيد به راحتي از الگوي پيشنهادي در اين دست نوشته استفاده كرده و يادداشت لازم را قبل از شروع جلسه و حين آن با ثبت در اين الگو و يا الگوهاي مشابه انجام دهيد.

 

گام دوم: يادداشت هاي قبل از جلسه

زمان هاي ابتدايي جلسه كه معمولا به خاطر به موقع حاضر نشدن اعضاي جلسه، با كندي و تشويش خاطر سپري مي شود موقع مناسبي براي تنظيم بخش هاي عمومي يك صورت جلسه است.

محل برگزاري، ساعت شروع، تاريخ برگزاري، موضوع جلسه، نام دبيرجلسه، نام و سمت اعضاء جلسه معمولا اطلاعات عمومي يك جلسه هستند كه در اكثر اوقات قبل از شروع جلسه مشخص مي باشند و شما مي توانيد قبل از رسمي شدن جلسه اين اطلاعات را در صورت جلسه يادداشت كنيد.

بدين ترتيب علاوه بر اينكه بخشي از صورت جلسه را تنظيم كرده ايد، از اتلاف وقت خود نيز جلوگيري نموده ايد.

 

گام سوم: جمله آغاز كننده

معمولا در تدوين هر نوشته اي جمله شروع كننده بسيار مهم و راهگشا است. اگر نمي دانيد متن صورت جلسه را چگونه بايد آغاز كنيد از اين جمله پيشنهادي استفاده نماييد:

اين جلسه با حضور اعضاي ذيل برگزار گرديد.

يادآوري: اين جمله ساده علاوه بر اينكه راهگشاي تداوم نگارش صورت جلسه مي تواند باشد، هدايتگر خوبي براي توجه دادن خوانندگان صورت جلسه به اسامي حاضرين در جلسه مي باشد كه نام آنها معمولا در ذيل صورت جلسه ثبت مي گردد.

جملات بعدي بستگي به ذوق و سليقه شما در نگارش صورت جلسه دارد كه مي توانيد از الگوهاي ذيل و يا تركيبي از آنها استفاده نماييد. ليكن به آنها محدود نشويد.

هدف اين جلسه عبارت است از ...

پيرو بررسي مفاد صورت جلسه قبلي و مذاكرات انجام يافته حين جلسه، نتايج ذيل حاصل گرديد:

در ابتداي جلسه آقاي/ خانم ... در خصوص ... توضيحات لازم را ارايه نمودند.

 

گام چهارم: ثبت نكات كليدي و مصوبات جلسه

به خاطر داشتن نكات مطرح در اين دست نوشته، ممارست در نوشتن صورت جلسه و توجه به خواسته هاي ذينفعان هر جلسه سبب ساز كسب مهارت در تدوين به هنگام (حين جلسه) و دقيق يك صورت جلسه خواهد گرديد. ليكن تا زمان كسب چنين مهارتي كافيست نكات كليدي جلسه و مصوبات آنرا يادداشت نماييد و پس از جلسه و با آسودگي خاطر صورت جلسه اصلي را تنظيم و منتشر نماييد.نكات اصلي جلسه كه لازم است كليات ويا جزييات اين نكات (بسته به اهميت و خواسته هاي صاحب جلسه) در صورت جلسه ثبت گردد عبارت است از:

خلاصه مذاكرات انجام يافته حين جلسه با قيد نام فرد مطرح كننده،

عناوين پيشنهاد هاي مطرح شده در جلسه با قيد نام پيشنهاد دهنده،

شرح مصوبات جلسه با قيد مشخصات زماني و مسئول اجراي هر مصوبه.

ثبت دقيق و كامل مصوبات جلسه نيز مهمترين بخش تدوين يك صورت جلسه است. روش كامل ثبت مصوبات جلسه بايد مبتني بر الگوي 5W-H به شرح ذيل باشد.

 

شرح موضوع مصوبات (what) ،

نام محل اجراي مصوبه (where) ،

نام فرد مسئول (who) ،

زمان دقيق اجراي مصوبات (when) ،

دلايل اجراي مصوبه (why) ،

چگونگي انجام مصوبه (how) .

يادآوري: در برخي موارد و به دلايل مختلف امكان ثبت كامل نكات ياد شده براي مصوبات جلسه نيست ليكن ضروري است پس از ثبت عنوان هر مصوبه جلسه، نام فرد مسئول و مهلت زماني اجراي مصوبه حتما در كنار مصوبه قيد گردد.توصيه مي گردد براي راحتي نوشتن و پيگيري هاي بعدي، ثبت مصوبات جلسه به صورت عبارت (جمله بدون فعل و فاعل) باشد. به مثال ذيل توجه نماييد.

 

خلاصه مطالب و مصوبات جلسه مسئول انجام مهلت انجام

1- معرفي اين دست نوشته به كليه علاقه مندان كليه خوانندگان بدون فوت وقت

 

گام پنجم: ثبت اطلاعات تكميلي

ثبت ساعت خاتمه، تكميل اسامي و سمت حاضرين در جلسه، ثبت اسامي غايبين جلسه، درج شماره صفحه و شماره كل صفحات صورت جلسه و اخذ امضاء حاضرين در صورت امكان و حصول اطمينان از تكميل بودن صورت جلسه گام پاياني تدوين يك صورت جلسه خوب است.

پس از حصول اطمينان از تكميل تمامي قسمت هاي يك صورت جلسه مطابق الگوي پيشنهادي، به تعداد لازم از صورت جلسه تكثير نموده و آنها را براي ذينفعان جلسه ارسال نماييد.

يادآوري: توصيه مي گردد صورت جلسه را به صورت الكترونيكي تدوين نموده و فايل آن را براي ذينفعان جلسه ايميل نماييد.

 

چگونگي خوب حرف زدن

تدوين: پايگاه مديريار

اهميت كلام: قرآن كريم از سنخ كلام است خود را به عنوان بيان معرفى كرده است: «هذا بيان للناس» (آل عمران، ۳ / ۱۳۸) گر چه بيان، مفهومى است گسترده و بر هر چيزى كه مبين مقصود و مراد انسان باشد اطلاق مى شود، خواه سخن يا خط يا اشاره، لكن شاخص همه آنها سخن است و لذا قرآن به آداب سخن، بيش از خط يا اشاره پرداخته است.

به حسب عادت، سخن گفتن مسأله ساده‏اى به نظر مى رسد لكن با اندك تأمل خواهيم دانست كه اين امر از پيچيده‏ترين و ظريف‏ترين اعمال انسانى است.

اين ظرافت عظمت، از يك سو به نحوه همكارى اعضاى دستگاه صوتى براى ايجاد اصوات مختلف و نيز به وضع لغات و چينش آنها به دنبال يكديگر مربوط است و از سوى ديگر به تنظيم استدلالات و بيان احساسات از طريق عقل مربوط مى شود. عظمت زبان، اين عضو كوچك و فعال، و سخن كه فعل آن است، از نكات زير دريافت مى شود:

 

1. آن گونه كه از آيات 1 تا 4 سوره الرحمن استفاده مى شود، يكى از مهم‏ترين نعمت‏هاى الهى بعد از نعمت آفرينش، نعمت بيان است. در اين آيات آمده است: «الرحمن.علم القرآن. خلق الانسان. علمه البيان» خداى رحمان، قرآن را ياد داد، انسان را آفريد، به او بيان آموخت. گويا مفهوم اين سخن آن است كه انسان است و بيانش.

 

2. در قيامت از مسؤوليت زبان سؤال مى شود.در سوره بلد آيات 8 و 9 مى خوانيم: «الم نجعل له عينين. و لسانا و شفتين» آيا دو چشمش نداديم، و زبانى و دو لب. شايد تعقيب آيه فوق به آيه ۱۰ اين سوره: «و هديناه النجدين» و هر دو راه‏[ خير و شر] را بدو نموديم)، اين مطلب را مى فهماند كه زبان يكى از ابزار هدايت است.

 

3. سخن بهترين ابزار انتقال افكار و حتى تأثير گذارى است كه در كلام پيامبر به عنوان سحر به آن اشاره شده. فرمود: ان من البيان سحرا.(1)

 

4. از ميان معجزات انبيا، با عظمت‏ترين معجزه، معجزه خالده نبوى يعنى قرآن، از سنخ كلام است. تأثير اين معجزه تا بدانجا بوده كه كفار با شنيدن اين كلام، از آن به<سحر» تعبير مى كردند: «فقال ان هذا الاسحر يؤثر»(مدثر، ۷۴ / ۲۴) گفت: اين قركن جز سحر نيست. و گاه تا بدانجا پيش مى رفتند كه مى گفتند:«و قال الذين كفروا لا تسمعوا لهذا القرآن و الغوا فيه لعلكم تغلبون»(فصلت، ۴۱ / ۲۶)  كسانى كه كافر شدند گفتند: به اين قرآن گوش مدهيد و سخن لغو در آن اندازيد شايد شما پيروز شويد.

تعبير به سحر و نهى از استماع قرآن، هر كدام به نوعى حكايت از نفوذ تأثير كلام الهى بر مردم دارد.

 

5. از جمله نخستين خواسته‏هاى موسى پس از مبعوث شدن به رسالت، براى موفقيت در انجام مسوليت خويش، زبان رساست.فرمود: «و احلل عقدة من لسانى.يفقهوا قولى.»(طه ۲۰ / ۲۷، ۲۸) و از زبانم گره بگشاى، تا سخنم را بفهمند.

 

6. وجود آفات براى سخن در فرمايش امير المؤمنين، نشان ديگرى از اهميت و شأن كلام است. فرمود: للكلام آفات (2) همانا براى سخن آفاتى است.

فيض كاشانى در محجة البيضأ آفات زبان را تا 20 مورد بر شمرده است. در بيانى ديگر امام على عليه‏السلام، سخن را يكى از ابزار وضع و رفع نعمت دانسته است: رب كلمة سلبت نعمة و جلبت نقمة (3) چه بسا سخنى كه نعمتى را سلب كند و بلاهايى را جذب كند.

و در تعبير ديگر، تأثير كلام را به شمشير تشبيه كرده است. آنگاه كه فرمود: رب كلام كالحسام (4) چه بسا كلامى كه [در برندگى‏] همچون شمشير است.

ادامه داردتنظیم برای تبیان: حسین عسگری گروه دین و اندیشه

1- محمدى رى شهرى، ميزان الحكمْ، حديث شماره 1847

2- همان، ح 17959.

3- نهج البلاغه، حكمت 381، فيض الاسلام

4- ميزان الحكمْ، ح 17830

 

حرف مرا می فهمی؟

خوب حرف زدن يکی  از راه های  احترام به فرد مقابل است . ما بايد يک گفت و گوی  خوب و  متعادل  را آغاز کنيم ، حرف بزنيم و بشنويم، يعنی  علاقه به شنيدن  صحبت ها و نقطه  نظرات  طرف مقابل هم داشته  باشيم.

بايد طوری  عمل کنيم که طرف مقابل با اطمينان صحبت های  ما را بشنود  و مطمئن شود  که با درک  و همدلی  با او به گفت وگو نشسته ايم .

ما حتی  اگر حرف هم نزنيم به واسطه  حرکات و فيزيک و ظاهر خود می  توانيم  درونيات  خود را به فرد مقابل منتقل کنيم .پس  بهتر  است در صحبت کردن  ظاهر خود را نطز همانند  نيت درونی خود مثبت و محبت آميز جلوه دهيم . يک گوينده خوب و توانا بايد  قادر به تغيير  ايده ها  و عقايد  با لحنی  مناسب  باشد .او ضمن اينکه  بايد اعتقاد عميق  به گفته های  خود داشته باشد  می بايست  پذيرای  شنيدن  آرا و عقايد ديگران نيز باشد.

بايد خوب  حرف  بزنيم و خوب گوش  کنيم . در صحبت کردن است که با تفکرات و عقايد  ديگران آشنا  می  شويم. گاهی  اوقات نزديکان ما دوست دارند  از آنها بپرسيم که فکر آنها را چه چيزی  به خود مشغول کرده  است . بايد توانايی  سوال کردن  داشته باشيم  و نترسيم از اينکه  ممکن است  پاسخ ها  آنچه انتظارش  را داريم  نباشند. ما بايد نقد پذيری  را در خود تقويت کنيم، تاييد و رد شويم تا بتوانيم ارتباط  برقرار کنيم .سوال و جواب های  صحيح ، روابط آسيب ديده را احياء کرده و باعث نزديکی  انسان ها می  شود.

دکتر  شهين  اوليايی زند (جامعه شناس ) معتقد است  برای خوب حرف زدن  سه فاکتور اساسی  وجود دارد: گوينده ابتدا بايد  درک درستی  از جامعه خود داشته باشد  و بداند مخاطبان او چه کسانی  هستند.اگر بهترين  حرف ها رابزنيم ، ولی  مخاطب  را نشناسيم ، کار بيهوده ای  کرده ايم . خطيبی که می خواهد  بحثی را ارائه کند  بايد شناخت درستی از جامعه اش  داشته باشد . متاسفانه  روشنفکرها و دست اندرکاران نمی دانند  با مردم عادی  چطور صحبت  کنند، يعنی  مخاطب  شناسی نمی کنند.

فاکتور  دوم اين است که بر آنچه می خواهيم بگوييم  مسلط  باشيم.بعضی تصور می کنند صرف داشتن مدرک تحصيلی  يا تخصصی  نشان دهنده تيزهوشی و ژرف نگری  است ،اما همه اين را می دانيم  که هميشه از بين هزاران دکتر هم يکی  چيره تر  است ، پس بر آنچه می گوييم  مسلط  باشيم .اوليايی زند زمان شناسی  و مکان شناسی  را سومين فاکتور مهم  می داند  : بايد بدانيم  چه زمانی  برای مخاطب حرف بزنيم  ممکن است  حرف های خوبی  برای  گفتن داشته باشيم ، ولی  آن را در يم زمان  نامناسب هدر بدهيم. دکتر سيد مهدی  ميرشفا، متخصص روانشناسی بالينی  و آسيب شناسی  خانواده ،معتقد است در يک گفت و گو  سه عنصر اساسی وجود دارد: اول فرستنده (گوينده )، دوم شنونده (گيرنده ) و سوم موضوع .

 

اول ،خوب گوش  کردن است ، اين کار پايه صحبت کردن و  يک هنر است . در کلاس هايی که برای  روانشناسان برگزار می شود  به آنها می آموزند که چطور خوب گوش  کنند تا بتوانند  مراجعان و بيماران خود را درمان کرده و به نکات کليدی  دست يابند.

 

دکتر مير شفا در ادامه  می گويد : نوع فيزيک  بدن ، توجه کامل به طرف مقابل و نوع نگاه نيز حائز اهميت بالايی هستند.ما بايد بتوانيم آنچه را که در دل  داريم  خوب بيان کنيم .يعنی  بدرستی  بيان احساس کرده  و دريافتی  های خود را  با شيوه های  ظريف  و هنرمندانه  منتقل کنيم .در صحبت کردن بايد  سن ،جنس ،نژاد ،قوميت  و مذهب فرد مقابل را هم  در نظر بگيريم  و بعد از آن با او وارد مذاکره  شويم.در هنگام  صحبت  هم بايد  به لحن  توجه کرده  و کش  و قوس های لازم را رعايت  کنيم.

ميرشفا معتقد است  در مجموع بايد صادق ، ساده و صميمی  باشيم .از پيچيدگی  و لفاظی خودداری  کنيم .حين  صحبت به چشم  طرف مقابل نگاه کنيم  و به حالت های  او توجه کنيم ، ببينيم در ميان صحبت های ما آرام  است ، عصبانی   یا هيجان  زده می شود  يا حوصله اش  سر می رود .گاهی در اين صحبت ها لازم است  سکوت کنيم. سکوت به تنهايی  بسيار موثر بوده و انتقال دهنده بسياری از درونيات  است.

دکتر ميرشفا در ميان  صحبت هايش  به عنوان نمونه  به يکی  از مراجعان خود  اشاره می کند: مردی  استاد  دانشگاه بود ، ولی  با پسر 21 ساله خود مشکل داشت  و نمی  توانست  ارتباط  کلامی خوبی  با او برقرار کند .من مت.جه  شدم اشکال او  نداشتن تماس  چشمی  است .او هنگام صحبت کردن  به در و ديوار نگاه می کرد، در نتيجه ارتباط  کلامی  خوبی  برقرار نمی کرد به او گفتم از اين پس  روزی  10 تا 15  دقيقه  در آينه نگاه کرده  و هنگام صحبت هم در چشمان  طرف مقابل  نگاه کن. او با رعايت اين نکته حال توانسته ارتباط  خوبی  با پسرش  برقرار کند. حتی  نوع  نشستن هم  به مخاطب ما می فهماند که ما چقدر برای او ارزش  و احترام قائل هستيم. در صحبت کردن موضوع ارتباط  را بايد بدانيم ، اينکه  در چه زمينه ای  می خواهيم  صحبت کنيم .آيا قرار است  صحبت  ما دو طرفه  و به صورت  پرسش  و پاسخ باشد  که در اين صورت  حالت مذاکره پيدا می کند،  مذاکره می کنيم و با پيروی از يک موضوع واحد به نتيجه می رسيم . اگر در صحبت کردن از اين شاخه به آن شاخه بپريم ،کلام قطع شده  و رشته اصلی  ارتباط  از دست ما خارج می شود .در روابط  داخل خانواده هم  همين قوانين حکمفرماست . اين آسيب شناس  خانواده عقيده دارد  روابط  حاکم بر خانواده  از درجه اهميت بالاتری  نسبت به روابط  اجتماعی  برخوردارست . مادر خانواده در اين زمينه نقش  محوری  دارد. او بايد اعضای  خانه را دور هم جمع کرده  و موضوع صحبت را مشخص کند که اين را در اصطلاح  مراسم گفت و گوی  خانواده می گويند . در اين دور هم جمع شدن ها  اعضای  خانواده  دلخوری  های  بوجود آمده يا اشتباهات خود را مطرح می کنند ، يعنی در يک شرايط مطلوب  به گفت و گو  پرداخته  و نتيجه می گيرند . اين شرايطی  است که در يک خانواده منسجم برقرار می  شود ، اما در يک خانواده  غيرمنسجم  هر کدام از افراد  در هر شرايطی که می  خواهد  حرف خود را می زند  و عملا  روابط مخدوش  است  و اغلب  گفت و گو ها  همراه  با توهين  و تحقير است  و به نتيجه  مطلوبی  نمی رسد.

 

پس اگر خواستيد  ارتباط  رضايت  بخشی  با اعضای  خانواده  يا افراد  اجتماع خود داشته  باشيد  سعی کنيد  ابتدا مخاطب خود و زمان و مکان را بشناسيد، بر موضوع  گفت و گو  اشراف کامل داشته  و مسلط  صحبت کنيد، به چشمان  مخاطب خود نگاه کنيد، از لفاظی بپرهيزيد و صادق و ساده و صميمی باشيد. مطمئنا  خاطره خوبی از آن گفت و گو در ذهنتان باقی می گذاريد. 

 

 

آداب حرف زدن در سیره امامان

پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله فرمود: هنگامی که موسی بن عمران علیه السلام با خضر علیه السلام ملاقات کرد موسی علیه السلام به وی گفت: مرا موعظه کن. خضر گفت: ای کسی که جویای دانشی! بدان که گوینده کمتر از شنونده خسته می‌شود، پس هیچ گاه اهل مجلس خود را خسته مکن. بحار / ۱ /۲ ۲۶

 

1 اثر کم سخن گفتن

قال علی علیه السلام: ان احببت سلامة نفسک و ستر معایبک فاقلل کلامک و اکثر صمتک یتوفّر فکرک و یستیز قلبک. غرر الحکم / ۳۷۲۵

اگر سلامت نفس و وجودت و نیز پوشانده ماندن عیوبت را دوست داشتی گفتارت را کم کن و سکوتت را بسیار تا آنکه اندیشه‌ات بسیار و دلت روشن شود و مردم از دست تو در امان باشند.

 

2 اثر زیاد سخن گفتن

قال علی علیه السلام: من کثر کلامه کثر خطاؤ ه و من کثر خطاؤ ه قلّ حیاؤ ه و من قلّ حیاؤ ه قلّ ورعه و من قلّ ورعه مات قلبه و من مات قلبه دخل النار. بحار / ۷۱ / ۲۸۶

هر که کلامش زیاد شود. اشتباهاتش زیاد می‌شود و هر کس خطایش زیاد شود، شرم و حیایش کم می‌شود و آنکه حیایش کم شود، ورع و پرهیزگاری‌اش کم شود، و هر کسی خداترسی‌اش کم شود، قلبش می‌میرد و آنکه قلبش مُرد، در آتش افکنده شود.

 

3 بهترین سخن

الف- سخن راست؛ قال علی علیه السلام: خیرالکلام الصدق. غرر/۴ ۹۹بهترین حرف، حرف راست است ب- همراه با عمل؛ خیر المقال ما صدّقه الفعال. سفینة البحار / ۷ / ۳۸۳بهترین گفتار کلامی است که عمل و رفتار ثابتش کند. ج- ملال آور نباشد؛ قال علی علیه السلام: خیر الکلام ما لا یملّ و لا یقلّ. غرر الحکم / ۴۹۶۹بهترین کلام، گفتاری است که خسته کننده نباشد و از گوینده نکاهد. [یعنی جایگاه گوینده‌اش را پایین نیاورد] د- منظم و همه فهم؛ قال علی علیه السلام:احسن الکلام مازانه حسن النظام و فهمه الخاص و العامّ. غرر الحکم / ۳۳۰۴نیکوترین گفتار، کلامی است که منطق و نظم زیبایش کرده باشد و همه فهم باشد. ه-‍ متقن و استوار؛ قال علی علیه السلام: احسن القول السداد. غرر الحکم / ۲۸۶۵نیکوترین کلام، کلام استوار و محکم است. 

4- آداب سخن گفتن

1 پاکیزه باشد؛ قال رسول الله صلّی اللّه علیه و آله: ثلاث من ابواب البر: سخأ النفس و طیب الکلام و الصبر علی الاذی. محاسن / ۱ / ۶۶

سه چیز است که از جمله راه‌ها و درهای نیکی است: بخشندگی و سخاوت، خوبی گفتار و صبوری در مقابل آزارها

۲ زیبا باشد؛ قال علی علیه السلام: اجملوا فی الخطاب تسمعواجمیل الجواب.

غررالحکم /۲۵۶۸

در گفتار خود اختصار را پیشه کنید تا جوابهای نیکو بشنوید.

۳ خریدار داشته باشد؛ قال علی علیه السلام: لا تتکلّمن اذا لم تجد للکلام موقعا.غررالحکم / ۱۰۲۷۴

هرگاه برای حرف خود جایی نمی‌بینی حرف نزن

۴ نرم و ملایم باشد؛ قال علی علیه السلام: عوّد لسانک لین الکلام و بذل السلام یکثر محبّوک و یقلّ مبغوضک. غرر الحکم / ۶۲۳۱

زبانت را به گفتار نرم بگردان و سلام را هدیه کن تا دوستدارانت زیاد و دشمنانت کم شوند.

۵ از روی علم و آگاهی باشد؛ قال علی علیه السلام: لا تقل بما لا تعلم فتتّهم باخبارک بما تعلم.غرر الحکم / ۱۰۴۲۶

۶ بی فایده نباشد؛ قال رسول الله صلّی اللّه علیه و آله: من حسن اسلام المرء ترکه الکلام فیما لا یعنیه. بحار / ۲۸ / ۱۳۶

از نشانه‌های خوبی ایمانِ شخص این است که ایمانش او را از کلامی که سودی برایش ندارد باز دارد.

۷ مستهجن نباشد؛ قال علی علیه السلام: ایاک و مستهجن الکلام فانه یوغر القلوب.غرر الحکم / ۲۶۷۵

از کلام مستهجن بپرهیز که قلبها را به دشمنی و کینه می‌اندازد.

۸ پاسخ آن انسان را ناراحت ننماید؛ قال علی علیه السلام: لا تقولنّ ما یسئوک جوابه.غرر الحکم / ۱۰۱۵۵

حرفی که جوابش ناراحتت می‌کند را نگو

 

هنگام حرف زدن شش كار نكنيد

بیشتر مواقع مستمعین از طریق چشم هایشان به سخنان شما گوش می سپارند. ایما و اشاره های شما بیانگر چیست؟ آیا ‌ در هنگام سخنرانی در یك جلسه مهم و معتبر، مطمئن و موثق ظاهر می شوید و یا اینكه فاقد اعتماد به نفس ، عصبی و ‌دستپاچه هستید؟مشكل از طرز ایستادن، حركات صورت و ژست هایی كه به خود می گیرید، آغاز می شود.

 

آقای" جو الن دیمیتریوس " عضو ‌مشاوران مشهور هیئت منصفه دادگاه می گوید: "زمانی كه از هیئت منصفه دلیل قبول شهادت افراد را جویا می شویم، آنها ‌ا‌ظهارمی دارند كه حركات و ایما اشاره دو برابر چیزهای دیگر تاثیر گذار هستند."‌اما چگونه می توانید مهارت های غیركلامی خود را افزایش دهید؟ از انجام حركات نامناسب پرهیز كنید و در عوض حركات جایگزینی كه مناسب شرایط موجود هستند را انجام دهید. با این كار ‌شما متوجه تفاوت شـگرفی كه در زندگی شما به وجود میآید، خواهید شد. در اینجا به 6 حركت كُشنده كه انجام آن باعث می شود مستمعین نسبت به گفته های ‌شما بی اهمیت شده و تحت تاثیر قرار نگیرند اشاره می‌كنیم. سعی نمایید از انجام آنها اجتناب كنید، آنگاه با یك چنین كار كوچكی تغییرات ‌چشمگیری در زندگی شما به وجود خواهد آمد.‌

 

نگاه به زمین به جای مخاطبان : این كار یعنی اینكه شما دچار كمبود اعتماد به نفس هستید، برای سخنرانی آماده نیستید و به همین دلـیـل عـصبی و ‌دستپاچه شده اید.‌در طول سخنرانی در حدود 90 درصد از كل زمان را به چشم های حضار نگاه كنید. بسیاری از افراد بیشتر وقت ‌خود را صرف نگاه كردن به زمین، پرده اسلاید و یا میزی كه پیش روی آنها قرار دارد، می كنند. رهبران و مدیران موفق در حین ‌صحبت كردن مستقیما به چشم های شنوندگان خود نگاه می كنند.‌

 

خمیدگی: باداشتن چنین حالتی یعنی شما فاقد قدرت هستید و اعتماد به نفس خود را ازدست داده اید.‌اگر قرار است در طول مدت سخنرانی در جایی ثابت بایستید، بهتر است پاهای خود را به عرض شانه باز كنید ‌و اندكی به سمت جلو گرایش داشته باشید. در این حالت شانه ها نیز باید اندكی به سمت جلو متمایل شوند. در این ‌وضعیت شما اندكی مردانه تر جلوه می كنید. توجه داشته باشید كه سر و ستون فقرات باید راست باشد. سعی كنید از ‌تریبون و یا سكویی كه در جلوی شما قرار دارد به عنوان دستاویزی برای تكیه دادن استفاده نكنید.‌

 

تكان خوردن، جنبیدن و پیچ و تاب خوردن : اگر شما مدام تكان بخورید مفهومش این است كه شما عصبی، دستپاچه و نا آرام بوده و از آمادگی لازم برخوردار نیستید.‌از تكان خوردن، دست بكشید. تكان های بی جا و بی مورد هیچ هدفی را در بر ندارند. این كارها كمبود صلاحیت و شایستگی و عدم توانایی ‌كنترل امور را بیان می كند.

 

بی حركت ایستادن: این روش هم نشان می‌دهد شما انعطاف پذیر نبوده و فرد كسل كننده، بی انرژی و خسته كننده ای هستید. سعی كنید راه بروید، حركت كنید. بیشتر افرادی كه برای آموزش آداب سخنرانی مراجعه می‌كنند، دارای ‌این تصور غلط هستند كه یك سخنران خوب باید سفت و سخت بر سر جای خود میخكوب شود. روشی كه به آنها توصیه می‌شود این است كه نه تنها راه رفتن قابل قبول است، بلكه خوشایند نیز می‌باشد. بسیاری از تجار بزرگ به میان مردم می روند و ‌دائما در حال حركت هستند؛ البته حركت هدفمند! شاید یك سخنران پویا و پر انرژی برای هدف خاصی از یك سمت اتاق به ‌طرف دیگر آن حركت كند، اما اگر هیچ كسی درآن قسمت از اتاق حضور نداشته باشد بالطبع این حركت او بی مورد ‌است و جزء موارد هدفمند به شمارنمی آید.علت اینكه من به متقاضیان خود پیشنهاد می كنم كه قسمت كوتاهی از ‌سخنرانی هایشان را ضبط كنند نیز این است كه می خواهم بدانم آیا حركات خارج از محدوده انجام می دهند یا خیر؟‌

 

قرار دادن دست‌ها در داخل جیب:چنین حالتی به این مفهوم است كه شما علاقه خاصی به مطلب مورد بحث ندارید و غیر متعهد و نا آرام هستید.‌در این قسمت راه حل ساده ای برای شما داریم؛ دست های خود را از جیبتان در آورید. تجار بزرگ هیچ گاه در ‌حین سخنرانی هردو دست خود را درون جیب هایشان قرار نمی دهند. قرار دادن یكی از دست ها در داخل جیب، در زمانی ‌كه با دست دیگر در حال ژست و فیگور گرفتن هستید، قابل قبول می باشد.‌

 

استفاده از ژست های ساختگی: خیلی خوب است كه بتوانید ژست های متفاوتی به خود بگیرید، فقط باید توجه داشته باشید كه این كار را به ‌حد افراطی انجام ندهید. پژوهش ها ثـابت كرده اند ژست هایی كه افراد به خود می گیرند منعكس كننده افكار بسیار ‌پیچیده ای است و همین ژست ها هستند كه صلاحیت و شایستگی شما را به شنوندگان نشان می دهند. اما زمانی‌كه از ‌ایما و اشاره های ساختگی استفاده می كنید، درست مثل انسان های متزور و ریا كار جلوه خواهید كرد.‌به عنوان مثال آقای بوش همیشه در سخنرانی های خود از ژست هایی استفاده می كرد كه هیچ ارتباطی با گفته های او ‌نداشت. شاید او بیش از اندازه تحت آموزش قرار گرفته بود. درست مثل زمانی كه صدا یك چیز باشد و تصویر چیز دیگر." ‌

برای حمایت از سایت ما بر روی صفحات زیر کلیک نمائید تا ما نیز با رغبت زیاد برای شما تحقیق بگذاریم :

 

 

لیست و فهرست کلیه اقدام پژوهی ها

 

 لیست گزارش تخصصی ها

 

لیست پروژه های آماری دبیرستان

 

به کانال ما در تلگرام بپوندید :

 

 

به کانال تلگرام سایت ما بپیوندید
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 23 اردیبهشت 1397 ساعت: 13:01 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 311

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس