سایت علمی و پژوهشی آسمان - مطالب ارسال شده توسط nevisandeh

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

تحقیق درباره ورزش بدمينتون

بازديد: 283

 

آشنايي با ورزش بدمينتون

 

 

اين بازي كه با راكت و توپ پردار در سالنهاي سرپوشيده اجرا مي شود براي اولين بار در هند اجرا شد و پس از آن به انگلستان برده شد. در هندوستان اين بازي را پونا(Poona) مي ناميدند. افسران ارتش انگليس كه در آن كشور مستقر شده بودند اين بازي را آموختند و آنرا به انگلستان برده و به دوستان خود معرفي كردند.

چون براي اولين بار اين بازي در مجلس ضيافتي كه در قصر بدمينتون برپا شده بود انجام گرفت از آن پس بازي پونا را بدمينتون ناميدند. اين بازي به سرعت در اكثر كشورهاي جهان گسترش يافت.

در سال 1934 فدراسيون بين المللي بدمينتون را "سر جرج توماس" بنيان نهاد. بعدها اين بازي در محيط باز نيز انجام شد. در حال حاضر زبده ترين تيمهاي بدمينتون دنيا را كشورهاي آسيايي مانند چين، اندونزي، تايلند، هند، سنگاپور، ژاپن و كره جنوبي و زبده ترين تيمهاي بدمينتون اروپا را كشورهاي انگلستان، دانمارك، سوئد، بلژيك و آلمان تشكيل مي دهند.

پيدايش بدمينتون در ايران حدود يكصد سال پيش با ورود انگليسيها به جنوب كشور بخصوص شهرهاي نفت خيز خوزستان متداول شد.

اولين زمين بدمينتون حدود صد سال پيش در سالني در شهر مسجد سليمان خط كشي و مورد بهره برداري قرار گرفت و سرانجام در سال 1351 فدراسيون بدمينتون ايران تأسيس گرديد.

 

ويژگيهاي بازي بدمينتون:

اين ورزش شامل انواع حركات دويدن، پريدن، ضربه زدن و خم شدن و كشش بدن بصورت سريع بوده و براي بازيكن لذت بخش است. اين ورزش براي سلامت بدن بسيار مفيد بوده و موجب تقويت كامل قدرت، استقامت، سرعت و چابكي و ورزيدگي بدن مي شود.

قدرت تشخيص، احساس رقابت و رضايت و تمركز حواس و سرعت انتقال فكري و بدني( عصبي و عضلاني) را تقويت مي نمايد. ضمناً در طي تمرينات و مسابقات موجبات آشنايي و دوستيهاي بيشتر را فراهم مي نمايد.

 

مختصري از روش و اصول بازي بدمينتون:

بازي بدمينتون بر روي زميني به شكل مستطيل اجرا مي شود كه توسط يك تور به دو قسمت مساوي تقسيم شده است.

اين بازي به دو صورت انفرادي و دو نفر( دوبل) انجام ي گيرد. در بازيهاي انفرادي، در هر قسمت زمين يكنفر و در بازيهاي دوبل در هر قسمت زمين دو نفر قرار مي گيرند و بازيكنان توپ را از روي تور به طرف يكديگر طوري مي زنند كه به زمين حريف مقابل برخورد نمايد و يك امتياز يا زدن سرويس را بدست آورند. توپ بدمينتون حتماً بايد در فضا بين بازيكنان رد و بدل شود و در صورتيكه توپ روي زمين بازي بافتد، بازي متوقف خواهد شد.

يك مسابقه شامل سه گيم است و برنده كسي است كه دو گيم از سه گيم را برده باشد. هر گيم در بازي انفرادي و دوبل مردان 15 امتياز و در بازي بانوان انفرادي 11 امتياز و دوبل بانوان 15 امتياز است. پس از پايان هر گيم بازيكنان زمين را عوض مي كنند.

 

اندازه و ابعاد زمين بدمينتون:

زمين بازي دو نفره(دوبل):

طول 40/13 متر

عرض10/6 متر

 

زمين بازي يكنفره ( سينگل)

طول 40/13 متر

عرض18/5 متر

 

 

سالن بازي:

ارتفاع سقف نبايد كمتر از 62/7 متر از مركز ميدان بازي باشد. در مواردي كه فقط يك ميدان وجود دارد بايد حداقل يك متر اطراف آن خالي بوده و اگر دو زمين در كنار هم است اين فاصله بايد حداقل 22/1 متر باشد.

رنگ كف سالن بايد يكنواخت و تيره انتخاب گردد.

رنگ سبز تيره توصيه مي شود. دليل تيره بودن رنگ كف زمين اين است كه نور را منعكس نكند.

نور:

در طي روز بهتر است نور كافي از سقف بتابد اگر چنين امكاني نباشد از پنجره هاي كنار ميدان بازي نور بتابد هر پنجره اي كه روبروي بازيكنان قرار دارد، بايد كاملاً تيره و بسته باشد.

در شب و يا در سالن بايد نور چراغ بالاي هر طرف زمين بفاصله در حدود 4 متر ارتفاع و حدود 1 متر بيرون از سطح زمين نصب شود قدرت تمامي چراغهاي سالن بايد 2000 وات باشد.

 

 

 

پايه ها:

پايه ها يا ميله هاي تور بايد 55/1 متر ارتفاع داشته باشد. پايه هاي فلزي بر كف سالن در كنار خط مياني ميدان نصب شوند.   در صورتيكه نصب آن ممكن نباشد، بايد پايه ها بر كف سالن بوسيله وزنه سنگين مهار شوند. قطر هر پايه نبايد بشتر از 4 سانتي متر باشد.

 

تور:

تور بايد از نخ طبيعي يا بافت مصنوعي ظريف و به رنگ تيره بصورت بافت مشبك مربع به ابعاد حداقل 5/1 تا حداكثر 2 سانتي متر بعرض 76/0 متر باشد و محكم از پايه اي به پايه ديگر كشيده شود. فاصله فوقاني تور از سطح زمين در نقطه مركزي تور بايد 524/1 متر و در كنار پايه 55/1 متر باشد و لبه آنرا نواري سفيد بعرض 75 ميليمتر در برگيرد بطوريكه طناب و يا سيمي از آن بگذرد و به پايه ها محكم گردد.

 

 

مشخصات و اندازه وسايل ورزشي:

توپ( شاتل):

وزن توپ بدمينتون بايد 73/4 الي 50/5 گرم باشد و 14 تا 16 پرك بر قسمت چوب پنبه اي انتهاي آن كه به قطر 5/2 تا 7/2 سانتي متر است قرار گيرد. در ازاي هر پرك 4/6 تا 7 سانتي متر است. نوك فوقاني پركها، بايد به عرض 4/5 الي 4/6 سانتي متر گسترده باشد و با نخ يا ماده مناسب ديگري محكم شود.

راكت:

راكت بدمينتون به دو صورت فلزي و چوبي مورد استفاده قرار مي گيرد و معمولاً با نخ روده و با نايلون تاركشي شده است. وزن راكت بدمينتون بعد از تاركشي بايد حدود 140 گرم باشد.

لباس بازيكنان:

طبق قانون لباس بازي بدمينتون به رنگ سفيد مي باشد.

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 07 فروردین 1394 ساعت: 18:11 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره ورزش اسكواش

بازديد: 1425

 

تاريخچه اسكواش
فدراسيون اسکواش در سال 1371 به رياست فعلي آقاي غلامحسين فرامرزي تاسيس شد و در سال 1372 به عضويت فدراسيون جهاني و آسيايي درآمد و فعاليتهاي خود را با تشکيل هيئتهاي اسکواش برادران در استانها، و ايجاد مدرسه اسکواش آغاز و جهت آموزش اين رشته ورزشي 6 کميته داخلي موسوم به کميته آموزش ، کميته روابط بين الملل ، کميته روابط عمومي ، کميته جذب کمک هاي مردمي ، کميته فني و کميته شهرستانها ، امور مربوطه را دنبال و براي ساخت و ساز سالنهاي اسکواش در 9 استان تهران ، خوزستان ، يزد، اصفهان ، آذربايجان شرقي ، سيستان و بلوچستان ، زنجان ، کرمانشاه و مرکزي پس از مکاتبات فراوان و اخذ بودجه طرحهاي عمراني شروع شد و مورد بهره برداري قرار گرفت.

در زمينه آموزش اسکواش، داوري ، مربيگري و بدنسازي حضور مسئولين فدراسيون در کنگره هاي بين المللي بسيار موثر بوده بطوريکه با دعوت از اساتيد بين المللي جلسات زيادي به امر آموزش اختصاص يافته و کلاسهاي متعدد و بين المللي در تهران تشکيل شده که به تعدادي از آنها اشاره مي گردد.

در سال 1375 يک دوره کلاس مربيگري بين المللي توسط فدراسيون جهاني با حضور آقاي فراهان سميع اله خان از کشور پاکستان تشکيل شد و 25 نفر در سراسر کشور تحت آموزش قرار گرفتند همچنين در اين سال يک دوره کلاس داوري در سطح آسيا توسط آقاي منير شاه رئيس کميته داوران فدراسيون آسيا تشکيل و تعداد 12 نفر تحت آموزش قرار گرفتند. در سال 1378 يک دوره کلاس متدلژي ورزشهاي توپي راکتي توسط استاد بين المللي آقاي گارسيا از کشور کوبا با شرکت 43 نفر تشکيل شد.

برگزاري مسابقات و شرکت در مسابقات در رده هاي سني مختلف از جمله فعاليتهاي اين فدراسيون مي باشد
اطلاعات عمومي
اسکواش را مي توان در هر سطحي بازي کرد ليکن ارايه يک باز ي خوب کار مشکلي است. بازي دو بازيکن با دو درک نسبتا" هماهنگ و مناسب از بازيهايي که با راکت انجام مي شود مي تواند به عنوان يکي از رشته هاي ورزشي پر تحرک در سطح کشور مطرح گردد. ورزش اسکواش بر دو نوع است: اسکواش راکت و اسکواش تنيس
- اسکواش راکت: نوعي باز ي است که در يک زمين چهار ديواري بازي مي شود و هر بازيکن به طور متناوب توپ کوچکي را با راکت به ديوار مقابل مي زند و بازيکن طرف ديگر بايد آن را به ديوار مزبور بر گرداند.
اين ضربه ها با سرعت و زاويه زده مي شود که بازيکن حريف نتواند توپ را به ديوار مقابل برگرداند، بازي با زدن سرويس آغاز مي گردد و پس از برخورد به ديوار با زاويه مشخص و حساب شده اي وارد زمين سرويس مي گردد.
مسابقه شامل سه يا پنج گيم و هر گيم داراي 9 امتياز مي باشد.
- اسکواش تنيس: اين بازي نظير اسکواش راکت است در همان زمين نيز بازي مي شود با اين تفاوت که فقط سرويس زننده مي تواند امتياز کسب کند و به جاي اينکه در جايگاه سرويس قرار گيرد در زمين سرويس مي ايستد و توپ را با ضربه حساب شده اي مي زند تا در جلو خط سرويس آن طرف زمين فرود آيد توپ هنگام برخورد به ديوار با سرعت بر مي گردد.

معمولا سالن اسکواش از 4 الي 8 زمين بازي تشکيل مي شود که هر زمين ابعاد 4/6 ×75/9 متر و با ارتفاع 7/5 متر پيش بيني مي گردد.

در بازيهاي المپيک و بين المللي از ديوارهاي شيشه اي نشکن براي دور زمين استفاده مي شود که در اين صورت حد اقل يک متر حريم در خارج ديوار ها منظور مي گردد و ابعاد به 2/7 ×2/9 × 5/12 متر خواهد رسيد

در سالنهاي اسکواش، بسته به نيازهاي منطقه اي ممکن است در پشت سر بازيکنان و با استفاده از شيشه هاي ضخيم سالني با ظرفيت 50 الي 100 نفر با هزينه مختصر ايجاد نمود. در سالنهاي ويژه که براي انجام مسابقات بين المللي در نظر گرفته مي شود ممکن است با پيش بيني ديوارهاي شيشه اي بيشتر امکانات تماشا را افزايش داد.

در بازي اسكواش نيز مشابه تنيس بين يك بازيكن حرفهاي كه چندين ساعت در روز تمرين ميكند و مسابقه ميدهد و يك بازيكن كه به صورت تفريحي به مدت 30 دقيقه و در بين فعاليتهاي كاري براي حفظ سلامت خود بازي ميكند اختلاف زيادي وجود دارد.
ـ در وضعيت حرفهاي و در يك بازي سريع و سطح بالا، مصرف انرژي بين 300 ـ 250 كيلوكالري در هر بازي با توجه به فيزيك ورزشكار ميباشد. با استفاده از اين روش ميتوان ميزان انرژي موردنياز يك ورزشكار حرفهاي را به سرعت محاسبه نمود. اما اكثر افراد در گروه بازيكنان تفريحي قرار ميگيرند، در زماني كه عدهاي تلاش ميكنند نردبان ترقي را هر چه سريعتر در باشگاهها طي كنند عدهاي نيز تنها براي حفظ سلامت خود بازي ميكنند.

مسئله شماره 4: زن، 26 ساله
قد: 157 سانتيمتر
وزن: 57 كيلوگرم
شغل: معلم ورزش
رشته ورزشي: اسكواش
متابوليسم پايه 1320 كيلوكالري
شغل + فعاليتهاي روزانه (= 70%) 924 كيلوكالري
اسكواش 45 دقيقه 450 كيلوكالري
انرژي روزانه موردنياز 2694 كيلوكالري
مسئله شماره 5: مرد، 30 ساله
قد: 177 سانتيمتر
وزن: 82 كيلوگرم
شغل: كشيش
رشته ورزشي: بدمينتون
متابوليسم پايه 1730 كيلوكالري
شغل + فعاليتهاي روزمره (= 70%) 865 كيلوكالري
مسابقه رقابتي 90 دقيقهاي 840 كيلوكالري
انرژي روزانه موردنياز 3435 كيلوكالري

مسئله شماره 6: مرد، 19 ساله
قد: 177 سانتيمتر
وزن: 80 كيلوگرم
شغل: دانشجوي ورزش
رشته ورزشي: بدمينتون
متابوليسم پايه 1750 كيلوكالري
شغل + فعاليت روزمره (= 100%) 1750 كيلوكالري
مسابقه رقابتي 90 دقيقهاي 900 كيلوكالري
انرژي روزانه موردنياز 4400 كيلوكالري

به نظر ميرسد هر بخش (گيم) از بازي بدمينتون حدوداً به 280 ـ 200 كيلوكالري انرژي نياز دارد. البته، اين اندازه بسته به فيزيك بدني (جثة) بازيكن، سطح بازي و مدت بازي است. يك بازيكن غيرحرفهاي معمولاً بايد از محدودة پايين انرژي فوق استفاده كند اما بازيكنان حرفهاي از محدودة بالاي آن استفاده خواهند كرد.

ضربه به در و ديوار

000136.jpg

 

 


يك ورزش ايده ال براي آدم هاي قرن
۲۱. اگر با كمبود وقت مواجه هستيد نگران نباشيد، ورزشي را مي شناسم كه مي تواند در زماني كوتاه تحرك لازم را به شما بدهد. شما مي توانيد در مدت ۱۵ دقيقه به رشته اي بپردازيد كه معادل يك  ساعت پرداختن به رشته هاي ديگر ورزشي است. يك راكت آماده كنيد، توپ را برداريد و به سراغ ورزش اسكواش برويد و اسكواش شما را درفاصله يك ربع ساعت معادل يك ساعت به تحرك وامي دارد. اما اين ورزش يك حسن ديگر هم دارد. شما پدرها و مادران، اگر دلتان مي خواهد روح ورزش كردن را در فرزندان خود بدميد، اسكواش يك نمونه بي نظير است. اسكواش به دليل خاصيت هاي منحصر به فردش به ورزش خانوادگي نيز شهرت يافته است. شما مي توانيد در كنار فرزندان تان به اين ورزش بپردازيد. ورزش در كنار اعضاي خانواده در همبستگي تان تاثير بسزايي دارد. در واقع بهترين زبان سخن گفتن با فرزندان و نشان دادن راه صحيح زندگي و به دست آوردن نشاط و شادابي، حركت، پشتكار، سرعت و دقت و مصمم بودن همين روش است. به همين دليل است كه در كشورهاي ديگر اسكواش به ورزش خانواده معروف است.

ز آغازاما زمان پيدايش اسكواش برمي گردد به ۱۸۰ سال پيش. فكر مي كنيد آغاز و منشا اسكواش كجا بوده؟ يك مدرسه. كجا ؟ اولين بار اسكواش در محل مدرسه Harrow در انگلستان بازي شد. اين ورزش يك خاصيت جالب هم دارد. شما اسكواش را مي توانيد هم به صورت انفرادي و هم چند نفره بازي كنيد. به همين دليل به علاوه تحرك بالا، اسكواش به سرعت جاي خود را در ديگر كشورها باز كرد. به سبب آسان بودن اسكواش، پير و جوان قادر به انجام آن هستند. زن و مرد هم ندارد. اسكواش تنها ورزشي است كه در هرگروه سني از ۵ تا ۸۵ سالگي قابل استفاده بوده و در واقع هيچ وقت براي اسكواش دير نيست. البته براي بالاي ۸۵ سال من نمي توانم مجوز بازي صادر كنم اما بهتر است اگر خانم يا آقاي ۹۰ ساله هستيد با احتياط اسكواش كنيد شما جوان هاي ديروز هستيد به همين دليل است كه امكان دارد بتوانيد بازي كنيد. به قول خودتان جوانان روغن حيواني. اما اسكواش نه تنها باعث بالارفتن توان جسمي انسان مي شود بلكه روح ورزشكار اين رشته را نيز به والاترين مقام ها مي رساند. صفاتي چون خستگي ناپذيري، پشتكار، يك تنه ايستادن در مقابل معضلات، مصمم بودن و ... را در روح شما تقويت مي كند.

كشورهاي ديگر جهان حتي كشورهاي كوچك خليج فارس با پي بردن به اهميت اسكواش امروزه سرمايه گذاري كلاني در اين رشته كرده اند. به طور مثال دبي، قطر، پاكستان، كويت و ... با راه اندازي تورنمنت هاي جهاني توانسته اند هم سطح ديگر كشورهاي پيشرو در اين رشته گام بردارند. ضمن اين كه اين كار سود سرشاري هم برايشان به ارمغان آورده است.

 

000134.jpg

 

 

 

 

 

 

 

 

 


آنچه نياز است

اما اگر بخواهيد بدانيد كه چه امكاناتي براي اسكواش نياز است مي توانم بگويم امكانات مورد نياز اين ورزش تنها يك زمين ۵/۹*۵/۶ متري است كه فقط از يك ۴ ديواري تشكيل مي شود. اسكواش نسبت به ديگر رشته هاي ورزشي هزينه ساخت و نگهداري سالن كمتري دارد. ضمن اين كه شما در تمام فصول سال و تمام ساعات شبانه روز مي توانيد اسكواش كنيد.در اين ميان ايران با داشتن جمعيت بالاي جوان، استعداد بالقوه اي در رشد و مطرح شدن درحيطه اسكواش دارد. اين كه ما چگونه بتوانيم از اين توان بالقوه استفاده كنيم به برنامه ريزي مسئولان برمي گردد .ثبت نام كنيداگر شما در تهران زندگي مي كنيد، شرايط نسبتاً آرماني انتظار شما را مي كشد. در صورتي كه به اسكواش علاقه مند شده ايد و تصميم داريد وارد اين رشته ورزشي شويد بهتر است به شما اين اطلاعات را بدهم كه با پرداخت ماهيانه ۵۰ هزار تومان مي توانيد در اين رشته ثبت نام كنيد و سپس آموزش ببينيد. شما مي توانيد به ورزشگاه حيدرنيا ـ زيرپل حافظ ـ مراجعه كنيد. آن جا هيات اسكواش تهران است. مسئولان اين رشته در انتظار شما هستند تا هم راهنمايي تان كنند و هم ثبت نام. در حال حاضر مجموعه ورزشي انقلاب جايگاه اول اسكواش تهران است. پنج سالن اسكواش در اين مجموعه براي علاقه مندان اين رشته در نظر گرفته شده است و شما مي توانيد از آنها استفاده كنيد. پس از آن ورزشگاه حيدرنيا است كه سه سالن را مخصوص ورزش اسكواش آماده كرده است. جالب است اگر بدانيد نيروهاي مسلح نيز به اين رشته روي آورده اند و دو سالن هم آنها در ميدان نوبنياد ساخته اند كه اگر شما در شرق تهران زندگي مي كنيد، حضور و استفاده از اين سالن هارا به شما پيشنهاد مي كنم.

 

 

 

 

 

 

 

000138.jpg

 



سالن هاي  ورزشي هيات اسكواش تهران در مجموعه ورزشي حيدرنيا واقع است. سه سالن در اين مجموعه وجود دارد كه در كنار خوابگاه، دوش، رختكن، بوفه و واحد آموزشي آن را مجهز و آماده پذيرايي از شما كرده است .به تازگي هيات اسكواش تهران با همكاري دانشگاه ها آموزش اسكواش را در دانشگاه ها به عنوان يك واحد درسي تربيت بدني آغاز كرده است. در اين دوره ها كه اسكواش به طور تئوري و عملي آموزش داده مي شود سعي شده است تا اين ورزش با استفاده از منابع روز جهان و با زبان فني تدريس شود تا دانشجويان بتوانند با علم و ورزش در قرن حاضر هماهنگ شوند. البته طرح بعدي كشاندن اسكواش به مدارس تهراني است تا اين ورزش به خاستگاه اصلي اش يعني مدارس و براي دانش آموزان بازگردد.البته در حال حاضر هيات اسكواش استان تهران حدود ۲۰ سالن در سراسر تهران در اختيار دارد كه البته مديران ارگان ها و سازمان ها استقبال خوبي از طرح هاي جديد هيات كرده اند. به طور مثال شهرداري تهران، دادگستري، فرمانداري تهران، منطقه آزادچابهار، نيروهاي مسلح، نيروي انتظامي، ميراث فرهنگي، شركت هاي بيمه، سفارت ها و غيره از طرح گسترش اسكواش استقبال و خود را آماده راه اندازي اين رشته كرده اند. در صورتي كه اين شركت ها سالن هاي اسكواش خود را راه اندازي كنند به زودي تحول بزرگي در اين رشته به وجود مي آيد.ليگ اسكواش تهران اگر در كنار نفس ورزش به مسابقات ورزشي هم علاقه مند هستيد يك خبر جالب مي توانم در اختيارتان بگذارم. به زودي طرح ليگ اسكواش تهران به اجرا گذاشته مي شود تا ورزشكاران اين رشته در مقابل هم بايستند و با هم رقابت كنند. اين ليگ قرار است در صورت موفقيت به ليگ سراسري ـ كشوري ـ ارتقا پيدا كند اما اين شانس شما است كه اولين حاضران در ليگ اسكواش باشيد.زودتر برويداگر به اين رشته علاقه مند شديد فوراً دست به كارشويد. اسكواش آن چيزي است كه شما انتظارش را داشتيد، يك ورزش پرتحرك كه عرق از شما درمي آورد. بدنتان را در فاصله ۱۵ دقيقه به اندازه يك ساعت ورزش دهيد. اين هم مي تواند مژده اي به شما باشد كه تا حدي به اسكواش علاقه مند شده ايد.

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 07 فروردین 1394 ساعت: 18:10 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره آموزش والیبال و بسکتبال

بازديد: 615

 

قبل از اینکه به کارآموزان تکنیکی را آموزش بدهیم باید باید آنها را با توپ آشنا کنیم .

آشنایی با توپ در والیبال بسیار مهم است .

ابتدا هر تعداد والیبال در اختیار داشته باشیم به کارآموزان می دهیم .

کارآموزان موظف هستند توپ را

1- بالای سر پرتاب کنند و بگیرند

2- دور کمر بچرخانند

3- از زیر پا رد کنند

4- توپ را رد بدل کنند

5- با توپ دریبل کنند

6- دوبدو بصورت پاس مثل بسکتبال توپ را رد وبدل کنند

و اثال تمرینات مشابه تا جاییکه کارآموزان به خوبی توپ را در دست احساس کنند و از توپ نترسند . وقتی که آشنایی با توپ را یاد گرفتند به آموزش پنجه را می دهیم.

آموزش پنجه :

در پنجه گارد مهم است .یک پا جلو – یک پاعقب – دستها جلوی پیشانی – زانوها خمیده – سر سینه راست – آرنج ها عمود برزمین – دستها جلوی پیشانی به خاطر دید بهتر است . کارآموزان به صورت دلخواه در حیاط مدرسه حرکت می کنند .این حرکت میکنندمربی با صدای سوت کارآموزان به صورت دلخواه در حیاط مدرسه حرکت می کنند . مربی با صدای سوت کارآموزان را موظف به گاردگرفتن می کند . این حرکت را چند بار مربی انجام می دهد و رفع عیب می کند تا جایی که تمام کارآموزان بخوبی طرز گرفتن گارد را یاد گرفته باشند .

وقتی که گارد را یاد گرفتند حالا موقع ضربه زدن به توپ است . باید به کارآموزان بگویم:

1- با انگشت شست – سبابه و میانه باید ضربه بزنند .

2- دو انگشت کناری کار کنترل توپ را انجام می دهند .

3- با بند اول انگشتان و با نرمی دست باید ضربه زده شود .

گارد حالت دریافت توپ است و در یافت توپ است و در موقع ارسال توپ باید پاها ( زانوها ) و دست ها کشیده باشند .

تمرینات :

1- کارآموزان در دو صف می ایستند ، مربی برای  آنها توپ پرتاب می کند و آنها پنجه می زنند

2- کارآموزان بالای سر خود پنجه می زنند .

3-پنجه با دیوار

4-کارآموزان در دو صف روبروی هم قرار می گیرند ، هر کارآموزی که پنجه زد به آخر صف میرود ایعتا5هم قرار می گیرند ، هر کارآموزی که پنجه زد به آخر صف میرود البته صف ها بستگی به تعداد توپ ها دارد .

5- سه نفر با یک توپ پنجه می زنند بدین صورت که دو نفر در راس است قرار گرفت . نفر وسط وقتی که توپ در اختیار هر کدام از کار آموزان که در راس است قرار گرفت ، نفر وسط باید رو به همان نفر قرار گرفت ، نفر وسط باید رو به همان نفر قرار بگیرد . یعنی نفر وسط پنجه بیشتری میزند بعد از یک دقیقه نفر وسط جایش را عوض می کند . کل تمرین 3 دقیقه .

6- کار آموزان پشت تور دو به دو مقابل هم از روی تور هم از روی تور پنجه می زنند .

7- کارآموزان در دو صف مقابل هم زیر حلقه بسکتبال قرار  می گیرند . یک صف پنجه می زند . صف مقابل با پنجه توپ توپ را به داخل حلقه بسکتبال هدایت می کند . هر کس پنجه زد به آخر صف می رود و تمرینات مشابه دیگر .

آموزش ساعد :

1- به کار آموزان بگویم توپ هایی که از کمر به پایین است بایدباساعد زده شود ، در آموزش ساعد هم ابتدا باید گارد را آموزش داد. گارد ساعد با گارد پنجه یکی است تنها فرقی که می کند اینست که در ساعد باگارد پنجه یکی است تنها فرقی که می کند اینست که در ساعد چهار انگشت یک دست روی دست دیگر قرار می گیرد

2- شست ها به هم نزدیک می شود .

3- دست ها کشیده    ساعدها نزدیک به هم

4- مچ به طرف پایین هدایت شود و کتف آزاد باشد.                                    

مربی با صدای سوت کاآموزان را موظف می کند که آنها گارد بگیرید و رفع عیب می نماید. این عمل راچند بار تکرار می کند تا همه گارد ساعد یاد بگیرند.        

تمرینات 

 1- توپ ها را در اختیار کارآموزان قرار می دهیم تا آنها به دلخواه ساعد بزنند و گارد را رعایت کنند.

          2- باید به آنها بگویم توپ بین آرنج تا مچ بخورد .

 3- مربی برای کارآموزان توپ پرتاب می کند و آنها ساعد می زنند .

4-  کارآموزان بالای سر خود ساعد می زنند .

5-  دو بدو با هم ساعد می زنند .

6- یکی از کارآموزان پنجه می زند دیگری ساعد. بعد از یک دقیقه بر عکس عمل می کنند .

7- در دو طرف تور می ایستند و با هم از روی تور ساعد می زنند . به طور کلی تمام تمرینات پنجه را در ساعد باید انجام دهند و تمرینات ترکیبی با پنجه بهتر است .

آموزش سرویس ساده

در آموزش سرویس ساده راست دست بودن و یا دست چپ بودن مهم است اگر کسی راست دست باشد پای چپ جلو و پای راست عقب و اگر کسی چپ دست باشد عقب باشد و برعکس .

حالا ما فرض می کنیم همه راست دست هستند .

1-پای چپ جلو و پای راست عقب

2- دست راست کشیده به طرف عقب

3- دست جلوی شکم کف دست رو به هوا

4- توپ در دست چپ

5- سرسینه  خمیده – با صدای سوت به آرامی کارآموز با کف دست به زیر توپ و پشت توپ ضربه می زند بعد از ضربه به جای دست راست و چپ جهت حفظ تعادل بهتر عوض می شود . یادآوری حتما باید توپ از دست رها شود .

تمرینات

1- کار آموزان بدون توپ ( سایه زنی ) می کنند و مربی رفع اشکال می نماید .

2- دوبدو روبروی هم برای یکدیگر سرویس می زنند در فاصله دو متری – مربی رفع اشکال می کند .

3- در پشت تور در منطقه یک سوم قرار می گیرند واز روی تور سرویس ساده می کند .

4- کارآموزان با دیوار تمرین سرویس ساده می کنند .

5- کارآموزان وسط زمین قرار می گیرند و برای یکدیگر از روی تور سرویس می زنند .

6- کارآموزان در انتهای زمین قرار می گیرند و به دلخواه هر کجا خواستند سرویس می زنند .

باید به کارآموزان گفته شود بهترین سرویس آن است که :

1-در آخر زمین زده شود .

2- نزدیک به تور باشد .

3- نزدیک خط ها باشد.

4- هر جا پاسور هست سرویس آنجا زده شود . 5- سرعت داشته باشد .

5- سرعت داشته باشد .

اطلاعات عمومی در والیبال

1- اندلزه زمین                                                    9   18

2- ارتفاع تور برای آقایان                                        43/ 2متر

3- نزدیک تور برای خانم ها                                     24/2متر

          4- عرض تور                                                      1متر

5- طول تور                                                        5/9متر

6- ارتفاع سقف                                                     7تا 5/12 متر                                    

7- رنگ توپ                                                        روشن

8- محیط توپ                                                        67 تا 65 سانتیمتر                                   9- تعداد نفرات جهت شروع بازی                                6  نفر

10- تعداد یک تیم                                                   12 نفر

11- تعداد تایم اوت                         2 تایم در هر گیم بازی                   

12- مدت تایم اوت                                      30  ثانیه

13- تعدادتعویض بازی                         6تعویض در هر گیم

14- مدت تعویض                                     زمان ندارد  

15- منطقه سرویس                                        9 متر

16- وزن توپ                                           10 +_ 270 گرم

17- شماره پشت و جلو پیراهن الزامی است 

18- برد                                                   2 امتیاز

19- باخت                                                1 امتیاز

20- سقف امتیاز از گیم اول تا چهارم 17 است ولی در گیم پنجم تا بی نهایت با اختلاف 2 امتیاز

بسکتبال

قوانین بسکتبال:

- قانون 1 بازی بسکتبال

بازی بسکتبال با دو تیم 12 نفره که پنج نفره بازیکنان اصلی و بقیه ذخیره می باشند انجام می شود.هدف هریک از تیم ها آن است که توپ را به داخل سبد تیم مقابل انداخته و مانع از بدست آوردن توپ و امتیاز توسط حریف خود گردد.

- قانون 2 اندازه های زمین:

زمین بازی باید به شکل مربع ، مسطیل ، مسطح با جنس سخت و با فاصله از موانع باشد . برای تور نمنت های المپیک و قهرمانی جهانی اندازه ها باید 18 متر طول و 15 متر عرض باشد البته اندازه گیری از داخل خط های کناری می باشد .

حد اقل ارتفاع سقف سالن بازی 7 متر بوده و نور و روشنایی چراغ ها باید به قدری کافی و در فضای زمین یکنواخت باشد .

- خطوط زمین :

 زمین بازی بوسیله خطوط کاملا روشن می گردد خطوط طولی را خطوط کناری و خطوط عرضی را خطوط انتهایی می نامند خطها چه زمین خطوط طولی و عرضی بایستی به عرض 5 سانتیمتر باشند

- دایره وسط زمین ( مرکز زمین ) :

 در مرکز زمین دایره ای به شعاع 80/1 متر رسم شده است این دایره بایستی کاملا در مرکز زمین قرار گیرد و برای اندازه گیری صحیح محیط دایره از لبه خارجی خطوط محاسبه می شود .

- منطقه سه امتیازی :

منطقه سه امتیازی توسط قوس عرضی که به شعاع که به شعاع 25/6 متر از وسط حلقه اندازه گیری می شود تعیین و خط کشی می شود البته فاصله 25/6 متر  بیرون خط 5 سانتیمتر قوس محسوب می شود .

-خطوط دالان آزاد

منطقه محدود شده (منطقه 3 ثانیه ) محوطه ای است که از اتصال خطوط پرتاپ آزاد به وسیله دو خط دالان به خطوط انتها بوجود می آید . فاصله خط پرتاپ آزاد تا خط انتها 80/5 متر می باشد . خطوط دالان پرتاپ آزاد بوسیله نیم دایره ای که شعاع آن 80/1 متر می باشد در زمین بازی امتداد دارد مرکز این نیم دایره ای نقطه وسط خط پرتاب آزاد می باشد . مشابه این نیم دایره بایستی در داخل منطقه محدود شده با خطوط شکسته رسم شود .

در طول خطوط پرتاب آزاد باید فواصلی یه ترتیب زیر با خطوط کوچک مشخص شود که در موقع پرتاب آزاد بازیکنان تیم ها در آن فواصل جایگزینی کنند .

فاصله اولین محل محل تا انتها 75/1 متتر تعیین شده که این اندازه از لبه داخلی خط انتها محسوب می شود . دومین محل به فاصله 85 سانتیمتر بعد از محل اول مشخص شده است بعد از این دو قطعه محلی بنام منطقه آزاد یا خنثی بطول 85 سانتیمتر خواهد بود کلیه خطوط مورد بر خط کناری دالان پرتاب آزاد باشد ومی بایست در داخل از مکان های محدود شده کشیده شود.

قانون 3 – مقررات بازی :

وقت بازی : وقت بازی تشکیل شده از 2 نیمه 20 دقیقه و استراحت بین دو نیمه 10 دقیقه

شروع بازی :

بازی با انجام جامپ بال توسط سر داور مابین دوبازیکن حریف در مرکز زمین ( دایره وسط ) با انداختن توپ به بالا شروع می گرددو در نیمه دوم توسط داور این عمل انجام می شود . شروع بازی بسکتبال با 5نفر از هر تیم می باشد چنانچه تیمی 5 نفر آماده برای شروع نداشته باشد و تا 15 دقیقه از شروع زمان اعلام شده نتواند تیم خود را کامل نماید تیم بازنده اعلام خواهد شد .

جامپ بال:

 موقعی که داور مابین دو بازیکن حریف به بالا می اندازد جامپ بال گویند در موقع جامپبال د حریف بال دو حریف جامپ بال دو حریف جامپ بال کننده بایستی هر کدام به سمت حلقه خود در داخل دایره آنها به صورت عمودی به بالا  بیاندازد هیچیک از دو بازیکن شرکت کننده در جامپ بال حق ندارند قبل ازاینکه توپ به حداکثر ارتفاع خود  برسد آنرا بزنند ، وضعیت خود را در دایره قبل از زده شدن توپ ترک نمایند یابیش از دو ضربه به توپ بزنند و یا توپ را بگیرند مگر اینکه توپ با یکی از هشت بازیکن دیگر در زمین ، حلقه و تخته برخود نماید با توجه به این قانون 4 ضربه توسط جامپ بال کنندگان می تواند زده شود و 8 بازیکن دیگر بایستی تا ضربه خوردن توپ در جامپ بال بیرون دایره باقی بمانند.

گل (موقعیکه توپ وارد سبد می شود و ارزش آن )

در صورت وارد وارد توپ از بالای حلقه به داخل گل محسوب می گردد هر گل بدست آمده در جریان بازی 2 امتیاز محسوب می شود مگر اینکه از بیرون خط 3امتیازی شوت شود در آن صورت گل 3 امتیازی محسوب خواهد شد و برای هر پرتاب پنالتی نیز یک امتیاز به حساب می آید .

  قانون 4-تخلفات و جرایم :

تخلف به معنی تخطی از قوانین است وجریمه آن از دست دادن توپ توسط تیمی که تخلف را مرتکب شده .

-دبل:

دیل همانطور یکه از اسمش پیداست تعنی دوبار استفاده کردن از توپ که یک تخلف محسوب شده .

تخلف دبل در چه مواقعی صورت می گیرد؟

1-در صورتیکه توپ را با دو دست همزمان شروع به دربیل نمایید.

2-درصورتیکه دربیل را قطع کنید وباز مجددا اقدام به دربیل نمایید .

4- درصورتیکه پس از انجام دربیل برای گول زدن حریف توپ را به تخته عمدا زده وباز مجددا مالکیت توپ را بدست آورد .

رانینگ:

تخلفی است که در آغاز دریبل ، دریبل کننده پای ثابت را بلند می کند . قبل از آنکه توپ را به زمین بزند .

1- به محض دریافت توپ چه توسط یار خودی یا یاران حریف ابتدا شروع به دریبل نکرده سپس  حرکت نمایید.

2- در صورتیکه هر دو پا موازی همدیگر باشند و در یک امتداد قرار داشته باشند یکی از پاها را می توان در حالیکه هنوز دریبل نکرده حرکت داده ولی اگر در حین چرخش پای ثابت از زمین جدا شود مرتکب رانینگ خواهید شد .

3- در صورتیکه یک پا جلو و عقب توپ را دریافت کدید کردید پای عقب شما پای ثابت است سپس برای اینکه مرتکب تخلف رانینگ نشوید بهتر است تا قبل از اینکه پای عقب را از زمین بلند کنید اقدام به دریبل نمایید .

4- در صورتیکه بطور قانونی دریبل کرده و برای پاس و یا شوت از زمین جدا شده و مجددا با توپ به زمین بازگشت نمایید .

5- در شوت سه گام یالی آپ چنانچه بیش از سه گام برداشته باشید و توپدر اختیار شما باشد مرتکب خطای رانینگ شده و جریمه آن از دست دادن توپ می باشد توپ را تیم مقابل تصاحب می کند .

- قانون سه گانه :

یک بازیکن موقعی که تیمش کنترل توپ زنده را در اختیار دارد نمی تواند بیش از سه ثانیه متوالی در منطقه محدوده ذوزنقه حریف بین خط پایان و خط پرتاب آزاد باقی بماند و خطوط مشخص کننده منطقه ذوزنقه جزو منطقه محدوده محسوب می شود بازیکن می تواند قبل از اینکه مرتکب سه ثانیه شود منطقه را ترک کرده و مجددا وارد منطقه 3 ثانیه شود . در موقع شوت کردن که توپ در هواست. موقع ریباند و موقعی که توپ مرده است محدودیت سه ثانیه قابل اجرا نخواهد بود جریمه این تخلف واگذری توپ به تیم مقابل می باشد .

- قانون 5 ثانیه :

در صورتیکه یک بازیکن که از نزدیک دفاع می شود اگر در مدت توپ 5 ثانیه توپ را شوت یا پاس یا دریبل ننمایی تخلف می باشد جریمه آن واگذاری توپ به تیم مقابل است .

-قانون 10 ثانیه:

وقتی که بازیکن در زمین دفاعی خود کنترل توپ زنده را در اختیار دارد بایستی در عرض 10 ثانیه توپ را به زمین حمله ببرید اگر بیشتر شد تخلف محسوب می شود و در جریمه اش واگذاری توپ می باشد.

- برگشت توپ به زمین دفاعی:

 وقتی بازیکنی کنترل توپ زنده را در اختیاردارد بایستی تا 30 ثانیه توپ توسط تیمش به سبد شوت شود اگر بیشتر شد تخلف است وجریمه اش واگذاری توپ به تیم مقابل است .

- قانون 5 – خطاها :

خطا یک تخطی از قوانین بوده که عبارتست از برخود شخصی با حریف یا رفتار ناشایست که به متخلف نسبت داده می شود و در نتیجه بازیکن مذکور بر طبق قوانین جریمه می گرد اگر بازیکنی 5 خطا بیشتر بکند از زمین اخراج می شود و اگر تیمی در مجموع 7 خطا داشته باشد و خطایی دیگر صورت بگیرد به تیم مقابل 2 پرتاب آزادداده می شود .

خطای شخصی :

یک خطای شخصی عبارتست از یک تماس تماس بدنی با یک بازیکن حریفکه از طریق نگهداشتن – هول دادن – سد کردن – ضربه زدن و امثال ان بوجود می آید در اینجا مهم نیست که این کار با قصد یا بدون قصد یا بدون قصد انجام شده باشد اما تماس های بدنی که خفیف بوده و تاثیری بر بازی ندارندخطای شخصی محسوب نمی شوند جریمه آن اگر خطا نسبت به بازیکنی که در حال شوت کرد نبوده است باشد یکی از بازیکنان تیم مقابل توپرا از خارج به جریان می اندازد .در صورتیکه خطا نسبتبه بازیکنی که در حال شوت کردن است باشد به ترتیب زیر عمل خواهد شد .

الف – اگر توپ گل نشود امتیاز آن به حساب پرتاب کننده ثبت شده ویک پرتاب آزاد نیز به شخص شوت کننده می دهند .

ب- اگر توپ گل نشود 2 امتیازی بودن و 3 پرتاب آزاد در صورت سه امتیازی به بازیکن شوت کننده می دهند.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

                                                                                              بسم الله الرحمن الرحیم                            

                  

گردآورنده:

زهره یزدانی

کلاس 107

 

دبیر مربوطه :

خانم میر

 

 

موضوع:

والیبال

بسکتبال

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 07 فروردین 1394 ساعت: 18:08 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره آموزش کوهنوردي

بازديد: 141

 

آموزش کوهنوردي

 

- كوهنوردي را از كجا آغاز كنيم؟

اگر ورزش كوهنوردي را تازه شروع كرده ايد در ابتداي كار ممكن است مسايل و مشكلاتي براي شما به وجود بيايد. با پيدا كردن يك همراه با تجربه يا دوستي كه از هر نظر با شما هماهنگي دارد، كار، تا حدي آسان مي شود. بايد بدانيد كه يك فرد كاركشته و شايسته مي تواند كمكهاي فراوان و راهنماي خوبي براي شما باشد. اگر تازه وارد هستيد، از اوايل خرداد تا اواخر مهر را براي كوهنوردي انتخاب كنيد،‌ چون در فصول ديگر خصوصاً زمستان، خطراتي از قبيل بهمن، سرمازدگي، سر خوردن، كولاك و طوفان و گم شدن در مه و غيره پيش مي آيد. بنابراين داشتن تجربيات نظري و عملي براي چنين فصلي ضرورت دارد.

براي كوهنورد شدن لازم نيست در ابتداي كار به قله دماوند صعود كنيد بلكه قبلاً تحت آموزشهاي لازم تجربيات مربوط به راهپيمايي و كوهنوردي را كسب كنيد و به اين ترتيب پايه كوهنوردي خود را تقويت نماييد و در كنار آموزشهاي كوهنوردي دوره هاي سنگ نوردي و آموزش يخ و برف و استفاده از طناب و كلنگ و ابزار و ديگر علوم كوهنوردي از قبيل بهمن شناسي، تغذيه، امداد و نجات و 000 را از مربيان با تجربه بياموزيد.

هرگز تنها به كوه نرويد. حتي يك كوهنورد با تجربه هم ممكن است به دليل پيچ خوردن مچ پايش نتواند حركت كند و اگر همراه نداشته باشد ممكن است جان خود را از دست بدهد، كوهنوردي ورزشي گروهي مي باشد و در هيچ رشته اي از اين ورزش تكروي جايي ندارد. 

 

 

2- طرح يك برنامه كوهنوردي

در يك برنامه كوهنوردي يك روزه يا چند روزه، بايد هدف و مقصد خود را نسبت به مسافتي كه در طول روز مي پيماييد و روشنايي هوا، شرايط جوي و مكاني و تجربه و نيروي اعضاي تيم تنظيم كنيد. با توجه بر توان و تجربه و امكانات همراهان مسايلي چون وقت، امكانات مالي‌، وسايل مورد نياز و توجه دقيق به روحيه آنها برنامه خود را طرح ريزي نماييد در صورت امكان فردي آگاه را كه اطلاعات كاملي درباره منطقه دارد همراه ببريد و در غير اين صورت، اطلاعات منطقه اي را از كساني كه قبلاً به منطقه رفته اند جويا شويد.

3- اطلاعات مقدماتي شما درباره منطقه مورد نظر مي تواند شامل مسائل زير باشد

نام و ارتفاع قله مورد نظر و موقعيتهاي جغرافيايي آن، كه در چه رشته كوهي واقع شده است و از جهات چهارگانه با چه رشته كوههاي ديگري ارتباط دارد، راههاي رسيدن به مبدأ صعود، محل و ساعت حركت وسيله نقليه عمومي و نام آباديهاي مسير تا مبدأ، فاصله بين آباديها به كيلومتر، چگونگي راههاي آسفالته خاكي (جيپ رو) و مالرو منتهي به قله، مسيرهاي زمستاني و تابستاني عوارض طبيعي يا مصنوعي موجود در مسير صعود براي راهنمايي مسير مانند چشمه، تك درخت، ديواره، برج سنگي، دكل برق، باران سنج و000 اطلاع از محل و ارتفاع جان پناه يا پناهگاههاي مسير،‌ محلهاي مناسب براي چادر زدن، اطلاع از چشمه هاي آب و در صورت فني بودن قسمتي از مسير، داشتن وسايل فني مورد نياز، اطلاع از منطقه و مسافت و زمان بين دهكده تا قله و جانپناه. قبل از حركت و برنامه رفتن به منطقه، دوستان كوهنورد و خانواده خود را در جريان صعودتان قرار دهيد و آدرس منطقه مورد نظر و مبدأ صعود را روي كاغذ بنويسيد تا در صورت لزوم، اطلاع كافي در اختيار نجات دهندگان شما باشد.

- وسايل و پوشاك لازم براي يك برنامه كوهنوردي

وسايل و پوشاك انفرادي:

1- كفش سبك راهپيمايي

2- كفش نيمه سنگين كوهپيمايي

3- جوراب كوهنوردي

4- شلوار كوهنوردي

5- پيراهن و پوليور كوهنوردي

6- پيراهن و شلوار گرمكن

7- انواع دستكش كوهنوردي

8- انواع عينك كوهنوردي

9- گتر كوهنوردي

10- شنل باران‌ آندراك

11- كاپشن و شلوار بادگير

12- كت پر يا ويسكوز

13- كوله پشتي

14- زير انداز

15- كيسه خواب پر يا ويسكوز

16- انواع كلاه كوهنوردي

17- يخ شكن

18- چراغ قوه با لامپ و باطري اضافه

19- قمقمه آب

20- جعبه كمكهاي اوليه

21- طناب انفرادي و كارابين

22- قطب نما و نقشه مسير

23- سوت

24- بشقاب ليوان چاقو در بازكن و كبريت

25- باتوم چوب دستي

26- كلنگ

 

 

وسايل گروهي:

1- چادر كوهنوردي

2- پوشش ضد آب

3- ارتفاع سنج

4- ظروف غذا و لوازم پخت و پز

5- چراغ خوراك پزي

6- كپسول روشنايي

7- كتري و قوري گروهي

8- دوربين كوهنوردي

9- نقشه، كروكي و مجوز برنامه

 

5- چيدن كوله پشتي

وزن كوله پشتي نبايد از وزن بدن كوهنورد بيشتر باشد زيرا به زانو و ستون مهره ها آسيب مي رساند. معمولاً اجسام سنگين تر را اول داخل كوله پشتي گذارده و وسايل سبك تر را روي آن قرار مي دهند كوله پشتي نبايد لق بزند و يا به اصطلاح شكم دهد. مواد غذائي يا آبدار بايد در كيسه پلاستيكي جداگانه بسته بندي شده و در كوله پشتي قرار گيرد. اجسام نوك تيز يا سنگين بايد طوري چيده شوند كه با پشت يا كتف تماس نداشته باشد.

 

6- حركت و اجراي يك برنامه

شما كوهنوردان بايد انرژي خود را به سه قسمت انرژي صعود، انرژي فرود و انرژي ذخيره، تقسيم كنيد و در هنگام حركت، گامي ثابت و يكنواخت را برگزينيد،‌ به طوري كه بتوانيد ساعتها آن را حفظ كنيد بدون آنكه توقفي داشته باشيد يا بدنتان عرق كند. در سر بالايي از تند رفتن خودداري كنيد، در شيبهاي تند در موقع بالا رفتن و حتي پايين آمدن با قدمهاي كوتاه و به صورت مارپيچ حركت كنيد. در حركت، بايد ضربان قلب و برداشتن پاها با هم هماهنگ باشد و بايد خودتان اين هماهنگي را به دست آوريد.  نفر اولي كه در رأس گروه به عنوان ليدرل حركت مي كند بايد طول گامهاي خود را با طول گامهاي ضعيف ترين نفر در گروه هماهنگ نمايد.

 

 7- تنفس در كوهستان

بايد عميق و آرام نفس بكشيد و عمل دم را از بيني انجام دهيد زيرا تنفس از راه دهان باعث تشنگي و خشكي گلو و در هنگام سردي هوا باعث سرماخوردگي و چرك كردن لوزه ها مي شود. توجه داشته باشيد كه تعداد ضربان قلب شما در دقيقه بيش از حد بالا نرود، مدت استراحتهاي موقت نبايد بيش از 10 الي 15 دقيقه به طول انجامد چرا كه بدن كوهنورد كم كم سرد مي شود و حالت خشكي پيدا مي كند. اين امر، حركت مجدد را با مشكلات روبه رو مي سازد.

- تغذيه در كوهستان

1- براي اجراي يك برنامه كوهنوردي يك روزه يا چند روزه بايد از چند روز قبل با يك رژيم غذايي مقوي به ذخيره انرژي در بدن پرداخت.

 2- غذاي كوهستان بايد مقوي، مغذي،‌ زود هضم، سبك و پر كالري باشد.

 

3- براي تلاشهاي سنگين بايد به بدن خود مواد كالري زا مخصوص برسانيم. هر صد گرم گلوكز 400 كالري انرژي دارد، به سرعت انسان را گرم مي كند و زود هضم و جذب مي شود. هر صد گرم بادام و گردو از 300 تا 400 كالري انرژي دارند.

 

4- هنگام فعاليت كوهنوردي بدن ما به 5/2 تا 4 ليتر آب در شبانه روز نياز دارد. البته اين امر به حرارت محيط و فعاليت ما بستگي دارد.

 

5- به علت فعاليت، بدن ما مقداري آب، نمك، پتاسيم و فسفر را از دست مي دهد. پس لازم است هنگام مصرف آب و غذا كمي نمك به آنها اضافه كنيم تا از گرفتگي عضلات و بر هم خوردن تعادل بدن مصون باشيم.

6- آب برف كاملاً خالص و فاقد مواد معدني است. براي جلو گيري از اسهال و پايين آمدن فشار خون مي توان به آن قند، نمك يا عصاره ميوه اضافه كرد.

 7- پس از يك فعاليت شديد، آب سرد به كليه ها و ريه ها و دستگاه گوارش صدمه مي زند. پس آب را بعد از كمي استراحت و خنك شدن بدن نوش جان كنيد.

 8- هميشه مقداري مواد غذايي اضافه همراه داشته باشيد، زيرا ممكن است به علل مختلف به آن نيازمند شويد.

 9- به تاريخ مصرف و باد كردگي قوطي مواد كنسرو شده توجه داشته باشيد.

 

10- قبل از شروع برنامه و در خلال آن هيچگاه با شكم پر اقدام به صعود نكنيد. احتياج بدن به اكسيژن براي هضم غذا در ارتفاع و به خصوص هنگام صعود ممكن است شما را با مشكل روبرو سازد. در صورت امكان، بعد از صرف غذا، حداقل يك ساعت استراحت كنيد. در غير اينصورت به مقدار كم به طور متناوب بخوريد و بياشاميد.

 11- هرچه ارتفاع مسير شما بالاتر مي رود بايد از غذاهايي كه زود هضم مي شوند استفاده كنيد زيرا مواد غذايي دير هضم باعث تهوع مي شود.

 12- هنگام شب با استفاده از سوپ، آب و املاح و مواد دفع شده بدن را جايگزين كنيد.

13- در استراحتهاي بين راه از بيسكويت، شكلات، ميوه هاي خشك و پرتقال استفاده كنيد.

 14- مصرف سير در كوه، مقاومت بدن را در سرما و گرما افزايش مي دهد. از سير فقط در روزهاي اول برنامه استفاده كنيد، زيرا مصرف اين ماده در ارتفاعات باعث تند شدن نبض مي شود.

9- اقدامات مؤثر در موقعيتهاي اضطراري

هميشه در كوهستان، آرام حركت كنيم و هيچ سنگي را به پايين نغلتانيم. از دويدن بپرهيزيم و خود را درگير مسيرهاي ناشناخته نسازيم. در موقع باران و رعد و برق پناه گرفته و بدانيم رعد و برق غالباً بر قله ها و تيغه هاي سنگي و مناطق مرتفع برخورد مي كند. در اين هنگام تمام وسايل فلزي مانند ساعت، كلنگ و كرامپون را از خود دور كرده و در پناه سنگي به فاصله 3 تا 5 متري روي زمين بنشينيم و عايقي مانند كوله پشتي يا طناب زير خود قرار دهيم. به محض مشاهده هواي نامساعد و قبل از بحراني شدن هوا از پوششهاي حفاظتي خود مانند لباس بادگير، كلاه، دستكش استفاده كرده وبا مشاهده اولين نشانه هاي بيماري مانند تنگي نفس و خستگي مفرط در ميان اعضاي گروه،‌ فرد بيمار را به پايين انتقال دهيد.

 1- اقدامات كمكي اوليه درباره پيچ خوردگي مچ پا:

ممكن است پيچ خوردگي خفيف مچ پا به شدت دردناك باشد در حالي كه آسيب ديدگي شديدتري همچون شكستگي استخوان يا پارگي رباط در ابتداي علائم مشخصي نداشته باشد.

1-1 تشخيص

1- سابقه متروصا (ضربه)

2- درد و حساسيت موضعي

3- تورم

4- تغيير شكل موضعي

5- خون مردگي ( گاهي اوقات)

6- حركت مفصل در جهتي كه موجب كشيدگي رباط ميشود ، درد را تشديد مي كند.

 2-1 اقدامات كمكي اوليه:

1- يخ:

روش حوله مرطوب احتمالاً راحت ترين روش براي مچ پاي آسيب ديده است، زيرا مي توان حولــه را كاملاً دور پا پيچاند.

 

 

2- پاي آسيب ديده را بالا بگيريد :

نبايد پا در حالت ايستاده يا نشسته آويزان باشد. بلكه بايد آن را روي چهار پايه اي قرار دهيد، زير پا، بالش يا محافظ نرمي بگذاريد تا ارتفاع آن از لگن بالاتر بيايد. اين كار به تخليه مايعات در فضاي بين بافتي كمك مي كند و از انباشتگي مايعات در بافت و متورم شدن دور تا دور مچ پا جلوگيري مي كند.

- حمايت:

از نوك انگشتان تا زير زانو را باند پيچي كنيد، ساده ترين راه حمايت مؤثر از پا استفاده از باند جورابي است كه مي توان آن را مانند جوراب به پا كرد. اگر تورم زياد است از باند جورابي دولا استفاده كنيد. اگر مچ پا خيلي متورم شده باشد، مي توان براي حمايت از آن و كاهش تورم از وسايل تخته بندي قابل باد شدن استفاده كرد. از باندهاي غير ارتجاعي استفاده نكنيد مگر اينكه واقعآ بتوانيد آن را به طور صحيح به كار گيريد. به هر حال هر ضايعه سنجي را در اطراف مچ پا بايستي محكم ولي قابل ارتجاع باند پيچي كرد. تا مدتي پس از آسيب ديدگي تورم مچ پا بيشتر مي شود و در صورتي كه آن را حمايت نكنيد ممكن است دردناك و داغ شود و صدماتي بيشتر حاصل گردد.

 * توجه:

براي حمايت از مفصل، هيچگاه براي صاف كردن مفصل در رفته اقدام نكنيد.

* توجه:

فراموش نكنيد كه در هر نوع باند پيچي هر 15 دقيقه يكبار جريان خون پا را بررسي كنيد. ناخن شست آسيب ديده را فشار دهيد و سپس آن را رها نماييد، دقت كنيد كه سرعت بازگشت رنگ قرمز به بستر ناخن چقدر است. اگر بستر ناخن سفيد بماند باند پيچي را فوراً‌ شل يا باز كنيد.

 4- استراحت:

اگر مچ پا دردناكتر از آن است كه بتوانيد به راحتي روي آن راه برويد،‌ وزن خود را روي آن منتقل نكنيد، در مواردي كه مجبوريد به جايي برويد، لي لي كنيد يا از عصا استفاده كنيد. در طول مدتي كه پا در حالت استراحت است و پا بالاتر قرار دارد بايد سعي كنيد كه مچ پا را در حدي كه دردناك نباشد به صورت مستقيم به سمت بالا و پايين حركت دهيد،‌ سعي نكنيد مچ پا را بچرخانيد زيرا اين كار مفصل را دردناكتر مي كند.

در دررفتگي باز احتمال عفونت هم وجود دارد،‌ كه بايد زخم ايجاد شده را پانسمان كرد.

 بيماري كوه گرفتگي حاد

نسبتكمي از افرادي كه به طور وسيع به ارتفاعات بلند صعود مي كنند به طور حاد بيمار شده و درصورتي كه به آنها اكسيژن داده نشود و به ارتفاعات پايين تر انتقال نيابند مي ميرند.اين بيماري پس از چند ساعت تا حدود دو روز بعد از صعود به وجود مي آيد. اين دو عارضهبه كرات به وجود مي آيد.

1- خيز مغزي حاد:

معتقدند كه اين خيز از گشاد شدن موضعيرگهاي خوني مغز بر اثر كمبود اكسيژن ناشي مي شود، استاع شريانچه ها فشار مويرگي راافزايش مي دهد كه به نوبه خود موجب نشست مايع به داخل بافتهاي مغزي مي شود. سپس خيزمغزي مي تواند منجر به اختلال شديد در تشخيص جهت و ساير اثرات ناشي از اختلال عملمغز مي شود.

2- خيز ريوي حاد:

واكنش نشان دادن رگهاي ريوي نسبت به كاهش اكسيژن در بعضي از افراد فوق العاده شديد بوده و چندين برابر افراد عادي است. دادن اكسيژنبه شخص براي نفس كشيدن اين رونــــد را در ظرف چند ساعت بهبود مي بخشد.

آفـتـاب سوخـتـگي

1-9 اثـرات سـودمند اشـعـه خـورشـيد به پوسـت :

1- ساخته شدن ويتامين D در پوست (ويتامينبه جذب كلسيم و استحكاماستخوانها كمك مي كند.)

2- تشكيل ملانين (رنگ دانه هاي سياه پوست) و افزايشضخامت پوست:

بابت محافظت شخصدر برابر تشعشعات ماوراء بنفش مي گردد.

3- اثرات حرارتي

4- اثرات فيزيولوژيك:

باعث تحريك گردش خون پوست و همچنين باعث افزايشتوليد هموگلوبين (رنگدانهگلبولهاي قرمز خوني) در پوست مي گردد.

5- خاصيت استريل كنندگي و ضد ميكروبي

6- اثرات رواني آفتاب باعث آرامش و تسكينبيشتر مي شود.

 

 

2-9 اثـرات مـضـر:

1- واكنشهاي حاد كه شامل سرخيناشي از آفتاب مي شود.

2- واكنشهاي دراز مدت و مزمن كه شامل سرطان زايي ناشي ازنور خورشيد و پيري زودرس پوست مي باشد.

3-9 سرخي ناشي از آفـتـاب (آفـتاب سوخـتگي):

در ارتفاعات بلند، به دليل كاهش غلظت اتمفسر شدت تشعشعات ماوراء بنفش بيشتر است. در انسان، سرخي ناشي از اشعه ماوراء بنفش به طور طبيعي 2 تا 8 ساعت پس از تماس، بروز مي كند. معمولاً هر قدر تماس بيشتر و شديدتر باشد، سرخي زودتر بروز مي كند. سرخي پس از 16 الي 24 ساعت به حداكثر ميزان خود رسيده و پس از 72 ساعت شروع به كاهش يافتن مي كند .

* نكته مهم اين است كه قبل از بروز هرگونه شواهد آشكاري از سرخي پوست، دوره اي مخفي وجود دارد كه طي اين مدت، فرد ازتماس بيش از حد خود با نور خورشيد آگاه نيست.
زمان معادل براي ايجاد سرخي درپوست غير برنزه در آفتاب ظهر در يك روز غير ابري در وسط تابستان 12 الي 20 دقيقه است .

درمان:

استفاده از مخلوط يخ و شير يا كمرس آب سرد باعث تخفيف مختص علائمآفتاب سوختگي مي گردد ولي تجويز آسپرين در فواصل دو ساعته در آفتاب سوختگي شديد نيزمي تواند صورت گيرد.

 

4-9 پـيـشـگيـري :

1- استفاده از ويتامين E

2- تماس با نور خورشيد بايد به حداقل برسد.

3- بايد حداقل 20 دقيقه قبل ازتماس با نور خورشيد از ضد آفتابها استفاده كرد و در مدت تماس با نورخورشيدبايد اين تركيبات بر روي پوست، وجود داشته باشد. ضد آفتابها را بايد پس از تعريقزياد و با شستن صورت مجدداً استفاده كرد.

4- استفاده از كلاه يا پوشش مناسبديگر

5- عينكهاي ضد آفتاب نه فقط باعث محافظت چشمها از اشعه ماوراء بنفش ميگردد، بلكه از چين و چروك در اطراف پلك نيز پيشگيري مي كنند.

* نشستن زير سايه درخت،روش خوبي براي محافظت از آفتاب نيست چون بازتاب نور از سنگها، برف و يخ باعث ميشود كه بيش از50 درصد اشعه، مجدداً برگشت كرده و به پوست برخورد كند.

- گرمـازدگي

آسيبهاي ناشي از گرما در سه گروهقرار مي گيرد :

1- حمله گرمايي

2- خستگي ناشي از گرما

3- درد و انقباضناشي از گرما

 

 1-10 حمـلـه گرمـايي:

حمله گرمايي هنگامي رخ مي دهدكه مكانسيمهاي تنظيم كننده گرما در بدن، نتوانند بدن را تا حد كافي سرد كنند. در اينحالت دماي بدن بالا مي رود، ولي تعريق صورت نمي گيرد در نتيجه گرماي زيادي در بدنذخيره مي شود و سرانجام سلولهاي مغزي دچار صدمه مي شوند كه اين مسأله حتي ممكن استبه مرگ بينجامد.

2-10 تـشـخـيـص:

1- دماي بالاتر از 40 درجه سانتيگراد

2- پوست و دماغ، خشك و قرمز

3- نبض در حدود 160 بار در دقيقه، كه در ابتدا سريع بوده و با پيشرفت آسيب، ضعيف و سريع مي شود.

4- مردمكها در ابتدا كوچك شده، ولي بعد از مدتي گشاد مي گردد.

5- گيجي

6- تنفسي كه در ابتدا سريع و عميق است، ولي به تدريج ضعيف و سطحي مي شود.

7- سردرد

8- خشكي دهان

9- تهوع، استفراغ و ضعف عمومي

10- كاهش فشار خون

11- تشعشعات، انقباض عضلاني و احتمالاً از بين رفتن هوشياري
حمله گرمايي عمدتاً زماني رخ مي دهد كه دماي بالا همراه با رطوبت بالا و سرعت زياد وزش باد وجود داشته باشد.

3-10 درمـان:

مهمترين اورژانس در مورد حمله گرمايي، سردكردن بدن است. بلافاصله بدن را از معرض تابش آفتاب دور كنيد، لباسهايش را درآوريد، بدنش را كاملاً با آب سرد مرطوب كنيد.سريعاً تهويه هواي سرد را برايش برقراركنيد. سپس بيمار را با ملافه هايي كه با آب سرد مرطوب شده اند بپيچيد و سريعاً اورا نقل مكان دهيد. همچنين به يك فرد ديگر ياد بدهيد كه چگونه در حين انتقال،بيمار را باد بزند و دستگاه تهويه را با حداكثر سرعتش به راه بيندازد. ايدآل ايناست كه كل بدن بيمار را سريعاً در حمام آب و يخ قرار داده، يخ را بر پوستش مالشدهيم. اگر چنين كاري ممكن نبود، قطعات يخ را در يك كيسه پلاستيكي قرار دهيد، بدنبيمار را مرطوب كنيد و كيسه را بر بدن بيمار بماليد. پاكتهاي يخ را زير دست،‌ دورگردن و اطراف قوزكهاي پاي بيمار بگذاريد تا عروق بزرگ سطحي را خنك كند.


وقتيدماي بدن بيمار به زير 39 درجه سانتيگراد رسيد با سنجشهاي متوالي دماي بدن مواظبسرد شدن بيش از حد بدن باشيد. تا هنگامي كه دماي بدن به زير 8/37 درجه سانتيگرادنرسيده است، عمل سرد كردن را ادامه دهيد.اگر با اقدامات شما دماي بدن بيمار بهزير 8/37 نرسيد حمله گرمايي مجدداً رخ مي دهد. در حين سرد كردن بدن بيمار مواد محركيا نوشيدني داغ ندهيد. از آنجا كه گرمازدگي تمام بدن را درگير مي كند، ممكن استعوارض زيادي ناشي از حمله گرمايي يا اقدامات درماني حاصل شود از اين رو در حين سردشدن بدن بيمار مراقب عوارض زير باشيد:

1- تشنجها

2- ورود مواد استفراق شده به راههاي هوايي

براي جلوگيري ازورود مواد استفراق شده به ناي، بيمار را در وضعيتي قرار دهيد كه بتواند به راحتيمايع را از راههاي تنفسي خارج كنيد.اگر موفق شديد كه دماي بدن را ظرف 60-30دقيقه به ميزان 2 درجه پايين بياوريد، عمل سرمادهي را متوقف كنيد. اگر قبل ازاتمام عمليات انتقال بيمار، دماي بدنش مجدداً بالا رفت دوباره عمل سرد نمودن راآغاز كنيد.

4-10 خـسـتگي گرمـايي

اين حالت، در فرد سالمي رخ ميدهد كه در يك محيط بسيار گرم، به شدت فعاليت بدني انجام دهد. در واقع خستگي گرماييحالت ملايمي از شوك است كه به واسطه تعريق طولاني و شديد بدن مقادير زيادي آب و نمكاز دست مي دهد. وقتي اين آب از دست رفته به حد كافي جايگزين نشود جريان خون كاهشمي يابد و اعمال مغز، قلب و ريه تحت تأثير فراوان قرار مي گيرد.

5-10 تـشـخـيـص: 

1- سردرد، سرگيجه،‌ تهوع،‌ ضعف

2-غش كردن

3-تعريقشديد

4-بي اشتهايي

5- كاهش هوشياري به ميزان كم

6- كاهش دماي بدن بهپايين تر از سطح طبيعي يا حفظ آن در مرز طبيعي

7- گشاد شدن مردمكها

8- ضعف ونبض تند

9-تنفس سريع و سطحي

10- رنگ پريدگي پوست (معمولاً خاكستري) سردو مرطوب

11- دردهاي احتمالي عضلات

12- اشكال در راه رفتن

مهمترين مشكل درخستگي گرمايي، از دست دادن نمك است.

 

6-10 درمـان:

1- او را بهيك اتاق خنك ببريد،‌ ولي مطمئن شويد كه احساس لرز نمي كند. كمپرسهاي  سرد ومرطوب روي پوست او بماليد و دستگاه تهويه هواي خنك براي او مهيا كنيد.

 2- او راوادار كنيد كه دراز بكشد. پاهاي او را 30-20 سانتيمتر بالا ببريد و سرش را كمي پايينبياوريد تا جريان خون كافي به مغزش برسد. تا آنجا كه مي توانيد لباسهايش را درآوريدو اگر نمي توانيد لباس خارج كنيد،‌ آن را شل كنيد.

 

3- براي بيمار محلول آب و نمك (يك قاشق چايخوري در هر ليوان) به ميزان نصف ليوان در هر 15 دقيقه به مدت يك ساعتتجويز كنيد.

4- اگر بيمار استفراق كرد، ديگر محلول آب نمك را به او ندهيد. اورا به بيمارستان ببريد تا محلول آب ونمك را وارد رگهايش كنند.

5-اگراستفراغ صورت نگرفت، به اعضاي خانواده بياموزيد كه بيمار را به مدت 3-2 روز آرام ودر حالاستراحت قرار دهند و او را از معرض حرارت دور نگه دارند.

7-10 گرفتگي عـضلاني ناشي از گرما

گرفتگي عضلاني همراه با درد است كه بههنگام خروج بيش از حد نمك در حين تعريق شديد روي مي دهد. وقتي ميزان آب و نمك بدنكم شود بيمار آن را به صورت تشنگي درك مي كند. بيمار براي فرونشاندن تشنگي مقاديرزيادي آب مصرف مي كند،‌ بدون اينكه نمك را جايگزين كند. در هر حال گرفتگي عضلانياغلب در عضلات بازو، ران و شكم رخ مي دهد. براي ايجاد گرفتگي عضلاني الزاماً هوايبسيار گرم يا داغ مورد نياز نمي باشد، مثلاً‌ كسي كه در هواي سرد به شدت ورزش و عرقمي كند اگر نمك از دست رفته بدنش را جبران نكند ممكن است دچار گرفتگي عضلانيشود.گرچه ممكن است بيمار دچار سرگيجه شود و حتي احساس غش كند ولي وضعيت رواني وسطح هوشياري اين بيمــار طبيعي باقي مي ماند.

 

 

 

8-10 درمـان:

يك قاشق چاي خوري نمك را در يك ليوان آب حل كنيد و نصف ليوان رادر هر 15 دقيقه به آرامي به بيمار بدهيد.

* توجه:

عضلاتي را كه دچار گرفتگي شدهاند را ماساژ ندهيد، چرا كه ماساژ، كراپها (گرفتگيها) را درمان نمي كند و حتي ميتواند درد را تشديد كند .به بيمار كمك كنيد تا آرام بماند، چرا كه آرامش باعثتسريع بهبودي مي شود. بيمار بايد به مدت 12 ساعت از هر گونه فعاليتي اجتنابكند.

 11- ســــرمـــازدگي :

آسيبهاي ناشي از سرما در سه گروهقرار مي گيرند:

1-كاهش دماي عمومي بدن (هيپوترمي عمومي)

2- سرمازدگيFrostbite

3- پاي سنگر مانده Trench Fook Immersion Foot injury

 
1-11 هـيـپـوترمي عمومي:

وقتي دماي بدن به زير 35 درجهسانتيگراد برسد، فرد به اغما مي رود و وقتي دما به زير 26 درجه سانتيگرادبرسد،مرگ، روي مي دهد. براي ايجاد هيپوترمي، نياز به دماي خيلي پايين نيست، بلكه ميتواند در دماي 18 درجه سانتيگراد هم رخ دهد. مرطوب بودن بدن- كه ناشي از آب ياتعريق باشد – و خستگي شديد مسأله را پيچيده تر مي كند.


عوامل اصلي و مهم ايجادهيپوترمي عبارتند از:

رطوبت و باد

از دست دادن آب

پوشش نامناسب

مصرف الكليا نيكوتين در هواي سرد و عدم توجه به ايجاد پناهگاه و آتش
مرگ ممكن است ظرفمدت دو ساعت از شروع اولين علائم، رخ دهد

 

2-11 مراحل تظاهر هيپوترميبه ترتيب عبارتند از :

1- لرزيدن (براي توليد گرما كه به طور جبرانيانجام مي دهد.)

2- بي تفاوتي، خواب آلودگي و بي حالي

3- از هوش رفتن، كهاغلب همراه با كاهش ضربان قلب و ميزان تنفس است .

4- يخ زدن اندامها

5- مرگ

-11علائم عمومي عبارتند از :

1- لرزش يك طرف بدن

2- لرزيدن غير قابل كنترل

3- تكلم آرام و مبهم

4- خطاي حافظه

5- قضاوتنادرست

6- اختلال در راه رفتن

7- گيجي

8- سفتي عضلات

9- آبي شدن رنگپوست، پوست رنگ پريده و روغني، يا صورتي رنگ

10- گيجي حواس

11- عدم استاع(گشاد شدن) مردمك و واكنش ندادن آن به نور

12- احساس سفتي پوست

13- صورتمتورم

14- كاهش ضربان قلب و تعداد تنفس

15- نبض ضعيف و نامنظم

16- خستگيآشكار

17- كاهش فشار خون

18- بيهوشي

بسياري از بيماران، هرگز دچار لرز يارنگ پريدگي نمي شوند. گاهي تنها شكايات اوليه مصدوم «گيجي» است .

 4-11 درمــان :

A) اگر مي توانيد بيمار را سريعاًبه بيمارستان انتقال دهيد :

1- يك راه تنفس ايجاد كنيد،‌ اما بيمار راوادار به تنفس زياد نكنيد.

2- بيمار را سريعاً به پناهگاه مناسبي ببريد و وسايلگرم كننده را روشن كنيد .

3-  هر لباس مرطوبي را از بدن بيمار خارج كنيد.

4- مراقب ضربانهاي نامنظم و كشنده قلب باشيد.

5- بيمار را با پتو بپوشانيد،‌اگر كيسه هاي داغ در اختيار داريد آنها را روي شكم و سينه مصــــدوم قرار دهيد، وليروي اندامها نگذاريد.

6- اگر ايست قلبي انجام شد،‌ احياي قلبي – ريوي (cpcr) را شروع كنيد .

 
B
) اگر نمي توانيد بيمار را به بيمارستان انتقال دهيد :

او را در يك محفظه پر از آب گرم (در دماي 43-40 درجه سانتيگراد) قرار دهيد  به هر حال حداقل بيمار را از سرما و باران خصوصاً اگر با وزش باد باشد، دور كنيد  اگر مي توانيد پناهگاهي ساخته يا آتش روشن كنيد. گرم كردن مجدد بيمار بايد به آراميصورت گيرد،‌ گرم كردن سريع مي تواند كشنده باشد .

 

 

 

* توجه:

اكثر بيمارانمشكل خود را انكار مي كنند و در برابر كمك شما مقاومت مي نمايند. ولي شما بر مبنايعلائم بيمار عمل كنيد، چرا كه قضاوت و منطق مصدوم قابل اعتماد نمي باشد.سپس:

1- او را با هر وسيله ممكن از سرما دور كنيد.

 2- لباسهاي خيس را ازبدنش در آوريد. شدت آسيب را با سنجش دماي مقعد به وسيله يك دماسنج بلند ارزيابيكنيد.

 3- اگر بيمار آسيب ملايمي ديده است (دماي بين 5/25تا 36 درجه) اقداماتزير را انجام دهيد

الف) مايعات گرم و شيرين به او بدهيد .

ب) لباسهاي خشكو گرم به او بدهيد .

ج) منبع گرمايي خارجي فراهم كنيد .

 4- اگر بيمارنيمه هوشيار است:

الف)‌ او را بيدار نگه داريد .

ب) نوشيدني گرم

ج) آتش

 


5-11 سرمازدگي    Frostbite

منظور از Frostbite منجمدشدن بافتهاي بدن است :

A) مرحله اول :

در اين مرحله،‌ درگيري نوك گوش، بيني،‌ گونه ها،‌ نوك انگشتان دست و پا و چانه وجود دارد .اين مرحله بهتدريج ظاهر مي شود كه فاقد درد است. در اين مرحله جريان هواي گرم را در اين نقطهبرقرار كنيد. هرگز پوست را مالش ندهيد، بلكه دستها را به زير بغل ببريد تا گرم شوند‌. در حين گرم شدن، در آن ناحيه سوزش احساس مي شود.

 B) مرحله دوم :

در اينمرحله،‌ درگيري پوست و بافت زيرپوستي وجود دارد. در اين حالت پوست سفت است وليبافت زير آن نرم است. هرگز پوست را مالش ندهيد. با گرم شدن مجدد پوست ارغواني وابتدايي حس مي شود و بعد دچار سوزش مي شود، گرم كردن مجدد اغلب باعث تورم ناحيه ميشود.

 C) مرحله سوم :

در اين مرحله، بافت زير پوست سفت مي شود. در اينمرحله تمام دست يا پا گرفتار است و ممكن است بافت، كاملاً از بين برود. قبل از منجمدشدن، بافت مورد نظر اغلب دچار درد شديد و سوزش مي شود .در حين گرم نمودن،‌ پوستآبي،‌ ارغواني مي شود و به شدت دردناك ميگردد و دچار تاولهاي بزرگ شده و حتي ممكناست سياه گردد. اگر پوست در معرض سرما، مرطوب بوده يا با جسم سرد در تمــــاسبوده باشد،‌ شدت آسيب بيشتر است .
اگر بافت، هنوز منجمد است تا زماني كه اقداماتخود را شروع نكرده ايد،‌ آن را منجمد نگه داريد. همچنين اگر خطر منجمد شدن مجددوجود دارد عمليات گرم كردن بافت را هرگز آغاز نكنيد .

 6-11 درمان برايمراحل B وC

گرم كردن تدريجي بافت سرمازده اشتباه مي باشد. بافت راسريعاً با آب 43-41 درجه سانتيگراد گرم كنيد. دماي آب را مرتباً با دماسنج چك كنيدو پيوسته آب گرم به آن اضافه كنيد. از اشعه باز آتش براي گرم كردن آب استفاده نكنيد  چون ممكن است بيمار به طور اتفاقي دچار سوختگي شود. گرما بايد به طور يكنواخت توزيعشده و ثابت نگه داشته شود. اگر بافت سرمازده، بيني يا گوش مي باشد، آب گرم راروي آن بريزيد.عمل گرم كردن را آنقدر ادامه دهيد تا رنگ ناحيه مبتلا، قرمز ياآبي شود. براي ايجاد اين حالت حداقل 30 دقيقه گرم كردن لازم است. عفونت، مهمترين علتاز بين رفتن بافت سرمازده مي باشد .


نواحي گرم شده را با ملايمت و با پارچه هاياستريل بانداژ كنيد. پنبه را بين انگشتان آسيب ديده قرار دهيد و در حين انتقال بيماربه بيمارستان اندام مبتلا را بالا نگه داريد .اگر بافت مبتلا به يكباره گرم شدهآن را مجدد گرم نكنيد. هرگز به بيمار الكل ندهيد و در صورت امكان به بيمار چاي ياقهوه داغ بدهيد. اگر پاهاي او آسيب ديده اند اجازه ندهيد كه راه برود.

* توجه:

به بيمار اجازه سيگار كشيدن ندهيد چرا كه نيكوتين سيگار شريانها را منقبض ميكند و جريان خون را به ناحيه مبتلا بيشتر كاهش مي دهد .

 7-11 پاي سنـگرمانده  Trench foot:

اين حالت، وقتي رخ مي دهد كه پاهاي شخص براي چند ساعت ياچند روز در معرض رطوبت يا دماي پايين (اندكي بالاتر از دماي انجماد) قرار دادهمي شود. سوء تغذيه و استرس اين ضايعه را تشديد مي كند .در ابتدا سرد،‌ متورم و بيحس هستند. پوست روي پا سفيد و چين و چروك دار مي گردد و ممكن است دچار تورم شديد شود  پس از اينكه پاها گرم شدند قرمز متورم و داغ مي گردند و اغلب تاول مي زنند. ازآنجا كه جريان خون مختل شده ممكن است پاها سياه شوند و اين مسأله به پوست اعصاب وعضلات آسيب مي رساند.

 8-11 درمــان:

پاهاي بيمار را به مدت 8-6 ساعت در روز، خشك نگه داريد و به فرد بگوييد كه در طول اين مدت كفشها وجورابهايش را در آورد. به آرامي پاها را گرم كرده، ناحيه مبتلا را تميز كنيد واز پارچه استريل استفاده نماييد، تاولها را نتركانيد. بيمار را به بيمارستان منتقلكنيد. تهويه كافي براي بهبود لازم است .

12- بـرف كـوري

اين پديده وقتي رخ مي دهد كه ملتحمه چشم توسط اشعه ماوراء بنفش خورشيددچار سوختگي مي شود. اين حالت اغلب ناشي از تابش خورشيد بر روي برف مي باشد .هيچ علامت آگاه كننده اي وجود ندارد. علايم و نشانه ها بعد از 12-2 ساعت ظاهر ميشود .در مورد كسي كه از درد شديد چشم نمي تواند (يا تمايلي ندارد) چشمهايش راباز كند،‌ از اشك شديد رنج مي برد، در پلكهايش احساس سوزش مي كند يا سردرد داشته ودچار افسردگي است، بايد به اين عارضه مشكوك شويد .

1-12 درمــان :

1- چشمهان او را بانداژ كنيد .

2- كمپرسهاي سرد بر چشم او قرار دهيدو از او بخواهيدكه يك تا پنج روز اين كار را انجام دهد .

3- به او بگوييدكه به مدت 5-1 روز در اتاقي تاريك استراحت كند.

 13- مار گزيدگي 

1-13 مبارزه و پيشگيري

مهمترين روش پيشگيري آن است كه تاحدي كه امكان دارد از رفتن به منطقه اي كه مار در آنجا يافت مي شود خودداري شود،ولي در صورت الزام مي بايد چكمه و شلوار بلند پوشيد زيرا چنانچه مشاهده شده است 5/4درصد مارگزيدگيها در ناحيه پا و به خصوص از زانو به پايين اتفاق افتاده است .

 در صورت مشاهده و برخورد با مار، بايد از جاي خود تكان نخورد و در صورت امكانبا يك چوب دراز، مار را از خود دور كرد، زيرا هر حركتي ممكن است مار را به وحشت اندازد و براي دفاع از خود به انسان حمله كند. در صورت تصميم به فرار، بهتر استدويدن را به صورت زيكزال انجام دهيد تا جهت يابي مار دچار اختلال گردد.گاهي باايجاد دود در مناطق آلوده مي توان مارها را فراري داد. در بعضي مناطق، مردم با بستهبندي پياز در توري و پراكنده كردن آن در بيابانها موجب دور كردن مارها از آن مناطقمي شوند. مارها نسبت به نيكوتين حساس هستند و مي توان با پاشيدن گرد توتون دراطراف مناطق مسكوني يا چادرها مانع ورود مار به اين اماكن شد.

 2-13 درمــان :

براي درمان مار گزيدگي رعايت نكات زير بسيار ضروري و حياتي است.در مرحله نخست بايد معلوم شود كه گزش، حقيقتاً صورت گرفته است يا خير. چنانچه ديدهشده است در برخي موارد، گزيدگي مار بسيار سطحي بوده و سم وارد بدن مار گزيده نشدهاست، ولي چنانچه گزيدگي شديد و عميق باشد و مار نيز از صحنه گريخته باشد و قادر بهشناسايي مار (سمي يا غير سمي) نباشيم پيشنهاد آن است كه :

 الف)‌ استراحت مطلق  بيمار بايد همزمان با گزش :

مانع از حركات اندام گردد؛ چون اين اقدام از سرعتانتشار سم در عروق لنفاوي و سياهرگهاي سطحي خواهد كاست .

 ب) تأخير در جذب سم:

به منظور جلوگيري از نفوذ سم به ساير اندامها بايد بلافاصله چند سانتيمتر بالاي محلگزيدگي را با يك بند (تورنيكه) يا يك نوار پارچه اي پهن بست. بايد تأكيد شود كه درتورنيكه فقط عروق لنفاوي و برگشت خون سياهرگها سطحي را مسدود مي كند، ولي مانع ازجريان خون شرياني نگردد. (به طوري كه انگشت در زير آن رد شود) در صورتي كه تورنيكهمحكم بسته شده باشد، لازم است هر 10 الي 15 دقيقه يك بار حدود 1 دقيقه آن را شل نمودتا جريان عادي خون برقرار گردد. بايد تورنيكه به مدت بيش از دو ساعت باقي بماند  در اين وضعيت بايد از تجويز خوراكي الكل كه موجب گشاد شدن عروق مي شود خودداريكرد.

 سپس بايد در محل گزش، شكافي به عمق نيم سانتيمتر و به طول يكسانتيمتر در جهت عمودي بزنيم. در موارد بسيار متعدد ديده شده كه بعد از شكاف محلگزش مار خروج سم در لابلاي خونابه به وضوح صورت مي گيرد .همچنين بعد از شكاف، لازم است ماساژ خفيفي به طور ملايم از خارج به طرف محل مار گزيدگي داده شود تاحداكثر خونابه و سم موجود خارج گردد .

 * توجه:

شكاف دادن موضع و مكيدنمحل گزش چنانچه در همان دقايق اول انجام گردد بسيار مفيد است.مشروط بر آنكهلثه هاي شخص مكنده كاملاً سالم بوده و اثري از زخم و يا آلودگيهاي ديگر نباشد .

 3-13 سرما درماني قطعاً ممنوع است :

از لحاظ تئوري به نظرمي رسد غوطه ور كردن عضو گزنده شده در يخ موجب تنگ شدن عروق مي شود و جلوي انتشار سمرا مي گيرد ولي اين روش، سبب افزايش موضعي نكروز (مرگ بافتها) در منطقه گزش شدهبه علت تنگ شدن عروق باعث مي شود كه مقدار سرم ضد سم كمتر به منطقه گزش برسد .دريك مطالعه مشخص شده كه 75درصد از بچه هايي كه به دنبال مار گزيدگي احتياج به قطع عضوپيدا كردند، در درمانهاي موضعي مورد سرما درماني قرار گرفته بودند .

 

 

 

مسموميتهاي ناشي از كنسرو ماهي

نبايد ازخاطر دور داشت كه كنسرو ماهي كه جزو مغذي ترين و لذيذترين صنايع غذائي امروز محسوبمي شود، داراي خصوصيات ويژه اي است كه هنگام خريد به آنها توجه داشته باشيم، چرا كهعدم توجه به، به كار گيري فاكتورهاي لازم در توليد اين محصول، مي تواند موجب مسموميتهاي خطرناك در مصرف كننده شود .

 ماهيهاي مصرفي در كنسرو از نوع تن ماهيهاي بودهكه از درياهاي جنوب كشورمان تهيه مي شود. عضلات بدن اين ماهيان قسمت خوراكي آنهارا تشكيل مي دهند كه شامل عضلات معمولي يا گوشت سفيد و عضلات تيره يا گوشت تيره ميباشد. چنانچه در محتويات كنسرو، علاوه بر گوشت سفيد از گوشت تيره هم استفاده مي شودبايد بر روي ليبل قيد شود. به طور معمول دو نوع فساد باكتريايي و فساد شيميايي درقوطيهاي كنسرو ماهي قابل پيش بيني است. فساد باكتريايي فراورده هاي كنسرو ماهي رامي توان به دو گروه تقسيم كرد :

الف – فساد هيستامينيك

ب – فساد ناشي ازباكتري بي هوازي (بوتولينوم)

 فساد هيستامينيك:

آلودگي گوشت ماهي بههيستامين، كه ناشي از فساد اوليه ماهي و عدم نگهداري صحيح ماهي و صيد ماهي درشرايط نامناسب مي باشد، باعث فساد هيستامينيك مي گردد و هيستامين از جمله مواردياست كه در اثر حــــرارت از بين نمي رود. دوره مسموميت هيستامين كوتاه و حدود چندساعت بوده و به صورت علائم آلرژيك ظاهر مي شود و مشخص ترين آنها قرمز شدن صورت وگردن، كهير، التهاب، سردرد شديد همراه با تپش قلب و نبض نامنظم كه به درديمداوم و كسل كننده منتهي مي گردد .سوزش دهان و گلو، سرگيجه خارش شديد در پوستو در موارد حاد ايست قلبي از ديگر موارد علائم مسموميت است. جهت پيشگيري از مواردفوق بايد توجه داشت كه كنسرو ماهي داراي طعم و بوي مناسب بوده و رنگ گوشت به صورتيكنواخت و بافت آن نيز يكنواخت و داراي حالت ارتجاعي باشد و حالت اسفنجي در بافتگوشت وجود نداشته باشد  .

 فساد باكتريايي بي هوازي:

در اين نوع فساد كه اغلبناشي از سم توكسين حاصل از فعاليت اسپورميكرب بي هوازي است، عموماً همراه بابادكردگي قوطي مي باشد. اين سم در اثر حرارت از بين مي رود و در صــورت مصــرف،باعث مسموميت شــديــد و در بسياري از موارد منجر به مرگ مي گردد. همچنين آلودگيهاي ثانويه قوطي نيز باعث فساد باكتريايي از نوع هوازي مي گردد .در اين خصوصبايد توجه داشت قوطي كنسرو از هر نظر سالم بوده و هيچگونه بادكردگي يا تغيير شكل درآن مشاهده نشود، درزهاي دوخت قوطـــي بدون هيچــــگونه لبه زدگي و تركيـــدگيكاملاً سالم باشد و بوي ترشيدگي در گوشت احساس نگردد.

 فساد شيميايي:

اين نوعفساد، در اثر خوردگي لاك درون قوطي و واكنش با تركيبات محتويات قوطي ايجاد مي شود.بايد توجه داشت لاك قوطي كاملاً صاف و بدون ترك خوردگي و تغيير رنگ محسوس باشد،همچنين لكه هاي سياه در ديواره قوطي نشان واكنش شيميايي لاك قوطي هستند .

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 07 فروردین 1394 ساعت: 18:06 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره ورزش شيرجه و استارت

بازديد: 261

 

شيرجه و استارت

 شيرجه هاي مقدماتي

قبل از اينكه استارت آموزش داده شود و از شاگرد كارآموز خواسته شود كه به مانند شناگران ماهر استارت مسابقات را تمرين كنند لازم است كه ابتدا روش شيرجه رفتن هاي ساده را به او آموزش دهيم . در حقيقت لازم است كه ياد بگيرد به چه روش بايستي با آب برخورد نمايد ، بيشتر افراد در اولين تجربه شيرجه  خود كمي وحشت دارند ولي پس از چند بار تمرين به روش صحيح اين دلهره از بين مي رود.

امروزه مراحل مختلف شيرجه را تقسيم بندي كرده اند و شاگرد از مرحله نشسته در كنار استخر شيرجه رفتن را شروع نموده و بالاخره پس از تمرينات لازم با حالت دورخيزوار نيز شيرجه مي رود .

به طور معمولي افرادي كه داراي قابليت هاي جسماني متعادل هستند در يك يا دو جلسه كه به استخر مي روند مي توانند شيرجه هاي مقدماتي را فرا بگيرند.

مراحل مختلف آموزش شيرجه را شرح مي دهيم.

شيرجه از حالت زانو زده در كنار استخر

1-   در اين شيرجه شناگر در لبه استخر با يك پا زانو مي زند . دست ها طوري قرار مي گيرد كه گوش ها به بازوها مي چسبد ، اين نكته بسيار مهم است زيرا اگر گوش ها به بازوها نچسبد يا سر بالا قرار بگيرد باعث برخورد صورت به آب مي شود وي ا اينكه سر داخل دست ها فرو مي افتد كه باعث مي شود شخص بيشتر به زير آب فرو رود. بنابراين اين گفته ها بايد رعايت گردد ، انگشتان شصت دست در يكديگر قلاب شده و دست بطور كامل كشيده رو به جلو مي باشد . پنجه پا، لبه استخر را به طور قلاب وار مي گيرد تا اينك شناگر سر نخورد .

2-   در اين مرحله با كشيده بدن به جلو ( به طرف آب ) قصد ورود به آب را مي كند، و بالا تنه را به همان حالت حفظ مي نمايد و با فشار پنجه پا به لبه استخر بدن به فاصله  دورتر پرتاب شده و با زاويه  مناسب ( حدود 45 درجه ) به داخل آب وارد مي شود .

نكته مهم در اين مرحله اينست كه پس از جدا شدن بدن از لبه استخر هر دو پا به حالت كشيده و به هم چسبيده قرار گيرد به طوري كه بدن در هوا به حالت يك چوب كشيده باشد . پس از اينكه تمام بدن او داخل آب فرو رفت فوري سر و سينه را كه در حالت فرو رفتن به عمق آب مي باشند تغيير مسير داده و به طرف بالا بگيرد. اين كار باعث مي شود كه سرعت اوليه ائي كه بدن را به طرف جلو مي برد بدن و سرو سينه را به طرف سطح آب بكشد و سر از آب خارج گردد.

در واقع بدن مسيري قوسي شكل را طي مي نمايد . در تمام مسيري كه ذكر شد بدن حالت كشيده دارد و عضلات بدن در حالت انقباض عمومي مي باشند . نكته مهمي كه بايستي رعايت شود اينست كه ، زانوها در آخرين لحظه ( در روي هوا) خم نباشد . پاها به طور كامل كشيده و به هم چسبيده باشد و فاصله ائي بين آنها نباشد ، بسياري از شناگران سر را خيلي زود از بين دست ها بيرون مي كشند كه اين كار صحيح نيست و باعث برخورد صورت به آب مي شود . قرار داشتن سر داخل دستها تا آخرين لحظه بايستي ادامه يابد ( به خصوص در مراحل اوليه آموزش ).

بعد از فراگيري شناگر با يان روش شيرجه مرحله ي بعدي شروع مي شود.

مسير قوسي شكل بعد از شيرجه جهت كشيدن سر و سينه به طرف سطح آب

شيرجه از حالت ايستاده با زانوهاي خميده

1-   در اين مرحله شناگر در لبه  استخر طوري مي ايستد كه پنجه پاهايش لبه استخر را مي گيرد ، زانوها به مانند شكل زير خم شده ولي به هم چسبيده مي باشد. دست ها در كنار بدن و بازوها در يك محور دايره اي مي باشند .

2-   در لحظه سقوط با فشاري كه به لبه  استخر وارد مي سازد پاها را به بالا پرتاب مي نمايد در اين حالت پاها به هم چسبيده و به حالت كشيده مي باشند و فقط كمي از ران خميده است پرتاب پاها به بالا از پشت كمك مي نمايد كه سر و سينه به طرف آب خم شود.

3-   در اين مرحله بدن به حالت كشيده در يك امتداد قرار گرفته و قصد ورود به آب را دارد البته زاويه  ورودي بدن به آب براي شيرجه هاي مقدماتي بهتر است همان زاويه  45 درجه رعايت گردد.

تمرين هاي آموزشي

1-   براي اينكه پاي كار آموزش شناگر از هم باز نشود و هنگام ورود به آب پاها در امتداد بدن و حالت كشيده باشد ، حلقه اي را گرفته در ابتدا از مچ پا شروع مي كنيم و از كارآموز مي خواهيم كه بيشتر قسمت هاي بدن را به سمت جلو بكشد به حدي كه مي خواهد سقوط كند بعد از او مي خواهيم كه شيرجه بزند ، كم كم به دور زانو برده مي شود ، كارآموز شناگر سعي مي كند در هنگام ورود تكرار و تمرين حلقه كم كم به دور زانو برده مي شود ، كارآموز شناگر سعي مي كند در هنگام ورود به آب پا را به سمت بالا پرتاب كند. بنابراين شناگر ورود خوبي را در آب خواهد داشت.

2-     شيرجه ي يك پا

1- در اين حالت شناگر مبتدي كنار استخر طوري مي ايستد كه يك پا لبه  استخر مي باشد و پاي ديگر در عقب قرار دارد. بدن از كمر خم شده ، سر داخل دست ها طوري قرار مي گيرد كه گوش ها به بازوها مي چسبد. زانوي پاي جلو قفل و بي حركت مي باشد.

2- در لحظه  سقوط با فشاري كه به لبه استخر وارد مي سازد پاي عقب را به بالا پرتاب مي نمايد و به سمت آب دولا شده و در موقع ورود به آب پاها به هم چسبيده و به حالت كشيده مي باشند .

مراحل مختلف شيرجه ايستاده از جلو از روي تخته ي شيرجه با ارتفاع 1 متر از آب

Spring board  تمام توضيحات وضعيت بدن در هنگام شيرجه در قسمتهاي گذشته گفته شد، فقط روش صحيح روي تخته شنا بازي كردن مهم است. چون تخته شنا حالت ارتجاعي دارد، لذا فراگيري آب بسيار مهم مي باشد.

استارت

شروع و آغاز حركت در شناها را كه مي تواند پرش از سكوي استخر يا از داخل لبه استخر باشد استارت ناميده مي شود. در سه شناي اصلي پروانه ، قورباغه ، كرال سينه استارت از روي سكو در لبه استخر صورت گرفته و براي شناي كرال پشت ، استارت از داخل آب و با گرفتن لبه استخر يا ميله تعبيه شده براي اينكار انجام مي شود .

استارتي كه در گذشته مورد استفاده  شناگران قرار مي گرفت با استارتي كه امروزه بكار مي رود تفاوت دارد. تكنيك استارت از روي سكو كه در قديم انجام مي شد بسيار ساده تر بود و آن بدين شكل انجام مي شد كه شناگر بر روي سكو مي رفت پاها را به اندازه  عرض شانه باز مي نمود و با پنجه پا لبه  سكو را گرفت و بدنش را از كمر به جلو خم مي نمود و سر را طوري به بالا نگه مي داشت كه روبرو را نگاه مي كرد ، سپس زانوها را خم كرده و به محض شنيدن صداي شروع با آوردن دست ها به جلو و باز كردن مفاصل زانوها خود را به جلو پرتاب مي نمود .

با مطالعه و بررسي حركت هاي مختلف اندام ها كم كم مربي ها موجه شدند كه روش هاي ديگر نيز وجود دارد كه مي تواند در پرتاب كردن شناگر به فاصله  دورتر مؤثر واقع شود.

امروزه استارت از روي سكو به دو صورت انجام مي شود يكي استارتي كه با گردش دست حول محور مفصل شانه بودن ( چرخش دست ها ) و ديگري استارتي است كه شناگر خم شده و با دست لبه  سكو استارت را مي گيرد. هر دو نوع اين استارت ها مورد استفاده  شناگران و قهرمانان قرار مي گيرد. در آموزش استارت بايستي توجه داشت كه پس از شنيدن ( بجاي خود) شناگر به لبه جلوي سكو آمده و با پنجه  پا لبه  سكو را بگيرد در هر دو نوع استارت ذكر شده اين نكته بايستي رعايت شود ، حتي در شيرجه هاي ساده زير اين كار از سر خوردن شيرجه رونده جلوگيري به عمل مي آورد . اين نكته در واقع بايستي در همان ابتداي آموزش پرش در آب آموزش داده شود . شناگر بداند پنجه هاي پا حالت گيرندگي دارد.

مشخصات سكوي استارت

به ازاي هر خط استخر شنا سكوي استارت با مشخصات زير ساخته مي شود .

بر اساس قوانين فيفا ( فدراسيون جهاني شنا ) بلندي هر سكو از سطح آب بايستي بين 50 تا 75 سانتي متر باشد و سطح روي سكو حداقل 50×50 سانتي متر و از مواد غير لغزنده ساخته شود . حداكثر شيب سطح روي سكو نبايستي از 10 درجه نسبت به سطح افق تجاوز نمايد . در هر چهار ضلع طرفين سكو بايستي شماره  سكو نوشته شده قابل رويت باشد .

نتيجه گيري در استارت به طريقه چرخش دست ها و گرفتن لبه ي استخر

در سال 1967 هانوئر در تحقيقي كه راجع به مقايسه دو نوع استارت انجام داد . به اين نتيجه رسيد كه در استارت به روش گرفته لبه استخر ، شناگر زودتر از سكوي استارت كنده شده و رودتر هم وارد آب مي شود ولي فاصله  طي شده با اندازه  فاصله  طي شده در استارت به روش چرخش دست ها نيست. رفرد در سال 1971 براي مقايسه اين دو نوع استارت يك شناگر زن و 8 شناگر مرد انتخاب نمود و در 3 مورد زير تحقيقاتي انجام داد.

1-     زمان جدا شدن از سكو

2-     زمان پرواز

3-   زمان طي كردن فاصله 60/ 3 سانتي متري به اين نتيجه رسيد كه هر دو استارت در زمان پرواز برابرند ولي در دو مورد ديگر نتيجه اي عكس نتيجه ي هانوئر بدست آورد . يكي از علل برتري استارت به طريقه گرفتن لبه استخر زود جدا شدن از سكو به محض شنيدن صداي گلوله استارت مي باشد.

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 07 فروردین 1394 ساعت: 18:04 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره آموزش مهارت غلت يا رولينگ

بازديد: 201

 

آموزش مهارت غلت يا رولينگ

 

آموزش هر يك از تكنيك هاي واليبال ابتدا با در نظر گرفتن سطح كيفي و عملي يك كلاس از سوي مربي اعمال مي شود . با توجه به نوع كلاس آموزشي كه شامل تيم سازي و بازيكنان مبتدي مي شود و پيشرفته ، تيم داري كه شامل بازيكنان حرفه اي مي شود و با توجه به امكانات موجود و امكانات لازم و ضروري و هم چنين سن و شرايط فيزيكي بازيكنان و فاكتورهاي مناسب آمادگي جسماني صورت مي پذيرد .

در هر دو صورت نكته مهم و ضروري در هر ورزشي آمادگي جسماني مناسب مي باشد يكي از تكنيكهاي مهم در ورزش واليبال ،دفاع داخل ميدان يا توپگيري مي باشد .

انواع توپگيري :

1-     توپكيري با پنجه  (با روش صحيح و توسعه مهارت كافي )

2-     توپگيري با ساعد («   »          »      »    »        »         »     )

 

3-     توپگيري با يكدست ----- الف )  افت

                                                     ب  ) افت همراه با غلت (رولينگ )

 

 

4- توپگيري با يكدست با شيرجه   الف ) با يكدست در جلو

                                                  ب  ) با دو دست در جلو

 

محل فرود توپ نسبت به بازيكن متغير و در يكي از اين چهار جهت خواهد بود

الف ) جلو

ب  ) عقب

ج  ) طرفين راست و چپ

با توجه به تغيير محل توپ فن دريافت نيز متفاوت است .

 

يكي از نكات مهم ابتدا گرم كردن عمومي مربوط به رشته واليبال و سپس گرم كردن اختصاصي مربوط به تكنيك غلت مي باشد . در اين شرايط مربي بايد عضلات مربوط و در گير در اين تكنيك را بشناسد تا بتواند پس از گرم كردن عمومي كه شامل درگير كردن سيستمهاي هوازي و غير هوازي مي باشد را بداند و نتيجه بگيرد . گرم كردن اوليه به مدت15 دقيقه و سپس انجام warm up  اختصاصي عضلات در گير در تكنيك مربوط كه بتواند همراه با توپ و تمرينات بدنسازي باشد (شدت ،زمان ،تكرار )

 

 

عضلات درگير :

در اين تكنيك همسترينگ  و چهار سرران ،عضلات كتف و كمربند شانه اي ،عضلات دست ،ساعد و مچ ،عضلات مچ پا در گير هستند .

بهتر است مربي در خصوص اهميت يادگيري اين تكنيك براي بازيكنان توضيح كافي دهد و هم چنين آموزش جزء به جزء تكنيك مربوط به جهت فراگيري بهتر و آسانتر ضروريست .

توضيح اينكه درست فرا گرفتن اين تكنيك مي تواند از آسيب هاي احتمالي شايع در واليبال كه در نتيجه عكس العمل هاي شديد در   هنگام   توپگيري   داخل   ميدان   بوجود  مي آيد بكاهد .

 لازمه اجراي غلت يا رولينگ ،توسعه مهارت بازيكن در اجراي صحيح تكنيك افت

 مي باشد.زيرا غلت در ادامه تكنيك افت انجام مي شود .

مرحله افت :

  در اين مرحله ارتفاع توپ پايين ودورتر از زماني است كه بازيكن توپ را با ساعد و پنجه در پايين دريافت مي كند. و توپ در طرفين بازيكن قرار دارد و بازيكن بايد سرعت بيشتردر جهت توپ حركت كرده با (پاي بوكس )يا پهلو و پاي موافق دست صاف از ناحيه مچ و كف دست به توپ ضربه بزند و در ادامه ضربه دست را صاف بالا بياورد و سپس روي سينه پاي موافق چرخيده و پاي ديگر صاف و كشيده دور از پاي خم قرار دارد سپس تماس باسن با زمين و پشت و بلند شود .بدون اينكه هيچ نقطه ديگري از بدن به زمين اصابت نمايد .

  حال اگر توپ سرعت بيشتر و ارتفاع كمتري داشته باشد بازيكن بايد سريعتر حركت نمايد و پس از افت كه در حالي انجام مي شود كه پاي خم شده حد اقل زاويه را با ساق پا دارد به توپ ضربه زده سپس ابتدا باسن ، پشت و سپس روي شانه مخالف غلط بزند و سريع به حالت اول برگردد.

مراحل افت و غلت رولينگ :

1-     حمله به سمت توپ يا گام برداشتن ( حركت به سمت توپ )

2-     نشستن (حالت تعادل ، روي پنجه پاي خم و يا پاي حمله ) و پاي ديگر كاملا صاف و روي پاشنه قرار دارد .

3-     كشيدن دست به سمت توپ بصورت كاملا صاف از پشت زانو

4-     ضربه به توپ به سمت بالا

5-     چرخش به سمت پاي كشيده ( پاشنه پا از زمين بالا مي باشد وچرخش روي پنجه پا ي خم صورت مي گيرد. )

6-     جمع كردن پا و غلت زدن (در اين حالت بازيكن مي بايست باسن وسپس پشت خودرا با زمين تماس دهد سپس روي شانه مخالف تاب خورده و بلافاصله بلند شود .)

نكته :

  اين تكنيك در توپهايي كه بيش از سه يا چهار متر از بازيكن دور است استفاده مي شود بازيكن مي دود و آخرين گام كه در آن پاي موافق ضربه خم و پاي ديگر كاملا كشيده است به زير توپ ضربه مي زند و براي جلوگيري از صدمه افت انجام داده و غلت مي زند و موقع بلند شدن بايد رو به تور باشد .

 

شيرجه غلت يا رولينگ از جلو :

  اين تكنيك مي تواند با استفاده از دو دست يا يك دست انجام گيرد كه بسته به فاصله توپ از جلو ي بازيكن مي باشد .بازيكن به سمت توپ مي دود ودر لحظه قبل از تماس توپ با زمين مي بايستي توپ را نجات دهد كه معمولا با پشت دست ضربه مي زندچون آسيب كمتري متوجه انگشتان دست مي باشد . بدن بازيكن قبل از ضربه در حالتي است كه يكي از پاها جلوتر و بصورت خم و پاي ديگر بصورت كشيده و صاف مي باشد سنگيني بدن روي پاي جلويي و كمر بطرف جلو خم ،پاشنه پاي عقبي كمي بالاتر از سطح زمين قرار ميگيرد . دستها از پايين و از كنار قوزك پا بالا آمده و جفت مي شود . قبل از تماس توپ با زمين بازيكن بايد عمل ضربه زدن را انجام دهد . در اين حالت بازيكن با يك دست به پهلو روي زمين رفته است و سر مي خورد .

سر حتما بايد بالا باشد كه احتمال برخورد چانه و اعضاي صورا با زمين نباشد و سر روي دست كشيده قرار بگيرد و بعد پاها را به داخل شكم جمع كرده عمل افت و غلت را انجام مي دهند .

 

مرحله مقدماتي همراه با بدنسازي (تكرار ، شدت ، زمان )

 

1-     بازيكن توپ را با ارتفاع زياد به بالا پرتاب كند بعد از هرضربه كه توپ به زمين خورد از زير آن عبور كند به حالت پهلو و در طرف ديگر توپ قرار گيرد .

2-     بازيكن توپ را با يك دست در بالاي سر به فاصله يك تا دو متر پرتاب كند و براي گرفتن آن با پاي پهلو به سمت توپ حركت كند و در پايين تر از حد ممكن توپ را با همان دست پرتاب دريافت نمايد .

3-     بازيكن از حالت نشسته روي زانوها بلند شود و همزمان توپ را با يك دست از بالاي سر بطرف ديگر پرتاب كند و سپس آنرا بگيرد . در حالت شنا روي زمين توپ را با يك دست به بالا پرتاب كند و با دست ديگر آنرا بگيرد .

4-     بازيكن يك قدم به سمت راست ‌‌(مرتبه ديگر به سمت چپ ) برداشته ،زمين را با دو دست لمس كرده و براي گرفتن توپ با يك دست اقدام كند و بازيكن مقابل توپ را به فاصله يك گام و يك دست به طرفين وي پرتاب كند ..

5-     دو بازيكن روبروي هم قرار مي گيرند ،يكي پرتاب كننده و ديگري گيرنده .پس از هر ارسال بازيكن ارسال كننده به حالت گهواره يا غلت زدن به پشت و برگشتن را انجام مي دهد و توپ را دريافت كرده و ارسال مي كند .

الف ) تمرينات بدون توپ دفاع داخل ميدان ( توپگيري )

 

1-     بازيكن تمرين پا پهلو (پا بوكس ) براست وچپ را با حركت دست مربي چند بار انجام مي دهد .

2-      بازيكن حالت توپگيري بوسيله پنجه و ساعد را در چهار جهت (جلو،عقب ،پهلوي راست وچپ ) تمرين ميكند .

3-     بازيكن با صداي سوت و علامت دست مربي پا بوكس براست يا چپ ميرود (عكس العمل سريع بازيكن نسبت به صداي سوت وعلامت دست مربي )

4-     بازيكن با پاي پهلو به سمت راست و چپ حركت كرده ووضعيت دريافت توپ با ساعد يك دست تمرين ميكند .

5-     بازيكن تمرين فوق را با صداي سوت و علامت دست مربي هماهنگ نموده ودر ادامه حركت خود عمل افت و غلت را انجام مي دهد .

 

 

ب) تمرينات با توپ دفاع داخل ميدان ( توپگيري )

 

1-     مربي توپ را داخل تور مخصوص توپ قرار داده و پايين تور واليبال نصب مينمايد و از بازيكنان ميخواهد تك به تك حركت كرده و با پا ودست كشيده به زير توپ ضربه بزند و عمل افت وغلت پهلو را انجام دهند .

2-     در همان حالت تمرين فوق بازيكنان حركت كرده و توپ را با شيرجه جلو (در حاليكه پاي جلويي از زانو خم  است ) ضربه بزند و سر خورده غلت از پهلو بزنند .

3-     مربي با تايين جهت (چپ يا راست ) بازيكنان را در يك رديف جلوي خود قرار دهد و توپ را به طرفين دو رديف پرتاب نموده وآنها در پايين ترين نقطه به توپ ضربه بزنند و در ادامه عمل افت و غلت را انجام دهند .

4-     مربي بدون تايين حهت توپ را به طرفين پرتاب نموده و بازيكنان به سمت توپ حركت نموده و پس از ضربه عمل افت و غلت را انجام دهند .

5-     مربي توپ را در فاصله كم نسبت به خود پرتاب نموده و بازيكنان در فاصله 4 متري در مقابل مربي قرار گرفته و حركت ميكند شيرجه به سمت جلو ميروندوسپس به پهلوروي زمين سر خورده و سريع بلند ميشوند .

 

 

نكته :

در تمامي تمرينات فوق بهتر است مربي پشت به تور بايستد و بازيكنان رو به تور تمرين را انجام دهند .

 

تمرينات پيشرفته انفرادي :

 

1- مربي بازيكنان را در دورديف جلوي خود قرار مي دهد بطوريكه بازيكنان دو به دو يار هستند .

بازيكنان پس از انجام يك درازو نشست سريع بلند شده و همراه با جهت پرتاب توپ از سوي مربي يكي از آنها حركت كرده و توپ را با افت و غلت گرفته و سريع بلند ميشود.

2- بازيكنان در وسط زمين واليبال برديف مي ايستند ، مربي روبروي آنها مي ايستد وبا اعلام مربي بازيكنان حركت كرده و خط مياني زمين واليبال را لمس كرده ومربي توپ را جهت مخالف پرتاب ميكند و بازيكن با يك عكس العمل سريع خودرا به توپ رسانده وپس از ضربه افت و غلت را انجام داده و سريع بلند مي شود .

3- بازيكنان مقابل تور واليبال پشت خط حمله مي ايستند،مربي توپ را بلند براي آنها پرتاب ميكند،تك به تك  حركت كرده پس ازضربه  حمله در بالاي تور سريع برگشته وتوپي كه مربي با پرتاب كوتاه به وسط زمين پرتاب ميكند را با افت دريافت كرده و غلت مي زنند .

4- مربي پشت به تور مقابل بازيكنان مي ايستد و پس از زدن ضربه محكم به سمت بازيكن و دريافت ساعد توسط بازيكن توپ بعدي را بدون اعلام جهت به چپ يا راست پرتاب نموده و بازيكن آنرا با افت و غلت ميگيرد.

5- مربي بازيكنان را در يك رديف پشت خط زمين واليبال قرار مي دهد و خود درموازات تور روي خط حمله مي ايستد وبراي هر بازيكن پنج پرتاب انجام ميدهد .پرتاب اول ،با ساعد زده ميشود  . پرتاب دوم ،با پنجه .پرتاب سوم ، مربي ضربه ميزند وبازيكن با ساعد دريافت ميكند.پرتاب چهارم ، روي تور است و بازيكن حمله ميكند .پرتاب پنجم ،وسط زمين مي باشد و بازيكن بايد با حركت افت وغلت از برخورد توپ با زمين جلوگيري نمايد .

 

تمرينات گروهي پيشرفته :

 

1-     دو بازيكن يكطرف زمين قرار ميگيرند ،بقيه بازيكنان پشت خط سرويس زمين مقابل قرار دارند .مربي با توپ بيرون زمين و در امتداد خط حمله قرار دارد.هر بازيكن پس از زدن سرويس  سريع به سمت تور حركت كرده ونتيجه حمله دو بازيكن زمين مقابل را دفاع روي تور ميكند و پس از آن سريعا آماده ميشود تا مربي توپ را برايش پرتاب نمايد و با افت و غلت بگيرد.

2-     در يكطرف زمين واليبال سه بازيكن روي خط حمله با فاصله مي ايستند و هر سه توپ دارند بقيه بازيكنان  تك به تك از بيرون زمين حركت كرده و روي خط انتهايي زمين واليبال روبروي هر كدام از بازيكنان توقف كوتاه دارند بازيكنان با توپ به دلخواه يا به توپ ضربه ميزنند كه بازيكن مقابل باساعد دفاع ميكند يا به پهلو توپ را پرتاب ميكند كه با افت و غلت ميگيرد وسپس بازيكن بعدي حركت ميكند .

3-     مربي روي خط حمله مي ايستد و بازيكنان برديف داخل منطقه  حمله حركت ميكنند و مربي توپ اول را پرتاب ميكند وآنها پاس پنجه تمام قوس مي دهند وبلافاصله با پرتاب مربي به وسط زمين حركت كرده و توپ را با افت و غلت ميگيرد ودر روي آنتن بازيكنان ديگر با هر پاس اسبك ميزنند .

4-     دوبازيكن در زمين مقابل قرار ميگيرند و بقيه بازيكنان پشت خط سرويس قراردارند .پس از زدن سرويس حركت كرده و به وسط زمين مي آيند . دو بازيكن دريافت كننده سرويس پس از پاسكاري توپ آخررا به حالت جاخال در منطقه حمله مي اندازند و بازيكن سرويس زننده توپ را با افت و غلت دريافت ميكند .

5-     بازيكن شماره (1 ) سرويس ميزند شماره (2 )توپ سرويس را با ساعد براي شماره (3 ) ارسال ميدارد .شماره (3 ) به شماره (4 ) پاس داده و  شماره  (4 ) اسپك مي زند .

بازيكن شماره (2 )و(3 ) با حركت و جاگيري خود پشت و اطراف شماره (4 ) را مي پوشانند .بازيكن شماره (5 ) توپ آبشار را دفاع مي كند.بازيكن شماره (6 ) با جايگيري خود در قسمت عقب زمين آماده توپگيري ميشود .بازيكن شماره (1 ) پس از ورود بداخل زمين در پشت مدافع شماره (5 ) قرار گرفته و عهده دار دريافت جاخالي احتمالي با افت و غلت ميشود و بازيكنان پوشش دهنده بايد توپهاي برگشت از دفاع را با افت و غلت بگيرند .

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 07 فروردین 1394 ساعت: 18:03 منتشر شده است
برچسب ها : ,,
نظرات(0)

تحقیق درباره آموزش سوارکاری کودکان

بازديد: 223

 

 

چگونه می توان به کودکان سواری آموخت؟

              

               در رشته ورزش سواری- به خصوص برای کودکانی که به این ورزش تمایل دارند- مسایل و معضلات پیچیده و بغرنجی وجود دارد که تا حل کامل این مسایل نمی توان ورزش سواری را به خوبی آموخت. به عقیده مربیان مجرب و کارکشته ، در دنیا هیچ دو کودکی وجود ندارند که از نظر یادگیری سواری با هم یکسان باشند. از این رو، آموزش سواری به صورت دستورالعمل های انفرادی درمی آید.

در این مطلب از گفت و شنود "بلیر" و "کیسی" که دو تن از مربیان باتجربه مکزیک هستند استفاده می کنیم و امیدواریم، راهنمایی این دو مربی برای یادگیری ورزش سواری کودکان مورد استفاده قرار گیرد.

کیسی- سواری را از سنین خیلی پایین شروع نکنید زیرا بچه ها از نظر جسمی قادر به مراقبت خود نیستند و اگر یکبار حقیقتاً بترسند آنوقت آمادگی خود را برای آموزش سواری از دست خواهند داد. بهتر است صبر کنید تا به قدر کافی از نظر جسمی قوی و محکم شوند تا بتوانند روی اسب خود را کنترل نمایند،در این صورت آنها خیلی سریع و آسانتر یاد خواهند گرفت. به نظر من، سن مناسب شروع یادگیری بین 5 تا 6 سال است.

بلیر- بچه ها با هم متفاوت هستند . بعضی از آنها در سن 6 سالگی مستقل ، قوی با انگیزه واقعی برای شروع یادگیری سواری می باشند. در عین حال ممکن است در بین بچه ها با بچه 9 ساله ای روبرو شوید که خیلی خجالتی و کمرو باشد. در این صورت سواری خود راه خوبی برای مبارزه با آن است. آنها از نظر جسمانی قادر خواهند بود که اسب را کنترل نمایند و از نظر روحی استقلال و اتکاء به نفس را روی اسب خواهند آموخت. عده ای از بچه ها در 6 سالگی آماده فراگیری سواری نیستند به همین جهت مشکل است که سنی را برای شروع سواری تعیین کرد و تازه این به عوامل زیر بستگی دارد:

1-   چه اسبهایی در دسترس است؟

2-   والدین بچه چه مقدار پول و چه مدت زمانبرای یادگیری سواری فرزند خود تخصیص خواهند داد؟

3-   آیا اسب متعلق به خود بچه است؟

4-   اسب در کجا پانسیون است؟

کیسی-سواری را برای بچه ها با اسبهای آرام شروع کنید. همه آنها زمانی که سواری را شروع می کنند می ترسند ، اگرچه ممکن است از ترسشان چیزی به شما نگویند ولی تا چند جلسه این حالت برای آنها ادامه خواهد داشت تا اینکه به قدر کافی به خودشان و اسب اطمینان پیدا کنند. از این رو ابتدا شما به اسب خوب، آرام و مطمئن احتیاج دارید . ابتدا در محوطه محدودی تعلیم آغاز می شود تا زمانی که بچه به خوبی بتواند سواری کند.

همه مبتدیان در این محوطه قدم، یورتمه و چهارنعل را آموزش می بینند و به محض اینکه هین درسها را یاد گرفتند، میتوانید به کارهای دیگر بپردازید.

بلیر-فکر می کنم تعلیم یک بچه درست شبیه آموزش یک اسب جوان است همانطور که برای تعلیمیک اسب جوان مجبورید چندین مایل راه را طی کنید و مدت زمانی را صرف کنید تا بتوانید اسب خوبی تربیت نمایید به همان اندازه احتیاج است تا بتوانید سوارکار خوبی آماده نمایید.

کیسی-به محض اینکه آنها به قدر کافی به قابلیت سواری خود و کنترل اسبشان اطمینان حاصل کردند بایستی آنها را به خارج از محوطه ببرید. اما فراموش نکنید که باید به طور حتم بدانید که آنها آمادگی چنین سواری را دارند. این درست شبیه اولین باری است که کسی به تنهایی ماشین می راند ، یا سوار هواپیما می شود . من گمان میکنم اگر بچه ها برای بار اول و دوم به تنهایی به خارج از محوطه نروند بهتر است. آنها را باید با سوارکاران بزرگتر از خودشان فرستاد تا ترس از آنها دور شود.

بلیر- برای بار اول و دوم معمولاً آنها تجربه کافی ندارند و فقط مجبورند قدم بروند . گاهی دستجلو از دستشان در می رود. یا بدنشان چسبندگی کافی ندارد و از اسب به زمین می افتند. اغلب آنها بچه هایی هستند که فکر میکنند هر کاری را که بخواهند میتوانند انجام دهند حتی قبل از اینکه آگاهي آن را داشته باشند. کافی است به آنها فرصت بدهید تا خوب یاد بگیرند و هیچ لزومی ندارد که زیاد از خطر صحبت کنید. اما بچه ها خود باید این را بدانند که مسعول خود و اسبشان هستند تا از حوادثی که به خطر منجر می شود اجتناب کنند . کافی است شما دلایل انجام و عدم انجام بعضی از کارها را برای آنها توضیح دهید . فکر می کنم روش کیسی در این حالت خیلی خوب است . او بچه ها را روی زین می گذارد و سواری را شروع میکند و از آن پس آنها خود به خود راه صحیح سواری را یاد می گیرند .

 کیسی-وقتی من کار سواری را شروع می کنم به هیچ وجه به بچه ها نمی گویم که سواری کار خطرناکی است بلکه سعی من بر آن است که آنها را به اسبشان و قابلیت سواریشان مطمعن سازم. با این روش بعدها زیاد مسعله ای نخواهید داشت.

احتیاجی نیست به آنها توضیح دهید که چگونه صدمه می بینند چون هر بچه ای ممکن است در هر جایی صدمه ببیند حتی در دوچرخه سواری در خیابان ، دیر یا زود درباره اسب چیزهایی یاد میگیرد و به خطراتی که ممکن است پیش آید پی میبرد.

 بلیر- حد س می زنم در آموزش سواری به کودکان آدم محافظه کاری هستم به خصوص وقتی که همکارم کیسی مرا در هنگام تعلیم کودکان تنها می گذارد بی آنکه به من بگوید که کدام بچه چقدر سواری می داند . فکر می کنم این خودش مسئله مهمی است و باید توجه بیشتری کرد. ناگفته نماند که بچه های کیسی هیچگاه هنگام سواری  صدمه ندیده اند اما چون من صدمه بچه ها را دیده ام به همین دلیل فوق العاده محافظه کار شده ام .کیسی- شما گاهی بچه ها را روی زین گذاشتید و آنها را با اسب به گردش بردید .

 بلیر- فکر نمی کنم این کار را کرده باشم ، مگر اینکه مطمئن باشم که بچه ها از عهده اش بر می آیند و حتی در مواقع برگشت نیز آنها را همراهی کرده ام . اما چیزی که شما باید بدانید این است که صدمه احتمالی تقصیر بچه بوده یا اسب. شما مجبورید مطمعن شوید که چرا بچه افتاد. آیا اسب حالش خوب بود و فقط جفتک انداخت؟ آیا بچه تعادلش را روی اسب از دست داد؟ در هر صورت اگر بچه به دلیل عدم تعادل افتاده باشد بایستی زود او را سوار بر اسب کرد و اگر اسب مقصر بوده و مناسب سواری بچه نبوده و یا حتی بچه از زیاد سوار شدن خسته شده اشتباه بزرگی مرتکب خواهید شد اگر او را مجدداً سوار کنید.

 کیسی-اگر بچه ها بتوانند این دور سواری را با موفقیت به پایان برسانند مأموریتشان را خوب انجام داده اند و شوقی در آنها ایجاد می شود که بتوانند سواری را برای شرکت در مسابقات ادامه دهند .در حقیقت دختران و پسران سوارکار از اینکه آنچه را که می خواهند روی اسب می توانند انجام دهند احساس رضایت می کنند .

 بلیر-کلاس خوب و ایده آل سواری از6 تا 8 بچه تشکیل می شود  و معمولاً دختران و پسران در یک کلاس جا داده می شوند .

مدت زمان سواری یکساعت یا کمی بیشتر است . اما وقتی سواری را بهتر فرا گرفتند یکساعت و نیم وقت زیادی نیست . معمولاً 15 دقیقه این زمان برای گرم کردن ، در همین حدود برای خشک کردن اسب (به خصوص بعد از پرش) صرف می شود. به طور معمول هر اسبی بین 10 تا 15 دقیقه می تواند به سختی کار کند و تمرین پرش داشته باشد. بعد سوارکار اسبش را کناری نگه می دارد و به پرش سایر بچه ها نگاه می کند ، و این تماشا کردن خودش قسمتی از آموزش است.

همانطور که کیسی می گوید به خصوص در شرایطی که شاگرد احتیاج به کار و توجه بیشتر دارد بسیار مؤثراست. این کودکان اکثر اوقات وقتی شاهد تمرین گروهی مبتدیان و باتجربه ها هستند بهتر یاد می گیرند و در صورتی که حقیقتاً مشتاق باشند، از تماشای نشست سوارکاران مجرب روی زین و کنترل دستجلو کمک می گیرند.

 کیسی-همانطور که گفته شد قسمتی از آموزش سواری مربوط به نگهداری اسب و وسایل سواری است که بچه ها از روی کتاب و تصاویر و گفته های مربی یاد می گیرند که بسیار مهم است ولی از آن مهمتر آنکه بایستی سواری را به خوبی فرا گیرند. عده ای فکر می کنند بچه ها سواری را فقط به دلیل شرکت در مسابقات یاد می گیرند اما این برای گروهی از آنها است . گاهی اوقات آنها برای خرید اسب به ما نامه می نویسند و از ما کمک می خواهند در این صورت ما نوع کار آنها را می سنجیم اگر برای بچه مبتدی باشد فقط کافی است که اسب آرامی انتخاب کردکه بچه بتواند آنرا کنترل نماید. عده ای از بچه ها مایل هستند در پرشهای کوتاه و سواری آزاد شرکت نمایند در این صورت هیچ لزومی ندارد که آنها را وادار کرد که در مسابقات پرش شرکت کنند. اما عده ای از آنها سواری بهتری دارند و می خواهند در مسابقات پرش شرکت نمایند در این حالت به اسب بهتری احتیاج دارند. بعضی از آنها می خواهند در کورس شرکت کند به همین دلیل به آنها خرید اسب تندرو و تیزی توصیه می شود.

 بلیر-اگر بچه ای مالک اسب است در این صورت باید کارهایی را که مربوط به اسب است خودش انجام دهد .اگرچه ابتدا کار سختی است ولی به تدریج عادت می کنند.

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 07 فروردین 1394 ساعت: 18:01 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره آموزش سوار کاری کودکان

بازديد: 179

 

 

چگونه می توان به کودکان سواری آموخت؟

              

               در رشته ورزش سواری- به خصوص برای کودکانی که به این ورزش تمایل دارند- مسایل و معضلات پیچیده و بغرنجی وجود دارد که تا حل کامل این مسایل نمی توان ورزش سواری را به خوبی آموخت. به عقیده مربیان مجرب و کارکشته ، در دنیا هیچ دو کودکی وجود ندارند که از نظر یادگیری سواری با هم یکسان باشند. از این رو، آموزش سواری به صورت دستورالعمل های انفرادی درمی آید.

در این مطلب از گفت و شنود "بلیر" و "کیسی" که دو تن از مربیان باتجربه مکزیک هستند استفاده می کنیم و امیدواریم، راهنمایی این دو مربی برای یادگیری ورزش سواری کودکان مورد استفاده قرار گیرد.

کیسی- سواری را از سنین خیلی پایین شروع نکنید زیرا بچه ها از نظر جسمی قادر به مراقبت خود نیستند و اگر یکبار حقیقتاً بترسند آنوقت آمادگی خود را برای آموزش سواری از دست خواهند داد. بهتر است صبر کنید تا به قدر کافی از نظر جسمی قوی و محکم شوند تا بتوانند روی اسب خود را کنترل نمایند،در این صورت آنها خیلی سریع و آسانتر یاد خواهند گرفت. به نظر من، سن مناسب شروع یادگیری بین 5 تا 6 سال است.

بلیر- بچه ها با هم متفاوت هستند . بعضی از آنها در سن 6 سالگی مستقل ، قوی با انگیزه واقعی برای شروع یادگیری سواری می باشند. در عین حال ممکن است در بین بچه ها با بچه 9 ساله ای روبرو شوید که خیلی خجالتی و کمرو باشد. در این صورت سواری خود راه خوبی برای مبارزه با آن است. آنها از نظر جسمانی قادر خواهند بود که اسب را کنترل نمایند و از نظر روحی استقلال و اتکاء به نفس را روی اسب خواهند آموخت. عده ای از بچه ها در 6 سالگی آماده فراگیری سواری نیستند به همین جهت مشکل است که سنی را برای شروع سواری تعیین کرد و تازه این به عوامل زیر بستگی دارد:

1-   چه اسبهایی در دسترس است؟

2-   والدین بچه چه مقدار پول و چه مدت زمانبرای یادگیری سواری فرزند خود تخصیص خواهند داد؟

3-   آیا اسب متعلق به خود بچه است؟

4-   اسب در کجا پانسیون است؟

کیسی-سواری را برای بچه ها با اسبهای آرام شروع کنید. همه آنها زمانی که سواری را شروع می کنند می ترسند ، اگرچه ممکن است از ترسشان چیزی به شما نگویند ولی تا چند جلسه این حالت برای آنها ادامه خواهد داشت تا اینکه به قدر کافی به خودشان و اسب اطمینان پیدا کنند. از این رو ابتدا شما به اسب خوب، آرام و مطمئن احتیاج دارید . ابتدا در محوطه محدودی تعلیم آغاز می شود تا زمانی که بچه به خوبی بتواند سواری کند.

همه مبتدیان در این محوطه قدم، یورتمه و چهارنعل را آموزش می بینند و به محض اینکه هین درسها را یاد گرفتند، میتوانید به کارهای دیگر بپردازید.

بلیر-فکر می کنم تعلیم یک بچه درست شبیه آموزش یک اسب جوان است همانطور که برای تعلیم یک اسب جوان مجبورید چندین مایل راه را طی کنید و مدت زمانی را صرف کنید تا بتوانید اسب خوبی تربیت نمایید به همان اندازه احتیاج است تا بتوانید سوارکار خوبی آماده نمایید.

کیسی-به محض اینکه آنها به قدر کافی به قابلیت سواری خود و کنترل اسبشان اطمینان حاصل کردند بایستی آنها را به خارج از محوطه ببرید. اما فراموش نکنید که باید به طور حتم بدانید که آنها آمادگی چنین سواری را دارند. این درست شبیه اولین باری است که کسی به تنهایی ماشین می راند ، یا سوار هواپیما می شود . من گمان میکنم اگر بچه ها برای بار اول و دوم به تنهایی به خارج از محوطه نروند بهتر است. آنها را باید با سوارکاران بزرگتر از خودشان فرستاد تا ترس از آنها دور شود.

بلیر- برای بار اول و دوم معمولاً آنها تجربه کافی ندارند و فقط مجبورند قدم بروند . گاهی دستجلو از دستشان در می رود. یا بدنشان چسبندگی کافی ندارد و از اسب به زمین می افتند. اغلب آنها بچه هایی هستند که فکر میکنند هر کاری را که بخواهند میتوانند انجام دهند حتی قبل از اینکه آگاهي آن را داشته باشند. کافی است به آنها فرصت بدهید تا خوب یاد بگیرند و هیچ لزومی ندارد که زیاد از خطر صحبت کنید. اما بچه ها خود باید این را بدانند که مسعول خود و اسبشان هستند تا از حوادثی که به خطر منجر می شود اجتناب کنند . کافی است شما دلایل انجام و عدم انجام بعضی از کارها را برای آنها توضیح دهید . فکر می کنم روش کیسی در این حالت خیلی خوب است . او بچه ها را روی زین می گذارد و سواری را شروع میکند و از آن پس آنها خود به خود راه صحیح سواری را یاد می گیرند .

 کیسی-وقتی من کار سواری را شروع می کنم به هیچ وجه به بچه ها نمی گویم که سواری کار خطرناکی است بلکه سعی من بر آن است که آنها را به اسبشان و قابلیت سواریشان مطمعن سازم. با این روش بعدها زیاد مسعله ای نخواهید داشت.

احتیاجی نیست به آنها توضیح دهید که چگونه صدمه می بینند چون هر بچه ای ممکن است در هر جایی صدمه ببیند حتی در دوچرخه سواری در خیابان ، دیر یا زود درباره اسب چیزهایی یاد میگیرد و به خطراتی که ممکن است پیش آید پی میبرد.

 بلیر- حد س می زنم در آموزش سواری به کودکان آدم محافظه کاری هستم به خصوص وقتی که همکارم کیسی مرا در هنگام تعلیم کودکان تنها می گذارد بی آنکه به من بگوید که کدام بچه چقدر سواری می داند . فکر می کنم این خودش مسئله مهمی است و باید توجه بیشتری کرد. ناگفته نماند که بچه های کیسی هیچگاه هنگام سواری  صدمه ندیده اند اما چون من صدمه بچه ها را دیده ام به همین دلیل فوق العاده محافظه کار شده ام .کیسی- شما گاهی بچه ها را روی زین گذاشتید و آنها را با اسب به گردش بردید .

 بلیر- فکر نمی کنم این کار را کرده باشم ، مگر اینکه مطمئن باشم که بچه ها از عهده اش بر می آیند و حتی در مواقع برگشت نیز آنها را همراهی کرده ام . اما چیزی که شما باید بدانید این است که صدمه احتمالی تقصیر بچه بوده یا اسب. شما مجبورید مطمعن شوید که چرا بچه افتاد. آیا اسب حالش خوب بود و فقط جفتک انداخت؟ آیا بچه تعادلش را روی اسب از دست داد؟ در هر صورت اگر بچه به دلیل عدم تعادل افتاده باشد بایستی زود او را سوار بر اسب کرد و اگر اسب مقصر بوده و مناسب سواری بچه نبوده و یا حتی بچه از زیاد سوار شدن خسته شده اشتباه بزرگی مرتکب خواهید شد اگر او را مجدداً سوار کنید.

 کیسی-اگر بچه ها بتوانند این دور سواری را با موفقیت به پایان برسانند مأموریتشان را خوب انجام داده اند و شوقی در آنها ایجاد می شود که بتوانند سواری را برای شرکت در مسابقات ادامه دهند .در حقیقت دختران و پسران سوارکار از اینکه آنچه را که می خواهند روی اسب می توانند انجام دهند احساس رضایت می کنند .

 بلیر-کلاس خوب و ایده آل سواری از6 تا 8 بچه تشکیل می شود  و معمولاً دختران و پسران در یک کلاس جا داده می شوند .

مدت زمان سواری یکساعت یا کمی بیشتر است . اما وقتی سواری را بهتر فرا گرفتند یکساعت و نیم وقت زیادی نیست . معمولاً 15 دقیقه این زمان برای گرم کردن ، در همین حدود برای خشک کردن اسب (به خصوص بعد از پرش) صرف می شود. به طور معمول هر اسبی بین 10 تا 15 دقیقه می تواند به سختی کار کند و تمرین پرش داشته باشد. بعد سوارکار اسبش را کناری نگه می دارد و به پرش سایر بچه ها نگاه می کند ، و این تماشا کردن خودش قسمتی از آموزش است.

همانطور که کیسی می گوید به خصوص در شرایطی که شاگرد احتیاج به کار و توجه بیشتر دارد بسیار مؤثراست. این کودکان اکثر اوقات وقتی شاهد تمرین گروهی مبتدیان و باتجربه ها هستند بهتر یاد می گیرند و در صورتی که حقیقتاً مشتاق باشند، از تماشای نشست سوارکاران مجرب روی زین و کنترل دستجلو کمک می گیرند.

 کیسی-همانطور که گفته شد قسمتی از آموزش سواری مربوط به نگهداری اسب و وسایل سواری است که بچه ها از روی کتاب و تصاویر و گفته های مربی یاد می گیرند که بسیار مهم است ولی از آن مهمتر آنکه بایستی سواری را به خوبی فرا گیرند. عده ای فکر می کنند بچه ها سواری را فقط به دلیل شرکت در مسابقات یاد می گیرند اما این برای گروهی از آنها است . گاهی اوقات آنها برای خرید اسب به ما نامه می نویسند و از ما کمک می خواهند در این صورت ما نوع کار آنها را می سنجیم اگر برای بچه مبتدی باشد فقط کافی است که اسب آرامی انتخاب کردکه بچه بتواند آنرا کنترل نماید. عده ای از بچه ها مایل هستند در پرشهای کوتاه و سواری آزاد شرکت نمایند در این صورت هیچ لزومی ندارد که آنها را وادار کرد که در مسابقات پرش شرکت کنند. اما عده ای از آنها سواری بهتری دارند و می خواهند در مسابقات پرش شرکت نمایند در این حالت به اسب بهتری احتیاج دارند. بعضی از آنها می خواهند در کورس شرکت کند به همین دلیل به آنها خرید اسب تندرو و تیزی توصیه می شود.

 بلیر-اگر بچه ای مالک اسب است در این صورت باید کارهایی را که مربوط به اسب است خودش انجام دهد .اگرچه ابتدا کار سختی است ولی به تدریج عادت می کنند.

                 برداشته شده از مجله اسب شماره ،10سال1356

 
 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 07 فروردین 1394 ساعت: 17:54 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره اوقات فراغت

بازديد: 319

 

اوقات فراغت :  

ماده یک قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ، یک سوم از اوقات فراغت هر فرد ایرانی را پس از فراغت از کار و خوابیدن به گذران اوقات فراغت و تفکر و اندیشیدن (عبادت) تخصیص داده است.

در متون، فراغت به معنای آسودگی و آسایش و آزاد بودن که تلویحا آزادی از کار و هرگونه عمل جبری در آن  نهفته شده، آمده است اوقات فراغت از زمانی که بعنوان یک مقوله جامعه شناسی مورد نظر قرار گرفته از نظر گاههای گوناگون تعاریف متفاوتی برای آن قائل شده‌ اند در فرهنگ لیتره (littre) فرصت و زمانی که پس از انجام رساندن کار و شغل روزانه باقی می‌ماند آمده و لغتدان دیگری چون اوژ (Ause) برای فراغت یا لیژور (leisure) مفهومی جدید و محدودتری قائل شده و آنرا سرگرمی تفریحاتو فعالیتهای دانسته که هنگام آسودگی از کار عادی با شوق و رغبت به آنها روی می‌کنند. امروز مفهوم فراغت اوقاتی که کار نمی‌کنیم می‌باشد.

دو مازیه جامعه شناسی فرانسوی ،‌ فراغت را چنین بیان می‌کند مجموعه فعالیتهایی که شخص پس از رهایی از تعهدات و تکالیف شغلی خانوادگی و اجتماعی با میل و اشتیاق به آنها می‌پردازد و غرضش استراحت ، تفریح یا توسعه دانش خود یا به کمال رساندن شخصیت خویش یا به ظهور آوردن استعدادهای خلاقیت و یا بالاخره بسط مشارکت آزادانه در اجتماع » است این تعاریف در عین داشتن نکات عمومی و مشترک برای کلیه گروههای اجتماعی و فرهنگی مصداق دارد.

از بیان مطالب فوق چنین نتیجه می‌شود که اوقات فراغت 2 وجه دارد.

اول: وجه عملکرد و کیفی که لزوما با نوعی رضامندی و خلاقیت همراه است .

دوم: وجه ساختاری که از نظر فرم و شکل بایستی با ساختار انسانی و خانواده برای رفع نیازها تکیه نماید.

نظریه پردازانی که بر جنبه‌های ساختاری و فضایی (Spatial) اوقات فراغت تکیه داده‌اند، تاکید بر انطباق نوعی فرم با عملکرد (فانکشن)‌ دارند. فرمی و شکلی که ناشی از رفتار و احتیاجات انسانی، خانواده و جامعه باشد. خصلت‌ها  و ویژگیهای ساختار این فضاها برای گذران اوقات فراغت را بشرح زیر می‌توان خلاصه کرد:

1-       ایجاد شرایطی برای خصوصی بودن و تنهایی برای فرد و خانواده‌اش (محرمیت)

2-       ایجاد ارتباط با طبیعت یا پدیده‌های طبیعی که انسان را بر هستی و گذران مرتبط سازد.

3-       برخورداری و ارائه موقعیت مکانی و زمانی که در اختیار قرار می‌دهد و نوعی آزادی در تملک زمان، وقت و مکان برای فرد و خانواده بوجود می اورد.

4-       فراهم آوردن زمینه‌های تجمع و همگرایی اجتماعی با مردم و کسانی که بی‌واسطه و تصادفی جمع شده‌اند و نوعی برخوردهای رو در رو اجتماعی برای فرد ایجاد می‌کند.

5-       ایجاد انگیزه‌های مسرت و شادمانی و هر انگیزه‌ای که برای مدتی تفکر و اندیشه او را به مسائلی غیر از آنچه که در مسیر فعالیتهای زندگی روزمره و شغلی داشته است خارج می‌سازد.

6-       ارائه امکانات قابل دسترسی و مورد قبول از نظر اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی باشد.

7-       تنوع در فضاها و تفاوت در اندازه‌ها می‌تواند فضاها را برای گروههای مختلف قابل شناسایی و وضوح نماید.

8-       زمینه خلاقیت و کنجکاوی را فراهم آورده و جنبه‌های فرهنگی و آموزشی آن پیام آورباشد.

9-       ضمن ایجاد نوآوری و ابهام انگیزی در فضاسازی ، نوعی ارتباط ارگانیک با سلایق داشته باشد.

ایده‌های طراحی پروژه    

پروژه مجموعه فرهنگی ورزشی و اقامتی مخابرات خراسان رضوی به مساحت حدود 32 هکتار در کیلومتر 18 جاده مشهد شاندیز (سایت ویرانی) واقع شده است.

در طرح این مجموعه چند عامل مهم مد نظر قرار گرفته.

1-     پاسخگویی به مسایل فضایی و کالبدی در مقیاس شهر مشهد

2-     پاسخگویی به مسایل عملکردی و زیبایی شناختی در مقیاس معماری مجموعه

3-     ایجاد هویت و فرم‌های نمادین و طراحی فراگیر در مجموعه با توجه به موقعیت مناسب و پتانسیل‌های پروژه

در مرحله اول طراحی پس از بررسی ها و مطالعات اولیه سایت به استقرار و مکانیابی عناصر درون سایت با توجه به ویژگیها و پتانسیل‌های موجود پرداخته شد و سعی بر ایجاد فضاهایی پویا گردید.

در ادامه پیشبرد طرح ، نقطه ورودی اصلی به مجموعه پس از گذر از دروازه‌ اصلی میدان تعبیه شده که حرکت و پخشایش بار از آنجا صورت گیرد. مکانیابی این بخش به گونه‌ای انجام شد که استفاده کنندگان از مجموعه قدرت انتخاب و آزادی در فضا داشته باشند و در ادامه با طراحی مسیرهای دسترسی سواره و پیاده لازم علاوه بر ایجاد سیرکولاسیون سیال و روان در مجموعه به ایجاد هیجان و انگیزه لازم در کل مجموعه کمک نمودیم چرا که انسان در مسیرهای منحنی‌ و دوار زاویه دیدها و نماهای مختلفی را مشاهده می‌کند و این عمل باعث می‌شود که بسیاری از پرسپکتیوهای زیبا را در حال حرکت مشاهده نماییم همچنین در حاشیه سایت، مسیر امنیتی برای کنترل و حفظ امنیت تعبیه شد.

در ادامه در پی مطالعه ارزشها و نقاط قوت و ضعف سایت و برنامه ریزی فیزیکی به طراحی و استقرار عناصر اصلی طرح در محل‌های مورد نظر پرداخته شد.

در طراحی هندسه کلی سایت هدف این بوده که مجموعه فاز به فاز اجرا گردد منتها بدلیل اینکه ممکن است در مدت زمانی طولانی کل سایت ساخته شود طراحی به گونه‌ای انجام شده که بخش‌های مختلف مجموعه دردرون خود نوعی تکامل داشته باشند و باالحاق سایر بخشها این تکامل و تعامل ادامه داشته باشد لذا طرح به گونه‌ای است که در زمان اجرای مرحله به مرحله هر کدام از مراحل،  هندسه استوار و پایداری برای خود داشته باشند. و در نهایت در طرح کلی ما شاهد یک انسجام طراحی شده در کل عناصر سایت با هم خواهیم بود.

در طراحی این مجموعه سعی شده با توجه به رسالت شرکت مخابرات مجموعه‌ای عام المنفعه با تاکید بر ساختار تکنولوژیک و امروزی ایجاد شود. همچنین سعی شده مجموعه‌ای خاص و متمایز از دیگر پروژه‌های مشابه با تاثیرپذیری در فرم و تشکیل خط آسمان مناسب مطرح شود.

از دیگر نکات قابل ذکر در ایده‌های طراحی مجموعه ،‌توجه به نوعی طراحی فراگیر به نحوی که تمامی سایت از طرحی زیبا ، سیال و روان ضمن جوابگو بودن به کلیه عملکردهای لازم برخوردار باشد. همچنین به امکان سنجی بستر طرح و ایجاد این امکان از طریق بکارگیری طبیعت و معماری خطوط و سطوح و احجام (به شکل معماری حقیقی یا مجازی) در راستای تقویت بخشی به پروژه اقدام شده است.

در برخورد با فضای میانی سایت یعنی مجموعه مایکروویو سعی بر این شده که بتوانیم مسیرهای دسترسی اصلی سواره  به این مجموعه در وضع موجود را تغییر دهیم و سعی کنیم از توپوگرافی موجود در این بخش استفاده لازم را در جهت فضا سازی بنماییم همچنین ساختمانهای آن بخش را با بکارگیری فضای سبز و درختچه‌هایی با ارتفاع مناسب کمرنگ نماییم.

توپوگرافی موجود در این بخش امکان استفاده از معماری تفریق را در دل این تپه ایجاد می‌کند.

ورودی اصلی مجموعه با سر در طراحی شده به شکلی قرار گرفته که به رینگ میانی مجموعه به راحتی اتصال پیدا می‌کند و در این بخش میدان و فضای پارکینگ عمومی تعبیه شده است. استفاده کنندگان به دو جهت اصلی می‌توانند هدایت شوند مسیر اول از میدان ورودی به سمت شرق زمین هدایت می‌شوند که فضاهایی مثل ورزش صبحگاهی ، دریاچه ، بوفه روی دریاچه ،‌آلاچیق و در ادامه به زمینهای ورزشی متنوع مثل تنیس ، والیبال ، بسکتبال ، فوتبال و همچنین در ادامه به سمت شرق سایت سالن ورزشی چند منظوره پیش بینی شده است. از دریاچه این بخش چندین استفاده به عمل آمده است علاوه بر طراوت و زیبایی که آب به مجموعه می‌بخشد امکان استفاده از آن در جهت ورزشهای آبی چنانچه مورد نظر کارفرما باشد مقدور است . استادیوم ورزشی به شکل یک مجموعه ورزشی دیده شده است که  امکان ورزش دو میدانی در آن فراهم باشد. و برای مرحله اول کار ، جایگاه تماشاچیان در جهت غرب استادیوم (پشت به نور غرب) تعبیه شد.

جمعیتی در حدود 1500 تا 2000 نفر برای تماشاگران در این مرحله پیش‌بینی نمودیم و چنانچه این جمعیت رو به فزونی باشد توسعه در جهات لازم برای مجموعه استادیوم قابل پیش‌بینی است پیست دوچرخه سواری هم در درون مسیر حاشیه‌ای سایت (رینگ امنیتی) تعبیه شده که امکان استفاده از یک مسیر گسترده و طولانی برای ورزشکاران فراهم باشد.

برای جلوگیری از عدم تداخل در دسترسیها و عملکردهای چندگانه مجموعه، از خیابان کنار گذر سایت مسیر و دروازه‌ای به داخل سایت گشوده شد که این مسیر باعث دسترسی مناسب به مجموعه مایکروویو و استادیوم ورزشی و سایر قسمتهای لازم را می‌شود برای این بخش نیز پارکینگی با سطح مناسب حدودا برای 200 دستگاه خودرود پیش بینی شده است.

تفکیک ورودی این بخش چندین خاصیت دارد. اول که باعث می‌شود که هیاهو و شلوغی مربوط به ورود و خروج استفاده کنندگان از فضا به داخل سایر بخش‌ها کشیده نشود دوم فاصله مناسب استادیوم با جاده اصلی باعث ایجاد فضای امن و راحتی برای ورزشکاران گردد که حضور ورودی مجزا و پارکینگ مجزا به این آرامش کمک می‌کند سوم این ورودی به مجموعه مایکروویو هم سرویس دهی می‌کند و چنانچه لازم باشد خودروهای سنگین وارد مجموعه مایکروویو شوند آرامش مجموعه و خانواده‌ها تحت تاثیر قرار نمی‌گیرد.

حراست و حفاظت از مجموعه تاسیسات درون سایت (مایکروویو) هم به شکلی در نظر گرفته شده که دیوارهای ارگانیک با ارتفاع کوتاه در پیرامون این مجموعه شکل گرفته شده و با حصارهای مشبک مانند در بالای دیوار (فنس) حراست صورت میگرد.

پس از گذر از ورودی اصلی در جهت غرب سایت با فضاسازی‌های لازم ، مجموعه فرهنگی مجموعه تعبیه شده است که این مجموعه فرهنگی در امتداد محور پیاده بسیار قوی که به شکل خطی طراحی شده قرار گرفته است. فرم و حرکت آزاد این مجموعه به شکلی قرار گرفته که خود یک المان و نماد خاص در مجموعه باشد در روبروی آن هم آمفی‌تئاتر روباز قرار گرفته که امکان اجرای برنامه‌های لازم بخصوص در شبها را برای خانواده‌ها داشته باشد. در اطراف مجموعه فرهنگی سعی شده که فضاسازی‌های لازم با طراحی کفسازی‌ها و المانها و باغ مجسمه صورت گیرد تا به مقوله فرهنگ در این بخش اهمیت و ارزش خاص داده شده باشد.

در جداره جنوب غربی سایت هم ورود و خروج وسایط نقلیه برای استفاده کنندگان از بخش‌های غربی مجموعه پیش‌بینی و طراحی شده است. همچنین در این بخش نیز با ایجاد پارکینگ‌ها و فضاسازی با درختان و آب روان و سطوح سبز رفاه و زیبایی و آرامش به این جبهه سایت داده شده که افراد می‌توانند به سمت رستوران و در ادامه مجموعه باغ تابستانی و تالار گردهمایی در فضای باز و آلاچیق‌ها راه یابند.

در ادامه طراحی جبهه غربی سایت به سمت شمال غرب فضاهای اقامتی خانواده‌ها به شکل ویلا یا آلاچیق و ... ایجاد شده است که در قالب یک هندسه خطی و ارگانیک به نحوی که با هندسه زمین درگیر باشد طراحی شده‌اند هتل آپارتمانهایی در لایه بعدی این فضاها قرار گرفتند که کشیدگی شرقی غربی دارند و می‌توانند از نور مناسب بهره‌مند گردند. همچنین فضاهای لازم برای بازی خردسالان نیز در دل این مجموعه تعبیه شده است که به خانواده‌ها امکان تفرج و گردشگری بهتر را بدهد. در ابتدا شروع حد فاصل فضاهای اقامتی و رفاهی نیز هتلی به شکل برج مانند تعبیه شده است که هدف از جانمایی این هتل در این بخش علاوه بر عملکرد اصلی آن دیدبه آن از جاده اصلی بوده است همچنین طرح توسعه و گسترش برای آن در سایت در نظر گرفته شده است قرارگیری فضاهای اقامتی و مکانیابی این فضاها بر اساس استفاده مناسبی از دید و منظر، مناظر اطراف و رودخانه و سایر امکانات مجموعه در نظر گرفته شد و در ادامه سایت به سمت شمال طرح توسعه و گسترش این فضاها پیش‌بینی شده است.

برای ایجاد تنوع و زیبایی بیشتر در وسط سایت از فضاسازی‌ها با طرح‌های ارگانیک به شکل مسیرهای حرکتی پلکانی ، سطوح شکسته و استراحتگاههایی آلاچیق‌ها مانند و محل عرضه نوشیدنی و غیره استفاده شده است.

مسیرهای حرکتی درون مجموعه به شکل کاملا سیال و روان قرار گرفته‌اند و این مسیرها به وسیله پوشش‌های سبز احاطه شده‌اند که هم در هندسه کلی فضا با ترکیبی مناسب‌تر قرار گیرند و هم اینکه لطافت و طراوت حاصله از گیاهان باعث ایجاد احساس مناسب و شعف در استفاده کنندگان شود.

در طول طراحی پروژه سعی بر این بوده که تمامی بخش‌های سایت از معماری مناسب و طراحی شاخص بهره‌مند باشد. و حتی در بعضی بخش‌ها سایت سعی شده به نوعی از معماری سبک high-tech که به نوعی ساختار تکنولوژیک دارد استفاده شود و از پتانسیل‌های موجود مثل نور ، دید و منظر، راه‌ها ، پوشش گیاهی و سایر بخش‌ها بهره لازم برده شود.

برای تمامی بخش‌های طراحی شده با توجه به محدوده‌ها و مکانیابی‌ها سعی شده طرح توسعه و گسترش پذیری در آینده پیش بینی شود فضاهای خالی که بعضا در بعضی فضاهای سایت پیش بینی شده است (مثل شمال سایت) برای توسعه بخش‌های لازم (ورزش و یا اقامتی) پیش بینی شده است برای رستوران و باغ تالار گسترش پذیری از جهت جنوب و شمال امکان پذیر است و همچنین سایر فضاها

با توجه به اینکه گسترش سطحی شهر مشهد در سمت جاده شاندیز با سرعت صورت می‌گیرد این پروژه به صورت پروژه تاثیرگذار شهری در مقیاس شهر مشهد و استان خراسان رضوی و به نوعی پروژه ملی مبدل خواهد شد.

در بخش توجه به ضوابط،  سعی شده که با توجه به حفظ حریم سبز جاده که از آکس جاده شاندیز به عمق 70 متر داخل سایت کشیده میشود این کمربند سبز حفظ شده با توجه به ضوابط مستحدثاتی ، در این حریم وجود ندارد و فقط به فضاسازی با پوشش سبز و ایجاد رینگ امنیتی پرداخته شده است.

وجود قطار شهری نیز می‌تواند در رونق و توسعه و گسترش مجموعه در آینده نزدیک به شدت تاثیر گذار باشد . همچنین وجود ورزشگاه ثامن که جمعیت قابل توجهی را به سمت پروژه هدایت می‌کند در این راستا بی‌تاثیر نخواهد بود.

برای فاز به فاز اجرا شدن پروژه سعی شده علاوه بر آنکه هر بخش در فاز خودش اجرا شود طرح کامل باشد و در نهایت از تجمیع بخش‌ها به یک طرح هماهنگ و یکپارچه و پیوند خورده برسیم برای این منظور ، مراحل زیر به ترتیب پیشنهاد داده می شوند:

1-     کاشت پوشش گیاهی و احداث زیر ساختمانهای فضای سبز

2-     احداث زیرساختهای وزرشی و آماده‌سازی

3-     احداث زمینهای ورزشی و ابنیه ورزش

4-     شبکه بندی معابر

5-     احداث رستوران و تجهیز فضای باز اطراف و محدوده پذیرایی

6-     احداث دریاچه و تکمیل تاسیسات فضای باز و پارک

7-     احداث بخش فرهنگی

8-     احداث فضای سبز مجموعه ویلایی، ویلاها ع هتل‌ آپارتمانها و اقامت موقت

9-     احداث هتل و سایر بخش‌های مرتبط با اقامت

10- توسعه بخش‌های لازم در صورت صلاحدید کارفرمای محترم

پروژه مجموعه فرهنگی ورزشی و اقامتی مخابرات بدلیل استقرار در موقعیت مناسب منطقه گردشگری مشهد ، پروژه‌ای عام المنفعه و سودآور خواهد بود چرا که به دلیل جاذبه‌های خاص که در آن می‌توان تعبیه کرد عده‌ زیادی از همشهریان و مسافران و زائران را در قلب خود پذیرا خواهد بود ضمن اینکه بسیاری از فضاهای آن مثل رستوران و باغ تالار برای مواقع زیادی از سال در اختیار عموم مردم خواهد بود و صرفه اقتصادی و توجیه اقتصادی را برای این پروژه عظیم می‌توان پیش‌بینی نمود.

امید به آنکه مورد توجه و عنایت قرار گیرد.

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 07 فروردین 1394 ساعت: 15:59 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره نمایشگاه بین المللی تهران

بازديد: 569

 

                                     

             مطالعات تطبیقی

 

     داخلی

   خارجی

 

5-1 نمایشگاه بین المللی تهران

5-1-1 .وضعیت کاربری اراضی براساس مالکیت وموازین حقوقی

 

مالکیت اراضی نمایشگاه بین المللی تهران متعلق به شرکت سهامی نمایشگاه های بین المللی جمهوری اسلامی ایران می باشد.ازجمله اهداف و وظایف اساسی مقرر دراساسنامه این شرکت از فعالیت درزمینه برگزاری نمایشگاه های تخصصی ،اختصاصی و بین اللملی بازرگانی به منظور توسعه صادرات ،تشکیل مجامع و اتحادیه های نمایشگاه‌های جهانی ،سمینارها وکنفرانس های آنها درایران ،نمایش ومعرفی دستاوردها وتولیدات صنعتی ،معدنی ،کشاورزی و خدمات بازرگانی ،فنی ومهندسی کشورازطریق برپایی واداره مراکز و غرفه های نمایشگاهی ،مشارکت با اشخاص حقیقی وحقوقی درتاسیس نمایشگاههای دائمی، موقت و .....،یاد شده است و با توجه به مراتب فوق کاربری عمومی اراضی سایت پروژه همچنان کاربری نمایشگاهی خواهد بود.

5-1-2 .سابقه کاربری پروژه

ازهنگامی که نخستین کلنگ اجرائی و ساختمانی دراراضی زراعی این منطقه برزمین خورد تا به امروز،فعالیت اصلی ومحوری این مجموعه ،فعالیت نمایشگاهی بوده است.این فعالیت درسال 1348 با برگزاری اولین نمایشگاه آسیایی تهران دراین سایت نمود عملی یافت و درسال 1351 با برگزاری اولین نمایشگاه بین المللی تهران توسعه یافت و ازآن هنگام ،این مجموعه با برگزاری سالانه نمایشگاه های بین المللی بازرگانی ،به نام "محل دائمی نمایشگاه های بین المللی تهران" موسوم گشت.

رخدادهای مختلف سیاسی ،اجتماعی ،برنامه ریزی ،سازمانی وکالبدی طی سال های بعد با فراز وفرودهایی درنحوه برگزاری نمایشگاه ها همراه بوده است ،اما محوریت بهره برداری از این سایت همواره با کاربری نمایشگاهی بوده است.

5-1-3 .کابری مجموعه درشرایط حاضر

هم اکنون با تغییر سیاست گذاری شرکت سهامی نمایشگا هها،بنا به ملاحظات و برنامه های اجرایی وهمچنین با عطف توجه به نقصانهای زیرساختی شبکه شهری محیط پیرامون برای جوابگویی به بارترافیکی منطقه،نمایشگا های برپا شده درمجموعه طی سالهای اخیر،ازنمایشگاههای بین المللی جامع و متمرکزبازرگانی ،به نمایشگاههای بین المللی تخصصی و موضوعی تفکیک شده با توزیع زمان برگزاری درماههای مختلف سال تغییر یافته اند.بدین ترتیب مجموعه درطی ایام سال میزبان نمایشگاههای تخصصی مختلف درزمینه های صنایع،مکانیک ،برق ،الکترونیک ،کامپیوتر،ساختمان،دکوراسیون،نفت وپتروشیمی ،نساجی ،کشاورزی ،دامپروری ،صنایع غذایی ،بهداشت ،گردشگری،تبلیغات ،معرفی و عرضه محصولات اختصاصی دیگرکشورها وبسیاری از دیگرزمینه‌ها بوده و این نمایشگاهها درقالب برنامه های چند روزه و بطورهمزمان چند نمایشگاه ،برپا می گردند.

براساس برنامه اعلام شده ازسوی شرکت سهامی نمایشگاهها،برنامه سال 1382 این شرکت شامل برگزاری 72 نمایشگاه دراین مجموعه است.

5-1-4.فعالیت های جنبی مجموعه

مجموعه نمایشگاه بین المللی تهران طی سالهای مختلف تعمیق وتوسعه یافته وبه تاسیسات و امکانات خدماتی ورفاهی مکمل مختلفی مجهز گردیده است.بخشی ازاین تاسیسات و امکانات فضایی و عملکردی دردیگرایام سال نیز به صورتهای مختلف مورد بهره بردای قرارمی گیرند.

علاوه بر برگزاری نمایشگاههای بین المللی تخصصی که درحیطه وظایف شرکت سهامی نمایشگاههای بین المللی جمهوری اسلامی ،تحت پوشش وزارت بازرگانی برپا می گردند.باید ازدیگرنمایشگاههای همگانی که خارج از شرح وظایف شرکت مذکور،اما به علت فقدان امکانات فضایی مناسب درشهر تهران ،دراین مکان برگزار می شوند نیز یا دکرد. نمایشگاه بین المللی تحت پوشش وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی (با عرضه کتب خارجی وایرانی ) دراردیبهشت ماه هر سال ونمایشگاه پوشاک بهاره درآستانه نوروزهرسال ،ازجمله پرببینده ترین نمایشگاههای سالانه این مجموعه می باشند.تا حدی که فارغ ازشور وسرزندگی خاص که درمحیط شهر و نمایشگاه ایجادمی کنند،اثرات منفی ترافیکی درسطح منطقه اطراف نمایشگاه نیز از خود  برجا می گذارند.

همچنین از جمله دیگر فعالیت های جنبی این سایت درطول سال باید ازاجرای همایش ها،جشنواره میلاد فجر،سمینارهای مختلف ،برنامه های فرهنگی ،کنسرتهای موسیقی و ....یاد کردکه اغلب آنها درسالنهای میلاد،44، کنفرانس و تالارمیلاد اصفهان (درطبقه زیرزمین ساختمان رفاهی )برگزار می گردند.

5-1-5 .کاربری اجزاء مجموعه درمقیاس معماری

درمیان مستحدثات موجود درسایت نمایشگاه،ساختمان ها،سالنها وفضاهای سرپوشیده با کاربری نمایشگاهی ،عمده ترین سهم را دارند،با این حال ابنیه و تاسیسات خدماتی دیگری که برای تامین نیازهای این سایت وسیع پیش بینی یا احداث گردیده اند نیزاز شمارقابل توجهی برخوردارند.

ساختمانهای اداری ،رستورانها و بوفه ها،کیوسکها،فضاهای فرهنگی (سالنهای سخنرانی ،سینماو .....) ،فضاهای ورزشی وتفرحی ،فضاهای بهداشتی (توالتها)،انبارهای سرپوشیده ساختمانهای خدماتی (کارگاهها؛نقلیه ،آتش نشانی ،بانکهاو ...) ،فضاهای انتظامی ،فضاهای تاسیساتی وپست های برق و .... ازجمله کاربریهای مکمل مستقر دراین سایت می باشند.

همچنین فضاهای باز سایت پروژه به اجزایی نظیرمعابر سواره و پیاده روها،فضاهای سبز،فضاهای باز نمایشگاهی ،پارکینگها ،استخرنما و آب نما،جایگاه مدعوین و تریبون سخنرانی اختصاص یافته است.

عکس

5-1-6 اثرات و تبعات کاربری نمایشگاهی

استقرارکاربری نمایشگاهی درسایت حاضردرمقیاس کلان درطی سالهای گذشته ،اثرات مختلف محیطی و شهری از خود بجای گذاشته است .بارزترین تاثیرتمرکز این کاربری درسایت حاضر،اثرات ترافیکی آن است

برگزاری نمایشگاههای پربیننده دراین سایت ،غالباً با تعریف مسیرهای جدیدی درخدمات حمل ونقل شهری درارتباط با سایت نمایشگاه ،بکارگیری بخش عمده ای نیروهای فعال درشهردراین رابطه ،ونیزبا سنگینی بار ترافیکی منطقه استقرار نمایشگاه،محورهای چمران ،سئول و ولی عصر همراه است .به نحوی که تاثیرات منفی خودرا برتردد شهروندانی که قصد بازدید ازنمایشگاه را ندارند نیز می گذارد.

استقراراین کاربری درسایت حاضر،تاثیر مستقیمی بر فعالیت انتظامی هتلهای نزدیک آن دارد.بسیاری از بازرگانان ومیهمانانی که درهنگام برگزاری نمایشگاه ازخارج از کشور ونیز ازسراسرایران به تهران می آیند در این هتلها استقراریافته و ازخدمات شهری محیط همجوار بهره مند می گردند.

استقرار این کاربری درسایت حاضر همچنین درهنگام برگزاری نمایشگاه های پربیننده ،چهره انسانی و اجتماعی محیط را تغییر می دهد.این تغییر چهره علاوه برتاثیرحضورجمعیت بازدید کننده،تحت اثرمشاغل کاذبی که درهنگام برگزاری نمایشگاه درمسیرهای پیاده منتهی بدان و درسطح آن به وجود می آیند نیزمی باشد.

حضور جمعیت بازدید کننده شرایط مساعدی را برای ارائه انواع خدمات مکمل فراهم می کند وجنب وجوش و سرزندگی ایجاد شده را دوچندان می سازد.

5-1-6. محدوده سایت وویژگی های مورفولوژیک

محدوده اراضی مجموعه نمایشگاه بین المللی تهران درحال حاضر دربرگیرنده یک قطعه اصلی وچندین قطعه الحاقی است .قطعه اصلی این محدوده که عموماً به عنوان محل نمایشگاه بین المللی تهران شناخته می شود،بخشی است که بین حریم بزرگراه چمران شمالی ،برخیابان سئول از غرب ،و آکس خیابان اختصاصی مشترک با باشگاه انقلاب صدا وسیما از جنوب و شرق (بدون شمول بر محدوده شهربازی )محصور گشته است .

حریم سبز (ممنوعیت ساخت وساز) مقرر در طرح تفضیلی به میزان صد مترازهرسوی بزرگراه چمران ،دیگرعامل محدودکننده سایت نمایشگاه بین المللی تهران است.

این حریم بخشهای عمده ای ازاراضی حاشیه های غربی وشمالی قطعه اصلی ،بخشهایی از لبه جنوبی قطعه پارکینگ شمالی ،وهمچنین محدوده های پمپ بنزین ،تعمیرگاه ،کارواش را دربرمی گیرد وبا الزام کاربری فضای سبزدراین محدوده ها،هرگونه ساخت وسازپس ا ز برچیده شدن مستحدثات موجود را ممنوع می سازد.

قطعه اصلی محدوده نمایشگاه ازنقطه نظر مورفورلوژیک ،محدوده ای است که درامتداد شرقی –غربی گسترش یافته و علی رغم محاط شدن دریک مستطیل طویل فازشکلی نامنظم برخورداراست.عرض سایت دربخش شرقی آن بیشتربوده ودرفاصله ربع شرقی به حداکثرمی رسد و گوشه های سایت با توجه به عبوربزرگراه و شبکه های دسترسی شهری به تبعیت ازخطوط ترافیکی انحناء یافته اند.

5-1-7.خصوصیات کمی ،وسعت،ابعاد وتناسبات

مجموعه اراضی نمایشگاه که روزگاری منطقه ای بالغ بر200 هکتاررا شامل می شد،اکنون منطقه ای تنها با قریب 2/74 هکتارمساحت را تحت مالکیت محرزخود دارد.

مشخصات کمی قطعات تشکیل دهنده محدوده کنونی نمایشگاه به شرح زیراست:

*قطعه اصلی محدوده نمایشگاه با دربرداشتن مساحتی حدود 5/67 هکتاربه دو حوزه دایره ای شرقی وخطی غربی قابل تقسیم است.

درحال حاضرمساحت اراضی فاصل بین این قطعه وبزرگراه چمران ،که به عنوان حریم سبز(یا مالکیت های خصوصی ) خارج ازحصارمحوطه نمایشگاه قرارگرفته اند معادل 2/5 هکتاراست اما حریم پیشنهادی درحوزه این قطعه مساحتی معادل 1/12 هکتاررا شامل می شود مساحت این قطعه را به حدود6/60 هکتارتقلیل می دهد.

طول این قطعه درمجاورت بزرگراه چمران درناحیه تقاطع سئول تا آکس پل شمالی حدود 997 مترو از آکس پل شمالی تا تقاطع خیابان اختصاصی شرقی حدود 513 مترمی باشد.

طول این قطعه مجاورت خیابان سئول حدود 414 متراست ودرمجاورت خیابان اختصاصی جنوبی ،حد فاصل خیابان سئول و آکس ورودی جنوبی حدود 819 مترو حد فاصل آکس ورودی جنوبی تاخیابان اختصاصی شرقی حدود 301 متر است و درمجاورت خیابان اختصاصی شرقی حدود 389 می باشد.

بیشترین طول شرقی – غربی این قطعه 1280 متروعرض شمالی –جنوبی آن از ورودی تا نقطه متناظر درضلع جنوب ،معادل 560 متراست .همچنین شعاع حوزه دایره ای این قطعه درناحیه ورودی شمالی 210 متر بوده ودرناحیه ورودی جنوبی به 311 متر افزایش می یابدوطول بخش غربی قطعه معادل 711 متراست .

5-2. نمایشگاه بین المللی تبریز

5-2-1 مقدمه

نمایشگاه بین المللی تبریزدرسال 1369 با تلاش بی وقفه بازرگانان و تولید کنندگان تاسیس یافت تا به عنوان نقطه عطفی درتوسعه تولیدات ،تجارت و صادرات منطقه آذربایجان شرقی باهدف برگزاری نمایشگاههای ملی و بین المللی عمل نماید.هدف از تاسیس این نمایشگاه معرفی آخرین دستاوردهای فنی وصنعتی و توسعه صادرات غیرنفتی با سرمایه گذاری عموم مردم بود.درمدت زمان بسیارکمی این شرکت توانست نخستین نمایشگاه بین المللی را درسال 1372 دراطراف استخربزرگ ائل گلی و به دنبال آن دومین نمایشگاه بین المللی بزرگ را درمحل دائمی نمایشگاه های بین المللی ،اهمیت موقعیت جغرافیایی تبریز،غنای تاریخی تبادلات تجاری و گذرجاده ابریشم از این منطقه به دلیل قابلیتهای تجاری وصنعتی بالا وبهره وری از رشد صادرات غیرنفتی دارای اهمیت فوق العاده ای است.نمایشگاه بین المللی تبریزدرشهر تبریز مرکز استان آذربایجان شرقی واقع شده است ازاین منطقه همواره به عنوان یک مرکزتجاری و منطقه مهم صنعتی درایران یاد شد ه است.

5-2-2 .چشم اندازی برتبریز

استان آذربایجان شرقی که مرکز آن تبریز می باشد با کشورهای ترکیه ،جمهوری آذربایجان ،جمهوری ارمنستان و جمهوری خودمختارنخجوان همجواراست ودارای مقام نخست درصادرات غیرنفتی کشورمی باشد.

تبریزدومین شهربزرگ ایران است که 619 کیلومترباتهران و 159 کیلومتربا جنوب جلفا منطقه آزاد تجاری و جمهوری آذربایجان فاصله دارد.این استان به عنوان یک قطب مهم صنعتی و مرکز تجاری با جاذبه های توریستی بسیار،دارابودن موقعیت ویژه جغرافیایی که دستیابی به بازارهای داخلی و اروپا را میسر می سازد، نیروی کارجوان و متخصص ،دارای پتانسیل های بسیاربرای ایجاد با کشورهای خارجی می باشد.

5-2-2 شرح سالنها

سالن امیرکبیر

متراژ:مترمربع 9144 =72×127 متر

ارتفاع تا سقف 5 مترمربع که درکناره ها 15 مترمربع دروسط به صورت قوسی به صورت سازه فضائی

کف : موزائیک گرانیتی

سیستم غرفه بندی :سیما جدید

کافی شاپ دردوطبقه مشرف به ترازاول سالن

سالن دو تراز که تراز مشرف به سالن ترازاول می باشد ارتباط دوترازبا پله برقی و پله معمولی نورگیری سقف درکناره ها دو پاویون مستقل جهت ملاقات و مذاکره مقامات 5 درب تخلیه و بارگیری و 5 درب وروردی و خروجی (یک درب درزمان نمایشگاه مورد استفاده قرارمی گیرد)

عکس


سالن پروین اعتصامی

متراژ:مترمربع 6480 =متر72×90 ،ارتفاع 6 متر

سیستم غرفه بندی :سیما جدید

کافی شاپ

پاویون جهت ملاقات و مذاکره مقامات

سه درب جهت تخلیه وبارگیری و یک درب ورودی وخروجی و فیلتر به سالن آذربایجان

سالن شهریار

متراژ:مترمربع  3120 =متر 30×104 و مترمربع 280 = متر 28×10 ،ارتفاع سقف 9 متر

سیستم غرفه بندی :سیما جدید

کف گرانیت به صورت سازه های فضائی

دودرب جهت تخلیه وبارگیری و دو درب ورودی و خروجی

سالن آذربایجان

متراژ: مترمربع 1080 = متر 18×60 متر،ارتفاع سقف 6 متر

کف سرامیک

سیستم غرفه بندی :سیما

یک درب جهت تخلیه وبارگیری و یک درب ورودی وخروجی و فیلتر به سالن پروین اعتصامی وسالن ستارخان

سالن تبریز

متراژ:مترمربع  2016 =متر 42×48 متر ،ارتفاع سقف 5 متر

کف موکت

سیستم غرفه بندی :سیما

دو درب جهت تخلیه وبارگیری ویک درب ورودی و خروجی

سالن سهند

متراژ: مترمربع 1360 = متر 68×20 متر،ارتفاع سقف 8 متر

کف موکت

سیستم غرفه بندی :سیما

دودرب جهت تخلیه و بارگیری و یک درب ورودی وخروجی

سالن ستارخان

متراژ: 50 مترمربع به صورت دایره ای

سیستم غرفه بندی :سیما جدید

کف سرامیک

یک درب جهت تخلیه وبارگیری و درب ورودی و خروجی

5-3 نمایشگاه اصفهان

نمایشگاه اصفهان درمحلی واقع درشرق شهر،درامتداد خیابان آبشارسوم درکنارپل قدیمی وتاریخی شهرستان می‌باشد.

محدوده موردنظر درشرق شهر ودرمحل توسعه و ساخت و سازهای جدید شهر واقع می باشد بهمین دلیل شهرداری اصفهان درنظر دارد محل نمایشگاه اصفهان رابه نقطه ای درخارج شهر بافضای کافی جهت توسعه فضاهای نمایشگاهی انتقال داده و محل فعلی فاقد کاربری نمایشگاه شود.

از کاربریهای مهم اطراف سایت نمایشگاه اصفهان می توان به پل تاریخی و قدیمی دوران صفویه شهرستان اشاره کردکه بمثابه دروازه وردی نمایشگاه عمل می کند.ازدیگرکاربریهای مهم اطراف سایت می توان به شهربازی اصفهان ،رودخانه زاینده رود، پارک مشتاق و ... اشاره کرد.

از نظر تنوع و سازماندهی فضایی ،نمایشگاه اصفهان بسیارفقیرمی باشد.سالن اصلی و فعلی موجود درگذشته فضایی برای نمایش سیرکهای خارجی بوده و درحال حاضر به عنوان سالن اصلی ایفای نقش می نماید وکاربریهای اداری ومدیریت نمایشگاه درآن قراردارد.سالن دیگرکه تازه احداث به نظرمی رسد درکناراین سالن قراردارد و یک سالن دیگر نیز درمرحله اسکلت می باشد که با توجه به انتقال مکان نمایشگاه احداث آن منطقی به نظرنمی رسد.

عکس

5-4 .نمایشگاه ملی سوئیس

نمایشگاه ملی سوئیس پدیده ای شاخص درآغاز هزاره جدید بود .این نمایشگاه درشمال غرب سوئیس ،میان سه دریاچه وقع شده استو ازجلگه های مرتفع تا منطقه Jura کشیده شده است.

درسال 1998 طی یک مسابقه بین المللی حدود 56/1 میلیارد فرانک سوئیس جهت ایجاد نمایشگاهی به مساحت 475،000 متر مربع سرمایه گذاری گردید.این نمایشگاه میان چهارشهرBienne,Morat,Neuchatel,Bains,Yverdon-les واقع شده است ودرمدت برگزاری 38 نمایشگاه و 1500 شو و تقریباً چهارمیلیون و پانصد هزاربازدید کننده درفواصل 15 می تا ماه آگوست ازآن بازدید کرده اند وانتظار می رود این رقم تا پایان زمان برگزاری نمایشگاه به 11 میلیون بازدید کننده برسد. این ارقام ،تنها جلوه ای از ابعاد این پدیده آشکارمی سازد.

دراین نمایشگاه اتفاقات علمی و سرگرم کننده درقالب موضوعات مختلف رخ می دهد.

«قدرت و آزادی »درشهر« Bienne زمان وبی زمانی » درشهر«Morat طبیعت و مصنوع » در«Neuchatelجهان ومن» در Yverdon و «معنا و حرکت » بعنوان تم پنجم در Jura عامل تغییر و رسیدن به چهارتای دیگر است وبالاتراز همه این حرفها،تجربیات طراحی ،معماری است که مجموعه ای از تعابیرشاعرانه ،فنی ،شاخصهای برجسته و علائم اطمینان بخش راباهم ترکیب می کند.

پنج گروه کاری ،جهت پیشبرد این موضوعات فراخوانده شدند که هریک ازآنها فلسفه خاص خود را در طراحی داشتند واژه هایی مانند مصالح ،فن آوری ،محیط زیست ،سیستم های ساخت و ساز جایگزین و استراتژیهای نظام بخش فضا و زمین بیانگرگسترش فرهنگ مدرن امروزی و جامعه است.

سه برج با شکوه توسط کوپ هیملبا و  Bienneau(I)Himmelbبرروی یک صفحه شناورطراحی شده که توسط اتصالی به طول 450 متر می باشد .برجها بتدریج با ریتمی موجی برروی دریاچه سربرآورند و هریک از این برجها حداقل 120تن وزن دارند.

هریک ازبخش های تشکیل دهنده سازه دارای چارچوبی ازجنس PVC فشرده است که باغشایی سبک که جنس آن نیز از PVC فشرده است ،پوشانده شده و به شکل یک بلوک درآمده که این بلوک های پیش ساخته به سکو حمل می شود و درمحل رویهم سوارمی شوند واین برجها که نورپردازی آنها توسط Yann kersale طراحی گردیده همگی نمادهایی خالص و حقیقی ازقدرتند.

عکس

ژان نول Jean Nouvel شاید مهیج ترین طرح را با موضوع «زمان و بی زمانی »ارائه کرده ،ادبیات وی بسیاری ازمرزهای سادگی را دربرمی گیرد و به صورت صحنه ای اوهامی درمی آید: یک مکعب بی حرکت و صامت که به نحوی اعجاب انگیزبر روی دریاچه شهر Morat نمایان است و استحکام مصالح با نیروی نامرئی وناملموس آب درتعادل قرارمی گیرند.سوای وزن 400 تنی آن سادگی و خلوص این بلوک برخی ازاستادانه ترین مهارت های مهنسی را پنهان می کند :

یک سازه فلزی توسط صفحات فلزی زنگ زده (فرسوده )پوشانده می شود هریک ازاین صفحات 24 مترمی باشد که برروی یک بارکش 2800 تنی دارای 100 ستون بتنی که درکانال Broye برروی هم سوارشده پس در200 متری ازساحل دریاچۀ Morat انتقال داده شده است ودارای دیدی پانورامیک به اطراف شهرسوئیسی است.

«طبیعت و مصنوع » موضوع قابل توجهی است که درپروژه Neuchatel توسط تیم Multipack طرح گردید.این یک غشای پلی استرپوشیده شده با PVC است که تکنولوژی آن یک Joint-Venture درمقیاس بین المللی است .هرغشاءتوسط یک حلقه فلزی درجای خود ثابت می شود وتوسط متغیرهای فلزی به ته دریاچه متصل می گردد و درعین حال یک غشاء غوطه ورتوسط کانال کوچک به صورت فیلتری بین جزیره و بخش خشکی عمل می کند و به نحوی تغییر می کند که دنیای مصنوع وطبیعی درهم تداخل می کنند.

ابرطراحی شده توسط Elisabeth Diller,Scodifo Ricardo ازدیگرصحنه های قابل توجه است.ابری متشکل ازبخارمصنوعی که ظاهری ظریف وحباب مانند به موضوع «جهان هستی ومن» می باشد.بدیهی است ایدۀ این معماران برگفته ازکاری است که درنیویورک انجام شده است.

5-5.طرح جامع اکسپو70 (کنزوتانگه)

ایده های اصلی طرح جامع حول محورزیرشکل گرفته اند:

5-5-1.بسط یک موضوع درزمین –دروازه اصلی

به منظور بیان چگونگی بسط موضوع درزمین ابتدا باید به ایده پایه برای موضوعی خاصی پرداخت.این مفهوم گسترۀ وسیعی را تحت پوشش قرارمی دهد و می تواند بصورت زیربیان شود:

پیشرفتهای تکنولوژیک و عملی مدرن تغییرات اساسی درکلیه زمینه های زندگی انسان ایجاد نموده است و هنوز مشکلات فراوانی که ناشی از این تحول می باشد، به صورت لاینحل باقی مانده است،ما معتقدیم انسان دارای قوۀ عقل است و به کمک نورعقل کلیه جوانب زندگی اش را روشن می‌سازد.

بشربه کمک خرد جمعی می تواند زندگی بهتری داشته باشد.

نمایشگاه اکسپو 70 نمایش خرد جمعی ازسراسردنیاست که امکان ارتباط میان افراد را فراهم می سازد.

هدف این بود تا نمایشگاه اکسپو70 بیش ازیک نمایشگاه سنتی قدیم و به صورت یک تکنولوژیکی باعث پیشرفت مردم دنیا شود .

یک آزاد راه زمین را به دوبخش شمالی وجنوبی تقسیم می کند:

عکس

بخش اول شامل فضائی برای ساختمانهاست.بخش دیگرامکانات اداری وتفریحی را دربرمی گیرد.منطقۀ نمونه (Symple Zone) ناحیه ای به عرض 150 و طول 100 مترمی باشد .نقاط تلاقی آزادراه و یادروازه اصلی درابتدای ورودی وخروجی توده مردم به سایت قراردارد.4 دروازه فرعی درشمال ،جنوب و شرق وغرب توسط آزادراه موجود در"ناحیۀ نمونه" بهم مرتبط شده وبوسیله پیاده گذرهایی مناسب ومطبوع مردم به سوی ساختمانهای متعدد جابجا می شوند.این ناحیه نمونه و شبکه پیاده گذرها دسترسیهای اصلی زمین محسوب می شوند.ساختمانهای مجاوردسترسیها به طرق مختلف می توانند بیانگرموضوع درسایت باشند.

عکس

5-5-2.موضوع اصلی سایت –تنوع و هماهنگی

کریستال پالاس شیشه ای وعظیم نمایشگاه لندن 1851 بواسطۀ آنکه خود نوعی بنای یادبود محسوب می شود و اکثرساختمان تنها زیریک سقف قرارگرفته است که این خود حس قوی وحدت درسراسر سایت را القاء می کند .درنمایشگاه های بعدی ازآنجا که ملل مختلف هریک ساخت وسازهای خاص خورد را اعمال می نمودند،فرم های متنوع و متعددی بوجود می آمد.

به منظور کنترل تنوع درسایت های نمایشگاه یک دریاچه مصنوعی درمرکززمین کاسه شکل ایجاد گردید .به منظور تاکید برتوپوگرافی سایت وممانعت ازتمرکزبیش ازحد بازدید کنندگان دربخش پائینی کاسه،ساختمانهای نسبتاً کوچک دراطراف و با فاصله نزدیک ازدریاچه ایجاد شدند وچند ساختمان بزرگ با فاصله بیشتری ازدریاچه و خارج ازبخش نمایشگاهی استقراریافتند یا حمایت دولت ژاپن دربخش شمالی دریاچه ،باغهایی متعددایجاد شد.

اگرکل زمین به یک درخت تشبیه شود ساختمانها درحکم گل های زیبا ومیوه های آن درخت خواهند بود.با این توصیف یک تنه و تعداد متعددی شاخه وجود دارد.با توجه به جنبه های کاربردی ،بصری و زیبایی شناختی "ناحیه نمونه"(بعنوان تنه) و پیاده گذرها و میدانگاهها (بعنوان شاخه) با نظمی ارگانیک ودرهماهنگی با یکدیگرشکل گرفتند.

عکس

اعتقاد براین بود که تنه وشاخه ها به لحاظ فرم ورنگ خنثی عمل می کنند.سایراجزاء به شکل فرم های ساده ئ رنگی بودند که به صورت منفرد و موثر(به عنوان گلها)برروی شاخه ها جای گرفتند(ساختمانها).

5-6.نمایشگاه اکسپو 2010شانگهای

«شهربهتر،زندگی بهتر» این موضوع نمایشگاه جهانی 2010 درشانگهای است که پس ازنمایشگاه 2005 ژاپن طرح گردید.این رویدادکه مشتاقانه منتظرآنند،بخشی ازبرنامۀ توسعه شهرشانگهای می باشد که دارای مشکلات عدیده ای مانند تراکم شهری ،مشکل ترافیک،سرریزجمعیت وآلودگی می باشد.

این توصیف شهردریک نگاه است.یک سیستم جدید ازجریانهای مختلف مانند آبراهه ها،پلها،کانالهاومنظرسازیها،مواردی هستند که درپروژه برنده «آتلیه معماری» لحاظ گردیده است.این پروژه عالی و استواربه نظرمی رسد.تاحدی که برای ایجاد این رویداد انقلابی نیروهای جدید پویا به کارگرفته شده است.همۀ اینها بدون انکارچیزی ازتاریخ وفرهنگ این شهر شرقی است.

پروژه «آتلیه معماری » برپایۀ تمایل شدید منظر شهری مبتنی برفرایند رشد پایداراست که درآن مردم و جنبه های طبیعت با هم سازگارند.طراحی شهری متمایل به قیودجدیدی است به نحوی که طبیعت جهت ایفای نقشش به عنوان یک جزء اصلی شکل منظرشهری دربلند مدت باید ترمیم گردد.

عکس

مساحت پروژه نمایشگاه 310 هکتارمی باشد که درست درقلب شانگهای واقع شده است و رودخانۀ Huangpu آنرا احاطه می کند.این پروژه آغازی برای نوسازی شهراست که پس ازنمایشگاه جهانی نیزادامه خواهد داشت.

پروژه توسط معماران فرانسوی طراحی شده که درآن با ایجاد سه عنصراصلی ،شرایط ایجاد«زیربنای زیست محیطی » فراهم می گرددوبه وسیلۀ آن طبیعت داخل فضای شهری به شکل دائمی تثبیت می شود.

عکس

درزمان برپائی نمایشگاه شبکه ای ازکانالها مرزهای فضای نمایشگاه را مشخص می سازدند یک کانال اصلی به شکل بیضی ازیک سوبه سوی دیگررودخانه Huangpu کشیده شده و قالبی را جهت همسو نمودن سایرکانالها بوجود می آورد.این کانال به عنوان فیلتری بین شهر ورودخانه عمل می کند وبازدیدکنندگان رابین فضاهای مختلف رهنمون می گردد.شکل زیربنایی دوم توسط کریدورهای آبیاری محوطه شکل می گیرد.درقلب شهرالگویی نامنظم از نوارها پویایی سبزایجاد می کند که به مناطقی با تنوع زیستی و انواع جوامع گیاهی و جانوری گشوده می شود.مؤلفۀ سوم منظر شهری «پل گلها» است که مانند میدانی وسیع طراحی شده و بواسطۀ الحاق سواحل دو طرف رودخانه ،جابجایی میان نقاط همسایۀ Pudong درساحل سمت راست وسایرنقاط شهر تسهیل می گردد،بدون آنکه مزاحمتی درسیستم حمل ونقل سنتی پیاده ،دوچرخه یا اسکیت پیش آید.

این نمایشگاه جهانی شکل بارزسمبلیکی دارد.پل یک فضای شهری را ایجادمی کند.این پل تردد درمرکزتجارت شهرشانگهای مانند روبان گلهایی به هوا پرت شده اندفضای جدیدی را درمحل تلاقی دوسوی شهر ایجاد می کند.همانطورکه فرهنگهای متفاوت چین بواسطۀ نمایشگا ها جهانی همسو(همساز)می گردند.

عکس

5-7 . نمایشگاه لایپزیگ

مکان مجموعۀ نمایشگاهای لایپزیگ درشمال این شهردرنظرگرفته شده است .معماران هامبورگی Marg partner,vongerkan ،مسابقه 3/1 میلیاردمارکی سال 1993 برنده شدند.این طرح با سایرطرحهای مربوط به نمایشگاههای تجاری متفاوت بود.سرپرست پروژه marg حساسیت خاصی درانتخاب عناصرکارش داشت.لایپزیگ دارای پیشینه ای بالغ بر8 قرن دربرگزاری نمایشگاههای تجاری دارد وی این نمایشگاه را بعنوان عرصه ای جهت ارائه یادمانهایی ازملل مختلف، ایجاد نمود.

طرح وی شامل ایستگاه بزرگ مرکزی وسالنی با 6 دهنه ورودی آرکدارمی باشد.این نمایشگاه برروی سایت فرودگاه قدیمی Mockau بنا شد که درسال 1913 بدلیل سنگینی برف فروریخت.محورهای میانی بزرگ دریک جهت غربی –شرقی به صورت متقاطع شکل گرفته اند و سالنها دارای چیدمانی متقارن و محوری هستند.

برجستگی ممتاز معماری این نمایشگاه تجاری ملهم ازاندازه های لایپزیگ است البته فرم های شهر کپی نشده است اما رعایت مقیاس برگرفته ازآن است.

بخش عمدۀ حجم ساختمان درمدت دوسال ونیم ساخته شد.کریستال پالاس و 4 سالن به ابعاد500×20 مترمربع با ارتفاعی حدود 8 متردرزمینی به مساحت 272،000 مترمربع بناشدند.سالن چند منظوره درمساحتی به همین میزان و البته با ارتفاع 16متر(سالن مرتفع hochhalle )شامل یک مرکزکنفرانس و کنسرت با 9 سالن سخنرانی ،اتاقهای کنفرانس و رستورانها،یک ساختمان اداری ویک مرکزهنرمندان ایجاد گردید.

استفاده از تکنولوژی دریک معماری کلاسیک نمایشگاه تجاری سبب ایجاد حس زیبایی شناختی شده است.

عکس

تغییرازسالن با شیشه های بزرگ،تمامی جوانب ساختمان راردیف هایی از ستونهای استیل دربرگرفته که قطر هریک ازآنها 40 سانتیمترمی باشد.شبکه های سایدار(آفتابگیر)مانند کتیبه عمل می کنند،درسالن همایش دیوارهای (کلاسیک )بوسیلۀ سطوح پوشاننده متفاوت،تفکیک می شوند.دریچه های تهویه هوا به صورت موقیف های گچبری شده نمایش داده شده اند.پلکان عریض با جداره ای شیشه ای دربرگیرندۀ موقیف های باروک می باشند.

35 سال قبل Adolf Arndt درسخنرانی مشهورش با عنوان «دموکراسی مشتری ساخت وساز» محوراصلی جهت اغوای مردم شد که مردم را درحال عدم تعادل نگاه می داشت اما Marg بالعکس ،دستورالعملی ماندگاردارد با این عنوان که اشیاء را برای مردم کوچک بسازید خودشان ازحق خود دفاع کنند.ما عامل ایجاد محرک دائمی هستیم تنها قرینه محوری درایجاد یک جهت واضح به ما کمک می کند .این با نظر Marg درمورد شاَن و شوکت انسان مطابقت دارد.این هدف به نحوی محقق گردیده که بازدید کننده دراین راه هیچ جایی رانادیده ازدست نمی دهد.شاخصهایی مانند مناروسالن بزرگ و تقارن محوری ساختمان درمجموع ترکیب پلکانی توده های ساختمانی با همان مصالح،مدولها واصول ساختمان سازی ودرقسمت پایین وجود کانتینرهایی دراطراف مجموعه همه و همه ظاهرکلی مجموعه راشکل می دهند و هرساختمان فضای مجزا وجهت خود دارد .عنصرنظام دهندۀ دوم منظراست ،باغی که سایت نمایشگاه به صورت چمنزارهایی مسطح و احاطه کننده نمی باشند.درامتداد محورمرکزی فضاهای خالی از چمن به عرض 5 متروطول 150 مترایجاد گردیده که به باغ ،برکه درختان بید،بلوطهای هرمی شکل وسرخدارو بسترگلها تبدیل می شود.

عکس

معماران باغ:   Wehberg .Eppinger+schmidtke.Hamlourg

طرح کلی سایت تقریباً دارای پیچیدگی های سبک باروک است.(انتهای شرقی آن یک باغ ژاپنی به شگل تصویری کاشته شده است)، اهداف کاربری باغ کمتردرنظر گرفته شده است.

جریان بازدید کنندگان درطول محورشرقی –غربی صورت می گیردکه به عنوان کریدورتوزیع نمایشگاه عمل می کند ودارای دو عنصرارزشمند درمرکزپارک نمایشگاه می باشد.گنبد مرتفع کریستال پالاس درغرب و در مقیاس کوچکترودرراستای آن سالن معبد درشرق آن واقع شده است.درمقایسۀ سایرنمایشگاه تجاری مهم آلمان این نمایشگاه جلوۀخاصی داردومتفاوت با نمایشگاه هانورو فرانکفورت است.درنمایشگاه دوسولدورف گویا توزیعی تصادفی درمنظرصورت گرفته است.نمایشگاه لایپزیگ دارای طرحی است که از نظر هندسه وقابل درک بودن ساختارروشن و صریحی دارد.این نمایشگاه دارای یک ساختمان اصلی غالب است که بواسطۀ اشکال و برجهای ان از دورقابل دیدن است.

سالن معبد درشرق با نمای شیشه ای اش ودیوارهای Muschelkalk تجربه ای معمول ازفضا ارائه می دهد.عنصر شاخص آن گنبد 30 متری که درمیانۀ سالن جریان نورراامکان پذیرمی سازد.طول آن 243 متروعرض آن 80 متر است وگنجایش 30،000 نفررا داردواین فضا بزرگترین سازۀ شیشه و فلزدراروپاست.مضافاً اینکه بزرگترین پوستۀ شیشه ای معلق قاب درجهان است.

نمایشگاه اکسپو 2000 هانور

سازمان بین المللی نمایشگاهها درسال 1994 شهر هانور درایالت ساکسن سفلی آلمان را به عنوان محل برگزاری نمایشگاه اکسپو 2000 انتخاب کرد .درآغازشهروندان محلی وحزب سبزها نگرانی ازآلودگی و پیامدهای ترافیک سنگین نمایشگاه افزایش هزینه های مسکن وزندگی درشهرمشکلات دیگری درارتباط با مسائل شهری با این انتخاب مخالفت کردند.شعارنمایشگاه Expo2000 «انسان ،طبیعت و تکنولوژِی » بود ونگرانی شهروندان هانورکه چندان بی اساس نبود درتناقض با شعاروهدف نمایشگاه قرارمی گرفت .

برای تمرکزو هدایت بهترهمه فعالیتهای اقتصادی و سیاسی و عمرانی مرتبط با اکسپو 2000 شرکتی با نام «اکسپو» تاسیس شد.

دولت ایالتی نسبت به برگزاری این نمایشگاه نظرمثبت داشت زیرا معتقد بود که نمایشگاه می تواند عاملی برای تحرک اقتصادی شهر وایالت باشد،مشاغل جدید به وجود بیاوردو بیکاری را کاهش دهد.سود آوری قابل توجه نمایشگاه برای اقتصاد محلی به دلیل جذب توریست و مطرح شدن ایالت ساکسن سفلی درمقیاس جهانی وایجاد وجهه برای این ایالت ازدیگرامتیازات اکسپو 2000 بود.اما  تمامی این حمایتها نتوانست مانع ازدرخواست رفراندوم درباره برگزاری اکسپو2000 درهانورازطرف حزب سبزها شود.دررفراندوم 5/51 درصد مردم موافق برگزاری اکسپو2000بودند که عملاً نتواست نتیجۀدرستی بدست دهد.سرانجام دولت فدرال با پافشاری صدراعظم کهل با برگزاری نمایشگاه درهانورموافقت کرد.درپی قطعی شدن برگزاری نمایشگاه اکسپو2000 درهانور،شرکت اکسپوبرای جلب نظر مردم برنامه کلانی درزمینه های گوناگون تهیه کرد.

نمایشگاه درتقاطع خیابان کرانسبرگ و کارلسروهه قراردارد.مخالفت عمومی با تعریض مسیرهای منتهی به سایت اکسپو،ازجمله افزایش عبوری بززگراه (برلین –هانور-روهه) به سه خط درهرسو،شرکت اکسپو را برآن داشت تا طرحی برای محدود کردن پارکینگهای نواحی اطراف نمایشگاه به میزان 50 درصد ارائه کند.این طرح برای ایجاد محدودیت دسترسی خودروهای شخصی به منطقه اطراف نمایشگاه بود.تخمین زده شد که حدود 60 درصد ازسیصد هزاربازدید کننده روزانه نمایشگاه با خودروی شخصی با آنجا خواهند آمد وهرخودروبه طورمتوسط 3 سرنشین خواهد داشت فراهم ساختن پارکینگ برای 6 هزارخودروعملاً غیرممکن بود .بدین ترتیب پیشنهاد شد ایستگاهی برای قطارهای مسیرهانور-لاترن درکنارنمایشگاه اکسپو2000 ساخته شود که یکی ازاقدامات زیربنایی طرح نسپورت اکسپوبود.

به دسترسی مستقیم به شبکه خط آهن به فاصله زمانی مونیخ تا محل نمایشگاه 4 ساعت شدواما احداث شبکه گسترده راه اهن سریع السیردرایالت برای شهروندان هانورهیجان انگیزبودوایالت ساکسن سفلی ایالت آلمان بود که ازدسترسی به شبکه قطارسریع السیرمحروم مانده بود.زمان دسترسی ازفرودگاه به مرکزنمایشگاهی اکسپو2000 نیزبسیارکوتاه شد.بسیاری ازاین طرحها طبق برنامه باید سالها پیش اجرایی شد .برپایی نمایشگاه اکسپو2000 عاملی شد برای جلوگیری ازتاخیربیشتردراجرای این پروژه ها که درمجموع حدود 5/2 میلیارد مارک آبمان هزینه داشت.

شرکت اکسپوبا توجه ویژه به کارکردهای تاسیسات ،ساختمانها وتجهیزات مربوط به نمایشگاه ،پس ازپایان اکسپو2000 نگذاشت این سایت مانند منطقه نمایشگاه سویل اسپانیایک منطقه نیمه متروک شود.

مساحت 400 مجموعه ساختمان مسکونی با 2500 آپارتمان با تکنولوژی مصرف بسیارپاین انرژی دردستورکارقرارگرفت.درادامه همچنین مساحت فضاها وسالنهای نمایشگاهی به عنوان رکن اصلی برنامه پیگیری شد.

معماران مشهورگمنام طرحهای بسیارزیادی تهیه کردند که ربخی پذیرفته و برخی دیگربه آرشیوسپرده شدند.به دلیل موضوعی بودن نمایشگاه ساختمان ها شخصیت خود ویژه داشتندووطراحی این پارک موضوعی به گونه ای بودکه پس ازنمایشگاه اکسپو2000 ،محل آکادمی بین المللی برای آینده شود.

در1995 پاییر،مدیریت شهری هانوربرنامه ای با عنوان «برنامه هانور200 تصویب کرد»این برنامه درواقع تعریف چارچوبی برای برپایی بهترنمایشگاه اکسپو 2000 و هدف اصلی آن بهره مند شدن شهرهانورازپیامدهای تثبیت نمایشگاه اکسپو بود.این برنامه هشت سرفصل محلی داشت.

موقعیت شهر،حمل ونقل ،مسائل اجتماعی ،محیط زیست ،تعامل اجتاعی ،ترمیم و بهینه سازی سایتها گزینه هشتم سایت نمایشگاهی که

تجربه اکسپو2000 برای بهره گیری همه جانبه ازپدیده نمایشگاه درهانور،ارتباط تنگاتنگ شهرونمایشگاه را کاملاً آشکارمی سازد.تعریف ازآنچه اکسپوبه شهرهانورعرضه کردوآنچه هانوربرای اکسپو تدارک دید وجود دارد.

فصل سوم

مطالعات تکمیلی

3-1 .بررسی های عمومی و تاریخ ی

3-1-1.تاریخچه وسیرتکاملی نمایشگاه های بین المللی

تولید کالا با فروش کالا وابستگی دارد،یعنی صنعت دردست بازرگان وبازرگان هم نیازمند نمایش و بازاریابی یا به عبارت بهتر،برپایی وبرگزاری نمایشگاه است.بشراین نیازرا ازنخستین لحظه هیا تمدن احساس کرده ،درنتیجه تاریخ اولین نمایشگاه به 35 قرن پیش بازمی گردد.

درشمال اروپا،برای نخستین بارایجاد بازارهی مکاره روی آوردند تا بتوانندن نفوذسیاسی خود را گسترش تجارت با سرزمین های تحت تسلطشان تقویت کنند.دراواخرقرن پنجم میلادی ،امپراطوری روم به دو بخش شرقی وغربی تقسیم شدو همین امررونق تجارت رومی ها با سرزمین های شمال اروپا را متوقف ساخت،رومی ها برای گسترش تجارت خود با اهالی شمال اروپا،سعی کردند که با برپایی بازارهای مکاره به این هدف خود دست یابند.درآن زمان بازارهای مکاره درجریان برگزاری جشن ها ،به ویژه دراوایل فصل برداشت محصولات کشاورزی برپا می شد وروستانشینان به مبادله محصولات خود با کالاهای دیگرمی پرداختند.

البته مسیرکاروان اهنیزبازارهای مکاره تشکیل می شد تا مشکلات توزیع را ازبین ببرد .ازسوی دیگردرزمان حکومت شارلمانی درفرانسه،مبادلات تجارت خارجی با سرزمین های دیگر اهمیت ویژه ای پیدا کرد.اما ازآنجا که مراکزتجاری از غارت راهزنان به کاروانهای تجاری ایمن نبود،بازارهای مراسم مذهبی می پرداختند تشکیل می شد .معمولاً دراین بازارهای مکاره ،بازرگانان کشورهای همسایه نیزحضورپیدا می کردند و به عرضه وداد وستد کالا می پرداختند.

بازارهای مکاره دراین دوران تشکیل می شد مفهوم امروزی نمایشگاه را نداشت ،اما ازآن جهت که محل نمایش و عرضه کالا وسپس مبادله آن بود ،کارکردی نظیرنمایشگاههای امروزی داشت.به دیگرسخن می توان گفت بازارهای مکاره مادرنمایشگاههای تجاری امروزمحسوب می شود.

درتاریخ بازارهای مکاره آتن ،سخن بسیاررفته است .این بازارها مراکزجنب وجوش تجاربزرگ ممالک مختلف وعرصه خرید وفروش های کلان آنها بود.تشکیل چنین نمایشگاهها وبازارهای مکاره ای تا دوره رنسانس صنعتی اروپا کم وبیش درسرزمین تجاری آن زمان ادامه داشت .رنسانس و تحولات سریع ودگرگون کننده صنعتی دراروپا که همزمان با اختراعات متعدد صنعتی رخ داد،اهمیت تشکیل نمایشگاهها را بیش ازهمیشه فراروی مردم جها قرارداد.

اززمانی که استاندارد وضوابط یکنواخت برای مقادیروزنی ،ارزش گذاری ،توزیع و ...... تدوین شد رویه های بازرگانی که ملاک عمل نمایشگاهها می باشد شکل گرفت و به تدریج گسترش پیدا کرد.

ازمیان نمایشگاه های بزرگ که درگوشه وکنارجها تشکیل شده و شهرت جهانی پیدا کرده است ،می توان به نمایشگاه سنت دنیس ST.Denis اشاره کرد که درسال 629 میلادی درنزدیکی پاریس برپاشد.

درقرن یازدهم میلادی درآلمان نمایشگاهی درشهرکلن برگزای شد که آن نیزازاهمیت وشهرت جهانی برخوردارگردید.

نمایشکاه سنت دیمتریوس درامپراطوری بیزانس درشهرسالونیکا برگزار می شد که تازمان سقوط قسطنطنیه به دست سلطان محمد فاتح ازاهمیت و اعتبار برخورداربود.البته امروزه نیزنمایشگاه سالونیکا درردیف نمایشگاه های بزرگ و مشهوراروپا قراردارد.

درنیمه دوم قرن هفدهم ،آکادمی سلطنتی فرانسه به برپایی نمایشگاه نقاشی هنرمندان بزرگ مبادرت ورزید.درسال 1669 میلادی نیز نمایشگاهی ازاشیاء عتیقه درکنار محصولات صنعتی جدید درموزه لوورفرانسه برپا شد.

درانگلیس نیزانجمن سلطنتی تشویق آثارهنری ،صنعتی و بازرگانی درسال 1761 میلادی نمایشگاهی درلندن برگزارکرد پس ازاین نمایشگاه دردیگرشهرهای انگلستان ازجمله منچستر،یبرمنگام ولیدز،درآلمان درشهر برلین و دراتریش (دروین) نمایشگاههایی برپا شد.

نمایشگاه فرانسویان درسال 1789 ازقدیمی ترین نمایشگاهها بین اللملی مهم تاریخ است که با استقبال چشمگیربازدید کنندگان مواجه شد.

بازرگانان وصنعتگران انگلیسی نیزدرسال 1850 درهاید پارک لندن نمایشگاهی برگزارکردند هک 14 هزار تولید کننده خارجی درآن شرکت داشت وبیش از6 میلیون نفرازآن دیدن کردند.انگلیسی ها برای نشان دادن قدرت صنعتی خود دراین نمایشگاه قصربلورینی بنا کردند که سمبل (نشانه) نمایشگاه بود.اگرچه این قصردرسال 1936 براثرآتش سوزی ازبین رفت اما درعمر86 ساله خود مورد بازدید بیش از31 میلیون نفرقرارگرفت .

برج ایفل درپاریس نیزسمبل و یادگارنمایشگاهیا است که درسال 1855 درفرانسه برگزارشد.ازاین نمایشگاه نیز39 میلیون نفرازسکنه جهان دیدن کردند.

نخستین نمایشگاه جهانی به شکل کنونی درسال 1851 میلادی درشهرلندن ،باشرکت دهها کشوراروپائی و آمریکایی وآسیائی ازجمله ایران برگزارشدو پس ازآن چنین نمایشگاههای جزدرموارد اضطراری ،ازقبیل جنگهای جهانی ،تقریباً هرساله برگزارشده است.گذشته ازاین با مراجعه به دوره مطبوعات انگلیس ازجمله "ایلوستریتدلندن نیوز" و"تایمز"(که از1775 منتشرمی شود)و حتی خاطرات و سفرنامه های ایرانیایی که درنیمه دوم قرن نوزدهم میلادی به انگلستان سفرکرده اند می توان دید که سال و ماهی نبوده که درلندن به عنوان "مادرشهر" چندین نمایشگاهای مختلف جهانی ازجمله ژاپن هرسال نمایشگاه ویژه ای درلندن برگزارمی گردند و تولیدات وصنایع خودرا درکناردستاوردهای هنری وصنعتی عرضه نمودند.

3-1-2 .نمایشگاه های بزرگ جهان

درنیمه دوم قرن نوزدهم،به هنگام رونق و شکوفائی صنعت ،نمایشگاههی صنعتی که خود زاده این شکوفائی بودند،امکانات فراوان برای پیشرفت معماری بوجود آوردندونزدیک قرن وقتی صنعت رونق را ازدست داد و جزء امورمسلم شد این نمایشگاه ها نیزنیروی محرکه خود را ازدست دادند .دراین بین مسائل جدیدی بوجود آمد که برای آنها راه حلهای جدید لازم بود.نمایشگاههای جهانی تقریباً با صنعت جدید به طورهمزمان زاده شدند.این نمایشگاه ها درزمانی بوجود آمدند که تولیدات دستی جای خود را به تولیدات ماشینی می دادند.دراین زمان مردم بسیاری ازکشورها با پشتکاربی سابقه درپی اختراع ماشینهای جدید وروشهای تازه برای تولید بودند.

هدف اصلی ازتشکیل نمایشگاههای تخستین این بود که اختراعات مردم کشورهای مختلف گرد هم آیند واکتشافات جدید درکناریکدیگرقرارگیرند تا مقایسه واستفاده آنها آسان شود.با این نمایشگاهها بسط صنعت درتمام شاخه ها وشعب خود سرعت بیشتری یافت.دراین نمایشگاه ها نتایج تمام فعالیت های انسانی ازفرآورده های کارخانه ای گرفته تا محصولات معادن ومزارع و بالاخره کارهای هنری و دستی تماشا گذاشته می شد.

این نمایشگاه ها مجموعه ای بودند ازهدف های قرن نوزدهم که آنگاه هنوزبه دقت شناخته شده نبودندوتغییری را که زندگی بشر،درصنعت دراحساس آدمی ودرمحیط زندگی وی صورت می گرفت نوید می دادند این نمایشگاه ها جزئی ازپیشرفت صنعتی بودند و به سرنوشت صنعت وابسته بودند.

تاریخ نمایشگاه به دوره تقسیم می شود :دوره نخستین که آغزان به کشورفرانسه اختصاص دارد.

این دوره با نخستین نمایشگاه صنعتی به سال 1798 شروع می شود و با نمایشگاه 1849 پایان می یابد.

دومین دوره نمایشگاه ها که درنیمه دوم قرن نوزدهم آغازشد،نیروی محرکه خود را دراصل تجارت آزاد داشت.

نمایشگاههای صنعتی ملی درنیمه نخستین قرن نوزدهم به دلیل لغو انحصارات اتحادیه های پیشه وران و اصناف بوجودآمد ،اما برای بوجود آمدن نمایشگاههای جهانی ،دلیلی دیگرنیزلازم بود.

اگرفروش محصولات صنعتی یک کشوردرکشورهای دیگرآزاد نباشد،دلیلی برای برگزاری نمایشگاهی که درآن این محصولات گردهم آیند وجود ندارد.

تاسیس نمایشگاه جهانی دردنیایی می تواند مفید باشد که درآن هرنوع محدودیتی به حداقل رسیده باشد .این نمایشگاهها ی جهانی حاصل اقتصاد آزاد که معنایش آزادی تجارت وارتباطات است،بودند و پیشرفت درمحصولات صنعتی و روشهای تولید با رقابت آزاد بوجود آمد.

این نمایشگاهها روح رقابت ونیروی محرکه برای پیشرفت را بوجود آوردندوهرکشوربا تولید کننده معتبرکوشید با رقیب خود برابری کند یا درنمایشگاه بعدی ازاوپیشی بگیرد.به این ترتیب درهررشته تحرکی عظیم بوجودآمد و معماری به هیچ روی ازاین قاعده مستثنی نبود این روحیه رقابت وسرعت درساختن و تولید درنمایشگاه جهانی "قصربلورین"که به سال 1851 درلندن برپا شد بخوبی مشهود است.

تاریخ نمایشگاهها درنیمه قرن نوزدهم باتاریخ ساختمان آهنی مرتبط است زیرا این نمایشگاهها باید به سرعت بنا می گشتند وبه آسانی برچیده می شدند وساختمان آهنی هردوشرط رادارا بود.ازاین گذشته لازم نبود ساختمان آهنی را ازآغازتا انجام درخود محوطه نمایشگاه ها ساخت بلکه ممکن بود اجزاء آن را درکارگاههایی حتی با مسافتی دورازیکدیگرساخت و آنها را درمحوطه کاربه اصطالح سوارکرد.نکته دیگراین که دراین زمان به آهن درهمه جا به عنوان بهترین و مناسب ترین ماده برای رفع حوایج ساختمانی عصرنگریسته می شد.

ساختمان نمایشگاهها نه تنها استفاده ازآهن را ایجاب می کرد بلکه چون نمایشگاه درفاصله زمانی کوتاه بوجود آمدند وعمری قلیل داشتند زمینه ای برای تجربه وپژوهش امکانات ساختمانی آهن را فراهم می آورند.

درتمام نمایشگاههای جهانی –نخستین نمایشگاه درقصربلورین لندن به سال 1851 تا آخرین آنها درپایان این قرن –مهندسان مسائلی را درروشهای ساختانی آزمایش کردند که قبل از آن هرگزکسی رایارای مقابله با آنها نبود.ئقتی که حاصل این آزمایشات موفقیت آمیزبود،استفاده ازآن متدواول می گشت وبدین ترتیب بود که برج ایفل به سال 1889 علیرغم پیش گوئیهای بدبینانه و مخالفت آمیزساخته شد.

تاریخ نمایشگاهها نه تنها بسط ساختمان آهنی را دراین زمان نشان می دهد بلکه نموداری است تغییراتی مهم درمفهوم و معنای زیبایی.دراین زمان تنها به جنبه فنی روشهای تازه ای که برای تحمل با بنا بوجود آمده بود ،قناعت نشد بلکه نیازی برای ایجاد زیبایی درساختمان پدید آمد.درگذشته رابطه بارساختمان وعواملی که متحمل این باربودند،یا به عبارت دیگردرایجاد تعادل بنا سهمی داشتندمحسوس بود.

بدین معنی که با دیدن نیروها و ستونها دریک ساختمان شخص به آسانی می توانست تمیزدهد که تیره بارسقف را تحمل می کنند وستونها متحمل بارتیرها هستند اما با استفاده ازروشهای جدید،ساختمان آهنی هرعامل ،درخود تعادلی یافت وساختن عاملی دیگربرای ایجاد این تعادل غیرضروری شد به طورمثال خرپاهایی ساختهشد که چون تمام اجزاء آن درحال تعادل بود ساختن دیوارهایی ضخیم برای تحمل آنها لازم نبود.این مطلب مفهومی تازه ازساختمان بوجود آورد خوش بینی قرن نوزدهم و اعتقاد این قرن به امکانات صنعتی درنمایشگاههای بزرگ است.

صنعت "بشریت را متحد می کند"این وحدت را پرنس آلبرت همسرملکه ویکتوریا ،به سال 1850 به رویا دیدآنچه ازصنعت برمی آید را حدی متصورنبود و مردم به انتظاربودند که صنعت به حل تمام سمائل جهانی فائق آید.

نمایشگاههای بزرگ از علاقه بسیاربرای دست یافتن به تمام ذخائرمعدنی و استفاده ازتمام ثروت کره زمین سرچشمه می گرفت و نموداری ازاین علاقه بود.به قسمی بی سابقه حاصل تمام فعالیت های انسای ،دراین نمایشگاه تمرکزمی یافت،البته تاکید بیشترهمیشه برصنعت و آخرین اختراعات بود.به تعبیری دیگر،می توان گفت که نمایشگاه های جهانی برای تقویم پیشرفتهای قرن نوزدهم ،برای بررسی شتاب بی سابقه این قرن درتولید هرچه بیشتربوجود می آمدند.باآغاز قرن نوزدهم آسودگی و تفریح اززندگی رخت بربست .درنیمه دوم قرن نوزدهم نمایشگاهها بصورت محلهائی برای ربپائی جشنهای بزرگ جهانی درامد.

درسال 1876 میلادی به مناسبت یکصدمین سالگرداستقلال آمریکا ،نمایشگاه بزرگی درفیلادلفیا برپا شد و درجریان برپائی این نمایشگاه مردم جهان با اختراع تلفن (اختراع گراهام بل)آشناشدند.

درسال 1958 نیزنمایشگاهی درپارک هایزل بروکسل برپاشد و کشورهای سوسیالیستی درآن زمان درآن شرکت کردند.

نمایشگاه جهانی سویل درسال 1992 آخرین نمایشگاه ین المللی بود که یادگارهایی همچون کریستال پالاس لندن ،برج ایفل پاریس ،پلازادواسپانیای بسوپل،اتومیوم بروکسل را به عنوان میراث خود با خود همراه داشت.هریک ازآنها آثاری بودن که الهام بخش انسانهای زمان خود بوده وبعنوان شاهدی بر ذکاوت ،خلاقیت و جرات انسانها باقی مانده اند.درواقع نمایشگاه بزرگ ،هنرمندان و صنعتگران کوشیدند بازدید کنندگان را بافضائی کاملاً متفاوت با آنچه که تا امروزدیده شده بودند آشنا سازند بکارگیری سه عامل :تکنیک ،زیبایی ومدیریت دراین نمایشگاه آن چنان مشهودبود که می توان آنرا نمایشگاه قرن نامید.

3-1-3 .نمونه های نمایشگاه انگلستان درقرن نوزده

برپائی نمایشگاه درفرانسه سنتی قدیم است .ماکویس داورزدرسال 1789 نمایشگاه بزرگی را درخانه ای مجلل (dorsay Rue de varennes )برگزارکرد.پس ازاین نمایشگاه ،نمایشگاههای دیگری برگزارشد که اولین آن درChamp de mars ویازدهمین آن درسال 1849 بود.همگی این نمایشگاه ها به افتخارهنرو صنعت فرانسه برپاشد وروزبه روزوسیع ترو موفقت شدند.

امادرانگلستان نمایشگاههای هنری –صنعتی که علاوه بر محصولات داخلی،کالاهای خارجی را نیزبه معرض نمایش می گذاشتند،انگشت شماربودند.نخستین ساختمانی که آن را منحصراً به نمایش کالاهای تولیدی اختصاص دادند درسال 1849 به عنوان نمایشگاه "انجمن ایتالیا" بیرمنگام ساخته شد.

نمایشگاه تولید کنندگان بریتانیا که بیشتراختصاص به نمایش کارهای فلزی گرانبها داشت برگزارشد.

پرنس آلبرت همسرملکه ویکتوریا درصدد این بود که نمایشگاههایی باشرکت "همه ملل"برپا کند نمایشگاههای بین المللی که به لحاظ مالی مستقل باشند.با وجودی که استقلال نمایشگاهها به این معنا بود که هینچ پولی نباید ازکیسه وزارت دارائی خرج شود اما پارلمان استقبال چندانی ازاین مسئله نکرد .هدف آلبرت ازنمایش مجموعه ای عظیمی ازکارهای هنری وصنعتی وطرحی "بربپایی نمایشگاه"ایجاد رقابت و تشویق تولید کنندگان بود.این نمایشگاه بعدها درسال 1851 درلندن برگزارشد.ازنظرآلبرت برپایی این نمایشگاه آزمونی بود برای توسعه ی نمایشگاهها ،نمایشگاهی که گنجایش تمامی مردمرا،ازهرنقطه داشته باشد.ازنظراو این نمایشگاه نقطه آغازی استبرای همه ملتها ،برای کسانی که مایلند دراین زمینه تلاش کنند.

3-1-4 .پیشینه تجارت ونمایشگاه درایران

3-1-4-1 مقدمه

تاریخ تشکیل با تاریخ تجارت بشرپیوند دارد ازهمان زمان ک داد وستدکالا درجهان آغازشد مکانهایی که کالاها درآن به صورت عمده مبادله می شدند درواقع نمایشگاههایی بودند که درابعای کوچک تشکیل می گردیند.فنیقیها که تاجران بزرگ عصرخود بودند بی شک نخستین نمایشگاه بین المللی را درجهان بوجود آوردنداین قوم کالاهای مختلف کشتی به سرزمین های دیگرمی بردند و درانجا به نمایش گذاشتنددرطول برپایی نمایشگاه به داد وستد مشغول می شدند و ازآنجا نیزکالاهی دیگری را می خریدند تا درسرزمین های دیگربفروشند .این قوم درگسترش بازرگانی بین المللی نقش عمده ای داشتند و پس ازمهاجرت ازشهربابل به سواحل دریای مدیترانه ،شهرهای صوروصیدا را ساختند و به تجارت روی آوردند.

3-1-4-2 .پیشینه تشکیل نمایشگاه درایران

تجدد درایاران ازعصرقاجاریه به همت و اندیشه میرزا تقی خان امیرکبیرآغازشد واین مان مصادف بو دبا اوائل دوم قرن نوزدهم و اوج انقلاب ایران شروع به پویش و نشو نما کرده بود.امیرکبیرمجدانه سعی می کرد ایران را درزمرۀ کشورهایی که دارای تولیدات صنعتی بودند درآورد و نیازمندهای ایرنیان به موارد مهم وپرمصرفی چون پارچه وشروچینی آلات و کاغذ را ربطرف سازد.

مترجمان ايراني دربارقاجاري براي نام نمايشگاه بين المللي اصطلاح "نمونه خانه امتعه ممالك"رابرگزيدند.

دولت انگليس درنامه اي كهبه وسيله وزيرمختارخود به صدراعظم تسيلم كرد اطلاع داد كه ازهمه دولتهاي روي زمين دعوت كرده است ،دراين نمايشگاه شركت كنند.ازدولت عليه ايران نيزدعوت مي كند كه اگردولت يا اهالي ايران ميل داشته باشندامتعه مملكت ايران را به آن "نمونه خانه "بفرستند.فضائي كه براي غرفه ايران اختصاص داده شده بود هزارپاي مربع يعني حدود 92 مترمربع بود.

اميركبيردردستورمورخ 12 رجب 1366 ،خرداد ه .ش برابر 24 مه 1850 موافقت خودرا با شركت ايران دراكسپوزيسيون لندن اعلام كرد.كالاهائي كه براي ارسال به نمايشگاه ازولايات مختلف گرد آورده شد،عبارت بود از:قالي،شال كرماني ،طرح كشمير،شال باب روم،ترمه ،ترمه نما،پوست قلمكار،زري ،حرير،مخمل،اطلس ،ابريشم ،گلدوزي ،كتان ،چيت ،قاب آيينه ،خاتم كاري قلمدان ،اسباب خرازي ،عباسي وزيري ،كليجه ،مرواريد،اسلحه وادوات جنگي و ....ايران درآن سال ودرسالهاي بعد،مگربه استثنا درنمونه خانه امتعه ممالك كه درشهرهاي بزرگ اروپا برگزارمي شد شركت كرد.

سابقه تشكيل بازارهاي مكاره درايران به قدمت پيشينه بازرگاني دراين كشوراست.مدارك يوناني ازبازرگاني شكوفان و گسترده اي درايران عصرهخامنشي خبرمي دهند.تشكيل بازارهاي مكاره اززماني بسياردوردرايران و ديگركشورهاي آسيا نزديك متداول بوده است.

اولين نمايشگاه صنعتي درايران دراوايل قرن چهاردهم شمسي تشكيل شد.يك نمايشگاه بزرگ صنعتي نيزدرسال 1337 برگزارگرديد.اين نمايشگاه درواقع درانحصارصنايع پيشرفته ايتاليا بود ودولت كليه توليدات صنعتي خودرا درايران به معرض نمايش گذاشت.

هزينه برپايي اين نمايشگاه حدود 6 ميليون ريال بود كه توسط دولت وصاحبان صنايع ايتاليا تامين گرديد.درسال 1348 نمايشگاه بين المللي آسيا درتهران تشكيل شد.اين نمايشگاه ازديدگاه كشورهاي شركت كننده بازتاب خيره كننده اي درجهان داشت وتهران را به عنوان يك بازاربالقوه بين المللي به جهانيان معرفي كرد.ازهمين زمان به بعدبود كه مقدمات سياست درهاي بازفراهم گرديد وواردات همه چيزازخارج آغازشد.بدنبال برگزاري اولين نمايشگاه بين المللي بازرگاني تهران درتاريخ 20 شهريور1352 با شركت 22 كشورجهان و 1500 شركت ايراني وخارجي به مدت 13روزدرتهران برگزارشد فضاي نمايشگاه عرصه اي بود به وسعت23 هزارمترمربع فضاي سرپوشيده و24هزارمترمربع فضاي باز.

نمايشگاه درمحل دائمي نمايشگاههاي بين المللي ايران برگزارشد.ارتيش ،بلغارستان،بلژيك ،جمهوري فدرال آلمان ؤفرانسه ،مجارستان ،ايران ،ايتاليا،ژاپن ،مراكش ،هلند،كره جنوبي ،عربستان سعودي ،روماني ،شوروي ،سوئد،آمريكا،انگلستان ،يوگوسلاوي ،جمهوري خلق چين ،پاكستان ،و لهستان دراين نمايشگاه شركت كرده بودند .ازشركت هاوموسسات داخلي 129 موسسه و سازمان دولتي وخصوصي دراين نمايشگاه حضورداشتندمنابع دولتي عده بازديد كنندگان ايراني وخارجي نمايشگاه را به بيش از400،000 تن تخمين زدند.

دومين نمايشگاه بين المللي بازرگاني درسال 1353 با حضور28كشوربرگزارشد.درسومين نمايشگاه بين المللي 40 كشورحضورداشتند.درچهارمين نمايشگاههاي بين المللي بازرگاني تهران كه درسال 1355 با شركت بيش از43كشورجهان برگزارگرديد،گذشته ازحالت يك نمايشگاه بين المللي بيشترجنبه عقد قراردادهاي بازرگاني جهان را داشت.البته مقدمات ماضاي قراردادهاي مذكورقبل ازتشكيل نمايشگاه موردموافقت قرارگرفته بود و دولت به خاطربزرگ جلوه دادن چهارمين نمايشگاه بين المللي بازرگاني تهران وانعكاس اخباراين نمايشگاه درروزنامه هاي جهان ،اقدام به امضاي اين قرارداد درمحل نمايشگاه نمود.دراين نمايشگاه بيش ازميلياردها ريال كالا به فروش رفت،ضمن آنكه با برگزاري اين نمايشگاه مجموعه كاملتري ازمواد لوكس ومصرفي به سوي ايران سرازيرگرديد.

پنجمين وششمين نمايشگاه بين المللي بازرگاني تهران نيزهريك با هدف هرچه بازتركردن دروازه وارداتي كشوردرسال بعد برگزارگرديدند.درطول سالهاي قبل ازانقلاب ،گذشته ازنمايشگاه هاي بين المللي چندين نمايشگاه بين المللي تخصصي درزمينه مصالح ساختماني ،انرژي ،پتروشيمي ،داروئي ،هنري وهمچنين نمايشگاه هاي ملي واستاني درتهران و شهرستانها برگزارگرديد.

درحال حاضركشورهاي توسعه يافته عمدتاً برگزاري نمايشگاههاي تخصصي را دربرنامه كاري خود دارند واحتمالاً يك نمايشگاه بزرگ جهاني (EXPO) جهت ارائه توانمندي اقتصادي فرهنگي وسياسي به منظور توسعه صنعت توريسم و آشنائي با فرهنگ ملتها،نيزقابليت اجرا پيدا مي نمايد،اما دركشورما بدليل عدم پيوستگي تصميم گيري درمديريت كلان ونبود سيستم كامل به طورشايسته ازبرگزاري نمايشگاههاي بين المللي تخصصي بهره برداري نمي شودو عملاً برگزاري نمايشگاههاي جهاني با توجه به معيارهاي جمهوري اسلامي ايران قابل برگزاري نمي باشد،ولي مي توان بازاربزرگ كشورهاي اسلامي را با برگزاري نمايشگاههاي تجارت اسلامي تحت الشعاع قرارداد.

3-4 .تاريخچه فعاليت نمايشگاهي ايران

اولين نمايشگاه صنعتي درايران دراوايل قرن چهاردهم تشكيل شد.پس ازآن ،بايد ازيك نمايشگاه بزرگ صنعتي نيزكه درسال 1337 برگزارگرديد ياد كردواين نمايشگاه درواقع درانحصارصنايع پيشرفته ايتاليا بود و دولت ايتاليا

كليه توليدات صنعتي خود را درايران درمعرض نمايش قرارداد.هزينه برپائي اين نمايشگاه حدود 6ميليون ريال بود كه توسط دولت ايتاليا و صاحبان صنايع آن كشورتامين گرديد.

نخستين نمايشگاه بين المللي آسيايي درتهران درسال 1348 وهمزمان با نمايشگاه جهاني اوزاكا(ژاپن -1970)درجهت همان خصوصيات وبه صورت موقت تشكيل شد.اين نمايشگاه ازديد كشورهاي شركت كننده بازتاب خيره كننده اي داشت وتهران را به عنوان يك بازاربالقوه بين المللي به جهانيان معرفي كرد.

تقارن اين سالها با اتخاذ سياست درهاي بازدرمناسبات اقتصادي ايران با دنياي خارجدرتوسعه بعدي فعاليتهاي نمايشگاهي بي تاثيرنبود.

به دنبال برگزاري دومين نمايشگاه آسيايي تهران ،مقدمات تشكيل منظم نمايشگاه هاي بين المللي تهران فراهم گرديد ودرتاريخ 20 شهريور1353 نخستين نمايشگاه بين المللي بازرگاني تهران با شركت 22 كشورجهان و 1500 موسسه ايراني وخارجي به مدت 13 روزدرهمين مجموعه درتهران برگزار گرديدواين مجموعه با نام محل دائمي نمايشگاههاي بين المللي تهران شناخته شد.فضاي نمايشگاه عرصه اي بود به وسعت 23000مترمربع فضاي سرپوشيده و24000مترمربع فضاي باز.علاوه برعرضه توليدات ومحصولات صنايع ايران دراين نمايشگاه ،اتريش ،بلغارستان،جمهوري فدرال آلمان ،فرانسه ،مجارستان ،ايتاليا،ژاپن ،مراكش ،هلند،كره جنوبي ،عربستان سعودي ،روماني ،شوروي ،سوئد،آمريكا ،انگلستان ،يوگوسلاوي ،جمهوري خلق چين،پاكستان ولهستان دراين نمايشگاه حضورداشتندومنابع دولتي عده بازديد كنندگان ايران وخارجي نمايشگاه را بيش از400،000 نفرتخمين زدند.

سومين نمايشگاه بين المللي تهران درسال 1353 با حضور28 كشوربرگزارشد.دردومين نمايشگاه (1353) بيش از 30كشورو درسومين نمايشگاه(1354)بيش از40كشورصنعتي حضورداشتند.بيشترين تعداد بازديدكننده دريك روزدرنمايشگاه اخير300،000 نفرگزارش گرديد.چهارمين نمايشگاه بين المللي بازرگاني تهران كه درسال 1355 با شركت بيش از43كشوربرگزارشد،گذشته ازحالت يك نمايشگاه بين المللي بازرگاني عمدتاًجنبه انعقاد قراردادهاي بازرگاني بين المللي راينزيافته بود.تهران درسالهاي بعدشاهدبرگزاري پنجمين (1356)و ششمين(1357)نمايشگاه بين المللي بازرگاني نيزبود.ارزش ريالي معاملات انجام شده درششمين نمايشگاه بالغ بريكصدميليارددلاربرآوردشد است.

درطول سالهاي قبل ازانقلاب،علاوه برنمايشگاههاي بين المللي ،چندين نمايشگاه تخصصي درزمينه هاي مصالح ساختماني ،انرژي ،1تروشيمي ،دارويي وهنري و همچنين نمايشگاه ملي واستاني نيزدرتهران و شهرستانها برگزارگرديدوبرگزاري اين گونه نمايشگاهها ازسال 1354موردتوجه قرارگرفت.

وقوع انقلاب دربهمن 1357وشرايط سياسي ،اقتصادي ،اداري واجتماعي جديد،عامل مهمي بود كه موجب عدم برگزاري نمايشگاه درسال 1358شد.اما برپايي نمايشگاههاي بين المللي ازسال 1359مجدداً ازسرگرفته شد.

هفتمين نمايشگاه بين المللي درسال 1359با حضور16كشورو 115موسسه ايراني انجام گرفت.پس ازآن ،به استثناءوقفه اي كه درسال 1360به وجودآمد،برگزاري نمايشگاههاي بين المللي بازرگاني همه ساله ادامه داشت.

با اتمام جنگ ايران وعراقدرپي پذيرش قطعنامه 598سازمان ملل متحدايران در27تيرماه 137،چهاردهمين نمايشگاه بين المللي تهران درشهريورماه همين سال با حضور36كشورجهان ،500موسسه مستقل خارجي و159موسسه ايراني شركت كننده تشكيل شد.دراين دورهمساحت فضاي سرپوشيده نمايشگاهي شركت كنندگان خارجي بالغ بر12000مترمربع ومساحت فضاي بازنمايشگاهي اختصاص يافته به آنها 2000مترمربع بود.همچنين موسسات داخلي دراين نمايشگاه به ترتيب 27000مترمربع فضاي سرپوشيده و30000مترمربع فضاي بازنمايشگاهي برخوردارگشتند.دراين دوره آلمان با 4000مترمربع فضاي بسته وباز،بزرگترين غرفه را به خود اختصاص داد.

ازسال بعد (-1368پانزدهمين نمايشگاه) ضمن حذف بازارفروش مكاره،برگزاري نمايشگاه هاي بين المللي تخصصي درزمينه هاي مختلف نظير،نفت ،گاز،پتروشيمي ،و.....نيزآغازشد.

برگزاري نمايشگاههاي بين المللي بازرگاني به شكل عمومي درنمايشگاه بين المللي تهران تا بيست وششمين نمايشگاه بين المللي بازرگاني (2000-1379 ميلادي )ادامه داشت.اما پس ازآن نمايشگاههاي بين المللي تخصصي به عنوان عرصه رقابتي جديد ومشابه ابديگركشورهاي جهان براي توليدكنندگان و تجاردردستوركارقرارگرفته وبرگزارشد.شركت سهامي نمايشگاهها ،برگزاري 72 نمايشگاه تخصصي صادراتي وبين المللي رادربرنامه سال 1382خوداعلام نموده است.

 

3-1-4-3.نمايشگاهها

هدف اصلي نمايشگاههاي بين المللي اين است كه پيشرفت صنعتي واكتشافات واختراعات كشورهاي مختلف دركناريكديگردرنمايشگاه عرضهه گردد تا مورد تماشا ومقايسه بازديد كنندگان قرارگيرد واستفاده هاي بهينه ازآنهابعمل آيد.

تاريخ نمايشگاهها به دودوره مشخص و متمايزازهم تشكيل مي شود:دوره اول كه آغازو 1ايان آن منخصربه كشورفرانسه است .اين دوره با اولين نمايشگاه صنعتي ازاوايل قرن 18 آغازو با نمايشگاهي كه دراواسط قرن هجدهم (1849 م)تشكيل گرديده پايان مي گيرد.

دوره دوم نمايشگاه هاي بين المللي درنيمه دون قرن نوزدهم آغازمي شود،كه نيرووپتانسيل خود را براساس تجارت آزاد جهاني پايه گذاري مي نمايد.

اين نمايشگاه بسترلازم را براي رقبابت درجهت پيشرفت صنعت فراهم كردوهركدام ازكشورهاي شركت كننده و توليد كننده سعي براين داشتند كه ازقباي خود پيشي بگيرند.

اين نمايشگاه ها دردوره اي شكل گرفتندكه توليدات دستي خودرا به توليدات ماشيني تبديل مي كردند.

دراين دوره اغلب كشورها با پشتكاروجديت فراوان به دنبال اختراع دستگاههاي جديد وبهبود روشهاي توليد وارتقاء سطح مديريت خودبودند.

دردوره انقلاب صنعتي ،كشورفرانسه درسال 1789م وكشورانگلستان درسال 1850مدرهايد پارك لندن نمايشگاهي برگزاركردند كه بااستقبال 14هزارنفرصاحبان صنايعو6ميليون نفربازديدكننده معمولي روبروگرديد.

نكته قابل توجه اين است كه فعاليت هاي نمايشگاههاي بين المللي براي دستيابي به تمام ذخائرمعدي و استفاده ازثروت كره زمين سرچشمه مي گيردوبه گونه اي بي سابقه محصول تمام فعاليتهاي انساني به ويژه صنعت وآخرين اختراعات بشري دراين نمايشگاه ها تمركزپيدا مي كند.

درنمايشگاه جهاني اسپانياكه درقرن بيستم برگزارگرديدسه عامل تكنيك،زيبائي ومديريت بسيازچشمگيربود ومي توان آن را نمايشگاه قرن بيستم به شمارآورد.

3-1-4-4. پيشينه تجارت ونمايشگاه درايران

دركشورمان ايران نمايشگاه صنعتي درايران دراوايل قرن چهاردهم شمسي برگزارگرديد.

درسال 1348نمايشگاه بين المللي آسيايي درتهران تشكيل شد كه انعكاس جهاني درپي داشته وتهران به عنوان يك بازاربالقوه براي اين كشورهاشناخته شد.

اولين نمايشگاه بمعناي امروزين خوددرسال 1372با شركت 22كشورو1500توليدكننده ايراني وخارجي به مدت 13روزدرفضاي 23هزارمترمربع درتهران تشكيل گرديد وبيش از 400هزارنفرازآن بازديدبعمل آوردند.

درقبل ازانقلاب،افزون برنمايشگاه هاي بين االمللي ،چندين نمايشگاه تخصصي شامل مصالح ساختماني ،انرژي ،پتروشيمي ،داروئي وهنري درتهران وشهرستانها برگزارگرديد.

دروضع كنوني دبه دلايل عدم تصميم گيري درسطح مديريت كلان ازبرگزاري نمايشگاه جهاني اسلامي ،بازارهاي كشورهاي اسلامي را تحت تاثيرقرارداد.

6-2-انواع نمايشگاههاي بين الملل

چون مراكزتجارت بين الملل زائيده نمايشگاههاي بين المللي است و دربطن خود مراكزتجارت بين الملل نيزنمايشگاههاي مختلفي دايرمي شودلذا به بررسي انواع نمايشگاههاي بين المللي مي پردازيم .

انواع نمايشگاههاي بين المللي را مي توان ازطريق دو راه متفاوت مورد بحث قراردادونخست اينكه دونوع نمايشگاه بطورعام وجوددارد.

نمايشگاه افقي كه شامل انواع صنايع وطبقات توليدمي شود،پس به اين ترتيب گروهي متباين ازنمايشگاههاي عمومي معروف است،يك صنعت واحد يا يك نوع واحد ازتوليد درجهت هدف انتخاب شده اي عرضه مي شود.

نمايشگاهها به چهارعنوان ذيل تقسيم مي شود:

1-نمايشگاههاي عمومي عمده،جايي هستند كه انواع كالاهاي صنعتي ومصرف كننده درآنها به نمايش گذارده مي شوند. اين نمايشگاه ها به روي عموم بازاست ولي ازبازرگانان نيزبراي بازديد دعوت به عمل مي آيد دريك چنين نمايشگاههاي بازديدكنندگان ممكن است بين المللي –داخلي يا منطقه اي باشند.

2-نمايشگاه هاي تخصصي عمده كه دروجه اول براي بازرگانان ترتيب داده مي شوند،اگرچه دربرخي ازآنها طي بخشي ازنمايش ،مردم عادي نيزازآن ديداردارند .اين نمايشگاه هابه بخش تجارت وصنعت اختصاص مي يابد.درجه تخصص ازنمايشگاهي به نمايشگاه ديگرتفاوت مي كند.بازديد كنندگان معمولاً"بين المللي هستندويا داخلي وتمايل براين است كه اشخاصي ازسطوح مختلف تجارت يا صنعت خاصي باشند.

3-نمايشگاههاي درجه دوم كه عمده نمايشگاههاي تجاري را تشكيل مي دهند با وجود اينكه اين نوع ازنمايشگاهها را نمي توان درزمهره نمايشگاههاي تجاري عمده قرارداد،درزمينه هاي خود مي توانند بسياربااهميت باشد.اغلب اين نوع ازنمايشگاهها شامل نمايشگاههاي بسيارتخصصي مي شوند كه بين المللي يا داخلي هستند.

4-نمايشگاه مصرفي كه ددردجه اول بازديدكنندگان عمومي دارند بيشتراين نمايشگاهها درنحوه نمايش توليدات درجلب نظرمردم يكسان هستندولي نمايشگاه اتومبيل توع تخصصي ومهم اين قبيل نمايشگاههاست.

اهداف مراكزتجارتي بين المللي

ايجاد هدفهاي بازاريابي يكي ازمهمترين تلاشهايي است كه باي يك كمپاني آنرا مقدم برشركت و حضوردراينگونه مراكزبداند اهميت اين قضيه دراين است كه اهداف قابل تعقيب دريك مركزتجارت ازهمان ابتدا مشخص باشد.ازنظرعامل يا توزيع كننده اهميت دارد.يكي ازكمترين فوائد عمده شركت درمراكزتجارت بين الملل يافتن فرصت براي انتخاب يك عامل يا توزيع كننده است.

دركشورهايي كه در"آنها به تازگي نمايندگي بازشده است ،شركت دراين گونه مراكزفرصتي است تا فوراً به او كمك شود وهمچنين عملكرد آن موردارزيابي قراربگيرد.فروش يكي ازاهداف تمامي شركت هاي توليد كننده است كه 70%فروش خود را دراين مكانها انجام مي دهند وازاهداف گسترده ترمي توان ازبالابردن وجهه شركت ،جمع آوري اطلاعات رقابتي و بهبوداخلاق صنعتي است.ايجاد امكانات لازم براي مصرف كنندگان كه محصولات را از نزديك لمس كنند وببينند و امتحان كنند،ازديگراهداف افزوده است و داشتن تماس رودرروبا مشتري بالقوه جمع آوري اطلاعات درباره آنچه درانواع بازارخارجي مانند تحقيق وتوسعه توليد پديدارمي شود وساختارقيمت گذاري وامكانات وفرصتهاي توزيع ازديگراهداف است.

نقش مراكزو نمايشگاههاي تجارت بين المللي دربازاريابي

اين گونه مراكزجزء حدايي ناپذيربازرگاني وبازاريابي بين المللي دردنياي كنوني شده اند ودرصورتيكه بطورصحيح ازاينگونه مراكزبهره برداري شود،مهمرتين راه توسعه صادرات محسوب مي شوند.حال به مزاياي اينگونه مراكزدراقتصاد وكشور مي پردازيم .

الف-تمركز:موثرترين طريقه فروش ،توسعه صدوريك كالا و روبرو شدن مستقيم خريداران با فروشنده است ،اما احتمال دارد كه خريداران يك كالا دريك نقطه وسيع يا حتي درچند كشورپراكنده باشند.بنابراين ملاقات فروشنده باآنها پرهزينه است.ازطريق تبليغات مي توان تعداد فراواني ازافراد را تحت تاثيرقرارداد .اما اين روش هرگزكارائي مواجهه مستقيم با خريداران رانداردويك مركزتجارت خوب ،امتيازهاي فروش مستقيم خريداران را دريك محل مشخص گردآورده وپاسخ سئوالات خود را بطور مستقيم دريافت ميكند.

ب –عرضه كالا:

برگزاري نمايشگاههاي عرضه كننده كالا اين فرصت را مي دهد كه بلافاصله عكس العمل خريداررامشاهده كند.عرضه كننده كالافوراً مي تواند دريابد كه آيا كالاي ارائه شده با نيازهاي بازارمورد نظر مطابقت دارد يا خير؟درصورت عدم تطابق مي توان به نحوه منطبق كردن با احتياجهاي كشوريا كشورها پي برد.

ج-دست يابي به مشتريان ناشناس:

يكي ازمشكلات بازاريابي بويژه بازاريابي صادراتي ،شناسائي خريداران بالقوه اعم وارد كنندگان ،مصرف كنندگتن يا افرادديگري است كه بتوانند به امرفروش كمك كنند .مهمترين مزيت مراكزتجارت آنست كه عرضه كنندگان وتوليد كنندگان كالا را قادرمي سازدبا افرادي ملاقات كنند كه درسايرموارد دست يابي به آنها مشكل است.

ه- سنجش ميزان رقابت :

باتوجه به اين موضوع كه معمولاً مهمترين موسسات و مراكزبازرگاني صنعتي درمراكزتجارت بين الملل حضوردارند .براحتي ممكن است رقابت كالاهاي مشابه و روشهاي بازاريابي موسساتي را كه قبالً دربازاربه كسب موفقيت دست يافته اند موردسنجش قرارداد

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 07 فروردین 1394 ساعت: 15:57 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره مجتمع‌های مسکونی

بازديد: 647

 

مطالعات تطبیقی (مجتمع‌های مسکونی در ایران)

در این قسمت به بررسی‌4 مجتمع مسکونی در سطح شهر مشهد می پردازیم که انتخاب این مجتمع‌ها به علت شباهت در فرم بافت بلوکها و تعداد واحدها می‌باشد.

1- مجتمع مسکونی 512 دستگاه:

علت انتخاب : این مجموعه به سه دلیل مورد بررسی قرار می‌گیرد.

به لحاظ تعداد طبقات و تعداد واحدها در هر طبقه و افراد بلوکها می‌تواند کمک خوبی برای پروژه‌ طراحی باشد.

یکی از محدود مجتمعهایی است که مشارکت ساکنین در بهبود شرایط زیست محیطی بصورتی قوی و مثبت تاثیر گذار بوده است

همچنین در این مجتمع میزان تغییرات ایجاد شده در واحد مسکونی و محیط اطراف در جهت انطباق با شرایط زیستی خانوار ، نمود چشمگیری می‌یابد و از این جهت نیز می‌تواند مورد بررسی و تحلیل واقع شود.

1-     بررسی ویژگیهای کالبدی – فضایی مجموعه:

ساخت مجتمع‌ 512 دستگاه در سال 1356 شروع شد که وقوع انقلاب اسلامی موجب ایجاد وقفه‌ای در عملیات احداث آن گشت تا اینکه بالاخره در سال 1363 به بهره‌برداری رسید. زمین مجموعه متعلق به آستان قدس می‌باشد ساکنان آن در ابتدا خانواده‌های کارمندان بوده‌اند که در طی زمان و با نقل مکان عده‌ای از آنان، بافت جمعیتی مجتمع دستخوش تغییراتی گشته است. اما همچنان بافت غالب مجتمع از طبقه کارمندان دولت و فرهنگیان هستند.

مجتمع در منطقه‌ای با تراکم زیاد واقع است. همجواریهای بافت بلافصل مجتمع اغلب مجموعه‌های مسکونی هستند. چنانکه در شرق آن مجتمع مسکونی 600 دستگاه در شمال آن مجتمع آپارتمانی خیام قرار دارند. همچنین درغرب مجتمع بافت اداری حاشیه خیام شامل اداراتی نظیر جهاد کشاورزی مدیریت شهری شهردایر مشهد و ... وجود دارند.

ورودی اصلی مجموعه از بلوار وحدت در جنوب سایت می‌باشد و از محورهای شریانی در بافت پیرامونی آن می توان به بلوار فردوسی ، بلوار خیام و نیز بلوار فردوسی ،‌بلوار خیام و نیز بلوار شهید صادقی (بلوار سازمان آب)‌ اشاره کرد.

مساحت سایت آن در حدود 5/10 هکتار (105960 متر مربع) می‌باشد که سطح اشغال مسکونی در همکف 14592 متر بوده و 90000 متر مربع به فضای باز مجتمع تعلق دارد . مراکز عمومی و خدمات شهری آن بسیار ناقص است و با آنکه زمین مدرسه و پارک و بخش ورزشی در طرح مجموعه پیش بینی شده است. لیکن هنوز احداث نشده‌اند. فضای تجاری برای مجموعه در طرح اولیه در حاشیه بلوار وحدت و ابتدای سایت در نظر گرفته شده بود که در طرح نهایی حذف گشته است فضایی نیز تحت عنوان فضای اداری در مرکز مجموعه وجود دارد فضای باز سامان یافته و نیز فضای سبز عمومی در مقیاس مجتمع وجود ندارد و ساکنان مجموعه در زمینه امکانات تفریحی و پر کردن اوقات فراغت از فضای تفریحی مجتمع 600 دستگاه همانند سایر مناطق مجاور این مجتمع استفاده می‌کنند.

(این مطلب در ابتدای احداث مجموعه 512 دستگاه تقریبا 100٪ بوده که اکنون بعلت افزایش فضای سبز مجتمع 512 دستگاه از میزان آن کاسته شده است.

همچنین در زمینه مراکز آموزشی و خدمات تجاری نیز ساکنان 512 دستگاه سربار مجتمع 600 دستگاه بود. و از امکانات این مجتمع استفاده می‌کنند فضای بازی کودکان که بطور مناسبی تجهیز و تدارک شده باشد وجود ندارد و در بعضی از موارد پارکینگ اتومبیلها بعنوان فضای باز ورزشی (عموما فوتبال) مورد استفاده قرار می‌گیرند در رابطه با مراکز درمانی نیز اکثر ساکنین به درمانگاه المنتظر واقع در بلوار سازمان اب مراجعه می‌کنند.

مشکل ترافیک و رفت و آمد به جهت آنکه مجموعه به داخل شهر ایجاد شده است وجود ندارد.

بررسی پلان طبقات.

مجتمع دارای 512 واحد مسکونی در 64 بلوک 4 طبقه می‌باشد پلان واحدها بصورت تیپ بوده و در هر طبقه 2 واحد 2 خوابه هر کدام به مساحت 114 متر مربع قرار دارد و در کل مجتمع‌ همین یک تیپ پلان تکرار می‌شود بلوکها فاقد پیلوت بوده و از فضای باز  بلوک بعنوان پارکینگ اتومبیلها استفاده می‌شود همچنین در راستای شرقی – غربی شکل گرفته و نور شمال و جنوب می‌گیرند.

تنظیم حرارت واحدهای مسکونی در تابستان بوسیله کولر و در زمستان بتوسط بخاری صورت می‌گیرد. فقدان کانال کولر در واحدها موجب استفاده از کولرها در تراس خصوصا در طبقات همکف و اول گشته است سازه آن نیز از آجر  تیرچه بلوک می‌باشد.

از نکات مثبت واحدها می‌توان به نورگیری مناسب فضاها (نور شمال و جنوب) و همچنین تدارک فضاهای خدماتی و مرطوب (حمام – سرویس  بهداشتی – انباری و آشپزخانه) در یک قسمت از پلان اشاره کرد.

در مقابل از موارد منفی پلان ، می‌توان نکات زیر را برشمرد.

عدم جداسازی فضای عمومی – خصوصی ، عدم ارتباط مناسب تراس با خوابها و آشپزخانه دوری آشپزخانه نسبت به ورودی عدم وجود رختکن و کفشکن در ابتدای ورود به خانه فقدان فضایی مناسب در ارتباط خوابها و پذیرایی ،‌دوری سرویسها بهداشتی و حمام از اتاقهای خواب نداشتن فیلتر ورودی (پیش ورودی)

این مجتمع‌یکی زا محدود مجتمعهایی است که در زمینه مشارکت و ارتباط اجتماعی ساکنین به لحاظ بافت همگن  ان خصوصا در ابتدای شکل‌گیری می‌تواند مورد بحث قرار گیرد . چرا که در آغاز سکونت افراد در این مجموعه فضاهای باز فاقد درختان سبز و بافت گیاهی بود. (دلیل این امر عدم قبول مسئولیت از سوی سازمان پارکها و فضای سبز در جهت ایجاد حفظ و نگهداری فضای سبز مجتمع 512 دستگاه می‌باشد درحالیکه همین سازمان در زمان مسئولیت فضای سبز مجتمع 600دستگاه را که در مجاورت این مجموعه قرار داردعهده‌دار بوده و بخوبی از عهده انجام این امر بر می‌آید.

به همین جهت به همت ساکنین و با برنامه ریزی صورت گرفته درختان و بافت گیاهی در فضای باز مجتمع کاشته شده و مسئولیت آبیاری و نگهداری فضای سبز هر بلوک به صورت نوبتی به سرپرستان دو واحد مسکونی در هر شب محول گردید. بدین صورت فضاهای باز مجموعه بتدریج دارای فضای سبز گردیده و اکنون بطور نسبی از بافت گیاهی مناسبی برخوردار است.

این امر می‌تواند نمونه موفقی از مشارکت اجتماعی ساکنین، در بهبود فضای زیستی محیط مسکونی تلقی گردد.

بتدریج و با نقل مکان عده‌ای از ساکنین اولیه بافت اجتماعی مجموعه و میزان همکاری افراد، دستخوش تغییراتی گردید که البته هنوز در سطح مناسبی قرار دارد.

عدم وجود فضای جمعی سامان یافته در مقیاس مجتمع ، از دیگر مشکلات مجموعه است.

همچنین فضای بازی کودکان بطور مناسب وجود ندارد و اغلب از پارکینگ اتومبیلها در فضای باز استفاده می‌شود.

فقدان امنیت در مجموعه یکی دیگری از مواردی است که توسط ساکنان به آن اشاره شده است.

موارد ناراحت کننده محیطی از سوی ساکنان، بصورت زیر عنوان شده است.

عموما از سرو صدای رفت و آمد مشترک بودن در تسهیلات و نداشتن استقلال فضایی شکایت داشتند البته به موارد دیگری نظیر نداشتن فضای تفریح ، مشکلات نظافت، مزاحمت همسایگان ، فقدان امنیت و سرو صدای ناشی از بازی کودکان نیز اشاره شده است.

3- مجتمع مسکونی غدیر:

علت انتخاب ویژگی مشترک این مجتمع با سایت مورد نظر موارد زیر می‌باشد.

- بلوکها 4 طبقه و هر طبقه دو واحد می‌باشد و استفاده از نور شمال و جنوب برای هر واحد که می‌تواند کمک مفیدی در روند طراحی در سایت مورد نظر داشته باشد.

- وجود فضاهای باز بین بلوکها

بررسی ویژگیهای کالبدی – فضای مجموعه:

این مجتمع در منطقه شمال بلوار وکیل ابد و در منطقه قاسم آباد و در حاشیه دو خیابان اصلی 35 متری شریعتی و 35 متری فلاحی ، واقع شده و دارای دسترسی‌های سریع و مناسب به مرکز شهر می‌باشد دسترسی آن به بلوار وکیل‌آباد از طریق سه راهی زندان و بلوار فلاحی صورت می‌گیرد.

کاربری عمده داخل سایت، مسکونی بوده و مجموعه فاقد فضاهای جمعی و نیز فضاهای تجاری تفریحی و یا فرهنگی – مذهبی می‌باشد.

نظم توده بلوکها بصورت خطی و ردیف است و هر دو بلوک مقابل هم دارای یک فضای سبز در مقیاس دو بلوک می‌باشند دسترسی سواره برای دو بلوک هم در سمت دیگر از طریق یک خیابان 5/10 متری که به هر دو بلوک سرویس می‌دهد صورت می‌گیرد (در یک سمت هر بلوک، محور سواره و در سمت دیگر فضای سبز در مقیاس دو بلوک قرار دارد.)

برای سیستم سرمایشی مجموعه پیش بینی کولر ابی شده و سیستم گرمایشی در زون غربی سیستم حرارت مرکزی و در زون شرقی بخاری و آبگرمکن می‌باشد. نما نیز تلفیقی از آجر پلاک 3 سانتی‌متری و سیمان است.

از لحاظ سیستم سازه‌ای دیوارها و سقف از بتن مسلح بوده که به روش جدید قالب تونلی بتن‌ریزی شده و در هر حرکت قالب بندی بتن‌ریزی کامل یک طبقه به انجام می‌رسد.

بعبارت دیگر سقف و دیوارها بصورت یکپارچه و همزمان ایجاد شده و عملا تیر و ستون وجود ندارد و اعضاء سازه‌ای حالت یکپارچه دارند. همچنین در ساخت آن از دیوار برشی نیز استفاده شده است.

بررسی پلان طبقات

عملیات اجرایی این مجتمع در سال 1376 توسط شرکت سرمایه‌گذاری مسکن بانک مسکن در زمینی به مساحت 66568 متر مربع و زیربنایی معادل 110000 متر مربع آغاز گشته است. که همچنان ادامه دارد.

مجموعه به دو فاز 1 و 2 تقسیم می‌شود. فاز 1 تحت عنوان زون غربی دارای 619 واحد می‌باشد.

واگذاری واحدها نیز از طریق ثبت نام دارندگان حساب سرمایه‌گذاری بانک مسکن بر حسب امتیاز و نیز پرداخت مبلغ واحد مورد نظر صورت می‌گیرد.

فاز 2 مجموعه تحت عنوان زون شرقی دارای 360 واحد بوده و عملیات اجرایی آن تاکنون ادامه دارد کل مجموعه (فاز 1 و 2 ) دارای 979 واحد در 157 بلوک می‌باشد تعداد طبقات بلوکها 4 طبقه بوده و تعداد واحد در هر بلوک 4 تا 8 واحد می‌باشد جهت قرارگیری بلوکها بصورت شرقی- غربی بوده که موجب تامین نور شمال و جنوب برای واحدهای مسکونی می‌شود.

در پیلوت بلوکها ،‌ پارکینگ 6 وسیله نقلیه و انبار به تعداد واحدها قرار گرفته است. در طبقه همکف نیز یک واحد مسکونی به مساحت 77 متر مربع قرار می‌گیرد.

پلان واحدها در 6 تیپ طراحی شده است بدین صورت که دارای یک تیپ یک خوابه به مساحت8/75 متر مربع، چهار تیپ دو خوابه به مساحتهای 8/75 ، 77 ، 96 ، 112 متر مربع و دو تیپ سه خوابه به مساحتهای 112 و 129 متر مربع می‌باشد البته علیرغم گونه گونی که در متراژ واحدها دیده می‌شود در فضاهای داخلی و نحوه ارتباط فضاها، تنوع چندانی مشاهده نمی‌شود.

این مطلب می‌تواند ناشی از نوع سیستم ساخت مجموعه و ضوابط سازه‌ای دست و پاگیر آن باشد بهمین جهت بین یک واحد دو خوابه و سه خوابه به لحاظ سازمان فضایی ، تفاوت چندانی مشاهده نمی‌شود و تنها تفاوت آن اضافه شدن یک خواب (با جابجایی یک دیوار که حدفاصل دو واحد قرار دارد.) می‌باشد.

سهم فضایی قسمتهای مختلف نظر آشپزخانه سرویس بهداشتی و .... در تیپهای مختلف به یک نسبت رعایت نشده است. چنانکه آشپزخانه در بعضی از واحدها بزرگ یا بسیار کوچک و یا بلند و طولانی می‌باشد همچنین حمام که در دو تیپ دوخوابه و نیز تیپ یک خوابه با سرویس بهداشتی ادغام شده و در یک فضا قرار رگفته است که مطلوب نمی‌باشد.

نکته دیگر وجود کریدورهای طولانی (دالان) می‌باشد که نقش ارتباطی بین قسمتهای مختلف واحد مسکونی را بر عهده دارد و اغلب واحدها میزان زیادی از فضا را به شکل نامطلوب به هدر داده است.

جمع‌بندی:

در مجموع می‌توان به مطالب زیر در مورد سایت مجموعه و پلان طبقات اشاره کرد:

پلان طبقات علیرغم گوناگونی در متراژ و تعداد خوابها تنوع چندانی ندارد و کیفیتهای فضایی در واحد مسکونی در حد پایینی می‌باشد که این مطلب می‌تواند ناشی از غلبه سیستم سازه‌ای بر ترجیحات معماری باشد تنها نکته مثبت ، نورگیری مناسب شمال-جنوب واحدها است.

طراحی سایت مجموه و نیز نحوه قرار گیری توده و فضا بصورتی یکنواخت صورت پذیرفته و فاقد هرگونه تنوعی می‌باشد همچنین مجموعه از دارا بودن مراکز تجاری ، تفریحی و فرهنگی – مذهبی محروم بوده فضاهای جمعی در مقیاس مجتمع وجود ندارد.

تنها فضاهای باز جمعی که می‌تواند مورد استفاده قرار گیرد فضاهای ما بین دو بلوک روبرو می‌باشد که در صورت ساماندهی مناسب می‌تواند مورد استفاده مطلوب قرار گیرد.

دسترسی سواره نیز توسط خیابانهای 5/10 متری صورت می‌گیرد که بعلت پیوستگی خیابانها بافت مسکونی را به قطعات کوچک تقسیم نموده و باعث تداخل شدید حرکت سواره و پیاده می‌شود همچنین طولانی بودن محورهای سواره و عرض آنها موجب تشویق رانندگان اتومبیلها به سرعت زیاد شده و منجر به تصادفات شدید در بافت مسکونی خواهد شد.

در نهایت می‌توان به این نکته اشاره کرد که به علت فقدان یک فضای باز جمعی که موجب ساماندهی مجموعه حول آن فضا شود. و نیز قطع مکرر بافت مسکونی توسط محورهای دسترسی سواره با عرض زیاد ، روح یک مجتمع واحد در بلوکهای مجموعه دیده نمی‌شود و می‌توان جزیره بوجود آمده بین محورهای دسترسی سواره را در هر بخش خود بعنوان یک مجموعه در نظر گرفت. تنها عنصری که می‌تواند القا کننده وجود یک مجموعه 1000 واحدی باشد تشابه نمای بلوکها و نیز پیروی همه بلوکها از نظم ردیفی و خطی در جهت شرقی – غربی می‌باشد و نه چیزی دیگری

مجتمع مسکونی 624 واحدی گلبهار

علت انتخاب : از نظر تعداد طبقات و فرم بلوکها و تعداد خوابها در هر واحد مشابه طراحی سایت مورد نظر است.

-       قرارگیری سایت مجتمع در یک شهر جدید

بررسی ویژگیهای کالبدی – فضای مجموعه:

این مجتمع در فاصله سالهای 81 که آغاز طراحی آن بود تا 85 که مراحل پایانی ساخت آن انجام شده است در یک سایت دایره شکل قرار دارد.

این مجتمع شامل 624 واحد مسکونی که قالب 42 بلوک که هر کدام شامل 8 واحد است می‌باشد.

از لحاظ سیستم سازه‌ای ، دیوارها و سقفها بصورت پیش ساخته می‌باشد که توسط کارخانه خانه سازی طراحی واحدها انجام گرفته و مراحل ساخت آن با سرعت بالا انجام شده است و فقط مونتاژ قطعات ساختمان در محیط سایت مجتمع انجام شده است.

جمع بندی

در مجموع می‌توان به مطالب زیر در مورد سایت مجموعه و پلان طبقات اشاره کرد.

پلان طبقات تنوع چندانی ندارد و کیفیتهای فضایی دو واحد مسکونی در حد پایینی است که این مطلب می‌تواند ناشی در غلبه سیستم سازه‌ای بر ترجیحات معماری باشد .

تنها نکته مثبت ، نورگیری مناسب شما ل- جنوب واحدهاست.

طراحی سایت مجموعه و نیز نحوه قرارگیری توده و فضا، بصورتی یکنواخت صورت پذیرفته و فاقد هرگونه تنوعی می‌باشد غیر از این واحدها قسمت میانی که حول حیاط مرکزی آن تجمع کرده‌اند.

جدا کردن مسیرهای سواره در پیاده فیزیکی ویژگی‌های این مجتمع می‌باشد.

4- مجتمع مسکونی ولی عصر

علت انتخاب : از نظر طبقات و فرم بلوکها و تعداد خوابها در هر واحد مشابه طراحی سایت مورد نظر می‌باشد.

بررسی ویژگیهای کالبدی – فضایی مجموعه:

این مجتمع در فاصله سالهای 73-69 توسط شرکت سرمایه‌گذاری مسکن با مشارکت بانک ملی ایران در زمینی به شکل مثلث واقع در بلوار آب و برق – انتهای کوی تجریش به مساحت 76483 مترمربع با زیربنایی حدود 52000 متر مربع ساخته شده و از اواسط سال 73 به صاحبان سپرده سرمایه‌گذاری بانک مسکن بر حسب امتیاز واگذار گردیده است.

مجموعه ولیعصر شامل 312 واحد مسکونی است که در قالب 52 بلوک 6 واحدی شکل گرفته‌اند. و هر دو بلوک در مجاورت یکدیگر استقرار یافته‌اند. بعبارت بهتر می‌توان گفت که این مجتمع شامل 26 بلوک است که هر بلوک از 2 ژوئن 6 واحدی تشکیل شده است. این واحدها در ارتفاع 3 طبقه روی پیلوت ساخته شده آند کاربریهای واقع در بافت پیرامونی مجموعه عبارتند از :

1- مسکونی            2- تجاری                                    3-آموزشی

4- اداری                  5- فرهنگی – مذهبی                   6- فضای سبز

 

بررسی پلان طبقات

پلان تمام واحدها،‌ در دو تیپ، دو خوابه با مساحت 100 متر مربع و سه خوابه با متراژ 130 متر مربع طراحی شده‌اند هر طبقه دارای 2 واحد شامل یک واحد دو خوابه و یک واحد سه خوابه می‌باشد که در تمامی بلوکها تکرار شده و بدین جهت تنوعی در مجموعه دیده نمی‌شود همه بلوکها در نقاط مختلف سایت در یک جهت استقرار یافته‌اند و در این زمینه نیز تغییر به چشم نمی‌خورد.

اغلب فضاهای داخلی از نورگیری مناسبی برخوردارند بطوریکه آشپزخانه و یک خواب نور شمال و پذیرایی و خواب دیگر،‌ نور جنوب می‌گیرند. همچنین در طراحی واحدها به جداسازی فضای عمومی از خصوصی توجه خاصی مبذول گشته است.

از نقاط ضعف پلان نیز می‌توان به موارد زیر اشاره نمود. قرار گیری تراس (که عمدتا برای خشک کردن لباس استفاده می‌شود. در مجاورت پذیرایی عدم ارتباط تراس با آشپزخانه دور بودن سرویس بهداشتی از اتاقهای خواب ،‌مبلمان نامناسب آشپزخانه طولانی بودن راهرو ارتباطی ورودی به اتاقهای خواب و عدم نور مناسب آن خصوصا در واحدهای سه خوابه و در پلان پیلوت نیز به مجاورت تاسیسات با انبارها اشاره کرد که بخاطر وجود تاسیسات در مجاورت انبارها، فضای انبارها مرطوب شده و از آن نمی‌توان جهت نگهداری طولانی مدت مواد غذایی استفاده کرد.

بررسی سایت مجتمع

دید و منظر بلوکها یکسان نیست بطوریکه واحدهای مشرف به بلوار 8 شهریور دید به مناظر طبیعی (ارتفاعات اطراف) دارند ولی واحدهایی که در مرکز مجموعه واقع شده‌اند در مقابل خود شاهد فضاهای داخلی مجموعه و بلوکهای مقابل خود هستند با صرفنظر از این مساله در مجموع می‌توان گفت که تمامی واحدها از دید و منظر مناسبی برخوردارند.

در مورد سایت مجموعه می‌توان به نکات زیر اشاره کرد.

نکات مثبت

1- مسیر نیمه خصوصی پیاده از بین فضای سبز و با سنگفرش متفاوت و عرض کم که به آن جنبه‌ای خصوصی می‌بخشد.

2- کاشت درختان همیشه سبز در مقابل پیلوتها برای جلوگیری از دید نامطلوب از واحدهای مقابل به محدوده پارکینگها

3- وجود دو ورودی برای مجموعه و کنترل آن توسط نگهبانی

4- وجود مدیریت مجتمع و سالن چند منظوره در فضای باز مرکزی مجتمع

5- کاشت درختان سبز و نیز توده فشرده گیاهان برای جداسازی حریم سواره و پیاده از فضای نیمه خصوصی مقابل بلوکها

6- جهت قرارگیری بلوکها بر اساس شمال و جنوب که استفاده از بهترین نورها (نور جنوب و شمال) را ممکن می‌سازد. همچنین فاصله بلوکها به لحاظ سایه اندازی بر هم رعایت شده است چنانکه سایه بلوکها بر مسیر سواره و فضای باز بلوک می‌افتد.

7- شکل‌گیری مسیر سواره و نیز مسیر دسترسی به پارکینگ بلوکها در ضلع شمالی بلوک و اختصاص ضلع جنوبی (که از نور خورشید بهره می‌برد) به فضای سبز و مسیر دسترسی پیاده به واحدهای مسکونی همچنین دسترسی مستقیم سواره به هر بلوک ممکن می‌باشد.

نکات منفی:

1- در مرکز مجتمع مسکونی که فضای باز وسیعی وجود دارد دو مسیر اصلی دسترسی سواره به هم متصل می‌شوند عدم وجود فضای سبز وسیع و قابل استفاده برای ساکنین و نیز نبود مسیرهای حرکتی پیاده تعریف و تفکیک شده در سایت (تداخل حرکت سواره و پیاده) و حاکمیت مطلق اتومبیل و مسیرهای سواره در کل مجموعه، از دلایل نارضایتی ساکنین از فضای باز مجموعه است.

2- تراسها رو به فضای باز عمومی گشوده می‌شوند که باعث ایجاد اشراف به آن (دید به تراس از فضای عمومی) می‌شوند.

3- فضای باز در میان بلوکها هم بعنوان فضای پارکینگ مهمانان و هم فضای بازی کودکان مورد استفاده قرار می‌گیرد. ولی فضای سبز و پوشش گیاهی مناسبی برای تفریح و نشستن و... وجود ندارد.

4- فضای باز نیمه عمومی مجموعه که به بازی و سرگرمی اختصاص داده شده و دارای میز شطرنج زمین بسکتبال و ... می‌باشد اکثرا در عصرها قابل استفاده است و بعلت تابش شدید افتاب در طول روز و عدم وجود سایه مطلوب درختان مورد استفاده قرار نمی‌گیرد

بعبارت دیگر در این مجموعه عدم وجود فضاهای سامان یافته جمعی چه در مقیاس بلوک و چه در مقیاس مجتمع موجب کاهش ارتباطات اجتماعی ساکنین و نیز عدم مشارکت افراد در بهبود کیفیت محیط زیست مجموعه گشته است. همچنین شاخص نبودن ورودی بلوک ،‌تداخل فضای باز بلوکها و نبودن حریم کافی در بین آنها و نیز عدم وجود فضای بازی مناسب کودکان از دیگر مشکلات مجموعه است.

جمع بندی

1- ساکنین از پلان طبقات در مجموع راضی هستند.

2- به لحاظ سطح درآمدی، ساکنین در جایگاه متوسط قرار دارند. نوع مالکیت ملکی اغلب خانوارها 4 و 5 نفره و سطح تحصیلات سرپرست خانوار بالا می‌باشد مدت مالکیت اغلب بیش از 3 سال بوده و نصب ساکنین دارای وسیله نقلیه شخصی می‌باشند.

3- مجموعه با بافت اطراف خود همگن نمی‌باشد.

4- مجتمع از داشتن یک مرکز تجاری کارا و با کیفیت برای تامین مایحتاج روزانه افراد محروم است به همین جهت اغلب ساکنین از سطح شهر و بلوار آب و برق مواد مصرفی خود را تهیه می‌کنند.

5- نوع ارتباط ساکنین با یکدیگر عموما در حد احوالپرسی است  ولی ارتباط اجتماعی افراد در یک بلوک و دو بلوک مجاور خوب ارزیابی می‌شود به همین جهت لزوم ایجاد فضاهای جمعی سامان یافته و در مقیاس بلوک احساس می‌شود.

6- همچنین مکان شکل‌گیری ارتباطات اجتماعی افراد ، ایجاد 2 تیپ فضا را ضروری می‌سازد: فضاهایی در سرویس پله و نزدیک درب ورودی واحدها با عملکردی چندگونه که ارتباط اجتماعی همسایگان را تقویت و میسر می‌سازد.

دیگر فضاهای باز مناسب و تدارک و تجهیز شده که امکان تقویت روحیه جمعی ساکنین در مقیاس مجتمع و نیز بلوک را ممکن ساخته و در جهت افزایش اجتماعی افراد و نیز احساس همبستگی اجتماعی ، مفید واقع شود. همچنین محل گذران اوقات فراغت ساکنین بر این مطلب تاکید می‌کند یعنی ایجاد فضاهایی در جهت برقراری ارتباط اجتماعی افراد در 4 سطح لازم می‌نماید.

الف- واحد مسکونی

ب- چند واحد مسکونی که حول یک سرویس پله سازمان یافته‌اند (یک ژوئن یا یک بلوک)

ج- در مقیاس چند بلوک همجوار

د- در مقیاس کل مجموعه

7- همچنین تاکید بر نقش راهها و مسیرهای عابر پیاده و تلاش در جهت تنوع بخشی و ساماندهی آنها (که موجب ایجاد امکان رویارویی مستقیم افراد و افزایش رابطه اجتماعی می‌شود.) در این راستا می‌توانند مورد توجه واقع شود.

نکته :

نتایج حاصل از بررسی وضعیت این مجتمع در مطالعات زمینه در طراحی سایت پروژه استفاده خواهد شد. چرا که تعداد طبقات و فرم قرارگیری توده‌ها و تعداد واحدها در هر بلوک و پلان واحدها (تعداد خوابها) از ترکیب مشابهی برخوردار است.

4- مجتمع پردیس

علت انتخاب: تعداد واحدها در هر طبقه تعداد طبقات و فرم قرارگیری توده‌ها و همچنین احداث مجموعه توسط یک شرکت تعاونی علت مناسبی برای انتخاب این سایت می‌باشد.

بررسی ویژگیهای کالبدی – فضایی مجموعه:

عملیات ساخت این مجتمع از سال 76 آغاز شده احداث این مجموعه توسط تعاونی مسکن بازنشستگان نیروهای مسلح خراسان و با همکاری مهندسین مشاور پردیس شرق صورت گرفته است. زمین پروژه به شکل مستطیلی بوده و در انتهای بلوار وکیل اباد و در حاشیه آن (سمت جنوبی بلوار) واقع شده است. مساحت آن 70350 متر مربع بوده که یک خیابان بیست متری محلی نیز از آن عبور می‌کند با کسر مساحت خیابان سطح واقعی زمین 66150 متر مربع می‌گردد.

این مجموعه شامل 1008 واحد مسکونی در قالب 63 بلوک 16 واحدی می‌باشد ارتفاع طبقات نیز 4 طبقه بر روی پیلوت است کاربریهای داخل سایت در طرح مجموعه شامل فضاهای تجاری، ورزشی، خدماتی، درمانی و آموزشی بوده که در زمان اجرا از ساخت آنها ، صرفنظر شده است. فضاهایی نیز در میان بلوکها تحت عنوان پارک خطی فضای سبز و بازی کودکان در نظر گرفته شده است.

کاربریهای اطراف بدین صورت است که در شمال مجموعه بلوار وکیل‌اباد در شرق پادگان شهید برونسی در جنوب ارتفاعات و کوههای اطراف و در غرب زمینی با کاربری مسکونی قرار دارد. در بافت پیرامونی و در غرب مجموعه بر روی ارتفاعات کوهستان پارک شادی قرار گرفته است.

مهمترین دسترسی‌های اطراف مجموعه بلوار وکیل اباد در شمال و خیابان 35 متری در شرق (حدفاصل مجتمع و پادگان بروسی) می‌باشد.

کل مجتمع به دو فاز تقسیم شده است فاز یک قسمت مربعی شکل حاشیه بلوار وکیل اباد می‌باشد فاز دو نیز قسمت جنوبی زمین است که توسط یک خیابان 20 متری از فاز یک جدا می‌گردد.

بررسی نظام توده و فضا:

نظام توده بلوکها بصورت ردیفی و خطی می‌باشد که حول محور تحت عنوان پارک خطی ساماندهی شده‌اند فاصله بلوکها در اکثر موارد بسیار کم بوده و به مساله اشراف واحدها و همچنین سایه‌اندازی بلوکها بر هم و نیز مساله چشم انداز واحدهای مسکونی، توجهی نشده است.

توجه مجتمع به محیط پیرامونی در نحوه استقرار آن و جهت گیری توده و فضا بسیار ضعیف می‌باشد چنانکه یکی از عناصر قوی طبیعی موجود در بافت اطراف کوهستان(ارتفاعات) می‌باشد که کوچکترین توجهی در نظم توده و فضا و جهت‌گیری مجتمع نسبت به آن صورت نگرفته است.

بدین معنی که این مجتمع می‌توانست در هر مکان دیگری ساخته شود و وجه تمایزی به لحاظ وجود توپوگرافی زمین و مناظر زیبا در دور دست برای مجتمع ایجاد نشده است.

نحوه هم پیوندی مجتمع با بافت اطراف بدلایل فوق،‌ بسیار ضعیف ارزیابی می‌شود.

استفاده از مصالح یکنواخت و عدم وجود شکستگیها در نما نیز یکی از دلایل دیگری است که به بی‌روح بودن مجتمع دامن می‌زند.

مجموعه در تدارک بدنه شهری بلوار وکیل ‌آباد نیز بی‌توجه بوده و اولین ردیف مسکونی بافاصله‌ای 20 متری از حاشیه ایجاد گشته‌اند.

مجتمع در تعامل با بافت اطراف ناموفق بوده و حالتی بسته به خود گرفته است چنانکه هیچگونه روزنه‌ای در رخنه فضای خارج به داخل یا داخل به خارج وجود ندارد. ارتفاع طبقات نیز در کل مجتمع 4 طبقه بر روی پیلوت بوده و تنوعی در ارتفاع طبقات دیده نمی‌شود.

بطور کلی چند عامل موجب ایجاد یکنواختی در سازمان کالبدی – فضایی مجتمع گشته است که می‌توان به موارد زیر اشاره کرد.

نظم ردیفی و خطی یکنواخت بلوکها و عدم تنوع در ان ارتفاع یکسان تمامی بلوکها عدم وجود شکستگی‌ها در ارتفاع استفاده از مصالح بطور کلی چند عامل موجب ایجاد یکنواختی در سازمان کالبدی – فضایی مجتمع گشته است که می‌توان به موارد زیر اشاره کرد

نظم ردیفی و خطی یکنواخت بلوکها و عدم تنوع در آن ارتفاع یکسان تمامی بلوکها عدم وجود شکستگی‌ها در ارتفاع استفاده از مصالح یکنواخت و ایجاد نمایی دوبعدی و بدون عمق سایه و برجستگی و فرورفتگی فاصله کم بلوکها عدم توجه به محیط اطراف و بارگذاری زیاد در زمین مسکونی

بررسی نظام دسترسی‌ها و الگوی حرکت سواره و پیاده

دسترسی سواره به بلوکها از طریق یک ورودی در لبه غربی مجموعه و انتقال حرکت به دو محور اصلی در دو لبه سایت صورت می‌گیرد هر دو بلوک مقابل هم از یک محور مشترک سواره استفاده می‌کنند و دو بلوک مقابل در سمت دیگر دارای یک فضای باز در مقیاس دو بلوک هستند بعبارت دیگر در یک سمت بلوک (جنوب یا شمال)‌ محور دسترسی سواره و در سمت دیگر (شمال یا جنوب) فضای باز در مقیاس دو بلوک قرا ردارد با توجه به عدم قطع مکرر سایت بصورت عرضی توسط محور سواره و وجود یک فضای باز خطی که حرکت پیاده را هدایت می‌کند تداخل چندانی بین حرکت پیاده و سوار دیده نمی‌شود و بدین جهت نظام دسترسی‌ها مثبت ارزیابی می‌شود پیلوت ساختمانها نیز به پارکینگ‌ اتومبیل و انبارها اختصاص یافته و دسترسی مستقیم سواره به هر بلوک را میسر ساخته است.

سیستم سازه ساختمانی از نوع اسکلت فلزی و سقف تیرچه بلوک بوده و سیستم سرمایشی –گرمایشی نیز در تابستان کولر و در زمستان بخاری گازی می‌باشد.

در تفکیک حوزه‌های عام و خاص می‌توان گفت که برای هر دو بلوک فضایی اختصاصی وجود دارد که البته به علت فاصله کم بلوکها و اختصاص آن به دو بلوک در دو جهت مختلف (شمال و جنوب) نحوه استفاده از آن و مالکیت فضایی واحدها را با مشکل مواجه می‌کند که در صورت ایجاد فاصله‌ای مناسب می‌توانست بسیار بهتر مورد استفاده واقع شود.

در حوزه عام و در مقیاس کل مجتمع فضای باز خطی در محور مرکزی مجتمع قرار دارد که نقش ساماندهی کالبدی – فضایی و همچنین هدایت دسترسی پیاده را بر عهده دارد که این فضا نیز در مقیاس کل مجتمع کافی به نظر نمی‌رسد بطور کلی میزان توده و فضای با یکدیگر تعادل ندارد و توده بر فضا غلبه یافته است و تعداد واحدهای مسکونی با میزان فضای باز موجود چه در مقیاس بلوک و چه در مقیاس کل مجتمع هماهنگ نمی‌باشد.

بررسی پلان معماری

پلان تمام واحدها (1008 واحد)‌در یک تیپ بصورت دو خوابه با متراژ 75 متر و در چهار طبقه روی پیلوت طراحی شده‌اند در هر طبقه نیز 4 واحد قرار دارند که دو واحد آن نور شمال و دو واحد نور جنوب می‌گیرند و بدین جهت دو واحد از دسترسی به نور مستقیم خورشید محروم هستند.

در طرای فضاهای داخلی نیز جداسازی فضای عمومی و خصوصی نسبتا رعایت شده است اتاق خوابها کوچک بوده و با کمبود کمد لباس و رختخواب مواجه می باشد فاصله و محل قرارگیری حمام نسبت به اتاقهای خواب مناسب بوده اما محل سرویس بهداشتی نسبتا دور می‌باشد ضمن اینکه از مزیت قرار گیری سرویس بهداشتی در نزدیکی ورودی نباید چشم پوشی کرد محل آشپزخانه نسبتا مناسب است هرچند اگر به عنوان مفصلی در بین فضاهای عمومی و خصوصی واقع می‌شد کاربری بهتری می‌یافت.

مساحت تراس کم بوده قرارگیری آن در مجاورت آشپزخانه نقشی خدماتی به آن داده است و در عین حال که مقداری از کمبود فضای آشپزخانه و کوچکی آن را جبران می‌کند.

سایر عملکردها نظیر چشم انداز و استفاده از فضای باز را محدود کرده است ضمن اینکه به علت فاصله کم بلوکها نقش چشم اندازی تراس و همچنین پنجره‌ها بطور خودکار حذف شده است و در ورای هر پنجره تنها دیواره صلب بلوک مقابل و پنجره واحد روبرو را می‌توان مشاهده کرد که خود بر اشراف فضایی دامن می‌زند فضای ورودی نیز کوچک بوده و نمی‌تواند نقش رختکن و کفشکن را بخوبی ایفا کند و تنها به عنوان یک مفصل حالت جداکننده بین فضای سرویس پله و فضای داخلی خانه را بر عهده می‌‌گیرد.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 07 فروردین 1394 ساعت: 15:55 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره بافت هاي تاريخي

بازديد: 201

 

زير نظر :

دفتر بافت هاي تاريخي

به جهت حفظ و احياء ابنيه تاريخي محدوده 300 هكتاري شهر مشهد در بافت پيرامون حرم مطهر رضوي و زير نظر اداره ميراث فرهنگي مشهد‘ دفتر بافت هاي تاريخي ( خانم مهندس اكبري) بازديدهاي ميداني و بررسي و مطالعه آثار انجام پذيرفته و حاصل فعاليت ها در دفترچه پيش رو ارائه گرديده است.

اميد است فعاليت صورت گرفته در گام هاي بعدي به حفظ و ابقاء آثار ملي كشورمان كمك موثري نموده باشد.

 

دفترچه پيش رو حاصل مطالعه و بررسي وضع فعلي آثار ثبتي در چند بخش مجزا و در طول بازديدهاي ميداني از آثار مي باشد كه تنظيم هر بخش به علت احساس نياز به بازبيني در اطلاعات گذشته بوده است.

محله بندي ابنيه : از گذشته شهر مشهد محلات بزرگ و به هم پيوسته اي به يادها مانده است كه در مجموع مشهد قديم را تشكيل مي داده اند محلات : نوغان

در اين مجموعه به دسته بندي آثار و فصل بندي با توجه به اين موضوع پرداخته ايم .

در بررسي هر يك از آثار و ابنيه در بافت پيرامون حرم مطهر سه موضوع مهم و مجزا مورد توجه بوده است .

-       ارائه نقشه كروكي

-       اصلاح آدرس هاي موجود

-       جدول گوياي وضع ظاهري و فعلي هر بنا

... و عكس هاي الحاقي مربوط به هر اثر

كه به توضيح هر بخش و چگونگي تنظيم آن مي پردازيم:

-       در اولين گام از مطالعات بازديدهاي ميداني انجام شده در محدوده، ضرورت ارائه نقشه كروكي مناسب از موقعيت شهري هر اثر به منظور سهولت دسته بندي و نيز با توجه به نقايص موجود در دفترچه هاي ثبتي احساس شد.

بدين منظور كروكي هاي مربوط به هر بنا به طور اصلاحي ارائه گرديده است. شايان ذكر است كه به منظور شناسايي بهتر موقعيت هر اثر محدوده آن با توجه به موقعيت قرارگيري آن نسبت به يكي از چند خيابان بزرگ و اصلي مجاور حرم رضوي و نيز با توجه به جهت شمال جغرافيايي مشخص گرديده است.

- گفتني است چنانچه كروكي هاي ارائه شده به طور يكجا و در نقشه كلي شهر مشهد مورد نياز باشد مي توان از ارائه كامپيوتري آثار كه موجود در دفتر بافتهاي تاريخي (اداره ميراث فرهنگي) مي باشد بهره برد.

- دومين مرحله فعاليت مربوط به اصلاح آدرس هاي موجود براي هر يك از ابنيه ثبتي مورد بررسي مي باشد . در اين بخش با توجه به اين موضوع كه بافت قديمي شهر مشهد به طور طبيعي از لحاظ توزيع كوچه ها و خيابان ها داراي پيچ و خم ها و دشواريهايي مي باشد و نيز اين موضوع كه به همين دلائل آدرس هاي فعلي در دفترچه هاي ثبتي داراي نقايص و مشكلاتي است. آدرس هاي اصلاحي با ذكر خيابان هاي اصلي و محدوده هر يك از ابنيه تا حد امكان از مسيرهاي مناسب تر به منظور دسترسي سهل و آسان تر ارائه گرديده است.

- در بخش آخر جدولي از وضعيت فعلي بنا تنظيم گرديده است. در ارائه جدول سعي شده است از ديد بازديد به مطالعه وضعيت ظاهري و كلي بنا در حال حاضر و نيز كيفيت ماندگاري و كاربري كنوني و گذشته بنا و يك سري مطالب از لحاظ ارزش هاي معماري مانند تزئينات معماري پرداخته شود.

- توضيحات هر يك از عناوين جدول و منظور از آنها در ادامه آمده است.

 

ارزش گذاري ابنيه :

در ابنيه تاريخي مورد بررسي مواردي داراي تزئينات و ويژگي هاي معمارانه ارزشمند و قابل توجهي چه از لحاظ نما و تزئينات و چه از لحاظ خصوصيات فضايي مي باشند. اين بخش تحت عنوان با ارزش نام گذاري گرديده است. بناهايي كه از لحاظ ويژگي هاي ذكر شده در مرتبه پائين تري قرار مي گيرد با عنوان ارزش ميانه و آن دسته كه تقريباً فاقد ويژگي خاصي مي باشند در رديف كم ارزش طبقه بندي شده اند.

 

وضعيت كاربري:

با توجه به اين كه كاربري كنوني اغلب ابنيه با كاربري گذشته آنها متفاوت مي باشد، بخشي از جدول به بررسي اين موضوع اختصاص يافته است.

 

طبقات بنا :

با توجه به بازديدهاي ميداني انجام شده اكثر بناهاي ثبتي 1 يا 2 طبقه مي باشند. به همين دليل قسمت مربوطه در جدول به اين دو حالت تقسيم بندي شده است. (لازم به ذكر است كه تنها بناي 3 طبقه موجود در طرح 300 هكتاري سراي عزيزا... اف مي باشد كه در صفحه مربوطه ذكر شده است.)

 

كيفيت ماندگاري بنا:

در بررسي آثار آن دسته از ابنيه كه تا حدود 70% از آنها هنوز نياز چنداني به مرمت و بازسازي ندارد تحت عنوان سالم ارائه شده است. اگرچه اين ابنيه چندان كه قيد شد 100% سالم نيستند.

بخش قابل ملاحظه اين فهرست شامل ابنيه اي است كه تا حدود 40% سالم مي باشند و به عقيده ما براي جلوگيري از نابودي و تخريب طبيعي آنها نياز فوري به مرمت و بازسازي آنها احساس مي شود . اين دسته تحت عنوان نيمه سالم طبقه بندي گرديده وعده خيلي كمي از آثار تقريباً تا حدود 80% تخريب شده و شكل ظاهري و حتي كاربري فضاها در بخش هايي قابل تشخيص و مرزبندي نمي باشد. اين ابنيه در جدول ارائه شده در قسمت مخروبه جاي گذاري شده اند.

 

وضعيت بهره برداري :

در بازديد ميداني به عمل آمده بناهايي كه به طور كامل از همه بخش هاي آن استفاده مي شود در بخش فعال و آن دسته از ابنيه تاريخي كه بنا به دلايل بخشي از بنا توسط مالكين مورد اسفتاده قرار نمي گرفت. در بخش نيمه فعال و همچنين ابنيه اي كه هيچ بخش آن مورد استفاده قرار نمي گيرند تحت عنوان غير فعال طبقه بندي شد. به عنوان مثال منازل قديمي فاقد سكنه در اين دسته جاي مي گيرند.

 

تزئينات معماري:

مطالعه اين بخش بيشتر از لحاظ نمايي و تزئينات ظاهري صورت گرفته و از آنجائي كه تزئينات ابنيه تاريخي مشهد در اكثر موارد در دو قالب كلي كاشي كاري و آجركاري قرار ميگ رد. در دو بخش مجزا به بررسي اين موضوع پرداخته ايم. ساير تزئينات كه شامل تزئينات گچي، نقاشي، فلزكاري، چوب كاري و ... مي باشند در يك بخش كلي تحت عنوان ساير گنجانيده شده است.

 

مسجد بالاسر:

مسجد بالاسر بعد از روضه منوره از لحاظ قدمت تاريخي ترين بناي حوزه حرم مطهر است. اين مسجد كوچك در غرب بقعه منوره و بالاسر مبارك بين حرم و رواق دارلاسياده است و داراي هشت متر طول، چهار و نيم متر عرض و ده متر ارتفاع مي باشد.

مسجد بالاسر داراي سه صفه شرقي، غربي و شمالي است. صفه شرقي به حرم مطهر متصل مي باشد. زائران پس از طواف و زيارت از طريق آن به مسجد بالاسر وارد مي شوند. به اعتقاد: الصلوه عند راس الامام در آنجا دو ركعت نماز زيارت به جا مي آورند.

تزئينات و كاشي كاري ازاره مسجد بالاسر عين ازاره حرم مطهر و در ادامه آن است. در بالاي ازاره كتيبه سنگ حرم با ابيات فارسي به خط نستعليق و با رنگ سياه، حد فاصل بين ازاره مسجد و معرق كاري ديوارها را تشكيل مي دهد.

در معرق كاري مسجد بالاسر، آياتي از قرآن و نيز عباراتي مانند يا مجيب دعوه المضطرين مكتوب است.

 

سابقه تاريخي مسجد بالاسر:

بنا به شواهد تاريخي، مسجد بالاسر را ابوالحسن عراقي معروف به دبير در سال 425 هـ.ق حدود هزار سال قبل ساخته در دوره غزنويان و مدفن او در جوار همين مسجد است.

 

مدرسه پريزاد:

از بناهاي عهد تيموريان مربوط به قرن نهم و از آثار تاريخي حوزه حرم مطهر است. اين بناي تاريخي در جنوب غربي حرم مطهر و در شمال غربي مسجد گوهرشاد قرار دارد و به رواق دارالولايه متصل مي باشد.

مدرسه پريزاد تقريباً همزمان با مسجد گوهرشاد ساخته شده، باني مدرسه بانو پريزاد، نديمه گوهرشاد است. اين بنا در سال 1019 هـ.ق در عصر صفويه توسط نجف قليخان بيگلربيگي قندهاري تعمير و مرمت شد كه جريان مرمت مدرسه در كتيبه اي بر كاشي معرق مكتوب مي باشد. تزيينات اين مدرسه، نقوش اسليمي و كاشيكاري سر در غرفه هاي طبقه زيرين و آجركاري سر در آنها است. از اين مكان كه پس از پيروزي انقلاب اسلامي بازسازي شد اكنون به عنوان بخش پاسخگويي به سوالات شرعي و اطلاع رساني استفاده مي شود.

 

مدرسه دودر:

اين بناي تاريخي نيز در جنوب غربي روضه منوره و در ضلع شرقي صحن جمهوري اسلامي مقابل مدرسه پريزاد قرار دارد. نام اصلي اين مدرسه، يوسفيه بوده كه بعدها به مدرسه دودر معروف شد. اين بنا نيز از آثار دوره تيموريان مي باشد كه در عصر شاهرخ تيموري ساخته شده است. باني مدرسه غياث الدين امير يوسف خواجه بهادر از امراي عصر تيموري در خراسان است.

وي در سال 843 هـ.ق مدرسه را بنا نهاد. اين بناي تاريخي كه از لحاظ تزيينات، نمايانگر هنر عصر تيموري است داراي كاشي كاري با خطوط و نقوش زيبايي مي باشد. بناي مدرسه به سبك چهار ايواني و در فواصل ايوانها، حجره هاي فوقاني و تحتاني آن محل سكونت طلاب بوده است.

اين مدرسه نيز پس از پيروزي انقلاب اسلامي بازسازي شد و امروزه تحت عنوان دارالقران استفاده مي شود.

 

دانشگاه علوم اسلامي رضوي : (مدرسه ميرزا جعفر)

بخشي از بناي اين مركز بزرگ علمي، تلفيقي از دو مدرسه علميه قديمي خيرات خان و ميرزاجعفر است.

بناي دانشگاه علوم اسلامي رضوي كه ساختمان آن مشتمل بر مدرس ها و حجره هاي متعدد است حول ميان سرايي كه با حوض ها و فضاي سبز با شكلي نو تلطيف شده با ساختاري 4 ايوانه شكل گرفته است.

 

 

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 07 فروردین 1394 ساعت: 15:53 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره در و پنجره

بازديد: 2053

 

 

در و پنجره

در: به طور كلي از ساختمان  گفته مي شود  كه با بازو و بسته  شدن فضاهاي داخلي و خارجي  رابه هم مربوط مي ناميد .ودر بعضي از مولرد نيز عبور نور و تبادل هوا را ممكن يا نا ممكن مي نمايد. وظيفه اوليه در ايجاد امكان دسترسي است و از جمله مقاومت و پايداري حفظ حريم خصوصي و ايمني عايق حرارتي و صوتي حفظ محيط از باد و باران .

قسمتهاي مختلف در عبارتند از :

لنكه در: قسمتي كه درون چهار چوب قرار مي گيرد .

قاب : همان چهار چوب در .

آستانه : قسمت پتييني قاب در.

كتيبه :  قسمتي از در يا پنجره كه  در قسمت بالايي در مانند شكل مقابل قرار  مي گيرد و ممكن است  بازشو ثابت  باشد .

وادار : تقسيم كننده  لنگه در  به دو يا چند قسمت .

بائو : واردار عمودي طرفين در يا پنجره كه قفل و لولا نيز به آن متصل و يا درون آن قرار مي گيرد را بائو مي گويند.

قيدهاي فوقاني و تحتاني : وادارهاي بالا وپايين .

تنكه : قسمت صفحه مانندي از در كه مابين دو وادار قرار گيرد را تنكه گويند.

پاخور : يال پاييني لنگه در كه معمولاً پهنتر از يالهاي  جانبي بوده و به منظور جلوگيري از صدمه ديدن در از ضربه پيش بيني مي شود .

شيشه خور : قسمتي از يالهاي  دركه شيشه را بر روي آن تكيه  مي دهند .

دماغه : قسمتي از لنگه در كه روي نماي قاب قرار مي گيرد .

زهوار : قسمتي از در كه  به منظور زينت يا درز گيري  و يا سهولت نصب شيشه بر روي در يا پنجره نصب مي گردد.

يراق : قسمتي از لوازم در است كه  به منظور باز وبسته شدن و قفل كردن در مانند لولا ،دستگيره ،.. به كار مي رود؟

انواع در :

برحسب شرايط زير داراي انواع مختلفي هستند.

محل قرارگيري : درها از نظر محل قرار گيري به دو دسته كلي درهاي خارجي و درهاي داخلي تقسيم مي گردند.

تعداد لنگه : يك لنگه،دو لنگه       3- جهت بازشو : مانند درهاي يك لنگه از نظر محل قرار گيري لولا به درهاي راست كه با دست راست به سمت خارج باز مي شود  ودرهاي چپ كه با دست چپ به سمت خارج  باز مي شوند . معمولاً بازشوها به طرف داخل است و جزء محل هاي كه از 20 نفر بيشتر جمعيت داشته باشد .كه در اين صورت  به سمت خارج باز مي شود .

مصالح مورد استفاده در درها :

درهاي چوبي : معمولاً براي فضاهاي داخلي

درهاي فولادي : به عنوان درهاي خارجي

درهاي آلومينيومي : با توجه به مقاومتي كه  در برابر رطوبت  دارند براي فضاهاي مرطوب استفاده مي شوند .

درهاي شيشه اي : اين نوع درها كه از شيشه هاي ضخيم و آبديده ساخته شده اند معمولاً در فضاهاي تجاري و اداري  و در مكانهايي كه حفظ محرميت داخلي مورد نظر نباشد پيش بيني مي شوند .

درهاي پلاستيكي : اين  نوع مصالح كه به تازگي وارد صنعت ساختمان شود است به سرعت جاي مصالح  مختلف  را پر مي كند درهاي ساخته شده از مقاطع pvc مخصوصاً در مكانهاي مرطوب پيشنهاد مي شود .

انواع ديگر درها عبارتند از :

درهاي با لولاي كنار : درها با لولا هاي محوري ـدرها با لولاي دورانه .

درهاي كشويي : اغلب به منظور جلوگيري از به هدر رفتن فضاها از اين نوع درها و بيشتر در كارخانه ها و كارگاههاي صنعتي استفاده مي گردد.

در هاي آكاردئوني : اين درها نيز به منظور جلوگيري از به هدر رفتن فضاها مورد استفاده قرار گرفته و اغلب در مكانهاي صنعتي و گاراژ ها استفاده مي گردد.

موقعيت  قرارگيري درها

درهاي داخلي : درهاي  داخلي بايد در جايي قرار بگيرند كه فضاي قابل استفاده اتاق بيشتر شود . اما درباره اين كه در ،به داخل يابه بيرون ساختمان باز شود ، بايد  تصميم گيري درستي اتخاذ گردد كه معمولاً درها به داخل باز  مي شوند  درها بر اساس نوع ساختار ، مكان گيري و اهدافي كه لذاي آنان طراحي مي شود نامگذاري شده است . در متعادلا يا بالانس شده براي باز شدن به نيروي كمي نياز دارد و براي كريدورها بسيار مناسب است .

پهناي در، براساس نوع كاربردي آن براساس اتاق آن تعيين مي شود و كمترين مقدار  بازشوي يك دراز داخل 55 است . در ساختمانهاي مسكوني اندازه هاي استاندارد عرض درها در زير آورده شده است :

درهاي يك لنگه : اتاق هاي اصلي تقريباً 170 سانتي متر . درهاي ورودي 140 تا 325 سانتي متر  ارتفاع بازشوي در حداقل 185 سانتي متر  اما به صورت معمولي 195 تا 200 سانتي متر .درهاي كشويي و بادبزني معمولاً براي خروج و فرار مناسب نيستند ،زيرا در شرايط اضطراري ،ننكم است راه را ببندد.

اشخاص معمول احتياجات خاصي دارند كمترين پهناي مورد نياز  در، براي اين اشخاص 80 سانتي متر است . كه البته  براي استفاده  كنندگان از صندلي چرخدار بسيار كم است و90 سانتي متر معمولاً كافي مي باشد . ناگفته نماند كه براي  عبور صندلي چرخدار بايد  يك فضاي اضافي  در دو طرف در نظر گرفته  شود . كريدور ها نبايد  كمتر از 120 پهنا داشته  باشند . پس استفاده كنندگان از صندلي  چرخدار مي توانند  در ديوار انتهايي كريدور و يا در  ديوارهاي كناري ،براي خود دررا باز كنند . در انتهايي بايد جلوتر قرار بگيرد تا فضاي كافي در ،براي دستگيره را فراهم كند. در ضمن هنگامي كه يك  در گوشه اي از يك اتاق قرار مي گيرد ، لولاي آن بايد در گوشه نزديك به ديوار بسته شود .

اندازه  ها و چهار چوب : اندازه فاصله ها و حفره هاي ديوارها براي درها .

1)     اندازه هاي اسمي استاندارد  ساختمان مي باشند  اگر در موارد استثنايي ،اندازه هاي ديگري لازم است . اندازه استاندارد  ساختمان  براي آنها بايد  مضربي از 125 ميلي متر (براسا  استاندارد انگليس ) باشد  چهار چوب هاي سمت راست و سمت چپ به كار برده  شوند .

2)     درهاي چرخان و كشويي : درهاي چرخان در طرح ها متنوعي ساخته مي شوند و بعضي از آن ها قابل تنظيم هستند هنگامي كه تعداد  مصرف كنندگان زيادباشد (بخصوص در تابستان ) پانل ها مي توانند در وسط قرار گيرند تا به هنگام رفت و آمد زياد ،به طور همزمان عده اي بتوانند از يك دو وارد و عده اي از در ديگر خارج شوند. در برخي از طرح ها پانل هايي وجود دارند كه مي توانند هنگامي كه عبور  و مرور فقط در  يك جهت  است ،به گوشه اي جمع شوند (به عنوان مثال ) هنگامي كه در پايان  يك روز تجاري پر رفت و آمد موسسه تعطيل مي گردد وسايل دقيق كنترل كننده مي توانند براي كنترل درهاي اتو ماتيك  به كار برده  شوند  اين وسايل  شامل  /////و صفحات الكتريكي و يا ارتباط دهندگان پنوماتيك كف مي باشند . صفحات  تك جهتي و صفحات انعكاس  دهنده نور براي كنترل درهاي  كشويي اتوماتيك  كه داراي پانل هاي 6تا8 متر پهنا هستند  براي نصب راهها  فرار در بلوك هاب اداري ساختمان هاي عمومي و سوپر ماركت هاي ايده ال مي باشند .

در،در مكانهاي مختلف :

سينماها : خروجي هاي به بيرون  تقريباً بيش از 2 متر از پهناي كل و محاسبه آن شبيه  محاسبه  كريدور است . درهاي 5/1 متري اجازه  داده        مي شود در صورتيكه يك لنگه اصلي آن يك متر پهنا داشته باشد و اگر لنگه ثابت را بتوان  به داخل توسط لولا باز نمود ارتفاع در 20/1 كافي است و كف گير خودكار براي باز كردن در بايد  تعبيه  باشد  درهاي بدون آستانه بايد به بيرون باز شده ،بتوان  به داخل كريدور تقريباً 150 ميلي متر بريد اما پهنا محدود  نيست.

بيمارستانها :تمام درها  بايد جزم و كاملاً بسته  شوند ( لب كنگره دار توصيه  مي شود )

پهناي در براي تخت هاي متحرك  مساوي يا بزرگتر از 10/1 متر و بهتر آن 20/1 متر مي باشد  براي  سرسرا (حال ) درهاي دو لنگه  پروانه اي  خود بسته شد به پهناي 80/1 متر لازم است . براي محوطه آماده سازي برحسب استفاده معمولاً يك متر است درهاي تخته چند لاي قاب آهني دار لب كنگره اي  لاستيكي ضد صدا بسيار مناسب است .

دربهاي  گاراژ و انباري :

از دربهاي فوقاني و يكطرفه  مي توان  درگاراژ ها و مكانهاي مشابه  استفادهع  كرد اين  درها  مي توانند به صورت  درهاي  تاشو  يا درهاي  با وزنه تعادل  فنري و يا سنگيني  تعادل  باشند و اينكه به صورت  درهاي  تك جداره  و دو جداره  مقاوم و نيمه شيشه اي يا تمام شيشه اي  استفاده شوند .  صفحات  اين نوع  درها ،پلاستيكي ،آلومينيومي  يا ورقه  فولاد گالوانيزه مي باشند . بيشترين ابعاد اين درها 96/1 *82/4 و حداكثر محيط صفحه در m2 10 مي باشد . ازدرهاي طاق ماند هم مي توان در اين نوع استفاده كرد عملكرد  درهاي فوقاني  و يكطرفه  ساده است  . زيرا  اين نوع درها تا سقف بالا رفته  و توسط  دستگاههاي بي سيم كنترل شود .

1-     همچنين درها  بالا رونده تاشو.

2-     درهاي قسمت ////////

3-     درهاي تلسكوپي تاشو.

4-     درهاي كركره اي غلتكي و الومينيومي از انواع ديگر  درها هستند  كه هنگام باز بودن  شكل غير معمولي دارند . درهاي تك جداره  يا چند جداره  در ساختمانهاي صنعتي شركتهاي حمل و نقل و كارگاههاي استفاده مي شوند . حداكثر اندازه  اين درها  از لحاظ پهنا 18 متر و از لحاظ ارتفاع 6 متر مي باشند . اين درها  با يك سوئيچ كشنده صنعتي مانع سبك يك چرخ زنجيردار يا كنترل از راه دور به صورت الكتريك  يا با استفاده  از هواي ف فشرده با بالشتك تماس حركت مي كنند . درهاي متحرك  بايد از جريان برق براي افزايش سرعت  باز و بسته  شدن استفاده نمايند .درهاي قاب دار پلاستيكي و درهاي  يك لايه  و شفاف pvc در برابر ضربه و سايش مقاوم  بوده و بدين ترتيب پرده هاي شبكه اي pvc نيز مناسب مي باشند .

درهاي پلاستيكي مثل درهاي /////// درز پلاستيكي  و بالشتك پلاستيكي براي باز زدن ويا تخليه  بار اندازها وورود و خورج از انبارهاي داروي سيستم حرارتي مناسب هستند اين درها طي عمليات بارزدن و تخليه بار اجناس واز اثرات بادو باران نگه مي دارند .

درهاي ضد حريق T90-T30 وجود دارد  هريك از درهاي مقاوم در برابر حريق مثل درهاي كشويي ، بالا رونده و يا تابدار بايد از تجهيزات برقي به صورت مستقيم و جداگانه استفاده كنند تا دريك حادثه آتش سوزي به صورت خود ار بسته شوند

توضيح كلي درباره درهاي مقاوم در برابر آتش :

مونتاژ درهاي مقاوم در برابر آتش ، به منظور جلوگيري از پخش دود و آتش ساخته شده اند كه از در مقاوم ،چهار چوب ، يراق آلات ، قفلو گچ بريهاي فلزي تشكيل شده است . هر جزء آن به عنوان عايق آتش عمل مي كند . اين نوع در طبق استاندارد NFPA80 است كه تامين كننده حداقل  معياد پخش دود و آتش دردريچه ها وروزنه هاي ديوار، سقف و كف است . درجه حفاظت برحسب ساعت بيان مي شود .

انواع درتنكه اي : 1)4ساعته و3 ساعته : دريچه هاي ديوار آتش ، ساختمان را به  نواحي مختلف آتش تقسيم مي كند . 2) 1و5/1 ساعته : دريچه هاي ارتباطات عمومي و //////// قسمتهاي مجزا ي افقي را فراهم مي كند .3) سه چهارم  ساعت و 20 دقيقه اي : دريچه هاي بين اتاقها  و كريدور ها نكته حفاظت ساعتي براي دريچه ها ، بستگي به استفاده  از عايق دارد كه در دريچه هاي عمودي ، ديوارهاي تقسيم كننده ،ديوار كريدور ، عايق دود و مكانهاي خطرناك  استفاده شده است .

انواع در :

1)درهاي مركب : شامل صفحات پلاستيكي ، فولادي و چوبي است كه توسط يك قسمت توپر به همديگر متصل مي شوند. 2) درهاي فلزي مجوف : پانل هايي كه از ريل ، با هو ، قسمت اصلي چوبي با پوشش فلزي فولاد شماره 20 يا سبكتر .3) در فلزي روكش دار : پانل با روكش چوبي و پوشش فولاد شماره 24 .4) درب صفحه فلزي : فولاد با شماره 22 با سبكتر .

5) درفلي با روكش قلع با قسمت اصلي چوب ، پلميت «ترن » فولاد گالوانيزه .

6) درب قسمت اصل يا چوبي : با صفحه روكش پلاستيك ، چوب سخت و يك قسمت خرده چوب

انواع چهار چوب :

چارچوب ها به صورت كارخانه اي يا ساخت در محل كار ، ساخته مي شوند  چار چوب بايد  در لغاز و كف كاملاً مهار شود .  از چار چوب سبك : اعضاي لغاز و سريا كلاهك چارچوب از آلومينيوم (حداكثر45دقيقه ) و يا از فولاد با شماره  سبك (5/1 ساعت)

چارچوب فولاد پرسي مجوف : اعضاي لغاز و سر يا كلاهك چارچوب از فولاد شماره 18 و يا سنگين (3ساعته)

يراق الات : يراق الات نيز به صورت  فابريك يابعداً در محل كار ، بروري در نصب مي شوند  سازنده در بايد  يراق الات را اماده  كند طوري كه آنها براقي در جاي خود قرار گيرند . در برروي لولاي فولادي بلبرينگي نصب مي شود . بسته شدن و قفل شدن در اتوماتيك صورت  مي گيرد .

اين درها  دارده ي سيستم اعلان حريق اتوماتيك نيز مي باشند .

محل نصب چهارچوب در

محل نصب چهار چوب  در بروي ريوارها ي داخلي و خارجي نبايد در گوشه اطاق پيش بيني شود.

حداقل 10 سانتيمتر ودر شرايط خاص مانند قرار گرفتن رادياتور و يا كابينت و كمد در پشت در تا70 سانتيمتر فاصله براي بهتر باز شدن در قرار گرفتن دستگيره در فاصله مناسبي از رايوار الزامي است.

وچون محل گچ نازك كاري يا اندود ذلخلي با چارچوب فلزي يا چوبي ترك برمي دارد. براي رفع اين مساله  در چهارچوب فلزي (چفت) ودرچارچوب چوبي از روكوب يا فيتيله  استفاده مي گردد.  چارچوب درهاي ورودي بايد به طريقي نصب شوند كه از عبور جريان هواو رطوبت به داخل جلوگيري نمايند. براي منظور درمحل اتصال ديوار به چارچوب لز ماستيك استفاده مي نمايند. ويا نماسازي راتاحداقل 2CM برروي چارچوب در ادامه مي دهند.

پنجره : قسمتي از يك ديوار است  كه امكان ورود نور ازطريق شيشه هاي شفاف يا نيمه شفاف فراهم مي آورد. اين وظيفه  اوليه پنجره با نصب جام شيشه در قالب پنجره به انجام مي رسد . اين نوع  پنجره را پنجره ثابت  يا نورگير مي نامند زيرا هيچ يك ازقسمت هاي ان باز است .

پنجره ها بخش  مهمي از پوشش ساختمان  به شمار مي روند . وبايد چندين عملكرد را انجام دهند علاوه برعملكرد هاي اوليه پنجره  كه عبارتند از تامين نور طبيعي در داخل ساختمان و ارتباط بصري با خارج پنجره ها  حافظي هستند دربرابر باران باد گرما وسرما وهمچنين عايقي در برابر صداهاي ناهنجار خارج از ساختمان .

وظايف اوليه پنجره  عبارتند از :

1-     فراهم  ساختن امكان ورود  نور طبيعي

وظايف ثانويه پنجره  عبارتند از :

1-     امكان روئيت منظره خارجي

2-     ايجاد تهويه

ديگر وظايف پنجره عبارتند از :

1-     مقاومت و استحقام .

2-     حفاظت در برابر باد وباران .

3-     عايق بندي حرارتي .

4-     عايق بندي صوتي .

استفاده از نور طبيعي روز :

وظيفه  اوليه پنجره   فراهم ساختن  امكان ورود  نور كافي براي اجراي موثر فعاليتهاي روزانه است  عقل سليم حكم مي كند كه با توجه به هزينه تامين  نور الكتريكي و هدررفتن مقدار زيادي از منابع سوخت طبيعي از اين منبع رايگان روشنايي حداكثر استفاده به عمل آيد.

حداقل ميزان نور طبيعي روز براي اجراي فعاليتهاي  مختلف برحسب عملكرد  فضاي معماري متفاوت است و بر حسب نياز به نور تعيين مي شود . 

ديد مناسب براي دست يابي به ديد مناسب عرض و ارتفاع پنجره  اهميت زيادي دارد . فاصله  كف پنجره  از كف اتاق ها بسيار مهم است .در مكانهايي كه مبل و صندلي استفاده مي شود  ارتفاع  مناسب كف پنجره  با فضاهايي كه افراد برروي زمين  مي نشينند.

حفاظت دربرابر باد وباران :

باد به سرعت به نماي ساختمان مي كوبد و از منافذ پنجره  وارد اتاقها مي شود . به غير از نفوذ هواي سرد و گرم باد به همراه خود گرد و غبار والودگي هاي مختلف را  وارد فضاهاي داخل ساختمان  مي نمايد . قطرات آب  باران  به علت اختلاف فشار مابين خارج و داخل از كوچكترين روزنه اي وارد مي شود  و باعث خرابيهاي فراواني مي گردد. ناچيزي وجود نداشته  باشد .

درزمان بسته بودن پنجره   جابه جايي هوا از ميان  چارچوب پنجره  محيطي ،شكافهاي ميان شيشه و قاب بندي  واز همه بيشتر از شكاف باز ميان لنگه هاي بازشو و چار چوب پنجره  صورت مي گيرد .

از نشت هوادر اطراف چارچوب پنجره  و اطراف شيشه  مي توان  با دقت در طراحي جلوگيري كرد . شكاف باز///// اطراف لنگه هاي پنجره بازشورا مي توان با دقت  در طراحي و استفاده از نوارهاي هوا بند تا اندازه  معقولي  هوا بندي كرد .

به كمك تعبيه آبچكان  و شيارهاي مناسب جهت خروج آب ناشي از تعريف مشكل را مي توان بر طرف نمود .

عايق بندي حرارتي :

-          از طريق ضريب هدايت گرمايي شيشه كه حرارت  وبرودت رابه راحتي از خود عبور مي دهد .

-          از راه  نفوذ گرماي تابشي خورشيد كه موجب افزايش دماي داخل مي گردد.

با توجه به اينكه ضريب هدايت حرارتي شيشه هاي دو جدار- تقريباً نصف يك جداره مي باشد . بنابراين استفاده از اينگونه شيشه ها به منظور جلوگيري از نفوذ حرارت  حائز اهميت فراواني مي باشد. عايق بندي صوتي : انتقال سرعت از طريق مواد به وزن آنها بستگي دارد ، به طوري  كه هر چه مواد متراكم تر و سنگين تر باشند به همان  نسبت در كاهش انتقال صوت نقش موثرتري خواهند داشت .

البته بافت و توانايي جذب امواج صوتي نيز بر كاهش انتقال صوت موثر است كه در مورد شيشه صدق نمي نمايد. به علت  نازكي شيشه پنجره ها  و شكافهاي باز اطراف لنگه هاي باز شو پنجره  ها عايق بندي ضعيفي در  برابر سرو صداي خارجي ايجاد مي كنند. درضمن پنجره  هاي باز مسير بدون مانعي براي صداهاي مزاحم فراهم مي سازند و گاهي موجب انعكاس صداهاي خارجي در داخل اتاقهاي مي شوند.

براي كاهش قابل توجه صوت بايد از پنجره  مضاعف استفاده نمود  كه فاصله دو جام شيشه در اين حالت 10 تا 30 سانتيمتر مي باشد .

پنجره  ها بر حسب نكات زير داراي انواع مختلفي مي باشند .:

1-     محل قرار گيري

2-     تعداد لنگه و طريقه باز و بسته شدن

3-     مصالح

4-     نحوه ساخت و مشخصات ظاهري

5-     ابعاد و اندازه

6-     مشخصات ويژه

براي انتخاب نوع پنجره  با توجه  به اينكه در نماي خارجي ساختمان  به كار مي رود. رعايت نكات معمارانه  از اهميت زيادي برخودار است .

علاوه برآن به دليل  تاثير نيروهاي محيطي(مانند: تابش آفتاب ،اقليم ، صوت، مناظر خارجي ،) انتخاب پنجره  مناسب را دشوارتر مي نمايد.

مهمترين عامل انتخاب نوع پنجره  محل قرارگيري پنجره  است .

در نگاه كلي پنجره  ها به دو گروه زير تقسيم مي شوند .

پنجره  هاي خارجي :

براي  استفاده از نور طبيعي و مناظر و همچنين  تهويه پنجره  را در نماي ساختمان قرار مي دهند . براساس شرايط خاص اقليمي و همچنين قرار گيري پنجره  و ساختمان (شمال ،جنوب ، شرق و غرب ) مشخصات آن مي تواند تغيير كند.

پنجره  داخلي :

بعضي اوقات به منظور استفاده  از نور درجه دوم از ساير فضاهاي ساختمان  از پنجره  هاي داخلي سود مي بريم  اين گونه  پنجره  ها از طريق نورگيرها (پاسيو ) نور را به اتاق مي رسانند.

بعضي از ساختمان ها نورگيري از طريق كتيبه بالاي درها انجام مي شود .

تعداد لنگه  و نحوه بازو بسته شدن :

براسا ويژگيهاي  نما و همچنين به منظور ورود هوا پنجره  را به لنگه هاي متعدد  تقسيم مي نماييم . لنگه هاي پنجره  ممكن است  ثابت يا باز شو باشند .

پنجره ها از نظر بازو بسته شدن به چنددسته تقسيم مي شوند كه عبارتند از :

-          پنجره هاي لولايي

-          پنجره  هاي محوري

-          پنجره هاي كشويي

-          پنجره  هاي مركب

مصالح مورد استفاده در پنجره  

پنجره  هاي چوبي گرانتر و حجيمتر از انواع ديگر هستند و انتخاب آنها بستگي به ساير مصالح  به كار رفته در نما دارد .

پنجره  هاي فولادي :

پنجره  هاي فولادي به علت استحكام و ///// و همچنين سرعت اجراي كار از محبوبيت زيادي برخودار ند به منظور جلوگيري از زنگ زدن فولاد از رنگ آميزي استفاده مي نماييم  لكن در اقليم مرطوب و نقاطي كه رطوبت در كنار پروفيلها جمع مي شود و پوسيدگي تقريباً غير قابل جلوگيري است

پنجره  آلومينيومي :

توسعه آلومينيوم در صنعت ساختمان به علت  دو ويژگي منحصر به فردآن است .

اول عدم نياز به رنگ آميزي به علت آنكه هرگز آلومينيوم زنگ مخرب نمي شود بنابراين ازآن مي توان در مناطق فوق العاده مرطوب بدون نياز به نگهداري زياد استفاده كرد . دوم به علت توانايي ايجاد پروفيلهاي با اشكال بسيار پيچيده  از اين مصالح  مي توان  پنجره  هايي با هوابندي بسيار مطلوب ساخت . به منظور افزايش توان مكانيكي اين مصالح معمولاً از ميلگردهاي فولادي استفاده مي نماييم .

پنجره  آلومينيومي به كمك تسمه هاي فولادي به ديوار اطراف محكم مي شوند .

پنجره  پلاستيكي استفاده از پلاستيك در جهان پس از جنگ جهاني دوم  رايج شد . اين مصالح  مزاياي آلومينيوم را با عمر طولاني و فرم پذيري و همچنين رنگ آميزي متنوع خود تكميل مي نمايد .از پي وي سي (p .v.c) خشك پروفيلهاي //// با هوابندي بسيار عالي براي پنجره  ها مي سازند. كه به وسيله پروفيلهاي فولادي گالوانيزه تقويت مي شوند . اين پنجره  ها نيز به كمك تسمه هاي فولادي به ديوار متصل مي شوند .

ابعاد اندازه پنجره  

موقعيت جغرافيايي ساختمان و جهت نورگيري آن در تعيين سطح پنجره  موثر است

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 07 فروردین 1394 ساعت: 15:48 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره جزئیات ساختمان

بازديد: 181

 

انرژي تابشي

همه ما احساس مطبوع  گرما ي خورشيد درليك روز سرد  زمستاني را تجربه  كرده ايم .

وقتي كه در معرض نورخورشيد قرار مي گيريم  دماي محيط  تغيير نمي كند  بلكه  اين انرژي تابشي است  كه باعث احساس گرما مي شود .

تقريباً 60% از گرماي حاصله در سيستم گرمايش كمي به صورت تابشي  است كه به طور مستقيم  و به سرعت احساس مي شود .

انتخاب صحصح يك سيستم گرمايشي نقش موثري در تامين آيسايش ساكنين ساختمان دارد .

سيستم گرمايش كف يك سيستم مدرن و امروزي است كه مزاياي غير قابل انكاري نسبت به رادياتور و ساير روش هاي  گرمايش دارد.

( محيط هاي مسكوني )

نحوه كار :

سيستم گرمايش كمي سوپر پايپ //// در نحوه گرم كردن  ساختمان  ها است . در اين سيستم گردش آب گرم از درون شبكه اي  از لوله هاي سوپر پايپ  كه در زير كف نصب شده اند . حرارت  رابه ارامي توزيع  مي كند .

از انجا  كه شبكه اي  لوله تمام  كف را پوشش مي دهد توزيع حرارت  كاملاً يكنواخت است .

حداكثر دماي كف در اين سيستم 29 درجه سانتيگراد است آب گرم  رورودي با دماي حدود 50 درجه ي سانتيگراد از طريق موتورخانه  //// يا پانل هاي خورشيدي  تامين  و از طريق كلكترهاي ويژه  توزيع  مي شود .

سيستم گرمايش كفي براي كف هاي مختلف با پوشش هاي متفاوت از جمله  سنگ ،سراميك ، پاركت ، و موكت مناسب است .

به غير از محيط هاي مسكوني ،گرمايش كفي از جمله در مكانهاي زير قابل استفاده است .

-          گرمايش دور استخر

-          سالن هاي ورزشي

-          كتابخانه ها

-          بيمارستانها

-          مساجد

-          رستوران ها

-          سالن هاي اجتماعات

-           هتل ها

-          دفاتر اداري

-          فروشگاهها

-          موزه ها

-          زمين  هاي فوتبال

-          گل خانه ها و محيطهاي صنعتي  مانند انبارها سالن هاي توليد

سيستم هاي حرارتي كف

گرمايش كفي يك سيستم  ساده  با پيچيدگي هاي بسياري است بنابراين  از ابتدا بايد طراحي آن بدرستي و با دقت  انجام شود . محاسبات و طراحي يك خورده مهم از سيستم  طراحي كفي است  كه بر مبناي نقشه هاي معماري اماده مي شود .

سيستم گرمايشي كفي با چرخش آب گرم  از ميان شبكه اي  از لوله اي //// پنج لايه  سوپر پايپ كه در كف نصب مي شود  كاري كند با توجه به اينكه  سيستم گرمايش كفي از  كف توزيع كننده حرارتي و همچنين انبار حرارتي استفاده مي كند  وبه منظور  موثر تر كردن  اين سيستم  بايد انتقال حرارت  به سمت پايين به حداقل برسد .

نگاهي  به برخي از مزاياي سيستم گرمايشي كف :

برخي از مزايا

گرماي يكنواخت به منظور  تامين  بالاترين  شرايط آزمايش و راحتي

طراحي راحت فضا  و معماري داخلي

انعطاف پذيري در چيدمان اثاثيه

سياه نشدن ديوارها و پردها

ايمني بالا به دليل  عدم  وججود لبه هاي تيز و داغ برخلاف رادياتور

كاهش مصرف سوخت از 30% تا 50%

مزاياي جانبي

عدم نياز به تعمير و نگهداري

قابليت  كاربا انرژي خورشيدي

سلامتي و بهداشت  بخاطر حفظ رطوبت و هوا

حفاظت  از محيط زيست  به دليل كاهش و رود آلاينده هاي سوخت به هوا

مزايا ي استفاده  از سيستم  هاي حرارتي كف

        ·          گرماي مطبوع و يكنواخت

        ·          معماري راحت تر

        ·          ديوارهاي تميز

        ·          فضاهاي مفيد بيشتر

        ·          ايمني و بهداشت

        ·          صرفه جويي در مصرف انرژي

احساس مطبوعي راكوسيستم گرمايشي كف فراهم مي كند كه تنها با تجربه قابل  لمس است .

تغييرات  دمادر گرمايش با رادياتور بخاطر توزيع نامناسب حرارت  بسيار زياد است  اما در سيستم گرمايش كفي با موازنه چهار عامل اصلي  راحتي معني هاي محيط، گرماي تابشي ، جريان هوا و رطوبت نسبي براي انسان  احساس مطبوعي  فراهم  مي شود .

جانمايي رادياتور ها به صورتي ككه ضمن استفاده از  حداكثر فضا ،به زيبايي طرح لطمه نخورد

از دغدغه  هاي معماران  در طراحي خانمه هاي مدرن است . درسيستم گرمايش كفي مسطح حرارتي زير كف قرار دارد .

بدين ترتيب  ضمن استفاده  اقتصادي  از فضا ، امكان طراحي با جلوه ها و ايده هاي نو فراهم  مي شود.

سياه شدن ديوارها و پرده ها  از اثرات  نامطلوبي است كه همه با آن  آشنا هستند در سيستم گرمايش كفي لزومي به رنگ  كردن يا تميز  كردن ديوار و خود رادياتور نيست پرده ها تميز تر مي مانند و به دليل  حفظ رطوبت  هوا و گرد و غبار  كمتر //// و ساير  اثاثيه منزل نيز ديرتر كثيف مي شوند نتيجه دردسر كمتر آسايش بيشتر است .

ارزش  فضاي مفيد  در يك خانه امروزي  بيشتر  از هر زمان  ديگري است ودرست  نيست  كه اين فضا با وسايلي مثل رادياتورها اشغال شود  در سيستم گرمايش كفي امكان بهره برداري حداكثر از فضاي موجود فراهم شده  و محدوديت  رايج در تعيين  محل اثاثيه  منزل هم ديگر وجود ندارد .

در سيستم گرمايش كفي هيچ سطح داغ و يا لبه تيزي وجود ندارد  وايمني بيشتري براي كودكان وجود دارد  . كف گرم و خشك مانع رشد ئوو تكثير قارچ ها  و موجودات  ريز ميكروسكوپي كه باعث بروز انواع بيماري هاي پوستي و تنفسي هستند مي شود.

اما رطوبت هوا  به طور  مطلوب  حفظ شده  باعث شادابي  و طراوت پوست  مي شود .

ميزان  ذارات غبار نيز كاهش مي يابد  بنابراين  مشكلات بيماريهاي مانند آسم ،///// آلرژيك وبيماريهاي مفصلي مانند رماتيسم به حداقل مي رسد .

سيستم گرمايش كفي به جاي گرم كردن هوا ، اجسام و ساكنين  ساختمان را گرم  مي كند .

بدليل  انرژي تابشي ،دماي آب پاينتر ،كاهش اتلاف حرارت و دلايل ديگر مصرف انرژي در سيستم گرمايش كفي بين 30تا50درصد كمتر از ساير روش هاي گرمايش است .

ساختار اين لوله ها در گرمايش كف

ويژگي برجسته  و منحصر به فرد اين لوله ها ، چگونگي تلفيق پنج لايه آن است .

لايه هاي دروني و بيروني اين لوله ها  از پايمري با عمر بسيار طولاني و مقاوم در برابر حرارت است كه باعث مي شوند لوله ها دربرابر خوردگي زنگ زدگي و رسوب مقاوم  باشد .

لايه ي مياني يك لوله آلومينيومي با جوش طولي لولتراسونيك است كه  مقاومت در برابر فشار حرارت و نفوذ اكسيژن را تامين  مي كند .

لايه هاي فلز و پليمر طي يك فرايند دقيق توسط دو لايه  چسب مخصوص مي شوند برايند ويژگي هاي پنج لايه ي لوله ها  همراه با به كارگيري تكنيك هاي خاص ،آن رابه لوله هاب يكپارچه با خصوصيات استثنايي و متمايز تبديل  مي كند.

لوله اي بابالاترين ضريب  كه درعين مقاومت مكانيكي بالا  شكل پذير  و سبك است و به سرعت و سهولت  نصب  مي شود.

ضريب انبساط طولي اين لوله ها  كم و تقريباً معادل لوله هاي فلزي است .

سيستم گرمايش كف  براي محوطه هاي استخر    مزيتها در يك نگاه

        ·          تامين شرايط بسيار مطبوع

        ·          تامين گرماي يكنواخت دركل محوطه استخر

        ·          سرد نبودن كف محوطه استخر

        ·          مقاوم بودن در برابر خوردگي  وپوسيدگي  به علت  استفاده از لوله هاي سوپر پايپ

        ·          صرفه جويي در مصرف انرژي از 30% تا 50%

        ·          هزينه بهره برداري بسيار كم

        ·          عدم نياز به تعمير و نگهداري

        ·          ايمني

        ·          عدم اشغال فضاي مفيد

        ·          كاملاً بي صدا

سيستم گرمايشي :

با بار حرارتي مورد نياز برابر با 5 كيلو وات براي هر واحد بيش از صد واحد مسكوني را مي توان  با يك ////110 ميلي متري تغذيه كرد.

سيستم گرمايش كفي براي محوطه هاي استخر

انتخاب يك سيستم گرمايش  مناسب براي محوطه ي استخر كار بسيار مشكل است  چرا كه روش هاي متاول و نسبي براي اين منظور  نقاط ضعف زيادي دارند .

محوطه استخر به طور يكنواخت گرم نمي شود .

گرماي حاصله  بيشتر زير سقف جمع مي شود

كف محوطه استخر سرد است

رطوبت بالاي محوطه استخر باعث خوردگي در اجزاي آنها مي شود

مصرف انرژي انها زياد است

برخي از آنها آلودگي صوتي دارند  و برخي فضاي مفيدرااشغال مي كنند دريك كلام شرايط راحتي انسان را فراهم نمي كنند.

نحوه اجرا :

برخلاف روش هاي سنتي ذر گرمايش كفي گرما از كف يعني جايي كه  به ان نياز است تامين  مي شود .دراين سيستم  گردش آب گرم  ازدرون شبكه اي  از لوله ها  كه درزير كف نصب شده اند  حرارت  رابه طور يكنواخت توزيع مي كند  بدين ترتيب  كف محوطه استخر شرايط بسيار مطلوبي رابراي راه  رفتن با پاي برهنه و يا دراز كشيدن روي آن  فراهم مي اورد  . تقريباً 60% از گرماي خروجي به صورت  تابشي است كه  به طور مستقيم و به سرعت احساس مي شود .

ومصرف انرژي حتي وقتي كه ارتفاع  سقف زياد است  بسيار كم است .

-          كف استخر سريع تر خشك  مي شود كه احتمال ليز خوردن را كم مي كند  ودر ضمن هيچ سطح داغ يا سردي تيزي هم وجود ندارد

-          سيستم  گرمايش كفي همين مزايا رابراي گرمايش در محوطه سونا  ،قسمت رختكن ، و دوش ها نيز به ارمغان مي آورد .

-          به غير از سيستم گرمايش كفي براي محوطه هاي استخر ،امكان خدمات  كلي براي گرمايش محيط هاي مسكوني لوله كشي آب سرد و گرم . لوله كشي سيستم هاي گرمايشي و سرمايشي و همچنين كاربدهاي گوناگون صنعتي ارايه مي كند .

 

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 07 فروردین 1394 ساعت: 15:45 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره راه ابريشم

بازديد: 1815

 

راه ابريشم

مقدمه:

راه و ساختمان وابسته به آن از آغاز تاريخ تا كنون در اين سرزمين اهميت به سزايي داشته است و مردم ايراني تبار دسته دسته زادگاه خود را رها مي كردند و اسبان تيزتك و گردونه هاي روان به سوي سرزمين ايران و گوشه كنار آن راهسپار مي شدند، رههاي هموار و آسايشگاههاي ساخته و پرداخته مي خواستئند و شايد هم در ميان راه به اين گونه ساختمانها برخورد مي كردند كه مردم بومي اين سرزمين ساخته بودند، اين است كه از آغاز ايراني به راه و وابسته هاي آن چشم داشته است. وجود تعدادي بسياري از واژه ها و اصطلاحات مربوط به راه و راهداري در زبان فارسي مانند كاروانسرا، خان ساباط، آب انبار پل و مانند آنها مي نمايد كه زندگي مردم اين كشور تا چه اندازه به راهي وابسته بوده است. پيدايش راه در ايران و تاسيسات مربوط به آن سرگذشتي بسيار كهن دارد. راهها و معابر كنوني ايران كه شرق را به غرب و شمال را به جنوب و كشور را به سرزمينهاي بيرون از مرز آن پيوند مي دهد كم و بيش با جزئي تغيير كه علم و صنت جديد در اين اواخر در آن بوجود آورده همان مسيرهاي قديمي است كه ساختمان طبيعي اين آب و خاك آن را الزام كرده و از همان روزگاري كه سرزمين ايران مورد استفاده مردم آن واقع شده است در حقيقت مي توان گفت طرح راهها و جاده هاي ايران قديم و ايران كنوني طبق الگويي است كه طبيعت آب و خاك بر اهالي آن تحميل كرده است، منتهي هر چه بر ميزان تمدن و درجه قدرت صنعتي مردمش افزوده شده، توانسته اند با دستكاري و رفع دشواريهاي اين الگوي طبيعي راه خود را براي رسيدن به هدفها آسانتر و كوتاهتر سازند.

 

1-5-1 اهميت راه ابريشم

شايد برخي از بر اين باور باشند كه در عصر ارتباطات پيچيده انساني و در دوراني كه شرق و غرب زمين را طرفه العين در هم گره مي خورد، اين روي آوردن به پژوهش تاريخ جاده اي كه چيزي جز گذرگاهي براي كاروانيان بوده است، نادرست بنمايد و جاده اي كه در دوره اي از تاريخ كهن بخشي از كره خاكي، شاهد گذر مسافراني از اين سو بدان سو بوده است. امروزه كه از قطار شترهاي صحرانوردي اثري به جا نمانده و نه از سرزمينهاي گسترده پهناوري كه تنها يك نام را بر خود مي شناختند. پس چه سود از جست و جو در پيچ و خم و فراز و نشيب راهي كه نه نشان از خود آن باقي است.

ارتباطات، زير بناي تمدن هر جامعه است، تنها بر اين پايه است كه گردونه حيات يك جامعه به گردش در مي آيد و به آن رشد و بالندگي مي بخشد راه ابريشم با گذر از چندين كشور بزرگ و گسترده، مهمترين پل پيوند ميان اقوام و ملل آن روزگاران بوده، و سده هايي چند اين بار سنگين تاريخي را بر دشو است. امروز گر چه كشورهاي پهناور باستان را مرزهايي تحميلي، پاره پاره كرده است، فرهنگ و آيين مردمان اين سرزمينها از سرچشمه اي يگانه سيراب مي شود. راز اين يگانگي را بايد در پيوندهاي تاريخي ميان اين ملتها جست و از ايران تا روم، داده ها و ستاده ها به چند كالاي مادي محدود نشده است، بلكه آنچه انديشه و دست مردمان فراهم مي آورده اين سو و آن سو رفته است، از فرآورده هاي صنعتي و طبيعي گرفته تا دست آفرينه هاي بومي و آيينهاي ملي و اديان آسماني اين همه از اهميت جاده اي نشان داد كه خاور را به باختر پيوند مي داد. اهميت ديگرش دراين نهفته است كه امروزه بيش از هر زمان ديگر زمينه ساز گشايش در دوران معاصر، ضرورتهاي همگرايي ميان كشورهاي هر منطقه از جهان رخ نموده است. اين تلاش در جهت پيوندهاي چند سويه مي تواند بار ديگر زمينه ساز گشايش راهي باشد كه ارتباط ميان ملتها را استوارتر بسازد. ارتباطي كه جز با پيمودن راههاي زميني و تماس رو در رو استوار نمي يابد.

اينك كه كشورهاي منطقة آسياي مركزي در كنار جمهوري اسلامي ايران بر آن شده اند تا بار ديگر مرزهاي زميني خود را براي گذر كاروانهاي بزرگ امروزي بگشايند و ارزانترين و درست ترين راه را براي داد و ستد با ديگر كشورهاي جهان برگزينند، مي توان اين كوشش را گامي به سوي احياي را باستاني ابريشم دانست كه پشتيبان آن را مهم ترين گذرگاه خود مي ديدند.

 

1-5-2- تاريخچه راه ابريشم

براي آشنايي با راه ابريشم نخست بايد راههاي قديم ايران را كه زير بناي راه ابريشم است، شناخت. قديمي ترين راه بزرگ ايران، جاده شاهي است كه از بايل شروع مي شد و با گذر از تنگناي زاگرس، به كرمانشاهان و اكباتان (همدان) مي رسيد از آنجا كه به ري مي رفت و در امتداد جنوب البرز به باكتريا (بلخ) مي انجاميد. اين راه از روزگاران كهن، اصلي ترين راه پيوند ميان شرق  غرب بوده است. بدين ترتيب راه ابريشم، راهي نو بنياد نيست، بلكه همان مسير قديم است كه در گذر روزگاران از آسياي مركزي به چين پيوسته و سرازير شدن كاروانهاي ابريشم آنها نهاده است. اما اين راه چگونه از آسياي مركزي گذشت و ايران را به چين پيوند داد.

در حدود سال 140 ق . م او و، امپراتوري نامدار دودمان (Han) قدرت را در چين به دست گرفت. وي پس از شكست اشراف طايفه مجاور (Hunnish Race) كه مهمترين مانع راهيابي چينيان به سرزمينهاي باختري بودند، رو به غرب آورد تا هم به دره فرغانه، مركز توليد و پرورش اسب دست يابد و هم امپراتوري خويش را تا مرزهاي امپراتوري پارت بگستراند. از اين رو در سال 139 ق . م نماينده اي به نام جانگ چيان راهي را براي گشودن راهي به سوي غرب فراهم آورد.

در سال 116 ق . م جانگ چيان براي دومين بار، در راس هياتي سيصد نفره در حالي كه مقدار زيادي طلا و نقره و پارچه ابريشم همراه خود داشت، به سرزمينهاي غربي اعزام شد. در همين سفر، دستيار وي، نيز تا كشور اشكاني راه پيمود و بدين سان، بين حكومتهاي غربي و اشكانيان روابط رسمي برقرار شد. با اين تمهيدات امپراتوري چين كوشيد تا ابريشم چين را به كشورهاي باختري صادر كند. براي اين منظور نيروي انساني فراواني به كار گرفته گمارد و سرمايه كلاني گذارد تا از اين راه نو گشوده بهره را بررد. او موفق شد كه در كرانه هاي شمالي و جنوبي كوير تا كلامان (paklamak) راهي برزگ و پركاروانسرا، را پديد آورد كه تا آنسوي پامير (pamir) امتداد يابد، و از آنجا به راههاي مركز، غرب و جنوب آسيا بپيوندد. با گشوده شدن اين راه نخست ماموران سياسي چين و سرزمينهاي آسياي مركزي، كالاهاي گوناگون را از اين سو به آن سو مي برد، اما ديري نپاييد كه بازرگانان مغدذ و كوشان و پارت رشته كار داد و سند را در دست گرفتند، كسانيكه كه در سالنامه هاي چيني از آنها به نام بازرگانان جو (chou) يعني بيگانگان ياد شده است، مرداني با چشمهاي فرو رفته، بيني هاي بزرگ و ريشهاي انبوه، آن گونه كه در نگاره هاي آن زمان پيداست. اين بازرگانان كه به گويشهاي گوناگون ايراني سخن مي گفتند كاروانهاي بزرگي از شتر را روانه مي كردند كه بارشان عطر بود و جواهر و بلور.

 

1-5-3- وجه تسميه راه ابريشم

گفته اند اين راه را از آنرو بدين نام نهاده اند كه ابريشم چين، يعني مهمترين كالايي كه در اين مسير حمل مي شد، از اين رهگذر به مغرب زمين رسيده است و آغاز نامگذاري آن را از روزگار ماركوپولو مي دانند. برخي نيز به اين باورند كه ريت هوفن (1833-1905) دانشمند آلماني، نخستين كسي باست كه اين راه را بدين نام خوانده، اما درست آن است كه اين جاده از روزگاران باستان به همين نام خوانده مي شده است ابريشمي هم كه در راه آمد و شد بود، بر خلاف پندار برخي از محققان، تنها خاص كشور چين نبوده است، بلكه سرزمينهاي پيرامون چين و حتي ايران نيز، ابريشم بسياري فرا مي آورند و از اين راه به سرزمينهاي غربي مي فرستاند.

 

1-5-4- ايران و راه ابريشم

 برقراري اربتاط رسمي بين ايران و چين، كه با آمدن نماينده هايي از امپراتوري هاي غرب به دربار اشكانيان آغاز شد، طليعه اي بود بر پيوندهايي گسترده كه با آمد و شد نمايندگان دو كشور روز به روز بر گستره آن افزوده مي شد. هم چينيان به موقعيت حساس ايران آگاه بودند و هم ايرانيان به نقشي كه مي توانستند به عنوان پايگاه پل شرق و غرب ايفاء كنند و بنابراين هر دو طرف مي كوشيدند تا با گشايش راه ابرايشم، اقتصاد خويش را رونق بخشند.

ايران كه همواره از جانب روميان مورد يورش قرار داشت، با شجاعت در برابر حملات آنان ايستاد و روميان را واداشت تا برازگاني خود را با خاور دور تنها از راه ابريشم عملي سازند براي در انحصار داشتن راه حمل و نقل كالا ميان خاور و باختر، سرمايه هنگفتي را نصيب ايران زمين كرد و اقتصاد آن را، كه تا آن روز بر كشاورزي و دامپروري تكيه داشت، رونقي روز افزون بخشيد و در پي آن مراكزي براي راهنمايي بازرگاني واسطه چگونگي حمل و نقل كالا، پرورش رهبران كاروان و تشكيلاتي نيز براي حمل و نقل دريايي كه شاخه اي از راه ابريشم بود، شكل گرفتم.

راه ابريشم از بخار (به خجده) خجاده در جنوب غربي مي رفت و سپس به بيكنه مي رسيد، كه منزل مهمي بوده و هزار كاروانسرا داشته است. از آنجا به فرير (فرب) مي رفت و پس از گذر از جيحون به آمل (آمويه يا چهار جوب) مي پيوست. رود جيحون، دو تا پنج ماه از سال چنان پخ مي بست كه كاروانها با بارهاي سنگين خود از روي آن مي گذشتند و در گرماي تابستان قابل كشتيراني بود. منازل بعدي را گشماهن مرو، سنج، دندانقان و سرخش تشكيل تا نيشابور، منازل رابط شرف، رباط ماهي، رباط چاهك، توس، نوغان، طرق، شريف آباد، الحمراء و ديزباد قرار داشت.

از ديرباز ارتباط شرقي ترين مركز تجاري دنيا در كشور چين با غربي ترين مركز تجاري در اروپا از طرق جاده ابريشم برقرار بود. اين مسير امكان دسترسي شرق به غرب را فراهم مي كرد. اين مسير كه ابتداي آن شرق كشور چين بوده است با عبور از شمال چين و جنوب شروري سابق و شمال افغانستان وارد ايران شد و پس از طي كردن كشور ايران و عبور از طول كشور تركيه با پشت سر گذاشتن استانبول وارد اروپا مي شد.

در واقع آنجاييكه خط مستقيم ارتباطي بين پكن و اروپا درياي خزر را قطع مي كرد، جاده ابريشم به سمت جنوب دريا متمايل شد وجود چنين مسير تجاري سبب رونق گرفتن مناطق مستقفر در طول آن شد و بدين دليل ارزش اين مناطق به علت امكان عبور كالا به مقدار زياد از آنها افزايش يافت.

با گذشت زمان و تكامل سيستمهاي حمل و نقلي ديگر از جمله سيستم حمل و نقل آبي همچنين اختلافات منطقه اي اين مسير عليرغم داشتن پتانسيل لازم مورد بهره برداري قرار نگرفت. احداث راه آهن در مسير نويدي در احياء مجدد اين مسير قديمي شده زيرا با استفاده از راه آهن جابجايي حجم زيادي از كالا در مسير زميني امكان پذير مي گردد.

تا پيش از سال 1991 ميلادي فقط سه كشور ايران، تركيه و پاكستان اعضاي سازمان همكاريهاي اقتصادي (ECO) را تشكيل مي دادند ولي پس از اين سال تعدادي كشورهاي تازه استقلال يافته از جمله كشورهاي واقع در مسير جاده ابريشم به عضويت اين سازمان در آمدند، اين موضوع خود نشانگر اهميت اين جاده مي باشد. با توجه به اين موضوع، تكميل خط راه آن در مسير جاده ابريشم ضرروي به نظر مي نمود. كه با احداث خط راه آهن مشهد – سرخس- تجن اين عمل انجام شده و جاده باستاني و طلايي ابريشم عملا احيا گرديد. نظر به اينكه بخش اعظمي از اين مسير از ايران عبور مي كند ، اين كشور نقش به سزايي در ارتباطات كشورهاي همسايه خود خواهد داشت. منطقه سرخس كه محل ورودي جاده ابريشم به ايران مي باشد از مركزيت خاص خود در مسير برخوردار مي باشد. در صورت وجود امكانات در

 اين منطقه مي توان مواد خاص خود در مسير برخودار مي باشد. در صورت وجود امكانات در اين منطقه مي توان مواد خام صادراتي را به محصولات مصرفي تبديل كرده و سپس به نقاط ديگر صادر نمود. در حقيقت با فراهم نمودن چنين امكاناتي علاوه بر استفاده از مزايايي ترانزيتي كه اين مسير را فراهم مي سازد، ارزش افزوده كالا نيز مورد بهره برداري قرار خواهد گرفت.

در حال حاضر ميزان صادرات و واردات كشورهاي تازه استقلال يافته رقم قابل توجهي است كه با استفاده از مسير جاده ابريشم افزايش خواهد يافت از طرف ديگر تقاضا براي استفاده از جاده ابريشم و منطقه ويژه تجاري سرخس مختص به اين كشورها شده و شركتهايي كه محصولات خود را به كشورهاي منطقه صادر مي كنند نيز متقاضي استفاده از اين منطقه ويژه تجاري خواهند بود. زيرا استقرار اين منطقه در مركز جاده ابريشم و امكان حمل و نقل كالا از اين جاده عامل مهمي در انتخاب آنها خواهد بود.

از طرفي كاربري منطقه تجاري سرخس صرفاً به ذخيره سازي، آماده سازي و صادرات كالا منحصر نخواهد شد، اين منطقه با توجه به راههاي زميني، ريلي و هوايي آن و همچنين قابليت بالاي پذيرش مسافر مي تواند براي جلب توريست و رونق بخشيدن به صنعت توريسم باشد.

 

تجزيه و تحليل و بررسي مصاديق

1-6-1- كشور آلمان

الف) نظام استقرار مجتمع هاي خدماتي – رفاهي

در كشور آلمان اتوبان ها نقش مهمي در ايجاد ارتباط بين مراكز مهم جمعيتي و صنعتي دارند. در اين كشور مجتمع هاي خدماتي – رفاهي در اتوبان ها براي ارائه خدمات مناسب به وسايل نقليه و مسافران داخلي و خارجي در دو شكل مجتمع با امكانات كامل و مجتمع با امكانات محدود ساخته مي شوند.

مجتمع هاي خدماتي – رفاهي با امكانات كامل معمولا به صورت قرينه در طرفين اتوبان ايجاد مي شوند و در مواردي كه موانع طبيعي و انساني مانع از احداث مجتمع در يك طرف اتوبان مي شوند و در مواردي كه موانع طبيعي و انساني مانع از احداث مجتمع در يك طرف اتوبان شود. مجتمع در نزديك ترين فاصله ساخته مي شود. اگر مجتمع به صورت قرينه احداث شود يك گذرگاه هوايي جهت ارتباط بين مجموعه ايجاد شده و فروشگاه و رستوران مشترك بين آنها ساخته مي شود

مجتمع هاي با امكانات ساده نيز در دو طرف اتوبان و در حد فاصل مجتمع هاي با امكانات كامل جهت امكانات بيشتر دسترسي به خدمات رفاهي براي رانندگان و جلوگيري  از تمركز وسايط نقليه مسافران داخلي و خارجي در مجتمع هاي كامل ايجاد مي شوند. مجتمع هاي ساده به رغم قرار گيري در طرفين اتوبان فاقد ارتباط از طريق گذرگاه هوايي بوده و هر يك مستقلاً به ارائه خدمات مي پردازند.

 

ب) سطح و نظام عملكرد مجتمع هاي خدماتي – رفاهي

مجتمع هاي خدماتي – رفاهي با امكانات كامل در مساحتي بين 5 تا 12 هكتار معمولاً به صورت قرينه اتوبان ساخته مي شوند. اين مجتمع ها خدمات متعددي مانند رستوران هتل پاركينگ وسايط نقليه فروشگاه اتاق هاي مخصوص معلولين اتاق هاي پذيرايي مخصوص دوش اتاق تعويض كهنه بچه محوطه بازي كودكان اتاق بازي بچه ها پمپ بنزين كليسا دستگاه هاي اتوماتيك سكه اي امكانات مخابراتي (تلفن و درونگار) و محل كفرانس براي ارائه خدمات به وسايط نقليه و مسافران داخلي و خارجي مي باشند. البته كميت و كيفيت خدمات مذكور در برخي مجتمع ها تفاوت دارد به طوري كه از 383 مجتمع خدماتي رفاهي با امكانات كامل تعداد 59 مجتمع فاقد پمپ سوخت و 324 واحد داراي پمپ سوخت هستند. همچنين 221 مجتمع داراي يك اتاق تعويض كهنه بچه يا دوش يا هر دوي آنها مي باشند و 103 مجتمع نيز فاقد امكانات مذكور مي باشند. فضاي پاركينگ و محوطه مجتمع هاي خدماتي رفاهي با امكانات كامل آسفات است اين مجتمع ها فقط با درخت از فضاي اطراف مجزا مي شوند.

مجتمع هاي خدماتي – رفاهي با امكانات ساده مساحتي بين 3 تا 5 هكتار دارند. اين مجتمع ها خدمات كمتري نسبت به مجتمع هاي خدماتي – رفاهي با امكانات رفاهي كامل دارند. اين مجتمع ها با دارا بودن خدماتي مانند رستوران پاركينگ فروشگاه حمام اتاق تعويض كهنه بچه و پمپ بنزين به كليه رانندگان و مسافران داخلي و خارجي خدمات ارائه مي دهند. البته كميت و كيفيت خدمت در اين مجتمع هاي نيز تغيير مي كند به طوري كه در بعضي از آنها متل نيز وجود دارد و تعدادي نيز فاقد پمپ بنزين هستند. در مجتمع هاي مورد نظر فضاي پاركينگ و محوطه آسفالت است و محصور كردن فضا به وسيلة نهال يا درخت انجام مي شود.

نكته حائز اهميت در بررسي مجتمع هاي خدماتي – رفاهي كشور آلمان عدم احداث تير پارك و امكان استفاده از رانندگان كاميون هاي ترانزيت و خودروهاي سواري و مسافري خارجي از مجتمع هاي خدماتي – رفاهي است. موضوع حايز اهميت ديگر عدم نياز به واحدهاي تعمير و گاهي مجهز به مجتمع هاي خدماتي – رفاهي است. علت اينكه اين امر برنامه ريزي متمركز احداث مجتمع هاي خدماتي – رفاهي به وسيله وزارت راه و ترابري و خدمات رساني بين راهي توسط كانون هاي خدماتي اتومبيلراني تحت نظارت وزارتخانه است. در اين كشور كانون هاي اتومبيلراني از جمله بهره گيري از سيستم ماهواره اي وظيفه روان سازي حركت در اتوبان جلوگيري از تصادفات و ارائه خدمات تعمير و نگهداري را بر عهده دارد.

 

ج: نظام مالكيت

تا سال 1994 احداث مجموعه هاي خدماتي بر عهده دولت بوده است. و بخش ساخت جاده ها در وزارت راه و ترابري اقدام به احداث اين مجموعه ها مي نمود. در سال 1994 با تصويب قانوني، شيوه ساخت و ساز تغير و كار بين بخش دوليت و خصوصي تقسيم گرديد. بر اساس قانون مربوطه، كار ساخت و ساز به دو بخش داراي سود تقسيم شده است و مقرر شده كه بخش غير سود ده به وسيله وزرات راه و ترابري و بخش سود ده به وسيله بخش خصوصي احداث شود و همواره راهكارهايي براي اشتراك عمل بخش دولتي و خصوصي وجود داشته باشد.

در راستاي مفاد قانون مذكور، مجتمع هاي خدماتي – رفاهي به دو دسته قديم و جديد تقسيم شده است. در خصوص پروژه هاي جديد، دولت نسبت به تملك و آماده سازي زمين اقدام مي كند و براي احداث پروژه ها و بهره برداري از آن مزايده مي گذارد. معمولا برندگان هر پروژه كه سرمايه گذاري جهت ساخت مجتمع را بر عهده دارند. خود بهره بردار نيستند و پس از احداث مجتمع، بهره برداي كل يا قسمت هايي از آن به افراد ديگر از طريق اجاره واگذار مي كنند. وازرت راه و ترابري براي اين كه ريسك پذيري ساخت مجتمع تنها متوجه سرمايه گذار نباشد، در قرار داد ساخت و بهره برداي مجتمع اجازه گيرنده ها را نيز سهيم كرده است.

در اين كشور، به رغم اينكه بهره برداري از مجتمع خدماتي – رفاهي پس از مزايده به بخش خصوصي داده مي شود اما در راستاي حمايت بيشتر دولت براي ارائه خدمات مطلوب تر رانندگان و مسافران داخلي و خارجي و حفظ سود آوري مجتمع، دولت بخشي از هزينه تعمير و نگهداري اموال غير معقول (ساختمان، محوطه پاركينگ، برق و نظاير اينها) را بر عهده مي گيرد و در عوض، طرف قرار داد بايد سالانه مبلغي را به وزرات راه و ترابري اجاره دهد و همچنين 5/7 درصد از فروش را نيز به صندوق دولت (خزانه) واريز نمايد.

 

د) بررسي نمونه ها

د -1 مجتمع خدماتي رفاهي الواكن

كاري از آدات و هايش و ولز در شره اشتوتگارت

اين مجتمع بيشتر مورد استفاده مسافراني است كه از شهر بيلفند به الم همراه خانواده خود مسافرت مي كنند. اين مجتمع از لحاظ ويژگي معماري و عملكردي در خور توجه است و در دو قسمت اتوبان A7 ساخته شده است. از اولين مجتمع هاي خدماتي رفاهي است كه در دو قسمت ساخته مي شوند كه يك نوآوري جديد محسوب مي شود. از ويژگيهاي منطقه اطراف مجتمع مي توان به كوهي اشاره كرد كه در ديد مسافرين مي باشد و خود يك نشانه است. اين پروژه با آينده نگري خاص شده است و از سري مجتمع هاي خدماتي رفاهي است كه بخش توقفگاهي و رفاهي در كنار بخش خدماتي (پمپ بنزين) بطور فشرده قرار گرفته اند و تلفيق اين دو فعاليت در پروژه، سبب كارآيي بيشتر آن شده است.

اين مجتمع از دورن اتوبان ديد جذابي دارد و در امتداد آن قرار گرفته است. سقف آن از جنس شيشه است. اين سقف هرمي شكل است. فرمها و حركات روي سقف آنرا زيباتر كرده است.

اين مجتمع چهار بخش مساوي دارد و از لحاظ سلسله مراتب دسترسي هر چهار قسمت در يك درجه اهميت اند. سرويس هاي عمومي و رستوران و غذا خوري طوري طراحي شده اند كه براحتي در ديد و دسترس باشند.

فضاي دروني پروژه بصورت يك بازار (Market place) طراحي شده بطوريكه جذابيت زيادي به مجتمع بخشيده است فضاهاي نشيمن و استراحت بهترين ديد را به پاركينگ دارد و علاوه بر آن به محوطه بازي بچه ها نيز اشراف دارد. در ساير قسمتهاي مجتمع فضاي سبز انبوه تر است و ديد به جنگل دارد. پروژه تراسهاي آفتابگير زيادي طراحي و ساخته شده است.

در سقف رستوران از صداگير استفاده شده است تا در محيط آرامش بيشتري بوجود آيد. حتي شيشه هاي رستوران نيز دو جدار مي باشند. رستوران نسبت به ديگر نقاط مجتمع در كد ارتفاعي بالاتري قرار گرفته است تا اشراف بيشتري داشته باشد. مجتمع در شب به دليل روشنايي فضا و شيشه اي بودن جداره ها كاملا ديده مي شود. و از اتوبان ديد بصري زيبايي دارد. اين مجتمع در شب هنگام مانند يك كريستال ديده مي شود و نور زيادي به اطراف ساطع مي كند.

كمپوزيسيون رنگي: در مجتمع از رنگهاي ملايمي همچون آبي و سبز و سياه استفاده شده بطوريكه از لحاظ رواني آزار دهنده نباشد و اين رنگها به دليل همجواري با جنگل همخواني و هماهنگي با آن پيدا نموده است. بدليل وجود معدن سنگ در نزديك پروژه بخشي از سنگهاي نماي مجتمع از آن تامين شده است و كمپوزيسيون زيبايي بين شيشه و سنگ بوجود آمده است. اين سنگها كه بيشتر آهكي هستند چهره بومي مجتمع را نشان مي دهند. كف مجتمع از گرانيت كار شده است و حتي در مبلمان بعضي از فضاها مانند رستوران اين سنگ استفاده شده است ولي هدف طراح اين بوده است كه از تنوع مصالح پرهيز شود تا مدرن بودن پروژه نمود پيدا كند.

 

د – 2 – مجتمع هاي خدماتي رفاهي لورش در اتوبان A67

استاد: پروفسور فرايشلد

حركت: هر چه سرعت حمل و نقل بيشتر مي شود گذرگاهها و راهها از معناي سابق خود دورتر احساس مي شود تا بتواند با وجود سرعت حركت وسايل با ايجاد مناظر و فعاليتهاي متنوع بين راه مخاطب را به درون خود جذب نمايد.

توقف: در طول اتوبانهاي آلمان بيش از 725 مكان توقف وجود دارد كه اكثراً داراي خدمات 24 ساعته هستند و داراي پمپ بنزين، كيوسك تلفن، غرفه هاي فروش، متل و ... مي باشند.

تا سال 98 تعداد 294 پمپ بنزين – 330 رستوران – 54 متل با 3000 تخت و 48 كيوسك وجود داشته است.

مكانهاي خدماتي و رفاهي علاوه بر امكانات مادي كه در اختيار مسافر مي گذارند سبب تجديد قوا نيز مي شوند و همچنين امكان ارتباط سريع را فراهم مي كنند و در كل شرايط بهتري را براي ادامه سفر مسافرين بوجود مي آورند.

طرح مساله: در مجتمع لورش كه در طرفين اتوبان قرار خواهد گرفت مي بايست ايده اي كامل و جامع زير بناي طرح آن باشد منطقه اطراف سايت – وضع ترافيك موجود و حجم ترددي بايد تحليل گردد تا ايده طرح بتواند با واقعيات حمل و نقل و زمان و فضاي طرح سازگار شود. اين طرح مي بايست عملكرد ها و كيفيتهاي در سطح غرب داشته باشد و بايد بيانگر اين باشد كه در آينده جابجايي براي حمل كالا و خريد نيست بلكه مبحت توسعه يافته تر و پيچيده تري است. زمان توقف در آينده بايد بيشتر شود و مجتمع تنها پاركينگي براي توقف و ارائه خدمات كوتاه نباشد بلكه به مجتمع بايد به شكل يك فضاي تفريحي خدمات وسيع نگريسته شود كه علاوه بر عملكردهاي خدماتي عمكلرد تفريحي نيز داشته باشد و لنداسكيپ در خور توجهي در آن طراحي گردد.

از 34 پروژه به 2 نمونه اكتفا مي كنيم و به طور مختصر آنها را بررسي مي كنيم.

پروژه نخست: الكساندر بروكهارد: در پروژه من كه به نام مجتمع ميانراهي لورش نام گرفته تفكيك دو عملكرد بخش خدماتي از رفاهي در گام نخست طراحي مد نظر قرار گرفته است. بطوريكه پمپ بنزين كه شاخصه بخش خدماتي مجموعه است كاملاً مجزا از بخش رفاهي است.

در طرح توسعه شده پروژه از اتوبان جدا باشد بطوريكه مخاطب پروژه با ورود به مجتمع از ازدحام و ترافيك اتوبان جدا شده و خود را در محيط كاملاً متفاومت احساس كند.

مجتمع لورش بطور قرينه در شرق و غرب اتوبان قرار گرفته است و در هر دو جهت پروژه با طبيعت هماهنگ شده است در لورش شرقي آبگير طبيعي وجود دارد كه ديد و فضاي مطبوي ايجاد نموده است همچنين امكانات پيك نيك بازي و محوسط چمن در پروژه در نظر گرفته اشده است. ساختمان پروژه بالاتر از سطوح پاركينگها است. ساختمان با چوب مخصوص محلي ساخته شده است. ورودي اصلي مجتمع به موازات اتوبان مي باشد علاوه بر آن چند ورودي فرعي نيز به پروژه ارتباط دارند. ساختمان لورش دو طبقه است. طبقه پايين براي خدمات سريع مسافر مانند آشاميدني، غذا (Fast Food) و ... طراحي شده است و در طبقه بالا فضاهاي لابي و تالار نشين طراحي شده است كه با پارتيشن هاي سبك از هم جدا سازي شده اند.

در پروژه، فضاهاي سبز گاهي به عنوان جدا كننده عملكردها از يكديگر هستند.

پروژه دو: گونتر بروكر: اين مجتمع در يك محيط جنگلي است كه جاده و اتوباتن در كنار آن قرار دارد از لحاظ عملكردي همانند لورش شرقي غربي است و ولي در مكاني بالاتر از اتوبان قرار گرفته بطوريكه مخاطب با ورود به مجتمع سر و صداي اتوبان را فراموش خواهد كرد و از فضاهاي آرامش بخش استفاده خواهد نمود. مسافري كه از ترافيك، آلودگي و سر و صداي اتوبان گريخته با ورود به اين مجتمع از آرامش محيط و مناظر فضاهايي كه در درون كوه طراحي و تعبيه شده اند لذت خواهد برد.

مجتمع در شب و روز از درون اتوبان به وضوح قابل رويت است.

مجتمع در اتوبان ساخته شده و در دو بخش توسط پل به هم متصل شده اند اين پل دو طبقه است در طبقه پايين پل، رستوران قرار گرفته و در رستوران بالا فضاي استراحت و نشمين طراحي شده است.

 

1-6-2- كشور انگلستان

الف) نظام استقرار مجتمع هاي خدماتي – رفاهي

در كشور انگلستان اتوبان ها نقش مهمي در ايجاد ارتباط مراكز مهم صنعتي بين مراكز مهم صنعتي و پر جمعيت كشور مانند لندن منچستر بيرهنگام ليورپول دان كاستر گلاسكو ادينبرا نيوكاسل سات همتون بريستول و نظاير اينها دارد. راه هاي اصلي نيز ايجاد ارتباط بين مراكز جمعيتي و صنعتي كم اهميت تر را بر عهده دارند. در اين كشور مجتمع هاي خدماتي – رفاهي به عنوان تسهيل كننده نظام حمل و نقل جاده اي مورد توجه هستند و در اتوبان ها و جاده هاي اصلي براي ارائه خدمات مناسب به وسايط نقليه و مسافران داخلي و خارجي احداث مي شوند. نوع و استقرار اين مجتمع ها در اتوبان ها و جاده هاي اصلي متفاوت است. در اتوبان هاي مجتمع هاي خدماتي – رفاهي با امكانات كامل در فاصله اي حدود 50 الي 70 كيلومتر از يكديگر احداث مي شوند اما در جاده هاي اصلي مجتمع هاي خدماتي – رفاهي با امكانات محدود در فواصل نامشخص ساخته مي شوند.

مجتمع هاي خدماتي – رفاهي با امكانات كامل داراي فرم مستطيل بوده و معمولاً به صورت قرينه در طرفين اتوبان احداث مي شوند. در مواردي كه به دليل وضعيت طبيعي زمين با وجود موانع فيزيكي امكان احداث يكي از آنها وجود ندارد مجتمع در نزديك ترين فاصله ايجاد خواهد شد. در صورتي كه مجتمع هاي خدماتي – رفاهي به صورت قرينه ساخته شود ما بين آنها يك گذرگاه بزرگ به طول 45 الي 50 متر به عرض حدود 15 الي 20 متر جهت اتصال دو مجتمع و همچنين احداث رستوران و فروشگاه مشترك ايجاد مي شود. در اين گذرگاه عرض پياده رو حدود 2 متر و بقيه رستوران و فروشگاه اختصاص مي يابد. مجتمع هاي خدماتي با امكانات محدود نيز فرم مستطيل يا مربع دارند و به صورت منفرد در يك طرف جاده هاي اصلي ساخته مي شوند.

استقرار مجتمع هاي خدماتي - رفاهي  بزرگ و كوچك در كنار مراكز جمعيتي محدوديتي ندارد و اصلي ترين معيارها در انتخاب محل تجمع رعايت موارد مربوط به جاده امكان تامين آب و برق و نبود موانع طبيعي انساني است.

 

ب) سطح و نظام عملكرد مجتمع هاي خدماتي رفاهي

مجتمع هاي خدماتي – رفاهي با امكانات كامل در مساحتي بين 6 تا 7 هكتار در اتوبان ها به صورت قرينه احداث مي شوند. اين مجتمع ها خدمات متعددي مانند رستوران متل يا هتل سوپر ماركت تعميرگاه (مكانيكي برق اتومبيل و آپاراتي) فروشگاه لوازم يدكي كارواش فروشگاه انواع و اقسام غذاهاي سرد و گرم واحد سرگرمي كودكان قسمت اطلاعات جهانگردي عابر بانك سرويس هاي بهداشتي پمپ سوخت فضاي سبز تلفن و مكان سخنراني درباره مسافت و ايمني جاده براي مسافران و رانندگان دارند. فضاي پاركينگ و محوطه مجتمع آسفالت است و محدوده جاده براي مسافران و رانندگان دارند. فضاي پاركينگ و محوطه مجتمع آسفالت است و محدود آن فاقد حصار يا ديوار كشي است. در مجتمعهاي مورد نظر پاركينگ وسايط نقليه سبك و سنگين (سواري كاميون اتوبوس) به وسيله خط كشي تفكيك شده و خدمات مختلف به سرنشينان وسايل نقليه داخلي و خارجي ارائه مي شود.

مجتمع هاي خدماتي – رفاهي با امكانات محدود در مساحتي بين 3000 تا 6000 متر مربع در امتداد جاده هاي اصلي پرتردد در فواصل نامشخص ساخته مي شوند. اين مجتمع هاي داراي خدمات رفاهي محدودي شامل پاركينگ سرويس بهداشتي فروشگاه كوچك محوطه باز جهت استراحت و صرف غذاي خانگي تعدادي نميكت و چند كانكس براي اقامت شبانه مسافران هستند. به طور كلي اين مجتمع ها براي استراحت كوتاه رانندگان و مسافران در طول سفر و كاهش تصادفات ناشي از خستگي رانندگان ساخته مي شوند. فضاي پاركينگ و محوطه مجتمع با هزينه بسيار كم تسطيح و شن ريزي مي شود و جدا سازي فضاي مجتمع از اطراف نيز معمولاً با درخت انجام مي گيرد.

 ج) نظام مالكيت مجتمع هاي خدماتي – رفاهي

در كشور انگلستان وزارت راه و ترابري اقدامات تملك و آماده سازي زمين مجتمع هاي خدماتي – رفاهي را انجام مي دهد و سپس اراضي آماده سازي شده در اختيار متقاضيان بخش خصوصي و عمومي براي ساخت مجتمع قرار مي گيرد. در اين كشور مهم ترين سازندگان مجتمع هاي خدماتي – رفاهي شركت هاي بزرگ نفتي مانند b..p-ESO-SHELL و نظاير اينها هستند. اين شركت ها پس از ساخت مجتمع امتياز بهره برداري از فروشگاه تعميرگاه رستوران و ديگر عناصر عملكردي را از طريق مزايده به افراد حقيقي و حقوقي واگذار مي كنند.

 

 

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 07 فروردین 1394 ساعت: 15:42 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره معماری کاروانسراها

بازديد: 329

 

 

از مهمترين يادگارهاي گرانقدر معماري ايران كاروانسرا است كه پيدايي و موجوديت آن در سرزمين پهناور ايران، از گذشتة بسيار دور آغاز شده و طي قرون متمادي به دلايل گوناگون اقتصادي، سياسي، نظامي و مذهبي به تدريج تكامل يافته است.

در كشور ايران، به علت قرار داشتن در شاهراه بازرگاني شرقي- غربي و نيز گستردگي خاك، از دير باز به ايجاد راههاي بازرگاني و نظامي و همچنين ساختن پلهاي متعدد و تامين امنيت كاروان و كاروانيان به ديدة عنايت نگريسته شده است. بر اسا شواهد مبتني بر اسناد تاريخي، ايران در احداث جاده و كاروانسرا و ايجاد سيستم ارتباطات خبررساني پيشقدم بوده است. به عقيدة محققين، ايجاد و توسعة ساخت و كاروانسرا در ايران از مهمترين دستاورهاي معماري ايراني بويژه در دورة ايران اسلامي است كه مطالعه و بررسي ويژگيهاي گوناگون و متفاوت آن مويد اين نظريه است.

تنوع ويژگيهاي كاروانسراهاي ايران شگفتي برانگيز و اعجاب آور است، بطوري كه با بررسي و مطالعه مي توان دريافت كه هر يك از اين كاروانسراها با نقشة خاص ساخته شده است و دو كارونسرا با نشقة واحد و مشابه مشاهده نمي شود.

بنياد كاروانسرا در دورة ايران اسلامي بخش مهمي از معماري ايران را شامل بوده و كاروانسراهاي متعددي با سبك و ويژگيهاي متفاوت در شهرها، جاده هاي كوهستاني و حاشية كويرها احداث شده است. آنچه مسلم است، اين پديده با ارزش معماري در رابطه با رونق تجارت شكل گرفته و عوامل دگير نظير كاربرد نظامي، اطلاع رساني و ... در توسعه و تكامل آن نقش داشته اند.

به هر حال، احداث كاروانسرا در ايران سابقه اي طولاني داشته و ساخت آن در جاده هاي كارواني به منظور استراحتگاه و سرپناه، در ادوار مختلف بويژه دورة اسلامي، از اهيمت خاصي برخوردار بوده است. در اين دوره، معماري كاروانسراها از ديدگاه سبك و تنوع نقشه ها به اوج شكوفائي رسيد و در مسير شهرها و روستاها، معابر كوهستاني و نواحي كويري، كاروانسرا و رباطهاي برونشرهي و در مراكز اقتصادي و راسته بازارها، كاروانسراهاي درونشهري با ويژگيهاي متفاوت كاربردي احداث شدند.

كاروانسراهاي ايران، علاوه بر ارزش هنري، از ديدگاه مسايل اجتماعي نيز حايز اهيمت فراوان بوده و شايسة مطالعه اي گسترده است. بسا كه طي قرون سپري شده، كاروانسراهاي درونشهري و برونشهري كه بارانداز و استراحتگاه كاروانها و كاروانيان اقصي نقاط معموري آن روزگاران به شمار مي آمده، محل تعاطي و انديشه ها و تبال و تقابل آداب و رسوم اقوام شگرف بر زندگي مردم اين مرز و بوم كهنسال داشته است.

نياز انسان به سر پناه و مامن، نه تنها در حضر بلكه در سفر هم از روزگار باستان مورد توجه بوده است. در ايران زمين، از گذشتة بسيار دور آثار و مظاهري از اين گونه پناهگاهها و استراحتگاههاي بين راهي ديده مي شود كه بسياري از آنها را مي توان از نظر شيوة ساختماني از شاهكارهاي معماري و هنري عصر خود به حساب آورد. در دوران اسلامي ايجاد اين گونه بناها با ويژگيهاي گوناگون، در شهر و روستا، جاده هاي حاشية كوير و معابر كوهستاني با نامهاي مختلف چون رباط و كاروانسرا رو به توسعه و گسترش نهاد. احداث كاروانسراها در ايران سابقه اي بس قديمي داشته و طبق منابع تاريخي، اين كشور در احداث كاروانسراها و همچنين سيستم ارتباطات مبتكر و پيشقدم بوده است.

بطور كلي، تحول و گسترش كاروانسراهاي ايران در ادوار مختلف بستگي به وضعيت اجتماعي، اقتصادي، مذهبي و ... داشته و شكل يافبي و توسعة آن با موارد ياد شده در ارتباط بوده است.

عملكردهاي گوناگوني كه در گذشته كاروانسرا به عهده داشته، باعث  گرديده نامهاي متفاوتي براي اين گونه بناها در فرهنگ لغت جاي گيرد، از جمله: كاربات، رباط، ساباط و خان.

اين بناها، در واقع داراي عملكرد و وظايفي مشابه كاروانسرا بوده ولي از نظر ويژگيهاي معماري، تفاوتهايي داشته اند. بنابراين، دلايل و علل بنياد و پيدايش اين گونه بناها را مي توان نياز مبرم كاروان و كاروانيان به حمايت در طول سفر دانست.

نام «كاروانسرا» تركيبي است از كاروان (كاربان) به معني جمعي مسافر كه گروهي سفر مي كنند، و سراي، به معني خانه و مكان. هر دو كلمه مأخوذ از پهلوي ساساني است.

منابع تاريخي حكايت از آن دارند كه بنيانگدار احداث بناهاي مورد بحث ما، هخامنشيان بودند. هرودت، مورخ، يوناني، در كتاب پنجم از خود منزلگاههايي گفتگو مي كند كه توسط هخامنشيان بين شوش و سارد ساخته شده بود. اين مورخ از 111 بناي شبيه كاروانسرا (چارپارخانه) نام مي برد كه در طول حدود 2500 كيلومتر فاصلة بين پايتخت هخامنشي و بابل ساخته شده و كاروانيان سه ماهه آن را طي مي كردند. گر چه نمونه اي از بناهاي ياد دشه از عهد هخامنشي به جاي نمانده، ولي روشن است كه در آن زمان نياز وافري به ايستگاههاي بين راه و امنيت و رفاه كاروانيان و بالاخره پيكهاي مخصوص احساس مي شده است.

در دوره اشكاني، همانند عهد هخامنشي، توسعة راهها و ايجاد ايستگاههاي بين راه و حمايت از كاروانيان اهيمت فوق العاده اي يافت و در مسير اغلب جاده ها، بويژه در مسير معروف جادة ابريشم، ساختمانهائي شبيه كاروانسرا ايجاد شد.

در معماري و توسة كاروانسراهاي پيش از اسلام، عصر ساساني را بايد يكي از ادوار مهم دانست. در اين دوره، به علت اقتصاد وسيع و گسترده، ايجاد راهها و همچنين امنيت كاروانيان اهميت داشته و در نتيجه، كاروانسراهاي بسيار در مسير جاده ه8ا و گذرهاي اصلي بنا شد.

در اوار اسلامي عوامل متعددي در شكل يابي، توسعه و گسترش كاروانسراها دخالت داشته كه اهم آن عوامل مذهبي، نظامي و اقتصادي است، و در اين ارتباط، انواع كاروانسراها از نظر نقشه به وجود آمد.

همانند ديگر ابنيه دورة اسلامي، اطلاعات دربارة دربارة كاروانسراهاي اوايل اسلام اندك است. در سفرنامه ها و كتب جغرافياي تاريخي مانند ابن حوقل و ناصر خسرو اطلاعاتي در مورد ايجاد كاروانسراها در ارتباط با تجارت و زيارت ديده مي شود. سلسله هاي اوايل اسلام ايران مانند، آل بويه، سامانيان و آل زيار به ايجاد بناهاي عام المنعفه چون كاروانسراها و آب انبارها اهيم تفوق العادي مي داند. و رباط چاهه يا ماهي در كنار جادة مشهد- سرخس كه به صورت چهار ايواني بنا گرديده، از جمله يادگارهاي آن زمانست.

بدون شك، عصر طلائي ايجاد كارونسراهاي ايران متعلق به دورة صفوي است. رونق تجارت داخلي و خارجي و اهميت دادن به راهها و شهرهاي زيارتي باعث شد كه كاروانسراهاي زيادي در اين گونه جاده ها ساخته شود. در اين مورد مي توان كاروانسراهاي راه زيارتي باعث شد كه كاروانسراهاي زيادي در اين گونه جاده ها ساخته شود. در اين مورد مي توان كاروانسراهاي راه زيارتي خراسان كه از كرمانشاه شروع و به مشهد ختم مي شده است نام برد. در اين مسير، كاروانهاي سياحتي و زيارتي قادر بودند از يك طرف به زيارت اماكن مقدسة نجف و كربلا و از طرف ديگر به زيارت امام هشتم شيعيات در مشهد مشرف شوند.

از بررسي كاروانسراهاي ايران چنين بر مي آيد كه اساس معماري كاروانسراهاي ايران، ماندن ساير بناها، تابع شيوه، سنت و سبك رايج زمان بوده است. به اين ترتيب مي توان پنداشت كه كاروانسراهاي پيش از اسلام نيز تابع شيوة معماري زمان خود است؛ ولي ذكر اين نكته ضروري است كه شيوة معماري، محل و منطقه، مصالح ساختماني و موقعيت جفرافيائي نقش موثري در ايجاد اينگونه بناها داشته است.

شيوة ساختمان و معماري كاروانسراها، از روزگاران كهن تا به امروز دگرگوني بسيار نيافته و معمولاً سبك بناي آنها همان ايجاد «باره بندها» و اطاقهائي است كه پيرامون حياطِ محصور ساخته مي شده است؛ ولي در طرح و خصوصيات هر كدام ويژگيهائي به چشم مي خورد، چنانكه انواع ساباط ساده تا كاروانسراهاي بزرگ با طرحهاي جالب معماري در سراسر ايران پراكنده است.

از نظر معماري، كاروانسراهاي ايران متنوع بوده و معماران ايران از طرحها و نقشه هاي گوناگوني براي ايجاد كاروانسراها استفاده مي كردند. تنوع طرحها و نقشه هاي كاروانسراهاي ايران ايجاب مي نمايد كه اين كاروانسراها به گروههاي مختلف تقسيم گردند و خصوصيات و ويژگيهاي هر گروه جداگانه مورد بررسي و تحقيق قرار گيرد.

تحقيقات بسيار ارزشمندي كه توسط ماكسيم سيرو دربارة طبقه بندي كاروانسراهاي ايران در دورة صفوي و بعد از آن انجام گرديده و تقسيم بناها به دو گروه كاروانسراهاي كوهستاني و كاروانسراهاي حياط دار دشت، براي شناخت همة كاروانسراهاي ايران كافي نيست، از آنجا كه احداث كاروانسراهاي ايران به دلايل گوناگوني شكل و گسترش يافته، شايسته است تمامي دلايل آن، از شرائط آب و هوائي تا شيوة معماري منطقه اي، مورد بررسي قرار گيرد. در درجة اول كاروانسراهاي ايران را مي توان به گروههاي زير تقسيم بندي كرد:

الف: كاروانسراهاي كاملاً پوشيده مناطق كوهستاني؛

ب: كاروانسراهاي كرانه اي پست خليج فارس؛

ج: كاروانسراهاي حياط دار مناطق مركزي ايران؛ گروه سوم از نظر پلان به انواع مختلف تقسيم بندي مي شوند. از نظر معماري، با اينكه طي قرنها پيشرفتهائي از لحاظ فرم بنا در ساختمان كاروانسراها بوجود آمده و علي رغم شباهت زيادي كه بين بناهاي هر گروه ديده مي شود، در جزئيات هر يك ويژگيهائي به چشم مي خورد كه از نظر تنوع حيرت آور است.

الف: كاروانسراهاي كاملاً پوشيده منطقه كوهستاني

اين نوع كاروانسراها، از توقف گاههاي كوچك كنار راهها تا ساختمانهاي سلطني زمان شاه عباس اول را شامل مي شود. نمونة ساده اين نوع كاروانسراها عبارت است از اطاقهاي گنبددار مركزي يا رديف اطاق گبنددار با تعدادي اصطبل كه در همان رديف مي باشد.

اين نوع كاروانسراها در مناطق كوهستاني و بويژه گذرگاههاي صعب العبور احداث و پيش از همه در عهد صفوي بنياد شده است.

ب: كاروانسراهاي كرانة پست خليج فارس

به علت شرائط اقليمي و جفرافيائي كرانه هاي خليج فارس، كاروانسراهاي اين منطقه معماري ويژه اي دارد. اين كاروانسراها عموماًٌ فاقد حياط مركزي بوده و شامل بنائي چهار گوش است با اطاق مركزي صليبي شكل و اطاقهاي جانبي. يك سكوي سنگي دوادور ساختمان ساخته شده و همة اطاقها به خارج بنا راه دارند.

ج: كاروانسراهاي حياط دار مركز ايران از دورة صفوي تا عصر حاضر

مهمترين، بهترين و زيباترين كاروانسراهاي ايران در اين گروه قرار مي گيرند. اين گروه از كاروانسراها نيز از نظر معماري به انواع ذيل تقسيم بندي مي‌شوند:

1 – كاروانسراهاي مدور

 2 – كاروانسراهاي چند ضعلي

3 – كاروانسراهاي دوايواني

4 – كاروانسرا با تالار و رستوران

5 – كاروانسراي چهار ايواني

6 – كاروانسرا با پلان متفرقه

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 07 فروردین 1394 ساعت: 15:40 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(1)

تحقیق درباره مباني نظري معماري «فلسفه طرح»

بازديد: 377

 

   مباني نظري معماري «فلسفه طرح»

تا بحال هر آنچه گفتيم در بر گيرندة شناخت موضوع و استانداردهاي مربوط به آن بوده است. و آنچه كه در اين ميان صحبتي از آن نشد، روح فضا و ديالوگي است كه بين استفاده كننده و بناي آن بوجود آمده، برقرار خواهد شد.

چون همانگونه كه گفته شد، جاده ابريشم شاهراه تبادل فرهنگي بين شرق و غرب بوده است، امروزه نمي توان از اين رسالت بزرگ چشم پوشي كرد. مسافري كه از روم به قصد طي كردن جاده ابريشم مسير را انتخاب مي كند بايد تفاوت فرهنگ و به طبع آن معماري را در كشورهاي مختلف و اقليمهاي حس كند. پس يكي از مهمترين مسائل، توجه به معماري ايراني و چگونگي استفاده از مفاهيم معماري ايران است. براي دستيابي به اين امر بايد موارد زيادي را مورد توجه قرار داد تا بتوان روح معماري ايران را همانگونه كه در فضاهاي قديمي معماري ايران حس مي شود، بوجود آورد تا استفاده كننده بتواند اين ارتباط را حس كند. براي بوجود آوردن اين ارتباط نمي توان تنها به حس طراح نسبت به فضاهاي ايراني اكتفا كرد. چون برداشت هر شخص از يك فضا با برداشت ديگري متفاوت است.

هر فضا از خود حس ها و انرژي هايي را ساطع مي كند كه دريافت كننده با دريافت و پردازش آنها به برداشتي خاص خود، از فضا خواهد رسيد.

هر انسان اين حس ها را از طريق حواس پنجگانه خود از محيط دريافت مي كند. پس از دريافت حواس، ذهن با پردازش آنها و روجوع به تفكر فرهنگي و خاطرات هر شخص و تلقين آنها با حس هاي دريافت شده، خروجي خاص هر شخص را به او خواهد داد. پس با توجه به اين امر مي توان گفت به دليل تشابه مكانيزم عملكردي حواس پنجگانه انسان در بافتهاي محيطي متشابه است و آنچه باعث تمايز برداشت هاي شو نوع تفكر، فرهنگ و خاطرات هر شخص است.

حال اگر بخواهيم، خاطرات بنائي را براي شخصي زنده كنيم بايد سعي كنيم كه در بناي قبلي ؟؟؟ و با مخلوط كردن برداشت طراح، خواص دريافت شده او روند شكل گيري بدراشت استفاده كنند را بر هم بزنيم.

من فكر مي كنم كه از هر فضا به هر ؟؟؟ وارد مي شود، يكسان است اما چون هر يك از ما با ديگري تفاوت دارد برداشت از اين انرژي ها متفاوت است. حال اگر آهنگ انرژي ساطع شده تغيير كند ديگر هيچكس برداشت قبلي را نخواهد داشت.حتي اگر چشم او را به خطا وادار كند كه اين همان است. در معماري هم اين انرژي ها هستند كه تعيين كننده نوع برداشت ها مي باشند. اين فضاي معماري است كه آهنگ آن در فضا طنين افكنده است. فضاها مي توانند مانند سازه هاي موسيقي مختلف، آهنگ هاي يكسان بنوازند مهم نيست با چه سازي نواخته مي شوند. مهم آن است كه فلان آهنگ نواخته شود در معماري نيز مهم نيست با چه فرضي طراحي مي شود مهم آن است كه داستانهاي يك جور گفته شود تا يك برداشت براي يك شخص صورت پذيرد.

با اين روش مي توانيم حال و هوائي را كه استفاده كننده از آن فضايي قديمي داشته، بودن مشابه سازي فرمي ايجاد كنيم كه در واقعي او را آزاد بگذاريم تا هر گونه كه مغز او فرمان مي دهد از فضا برداشت كند. چون در غير اين صورت ممكن است دچار مشكلات بزرگي شويم چون اصلاً نمي توان انتظار داشت كه يك اروپائي و يا يك آمريكائي همان برداشتي را از فضا داشته باشند كه ما از آن فضاي بخصوص داريم.

 

شعر فضا «تادوآندو»

زماني كه چنين طبيعتي در تركيب كار معماري وارد مي شود، معماري خود به وسيلة طبيعت شروع مي شود. معماري تنها زماني توان مي گيرد و شور و نشاط مي يابد كه اين سه عنصر با هم جمع شوند. بدين سان تنها با معماري است كه انسان با بصيرتي كه در بناهائي چون پانتئون بدست مي آيد، رو به پيش مي رود.

 

مجموعه مقالات همايش معماري مسجد آذر

نقوش و تناسخ در معماري مذهبي «مير عابدين كابلي»

مرحوم مير محمد معين در فرهنگ خود، ذيل كلمة تناسخ آورده است: «يكديگر را نسخ كردن، باطل ساختن، زايل كردن، انتقال روح بعد از موت از بدن به بدن انساني ديگر.

اگر اين راي اخير را پذيرا باشيم كلمة تناسخ براي معماري كه غير ذيروح است، ظاهراً پذيرفتني نيست ولي از آنجا كه در فرهنگ شرق به خصوص دربين متصوفه همه چيز در جهان پديده اي است از ذات خداوندي، نتيجتاً هيچ عنصر غير ؟؟؟ وجود ندارد. بر همين اساس و تفكر است كه در مكاتب گوناگون نقاشي ايراني مي بينيم كه براي نشان دادن روح در كالبد حجاران همچون كوه يا امواج دريا بودن آنكه به ديد آيد و جلب توجه كند، چهره هاي انساني، جانوري، پرنده ها يا ذيروحي را نقش كرده است كه بيان كننده روح جانوران و ازلي و ابدي در آن اثر و آثار است.

بحث ما در اين است كه در فرهنگ ها و در معماري سرزمين ما، اگر چه بناها پديده اي انساني اند و مخلوق دست بشر، ولي با اين حلول و تحول يا تناسخ برخورد مي شوند. اين امر اگر نگوئيم در همة بناها و آثار بر جاي ماندة معماري، لااقل در مورد بناهاي مذهبي كه تغيير معبر، مسجد آتشكده يا آتشگاه از آنها داديم، مصداق مي يابد.


انتخاب محدوده طرح:

در فرآيند انتخاب مكان بهينه براي محل اجرايي هر يك از مجتمع هاي خدماتي- رفاهي بين راهي يك روش پنج مرحله اي به شرح زير مورد توجه قرار مي گيرد:

مرحله اول: تعيين محورهاي مورد مطالعه و سطح بندي محورها.

مرحله دوم: انتخاب جوامعي كه در حد كليات قابل قبول باشند.

مرحله سوم: انتخاب مكان هائي در داخل اين جوامع.

مرحله چهارم: تعيين مدل و نحوه ارزشيابي مكانهاي مختلف.

مرحله پنجم: مقايسه مكان ها و انتخاب مكان بهينه.

 

تعيين محورهاي مطالعه «مرحله اول»:

محورهاي مطالعه طرح جامع مكانيابي مجتمع هاي خدماتي- رفاهي عموماً توسط دو عامل تعيين كننده، يكي عامل حجم تردد و ديگري عامل عملكرد تعريف مي گردد. بدين معنا كه ابتدا ارتباط بين مراكز قطبها و مراكز مناطق مشخص گرديد و سپس اين ارتباطات بر روي شبكه جاده ها ديده شد. پس از آن پرترددترين محور بين اين مراكز به عنوان محورهاي مورد بررسي تعيين گردد. سطح بندي محورها با عنايت به عملكرد جاده ها و حجم تردد و ميزان كالا از طريقب تعيين فركانس و امتياز بندي تعيين گردد.

 

انتخاب جوامع Community Selection مرحله دوم:

هدف از مطالعه اين بخش، مكان يابي جوامعي يا نواحي است، به منظور انتخاب جوامع بر روي محورهاي مورد بررسي عوامل زير مورد بررسي قرار مي گيرد:

آستانه خستگي

فاصله بين دو مجتمع بر اساس تجارت جهاني

فاصله طي شده در يك ساعت در سرعتهاي مختلف در سطوح مختلف

اولين عامل مورد بررسي جهت ارزيابي جامعه «ناحيه» مكان با عنايت به اهميت آن آستانه خستگي سفركنندگان اعم از راننده يا مسافر مي باشد.

در بررسي به عمل آمده حداكثر آستانه خستگي براي رانندگان خودروهاي سواري 2 ساعت ذكر گرديده است. اين در حالي است كه اين آستانه براي مسافران اتوبوس ها 3 الي 4 ساعت بدست آمده است. رانندگان كاميون نيز پس از هر 4 ساعت حركت يك توقف كوتاه دارند و عمدتاً در شبها توقف طولاني مي نمايند كه بين 5 تا 7 ساعت مي باشد. عامل مهم ديگري كه در انتخاب جامعه بايستي مورد بررسي قرار گيرد فاصله طي شده در يك ساعت در سرعتهاي مختلف مي باشد. بر طبق مطالعات ترافيك به عمل آمده در محورهاي سطح يك شبكه جاده هاي كشوري چون تردد بالاست، حدود 70% ظرفيت جاده معادل 1400 سواري، پس سرعت پايين تر است. در اين سطح سرعت 65 كيلومتر در ساعت مي باشد.

در محورهاي سطح در شبكه جاده ها تردد متوسط است «حدود 45% ظرفيت جاده يا حداقل 900 سواري» و سرعت در جاده هاي اين سطح برابر 80 كيلومتر در ساعت است و نهايتاً در محورهاي سطح سه شبكه جاده ها چون حجم تردد پايين است حدود 20% درصد ظرفيت جاده يا حداقل معادل 400 سواري در نتيجه سرعت بيشتر است و معادل 100 كيلومتر در ساعت مي باشد.

از مطالعه تجارت جهاني چنين استنباط مي شود كه فاصله بين مجتمع ها از يكديگر بين 50 تا 60 كيلومتر در ساعت مي باشد و معمولاً اين فاصله در مدت زمان يك ساعت طي مي شود.

نتايج حاصله از بررسي عوامل ذكر شده حاكي از اين است كه انتخاب بر مبناي خستگي 2 و 4 ساعت و نرخ ورودي به مجتمع ها كه حداكثر 20% حجم ترافيك مفروض است و همچنين مسافت طي شده در يك ساعات در سطوح مختلف از جاده ها به ترتيبي از 65، 80، 100 كيلومتر براي جاده هاي سطوح يك، دو و سه به شرح زير مي باشد:

مجتمع هاي سطح يك در جاده هاي سطح يك بر اساس آستانه خستگي 4 ساعت و با عنايت به سرعتهاي 65، 80، 100 كيلومتر در سطوح سه گانه جاده ها در هر 260، 220، 400 كيلومتر مكانيابي مي شوند.

مجتمع هاي سطح دو بر مبناي آستانه خستگي 2 ساعت و با توجه به سرعتهاي 65، 80، 100 كيلومتر در سطوح سه گانه جاده ها در هر 120، 160، 200 كيلومتر مكانيابي خواهد شد.

فاصله مجتمع هاي خدماتي سطح ؟؟؟ بر اساس نرخ ورودي به مجتمع ها كه عموماً بين 5 تا 20 درصد حجم ترافيك مي باشد نيم ساعت رانندگي در نظر گرفته مي شود كه در سرعتهاي 65، 80، 100 كيلومتر در سطوح مختلف جاده ها به ترتيب برابر 40، 30، 50 كيلومتر مي گردد.

مجتمع هاي خود به سه اندازه بزرگ، متوسط و كوچك تقسيم مي شوند.

در مجتمع هاي سطح يك هر سه ننووع وسيله نقليه (سواري، اتوبوس و كاميون) توقف مي نمايند در مجتمع هاي سطح دو عموماً دو نوع از سه نوع وسيله نقليه و در مجتمع هاي سطح سه بين يك تا دو نوع وسيله نقليه متوقف مي شود.

خدمات در مجتمع هاي به نسبت سطح مجتمع و بزرگي و كوچكي آن متفاوت خواهد بود.

سطوح مختلف مجتمع ها بر اساس حجم تردد مشخص خواهد شد.

جوامع در يك محدوده 10 كيلومتري مي باشد و اين فواصل حدوداً تا مركز آن محاسبه مي شود.

در نقاط خاص (براي مثال كوهستاني) كه از سرعت كمتر از مقادير ذكر شده است، فاصله بر مبناي سرعت در آن محور محاسبه مي شود.

 

انتخاب مكانهائي در داخل جوامع Site selection، مرحله سوم

در اين مرحله در دورن جوامعي كه طي فرآيند مرحله قبل در حد كليتات قابل قبول، داده شده، مكانهائي به عنوان موقعيت هاي مورد بررسي تعين مي گردند. جهت تعيين اين مكانها، گذشته از ديد كارشناسي، معيارهاي زير نيز ملحوظ مي گردد.

وضعيت مالكيت ارضاي

وضعيت توپوگرافي

شرائط فيزيكي جاده و زمين در ارتباط با يكديگر

چشم انداز مطلوب

عدم همجواري  با منابع آلوده زا

وسعت مطلوب زمين

در اين مرحله عوامل مكاني در ارزشيابي و انتخاب محلها و در داخل جوامع در حالت كلي بررسي مي شود. سپس با در نظر گرفتن عوامل تعيين كننده مكان كه در بخش قبل ارائه شد مي توان بر اساس مدلي كه براي ارزشيابي تعيين مي شود، مكانهائي مزبور را مقايسه نموده و جواب بهينه مدل را بدست آورد.

 

- تعيين و انتخاب الگوئي براي ارزشيابي مكان (مرحله چهارم)

درارزشيابي مكان مي توان به مدل هائي نظير مدل تحليل نقطه سر به سر از نظر مكان، و تحليل درجه بندي امتيازات + «متر حمل و نقل» به شرح زير اشاره نمود:

- مكان تحليل نقطه سر به سر از نظر مكان

هندسه طرح

سايت پلان

پلان طبقة دوم

پلان طبقة اول

پلان همكف

پلان زيرزمين

پلان زيرزمين اول

پلان زيرزمين دوم

فضاي پروخالي

مسيرهاي دسترسي سواره

مسيرهاي دسترسي پياده

عرض آب

فضاي سبز

هزينه هائي كه از مكان به مكان ديگر تغيير مي كند در نظر گرفته مي شود. در اين روش مكاني كه داراي كمترين هزينه كل سالانه براي حجم فعاليت مصروفي باشد انتخاب بهينه محسوب مي شود.

 

متر حمل و نقل:

ابتدا از طرثيق تكينك حمل و نقل، با كاربرد برنامه ريزي خطي، بهترين نسبت ظرفيت و تقاضا را براي هر يك از مكانهاي بالقوه بدست آورده بگونه اي كه هزينه ها و منافع هر يك از مكان ها قابل مقايسه باشد، سپس هزينه كل يك مكان با كل هزينه مكان ديگري كه احتمال انتخاب شدن وارد، مقايسه مي شود.

 

تحليل كيفي عوامل:

در مكانيابي، هدفهاي متعدددي دنبال مي شود كه همه آنها داراي اهميتي يكسان نيستند. اهميت نسبي كه براي هر يك از هدفها و يا براي هر يك از عوامل مكاني در نظر گرفته مي شود را مي توان با امتيازهائي كه يك مكان كامل در هر يك از گروهها بدست مي آورد، نشان داد. طبق اين روش هر يك از مكان هاي بالقوه بر حسب هر يك از عوامل زير مورد نظر ارزشيابي مي شود و بر اساس اين ارزشيابي از هر يك از عوامل امتيازهائي كسب مي كند، مكاني كه جمع امتيازات عوامل مختلف آن از همه بيشتر باشد مكان بهينه قلمداد مي گردد. مدل، تحليل درجه بندي امتيازات «معمولاً بعنوان مدل» تحليل كيفي عامل، نامبرده مي شود و بطور كلي و خلاصه بصورت فعاليتها و مراحل زير مشخص مي گردد:

1 – تهيه فهرستي از عوامل مربوط به موضوع

2 – تعيين مقياسي براي هر يك از عوامل و مشخص نمودن حداكثر و حداقلي براي آن

3 – تعيين وزن نسبي هر يك از عوامل نسبت به يكديگر با توجه به اهميتشان در نيل به هدفهاي مطالعه.

4 – تعيين امتياز هر يك از مكانهاي بالقوه بر حسب مقياسهاي تعيين شده و صرف نمودن امتيازها درون نسبي مربوطه.

5 – بدست آوردن حاصل جمع امتيازها براي هر مكان        «امتياز» ها= امتياز وزني

 

- مقايسه مكانها و انتخاب مكان بهينه «مرحله پنجم»

در اين مطالعه بدليل آنكه برخي از عوامل مكاني كمي و برخي ديگر كيفي اند و از سري ديگر اهميت نسبي آنها نيز متفاوت است، مدل در نظر گرفته شده براي مرحله ارزشيابي مكان با استفاده از «تحليل كيفي عوامل» مي باشد.

1 – نزديكي محل مجتمع به يك كانون زيستي

2 – چشم انداز مطلوب

3 – محل مجتمع از نظر ترافيكي در محل خطر سازي نباشد.

4 – عدم همجواري با منابع آلوده زا

5 – امكان تامين نيازمنديهاي تاسيسات زيربنائي

6 – تطابق با سياسيتهاي ارگانهاي زيرربط

7 – وضعيت مالكيت زمين

8 – ارتباط با خدمات موجود جاده اي

بعد از تعيين فهرست عوامل مكاني، مهمترين مساله، تعيين وزن نسبي با ضريب اهميت هر يك از عوامل مذكور نسبت به يكديگر با توجه به اهميت آنها در تعيين مكان بهينه جهت احداث مجتمع مي باشد كه پس از انجام مطالعه و تحقيق كارشناسي در اين زمينه و تبادل نظر با كارشناسان ضريب اهميت هر يك از عوامل فوق به شرح زير تعيين مي گرددد:

1 – امكان تامين نيازمنديهاي تاسيسات زيربنائي                      10

2 – نزديكي محل مجتمع به يك كانون زيستي                                    9

3 – چشم انداز مطلوب                                                                  7

4 – ارتباط با خدمات موجود جاده اي                                                 6

5 – محل تجمع از نظر ترافيكي در محل خطر سازي نباشد.                   4

6 – تطابق با سياست هاي ارگانهاي ذيربط                              4

7 – وضعيت مالكيت زمين                                                               4


1-2) بخش اول: شناخت جهانگردي (گردشگري) و عوامل وابسته به آن

1-1-2) مقدمه

جهانگردي و سير و سياحت از دير باز در سرزمين ايران رونق چشمگيري داشته است. به معناي ديگر همواره در پهناي اين مرز و بوم و بوم چيزهايي به عنوان جاذبه آن هم در طيف وسيع، علاقه منداني از اقصي نقاط عالم بود هاست و صد البته ديدار از جاي جاي اين ديار براي مردم همين خطه نيز اهميتي وافر و در خور توجه داشته است.

عبور جاده هاي معروف باستاني همچون جادة ابريشم، چاپارخانه هاي بسيار قديمي، شبكه گسترده ارتباطات، آمد و شد خاورشناسان، وجود كاروانسراها، آب انبارها و از اين دسته مصاديق همه و همه نشانگر اين است كه اين كشور در مقاطع مختلف زماني كانون توجه كساني بوده است كه بنابر دلايل متعدد مجذوب جاذبه هاي آن شده و مي شوند.

بررسي و پيگيري روند تكاملي سير و سياحت در ايران مجالي ديگر را اقتضا مي كند. تنها مروري بر شواهد همچون اتصال شاهراه هاي بين قاره ايي (آسيا و اروپا و آفريقا) از در راه ها، ايجاد تاسيسات اقامتي بين جاده ايي و غيره، مثالهايي از اهميت و نشانگر توجه به امر گردشگري و سير و سياحت در دورانهاي مختلف بوده است.

اما امروزه نگاه به صنعت گردشگري رويكردي جديد را طلب مي نمايد. توسعه فعاليتهاي اقتصادي، اجتماعي، و زيست محيطي در بسياري از ابعاد با فعاليتهاي مرتبط با امر گردشگري گروه خورده است. كسب درآمدهاي ارزي با منابع غير نفتي ( با توجه به توان مالي كشور در زمينه جذب گردشگران بين المللي) تاكيد بر توسعة روابط فرهنگي با ساير ملل و تمدنها و ساير مقولاتي از اين دست، متوليان امر را به بازنگري در اهداف و برنامه ها واداشته است. به نحوي كه در سالهاي اخير تغيير و تحولاتي را در اين بخش شاهد بوده ايم.

سير و سياحت و سفرهاي گردشگري، هر چند بر طبق يافته هاي باستاني و داده هاي تاريخي، پديده اي ديرپا و قديمي است و عمري به قدمت تاريخ و تمدن بشر دارد، اما ضرورتهاي زمان، همراه با توسعه و گسترش شگفت آور جهانگردي كه به نام صنعت جهانگردي را به وجود آورده، مفاهيم تازه اي به آن داده و جهانگردي را به ابزاري كارساز در خدمت صلح و دوستي جهاني تبادل فرهنگي، ملتها، تفام بين المللي، توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي كشورها و كسب درآمدهاي سرشار و غيره بدل ساخته است.

بررسيها  گزارشهاي موجود نشان مي دهند كه طي سالهاي اخير علاوه بر افزايش ميزان سفرهاي داخلي در محدودة مرزهاي كشوري، رقابت شديدي بين كشورها و دولتهاي جهان به منظور كسب درآمد بيشتر از طريق صنعت گردشگري به وجود آمده و اين كشورها سرمايه گذاريهاي كلاني را براي فراهم آوردن زمينه هاي جذب جهانگردان و ارائه خدمات شايسته، انجام مي دهند. هم اكنون دولتهاي بسيار به درآمد سهل الوصول ناشي از توسعة صنعت جهانگردي چشم دوخته و در تلاش هستند، سهم بيشتري از عايدات عظيم جهاني جهانگردي اين بخش را نصيب خود سازند. در اين ميان ترديدي نيست كه بازار اصلي صنعت جهانگردي به كشورهاي صنعتي پيشرفته تعلق دارد و ساير كشورها سهم بسيار اندكي از تجهيزات، بازار، درآمد و عوايد اين صنعت را به خود اختصاص داده اند.

سرزمين پهناور ايران با طبيعت رنگارنگ و استثنائي خود و همچنين با فرهنگ و تمدن باستاني آن، كه ريشه در تاريخ كهنسال اين مرز و بوم دارد، و نيز با آثار باستاني بسيار زيادي كه در جاي جاي اين كشور ديده مي شود، در رديف يكي از كشورهاي مهم جهان به لحاظ جايگاه تاريخي، فرهنگي و ساير جاذبه هاي جهانگردي قرار گرفته است. در واقع كوششهاي انجام شده براي رشد و ارتقاي صنعت جهانگردي ايران به منظور شناساندن منابع و جاذبه هاي جهانگردي باستاني و تاريخي از آغاز سالهاي به 1330 شروع شد. طي دهه هاي 30 تا 60، تاسيسات و تجيهزاتي نيز ايجاد گرديد كه روند افزايش تعداد جهانگردان و رونق نسبي صنعت جهانگردي را فراهم آورد. پس از انقلاب اسلامي و دورة 8 سالة جنگ تحميلي، توقف و افت شديدي در تداوم و اجراي برنامه هاي توسعة صنعت جهانگردي ايران به وجود آمد. در سالهاي اخير نيز هر چند كه با توجه به اهداف كلان كمي و كيفي برنامه هاي توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي كشور و سياست دولت و قوانين مصوب مجلس شوراي اسلامي مبني بر توسعه صنعت ايرانگردي و جهانگردي، گامهاي مثبت و توام با خوشبيني برداشته شده است، اما با توجه به شان و مقام و جايگاه ظرفيتهاي بالاي كشورمان در ارتباط با صنعت جهانگردي، تا رسيدن به وضعيت مطلوب و قابل قبول، راه درازي مي بايد پيموده شود.

 

تعاريف و مفاهيم واژه ها و اصطلاحات جهانگردي (گردشگري)

صنعت گردشگري به نوبة خود داراي واژگان و اصطلاحات مربوط به خود مي باشد، كه معمولاً به طور واضح براي استفاده كنندگان مشخص نبوده و گاهي به جاي يكديگر بكار مي روند. در زير به چند تعريف رايج در اين بخش اشاره مي گردد.

گردشگري (Tourism): به كليه فعاليتهاي يك بازديد كننده (visitor) از زماني كه تصميم به سفر مي گيرد تا خاتمة سفر اطلاق مي گردد.

مسافر (traveler): به شخصي اطلاق مي گردد كه بين دو يا چند محل سفر كند.

بازديد كننده (visitor): شخصي كه به خارج از محيط معموليش به مدت كمتر از 12 ماه سفر كند و هدف شخص انجام فعاليتهايي به منظور كسب درآمد در مكان بازديدش نباشد، بازديدكنندگان به دو دسته تقسيم مي شوند:

الف: بازديد كننده يك روزه (somedy visitor): بازديد كنندگاني كه شب را در تاسيسات اقامتي مكان ديدارشان اقامت نكرده باشند بازديد كنندة يك روزه مي نامند.

ب: گردشگر (tourist): ديدار كننده اي كه بيش از يك شب در مكاني اقامت كند و يا جزء بازديد كنندگان روزانه (Somedy visitorn) نباشد. به عبارت ديگر شخصي كه به كشور يا شهري غير از محيط زيست عادي خود براي مدتي كمتر از 24 ساعت و بيشتر از يك سال نباشد، سفر كند و منظور از سفرش تفريح، استراحت، ورزش، ديدار اقوام و دوستان، كسب و كار، ماموريت، شركت در سمينار، كنفرانس يا اجلاس، معالجه، مطالعه و تحقيق يا فعاليتهاي مذهبي باشد.

ايرانگردي: معادل فارسيي Domestic toruism در صنعت جهانگردي را ايرانگردي مي نامند و عمدتاً به سفرهاي داخلي مردم بومي كشور اطلاق مي گردد.

اقتصاد جهانگردي شاخه اي از علم اقتصاد كه عمدتاً مجموعه عوامل و شاخصهاي سرمايه گذاري، درآمد، هزينه و سود بخشي ناشي از جهانگردي را مطالعه و بررسي مي كند.

بازار جهانگردي: كشورهاي صادر كنندة جهانگرد به ساير كشورها را بازار خارجي و مجمومة مناطق صادر كنندة گردشگر از داخل كشور به مناطق ديگر را بازارهاي داخلي مي نامند.

تسهيلات جهانگردي: مجمومه فعاليتها و اقداماتي است كه از هنگام ورود يك گردشگر با هنگام خروج از كشور با مقصد محلي به وسيلة كلية موسسات عمومي و خصوصي و طبقات مخلف مردم به منظور ايجاد سهولت در مسافرت انجام مي گيرد و نيز آن قسمت از فعاليتها و اقداماتي كه جهت حمايت از گردشگران داخلي در شهرها، مسيرها، و مراكز جهانگردي از جمله ورود و موقت اتومبيلها و لوازم شخصي، صدور رواديد و ترتيبات مربوط به ترخيص كالا از گمركات و قراردادن اطلاعات لازم در اختيار جهانگردان قرار مي گيرد.

تاسيسات جهانگردي: به مجموعة تجهيزات جهانگردي كه مورد استفاده گردشگران داخلي و خارجي قرار مي گيرد، اطلاق مي شود و شامل مجتمع هاي جهانگردي، اردوگاههاي جهانگردي، هتلها، رستورانها، قهوه خانه ها و انواع تجهيزات تفرجگاهي تابستاني و زمستاني، ساحلي، كوهستاني و امثال آن است.

درصد اشغال تخت يا اتاق: تعداد تخت يا اشغال شده نسبت به كل تختها و اتاقهاي اقامتگاهي جهانگردي را گويند. اين شاخص با درصد سنجيده مي شود و نشانگر نسبت اشغال تخت يا اتاق به كل تخت يا اتاقهاي يك مهمانپذير و يا مجموعه آنها در يك شهر و يا يك كشور است.

درجه هتل: هتلها بر حسب وضعيت بر حسب وضعيت ساختماني و تجهيزات و كيفيت خدماتي كه عرضه مي كنند و بر اساس مقررات خاص هر گروه از يك تا پنج ستاره درجه بندي مي شوند.

مجموع شب اقامت: اصطلاح «مجموع شب اقامت» به تعداد تختهايي اشاره مي كند كه ظرف مدت معيني توسط مسافران اشغال مي شود و معمولاً بر حسب شب- نفر محاسبه مي گردد.

متوسط اقامت: عبارت است از حاصل تقسيم مجموع شب اقامتها بر تعداد كل مسافران در يك مهمانپذير و يا مهمانپذيرهاي يك شهر و يا يك كشور.

آپارتمان: تاسيساتي است كه فعاليت اصلي آن عبارت است از از اجاره دادن اتاق به مدت چند روز با اثاثية مختصري از قبيل ملحفه، ظروف غذا خوري و آشپزخانه و نيز خدمات بهداشتي مورد نياز است.

فعاليت هاي و جاذبه هاي عمدة گردشگري

فعاليت گردشگري، به طور عمده بر منابع و جاذبه هايي استوار است كه محيط طبيعي و يا محيط انسان ساخت در اختيار گردشگر قرار مي دهد. بديهي است كه بهره گيري تفرجي و تفريحي از محيط، هم به امكانات و شرايط مناسب نياز دارد و هم مستلزم حفاظت از اين منابع مي باشد. اين امر از طريق ارزيابي توانهاي محيطي و تعيين ظرفيت پذيرايي طبقه بنديهاي مختلفي بدين منظور ارائه گرديده است كه در جدول به يك نمونه از اين دسته بندي كه منابع و جاذبه هاي گردشگري را به طور خلاصه معرفي نموده اشاره مي شود.

فعاليتهاي گردشگري طيف وسيعي از رفتارهاي ساده تا پيچيده، از استراحت و تماشا گرفته تا صعود بر قله كوه يا غواصي را شامل مي شود.

علي رغم تعداد و تنوع فعاليتهاي گردشگري، ضرورتهاي برنامه ريزي و مديريت گردشگري ايجاب مي كند كه اين گونه فعاليتهاي مورد شناسايي و طبقه بندي قرار گيرد و تسهيلات و تجهيزات مناسب براي هر كدام تدارك شود.

جدول (1)- جاذبه هاي عمده گردشگري

نوع جاذبه

امكانات

جاذبه هاي طبيعي

چنگل، دريا، كوهستان، صحرا، رودخانه، غار و ...

جاذبه هاي علمي و پژوهشي

آثار تاريخي، يادمانها، مقادير، مطالعات طبيعي، موزه هاي علمي و ...

جاذبه هاي ورزشي- تفريحي

كوهنوردي، دريانوردي، اسكي، انواع بازي و ورزش و ...

جاذبه هاي اجتماعي- فرهنگي

مردم شناسي- آيين شناسي، نمايشگاهها، جشنواره ها، مراكز هنري و ...

جاذبه هاي درماني، بهداشتي

آبهاي معدني، نور آفتاب، هواي سالم، لجن درماني و ...

جاذبه هاي زيارتي

امكان متبركه

 

طيف گردشگران (گروههاي عمدة گردشگري)

گردشگران، طيف بسيار وسيعي را تشكيل مي دهند كه با توجه به گروه سني، جنسيت، شغل، تحصيلات، پايگاه اقتصادي و اجتماعي، نحوه نگرش و غيره، داراي انگيزه ها و نيازهاي مختلف فراغتي و تفريحي هستند و به فضاها و فعاليتهاي متفاوت روي مي آورند.

در يك طبقه بندي ساده رفتار گردشگري از نظر شكل و انجام فعاليت به چهار نوع عددي فردي، خانوادگي، دوستانه و دسته جمعي تقسيم مي شود. در جدول روبرو برخي از گروههاي گردشگري معرفي شده اند.

در هر يك از دوره هاي زندگي، انسانها با شرايط جسماني و اجتماعي خاصي مي شوند كه تغييرات اساسي در انگيزه ها، نيازها و رفتارهاي فراغتي آن به وجود مي آورد.

بديهي است كه در تمام دوره هاي زندگي، كمابيش تفاوتهايي ميان انسانها ديده مي شود كه در رفتارهاي مربوط به فراغت و تفريح نيز بازتاب مي يابد. از طرف ديگر برخي از گروههاي خاص اجتماعي، مثل معلولان به فضاها و شرايط خاص نياز دارند.

در جدول (2) نوعي گروه بندي از گردشگران ارائه شده است.

جدول (2)

گروه بندي گردشگران و نيازهاي مختلف آن

عنوان گروه

ويژگيهاي و نيازهاي مختلف آنان

كودكان و نوجوانان

نياز به مواظبت، ياري، تجربة محيط

جوانان

ورزش، ماجراجويي، اكتشاف، مشاركت، خلاقيت

ميان سالان

علائق خانوادگي، مسئوليت فرزندان، تامين سلامت

كهن سالان

علائق خانوادگي، مسئوليت فرزندان، تامين سلامت

كهن سالان

نياز به استراحت و آرامش، ديدار از نزديكان، تجديد خاطره

معلولين

نيازهاي ويژة جسماني، رواني، اجتماعي و محيطي

 

جدول (3)- طيف گردشگران

عنوان گروه

موارد فعاليت

گردشگران طبيعت گرا

شناخت جاذبه هاي و منابع طبيعي

گردشگران سياحتي

ديدار سرزمينها و مردمان مختلف

گردشگران زيارتي

زيارت و ديدار اماكن مقدسه

گردشگران فرهنگي

آشنايي با تمدنها، آثار هنري و معماري، شركت در جشنواره ها

گردشگران علمي و پژوهشي

پژوهش در جغرافيا، تاريخ، زبان، مردم شناسي و ...

گردشگران ورزشي

كوهنوردي، ديانوردي، اسكي، صحرانوردي، دوچرخه سواري و ...

گردشگران تجاري

شركت در نمايشگاهها، كنگره ها، مجامع، بازاريابي، خريد، بازارها، ...

گردشگران تفريحي

تفريح، لذت بردن از امكانات انسان ساخت، استفاده از شهرهاي بازي ...

گردشگران ماجراجو

خطر جويي، شركت در حوادث خطير، ديدار، از سرزمينهاي ناشناخته، بازديد مناطق جنگي ...

 

سازمان جهاني جهانگردي (word toruism organization)

از آنجا كه سازمان جهاني جهانگردي (w.t.o) مهمترين تشكيلات و سازمان بين المللي در زمينة فعاليتاي گردشگري مي باشد، لذا در زير اشارتي گذرا به آن سازمان خواهد شد سازمان جهاني جهانگردي در سال 1975 تاسيس و بزرگترين تشكيلات جهاني جهانگردي محسوب مي گردد. قبل از تاسيس اين سازمان، معتبرترين سازمان بين المللي و تخصصي جهانگردي در سال 1975 تاسيس و بزرگترين تشكيلات جهاني جهانگردي محسوب مي گردد. قبل از تاسيس اين سازمان، معتبرترين سازمان بين المللي و تخصصي جهانگردي «اتحاديه بين المللي سازمانهاي رسمي مسافرتي» . (IUOTO)(International union official organization) بود كه در سال 1925 تاسيس شده بود و بعدها جاي خود را به سازمان جهان جهانگردي سپرد.

سازمان جهاني جهانگردي داراي 106 عضو رسمي با مليتهاي مختلف و 158 سازمان فني، موسسه و اتحاديه هاي بين المللي و منطقه اي است. مقر دائمي اين سازمان در مادريد اسپانيا قرار دارد و هدف از تاسيس آن ترويج و توسعة جهانگردي است.

مهمترين زمينه هاي فعاليت سازمان جهاني جهانگردي عبارت اند از:

جريان آزاد و بدون مانع جهانگردي از يك كشور به كشور ديگر و در داخل هر كشور.

تقويت نقش جهانگردي به عنوان يك جهانگردي در بازرگاني جهان.

تاكيد بر اثرات فرهنگي و اجتماعي جهانگردي بر زندگي ملل.

حمايت از منافع، حقوق جهانگردي و سازمانهاي جهانگردي.

ارتباطات و اسناد

ايران از سال 1342 ابتدا به عضويت اتحادية بين المللي سازمانهاي رسمي مسافرتي و سپس در سالهاي 1354 به عضويت كامل سازمان جهاني جهانگردي درآمده است.

 

سيماي جهاني جهانگردي

مسافرت و صنعت جهانگردي به عنوان يكي از بزرگترين و متنوع ترين صنايع در دنيا به حساب مي آيد. بسياري از كشورها اين صنعت پويا را به عنوان منبع اصلي درآمد اشتغال، رشد بخش خصوصي و توسعة ساختار زير بنايي مي دانند. در سراسر دنيا در كشورهاي در حال توسعه، يعني در آنجا كه شكلهاي ديگر توسعة اقتصادي مثل توليد يا استخراج منابع طبيعي، از نظر اقتصادي به صرفة نيست يا نقش چندان مهمي در صحنة تجارت و بازرگاني ندارد، به توسعة صنعت گردشگري توجه زيادي مي شود.

صنعت جهانگردي يكي از پر رشدترين سيستمهاي اقتصادي جهان است. اگر چه در برخي از دوره ها به دلايلي دچار ركود و جذر و مدهايي مي شود. ولي همواره عاملي براي بهبود وضع اقتصادي و فرهنگي بوده است.

جهانگردي فرصتي بزرگ براي بسياري از كشورهاي در حال توسعه است كه داراي چشم اندازهاي طبيعي و ميراث فرهنگي غني هستند. زيرا با تكيه دادن به اين منابع مي توانند بر مبنايي براي ارتقاي توسعة اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي فراهم آورند.

از سال 1950 كه مسافرت در ابعاد جهاني توسعه يافت و نرخ اين افزايش به طور متوسط، 2/7 درصد بوده كه در سال 1997 به 3/12 درصد افزايش يافت. در سال 1997 جهانگردان و كساني كه در سطح جهان با هدف گذراندن تعطيلات و تفريح به مسافرت رفتند، بالغ بر 600 ميليون نفر و درآمد حاصل از آن به بيش از 429 ميليارد دلار رسيد. سازمان جهاني جهانگردي پيشبيني نموده است كه در سال 2010 اين تعداد يك ميليارد و صد و هشت ميليون نفر خواهد رسيد.

تعدادي گردشگران بين المللي در سطح جهان از سال 1995 تا 1998 رشدي معادل 2/12 درصد داشته اس. در دهة 1980 درآمد حاصل از جهانگردي در سطح بين المللي سرعتي بيش از تجارت جهاني داشت و در حال حاضر از نظر ارزش صادراتي، درصد بسيار بالايي را تشكيل مي دهد. بر اساس آمارهاي منتشره جهاني، 9/10 درصد از كل توليد خالص جهان متعلق به صنعت گردشگري است.

4/11 درصد از كل سرمايه گذاريهاي جهاني (تقريباً معادل با 700 ميليارد دلار) صنعت امور دفاعي مي شود.

بودجه اي كه به مسافرت و تفريح تخصيص مي يابد، سه برابر بودجه اي است كه صرف امور دفاعي مي شود.

جهانگردي با رقمي نزديگ به 4/3 تريليون دلار ساليانه به عنوان بزرگترين صنعت دنيا مطرح مي گردد. اين رقم 11 درصد از GDP (محصول ناخالص داخلي برابر است با ارزش مجموع كالاها و خدماتي كه در قلمرو كشور توليد كنندگان مقيم و غير مقيم، در قلمرو داخلي كشور) جهاني است.

هزينة گردشگري بين المللي معادل 12 درصد از صادرات جهان و بيش از 25 درصد تجارت جهاني در بخش خدمات مي باشد.

درآمد حاصل از گردشگري بين المللي طي سالهاي 1995 تا 1998، در سطح جهان از 407 ميليارد دلار به 441 ميليارد دلار افزايش يافته (يعني 35/8 درصد رشد داشته است.)

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 07 فروردین 1394 ساعت: 15:38 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره نقش اندیشه در فرآیند طراحی

بازديد: 135

 

نقش اندیشه در فرآیند طراحی:

مقدمه

روند طراحی یک معیار شامل تعداد زیادی تقسیم‌ها وفرآیند تکامل آنهاست که منجر به تولد مفهومی خیالی با پتانسیل واقعیت در ذهن می‌شود که در آینده تحقق می‌پذیرد . این مفهوم خیالی به واسطه الزاماتی خاص مانند توجه به فرم، عملکرد، فن‌آوری ،‌  مقررات دولتی با کمک ترسیمات، گام به گام به طرح نهایی نزدیک می‌شود.

در سالهای اخیر معماران درگیر بحث‌هیا نظری طراحی و نحوه اعمال نظر طراح در فرآیند طراحی هستند. ا ین روند نشان می‌دد که اهداف و اصول حاصله از بحث‌های نظری به سادگی قابل اجرا در یک طرح واقعی نیستند اما کشف این اصول جزء الزامات جهت ارتقاء طراحی معماری می‌باشند. یکی از این موارد، آشنایی با نوع اندیشه طراح و در پی آن، مهارت به کارگیری اندیشه در طراحی می‌باشد، در پی این هدف لازم است که انواع اندیشه شناخته شود و نسبت هر یک در روند طراحی مورد کنکاش قرار گیرد.

واژه کلیدی:

اندیشه – اندیشه شهودی – اندیشه فلسفی- اندیشه علمی – دورة تعادل – فوت‌نامه


چکیده :

مقاله حاضر، ضمن معرفی انواع اندیشه و نگاهی به جایگاه آن در معماری به ردیابی دوره تعادل سه اندیشه علمی،‌ فلسفی و شهودی در تاریخ که همان دوران طلائی اسلام می‌باشد می‌پردازد. در راستای این کنکاش تاریخی تنها اسلامی به جا مانده از قرن 10 و 11 هـ.ق به عنوان ماحصل معاصری می‌شود.

اندیشه و انواع آن:

اندیشه ناب لازمة پیشرفت است چرا که مصرف زدگی در تولید اندیشه، از مصرف زدگی در تولیدات صنعتی خطرناکتر است.

اولین قدم در استقلال فکری،‌ و جایگزین کردن اندیشه مفهومی با اندیشه تولیدی، فراگیری مهارت اندیشیدن است. اندیشیدن از کجا شروع می‌شود. سلامتش کدام است و چه شرایطی پیدا می‌کند که تبدیل به اندیشه زمان می‌شود؟

اندیشه‌‌ای ماندگار و در انتقال از نسلی به نسل دیگر چه خصوصیاتی باید داشته‌ باشد.

1- اندیشه‌ای علمی اندیشه‌ای است که ذهن در شرایط عادی به سمت آن گرایش دارد . علم به آن بخش از معرفت بشری گفته می‌شود که از طریق یک نوع تجزیه قابل اندازه‌گیری، کسب می‌شود. اکتشاف آن اندازه‌گیری، در فضای علمی صورت می‌گیرد.

نوع اندیشه با 2 آیتم شناخته می‌شود. اول موضوع و دوم روش آن اندیشه است. موضوع اندیشه علمی یافتن قوانین طبیعت و کشف قوانین عالم مادی با روش تجربی می‌باشد در این بین نظریه‌ها خلق می‌شوند که هدف آنها نزدیک کردن انسان به دید برتر و پیشبرد علم بشر امید اثبات در آینده می‌باشد. (اوج اندیشه علمی قرن 18 میلادی می‌باشد. ) گاهی موضوع اندیشه علمی طبیعت و گاهی روانشناسی و کارکرد انسان است. علوم انسانی هم جزئی از اندیشه علمی به شمار می‌آیند و در نتیجه بخش عمده‌ای از معماری نیز متکی بر اندیشه علمی است.  اما سوال اینجاست این اندیشه تا چه حد در تفکر طراح و خقل یک جانمایه طراحی اجازه نفوذ دارد اندیشه علمی در کدام قسمت از طراحی به کار می‌آید. این سوالی است که در جمع‌بندی به آن پرداخته می‌شود.

یکی از مهمترین گرایش‌های معماری قرن بیستم که معماری نیمه دوم این قرن را تحت تأثیر قرار داده است استفاده از داده‌ها و سیستم‌های جدید علمی برای تدوین فضای معماری است که از آن با  ؟؟ معماری علمی یا تولید علمی معماری یا تولید علمی معماری یاد می‌شود هدف آن خارج ساختن روند طراحی معماری از شهودی و مبتنی بر احساسات و تجربیات طراح و به نظم درآوردن آن در قالب یک نظام و دستورالعمل طراحی می‌باشد این نوع معماری در تلاش برای کشف رابطه بین عناصر یا بخش‌های سازنده نظام طرح می‌باشد معمارانی چون الکساندر با توسل به علوم ریاضی در کتاب عرصه‌های زندگی خصوصی و زندگی جمله‌ وینچ در کتاب سیمای شهر به این مقوله پرداخته‌اند. آن امری که باعث حرکت معماران علم گرامی می‌شود عقش و باور به علم و شیوه‌های علمی برای ادراک و آفرینش معماری به عنوان روشی تدوینی می‌باشد که بهتر می‌تواند گذر از جهان ذهنیات (مرحله در دستة بندی علم روانشناسی) به جهان عینیات (مرحله )  و بالعکس را ممکن سازد.

اندیشیدن به معماری به عنوان یک علم در سال 1931 توسط هانس مدیر از بنیانگذاران با و هانس اینگونه توجیه می‌شود:

1- معماری اصیل کلاسیک دیگر معماری نیست، ساخته علم است و ساختن مساله احساس نیست بلکه مساله شناخت است.

2- ساختن عملیاتی ترکیبی نیست که از احساس الهام بگیرد و انسان قرن 2 دیگر نمی‌تواند به فرآورده‌ای بیاندیشید که در آن آفرینش، به دست اتفاق رخ دهد این نوع تفکری تک بندی خواهد بود که مرحلة خالق جانمایه طراحی مرتبط با شهود درونی معماری را نفی می‌کند. تفکر شرقی معتقد به وجود مرحله و خلق از درون جعبه سیاه ذهن یا همان اتفاق می‌باشد که می‌تواند ناشی از شهود قبلی معمار باشد.

اندیشه فلسفی مبتنی بر تعقل تجریدی است که موضوع آن رسوخ به تدوین عقلی هستی می‌باشد که توسط آن تنها بخشی از حقایق عالم به دست اندیشه درز می‌آید زیر که در این نوع اندیشه محک عقل است و در تلاش جهت پیدا نمودن تصویری عقلانی از عالم تنها به قدر طاقت کسی که می‌اندیشد می‌باشد فیلسوف تمرکزی بر جزئیات و ماهیت بیرونی اشیاء ندارد بلکه به کل هر اشیاء می‌پردازد . در طول تاریخ اندیشة فلسفی در جستجوی پاسخ به دو سوال عام بود.

1- هستی چیست؟ 2- معرفت چیست ؟ آنچه مسلم است آن است که سوالات فیلسوفان در طی قرون، همان سوالات درونی همه ما می‌باشد که در فلسفه بزرگ شده است روشی که اندیشه فلسفی به کار می‌برد تعقل در فضای عقل و صحت و سقم کلام با محک منطق است.

پس از آنکه انسان محور همه چیز شد و تفکر وی نشان بودن او نه صفاتی که پیش از این مظهر انسانیت بود ارزش هر تفکری تخیل سنجیده می‌شد و آنچه بواسطه ادراک شهودی و حضوری درک می‌شد همه رنگ اوهام و خیالات به خود می‌گرفت و رفته رفته این تحلیل مکانیکی تفکر جایگزین ادراکات درونی شد و بدین ترتیب انسان به یک ماشین که همه چیز را تجزیه و تحلیل می‌کرد تبدیل شد در نتیجه تفکر از آسمان به زمین آمد. انسانی که زمانی همه چیز را در آسمان می‌جست حتی تفکر خویش را شهود می‌دانست اینک همه چیز را در زمین می‌جست زمینی بی‌پناه که او می‌بایست از نو می‌ساخت. تفکر فلسفی اساساً رسالتش مشخص کردن چرایی امور است نه چگونگی آنها و بنابراین از تفکر سنتی نیز خارج است زیرا در تفکر سنتی پاسخ از پیش در منابعی چون وحی مشخص است اما در گردونه تقدیر تاریخی ،‌ ما با پرسشی بدون پاسخ رو به روئیم و به ناچار به تفکر فلسفی رو می‌آوریم.

اندیشه شهودی قدمتی به اندازة بشر دارد لذا همة‌ انسانها  آنرا تجربه نموده‌اند این اندیشه از طریق شهود و درک درونی حاصل می‌شود. و در خیلی از زمینه‌ها قادر به حل مشکلات است به طوریکه این عقیده وجود دارد که خیلی از اکتشافات حاصل منطق یا علم نبوده است بلکه از طریق رسیدن راه جدیدی به ذهن از جائیکه گمان برده نمی‌شود به صورت جرقه‌ای ظهور می‌یابد علم روانشناسی محل ظهور آنرا از طریق جعبه سیاه ذهن می‌داند که قانونی ندارد و مرکز ظهور خلاقیت فردی به شمار می اید عارفان از آن به معرفت شهودی یا معرفت عرفانی یاد می‌کنند که روند حرکت آن در جهت وقوف به حقیقت هستی می‌باشد در حالیکه حقیقت هستی شاید هرگز توجه علم فلسفه نباش و هستی خود به تنهایی برای ظرف وجود فلسفه کافی بنماید اما آنچه مسلم است این است که تبیین عقلانی هستی، معرفت شهودی را سیراب نمی‌نماید.

تفکر ذن از این دست است . ذن گرایان اعتقاد دارند که انسان باید همه چیز را بدون آنکه چیزی به آن بیفزاید یا از آن کم کند بنگرد یعنی اینکه همه چیز را بایستی بدون اینکه از خود ارزش بیشتری بدان افزوده شود یا چیزی از آن کم شود دیدن عین واقعیت و حقیقت و دور ریختن الحاقات آن بینی علوم به کارگیری ذهن در تحلیل و تجزیه وقایع از این تفکر ذن از شهود پیروی می‌کند زیرا زیرا که شاگرد ذن گرا باید همیشه منتظر تحول ناگهانی خویش بماند  زیرا که ذن همکف تحول ناگهانی است یعنی تحول انساندر این مکتب دفعتا حادث می‌شود ژرچه برای رخ دادن این تحول طی مراحی لازم می‌نماید این تحول چیزی جز ظهور شهود بر قلب ذن گرانیست که از آن به تفکر شهودی یاد می‌شود. در حقیقت انسان در عالم شهود گونه‌ای از آزادی را تجربه می‌کند که در قلمرو فلسفه امری محال است از این جاست که بسیار از متفکران مانند کانت و هایدگرا، مقام هند را مقام آزادی بشر تلقی کرده‌اند. در قلمرو علم چنین خیالات و آمال‌هایی نامعقول است. بسیاری ازاختراعات و صنایع مستطرفه در عالم خیال تکوین پیدا می‌کنند . بسیاری از فرضیه‌های تخیلی علمی نیز در عالم خیال حسی (شهود) شکل می‌گیرند، زمانی که شهود کارتصویرسازی جهان را در قلمرو علم شکل می‌دهد. .

در اینجا بد نیست که از حوزة علم روانشناسی تفکر شهودی را بازبینی نمائیم.

به طور کلی ذهن واگرا در جمع‌آوری Data‌های خویش از معیارها می‌گذرد چون ذهن به بستن آنها علاقه‌ای ندارد اما ذهن همگرا مساله را در ابتدا باز می‌کند و با معیارها دوباره می‌بندد ذهنی خلاق است که از صفت همگرا بودن و واگرا بودن به موازات یکدیگر بهره‌برد به عنوان مثال مولوی ابتدا با ذهنی واگرا و استفاده از مثالهای قیاسی با ذهنی در عالم محسوسات و خاکی محشور می‌شود، سپس به ملکوت می‌رود و ذهن را به سوی وحدانیت همگرا می‌نماید لذا در عالم بالا (شهود) تفکر همگرا می‌شود معمارها شاید همینگونه باشند . تفکیک هرچه به سمت شهودی پیش رود همگراتر است پروژه‌هایی که اثری از ردپای شخصی و درونی معمار درونی خود دارند. از تفکر همگرا شکل می‌گیرد اما اندیشة علمی حاصل تفکری واگراست . به نظر می‌رسد که اندیشة واگرای علمی ریشه در چند بستری و چند فرهنگی بودن ملل حاصل تفکری واگراست. که به نظر می‌رسد که اندیشه واگرای علمی ریشه در چند بستری و چند فرهنگی بودن ملل تازه متولد شده دارد به دلیل وجود فرهنگهای متنوع جهت پذیرفته شدن یک پدیده در جامعه نیاز به علم و اثبات به روش علمی که زبان مشترک همه فرهنگهاست می‌باشد در واقع تفکر واگرا در یک جامعه حاصل عدم یگانگی و تنوع عقاید و نظرات دارد.

نتیجه‌گیری:

به ندرت می‌توان نمونه‌ای یافت که در آن فقط یک نوع اندیشه به تنهایی به کار رفته باشد همه نوع اندیشه ملازم یکدیگرند و شیوة اندیشیدن بسیار وابسته به طبیعت موقعیت است اما گاهی در دوره‌های تاریخی یکی بر دیگری غلبه می‌کرده است. تنها زمانی می‌توان به صحت اندیشه اطمینان حاصل کرد که هر سه نوع تفکر در توازن و توازن یکدیگر باشند. (خیر الامور اوسطها)

در معماری نیز تک روی در هر شاخه به گونه‌ای تک بعدی پیش رفتن است زمانی می‌شود در هر سه نوع اندیشه غوطه‌ور شد که داده‌ها به صورت اسلیمکاهای ذهنی درآمده باشند تا بتوان بدون طی مرحلة آمادگی و تمرین (Prepration به مرحلة خلق (incubation) رسید. و این مستلزم تمرین بر روی قسمت شهوری (خلق طرحمایه) می‌باشد و شهود چیزی نیست جز همگرا کردن فکر به سوی ماوراء و آرامش درون در نتیجه جانمایة‌اثر از دل جعبة سیاه ذهن خلق خواهد شد. همان جرقه بدون تمرینات بیش از حد یا کشنده.

«ای کم ایمانان چرا هراسانید» آیه 13 باب 24 صفحه یوشع در اینجا ایمان یعنی همان اعتقاد به شهود «اذا دعوت فظن ان حاجتک باالباب» وقتیکه خواسته‌ای داری پس خیال و تصور و شهود بپندار که نیاز ت پشت در است . (امام جعفر صادق)‌ در اینجا خیال و تصور و اعتقاد به شهود

همان طی کردن مرحله Pnepration از طریق تخلیه درون و ممارت در تزکیه نفس یا همان تقویت ایمان به غیب است.

همانطور که دیده می‌شود تفکر شهودی نه تنها در معمار بلکه در دستورالعمل‌های اصلی زندگی مشکل گشا خواهد بود. کنترل و آمیختن اندیشة ‌منطقی و خیال پردازانه (شهود پردازانه) یکی از مهمترین قابلیت‌های طراح است.

در فرایند طراحی معماری هر اندیشه جایگاهی ویژه دارد در عین حال اینکه نمی‌توان ادعا کرد هر مرحله از مرحلة دیگر مجزاست و فردی برای آنان قابل تعیین نیست . معمار در فضای شهودی است که جانمایه اصلی طرح را خلق می‌نماید او خمیر مایه‌ای از معرفت می‌سازد مرحله Pnepration – Incubation| هنگامیکه به عماری به عنوان یک اکتشاف و یا نقد نگاه می‌کنیم وارد عرصه فلسفه شده‌ایم و در نهایت در بخش انتقال از ذهن به عمل بر علم نیازمندیم.

طبق نظر کن پنیگ «من به احساس درونی اعتماد می‌کنم» به دست شهود به حس شهودی درباره پروژه ... مسائل کارکردی را از نظر فنی می‌توان حل کرد مسائل چشم انداز و غیره را نیز .... اما این که کدام مسئله را ابتدا باید حل کرد احساس درونی است... آن را نمی‌توان توصیف کرد اما می‌توان احساس کرد که درست است و از هر ده بار نه بار آن واقعا درست در می‌آید.[1]

الهی است؟

و اکنون دستورالعمل آینه شدن در بیانیه‌ای معمار تحت عنوان قنون نامه بنایان چگونگی پرورش فکری و رشد استادان معمار را از مرحلة خرمد تا استاد بنا نشان می‌دهد (برگردید به عقب)

با حمد خدا و ثنای خدای یگانه شروع می‌شود قنوت را معنی می‌کند و 8 خسیسه جوانمردان را در 2 دستة خاص و عام نام می‌برد نخستین تواضع است و آنرا اولین مرتبة شجاعت می‌داند و شجاعت را مغلوب عقل کردن نفس معنا می‌کند و راه رسیدن به آنرا توجه به خویش می‌داند. توجه به نفس به عبارتی همان تلاش برای آینه شدن در راه تفکر شهودی است دومین را امن نام ترس را از خواص تاریکی یم‌داند. سومین صدق است که آنرا اولین درجه حکمت می‌بیند و هیچ چیز را در طریق جوانمردی بدتر از دروغ نمی‌داند . چهارم و از اشرف خصایص وفا و صدق عهد و و عهده نام می‌برد شرایط عام قنوت را ذکور بودن و بلوغ بلاغت ،‌ داشتن عقل که آنرا وسیله بندگی حق و واسطه کسب کمال می‌داند. در ا ینجا این دیدگاه قابل مقایسه با فطریه ذکاوت است . ذکاوت عقل را خود کمال می‌دانست من می‌اندیشم پس هستم – در حالیکه هنرمند معمار خود را به مثابه ظرفی می‌داند که تنها می‌خواهد کمال مطلق را در غالب هنر به مردمان انتقال دهد. تفاوت بین این دیدگاه در طی تاریخ و تا معماری اسلامی و در مقابل معماری غربی قابل ردیابی است. شروط بعدی دین داری که قنوت کمال دین داشتن است : و کمال این داشتن نیز توکل به خدا یا همان شهود درونی است،‌ دیگر اصل ، صحت و سلامت جسم ؛‌ششم مروت داشتن و هفتم حیا و دلیل نجابت جوهر نفس است.

در بخش بعدی در تقدم ابزار اصلی کاربنایان از لوازمی یاد می‌نماید که همگی لازمة بهداشت جسم است و چه نیکو استفاده از آنان را جزء ادب می‌داند که سلامت جسم کمکی است به سلامت روح و قدمتی در راه زلالی درون کار دو ناخن چینی و سرتراش و شانه و مسواک  میل و منقاش . و این نکته بسیار قابل توجه می‌باشد که دلیل لزوم هر یک را تک به تک ذکر می‌نماید. به عنوان مثال مسواک را سنت پیامبر و دیانت اسلام و سنت جوانمردان می‌شمرد اساب خاص بنایان را در مرحلة بعد ذکر می‌کند شیشه، ماله ، قالب ، ناوه ، ریسمان ،‌ شاغول . اما در آخر ذکر نمی‌نماید که «بنای نیک آنست که اینهمه در راه رضای خداوند و خلق خداوند به کار رود و از طریق صلاح منحرف نگردد.» این دیدگاه با تفکر بساز بفروشی جامعة ما قابل مقایسه است . در همین نکات و اصول است که می‌توان نتیجه گرفت چقدر از مسیر اصلی منحرف شده‌ایم تغییر در نوع نگرش معماران و انسانهاست که معماری چنین بر هم ریخته و آشفته را به مردمان هدیه می‌دهد.

رساله جوانمردان (قنوت نامه)

دستورالعمل‌های عقیدتی و اجرائی متعلق به اهل هر حرفه را قنوت نامه می‌نامیدند که تعیین کننده روابط بین خود و بین خود و جامعه آن دوران بود. ریشه‌های قنوت نامه‌ها به جنش‌های رهایی بخش ایرانیان در مقابل خلفای ظالم اموی و عباسی بر می‌گردد. به طور خاص بعد از حمله مغول به ایران ، هدف عمده آن حمایت از توده‌های رنج دیده جامعه بود و با نیت ترمیم خرابی‌ها شکلی جدی به خویش گرفت.

قنوت نامه بنایان تنها متن شناخته شده در یکی از کتابخانه‌های ترکیه موجود است که تاریخ آن به قرن 10 یا 11 هجری قمری باز می‌گردد و محل نگارش آن را به یکی از ناحیه‌های مسلمان نشین فارسی زبان عثمانی نسبت می‌دهند.

این قنوت نامه در 2 بخش اول عمومی که خود شامل 12 مورد است و شامل تاکید بر کسب فضایلی چون ایثار، تواضع، امن ،‌ صدق و وفا می‌باشد و بخش دوم تخصصی که بصورت سوال و جواب امور ارشادی و سخنانی از پیرامون و مرشدان را مطرح می‌کند.

رسیدن به اندیشه‌ای که متعادل باشد و 3 نوع آن به طور هماهنگ و نه الزاما یکسان در کنار یکدیگر به کارآیند بسیار مشکل می‌نماید. اما در دوره‌ای از تاریخ که همان دوران طلائی اسلام می‌باشد این امر تحقق پذیرفته و اکنون قابل بررسی می‌باشد. دوره‌ای که تفکر شهودی در قالب اعتقاد به خداوند یکتا در قلب مردمان نفوذ کرد و خود را در تمامی هنرهای آن زمان اعم از معماری نشان داد . در اینجا غرض مرور صفات مثبت معماری آن دوره نیست. بلکه از این نظر این معماری قابل بازبینی است که پاسخی برای سهوال از این دست باشد معمار آن دوره چطور بارون وقوف به علوم آکادمیک امروزه و یا بدون وجود تکنولوژی چه در طراحی چه در ساخت بناها به خلق تابلوی عظیم هنری در فضای سه بعدی نائل آمده است. اگر نظریه به میراث رسیدن همه این هنرها را از پدران آنان محفوظ بدانیم باز هم این پرسش وجود خواهد داشت که با چه انگیزه و دیدگاهی ، این میراث ماندگار مانده و تبدیل به اندیشة زمان وقت خویش گشته است که به خلق آثاری بدیع چون مقبره سلطانیه یا مدرسه نمائید و بسیاری از بناهای دیگر منجر شده است؟ آیا این چیزی جز همان آینه شدن درون معمار برای انعکاس عشق در مرحله بعد مراتب بنایان را می‌شمرد پائین‌ترین مرتبه را ؟‌ که بر سر گیرندة ناوه است و کنندة کارگل می‌داند در رده‌بندی کنونی به گونه‌ای از نظر مبتدی بودن می‌توان آنرا با دانشجوی کاردانی معماری مقایسه نمود. گرچه حضور در کنار استاد بر سر کار و آشنایی  حضوری با افت و خیزهای کار قطعا مبتدی آن دوره را بسی قدرتر از کاردان امروزه می‌ساخته است . بعد از آ‌ن صاحب است که حدواسط میان استاد و مزبور بوده است و اندک مایه‌ای از بنایی کسب کرده است و آخرین مرحله استاد بناست که واند هر وسیله چگونه به کار برد و خشت را چگونه بر سر خشت نهد و چگونه از عهده قوس و ستون برآید.

بخش بعدی بخش سوال و جواب است نکتة قابل توجه در این بخش انتخاب ادبیات پرسش و پاسخ است. به گونه‌ای ساختار پرسش و پاسخی ساختار قوی‌تری در ذهن می‌سازد و اهمیت تک تک مطالب ملموس‌تر می‌شود.

اگر پرسند اول بنا که بود بگو ابراهیم خلیل که خانه کعبه بنا نمود یا نوح که چون طوفان ؟ شهرها و روستاها دیگر بار بساخت » و ... مجالی برای بیان کل قنوت نامه نمی‌باشد فقط همین بس که به گونه‌ای تمام اصول و فروع دین در این پرسشها مرور می‌گردد. و معمار باید همه آنها را در دل و جان می‌سپرده و درونی می‌نموده است. همان چیزی که در روانشناسی از آن به Prepration (آمادگی) و طی مرحلة و رسیدن به مرحله ظهور یاد می‌کنند.

احکامی که از بنایی یاد می‌کند بر خلاف انتظار عام احکامی است که شامل هر فردی که مقصد عارف یا صوفی یا فردی که در جست تزکیه نفس خویش قدم برداشته است، می‌شود «هر صبح که برخیزد از علم شریعت و طریقت با خبر باشد.»

هر کس را در خود حوصله و توانایی کار فرماید.... » و مهمترین خصلت بنایان و احیاء ذکر می‌کند در حایلکه امروز کسی معمار خوبی است که خوب خط بکشد یا نهایتا خوب و خلاقانه تفکر نماید. اما این قنوت از معمار خویش اصول انسانیت می‌طلبد و در ادامه ذکرهایی در همان زبان پرسش و پاسخ خوش آموزش می‌دهد که هر حرکت بنا را متبرک گرداند. چون بر سر کار روی کدام آیه از کتاب خدا را قرائت می‌کنی؟  بگو:‌ لیس الانسان اما با سقطی . چون ناوه بر دست دیگری بگو ما من ثقلت موازینه فهوفی عیشه و اخیرا سوره القارغه آیه 6 و 7 اما هر که اعمال وزن شده‌اش گرانست در عیشی پسندیده است. چون رسیمان بدست گیری .... چون طرح گنبداندازی... و الی آخر

در تحلیل بیانیه حاضر و آشنایی با فضای فکری و رشدی معماران آن دوره می‌توان اطلاعات زیر را افزود:

مصادیق هنر در معنای اخص در آن دوره به 2 دسته تقسیم می‌شد ادبیات و فنون و معماری فنی بود که وابسته به فنون دیگر مانند کاشی‌کاری گروه چینی نجاری ، حجازی ،‌فلزکاری از سوئی و فنون وابسته به کتابت شامل خوش نویسی، تذهیب، تشعیر و نگارگری به حساب می آمد. بسیار این نکته حائز اهمیت است که ارتباط با ادبیات در کنار ارتباط با کاشی کاری یا نجاری و .... پر اهمیت می‌نمود و اشرف هنرها در میان مسلمانان ادبیات بود که تأثیر  عمیق غیرمستقیمی بر معماری می‌گذاشت زیرا که زبان فرهنگ پیش از مدرن درممالک اسلامی و بارزترین جلوه آن فرهنگ به شمار می‌آمد. معمار از جریان فرهنگی تصوف ارتزاق می‌کرد و چون زبان تصوف ادبیات بود بدون آشنایی با ادب نمی‌توانست آنرا وسعت و عمق بخشد

ارتباط معماری با علوم بدین صورت بود که علم الحیل (مکانیک) ترفند در مسائل آبرسانی و جراثقال و مهندسی نظامی به کار معماری می‌آمد علمی که پیوند ناگسستنی با معماری داشت هندسه خاصه هندسه علمی (کاربردی) بود چرا که معماری در جزء و با کل با هندسه سامان می یافت از طرح استقرار بنا در زمین و ترکیب فضاهای باز و بسته گرفته تا شکل سطوح و حجم‌ها، جزئیات و نقوش گاه استاد معماری چنان در هندسه عملی جسارت می‌یافت که او را هم نظر از «مهندس» (یعنی عالم هندسه)  می‌شمردند. به عنوان مثال کتیبه سر در مسجد امام مسجد استاد علی اکبر اصفهانی را جزء مهندسان شمرده‌اند. کسی به منصب معمار باشی می‌رسید که علاوه بر مهارت خویش در هندسه و یا علم الحیل علم مدیریت را نیز در آستین خویش داشته باشد. انسانی آگاه و اجتماعی

نگاه به هستی در آموزش معماری : معمار عقیده داشت که با ساختن بنا عالمی صغیر بر صورت کائنات بنا می‌کند از این رو معماری او مانند نظام کائنات بر نظم و ریاضیات استوار است. این مشابهت بین انسان و آفرینش خدا در تفکر یونان نیز ریشه داشته است که هنرمندان آفریند   ؟؟؟ و این نخستین رویکرد کلامی (مانیفست) به شمار می‌آید.

افلاطون عقیده داشت که هنرمند مانند آفریننده‌ای است که با آینه‌ای که در دست دارد،‌ تصویر خورشید و زمین و آسمان را منعکس می‌کند و اثرات این تفکر را چه در بناهای یونانی و چه بناهای دورة اسلامی و نقوش ستاره و خورشید بر بنا می‌توان دید. (معماران خداوند را معمار می‌دانستند که گنبد کبود و عظیم جهان را برافراشته و همة جهان را چنان زیبا و کارآمد آفریده که هیچ سستی در آن نیست پس در معماری نیز باید بنای خلق خدا را با خلقی خدایی ساخت و در نظم و کارآیی و زیبایی و خلل ناپذیری از عمارت الهی تقلید کرد) این تنها تفکری است که در قید زمان نیست که پس از قرنها از تاریخ ظهور آن به درمان درد جامعة معماری امروز ما نیاید) این عبادت با تفکر پس خودش در بند مکان یا زمان نیست و لازمة بازسازی تفکر معمار امروز می‌باشد.

اثر معماری در عالم پیش از مدرن ، اثری مصنوع و منفک از خلقت مانند امروزه نبود : بلکه جزئی از خلقت الهی شمرده می‌شد از این رو معمار در پی آن نبود که اثری متباین با طبیعت بسازد، بلکه نهایت هنر خود را در آن می‌دانست که اثر او در عمل آسیبی به طبیعت نرساد و متباین نباشد و یکی از معانی شهود و سیالیست هنری همین است هماهنگی با جریان طبیعت برای معماری منشأ قدسی قائل بودند بطوریکه شاگرد معماری در بدو آ‌موزش خود راهکار و پیرو انبیاء می‌دانست و جایگاه خود را در سلسله‌ای قدسی می‌یافت که از طریق آن به معمار جهان متصل می‌شد او در نظام هستی معلق نبود بلکه با همه خلقت و ناموس الهی پیوند داشت از این رو چه در زندگی شخصی و چه حرفه‌ای خود را مجاز به هر کاری نمی‌دید. بر خلاف دانشجوی امروز معماری که ساعات کار و تحصیلیش کاملا منفک از زندگی جاری او به حساب می‌یاد بطوریکه صبح در محل‌های آکادمیک به فراگیری تئوری معماری می‌پردازد و بعد از آن در محل کار خود مغازه یا اداره‌ای به کاری کاملا بی‌ارتباط با معماری اشتغال دارد.

نظام صنفی فقط برای حفاظت معمار نبود بلکه معمار را در عمل و کار دنیا با نظام هستی از منظر دینی پیوند می‌داد و به زندگی او مقنی می‌بخشید. آموزش نظری به مشتاقان فن معماری در حاشیه وجود داشت خواندن و نوشتن و اطلاعات مهم فرهنگی (آشنایی با فروع دین و ادبیات) در سطوح پائین و تکمیل آموزش هندسه در سطوح پائین و تکمیل آموزش هندسه در سطوح بالا آموزش داده می‌شد . آغاز کار با شاگردی و غلامی بود که اصول اولیه بنایی، ضوابط کار ، روابط فرهنگی و اصول اخلاقی را می‌فهمید رابطه استاد و شاگرد بالاتر از رابطة پدر و فرزند بود جوراستاد به زمهر پدر و استاد پدر معنوی شاگرد بود. که تربیت معنوی وی را بر عهده می‌گرفت. استاد هم نگاهش برده مانند یا مثال دانشجویی که برای معامله علم نزد او می‌آید نبود بر همه امور زندگی شاگر و ناظر و مسئول بود زیرا در آن دوره زندگی به ساحت‌های مختلف کار ، درس ، حرفه ، استراحت و ... تقطیع نشده بود تربیت اخلاقی در حین تربیت حرفه‌ای بود مردم معمار خویش سیرت را خوش نفس و خوش دست و مبارک می‌شمردند. اخلاق امری عرفی نبود ، امری دینی و لازمه تقرب به خدا به حساب می‌آمد. با توجه به اندیشة پیوستگی همه ساحات نظام هستی به اعمال آدمی، در امور دنیوی و اخروی این اعتقاد وجود داشت که محصول کار همه فنون متأثر از دل پدید آوردندة آنهاست (یعنی همان شهود) نویسندگان هنگام ذکر کسان ،‌ از صفات خدایی بهره‌ می‌بردند به عنوان مثال ،‌نصرآبادی، ادیب صفویه ، راجع به استاد علی اکبر اصفهانی می‌گوید. «استاد علی اکبر معمار باشی اصفهانی، مردکدخدایی در نهایت آرامی و صلاح و درویشی است مسجد جمعه کبیر واقع در میدان نقش جهان به عمایر او به اتمام رسید.»

و نکته آخر اینکه فنون خویشاوند با معماری به جای نقاشی و مجسمه‌سازی امروز، نجاری ، حجازی ، کاشی‌کاری ، طراحی هندسی و خوش نویسی بود. همه این فنون زمینة ارتباط بهتر وی را با درک شهودی و عرفانی فراهم می‌کرد.

معماری معاصر و نقش اندیشه:

در این بخش به بررسی آثار چند معمار که در دسته‌بندی انواع اندیشه، به زعم نگارنده در یکی از رشتهپ‌های معمارگرا و معمار فلسفی یا معمار شهودی قرار می‌گیرند پرداخته می‌شود. لازم به ذکر است که در اینجا هدف بیان بیوگرافی معمار نیست بلکه تلاش می‌شود نحوه تفکر وی مورد بازیابی قرار گیرد.

کریستوفر الکساندر:

الکساندر تحمیل کرده رشته ریاضی دانشکده کمبیریج بوده و به دلیل علاقه‌ای که به معماری پیدا کرد در این رشته در ابتدا در دانشکده کمبیریج لیسانس و هاروارد مدرک دکترای خویش را اخذ نمود. این دلیل اعتقاد پیدا کرد که معمار با دیاگرامهای ریاضی قابل طراحی است.

لذا کتاب یادداشتهای بر ترکیب فرم را نوشت و در آن یک روستا را بر اساس الگوهای ریاضی طراحی نمود.

اگر عبارتست از یک سلسله اپینرورهای رفتاری که از یک گذشته بسیار دور در جامعه‌ای وجود داشته و برای جامعه اکنون هم به محضر روبه رو شدن با آنها قابل شناسایی است. مانند مفهوم پذیرائی کردن از میهمان برای که هم برای فقیر معنی داراست و هم برای غنی و معنی آن حفظ شدن شأن میزبان و میهمان است. طبق نظر الکساندر الگوها باید در یک جامعه حفظ شوند و تشکیل اکوسیستم بدهند مانند الگوی نشستن در کوچه.

الکساندر در Case Study خویش در طراحی روستا با شیوه‌ای عمل کرد که طرح وی با روشهای علمی دیاگرامی قابل اندازه‌گیری شد.استفاده از این روش و به عرصه ظهور رساندن آنها در طراحی گرچه او را به یک طرح رساند ولی چون تفکر وی تک بعدی و با گرایش شدید به محاسبات ریاضی بود (بدون کمک از شهود خویش و یا تفکر فلسفی) حتی از نظر خود وی کاری تمام و کمال نبود. حاصل کار شکلی بود فقط عملکرد واگرا، فضایی که فاقد هرگونه خلاقیت به معنای رخق عادت و اصول زیبایی شناسانه یا ترکیب بندیی مفهوم دار بود. تنها قسمتی که حضور کمرنگ شخص معمار در طراحی روستا دیده می‌شد همان چیدمان ریز دیاگرامها در کنار یکدیگر و ظهور یک درشت دانه به نام روستا بود که در آنهم مجددا توجه به عملکردها بر خلاقیت معمار غلبه داشت همانطور که شخص الکساندر به نتیجه رسید و آنرا کتاب بعدی خویش A City is not a tree بیان نمود، اصول علمی و محاسباتی و توجه صرف به عملکرد برای طراحی یک اثر معماری کافی نیست و تفکری دیگر لازم است.

با صحت و سقم آن طراحی را حک بزند گرچه الکساندر در جمع‌آوری  کدها به فاکتورهای موثر در طراحی حتی اجتماعی و عاطفی و نیازهای گذشته و حال و آینده بدون هیچ تعصبی برخورد نمود و روابط انسانی نظیر ایجاد فضایی جهت غیبت زنان به حساب آورده بود اما طرحی جامع و مانع نشد.

لوئی کان:

لوئی کان زمانیکه دردانشگاه پنسیلوانیا تحصیل می‌کرد آن دانشگاه از دانشگاههای برتر آن دوره بود که برنامه‌ریزان و روانشناسان نیز همزمان با آنان همراهی می‌کردند. مبنای تدریس در آن دانشگاه تئوری و تاریخ و ساز بود. این نوع آموزش آکادمیک به همراه حس تعلق خاطری که به ایران و تفکر شرقی و به خصوص مولانا داشت از وی معماری فلسفی ساخت. از نظر وی، هم تفکر مدرن و هم تفکر پست مدرن را معلول مدحی می‌دانست و طبق شیوه‌ باوهاس به هنر برای مردم وخلوص در فرم و شعر اعتقاد داشت بر خلاف بوزار که به سازه معتقد بود لوئی کان به هندسه علاقه نشان می‌داد و توجه به مسائل تاریخی در سر لوحة کارش بود. از این نظر در گروه بوزاری‌ها به شمار می‌آمد علاوه بر این کان به روح تاریخ و نه به مد تاریخی می‌پرداخت لوئی کان ابتدا تحصیلاتش را در مدرسه هنر و سپس در دانشکده معماری دنبال می‌کرد. اما هنری که به آنان تدریس می‌شد همراه منطق و فلسفه بود. ادبیات بسیار خوب می‌دانست تفکر وی تفکری واگرا و شیوة عمل وی قیاسی بود. در ابتدا از قیاس و مسائل عام شروع می‌نمود و با استعاره به معماری می‌رسید. طراحی آزمایشگاه بیولوژی کان در فیلادلفیا مصداق این نگرش است. وی قبل از ساخت این پروژه ، تصوری تیره از قطعات پیش ساخته و ابزار و تشکیلاتی که بزرگ  مقیاس باشد داشت اما با تغییری که در نگرشش نسبت به جرثقیل وثیقه دانستن آن به پنجه‌های دست انسان پیش آمد با تفکر واگرا و قیاسی خویش توانست با ماشین‌الات و قطعات پیش ساخته و درشت مقیاس ارتباط برقرار نماید.

برخلاف فرانک لویدرایت  انسان را بالاتر از طبیعت می‌دانست اعتقاد داشت نورفرم دهنده فضاست . به نحوة پنجره گذاشتن و تابش نور پلان خیلی توجه می‌کرد و می‌گفت نور باید مکمل هندسه فضای معمار باشد. معتقد بود انسان تا زمانی زنده است که خودش را بیان کند و برای بیان خودش زبانی منطقی پیدا کرده بود پیشنهاد می‌داد به جای نگاه کردن به شرایط به کارگیری ماده، ابتدا به ماده بودنش و خصیصه اصلی آن نگاه کنیم. در واقع اول به جوهر بعد به عارض ماده نگاه نمائیم . به همین خاطر می‌گفت «آنچه آجر می‌خواهد باشد....» در طراحی آزمایشگاه پژوهشی ان،‌ریچاردر وی (61-57) اینگونه بیان می‌کند که گاز سمی می‌خواهد که در اسرع وقت خارج شود. پس پیچ و خم در مسیر حرکت این گاز بر خلاف طبیعتش است. بنابراین دودکش و بادگیرها مستقیم با هوا ارتباط دارند.

تفکر وی برای نمای ساختمان بدین گونه بود که 1- جلوه بیرونی دیگر حوزه خصوصی معمار نیست ،‌ متعلق به فرهنگ جامعه است. 2- ساختمان و شأن آن می‌گوید که چه می‌خواهد باشد. 3- گاهی با وجود داشتن جوهر قضیه، تعدادی از فاکتورهای در عرض آنقدر مهم هستند که فاکتورهای جوهری ساختمان را تحت پوشش خویش قرار می‌دهد. مانند تأثیر مکانیت سایت (مازندران در کنار یزد) با این سه فاکتور،‌ در همان لحظه‌های اول بازدید زمین به تصوری از پروژه دست می‌یافت. در مرحله Preprateai  افراد مبتدی زمانیکه به یک برنامه کلی رسیدند و به اجبار مقاطعی از ورودی ورنت و برگشت زدند، به آن سناریوی مطلوب دست می‌یابند،‌اما کان با همین اندیشة فلسفی خویش از همان ابتدا شأنی برای ورودی تعریف می‌کرد.


چارلز کورآ:

معمار کورآ به دلیل اصلیت شرقی که داشت به گونه‌ای تفکر شهودی در آثارش مشهود می‌باشد. و همة تلاش وی در طرحهایش توجه به فرهنگ غیرغربی علیرغم مدرن بودن آنها بود.در فرهنگ بومی توجه به اقلیم یکی از نکات برجسته به شعار می‌آید. وی  ا ز روشهای طبیعی در جهت تنظیم شرایط داخلی استفاده می‌نمود تفکر وی از این نظر شهودی به حساب می‌آمد که اعتقاد به سقف باز و نگاه به آسمان دارد در واقع فضا را با صورت برانگیختن احساسات تاب می‌گیرد. و وجوه عاطفی بیننده را تحریک می‌نماید. از این نظر حساسیت شرقی دارد. شهود در این دستگاه تفکر درک کامل بستر خویش می‌باشد درست همانگونه که تب چشیده می‌شود. درست همان شهودی که سهراب می‌فهمد در آسمان مال من است.»

نتیجه‌گیری

این انتظار می‌رود که با شناخت انواع اندیشه و آشنایی با هر یک از آنها در چه تاریخ و چه در دورة معاصر نحوة به کارگیری آن در طراحی شناخته شده باشد. زیرا ذکر بیانیه قنوت نامه بنایان به منظور استفادة مستقیم از دستورالعمل‌های آن نیست گرچه استفادة صرف از آن نیز باگذشت قرن‌ها هنوز هم پاسخگوست. آنچه مهم است اینست که این حقیقت درک گردد در دستگاه فکری رو به رشد، بین خالق اثر و اثر، اتحاد وجود داشته است. و هنر به گونه‌ای توسط دین به باور قلبی مردم متصل می‌شد و آیه‌ای خوانده می‌شد که حکمت آیه فضای ذهنی معمار را پرنماید و دستمایة فکری او باشد مصداق این تفکر در زندگی امروز می‌تواند این باشد که طراحی امروز باید با ارزشها و زندگی معماران هماهنگ باشد.

منابع و مأخذ

لاوسون برایان (1384) . «طراحان چگونه می‌اندیشند ؟ ترجمه حمید ؟

بوطبقای معماری . جلد اول . توجیه : احمدرضا آی

مجموعه مقالات اولین هم اندیشی معنویت و آموزش هنر

جزوه درس سیر اندیشه‌های معماری. دکتر محمود رازجویان

معماری اسلامی . خرم فضا

معماری اسلامی . پاپادوپلو

مجله صفه شماره 5 بهار 71 . قنوت نامه بنایان.

 

 

 

 

 

 



[1]- کتاب طراحان چگونه می‌اندشند ص 247

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 07 فروردین 1394 ساعت: 15:31 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره مسکن بهینه

بازديد: 557

 

 

(عنوان پروژه)

دگرگونی شرایط نامطلوب در وضع به شرایط مطلوب در وضع آتی، امری است که همواره رویاروی"انسان" قرار داشته و دارد. شرایط نا مطلوب وضع موجود – که "واقعیات " نام میگیرد- در زمان های خاص "مسایلی " را مطرح می کنند که هریک ر"راه حل" موردی خویش را می طلبد . تاریخ "عروج انسان " مملو از فرآیند طرح مسئله، روشهای شناخت. کشف راه حلها و دگرگونی شرایط است.

مسکن به عنوان یکی از پدیده های واقعی، از نخستین مسایلی است که بشر همواره با آن دست به گریبان بوده و همواره برای دگرگونی و یافتن پاسخی مناسب، معقول و اندیشیده شده برای آن است.

این رساله تحت عنوان مسکن بهینه درصدد تلاش برای شناخت اهداف و ابعاد مختلف مسکن و ارائه راهکارهای متناسب با آن می باشد.

مقدمه:

مسکن بعدی از زندگی انسان

مساکن امروزی گذشته از حفظ و حراست انسان از سرما و گرما وظایفی دیگر نیز بر عهده دارند. در حقیقت مسکن امروزی نه تنها مکانی برای آسایش و فراغت انسان است، بلکه می تواند در جهت اعتلای فکری و روحی انسان موثر واقع شود و موجبات پیشرفت وی را فراهم آورد. بنابراین در جهان امروز مسکن به عنوان یکی از نیازهای ضروری انسان ، کارکردهای متنوعی دارد. برخی صاحب نظران موفقیت آمیز بودن یک مسکن را در گرو 5 هدف می دانند:

1-     باید دارای ارزش های فرهنگی و اجتماعی باشد.

2-     باید به اندازه کافی ارزان باشد.

3-     باید بهداشت ساکنین را تامین کنند.

4-     باید تعمیر و نگهداری در دوران عمر ساختمان در کمترین سطح باشد.

5-     باید به اندازه کافی ایمنی را برای ساکنین خود به ارمغان آورد.

در حقیقت مسکن به عنوان بعدی از زندگی انسان با سایر ابعاد زندگی انسان در ارتباط و کنش متقابل است به طوری که بر یکدیگر تاثیر می گذارند و از یکدیگر تاثیر می پذیرند، بنابراین برای مطالعه ی مسکن در یک جامعه باید به سایر عواملی که مستقیما به آن ارتباط دارند توجه کافی شود.

به طور مثال اگر مسکنی که ساخته می شود با شرایط اقتصادی- اجتماعی – فرهنگی و مادی یک جامعه تطابق و هم خوانی نداشته باشد و یا با اسلوبی غیر از آن چه باید، ساخته نشود ساید مورد بی توجهی قرار گیرد.

در هر نقطه از کره خاکی خانه های مختلفی بر حسب نیازها و ضرورت های زندگی یافت می شوند. این اشکال گوناگون خود معلول عوامل متعددی هستند که انسان را ناگریز به انتخاب شکل خاصی از مسکن کرده است و تاثیر عوامل مختلف زیستی و اجتماعی به طور مستقیم و عیر مستقیم در تعیین و نوع مسکن غیر قابل انکار است.

در طراحی مجتمع مسکونی توجه به بعضی عوامل مهم و ضروری میباشند که این عوامل عبارتند از:

ارزشهای گذشته:

ارزشهای گذشته انسانی باید در معماری دوباره قوت گیرد، ساختمانها و شهرها باید از مقیاس مناسب و شایسته زندگی ادمی برخوردار شوند و حق زندگی برای افراد تامین گردد ولی در اینجا منظور تقلید از گذشته نیست بلکه درک و فهم کارهای هنری گذشته و ادامه راهی است که هنرمندان گذشته رفته اند. داشتن رابطه نزدیک با تاریخ اگر آن را به عبارت دیگر بیان کنیم: ادامه زندگی با بعد زمانی  وسیع تری است.

عملکرد و تجهیزات مسکن:

عملکردهایی که فضاهای مسکن دارند مبتنی بر نیازهای ساکنین آن است و مسکن باید بتواند این نیازها را به طریقی مطلوب برآورده سازد.

باید توجه کرد که نحوه قرارگیری ، نوع و ابعاد سطوحی فضاهای مسکونی باید برحسب نوع عملکردی باشند که این فضاها در قالب مسکن دارند و نمیتوان به خاطر ملاحظات مالی از تامین نیازهای اولیه در فضای مسکن صرف نظر نمود.

قسمتهای تشکیل دهنده مسکن خانوار سنتی ایران با توجه به مطالعات انجام شده در نیازها و رفتارهای سکونتی شامل اجزای زیر است:

1-     عرصه مشترک

2-     عرصه والدین

3-     عرصه فرزندان

4-     عرصه خویشاوند- فرد یا افراد همراه خانوار

5-     عرصه مهمان

6-     فضای مراقبتهای جمعی و نگهداری وسایل و تجهیزات خانواده

7-     فضای ورود به خانواده و خروج از آن

محیط مسکونی:

برای تامین رشد اجتماعی، عرصه مسکن علاوه بر خود واحد مسکونی، میباید محیط پیرامون آن نیز در بر گیرد. چرا که مسکنی که در محیط نامناسب قرار می گیرد، حتی اگر خود دارای شرایط مناسبی باشد، نمی تواند نیازهای طبیعی ساکنین خود را تامین کند. برای ایجاد یک محیط مسکونی مناسب باید از انجام کارهایی خودداری کرد که به ساخت اجتماعی محله و سلامت و آسایش ساکنین ان لطمه وارد میکند. انجام دادن این امر جز از طریق شناخت نیازهای خانواده در رابطه با محیط مسکونی میسر نیست. بنابراین باید نیازهای خانواده ها را از جنبه های کالبدی و اجتماعی بررسی کرد.

1-     محیط اجتماعی:

وقتی مجموعه مسکونی ساخته میشود در واقع کانون اجتماعی شکل میگیرد. این کانون برای حفظ ارزشهای خود به انسجام مشخصی احتیاج دارد. اگر به این امر بی توجهی شود ممکن است بخشی از پیکره، اجتماع از آن جدا شود و ارتباط خود را با آن از دست بدهد.

همواره باید توجه کرد که بدون وجود زمینه های لازم، یک محیط مسکونی نمیتواند به راحتی به یک کانون زنده و پرتحرکی تبدیل شود که ارتباط بین اهالی آن گسترده تر و نزدیک باشد و اگر چنین ارتباطی در یک محله وجود نداشته باشد ، بی هیج تردیدی زندگی در آن محیط دشوار میشود.

2-     محیط کالبدی:

مسکن حافظ کیان خانواده و روابط بین اعضاء آن است و محیط مسکونی روابط همسایگی و ارتباط بین خانواده ها را در بر میگیرد. محیط مسکونی جایی است که زمینه انطباق کودک را با اجتماع پیرامون وی فراهم می سازد و او را برای ورود به جامعه آماده می کند. از این رو ماهیت و سازمان دهی محیط مسکونی نباید بر خلاف فطرت انسانی باشد و به علاوه این محیط باید تامین کننده نیازهای مادی، بهداشتی، روانی و اجتماعی افراد باشد.

چنانکه گفته شد محیط مسکونی باید برآورنده نیازهای مختلف انسانی باشد نیازهایی مانند نیاز به محافظت، داشتن ثبات و استقلال، احساس پیوستگی با طبیعت، تمایل به ابراز وجود، نیاز به زیبایی و هماهنگی اشکال و رنگها، بهره برداری از مناظر و چشم اندازهای دلپذیر، نیازهای واقعی هستند که نمی توان به آنها بی توجه بود و محیط مسکونی باید بتواند به این نیازها پاسخی مناسب دهد.

بین حجم واحد مسکونی و حجم ساختمانی که ان را در بر می گیرد باید ارتباطی صحیح برقرار باشد.

طراحی اقلیمی:

طارحی اقلیمی روشی است برای کاهش هزینه انرژی ساختمان. طراحی ساختمان اولین خط دفاعی در مقابل عوامل اقلیمی خارج بناست. در تمام آب و هواها، ساختمان هایی که بر طبق اصول طراحی اقلیمی ساخته شده اند، ضرورت گرمایش و سرمایش مکانیکی را به حداقل کاهش می دهند و در عوض از انرژی طبیعی موجود در اطراف ساختمان استفاده می کنند.

طراحی ساختمانها با توجه به جریان طبیعی انرژی دارای منافع دیگری می باشد. طراحی اقلیمی موجب می گردد که ساختمان ها دارای شرایط آسایش بهتری باشند. به جای اینکه به سیستم های گرمایش و سرمایش فشار زیادی تحمیل شود، خود ساختمان بدون سر و صدا و بدون اینکه پنکه یا سایر دستگاه ها و بدون اینکه حد اکثر فعالیت به دستگاه های مولد مرکزی وارد شود. شرایط و آسایش را فراهم می کنند. ساختمانهای طراحی شده بر اساس اقلیم نه تنها در مقابل عوامل نامساعد جوی عملکرد خوبی دارند، بلکه یک محیط زندگی انسانی سالم. زیبا نیز فراهم میکنند. ابزار اجرای طراحی اقلیمی عبارتند از پنجره، نور طبیعی، گلخانه، ایوان سرپوشیده، و یا حیاط مرکزی. اینها مجموعا محیطی را فراهم می آورند که باعث ایجاد توازن بین ما و دنیای اطراف می شود.

بیان مسئله:

مسکن مهمترین تامین کننده تمدن و خانه بهترین نگهداری فرهنگ اجتماعی جامعه است ( بنجامین دزرا ایلی)

با افزایش جمعیت شهر ها ، کمبود و بحران کیفی و کمی مسکن در جوامع شهری، آغاز شد، به نحوی که موضوعات کیفی مسکن، سالهای مدیدی موضوع اصلی تحقیقات، بررسی ها و اظهار نظرهای دست اندر کاران فرهنگی و علوم مختلف از جمله معماری، شهر سازی، علوم اجتماعی، اقتصادی و حتی سیاسی بوده است.

مسکن یکی از فاکتورهای اساسی تعادل و پابرجایی اجتماع انسانی می باشد. مسکن حافظ کیان خانواده و روابط بین اعضای آن است. داشتن مسکن مناسب مانند سایر نیازهای بشر از حقوق اولیه انسانهاست و در قانون اساسی( اصل سی و یکم) بر این نکته تاکید شده است. ( می توان خانه را اساسا نوعی سرپناه انگاشت، اما طرح آن آینه ی اندیشه های موجود در باب فضا، زیبایی شناسی، آداب و فرهنگ مردم است.)

در کشور ما، به رغم آن که پس از انقلاب اسلامی به امر مسکن توجه بسیار شده، با در نظر داشتن کمبود روز افزون زمین در شهر های بزرگ به خصوص در مراکز استانها و از همه مهمتر در تهران، این توجه به مسکن بهینه معطوف گردیده است. اما نحوه نگرش ، به ابعادی محدود شده است که حصول به نتیجه را که در نهایت، آسایش و راحتی انسانهاست میسر نمی سازد، چرا که استفاده بهینه از فضا به صعود در ارتفاع و ساخت برج معطوف گردیده است.

فقدان مسکن و کیفیت نا مناسب آن با افزایش میزان بزه کاری، طلاق و از هم گسیختگی های اجتماعی ارتباط مستقیم و تنگاتنگی دارد و به عنوان یک عامل بازدارنده در رشد و اعتدال اجتماعی، فرهنگی و روانی به شمار می رود. همچنین نداشتن مسکن موجب پیدایش پدیده های نابهنجار اجتماعی از قبیل خیابان خوابی، آلونک نشینی و زاغه نشینی می شود که این چنین زیستی ساختار شخصیتی نابهنجاری به افراد می بخشد.

فقدان مسکن و یا کیفیت نامناسب آن عامل موثری در پیدایش پدیده هایی چون اظطراب، افسردگی و اختلالات رفتاری به شمار میرود و سبب کاهش مقاومت روانی و جسمی فرد در مواجهه با مشکلات میگردد. اهمیت مسئله مسکن از بعد روانی تا اندازه ای است که با در نظر گرفتن مراحل تحول روانی کودکان ، آنها نیازهای روانی خود را در سنین پایین در خانواده و از طریق والدین خود برآورده میکنند.

هدف:

هدف عمده طرح خانه بهینه، شناخت ابعاد مختلف خانه(کیفی و کمی) می باشد. یعنی در این روژه سعی شده تا وجود اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و .... مورد توجه قرار گیرند.

با توجه به اینکه خانه بهینه قرار است نیازهای سکونتی خانواده های قشر متوسط ایرانی را مورد توجه قرار دهد.

مبانی نظری عام طرح

-       برای طراحی خانه ای مناسب اولین گام می تواند شناخت مسکن با توجه به تعاریف ارائه شده باشد که بهبود کیفیت زندگی اجتماعی، فراهم ساختن فعالیت های زیستی خانواده شامل جمعی و فردی و فراهم ساختن خدمات و تسهیلات برای بهزیستی و سلامت خانواده از اهم موضوعات این تعاریف می باشد.

-       اما برسی نیازها و رفتارهای سکونت، از پارامترهای مهم در طراحی فضاهای مسکونی است که شامل نیازهای بیولوژیکی، اقتصادی و اجتماعی می باشد.

-       البته نیازها برای خانواده های مختلف با توجه به سطح درآمد رده سنی و تمایلات آنها متفاوت خواهد بود . پس در نظر گرفتن واحدهای مسکونی با شرایط و متراژهای مختلف و همچنین فضاهایی با کاربری های متنوع در مجموعه برای مرتفع ساختن این مسئله می تواند مفید واقع شود.

-       انسان به اجتماع و زندگی با مردم محتاج است، پس چه بهتر که در طراحی خانه بهینه بکوشیم تا روابط همسایگی را تقویت کنیم ضمن اینکه برای آسایش بیشتر ساکنین باید در حفظ حریم و حرمت نیز کوشید.

-       برای ارتقاء کیفیت محیط شهرمان خواهیم کوشید پارامترهایی که برای این منظور به کار می روند عبارتند از : زیبایی، وحدت، هویت، هماهنگی، نظم، ماندگاری، پایداری، و تغییر پذیری.

-       طراحی مناسب دسترسی ها به طوریکه افراد پیاده و سواره هرکدام احساس امنیت و آسایش در راه خود داشته باشند .

-       در نهایت حفظ و گسترش فضای باز به کمک طاحی آب و گیاهان برای بهبود کیفیت محیط زندگی و ایجاد آرامش و سرزندگی در مجموعه از نکات قابل توجه در طرح می باشند.

فصل اول:مطالعات پایه

تعاریف و مفاهیم مسکن

1-1-1                 مفهوم مسکن – سکونت – سکونتگاه

مقوله مسکن گسترده و پیچیده است و ابعاد متنوعی دارد. از این رو نمی توان تعریف جامع و واحدی از آن ارائه نمود.مسکن به عنوان یک مکان فیزیکی و به عنوان سرپناه نیاز اولیه و اساسی خانوار به حساب می آید. در این سرپناه برخی از نیازهای اولیه خانوار یا فرد تامین می شود مانند: خواب، خوارک، استراحت، حفاظت در برابر شرایط جوی و خلاصه شرایط زیست در مقابل طبیعت.

البته این مقوله را در همین فصل بیشتر توضیح خواهیم داد.

واژه سکونت، مفهوم گسترده تری از مسکن دارد، و منظور از آن مجموعه ای از فعالیت های زیستی خانوار است.

فعالیت های زیستی خانوار در اینجا فعالیت های فردی، جمعی، از یک

 

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 07 فروردین 1394 ساعت: 15:29 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره طرح شهر مشهد

بازديد: 221

 

مقدمه

امرزوه مشهد اگرچه باعث رفاه راحتي انسانها شده است،ليكن معضلات خاصي را نيز به دنبال داشته است،هرچه جمعيت انسان در شهرها اضافه شود،به همان نسبت مشكلات شهري نيز افزون كه خواهد شد ، مشكلات كه نهايتا سلامت جسماني و رواني افراد را به طور مستقيم درمعرض خطر كرد مي دهد ، زيرا افزايش جمعيت از يك طرف باعث افزايش ترافيك ، افزايش حجم زباله توليدي و افزايش كارگاههاي صنعتي مي كردواز طرف ديگر از بين رفتن جنگلها ، درختان و فضاي سبز و بطور كلي عرصه هاي طبيعي را به دنبال خود خواهد كرد .

مسائل دسته اول باعث ايجاد انواع و اقسام آلودگيها نظير آلودگي هوا،آب ، خاك وصوت مي شود و مسائل و بام به تخريب محيط زيست خواهد انجاميد.از اين روست كه تك تك افراد ساكن در شهرها وظيفه قانوني و استاني دارند . كه براي حل نمودن معضلات زيست محيطي و بهتر ساختن محيط مشهد تلاش و كوشش نمايند .

بر اساس اصل پنجاه قانون اساس جمهوري اسلامي ايران .... حفاظت محيط زيست كه نسل امروز و سنگهاي بعدي بايد در آن حيات اجتماعي رو به رشد داشته باشند ، وظيفه عمومي تلقي مي گردد .....

با توجه به اين وظيفه مهم در اين مجموعه سعي شده است با پرداختن به مقوله فضاي سبز فرصتي را براي دوست داران فراهم آورده تا به ياري حق شاهد سرسبزي نقاطي از ن باشيم كه بر هر دليل امكان فعاليت بايسته و چشمگير آنها وجود نداشته است .

بخش I : آشنائي با فضاي سبز

تعريف فضاي سبز

براي دست يافتن به توصيف دقيقي درباره فضاي سبز بايد ابتدا به تبيين مفهوم بپردازيم .

فضا مي تواند آنقدر تاريك و وسيع بنظر برسد كه احساس وجود بعد سوم را در ما از بين ببرد و يا چنان به چيزهايي داخل خود كيفيت دهد كه آنرا سه بعدي بناميم .نمونه يك فضاي دو بعدي ((صفحه )) و نمونه يك فضاي سه بعدي يك ((جعبه)) است .اشياء داخل داراي كيفيت خاصي هستند به عبارتي قابل درك هستند .

اگر فضاي مورد نظر سبز باشد در حالت دو بعدي به ((سطح سبز )) معروف است ودرصورتيكه سه بعدي باشد به عنوان ((فضاي سبز )) دسته بندي مي گردد .سطوح سبز زمينهاي هستند كه داراي پوشش هاي گياهي كوتاه نظير چمن و گياهان پوشش هستند و معمولا بازده اكولوژيكي  آنها ناچيز است .

فضاهاي سبز زمينهايي هستند كه با پوششهاي گياهي بلند نسبتا بلند مثل انواع درختان پوشيده شده اند .

جنگلها و باغات از اين نوعند اين فضاها توسط درختان داراي بعد و حجم شده و داراي بازده اكولوژيكي بسيار بالايي هستند .از اين نظر به سطوح سبز ((فضاي منفي )) و به فضاهاي سبز ((فضاهاي مثبت )) گفته مي شود .

فضا

 

       دو بعدي     سطح      سطح سبز     فضاي منفي (بازده اكولوژيكي پايين )

       سه بعدي     فضا    فضاي سبز         فضاي مثبت (بازده اكولوژيكي بالا )

كاربري زمين از نظر پوشش گياهي

كليه اراضي كه در محدوده شهرها يا خارج از شهرها قرار دارد به دو دسته سطوح سبز و فضاهاي سبز طبقه بندي مي شود .

سطوح سبز بدو دسته شهرها و غير مستقيم مي شوند . سطوح  سبزي را كه داراي كاركردهاي شهري هستند سطوح سبز شهري مي ناميم مثل زمينهاي بازي ورزشي چمن كاري شده آليزها و لچكي هاي كوچك (شامل رمپ ها ، لوپ ها و رفورنها )كه با انواع گياهان پوشش پوشيده شده اند سبز غير شهري نيز خارج از محدوده شهرها هستند مانند واقع حاشيه شهرها .

قبضا هيچ كدام  از اين سطوح عمل غبارگيري  ، كاهش آلودگيهاي     با كاهش درجه حرارت و ... را در مقايسه با يك جنگل  داشته باشد .

فضاهاي سبز را نيز مي توان به دو دسته شهري و غير شهري تقسيم نموده فضاهاي سبز غيرشهري فضاهايي هستند كه كاركرد شهري ندارند . اين فضاها يا طبيعي هستندمثل جنگلهاي طبيعي حاشيه شهرها يا مصنوعي و دست سازنده مثل باغات و جنگلهاي مصنوعي .البته بعلت توسعه هاي شهري ممكن است بعضي ازاين فضاها درباغهاي شهري قرار گيرند ليكن از آنجاييكه كاركرد آنها خاص مراكز شهري نسبت در دسته بندي فضاهاي سبز غير شهري قرار مي گيرند .

فضاهاي سبز شهري خود به چهار دسته طبقه بندي مي شوند :

1-فضاهاي سبز عمومي:اين دسته از فضاهاي سبز فضاهاي سبز شهري هستندكه كاركرد اجتماعي بسيار بالايي دارند . اين فضاها براي استفاده عموم مردم در تمام سطوح و افشار طراحي و تجهيز كرده اند. نيمكتها ، عمودهاي روشنائي ،آبخوريها ،سرويسهاي بهداشتي ، معابر و ... از مولفه هاي فضاهاي سبز عمومي به شمار مي روند .از اين فضاهاي سبز معمولا به عنوان ((پارك )) و اخيرا به عنوان ((بوستان )) نام برده مي شود .

فضاي سبز عمومي = فضاي سبز اجتماعي

2- فضاهاي سبز نيمه عمومي : فضاهاي سبزي كه داراي بازده اكولوژيكي هستند درحاليكه استفاده كنندگان ازآنها،نسبت به فضاهاي سبز عمومي محدود ترند.محوطه هاي بيمارستانها،پارگانها،ادارات دولتي،هتلها، مارخانجات و ... جزء اين دسته اند كه بازده اجتماعي زيادي ندارند .

3- فضاهاي سبز خياباني : درحقيقت نوعي از فضاهاي سبز شهري هستند كه بطور معمولي درختكاري حاشيه اي خيابانها را تشكيل مي دهند كه در حقيقت كه حامل پياده رو و سواره واقع مي كردند . فضاهاي نسبتا كوچك ميادين ، لچكي ها و آيليزها ، رهپهاو لويها و ... نيز جزء اين دسته اند .

4- فضاهاي سبز خصوصي : در اصل شامل فضاهاي سبز منازل ، ويلدها و باغات خصوصي واقع در شهرها است كه در افزايش توان اكولوژيكي شهرها بسيارحائزاهميتند ولي درعين حال فاقد بازده اجتماعي هستند،چون استفاده كنندگان اين اماكن اعضارا در حد يك يا چند خانواده اند .

تعريف  فضاي سبز

حال كه با مفهوم انواع سطوح و فضاها آشنا شديم لازم است به تعريف دقيقي از فضاي سبز بپردازيم .

تعريف عاميانه : درحقيقت ساختن يك بخشي از طبيعت شهري را فضاي سبز مي گويند .

تعريف آكادميك: بكارگيري اجزاء زنده شامل گياه ، پرنده ، ماهي و ... و اجزاء و غير زنده شامل سازه هاي معماري ، آب و ... با دست ورندي سه عامل رنگ ، شكل و سايت بطويكه  ما را به يكي از اهداف كه ممكن است زيبائي يا حل يك معضل زيست محيطي باشد برساند .

اجزاء زنده

 

                          گياهان                                     آب

                           پرندگان    اجزاء غير زنده       سازه هاي معماري شامل :

                          ماهيها                                    چوب

                           ساير جانوران                         سنگ

                                                                        بتن   

                                                                         فلز

                                                                        خاك

نقش فضاي سبز واقعيت آن در زندگي شهري انسانها :

اهميت دادن به نقش فضاي سبز در زندگي انسانها و ايجاد علاقه بيشتر به درخت و كل چمن ضرورتي است كه مانع بروز نابودي شهرها بر اثر آلودگي هوا و محيط زيست انساني مي كرد ، بدين منظور به شناخت نقش هاي فضاي سبز به شرح ذيل مي پردازيم .

1- جذب  پرتوهاي خورشيد : دو بخش از پرتوهاي خورشيد به بدن انسان و جانوران ديگر تاثيرات زيادي دارند . بخش اول پرتوهاي مادون مركز با طول موج بلند اثر گرما بازائي داشته و موجب سوزان بودن       در عين حال به ميزان زيادي توسط شاخ و برگ گياهان وبطور كل فضاي سبز جذب مي كردند.بخش دوم پرتوهاي ماوراء بنفش است كه به ميزان كمتري جذب مي شوند.احساس آرامشي را كه انسان درسايه و بويژه سايه يك درخت احساس مي كند يك درخت احساس مي كند تا حد زيادي مربوط به جذب اين جانداران در برابر آفتاب سوزان به خوبي روشن مي شود .

A

اسامي گونه هاي مقاوم و خوب درختان در برابر آلودگي هوا عبارتند از :

1- درخت عرعر با نام علمي      Ailan thus allissina  

2- درخت ابريشم شب   با نام علمي     Albizzia a yulibrissin  

3- درخت داغداخان با نام علمي        Celis avstrulis

4- درخت ژينگوبا نام علمي       Cin go  

5- درخت ممكنولپاي سفيد با نام علمي     Magnolia grandifrova

6- درخت توست با نام علمي    Morus . alba

2- جذب گردو غبار هوا :

درختان به سبب پراكندگي شاخ و برگ خود بر تمام    سطوح ، همچون يك گردگير بزرگ عمل مي كنند . طي برسيهاي بعمل آمده يك هكتار فضاي سبز كه حدودا 200 اصله درخت درآن كاشته شده باشد تا 68 تن گردو غبار هوا را در هر بارندگي در خود جذب نموده است . كه اين در صورتيكه است كه جذب اين حجم ازآلودگيهاي محيط هزينه بسيار بالايي را شامل مي شود در صورتيكه درختان و بطور فضاي سبز وجود نداشته باشد .

3- توليد : اكسيژن  هوا نقش اساسي را در فرايند تنفسي و سوخت و ساز درانسانها بعهده دارد.درمحيطهاي شهري كه كمبود اكسيژن بسيار مشهود است مقدارزيادي ازآنان درطبيعت ازطريق فضاي سبز توليدمي گردد. كمبود اكسيژن عمدتا ازطريق تنفس انسانها ، كاركرد موتورهاي اقتراقي اتومبيلها و صنعت و ... ايجاد مي گردد . بر اساس مطالعات بعمل آمده تنها  را چمني كوتاه نشده (با ارتفاع بالايي  ) مي تواند به اندازه نياز يك انسان در يك سال اكسيژن توليد كند . عمده اين اكسيژن از طريق فرآيند فتوسنتز توليد مي گردد .

4- توليد نيتوسنيد : نيتوسنيد دوايي است كه از بسياري گياهان ترشح مي شود و براي بسياري از باكتريها و قارچهاي تك سلولي و برخي حشرات ريز اثر كشندگي دارد ، در حين حال اين مواد بر روي انسان اثر فرح بخشي دارد . دليل اين امر را دانشمندان چنين اعلام نموده اند كه مغز انسان داراي دو نيمكره است  نيمكره راست در تنظيم احساسات غريزي و طبيعي انسان مانند احساس  حجت ، خواب و ... نقش دارد . در حاليكه كه نيمكره چپ كار به تنظم كشيدن كار هاي مكانيكي انسان ، نيز تنظيم دقت و سر وقت حاضر شدن و .. را بعهده دارد. انسان شهر نشيني به دليل درگيري دركارهاي روزمره و شرايط محيط زيست شهري به مراتب كار بيشتري از نيمكره چپ خود مي كشند كه اين امر موجب اختلال بين دو نيمكره مغز درنتيجه عملكرد طبيعي مغز انسان مي گردد . گياهان از طريق رهاسازي نيتوسنيد مي توانند تعادل بين دو نيمكره مغز را به خوبي برقرار ساخته و حالت طبيعي و آرامش بخشي را به انسان ارزاني دارند .از جمله درختان كه نيتوسنيد زيادي توليد مي كنند مي توان به گردو ، كاج ، زاد، فندق ، بلوط، سرو كوهي ، كالپيتوس ، بيد ،افزا ، زبان گنجشك و داغداخان اشاره نمود.

B 

جهت كاهش بار آلودگي صوتي و جلوگيري از انتشار آن به كمك فضايس بز ، بايد در انتخاب گونه هاي مناسب نهايت دقت را بعمل آورد . در انتخاب گونه هاي گياهي نكات ذيل بايد مد نظر قرار گيرند :

1- استفاده از گونه هاي درختاني كه برگ پهن و ضخيم ، همچنين تنومند دارند.

2- برگها تا حد امكان عمود بر جهت انتشار صوت قرار گيرند .

3- برگها بعد از خشك شدن روي شاخه بمانند .

4- حتي المقدور از بين   هميشه سبز استفاده شود .

نمونه بارز اين گياهان بلوط سياه ، خرزه ، عشقه ، ماگنوليا و ... مي باشند .

5- تعديل آب و هوا : فضاي سبز گياهان موجود در آن از طريق سه مكانيزم تبخير،تعريف وتعريق باعث كاهش دما وافزايش ميزان رطوبت نسبي ميكروكليها  مي شوند .

طوريكه دماي يك هكتار فضاي سبز در مرداد ماه تا 5/4 درجه كمتر از فضاي مجاور بدون درخت بوده و در عين حال رطوبت نسبي درون آن تا 11./. از محيط اندازه گيري شده است .

بطور كلي فضاهاي سبز ازطريق تعديل آب هواي ميكروكليهاي خود نتيجتا باعث تعديل آب و هواي محيط شهري مي كردند .

6- كاهش آلودگيهاي صوتي:گرچه امواج صوتي مي توانندكاهش رشد گياهان را به همراه  داشته باشند . در عين حال درختان و درختچه ها مي توانند در كاهش آلودگيهاي صوتي موثر باشند . به هر حال كيفيت با كاهش صدا درختان و درختچه هاي مختلف بر حسب اندازه برگ ، تراكم شاخ و برگ ، نوع و بلندي درخت تفاوت دارد.اين جذب بخاطر لايه سلولزي و فضاهاي بين سلولي سلولهاي گياهي است كه اين خصوصيت در سايه جانداران  و سازه معماري شهرها موجود نمي باشد .

 

 

 

 

 

نقش فضاي سبز  و اهميت ان در زندگي شهري انسانها

 

 

 

 

 

 

 

 

 

بخش II : آشنايي  با گياهان

گياهان بعنوان بهترين جزء فضاي سبز درطراحيها وبكار گرفته مي شوند اهميت گياهان درحدي است كه اگر آنها را از مجموعه فضاي سبز حذف كنيم عملا مفهوم فضاي سبز از بين خواهد رفت . از اين ارتباط به آشنايي  با گياهان و خصوصيات طبيعي آنها مي پردازيم .

انتخاب گياهان بر اساس خصوصيات طبيعي آنها :

خصوصيات طبيعي گياهان كه معمولا انتخاب آنها را براي كاشت در محلي تاثير خود قرار مي دهد عبارتند از :

1- نور     2- رطوبت      3- خاك       4- رنگ

الف) نور: بطور كلي گياهان از نظر نياز نوري به دسته تقسيم مي كردند . آفتاب دوست ، سايه پسند و آفتاب سايه هر كدام از گياهان در هر دسته اي كه قرار گيرند. به خوبي رشد و نمود مي كنند بنابراين در انتخاب گياهان ، بايستي به موفقيت محل ،ميزان نورمدت تابش و شدت تابش توجه كرد ... براي روشن شدن اثر نور در يك سايت شناخت چرخه نوري اهميت بسيار زيادي دارد .

 

 

 

 

 

 

 

چرخه روشنايي براي گياهان

A       مكان آفتابي و گرم

B        مكان نيمه سايه

C        مكان كاملا سايه

 

سروكانهاي آفتابي وگرم بيشترگياهان يكساله به دو ساله ازقبيل تاج خروس،تاج خروس برگي ، بگونياي هميشه گلدار ، داوودها ، تاتور ،       شب بوي پاكوتاه ، گل كاغذي يكساله ، سيلن ، خورشيدي هميشه بهاره آهار ، انواع شاپسند و ... را مي توان پرورش داد .

درمكانهاي آفتاب سايه گياهاني از قبيل گل حنا ، فلوكس ، زنبق دشتي ، پروانش، پيچ تلگراني ، و ... رشد و نمو نمي نمايند .

درمكانهاي كاملا سايه از قبيل راهروها ، داخل ساختمانها و با بالكنهاي روبه شمال گياهان آپارتماني ناميده مي شوند با رشد و نمو مي نمايند .در محلهاي باز كه شدت نو بسيار پاييز است گياهاني ، وينگا و سلولي و .... كشت مي كردند.

ب) رطوبت : ميزان رطوبت نسبي و مخصوصا شرايط اقليمي در چگونگي رشد وانتخاب گياهان بسيار موثرند.بعنوان مثال در مناطق غير شهري مانند روستاها ودر كناب رودخانه ها،درياچه ها و..گياهان رطوبت پسند مثل شمعداني ، گلونياو كاشته مي شوند . مناطق شهري كه تراكم ساخت و ساز و وجود بتن وآسفات وسطوح عايق رطوبت درخشكي هوا وميزان تابش خورشيد و بالطبع درجه حرارت محيط موثراست مي توان از گياهان خشكي پسند و مقاوم استفاده نمود.

ج) خاك:عبارتست از مخلوطي ازمواد كاني (معدني ) وآلي كه حاوي موجودات زنده بسياري بوده و منبع اصلي تامين كننده مواد غذايي و آب نيز جهت گياهان است .

موجودات زنده وخاك شامل باكتريها،قارچها،تك سلوليها،جلبكها ، اكستيوسيتها، نماتدها ،كرم ها و حشرات هستند .هرچه به جمعيت موجودات زنده خاك افزوده شود اين خاك از نظر مغيرات مدد و غذائي فني تر است . موجوداتي نظيركرم بدليل افزودن مواد غذائي به خاك از ارزش خاصي برخوردار داراست.

بافت خاك : يكي ازويژگيهاي فيزيكي خاك است .اندازه نسبت درصد مواد تشكيل دهنده خاك بوده وبطور محلي خاكها از نظر بافتي شامل خاكهاي شني (سبك )، لومي (متوسط ) ورسي (سنگين ) طبقه بندي مي كردند . خاكهاي سبك  داراي ظرفيت نگهداري آب كمي بوده يا خاكهاي سنگين ظرفيتشان بسيار بالاتر است .بافت خاك معمولا غير قابل تغيير است .

ساختمان خاك :طرز قرار گرفتن ذرات خاك دركنار يكديگر است و انواع مختلفي شامل كردي ،لايه اي ،مكعبي ،استوانه اي ، منشري و... را دربر مي گيرد .معمولا ساختمان خاك در اثر عمليات مكانيكي و ... تغيير مي كند كه اين  گياهان نيست .

فضاي حاما بين ذرات: به ميزان خلل و خرج بين ذرات خاك گفته مي شود و بطور كلي بستگي به بافت خاك دارد . در خاكهاي رسي خلل خرج )فضاي بين ذرات )بسيار زيادي ولي خاكهاي سبك دارد . خلل و خرج بسيار كمتري هستند. اين ميزان خلل وخرج درميزان ظرفيت نگهداري آب بسيار موثر بودن و همچنين در تهويه خاك و اكسيژن رساني به بافتهاي  گياهي (ريشه ها ) باتاثير نيست .

ويژگيهاي شيميايي خاك نيز شامل واكنش خاك ، PH ، ظرفيت تبادل كارستوني ميزان عناصر خاك (عناصر ميكروهماماكرو و t و ... مي شود .

د) رنگ : گياهان و گلها زناني جلوه بيشتري دارند كه با رنگ زمينه نوعي تناسب و هماهنگي داشته باشند . اين نكته در انتخاب گياه موثر است .بعنوان مثال براي زمينه هاي سفيد هيچ گاه نبايد گونه گياهي كه رنگ كل آن روشن است انتخاب كرد . در هر حال رنگ اصلي بايد قوي تر از رنگ و بام باشد .

بنابراين با توجه به خصوصيات فردي سليقه و شرايط محيطي ، بين رنگهاي انتخابي و تركيبي بايستي نوعي نظم و هماهنگي پديد آيد . اين هماهنگي زمانه پديد در مي گردد كه هر رنگ در كنار رنگ مكمل خود قرار بگيرد .

بعنوان مثال رنگ زرد يا بنفش آجري يا آبي و قرمز يا سبز هماهنگي جالبي بوجود مي آورند . كه نمونه عيني آن رنگ گلهاي قرمز در كنار و رنگ سبز برگهاي يك گياه است .(قرمز در متن سبز ) .

حال كه با نيازهاي گياهان آشنا شديم انواع زينتي    را طبقه بندي كرده و معرفي مي نمائيم .

گياهان زينتي تمامي گياهان كه بعنوان تزيينات كاربرد دارند را شامل مي كردند، اين گياهان بر اساس طول عمر و دودمشان طبقه بندي شده و شامل يكساله ، دو ساله و دائمي هستند .

گاهي دراين تقسيم بندي شرايط وخصوصيات ديگرنظير مقاومت يا حساسيت به سرما ، طول دوره     و بالاخره در گياهان دائمي خصوصيات ساقه آنها از نظر علفي يا    بودن مورد توجه قرار مي گيرد .

1- گياهان يكساله : به كليه گياهان كه طول دوره رشديشان (از كاشت بذر تا كل دهي و توليد بذر مجدد ) كمتر از يك سال باشد گياهان يكساله مي گويند .برخي از آنها در پاييز كاسته مي شوند .(گلهاي فصلس رد ) و بعضي ديگر در بهار كاشته مي شوند .(گلهاي فصل گرم ) . 

 

اصول كاشت گياهان يكساله :

طرق مختلف كاشت بذر:بعضي ازبند ونباتات مختلف را مي توان بطور مستقيم در محل كاشت اصلي قرار داد ، در صورتيكه عده زيادي از بذر گياهان زينتي را بايستي ابتدا در قطعه زمين كوچكي موسوم به خزانه قرار داده و سپس در وقت معيني آنها را بصورت منشا ، به محل اصلي خود انتقال داد .

نبودگياهان يكساله فصل سرد مانند بنفشه ، هميشه بهار و ... را در اواخر مرداد ماه درمحل كاملا باز خارج ازگلخانه )كشت مي كنندوسپس مهرو آبان نشادهاي توليد شده را بستر اصلي منتقل مي نمايند . گياهان يكساله فصل گرم مانند گل آهار ، جعفري ، اطلسي ، در غير را بايد در انتهاي اسفند ماه تا ابتداي فروردين ماه بعد از رفع سه ماهي بهار ، و خط يخبندان كشت گردد . نشادهاي بعمل آمده دراين خزانه هاي از ابتداي فروردين ماه به محل اصلي مورد نظر انتقال داده مي شوند .

درصورتيكه منظور زودرس كردن اين نشاء باشد از خدماتي قبل آنها را در گلخانه و در جعبه هاي خاصي بذر كاري مي نمايند .

نقل وانتقال نهالهاي بوجود آمده و از كاشت بذ در خزانه براي كاشت در محل اصلي را نشاء كردن مي نامند .براي انجام عمل نشاء كردن بايد چندين نكته مهم را در نظرقرار داد كه عبارتند از :

كشيدن نهالهاي از خزانه ، تهيه وآرايش بوته و نهايتا كاشت در محل اصلي .

براي كشيدن نهالها در ابتدا بايد خزانه را به اندازه كافي آبياري نموده و سپس اقدام به درآوردن نشاءها از زمين نمود .بديهي است در خاكهاي خشك سيستم ريشه گياه ، صدمه مكانيكي جلوگيري بعمل آورد . پس از خارج كردن نشاء ها از خزانه بايد سعي كرد كه در كمترين مدت نهال را به محل اصلي منتقل كرده و كاشت خاك باغچه جهت بخاركاري بايستي خاكي حاصلخيز و عاري از بذر علفهاي هرز باشد . چنين خاكي داراي كود دامي كاملا پوسيده يا خاكبرگ كاملا پوسيده به آن اضافه نمود . درصورتيكه خاك باغچه نامناسب تشخيص داده شود تا عمق حداقل 20 درجه از آنرا خارج كرده و بجاي آن خاك  حاصلخيز و مرغوب مي ريزند .درصورتيكه نياز به تعويض خاك نباشد ابتدا بايد بقاياي گياهي باقيمانده از سال قبل را و چنين جمع آوري نمود . سپس مواد آلي به آن اضافه كرد.بيل زدن ، شن كشي ، تسطيح ، جمع آوري كلوخه ها و سواد درشت نيز جمله عمليات تكميلي تپه بستر جهت كاشت گلها مي باشد .

نشاء هاي كه از قبل به محل منتقل شده اند بتوسط ميخ نشاء با رعايت نكات ذيل كاشته مي شوند .

كاشت روي خطوط كاملا موازي انجام گيرد .

فاصله نشاء ها روي خطوط كاملا برابر و يكنواخت باشند .

فاصله خطوط گلكاري نيز بايستي دقيقا به اندازه فاصله كاشت روي خطوط ها در نظر گرفته شود .

گياهان بحالت زيگزاگي كنار هم كاشته شوند .

 

 

 

 

 

 

 

در اين نوع كاشت اولا رقابت مواد غذايي ، آب و نور به حداقل رسيده و ثانيا با رشد كاملا يكنواخت گياهان ، يك توده گلكاري يكدست و يكنواخت بوجود خواهد آمد .

بطوركلي مي تواند توجيه كرد در بستر كاشت در گلهاي فصلي در برنامه كودي ساليانه به مقدر  15  و  15 پتاسيم استفاده گردد .

در صورت مشاهده علائم كمبود مواد غذائي مي توان از كودهاي كامل علاوه بر عناصر N ، P ، P وK داراي كليه ميكرو   مي باشند .اين كود ها را مي توان بصورت محلول پاشي شانه ها و برگها گياهان استفاده نمود .

با توجه به اينكه گياهان فصلي سيستم ريشه ي خيلي عميقي نداشته و تا عمق 20 درجه سطح خاك نفوذ مي كنند ، آبياري بايستي طوري انجام گيرد كه حداقل تا اين عمق از خاك كاملا مرطوب شوند . در خاكهاي سنگين كه ظرفيت نگهداري آب در خاك بسيار بالا است فاصله دو آبياري را بيشتر و درخاكهاي سبك كه آب به راحتي از دسته ريشه گياه خارج مي شود فاصله آبياري ها را بايستي كمتر در نظر گرفت. از جمله سايه عمليات مورد نياز براي نگهداري گلهاي فصلي مي توان به موارد ذيل اشاره نمود .

سد شكني ، وجين علفهاي هرز ، واكاري ، سرگل بردار و .....

 

 

 

 

ليست گياهان فصلي (يكساله )پركاربرد در فضاي سبز

1-1- كل دكمه اي: گياهي است با نام علمي Gomphrena grlobosa  ، يكساله و رنگ گلهاي آن مركز متمايل به بنفش و در برخي گونه  ها (G.Auratiaca ) به رنگ زرد متمايل به نارنجي و يا سفيد ، صورت يا ابلق مي باشد .

ازدياد اين گياه توسط بذر انجام مي گيرد معمولا در اواخر فروردين خزانه ا را تهيه نمودن و در اواسط ارديبهشت به بستر اصلي منتقل مي كردند . بطور كلي گياهي است گرما دوست و در آفتاب با آفتاب سايه بخوبي رشد مي كند . بر اساس خصوصيات كل وتنوع رنگ آن براي تزيين نمودن تپه ها ، باندها ، كاشتها ، كاشت در فلودر باكس، و گلدانها مناسب مي باشد . با توجه به اينكه گياه مي تواند تا مدت تقريبا خوب رنگ كل خود را حفظ نمايد براي تهيه دسته گل خشك نيز بكار برده مي شود .

2-1- گل حنا : گياهي است با نام I mpatienospp يكساله و برخي اوقات دائمي مي شوند . گلهاي آن كم پر يا پرپر بودن و از اواخر خرداد تا اوائل پاييز داراي گل مي باشند. رنگ گلها سفيد ، صورت ، قرمز و بنفش است . البته در سالهاي اخير رنگهاي متنوعي از اين گياه بدست آورده اند .

واريته پاكوتاه آن در صورتيكه توده اي كشت شوند جلوه بسيار زيبايي خواهند داشت . ازدياد اين گياه بتوسط بذر است.بدين ترتيب كه در اواخر اسفند ماه يا اوائل فروردين ماه در خزانه كاشته و اوائل ارديبهشت به زمين اصلي منتقل مي كنند. همچنين گل حنا را مي توان ازطريق كلمه شاخه تكثير نمود . بطور كل گياهي است كاب محلهاي سايه و نيمه سايه و بعلت توليد ريشه هاي زياد مي توان آنرا چندين بار نشاء يا جابجا كرد .

1: ارتام پاكوتاه . اين گياه در حاشيه باغچه هاي بالكن ها و تراسها استفاده مي شود . ارتامي كه پابلند در باندهاي مخلوط و يا بصورت پوشاننده ديواره ها ، شيب ها وحصارها مورد استفاده قرار مي گيرند . بعضي از گونه هاي آن I.Sultomi آن مناسب براي نگهداري در آپارتمانهاي بعنوان كل آپارتماني هستند كه در اينصورت در تمام طول مدت سال گلدهي دارند .

گونه هاي آپارتماني را بايستي در مقابل سرما محافظت كرد .

3-1- عسلي (صدفي ): گياهي است با نام علمي  Alyssum maritimum سريع اگر شد و پاكوتاه (با ارتفاع كمتر از 15 درجه ) مناسب براي كاشت در فصل  گرم ، رنگ گل آن سفيد صورتي ، بنفش تا آبي و در دو رنگ ديده مي شود . تكثير آن از طريق بذر يون و دوره رشد آن كوتاه است . مكان آفتابي و گرم وهمچنين خاك   مي پسندد. اين گياه داراي عطري شيرين شبيه بوي عسل مي باشد و مناسب براي    و باندها ، بعنوان گل آويز ، باغهاي صخره اي و كشت توده اي در سطوحي كه شيب خيلي كمي دارند . مي باشد .

4-1- سلوي : گياهي است يكساله با نام علمي Solvia و بر اساس شرايط زيستي مي تواند دو ساله پاداشي نيز بشود . گلهاي آن به رنگ هاي قرمز ( با فراواني بسيار بالا ) ، آبي ، بنفش و صورتي ( با فراواني خيلي كم ) . برخي از واريته هاي آن پاكوتاه و زودرس هستند كه بيشترين كاربرد را براي فضاهاي سبز دارند .

ازدياد آن از طريق بذر كاري و نشاء كاري مي باشد .بوته هاي حاصل از بذر كاري را در اوائل فروردين در محل اصلي با فاصله حدود 30 درجه نشاء مي كنند. گياهي است سايه پسند و از نظر كاربرد تزييناتي مي توان آنها را در سايه درختان وحاشيه هاي سايه (ضلع شمالي ساختمانها ) بكار برد . خاك مناسب جهت كاشت سلولي خاك تازه و نسبتا سبك كمي غني مي باشد .

اين گياه در طول تابستان به رطوبت نسبتا بالايي نياز داشته و در اين مدت گلدهي مناسبي خواهد داشت .

5-1- لادن : گياهي است با نام علمي Tropaeolum Majus .گلها به رنگ زرد ، زرد تند ، قرمز ودر برخي واريته ها بصورت كمرپرو از بعضي بصورت پرپر ديده مي شود.ازدياد اين گياه توسط بذر و قلمه انجام مي پذيرد و بذر را معمولا در اواخرزمستان در گلدانهاي متوسط كاشته و در ارديبهشت ماه به محل اصلي منتقل مي كنند .

خاك مناسب جهت كاشت لادن مخلوطي از خاك باغچه ، خاك برگ وماسه بادي است كه بايستي در طول مدت رشد مرطوب نگه داشته شود . اين گياه و آفتاب درست بوده و در آفتاب سايه هم رشد خوبي دارد .

انواع پاكوتاه گل لادن در داخل حاشيه هاي چمن كاريها و يا در كنار باغچه ها بصورت نواري كشت مي شوند. نوع خزنده آن را در بالكنها و فلددرباكسها بكار مي برند . اين گياه بعلت رشد و زياد خود مي تواند سطح را در مدت زمان كوتاهي بپوشاند .

6-1- ميمون : گياهي است يكساله با نام علمي Antirrhinum ولي در بعضي مواقع مي تواند بصورتي دائمي نيز مورد استفاده قرار گيرد .گلهاي آن به رنگ ، لوان ، زرد ، سفيد قرمز ، بوده و در دو نوع پاكوتاه () و پا بلند  ديده مي شود . تكثير آن بتوسط بذر بوده و در اوائل فروردين ماه همانند تغيير گياهان فصل گرم خزانه كاري نموده ودر موقع مناسب به زمين اصلي منتقل مي كردند .

خاك مورد نياز اين گياه خشك  و ترجيحا آهكي مي باشد . در خاك معمولي و قوي باغچه ها با ميزان رطوبت كافي رشد خوبي كرد و كودي نياز ندارد . در مكانهاي آفتابي وتا حدودي آفتاب سايه كشت مي كرد .

انواع پا كوتاه آن جهت ايجاد توده هاي رنگين در چمن كاريها و حاشيه ها و نوع پا بلند آن بيشتر در حاشيه هاي كنار ديوارها كاشته مي شوند . ضمن اينكه اقلام پا كوتاه و جهت كاشت در گلدان فلادرباكس و استفاده و بالكن ساختمانها وبكاربرده مي شوند .ميمون با توجه به رنگ كل ، مكمل خوبي براي گياهان گل ظريف مثل مارگريت سفيد مي باشد .

7-1- مينا (ستاره اي ) : گياهي است يك به نام علمي Aster tanacetiflius گلهاي آن به رنگهاي بنفش ،صورتي، سفيد ، قرمز  ، زرد و برخي الوان هستند . اين گياه داراي واريته هاي پا بلند و پا كوتاه بوده كه از نظر تزيينات واريته پا كوتاه جهت تزيين حاشيه ها بسيار مناسب است .

ازدياد اين گياه توسط بذر انجام گيرد . بذرها معمولا از نيمه آخر شهريور به بعد درخزانه كاشته وهمزمان با گلهاي فصل سرد به محل اصلي منتقل         مي كنند.

خاكهاي خوب و نقاط آفتابي و سايه آفتاب را ترجيح مي دهد . در خاكهاي مرطوب دما درپوسيدگي ريشه شده ودر سرما از بين مي رود . بدين منظور براي محافظت اين ريشه ها از سر، توسط پوشش سبكي از بقاياي گياهي و شاخه هاي كوچك آنها را مي پوشانند اين گياه براي حاشيه باغچه ها ، باندهاي گلكاري ، و كشت در گلدان و فلادرباكس به منظور تزيين موقت چمن كاريها ) مناسب است .اين گياه توام با بنفشه ( با رعايت تركيب رنگها ) جلوه بسيار زيبايي را در اوائل بهار خواهد داشت . همچنين زمينه بسيار مناسبي براي كشت لاله هاي زرد رنگ و يا سفيد رنگ به شمار مي رود .

8-1- كرديسيس : گياهي است يكساله و گاهي اوقات چند ساله مي شود . نام علمي اين گياه Coreopsis spp مي باشد . گلهاي آن به رنگ زرد ، زرد و قهوه اي بوده و گلهاي زيادي توليد مي كند. بوسيله بذر تكثير شده در اوائل فروردين خزانه هاي باز كاشته مي شوند .در اوائل خرداد ماه نشاء ها را بفاصله 30 –12 بر حسب ارتام مختلف در بستر اصلي مي كارند .

خاك مناسب براي كاشت خاكهاي رسي – شني و مكانهاي كاملا آفتابگير را مي پسندد .ارتام پا بلند را بايد در نقاطي كشت كرد كه در مقابل باد محفوظند .

ارتام پا كوتاه پرپر آن بعلت فراواني دوام گل براي تزيين حاشيه باغچه ها بصورت بارزي كشت مي شوند . ارتام بايد بيشتر براي گل بريده استفاده مي كردند .

9-1- قرنفل : اين گياه با نام علمي Dian thus chinensis جز گياهان يكساله و دوساله مي باشد. ازدياد اين گياه از طريق بذر كاري در خزانه جات كه بذر در به نشاء تبديل شده و نشاء ها را به فاصله 25 درجه از هم در محل اصلي كشت مي كنند .در صورتيكه قرنفل به صورت گياه دوساله كشت  شود ، بذركاري و جابجائي آن بايد هر سال تكرار شود .

سفيد،زرد ، نارنجي ، صورتي ، قرمز ، آبي ، بنفش دالوان از رنگهاي گل اين گياه است .

اين گياه در هر نوع خاك كه غني بوده و محفوضا خاكهاي با جنس آهكي رشد خوبي دارد ولي در صورتيكه به خاكهاي آهكي تقريبا  ، سه بادي اضافه شود رشد گياه بهتر صورت مي گيرد . كود تازه براي اين گياه مناسب نيست زيرا به آن آسيب مي رساند . نقاط آفتابي و گرم بهترين نقاط براي كشت اين گياه است.براي كاشت در روي تپه ها و يا حاشيه هاي آفتابي (گلداركردن در بهار و تابستان ) مناسب و زيبا است .

10-1- گاز انيا : اين گياه جز گياهان يكساله و اكثر اوقات دائمي است .نام علمي آن Gazamia مي باشد . ارتفاع آن به صورتي 30-20 مي رسد . برگها به صورت طوقه اي در قاعده گياه (حالت روز) قرار مي گيرد . برگها سرنيزه اي ، گاهي كنگره  كم عمق ، صاف در سطح فوقاني ، سفيد و درشت مي باشند . گل آذين كلاپرك به قطر 9-7 گلهاي كناري سفيد ، زرد ، زرد پر رنگ ، نارنجي  و مركز و گاهي اوقات قهوه اي هستند .

ازدياد اين گياه از طريق بذر كاري در خزانه در فروردين ماه صورت مي گيرد.

و پس از رشد كافي به بستر اصلي منتقل مي كردند .اين گياه معمولا بعد از گياهان پيازي و دوساله كه از گل رفته اند مورد استفاده قرار مي گيرد . خاكهاي قابل نفوذ و غني و همچنين نقاط گرم آفتابي را مي پسندد ولي با وجود اين قادر به عمل اولين يخبندان زود رس مي باشد . در صورتيكه خاك سرشار از فسفر باشد رشد بهتري در دوره رشد زايشي خواهد داشت .

كاشت گازانيا در زمينهاي با مساحت زياد معمولا منظر و بديهي را بوجود مي آورد.درحاشيه ،باغچه ها ،باند گلكاريها،روي بالكنها وتراسها وفلادر باكسهاي آفتابگير نيز جهت  تزيين كاشته مي شود .

بطور كلي گازانيا يكي از گلهاي زيباي تابستاني است كه معمولا در واسط ظهر در صورتيكه شدت تابش نور و خورشيد بحد زيادي است بيشترين جلو دار خواهد داشت .

11-1- ابري  : گياهي بوته اي شكل به نام علمي Agereatum houstonisum و عملا يكساله است و يا جزء گياهان دائمي نيز محسوب مي شود . گلهاي آن برنگ آب ، گاهي به رنگ سفيد  يا صورتي (با فراواني كم) وقتي كه گلها كاملا باز مي شوند ، برگها  را مي پوشانند بطوريكه برگها ديده نشده و بوته غرق در گل مي شود .برگهاي آن دندانه دار ، قلبي شكل يا بيضي با پرزهاي كم به رنگ سبز تيره است. در ارتام پا كوتاه ارتفاع 20- 15 مي رسد . ابري خاكهاي قابل نفوذ ومرغوب را مي پسندد ومكانهاي گرم را ترجيح مي دهد . آبياري آن بايستي كافي بدن و به كودي نياز ندارد .

تكثيراين گياه از طريق بذر خيلي آسان است .بذرها در اواخر زمستان در اشي و يا در ارديبهشت ماه دو خزانه بازكشت مي كردند . بعد از آنان شدن نشاء ها بايستي آنها را – به فواصل 25- 20 از حجم كاشت(در محل اصلي ) . توليد بذر در گياه زياد است از اين رو بذرگيري آن بسيار راحت مي باشد .

ازواريته هاي پا بلند درحاشيه ها وبراي تزيينات تپه ها استفاده بعمل مي آيدولي اقلام پا كوتاه براي تزيين حاشيه پاركها وطرحهاي موزاييكي (شطرنجي ) بصورت يكدست و يا بطور مخلوط با شمعداني و در كنار جعفري نارنجي روشن بصورت رديفي كاربرداشته ودر پاركها و ميادين فضاهاي سبز منازل به اين صورت منظره بسيار زيبايي را پديد مي آمدند .همچنين در سطوح زياد نوع پا بلند آن همراه با مارگريست منظره زيبائي را ايجاد مي كنند.همچنين مي توان ابري را در گلدان ، سبز گل روي بالكن ها ودر اطراف استخرها و آب نماها و فلاورباكس نماي ساختمانها كاشت .مخصوصا بعلت آفتاب پسندي گل ابري در تزيين نمايي ساختمانهاي داراي فلادرباكس رو به جنوب كاربرد زيادي دارند .

12-1- بنفشه :اين گياه با نام علمي Violaspp يكساله و مناسب براي فصل سرد مي باشد.برگهاي بيضي شكل ، به رنگ سبز تند ، گلها به رنگ هاي متنوع از سفيد خالص يا بنفش خيلي سير و گاهي نيز بصورت دو رنگ ديده مي شود . گياه داراي انشعبابات زيادي است و كم و پيش روي زمين پخش مي شود و فقط گلهاي آن حالت نيمه ايستاده دارد . گلها داراي 5 گلبرگ غير   و ارتفاع پوشش گياهي 20- 15 مي باشد .مقاومت اين گياه در مقابل سرما يكي از صفات بارز آن است . گونه هاي: «درس آن در پاييز گل مي دهند و سپس در بهار دوباره شروع به گل داري مي نمايند . بنفشه ها از طريق خود القيي و بدست آوردن نژادهاي خالص وسپس دو رگ گيري و تهيه بذر F1 تكثير مي شوند.بذر نسل I بعد از چند بار كاشت مشخصات خود را از نظر رنگ و شكل از دست مي دهند . و گلهاي ريز ، كوچك و كم رنگ توليد مي نمايند .

از دياد گل بنفشه ازطريق بذر كاري انجام مي پذيرد. اين بذرها را در اواسط شهريور ماه درخزانه اي كه با كود دامي تقويت شده باشد  مي كارند . تا مرحله جواني بذر خاك خزانه بايستي مداما مرطوب بدن و در مكاني سايه كشت شده باشند.گياهان رويش پيدا كرد . را دراوائل پاييز به بستر اصلي منتقل و در موقع مناسب تمام دين گياهان بگل خواهند رفت . فواصل كاشت در گياه بنفشه 20-15  - در روي خطوط و بين خطوط از همديگر مي باشد . نكته قابل توجه اينكه نشاء ها را موقع خروج از خزانه با مقداري خاك مرطوب اطراف ريشه خارج كرد تا كمترين خسارت به ريشه هاي گياه وارد مي آيد . ضمنا بنفشه ها قابليت انتقال در مرحله رشد زايشي (مرحله گلدهي ) را نيز دارا هستند . خاك سيستم بنفشه كاري بايستي كاملا سبك و غني از موا غذائي باشد ، آبياري نيز بطور معمول انجام مي پذيرد . مكانهاي آفتابي براي كاشت آن بسيار مناسبند ولي در مكانهايي كه آفتاب سايه اند نيز رشدو نمو خوبي دارند .

بعلت تنوع رنگ و زيبائي خاص گل بنفشه مي توان از آن در بخشهاي مختلف پاركها ، فضاهاي سبز ، ويلاها ، مكانهاي اداري و خاص ، تراسها ، فلادر باكسها براي ايجاد حاشيه و پاييز توده هاي گلكاري استفاده نمود . نكته قابل توجه در خصوص طراحي كاشت بنفشه بكارگيري درست رنگها و هماهنگي آنها است .

بهتر است گياه بنفشه را بايد همراه گل هميشه بهار و يا مبناي چمني بصورت تركيبي كشت كرد .

13-1- اطلسي: اين گياه يكساله با نام علمي Petumia ، گلهايش به صورت قيفو در دو گونه اصلي اطلسي ايران و اطلسي هيپريد ديده مي شوند . از دو رگ گيري طبيعي و يا مصنوعي گل اطلسي دو رگه يا هيپريد بدست با صفات بسيار متفاوت مي آيد . تعدادي از اين هيپريد ها دو رنگ يا سه رنگ ، به شكل ستاره ، حاشيه دار، راه راه ، رگه رگه ارغواني از زمينه سفيد ، كم پر ، پرپر با گلبرگهاي بريده بريده گاهي چين دار يا موجدار با زيبايي خاصي بوجود  مي آمد. اطلسي هاي هيپريد اكثرا پا كوتاه هند .

انواع پا بلند (اطلسي ايران ) ارتفاع آن تا حدود 60 درجه نيز مي رسد ، در اين حالت توده سبز و كم گلي ايجاد خواهد شد .

اكثر اطلسي ها از طريق  بذر تكثير مي كردند . جهت كاشت بذر در صورتيكه بخواهند اطلسي زود رس بعمل آمدند بذر را در اواخر زمستان در داخل خزانه گرم كاشته ، بعدا نشاء هاي را در گلدانهاي كوچك و در هر گلدان يك بوته نشاء مي كنند . اين نشاء ها زماني كه در محل اهلي خود كشت شوند در اوائل تابستان به گل خواهند رفت ولي اگر منظور تهيه اطلسي ديررسي باشد بذر را در اواسط فروردين در خزانه  آزاد كاشته و در اواخر ارديبهشت ما ه نشاء هاي حاصله را در محل احياي به فواصل 30 درجه (روي خطوط و بين خطوط ) كشت مي كنند در اين صورت گياهان از اواخر تير ماه به گل رفته و گلدهي آنها تا واسط پاييز نيز ادامه خواهد داشت .

خاك مورد نياز اين گياه بايستي كمي سنگين (حدود ) خاك باغچه يا خاك آوار و يا خاك رس  خاك يا ماسه بادي و هميشه مرطوب باشد . پس از شكوفا شدن گلها كرد دفعي در ميزان و مدت گلدهي تاثيرات خوبي دارد . محل كاشت اين گياه مكاني آفتابي و نور  كامل مي باشد .

اطلسي ها به تناسب فراواني وتنوع رنگ گل براي تزيين توده هاي گل وحاشيه هاي صاف و يا شيب دار مورد استفاده قرار مي گيرد .انواع پرپر و با كوتاه آن براي استفاده در گلدانها فلادر باكسها بسيار مناسب است .

14-1- شاپسند : اين گياه با نام علمي  Verbena hartensis داراي انواع گونه هاي يكساله و دائمي مي باشد . اين گياه به سرما مقاوم بوده ، ساقه هاي اين گياه با ارتفاع حدود و 100 – 50 راست و محكم است و براي آن برگهاي بيضي يا كشيده متقابل با دندانه  هاي عميق ظاهر مي كردند .

ازدياد شاپسند بوسيله بذر انجام مي گيرد به اين صورت كه بذر را در اواخر زمستان در شاسي مي كارند و سپس نشاء هاي حاصله را دراواخر فروردين ماه در محل اصلي با فاصله 20 –15 (فاصله بين خطوط و فاصله روي خطوط ) مي كارند .

خاك مناسب براي كاشت اين گياه باغچه اي مرغوب بود و لي درعين حال به كودي نياز ندارد.محل كاشت آن بايستي آفتابي باشد تا گلهاي قويتر و زيادتري توليد نمايد .

بعلت تنوع رنگي زياد و رنگهاي زيباي گل اين گياه مي توان آنرا در باغهاي صخره اي،توده هاي محل گاري يا حاشيه هاي چمن كشت نمود در اين صورت اين اماكن در تابستان و اوايل پاييز گلدارند .همانطور كه قبلا نيز گفته شد بعضي از ارقام اين گياه بحالت آويز نيز كاشته مي شوند .

15-1- جعفري : اين گياه يكساله با نام علمي Tagetes spp مناسب براي كاشت در فصل گرم مي باشد برگها بريده ، گلهاي زرد ، نارنجي ، زرد ليموئي و دو رنگ مي باشند . برحسب ارتفاع بوته گونه هاي مختلف جعفري را به سه كرده پا كوتاه ، متوسط و پا بلند تقسيم مي كنند .بعضي ها كم پرند و بعضي ها پرپر .

ازديادجعفري توسط بذر كاري در اواخر زمستان در شاسي سرد بوده طوريكه در فروردين ماه نشاء هاي حاصله را در هواي آزاد و در بستر اصلي مي كارند. فاصله كاشت نشاء ها در بستر اصلي حدود 30-20 خواهد بود . تمام اقلام جعفري از اوايل تابستان تا اواخر پاييز گلدارند .

اين گياه در انواع خاكهاي مساعدرشد و نمود خوبي دارد . در خاكهاي غني از مواد آلي (كود حيواني )رشد جانبي ندارد.مكانهاي آفتابي را براي رشد و گلدهي بيشتر ترجيح مي دهد.آبياري متوسط طوري بايد انجام گيرد كه سطح زمين هميشه مرطوب باشد .

واريته هاي پا كوتاه را مي توان بصورت جدا و يا بصورت گروهي در حاشيه باغچه ها كشت نمود . واريته هاي پا بلند نيز در حاشيه هاي بزرگتر كاربرد دارند . انواع پا كوتاه تر مناسب براي كاشت بصورت توده اي هستند . از واريته هاي پرپر گل درشت نيز مي توان بصورت گل بريد ، استفاده نمود. بهترين جعفري ها از نظر صفات ظاهري براي كاشت در فضاهاي سبز جعفري هاي پا كوتاه و پرپر هستند .

16-1- آهار: از گياهان يكساله با نام علمي Zinnia spp بوده و از زمانهاي قديم كاشت آن درباغهاي ايراني معمول بوده است . ساقه اي بر افراشته و راست داشته و به آساني شكسته مي شود . قطر گل از انواع مختلف 15-5 بوده و بصورت ساده يا مضاعف در انتهاي ساقه به رنگهاي متنوعي قرار مي گيرند . آهار به تمام رنگها وجود دارد بجز رنگ آبي . در سالهاي اخير گونه هاي پا كوتاه ، گل درشت وپرپر بدست آمده است كه گلهاي آن بسيار جالب و مناسب براي كاشت درمحلهاي خاص مي باشند . آهار خاكهاي هوموسي با نفوذ پذيري زياد را به سايه خاكهاي ترجيح مي دهد.محلهاي آفتابي و ترجيحا بدون باد (بدليل شكنندگي ساقه گل دهنده ) براي كاشت آن بسيار نامناسبند . اين گياه و از طريق بذر كاري تكثير مي شود .كاشت در خزانه گرم در اواخر زمستان كه پس از رشد و نمو با دقت كاني آنرا از خزانه خارج كرده ( با عنايت به اينكه نشاء كاري اين گياه كمي مشكل است ) و بايستي خاك اطراف ريشه از آن جدا نشود. سپس به فاصله حدود 40-30 از همديگر با نهايت دقت كاشته شوند . عمل نشاءكاري بايستي در مواقع خنك زده ( صبح زرد و ياترجيحا بعدازظهر ) انجام پذيرد و بلافاصله آب فراواني به آن دارد .

اين گياه براي تزيين توده هاي گلكاري و يا حاشيه هاي آفتابي بسيار مناسب است ، از ويژگيهاي اين گياه مي توان به تنوع رنگ گل ، فرمهاي پا كوتاه و پا بلند و طول مدت گلدهي زياد آن اشاره نمود .

در محلهايي كه آبياري كمتري انجام مي شود ، بايستي گياهان مقاوم به كم آبي را كشت نمود بسيار مناسب است ، از گونه هاي پا كوتاه آن مي توان در فلادر باكسها و از گونه هاي پا بلند آن مي توان بعنوان شاپسند ديده استفاده نمود .

17-1- تاج خروس :گياهي است يكساله با نام علمي Amaratus spp به برگهاي ساده ومتناسب ، تخم مرغي ، سبز تيره باربرگهاي مشخص و دمبرگ كوتاه در باغباني شامل دو فرم است كه از نظر گل آذين با يكديگر متفاوتند .

در فرم اول گل آذين آن پهن و چين چين وقطري برابر 25-15  دارند . رنگهاي قرمز ، صورت ، آجري ، سفيد ، بنفش و زرد در آن ديده مي شوند . روي اين تاج را هزاران گل كوچك غير معلوم فشرده پوشانيده اند . در فرم دوم گل  آذين به شكل سنبله آويزان است و به رنگهاي صورتي ، قرمز ، ارغواني و زرد ديده مي شود. بعضي ازانواع تاج خروس برگي نيز وجود دارد كه براي به رنگ قرمز ديده مي شوند آشلا نيتوس از اين نوع است .

بذر تاج خروس را در اواخر زمستان در گلخانه بصورت كاملا دقيق و باملايمت كشت مي كنند . جوانه هاي اين گياه به سرما حساس است . از اين رو معمولا نشاء كاري آن در ارديبهشت ماه به فاصله 30-20 صورت مي گيرد درموقع نشاء كاري بايستي مقداري كود (ترجيحا كودگاوي كاملا پوسيده و خشك ) به خاك اضافه نمود. بوته هاي اين گياه در برابر كودهاي شيميايي بسيار حساس بوده و سريعا صدمه مي بينند . براي آنكه اين گياه خوب رشد و نمود نمايد . كافي است آنرا در محل آفتاب گير در خاكي غني و داراي كود دامي يا خاكبرگ پوسيده بكارند و روزهاي گرم آبياري را طوري ادامه دهند كه خاك هميشه مرطوب باشد .

اين گياه را مي توان بصورت حاشيه اي ،گلدان،فلادر باكس ، توده اي بصورت الوان و يا تك رنگ كشت نمود . گل خشك آن نيز مي تواند مورد استفاده قرار گيرد و (چون گل آذين آن تغيير شكل نمي دهد . )

18-1- رعنا زيبا : نام علمي اين گياه Gaullardia pulchella مي باشد .

گياهي است يكساله كه گاهي اوقات بعنوان گياه دو ساله نيز مورد استفاده قرار مي گيرد . ارقام طول تابستان و تا اواسط پاييز داراي گل مي باشد .

بذر اين گياه را در اسفند ماه تا فروردين ماه خزانه كرده و بعد از يكماه نشاء هاي حاصله را درزمين اصلي به فواصل 40-30 از يكديگر مي كارند .بهتر است پس از شروع دوره رشد زايشي (گلدهي ) گلهاي پژمرده به تدريج  z شوند تا گياه بصورت رب به گل بنشيند و زيبايي خود را تا پايان دوره رشدي حفظ نمايد . بطور كلي رعنا گياهي است كه در مكانهاي كاملا سايه ، خاكهاي رسي و مرطوب .رشد خوبي ندارد . اين گياه را در حاشيه ها ، توده هاي گلكاري بصورت مخلوط با سايه گياهان كشت مي گردد .

19-1- ناز : گياهي است با نام علمي Portulaca grandilora يكساله با ساقه هاي گوشتي و براق و بسيار شكننده كه ارتفاع آن از 15 درجه تجاوز نمي كند. در روي زمين شاخه هاي خود را پهن كرده و همه روزه يك توده گل تازه از ابتداي طلوع آفتاب تا ساعت 16 بعدازظهر در انتهاي شاخه هاي آن باز شده و در روز به دسته گل تازه اي جايگزين آن مي گردد. به همين دليل به آن ناز آفتابي مي گويند.برگها باريك گوشتي و داراي دمبرگ كوتاهي هستند (درحقيقت به ساقه چسبيده اند ) ، گلها به رنگ سفيد ، ارغواني ، حنائي ، زرد روشن ، زرد تيره صورتي ، بنفش ، نارنجي ، قرمز تند مي باشند . بذر گل در داخل كپسول هاي كوچكي تشكيل مي شوند و بذر گيري آن در فصل پاييز به آساني مكان پذير است . بذرها بسيار ريز و به شكل براده هاي ريز آهن هستند. ساده ترين را تكثير  اين نبات بوسيله بذر است .بذرها را معمولا در فروردين ماه در خزانه بسيار نرم و هموار كاشته و يا خشكي آنها را مستقيما در محل اصلي كاشته و بعد بفاصله 20-10 تنك مي كنند. بطوركلي نشاء كردن دراين گياه كاملا موفقيت آميز نيست .

گل ناز آفتابي خاكهاي سبك ( ماسه اي ) با نفوذ پذيري بالا ، مكانهاي آفتاب گير و گرم را مي پسندد نكته قابل توجه كاشت ناز اينكه : اولا در خاكهاي رسي سنگين و مرطوب رشد مناسبي ندارد و ثانيا گلدهي آن در سايه بسيار كم مي شود .

كاشت آن در حاشيه هاي خشك وآفتابگير،روي بالكن هاي و تراسها بصورت ريزشي بسيار مناسب است . بواسطه تحمل گرماي زياد و نور شديد آفتاب مي توان آنرا در محلهاي كم آب و آفتابي به راحتي كشت كرد .

20-1- هميشه بهار : اين گياه با نام علمي Calendeela officinahis  بوته اي انبوه  بر پشت و محكمي دارد و بسيار منشعب بوده و جزء گياهان يكساله و گاهي اوقات دو ساله است .برگهاي تحتاني قاشقي و كامل كه در قاعده باريك شده به دمبرگ تبديل مي شود. برگهاي فوقاني نيز نيزه اي است . گل آذين كلاپرك آن حدود 10-8 قطر دارد . هميشه بهار گياهي است كه در مقابل سرما مقاومت خوبي دارد .

بذرها را در دو زمان در خزانه مي كارند . اواخر اسفند تا اوايل فروردين يا ابتداي پاييز كه دراينصورت طول دوره گلدهي بيشتر خواهد شد . با حذف گلهاي پژمرده بر طول درست گلدهي افزوده خواهد شد . براي اينكه گل آذين بزرگ و پر گل شود بايستي شاخه هاي جانبي جوان را حذف نمود .

اين گياه به خاك خوب و سرمشاء از مواد آهكي نياز دارد . البته زوكشي اين نوع خاكها بايستي مناسب با كافي باشد . به خشكي خاك مقاوم بوده واز لحاظ موقعيت در مكانهاي آفتابي سايه رشد خوبي دارد .

گل هميشه بهاررا براي تزيينات حاشيه اي بسيار بكار مي برند . در صورتيكه تنوع رنگ گل درآنها بالا باشد.بطور وسيع بصورت توده اي كاشته مي شوند.اين گياه با ارتفاع متوسط ،رشد متراكم و گلدهي خوبي كه دارد ، گياه پر كنندومناسبي بين ساير گياهان بر افراشته و گياهان حاشيه اي به شمار مي رود.

21-1- از جمله سايه گياهان يكساله ديگر كه از فضاهاي سبز بجهت تزيينات بكابرده مي شوند . مي توان موارد ذيل را نام برد .

آفتابگردان (Helian thus spp ) خشني شي (Papauer spp ) – داوودي يكساله (Chrysanthemum )– شقايق (Anemone spp ) – شويدي(Cosmos spp ) – گل گندم (Centuree spp ) – كتان (Linum spp ) شب بوي يكساله (Matthiola incana ) و ... 

2- گياهان دو ساله : گياهان دو ساله به گياهاني اطلاق مي شود كه از هنگام بذركاري تا رشد كامل حدود دو سال لازم دارند تا بتوانند مجددا توليد گل و بذر نمايند . به عبارت ديگر گياه در يك فصل زراعي رشد رويشي داشته و در دوره بين فصلي مرحله كوتاهي را به استراحت پرداخته و در فصل بعدي دوره رشد زايشي شروع شده در همان سال عمر گياه پس از توليد بذر پايان مي يابد. بعضي از گياهان دو ساله اين قابليت را دارند كه به گياه يكساله تبديل شوند . يعني اين گياهان وادار شده اند در همان سال اول به گل نشسته و بذر توليد نمايند .

براي آشنايي با برخي گياهان دوساله زينتي كه در تزيينات بكار برده مي شوند، اختصار توضيح داده مي شوند .

1-2- گل استكاني : (نام علمي : Campanula spp ) از اين گياه بصورت دو ساله استفاده مي شود . برگهاي گل استكاني داندانه دار با دمبرگهاي طويل بدن كه بصورت  طوقه اي در سطح خاك قرار مي گيرند . يا در سال بعد رشد كرده و انشعابات زيادي پيدا مي كند . ارتفاع آن حدود 90-50 است . از اوايل تير ماه تا اواخر مرداد ماه گلهاي زنگوله اي مانندي توليد مي كند كه به رنگ سفيد ، صورتي ، آبي روشن يا سنجش تيزه است .معمولا گلها يك رنگ هستند و يا كافي ممكن است يك گل مخلوطي از رنگهاي مختلف تيره مي باشد .

بذر گل استكاني را در فصل بهار در خزانه هاي آزاد دهي كارند لازم است پس از بذر پاشي روي بذرها را با مقدار كمي خاكبرگ پوشاند .حدود 45 روز بعد نشاء هاي حاصله را در خزانه ديگري نشاء كرده سپس گياهان را بهتر در پاييز  يا اسفند ماه و فروردين ماه  درزمين اصلي با فواصل  حدودا 40-30 از همديگر كشت مي كنند .

براي اينكه گل استكاني،حتما در تابستان سال بعد شكوفا شوند لازم است نشاء ها را قبل از زمستان در محل اصلي بكارند . در غير اين صورت گلهاي آن در سال سوم ظاهري مي شود . معمولا نشاء هاي كاشته شده در محل اصلي را براي جلوگيري از يخ زدن با پوششي از شاخ و برگ هاي ظريف حفظ مي كنند . گل استكاني جذاب و بسيار زيبا است و از آن از حاشيه هاي گلكاري بصورت مجزا در چمن و همچنين بصورت توده اي در مقابل درختچه هاي زينتي و در بين گياهان چند ساله استفاده مي شود . گ

2-2- گل انگشتانه ( نام علمي Digrtedis spp ) گياهي است دو ساله كه دائمي هم مي تواند باشد . گلهاي آن به شكل انگشتانه به رنگهاي سفيد، صورتي ، بنفش و الوان هستند يكي از خصوصيات اين كياه آن است كه زمينهاي آهكي را دوست ندارد .

ازدياد آن توسط بذر انجام مي پذيرد و معمولا در اواسط تابستان در خزانه كاشته مي شود . گاهي دراواخر پاييز آنرا جابجا نمود و دربهار سال بعد به محل اصلي منتقل مي گردند . اين گياه را مي توان به يكساله تبديل نمود . يعني در اوائل بهار بذر را در خزانه هاي آزاد مي كارند .

اين گياه ازنظرتزييناتي جهت تزيين حاشيه ها بطور دائمي بكار مي روند.علاوه بر اين براي تزيين دسته گل نيز استفاده مي كردند .

3-2- ميخك (نام علمي Dianthus spp ) گياهي است دائمي ولي مانند ساير گياهان دوساله ، كشت مي گردد . ازدياد آن از طريق بذر و تقسيم بوته انجام پذير است .

انواع پا بلند براي تزيينات باغهاي ژاپني ، باغهاي صخره اي ، حاشيه ها و باندهاي گلكاري بكار برده مي شود .

البته در موقع كشت بايد به تركيب و هم آهنگي رنگ توجه نمود . گلهاي اين گياه به رنگ سفيد صورتي الوان قرمز ، بنفش مي باشد . انواع پا بلند آن در دسته گل و شاخه بريده استفاده مي شود .

4-2- سيلن ( نام علمي Silenre spp ) : گياهي است دو ساله باغهاي سفيد ، صورتي ، قرمز، پرپر و كم پر مي باشند . ازدياد گياه توسط بذر بدن و معمولا از اوائل بهار تا اواخر آن گلدهي دارد . اين گياه را براي تزيينات حاشيه ها ، باندها ، توده ها ، و فلادر باكسها مناسب است .

5-2- گل فراموشم مكن (نام علمي Myosotis spp ) گياهي است دوساله در برخي مورد دائمي گلها در ابتدا به رنگ سفيد و سپس به رنگ آبي در مي آيند.

ازدياد اين گياه توسط بذر انجام مي پذيرد . معمولا بذر را در تيرماه در خزانه مي كارند و شهريور ماه در خزانه ديگر نشاء مي نمايند . اواسط پاييز گياهان حاصله را به محل اصلي منتقل مي نمايند . از اوائل ارديبهشت دوره گلدهي شروع شده وصدد يك ماه بطول مي انجامد .از نظر كاري اين گياه براي حاشيه، باندها ، تپه ها ، باغهاي صخره اي كه محل مرطوبي دارند توجه مي گردد .

6-2- كلم زينتي (نام علمي (Brassica spp ) اين گياه دو ساله است ، جزء گياهان برگ رنگين به حساب مي آيند، در اصل نبايد به گل برد، در صورتيكه اين گياه به دوره رشد زايشي وارد شود ، خصوصيت رنگين بودن برگها از بين خواهد رفت . به سرما مقاوم بوده و از دوره رشد رويشي آن جهت تزيينات بكار برده مي شود . تكثير آن از طريق بذر بوده طوريكه بذرها را همزمان با گياهان يكساله در فصل سرد ( نيمه دوم  شهريور ماه تا اوايل مهر ماه ) در خزانه كاشته و گياهان حاصله را به محل اصلي منتقل مي نمايند . سراسر فصل سرد 5 قابل استفاده مي باشد . در مقابل صدمات مكانيكي نيز مقاومت چنداني ندارد. از آنان مي توان در تزيينات حاشيه اي و همچنين فلادر باكسها استفاده نمود .

3- گياهان زينتي دائمي علفي

بطوركلي گياهاني كه طول عمر آنها بيش از دو سال باشد دائمي ناميده مي شوند.اين گياهان را برحسب خصوصيات رويشي شان ، به دسته ها و گروههاي مختلف تقسيم بندي مي كنند .

گياهان دائمي زينتي

 

                                   علفي  .....          پيازي   .....     مقاوم به سرما

                                   خشي  ......      ريزوم دار ......   حساس به سرما

گياهان دائمي زينتي را بر حسب نوع كاربرد شان تزيينات فضاي سبز به شرح ذيل تقسيم بندي مي كنند .

الف )گياهان دائمي گل بهاره : اين گياهان داراي گلهاي بهاره  بدن و منحصرا براي تزيينات حاشيه اي در بهار وفضاهاي وسيع بكار برده مي شود مانند پامچال ، فلوكس دائمي ، مينا چمني و ...

ب )گياهان دائمي گل تابستانه : اين گياهان در فصل تابستان دوره گلدهي دارند و بر حسب خصوصيات گلشان در تزيينات سطوح بزرگ بصورت توده اي كاربرد دارند . مانند بنفشه ايراني از بال در فضاي چمني .

ج)گياهان دائمي گل پاييزه : اين گياهان از اواخر تابستان تا اواخرپاييز دوران گلدهي دارند . و از نقطه نظر تزيينات بصورت توده اي وحاشيه اي  و باندهاي گلكاري كاربرد دارند مانند انواع دوره اي پاييز .

د)گياهان دائمي سايه پسند : اين گياهان نيز بر حسب خصوصيتشان در محل سايه نيز رشد و نمود مناسب و خوبي دارند . مانند ونيكا ، عشقه (پايتال )و اين گياهان براي مكانهايي كه از نظر توده اي مضيقه اند مناسب هستند .

به منظور شناخت برخي از گياهان دائمي مقداري از آنها را مورد بررسي قرار مي دهيم .

3-1- رز ( نام علمي Rosa spp ) گياهي است دائمي بصورت بوته اي رشد مي كند .گلها بسيار پر گلبرگند و در اقطار مختلف و رنگهاي كاملا متمايز و متنوع يافت مي شوند. زمان گلدهي آن از اوائل تابستان شروع شده و تا پاييز ادامه دارند . بعضي از واريته هاي اين گياه داراي عطري قوي و مطبوعند .اين گياه از نظر گستردگي (سطح اشغال گياه ) و همچنين ارتفاع بسيار متنوع بدن و در انواع مختلف ديده مي شود .

براي كاشت از و حصول نتيجه مناسب بايستي آن را در خاكي  حاصلخيز بازه كشي خوب وسرشاراز مورد آن كاشت . بهترين مكانها براي كاشت آن مكانهاي آفتابي و گرم است . معمولا در هر سال عمليات كودهي با كود آلي كاملا پوسيده و خشك )و همچنين كودهاي شيميايي مانند سولفات پتاسيم انجام مي گيرد . براي ازدياد طول دوره گلدهي مرتبا در طي دوره رشد زايشي بايستي گلهاي خشك و پيچينيد . ( دكمه برداري ، غوزه چيني و ...) در انتهاي فصل رشد براي بدست آوردن ساقه هاي جوانتر اين گياه را از سطح خاك سربرداري مي نمايند .

ازدياد اين گياه از طريق پيوند شكمي (در تابستان ) و كلم كاملا خشبي(در پاييز ) امكان پذير است . اين گياه معمولا به امراض قارچي و مخصوصا سفيدكها حساس بوده و بايستي درطي دوره رشد نسبت به مبارزه با اين نوع بيماري اقدام نمود .

انواع مختلف رزكه درفضاهاي سبز بكار برده مي شوندعبارتند از: از مينياتوري ، رز شهلا ، رز هفت رنگ، رز سفيد،رز عطري ، رز مهندسي از الكساندر ، رز چيني و ...

1-3- بگوينا (نام علمي Begonia spp ) از نقطه نظر تزييناني بگوينا به سه دسته گروه تقسيم مي شوند :بگوينا هاي پيازي كه ازدياد آنها از طريق كاشت بذر و تقسيم پيازها بعد از جوانه زدن آنها است . بگويناهاي هميشه گلدار كه غيرپيازي هستند و تكثير آنها از طريق كاشت بذر و قله شاخه ها است . بگويناهاي برگي كه ريز دم دارند و تكثير شان از سه طريق كاشت بذر ، قلمه برگي و تقسيم ريز دم انجام مي شود . از بين اين سه گروه بگويناهاي هميشه گلدار بيشتر در تزيينات فضاهاي سبز بكار برده مي شوند .گلهاي آن به رنگهاي قرمز روشن ، صورتي ، سفيد خالصي و الوان مي باشد .

2-3- تاج الملوك (نام علمي Aqwilegia spp ) گياهي است با رنگ گل سفيد ، آبي تند ، بنفش ، قرمز ، زرد و رگه دار كه به سرما مقاومت خوبي داشته و از اواسط بهار تا اوائل تابستان دورو گلدهي دارند .

ازدياد اين گياه توسط بذر و تقسيم ريشه بدن و از آنجاييكه اين گياه محلهاي كه سايه و نيمه سايه بستر رشد مي كند بيشتر در حاشيه هايي كه در اين اماكن وجود دارند كشت مي كردند .

3-3 داوودي (نام علمي Chrysam the mum spp ) گياهي است كه برخي از آنها يكساله و برخي بصورت دائمي كشت مي كردند . رنگ گل آنها از سفيد تا بنفش و بطور الوان هستند . بطور كلي داوودي ها را بر حسب زمان گلدهي به دو دسته داوودي پاييز و داوودي تابستانه تقسيم مي كنند ، داوودي هاي گل پاييزه دائمي بوده وگلدهي آنها درپاييز وداراي گلهاي كوچكي مي باشند. داوودي هاي تابستانه در سراسر تابستان گلدهي داشته و در تزيينات حاشيه اي مورد استفاده قرار مي گيرد .

4-3 – شمعداني( نام علمي Pelergomium spp ) بطور كلي گياهي است يكساله ولي در شرايط گلخانه بصورت دائمي مورد استفاده قرار مي گيرد .اين گياه به چهار دسته تقسيم مي گردد .

الف) شمعداني معمولي :گلها بصورت كم پر و يا پرپر و الوان هستند . و اين شمعدانيها غير پيچي اند .

ب) شمعداني پيچ : برگها كوچك و پنجه اي شكل مي باشد ، گلها به رنگهاي مختلف قرمز ،صورتي ، سفيد ، سفيد مايل به صورتي ديده مي شوند . گلهاي آن بصورت كم پر يا پرپر مي باشد .

ج) شمعداني  : در اين دسته گلها بسيار درشت و به رنگهاي قرمز ، زرد ، بنفش ، سفيد و يا الوان مي باشند : شمعدانيهاي پا كوتاه و فانتزي در اين دسته قرار مي گيرند .

د) شمعداني عطري : برگها داراي عطري شميه به گل سرخ ، گلها به رنگ ارغواني، بدن ولي چنداني جنبه زينتي نداشته وبصورت محدود كشت مي كردند.بطوركلي ازدياد شمعداني بوسيله قلمه و بذر انجام مي پذيرد . شمعداني يكي از گياهاني است كه براي تزيين حاشيه ها و توده ها در محلهاي آفتاب گير و گرم كاشته شده و در جهت تزيين در فلادر باكسها نيز كاربرد زيادي دارد .

5-3- زنبق ( نام علمي Iris spp  ) اين گياه از نظر شناسائي به دو دسته تقسيم بندي مي گردد .

زنبق هاي ريز دم دار : گلهاي آن به رنگ الوان ، بنفش ، آبي ، قرمز ، سفيد و صورتي مايل به بنفش بار گه هاي زرد و .... ديده مي شود . از ارديبهشت ماه تا اواخر بهار گل مي دهند . اين گياه دائمي بدن و براي كشت هاي حاصله و باندهاي گلكاري و در محلهائي كه رطوبت زيادي دارند مناسب است . زنبق هاي پيازدار: گياهاني دائمي بدن و همه ساله ضمن رشد و گلدهي ، پيازچه ديگري در كنار خود توليد كرده و اين پياز جديد گل سال آينده را تامين مي نمايد . رنگ گل در اين دسته متنوع بدن و به رنگ بنفش ، زرد ، سفيد و ايلق مي باشد . معمولا براي كشت در حاشيه ها مناسب است .

6-3- كوكب ( نام علمي Dahlia spp ) : گياهي است دائمي و غده دار (ريشه ضخيم شده گرد ) ، دوكي شكل ، بزرگ و كوششي است ) .برحسب شكل ظاهري و گل به انواع ذيل تقسيم بندي مي شود .

-                               كوكب هاي كم پر ، پا كوتاه و گل درشت .

-                               كوكب هاي ستاره اي با گلهاي كه پر و الوان

-                               كوكب هاي گل درشت ، پرپر و الوان

-                               كوكب هاي لانه زنبوري با گل برگهاي الوان

-                               كوكبهاي كاكتوسي با گل درشت و پا كوتاه به رنگهاي متنوع

-            كوكبهاي يقه دار داراي گلهاي الوان گلبرگهاي وسطحي كوچك و گلبرگهاي حاشيه اي بزرگ كوكبهاي از نقطه نظر تزييناتي براي لكه هاي ميان چمني و يا بصورت حاشيه اي و توده اي بكار برده مي شود.

7-3 – لاله  ( نام علمي Tulipa spp ) گياهي است دائمي و پيازي كه از نظر و گلدهي يك گياه يكساله بحساب مي آيد. زيرا پياز اصلي آن فقط يكسال زراعي دوام جايگزين آن مي شود . از لحاظ گلدهي لاله ها را به چهار دسته تقسيم مي كنند .

لاله

 

                   كم پر           زودرس 

                                        ديررس

                 پرپر                زودرس

                                         دير رس

اين گياه داراي رنگهاي متنوع با گلهاي كوچك وساده مي باشد . بطور كلي اين گياه براي تزيينات حاشيه اي، باندهاي گلكاري ، توده ها و يا لكه هاي ميان چمن و فلادر باكسها و گلدانها كاربرد زيادي دارد .

از نظر نوري خاك و مواد غذايي در اكثر شرايط قابليت رشد داشته ولي دوره گلدهي آن بسيار كوتاه است .(اوائل بهار )

8-3- كوكب كوهي ( نام علمي Rudbeckia spp ) تمام گونه هاي اين گياه داراي گلهاي فراوان و عمر طولاني هستند . برگها به رنگ سبز روشن ، كشيده ، دراز و نوك نيزه اي و كرك دار مي باشند . برگها سخت و محكم بوده و طول آنها به حدودا 45 درجه مي رسد . گلها داراي برگچه در زير گلبرگ قرار دارند . گلها بصورت نوك تيز وبه رنگهاي زرد تند ، قهوه اي و قرمز رنگ مي باشند . گلها از اواسط تابستان تا آخر پاييز شكوفا مي شوند . بعضي از واريته ها داراي گل پرپر يا كم پر مي باشند .گياهي است دائمي كه ارتفاع آن به حدودا  50 درجه مي رسد .

بذر كوكب كوهي را مي توان در خزانه كشت كرد ولي گياهان در اصل توسط تقسيم بوته تكثير مي شوند . اين گياه به خاك رسي – شني و نسبتا غني از مواد آن و مكانهاي گرم و آفتابگير احتياج دارند .

كوكب كوهي را از بين ساير گياهان مي كارند. در مقابل درختچه ها و سوزني برگان نيز زيبايي خاصي خواهد داشت .

همچنين جهت تزيينات حاشيه اي ، باندهاي گلكاري و يا بصورت توده اي براي چمن كاريها و مقابل درختان بكار مي روند . گلهاي بريده نيز تا 15 روز به راحتي نگهداري مي شوند .

9-3- اختر (نام علمي Canna spp ) گياهي است دائمي داراي شاخه هاي گل دهنده با گلهاي به رنگ زرد ، صورتي ، قرمز و الوان .ارتفاع آن بالاتر از 60 درجه است براي مكانهاي آفتاب سايه وآفتابي بسيار مناسب است.در خاكهاي معمولي و غني رشد بسيار خوبي خواهد داشت .تكثير آن از طريق ريز دم  است. در انتهاي فصل ريز دمها كه از داخل خاك خارج شده اند را در انبارهاي تاريك و خشك نگهداري كرده و درابتداي بهار سال بعد ، قبل از كاشت آبها را تقسيم كرده و مي كارند .

از اين گياه مي توان براي ايجاد لكه هاي گلكاري ، حاشيه هاي رو به آفتاب و يا پرچين هاي موقت استفاده نمود .

به منظور دسترسي بهتر به مشخصات گياهان ذكر شده تاكنون آنرا به صورت ليست جداگانه اي ارائه نموده ايم .

 

 

 

جدول


جدول 


 

جدول


 

جدول


 

4- گياهان تزييني دائمي خشبي : گياهاني هستند كه سنشان بصورت نامحدود بوده و ساقه اصلي ذوعي اين گياهان داراي سلولهاي خشبي شده هستند . بدليل بزرگ بودن تاج گياه گياه بخش هوائي ) معمولا بافتهاي خشبي باعث استحكام گياهان درخاك خواهد بود و عملا در مقابل عوارض طبيعي مثل باد و... مقاومت و استقامت خوبي ازخود نشان مي دهند . اين بخش از گياهان را بر حسب درختچه و يا درخت بودن به دو دسته مجزا تقسيم بندي مي كند .

الف ) درختچه هاي زينتي : در طراحي فضاي سبز درختچه هاي زينتي نقش مهمي از لحاظ زيبايي و فضا سازي دارند .بايد در نظر داشت هم بستگي و ارتباط بين اين گياهان از لحاظ رشد و هم آهنگي با ديگر گياهان مانند بوته ها و درختان پابلند ضروري است حتي رنگ گل و زمان گلدهي و فرم برگ هاي درختچه ها نيز در طراحي كاشت اين گياهان موثر است درختچه ها معمولا جثه اي كوچكتر از درختان دارند ( از نظر ارتفاع و گستردگي سطح اشغال تاج ) ، اين گياهان داراي ساقه هاي متعددي مي باشند ولي درختان تك ساقه قوي و استوار دارند .

در ادامه تعدادي از درختچه هاي زنيتي كه در فضاي سبز كاربرد بيشتري دارند به منظور آشنايي ذكر مي كردند .

1-4- اسپيره (گل عروس ) ( نام علمي Spirvaea spp ) گياهي است از خانواده Rosaceae . گلها به رنگ سفيد ، سرخ ن سرخ ابلق رو رعنا بدن ، و در اوائل فروردين چمن كاري بزرگ يا تك بوته در فضاهاي كوچك و يا حاشيه وقتي بعنوان چيريا ديواره نيز كاربرد دارند . ازدياد اين گياه توسط تقسيم بوته و يا جدا كردن باجوشها است .كلمه هاي خشبي ، نيمه خشبي و يا بذر نيز در تكثير اين گياهان نقش عمده اي دارد .

2-4- بداغ ( نام علمي Viburunum spp ) گياهي است داراي گلهاي درشت ، كروي و به پتك سفيد متمايل به شيري كه در ارديبهشت و خردادماه ظاهر مي گردد. گلهاي آن عقيم بدن و بذري توليد نمي كند .

درفضاهاي با مساحت زياد مي توان دو يا چند بوته را در نزديك يكديگر بصورت توده اي كشت نمود. در محلهاي كوچك نيز  كشت كك بوته امكان پذير است .

ازديا اين گياه از طريق بذر ، خوابانيدن و قلمه در شهريور ماه مي باشد .

اين گياه داراي زيبايي خاصي بوده و در طراحي فضاي سبز باغها ، باغچه ها جايگاه خاصي دارد .

3-4- به ژاپني : ( نام علمي Chaenomeles yoponica ) اين گياه از خانواده Ro&aceae بدن و همانطور كه از نام گونه آن بر مي آيد بومي مناطق چين و ژاپن مي باشد . گلهاي اين گياه به رنگهاي سفيد ، صورتي ، قرمز تند بدن دوره رشد زايشي قبل از دوره رشد رويشي است (گلها در انتهاي اسفند ماه و اوائل فروردين ماه قبل از محهور برگها ظاهر مي شوند . )

اين گياه را مي توان بصورت تك بوته يا بصورت توده اي در حاشيه خيابانها ، ميادين ، توبانها و .. كشت نمود . اين درختچه را با گياه ياس زرد بصورت  تواما كشت مي نمايند . (هماهنگي از نظر تركيب رنگ ، زرد ، قرمز  )

اين درختچه به راحتي توسط قلمه تكثير مي شود .به معاني آفتابي و سايه آفتاب نيازمندان .

4-4- ياس زرد ( نام علمي Forsithia interm ) : درختچه اي است كه گلهاي آن قبل از ظهور بر شما در اواخر اسفند ماه و اوائل فروردين ماه شكوفا شده و در تمامي شرايط خاكي رشدو نمود خوبي را از خود بروز مي دهد . گياهي است آفتاب درست و بصورت خطي و يا توده اي در حاشيه خيابانها ، بلورها ، ميادين و ... كشت مي شوند . (تركيب يا به ژاپني )

از انواع مختلف ياس مي توان به موارد زير اشاره نمود :

ياس زرد مجنون – ياس خوشه اي – ياس سفيد- ياس رازقي و .

5-4- توري ( نام علمي Lagerstro emia indiea ) شاخه هاي آن بدون كرك و برگها به رنگ سبز متمايل به قهوه اي ، گلها به رنگ صورتي تند و ارغواني است كه در سراسر تابستان و اوائل پاييز ظاهر مي شوند . برگهاي اين گياه در فصل خزان به رنگ سرخ در مي آيند . مكاني كاملا آفتابي و باز را دوست داشته و نسبت به سرماهاي سخت زمستاني مقاومت زيادي ندارد .

ازدياد اين گياه توسط بذر و قلمه سرشاخه هاي نيمه خشبي انجام مي گيرد .

از نقطه نظر تزييناتي براي كشت خطي در حاشيه يا وسط خيابانها ، بلورها ، اتوبانها و نيز بصورت تك بوته در پاركها و باغهاي كشت مي كردند .

6-4- ختمي ( نام  علمي Hibiscus spp ) اين گياه از خانواده Mawaceae بدن و بصورت درختچه اي با گلهاي سفيد ، بنفش ، صورتي ، ريز ، درشت ، كم پر و يا پرپر ديده مي شوند كه در فصل تابستان شكوفا مي شوند . اين گونه در بين باغبانان بنام ختمي درختچه اي معروف است . از نظر تزيين بصورت تك بوته درسطوح كم ويا بصورت خطي درحاشيه خيابانها و اتوبانها در سطوح وسيع نيز بصورت توده اي كاشته مي شوند .

ازدياد اين گياه بتوسط قلمه علفي يا خشبي بدن و گاهي نيز از بذر استفاده مي شود .

7-4- برگ نو ( نام علمي Ligustrum spp ) همه واريته هاي اين گياه هميشه سبز و برگ دائمي است و براي احداث پرچين يا ديواره دره سبز كاربرد زيادي دارند . اين گياه به محلهاي آفتابي و آفتاب سايه نياز دارد . گردو غبار و آلودگي محيطي به آن صدمه زيادي نمي زند . گياهي است رطوبت پسند و درخاكهايي كه نسبتا مرطوب باشد رشد و نمود خوبي دارد .

گلهاي اين گياه به رنگ سفيد متمايل به زرد با عطر تند مي باشند . انواع برگ نوعي درشت معمولي كوچك و ابلق طلائي وجود دارد .

ازدياد اين گياه توسط بذر بوده و نيز قلمه خشبي آن نيز توليد گياه جديدي مي نمايد .

8-4- برگ ب  ( نام علمي Laurs spp ) برگهاي اين گياه بيضي  شكل بوده ، گياهي است هميشه سبز و معطر و به عنوان ادويه نيز كاربرد دارد . گلهاي آن به رنگ سفيد مايل به سبز بدن و در تزيينات گل آن مدنظر نمي باشد . در خاكهاي نسبتا خشك و علفهاي كاملا آفتابي رشد و نمود خوبي خواهد داشت.

ازدياد آن توسط بذر،خوابانيدن شاخه ها و جدا كردن باجوشها انجام مي پذيرد.

9-4- درختچه هاي ميوه زينتي : تعدادي از درختان ميوه هسته دار و دانه دار از نظر زيبايي گل و برگ در تزيينات فضاي سبز كاربرد دارند .

گوجه گل پرپر ( نام علمي Prunus triloba )  داراي گلهاي سفيد و سرخ پرپر بوده ودراوائل بهار شكفته مي شوند ويا درهلو گل پرپر(نام علمي Amygdalus percica ) گلهاي به رنگ سفيد،صورتي ،سرخ به مقدار فراواني در فروردين ماه ظاهر مي شوند .


جدول


 

ب) درختان : درختان دسته اي از گياهان هستند كه داراي تنه اي تنومند ، تاج گسترده وجثه اي بزرگ هستند . بسياري از اين گياهان بر حسب خصوصيات شكل ، فرم ،رنگ برگ ، گل يا كيفيت و رويشي در تزيين فضاهاي سبز كاربرد دارند . براي سهولت در مطالعه آنها را به دو دسته سوزني برگ و پهن برگ تقسيم مي كنيم .

-            درختان سوزني برگ : گياهاني هستند هميشه سبز ن برگهاي آن دائمي است . توقع زيادي در خصوص مواد غذائي و رطوبت ندارند .

-            درختان پهن برگ ، داراي برگهاي فصلي بدن نياز آنها از نظر جذب مواد غذايي و رطوبت بسيار بالاتر از درختان سوزني برگ  است .

جدول مقايسه پهن برگ و سوزني برگ

نوع درخت

خزان

نوع برگ

دوام برش

نوع رگبرگها

نياز نوري

نياز آبي

نياز مواد غذايي

سوزني برگ

ندارند (نامحسوس )

سوزني كشيده

دائمي

موازي

بيشتر

كمتر

كمتر

پهن برگ

دارند(محسوس )

پهن برگ

فصلي

منشعب

كمتر

بيشتر

بيشتر

گياهان نظير ماكتولياي تابستانه واكاليتپوس كه پهن برگند داراي برگهاي دائمي اند .

گياهي مانند ژينكو  (Ginco biloba ) پهن برگ با رگبرگهاي موازي است .

كاشت نهال : براي كاشت نهال بايستي ابتدا سطح خاك را به وسعت حداقل يك متر مربع از وجود هر گونه علف هرز كاملا پاك كرد سپس چاله اي به وسعت دو برابر گستردگي ريشه نها مورد نظر كند (معمولا ابعاد 60×60×60 بسيار مناسب است . به هنگام كندن چاله بايستي وقت كرد كه خاك سطح الارض در يك طرف و خاك زيرين را در طرف ديگر ريخت و اين دو نوع خاك با يكديگر مخلوط نكردند .

تيم را درنزديكي مركز چاله اي كه   درون خاك فرو كرده و با چكش يا وسيله ديگر چند ضربه به آن زده مي شود تا كاملا در خاك فرو مي رود . بايد توجه داشت كه بخشي از تيم كه در خارج از سطح خاك قرار مي گيرد هرگز نبايد از  طول گياه بلند تر باشد زيرا براي سفت و قوي شدن تنه اصلي برخي از حركات ضروري است .نكته ديگر اينكه قرار دادن تيم پس از كاشت گياه صدمات جبران ناپذيري را به ريشه گياه وارد خواهد نمود .همه دو بيل كود پوشيده كاري را كه از قبل آماده شده است با دو بيل از خاك سطح الارض مخلوط و دركف گودال ريخته مي شود.ريشه هاي نهال انتخاب شده را كه صدمه ديده اند و يا شكسته اند به كمك قيچي باغباني تيز قلع كرده و سپس نهال طوري قرار گيرد كه طوقه(حد فاصل بين اندام هوايي ، اندام زميني ) موازي سطح خاك واقع شود . براي اطمينان بهتر است يك قطعه چوب كاملا صاف را به طور افقي روي چاله قرار داده و سپس نهال را طوري داخل خاك قرار دادن كه طوقه آن همسطح چوب افقي قرار گيرد . سپس باقيمانده خاك سطح الارض را دركف و بقيه خاك را روي آن ريخته و در ضمن ريختن خاك دائما آنرا با پا فشرد . بعد از پايان كار آبياري انجام مي شود . فشردن خاك و آبياري پس از آن باعث مي شود ذرات خاك بخوبي به ريشه ها چسبيده و ريشه سريعتر     شود .

در نهايت نهال را بوسيله نوار پلاستيكي به قيم بسته و بطور مرتب بويژه در فصل بهار وتابستان آنرا كنترل كرده تا در اثر رشد قطري كند توار پلاستيكي به گياه فشار و در ننمايد . اگر به نكات لازم به هنگام كاشت و مراقبتهاي پس از كاشت دقت كافي بعمل آيد گياه بيش از 2 سال نياز به قيم ندارد پس از اين مدت مي توان تيم را از خاك خارج نمود .

زمان كاشت براي بيشتر گونه هاي هميشه سبز اواخر زمستان تا اوائل بهار است ، زيرا مدت قرار گرفتن نهال در معرض بادهاي سرد و خشك كاهش مي يابد . بهترين زمان كاشت براي گونه هاي خزن دار اواخر پاييز است كه گياه بتدريج براي شرايط سخت آماده مي شود .

انتخاب درختان بايد از گونه هاي بومي شده سازگار با منطقه صورت گيرد. همچنين  درختان بايد از نظر رشد و شكل نهائي در تعارض با همديگر نباشند و نياز مواد غذائي و آبي مشتركي داشته باشند .

در اين صورت نگهداري آن بصورت منظم و بدون هزينه ها زياد انجام مي گيرد . نهال مناسب معمولا بايد بين 1 تا 3 ساله بوده به بلندي حداقل 35 درجه سانتي گراد و حداكثر 150 درجه سانتي گراد باشد . آفت و بيماري روي شاخه ها و ريشه ها ديده نشود .

بين حجم تاج ( اندام هوائي ) و ريشه تناسب وجود داشته باشد و در ضمن علائم  زخم و صدمات مكانيكي نيز روي تنه مشاهده نگردد .

فاصله كاشت درختان غير مثمر  نظير چنار ، افراد و زبان گنجشك بايستي حدود 5 الي 10 متر باشد و نيز از ديوار ولي ساختمانها ، چاههاي آب و فاضلاب و ساير تاسيسات بقدر كافي فاصله داشته باشد .در مورد درختچه هاي فضاي سبز نظير شمشماد ، برگ بو ، به ژاپني ، ياس زرد ، فاصله به حدود 1 تا 3 متر كاهش مي يابد .

مراقبت هاي پس از كاشت درخت : جهت جلوگيري از كج شدن درخت در اثر وزش باد يا عوامل مكانيكي ديگر بايستي يك روز پس از آبياري محلهاي فرو رفتگي  و شكافهاي ايجاد شده را در كلاژ نموده و از بين برد . در مورد درختاني كه نسبت به آفات مختلف حساس مي باشند. بايستي به موقع و در فواصل معيني با سموم متناسب سم پاشي شوند و نيز جهت آن دسته از درختاني كه در حاشيه خيابانهاي پرترافيك و آلوده كاشته شده اند . بايستي برگهاي آنها مرتبا سم پاشي و شستشو شوند . در امر آبياري بخصوص در مورد اشجاري كه از كم آبي و حساس مي باشند بويژه در فصل تابستان ماههاي تير و مرداد از نظر مقدار و فواصل آبياري توجه خاصي نمود . با هرس به موقع و به اندازه مي توان باعث تقويت و رشد مناسب درخت شد . ضمنا بطور جدي از ريختن مصالح ساختماني ، مواد پاك كننده روغني ،سوزاننده و ... در پاي درختان جدا خودداري و جلوگيري نمود .

10-4- نراد ( نام علمي Abies spp ) گونه هاي اين گياهان درختاني زيبا و هميشه سبز هستند .بطور كلي بومي ايران نيست . بطور كلي برخي از گونه هاي بر اساس شكل و خصوصيات رويشي ، پا كوتاه بدن و در تزيينات فضاهاي كوچك و بزرگ به صورت تك درخت ، يا توده اي يا بصورت خطي با فواصل معين كاربرد دارد . برخي نيز در صنايع كاغذ سازي بكار برده مي شوند . ازدياد آن از طريق بذر مي باشد .بطور كلي گونه هاي مختلف آن نسبت به سرما مقاومت دارند . خاك مورد نياز آن شمارشي بوده و تاريخ كاشت آن اوائل بهار يا اوائل پاييزي مي باشد .

11-4 – سرو ( نام علمي Gupre ssus spp   ) داراي گونه هاي مختلفي است :

- سرو نقره اي با نام علمي C.arizenica در اقليم ها از نظر آب و هوائي در مناطق معتدله گرم و سرد بخوبي رشد مي نمايد . ازدياد آن توسط بذر بوده و با توجه به نوع هرسي كه روي آن انجام مي شود به مجموعه هاي فضاي سبز جلوه خاص مي دهد . بطور كلي آنرا بصورت تك درخت ، خطي و يا توده اي كشت مي كنند . اخيرا نيز در حاشيه فضاي سبز بصورت ديواره با فواصل نسبتا كم كشت مي شود .

سروناز (سرد شيرازي با نام علمي C.semper uirens ) ازدياد ان از طريق بذر بدن و بصورت رديفي و خطي كشت مي شوند . شاخه ها و انشعابات آن كوتاه بوده و تاج كاملا باريك و قائم دارد .

خاكهاي سومي غني و عميق را مي پسندد .زمان كاشت آن از آبانماه تا آذر ماه مي باشد .

12-4- كاج ( نام علمي Pinus spp ) درختاني هستند سبز ، برگها به شكل سوزني و 2 تا 5 همه در يك غلاف قرار مي گيرند ، ميوه ها به شكل مخروطي شكل و مستقيم است .درختاني    و جزء باز و اشكال و زرين دارند. خاك مورد نياز آن معمولي با آبياري خوب است . بعضي از گونه هاي آن در خاك معمولي درخاكهاي شني وماسه اي وبعضي نيز در خاكهاي ضعيف دستكاري رشد خوبي دارند . زمان كاشت اين گياه از شهريورماه تا آبانماه است .

روشن ازدياد اين گياه بوسيله بذر بوده كه آنرا با پوششي حدود 3/. سانتي متر دركيسه هاي پلاستيكي درفروردين كاشته ودر سال بعدي در محل اصلي باز كاشت مي شوند .

از گونه هاي مهم اين گياه مي توان به كاج سياه ، كاج كاشفي ، كاج مشهدي و.. اشاره نمود .

13-4- سر و كوهي ( نام علمي Jumperus spp  ) گياهي است هميشه سبز ، برگها سوزني و باريك بوده و بدو صورت درختي (ارس ) و درختچه اي (سرو كوهي ) ديده مي شوند .

خاك مورد نياز آن معمولي وخوب بوده و به محل هاي باز با شخم خوب احتياج دارد . گياه مناسبي و براي كاشت آن شهريور و فروردين ماه مي باشد. ازدياد آن بتوسط بذر بوده و با پوشش 5/1 درجه سانتي گراد در خاك معمولي در فروردين ماه كاشته بعد از اينكه نهالها به 50 درجه سانتي گراد رسيدند و جابجا كردن و بعد از يكسال عمل باز كاشت بايد انجام شود.

14-4 – سرخدار :( نام علمي Taxus baccata ) گياهاني هستند داراي چوب سخت ، هميشه سبز ن برگهاي آن داراي مواد سمي است . خاكهاي خوب با   عميق و مكان مرطوب را بهتر مي پسندد ولي بطور كل خاكهاي آهكي را ترجيح مي دهد–محلهاي آفتابي ياآفتاب سايه براي كاشت آن بسيار مناسب است .بهترين زمان كاشت براي اين گياه شهريور تا آذر يا فروردين تا خرداد و براي هرس فروردين تا ارديبهشت مي باشد . ازدياد آن بتوسط كاشت بذر با عمق 5/2 سانتي گراد در اسفند انجام پذير است .

براي ساخت پرچين يا ديواره سبزبسيارمناسب است(مخصوصا سرخدارهاي طلائي و نقره اي ) .بدين منظور بايستي هرس سر پرچين را هر سال دوبار در ارديبهشت و مرداد بدون هر گونه تاخيري انجام داد . براي كاشت پرچين بايد فاصله كشت هر گياه را به 45 درجه سانتي گراد رسانيد .

اين گياه را مي توان بصورت تك درخت يا توده اي در محوطه هاي چمن كاري نيز كاشت .

15-4- نوش (نام علمي Thuya spp ) گونه اي است هميشه سبز و سوزني برگ ، بصورت درختي و يا بوته اي است ، برگها كوچك و پولكي شكل ، كياهي است كم توقع و در شرايط نامساعد انشعابات آن كمبود رنگ مي كردند. اين گياه به سهولت هرس مي شود ، بهمين دليل در فضاي سبز در تزيينات آنرا به اشكال مختلف فرم مي دهند .

به خاكهاي عميق و    مرطوب و مكانهاي آفتاب رو نيازمند است ، گونه هاي پا كوتاه آن جهت كاشت در باغهاي صخره اي استفاده مي گردد . بصورت تك درختي و رديفي نيز كشت مي كردند . در اينصورت چون مي توان رشد طول وعرض آنرا از طريق هرس كنترل نمود بصورت پرچين كشت در اين صورت در خاك معمولي مرطوب آنرا در شهريور مهر يا اسفند و فروردين به فاصله 60 سانتي گراد كاشته و دوباره دوسال يكي در ارديبهشت و ديگري در تير ماه هرس فرم انجام مي گيرد .

جدول


 

16-4- افرا ( نام علمي Acer spp ) از درختان چوب صنعتي و بعضي زينتي هستند ن داراي خزان و برگهاي پنجه اي متقابل شانه اي شامل 5-3 برگچه نوكدار با دندانه دارهاي نامنظم است . ميوه ها از نوع فندقه داراي دو بال به شكل 8 با زاويه هاي مختلف و در تابستان مي رسند .

افراها در هر نوع خاك بعمل مي آيند ولي گونه هاي مختلف آن در خاكهاي آهكي سازگارتر هستند در مناطق كاملا آفتابي نيز اگر كاشته شوند بهتر است .اين گياه در طول دوره رشد خود به هيچ هرسي نياز ندارد و لي بهتر است در بهار شاخه هاي خشك و بيمار حذف شوند .

بذركاري ، پيوند زني، قلمه زني ، خوابيدن و كشت بافت از جمله راههاي تكثير اين گياهند . انواع واريته هاي افرا عبارتند از :

افراي سياه : گياهي است سريع الارشد و عامه پسند دو جنسي تنها پايه هاي نر آن    زينتي دارند .

-                               افراي  دشتي ارزش تزييني چنداني ندارد .

-                               افراي برگ چناري داراي برگهاي شبيه چنارند .

-                               افراي سرخ داراي برگهاي قرمز ارغواني بوده و گياهي است    مناسب براي پر كردن فضاي خالي بين درختان پا بلند

-                               افراي پوست رنگي : داراي پوستهاي رنگي به رنگ قهوه اي ، خاكستري و. ...

17-4- اقاقيا ( نام علمي Robinia spp ) درختي است با نهالهاي شبيه به گل نخود به صورت خوشه هاي آويزان و بار   معطر كه در ارديبهشت و خرداد ماه ظاهر مي شوند . تقريبا در همه جا رشد مي كنند ولي بهتر است در محلهاي با بادهاي شديد اجتناب نمود چون داراي ساقه هاي تردد و شكننده است .از واريته هاي آن مي توان به دقايقهاي سفيد ، اقاقياي سرخ و اقاقياي چتري (پيوندي ) .

اين گياه زياد متوقع نيست و در هر نوع خاك و هر شرايط آب وهوائي رشد مي كند اما درخاكهاي شود و خيلي كلياتي نسبت به كمبود آهن حساس بوده علائم  كمبود را بصورت از رشدش و سفيد شدگي در برگها نشان مي دهد . اين گياه در مناطق آفتابي تا آفتاب سايه رشد خوبي دارد .

هرس در صورت لزوم از آبان تا بهمن انجام مي شود .

تكثير و ازدياد آن از طريق بذر انجام مي گيرد ، پيوند زني ، پاجوش و ريشه جوش نيز از روشهاي ازدياد آن است .

18-4- ارغوان (نام علمي Cercis spp ) گياهي است با ارتفاع حدود 8 سانتي گراد كه به كم آبي مقاومت خوبي دارد . ابتدا بصورت بوته رشد مي كند . ، خوشه هاي گل نخود شكل و صورتي آن در روي شاخه هاي سخت قبل از آنكه برگهاي ساده قلبي شكل آن ظاهر شوند باز مي كردند . ارغوان گل سفيد نيز وجود دارد .

درخاكهاي گچي وآهكي بخوبي رشد مي كند و نياز به آفتاب كامل دارد . در صورت نياز بعد از گلدهي شاخه هاي مسن و شكسته را مي توان هرس نمود.

بذركاري بهترين تكثير ارغوان بون كه بايستي مد نظر داشت معمولا در اواخر فروردين و اوائل ارديبهشت در عمق 1 سانتي گراد با پوشش از ماسه كاشته شوند .

19-4- بيد (نام علمي SaLix spp ) گياهاني هستند با خصوصيات ذيل : سريع الرشد ، رطوبت پسند ، برگهاي دراز و كشيده و داراي شاتونهاي گل .

ازانواع آن مي توان به بيد سفيد ، بيد مجنون ، بيد معلق ، بيد سرخ ، بيد براق ، بيد قري ، بيد بنفش ، بيد مشك و ... اشاره نمود . در خاكهاي سومي عمقيق و آفتاب كامل بسيار عالي رشد مي كند در اماكني كه داراي مانداب هستند مانند بركه هاي فضاي سبز نيز رشد خوبي دارد .

شاخه هاي ناخواسته و پاجوش ها را مي توان در زمستان حذف كرد . هرس شديد تر نيز براي واريته هاي پوست رنگي توصيه مي شود .

سرشاخه هاي اين گياه به راحتي در آب ريشه دار مي شوند .قله ، بذر كاري ، و پيوند زني نيز از ديگر راههاي تكثير اين گياه است (پيوند بيد قري روي بيد معمولي ) .

20-4- چنار ( نام علمي Platanus spp ) درختي است پهن برگ و خزان كننده با رشدي خوب و نهايتا تا ارتفاع 25 متر مي رسد . برگها با پهنك داراي 5 تا 7 قطعه دندانه دار هستند و در زير برگها كركهائي ديده مي شود . ميوه ها توپا شكل و پشمالود داراي دنباله هستند كه در پاييز مي رسند .

تنها مشكل اين درخت ايجاد آلرژي است كه به خاطر كرده هايي است كه در برگها جوان بيشتر وجود دارد . همچنين بعلت داشتن ريشه هاي سطحي در انتخاب محل كاشت آن بايستي وقت كافي بعمل آورد زيرا در مقابل بادهاي تند مقاومت كمي از خود نشان مي  دهند . در هر نوع خاك مرطوبي بخوبي رشد مي كند ، در PH هاي قليائي و خاكهاي لومي ، سازش دارد . خاكهاي خشك وجب ايجاد خسارت دراين گياه خواهد شد ضمنا بهتر است در مكانهاي آفتابي و آفتاب سايه كاشته شود .

در صورت لزوم بايستي ساقه هاي ناخواسته را در آبان تا بهمن از روي گياه هرس نمود. بهترين دوش تكثير اين گياه استفاده از قلمه هاي شاخه هاي پا جوش دو ساله ( يا يكساله قوي ) آنست . از طريق بذر نيز بيشتر مي توان اقدام نمود .اما چون رشد نهالچه هاي آن بسيار كم است معمولا مرسوم نيست .

بايستي در نظر داشت كه پايه هاي بوجود آمده از بذر معمولا قوي تر از پايه هاي حاصله ازقلمه هستند و توصيه مي شود هر چند سال يكبار تكثير غير جنسي از طريق كاشت بذر اقدام به توليد نهال نمود چون احتمال مي رود و اثرات خزان زودرس چنار در تير ماه و كاهش مقاومت اين گياه به تنشهاي محيطي دراثر ازدياد همه ساله آن ازطريق قلمه مي باشد كه طي ساليان متمادي ادامه داشته و تشديد نيز شده است .

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 07 فروردین 1394 ساعت: 15:27 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره تاثیر عوامل کالبدی و فضایی در معماری

بازديد: 421

 

الف: عنوان و معرفی پروژه

تاثیر عوامل کالبدی و فضایی نظیر فرم، حجم، رنگ، و...، در بیان کلی عناصر معماری بر انسان و تنظیم رفتارها و فعالیت های او همواره به عنوان یکی از موارد قابل تامل در معماری مورد بحث بوده است.

از آنجا که تاثیر سازنده فضا بر روی انسان زمانی حاصل می شود که ذهن در حال تحول است و شروع عمده این تحولات در سنین بلوغ و آغاز جوانی صورت می گیرد، لذا از میان بیشمار فضای تاثیر گذار و قابل طراحی و طیف وسیعی از مخاطبان طراحی فضاهای آموزشی برای گروه سنی 15 تا 18 سال به منظور تحقیق مورد توجه قرار گرفت.

از علل دیگر این انتخاب می توان به موارد زیر اشاره کرد :

-          گرایش عمده والدین به تحصیل فرزندشان در محیطهایی که امکان ارائه امکانات و فعالیتهای جامع تر و کاملتری را دارا می باشند.

-          ضرورت بازنگری علمی و همه جانبه فضاهای آموزشی در زمانی که رابطه بین فضا، دانش آموز و مسائل تربیتی به اثبات رسیده است.

-          قرار گرفتن این رده سنی بعد از سنین کودکی و نوجوانی یعنی زمانی که فرد از دنیای کودکی و ویژگی های آن جدا شده پا به سنین جوانی و جدیت گذاشته و آمادگی آشنایی با موضوعات زندگی و برنامه ریزی جهت ورود به عرصه های بعدی زندگی را پیدا کرده است.

مسئله ای که سعی خواهم کرد مد نظر قرار دهم هماهنگی بین اهداف و نیازهای تربیتی با شرایط محل و منطقه است. اگرچه معیارهای زندگی ارمانی و مطلوب در نزد انسانها تقریبا یکسان است اما هماهنگی این زندگی با شرایط خاص هر جامعه امری مهم است. از این رو برای دستیابی به تناسبی همه جانبه لازم است تا اطلاعاتی در زمینه رفتارها و خواسته های افراد در این سن و این محیط جمع آوری شود. از آنجا که این پروژه صرفا یک پروژه روانشناختی نیست لذا برای دستیابی به رهنمودهای طراحی معماری یک فضای آموزشی تلفیق نظرات کارشناسان تربیتی و اساتید صاحبنظر معماری حتما موثر خواهد بود.

ب: بیان ضرورت های طراحی

دقت در روابط اجتماعی حاکم بر جوامع و تلاش برای یافتن ریشه های رفتاری افراد ما را به روزهای ابتدای زندگی هر فرد می برد . به زمانی که نیاز های انسان شکل می گیرند و مدام تغییر می کنند. پیدا کردن ارتباط این مسئله با معماری و فهمیدن تاثیر معماری در پاسخگویی به این نیازها می تواند ضرورت پرداختن به این موضوع را مشخص کند.

این مسئله بدیهی ست که کلیه رفتارهای انجام شده توسط انسانها در یک فضای فیزیکی صورت می گیرد. انسان از فضا تاثیر می گیرد و بر آن تاثیر می گذارد.یعنی می توان یک کالبد را به گونه ای طراحی کرد که روابط انسانی جاری در آن را تقویت و یا تضعیف نمود. حسی را به فرد استفاده کننده از فضا منتقل کرد و یا مانع انتقال آن شد. محیط مدرسه نیز ازاین قاعده مستثنی نیست. اگر چه معلم و سیاست های او نقش مهمی دارند اما نوع ساختمان و تجهیزات مدرسه نیز در خور توجه است . تحقیقات نشان می دهد که کالبد در مقایسه با روابط انسانی که در مدرسه جاری است در درجه دوم اهمیت قرار دارد ولی محیط فیزیکی این توانایی را دارد که این روابط را گسترش دهد و بهبود بخشد و یا به علت هماهنگ نبودن فضای فیزیکی با نیاز های رفتاری موجود آن را تضعیف یا تخریب کند.

وقتی سلامت روان و تربیت انسان به عنوان اهداف و وظایف مدرسه مطرح می شود دیگر یک ساختمان غیر اصولی و فاقد سرایط و امکانات لازم نمی تواند کالبدی مناسب برای رسیدن به این هدف باشد .

معیارهای و استانداردهای معتبر و مطلوب تجهیزات و ساختمان مدرسه اگرچه همه آنچه را که لازمه یک مدرسه خوب است تشکیل نمی دهند اما از اهمیت بسیاری بهره برده و هرگونه نقص و کمبود درباره آنها را نمی توان نادیده گرفت.

ج: بیان اهداف پروژه

هدف نهایی از انجام این پروژه دستیابی به اصول طراحی فضاهای آموزشی برای پسران در سنین بلوغ و جوانی (15 تا 18سال) است به طوری که متناسب با خصوصیات سنی و نیازهای آموزشی و تربیتی آنان باشد. توانایی در تقویت نکات مثبت این خصوصیات و رفع نکات منفی آن پایه گذار جامعه ای سالم در آینده می باشد. در این مقطع سنی که جوانان وارد دنیای بزرگسالی می شوند و هویت یابی برای آنان از اهمیت ویژه ای برخوردار است تاثیر فضا را در شکل گیری هویت آنان نمی توان نادیده گرفت . منظور از فضا الزاما یک الگوی کالبدی مشخص و از پیش تعیین شده نیست بلکه دستیابی به ویژگیهای مناسب برای این فضا و رعایت آنها در طراحی فضای آموزشی است.

این فضای آموزشی در هر مکان و یا هر شرایطی که در کشورمان طراحی می شود با داشتن کمیتها و کیفیتهای پیشنهادی که نتیجه این پروژه خواهد بود در دستیابی به آنچه که در آینده مد نظر است موثر خواهد بود. ارائه هر پیشنهادی در این زمینه باید بر پایه دو اصل زیر قرار گیرد شناخت فردی که برای او طراحی می کنیم و آگاهی از خصوصیات فیزیکی فضایی که مورد طراحی است.

برای تصویر کردن آینده ای روشن برای دانش آموزان شناخت زمان حال آنها و تاثیری که می توان بر آن گذاشت ضروری ست. آنچه در تخصص این پروژه می گنجد تاثیر گذاری بر این دانش آموزان از طریق فضا و روش است. بنابراین لازم است که تاثیر محیط بر نوجوانان و جوانان را به طور کلی و تاثیر محیط آموزشی را بالاخص مورد بررسی قرار داد.


د: منابع و ماخذ پیشنهادی

-          روانشناسی دانش آموز و پرورش .ژان تیاژه / ترجمه علی محمد کاردان . انتشارات دانشگاه تهران 1360

-          رابرت بیلر. کاربرد روانشناسی در آموزش/ ترجمه پروین کدیور . چاپ اول. مرکز نشر دانشگاهی 1374

-          سمیع آذر. مدارس مدرن و ضرورت رویکرد به سنتها/ مقاله روزنامه همشهری. سال سوم شماره 699 . سه شنبه 16 خرداد 74

-          پایان نامه های معماری

ه) مبانی نظری عام طرح

- مدرسه ای برای امروز با الهام از انگاره های معماری سنتی ایران

- در هم آمیختگی سنت و صنعت

- زندگی در حال با کمک گرفتن از گذشته

- آموزش، مقوله ای شناور در زمان(در حال تغییر و پیشرفت)

- پرداختن به نوعی معماری سیال و شناور در بستری یکپارچه و متمرکز

و: معرفی سایت پیشنهادی و بیان دلایل انتخاب آن:

زمینی که برای این پروژه در نظر گرفته شده است در نزدیکی یکی از گره های شهری مهم شهر مشهد یعنی میدان شریعتی واقع می باشد. از عوامل مهم انتخاب این سایت می توان به موارد زیر اشاره کرد:

-          دسترسی به بافت مسکونی از یک سو و شریان های اصلی حرکتی از سویی دیگر

-          وجود مدرسه راهنمایی پسرانه سلمان فارسی  در نزدیکی سایت به گونه ای که امکان تشکیل یک هسته خدماتی آموزشی در مقیاس محله را دارا می باشند.

-          تجربه شخصی تحصیل در این منطقه و آشنایی با پتانسیل ها و کمبودهای آن

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 07 فروردین 1394 ساعت: 15:25 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره شهرسازی

بازديد: 345

 

سياست هاي مرتبط با وضع موجود

ايجاد رابطه مناسب با شرايط وضع موجود چگونه است؟ اين سوال را از ساختمان هاي جديد، معابر، جنگل ها پارك ها معادن و هر نوع نماد عمران و آبادي ديگر كه تاثير قابل ملاحظه بر كيفيت محيط مي گذارد بايد كرد.

چندين حالت قابل توجه است:

1 – شرايط موجود بي اهيمت است: اين روش فردي است كه خانه اش را بر روي ماسه ساخت و بعدها دريافت كه اين روش، روشي به دور از عقل است.

شكل 2 – جاده ها مانند ساير انواع نمادهاي عمران و آبادي بايد به وضع موجود و شرايط محيط احترام بگذارند.

2 – شرايط موجود از نظر كاركردي حائز اهميت است. در اين حالت اثرات «دروني» شرايط وضع موجود بر ساخت و ساز، مورد توجه است. موضوعات شامل ثبات خاك، رطوبت، بارش، دما، امنيت و ... مي شود.

3 – شرايط موجود از نظر محيط زيستي حائز اهيمت است. در اين حالت، بر اثرات «بيروني» ساخت و ساز بر وضع موجود توجه مي شود. در اين حالت، موضوعات مربوط، مصالح، رنگ حجم، خط نقش، شكل و منظر را شامل مي شود. گاهي اوقات موضوعات مذكور به عنوان مسائل خصوصي مطرح مي شوند نه سياست عمومي، زيرا «زيبايي با سليقه هايي شخصي مرتبط است» و هر فردي در قلمرو ملك خودش سلطان خود و خانواده اش است. اما اگر كسي بخواهد محيطي داشته باشد كه از نظر بصري هماهنگ بشاد بايد اصولي را قبول كند كه بر اساس آن بتوان عمل كرد.

به طور سنتي، معماران با سبك زمان خود پيش مي رفته اند. امروزه، طرفداران محيط زيست، شهرسازان و طراحان را تشويق مي كند تا شرايط وضع موجود را محترم بشمارند و اثرات پروژه هاي ساخت و ساز را به حداقل برسانند. اگر چه اين درخواست معقفولانه است اما مسئله لوث شده است هنگامي كه زمين هاي كشاورزي شهري مي شوند و دشت ها از بين مي روند يا بيابان ها تحت تملك قرار مي گيرند، هدف اصلي همان تاثير گذاردن بر محيط است. به حداقل رساندن آن تاثيرات، بر خلاف اهداف و مخرب است. شايد اينطور استدلال شود كه جهان، بيش از اندازه توسعه يافته است و تغييرات بيشتر نبايد صورت گيرد، اما تا زماني كه مردم فقيري وجود دارند كه به غذا و فضاي زندگي نيازمندند، استدلال بالا حمايت چنداني نخواهد يافت. آيا تقاضاهاي آنان غارت مستمر محيط زيست را حتمي خواهد ساخت؟

از نكات مهمي كه بايد به حافظه سپرده شود آن است كه محيط زيست يك پديده نيست، صرفه جويي در منابع نيز تنها يك پديده نيست و نوع انسان نبايد بين محيط زيست و عمران و ساخت و ساز، فقط يكي را انتخاب كند. با مهارت و قضاوت درست، جنبه هاي غير متجانس محيط را مي توان حفظ كرد و بهبود بخشيد چهار گزينه منطقي براي روابط بين دو مطلب مطروحه وجود دارند:

عينيت

شباهت

تفاوت ائتلاف

اينها تنها گزينه هاي ممكن هستند و واژه «ائتلاف» به معناي تركيبي از سه گزينه بالا، بكار رفته است اين چهار نوع ارتباط با شرايط موجود، بر بسياري از جنبه هاي محيطي شامل موارد كاركردي و زيبايي شناسي، تطابق دارند. هنگامي كه «ارزيابي تاثيرات زيست محيطي» (EIA) صورت مي گيرد، نبايد تصور شود كه «شباهت» جزيي از اهداف است. لازم است «طراحي تاثيرات زيست محيطي (EID) كه مستدل و محكم باشد به عنوان هدفي براي ارتباط بين ساخت و ساز و شرايط وضع موجود وجود داشته باشد. توجه شود كه (EID) بايد بتواند وسعت كار (EAI) را هدايت كند. در زير مثالهايي از چهارگزينه ارائه ميشود.

عينيت

اگر خانه اي جديد در روستايي ساخته شود نبايد از مكعب پلاستيكي باشد. به همين ترتيب، اگر فاصله اي بين نماهاي قديمي پر ارزش ايجاد شود، اغلب مردم اعتراض خواهند كرد زيرا مردم طالب رابطه هوتي با همسايگان هستند. لازمه آن، مطالعه دقيق بر نوع آجر ساروج، سقف و جزييات پنجره هاست. اين سياستي مناسب براي بازسازي شهر است.

شباهت

اگر سدي جديد در منطقه اي كه داراي چشم انداز بي نظير است ساخته مي شود، بايد تا حد امكان به يك درياچه طبيعي شبيه باشد. اين ديدگاه امروزي و سياستي قابل توجيه است. در قرن نوزدهم سياست فعلي تنها گزينه نبود. در آن زمان سعي بر اين بود كه سدهاي آب تا حد امكان از اطرافشان قابل تمايز باشد. اين ديدگاهي امروزي و سياستي قابل توجيه است. در قرن نوزدهم، سياست فعلي تنها گزينه نبود. در آن زمان،سعي بر اين بود كه سدهاي آب تا حد امكان از اطرافشان قابل تمايز باشندو البته دليل خوبي نيز داشتند. در آن دوران تصفيه آب هنوز وجود نداشت و علم پزشكي نيز هنوز ثابت نكرده بود كه برخي باكتري هاي درون آب، امراض كشنده اي را باعث مي شوند. هنگامي كه سدها ساخته شدند، هدف اصلي اين بود كه آنها را از نظر كاركردي و بصري نسبت به محيط اطراف كاملا قابل تمايز كنند.

سدها اغلب دژ مانند بودند تا به نظر مهيت و دافع درباره فضاي تجريدي (بجاي فضاي واقعي) منجر مي شود به ايجاد محيطي بي نام و نشان چند كيلومتري كه با فولكس واگن مورد هجوم واقع شده باشد». به نظر مي رسد كه هيوز «شباهت» بيشتر با شرايط زمينه محلي را مي پسندد.

ائتلاف

 طرح سر جفري جليكو براي كارخانه سيمان سازي هپ متال تعيي كننده اي براي پروژه ائتلافي است. در آن طرح سياست «تفاوت» براي بخش اصلي سيمان كاري ها به كار گرفته شده و با آن به صورت تركيبي بسيار آشكار از شكل هاي تجريدي برخورد شده است. از طرفي، سياست «شباهت» نيز براي برآمدگي مارپيچ مانندي كه كارخانه تار احاطه كرده به كار رفته است. سياست «عينيت» براي گياهان روي برآمدگي مورد توجه واقع شده است. براي معدن سنگ آهن واقع در بالاي تپه و براي درهم ريختگي اجتناب ناپذيري كه در اطراف يك كارخانه توليدي صورت مي گيرد، سياست هاي پنهان سازي نيز به كار گرفته شد. (شكل 6).

مثال هاي در مورد «عينيت»، «شباهت»، «تفاوت» و «ائتلاف» بيشتر با ويژگي هاي بصري سروكار دارند. «محيط زيست» كه به معناي «اطراف» است، مفهومي وسيع تر را در بر مي گيرد. يك سياست محكم درباره زمينه طراحي مي تواند منجر شود به سازگاري با 20 جنبه محيط از نظر ارتباط هويتي و تفاوت با 20 جنبه يدگر همان محيط. طراحان بايد بتوانند تصميمات خود را توجيه كنند و دليل بياورند. در زير به دسته هايي از ويژگيهاي زيست محيطي پرداخته مي شود.

اقليم

يك جهانگرد در قرن نوزدهم با سفر خود به ايسلند (شكل 7) و عربستان (شكل 8)، با الگوهاي زيستي متفاوتي كه با اقليم محلي هر كدام مرتبط باشند، مواجه مي شد. در ايسلند، او ساختمان هاي مجزار از هم و كوتاه را همراه با ديوارهاي ضخيم و سقف شيب دار مي ديد. هيچ دليلي وجود نداشت كه ساختمان ها در كنار هم قرار گيرند ولي دلايل زيادي بود مبني بر اينكه هر ساختمان در وسط مزرعه مستقر شود. اما در عربستان، او ساختمان هاي بلند با بام هاي مسطح مي ديد كه در كنار هم جمع شده اند تا دفاعي باشد عليه چپاولگران و تابش شديد آفتاب يك جهانگرد در اواخر قرن بيستم كه به همان مناطق سفر كند، تفاوت بسيار كمي بين مورفولوژي شهري ايسلند و عربستان خواهد ديد. فقط جاي بسي تاسف است كه معماران و برنامه ريزان تا اين حد به توصيه ويتريويوس بي اعتنا بوده اند. او در روم باستان در قرن اول ميلادي چنين مي گويد:

اگر بخواهيم طرح صحيحي براي خانه هايمان داشته باشيم،بايد در ابتداي كار، به كشورها و اقليم هر يك از آنها خانه را در آغوش مي گيرند، توجه داشته باشيم. يك سبك خانه براي مصر 2 مناسب است و سبكي ديگر براي اسپانيا. نوعي ديگر خانه براي نپتوس و نوعي براي روم و ... علت آن است كه بخشي از زمين بطور مستقيم در زير تابش خورشيد قرار گرفته و بخشي ديگر با فاصله اي بسيار از آن و قسمت هايي نيز بين اين دو.

درون كشورها نيز، لازم است به زمينه اقليمي متنوع آنها توجه شود. هر ساختمان بايد به گونه اي بر روي سايت استقرار يابد كه شرايط اقليمي مناسب در فضاي آزاد را ايجاد كند. توجه به ميازن متنوع سايه، آفتاب و پناه الزاميست. كه برج «بندر قناري» براي ساخت پيشنهاد شد.

اقليم و جهت استقرار ساختمان از جلمه موارد توجهات خاص هامفري رپتن (نظريه پرداز بزرگ چشم انداز) بوده است. او به دشت هاي همواره توجه داشت اما با دقت مشكل را دنبال مي كرد و اعلام داشت كه «نما» از نظر رفاه و راحتي ساكنين منطقه بي نهايت مهمتر از «دورنما» است. منظور وي از «نما» همان جهت استقرار ساختمان بر روي زمين بود و دور نما اشاره به منظره مي كرد. رپتن بر اين اصل پافشاري مي كرد كه بهترين اتاق ها بايد به طرف بهترين نما و بهترين «دورنما» هر دو جهت گيري شوند. اين به نظر بديهي مي آيد، اما رپتن استدلال كرد كه در تجربيات طولاني اش دريافته كه پيروي از آن اصل، از تمام قوانيني كه در كتب معماري ارائه شده يا از همه اشاراتي كه طرفداران مناظر غير شهري داشته اند، مشكل تر است. توصيه رپتن درباره «نما» بدين صورت است:

به طرف شمال احتمالا «ملال آورتر است، زيرا پرتو آفتاب، اتاق شمالي را مسرور نمي كند».

به طرف شرق «چندان بهتر از به طرف شمال نيست، زيرا فقط هنگامي كه در رختخواب هستيم، خود را نشان مي دهد.».

به طرف غرب «غير قابل تحمل است، زيرا نورآفتات بصورتي چشم آزار، وارد اتاق مي شود».

به طرف جنوب، «بسيار محبوب است».

جنوب شرقي، «بهتر است».

جنوب غربي، «از همه نماهاي ممكن بدتر است زيرا بادهاي سهمگين و باران هاي شديد از جنوب غربي مي آيند».

شمال شرقي «در هنگام بادهاي سرد بهاري، جاي بحث دارد».

در تشريح اين اصول، رپتن اشاره مي كند كه آنها را بايد بر اساس شرايط، توپوگرافي، طرح درختكاري و آداب و عادات ساكنين تنظيم كرد. عالي مي شد اگر ساختمان سازي هاي امروزي توجهي به بحث «نما» و «دورنما» مي داشتند و طرح هايشان را با شرايط اقليم محلي سازگار مي كردند. در غالب طرح هاي خانه هاي امروزي، جهت اتاق ها مطابق با جهت خيابان ها يا طرح استاندارد موجود يا هر دو است. اين نوع طراحي، لذت زندگي را كاهش و هزينه گرمايش و سرمايش را افزايش مي دهد. همانگونه كه ساعت آفتابي مي گويد: «شكوه و عظمت دنيا نيز رو به فناست».

رنگ

رنگ ويژگي بنيادي محيط است هر سايتي داراي ويژگي منحصر به فرد است و هر تصميمي درباره ساخت و ساز تاثير بر رنگ محيط دارد. اگر طراحي ها بدون توجه به هماهنگي رنگ ها صورت گيرد، ويژگي منطقه اي از دست مي رود و فقط رقابت بي هدف بازاري بين رنگ ها ايجاد مي شود. مصالح پيش ساخته ساختماني مربوط به شرايط وضع موجود، اهداف مي توانند شامل «عينيت»، «شباهت» يا «تفاوت» باشند. مايكل لنكسر درباره اين گزينه هاي با توجه به رنگ ساختمان هاي مطالبي را طرح كرده است. او اينطور شرح مي دهد:

هماهنگي: كل يك مجتمع ساختماني را مي توان از طريق استفاده از رنگ ها و مصالحي كه پيوستگي با محيط اطراف دارند، هماهنگ با محيط كرد.

چرخاندن حواس- رنگ را مي توان براي منحرف كردن توجه از بخشي از مجمتع ساختماني استفاده كرد.

بيان خلاقانه – از رنگ به عنوان عنصر اصلي طراحي براي جلب توجه مي توان بهره گرفت.

از آنجا كه طراحان براي مشهور شدن تلاش مي كنند، تمايلي در آنها وجود دارد كه سياست بيان خلاقانه را برتر بدانند. اما از ديدگاه تاثيرات زيست محيطي، اين سياست بايد مستثني باشد. در جايي كه ساختمان ها براي جلب توجه با هم رقابت مي كنند، نه هماهنگي وجود خواهد داشت و نه نظم.

ويژگي تاريخي

«نوگراها» در اوايل قرن بيستم، اعلام داشتند كه سبك هاي سنتي ساختمان سازي مانند ارابه هايي كه با چهارپايان كشيده مي شدند، منسوخ شده اند. بنابراين، آنها ساختمان هاي «نو» را طوري طراحي كردند كه با گذشتگان «تفاوت» داشته باشند، اما به يكديگر «شباهت» داشته باشند، يعني از مصالح مشابه و اصول ساخت مشابه برخوردار باشند. خودروهاي «نو» نيز با يكديگر «شباهت» داشته اند. از ديدگاه معماري، سياست «تفاوت» روش مستبدانه اي بوده است كه با جوامع استبدادگرايانه سازگاري خاصي دارد. كه هنوز براي اين سبك در روسيه پس از فروپاشي شوروي بكار مي رود.

طرفداران حفاظت از منابع طبيعي معمولا با جناح نوگرا اختلاف دارند. آنها بازسازي ساختمان هاي قديمي را مي طلبند و معتقدند كه ساختمان هاي جديد بايد ارتباط «عينيتي» يا «شباهت زياد» با همسايگانشان داشته باشند. در مناطق تاريخي، استدلال آنها از دهه 1960 ميلادي، حمايتي روبه رشد به خود جلب كرده است. اما منطقه تاريخي چيست؟ هر بخشي از سطح زمين، قدمتي به اندازه ساير بخش ها دارد. اگر به يك شهر كوچك كه محاط در زمين هاي زراعي است توجه شود، اينطور مي توان ساختمان هاي جديد در حاشيه شهر، بايد با ويژگي هاي روستايي سازگار باشند. اين باعث مي شود كه سبك هاي جديد ساختماني هيچگاه پذيرفته نشود و اين سياسيت غير قابل قبول است.

مناطق هماهنگ با محيط

جامع ترين تئوري درباره وضع موجود در فرهنگ غربي بر اساس سياست منطقه بندي در 1794 شكل گرفت و به نام «بديع» شناخته شد. اين تئوري توسط نيكلاس پونز يكي از تاثيرگذاران بر فرهنگ انگليسي، تشريح شد و نتيجه يك قرن مناظره فلسفي و ابداعات هنري بود. سه نفري كه اين تئوري را شكل دادند اهل جدل بودند و نتوانستند شرحي جمعي ارائه كنند. اما در يك جمع بندي، پس از ايجاد انتقالي تصوري از پس زمينه به پيش زمينه، آن سه نفر به موضوعات معماري رو آورند.

اصل هماهنگي كه به برنامه ريزي سايت كمك كرده است، بايد براي هدايت طراحي خانه نيزبه كار گرفته شود و به ساختماني متعلق به دوران، كشور و مكاني كه در آن ساخته خواهد شد، شباهت داشته باشد. مصالح بايد از جنس خوب و رنگي باشد كه سبك و سايت را برازنده باشد (ترجيحا از مصالح بومي). از آنجا كه تمام اتاق ها و فضاهاي بيروني ساختمان بايد براي رفع نيازهاي خانواده و مستخدمين برنامه ريزي شوند، پلان نامنظم از پلان كاملا قرينه بهتر خواهد بود.

اقدام بعدي انتخاب يك سبك معماري است. اغلب تصور مي شود كه سبك ايتاليايي براي سايت، سبك يوناني براي سايت يوناني و سبك انگليسي براي سايت انگليسي بهتر است اما اهميت نيز دارد كه خانه به شكل خانه باشد و نه مشابه كليسا، يا معبد.

مصالح

در امپراتوري روم، سنگ آذرين از مصر انتقال داده مي شد تا در مكان هايي كليدي، در ساختمانهاي مهم به كار رود. بسياري ديگر از مصالح ساختماني بومي بودند و علت آن نيز اقتصادي بود. نتايج به كارگيري مصالح محلي اكنون زيبا، مليح و تاريخي.

انتخاب نوعي مصالح ساختماني ميتواند تماماً در اختيار نيروهاي بازار باشد يا بر اساس قوانين منطقه بندي صورت گيرد. در يك منطقه مشخص ممكن است مقرراتي براي استفاده از مصالح در بام، ديوارها، كف حياط و ... وجود داشته باشد. اگر اين مقررات قابل قبول نباشد، طراحان مي توانند مصالح ديگر را پيشنهاد دهند، اما بايد گزارشي ارائه دهند، درباره اينكه مصالح پيشنهادي چگونه بايد با محيط اطراف ارتباط برقرار مي كنند.

اكولوژي

تا اوايل دوران جديد، «شرايط طبيعي» به عنوان «وضعيتي كه هر كس ديگر در جنگ بود» مطرح مي شد. هر فردي براي غذا،زمين و همسر با ديگران مي جنگيد با پيشرفت جوامع، روابط اجتماعي تحت اصول اخلاقي درآمد كه نمونه ان اشاره به «قانون طلايي» است: «رفتارت با ديگران همانگونه باشد كه دوست داري با تو رفتار شود» در جوامع امروزي، بشر به طور مستمر» ديد اخلاقي را گسترش داده است يونان باستان، بردگان همچون حيوانات باركش تلقي مي شدند.

تا اواسط قرن بيستم، پيشرفت تمدن همراه با رام كردن طبيعت بود. به تدريج اصول اخلاقيع زنان و بردگان را نيز در برگرفت و پس از آن زماني فرا خواهد رسيد كه گياهان و حيوانات نيز از اين اصول بهره مند شوند. امروزه اصولي به نام «اخلاقيات زمين» مطرح است، به اين ترتيب كه زمين ديگر نوعي ملك نيست كه هر رفتاري با آن مجاز باشد. طرفداران اين نوع اخلاقيات معتقدند كه كسي حق تخريب محيط زندگي حيات وحش را ندارد، همانطور كه كسي حق انهدام يك ملت را ندارد. اين مطلب در نقطة افراطيش از هر گونه كشاورزي باغداري و زندگي بشر جلوگيري مي كند.

اما در حالت تعادل اعتقاديست كه بايد حمايتي فراگيرتر از آنچه هست داشته ابشد.

در مناطق طبيعي يا نيمه طبيعي كاربرد «اخلاقيات زمين» ساده است: جوامع گياهي جديد بايد با محيط پيش از تحول شباهت داشته يا همانند باشند. براي مثال، هنگامي كه جاده اي جديد در ميان كوه هاي ساخته مي شود، تحت اين اصل قرار مي گيرد. كناره هاي جاده بايد شبيه شيب هاي موجود باشند، حاشيه جاده كه قبلا مانند باغ هاي شخصي نگهداري مي شدند، اكنون بايد به محيط حيات وحش شباهت داشته باشند.

در مناطق كشاورزي، سياست يا عينيت كمتر كاربرد دارد. اگر قرار است جاده اي در جايي كه قبلا مزرعه سيب زميني بوده، ساخته شود، دوراه بيشتر وجود ندارد كناره هاي جديد جاده همچنان به صورت مزارع سيب زميني تلقي شوند، يا به شرايط قبل از كشاورزي در آيند. سياست آخري به اين ترتيب قابل اجراست كه زمين به حال قبل از كشاورزي درآيند. سياست آخري به اين ترتيب قابل اجراست كه زمين به حال خود رها شود تا خاك زيرين تحرك پيدا كند و بدون دخالت بشر، محيط زيست جديدي شكل گيرد. در نتيجه كناره جاده به شكلي كاملاً متفاوت از وضع موجود (مزرعه) درخواهد آمد. اگر چه با شرايط «غير متمدن و وحشي» هماهنگي خواهد داشت.

در مناطق شهري، مشكل محيط شكل ديگري به خود مي گيرد. مطابق همان مثال جاده كه در بالا ذكر شد كناره هاي جاده هايي كه از درون شهر مي گذرند نيز بر اساس سياست «شباهت» و «عينيت» بايد شباهت به فضاي باغ داشته باشند. اين كار اغلب صورت مي گيرد، اما بطور فزاينده اي از محبوبيت كمتري برخوردار مي شود. شهروندان احساس مي كنند از طبيعت دور افتاده اند و خواهان تماس با گل هاي وحشي و حيواناتي كه در تلويزيون مي بينند يا در كتاب هاي درباره طبيعت مي خوانند، هستند. براي ارضاي اين ميل، و براي اطاعت از «اخلاقيات زمين» مي توان سياسيتي را مبني بر ايجاد فضاي طبيعي وسيع در دل شهرها دنبال كرد. اطلاعات راجع به محيط طبيعي پيش از شهرنشيني را مي توان از چندين منبع كسب كرد: تحليل پرچم گل ها، مطالعه محيط هاي زيستي بقايا، اسناد تاريخي، تحليل وضعيت خاك و آب و مقايسه با محيط هاي مشابه خارج از شهر. اين نوع اطلاعات امكان توليد نقشه هاي محيط زيست بالقوه را فراهم مي كند كه در آنها عرض طبيعي (مانند نيزار، درخت زار، بلوط زار، يا توس چمن، تالاب و ...) نشان دادهع مي شوند.  هنگامي كه خياباني جديد از ميان شهر كشيده مي شود يا فضاي باز عمومي جديدي ايجاد مي شود، معماران چشم انداز از اين نقشه ها بهره مند خواهند برد و خلق مجدد محيط پيش از شهري را آغاز مي كنند.

در مناطق شهري موجود، تصميماتي بايد براي كاهش تخليه آب سطحي گرفته شود (جدول 3) سياست منطقه بندي براي اين كار مطلوب است. (شكل 9) و بايد بر اساس مطالعات بر روي انواع ساختمان هاي كاربري هاي زمين و شرايط محيطي تهيه شود.

روش پيشنهاد شده، از مهندسين زيستي به علاوه مهندسين زمين، جاده سازي، و طراحي بام استفاده مي كند. اين سياست ها به صرفه جويي و حفظ منابع طبيعي كمك خواهند كرد اما در ارتباط با بخش هاي سنتي مناطق شهري ممكن است سياست هاي ضد حفاظت از وضع موجود تلقي شوند.

جدول 3

زمين پارك

حجم افزايش يافته آب را مي توان نگهداري كرد و بتدريج به زمين نفوذ داد.

مناطق تاريخي شهر

مشكل بتوان نفوذ پذيري را افزايش داد.

سطوح زيرين خاك رسي و غير قابل نفوذ

جريان بر سطح زمين (توسط نفوذ كردن سطوح غير جاده اي) كاهش مي يابد.

 

سطوح زيرين خاك رسي و غير قابل نفوذ

تبخير، تعريق و نگهداري آب مي تواند بهبود يابد.

جاده ها و پاركينگ ها

آب را مي توان حفظ كرد و امكان تبخير به آن داد اما نبايد به زمين نفوذ كند.

سطح آسفالتي نفوذپذير

مسيرهاي پياده بايد قابل نفوذ باشد.

بام چمن شده

(150 ميليمتر خاك)

در شرايط مرطوب براي نگهداري آب مي تواند گلي شوند.

بام باغ ها

(400 ميليمتر خاك)

تخليه آب لازم است اما خاك مقدار قابل توجهي آب را حفظ، تبخير و تعريق مي كند.

استخر آب بر روي لجن با كناره نفوذپذير

آب را حفظ و به تدريح نفوذ مي دهد.

 

استخر خشك بر روي شن و ماسه با تجهيزات جذب آب

آب سطحي را حفظ خواهد كرد.

 

فرهنگ و قوم گرايي

انقلابي عظيم در ارتباطات صورت گرفته و روابط درون و بين كشورها را تحت تاثير قرار داده است. كشتي ها قطارها خودروها، هواپيماها، كابل ها و امواج هوايي با مردم كالاها انرژي و اطلاعات هياهويي به راه انداخته اند. تغييرات عظيمي در شكل شهر به وقوع پيوسته به شهرها را در سراسر جهان شبيه يكديگر كرده است. فرودگاه ها و جاده هاي پر خطر در همه كشورها يك شكل هستند. ساختمان ها نيز مشابه يكديگر شده اند زيرا معماران از سبك هاي بين المللي و تنظيم مصنوعي هواي داخل ساختمان ها استفاده كرده اند.

انقلاب ارتباطات به مردم نيز امكان جابجايي در سراسر جهان را عطا كرده است. اول جمعي از اروپائيان كشورهايي را كه به نظر ابتدايي مي آمدند تحت استعمار خود در آورند. دوم يك روند معكوس آغاز شد.

اگر يك شهر قديمي نروژي مملو از جمعيت آسيايي شود، آيا ويژگيهاي تغيير خواهند كرد؟ منطق جنبش حفاظت از محيط مي گويد كه ويژگي بايد حفظ شود. مصالح ساختماني الگوهاي خيابان، سبك هاي معماري و گياهكاري سنتي بايد دنبال شود. اما گروه هاي قومي و نژادي حق دارند كه به اين قضيه مشكوك باشند زيرا «حفاظت از وضع سنتي» مي تواند نقابي باشد براي سركوب و سلطه جويي فرهنگي.

نتيجه گيري: جوامع بشري مي توانند همانند گونه هاي مختلف در يك جامعه طبيعي با هم مخلوط شوند. در يك ساحل سنگي، دسته هايي از صدف عادي، صدف باريك، و صدف حلزوني مشاهده مي شوند. گاهي يك گونه بر ديگران غلبه مي كند(مانند صدفهاي عادي در مناطقي كه هنگام پايين رفتن آب دريا، بيرون مي آيند.).اما در طبيعت به سختي منجر به حذف ساير گونه ها مي شود. هميشه مناطق انتقالي وجود دارند و سياست منطقه بندي يكسان ناشدني است.

در اكولوژي چشم انداز، عادي ترين نقش «لكه» و «دالان» است. لكه شامل مخلوطي از گياهان و جانوران مي شود كه فهميده اند چگونه در كنار هم زندگي كنند. يعني انواع روابط «همزيگري» شكل مي گيرد. دالان ها بيشتر مناطق انتقالي هستند. اين بحث لكه و دالان مدل خوبي براي برنامه ريزي بر اساس شرايط محيط است. اگر همه اين مناطق بر روي هم نشان داده شوند، شكل نامفهوم و گيج كننده  مي شود. اما هر تيم پروژه فقط بايد بر آن منطقه اي كه پروژه قرار مي گيرد، تمركز داشته باشد.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 07 فروردین 1394 ساعت: 15:22 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره شناخت استانداردهاي فضاهاي شاخص

بازديد: 133

 

شناخت استانداردهاي فضاهاي شاخص در 7 بخش طرح:

4-1 آمفي تئاترها:

سالن تئاتر و سخنراني

سالن تئاتر را مي توان به سه بخش تقسيم نمود:

پذيرش و ورودي، فضاي انتظار، فضاهاي خدماتي (سرويس بهداشتي – تريا و رستوران – فروش مجلات و ...)

سالن حضار

صحنه (سن) و پشت صحنه (انباري، كارگاه ها، لباس و گريم و تمرين و ...)

بهره سالن هاي سخنراني و تئاتر سنتي نسبت به هزينه اي كه دارند و از نظر تامين فضاهاي مورد نياز پايين است. بنابراين، لازم است طوري طراحي شوند كه براي منظورها و كارهاي ديگري نيز مورد استفاده قرار گيرند. اين نوع فضاها مي توانند براي سخنراني، توليدات صحنه اي، نمايشي و سينمايي مناسب باشند (حداقل مساحت براي هر شخص معادل 46/0 متر مربع است. بر اساس صندلي هاي متحرك و بدون بازو و با فاصله مركز به مركز 45 سانتي متر) اين فاصله بر اساس صندلي هاي ثابت بازو دار و با فاصله مركز به مركز 50 سانتي متر معادل 6/0 متر مربع است.

 

خطوط ديد در سالن تئاتر:

بعنوان نمونه يك شخص نشسته در سالن تئاتر در تصوير زير نشان داده شده است. ارتفاع چشم حدوداً 112 سانتي متر است. گام بين رديف هاي نشستن (فاصله رديف ها) كه با T نشان داده شده معادل 115-80 سانتي متر انتخاب مي شود. فاصله سر با C نشان داده مي شود. اگر فرض كنيم كه شخص تماشاگر از ميان دو نفر جلويي و از روي سر هر شخصي كه دو رديف جلوتر نشسته به صحنه نگاه كند حداقل سر به ازاي هر رديف 5/6 سانتي متر خواهد بود و در صورتي كه اين اندازه به 13 سانتي متر برسد يك تماشاگر متوسط مي تواند از روي سر تماشاگر جلوي خود صحنه را ببيند. (ديد از رديف حلويي)

 

شكل سالن تئاتر:

شكل سالن تئاتر همانند اندازه و حجم آن اهميت زيادي دارد. شكل چهار گوش انعطاف پذير و ترجيحا پنكه اي براي سالنهاي بزرگتر مناسب است. فرم پلان اين سالنها به خطوط ديد كافي در نمايشهاي سمعي و بصري مربوط مي شود. سالن سخنراني با ظرفيت كم (تا حدود 80 نفر) با كف مسطح كاملاً رضايت بخش است. كف سالنهاي برزگتر براي حصول ديد كامل به صورت شيبدار يا پلكاني ساخته مي شود. تغيير تراز از ديد چشم در رديف صندلي ها بايد يكسان باشد. حداقل اين تغيير 6 سانتي متر بوده و تراز ديد به طور متوسط 5/12 سانتي متر خواهد بود.

در صورت استفاده از سالن تئاتر به عنوان سينما معيارهايي كه در كيفيت ديد و تماشاي يك صحنه موثرند عبارتند از:

- بيشينه زاويه ديد افقي 30 درجه- بيشينه ديد قائم 35 درجه

- زاويه بحراني پروژكتور 12 درجه - بيشينه فاصله ديد عرض پرده نمايش ×6

 

خصوصيات صندليهاي سالن تئاتر:

فاصله پشت به پشت در ميان صندليها براي صندليهاي با كف تا شونده 75 سانتي متر مي باشد (عرض صندليها به طور متصل به هم بدون 46 سانتي متر و عرض صندليها بازودار 50 سانتي متر است). اندازه فاصله رديف صندليها به دو عامل بستگي دارد يكي اندازه صندلي و ديگري حداقل فاصله جهت عبور تماشاچيان. رابطه تعدادي صندلي ها و فاصله8 رديف صندلي ها

تعداد صندليها در رديف با دو راهرو در طرفين

تعداد صندليها با يك راهرو در يك طرف

فاصله رديف صندليها (سانتي‌متر)

16

8

40

17و 18

9

50

19 و 20

10

60

تذكر: فاصله بين رديف صندليها در طول رديف بايد ثابت باقي بماند.

حداقل اندازه لازم براي حركت در بين رديف هاي صندلي 40 سانتي متر تشخيص داده شده است. اين اندازه است كه شخص براي عبور از پهلو و پشت به تماشاگران نشسته بر صندلي نياز دارد. از طرف ديگر براي حركت افراد به طور معمول حداقل اندازه مورد نياز 40 ساني متر مي باشد. در اين حالت افراد به طور عادي در حداقل فضا حركت مي كنند. با توجه به اين مطلب در مواقعي كه صندليها خالي هستند و كف نشيمن آنها به طور عمودي قرار مي گيرد بايد 20 سانتي متر به فاصله بين دو رديف صندلي افزوده شود تا فضاي حركتي مورد نياز مواقع اضطراري 60 سانتي متر شود و چنانچه كف نشيمن صندلي ها ثابت باشند، بايد فاصله بين رديف صندليها 60 سانتي متر اختيار شود تا حداقل فضاي حركتي وجود داشته باشد. محدوديت تعداد صندليها در رديف از نقطه نظر ايمني، راحتي و سهولت حركت در سطح سالن اهميت دارد. به طور كلي حداكثر تعداد صندليها در رديف هاييكه از دو طرف به راهرو متصل مي شوند به 20 صندلي و در صورتيكه از يك طرف به راهرو متصل باشند به 10 صندلي محدود مي شوند. براي معلولين به ازاي هر 100 صندلي يك فضاي خالي جهت استقرار صندلي چرخدار وجود داشته باشد. همچنين محل استقرار صندليها بايد به گونه اي انتخاب شود كه با قرار دادن صندلي چرخدار در آن محل راهرو بين صندليها مسدود نشود. علاوه بر آن هيچگونه پله اي در راه دسترسي به محل استقرار صندليهاي چرخدار نبايد وجود داشته باشد حداقل سطح صندلي چرخدار  سانتي متر مي باشد. سطح اين محل بايد كاملاً افقي باشد.

 

راهروهاي سالن:

براي ايمني و راحتي تماشاگران حداقل به ازاي هر 100 تماشاچي، 70 سانتيمتر عرض براي راهرو در نظر گرفت. حداقل مناسب براي عرض راهرو 120 سانتي متر مي باشد و از آنجا كه حداقل عرض لازم براي عبور صندلي چرخدار 70 سانتي متر و براي عبور فردي كه دو عصا در زير بغل دارد 83 سانتي متر است اين اندازه مي تواند جوابگوي حركت معلولين نيز باشد. در راهروهايي كه از جلوي رديف صندليها مي گذرد (راهروهاي عرضي سالن) بايد 20 سانتي متر به اين ابعاد اضافه نمود. به اين ترتيب عرض حداقل اين راهروها به 140 سانتي متر مي رسد. حداقل عرض راهروهايي كنار ديوار 100 سانتي متر مي باشد.

در اين حالت پله بايد تمام عرض راهرو را اشغال نمايد پله هاي راهرو نبايد جلو راهروهاي بين رديف ها قرار گيرد.

 

ورديها و خروجي هاي سالن

وروديهاي سالن بهتر است به گونه اي باشد كه كاملاً در معرض ديد افراد كه در سالن نمايش هستند قرار گيرد و از خروجيها نيز بايد جدا باشد. عرض به بهاي ورودي بايد حداقل برابر با نصف مجموع دربهاي خروجي لازم براي سالن باشد. همچنين وروديهاي سالن بايد به ترتيبي مطرح شوند كه از آنها بتوان به عنوان خروجي اضطراري نيز استفاده نمود. بطور كلي عرض دربهاي سالن و مسيرهاي خروجي براي هر 100 نفر تماشاگر بين 55 تا 85 سانتي متر تعيين شده است.

 

اتاق پروژكتور:

فضاي اتاق پروژكتور از هر نقطه ديگر قابل ملاحظه بوده و بايد درست قرينه با خط مركزي سالن باشد. كف اتاق پرژوكتور بايد باري را به شدت 1000 كيلوگرم بر متر مربع تحمل نمايد و در زير كف اتاق بايد محلي براي رد كردن كابلها در نظر گرفت. 75 سانتي متر براي ارتفاع اين محل كافي خواهد بود. در ديوار جلوي اتاق پروژكتور بهتر است يك شكاف سرتاسري به ارتفاع 50 سانتي متر ايجاد گردد و بعد تمام دريچه هاي مورد احتياج در آن تعبيه شود. فاصله خط مركزي شكاف تا كف اتاق بايد 119 سانتي متر باشد. بهتر است كه يك اتاق جداگانه در مجاورت اتاق اصلي پروژكتور وجود داشته باشد كه به عنوان محل قرار دادن فيلم ها و در صورت لزوم براي رله كردن فيلم استفاده شود. مابين اين اتاق و اتاق پروژكتور بايد پنجره بزرگي وجود داشته باشد تا ارتباط اين دو كنترل هر دو اتاق را تامين كند.

 

اكوستيك در سالن تئاتر

اگر اندازه سالن تئاتر كمتر از 300 متر مربع باشد لازم نيست كه از نظر اكوستيكي كاري انجام دهيم. اما با افزايش اندازه و حج. اتاق يا سالن شكل آن اهميت زيادي پيدا مي كند. سطوح محدب و نامنظم در پراكندگي امواج صوتي كمك مي كند. گنبدها، تاقها و ساير سطوح بزرگ مقعر مي توانند مشكلات اگوستكي ايجاد نمايند. در كنسرتها براي طولاني شدن زمان اصوات (انعكاس) لازم است ارتفاع سقف را بيشتر انتخاب كنند.

براي داشتن صندلي خوب صندليهاي مجاور ديوارها (ديوارهاي جانبي و عقب سالن نمايش) بايد حداقل 1 متر از ديوار فاصله بگيرند و صندليهاي كه در گوشه سالن واقع مي شوند بايد 5/1 متر از گوشه فاصله داشته باشند. هنگامي كه تماشاچيان بر روي صندليها نشسته اند خود جاذب صوت در سالن مي باشند. در اين حالت جنس صندلي ها تاثيري در جذب صدا ندارد. اما زماني كه صندليهاي خالي هستند جنس آنها بايد جاذب صوت باشد تا پر و خالي بودن آنها تغييري در كيفيت صدا ايجاد نكند.

يك سالن اكوستيك ايده آل داراي تعداد معيني از انعكاسات طبيعي است با شدت مساوي و اين عمل با ايجاد شكستگيهايي در ديوار مسطح و همچنين ايجاد شيب در سقف و كف و استفاده از مواد جاذب صدا امكانپذير خواهد بود. زير تصاويري از نويرت براي آشنايي با استانداردهاي آمفي تئاتر و پشت سن آمده است.

 

گالري

براي  مردان بلند قد ميانگين 175 سانتيمتر قد و خط ديد آنها 162 سانتيمتر، زنان بلند قد ميانگين 160 سانتي متر قد و خط ديد 147 سانتي متر است. بنابراين خط ديد كلي افراد بالغ بر 155 سانتي متر است. با تغيير اندك چشم افراد مي توانند اشيائي كه حدوداً در مخروط ديد آنها قرار دارند را ببينند و تشخيص دهند. مطالعات نشان مي دهد افراد بالغ محوطه اي حدود 30 سانتي متر بالاتر و 90 سانتي متر پائينتر از حيطه پائينتر از حيطه بينائي خود را در فاصله 60 تا 120 سانتيمتري مشاهده كنند. قرار دادن و آرايش اشياء خارج از اين محدوده ها باعث درد پشت، خستگي پاها، سوزش چشم، ناراحتي گردن و در كل بكارگيري عضلاتي مي شود كه به اكثرا مورد استفاده بدن مي باشند. براي نمايش اشيائي مانند مجسمه هاي مربوط به بت ها و دايناسورها كه در محدوده اي بسيار بزرگتر از حيطه هاي ديد انسان لازم است شخص بيننده فضاي لازم براي عقب رفتن و درك كلي آنها را داشته باشد. جريان بازديد كنندگان مانند جريان آب يك رودخانه است. اگر اشياء با بدنه هاي مارپيچ ملايم سازماندهي شده باشند براي استفاده از مزايايي اينگونه حركت بازديد كنندگان اتقاهاي نمايش را با جذابيت بيشتري پيدا مي نمايند. پيشرفت كار بازديد با دنبال نمودن خط محل هاي نمايش راحت تر صورت مي گيرد. ممكن است آرايش به صورت پله پله باشد كه حالتي رمز گون براي بيننده ايجاد مي شود به منظور اينكه دريابد در گوشه ها و قسمت هايي كه از ديد او پنهان است چه اتفاقي روي مي دهد. همواره براي ورود به يك هال به گشايشي بزرگ ورودي با پهناي زياد احتياج نيست. محل هاي نمايشي كه به گونه اي تنگ تر و نزديك به يكديگر در بدو ورود قرار گرفته اند باعث به وجود آورد اشتياقي در بيننده براي ورود به مركز پهناي هال نمايش مي شود.

 

محل هاي نمايش:

اولين قدم در طراحي يك محل نمايش آن است كه طراح بداند چه چيزي قرار است در اين محل به نمايش گذاشته شود. چند نمايشگاه در سال برگزار مي شود و چگونه تعويض مي شود. نمايشگاههاي مسافرتي به چه ترتيب برنامه ريزي شده اند. اگر يك مجموعه دائمي وجود دارد چند قطعه از آن نمايش گذاشته مي شود؟ آيا فقط قطعات بزرگ هنري نشان داده ميشود يا مجموعه اي كوچكتر؟ آيا هنري سه بعدي در جعبه هاي مخصوص نمايش داده مي شود يا به روي سكو قرار مي گيرند؟ قطعات چاپي نازك و طراحي نشان داده شده مي شوند؟ با در دست داشتن برنامه اي قطعي طرح مي تواند ميزان تغيير پذيري طرح خويش، اندازه و طرح كلي گالري ها نيز فضاهاي زيست محيطي را معين كند قانونهاي ثابت طراحي اندك است به همين دليل خطوط كلي توضيح داده شده به گونه اي عمومي است.

 

هدايت بازديد كننده در گالري:

بر خلاف موسيقي و هنرهاي كه با اجراي اثر هنري سر و كار دارند كه در آن تماشاچيان يا شنوندگان در محلي معين نشسته به اجراي اثر هنري بر روي صحنه توجه مي كنند در هنرهاي تجسمي بيننده بايد بتواند در اطراف اثر حركت داشته باشد تا اثر مورد نظر را به انتخاب خود مد نظر قرار دهد. گالري يا مركز هنري طراحي شده بايد به شيوه اي تجربه ديدن و توجه بيننده بر روي تعدادي قطعه يا اثر هنري پشت سر هم را در او بوجود آورد. ورودي و لابي بايد به گونه اي باشد كه بيننده را به گالري ها هدايت كند جايي كه بتوانند به تفحص و گردش پرداخته. نقطه شروع را انتخاب كنند و به باقي نقاط هدايت شوند. از آن نقطه است كه طراح تماشاگر آثار هنري را در يك حركت پيوسته از يك شيء به شيء ديگر و از يك گالري به گالري ديگر هدايت مي كند.

بعضي از نكاتي كه هنگام طراحي گالري بايد در نظر داشت به شرح زير است:

الف: بازديد كننده از موزة بايد بتواند آثار هنري را ببينيد و از ميان آنها به راه خويش ادامه دهد بدون آنكه مجبور شود ميسر پيموده را دوباره طي نمايد و اشياء و آثاري را كه ديده است را دوباره طي نمايد و اشياء و آثاري را كه ديده است را دوباره ببيند.

ب: بايد فضاي مناسب براي بازديد كننده وجود داشته باشد تا با سرعت هاي مختلفي به حركت خود ادامه دهد. بعضي افراد به حركت پيوسته خود ادامه مي دهند حال آنكه ديگران ممكن است در مقابل بعضي آثار قدري تامل كنند و آنرا با جزئيات بيشتري مورد بررسي قرار دهند.

ج: يك بازديد كننده همواره تمايل دارد از همان مسيري كه وارد گالري شده است از آن خارج شود. طراحي سير كولاسيون گالري با توجه به اين مسائل بايد صورت گيرد.

د: توانايي حركت و گشتن در يك گالري به تماشاگران اين امكان را مي دهد تا آنچه كه مورد نمايش قرار گرفته را درك كنند و در مورد آثاري كه از آن پس بازديد مي كنند تصميم بگيرند.

 

طراحي محيطي دلپذير و پرتنوع:

يك محيط شلوغ، گرم و پر سروصدا مشتاق ترين بازديد كننده را از كوره به در مي برد. طراح بايد آگاه باشد كه فضاها به ميزان كافي داراي اتاقهاي راهرو دار و كرويدور باشد علاوه بر آن فضاهاي حياط دار، نورگير سقفي بر فضاهاي عبور نيز در بهبود موثر است. بازديد كننده احتياج دارد در فضايي مكث كند بنشيند و استراحت نمايد در آن حال بر روي يك اثر دوباره مرور نمايد و تجديد قويا ذهني پيدا كند چون حافظه بصري وي انباشته از اطلاعات شده است. فضاهاي نشيمني كه در فاصله اي مناسب از آثار هنري بزرگتر قرار گرفته اند شانس تمركز و ديدن اثر را در حين استراحت به ببينده اهدا مي كند. امكانات آسايشي ياد شده در فواصل ديدار، نقش مهمي را ايفا مي كند و از نكات بسيار مهم در طراحي فضاهايي است كه با هنرهاي تجسمي سر و كار دارد. تنوع بصري سبب مي شود بازديد كننده همواره مشتاق باشد. سازماندهي چند نور نقطه اي در فضا با نورهاي شديدتر ديگر بخش ها نيز كارآمد است. تنوع و بازي در ارتفاع سقف و نيز رنگ ديوارها در گالري ها مختلف خستگي بيننده را كاهش مي دهد. البته هيچكدام از فاكتورهاي ياد شده نبايد بر روي اثر هنري تاثير مطلوب و منفي بگذارد. در فضاهاي نمايشگاهي كنترل صدا و ارتعاش بسيار مهم است. تهويه مطبوع و ديگر امكانات نيز بايد در اين زمينه به كار گرفته شود. مهندسين مكانيك بر روي طرح يك گالري بايد ميزان كردن صداهاي ناخوشايند را در نظر بگيرند.

 

نمايشگاه هنري مجموعه مورد نظر:

فضاي نمايشگاه بهتر است بصورت سالن هاي باز و خنثي طراحي شده باشد تا بريا طرح هر گونه نمايشگاهي بتوان با قرار دادن احجام و غيره فضايي مناسب بدست آورد. از نظر نور پردازي، نورگيري بام در تلفيق با نور مصنوعي نتجيه مطلوبي حاصل مي كند. نور مصنوعي ابزاري است در دست طراح كه در هر زمان و هر شرايطي اشياء را از نور مناسب برخوردار مي كند. با توجه به اينكه تكنولوژي خوبي در مورد نورپردازي نمايشگاه وجود دارد ولي با اين حال استفاده از نور طبيعي در برخي موارد خاص ضروري به نظر مي رسد و به طور كلي معماران از هر دو نوع نور براي بهبود بخشيدن كيفيت داخل ساختمان در ارائه بهتر آثار نمايشگاهي استفاده مي كنند.

 

كتابخانه:

اين فضا در مجموعه مورد نظر مكاني است براي اطلاع يافتن مراجعه كنندگان از خبرهاي علمي و هنري و روز كه ارائه كننده مجلات، بروشورها و طيف محدود و خاصي از كتابهاست و بصورت كتابخانه ملي با مخزن غني و كامل عمل نمي كند در واقع فضاي مورد نظر بعنوان فضايي در كنار ساير امكانات تفريحي در نظر گرفت شده است. تا بازديدكنندگان امكان مطالعه در فضاي بسته را نيز داشته باشند. بنابر هدف ذكر شده فضاي كامپيوتر و ارائه خدمات از طريق CD هاي آموزشي و غيره در كنار كتابخانه ضروري مي باشد.

 

سالن مطالعه:

ابعاد مناسب ميز مطالعه  سانتي متر است. به اين سطح بايد فضاي حركتي مراجعين را نيز افزود. به اين ترتيب سطح منطقي و مناسب براي هر مراجعه كننده با ميز در حدود 35/1 متر مربع است. اگر اين ميزها را كنار ديوار قرار دهند اين رقم به 25/1 متر مربع مي رسد. اگر از ميزهاي متعدد استفاده كنند به 95% متر مربع تقليل مي يابد. البته با احتساب ساير فضاها مانند فضاهاي گذر و مانند آنها سرانه فضاهاي هر نفر به طور عادي به 3/2 متر مربع مي رسد. ميزهاي تكي از مزاياي رواني برخوردارند اما فضاي بيشتري احتياج دارند و ايستايي آن نيز محدود است. ميزهاي دو نفري اگر بدون حايل مياني باشند به خوانندگان امكان تجاوز به حريم خواننده مقايل را مي دهد. حامل مياني نه تنها از تداخل پيشگيري مي كند و احساس خلوت نسبي را فراهم مي آورد بلكه مي تواند داراي يك تكيه گاه براي خواندن كتاب نيز باشد. در ميزهاي دو نفري با حايل مياني تامين نور موضعي نيز آسان است. ميزهاي بلند با صرفه ترين ميزها از نظر صرفه جويي در فضا هستند اما از آنجا كه فضاي راهروهاي مياني بيشتر است اين صرفه چندان چشمگير نيست. در پشت ميزهاي بلند مي توان 4 تا 12 نفر را جاي داد عرض ميز نبايد كمتر از 120 سانتي متر باشد و فضاي جانبي بين افراد نبايد كمتر از 90 سانتي متر باشد.

 

انواع روشهاي دسترسي به كتاب:

انواع روشهاي دسترسي به كتاب عبارتند از:

الف: مخزن بسته

ب: مخزن باز

پ: دسترسي آزاد

الف: مخزن بسته: در اين روش كتابها در فضايي ذخيره مي شوند كه صرفا دسترسي كاركنان به آنها مسير است و مراجعه كنندگان مي بايست كتاب مورد نظر خود را طريق آنها دريافت نمايند در اين حالت پيش بيني باز شو و راهروهاي بين قفسه اهميت كمتري مي يابند و در نتيجه سطح كمتري اشغال مي شود.

ب: مخزن باز: اين نحوه كتاب عموماً در كتابخانه هاي علمي و تخصصي مانند دانشگاه ها و موسسات آموزشي رواج دارد. اين روش نسبت به روش بسته جاي بيشتري اشغال مي كند زيرا بايد جاي كافي براي عبور خوانندگان و انتخاب كتاب توسط ايشان فراهم شود در اين حالت محاسبه تعداد كتاب در هر متر مربع به شيوه آرايش قفسه ها بستگي دارد.

پ: دسترسي آزاد

در اين روش كتابها به صورت پراكنده چيده مي شوند تا خوانندگان به مطالعه تشويق شوند. در اغلب كتابخانه مدارس، بيمارستانها و كتابخانه هاي عمومي به اين ترتيب كتاب ذخيره مي شود. در اين حالت قفسه ها منحصر به ذخيره كتاب عموما در كتابخانه هاي علمي و تخصصي مانند دانشگاه ها و موسسات آموزشي رواج دارد. اين روش نسبت به روش بسته جاي بيشتري اشغال مي كند زيرا بايد جاي كافي براي عبور خوانندگان و انتخاب كتاب توسط ايشان فراهم شود در اين حالت محاسبه تعداد كتاب در هر مترمربع به شيوه آرايش قفسه ها بستگي دارد.

پ: دسترسي آزاد:

در اين روش كتابها به صورت پراكنده چيده مي شوند تا خوانندگان به مطالعه تشويق شوند. در اغلب كتابخانه هاي مدارس، بيمارستانها و كتابخانه هاي عمومي به اين ترتيب كتاب ذخيره مي شود. در اين حالت قفسه هاي منحصر به فرد نيستند بلكه جزئي از طراحي داخل كتابخانه محسوب مي شوند. در برخي مواقع قفسه ها در فضاي سالن پراكنده شده و ميزها در بين آنها قرار مي گيرند. حال آنكه در برخي كتابخانه ها قفسه هاي به صورت نيمه منظم در گوشه اي چيده شده و فضاهاي مطالعه در جاي ديگر قرار مي گيرند. طبيعي است كه فضاي دور ميزها به ميزان مراجعه بستگي دارد. در صورت بهره گيري از قفسه هاي مجزا بايد به جاي كافي براي بررسي كتاتب روي ميزها يا طاقچه هاي نزديك قفسه ها در نظر گرفت.

اهداف در طراحي كتابخانه:

لازم است كه فضا باز باشد و نور كافي و منظر مناسب از فضاي باز بيرون (فضاي سبز) داشته باشد. بطوريكه شخص مطالعه كننده همچنان خود را با محيط بيرون مرتبط حس كند.

مبلمان بخش هاي مطالعه بايد از نوع راحت بوده و جوابگوي مطالعه تفريحي مراجعين باشد.

بخش مجلات و روزنامه ها در اين كتابخانه پرطرفدار و فعال خواهد بود. بايد فضاي كافي به آن اختصاص داد و محيطي مطلوب و مبلماني راحت و نظر و نور كافي براي آن در نظر گرفتم.

بررسي مصاديق معماري

بهره بردن از تجارب مثبت و منفي (پديد آمده در نقاط مختلف جهان) در امر طرحي بسيار مفيد است. از اين جهت چند نمونه از مجموعه هاي فرهنگي و هنري در داخل و خارج كشور مورد بررسي قرار مي گيرند. هدف از اين بررسي بيشتر مطالعه روي اجزاي سازنده اين بناهاي فرهنگي (گالري هاي هنري، سالن هاي اجتماعات، كتابخانه و ...) و نحوه ارتباط متقابلا آنها با همديگر مي باشد و طبيعي است كه هر كدام از اين مجموعه هاي فرهنگي تحت تاثير عواملي همچون شكل زمين آب و هواي منطقه و برنامه طرح از نظر حجم و نماي ساختمان تفاوت هاي قابل توجهي دارند.

براي اين منظور يك نمونه داخلي (فرهنگسراي دانشجو) و دو نمونه خارجي (مركز فرهنگي تجيبائو و مركز پمپيدو) انتخاب و بررسي مي شوند.

 

نمونه داخلي:

فرهنگسراي دانشجو (شفق):

اين فرهنگسرا در سال 1373 در درون پارك شفق تهران آغاز به كار كرد.

با توجه به اهميت مسائل فرهنگي در بين دانشجويان، بخش عمده فعاليت اين فرهنگسرا در ارتباط با دانشجويان و جوانان در نظر گرفته شده است و با استقبال خوب آنها مواجه شده است.

فعاليت هاي آموزشي اين مركز عبارت است از:

1 – كلاسهاي فرهنگي: شامل علوم قرآني و ...

2 – كلاسهاي هنرهاي تجسمي: طراحي نقاشي، خوشنويسي، سفالگري، تذهيب گل و مرغ و ...

3 - كلاسهاي هنري موسيقي: دف، تبنك، تار، ويولون، گيتار، سنتور، آواز آقايان و ...

4 – كلاسهاي آموزشي ويژه بانوان: خياطي، فوريتهاي پزشكي، گريم، يوگا، كليه كلاسهاي موسيقي غير از آواز

5 – كلاسهاي كامپيوتر

6 – كلاسهاي آموزش زبان انگليسي از متبدي تا پيشرفته

7 – كلاسهاي آموزش كودكان: قرآن، نقاشي، سفالگري، شطرنج، موسيقي و ...

8 – تربيت راهنمايان گردشگري

9 – كلاسهاي خبرنگاري و عكاسي خبري

تصاوير از فرهنگسرا در پايان آمده است.

سال اجتماعات فرهنگسرا دانشجو با ظرفيت 200 نفر داراي امكانات مناسب صوتي، تصويري، و اتاق گريم در زمينه تئاتر، كنسرتهاي موسيقي، پخش فيلم (ويدئو و پروجكشن) و ساير برنامه هاي فعال است. گالري (نگارخانه) دانشجو با مساحت حدود 100 متر مربع و گنجايش 70 اثر هنري ميزبان هنرمندان خلاق در زمينه هاي تجسمي، نقاشي، گرافيك، عكاس و پايان نامه هاي دانشجو مي باشد. از فضاي باز مقابل فرهنگسرا نيز به عنوان نمايشگاه فضاي باز تحت عنوان پنج شنبه بازار هنري استفاده مي شود. همان طور كه قبلاً ذكر شد بخش عمده فعاليتهاي اين فرهنگسرا در ارتباط با دانشجويان و جوانان است كانونها و انجمنهاي مختلفي در اين زمينه فعال شده اند كه عنوان آنها به شرح زير است:

1 – كانون دانشجويان نجوم

2 – خانه دانشجوي هنر هفتم

3 – كانون دانشجوي خبرنگاران جوان

4 – انجمن دانشجويي پرستاران

5 – كانون دانشجويي ادبي

6 – كانون دانشجوي مديريت هنري

7 – جمعيت دانشجوي امام رضا (انجمن خيريه حمايت از آسيب ديدگان اجتماعي)

8 – كانون دانشجوي زيست شناسي

9 – كانون دانشجوي كارشناسي ارشد

10 – كانون دانشجوي ترويج گياهان دارويي

از ديگر بخش هاي فرهنگسراي دانشجو مي توان به فروشگاه كتاب، كتابخانه و بخش اداري اشاره كرد.

 

نمونه هاي خارجي

مركز فرهنگي ژان ماري تجيبائو اثر تجيبتائو اثر رنزوبيانو

ساخت مركزي براي بيان فرهنگي كاناك تصميمي بود كه دولت فرانسه در طي كنفرانس صلح پس از شورشهاي سال 1984 و 1988 در كالدونياي جديد اتخاذ كرد. اين مركز به نام رهبر كاناك كه در سال 4989 كشته شد، نامگذاري شده است. آژانس توسعه فرهنگ كاناك به رياست ماري كلود تجيائو، مسابقه اي بين اللملي برگزار كرد كه رئيس جمهور فرانسه نيز حمايت از آن بر عهده گرفت.

اين مكان بسيار زيبا حدود ده كيلومتري شرق نومه قرار دارد اين پيشامدگي به شكل شبه جزيره اي است بين اقيانوس و تالاب. اين موقعيت تضادهاي قوي ايجاد مي كند زيرا يك طرف آن رو به بادهاي غالب و آبغاي عميق است. حال آنكه جانب ديگر رو به تالاب و بسيار و بسيار آرام است. طرح پروژه از شكل محل و برجستگي آن گرفته شده است. طرح در طول يك ستون فقرات امتداد مي يابد كه تيغه تاج شبه جزيره را دنبال مي كند. همچون در دهكده هاي كاناك، جاده سبب انسجام مجموعه مي شود بناها در دو طرف در سه گروه ساختماني قرار دارند بي آنكه تقارن خاصي داشته باشند و باغهايي آنها را از هم جدا مي كنند به اين ترتيب سه دهكده ايجاد شده است كه هر كدام جزيره اي است با كاركردي معين با فضاهايي براي نمايش فرهنگ سنتي و معاصر كاناك: يك آمفي تئاتر، كتابخانه. رسانه كتابخانه و لابراتوارهاي آموزشي.

تصاوير از مركز تجيائو:

طول جاده 230 متر است. در يك طرف ساخت و سازهاي كوتاه به نرمي تالاب پايين مي روند در طرف ديگر در برابر بادهاي مداوم شرقي بناهاي بلند مي بينيم كه استعاره بصري مسكن سنتي كاناك را به نمايش مي گذارند در طرح برگزيده تعمدي در جلوه فروشي ديده نمي شود تنها اشارت صريح به گذشته را مي توان در مصالح و روش كار با چوب و انحنا دادن به قطعات يافت. اين بناها نه فقط تقليد صرف از صندوقچه هاي سنتي كاناك نيستند. نامي كه به مسكن محلي داده شده بلكه شكل خاص خود را از روش اقتباس كرده اند كه خاص منطقه اقيانوس آرام است و در آن تهويه طبيعي استفاده مي شود.

تهويه از طريق وارد كردن جريان هواي خنك در بخش فوقاني بنا انجام مي شود. صندوقچه ها طوري طراحي شده اند تا بادهايي را كه تقريباً هميشه از يك جهت مي وزند دريافت كنند و پيوسته دماي داخلي را طوري كاهش دهند كه هواي گرم مدام تخليه شود بديهي است كه اين سازه ها طوري طراحي شده اند كه در برابر هر رخداد اقليمي به ويژه توفانهاي گرمسيري تاب آورند. بناهاي كوچك رابطه اي نزديك با محيط طبيعي دور و بر خود ايجاد مي كنند. اهميت دادن به چشم انداز در كالودنياي جديد هنري است كه پيوندي عميق با فرهنگ كاناك دارد. فضاي طبيعي بين صندوقچه ها و اطراف آنها دقيقاً به همان شيوه اي احيا حفظ مي شود كه مردمان مالزيايي به طور سنتي در حفاظت از محيط طبيعي خود به كار مي برند.

تكنولوژي برتر زير بناي تكوين پروژه اي است كه پايه در مفهوم خاطره دارد. اين شيوه تكنولوژي برتر، اجراي ملايم مدرنيته، طبيعت و سنت با هم آشتي مي كنند.

 

تصاوير از مركز فرهنگي ژان ماوي

مركز فرهنگي پمييدو پاريس

معمار: راجز و پيانو                        موقعيت: پاريس

تاريخ: 1976 تا 1972           نوع ساختمان: موزه هنر نوين

سيستم ساخت: تكنولوژي جديد شيشه اي و آهنگي

قليم: معتدل                                شرايط: شهري

سبك: تكنولوژي نوين (هاي – تك)

عكس هايي از مركز فرهنگي پمييدو

مركز جورج پمييدو كه سابقاً به نام مركز بيوبورگ نام داشت اين مركز با همكاري ريچارد راجرز و ورنزوپيانو طراح ريزي شد بناي پمييدو در مركز قديمي و تاريخي پاريس در محدوده يك كيلومتري نتردام در بافت قديمي بسيار متراكم قرار دارد. در زمان طراحي اين ناحيه در بحران به سر مي برد.

يك ميليون متر مربع مركز فرهنگي براي چهار فعاليت زير در نظر گرفته شده است:

موزه هنر، نوين، كتابخانه مرجع، مركزي براي طرح صنعتي و يك مركز براي موزيك و تحقيقات پژواك شناسي. محلي براي مدير شركت، فروشگاه كتاب، رستورانها سينماها، فعاليتها كودكان و محلي براي پارك ماشينها نيز بعداً به ان اضافه شده است.

در مركز پمييدو فعاليت هاي متفاوت براي موقعيت هاي متفاوت و افراد مختلف اعم از پير و جوان و توريست طرح ريزي مي شود كه تمام اين گوناگوني در محيطي تغيير پذير با يكديگر مواجه مي شوند.

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 07 فروردین 1394 ساعت: 15:21 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره سه معماري پست مدرنيسم

بازديد: 229

 

سه معماري پست مدرنيسم

پس ازآرام شدن شرايط كشور بعد از جنگ و آغاز دهه هفتاد شهرهاي كشور پر شدند از بناهاي ريز ودرشتي كه نيازهاي ساختماني جديد را برطرف سازند. شهرهاي گسترش يابنده و بافتهاي موجود شهري مملو از پروژههاي ساختماني جديد شدند. ساختمانهاي جديد با ريخت و قيافه اي جديد ، تغلق خود به دوران جديد ي از ساخت و ساز را به نمايش گذاشتند . دوراني كه ارزشهايي كاملا متفاوت با گذشته را داشت . دوراني كه درآن حكومت اسلامي با تلاش مردم و انقلاب آنها روي كار آمده بود ،جهان چند قطبي شده و روبه سوي سرمايه داري جهاني داشت ، ارتباطات گسترش يافته و پديده دهكده جهاني شكل گرفته بود.

تكنولوژي ، مواد و مصالح ساختماني و حتا مباني و ايدئولوژيهاي توليد معماري تحولات اساسي يافته بودند.

در معماري جهان شاخه هايي ايجادشده بود كه طيف وسيعي از پست مدرنيسم و ديكانستراكشن و هاي – تك و ... را شامل مي شد . معماري امروز ايران در فضاي چند بعدي حاصل از تقابل تمام نيروهاي فوق شكل مي گيرد. نيروهاي سازنده دنياي جديد.

 

معماري مشهد در دهه هفتاد

 

ساختمان سازي يك از بارزترين پديد ه هاي فيزيكي سطح مشهد در دهه هفتاد بوده است . در طول اين دهه ، محله و كوچه اي را به ياد نمي آوريم كه درآن يك كارگاه ساختماني برپا نبوده باشد و حجم انبوهي از مصالح و وسايل و ضايعات به چشم نخورد .

يكي از بارزترين ويژگيهاي معماري اين دوران درتمايز با گذشته ، معماري و ساختمانسازي در تمام بافتهاي شهريست . اگر معماري پهلوي اول در يك توسعه محدود و پهلوي دوم و دوران جنگ در توسعه بلافصل اتفاق افتاد ، فعاليت ساختماني در اين دهه درتمام قسمتهاي شهر مشاهده مي شود . بافتهاي قديمي ، بافتهاي مياني و بافتهاي جديد .

بسياري از بناهايي كه بعضا عمر زير 15 سال داشتند تخريب و دوباره سازي شدند . ارزش زمين آنقدر افزايش يافته بود كه استقرار يك واحد ساختماني در يك قطعه زمين به هيچ وجه به صرفه نبود حتي اگر عمر كوتاهي داشت . الگوي آپارتماني وجه غالب اين ساخت و ساز است . آپارتمانهايي رنگارنگ با طرحها و نما هاي عجيب و غريب كه بعضا معلوم نيست از كجا سر بر آورده اند.

يكي از جريانهاي عمده توليد كننده اين معماري ، بساز و بفروشي است . جامعه شناسي بساز و بفروشي حاكي از وجود سرمايه هايي سرگردان است كه براي توليد و سودآوري وارد چرخه ساختمان سازي شده اند . لذا توليد مسكن توسط اين جريان صرف رفع نياز سكونتي نبوده و فعاليتي درآمدزاست . لذا معماري در يك چرخه توليد به مصرف درحال تكرار است و ادبيات آن بسيار كمي و عددي و مبتني بر پول ميباشد.

لذا مي توان جريانهاي اصلي تاثير گذار بر معماري اين دوران را محدوديت عرضه زمين و افزايش ارزش ريالي آن ودر نتيجه تمايل به ساختمانهاي با تركم بالا ، نقش بساز و بفروشي براي كسب سود ، رقابت براي توليد ساختمانهاي عامه پسندتر جهت سود بالاتر ، ساختمانسازي در تمام بافتهاي شهر ، دانست .

معماري حاصل از ويژگيهاي فوق ، معماريي است چند رنگ ، پررنگ و لعاب متظاهر و فاقد بسياري از ارزشهاي كيفي درتوليد ، معماري كه قطعا به لحاظ زيباشناختي با آثار گذشته تفاوتهاي فاحشي داشته است و تاريخ گرايي ، برتري طلبي ، مصرفي بودن از صفات آن است . معماري كه آن را پست مدرنيست خطاب كرده ايم .

در اتلاق عنوان پست مدرن به اين معماري توجه به چند نكته ضروريست :

اول اين كه در صحبت از پست مدرنيسم ، همچون مدرنيسم بر اين آگاه هستيم كه باز هم نمود غربي آن را ملاك كامل و سنجه تحليل ندانيم . چرا كه ما پست مدرنيسم را به شيوه ايراني خود معمنا كرده وفقط درهيات كلي آن را مد نظر قرار داده ايم و مي دانيم كه از مجموع انديشه هاي دنياي پست مدرنيسم فقط به برخي از آنها اشراف داريم . بهتر اينست كه بگوييم اين معماري ديگر معماري يك يا دودهه قبل نيست.  حالا اگر براي نياز (( ناميدن )) از مدرنيسم در گذشته استفاده كرديم ، اين دوران رانيز به پيروي از جريانات جهاني (( پست مدرن )) مي ناميم .

دوم اين كه باز هم تاكيد مي كنيم كه نوشتن بر تاريخ معماري امروز امري بسيار پر خطر و پرمسئوليت است . لذا اينجا سعي مي شود تا تصويري كلي از آنچه هست ارئه گردد. براي ناميدن اين (( آنچه هست ! )) از اين عنوان بهره مي بريم .

سوم اين كه واژه پست مدرن را در اينجا از فرهنگ جهان معاصر وام مي گيريم و نه از سبك معماري پست مدرن . چرا كه اين سبك داراي ويژگيهاي مخصوص به خود است . لذا اينجا منظور معماري پس از دوران مدرن را كه تعلق به اين حوزه زماني دارد ، مد نظر قرار مي دهيم. پس با آگاهي از موارد فوق ، سئوالاتي از اين قبيل كه اصولا آيا مدرنيسم را تجربه كرديم ؟ وآيا به بن بست رسيديم كه به سراغ پست مدرنيسم برويم ؟ آيا ما امروز فرهنگ پست مدرن داريم كه از معماري آن سخن بگوييم ؟ و ديگر موارد مشابه را با قبول موضوعيت داشتنشان به كناري مي گذاريم . شكي نيست كه اين سئوالات مي بايست درتحقيقاتي كه موضوعاتشان مسائل نظري فوق باشد ، جواب يابند .

 

پست مدرنيسم در معماري معاصر مشهد

 

با گذر از دوران جنگ ، تميلات بازار و توان تشكيلاتي جامعه فني و مهندسي به ارزيابي شرايط موجود پرداخت و بلافاصله شروع به توليد كرد. طبقات حامي اين معماري جديد عموما طبقات صاحب سرمايه هستند . طبقات سنتي بازاري و مدرن تر صنعتي . كالا شدن معماري و ارزش روز افزون زمين و تبديل آن به يك سرمايه پشتيبان نقش طبقه سرمايه دار در ساز و كار توليد معماري در اين را به شدت افزايش مي دهد . طبقه سرمايه دار در ساز و كار توليد معماريث در اين دوران ر ابه شدت افزايش مي دهد. طبقه متوسط جديد كه در دوران گذشته به علت نياز خود ، اصلي ترين  طبقه توليد كننده معماري بود دراين دوران عموما اجاره نشين است . اين طبقه كه بيشتر شامل كارمندان مي باشد ، در اين دوره فاقد قدرت مالي براي ورود به عرصه ساخت و ساز است. از اين دوران طبقه سرمايه دار در جريانات پيشرو اجتماعي جايگزين طبقه متوسط مي شود . اين جابه جايي طبقاتي منجر به تمايل عموم مردم به حركت و تلاش اقتصادي باري نزديكي به طبقه صاحب سرمايه است و در كمترين حالت تقليد رفتاري آن . پس ارزشهاي جامعه تا حدي دگرگون مي شود . ارزشهايي كه زماني مبتني بر تحصيلات آكادميك و مشاغل مختلف دولتي بود بلافاصله با سرمايه داري شخصي و مشاغل آزاد درآمدزا جايگزين مي گردد. اين تغييرات ارزشي به سطوح مختلف و از جمله معماري رسوخ مي كند و همانند تمام دوره هاي پيش گفته ، در سيماي معماري نيز ظاهر مي شود.

پس در واقع تغيير ساختارهاي زيبايي شناسي معماري اين دوران نيز ناشي از تغييرات دروني طبقات اصلي سازنده معماري است . آرمانها و سليقه ها و باورهاي طبقه سرمايه دار ، درمعماري او نيز بروز مي كند . معماري كه ديگر متمايل به الگوهاي مدرنيستي حداقل گرا ، در ظاهر خود نيست .

 

ويژگيهاي معماري امروز كدامند ؟

 

  1. اقتصاد اولين نكته بارز اين معماريست . از روابط كارفرمايي تا انتخاب مصالح و تكنولوژي همه در زير چتر اقتصاد تعريف مي شوند. تمايلات بازار در هر لحظه و هر ساعت ، با تغيير خود سياستهاي ساخت و ساز را متحول ميكند . قيمت زمين و مسكن ، ساعت مي زند !                                                                              رشد و پيشرفت با نياز روز افزون به فضاي توليد شده ، نقش بازار را دو چندان مي كند . اگر امروز برهر يك از ويژگيهاي معماري اشاره كنيم يكي از پايه هاي اصلي آن را دراقتصاد مي توانيم جستجو كنيم. با رشد سرمايه داري و افزايش نقش پول اين نقش روز به روز بيشتر هم مي شود . سرمايه و پول به يكي ازمهمترين بنيانهاي ارزشي زندگي امروز بدل گرديده و خود را درمعماري به رخ مي كشند. نيروهاي اجتماعي توليد كننده معماري نيز از همين روابط شكل مي گيرند . بساز بفروشي حاصل آن است .
  2. پايمال شدن ارزشهاي معماري در مقابل پول ، بنا تا آخرين سانتي متر زمين ساخته مي شود ، جنگ با قانون تا حد پرداخت جريمه هاي سنگين ادامه دارد، كيفيت ساخت و ساز براي كسب بيشترين سود پايين مي آيد ، زير ساختهاي معماري بسيار بد و پوششها و تزئينات براي پوشاندن آنها مناسبند ، نقشه هاي تكراري ، فاقد خلاقيت و تفكر لازم همه جا يافت مي شود . بازار ساخت وساز در دست غير حرفه اي هاست . معماري تبديل به كالا مي شود . درنتيجه كيفيت معماري ديگر مطرح نيست ، نقش كالايي و ريالي آن است كه حائز اهميت است . معماري نه براي معماري و كيفيت زندگي كه براي معامله توليد مي شود . تمايلات بازار حرف اول است .
  3. پيروزي شكل نگاري و تنوع بر تركيب بندي و سادگي . بروز تمايلات شكلي در سيماي ظاهري معماري و تمايل به ايجاد تنوع ، چند رنگي و جديد بودن براي ترغيب تمايلات بازار صورت مي گيرد. نوآوري تا حد مضحك سازي و تزئين تا حد جنايت بر سيماي معماري ظاهر مي شود.  
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 07 فروردین 1394 ساعت: 15:19 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره انديشه هاي خام شهرسازي

بازديد: 285

 

شهرسازي

انديشه هاي خام شهرسازي

مقدمه:

ماهيت امروز شهرهاي ايران

از سرش پيچيدة شهر سرچشمه مي گيرد. اين سرشت داراي دو وجه است: يكي فرآيند شهرنشيني مانند مسائل اجتماعي، اقتصادي، زيست محيطي ارتباطات و مانند آن، و ديگري فرآيند خرد و انديشة شهرسازي، كه براي ماسئل شهري بنيان هر دو جنبه را به چهار عامل اساي زير نسبت مي دهند:

1 – پويشهاي اجتماعي – اقتصادي

2 – رشد شتابان شهرنشيني

3 – تحول فرهنگ مادي (تكنولوژي) و فرهنگ عقلي (انديشه)

4 – مديريت اجتماعي (سياسي)

عوامل ذكر شدة همة نيروهاي موثر در ايجاد مسائل شهري هستند اما در يك تحليل منطقي، عوامل ياد شده آنچنان درسلسلة علت و معلول به همديگر مرتبط اند، كه هر يك به شمار آيد. چنين تحليلي سرانجام دور و تسلسل به وجود مي آورد. براي خروج از چنين دور باطلي كساني مانند: «انگلس»، «اشپنگلر» و «هانري لافور» مسائل شهري را تجلي اقتصاد سياسي دانسته اند. و برخي مانند مشيل فوكو از ان تعبير قدرت گرفته اند و مانوئل كاسل آن را تعبير به سياست كرده است.

برخي نويسندگان، بر اساس نظرات نتچه و هاديگر جامعه صنعتي عصر ما و به تبغ آن مدرنيسم نسبت مي دهند و حجابي از مفاهيم خردباوري و فرهنگي را بر چهرة ماهيت شهر مي كشند. رواج مباحث مدرنيته در چند سال اخير چنان هزار تويي پديد آورده كه خروج از آن آسان نيست برخي مانند كولاكوفسكي مي گويند: ابهام و گوناگون كاربرد مفهوم مدرنيسم آن را به برچسبي بدل كرده كه فاقد كاركرد و دقت تبيني است.

اما بنا به گفتة بنه ولو شهرسازي نه از طريق اين استنتاجها و بكار بردن تئوري آرمانگرايي بلكه از راه استقرار و از تجارت مكرر مشكلات و تصادمهايي صورت گرفت كه برخي از افراد متعهد تر مانند موريس و سپس گدس را وادار مي سازد تا سلسله علت ها و معلول ها را بپيمايند و تعهد خود را را گسترش دهند و رابطة گمشگتة ميان سياست و فن را بازيابند.

آنچه مسلم است شهرسازي نوين همزاد توسعة تمدن صنعتي است. تحولات ناشي از صعت جديد ساختارهاي اجتماي اقتصادي و فرهنگي جوامع را دگرگون كرد و باعث توسعة شهرنشسي شد و نيز همراه با رشد نظام سرمايه داري ثروتهاي كلان و همزمان با آن فقر و بيچارگي عظيم پديد آمد. از آن پس پديده هايي مانند محلات فقيرنشين چشمگير شدند و بالاخره اتومبيل پيكر شهر را دگرگون ساخت.

افكار و ايده هاي شهرسازي براي مسائل شهري با تاخير يك قرن پس از وقوع اين تحولات به تدريح شكل گرفت. در طول ايبن يك قرن اتوبيسم اروپايي باري شهرها طرحهاي آرماني ارائه مي داد و دولتها به اقدامات موضعي دست مي زدند. هوسمن در پاريبس و آنسپاش در بروكسل خيابانكشي مي كردند. دولتها نيز مانند صاحبان انديشه همواره از توسعه و تحول عقب بودند و كارهاي آنها حالت علاج واقعه بعد از وقوع را داشت.

بررسي شهرسازي در ايران نيز گوياي همين عقب ماندگي انديشه و عمل به علت دوري از واقعيتها بوده است. التبه جريان توسعه شهر نشيني در ايران با تاخير يك قرن نسبت به جوامع صنعتي رخ داد و هر چند فرآيند و حتي خصوصيات شهرنشيني در كشورهاي توسعه نايافته بكلي با كشورهاي صنعتي متفاوت است و در واقع يك جريان برونزا است اما حاصل كار در اصل داراي تفاوت ماهوي نيست.

حاصل توسعه شكل گرفتن تجمعات عظيم است. تحولات شهرسازي در مجموعه هاي بي نظام شهري است. تحولات شهرسازي دويست سال گذشتة جهان صنعتي و صد سال گذشتة ايران تفاوتي جز تفاوت زماني و مكاني ندارند. مشكل اصلي در هر دو تاخير در ادارك ضرورت واقعيت و خامي در تدبير و انديشه هاي شهرهاي اروپايي به شهادت مفاد منشور آتن با آن روربه رو بودند ما هم اكنون با آن مواجه هستيم.

درا ين مقاله قصد آن را نداري كه منشا اين مسائل و تحولات را بيابيم بلكه منظور اين است كه در وهلة اول به جريان تاخير در تدابير شهرسازي ايران اشاره بشود و در وهلة دوم مسائل ناشي از چنين تدابيري را به اجمال بررسي كنيم:

1 – درست در زماني كه اصول منشور آتن در چهارمين كنگرة معماران مدرن زيرنظر لوكوربوزيه به تصويب مي رسيد و بر ارزشهاي انساني و معماري در شهرها تاكيد مي شد (در سال 1933 ميلادي برابر 1313 هجري شمسي) سرتيپ كريم آقا بوذرجمهري كفيل شهرداري تهران به (1853-1869) كه تحت حمايت ناپلئون سوم به نوسازي پاريس پرداخت با قدرت رضاشاهي خيابانهاي جديد تهران را در بافت قديم شهر مي گشود. هر روز پرچم سرخي بر فراز محله اي به اهتزاز در مي آمد و گروه گروه ساكنين آن به محله هاي جديد پيرامون شهر رانده مي شدند و بدون ارج گذاري به تاريخ، ساختمانهاي جديد دولتي و ويرانه هاي ميراث تاريخي دورة قاجاريه بنا مي شد.

در آن موقع دو دهه از انتشار كتاب پاتريك گدس به نام شهرها در تحول در 1915 مي گذشت. او در كتاب خود از فراز برج ادينبور خاطر نشان مي كرد كه ارگانيسم شهري را مي بايست به مثابة تجمعي بشري دانست كه در مسير تحول خود همواره متاثر از محطيهاي دور و نزديك خويش است. گدس خواهان اين بود كه همة يافته هاي علمي در راه اين هدف به كار گرفته شوند. از ديدگاه او شهر يك سيستم پيچيده متشكل از ساختارهاي مختلف و مقوله هاي مختلف و طبعاً موضوعي ميان رشته اي است. بنابراين متدولوژي سنتي شهرسازي كه از يك رشته عمليات حرفه اي و فيزيكي و بر اساس برداشتهاي تجربي و ادراكات شخصي شهر ساز استوار بود بايد بر پايه الگوي عملي (بررسي تحليل طرح و با درك همة جوانب و وجوه به طور جامع انجام پذيرد. نظريات گدس مدت 60 سال بر تفكر شهرسازي علمي سايه انداخته بود و بر پاية همين انديشه مدل يا الگوي طرحهاي جامع به عنوان متدولوژي شهرسازي شكل گرفت. اين طرز تفكر در 1932 و 1949 در انگليس و در 1928 و 1949 در ايالات متحده امريكا جنبة قانوني يافت.

25 سال تجربه شهرسازي بعد از جنگ جهاني در اروپا مشكلات اين رويكرد يا طرز تفكر را نيز به تدريج آشكار ساخت. از يك سو اعتراض معماران جوان گروه ده (Ten Team) به تقسيمات عملكردي (مسكن، كار، فراغت، و حمل و نقل) منشور آتن و از سوي ديگر تئوري سيستم كه در سال 1954 توسط برتالنفي تدوين شد بر تفكر شهرسازي موثر واقع شدند. تحت تاثير اين جريانات فكري ساختگرايان كوشيدند در مخالفت با مقولات عملكرد گرايي با شهر به عنوان يك كليت واحد (گشتالت Gestalt) برخورد كنند. هر چند تئوري سيستم ثابت كرد كه سرشت سيستمها جامع و ميان رشته اي است اما اقرار داشت كه براي شناخت كليت سيستمهاي باز هيچ معياري در دست نداريم تا بگوييم كه درشناسايي سيستم تمام خصيصه هاي خاص آن را در نظر گرفته ايم. برتالنفي به صراحت بيان كرد كه شناخت شناسي سيستمها با شناخت شناسي پوزيتيويسم يا امپريسيسم (اصالت تجربه) عميقاً فرق دارد.

تحت تاثير اين جريانها در سال 1964 در انگليس گروه مشورتي برنامه ريزي (PAG) لايحة تغيير قانون شهرسازي جديد (1969-1971) انگليس قرار گرفت. بر اساس آن طرحهاي جامع كه تحت عنوان طرح توسعه و عمران خوانده مي شدند. منسوخ و مدل طرحهاي ساختاري جايگزين آن گرديد. مك لوين يك از اعضاي اين گروه در سال 1969 كتاب برنامه ريزي شهري و منطقه اي رويكردي سيستمي را منتشر كرد و در سال 1971 جرح چيدويك در تكميل مباحث آن كتاب مشهور خود نگرش سيستم برنامه ريزي را انتشار داد. حاوي نظرياتي كه در مفاهيم و انديشة شهرسازي متدها و مدلهاي آن تحولي اساسي پديد آورد.

در همان حال كه مدل طرحهاي جامع مورد انتقاد كوبندةاين شهرسازان قرار داشت يعني در سال 1345 شوراي عالي شهرسازي ايران تشكيل و در سال 1347 نخستين قرارداد طرح جامع براي شهر تهران منعقد شد و درست در زمان انتشار كتاب چدويك در سال 1971 ميلادي يعني در سال 1351 (ه ش) مدل طرح جامع به مفهوم كاربري زمين در قانون تغيير نام وزارت مسكن و شهرسازي به تصويب رسيد.

2 – تغييرات بنيادي

اواخر دهة هفتاد و اوايل دهة هشتاد را مي توان سالهاي درخشان تحقيقات شهري دانست. طرحهاي جامع در بيشتر كشورهاي دستخوش دگرگوني شد و خصلت استراتژيك (راهبري) يافت. برنامه ريزي شهري از يك سو به برنامه ريزي عمل گرايش يافت. اين تحولات بر پاية متدهاي تحليل سيستمي به جاي صرف نيرو بريا شناخت جامع موضوعي تلاش خود را متوجه تحليل جامع مساله كرد. زيرا هم در عمل و هم در تئوري مشخص شده بود كه حل مساله ا هر چيز مستلزم صورت بندي درست از صورت مساله است.

مدل پوزيتويستي (شناخت، تحليل، طرح،) كه مدتها الگو و روش تهية طرحهاي شهري بود جاي خود را به مدل سيستميك (تحليل، طرح، سياست) داد. اين مدل به مفهوم رسيدن به اهداف و سرانجام ارزيابي و ساستگذاري براي اجرا بود.

بدين ترتيب انتظار معجزه از مطالعات برنامه ريزي كنار گذاشته شد و شهرسازي عملاً به شهرسازي واقعي روي آورد.

در آوريل 1982 دادگاه شهرستان كالاوراس در ايالات متحده آمريكا بر اساس لايحه اي كه از طرف وكلاي مردم بر ضد مصوبات طرح جامع شهر تهيه شده بود به دلايل گوناگون بي كفايتي طرح جامع را در تامين منافع مردم اعلام داشت و قانون ايالتي را نقض نمود.

رويدادهاي مهمي كه از 1975 شروع شده بود در دهة 1980 اساس طرح جامع در ايالات متحدة آمريكا را دگرگون ساخت و از اواسط 1980 تعدادي از شهرداريهاي و حكومتهاي محلي كار جديدي را تحت عنوان طرحهاي استراتژيك آغاز كردند.

اساس طرحهاي استراتژيك از طرحهاي ساختاري اقتباس شده است. در طرحهاي ساختاري و استراتژيك موضوعتات حياتي روشن مي شوند و مناطقي تعيين مي گردند كه رشد و تغيير آنهابايد در چهارچوب كلي و انعطاف پذير خط مشي ها و رهنمودها صورت گيرد. اين روش به زمان و كوشش فوق العاده اي براي جمع آوري اطلاعات نياز ندارند و ايستا نيست. در اين رورش به جاي آنكه تكليف تمام بخشهاي شهر به طور يكسان براي دراز مدت تعيين گردد به اولويتها و خط مشي ها و رويكردهاي مالي براي جوابگويي به اين خط مشي هاي مي پردازند.

طي 15 سال گذشته بر پاية تلاشهاي دهة 70.

 

چهارچوب نظري تحقيق:

قبل از بررسي موضوع ابتدا لازم است كه با فلسفة اجراي طرح هاي بلند مرتبه سازي آشنا شده و سپس موضوع تحقيق بپردازيم.

مكتب شيكاگو:

اواخر قرن نوزدهم و اوايل قرن بيستم همراه با رشد و رونق اقتصاد در آمريكا و رقابت آن با كشورهاي اروپايي بود. كه اين مساله سبب افزايش تراكم زمين در مراكز شهري گرديد و 2 عامل اصلي پديد آورندة آسمانخراش يعني 1 – كمبود زمين و 2 – امكانات فني و تكنيكي با يكديگر جمع شدند و اولين آسمانخراش ها را به وجود آورند. اين امر سبب شد تا بعد از آتش سوزي بزرگ شهر شيكاگو در سال 1871 كه در آن تمام. ساختمان ها كه از چوب بودند سوختند، اين بار ساختمان هايي بلند با اسكلت فلزي جايگزين ساختمان هاي سوخته شده شوند.

بنابراين مكتب شيكاگو در راستاي جنبش نوگرايي قرون نوزده و بيست حركت مي كرد و از خصايص مهم اين جنبش رد سنت هاي ديرين در تزيين و آراستن بنا و رو كردن به اشكال ساده و خالص () و همچنين نمايان ساختن اسكلت ساختمان مي باشد.

لويي سوليوان از اعضاء مشهور مكتب مي گويد: خاصيت اصلي و صنعت بارز يك بناي چندين طبقه چيست. فورا جواب مي دهيم عظمت اين عظمت عاملي است كه بيش از همه به يك بناي چندين طبقه فريبندگي برخودار است به خود جلب مي كند و آن چيزي است كه بيش از همه به يك بناي چندين طبقه فريبندگي مي بخشد و بنابراين بايد بيش از همه چيز مورد نظر هنرمند قرار گيرد و محرك اصلي تصورات او باشد.

همان طور كه از مطلب فوق هم بر مي آيد نظريه پردازان اين مكتب بيشتر ديدي تحسين آميز و شگفت زده از امكانات حاصل از ساختارهاي بلند ارائه مي گردند و متوجه تاثيرات خطير اين پديده در بافت و سيماي زندگي شهري كه كاربرد قوانين و ضوابط محكمي را طلب مي كند، نبودند.

 

مكتب نوگرايي (عملكردگرايي) (Modernism)

اين مكتب در قرن نوزدهم شروع شد و در قرن بيستم به اوج شكوفائي خود رسيد و مي توان گفت كه بيشترين تاثير را بر بافت شهري عمودي قرن بيستم داشته است. از مهمترين نظريه پردازان اين مكتب از والتر گروپيوس لوكوربوزيه و ميس وندرروهه مي توان نام برد. اصول كلي عقايد اين مكتب از طريق منشور آلن در سال 1931 در كنگرة جهاني معماران مدرن در آتن ارائه شد.

(لوكوربوزيه: منشور آتن)

و مانند اكثر انديشه اي شهر سازي شهرسازي قرن نوزده و بيست كه متاثر از اوضاع با سامان شهرها بعد از بعد از انقلاب صنعتي بودند افكار عملگرايان نيز به دشت از شرايط زندگي غير انساني خصوصاً طبقات پايين جامعه در شهرهاي صنعتي آزرده بود اين منشور بعد از ذكر نابسماني هاي زندگي شهري، راه حل مسئله را قوانين شهري محكمي مي داند كه تامين كنندة رفاه و عدالت شهري باشد و از طرف ديگر حكومتي مقتدر پشتيباني گردد.

امكان آزاد شدن سطح زمين از قيد ساخت و ساز و استفاده از آن جهت فضاي باز و بسته، امكان قرار دادن خدمات عمومي مورد نياز مسكوني امكان صرفه جويي اقتصادي در توليد ساختمان امكان بهره گيري از فوايد عملي ناشي از بالا رفتن قيمت زمين امكان استفاده از ساختمان هاي بلند براي كاربري هاي متفاوت تجاري اداري مسكوني صنعتي و ...

كنستركيتوسيم: اين مكتب از شاخه هاي مكتب نوگرايي (عملكرد گرايي) در روسيه شوروي بعد از انقلاب اكتبر همزمان با پايان جنگ جهاني اول مي باشد. كه در بسياريي از موارد اصول مكتب نوگرايي Modernism را به طريقي افراطي تر در نظريه ها و طرح هاي خود ارائه دادند. متوقف شدن عمليات ساختماني در اثناي جنگ و صدمات كه طي جنگ بر بسياري از شهرهها و ارد آمده بود سبب شد تا به عمليات ساختماني در مقياسي وسيع و حجيم اقدام گردد.

انقلاب 1917 انفجاري از خلاقيت و نوآوري را در كليه امور مطرح گردانيد  موجب فروپاشي كامل اقتصاد و نظام اجتماعي سابق كشور گرديد و نياز به بازسازي و طرح هاي نوين را در كليه امور مطرح گردانيد. ميليوتين رئيس كميسيون ملي ساختن شهرهاي جديد شوروي در سال 1930 همان اصول عملكردگرايان در اروپاي غربي را صورت بندي كرد و در كتاب خود به رشتة تحرير درآورد (استروفسكي 1381).

بلند مرتبه سازي بنا بر اصل بنيادي حداكثر راندمان و بازدهي بلند مرتبه سازي مسكن با ارائه حداقل فضاي خصوصي و شخصي و حداكثر فشاي مشترك و عمومي ساختمانهاي بلند مسكوني در جوار و نزديكي به محل كار سادگي افراط در داخل و خارج بناهاي بلند مسكوني و غير مسكوني از محورهاي عقايد افراد اين مكتب بود.

مگااستراكچراليسم (فن گرايان): از نيمة دهة 1950 و براي تقريباً 20 سال ايدة منطقه شهري (شهر) به شكل يك ساختمان بزرگ بهم پيوسته بر تفكر معمارانه دربارة شهرها حاكم بود. خيابان به شكل يك راهرو مايل حفاظت شده ميدان به صورت حياط سرپوشيدة داخلي و ... از جمله اين نظريات بودند. مگااتراكچراليست ها براي تبيين و توجيه عقايد خود بر اصولا و طرحهايي تاكيد مي كردند: شرايط نگران كنندة محيط زيست و كرة زمين، و تاكيد بر استفادة وسيع و بسيار پيچيده از آخرين توانايي هاي تكنولوژي از مهمترين اين موارد بودند. اولين پروژة مگااستراكچر توسط معمار ژاپني كتروتانگه با همكاري دانشجويان ام آي تي براي بندر بوستن در 1959 طراحي شد. ايده مگااستراكچر يعني ‌«شهر به عنوان يك ساختار غول آسا» اگر چه همواره به صورت طرح هاي علمي – تخيلي روي كاغذ باقي ماند اما اثرات آشكاري بر ساختمان هاي واقعي نيز داشت.

از ميان نظريه هاي ذكر شده، نظرية كنستركتيوست ها كه مبتني بر تقسيمات داخلي فضاهاي بلند مرتبه مشتمل بر فضاهاي خصوص كوچك خوابگاهي و اشتراك در فضاهاي خدماتي مسكن مي باشد در شرايط فعلي ايران عملي به نظر نم رسد و همين طور نظرية اوليه يعني مكتب نيسكاگو و مكتب نوگرايان كه اولي مبتني بر بلند مرتبه سازي به صورت متراكم در كناره معابد و خيابان و دومي بر بلند مرتبه اسزي به صورت پراكنده در دل فضاهاي باز و ورود از خيابان مي باشد با شرايط فعلي ايران سازگارترند.

 

مباحث نظري:

در اين بخش به بررسي آثار اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي، كالبدي و آثار زيست محيطي ساختمان هاي بلند مرتبه مي پردازيم.

 

بلند مرتبه سازي و عوامل اقتصادي آن

الف: تاثير ساختمان هاي بلند بر تراكم ساختماني و مصرف زمين: بدين معني كه با مصرف زمين يكسان تعداد طبقات را افزايش داده مثلاً اگر در مساحتي معين 5 ساختمان يك طبقه موجود باشد آنها را با همان مساحت زير بنا به 5 ساختمان 10 طبقه تبديل كرد و يا اينكه با مساحت زير بنايي بسيار كمتر از مجموع مساحات اوليه تبديل كرد و بقيه فضاهاي آزاده شده را به امكاناتي از قبيل فضاي سبز اختصاص داد. اما نكتة قابل توجه آن است كه بلند مرتبه سازي تا ارتفاع مشخصي باعث صرفه جويي قابل ملاحظه اي در مصرف زمين مي گردد و از آن ارتفاع به بالا اين ميزان چندان زياد نخواهد بود.

 

ب: هزينه احداث ساختمانهاي بلند: آنچه كه مشخص است اين است كه هزينة احداث ساختمان در ارتفاع بالاتر بيش از هزينة احداث ساختمانهاي كوتاهتر است. اين هزينه ها شامل به كارگيري مصالح و افزودن امكانات بيشتر گرمايشي و سرمايشي و پله فرار و .... و نيروي كار متخصص تر و ... مي شود. از طرفي اين پديده همان طور كه در بخش مصرف زمين نيز بدان اشاره شد سب صرفه جويي در مصرف زمين مي شود حال بايد ديد كه اين ميزان افزايش هزينه ها تا چه حد به صرف است را در عمل بلند مرتبه سازي زماني اتفاق مي افتد كه كاهش قيمت ناشي از صرفه جويي در مصرف زمين از اضافه قيمت ناشي از ساختمان سازي در ارتفاع، بيشتر باشد (مهندس هاشمي (معاون وزير مسكن) در مصاحبه با بولتن سمينار سياست هاي توسعه مسكن در ايران، مهر ماه 73) از اين روست كه مراكز شهري كه به دليل دسترسي تمكز خدمات و ساير نقاطي كه داراي قيمت زمين بالاتري هستند مرتفع تر مي گردند.

 

ج: تاثير ساختمان هاي بلند بر كاربري زمين: «ميزان جمعيت پذيري و به عبارتي ديگر تراكم ناخالص جمعيت در يك سطح شهري به ميزان اراضي تخصيص داده شده به سه كاربرد مسكن، معابر و خدمات بستگي دارد» (مجيد غمامي: ملاحظاتي در باب سياست افزايش تراكم در شهرها، مجله آبادي، شماره 5)

هنگامي كه از بلند مرتبه سازي – افزايش تراكم ساختماني – جهت افزايش تراكم جمعيتي استفاده مي گردد، نمي توان بدون برنامه ريزيق كاربري زمين براي تامين سرانه هاي استاندارد جهت جمعيت جديد اضافه شوند. هيچ گونه اقدامي جهت بلند مرتبه سازي نمود بايد توجه داشت كه بلند مرتبه سازي يا افزايش تراكم ساختماني در يك شهر موجود در معناي افزودن بر جمعيت شهر در همان اراضي محدود شهري است. در اين حالت بايد اين مساله را بررسي كرد كه آيا مي توان براي جمعيت جديد، سرانه هاي استاندارد ار در زمينه خدمات، تسهيلات شهري تامين مود يا نه؟ ميزان تراكم ساختماني در اكثر مناطق تهران در حال حاضر افزايش يافته و علاوه بر آن قانون امكان خريد تراكم 2000 درصد، جمعيت ساكن در تهران به زودي از دو برابر متجاوز خواهد شد در حالي كه در تامين بسياري از تاسيسات و خدمات شهري دچار كمبود هستيم و آلودگي محيط زيست تهران (هوا، آب، خاك) در نهايت خود به سر مي برد. در واقع هر روز شاهد برافراشته شدن ساختمان هاي بلند به جاي ساختمان هاي كوتاه در همان قطعات ثابت زمين و با همان درصد اشتغال زمين هستيم و تامين فضاي باز مورد نياز و افزايش ظرفيت كشش معابر و خيابان هاي و تامين و افزايش ظرفيت لوله كشي ها و كانال هاي تاسيساتي آب برق گاز تلفن فاضلاب و تامين خدمات آموزشي بهداشتي و درماني براي جمعيتي كه به مرور زمان برابر مي شوند محتاج برنامه ريزي دقيقتري است.

 

بلند مرتبه سازي و عوامل اجتماعي، فرهنگي و رواني آن:

يكي از مسائلي كه همواره در پديدة آپارتمان نشيني و بلند مرتبه سازي مورد توجه بوده است مناسب بودن اين نوع زندگي با گروهها و طبقات مختلف اجتماعي بوده است . تحقيقات مختلف در اين زمينه نشان داده است كه طرز سكونت نحوة رفتار و كنش هاي اجتماعي مختلف بين ساكنين بلند مرتبه ها  بيشترين تاثير را در اين امر مي گذارد كه زندگي در اين مكان ها از سوي ساكنين مناسب و مطلوب يا نامناسب و نامطلوب تلقي شوند.

نتايج بررسي ها مختلف در ايران نشان داده است كه اكثرا اقشار مرفه از روي تمايل و آگاهي اين نوع زندگي را انتخاب مي كنند دلايلي مثل: 1- امنيت مالي و 2 – نگهداري آسان. اما در نزد اقشار متوسط اجتماعي آگاهي كاملي نسبت به اين پديده وجود ندارد عواملي مانند:

1 – فراهم آمدن امكانات مناسب جهت خريد آپارتمان مانند وام بانكي و ... 2 – تمايل شديد به مالكيت با توجه به ويژگي هاي فرهنگي فرهنگي و ارزان بودن اين نوع زندگي عامل جذب اين گوره به بلند مرتبه ها بوده است. گروه سوم اقشار پايين با ريشة روستايي و تهيدست هستند كه به هيچ وجه آگاهي نسبت به اين پديده ندارند. عوامل زير از جمله عوامل موثر در انتخاب اين نوع زندگي براي اين طبقه بوده است:

1 – كمبود مسكن استيصال، اجاره ارزانتر (در مورد اجاره نشينان) 2 – رهايي از دست صاحبخانه در مورد ساكنين مالك آپارتمان 3 – سرمايه گذاري مناسب از نظر مالكين جهت اجاره آن . (هايده نصيري: آپارتمان سازي و آپارتمان نشيني در تهران رساله نهايي به طور كلي مي توان گفت كه 1- زندگي آپارتماني مناسب كليه گروهها و طبقات اجتماعي نمي باشد و 2 – براي اقشار متوسط به بالا مناسبتر از اقشار تهيدست شهري كه غالباً داراي فرهنگ روستايي مي باشند است و همچنين 3 – اگر افراد ساكن داراي فرهنگ مشابه هم باشند، روابط بهتري نتيجه مي گردد و رضايت بيشتر ساكنين را به همراه خواهد داشت.

ب: ايجاد تراكم جمعيتي: هنگامي كه تعداد استفاده كنندگان از يك فضاي مشخص افزايش يابد، به همان نسبت هم فضا بزرگتر مي شود. در نتيجه خصوصيت و شخصيت فضا خدشه دار مي شود زيرا حدي از بزرگي فضاداران مطلوبيت مي باشد. ديگر آنكه جمعيت زياد در يك فضا سطح روابط انساني را تنزل مي دهد و باعث جدايي انفراد دوري و بيگانگي در محيط انساني مي شود. اما چنانچه فضاهاي داخلي و مشترك بلند مرتبه ها با تراكمي مناسب و اندازه اي مطلوب و طراحي جاذبي ايجاد گردد ميت وان امكان برقاري تماس و روابط نزديك را ميان افراد پديد آورد و از اين جهت حتي به عنوان نكته اي مثبت براي بلند مرتبه ها عمل كند.

 

ج: يكنواختي در بلند مرتبه ها: يكنواختي شديد در واحدهاي يك ساختمان بلند مرتبه در نتيجه استفاده از سازه مشترك مي باشد و تا حد زيادي اجتناب ناپذير است.

عملكرد گرايان قرن بيستم با تاكيد بر جنبه هاي اقتصادي اين پديده ها كه نتيجه استانداردي كردن فضاها و استفاده از سازة مشترك عمودي مي باشد، آن را معقول و موجه مي دانستند و براي جنبه هاي رواني موضوع اهميتي قائل نبودند.

يكساني و يكنواختي به همراه تراكم جمعيت در بلند مرتبه ها موجب پديده عدم شناسايي و هويت (بيگانگي) مي گردد. همچنين فضا را ملال آور و خسته كننده مي سازد. بنابراين بايد دقت نمود تا در در طراحي ساختمان هاي بلند با ايجاد تنوع و نماها از يكنواختي و خسته كنندگي فضا جلوگيري شود.

 

بررسي آثار كالبدي ساختمان هاي بلند مرتبه:

الف: ديد و منظر:

1 – ديد و چشم انداز: يكي از آثار بلند مرتبه سازي كه طرفداران آن همواره از آن به عنوان مزيتي قابل توجه ياد مي كنند، فراهم آمدن چشم انداز مطلوب از داخل بلند مرتبه ها به مناظر گوناگون شهري را طبيعت اطراف مي باشند. اما از طرف ديگر اين ساختمان ها ديد و چشم انداز ساختمان هاي ديگر را مسدود مي كنند. در تحقيقي كه توسط شهرداري تهران راجع به بلند مرتبه سازي در تهران انجام يافته است از 26 مجموعه ساختماني بلند مرتبه برداشت شده100% آنها موجب مسدود نمودن مناظر شهري براي ساختمان هاي اطراف بوده اند. (فرشته كازروني حقيقت، شعله نوذري «نگاهي به ساختمان بلند تهران» سازمان مشاور فني مهندسي تهران، واحد تحقيقات، 1372، ص 124و125)

لذا براي ايجاد ديد مطلوب تر و انساني تر به ساختمان بلند مناسب تر است فضايي باز در اطراف ان در نظر گرفته شود. براي جلوگيري از تغيير مقياس و ايجاد ناهماهنگي در نماي شهري در تركيب بلند مرتبه ها با كوتاه مرتبه ها يا بايد از مراحل و مقياس هاي مياني استفاده كرد و يا بايد فضاي حائل بين دو اندازه بلند و كوتاه به صورت فضاي باز و بسته در نظر گرفت.

شكل: شكل كلي و ساده شدة ساختمان هاي بلند عموماً به صورت مكعب مستطيل است كه بر قاعده كوچكتر خود بر روي زمين قرار گرفته است. مكعب مستطيل بلندي كه بعد ارتفاع در آنها نسبت به ابعاد ديگر بسيار چشمگير است.

2 – انواع حجيم Masire: ساختمان هايي كه بعد ارتفاع در آنها نسبت به ساير ابعاد تفاوت چشمگيري ندارند.

بعضي از صاحبنظران بر سطح سايه بزرگي كه ساختمان هاي حجيم ايجاد مي كنند تاكيد مي كنند و آن را بسيار نامطلوب مي انگارند.

برج مسطح كه از يك طرف ديگر بسيار عريض است يك فرم ساختماني بسيار ناهنجار در داخل شهر مي باشد. هر چن سمت باريك ساختمان ممكن است به طرز زيبايي باريك و بلند باشد سمت پهنش چنان وسيع و صاف است كه هيچ ساختماني با آن ارتباط مطلوب را پيدا نمي كند. اين ساختمان ها به تنهايي مخرب و شكننده بوده و در كنار يكديگر به صورت تودة بدتركيب  نخراشيده اي در سيماي شهري ديده مي شود. (ريچارد هرمن، آندرو يازوسكي، مباني طراحي شهري، ص 160 و 161).

 

ج:فضاي شهري:

فضاي شهري به عنوان زندگي اجتماعي و گروهي مردم شهر تاثيرات بسيار حائز اهميتي از وجود ساختمان هاي بلند مرتبه مي پذيرد. متاسفانه اين تاثيرات در اكثر موارد ارزيابي شده است. شناخت كامل و تجزيه و تحليل تاثيرات بلند مرتبه ها در فضاي شهري جهت كنترل و ممانعت از جنبه هاي منفي آن بسيار ضروري به نظر مي رسد.

1 – تعريف و مشخصات فضاي شهري: فضاي شهري به عنوان يك جزء بسيار مهم از ساخت شهر فضايي است جمعي كه در برگيرندة بخشي از روابط اجتماعي و فرهنگي جامعه باشد. (فضاي شهري چيست؟ روكر اعتقاد دارد كه ساختاري است سازمان يافته، آراسته و واجد نظم به صورت كالبدي براي فعاليت هاي انساني و بر قواعد معين و روشن استوار است. ... ) (طراحي فضاي شهري محمود توسلي)

هر گونه فضايي را در شهر نمي توان فضاي شهري دانست بلكه ارتباطات ويژه بصري و حركتي موجود فضاي شهري است و در غير اين صورت حفره اي بيش ميان ساختمان ها نخواهيم داشت. (محمود توسلي. طراحي فضاي شهري (1)، ص 18).

صاحبنظران مختلف بر سه مشخصه اصلي شهري تاكيد داشته اند: 1 – محصور بودن 2 – تركيب و هماهنگي متناسب اجزاء 3 – عملكرد و فعاليت جمعي.

1 -1 محصور بودن از محصور بودن فضا به عنوان نخستين اصل حاكم ر طراحي مكان هاي شهري نام برده مي شود بطوري كه اگر فضا به شكل مطلوبي محصور نشود نمي توان به يك مكان شهري جذاب دست يافت (محمود توسلي، و روشهاي طراحي ص 36).

3/3/84:

چگونگي محصور شدن فضا در انسان احساسات مختلفي بر مي انگيزد و براي اينكه مطلوب ترين احساسات در انسان برانگيخته شود محصور بودن فضا بايد داراي مقياس انساني باشد.

بطور كلي مي توان گفت كه نسبت هاي بهينه عرض فضا به ارتفاع براي محصور كردن فضاي شهري از نسبت 2/1 تا 4/1 متغير مي باشد. خارج از اين نسبت ها وقتي فضا تنگ تر يا عريض تر (گشادتر) گردد ايجاد فضاي مطلوب با مقياس انساني با مشكلات طراحي روبرو خواهد بود.

1-2 تركيب و هماهنگي متناسبا اجزاء: هر فضايي را در شهر نمي توان فضاي شهري دانست مگر آن كه بر اساس قواعد زيبايي شناسي شكل گرفته باشد.

1-3 فعاليت اجتماعي در فضاي شهري مي باشد كه صاحبنظران مختلفي بر آن صحه گذاشته اند. در ادامه به بررسي اين 3 مشخصه اصلي فضاي شهري در رابطه با بلندمرتبه سازي پرداخته مي شود:

1 – محصور بودن: همان گونه كه ذكر شد، ميزان محصوريت فضائي بايد متناسب با مقياس انساني باشد اگر اين محصوريت زياد باشد هر نوع چشم اندازي را از داخل به فضاي خارج مسدود مي كند و هر چه ساختمان ها بلندتر باشند تنگي و نامطلوبي فضا بيشتر مي شود.

(بنابراين بايد ساختمان هاي بلند را تا حد امكان از فضاي شهري ميدان و خيابان دور و به جاي آنها در جداره اصلي، ساختمان هاي كوتاهتري كه با مقياس انساني سازگارترند ايجاد نمود. از راه حل هاي ديگر ايجاد حفره ها يا درزهايي به وسيلة فضاي باز نيز در طول خيابان و در هم آميختن ساختمان هاي بلند و كوتاه را مي توان نام برد. اما از سوي ديگر اگر اين محصوريت از حد معيني كاهش يابد مشكلات ديگري بروز مي كند در اين حالت تك ساختمان هاي بلند در ميان فضاي باز و گسترده قرار مي گيرند و محصوريت كالبدي تشكيل نمي شود در واقع فضا بوجود نمي آيد و پديدة بي فضايي رخ مي دهد.

2 – تركيب و هماهنگي ميان اجراء: در اين مورد نيز مي بايد ساختمان هاي بلند مرتبه به عنوان عناصري منفرد بلكه به صورت عناصري متحد و تنيده به بافت شهر نگريسته شود. طراحي بلند مرتبه ها به صورت متنوع از نظر ارتفاع و حجم و طرح در حالي كه يكپارچگي بصري حفظ شود و طراي حفره ها و محوطه هاي بين بلند مرتبه ها به صروت سه بعدي به تحقق اين امر كمك مي كنند.

3 – عملكرد و فعاليت هاي اجتماعي پيش بيني شده است نقش دارند. از آن ميان دو عامل ديد پذيري و جذابيت محيطي ارتباط قوي تري با مبحث ساختمان هاي بلند دارند. نتايج پژوهش نشان مي دهد كه تعداد استفاده كنندگان از ميدان پارك با نوانايي ايشان براي ديدن آن از خانه يا محل كارشان ارتباط دارد. و پاركهاي ميادين مناطق كوتاه مرتبه نسبت به ميادين مناطق بلند مرتبه توسط تعداد بيشتري از مردم و در دفعات بيشتر مورد استفاده قرار مي گيرند. و علاوه بر اين جذابيت محيطي يك ميدان محصور در ميان بلند مرتبه ها نيز به لحاظ جنبه هاي زيباشناسي و همچنين عوامل اقليمي (تابش نور و آفتاب و جريان باد) پايين مي باشد و بدين لحاظ نيز دچار ركود فعاليت و عدم جذب مردم به خود مي شود.

 

ساختمان هاي بلند و عوامل اقليمي و زيست محيطيگ

الف: تابش آفتاب: ساختمان هاي بلند اگر در جهت گيري مناسب قرار گيرد به خصوص براي طبقات بالايي، امكان استفاده از نور و انرژي آفتات و خوبي مهياست اما اين مسئله براي ساختمان هاي مجاور سبب بروز مشكل سايه اندازي مي شود و هنگامي كه چند بلند مرتبه در مجاورت يكديگر باشند حالت شديدتري بروز مي كند. براي حل اين مشكل وجود مقررات و ضوابط كنترل كننده با توجه به تاثيرات اقليمي، ارتفاع و حجم و فرم ساختمان ها ضروري است.

ب: جريان باد: بررسي جريان باد در بافت هاي شهري خصوصا بافت هاي بلند مرتبه به دو لحاظ حائز اهميت فراوان مي باشد:

ساختمان هاي بلند يا بافت هاي بلند مرتبه از سوي مي توانند باعث تشديد نامطلوب جريان باد در خيابان هاي شهري (يا ميدانها) گردند و از سوي ديگر نيز اين قابليت را دارند كه باعث ركود و جلوگيري از جريان يافتن باد در فضاهاي شهري شوندو در هر دو حالت بسته به شرايط مختلف ركود يا شدت جريان باد مي تواند مطلوب يا نامطلوب ارزشيابي گردد، چنانكه در محيط هاي آلوده شهري تشديد جريان هوا براي جلوگيري از سكون آن و تجمع آلودگي بسيار مفيد و سودمند است در حالي كه در فضاي ديگر ممكن است شدت نامطلوب باد براي عابر پياده و استفاده كننده از فضا نامطلوب و ناراحت كننده باشد.

به طور كلي جريان باد در سطح خيابان، بستگي به مكان و تداوم فضاهاي باز اندازه و شكل آنها و توپوگرافي ساختمان ها دارد. (آن ويستون اسپرن: استراتژي هايي براي طراحي شهري كيفيت بهتر هوا در سطح خيابان سطح ترجمه راضيه رضازاده مجله آبادي شماره 3) هر ساختماني به تنهايي در مقابل جريان باد، داراي مناطق آيروديناميكي خاص در اطراف خود مي باشد. قوي ترين اين مناطق منطقة سايه باد در ساختمان هاست. كه اين منطقه مجاور به سمتي از ساختمان تشكيل مي شود كه وجه مقابل مورد اصابت باد غالب است. كه اين منطقه به علت ركود هوا در آن داراي بيشترين ميزان آلودگي است. وقتي بلند مرتبه هاي با هم تركيب شده و بافتي از بلند مرتبه ها تشكيل شود. محاسبات مربوط به مناطق مختلف پيچيده تر شد و نيازمند محاسبات دقيق تري مي گردد.

 

سابقه تاريخي محور نواب:

در مسير گردش شهر تهران در اوايل سلطنت پهلوي دوم زمينهاي بخش غربي تهران به كارمندان دولت با قيمت مناسب واگذار شد كه به تدريج علاوه بر گسترش محله بريانك محلات سلسبيل باغ شاه و امامزاده حسن گسترش مي يابند و از دو طرف محدودة مشخص تري را براي خيابان نواب به وجود مي آورند. در اين دوره خيابان نواب به شكل ديگري با عرض متوسط با عملكرد تجاري در منطقه ايفاي نقش مي كرد در سال هاي 1345 تا 1353 و با شكل گيري كامل بزرگراه چمران (پارك وي) اين محور (چمران) به ميدان جمهوري و توحيد ختم شد و محلة نواب را به شكل بن بستي محدود به پادگان قلعه مرغي درآورد.

در گذر اين دوره خيابان نواب به شكل مشخصي از شمال به ميدان جمهوري و از جنوب به قسمت شمالي فرودگاه قلعه مرغي ختم مي شد. ساختار عمومي خيابان در اين دوره عبارت بود از بدنه هاي سه تا چهار طبقه كه در طبقات همكف تعميرگاههاي ماشين و كارگاه هاي نجاري و آهنگري احداث شده بود و طبقات فوقاني داري كاربري مسكوني بودند. با گذر از سال هاي 50 و 60 شمسي خيابان نواب با افول تدريجي روبرو گرديد و در جوار خيابان هاي سلسبيل و كارگر به شكل محوري واسطه اي تغيير ماهيت داد.

در آغاز دهة 70 شمسي در امتداد بزرگراه چمران تصميم به تعريض و تعريف مجموعه اي مسكوني در دو طرف خيابان گرفته شد تا علاوه بر برقراري ارتباط بين ميدان توحيد و فرودگاه قلعه مرغي (و در نهايت خروجي شهر) اهداف اقتصادي نيز تامين گردد.

 

طرح نواب در طرح هاي جامع:

در طرح جامع مصوب آذر 1347 محورنواب به عنوان يكي از بزرگراه هاي شبكة بزرگراهي پيشنهاد مي شود. طرح جامع ساماندهي تهران مصوب خرداد 1371 نيز آن را با همين موقعيت تثبيت نمود و به عنوان يكي از چهار بزرگراه تهران در حوزة مركزي قرار داد (مشاور باوند، 1379، صحفه 5).

 

طرح نواب در طرح هاي تفصيلي:

طرح تفصيلي مناطق 10 و 11 تهران به تبع پيشنهاد طرح جامع در خصوص توسعه و تعريض محور عرض 45 متر را براي اين محور پيش بيني نمودند كه در مرحلة اجرا در برخي نقاط تا 60 متر نيز افزايش يافت.

 

موقعيت محدودة مورد مطالعه:

بخشي كه در حال حاضر به عنوان نمونه موردي براي ارزيابي اثرات انتخاب شده در حد فاصل مناطق 10 و 11 از مناطق 22 گانه شهرداري تهران در شرق و غرب واقع شده و از شمال به خيابان آذربايجان و از جنوب به پل خيابان امام خميني (ره) منتهي مي شود. در نقشة زير مي توان محدودة مورد مطالاه را مشاهده نمود.

؟؟؟

1 – پيشينه طرح: طرح تعريض خيابان نواب و تبديل آن به يكي از بزرگراه هاي اصلي شهر از حدود 30 سال پيش يعني زماني كه نخستين طرح جامع شهر تهران در سال 1347 تصويب و ابلاغ شد، مد نظر وده است (تا اينكه سرانجام شهرداري تهران در سال 1369 با اخذ مجوزهاي لازم و انتخاب مشاور عملا دست به كار اين طرح شد (نشرية آبادي ش 20، ص 96).

در مطالعات قسمت يك مرحله اول كل انجام مسير طرح به پنج مرحله تقسيم گرديد مرحله اول از تقاطع خيابان آذربايجان تا تقاطع خيابان امام خميني مرحله دوم از تقاطع خيابان امام خميني تا خيابان سينا مرحله سوم از خيابان سينا تا خيابان هلال احمر مرحلة چهارم از خيابان هلال احمر تا انتهاي مسير طرح (شمال  فرودگاه قلعه مرغي) مرحله پنجم از تقاطع خيابان آذربايجان تا ميدان توحيد و سپس عمليات اجرايي در سال 1373 آغاز گرديد.

اهداف: از آنجا كه اجراي طرح تعدادي واحدهاي مسكوني و تجاري و غيره كه در محدودة طرح قرار داشتند نيز مي بابد تخريب مي شد لذا احداث واحدهاي جديد به جاي واحدهاي مشمول تخريب و به منظور اسكان مجدد ساكنان آنها از جمله اهداف طرح به مار مي رفتند كه البته هدف و انگيزة اصلي از اين ساخت و سازها سود حاصل از فروش آنها بود كه مي بايد هزينه هاي اجرايي طرح را تامين مي كرد.

ساختمان هاي مسكوني كه مهم ترين عنصر تشكيل دهندة اين طرح و سازندة اصلي بدنه بزرگراه تلقي مي گردند به صورت نواريي باريك از ساختمان هاي به طور ميانگين بين 6 تا 9 طبقه در دو طرف بزرگراه در نظر گرفته شده اند. (استخوان بندي شهر تهران جلد 1، ص 311).

برنامه زمان بندي: مدت انجام مطالعات و اجراي طرح 4 سال پيش بيني شده بود كه نيمه سال 1370 آغاز و در نيمه سال 1374 پايان مي پذيرفت.

ملاحظات اقتصادي طرح: اعتبار لازم براي انجام طرح كه هزينه هاي تملك تخريب تسطيح احداث معابر بناهاي مسكوني و جز آن حق الزحمه خدمات مهندسي ثبتي و متفرقه  8 درصد موارد پيش بيني نشده را در بر مي گرفت از 2 راه زير تامين مي شد:

الف:سود ناشي از سرمايه گذاري در ساخت و از ارضاي مشمول طرح در حاشيه بزرگراه و نقاط مشخصي كه در محدودة طرح به دلايل فني يا نيازهاي شهري تملك و با كاربري هاي مناسب از جمله مسكوني اداري و تجاري مي بايست بازسازي مي شد.

ب: بودجة عمراني شهرداري تهران (در پي مطالعات به عمل آمده اين گونه اعلام شد كه سود ناشي از بند الفف تامين اعتبار پاسخگويي انجام طرح است و در شرايط عادي به استفاده از بودجة عمراني شهرداري نيازي نيست.

 

ويژگي هاي طرح:

از جمله ويژگي هاي طرح مي توان به موارد زير اشاره كرد:

1 – مهار آلودگي هاي صوتي و گرد غبار در دو سطح طراحي شهري و طراحي در سطح طراحي شهري افزايش فاصلة ساخت و سازها تا بزرگراه چرخش بازشوها و نماهاي اصلي نسبت به جهت بزرگراه ممتد در نظر گرفتن ساخت و سازهاي مجاور بزرگراه عقب نشيني پلكاني بناها ارتفاع و استفاده از پوشش گياهي مناسب .

2 – مهار باد در انتقال سر و صدا و گرد و غبار مقابله با باد مزاحم و تبعات آن پرتر بودن ساخت و ساز جبهة غربي بزرگراه نسبت به جبهة شرقي آن.

3 – كاركرد بناها: از آنجا كه براي نظم بخشيدن به محلات و مناطق مجاور بزرگراه ترجيحا كاركرد هاي خدماتي ادراي تجاري درماني در مراكز آنها متمركز خواهد شد لذ ساخت و سازهاي مجاور بزرگراه به كاركرد مسكوني اختصاص داده مي شود و تنها در ساختمان هاي واقع در تقاطع ها مي توان طراحي محدود فضاهاي ادراي خدماتي را در نظر گرفت.

4 – نقاط عطف و با اهميت: از آنجا كه تقاطع ها در طول بزرگراه ها به عنوان نقاط مكث تصميم گيري و كاهش سرعت در نظر گرفته شده اند لذا طراحي بناها در اين تقاطع ها مي تواند روحية متفاوتي نسبت به طراحي ديگر بناها داشته باشد.

5 – استفاده از مدول جهت ايجاد و توازن و يكپارچگي در طرح و پرهيز از تناقضات احتمالي هر بخش كار به قطعات 100 تا 150 متري تقسيم كرد و هر قطعه به طور مستقل طراحي شود.

علاوه بر نكات مذكور موارد و مسائل ديگري نيز مورد توجه طراحان بوده است كه از آنها با عنوان ايده هاي طراحي نام برده شده است از جمله:

نماي بلوك هاي سمت بزرگراه درست دانه و با جزئيات كم و نماي مجاور بافت مسكوني موجود ظريف تر و با جزئيات بيشتر طراحي مي شود.

در داخل بناها فضاهاي خدماتي و ارتباطي در سمت بزرگراه و فضاهاي زندگي رو به بافت مسكوني موجود تعبيه شوند.

حريم هاي سبز بزرگراه به عنوان جاذب و عايق صوتي نيز عمل مي كنند.

با تعبيه كوچه هايي ب عرض 6 تا 8 متر از به هم پيوستن ساخت و سازهاي جديد و بافت موجود پرهيز شود.

براي تامين نور كافي و پرهيز از اشراف داشتن بناها به بافت موجود ترجيح داده مي شود كه ساخت و ساز در ارتفاع به صورت پلكاني در آيد.

ملاحظات ساختاري با توجه به شرايط اقليمي و منطقه اي و همچنين فنون ساختماني موجود مصالح فولاد بتن و آجر نسبت به ساير مواد در اولويت تشخيص داده شده اند كه دو مورد اول براي عناصر باربر و آجر براي عناصر غاير باربر پيشنهاد شده است. اما به هر حال انتخاب نهايي و نوع استفاده بر عهدة مشاوران منتخب واگذار شده. با توجه به ميانگيني انتخاب نهايي و نوع استفاده از بر عهدة مشاوران منتخب واگذا شده. با توجه به ميانگين طبقات بين 6 تا9 طبقه انتخاب هر دو سيستم اسكلت فلزي يا بتن مسلح ساختار طرح مناسب تشخيص داده شده است.

 

بررسي اثرات و تحليل اطلاعات بدست آمده از آن:

پس از بررسي پاسخ سوالات پرسشنامه، استحصال اطلاعات كمي نظرات اهالي و به كارگيري مشاهدات موارد زير را مي توان در مورد تاييد و تاثر هر دو بافت (قديم و جديد) از همديگر بيان كرد.

حدود 60% جمعيت محدود را قشر جوان تشكيل مي دهند كه با توجه به عدم برنامه ريزي مناسب براي اين قشر و در نظر نگرفتن محلي براي اوقات فراغت آنها فضاهاي خالي رها شده در قسمت پشتي بافت جديد تبديل به محلي براي تجمع اين قشر شده است. اين پديده موجبات بر هم زدن آسايش ساكنان را فراهم مي آورد و نشان مي دهد اجراي طرح نه تنها اثري براي رفع اين مشكل نداشته ناامني را افزايش داده و فضايي براي ارتكاب جرايم به وجود آورده است.

چون در كل طرح به پارك بوستان محلي براي گذراندن بافت قديم و جديد بيش از 70% آنها جايي بيرون محدوده را براي انتخاب و مابقي محور رودكي يا پارك مذكور و خيل كمتر از فضاهاي طرح يا بافت جديد را طرح مي دهند كه اين سبب ازدحام جمعيت مكانهاي ياده شده در ساعات پاياني روز و اوايل شب شده باعث بروز آلودگي صوتي مزاحمت هاي خياباني و سلب آسايس ساكنان همجوار اين مكانها مي شود.

با ايجاد بزرگراه يك گسست جدي بين دو طرف بزرگراه ايجاد شد و همچنين تعداد زيادي از خانه هاي تخريب گرديد كه منجر به انزواي بسيار از اهالي باقيمانده يا كم رنگ شدن روابط اجتماعي گرديد.

همچنين به دليل كمبود خدماتي مناسب و ارزان قيمت در بافت جديد ساكنان اين بافت مجبور به مراجعه به بافت قديم هستند كه اين مورد در بعضي مواقع باعث طولاني شدن صفوف و كمبود اراية خدمات در بافت قديم مي شود. نمونة موردي اين پديده صفوف طولاني فروشگاههاي سپه (در قسمت غربي) و ارتش (در قسمت شرقي) است.

اين كه طرح از لحاظ كالبدي مشكلاتي در دسترسيها ايجاد كرده را نيز بايد در نظر داشت و اثر غير مستقيم اين مورد را در درآمد مغازه داران خيابانهاي كه بن بست شده اند مي توان مشاهده نمود ولي از طرفي مغازه داراني كه محل مغازه هايشان در خيابانهاي عبور واقع شده است احساس رضايت مي كنند و دليل آن هم افزايش فروش و تعداد مشتري بود.

قيمت برخي از خانه ها هم به دلايل متفاوت مانند: مجاورت با بافت جديد و فضاهاي دنج و بسته كاهش نورگيري در روز آلودگيهاي زيست محيطي فضاهاي رها شدة پشت بافت جديد و آلودگي صوتي ناشي از بزرگراه كاهش يافته است

اگر معيار پيوستگي و انسجام كالبدي را تناسبات ابعاد و اجزا با يكديگر، توالي ها فرمها و هماهنگي آنها و ارتباط مناسب ميان توده فضا در نظر بگيريم. ايجاد شبكة جديد باعث انقطاع عمودي كلية دسترسي هاي قبلي به صورت ناهماهنگي شده است و ساختمانهاي طرح نيز با جهت گيري كاملاً متفاوت (شرقي، غربي) هيچ گونه پايبندي به ايجاد ارتباط با بافت پشتي ندارند كه اين امر در ايجاد اختلاف ارتفاع و نيز مسدود ساختن وبرش بافت پشتي به خوبي قابل مشاهده است. علي رغم بازسازي ابنيه پشت مجموعة نواب به شكل چهار طبقه همچنان اختلاف زيادي در مقياس و عرض قطعات ساختماني بافت جديد و قديم موجود مي باشد. به ويژه كه هم چرخش ساختماني طرح نواب و هم خط آسمان ناهماهنگ كه به دليل دامنه تعداد طبقات از 2 تا 14 طبقه به وجود آمده است، عدم انسجام را چند برابر نموده است. اين عدم تناسب مقياس و نيز چرخش ابنيه حتي با ساير قطعات درشت دانه شهري در اين منطقه (كه عموماً اداري هستند) نيز قابل مقايسه نيست.

همانطور كه قبلاً نيز اشاره شد اغلب دسترسيهاي ورودي و خروجي از طريق باند كندور صورت مي گيرد. به جز خيابان دامپزشكي و آذربايجان كه به طور مستقيم به بزرگراه متصل شده اند با همة اين اوصاف چه خيابانهايي كه از طريق باند كندور و چه خيابانهايي كه به طور مستقيم به بزرگراه متصل هستند، در ساعات پر رفت و آمد صف طولاني ماشنيها در آنها مشاهده مي شود كه اين موضوع باعث سلب آسايش ساكنان بافت مجاور است و شايد دليل عمدة آن همين عدم تناسب يا سازگاري ماهيت شبكة بزرگراهي يا شبكه هاي اطراف باشد.

 

بيان ديدگاه ها و نقد نظريات حاكم بر طرح

الف: بيان ديدگاه اقتصادي:

از اين لحاظ نگرش طراحان به دو بخش معطوف بود. اقتصاد خرد و كلان

از ديد اقتصاد كلان شهري:

كاهش هزينه هاي حمل و نقل و زمان سفر

تاثير بر بازار مسكن – تهران شكستن انحصار بخش خصوصي و كاهش قيمت مسكن در نتيجه احداث حدود 10 هزار واحد مسكوني

و از ديد اقتصاد خرد:

تامين هزينه هاي تملك و احداث از سود فروش واحدهاي مسكوني و تجاري و اداري احداث شده.

 

ب: بيان ديدگاه اجتماعي:

از اين ديد يكي از تاثيرات اجراي اين طرح كاهش آسيب زايي اجتماعي در بافت هاي فرسوده و ايجاد شرايط مناسب براي كنترل هاي اجتماعي قلمداد شده است. همچنين مي توان به نفوذ جريان پر قدرت تجدد گرايي در اقشار سنتي ماندگاري جوانان در بافت هاي فرسوده و جلوگيري از جابجايي جمعيت ناشي از فرسودگي بافت ها اشاره كرد.

 

ج: باين ديدگاه كالبدي:

بزرگراه نواب بايد جايگزين خيابان نوابي مي شد كه عرض آن 12 متر بود و دو سوي آن بافت كاملا فرسوده اي داشت. از طرف ديگر اين بزرگراه يكي از ورودي هاي شهر تهران محسوب مي شد. از اين رو طرح نواب فرصتي بود تا بافت هاي فرسوده بازسازي شوند و ساختمان هايي مستحكم با نمايي زيبا ايجاد شوند و نيز اين اميدواري وجود است تا با اجراي اين طرح الگوي ساخت و سازهاي مجاور بزرگراه به بافت هاي فرسوده مجاور هم نفوذ كند.

 

د: بيان ديدگاه زيست محيطي

از ديدگاه زيست محيطي هم همان طور كه در ويژگي هاي طرح هم بدان اشاره شد اعمال بعضي روشها جهت كاهش تاثيرات منفي احداث بزرگراه از جمله استفاده از حريم هاي سبز حاشيه بزرگراه به عنوان جاذب و عايق ديگر موارد ديگر مي توان نام برد.

 

نقد روشها و نظريات طرح:

الف: ديدگاه اقتصادي: نخست آنكه كاهش هزينه ها و زمان حمل و نقل ناشي از اجراي بزرگراه كوتاه مدت توجيه پذير است اما از آنجا كه هزينه هاي حمل و نقل خصوصي در آستانه هاي رقابت پذير با حمل و نقل عمومي قرار دارد، در دراز مدت و ميان مدت باز هم ترافيك به شرايط پيشين باز مي گردد دوم، به فرض آنكه از 10 هزار واحد مسكوني پيش بيني نشده شده در طرح در هر سال دو هزار واحد آن به بهره برداري برسد باز هم اين رقم در مقابل 30-15 هزار واحد مسكوني توليدي سالانه تهران ناچيز است و عملا تاثير نامحسوسي بر بازار مسكن خواهد داشت. و سوم از سوي ديگر مداخله بخش عمومي در چنين عرصه اي كه به توليد كالاي خصوصي و نه كالاهاي عمومي مي پردازد چندان موفقيت آميز نخواهد بود چرا كه در هزينه گذاري ناچار از تبعيت از قيمت هاي بازار در سكب درآمد ناچار از پذيرش و به كارگيري قيمت هاي بازار در كسب درآمد ناچار از پذيرش و به كارگيري قيمت هاي تثبيت شدة دولتي است. ناگفته پيداست كه اين بنگاه حتي قادر به تراز هزينه منفعت براي توليد همين ساختمانها هم نيست. علاوه بر اينها بلند مرتبه سازي همان گونه كه ذكر شد بايد در زمين هاي گرانتر شهري انجام شود كه اين مورد هم با توجه به وضعيت منطقه صادق نبوده است.

از ديد كاربري اراضي از آنجا كه تامين هزينه هاي طرح در اولويت بوده است كمبود كاربري فضاي سبز مناسب در ميان ساختمانها احساس مي شود. ساير كاربري ها نيز بدون در نظر گرفتن نيازهاي مردم منطقه صورت گرفته است. مانند پراكندگي استقرار واحدهاي تجاري و خدماتي در بر خيابان و در داخل بلوك هاي ساختماني و همين طور احداث انبارها و كارگاههاي صنعتي كه مكان هاي خاصي را در شهر طلب مي كنند.

 

ب: ديدگاه اجتماعي: به لحاظ فرهنگي محله هاي جنوبي شهر تهران كه محل اسكان اقشار ميان درآمد و كم درآمد و تهيدست است براي ايجاد بلند مرتبه ها مناسب نيست. ساختمانهاي لبه بزرگراه نواب نه تنها شرايط را براي كاهش آسيب هاي اجتماعي بر طرف نكرده اند بلكه به دليل طراحي خطي و عدم پيوند با ساير محلات مجاور و ايجاد فضاهاي بسته پر پيچ و خم و دور از كنترل و ديد جامعه به افزايش آسيب هاي اجتماعي و يكساني شده و عدم شناسايي و هويت (بيگانگي) را باعث مي شود.

همچنين فضا را ملال آور و خسته كننده مي سازد و همان طور كه در فصل سوم هم بدان اشاره شد يكي از بنيادهايي كه مي تواند به كنترل اجتماعي در فضاهاي آپارتماني بپردازد مديريت مردمي مجتمع هاي ساختماني است كه آن هم نيازمند فضاهاي عمومي و  مشاع تعريف شده است كه در اين طرح چنين فضاهايي تعريف نشده باقي مانده اند و مالك و متولي و استفاده كنندگان از آنها نامشخص اند.

 

ج: ديدگاه كالبدي: يكي از ديدگاههاي حاكم بر طرح به لحاظ كالبدي امكان الگوبرداري بافت هاي مجاور از طرح بود. در صورتي كه هنگامي كه هيچ گونه امكاني براي مشاركت پيشين وجود نداشه باشد هر گونه فعاليت عمراني بازسازي ساختمان ها و نه محتواي انساني آنها منجر مي شود. در اين صورت نمي توان بر الگوبرداري بافت هاي مجاور اميدوار بود.

ساختمان ها درست در لبة بزرگراه سر به آسمان كشيده اند كه اين بر خلاف معيارهاي طراحي براي ايجاد ديد مطلوب تر و انساني است كه در آن از راهكارهايي مانند مقياس هاي مياني و عقب رفتن ساختمان هاي بلند و ايجاد فضاي سبز مايل ميان ساختمان ها استفاده مي شود كه همگي در اين طرح بسيار ضعيف عمل مي كنند.

از طرفي فاصله ميان بافت قديمي و ساختمان هاي بلند احداث شده كوچه هاي 6 و 8 متري است كه مسلماً محرميت فضايي ساكنان بافت هاي قديمي را در طول بزرگراه و پشت بلند مرتبه ها خدشه دار مي كند. عدم وجود فضاهاي شهري مناسب و فضاهاي باز و محصوري كه به وسيله فعاليت هاي عمومي احاطه شده باشند نيز احساس مي شود.

از جمله اين فضاها ميدان جمهوري است كه اگر چه توانسته افرادي را براي استراحت به خود جلب كند اما در محوطه اي قرار گرفته است كه با اتومبيل محاصره گشته و دود و سر و صدا در آن وجود داشته و با مشكل عدم امنيت براي كودكان و سالمندان مواجه است.

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 07 فروردین 1394 ساعت: 15:18 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 32

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس