سایت علمی و پژوهشی آسمان - مطالب ارسال شده توسط nevisandeh

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

تحقیق درباره تغذيه ورزشكاران

بازديد: 333

 

 

تغذيه ورزشكاران و تأمينانرژي

 

  يك ورزشكار حرفه اي تا زماني كه نداند چه بايد مصرف كند و چگونه و با چه مواد غذايي كليه نيازهايش را تأمين كند، موفق نخواهد بود. امروز،علم تغذيه يكي از اساسي ترين عوامل موفقيت ورزشكارن است. از اينرو در اين بخش مطالب دنباله داري در اين زمينه ارائه خواهد شد.

همه انسان ها بي شك بارها و بارها شنيده اند، خوانده اند و مي دانند كه ورزش براي هر بدني لازم است. اولين مسابقه المپيك در كشور يونان و بيش تر از 2500 سال قبل برگزار شد. در آن جا جمله معروفي براي اولين بار در مورد اهميت ورزش در تن درستي براي تمام جهانيان بيان شد كه هنوز هم در تمام زبان ها و كشورها رايج مي باشد. ترجمه اين عبارت در زبان فارسي جمله زير مي باشد:

" عقل سالم در بدن سالم است."

در اين شماره به اهميت تغذيه در ورزش كاران ، تفاوت تغذيه اي و ورزش هاي مختلف، هم چنين تفاوت تغذيه اي در زمانهاي مختلف انجام مسابقات ورزشي و بسياري سؤالات ديگر كه به طور معمول ورزش كاران و ورزش دوستان عزيز بارها به آن برخورد كرده اند، مي پردازيم.

 نياز تغذيه اي انسان شامل انرژي ، پروتئين ها، چربي ها و كربوهيدرات همچنين  مواد معدني و ويتامين ها است كه بطور مفصل هر كدام را توضيح خواهيم داد .

     

« انرژي »

بدن ما به انرژي نياز دارد براي :

- متابوليسم پايه

- تنظيم و حفظ حرارت بدن

- كار و فعاليت بدني

- رشد

- عمل محرك ويژه غذا

 

 

 

متابوليسم پايه

نياز به انرژي در ورزشكاران و افراد عادي، شباهت و تفاوت ها هايي با يكديگر دارند. هر دوي آنها در متابوليسم پايه (انرژي است كه اساساً براي حفظ حيات سلول ها، فعاليت دستگاه تنفسي، ضربان قلب و انقباض غيرارادي عضلات لازم است)، مشابه هم هستند كه در آقايان بالغ، حدود 1700 كالري و در خانم هاي بالغ، 1600 كالري است.  علاوه بر متابوليسم پايه، هر ورزش كار.

عوامل مؤثر بر متابوليسم پايه عبارتند از:

- سن: متابوليسم پايه از زمان تولد تا دوران پيري به تدريج كاهش مي يابد.

- جنس: انرژي مورد نياز براي متابوليسم پايه در زنان كمتر از مردان است.

-  با فعاليت بدني مداوم متابوليسم پايه 5 تا 10 درصد كاهش مي يابد.

- در مدت خواب متابوليسم پايه كاهش مي يابد.

- مواد محرك ( كافئين)، عوامل فيزيكي يا رواني و هورمون ها ( آدرنالين و ترشحات غده تيروئيد) بطور قابل توجهي( تا 50 درصد و بيشتر) موجب افزايش متابوليسم پايه مي گردند( كشيدن يك نخ سيگار، متابوليسم پايه را 20% افزايش مي دهد)

- در برخي حالات مانند نگراني يا تب متابوليسم پايه بالا مي رود( براي مثال به ازاء هر درجه سانتي گراد افزايش دماي بدن متابوليسم پايه 7% افزايش مي يابد).

حفظ حرارت بدن

عمر يك سلول در بدن انسان نمي تواند طولاني باشد مگر در درجه حرارت 42-35 درجه سانتي گراد، گاهي ورزشكاران ناگزير به زندگي و اقامت در هواي سرد( كوه نوردي، اسكي...) يا هواي گرم( ورزش هاي تابستاني) هستند كه در شرايط فوق مي بايستي بدن با گرما و يا سرما مبارزه كند ، در اين شرايط  ميزان انرژي مصرفي او تغيير مي كند.

 

* مبارزه با گرما:

از طريق تبخير و انتقال گرماي بدن به محيط امكان پذير مي شود. يك ليتر عرق 580 كيلوكالري انرژي از بدن دفع مي كند.

 * مبارزه با سرما:

تعيين دقيق ميزان نياز به انرژي در دماهاي متفاوت مشگل است. وليكنبر اساس نظريه  جانسون و كارك هنگامي كه درجه حرارت محيط نسبت به متوسط درجه حرارت طبيعي "10مثبت و منفي" درجه تغيير كند، نياز به انرژي براي حفظ حرارت بدن 5 درصد افزايش يا كاهش مي يابد.

رشد

نياز به انرژي براي رشد در كودكان و نوجوانان از اهميت زيادي برخوردار است. زيرا اين انرژي صرف ساخته شدن بافت هاي جديد مي شود.نياز به انرژي در نوجوانان 50 درصد بيشتر از افراد بزرگسال برآورد مي گردد كه بايد در تنظيم رژيم براي نوجوانان ورزشكار در نظر گرفته شود.

 

عمل محرك ويژه غذا

سوختن  مواد مغذي در بدن خود نياز به انرژي دارد كه ميزان آن بستگي دارد به :

- كار مكانيكي لوله گوارش

- ماهيت ماده مغذي وارد شده به دستگاه گوارش كه به نام عمل محرك ويژه مواد مغذي مشهور است. عمل محرك ويژه براي پروتئين ها 30%، چربي ها 12% و كربوهيدرات كمتر از همه يعني 6/5 مي باشد.

 

كار و فعاليت

ورزشكاران بايد توجه داشته باشند  كه به تبع نوع ورزش، ميزان فعاليت، تعداد دفعات انجام ورزش  به مقدار خاصي انرژي  نياز دارند . در" موتور بدن انسان " راندمان تبديل انرژي به كار 25% است. به عبارت ديگر از هر 4 كيلو كالري انرژي كه به بدن مي رسد يك كيلوكالري آن به كار تبديل و 3 كيلوكالري ديگر براي گرم نگاه داشتن بدن مصرف مي شود.

 

طبق پيشنهاد كريسترو روپينگ با درنظر گرفتن نوع فعاليت ورزشي، افزايش انرژي مورد نياز بر حسب كيلوكالري در ساعت به شرح زير مي باشد:

 

·                     دو ميداني :

              1- سرعت 1500

              2- نيمه استقامت 930

              3- استقامت 750

              4- ماراتون700

 

·                     پرتاب وزنه يا ديسك 460

·                     پرش ها    400

 

·                     دوچرخه سواري :

            1- روي پيست 220

           2- همراه با مربي 350

           3- روي جاده 360

           4- روي جاده در مقابل باد600

           5- با سرعت 700

           6- استقامت 450

 

·                     پرش با نيزه 500

 اسكي :

        1- استقامت 750

        2- سرعت 960

 

·                     پاتيناژ:

       1- نمايشي 600

       2- سرعت 720

·                     تنيس :

      1- انفرادي 800

      2- دونفره 350

 

·                     بسكتبال 600

·                     كشتي 900

·                     بوكس 600

·                     وزنه برداري 450

·                     شمشيربازي 600

·                     هندبال 500

·                     راگبي 500

·                     فوتبال400

·                     واترپلو600

·                     پينگ پونگ360

·                     قايق راني600

·                     اسكيت600

·                     بدمينتون450

·                     كوهنوردي600

·                     جودو و كاراته780

·                     پياده روي

1.                                         در جاده 360

2.                                         در برف(5 كيلو متر در ساعت )900

3.                                         بالا رفتن از تپه720

 

 تمام اين اعداد تقريبي بوده و متوسط نياز به انرژي را نشان ميدهند چون  شدت فعاليت باعث تغييردر ميزان انرژي مصرفي مي شود. اما بطور كل مي توانيم فرض كنيم كه:

- درفعاليت هاي سبك يا در فاصله بين دو رقابت، نياز به انرژي در ساعت 75 تا 100 كيلو كالري است.

- در فعاليت هاي متوسط( به عنوان مثال، هنگام تمرين) نياز به انرژي 100 تا 300 كيلوكالري مي باشد.

- در فعاليت هاي سنگين( رقابتهاي سنگين: مانند واترپلو، اسكي) نياز به انرژي بيش از 500 كيلوكالري است.

 

اصولاً هر نوع فعاليت ورزشي كه انجام گيرد نياز به نيروي ماهيچه اي دارد( چه ورزش هاي استقامتي، چه قدرتي و سرعتي). بنابراين لازم است كه ماهيچه ها به خوبي تمرين داشته ونيروي لازم براي اين اعمال به آن ها برسد به دنبال ورزش، بسياري اعمال فيزيكي و شيميايي پيچيده در بدن انجام مي شود و براي انجام هر كدام از اين تغييرات، انرژي كافي و مواد مغذي لازم است.

براي مثال يك دونده ماران با ركورد 2 ساعت و 10 دقيقه، بين 50 تا 60 هزار گام در طي مسابقه خود، بدون يك لحظه استراحت برمي دارد و مسلم است كه انرژي مورد نياز براي اين فعاليت، از بدن و ذخيره موجود در آن، فراهم مي شود ولي آيا ميدانيد اين انرژي چگونه در بدن تأمين مي شود؟

شما دوست ورزشكار براي محاسبه انرژي مورد نيازتان ابتدا وزن معمولتان را  با كم كردن عدد 100 از قدتان  به دست  آوريد:

وزن معمول بدن( به كيلوگرم)= 100- قد به سانتي متر.

براي يافتن وزن ايده آل بايد 10 تا 15 درصد از اين عدد، كم كرد:

وزن ايده آل =(15 يا 16 درصد ضرب در وزن معمول)- وزن معمول .

به طور مثال مردي با قد 180 سانتي متر، بايد داراي وزن معمولي 80 و وزن ايده آل 72 كيلوگرم باشد.

 وبراي به دست آوردن كالري مورد نياز روزانه، وزن معمول يا عادي به دست آمده را بر حسب فعاليت روزانه در اعداد 32، 37، 40 يا 50 ضرب مي كنيم.

 

1- كالري مورد نياز افراد با كار سبك( فعاليت روزانه)= 32 ضربدر وزن عادي.

2- كالري مورد نياز افراد با فعاليت متوسط( ورزش هاي متوسط) =37 ضربدر وزن عادي.

3- كالري مورد نياز افراد با فعاليت سنگين( كار بدني زياد و ورزش سنگين و حرفه اي) =40-50 ضربدر وزن عادي.

 به طور مثال  فردي با وزن معمول 80 كيلوگرم با كار سنگين و ورزش  روزانه  سنگين و حرفه اي، نياز او به كالري عبارت است از:

كيلوكالري 4000=50 ضربدر 80.

3200=40 ضربدر 80.

يعني 3200 تا 4000 كيلوكالري انرژي براي تأمين نياز روازنه او لازم است.

در بعضي كتاب ها، از ژول به جاي كيلوكالري صحبت مي شود. براي محاسبه ژول، كيلوكالري را در عدد 2/4 ضرب كنيد تا عدد ژول به دست آيد، به طور مثال ژول 16800=2/4 ضربدر 4000 كيلوكالري.

 پس شما براي محاسبه انرژي مورد نيازتان آموختيد چگونه وزن مناسبتان را محاسبه كنيد و انرژي فعاليت روزانه را بر اساس آن بدست آوريد وانرژي صرف شده در ورزش را به آن اضافه كنيد.

در مطلب بعد در مورد درشت مغذي ها ونسبت مناسب آنها براي ورزشكاران رشته هاي مختلف صحبت خواهيم كرد.

 

 

 

 

 

تغذيه در ورزشکاران استقامتي (1)

ورزش هاي استقامتي ، ورزش هايي است که در مدت زمان طولاني نياز بهانرژي يکنواختي دارند تا ورزشکار بتواند به نحو مطلوب به ورزش خود ادامه دهد؛ ماننددوي ماراتن ، شنا ، کوهنوردي و فوتبال.

به عنوان مثال، ما رژيم غذايي در ورزشکاران دوي ماراتن را بيان ميکنيم.


رژيم غذايي براي دوندگان جهتکارآيي مطلوب

شما اگر يک دونده باشيد ، کيلومترها مسافت را بدون خسته شدن ميدويد و در طي اين فرآيند کالري فراواني مي سوزانيد.

بدن ما مثل يک اتومبيل است که بدون سوخت کار نمي کند و زماني کهسوخت کاملي به آن برسانيد، به بهترين شکل عمل خواهد کرد.

حال بايد بدانيد چگونه مي توانيد اين سوخت را به بدن خود برسانيدکه بوسيله آن به خوبي بدويد؟

مواد غذايي از کربوهيدرات ها، پروتئين و چربي تشکيل شده اند. دوندگان ماراتن و ساير ورزشکاران، بايستي برنامه غذايي داشته باشند که دارايکربوهيدرات بالا، پروتئين متوسط و چربي کمي باشد. مهم ترين ماده مغذي ديگر، آباست.

بايد بدانيد که چرا اين مواد مغذي مهم هستند؟ چه مقدار از آنها رابايد مصرف کنيد؟ و چه مقدار آب، قبل و بعد از ورزش و در طي آن نياز داريد؟

اگر توصيه هاي زير را اجرا کنيد، مطمئن باشيد بدن شما به مقدارکافي و مناسب تغذيه خواهد شد، آب کافي خواهد داشت و به بهترين نحوخواهيد توانست بهورزش خود ادامه دهيد.


کربوهيدرات ها و ذخيره گليکوژنعضلات

چرا مصرف کربوهيدرات ها مهماست؟

بهترين سوخت براي تامين انرژي در حين دويدن يا ساير ورزش هاياستقامتي، ذخيره گليکوژن عضلات است. کربوهيدرات ها در بدن به شکل گليکوژن ذخيره ميشوند، در حقيقت منبع اصلي توليد انرژي در بدن در حين انجام ورزش ، ذخيره گليکوژناست.

اگر مقدار تجزيه گليکوژن در بدن بيشتر از مقدار جايگزين آن باشد ،ذخاير گليکوژني خالي خواهد شد ، يعني وقتي بدن براي تامين انرژي مورد نياز خود،گليکوژن را مصرف کند و مقدار مصرف آن بيشتر از مقدار ذخيره آن باشد، اين منابع ازبين خواهد رفت، در نتيجه فرد خيلي زود خسته مي شود و ديگر نمي تواند با سرعت و قدرتبه دويدن خود ادامه دهد.

بنابراين براي تامين و حفظ ذخاير گليکوژني، بايستي رژيم غذايي يکدونده ماراتن غني از کربوهيدرات باشد.

 چه مقدار کربوهيدرات بايد مصرفکرد؟

کربوهيدرات ها بايد 70- 60 درصد کل کالري روزانه را تشکيل دهند. براي تعيين مقدار کربوهيدرات مورد نياز بايد مقدار وزن خود را ( به کيلو گرم ) ضربدر عدد 7 کنيد، در نتيجه مقدار گرم کربوهيدراتي که بايد روزانه مصرف کنيد، بدستخواهيد آورد.

بهترين منابع غذايي کربوهيدراتي شامل : گروه نان و غلات ( بهتراست سبوس دار باشند) ، انواع ميوه ، سبزيجات و لبنيات کم چرب است. گروه نان و غلاتمثل برنج ، ماکاروني ، نان و غلات سبوس دار است.

برچسب مواد غذايي مقدار گرم کربوهيدرات موجود در يک واحد از آنماده غذايي را به شما نشان خواهد داد.

يک ورزشکار استقامتي بايد روزانه 15 واحد از گروه، نان و غلات، 6واحد از گروه ميوه ها، 6 واحد از گروه سبزيجات و 5 واحد لبنيات کم چرب مصرفکند.

مقدار يک واحد از اين گروه هايغذايي مطابق زير است:

- يک واحد گروه نان و غلات ( 15 گرم کربوهيدرات ) ، برابر است بايک کف دست نان ( لواش 4 کف دست ) يا نصف ليوان برنج يا ماکاروني پخته.

- يک واحد ميوه ( 15 گرم کربوهيدرات ) برابر است با يک عدد ميوهمتوسط مثل سيب و ... يا سه چهارم ليوان آبميوه .

- يک واحد لبنيات کم چرب ( 12 گرم کربوهيدرات ) برابر است با يکليوان شير يا ماست کم چرب يا 45 گرم پنير .

- يک واحد سبزيجات ( 5 گرم کربوهيدرات ) برابر است با يک ليوانسبزي يا نصف ليوان سبزي ريز شده يا سه چهارم ليوان آب سبزي .

* نکته :

سبزيجات نشاسته اي مثل نخود فرنگي و ذرت، همچنين حبوبات مثل عدس ونخود نسبت به ساير سبزيجات، در هر واحد خود مقدار بيشتري کربوهيدرات دارند که حدود 20- 15 گرم در نصف ليوان است.

تغذيه در ورزشکاران استقامتي (2)

تغذيه در دوندگان استقامتي (2)

پروتئين ها

چرا دريافت پروتئين مهماست؟

پروتئين براي رشد و ترميم ماهيچه هاي بدن لازم است. ورزش بدنيمنظم ، مقدار تجزيه پروتئين عضلات و دفع آن را از بدن کاهش مي دهد. زماني که مقدارياز پروتئين در حين انجام ورزش تجزيه مي شود، ولي بعد از آن و در دوره ترميم، ساختآن افزايش مي يابد.

اگر مقدار ذخاير گليکوژني ماهيچه بالا باشد، فقط 5 درصد انرژيمورد نياز بدن از پروتئين ها تامين مي شود. ولي زماني که به دليل دريافت کمکربوهيدارت، ذخاير گليکوژني ماهيچه کاهش مي يابد، بيشتر پروتئين مصرفي، براي توليدانرژي ( تا 10 درصد انرژي ) مورد استفاده قرار مي گيرد و کمتر صرف رشد و ترميمعضلات مي شود.

استفاده از پروتئين بعنوان سوخت هم گران است و هم کفايتکربوهيدرات ها را ندارد.



چه مقدار پروتئين مورد نيازاست؟

يک ورزشکار استقامتي نسبت به يک فرد بالغ غير فعال ، به50 درصدپروتئين بيشتر نياز دارد. 15- 12 درصد کالري روزانه بايد توسط پروتئين تامينشود.

براي تعيين مقدار مورد نياز پروتئين ، وزن خود را ( به کيلو گرم ) ضربدر عدد 3/1 کنيد تا مقدارگرم پروتئين روزانه را بدست آوريد.

 منابع غني از پروتئين عبارتند از : گوشت قرمز لخم ( بدون چربي )،مرغ ، ماهي ، تخم مرغ و لبنيات.

اين مواد غذايي حاوي تمام اسيد آمينه هاي ضروري مورد نياز بدنهستند. ساير منابع پروتئيني شامل : آجيل و حبوبات است.

مانند کربوهيدارت ها، با بررسي بر چسب مواد غذايي مي توانيدمقدار پروتئين موجود در يک واحد از آن ماده غذايي را بخوانيد.

يک ورزشکار استقامتي بايد روزانه 5- 3 واحد از اين گروه پروتئينيدريافت کند.

يک واحد از اين گروه شامل موارد زيراست:

- 90 گرم گوشت قرمز لخم، مرغ و ماهي ؛ به عنوان مثال يک همبرگرکوچک، نصف سينه کامل مرغ که 21 گرم پروتئين دارند.

- نصف ليوان حبوبات پخته، 30 گرم پنير، 1 عدد تخم مرغ، 2 عددسفيده تخم مرغ، دو قاشق غذاخوري کره بادام زميني که 7 گرم پروتئين دارند.

- يک ليوان شير يا ماست کم چرب که 8 گرم پروتئين دارد.

همچنين يک واحد از گروه نان و غلات ( که بهتر است سبوس دار باشد ) مثل يک کف دست نان سنگک، که حدود 3 گرم پروتئين دارد.

دريافت بيش از حد پروتئين ، چهاثراتي در بدن دارد؟

وقتي که يک ورزشکار استقامتي بيشتر از نياز خود، پروتئين مصرف ميکند، آن را براي تامين انرژي استفاده کرده يا به صورت چربي در بدن ذخيره ميکند.

کربوهيدرات ها منبع ارزان تر و با کفايت تري براي توليد انرژيهستند. به علاوه، مصرف زياد پروتئين، نياز بدن به آب را افزايش مي دهد و منجر بهبروز کم آبي در بدن مي شود، زيرا کليه ها براي دفع نيتروژن اضافي حاصل از مصرفبالاي پروتئين، نياز به آب زيادي دارند.

همچنين دريافت رژيم غذايي با پروتئين و چربي بالا، بعد از يکتمرين بدني سنگين، باعث مي شود جايگزيني ذخاير گليکوژني به طور کامل انجام نشود وبه اجراي تمرينات ورزشي آسيب خواهد رساند. هضم چنين رژيمي مشکل است و منجر به احساسسستي و تنبلي در ورزشکار مي شود.

البته ورزش به تنهايي قادر نيست بيماري هاي مرتبط با دريافت رژيمغذايي پرچرب را از بين ببرد؛ مثل بيماري هاي قلبي ، سکته و بعضي سرطان ها.

 چه مقدار چربي بايد مصرفکرد؟

ورزشکاران استقامتي نيز مانند ساير افراد بايد کمتر از 30 درصدانرژي مورد نياز خود را از چربي ها بدست آورند. همچنين کمتر از 10 درصد کل کالريروزانه، بايد توسط چربي هاي اشباع تامين شود.

بعنوان مثال اگر شما يک ورزشکار هستيد و روزانه 3000 کالري نيازداريد، بايد کمتر از 1000 کالري آن را چربي ها تشکيل دهند.

غذاهاي پرچرب عبارتند از :

انواع شيريني جات و کاکائو ، غذاهاي سرخ شده، بستني، سوسيس وکالباس، سس مايونز، پيتزا، خامه و کره.

برچسب مواد غذايي مقدار گرم چربي ها و مقدار کالري حاصل از چربيها را در هر واحد نشان مي دهد.

غذاهايي را انتخاب کنيد که کمتر از 30 درصد کالري آن از چربيباشد.

چگونه يک برنامه غذايي پرچرب بهانجام ورزش لطمه مي زند؟

ذخيره گليکوژني عضلات براي تامين سوخت در يک ورزش طولاني مدت ومداوم، بيشتر از ذخيره چربي مورد استفاده قرار مي گيرد، زيرا چربي نمي تواند انرژيفوري مورد نياز را تامين کند.

همچنين چربي نسبت به کربوهيدرات، نياز به زمان بيشتري براي هضمدارد، بنابراين وعده غذايي قبل از ورزش بايد چربي کمي داشته باشد.



 

منبع :

  WWW.MARATHONGUID.COM

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 08 فروردین 1394 ساعت: 10:25 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره تاريخچه فوتبال جهان

بازديد: 143

 

تاريخچه فوتبال جهان:

بازي با توپ تاريخچه اي چند هزار ساله دارد و گر چه به درستي معلوم نيست كه نخستين بار ورزش فوتبال در كدامين نقطه از كره زمين متداول شده و چه كساني آن را ابداع كرده اند اما مدارك تاريخي ثابت مي كند كه لگد زدن به توپ يا چيز هاي  مدور و گرد در گوشه و كنار گيتي به شكلهاي مختلف رواج داشته است .

چين :

نزديك به دو هزار سال پيش يكي از امپراطور هاي چيني به نام امپراطور هوانگ تين كه به تقويت جسم و روح سربازان خود بسيار علاقمند بود بازي جالب و سرگرم كننده اي را ابداع كرد و نظاميان را واداشت كه در اوقات فراغت به آن بپردازند .اين بازي تسو- كوه ناميده شد و ترتيب ان چنين بود كه دو گروه بدون استفاده از دست و فقط با ضربه هاي پا توپ را مي بردند تا از زمين حريف عبور دهند. تسو در زبان چيني به معني لگد زدن و كوه به معني توپ است تو پي كه براي بازي تسو- كوه بكار مي رفت از هشت قطعه چرم به هم دو خته تشكيل مي شد كه درون آن را با پر مرغ يا پشم مي انبا شتند.

 

ژاپن:

در اواخر قرن ششم ميلادي بازي تسو- كوه از چين به ژاپن راه يافت اما شكلي ديگر به خود گرفت. ژاپني ها فوتبال خود را گو ماري نام نها دند و آن را با آداب و تشر يفاتي با شكوه در معبد ها بر گزار كردند و رنگي مذ هبي- عبادي به گو ماري بخشيد ند.

بيش از هر مسا بقه كو ماري كاهن بزرگ توپ را به دست مي گرفت ودعا هاي مخصو صي بر آن مي خواند. آنگاه توپ به زير پاي باز يكنان دو گروه مي افتد و بازي مدتها ادامه مي يافت.

در اسپارت هم توپ بازي با پا رواج داشت كه به شكلي بسيار خشن اجرا   مي شد و قوانين و مجازات هاي سختي نيز بر آن حاكم بود فوتبال وايكتينگها نوعي توپ چرمي پر از كاه و گاه با جمجمه حيوانات صورت    مي گرفت. در نزد اقوام متمدن آزتك بازي با اجسام كروي شكل و لگد زدن به گوي متداول بوده است.

رم و يونان باستان:

انواع توپ بازي با پا در يونان و رم باستان به اجرا در مي آمد .تصور بر اين است كه رميها بازي با توپ را از يونانيها ياد گرفته باشند .اما قيصر آگوستوس امپراطور رم فوتبال  را در سرباز خانه ها ممنوع اعلام كرد. چرا كه معتقد بود اين بازي براي سربازان و جنگاوران رمي بسيار ملايم و سبك است .فوتبال يونانيها اپيگرو ناميده مي شد و در آن دو تيم در دو طرف يك زمين بزرگ صف آرايي مي كردند و با شروع بازي هر تيم مي كوشيد توپ را از ياران حريف عبور دهدو به آن سر ميدان برساند .

در ميان روميان بعدها نوعي توپ بازي با پا متداول شد. به نام هارپاستوم    به معني( من ميگيرم)  بازي هارپاستوم بسيار خشن هيجان انگيز بود به همين جهت سربازان و جنگجويان بيشتر به آن مي پرداختند تا قدرت بدني خود را افزايش دهند. توپ بازي ديگري كه رميها داشتندبا توپي از جنس چرم نرم اجرا مي شد. اين توپ فوليس نام داشت.

از روي هار پاستوم يونانيها نوعي بازي دسته جمعي پديد آوردند كه اسفروناثيا خوانده مي شد .

انگلستان:

وقتي امپراطور رم كلاوديوس اول در سال 43ميلادي انگلستان را فتح كرد سربازان رمي بازي هار پاستوم را در انگلستان رواج دادند.

اهالي دربي انگلستان ادعا مي كنند كه در سال 217ميلادي توانسته اند يك دسته از سربازان رمي را شكست دهند از آن به بعد به افتخار فراري دادن دشمن هر سال در همان روز جشن با شكوهي مي گرفتندو در اين روز به بازي فوتبال مي پرداختند.

 بازي فوتبال رفته رفته چنان در قلب جوانان انگليسي جاي گرفت كه هر چه زمان مي گذشت گروه بيشتري مايل به بازي و تماشاي آن مي شدندو به اين ترتيب چنان گسترش در اين كشور يافت كه انگلستان تبديل به مهد فوتبال شد.

قرون وسطي:

توپ بازي با پا در قرون وسطي در مناطق مختلف اروپا رواج داشت كه چون قوانين يكسان و معيني براي آن موجود نبود به شكلي پر هياهو و بسيار خشونت آميز همراه با مشت و لگد و پشت پا زدن انجام مي شد. به همين دليل حكمرانان محلي و پادشاهان تصميم گر فتند مانع از اجراي آن در شهر ها و روستاها شو ند.

در فرانسه در قرن چهاردهم ميلادي بازي فوتبال چندين بار از سوي پادشاهان كشور ممنوع اعلام شد.

پادشاهان انگلستان در قرنهاي 14و 15فوتبال را به عنوان اينكه كاري ناشايست و زيانبار استيك عمل شيطاني دانستند و اعلاميه هاي در ممنوعيت آن انتشار دادند.ممنوعيت فوتبال درانگلستان همچنان در اواخر قرن 18ادامه داشت اما اين قبيل سختگير ها هرگز نتوانست عملا مانع از توپ بازي با پا شود و فوتبال به شكلهاي گوناگون در گوشه و كنار اروپا به ويژه در انگلستان گسترش  مي يافت و حتي در مدرسه ها و دانشگا هها اجرا مي شد.

در سال 1863دانشگاه كمبريج انگلستان بازي فوتبال را رسما پذيرفت و قوانين خاصي براي آن به وجود آورد كه به مقررات كميريج معروف شد.اين قوانين را تيمهاي آزاد هم پذيرفتند و در بازيهاي خود اجرا كردند.

 

آغاز تحول:

در تاريخ 26اكتبر سال 1863نمايندگان هفت باشگاه و دسته آزاد در لندن جمع شدندوفدراسين فوتبال انگلستان را تاسيس كردند. از اين پس با مسابقات منظمي كه در ميان تيمها برگزار مي شد شمار طرفداران فوتبال نيز در انگلستان رو به فزوني مي نهاد و از طرف ديگر انگليسها به هر نقطه از جهان كه قدم مي نهادند بازي فوتبال را معرفي و منتشر مي كردند. در اواخر قرن نوزدهم فوتبال به قدري توسعه يافته بود كه در بسياري از كشورهاي اروپاي و برخي از كشورهاي آمريكاي لاتين مسابقات فوتبال به صورتي منظم جريان داشت. در سال 1904 فدراسيون بين المللي فوتبال {فيفا}با مشاركت هفت كشور فرانسه هلند بلژيك سوئيس اسپانيا دانمارك و سوئد تاسيس شد. انگلستان در ابتدا از پيوستن به اين هفت كشور خوداري كرد اما سر انجام در سال 1946به آنها پيوست.

در سال 1908همزمان با برگزاري چهارمين دوره بازيهاي المپيك فوتبال در برنامه المپيادها قرار گرفت و از سال 1930مسابقات جام جهاني فوتبال راه اندازي شد. در حال حاضر 165كشور جهان عضو فيفا هستند و فوتبال بي ترديد ورزش اول دنيا محسوب مي شود چرا كه فوتبال تركيب كاملي است از فن مهارت قدرت و كوشش جمعي يك تيم.

كشورهاي صاحب فوتبال جهان عبارتند از :برزيل انگلستان آلمان آرژانتين ايتاليا فرانسه هلند اسپانيا بلژيك و اروگوئه.

از ميان بهترين بازيكنان تاريخ فوتبال نيز مي توان به اين اسامي اشاره كرد:

په له {برزيل}اوزه بيو{پرتقال}كرايف {هلند}ياشين{شوروي}بكن بائر {آلمان}مارادونا{آرژانتين}و پلاتيني{فرانسه}

 

پيدايش فوتبال در ايران

ورزش و بازيهاي نوين مانند فوتبال كه بازيهاي اروپايي خوانده مي شود در بيست سال پاياني قرن سيزدهم هجري شمسي حدود سالهاي {1280-1300}توسط اروپايها بويژه انگلستان در ايران رواج يافتند. اصطلاح فوتبال را دانشجويان اعزامي به اروپا وارد زبان فارسي كردند.

اولين بار فوتبال توسط انگليسيها مقيم ايران در تهران و ملوانان خارجي در بنادر كشور به راه انداخته شد در سال 1907{1286}هجري شمسي وزير مختار انگليس در ايران به منظور ايجاد حس رقابت در بازيكنانو جنبه رسمي دادن به بازيها يك جام {كاپ}براي فوتبال تهيه كرد و اولين دوره رسمي مسابقه فوتبال در همان سال انجام شد.در بازيهاي تيمهاي انگليسي هيچ ايراني شركت نداشت. كريم زندي اولين ايراني بود كه در سالهاي1287تادر 1295در آن تيمها بازي كرد .

طي سال 1299ه.ش فوتبال به صورتي پراكنده و كاملا ابتدايي در زمين هاي حاشيه تهران بازي مي شد.در سال 1300انجمن ترقي و ترويج فوتبال در تهران تاسيس شد و برگزاري مسابقات فوتبال را بر عهده گرفت. اولين بار مدرسه آمريكايي البرز فعلي آموزش فوتبال را به دانش آموزان آغاز كرد.

در سال 1308اولين مسابقه خارجي فوتبال با تيم باد كوبه {شوروي}در تهران برگزار شد كه در آن شكست خورد.سال 1312را به حق مي توان {سال پيشرفت تشكيلات ورزش}در مدارس و فوتبال در ايران دانست.

در سال1313{انجمن ملي تربيت بدني و پيشاهنگي}تشكيل شد تا متصدي اداره امور تربيت بدني و ورزش در خارج از مدارس باشد.

تعداد تيمها در سال 1315و 367تيم در 29استان و شهرستان بود كه در مقايسه با سال 1314كه 152تيم فوتبال وجود داشت قابل توجه مي باشد.

در سال 1316حسين صد قياني پس از بازگشت از اروپا به ايران مسئول آموزشو گسترش فوتبال شد از كارهاي صد قياني تشكيل تيم ملي و اعزام آن به افغانستان بود.سال 1318 را ميتوان يكي از نقاط عطف ورزشي بويژه فوتبال در ايران دانست.

ورزشگاه امجديه در اين سال تكميل شد و به شكلي در آمد كه امروز وجود دارد.در 12اسفند سال 1325نخستين فدراسيون فوتبال ايران به وجود آمد و سال بعد در 30دي ماه1326اين فدراسيون به عضويت فيفا پذيرفته شد.

تيم ملي ايران از ابتدا تا سال 1326:

دوره اول:1314-1305

اولين تيم ملي فوتبال ايران در سال 1305به سرپرستي مير مهدي ورزنده براي سفر به باد كوبه {شوروي}تشكيل شدو براي انجام چند مسابقه به آذر بايجان شوروي سفر كرد. از بازيكنان اين تيم كه در حقيقت ستارگان فوتبال ايران در سالهاي 1305تا1314بودند مي توان از خان سردار پل هراند شكوه رضا كلانتري حسين سردار احمد سردار حسين صد قياني علي امير اصلاني {معروف به گيوه اي}حسن مفتاح و رضا هدايتي نام برد.

دوره دوم :1320-1314

دوره دوم تشكيل تيم ملي فوتبال از سال 1314با اشغال نظامي ايران توسط ارتشهاي متفقين پايان يافت.در اين دوره تيم ملي ايران دومين سفر خارجي خود را به افغانستان انجام داد. اين تيم به سر پرستي حسين صد قياني از بازيكنان باشگاههاي معروف تهران همچون طوفان تدين نيك نام و تهران تشكيل شد. مهمترين اين بازيكنان عبارت بودند از :

مصطفي بهار مست اكبر حيدري عبدالله كوهستاني احمد خطيبي محمد بلور فروشان گلبو ناصر انشا حسن گوشه جعفر اخوان گيلانشاه و عباس فرزانگان.

دوره سوم:1330-1321

از سال 1321مقارن با اشغال ايران فوتبال شكل تازهاي به خود گرفت.در اين دوره تيم ملي ايران در مسابقه اي با تيم ارتش انگلستان كه از بازيكنان ملي پوش به نامهاي (منين،ميگر،بيك)استفاده ميكرد در امجديه مسابقه داد كه جهت تماشاي آن براي اولين بار بطور رسمي بليط فروخته شده .

بازيكنان تيم ايران در اين دوره كه توسط حسين صدقياني سرپرستي مي شدند عبارتند از : مين باشيان،حاجيان، عباس غريب،عزيز فرزانگان، ملك شاهي ،عباس تنيده گرو... كه سرپرستي تيم ملي ايران را در سه دوره گذشته بعهده داشت درباره تيم ملي ايران در دوره سوم گفته است:به عقده من در اين دوران تيم ملي ايران از نظر بنيه و قدرت در تاريخ فوتبال ايران بينظير بود

 در سالهاي 1327تا مسابقات فوتبال جام جهاني 1998فرانسه (1377)فوتبال ايران فراز و نشيب بسياري را پشت سر گذاشته است مسابقات سراسري {ليگ}در اين دوران آغاز شد و از دهه 1350با عنوان جام تخت جمشيد با نظم و انسجام تداوم يافت. با آغاز جام ملتهاي آسيا تيم ملي فوتبال ايران در اين مسابقه شركت كرد و در سالهاي 1345تا1355در اوج فوتبال آسيا قرار و دوران طلا يي خود را آغاز كرد.تيم ايران در مسابقات مقدماتي جام جهاني 1978شركت كرد و براي اولين بار به اين دوره از مسابقات راه يافت.

با پيروزي انقلاب اسلامي فوتبال ايران حدود يك دهه در اثر مشكلات ناشي از جنگ دچار ركود نسبي شد اما با پايان جنگ و آغاز عصر سازندگي فوتبال ايران بار ديگر سير صعودي خود را آغاز كرد و توانست در جام جهاني 1998 فرانسه شايسته ترين نماينده قاره آسيا باشد.

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 08 فروردین 1394 ساعت: 10:24 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره تاريخچه ژيمناستيک

بازديد: 101

 

 

تاريخچه ژيمناستيک

 

کلمه ژيمناستيک1 يک لغت يوناني است که ترجمه آن به فارسي هنر لخت ميباشد. از چهار هزار سال پيش نوعي ژيمناستيک در چين متداول بوده که از آن برای آماده نمودن جوانان جهت جنگ و همچنين بهبود بعضی از ضايعات بدني 2 استفاده ميکردند .

يونانيها حرکات و عمليات ورزشي (ژيمناستيک) را با وسايل ابتدايي و موجود انجام ميدادند، در صورتي که روميها روي وسايل کار ميکردند.

موقعی که دولت روم ضعيف شد مردم معمولي ديگر از خودشان رغبتي به ژيمناستيک نشان ندادند فقط سربازان ژيمناستيک تمرين ميکردند و همچنين عده اي عمليات ژيمناستيک را در سيرکها و براي امرار معاش به نمايش مي گذاشتند.

تا آغاز دوره رنسانس هيچ علاقه اي جهت پيشرفت اين ورزش نشان داده نشد تا بالاخره موکولياليس 3 ايتاليايي کتاب مفيدي درباره هنر ژيمناستيک انتشار داد و پس از اين ورزش به تدريج در بيشتر کشورهاي اروپايي مانند آلمان، دانمارک، فرانسه، سوئيس و غيره رونق يافت .

جان بيس دو 4 اولين اروپايي بود که تمرينات مدون شده ژيمناستيک را تدريس نمود سپس جان گوتس موتس 5 اولين فردي بود که کتابي درباره ژيمناستيک جديد در سال ١٧٩٢ چاپ و منتشر نمود، و به پدر بزرگ ژيمناستيک معروف شد.

بعد از شکست آلمانها در فرانسه فردريک جان 6 تصميم گرفت که مردم آلمان را طي برنامه اي از نظر قواي جسماني و رواني تقويت نمايد و معتقد بود که آلمانها براي دفاع از خود بايستي با هم متحد شوند، بنا براين جوانان را به جنگهاي اطراف برلين براي تمرين ژيمناستيک دعوت نمود در آنجا بود که وي وسايل پارالل، بارفيکس، خرک حلقه و پرش خرک را ساخت .

در سال ١٨٤٢ قبل از مرگ جان، ژيمناستيک در مدارس آلماني رايج گرديد. تشک براي اولين بار در کوپنهاک دانمارک موقعي که مدرسه نظامي داير گرديد به کار برده شد .

پر هندريک لينگ 7 شاعر سوئدي يکي ديگر از افرادي بود که براي گسترش ژيمناستيک زحمت کشيد او ضمن قبول روشهاي آموزشي « فرانر ناجتگال » دانمارکي بر اجراي صحيح حرکات وعمليات ورزشي در زمان معين تأکيد داشت. در حقيقت لينگ تحقيق علمي در تربيت بدني را پايه گذاري نموده و معتقد بود که اگر يک نفر بخواهد با ورزش ژيمناستيک بدن شخصی را به طور دلخواهي بسازد پس لازم است که او بدن انسان را از نظر آناتومي و فيزيولوژي نيز بشناسد .

در سال ١٨۵٠ آلمانها ورزش ژيمناستيک را به آمريکا برده و اين ورزش در سرزمين آمريکا رواج يافت .

در اولين دوره بازيهاي المپيک نوين که به سال ١٨٩٦ در آتن برپا گرديد ژيمناستيک آقايان بعنوان يک رشته از بازيها منظور شده بود و متعاقب در بازيهاي المپيک ١٩٢٨ آمستردام ژيمناستيک بانوان هم وارد مسابقات المپيک شد .

از بيش از ٦٠ سال پيش اين ورزش در ايران متداول گرديد، از جمله کساني که براي پيشرفت ژيمناستيک در اين مرز و بوم فعاليت نموده اند در مرحله اول آقايان بادگرني، مرحوم دکتر بنائي، مرحوم مهران، مير احمد صفوي و دکتر حاج عظيمي و سپس آقايان محمدتقي وصالي، مرتضي بنايي، سيد رضا سکاکي، علي يزداد و غضنفر جباري را ميتوان نام برد.

از ايران براي اولين بار مرحوم علي يزداد براي تماشا و نظارت و کسب تجربه در بازيهاي المپيک ٤٨ لندن شرکت کرده و سپس تيم ژيمناستيک ايران در سال ١٩۵١ در مسابقات بين المللي ژيمناستيک که در شهر فلورانس ايتاليا برگزار شد به سرپرستي آقاي محمود نامجو شرکت نمود .

در حال حاضر کشورهاي آلمان، شوروي، آمريکا، کره، ژاپن و چين در مسابقات جهاني و المپيک امتيازات بيشتری نسبت به ساير کشورها دارا هستند.

 

 

 

ژیمناستیک ریتمیک

ژیمناستیک ریتمیک یکی از زیباترین و پر ریزه کاری ترین ورزشها است، که ترکیب کاملی از علوم ورزش و زیبایی شناسی است و در میان ورزشهای مسابقات المپیک قرار دارد. این ورزش ترکیبی از تحرک و انعطاف پذیری ژیمناستیک، دانش تکنیکی باله و ریتم و برانگیختگی رقص مدرن است که حرکات موزون، گویا، مختصر و با متانت آن تقریبا" بی رقیب می باشد.
ژیمناستیک ریتمیک با حرکاتی به زیبایی و متانت باله اجرا میشود و در کل بسیاری از فرمهای قرارگیری و پرشها را از باله وام گرفته است. هنگامی که ژیمناستیک ریتمیک نظر فدراسیون بین المللی المپیک (
FIG) را در قرن بیستم جلب کرد، علاقمندان آنرا ژیمناستیک مدرن نام گذاری کردند. اما با پی گیری تاریخ نسبتا مبهم آن، میتوان قدمت این ورزش را تا قرن   گذشته دنبال کرد    
در سالهای 1800، ژیمناستیک ریتمیک به شکل ژیمناستیک گروهی وجود داشته است و میتوان در آن نشانه هایی از طراحی رقص ابتدایی را پیدا کرد. پیشرفت این ورزش تا سالهای 1930 که در اولین دوره مسابقات ورزش تجربی در اروپای شرقی معرفی شد، بسیار کند بود. زمانی که
FIG به این ورزش علاقمند شد، مدتها بود که حرکات پیچیده زمینی ژیمناستیک ریتمیک، توجه و علاقه تعداد زیادی از ژیمناستهای زن را جلب کرده بود.
در سال 1962 این ورزش توسط کمیته جهانی المپیک به عنوان یک رشته رسمی پذیرفته شد و یک سال بعد، مسئولان ورزش بوداپست یک برنامه سابقه جهانی برای این رشته برگزار کردند و در سال 1964 این مسابقات، بعنوان اولین دوره مسابقات جهانی قهرمانی ژیمناستیک ریتمیک، نام گذاری شد. لودمیلا ساوینکووا (
Ludmila Savinkova) از شوروی اولین قهرمان جهان در این رشته است. این مسابقات در سری اول تنها شامل 28 شرکت کننده از ده کشور اروپایی بود. این ارقام به سرعت افزایش پیدا کرد و این رشته در تمام جهان علاقمندان فراوانی پیدا کرد.

اولین حضور ورزشکاران ژیمناستیک ریتمیک در مسابقات المپیک در سال 1984 بود و به سرعت توجه عموم را به خود جلب نمود و تماشاگران و دست اندرکاران به سرعت به امکانات آن پی بردند. این رشته که با کمک وسایل خاص انجام میشد یک رشته ورزشی مختص بانوان بود. دختران جوان و زنان در هر سنی میتوانستند به این ورزش بپردازند و آنرا به صورت تفریحی یا حرفه ای دنبال کنند. ژیمناستها همراه با موسیقی برنامه خود را در زمینی به وسعت 13 متر مربع اجرامیکنندوازوسایلی چون طناب،

حلقه،توپ وروبان استفاده میکنند.
در مسابقات انفرادی، شرکت کنندگان با 4 یا 5 وسیله چند برنامه اجرا میکنند و در مسابقات تیمی، تیمهای 5 نفره یک بار با میل
club برنامه اجرا میکنند و یک بار به این صورت که دو نفر از آنها به حلقه و سه نفر به روبان مجهز هستند. در برنامه های گروهی، کار بر اساس قابلیتهای ورزشکاران در انجام حرکات هماهنگ و هم گام و توانایی آنها در به کار بردن ابزارها ارزش گذاری میشود. هرقدر بده بستان بین ورزشکاران بیشتر باشد، تماشاگران بیشتر محو زیبایی، هیجان و مهارت گروه میشوند.
یکی از محسنات این رشته ورزشی به دست آوردن تواناییهای اولیه در شناخت ریتم و اجرای حرکات موزون مانند: انعطاف پذیری، حفظ تعادل، قدرت بدنی، چالاکی و هماهنگی بین حرکات دست و چشم است که میتواند در ورزشهای دیگر نیز بسیار کارآمد باشد. با تعلیم صحیح، قابلیتهای کودکانی که در کلاسهای معتبر ژیمناستیک ریتمیک شرکت میکنند بسیار افزایش میابد

 

هماهنگی : با آموختن مهارتهای اولیه ژیمناستیک ریتمیک، کودک به حس دقیقتری از تعادل، خودآگاهی و هماهنگی حرکات دست مییابد.

اعتماد به نفس : ژیمناستیک ریتمیک بر پایه آموزش تدریجی حرکات از ساده به پیچیده قرار دارد. هنگامی که کودک می آموزد حرکات پیچیده را انجام دهد، این پیشرفت به او اعتماد به نفسی میدهد که در تمام رفتارهای او موثر خواهد بود.

انضباط : کودک در حین آموزش یاد میگیرد که اگر کاری را با قانون و آداب خاصی انجام دهد، موفق خواهد شد و رسیدن به این برنامه به انضباط نیاز دارد. مفرح بودن این ورزش، خود بهترین مشوق برای ادامه دادن منظم آن خواهد بود.

خلاقیت : ژیمناستیک به کودکان امکان میدهد تا به روشهای خاص خودشان ابراز وجود کنند. قسمت مهمی از ژیمناستیک به کشف حرکات وفرمهای تازه اختصاص دارد. کودکان مدام به فکر تجربه حرکات جدید و رسیدن به شیوه های ابداعی برای انجام آنها هستند.

ابزارها در ژیمناستیک ریتمیک : رنگ ابزارهای ژیمناستیک ریتمیک مناسب با رنگ لباس ورزشکاران انتخاب میشود و از سال 1997 استفاده از رنگهای طلایی و نقره ای هم آزاد اعلام شده ست.

طناب : طناب از جنس کنف یا مواد مصنوعی ساخته شده است و اندازه آن متناسب با قد ورزشکار انتخاب میشود و دو سر آن گره زده شده است. فرمها و فیگورهای تکنیکی که با طناب اجرا میشود با یک یا دو دست اجرا میشود و طناب میتواند به حالتهای کشیده یا آزاد قرار بگیرد. طناب غالبا به شکل یک موجود مار مانند حمله کننده به نظر میرسد و به دور ژیمناست میپبچد. اما نرمی و انعطاف بدن ورزشکار با ظرافت از چنبره آن خارج میشود.

 

حلقه از چوب یا پلاستیک ساخته میشود و محکم و غیر قابل انعطاف است.  :حلقه  قطر داخلی آن بین 80 تا 90 سانتیمتر و وزنش حداقل 300 گرم است. مقطع حلقه میتواند به اشکال مختلف باشد، از جمله دایره، مربع، لوزی و... حلقه، معرف یک فضا است و این فضا باید تا حد امکان توسط ژیمناست، که در درون آن حرکت میکند، به کار گرفته شود. به کار بردن حلقه باید همراه با تغییر مکان مداوم جای دست بر روی آن باشد و شکل حلقه اجرای حرکاتی چون غلطیدن، معلق و وارو زدن و حرکاتی چون طناب زدن را میطلبد. اصل مهم دراین حرکات، هماهنگی صحیح و دقیق حرکات است.

توپ : توپ از جنس پلاستیک ساخته میشود، قطر آن بین 18 تا 20 سانتیمتر بوده و حداقل 400 گرم وزن دارد. توپ تنها ابزاری است که نباید محکم گرفته شود. به این معنا که رابطه بین ابزار و بدن ورزشکار باید بسیار وابسته حس لامسه و حرکات نرم ومماس بدن باشد.توپ با هماهنگی کامل با بدن حرکت میکند. پرتابهای ناگهانی با کنترل زمان و گرفتن به وقع توپ، از عوامل ایجاد کننده هیجان برنامه هستند.

میل : میل ها از چوب یا پلاستیک ساخته میشوند و طول آنها بین 40 تا 50 سانتیمتر و وزن هرکدام حداقل 150 گرم است. میل از سه قسمت تشکیل شده است : بدنه(قسمت پیازی شکل)، گردن( قسمت باریک) و سر( قسمت کروی کوچک). قطر قسمت سر نباید از 3 سانتمتر بیشتر باشد. ژیمناست از میل ها برای انجام حرکات نامتقارن چون چرخاندن، پرتاب کردن و گرفتن و تمام حرکات تردستانه ممکن استفاده و آنها را با فیگورهای ژیمناستیک ترکیب میکند. تمرین و اجرای برنامه با میل احتیاج به حس بسیار تقویت شده ریتم، زمان بندی، هماهنگی حواس و دقت فراوان دارد. کار با میل بیشتر برای ورزشکارانی که دست چپ و راستشان از قدرت یکسان برخوردار است (ذوالیمینین هستند) توصیه میشود.

دسته : دسته از چوب، پلاستیک یا فایبرگلس ساخته میشود. قطر آن حداکثر 1 سانتیمتر و طول آن همراه با حلقه بین 50 تا 60 سانتیمتر است.

روبان : روبان از پارچه ساتن یا هرنوع پارچه آهار نخورده و لغزان ساخته میشود. عرض آن بین 4 تا 6 سانتیمتر و طول آن حداقل 6 متر است. این بخش باید یکسره باشد و قسمت انتهایی آن برای اتصال به حلقه دسته میتواند تا بخورد.یک لبه محکم کننده حداکثر 5 سانتیمتری، میتواند داخل دو لایه سر آزاد روبان قرار بگیرد تا انجام حرکات را ساده تر کند. وزن آن حداقل 35 گرم است. روبان ابزاری بلند و سبک است و میتوان آنرا به هرسو پرتاب نمود. حرکات زیبای آن با ساختن فرمها و اشکال در فضا به وجود می آید. پرواز آن در هوا اشکال و تصاویری از هر نوع ممکن و هر اندازه ای به وجود میآورد و میتواند تداعی کننده ریتم های مختلف موسیقی و حرکت ورزشکار باشد. حرکات حلزونی، ماری و پرتابها از جمله حرکات اصلی این بخش هستند
.

 

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 08 فروردین 1394 ساعت: 10:23 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره تاریخچه بسکتبال

بازديد: 265

 

بسکتبال

 

تاریخچه بسکتبال ؛

مدرسه بسکتبال مجموعه ورزشي انقلاب ؛

فواید اختصاصی بسکتبال ؛

قوانین کلی بسکتبال ؛

برترین های بسکتبال در جهان ؛

قبل ازميلاد مسيح در امريكاي جنوبي و در شبه جزيره بوكاتان ، مراسم مذهبي اجرا مي شد . در اين مراسم در محوطه اي كه دورتا دور آن را مجسمه هاي خدايان فرا گرفته بود. شركت كنندگان توپي راكه از ساقه و برگ گياهان مقدس درست شده بود به درون حفره هايي كه درزمين ايجاد شده بود ،مي انداختند. اين جنبش مذهبي كه به بسكتبال امروزي شباهت داشت پوك تاپوك ناميده مي شد. در قرن شانزدهم ميلادي نيز در كشور مكزيك ورزشي به همين شكل اجرا مي شد و تيم برنده مي توانست لباس هر يك از تماشاچيان را به عنوان جايزه در خواست كند .
دكتر جيمز ناي اسميت ، مربي آموزشي آموزشگاه اسپرينگ فيلد در ايالت ماساچوست امريكا ، با مشكل خاصي روبرو بود. او با تعدادي دانش آموز نا آرام و پر انرژي كار مي كرد و به دنبال راهي براي از بين بردن انرژي جسماني اين دانش آموزان مي گشت ، البته تا زماني كه هوا خوب بود اين مشكل چندان مشهود نبود ، چرا كه زمينهاي روباز ورزشي و ورزشهاي پر تحركي ، مانند : بيسبال و فوتبال ، تمامي نيازهاي جسماني و رواني ورزشكاران را ارضا مي كرد . مشكل اساسي در فصل سرما ، كه ميدانهاي ورزشي در زير لايه اي از يخ وبرف پنهان مي شد ، بروز مي كرد. سالنهاي سر پوشيده چندان وسيع نبود كه بتوان ورزشهاي مذكور را در آنجا اجرا كرد. در سال 1891 ، ناي اسميت دست به ابتكار زد. او دو سبد مخصوص چيدن هلو را در دو طرف سالن ژيمناستيك آموزشگاه ، كه ابعادي در حدود 8/19 و 7/13 متر داشت ، در ارتفاع 3 متري از سطح زمين نصب كرد. او اين ايده را از بازي لاكروس كاناداييها گرفته بود كه در آن هدف بازيكنان انداختن توپ فوتبال به داخل سبدها بود و هر تيم شامل نه نفر مي شد. ناي اسميت قوانيني براي بازي وضع كرد و آنها را روي سالن نصب كرد.ولي چون هر بار كه توپ در سبد مي افتاد يكي از بازيكنان از نردباني بالا مي رفت و توپ را خارج مي كرد و بازي مجددا" از نيمه زمين آغاز مي شد ، بازي بسكتبال بسيار آرام و بدون تحرك بدني زياد انجام مي شد. به اين دليل بعدها از سبدي استفاده كردند كه بسته نبود وبا انداختن توپ به داخل آن از سبد خارج مي شد .
اولين بازي رسمي ، با قوانين و مقررات اصولي يك سال بعد در سال 1892 اجرا شد و مورد توجه بسياري از جوانان و بانوان قرار گرفت. از سال 1930 به بعد با تكميل قوانين موجود و وضع قوانين جديد و ابداع تكنيكهاي جديدي مانند: شوت جفت ، گامهاي سريعي در جهت تكامل بسكتبال برداشته شد.ورزش بسكتبال اولين بار در سال 1936 در مسابقات المپيك برلن كه در آن 21 تيم شركت كرده بودند به اجرا درآمد ورزش بسكتبال را نخستين بار در سالهاي 1314 و 1315 آقاي فريدون شريف زاده معلم ورزش دبيرستان البرز در ايران پايه گذاري كرد و اين ورزش چنان سريع گسترش يا فت كه تيم ملي در سال 1948 اولين بازي خود را در المپيك لندن انجام داد.
در حال حاضر فدراسيون جهاني (
FIBA) مسئوليت تدوين و كنترل اجراي قوانين بسكتبال را بر عهده دارد.
 

مدرسه بسکتبال مجموعه ورزشي انقلاب:

 

فواید اختصاصی بسکتبال :

1-كسب تعادل رواني و فراهم بودن زمينه هاي لازم براي رشد رواني
2- ايجاد انگيزش مطلوب در افراد براي شركت در فعاليتهاي ورزشي
3- ايجاد شخصيت متعادل و روحيه تعاون و همكاري
4- تقويت عوامل رواني مانند : اعتماد به نفس ، تمركز و توجه و خود شكوفايي
5-كسب نشاط و شادابي
6- پرورش و تقويت توان رهبري افراد
7- افزايش قدرت تصميم گيري افراد به صورت صحيح و قضاوت منطقي
8- پرورش فرد از نظر هوشي و افزايش ظرفيت هاي ذهني

 

قوانین کلی بسکتبال :

1- بازي بسكتبال توسط دو تيم انجام مي گيرد و هر تيم شامل 5 بازيكن مي باشد.
2 - اندازه هاي زمين براي مسابقات رسمي 28 متر در 15 متر مي باشد .(مي توان از ابعاد 26×14 متر نيز استفاده كرد).
3- هدف از اين بازي عبور دادن توپ از بالاي حلقه حريف و ممانعت از گل زدن تيم مقابل است .
4 - توپ را مي توان با رعايت مقررات در هر مسير از زمين بازي به صورت پاس، دريبل ، شوت يا غلطاندن ، مورد استفاده قرار داد. .
5- در هر تيم حداكثر 12 بازيكن براي بازي 12×4 دقيقه در نظر گرفته مي شود.
 

برترین های بسکتبال در جهان : 

تاريخچه ورزش بسكتبال در ايران
بسكتبال در ايران در سالهاي 1310 به بعد بطور غيررسمي فعاليتش در بعضي از مدارس دنبال شد تا اينكه در سال 1314 اين ورزش بطور رسمي بوسيله آقاي فريدون شريف زاده معرفي شد و بطور سريع در كليه استانهاي كشور از طريق مدارس مدارس اشاعه پيدا كرد.
در سال 1324 فدراسيون بسكتبال ايران تاسيس شد.
در سال 1948 براي اولين بار تيم ملي ايران در المپيك لندن شركت كه بازيكنان تيم ايران افراد مشروحه ذيل بودند :
دكتر صعودي پور-حسين سروري-حسين جبارزادگان-اصغر احساسي-اسفندياري-رفعت جاه-حسين هاشمي- كارانديش-اشتري-ابوالفضل صلبي-شادمان-صادقي كه تيم ايران بازي هاي خوبي انجام داد.
در سال 1950 تيم ايران در يك جام اروپايي كه در كشور تركيه بين تيم هاي فرانسه ، يوگسلاوي ، ايتاليا ، مصر ، اتريش و تركيه بود شركت داشت كه با بازي هاي خوبي كه انجام داد پس از پيروزي بر ايتاليا ، اتريش و مصر در جاي سوم قرار گرفت.
در سال 1951 در اولين دوره بازي هاي آسيايي كه در دهلي بود شركت نمود كه در اين دوره از بازي ها تيم ايران در جاي سوم آسيا قرار گرفت.
در سال 1962 در بازي هاي چهارجانبه كه بين تيم هاي پاكستان ، سيلان ، تركيه و ايران در لاهور پاكستان انجام شد شركت نمود.
در سال 1963 باز در بازي هاي چهارجانبه در سيلان حضور يافت.
در سال 1964 در تهران تيم ايران موفق شد بازي هاي چهارجانبه را با پيروزي به پايان برساند.
در سال 1966 تيم ايران در بازي هاي آسيايي بانكوك حضور يافت و پس از شكست از تيم هاي فيليپين ، اسرائيل و كره جنوبي و پيروزي بر تيم هاي برمه و ويتنام در جاي هفتم قرار گرفت.
در سال 1970 دوباره بازي هاي آسيايي در كشور تايلند بود و اين بار هم تيم ايران هفتم شد.
در سال 1974 تيم ملي ايران در مسابقات قهرماني بسكتبال آسيا در كشور فيليپين شركت نمود و بازي هاي خوبي كه انجام داد در جاي پنجم قهرماني آسيا قرار گرفت. در اين بازي ها بود كه آقاي محسن خلخالي بعنوان عضو تيم آسيا انتخاب شد و آقاي امير ايلياوي جزو بهترين هاي آسيا شد.
در سال 1974 د ر بازي هاي آسيايي تهران تيم ايران در جاي هفتم قرار گرفت كه پس از حذف تيم كره شمالي يك پله بالاتر قرار گرفت و ششم شد.
در سال 1976 در بازي هاي سه جانبه كه در كشور پاكستان بين تيم هاي ايران ، تركيه و پاكستان بود حضور يافت و سوم شد.
در سال 1357 تيم ملي بازي هاي خوبي در كشور شوروي انجام داد كه با شكست و يك پيروزي به ايران بازگشت.
در سال 1358 به بازي هاي آسيايي اعزام شد.
در سال 1360 به مسابقات قهرماني آسيا كه در كشور هند بود در شهر كلكته شركت داشت و در جاي هشتم قرار گرفت.
در سال 1361 با وجود اينكه تيم ملي ايران از هر لحاظ در آمادگي بسر مي برد و مدت سه ماه در اردو بود يك هفته قبل از مسابقات اجازه شركت به اين تيم داده نشد.
در سال 1362 آخرين باري كه تيم ملي ايران در بازي هاي رسمي شركت داشت در يك سال قبل بود كه در اين دوره از بازي ها چهره خوبي از خودش نشان داد و پس از 5 پيروزي بر تيم هاي پاكستان ، اندونزي ، هنگ گنگ ، هند و اردن و يك شكست از تيم چين در جاي پنجم قرار گرفت. در اين دوره بود كه مرحوم مجيد پاشا مقدم به عضويت تيم آسيا درآمد.
در سال 1381 تيم ملي جوانان بسكتبال نايب قهرمان آسيا و جواز حضور در جام جهاني مالزي را بدست آورد و به مقام شانزدهم رسيد.
در سال 1383 تيم هاي ملي جوانان در كشور هندوستان و اميد در تهران هر دو براي اولين بار در تاريخ تاسيس اين فدراسيون مقام اول آسيا و برنده مدال طلا گرديدند و تيم ملي اميد به جام جهاني راه پيدا نمود كه در مرداد ماه 84 به آرژانتين اعزام مي گردد.
در سال 1383 و 1384 تيم ملي مردان قهرمان اول مسابقات غرب آسيا در تهران و لبنان شد.
در سالهاي 1382 و 1383 تيم ملي نوجوانان قهرمان غرب آسيا شد.
در سال 1384 جام ملت هاي آسيا در كشور قطر با حضور 16 تيم در چهار گروه برگزار شد كه تيم هاي چين ، لبنان و قطر مقام هاي اول تا سوم را بدست آوردند و تيم ايران در جاي ششم ايستاد.

پيدايش و توسعه ورزش بسكتبال

تا قبل از سال 1891 ميلادي ورزش هاي فوتبال آمريكايي و بيسبال نزد مردم ايالات متحده بسيار محبوب و مورد توجه بودند. اين دو ورزش بعلت ويژگي هاي خاص خود و نياز به مكان بسيار بزرگ در فضاي آزاد و بنابراين در فصول معيني از سال قابل اجرا بودند. لذا در فصل زمستان فعاليت هاي ورزشي بسيار كم رونق و به ژيمناستيك ، حركات سوئدي و راهپيمايي خلاصه شده و در بعضي نقاط بصورت تعطيل در مي آمد. از اين رو دست اندركاران امر بر آن شدند تا ورزشي ابداع نمايند كه از طرفي امكان اجراي آن در تمام فصول سال ميسر باشد و از طرف ديگر حد فاصل زماني بين فوتبال و بيسبال را پر كند. علاوه بر اين ، هدف ديگري كه با ابداع اين ورزش در مدنظر قرار داشت ادامه فعاليت هاي ورزشي ورزشكاران دو رشته فوق بود تا بدينوسيله بتوانند با ادامه اينگونه فعاليت ها در خارج از فصل آغاز نمايند. با توجه به نكات فوق بود كه بسكتبال در سال 1891 توسط يكي از اساتيد ورزش كالج اسپرينگ فيلد به نام دكتر جيمز نيسميت اختراع شد. چون در اين بازي از سبد و توپ استفاده مي شد و هدف پرتاب و قرار دادن توپ در داخل سبد بود لذا نام بسكتبال را بر روي آن نهاد. در اين سال براي اولين بار بود كه اين ورزش در كالج مذكور در ايالت ماساچوست آمريكا اجرا گرديد.
وسايل اوليه عبارت بودند از يك سبد هلو ، لاستيك داخل توپ فوتبال. پنج اصل اساسي در شكل گرفتن اين ورزش مورد توجه قرار گرفت كه عبارت بودند از :
1- اين بازي به يك توپ نياز دارد كه بايستي بزرگ ، سبك و بوسيله دو دست حمل شود.
2- هيج كس اجازه ندارد زمانيكه توپ را دراختيار دارد بدود.
3- هنگاميكه توپ در جريان است هيچ يك از بازيكنان مجاز نيستند محدوديتي براي بدست آوردن توپ توسط ساير بازيكنان بوجود آورند.
4- هر دو تيم منطقه مشابهي را اشغال مي نمايند.
5- سبد (حلقه) بايستي افقي بوده و در مكاني بالاتر از بازيكنان قرار داشته باشد.
نحوه قرار كگرفتن سبد هلو به اين صورت بود كه يا آن را روي پايه اي نصب مي كردند و با به بالكن موجود در سالن متصل مي شد. در كنار اين پايه يا بالكن نردباني قرار داشت كه هر موقع توپ به ثمر مي رسيد يكي از بازيكنان از آن بالا مي رفت و توپ را از داخل آن خارج نموده بازي مجددا از نيمه زمين آغاز مي گرديد. در سال 1982 يعني به فاصله يك سال پس از اختراع بسكتبال مسابقه اي توسط دو تيم به نمايش گذاشته شد كه يكي از تيم ها را دكتر نيسميت و ديگري را آموس آلونرواستگ رهبري مي نمود. پس از اجراي اين نمايش بود كه ورزش بسكتبال به سرعت توسعه و گسترش يافته و روز به روز محبوبيت بيشتري بين جوانان كسب نمود.
بسكتبال برخلاف بسياري از ورزش هاي ديگر از ابتداي امر مورد توجه خانم ها نيز قرار گرفت و اولين تيم بانوان در سال 1891 در محل كار يا دانشكده مخترع آن تشكيل و در سال 1899 ميلادي براي اولين بار كتاب قانون بسكتبال براي بانوان منتشر گرديد.
بررسي و مطالعه قوانين و مقررات اين بازي در گذشته و تغييرات آن بازگوكننده جالبي از جنبه هاي مختلف گسترش اين ورزش مي باشد. بدين معني كه بسكتبال در ابتدا خيلي آرام و آهسته اجرا مي شد و به قدرت جسماني كمتري نياز داشت. زمين بازي در مراحل اوليه گسترش اين ورزش به سه قسمت تقسيم مي شد و بازيكنان هر ناحيه تنها مي توانستند در منطقه مربوط به خود به فعاليت بپردازند. بعدها كه بازي از سرعت بيشتري برخوردار شد زمين بازي نيز به دو قسمت تبديل گرديد. در آغاز پيدايش بسكتبال بازيكنان مجاز بودند تنها يكبار توپ را زمين بزنند. بعدها اين تعداد به دو يا سه بار افزايش يافت. در حال حاضر اين تعداد محدود نبوده و بازيكن مجاز است با توجه به موقعيت خود در زمين بازي پس از دراختيار گرفتن توپ هرچند بار كه مايل باشد آن را به زمين بزند.
نكات جالبي كه در مجموعه سيزده گانه قوانين مقدماتي بسكتبال در آن زمان جاي داشت عبارت بودند از :
1- امكان ضربه زدن به توپ وجود داشت اما نه با مچ دست.
2- هرگاه بازيكني بهر دليلي از بازي اخراج مي شد بازيكن ديگري بجاي وي به بازي وارد نمي شد.
3- يك امتياز به نفع تيم مقابل تيمي كه مرتكب سه خطا شده بود ثبت مي شد.
4- وقتي توپي از زمين خارج مي شد اولين فردي كه آن را لمس مي كرد صاحب آن شناخته شده و مي توانست توپ را به داخل زمين پرتاب نموده و آن را به جريان بگذارد.
بازي از دو نيمه 15 دقيقه اي و يك استراحت 5 دقيقه اي بين دو نيمه تشكيل مي شد. تعداد بازيكناني كه يك تيم را تشكيل مي دادند به اندازه زمين بستگي داشت و بين 3 الي 40 نفر متغير بود. تعداد كمتر از حالت تكنيكي و علمي بيشتر و تعداد زيادتر از جنبه تفريحي بيشتري برخوردار بود. بهترين شكل يك تيم از نظر تعداد و تركيب نفرات به اين صورت بوده كه دروازه بان دو گارد ، سه سانتر ، دو فوروارد و يك بازيكن در انتهاي زمين. بنابراين در آغاز تعداد مطلوب براي يك تيم 9 نفر بود. وظيفه دروازه بان و دو گارد جلوگيري از كسب امتياز توسط بازيكنان تيم مقابل. فورواردها مسئول كسب امتياز و سانترها نقش تغذيه كننده بازيكناني را در جلو بهترين فرصت را دراختيار داشتند عهده دار بودند. بازيكنان در اين زمان از لباس ژيمناستيك كه عبارت بود از يك شلوار بلند و بلوز آستين كوتاه استفاده مي كردند.
فقدان قوانين و مقررات در دوره مقدماتي بسكتبال باعث پيدايش مسائل اجرايي بسيار و درنتيجه كاهش جذابيت اين بازي شد. بطور مثال بازيكنان بلندقد در كنار سبد مي ايستادند و با دريافت توپ از ساير بازيكنان آن را به ثمر مي رساندند و از انجام حركات جالب كه در حال حاضر در بازي بسكتبال و بويژه در تاكتيك هاي حمله مشاهده مي شود خبر و اثري نبود. مسئله ديگري كه از تحرك بازي مي كاست آن بود كه بازيكن هرقدر مايل بود مي توانست توپ را نزد خود نگاه دارد. بهمين نحو يك تيم مي توانست به مدت دلخواه توپ را حفظ نمايد.
اين وضع تا سال 1930 با تغييرات جزئي كه به نمونه هايي از آن اشاره خواهد شد ادامه داشت.
1- ابتدا به هر پرتاب يك امتياز و به پرتاب هاي دورتر از 6 متر ، 3 امتياز تعلق مي گرفت.
2- تعداد خطاهايي كه به اخراج بازيكن منتهي مي شد از 2 به 5 نفر افزايش يافت.
3- تعداد متغير بازيكنان در سال 1897 روي 5 نفر تثبيت شد.
4- دريبل كننده تنها مي توانست با يك دست دريبل كند و تا سال 1901 اجازه شوت نداشت.
5- در سال 1908 استفاده از هر دو دست در دريبل مجاز شد.
در سال 1930 تحول چشمگيري در اين ورزش بوجود آمد و با تجديدنظر در مقررات موجود و تكميل آنها بسكتبال بسمت تكامل هرچه بيشتر گام برداشت. در اين سال بود كه هنك لوئي ستي دانشجوي دانشگاه استانفورد كاليفرنيا براي اولين بار شوت جفت را به نمايش گذاشت و باعث افزايش تحرك و درنتيجه محبوبيت اين ورزش در بين جوانان گرديد. اين اختراع بهمراه قوانيني نظير قانون 3 ثانيه و 10 ثانيه (1936) كه به افزايش تحرك بازيكنان منجر گرديد باعث شد كه اين مرحله بعنوان نقطه عطفي در توسعه و گسترش بسكتبال محسوب شود. زيرا علاوه بر افزايش قابل ملاحظه سرعت در بازي ، از نقطه نظرهاي تكنيكي و تاكتيكي باعث پيدايش عوامل مختلف نسبت به دستيابي به هدف و پرتاب توپ در سبد شد.
امروزه در بسياري از كشورهاي جهان بازي بسكتبال جاي خود را در بين ورزش ها پيدا نموده و طرفداران زيادي دست و پا كرده است بطوريكه در اكثر مدارس و دانشگاهها و ساير موسسات آموزشي جوانان به اجراي آن مبادرت مي ورزند
تا سال 1932 بسكتبال در جمع ورزش هاي المپيكي قرار نداشت. در المپيك 1936 برلين بود كه براي اولين بار اين رشته به ليست ورزش هاي متداول المپيك افزوده گشت و اولين دوره مسابقات آن با شركت 21 تيم برگزار گرديد.
اين بازي در سالهاي 1314 . 1315 شمسي براي اولين بار توسط آقاي فريدون شريف زاده كه در آن زمان تحصيلات عاليه خود را در كشور تركيه به پايان رسانيده بود ارائه شد. نامبرده در كالج البرز اين ورزش را متداول نمود و سپس ساير مربيان ورزش در كشور به ترويج آن مبادرت ورزيدند. آهنگ گسترش بسكتبال در ايران نيز مانند ساير كشورهاي جهان بسيار سريع بود بطوريكه بيش از 10 سال از آن تاريخ نگذشته بود كه تيم بسكتبال كشور ما در بازي هاي المپيك 1948 لندن شركت نمود.

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 08 فروردین 1394 ساعت: 10:21 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره بدنسازي

بازديد: 159

 

بنام خد ا

موضوع تحقيق : بدنسازي – تاريخچه بدنسازي

با عرض سلام مجدد خدمت تمامي ورزشدوستان عزيز خصوصا علاقمندان به ورزش و بدنسازي در قديم گفته مي شد كه مادر همه ورزشها و دو ميداني است اما امروزه با پيشرفت علم بدنسازي حرف اول را مي زند يعني يك ورزشكار موفق كسي است كه بتواند در هر رشته اي كه فعاليت مي كند بدنسازي مورد نياز ورزشي خود را به نحو احسن انجام دهد .

تاريخچه اين ورزش به 184 هزار سال قبل از ميلاد مسيح مي رسد .زمانيكه شخصي بنام ميلا كتابي درباره ورزش و وزنه نوشت و در ان خواص اين ورزش را در بيست و يك مورد اعلام كرد .

ورزشي پرورش اندام  از سال 1936 اغاز شد زمانيكه براوان ميلر مجله اي بنام يرديسكن انتشار دادند و 10 سال بود فدراسيون پرورش اندام تاسيس گرديد .

 

 

اغاز بدنسازي در ايران

در سال 1318 استاد ماركفورلي در اولين سفري كه به ايران داشت اولين ميله استاندارد وزنه برداري را به ايران اورد و اين اغاز مي شد براي ورزشي وزنه برداري و بدنسازي در ايران .

در سال 1957 ايران ميزبان وزنه برداري شد در اين مسابقات قرار شد يك سري مسابقه پرورشي اندام نيز در ميان شركت كنندگان برگزار شود كه در اين مسابقات مرحوم نامجو توانست مقام اول را كسب كند و حال مي بينيم كه وزنه برداري ايران و قهرمانان ايراني در اين ورزش در اسيا و حتي جهان حرف هاي زيادي براي گفتن دارند .

بدنسازي داراي سه نوع استفاده كلي مي باشد .

1- بدنسازي با قدرت و فشار بسيار با وزنه هاي سنگين يا ( پاور ليفتينگ

2- بدنسازي براي پرورش و افزايش حجم ماهيچه ها و زيبايي اندام

3- بدنسازي براي رشد ماهيچه هاي مورد نياز براي هر ورزشي كه ورزشكار مي خواهد انجام دهد

تقسيم بندي بدنها براي پرورش و افزايش حجم ماهيچه و زيبايي اندام

ابتدا براي اينكه يك پرورش اندام كار موفق باشيم بايد با نوع بدنها اشنا باشيم تا بتوانيم تمرين و برنامه ريزي درستي داشته باشيم .

ما سه نوع بدن داريم :

1- بدنهاي لاغر يا استخواني كه در تمرين اين نوع بدنها وزنه هاي سنگين ترولي در دفعات كمتر در هر ست را انجام مي دهيم . بصورتي كه پنجاه تا 55% غذاهاي انها را غذاهاي كربوهيدراتي و چربي تشكيل مي دهد و 35% انرا پروتئين تشكيل مي دهد اين نوع بدنها با استفاده اين نوع برنامه غذايي و تمرين در ظرف يك هفته نيم كيلو و وزن ان به بدن انها اضافه مي شود .

2- بدنهاي چاق يا گوشت دار است در اين نوع بدنها ورزشكاران بايد وزنه هاي سبك ترو و با مقدار دفعات بيشتر را انجام دهند .

در هنگام تمرين تعداد ستها را افزايش دهند و استراحت را كمتر كنند در مصرف غذايي اين گروه مقدار مصرف كربوهيدات و چربي را پايين مي اورند و پروتئين را بايد بالا ببرند – و براي پايين آوردن وزن بدن بايد اين ورزشكاران حدودا روزانه 500 كالري به بدن انرژي برسانند در اينصورت در يك هفته 450 گرم از وزن بدن انها كاسته مي شود .

3- بدنهاي ورزيده و عضلاني مقدار همه پروتئين ها و چربيها و كربوهيداتها بايد به ميزان كافي استفاده شود.

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 08 فروردین 1394 ساعت: 10:20 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره تاريخچه تفنگهاي تك تيرانداز

بازديد: 131

 

تاريخچه تفنگهاي تك تيرانداز

استفاده از هنر تك تيراندازي در ميادين جنگ سالهاي بسياري است كه معمول شده است. اصولاً در تجارب مختلف رزمي ثابت شده است كه تيراندازي و قدرت آتش سربازان عادي يك واحد رزمي در برابر دشمن چندان زياد نيست زيرا قسمت اعظم آن به هدر رفته و تعداد بسيار كمي از گلوله ها صرف زخمي كردن و يا از پاي درآوردن دشمن مي گردد. و شايد اين مسئله بدان علت باشد كه سربازان عادي خود را ملزم به آن نمي بينند كه اصول نشانه روي در تيراندازي را رعايت نمايند. و يا آن كه فكر مي كنند وقت كافي جهت اين كار موجود نيست.

مع الوصف زماني تيراندازي مؤثر و قابل توجه مي باشد كه سربازان به طرز كار سلاح آشنا بوده و مهارت كافي داشته باشند. به همين دليل، امروزه در كليه كشورهاي دنيا افرادي را به همين منظور تحت آموزش هاي ضروري قرار داده و آنها را با سلاح مجهز مي نمايند تا اثر دهي يك واحد، حتي المقدور بيشتر گردد. اين افراد تك تيرانداز ناميده مي شوند.

همان طور كه ذكر شد يك ركن تيراندازي، سلاح مربوطه مي باشد. بديهي است براي دستيابي به نتيجه بهتر لازم است، سلاح تك تيرانداز نيز مناسب كار او باشد و بتواند حداكثر بازدهي را در جنگ داشته باشد. براي اين منظور مي توان مشخصات چندي را براي سلاح هاي تك تيراندازان ذكر نمود.

1)   قدرت كافي:  اين سلاح ها بايد قدرت از پاي درآوردن كافي داشته باشند زيرا پس از اصابت تير اول، معمولاً فرصت فرصت تيراندازي مجدد براي تك تيرانداز باقي نخواهد ماند. بنابراين لازم است با همان تير اول دشمن را از پاي درآورد.

2)   برد زياد: جهت ثمر دهي خوب لازم است اين سلاح ها برد زيادي داشته باشند تا بتوان آنها را بر عليه هدفهاي دور نيز به كار برد.

3)   دقت زياد: مي توان گفت دقت زياد تا حدي بستگي به ويژگي ها و مشخصات مكانيكي سلاح و خواص بالستيكي مرمي نيز دارد. براي مثال سلاحي با برد زياد سرعت اوليه بيشتري را ايجاد مي كند كه در اين صورت خط سير گلوله مستقيم تر بوده و الزاماً نشانه روي دقيق تر خواهد بود. معهذا تنها اين نكته كافي نبوده و استفاده از دستگاه نشانه روي مناسب نظير دوربين ضروري است.

4)   خوشدستي و سهولت كاربرد: يك سلاح تك تيرانداز بايد سبك و راحت باشد. و بتوان بدون خستگي زياد آن را در مدتي طولاني به كار برد. گاهي ممكن است تيراندازها، ساعتها در انتظار شكار بمانند. به همين دليل وجود وسايلي از قبيل دوپايه، بالشتك براي گونه و قنداق لاستيكي لازم است. معهذا مسائلي مثل صداي كمتر، عقب نشيني كمتر كه مربوط به طراحي سلاح مي شود، مي توانند مؤثر باشند.

تا اواخر قرن حاضر سلاح سربازان پياده تفنگهاي گلنگدني بود. اين سلاح ها داراي خواص مناسب تك تيراندازي بودند. براي مثال داراي برد خيلي زياد، قدرت خيلي زياد و دقت جالب توجه بوده و از طرفي نسبتاً سبك وزن و خوشدست بودند. تنها ايراد آنها اين بود كه از نظر نشانه روي چندان مناسب نبودند كه اين قضيه را مي شد با نصب يك دوربين به راحتي رفع كرد. به همين خاطر تفنگهاي تك تيراندازي در اين دوره همگي سلاح هاي عادي بوده كه مجهز به دوربين شده بودند. براي مثال مي توان از تفنگهاي (M97) انفيله آمريكايي، و تفنگ ماوزر 98 آلماني نام برد. در اين دوران روسها ابتدا از تفنگهاي موسين ناگانت مدل 1891 و چندين سال بعد از مدل (M 89/0) كه كمي تغيير يافته و مجهز به دوربين جالبي بود استفاده مي نمودند. قابل ذكر است كه اكنون نيز در بسياري از كارخانجات اسلحه سازي دنيا نيز جهت تك تيراندازي از اين سلاح ها تهيه مي نمايند ولي سلاح هاي جديد سبك تر، خوشدست تر، مجهز به دوربين هاي خوب نيز مي باشند. براي مثال مي توان به سلاح هاي (FR-FI) فرانسوي، تفنگ (SP66) آلماني (كارخانه ماوزر) و بسياري تفنگهاي ديگر در دنيا اشاره نمود.

با به وجود آمدن سلاح هاي نيمه اتوماتيك، باز اكثراً از همان سلاح هاي قبلي استفاده مي شد زيرا سلاح هاي جديد داراي قدرت و برد كمتري بودند چون مقداري از گاز باروت صرف عقب راندن گلنگدن شده و صرف راندن مرمي نمي شد و به همين خاطر از دقت كمتري نيز برخوردار بودند. معهذا برخي از كشورها از سلاح نيمه اتوماتيك عادي خود با نصب دوربيني و اضافاتي استفاده نمودند. مثلاً آمريكا از تفنگ M1 خود با نصب دوربين و بالشتك روي قنداق استفاده نمود ليكن اين سلاح ها چندان فرقي نداشتند زيرا برد و قدرتشان بيشتر از تفنگهاي عادي بود و اصولاً به منظور تك تيراندازي ساخته نمي شدند.

اين مسئله باز در ظهور سلاح هاي اتوماتيك نيز به چشم مي خورد به خصوص سلاح هاي اتوماتيك به علت كنترل كمتر چندان موفق نبودند. با اين حال اكثر كارخانجات اسلحه سازي سلاح هاي اتوماتيك خود را مجهز به دوربين و احياناً دوپايه و غيره نموده و به عنوان تفنگ تك تيراندازي به كشورهاي ديگر صادر نمودند. مثلاً مي توان از تفنگ آلماني ژ-3 با دوربين، و يا تفنگهاي FN بلژيكي نام برد. ولي اين سلاح ها نيز چندان موفق نبودند زيرا گرچه تا حدودي پرقدرت هستند و برد مناسبي هم دارند ولي چندان خوشدست نيستند و به خصوص زياد سنگين مي باشند ضمناً در برخي سلاح هاي اتوماتيك اصولاً امكان اين كار چندان وجود ندارد زيرا از قدرت از پا درآوردن خيلي كمي برخوردارند (مثل كلاشينكف).

در اين زمينه روسها در دهه 50 (يا اوايل 60) تدبير جديدي انديشيدند. تا اين زمان روسها از همان تفنگ (M 1891/30) استفاده مي نمودند كه فشنگ 62/7 ميلي متري M43 كه در تفنگهاي كلاشينكف استفاده مي شود خيلي كم قدرت بوده و مناسب نيست در عوض فشنگهاي 62/7 ميلي متري زهدار قديمي كه از سالهاي قبل در ارتش روسيه به كار مي رفتند مناسب به نظر مي رسيد. بنابراين سلاحي اختصاصاً جهت تك تيراندازي با استفاده از تفنگ طراحي نمودند، ضمناً از تجربيات به دست آمده از سلاح هاي بسيار موفق كلاشينكف نيز استفاده شاياني به عمل آمد. حاصل كار تفنگي بود بسيار جالب و كارآمد به نام دراگونوف (SVD) كه اكنون در ارتش روسيه و اكثر كشورهاي بلوك شرق و بسياري از كشورهاي ديگر جهان مورد بهره برداري است.

دراين سلاح طول لوله را نسبتاً بلند گرفته بودند. اين مسئله باعث شده است كه برد اين سلاح نيز افزايش يافته و به علت خط سير مستقيم تر، دقت آن نيز خيلي زياد شود. ضمناً جهت راحت تر كردن كار تيرانداز، از نظر مسلح كردن مجدد سلاح كه در سلاح هاي گلنگدني كمي وقت گير بود، سلاح را نيمه اتومانيك تهيه نمودند (اتوماتيك ضرورتي نداشت) اين مسئله تا حدودي در كم كردن لگد سلاح نيز تأثير داشت و براي هر چه كمتر كردن عقب نشيني، شعله پوش بزرگي نيز به سر لوله متصل شد. بدنه سلاح نيز از ورقه فولادي تهيه شده و قسمتهاي مختلف آن نيز ساده و سبك وزن تهيه شد. قنداق نيز جهت سبكي بيشتر توخالي ساخته شد و به علاوه يك بالشتك هم جهت تهيه تكيه گونه تيراندازي كه خيلي مناسب است اضافه شد. مسئله مهمتر دوربين بود كه يك دوربين جالب با 4 برابر برد دقيق براي آن تهيه شد. با اين دوربين اهداف ثابت و متحرك تا مسافت 1300 متري مي توانست نشانه روي شود. ضمناً دوربين مجهز به دستگاه نشانه روي شبانه و فيلتر كشف منبع نور مادون قرمز نيز بود كه جهت رزم شبانه مناسب بود، حتي جهت رزمهاي نزديك اين سلاح مجهز به سر نيزه تفنگهاي كلاشينكف شد.

تنها ايراد اين سلاح نداشتن دوپايه است كه هنوز استفاده از آن را كمي مشكل مي كند به خصوص با توجه به طول زياد آن.

اصول به كار گرفته شده در اين سلاح از سوي كشورهاي ديگر نيز مورد بهره برداري قرار گرفت و بر اساس آن سلاح هايي تهيه شده مثلاً تفنگهاي تك تيراندازي رومانيايي و نيز يوگسلاويايي و يك سلاح فنلاندي از نظر اندازه و اصول كاركرد تقليدي از اين سلاح است ولي از نظر مكانيسم ساده تر شده و كاملاً مشابه تفنگهاي كلاشينكف توليد شده اند.

در اين اواخر كارخانه والتر در آلمان نيز از اين اصول پيروي كرده و سلاح تك تيرانداز نيمه اتوماتيك بسيار جالبي ساخت كه اصلاحاتي نيز در آن به چشم مي خورد مثلاً با قرار دادن خشاب در پشت دستگاه چكاننده طول سلاح كوتاهتر شده و نيز يك دوپايه بدان نصب كرده است و همين طور دوربين مورد استفاده در آن با بزرگنمايي بيشتر از 5/2 تا 10 برابر مي باشد كه بسيار دقيق است.

در هر حال تفنگ در اگونوف هنوز در روسيه در خط توليد قرار داشته و براي ارتش روسيه و اكثر كشورهاي بلوك شرق و نيز جهت صدور به كشورهاي ديگر جهان توليد مي شود و احتمالاً تا سالهاي آينده نيز در خط توليد باقي خواهد بود.

مشخصات و شرح ظاهر سلاح

تفنگ تك تيرانداز در اگونوف ساخت شوروي سابق و بلوك شرق بوده كه در نوع خود بهترين نمونه است. البته اين سلاح در ضمن محسنات داراي معايبي نيز مي باشد از جمله اين كه فاقد دوپايه است كه يك وسيله ضروري براي تك تيرانداز است. (البته براي اين سلاح يك سه پايه جهت استفاده در مواضع ثابت و زدن هدف نقطه اي تهيه شده است.)

در اگونوف يك سلاح انفرادي بوده و به صورت نيمه اتوماتيك (تكتير) عمل مي كند. برگه ناظم آتش آن در دو وضعيت يكي ضامن (در حالت بالا) و تك تير (در حالت پايين) قرار مي گيرد كه چنانچه اسلحه به ضامن باشد مسلح نمي شود. اين سلاح با خشابهاي 10 فشنگي تغذيه، با فشار غير مستقيم گاز باروت مسلح، و لوله آن با هوا خنك مي گردد. زماني كه در تيراندازي فشنگها تمام شود آلات متحرك عقب مي ايستد كه نشان دهنده خالي بودن خشاب است. سرنيزه اين سلاح همان سرنيزه اسلحه كلاشينكف بوده و با نصب آن از اسلحه مي توان در جنگ سرنيزه نيز استفاده نمود. شعله پوش بزرگي در سر لوله اين سلاح است كه كار پخش شعله و كاستن عقب نشيني سلاح را انجام داده و با پايه مگسك يكسره مي باشد.

اين سلاح داراي دو نوع دستگاه نشانه روي: مكانيكي و تلسكوپي است. دستگاه نشانه روي مكانيكي آن از دو قسمت: ستون درجه (روزنه ديد) كه در وسط سلاح قرار دارد و مگسك كه در جلوي اسلحه (سرلوله) تعبيه شده تشكيل گرديده است، ستون درجه از 1 الي 12 به مقياس هر عدد 100 متر مدرج شده است. قبل از عدد 1 آن حرفي نوشته شده كه اصطلاحاً به آن علامت تاكتيكي گفته مي شود اين حرف همسطح 400 متر مي باشد. مگسك اين سلاح در سمت قابل تغيير بوده و براي تنظيم انحراف در سمت و قلق گيري سلاح به كار مي رود و در هر سمت 2 ميليم قابل تغيير است، براي اين كار بايستي پيچ زير مگسك را شل نموده و حافظ مگسك را در سمت لازم حركت داده و دوباره پيچ را محكم كرد.

متعلقات:

براي هر سلاحي قطعات و وسايلي اضافي قرار داده مي شود كه سلاح را براي كارهاي ديگر –به جز مأموريت سلاح- تجهيز كند از جمله:

1)              سرنيزه: با نصب سرنيزه از اين سلاح در جنگ سرنيزه مي توان استفاده نمود. سرنيزه اين سلاح همان سرنيزه تفنگ كلاشينكف است كه به صورت سيم بر نيز از آن مي توان استفاده نمود.

2)              وسايل نظافت: وسايل تنظيف اين سلاح كه تعدادي از آنها در قسمت ته قبضه تپانچه اي تعبيه شده و درپوشي با پيچ بر روي آنها بسته شده است عبارتند از:

-       ميله تنظيف

-       برس نرم و زبر

-       پيچ هرزگرد

-       روغندان

-       آچار مخصوص

3)              سه پايه: در مواقعي كه تك تيرانداز بخواهد در سنگري مستحكم و استتار شده بر روي نقطه اي و يا جاده اي كمين كند، چون تحرك كمتر شده و بيشتر بر روي يك نقطه تيراندازي مي كند از سه پايه اين سلاح كه توسط طوقه اي در قسمت ستون درجه نصب مي شود استفاده مي گردد. اين سه پايه در برد توسط طوقه اي قابل تغيير است.

مختصات:

ابعاد، اوزان و بردهاي اين سلاح به شرح زير است:

-       كاليبر 62/7 ميليمتر

-       داراي 4 عدد خان، گردش خانها از چپ به راست

-       برد مؤثر براي اصابت هدفهاي زميني با استفاده از ستون درجه و دوربين 800 متر

-       برد مؤثر با استفاده از دوربين حداكثر 1300 متر

-       برد مؤثر با استفاده از ستون درجه 1200 متر

-       برد مؤثر براي زدن سينه 430 متر

-       برد مؤثر براي زدن هدفهاي متحرك 640 متر

-       برد مؤثر براي زدن ناحيه سر با ارتفاع 30 سانتي متر 350 متر

-       برد نهايي 3800 متر

-       نواخت تير 30 تير در دقيقه

-       سرعت ابتدايي گلوله 830 متر در ثانيه اول

-       وزن سلاح با دوربين و خشاب خالي بدون سرنيزه 300/4 = 3/4 كيلوگرم

-       وزن خشاب خالي 210 گرم

-       وزن سرنيزه با جلد 540 گرم

-       وزن دوربين 580 گرم

-       قدرت بزرگنمايي دوربين 4 برابر، ميدان ديد حقيقي 6 درجه

-       طول اسلحه 5/122 سانتي متر

-       طول سلاح با سرنيزه 137 سانتي متر

-       طول لوله 62 سانتي متر

-       ظرفيت خشاب 10 تير

-       وزن فشنگ كامل 27 گرم وطول پوكه آن 54 ميليمتر، وزن مرمري 6/9 گرم

-       انواع مهمات مصرفي R (54 * 62/7).

 

 

 

پر و خالي كردن اسلحه و خشاب

پر و خالي كردن خشاب: براي پر كردن خشاب بايستي آن را در دست چپ گرفته به طوري كه، سر آن به طرف بالا قرار گيرد، سپس ته فشنگ را قبل از دو لبه تنگ خشاب روي صفحه خوراك دهنده آن قرار داده و با فشار دادن فشنگ به طرف پايين و عقب، آن را به داخل خشاب قرار داد.

نظافت و نگهداري

1)     نظافت: همان طور كه در قبل گفته شد اين سلاح داراي يكسري وسايل نظافت از جمله ميل تنظيف، فرچه، روغندان، برس، آچار (ته جعبه تنظيف) مي باشد. براي نظافت اين سلاح بايستي آن را به طور مختصر باز نموده و شروع به نظافت نمود.

الف) براي تميز كردن لوله ابتدا قطعات ميله تنظيف را سر هم بسته فرچه سيمي را به آن متصل نموده و داخل لوله بكشيد تا رسوب داخل آن تميز شود سپس با روغن داخل آن چند بار فرچه را كشيده و در آخر لوله را خشك كنيد.

ب) سيلندر گاز را كاملاً تميز كرده كه گاز بتواند پيستون و ميله گاز را به راحتي به عقب براند؛ ميله گاز را بازديد نماييد كه كج نشده باشد.

پ) محل رفت و آمد آلات متحرك داخل بدنه و به روي خود آلات متحرك را به خوبي نظافت نماييد و مقدار بسيار كمي به آن روغن بزنيد.

ت) داخل دستگاه چكاننده، مقر چفت شده گلنگدن و داخل بدنه را كاملاً تميز كرده و محل هايي كه اصطكاك زياد دارد مقداري روغن بزنيد؛ مقر سوار شدن دوربين بر روي سلاح را كاملاً تميز كرده كه دوربين به راحتي نصب شود.

ث) قنداق و قطعات چوبي سلاح را روغن بزرك خام زده تا ترك نخورد.

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 08 فروردین 1394 ساعت: 10:19 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره ورزش براي كاهش و افزايش وزن

بازديد: 433

 

بهترين ورزش براي كاهش و افزايش  وزن

يکي از تصورات متداول اما کاملاً اشتباه اين است که ورزش ايروبيک باعث سفت و منسجم شدن عضلات مي شود. حقيقت مطلب اين است که اين تمرينات تا حدود بسيار کمي بر سفت کردن عضلات تاثير مي گذارد. ورزشي که خيلي در اين زمينه مؤثر است، تمرينات استقامتي (تمرينات وزنه) است.

انجام اين دو نوع تمرينات به اتفاق هم، بيشترين تاثير را هم در کاهش چربي بدن، و هم افزيش حجم ماهيچه اي خواهد داشت. اگر قصد کم کردن وزن داريد، تحقيقات نشان مي دهد که انجام تمرينات ايروبيک و وزنه به اتفاق هم، تا 56 درصد به کاهش وزن کمک مي کند.

درست است که ماهيچه وزن بيشتري دارد، اما اگر حجم عضلانيتان ر ا بالا ببريد، حتي وقتي در حال استراحت هستيد،  بدنتان قادر خواهد بود ميزان بيشتري چربي بسوزاند، زيرا متابوليسم بدنتان افزايش مي يابد. يک پوند ماهيچه، 350 تا 500 کالري در هفته مي سوزاند، درحاليکه يک پوند چربي فقط 14 کالري. تحقيقات جديد ثابت کرده است که عضله سازي به بدن براي مقابله با بيماري ها نيز کمک مي کند.

تمرينات قدرتي براي همه مفيد است و به سن يا جنسيت هم بستگي ندارد، و امروزه يکي از مهمترين اجزاء فيتنس و بدنسازي محسوب مي شود. تحقيقات اشاره بر اين دارد که کاهش حجم عضلاني که در افراد سالخورده ديده مي شود، به دليل کهولت سن ايجاد نمي گردد، بلکه به خاطر کمبود تحرک و فعاليت است. حتي فرد جواني که به اندازه کافي تحرک نداشته باشد، ممکن است حجم عضلاني و قواي جسماني خود را از دست بدهد. تمرينات قدرتي مثل وزنه برداري و انجام ورزش هاي مقاومتي وزنه، به ميزان دو بار در هفته هم به شما براي افزايش حجم عضلاني کمک مي کند.

تمرينات قدرتي که شامل سِت هاي مختلف از تکرارهاي مختلف با استفاده از وزنه هاي متوسط است، ممکن است باعث حجيم شدن ماهيچه ها نشود، اما در عوض، تراکم استخوانها و متابوليسم بدن را افزايش مي دهد و با سفت و منسجم تر کردن عضلات باعث مي شود لاغرتر به نظر بياييد.

انجام تمرينات ايروبيک به همراه تمرينات قدرتي بسيار مفيد است. ورزش ايروبيک باعث قدرت بخشيدن به قلب و ريه ها مي شود و باعث ميشود بدن بهتر از اکسيژن استفاده کند که به براي انجام تمرينات قدرتي و فيتنس عالي است. تمرينات قدرتي نيز به نوبه خود باعث افزايش حجم ماهيچه ها، کاهش چربي بدن، و حفظ تراکم استخوان ها ميشود.

ورزش ايروبيک شامل نوعي تمرين است که ضربان قلب و تنفس را براي مدتي مداوم بالا نگاه مي دارد. اين مسئله باعش مي شود قلب و ريه ها بيش از حد معمول کار کنند.

اين نوع ورزش انواع مختلفي دارد که شامل دوچرخه، رقص ايروبيک، شنا، پياده روي، و استپ مي شود. انتخاب يکي از اين ورزش ها بستگي به وضعيت جسمي، سابقه سلامتي، علايق و اهداف شما دارد. اکثر متخصصين عقيده دارند که براي گرفتن نتيجه بيشتر، بهتر است دو نوع از اين ورزش ها را انتخاب کرده و به طور متناوب انجام دهيد.

ورزش هاي ايروبيک به طور کلي به دو دسته تقسيم مي شوند، پر فشار و کم فشار. بهتر است که نوع پر فشار اين ورزش ها (که فشار بسيار بيشتري بر بدن وارد مي کند و آسيب بيشتري مي رساند) را با نوع کم فشار آن، (مثل شنا و پياده روي) به طور متناوب انجام دهيد. اينکار باعث مي شود احتمال آسيبديدگي و فشار بيش از حد بر روي يک عضله خاص کمتر شود.

انجام 3 تا 4 روز در هفته به مدت 20 دقيقه ورزش هاي ايروبيک به نظر مناسب ميرسد. اگر قصد کم کردن وزن يا وضعيت جسماني خوبي داريد، مي توانيد طول مدن آن را افزايش دهيد. 5 تا 6 بار در هفته به مدت 40 تا 60 دقيقه در اينصورت عالي است.

هيچ نيازي نيست که افراط کنيد. تعادل هميشه بهترين نتيجه را مي دهد و لذت بيشتري نيز از ورزش کردنتان خواهيد برد. افراد مبتدي يا آنها که به تازگي از آسيب ديدگي بهبود يافته اند، و همچنين آندسته از افراد که بيش از اندازه اضافه وزن دارند، بهتر است با نوع کم فشار و متوسط کار را شروع کنند.

گرم کردن و سرد شدن در کاهش ناراحتي و احتمال آسيب ديدگي اهميت بسيار زيادي دارد. براي گرم کردن بايد ابتدا با تمرينات سبک تر کار را شروع کرده و تا آخرين سرعت و توان خود پيش رويد. از اين مرحله به بعد، باز بايد تمرينات را سبک تر و آرام تر کنيد تا تمرين به اتمام برسد.

مهمترين هدف در ورزش هاي ايروبيک، تحرک و پويايي است. پس بهتر است ورزشي را انتخاب کنيد که به آن علاقه منديد و مي تواند براي مدتي ضربان قلب شما را بالا نگاه دارد.  به اميد سلامتي شما!

همه چيز راجع به ايروبيک

تمرينات ايروبيک از حرکات ريتميک و متناوب ماهيچه اي بهره برده و ضربان قلب و تنفس را در در مدت زماني خاص بالا مي برد.

نمونه هاي ساده اين ورزش شامل: پياده روي، دو، شنا، دچرخه سواري، کوه نوردي پله اي، اسکي در مناطق کوهستاني، اسکيت، انواع کلاسهاي رقص و قالبهاي مختلف تنيس به صورت متناوب ( راکت بال، اسکواش) مي باشد. بايد به اين مساله توجه کرد که که تمرينات ايروبيک مي بايست در قالب خاص خود انجام شود که البته به هدف و شرايط فيزيکي شما، سوابق بيماري و وضعيت جسمانيتان نيز بستگي دارد. هرچند که در مجموع ايدهء اينکه ورزشهاي مختلفي انجام دهيم، فکر جالبيست - به عنوان مثال تعادل و توازن برقرار کردن ميان تمرينات و ورزشهاي متناسب با شرايط جسماني فرد بهترين شيوه انجام ايروبيک مي باشد،

اين استراتژي مصدوميت هاي پياپي را کاهش و بروز آنها را تقليل مي دهد و موجب مي شود که در موقعيتها و شرايطي که فرد فعاليتهاي زياد بدني انجام ميدهد توازن و بالانس بيشتري در حرکات ماهيچه ها برقرار گردد، که اين امر موجب لذت بردن بيشتر فرد نيز مي شود.

به خصوص اين مساله هنگامي که فرد ورزشها و تمريناتي با تحرک بالا مثل (دويدن، رقصهاي سنگين، تنيس، راکت بال و اسکواش) يا ورزشهايي با تحرک کمتر مانند (شنا، پياده روي، اسکي) انجام مي دهد بسيار حائز اهميت است.

توصيه هاي محتاطانه ما براي اينکه دچار مشکل نشويد در خصوص کساني است که فعاليتهاي ورزشي زيادي انجام ميدهند و اگر شما اضافه وزن داريد و يا سابقه مصدوميتهاي طولاني، يا در حال حاضر از مشکلاتي در نواحي پا، مچ پا، زانو، مفصل ران يا کمر داريد بايد در انجام تمرينات ايروبيک احتياط کنيد. اگرچه تمرينات ايروبيک، تمرينات تکنيکي يا با تمرکز زياد نيست، اما اين ورزش به بهبود وضعيت جسماني شما و پيش گيري از مصدوميتها کمک شاياني ميکند. البته همه شيوه هايي که ممکن است در رابطه با ايروبيک از سوي سايرين مشاهده کنيد مناسب و اصولي نيست. شما مي بايست شيوه صحيح و درست را از مربيان ايروبيک يا فيزيولوژيستها بياموزيد.

مدت زمان انجام تمرينات ايروبيک

اينکه چه مدت زماني را براي انجام تمرينات ايروبيک بايد اخنصاص دهيد بستگي به هدف، جدول برنامه ريزي و شرايط فيزيکي شما دارد، اما زمان 10 تا 60 دقيقه به نظر مي رسد زمان قابل قبولي باشد.

اگر هدف شما کاهش وزن اضافي بدنتان باشد و در شرايط مساعدي هم باشيد ميتوانيد مدت بيشتري هم ورزش کنيد. شايد در اينصورت چيزي حدود سي، چهل يا شصت دقيقه هم به شما توصيه شود. تحقيقات اخير نشان داده که سطح امادگي بدني حتي با تمرينات نظم 10 دقيقه اي در روز هم افزايش مي يابد. البته بهتر آن است که اين تمرينات 10 دقيقه اي روزي دو يا سه بار و حداقل پنج روز در هفته باشد.

براي بالانس کلي آمادگي بدن، سلامتي و تناسب اندام جدول سي دقيقه اي توصيه ميشود.

 

 

دشواري تمرينات تا چه حد باشد؟

يزان دشواري و سختي تمرينات ايروبيکي که شما انجام ميدهيد از 3 طريق اندازه گيري ميشود:

1- تعيين و اندازه گيري ضربان قلب، که روش خوبي براي اين است تا بدانيد با افزايش تحرکات بدنيدر هر دقيقه به چه اندازه ضربان قلب بالا ميرود.

2- شيوه بعدي تست صحبت کردن نام دارد، شما بايد قادر باشيد وقتي که تمرين ميکنيد به راحتي هم صحبت کنيد (اين شيوه براي فهميدن اينکه تمريناتتان چقدر سنگين است بسيار مفيد مي باشد).

3- با توجه به ميزان تواناييتان به سادگي ميتوانيد بفهميد که تمرينات با وجود دشواري چه تاثيري بر شما ميگذارند.

البته شما و مربي تان ميتوانيد به کمک هم تعيين کنيد که چه روشي براي شما مفيد تر است و قابليت بيشتري دارد، چرا که ما نميتوانيم توضيحات کافي را با ذکر جزييات واقعي به شما ارائه دهيم. اگرچه به نظر ميرسد که تمرينات متوسط و متعادل براي يک فرد عادي ميتواند کاملا" لذت بخش باشد.

در بخش بعدي اين مقاله به چگونگي انجام تمرينات ايروبيک بر مبناي هدف افراد ميپردازيم.ايروبيک چند نوبت و چه مدت؟

تعداد دفعات نرمال و معمول انجام اين تمرينات دو بار در طول هفته است. در شرايط ايده آل و نرمال انجام دو بار در هفته اين تمرينات به شما اين فرصت را خواهد داد تا تناسب اندام خود را حفظ کرده و از آمادگي جسماني خوبي برخوردار باشيد. اما به عقيده کارشناسان و فيزيولژيستها انجام سه تا پنج نوبت تمرينات در طول هفته بهتر و موثرتر خواهد بود.

هدف از دست دادن وزن زيادي

اگر هدف اصلي شما از ايروبيک از دست دادن چربي و وزن اضافي باشد، شش يا هفت نوبت در هفته که تقريبا" معادل روزي يکمرتبه است، ميتواند تاثير بالقوه اي روي اندام شما داشته باشد و شما را به وزن مطلوبتان برساند. در مجموع آنچه در انجام اين تمرينات حائز اهميت است افزايش مدت زمان انجام حرکات، استمرار و تکرار، و بالا بردن ميزان دشواري تمرينات ميباشد. مخصوصا" اگر در شرايط جسماني مناسبي نيستيد، وزن اضافي داريد، سالخورده ايد و يا در دوران بهبودي از مصدوميت و سپري کردن دوران نقاهت هستيد، اين تمرينات برايتان بسيار مفيد خواهد بود و اگر هنوز هم شک داريد از به آرامي مراحل ساده و سبک ايروبيک شروع کنيد و از اين ورزش لذت ببريد.
گرم کردن بدن

با حرکات و نرمشهايي خيلي نرم و آرام در کمال آرامش خودتان را گرم کنيد، همين نرمش ها باعث ميشوند تا اگر مشکل جسماني داريد ناراحتي و دردتان کاهش پيدا کند و کم کم بهبود پيدا کنند. گرم کردن و آماده کردن بدن براي تمرينات ايروبيک با انجام نرمشهايي سبک و در سطوح ساده اي از تمرينات کششي به مدت 2 تا 10 دقيقه به شما کمک ويژه اي خواهد کرد، اما به ياد داشته باشيد که نبايد به طور ناگهاني در طول انجام تمرينات، آنها را متوقف کنيد چرا که ممکن است دچار سر گيجه شويد يا از حال برويد.

تصورات غلط

اين تصور غلط که تمرينات ايروبيک ماهيچه ها را سخت و غضلاني ميکند بسيار طبيعيست، اما واقعيتش اين است که انجام اين تمرينات تاثير بسيار کمي در سفت کردن ماهيچه ها دارد. در تمرينات معمولي ايروبيک ماهيچه هايي که در بدن بيش از سايرين فعاليت ميکنند، صدها حرکت ماهيچه اي را به طور متناوب تکرار مي نمايند - بدون اينکه در برابر اين تمرينات مقاومتي نشان دهند، در صورتيکه بخواهيد ماهيچه ها و عضلاتتان محکم و سفت شوند تمرينات وزنه برداري تاثير قابل توجهي در اين باره خواهند داشت.

برداشت غلط ديگر در اين مورد اين است که اغلب تصور ميکنند با انجام تمرينات ايروبيک در تعداد دفعات محدود و زمان نرمال ميتوانند چربي اضافي و وزن زيادي خود را به سرعت از دست ميدهند. تحقيقات اخير نشان داده است که ما با انجام هرگونه حرکات کششي و ماهيچه اي ممکن است بتوانيم وزن اضافه مان را از دست بدهيم.

هدف اصلي شما از انجام ايروبيک

اما اگر هدف شما از ايروبيک رسيدن به يک تعادل و بالانس جسماني، و بالا بردن درصد سلامتي و داشتن روحيه خوب است، بايد به خاطر داشته باشيد که تنها راه تاثير گذار و موثر در اين امر انجام مرتب و هميشگي تمرينات ايروبيک مي باشد. حتي اگر اين تمرينات از حرکات کششي بسيار طي مدت زمان کوتاهي برخودار باشند. سعي کنيد از ورزش ايروبيک لذت ببريد و تمريناتش را آسان بگيريد تا در طول يک مدت زمان مشخص تاثيراتش را ببينيد. از آنجاييکه عمده تمرينات ايروبيکي روي تکرار حرکات تاکيد دارد، به همين جهت نياز چنداني به تمرکز کامل ندارد (هرچند توجه و تمرکز کافي از لحاظ تکنيکي در انجام هر ورزشي مهم است) ، اما به هر حال خواندن و گوش کردن به موزيکها و نوارهاي آموزشي، تماشاي برنامه هاي تلويزيوني ايده جالبي براي يادگيري بهتر تمرينات ايروبيک است.


به خاطر داشته باشيد اگر شما نميتوانيد در حين تمرينات صحبت کنيد به اين علت است که خوب تنفس نميکنيد، اگرچه شايد کمي سخت باشد، اما لذت بردن شما را از تمرينات دو چندان ميکند. جدول تمرينات ايروبيکي به طرز جالبي اطلاعاتي را که شما بايد داشته باشيد در اختيارتان ميگذارد و به طور روزانه پيشرفت شما را مورد محاسبه قرار ميدهد.
نکات مهم تمرينات خود را اعم از مدت زمان انجام و درجه سختي و آساني اش را يادداشت کنيد، زيرا اين شيوه خوبيست که در طول يک دوره تمريني بفهميد چقدر به آمادگي بدني و جسماني رسيده ايد. مشاهده اين پيشرفتها شما را علاقه مند و پر انگيز به ايروبيک نگاه ميدارد.

چربي سوزي

ايروبيک و ورزش هاي قدرتي وقتي با رژيم غذايي کم کالري ترکيب شود، منجر به کاهش وزن خواهد شد. رژيم غذايي بدون ورزش ممکن است علاوه بر کاهش چربي بدن، منجر به از بين رفتن ماهيچه ها هم شود. اما رژيم غذايي به همراه ايروبيک نه تنها چربي سوزي مي کند، بلکه ماهيچه سازي هم مي کند. با اين روش ممکن است وزن کمتري کم کنيد اما از آنجا که بافت هاي ماهيچه اي کالري بيشتري نسبت به بافت هاي چربي مي سوزانند، اين کاهش وزن بادوام تر خواهد بود.

افزايش سلامت قلب

بااينکه علائم بيماري هاي قلبي تا ميانسالي ظاهر نمي شود، اما شروع اين بيماري ها ممکن است از دوره ي نوجواني آغاز شود. ورزش کردن هفته اي سه مرتبه به مدت 20 تا 30 دقيقه از بروز چنين بيماري هايي تاحد ممکن جلوگيري مي کند. درواقع ورزش منظم باعث تقويت قلب شده و باعث مي شود خون بيشتري در بدن جريان پيدا کند. از طرف ديگر، ورزش ايروبيک ميزان فشار خون و کلسترول را نيز پايين مي آورد.

بايدها و نبايدهاي ورزش ايروبيک

با اعتدال شروع کنيد

قدم به قدم پيش برويد. اگر بخواهيد بعد از يک مدت طولاني ورزش نکردن، با حجم بالا ورزش کنيد، مطمئناً دچار مصدوميت يا حداقل نااميدي خواهيد شد. پس کم کم شروع کنيد و با اعتدال جلو برويد.

بيش از حد ورزش نکنيد

براي گرفتن نتيجه ي بيشتر و به حداقل رساندن احتمال مصدوميت، بدن نياز به استراحت و بازسازي دارد. بعد از يک تمرين ورزشي سنگين حداقل 24 ساعت استراحت لازم است. خوب است که تمرينات سبک و سنگين خود را يکي در ميان انجام دهيد، مثلاً يک روز حرکات سنگين وزنه را انجام دهيد و روز بعد را دوچرخه بزنيد.

قبل از ورزش خودتان را گرم کنيد و بعد از آن رفته رفته بدن را سرد کنيد

گرم کردن قبل از شروع ورزش الزامي است. گرم کردن عضلات قبل از ورزش، کشيدگي و انعطاف آنها را تقويت خواهد کرد و باعث مي شود تمريني بهتر داشته باشيد. همچنين از بروز مصدوميت نيز جلوگيري مي کند.

سرد کردن بدن بعد از انجام ورزش نيز مهم است چون باعث شل کردن عضلات، پايين آوردن ضربان قلب شده و باعث مي شود استرس ورزش از بدن بيرون رود. اينکار همچنين باعث مي شود بعد از اتمام ورزش احساسي بهتر داشته باشيد.

حرکات کششي انجام دهيد

انعطاف پذيري يکي از مهممترين عوامل در بدنسازي است. انجام حرکات کششي قبل، حين و بعد از انجام تمرينات باعث مي شود، نتيجه بهتري بگيريد، کمتر مصدوم شويد و وضعيت قرارگيريتان هم حين ورزش اصلاح شود.

 

 

مصدوميت ها را ناديده نگيريد

به وضعيت بدنتان خوب توجه کنيد. اگر احساس درد مي کنيد، دست نگه داريد. دردهاي عضلاني و مفصلي ممکن است علل مختلفي داشته باشد. ادامه دادن به ورزش وقتي مصدوميتي برايتان ايجاد شده ممکن است مشکلات بزرگتري را در آينده برايتان ايجاد کند. اگر اين دردها بيش از چند روز ادامه داشت، حتماً به پزشک مراجعه کنيد.

از مربي هاي بدنساز کمک بگيريد

اگر به باشگاه مي رويد، اين شانس را داريد که زير نظر مربي تمريناتتان را انجام دهيد. مربي شما را براي رسيدن به هدفتان راهنمايي مي کند. کمک مربي تاثير بسيار شگرفي در عملکرد شما خواهد داشت چون حتي اگر حرفه اي هم باشيد، عادت هاي بد موقع ورزش مي تواند برايتان دردسر ساز باشد.

خسته نشويد

از ورزشتان خسته نشويد. تمرينات جديد مي تواند اين يکنواختي را از بين ببرد و اشتياق براي يادگيري مهارت هاي جديد در شما انگيزه ايجاد خواهد کرد. از آنجا که تمرينات مختلف براي قسمت هاي مختلف بدن مفيد است، انجام تمرينات مختلف باعث مي شود روي کل بدنتان کار کنيد.

 

همراه ورزشي پيدا کنيد

اگر مشکلتان براي ورزش نکردن، نداشتن انگيزه است، يک همراه ورزشي مي تواند راه حل خوبي باشد. همراه ورزشي مي تواند در موقع خستگي و بي حوصلگي براي ادامه ي کار به شما انگيزه بدهد و يا اشکالات شما را هنگام انجام تمرينات به شما گوشزد کند.

تمرکزتان را از دست ندهيد

مشغوليت به مسائل ديگر حين ورزش ممکن است از فوايد آن براي شما بکاهد. مثلاً وقتي تمرکز حواستان را حين ورزش از دست مي دهيد، شدت عملتان هم کاهش پيدا مي کند. و نداشتن توجه کافي به حرکاتتان ممکن است باعث ايجاد مصدوميت شود. از اينرو، لازم است که روي فرم و شکل بدن، و همچنين طريقهي انجام حرکت خود تمرکز کافي داشته باشيد.

مراقب خورد و خوراکتان باشيد

براي بدنسازي، رژيم غذايي هم به اندازه ي خود تمرينات مهم است. آنچه مي خوريد تاثيري مستقيم بر ورزش شما خواهد داشت. داشتن يک برنامه ي غذايي خوب و مناسب، باعث مي شود نتيجه بهتري از تمرينات خود بگيريد، عضله سازي کنيد، و ميزان چربي را در بدنتان به حداقل برسانيد.

از خوردن آب سر باز نزنيد

حين هر 20 دقيقه ورزش کردن، بدن شما نياز به حداقل 8 اونس آب دارد. اگر حين انجام ورزش احساس تشنگي مي کنيد، بايد سريعاً به بدنتان آب برسانيد. اگر بيش از يک ساعت ورزشتان ادامه يافته است، بهتر است از نوشيدني هاي ورزشي استفاده کنيد چون اين ميزان کربوهيدرات اضافي آب بدن شما را حفظ مي کند. البته ممکن است اين نوشيدني ها واکنش هاي منفي روي شما دهد، پس بهتر است اول يکبار امتحان کنيد و از نتيجه ي آن اطمينان يابيد. از مصرف نوشيدني هاي کافئين دار و الکلي هنگام ورزش خودداري کنيد چون هر دو آنها آب بدنتان را مي گيرد.

از ورزشتان لذت ببريد

اگر نتوانيد از ورزش کردنتان لذت ببريد، هيچکدام از فوايد ورزش براي شما کارآمد نخواهد بود. اين بهانه ي خوبي براي ورزش نکردن نيست، چون اينکار براي سلامتي شما لازم و ضروري است. اما پيدا کردن يک ورزش مناسب که آن را دوست داشته باشيد و از انجام آن لذت ببريد تاثير بسيار زيادي بر عملکرد شما و فوايد ورزش براي شما خواهد داشت.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 08 فروردین 1394 ساعت: 10:18 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره برنامه ریزی

بازديد: 4241

 

 

 

فهرست مطالب

 

  چکیده

  تعریف برنامه ریزی  ویژگیهای برنامه ریزی

  انواع برنامه ریزی و آشنایی با آنها3   

  برنامه ریزی استراتژیک  مزایای برنامه ریزی استراتژیک

 ویژگیهای برنامه ریزی استراتژیک

  جدول برنامه ریزی

 خود کنترل اسکینری

   منابع                       

 

چکیده:

 

اين مقاله به شرح مختصر برنامه ريزي استراتژيك (راهبردي) مي‌پردازد. برنامه ريزي تعريف مي‌شود و تأثير تغيير در شرايط بر برنامه ريزي روشن مي‌گردد. سپس نقش استراتژي (راهبرد) در برنامه ريزي مشخص مي‌شود و برنامه ريزي استراتژيك تعريف مي‌شود. در پايان جدول برنامه ریزی خودکنترل اسکینری شرح داده می شود.

 

روش صحیح مطالعه:

يادگيري و مطالعه ، رابطه اي تنگاتنگ و مستقيم با يكديگر دارند، تا جايي كه مي توان اين دو را لازم و ملزوم يكديگر دانست. براي اينكه ميزان يادگيري افزايش يابد بايد قبل از هرچيز مطالعه اي فعال و پويا داشت و برای دستیابی به مطالعه ای صحیح باید روشهای آن را دانست که در اینجا به شش مورد اشاره می کنیم:

1.     خواندن بدون نوشتن: روش نادرست مطالعه است . مطالعه فرآيندي فعال و پويا است وبراي رسیدن به اين هدف بايد از تمام حواس خود براي درك صحيح مطالب استفاده كرد. بايد با چشمان خود مطالب را خواند، بايد در زمان مورد نياز مطالب را بلند بلند ادا كرد و نكات مهم را يادداشت كرد تا هم با مطالب مورد مطالعه درگير شده و حضوري فعال و همه جانبه در يادگيري داشت و هم در هنگام مورد نياز ، خصوصا" قبل از امتحان ، بتوان از روي نوشته ها مرور كرد و خيلي سريع مطالب مهم را مجددا" به خاطر سپرد .

2.     خط كشيدن زير نكات مهم :اين روش شايد نسبت به روش قبلي بهتر است ولي روش كاملي براي مطالعه نيست چرا كه در اين روش بعضي از افراد بجاي آنكه تمركز و توجه بروي يادگيري و درك مطالب داشته باشند ذهنشان معطوف به خط كشيدن زير نكات مهم مي گردد .حداقل روش صحيح خط كشيدن زير نكات مهم به اين صورت است كه ابتدا مطالب را بخوانند و مفهوم را كاملا" درك كنند و سپس زير نكات مهم خط بكشند نه آنكه در كتاب بدنبال نكات مهم بگردند تا زير آن را خط بكشند .

3.     حاشيه نويسي :اين روش نسبت بدو روش قبلي بهتر است ولي بازهم روشي كامل براي درك عميق مطالب و خواندن كتب درسي نيست ولي مي تواند براي يادگيري مطالبي كه از اهميتي چندان برخوردار نيستند مورد استفاده قرار گيرد.

4.     خلاصه نويسي : در اين روش شما مطالب را ميخوانيد و آنچه را كه درك كرده ايد بصورت خلاصه بروي دفتري يادداشت مي كنيد كه اين روش براي مطالعه مناسب است و از روشهاي قبلي بهتر مي باشد چرا كه در اين روش ابتدا مطالب را درك كرده سپس آنها را يادداشت مي كنيد اما بازهم بهترين روش براي خواندن نيست .

5.     كليد برداري :كليد برداري روشي بسيار مناسب براي خواندن و نوشتن نكات مهم است . در اين روش شما بعد از درك مطالب ، بصورت كليدي نكات مهم را يادداشت مي كنيد و در واقع كلمه كليدي كوتاهترين، راحتترين ،بهترين وپرمعني ترين كلمه اي است كه با ديدن آن، مفهوم جمله تداعي شده و به خاطر آورده مي شود .

6.     خلاقيت و طرح شبكه اي مغز: اين روش بهترين شيوه براي يادگيري خصوصا" فراگيري مطالب درسي است .در اين روش شما مطالب را ميخوانيد بعد از درك حقيقي آنها نكات مهم را به زبان خودتان و بصورت كليدي يادداشت مي كنيد و سپس كلمات كليدي را بروي طرح شبكه اي مغز مي نويسد ( در واقع نوشته هاي خود را به بهترين شكل ممكن سازماندهي مي كنيد و نكات اصلي و فرعي را مشخص مي كنيد)تا در دفعات بعد به جاي دوباره خواني كتاب ، فقط به طرح شبكه اي مراجعه كرده وبا ديدن كلمات كليدي نوشته شده بروي طرح شبكه اي مغز ، آنها را خيلي سريع مرور كنيد . اين روش درصد موفقيت تحصيلي شما را تا حدود بسيار زيادي افزايش ميدهد و درس خواندن را بسيار آسان مي كند. و بازده مطالعه را افزايش ميدهد.

 

 

مزیت های روش صحیح مصالعه:

شیوه ی صحیح مطالعه،چهارمزیت عمده ی زیر را به دنبال دارد:

  1. زمان مطالعه را كاهش ميدهد.
  2. ميزان يادگيري را افزايش ميدهد .
  3. مدت نگهداري مطالب در حافظه را طولاني تر مي كند.
  4. بخاطر سپاري اطلاعات را آسانتر مي سازد.

براي داشتن مطالعه اي فعال وپويانوشتن نكات مهم درحين خواندن ضروري است تابراي مرورمطالب،دوباره كتاب رانخوانده ودر زماني كوتاه ازروي يادداشتهاي خودمطالب رامرور كرد .

يادداشت برداري ، بخشي مهم و حساس از مطالعه است كه بايد به آن توجهي خاص داشت . چون موفقيت شما را تا حدودي زياد تضمين خواهد كرد و مدت زمان لازم براي يادگيري را كاهش خواهد داد. خواندن بدون يادداشت برداري يك علت مهم فراموشي است.

 

 

 

شرایط مطالعه:

((بكارگيري شرايط مطالعه يعني بهره وري بيشتر از مطالعه ))

شرايط مطالعه ، مواردي هستند كه با دانستن ، بكارگيري و يا فراهم نمودن آنها ، مي توان مطالعه اي مفيدتر با بازدهي بالاتر داشت و در واقع اين شرايط به شما مي آموزند كه قبل از شروع مطالعه چه اصولي را به كار گيريد ، در حين مطالعه چه مواردي را فراهم سازيد و چگونه به اهداف مطالعاتي خود برسيد و با دانستن آنها مي توانيد با آگاهي بيشتري درس خواندن را آغاز كنيد و مطالعه اي فعالتر داشته باشيد :

1.     آغاز درست :براي موفقيت در مطالعه ،بايد درست آغازكنيد.

2.     برنامه ريزي : يكي از عوامل اصلي موفقيت ، داشتن برنامه منظم است.

3.     نظم و ترتيب: اساس هر سازماني به نظم آن بستگي دارد .

4.     حفظ آرامش: آرامش ضمير ناخود آگاه را پويا و فعال ميكند.

5.     استفاده صحيح از وقت :بنيامين فرانكلين، ((آيا زندگي را دوست داريد؟ پس وقت را تلف نكنيد زيرا زندگي از وقت تشكيل شده است.))

6.     سلامتي و تندرستي: عقل سالم در بدن سالم است .

7.     تغذيه مناسب: تغذيه صحيح نقش مهمي در سلامتي دارد.

8.     دوري از مشروبات الكلي : مصرف مشروبات الكلي موجب ضعف حافظه مي شود .

9.     ورزش : ورزش كليد عمر طولاني است .

10.خواب كافي: خواب فراگيري و حافظه را تقويت مي كند.

                 

                ((همانطورکه گفته شد برنامه ریزی یکی از عوامل اصلی       موفقیت   درمطالعه است و در این قسمت به بحث در مورد برنامه ریزی می پردازیم.))

 

 

تعریف برنامه ریزی:

برنامه ريزي عبارتست از فرايندي داراي مراحل مشخص و بهم پيوسته براي توليد يك خروجي منسجم در قالب سيستمي هماهنگ از تصميمات. برنامه ریزی فكر كردن راجع به آينده يا كنترل آن نيست بلكه فرايندي است كه مي‌تواند در انجام اين امور مورد استفاده قرار گيرد. برنامه ريزي، تصميم‌گيري در شكل معمول آن نيست بلكه از طريق فرايند برنامه ريزي، مجموعه‌اي از تصميمات هماهنگ اتخاذ مي‌شود. برنامه ریزی مي‌تواند براي زمان حال يا آينده انجام شود.

بر طبق اين تعريف، تصميم‌گيري‌هاي مقطعي و ناپيوسته و اتخاذ سياستها براي پيشبرد سازمان در زمان حال يا آينده برنامه ريزي نيستند. برنامه ريزي متكي بر انتخاب و مرتبط ساختن حقايق است. حقايق مفاهيم واقعي، قابل آزمون و اندازه‌گيري هستند. ديدگاهها، عقايد، احساسات و ارزشها به عنوان حقايقي تلقي مي‌شوند كه فرايند برنامه ریزی بر اساس آنها سازمان داده مي‌شود. همانطور كه اشاره شد برنامه ريزي صرفاً يك فرايند تصميم‌گيري نيست بلكه فرايندي شامل روشن ساختن و تعريف حقايق و تشخيص تفاوت بين آنهاست يا به عبارتي گونه‌اي فرايند ارزيابي است كه در پايان آن، در انتخاب حقايق ارزيابي شده تصميم‌گيري مي‌شود.

برنامه بياني روشن، مستند و مشروح از مقاصد و تصميمات است. برنامه خروجي فرايند برنامه ريزي است اما برنامه ريزي يك فرايند پيوسته است كه بيش از اتخاذ هر تصميمي آغاز شده و پس از اجراي آن تصميم ادامه مي‌يابد. برنامه‌ها تهيه شده و اجرا مي‌گردند.

 

 

ویژگی های برنامه ریزی:

برنامه ريزي يك فرايند ذهني آگاهانه با خصوصيات زير است:

1)     تشخيص يك نياز يا انعكاس يك انگيزه

2)     جمع‌آوري اطلاعات

3)مرتبط ساختن اطلاعات و عقايد

 4) تعريف اهداف

 5)تأمين مقدمات

 6)پيش‌بيني شرايط آينده

 7) ساخت زنجيره‌هاي متفاوتي از اقدامات مبتني بر تصميمات متوالي

 8) رتبه‌بندي و انتخاب گزينه‌ها

  9) تعريف سياستها

 10) تعريف معيارهاي ابزار ارزيابي برنامه

 

 

 

انواع برنامه ریزی و آشنایی با آنها:

برنامه ريزي از جنبه ماهيت به برنامه ریزی فيزيكي، برنامه ريزي سازماني، برنامه ريزي فرايند، برنامه ريزي مالي، برنامه ریزی وظيفه‌اي و برنامه ريزي عمومي دسته‌بندي مي‌شوند كه در اينجا منظور از برنامه ريزي، برنامه ريزي از نوع عمومي است. برنامه ریزی عمومي معمولاً تمام ديگر انواع برنامه ريزي را در خود دارد. برنامه ريزي را از جنبه افق زماني مي‌توان در قالب برنامه ريزي كوتاه‌مدت (برنامه ریزی عملياتي و تاكتيكي)، برنامه ريزي ميان‌مدت و برنامه ريزي بلندمدت دسته‌بندي نمود.

1)برنامه ریزی کوتاه مدت: هر شب پس از به پایان رساندن فعالیتهای روزانه و یا صبح زود قبل از آغاز ساعت کاریتان، یک برنامه کاری مختص آن روز بنویسید. در این برنامه زمانی، فهرست کارهایی که در آن روز قصد انجامش را دارید، به دقت و ترجیها بر روی یک برگه یا کارت کوچک بنویسید. این کارت را در تمام طول مدت روز همراه خود داشته باشید و هر بخشی از آن را که به انجام می رسانید، خط کوچکی بر روی آن بکشید.
نوشتن امور به این شیوه بر روی کاغذ نه تنها باعث می شود برای زمان خود برنامه ریزی داشته باشید بلکه در عمل باعث می شود که شما خودتان را ملزم به آنچه بر روی کاغذ به خودتان قول داده‌اید تا عمل نمایید، بکنید. مطمئنا بی توجهی به این برنامه بی احترامی به خودتان است!

2)برنامه ریزی میان مدت: حال لیست کوتاهی از رویدادهایعمده در هفته پیش رو‌ و مقدار زمانی که برای انجام هر کدام از آنها مورد نیاز است تهیه کنید. این رویدادها تنها به موارد مطالعه ای محدود نمی شوند. اینرویدادها هفته به هفته تغییر می کنند و حتما باید برای هر هفته لیست جدیدی بنویسید. جمعه‌شب شاید بهترین زمان برای انجام این کار باشد.

3)برنامه ریزی بلند مدت: در این قسمت تنها به برنامه‌ریزی برای امور ثابت و بدون تغییر خود می پردازید. این امور تنها شامل وظایفی می‌شود که لازم است شما در دراز مدت و به طور هفتگی آنها را انجام دهید. مانند ساعات کاری، کلاسها، برنامه‌های مذهبی، جلسات و اموری از این قبیل.

 

 

 

 

 

برنامه ریزی استراتژیک:

بيشتر برنامه ریزیها براساس ديدگاه عقلايي، داراي شكل «آرمانها و اهداف ـ طرحها و اقدامات ـ منابع مورد نياز» مي‌باشند. در اين مدلها، ابتدا آرمانها و اهداف سازمان تبيين شده، سپس طرحها و اقدامات لازم تعيين و در نهايت منابع مورد نياز براي انجام برآورد مي‌گردند. تغيير در شرايط محيط، سياستها، نگرشها، ديدگاهها، ساختارها، نظامها و . . . عواملي هستند كه بر آرمانها و اهداف برنامه ريزي تأثير گذاشته و در نهايت باعث تغيير برنامه مي‌گردند. برنامه ريزي در شكل عقلايي فوق، ظرفيت و توانايي مقابله با چنين تغييراتي را نداشته و منجر به شكست مي‌گردد. اين شرايط موجب رشد اين تفكر شد كه در برنامه ريزي بايد بتوان مطابق با تغييرات، جهت حركت سازمان را تغيير داد و جهت و رفتار جديدي را در پيش گرفت. اين نگرش زمينه‌ساز ابداع برنامه ریزی استراتژیک شد. برخلاف برنامه ريزي سنتي كه در آن آرمانها و اهداف تعيين مي‌شوند هدف برنامه ريزي استراتژيك، تبيين و تدوين استراتژي است. بسته به نوع، تنوع و ماهيت تغييرات موجود در محيط مي‌توان تركيبي از برنامه ريزي سنتي و برنامه ریزی استراتژیک را بكار برد.

تعاريف مختلف و متفاوتي از استراتژي ارائه شده است. در اينجا تعريفي ارائه مي‌شود كه بتواند مفهوم آن را در برنامه ريزي استراتژيك مشخص نمايد. استراتژي برنامه، موضع، الگوي رفتاري، پرسپكتيو، سياست يا تصميمي است كه سمت و سوي ديدگاهها و جهت حركت سازمان را نشان مي‌دهد. استراتژي مي‌تواند تحت سطوح سازماني، وظايف و محدوده زماني متفاوت تعريف شود.

برنامه ريزي استراتژيك گونه‌اي از برنامه ريزي است كه در آن هدف، تعريف و تدوين استراتژيهاست. از آنجايي كه استراتژي مي‌تواند داراي عمر كوتاه يا بلند باشد برنامه ریزی استراتژیک مي‌تواند برنامه ريزي بلندمدت يا كوتاه‌مدت باشد اما متفاوت از آنهاست.

واژه «استراتژيك» معني هر آنچه را به استراتژي مربوط باشد در بردارد. واژه «استراتژي» از كلمه يوناني «استراتگوس» گرفته شده است كه به معناي رهبري است. برنامه ريزي استراتژيك كوششي است ساخت‌يافته براي اتخاذ تصميم‌هاي اساسي و انجام اعمالي كه ماهيت سازمان، نوع فعاليت‌ها و دليل انجام آن فعاليتها توسط سازمان را شكل داده و مسير مي‌بخشد. همانطور كه استراتژي نظامي پيروزي در جنگ است، برنامه ريزي استراتژیک نيز طرق انجام مأموريتهاي سازمان را دنبال مي‌كند.

 

 

 

 

مزایای برنامه ریزی استراتژیک:

برنامه ريزي استراتژيك داراي مزاياي زيادي است كه از جمله مي‌توان به موارد زير اشاره نمود:

1)قبل از پيش آمدن مشكلات احتمالي از وقوع آنها خبر مي‌دهد.

2)به علاقمند شدن مديران به سازمان كمك مي‌كند.

3)تغييرات را مشخص كرده و شرايط عكس‌العمل در برابر تغييرات را فراهم مي‌كند.

4)هر نيازي را كه براي تعريف مجدد سازمان ضروري است تعيين مي‌كند.

5)براي دستيابي به اهداف از پيش تعيين شده بستر مناسب ايجاد مي‌كند.

6)به مديران كمك مي‌كند كه درك روشن‌تري از سازمان داشته باشند.

7)شناخت فرصتهاي بازارهاي آينده را آسان‌تر مي‌سازد.

8)ديدي هدفمند از مسائل مديريت ارائه مي‌دهد.

9)قالبي براي بازنگري اجراي برنامه و كنترل فعاليتها ارائه مي‌دهد.

     10)به مديران كمك مي‌كند كه تا در راستاي اهداف تعيين شده تصميمات اساسي را اتخاذ كنند.

     11)به نحو مؤثرتري زمان و منابع را به فرصت‌هاي تعيين شده تخصيص مي‌دهد.

    12)هماهنگي در اجراي تاكتيكهايي كه برنامه را به سرانجام مي‌رسانند بوجود مي‌آورد.

    13)زمان و منابعي را كه بايد فداي تصحيح تصميمات نادرست و بدون ديد بلندمدت گردند، به حداقل مي‌رساند.

    14)قالبي براي ارتباط داخلي بين كاركنان به وجود مي‌آورد.

   15)ترتيب‌دهي اولويتها را در قالب زماني برنامه فراهم مي‌آورد.

   16)مزيتي براي سازمان در مقابل رقيبان به دست مي‌دهد.

  17)مبنايي براي تعيين مسئوليت افراد ارائه داده و به موجب آن افزايش انگيزش را باعث مي‌شود.

  18)تفكر آينده‌نگر را تشويق مي‌كند.

  19)براي داشتن يك روش هماهنگ، يكپارچه همراه با اشتياق لازم از سوي افراد سازمان در برخورد با مسائل و فرصتها، انگيزش ايجاد مي‌كند.

 

 

 

 

ویژگیهای برنامه ریزی استراتژیک:

فرايند برنامه ريزي استراتژيك اساساً فرايندي هماهنگ‌كننده بين منابع داخلي سازمان و فرصتهاي خارجي آن مي‌باشد. هدف اين فرايند نگريستن از درون «پنجره استراتژيك» و تعيين فرصتهايي است كه سازمان از آنها سود مي‌برد يا به آنها پاسخ مي‌دهد. بنابراين فرايند برنامه ریزی استراتژیک، يك فرايند مديريتي است شامل هماهنگي قابليتهاي سازمان با فرصتهاي موجود. اين فرصتها در طول زمان تعيين شده و براي سرمايه‌گذاري يا عدم سرمايه‌گذاري منابع سازمان روي آنها، مورد بررسي قرار مي‌گيرند. حوزه‌اي كه در آن تصميمات استراتژيك اتخاذ مي‌گردند شامل (1) محيط عملياتي سازمان، (2) مأموريت سازمان و (3) اهداف جامع سازمان مي‌باشد. برنامه ريزي استراتژيك فرايندي است كه اين عناصر را با يكديگر در نظر گرفته و گزينش گزينه‌هاي استراتژیک سازگار با اين سه عنصر را آسان مي‌سازد و سپس اين گزينه‌ها را بكار گرفته و ارزيابي مي‌كند.

بايد توجه داشت كه هر فرايند برنامه ريزي استراتژيك زماني باارزش است كه به تصميم‌گيرندگان اصلي كمك كند كه به صورت استراتژيك فكر كرده و عمل كنند. برنامه ريزي استراتژیک به خودي خود هدف نيست بلكه تنها مجموعه‌اي از مفاهيم است كه براي كمك به مديران در تصميم‌گيري استفاده مي‌شود. مي‌توان گفت كه اگر استراتژيك فكر كردن و عمل كردن در فرايند برنامه ریزی استراتژيك به صورت عادت درآيد، آنگاه فرايند مي‌تواند كنار گذاشته شود.

جدول برنامه ریزی خودکنترل اسکینری:

در اين نوشتار بر آنيم تا شما را با يکي از مؤثرترين روش هاي علمي و روان شناختي دربرنامه ريزي درسي مبتني بر اصول رفتارگرايي بي.اف.اسکينر  (B.F.Skinner) آشنا کنيم. تمام تلاش خود را خواهم نمود تا بيشتر به جنبه هاي کاربردي اين روش بپردازم لکنبراي عده اي از خوانندگان از قبيل مشاوران، معلمان،برنامه ريزان درسي و کليه کسانيکه به مباحث روان شناسي و تعليم و تربيت علاقه مندند؛ ذکر پاره اي از مباني علمياين مقوله خالي از لطف نمي باشد:

اين روش برگرفته از روشهايي است که برای سنجش و درمان بسياریازاختلالات رفتاری در برنامه های تغيير رفتار درمانی استفاده مي گردد.در روش نظارتشخصي (self-monitoring) يا ثبت شخصي(self-recording)يا خود کنترلي (self-control) درمان جو - که  در اينجا همان دانش آموز است- به مشاهده و ثبت رفتار خود ميپردازد.در واقع اين روش نوعي روش سنجش مستقيم رفتار توسط شخص رفتار کننده است. (دراينجا منظور از رفتار، مطالعه است.) با اين حال علت اينکه آن را در زمره روش هايسنجش غيرمستقيم قرار مي دهند اين است که در آن درمانگر يا يک مشاهده گر آموزش ديدهبه مشاهده و ثبت رفتار مددجو نمي پردازد.

هنگامی که نتايج به دست آمده رضايت بخش نيست مي توان از تدابيري براي بهبود آناستفاده کرد. مثلاً به مددجو گفته شود کار ثبت رفتارش_در اينجا جدول برنامه ريزيهفتگي _ گاه به گاه بررسي خواهد شد.يا اينکه به وي براي ثبت دقيق رفتارش پاداش داد. در اين صورت دقت مشاهدات و ثبت رفتار در او افزايش مي يابد.

يکي از ويژگي هاي اين روش سنجش رفتاري اين است که به خودي خود موجب بهبود رفتار ميشود. در اينجا بهبود رفتار افزايش ساعات مطالعه و تقسيم درست فراواني آن ميان دروسمختلف است. همان طور که اگر شخص فربهي مرتباً ميزان مصرف کالري هاي روزانه خود رازير نظر بگيرد، اين عمل به خودي خود در کاهش وزن او مؤثر خواهد بود. به اين پديدهواکنش پذيري (reactivity) مي گوئيم. يعني ابزار سنجش ،خود باعث بهبود رفتار گشتهاست. (براي مطالعه بيشتر به کتاب تغيير رفتار و رفتار درماني: نظريه ها و روشها،تاليف دکتر علي اکبر سيف ،نشر دوران مراجعه کنيد.)

چگونگي استفاده از جدول:همانطور که نمونه اي از جدول را در ذيلمشاهده مي کنيد.سطر هاي اين جدول شامل دروسعمومي و اختصاصي شما و ستونها شامل ستون پيش بيني،روزهاي هفته وستون هاي جمع مي باشد. شما می توانيد نمونه قابل چاپ جدول را دراینجا ببینید.

اکنون به شرح بخش هاي مختلف جدول خواهم پرداخت:

 

ستون دروس:اين ستوني است که شما نام دروس مورد مطالعه در رشته خودتان را خواهيد نوشتبراينمونه من دروس مر بوط به رشته رياضي را نوشته ام.

ستون پيش بيني:در ابتدا ي هفته با توجه به شناختي که از خود در هفتههاي گذشته کسب کرده ايد وبرنامه اي که پيش رو داريد پيش بيني مي کنيد که هر درس را چقدر بخوانيد.توجه داشتهباشيد که اين عدد نه زياد آرماني باشد که دست نايافتني باشد و نه خيلي دست پائين کهشما را براي بهبود رفتار مطالعه تحريک نکند.

ستون هاي ايام هفته:در اين خانه ها شما ميزان مطالعه خود را پس از پايان آن يادداشت مي کنيد.مثلاً اگرشنبه 1:30 ساعت شيمي خوانده ايد ، 3 ساعت حسابان و 2 ساعت زبان آنها را مانند نمونهيادداشت کنيد. اين اعداد را مي توانيد با دورنگ به تفکيک نوع مطالعه (تستي / تشريحي) يادداشت کنيد.

 

ستون جمع تفکيکي: در اين ستون کل مطالعه يک درس در طول هفته به تفکيک نوع مطالعه يادداشت مي شود.اکنونکه 9 ماه تا کنکور مانده است نسبت مطالعه تشريحي به تستي بايد حدوداً 3 به 1 باشد وهرچه به کنکور نزديکتر مي شويم اين نسبت به نسبت 1 به 1 نزديک تر گردد.

ستون جمع کل: اين ستون حاصل جمع ساعات مطالعه تستي و مطالعه تشريحي است که در ستون قبل نوشتهايد.

ستون معلم و کلاس: در اين ستون ساعات شرکت در کلاس هاي آموزشگاه و يا تدريس خصوصي خود رابنويسيد.
البته توصيه مي گردد که بيش از دو نيم روز خود را براي اين کار اختصاصندهيد.

ستون نمره تراز:براي داوطلباني که در آزمون هاي آزمايشي شرکت مي کنند لازم است تا نمره تراز خود رادر دروس مختلف پس از گرفتن کارنامه مربوط به آن هفته يادداشت کنند.اين به شما کمکمي کند تا بفهميد که در چه درسي بايد بيشتر مطالعه کنيد و نقاط ضعف و قوتتان کجاست.

معمولاً داوطلبان به درسي بيشتر علاقه دارند و بيشتر مطالعه مي کنند لذا نمره بهتريمي گيرند و باز چنين نتيجه مي گيرند که در اين درس امکان پيشرفت بيشتري دارند.اماواقعيت چنين است که ستون نمره تراز و جمع کل است که مبناي تصميم گيري شما براي هفتهآينده خواهد بود.

سطر جمع کل:اين سطر نشان مي دهد که در چه روزي چه ميزان مطالعه داشته ايد مسلماً ساعات مطالعهدر روزهاي تعطيل براي دانش آموزان بايد بيشتر از روزهايي باشد که به مدرسه مي روند.

سطر فوق برنامه:ما به هيچ وجه اعتقاد نداريم که داوطلبان کنکور بايد زندگي خود را تعطيل کرده و فقطدرس بخوانند؛ بلکه اين مهم است که بدانند هدف آنها قبولي در کنکور است و هر چه دراين راستا به آنها کمک نمايد به همين دليل بقيه فعاليت ها فرعي است و بايد کنترلشود. لذا در اين ستون ساعات رفتن به باشگاه،کلاس موسيقي و... را يادداشت کنيد.بهمرور خواهيد ديد که چه رابطه اي بين اين عدد و پيشرفت درسي شما وجود دارد.

سطر خواب :ساعات خواب خود را نيز بنويسيد.باز هم مي گويم اين توصيه ناشيانه است که بگوئيم ازخواب خود کم کنيد تا بيشتر مطالعه کنيد چرا که کيفيت مطالعه شما نيز افت خواهدکرد.براي افرادي در سنين شما با فعاليت متوسط ،روزانه 6-8 ساعت خواب کفايت مي کندکه مي تواند خواب شب يا خواب وسط روز باشد. سعي کنيد به جاي اينکه شب بيدار بمانيدو درس بخوانيد صبح ها زودتر بيدار شويد.

سطر تلويزيون:اين سطر شامل ساعات تماشاي تلويزيون و استفاده از رايانه مي گردد.به هيچ وجه جمع کلهفته در اين ستون نبايد دورقمي شود.اين را بدانيد که هر يک ساعت مشاهده تلويزيون يامونيتور نه تنها يک ساعت از وقت مفيد شما را هدر مي دهد بلکه به اندازه نيم ساعت همشما را خسته مي کند.
توصيه ما اين است که برنامه ها را به کمک جداول موجود درروزنامه جام جم يا سايت صدا و سيما انتخاب کرده و يک يا دو برنامه را مشاهدهکنيد.مثلاً يکشنبه ها ساعت 23:15 شبکه سه فوتبال سري A باشگاه هاي ايتاليا و ياهرشب اخبار ساعت 21 شبکه يک و يا... .

خانه قرمز رنگ:اين خانه مجموع ساعات مطالعه و به عبارتي خلاصه کار هفتگي شما را نشان مي دهد.عددمندرج در اين خانه خوب است بين 40 تا 60 ساعت باشد.
در يادداشت هاي آينده درمورد ويژگي هاي اين جدول بيشتر خواهم نوشت.

 

                                                          "با آرزوی موفقیت"

 

 

منابع:

 

سايت شرکت توسعه خدمات مديريت بهار

www.bahar.co.ir

 

www.ucc.vt.edu/stdysk/htimesug.html

 

www.fekreno.org

 

 

 

 

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 08 فروردین 1394 ساعت: 10:16 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(1)

تحقیق درباره بازيهاي محلي بوشهر

بازديد: 629

 

بازيهاي محلي بوشهر، آميزه‌اي از ورزش و هنرهاي نمايشي است و چنانچهدر اين زمينه تعمق گردد، مي‌توان ريشه‌هاي عميق فرهنگ مردمي را كشف كرد. اهميتبازشناسي بازيهاي محلي در اطلاع‌رساني موث‍ّق از جنبه‌هاي مردم‌شناسي آن است. موقعيت فرهنگي يك قوم از دست رفته را مي‌توان در هنر فولكلوريك آن جست‌وجو كرد. پژوهشگران و نويسندگان بيگانه، چندان رغبتي به نشان دادن ارزشهاي فرهنگي مردمي،نداشته‌اند و فقط به جنبه‌هاي سياسي و ژئوپوليتيكي منطقه نظر داشته‌اند، چرا؟ چوندر اين جنبه خود را توانمندتر مي‌دانستند.

اجتماعي بودن فرهنگ عامه در بوشهر،نشان از بافت غني زندگي شهري و ا‌ِشراف بر فرهنگ و هنر آن زمان دارد. ما از اينطريق به اوضاع و احوال مردم در دوران مختلف زندگي اجتماعي، توجه خواهيم كرد. حوادثتاريخي ـ اجتماعي ما در زمينه‌اي از فهم عامه رشد مي‌كند و جهت اعتراض بهناسازه‌هاي اجتماعي، در آواها، رقصها و موسيقي بوشهر نمود مي‌يابند.

مامي‌خواهيم اين رشد فرهنگي را فقط از ديدگاه هنرهاي دراماتيكي بررسي كنيم و دريابيمكه اين مردم فرهيخته، در صد سال يا شايد بيشتر، چگونه به حركت، بيان و زبان خاص خوددست يافتند. شاخصهاي تفكربرانگيز اين هنر نمايشي، مردمي بودن آن است و اين جنبه رابايد از جنبه‌هاي بسيار قوي و قابل تعمق دانست.

بازيهاي محلي بوشهر به دو بخشتقسيم مي‌شود: 1ـ بازيهاي شبانه 2ـ بازيهاي روزانه.

بازيهايشبانه:


بازيهاي شبانه همان‌گونه كه از نام آنها پيداست به بازيهاييگفته مي‌شود كه رنگ و بويي شبانه داشتند و گويا نطفة آنها در گردهمايي شبانة جوانانو نوجوانان بسته شده است.
يكي از رويكردهاي مهم مردم به بازيهاي شبانه، بيشتروضعيت اقليمي و آب و هوايي بوده است. در شب، بازيها از تحرك بيشتري برخوردار بوده ومردم هم در اين وضعيت بيكارتر و آماده‌تر بوده‌اند. به دليل نبودن راديو وتلويزيون، اذهان مردم در شكل بخشيدن به اين بازيها بسيار مؤثر واقع مي‌شده است. البته مي‌بايست اشاره كرد كه امروزه بازيهاي محلي به دليل رويكرد جامعه به ابزارهايمدرن، قواعد خود را از دست داده‌اند و تفكيك بازيهاي شبانه و روزانه چندان آساننيست.

 

 


بازيهاي روزانه:

بازيهاي روزانه تدبيرخاص خود را داشتند. اين بازيها به نور كافي نيازمند بودند و تمام جزئيات آنهامي‌بايست ديده مي‌شد. بعضي از اين بازيها پايبند اعتقاد سنتي بودند. براي مثال: بازي «ج‍ِزج‍ِزك Jez Jezak» يا «ج‍ِزبازي» به دلايل استفاده از درخت، در شب به ندرتبازي مي‌شد، زيرا مردم اعتقاد داشتند كه در شب درختان محل تجمع اجن‍ّه است.
چوندر قديم‌الايام در كوچه‌هاي بوشهر روشنايي نبود، بازيهاي پرجمعيت به روز كشيدهمي‌شد. جايگاه اغلب بازيها در ميدانها يا پس‌كوچه‌ها بود.

چيزي كه در مرحله اول،بازي محلي را به نمايش نزديك مي‌كند، استفاده از مكاني باز، يا ميدانگاهي است كه ازچهار طرف قابل ديدن بود. اندازة زميني كه انتخاب مي‌شد بستگي به تعداد بازيگرانداشت. يعني از ابتدا (اوستاي) بازي به فكر «ميزانسن» بود. بيله‌ها يا گروهها يكاوستا داشتند. كه اين اوستا در حقيقت بازي‌گردان يا كارگردان گروه بود. بازيها چهدر شب و چه در روز يك پيش‌درآمد داشت كه در تئاترهاي كلاسيك، آن را «پرولوگ» مي‌گويند. در اين پيش‌درآمدها، ما از تعداد بازيگران با نامهايشان آشنا مي‌شويم وآن زماني است كه اوستا وسط ميدان يا صحنه مي‌ايستد و فرياد مي‌زند: «آمدي... آمدي» و بازيگراني كه از قبل تجمع كرده‌اند مي‌گويند: «كي نيامده؟» اوستا در اينجا نامافراد غايب را تكرار مي‌كند. افراد غايب يكي‌يكي از اطراف سر مي‌رسند. در اينپيش‌درآمد (پرولوگ) نوعي محاوره است. در اينجا ديالوگ وقتي كه ظاهر مي‌شود، افراد،خودبه‌خود تبديل به بازيگر مي‌شوند.

اينك، اين بازيگران مي‌خواهند ماجرايي رابازي كنند. اين بازي داراي حركت و بيان است. طرح يا پيرنگ بازي، همان موضوعي است كهسينه به سينه آموخته‌اند، يعني نوعي تئاتر سنتي يا محلي. بازيگران اغلب جنسمذك‍ّرند، اما اين دليل نمي‌شود كه دختران بازيهاي خاص خود را نداشته باشند.

دربازي محلي «سلام سلامون٭ خاله‌تي» مي‌توان به يك تجزيه تحليل نمايشي رسيد. اين بازياز تمام قواعد تئاتر بهره مي‌برد و تمام بازيگران آن دختران نوجوان هستند. مضمونبازي «سلام سلامون خاله‌تي» صحنه‌هايي از يك خواستگاري است. طرح يا پيرنگ اين بازينمايشي، مربوط به گروهي است كه به خواستگاري دختري مي‌روند و مي‌خواهند مادر دختررا راضي كنند. تكنيك بازي در اين نمايش بسيار جالب است. ابتدا بازيگران به دو بيله (گروه) تقسيم مي‌شوند: بيله اول با نام «مادر و پسرهايش» مشخص مي‌شود و بيله دوم بانام «دخترها و مادرشان». دخترهاي بيله اول در نقش پسر ظاهر مي‌شوند يعني آنها بهصورتي غريزي در قالب شخصيتي ديگر ظاهر مي‌شوند. هر دو بيله در مقابل يكديگر باسنگ‌ريزه خانه‌اي مي‌سازند، در حقيقت صحنة خود را طراحي مي‌كنند. اينك افراد هر دوبيله در جاي خود قرار مي‌گيرند و در حقيقت ميزانسن خود را كشف مي‌كنند. شروع بازيبا حركت مادر و پسرش به خانة دختر است تا از او خواستگاري كنند آنها وقتي كه بهخانة دختر مي‌رسند با يكديگر ديالوگ برقرار مي‌كنند. ديالوگها به اين ترتيب گفتهمي‌شود:
مادر داماد: سلام سلام‍ُن خاله‌تي»«مادر عروس: عليك سلام‍ُن٭خاله‌تي»و آنها در محاوره خود، اعلام مي‌كنند كه مي‌خواهند يكي از دخترها راعروس كنند ولي مادر دختر مخالفت مي‌كند و مي‌گويد ما، زن نداريم، و سرانجام دخترهامي‌گويند فعلاً پدرشان در خانه نيست و هر وقت آمد شما به خواستگاري بياييد. خانوادهداماد لوازم عروس را آماده مي‌كنند و سرانجام يكي از دخترها عروس مي‌شود. مادرپسرها دوباره به خواستگاري مي‌رود تا سرانجام همة دخترها عروس مي‌شوند. يكي ديگر ازبازيهاي محلي دخترانه كه جنبة نمايشي آن بسيار قوي است بازي «كلاچو» است.

اينبازي در شب متداول بود و جزء بازيهاي شبانه است. در اين بازي شعرخواني و رقص، ركناصلي نمايش است. بازيگران اين نمايشها غريزي بازي مي‌كنند و پشتوانة آنها مراكزآموزش بازيگري نيست، بلكه غناي فرهنگي و روابط عمومي آدمها با يكديگر، در پردازشبازيها دخيل است.

يكي ديگر از بازيهاي نمايشي كه بازي پسرانه است «شنداز Shandaz» نام دارد؛ كه هم در شب و هم در روز بازي مي‌شود. مضمون و پيرنگ اين بازيدر ارتباط با فرماني است كه شاه، صادر مي‌كند و وزير به مرحله اجرا درمي‌آورد. دراينجا شخصيت سوم، دزد است. سه شخصيت شاه، وزير و دزد در نمايشهاي سنتي و ايرانينظير «سياه‌بازي» و «تخته‌حوضي» به وفور يافت مي‌شود. موقعيت بازي در اين نقشهابستگي به جاذبه، توانايي و بدن خوب دارد. در بازي «شنداز» حدود صحنه مشخص است وميزانسن كاملاً محسوس است.
در اين بازي نوع خاصي از طنز پنهان است. مكان بازيمعمولاً زير يك... انجام مي‌گيرد. در دوره‌هاي مختلف اين بازي، سه بازيگر شركتمي‌كنند و بازيگران ديگر حكم تماشاگر را دارند. وسايل صحنه يا «آكسسوار» آن با چهارعدد چوب كوچك كه حدوداً 10 تا 12 سانتيمتر طول دارد، فراهم مي‌آيد. چوبها علامتدارند: يك سر چوب سفيد است و سر ديگر آن سياه. اين علامتها براي گزينش بازيگران درسه نقش، «شاه»، «وزير» و «دزد» است. كسي كه در هنگام پرتاب چوبها موفق شود، مثلاًسه رنگ سفيد در يك جهت واقع شوند به نقش شاه مي‌رسد و كسي به نقش وزير دست پيدامي‌كند كه سر سياه چوبها در يك‌سو قرار گيرد و نفر سوم كسي است كه در هنگام پرتابچوبها ناهمگوني ايجاد كند پس از انتخاب شدن نقشها، ديالوگها، طبق يك ميزانسن سنتيشروع مي‌شود. شاه در جاي بلندي مي‌نشيند و وزير، پايين‌تر و دزد در مقابل آنها،اولين ديالوگ را وزير مي‌گويد كه شاه را خطاب مي‌كند و مي‌گويد: «شنداز؟» و شاهبلافاصله جواب مي‌دهد: «داد و بيداد» و وزير ادامه مي‌دهد: «چه‌اش كنم؟» شاه دراينجا مختار است كه حكم صادر كند. اغلب دستورهاي شاه با آميزه‌اي از خشونت است. براي مثال شاه دستور مي‌دهد كه دزد يكي از بچه‌ها را كول كند و ده بار دور ميدانبدود. شاه دو حكم ديگر صادر مي‌كند: اولي معروف است به «سبيل مال‍َك» يعني وزير دوشست خود را با آب دهان خيس مي‌كند تا زبر شود، سپس شستها را پشت لب دزد مي‌گذارد وبا بي‌رحمي از دو طرف مي‌كشد. حكم ديگر شاه «سقل، مچي» نام دارد. كه وزير به فرمانشاه دو دست خود را قفل مي‌كند و بر سر دزد مي‌كوبد. دزد آه و ناله مي‌كند و بر زمينمي‌افتد. بعضي موقعها شاه دستورهاي مضحكي مي‌دهد، مثلاً: به دزد مي‌گويد صدايا‌ُلاغ يا گاو را تقليد كند. دزد هم در قالب همان حيوان، بازي مي‌كند. بعضي ازمضامين بازي برآمده از آداب و رسوم محلي است. اين مضامين را ضرورتهاي سوق‌الجيشيرقم مي‌زند. براي مثال: در ستايش باران يا ش‍ِكو‌ِه از خشك‌سالي، چنين بازيهاييتوليد مي‌شود. از نمونه‌هاي متداول اين بازي مي‌توان به «هويجه Havije» اشاره كرد. بعضي از بازيها، از پس متلها و قصه‌ها تصويرسازي شده است و به دليل موقعيتهاي قوميـ نمايشي در ميان مردم خواهان بسيار دارد. مانند: بازي «هله‌هله گرگ چمبري» اينبازي با مضمون رابطه گرگ و چوپان به لحظات خوب نمايش گروهي مي‌رسد. در اين بازيعده‌اي به نقش گرگ ظاهر مي‌شوند و عده‌اي ديگر در نقش چوپان. اين بازي ضرباهنگ خاصخود را دارد كه به نقطة اوج كه مي‌رسد، تبديل به رقص مي‌شود. ديالوگ در اين بازيبسيار جالب است. گرگها و چوپانها سعي مي‌كنند با ديالوگهاي خود، بيلة روبه‌رو رامحكوم كنند پس از ديالوگها هر دو گروه به زورآزمايي مي‌پردازند و در اين ميان هربيله‌اي شكست بخورد، بيلة ديگر را بايد كول كند. متأسفانه امروز ديگر از اين بازيهانشانه‌اي بر جا نمانده است

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 07 فروردین 1394 ساعت: 18:38 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره بازي‌هاي المپيک

بازديد: 1625

 

بازي‌هاي المپيک

بازي‌هاي المپيک در يونان باستان

باستان‏شناسان و تاريخ‏نويسان را عقيده بر اينست که يونانيان در دوره باستان جشنهائي ترتيب مي‌داده‏اند که در ابتدا جنبه مذهبي داشته و بعدها بسوي زورآزمائي و مبارزه‏هاي ورزشي گرايش يافته است. اين جشنها چون در دامنه کوه معروف «المپ» برگزار مي‌شد و دوره پررونقي داشته است به جشنهاي «المپيا» مشهور گرديده.

در زير و روي تاريخ يونان و آثار کشف شده به سال ۷۶۶ پيش از ميلاد مسيح برخورد مي‏کنيم که «تيمائوس» نخستين مورخ يوناني در نوشته‏هاي خود از مردي بنام «کره ابوس» ياد کرده است که در راه رفتن از همه سريعتر بوده است.

اين جشنها بيشتر از آن جهت رونق گرفت که عاملي بود براي ورزيده شدن و آماده کردن جوانان براي مقابله با هر نوع تجاوز بخاک يونان. همين اصل در ورزش باستاني و زورخانه‌اي ايران نيز ديده مي‌شود. عمليات سربازي، دوره‏هاي طولاني، مشت‏زني، کشتي‏گيري و مسابقه‏ ورزش‌هاي پنج‌گانه «پنتاتلن» (pentathlon) از جمله بازي‌هاي المپيک بود. نوباوگان، جوانان و پهلوانان جداگانه به مبارزه ميپرداختند، علاوه بر زورآزمائي مسابقه‏هاي شعر و شاعري، سخن‏وري و موسيقي هم برگزار مي‏گرديد. جشن‏هاي «المپيا» ادامه داشت تا سال ۳۹۴ که امپراتور روم آن‌را تعطيل کرد. اين تعطيلي طولاني سبب ويراني «المپيا» و نيايشگاه «زئوس» نماد قدرت و پهلواني گرديد.

يک باستان‏شناس آلماني به نام «کورتيوس» در دل تپه‏هاي خاموش «المپيا» به کاوش پرداخت، و آثار شگفتي را کشف کرد. فکر احياي اين بازيها قوت گرفت و با هزاران دشواري مردي شريف ،انسان دوست و دانشمند بنام «پي‌ير بارون دوکوبرتن» فرانسوي به کمک دوستان خود در سال ۱۸۸۹ در پاريس همايشي تشکيل داد و اساس بازيهاي جديد المپيک را پي نهاد.

بازيهاي المپيک در دوران جديد

مجموعه المپيک بارسلون

مجموعه المپيک توکيو

مجموعه المپيک مونيخ

 

 

 

بازيهاي المپيک در دوران جديد

تازه کردنچاپ

 


در سال 1896 ـ نخستين دورة جديد بازيهايالمپيکدر آتن برگزار شد، همه چيز در حالآزمايش بود ولي اميدوار کننده.

قرار شد که هر 4 سال يکبار بازيها در شهرياز کشوري برگزار گردد. هر کشور صاحب کميته‌اي ملي شد، به نام «کميته ملي المپيک». اعلام شد که اينکميته‌هاي ملي از دخالت در مسائل سياسي بدور است و هدفي ندارد جز اعتلاي نيرومندي وتوانائي ملتها.
حالا بيش از 86 سال از نخستين المپيا در دورة جديد ميگذرد،فقط دو جنگ جهاني اول و دوم اين بازيها را تعطيل کرده است و در بقيه سالها طبقبرنامۀ‌ مشخصي براه خود ادامه داده و هر چهار سال يکبار ملتي ميزبان جوانان ورزشکارجهان شده است.

بازيهاي المپيک در دوران جديد را مي توان به دودوره تقسيم بندي کرد:

بازيهاي المپيک تا جنگ جهاني دوم

بازيهاي المپيک پس از جنگ جهاني دوم

 

بازي هاي المپيک تا جنگ جهاني دوم

1896ـآتن:

يونانيها خيليشاد بودند که بازيهاي المپيک دوباره زنده شده است، اين شادي زماني اوج گرفت که يکچوپانيونانيبرندة مدال طلاي دوي «ماراتن» به مسافت 42 کيلومتر شد. هفتاد هزارنفر در استاديوم مرمرين آتن حضور داشتند.

 

1900-پاريس:

دومين دوره هنگامي برگزارشد که در پاريس نمايشگاه بين‌المللي ترتيب يافته بود، در حدود 1400 ورزشکار شرکتنمودند. در کلبه‌هاي چوبين مخصوص قهرمانان جاي گرفتند. تشکيلات اين مسابقه چندانمرتب نبود، فرانسه 880 مرد و 4 زن را شرکت داد.

 

1904-سن‌لوئي:

براي کشورهاياروپائي ساده نبود که ورزشکاران خود را ازفرازاقيانوس به ايالات متحده بفرستند. آمريکائي‌ها بيشترين مدالها را بردند. يککانادائي به نام«اي‌تنه»درپرتاب چکشمدالطلا گرفت.

 

1908-لندن:

دو هزار ورزشکار از کشورهايجهان در 22 رشته ورزشي مبارزه کردند. حادثه غم‌انگيزي اتفاق افتاد و يکايتاليائيبه نام «دوراندو ـ پي تيري» در مسابقه ماراتن 42195 متر وقتي به استاديوم رسيد، درحاليکه چند ده متر باقي مانده بود از پاي درآمد و با کمک داوران از خط پايان گذشت ومردود شد!

 

1912-استکهلم:

پنجمينالمپيک، آخرين بازي بود که ورزشکاران بدونحد نصاب قبلي در آن شرکت کردند، 2500 ورزشکار رقم چشمگيري بود. ميزباني سوئديها دوراز تصور بود، آغاز درخشش فنلانديها در دوهاي سنگين بود. «جيم تورب» يک ورزشکارسرخپوستآمريکائي که در پنچگانه و دهگانهپيروز شده و ورزشکاري کم نظير بود، حرفه‌اي شناخته شد، زيرا چند دلار بخاطر بازيبيسبالدرآمريکاگرفته بود!

1916 ـ بعلتوضعيت زندگي استاد درجنگ جهاني اولبرگزارنشد. قرار بود در «برلين» اين دوره انجام پذيرد.

1920-آنورس:

در اين دوره قهرمانانفنلاندي سرآمد همه بودند، «نورمي» و «کلماينين» در دوهاي سنگين چندين مدال طلا گرفتند. يک دختر 14 ساله آمريکائي قهرمانشيرجه از تخته فنر شد که «آلن ريگين» نام داشت. نتايج و رکوردهايبسيار خوب و دور از انتظار بود.
1924- پاريس: پاريسبراي بار دوم ميزبان شد، در فاصلهچهار سال از «آئورس» قهرمان فنلاندي نشان دادند که وسيعتر از گذشته به عناوينقهرماني حمله مي‌کنند. اين بازيها را «المپيک ـ نورمي» ناميدند، چون او در سه رشتهانفرادي مدال طلا گرفت و در يک بعد از ظهر در 1500 و 5000 متر بر رقباي خود چيرهشد.

 

1928-آمستردام:

بازيها از 17 ماه مه تا 12 ماه اوت جريان يافت، آمريکائي‌ها در دو وميداني 12 عنوان بدست آوردند. در شناي آزاد «جاني ويسمولر» شهره گرديد و از اينپيروزيها استفاده برد و بعدها «تارزان» شد. تنيس جزء برنامه بود کهبعدها حذف شد. تيمهاکيهند ازقاره آسياقهرمان المپيک گرديد، 29 گل زد وحتي يک گل هم نخورد. «اوروگوئه» قهرماني خود را درفوتبال تکرار کرد و دو سال بعدجام جهانيرا ترتيب داد. «ميکي اودا» Miki oda از ژاپن برنده مدالطلايپرش سه گامشد.

 

1932- لس‌آنجلس:

حالا ديگر بازيهايالمپيک پايه و بنيان گرفته بود. تشکيلات و رقابتها خوب بود. قهرمانان دردهکده المپيکمستقر شدند. دشواري دوري راهاروپائيان از فراز اقيانوس تا امريکا بود. تعداد شرکت کنندگان کشورهاي آن سوي جهانناچيز بود. آغاز درخشش سياهان آمريکائي بود. «ادي تولان» در دوهاي 100 و 200 متر دو رکوردجديد بجاي نهاد، «نورمي» فنلاندي را ورزش پيشه شناختند و اجازه ندادند که در بازيهاشرکت کند. «نامبو»Nambu ازژاپندر پرش سه گام مدال طلا گرفت.

 

1936-برلين:

بويباروتاز اروپا بمشام خيلي‌ها رسيد. آلمان نازياز اول، تا شانزدهم ماهاوتميزبان يکي از پرشکوه‌ترين بازيهايالمپيک شد. نظم و ترتيب و تشکيلات يازدهمين دوره المپيک جديد هنوز زبانزد مردم جهاناست. آلمان فتح جهان را آرزو ميکرد و با فتح مدالها و عناوين بازيها ميخواست قدرتهيتلروحزب نازيرا بافلسفةپوچبرتري نژادبه ثبوت برساند.

اينبازيها را بحق بايد بازيهاي «جسي‌اونس» Jesse Owens قهرمان دوهاي سريع وپرش طول ناميد که نتايج خيره‌کننده‌اي بدست آورد. رکورد پرش طول او تا 24 سال دوامآورد و با درخشش خود چهره‌اي جهاني شد.

«کيتي سونKitei son از ژاپن کهکره‌اي الاصل بود، فاتح ماراتن شد،هند همچنان قهرمان بلامنازعهاکي باقي ماند و يکنيوزيلندي به نام «لاولوک» در نبردي سخت1500متر را زيبا دويد و رکوردي جهاني 8/47 ـ 3 دقيقه را بنام خود ثبت کرد.
در اين بازيها«هيتلر» پيشواينازيهااز روبروشدن با قهرمانانسياهپوستروي گردان بود و تصورات و تئوريهاينژادي خود را نقش بر آب ميديد!

 

بازي هاي المپيک پس از جنگ جهاني دوم

1948-لندن:

بازيهاي 1940ـ درتوکيووهلسينکيو 1944 ـلندنبه علتجنگ جهاني دومانجام نشد. و لندن ميزباني رادر روزهاي 29جولايتا 14آگستپذيرا گرديد. شرايط براي همه کشورهاياروپائي دشوار بود،انگليسي‌هاهنوز جيره‌بندي داشتند وخرابيهاي جنگ دوم ترميم نشده بود. بودجه برگزاري بازيها اندک و ناچيز پيش بيني شدهو بر رويهم 4100 نفر ورزشکار از پنجقارهجهان حضور داشتند.

ورزشکارانآلمان وژاپنرا شرکت ندادند که کشورهاي آنان عاملاصلي جنگ بودند وشورويهم بعضويتکميته بين‌المللي المپيکپذيرفته نشده بود. سطح رکوردها پائين بود. ظهور «اميل زاتوپک» دوندة معروف دوهاي طولاني ازچکسلواکيو «باب متاياس» آمريکائي که 17 سال داشت و فاتحده گانهگرديد از شگفتي‌ها بود. البتهنمي‌توان نام خانم «فاني پلانکرز» هلندي مادر دو کودک را از ياد برد که چهارمدالطلا بدست آورد.

1952-هلسنيکي:

روز 19 ماه جولاي درهلسينکي که پانزدهم المپيک آغاز مي‌شد در زيرباران هفتاد هزار نفر «پاوونورمي» Paavo Nukmi پنجاه و پنج ساله، افتخار مردمفنلاندرا ديدند که بدور پيست دويد وآتش المپيکرا به آذرگاه آورد.

قهرمانانسياهپوست «جامائيکا» پيروزيهاي بزرگي را صاحب شدند، «زاتوپک» در اوج قدرت خود در پنج و ده هزار متر طلا گرفت و در «ماراتن» پيروزي خودرا تکميل نمود و همسرش در پرتاب نيزه قهرمان شد، اين خانواده با چهار مدال طلا وچند رکورد جهاني به «پراگ» بازگشتند. تنها ورزشکار «لوکزامبورگ» بنام «بارتل» Barthel در 1500 متر به عنوان قهرماني دست يافت و بعد از پيروزي از شوق اشک ريخت.

«چريس چاتوي» دوندة‌ معروف انگليسي در 5000 متر در اخرين لحظات رقابت با «زاتوپک» نقش زمين شد. کشتي‌گيران ايراني درخشيدند. شادروانتختيو گيوه‌چي مدالنقره گرفتند.

ورزشکارانشورويبراي نخستين بار پس ازانقلاب اکتبر 1917به بازيهاي المپيک قدمنهادند؛ يکژيمناستشوروي بنام «چوکارين» برنده چهارمدال طلا شد و دو مدال نقره بدان افزود. اين بازيها اصالت مردم فنلاند، علاقمنديآنانرا به زندگي صلح‌آميز و تلاش روزافزون براي جامعه‌اي ساخته و پرداخته نشان داد.

1956-ملبورن: براي نخستين بار بازيهاي المپيک ازاروپا و ايالات متحده سفر کرد و بهاستراليا رفت. زنان استراليائي در دوهاي سرعت وشنادرخشش داشتند. از آن جمله بود «بتيکاتبرت» که در 100 و 200 متر و امدادي زنان سه مدال طلا گرفت.

دونده دوهايطويل شوروي «ولاديمير گوتس» با شيوة دويدن خاص خود قدرتي نشان داد و دونده‌هايمعروف انگليسي را پشت سر نهاد او در پنج و ده هزار متر به مدال طلا رسيد.

مشت‌زنانمجارستانيبراي سومين بار پي در پي مقام خودرا حفظ کرد و مدالهاي طلاي لندن، هلسينکي را با مدال طلاي ملبورن وصل نمود.

«آلن ميمن» تنهافرانسويبود که درماراتنمدال طلا گرفت و اين پايان کار «زاتوپک» بود که ديگر براي «ماراتن» دويدن هم پير شده بود و در رديف ششم بخط پايانهمه چيز رسيد!

«بابي مورو» با سه مدال طلا در دوهاي سرعت وامدادي مردي آرام و کم حرف بود و پيروزيهايش جلب توجه نمود. شادروانغلامرضا تختيوامامعلي حبيبيدو مدال طلا گرفتند و قدرتخود را درکشتي آزادنشان دادند.

«هارولدکونلي» صاحب مدال طلايالمپيک ملبورندر رشتهپرتاب چکشعاشق «انگافيکوتوا» قهرمان پرتابديسک زنان چکسلواکي که بر کرسي اول ايستاده بود شد و سرانجام عشق و عاشقي ايندو به ازدواج انجاميد که درپراگشکل گرفت.

1960-رم:

ايتاليائي‌ها 5000 ورزشکارطراز اول جهان را پذيرفتند و از 25 اوت تا 11سپتامبرشهر «رم» پر هياهوترين شهر جهان بود.

«بيکلا آبب» Abeb Bikila يک سياه اهل «اتيوپي» با پاي برهنه بر اسفالت وسنگهاي آفتاب خورده 42195 متر دويد و قهرمان ماراتن شد. جوانمردي سياه از ايالاتمتحده به نام «رافر جانسن» در «دکاتلن» اول شد و در ضمن مسابقه در لحظات حساس «يانگچوآن» اهل «فرمز »را که رقيبش بود راهنمائي فني مينمودو اين در جهان رقابت و ورزش در روز مبارزه کم نظير بود. در همين بازيها بود که «هند» پس از 32 سال درهاکيبا دريافت يک گل ازپاکستانمقام خود را از دست داد.

«کاسيوس کلي» که بعدها: «محمدعلي» شد درمشت زنينيم سنگين به مقام قهرماني رسيدوجاده را براي آينده هموار ساخت. شادروان تختي مدال طلاي خود را با نقره عوض کرد،در حاليکه شايستگي بيشتري داشت.

يک دختر سياهپوست، بنام «ويلما رودلف» دردوهاي سرعت درخشيد و دوندة آلماني «آرمين‌ هاري» 100 متر را در 10 ثانيه دويد. دراين بازيها «ليويو بروتي» از ايتاليا در 200 متر اول شد و درپرش با اسبايتاليا برتري خود را به ثبوت رسانيد.

 

1964-توکيو:

در آن سوي آسيا شهر توکيوميهماندار نخستين المپيکآسياشد. پس از 24 سال که از 1940 گذشت وجنگ جهاني اجازه نداد ژاپني‌ها به آرزوي خود رسيدند و کشور زيبا، خصلت کوشش مدام وصبر و تحمل و کارداني خود را به تماشا نهادند.

93کشور جهان بيش از 5000ورزشکار خود را به آنسوي جهان فرستادند. تجهيزات مسابقه‌ها و سالنهاي نوبنيادبي‌سابقه بود.

ژاپني‌ها در حدود 200 ميليونليره استرلينگخرج بازيها کردند. «هيروهيتو» امپراطور (برآفتاب) بازيها را گشود. شگفتيفراوان بود، مردي صاحب رکوردهاي جهاني دوهاي استقامت «رُن کلارک» شکست خورد. «آبب» در توکيو با کفش «ماراتن» را دويد و مدال طلا گرفت.

«يوري ولاسف» وزنه بردارشوروي که پديده‌اي بود در المپيک1960- رم در سنگين وزن رکوردي کم سابقه بجاي نهاده بود به هموطن خود باخت. «ولاسف» که در «رم» 5/537 کيلو گرم در سه حرکت وزنه برداشته بود، با اينکه حد نصاب خود رابه 570 کيلوگرم ترقي داد به مدال نقره رسيد و ژابوتينسکي با 5/572 کيلوگرم از شورويمدال طلا گرفت.

ژاپني‌ها بسيار خوب درخشيدند، درژيمناستيک،واليبال،کشتيووزنه برداريمبارزه کردند و با شايستگي ارزشخود را نشان دادند. « آنتون گيزينک» غول هلندي درجودو در رشته سنگين وزنمدال طلا گرفت. ورزشکاراناندونزي وکره شمالياز شرکت در المپيک محروم ماندند.

 

1968- مکزيکوسيتي:

شهري که بيش از دو هزار و دويست متر از سطح دريا ارتفاع دارد .تمدن وفرهنگ کهن خود را در کشورهايآمريکاي لاتينحفظ کرده است ميهماندار شد. بلندي اين شهر و هواي رقيق يک مسئله شد. خيلي از قهرمانان دچار تنگي نفس شدند وليورزشکاران کشورهاي «کنيا» و «اتيوپي» ناراحتي نداشتند، زيرا تمرين خود را در ارتفاع طبيعي و بلند وطن خود انجام دادهبودند. علاوه بر اين مسئله، ناراحتي سياسي هم بچشم ميخورد که ورزشگاه بزرگ در روزآغاز بوسيله سربازان اداره مي‌شد. از عجايب اين بود که چند رکورد بدست آمد که هنوزپابرجا هستند و کسي را ياراي شکستن آن نبوده است. اين رکوردها را بياد ميآوريم:

«باب بيمن» Bob Beamon سياه آمريکائي 90/8 متر درپرش طول!


«
ت ـ اسميت» T. Smith 200 متر را در 8/19 ثانيه دويد!

«الي ـ ايونز» L.Evans يک سياه ديگر از امريکادر 400 متررکورد باور نکردني 42 ثانيه را بجاينهاد!

«جيم ـ هاينز» Jimhines سياه آمريکائي 100 متررا در 9/9 ثانيه طي کرد!

«اورتر» Oerter پيروزي چهارمين بار خود را در مکزيکوسيتي جشن گرفت، قهرمانپرتاب ديسکايالات متحده در سالهاي 1956 درملبورن، 1960 در رم، 1964 در توکيو و 1966 در مکزيکوسيتي در رشته اختصاصي خود چهارمدال طلا گرفت او از 36/56 متر آغاز نمود و به 78/64 متر رسيد!

ورزشکارانسياهپوست آمريکائي بر روي کرسي قهرماني با دستکش سياه و جوراب سياه ايستاده‌اند،‌به سرود ملي ايالات متحده احترام نگذاردند و بهتبعيض نژاديو ظلم به سياهان اعتراض کردند!

در اين بازيهاپرش ارتفاعاز پشت را «ديک فآسبوري» بهنمايش گذاشت و مدالطلا گرفت. «وراچا سلاواسکا» Vera Caslavska از چکسلواکي در ژيمناستيک بانوان تسط کم سابقه‌اي نشان داد و برندهچهار مدال طلا گرديد. عبدالله موحددر کشتي آزاد ومحمد نصيريدروزنه‌برداريصاحب مدال طلا شدند. کشورميزبانمکزيک سه مدالطلا سه نقره و سهبرنزگرفت.

 

1972-مونيخ:

آلماني‌ها تلاشمي‌کردند تا خاطره المپيک 1936 ـبرلينرا منهاي خيره‌سريهاي «هيتلر» زنده سازند.

7000ورزشکار از 122کشور جهان بهمونيخآمدند. تشکيلات عالي بود، 20 ميليونليره استرلينگ هزينه سقف شفاف و بي‌نظير استاديوم اصلي شده بود، «کامپيوتر» در همه جاي بازيها و دراستاديوم‌ها رسوخ کرده و قدرتماشين ومغز الکترونيککاملاً مشخص بود.

همةرکورد شکستنها و تشکيلات مرتب تحت تأثير حملةفلسطينيهابه خوابگاه ورزشکاران و مربياناسرائيلقرار گرفت. صبح روز سه‌شنبه 5سپتامبر 1972 با حمله‌اي که صورت گرفت و دو اسرائيلي کشته شدند و بقيه را به گروگانگرفتند و در نيمه شب در فرودگاه همة آنان کشته شدند.

«اوري برانديج» Avery Brundage رئيس کميته بين‌المللي المپيک پس از پايان اين بازيها بازنشسته شد و جايخود را به «کيلانين» ايرلندي داد.
ورزشکاران شوروي با 50 مدال طلا، 27 نقرهو 22 برنز به مقام نخستين رسيد، ايالات متحده،آلمان شرقي،آلمان غربي،ژاپنواستراليا در رديفهاي بعدي ايستادند.
«
مارک اسپيتز» Mark Spitz شناگر ايالات متحدههفت مدال طلا گرفت « چهار مدال درشناي انفراديو سه مدال درامداديها» همة مدالها از اين نظر ارزشبيشتري داشتند که رکوردهاي جهان را بجاي نهاده بودند

دوندة‌ روسي «والريبورزف» مدالهاي طلاي 100 متر و 200 متر را صاحب شد. مقابل قهرمان دوهاي طويل فنلاند «لاسه ويرن» Lass Viren مدال طلاي پنج و ده هزار متر را به يادگار برد. در «دکاتلن» آويلف از شوروي با (8454) امتياز آمريکائي‌ها را شکست داد و به مقام قهرماني رسيد.

«دبي بياسي» ايتاليائي براي دومين بار فاتحشيرجهاز سکو شد و پيروزي مکزيک را در مونيختکرار کرد!

«تسوکاهارا» ، «کاتو» و ديگر قهرمانان ژاپني درژيمناستيکخداوندان قدرت؛ کار و مقاومتبودند. هنر آنان در حرکات نمونه شد و مي‌بينيم که بعضي از حرکات پر ارزش امروز بهنام «تسوکاهارا» ناميده مي‌شود. محمد نصيري در وزنه برداري به مدال نقره رسيد.

«الکساندر مدويد» کشتي گيرروسي در کلاس فوق سنگين مدال طلاگرفت.


1976- مونرآل:

با همة پيش ‌بيني ها وتأکيدها که کميته بين‌المللي المپيک مي‌کرد که «سياست» در بازيها دخالتي ندارد. به جهانيانثابت شد که چنين نيست، اينها شعار است و هرجا که زندگي هست «سياست» هم وجود دارد. مسائل زيادي وجود داشتهمانند ادعاي «چين» در مورد «تايوان»، تماس ورزشي «

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 07 فروردین 1394 ساعت: 18:36 منتشر شده است
برچسب ها : ,,
نظرات(0)

تحقیق درباره ورزش و اهميت آن در روان درماني

بازديد: 423

 

 

ورزش و اهميت آن در روان درماني

 

پيامبر گرامياسلام صلي عليه واله در باره حق بدن بر انسان مي فرمايد:

اِنَّ لِرَبِّکَعَلَيکَ حَقّاً، وَ اِنَّ لِجَسَدِکَ عَلَيکَ حَقّاً وَ لاَ هلِکَ عَلَيکَحَقّاً؛

پروردگارت بر تو حقي دارد، و بدنت بر تو حقي دارد، و خانواده ات(نيز) بر تو حقي دارد.

 

آن چه در اين حديث ارزنده قابل توجه است، اين است کهپيامبربزرگوار اسلام، تا بدان پايه برايجسم و بدن ارزش و اهميت قابل است که حق بدن را در رديف حق پروردگار (آن هم بلافاصلهبعد از آن) و در کنار حق خانواده (و حتي قبل از آن) ذکر مي فرمايد. زماني انسان ميتواند حق پروردگار و خانواده خويش را به بهترين نحوي ادا کند، که از بدني سالم ونيرومند برخوردار باشد.

ورزش، کمک شاياني به ايجاد و تقويت سلامتي جسماني ورواني مي کند، و افرادي که با روش صحيح ورزش مي کنند و يا داراي کارهاي با تحرک ميباشند، سالم تر بوده و عمرشان از افرادي که کارهاي بدون تحرک دارند بيشتر است.

شهيد دکتر سيدرضا پاک نژاد در کتاب اولين دانشگاه و آخرين پيامبر مي نويسد:

عضلات در حال ورزش10 تا 18 برابر در حال استراحت احتياج به خون دارند،20دفعهبيشتر قند و اکسيژن مصرف مي نمايند،50 بار زيادتر گازکربنيک دفع مي نمايند، و باتوجه به همين ارقام، اهميت کار قلب هنگام ورزش روشن مي گردد... .
در واکنشقلب در برابر کار عضلاني، مشاهده مي شود ضربان هاي دبي، حجم خون، فشار خون و حتيترکيبات فيزيکو شيميايي خون را دگرگون مي سازد. ضربانقلب هنگام کاربدني، يعني زماني که عضلات را به فعاليت مي داريم، 2- 3 و حتي 4 برابر، و امکاندارد به 200 ضربه در دقيقه برسد. حجم خون 2- 3 برابر و دبي قلب 6- 7 و حتي 8 برابرو گاه زيادتر شود و دبي قلب از 4 ليتر در دقيقه ممکن است به 30 تا 35 ليتر در دقيقهبرسد، در صورتي که دبي قلب شخص سالم و ورزيده در حال معمولي 25 ليتر است... .
حجم قلب ورزش کاران و کارگراني که کار بدني سنگيني دارند، بدون شک افزايش مييابد، اما اين افزايش به عقيده بسياري،فيزيولوژيکو کاملاً طبيعي است. در اثرفعاليت بدن، حجم قلب افزايش مي يابد، زيرا جداربطنها به ويژه بطن چپ ضخيم مي شوند؛ يعنيهمان طور که عضلات بازو در اثر ورزش يا ابتلا به برخي بيماري ها قوي مي شود، عضلاتقلب هم در اثر کار، قوي مي گردد و در نتيجه قدرت انقباض قلب زياد مي شود... ."

وي در بخش ديگري از کتابش، در بارهفوايد ورزشچنين مي نگارد:

  • قدرت انقباض و نظم ضربان قلب پس از مدتي ورزش کردن بهتر مي شود... .
  • گنجايش ريه ها بيشتر مي گردد و در نتيجه،اکسيژن بهتري و بيش تري به بدن مي رسد... ورزش صحيح و معتدل و متناسب با مزاج، سبب نظم وثبات حرکات تنفس مي گردد و تنفس عميق تر، ولي شمارش آن کم تر مي شود.
  • هر چه شخص ورزيده تر باشد، مقدار سوخت بدنش نقصان مي يابد؛ يعني در حقيقت دراثر مدتي ورزش کردن، بدن بهتر از مواد غذايي خود استفاده مي کند.
  • رشد و نمو بهتر انجام مي گيرد، زيرا اکسيژن بهتر و بيشتر به تمام نسوج مي رسد ودر نتيجه، فعاليت غدد داخلي افزوده شده و بنابر عقيده اي در عضلاني که فعاليت ميکنند، موادي ايجاد مي شوند که به رشد و نمو کمک مي نمايد.
  • قوّه جذب و دفع بهتر مي شود.
  • بدن عادت مي کند در برابر مختصر فعاليت، ناگهان نفس تنگي پيش نيايد و ضربان قلبزياد نشود و ديرتر خسته گردد و عرق نمايد.
  • هماهنگي بين اعصاب و مراکز عصبي و تقويت اعصاب، ايجاد شده و کارهاي فکري، آسانتر مي شود."

در کتابزن و ورزشنيز در باره فوايد ورزش چنين آمدهاست:

"بدن انسان بر خلافماشين يا هروسيله ديگر که بر اثر کار و فعاليت مستهلک مي گردد، با کار جان گرفته و توانايي بيشتري کسب مي نمايد. در زمان هاي گذشته، حرکت و تمرين هاي بدني، بخشي از کار روزانهفرد به شمار مي رفت، اما امروزه بر اثر پيش رفت تکنولوژي و ماشين، بايد بيش تر ازگذشته در جستجوي حرکت بود، و هر فرد بايستي آن را در برنامه روزانه خود بگنجاند... .

تنفس و يا نفس کشيدن وسيله اي است که با آن، اکسيژن به همه بدن مي رسد و موادزايد و اکسيده به بيرون ريخته مي شود. در خلال تمرين، ميزان نفس کشيدن افزايش مييابد. شخصي که بدنش تربيت شده با تمرين هاي ورزشي است، آهسته تر و عميق تر از افرادديگر نفس مي کشد، فشارهاي وارد بر سيستم تنفسي خويش را با تلاش کم تر و کارايي بيشتر پاسخ گوست.

تاثير ورزش بر کارکردهاي شناختي

 تحقيقات نشان مي دهد که ورزش بر عملکردهاي شناختي و هوش تاثيرمثبت دارد .البته پاره اي از محققان نيز بر اين باورند که چنين رابطه اي وجود ندارد .بدون شک رشد حرکتي کودک در رشد ذهني وي مهم وموثر است و ميزان يادگيري کودک با سطحفعاليت هاي حرکتي و جسمي وي مربوط است . آن طور که پژوهش هاي اخير نشان داده اند ،انجام ورزش و اجراي حرکات جسمي باعث افزايش در بهره هوشي حاصل از اجراي برخي ازآزمون هاي هوشي مي شود ، علت عملکرد بهتر ذهني و شناختي ناشي از ورزش رابا افزايشاکسيژن موجود در هواي استشناقي به دنبال خستگي ناشي از کار ذهني مربوط مي دارند. بهبودي کارکردهاي شناختي و ذهني ناشي از ورزش ، هم در بزرگسالان و سالمندان و همجوانان و نوجوانان ديده شده است. تحقيقات نشان داده که پس از اجراي تمرينات وبرنامه هاي ورزشي حتي در عملکرد شناختي بيماران رواني سال خورده نيز بهبودي ديده ميشود.و اين به دليل اين است که درگيري غير قابل اجتناب کل مغز در فعاليت هاي بدني،يک عامل مهم احتمالي در بازگرداندن و توقف فرآيندهاي انحطاط سلولي – جسمي پيري استکه در نتيجه آن در توانش هاي ذهني سال خوردگان تغييرات مثبتي حاصل مي شود . دربارهتاثير ورزش بر بهبود عملکرد تحصيلي بايستي گفت که در نوجوانان وجوانان هم بستگيمعنادار مثبتي بين آمادگي جسماني وموفقيت تحصيلي وجود دارد.چنين رابطه مثبت معناداررا در دانشجويان دختر نيز مشاهده کرده اند. بنابراين صرف نظر از متغيير جنسيت انجامورزش بر عملکرد تحصيلي آثار مثبت دارد. همچنين گزارشات انجام شده در خصوص کودکانحاکي از آن است که انجام تمرينات ورزشي بر عملکرد تحصيلي آنان تاثير مثبت دارد. بهطور کلي فعاليت هاي جسماني وتمرينات ورزشي و کارکردهاي مختلف ذهني و شناختي اثرمثبت دارد وآنها راباور مي کنند .

 تاثير ورزش بر رفتار

پژوهش هاي متعدد نشان مي دهند که بازي هاي ورزشي باعث افزايشخلاقيت ، استقلال ، رهاسازي تنش و نيز برقراري بيش تر روابط صميمانه بين افراد ميشود .هم چنين فعاليت هاي ورشي محبوبيت و سازگاري اجتماعي افراد را افزايش مي دهد .تاثير ورزش بر رفتار شغلي نيز مورد بررسي قرار گرفته است ، انجام فعاليت هايجسماني با کاهش قابل ملاحظه اي در غيبت شغلي همراه است . اين قبيل فعاليت ها که باسلامت جسماني و کاهش عوارض قلبي به عنوان عوامل عمده غيبت مطرح مي شوند ،مرتبط است .همچنين ورزش با اصلاح برون داده هاي شغلي و کاهش خطاهاي ناشي از کارها نيز همراهاست.

ورزش ، خلق و شخصيت

  براساس يافته هاي پژوهشي ،بين شخصيت ،خلق و ورزش رابطه اي وجوددارد . از يک سوء ورزش باعث ايجاد تغييرات مثبت و معناداري در متغيرهاي شخصيتيهيجاني مي شود و از سوي ديگر ويژگيهاي شخصيتي در انجام ورزش و هم چنين انتخاب انواعخاص فعاليت ها و برنامه هاي ورزشي موثر است .به نظر مي رسد که تاثير ورزش بر شخصيت،به متغير هاي متعددي از جمله نوع ورزش و مدت انجام آن تمرينات بستگي داشته باشد ،چرا که تغييرات شخصيتي بيش تر ناشي از تمرينات طولاني و مداومند به اين دليل که اينقبيل تمرينات در بيوشيمي بدن تغييرات معناداري ايجادمي کنند و در نتيجه متغييرهايشخصيتي با تغييرات بيوشيمي بدن همراه مي شود. يکي از ابعاد عمده شخصيتي در رابطه باتاثيرات ورزش "خودپنداره" است . خودپنداره تصور و برداشت فرد از جنبه هاي گوناگونموجوديت خويش نظير :جنبه هاي بدني و جسمي ،اجتماعي ،هوشي ،شناختي وغيره مي باشد.بهنظر مي رسد که خودآگاهي بيشتر فرد از خويش بالا رفتن خود پنداره و عزت نفس وي همراهاست .در اين زمينه تحقيقات نشان مي دهد که در اثر تمرينات جسماني خاص مثل :دوميداني، خودپنداره زنان افسرده به صورت پايدار بهبود يافته است. همچنين تمرينات با وزنهبهبودي قابل ملاحظه اي در قدرت واندزه عضلات به وجود مي آورد و ميزان بازدهي آنانرا افزايش مي دهد و اين خود در ايجاد خودباوري بسيار موثر است .سازوکار تاثير ورزشبر عزت نفس احتمالاً ناشي از احساس مهارت و کفايت بيشتر است فعاليت هاي جسماني نوعياحساس مهارت و کفايت به فرد مي دهد که به افزايش در احساس کنترل بر زندگي خودوسلامتي منجر مي گردد. اين احساس کنترل وکفايت به نوبه خود موجب افزايش عزت نفس ميشود .

 به طور کلي تحقيقات نشان مي دهد که افراد پس از انجام فعاليت هايجسماني و تمرينات ورزشي نوعي تجربه مثبت يا حس بهبود و پيشرفت کيفيت زندگي را درخود مشاهده مي کنند. اين موارد تنها به ورزشکاران اختصاص ندارد بلکه در مورد افراديکه به صورت تفريحي و غير مستمر ورزش مي کنند نيز صادق است .معمولاً پس از اجرايتمرينات متوالي ،در بعضي افراد نوعي «عزت به نفس متورم» به وجود مي آيد . لذا آنانتوانايي خويش را بسيار بالا تخمين مي زنند .اين امر به ويژه در ورزشکاران قبل ازانجام مسابقات ورزشي و پس از تمرينات مداوم ديده مي شود. شايد يکي از علل اساسيبسياري از اظهارات ورزشکاران ومربيان ورزش مبني بر اين بر قهرماني قبل از انجاممسابقات و عدم موفقيت هاي بعدي آنان همين عزت نفس متورم ناشي از تمرينات ورزشيمتداوم باشد. ورزش باعث افزايش خلاقيت و استقلال فرد مي شود . از آنجا که خلاقيت واستقلال فردي از جمله متغيرهاي موثر بر شخصيت و خلق مي باشد،لذا فعاليت هاي جسمانياز اين طريق بر شخصيت افراد تاثير مي گذارد .يک متغيير شخصيتي ديگري که دراثرتمرينات ورزشي وبدني تغييراتي در آن ديده مي شود « کانون کنترلي» است کانون کنترليعبارت است از انتساب علل وعوامل پديد آورنده حوادث و وقايع با خود و پابه محيطبيروني و پيراموني است .افرادي که علل رخداد وقايع و پديده هارا به خود نسبت ندادهو خود را در اين عامل دخالت نمي دهند داراي «کانون کنترلي بيروني » هستند . تحقيقاتحاکي از آن است که افراد با کانون کنترل داخلي در بخورد ومواجه شدن با اتفاقاتوفشارهاي رواني معمولاً سازگاري بهتري دارند و بيشتر مي توانند ناگواري ها و مشکلاترا تحمل کنند . اثر ورزش کانون کنترل خارجي کودکان را به کانون کنترل داخلي به معناداري تغيير داده است . در زمينه ويژگي هاي خلقي –شخصيتي ورزشکاران موفق ، تحقيقاتبيانگر آن است که اين افراد نسبت به ساير ورزشکاران حالات خلقي باثبات تر و مناسبتري دارند. هم چنين اين افراد تصفيه وپالايش حرکات حسي وتغيير و تفسيرهاي محيطيمناسب تر و بيش تري دارند. در ضمن ورزشکاران موفق آستانه تحريک درد بالاتر و سرعتواکنش بيشتري دارند.

 

 

 


تمرين ها به دستگاه هاضمه به دو طريق کمک مي کنند:

  • به علت پي آمد نياز بدن به غذا، اشتها را افزايش مي دهند.
  • حرکت اندام هاي هاضمه تسريع مي شود و حرکات دودي شکل معده – که موجب هضم غذا ميگردد – سريع تر و راحت تر صورت مي گيرد.
  • تمرين هاي ورزشي، عمل تخليه را بهبود و ازيبوست پيش گيري مي کند. حرکات دودي شکل افزايش مي يابد و در نتيجه ، روند ترشحاتبدن کار آمدتر تنظيم مي شوند. به طور کلي افرادي که فعاليت هاي جسماني بيش تريدارند، کم تر از افراد کم حرکت ، به بيماري سنگ کليه و اختلالات مشابه به آن مبتلامي شوند.
  • بسياري از مواد زايد، از طريق غدد عرق در پوست بدن بيرون ريخته مي شود. اينفرايند با تمرين هاي شديد ورزشي تسريع مي شود؛ علاوه بر اين، عرق کردن باعث تميزشدن پوست مي گردد.
  • ارزش ديگر تمرين هاي ورزشي، در افزايش توليد سلول هاي قرمز خون در بافت هايلنفاوياستخوان است. شمارشهموگلوبين خون بر اثر فعاليت بالا مي رود. تمرين ها از بالا رفت فشار خون جلوگيري مي کند."
  • به طور کلي نقش ورزش در سلامتي انسان آن قدر زياد است که امروزه بسياري ازبيماري ها را با ورزش مداوا مي کنند، که به اين شيوه مداوا "ورزش درماني" گفته مي شود.
  • امروزه ورزش در سطحبين المللي، بعدسياسينيز به خود گرفته است. گاه اتفاق ميافتد کشوري که بيش تر مردم حتي نام آن را نشنيده اند، يک باره در جهان مطرح شده وبه واسطه پيروزي هاي ورزشي، نامش در صفحه اول روزنامه هاي جهان و صدر اخبار قرار ميگيرد. شرکت و يا عدم شرکت تيم هاي ورزشي يک کشور در يک کشور ديگر نيز، گاه جنبهسياسي داشته و به معناي دوستي، دوشمني، اعتراض و ... تلقي مي شود.
  • در انسان غريزه قدرت طلبي، برتري جويي و مبارزه وجود دارد. ورزش ومسابقات ورزشي اگر در محيط و جوّ سالم برگزار شوند، زمينه اشباع اين غريزه از طريق صحيح رافراهم مي سازند. اگر اين غريزه و ساير غرايز، کنترل نشده و به مسير صحيح هدايتنشوند، براي جامعه بشري مشکل ساز و مساله آفرين خواهند بود.
  • ورزش، توان انسان را براي انجام کارهاي روزمره شخصي و اجتماعي بالا مي برد، حتيعباداتي از قبيلنماز ،روزه،حجوجهادنيز با بدني سالم و نيرومند، بهتر، بيشتر و راحت تر جامه عمل به خود مي پوشند.
  • انسان مايل است با ديگران باشد و با آنان بياميزد. اين غريزه و يا تمايل شديدرا مي توان از طريق ورزش بر آورده ساخت. در ورزش، در زمينه نيل به ارزش هاي اجتماعيديگري نيز، چون کار گروهي، وفاداري،روحيه ورزشکاريمي توان توفيق يافت. محيطصميمانه و مطلوب ورزشي، اغلب فرصتي مناسب براي ايجاد روابط انساني و شکل گيري دوستيهاست.
  • ورزش به انسان تحرک مي بخشد و حرکت و تحرک به ويژه در کودکان لازمه رشد است. اگر عضو نيرومندي از اعضاي بدن يک ورزش کار را چندين ماه در گچ قرار دهند و تحرک رااز آن سلب نمايند، ضعيف و لاغر خواهد شد. اگر جنبش بدن کم شود، دفاع بدن کم و ضعيفمي گردد، و همچنان که داشتن تحرک و ورزش موجب سلامتي بدن و طول عمر مي گردد، نداشتنتحرک نيز موجب مرگ زود رس مي شود.

 

 

 

 

 

اهميتورزش براي جوانان و دانش آموز از ديدگاه فيزيولوژي

لزوم و اهميت ورزش و تمرينات ورزشي براي هر دو جنس در سنين مختلف مورد تأييد محققين است .

به طور کلي ورزش و تحرک بر رشد عمومي بدن تأثير مي گذارد اين امر با پژوهش انجام شده روي موش هايي که در محدوديت حرکتي بودند و موشهايي که آزادي حرکت داشتند به اثبات رسيده است .

رشد و تکامل دستگاه عصبي و دستگاههاي حرکتي ( عضلات و استخوانها ) با يکديگر در ارتباطند و هر چه ارتباط دستگاه عصبي با دستگاههاي حرکتي بيشتر و گسترده تر شود حرکات پيچيده ، شکل گرفته و هدفمند مي شوند در مورد نقش ورزش در پيشرفت رشد ، سلامتي و آمادگي جسماني کودکان و نوجوانان تحقيقات متعددي انجام شده است .

در اين تحقيقات تأثير ورزش را بر روي رشد و آمادگي جسماني همچنين نشاط دختران دانش آموز فنلاندي نشان دادند . دختراني که ورزش مي کنند داراي بدني انعطاف پذير و فعال هستند .  بايد توجه داشت که اهميت ورزش منحصر به سنين کودکي و نوجواني نيست . در سنين بالا ورزش براي جلوگيري از پوکي استخوان ، اضافه وزن و ناراحتي هاي قلبي و عروقي ، همچنين براي پر کردن اوقات بيکاري و جلوگيري از افسردگي و روان پريشي توصيه مي شود .

رشد در دوران کودکي تحت تأثير فاکتورهاي متعددي است از آن جمله هورمون رشد و فاکتورهاي رشد ، در عين حال هورمونهاي ديگر و نوع تغذيه نيز بر رشد تأثير دارند .

رشد قدي با رشد استخوانهاي دراز همراه است . رشد قد در دختران در سنين ۱۶ تا ۱۷ سالگي و در پسرها تقريباً در ۱۸ سالگي پايان مي يابد ولي از اين سن به بعد رشد قدي بصورت ناچيزي انجام مي شود که مربوط به دراز شدن طول ستون مهره ها است . در صورت عدم فعاليت بدني رشد استخوانها کاهش مي يابد .

حرکت که با جابجايي استخوانها انجام مي گيرد حاصل انقباض عضلات تحت فرمان هاي عصبي به صورت حرکات ارادي يا به دنبال تحريکات حسي به صورت رفلکسي است . ممانعت از حرکت يک اندام يا نرسيدن پيام عصبي به عضله به دنبال قطع عصب حرکتي مانع حرکت اندام حرکتي مي شود و پيامد آن آتروفي عضلاني و در نهايت عدم رشد استخوان مربوط به آن عضله است . استخوان در اين شرايط دکلسيفيه مي شود و حالت تراکمي خود را از دست مي دهد . نيروي کششي و تانسيوني که عضلات روي استخوانها وارد مي سازند موجب رشد طبيعي استخوانها و مانع از تغيير شکل آنها مي گردد . ضمناً وزن عضلات بر تراکم استخوانها اثر مي گذارند . در زنها استخوانها سبک ترند و در سنين بالا توده استخواني متناسب با کوچک شدن و تحليل عضله کاهش مي يابد و به همين جهت استئوپروز در زنها در مقايسه با مردها به مراتب بيشتر است . معهذا چنانچه استخوان تحت نيروهاي شديد عضلاني قرار گيرند رشد آنها کند و محدود مي شود . ضمناً عضله اي که مدتي منقبض مي ماند روي رگهاي خوني آن فشار وارد مي شود و احتمال قطع جريان خون در آن وجود دارد که زيان آور است . تحقيقات نشان داده است که فشار زياد بر مفاصل و استخوانها در دوران قبل ازبلوغ موجب آسيب ساختاري مي گردد .

هنگام فعاليت سلول هاي عضلاني ، دستگاه متابوليکي نيازمند انرژي است و اين انرژي را از اکسيداسيون گلوکز و اسيدهاي چرب تأمين مي کند . محصول اين اکسيداسيون دي اکسيد کربن است . گرفتن اکسيژن و دفع CO2 وظيفه شش ها است که تنفس بيروني  را بعهده دارند ولي تنفس بيروني با تنفس دروني که در سطح سلولي انجام مي گيرد بستگي نزديک دارد . بهمين جهت بي توجه به ميزان متابوليسم عضلاني فشار O2 و PH خون لازمست در حدي ثابت بماند . هنگام ورزش مقدار متابوليسم افزايش مي يابد و اين امر با افزايش هم تعداد تنفس و ضربان قلب در دقيقه  و هم افزايش حجم هواي جاري و حجم ضربه اي صورت مي گيرد .

 

با توجه به اينکه دانش آموزان روزانه چند ساعت در کلاس هاي درس روي نيمکت مي نشينند حتي اگر نوع نشستن مناسب باشد و نيمکت نيز مطابق استاندارد باشد در آنها احساس خستگي فيزيکي بوجود مي آيد و چنانه نوع نشستن مناسب نباشد و يا نيمکت مطابق استاندارد نباشد در دراز مدت موجب اختلالات ساختاري مي شود که Scoliosis و شکل C در مهره ها از آن جمله است . دانش آموزان پسر غالباً اين شکل را با بازي کردن ( عمدتاً فوتبال ) در کوچه و خيابان و يا ورزشگاهها حل مي کنند ولي براي دختران دانش آموز به دليل اعتقادات و فرهنگ جامعه امکانات کمتري وجود دارد بنابراين لازمست در مدارس ساعتهايي براي تمرين هاي بدني و ورزش دختران منظور شود .

 

نقش ورزش در کاهش اضطراب و ايجاد نشاط

 

   امروزه نقش ورزش آنقدر مورد توجه قرار گرفته که آنرادر تکنيکهاي رفتار درماني توصيه مي کنند.

نقش شنا در اضطراب زدايي وتخلييه نگراني هاي نا شناخته مورد توجه قرار گرفته  است. با انجام آزمايشات روان شناسي ثابت گرديده است که سطح اضطراب در افراد٬قبل وبعد از شنا به ويژه به صورت شيرجه در آب فرو رفتن تفاوتهاي معنا داري رانشان مي دهد. مشاوران از ورزش بوکس ومشت زني به عنوان روش کم هزينه اي براي تخلييه هيجانات زايد به ويژه درکودکان ونوجوانان بزهکار استفاده درماني مي نمايند.

نقش ورزش کوهنوردي ودو استقامت در تمرکز بخشي وتقويت اراده امروز توجه روان درمانگران را به خود جلب نموده است. از نکات عمدهاي که موجب گرديده است٬توجه به ورزش در فرايند درماني مشاوران وروان شناسان به صورت ويژه اي موردتوجه قرار گيرد مي توان به موارد ذيل اشاره نمود.

۱-توجه به اين اصل که عقل سالم در بدن سالم است درواقع بيانگر اين نکته مهم است که فعاليت هاي ورزشي نقش اصلاح گري بالايي در رفع مشکلات روحي٬رواني دارند.

۲-بکارگيري ورزش درماني هزينه هاي زيادي را دربردارند.

۳-تاثير عميق رکود فعاليتهاي جسمي در بروز ناراحتي هايي مانند نا اميدي وافسردگي هاي حاد حاکي ازاين است که چنانچه با توصيه هاي ورزشي اين افراد وادار به تحرک شوند به سرعت نشاط و اميدواري درانان افزايش مييابد.

اصولاتجويزهرنوع داروي شيميايي به ويژه درمورد بيماران روحي٬رواني با عوارض منفي جانبي همراه است که ضمن درمان يک مشکل امکان بروز مشکل ديگري را درسيستم بدن بيماران افزايش مي دهد.

در حالي که تجويز ورزش به عنوان يک عامل درماني هيچگونه عارضه منفي ومخرب در بيمار ايجادنکرده٬وبه عکس موجب تقويت قواي فکري وجسمي براي مقابله با مشکل مي گردد.

ورزش و روان درماني

بسيار سخن و حديث از تأثير و اهميت تربيت بدني و ورزش بر ابعاد مختلف رشدي چون جسم و روان شنيده ايم يا خوانده ايم. البته بيشترين كوشش در ارائه چگونگي افزايش يا تقويت قواي جسماني بوسيله تربيت بدني ورزشي صرف گرديده و كمتر به مشخص نمودن ويژگيهاي سلامت روان پرداخته شده است لذا بر آن شده ايم كه حتي مختصر به تعريفي كلي از سلامت روان به شناخت اصول ويژگيهاي آن پرداخته و بخش تربيت بدني و ورزش را در اين بعد مهم انساني مشخص نمائيم.

يك فرد زماني داراي سلامت روان است كه با شناخت و حفظ ويژگيهاي شخصيتي، خود را با محيط تطبيق دهد. شناخت خود مجموعه ادراكات، ارزشها، افكار و عواطف را تشكيل مي دهد كه سبب و آگاهي فرد از موجوديت خود مي شود. بدين معني او مي فهمد كيست و چيست. در تامين سلامت روان علاوه بر عوامل ژنتيكي عوامل محيطي نيز تاثير فراوان خواهند داشت. اگرچه شناخت كامل ويژگيهاي مربوط به سلامت روان در يك فرد بسيار مشكل است ولي زماني افراد از نظر رواني سالم مي باشند كه داراي خصوصيات شاخصي گردند:

1.     اعتماد به نفس دارند. از خصوصيات مثبت و برجسته خود استفاده مي كنند در عين اينكه به محدوديتها و نواقص خود آشنايي دارند توانائيهاي خود را مي شناسند و حداكثر استفاده از آن را مي كنند اين افراد واقعيت وجودي خود را انكار نمي نمايند بجاي عذرتراشي و دليل تراشي شكستها را براحتي پذيرفته و نگراني به خود راه نمي دهند.

2. احتياجات اوليه را براحتي برطرف مي نمايند. برآوردن نيازهاي اوليه زندگي بخصوص نيازهاي جسماني باعث تلاش دائمي در اين افراد مي گردد. و با شناخت واقعيتها واقع بينانه تر با مشكلات زندگي مقابله مي نمايند.

3. به ديگران به ديده خوب مي نگرند. ضمن دوست داشتن ديگران به آنها اعتماد مي كنند و در حفظ روابط با ديگران كوشا هستند محبت خويش را مستقيماً ابراز مي نمايند و براي آن شواهدي مناسب ابراز مي دارند.

4. مسئوليت پذيرند ضمن پذيرش مسئوليت مناسب با سن خود مسئوليت كارهايي كه خود انجام مي دهند را مي پذيرند از كسب تجربه لذت برده و هميشه براي بهترين نتيجه در تلاش خواهند بود.

مجموعه اين ويژگيهاي شاخص تشكيل دهنده سلامت روان در يك فرد مي باشد. بدون شك رفتار بشر تابع تماميت وجود اوست بدين معني روان تابع جسم و جسم تابع روان است. امروزه تحقيقات نشان مي دهد كه ناراحتي هاي جسماني اختلالات رواني را بهمراه داشته و برعكس. ولي نكته برجسته در تقويت قواي جسماني حفظ روان سالم مي باشد.

كتر آرترويدر روانشناس معروف آمريكايي در تحقيق بسيار جامع خود اظهار مي نمايد عدم تعادل رواني بسياري بيماران نتيجه عدم فعاليت حركتي و ورزشي در دوران كودكي است. جونز در قسمتي از تحقيق خود دريافت پسراني كه از نظر قواي جسماني ضعيف مي باشند علاوه بر ضعف جسماني داراي مشكلات رواني مانند احساس حقارت عدم توانائي تطبيق خود با ديگران مي باشند. راويك و مك كي دريافتند دانش آموزاني كه در مهارتهاي حركتي ضعيف مي باشند اغلب خجول و گوشه گير هستند و برعكس دانش آموزاني كه از نظر مهارتهاي حركتي قوي مي باشند داراي ويژگيهاي برجسته بسيار نماياني از نظر رفتار چون فروتني، تدبير، توجه و حس همكاري هستند.

شندل با استفاده از آزمون رواني خصوصيات رواني دانش آموزان ورزشكار و غير ورزشكار را مورد بررسي قرار داد و به اين نتيجه رسيد دانش آموزان ورزشكار داراي صفات ممتاز رفتاري چون رهبري، تحركهاي اجتماعي حس ارزشهاي فردي و اجتماعي، عدم شك و ترديد در خود عدم بهانه جوئي و نتيجتاً رشد اجتماعي بيشتر مي باشد

مسلماً عدم سازش وجود و اختلالات رفتاري در هر طبقه و صنفي و در هر گروه و جمعي بسيار مشهود است عوامل مختلفي را مي توان در بوجود آوردن يا پايه ريزي عدم سلامت روان ذكر نمود: فشارهاي اجتماعي، فقر مادي، اختلافات خانوادگي، تصادفات، بيماريها، مرگ و ميرهاي پيش بيني نشده و بسياري از عوامل خانوادگي و اجتماعي همراه با عوامل وراثتي، افراد را دچار عدم تعادل روان مي سازد. بنابراين براي پيش گيري از بيماري رواني و حفظ سلامت روان توصيه هاي مختصري در نظر گرفته مي شود:

1. سعي كنيد به انجام فعاليتهاي ورزشي بپردازيد زيرا ورزش تنشهاي رواني را از بين مي برد و اخمها را به لبخند تبديل مي نمايد.

2. در رابطه با نگراني خود با ديگران صحبت كنيد و اگر مشكل شما جدي است از مراجعه به پزشك روان درمان مضايقه نكنيد.

3. موقعيت خود را بشناسيد و بجاي جنگيدن با آن خود را با ان سازگار سازيد. با تغذيه مناسب ورزش مناسب، استراحت كامل مواظب سلامت جسم خود

باشيد.

4. با ديگران معاشرت و دوستي نمائيد.

5. براي انجام هر كاري زمان خاص و منظمي را در نظر بگيريد.

6. در نهايت ياد بگيريد كه هميشه خونسرد و فرد راحتي باشيد.
7. در نهايت اگر داراي توانائي لازم براي تحمل درد و رنج باشيد و در موقع لزوم با شهامت و بردباري برخورد نموديد به زندگي و رفاه ديگران علاقمند بوديد و در اين زمينه فعاليت داشتيد شما از: سلامت روان برخورداريد.

استرس و روشهاي درمان آن با ورزش

در دنياي امروز دانستن راه و روش زندگي و پيشرفت عملاً بدون استرس امكان پذير نيست و در بين جوامع بشر بصورت قانون درآمده است. نظام پيچيده كنوني ما چنان است كه دستگاه عصبي ما در طي روز دائماً از سوي تكان هاي استرس زاي كوچك و بزرگ بسيار زيادي بمباران مي شود و دستگاههاي عصبي- عضلاني ما دائم در حالت تنش بسر مي برند. درنتيجه استرس يكي از عمومي ترين مشكلاتي است كه افراد با آن روبرو هستند و از آنجائي كه امروزه مسئله سالم زيستن و رابطه آن با فعاليتهاي بدني اهميتي اساسي يافته است، تمرين و ورزش يكي از ساده ترين ابزاري است كه استرس را كنترل مي کند

 

تاثير ورزش بر کارکردهاي شناختي

 تحقيقات نشان مي دهد که ورزش بر عملکردهاي شناختي و هوش تاثيرمثبت دارد .البته پاره اي از محققان نيز بر اين باورند که چنين رابطه اي وجود ندارد .بدون شک رشد حرکتي کودک در رشد ذهني وي مهم وموثر است و ميزان يادگيري کودک با سطحفعاليت هاي حرکتي و جسمي وي مربوط است . آن طور که پژوهش هاي اخير نشان داده اند ،انجام ورزش و اجراي حرکات جسمي باعث افزايش در بهره هوشي حاصل از اجراي برخي ازآزمون هاي هوشي مي شود ، علت عملکرد بهتر ذهني و شناختي ناشي از ورزش رابا افزايشاکسيژن موجود در هواي استشناقي به دنبال خستگي ناشي از کار ذهني مربوط مي دارند. بهبودي کارکردهاي شناختي و ذهني ناشي از ورزش ، هم در بزرگسالان و سالمندان و همجوانان و نوجوانان ديده شده است. تحقيقات نشان داده که پس از اجراي تمرينات وبرنامه هاي ورزشي حتي در عملکرد شناختي بيماران رواني سال خورده نيز بهبودي ديده ميشود.و اين به دليل اين است که درگيري غير قابل اجتناب کل مغز در فعاليت هاي بدني،يک عامل مهم احتمالي در بازگرداندن و توقف فرآيندهاي انحطاط سلولي – جسمي پيري استکه در نتيجه آن در توانش هاي ذهني سال خوردگان تغييرات مثبتي حاصل مي شود . دربارهتاثير ورزش بر بهبود عملکرد تحصيلي بايستي گفت که در نوجوانان وجوانان هم بستگيمعنادار مثبتي بين آمادگي جسماني وموفقيت تحصيلي وجود دارد.چنين رابطه مثبت معناداررا در دانشجويان دختر نيز مشاهده کرده اند. بنابراين صرف نظر از متغيير جنسيت انجامورزش بر عملکرد تحصيلي آثار مثبت دارد. همچنين گزارشات انجام شده در خصوص کودکانحاکي از آن است که انجام تمرينات ورزشي بر عملکرد تحصيلي آنان تاثير مثبت دارد. بهطور کلي فعاليت هاي جسماني وتمرينات ورزشي و کارکردهاي مختلف ذهني و شناختي اثرمثبت دارد وآنها راباور مي کنند .

 تاثير ورزش بر رفتار

پژوهش هاي متعدد نشان مي دهند که بازي هاي ورزشي باعث افزايشخلاقيت ، استقلال ، رهاسازي تنش و نيز برقراري بيش تر روابط صميمانه بين افراد ميشود .هم چنين فعاليت هاي ورشي محبوبيت و سازگاري اجتماعي افراد را افزايش مي دهد .تاثير ورزش بر رفتار شغلي نيز مورد بررسي قرار گرفته است ، انجام فعاليت هايجسماني با کاهش قابل ملاحظه اي در غيبت شغلي همراه است . اين قبيل فعاليت ها که باسلامت جسماني و کاهش عوارض قلبي به عنوان عوامل عمده غيبت مطرح مي شوند ،مرتبط است .همچنين ورزش با اصلاح برون داده هاي شغلي و کاهش خطاهاي ناشي از کارها نيز همراهاست.

ورزش ، خلق و شخصيت

  براساس يافته هاي پژوهشي ،بين شخصيت ،خلق و ورزش رابطه اي وجوددارد . از يک سوء ورزش باعث ايجاد تغييرات مثبت و معناداري در متغيرهاي شخصيتيهيجاني مي شود و از سوي ديگر ويژگيهاي شخصيتي در انجام ورزش و هم چنين انتخاب انواعخاص فعاليت ها و برنامه هاي ورزشي موثر است .به نظر مي رسد که تاثير ورزش بر شخصيت،به متغير هاي متعددي از جمله نوع ورزش و مدت انجام آن تمرينات بستگي داشته باشد ،چرا که تغييرات شخصيتي بيش تر ناشي از تمرينات طولاني و مداومند به اين دليل که اينقبيل تمرينات در بيوشيمي بدن تغييرات معناداري ايجادمي کنند و در نتيجه متغييرهايشخصيتي با تغييرات بيوشيمي بدن همراه مي شود. يکي از ابعاد عمده شخصيتي در رابطه باتاثيرات ورزش "خودپنداره" است . خودپنداره تصور و برداشت فرد از جنبه هاي گوناگونموجوديت خويش نظير :جنبه هاي بدني و جسمي ،اجتماعي ،هوشي ،شناختي وغيره مي باشد.بهنظر مي رسد که خودآگاهي بيشتر فرد از خويش بالا رفتن خود پنداره و عزت نفس وي همراهاست .در اين زمينه تحقيقات نشان مي دهد که در اثر تمرينات جسماني خاص مثل :دوميداني، خودپنداره زنان افسرده به صورت پايدار بهبود يافته است. همچنين تمرينات با وزنهبهبودي قابل ملاحظه اي در قدرت واندزه عضلات به وجود مي آورد و ميزان بازدهي آنانرا افزايش مي دهد و اين خود در ايجاد خودباوري بسيار موثر است .سازوکار تاثير ورزشبر عزت نفس احتمالاً ناشي از احساس مهارت و کفايت بيشتر است فعاليت هاي جسماني نوعياحساس مهارت و کفايت به فرد مي دهد که به افزايش در احساس کنترل بر زندگي خودوسلامتي منجر مي گردد. اين احساس کنترل وکفايت به نوبه خود موجب افزايش عزت نفس ميشود .

 به طور کلي تحقيقات نشان مي دهد که افراد پس از انجام فعاليت هايجسماني و تمرينات ورزشي نوعي تجربه مثبت يا حس بهبود و پيشرفت کيفيت زندگي را درخود مشاهده مي کنند. اين موارد تنها به ورزشکاران اختصاص ندارد بلکه در مورد افراديکه به صورت تفريحي و غير مستمر ورزش مي کنند نيز صادق است .معمولاً پس از اجرايتمرينات متوالي ،در بعضي افراد نوعي «عزت به نفس متورم» به وجود مي آيد . لذا آنانتوانايي خويش را بسيار بالا تخمين مي زنند .اين امر به ويژه در ورزشکاران قبل ازانجام مسابقات ورزشي و پس از تمرينات مداوم ديده مي شود. شايد يکي از علل اساسيبسياري از اظهارات ورزشکاران ومربيان ورزش مبني بر اين بر قهرماني قبل از انجاممسابقات و عدم موفقيت هاي بعدي آنان همين عزت نفس متورم ناشي از تمرينات ورزشيمتداوم باشد. ورزش باعث افزايش خلاقيت و استقلال فرد مي شود . از آنجا که خلاقيت واستقلال فردي از جمله متغيرهاي موثر بر شخصيت و خلق مي باشد،لذا فعاليت هاي جسمانياز اين طريق بر شخصيت افراد تاثير مي گذارد .يک متغيير شخصيتي ديگري که دراثرتمرينات ورزشي وبدني تغييراتي در آن ديده مي شود « کانون کنترلي» است کانون کنترليعبارت است از انتساب علل وعوامل پديد آورنده حوادث و وقايع با خود و پابه محيطبيروني و پيراموني است .افرادي که علل رخداد وقايع و پديده هارا به خود نسبت ندادهو خود را در اين عامل دخالت نمي دهند داراي «کانون کنترلي بيروني » هستند . تحقيقاتحاکي از آن است که افراد با کانون کنترل داخلي در بخورد ومواجه شدن با اتفاقاتوفشارهاي رواني معمولاً سازگاري بهتري دارند و بيشتر مي توانند ناگواري ها و مشکلاترا تحمل کنند . اثر ورزش کانون کنترل خارجي کودکان را به کانون کنترل داخلي به معناداري تغيير داده است . در زمينه ويژگي هاي خلقي –شخصيتي ورزشکاران موفق ، تحقيقاتبيانگر آن است که اين افراد نسبت به ساير ورزشکاران حالات خلقي باثبات تر و مناسبتري دارند. هم چنين اين افراد تصفيه وپالايش حرکات حسي وتغيير و تفسيرهاي محيطيمناسب تر و بيش تري دارند. در ضمن ورزشکاران موفق آستانه تحريک درد بالاتر و سرعتواکنش بيشتري دارند.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

منابع :

ورزش در اسلام ، حسين صبوري
ورزش از ديدگاه اسلام
 

http://www.enghelabsc.com/islamsport.aspx

 

http://daneshnameh.roshd.ir

http://nazemfar.blogfa.com/post-14.aspx

http://www.irib.ir/health/html/sportforgirl.htm

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 07 فروردین 1394 ساعت: 18:35 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره اهميت ورزش در اسلام

بازديد: 833

 

اهميت ورزش در اسلام  :

 

امروزه ورزش يکي از اموري است که به عناوين مختلف در جهان مطرح شده و گروه زيادي به اشکال گوناگون با آن سرو کار دارند. برخي از مردم، ورزشکار حرفه اي اند و گروهي ورزشکار آماتور. گروهي طرفدار و علاقه مند به ورزش و ديدن برنامه ها، مسابقات و نمايش هاي ورزشي بوده، وعده اي نيز از راه ورزش امور زندگي خويش را مي گذرانند.

وزارتخانه ها و ادارات ورزشي فراواني تاسيس شده و مخارج زيادي صرف ورزش، ساختن استاديوم ها، مجتمع ها و باشگاه هاي ورزشي و نيز تهيه وسائل و لباس هاي ورزشي و يا تماشاي مسابقات ورزشي مي شود. بخش هاي قابل توجهي از برنامه هاي تلويزيون، راديو، مجلات و ساير رسانه هاي گروهي، به ورزشي و اخبار ورزشي اختصاص دارد و خلاصه ورزش يکي از اموري است که در جهان به صورت جدّي مطرح بوده و از جهات مختلف داراي اهميت مي باشد، از جمله:

1- امروزه يکي از مشکلات جامعه بشري، مساله بي کاري و عوارض ناشي از آن است. بي کاري، به ويژه براي نوجوانان و جوانان و به خصوص در ايام تعطيلات تابستاني مدارس و مراکز آموزشي، بسيار خطرناک و مضرّ است و بايد با آن مبارزه شده، يا به نحوي اوقات بي کاري را پر نمود که مفيد بوده و يا لااقل مضر نباشد. بسياري از انحرافات، از قبيل: اعتياد به مواد مخدر، دزدي و ايجاد مزاحمت، دعواها و درگيري هاي خياباني، انحرافات جنسي و ... زاييده بي کاري و ولگردي است.

مرحوم شهيد مطهري در کتاب تعليم و تربيت در اسلام، مطلبي تحت عنوان "زن و غيبت" دارد و مي فرمايد:

"زن ها در قديم مشهور بودند که زياد غيببت مي کنند. شايد اين به عنوان يک خصلت زنانه معروف شده بود که زن طبيعتش اين است و جنساً غيبت کن است؛ در صورتي که چنين چيزي نيست، زن و مرد فرق نمي کنند. علتش اين بود که زن – مخصوصاً زن هاي متعيّنات، زن هايي که کلفت داشته اند و در خانه، همه کارهايشان را کلفت و نوکر انجام مي دادند- هيچ شغلي و هيچ کاري، نه داخلي و نه خارجي نداشت، صبح تا شب بايد بنشيند و هيچ کاري نکند. کتاب هم که مطالعه نمي کرده و اهل علم هم که نبوده، بايد يک زن هم شان خود پيدا کند، با آن زن چه کند؟ راهي غير از غيبت کردن به رويشان باز نبوده، و اين برايشان يک امر ضروري بوده؛ يعني اگر غيبت نمي کردند، واقعاً بدبخت و بي چاره بودند."

شايد به واسطه جلوگيري از همين عوارض سوء بي کاري باشد که مي بينيم در اسلام از "کار و انسان شاغل" بسيار تجليل شده است. احاديث فراواني در اين زمينه وارد شده که توجه شما را به برخي از آن احاديث جلب مي نمايم:

امام علي عليه السلام فرمود:

"اِنَّ اللّهَ يُحِبُّ المُحتَرِفَ الاَمينَ؛

خداوند، انسان اميني را که داراي حرفه است[و به آن اشتغال دارد] دوست مي دارد."
رسول خدا صلي عليه واله فرمود:

اَلکادُّ لِعِيالِهِ کَالمُجاهِدِ في سَبيلِ اللهِ؛

کسي که خود را براي اداره زندگي اش به مشقت مي اندازد، مانند کسي است که در راه خدا جهاد مي کند."

رسول اکرم صلي عليه واله فرمود:

"مَلعُونُ مَن القي کَلَّهُ عَلَي النّاسِ؛

هر کس که سنگيني [اقتصادي] خود را بر دوش مردم بيندازد، ملعون است."

بدون شک، مردم و کشور بايد در پي ايجاد کار و اشتغال سالم براي همه باشند، ولي آيا هميشه امکان اشتغال براي همه و به ويژه جوانان و نوجوانان فراهم است؟ اگر اين امکان فراهم نشد، تکليف چيست؟ آيا ايجاد سرگرمي هاي سالم و مفيد نمي تواند از بسياري انحرافات جلوگيري کند؟

1- ورزش يکي از مفيدترين و سالم ترين سرگرمي هايي است که مي تواند اوقات فراغت جوانان و نوجوانان را پر کند.

2- ورزش، کسالت و تنبلي را از انسان زدوده و به وي نشاط و شادابي بخشيده، او را براي انجام کارهاي و وظايف فردي و اجتماعي آماده نموده و اخلاقش را بهبود مي بخشد.
3- ورزش، روحيه شجاعت، از خود گذشتگي، مبارزه با ظلم و ظالم و دفاع از مظلوم را در انسان تقويت نموده، اراده وي را قوي مي سازد.

4- ورزش، توان رزمي انسان را افزايش مي دهد. بالا بودن توان جسماني نيروهاي نظامي و رزمي، تنها در زمان هاي گذشته که جنگ ها با سلاح هاي سرد صورت مي گرفت، مورد توجه نبوده، بلکه امروزه نيز حائز اهميت فراوان است و تمرينات بدني قسمت عمده اي از آموزش هاي نظاميان و به ويژه کماندوها و نيروهاي ويژه را تشکيل مي دهد. همچنين افرادي که از نقطه نظر بدني و جسماني، ضعيف و يا ناقص باشند، در ارتش پذيرفته نشده و گاه از خدمت سربازي نيز معاف مي گردند.

5- اهميت سلامتي و توانمندي جسماني بر کسي پوشيده نيست.

پيامبر گرامي اسلام صلي عليه واله در باره حق بدن بر انسان مي فرمايد:
"اِنَّ لِرَبِّکَ عَلَيکَ حَقّاً، وَ اِنَّ لِجَسَدِکَ عَلَيکَ حَقّاً وَ لاَ هلِکَ عَلَيکَ حَقّاً؛
پروردگارت بر تو حقي دارد، و بدنت بر تو حقي دارد، و خانواده ات[نيز] بر تو حقي دارد."
آن چه در اين حديث ارزنده قابل توجه است، اين است که پيامبر بزرگوار اسلام، تا بدان پايه براي جسم و بدن ارزش و اهميت قابل است که حق بدن را در رديف حق پروردگار [آن هم بلافاصله بعد از آن] و در کنار حق خانواده [و حتي قبل از آن] ذکر مي فرمايد. زماني انسان مي تواند حق پروردگار و خانواده خويش را به بهترين نحوي ادا کند، که از بدني سالم و نيرومند برخوردار باشد.

ورزش، کمک شاياني به ايجاد و تقويت سلامتي جسماني و رواني مي کند، و افرادي که با روش صحيح ورزش مي کنند و يا داراي کارهاي با تحرک مي باشند، سالم تر بوده و عمرشان از افرادي که کارهاي بدون تحرک دارند بيشتر است.
شهيد دکتر سيدرضا پاک نژاد در کتاب اولين دانشگاه و آخرين پيامبر مي نويسد:
"عضلات در حال ورزش10 تا 18 برابر در حال استراحت احتياج به خون دارند،20دفعه بيشتر قند و اکسيژن مصرف مي نمايند،50 بار زيادتر گازکربنيک دفع مي نمايند، و با توجه به همين ارقام، اهميت کار قلب هنگام ورزش روشن مي گردد... .
در واکنش قلب در برابر کار عضلاني، مشاهده مي شود ضربان هاي دبي، حجم خون، فشار خون و حتي ترکيبات فيزيکو شيميايي خون را دگرگون مي سازد. ضربان قلب هنگام کار بدني، يعني زماني که عضلات را به فعاليت مي داريم، 2- 3 و حتي 4 برابر، و امکان دارد به 200 ضربه در دقيقه برسد. حجم خون 2- 3 برابر و دبي قلب 6- 7 و حتي 8 برابر و گاه زيادتر شود و دبي قلب از 4 ليتر در دقيقه ممکن است به 30 تا 35 ليتر در دقيقه برسد، در صورتي که دبي قلب شخص سالم و ورزيده در حال معمولي 25 ليتر است... .
حجم قلب ورزش کاران و کارگراني که کار بدني سنگيني دارند، بدون شک افزايش مي يابد، اما اين افزايش به عقيده بسياري، فيزيولوژيک و کاملاً طبيعي است. در اثر فعاليت بدن، حجم قلب افزايش مي يابد، زيرا جدار بطن ها به ويژه بطن چپ ضخيم مي شوند؛ يعني همان طور که عضلات بازو در اثر ورزش يا ابتلا به برخي بيماري ها قوي مي شود، عضلات قلب هم در اثر کار، قوي مي گردد و در نتيجه قدرت انقباض قلب زياد مي شود... ."

وي در بخش ديگري از کتابش، در باره فوايد ورزش چنين مي نگارد:
1- قدرت انقباض و نظم ضربان قلب پس از مدتي ورزش کردن بهتر مي شود... .
2- گنجايش ريه ها بيشتر مي گردد و در نتيجه، اکسيژن بهتري و بيش تري به بدن مي رسد... ورزش صحيح و معتدل و متناسب با مزاج، سبب نظم و ثبات حرکات تنفس مي گردد و تنفس عميق تر، ولي شمارش آن کم تر مي شود.
3- هر چه شخص ورزيده تر باشد، مقدار سوخت بدنش نقصان مي يابد؛ يعني درحقيقت در اثر مدتي ورزش کردن، بدن بهتر از مواد غذايي خود استفاده مي کند.
4- رشد و نمو بهتر انجام مي گيرد، زيرا اکسيژن بهتر و بيشتر به تمام نسوج مي رسد و در نتيجه، فعاليت غدد داخلي افزوده شده و بنابر عقيده اي در عضلاني که فعاليت مي کنند، موادي ايجاد مي شوند که به رشد و نمو کمک مي نمايد.
5- قوّه جذب و دفع بهتر مي شود.

6- بدن عادت مي کند در برابر مختصر فعاليت، ناگهان نفس تنگي پيش نيايد و ضربان قلب زياد نشود و ديرتر خسته گردد و عرق نمايد.

7- هماهنگي بين اعصاب و مراکز عصبي و تقويت اعصاب، ايجاد شده و کارهاي فکري، آسان تر مي شود."

در کتاب زن و ورزش نيز در باره فوايد ورزش چنين آمده است:
"بدن انسان بر خلاف ماشين يا هر وسيله ديگر که بر اثرکار و فعاليت مستهلک مي گردد، با کار جان گرفته و توانايي بيش تري کسب مي نمايد. در زمان هاي گذشته، حرکت و تمرين هاي بدني، بخشي از کار روزانه فرد به شمار مي رفت، اما امروزه بر اثر پيش رفت تکنولوژي و ماشين، بايد بيش تر از گذشته در جستجوي حرکت بود، و هر فرد بايستي آن را در برنامه روزانه خود بگنجاند... .

تنفس و يا نفس کشيدن وسيله اي است که با آن، اکسيژن به همه بدن مي رسد و مواد زايد و اکسيده به بيرون ريخته مي شود. در خلال تمرين، ميزان نفس کشيدن افزايش مي يابد. شخصي که بدنش تربيت شده با تمرين هاي ورزشي است، آهسته تر وعميق تر از افراد ديگر نفس مي کشد، فشارهاي وارد بر سيستم تنفسي خويش را با تلاش کم تر و کارايي بيش تر پاسخ گوست.

تمرين ها به دستگاه هاضمه به دو طريق کمک مي کنند:
1- به علت پي آمد نياز بدن به غذا، اشتها را افزايش مي دهند؛
2- حرکت اندام هاي هاضمه تسريع مي شود و حرکات دودي شکل معده – که موجب هضم غذا مي گردد – سريع تر و راحت تر صورت مي گيرد.
تمرين هاي ورزشي، عمل تخليه را بهبود و از يبوست پيش گيري مي کند. حرکات دودي شکل افزايش مي يابد و در نتيجه، روند ترشحات بدن کار آمدتر تنظيم مي شوند. به طور کلي افرادي که فعاليت هاي جسماني بيش تري دارند، کم تر از افراد کم حرکت، به بيماري سنگ کليه و اختلالات مشابه به آن مبتلا مي شوند.
بسياري از مواد زايد، از طريق غدد عرق در پوست بدن بيرون ريخته مي شود. اين فرايند با تمرين هاي شديد ورزشي تسريع مي شود؛ علاوه بر اين، عرق کردن باعث تميز شدن پوست مي گردد.

ارزش ديگر تمرين هاي ورزشي، در افزايش توليد سلول هاي قرمز خون در بافت هاي لنفاوي استخوان است. شمارش هموگلوبين خون بر اثر فعاليت بالا مي رود. تمرين ها از بالا رفت فشار خون جلوگيري مي کند."

به طور کلي نقش ورزش در سلامتي انسان آن قدر زياد است که امروزه بسياري از بيماري ها را با ورزش مداوا مي کنند، که به اين شيوه مداوا "ورزش درماني" گفته مي شود.
6- امروزه ورزش در سطح بين المللي، بعد سياسي نيز به خود گرفته است. گاه اتفاق مي افتد کشوري که بيش تر مردم حتي نام آن را نشنيده اند، يک باره در جهان مطرح شده و به واسطه پيروزي هاي ورزشي، نامش در صفحه اول روزنامه هاي جهان و صدر اخبار قرار مي گيرد. شرکت و يا عدم شرکت تيم هاي ورزشي يک کشور در يک کشور ديگر نيز، گاه جنبه سياسي داشته و به معناي دوستي، دوشمني، اعتراض و ... تلقي مي شود.
7- در انسان غريزه قدرت طلبي، برتري جويي و مبارزه وجود دارد. ورزش و مسابقات ورزشي اگر در محيط و جوّ سالم برگزار شوند، زمينه اشباع اين غريزه از طريق صحيح را فراهم مي سازند. اگر اين غريزه و ساير غرايز، کنترل نشده و به مسير صحيح هدايت نشوند، براي جامعه بشري مشکل ساز و مساله آفرين خواهند بود.
ورزش، توان انسان را براي انجام کارهاي روزمره شخصي و اجتماعي بالا مي برد، حتي عباداتي از قبيل نماز، روزه، حج و جهاد نيز با بدني سالم و نيرومند، بهتر. بيش تر و راحت تر جامه عمل به خود مي پوشند.

8- انسان مايل است با ديگران باشد و با آنان بياميزد. اين غريزه و يا تمايل شديد را مي توان از طريق ورزش بر آورده ساخت. در ورزش، در زمينه نيل به ارزش هاي اجتماعي ديگري نيز، چون کار گروهي، وفاداري، روحيه ورزش کاري مي توان توفيق يافت. محيط صميمانه و مطلوب ورزشي، اغلب فرصتي مناسب براي ايجاد روابط انساني و شکل گيري دوستي هاست.

9- ورزش به انسان تحرک مي بخشد و حرکت و تحرک به ويژه در کودکان لازمه رشد است. اگر عضو نيرومندي از اعضاي بدن يک ورزش کار را چندين ماه در گچ قرار دهند و تحرک را از آن سلب نمايند، ضعيف و لاغر خواهد شد. اگر جنبش بدن کم شود، دفاع بدن کم و ضعيف مي گردد، و همچنان که داشتن تحرک و ورزش موجب سلامتي بدن و طول عمر مي گردد، نداشتن تحرک نيز موجب مرگ زود رس مي شود.

ويژگيهاي وزرشکار مسلمان

ايمان: اولين خصوصيت يک ورزشکار مسلمان، ايمان و تقواي اوست. نيرومند بودن به تنهايي از نظر اسلام ارزشي ندارد.

آن چه معيار ارزش است، تقوا است. خداوند متعال در قرآن کريم مي فرمايد:
"انّ اکرمکم عندالله اتقيلکم؛

گرامي ترين شما نزد خدا، پرهيزکارترين شماست."

البته انسان پرهيزکار و با ايمان، هر چه قوي تر و نيرومندتر باشد، بهتر است، اما قوي بودن به تنهايي کافي نبوده و ملاک ارزش نخواهد بود؛ از اين رو در حديث نبوي مي خوانيم:

"المومن القوي خير و احب من المومن ضّعيف؛

شخص با ايمان قوي و نيرومند، از شخص با ايمان ضعيف بهتر و دوست داشتني تر است."

در اين حديث، ابتدا کلمه "المومن" آورده شده و سپس کلمه "القوي" يا "الضّعيف"، و انسان با ايمان با يک انسان با ايمان ديگر مقايسه شده است، نه با يک انسان فاقد ايمان، زيرا انسان فاقد ايمان، ارزشي ندارد.
نکته جالب توجه، اين که انسان با ايمان اگر نيرومند و سالم باشد، مي توند منشا آثار خير بيش تري باشد و حتي بهتر و بيش تر عبادت کند و يا جهاد نمايد. در اين جا توجه شما را به قسمتي از رهنمودهاي امام خميني (ره) در اين خصوص جلب مي نمايم:

"آن چه که پشتوانه ملت است، پشتوانه اسلام است. آن مردهاي با ايمان هستند، ورزش کاران با ايمان هستند، روحاني با ايمان و دانشگاهي با ايمان و ... اين ها مي توانند پشتوانه يک ملت باشند و نگذارند دست هاي خائنانه کساني که گاه مي خواهند همه چيز ما را ببرند، قدرت مادّي ما، قدرت معنوي ما را از بين ببرند."
ايشان در ضمن بيان وظيفه ورزش کاران فرمودند:

ورزش کاران دو وظيفه دارند: يکي ورزش جسماني براي قوه پيدا کردن و قدرت پيدا کردن ... يکي هم پرورش روحاني، که اگر پرورش روحاني در انسان پيدا بشود، آن وقت قدرت جسماني اش مضاعف مي شود. شما کوشش کنيد که آن قدرت را هم که قدرت الهي است، قدرت هم به برکت اسلام و به برکت مولا اميرالمومنين عليه السلام در شما پيدا شود. که يک مرد روحاني قوي و جسماني قوي بشويد، که هم جانب روحتان قوي باشد و هم جانب جسمتان قوي باشد."

 امين بودن: ورزش کار مسلمان بايد امين باشد. در مواردي از آيات قرآني، "قوي بودن" با "امين بودن" قرين شده و گويا مکمّل يکديگر دانسته شده اند.
يکي از آن موارد، داستان حضرت موسي عليه السلام و دختران حضرت شعيب عليه السلام است.

وقتي "صفورا"، دختر حضرت شعيب عليه السلام مي خواهد حضرت موسي عليه السلام را براي استخدام شدن به پدر خود پيش نهاد کند، به دو ويژگي مثبت وي اشاره نموده و مي گويد:

"يا ابت استاجره انّ خير من استاجرت القوي الامين؛

پدرجان! موسي را استخدام نما، زيرا بهترين کسي که مي تواني استخدام کني، کسي است که قوي و امين باشد."

به طور کلي اگر کسي قوي باشد، ولي امين نباشد، از کسي که ضعيف است، ولي او هم امين است، خطرناک تر خواهد بود.

مورد ديگر، داستان حضرت سليمان و بلقيس است. آن جا که حضرت سليمان مي خواهد به سرعت تخت بلقيس را از سرزمين سبا به کاخ خود بياورد، مي گويد: کدام يک از شما درباريان، تخت بلقيس را قبل از آن که تسليم امر من شوند، نزد من خواهد آورد؟ عفريتي از جن مي گويد:

"انا اتيک به قبل ان تقوم من مقامک؛

من پيش از اين که از جايت بلند شوي، آن را نزد خواهم آورد."

و آن گاه اضافه مي کند:

"و اني عليه لقوي امين؛

و من بر اين کار، قوي و امين هستم."

و بدين ترتيب، خود را قوي و امين معرفي نموده و قوّت را در کنار امانت به کار مي برد.
3- دانش و بينش: ورزشکار مسلمان بايد داراي دانش و بينش وسيع باشد. ورزش کار مسلمان، همچنان که از نظر جسمي، قوي و نيرومند است، از جهت علمي نيز بايد توانا و نيرومند باشد. متاسفانه اکثر ورزش کاران مسلمان، از اين نکته غافل بوده و هنگامي که وارد گود ورزش مي شوند، درس، بحث، مطالعه و تحقيق را کنار مي گذارند. نيرومندي بدني و علمي براي يک انسان، بسان دو بال براي يک پرنده اند. پرنده هنگامي مي تواند اوج گيرد که دو بال نيرومند داشته باشد، و داشتن يک بال- هر چند قوي و نيرومند- براي او کافي نيست. در قرآن حکيم، در اين خصوص چنين مي خوانيم:

"وزاده بسطة في العلم و الجسم؛

و او را [طالوت را] در دانش و قوت جسم فزوني بخشيده است."

در باره حضرت داوود عليه السلام نيز که جواني نيرومند و با ايمان بوده و به همين مناسبت توانسته بود بزرگ ترين رهبر کافران را به قتل رساند، مي فرمايد:
"و قتل داوود جالوت و اتاه الله الملک و الحکمة و علّمه ممّا يشاء؛

و "داوود"، "جالوت" را کشت، و خداوند حکومت و دانش را به او بخشيد، و از آن چه مي خواست به او تعليم داد."

همچنين در باره او مي فرمايد:

"وشددنا ملکه و اتيناه الحکمة؛

ما پايه حکومت او را محکم ساختيم و به او دانش داديم."

چنان که ملاحظه مي شود، داوود عليه السلام از ايمان و قدرت بدني کافي برخوردار بوده است؛ بنابراين، لازم است که از نظر علم و دانش هم به اندازه کافي نيرومند شود، تا آمادگي رهبري را پيدا کند. خداوند اين علم و دانش را نيز خود به او تعليم داده و ارزاني مي دارد.

گويا از نظر قرآن، نوعي ارتباط بين کمال جسماني و آمادگي، جهت کسب دانش، بينش، حکومت و قضاوت وجود دارد؛ از اين رو درباره برخي از پيامبران بزرگ چنين مي فرمايد:

"و لمّا بلغ اشدّه اتيناه حکما و علما؛

و هنگامي که [يوسف] به مرحله بلوغ و قوّت رسيد، ما "حکم" و "علم" به او داديم."

"و لما بلغ اشدّه و استوي اتيناه حکما و علماً؛

هنگامي که [موسي] نيرومند و کامل شد، حکمت و دانش به او داديم."

همچنين در قرآن مي خوانيم: وقتي حضرت سليمان به درباريان خود مي گويد: چه کسي تخت بلقيس را قبل از آن که تسليم امر من شود، نزد من خواهد آورد؟ عفريتي از جن مي گويد: "من پيش از اين که از جانب بلند شوي، آن را نزد تو خواهم آورد"، ولي کسي که داراي قدرت فوق العاده اي است مي گويد:

"انا اتيک به قبل آن يرتدّ اليک طرفک؛

من پيش از آن که چشم بر هم زني، آن را بدين جا خواهم آورد."
و چنين نيز مي کند. خداوند در قرآن اين شخص توانا را داراي دانش معرفي نموده و مي فرمايد:

"قال الّذي عنده علم من الکتاب؛

و آن کسي که به علم و دانش کتاب [الهي] دانا بود گفت."

در روايات اسلامي نيز به دانش پژوهي ورزش کار اهميت داده شده است؛ به عنوان نمونه، مي بينيم در حديث نبوي نه تنها آموزش کتابت و سواد يکي از وظايف پدر نسبت به فرزند پسر، دانسته شده، بلکه بر آموزش دو ورزش شنا و تيراندازي، که
اين دو نيز از وظايف پدر مي باشند مقدّم شده است:

"حقّ الولد علي والده آن يعلمه الکتابة و السّباحة و الرّماية و ان لا يرزقه الا طيّبا؛
حق فرزند [پسر] برعهده پدرش اين است که به او نوشتن و شنا کردن و تيراندازي نمودن را آموزش داده و جز از راه حلال، روزي او را تامين نکند."

در کتاب گفتار وعّاظ، به نقل از کتاب معالم الزّلفي سيّدهاشم بحريني (ره) آمده:
"امام حسن و امام حسين عليه السلام در سنين کودکي نزد حضرت علي عليه السلام آمده، از وي خواستند بين آن ها در کشتي گرفتن قضاوت کند. آن حضرت فرمود: به جاي اين کار برويد خط بنويسيد."

شايد آن حضرت خواسته با اين برخورد، به فرزندان خود بفهماند که آن چه از زور بازو مهم تر است، علم و هنر باشد، نه اين که بخواهد کشتي را نفي کند، زيرا مي دانيم آن ها در حضور رسول خدا صلي الله عليه و اله با يکديگر کشتي مي گرفتند و آن حضرت نيز به تشويقشان مي پرداخت.

4- سبقت در کار خير: به طور معمول پيشي گرفتن و برنده شدن در مسابقات و رقابت هاي ورزشي، براي ورزش کاران از اهميت خاصي برخوردار است، که البته اشکالي هم ندارد، ولي ورزشکار مسلمان بايد به مسابقه در امور خيريّه و برنده شدن در آن، بيش از برنده شده در مسابقات ورزشي اهميت بدهد. خداوند متعال در قرآن، در باره ايمان آورندگان مي فرمايد:

"اولئک يسارعون في الخيرات و هم لها سابقون؛

آن ها در سعادت و خيرات تعجيل مي کنند، و اينان هستند که به کارهاي نيکو سبقت مي جويند."

همچنين در توصيف پياميراني همچون ابراهيم، لوط، اسحق، يعقوب، نوح، داود، سليمان، ايّوب، اسماعيل، ادريس، ذوالکفل، يونس و زکريّا مي فرمايد:

"انّهم کانوا يسارعون في الخيرات؛

آن ها در کارهاي خير تعجيل مي کردند."

5- حمايت از مظلوم: ورزش کار نبايد به منظور زور گويي به ديگران و دست يافتن به آن چه حق او نيست ورزش کند، بلکه بايد از زورگويي پرهيز نموده و داراي روحيه دفاع از مظلوم در برابر ظالم باشد. حضرت علي عليه السلام در وصيّت خويش به دو فرزند بزرگوارش، امام حسن عليه السلام و امام حسين عليه السلام مي فرمايد:
"کونا للظّالم خصماً و للمظلوم عونا؛

هماره دشمن ظالم و ياور مظلوم باشيد."

همان گونه که شاعر مي گويد:

شکرانه بازوي توانا بگرفتن دست ناتوان است

ورزش کار بايد شکرانه بازوي تواناي خويش را، دفاع از مظلوم قرار داده و خود را از صف ظالمان و ستم پيشگان کنار بکشد. حضرت موسي عليه السلام که جواني نيرومند بود، مي تواند در اين زمينه، الگوي مناسبي براي ورزش کاران آزاده و مسلمان باشد. او وقتي مي بيند يکي از غبطيان، که از ماموران دربار فرعون بود، شخص با ايماني از بني اسرائيل را به باد کتک گرفته و او نيز قادر به دفاع از خويشتن نبوده، از وي ياري مي طلبد، به ياري مظلوم مي شتابد و با مشتي که برسينه ظالم مي کوبد، وي را از پاي در مي آورد، ولي اکنون با کشتن او خود را به فتنه فرعونيان گرفتار کرده بود، به درگاه خدا استغفار نمود:

"قال ربّ انّي ظلمت نفسي فاغفرلي فغفر له انّه هو الغفور الرّحيم؛
[موسي] گفت: خدايا من برخويش ستم روا داشتم، از من درگذر؛ خدا هم از او در گذشت، که او بسيار آمرزنده و مهربان است."

وقتي خدا از او در گذشت و نجاتش داد، موسي عرض کرد: پررودگارا! به شکرانه اين نعمت که به من عطا فرمودي،"من هم هرگز ياور گناه کاران نخواهيم بود":
"قال ربّ بما انعمت علي فلن اکون ظهير للمجرمين؛

[موسي باز] گفت: پروردگارا! به شکرانه اين نعمت (نيرو) که به من عطا فرمودي، من هرگز ياور بدکاران نخواهم بود."

وي هنگامي که از چنگ فرعونيان گريخت و در نزديکي شهر مدين برسر چاهي رسيد و ديد که چوپانان گردن کلفت بر سرچاه ريخته و به دو دختر جوان و محجوب نوبت نمي دهند تا گوسفندان خود را سيراب سازند، باز هم ستم را تحمّل ننموده و به ياري دختران ستمديده مي شتابد؛ چوپانان را کنار زده و با وجود خستگي فراوان ناشي از هشت شبانه روز راه پيمايي و گرسنگي مفرط، به تنهايي و بدون هيچ چشم داشتي، براي همه گوسفندان آن ها از چاه آب مي کشد.

امام سجاد عليه السلام نيز در دعاي بيستم صحيفه سجاديه، چنين معروض مي دارد:
"خداوندا! به روان محمد و آل محمد رحمت فرست، و دست مرا در مبارزه با ظلم و اجحاف، توانا گردان، و به زبان من در برابر دشمن قدرت گفتار بخش، و بر قوم بدخواه پيروزم گردان! مقدّر فرماي که حليه مردم حليه گر را در هم بشکنم و دست ظالم را ازتعدّي و تجاوز کوتاه کنم و ... تهديد دشمنان را به هيچ انگارم و ...
پروردگارا! مقرر بفرماي که دست هاي من در خير و صلاح مردم به کار افتد، و همچنان دست کارگر مرا از منت گذاري و دل آزاري ايمن دار، و زبان مرا از خودستايي و تفاخر خاموش فرماي!"

6- گذشت و بخشش: ورزش کار مسلمان بايد داراي روحيه گذشت و بخشش باشد. وقتي در اوج قدرت و توانايي بوده و برخصم برتري و پيروزي يافته، بر او سخت نگيرد و در صدد انتقام جويي و صدمه زدن به حريف برنيايد. او بايد عفو و گذشت را شکرانه پيروزي خويش قرار دهد. حضرت علي عليه السلام در اين مورد مي فرمايد:
"اذا قدرت علي عدوّک فاجعل العفوعنه شکراً للقدرة عليه؛
هر گاه بر دشمنت دست يافتي، پس بخشش و گذشت از او را شکر و سپاس (نعمت) توانايي براو قرار ده."

"و ابظم الغيظ و تجاوز عند المقدرة، و احلم عند الغضب، و اصفح مع الدّولة تکن لک العاقبة؛

و خشم را فرو بنشان، و هنگام توانايي [از کيفر] بگذر، و هنگام تندخويي بردبار باش، و با وجود تسلط داشتن [از انتقام] دوري کن، تا برايت پاداش نيکو باشد."
7- پرهيز از غرور: ورزش کار هر چند نيرومند باشد، نبايد به قدرت، توان و مقاماتي که دارد مغرور شود. او بايد بداند همه نيروها و توان ها، از آن خداوند قادر متعال است. از اين جهت است که نماز، به هنگام به پاخاستن مي گوييم:

"بحول الله و قوّته اقوم واقعد؛

با توان و نيروي الله به پامي خيزم و مي نشينم."

سرور شهيدان شاهد، حضرت امام حسين بن علي عليه السلام نيز وقتي که به لشکر انبوهي از دشمن حمله مي برد و در ميان باراني از تير، يک تنه آنان را وادار به گريز نموده و تعداد قابل توجهي از آنان را از دم تيغ خويش مي گذراند، با صداي بلند و رسا مي فرمود:
"لاحول و لا قوّة الا بالله العلي العظيم؛

هيچ توان و نيرويي، جز از ناحيه الله که بلند مرتبه و والا مقام است، وجود ندارد."

خداوند متعال نيز، همين مطلب را در قرآن مجيد تذکر داده و مي فرمايد:
"انّ القوة لله جميعاً؛

همه نيروها [بدون استثنا] از آن خداوند است."

پس دليلي وجود ندارد که افراد نيرومند و ورزشکار به قوّت و توان خود مغرور شده، خدا را از ياد برده، و از آن در راه هاي غير صحيح و غير انساني استفاده نمايند. حضرت سليمان که داراي قدرت و حکومتي فوق العاده بود و وقتي اراده نموده بود که تخت بلقيس را از کاخش در سرزمين سبابه کاخ خود آورد، يکي از درباريانش در کم تر از يک چشم به هم زدن، اين کار را برايش انجام داده بود، به اين قدرت و عظمت فوق العاده اي که در اختيار داشت، مغرور نشده و مي گويد:

"هذا من فضل ربّي ليبلوني ءاشکرام اکفر؛

اين از فضل پروردگار من است، تا مرا آزمايش کند که آيا شکر او را به جا مي آورم يا کفران [نعمت] مي کنم."

بنابر اين بايد قدرت را از جانب خدا و وسيله اي براي آزمايش دانسته و به آن مغرور نشد. عاقبت غرور، شکست و سقوط است، شخص مغرور، حريف را دست کم گرفته، احتياط را از دست داده و در نتيجه شکست مي خورد. حضرت علي عليه السلام همين امر را آفت شجاعت دانسته و مي فرمايد:

"آفة الشّجاعة اضاعة الحزم؛

آفت شجاعت، از بين بردن تدبير و هوشياري است."

"آفة الشّجاعة استضعاف الخصم؛

آفت شجاعت، دشمن را ضعيف شمردن است."

 

اهميت سلامتي و تربيت بدن از نظر فقه و سنّت :

در آيين مقدس اسلام، بر خلاف بسياري از آيين هاي ديگر، بدن آدمي مورد تحقير نيست. اسلام بدن انسان را چيزي بي ارزش نمي شمارد، زيرا بدن انسان ابزار تکامل روح است. تحقير بدن، در حکم تحقير شخصيت آدمي است و کسي که مرتکب اين عمل شود، مستوجب کيفر و قصاص است.

اسلام براي صحت و سلامتي، ارزش و اهميت ويژه اي قايل بوده و از اين رو فقه و سنّت اسلامي از مطالب و دستور العمل هايي در اين زمينه مملوّ است. از طرفي، رابطه تنگاتنگي بين ورزش و سلامتي وجود دارد، به گونه اي که به طور معمول کلمه "ورزش" به کلمه "تربيت بدني" عطف شده و گفته مي شود: "ورزش و تربيت بدني."
يکي از مهم ترين عوامل اهميت ورزش در اين است که موجب "ايجاد، تقويت و يا حفظ سلامتي" مي شود؛ بنابر اين، چنان چه ورزش به گونه اي باشد که براي سلامتي انسان زيان آور باشد و يا ورزشکار آن قدر در راه ورزش به خود فشار آورد که سلامتي اش در مخاطره قرار گيرد، از نظر اسلام و همچنين عقلاني عالم، مردود خواهد بود.
در اسلام، احاديث و رهنمودهاي فراواني از بزرگان دين، جهت حفظ صحّت و تقويت بدن و پرداختن به آن، وارد شده است؛ از جمله مي توان به موارد ذيل اشاره نمود:
"الصّحّة افضل النّعم؛

صحت و سلامتي از هر نعمت ديگري بهتر و ارزشمندتر است."

"العجب لغفلة الحسّاد عن سلامة الاجساد؛

از اين که حسودان در فکر سلامتي خويش نيستند، سخت در شگفتم."

"و انّ لبدنک عليک حقّاً؛

بي شک بدن تو بر تو حقوقي دارد [که بايد آن ها را ادا کني و به آن رسيدگي نمايي]."
"المومن القويّ خير و احب من المومن الضّعيف؛

مومني که قوي و نيرومند باشد، در نظر من از مومني که ضعيف باشد، بهتر و دوست داشتني تر است."

در اين روايت، ارزش اصيل و واقعي، به ايمان اختصاص يافته و در مرحله بعد، قوّت مدنظر قرار گرفته است؛ يعني آن چه باعث ارزش انسان مي شود، همانا ايمان اوست. ضعيف ترين فرد با ايمان، از نيرومندترين شخص بي ايمان، به مراتب با ارزش تر بوده، بلکه با او قابل قياس نيست. اين همان مطلبي است که خداوند متعال آن را در قرآن مطرح نموده و مي فرمايد:

"انّ اکرمکم عندالله انقيکم؛

گرامي ترين شما در نزد خدا، آن کسي است که با تقواتر باشد."

اما با اين فرض که دو نفر با ايمان وجود داشته باشند و از نظر درجه ايمان و تقوا نيز يکسان باشند، شخص با ايماني که قوي است، يک نوع فضيلت نسبت به ديگري دارد، به خصوص اگر اين قوّت را با زحمت و تلاش و ورزش کسب کرده باشد. همچنين اگر يک نفر با ايمان را در دو حالت "قوي" و "ضعيف" فرض کنيم، بدون ترديد، همه حکم خواهند کرد که چنان چه قوي باشد، بهتر است تا اين که ضعيف باشد. انسان قوي و سالم بهتر مي تواند به بندگان خدا رسيدگي کند، بهترمي تواند فکر کند، بهتر مي تواند کار کند و حتي بهتر و بيش تر مي تواند عبادت کند.
در اسلام، احاديث فراواني در باره استحمام و نظافت، و مسواک زدن، [تشويق به] کم خوري، [نهي از] پرخوري، خوردني هاي حلال و حرام، خواص گياهان، ميوه ها و ساير خوراکي ها و همچنين ساير دستورات بهداشتي، وارد شده است.
در اسلام، حفظ صحت و سلامت واجب شمرده شده است. حتي اگر عباداتي، مانند نماز و روزه واجب، براي انسان مضر باشد، نه تنها جايز است ترک شود، بلکه واجب است که ترک شود، و در چنين مواردي، کار واجب به کار حرام مبدّل مي گردد.
از نظر اسلام، چنان چه سلامتي انسان به واسطه عدم دست رس به غذاي پاک و حلال به مخاطره بيفتد، وي مي تواند از خوردني ها و نوشيدني هايي که پيش از آن بر او حرام بوده، استفاده نمايد؛ و چنان چه مريض شود و بيماري اش جز با خوراکي هايي که حرام است (همچون مشروبات الکلي) مداوا نشود، مي تواند با تجويز پزشک از آن خوراکي ها جهت مداوا استفاده نمايد.

از نظر اسلام، چنان چه کسي به سلامتي ديگران لطمه وارد کند، چنان چه عمدي باشد، بايد به سختي مجازات شود، و چنان چه عمدي نباشد نيز، بايد مجازات مالي شده و ديه آن عضوي را که آسيب ديده، به صاحبش بپردازد

در اسلام، دستورات فراواني در خصوص انتخاب همسر، زمان و مکان و نحوه آميزش، تغذيه مادر در دوران بارداري وجود دارد، که از ناقص الخلقه بودن نوزاد جلوگيري نموده و باعث مي شود که کودک، قوي، زيبا و باهوش باشد.

همچنين شير مادر به عنوان بهترين غذا براي نوزاد و کودک شير خوار معرفي شده، تا کودک بهتر رشد نموده، هوشش بيش تر شده و در مقابل بيماري هاي مصون تر باشد.
همچنين در اسلام، هر چيز زيان آوري که به جسم انسان لطمه وارد آورد، تحريم شده و اين يک قاعده فقهي است که:

" کلّ مضرّحرام؛

هر چيزي که ضرر دارد، حرام است."

شهيد مطهري در اين مورد مي نويسد:

"جاي شک و ترديد نيست که تعليمات اسلام بر اساس حفظ و رشد و سلامت جسم است. علت حرمت بسياري از اين امور، مضر بودن آن ها به حال بدن است. يکي از مسلّمات فقه، اين است که بسياري از اين امور به اين دليل تحريم شده اند که براي جسم انسان ضرر دارند.

و يک اصل کلي براي فقها مطرح است که هر چيزي که محرز بشود که براي جسم انسان مضر است- ولو هيچ دليلي از قرآن و سنت نداشته باشد- قطعاً حرام است. البته اين را هم مي گويند که زيان ها بعضي معتدبه هستند و بعضي غير معتدبه؛ يعني زيان آن قدر کم است که قابل اعتنا نيست. اسلام در تکاليف خود حرج ايجاد نمي کند؛ يعني اين مقدارها را از نظر اسلام تحريم نمي کنند، به صورت مکروه ذکر مي شود، يا مي گويند: ترکش مستحب است، ولي اگر يک چيزي زيانش قطعي باشد و مسلّم بشود که زيان دارد، از نظر اسلام قطعاً حرام است..."

"اسلام آن جا که يک امر واجب (مانند روزه) احياناً براي بدن مضر تشخيص داده شود، تکليف آن را ساقط مي کند، بلکه چنين روزه اي را حرام مي داند. هر اعتيادي که براي بدن مضر باشد، از نظر اسلام حرام است. آداب و سنن بسياري، در اسلام به خاطر بهداشت و سلامت بدن و ضع شده است."

"در سنّت، زياد مي بينيم که خوردن فلان ميوه يا فلان سبزي، مثلاً مستحب است، چون دندان ها را محکم مي کند؛ ديگري فلان بيماري را از بدن بيرون مي برد، و اين موارد در سنّت زياد است که ملاک يک حرام يا يک مستحب و با يک مکروه، زيان رساندن يا مفيد بودن و يا مفيد نبودن است. فلان چيز براي معده خوب است، مستحب است."
در خواست سلامت و قوّه بدن از خداوند، جزء دعاي مسلمانان است، چنان چه در دعاي ابوحمزه ثمالي مي خوانيم:

"اللّهم اعطني السّعة فب الرّزق ... و الصّحّة في الجسم و القوّة في البدن؛

خداوندا! وسعت در روزي... و سلامتي در جسم و قوّت و توانايي در بدن را به من ارزاني فرما!"

و به طور خلاصه، ارزش بدن و سلامت آن در اسلام به حدي است که بعضي از دانشمندان اسلامي گفته اند: پيامبران الهي در آغاز نبوّت و رسالت خود بايد سالم و از نقص بدني، دور و بر کنار باشند.

آقاي دکتر سيد محمد باقر حجّتي، در اين خصوص چنين مي نگارد:

"سلامتي تن و بدن، يکي از شرايط قابليت شخص براي تصدّي مقام نبوت و امامت و جانشيني پيامبر اکرم صلي الله عليه واله به شمار مي آيد که بايد پيامبر و يا امامي که داراي منصب الهي هستند، از نظر جسم و بدن کامل تر و معتدل ترين مردم عصر خود باشند، چنان چه بايد با هوش ترين و زيباترين آن ها باشند."

با توجه به مطالب فوق، روشن مي شود که هيچ مکتب و آييني در جهان وجود ندارد، که به اندازه اسلام، به صحت، سلامتي و شادابي انسان ها اهميت داده باشد. در اين جا به منظور روشن تر شدن مطلب و آشنايي با سيره علماي اسلام و حسن ختام مبحث، به فرمايش و سيره امام خميني (ره)، بنيان گذار نظام جمهوري اسلامي، اشاره مي نمايم.
آن حضرت در ديدار با گروهي از ورزش کاران فرمودند: "من ورزشکار نيستم، ولي ورزش کاران را دوست دارم". اين دوست داشتن از ناحيه يک رهبر بزرگ و کم نظير ديني، مربوط به ميل شخصي نبوده، بلکه حاکي از نظر اسلام در مورد ورزش و ورزشکار بوده و تاييدي است بر پسنديده بودن ورزش از نظر اسلام؛ ولي اين که فرمودند: "من ورزشکار نيستم"، بدين معناست که ورزشکار حرفه اي و رسمي نيستم، زيرا همه مي دانند که ايشان تا سن 88 سالگي، همه روزه مقادير زيادي پياده روي مي کرده و اين سيره را تا روز قبل از انتقال به بيمارستان و واقع شدن تحت عمل جراحي [که به رحلت ايشان منجر شد] ادامه دادند.

 

 

 

 

منابع :

ورزش در اسلام ، حسين صبوري

ورزش از ديدگاه اسلام  

http://www.enghelabsc.com/islamsport.aspx

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 07 فروردین 1394 ساعت: 18:33 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره اهميت و تاثير ورزش در نشاط و موفقيت

بازديد: 1383

 

اهميت و تاثير ورزش در نشاط و موفقيت

امروزهورزش يکي از اموري استکه به عناوين مختلف در جهان مطرح شده و گروه زيادي به اشکال گوناگون با آن سرو کاردارند. برخي از مردم،ورزشکار حرفه اياند و گروهيورزشکار آماتور . گروهي طرفدار و علاقه مندبه ورزش و ديدن برنامه ها، مسابقات و نمايش هاي ورزشي بوده، وعده اي نيز از راهورزش امور زندگي خويش را مي گذرانند.


وزارتخانهها و ادارات ورزشي فراواني تاسيسشده و مخارج زيادي صرف ورزش ، ساختناستاديومها، مجتمع ها وباشگاه هاي ورزشيو نيز تهيه وسائل و لباسهاي ورزشي و يا تماشايمسابقات ورزشيمي شود. بخش هاي قابل توجهياز برنامه هايتلويزيون ،راديو ،مجلاتو ساير رسانه هاي گروهي، به ورزشي واخبار ورزشي اختصاص دارد و خلاصه ورزش يکي از اموري است که در جهان به صورت جدّيمطرح بوده و از جهات مختلف داراي اهميت مي باشد، از جمله:

  • امروزه يکي از مشکلات جامعه بشري، مساله بي کاري و عوارض ناشي از آن است. بيکاري، به ويژه براي نوجوانان و جوانان و به خصوص در ايام تعطيلات تابستاني مدارس ومراکز آموزشي، بسيار خطرناک و مضرّ است و بايد با آن مبارزه شده ، يا به نحوي اوقاتبي کاري را پر نمود که مفيد بوده و يا لااقل مضر نباشد. بسياري از انحرافات، ازقبيل: اعتياد به مواد مخدر، دزدي و ايجاد مزاحمت، دعواها و درگيري هاي خياباني،انحرافات جنسي و ... زاييده بي کاري و ولگردي است.

مرحوم شهيد مطهري درکتاب تعليم و تربيت در اسلام، مطلبي تحت عنوان "زن و غيبت" دارد و مي فرمايد:

"زن ها درقديم مشهور بودند که زياد غيبت مي کنند. شايد اين به عنوان يک خصلت زنانه معروف شدهبود که زن طبيعتش اين است و جنساً غيبت کن است؛ در صورتي که چنين چيزي نيست، زن ومرد فرق نمي کنند. علتش اين بود که زن – مخصوصاً زن هاي متعينات، زن هايي که کلفتداشته اند و در خانه، همه کارهايشان را کلفت و نوکر انجام مي دادند- هيچ شغلي و هيچکاري، نه داخلي و نه خارجي نداشت، صبح تا شب بايد بنشيند و هيچ کاري نکند. کتاب همکه مطالعه نمي کرده و اهل علم هم که نبوده، بايد يک زن هم شان خود پيدا کند، با آنزن چه کند؟ راهي غير از غيبت کردن به رويشان باز نبوده، و اين برايشان يک امر ضروريبوده؛ يعني اگر غيبت نمي کردند، واقعاً بدبخت و بي چاره بودند."


شايد به واسطهجلوگيري از همين عوارض سوء بي کاري باشد که مي بينيم در اسلام از "کار و انسانشاغل" بسيار تجليل شده است. احاديث فراواني در اين زمينه وارد شده که توجه شما رابه برخي از آن احاديث جلب مي نمايم:


امام علي عليه السلام فرمود:


اِنَّاللّهَ يحِبُّ المُحتَرِفَ الاَمينَ؛


خداوند، انسان اميني را که دارايحرفه است (و به آن اشتغال دارد) دوست مي دارد.
رسول خدا صلي عليه واله فرمود:

اَلکادُّ لِعِيالِهِ کَالمُجاهِدِ في سَبيلِ اللهِ؛

کسي که خود رابراي اداره زندگي اش به مشقت مي اندازد، مانند کسي است که در راه خدا جهاد مي کند.

رسول اکرم صلي عليه واله فرمود:

مَلعُونُ مَن القي کَلَّهُ عَلَيالنّاسِ؛

هر کس که سنگينياقتصادي خود را بر دوش مردم بيندازد، ملعون است.

بدون شک، مردم و کشور بايد در پي ايجادکار و اشتغال سالم براي همه باشند، ولي آيا هميشه امکان اشتغال براي همه و به ويژهجوانان و نوجوانان فراهم است؟ اگر اين امکان فراهم نشد، تکليف چيست؟ آيا ايجادسرگرمي هاي سالم و مفيد نمي تواند از بسياري انحرافات جلوگيري کند؟

  • ورزش يکي از مفيدترين و سالم ترين سرگرمي هايي است که مي تواند اوقات فراغتجوانان و نوجوانان را پر کند.
  • ورزش، کسالت و تنبلي را از انسان زدوده و به وي نشاط و شادابي بخشيده، او رابراي انجام کارهاي و وظايف فردي و اجتماعي آماده نموده و اخلاقش را بهبود مي بخشد.
  • ورزش، روحيه شجاعت، از خود گذشتگي، مبارزه با ظلم و ظالم و دفاع از مظلوم را درانسان تقويت نموده، اراده وي را قوي مي سازد.
  • ورزش، توان رزمي انسان را افزايش مي دهد. بالا بودن توان جسماني نيروهاي نظاميو رزمي، تنها در زمان هاي گذشته که جنگ ها با سلاح هاي سرد صورت مي گرفت، مورد توجهنبوده، بلکه امروزه نيز حائز اهميت فراوان است و تمرينات بدني قسمت عمده اي ازآموزش هاي نظاميان و به ويژه کماندوها و نيروهاي ويژه را تشکيل مي دهد. همچنينافرادي که از نقطه نظر بدني و جسماني، ضعيف و يا ناقص باشند، در ارتش پذيرفته نشدهو گاه از خدمت سربازي نيز معاف مي گردند.
  • اهميت سلامتي و توانمندي جسماني بر کسي پوشيده نيست.

پيامبر گرامياسلام صلي عليه واله در باره حق بدن بر انسان مي فرمايد:
اِنَّ لِرَبِّکَعَلَيکَ حَقّاً، وَ اِنَّ لِجَسَدِکَ عَلَيکَ حَقّاً وَ لاَ هلِکَ عَلَيکَحَقّاً؛
پروردگارت بر تو حقي دارد، و بدنت بر تو حقي دارد، و خانواده ات (نيز) بر تو حقي دارد.

آن چه در اين حديث ارزنده قابل توجه است، اين است کهپيامبربزرگوار اسلام، تا بدان پايه برايجسم و بدن ارزش و اهميت قابل است که حق بدن را در رديف حق پروردگار (آن هم بلافاصلهبعد از آن) و در کنار حق خانواده (و حتي قبل از آن) ذکر مي فرمايد. زماني انسان ميتواند حق پروردگار و خانواده خويش را به بهترين نحوي ادا کند، که از بدني سالم ونيرومند برخوردار باشد.


ورزش، کمک شاياني به ايجاد و تقويت سلامتي جسماني ورواني مي کند، و افرادي که با روش صحيح ورزش مي کنند و يا داراي کارهاي با تحرک ميباشند، سالم تر بوده و عمرشان از افرادي که کارهاي بدون تحرک دارند بيشتر است.
شهيد دکتر سيدرضا پاک نژاد در کتاب اولين دانشگاه و آخرين پيامبر مي نويسد:
عضلات در حال ورزش10 تا 18 برابر در حال استراحت احتياج به خون دارند،20دفعهبيشتر قند و اکسيژن مصرف مي نمايند،50 بار زيادتر گازکربنيک دفع مي نمايند، و باتوجه به همين ارقام، اهميت کار قلب هنگام ورزش روشن مي گردد... .
در واکنشقلب در برابر کار عضلاني، مشاهده مي شود ضربان هاي دبي، حجم خون، فشار خون و حتيترکيبات فيزيکو شيميايي خون را دگرگون مي سازد. ضربانقلب هنگام کاربدني، يعني زماني که عضلات را به فعاليت مي داريم، 2- 3 و حتي 4 برابر، و امکاندارد به 200 ضربه در دقيقه برسد. حجم خون 2- 3 برابر و دبي قلب 6- 7 و حتي 8 برابرو گاه زيادتر شود و دبي قلب از 4 ليتر در دقيقه ممکن است به 30 تا 35 ليتر در دقيقهبرسد، در صورتي که دبي قلب شخص سالم و ورزيده در حال معمولي 25 ليتر است... .
حجم قلب ورزش کاران و کارگراني که کار بدني سنگيني دارند، بدون شک افزايش مييابد، اما اين افزايش به عقيده بسياري،فيزيولوژيکو کاملاً طبيعي است. در اثرفعاليت بدن، حجم قلب افزايش مي يابد، زيرا جداربطنها به ويژه بطن چپ ضخيم مي شوند؛ يعنيهمان طور که عضلات بازو در اثر ورزش يا ابتلا به برخي بيماري ها قوي مي شود، عضلاتقلب هم در اثر کار، قوي مي گردد و در نتيجه قدرت انقباض قلب زياد مي شود... ."

وي در بخش ديگري از کتابش، در بارهفوايد ورزشچنين مي نگارد:

  • قدرت انقباض و نظم ضربان قلب پس از مدتي ورزش کردن بهتر مي شود... .
  • گنجايش ريه ها بيشتر مي گردد و در نتيجه،اکسيژن بهتري و بيش تري به بدن مي رسد... ورزش صحيح و معتدل و متناسب با مزاج، سبب نظم وثبات حرکات تنفس مي گردد و تنفس عميق تر، ولي شمارش آن کم تر مي شود.
  • هر چه شخص ورزيده تر باشد، مقدار سوخت بدنش نقصان مي يابد؛ يعني در حقيقت دراثر مدتي ورزش کردن، بدن بهتر از مواد غذايي خود استفاده مي کند.
  • رشد و نمو بهتر انجام مي گيرد، زيرا اکسيژن بهتر و بيشتر به تمام نسوج مي رسد ودر نتيجه، فعاليت غدد داخلي افزوده شده و بنابر عقيده اي در عضلاني که فعاليت ميکنند، موادي ايجاد مي شوند که به رشد و نمو کمک مي نمايد.
  • قوّه جذب و دفع بهتر مي شود.
  • بدن عادت مي کند در برابر مختصر فعاليت، ناگهان نفس تنگي پيش نيايد و ضربان قلبزياد نشود و ديرتر خسته گردد و عرق نمايد.
  • هماهنگي بين اعصاب و مراکز عصبي و تقويت اعصاب، ايجاد شده و کارهاي فکري، آسانتر مي شود."

در کتابزن و ورزشنيز در باره فوايد ورزش چنين آمدهاست:
"
بدن انسان بر خلافماشين يا هروسيله ديگر که بر اثر کار و فعاليت مستهلک مي گردد، با کار جان گرفته و توانايي بيشتري کسب مي نمايد. در زمان هاي گذشته، حرکت و تمرين هاي بدني، بخشي از کار روزانهفرد به شمار مي رفت، اما امروزه بر اثر پيش رفت تکنولوژي و ماشين، بايد بيش تر ازگذشته در جستجوي حرکت بود، و هر فرد بايستي آن را در برنامه روزانه خود بگنجاند... .

تنفس و يا نفس کشيدن وسيله اي است که با آن، اکسيژن به همه بدن مي رسد و موادزايد و اکسيده به بيرون ريخته مي شود. در خلال تمرين، ميزان نفس کشيدن افزايش مييابد. شخصي که بدنش تربيت شده با تمرين هاي ورزشي است، آهسته تر و عميق تر از افرادديگر نفس مي کشد، فشارهاي وارد بر سيستم تنفسي خويش را با تلاش کم تر و کارايي بيشتر پاسخ گوست.


تمرين ها به دستگاه هاضمه به دو طريق کمک مي کنند:

  • به علت پي آمد نياز بدن به غذا، اشتها را افزايش مي دهند.
  • حرکت اندام هاي هاضمه تسريع مي شود و حرکات دودي شکل معده – که موجب هضم غذا ميگردد – سريع تر و راحت تر صورت مي گيرد.
  • تمرين هاي ورزشي، عمل تخليه را بهبود و ازيبوست پيش گيري مي کند. حرکات دودي شکل افزايش مي يابد و در نتيجه ، روند ترشحاتبدن کار آمدتر تنظيم مي شوند. به طور کلي افرادي که فعاليت هاي جسماني بيش تريدارند، کم تر از افراد کم حرکت ، به بيماري سنگ کليه و اختلالات مشابه به آن مبتلامي شوند.
  • بسياري از مواد زايد، از طريق غدد عرق در پوست بدن بيرون ريخته مي شود. اينفرايند با تمرين هاي شديد ورزشي تسريع مي شود؛ علاوه بر اين، عرق کردن باعث تميزشدن پوست مي گردد.
  • ارزش ديگر تمرين هاي ورزشي، در افزايش توليد سلول هاي قرمز خون در بافت هايلنفاوياستخوان است. شمارشهموگلوبين خون بر اثر فعاليت بالا مي رود. تمرين ها از بالا رفت فشار خون جلوگيري مي کند."
  • به طور کلي نقش ورزش در سلامتي انسان آن قدر زياد است که امروزه بسياري ازبيماري ها را با ورزش مداوا مي کنند، که به اين شيوه مداوا "ورزش درماني" گفته مي شود.
  • امروزه ورزش در سطحبين المللي، بعدسياسينيز به خود گرفته است. گاه اتفاق ميافتد کشوري که بيش تر مردم حتي نام آن را نشنيده اند، يک باره در جهان مطرح شده وبه واسطه پيروزي هاي ورزشي، نامش در صفحه اول روزنامه هاي جهان و صدر اخبار قرار ميگيرد. شرکت و يا عدم شرکت تيم هاي ورزشي يک کشور در يک کشور ديگر نيز، گاه جنبهسياسي داشته و به معناي دوستي، دوشمني، اعتراض و ... تلقي مي شود.
  • در انسان غريزه قدرت طلبي، برتري جويي و مبارزه وجود دارد. ورزش ومسابقات ورزشي اگر در محيط و جوّ سالم برگزار شوند، زمينه اشباع اين غريزه از طريق صحيح رافراهم مي سازند. اگر اين غريزه و ساير غرايز، کنترل نشده و به مسير صحيح هدايتنشوند، براي جامعه بشري مشکل ساز و مساله آفرين خواهند بود.
  • ورزش، توان انسان را براي انجام کارهاي روزمره شخصي و اجتماعي بالا مي برد، حتيعباداتي از قبيلنماز ،روزه،حجوجهادنيز با بدني سالم و نيرومند، بهتر، بيشتر و راحت تر جامه عمل به خود مي پوشند.
  • انسان مايل است با ديگران باشد و با آنان بياميزد. اين غريزه و يا تمايل شديدرا مي توان از طريق ورزش بر آورده ساخت. در ورزش، در زمينه نيل به ارزش هاي اجتماعيديگري نيز، چون کار گروهي، وفاداري،روحيه ورزشکاريمي توان توفيق يافت. محيطصميمانه و مطلوب ورزشي، اغلب فرصتي مناسب براي ايجاد روابط انساني و شکل گيري دوستيهاست.
  • ورزش به انسان تحرک مي بخشد و حرکت و تحرک به ويژه در کودکان لازمه رشد است. اگر عضو نيرومندي از اعضاي بدن يک ورزش کار را چندين ماه در گچ قرار دهند و تحرک رااز آن سلب نمايند، ضعيف و لاغر خواهد شد. اگر جنبش بدن کم شود، دفاع بدن کم و ضعيفمي گردد، و همچنان که داشتن تحرک و ورزش موجب سلامتي بدن و طول عمر مي گردد، نداشتنتحرک نيز موجب مرگ زود رس مي شود.

اهميتورزش براي جوانان و دانش آموز از ديدگاه فيزيولوژي

لزوم و اهميت ورزش و تمرينات ورزشي براي هر دو جنس در سنين مختلف مورد تأييد محققين است .

به طور کلي ورزش و تحرک بر رشد عمومي بدن تأثير مي گذارد اين امر با پژوهش انجام شده روي موش هايي که در محدوديت حرکتي بودند و موشهايي که آزادي حرکت داشتند به اثبات رسيده است .

رشد و تکامل دستگاه عصبي و دستگاههاي حرکتي ( عضلات و استخوانها ) با يکديگر در ارتباطند و هر چه ارتباط دستگاه عصبي با دستگاههاي حرکتي بيشتر و گسترده تر شود حرکات پيچيده ، شکل گرفته و هدفمند مي شوند در مورد نقش ورزش در پيشرفت رشد ، سلامتي و آمادگي جسماني کودکان و نوجوانان تحقيقات متعددي انجام شده است .

در اين تحقيقات تأثير ورزش را بر روي رشد و آمادگي جسماني همچنين نشاط دختران دانش آموز فنلاندي نشان دادند . دختراني که ورزش مي کنند داراي بدني انعطاف پذير و فعال هستند .  بايد توجه داشت که اهميت ورزش منحصر به سنين کودکي و نوجواني نيست . در سنين بالا ورزش براي جلوگيري از پوکي استخوان ، اضافه وزن و ناراحتي هاي قلبي و عروقي ، همچنين براي پر کردن اوقات بيکاري و جلوگيري از افسردگي و روان پريشي توصيه مي شود .

رشد در دوران کودکي تحت تأثير فاکتورهاي متعددي است از آن جمله هورمون رشد و فاکتورهاي رشد ، در عين حال هورمونهاي ديگر و نوع تغذيه نيز بر رشد تأثير دارند .

رشد قدي با رشد استخوانهاي دراز همراه است . رشد قد در دختران در سنين ۱۶ تا ۱۷ سالگي و در پسرها تقريباً در ۱۸ سالگي پايان مي يابد ولي از اين سن به بعد رشد قدي بصورت ناچيزي انجام مي شود که مربوط به دراز شدن طول ستون مهره ها است . در صورت عدم فعاليت بدني رشد استخوانها کاهش مي يابد .

 

حرکت که با جابجايي استخوانها انجام مي گيرد حاصل انقباض عضلات تحت فرمان هاي عصبي به صورت حرکات ارادي يا به دنبال تحريکات حسي به صورت رفلکسي است . ممانعت از حرکت يک اندام يا نرسيدن پيام عصبي به عضله به دنبال قطع عصب حرکتي مانع حرکت اندام حرکتي مي شود و پيامد آن آتروفي عضلاني و در نهايت عدم رشد استخوان مربوط به آن عضله است . استخوان در اين شرايط دکلسيفيه مي شود و حالت تراکمي خود را از دست مي دهد . نيروي کششي و تانسيوني که عضلات روي استخوانها وارد مي سازند موجب رشد طبيعي استخوانها و مانع از تغيير شکل آنها مي گردد . ضمناً وزن عضلات بر تراکم استخوانها اثر مي گذارند . در زنها استخوانها سبک ترند و در سنين بالا توده استخواني متناسب با کوچک شدن و تحليل عضله کاهش مي يابد و به همين جهت استئوپروز در زنها در مقايسه با مردها به مراتب بيشتر است . معهذا چنانچه استخوان تحت نيروهاي شديد عضلاني قرار گيرند رشد آنها کند و محدود مي شود . ضمناً عضله اي که مدتي منقبض مي ماند روي رگهاي خوني آن فشار وارد مي شود و احتمال قطع جريان خون در آن وجود دارد که زيان آور است . تحقيقات نشان داده است که فشار زياد بر مفاصل و استخوانها در دوران قبل ازبلوغ موجب آسيب ساختاري مي گردد .

 

هنگام فعاليت سلول هاي عضلاني ، دستگاه متابوليکي نيازمند انرژي است و اين انرژي را از اکسيداسيون گلوکز و اسيدهاي چرب تأمين مي کند . محصول اين اکسيداسيون دي اکسيد کربن است . گرفتن اکسيژن و دفع CO2 وظيفه شش ها است که تنفس بيروني  را بعهده دارند ولي تنفس بيروني با تنفس دروني که در سطح سلولي انجام مي گيرد بستگي نزديک دارد . بهمين جهت بي توجه به ميزان متابوليسم عضلاني فشار O2 و PH خون لازمست در حدي ثابت بماند . هنگام ورزش مقدار متابوليسم افزايش مي يابد و اين امر با افزايش هم تعداد تنفس و ضربان قلب در دقيقه  و هم افزايش حجم هواي جاري و حجم ضربه اي صورت مي گيرد .

 

با توجه به اينکه دانش آموزان روزانه چند ساعت در کلاس هاي درس روي نيمکت مي نشينند حتي اگر نوع نشستن مناسب باشد و نيمکت نيز مطابق استاندارد باشد در آنها احساس خستگي فيزيکي بوجود مي آيد و چنانه نوع نشستن مناسب نباشد و يا نيمکت مطابق استاندارد نباشد در دراز مدت موجب اختلالات ساختاري مي شود که Scoliosis و شکل C در مهره ها از آن جمله است . دانش آموزان پسر غالباً اين شکل را با بازي کردن ( عمدتاً فوتبال ) در کوچه و خيابان و يا ورزشگاهها حل مي کنند ولي براي دختران دانش آموز به دليل اعتقادات و فرهنگ جامعه امکانات کمتري وجود دارد بنابراين لازمست در مدارس ساعتهايي براي تمرين هاي بدني و ورزش دختران منظور شود .

 

نقش ورزش در کاهش اضطراب و ايجاد نشاط

 

   امروزه نقش ورزش آنقدر مورد توجه قرار گرفته که آنرادر تکنيکهاي رفتار درماني توصيه مي کنند.

نقش شنا در اضطراب زدايي وتخلييه نگراني هاي نا شناخته مورد توجه قرار گرفته  است. با انجام آزمايشات روان شناسي ثابت گرديده است که سطح اضطراب در افراد٬قبل وبعد از شنا به ويژه به صورت شيرجه در آب فرو رفتن تفاوتهاي معنا داري رانشان مي دهد. مشاوران از ورزش بوکس ومشت زني به عنوان روش کم هزينه اي براي تخلييه هيجانات زايد به ويژه درکودکان ونوجوانان بزهکار استفاده درماني مي نمايند.

نقش ورزش کوهنوردي ودو استقامت در تمرکز بخشي وتقويت اراده امروز توجه روان درمانگران را به خود جلب نموده است. از نکات عمدهاي که موجب گرديده است٬توجه به ورزش در فرايند درماني مشاوران وروان شناسان به صورت ويژه اي موردتوجه قرار گيرد مي توان به موارد ذيل اشاره نمود.

۱-توجه به اين اصل که عقل سالم در بدن سالم است درواقع بيانگر اين نکته مهم است که فعاليت هاي ورزشي نقش اصلاح گري بالايي در رفع مشکلات روحي٬رواني دارند.

۲-بکارگيري ورزش درماني هزينه هاي زيادي را دربردارند.

۳-تاثير عميق رکود فعاليتهاي جسمي در بروز ناراحتي هايي مانند نا اميدي وافسردگي هاي حاد حاکي ازاين است که چنانچه با توصيه هاي ورزشي اين افراد وادار به تحرک شوند به سرعت نشاط و اميدواري درانان افزايش مييابد.

اصولاتجويزهرنوع داروي شيميايي به ويژه درمورد بيماران روحي٬رواني با عوارض منفي جانبي همراه است که ضمن درمان يک مشکل امکان بروز مشکل ديگري را درسيستم بدن بيماران افزايش مي دهد.

در حالي که تجويز ورزش به عنوان يک عامل درماني هيچگونه عارضه منفي ومخرب در بيمار ايجادنکرده٬وبه عکس موجب تقويت قواي فکري وجسمي براي مقابله با مشکل مي گردد.

 

منابع :

 

http://daneshnameh.roshd.ir

http://nazemfar.blogfa.com/post-14.aspx

http://www.irib.ir/health/html/sportforgirl.htm

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 07 فروردین 1394 ساعت: 18:32 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره ورزش ووشو

بازديد: 645

 

چانگ چوان ووشو ( مشت بلند شائولین )

چانگ چوان در ترجمه به معنای مشت بلند می باشد که در ووشو بعنوان سبک مشت بلند شائولین و یا کونگ فوی مشت بلند معروف است . این سبک یکی ازمشخص ترینو بارزترین سبکها  در زمره دسته بندی سیستمهای شمالی است که قرنها به شیوه ها و متدهای مختلف و متنوع در کشور چین مورد تمرین قرار می گیرد . اکثر ورزشکاران رشته ووشو بر این موضوع متوفق القولند که این سبک یک شیوه مناسب و مطلوب جهت شکوفائی استعدادهای فیزیکی افراد , توسعه کشیدگی دامنه های حرکتی و همچنین کمک کننده در ازدیاد قدرت انفجاری و سرعت می باشد. در چانگ چوان حرکا ت بصورت تند وسریع , چابک و با قدرت انفجاری انجام شده و مجری می باید دارای یک ریتم روان  و با اتکا به نقطه های اوج و فرود قدرت و سرعت در بین حرکات می باشد .  در سال 1920 نظریه پرداز ووشو ژدونگ در کتاب خود " طرحی از ووشوچینی " این سبکها را  این طور توصیف می کند .

 همه چیز حول محور نششاط و سرعت , حمله و عقب نشینی با سرعت ,    تحرک وغیر قابل پیش بینی بودن , حریف را در حالت شک و ترید نگهداشتن سعی در استفاده از هر روزنه می چرخد . در نتیجه حریف به قدری مشغول است که نمی تواند دفاع موثر داشته باشد. ار آنجا که از پیش روی و عقب  نشینی  سریع , گریز , حملات بلند و حرکات گسترده بهره می گیرد نام آن چانگ چوان است

جهت فراگيری سبک چانگ چوان ووشو لينک زير را کليک نماييد 

                                      آموزش چانگ چوان ووشو

پيام هاي ديگران ( 2 نظر )        PermaLink        چهارشنبه، 1 تير، 1384 - حمیدرضا ابراهیمی

ری-كی چيست؟

                                           ری-كی چيست؟                           

ِریی (Reiki) روشی شفا بخش با استفاده از انرژی حياتی است. ریی يك عبارت ژاپنی است. (به صورتRay-Kee خوانده می‌شود). ری، به معنی آگاهی بزرگ و الهی است. كی، همان انرژی حياتی است.كی همان نيروئی است كه حيات موجودات زنده را حفظ می‌كند و به آنها بقا می‌بخشد.

 بنابراين ریی انرژی حياتی و دارای آگاهی است. عملكرد ریی را می‌توان با طب سوزنی مقايسه كرد با اين تفاوت كه در ریی از سوزن استفاده نمی‌شود. آنچه در هردو مهم است بهبود نقل و انتقال انرژی در بدن گيرنده استریی چه تفاوتی با بقيه سيستم‌های كار با انرژی دارد؟

 تفاوت برجسته ریی با ساير سيستم‌های انرژی اين است كه در ریی شخص عامل از انرژی خود استفاده نمی‌كند و تنها به صورت كانالی برای عبور دادن انرژی عمل می‌كند. اين ويژگی باعث می‌شود تا افكار و انرژی دهندهِ ریی کمترين دخالتی در جريان شفابخشی نداشته باشد. علاوه براين شخص انرژی خود را از دست نمی دهد چون چيزی از بدن او خارج نمی شود. ويژگی ديگر ریی سادگی آن است. برخلاف بيشتر سبك‌های كار با انرژی كه نياز به تمركز و مقدمات خاصی دارند، ریی بسيار ساده است. چه در يادگيری و چه در استفاده.                                               

ریی چگونه عمل می‌كند؟

ریی تماما درباره تعادل است. ریی روی جنبه‌های فيزيكی، روحانی، احساسی و فكری وجود تاثير می‌گذارد. طب مدرن عمدتا روی نشانه‌های بيماری متمركز می‌شود. ولی در ديدگاه ریی بسياری از امراض خصوصا آنهايی كه مزمن و طولانی هستند، دارای ريشه‌ها احساسی، فكری و روحی هستند. اين اختلالات موجب ایجاد گره يا انسدادهايی در مسيرهای انرژی بدن می‌شود كه چهره فيزيكی بيماری نيز بواسطه آنها بوجود می‌آيد. ریی روشی موثر برای بازكردن اين انسدادهای انرژی است كه نتيجه آن شفای عارضه يا بيماری است 

برای اطلاعات بیشتر به سایت :// www.parsreiki.com

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 07 فروردین 1394 ساعت: 18:28 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(1)

تحقیق درباره ورزش موج سواری

بازديد: 883

 

فصل تابستان ورزش هاى آبى طرفداران زيادى دارند. اكثر شما با شنا، واترپلو يا اسكى روى آب آشنا هستيد اما شايد كمتر از ورزش موج سوارى شنيده باشيد. موج سوارى على رغم شباهت با ساير سوارى ها از قبيل «خر سوارى» تفاوت هاى عمده اى هم دارد كه شايد خواندن اين مطلب شما را با گوشه اى از اين تفاوت ها آشنا كند!
موج سوارى يك فعاليت تفريحى و ورزش محبوبى است كه در آن فرد در حالى كه بر روى تخته اى از جنس پلاستيك فشرده ايستاده در ميان امواج قدرتمند آب، شيرين كارى مى كند. تخته هاى موج سوارى گاهى از جنس فايبرگلاس، چوب و فوم هم ساخته مى شوند.

موج سوارى در اصل توسط ساكنان جزيره هاوايى قبل از قرن پانزدهم به وجود آمد. «هه ئى نالو» يا همان ليز خوردن روى امواج به زبان هاوائى، اوايل قرن بيستم در شهرهاى اصلى آمريكا و استراليا گسترش پيدا كرد؛ جايى كه الوارهاى سنگين چوب به صورت تخته هاى چوبى به سمت ساحل آورده مى شدند. سپس در دهه هاى ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ يعنى زمانى كه اين ورزش ارزان تر و نمايشى تر شد و امكان استفاده از تخته هاى فايبرگلاس و فوم به وجود آمد، موج سوارى بين مردم رواج بيشترى پيدا كرد. در همين دوران به علت افزايش جمعيت، نوجوانان به ساحل ها سرازير شدند و شروع به عمليات آنچنانى و شيرين كارى روى امواج و موج سوارى هاى دسته جمعى كردند. امروزه اين ورزش در اكثر مكان هايى كه موج هايى با ابعاد و شكل مناسب براى موج سوارى دارند، انجام مى شود. جاهايى مثل فرانسه، برزيل، آفريقاى جنوبى، ايرلند و بسيارى جزاير ديگر.
لباس هاى مخصوص موج سوارى يا اصطلاحاً لباس تر
wetsuit عموماً براى حفظ گرماى بدن موج سوار در آبهاى سرد استفاده مى شوند. وسايل ديگرى هم در موج سوارى به كار مى آيد مثل طناب ها (براى حفظ ظاهر تخته) واكس و يا لايه انقباضى جهت  جلوگيرى از ليز خوردن پاهاى موج سوار از روى تخته، قسمت پشتى قابل تعويض كه اصطلاحاً باله ماهى گفته مى شود. در آبهاى گرم، شلوارك هاى موج سوارى لازم مى شوند، در آبهاى سرد موج سواران مى توانند به طور دلخواه از لباس مخصوص تمام قد، چكمه هاى مخصوص، كلاه ايمنى و دستكش براى كنترل دماى بدن در آب استفاده كنند.

جالب است بدانيد كه موج سوارى به صورت مسابقه و رقابتى هم برگزار مى شود و موج سواران به صورت جفت يا گروه هاى كوچك در زمان معين با سوارى بر روى موج ها، مهارتشان را در اين ورزش - هنر، به نمايش مى گذارند. شركت كننده ها بر اساس سختى مانورها و نظم و ترتيب حركات ارزيابى و امتيازبندى مى شوند. مجموعه اى از مسابقات حرفه اى موج سوارى جهانى به صورت سالانه در سواحل مختلف دنيا برگزار مى شود اما با وجود محبوبيت فوق العاده اين رشته ورزشى بين طرفداران كه آن را تبديل به فعاليت سودمند اقتصادى براى ورزشكاران و پشتيبان هاى مالى مسابقات كرده، هنوز اصول و قوانين كاملاً مشخص و مدونى براى داورى آن وجود ندارد كه گاهى همين باعث كشمكش و درگيرى بين شركت كننده ها مى شود.
موج سوارى غير رقابتى هم كه شامل سوارى روى بزرگترين موج هاست، محبوبيت فراوانى دارد. تمرين سوارى بر روى موج هاى غول آسا و سركش در سال هاى دهه
۱۹۹۰ رواج پيدا كرد كه اصطلاحاً «جت اسكى jetski» ناميده شد. به دليل اين كه موج سواران بايد بر روى موج هاى غيرقابل مهار سوارى مى كردند، لازم بود سرعت بسيار بالايى داشته باشند. سرعت جت اسكى ها بعضاً به بيش از ۶۰ كيلومتر در ساعت مى رسد! جت اسكى نه تنها به موج سواران اجازه سوارى بر امواج عظيم را مى دهد كه امكان پريدن و معلق زدن روى تخته را هم فراهم مى كند. طرفداران اين ورزش بايد به تماشاى آن از طريق تلويزيون قناعت كنند و قيد تماشاى از نزديك آن را بزنند چرا كه موج هاى گودزيلا آساى جت اسكى در فاصله هاى بسيار دور از ساحل تشكيل مى شوند كه كمتر كسى امكان نزديك شدن به آن را دارد.
شرايط موج سوارى در يك منطقه خاص هميشه جور نيست. گاهى قدرت و شدت باد اندازه اى نيست كه امواج مناسبى توليد كند و در اثر بادهاى نامناسب موج ها به صورت دايره اى توليد مى شوند كه در اين حالت ته موج به زمين رسيده و عمق آن كم مى شود. بعضى ساحل ها هم اصلاً مناسب ورزش موج سوارى نيستند، چرا كه مثلاً كف اقيانوس در آن منطقه ساختار مناسبى ندارد. خلاصه هر جا و بر هر موجى هم نمى شود سوار شد! (يك هو هوس نكنيد با تخته وسط درياى خزر برويد!)
موج سوارى براى طرفدارانش بيشتر جريان فرهنگى بود تا ورزش. دهه
۱۹۵۰ همزمان با گسترش اين فعاليت تفريحى ميان جوانان، انبوه محصولات موج سوارى هم توليد و روانه بازار شد از مدل لباس و موسيقى گرفته تا مجلات مخصوص و حتى فيلم هاى موج سواران كه در دهه ۱۹۶۰ بر پرده سينماها آمد. يكبار مجله موج سوارى در اواسط دهه ۱۹۶۰ كه تب موج سوارى اكثر نوجوانان را داغ كرده بود نوشت: «اگر در يك دفتر كار كسى بگويد كه تلويزيون مسابقه يا نمايش موج سوارى پخش مى كند ظرف سه سوت دفتر خالى مى شود!»

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 07 فروردین 1394 ساعت: 18:27 منتشر شده است
برچسب ها : ,,
نظرات(0)

تحقیق درباره بازي بدمينتون

بازديد: 171

 

تاريخچه بازي بدمينتون

نوع ساده تر بازي بدمينتون، صدها سال است كه در هندوستان، سيام و ژاپن بازي مي شود. نام اين بازي در هندوستان «پونا» (Poona) بود و افسران انگليسي كه در هندوستان بودند به اين بازي علاقه زيادي داشتند.

باشگاه بدمينتون كه در سال 1877 تأسيس شد اولين قوانين مكتوب اين بازي را اعلام نمود. در سال 1893 انجمن بدمينتون انگلستان به عنوان اولين انجمن ملي بدمينتون تأسيس گرديد و نخستين بازي هاي قهرماني انگليس در سال 1899 برگزار گرديد.

مؤسيسن اوليه فدراسيون بين المللي بدمينتون 9 كشور بودند كه عبارتند از: كانادا، دانمارك، انگلستان، فرانسه، ايرلند، هلند، زلاندنو، اسكاتلند و ولز. ايالات متحده آمريكا چهار سال بعد به فدراسيون بين المللي بدمينتون پيوست.

بازي بدمينتون از سال 1992 به طور رسمي وارد بازي هاي المپيك شد و به صورت انفرادي و دو نفره براي مردان و زنان برگزار گرديد. از المپيك سال 1996 بازي دو نفره مختلط هم به موارد فوق اضافه شد.

در سال هاي اخير، بهترين بازيكنان جهان از كشورهاي اندونزي، چين، مالزي، كره و كشورهاي اسكانديناوي بخصوص دانمارك و فنلاند بوده اند.

 

 

راكت:

تكنولوژي ساخت راكت هر روزه عوض مي شود. قبل از انتخاب راكت با فروشنده صحبت كنيد و او كمك بخواهيد تا در خريد آن شما را راهنمايي كند.

دسته راكت:

دسته راكت را بگيريد و امتحان كنيد كه كاملاً راحت در دستتان قرار بگيرد. اندازه دسته راكتها 6/8 تا 2/9 سانتيمتر مي باشند بنابراين راكتي را انتخاب كنيد كه نه كوچك باشد و نه زياد بزرگ. چون نگه داشتن آنها در دست دشوار خواهد شد.

شفت:

شفت، دسته راكت را به سر راكت متصل مي كند. بستگي به جنس اين قسمت، قيمت را راكت ها متفاوت هستند. جنس اين قسمت مي تواند استيل، گرافيت و فايبرگلاس و يا گرافيت و سراميك فايبر مي باشد.

سر راكت:

اين قسمت از راكت هم مي تواند از جنس گرافيت يا آلومينيوم باشد. از خريدن راكتي كه سر آن فقط از استيل دست شده باشد خودداري كنيد چون تعادل خوبي ندارند. سر راكت در محل سوراخ هايي كه سيمها از درون آن عبور مي كنند بايد داراي پلاستيك نرم باشد تا در هنگام كشيده شدن به روي زمين در هنگام بازي دچار پارگي نشود.

 

قطعه تي T:

كه سر و شفت را به يكديگر متصل مي كند، بعضي از راكتها اين قطعه را ندارند و مستقيماً سر و شفت به يكديگر جوش داده شده اند. اگر از فلز درست شده باشند آنها توسط قطعه T به يكديگر وصل مي شوند. اين قطعه به گلو معروف است.

سيم ها:

سيمها مهمترين قسمت راكت هستند چون محلي است كه با آن به توپ محكم ضربه مي زنند. سيم هايي كه از روده طبيعي درست شده اند بهتر مي باشند و قابليت انعطاف پذيري بهتري نسبت به ديگر سيمها دارند و در نتيجه گرانتر مي باشند. بهترين نوع اين سيمها، نازكترين و شفافترين آنها از لحاظ رنگ مي باشند.

مراقبت از راكت:

هرگز در هنگام عصبانيت آن را روي زمين پرت نكنيد. از كاور (روپوش مخصوص راكت) براي پوشاندن سر راكت استفاده كنيد تا سيم هاي آن خيس نشود. هرگز راكت را در معرض گرما و يا رطوبت قرار ندهيد. اگر خوب از راكت خود استفاده كنيد براي 2 تا 3 سال احتياج به عوض كردن سيمهاي آن نخواهيد داشت.

توپ بدمينتون:

توپ بدمينتون مي تواند از مواد مصنوعي يا طبيعي درست شده باشد. توپهاي مصنوعي از هر جنسي كه باشند بايد مانند توپهاي طبيعي كه داراي چوب پنبه و پرهايي كه با يك قطعه چرم نازك به دور چوب پنبه متصل شده اند و داراي قابليت پرواز مناسب هستند عمل كنند. توپهاي طبيعي بايد داراي 16 پر در اطراف پايه باشند و تمام پرها هم بايد به يك اندازه بوده و طول آنها هم بين 62 تا 70 ميليمتر باشد. قطر دايره بالاي توپ بين 58 تا 68 ميليمتر مي باشد و پرها هم بايد با سيمي از جنس مناسب به پايه محكم بسته شده باشند.

قطر پايه توپ بايد بين 25 تا 28 ميليمتر باشد و انتهاي آن گرد شده باشد. وزن توپ هم بايد بين 74/4 تا تا 50/5 گرم باشد.

اصطلاحات:

سرويس درايو زاويه دار: براي زدن اين سرويس به آخرين نقطه سمت راست زمين سرويس تا جايي كه قانون اجازه مي دهد برويد، سپس به بازيكن مقابل وانمود كنيد كه سرويس پايين خواهيد زد اما آن را به سرويس درايو تبديل كنيد.

كلير حمله اي (ATTACKING CLEAR): يك ضربه پيشرفته از بالاي سر مي باشد كه توپ را پايين و سريع به عقب زمين حريف مي فرستد.

سرويس بك هند پايين (BACKHAND LOW SERVE): مانند سرويس پايين است، اما با يك هند زده مي شود. سرويس هاي بالا يا خيلي بالا با بك هند زده نمي شود، فقط سرويس درايو گاهي اوقات با بك هند زده مي شود.

كلير دفاعي (DEFENSIVE CLEAR): ضربه از بالاي سر در ارتفاع بالا به توپ و فرستادن آن از خط انتهايي يك طرف زمين به خط انتهايي طرف ديگر زمين را گويند.

سرويس درايو (DRIVE SERVE): در ابتدا به نظر مي رسد كه اين يك سريس پايين است اما در آخرين لحظه راكت سرعت پيدا كرده و سرويس درايو به قسمتي از زمين مخالف كه حريف در گرفتن توپ در آنجا نقطه ضعف دارد فرستاده مي شود.

سرويس آهسته (FLICK SERVE): اين سرويس به نظر بازيكن سرويس پايين مي آيد ولي در آخرين لحظه مچ دست را مي پيچد و توپ را كشيده مي زنيد تا توپ به انتهاي زمين حريف برود و او را غافلگير كند.

اسمش فورهند (FORHAND SMASH): يك ضربه حمله اي مي باشد. منظور از زدن اين ضربه خواباندن توپ در زمين حريف با سرعت زياد مي باشد. اسمش بك هند هم داريم.

سرويس بلند (HIGH SERVE): سرويس كشيده و بلندي است كه حريف را به عقب زمين مي كشاند و در نتيجه نمي تواند روي آن اسمش بزند در ضمن قسمت جلوي زمين را هم باز مي گذارد.

تكرار بازي (Let): زماني كه بازي دوباره بايد تكرار شود.

لوب (Lob): ضربه فورهند يا بك هند دفاعي است كه از پايين زده مي شود تا توپي را كه به قسمت جلوي زمين پايين تر از تور فرستاده اند را برگرداند.

سرويس پايين (LOW SERVE): يك سرويس ظريف مي باشد كه قبل از رسيدن به تور شروع به پايين رفتن مي كند. اگر اين ضربه به دقت زده شود دفاع آن را براي حريف بسيار مشكل مي كند.

سرويس خيلي بلند (VERY HIGH SERVE): مانند سرويس بلند است اما با تمام قدرت به بالاترين نقطه تا جايي كه سقف سالن اجازه مي دهد زده مي شود. اين كار زمان سنجي حريف را براي زدن آن مشكل مي سازد.

 

قوانين بدمينتون:

بيشتر مسابقات شامل سه گيم است و هر تيمي دو گيم را ببرد برنده مسابقه خواهد بود. يك گيم موقعي تمام مي شود كه امتيازات به 15 برسد (براي خانمها به امتياز 11).

مانند بازي اسكواش، در بدمينتون كسي كه سرويس را مي زند و توپ را در زمين حريف مي خواباند امتياز كسب مي كند. پس براي گرفتن امتياز حتماً سرويس را هم بايد زده باشيد. اگر كسي كه سرويس را نزده توپ را در زمين سرويس زننده بخواباند صاحب سرويس مي شود و شانس گرفتن امتياز را از آن به بعد دارد. در بازي هاي دو نفره هر دو نفر يك تيم بايد سرويس بزنند و بعد سرويس عوض مي شود.

هميشه به توپ نگاه كنيد. به محض زدن توپ توسط حريف، مسير حركت آن را نگاه كنيد تا زماني كه توپ به راكت شما برخورد كند.

در بازي كه روي يك تور 52/1 متر و توپي كه اجازه ندارد با زمين تماس پيدا كند لازم به بيان آن نيست كه بگوييم تا چه اندازه اي اين بازي احتياج به سرعت در حركات و تعادل خوب دارد.

گرفتن راكت:

راكت را صحيح در دست بگيريد تا بيشتر ضربات شما درست زده شود. دو راه ساده براي گرفتن راكت به طور صحيح وجود دارد. در روش اول از شخصي بخواهيد كه سر راكت را گرفته و دسته آن را به طرف شما دراز كند (به طور افقي و از كنار). بعد مانند دست دادن با راكت دست بدهيد.

در روش دوم، راكت را روي زمين قرار دهيد. سپس مانند اينكه تبر را از زمين برمي داريد آن را از پهلو برداريد.

در هر يك از اين موارد به چهار نكته زير توجه كنيد:

1-     شكل V تشكيل شده بين شست و انگشت سبابه با شفت در يك خط قرار دارند.

2-     انگشتان شما از يكديگر كمي جدا هستند بخصوص انگشت سبابه و انگشت دوم.

3-     انتهاي راكت در كف دست قرار مي گيردتا از حداكثر طول راكت و اهرم كردن آن بتوان استفاده كرد.

 

 

 

سرويس ها

بدمينتون هم مانند تنيس داراي ضربات متنوع و زيادي در زدن سرويس مي باشد. قوانين سرويس زدن در بدمينتون خيلي محدود كننده مي باشند. اين قوانين موجب آن مي شود كه سرويس كننده با دقت خيلي زياد سرويس خود را بزند.

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 07 فروردین 1394 ساعت: 18:25 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره ورزش کوه نوردی

بازديد: 1443

 

کوه نوردی و خطرات کوهستان                                                                

خطر گرما وسرما در کوهستان                                                                 

خطرات صاعقه در کوهستان                                                                    

بهمن                                                                                        

بلاهای ممکن دیگر در کوهنوردی                                                     کوه گرفتگی يا ارتفاع زدگی                                                           

بيماری کوه گرفتگی                                                                     

پيشگيری  از ارتفاع زدگی                                                             

سقوط در کوهستان                                                                     

راههای جلوگيری از سقوط                                                            

خطر مه در کوهستان                                                                             

کولاک در کوهستان                                                                     

تغذيه در کوهستان                                                                       تجهيزات کوهنوردی                                                                      

لايه بندی لباسها                                                                                  

مسئوليت حوادث کوهنوردی                                                          

منابع                                                                                        

كوهنوردى و خطرات کوهستان


ورزش كوهنوردى، با خطر همراه است، معمولاً بخشى از هر كتاب آموزش كوهنوردى، اختصاص به شناخت خطرهاى كوهستان و راه هاى مقابله با آن دارد. همچنين، در بيشتر شماره هاى هر مجله كوهنوردى، اخبارى از حادثه هاى مرگبار يا دردناك به چشم مى خورد. و در صفحه شناسنامه بسيارى از نشريات كوهنوردى، (و برگه هاى درخواست عضويت باشگاه هاى كوهنوردى و بروشورهاى همراه وسايل كوهنوردى) به «خطرهاى ذاتى» اين فعاليت به صراحت اشاره شده و از خواننده خواسته شده كه مسئوليت عواقب ناشى از حادثه هاى كوهستان را شخصاً بپذيرد.

سازمانهاى جهانى كه فعاليتشان مرتبط با كوهپيمايى است، به اين ويژگى اشاره دارند، براى مثال در مجموعه رهنمودهايى كه اتحاديه جهانى حفاظت (IUCN) در زمينه نگهدارى و استفاده از مناطق كوهستانى ارائه داده است، در چند مورد به خطرهاى محيط هاى كوهستانى اشاره شده است: «رهنمود ۱۴۲- مخاطرات به طور سرشتى بخشى از تجربه كوهستان به شمار مى روند، بايد آن را پذيرفت و به رسميت شناخت. نبايد هراس داشت، اما به وسيله احتياط مستمر و درونى شده مى توان هراس را دست آموز و مهار كرد، مخاطرات را پشت سر گذاشت يا با آن روبه رو نشد و از كوهستان لذت برد. كوهستان هيچگونه بى احتياطى را بر نمى تابد. » لازم به يادآورى است كه آن درجه از «احتياط مستمر» كه بتوان با آن به كلى از خطر كوهستان دور شد، عملاً دست نيافتنى است و با كوهنوردى هاى نوآورانه و دشوار، قابل جمع نيست. بيان واقع بينانه خطرهاى كوهنوردى را مى توان در يكى از بندهاى «بيانيه تيرول» ديد كه توسط كريس بانينگتون، كوهنورد پرسابقه در كنگره آينده ورزش هاى كوهستانى در اينسبروگ اتريش (۸ سپتامبر ۲۰۰۲) خطاب به كوهنوردان خوانده شد، و مورد قبول بيش از يك صد كارشناس و كوهنورد و سنگ نورد برجسته جهان قرار گرفت: «مسئوليت خطر كردن ها (risks) را بپذيريد.»

بررسى هاى آمارى بسيارى در زمينه خطرهاى كوهنوردى انجام شده است. فقط براى ارائه يك نمونه، مى توان يادآور شد كه از ميان ۲۱۲ نفر كوهنورد كه از ايران در قالب تيم هاى اعزامى فدراسيون از۱۳۵۲ تا ۱۳۸۲ به كوه هاى بلند جهان (هيمالايا، قراقوروم، تيان شان، پامير) رفته اند، پنج نفر در كوه كشته شده اند (مرحومان عبدالله عزيزى، حسين حراستى، جلال فروزان در برنامه هايى به جز برنامه هاى فدراسيون، محمد داودى در يك برنامه فدراسيون در داخل كشور، محمد اوراز در يك برنامه برون مرزى فدراسيون). اين ميزان خطر (نزديك به ۵/۲ درصد)، نشان دهنده ميزان ريسكى است كه كوهنوردان جدى و پركار، كم و بيش با آن مواجه اند. البته كوهنوردى عمومى، نسبت به كوهنوردى در كوه هاى بلند جهان، خطر بسيار كمترى دارد، به طورى كه شايد بتوان گفت خطر آن از خطر رانندگى حرفه اى و حتى غيرحرفه اى در ايران كمتر است.

در کوهنوردي خطرات به دو دسته تقسيم مي شوند:

خطرات پيراموني (OBJECTIVE HAZARDS)

 و خطرات شخصي (SUBJECTIVE HAZARDS).

 اصولا براي بررسي و تحليل يک حادثه کوهنوردي ابتدا سعي مي کنند در سطح کلان مشخص شود ين حادثه جزو کدام دسته است بعد به بررسي هاي فاکتور هاي آن مي پردازند . اجازه بدهيد مثالي بزنم : فرضا مرگ يک کوهنورد در بهمن. درست است که بهمن جزو خطرات پيراموني است ولي اگر آن کوهنورد مي دانسته که آن شيب بهمن خيز است بارش برف هم انجام شده اما باز قصد عبور از بهمن را داشته باشد. علت اصلي اتفاق جزو خطرات شخصي طبقه بندي و بعد بنا به معيار هي مربوطه تحليل مي شود. بعنوان نمونه گزارشات آلپاين کلوب آمريکا ACC و يا اتحاديه کوهنوران انگليس The BMC نمونه هاي مشخصي از اين شيوه بشمار مي يند. اگر از هياهوي خبري و رسانه اي در ين باره بگذريم و واقع بين تر به اين فاجعه نگاه کنيم يا اين فاجعه بخاطر اشتباهات فردي يا گروهي فني رخ داده؟

تمام آموزش ها، تمام کلاسها و  تمام تجارب براي ايجاد يک حاشيه ايمني بين ما و اين خطرات است. اما هيچ آموزشي و هيچ پيشگيريي نمي تواند محافظ صد در صدي در برابر اين خطرات باشد. بنظر من درگذشتگان اين فاجعه بسيار بد شانس بودند. در بدترين زمان در بدترين مکان حضور داشتند.

همه ما بهمني را به اميد نريختن آن بريده يم و به گيره ي سست آويزان شده يم . اين همان بخش جذاب و غير قابل پيش بيني کوهنوردي است که بايد براي عموم براي جامعه شکافته شود.اگر سال ديگر نه اصلا ماه ديگر يک تيم قصد پيمايش اين دره را بنمايد . اگر سابقه عبور از اين دره را دشته باشد اگر سابقه چند بار عبور در باران را هم در کارنامه خود داشته باشد اگر بهترين ابزار و لوازم را با خود ببرد و به سلامت از دره بيرون بيايد . مي توانيم بگوييم:ببينيد کار اين تيم درست بود.

 

خطر سرما و گرما در كوهستان

حقايقي  درباره  سرما از فيزيک:: سرما ما را سرد و گرما ما را گرم مي کند، درست، اگر قرار بود ما تمام عمرمان  را در يک محيط گرم و نرم باشيم همين سطح از اطلاعات برايمان کافي بود. اما براي کوهنوردي اطلاعات بيشتري نياز است. براي عموم مردم اين موضوع جا افتاده است که اگر در هواي آزاد باشند و احساس سرما کنند و در همان حين باد بوزد آنها احساس سرماي بيشتري را خواهند کرد اما دليل اين موضوع چيزي است که برايشان اهميت ندارد. اما پاسخ آن براي ما اهميت زيادي دارد. دلايل علمي که در پشت اين مطلب قرار دارد براي ما بسيار راهگشا خواهد بود. ما بدنبال يافتن دلايل علمي لرزييدن، احساس گرما و سرما هستيم. براي ما جزييات اهميت دارد. هر چقدر که اين جزييات را بدانيم احتمال صعود موفق خود را افزايش داده ايم. پس بيا ييد با جزييات  شروع کنيم. با اتمها.

حرکت اتمها  :: هر اتمي محتوي انرژي است. اتمها حرکت مي کنند و هر چقدر پرانرژي تر باشند با سرعت بيشتري حرکت مي کنند. اين حرکت با گرما اندازه گيري مي شود. پس حرکت سريعتر نشانه گرماي بيشتر است. قانوني هست که مي گويد: انرژي همواره بدنبال تعادل يافتن است. اما اين تعادل با انتقال انرژي از سطح بالاتر به سطح پايينتر شکل مي گيرد.و به عبارت ديگر از گرما به سرما. اتفاقي که مي افتد آن است که در هنگام برخورد اتمها به يکديگر انرژي از اتمهاي پر انرژي به اتمهاي کم انرژي  منتقل مي شود. در اين راه بخشي از گرما به اتم هاي کم انرژي منتقل مي شود و به اين شکل تعادل برقرار مي شود. حالا مي توان گفت که گرما وجود انرژي و سرما نبود انرژي است. حرکت اتمها در دماي °C 273.15 – يا در درجه کلوين متوقف مي شود. دماي بخشهاي دروني (Core) بدن ما 37°C و دماي لايه بيروني آن 34°C است. به علت اين اختلاف دما (گراديان حراراتي)، حرارت هسته بدن به سمت لايه بيروني منتقل مي شود و حرارت (انرژي) از سطح پوست بدن به محيط منتقل مي گردد. بسته به نوع پوشش، بخشي اين حرارت از لباسها عبور کرده و به اتمسفر وارد مي شود. اين فرآيند، انتقال حرارت به طريقه هدايت (conduction) ناميده مي شود.

 

تعادل حرارتي:: اين انتقال انرژي (هدايت) ادامه داردتا زمانيکه سطح انرژي در هر دو ماده برابر شود. اين فرآيند تعادل حرارتي، ناميده ميشود. درک مفهوم آن براي شما بسيار ضروري است، چرا که در کوهستان ادامه حيات شما بهآن بستگي دارد. اگر قدري يخ را درکف دستتان قرار دهيد فرايند انتقال انرژي آغاز ميشود و تا برقراري تعادل حرارتي ادامه خواهد داشت. شما احساس سرما مي کنيد نه به اينخاطر که سرما توسط اتمهاي پوستتان جذب شده، بلکه به اين دليل که انرژي اتمهاي دستشما به اتمهاي يخ منتقل شده است. انتقالانرژي تا زماني که دماي مولکولهاي يخبه34°Cبرسد و با دماي پوست شما برابر شودادامه دارد. به اين دليل که ميزان انرژي بدن شما بسيار بيشتر از تقاضاي  يخ براي رسيدن به34°Cاست بدن شما اين جنگ را مي برد و يخذوب مي شود. برعکس اگر شما برهنه در يک يخچال طبيعي قرار بگيريد اين بدن شماست کهبازنده اين جنگ خواهد بود. پس ادامه حيات بدن ما بسته به اين جنگ ايجاد تعادلحرارتي بين بدن و محيط اطراف است. ما در اين جنگ همواره بازنده خواهيم بود اماخوشبختانه اين امکان را داريم  تا خودمانرا با غذا (انرژي)  و تجهيزات مجهز کنيم وجنگ را ادامه دهيم. زماني که فرآيند تجهيز به هر دليل متوقف شود ما قرباني اينتعادل حراراتي خواهيم بود. 

 

 حقايقي در مورد سرما و بيولوژي بدن :: همانطور که اکثر کوهنوردان مي دانند، دماي مناسب براي متابوليسم (سوخت و ساز) بدن 37°C است. اين درجه حرارات بايد براي انجام منظم فعاليتهاي حياتي در هسته (Core) بدن مانند قلب، شش ها، مغز ثابت باشد. لايه بيروني اين هسته از پوست با ضخامت 1.65 ميليمتر تشکيل شده است. پوست بدن مساحتي حدود 1.8 متر مربع را پوشش مي دهد و وظيفه مهم آن که درجه حراراتي حدود 34°C دارد، کاهش انتقال حرارات بخش دروني بدن به اتمسفر است. اولين علائم تغيير درجه حرارت بخش دروني بدن لرزيدن و جمع شدن (پوست مرغي شدن) پوست بدن است.  لرزيدن تلاش بدن براي ايجاد گرما با منبسط و منقبظ کردن عضلات و ايجاد اصطکاک بين آنها  است. و جمع شدن پوست تلاش بدن براي راست شدن موهاي سطح پوست و ايجاد يک فضاي خالي براي گرم شدن بيشتر است. اگر اين کاهش دماي بخشهاي دروني بدن ادامه يابد، بدن گردش خون را محدود مي سازد تا اتلاف حرارات را از طريق سيستم خون رساني کاهش دهد. مثل عقب نشيني هاي  نظامي بدن نيز براي حفظ مغز و مرکز فرماندهي، انگشتان دست و پا و حتي خود دست و پا را قرباني مي کند و با کاهش خون رساني به آنها سعي در حفظ سطح فعاليتهاي حياتي بدن دارد. سرما زدگي عموما در اين مرحله اتفاق مي افتد.   

 در اين شرايط بدن شما هورمونهاي شيميايي نيز ترشح مي کند. تروکسين که باعث افزايش ميزان متابوليسم بدن شده و آدرنالين که فشار خون را افزيش مي دهد و سرعت تبديل کليکوژن به گلوکز و چربيها به اسيد هاي چرب را افزايش مي دهد. اگر تمام اين کارها فايده اي نداشت و دماي دورن بدنتان 2°C کاهش يافت در اين شرايط شما اثرات سرمازدگي را احساس خواهيد کرد. سطح هوشياري شما کاهش يافته، گيج و بيحال خواهيد شد. در اين شرايط اگر در موقعيت مناسبي قرار نداشته باشيد و کمکهاي اوليهه مناسب دريافت نکنيد احتمال اينکه آسيب بيشتري ببنيد وجود دارد. با توجه به کاهش سطح هوشياري، نقش همنوردان شما در درک علائم اوليه سرمازدگي و نجات شما   بسيار مهم است. اگر کاهش دما همچنان ادامه يابد، عضلات، دست از فعاليت  خواهند کشيد و کنترل کننده هاي حرارت داخلي بدن مثل هيپوتالاموس نيز متوقف مي شوند. در اين شرايط شانس زنده ماندن شما به حداقل مي رسد. با کاهش دماي بخشهاي داخلي بدن به ميزان 5°C بدن دچار سرمازدگي شديد خواهد شد و بلافاصله مرگ در پي آن به سراغ  فرد مي آيد. اگر تجهيزات لازم و داروهاي مناسب محيا باشد مي توان افراد سرمازده اي را که درجه حرارات بدن آنها به کمتر از 15°C  نيز رسيده است نجات داد اما در کوهستان امکان امداد و نجات در اين موارد و حتي کمتر از آن عملا غير ممکن است.

 به خدمت گرفتن علم  :: اما اين مطالب چه کمکي به ما در کوهنوردي مي کند؟  دانستن طريقه انتقال انرژي (گرما به سرما) در سطح مولکولها به ما اين امکان را مي دهد تا اين انتقال حرارت را کاهش داده و سطح دماي بخشهاي داخلي بدنمان را حفظ نماييم و بتوانيم زنده بمانيم. براي اين منظور بايد ديواري بسازيم تا اين انتقال انرژي بين بخشهاي گرم و محيط سرد اطراف آن کاهش يابد. اين امر احتياج به درک مفهوم عايق بندي کردن بدن با پوشاک(Insulation) و ماکزيمم کردن اثر بخشي دارد.    

 

کمشدن دماي بدن ( سرما زدگي )

شرح بيماري

کم‌ شدن‌ دماي‌ بدن‌ عبارت‌ است‌ از پايين‌ افتادن‌درجه‌ حرارت‌ بدن‌ به‌ کمتر از 35 درجه‌ سانتيگراد. اين‌ حالت‌ مي‌تواند بسياري‌ ازدستگاه‌هاي‌ بدن‌ را تحت‌تأثير قرار دهد، از جمله‌ اين‌ که‌ جريان‌ خون‌ به‌کليه ومغزکاهش‌ مي‌يابد. اين‌ حالت‌ در تمام‌سنين‌ مي‌تواند اتفاق‌ بيافتد اما اکثر بيماران‌، سالمنداني‌ هستند که‌ نمي‌توانندخود را در زمستان‌ گرم‌ نگاه‌ دارند.

علايم‌ شايع‌

·         علايم‌ اوليه‌:

o        هماهنگي‌ نامطلوب‌ عضلات‌

o        گيجي‌ و سردرگمي‌ ذهني‌

o        لرزيدن‌ و پايين‌ بودن‌ درجه‌ حرارت‌ بدن‌ (کمتر از 35 درجه‌ سانتيگراد)

o        کم‌بودن‌ تعدادنبض

o        ضعف‌، خواب‌آلودگي‌

·         علايم‌ بعدي‌:

o        سفت‌ شدن‌ عضلات‌

o        درجه‌ حرارت‌ بدن‌ به‌ محدوده‌ 9/28-25 درجه‌ سانتيگراد سقوط‌ مي‌کند.

o        بنفش‌ شدن‌ انگشتان‌ دست‌ و پا و نيز بستر ناخن‌ها

o        از دست‌ دادن‌ هوشياري‌


علل‌

قرار گرفتن‌ طولاني‌مدت‌ در معرض‌ سرما، خصوصاً محيط‌ بازهمراه‌ با بالا بودن‌ شاخص‌ باد ـ سرما؛ و نيز غرق‌ شدن‌ در آب‌ سرد و نجات‌ فردقبل‌ از خفگي‌ کامل‌. البته‌ در افرادي‌ که‌ بيمار يا ضعيف‌ هستند، اين‌ حالت‌مي‌تواند در درجه‌ حرارت‌هاي‌ نزديک‌ به‌ طبيعي‌ نيز رخ‌ دهد.

عوامل تشديد کننده بيماري

·         بزرگسالان‌ بالاي‌ 60 سال‌ يا شيرخواران‌

·         لباس‌ نازک‌ يا مرطوب‌

·         لاغر بودن‌. افراد لاغر زودتر از افراد چاق‌ حرارت‌ بدن‌ خود را از دست‌مي‌دهند.

·         مصرف‌ دخانيات‌، که‌ خونرساني‌ به‌ اندام‌ها را کاهش‌ مي‌دهد.

·         مصرف‌الکل

·         اختلال‌ رواني‌ بيماري‌ مزمن‌ (نارسايي‌قلب، بيماري‌ ريوي‌،بيماري‌هايي‌ که‌ فرد را زمين‌گير مي‌کنند).

پيشگيري‌.

·         در هواي‌ سرد، از لباس‌ ضد باد در چند لايه‌ استفاده‌ کنيد، از جمله‌ شال‌گردن‌، کلاه‌ و دستکش‌

·         در هواي‌ باراني‌ اگر خيس‌ شديد، لباس‌هاي‌ خود را هرچه‌ زودتر عوض‌ کنيد.

·         براي‌ توليد گرما سعي‌ کنيد حرکت‌ داشته‌ باشيد.

·         در رودخانه‌ يا درياچه‌اي‌ که‌ يخ‌ بسته‌ است‌، اسکيت‌ يا ماهيگيري‌ نکنيد مگراين‌ که‌ مطمئن‌ باشيد يخ‌ آن‌ ضخيم‌ و بي‌خطر است‌.

·         به‌ هنگام‌ پيک‌نيک‌ يا راهپيمايي‌ و کوهنوردی در هواي‌ سرد، تمهيدات‌ لازم‌ براي‌ موارداورژانس‌ به‌ هنگام‌ کم‌ شدن‌ يا صدمه‌ ديدن‌ را به‌ همراه‌ داشته‌ باشيد.

عواقب‌ مورد انتظار

برحسب‌ مدت‌ زمان‌ قرار گرفتن‌ در معرض‌ سرماو ميزان‌ حرارت‌ از دست‌ رفته‌ مي‌تواند مرگبار هم‌ باشد. احتمال‌ زنده‌ماندن‌ فرددر صورتي‌ که‌ به‌ هنگام‌ رسيدن‌ به‌ اورژانس‌ هوشيار باشد بسيار زياد است‌. جالب‌اين‌ که‌ بعضي‌ از کودکان‌ پس‌ از يک‌ ساعت‌ يا بيشتر غوطه‌ور بودن‌ در آب‌ يخ‌زنده‌ مانده‌اند.

عوارض‌ احتمالي‌

·         شوک

·         ذات الريه

·         نارسايي کليه

·         سرمازدگي‌؛قانقاريا

·         مرگ‌

درمان‌

اصول‌ کلي‌

·         بستري‌ شدن‌. فرد بايد به‌ نزديکترين‌ مرکز اورژانس‌ انتقال‌ يابد. گرم‌ کردن‌بيمار برحسب‌ شدت‌ پايين‌ افتادن‌ درجه‌ حرارت‌ بدن‌ تنظيم‌ مي‌شود.

·         موارد زير به‌ هنگام‌ انتظار براي‌ رسيدن‌ کمک‌ اورژانس‌ ممکن‌ است‌ کمک‌کننده‌باشند:

o        توجه‌ داشته‌ باشيد که‌ فرد ممکن‌ است‌ گيج‌ باشد و در برابر اقدامات‌کمک‌کننده‌ مقاومت‌ کند.

o        فرد را روي‌ سطح صاف ‌ قرار داده‌ و وي‌ را با پتو ‌ با درجه‌ حرارت‌ طبيعي‌بدن‌ بپوشانيد.

o        حمام‌ گرم‌ (نه‌ داغ‌) ممکن‌ است‌ کمک‌کننده‌ باشد، اما براي‌ راهنمايي‌ گرفتن‌در اين‌ مورد با نزديکترين‌ مرکز اورژانس‌ در تماس‌ باشيد.

o        اگر فرد در محيط‌ بيرون‌ است‌، وي‌ را با پتو بپوشانيد يا از باد محافظت‌ کنيد.

o        در صورت‌ امکان‌، فرد را با گرماي‌ بدن‌ خودتان‌ گرم‌ کنيد.

داروها

داروهايي‌ براي‌ حفظ‌ فشار خون‌ در صورتي‌ که‌ وضعيت‌ فردبحراني‌ باشد.


فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

پس‌ از درمان‌، فعاليت درزمان ابتلا به اين بيماري هاي‌ طبيعي‌ بايد تدريجاً از سر گرفته‌ شوند.

رژيم‌ غذايي‌

اگر فرد قادر به‌ نوشيدن‌ باشد، مايعات‌ گرم‌ به‌ اوبدهيد.

 

درچه شرايطي بايد به پزشک مراجعه نمود؟

اگر علايم‌ پايين‌ افتادن‌درجه‌ حرارت‌ بدنرا در يک‌ نفر مشاهده‌ کرده‌ايد. اين‌ ممکن‌ است‌ يک‌ اورژانس‌باشد.

گرمازدگي

شرح بيماري

گرمازدگي‌ عبارت‌ است‌ از بيماري‌ ناشي‌ از قرارگرفتن‌ طولاني‌مدت‌ در معرض‌ حرارت‌ زياد، نخوردن‌ مايعات‌ به‌ حد کافي‌، يا خوب‌کار نکردن‌ مکانيسم‌هاي‌ تنظيم‌ حرارت‌ درمغز. اين‌ حالت‌ مي‌تواند در هر سني‌ رخ‌دهد، اما در سالمندان‌ شايع‌تر است‌.

علايم‌ شايع‌

·         خستگي‌ گرمايي‌:

o        منگي‌، خستگي‌، غش‌، سردرد

o        رنگ‌ پريدگي‌ و مرطوب‌ بودن‌ پوست‌

o        تند و ضعيف‌ بودن‌نبض

o        تند و سطحي‌ بودن‌ تنفس‌

o        گرفتگي‌ عضلاني‌

·         تشنگي‌ زياد گرمازدگي‌:

o        غالباً قبل‌ از اين‌ مرحله‌، خستگي‌ گرمايي‌ و علايم‌ آن‌ وجود دارد.

o        داغ‌، خشک‌ و بر افروخته‌ بودن‌ پوست‌

o        تعريق‌ وجود ندارد.

o        بالا بودن‌ درجه‌ حرارت‌ بدن‌

o        تند بودن‌ ضربان‌قلب

o        گيجي‌

o        از دست‌ دادن‌ هوشياري‌

علل‌

·         خستگي‌ گرمايي‌ به‌ علت‌ نوشيدن‌ آب‌ به‌ مقدار ناکافي‌، خوردن‌نمکبه‌ مقدار ناکافي‌، وکمبود توليد عرق‌ به‌ وجود مي‌آيد. (بدن‌ به‌ کمک‌ عرق‌ کردن‌ و بخار شدن‌ عرق‌خنک‌ مي‌شود.

·         گرمازدگي‌ در اثر قرار گرفتن‌ بيش‌ اندازه‌ در حرارت‌ شديد و کار نکردن‌مکانيسم‌هاي‌ تنظيم‌ حرارت‌ بدن‌ ايجاد مي‌شود. در اين‌ حالت‌ دماي‌ بدن‌ تا حدخطرناکي‌ بالا مي‌رود (حتي‌ تا حدود 5/41 درجه‌).

 

عوامل‌ افزايش‌ دهنده‌ خطر

·         اثرات‌ عمومي‌ بالا رفتن‌ سن‌

·         نوشيدن‌الکل يا سوءمصرف‌ سايرمواد

·         بيماري‌ مزمن‌ مثل‌ ديابت‌ يا بيماري‌ عروق‌

·         بيماري‌ اخير که‌ باعث‌ از دست‌ رفتن‌ مايع‌ در اثر استفراغ‌ يا اسهال‌ شده‌باشد.

·         هواي‌ داغ‌ و پر رطوبت‌ (شرجي‌)

·         بودن ‌ در محيط‌ بسيار گرم‌

·         از دست‌دادن‌ مايعات‌ بدن‌ در اثرورزش وتعريق‌ و ننوشيدن‌ مايعات‌ کافي‌ براي‌جايگزيني‌ آب‌ از دست‌ رفته‌

·         پوشيدن‌ لباس‌ زياد، خصوصاً لباس‌ تنگ‌

·         تببالا

·         فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري بدني‌ يا ورزش‌ شديد در هواي‌ داغ‌ و پررطوبت‌

پيشگيري‌

·         در هواي‌ داغ‌، لباس‌ سبک‌ و گشاد بپوشيد.

·         مرتب‌ آب‌ بنوشيد و صبر نکنيد تا تشنه‌ شويد و سپس‌آب بنوشيد.

·         اگر تعريق‌ زياد داريد، آب‌ بيشتر بنوشيد. اگر مقدار ادرار کم‌ شود، ميزان‌ آب‌دريافتي‌ را زيادتر کنيد.

·         سعي‌ کنيد به‌ هواي‌ داغ‌ عادت‌ کنيد.

عواقب‌ مورد انتظار

معمولاً با درمان‌ سريع‌ بهبودي‌ کامل‌ درعرض‌ 2-1 روز حاصل‌ مي‌شود.


عوارض‌ احتمالي‌

ممکن‌ است‌ هر کدام‌ از اعضاي‌ مهم‌ بدن‌ دچارمشکل‌ شوند) قلب،ريه ها،کليه ها،مغز)

با مدت‌ زمان‌ قرار گرفتن‌ درمعرض‌ گرما و شدت‌ آن‌، و نيز سرعت‌ و اثربخشي‌ درمان‌ ارتباط‌ دارد.

 

درمان‌

اصول‌ کلي‌

·         اگر فردي‌ علايم‌ گرمازدگي‌ را دارد و عرق‌نمي‌کند:

وي‌ را سريعاً خنک‌ کنيد. لباس‌هاي‌ وي‌ را در آوريد واو را در آب‌ سرد قرار دهيد، يا دور او ملحفه‌ مرطوب‌ بپيچيد. ترتيب‌ انتقال‌ او رابه‌ نزديکترين‌ بيمارستان‌ بدهيد. اين‌ يک‌ اورژانس‌ است‌!

·         اگر فردي‌ ضعيف‌ و خسته‌ است‌ اما عرق‌مي‌کند:

وي‌ را در يک‌ جاي‌ خنک‌ بخوابانيد، مايعات‌ خنک‌ به‌ اوبدهيد (آب‌، آب‌ ميوه‌، يا ساير نوشيدني‌هاي‌ خنک‌). ترتيب‌ انتقال‌ او را به‌نزديکترين‌ بيمارستان‌ بدهيد، مگر در موارد خفيف‌. توصيه‌هاي‌ پزشکي‌ براي‌ مراقبت‌مناسب‌ از فرد را به‌ وي‌ يا همراهان‌ وي‌ ارايه‌ دهيد.

داروها

براي‌ اين‌ اختلالات‌ معمولاً دارويي‌ مورد نياز نيست‌.

فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري

·         وقتي‌ که‌ علايم‌ وجود دارند، در حالتي‌ که‌ پاهايتان‌ بالا باشد استراحت‌کنيد.

·         با روبه‌ بهبود گذاشتن‌ علايم‌ مي‌توان‌ کارهاي‌ روزمره‌ را تدريجاً از سرگرفت‌.

رژيم‌ غذايي‌

رژيم‌ خاصي‌ توصيه‌ نمي‌شود.

درچه شرايطي بايد به پزشک مراجعه نمود؟

اگر شما يا يکي‌ از اعضاي‌خانواده‌تان‌ علايم‌ گرمازدگي‌ يا خستگي‌ گرمايي‌ را داريد، يا اين‌ که‌ علايم‌ رادر فردي‌ ديگر مشاهده‌ نموده‌ايد. بلافاصله‌ اورژانس‌ را خبر کنيد! اين‌ اختلالات‌ممکن‌ است‌ جدي‌ يا مرگبار باشند.

 

خطرات بعدي

خطرات صاعقه در كوهستان به دو گونه است :

۱ـ برخورد مستقيم آذرخش 

 ۲ـ برق زميني كه در نتيجه تخليه بار الكتريكي ابرها  ، تا شعاع معيني سطح زمين و مولكول هاي هوا داراي بار الكتريكي مي شود )

هر ساله تعداد زيادي از کوهنوردان دچار صاعقه زدگي مي شوند و براثر صاعقه زدگي يا جان خود را از دست مي دهند و يا دچار آسيب هاي شديد مي شوند.بسياري از اين حوادث با رعايت نکات ايمني قابل پيشگري هستند وبه همين جهت در اين قسمت به بررسي اين موارد مي پردازيم.

اصول پيشگشري:

رعايت چند نکته در پيشگيري از صاعقه زدگي در بين کوهنوردان بسيار مهم است:

1) در صورت امکان با شروع صاعقه در مکان هاي سر پوشيده مانند جان پناه ها يا کلبه هاي کوهستاني پناه بگيريد.

2) همواره برنامه ي کوهنوردي را طوري تنظيم کنيد که بعد از ساعت11 صبح در مکان هاي مرتفع نباشيد.

3) هيچگاه چادر خود را به بلندترين درختان اطراف وصل نکنيد.

4) در صورت شنيدن صداي رعد حتي با وجود آسماني صاف ، احتمال وقوع صاعقه بسيار زياد است.سريعاً خود را به مکان امن برسانيد.

5) وجود ابرهاي تيره و افزايش باد خبر از قريب الوقع بودن صاعقه است.

6) مي توان از جليقه هاي ضد صاعقه استفاده نمود.

7) در مکان هاي سر پوشيده به در، پنجره و اجسام فلزي نزديک نشويد.

8) دستگاه هاي الکتريکي خود را خاموش کنيد.

9)طناب هايي را که به همراه داريد بخصوص اگر خيس و مرظوب شدند،از خود دور کنيد.

10) تنها در موارد اورژانس از تلفن استفاده کنيد .امواج صاعقه به راحتي از خطوط تلفن عبور مي کنندو آسيب ناشي از آنها يکي از شايع ترين علت صاعقه زدگي در مکان هاي سر پوشيده است.

11) داخل خودرو معمولاً در برابر صاعقه زدگي امن است.

12) هيچ گاه به يک خودرو تکيهنکنيد.

13) از دوچرخه يا موتور فاصله بگيريد.

 

بهمن

با گرم شدن هوا ،وبا توجه به برفهاي  سنگيني كه درگذشته در ارتفاعات مي نشيند  احتمال بروز بهمن هاي خطرناك هم شدت پيدا ميكند. پس لازم است  كه اگر در روزهاي پاياني زمستان پا به ارتفاعات و حتي دره هاي كم ارتفاع هم مي گذاريم، تمام جوانب احتياط را رعايت كنيم.مهمترين موضوع اينست كه تنها به كوه نرويم و با افراد با تجربه همراه شويم. بايد بدانيم كه ميزان زياد برف، تغيرات درجه حرارت كه باعث ذوب شدن برفها شود و وجود لايه هاي ضعيف و شيب بالاي 45 درجه باعث بروز بهمن ميشود. از مسير شيب هاي بهمني نبايد عبور كرد و اگر مجبور به عبور از زير اين شيبها شديم بايد بدون به هم زدن آرامش كوهستان ، هر چه سريعتر و با چشمان باز عبور كنيم. اگر شواهد حاكي از بروز بهمن بود هر چه سريعتر بايد به كناري فرار كرد و با فرياد همه را آگاه كرد. و اما اگر در بهمن گير كرديم، بايد از ورود برف به دهان و بيني جلوگيري كرده و فاصله اي را با يكي از دستها در جلوي دهان براي تنفس در نظر بگيريم و با دست ديگر سعي كنيم خود را به سطح بكشانيم.  مثل فرمان اتومبيل كه در زمان توقف به سختي حركت ميكند، اگر بهمن نيز متوقف شود ديگر حركت كردن به دليل تراكم برف، بسيار سخت ميشود. پس تا توقف بهمن كه زمان زيادي هم بطول نمي انجامد  براي دست و پا زدن فرصت داريم. بايد بدانيم كه تقلاي معقول نجات بخش است. پس از توقف حركت بهمن با حفظ خونسردي با تلاش رو به بالا حركت مي كنيم و اگر جهت را گم كرديم با خارج كردن آب دهان جهت جاذبه زمين و جهت سطح برف را ميتوان تشخيص داد.

  

   the avalanche

 

 
 

 

زمان و مكان سقوط

بهمن چگونه در كوهستان شكل مي‌گيرد؟ در چه مناطقي از كوه‌ها، بهمن سقوط مي‌كند؟ وزن بهمن و سرعت حركت آن به چه ميزان است و بالاخره چگونه مي‌توان خود را از مسير حركت بهمن رهانيد و از مهلكه نجات يافت؟

در چه جاهايي خطر بهمن وجود دارد؟

1- شيب، يكي از عوامل بسيار مهم در سقوط بهمن است. روي شيب‌هاي خيلي تند (بيشتر از 50 درجه) چون برف قبل از انباشته شدن به طور طبيعي به پايين سرازير مي‌شود، خطر سقوط بهمن معمولاً زياد نيست. روي شيب‌هاي خيلي ملايم (كمتر از 25 درجه) نيز خطر بهمن معمولاً زياد نيست. تحقيقات بهمن‌شناسان فرانسوي نشان مي‌دهد كه بهمن‌هاي تخته‌اي، عمدتاً روي شيب‌هاي 30 تا 45 درجه است و بيشترين بهمن‌ها از روي شيب‌هاي 35 تا 40 درجه سقوط كرده است. كوهنوردان و اسكي‌بازان امريكايي اهميت فوق‌العاده‌اي براي عامل شيب قائل هستند. هر كوهنورد يا اسكي‌باز كوه، هميشه يك شيب‌سنج كوچك در جيب دارد تا با آن ميزان خطر ريزش بهمن را برآورد كند.

2- با تند شدن شيب، ثبات لايهفوقاني برف كاهش يافته و خطر بهمن افزايش مي‌يابد.

3- پوشش زمين. پوشش طبيعي خاك كه ارتباط بين مانتو برفي (توده برف) و خاك را برقرار مي‌كند نيز البته نه به اندازه شيب، مهم است. زمين‌هاي صاف و صيقلي و يا بدون پستي و بلندي و شيب‌هايي كه داراي بوته‌هاي كوچك يا چمنزار و علف هستند، بهمن‌خيز است. به عكس، شيب‌هاي پر سنگلاخ و به ويژه با تخته‌سنگ‌هاي بزرگ و يا درخت و درختچه و يا بوته‌هاي بزرگ- مثل گون- معمولاً برف را به خوبي نگه مي‌دارند. يكنواختي شيب بسيار خطرناك است. به همين خاطر معمولاً با خاكبرداري، بين شيب‌ها را پله‌پله مي‌كنند.

چه موقع خطر بهمن زياد مي‌شود؟

باد عامل بسيار مهمي در افزايش خطر سقوط بهمن است به ويژه اگر در چند روز گذشته به شدت وزيده باشد. باد موجب تلمبار شدن برف در برخي نقاط مي‌شود، ضخامت برف را افزايش مي‌دهد و باعث به وجود آمدن نقاب‌هاي برفي در خط‌اراس‌ها و گردنه‌ها مي‌شود. فراموش نكنيم كه عبوراز شيب‌هايي كه در بالايشان نقاب‌هاي برفي درست شده، فوق‌العاده خطرناك است.

بارش برف چون وزن اضافي بر مانتو برفي مي‌گذارد، ثبات آن را كاهش مي‌دهد. البته سقوط بهمن پس از بارش برف، بستگي به مقدار بارش، وزن مخصوص برف و شيب كوه دارد. با اين حال، به طور كلي مي‌توان گفت كه با ريزش 30 سانتيمتر برف جديد روي شيب‌هاي تند (بيش از 35 درجه) خطر جدي مي‌شود و با 80 سانتيمتر برف جديد، حتي شيب‌هاي متوسط هم خطرناك مي‌شوند.

هواي گرم و ملايم به سرعت لايه‌ها را به هم پيوند مي‌دهد و در نتيجه، خطر سقوط بهمن را كاهش مي‌دهد. به عكس، اگر اين گرما نسبتاً زياد باشد، خطر را افزايش مي‌دهد، زيرا برف را به قطرات آب تبديل مي‌كند و لايه‌هاي فوقاني برف روي اين قطرات مي‌غلتند و به پايين سرازير مي‌شوند. بارش كمي باران نيز چسبندگي برف را افزايش مي‌دهد، ولي اگر بارش از حدي بگذرد، مانتو برفي ثبات خود را از دست خواهد داد.

از اواسط فروردين به بعد، در ارتفاعات 3000 متر به بالا، تابش خورشيد مانتو برفي را- به ويژه جبهه‌هاي جنوبي- بي‌ثبات مي‌كند و در بعد از ظهرها، بهمن‌هاي آبكي سرازير مي‌شود.

سرعت بهمن

سرعت بهمن برف آبكي 55 تا 70 كيلومتر در ساعت، سرعت بهمن برف خشك 110 تا 140 كيلومتر در ساعت و سرعت بهمن‌پودر 220 تا 290 كيلومتر در ساعت مي‌باشد. همچنين، نيروي فشار حاصل از بهمن مي‌تواند به 20 تن برسد.

شكل‌هاي مختلف برف

شكل برف بستگي تام به دماي محيط دارد:

از 10 تا 5 درجه زير صفر، سوزني شكل، از 5 تا 10 درجه زير صفر، استوانه‌اي، بادامي شكل.

از 10 تا 13 درجه زير صفر، پهن، بادامي شكل، از 13 تا 17 درجه زير صفر، شش گوش، از 18 تا 25 درجه زير صفر، استوانه‌اي پهن. شكل برف از اين لحاظ مهم است كه ميزان چسبندگي و قدرت اتصال مانتو برف (توده برف) را تعيين مي‌كند و در نتيجه احتمال ريزش بهمن را كاهش يا افزايش مي‌دهد.

وزن برف

شخص مدفون زير بهمن تحت فشاري است كه وزن و ارتفاع بهمن بر او وارد مي‌كند. وزن يك متر مكعب برف بستگي به مقدار آب موجود در آن دارد.

برف تازه

برف‌پودر، 30 تا 60 كيلوگرم

برف فشرده سبك، 100 تا 200 كيلوگرم

برف كهنه

برف شناور، 200 تا 300 كيلوگرم

برف خشك نشست كرده، 300 تا 400 كيلوگرم

برف آبدار نشست كرده، 400 تا 450 كيلوگرم

برف زيرين خشك، 400 تا 700 كيلوگرم

برف زيرين آبدار، 600 تا 800 كيلوگرم

با استفاده از آمار، كساني كه دچار بهمن شده‌اند، تعيين كرده‌اند كه با گذشت زمان احتمال زنده ماندن بهمن‌زده چقدر است. شخص مدفون در زير يك متر برف با گذشت زمان شانس زنده ماندنش به سرعت كاهش مي‌يابد.

به طور كلي مي‌توان گفت كه با گذشتن هر يك ساعت، شانس زنده ماندن نصف مي‌شود.

در ساعت اول، شانس زنده ماندن بهمن‌زده حدود 45 درجه است. در ساعت دوم شانس او به 28 درصد، در ساعت سوم به 18 درصد و در ساعت چهارم به 10 درصد كاهش مي‌يابد. به عبارت ديگر، از ساعت چهارم به بعد، تنها يك نفر از 10 نفر را مي‌توان از زير بهمن زنده خارج كرد. در ضمن اين نكته نيز قابل ذكر است كه از همان لحظات اول در اثر ضربه و فشار بهمن و اصابت به صخره و سقوط از بلندي و از اين قبيل صدمات، جان خود را از دست مي‌دهند.

بهمن‌زده هر قدر در عمق كمتري مدفون شده باشد، شانس بيشتري براي زنده ماندن دادر. به همين خاطر است كه توصيه مي‌كنند با شنا يا پرش كردن، سعي كنيم روي سطح بهمن باقي بمانيم. همان طور كه نمودار نشان مي‌دهد، در عمق كمتر از 50 سانتيمتر، شانس زنده ماندن به كمتر از 10 درصد مي‌رسد

 

 

براي عبور از مناطق بهمن گير چه بايد كرد؟

1-حد الامكان از  مناطقي كه احتمال ريزش بهمن را دارد عبور نكنيم.

2-زيپ ها وسر آستين هاي البسه خود را كاملاً ببنديم.

3-توسط كلاه كولاك ويا دستمال گردن جلوي دهان خود را ببنديم.

4-به همراه داشتن نخ بهمن (نخي به متراژ 50 متر با رنگي معمولا تيره كه به كوهنورد متصل است)

5-آماده نگهداشتن وسايل اضافي مثل كوله پشتي و كلنگ براي رها كردن

6-عبور يك به يك افراد با قدم هايي بلند و با فاصله.

7-خودداري از ايجاد سر و صداي اضافه.

8-استقرار افراد با تجربه بر روي يالهاي كناري براي تعقيب با چشم.

9-همراه داشتن وسايل ضروري مثل كمكهاي اوليه و مقداري تنقلات .

در حين بهمن بايد چه كنيم

1-رها كردن وسايل اضاف و سنگين

2-در مقابل بهمن حالت گلوله اي بايد گرفت.

3-فرياد كشيدن در هنگام غلطيدن بر روي برف.

4-ايجاد محافظ صورت به وسيله دستان.

5-بزرگ كردن فضا براي تنفس در زير برف.

6-تشخيص جهت كشش زمين .

7-سعي در كنار زدن برف ها و به سمت بالا آمدن.

 

بلا هاي ممكن  ديگر در كوهنوردي

وقتي قرار است بيرون چادر بخوابي، خيلي پروانه اي فكر نكن، چون اين بالا از نيش پشه گرفته تا نيش هر جك و جانور ديگري ممكن است برايت درد و مرض درست كند. پس بي خيال آسمان شو و توي كيسه خوابت فرو برو و قدر اين كيسه متفاوت را بدان.

وقتي كفش عيد پارسالت را مي پوشي و يك كوه نوردي نيمه سنگين انجام مي دهي، عواقبش را هم قبول كن. كفش نامناسب و فشار، دو عامل مهمي هستند كه يك دوست قديمي را با پاهايت همراه مي كنند؛ ميخچه. بهتر است بداني ميخچه يك بيماري پوستي است، پس بعداز حمام با ناخن گير به جان اين توده فشرده از پوست نيفت. ميخچه معمولا با داروهاي موضعي و در مواقع شديدتر با جراحي درمان مي شود.

اگر موقع استراحت هاي چند دقيقه اي، كرم ضد آفتابت را بيرون بياوري و روي پوست دست و صورتت بزني، هيچ كس به شما  نمي گويد چه آدم شيكي هستي. چون در غير اين صورت، وقتي بعدازظهر با گونه هاي گلي از كوه پايين مي آيي همه به شما  مي گويند چه آدم بي فكري. آفتاب سوختگي باعث سرطان پوست و پيري زودرس آن مي شود. پس چه حرفه اي باشي چه نباشي، آفتاب سوختگي را جدي بگير!


به نفعت شماست كه خيلي شاد كوه نوردي نكنيد و همه ي سنگ هاي زير پايتان  را جدي بگيريد. چون در رفتن يك سنگ كوچك از زير پايتان  همان و زمين خوردن و در شرايط بدتر، سقوط همان. پس اگر موقع بالا رفتن و پايين آمدن سرود مي خواني، لطفا با چشم هاي باز اين كار را بكنيد!

 

کوه گرفتگي يا ارتفاع زدگي

تعريف کوه گرفتگي:

حالتي که در اثر افزايش ارتفاع و فعاليت شديد بدني در شخص بوجود مياد.

مهمترين علائم کوه گرفتگي عبارتند از:

1- از دست دادن اشتها           2- افزايش غير طبيعي ضربان قلب و دم و بازدم

3- تنگي نفس                 4- اختلال در سيستم گوارشي          5- سردرد شديد

6- قرمز شدن چشم ها             7- عدم تمرکز حواس         8-کاهش بينايي و شنوايي

 9- تنفش شين ستوکي (chyne-stoke) که علامت ارتفاع زدگي حاد است؛ تنفس به يکباره شديد شده و بعد از چند ثانيه به حالت اول برميگردد.

 

بيماري کوه گرفتگي ( ادم مغزي و ريوي در ارتفاع )

 

ايسکانيوز- کمي فرصت براي تطابق شخص باتغييرات اختلاف ارتفاع ، ميزان ارتفاع ، فعاليت بدني وميزان سلامتي جسمي و آمادگي قبلي در بروز و شدت اختلالات حاد يا مزمن ناشي ازهيپوکسي ( کمبود اکسيژن خون ) مربوط به ارتفاعات بيش از 3000 متر تاثيردارد. درافراد مختلف ميزان تحمل به هيپوکسي فوق العاده متفاوت است.

بيماري کوه گرفتگي در اثر کمبود اکسيژن در ارتفاع بالا بوجود مي آيد.
edema = ادم ، خيز ، تجمع غيرطبيعي مايع درفضاي بين ياخته اي بافتهاي بدن .
علايم ادم مغزي :

گيجي ، سردرد ، سستي فوق العاده ، خواب آلودگي ، احساس سرما ، تهوع ، استفراغ ، برافروختگي صورت ،

تحريک پذيري ، اشکال درتمرکزحواس ، سرگيجه ، طنين گوش ، اختلالات بينائي (گاه خونريزي شبکيه ) ، اختلالات شنوائي ، بي اشتهائي ، بي خوابي ، شدت سردرد ، اختلال تعادل ، کاهش سطح هوشياري ، کوما و مرگ .

 

علايم ادم ريه :

سرفه هاي خشک ، تنگي نفس هنگام استراحت ، تنگي نفس که براي رهايي ازآن بايد ايستاد يا نشست ، سنگيني وفشاربرقفسه صدري ، خس خس سينه ، خروج خون ياخلط خوني ازريه همراه با سرفه ، افزايش ريتم قلب و تنفس ، تنفس نامنظم و مرگ .
درمان :

انجام تنفس عميق درفواصل معين مي تواندعلائم را بهبود بخشد. دراکثرافراد اين علائم ظرف 48-24 ساعت ازبين

مي رود.اما دربعضي موارد ممکن است علائم بصورت شديد ومقاوم باقي بماند تا آن حدکه شخص مجبورشود به منطقه کم ارتفاع مراجعت نمايد وحتي درمان داروئي و بستري شدن در مراکز درماني ضرورت پيدا نمايد .

شناخت علايم اوليه ، هرچه زودتر بيماررا قادرمي سازد که قبل ازادم شديد وناتوان کننده به تنهائي يا با کمک ديگران به ارتفاع پائين تربرگردد. برگشت سريع به ارتفاعي حتي 1000-500 متر پائين ترممکن است علائم را بهبود بخشد.

مصرف اکسيژن غالبا علائم حادکوه گرفتگي را مرتفع مي کند. بايد توجه داشت درصورتي که بيمارسيگارمصرف مي نمايد ، ميزان اکسيژن داده شده کمترازافراد عادي باشد و بيمارازنظر وقفه تنفسي کنترل شود .چون اکسيژن باميزان زياد ممکن است باعث آپنه (وقفه تنفسي ) درافراد سيگاري بشود . کاربرد قرص دگزامتازون در پيشگيري از بيماري کوه گرفتگي ( ادم مغزي و ريوي در ارتفاع )

تدابيرپيشگيري عبارتنداز :

آموزشهاي لازم به افراد جديد وآگاه کردن آنها از امکان بروزادم مغزي وريوي ، شرايط مساعد فيزيکي قبل ازآغازسفر، صعود ملايم براي تطابق وهماهنگي با ارتفاع ، شب ماندن درپناهگاه براي هم هوائي ، انجام صعودهاي تمريني به ارتفاعات پائين ترازقله مورد نظردرهفته هاي قبل ، 2-1 روزاستراحت بعدازرسيدن به نقطه مرتفع ، کاربردسريع تدابيرطبي درصورت بروزآثارتنفسي وبستري کردن افرادي که سابقه ادم ريه درجريان کوهنوردي هاي قبلي داشته اند.

تحقيق :

درگذشته براي پيشگيري ويادرمان ادم مغزي وريوي ازقرص استازولاميداستفاده مي شدکه يک داروي ديورتيک (ادرارآور) است. اين دارواولاتاثيرمطلوبي درعمل ندارد وثانيا به علت افزايش حجم ادراردرزمان صعود باعث کم آبي بدن ، از دست دادن الکتروليتها ومشکلات ناشي از دفع ادرار زياد در ارتفاعات مي شود.
درطول برنامه هاي صعود به ارتفاعات بالا، به افرادي که دچارکوه گرفتگي شديدمي شوند ،آمپول دگزامتازون به صورت داخل وريدي وآهسته تزريق مي شودکه خيلي موثرواقع مي شود.طي سالهايي که من به کوه ميرفتم ، اين مشکل گريبانگيرمن وبسياري ازکوهنوردان بود. ازآنجايي که پيشگيري هميشه مقدم بردرمان است ، اين فکردرمن بوجودآمدکه درمورد کساني که سابقه کوه گرفتگي دارند ، پيشگيري موثرتري انجام دهيم.

ازقرص دگزامتازون به عنوان پيشگيري ، ابتدا خودم و بعد دوستاني که داوطلب بودند ، طي سه سال بارها استفاده نموديم که نتيجه کاملا رضايت بخش بود وعلايم حاد کوه گرفتگي در اکثر موارد مشاهده نشد ويا بروز علايم بسيار خفيف بود.يکي ازدوستان من که هميشه دچارکوه گرفتگي مي شد ، سال گذشته درصعود به قله سبلان همراه ما بود وازاين قرص استفاده کرد ودرخاتمه برنامه اظهارداشت : مثل اين بودکه به پلنگ چال رفته باشم وبه هيچ عنوان ازارتفاع اذيت نشدم.

دريک کارتحقيقي ديگر درشهريورماه گذشته من بدون انجام تمرينات لازم براي آمادگي ارتفاع ، بامصرف اين قرص به قله دماوند صعود کردم ومشکل کوه گرفتگي برايم پيش نيامد. در حالي که در صعودهاي قبلي دچار سردرد شديد ، تهوع و استفراغ مي شدم .

نتيجه تحقيق : با مصرف قرص دگزامتازون ميتوان از بروز علائم حاد کوه گرفتگي پيشگيري نمود.

Tab. Dexametasone 5mg
اين داروبادوز
mg/day 9- 5/0 (ميلي گرم درروز) بصورت مقدارواحد يا درمقاديرمنقسم قابل مصرف است (حداکثرمعادل 18 عدد قرص در روز) .
دوزپيشنهادي درهروعده مصرف : 3-2 قرص ( حد اکثر 6 قرص ) و سه بار در روز مي باشد.

مصرف اين دارو بايد يک روز قبل از صعود شروع شود .

يک روز قبل از صعود :

- ظهر : 3-2 قرص ( حد اکثر 6 قرص )

- شب : 3 قرص

روز صعود :

- صبح : 3-2 قرص

- ظهر : 2-1 قرص

- شب : 2-1 قرص

بسته به ميزان ارتفاع و علائم فرد ، دوز اين دارورا ميتوان کاهش يا افزايش داد.
ازآنجايي که داروهاي کورتني باعث افزايش ترشح اسيد معده مي شود ، توصيه مي شود که حتما همراه غذا وقرص آنتي اسيد (آلومينيوم ام جي اس ) مصرف شود. آنتي اسيد مذکور باعث کاهش نفخ کردن نيز مي گردد.

درمورد مجوزمصرف اين دارو ؛ درصورتي که بيمارهستيد (مخصوصا بيماريهاي دستگاه گوارش و سيستم ايمني ) با پزشک معالج خودمشورت نمائيد.

سردرد :

سردرد درارتفاعات زير 3000 متر درافرادي که کوهنوردي را تازه شروع کرده اند يا تنفس خود را صحيح انجام نمي دهند ، ديده مي شود. دراين افراد بدليل هيپرونتيلاسيون (تنفس سريع )ميزان O2 خون افزايش ودرنتيجه ميزان CO2 کاهش مي يابد.اين کارباعث مي شودکه PH خون که درحالت نرمال بين 45/7 – 35/7 مي باشد ، قليائي تر شود. اين حالت معمولا با بروزسردرد همراه است.درمان آن کاهش PH خون مي باشد.که باچندروش انجام مي شود :

- تنفس به مدت چند دقيقه دريک کيسه نايلوني به منظورافزايش CO2 خون.
- خوردن مواد با
PH اسيدي مثل آب ليموترش وقرص ويتامين C .

 

نکته :

براي کاهش نفخ شکم ؛ مصرف عرق نعناع ، عرق کاکوتي و يا قرص نعناع پيشنهاد مي شود.

ضمنا دربرنامه هاي کوهنوردي بدليل به هم خوردن رژيم غذايي ، بي اشتهايي وتهوع ناشي ازارتفاع ، موارد زيادي مشاهده مي شود که فرد دچارکمبود انرژي مي گردد. دراين موارد توصيه مي شود ازمصرف نوشابه هاي گازداراکيدا خودداري نموده وبجاي آن از نوشابه کوهستان استفاده نمائيد .

نوشابه کوهستان : آب + پودر گلوکز + آبليموي تازه ياعرق نعناع .

گلوکزقندي است که بلافاصله پس ازجذب دردستگاه گوارش ، براي بدن قابل مصرف مي باشد.

در جيره غذايي کوه مي توان براي تهيه کردن مربا ، بجاي شکر از گلوکز استفاده نمود.
اميدآن مي رود که باراهنمايي ها ورهنمودهاي اساتيد گرامي پزشکي وپيشکسوتان کوهنوردي وسايراهل نظربتوانم مقاله جامعتري دراين زمينه تهيه ودراختيارهمنوردان عزيزقراردهم.

 

پيشگيري از ارتفاع زدگي:

مهم ترين راه پيشگيري از ارتفاع زدگي، انجام تمرينات ورزشي مستمر و کسب آمادگي لازم براي صعود هاي دشوار است. تمرينات ورزشي(به خصوص تمرينات هوازي که به صورت مداوم انجام شود) باعث خو گرفتن بدن به تغييرات ذکر شده، افزايش ميزان گلبول هاي قرمز در خون، هماهنگي ماهيچه ها با دستگاه گردش خون و نيز افزايش سطح کربوهيدرات در ماهيچه ها ميشود که مجموع اين عوامل باعث پيشگيري از ارتفاع زدگي خواهد شد.

 

اما در طول برنامه هاي کوهنوردي نيز ميتوان با رعايت نکاتي از ارتفاع زدگي جلوگيري کرد:

 

1-     راه پيمايي گام به گام بهترين کار براي تطبيق تدريجي با ارتفاع است. از انجام حرکات تند و انفجاري در کوهستان خودداري کنيد. نفس نفس زدن نشانه اين است که بيشتر از توانتان داريد فعاليت ميکنيد.. در اين صورت حرکت خود را آهسته تر کنيد. عميق تر نفس بکشيد. براي نفس کشيدن به جاي جلو دادن شکم، ديافراگم را به پايين بکشيد تا حجم بيشتري از ريه ها بوسيله هواي تازه اشغال شوند. قدم هاي خود را کوتاه برداريد.

2-     اهميت برنامه غذايي پيش از برنامه کوهنوردي به مراتب بيشتر از غذايي است که در طول برنامه مصرف ميکنيد. در روز هاي قبل از برنامه غذاهاي پر کربوهيدرات و پرچربي بخوريد. در عوض در طول برنامه غذاهاي زود هضم و  سبک تري را انتخاب کنيد.

3-     اهميت آب را فراموش نکنيد. کم آبي بدن باعث غلظت خون و کم کاري کليه ها خواهد شد. آب را کم کم و در فواصل زماني معين بنوشيد. به آب خود مواد قندي (به ميزان کم) اضافه کنيد.

4-     روز قبل از برنامه به ميزان کافي بخوابيد.

5-     مصرف توتون و الکل اکيداً ممنوع...

 

در صورت ارتفاع زده شدن در درجه اول به استراحت بپردازيد. در صورت عدم بهبود از ادامه صعود جداً پرهيز کنيد. آب همراه با مواد قندي مصرف کرده و ارتفاعتان را کم کنيد.

براي مصرف دارو هاي ضد ارتفاع(مانند استازولاميد) و يا دارو هاي ديگر با پزشک يا شخص آشنا يه اين امر مشورت کنيد.

در صورت بروز ناراحتي خيلي سريع ارتفاع نگيريم و در صورت تشديد ناراحتي ارتفاع راکم کنيم. - در برنامه هاي بلند به بالاتر صعودکنيم و در پائين تر شب ماني هم هواييکنيم (هم هوايي انطباق بدن با کاهش فشار هوا و کاهش مقدار اکسيژن است ). - به هنگامسردردهاي جزئي از مسکن هاي مناسب استفاده کنيم

 

در صورت ادامه و يا بيشتر شدن عوارض، حتما به پزشک مراجعه کنيد

 

سقوط در کوهستان

سقوط يكي از خطرات مهمي است كه هميشه در كمين كوهنوردان است .بيشترين ميزان سقوط در فصولي كه برف و يخ در منطقه وجود دارد و كوهنوردان با آن ها در گيرند به وقوع مي پيوندد.

علل سقوط:

1-نامناسب بودن كفشها

2-نبود وسايل كافي براي حركت در شيب هاي تند

3-نداشتن تجربه كافي براي حركت بر روي يخ و برف

4-پر شيب بودن سطح فرود

راههاي جلوگيري از سقوط:

1-اگر بر روي برف و يخ حركت ميكنيد حتما از كرامپون و كلنگ استفاده نماييد

2-استفاده از طناب هاي ثابت الذامي مي باشد.

3-تمامي سطح كفش يا كرامپون خود را بر سطح زمين هموار كنيد .

4-زاويه قفسه سينه با  پاي جلوي خود را هماهنگ نگاه داريد .

5- به وسيله طناب خود را به ديگر هم نوردان متصل كنيد .

در هنگام سقوط چه بايد كرد؟

1-سعي كنيد با استفاده از كلنگ تعادل خود را حفظ كنيد.

2-دستها و قسمت بالا تنه خود را به سمت بال قرار دهيد و حدالامكان به شكم دراز بكشيد.

3-اگر سطح مورد نظر از برف هاي نرم و به اصطلاح پودري تشكيل شده بود با قسمت پهن كلنگ ترمز كنيد و اگر سطح برف به حالت يخ زدگي در آمده بود با نوك تيز كلنگ اين كار را انجام دهيد.

4- اگر دستكش نداشتيد با آرنج خود سرعت را كم كنيد .

 

خطر مه در کوهستان :

بخار آب منطقه در هواي سرد تبديل به مه مي شود .وجود مه به دو صورت است :

1-     يا صبح بوجود مي ايد .

2-     غروب بوجود مي آيد .

مه باعث مي شود حرکت کند شود , ديد محدود شود , گوش و تنفس دچار اشکال مي شود .

راههاي مقابله :

1-     فاصله بين گروه را بايد کم کرد بطوريکه کوله نفر جلويي ديده شود .

2-     ارتفاع سنج و قطبنما بهمراه داشته باشيم .

3-     افراد به هيچ عنوان نبايد متفرق شوند .

4-     پرچم راهنما بايد حتما در طول مسير راه داشته باشيم .

5-     در مه غليظ از معابر خطر ناک نبايد حرکت کنيم ودر جاي خود ثابت بايستيم تا مه بر طرف شود .

در ماههاي آذر , فروردين , ارديبهشت مه بيشتر تشکيل مي شود .

کولاک در کوهستان :

باد شديدي که روي برفها مي وزد کولاک را بوجود مي آورد که باعث سختي تنفس , کاهش ديد ,سرمازدگي و خطر ريزش بهمن را افزايش مي دهد.

بادهايي که منجر به کولاک مي شوند در روز از دره بطرف کوه و در شب باد از کوه به دره مي وزد.

راه مقابله با آن :

 بهترين راه اين است که از خط الراسها پايين آمده و دوم اينکه وسيله ها بايد به بدن حمايت شوند . محافظت از نقاط حساس مانند بيني , لب و صورت هم از نکات مهم ديگر مي باشد .

 

 

تغذيه در کوهستان

بعداز هفت هشت ساعت بالا رفتن توي سرما و به دوش كشيدن يك كوله ي چهل پنجاه كيلويي هيچ چيزي بيش تر از يك ديزي سنگي چرپ و چيلي با ترشي ليته حالت را سرجايش نمي آورد. اگر هم خيلي شيك باشي دلت پيتزا و لازانيا مي خواهد. ولي توي ارتفاع هفت هزار متري نه خبري از ديزي سنگي است نه پيتزا. البته وقتي داري سوپ آماده ات را توي آب جوش هم مي زني مي تواني تصور كني آب گوشتت را داري آماده مي كني. ولي شرمنده، براي پيتزاخورها كاري نمي شود كرد.

براي كوه نورد، سوپ مي تواند يك شام اعياني محسوب شود. چون دو شرط يك غذاي درست و حسابي كوهستاني را دارد؛ سبك و پركالري. به خاطر فعاليت شديد و تعرق مدام، بدن آب و نمك و پتاسيم زيادي از دست داده. پس موقع شام مي توانيد با سوپ، آب و املاح از دست رفته بدن را جبران كنيد.اگه مثل كپل مدرسه موش ها عاشق فندق و بادام و كشمش هستي، بدان و آگاه باش كه درست آمدي. مي تواني همه ي جيب هاي كوله و لباست را پر از اين تنقلات كني و در طول مسير صعود وقت و بي وقت بهشان نكاله بزني، اما وقت استراحت هاي چند دقيقه اي بهتر است از ميوه هايي مثل پرتقال و نارنگي و سيب استفاده كني، البته هيچ وقت شكلات را فراموش نكنيد، هم به خاطر قند و كالري فراوانش هم به خاطر خوش مزگيش.بعضي چيزها هست كه عمرا بهشان لب بزني؛ مثل همين سير دوست داشتني. ولي چون سير مقاومت بدن را زياد مي كند، در روزهاي اول يك برنامه چند ماهه حتما به شما مي گويند كه از آن ميل كنيد؛ البته اين توصيه فقط مال روزهاي اول است؛ چون در ارتفاعات باعث تپش قلب مي شود. پس اگر جلوي چشم هات توي شام اعيانيت سير خرد كردند، سعي كن لبخند بزني؛ چون تو يك حرفه اي هستي.



 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

تجهيزات كوهنوردي

تجهيزات كوه نوردي به دو دسته تقسيم مي شود: وسايل فردي و وسايل گروهي. وسايل فردي كه به كنار، ولي از زير بار وسايل گروهي نمي تواني در بروي. پس بي خودي كوله ات را زيادي پرنكن؛ چون اين كار نه عاقلانه است و نه حرفه اي.

اگر جزو آن دسته از آدم ها هستي كه پوست شكلات شان را هم يادگاري نگه مي دارند، بايد بداني اين جا اصلا جايش نيست. چون به اندازه كافي كوله ات سنگين هست كه دلت بخواهد وسط راه بگذاريش به امان خدا. البته وزن كوله ي كوه نورد هيچ وقت نبايد از وزنش  بيشتر باشد، چون به ستون مهره ها و زانو آسيب مي رساند.


مهمترين وسيله  فردي كفش است و بنا به اين كه برنامه در چه منطقه اي و در چه فصلي انجام مي شود، نوع  آن فرق مي كند. البته اين براي توست كه حرفه اي هستي وگرنه براي من همان كفش عيد پارسال هم كفايت مي كند.

بيشتر كوه نوردها از كيسه خواب هيچ دل خوشي ندارند. چون هرچقدر هم جنسش پر باشد و سبك ولي هنوز نصف كوله شان را پر مي كند. پس بهتر است براي اين نصفه باقي مانده حساب شده عمل كنيد.

باتوم، شكل و اسم حرفه اي همان چوب دستي خودمان است. و چون وسيله اي است كه مدام در دست كوه نورد است بهتر است جنس آن ضد صاعقه باشد. موقع بالا رفتن و پايين آمدن اين قدر به خاطر وجود چنين اختراعي خدا را شكر مي كنيد كه لازم نيست بيشتر از اين من درباره اش حرف بزنم.

 

لايه بندي لباسها (Insulation) :: مهمترين ياور و کمکي که ما در اين نبرد داريم، عايق بندي بدن خود با پوشاک مناسب است. نقش پوشاک در اينجا کمک به کاهش انتقال حرارت است که به علت شکل اسفنجي و وجود فضاهاي خالي بين بافت آنها انجام مي شود. در واقع هوا بهترين عايق براي محافظت بدن در برابر سرماست. فضاي خالي بين بافت هاي لباس باعث کاهش شدت انتقال انرژي از سطح پوست به لايه هاي بالاتر مي شود. در مقابل آب و رطوبت عايق ضعيف تري نسبت به هواست. به همطن دليل است که پوشاک ضد باد (windproof) از پارچه هاي بدون منفذ تهيه مي شوند.

 چگونه بدنمان را عايق بندي نماييم ::  اگر شما يک خانه بوديد در اين صورت عايق بندي شما با کمي پشم شيشه و ورق هاي فايبرگلاس، کار سختي نبود اما اينطور نيست. متاسفانه موجود زنده اي هستيد که بدنش دائما در حال تنفس است و تنها از گردش در محيط هاي معمولي راضي نمي شود بلکه نياز دارد تا در سردترين محيط ها هم به فعاليت بپردازد. عايق بندي مناسب به معني پوشش بيشتر نيست. عامل راحتي را نيز بايد در نظر بگيريد. در واقع در اکثر مواقع فقط چند ميلي متر ريز اقليم (Microclimate) مناسب در کنار پوسستان به شما راحتي مورد نظر را مي دهد. دقيقا همان کاري که حيوانات در طبيعت در سرماي شديد به کار مي برند. بر اين اساس بايد به اين موضوع توجه اساسي داشته باشيد که هواي محبوس شده در بافت هاي پوشاکتان در واقع بهترين عايق حفظ حرارات بدنتان است. همان عاملي که کمپاني هاي توليد کننده پارچه نيز در توليد پارچه هاي مناسب از ان استفاده مي کنند. اين ريز اقليم پيرامون بدن به علت جريان هوا (باد) دائما در حال خنک شدن است و به همين دليل است که پوشاک توليد شده از پارچه هاي ضد باد مثل Pertex يا Ventile جز ضروري پوشاک کوهنوردان هستند. ميزان حراراتي که يک کوهنورد در حين فعاليت توليد مي کند براي سنجش ميزان ضخامت عايق هاي وي بسيار مهم است و بايد کنترل گردد. يک فرد که فعاليت مي کند 1600 درصد از شخصي بدون تحرک انرژي (گرما) توليد مي کند. به اين دليل است که مي بينيم در اورست کوهنودان مي توانند در دماي-15°C   هم به کوهنوردي بپردازند. زمانيکه مفهوم عايق بندي را دريافتيد نکته مهم ديگريباقي مانند و آن اينست که.......

گرم شدن بدن دشمن گرم ماندن آن است ('Getting hot is the worst way to stay warm'):: زمانيکه فعاليت مي کنيد و يا دماي محيط اطرافتان بيشتر از 37°C يا هردو، دماي بدنتان افزايش مي يابد. زماني دماي پوست بدن به 37°C مي رسد بدن شروع به عرق کردن مي نمايد. عرق کردن تلاش بدن براي از دست انرژي (گرما) و رسيدن به تعادل حراراتي است. همانطور که همه ما مي دانيم، زمانيکه بدن عرق ميکند و پوست مرطوب مي شود، آب شروع تبخير شدن از سطح پوست مي کند و سبب مي شود تا پوست شما سرد تر شود.  علت اين امر اين است که زماني ک عرق از سطح پوست شما به علت باد جدا مي شود امکان تشکيل يک لايه نمدار از هوا در اطراف پوست بدنتان وجود نخواهد داشت وهرچه تعداد مولکول هاي جدا شده از پوست شما بيشتر مولکول هاي آب توليد شده توسط پوست باشد شما بيشتر (سريعتر) سردتان مي شود. باد بيشتر (تند تر) تنيجه اي جز احساس سرماي بيشتر بر پوست شما براي شما نخواهد داشت. براي جدا شدن يک مولکول آب از سطح آزاد آب مقدار مشخصي انرژي لازم است و اين مقدار انرژي با شدت باد رابطه عکس دارد. اين همان پديده معروف اثر باد سرما زايي (WindChill Effect) است. اين فرآيند به شدت در کنترل دماي داخلي بدنتان موثر است و شما را سرد مي کند (احساس سرماي بيشتري مي کنيد).

اما ...

 مشکل اينجاست که وقتي يک کوهنورد فعاليت مي کند و در نتيجه عرق مي کند، حفره هاي خالي موجود در بافت لباس هاي وي پر ازآب مي شود و به اين علت هوا خاصيت عايق بودن خود را از دست مي دهد. در اين شرايط انرژي مي تواند از طريق آبي که در اين حفره ها وجود دارد سريعتر انتقال پيدا کند. .... 

 

براي خنک کردن بدن در اين شرايط بايد دماي هواي محيط کم شود . براي اين کار يا بايد کاهش سطح توليد انرژي (گرما) توسط عضلات اتفاق بيافتد يا به وسيله تعويض (remove) پوشش هاي مان اجازه دهيم تبخير عرق از سطح پوستمان به راحتي اتفاق بيافتد. با آبي که در داخل بافت پارچه ها وجود دارد احساس سرما بسيار شديد تر حاصل مي شود. بخصوص اگر پوشش هاي ضد باد هم وجود نداشته باشند. در واقع مشکل اصلي اينجا خودش را نمايان مي کند يعني اگر شما لخت بوديد عرق مي کرديد و عرق از سطح پوست شما تبخير ميشد اما حالا شما در داخل لباسهايي خيس قرار داريد که شما را سردتر هم مي کنند.

در اينشرايط فرض کنيد که بدن شما فعاليت مناسبي هم نداشته باشد و انرزي مناسبي براي جايگزيني انرژِي ازهدر رفته توليد نکرده باشد (مثلا شما براي گرفتن عکس يادگاري در قله وقت تلف بکنيد) در اين شرايط بدنتان در معرض يک موقيت بحراني قرار گرفته است. اين پديده خنک شدن (Chilling) است و يکي از مهمترين دلايل افت دماي بدن (hypothermia) است. اينکه درونتان طوفاني از سرما احساس کنيد نه بيرونتان مي تواند کشنده باشد( being the 'storm within' not the 'stormwithout' thatcan kill ).

دقيقا به همين دليل است که يک لايه خشک و نازک در روي پوست لازم است تا يک ريز اقليم (Micro Climate) فعال براي خشک نگه داشتن سطح پوست ايجاد کند. اگر اين مفاهيم را درک کرده باشيد و تجهيزات مناسبي نيز داشته باشيد، مي توانيد تحت شرايط سخت و سرماي شديد نيز از بروز سرما زدگي جلو گيري نماييد.

 عرق کردن ممنوع!::

شرکتها و کمپانيهاي سازنده محصولات کوهنوردي در شعارهاي تبليغاتي خود ادعا مي کنند که با محصولات قابل تنفس و خارق العاده خود، شما را گرم و سطح پوست بدن شما را خشک نگه مي دارنند و اين کار را تحت هر شرايط آب و هوايي و با هر سطح از فعاليت  بدني شما مي توانند انجام دهند. اما مشکل، محصولات توليدي و کيفيت آنها نيست بلکه مشکل خود شما هستيد. حتي بهترين محصولاتي هم که به عنوان لايه اول توليد شده اند زماني که عرق کنيد، خيس مي شوند و کارايي شان کاهش مي يابد و زماني که بيش از حد فعاليت کنيد دماي بدنتان بالاي 37°C مي رود، پس انتظار معجزه از اين پارچه هاي پلي استري و پلي آميدي نداشته باشد. اولين دفاع در برابر سرمازدگي و کاهش دماي بدن اين است که بدانيم چطور از اين محصولات بدرستي استفاده کنيم. وظيفه اول شما اين است که با کنترل ميزان تعرق و انتخاب ضخامت مناسب براي پوشاک لايه اول خود سطح دماي بدن خود را در 37°C تنظيم کنيد. اگر رفتار کوهنوردان حرفه اي را بررسي کنيد، خواهيد ديد که آنها از پوشاک نازک استفاده مي کنند و زماني که به دليل سرماي شديد محيط مجبورند از پوشاک ضخيم تر و لايه هاي بيشتري استفاده کنند، آنقدر آهسته حرکت مي کنند تا توليد انرژي در بدنشان را، در حد مشخصي محدود سازند. به اين وسيله آنها ميزان تعرق بدن خود را تنظيم مي کنند. در ضمن در اين مواقع ميزان آمادگي جسماني نيز بسيارمهم است. يک کوهنورد ورزيده کمتر از يک کوهنورد معمولي تقلا مي کند و به همين دليل کمتر هم عرق مي کند.  شما حتما کوهنوردان مبتدي  را ديده ايد که تمام لباسهاي خود در حين حرکت پوشيده اند. دقيقا به همين دليل است که آنها زودتر خسته شده و زود تر سرمازده مي شوند.  آنها نمي دانند که به محض شروع کوهنوردي چه مقدار انرژي توسط عضلاتشان توليد مي شود.

 

از مزيت هاي پارچه ها بهره ببريد . :: دومين چيزي که بايد به آن وجه داشته باشيد استفاده از پوشاک با کيفيت و مناسب است. از پوشاکي استفاده کنيد که دو مزيت را همزمان داشته باشند: به قدر کافي شما را گرم نگه دارند و احتمال سرمازدگي  شما را کاهش دهند وبخاطر ساختار مناسبشان اگر شما موفق نشديد عرق کردن خود را کنترل کنيد و لباستان خيس شد قالبيت خود را تا حدود زيادي حفظ کند. به ايت ترتيب شما هب حد بالايي از کارايي در پوشاکتان مي سرسيد که به شما اين توانايي صعود به ارتفاعات بالا در شرايط سخت و حفظ جانتان را مي دهد. پارچه کتان بدترين منسوجي است که مي توانيد در پوشاک خود در برنامه زمستاني استفاده کنيد. چرا که به طور کامل از عرق شما اشباع شده و اصلا توانايي انتقال عرق را به لايه هاي بعدي ندارد. به اين ترتيب شما به راحتي سرما زده خواهيد شد.

سه خاصيت مهم که پارچه هاي مورد استفاده در فعاليتهاي زمستاني براي مقابل ه با سرما زدگي بايد داشته باشند به اين قرار است:

        خاصيت فتيله اي داشتن (Wicking):

عرق بايد از سطح پوست شما براحتي به لايه هاي بعدي منتقل شود تا به اين ترتيب ميزان انتقال حرارت ازبدنتان به کمترين مقدار خود مي رسد. اين اتفاق به مي تواند به اشکال مختلفي صورت بگيرد و بطور معمول بوسيله پارچه هاي آب دوست (hydrophilic) در پوشاک لايه اول بدست مي آيد. لباسهاي لايه اول به سرعت عرق را جذب کرده و بوسله حرارت دفع شدن بدن آن را به لايه هاي بالايي منتقل مي کنند.

     تراکم (Density):

             يک پارچه کلفت داراي بافت بيشتر و فضاي خالي کمتري نسبت به پارچه هاي نازک است و از آنجا که هوا بهترين عايق است، پارچه هاي نازک بهترين انتخاب ممکن هستند. بعلاوه اينکه زمان خشک شدن و گرم شدن وقتي خيس مي شوند، در اين پارچه کمتر از پارچه هاي ضخيم است.  پارچه هاي  تهيه شده از پر و پشم هاي خاص و پلي استرو پلي آميدتحت عنوان تجاري پلاراز بهترين اين پارچه هستند.

    

 خاصيت ارتجاعي (Stretch):

            هر چقدر پارچه به پوست نزديک تر باشد، انتقال عرق از آن بسيار بهتر صورت مي گيرد. هر چقدر که با پوشاک لايه اول خود، سريعتر به تعادل حرارتي برسيد، انتقال حرارت کمتري هم خواهيد داشت و مي توانيد ريز اقليم (Micro Climate) کامل تري را در سطح پوست خود بوجود آوريد. اين لايه نزديک به پوست مي تواند نقش بسيار موثري در تثبيت کردن يا بهم زدن تعادل حرارتي در مواقي که بدن سرد يا گرم مي شود، داشته باشد. لباسهاي لايه اول با خاصيت ارتجاعي بهترين پوشاک لايه اول هستند اما به مرور زمان خاصيت ارتجاعي خود را از دست مي دهند و براحتي آسيب ديده و پاره مي شوند. 

 لباسهاي ضد سرما (Anti chill):: لايه بندي پوشاک بهترين راه براي رسيدن به راحتي و آسايش در شرايط سخت زمستاني است. با استفاده از پوشاک لايه اول جذب (Stretch)، با تراکم  و ضخامت کم، شما مي توانيد يک ريز اقليم مناسب در اطراف پوست بدنتان داشته باشيد که عرق را از سطح پوستتان جذب کرده و  آنرا به لايه هاي  بعدي منتقل مي کند. با اين لايه اول حتي در باد هاي شديد هم مي توانيد با اضافه کردن يک لايه ضد باد () بخوبي از خودتان در مقابل سرما محافظت کنيد. به همين دليل است که کوهنورداني را در هيماليا مي بينيد که تنها لباسهاي لايه اول خود را به تن دارند و يا در زير لايه محافظ (Shell) خود تنها پوشش لايه اول را بر تن دارند. 

قابليت تنفس پوشاک خاصيت بسيار مهمي است و بهمين دليل شما امروزه با پوشاکي روبرو هستنيد که هر سه کار را در آن واحد مي توانند براي کوهنوردان انجام دهند. اين پوشاک نازک زماني که با دستکش و کلاه (6 درصد از گرماي بدن از طريق سر به دفع مي شود) مورد استفاده قرار بگيرند و قابليت هاي بالايي از خود بروز مي دهند. ضمن اينکه شما مي توانيد با افزايش و يا کاهش ميزان تحرک خود ميزان حرارت توليدي توسط بدنتان را کنترل کنيد. نکته مهم اين است که شما به ميزان کمتري عرق مي کنيد و خطر کاهش آب بدنتان (dehydration) شمار را کمتر تهديد مي کند که خود عامل ديگر در احساس سرماست. در اين شرايط حتي اگر احساس سرما کنيد مي توانيد با افزايش يک لايه به پوشش خود از خود به خوبي محافظت کنيد. نکته آخر اين است که مطمئن شويد تمام لباسهاي انتخاب شده براي لايه هاي مختلف به خوبي در بدنتان قرار (Fit) مي گيرند و به تن کردن و خارج کردنشان براحتي برايتان امکان پذير است. تنها بر روي شلوارتان متمرکز نشويد که بآيا براحتي متوانيد آنرا بپوشيد و استفاده کنيد در مورد ساير پوشاکتان هم وسواس به خرج دهيد.

 

آزمون آخر:: تمام شد. حالا شما مجموعه از اطلاعات را در اختيار داريد که من بعد از آن همايش جمع آوري کرده ام. مي دانم که اطلاعات وجود داشتند که مکن است باعث سردرگمي شما شوند اما اميدوارم حداقل اين حسن را داشته باشند که مانند من باعث شوند تا شما بيشتر از دماي قسمتهاي داخلي بدنتان در برنامه هاي زمستاني خود محافظت نماييد. و به عنوان آزمون آخر اميدوارم، شما با کنارهم قرار دادن اطلاعات مورد نياز از اين مقاله "هنر تحمل کردن" را بدست آورده باشيد

با استفاده از لايه هاي متعدد پوشاک که بافت هاي متفاوتي دارن و وظايف مختلفي رو انجام مي دهند کنترل و بهينه کنيم. آنچه که در حال حاضر مرسوم  هست اين است  که از سه لايه پوشاک استفاده کنيم.

1- لايه اول براي جذب عرق از سطح پوست و انتقال آن به لايه هاي بعدي و کنترل رطوبت بهينه و همچنين حفظ دماي بدن در محدوده مطلوب 32 هست. در واقع مهمترين بخش براي کنترل شرايط ريز اقليم لايه اول پوشاک ماست. به طور سنتي ما هم از بدترين نوع آن يعني از تي شرتهاي توليد شده از کتان براي لايه اول استفاده مي کنيم. بهترين پارچه هاي توليد شده براي اين لايه با کارک هاي تجاري زير عرضه شدند.اين که اين پارچه ها چه تفاوتي دارند براي من سئوال بود درسته کارايي آنها با هم تفاوت مي کند اما مهم اين است  که از لايه اول استفاده بشود. لايه اولي که 100 درصد پلي استر باشد. از کتان به هيچ وجه نبايد در پوشاک کوهنوردي استفاده کنيم!!!!! :)))

 

Thermal Underwear          Insulation Layering         Shell Layer

                           لايه اول                      لايه دوم                           لايه سوم

لايه دوم:: لايه عايق ناميده مي شود. و ظيفه آن حفظ حراراتي که از لايه اول خارج شود. پارچه هايي که براي لايه دوم استفاده مي شوند بر اين مبنا تهيه شده اند که بيشترين هواي ممکن را بتوانند بين بافتهايشان محبوس کنند. بنابراين اين لايه در شرايط آب و هواي سرد به پوشش ما اضافه مي شود. همان شرکتهايي که در بالا معرفي شدند هم محصولات بسيار خوبي براي اين لايه توليد کردند.

لايه سوم:: لايه محافظ هم ناميده مي شود. ويژگيهاي اين لايه احتياج به توضيحات مفصلي دارد. براي محافظت در برابر خراشيدگي، بارندگي ها و باد از اين لايه استفاده مي شود. بهترين بافت هاي اين لايه با مارک هاي زير توليد مي شوند: Gore-Tex , Hyvent , Aqua-Dry and Dri-Lite.

لايه چهارم:: لايه فوق عايق هم ناميده مي شود. پرها بهترين پوشش براي اين لايه هستند.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

• مسئوليت حوادث كوهنوردى

طبق بند ۳ ماده ۵۹ قانون مجازات اسلامى «حوادث ناشى از عمليات ورزشى مشروط بر اين كه سبب آن حوادث، نقض مقررات مربوط به آن ورزش نباشد و اين مقررات هم با موازين شرعى مخالفتى نداشته باشد» جرم به شمار نمى رود. در مورد كوهنوردى به جاى «مقررات»، مى توان عرف جامعه كوهنوردى را مدنظر قرار داد، و گفت به شرط آنكه اين عرف در مكان ورزش (كوهستان) و در زمان اجراى برنامه رعايت شده باشد، مسئوليت حوادث كوهنوردى و عواقب آن (تا حد مرگ) بر عهده كسى نيست. چنانچه اين مصونيت براى دست اندركاران ورزش نبود، انجام تمرين ها و اجراى برنامه هاى ورزشى جدى چنان پرمسئوليت مى شد كه ممكن بود كسى به سرپرستى يا مديريت يك فعاليت ورزشى تن ندهد. از سوى ديگر رعايت نكردن مقررات و عرف ورزشى موجب مسئوليت است كه به ويژه در مورد سرپرستان و مربيان و افراد كارآزموده همراه ورزشكاران، بسيار بيشتر است. سرپرست وظيفه دارد تناسب فعاليت ورزشى را كه بر عهده ورزشكار گذاشته مى شود، با صلاحيت و آمادگى او در نظر بگيرد؛ بر مناسب بودن وسايل و پوشاك او نظارت كند و به شرايط جوى كه فعاليت هاى ورزشى در آن صورت مى گيرد… توجه كند»۶، در موقع بروز حادثه به سرعت و به شيوه اى مناسب به كمك آسيب ديده بشتابد و … قصور در اين موارد، موجب مسئوليت براى وى خواهد بود.

حادثه و آسيب ديدگى جزيى از هر فعاليت ورزشى است، و در ورزشى مانند كوهنوردى جدى، مى توان گفت كه خطرپذيرى يكى از اركان فعاليت است. اما در برنامه هاى«ملى» بايد اين خطرپذيرى كمتر از برنامه هايى باشد كه چند كوهنورد با سطح تجربه كم و بيش يكسان و به شكل دوستانه اجرا مى كنند. چرا كه در شكل دوم، همگى با مسئوليت يكسان به استقبال خطر مى روند و على القاعده پاسخگوى مقام يا جماعتى از مردم نيستند. برعكس، در تيم هاى ملى، ورزشكار جزء سرمايه هاى عمومى به شمار مى رود و از سوى يك سازمان اعزام مى شود، و چون اين اعزام با هزينه مردم انجام مى شود، مسئوليت سرپرست سنگين تر است و بايد به عموم مردم (اعم از متخصص و كارشناس، يا فرد عادى) پاسخگو باشد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

منابع :

 

http://hk8rod.persianblog.com/

http://rescue122.blogsky.com/?PostID=62

http://www.niksalehi.com/news/archives/003424.php

http://rock-qaderi.blogfa.com/post-9.aspx

http://daneshnameh.roshd.ir

 

سايت  سرود کوهستان

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 07 فروردین 1394 ساعت: 18:24 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره ورزش كاراته

بازديد: 7735

 

كاراته چيست؟

كلمه ژاپنى «كارا» به معنى خالى و «te» يعنى دست است اين هنر رزمى كه (karate-do) نام دارد به معناى روش استفاده از دستان خالى است و براساس اصول دفاع شخصى طراحى شده است.

نخستين بار كاراته در جزيره Okinawa توسط روستاييانى كه طبق قوانين حاكم اجازه استفاده از سلاح (براى دفاع از خود) را نداشتند شكل گرفت و متولد شد. آن ها با الهام از هنر جنگى قديمى در چين توانستند شيوه اى جديد به وجود آورند و به عوض در دست گرفتن اسلحه از دست ها و پاهايشان استفاده كردند.

كم كم با عدم نياز به استفاده از اين روش براى دفاع از خود، اين وسيله دفاعى تبديل به يك «هنر» شد و آن را هنر يا ورزش رزمى ناميدند و به گوشه گوشه جهان رسيد و در حال حاضر چندين سبك مهم كاراته در دنيا اجرا مى شود.

 

چشم انداز تاريخى كاراته

«Okinawa» زادگاه يا محل تولد كاراته يكى از چندين جزاير كوچك جنوب ژاپن است كه به خاطر وضعيت و موقعيت جغرافيايى بسيار خوب و مناسبش ارتباط فرهنگى و تجارى زيادى با چين و ژاپن براى قرن ها داشته است. به همين خاطر عرصه مبادلات بين مردم اين جزاير با كشورهاى همسايه از تبادل كالا و خدمات فراتر رفت و حتى شيوه هاى تدافعى و رزمى نيز انتقال يافت. به جهت تأثير دائمى ملوانان و تجار چينى جنگ هاى داخلى در اين جزيره تحت تأثير  (Chan Fa) يا روش استفاده از مشت در نبردها ( كه در چين متداول بود) قرار گرفت.

همانطور كه ذكر شد وضعيت استراتژيك خاص اين منطقه باعث شد كه چينى ها و ژاپنى ها بارها به Okinawa هجوم برند تا از اين جزيره به عنوان پايگاه سياسى نظامى خود استفاده كنند و جاى تعجب نيست اگر در چنين شرايطى اين مردم به دنبال راهى براى دفاع از خود بوده باشند بدون داشتن سلاح و براساس قوانينى كه به آن ها اجازه استفاده از اسلحه را نمى داد شروع به استفاده از شيوه هاى دفاعى به كمك بخش هاى مختلف بدن و با دستان خالى و پاهاى برهنه كردند.

در شروع اين هنر به طور مخفيانه آموزش داده مى شد و از آن جايى كه بيشتر اين آموزش ها در شب انجام مى شد. شاگردان با لباس خواب بر سر تمرينات حاضر مى شدند و همان لباس خواب ها با تغييراتى به شكل لباس هاى كنونى يا (gi) امروزى درآمد.

در طى سال ها و با گذر زمان ممنوعى آموزش كاراته كمتر شد و گسترش يافت تا اينكه در سال ۱۹۰۲ به طور رسمى مبارزه با استفاده از اصول كاراته به نمايش گذاشته شد و از آن جا بود كه كاراته به ميان جوانان ژاپنى راه يافت و با استقبال شديدى كه در اين كشور از آن شد در سال ۱۹۴۸ انجمن كاراته ژاپن را تأسيس كردند. (JKA) و با شكل گيرى اين انجمن رسمى بود كه كاراته در سرتاسر جهان با سرعت بيشترى گسترش پيدا كرد.
سال
۱۹۳۶ و ملاقات استادان اين رشته

در اين سال Ryukyu Shimpo يك روزنامه در Okinawa بانى و حامى برگزارى جلسه اى شد تا استادان اين رشته به تبادل نظر با هم پرداختند و از همين زمان براى اين شيوه دفاعى نام كاراته را انتخاب و اصولى مشترك را طراحى كردند.
دلايل تغيير نام:

۱- در درجه اول مى خواستند هيچ ريشه اى از فرهنگ و اصول چين در اين رشته ورزشى بر جاى نماند چرا كه تأثيرات شديد نفوذ چين را در آن حس مى كردند. پس بهتر بود كه از كلمه اى جديد استفاده شود.

۲- اين نام نزديكى بيشترى به فلسفه Zen كه معتقد به تفكر و رياضت بود داشت.
۳- در ضمن اين كه از نظر لغوى كلمه اى مناسب و مترادف با اين شيوه دفاعى بود (استفاده از دستان خالى)

كاراته و هندوستان

با اشاره به برخى نوشته ها و مدارك برجاى مانده از قرن ششم بعد از ميلاد عده اى معتقدند يك راهب هندى به نام (Daruma) از هندوستان به چين سفر كرد تا به پادشاه سلسله Liang اصول Zen بودايى ها را آموزش دهد. او براى تحمل اين سفر سخت و دشوار نياز به تقويت روحى و جسمى خود داشت كه بعدها از اين جهت شهرت يافت. پس از اتمام آموزش و انجام كار خود او در چين ماند و به راهب هاى چينى آموزش اصول بودايى را داد.


گرچه شباهت هاى زيادى بين هنر رزمى هند و چين وجود دارد اما شواهد و مدارك محكمى مبنى بر اينكه اين روش از هندى ها به مردم چين رسيده باشد وجود ندارد. در ضمن اينكه برخى از متون چينى نشان مى دهد اصولى از اين شيوه رزمى پيش از سفر راهب هندى به چين در ميان نوشته هاى آن ها به چشم مى خورد.

رنگ كمربندها و كاراته

در شروع اين ورزش مفهوم و تصورى تحت عنوان رنگ كمربند وجود نداشت و مى توان گفت كمربند و رنگ هاى مختلف آن پس از استفاده از لباس كاراته (gi) به وجود آمد. در آغاز براى شاگردان كمربند سفيد در نظر گرفتند. اما كمربند شاگردان با ادامه تمرينات و بردبارى آنها در اين رشته كثيف و كثيف تر مى شد و اين گونه شد كه تصميم گرفتند براى نشان دادن تداوم تمرينات و بالا رفتن سطح مهارت كمربندها را تيره تر كنند. تا اينكه به رنگ سياه عنوان حداكثر تلاش و موفقيت را دادند و شخص تازه كار را با كمربند سفيد و بالاترين حد شاگردى با كمربند سياه به نمايش گذاشتند و براى حد وسط رنگ سبز در نظر گرفته شد.

خم شدن ۲ حريف قبل از مبارزه:

در مبارزات ورزشى مختلف ژست ها و تغييرات بدنى خاصى پيش از شروع مبارزه از طرف ورزشكاران انجام مى شود. براى نمونه در مسابقات مشت زنى يا بوكس ورزشكاران دستكش هاى يكديگر را لمس مى كنند يا شمشيربازان تيغه شمشيرها را اندكى به هم مى مالند و در كاراته نيز با خم شدن در جلو يكديگر نوعى تواضع را به نمايش مى گذارند و علاوه بر اصول صرف و خشك ورزشى، پندهاى اخلاقى اين رشته كه منش صحيح، صميميت، تلاش، ادب و خويشتندارى است را هم به تصوير مى كشند.
آيا مى دانيد كه:

۱- ۷-۳ سال طول مى كشد تا به كمربند سياه برسيد.

۲- براى پرداختن به اين ورزش هرگز آنقدر پير و مسن نيستيد كه امكان شروع و يا ادامه را نداشته باشيد.

كاراته باعث كم شدن استرس و افزايش اعتماد به نفس مى شود.
۴- قدرت و چالاكى را به طور همزمان بالا مى برد.

 

 

 

 

کاراته‌باز، کاراته‌کار، کاراته‌کا

ما ورزشكار حرفه‌اي اين رشته را از قديم به‌نام «كاراته‌باز» مي‌شناختيم ولي اكنون چند سالي است كه واژه‌هاي «كاراته‌كار» و «كاراته‌كا» هم در كنار آن رايج شده‌است.
اجازه بدهيد كه كمي معني اين واژه‌ها را شفاف كنيم. ورزش «كاراته» تقريباً مفهوم عامي در زبان فارسي پيدا كرده‌است و كاربرد واژه «كاراته‌بازي» هم به‌همين علت است. بنابراين با جاافتادن اين واژه در فارسي، طبيعي است كه ورزشكار اين رشته هم بايد «كاراته‌باز» ناميده شود. اما تا آنجا كه من اطلاع دارم، ورزش كاراته شامل سبك‌هاي مختلف و رشته‌هاي مختلف (كاتا، كميته) است و در همه آنها «بازي» وجود ندارد. ما در زبان فارسي اصطلاح «كار كردن» را هم داريم كه به‌معني فعاليت در يك رشته ورزشي است. مثلاً مي‌گوييم «فلاني بدنسازي كار مي‌كند». همين اصطلاح براي بسياري از ورزش‌هاي ديگر نظير كاراته يا بوكس يا جودو هم كاربرد دارد. براين‌اساس واژه‌هايي نظير جودوكار، تکواندوکار، كاراته‌كار، آزادكار، فرنگي‌كار، و چوخه‌کار هم معنا يافته و رايج شده‌است. با توجه به معني رايج كارته‌بازي، شايد واژه «كاراته‌باز» براي كسي كه در رشته كاتا فعاليت مي‌كند صحيح نباشد. به‌همين علت واژه كلي‌تر و معنادارتر «كاراته‌كار» هم شكل گرفته و رايج شده‌است. اما واژه «كاراته‌كا» كه من نمي‌دانم ريشه‌اش چيست (احتمالاً اقتباسي است)، واژه كاملاً مستقلي است و عنصر -كا در پايان آن، كه به‌نظر مي‌رسد پسوند معناداري باشد، در فارسي معتبر نيست. ظاهراً واژه كاراته‌كا در مورد كساني كه در رشته «كاتا» فعاليت مي‌كنند، به‌كار مي‌رود (اگر کسی اطلاع بيشتری دارد لطفاً توضيح دهد). بااين‌حال من واژه «كاراته‌كا» را كه نه معني شفافي دارد و نه اقتباس آن لازم است، واژه مناسبي نمي‌دانم.

اين مطلب هم طولاني شد! اميدوارم كه شما را خسته نكرده باشم. درباره نام‌هاي عمومي ورزشكاران هنوز مطالب مهم‌تري مانده‌است كه به يادداشت بعدي موكول مي‌كنم. راستي، شما نظري نداريد؟

 

 

 

 

 

 

 

 

مفهوم كيوكوشين چيست؟

كيوكوشين به معناي حقيقت نهايي مبارزه با دست خالي است كه توسط استاد فقيد اوياما بنيانگذاري شد و سوساي اوياما در رشته هايي همچون جودو و جيرجيتسو، شوتوكان و چند رشته رزمي ديگر فعاليت نمود و در نهايت پس از بررسي و تفحص فراوان كيوكوشين كاراته را بنيانگذاري كرد كه به نظر بنده كامل ترين رشته كاراته است.
آيا مسابقاتي تاكنون در سطح منطقه
۱۰ برگزار كرده ايد؟
بله، از ابتداي سال
۸۳ تاكنون سه دوره مسابقات كاتا و كوميته و آمادگي جسماني برگزار كرده ام.

ورزش را چگونه با مسائل خانوادگي گره زده ايد، آيا همسرتان هم علاقه اي به ورزش دارد؟
همسرم استاد من و مسئول كميته آموزش هستند. تاكنون من و همسرم موفق شده ايم با لطف پروردگار شش جلد كتاب در زمينه كيوكوشين كاراته به رشته تحرير درآوريم. همچنين فيلم هاي آموزشي تكنيك، كيهون كاتا، كوميته را در اختيار هنرآموزان اين سبك قرار دهيم.

چه عواملي را در موفقيت خودتان دخيل مي بينيد؟

اولين و بزرگ ترين عامل موفقيتم را وجود همسرم مي دانم كه اولين استاد من در كاراته و همچنين راهنماي خوبي در زندگي هستند.

ورزش در زندگي شخصي و خانوادگي شما چه تأثيري بر جاي گذاشته است؟
در يك جمله مي توانم بگويم: ورزش زندگي ما و زندگي ما ورزش است.
از فرزندتان بگوييد آيا دوست داريد ادامه دهنده راه شما در ورزش باشد؟
من يك دختر هفت ساله دارم دلم مي خواهد هر ورزشي را كه خودش دوست دارد، انتخاب كند.

دوست داريد با جوانان منطقه چه حرفي را در ميان بگذاريد؟

قدر و ارزش وقت خود را بدانند تا عمرشان به بطالت نگذرد. در درجه اول تحصيلاتشان را ادامه دهند و در كنار آن به يك كار فرهنگي ـ هنري و يا ورزشي روي بياورند و با برنامه ريزي صحيح به اهداف عالي خودشان برسند

اگر مسئول ورزش بانوان منطقه ۱۰ بوديد، چه برنامه هايي را در اولويت قرار مي داديد؟
سعي مي كردم در زمينه ورزش، نيازهاي بانوان منطقه را بسنجم و باتوجه به امكاناتي كه در اختيارم مي گذارند پيش بروم.

تا چه حد ورزش رزمي بانوان منطقه ۱۰ را در رشته كاراته موفق مي بينيد؟
باتوجه به بافت سنتي اين منطقه و علاقه مندي دختران به رشته هاي رزمي آينده روشني براي منطقه
۱۰ پيش بيني مي كنم.

يك خاطره از خودتان بگوييد.

خاطره خوبي كه مي توانم بگويم اين است كه اولين مسابقات برون مرزي بانوان كيوكوشين كاراته ماتسوشيما، به مسابقات بين المللي لبنان بود كه اخيراً در تاريخ هشت شهريور ماه ۸۳ به همراه تيم اعزامي ايران بنده به عنوان مربي و داور و سرپرست تيم بودم و خانم رقيه محمدنژاد به عنوان فايتر كه وي توانست مدال جنگندگي را دريافت كنند و من هم به عنوان نماينده اي از طرف كل بانوان با داوري در مسابقات و انجام كاتاي زيباي سوشي هو در فينال مسابقات توانستم توانايي و شايستگي كليه بانوان ايراني را در معرض ديد همه جهانيان بگذارم.

 

 

 

Sosay Oyama

 

 

 

 

كاراته – كيو كوشين

 سوساي اوياما در طيسالها تمرين و تفحص در هنرهاي رزميو انجام مبارزاتي دراستايلهايي همانند جيوجيتسو ،جودومواي تاي و كاراته درنهايت شيره تعاليم خويش را

كيوكوشين نامگذاريكردند و حقيقت مبارزه واقعي را در كالبد اين سبك بنا نهادند

فلسفه كاراتهاوياما از كن كا كاراته يا كاراته جنگي الهام گرفته و از نظر روحي روش وي با ذنمكتب بوديدهارما آميخته شده است ارتباط عميق اين سبك با ذن به حدي با هم عجينگرديده اند كه بنيانگذار اين سبك اعتقاد دارد ذن كاراته و كاراته ذن است اساس وشالوده اين سبك از نظر فلسفي بر سه اصل قدرت ، شجاعت و تواضع بنا گرديده است ازاينرو عنصر مبارزه در اين سبك با توجه به اصل ياد شده تعريفي متفاوت پيدا كرده استو مبارزه حيات  اين كاراته جنگي مي باشد و اگر مبارزه از آن حذف شود تمرينات وحركات اين سبك به يك بازي موزون و رقص گونه تبديل ميشود و حال كه مبارزه در اين سبكجايگاه خاصي دارد اساس آن مبارزه ايست كه در بطن آن صميميت و جوهره انساني حرف اولرا ميزند

نوع مبارزه دراين سبك برخورد نزديك توام با ضربات شديد تكنيكي است بطوريكه برلي كاستن مقاومتحريف و مغلوب كردن وي مي بايست تكنيكها به طور متوالي اجرا گردد . سوساي اوياما باتوجه به جنبه هاي مختلف روحي و جسمي انسان مبارزات اين سبك را طراحي نمود وي بهترينو معقولترين مبارزه را از نظر قدرتي و از جنبه اخلاقي در غالب جيو كميته بنا نهاد . استراتژي رزمي و تفكرات ارزشمند او در زمينه مبارزه كاملا با استنتاجهاي عقلي ومنطقي در نظام كاراته اصيل و سنتي و همچنين كاراته مدرن امروزي مطابقت دارد.ا.ويامابه جهانيان ثابت كرد كه با تمرينات سخت جسمي ميتوان بدن را به بالاترين درجه ازمقاومت در مقابل ضربات رساند و همچنين توان و قدرت بدن را آنقدر افزايش داد تابتوان روزي قويترين مرد درجهان شد

ما انديشه او ورايقدرت فيزيكي و سرشار از معنويت بود . به همين خاطر در سيستم مبارزات اين سبك ضربهدست به قسمت سر و گردن ممنوع مي باشد وي اعتقاد دارد مغز انسان فمانده بدن و صورتمظهر زيبائيست وبا توجه به سهولت اجراي ضربات دست به سر و گردن اين ضربات ممنوعگرديده است اما در مقابل اجراي ضربات پا به سر و گردن مجاز ميباشد . زيرا اجرايتكنيكهاي جودان گري نياز به مهارت و انعطاف خاصي دارد مدافع نيز اين امكان و موقعيترا بدست مي آورد كه بتواند به موقع از خود دفاع كند . جذابيت كنوني مبارزات اين سبكموجب گرديده كيوكوشين جايگاه خاص و والايي بين ساير سبكها بدست آورد و هم اكنونمليونها نفر زن و مرد درسراسر جهان در دوجو هاي آموزشي به تمرينات اين ورزش اصيلروي آورده اند

                      Kumite Of Kyokushin kai

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

يك مربي يك نظر

كاراته پرورش روح و جسم است

 

 

                                              003231.jpg

نظر رقيه احمدي  مربي كاراته  باشگاه مرغوبكار  در  مورد كاراته .  وي در مدت چهارده سالي كه در اين رشته فعال است، عناوين متعددي چون قهرماني استان تهران و دانشگاه ها را كسب كرده است.
كاراته يعني دفاع با دست خالي. يعني بدون هيچ وسيله اي بتوان از خود دفاع كرد. زيرا كاراته از يك سري اصول و تكنيك هاي بسيار مرتب و منظم تشكيل شده است كه وقتي با يك سري قوانين پيوند مي خورد، آنگاه بهتر مي توانيم از عضلا ت خود استفاده كنيم. اين ورزش باعث ارتقا توانايي جسمي، چابكي، انعطاف پذيري، سرعت و دقت ورزشكاران مي شود. اين رشته نه تنها باعث پرورش جسم بلكه باعث پرورش روح نيز مي شود. در كاراته چندين اصل وجود دارد:
۱ منش والا ي انسان
۲ خلوص نيت در يادگيري كاراته
۴ تلا ش، همت و پشتكار در پيگيري و اجراي فنون
۴ نظم و انضباط
۵ كنترل خود و تسلط در نفس و خشم درون
البته بعضي از خانواده ها معتقدند كه دختر نبايد ورزش رزمي كار كند. چون ورزش خشني است و اخلا ق دختر عوض مي شود. از طرفي ديگر آسيب ديدگي هايي را هم به وجود مي آورد.
اين سخنان هيچ يك پايه علمي ندارد، چرا كه در صورت صحت اين گفته ها، هيچ يك از زنان رزمي كار به سوي اين ورزش نمي آمدند.
در پايان بايد گفت، كاراته از سه بخش تشكيل شده است.
اـ اجراي فنون و تكنيك ها 2 كاتا يعني دفاع و ضربه در جهات مختلف در برابر حريف فرضي 3 كميته يا مبارزه با حريف واقعي.

 

 

 

 

 

 

نيوفول كنتاكت كاراته چيست ؟

نيوفول كنتاكت كاراته يك سبك مدرن و پيشرفته بوده كه در آن تكنيكهای سنتی كاراته را كه از كارآيی كمی برخوردار بودند به دور انداخته و تكنيكهايی را با كارآيی زياد چه در دفاع و چه در حمله جايگزين آن كرده اند و هرتكنيك دفاعی و حمله ای دارای مسير هندسی مشخصی ميباشد تا در كوتاهترين زمان ممكن پرقدرترين و سريعترين ضربه حمله و يا دفاع را بتوان انجام داد .اين سبك زيبا و مهيج دارای كاربرد بسيار موثر در مسابقات رينگی آزاد ميباشد و كليه تكنيكهای كيك بوكسينگ و موی تای در آن بكار برده ميشود و علاوه بر آن دارای يك سری تكنيكهای پايه و همچنين فرمهای زيبايی كه علاوه بر زيبايی دارای كاربرد مبارزه ای نيز هستند و كلا يك سبك امروزی ، مدرن و كاربردی ميباشد .

اين سبك در سال 1982 توسط كانچو هيروهيتو مياگاوا در ژاپن بنيانگذاری شد و طرفداران بسيار زيادی را پيدا كرد و ميتوان گفت اولين سبك فول كنتاكت ژاپن نيز ميباشد مسابقات اين سبك بصورتهای مختلف حرفه ای و آماتور برگزار ميشود و همچنين روشهای متعددی نيز دارد كه از جمله مسابقات بهروش كيك بوكسينگ موی تای ،  بادی كنتاكت ، سمی كنتاكت و سوپر سيف نيوفول كنتاكت و روش مخصوص نيوفول كنتاكت كاراته برگزار ميشود .                                             

سايكو شيهان اكبر طالعی  نائب رئيس سازمان جهانی و رئيس سبك نيو فول كنتاكت كاراته در ايران و خاور ميانه ميباشند كه مدت ده سال در ژاپن و در مركزيت سبك نيو فول كنتاكت و مستقيما زير نظر كانچو مياگاوا تعليم ديده اند .

از مقامهای ورزشی ايشان می توان به ترتيب زير نام برد :

مقام قهرمانی مسابقات نيو فول كنتاكت كاراته سراسری ژاپن در سالهای 1991 و 1992 ، نايب قهرمان المپيك كاراته در توكيو(سوپرسيف كاراته ) در سال 1992 و جايزه مبارزه شجاعانه در مسابقات كاراته فول كنتاكت در همان سال و از  سال 1993 بعد از  گرفتن ليسانس حرفه ای وارد عرصه مسابقات حرفه ای شده و بعد از مبارزات بسيار زيادی كه انجام دادند توانستند قهرمانی كمربند طلائی حرفه ای مبارزات آزاد داخل رينگ ( يعنی مسابقات كيك بوكسينگ و فول كنتاكت كليه سبكهای آزاد در ژاپن ) در سا لهای 1994 و 1995 و 1996 را از آن خود كنند و قهرمان جهان نيو فول كنتاكت كاراته در سال 1996 و 1997و همچنين اولين و تنها ايرانی شركت كننده در مسابقات جايزه بزرگ  k-1به همراه اندی هوگ و ديگر قهرمانان  k-1 در تاريخ 4/5/1995 و يكی ديگر از افتخارات ايشان مبارزه با لئون اسپينكس قهرمان بكس سنگين وزن حرفه ای جهان و كسی كه محمد علی كلی را ناك اوت كرده درتاريخ 29/8/1993 درژاپن مسابقات حرفه ای بسيار زياد ديگری با كشتی كج كاران و شوتينگ و تكواندو وديگر رشته های رزمی كه در تك تك اين مسابقه ها ايشان برتری نيو فول كنتاكت كاراته و تلاش خود  را به رخ حريفان خارجی خود كشيدند .ايشان در حال حاضر با داشتن درجه  ( سوپر استار ) بالا ترين درجه يك ورزشكار حرفه ای از فدراسيون كيك بوكسينگ فول كنتاكت ژاپن و ليسانس مربيگری درجه يك فول كنتاكت و كيك بوكسينگ و دان 6 نيو فول كنتاكت كاراته از ژاپن و با داشتن مدرك سايكو شيهانی ( بالاترين درجه مربيگری در ژاپن )  و با كوله باری از تجربه و افتخار به همراه سبكی جديد كه در ميادين حرفه ای امتحان پس داده است ، برای خدمت به ورزش فول كنتاكت كشور و جوانان ميهن اسلامی به و طن باز گشتند .

       شرايط لازم براي دريافت  نمايندگي از سازمان نيوفول كنتاكت كاراته

براي نمايندگي سازمان نيوفول كنتاكت مدارك لازم و خواسته شده را با دو قطعه عكس خود به آدرس نيوفول كنتاكت پست نمائيد ظرف مدت 30 روز تصميم در مورد فرم درخواست شما بطور كتبي اعلام خواهد شد اگر تقاضاي شما پذيرفته نگردد علت آن بطور كتبي به شما اعلام خواهد شد . اگر تقاضاي شما پذيرفته گردد يك گواهي رسمي نمايندگي نيوفول كنتاكت بعد از گذراندن مراحل اوليه براي شما صادر ميگردد و نام و مقام شما در ليست نيوفول كنتاكت و در شهرستان - استان و يا كشور خودتان ثبت ميگردد لطفا تقاضا را به آدرس : تهران - صندوق پستي 5485 - 15875 پست نمائيد .

 

نمايندگي شهرستان / تاسيس شعبه

يك نمايندة شهرستان نيوفول كنتاكت كسي است كه با فعاليت خوب و پشتكار براي جذب نيرو و پيشبرد اهداف سبك با نمايندة سبك نيوفول كنتاكت در استان همكاري ميكند . همچنين مسئوليت آزمون و صدور احكام سبكي زير قهوه اي در شهرستان به عهدة نمايندة شهرستان ميباشد كه با نمايندة استان در مورد دريافت احكام سبكي از مركزيت سبك هماهنگي ميكند . 

 

شرايط لازم براي نمايندگي شهرستان و يا تاسيس شعبه :

1-    داشتن مدرك مربيگري عملي از سبك نيوفول كنتاكت كاراته دو ايران
2- داشتن مدرك مربيگري از سازمان تربيت بدني
3- قرار داشتن در ليست اعضاي مربيان استان در سايت نيوفول كنتاكت كاراته ايران (  اعضاي جديد در صورت پذيرفته شدن ميتوانند در اين ليست ثبت نام كنند )
4-  داشتن كمربند سياه دان 2  از سازمان نيوفول كنتاكت كاراته ( اعضاي جديد در صورت داشتن دان 2  از سبك ديگر ميتوانند در آزمون دان براي تثبيت درجة خود شركت كنند )     
5-  داشتن حد اقل 30 هنرجو
6- پرداخت
مبلغ سالانه و ثبت نام در سايت اينترنتي سبك نيوفول كنتاكت كه آدرس وشماره تلفن نمايندگان در آنجا قيد ميگردد .

7- در صورت داشتن شرايط بالا فرمي كه در پائين اين صفحه قرار دارد را پرينت كرده و بعد از پر كردن به آدرسي كه در بالاي اين صفحه قيد شده ارسال كنيد .

 

 

نمايندگي استان

يك نمايندة استان نيوفول كنتاكت شخصي است كه با فعاليتهاي متنوع و تربيت و جذب نيروهاي خوب در پيشبرد اهداف سبك با مديريت مركزي سراسري نيوفول كنتاكت همكاري ميكند، همچنين مسئوليت شركت در مسابقه ها ، استاژها ، مربيگري ، داوري ، گرفتن كارت سبكي براي اعضا و شركت در آزمون و صدور احكام سبگي به عهدة نمايندة استان ميباشد . همچنين براي گرفتن احكام و ليسانس بين المللي و جهاني ( ليسانس كيك بوكسينگ از ژاپن و حكم دان بين المللي و جهاني ) در استان براي اعضاي فعال به عهدة نمايندة استان ميباشد كه با مركزيت سبك نيوفول كنتاكت هماهنگي ميكند .

 

شرايط لازم براي نمايندگي استان :

1- گذراندن دوره براي گرفتن حكم مربيگري عملي از سبك نيوفول كنتاكت كاراته دو ايران
2-  داشتن حكم مربيگري از سازمان تربيت بدني جمهوري اسلامي ايران
3- داشتن حداقل كمربند سياه دان3
4- ثبت نام كردن خود و اعضاي زير دست در سايت  سبك نيوفول كنتاكت كاراته دو ايران
5-  داشتن حداقل 10 نفر كمربند مشكي در استان
6-  پرداخت مبلغ  سالانه براي شهريه و ثبت نام در سابيت اينترنتي سبك نيوفول كنتاكت كه عكس و مشخصات و تلفن نمايندگان در آنجا ثبت ميگردد .
7- در صورت داشتن شرايط بالا فرمي كه در پائين اين صفحه قرار دارد را پرينت كرده و بعد از پز كردن به آدرسي كه در بالاي اين صفحه قيد شده ارسال كنيد .

 

نمايندگي كشور

 يك نمايندة كشور كسي است كه با فعاليتهاي متنوع بتنواند سبك نيوفول كنتاكت را در كشور خود گسترش داده و جايگاه واقعي سبك نيوفول كنتاكت را بشناساند و با مركزيت بين المللي سبك و مسئول بين المللي همكاري كند . همچنين مسئوليت شركت در مسابقات بين المللي سبك و همچنين در مورد آزمون و صدور احكام بين امللي و جهاني ( ليسانس كيك بوكسينگ از ژاپن و احكام دان بين المللي و جهاني )  با مركزيت سبك نيوفول كنتاكت هماهنگي ميكند .

 

شرايط لازم براي نمايندگي كشور :

        1- گذراندن دوره براي گرفتن حكم مربيگري از سازمان نيوفول كنتاكت كاراته
2- داشتن حداقل كمربند سياه دان 3
3- داشتن جايگاه قابل قبول در كشور خود
4- پرداخت مبلغ  سالانه براي شهريه و ثبت نام در سايت اينترنتي سبك نيوفول كنتاكت با قيد مشخصات كامل و عكس نمايندة كشور مربوطه .
5- در صورت داشتن شرايط بالا فرمي كه در پائين اين صفحه قرار دارد را پرينت كرده و بعد از پز كردن به آدرسي كه در بالاي اين صفحه قيد شده ارسال كنيد .
 

 

 

 

 

 

فرم تقاضاي نمايندگي نيوفول كنتاكت ( شهرستان - استان - كشور )

1- نام كامل متقاضي : ---------------------------------------------------------------------------------------------------------

2- نام باشگاه : ---------------------------------------------------------------------------------------------------------------

3- آدرس دقيق و شمارة تلفن باشگاه  : --------------------------------------------------------------------------------------------

--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

4- شمارة تلفن متقاضي : -------------------------------------------------------------------------------------------------------

5- لطفا دلايل خود را براي تقاضاي نمايندگي نيوفول كنتاكت بنويسيد :

--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

6- سابقة مربيگري خود را توضيح دهيد ( لطفا تا حد ممكن در مورد خود توضيح دهيد اين قسمت در مورد پذيرش شما بسيار مهم ميباشد در صورت نياز از يك ورق جداگانه استفاده كنيد) نكاتي كه مورد نظر ماست شامل، نام مربيان شما ؟ تجربة گذشتة شما ؟ در كجا آموزش ديديد ؟ چه سبكي را اموخته ايد ؟ آيا تا كنون برگزار كنندة مسابقه يا مسئول رسمي ورزشي بوده ايد ؟ اگر بله چه نوع مسئوليتي، غيره و غيره ---

--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

7- آيا شما قبلا مبارزه كرده ايد ؟ اگر بله چه مقامهايي كسب كرده ايد و كپي احكام قهرماني در صورت امكان ؟

--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

8- در يك ورق جداگانه لطفا نام قهرمانان و كمربندها درجه بالاي خود را ذكر نمائيد .

9- لطفا نام سه معرف ( نام ، آدرس و نحوة تماس- تلفن و يا ايميل) براي تضمين اينكه شما ، مربيان شما و باشگاه شما در جامعه خود در وضعيت خوب و بعنوان يك ورزشكار واقعي و قابل اعتماد بوده و هميشه اخلاق ورزشكاري را رعايت ميكند ( تائيديه از هيئت كاراته در اولويت قرار دارد )

         1- ------------------------------------

         2- ------------------------------------

        3- ------------------------------------

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 07 فروردین 1394 ساعت: 18:22 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(1)

تحقیق درباره ورزش شناي قورباغه

بازديد: 455

 

       شناي قورباغه     

 BREASTSTROKE

 

شناي قورباغه يكي ازچهارنوع شناي اصلي است كه مسابقات آن رسما برگزار مي شود و در عين حال اين شنا علاقه مندان بسياري دارد، زيرا احتياج كمتري به صرف انرژي نسبت به شناي كرال سينه دارد. يادگيريش آسان است. اين شنا براي مسافت هاي طولاني مناسب است، علاوه بر اين ، شناي قورباغه هم جهت شنا كردن در دريا وهم در موقع نجات غريق مفيد است . كندترين نوع شنا بين چهارنوع شناي اصلي است.

در اين قسمت سعي مي شود تكنيك صحيح و فني شناي قورباغه عنوان شود. همان تكنيكي كه امروز قهرمانان برجسته و خوب جهان به اجراء در مي آورند. اين شنا در واقع به اين شكل انجام مي شود كه بدن درحالتي افقي برروي آب قرار گرفته دستها هر دو آب را از جلو گرفته و توسط كف و ساعد به طرف عقب و زير شكم مي كشند و از همان زير آب ، به جلو آمده كشيده مي شوند. و مجددا عمل كشش آب توسط  دستها انجام مي گردد. پاها نيز توسط فشار و ضربه اي كه به آب وارد مي آورند آب را به عقب مي رانند. بدين روش كه هر ضربه توسط كف پا زده مي شود و براي اينكار مفصل ضربه و فشار لازم به آب وارد مي شود. اين نوع شنا را بعضي از مربيان " قورباغه  تجارتي" نام گذاشته اند.

اولين بخش آموزش ، حركت پا در شناي قورباغه

 

 توصيف حركت پا

بدن به حالت شناور روي آب قرار مي گيرد. ساق پا ابتدا به جهت باسن خم مي شود. در ناحيه تهيگاهي خميدگي ملايمي نيز ايجاد مي شود.

زانوها به اندازه  15 سانتي متر در هنگام خم شدن زانو ها از يكديگر فاصله مي گيرند، اندك زماني قبل ازآنكه پاشنه ي پاها به باسن برسند ، پنجه  پاها به طرف نازك ني و زانو كشيده مي شوند و پاشنه ي پاها به داخل نزديك مي شوند  .

اكنون ساق پا همزمان از طرفين حركت كرده و دايره اي را در جهت عقب ترسيم مي كند و كف پاها نيز با فشار خود آب را به عقب مي رانند.

به محض اينكه مرحله فشار تمام شد ، پاها به طور كشيده و مستقيم در مجاورت يكديگر در داخل آب قرارمي گيرد .

ضربه هاي پاي شناي قورباغه بايد توسط تخته شنا به منظور به دست آوردن تكنيك و مكانيك صحيح حركت آن انجام شود. به وسيله ي تخته شنا، شناگر و مربي بهتر متوجه مي شوند كه ضربه هاي وارده و يا حركت هاي انجام شده توسط پاها به چه ميزان تاثير داشته و چقدر باعث جلو رفتن شناگر مي شود و در عين حال حالت و شرايط پاها كاملا  مشخص مي شود. اما بايد توجه داشت كه در هنگام استفاده از تخته شنا و پا زدن با آن ، دست ها كشيده شود و تخته را به جلو متمايل سازد و درعين حال شانه ها را كاملا به پائين وداخل آب فرو ببرد.

بايد توجه داشته باشيد كه پاشنه هاي پا از سطح آب خارج نگردد واگر چنين موردي را در موقع آوردن پا به جلو مشاهده كرديد، بايد زانوها را كمي بيشتر به زير لگن خاصره و باسن برده و به شكم نزديك سازيد. اين عمل باعث مي شود كه پاشنه  پاها به پائين برود، يعني جائي كه بايد باشد. و وقتي پاشنه هاي پا در زير سطح آب باشد نشان مي دهد كه نيروي وارده توسط كف پا كاملا  اثر مي نمايد. در شناي قورباغه حركت هاي پا بسيار مهم است . زيرا 50 در صد پيشروي بدن در آب مرهون ضربه هاي پا به خصوص از ناحيه كف پا مي باشد.

درعين حال بايد در نظر داشت كه در بين شنا گران قورباغه رو، بعضي ها حركت دستشان قوي است و باعث پيش روي بيشترشان مي شود و بعضي ديگر حركت پاهايشان. ضربه پاها بايد حتي المقدور با كف پا باشد  و بدين علت است كه لازم است . مچ پاها به طور كامل داراي انعطاف پذيري باشند. براي اينكه مشخص شود كه مفصل مچ پاي شناگر به اندازه كافي داراي جنبش پذيري است  يا نه ، آزمايش ساده اي وجود دارد. بدين طريق كه شناگر مستقيم مي ايستد ، در حاليكه پاهايش نزديك به هم است  و دست هايش را پشت سرنگه داشته سعي مي كند در همان حالت بنشيند ( عكس زير ) و باسن او به پاهايش بچسبد . اگر نتواند چنين كند و پاشنه ها از زمين جدا شود يا به عقب بيفتد، نشانه ي  اين است كه مفصل مچ به انداره  كافي جنبش پذير نيست. البته در بعضي ها به علت سفت بودن تا ندون  آشيل و يا كشيده نبودن عضلات ساق قادر نيستند اين آزمايش را به خوبي انجام دهند. جهت جنبش پذيري مفاصل ، شناگر بايد در خشكي خوب تمرين كند.

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 07 فروردین 1394 ساعت: 18:21 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره ورزش شنا

بازديد: 1027

 

شنا ورزشي براي همه

 

اکثريت مردم اگر گرايشي به فوتبال يا بسکتبال نداشته باشند، براي ورزش کردن به سمت دستگاه هاي پياده روي مي روند. از آنجا که اين دستگاه ها معمولاً در هر باشگاه ورزشي وجود دارد، براي آنها که مي خواهند ورزش کنند راحت ترين راه به نظر مي آيد. اما، اگر يك سري به استخر محلتان بزنيد، در آنجا با ورزشي کاملاً متفاوت با ساير ورزش ها  آشنا خواهيد شد.

حتماً تا به حال شنيده ايد که شنا ورزشي بسيار عالي است، اما وقت براي يادگيري آن نگذاشته ايد. در اينجا ما اطلاعات لازم اوليه در رابطه با اين ورزش را در اختيارتان مي گذاريم.

انواع حرکات

ـــــــــــــــــــــــ   

انواع اصلي حرکات شنا شامل شناي آزاد، کرال سينه، پروانه و کرال پشت مي باشد که شناي پروانه دشوارترين اين حرکات به شمار مي آيد.

شناي آزاد که کرال جلو يا کرال استراليايي هم ناميده مي شود، کاملاً از اسمش پيداست. در اين حرکت هيچ محدوديتي براي چگونگي حرکت دست و پا وجود ندارد. شما فقط بايد بتوانيد نيمي از بدن را بالاي آب نگاه داريد (به استثناي 15 متر اول و بعد از هر دور). اين حرکت احتمالاً بهترين حرکت براي آنهاست که تازه شروع کرده اند. شناي آزاد براي 150 تا 180 پوند مايل حدوداً 500 تا 700 کالري در ساعت مي سوزاند.

کرال سينه از طرف ديگر، حرکاتي کاملاً تعريف شده و مشخص دارد. شانه ها بايد با آب در يک خط قرار بگيرند، و حرکات دست ها و پاها بايد با هم انجام شود و يک عمل را انجام دهند. دست ها از سينه دور شده و به دور بدن مي گردد و بعد دوباره به جاي اوليه باز مي گردد (پاها نيز دقيقاً همين عمل را انجام مي دهند).  اگر با اين حرکت يک ساعت شنا کنيد، حدود 750 کالري خواهيد سوزاند.

در طي حرکت پروانه دو دست از عقب به سمت هم حرکت مي کنند، از بالاي آب رد شده و به جلوي سر رسيده و بعد دوباره به زير آب مي روند. در اين حرکت پاها حرکت دلفيني انجام مي دهند. در اين حرکت ماهيچه هاي شانه کاملاً درگير مي شوند و حرکتي کاملاً دشوار است. به همين دليل پيشنهاد مي شود کساني که در شنا تجربه دارند ســراغ يــادگيري اين حرکت بروند و از آنجا که دشوارترين حرکت شنا به حساب مي آيد، بيشترين انرژي را مي گيرد و شما حدوداً 800 کالري در ساعت خواهيد سوزاند.

در آخر حرکت کرال پشت در حالتي انجام مي شود که پشت شما روي آب قرار دارد. دست ها و پاها را مي توان به همان شيوه شناي آزاد حرکت داد و حداقل 500 کالري در ساعت خواهيد سوزاند. در اين حرکت بايد کاملاً از موقعيت بدنتان داخل استخر مطلع شويد چون وقتي از پشت خوابيده ايد نمي توانيد جلوي خود را ببينيد.

فرض کنيد که قادر به انجام کليه اين حرکات هستيد، در اين حالت حرکت پروانه بهترين حرکت براي شما خواهد بود اگر قصد کاهش وزن داشته باشيد، اين حرکت عضله سازي نيز مي کند. به اين دليل كه شما بيشترين حجم کالري را در يک ساعت خواهيد سوزاند و اين کمک مي کند که وزن بدن کاهش يابد.

اما اگر هدف شما از شنا کردن عضله سازي است، بايد اين ورزش را تا آخرين درجه شدت انجام دهيد، اما در زماني کوتاه تر. در اين حالت شما کالري هاي زيادي نخواهيد سوزاند، اما به ساختن ماهيچه کمک خواهيد کرد.

نکات مهم:  

از آنجا که اين ورزش در آب انجام مي شود، نکات و توجهاتي را بايد مد نظر قرار دهيد. يکي از مهمترين جنبه هاي شنا کردن اين است که بتوانيد تنفستان را منظم کنيد. چون سرتان فقط زمانهايي مشخص به روي آب مي آيد، بايد تنفستان را با هر حرکت تنظيم کنيد. حتي براي بعضي افراد الزامي است که اين کار را قبل از شروع ورزش کمي تمرين کنند. اگر نتوانيد ريتم تنفستان را تنظيم کنيد، بسيار برايتان ايجاد مشکل خواهد شد و ديگر نمي توانيد فوايد چنداني از اين ورزش ببريد، چون در اين ورزش تنفس و ماهيچه ها با هم کار مي کنند.

همچنين بهتر است قبل از انجام اين حرکات براي يک دور کامل، خوب به آن حرکت مسلط شويد. اگر اين حرکات را درست انجام ندهيد، خيلي زود خسته خواهيد شد. اگر حرکات بدنتان با يک نظم هماهنگ انجام شوند، شما قادر خواهيد بود که خود را روي ضربان قلبتان متمرکز کرده و بنابراين شدت ورزش را بالاتر ببريد.

فوايد شنا کردن:  

دلايل بسياري وجود دارد که شما را به سمت استخر بکشاند. اول اينکه اين ورزشي است که براي قلب بسيار مفيد مي باشد. اگر شدت حرکاتتان زياد باشد کاملاً ميتوانيد آنرا با دويدن در يک تراز تصور کنيد. اما از آنجا که در اين حرکات هم قسمت هاي بالايي و هم قسمت هاي پاييني بدنتان در آب حرکت مي کنند، مي توان گفت که ماهيچه ها حتي بيشتر از دويدن کار مي کنند و شما کالري بيشتري خواهيد سوزاند.

به علاوه شنا قدرت بدني شما را هم بالا خواهد برد. ممکن است فرداي اولين روز شنا گردنتان کمي در بدنتان احساس کوفتگي کنيد. به اين دليل که از ماهيچه هايتان طوري کار کشـيـده ايد که تـا بـه حال کار نکشيده ايد و به همين دليل باعث قوي تـر کردن شانه ها و همين طور ماهيچه هاي پشتتان مي شود.

در آخر، افراد بسياري شنا را يکي از ورزش هايي تلقي مي کنند که استرس و فشارهاي عصبي را پايين مي آورد. به همين دليل با شنا کردن نه تنها فوايد جسمي عايدتان مي شود، بلکه فوايد روحي نيز مي بريد.

تجهيزات:  

مسئله ديگر در رابطه با شنا اين است که ورزشي کاملاً کم خرج است و اسباب و لوازم آن تقريباً دير از بين مي رود. براي اين ورزش شما به يک دست مايو احتياج خواهيد داشت. ممکن است بخواهيد يک عينک شنا هم خريداري کنيد تا بتوانيد زير آب را به خوبي ببينيد. و اگر آب رفتن توي گوشهايتان اذيتتان مي کند، بايد يک گوش گير هم داشته باشيد.

براي آنها که مي خواهند سرعت شنا کردنشان بالاتر رود، کلاه شنا کمک زيادي خواهد کرد. چون به شما کمک مي کند که سريعتر داخل آب حرکت کنيد.

 

 

شنا را هم به برنامه ورزشتان اضافه کنيد...

بنا بر هدفي که از ورزش کردن داريد، راه هاي مختلفي وجود دارد تا شنا را هم به برنامه ورزشتان اضافه کنيد. اگر فقط براي سلامتي شنا مي کنيد، مي توانيد 30 تا 45 دقيقه با شدتي متوسط سه يا چهار مرتبه در هفته اين کار را انجام دهيد.

براي بالا تر بردن سلامتي مي توانيد شدت اين ورزش را نيز بالاتر ببريد. خيلي خوب است اگر همراه با شنا ورزش ديگري نيز انجام دهيد. مثلاً يک روز در ميان شنا کنيد و روزهاي ميان آنرا ورزش ديگري انجام دهيد.

به ياد داشته باشيد که اصلاً نيازي نيست که هميشه به طور يکنواخت يک حرکت شنا را انجام دهيد. مي توانيد براي جلوگيري از خستگي و دلزدگي همه اين حرکات را در شرايط مختلف انجام دهيد. با اين کار ورزش کاربردي تري خواهيد داشت.

محل هاي شنا:  

براي افرادي که در شهرها زندگي مي کنند، استخر تقريباً تنها انتخاب مي تواند باشد. اما سعي کنيد استخري را انتخاب کنيد که به اندازه کافي بزرگ باشد تا همه  وقتتان را مشغول دور زدن نباشيد.

اگر برايتان مقدور است که در رودخانه يا دريا شنا کنيد، تمرينتان بهتر خواهد شد چون موج ها باعث خواهند شد که مقاومت بدنتان بالاتر برود. مزيت ديگري که شنا در رودخانه و دريا دارد اين است که شما مي توانيد نيمي از زمانتان را شنا کرده و بعد باقي آن را به دويدن کنار ساحل بگذرانيد. دويدن روي شن هاي ساحل شدت بيشتري نسبت به دويدن روي تردميل دارد.

شنا براي درمان بيماري ها:  

مزيت ديگري که شنا نسبت به ساير ورزش ها دارد اين است که شدت کمي دارد. بنابراين براي آنها که مشکلات مفصلي دارند يا دچار پوکي استخوان هستند نيز مفيد است.

در آخر بايد بگويم که اگر شما ورزشهايي مي کنيد که روي مفصل هايتان شدت زيادي وارد مي آيد مثل تنيس يا دو، شنا مي تواند براي بدنتان مثل مرهم عمل کند و اين فشار روي مفصل هايتان را کاهش دهد.

 

 

 

شنا کنيد تا خوش هيکل تر شويد:  

اگر تا به حال براي خوش ترکيب ماندن روي تردميل مي دويديد، يکبار هم شنا را امتحان کنيد. شنا ورزشي است که بايد براي يادگيري آن زمان بگذاريد، اما نتايج آنرا خيلي خوب مشاهده خواهيد کرد و بعد از اين اقدامتان کاملاً راضي خواهيد بود.

تمرين ورزشي براي تقويت عضلات پا

تمرين شماره 1:  فشار روي پا

در دستگاه فشار پا، پاهايتان را روي صفحه  طوري که ران ها از هم جدا باشند باز نگه داريد. پنجه ها کمي به سمت بيرون متمايل باشند. صفحه را پايين بياوريد تا جايي که زاويه زانوهايتان 90 درجه شود. صفحه را دوباره به بالا بکشيد تا پاهايتان تقريباً صاف شوند. زانوهايتان را قفل نکنيد. اين حرکت را براي 3 يا 4 ستِ 8 تا 12 تايي تکرار کنيد. براي اينکه تاثير بيشتري داشته باشد، سعي کنيد هر پا را جداگانه انجام دهيد.

تمرين شماره 2:  چمباتمه
طوري بايستيد که پاها به اندازه عرض شانه از هم باز باشند. و پنجه ها يا به سمت جلو يا کمي به سمت بيرون متمايل باشند. وزنه را روي پشت شانه ها بگذاريد. ميله را طوري بگيريد که دست ها کمي بيشتر از عرض شانه باز شوند. پشتتان را صاف نگه داشته و به آرامي عقب بنشينيد طوري که زانوهايتان خم شوند و ران ها با زمين موازي باشند و با استفاده از پاشنه پا به حالت اوليه برگرديد. اين حرکت را هم براي 3 يا 4 ست 8 تا 12 تايي ادامه دهيد

تمرين شماره 3:  چمباتمه سومو

در دستگاه طوري بايستيد که وزنه ها پشت شانه هايتان قرار گيرند نه گردنتان و پاهايتان هم کمي از عرض شانه بيشتر باز باشد و پنجه هايتان کمي متمايل به بيرون باشد. به پشت بنشينيد تا جايي که ران هايتان با زمين موازي شود. به آرامي بلند شويد. اين حرکت را در 3 يا 4 ستِ 8 تا 12 تايي انجام دهيد.

عضلات کار شده: عضلات داخل ران

تمرين شماره 4: زانوهاي چمباتمه

با پاهاي باز طوري که يک پا جلوي آن ديگري قرار گيرد و تقريباً به اندازه ي 1.5  فوت از هم فاصله داشته باشند بايستيد. دمبل ها را در اطراف بدن نگه داريد. زانوهايتان را خم کرده طوري که زانوي جلويي زاويه ي 90 درجه داشته باشد و حتماً حواستان باشد که زانو از پنجه جلو نزند. و زانوي پشتي بايد زمين را لمس کند. دوباره خود را به حالت اوليه برگردانيد و اين کار را براي هر پا در 3 يا 4 ستِ 8 تا 12 تايي ادامه دهيد.

 

تمرين شماره 5:  عضلات پشت ران

روي دستگاه رفته و دستگيره ها را محکم بگيريد و يک پا را روي جاپايي بگذاريد. با استفاده از ماهيچه هاي کپل صفحه ي جاپايي را تا جايي که ران ها با باسن در يک خط قرار گيرند بکشيد. اين کار ار براي 3 يا 4 ستِ 8 تا 12 تايي تکرار کنيد.

عضلات کار شده: عضلات پشت ران

تمرين شماره 6:  وزنه هاي سنگين 

طوري بايستيد که پاها به اندازه عرض شانه از هم باز باشد. حواستان باشد که زانوهايتان قفل نباشد. وزنه ها را در دست نگه داشته به صورتي که کف دست ها به سمت پائين باشد. آرنج ها نيز نبايد قفل باشد. پشتتان را صاف کرده، به جلو روي کمر خم شويد و وزنه ها را به سمت جلو آورده به قوزک پا برسانيد. با استفاده از پشت زانو و باسن دوباره به حالت اوليه برگرديد. در اينجا لرزش را در بدنتان حس خواهيد کرد.

تمرين شماره 7:  کشش پا

روي دستگاه کشش پا نشسته، در حاليکه زانوهايتان را خم کرده ايد و نوار پا روي ساق پايتان قرار گرفته است. پاهايتان را صاف کنيد تا جايي که با زمين موازي باشند. و دوباره آنها را به حالت اوليه برگردانيد. اين حرکت را هم براي 3 يا 4 ستِ 8 تا 12 تايي تکرار کنيد.

تمرين شماره 8:  چرخش پا

روي دستگاه چرخش پا رفته و دستگيره ها را محکم بگيريد و نوار پا دقيقاً بالاي پاشنه قرار گيرد. پاهايتان را طوري خم کنيد که پاشنه برسد به باسن، اما نيازي نيست که حتماً آن را لمس کند. به آرامي آن را عقب بياوريد. اين حرکت را براي 3 يا 4 ستِ 8 تا 12 تايي ادامه دهيد و حواستان باشد که از وزنه هاي مناسب استفاده کنيد.

 عضلات کار شده: عضلات ساق پا

تمرين شماره 9:  عضلات ساق پا

روي پاشنه پا ايستاده و در حالي که دمبل ها را در اطرافتان نگه داشته ايد، خود را به سمت پنجه بکشانيد. و دوباره روي پاشنه برويد. اين حرکت را براي 3 يا 4 ستِ 8 تا 12 تايي ادامه دهيد و اگر احساس کرديد که زياد برايتان سنگين نيست وزن دمبل ها را بالا ببريد.

عضله هاي کار شده: عضلات ساق پا



تمرين شماره 10:  جهش به سمت جلو

طوري بايستيد که پاهايتان از وسط باز باشد و دمبل ها را در اطراف بدن نگه داريد. قدمي بلند با پاي راستتان به سمت جلو برداشته و وقتي پاي راست به زمين نشست آن را 90 درجه خم کنيد به صورتي که زانو عقب تر از پنجه پا قرار گيرد. و در همين حالت پاي چپ را نيز به سمت زمين خم نماييد.

دوباره خود را بلند کرده و به عقب برويد و به حالت اوليه در آييد و اين حرکت را دوباره تکرار کنيد. سعي کنيد که 3 يا 4 ستِ 8 تا 12 تايي براي هر پا انجام دهيد. اگر مي بينيد که بدنتان باز هم کشش دارد و مي توانيد انجام دهيد، وزن دمبل ها را بالاتر ببريد.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
با انجام اين 10 حرکت، پائين تنه تان را خيلي راحت عضلاني و قوي خواهيد کرد. سعي کنيد براي هر تمرين پا پنج تا از اين تمرينات را انجام دهيد. دقت کنيد که روي همه قسمت هاي پا کار شود.

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 07 فروردین 1394 ساعت: 18:20 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره ورزش سونا

بازديد: 279

 

سونا:

سونا در لغت به معناي حمام و حمام عمومي است. سونا براي اولين بار در حدود 200 سال پيش در فنلاند ابداع شده است.

اولين سوناها به وسيله حفر گودال هايي در زمين ايجاد مي شدند كه آن را بر روي زمين به وسيله الوارهاي چوبي ساختند.

سونا در سال 1638 توسط يك فرد فنلاندي به آمريكا برده شد زندگي جديد و الكتريسيته دوباره سونا را متحول كرد و بعد از آن، اجاق هاي سونا الكتريكي شدند (در دهه 1950).

 

فوايد سونا:

-       تسكين و آرام كردن ماهيچه ها

-       كمك به كاستن خستگي هاي ذهني

-       كاستن تنش و اضطراب

-       بهبود وضعيت قلب و عروق

-       بهبود ميزان سوخت و ساز

-       افزايش ايستادگي در برابر بيماري

-       تنظيم جريان خون

-       التيام دادن و تسهيل دردهاي طاقت فرسا

-       سوزاندن در حدود 300 كالري در يك وضعيت نرمال

-       كمك به تميز نگه داشتن و سلامت پوست و شادابي آن

-       افزودن ارزش و ميزان شيك و لوكس بودن خانه اشخاص

سونا تنها حمامي در دنياست كه در يك زمان داراي دو نوع مرطوب و خشك است. ميانگين دماي سونا بين 175 درجه فارنهايت تا 195 درجه فارنهايت مي باشد.

ارتفاع محل سقف سونا 7 فوت است. تفاوت بين ارتفاع 7 فوت و 8 فوت در چارت روبرو نشان داده شده است.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

قلب هر سونايي گراماساز آن مي باشد. گرماسازهاي فنلاندي بهترين گرما سازها مي باشند. در صفحه بعد تعدادي از انواع مختلف اين گرماسازها نشان داده شده است.

 

 

ساختار:

در سونا، ساختار الواري يا چوبي به مراتب متداول تر بوده و عايق بندي حرارتي مناسب در بخش بيروني ضرورت دارد، زيرا اختلاف دما بين داخل و خارج سونا اغلب در زمستان به 100 درجه سانتيگراد مي رسد.

اتاق استحمام بايد تا حد امكان كوچك باشد (16 متر مربع و به ارتفاع 5/2 متر) و براي كاهش تابش آفتاب بايد با الوار سياه رنگ روي سقف و ديوارها را پوشاند. ديوارها به جز در قسمت كوره، از الوار با چوب نرم و محكم ساخته مي شوند.

 

انواع سونا:

1- سوناي بخر:

سنگهاي بزرگ بر روي هم انباشته شده و روي يك بخاري (هيزمي) به شدت داغ مي شوند و دود از طريق درب بازي خارج مي گردد. وقتي سنگها گداخته و سرخ شدند، آتش خاموش شده و بقيه دود توسط قطرات آب خارج مي شود. سپس درب بسته شده و پس از مدت كوتاهي، سونا براي استحمام آماده است.

2- سوناي بخار نهايي:

در پايان مدت گرم كردن، وقتي دماي سنگها به 500 درجه سانتي گراد مي رسد، دودكش كوره به طرف داخل هدايت مي شود. گازهاي حاصل از احتراق بدون توليد دوده كاملاً مي سوزند، سپس دربهاي بالايي حتي اگر هنوز هم در اتاق هاي احتراق، شعله اي وجود داشته باشد كاملاً مسدود شده و درجه حرارت به سرعت به اندازه 10 درجه بالا مي رود، قبل از استحمام با باز كردن درب، به مدت كوتاه، دودهاي باقي مانده خارج مي شوند. سپس آب آب روي به روس سنگهاي داغ ريخته مي شود.

 

3- سوناي كوره اي:

در اين سوناها، از كوره اي با پوشش فلزي يا سراميكي كه با گازهاي دودكش حاصل از اتاق احتراق گرم شده است، استفاده مي شود. گرم شدن از طريق يك درب بخاري از اتاق استحمام يا راهرو صورت مي گيرد. زماني كه سنگها گرم مي شوند، درب بخاري مسدود مي شود و دربهاي قسمت فوقاني پوشش كوره باز شده تا هواي گرم قبل از ريختن آب روي سنگها خارج مي شود.

 

فضاهاي جنبي همراه با سونا:

براي خنك كردن بدن پس از سونا كه الزامي است، يك استخر شيرجه ساخته مي شود. جزء مهم ديگر، ساخت يك حمام بخار مجهز، متناسب با حوضچه هاي آب گرم شستشوي پاهاست.

 

 

 

 

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 07 فروردین 1394 ساعت: 18:19 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره تیر اندازی

بازديد: 909

 

تیر اندازی ورزشی متعلق به عصر حجر


تیراندازی حتی برای کودکان نیز جذلب است

تیراندازی یکی از قدیمی ترین ورزشهایی است که هنوز هم انجام میشود. در اینجا نمیخواهیم شما را به زمانی ببریم که انقلاب تیر اندازی انجام شده، بلکه می خواهیم از تاریخ بشر و انسان بگوییم.

شاهدان قدیمی که تیراندازی را از زمانهای بسیار دور در انجام میدادند شاید بتوان تاریخ انجام آنرا به "عصر سنگی" نسبت دادند (در حدود 20000 سال قبل از میلاد مسیح). مردمان اولیه زمانی که در مصر باستان زندگی میکردند از تیر و کمانهای ابتدایی استفاده می کردند که قدمت استفاده از این ابزار به چیزی حدود 5 هزار سال پیش از شروع اولین نشانه های جنگاوری در روی کره زمین بر میگردد.
در چین قدمت تیر اندازی به زمان حکومت سلسله شانگ (
Shang - در حدود سالهای1027 تا 1766) بر می گردد. در زمان جنگ ارابه ای هر تیمی از سه مرد تشکیل می شد، یک راننده ارابه، یک نیزه دار، و یک تیر انداز. در زمان حکومت ژوZhou از 256 تا 1027 قبل از میلاد، خاندان سلطنتی در مسابقات تیر اندازی شرکت میکردند که با مراسم جشن و موسیقی و ... همراه بود.

گسترش در آسیا

هنگامی که چینی ها در قرن 6 میلادی ژاپنیها را با تیر اندازی آشنا کردند، این مساله تاثیر برجسته و شگرفی روی رسوم و سنن مردم آسیای شرقی گذاشت. یکی از هنرهای رزمی ژاپنیها به نام Kyujutsu (کمان و نیزه) که امروزه در این کشور با نام کیودو (Kyudo)یکی از روشهای کمان داری است، از ورود تیر اندازی در همان دوران سرچشمه گرفته است. کیدوی مدرن و پیشرفته یکی از متدهای پیشرفت و بهبود فیزیکی، ذهنی و روحی است.


تیراندازی زنان - دهه 40 میلادی

در دوران Greco-Roman، کمان و نیزه بیشتر برای شکار و کارهایی از این قبیل مورد استفاده قرار می گرفت تا جنگ و ستیز و خونریزی! تیراندازان در مواقع دیگر سال در کار گاه های کوزه گری و سفالگری دیده میشدند. البته این شاخه ورزشی به سرعت در آسیای شرقی و کشورهای مجاور آن توسعه یافت. آشوریها و پارتها جزو کسانی بودند که در توسعه این ورزش رزمی گامهای بلندی برداشتند. از آتیلا اسطوره تیر و کمان در سده های پیشین، هنوز به نیکی یاد می شود.

اساطیر تیر اندازی

در قرنهای پیشین محبوبیت تیر اندازی به قدری بود که حتی تاثیر آن را در ادبیات قومی و شعر سرایی هم میتوان دید. حتی در تصویر سازیهایی مانند رابین هود که از معروفترین و مطرحترین چهره های این عرصه به شمار میرفت.
مراجع مختلف و متعدد در خصوص تیر اندازی حاکی از وجود داستانها و افسانه های گوناگونی در ادبیات کهن یونان است. اوليسز (
Ulysses) قهرمان حماسه اوديسه منسوب به هومر (Homer) شاعر نابيناي يوناني در کتاب بیستم یکی از بهترین نمونه های این افسانه ها است. اولیسز به واقع یکی از قهرمانان تیر اندازی در اساطیر است. پنه لوپه (زوجه اودیسوس) فکر میکرد که همسرش بعد از 20 سال غیبت پس از جنگ بزرگ تروا (Troy) هرگز باز نمی گردد. خواستگاران فراوانی او را احاطه کرده بودند، اما بالاخره اولیسز از جنگ تروا بازگشت و در قالب یک چوپان به زندگی اش ادامه داد و با استفاده از تیر و کمان و مهارتش در این رشته توانست به همسرش خبر دهد که چه کسی است!! ادبیات انگلیس همچنان به اسطوره های خود در این رشته و تاثیر آن در ادبیات کهن کشور افتخار می کند.


هدف یا سیبل تیراندازی

تاسیس فدراسیون جهانی

اولین رقابتهای رسمی و سازمان دهی شده تیراندازی در فینسبری (Finsbury) انگلستان در سال 1583 برگزار شد که حدود 3000 شرکت کننده داشت. در طول جنگ 30ساله سالهای 1618 تا 1648 که استفاده از سلاح های آتش زا باب شده بود، تیر و کمان دیگر کاربرد چندانی نداشت و کم کم به یک ورزش و رقابت هیجان انگیز و سرگرم کننده تبدیل شد.

بدنه اصلی سازمان تیر اندازی بین المللی با نام فدراسیون تیر اندازی (FITA) در تاریخ 4 سپتامبر 1931 در لهستان با حضور 7 کشور (فرانسه، چک، سوئد، لهستان، مجارستان، ایتالیا و ایالات متحده آمریکا) تاسیس شد. پس از آن با انجام مسابقات زیر نظر اتحادیه رسمی پس از مدتی این رشته به بازیهای المپیک هم راه پیدا کرد. به طوریکه به سرعت برایش قوانین جهان وضع کردند و رقابتهای قهرمانی آن هم شهرت جهانی پیدا کرد.

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 07 فروردین 1394 ساعت: 18:18 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره ورزش تكواندو

بازديد: 4817

 

تكواندو

 

تكواندو نام هنر رزمي است كه اكنون به عنوان يك ورزش مدرن در سطح جهانشناخته شده و در طي مدت قرنهاي متمادي سير تكاملي خود را طي نموده است . مشخصه اصلياين ورزش ، سبك رزمي است كه از دست و پاي بدون سلاح در مقابل حريف استفاده مي كند . بدون شك اين سبك رزمي كه در كره پرورش يافته است ريشه در آداب و رسوم و محيطجغرافيايي و مسايل سياسي دوران مختلف در كشور كره دارد . اولين زندگي ابتدايياجتماعي ثبت شده در كره 2333 سال قبل از ميلاد مسيح است كه موسس افسانه ملي تانگونكره قديم را در آسادال تاسيس نمود . مانند تاريخ ملل ديگر زندگي ساده اجتماعيبتدريج به زندگي قبيله اي و سپس اين جوامع به شكل ايالت و كشور درآمدند . اسنادتاريخي نشان ميدهد كه حدود 2000 سال پيش در اين ايالتهاي قبيله اي قرباني كردن برايخدايان آسماني در جشنهايي همراه با رقص و موزيك و بازيها وجود داشت . تكامل تكواندودر 3 سلسله پادشاهي در كره آغاز شد ، كه اولين آن كوگوريو بود كه در تانگو حكومتميكرد . در بين آثار باستاني اين دوره قبر ميونگ چونگ شامل يك نقاشي ديواري است كهدر آن دو جوان به روش تكواندو با هم مبارزه ميكنند ، تعدادي از زنان نيز در حالاجراي رقص گروهي مي باشند . در دوره سلسله پادشاهي پكجي ، يعني دوره دوم پادشاهيكره در جنوب غربي شبه جزيره كره در بخش رودخانه هان با چين مبادله بازرگاني مي شد وتمدن از طريق دريا به ژاپن منتقل ميگرديد . در داستانهاي عاميانه اين دوره (چولاپوكدو) توصيق ميكند كه چگونه ((پيونجن دوري)) يك نوع بازي از نوع سنگ اندازي و ((سوپاكهاي)) يك تشكل قديمي از تكواندو در بين مناطق مختلف بروي صحنه آمد ، بطوريكهاسناد تاريخي نشان مي دهند ، مردم دوست داشتند در اسب سواري ، تير اندازي و سيرونكه نوعي كشتي بود رقابت كنن

سلسله سيلا ((سلسه سوم پادشاهي كره)) در قرن هفتم بعد از ميلاد تاثير بسزايي در رشد هنر رزمي كره داشت . اين سلسله در گوشه جنوب شرقي جدا شده از شبه جزيره قرار داشت ولي سيلا با پيروزي بر دو سلسله ديگر كره را متحد نمود . حامي قدرت ملي سيلا يگانه سيستم جنگيش يعني هورانگدو بود . هورانگدو شامل جوانهايي از خانواده هاي اصيل بود كه نسبت به تربيت جسم و فكر فداكاري ميكردند بود . هورانگ قوانين سخت و جدي را در وفاداري به پادشاه تقوا و اطاعت نسبت به والدين ، شجاعت در جنگ و احترام به دوستان و دورانديشي در زندگي را تعليم ميداد و هورانگ دو شكل ابتدايي تكواندو بود . طي قرنها بعد سيلا راه را براي سلسله جديد كوريو كه بوسيله تانگون در سال 918 AD  تا سيس شده بود ، هموار كرد . كوريو تلاش كرد سرزمينش را از طرف شمال گسترده كند و تا حدي نيز موفق شد و تجاوز دشمن به كره را تكواندو كه سوباك دو ناميده ميشد دفع كرد ، ديگر تكواندو براي كره ايها يك سلاح محسوب ميشد . يك جنگ تاريخي نشان ميدهد كه در تجاوز ژاپن به كره حدود 700 سرباز داوطلب از منطقه كوم سان با مشتهاي خالي بوسيله تكواندو با مهاجمان جنگيدند . تكواندو در معني لغوي به معني هنر استفاده از دست و پا مي باشد . و عليرغم اينكه در عوام به عنوان هنر رزمي استفاده از پا شهرت يافته است ، اما يك سيستم كامل و بدون نقص رزمي مي باشد . و تكواندو فراز و نشيب هاي زيادي را در قرن گذشته طي نموده ، در آوريل 1955 نام تكواندو در جلسه اي در كره بر روي هنر رزمي كره ايها تثبيت شد و از طرف مقامات به رسميت شناخته شد ، در شناساندن و ارائه تكواندو نوين از زحمات و تاثيرات بسزاء ژنرال چوي هونگ هي نمي توان بسادگي گذشت و اين حقيقتي غير قابل انكار است . در سال 1965 انجمن تكواندو كره و در سال 1966 فدراسيون بين المللي تكواندو و (I.T.F) در كره تاسيس شد . در سال 1973 فدراسيون جهاني تكواندو W.T.F با حمايت رجال سياسي كره جنوبي تاسيس شد . اين دو سازمان همواره در رقابتي تنگاتنگ با يكديگر بودند و سعي داشتند شناخت و حمايت بين المللي را هرچه بيشتر جذب كنند

(I.T.F) با حمايت از اعضاء خود و (W.T.F) با حمايت رهبران سياسي و شناخت جهاني و رسميت در سطح جهان . هر دو ارگان بر فلسفه و اصول و فرمها اهميت ميدهند . (W.T.F)  اهميت زيادي براي مبارزه و مسابقات قايل است و I.T.F  تكيه بر جنبه ها و مسائل اخلاقي و فلسفي اين ورزش را دارد

در سال 1980 كميته بين الملي المپيك طي جلسه اي در مسكو (W.T.F) را به رسميت شناخت و تكواندو پومسه در 1988 و 1992 به صورت تشريفاتي و در سال 1994 به عنوان يك ورزش كامل المپيكي اعلان و در سال 2000 رسما وارد المپيك شد

 

 

                       Iranian champion, Olympic 2000.  

 

تاريخچه تكواندودرايران

تكواندو  در سال 1349 با ورود اولين استاد كره اي به نام كيم سورين  به ايران و تاسيس اولين كلاس مربيگري در باشگاه سرباز وارد ايران شد.

با تاسيس انجمن تكواندو نيروهاي مسلح در سال 1354 تيم تكواندو نيروي مخصوص چتربازان به دومين دوره مسابقات جهاني در سئول كره جنوبي حضور و موفق به كسب نخستين مدال برنز جهاني خود شد.

در سال 1355 تيمي كه راهي يكارهاي جهاني شده بود به دومين دوره مسابقات قهرماني آسيا-اقيانوسيه در شهر ملبورن استراليا اعزام شد

فدراسيون ورزشهاي رزمي( جودو –كاراته –تكواندو ) به سرپرستي بهروز سرشار كار خود را در سال 1357 از حالت انحصاري خارج وبا شكل عمومي تري آغاز كرد در همين سال تشكيل اولين تيم ملي تكواندو به سومين دوره مسابقات قهرماني آسيا-اقيانوسيه در هنگ كنگ حاصل شد كه با كسب 2 مدال نقره و 5 مدال برنز عنوان سومي تيمي را از آن خود كرد 

سال 1362 اعزام تيم ملي به ششمين دوره مسابقات قهرماني جهان در كپنهاگ دانمارك و نخستين مدال جهاني تكواندو پس از پيروزي شكوهمند انقلاب اسلامي يكي ديگر از مهمترين رويدادهاي تكواندو ايران مي باشد.

 سال 1363 تفكيك رشته هاي تحت پوشش فدراسيون ورزشهاي رزمي و تشكيل فدراسيون تكواندو به رياست آقاي سيد مصطفي صفوي تشكيل گرديد.

برگزاري كلاسهاي مختلف مربيگري توسط اساتيد كره اي و شركت كشورهاي خارجي در مسابقات بين المللي جام فجر همچنين برگزاري كلاس مربيگري كوچينگ  بين المللي و اعزام به مسابقات قاره اي و جهاني جز تحولاتي بود كه در تكواندو ايران بوجود آمد.

سال 1364 شركت در هفتمين دوره مسابقات قهرماني جهان و كسب نخستين مدال نقره جهاني.

سال 1365شركت در بازيهاي آسيايي سئول و كسب نخستين مدال طلاي اسيايي.

سال 1366 حضور در دومين دوره مسابقات قهرماني ارتشهاي جهان و كسب يك مدال نقره.

سال 1368 كسب نخستين مقام چهارمي تيمي جهان در نهمين دوره مسابقات قهرماني جهان در سئول كره جنوبي با كسب 3 مدال برنز.

انتصاب آقاي محمد قمي به سمت رياست فدراسيون  همچنين شركت در دومين دوره مسابقات قهرماني تكواندو دانشجويان جهان در اسپانيا و كسب نخستين مدال طلا ي آن رقابتها ، حضور در چهارمين دوره مسابقات جام جهاني در مادريد اسپانيا از مهمرين رويدادهاي سال 1369 مي باشد.

سال 1370 پنجمين دوره مسابقات جام جهاني در زاگرب يوگسلاوي انجام شد كه  تيم تكواندوايران توانست با  كسب 1 مدال نقره و 2 مدال برنز در اين رقابتها به مقام هفتمي تيمي  دست يابد.

سال 1373 انتصاب مجدد آقاي سيد مصطفي صفوي به سمت رياست فدراسيون همچنين  حضور در بازيهاي اسيايي هيروشيما و كسب مقام نايب قهرماني با يك طلا 2 نقره و يك برنز و انتخاب آقاي سيد مصطفي صفوي به عنوان عضو كميته روابط عمومي فدراسيون جهاني تكواندو  به مدت 2 سال و انتخاب آقاي سيد محمد پولادگر به عنوان عضو كميته قانونگذاري فدراسيون جهاني تكواندو به مدت 2 سال

سال 1374 حضور در دوازدهمين دوره مسابقات قهرماني جهان در فيليپين و كسب مقام پنجمي جهان با يك نقره و 2 برنز

سال 1375 انتصاب مختار كلانتري به سمت رياست فدراسيون و انتخاب آقاي سيد محمد پولادگر به عضويت شوراي اجرايي اتحاديه آسيا به مدت 4 سال همچنين توليد اولين تشك مخصوص تكواندو در كشور،  شركت درنخستين دوره مسابقات قهرماني نوجوانان جهان در بارسلون اسپانيا از مهمترين رويدادهاي سال 1375 به شمار مي رود

 سال 1376 طراحي و راه اندازي سيستم داوري كامپيوتري مطابق با آخرين دستورالعملهاي داوري جهان انجام شد

 همچنين شركت در هشتمين دوره مسابقات جام جهاني در قاهره مصر وكسب عنوان نايب قهرماني جهان و اولين مدال طلاي جهاني (در مجموع تيم ملي ايران صاحب يك مدال طلا ؤ يك نقره و 2 برنز شد)

1377 شركت در دومين دوره مسابقات قهرماني نوجوانان جهان در استامبول تركيه و كسب نخستين مدال برنز جهان

سال 1377 حضور در نهمين دوره مسابقات جام جهاني زيندل فينگن آلمان و تكرار عنوان نايب قهرماني جهانبا كسب 1 طلا ، 2 نقره و 1 برنز.

سال 1378 حضور در چهاردهمين دوره مسابقات قهرماني جهان در ادمونتون كانادا و عنوان نايب قهرمني جهان براي نخستين بار با 2 مدال طلا

سال 1378 اعطاي جام جوانمردين تكواندو كار جهان به آقاي مجيد افلاكي از سوي فدراسيون جهاني تكواندو

 سال 1379 حضور در دهمين دوره مسابقات جام جهاني در ليون فرانسه و كسب عنوان قهرماني جهان براي نخستين بار با 2 طلا و 2نقره.

سال 1379 حضور رسمي تكواندو در بازيهاي المپيك و كسب نخستين مدال رسمي المپيك  .همچنين  شركت در سومين دوره مسابقات قهرماني نوجوانان جهان و كسب نخستين مدال طلاي مسابقات

گفتني است فدراسيون تكواندو از زمان تاسيس تا كنون 4 رئيس فدراسيون را به خود ديده است كه جناب آقاي سيد محمد پولادگر با 38 راي از 41 راي به سمت رياست فدراسيون تكواندو بر گزيده شده اند ايشان از سال 1379 تا كنون عهده دار رياست فدراسيون تكواندو  مي باشند.

افتخارات مهمي كه در دوران رياست آقاي سيد محمد پولادگر تا كنون براي تكواندو جمهوري اسلامي ايران حاصل شده است عبارتند از:

سال  1380 شركت در مسابقات قهرماني جهان در ججو كره جنوبي و كسب يك طلا و يك نقره و عنوان سومي تيمي در اين رقابتها همچنين حضور در مسابقات جام جهاني هوشيمينه ويتنام با دريافت 2 مدال طلا ، 2 نقره ، 2 برنز و كسب عنوان نايب قهرماني ،شركت در مسابقات قهرماني نوجوانان آسيا-اقيانوسيه در چين و كسب يك مدال طلا و 6نقره و كسب عنوان نايب قهرماني

سال 1381 حضور در مسابقات جام جهاني در توكيو ژاپن ايران با كسب 3 طلا و يك نقره و 2 برنز عنوان نايب قهرماني را از آن خود كرد همچنين در همان سال مسابقات قهرماني نوجوانان جهان در هراكليون يونان برگزار شد كه ايران با كسب يك مدال طلا عنوان چهارمي  را بدست اورد ،شركت در مسابقات قهرماني آسيا-اقيانوسيه در شهر اردن و كسب يك مدال طلا ،2 نقره،3 برنز عنوان نايب قهرماني را از آن خود كرد

سال 1382 حضور در مسابقات قهرماني جهان در گارميش پارتن كرشن آلمان و كسب 2 مدال طلا ، 2 نقره و يك برنز وكسب عنوان نايب قهرماني ، شركت تيم تكواندو ايران در مسابقات قهرماني آسيا-اقيانوسيه ويتنام و كسب 2مدال طلا ،يك نقره ، 2برنز و كسب عنوان نايب قهرماني . همچنين حضور در مسابقات قهرماني دانشجويان جهان در دائگو كره جنوبي و كسب 2 مدال نقره ، 2 برنز و عنوان نايب قهرماني. شركت در مسابقات قهرماني ارتشهاي جهان در كرواسي و كسب يك مدال طلا ، 2 نقره ، 2 برنز و كسب عنوان نايب قهرماني

سال 1383 شركت در مسابقات قهرماني نوجوانان جهان در سان چوان كره جنوبي ايران توانست با كسب يك طلا ، 3 نقره  ،2 برنز عنوان نايب قهرماني را از آن خود كند.همچنين در مسابقات قهرماني اسيا-اقيانوسيه كه در كره جنوبي برگزار گرديد ايران  توانست با كسب يك مدال طلا ، 2 نقره فاتح اين رقابتها گردد.

درمسابقات المپيك آتن تكواندو ايران توانست عنوان قهرماني را با يك مدال طلا و يك برنز را از آن خود كند

اولين مدرسه تكواندوي ايران توسط I.T.A  در تاريخ 2002/may/24  در استان تهران به نام مدرسه تكواندو تهران جوان افتتاح گرديد .دومين مدرسه تكواندوي ايران در تاريخ 2002/nov/16  در استان مازندران و در شهرستان بابل به نام مدرسه تكواندوي فدك طي مراسم ويژه اي با حضور مسئولين عالي رتبه كشور و به دست استاد بزرگ جناب آقاي حق شناس افتتاح گرديد . اين مدارس بر اساس طرح جامع مدارس تكواندو كه توسط استاد حق شناس تاليف گرديده فعاليت مي كنند .

 

 

عملكرد فدراسيون تكواندوايران  در سال 83 

 

برگزاري مسابقات:‌ 

رديف

شرح

زمان

مكان

1

انتخابي تيمهاي شركت كننده در مسابقات جام فجر انقلاب اسلامي

17/1/83

تهران- سالن كبكانيان

2

برگزاري اولين مرحله  مسابقات انتخابي درون اردويي تيم ملي نوجوانان جهت حضور در مسابقات جهاني 2004 كره جنوبي

29/1/83

سنندج

3

دومين دوره مسابقات انتخابي درون اردويي تيم ملي نوجوانان جهت حضور در مسابقات جهاني 2004 كره جنوبي

22/2/83

بندر عباس

4

برگزاري مسابقات درون اردويي تيم ملي جوانان – بزرگسالان جهت انتخاب اعضاي تيم هاي برتر بمنظور حضور در شانزدهمين دوره جام فجر

ارديبهشت و خرداد

تهران استاديوم آزادي

5

برگزاري مسابقه انتخابي درون اردويي تيم ملي دانشجويان براي اعزام به يونيورسياد 2004 يونان

ارديبهشت و خرداد

تهران سالن مجموعه ورزشي آزادي خرداد 83

6

سومين و آخرين مرحله  انتخابي درون اردويي تيم ملي نوجوانان جهت حضور در مسابقات جهاني 2004 كره جنوبي

10 خرداد 83

تهران مجموعه ورزشي آزادي

7

 برگزاري مراسم قرعه كشي و تعين برنامه مسابقات ليگ هاي مختلف كشوري با حضور سرپرستان و مربيان تيم هاي شركت كننده

خرداد 83

تهران – هتل هويزه

8

تشكيل ستاد جام فجر و برگزاري جلسات متعدد جهت بالابردن كيفيت برگزاري شانزدهمين دوره  مسابقات بين المللي جام فجر

خرداد 83

دفتر فدراسيون

9

برگزاري شانزدهمين دوره مسابقات جام فجر با حضور 9 تيم خارجي و 4 تيم داخلي  طي دو روز

30 و 31 خرداد

تهران

10

اتمام دور رفت مسابقات ليگ قهرماني باشگاههاي كشور با 15 رقابت تيمي

خرداد الي شهريور

استانهاي مختلف

11

برگزاري مراسم افتتاحيه ليگ هاي كشور و انجام هفته اول مسابقات – جام آينده سازان ( 2 گروه)  نقش جهان (‌2 گروه)‌ و با حضور 16 تيم در جام نقش جهان و  24 تيم در جام آينده سازان

 

21 تيرماه

تهران ورزشگاه شهيد دستجردي

12

ميزباني و برگزاري هشتمين دوره مسابقات كشوري خردسالان  با حضور( 26 استان )

25 و 26  تيرماه 83

تهران خوابگاه تربيت معلم

13

همكاري در برگزاري المپياد دانشجويان سراسر كشور

اواخر تيرماه 83

اصفهان

14

همكاري در برگزاري مسابقات المپياد دانشگاههاي علوم پزشكي كشور

مرداد

دانشگاه شهيد بهشتي تهران

15

همكاري در برگزاري مسابقات كارگران كشور

12و 13مرداد

همدان

16

همكاري در برگزاري مسابقات قهرماني هلال احمر كشور 

مرداد

تبريز

17

برگزاري هفتمين مسابقات قهرماني نونهالان كشور

15 و16مرداد

همدان

18

برگزاري نهمين دوره مسابقات قهرماني نوجوانان كشور

29 و30 مرداد

سنندج -كردستان

19

همكاري در برگزاري مسابقات دانشگاه آزاد كشور

نيمه اول شهريور

گيلان (‌رشت)

20

همكاري در برگزاري مسابقات قهرماني بسيج كشور

 29شهريور

زنجان

21

برگزاري  دهمين دوره مسابقات قهرماني جوانان كشور

26 و27شهريور

اروميه

22

همكاري در برگزاري جشنواره ميلاد ثارالله سپاه پاسداران

مهر

تهران

23

برگزاري مسابقات بين المللي بزرگداشت شهيد محمد الدوره ( جام انتفاضه ) با شركت 6 تيم داخلي و يك تيم خارجي (عراق )

9 مهر

تهران – كبكانيان

24

برگزاري شانزدهمين دوره مسابقات قهرماني جوانان بزرگسالان كشور

16 و 17 مهر

مازندران-بابلسر

25

مسابقات آزاد قهرماني كشور (ورود به اردو)

نيمه اول اذر ماه

خانه تكواندو

26

برگزاري مسابقات انتخابي تيم هاي ملي جهت اعزام به تورنمنت بين المللي بلژيك و هفدهمين دوره مسابقات قهرماني جهان در اسپانيا و اولين دوره بازيهاي كشورهاي اسلامي در عربستان

28 /11/83

آكادمي المپيك

27

كسب مقام قهرماني مسابقات بين المللي جام كرواسي توسط تيم منتخب نيروي مقاوم بسيج با كسب 4 مدال طلا –3 نقره-

بهمن 83

كرواسي

 

 

تكوادوي زنان

پروانه تهرانى مربى تيم تكواندوى بانوان ايران عقيده دارد كه ضعف تكواندوكاران ايران فقط به خاطر نبود سرمايه گذارى در مسابقه هاى باشگاهى است.تهرانى گفت: «متأسفانه ما مانند آقايان در كشور ليگ نداريم و به محض آنكه يك مسابقه مى دهيم، اردو تعطيل شده و تا پنج، شش ماه هيچ كار تمرينى مهمى صورت نمى گيرد.اگر تيم ملى تكواندوى مردان ايران امروز در سطح جهانى يك ابرقدرت است، يكى از دلايل آن، ليگ منظمى است كه براى اين رشته ورزشى در داخل كشور برگزار مى شود.البته به طور طبيعى، مواجه شدن با فضاى جديد، حريفان قدرتمند و فقدان تجربه، همه دست به دست هم داد تا نتوانيم به توفيق چشمگيرى در مسابقات جهانى اسپانيا برسيم.هيچ يك از پنج عضو تيم تكواندوى بانوان ايران در اين مسابقات كه پس از پنج روز برگزارى، يكشنبه شب در مادريد پايتخت اسپانيا به پايان رسيد، نتوانستند بر حريفان خود غلبه كنند و در همان مصاف نخست، از دور رقابت ها حذف شدند.اين در حالى است كه تيم مردان ايران با كسب پنج مدال به مقام نايب قهرمانى جهان در ميان ۱۲۵ كشور شركت كننده دست يافت.»پروانه تهرانى گفت«»تيم تكواندوى مردان ايران، چندين سال است كه موفقيت هاى جهانى كسب مى كند و به همين دليل، تا نام آنان به ميان مى آيد در حريفانشان ترس ايجاد مى شود.»وى افزود: «اين در حالى است كه اكنون بانوان تكواندوكار در ايران جدا از آقايان تمرين مى كنند و به همين دليل، نمى توانند از تجربه هاى ورزشى و فنون آنان بهره يى بگيرند. به همين دليل، من معتقدم تيم بانوان چيزى حدود ده سال از تيم مردان تكواندوكار كشور عقب است.»وى گفت«وقتى آقاى ساعى و موفقيت هايش را مى بينيم، متوجه مى شويم او با وجود اينكه در مسابقه فينال خود در اسپانيا كشيدگى عضله داشت، اما به دليل داشتن تجربه حضور در مسابقات جهانى، به خوبى توانست ضعف حريفش را بشناسد و بر او غلبه كند.»تهرانى درباره برنامه هاى جديد تيم ملى تكواندوى بانوان اظهار داشت: «وقتى برگرديم، با برگزارى جلسات، نقاط ضعف خود را در اين مسابقات مرور خواهيم كرد و بر اساس آن، برنامه يى جديد براى تقويت تيم به اجرا خواهيم گذاشت.»مربى تيم بانوان افزود: «براى كسب پيروزى هاى بزرگ بايد قبلاً با حريفانى قوى تمرين كرد. به همين دليل، من معتقدم از نتايج عملكرد بانوان تكواندوكار ايران در اسپانيا نمى توان گله كرد.»وى گفت: «شايد نفس حضور در يك ميدان خارجى و وجود تماشاگران خارجى موجب شد تا آنان نتوانند از همه توانايى ها و ظرفيت هاى خود به خوبى استفاده كنند.»

 

در اوايل سال 1376 خبر مهمي به خانواده عظيم تکواندو کشورمان رسيد که سال‌ها بود آرزويش را داشتيم و آن حضور مسئولين تکواندو ايران براي اولين بار درکرسي‌هاي تصميم‌گيري «فدراسيون جهاني تکواندو» بود. جناب آقاي «سيد محمد پولادگر» طي حکمي از سوي «وون يونگ چوي» رئيس اتحاديه آسيايي تکواندو، براي 4 سال به عضويت اجرايي اين اتحاديه منصوب شد. حضور مسئولان تکواندو کشورمان در کرسي‌هاي تصميم‌گيري «فدراسيون جهاني تکواندو» موجب ارتقاء تکواندو کشورمان در جهان و مثمر ثمر در احقاق حق مبارزين ما در مسابقات مختلف بين المللي مي‌باشد.

انتخاب مجدد آقاي «سيد محمد پولادگر» با رأي قاطع به رياست فدراسيون تكواندو، براي تكواندوي ايران بسيار با ارزش و اميدواركننده بود. البته علت موفقيت چشمگير ايشان، تعهد و تخصص در رشته تكواندو است و زحمات و تلاش‌هاي ايشان و همكارانشان باعث پيشرفت تكواندو در ميادين جهاني و المپيك گرديد. به همين دليل فدراسيون تكواندو، به عنوان «فدراسيون نمونه كشور» شناخته شده است.

عوامل موثر بر سرعت

 

سرعت يعني طي مسافت در كمترين زمان ممكن. فرمول سرعت (v = d / t) مي‌باشد که در آن v سرعت، d فاصله تا هدف و t زمان است. براي مثال سرعت 10KM/H به مفهوم طي مسافت 10 كيلومتر در يك ساعت مي‌باشد. براي افزايش سرعت بايد به كاهش مسافت توجه داشت. يكي از عوامل موفقيت تكواندو پومسه، سرعت بسيار برتر آن نسبت به ساير سبك‌ها است. بنيان‌گذاران اين سبك، نسبت به نقش كاهش مسافت در افزايش سرعت، توجه خاصي داشته و سعي كرده‌اند حركات و زواياي اضافي را از تكنيك‌ها و سوگي‌ها حذف و سرعت را افزايش دهند. كاهش مسافت به مفهوم رسيدن سريع‌تر به مقصد است. براي مثال از آنجا كه كوتاه‌ترين فاصله بين دو نقطه، خط مستقيم است، برخلاف بسياري از سبك‌هاي رزمي ديگر، در تكواندو پومسه، حركت پا روي آپ‌سوگي در خط مستقيم مي‌باشد. (شكل A) در ضربه آپ‌چاگي نيز پاي ضربه‌زننده در كوتاه‌ترين فاصله و سريع‌ترين زمان به هدف اصابت مي‌كند. (شكل B)

 

 

 

 

 

 

 

 

بروس لي افسانه سينماي رزمي

 

 

 

 

بروسلی که نام اصلیاش «لی يون کم» بود در 27 نوامبر 1940 در سانفرانسيسکو از پدر و مادری چينی تبار به دنيا آمد. در سه سالگی همراه با خانوادهاش به هنگکنگ رفت. وی از پنج‌سالگي به مدرسه بازيگري رفته و پس از آموختن هنر بازيگري در تعدادی از فيلمهای هنگکنگی با نام «لی سيو لونگ» (به معنای اژدهای کوچک) بازی کرد. در نوزده سالگی به آمريکا بازگشت و در رشته فلسفه در دانشگاه واشنگتن مشغول به تحصيل شد. او در سال 1966 در مجموعه تلويزيونی زنبور سبز نقش کوچکی را بازی کرد.

اولين فيلم بروسلی در آمريکا مارلو نام داشت که در سال 1969 در آن بازی کرد. پس از آن به مدت سه سال در آمريكا براي بازي در فيلم تلاش نمود ولي موفق نشد. او مدت‌ها سرگردان بود و هيچ كارگرداني حاضر به قبول يك خارجي چشم‌بادامي نشد. زيرا هنر وي از ديدگاه غربي‌ها كه فقط با اسلحه و خون‌ريزي سروكار داشتند، نمي‌توانست تماشاگران را جذب سينما كند! بروس‌لي پس از اين‌كه نتوانست در آمريكا هنر خود را عرضه كند و با صدها پاسخ «نه» مواجه شد، با ايمان و پشتكار تمام، به تمرين فنون هنرپيشگي پرداخت و به هنگ‌كنگ رفت تا در تعدادی فيلم کمهزينه هنگکنگی به تهيهکنندگی «ريموند چو» نظير «اژدها وارد مي‌شود» بازي كرده و شاهكارهاي جاويدان خود را خلق كند.

نمايش اين فيلم شهرت و ثروت کلانی برای او به ارمغان آورد. او همان سال(1973) در فيلم بازگشت اژدها با کارگردانی خودش بازی کرد. اين آخرين فيلم کامل بروسلی بود.بازی مرگ آخرين فيلمی است که بروسلی در آن بازی کرده است، ولی اين فيلم به علت مرگ بروسلی نيمهکاره ماند و در سال 1978 با چند صحنه اضافی به نمايش در آمد.

بروس لي

مرگ بروس‌لي

حقيقت مرگ بروسلی هنوز در پرده ابهام است. قتل او توسط باجگيران هنگکنگی به علت باج ندادن، ضربه کشنده يک ورزشکار رزمی، زندگی در يک خانه نفرين شده و مرگ به خاطر طلسم خانه، از شايعاتی بودند که درباره مرگ او رايج بود. اما پزشک و پليس علت مرگ او را نرسيدن اكسيژن به مغز به‌علت دوش گرفتن در زير آب داغ و پر از بخارگزارش كردند. جسد بروسلی بدون هيچ گونه نشانی از جراحت و يا ضربديدگی در آپارتمانش در هنگکنگ يافت شد.

قبر بروس لي

تأثير بروس‌لي بر سينماي رزمي

با وجود زندگی کوتاه و بازی در چهار و يا پنج فيلم، بروسلی نقش تاثيرگذاری در ژانر سينمای رزمی دهه 1970 داشت. اين تاثير سالها بعد نيز ادامه داشت به طوری که هنوز سايه او روی بسياری از فيلمهای حادثهای هاليوود مانند ماتريس، ببر خيزران، اژدهای پنهان وباشگاه مبارزه ديده میشود و بسياری از رسانهها در سالگرد ‌مرگ او که در روز 20 ژوئيه 1973 اتفاق افتاد، بخشی از برنامههای خود را به اين شخصيت مشهور دنيای ورزش و سينما اختصاص مي‌دهند.

بروسلی همچنين يکی از عوامل اصلی پيدايش و گسترش سينمای ورزشی هنگکنگی و يا به طور کلی گونه سينمای هنرهای رزمی است.تاثير مستقيم او روی سينمای رزمی و نقش او در محبوبيت ستارههای اينگونه از فيلمها مانند «جت لي»، «جکی چان» و يا «ژان کلود ون دام»، که از او کاملا پيروی میکنند، غيرقابل انکار است. به‌گونه‌اي كه هنوز هم فيلم‌هاي وي طرفداران زيادي داشته و كتاب‌هاي بسياري درباره وي نوشته شده است.

وي كه براي اولين‌بار اقدام به ساخت فيلم‌هاي رزمي نموده و هنر رزمي شرقي را به دنيا معرفي نمود، تحول عظيمي را در سينما ايجاد كرده و منشأ توجه و توليد فيلم‌هاي رزمي ديگر شد. سالها پس از مرگ بروسلی، تهيهکنندگان و کارگردانان هنگکنگی، فيلمهائی کاملا شبيه با فيلمهای او میساختند و از بازيگرانی با ظاهر و فيزيک شبيه او و حتي با نام و تلفظ «بروس‌لی» فقط با تفاوت در املای اسامی، در اين فيلمها استفاده میکردند.ولی هيچ کدام از اين بازيگران ذرهای از شهرت و محبوبيت بروسلی را نمیتوانستند بهدست بياوردند، و فيلمها نيز با موفقيت چندانی مواجه نمیشدند. زيرا در تكنيك‌ها، مبارزات و رفتار بروس‌لي، مردانگي، گذشت و عزت‌نفس به‌وضوح قابل مشاهده بود و حتي ذره‌اي غرور و تكبر در او ديده نمي‌شد. در صحنه‌هاي زيادي از مبارزات او مي‌بينيم كه وقتي سلاح از حريف بدكردار او مي‌افتد، بروس‌لي نيز سلاح خود را بر زمين انداخته و با دست خالي به مبارزه ادامه مي‌دهد. اين برخلاف سينماي خشن غربي است كه با سنگين‌ترين و مخوف‌ترين سلاح‌ها، به جنگ بي‌دفاع‌ترين افراد رفته و آنان را به سادگي و بي‌رحمانه كشتار مي‌كنند.

سبك رزمي بروس‌لي

بروسلی علاوه بر بازيگری، طراحی صحنههای رزمی فيلمهايش را نيز به عهده داشت. او در کنار فعاليت در سينما به آموزش به علاقهمندان هنرهای رزمی مشغول بود. وي خود را منحصر به يك سبك نكرده و با فراگيري بوكس چيني و كره‌اي بر مهارت خود افزوده بود. برخلاف تصور و دوبلاژ فيلم‌هاي او، بروس‌لي كونگ‌فو كار نمي‌كرد و در تمرينات و مبارزات خود هيچ يك از ژست‌ها و تكنيك‌هاي متداول در كونگ‌فو را ندارد. شما در هيچ يك از فيلم‌هاي بروس‌لي حركاتي نظير مار و ميمون و درنا را مشاهده نمي‌كنيد. البته اين‌گونه حركات را مي‌توان به وفور در نسخه‌هاي بدلي بروس‌لي (نظير بروس‌لاي) ديد كه تفاوت زيادي با شگردهاي بروس‌لي واقعي دارند.

نمونه اي از اجراي حركات كونگ فو توسط جت لي

پسر بروس‌لي

پسر بروسلی، براندونلی نيز بازيگر فيلمهای حادثهای بود. براندونلی سر صحنه فيلم کلاغ در سال 1994 به اشتباه توسط يک گلوله شليک شده از يک اسلحه مجروح شد و به علت خونريزی زياد پس از مدتی درگذشت. مر گ او نيز مانند مرگ پدرش شايعات زيادی را در پیداشت.

خانواده بروس لي

 

 

 

اهميت تنفس – تنفس صحيح و تقويت ششها

 

مي‌خواهيم در اين قسمت درباره اهميت تنفس صحبت كنيم. يك مثل شرقي ميگويد: «اگر ضربه يك رزمي‌كار فاقد كنترل تنفس باشد، قدرت لازم را نخواهد داشت». رزمي كاري كه به تكنيكهاي تنفسي آشنا نباشد و آنها را انجام ندهد، نبايد خود را يك رزمي كار واقعي بداند. اگر نگاهي به تمرينات سبكهاي رزمي بيندازيم، در تمام آنها تكنيكهاي كنترل تنفس وجود داشته و اهميت زيادي دارد. براستي چرا تنفس صحيح براي يك رزمي كار بسيار مهم است؟

اجازه دهيد با مثالي ساده، مطلب را روشنتر سازيم: اگر شما از چيزي بترسيد و يا نسبت به موضوعي خشمگين شويد، ايتدا تنفس شما از ريتم طبيعي خود خارج شده و سريع و تند ميگردد. حال اگر در اين وضعيت بتوانيد نفسهاي عميق و شكمي انجام دهيد يا به عبارتي تنفسهايتان را كنترل كنيد، بسرعت آرام شده و انرژي جسمي و روحيتان تحليل نميرود.

پس اگر مايليد طي تمرينات و مبارزه، زود خسته نشده و بنيه، قدرت و استقامت زيادي داشته باشيد، تمرينات تنفسي را پيوسته انجام دهيد. از طريق تمرينات صحيح كنترل تنفس، ابتدا ششها قوي مي‌شوند و حين تمرينات طاقتفرساي رزمي كه انرژي بدن رو به اتمام است، اين ششهاي قوي هستند كه تنفس را خودبهخود كنترل كرده و اجازه نميدهند رزميكار خسته و از ادامه فعاليت متوقف شود، بلكه با تنفسهاي عميق و كسب اكسيژن بيشتر، به وي انرژي ميبخشند. اينكه ميبينيد بعضي از هنرجويان رزمي، در نبرد زود خسته شده يا اصطلاحاً «ميبُرَند» به خاطر عدم آشنائيشان به تنفس عميق و اصولي است. نكته ديگر اينكه: يك رزميكار اساساً بايد در حين تنفس كه بدن ضعيف شده و ميخواهد انرژي بگيرد، تكنيكهاي دفاعي و موقع تخليه هوا كه بدن قدرت گرفته و ميخواهد انرژي را انتقال دهد ضربه بزند.

 

 

 

 

مكث در روانشناسي آموزش

 

مغز و سيستم عصبي براي ضبط و تحليل اطلاعات جديد، نياز به فرصت دارند. بنابراين آموزش حجم زيادي از مطالب، در عمل ذهن را خسته و فلج كرده و از كارآيي هنرجو مي‌كاهد. يك مربي خوب، ابتدا مطلبي را به هنرجو آموزش داده و بدون آن‌كه وارد جزئيات و اهميت بحث شود، به او فرصت مي‌دهد تا مطلب را بياموزد و با حوصله به انتظار مي‌نشيند تا شاگرد خود به اهميت آن واقف گردد. درصورتي كه هنرجو زمان و انگيزه كافي داشته باشد، در جلسات بعدي با كارايي بهتر در كلاس حاضر شده و با كشف ارزش آن مطلب و آماده بودن ذهن هنرجو، موقعيت مناسب براي ادامه آموزش توسط استاد فراهم مي‌آيد.

مكث نيز جزئي از نت موسيقي بوده و به معناي تمام شدن موسيقي نيست. وقفه و سكوت نيز جزئي از روش تدريس است. يكي از نكات مهمي كه از روانشناسي آموزش يادگرفته‌ام اين است كه براي يادگيري بهتر دو اصل لازم است: وقفه و تكرار. زماني كه هنرجو تكنيك جديدي را مي‌آموزد، پس از مدتي تمرين، علي‌رغم اين‌كه تمام توجه و تلاش خود را به‌كار مي‌برد، نتيجه خوبي نمي‌گيرد. بلكه هرچه بيش‌تر تمرين مي‌كند، تكنيك را خراب‌تر اجرا مي‌كند. پس از گذشت چند روز وقتي دوباره شروع به تمرين مي‌كند، مي‌بينيد كه بهتر از جلسه قبل كار مي‌كند. حتما شما هم اين تجربه را داشته‌ايد.

 

 

مقابله با افكار منفي

 

بروس‌لي مي‌گويد:

ذهن مانند باغي حاصلخيز است كه هرچه در آن بكاريد، رشد خواهد كرد. اين خواست شما است كه گل‌هاي زيبا در آن بكاريد، يا علف‌هاي هرز و مضر. رشد علف‌هاي هرز، گياهان زيبا و باارزش باغ ذهن را پژمرده و نابود خواهد كرد. پس به افكار منفي ذهن خود، اجازه رشد ندهيد. زيرا مانند علف‌هاي هرز، جرأت، شهامت  و اعتمادبه‌نفس شما را خفه كرده و نابود مي‌سازند. من هر وقت كه ترس و افكار منفي به ذهنم نفوذ كرده و آزارم بدهند، آنها را در كاغذي نوشته و مي‌سوزانم. به اين ترتيب، قبل از اين‌كه انها مرا تخريب كنند، من آنها را نابود مي‌كنم.

 

 

براي مقابله با «ترس از مبارزه» و تقويت اعتمادبه‌نفس، بايد به‌جاي شكست، هميشه موفقيت را در ذهن خود تجسم كنيد. جملات منفي مانند «من نمي‌توانم» را با جملات مثبتي مانند «من مي‌توانم» عوض كنيد. مطمئن باشيد كه افكار منفي، فقط با توجهات شما رشد مي‌كنند و اگر به آنها توجهي نكنيد، ضعيف و ناچيز خواهند شد.

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 07 فروردین 1394 ساعت: 18:16 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره ورزش فوتبال

بازديد: 8615

 

تاريخچه فوتبال جهان:

بازي با توپ تاريخچه اي چند هزار ساله دارد و گر چه به درستي معلوم نيست كه نخستين بار ورزش فوتبال در كدامين نقطه از كره زمين متداول شده و چه كساني آن را ابداع كرده اند اما مدارك تاريخي ثابت مي كند كه لگد زدن به توپ يا چيز هاي  مدور و گرد در گوشه و كنار گيتي به شكلهاي مختلف رواج داشته است .

چين :

نزديك به دو هزار سال پيش يكي از امپراطور هاي چيني به نام امپراطور هوانگ تين كه به تقويت جسم و روح سربازان خود بسيار علاقمند بود بازي جالب و سرگرم كننده اي را ابداع كرد و نظاميان را واداشت كه در اوقات فراغت به آن بپردازند .اين بازي تسو- كوه ناميده شد و ترتيب ان چنين بود كه دو گروه بدون استفاده از دست و فقط با ضربه هاي پا توپ را مي بردند تا از زمين حريف عبور دهند. تسو در زبان چيني به معني لگد زدن و كوه به معني توپ است تو پي كه براي بازي تسو- كوه بكار مي رفت از هشت قطعه چرم به هم دو خته تشكيل مي شد كه درون آن را با پر مرغ يا پشم مي انبا شتند.

ژاپن:

در اواخر قرن ششم ميلادي بازي تسو- كوه از چين به ژاپن راه يافت اما شكلي ديگر به خود گرفت. ژاپني ها فوتبال خود را گو ماري نام نها دند و آن را با آداب و تشر يفاتي با شكوه در معبد ها بر گزار كردند و رنگي مذ هبي- عبادي به گو ماري بخشيد ند.

بيش از هر مسا بقه كو ماري كاهن بزرگ توپ را به دست مي گرفت ودعا هاي مخصو صي بر آن مي خواند. آنگاه توپ به زير پاي باز يكنان دو گروه مي افتد و بازي مدتها ادامه مي يافت.

در اسپارت هم توپ بازي با پا رواج داشت كه به شكلي بسيار خشن اجرا   مي شد و قوانين و مجازات هاي سختي نيز بر آن حاكم بود فوتبال وايكتينگها نوعي توپ چرمي پر از كاه و گاه با جمجمه حيوانات صورت    مي گرفت. در نزد اقوام متمدن آزتك بازي با اجسام كروي شكل و لگد زدن به گوي متداول بوده است.

رم و يونان باستان:

انواع توپ بازي با پا در يونان و رم باستان به اجرا در مي آمد .تصور بر اين است كه رميها بازي با توپ را از يونانيها ياد گرفته باشند .اما قيصر آگوستوس امپراطور رم فوتبال  را در سرباز خانه ها ممنوع اعلام كرد. چرا كه معتقد بود اين بازي براي سربازان و جنگاوران رمي بسيار ملايم و سبك است .فوتبال يونانيها اپيگرو ناميده مي شد و در آن دو تيم در دو طرف يك زمين بزرگ صف آرايي مي كردند و با شروع بازي هر تيم مي كوشيد توپ را از ياران حريف عبور دهدو به آن سر ميدان برساند .

در ميان روميان بعدها نوعي توپ بازي با پا متداول شد. به نام هارپاستوم    به معني( من ميگيرم)  بازي هارپاستوم بسيار خشن هيجان انگيز بود به همين جهت سربازان و جنگجويان بيشتر به آن مي پرداختند تا قدرت بدني خود را افزايش دهند. توپ بازي ديگري كه رميها داشتندبا توپي از جنس چرم نرم اجرا مي شد. اين توپ فوليس نام داشت.

از روي هار پاستوم يونانيها نوعي بازي دسته جمعي پديد آوردند كه اسفروناثيا خوانده مي شد .

انگلستان:

وقتي امپراطور رم كلاوديوس اول در سال 43ميلادي انگلستان را فتح كرد سربازان رمي بازي هار پاستوم را در انگلستان رواج دادند.

اهالي دربي انگلستان ادعا مي كنند كه در سال 217ميلادي توانسته اند يك دسته از سربازان رمي را شكست دهند از آن به بعد به افتخار فراري دادن دشمن هر سال در همان روز جشن با شكوهي مي گرفتندو در اين روز به بازي فوتبال مي پرداختند.

 بازي فوتبال رفته رفته چنان در قلب جوانان انگليسي جاي گرفت كه هر چه زمان مي گذشت گروه بيشتري مايل به بازي و تماشاي آن مي شدندو به اين ترتيب چنان گسترش در اين كشور يافت كه انگلستان تبديل به مهد فوتبال شد.

قرون وسطي:

توپ بازي با پا در قرون وسطي در مناطق مختلف اروپا رواج داشت كه چون قوانين يكسان و معيني براي آن موجود نبود به شكلي پر هياهو و بسيار خشونت آميز همراه با مشت و لگد و پشت پا زدن انجام مي شد. به همين دليل حكمرانان محلي و پادشاهان تصميم گر فتند مانع از اجراي آن در شهر ها و روستاها شو ند.

در فرانسه در قرن چهاردهم ميلادي بازي فوتبال چندين بار از سوي پادشاهان كشور ممنوع اعلام شد.

پادشاهان انگلستان در قرنهاي 14و 15فوتبال را به عنوان اينكه كاري ناشايست و زيانبار استيك عمل شيطاني دانستند و اعلاميه هاي در ممنوعيت آن انتشار دادند.ممنوعيت فوتبال درانگلستان همچنان در اواخر قرن 18ادامه داشت اما اين قبيل سختگير ها هرگز نتوانست عملا مانع از توپ بازي با پا شود و فوتبال به شكلهاي گوناگون در گوشه و كنار اروپا به ويژه در انگلستان گسترش  مي يافت و حتي در مدرسه ها و دانشگا هها اجرا مي شد.

در سال 1863دانشگاه كمبريج انگلستان بازي فوتبال را رسما پذيرفت و قوانين خاصي براي آن به وجود آورد كه به مقررات كميريج معروف شد.اين قوانين را تيمهاي آزاد هم پذيرفتند و در بازيهاي خود اجرا كردند.

 

آغاز تحول:

در تاريخ 26اكتبر سال 1863نمايندگان هفت باشگاه و دسته آزاد در لندن جمع شدندوفدراسين فوتبال انگلستان را تاسيس كردند. از اين پس با مسابقات منظمي كه در ميان تيمها برگزار مي شد شمار طرفداران فوتبال نيز در انگلستان رو به فزوني مي نهاد و از طرف ديگر انگليسها به هر نقطه از جهان كه قدم مي نهادند بازي فوتبال را معرفي و منتشر مي كردند. در اواخر قرن نوزدهم فوتبال به قدري توسعه يافته بود كه در بسياري از كشورهاي اروپاي و برخي از كشورهاي آمريكاي لاتين مسابقات فوتبال به صورتي منظم جريان داشت. در سال 1904 فدراسيون بين المللي فوتبال {فيفا}با مشاركت هفت كشور فرانسه هلند بلژيك سوئيس اسپانيا دانمارك و سوئد تاسيس شد. انگلستان در ابتدا از پيوستن به اين هفت كشور خوداري كرد اما سر انجام در سال 1946به آنها پيوست.

در سال 1908همزمان با برگزاري چهارمين دوره بازيهاي المپيك فوتبال در برنامه المپيادها قرار گرفت و از سال 1930مسابقات جام جهاني فوتبال راه اندازي شد. در حال حاضر 165كشور جهان عضو فيفا هستند و فوتبال بي ترديد ورزش اول دنيا محسوب مي شود چرا كه فوتبال تركيب كاملي است از فن مهارت قدرت و كوشش جمعي يك تيم.

كشورهاي صاحب فوتبال جهان عبارتند از :برزيل انگلستان آلمان آرژانتين ايتاليا فرانسه هلند اسپانيا بلژيك و اروگوئه.

از ميان بهترين بازيكنان تاريخ فوتبال نيز مي توان به اين اسامي اشاره كرد:

په له {برزيل}اوزه بيو{پرتقال}كرايف {هلند}ياشين{شوروي}بكن بائر {آلمان}مارادونا{آرژانتين}و پلاتيني{فرانسه}

 

پيدايش فوتبال در ايران

ورزش و بازيهاي نوين مانند فوتبال كه بازيهاي اروپايي خوانده مي شود در بيست سال پاياني قرن سيزدهم هجري شمسي حدود سالهاي {1280-1300}توسط اروپايها بويژه انگلستان در ايران رواج يافتند. اصطلاح فوتبال را دانشجويان اعزامي به اروپا وارد زبان فارسي كردند.

اولين بار فوتبال توسط انگليسيها مقيم ايران در تهران و ملوانان خارجي در بنادر كشور به راه انداخته شد در سال 1907{1286}هجري شمسي وزير مختار انگليس در ايران به منظور ايجاد حس رقابت در بازيكنانو جنبه رسمي دادن به بازيها يك جام {كاپ}براي فوتبال تهيه كرد و اولين دوره رسمي مسابقه فوتبال در همان سال انجام شد.در بازيهاي تيمهاي انگليسي هيچ ايراني شركت نداشت. كريم زندي اولين ايراني بود كه در سالهاي1287تادر 1295در آن تيمها بازي كرد .

طي سال 1299ه.ش فوتبال به صورتي پراكنده و كاملا ابتدايي در زمين هاي حاشيه تهران بازي مي شد.در سال 1300انجمن ترقي و ترويج فوتبال در تهران تاسيس شد و برگزاري مسابقات فوتبال را بر عهده گرفت. اولين بار مدرسه آمريكايي البرز فعلي آموزش فوتبال را به دانش آموزان آغاز كرد.

در سال 1308اولين مسابقه خارجي فوتبال با تيم باد كوبه {شوروي}در تهران برگزار شد كه در آن شكست خورد.سال 1312را به حق مي توان {سال پيشرفت تشكيلات ورزش}در مدارس و فوتبال در ايران دانست.

در سال1313{انجمن ملي تربيت بدني و پيشاهنگي}تشكيل شد تا متصدي اداره امور تربيت بدني و ورزش در خارج از مدارس باشد.

تعداد تيمها در سال 1315و 367تيم در 29استان و شهرستان بود كه در مقايسه با سال 1314كه 152تيم فوتبال وجود داشت قابل توجه مي باشد.

در سال 1316حسين صد قياني پس از بازگشت از اروپا به ايران مسئول آموزشو گسترش فوتبال شد از كارهاي صد قياني تشكيل تيم ملي و اعزام آن به افغانستان بود.سال 1318 را ميتوان يكي از نقاط عطف ورزشي بويژه فوتبال در ايران دانست.

ورزشگاه امجديه در اين سال تكميل شد و به شكلي در آمد كه امروز وجود دارد.در 12اسفند سال 1325نخستين فدراسيون فوتبال ايران به وجود آمد و سال بعد در 30دي ماه1326اين فدراسيون به عضويت فيفا پذيرفته شد.

تيم ملي ايران از ابتدا تا سال 1326:

دوره اول:1314-1305

اولين تيم ملي فوتبال ايران در سال 1305به سرپرستي مير مهدي ورزنده براي سفر به باد كوبه {شوروي}تشكيل شدو براي انجام چند مسابقه به آذر بايجان شوروي سفر كرد. از بازيكنان اين تيم كه در حقيقت ستارگان فوتبال ايران در سالهاي 1305تا1314بودند مي توان از خان سردار پل هراند شكوه رضا كلانتري حسين سردار احمد سردار حسين صد قياني علي امير اصلاني {معروف به گيوه اي}حسن مفتاح و رضا هدايتي نام برد.

دوره دوم :1320-1314

دوره دوم تشكيل تيم ملي فوتبال از سال 1314با اشغال نظامي ايران توسط ارتشهاي متفقين پايان يافت.در اين دوره تيم ملي ايران دومين سفر خارجي خود را به افغانستان انجام داد. اين تيم به سر پرستي حسين صد قياني از بازيكنان باشگاههاي معروف تهران همچون طوفان تدين نيك نام و تهران تشكيل شد. مهمترين اين بازيكنان عبارت بودند از :

مصطفي بهار مست اكبر حيدري عبدالله كوهستاني احمد خطيبي محمد بلور فروشان گلبو ناصر انشا حسن گوشه جعفر اخوان گيلانشاه و عباس فرزانگان.

دوره سوم:1330-1321

از سال 1321مقارن با اشغال ايران فوتبال شكل تازهاي به خود گرفت.در اين دوره تيم ملي ايران در مسابقه اي با تيم ارتش انگلستان كه از بازيكنان ملي پوش به نامهاي (منين،ميگر،بيك)استفاده ميكرد در امجديه مسابقه داد كه جهت تماشاي آن براي اولين بار بطور رسمي بليط فروخته شده .

بازيكنان تيم ايران در اين دوره كه توسط حسين صدقياني سرپرستي مي شدند عبارتند از : مين باشيان،حاجيان، عباس غريب،عزيز فرزانگان، ملك شاهي ،عباس تنيده گرو... كه سرپرستي تيم ملي ايران را در سه دوره گذشته بعهده داشت درباره تيم ملي ايران در دوره سوم گفته است:به عقده من در اين دوران تيم ملي ايران از نظر بنيه و قدرت در تاريخ فوتبال ايران بينظير بود

 در سالهاي 1327تا مسابقات فوتبال جام جهاني 1998فرانسه (1377)فوتبال ايران فراز و نشيب بسياري را پشت سر گذاشته است مسابقات سراسري {ليگ}در اين دوران آغاز شد و از دهه 1350با عنوان جام تخت جمشيد با نظم و انسجام تداوم يافت. با آغاز جام ملتهاي آسيا تيم ملي فوتبال ايران در اين مسابقه شركت كرد و در سالهاي 1345تا1355در اوج فوتبال آسيا قرار و دوران طلا يي خود را آغاز كرد.تيم ايران در مسابقات مقدماتي جام جهاني 1978شركت كرد و براي اولين بار به اين دوره از مسابقات راه يافت.

با پيروزي انقلاب اسلامي فوتبال ايران حدود يك دهه در اثر مشكلات ناشي از جنگ دچار ركود نسبي شد اما با پايان جنگ و آغاز عصر سازندگي فوتبال ايران بار ديگر سير صعودي خود را آغاز كرد و توانست در جام جهاني 1998 فرانسه شايسته ترين نماينده قاره آسيا باشد.

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 07 فروردین 1394 ساعت: 18:15 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(1)

تحقیق درباره آمادگي جسماني

بازديد: 5895

 

تعاريف آمادگي جسماني و اجزاي آن

 

·   آمادگي جسماني

-     توانايي فرد در انجام اعمال جسماني حاصل از تلاش عضلاني

-     توانايي انجام کار عضلاني رضايت بخش

-   توانايي انجام کارها و وظايف روزمره با قدرت و هوشياري بدون خستگي زودرس و با ذخيره انرژي براي لذت بردن از اوقات فراغت و توانايي روبرو شدن با حوادث اضطراري پيش بيني نشده

·   استقامت قلبي – عروقي

-     استقامت دستگاه گردش خون و تنفس براي انجام فعاليت­هاي نسبتاً طولاني مدت و توانايي برگشت سريع به حالت اوليه پس از انجام کار.

·   استقامت عضلاني

-     توانايي يک يا گروهي از عضلات براي انجام تعدادي حرکات يکنواخت يا انقباض نسبتاً طولاني است.

·   قدرت عضلاني

-     قابليت بکارگيري نيروي يک يا گروهي از عضلات براي يکبار و با حداکثر کوشش در مقابل يک مقاومت.

 

·   انعطاف پذيري

-     قابليت فرد در به حرکت درآوردن تمام يا بخشي از بدن در بيشترين دامنه حرکتي بدون آن که به مفاصل و عضلات وي آسيب برسد.

·   سرعت

-     قابليت فرد در جلو راندن يا حرکت دادن تمام يا بخشي از بدن در فضا در کوتاه­ترين زمان ممکن

·   چابکي

-     قابليتي است که انسان را قادر مي­سازد تا با سرعت، حالت بدن و جهت حرکت را همراه با حفظ تعادل در فضا تغيير دهد.

·   تعادل

-     حفظ و نگهداري بدن بطور ارادي در يک حالت خاص

·   هماهنگي

-     به همکاري متقابل دستگاه­هاي عصبي – عضلاني و ارگان­هاي حسي يا به عبارت ديگر به توانايي کار درست اعضاي بدن با يکديگر

·   توان

قابليت فرد در بکارگيري حداکثر قدرت در کوتاه­ترين زمان ممکن يا قابليت بکارگيري قدرت در سرعت

 

 

(آزمون آمادگي جسماني)

 

1- ضربان قلب
در شرايط عادي و استراحت با قرار دادن انگشتان سبابه و وسط بر روي يكي از نبض هاي بدن مانند ناحيه مچ دست و يا شريان گردن در قسمت انتها و تحتاني استخوان فك پائين تعداد ضربان قلب شخص مورد آزمايش را در مدت يك دقيقه مي توان شمارش نمود . اين عمل را در شرايط ي كه ورزشكار در اوج شدت تمرين بدني مي باشد تكرار مي كنيم . مشخص كردن تعداد ضربان قلب در حالت استراحت و در شرايط حد اكثر فشار تمرين هاي جسماني يكي از روشهاي تعيين ميزان آمادگي جسماني افراد مي باشد .براي سهولت و در عين حال صحت عمل مي توان تعداد ضربان قلب را در
15 ثانيه شمارش كرده و در عدد 4 ضرب نمود . تعداد كمتر ضربان قلب در شرايط استراحت و تمرين بيانگر آمادگي شخص است . واحد اندازه گيري در اين آزمون تعداد ضربان قلب در مدت يك دقيقه مي باشد .

2- ظرفيت حياتي
تعيين حد اكثر اكسيژن مصرفي هنگام تمرين هاي بدني در زمان يك دقيقه معياري است براي سنجش و آمادگي دستگاه تنفس بدن انسان . هر قدر توانائي مصرف اكسيژن بيشتر باشد ، قابليت انجام و تداوم فعاليت هاي جسماني بهتر خواهد بود . براي اندازه گيري مصرف اكسيژن جهت تعيين ظرفيت حياتي به روش سا ده ، از يك دوچرخه ثابت استفاده مي شود . در اين آزمون ورزشكار به مدت 5 دقيقه بر روي دوچرخه نشسته و در حد توانائي به ركابها فشار آورده و پا مي زند . قبلا درجه دو چرخه به مقدار مورد نياز ثابت مي شود . واحد ااندازه گيري در اين آزمون ليتر در دقيقه است .

 

3- ضخامت چربي
اندازه گيري چربي بدن انسان به روشهاي نسبتا مشكل قابل اجرا است ، ولي با توجه به تحقيقات انجام شده مبني بر اينكه مجموع اندازه هاي سطحي سه ناحيه مشخص شده بدن نسبت مستقيم با در صد چربي دارد ، لذا با اين روش ساده مقايسه لازم بين ورزشكاران مختلف صورت مي گيرد .
براي اين منظور با استفاده از يك دستگاه كا ليپر يا اندازه گيرنده پوست و ناحيه سطحي بدن ، سه قسمت شامل عضله سه سر بازوئي ، ناحيه كتف و ناحيه شكمي را بطور دقيق اندازه مي گيريم . مجموع سه اندازه گيري را يادداشت كرده و آن را با اعداد داخل جدول استاندارد مقايسه مي كنيم . براي اندازه گيري ناحيه عضله سه سر بازوئي نقطه اي در وسط فاصله بين مفصل آرنج و مفصل شانه مشخص كرده و با دو انگشت شست و سبابه محل فوق را گرفته سپس با كا ليپر اندازه گيري مي نمائيم . همين روش در دو ناحيه ديگر نيز صورت مي گيرد بطوري كه نقطه بعدي يك سانتيمتر يا بيشتر از راس تحتاني استخوان مثلثي شكل كتف ودر امتداد يكي از ا ضلاع آن بوده و نقطه سوم در ناحيه شكمي بين ناف و قسمت فوقاني و قدامي استخوان خاصره مي باشد . واحد اندازه گيري بر حسب ميليمتر است .

4- دوها
دو 45 متر ، بر اساس زمان صرف شده بر حسب ثانيه و دو هاي 540 متر و 1600 متر بر حسب دقيقه و ثانيه مشخص شده اند . در دو 12 دقيقه مسافت طي شده بر حسب كيلو متر محاسبه مي گردد .

 

5- دو 9 +4 متر
با مشخص كردن يك فاصله 9 متري و كشيدن دو پاره خط در ابتدا و انتهاي اين فاصله دو قطعه چوب كوچك را در يك سو قرار داده و فرد مورد آزمايش در سوي ديگر مي ايستد . با فرمان شروع ، ورزشكار مي بايد با حد اگثر سرعت فاصله 9 متر را دويده و با بر داشتن يك قطعه چوب آن را به سمت مقابل آورده و حركت را براي حمل چوب دوم نيز ادامه دهد . به همين ترتيب فاصله 9 متر تعيين شده را 4 بار با حد اكثر سرعت و در حد توانائي خود طي مي كند .  زمان شروع تا پايان اين حركت بر حسب ثانيه ثبت مي گردد.

 

 6- دو مار پيچ
در يك مسير تعيين شده 10 متري ، 4 مانع را با فاصله 3 متر از يك ديگر طوري قرار مي دهيم كه مانع اول تا چهارم هر كدام به فاصله نيم متر از خط شروع و خط پايان فاصله داشته با شند . با شروع حركت ورزشكار مورد آزمايش با حد اكثر توان و سرعت خود سعي مي كند ابتدا يك  بار فاصله 10 متر را بطور رفت وبر گشت طي كرده ، سپس با عبور از پشت اولين مانع بطور مار پيچ از ميان بقيه مانع ها عبور نمايد . در پايان مجددا فاصله 10 متر را بطور رفت و برگشت يك بار ديگر طي كرده و به خط پايان مي رسد . زمان صرف شده بر حسب ثانيه ، معيار اندازه گيري اين حركت است .

 

7- پرش طول در جا

پاره خطي روي زمين رسم كرده و شخص مورد آزمايش در پشت آن قرار مي گيرد . او مي بايد در حد توان خود به جلو وبطور طولي پرش نمايد . محل فرود پاشنه ها تا پاره خط رسم شده ميزان پرش را مپخص مي كند . اين حركت در دو نوبت انجام شده و بيشترين طول پرش ثبت مي گردد.  مقياس تعيين شده ، پرش طول نسبت به قد شخص در نظر گرفته شده است .

  8- پرش ارتفاع در جا

ورزشكار مورد نظر در كنار ديواري مدرج ايستاده و يكي از دستها ي خود را بدون اينكه كف پاها يش از زمين جدا شود بطور كاملا كشيده بالا مي برد و محل بر خورد انتهاي انگشت وسط با ديوار اندازه گيري مي شود ، سپس به حالت اوليه بر گشته سعي مي كند بدون دور خيز ، در حد اكثر توانائي خود بطور عمودي به بالا جهش كرده و انگشت وسط دست خود را به بالاترين نقطه ممكن بزند . اختلاف فاصله دو نقطه بدست آمده ، ارتفاع پرش را به سانتيمتر مشخص مي كند . اين حركت در دو نوبت صورت گرفته و بهترين نتيجه درج مي گردد.

 

 

 

 

9- پرش جفت دو طرف
قطعه چوب يا مانع كوچكي به طول 50 و به عرض 20 و ارتفاع 10 سانتيمتر بر روي زمين قرار مي دهيم . فرد مورد آزمايش مي بايد با فرمان شروع به مدت يك دقيقه با هر دو پا به دو طرف اين مانع پرش نمايد . تعداد دفعات پرش هاي انجام شده در يك دقيقه ، واحد اندازه گيري اين آزمون مي باشد .

 10- كشش ميله

اين آزمون كه به حركت بار فيكس معروف است توانايي بالا كشيدن بدن به كمك دستها و با استفاده از يك ميله افقي را مشخص مي كند . در هر بار مي بايد ناحيه چانه تا حد ميله بالا آمده و مجددا به حالت اوليه با دستهاي كاملا كشيده باز گشت نمايد . تعداد دفعات انجام گرفته در حد توانائي هر فرد واحد اندازه گيري در اين آزمون محسوب مي شود .

 

 

  11- فشار موازي
آزمون فوق با استفاده از دستگاه پارالل كه يكي از وسايل مورد استفاده در ورزش ژيمناستيك است به مورد اجرا گذارده مي شود . شخص در حالي كه دو ميله موازي پارالل را در دستهاي خود گرفته است ، بطور عمودي و بين دو ميله بدون حركت مستقر مي شود . بايد توجه داشت كه مفاصل آرنج هاي دو دست كاملا باز و هيچگونه خميدگي نداشته باشد . با فرمان شروع ، شخص مورد آزمايش ، مي بايد بدن را كاملا پائين برده و مجددا با فشار به حالت اوليه باز گرداند . با شمارش اين حركت تعداد دفعات انجام شده در حد توانائي ملاك ارزشيابي خواهد بود .

 

 

12- قدرت پنجه
بوسيله نيرو سنج دستي كه در تصوير مشخص شده است ، قدرت پنجه بر حسب كيلو گرم بدست مي آ يد . اعداد قيد شده در جدول هاي استاندارد بيانگر نسبت نيروي اعمال شده به نيروسنج بر وزن بدن فرد مورد آ زمايش مي باشد .

13- توانائي دستها
در حالي كه ورزشكار روي نيمكت به پشت خوابيده و كف پاها روي زمين مستقر هستند ، ميله وزنه ها را با دست ها گرفته و بر روي سينه مي آورد ، سپس با فشار آن را بالا برده بطوري كه مفاصل آرنج هاي هر دو دست كاملا باز شوند . اين حركت مي بايد تنها در يكبار و در حد اكثر توانائي شخص انجام پذيرد . مقدار وزنه مورد استفاده مقياس تعيين كننده اين آزمون است .
واحد تعيين شده در جدول هاي استاندارد بر اساس نسبت وزنه قابل حمل بر وزن بدن شخص مورد آزمايش مي باشد .

 

 

 14- توانائي پاها

در دستگاه بدنسازي و در قسمت پرس پاها ، وزنه اي انتخاب مي شود كه شخص مورد آزمايش با فشار پاها تنها يك بار قادر به جابجائي آنها باشد . مقدار وزنه جابجا شده مقياس اين آزمون است . واحد تعيين شده ، نسبت وزنه جابجا شده به وزن بدن شخص مي باشد .

 

 

15- دراز و نشست
در اين آزمون ورزشكار به پشت دراز كشيده و با فرمان شروع كه همزمان با فشار تكمه زمان سنج مي باشد ، در حالي كه دستها ي خود را به پشت سر گذاشته و مفصل زانو را در حد زاويه 90 درجه تا نموده است ، سر را بالا آورده تا حد امكان به پاها نزديك و مجددا به حالت اوليه باز مي گردد . اين حركت در مدت يك دقيقه تكرار شده و تعداد دفعات انجام شده به عنوان مقياس سنجش ثبت مي گردد.

 

 16- آزمون پله

جعبه اي مكعب شكل به ارتفاع 40 سانتيمتر يا پله اي با همين ارتفاع انتخاب مي كنيم و از شخص مورد آزمايش مي خواهيم كه بطور متناوب بر روي پله رفته و دو باره پائين بيايد . حركت به اين ترتيب انجام مي گيرد كه اول يك پا روي پله قرار گرفته سپس با پاي ديگر مي بايد به بالاي جعبه يا پله رفت . پس از اينكه ورزشكار كاملا در روي پله ايستاد مجددا همان پاي اول را پائين گذاشته سپس با پاي بعدي به حالت اوليه بر مي گردد . اين بالا و پائين رفتن ها مي بايد بدون مكث و در زمان 3 دقيقه انجام گيرد . پس از پايان زمان تعيين شده فرد مورد نظر روي پله نشسته و بلا فاصله بعد از 10 ثانيه استراحت تعداد ضربان قلب او براي مدت يك ذقيقه محاسبه مي شود .

 

 

 17- عكس العمل

خط كشي را از انتها در نقطه صفر نگهداشته و از شخص مورد آزمايش خواسته مي شود كه انگشت شست و سبابه يكي از دستان خود را در نقطه 50 ( 50 سانتيمتري ) خط كش قرار دهد . در حالي كه شخص به خط كش خيره شده است مي بايد بدون اطلاع قبلي آن را رها كرد . با گرفتن خط كش شماره محل تماس انگشتان ثبت مي گردد.

 

 

18- انعطاف تنه به جلو

فرد مورد نظر در روي زمين نشسته بطوري كه پاها كاملا كشيده شده باشد . نيمكتي را در مقابل او به پهلو قرار داده و كف پا ها با سطح نيمكت تماس پيدا مي كند . سپس خط كشي را طوري روي نيمكت قرار مي دهيم كه نقطه 15 سانتيمتري آن در لبه سطح نيمكت قرار گرفته و صفر آن به طرف فرد مورد آزمايش قرار گيرد . انتهاي انگشتان وسط دستهاي شخص در حالي كه حد اكثر سعي خود را در خم كردن بدن و دور كردن دستها دارد ، بر روي خط كش اندازه گيري كرده و نقطه مشخص شده را با واحد سانتيمتر ثبت مي كنيم .

19- انعطاف تنه به پشت

در اين آزمون شخص به طرف سينه بر روي زمين دراز كشيده و در حالي كه مچ پا هايش بوسيله فرد يا مانعي نگهداشته شده است ، سعي مي كند تا حد امكان سر و گردن و سينه و حتي ناحيه شكم خود را از زمين جدا كند . در حد نهائي اين حركت در صورتي كه بتواند به مدت 2 ثانيه در آن حالت باقي بماند ، فاصله زمين تا نوك بيني و ي اندازه گيري شده و بر حسب سانتيمتر درج مي گردد.

20- دامنه حركتي مفصل شانه

در اين آزمون ورزشكار بر روي سينه كاملا دراز كشيده و سعي مي كند يكي از دستهاي خود را بدون تا كردن آرنج بطور مستقيم تا حد امكان بالا آورده و حداقل به مدت 3 ثانيه در حالت نهائي نگهدارد . نسبت فاصله مچ دست تا سطح زمين به اندازه طول دست از مفصل مچ تا مفصل شانه مقياس اندازه گيري مي با شد . نوك بيني مي بايد در تمامي طول اين حركت با زمين تماس داشته با شد .

 

 

 

21- دامنه حركتي مفصل ران
فرد مورد آزمايش سعي مي كند در حالي كه امتداد سر وتنه بطور طبيعي و عمود بر سطح ايستادگي باشد ، در حد اكثر توانائي خود و بدون گرفتن كمك پا ها را به سمت پهلو از يكديگر دور كند . نسبت فاصله بين انتهاي اتصال دو استخوان خاصره تا سطح زمين نصف فاصله دو پا مقياسي براي سنجش اين قابليت جسماني مي باشد .

 

 

 

 

منابع :

 

 

http://www.mytennis4u.com/edu/fitness/standard.asp

 

 

 

http://edare.blogfa.com/

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 07 فروردین 1394 ساعت: 18:13 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(2)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 32

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس